زندگينامه مشاهير ايران و جهان جلد 14

مشخصات كتاب

سرشناسه : مركز تحقيقات رايانه اي قائميه اصفهان، 1390

عنوان و نام پديدآور : زندگينامه مشاهير ايران و جهان/ واحد تحقيقات مركز تحقيقات رايانه اي قائميه اصفهان.

مشخصات نشر ديجيتالي: اصفهان: مركز تحقيقات رايانه اي قائميه اصفهان - 1390.

مشخصات ظاهري : [9018] ص.: مصور.

يادداشت : عنوان روي جلد: زندگينامه مشاهير ايران و جهان : دانشمندان - شاعران - نويسندگان....

يادداشت : كتابنامه: ص. [9018].

عنوان روي جلد : زندگينامه مشاهير ايران و جهان : دانشمندان - شاعران - نويسندگان....

موضوع : سرگذشتنامه -- مجموعه ها

رده بندي كنگره : CT203 /ف28 و67 1385

رده بندي ديويي : 920/02

محقق

اباذري، عبدالرحيم

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عبدالرحيم اباذري

محل تولد : ميانه

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1339/1/7

زندگينامه علمي

فروردين سال 1339 برابر رمضان 1379 در شهر ميانه به دنيا آمد. در آذر ماه 1360 پس از پايان خدمت مقدس سربازي به حوزه علميه تبريز (مدرسه حضرت ولي عصر عج) وارد شد. مقدمات و سطح را در آن حوزه نزد اساتيد معظم فرا گرفت. در نيمه شعبان 1404 برابر 27/2/1363 در حالي كه در انتهاي شرح لمعتين بود توسط حضرت آيه الله ملكوتي (امام جمعه وقت تبريز) ملبس و مفتخر به لباس روحانيت گرديد.

در آغاز سال تحصيلي 1364 به حوزه علميه قم هجرت كرد و در جوار حرم نوراني حضرت معصومه سلام الله عليها تحصيلات سطح عالي را از محضر حضرات آيات: محمد ستوده، مصطفي اعتمادى، عباس محفوظى، احمد پاياني بهره برد و درس خارج فقه، اصول، تفسير و فلسفه را مجموعاً به مدت بيش از 12 سال از محضر حضرات آيات عظام: محمد ابراهيم جناتى، عبد

الله جوادي آملى، حسن زاده آملى، حسينعلي منتظرى، يوسف صانعى، مسلم ملكوتى، سيد محمد مفتي شيعه و زين العابدين عسگري گيلاني استفاده نمود. و در ضمن آن به طور پراكنده به تدريس بعضي كتب درسي و تحقيق پيرامون موضوعات علمي پرداخت.

در طول هشت سال دفاع مقدس در چند مرحله به عنوان رزمي، تبليغي مجموعا" به مدت بيست ماه در جبهه ها و عمليات مختلف از جمله در جبهه هاي پاوه، مهران، ميمك، موسيان، خرمشهر، پاسگاه زيد، فاو، سرپل ذهاب، بازي دراز، پادگان ابوذر، استان سليمانيه حضور يافت و در نهايت پس از عمليات بيت المقدس 3 و آزاد سازي قله گوجار و تپه اولاغلو به همراه بچه هاي گردان محمد رسول الله از لشكر 5 نصر خراسان، مجروح شيميايي شده و به مدت يك هفته در سنندج ساختمان استانداري بستري گرديد.

در سال 1370 به طور جدي كار پژوهشي، تحقيقاتي خود را با پژوهشكده باقر العلوم (ع) به مديريت انديشمند با اخلاص استاد محمود مهدي پور و با كاروان سالاري و هدايت اديب و شاعر فرزانه استاد جواد محدثي آغاز كرد و در قالب مجموعه هاى: ديدار با ابرار، ديار ابرار، راويان نور، بانوان نمونه، گلشن ابرار و... به اين همكاري ادامه داد كه اين كارها با فعاليت هاي تحت عناوين: عضو شوراي نويسندگان، بررسي كتب و مقالات مجموعه مدير گروه مجموعه «بانوان نمونه» و مسؤول بررسي و بازنگري مجدد مجموعه «ديدار با ابرار» به مرحله رشد و بالندگي رسيد كه هنوز هم بعضي از اين همكاري ها ادامه دارد.

همچنين با مؤسسات فرهنگى، پژوهشي ديگر مانند: مركز اسناد انقلاب اسلامى، دار الحديث، معاونت فرهنگي

آستان مقدس حرم حضرت عبدالعظيم سلام الله عليه و حضرت معصومه سلام الله عليها، ستاد احياء امر به معروف و نهي از منكر در مجموعه هايي مثل: خاطرات انقلاب، تاريخ انقلاب، تاريخ منطقه اي انقلاب، شوراي ستارگان حرم، ماهنامه كوثر، هفته نامه رى، آيينه رشد مديران و ... همكاري مي كند و به عنوان كارشناس در خدمت واحد انديشمندان صدا و سيماي مركز قم نيز هست. تا كنون حدود 25 جلد كتاب و بيش از 80 مقاله در موضوعات مختلف از وي در روزنامه ها، مجلات و مجموعه هاي ديگر از جمله روزنامه هاى: ايران، جام جم، جمهوري اسلامى، همشهري، پرتو و مجلات فرهنگ كوثر و پگاه و... به چاپ رسيده است. هم اكنون خاطرات انقلاب چند نفر از شخصيت هاي بارز حوزوي را در دست مصاحبه، بازنويسي تنظيم و تدوين دارد و تحقيقات خود را در برخي موضوعات ديگر پيگيري مي كند.

اباذري، محمود

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمود اباذري

محل تولد : نائين

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1349/1/22

ابراهيم پور ليالستاني، حسين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حسين ابراهيم پور ليالستاني

محل تولد : لاهيجان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1343/1/1

ابراهيم پور، علي اكبر

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

علي اكبر ابراهيم پور

محل تولد : گنبد كاووس

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1348/1/1

زندگينامه علمي

تحصيلات ابتدائي خويش را از مشهد آغاز نمودم و همزمان در ايام تعطيل مكتب خانه ها به آموزش قرآن و مفاتيح و... پرداختم. دوره راهنمايي و يك سال از مقطع دبيرستان را نيز پشت سر گذاشته و وارد حوزه علميه مشهد شدم.

از سال 1365 دروس حوزه را آغاز نموده و بخشي از مقدمات را در مدرسه المهدي و مابقي آن تا اصول فقه را در مدرسه امام باقر(ع) پشت سر گذاشتم و پس از آن از درس لمعه مرحوم فقيه سبزواري درك نموده و بهره بردم و همزمان خود را براي شركت در امتحانات ورودي حوزه علميه قم آماده مي نمودم. در سال1370 در امتحانات ورودي حوزه علميه قم شركت نموده و پس از قبولي و پذيرفته شدن در امتحانات شفاهي و مصاحبه، رسماً طلبه حوزه علميه قم شده و به ادامه تحصيل پرداختم.

دروس رسائل را نزد استاد حسيني خراساني و مكاسب محرمه را نزد استاد دوزدوزاني و بيع استاد پايانى، خيارات استاد بيگدلى و كفايه را نزد استاد اعتمادي گذرانده و دروس حوزه از قبيل، تفسير، فلسفه، تاريخ و... را همزمان از اساتيد حوزه در آن دوره فراگرفتم. ضمناً در اين مدت دوره تخصصي تربيت مربي كودك و نوجوان را نيز سپري نمودم.

از سال 1375 با به پايان رساندن دوره سطح و قبولي در امتحانات كتبى، دروس خارج فقه

و اصول را آغاز نمودم و با شركت در درس فقه آيت الله مكارم شيرازي و اصول استاد سبحانى، به نحوه استنباط احكام از لابلاي آيات و روايات پي برده و آشنا شدم. در اين مدت حدود دو سال نيز در درس تفسير استاد فرزانه آيت الله جوادي آملي نيز شركت جسته و بهره بردم.

همزمان با حضور در درس خارج اساتيد فوق در دوره ها و رشته هاي تخصصي گوناگون نيز شركت مي نمودم تا از تجربيات و علوم مختلف مورد نياز بهره مند گردم. در اين مدت دوره مديريت مساجد و رشته تخصصي مذاهب اسلامي و رشته تخصصي تفسير و علوم قرآنى، دوره تقريب مذاهب اسلامى، دوره شناخت وهابيت و دوره كارورزي تفسير را طي نموده و بهره هاي لازم را كسب نمودم. در اين ميان مدتي را نيز به كارهاي تحقيقاتي پرداخته و با نقدهاي مختلف با روشها و شيوه هاي مختلف تحقيق آشنا شدم، به طور مثال دو سال در واحد اخلاق بخش تربيت مربي كودك و نوجوان دفتر تبليغات همكاري داشته و با قالبها و روش هاي كار كودك آشنا شدم و پس از آن با پاسخ به شبهات در بخش تحقيقات موسسه مذاهب اسلامي به چگونگي پاسخ ها و تحقيقات لازمه در اين زمينه پي برده و پس از حدود يك سال فعاليت در آنجا بعضي از پاسخها به همراه تحقيقات ديگران ظاهراً به چاپ رسيد. و هم اكنون سال دومي است كه با واحد تفسير دوره كارورزي تفسير همكاري مي نمايم كه در اين مدت تلاش دوستان به ثمر نشسته و دو جلد تفسير همراه آيه هاي نور در قطع پالتويي آماده چاپ شده و مابقي نيز در

دست انجام مي باشد. طرح ديگري كه در دست اقدام است تهيه درسنامه روشها و قالب هاي تفسير است كه كارهاي مقدماتي آن در شرف اتمام است.

ابراهيم زاده، حسن

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حسن ابراهيم زاده

محل تولد : بغداد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1344/1/1

زندگينامه علمي

حسن ابراهيم زاده در سال 1344 در شهر بغداد ديده به جهان گشود. تحصيلات ابتدايي تا مقطع دوم دبيرستان را در شهر ايلام سپري و آنگاه در سال 1361 وارد حوزه علميه آشتيان و سپس حوزه علميه قم شد.

در كنار تحصيل، فعاليت هاي نگارشي خود را آغاز كرد. مخاطب نوشتارهاي وي اغلب قشر جوان است. وي زمينه مطالعاتي و نگارش خود را در حوزه هاي سيره و حيات علماي شيعه، جريان شناسي نهضت روحانيت و نقد مسائل سياسي اجتماعي و رسانه اي روز جهت داده است.

ايشان بنامهاي مستعار حسن ملكشاهي و ... نيز در برخي از مجلات و روزنامه ها قلم مي زند. وي كه در كنار بهره گيري از اساتيد فقه و اصول، تفسير و اخلاق حوزه، به مدت ده سال در جلسات نقد و بررسي مركز ادبي حوزه شركت كرده است، به مناسبت هاي مختلف، نگارش متون كوتاه و بلند ادبي را نيز در برنامه نگارشي خود دارد.

ابراهيم زاده، عبدالله

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عبدالله ابراهيم زاده

محل تولد : آمل

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1336/7/1

زندگينامه علمي

در سال 1336 هجري شمسي در حومه آمل به دنيا آمدم. دوران تحصيلي شش ساله ابتدايي و سه سال تحصيلي در دبيرستان را در شهرستان آمل گذرانيدم و در سال تحصيلي 1352 براي شروع تحصيلات علوم ديني وارد حوزه علميه قم شدم. به استثناي چند سالي كه در خلال مدت تحصيل در قم به خاطر مبارزات سياسي پيش از انقلاب (حدود دو سال و

اندي) تبعيد به ارتش و در زندان گذرانيدم. و پس از انقلاب نيز چند سالي به ماموريت هاي تبليغي، رزمي در پشت جبهه و ارگان ها و نهادها به ويژه در مراكز سپاه عزيمت كردم، بقيه ايام و سال ها را در حوزه علميه قم به تحصيل، تحقيق، تدريس و نگارش آثار علمي مشغول بوده و هستم .

تا سال 1368 سطوح مقدماتي، متوسط و عالي دروس حوزوي را به پايان بردم و از اين سال در دروس خارج فقه اصول و دروس معقول از منطق، كلام، فلسفه و عرفان شركت كردم و در مجموع، علاوه بر اينكه حدود يك دوره دروس خارج فقه و اصول فرا گرفتم، در رشته معقول نيز كتاب هاي زيادي نظير : شرح تجريد، بداية الحكمه، نهاية الحكمه، المنطق مرحوم مظفر، بخش هايي از شرح منظومه سبزواري، الهيات، شفا و شرح اشارات شيخ الرئيس ابن سينا، اسفار اربعه ملاصدرا (به ويژه جلدهاي اول تا سوم و ششم و هفتم) و غير آن را نزد اساتيد عاليقدر فرا گرفتم. اساتيد مهم دروس منقول و معقول اينجانب عبارتند از آيات عظام : صالحي مازندراني، اعتمادي، ستوده، جعفر سبحاني، فاضل لنكراني، مكارم شيرازي، جوادي آملي، حسن زاده آملي، دوزدوزاني، پاياني و وجداني فخر. دوره چهار ساله تخصصي علم كلام و عقايد را (از سال 1373 لغايت 1377) طي كردم. تبليغات منبري را از سال هاي اول انقلاب آغاز كردم و همچنان ادامه دارد. تدريس در برخي از مراكز آموزش عالي، مراكز سپاه، بعضا حوزه و دانشگاه، را از سال هاي حدود 1360 و پس از آن آغاز كردم و به طور متناوب ادامه دارد

.

به دليل اشتياق زياد به نوشتن و نويسندگي و نيز پژوهش، از سال هاي آغازين طلبگي نگارش و نويسندگي را شروع كردم و از سال 1371 با ورود به پژوهشكده تحقيقات اسلامي در قم، كار نوشتن به طور رسمي و جدي شروع شد و تاكنون بيش از 50 كتاب و مقاله به چاپ رسانيدم. برخي از كتاب ها و مقالاتي را كه در كتاب سال حوزه و همايش هاي علمي و ... برگزيده شده است، از جمله مي توان به موارد زير اشاره كرد :

1. كتاب حاكميت ديني، كه به عنوان يكي از كتب برگزيده كتاب سال حوزه علميه (سال 1378) انتخاب گرديد .

2. مجموعه آثار اينجانب در همايش پاسداران اهل قلم در سال 1383 در تهران از ميان حدود 75 كتاب و مقاله علمي در رشته هاي مختلف، برگزيده شد . (البته در رشته فلسفه و كلام) و در رديف آثار برگزيده و ممتاز مورد تشويق قرار گرفته و جوايزي اهدا كردند .

ابراهيم نژاد، محمدرضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد رضا ابراهيم نژاد

محل تولد : سبزوار بخش ديوانخوي

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1332/4/20

زندگينامه علمي

اينجانب محمدرضا ابراهيم نژاد در سال 1344 وارد حوزه علميه سبزوار شدم و ادبيات عرب را مطابق برنامه هاي موجود آغاز و ادامه دادم كه تا سال 1351 ادامه داشت به موازات آن درس هاي كلاسيك را نيز تا دوره دبيرستان سپري نمودم.

در سال 1351 وارد حوزه علميه تهران شدم و تا سال 1354 دروس حوزوي (ادبيات، فقه و اصول) و دبيرستان را ادامه دادم و در اواخر سال 1354 وارد حوزه علميه قم شدم. در حوزه علميه قم دوره

سطح و پس از آن دوره خارج فقه و اصول و فلسفه اسلامي را گذراندم، اين برنامه پيش از انقلاب، دوران انقلاب و پس از پيروزي انقلاب تا سال 1370 ادامه داشت و در نتيجه ادبيات، منطق، معاني بيان، فلسفه اسلامي، فقه و اصول (دوره سطح و خارج) را تحصيل و قسمتي از اينها را تدريس نمودم. در سال 1370 ضمن ادامه دروس حوزه تدريس در دانشگاه (دانشگاههاي تهران، شهيد بهشتي و علامه طباطبايي و...) را نيز آغاز نمودم كه تاكنون ادامه دارد.

ابراهيمي ديناني، غلامحسين

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

غلامحسين ابراهيمي ديناني در سال 1313 در يك خانواده مذهبي در روستاي دينان در اصفهان چشم به جهان گشود، و پس از گذراندن تحصيلات ابتدائي به حوزه علميه وارد شد و تا درجه اجتهاد تحصيل خود را ادامه داد. سپس به تحصيلات دانشگاهي روي آورد و مدرك دكتراي فلسفه خود را از دانشگاه مشهد دريافت نمود(1355 ه.ش) وي مدتي درهمان دانشگاه حوزه علميه و نيز در دانشگاه تهران تدريس نموده است و هنوز در دانشگاه تهران به فعاليت آموزشي خود ادامه مي دهد. تا كنون از وي چند اثر منتشر گرديده است كه مشهورترين و جديدترين آنها كتاب سه جلدي دفتر عقل و آيت عشق مي باشد. ككتاب(ترجمه) "ماجراي فكر فلسفي در جهان اسلام" و كتاب"دفتر عقل و آيت عشق" (تاليف)غلامحسين ابراهيمي ديناني ، يه ترتيب در دورهاي هفدهم و بيست و سوم انتخاب كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ،به عنوان كتاب سال برگزيده شدند.وي برگزيده همايش طرح سپاس درسال 85 در فرهنگسراي سينا مي باشد. ايشان برگزيده بيست و ششمين دوره كتاب سال

جمهوري اسلامي و شانزدهمين دوره جايزه جهاني كتاب سال را به خود اختصاص داده است.

گروه : علوم انساني

رشته : فلسفه

گرايش : فلسفه اسلامي

اوضاع اجتماعي و شرايط زندگي : غلامحسين ابراهيمي ديناني در سال 1321 در يك خانواده مذهبي كه ساكن يكي از روستاهاي تابع شهر اصفهان، بنام دينان بود، بدنيا آمد. اعضاي خانواده او همگي متصديان كارهاي دولتي يا بازاري بودند و چندان توجهي به علم بويژه فلسفه اسلامي نداشتند.

تحصيلات رسمي و حرفه اي : غلامحسين ابراهيمي ديناني تحصيلات ابتدائي خود را در اصفهان به پايان رساند و سپس دوره فقه اصول و ادبيات را در حوزه علميه گذراند و تحصيل دروس ديني را تا دوره اجتهاد طي كرد. اما مدتي بعد تصميم گرفت كه به تحصيل در دانشگاه بپردازد، حاصل اين تصميم و تلاشهاي پيگير وي احزار درجه دكتري فلسفه از دانشگاه تهران در سال1355 ه.ش بود.

خاطرات و وقايع تحصيل : غلامحسين ابراهيمي ديناني از كودكي به درس و كتاب علاقمند بود. وي هنگامي كه در حوزه دروس فقه، ادبيات منطق بلاغت و اصول را مي گذراند فلسفه را قويتر از كلام يافت و به مطالعه آن پرداخت. دكتر ديناني درباره فضاي حوزه ها در آن روزگار مي گويد كه اين مراكز از فضايي بسته اما پر معنويت برخوردار بوده اند. با اين وجود وي شيوه زندگي درحوزه را نمي پسنديد، اما به علوم آن علاقمند بود. از اين رو وارد دانشگاه شد.

فعاليتهاي ضمن تحصيل : غلامحسين ابراهيمي ديناني هنگامي كه در حوزه به تحصيل مي پرداخت در همان مركز نيز سطوح پايين تر علومي چون فقه، اصول، منطق، فلسفه و ادبيات را تدريس

مي كرد. از اين گذشته ظاهراً در همان زمان به تمرين و آموختن زبان عربي مي پرداخت. تا آنجا كه بعدها توانست چند كتاب عربي را ترجمه نمايد.

استادان و مربيان : غلامحسين ابراهيمي ديناني ،تحصيلات خود را در حوزۀ علميه اصفهان نزد استاداني چون شيخ محمد علي حبيب آبادي و حاج شيخ عباسعلي اديب حبيب آبادي آغاز كرد. آنگاه براي ادامه تحصيل عازم قم شد. دروس سطح را نزد اساتيدي مانند مرحوم مجاهدي، سلطاني طباطبايي، فكور يزدي و آقا شيخ عبدالجواد اصفهاني گذراند و مدتي هم درس خارج مرحوم آية الله بروجردي شركت كرد. اصول را نيز نزد مرحوم سيد محمد داماد خواند اما بيشترين مدت تحصيل خارج فقه و اصول را در درس امام خميني (ره) سپري كرد. وي از محضر استاد علامه طباطبايي نيز بهره برده است كه از آن دوران مي گويد: "در همان ايام-تحصيل در حوزه علميه قم- ضمن اين كه در درس هاي خارج فقه و اصول شركت مي كردم در درس هاي فلسفه علامه طباطبائي نيز حضور پيدا مي كردم. علاوه بر درس هاي روزانه خود كه غالباً تدريس كتاب اسفار ملاصدرا و شفاي ابن سينا را شامل مي شد جلسه هاي خصوصي تدريس فلسفه در شب هاي پنج شنبه و جمعه را به عهده داشت كه بنده نيز در آن جلسات شركت فعال و مداوم داشتم علامه طباطبائي در هر سال چند ماه نيز در شب هاي جمعه به تهران مي رفتند و با پرفسور هانري كرسي فرانسوي در موضوعات مختلف ديني و فلسفي به گفتگو مي پرداختند اين بنده به همراه مرحوم علامه به تهران مي رفتم و در آن جلسات شركت مي كردم " وي از آغاز تحصيل در اصفهان، فراگيري فلسفه

را نيز نزد شخصي به نام ضياءپور شروع كرد و پس از عزيمت به قم بلافاصله به درس مرحوم علامه طباطبايي وارد شد و در حلقه خصوصي شاگردان ايشان نيز قرار گرفت. ايشان در كنار فلسفه اسلامي، تاريخ فلسفۀ غرب را نيز نزد مرحوم دكتر غلامحسين صديقي فرا گرفت.

وقايع ميانسالي : غلامحسين ابراهيمي ديناني در سال 1345 به دانشگاه تهران راه يافت. پس از اخذ مدرك كارشناسي در رشتة فلسفه به استخدام وزارت آموزش و پرورش درآمد. تا سال 1351 تهران بود. در سال 1352 از رسالة دكتري خود دفاع كرد. تا سال 1361 در دانشكدة الهيات دانشگاه فردوسي مشهد مشغول تدريس بود و پس از انقلاب شكوهمند اسلامي به عضويت هيئت علمي دانشگاه تهران درآمد. خروج غلامحسين ابراهيمي ديناني از حوزه علميه و ورود به دانشگاه مشهد( 1355 ه.ش) براي تدريس يكي از تحولات و تغييرات مهم در شيوه زندگي وي بود كه طرز فكر وي به شيوه هاي تحقيق دانشگاهي سوق داد. با اين وجود به فلسفه و كلام اسلامي وفادار ماند و مضامين اين علوم ذهن او را به خود مشغول مي نمود. وي در زمان تدريس در دانشگاه مشهد، مقالاتي را براي روزنامه ها و مجلات دانشكده تحرير مي نمود.

مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : پس در حدود سالهاي 1355-56 با انجمن فلسفه ايران به رياست دكتر سيد حسين نصر همكاري و رفت و آمد داشت چنانكه توسط همان مركز رسالة دكتراي خود تحت عنوان قواعد كل فلسفه را در سه جلد به چاپ رساند. وي هم اكنون استاد فلسفه دانشگاه تهران مي باشد.

فعاليتهاي آموزشي : غلامحسين ابراهيمي ديناني در حين

تحصيل در حوزه علميه، دروسي چون فقه، اصول، ادبيات منطق و فلسفه و ادبيات را تدريس مي نمود. در حدود سالهاي 56-1355 نيز هنگامي كه وي به تازگي رساله دكتري خود را نوشته بود، در دانشگاه فردوسي مشهد تدريس مي كرد. وي در سال 1362 به دانشگاه تهران منتقل شد و تا هم اكنون در گروه فلسفه آن دانشگاه به تدريس فلسفه اشتغال دارد در خلال اين مدت علاوه بر كار تدريس به تأليف كتاب هائي در زمينه هاي مختلف فلسفي مبادرت كرده است.

شاگردان : غلامحسين ابراهيمي ديناني چون از جواني به تدريس مي پرداخت، بدليل فاصله سني كمي كه با شاگردان خود داشت روابط بسيار نزديكي با آنان برقرار نمود. امروزه نيز همان صميميت ميان استاد و دانشجويان وي برقرار است. و بيشتر فارغ التحصيلان فلسفه دانشگاه تهران از شاگردان او بشمار مي روند.

همفكران فرد : دكتر عبدالكريم سروش، دكتر نصر ا.. پورجوادي، دكتر مصطفي محقق داماد و دكتر شهرام پازوكي نيز همانند دكتر ديناني سالها به تحقيق در زمينه فلسفه اسلامي پرداخته اند. درحوزه پژوهشي در عقايد فرقه هاي گوناگون نيز با كساني چون علي اكبر مدرس يزدي اشتراكات فكري دارند.

آرا و گرايشهاي خاص : غلامحسين ابراهيمي ديناني، فلسفه را پاسخگوي مهمترين و عمده ترين پرسشهاي انسان درباره معني هستي و حيات مي داند از نظر وي تفاوت فيلسوف با مردم عادي در اين است كه از خارج از روز مرگي به زندگي مي نگرد و درباره آن مي پرسد.

جوائز و نشانها : كتاب(ترجمه) "ماجراي فكر فلسفي در جهان اسلام" و كتاب"دفتر عقل و آيت عشق" (تاليف)غلامحسين ابراهيمي ديناني ، يه ترتيب در دورهاي هفدهم

و بيست و سوم انتخاب كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ،به عنوان كتاب سال برگزيده شدند.وي برگزيده همايش طرح سپاس در سال 85 در فرهنگسراي سينا مي باشد. ايشان برگزيده بيست و ششمين دوره كتاب سال جمهوري اسلامي و شانزدهمين دوره جايزه جهاني كتاب سال را به خود اختصاص داده است.

چگونگي عرضه آثار : ابراهيمي ديناني در سمينارها و همايشهاي متعدد داخلي و خارجي شركت جسته و مقالات متعددي در حوزه هاي فلسفي و دين پژوهي به رشتة تحرير درآورده است. كتابهاي غلامحسين ابراهيمي ديناني در انتشارات انجمن فلسفه ايران، انتشارات طرح نو، و سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي نشر شده است.

--------------------------------------------------------------------------------

آثار :

1 اسماء و صفات الهي

ويژگي اثر : اين كتاب نيز از كتابهاي كلامي در باره توحيد و خداشناسي است.

2 دفتر عقل و آيت عشق

ويژگي اثر : جديدترين كتابي كه از دكتر ديناني منتشر شده است كتاب سه جلدي دفتر عقل و آيت عشق است اين اثر در سه جلد به مقايسه عقل و عشق و بر شمردن تشابهات و تناقضات آنها مي پردازد. [غلامحسين ابراهيمي ديناني، دفتر عقل و آيت عشق، 3 جلد ، چاپ اول ، تهران: طرح نو، 1380، صفحات مقدمه ]،اين كتاب ، در دوره بيست و سوم انتخاب كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ،به عنوان كتاب سال معرفي و برگزيده شد. دفتر عقل و آيت عشق / تأليف غلامحسين ابراهيمي ديناني. - تهران: طرح

نوح 3 ) .1383 ج). كتابنامه به صورت زيرنويس. در اين سه مجلد كوشش وتلاش به عمل آمده تا نشان داده شود كه منشأ پيدايش عقل و عشق امري واحد و يگانه است و در پايان سير و سلوك و سرانجام تطورات و تكامل انسان نيز متحد و همراه خواهند بود. اين واقعيت نيز به هيچ وجه قابل انكار نيست كه در طي مراحل زندگي و برخي از مراتب هستي انسان، ممكن است عشق و عقل از يكديگر فاصله بگيرند و حتي به نكوهش شديد از يكديگر نيز زبان بگشايند. اين جدايي و فاصله اي كه ممكن است ميان عقل و عشق پيدا شود، به اختلاف و تفاوت در مراتب آنها مربوط مي گردد. يعني آنجا كه عقل در يك مرحله و موضع خاص متوقف گشته و از سير به مراتب بالاتر باز مي ماند، مورد نكوهش عشق واقع مي شود. چنانچه عشق نيز وقتي به امور پست و فرومايه تعلق پيدا مي كند و در آنجا وابسته و اسير شود، از نكوهشهاي عقل بر كنار نخواهد بود. قبل از اين دفترهاي سه گانه، كتاب ديگري تحت عنوان ماجراي فكر فلسفي در جهان اسلام به خامة همين نگارنده در سه مجلد تنظيم يافته است. در آن دفترهاي سه گانه نيز ضمن اينكه به ماجراهاي عمده و مهم فكر فلسفي در جهان اسلام پرداخته شده، نزاع و كشمكش ميان متكلمان و متشرعان از يك سو و فلاسفه و حكما از سوي ديگر مورد بررسي قرار گرفته است. در آنجا نيز كوشش و تلاش به عمل آمده تا نشان داده شود كه ميان عقل و دين اختلاف و تضاد وجود ندارد و اگر در

برخي موارد با نوعي تضاد و اختلاف روبرو مي شويم، بايد آن را نتيجة سوء فهم و كج تابيهاي ذهن و زبان انسان به شمار آوريم.

3 شرح فصوص الحكم مؤ يدالدين جندي

ويژگي اثر : تصحيح ،در سال 1361 نيز با همكاري زنده ياد استاد سيدجلال الدين آشتياني

4 شعاع انديشه و شهود در فلسفه سهروردي

5 قواعد كلي فلسفه در فلسفه اسلامي

ويژگي اثر : رساله دكتراي وي بود كه ابتدا در انجمن فلسفه در يك جلد به چاپ رساند و مدتي بعد با افزودن مطالب تكميلي بدان، آنرا در سه جلد منتشر كرد.

6 ماجراي فكر فلسفي در جهان اسلام

ويژگي اثر : اين كتاب ترجمه اي است از عربي در سه جلد درباره تاريخ فلسفه اسلامي و فيلسوفان مسمان. معاد از نظر حكيم زنوزي در بردارنده بحث هايي كلامي درباره حيات انسان پس از مرگ در تفكر اسلامي مي باشد.اين كتاب ، در دوره هفدهم انتخاب كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ،به عنوان كتاب سال معرفي و برگزيده شد. آشنايي با كتاب: «ماجراي فكر فلسفي در جهان اسلام»: ماجراي فكر فلسفي در جهان اسلام/ غلامحسين ابراهيمي ديناني – تهران: طرح نو، 1377 -2ج [ تاكنون]. هر انديش? فلسفي معمولاُ در نتيجه تعاطي و برخورد انديشه¬هاي گوناگون شكل مي گيرد و انديش? فلسفي در جهان اسلام نيز از اين قاعده بركنار نيست. اين كتاب شرح ماجراي پر نشيب و فراز فكر فلسفي در جهان اسلام است كه از ميان

گروههاي متعدد و مخالف عبور كرده و بحرانهاي سخت و دشواري را پشت سر نهاده است. اين كتاب با رجوع به اصل نوشته هاي معارضان با فلسفه در جهان اسلام نگاشته شده و سعي بر اين بوده است كه ضمن بيان آراء معارضان، تلاش فلاسفه را براي پاسخگويي به ردّيات مخالفان منعكس كند و از اين رهگذر، خواننده را با سير شكل¬گيري انديش? فلسفي در فرهنگ اسلامي تا زمان حاضر آشنا سازد

7 معاد از نظر حكيم زنوزي

8 مقدمه بر مجموعه رسائل كلامي و فلسفي و ملل و نحل [ ديناني، حكايت عقل و عشق و فلسفه( مصاحبه)، فرهنگ و پژوهش،ص 32 ] و علي اكبر مدرس يزدي، مجموعه مسائل كلامي و فلسفي و ملل و نحل، با مقدمه دكتر غلامحسين ابراهيمي ديناني، صفحات مقدمه]

9 منطق و معرفت در نظر غزالي

ويژگي اثر : از كتابهاي حوزه غزالي شناسي بشمار مي رود.

10 نيايش فيلسوف

ويژگي اثر : مجموعه مقالاتي است كه دكتر ديناني از عربي ترجمه نموده كه عمدتا؛ً مباحثي در فلسفه اسلامي را مطرح مي نمايد.

11 وجود رابط و مستقل در فلسف? اسلامي

منابع زندگينامه :

1www.ketabesal.ir2بانك رسانه ها روزنامه همشهري 14-10-86 "زندگينامه غلامحسين ابراهيمي ديناني"3ديناني، حكايت عقل و عشق و فلسلفه( مصاحبه)، فرهنگ و پژوهش، ص 324علي اكبر مدرس يزدي، مجموعه وسائل كلامي و فقهي و ملل و نحل، با مقدمه غلامحسين ابراهيمي ديناني، صفحات مقدمه5ماجراي فكر فلسفي در جهان اسلام در سه جلد

و نيز معاد از نظر حكيم زنوزي و نيايش فيلسوف ( مجموعه مقالات عربي)

ابراهيمي راد، محمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد ابراهيمي راد

محل تولد : قوچان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1340/1/1

زندگينامه علمي

در سال 1353 وارد حوزه علميه قوچان شدم و در سال 1355 در حوزه علميه فاروج ادامه تحصيل دادم. در سال 1356 در حوزه علميه قم مشغول تحصيل شدم و در مدسه آيت الله گلپايگاني مغني، المنطق، اصول فقه و شرح لمعه را به اتمام رساندم. پس از آن در درس اساتيد حوزه شركت كرده و سطح را به اتمام رساندم.

در سال 1363 دروس خارج اساتيدي همچون آيت الله وحيد خراساني و سيد عباس خاتم يزدي و آيت الله مكارم شيرازي شركت كردم. البته عمده درس هاي فقه و اصول را در درس آيت الله وحيد خراساني شركت كرده ام و استفاده نموده ام. در فلسفه از اساتيدي همچون استاد فياضي، انصاري شيرازي، جوادي آملي، و مصباح يزدي بهره برده ام و كتاب هاي فلسفي بدايه و نهايه و شرح منظومه و اسفار را خوانده ام.

از سال 1365 مشغول تدريس در دانشگاه اراك بوده ام كه تاكنون ادامه دارد و حدود 4 سال است كه عضو هيأت علمي آن دانشگاه در گروه معارف اسلامي شده ام و به عنوان استاد يار مشغول تدريس هستم. در ضمن حدود 8 سال در حوزه علميه قم مشغول تدريس دروس حوزوي بودم و دروسي از قبيل اصول فقه، شرح لمعه، بدايه، رسائل و مكاسب را تدريس كرده ام.

ابراهيمي فر، عبدالجواد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عبدالجواد ابراهيمي فر

محل تولد : گنبد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1341/1/1

زندگينامه علمي

استاد عبدالجواد ابراهيمي فرد در سال 1341 در خانواده اي روحاني و در

روستاي نظام آباد از توابع شهرستان گنبد ديده به جهان گشود. سال اول و دوم ابتدايي را در زادگاه خود گذراند، آنگاه با هجرت به شهرستان گنبد ادامه تحصيلات ابتدايي و راهنمايي را در آنجا سپري نمود. پس از آن، دوران مقدماتي تحصيلات حوزوي خود را به مدت دو سال در مدرسه اي كه توسط والد معظم ايشان مرحوم حجة الاسلام والمسلمين حاج شيخ علي اكبر ابراهيمي (طاب ثراه) در شهرستان گنبد (مدرسه علميه منتظريه) تأسيس شده بود، در محضر اساتيد بزرگواري همچون مرحوم حجةالاسلام حاج شيخ حسن محدثي و مرحوم شهيد آيت الله مدني (ره) در آن زمان دوران تبعيد خود را در آن سامان مي گذراند به پايان برد.

آنگاه در سال 56 _ 57 با عزيمت به شهر قيام و اجتهاد (قم) نخستين گام هاي آشنايي با دروس متوسطه حوزه را در مدرسه رسالت برداشت؛ و نزد اساتيدي همچون آقايان: حجةالاسلام حسيني بوشهري (منطق را) و حجة الاسلام حاجياني (تبصرة المتعلمين را) و حجة الاسلام محمدي امام جمعه فعلي همدان (بخشي از شرح لمعه را)، حجة الاسلام باكوئي و مرحوم آيت الله سيد محمد جواد ذهني (بخشي از شرح لمعه را) و آيت الله استادى و آيت الله سيدعلي حائري (حلقات اصول شهيد صدر را)، تلمذ نمود. در كنار منطق و فقه و اصول، مرحله مقدماتي آشنايي با فلسفه و روش نقد و بررسي تفسير را آغاز نمود. كتاب بداية الحكمه را نزد اساتيدي همچون آيت الله محمد يزدي و آيت الله ممدوحي آموخت. كتاب دراية الحديث را همراه با دروس شيوه نقد تفسير، در محضر آيت الله استادى فرا گرفت. دروس فقه و اصول پيشرفته مرحله

سطح حوزه را در محضر اساتيد بزرگواري همچون: آيت الله اعتمادى، (بخش هاي عمده رسائل شيخ انصاري)، مرحوم آيت الله وجداني فخر (بخشي از رسائل شيخ انصاري) آيت الله پاياني و دوزدوزاني (مكاسب شيخ انصاري) را آموخت. كتاب كفاية الاصول را از دروس مضبوط مرجع عاليقدر حضرت آيت الله العظمي فاضل لنكراني فرا گرفت.

همزمان با فراگيري دروس فقه و اصول، اقدام به فراگيري دروس فلسفه و معارف نمود. و از سال 58 با اساتيد بزرگواري همچون آيت الله محمدتقي مصباح يزدى، آيت الله جوادي آملي و آيت الله حسن زاده آملى، آشنا شد.

در همان سال با عضويت در بخش آموزش موسسه در راه حق و شركت در درسهاي استاد مصباح فصل ديگري در مراحل تحصيل ايشان گشوده شد؛ و ادامه اين فصل در بنياد فرهنگي باقرالعلوم (ع) و موسسه آموزشي پژوهشي امام خميني (ره) رقم خورد؛ پرونده اين فصل نوراني همچنان مفتوح مانده است. كتاب هاى نهاية الحكمه، دروس فلسفه، فلسفه اخلاق، برهان شفا، الهيات شفا مجلداتي از اسفار اربعه و يك دوره معارف قرآن را همراه با درس هاي اخلاق نزد استاد بزرگوار آيت الله محمدتقي مصباح يزدي فراگرفت. از ويژگي هاي اين فصل از تحصيل، فراگيري برخي از رشته هاي علوم انساني همچون علوم سياسي و جامعه شناسي و نيز فراگيري زبان انگليسي و آشنايي با فلسفه غرب بود كه توسط اساتيد مجرب دانشگاهي انجام مي گرفت. كتابهاى تمهيد القواعد و شرح فصوص الحكم كه از كتاب هاى معتبر عرفان اسلامي است و جلد ششم اسفار اربعه را از دروس مضبوط آيت الله جوادي آملى استفاده كرد (فراگيري اين كتب جزء برنامه هاي موظفي گروه فلسفه موسسه در راه حق و

بنياد فرهنگي باقرالعلوم (ع) بود كه ايشان نيز عضو آن گروه بود).

در محضر آيت الله حسن زاده آملى در جلسات درس هيئت و نجوم شركت نمود و از لطايف سخن و پندهاي حكيمانه و عارفانه ايشان در شرح و تفسير برخي احاديث، در محافل خصوصي بهره برد.

سال تحصيلي 62 _ 63 با شركت در دروس خارج حوزه روند ديگري در مراحل تحصيل ايشان آغاز گرديد. اين روند تا سال 1375 ادامه يافت. هر چند طي اين مرحله با فراز و نشيب هايي همراه بود. شركت در درس خارج آيت الله العظمي وحيدخراسانى و آيت الله العظمي مظاهري ساختار بنيه فقهي و اصولي ايشان را در اين مرحله شكل داده است. شركت در دو دوره اصول آقاي مظاهري و شركت در درس فقه ايشان همچنين شركت در درس هاي اصول و فقه آقاي وحيد خراساني از ويژگي هاي اين مرحله از تحصيل ايشان به شمار مي آيد.

از همان آغاز دوران تحصيل، به تدريس كتابهايى كه خود فراگرفته بود پرداخت و تدريس را مكمل تحصيل خود قرار داد. كتابهاى جامع المقدمات، سيوطي، مغني، حاشيه، شرح لمعه، حلقات اصول شهيد صدر، اصول فقه و كفاية الاصول را به طور پراكنده و خصوصي در حوزه تدريس نمود. علاوه بر آن، از سال 73 در مراكز علمى، فرهنگي و حوزوي به طور رسمي به تدريس علوم و معارف اسلامي پرداخت. از جمله:

الف) در مركز جهاني علوم اسلامى: (مدرسه حجتيه، مدرسه امام خميني (ره)، مدرسه مومنيه و مدرسه مرعشيه) به تدريس قواعد فقهيه، فقه مقارن، اصول مقارن و علوم سياسي، فلسفه و كلام (كتاب هاي تحرير بداية الحكمه و درآمدي بر آموزش عقايد تأليف خود

ايشان) و حلقات اصول شهيد صدر (حلقه ثانيه و دو جزء حلقه ثالثه) پرداخت.

ب) در دانشكده تربيت مربي عقيدتي سياسي سپاه (دانشكده شهيد محلاتي قم) از سال 73 تا سال تحصيلي 79 _ 80 به تدريس فلسفه و كلام، كتابهاى: تحرير بداية الحكمه (تأليف خود ايشان) و درآمدي بر آموزش عقايد (تأليف خود ايشان) و نيز تدريس فلسفه اخلاق پرداخت.

ج) در اردوهاي بسيج دانشجويي (طرح ولايت) از سال 76 تا 83 در زمينه هاي مختلف علوم سياسى، معرفت شناسي و فلسفه اخلاق تدريس كرد.

د) در موسسه آموزشي پژوهشي امام خمينى(ره)، در زمينه هاي فلسفه و كلام، فلسفه اخلاق و اخلاق تدريس نموده و هم اكنون عضو هيئت علمي آن مؤسسه مي باشد.

در سال 1369 با ارائه دو مقاله به كنفرانس بين المللي انديشه اسلامي نخستين بار به تماشاي تفسير آيه شريفه «ن والقلم و ما يسطرون» نشست. مقاله «امام خميني (ره) و احياء حكومت اسلامي» و مقاله «امام خميني (ره) و اسلام ناب محمدي (ره)» نخستين مقالاتي بود كه نگاشت و از سوي كنفرانس انديشه اسلامي در سال 1369 انتشار يافت و روح خودباوري و اعتماد به نفس را بيش از پيش در ايشان زنده كرد.

از آن پس فراخوان مجامع علمي و فرهنگي را در ارائه مقاله، بي پاسخ نگذاشت. مقاله «پژوهشي پيرامون حدوث و قدم جهان» را در سال 1372 به كنگره بين المللي شيخ مفيد (ره) ارائه كرد كه در مجموعه منشورات آن كنگره جهانى چاپ و منتشر گرديد. همچنين مقاله «اجتهاد و تقليد از ديدگاه شيخ اعظم انصاري (ره)» را در سال 1373 به كنگره جهاني شيخ اعظم انصارى عرضه نمود كه در كميته ويژه علمي با حضور

آيات بزرگوار: آيت الله استادى، و آيت الله حاج شيخ محسن اراكي و جمعي ديگر از اساتيد فن بررسي و با دفاعيات نويسنده، براي چاپ و نشر توسط آن كنگره جهاني تصويب گرديد كه انتشار آن، نمايه اي از استعداد فقهي و اصولي ايشان قرار گرفت؛ و آغاز مباركي از يك دوران گرديد. نيز مقاله «تبيين فقهي ثابت و متغير» را در سال 74 به كنگره بررسي مباني فقهي امام خميني (ره)، نقش زمان و مكان در اجتهاد عرضه داشت كه در جلد چهارم از مجموعه مقالات كميته علمي كنگره مذكور به چاپ رسيد. و مقاله «منشاء مشروعيت حكومت اسلامي» را در سال 1378 به كنگره امام خميني (ره) و انديشه حكومت اسلامي عرضه نمود كه در مجموعه آثار (2) آن كنگره در مجلد فلسفه سياسي (1) به چاپ رسيده است.

ابراهيمي فر، عبدالرضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عبدالرضا ابراهيمي فر

محل تولد : قم

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1363/7/1

ابراهيمي وركياني، محمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد ابراهيمي وركياني

محل تولد : دامغان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1323/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب محمد ابراهيم وركياني متولّد 1323 در روستاي وركيان از توابع شهرستان دامغان هستم. پدر و مادر و اجدادم هم دامغاني بوده اند. در سال 1335 پس از دوره شش ساله ابتدائي وارد حوزه علميه دامغان شدم. برادرم هم قبل از من به حوزه علميه وارد شده بود، مقدمات تا سيوطي و بخشي از مغني و حاشيه ملاعبدالله و منطق كبري را در دامغان خواندم ولي سخت نگران بودم، چون روحانيت حرمت اجتماعي نداشت و سرانجام در سال 1343 با آيت الله شيخ محمد كاظم دامغاني (ره) در جلسه اي روبرو شدم و سخت مورد تشويق معظم له قرار گرفتم و از ترديد درآمدم و پس از يكسال عازم مشهد مقدس شدم و معظم له نيز من را پذيرفتند و بمدت شش سال مورد عنايت ايشان بودم. مطول را در درس اديب نيشابوري شركت نمودم و لمعه را با استاد صالحي و فائقي گذراندم و با تأسيس بخش آموزش مدرسه آيت الله ميلاني (ره) وارد اين مدرسه شدم و مكرر مورد تشويق قرار گرفتم.

سرانجام عازم حوزه علميه قم شدم و در بخش آموزشي مدرسه آيت الله ميلاني از اساتيد بزرگواري مانند حجةالاسلام آهنيان و حضرت آيت الله شيخ محمدرضا مهدوي دامغاني كتابهاي رسائل و مكاسب و بخشي از كفايه را استفاده نمودم و در عين حال كه آيت الله شيخ محمد كاظم دامغاني علاقه مند بودند كه من

در مشهد بمانم و آيت الله شيخ محمدرضا نيز سخت مخالف رفتن من به قم بودند من حوزه مشهد را پاسخگوي روحيه تنوع طلبي خود نمي ديدم و لذا به قم آمدم. در بدو ورود در درس خارج عروه آيت الله فاضل لنكراني شركت نمودم و درس كفايه را در خدمت استاد سبحاني ادامه دادم. يكسال و نيم هم در دارالتبليغ آيت الله شريعتمدار حضور داشتم و از اساتيد بزرگواري مثل دكتر شهابي، صدر بلاغي و آقاي رضواني بهره بردم و ضمناً در درس آيت الله وحيد خراساني شركت داشتم.

در موسسه در راه حق زير نظر دكتر سيد علي گرمارودي تمرين نويسندگي مقاله داشتيم و سرانجام با تأسيس بخش آموزش مؤسسه در راه حق به دعوت آيت الله خرازي وارد اين مؤسسه شدم و در خدمت استاد بزرگوار حضرت آيت الله مصباح يزدي بهره هاي فراواني به مدت هشت سال بردم، در اين دوره 8 ساله اساتيد ديگر ما آيت الله سيد محمد كاظم حائري، آيت الله حسين مظاهري، استاد احمد احدي، استاد علي قائمي و آيت الله تسخيري و..... بوده اند.

سرانجام پس از پايان دوره هشت ساله مؤسسه و تحقق انقلاب اسلامى به دنبال فرمان تاريخي امام (ه) در مورد تدوين كتب مبنائي علوم انساني و واگذاري اين مسئوليت از ناحيه جامعه مدرسين به حضرت استاد مصباح يزدي به دعوت معظم له در دفتر همكاري حوزه و دانشگاه به تحقيق و تأليف در رشته حقوق پرداختم و به مدت چهارده سال چهار جلد كتاب درآمدي بر حقوق اسلام ج 1 و2، اسلام و حقوق بين الملل ج 1 و2 فراهم آمد.

ناگفته نماند كه كه

در كنار تحقيق و تحصيل و احياناً تدريس و تبليغ از سال 1360 به دعوت استاد بزرگوار دكتر احمد احمدي به دانشگاه دعوت شدم و تاكنون عضو هيأت علمي دانشگاه شهيد بهشتي با رتبه و پايه 14 استاد ياري هستم و مدرك دكتري در فقه و مباني حقوق اسلام را در سال 1371 از خبرگان وزارت علوم گرفتم و پايان نامه اينجانب براي رساله دكترى، ازدواج با بيگانگان در اديان الهي و مكاتب فقهي اسلام بوده است كه با راهنمايي استاد بزرگوار محقق داماد و آيت الله مرعشي شوشتري فراهم آمده و مكرر در انتشارات دفتر تبليغات به چاپ رسيده و در انتشارات الغديريه معرفي و ترجمه شده و در لبنان به چاپ رسيده است.

موضوعاتي را كه اينجانب در حوزه و دانشگاه تدريس داشته ام، عبارتند از: مباني حقوق، حقوق و سياست در قرآن، فقه سياسى، حقوق بين الملل اسلامى، حقوق عمومي در اسلام، قواعد فقه، معارف تشيع، تاريخ تشيع، تاريخ اسلام، انقلاب اسلامى، حقوق اجتماعي سياسي در اسلام، تاريخ امامت، فقه مقارن آيات الاحكام و .... كه معمولاً در هر يك از موضوعات فوق جزوه درسي و يا كتاب درسي ارائه داده ام و به اين مناسبت كتاب "تاريخ صدر اسلام" (بعثت نبوي تا حكومت علوي) تأليف كرده ام كه در مركز تهيه متون درسي وابسته به دفتر رهبري در سال 1382 به چاپ رسيد و اكنون چاپ دوم آن آماده چاپ است و در سال 1384 كتاب "انقلاب اسلامى در تئوري" به چاپ رسيد و مقالات متعّددي پيرامون معارف تشيع در مجله گام چهارم انقلاب اسلامى و پيرامون حقوق اهل ذمه در

مجله نور علم و حقوق بشر در اديان در مجله آئينه معرفت و احكام ثابت و متغير در كنفرانس بين الملل تقريب مذاهب و ... منتشر نموده ام و جزوه اي تحت عنوان "اسلام و آزادي" در دفتر تحقيقات وابسته به دفتر رهبري فراهم نموده ام و در حال حاضر سرگرم تدوين جلد دوم تاريخ اسلامي در رابطه با زندگي سياسي امامان اهلبيت (ع) و كتابي در زمينه "حقوق بين الملل اسلامى و تاريخ امامت و حقوق اجتماعي سياسي در اسلام" بر اساس جزوه هاي درسي كه از قبل فراهم آمده مي باشم «و ما توفيقي الابالله عليه توكلت و اليه انيب. »

البته بناست كه پاره اي از موضوعات فوق بصورت طرح تحقيقاتي در مركز متون درسي وابسته به نهاد معظم رهبري در دانشگاهها و يا جائي ديگر مثل دانشگاه شهيد بهشتي انجام شود كه پاره اي از محققان نيز در انجام آن مشاركت داشته باشند. مقالاتي نيز در دست انجام است مثل: "پيامبر اعظم(ص) تنها روح آئين جهاني" و "مباني فقهي و حقوقي مردم سالاري ديني" و "نگاهي نو به ارتداد و مجازات مرتد در اسلام" كه اميدوارم با ياري خدا و عنايت معصومين علهيم السلام بخوبي فراهم آيد و عرضه گردد و نيز مقاله اي تحت عنوان "بلوغ دختران" را تقريبا آماده چاپ دارم.

ابراهيمي، ابراهيم

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

ابراهيم ابراهيمي

محل تولد : آمل

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1355/1/1

زندگينامه علمي

در سال 1373 در رشته علوم تجربي از دبيرستان فارغ التحصيل شدم. درسال 1374 وارد دانشگاه امام صادق عليه السلام شدم و در رشته فلسفه و كلام اسلامي تحصيلات

دانشگاهي را در مقطع كارشناسي ارشد پيوسته ادامه دادم. در سال1382 از آنجا فارغ التحصل شدم.

پس از فارغ التحصيلي مدت 6ماه با دانشنامه بزرگ جهان اسلام همكاري داشتم كه به خاطر اقامت گزيدن در قم از همكاري با آن مركز بي نصيب ماندم و از همان سال تاكنون با شوراي سياستگذاري ائمه جمعه واقع در تهران مشغول همكاري علمي مي باشم.

در سال 1383پايه اول تا ششم حوزه را (حدودا60 امتحان ) در ظرف حدوداً يك ماه امتحان دادم كه بحمدالله موفق به گذراندن 6پايه اول حوزه شده و در پايه هفتم در همان سال تحصيلي 83-84 شركت نموده و در نهايت و به شكر خدا پايه هفتم را همچون پايه هاي شش گانه قبل با درجه ممتازي گذراندم.

هم اكنون كه در سال 1386مي باشم در پايه دهم مشغول به تحصيل مي باشم. لازم به توضيح است كه در همان سال فارغ التحصيلي از دانشگاه يعني سال 1383 دو سال پي درپي در مرحله علمي پذيرفته شدم، ولي با خواست خداوند و به مصلحت، جزو پذيرفته شدگان محسوب نشدم. در اين مدت پس از فارغ التحصلي از دانشگاه با مؤسسات مختلف، عمر گذرانيدم و هم اكنون كه درسن 30سالگي به سر مي برم، اكثر كارهايم را حول موضوع «فهم دين و ترميم نظام فكري دين» منسجم و يكپارچه شده است كه اميد است پس از تلاش ساليان متمادي اثري گرانبها را در اين مهم عرضه نمايم.

ابراهيمي، رحمت الله

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

رحمت الله ابراهيمي

محل تولد : آمل

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1349/1/1

زندگينامه علمي

اين حقير متولد 1349 در شهر آمل

استان مازندران در روستاي شاه كتي در خانواده اي كشاورز به دنيا آمدم. دوران راهنمايي و سال اول دبيرستان را در شهر آمل گذراندم. پس از آن وارد حوزه علميه آمل شدم كه در سال 1367 بوده است.

اين حقير مقدمات و سيوطي را در شهر آمل طي دو سال گذراندم و پس از آن يكسال را در شهر ساري ادامه تحصيل دادم. پس از آن در سال 1370 وارد حوزه علميه قم شدم و در محضر اساتيدي چون حضرت آيت الله اشتهاردي (دامت بركاته) و حضرت آيت الله وجداني فخر(رحمت الله عليه) و حضرت آيت الله سبحاني و حضرت آيت الله درياباري افاضه نمودم، كه دروس سطح را به اتمام رساندم و في الحال در درس خارج آيت الله درياباري و دروس فلسفه و منظومه آقاي درياباري و خارج اصول آقاي سبحاني مشغول تحصيل مي باشم.

اين حقير تاليفات خود را از سال 1376 آغاز كردم كه تاكنون 5 اثر حقير به چاپ رسيده و بعضي از آثار چاپ مجدد شده است كه اميد است خداوند قبول فرمايد.

ابراهيمي، محمدحسين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمدحسين ابراهيمي

محل تولد : كازرون

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1329/1/1

ابراهيمي، محمدعلي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمدعلي ابراهيمي

محل تولد : افغانستان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1346/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب محمد علي ابراهيمي فرزند غلامحسين، فرزند ابراهيم، متولد 1346 اهل افغانستان ولايت دايكندي (ارزگان شمالي) از توابع شهرستان كيساب هستم. از سال 1352 به مدرسه دولتي رفته و تا سال 1357 (كه همراه بود با كودتاي كمونيستي در افغانستان) درس خوانده و ششم ابتدائي را به پايان رساندم. در سال 1359 به پاكستان مهاجرت كردم. در سوم خرداد سال 60 (روز آزادي خرمشهر) وارد بيرجند ايران شدم، پس از آن به تهران آمدم و در نواحي اطراف كرج (گرم دره و احمدآباد) به كار كشاورزي و باغباني مشغول شدم.

در سال 1363 به قم مسافرت كردم و با تشويق يكي از بستگان درس طلبگي را شروع نمودم. در سال 1364 به طور رسمي در مدرسه الجواد قم پذيرفته شدم و تا سال 1368 ادامه دادم. در سال بعد وارد حوزه گشته و سطوح عاليه را آغاز نمودم.

از سال 1376 درس خارج را ادامه دادم و در سال 1382 وارد دوره تخصصي در رشته حقوق شدم و در مقطع كارشناسي پذيرفته گشتم و در مدرسه مرعشيه از طرف مركز جهاني مورد حمايت قرار گرفتم. كه ادامه آن در مقطع كارشناسي ارشد هنوز برقرار است. چندين مرتبه در طول دوره تحصيل به افغانستان مسافرت تبليغي داشتم. هر مرتبه بين چهار ماه الي يكسال سفرم به درازا مي كشيد.

در جهاد عليه روسيه و سربازان آن در افغانستان شركت كردم و نيز

در ميان مجاهدين به تدريس احكام، عقايد و برپايي نماز جماعت اقدام نمودم و در ايجاد وحدت بين گروه هاي جهادي به قدر توان خود تلاش كردم.

آخرين مسافرتم به افغانستان برمي گردد به سال هاي 79 الي 80 كه همراه بود با برقراري دولت موقت و انتقالي بعد از كنفرانس بن آلمان؛ و در اين مسافرت من با نيازمندي مبرم كشور آشنا شدم تا در برنامه هاي بعدي در اولويت كاري ام قرار گيرد كه از جمله آن آموختن رشته هاي تخصصي كامپيوتر، بدست آوردن مدرك رسمي دولتي تا در افغانستان با شرايط روز مطابقت داشته باشيم و فعلا تلاشم در اين راستا ادامه دارد.

آشنايي با فنون نويسندگي از ديگر ضرورت هاي روز افغانستان است كه يك طلبه بايد آن را فرا بگيرد. بنابراين سعي كردم تا در اين راستا توفيقاتي بدست آورم كه شكر خدا اين آرزو برآورده شد و من اينك مي توانم در اين حوزه كم و بيش توانايي خود را آزمايش كنم و از سه سال به اين طرف رشد تكاملي داشته ام و مقالاتي را در موضوعات مختلف ديني، فرهنگي، اجتماعي و سياسي تحرير كرده ام كه در نشريات مختلف به نشر رسيده است.

آشنايي با رايانه و اينترنت نيز از اهداف ديگر حقير بود كه در طول دوره تحصيلي در اين اواخر موفق شدم با خريد يك دستگاه رايانه، با تايپ، صفحه آرائي و تحقيق به وسيله آن با استفاده از نرم افزارهاي توليد شده و كتابخانه هاي ديجيتالي به سرعت كار خود افزايش بدهم.

ابراهيمي، مصطفي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

مصطفى ابراهيمي

محل تولد : قائمشهر

شهرت

تابعيت :

ايران

تاريخ تولد : 1339/1/1

ابراهيمي، موسي

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد موسي ابراهيمي در سال 1324 ، در قزوين به دنيا آمد. در سال 1345 وارد حوزه علميه قزوين شد و نزد اساتيد اين حوزه كسب فيض كرد. پس از آن بر اثر فشار حكومت پهلوي به قم مهاجرت كرد و علوم ديني را در اين خطه دنبال نمود. حاج سيد موسي ابراهيمي در سال 1356 شروع به تدريس نهج البلاغه براي جوانان و نوجوانان و بانوان و طلاب علوم ديني كرد. و پس از آن در سال 1366 در حوزه علميه صالحيه و شيخ الاسلام و امام صادق ، در سطوح مختلف براي طلاب جوان تدريس داشته است. حجه الاسلام ابراهيمي دركنار تدريس و سمت هاي متعدد اداري ، مجموعه بزرگي به نام احاديثي كه از پيامبر بزرگوار اسلام ، از طريق محدثين و مورخين و علما شيعه نقل شده را مورد تحقيق قرار داده است.

گروه : علوم انساني

رشته : الهيات و معارف اسلامي

والدين و انساب : سيدموسي ابراهيمي فرزند سيد قدير . در يك خانواده مذهبي ديده به جهان گشود.

تحصيلات رسمي و حرفه اي : سيد موسي ابراهيمي پس از دوران كودكي و اتمام دروس ابتدايي ، در سال 1345 وارد حوزه علميه قزوين شد و نزد اساتيد اين حوزه تلمذ نمود. پس از آن بر اثر فشار حكومت پهلوي به قم مهاجرت نمود و علوم ديني را در اين خطه دنبال نمود.

استادان و مربيان : سيد موسي ابراهيمي دروس مقدماتي را از محضر علما اعلام شيخ ابراهيم اميري ، آيت الله سيدجليل زرآبادي و آيت الله شيخ حسن شالي فراگرفت. سپس دروس مكاسب

و رسائل و كفايه را نزد آيت الله شيخ محمد مظفري ، آيت الله حاج شيخ هادي باريك بين و حاج شيخ محمد اويسي كسب فيض نمود. وي مقداري دروس خارج عروه را در قزوين از محضر آيت الله مظفري ، و دروس خارج خمس و ولايت فقيه را نزد آيت الله منتظري و بعضاً از روي نوارهاي اين استاد فراگرفت.

وقايع ميانسالي : سيد موسي ابراهيمي در جريان مبارزات سياسي مردم ايران بر ضد حكومت پهلوي ، حضوري فعال داشته و به همين دليل تحت تعقيب قرار گرفت و ناچار به شهر قم هجرت نمود.

مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : سيد موسي ابراهيمي از سل 1354 سرپرست مدرسه علميه صالحيه و بعد سرپرستي مدرسه علميه شيخ الاسلام را عهده دار بود. از سال 1359 تا 1362 در سپاه پاسداران قزوين به عنوان مسئول روابط عمومي و مسئول آموزش انجام وظيفه نموده است. پس از آن در سال 1368 مديريت حوزه علميه امام صادق , و سال 1369 مديريت حوزه علميه كوثر ويژه خواهران را نيز عهده دار گرديد.

فعاليتهاي آموزشي : سيد موسي ابراهيمي در سال 1356 تدريس نهج البلاغه را براي جوانان و نوجوانان و بانوان و طلاب علوم ديني شروع نمود و در مقاطع مختلف به تدريس پرداخت. او همچنين در سال 1366 در حوزه علميه صالحيه و شيخ الاسلام و امام صادق ، در سطوح مختلف براي طلاب جوان تدريس داشته است.

ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : سيد موسي ابراهيمي دركنار تدريس ، به نوشتن و تحقيق مجموعه بزرگي به نام احاديثي كه از پيامبر بزرگوار اسلام ، از طريق محدثين و

مورخين و علما شيعه نقل شده ، به شكل موضوع جمع آوري نموده است. وي همچنين در سطح شهر قزوين در مساجد مختلف ، اقامه نماز جماعت داشته اند.

--------------------------------------------------------------------------------

آثار :

1 احاديثي كه از پيامبر بزرگوار اسلام از طريق محدثين و مورخين و علما شيعه نقل شده

ويژگي اثر : اين مجموعه تحقيقي تابه حال به 9 جلد رسيده است

منابع زندگينامه :

فرزانگان علم و سخن قزوين، تاليف: رضا صمدي ها ، قزوين: بحر العلوم ، ص13

ابراهيمي، مهدي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

مهدي ابراهيمي

محل تولد : مشهد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1342/10/1

زندگينامه علمي

اينجانب مهدي ابراهيمي متولد 1342 در مشهد از خانواده اي روحاني هستم. دوران تحصيل ابتدايي را در مدرسه جواديه كه يكي از مدارس حاج آقاي عابدزاده بود گذراندم و پس از تعطيلي آن مدارس توسط رژيم پهلوي به مدارس دولتي رفتم و تا پايان دوره راهنمايي تحصيل كردم. بعد از اتمام دوره راهنمايي كه مصادف با سال 57 شروع انقلاب اسلامي بود وارد حوزه علميه مشهد شدم و در مدرسه علميه حاج آقاي موسوي نژاد به تحصيل پرداختم و همزمان دروس دبيرستان را نيز تا مقطع ديپلم ادامه دادم.

دروس سطح اول و عالي حوزه علميه و 2 سال درس خارج را در مشهد گذراندم و از سال سوم ورود به حوزه به تدريس ادبيات، منطق و معاني بيان و اصول نيز پرداختم. در سال 1366 وارد حوزه علميه قم شدم و تا سال 1372 در درسهاي خارج فقه و اصول استادان محترم آن حوزه بنام آيت الله

تبريزي، فاضل، وحيد خراساني و ... شركت كردم و درسهاي فلسفه را نيز در مشهد و قم نزد استاد آقاي آشتياني و آيت الله حسن زاده آملي گذراندم.

در ايام تحصيل در قم در امتحانات مركز تربيت مدرس دانشگاه قم شركت كردم و در مقطع فوق ليسانس ادامه تحصيل دادم. در سال 1372 موفق به اخذ فوق ليسانس شدم و مجددا به مشهد مراجعت كردم و در گروه معارف اسلامي دانشگاه علوم پزشكي و فردوسي مشهد مشغول به كار شدم. در سال 1376 به استخدام دانشگاه علوم پزشكي مشهد درآمدم و به عنوان عضو هيئت علمي و مدير گروه فعاليت خود را ادامه دادم. در بهمن سال 1377 در گرايش علوم قرآن و حديث در دانشگاه قم در مقطع دكتري پذيرفته شدم و در سال 1382 فارغ التحصيل شدم و هم اكنون در رتبه استادياري پايه در دانشگاه علوم پزشكي مشهد در گروه معارف اسلامي مشغول به كار هستم و بعضي از واحدهاي درسي مرتبط با علوم انساني مثل اصول و فلسفه تعليم و تربيت را در اين دانشگاه نيز تدريس مي كنم.

ابطحي، محمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد محمد ابطحي

محل تولد : كاشان

شهرت : ابطحي كاشاني

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1309/1/1

زندگينامه علمي

آية الله ابطحي كاشاني در سال 1309 در كاشان به دنيا آمد. خانواده او خانواده اي مذهبي و از دوستداران خاندان پاك پيامبر (ص ) بود و پدرش نيز در كسوت مقدس روحانيت بود كه دو سال پس از تولد ايشان دارفاني را وداع گفت .

آية الله ابطحي با به پايان رساندن دوره دبستان ، در 14 سالگي وارد حوزه علميه كاشان شد. او بخشي از

دروس دوره مقدمات را در كاشان فرا گرفت و سپس به حوزه علميه قم عزيمت كرد. ادامه مقدمات را نزد اساتيد اين حوزه به پايان رسانيد. او معالم را نزد امام موسي صدر فرا گرفت بعد از چندي به علت نداشتن شهريه به كاشان مراجعت نمود و از جلسات درس علماي كاشان بهره مند گرديد. مطول و شرح لمعه را نزد شيخ عبدالله مدني آموخت پس از آن مجدداً به قم آمد و رسائل و مكاسب را نزد استادان سلطاني، طباطبايي ، شهيد صدوقي ، فكور يزدي و سيد محمد صادق روحاني آموخت. براي فراگيري كفايه نيز به درس حضرات آيات مجاهدي، تبريزي ، شيخ عبدالجواد اصفهاني و سلطاني طباطبايي رفت . او با به پايان بردن دوره سطح ، به درس خارج حضرات آيات عظام بروجردي (ره )، محقق داماد (ره ) و امام خميني (ره ) راه يافت .

آية الله ابطحي در سالهاي تحصيل خود با بسياري از فضلاي روزگار خود رابطه دوستي داشت كه از جمله آنها، آية الله شهيد سيد مصطفي خميني (ره) را مي توان نام برد. آيت الله ابطحي در عرصه علم و فرهنگ، فعاليت هاي بسياري از خود بر جا نهاده است . او بسياري از دروس حوزه را تدريس نموده و از اين رهگذر طلاب بسياري را تربيت كرده است . او تقريرات درس استادان خود را نگاشته و در مجله نور علم ، مقالات بسياري تأليف كرده است .

آية الله ابطحي از اعضاي جامعه مدرسين حوزه علميه قم است و در بسياري از فعاليتهاي جمعي آن شركت داشته است . او مدتي در معيّت حضرات آيات سيد جعفر كريمي و محمدي گيلاني و حجة الاسلام والمسلمين قاضي خرم آبادي به نمايندگي از امام (ره ) به امور زندانها در

قوه قضائيه مي پرداخته است.

ابن الرسول، محمدرضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد محمدرضا ابن الرسول

محل تولد : اصفهان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1346/1/1

زندگينامه علمي

در خانواده اي روحاني در اصفهان چشم به جهان گشوده ام. در شش ماهگي همراه پدر و مادرم به قم هجرت كرده و تا بيست و چند سالگي همواره در ميان قم و اصفهان در تردد بوده ايم. بخشي از تحصيلات دوران ابتدايي و راهنمايي و دبيرستان را هم در قم گذرانده ام.

همه قبيله من عالمان دين بوده اند. پدربزرگم مجتهد و مدرس حوزه علميه اصفهان، پدرم مدرس خارج حوزه علميه اصفهان و ممتحن دروس سطح عالي است. خود نيز از سال 1364 رسماً وارد حوزه علميه قم مدرسه علميه رضويه شدم و در سال 1365 با قبولي در دانشگاه اصفهان همزمان به حوزه اصفهان منتقل شدم و دروس حوزوي را در كنار دانشگاه ادامه دادم. تاكنون اين مقارنت به لطف خداوند ادامه يافته است. و اكنون مدرس دانشگاه مركز تخصصي حوزه علميه اصفهان بوده و گاه گاه در موسسات آموزشي ديگر و نيز مدارس علميه به تدريس ادبيات عرب اشتغال داشته ام.

ابوترابي، احمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

احمد ابوترابي

محل تولد : يزد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1341/3/2

زندگينامه علمي

اينجانب يكسال پيش از پيروزي انقلاب، يعني زماني كه 14 سال داشتم با علاقه وافر شخصي سال 56 - 1355 به حوزه وارد شدم، علوم حوزوي را از مدرسه حقاني منتظريه آغاز كردم. اين مدرسه با اشراف آيةالله شهيد بهشتي (ره) و شهيد قدوسي (ره) و با همكاري شخصيت هايي از قبيل آيت الله مصباح يزدي و آيةالله جنتي اداره مي شد

تا سه سال پس از پيروزي انقلاب از درسهاي اين مدرسه استفاده مي كردم.

دروس سطح 2 و 3 را از درسهاي آزاد حوزه علميه استفاده كردم و در اين دوره از اساتيدي چون مرحوم آيةالله ذهني تهراني، مرحوم آيةالله اعتمادي و آيةالله اشتهاردي و آيةالله محقق داماد بهره بردم.

درس خارج فقه و اصول را از اساتيدي چون آية الله تبريزي، آية الله وحيد خراساني، آية الله بهجت، آية الله هاشمي شاهرودي و آيةالله مكارم شيرازي فرا گرفتم. حدود 12 سال در خارج فقه و اصول شركت كردم. از سال 1364 به دوره عمومي درسهاي موسسه در راه حق كه زير نظر آيت الله مصباح يزدي اداره مي شد وارد شدم، در اين دوره هاي درسي با فلسفه اسلامي، فلسفه غرب، فلسفه علوم تربيتي، اقتصاد اسلامي و علم اقتصاد (خرد، كلان، پول، بين الملل) فلسفه سياست، روانشناسي عمومي و تفسير قرآن آشنا شدم. علاقه وافر اينجانب به دفاع عقلاني از مباني اعتقادي اسلامي با انگيزه اصلي اينجانب براي ورود به اين دوره درسي و بعد درسهاي موسسه در راه حق به صورت تخصصي در بنياد فرهنگي باقرالعلوم عليه السلام ادامه يافت، در اين بنياد دوره فوق ليسانس فلسفه اسلامي را گذراندم و با پايان نامه اي در موضوع شيوه تحقيق در علوم فطري فارغ التحصيل شدم. اين دوره درسي در موسسه امام خميني (ره) ادامه يافت. با ورود به دوره دكتراي فلسفه تطبيقي (اسلام و غرب) مدرك دكتراي فلسفه تطبيقي را دريافت كردم.

از سال 1377 به عنوان قائم مقام مديريت تحقيقاتي تدوين دائرة المعارف علوم عقلي اسلامي وارد شدم، اين بخش در ابتداي تشكيل خود

بود. در اين سمت توانستم زمينه هاي رشد و پيشرفت اين تحقيقات را فراهم آورم. سپس به عنوان مسئول اين مركز كه وابسته به موسسه امام خميني (ره) است، از سوي حضرت آيت الله مصباح يزدي انتخاب شدم و هم اكنون نيز رياست اين مركز را به عهده دارم. در آشنايي با فلسفه اسلامي و غرب بيش از همه از استاد علامه حضرت آيت الله مصباح يزدي بهره بردم و سه جلد از مجلدات اسفار صدر المتالهين و كتاب برهان شفا و معارف قرآن از ايشان فرا گرفتم، در فلسفه كانت از استاد دكتر احمد احمدي و استاد دكتر حداد عادل استفاده كردم. منطق رياضي، فلسفه رياضي و نفس و بدن را از استاد دكتر پورعبدالله آموختم. منطق، اشارات و تاريخ فلسفه را از استاد فياضي بهره بردم و فلسفه تحليلي را از جناب حجةالاسلام والمسلمين آقاي صادق لاريجاني آموختم. بخشي از اسفار صدر المتالهين را از درسهاي آيةالله جوادي آملي استفاده كردم.

از سال 1363 تاكنون تدريسهاي متعددي در منطق، ادبيات عرب، فقه، فلسفه اخلاق، فلسفه سياست، هستي شناسي، معرفت شناسي داشته و دارم و علاوه بر پايان نامه هاي فوق ليسانس و دكترا مقالات متعددي در موضوعات تخصصي محض و كاربردي در بحث اعتقادي و سياسي و ... نگاشته ام، كه برخي از آنها چاپ شده است و برخي ديگر به تدريج در حال آماده شدن براي چاپ است.

ابوترابي، علي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

على ابوترابي

محل تولد : قم

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1347/10/3

ابوطالبي، مهدي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

مهدي ابوطالبي

محل تولد : اراك

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1354/1/1

زندگينامه علمي

1. تحصيلات تا پايان مقطع دبيرستان رشته رياضي فيزيك – دبيرستان شهيد صدرقم.

2. تحصيلات مقدمات وسطح يك حوزه 1375-1369 مدرسه علميه معصوميه .

3. تحصيلات سطح دو وسه 1380- 1375 (درمحضراساتيد بزرگوار حجج اسلام آقايان عندليب،موسوي تهراني

وحسيني خراساني )

4. تحصيلات خارج اصول وخارج فقه – امربه معروف ونهي ازمنكر،جهاد ،خمس ،-(درمحضراساتيدبزرگوار

حجج اسلام آ قايان لاريجاني،كعبي ،واعظي )1384- 1380

5.ورود به مؤسسه امام خميني (ره)1375

6.دوره كارشناسي ارشد الهيات ومعارف اسلامي 1381- 1375 عنوان پايان نامه تربيت ديني ازديدگاه امام علي (ع)

7.دوره كارشناسي ارشد علوم سياسي 1384- 1382 عنوان پايان نامه تبيين ناكارآمدي علم سياست غربي درتحليل نهضت امام خميني (ره) با تكيه برتحليل نيكي آر.كدي

8.عضويت درگروه پژوهشي تاريخ وانديشه معاصر(با مديريت دكترموسوي نجفي)از1381تاكنون .

9.عضويت درگروه پژوهشي تاريخ مشروطيت (با مديريت حجت الاسلام والمسلمين علي ابوالحسني ) از1381 تاكنون.

اتحاديه، منصوره

قرن:14

جنسيت:زن

مليت:ايران

منصوره اتحاديه در سال 1312، در تهران به دنيا آمد. وي تحصيلات خود را در سال 1358، در دانشگاه ادينبورگ انگلستان به پايان برد و با اخذ درجه دكتري در گروه تاريخ دانشگاه تهران مشغول تدريس شد. دكتر اتحاديه ضمن تاليف و تحقيق و مديريت نشر تاريخ، با انجام سفرهاي مطالعاتي و شركت در سمينارهاي خارجي، بر پشتوانه هاي علمي خود افزود. او صاحب تاليفات بسياري در زمينه تاريخ مي باشد.

گروه : علوم انساني

رشته : تاريخ

تحصيلات رسمي و حرفه اي : منصوره اتحاديه پس از اخذ مدرك ديپلم و ليسانس، رهسپار انگلستان شد و در سال 1358 به دريافت مدرك دكتراي تاريخ از دانشگاه ادينبورگ نائل آمد.

همسر و فرزندان :

منصوره اتحاديه همسر دكتر نظام مآفي و مادر چهار فرزند مي باشد.

مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : منصوره اتحاديه پس از مدتي اقامت و تحصيل در انگلستان، به ايران بازگشت و مديريت نشر تاريخ را در تهران عهده دار شد.

فعاليتهاي آموزشي : منصوره اتحاديه پس از كسب درجه دكتري، در گروه تاريخ دانشگاه تهران مشغول تدريس شد.

ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : منصوره اتحاديه ضمن تاليف و تحقيق، دست به سفرهاي مطالعاتي و شركت در سمينارهاي خارجي نيز زده است و بدين ترتيب بر پشتوانه هاي علمي خود افزوده است.

--------------------------------------------------------------------------------

آثار :

1 احزاب سياسي در مجلس سوم (1334 - 1333 ه_ ق)

2 پيدايش و تحول احزاب سياسي مشروطيت دوره اول و دوم مجلس شوراي اصلي

3 حرفي از هزاران، كاندر عبارت آمد، وقايع تبريز و رشت1335-1326 هجري قمر

4 خاطرات و اسناد حسين قلي خان نظام السلطنه ما في

5 خاطرات و اسناد محمد علي غفاري، نايب اول پيشخدمت باشي (تاريخ غفاري)

6 رضا قلي خان نظام السلطنه

7 زمانه، زندگي و كارنامه ي بيهقي

8 زندگي نامه حاج محمد حسين كمپاني، امين دار الضرب

9 سفرنامه كرمان و بلوچستان

10 سياق معيشت در عصر قاجار حكمراني و ملكداري مجموعه اسناد عبدالحسين ميرزا فرمانفرما

11 گزيده اي از مجموعه اسناد عبدالحسين ميرزا فرمانفرما، از 1325 تا 1340 هجري قمري

12 گوشه هايي از روابط خارجي ايران

13 مجلس و انتخابات: از مشروطه تا پايان قاجاريه

14 مرامنامه ها و نظام نامه هاي احزاب سياسي ايران در دوره دوم مجلس شوراي ملي

15 نخبه سيفيه، در تاريخ و جغرافياي استرآباد به انضمام ترانه هاي عاميانه تركمن

16 نصرت الدوله: مجموعه مكاتبات، اسناد، خاطرات ...

17 واقعات اتفاقيه در روزگار (تاريخ مشروطه)

احدي نسب، مصطفي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

مصطفي احدي نسب

محل تولد : شميران

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1347/1/1

زندگينامه علمي

در سال 1372 همزمان با اتمام سطح حوزه وارد دانشگاه شدم و رشته فلسفه را از دانشگاه شهيد بهشتي و در مقطع كارشناسي به اتمام رساندم و همزمان به تدريس در حوزه پرداختم. بعد از اتمام تحصيل در دانشگاه در مقطع كارشناسي ارشد فلسفه در دانشگاه مفيد به تحصيل پرداخته و همزمان در درس خارج شركت كردم و در طي تحصيل در مراكز مختلف به تدريس مشغول بودم.

احدي، مهدي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

مهدى احدي

محل تولد : بابل

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1341/1/1

زندگينامه علمي

در سال 1354 وارد حوزه علميه قم شدم. ادبيات را در حد تدريس فرا گرفتم، بطورى كه پس از گذشت چهار سال، شرح بر هدايه بنام كتاب "الزبده" را نوشته و استاد مدرس افغانى تقريظ بسيار ارزشمندى را بر اين كتاب نوشتند. دو نكته را در آنجا اشاره فرمودند:

1- بنده را بعنوان مجتهد در نحو و صرف تلقى دادند.

2- ديگران را در اخذ مسائل متقن نحوى، بر كتاب حقير ارجاع داده اند. اين دو نكته مايه تشويق بنده شد، بطورى كه تدريس را در كنار تحصيل شروع نمودم. همواره از اساتيد بسيار مجرب در اصول پايه نظير استاد مصطفى اعتمادى استفاده نمودم، كه تعليقه فرائد الاصول را پس از اتمام رسائل شروع نمودم. پس از آن مكاسب را محضر استاد ستوده و حاج شيخ على پناه اشتهاردى، و كفاية الاصول را نزد فاضل لنكرانى تلمذ نمودم.

خارج اصول را نزد استاد وحيد خراسانى به اتمام رساندم. خارج فقه را نزد

آية الله مرحوم حاج ميرزا هاشم آملى و وحيد خراسانى استفاده نمودم. اشتياق وافر به فلسفه و عرفان و تفسير باعث شد كه شرح منظومه را از محضر انصارى شيرازى و اسفار را از محضر جوادى آملى و حسن زاده آملى و نيز عرفان را از اين دو بزرگوار فيض ببرم و هنوز ادامه دارد و اكنون مشغول تدريس اسفار و تمهيد و كفايه و خارج اصول مى باشم.

مباحث روانشناسى را مدت هفت سال با تحقيق و پژوهش ادامه دادم و به مقطع صاحب نظرى رسيدم و اكنون در حد كارشناسى، استفاده مى گردد. و اين دانش باعث شد كه در زمينه هاى مختلف اجتماعى، فرهنگى وارد شوم و از اطلاعات به روز استفاده كامل نمايم.

منابع زندگينامه :مركز تحقيقات كامپيوتري علوم اسلامي

احساني فر، محمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد احساني فر

محل تولد : لنگرود

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1341/7/1

زندگينامه علمي

با اخذ سوم نظرى در دبيرستان، در اوّل پاييز سال 1360 وارد حوزه علميه لنگرود شدم. به رغم نشاط و رونق علمى كم نظير اين حوزه كوچك شهرستانى در زمان رياست مرحوم حجةالاسلام والمسلمين حاجّ شيخ عليرضا ممجَّد لنگرودى (قدس) براى تحصيل فراغت بال و فرار از آمد و شدها، در سال تحصيلى بعد به حوزه مشهد و در سال سوّم به حوزه كاشان عزيمت نمودم. پاييز 1363 وارد حوزه علميه مباركه قم شدم و پيوسته در اينجا مشغول به تحصيل و وظايف طلبگى هستم.

جامع المقدمات، منطق، حاشيه و بخشى از سيوطى را نزد مرحوم آقاى ممجّد (قدس) در حوزه لنگرود خواندم. بقيه سيوطى، مغنى و بخشى از معالم را در مشهد و

بقيه معالم را در تابستان در لنگرود و مختصر و جلد اوّل اصول مظفّر و كتب عبادات شرح لمعه را در حوزه كاشان و بقيه دروس را در قم گذرانده، از پاييز سال 1367 حضور در خارج فقه و اصول را آغاز نمودم.

احمدپناهي، جلال

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد جلال احمد پناهي

محل تولد : سمنان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1342/1/1

احمدخان بيگي، عليرضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عليرضا احمد خان بيگي

محل تولد : تهران

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1341/6/1

زندگينامه علمي

اينجانب در سال تحصيلي 58 - 57 با ديپلم رياضي از دبيرستان دكتر هشترودي تهران فارغ التحصيل شدم. از سال 59 دروس حوزه را از مدرسه آقاي مجتهدي در تهران آغاز و پس از يكسال به قم آمدم و در مدرسه رضويه دروس حوزوي را ادامه دادم.

در سال 78 با پايان دوره مقدمات سطح و خارج در دوره تخصصي كلام حوزه پذيرفته شدم و در سال 81 فارغ التحصيل شدم و در حال حاضر در حال نوشتن پايان نامه در موضوع فطرت هستم. همچنين در سال 78 براي تدريس دروس معارف دانشگاههاي تهران كار خود را آغاز كردم. در طول اين چند سال در دانشگاههاي تهران، شهيد بهشتي، ايران و الزهراء تدريس داشته ام و از سال 81 به عنوان هيئت علمي (رتبه مربي) در دانشگاه ايران پذيرفته شدم.

در حال حاضر مسئوليت نهاد رهبري در دانشگاه الزهراء را نيز دارا هستم.

احمدزاده بزاز، عبدالمطلب

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد عبدالمطلب احمدزاده بزاز

محل تولد : خرمشهر

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1343/1/1

زندگينامه علمي

از سال 1360 وارد حوزه علميه امام خميني (ره) اهواز شدم. در زمان ورود به حوزه مدرك سال دوم تجربي را داشتم، تا سال 1365 در اين حوزه درس خواندم. ادبيات را به طور كامل، معالم الاصول، شرح لمعه، اصول مظفر و قسمت قطع و ظن رسائل را در اهواز به پايان بردم. از سال 1365 به حوزه قم آمدم و تا سال 69- 68 باقيمانده سطح يعني برائت و استصحاب،

رسائل، مكاسب و كفايه را گذراندم. پس از آن همزمان با شروع درس خارج فقه و اصول حضرت آيت الله العظمي وحيد خراساني، باقيمانده دوره متوسطه را به صورت متفرقه خواندم.

درس خارج اصول از ابتدا بر اساس كفاية الاصول از سال 1369 شروع و در سال 1386 به پايان رسيده است. درس خارج فقه در سالهاي 69 و 70 مباحث صلاة بوده است و پس از آن مباحث فقه المعاملات (از ابتداي بيع) بر اساس مكاسب شروع شده كه تاكنون ادامه دارد.حدوداً ده سال همزمان با درس خارج فقه و اصول حضرت آيت الله وحيد خراساني از محضر درس خارج مباحث طهارت تا خمس (بر اساس عروه) حضرت حجةالاسلام حاج شيخ محسن وحيد خراساني نيز استفاده برده ام.

از سال 1371 جهت تحصيل در رشته حقوق وارد دانشگاه مفيد شده ام كه اكنون در حال تدوين رساله در مقطع دكتري مي باشم. امتحان جامع نيز سپري شده است.

در زمان تحصيل دروس حوزوي، به صورت پراكنده از مباحث ادبيات گرفته تا فقه و اصول تدريس داشته ام كه بيشتر آنها را در خاطر ندارم. پس از اخذ مدرك كارشناسي ارشد نيز دروس تخصصي رشته حقوق را از جمله در دانشگاه آزاد اسلامي اهواز تدريس كرده ام.

احمدسلطاني، منيره

قرن:14

جنسيت:زن

مليت:ايران

خلاصه : منيره احمد سلطاني در سال 1331در تهران متولد شد. تحصيلات ابتدايي را در دبستان «كسايي» گذراند بعد به دبيرستان « عطار» رفت و در ادامه در دبيرستان « اسدي» دوره متوسطه را به اتمام رسانيد. خانم باوندي ( همسر محمد زهري) نيز يكي از معلمان منيره احمد سلطاني بود كه دراين راه او را بسيار تشويق كرد

و در واقع جرقه شوقي را كه معلمان ابتدايي او زده بودند به آتش اشتياقي براي مطالعه بدل كرد. در سال 1347 دررشته حقوق دانشگاه پذيرفته شد كه به احترام پدر وارد دانش سراي عالي شد و در سال 1351 مدرك كارشناسي خود را از دانشگاه علامه طباطبايي گرفت و بعد از يك وقفه طولاني به دليل حوادث انتقلاب اسلامي در سال 1364 مدرك كارشناسي ارشد خود را نيز اخذ كرد و در سال 1370 در دانشگاه آزاد اسلامي واحد كرج تحصيلات خود را ادامه داد و از پايان نامه دكتري خود دفاع كرد. منيره احمد سلطاني نيز يكي از همان استادان برجسته و با پشتكاري است كه نكات پيچيده در ادبيات را بيان مي كند و با اين انديشه آثار برجسته اي از خود به جا گذاشته است.

گروه : علوم انساني

رشته : اديان خارجي

اوضاع اجتماعي و شرايط زندگي : منيره احمد سلطاني در سال 1331 در تهران متولد شد. پدرش مردي آگاه و روشن بين بود و در آن ايام به همان اندازه كه تحصيلات پسرانش اهميت داشت، تحصيل دخترش نيز حائز اهميت بود.

تحصيلات رسمي و حرفه اي : _ گذراندن دوره ابتدايي و راهنمايي در تهران _ دريافت مدرك كارشناسي از دانشسراي عالي، سال 1351 _ دريافت مدرك كارشناسي ارشد سال 1364 از دانشگاه علامه طباطبايي _ دريافت مدرك دكتري 1370 دانشگاه آزاد واحد كرج - گذرادن دوره بهداشت و پزشكياري در دانشگاه تهران

خاطرات و وقايع تحصيل : منيره احمد سلطاني بين سال هاي 1347 تا 1351 در دانشسراي عالي سرگرم تحصيل بود و كارشناسي خود را گرفت. در همين ايام به

خاطر كار مجبور شد به لنگرود برود و همسرش عبدالحسين فرزاد (مترجم و استاد دانشگاه) هم با او به آنجا رفت. يك سال بعد مأموران ساواك عبدالحسين فرزاد را دستگير كردند و در اين روزها منيره احمدسلطاني ايام سختي را سپري كرد چون مجبور بود _ با اين كه شاغل بود _ بدون همسرش زندگي و فرزندان را اداره كند. يك سال و اندي بعد وقتي فرزاد از زندان آزاد شد، از آموزش و پرورش اخراج شده بود و همين امر موجب شد كه فرزاد هم بتواند به تحصيلاتش ادامه دهد. در اين ايام منيره احمدسلطاني در لنگرود زندگي مي كرد. در سال 1356 به تهران آمد و در دبيرستان فرزانه _ در منطقه سيزده _ سرگرم تدريس شد.

فعاليتهاي ضمن تحصيل : منيره احمد سلطاني در سال 1356 از لنگرود به تهران آمد و در دبيرستان فرزانه سرگرم تدريس شدو بعد از دوره كارشناسي ارشد مدتي به عنوان مدرس تربيت معلم درس "ادبيات كودكان و نوجوانان" تدريس ميكرد

استادان و مربيان : در زمان سپري كردن دوره آموزش عالي و كارشناسي ارشد و دكتري توانست از محضر استادان بسيار برجسته استفاده كند، استاداني چون دكتر تفضلي، دكتر سادات ناصري، دكتر زرين كوب، دكتر مشكور، دكتر ضياءالدين سجادي، دكتر شفيعي كدكني، دكتر جعفر شعار، دكتر استعلامي، دكتر شميسا، دكتر شهيدي، دكتر پورنامداريان، دكتر ابوالقاسمي و ديگر استادان...

همسر و فرزندان : همسر وي عبدالحسين فرزاد _ مترجم و استاد دانشگاه است.

فعاليتهاي آموزشي : از فعاليتهاي آموزشي منيره احمد سلطاني ميتوان به : تدريس در دانشگاه هايشهيد بهشتي، آزاد اسلامي، مراكز تربيت معلم، پيام نور منيره احمدسلطاني در

دوره كارشناسي تاكنون استاد راهنماي بيش از 50 پايان نامه بوده كه موضوع بيشتر آن ها ادبيات بوده و همچنين بخشي از آنها ادبيات كهن و تعدادي ديگر به ادبيات معاصر و حتي ادبيات كودكان و نوجوانان ازجمله «نقد انوري و تأثير او بر سعدي و حافظ» ، «نقد و بررسي اشعار منوچهري»، «صور خيال و صنايع لفظي در مخزن الاسرار نظامي»، «بازتاب تضاد درانديشه انوري»، «بررسي اصطلاح عشق در آثار عين القضات» و... اختصاص داشته است. او در دوره كارشناسي ارشد نيز استاد راهنماي رساله هاي بسياري بوده است. استاد راهنماي پايان نامه هاي كارشناسي ارشد

ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : _ همكاري با مطبوعات از سال 1370 از قبيل: فصلنامه پژوهش ادبي، اطلاعات شوكران، كيهان فرهنگي، رشد زبان و ادب فارسي، رودكي و سروش، انتخاب، فرهنگ منيره احمد سلطاني از دهه 70 نيز با نوشتن نقد و مقالات ادبي وارد عرصه مطبوعات شد. اين فعاليت نخست در كيهان فرهنگي و سپس در مجله رشد زبان و ادب فارسي و ادبيات معاصر شكل گرفت. هرچند در سال 1378 با 25 سال سابقه تدريس از آموزش و پرورش كناره گيري كرد، اما تاكنون هيچ گاه تدريس را رها نكرده و تنها محل خدمتش را از آموزش و پرورش به دانشگاه منتقل كرده است.

آرا و گرايشهاي خاص : منيره احمد سلطاني معتقد است، اگرچه به تازگي درباره نقد علمي و كاربردي در ايران حركت هايي صورت گرفته، اما «پيري» نوع خاصي از نقد علمي را در كتاب خود مطرح مي كند و معتقد است كه سخن گفتن و بررسي يك اثر بايد با مدارك

و استنادهايي علمي و نه به شكل احساسي صورت بگيرد. در نقدي كه «پيري» مطرح مي كند بايد همه جوانب اثر مورد بررسي قرار گيرد. منيره احمد سلطاني به دانشجويان توصيه مي كند كه بيشتر مطالعه كنند زيرا شرايط تحقيق و پژوهش مهيا است و دانشجويان مي توانند از اين شرايط استفاده بهينه كنند و در مسير افزايش سطح علمي خود، كوشا باشند. محققان و پژوهشگران نيز با توجه به تجربياتشان مي توانند به نسل جوان كمك كنند تا بتوانند آينده كشورمان را بسازند. اين يعني همياري و سازندگي آينده و كشور.

جوائز و نشانها : پژوهشگر نمونه سال 1375

________________________________________

آثار :

1 «قصيده فني و تصويرآفريني خاقاني»

ويژگي اثر : چاپ 1371

2 اساطير شاخه طلايي اثر سرجيمز فريزر

ويژگي اثر : در دست چاپ

3 ترجمه چگونه نقد بنويسيم اثر ب. پيري

4 ترجمه زنان در سلامت وبيماري

5 ترجمه فرهنگ فولكلور جهان (?? جلد)

6 كتاب «واژگان فارسي در زبان فارسي»

7 كتاب خاقاني شرواني؛ نقد و پژوهش با نمونه اشعار

ويژگي اثر : چاپ 1376

8 كتاب دستور گشتاري بر مبناي زبان شناسي و معناشناسي

9 كتاب گزينه اشعار انوري ابيوردي

10 كتاب معاني و بيان در شعر معاصر

11 هزار

واژه اشتقاقي در زبان انگليسي، اسطوره بريتانيا اثر (چارلز اسكوا)، ستاره شناسي و مسائل الهي

ويژگي اثر : در دست چاپ

منابع زندگينامه :http://www.iranologyfo.com/

احمدوند، محسن

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محسن احمدوند

محل تولد : قم

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1353/1/1

زندگينامه علمي

در سال 68 رسماً وارد حوزه علميه قم شدم و در مدرسه كرمانيها شروع به خواندن مقدمات نمودم، بعد از يك سال به مدرسه شهيدين رفتم و به دليل عدم تطابق با برنامه هاي مدرسه از آنجا اخراج گرديدم، پس از آن به صورت آزاد به ادامه تحصيل علوم ديني پرداختم و به صورت متفرقه امتحان پايه هاي چهارم و پنجم حوزه را با موفقيت گذراندم و دو مرتبه به صورت رسمي طلبه حوزه علميه شدم و در سال 78 وارد درس خارج و به مدت هشت سال در درس خارج اساتيدي همچون مرحوم آيت الله تبريزي، آيت الله فاضل، آيت الله مددي، آيت الله شبيري زنجاني و آيت الله صانعي شركت نمودم و همزمان با شركت در دروس خارج به تحقيق و ترجمه و تاليف روي آوردم كه ثمره آن تاليف چندين كتاب و ترجمه چندين اثر و تحرير مقالات متعددي است كه برخي به زيور چاپ آراسته و برخي نيز در شرف چاپ و نشر است.

احمدوند، معروف علي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

معروف على احمدوند

محل تولد : ملاير

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1342/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب معروف علي احمدوند در سال 1342 در روستاي دهلق از توابع شهرستان ملاير به دنيا آمدم. دوران تحصيل ابتدائي را در زادگاه خود آموختم و براي تحصيل در دوره راهنمائي به دهستان آورزمان با فاصله 8 كيلومتر از روستاي خودمان رفتم. دوران دبيرستان را در شهرستان نهاوند به پايان رساندم.

در سال 1361 پس از اخذ ديپلم وارد

حوزه علميه قم شدم. و همزمان با تحصيل در حوزه در جبهه هاي جنگ نيز شركت مي نمودم. از سال 1365 در كنار دروس حوزوي وارد مؤسسه در راه حق شدم و مدت 5 سال دوره عمومي آن مركز را آموزش ديدم.

در سال 1373 در آزمون كارشناسي ارشد مركز تربيت مدرس حوزه علميه قم شركت نموده و پذيرفته شدم. تا سال 1376 تحصيلات آن مقطع را با نگارش پايان نامه به اتمام رساندم و از مهر همان سال در دانشگاه تربيت معلم آذربايجان به عنوان عضو هيات علمي گروه فلسفه و كلام اسلامي پذيرفته شدم و از آبان ماه همان سال به مدت 4 سال رياست دانشكده الهيات آن دانشگاه را به عهده داشتم و در كنار آن به تدريس نيز اشتغال داشتم. در سال 1382 به عنوان دانشجوي دكترا در رشته كلام در دانشگاه قم پذيرفته شدم كه در حال حاضر پس از گذراندن دوره آموزشي به نگارش پايان نامه اشتغال دارم و در بعضي از مراكز دانشگاهي اشتغال به تدريس نيز دارم.

احمدي ابهري، محمدعلي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد محمد علي احمدي ابهري

محل تولد : قم

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1335/1/1

زندگينامه علمي

وي در سال 1335در خانواده اي روحاني به دنيا آمد. پدرش مرحوم حجةالاسلام والمسلمين حاج سيّد نورالدين ابهري از شاگردان امام خميني (ره) و جد او مرحوم آيةالله سيّد شمس الدين ابهري از شاگردان مرحوم آيةالله العظمي حائري، مؤسس حوزه علميّه قم بود. تحصيلات ابتدائي و متوسطه را در قم و تهران به پايان رسانيد و در سال 1358 موفق به اخذ ليسانس حقوق قضائي در مجتمع آموزش عالي

قم (وابسته به دانشگاه تهران) گرديد.

در ابتداي تأسيس سپاه پاسداران انقلاب اسلامي به عنوان عضو شوراي قضائي خدمت كرد. در سال 1359 به حوزه علميّه قم وارد شده و از محضر اساتيد بزرگواري چون آيات عظام محقق داماد، محفوظي، مكارم شيرازي، صالحي مازندراني و ديگر بزرگان كسب فيض نمود.

همراه با تحصيلات حوزوي از سال 1370 تا 1373 در دانشكده حقوق و علوم سياسي دانشگاه تهران موفق به اخذ كارشناسي ارشد در حقوق جزا و جرم شناسي گرديد. وي اينك در مرحله دكتراي حقوق جزا و جرم شناسي مشغول به تحصيل است.

احمدي جلفايي، حميد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حميد احمدي جلفايي

محل تولد : هادي شهر جلفا

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1357/1/15

زندگينامه علمي

اينجانب حميداحمدي فرزند يدالله، متولد 15/ 01/ 1357 در هادي شهر در شهرستان جلفا. پس از اخذ ديپلم رياضي فيزيك در سال 1357 همزمان در امتحان ورودي حوزه و دانشگاه شركت كرده و در همان سال به همراه تحصيل علوم حوزوي در مدرسه رضوي قم به گذراندن دوره كارشناسي اقتصاد نظري در دانشگاه مفيد نيز مشغول شدم. همزمان با اخذ مدرك كارشناسي دانشگاه در علوم حوزوي نيز مدارج آن را تا دوره سطح نخست طي نمودم و پس از آن نيز به همراه ادامه تحصيلات حوزوي در مؤسسه علمي فرهنگي دارالحديث قم بعنوان محقق مشغول تحقيق شدم و علاوه بر آن در كنار تحقيقات گروهي در دارالحديث در موضوعات مختلف دست به تأليف و تحقيق كتاب يا مقاله پرداختم. در سال 1379 ملبس به لباس روحانيت شده و پس از آن در همه مناسبتهاي تبليغي در همه سنين به مكانهاي

مختلف اعم از مساجد و دانشگاهها چه در قم و چه در تهران و چه در تبريز جهت تبليغ ارزشهاي اسلامي فعاليت نموده ام.

در حال حاضر در سطح خارج در دروس برخي از آقايان شركت دارم و علاوه بر آن با برخي از اساتيد مشهور حوزه بصورت اختصاصي در زمينه موضوعات فقهي و اصولي و همچنين در مؤسسه دارالحديث در مباحث رجال و درايه اي و غيره در حال تحقيق و پژوهش مي باشم.

بطور كلي در موضوعات مختلف كتب فقهي و اصولي در دروس خارج برخي از آقايان و اساتيد عظام (البته در برخي كم و در برخي بصورت طولاني) همچون: حضرت آية الله مكارم شيرازى، حضرت آية الله شيخ جعفر سبحانى، حضرت آية الله وحيد خراسانى، حضرت آية الله سيد احمد مودى، حضرت آية الله كريمى، حضرت آية الله سيد موسي بشيري زنجانى، حجةالاسلام والمسلمين محسن فقيهى، و غيره شركت نموده و از خرمن معارف اين اساتيد بهره جسته ام.

احمدي راد، مجتبي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

مجتبي احمدي راد

محل تولد : نيشابور

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1336/1/1

زندگينامه علمي

پس از آن كه دروس مقدماتي در حوزه شهرستان نيشابور را فرا گرفتم، به حوزه مشهد رفتم. در آن حوزه ضمن فراگيري درسهاي حوزوي در جلسات سخنراني بزرگان حوزه شركت مي كردم از جمله برنامه هاي بسيار آموزنده، رهگشا و عالمانه مقام معظم رهبري در مسجد كرامت، مسجد امام حسن مجتبي، درسهاي اعتقادي شهيد هاشمي نژاد و گاه درسهاي تفسيري عارف بزرگوار آقا ميرزا جواد آقا تهراني.

در حوزه قم افزون به شركت در درسهاي بزرگان كه از آنها در بخش اساتيد نام بردم و

كارهاي تبليغي معمولي از آغاز آبان 1362 تاكنون با مجله حوزه بوده ام در پي ريزي بناي آن ادامه حيات و... ؛ و نيز در مجله فقه از آغاز تاكنون به اندازه توانايي نقش داشته ام پي ريزي و ادامه حيات؛ در ضمن در مجله حوزه علاوه بر ويراستاري محتوا و بازنويسي عضو هيات تحريريه و سياست گذاري مجله نيز هستم.

در مجله فقه نيز افزون بر عضويت در هيات تحريريه و سياست گذاري از آغاز بهمن 72 تا سال 1383 تمامي شماره ها را بنده ويراستاري و بازنويسي كرده ام.

احمدي طالشيان، محمدرضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمدرضا احمدي طالشيان

محل تولد : بابل

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1345/9/2

زندگينامه علمي

اينجانب محمدرضا احمدي طالشيان متولد 1345پس از گذراندن سال اول دبيرستان در سال 1361 وارد حوزه علميه بابل مدرسه صدر سابق و خاتم الانبياء فعلي شدم. پس ازآن درتهران درمدرسه هاي شهيد بهشتي و مدرسه حاج آقا مجتهدي درس خوانده و در سال 1365 وارد مدرسه رسول اكرم (ص) قم شدم.

از سال 1375 در درس خارج شركت كردم كه بيشتر آن در كلاس حاج شيخ صادق لاريجاني بوده است در اين مدت به صورت متفرقه درسهاي دبيرستان را گذراندم.

در سال 1375 از موسسه آموزش عالي باقرالعلوم (ع) در مقطع كارشناسي رشته علوم سياسي فارغ التحصيل شده و هم اكنون مشغول نوشتن پايان نامه ارشد با عنوان تحول مفهوم حاكم جائر در فقه سياسي شيعه مي باشم.

در طول سالهاي گذشته همكاري هاي متعدد علمي و اجرائي با نهادهاي مختلف بخصوص كنگره هاي علمي مانند: شيخ انصاري، كنفرانس وحدت، شهيد صدر، نقش اجتهاد در زمان و مكان داشتم. همكاري

هاي تحقيقاتي و علمي با مركز اسناد انقلاب اسلامي داشته و چند عنوان كتاب نيز تدوين نموده ام.

در نمايشگاه هاي سراسري نرم افزاري علوم اسلامي مركز تحقيقات كامپيوتري مسئوليت تهيه و انتشار خبرنامه را نيز داشتم .

احمدي فراز، محمدمهدي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد مهدي احمدي فراز

محل تولد : اصفهان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1350/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب محمد مهدي احمدي فراز در سال 1350متولد و در سال 1365مشغول تحصيل شدم و سال 1368موفق به اخذ ديپلم شدم. بعد از آن به خدمت سربازي اعزام و يك سال از سربازي را گذراندم. دانشگاه قبول شدم و از خدمت معاف شدم و مشغول به تحصيل شدم. بعد از اخذ مدرك كارشناسي دو مرتبه به خدمت سربازي رفتم و در سال 1370مشغول به تحصيل در حوزه و دانشگاه شدم.

سال 1378مدرك كارشناسي ارشد را اخذ نمودم و در سالهاي بعد آن دروس حوزوي را تا پايه 8 خواندم و فعاليت هاي جنبي داشته ام كه بطور خلاصه عبارتند از:

1- حفظ قرآن كريم 2- حفظ كلمات قصار نهج البلاغه 3- شركت در كلاسهاي مكالمه عربي دفتر تبليغات حوزه علميه و اخذ مدرك از موسسه باقرالعلوم قم 4- در حال حاضر كلاسهاي ترجمه انگليسي بصورت كارگاه شركت دارم كه متون را از عربي به انگليسي برمي گردانيم.

احمدي ميانجي، علي

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حضرت آية ا... حاج شيخ علي احمدي ميانجي در چهار محرم 1345 قمري (1304 شمسي) در روستاي پورسخلو ميانه به دينا آمد و در سال 1358 قمري براي تحصيل علوم اسلامي به ميانه رفت و تا آخر شرح لمعه را نزد اساتيد آن شهر آموخت سپس براي ادامه تحصيل به شهر مقدس قم منتقل و سطوح را نزد مرحوم آية ا... حاج سيد حسين قاضي و مرحوم آية ا... علامه طباطبائي آموخت و سپس خارج فقه و اصول را از محاضر آيات عظام بروجردي و داماد گلپايگاني استفاضه نمود. ايشان

هم اكنون از اساتيد بزرگ حوزه علميه قم هستند. كتاب"الاسير في اسلام"تاليف علي احمدي ميانجي ، در دوره نهم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به عنوان كتاب سال برگزيده شد.

گروه : علوم انساني

رشته : الهيات و معارف اسلامي

والدين و انساب : علي احمدي ميانجيدوران كودكي و نوجواني را در چنين محيط خانوادگي، كه سرشار از تلاش و كوشش، صفا و صميميت و عبوديت و معنويت بود، سپري كرد و در دامن مادري از سلاله رسول اكرم (ص) كاملاً تربيت اسلامي يافت.

خاطرات كودكي : علي احمدي ميانجي، مرحوم حضرت آيت اللّه آقا ميرزا ابومحمد حجتي، يكي از دوستان صميمي و قديمي پدر و از شاگردان حضرت آيت اللّه العظمي حاج شيخ عبدالكريم حائري يزدي در قم به شمار مي رفت كه به تازگي از آن شهر به ميانه بازگشته و به جاي مرحوم پدرش آيت اللّه آقا ميرزا محمد حجتي، رهبري مذهبي مردم ميانه را بر عهده گرفته بود.(3) او با مشورت و هدايت آيت اللّه حائري، تصميم داشت، حوزه علميه ميانه را كه از مدت ها پيش به تعطيلي گراييده بود، دوباره فعال كند. لذا ورود اين طلبه جوان و پرشور، به عملي كردن تصميم وي سرعت و عينيت بيشتر بخشيد و آيت اللّه احمدي اولين شاگرد حوزه درسي ايشان شد.

تحصيلات رسمي و حرفه اي : علي احمدي ميانجي آموزش كتاب هاي «نصاب الصبيان»، «گلستان سعدي»، «منشأت امير نظام»، «ابواب الجنان»، «تاريخ نادر» و مقدمات عربي را نزد پدر گذرانيده و با پشتكار خود توانست حدود دويست بيت از «نصاب» را حفظ كند و تا حدودي به زبان فارسي مسلط شود.

سال 1358 ه . ق (بهار 1318) در سن دوازده سالگي، پدر او را به شهر ميانه آورد و فرزندش را به دست عالمي فداكار و دلسوز سپرد تا به صورتي كه خود مصلحت مي داند، تعليم و تربيت كند. آيت اللّه احمدي ميانجي نخست آموزش نحو را به تنهايي پيش استاد آغاز كرد. بدين جهت او روزها و گاه شب ها در منزل استاد به سر مي برد. بعدها نيز چند نفر ديگر به شاگردان استاد، اضافه شدند و بدين ترتيب عملاً قسمتي از منزل آيت اللّه حجتي براي تعليم و تربيت طلاب اختصاص يافت.استاد با مشاهده تلاش و استعداد و علاقه و خلوص اولين شاگردش، حتي بيش از فرزندان خود زمينه هاي رشد و شكوفايي او را فراهم آورد. بنا به نوشته آيت اللّه احمدي، استاد هر روز مقداري تلاوت قرآن توصيه مي كرد. بعد چند حديث ياد مي داد و سپس درس روز گذشته را مي پرسيد. اگر او خوب آموخته بود، آن گاه درس جديد را شروع مي كرد.او علاوه بر كتب علم نحو، كتاب حاشيه در منطق، معالم در اصول، مطول در معاني و بيان و بخش هاي عمده شرح لمعه و قوانين الاصول را هم در خدمت آيت اللّه آقا ميرزا ابومحمد حجتي فرا گرفت. سپس قسمت باقيمانده از كتاب شرح لمعه و قوانين را نيز در محضر حضرت آيت اللّه حاج شيخ لطفعلي زنوزي كه به تازگي به ميانه وارد شده بود و حجة الاسلام و المسلمين حاج ميرزا مهدي جديدي آموخت. در مجموع، تحصيلات و توقف وي در اين شهرستان، حدود پنج يا شش سال طول كشيد. وي در تعليم و تربيت طلاب و اداره حوزه

ميانه، با مسؤولين آن همكاري مي كرد. آيت اللّه احمدي، درمدت كوتاهي كه در حوزه تبريز بود، از محضر اساتيد بزرگ از جمله آيت اللّه ميرزا رضي زنوزي كسب فيض نمود؛ اما بنا به دلايلي در همان سال به ميانه برگشت و از آنجا به سوي شهر مقدس قم روانه شد. آيت اللّه احمدي چون وارد شهر مقدس قم شد، نخست به زيارت كريمه اهل بيت حضرت فاطمه معصومه (س) بار يافت. بعد در يكي از حجره هاي مدرسه دارالشفاء ساكن شد. او در اين شهر، سطوح عالي را نزد مرحوم آيت اللّه سيد حسين قاضي آموخت.(6) و بخش ديگري از آن را هم در محضر حضرت علامه طباطبايي (صاحب تفسير الميزان) كه به تازگي از تبريز به قم مشرف شده بود، فرا گرفت.آيت اللّه احمدي پس از اتمام سطوح عالي فقه و اصول، درس خارج اصول را در خدمت مرحوم آيت اللّه آقا ميرزا احمد كافي الملك ياد گرفت.(7) همزمان با اين درس، دروس خارج فقه را در ابواب مختلف، از محضر بزرگاني چون: بروجردي، گلپايگاني، محقق داماد(8) و علامه طباطبايي (ره) بهره مي جست و حتي در درس خصوصي مرحوم محقق داماد و علامه طباطبايي نيز شركت مي كرد. البته با مرحوم علامه طباطبايي انس بيشتري داشت و به طور خصوصي در زمينه فقه، اصول و اخلاق بهره ها برد.

خاطرات و وقايع تحصيل : علي احمدي ميانجي در كنار تحصيل، با همكاري و همفكري تني چند از دوستان فاضل خود، همچون آيات: سيد عبدالكريم موسوي اردبيلي، سيد مهدي روحاني و سيد ابوالفضل ميرمحمدي، اقدام به برگزاري بحث تفسير هفتگي كردند و پس از ايشان نيز آيات ديگري مثل:

آقا موسي زنجاني، احمد آذري قمي، احمد پاياني، موسوي زنجاني و... به جمع آنان پيوستند. اين محفل علمي، به طور مرتب در هر هفته برگزار مي شد. اعضاي جلسه هر كدام به تفاسير مختلف مراجعه مي كردند و پيرامون آيات مباحث مفيدي را مطرح مي نمودند كه اغلب ظريف و دقيق و پربار بود. چنان كه اين اواخر آيت اللّه احمدي تأسف مي خورد كه چرا مذاكرات اين جلسات از اول يادداشت و ضبط نشد و مي فرمود:به خصوص آقاي سيد مهدي روحاني، پيرامون هر آيه اي از قران، يك برداشت و حرف جديدي داشت.گاهي بحث و گفتگو در ميان اعضا به قدري طولاني مي شد و آقايان مباني همديگر را مورد مناقشه و نقض قرار مي دادند كه در نهايت جمع بندي بحث ها را مشكل مي كرد. اگر چه برخي اعضاي اين محفل قرآني با گذشت زمان و به علت مسافرت به مناطق مختلف يا مسئوليت هاي اجرايي در تمام جلسات حضور نمي يافتند و شخصيت هاي ديگري مي آمدند، با اين حال اعضاي اصلي و بنيانگذار آن، از جمله آيت اللّه احمدي، همچنان با حضور قوي و فعال خود مانع از تعطيلي آن مي شدند. اين محفل تفسيري تا همين اواخر نيز ادامه يافت و نزديك به نيم قرن به فعاليت خود ادامه داد. از آيت اللّه احمدي، يادداشت هايي از اين جلسات به جاي مانده است.

فعاليتهاي ضمن تحصيل : علي احمدي ميانجي در تعليم و تربيت طلاب و اداره حوزه ميانه، با مسؤولين آن همكاري مي كرد

استادان و مربيان : از استادان علي احمدي ميانجي مي توان به اساتيد زير اشاره كرد: آيت الله حاج شيخ لطفعلي زنوزي هدايت آيت الله حائري مرحوم آية ا... حاج سيد حسين قاضي ناييني

ايرواني كاشف الغطا آيت الله ميرزا رضي زنوزي حضرت علامه طباطبايي آيت الله آقا ميرزا احمد كافي الملك بروجردي گلپايگاني محقق داماد

هم دوره اي ها و همكاران : علي احمدي ميانجي و با آيات عظام: ميلاني، خويي و مرعشي نجفي، سيد عبدالكريم موسوي اردبيلي، سيد مهدي روحاني و سيد ابوالفضل ميرمحمدي، آقا موسي زنجاني، احمد آذري قمي، احمد پاياني، موسوي زنجاني نيز هم بحث و هم درس شد.

وقايع ميانسالي : علي احمدي ميانجي با توجه به شصت سال تجربه علمي و عملي در حوزه علميه قم، به نقاط ضعف و قوت و جنبه هاي افراط و تفريط در بعد اخلاق و عرفان آشنايي كامل داشت. لذا توصيه هايي كه در اين رابطه به طلاب و فضلاي جوان مي كرد، نشأت گرفته از همين تجارب شصت ساله ايشان بود. از اين رو، آيت اللّه احمدي هنگامي كه مي ديد بعضي طلاب جوان و مقدمات خوان، خيلي زود و بدون فراهم ساختن زمينه لازم، وارد برخي مسائل عميق اخلاقي و عرفاني مي شوند و به قول معروف، مي خواستند ره صد ساله را يك روزه طي كنند و در مدتي كوتاه همانند حضرت امام خميني (ره) و آيت اللّه بهاء الديني و يا آيت اللّه بهجت گردند، سخت نگران مي شد و تأسف مي خورد و با تذكرات و توصيه هاي كارشناسانه و دقيق خود، در صدد اصلاح چنين افرادي بر مي آمد. لذا چنانچه اين قبيل طلاب جوان به حضور ايشان مي رسيدند و با يك دنيا توقع از ايشان مي خواستند تا آنها را ارشاد و نصيحت بكند و ذكري و وردي بر ايشان بياموزد، آيت اللّه احمدي همچون پدري مهربان و طبيبي حاذق اينان را به اشتباه و

بيراهگي خود آگاه مي ساخت و با توصيه هايي به ظاهر ساده، اما در واقع دقيق و ظريف به رعايت اين امور سفارش مي كرد:1 - سعي كنيد واجبات خود را خوب انجام دهيد؛ 2 - از محرّمات دوري كنيد و خود را به گناه آلوده نسازيد؛ 3 - از خوراك خود كم نگذاريد، به قدر لازم و كافي غذا بخوريد؛ 4 - خوابتان هم به قدر كافي باشد؛ 5 - خوب درس بخوانيد و بعد درس هايتان را خوب بحث كنيد؛ 6 - در مرحله آخر اگر وقت اضافي آورديد، مي توانيد به برخي از مستحبات هم بپردازيد.

زمان و علت فوت : علي احمدي ميانجي پس از هفتاد و سه سال زندگي توأم با تلاش، تحقيق و پژوهش، بامداد روز دوشنبه، بيست و يكم شهريور 1379 چشم از جهان فرو بست و روح بلندش به سوي معبود متعال پرواز كرد. پيكر اين فقيه خستگي ناپذير، با حضور مراجع معظّم تقليد، علماي اعلام، طلاب و فضلا و انبوهي از مردم قم، ميانه، تهران و... از مسجد امامِ قم به حرم حضرت معصومه (س) تشييع شد و با تجليل فراوان، در جوار كريمه اهل بيت (ع) جنب مرقد علامه طباطبايي و شهيد مرتضي مطهري به خاك سپرده شد.

فعاليتهاي آموزشي : علي احمدي ميانجي از همان دوران طلبگي ضمن تحصيل، به تدريس نيز اهتمام داشت و درس هاي پيشين را به طلاب و فضلاي پايين تر از خود مي آموخت. آيت اللّه احمدي در حوزه علميه قم جزو اساتيد شناخته شده در سطوح عالي به شمار مي رفت. به فقه و بخصوص به كتاب ارزشمند مكاسب شيخ انصاري، عنايت و علاقه خاصي داشت و هر سال آن را براي

عده اي تدريس مي نمود. او در امر آموزش طلاب، با شهيد آيت اللّه قدّوسي در مدرسه حقّاني همكاري داشت و از اساتيد سرشناس اين مركز علمي و انقلابي محسوب مي شد.علاوه، درس اخلاق ايشان نيز در سطح حوزه علاقمندان زيادي داشت. لذا از مدارس مختلف، مانند مدرسه شهيدين، مدرسه معصوميه و مدرسه كرماني ها، دعوت مي شد و براي طلاب و فضلا در سطح هاي گوناگون درس اخلاق، كه با جذابيت ويژه اي توأم بود، ارائه مي داد. او كه يك عمر فقه را با اخلاق به هم آميخته بود، تبلور عيني يك «فقيه اخلاقي» بود.

مراكزي كه فرد از بانيان آن به شمار مي آيد : عمده خدمات فرهنگي - اجتماعي مرحوم علي احمدي ميانجي در دو شهر ميانه و قم بوده است:الف) ميانه:در اواسط دهه سي كه نهضت «مدارس ملي» با ابتكار شخصيت هاي روحاني مانند آيت اللّه شهيد دكتر بهشتي و امام موسي صدر در شهر قم آغاز شد، آن دو بزرگوار در اين شهر اقدام به تأسيس مدارسي به نام هاي «مدرسه ملي صدر» و «دين و دانش» كردند. در شهر ميانه نيز آيت اللّه احمدي، با پيروي از اين دو شهيد، اوايل دهه چهل، با همكاري چند تن از افراد نيكوكار «مدرسه رضوي» را راه اندازي كرد. اين مركز آموزشي، در تربيت ديني و مذهبي كودكان و نوجوانان ميانه بسيار مؤثر بود.در سال 1348 آيت اللّه احمدي در يك اقدام ديگر، مركز فرهنگي - مذهبي مهمي را تحت عنوان «انجمن دين و دانش» بنا نهاد كه در آن مقطع در رشد و تعالي فكري، عقيدتي و اخلاقي جوانانِ دبيرستاني و دانشگاهي نقش اساسي و تاريخي داشت به طوري كه اغلب

تربيت يافتگان اين مركز، به نيروهاي بالقوه انقلاب اسلامي تبديل شدند و هنگامي كه انقلاب در سال 1356 به مرحله بحراني خود رسيد، همه در خدمت آن قرار گرفتند و از جان خود براي پيشبرد نهضت اسلامي مايه گذاشتند.مؤسسه قاليبافي و صندوق قرض الحسنه مهديه، دو خدمت ديگري بود كه تقريباً همزمان با تأسيس انجمن دين و دانش، به همّت آيت اللّه احمدي و با همياري تني چند از معتمدين ميانه انجام پذيرفت.مؤسسه قاليبافي اگر چه بعد از چند سالي به علت مشكلات و موانعي به تعطيلي گراييد، امّا صندوق قرض الحسنه هنوز هم فعال است و بيش از 30 سال است كه بخشي از نيازهاي قشر محروم را آبرومندانه تأمين مي كند.ب) قم:صندوق ذخيره علوي، مؤسسه خيريه الزهراء (س) و جامعه ناصحين قم از جمله مراكز مهم و مؤثر در قم به شمار مي آيند كه آيت اللّه احمدي جزء مؤسسين پرتلاش آن بود. اهميت هر كدام در جهت رفع مشكل مادي و معنوي مردم و احياي امر به معروف و نهي از منكر در سطح شهرستان قم بر كسي پوشيده نيست.اشتياق آيت اللّه احمدي براي خدمت به مردم، بدان حد بودكه محل اقامه نماز جماعت ايشان (مسجد عبداللهي واقع در سه راه بازار قم)، به عنوان محلي جهت رفع نياز نيازمندان شناخته شده بود و در طول سال ها امامت ايشان در آن مسجد، گره از مشكل صدها انسان آبرومند و حاجتمند گشوده مي شد.

ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : علي احمدي ميانجي سال 1341، كه قيام مراجع معظم تقليد به رهبري حضرت امام خميني بر ضد لايحه «انجمن هاي ايالتي ولايتي» آغاز شد، آيت اللّه احمدي

حضور متعهدانه خود را در اين نهضت بزرگ اسلامي به خوبي نشان داد. او در هر رخداد مهمي، در صورت لزوم، نخست به خدمت حاج آقا روح اللّه خميني و ساير مراجع معظم مي رسيد. بعد از كسب رهنمودهاي لازم عازم ميانه مي شد و پيام آنان را به روحانيت و مردم آن سامان مي رساند و با سازماندهي روحانيت و روشنگري مردم، در جهت آرمان هاي نهضت اسلامي گام هاي مؤثر و بلندي برداشت.آيت اللّه احمدي، روش خاص خود را داشت: سعي مي كرد به دور از احساسات و افراط كاري ها، بيشتر با منطق و استدلال قوي، منشأ اختلاف ميان روحانيت و رژيم شاه را براي مردم بازگو كند و آنها را از ماهيت ضد اسلامي رژيم آگاه سازد. به همين علت جلسات سخنراني ايشان، در مراحل حساس و سرنوشت ساز آن دوران بسيار سودمند و پربار جلوه مي نمود.عيد نوروز و خرداد سال 1342، كه به فرمان حضرت امام خميني، در سرتاسر كشور عزاي عموي اعلام شد و روحانيت مأموريت يافت، مردم را در اين ايام روشنگري كرده به افشاي جنايت هاي رژيم بپردازد، آيت اللّه احمدي نيز به منظور اجراي امر مقتداي خود، وارد شهرستان ميانه شد و با ايجاد همانگي بين روحانيت آنجا، در مجالس و محافل متعدد به وجه مقتضي به ايفاي نقش پرداخت. ين عالم فداكار پس از استقرار نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران، با درك موقعيت حساس زماني، تمام وقت خود را وقف انقلاب، اسلام، رهبري و مردم كرد و با حضور خستگي ناپذير خود در عرصه هاي مختلف، به دفاع از حريم نهضت برخاست.

همفكران فرد : با توجه به نگرش پوياي علي احمدي ميانجي در فقه و

ساير مسائل اسلامي، حضرت آيت اللّه خامنه اي، رهبر معظم انقلاب، طي حكمي ايشان را همراه با حضرات آيات سيد مهدي روحاني، شيخ محمد ابراهيم جنّاتي، سيد محمود هاشمي شاهرودي و... جهت بررسي موضوعات جديد و پاسخگويي به مسائل روز جهان اسلام منصوب كردند.

آرا و گرايشهاي خاص : نوع فعاليت هاي اجتماعي علي احمدي ميانجي به خوبي نشان مي دهد كه وي در طول زندگي، هميشه به فكر قشر محروم و مستضعف جامعه بود. كساني كه از نزديك با وي ارتباط و همكاري داشتند اين اخلاق پيامبرگونه، برايشان ملموس و عيان بود. با توجه به فضاي رايج در حوزه، كه اغلب فضلا و محققان را به تحقيق پيرامون فقه و اصول سوق مي دهد و بيشتر محققين در اين موضوعات تحقيق و تدريس مي كنند؛ اما آيت اللّه احمدي از نادر شخصيت هايي است كه هرگز تحت تأثير اين فضا قرار نگرفت و بر خلاف آن، نيروي تحقيقي خود را با ژرف نگري خاصي در موضوع اهم ديگر مثل آثار مكتوب و نامه هاي پيامبر متمركز ساخت؛ موضوع با ارزشي كه در طول چهارده قرن گذشته به ورطه فراموشي سپرده شده و چندان عميق بدان پرداخته نشده بود.كتاب ارزشمند «مكاتيب الرسول» كه بار نخست در سال 1339 شمسي به چاپ رسيد و تحقيق آن از سال 1328 آغاز شده بود كه در آن ايام، مؤلف تلاشگر حدود 23 سال سن داشت. تشخيص و انتخاب موضوع در آن سن، با توجه به فضاي آن روز حوزه، به خوبي حكايت گر استعداد و ژرف انديشي آيت اللّه احمدي است.آيت اللّه احمدي وظيفه اصلي طلاب جوان را تحصيل علوم اسلامي به نحو احسن مي دانست و همواره

اظهار مي داشت كه طلاب بايد خوب درس بخوانند و مباني اسلام و تشيّع را خوب بفهمند. تا بتوانند در برابر انواع و اقسام شبهات بااستدلال و برهان از حريم اسلام و تشيّع دفاع كنند.

جوائز و نشانها : كتاب"الاسير في اسلام"تاليف علي احمدي ميانجي ، در دوره نهم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به عنوان كتاب سال برگزيده شد.

چگونگي عرضه آثار : او با اين بينش و تفكر وارد ميدان تحقيق و پژوهش شد و از آيات، احاديث و رواياتي كه تا ديروز تنها در ابعاد فردي استفاده مي شد، در ابعاد حكومتي از آنها بهره برداري كرد و كتابي را تحت عنوان «اطلاعات و امنيت در حكومت اسلامي» به رشته تأليف درآورد كه از اين نظر در نوع خود، كم نظير و بديع مي باشد. بر اساس همين بينش، ايشان به «احكام حكومتي» كه زير نظر ولايت ولي فقيه جامع الشرايط اداره شود، به جدّ اعتقاد داشت و از اين رو، حتي مقررات و قوانين معمولي را هم لازم الاجراء مي دانست؛ به طوري كه اظهار مي داشت: اگر كسي در نيمه شب مقررات راهنمايي و رانندگي را رعايت نكرد و پليس هم حضور نداشت، واجب است خود، جريمه خلافش را به صندوق حكومت واريز كند؛ در غير اين صورت ذمه اش مشغول خواهد شد.ايشان در باب اخذ وجوه شرعيه (خمس، زكات و...) نيز نظر خاصي داشت كه از همان نظريه حكومتي ايشان نشأت مي گرفت. او اخذ وجوه شرعي و مصرف آن را، ابتدائاً يكي از شئون اساسي ولي فقيه مي دانست. به همين سبب با اين كه ايشان مجتهد مسلم بودند؛ اما در اين باب

خود را ملزم كرده بودند تا از مقام معظم رهبري اجازه بگيرند.

--------------------------------------------------------------------------------

آثار :

1 احاديث اهل البيت عن طرق اهل السنة

ويژگي اثر : اين كتاب ارزشمند اثر مشترك آيت اللّه احمدي و مرحوم آيت اللّه حاج سيد مهدي روحاني است. همان طوري كه از نام آن پيداست، در اين مجموعه، احاديث و روايات اهل بيت (ع) در موضوعات مختلف كه از طريق اهل سنت نقل شده و در كتاب هاي روايي و تاريخي معتبر آنان موجود است، گردآوري شده است و در نوع خود يك تحقيق بديع و ابتكاري به شمار مي آيد.اين مجموعه نفيس در ابواب و موضوعات گوناگون مانند: تفسير، عقايد، فضايل، تاريخ اهل بيت (ع) و تاريخ صحابه پيامبر و... به بحث پرداخته است و البته غالب مباحث آن در موضوعات فقهي و احكام عملي است. تعداد كتاب ها و منابعي كه اين احاديث و روايات از آنها جمع آوري شده، نزديك به دويست عنوان واثر معتبر مي باشد. جلد اول اين اثر، بيست جلدي در سال 1379 ش، زيور طبع پوشيد و به موضوع طهارت و جنائز مي پردازد. مجلدات بعدي را نيز مؤسسه نشر اسلامي به تدريج چاپ و منتشر خواهد كرد.

2 اصول مالكيت در سالام

ويژگي اثر : تاليف

3 الاسير في الاسلام

ويژگي اثر : اين كتاب در دوره نهم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران ،از طرف وزرات فرهنگ و ارشاد اسلامي معرفي و برگزيده شده است.آشنايي با كتاب: «الاسير في اسلام»: يكي از مسائلي كه جامعه بشري گاه بدان دچار مي شده

و خواهد شد جنگ و يكي از مسائل اجتناب ناپذير هر جنگ اسارت است، هر يك از اديان الهي و يا مرام و مسلك بشري در اين مورد قوانين و مقرارتي دارد، ليكن دين مقدس اسلام مانند ساير موضوعات، در اين مورد نيز بهترين و جامعترين قوانين را آورده است. مؤلف محترم كتاب با تتبع ژرف و تحقيق عميق اين مساله را از نظر اسلام به طور دقيق بررسي نموده و احكام اسلام را در اين باره بازگو نموده و برتري آن را به اثبات رسانده است. كتاب مقدمه اي نسبتاً طولاني و بسيار پربار درباره چگونگي جنگ و اسارتهايي كه در طول جنگ هاي صليبي، مغول، و تاتار، جنگ جهاني دوم و ... رخ داده و جنايتهايي كه به اسيران روا داشته اند، دارد؛ متن كتاب سه بخش است 10_ علل بروز جنگ ها و نتايج و آثار آن، 2_ توضيح و تشريح اسير گرفتن از كفار و شورشيان (بغات)، 3_ تبيين و ترسيم حقوق در اسلام. مولف محقق كتاب، موضوع اسارات را، هم از ديدگاه فقهي شيعه و سني بررسي نموده و هم از نظر گاه تاريخي، و با تتبع گسترده، سيره رسول خدا(ص) و امير المومنين (ع) با سايران را ترسيم نموده است. مقايسه قوانين اسارت و اسير در اسلام با ديگر قوانين بشري دنيا، و اثبات جامعيت و برتري آن عصر فضا از ديگر ويژگيهاي كتاب است

4 التبرك

ويژگي اثر : در سال هاي پيش از انقلاب با توجه به شبهاتي كه ايادي وهابيت در جامعه اسلامي و اذهان مسلمانان ايجاد مي كردند و هر روز دامنه آن در سطح

عميقي گسترش مي يافت، آيت اللّه احمدي با درك ضرورت موضوع به نگارش اين اثر مفيد پرداخت و بدين ترتيب به مقابله با اين تهاجم فرهنگي برخاست. او دراين اثر گرانسنگ، اولاً در مقدمه كتاب، بيشتر اختلاف موجود در ميان فرق اسلامي را غير واقعي و نتيجه سوء تفاهم ها و دسيسه هاي دشمنان قلمداد مي كند. سپس در فصل اول، موضوع تبرك را در موارد متعدد، از ديدگاه احاديث پيامبر و تاريخ و سيره صحابه مورد بررسي و موشكافي قرار مي دهد. در فصل دوم نيز به همان شيوه، موضوع بوسيدن را بررسي مي كند. استناد او به روايات و شواهد تاريخي به صورتي است كه هيچ يك از فرق اسلامي قادر بر انكار و ايجاد شبهه در آن نيستند.اين كتاب در سال 1356 ش به زيور چاپ مزين گرديد و هم اكنون نيز از طريق حوزه نمايندگي ولي فقيه در امور حج و زيارت تنظيم و تدوين يافته به صورت مطلوبي چاپ شده و در دست علاقمندان قرار گرفته است.

5 السجود علي الارض

ويژگي اثر : در اين اثر نفيس كه شامل بحث هاي قرآني، حديثي، فقهي، اصولي و تاريخي پيرامون موضوع «سجده» مي باشد، مؤلف، قدرت اجتهادي و فقاهتي خويش را به روشني به اثبات مي رساند. وي در اين كتاب ابتدا، سير تاريخي سجده را به چهار دوره متفاوت تقسيم مي كند. سپس هر كدام آنها را همراه با اقوال، آرا و اجتهادات صحابه، تابعين و تابعين آنان، مورد بحث و بررسي قرار مي دهد و در بخش آخر، بحث مبسوطي را درباره فضيلت سجده بر تربت امام حسين (ع) با استناد به احاديث مطرح مي نمايد.اولين

چاپ اين كتاب، پيش از انقلاب از سوي مؤسسه در راه حق در چند نوبت و در هر بار با تيراژ پنج هزار به چاپ رسيد. بعد از آن نيز يك بار در بيروت چاپ شد. همچنين به طور متفرقه از طريق ناشران مختلف به چاپ رسيد كه نام و مشخصات ناشر در آن منعكس نشده است.

6 حاشيه و تعليقه بر كتاب «معادن الحكمه»

ويژگي اثر : حاشيه و تعليقه بر كتاب هاي «معادن الحكمه» مرحوم فيض كاشاني و «شيعه در اسلام» مرحوم علامه طباطبايي، از ديگر آثار به چاپ رسيده آيت اللّه احمدي به شمار مي آيد كه اثر اول را مؤسسه نشر اسلامي در سال 1365 به چاپ رساند و يك سال بعد نيز تجديد چاپ شد و اثر دوم هم تا كنون از طريق مراكز انتشارات مختلف در چند نوبت به چاپ رسيده است.اضافه بر آثار ياد شده، از اين عالم فرزانه مقالات و دست نوشته هاي متنوعي هم در موضوعات مختلف به يادگار مانده است.

7 حاشيه و تعليقه بر كتاب شيعه در اسلام

ويژگي اثر : حاشيه و تعليقه بر كتاب هاي «معادن الحكمه» مرحوم فيض كاشاني و «شيعه در اسلام» مرحوم علامه طباطبايي، از ديگر آثار به چاپ رسيده آيت اللّه احمدي به شمار مي آيد كه اثر اول را مؤسسه نشر اسلامي در سال 1365 به چاپ رساند و يك سال بعد نيز تجديد چاپ شد و اثر دوم هم تا كنون از طريق مراكز انتشارات مختلف در چند نوبت به چاپ رسيده است.اضافه بر آثار ياد شده، از اين عالم فرزانه

مقالات و دست نوشته هاي متنوعي هم در موضوعات مختلف به يادگار مانده است.

8 لزوم وزارت اطلاعات در حكومت اسلامي

ويژگي اثر : در اين كتاب، مؤلف فرزانه نخست با استناد به ادله عقلي و نقلي به ضرورت وجود تشكيلات اطلاعاتي در حكومت اسلامي مي پردازد و بحث مبسوطي در اين زمينه ارائه مي دهد. سپس مباحث متنوعي را نيز در موضوعات مختلف؛ از جمله: معناي نصيحت، بحث عريف و نقيب، معناي تجسس و سوء ظن و موارد جواز اين دو و وجوب حسن ظن را از ديدگاه قرآن و احاديث مطرح مي سازد.چاپ اول اين كتاب را دفتر نشر برگزيده در قم، در سال 1374 به چاپ رسانده است.

9 مالكيت خصوصي

ويژگي اثر : در اوايل انقلاب، از سوي برخي گروهك ها شبهاتي در جامعه ترويج و القا مي شد مبني بر اين كه: در اسلام مالكيت خصوصي وجود ندارد و اگر هم باشد، بسيار محدود است؛ يا در اسلام سرمايه و ثروت جايگاهي ندارد و اجاره يك نوع استثمار و بهره كشي از ضعيفان است و... . آيت اللّه احمدي جهت پاسخ به اين شبهات، سلسله مباحثي را پيراموي مالكيت خصوصي در رمضان سال 1359، در انجمن دين و دانش ميانه آغاز مي كند و با استفاده از آيات و روايات در صدد رفع شبهه برمي آيد و نظر اسلام را در اين خصوص روشن مي سازد. يادداشت هاي اين مباحث، با تصحيح و اضافاتي به صورت كتاب مذكور، در پاييز سال 1361 از سوي مؤسسه نشر اسلامي به چاپ رسيد و تا كنون چندين نوبت تجديد چاپ شده است.

10

مكاتيب الامام الرضا(ع)

ويژگي اثر : تاليف

11 مكاتيب الرسول

ويژگي اثر : كتاب ارزشمند «مكاتيب الرسول» كه بار نخست در سال 1339 شمسي به چاپ رسيد و تحقيق آن از سال 1328 آغاز شده بود كه در آن ايام، مؤلف تلاشگر حدود 23 سال سن داشت. تشخيص و انتخاب موضوع در آن سن، با توجه به فضاي آن روز حوزه، به خوبي حكايت گر استعداد و ژرف انديشي آيت اللّه احمدي است.: اين كتاب نفيس در پانزده فصل مهم، تنظيم و تدوين يافته است كه در آن موضوعاتي از قبيل نامه هاي پيامبر به پادشاهان، كارگزاران و رهبران ساير اديان، قراردادهاي آن حضرت، نوشته هاي پيامبر در نزد امامان معصوم (ع) ، مكتوبات آن حضرت در موضوعات متفرق، مكتوبات منسوب به آن حضرت، كاتبان وحي، ويژگي هاي آنها از حيث فصاحت و بلاغت، غرائب موجود در آنها، چگونگي آغاز و انجام آنها و ساير موضوعات تحقيقي و علمي مفيد كه به مناسبت هايي در لابه لاي فصول مطرح شده است.استفاده از منابع و مآخذ مهم اهل سنت از حيث كمي و كيفي از امتيازات بارز اين اثر كم نظير مي باشد.اين كتاب به جهت اهميت ويژه اي كه دارد، بي درنگ مورد استقبال كم نظير انديشمندان اسلامي و غيراسلامي قرار گرفت و تا كنون چندين بار با مجلدات و اندازه هاي مختلف در بيروت، تهران و قم به چاپ رسيده است. اولين چاپ آن در سال 1339، با همكاري حجج الاسلام و المسلمين: محمد مهدي حجتي و ميرزا قدرت اسكندري از طريق چاپخانه علميه قم انجام پذيرفت و آخرين آن را كه همراه با

تصحيح، تنقيح و اضافات مؤلف بود، در سال 1377 ش، انتشارات دارالحديث در چهار جلد با كيفيت مطلوب چاپ كرد و در اختيار علاقمندان قرار داد.

12 مواقف الشيعه

ويژگي اثر : اين كتاب، شامل نزديك به يك هزار مناظره و احتجاج از صحابه پيامبر (ص) ، اصحاب امامان معصوم (ع) ، راويان، محدثان، عالمان و شخصيت هاي بزرگ شيعه در طول تاريخ مي باشد و از منابع معتبر شيعه و اهل سنت جمع آوري شده و در سه مجلد، تدوين يافته است. مؤلف فرزانه در مقدمه اين كتاب، ضمن توضيح درباره جدال و اقسام آن، انگيزه نگارش خود را به طور اجمال اين چنين بيان مي دارد:«هر كس در محتواي مناظرات اين كتاب دقت و تأمل كند، به وضوح قدرت تفكر، رشد عقلي و دقت نظر علماي شيعه را مشاهده مي كند و اهتمام آنان را به امور ديني به خوبي درمي يابد و برايش روشن مي شود كه دانشمندان شيعي در طول تاريخ، اهل منطق و برهان بوده و هرگز به نيرنگ پناه نبرده اند. علاوه بر مباني خود، به كتب و عقايد مخالفان خويش آگاهي كامل داشتند و در بحث و مناظره جانب انصاف و متانت را كاملاً مراعات مي كردند و همه اين امتيازات را هم از اهل بيت (ع) گرفته اند. نيز مي فهمد، به خلاف شيعه، آنهايي كه با شيعه به مقابله و مخالفت برخاستند، هيچ يك اين مزايا را نداشتند، بلكه حتي فاقد آن بودند و...»اين كتاب اگر چه از ترتيب منطقي خاصي برخوردار نيست - به همين سبب بعضاً پراكندگي و تكرار در آن به چشم مي خورد و اميد است در چاپ هاي بعدي توسط

ناشر برطرف گردد، اما از حيث محتوا در نوع خود كم نظير و بديع مي باشد. براي اولين بار سال 1375 ش توسط مؤسسه نشر اسلامي وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم به زيور چاپ مزين شده ويك سال بعد نيز به عنوان كتاب سال اعلام گرديد.

احمدي نژاد، ابوالقاسم

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

ابوالقاسم احمدي نژاد

محل تولد : آبادان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1339/8/15

زندگينامه علمي

اينجانب ابوالقاسم احمدي نژاد در سال 1339 در آبادان متولد شدم. دوران دبستان، راهنمايي و دبيرستان را در آبادان گذراندم. در زمان اوج گيري انقلاب شكوهمند اسلامي به همراه بچه هاي مسجد مهدي موعود (عج) در پخش اعلاميه و تظاهرات فعاليت مي كردم. سال آخر دبيرستان مصادف با پيروزي انقلاب اسلامي شد و در اولين انجمن اسلامي دبيرستان به عضويت شورا بر گزيده شدم.

در سال 1358 در انستيتو تكنولوژي بروجرد در رشته برق پذيرفته شدم ودر آنجا نيز به عنوان نماينده انجمن اسلامي انتخاب شدم. در سال 1359 بعد ازانصراف از انستيتو تكنولوژي وارد حوزه علميه قم شدم و در مدرسه رسول اكرم (ص) وامام باقر (ع) دروس مقدماتي و سطح را خواندم و از سال 1373 تا كنون مشغول به تحصيل درس خارج مي باشم.

در اين مدت از محضر اساتيد گرانقدر حضرات آيات خسرو شاهي، فتوحي، مرحوم آيت وجداني، مرحوم آيت الله پاياني و همچنين آيت الله اعتمادي، آيت الله فاضل لنكراني و آيت الله مكارم شيرازي بهره وافر برده ام.

از قبل از دوران انقلاب به ادبيات كودك و نوجوان علاقمند بودم و در اين زمينه مطالعه مي كردم. بعد از پيروزي انقلاب اسلامي و با ورود به حوزۀ

علميه قم در مركز تحقيقات جهاد سازندگي كه شعبه اي در قم داشت به نقد و برسي كتابهاي كودك و نوجوان مشغول شدم. پس از كسب تجربه و تخصص در واحد كودكان و نوجوانان دفتر تبليغات اسلامي قم به عنوان مسئول نقد و بررسي كتاب سالهاي متمادي مشغول به فعاليت بودم.

در كنار تحقيق تاكنون بارها به تدريس، نقد و بررسي كتاب كودك و نوجوان در حوزه علميه قم و نهادهاي ديگر اشتغال داشته ام كه بخش خواهران دفتر تبليغات، طرح هجرت، حوزه علميه گچساران و... از اين قبيل است. در پي اين همكاريها، چندين سال عضو هيئت طرح و برنامه مركز تربيت مربي كودك و نوجوان دفتر تبليغات بوده ام. مدت كوتاهي نيز با مركز پژوهشهاي اسلامي صدا و سيماي قم در زمينه نقد سريالهاي تلويزيوني كودك و نوجوان همكاري داشته ام. به غير از سفرهاي ايام دفاع مقدس همه سفرهاي تبليغي بنده تخصصي بوده و فقط شامل كار با كودك و نوجوان بوده است و به شهرهاي: سنندج، شيراز، اهواز، گچساران، بندرعباس، آبادان، تهران، گرمسار، شوشتر، زاهدان، اصفهان، كرمان، همدان و... جهت تبليغ صاحب نظر و راي مي باشم.

در سال 1375 به مركز تحقيقات كامپيوتري علوم اسلامي وارد شدم و سالها به عنوان معاونت شبكه جهاني نور انجام وظيفه نموده و در به ثمر رساندن بانك اطلاعات شبكه جهاني نور، نرم افزار پايگاه هاي قرآني، پايگاه امام علي (ع) همكاري عملي و اجرايي داشته ام.

هم اكنون نيز به عنوان مدير سازمان آموزش كامپيوتر نور، مدير گروه آموزش از راه دور دانشكده باقرالعلوم (ع) و عضو طرح و برنامه مدرسه اسلامي هنر مشغول به

فعاليت مي باشم.

احمدي، احمد

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

احمد احمدي

محل تولد : ملاير

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1312/6/15

دكتر احمداحمدي متولد 15/ 12/ 1312 اهل ملاير در خانواده اي كشاورز به دنيا آمد. جامع المقدمات را در روستاي زادگاه خويش خواند. سپس در سال 1331به مدت پنح سال تا نيمه سطح را در شهرستان بروجرد فرا گرفت و در سال 1336 به حوزه علميه قم رفت و دروس تفسير و فلسفه اسلامي را از محضر استاد علامه طباطبايي و نيمه دوم سطح را در خدمت آيات عظام سيدمحمدباقر طباطبايي سلطاني، فكور (رحمهم االله)، نوري همداني و مشكيني مدظلهما. دروس خارج را از محضر آيات عظام بروجردي، امام خميني (ره)، نجفي مرعشي، محقق داماد، (رضوان الله عليهم) تلمذ كرد.

همزمان با تحصيل در قم دكتراي فلسفه غرب را از دانشگاه تهران گرفت و از سال 1353 تاكنون عضو گروه فلسفه دانشگاه تهران است. دكتر احمدي در اوائل دي ماه 1360 به امر حضرت امام (ره) عضو ستاد انقلاب فرهنگي و سپس عضو شوراي عالي انقلاب فرهنگي شد و هم اكنون نيز عضو آن شورا است.

وي از بنيانگذاران اصلي دانشگاه تربيت مدرس است و خود به مدت 14 سال رياست دانشكده علوم انساني آنجا را به عهده داشته است. همچنين بخش تربيت مدرس دانشگاه قم در مدرسه دارالشفاء را راه اندازي و تا چند سال اداره كرده است. دكتر احمدي سازمان مطالعه و تدوين كتب علوم انساني براي دانشگاهها (سمت) را در نيمه دوم سال 1364 تاسيس كرد. مسئوليت آن را تاكنون به عهده دارد.

از سال 1363 تاكنون در دانشگاههاي مختلف فلسفه تطبيقي در

سطح كارشناسي ارشد و دكتري تدريس مي كند. از آثار چاپ شده او ترجمه تأملات دكارت و ترجمه كتاب "The Unity of Philosophical Experience" تاليف ژيلسون است كه با نام فارسي (نقد تفكر فلسفه غرب) تاكنون شش بار چاپ شده است. از آثار چاپ نشده او ترجمه (تاسيس ما بعدالطبيعه اخلاق) كانت است. دهها مقاله چاپ شده در زمينه هاي تفسير و ادبيات و فلسفه و... كه بيشتر آنها فلسفي است. كتابي هم در دست تاليف دارد كه حاوي نظرات خود او در باب بنيادي ترين مسائل فلسفي و طبعاً بسياري از مكتبهاي فلسفي بويژه فلسفه هاي غرب را نقادي كرده است .

منابع زندگينامه :مركز تحقيقات كامپيوتري علوم اسلامي

احمدي، بابك

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

بابك احمدي در سال 1327 در تهران به دنيا آمد و مقيم همين شهر است. تا سال 1352 در دو رشته علوم سياسي و فلسفه، در ايران و ايالات متحده آمريكا درس خواند. وي از سال هاي ابتدايي دهه 60 به همكاري با نشريه فيلم پرداخت و در همان سال ها گرايش به ترجمه و تاليف متون مربوط به فلسفه و فلسفه هنر را آ غاز كرد و آثار فراواني را در اين زمينه به رشته تحرير درآورده است.

گروه : علوم انساني

رشته : فلسفه

گرايش : فلسفه هنر

تحصيلات رسمي و حرفه اي : بابك احمدي تا سال 1352 در دو رشته علوم سياسي و فلسفه، در ايران و ايالات متحده آمريكا درس خواند. او سال هاي 1353 و 1354 را در لندن و سال هاي بعد تا بهمن 1357 را در پاريس گذرانده است.

فعاليتهاي ضمن تحصيل :

وي از سال هاي ابتدايي دهه 60 به همكاري با نشريه فيلم پرداخت و در همان سال ها گرايش به ترجمه و تاليف متون مربوط به فلسفه و فلسفه هنر در آثار و نوشته هايش آشكار شد.

چگونگي عرضه آثار : ترجمه و تاليف متون مربوط به فلسفه و فلسفه هنر از آثار بابك احمدي است. فعاليت هاي اوليه وي بر معرفي فيلمسازان متفاوتي چون روبر برسون و آندري تاركوفسكي گذشت كه با انتشار كتاب هاي«باد هر جا بخواهد مي وزد، انديشه ها و فيلم هاي روبربرسون» و «اميد بازيافته، سينماي آندري تاركوفسكي» عرضه عمومي شد. بعد ها وي به سمت مباحث زيبايي شناسانه و فلسفه هنر روي آورد كه نتيجه آن كتاب«از نشانه هاي تصويري تا متن» بود. مدتي بعد وي حاصل درس گفتاري هاي خود در فلسفه هنر را در كتابي با عنوان «حقيقت و زيبايي، درس هاي فلسفهٔ هنر» از سوي نشر مركز به بازار كتاب عرضه كرد. احمدي در زمينه ماركس هم علاوه بر واژه نامه فلسفي ماركس كتاب نسبتا حجيم ماركس و سياست مدرن را تدوين وانتشار داد. همزمان با اوج گيري مباحث مربوط به هايدگر در ايران وي دو كتاب درباره هايدگر نوشت

--------------------------------------------------------------------------------

آثار :

1 آفرينش و آزادي،

ويژگي اثر : جستارهاي هرمنوتيك و زيبايي شناسي-نشر مركز

2 از نشانه هاي تصويري تا متن

ويژگي اثر : مباحث زيبايي شناسانه و فلسفه هنر- نشر مركز

3 اميد بازيافته،

ويژگي اثر : سينماي آندري تاركوفسكي-نشر مركز

4 باد هر جا بخواهد مي وزد،

ويژگي اثر : انديشه ها و فيلم هاي روبربرسوننشر

مركز

5 تصاوير دنياي خيالي،

ويژگي اثر : مقاله هايي درباره سينما-نشر مركز

6 چهار گزارش از تذكرة الاولياي شيخ فريدالدين عطار نيشابوري

ويژگي اثر : رويكرد به متني از ادبيات كهن ايراني-نشر مركز

7 حقيقت و زيبايي، درس هاي فلسفه هنر

ويژگي اثر : حاصل درس گفتاري هاي بابك احمدي در فلسفه هنر -نشر مركز

8 خاطرات ظلمت

ويژگي اثر : درباره سه انديش گر مكتب فرانكفورت-نشر مركز

9 رساله اي در تاريخ

ويژگي اثر : در دست چاپ-نشر مركز

10 ساختار و تأويل متن

ويژگي اثر : -نشر مركز

11 ساختار و هرمنوتيك

ويژگي اثر : -نشر مركز

12 سارتر كه مي نوشت

ويژگي اثر : -نشر مركز

13 كار روشنفكري

ويژگي اثر : نقد وارزيابي وي از فضاي روشنفكري در ايران است-نشر مركز

14 كتاب ترديد

ويژگي اثر : -نشر مركز

15 ماركس و سياست مدرن

ويژگي اثر : احمدي در زمينه ماركس هم علاوه بر واژه نامه فلسفي ماركس-نشر مركز كتاب نسبتا حجيم ماركس و سياست مدرن را تدوين وانتشار داد.

16 مدرنيته و انديشه انتقادي

ويژگي اثر : -نشر مركز

17 معماي مدرنيته

ويژگي اثر : -نشر مركز

18 هايدگر و پرسش بنيادين

ويژگي اثر

: -نشر مركز

19 هايدگر و تاريخ هستي

ويژگي اثر : -نشر مركز

20 واژه نامه فلسفي ماركس

ويژگي اثر : -نشر مركز

منابع زندگينامه :

بانك رسانه ها - روزنامه همشهري 31-1-1387 "زندگينامه : بابك احمدي"

احمدي، حبيب الله

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حبيب الله احمدي

محل تولد : فريدن اصفهان

شهرت

تابعيت : ايران

زندگينامه علمي

بعد از طي مراحل دبستان تا پنجم ابتدايي، در سال 51 وارد حوزه علميه قم شدم و بعد از طي مقدمات در حوزه به مدت چهار سال، دروس سطح عالي (رسائل، مكاسب و كفايه) را تا سال 59 و 60 به اتمام رساندم. از سال 61 به مدت 7 سال در درس خارج اصول و 14 سال در درس خارج فقه شركت نمودم. همزمان با فقه و اصول حدود دوازده سال در دروس تفسير و به مدت ده سال نيز در فلسفه از منظومه و اشارات و اسفار شركت نمودم.

همزمان با شركت در دروس سطح عالي و خارج، در مدارس حوزه و نيز

مركز جهاني علوم اسلامي حدود هفت سال تدريس نمودم. موضوعات تدريس شده عبارتند از: فقه، اصول، تاريخ، علوم قرآني و تفسير بوده است. از سال 77 شروع به تدريس سطح عالي حوزه يعني رسائل و مكاسب نمودم و اكنون هم مكاسب و كفايه تدريس مي نمايم.

در همين سال شروع به نوشتن نمودم كه برخي آثار به صورت مقاله در روزنامه ها و مجله هاي عمومي و تخصصي منتشر شده اند و برخي ديگر نيز به صورت كتاب منتشر شده اند و برخي هم به صورت دست نوشته باقي

مانده اند.

احمدي، حسن

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حسن احمدي

محل تولد : شاهرود

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1344/1/1

زندگينامه علمي

در سال 1361 در مشهد مقدس رضوي به عشق علوم اهل بيت عصمت و طهارت (ع) وارد مدرسه حاج آقاي موسوي نژاد (حفظه الله) تعالي شدم و طبق برنامه بسيار جالبي كه در اين مدرسه حاكم بود، درس صرف را مستقيماً از خود ايشان آموختم، ايشان با طرحي بسيار جالب مطالب صرف را دسته بندي و روي تخته آموزش مي داد و ما هم مي نوشتيم. بدون هيچ كتابي در مدت كوتاهي در صرف مهارت خوبي پيدا كرديم. بعد از تمام شدن فقط صرف ساده و بعضي كتب جامع المقدمات را مرور نموديم، و بعد وارد درس هدايه شديم و بعد صمديه و ساير كتب ادبيات. بعد از مدت چهار سال دروس ابتدايي و متوسط را اعم از ادبيات، منطق، معاني بيان، اصول الاستنباط، اصول فقه و لمعه را تمام كردم.

در سال پنجم وارد دروس سطح عالي شدم. قطع و ظن رسائل و مكاسب محرمه را در مشهد درس گرفتم. بعد از آن رهسپار قم مقدسه شدم و بيع به بعد را از خدمت حضرت آيت الله استاد احمد پاياني (رحمة الله عليه) و حضرت استاد شيخ مصطفي اعتمادي استفاده نمودم و كفايتين را خدمت استاد گنجعلي خراساني كه خود از شاگردان اسبق همان مدرسه حاج آقاي موسوي نژاد در مشهد بوده اند، فرا گرفتم و با مشورت و تشويق خود ايشان و به توفيق الهي با شوق فراوان وارد درس خارج اصول آيت الله وحيد خراساني (از اول اصول) و اصول حضرت آيت

الله تبريزي (از استصحاب تا آخر دوره بعد) شدم. همزمان در درس فقه حضرت آيت الله تبريزي (از بحث اواني در طهارة) شركت نمودم و هر روز بعد از درس در جلسات خصوصي سوال و جواب در منزل حضرت آيت الله تبريزي شركت نموده و از آن مباحثات و سوال و جوابها استفاده ها نمودم.

بعد از اينكه چند سال درس خارج رفتم به اتفاق چند نفر از دوستان كه از فضلا مي باشند از يكي از شاگردان اسبق حضرت آيت الله تبريزي جناب حجت الاسلام والمسلمين محمد تقي شهيدي (حفظه الله) خواهش نموده و يك درس با محوريت كتاب بحوث في علم الاصول شهيد آيت الله صدر، درس خارج خصوصي كه بيشتر صبغه مباحثه و جواب و اشكال داشته باشد را شروع نموديم كه تا سال 83 ادامه داشت و پايان يافت. در خلال بحث هاي اصول و فقه از تحصيل فلسفه هم بي بهره نبودم و كتاب منظومه سبزواري را خدمت استاد نكونام آموختم. كتابهاي نهايه، بدايه و اسفار، اشارات، شوارق و حتي بعضي بحثهاي شفا را مطالعه نموده ام.

حدود 10 سال است كه تدريس در بعضي از مدارس و به صورت منظم در مدرسه حضرت آيت الله گلپايگاني را شروع كرده ام. در اين خلال اصول فقه، روضه، حلقات شهيد صدر و خصوصا حلقه ثالثه رسائل اعم از قطع و ظن، برائت و استصحاب و مكاسب را تدريس نموده ام و هم اكنون نيز مشغول تدريس قطع و ظن در مدرسه مباركه آيت الله گلپايگاني و حلقه ثالثه در مدرسه مباركه حجتيه براي طلاب خارج از كشور مي باشم.

از سال 75 وارد موسسه

دائرة المعارف فقه شيعه شده و تاكنون به همكاري با آنان ادامه داده ام و در اين راستا زير نظر حضرت آيت الله هاشمي شاهرودي مقالات فقهي زيادي را به رشته تحرير در آورده ام. در آن موسسه به عنوان هاي سر گروه، مدير مجله، عضو شوراي سرپرستي تحقيقات، دبير شوراي سرپرستي تحقيقات و اخيراً عضو هيئت علمي آن موسسه مشغول انجام وظيفه علمي و حوزوي مي باشم.

با بخش مركز مديريت خواهران حوزه علميه به عنوان مصاحبه سطح 2 و 3 نيز همكاري دارم. با مراكز مختلف تحقيقاتي از جمله مركز تحقيقات قوه قضاييه، مركز جهاني تقريب المذاهب و... همكاري داشته و گاهگاهي مقالات فقهي و اصولي مي نويسم .

احمدي، حسين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حسين احمدي

محل تولد : قم

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1341/1/1

زندگينامه علمي

در تاريخ 1369 بعد از اتمام دفاع مقدس و بازگشت از منطقه كردستان در مدرسه علميه مباركه جانبازان مشغول به تحصيل علوم ديني شدم و دوره سطح را تمام و يا بعضاً در درس خارج شركت ميكنم. در درس تفسير حضرت آيت الله جوادي هم بعضا شركت مي كنم. يك دوره كامل عروة الوثقي را با مطابقت فتواهاي مراجع حاضر درس گرفته ام و مدت اندكي به تدريس المنطق مشغول بوده ام و مدتي در موسسه آموزشي پژوهشي امام خميني (ره) (حدود 2سال) دوره عمومي را خوانده ام.

پژوهش و ترجمه عربي به فارسي را تجربه كرده ام و آثاري اندك دارم كه بعضاً به چاپ رسيده اند. در خصوص برگزاري كنگره هاي بين المللي و همايش ها تجربه هاي زيادي داشته ام و حدودا 10

كنگره و همايش را به عنوان دبير اجرايي برگزار نموده ام. در مجمع جهاني اهل بيت (ع) مدتي مدير امور بين الملل و مدتي مدير امور اجرايي بوده ام و... .

احمدي، حميد

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حميد احمدي در سال 1336 در مشهد بدنيا آمد.ايشان داراي مدرك دكتري علوم سياسي از دانشگاه كارلتون (كانادا)1995-1374 است. وي هم اكنون عضو هيئت علمي و دانشيار دانشكده حقوق و علوم سياسي دانشگاه تهران مي باشد. گروه : علوم انسانيرشته : علوم سياسيتحصيلات رسمي و حرفه اي : تحصيلات رسمي حميد احمدي به قرار زير است: متوسطه : ديپلم رشته ادبي در مشهد( دبيرستان حاج تقي اقا بزرگ) در 1356 كارشناسي (1363) و كارشناسي ارشد علوم سياسي (1367) از دانشگاه تهران دكتري علوم سياسي از دانشگاه كارلتون (كانادا)1995-1374 پايان نامه دكتري : The Politics of Ethnic Nationalism in Iran, Ottawa,Carleton University, Canada, 1995. مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : - دانشيار دانشكده حقوق و علوم سياسي دانشگاه تهران - مدير گروه علوم سياسي (از بهمن 1377 تا فروردين 1382) فعاليتهاي آموزشي : دروس ارائه شده توسط حميد احمدي به قرار زير است: كارشناسي: تاريخ روابط خارجي ايران از قاجار تا 1320 تاريخ روابط خارجي ايران از 1320 تا 1357 مسائل استراتژي و نظامي معاصر جنبشهاي اسلامي معاصر سياست و حكومت در خاورميانه خاورميانه و سياست بين الملل كارشناسي ارشد: سمينار جنبشهاي اسلامي معاصر روابط ايران و جهان سوم سير تحول حكومت در خاورميانه جامعه شناسي سياسي ايران تئوريهاي مختلف در روابط بين الملل روابط متقابل كشورهاي خاورميانه فر هنگ، مليت و قوميت در خاور ميانه انقلاب اسلامي ايران و بازتاب آن نقد و ارزيابي نظريه هاي روابط بين

الملل دكترا: سياست خارجي ايران جامعه شناسي سياسي ايران(جنبشهاي اجتماعي) جامعه شناسي سياسي ايران(جامعه مدني و دموكراسي) جامعه شناسي سياسي ايران(ناسيوناليسم، هويت ملي و قوميت) ايران و خاورميانه عربي ايران و همسايگان نقد و ارزيابي نظريه هاي روابط بين الملل چگونگي عرضه آثار : - تعداد مقالات تاليفي بزبان فارسي : بيش از 41 مقاله - تعداد مقالات ترجمه بزبان فارسي :بيش از 7 مورد - تعداد مقالات به ساير زبانها: عربي : 3 مورد انگليسي :12 مورد - تعداد مقالات ارائه شده در كنفرانسهاي داخلي: 22 مورد - تعداد مقالات ارائه شده در كنفرانسهاي خارجي : 17 مورد - راهنمايي و مشاوره پايان نامه هاي كارشناسي ارشد و دكتري : بيش از 48 مورد آثار : nbsp1 اسرار سقوط شاه و گروگانگيري ويژگي اثر : نام اصلي: بخش هايي از كتاب The Power and Principle مترجم: دكتر حميد احمدي 2 اسرار كودتا: اسناد محرمانه CIA در باره عمليات سرنگوني دكتر مصدق ويژگي اثر : نام اصلي:Clandestine Service History: Overthrow of Premier Mossadeq of Iran نويسنده: Donald N. Wilber مترجم:دكتر حميد احمدي ناشر: نشرني، تهران سال نشر:1379، قيمت 1100 تومان اين كتاب ترجمه اسناد تازه انتشار يافته سازمان اطلاعاتي امريكا است كه در ژوئن 2000 از سوي وزارت خارجه امريكا منتشر شد. در اين گزارش كه مهمترين سند مر بوط به كودتاي 28 مرداد 1332 است، چگونگي طراحي كودتا توسط سرويس اطلاعاتي انگلستان و سازمان سيا با جزئيات كامل به بحث گذاشته شده است. اين كتاب براي نخستين بار

ابعاد ناشناخته عملياتي كودتا و نيز نيروها و افراد داخلي و خارجي درگير در ان راافشا مي كند. كتاب شامل تحليل اصلي دونالد ويلبر مسئول بخش عمليات رواني كودتا و استاد مسائل ابران معاصر ، و نيز اسناد چهار گانه پيوست است. در اين اسناد طرح اوليه كودتا و ابعاد نظامي كودتا و توافق نهايي براي حل مساله نفت ايران ارائه شده است. مارك گازيورسكي پژوهشگر امريكايي مسائل ايران و متخصص كودتاي 28 مرداد مقدمه اي بر كتاب نوشته است. حد اقل 2 ترجمه ديگر از اين اسناد صورت گرفته است اما اين كامل ترين و صحيح ترين نسخه محسوب مي شود چرا كه مترجم از طريق مشورت با گازيورسكي و ساير منابع نام كامل و صحيح افراد ايراني درگير در كودتا را، كه در نسخه سيا به دلايل به خطر افتادن احتمالي جان و مال انها حذف شده است، پيدا كرده و در زير نويس هاي خود در باره انها توضيح داده است. ساير ترجمه با افزودن مقدمه هاي گونا گون و درج مطالب اضافي خارج از اسناد سال 2000، تلاش كرده اند ترجمه هاي خود را پر حجم ترو كامل تر نشان دهند و بدين شيوه قيمت كتاب را نيز بسيار افزايش دهند. در ترجمه دكتر حميد احمدي، جز مقدمه گازيورسكي و مترجم و متن كامل اسناد سيا، مطلب ديگري افزوده نشده است. 3 اسلام در انقلاب: جنبشهاي اسلامي معاصر در جهان عرب ويژگي اثر : نام اصلي: Islam in Revolution: Hundamentalism in the Arab Wold نويسنده: هراير دكمجيان ( R. Hrair Dekmejia ) مترجم:دكتر حميد

احمدي ناشر: انتشارات كيهان، تهران سال انتشار: چاپ نخست 1366، جاپ سوم 1377 اين كتاب يكي از مهمترين اثار مربوط به بنيادگرايي اسلامي است. هراير دكمجيان، استاد ارمني دانشگاه كاليفرنيا با تسلط به زبانهاي عربي، فارسي و تركي استانبولي و زبانهاي اروپايي توانسته است متون دست اول مربوط به اسلام سياسي را بررسي كند. اين كتاب يكي از متون درسي مربوط به جنبشهاي اسلامي است. جنبشهاي اسلامي اكثر كشورهاي عربي در اين كتاب تجزيه و تحليل شده است. فهرست 180 گروه اسلام گرا نيز در پايان كتاب امده است. دكمجيان با تكيه بر انديشه هاي بر جسته ترين متفكران اجتماعي غرب و اثار مربوط به تحول تلريخي جوامع اسلامي يك چهارچوب نطري ويژه به نام نظريه ادواري براي تبيين ظهور و سقوط جنبشهاي اسلام گرا بدست داده است. 4 ايران- هويت ،مليت ،قوميت ويژگي اثر : به كوشش حميد احمدي5 ايران: روايتي كه ناگفته ماند ويژگي اثر : نام اصلي: Iran: the Untold Story نويسنده: محمد حسنين هيكل مترجم:دكتر حميد احمدي ناشر: انتشارات الهام، تهران سال نشر: چاپ اول 1362، جاپ ششم 1364 هيكل روزنامه نگار و نويسنده برجسته مصري پس از سفر به ايران و گفتگو با مقامات انقلاب اين كتاب را به رشته تحرير دراورد. نسخه عربي كتاب به عنوان ّ مدافع ايت الله ّ (توپهاي ايت الله ) در بيروت انتشار يافت و نسخه انگليسي ان با عنوان بالا در نيويورك. هيكل بران است تا با بررسي تحولات تاريخي ايران پيش از انقلاب در ملي شدن صنعت نفت زمينه هاي

ظهور انقلاب اسلامي را تبيين كند. او به مسايل اوليه انقلاب نيز مي پردازد و نكات جالبي پيرامون زندگي خصوصي ايت الله العظمي خميني و مسايل پشت پرده گرو گانگيري در سفارت امريكا بيان مي كند. اين كتاب در سالهاي 1362-1363 در زمره پر فروش ترين كتابهاي ايران بشمار مي رفت. 6 بلشويك ها و نهضت جنگل ويژگي اثر : نام اصلي: The Shameful Intervention: the Soviet Intervention in Iran 1920-1921 نويسنده: مويسي پر سيتس ( Moisie Persits) مترجم:دكتر حميد احمدي ناشر: شيرازه، تهران سال انتشار: 1379 مويسي پرسيتس پژوهشگر مركز پژوهشهاي استراتژيك و مطالعات بين المللي روسيه در مسكو با استفاده از اسناد محرمانه شوروي جنبه هاي نا شناخته مداخله شوروي در گيلان در 1920 را بررسي كرده است. اين نخستين اثري است كه با استفاده از اسناد محرمانه شوروي در باره تحولات ا يران معا صر انتشار يافته است. نوسنده اصلي اين اثر را از روسي به انگليسي ترجمه كرد و حميد احمدي انرا از انگليسي به فارسي برگرداند 7 پان تركيسم: يك قرن در تكاپوي الحاق گري ويژگي اثر : نام اصلي: Pan Turkism: From Irredentism to Cooperation نويسنده: جيكوب لاندو Jacob Landau مترجم:دكتر حميد احمدي ناشر: نشر ني، تهران سال انتشار: 1382 ، قيمت 2800 تومان با وجود اهميت ايدوئولوژي پان تركيسم و اثار ان در تحولات خاورميانه معاصر، و بويژه نقش ان در فروپاشي امپراطوري عثماني، پژوهشهاي چنداني در باره ان انجام نشده است. كتاب كنوني تنها منبع معتبر علمي در جها ن پيرامون اين ايدئولوژي و جريان

سياسي است. اكثر كساني كه در باره پان تركيسم مطلب و مقاله نوشته اند از اين كتاب بهره برده اند. جيكوب لاندو استاد و رئيس پيشين بخش خاور ميانه اي دانشگاه عبري بيت المقدس با برخورداري از دانش زيان تركي، روسي و الماني و با دسترسي به ارشيو هاي عثماني، روسيع و المان توانسته است اين اثر بي همتا را بنويسد. نويسنده زمينه هاي ظهور پان تركيسم، سير تحول ان و نيز ابعاد گوناگون فعاليت ها، سازمانها و محافل پان تركيست در عثماني و سپس تركيه نوين را در چندين فصل بررسي مي كند. بخش مهم كتاب نيزبه ظهور دوباره پان تركيسم در سالهاي پس از فرو پاشي شوروي و استراتژي و تاكيك هاي تركيه براي رسيدن به ارمانها و اهداف پان تركي در منطقه مربوط است. مترجم متن تازه ترين بر نامه پان تركي را كه در مقاله مهمترين نظريه پرداز كنوني ان بازتاب يافته است در پيوست ترجمه خود از كتاب ارائه داده است. 8 پيامبر و فرعون: جنبشهاي نوين اسلامي در مصر ويژگي اثر : نام اصلي: The Prophet and Pharaoh: Muslim Extremism in Egypt نويسنده: ژيل كپل ( Jilles Kepel ) مترجم:دكتر حميد احمدي ناشر: انتشارات كيهان، تهران سال انتشار: چاپ نخست 1365، چاپ سوم 1382 ژيل كپل نويسنده و پژوهشگر برجسته فرانسوي مسائل اسلام سياسي، براي نوشتن اين اثر سه سال مطالعه ميداني در مصر داشته است. كتاب يكي از مهمترين اثار مربوط به اسلام گرايي در مصر معاصر است.كتاب بويژه در رابطه با زندگي و انديشه هاي سيد فطب و تاثير اين

انديشه ها ير سازمانهاي اسلام گراي راديكال جهان اسلام از اهميت خاصي بر خوردار است. كتاب نخست به زبان فرانسه انتشار يافت و سپس به انگليسي ترجمه شد. ژيل كپل با تسلط به زبان عربي توانسته است تحليل واقع گرايانه اي از ماهيت جنبشهاي بنياد گرا ي مصري نظير سازمان ازاديبخش اسلامي ، جماعه المسلمين و الجهاد و اقدامات انها بدست بدهد. 9 تاريخ انقلاب فلسطين ويژگي اثر : نام اصلي: The Politics of Palestinian Nationalism نويسندگان: William Quandt, Fuad Jaber and Ann Mosely Lesch مترجم:دكتر حميد احمدي ناشر: انتشارات الهام، تهران سال نشر: 1361 اين كتاب در اواسط دهه 1970 انتشار يافت و يكي از مهمترين اثار مربوط به حنبش ملي فلسطين بشمار مي رود. نويسندگان كتاب كه از جمله برجسته ترين پژوهشگران مساله اعراب و اسرائيل هستند، ابعاد گوناگون مساله فلسطين را از جنبه هاي تاريخي، بين المللي، بين العربي و اقتصادي بر رسي كرده اند. كتاب اطلاعات دقيقي پيرامون جنبش مقاومت فلسطين، سازمانهاي ان و اهداف و گرايشات انها بدست مي دهد. رابطه پيچيده سازمان ازادي بخش فلسطين و ساير گروههاي فلسطيني با كشورهاي عربي از جالب ترين بحث هاي كتاب مي باشد. ويليام كوانت نويسنده اصلي كتاب داراي اثار مهم ديگري پيرامون مسائل خاورميانه است و يكي از طراحان عمده طرح صلح كمپ ديويد بشمار مي رود. 10 تجديد حيات سياسي اسلام: از سيد جمال تا اخوان المسلمين نام اصلي: قصل سوم كتاب Politica ويژگي اثر : نام اصلي: قصل سوم كتاب Political Trends in the Arab

World نويسنده: مجيد خدوري مترجم:دكتر حميد احمدي ناشر: انتشارات الهام، تهران سال نشر: 1359 ، قيمت 45 ريال. كتاب بخشي از اثر مهم مجيد خدوري نويسنده برجسته مسيحي عراقي الا صل و استاد دانشگاه جان هاپكينز است. خدوري در اين اثر، جريان احيا طلبي اسلامي و نو گرايي ديني را از اواخر قرن نوزدهم تا اواسط قرن بيستم بر رسي مي كند. اين دومين ترجمه حميد احمدي است كه در سومين سال دانشجويي اش در 1359 به پايان رسيد. بعد ها دكتر عبد الرحمن عالم در اواسط دهه 1360 شمسي متن كامل كتاب را ترجمه كرد و به نام گرايشات سياسي در جهان عرب توسط دفتر مطالعات سياسي و بين المللي به چاپ رساند. 11 تروريسم صهيونيستي در فلسطين اشغال شده ويژگي اثر : نام اصلي: Human Rights in the Occupied Territories نويسنده: غازي خورشيد مترجم:دكتر حميد احمدي ناشر: امير كبير، تهران سال انتشار: 1363 اين كتاب كه شرح مستند نقض حقوق بشر فلسطيني ها توسط اسرائيل است، از سوي مركز پژوهشهاي فلسطيني انتشار يافت. نويسنده شيوه هاي پايمال سازي حقوق فلسطيني هاي كرانه باختري و نوار غزه را با تكيه بر اسناد و گزارشات مستند بر رسي مي كند. حميد احمدي بخشهايي از اين ترحمهرا نيز از منابع عربي بويژه كتاب ّ من هم ارهابيون ؟ّ ( تروريست ها چه كساني هستند؟) به فارسي برگردانده است. علاوه بر اين، مترجم گزارش مستندي از قتل عام شاتيلا و صبرا در بيروت در 1982 را نيز همراه با عكسهاي اين فاجعه عليه بشريترا ترجمه و به كتاب افزوده است. 12

جنگ مخفي در لائوس ويژگي اثر : نام اصلي: Voices From the Plain of Jars نويسنده: Fred Branfman مترجم:دكتر حميد احمدي ناشر: چاپ نخست انتشارات قلم 1359، چاپ دوم نشر نكته 1366 قيمت: چاپ نخست 115 ريال، چاپ دوم 420 ريال لائوس در جريان جنگ ويتنام موضع بي طرفي در پيش گرفت. اما در اواخر دهه 1960 امريكا براي مقابله با چريك هاي ويت كنگ ويتنام كه به داخل لائوس رخنه مي كردند، و به منظور شتاب دادن به پايان جنگ بي طرفي لائوس را نقض كرد و بدون درز اين موضوع به مطبوعات به بمبارانهاي گسترده بخشهايي از لائوس، به ويژه دشت جار دست زد. بعد ها فرد برانفمن جبر يگار سابق سازمان اطلاعاتي امريكا( سيا) با سفر به لائوس و دشت جار گزارشات نقض بي طرفي و بمبارانهاي هوايي امريكا را فاش كرد و اين كتاب را انتشار داد. كتاب شامل دو قسمت است: بخش اول تحليل اوضاع لائوس و نقض بي طرفي ان و چگونگي بمبارانهاي امريكا است، و بخش دوم در بر گيرنده خاطرات، نامه ها و نقاشي هاي اهالي دشت جار و از جمله كودكاني است كه در جريان بمبارانها اموال و خويشاوندان نزديك خود را از دست دادند. 13 ريشه هاي بحران در خاور ميانه ويژگي اثر : دكتر حميد احمدي ناشر: انتشارات كيهان، تهران سال نشر: چاپ نخست 1369، چاپ دوم 1377 كتاب به واقع پايان نامه كارشناسي ارشد حميد احمدي در دانشگاه تهران است كه در دانشكده حقوق و علوم سياسي در 1367 دفاع

شد. نويسنده ريشه هاي ظهور گرايشات سياسي متضادي را كه به كشمكش فلسطين منجر شد بر رسي كرده و سير تحول اين كشمكش را تا جنگ نجست اعراب و اسرائيل تبيين كرده است. اين كتاب براي نخستين بار در ايران گفتمان ناسيوناليستي يهوديان را در باره تعلق فلسطين به انها معرفي و نقد و بررسي كرد. ساز و كارهاي فروپاشي امپراطوري عثماني و اغاز كشمكش عربي- يهودي بر سر فلسطين، ناسيوناليسم فلسطين و مراحل گوناگون ان از ديگر بحث هاي كتاب است. امتياز مهم كتاب ترجمه و ارئه مهمترين اسناد مربوط به اين كشمكش تا سال 1948 به فارسي است كه كمبود بزرگي براي پژوهشگران فارسي زبان نا اشنا به زبان انگليسي اما نيازمند به ترجمه فارسي اين اسناد بود. در مجموع 41 سند مهم در اين رابطه در كتاب بدست داده شده است. 14 سيا و جعل اسناد: گوشه هايي از مداخلات سيا در ايران و امريكاي لاتين ويژگي اثر : نام اصلي: White Paper, White Wash نويسنده: فيليپ اگي (Philip Agee) مترجم:دكتر حميد احمدي ناشر: انتشارات كيهان، تهران سال نشر: چاپ اول 1365، چاپ دوم 1371 كتاب يكي از عمده ترين افشا گريها در باره فعاليت هاي سيا در جهان بويژه امريكاي لاتين است. اين كتاب در برگيرنده افشاگريهاي فيليپ اگي مامور برجسته سيا بعد از خروج وي ازاين سازمان است. كتاب در برگيرنده شيوه هاي جعل اسناد به منظور رسيدن به اهداف ويژه در امريكاي لاتين است. بخشي از كتاب نيز شيوه هاي سند سازي سيا در ايران را نشان مي دهد. فيليپ اگي نشان

داده است كه رد پاي اين سند سازي جعلي در برخي اسناد افشا شده توسط دانشجويان ايراني اشغال كننده سفارت امريكا در تهران ديده مي شود. 15 سياست خارجي امريكا در خاور ميانه ويژگي اثر : نام اصلي: بخشي از كتاب The Power and Principle نويسنده: زبيگنيو برژينسكي Zbegnieve Brezezinski مترجم:دكتر حميد احمدي ناشر: نشر سفير، تهران سال نشر: 1369 اين كتاي به واقع تبيين سياست خاور ميانه اي امريكا در دوران جيمي كارتر در سالهاي نيمه دوم دهه 1970 است. برژينسكي در اين اثر ضمن تشريح دقيق سياست هاي دولت كارتر در باره خاور ميانه بويژه كشمكش تاريخي اعراب و اسرائيل بر سر فلسطين، چگونگي تدوين استراتژي صلح از سوي امريكا براي اشتي مصر و اسرائيل را مورد بحث قرار مي دهد. يكي ديگر از نكات مهم كتاب شرح جزئيات جگونگي دعوت از سادات و بگين رهبران مصر و اسرائيل به كمپ ديديد امريكا و راه دشوار گفتگوي ميان انها و چگونگي تصويب توافق نامه كمپ ديويد در 1979 است. 16 سيري در انديشه حزب بعث در جهان عرب ويژگي اثر : ناشر: جهاد خارج از كشور دكتر حميد احمدي سال انتشار: 1359، تهران حميد احمدي در اين اثر كم حجم سير انديشه هاي حرب بعث را از اغاز تا دهه 1980 مورد بررسي قرار مي دهد. زمينه هاي اجتماعي-سياسي و اقتصادي جهان عرب در استانه ظهور حزب، اصول ايدئولوژيك و بر نامه هاي حزب، اختلافات و انشعابات داخلي و بين العربي و ساختار تشكيلاتي حزب از جمله موضوعات بررسي شده

اين كتاب است. حميد احمدي اين اثر را در سال سو م تحصيلي خود در دانشگاه تهران نوشت. 17 شريعتي در جهان: نقش دكتر علي شريعتي در بيدارگري اسلامي از ديد انديشمندان خارجي ويژگي اثر : نويسندگان: مجموعه نويسندگان ( براد هانسن، يان ريشار، مارسيا هرمانسن، يرواند ابراهاميان، حامد الگار، عبدالعزيز ساشه دينا، شاهرخ اخوي، دكتر عبيدي، و…..) تدوين و ترجمه:دكتر حميد احمدي ناشر: شركت سهامي انتشار، تهران سال انتشار: چاپ نخست 1366، چاپ پنجم 1380 كتاب ترجمه مهمترين مقالات نويسندگان خارجي در باره انديشه هاي دكتر علي شريعتي به زبانهاي انگليسي، فرانسه و عربي است. اين مقالات در فاصله سالهاي 1986-1978 نوشته شده است. در اين مقالات جنبه هاي گوناگون انديشه شريعتي پيرامون تحولات اجتماعي، تشيع، زن و تاثير و بازتاب انديشه هاي وي در مناطق گوناگون جهان بررسي شده است. يكي از نويسندگان نيز نفوذ اجتماعي و فكري شريعتي را با جلال ال احمد و صمد بهرنگي مقايسه كرده است. مترجم در پيوست نيز فهرستي از ترجمه اثار شريعتي به زبانهاي گوناگون جهان را گنجانده است. 18 عقاب و شير: تراژدي روابط ايران و امريكا ويژگي اثر : نام اصلي: The Eagle and the Lion: the Tragedey of Us-Iranian Rerlations مترجم: دكتر حميد احمدي نويسنده: جيمز بيل ( James A. Bill ) ناشر: قرداد با نشر سفير 1369، اما چاپ نشد قرارداد ترجمه اين كتاب با نشر سفير بسته شد و مترجم ( حميد احمدي) متن ترجمه را در سال 1369 به ناشر تحويل داد. متن ترجمه حروف چيني و

صفحه بندي و اماده چاپ شد كه مترجم براي ادامه تحصيل دوره دكتري خود عازم كانادا شد.متاسفانه نشر سفير كتاب را به چاپ نرساند و به علت اختلاف دروني حتي متن حروف چيني اثر و فيلم و زينك ان نيز پس از 5 سال به مترجم تحويل نشد. مترجم هيچ مبلغي نيز بابت ترجمه ان دريافت نكرد. بس از اصرار و پي گيري هاي مكرر مترجم، ناشر ازطريق يكي از شركاي پيشين نيمي از زينك را در اختيار مترجم قرار داد ولي از وجود يقيه اظهار بي اصلاعي كرد. در هنگام تحصيل مترجم در خارج دو مترجم ديگر اين اثر را ترجمه و چاپ كردند. طرح موضوع با يكي از مقامات بلند پايه وزارت ارشاد نيز به نتيجه نرسيد. ترجمه فارسي اثر حدود 9 ماه به طول انجاميد و حدود 800 صفحه مي شد. 19 فرهنگ علوم سياسي اكسفورد ويژگي اثر : نام اصلي: Oxford Dictionary of Politics نويسنده: سر ويراستار Ian Maclin و مجموعه نويسندگان مترجم:دكتر حميد احمدي ناشر: نشر ميزان، تهران 950 صفحه سال انتشار: 1382، قيمت 7000 تومان فرهنگ علوم سياسي اكسفورد درميان ساير فرهنگ هاي علوم سياسي جهان نظير فرهنگ وبستر، از بيشترين اغتبار بر خوردار است. اين فرهنگ نه تنها اصطلاحات علوم سياسي به مفهوم خاص ان، بلكه اصطلاحات گسترده تر عمده حقوق، جامعه شاسي و اقتصاد را نيز در بر مي گيرد. فرهنگ علوم سياسي اكسفورد تنها به ارائه معني اصطلاحات بسنده نمي كند، بلكه با توضيحات گسترده انها به يك دانشنامه ( دايره المعارف) علوم سياسي تبديل شده است. بر جسته ترين

اساتيد علوم سياسي انگلستان و بر خي دانشگاههاي ديگر جهان در نوشتن واژه هاي تخصصي اين فرهنگ مشاركت كرده اند. از انجا كه متن انگليسي اين فرهنگ نيز در ايران انتشار يافته است، ترجمه فارسي ان مي تواند راهنماي خوبي براي فرا گيري زبان تخصصي و ترجمه متون براي دانشجويان علوم اجتماعي محسوب شود. 20 قوميت و قوم گرايي در ايران: افسانه و واقعيت ويژگي اثر : نام اصلي: The Politics of Ethnic Nationalism in Iran دكتر حميد احمدي ناشر: نشر ني، تهران سال انتشار: چاپ نخست 1378، چاپ سوم 1382 كتاب در واقع پايان نامه دكتري علوم سياسي حميد احمدي است كه در 1995 در دانشگاه كارلتون در كانادا دفاع شد. نويسنده با افزودن مطالب تازه و روز امد كردن ان بر گردان فارسي انرا به خوانندگان ايراني ارائه داد. اين نخستين اثر جامع در باره سياسي شدن مسايل زباني و مذهبي در ايران معاصر است. نويسنده ضمن بحث نطري پيرامون مفاهيمي جون ملت، ناسيوناليسم، گروه قومي، ناسيوناليسم قومي و بسيج قومي، ره يافت هاي غير بومي بر امده از بستر هاي تاريخي غربي را نقد كرده و چهارچوب نظري ويژه خود را براي تبيين سياسي كردن مسايل قومي در ايران ارائه داده است. اين چهارچوب نظري در رابطه با تحولات كردستان، اذربايجان و بلوچستان ايران به كار گرفته شده است. كتاب از ابعاد گوناگون از سوي خوانندگان و پژوهشگران ايراني مورد بررسي قرار گرفته است. 21 مها جمان سرحد: رويارويي نظامي انگلستان با سرداران بلوچ ايراني ويژگي اثر : نام اصلي:

The Raiders of Sarhad نويسنده: ژنرال رجينالد داير Regionald Edward Harry Dyer مترجم: دكتر حميد احمدي ناشر: نشر ني، تهران سال انتشار: چاپ اول 1378، چاپ دوم 1383 اين كتاب يكي از كم نظير ترين اثار اوايل قرن بيستم در باره بلوچستا ن ايران است. ژنرال داير در سال 1916 از سوي دولت هند بريتانيا ما موريت يافت به بلوچستان ايران رفته و با نيروهاي خود و نبروهاي محلي ، سردارن بلوچ طرفدار ا لمان را به طرفداري از خط مشي انگلستان تشو يق كند و بدين شيوه جلوي رخنه نيروهاي ا لماني به افغانستان و هند را بگيرد. داير در سال 1921 خاطرات خود از اين ماموريت را در لندن به چاپ رساند. اكثر نويسندگان و خوانندگان ايراني و خارجي از وجود چنين كتابي اگاهي نداشته اند. داير در اين كتاي چگونگي ورود به ايران، برخوردهاي اوليه و سپس رويارويي نظامي با سردارن بلوچ ايراني را بيان مي كند. يكي از بحث هاي جالب و نا شناخته كتاب چگونگي نبرد بر سر شهر خاش و نابودي قلعه كهن ان توسط نيروهاي انگليسي است. خاطرات داير داده هاي جالب و سودمندي در باره اوضاع بلوچستان ايران در دسترس خوانندگان ايراني مي گذارد. 22 ناسيوناليسم، سوسياليسم و كمونيسم در جهان عرب ويژگي اثر : نام اصلي: بخشي از كتاب Political Trends in the Arab world نويسنده: مجيد خدوري مترجم: دكتر حميد احمدي ناشر: انتشارات الهام، تهران سال انتشار: 1360 اين كتاب ترجمه بخش مر بوط به انديشه هاي ناسيوناليستي، سو سياليستي و كمونيستي جهان عرب در كتاب جريانهاي سياسي

در جهان عرب نوشته مجيد خدوري استاد دانشگاه جان هاپكينز است. خدوري ريشه هاي جريانهاي گوناگون ناسيوناليستي عرب را مورد تجزيه و تحليل قرار داده است. گذشته از اين، كتاب يكي از مهمترين منابع مربوط به تبيين ريشه هاي انديشه ها و گرايشات سازماني سوسياايستي و كمونيستي در كشورهاي عربي است. اند يشه هاي برجسته ترين انديشمندان ناسوناليسم عرب از جمله ناصريسم، بعثيسم و ناسيوناليسم منطقه اي ( مصري و سوري) در اين كتاب تشريح شده است. همين بحث در رابطه با انديشمندان سو سياليست و ماركسيست-لنينيست عرب نيز دنبال شده است. اين سومين ترجمه حميد احمدي است كه در سومين سال دانشجويي اش در 1359 به پايان رسيد.

احمدي، ذكرالله

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

ذكر الله احمدي

محل تولد : كرمانشاه

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1328/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب ذكرالله احمدي در سال 1353وارد حوزه علميه آية الله بروجردي كرمانشاه شده و پس از آشنائي با ادبيات، صرف و نحو در حد جامع المقدمات، سيوطي، مغني و حاشيه ملاعبدالله در منطق به حوزه علميه قم هجرت كرده و به تحصيل ادامه داده و سطوح عاليه را از محضر اساتيد گرانقدر به پايان رسانده، سپس در دروس خارج فقه و اصول مراجع و اساتيد بزرگ شركت جسته و فلسفه را در حد شرح منظومه از محضر آية الله محمدي گيلاني و آية الله انصاري شيرازي تلمذ نمودم.

در دور سوم مجلس خبرگان رهبري از سوي مردم استان كرمان به عنوان نماينده انتخاب و به مدت هشت سال ادامه داشته است.

احمدي، علي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

على احمدي

محل تولد : قصر شيرين

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1355/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب علي احمدي فرزند محمد به شناسنامه 517 به سال 1355در قصر شيرين استان كرمانشاه متولد شدم. پس از گذراندن دوران ابتدايي و راهنمايي و دو سال از دبيرستان نظام قديم در سال 1372وارد حوزه علميه قم شدم.

پس از اتمام تحصيلات سطح 1 حوزه در سال 1378به كارهاي پژوهشي روي آوردم. نگارش 4 كتاب مستقل و بيش از 4 كتاب به صورت گروهي حاصل اين سالها مي باشد. البته در زمينه هاي ديگر هم كه با نويسندگي مرتبط است فعاليت داشته ام از جمله تصحيح و مقابله، ويرايش و آموزش، هم اكنون هم چندين طرح پژوهشي در دست كار دارم كه برخي در مرحله

تدوين و برخي در مرحله تايپ است.

احمدي، قاسم

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

قاسم احمدي

محل تولد : قم

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1342/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب قاسم احمدي دوران تحصيلات ابتدايي را در قم سپري نمودم در رشته اقتصاد و علوم اجتماعي در دبيرستان صدوق قم ادامه تحصيل دادم.

در سال 1364 در حوزه علميه قم گزينش شدم و در سال 1369 كنار درس حوزوي دوره كارشناسي علوم سياسي را در دانشكده باقرالعلوم (ع) قم شروع و در سال 1374 به پايان رساندم.

در سال 1375 در گزينش اساتيد معارف خبرگان بدون مدرك شركت كردم و از سال 1376 در دانشگاه علامه طباطبائي تهران شروع به تدريس نمودم. در سال 1378 تا 1379 در دانشگاه شهيد بهشتي تهران تدريس داشتم، در حاليكه در دو دانشگاه فوق به صورت حق التدريس همكاري داشته به درخواست گروه معارف اسلامي وقت دانشگاه آشتيان و معاونت محترم امور اساتيد به عنوان مدير گروه معارف اسلامي دانشگاه آشتيان انتخاب شدم و هم اكنون در اين واحد مشغول تدريس و اداره گروه معارف اسلامي مي باشم و از معاونت محترم امور اساتيد و دروس معارف اسلامي داراي مجوز تدريس در دروس انقلاب اسلامي و ريشه هاي آن اخلاق و تربيت اسلامي هستم.

هم اكنون به عنوان مدير گروه معارف اسلامي دانشگاه آشتيان مشغول خدمت مي باشم كه در سال جاري از طرف معاونت امور اساتيد معارف به عنوان مدير گروه نمونه معرفي شدم.

احمدي، محمد رضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

زندگينامه علمي

از سال 1362 در مقطع ليسانس وارد دانشگاه شدم و در رشته الهيات مشغول به تحصيل شدم. همزمان به صورت آزاد در دروس حوزه مباركه علميه قم نيز شركت نمودم. در سال 1366 در مقطع فوق ليسانس

رشته علوم قرآن و حديث ادامه تحصيل دادم. سپس در سال 1368 وارد دانشگاه آزاد اسلامي واحد مركز تهران شدم و در سال 1371 موفق به اخذ فوق ليسانس در رشته الهيات و معارف اسلامي شدم.

در سال 1372 به عنوان پژوهشگر در مركز تحقيقات اسلامي به كار مشغول شدم و به عنوان مدير مسئول فصلنامه مربيان و ماهنامه هاي مكتب جبهه و سرگرمي هاي آموزشي، به فعاليت علمي و تحقيقي ادامه دادم. در سال 1376 به عنوان معاون پژوهشي مركز ياد شده گمارده شدم و تا سال 1379 به كار ادامه دادم.

در سال 1379 در مقطع دكتري مديريت استراتژيك در دانشگاه عالي دفاع ملي پذيرفته شدم و پس از اتمام دروس نظري در سال 1382 به عنوان مدير گروه پژوهشهاي فرهنگي، رفتاري و اجتماعي در پژوهشكده تحقيقات اسلامي مشغول گرديدم. در طي مدت ياد شده علاوه بر سردبيري و مدير مسئولي نشريات ياد شده، تدوين فيلمنامه هاي آموزشي در موضوع نماز، ويژه نامه هاي مختلف و كتابهاي متعدد در موضوعات مختلف با اشراف، هدايت علمي و زير نظر حقير تهيه شده است.

همچنين پروژه هاي تحقيقي متعددي زير نظر حقير اجرا و نتيجه آن براي استفاده كاربران مربوط گزارش شده. چندين جلد كتاب نيز به طور مستقل تاليف نموده ام و مقالات و جزوات متعددي در موضوعات متنوع با قلم حقير منتشر شده و اخيراً نيز مجموعه شعري با نام «سلاله هابيل» منتشر نموده ام.

در كنار فعاليت هاي پژوهشي و تاليفي فوق، در مراكز متعدد آموزش عالي نيز به صورت مدعو تدريس نموده و يا به ايراد سخنراني علمي و تحليلي مسائل راهبردي داخلي، منطقه

اي و بين المللي پرداخته ام، مانند تدريس در دانشگاه امام حسين(ع)، جهاد دانشگاهي واحد استان قم، تحليل مسائل راهبردي در شبكه استاني سيماي قم، سخنراني در دانشگاه شهركرد، دانشكده آب و برق مشهد مقدس، دوره هاي طرح ولايت دانشجويان بسيجي، دوره هاي طرح بصيرت مسئولان و فرماندهان سپاه طرح معرفت هاديان سياسي بسيج و... . در ضمن بنده در حال حاضر عضو هيات علمي پژوهشي پژوهشكده تحقيقات اسلامي هستم .

احمدي، محمد مهدي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد محمد مهدي احمدي

محل تولد : خميني شهر

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1332/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب سيدمحمدمهدي احمدي، فرزند سيدابوالفضل، متولد 1332 شمسي، محل تولد: خميني شهر اصفهان. پدرم از روحانيون موجه و معنون آن خطه بودند و اجداد ما همگي روحاني عالم و مورد اعتماد مردم بودند. حقير در اين خانواده رشد نموده و طبق معمول وارد دبستان شدم.

در آن زمان در بعضي از مدارس صبحها سر صف قرآن قرائت مي شد و بعد مراسم دعا انجام مي گرفت. معمولا بنده را مامور اين كار مي كردند و با تلاوت چند آيه از قرآن و خواندن سرود مراسم پايان مي يافت. بعد از ظهرها مجدداً كلاس درس برگزار مي گرديد. يكي از نقاط قوت آن مدرسه اين بود كه مدير مدرسه به جهت مذهبي بودن، مراسم نماز جماعت ظهر و عصر را بر پا نموده و همه را مكلف به انجام آن مي نمود. حقير چون از خانواده روحاني بودم به عنوان امام جماعت انتخاب شدم و نماز جماعت را در مسجد نزديك مدرسه اقامه مي نمودم.

بعد از تمام نمودن دوران ابتدايي به جهت علاقه

شخصي و نيز محيط خانواده به مدارس علوم ديني و به اصطلاح طلبگي روي آوردم. آغاز تحصيل حدوداً سال 45 _ 44 بود. ابتدا در همان شهر به مدت يك سال ماندم و بعد به اصفهان آمده و در مدرسه صدر بازار حجره گرفته و مشغول تحصيل شدم. در ضمن دروس جديد مقطع دبيرستان را به صورت شبانه خواندم و ديپلم گرفتم.

هجرت به قم: در حوزه علميه اصفهان دروس مقدمات سيوطي و شرايع و حاشيه را خواندم. ولي احساس نمودم دروس اصفهان شتاب خاص خود را ندارد و بسيار كند حركت مي كند. اساتيد معمولا جديت خاصي ندارند و بسيار كم درس مي دهند. از طرفي تشنگي و نياز دروني من متناسب با داده ها نمي باشد. لذا بعد از مشورت با چند نفر از اساتيد دلسوز تصميم گرفتم به حوزه علميه قم هجرت نمايم. لكن موانع زيادي در سر راهم وجود داشت و تقريبا مشوقي در اين كار نيافتم بلكه به عكس مخالفت هاي زيادي مي شد.

سال تحصيلي 49 _ 48 بود كه به قم مشرف شدم. در آن زمان مدرسه حقاني از مدارس بسيار منظم و معروفي بود و از طريق امتحان ورودي طلاب را جذب مي نمود. من در امتحان شركت كردم و بعد از قبولي وارد آن مدرسه شدم. اساتيد آن مدرسه نوعا از اساتيد بزرگ حوزه علميه قم بودند كه اكنون بعضي از آنان از مراجع تقليد مي باشند. مدتي در آن مدرسه بودم و بعد از آن مدرسه بيرون آمدم و در مدرسه دارالشفاء حجره اي گرفتم و تا سال 54 در آن مدرسه بودم. اساتيد مقطع تحصيل سطح:

هر چند حقير اساتيد متعددي در اين مقطع داشتم لكن نام بعضي از آنان را اشاره مي كنم:

1. مرحوم آيت الله ستوده كه مكاسب را نوعا خدمت ايشان خواندم.

2. حضرت آيت الله مظاهري اصفهاني كه اكنون رياست حوزه علميه اصفهان را دارند.

3. مرحوم آيت الله سلطاني كه استاد كفايه بودند و نزد ايشان بخشي از كفايه را تلمذ نمودم.

در سال 1354 به درس خارج راه يافتم و دروس فقه و اصول را نزد اساتيد بزرگوار فرا گرفتم. همزمان با آن به جهت علاقه شديد به علوم عقلي دروس فلسفه را نزد اساتيد بزرگوار تلمذ نمودم. لازم به ذكر است تا حدود سال 1374 به درس خارج اشتغال داشتم.

اساتيد خارج فقه و اصول حضرات آيات: فاني اصفهاني، حائري يزدي، سيدمحمدرضا گلپايگاني، (رحمت الله عليهم) حاج شيخ جواد تبريزي، وحيد خراساني و شبيري زنجاني (دامت بركاتهم). قبلاً اشاره كردم كه همزمان با دروس فقه و اصول، فلسفه را نيز فرا گرفتم و دروس بداية الحكمه، نهاية الحكمه، منظومه، شفا و اسفار را نزد اساتيد آموختم. اساتيد فلسفه آيات عظام: حسن زاده آملي، جوادي، اميني، انصاري. ضمناً حقير كتاب فصوص الحكم ابن عربي و بخشي از مصباح الانس را نزد حضرت آيت الله حسن زاده تلمذ نمودم.

احمدي، محمدابراهيم

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد ابراهيم احمدي

محل تولد : روستاي يام

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1345/9/5

زندگينامه علمي

در نيمه دوم سال 1362 در تهران، دروس طلبگي را شروع كردم. بحمدالله تعالي 7 - 9 نفر از بستگانم (ازجمله پدر بزرگ ها، دايي و پسردايي ام) روحاني بوده و هستند. در اسفند 1367 معمم شدم و در

نيمه دوم 1368 متأهل گرديدم.

از همان دوران نوجواني به مطالعه كتاب به ويژه داستان و شعر علاقه داشتم كه بحمدالله تعالي با ورود به حوزه علميه، به مطالعه كتاب و گوش دادن به نوارهاي سخنرانى، بيشتر اهميت مي دادم، چنان كه در برخي از كتابخانه هاي تهران عضو شده و در اوقات فراغت، به كتابخانه هاي چهل ستون، ملك، پارك شهر، مجلس شوراي اسلامي بهارستان و غيره مي رفتم. از سال 1365 به اين نتيجه رسيدم كه علاوه بر مطالعه و نگارش مطالب مهم كتابها، مجلات، روزنامه ها و سخنراني ها (نوار و زنده) مي بايد به خريدن كتاب هم بپردازم، لذا از آن سال تاكنون بخشي از شهريه و درآمدم را به خريد كتاب اختصاص داده ام و كتابخانه شخصي ام، حدود سه هزار كتاب در موضوعات گوناگون دارد.

از آذرماه 1369 به نگارش مقاله روي آوردم كه نخستين مقاله ام با عنوان "كعبه مي گريد." در روزنامه جمهوري اسلامي چاپ شد و از سوي مدير مدرسه شهيد بهشتي و برخي از استادان و دوستان طلبه، مورد تشويق قرار گرفتم. از اين روى، هر ماه مقاله يا مقالاتي به روزنامه هاي جمهوري اسلامى، كار و گارگر، كيهان، اطلاعات، سلام، جهان اسلام، رسالت و ابرار مي فرستادم كه بحمد الله برخي از آنها چاپ شده است.

در تاريخ 3 / 7 / 1372 همراه خانواده ام (همسر و پسر هشت ماهه ام) به شهر مقدس قم مهاجرت كرديم كه تا سال جارى، سكونت ما (حقير، همسر، دو پسر و يك دختر) استمرار داشته است. مهاجرت به قم، غربت، عدم اشتغال، مستأجري و نداشتن شهريه تا سيزده ماه، همگي

باعث شد كه به پيشنهاد يكي از دوستان طلبه ام، به جمع پژوهشگران پژوهشكده باقر العلوم (ع) وابسته به سازمان تبليغات اسلامي ملحق شوم، كه اين همكاري آزاد و پروژه اى، از آذرماه 1373 تاكنون كم و بيش در قالب هاى نگارش كتاب و مقاله، تصحيح، ويرايش، ارزيابي و جلسات نقد و بررسي اهل قلم، ادامه دارد.

از خرداد 1378 تاكنون نيز در نشريه فرهنگ كوثر وابسته به آستانه مقدسه حضرت معصومه (س) به عنوان مصحح همكاري داشته ام و معمولا مقالاتي از حقير هم در نشريه چاپ مي شود و گاهي هم به ويرايش و ارزيابي برخي از مقالات كوثر هم مي پردازم. البته تصحيح كتاب ستارگان حرم از جلد 6- 8 و 10- 16 به عهده حقير بود و حدود دو سال (1382 و 1383) هم در آستانه مقدسه به كتابداري نيز اشتغال داشتم.

شايان توجه است علاوه بر همكاري با پژوهشكده باقر العلوم (ع) و نشريه فرهنگ كوثر، براي برخي از نهادها، مثل: سازمان تبليغات اسلامي قم و نيز عده اي از نويسندگان، كارهاي علمي (نگارش بروشور، داوري مسابقات، ويرايش، تصحيح و ارزيابي كتاب و مقاله) انجام داده ام.

در ضمن، حقير:

الف) از نه سالگي تاكنون در زمنية برق و الكترونيك، فعاليت و تجارب گوناگوني دارم.

ب) از سال 1362 نيز تا الآن در خصوص مداحي و تعزيه خوانى، فعاليت و ...

ج) از سال 1360 تا كنون، در قالب هاى مختلف به «سرودن اشعار» پرداخته ام.

د) از سال 1368 تا الان نيز به «طراحي» مي پردازم كه كاربر آن در امور: تذهيب، قالى، گچبري و غيره است. مي توان تعداد اين طرح ها، اشكال

و نقوش را تا هزار مورد تخمين زد.

ه) در اربيهشت 1372 به مناسبت برپايي نمايشگاه بين المللي كتاب و اختصاص يافتن غرفه اي به نام «سلمان رشدي» از عموم مردم دعوت شده بود كه در صورت تمايل و توانايي هنرى، در مسابقه حضوري طراحي كاريكاتور شركت كنند كه بحمد الله شركت كرده و دو طرح كشيدم كه در مردادماه 1372دعوتنامه اي براي حقير نيز ارسال شد تا هيئت داوران از بين كاريكاتوريست هاي داخلي و خارجى، كه امتياز مناسب را به دست آورده اند نفرات برتر و ممتاز (ظاهراً 53 نفر) را انتخاب كنند و لكن نام حقير در ليست برگزيدگان نبود.

و) در سال هاي 1367- 1373 پنج «نمايشنامه و فيلمنامه» نوشته ام كه البته نياز به اصلاحات علمى، هنري و فني دارد.

احمدي، محمدجعفر

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد جعفر احمدي

محل تولد :

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1329/1/1

احمدي، مهدي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

مهدى احمدي

محل تولد : عشق آباد طبس

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1358/6/30

زندگينامه علمي

در سال 1372 پس از اخذ مدرك سيكل وارد حوزه علميه قم شدم. سه سال در مدرسه علميه رسالت تحصيل كرده و سپس به مدرسه امام باقر (ع) رفتم و تا پايه 6 را در آن مدرسه تحصيل نمودم.تاثير گذارترين اساتيد من در اين دوره حجةالاسلام والمسلمين قائمى، طاهرى، رباني و قوامي بودند. رسائل و مكاسب را از محضر حجةالاسلام والمسلمين دكتر سيد محمود مدني فراگرفتم. همزمان با تحصيل به تحقيق روي آوردم. تحقيقات خود را از سال 1379 آغاز كردم. محورهاي تحقيقاتي اينجانب تا كنون موارد زير است:

1- بيوگرافى، بررسي افكار و انديشه هاي بزرگان ديني. 2- سيره اهل بيت (ع). 3- حقوق زنان در اسلام. 4- شهيد شناسي در حوزه دين.

احمديان، ابراهيم

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

ابراهيم احمديان

محل تولد : شيراز

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1344/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب ابراهيم احمديان در سال 1361 وارد حوزه علميه قم شدم. نخست در مدرسه مرحوم آقاي خلخالي (امام صادق عليه السلام) و سپس مدرسه امام خميني (ره) و آن گاه در مدرسه مرحوم آقاي گلپايگاني مشغول شدم.

دوره ادبيات را زير نظر آقايان طالقاني و مرحوم مدرس افغاني و نيز آقاي آدينه وند و عليدوست گذراندم. همزمان در جبهه هاي جنگ نيز حضور داشتم و اين موجب شد تا دوره ادبيات برايم اندكي طولاني شود. استادانم در فقه و اصول عبارت بودند از: آقايان اشتهاردي، پاياني و نامدار .

در سال 1370 به دانشگاه مشهد رفتم و در رشته اديان و عرفان دوره

كارشناسي را طي كردم. سپس در دانشگاه تهران با رتبه يك پذيرفته شدم و دوره را طي كردم. همزمان در درس خارج آقايان مرحوم خاتم يزدي و نيز آيت الله وحيدي شركت جستم.

احمديان، عبدالرسول

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عبدالرسول احمديان

محل تولد : اصفهان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1358/7/1

احمديان، مرتضي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

مرتضي احمديان

محل تولد : نجف آباد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1323/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب مرتضي احمديان متولد 1323 شمسي در شهرستان نجف آباد اصفهان متولد شدم و در سال 1339 گواهينامه پايان تحصيلاتي خود را از دبستان شيخ بهائي گرفتم.

در سال 1341 ش طلبه شدم و در مدرسه الحجة نجف آباد مشغول تحصيلات دروس حوزوي شدم. جامع المقدمات را كه در نجف آباد خواندم راهي حوزه علميه قم شدم و به مدرسه حقاني وارد شدم. در آنجا مشغول خواندن كتاب سيوطي شدم. كتاب سيوطي، مغني، مختصر، معالم، اصول الفقه رسائل، مكاسب و كفايه را در مدرسه حقاني خواندم. به اضافه دروس جنبي مانند: تاريخ اسلام، معارف، دروس عقائد، طبيعي (يك دوره فشرده طب) زبان، مكالمه عربى، المحاورات العربيه، زبان انگليسى، شامل كتاب هاي دايركت متد 1 و 2 و 3، اكسفورد و... تفسير قرآن، تعليم خط نستعليق، رياضيات، ادبيات فارسي و... و حدود سال 51 يا 1352 بود كه پس از كفايه از مدرسه حقاني بيرون آمدم و به درس خارج مراجع آن وقت مانند آيت الله حاج آقا مرتضي حائري و آيت الله العظمي فاني اصفهاني و آيت الله العظمي وحيدخراساني و آيت الله العظمي گلپايگاني تلمذ كردم.

البته به درس آيت الله العظمي تبريزي و غيره نيز رفتم و در نجف اشرف كه رفتم در سال 1347 و 1348 به قسمتي از درس ولايت فقيه امام خميني (ره) هم رفتم البته در آن موقع اينجانب مشغول دروس سطح بودم اما پس از اينكه

از نجف اشرف آمدم و ازدواج نمودم در مضيقه مالي بسيار شديدي قرار گرفتم به طوري كه نه كرايه منزل را مي توانستم بپردازم و نه هزينه روزمره زندگي را، لذا مدتي مشغول روزه و نماز استيجاري شدم اما چون بسيار مشكل بود، رفتم به چاپخانه علميه نبش كوچه آبشار قم و در آنجا خط خود را ارائه دادم و مشغول خطاطي كتب علمي مانند آيات الاحكام آيت الله سلطاني و فقه الحج، و الشواهد المنتخبه مدرس افغاني و غيره شدم و در برابر هر صفحه سي خطي كه به صورت رحلي بود فقط 3 تومان دريافت مي كردم و تقريباً در آن موقع ماهي هزار تومان خطاطي مي نمودم و با همين پول ناچيز توانستم منزلي هم در نيروگاه قم بسازيم و يادم هست يكماه كار كردم تا توانستم پرده كركره اطاق را بخرم و بابت يك كتاب كه نياز داشتم سه روز روزه استيجاري گرفتم تا كتاب معراج السعادة نراقي را بخرم حالا چون اصل بر اين بود كه زندگينامه علمي به نگارش درآيد لذا از زندگينامه سياسي و غيره و كارهاي سياسي قبل از انقلاب و دستگير شدن و زنداني شدن و... خودداري مي شود. اينجانب در سال 1347 در نجف اشرف اولين كتاب خود را به زبان عربي نگاشتم و آن را به نام "دليل الزائر" نام گذاري كردم .

دومين كتاب خود را به نام "زندگي زناشوئي" نوشتم كه متأسفانه اولين كتاب در نقل و انتقال به ايران مفقود شد و كتاب دوم را طلبه اي كه عازم كويت بود از من گرفت كه بخواند و برگرداند ولي برد و ديگر آن را برنگرداند، و چون

طبع شعر مختصري داشتم از اين رو شهيد محمد منتظري مجله فردوسي آن زمان را آورد كه بخوانم و در شعر و ادبيات فارسي از آن بهره گيرم و علت توفيق يافتن به نوشتن اين بود كه روزي به اتفاق حجةالاسلام سيد محمود دعائي از نجف اشرف راهي كربلا شديم و در آنجا خدمت آيت الله العظمي سيدمحمد شيرازي رسيديم ايشان هم ما را تشويق به نوشتن كتاب كرد، كه اينجانب خدمت ايشان عرض كردم كه ما طلبه اي مبتدي هستيم چه بنويسيم؟ ايشان فرمودند: «شما لازم نيست كتاب هاي علمي بنويسيد بلكه مي توانيد از كتاب هاي مختصري كه معارف اسلامي را به زبان ساده براي عوام بيان نمايد شروع كنيد و بنده كتاب هاي كوچك چند صفحه اي مانند: "اعرف الشيعه، من هم الشيعه" و... نوشته ام تا كتاب هاي بزرگ اينجانب هم با تشويق ايشان شروع به نوشتن كتاب كردم.

در نجف اشرف مقالات عربي مي نوشتم و به مناسبت هاي مختلف در احتفالات مي خواندم. يادم هست در آن زمان مقاله اي نوشتم به نام «مَن هُوَ الامام جعفر بن محمد الصادق (ع)» و داستان حمله نظاميان شاه به مدرسه فيضيه و قتل و غارت و دستگيري طلاب را هم در آن مقاله نوشتم و در جشن تولد آن حضرت خواندم، و چون علاقه به اشعار هم داشتم سه دفترچه 200 برگي از اشعار عربي و فارسي و مطالب متفرقه يادداشت كردم كه دو جلد كتاب كشكول قسمتي از آنهاست، و از شدت علاقه به نوشتن صبح كه شروع به كار مي نمودم ناگاه مي ديدم ظهر شده و هيچ احساس خستگي نمي كردم.

اكثر كتاب هايي كه نوشته ام به سفارش ناشرين و غيره بوده است، مخصوصاً ترجمه ها و

خطاطي ها تا چه قبول افتد و چه در نظر آيد. و شايد اين به خاطر توجه و گوشه چشمي است كه حضرت به اينجانب نموده باشد

اوائل طلبگي نمي دانم حالا خواب ديدم يا حالت شهود بود كه در پشت بام منزل ديدم حضرت ولي عصر(عج) نشسته و شمشير دو دم «ذوالفقار» را بر زانوي خود نهاده و كاغذي پيچيده شده به صورت لوله اي در دست دارد و ما چند طلبه بوديم دو زانو حلقه وار در جلو ايشان نشسته بوديم و هرگاه با هم صحبتي مي كرديم ايشان چيزي بر روي آن طومار و كاغذ مي نوشت و ما طلاب از وحشت ديگر قادر بر سخن گفتن نبوديم، و خانم بنده نقل مي نمايد كه قبل از اينكه من شوهر كنم در نجف آباد بودم و چون در آن زمان منازل، آب لوله كشي نداشت ما مي رفتيم از قنات آب مي آورديم، قناتي در نجف آباد است به نام شير بچه كه با سطح زمين تقريباً چهار متر و خورده اي فاصله داشت كه هم اكنون هم هست و از آبش مردم استفاده مي كنند، خلاصه مي گويد رفتم آب بياورم ديدم سيدي نوراني بر روي آب نشسته و جا نماز خود را پهن نموده و بر روي قبله نشسته است تا من نگاه كردم او به من نظر فرمود، من هم چون به حد بلوغ نرسيده بودم از ديدن منظره دلهره و اضطراب مرا گرفت و رفتم به مادر خود و ديگران گفتم، آنها نگاه كردند و چيزي نديدند، باز من نگاه كردم و حضرت را ديدم و به آنها گفتم، آنها باز نگاه كردند و چيزي نديدند، من به همسرم گفتم، حضرت به تو توجه نموده

است.

اخترشهر، علي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

علي اخترشهر

محل تولد : لاهيجان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1348/7/1

زندگينامه علمي

علي اخترشهر متولد 1348 از شهرستان لاهيجان ديده به جهان گشود. دوران تحصيلات ابتدايي، راهنمايي و متوسطه خود را در همان شهرستان گذراند و پس از اخذ ديپلم در سال 1367 براي كسب تحصيل علوم ديني وارد حوزه علميه قم شد.

وي در كنار تحصيلات حوزوي به تحصيل علوم دانشگاهي پرداخت. بعد از اتمام سطح مدت 7 سال در درس خارج فقه و اصول اساتيد: چون آيت الله جوادي آملي و آيت الله شبيري زنجاني به كسب علم پرداخت و تحصيلات دانشگاهي را تا مقطع كارشناسي ارشد با رتبه اول پشت سرگذاشت. در سال 1384 در رشته انقلاب اسلامي مقطع دكتري در مؤسسه پژوهشي و آموزشي امام خميني (ره) مشغول به تحصيل مي باشد.

در كنار تحصيل به تدريس در دانشگاههاي قم، اراك، آشتيان، تفرش، لاهيجان و سمنان پرداخت و از طرف معاونت امور اساتيد نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري موفق به اخذ درجه استادياري شد و استاد نمونه سال 82 در اراك و سال 85 در دانشگاه سمنان گرديد.

در كنار تحصيل و تدريس به امر پژوهش پرداخت و تا به امروز بالغ بر 30 مقاله و چندين كتاب به رشته تحرير درآورد. در سال 85 دو پژوهش وي با عنوان "اسلام و توسعه" و "جامعه پذيري سياسي در حكومت ديني" در كنگره دين پژوهان، پژوهش برگزيده گرديد و كتاب "جامعه پذيري سياسي" در سال 86 رتبه اول كتابهاي فصل جمهوري اسلامي ايران كه از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي برگزار مي گردد، را اخذ نمود.

از مسئوليت

اجرائي معاون پژوهشكده فرهنگ و مطالعات اجتماعي پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي تا سال 83 و كارشناس مسئول امور حلقات در كانون انديشه جوان تا سال 84 و كارشناس امور ارزيابي اساتيد تاكنون در معاونت امور اساتيد قم، مدير گروه معارف اسلامي در دانشگاه آزاد اسلامي لاهيجان و مدير گروه معارف اسلامي دانشگاه دولتي سمنان تاكنون مي باشد.

اخضري، حجت الله

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حجت الله اخضري

محل تولد : نجف آباد اصفهان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1341/1/1

زندگينامه علمي

بنده در سال 1341 در شهرستان نجف آباد اصفهان متولد و در سال 1360 در رشته حسابداري از دبيرستان فارغ التحصيل شدم. سپس حدود يك سال در كميته فرهنگي جهاد سازندگي نجف آباد در روستاهاي توابع مشغول بودم.

بعد از آن وارد حوزه علميه نجف آباد شدم و از مقدمات و سيوطي و حاشيه ملاعبدالله را به اتمام رساندم و در سال 1363 وارد حوزه علميه قم شدم و ابتدا در مدرسه امام محمد باقر (ع) تا پايان لمعتين و اصول مظفر تحت برنامه مدرسه به اتمام رساندم و با تشكيل خانواده از مدرسه خارج و به طور آزاد دروس حوزه را ادامه دادم.

حدود سال 1370 دوره سطح حوزه را به اتمام رساندم و از سال 1371 با حضور در درس خارج فقه آية الله منتظري و اصول آية الله مكارم شيرازي خارج فقه و اصول را شروع كردم. در همين ايام بود كه ضمن تحصيل در مركز تحقيقات دفتر تبليغات اسلامي روزانه حدود سه ساعت شروع به كار كردم كه اين ورود در كارهاي تحقيقاتي شد.

اخوان زنجاني، داريوش

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

داريوش اخوان زنجاني در سال 1327 ، در تهران متولد گرديد. وي در سن 10 سالگي به انگلستان عزيمت كرد و تحصيلات ابتدايي و متوسطه خود را در اين كشور گذراند. سپس دوره كارشناسي را در رشته اقتصاد در دانشگاه لندن و دوره كارشناسي ارشد را در رشته حقوق بين الملل عمومي در دانشگاه ديژون فرانسه پشت سر گذاشت و در سال 1366 موفق به اخذ درجه

دكتري در رشته علوم سياسي از دانشگاه سوربن فرانسه شد. دكتر اخوان زنجاني پس از اتمام تحصيلات و زندگي طولاني در خارج ، در سال 1367 به ايران بازگشت و از سال 1368 ، در دانشكده حقوق و علوم سياسي دانشگاه تهران شروع به فعاليت نمود. او همچنين به عنوان مشاور و كارشناس روابط بين الملل با سازمان ها و وزارتخانه ها از جمله: دفتر مطالعات وزارت امور خارجه ،گروه علوم سياسي مركز گفتگوي تمدنها و مجمع تشخيص مصلحت نظام ، همكاري نزديكي داشت. دكتر اخوان زنجاني ، در چهارم تيرماه سال 1380 دارفاني را وداع گفت.گروه : علوم انساني رشته : علوم سياسي تحصيلات رسمي و حرفه اي : داريوش اخوان زنجاني در سن 10 سالگي به انگلستان عزيمت كرد و تحصيلات ابتدايي و متوسطه خود را در اين كشور گذراند. وي دوره كارشناسي را در رشته اقتصاد در دانشگاه لندن و دوره كارشناسي ارشد را در رشته حقوق بين الملل عمومي در دانشگاه ديژون فرانسه پشت سر گذاشت و در سال 1366 موفق به اخذ درجه دكتري در رشته علوم سياسي از دانشگاه سوربن فرانسه شد.زمان و علت فوت : داريوش اخوان زنجاني ، در چهارم تيرماه سال 1380 دارفاني را وداع گفت.مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : داريوش اخوان زنجاني به عنوان مشاور و كارشناس روابط بين الملل با سازمان ها و وزارتخانه ها از جمله: دفتر مطالعات وزارت امور خارجه ، گروه علوم سياسي مركز گفتگوي تمدنها و مجمع تشخيص مصلحت نظام ، همكاري نزديكي داشت.فعاليتهاي آموزشي : داريوش اخوان زنجاني پس از اتمام تحصيلات و زندگي طولاني در خارج ،

در سال 1367 به ايران بازگشت و از سال 1368 به عنوان يكي از اعضاي هيات علمي ،در دانشكده حقوق و علوم سياسي دانشگاه تهران مشغول فعاليت بود.آثار : nbsp1 Dialog among Civilizations and Cultures آينده و عراق ، بحران در سيستم ها ، تاملي در مورد روابط ايران و آمريكا ، جامعه مدني و جامعه مدني جهاني ، جهان گرايي ، ساختار بين المللي خليج فارس ، ساختار جامعه بين الملل، ساختار جامعه بين الملل و امنيت ملي ، ساختار جامعه بين المللي ويژگي اثر : مقاله11 گفتگوي تمدنها ، منطقه گرايي ، نظام بين الملل و نظام سرمايه داري و ليبراليسم

اخوان طبسي، محمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد اخوان طبسي

محل تولد : طبس

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1333/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب محمداخوان طبسي در سال 1354 يا 1355 بود كه براي تحصيل علوم حوزوي به شهر قم آمدم و در مدرسه علميه اي كه در خيابان صفائيه كوچه ممتاز به نام مدرسه رسالت معروف بود مشغول به تحصيل شدم. بعد از انقلاب هم در مدارس ديگري به تحصيل اشتغال داشتم از جمله سه سال در مدرسه علميه اسلاميه و سه سال هم در اصفهان و بعد هم دوباره به قم برگشتم و تا به حال ساكن قم بوده ام.

براي تدريس به مدارس علميه چند شهر به نامهاي آباده، گرگان، شيراز، گلپايگان، لردگان كه از جمله آنهاست رفته ام.

اخوان طبسي، محمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد اخوان طبسي

محل تولد : طبس

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1333/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب محمداخوان طبسي در سال 1354 يا 1355 بود كه براي تحصيل علوم حوزوي به شهر قم آمدم و در مدرسه علميه اي كه در خيابان صفائيه كوچه ممتاز به نام مدرسه رسالت معروف بود مشغول به تحصيل شدم. بعد از انقلاب هم در مدارس ديگري به تحصيل اشتغال داشتم از جمله سه سال در مدرسه علميه اسلاميه و سه سال هم در اصفهان و بعد هم دوباره به قم برگشتم و تا به حال ساكن قم بوده ام.

براي تدريس به مدارس علميه چند شهر به نامهاي آباده، گرگان، شيراز، گلپايگان، لردگان كه از جمله آنهاست رفته ام.

اخوان كاظمي، مسعود

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

مسعود اخوان كاظمي

محل تولد : كرمانشاه

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1341/9/1

زندگينامه علمي

آقاي مسعود اخوان كاظمي در سال 1341هجري شمسي در خانواده اي متدين و كاملا مذهبي در شهرستان كرمانشاه ديده به جهان گشود.

نامبرده دوران ابتدايي، راهنمايي و دبيرستان را زادگاه خويش با موفقيت سپري كرد و در پي تشويق خانواده و اطرافيان و علاقه فراوان خويش به فراگيري علوم ديني در سال 1362 وارد دانشگاه امام صادق (ع) گرديد تا در كنار دروس دانشگاهي به تحصيل در دروس حوزوي هم بپردازد. از نخستين روزهاي ورود به دانشگاه امام صادق عليه السلام با تلاش و كوشش فراوان به تحصيل پرداخت و از محضر دروس اساتيدي همچون آيت الله باقري كني، آيت الله مهدوي كني و ديگر اساتيد برجسته دانشگاه بهره ها برد.

استاد پس از فارغ التحصيلي در

مقطع كارشناسي ارشد از دانشگاه امام صادق عليه السلام براي ادامه تحصيل به كشور فرانسه عزيمت نمود و در سال 1374 در مقطع دكتراي علوم سياسي از دانشگاه رن فرانسه فارغ التحصيل گرديد.

ايشان سالهاي متمادي است كه به تدريس در دانشگاه رازي كرمانشاه و پژوهش در وزارت كشور مشغول مي باشد و هم اكنون رياست دانشكده علوم اجتماعي دانشگاه كرمانشاه را بر عهده دارد. وي هيچوقت از امر تحقيق و نگارش و تأليف غافل نمانده و برخي از آثار آن را با عنوان "توسعه سياسي و جامعه مدني" و "سازمان همكاري شانگهاي" مي توان نام برد.

اخوي، ابراهيم

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

ابراهيم اخوي

محل تولد : رشت

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1355/1/1

اخوي، رضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

رضا اخوي

محل تولد : رشت

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1356/1/1

اخويان، محمد علي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد علي اخويان

محل تولد : كوهدشت لرستان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1345/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب محمد علي اخويان در سال 1362 وارد حوزه علميه شدم و در سال 1374 در رشته تخصصي كلام از موسسه امام صادق (ع) فارغ التحصيل شدم و حدود يك دوره اصول حضرت آيت الله سبحاني شركت نمودم و بيش از 8 سال در درس خارج آيت الله فاضل و آيت الله نوري همداني و آيت الله وحيد خراساني شركت نمودم.

كارشناسي زبان و ادبيات فارسي را از دانشگاه پيام نور تهران اخذ كردم و كارشناسي ارشد تاريخ عمومي جهان را از دانشگاه واحد مركز تهران گرفتم. همچنين در دانشگاههاي مختلف از جمله هنر، آزاد اسلامي تهران، دانشگاه قم، باقرالعلوم (ع)، دانشگاه اراك، حوزه علميه شهيد صدوقي فاز 4 و 5 تدريس داشته و دارم.

ادهم نژاد، بهمن

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

بهمن ادهم نژاد اطاق وري

محل تولد : لنگرود

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1344/4/30

زندگينامه علمي

اينجانب بهمن ادهم نژاد لنگرودي مشهور به محمد تقي در تاريخ 30/ 44/ 1344شمسي در روستاي كردسراكوه از توابع بخش "اتاق ور" شهرستان لنگرود در خانواده متدين و كشاورز متولد شدم. تحصيلات را تا سيكل در همان منطقه ادامه داده و آن گاه بخاطر مشكلات مالي به كمك خانواده شتافتم.

در سال 1362 وارد حوزه علميه لاهيجان شدم و تا سال 1366 شمسي موفق به تكميل مقدمات و مقداري از سطح شدم و آن گاه در سال 1366 شمسي به تهران آمدم و در مدرسه علميه قائم چيذر به مدت 3 سال به ادامه تحصيل پرداخته و در سال

1369 شمسي تاكنون در حوزه علميه مباركه قم مشغول بوده و از محضر اساتيد بزرگواري همانند حضرات آيات عظام آقايان: سيد محمد علي مرتضوي لنگرودى، فاضل هرندى، محامي خراسانى، مجتهدي خراسانى، مرحوم پاياني، محفوظى، استادى، ذوالقدري، زنجانى، سيد احمد خاتمى، علوي گرگانى، مكارم شيرازى، فاضل لنكرانى، مرحوم وجداني فخر و... بهره مند بوده و هستم كه خداوند سايه همه اساتيد بزرگوارمان را بر سر ما مستدام بدارد و عزيزان از دست رفته مان را غريق درياي رحمت خويش فرمايد.

از بدو ورود به حوزه علميه از آنجايي كه علاقه و ذوق نويسندگي را در خود احساس كردم مدتي را در مجله «نور علم» نشريه جامعه مدرسين حوزه علميه قم و مجله «پيام حوزه» اشتغال داشتم و كار نويسندگي را از روزنامه جمهوري اسلامي و مجله حوزه نشريه دفتر تبليغات اسلامي آغاز كردم كه تاكنون دهها جلد تأليف مستقل دارم كه 4 جلد آن به زيور طبع آراسته شده است و بيش از 200 مقاله داشته ام كه بيش از نيمي از آنان چاپ شده است و برخي از آنان به مرور به چاپ خواهد رسيد. اغلب و بلكه تمام مقالات و تأليفاتم در رشته رجال و تراجم شيعه بوده است و بيشترين مطالعات روزانه حقير را همين موضوع تشكيل مي دهد و البته از مطالعات فقه و تاريخ و اخلاق بي بهره نيستم.

اديب آل علي، محمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد محمد اديب آل علي

محل تولد : شوشتر

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1345/1/1

زندگينامه علمي

سيد محمد اديب آل علي در سال 1345 در خانواده اي مذهبي در شهرستان شوشتر متولد شد. پس از گذراندن تحصيلات

ديپلم در سال 1364 راهي قم شد.

در مدرسه علميه منتظريه (حقاني) طي 5 سال دروس مقدمات و سطح را گذراند و در سال 1369 درس خارج را با بهره گيري از محاضرات عملي آيات عظام وحيد خراساني و فاضل لنكراني دامت بركاتهما آغاز نمود كه همچنان ادامه دارد.

نياز به پاسخگويي معقول و متداول به پرسش هاي نسل جوان و به ويژه دانشجويان او را به تحصيل در رشته هاي تخصصي كلام كشاند و طي 5 سال از مباحثات علمي آيت الله سبحاني، حجت الاسلام والمسلمين رباني گلپايگاني و فياضي و هادوي و ديگر اساتيد استفاده نمود. رساله علمي سطح چهار وي تحت عنوان (زبان قرآن) با راهنمايي استاد حجةالاسلام والمسلمين دكتر محمد تقي فعالي و مشاوره حجةالاسلام و المسلمين محسن غرويان، در آستانه دفاع مي باشد.

علاقه وي به مطالعه در اديان و كتب آسماني باعث شد كه در اين زمينه مطالعات و پژوهش هايي داشته باشد كه حاصل آن، كتابي است با عنوان (پرسش ها و پاسخ هايي درباره مسيحيت)، انتشار يافته توسط شوراي مديريت حوزه علميه قم در سال 1385، و مقاله اي با عنوان (مقايسه دكترين منجي گرايي اسلام و مسيحيت)، منتشر شده در كتاب مقالات برگزيده دومين همايش بين المللي دكترين مهدويت مي باشد. نامبرده مقالات ديگري در زمينه زبان شناسي قرآن و مسحيت صهيونيستي دارد كه هنوز منتشر نشده اند. وي دوره آموزش زبان انگليسي دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم را كه گذرانده در حال تكميل آن است.

در حال حاضر به تدريس (آشنايي با متون مقدس) و (رهبران الهي در اديان توحيدي) در مركز تخصصي مهدويت و

ارائه دروس معارف اسلامي در دانشگاه آزاد اسلامي واحد جنوب تهران و چند پروژه پژوهشي اشتغال دارد.

اديب بهروز، محسن

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محسن اديب بهروز

محل تولد : كرمانشاه

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1337/1/9

ارباب شيراني، سعيد

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

دكتر سعيد ارباب شيراني در سال 1316 در اصفهان به دنيا آمد.وي پس از دريافت كارشناسي زبان و ادبيات انگليسي از دانشگاه تهران ،در سال 1340 براي ادامۀ تحصيل به آمريكا رفت و موفق شد از دانشگاه پرينستن درجۀ فوق ليسانس و دكتراي ادبيات تطبيقي را دريافت كند.ايشان در حال حاضر در دانشگاه علامۀ طباطبايي به تدريس اشتغال دارد. كتاب"تاريخ نقد جديد" ترجمه،سعيد ارباب شيراني، در دوره پانزدهم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به عنوان كتاب سال برگزيده شد.گروه : علوم انسانيرشته : زبان و ادبيات انگليسيتحصيلات رسمي و حرفه اي : سعيد ارباب شيراني پس از طي دوران دبستان و دبيرستان در اصفهان، در رشتۀ زبان و ادبيات انگليسي دانشگاه تهران به تحصيل پرداخت. در سال 1340 براي ادامۀ تحصيل به آمريكا رفت و ضمن تدريس فارسي در بخش شرق شناسي دانشگاه پرينستن، از دانشگاه راتگرز (دانشگاه ايالتي نيوجرزي) درجۀ فوق ليسانس ادبيات انگليسي و از دانشگاه پرينستن درجۀ فوق ليسانس و دكتراي ادبيات تطبيقي دريافت داشتمشاغل و سمتهاي مورد تصدي : سعيد ارباب شيراني در سال 1340 براي ادامۀ تحصيل به آمريكا رفت و در كنار تحصيل به تدريس زبان و ادبيات فارسي در بخش شرق شناسي دانشگاه پرينستن پرداخت.ايشان در حال حاضر در دانشگاه علامۀ طباطبايي به تدريس اشتغال دارد.جوائز و نشانها : كتاب"تاريخ نقد جديد" ترجمه،سعيد ارباب شيراني، در دوره پانزدهم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به عنوان

كتاب سال برگزيده شد.آثار : nbsp1 -"Creative use of convention in Herrick's Corinna's going a-Maying" -"Theoretical Backgrounds of French Prose Poetry: Fenelon to Baudelaire accepted for publication in the forthcoming issue of Humanities ويژگي اثر : تاليف2 تاريخ نقد جديد ويژگي اثر : ترجمه،اين كتاب در دوره پانزدهم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران ،از طرف وزرات فرهنگ و ارشاد اسلامي معرفي و برگزيده شده است. آشنايي با كتاب «تاريخ نقد جديد»: تاريخ نقد جديد (جلد 1، 2، 3و...)؛ رنه ولك؛ ترجمه سعيد ارباب شيراني؛ تهران: انتشارات نيلوفر، جلد سوم، 1375. نقد ادبي و اطلاع از آراء و مكاتب آن، اهميت بنيادي در شناخت و ارزيابي آثار ادبي- هنري دارد. رنه ولك- مورخ و منتقد برجسته كه او را «منتقد والاي منتقدان» خوانده اند- داراي آثاري باارزش در اين زمينه است. يكي از اين آثار، كتاب هشت جلدي تاريخ و نقد است كه تأليف آن قريب چهل سال زمان برده است. كتاب حاضر از امّهات كتب نقد ادبي در همه زبانهاي مغرب زمين به شمار مي رود و تفصيل و دامنه شمول آن چشمگير است. ترجمه اين اثر، همتي والا را مي طلبيد كه مترجم محترم از عهده اين كار دشوار به شايستگي برآمده است و تاكنون سه جلد آن- با رعايت امانت در ترجمه- به خوانندگان عرضه شده است. اين كتاب راهنماي مناسبي براي همه محققان، دانشجويان دوره هاي كارشناسي ارشد و دكترا وعلاقه مندان به نقد ادبي است. تعليقات پاياني هريك از مجلدات، نه تنها ياري رسان خواننده است؛

بلكه مي توان آن را در حكم تحقيق ارزنده اي به شمار آورد 3 تاريخچه نقد در ادبيات قديم عرب ويژگي اثر : ترجمه،فان گلدر، ؛ تحقيقات اسلامي، سال سوم، شماره1 و 2(1367)4 تخيل فرهيخته ويژگي اثر : ترجمه،نورتروپ فراي؛ تهران: مركز نشر دانشگاهي، چاپ اول 1363، چاپ دوم 1372.5 مضمون سازي در شعر سبك هندي و شعر متافيزيكي انگليس ويژگي اثر : تاليف،صائب و سبك هندي، به كوشش محمدرسول درياگشت

برگرفته از كتاب :شرح حال تخصصي استادان و دانشياران كشور (جلد سوم)

ارباب كيخسرو

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

(1319 -1253 ش)، نويسنده و شاعر. وى در كرمان متولد شد. در طفوليت از داشتن پدر محروم گرديد. تحصيلات مقدماتى را تحت توجه مادر خود در دبستان كرمان به پايان برد و در نه سالگى به تهران آمد و به ادامه ى تحصيل پرداخت. سپس به بمبئى رفت و تحت حمايت و سرپرستى دينشاه به تحصيل مشغول شد. پس از پايان تحصيلات، از طرف انجمن اكابر صاحبان پارسى، به آموزگارى در كرمان منصوب شد. در اين مدت به اصلاحات فرهنگى اقدام كرد. پس از مدتى از طريق مشهد و عشق آباد به روسيه رفت و بيش از يكسال در ادسا ماند، سپس به تهران آمد و جزو مديران اداره ى ارباب جمشيد بهمن درآمد. در دوره ى دوّم، از طرف همكيشان خود به نمايندگى مجلس شوراى ملى انتخاب شد و جمعا يازده دوره نماينده ى زردتشتيان در مجلس بود. در سال 1310 ش، تنى چند از رجال دانشمند، به منظور تجليل از بزرگان علم و ادب ايران و حفظ آثار

باستانى و ابنيه ى تاريخى، انجمنى به نام «انجمن آثار ملى» تأسيس كردند كه وى نيز با آنان همكارى داشت. نخستين اقدام انجمن مذكور، ساختن آرامگاه فردوسى در طوس بود. وى مردى امين و صديق و ميهن دوست بود. به زبان انگليسى تسلط داشت. در تهران به طرز مشكوك و اسرارآميزى كشته شد. او طبع شعر داشت و داراى تأليفاتى است از جمله: «آئين پارسيان»، ترجمه از انگليسى؛ «آئينه ى آئين مزديسنى»؛ «فروغ مزديسنى».

ارباب كيخسرو شاهرخ 7 تيرماه 1254 در كرمان زاده شد.وي معلم ، نويسنده و مدرسه ساز نمونه و ساخت بيش از 20 مدرسه در شهرهاي مختلف از جمله مدرسه ملي ايرانشهر كرمان به سال 1285 خورشيدي و مدارس جمشيدي و جمشيد جم و فيروز بهرام و ... بود.ارباب كيخسرو شاهرخ، نماينده زرتشتيان در دوره دوم مجلس شوراي ملي، مبتكر ط رح كتابخانه مجلس بود. وي دو سال پس از پيروزي مشروطيت ، اين ط رح را به مجلس ارائه كرد و دايره كتابخانه در نظام نامه داخلي مجلس شوراي ملي ، مورد توجه قرار گرفت .نانبرده سرانجام پس از شصت و شش سال زندگي نيك ، آفتاب عمرش در نيمه شب يازدهم تيرماه 1319 غروب كرد و نامش را در تاريخ ايران جاودان ساخت .

گروه : علوم انساني

رشته : زبان و ادبيات فارسي

گرايش : نويسنده

تحصيلات رسمي و حرفه اي : . تحصيلات ابتدايي را در كرمان گذراند و سپس به هند رفت. سال 1284 به تهران آمد

هم دوره اي ها و همكاران : اسناد موجود و اطلاعات به دست آمده نشان مي دهد كه ارباب كيخسرو شاهرخ با همكاري جمعي از نمايندگان پيشگام مجلس مانند دكتر رضا افشار، شيخ ابراهيم زنجاني

و سيد نصرالله تقوي در فراهم آوردن مقدمات تأسيس كتابخانه مجلس از اين ط رح پيشنهاد و تا استقرار و پا گرفتن آن ، كوشش هاي فراواني كردند.

وقايع ميانسالي : اين مرد نيك انديش از همان بدو كودكي با تمامي مشكلاتي كه برايش پيش مي آمد از كمك به همنوع دريغ نمي نمود و در دوران زندگي اش منشاء خدمات ارزنده اي به جامعه زرتشتي و كشورش ايران شد

زمان و علت فوت : ارباب كيخسرو شاهرخ در يازدهم تير سال 1319 دار فاني را وداع گفت.

مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : ارباب كيخسرو شاهرخ سال 1288 از طرف همكيشان خود به نمايندگي مجلس برگزيده شد. همان سال نيز به رياست انجمن زرتشتيان تهران منصوب شد. وي در سال 1289 كتاب «فروغ مزديسني» را به رشته تحرير درآورد. او 31 سال نماينده زرتشتيان در مجلس شوراي ملي بود. ارباب كيخسرو شاهرخ، نماينده زرتشتيان در دوره دوم مجلس شوراي ملي، مبتكر ط رح كتابخانه مجلس بود. وي دو سال پس از پيروزي مشروطيت ، اين ط رح را به مجلس ارائه كرد و دايره كتابخانه در نظام نامه داخلي مجلس شوراي ملي ، مورد توجه قرار گرفت . خلاصه اي از فعاليت هاي ايشان به قرار زير است: معلم ، نويسنده و مدرسه ساز نمونه و ساخت بيش از 20 مدرسه در شهرهاي مختلف از جمله مدرسه ملي ايرانشهر كرمان به سال 1285 خورشيدي و مدارس جمشيدي و جمشيد جم و فيروز بهرام و ... نگارش و چاپ كتابهاي آينه آيين مزديسني و فروغ مزديسني 31 سال نماينده ايرانيان زرتشتي در مجلس شوراي ملي از سال 1288 تا 1319 خورشيدي تغيير مراسم تدفين از دخمه

به خاكسپاري و خريد و احياي آرامگاه قصر فيروزه تهران و پيگيري اين مراسم در ساير شهرها پافشاري در تصويب به رسميت شمردن احوال شخصيه اقليتهاي مذهبي و پيگيري و تدوين مفاد آن دريافت حكم توليت موقوفات زرتشتي به نام انجمن هاي زرتشتيان هر شهرستان . مسئول ساخت راه آهن ايران مديرعامل شركت سهامي تلفن به سال 1295 خورشيدي مسئول خريد گندم و غلات در زمان قحطي سال 1297 خورشيدي مسئول شناسايي و بازسازي آرامگاه فردوسي و سرپرستي جشن هزاره آن شاعر نامور به سال 1313 خورشيدي تاسيس كتابخانه مجلس و رئيس اداره مباشرت و سرپرست چاپخانه مجلس مسئوليت و سرپرستي جشن تاج گذاري احمد شاه قاجار نظارت بر جشن تاج گذاري رضا شاه پهلوي

مراكزي كه فرد از بانيان آن به شمار مي آيد : ارباب كيخسرو در انجام مراحل مقدماتي تاسيس ، گردآوري كتاب و تعيين مكاني براي نگهداري كتاب ها و ايجاد كتابخانه موقت ، سهم به سزايي داشته است .كه از وي به عوان بنيانگذار كتابخانه مجلس ياد مي شود. وي علاوه بر اين، بنيانگذار انجمن آثار ملي است. اين انجمن بعد از انقلاب به انجمن آثار و مفاخر فرهنگي تغيير نام داد. همچنين مسؤليت ساخت بناي فعلي آرامگاه فردوسي در طوس نيز بر عهده ارباب كيخسرو بوده است. ساخت بناي آرامگاه فردوسي در كميسيوني پيگيري مي شده كه محمدعلي فروغي نخست وزير، ارباب كيخسرو، هرتسفلد آلماني و گدار فرانسوي اعضاي آن بوده اند.

--------------------------------------------------------------------------------

آثار :

1 فروغ مزديسني

ويژگي اثر : تاليف

برگرفته از كتاب :اثرآفرينان (جلد اول-ششم)

منابع زندگينامه :زندگينامه ى رجال و مشاهير (124 -120 /1)، شرح

حال رجال (180 -179 /3)، مؤلفين كتب چاپى (102 -101 /5).

اربابي، محمدتقي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد تقي اربابي

محل تولد : بجنورد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1332/1/1

زندگينامه علمي

آيت الله محمدتقي اربابي در خانواده اي مذهبي در روستاي درغ جاجر از توابع بجنورد متولد شد. ايشان مقدمات علوم ديني را در حوزه علميه مشهد در سال 1347 شروع كرد و مقدمات و مقداري از سطح را در حوزه مشهد فرا گرفت و براي تكميل دروس حوزه به قم عزيمت كرد. سطح عالي فقه و اصول را در قم از محضر آيات عظام وحيد خراساني، شيخ مرتضي حائري، شيخ كاظم تبريزي و مرحوم شيخ جواد تبريزي فرا گرفت.

ايشان علاوه بر فقه و اصول به فعاليت هاي علمي در زمينه تفسير و علوم قرآن، فلسفه، تاريخ و سيره نهج البلاغه، اديان و مذاهب، اقتصاد و حقوق پرداخت تا هر چه بيشتر بر غناي علمي خويش بيفزايد. ايشان پس از پيروزي انقلاب اسلامي به جهت رسيدگي به مشكلات قضايي مردم به امر قضاوت در دادگاههاي استان خراسان پرداخت و هنوز هم جهت خدمت به مردم اين مسئوليت سنگين را بر دوش مي كشد.

ارجي، علي اكبر

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

علي اكبر ارجي

محل تولد : نيشابور

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1334/1/12

زندگينامه علمي

علي اكبر ارجي فرزند غلامرضا در 12 فروردين سال 1334 در يك روستاي دور افتاده خراسان رضوي از توابع نيشابور و در يك خانواده روحاني ديده به جهان گشوده ام. در پنج سالگي با نماز و قرائت قرآن آشنا شده، بخشي از دوره دبستان را در روستا و بخش ديگر آن و دوره راهنمايي و دبيرستان را در مشهد مقدس گذرانده ام.

از سال 1353 _ 1354 نخست

به مدت يك سال وارد حوزه علميه قوچان و سپس وارد حوزه علميه مشهد شده و ادبيات عرب، منطق و مقداري از اصول و فقه را در نزد اساتيد آن حوزه مانند آقاي حجت هاشمي خراساني، آقاي صالحي نيشابوري، آقاي عباسي واعظ طبسي فراگرفته ام. سپس در سال 1358 به حوزه علميه قم هجرت كرده و در مدرسه فيضيه به تحصيلات حوزوي خود ادامه دادم.

دروس سطوح عالي را در نزد اساتيدي همچون آقاي اشتهاردى، اعتمادى، مرحوم ستوده، محقق داماد و مرحوم فاضل لنكراني به اتمام رسانيدم. همراه با درس هاي فقه و اصول به سراغ علوم عقلي و تفسير قرآن رفته علم كلام، فلسفه و بخشي از عرفان نظري و بخشي از علم هيئت را در نزد اساتيد بزرگ همچون آيات عظام انصاري شيرازى، حسن زاده آملى، جوادي آملي و مصباح يزدي مشغول شدم و تفسير قرآن را در نزد مرحوم آيت الله مشكيني شروع و در خدمت آيت الله جوادي ادامه دادم.

از سال 1362 در دروس خارج فقه و اصول شركت كردم و يك دوره كامل خارج فقه و اصول را نزد مرحوم آيت الله فاضل لنكراني فراگرفتم و نزد اساتيدي بزرگ همچون مرحوم آيت الله جواد تبريزي خارج فقه، آيت الله وحيد خراساني خارج فقه و بخشي از اصول فقه، آيت الله يوسف صانعي بخشي از خارج اصول، آيت الله نوري همداني بخشي از خارج فقه، آيت الله مكارم شيرازي بخشي از خارج فقه و از آيت الله جوادي بخشي از خارج فقه را فراگرفتم. البته به طور مقطعي از محضر آيت الله گلپايگاني و نجفي مرعشي و بعضي مراجع عظام ديگر نيز استفاده كرده ام.

از همان

سال هاي 54 _ 55 تبليغ را در مشهد مقدس از تعليم قرآن شروع كرده و سپس در ماههاي محرم، صفر و رمضان براي تبليغ دين و بيان احكام و ابلاغ پيام انقلاب اسلامي به شهرهاي مختلف و در دوران جنگ تحميلي به جبهه هاي دفاع مقدس، مسافرت كردم. و چيزي كه در اين دوره براي من جالب توجه و شيرين است، اين است كه معمولاً سوژه ها و نكته ها و پيام هاي تبليغي را، از نوشته هاي مرحوم آيت الله مطهري و پيام هاي حضرت امام خميني (ره) و از بيانات مرحوم شهيد هاشمي نژاد، و مقام معظم رهبري حضرت آيت الله خامنه اي دريافت كرده و در ابلاغ آن به مردم جدي و كوشا بوده ام.

تدريس را به طور رسمي از سال 1359 شروع و دروس حوزوي را در حوزه علميه قم در رشته هاي مختلف مانند: ادبيات عرب، منطق، اصول، فقه، كلام، فلسفه و تفسير قرآن تدريس كرده ام و كماكان پاره اي از دروس حوزوي را در فقه و اصول و فلسفه و تفسير قرآن تدريس مي كنم.

اين بنده همواره امر تحصيل، تبليغ، تدريس، تأليف، تدوين و تحقيق را دنبال كرده ام. و پيوسته اشتغال داشته و دارد و بنابر علاقه دروني تأليفاتي در زمينه هاي مختلف، منطق، كلام، اصول و علوم قرآني را شروع كرده و هنوز هم ادامه دارد. از سال 70 _ 71 در مركز فرهنگ و معارف قرآن، در زمينه هاي مختلف، تفسير قرآن و علوم قرآني در كنار محققين گرانمايه ديگر، به امر تحقيق اشتغال داشته و اين امر تا سال 1385 ادامه داشته است و تاكنون تا بخش هاي مختلفى، همچون تفسير قرآن (تفسير راهنما) نمايه سازي كتاب هاي علوم قرآنى، تدوين اصطلاح

نامه معارف قرآن، فرهنگ موضوعي قرآن (كليد قرآن) و دايرة المعارف موضوعات و مفاهيم قرآن، همكاري داشته ام.

در سال 1376 به راديو معارف اسلامى پخش سراسرى، دعوت شدم و در برنامه اي با عنوان «عارفانه» درباره نماز و اهميت و آثار، آداب و اسرار آن به مدت (10 _ 15 دقيقه) نزديك به صد جلسه برنامه سخنراني داشتم. در سال 1377 از سوي صداي جمهوري اسلامي ايران مركز چهارمحال بختياري شهركرد دعوت به همكاري شده و در آنجا چهل و پنج جلسه سخنراني هاي كوتاه با عنوان كلي «آداب» داشته ام كه هر هفته تنها يك جلسه از آن از راديو پخش مي شد. برخي از زير مجموعه عنوان مذكور عبارتند از: آداب عبادت، آداب نماز، آداب روزه، آداب تلاوت قرآن، آداب استماع قرآن، آداب سخن گفتن، آداب سلام و پاسخ آن، آداب دعا، آداب مساجد، آداب پرسش، آداب ازدواج، آداب اطعام، آداب قرض دادن، آداب برخورد با سختي ها، آداب تجارت و ده ها عنوان ديگر .

براي بار سوم از طرف راديو معارف مركز قم، در سال 1382 دعوت به همكاري شدم اين بار سخنراني هاي اين بنده در برنامه هاي «مشكات هدايت» و «بر آستانه ارادت» ضبط و پخش مي شد. مباحث مطرح شده، مناسبت هاي ايام و مباحث دعا و ذكر و نماز بوده، اين برنامه ها بيش از يك سال ادامه داشت.

اردكاني، رضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

رضا اردكاني

محل تولد : ساري

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1346/3/10

زندگينامه علمي

اين جانب در يك خانواده مذهبي و متديّن در سال 1324 شمسي، در يكي از روستاهاي شهرستان ميانه چشم به جهان گشودم. در همان سال هاي نخست پدرم را از دست دادم

و تحت تفل دايي زحمتكشم بزرگ شدم، و در هفت سالگي بر اثر حادثه اي از ناحيه دست چپ معلول شدم. پس از اتمام تحصيلات ابتدايي در همان روستا، جهت فراگيري علوم آل محمد ( عليهم السلام ) و دروس حوزوي عازم شهرستان ميانه شدم، و پس از دو سال تحصيل در آن شهر و علاقه زياد به دروس حوزه، روانه شهر خون و قيام قم شدم، و اين سفر مصادف با رحلت جانگداز مرحوم آيت الله العظمي بروجري ( رحمه الله ) بود. پس از وقوع پيوستن جرياانات سال هاي 41 ، حوادث خونين خرداد 42، خروش مردم انقلابي و بازداشت امام خميني ( قدس سرّه ) در تهران، بر اثر فعاليت هاي سياسي و انقلابي مجبور شدم براي ادامه تحصيل به نجف اشرف هجرت كنم، مدتي كه در آن ديار بودم _ يعني : تا سال 1353 شمسي _ همواره در درسهاي خارج حضرات آيات عظام و مراجع عالي قدر به ويژه امام امّت، خميني كبير ( قدس سره ) و مرحوم آيت الله العظمي السيّد الخوئي شركت مي كردم. در سال 1353 كه رژيم ضد خدائي بعث، تصميم به بيرون راندن ايرانيان از عراق گرفت، اين جانب به همراه عده اي از فضلا و علماي ايراني مقيم نجف اشرف، از آن ديار رانده شديم، و از همان سال تا كنون در شهر مقدس قم ساكن هستم. تا كنون بيش از سي و پنج سال است كه به تحقيق علوم و احاديث و اخبار ائمه اطهار ( عليهم السلام ) مشغول ام، مدت چهارده سال آن در مؤسسه الامام المهدي ( عجل الله

تعالي فرجه الشريف ) ، يك سال در بخش تحقيقات دفتر تبليغات اسلامي قم، نوزده سال در مؤسسه بنياد معارف اسلامي، مركز تحقيقات حج و بخش تحقيقات بنياد جانبازان و تحقيقات متفرق ديگر به فعاليت مشغول بودم، هم اكنون نيز در مركز فقه الائمه الاطهار ( عليهم السلام ) و مدرسه امام باقر العلوم ( عليه السلام ) به تحقيقات ادامه مي دهم.

ارزاني، حبيب الله

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حبيب الله ارزاني

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1350/9/1

زندگينامه علمي

اينجانب حبيب الله ارزاني به سال 1350 در تهران ديده به جهان گشودم. خانواده ما، خانواده اي خداترس و پرهيزگار بودند و از آرزوهاي ديرين آنها وجود يك روحاني در ميان آنان بود، چرا كه جدّ بزرگ ما مرحوم شيخ رضا (ره) از روحانيون پارسا در زمان حضرت آيت الله بروجردي در شهر بروجرد بودند.

با رسيدن به سن تحصيل، تحصيل در مدرسه ابتدايي معرفت در ميدان شهداي تهران را آغاز كردم. پس از اتمام دوران ابتدايى، دوره راهنمايي را در مدرسه مرحوم علامه طباطبايي (ره) در خيابان 17 شهريور تهران ادامه داده و سپس براي شروع دوره متوسطه به دبيرستان سپاه مستقر در لانه جاسوسي آمريكا در خيابان طالقاني رفته و سپس به دبيرستان موسوى خيابان 17 شهريور تهران منتقل شده و دوره متوسطه را در آنجا به پايان رساندم.

از سال اول دبيرستان سال 64 همزمان با دروس دبيرستان كتاب هاي عربي آسان و صرف و نحو حوزوي را نيز آغاز كردم. پس از پايان سال 1367 _ 1368 با اخذ مدرك ديپلم تجربي و با وجود قبولي در دانشگاه، وارد حوزه علميه مكتب القائم در خيابان زيباي

تهران شده و دروس حوزوي را با عشق و علاقه سرشار به صورت تمام وقت آغاز كردم. كلاس هاي ما از آغازين ساعات روز آغاز مي شد و تا آخرين ساعات شب، مباحثه و مطالعاتم ادامه داشت.

در سال 71 به علت رحلت خانواده به شهر اصفهان و به جهت علاقه شخصي، به اصفهان سفر كردم و در درس آقايان آيات عظام: حاج احمد فقيه امامى، حاج حسن فقيه امامى، و سپس در درس خارج آيت الله مظاهري به طور مستمر شركت داشتم. پس از اتمام دوران سطح و قبولي در امتحانات تا پايه دهم و پس از چند سال حضور در درس خارج براي اخذ مدرك سطح 3 حوزوي اقدام كرده و پس از نوشتن پايان نامه به عنوان "بررسي شيوه هاي تبليغى، مسلمانان و مسيحيان در جنوب آفريقا" در سال 1384 موفق به اخذ مدرك سطح 3 از مركز مديريت حوزه علميه قم شدم. پس از ارايه 8 مصاحبه فقه و اصول در درس خارج و ثبت نام براي سطح 4، در پايان سال 85 گزينش شده و طرح تفصيلي و اساتيد راهنما و مشاور نيز مورد تاييد قرار گرفتند.

در حال حاضر نوشتن پايان نامه در موضوع " نقد و بررسي نظريه كفاره در مسيحيت" پايان يافته و منتظر دفاع مي باشم. در سال 2003 ميلادي با ترجمه مدرك سطح 3 حوزوي در ارايه آن به دانشگاه نامييا، در جنوب آفريقا و همجوار كشور آفريقاي جنوبى، پس از گذراندن برخي واحدهاي پيش نياز به عنوان دانشجوي دكترا در رشته الهيات تطبيقي پذيرفته شدم. سال گذشته پايان نامه را با موضوع «زن در اديان، مطالعه تطبيقي ميان جايگاه زن در نامه هاي

پولس رسول و قرآن» به پايان رساندم و پس از بررسي اساتيد داخلي آقاي پروفسور اسحاق و آقاي پروفسور هانتر اصلاحاتي را انجام داده و مورد تاييد اساتيد داخلي قرار گرفت. در حال حاضر طبق آيين نامه دانشگاه يك استاد خارجي نيز بايد پايان نامه را مورد بررسي قرار دهد و پس از تصويب و تاييد او، دكتراي الهيات تطبيقي را از ناميبيا خواهم گرفت انشاء الله.

در ميان سفرهاي خارجي خويش كه از سال 98 ميلادي حدود 11 سال قبل آغاز كردم به مطالعات بين ادياني علاقه پيدا كردم و به دنبال مكاني براي تحقيق و پژوهش در اين حوزه بودم كه پژوهشگاه علوم و معارف اسلامي دفتر تبليغات اسلامي قم جهت تأسيس گروه اديان در دفتر اصفهان مبادرت به گزينش هيات علمي نمود و من نيز به عنوان مدير گروه اديان و عضو هيات علمي از ابتداي سال 86 مشغول به فعاليت شدم. در حال حاضر نيز در همين حوزه و به طور ويژه در حوزه مسيحيت اشتغال به فعاليت هاي پژوهشي دارم. مقالات و كتبي را نيز در اين حوزه و در ديگر حوزه هاي مورد علاقه به رشته تحرير درآورده ام كه فهرست آنها در قسمت مربوطه ضميمه گرديد.

در كنار فعاليت هاي پژوهشي به جهت علاقه به تدريس و تبليغ از ديرباز تاكنون همواره در محافل حوزوي و دانشجويي اشتغال به تبليغ و تدريس داشته و دارم. اگر چه غالباً به زبان فارسي سخنراني مي كنم ولي در ايران بر اساس نياز مراكز علمي و در خارج از كشور غالباً به زبان انگليسي سخنراني مي نمايم.

ارسطا، محمدجواد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد جواد ارسطا

محل تولد : كرمانشاه

شهرت

تابعيت :

ايران

تاريخ تولد : 1344/11/1

زندگينامه علمي

اينجانب محمد جواد ارسطا سال 1344در كرمانشاه به دنيا آمدم تا پايان ديپلم در كرمانشاه بودم. سال 1362ديپلم رياضي فيزيك گرفتم. معمولا هم در سالهاي راهنمايي و دبيرستان نفر اول و يا بعضاً نفر دوم كلاس بودم و الحمدلله معدل ديپلم من هم معدل خوبي بود.

سال 1362 وارد حوزه علميه مشهد شدم و ادبيات را در آنجا خواندم، قسمتي از مطول را هم در آنجا خواندم، دنباله مطول را در قم خواندم تا سال 1368 فقه و اصول و كفايه را تمام كردم و همزمان با اتمام كفايه در درس خارج آية الله مكارم شيرازي شركت كردم. در دروس خارج سعي كردم از محضر اساتيدي همچون آية الله فاضل، آية الله وحيد، آية الله تبريزي، آية الله هاشمي شاهرودي و آية الله حائري (حفظهم الله) استفاده كنم ولي بيشترين استفاده را از درس آية الله مكارم شيرازي داشتم.

در سال 1365 همزمان با دروس حوزه وارد دانشگاه شدم در رشته حقوق مجتمع آموزش عالي قم در سال 1369 ليسانس گرفتم، بعد بلافاصله در رشته حقوق عمومي دانشگاه تهران براي فوق ليسانس قبول شدم و سال 1373 موفق به اخذ فوق ليسانس شدم. چند سالي بين فوق ليسانس و دكتراي ما فاصله افتاد. سال 1377 مقطع دكتري رشته حقوق خصوصي قبول شدم و سال 1383 از پايان نامه خود در همين مقطع دفاع كردم و الحمدلله در طي دروس دانشگاهي هم نفر اول يا دوم بودم.

در كنار فعاليتهاي حوزوي و دانشگاهي سعي داشته ام كه تدريس هم داشته باشم چه در حوزه و چه در دانشگاه، در مركز جهاني

علوم اسلامي براي طلاب غير ايراني درسهاي فقه و اصول و بعضاً فلسفه را دارم و در دانشگاه هم از سال 1371 درسهاي حقوقي و علوم سياسي را مشغول هستم.

ارشاد، مجتبي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

مجتبي ارشاد

محل تولد : گرگان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1344/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب مجتبي ارشاد فرزند امين در سال 1344 در گرگان متولد شدم و در سال 1362 تحصيلات حوزوي خود را در مدرسه امام خميني (ره) گرگان شروع نمودم.

تا سال 1370 در گرگان به تحصيل پرداختم. اين دروس تا اواسط رسائل و مكاسب ادامه داشت و همزمان براي امتحان به قم و در امتحانات مركز مديريت شركت مي نمودم. در سال 1368 تمام امتحانات شرح لمعه را به پايان بردم و در مراحل بعدي امتحان مي دادم.

در هنگامي كه در گرگان بودم دروس ادبيات و منطق را مكرراً تدريس مي نمودم و در اداره آن مدرسه همكاري مي كردم. در مهرماه سال 70 به قم منتقل شدم و ادامه رسائل و مكاسب و همچنين شروع كفايه را تا سال 1372 ادامه دادم. در مهر سال 1372 دروس خارج فقه و اصول را نزد مراجع عظام شروع كردم كه عمدتاً از محضر حضرت آيت الله تبريزي، فاضل لنكراني و وحيد خراساني بود و هم اكنون از محضر فقه آيت الله وحيد استفاده مي كنم.

در مهر سال 1372 دروس تخصصي كلام را آغاز نمودم و در خرداد سال 1376 به پايان برده ام كه اكنون با اتمام نوشتن رساله آن در نوبت دفاع از آن هستم.

پس از اتمام دروس تخصصي در موسسه دايرة المعارف فقه اسلامي به مدت چهار سال در بخش موسوعه و

بخش فرهنگ فقه همكاري داشتم و همزمان در چند واحد دانشگاه آزاد اسلامي به تدريس دروس معارف اسلامي و همچنين دروس تخصصي فقهي مشغول مي باشم كه تاكنون ادامه دارد. از ديگر فعاليت فرهنگي اينجانب همكاري با موسسه ميرداماد در شهرستان گرگان بوده كه در قسمت پاسخ به سوالات از سال 1382 آغاز شد و به صورت مكتوب چاپ شده است.

ارشادي نيا، محمدصادق

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد صادق ارشادي نيا

محل تولد : سبزوار

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1342/1/1

زندگينامه علمي

آقاي محمد صادق ارشادي نيا در سال 1342هجري شمسي در خانواده اي متدين، مذهبي و دوستدار اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام در شهرستان سبزوار ديده به جهان گشود. دوران ابتدايي، راهنمايي و دبيرستان را در زادگاه خويش با موفقيت سپري كرد. در پي تشويق خانواده و علاقه خويش به فراگيري علوم ديني در سال 1356 كه سالهاي خفقان و ترس از رژيم شاهنشاهي بر كشور حاكم بود ايشان بدون هيچگونه ترس و واهمه اي وارد حوزه علميه مشهد گرديد.

پس از ورود به مشهد مقدس ضمن انس با آستان ملكوتي علي بن موسي الرضا (ع ) از نخستين روزهاي ورود به حوزه علميه با تلاش و كوشش فراوان به تحصيل پرداخت و از درس بزرگان آن ديار همچون مرحوم آيت الله فلسفي، آيت الله مرتضوي و... بهره ها برد. پس از گذراندن سطوح عالي در سال 1367 به حلقه دروس خارج راه يافت.

استاد در كنار تحصيل دروس حوزوي از تحصيلات دانشگاهي غافل نماند و در رشته فلسفه اسلامي در مقطع دكترا در سال1381 از دانشگاه امام صادق عليه السلام تهران فارغ التحصيل گرديد. و

با موفقيت از پايان نامه خويش با عنوان "نقد و بررسي نظريه تفكيك" دفاع كرد. ايشان ضمن تبليغ به تدريس در دانشگاه آزاد اسلامي، دانشگاه فردوسي، و... مشغول است.

لازم به ذكر است كه نامبرده به مدت سه سال رياست دانشگاه آزاد واحد سبزوار را به عهده داشته است. ايشان در زندگي سراسر علمي خود جز به كلاس و درس و قلم و كتاب و تحقيق و نگارش و تأليف به چيز ديگري نينديشيده است كه كتاب هاي "كتاب نقد و بررسي نظريه تفكيك" و "از مدرسه معارف تا انجمن حجتيه و مكتب تفكيك" و... از جمله آثار ايشان است.

اژدري زاده، حسين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حسين اژدري زاده

محل تولد : شوشتر

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1347/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب حدود سال 61 و در حاليكه تازه به سوم راهنمايي رفته بودم وارد حوزه شوشتر شدم. مقدمات را در همان مدرسه آغاز كردم. پس از يكي دو سال به حوزه مسجد سليمان كه تازه تاسيس شده بود و اساتيد خود را از قم مي آوردند، منتقل شدم. حدود دو سال در آنجا بودم و تا مغني را در همان جا خواندم.

تابستان سال 63 به توصيه يكي از اساتيد قمشه اي به همراه يكي از دوستان به قمشه (شهرضا) رفتم. حدود چهار ماهي در آنجا بوديم و معالم و معاني بيان و ... را در آنجا گذرانديم. همان سال به همراه تعدادي ديگر از طلبه هاي مسجد سليمان به قم رفتيم. لمعه و اصول را در قم و با شركت در درسهاي آيت الله استادي (لمعه) و حاج آقاي خاتمي (اصول)

و نيز اساتيدي مانند وجداني فخر (ره)، محمدي، محامي، اشتهاردي، كوثري و... خوانديم.

پس از خواندن لمعه و اصول، درس هاي موسسه در راه حق را نيز در سال 66- 67 آغاز كرديم. در همان سالها بود كه رسائل و مكاسب را آغاز كردم. اين دو كتاب را نزد اساتيد معظمي چون: استادي، پاياني، محمدي، اعتمادي، شهيدي و ... گذراندم.

گذراندن رسائل و مكاسب همزمان بود با گذراندن درس هاي موسسه در راه حق. اين درس ها را حدود سال 1371تمام كردم. در اتمام دوره موسسه امام خميني (ره) به عنوان شاگرد دوم دوره معرفي شده و جايزه اي به همين مناسبت از دست آيت الله جوادي در مراسمي كه در موسسه برگزار شده بود دريافت كردم. در حاليكه در پذيرش دوره تخصصي (روانشناسي) موسسه قبول شده بودم در دوره تخصصي جامعه شناسي دفتر همكاري شركت جسته و پذيرفته شدم.

(حدود سال 71) دوره تخصصي جامعه شناسي دفتر همكاري را نيز با موفقيت و با معدل بالاي 17 (همچون دوره قبل) در حدود سال 76 به اتمام رساندم. در اين دوره نيز شاگرد دوم دوره شناخته شدم. از حدود سال 74 كم كم كارهاي پژوهشي را نيز در دفتر همكاري كه تبديل به موسسه و سپس پژوهشكده و همچنين پژوهشگاه شد، آغاز كردم و تا هم اكنون يعني حدود 10 سال است كه همكار پژوهشي اين مركز هستم.

حاصل كارهاي پژوهشي ام آثاري است كه در صفحات آينده متذكر خواهم شد. از جمله دوره هاي خاص ديگر كه در دفتر همكاري گذرانديم مي توان به موارد زير اشاره كرد: يك دوره فشرده تاريخ فلسفه غرب، كلاس ترجمه و

زبان تخصصي توسط استاد ملكيان، كارگاه آموزشي روش تحقيق توسط استاد قراملكي.

از حدود سال 70 نيز در درس هاي خارج فقه و اصول زير شركت جسته ام: آيت الله سبحاني (اصول) يك سال، آيت الله فاضل (فقه) يك سال، آيت الله تبريزي ( فقه) چهار سال، آيت الله وحيد ( اصول) سه سال، آيت الله جوادي (فقه) يك سال، آيت الله سيد جعفر كريمي (فقه) يك سال.

اژه اي، علي اكبر

قرن:12

جنسيت:مرد

مليت:ايران

در نيمه دوم قرن دوازدهم هجري ستاره اي در آسمان علمِ و فقاهت تشيع درخشيد كه تلألو درخشش آن تا ابد روشنگر راه مشتاقان علم و حقيقت خواهد بود و او كسي نيست جزملا علي اكبر اژه اي از چهره هاي درخشان علمي و فرهنگي اصفهان در قرن سيزدهم هجري، وي در روستاي اژه از توابع رويدشت در دامان خانواده اي اهل فضل و تقوي پاي به عرصه گيتي نهاد و پرورش يافت.

نياكانش همه از علما و بزرگان عرصه علم و فقاهت بوده اند. ملا علي اكبر مرحوم محمد شريف بن شمس الدين محمد مشهور به مولانا شريفا (آقاي شريفاي اژه اي اصفهاني) از علماي صاحب نام عصر صفوي بود كه شاگردي شيخ بهايي را نموده و از استادان عالم و محقق بزرگ شيعه مرحوم ملا محمد باقر مجلسي به شمار مي رفت و به سال 1087ق درگذشت و در رويدشت به خاك سپرده شد اينك مزارش زيارتگاه اهل دل است. همچنين آخوند ملا اكبر از نوادگان دختري علامه فاضل اصفهاني (فاضل هندي) به شمار مي رود. آخوند ملا علي اكبر قدم در راه نيكان گذاشت و براي كسب معرفت به اصفهان آمد و از

محضر بزرگاني همچون ميرزا ابوالقاسم مدرس خاتون آبادي از چهره هاي درخشان و مدرسين برجسته مدرس چهارباغ و آقا محمد بيدآبادي عالم و فاضل متأله و عارف برجسته قرن دوازدهم بهره مند شد و خود چشمة خودشان علم و حكمت گرديد و به مقام اجتهاد نائل آمد در زمينه هاي فقه، اصول و حكمت جامع علوم گرديد. وي از جمله علماي اصولي است كه با عقايد شيخ احمد احسائي زعيم فرقة شيخيه و ميرزا محمد اخباري سخت مخالف بود و در رد عقايد آنها رسالاتي نوشت. از جمله اين رديه ها: رساله اي در رد پادري نصراني كه شبهاتي به دين اسلام وارد آورده است و رديّه بر برخي رسائل شيخ احمد احسايي ورديّه اي بر حاج ميرزا محمد اخباري كه منكر اساس اجتهاد در احكام شرعي بوده است.

وي داراي شخصيتي با ويژگيهاي بارز اخلاقي بود و صاحب روضات او را فقيهي متكلم و واعظي متبحر عنوان مي كند و از فصاحت و بلاغت، زهد و تقوي و مقام بلند عرفاني اش بسيار ياد مي كند. مرحوم عبدالكريم گزي هم در بيان شخصيت او مي نويسد: « اين بزرگوار از اهل زهد و تقوي و رياضات شاقّه و قناعت و تهجّد و نماز شب و حالت خوش بوده....»

ملا علي اكبر اژه اي كلامي دلنشين داشت و مواعظ و نصايحش كه با حلاوت خاص بيان شده دل را جلا مي دهد:« اگركسي ديده بگشايد و ساعتي سر برگريبان تفكر فرو برد ودر احوال خود تفكر نمايد خواهد يافت كه اين عمر مانند كشتي بر روي دريا در گذراست ومردم مسافرند. اول منزل گهواره

و وقت تولد و آخر منزل لحد و قبر و وطن يا بهشت است يا جهنم»

اين عارف انديشمند اندوخته هاي علمي خود را در قالب كتب و رسالات متعددي براي آيندگان به يادگار گذارده و آثار ارزشمندي در علوم مختلف از وي به جا مانده است. از جمله :

- رساله نماز شب كه دربارة چگونگي نماز شب و آداب و ثواب آن بوده و به نوعي بيانگر شخصيت مؤلف است.

- رساله سير آسماني در معراج،- ارشاد الواعظين وانحاج الطالبين در اجتهاد و...

اين استاد فرزانه شاگردان بسياري تربيت نمود از جمله از آنها حاج ميرزا زين العابدين خوانساري پدر صاحب روضات ملا علي اكبر در محله جوباره سكونت داشت و در مسجد علي در محله هارونيه امامت جماعت را داشت و در همين مدرسه هم تدريس مي نمود . وي در كسوت فقر و درويشي روزگار مي گذرانيد در تهجد و شب زنده داري بسيار استوار بود.

سرانجام مرغ جان اين عالم رباني در يازدهم شوال 1232 ق از قفس خاكي تن رها شد و به افلاك پرگشود و پيكرش را در تخت فولاد در جوار قبر مرحوم ملا اسماعيل خواجويي به خاك سپردند.

اژه اي، عبدالله

قرن:13

جنسيت:مرد

مليت:ايران

فرزند ملا على اكبر اژه اى، عالم فاضل محقق، فوت فجر شنبه 4 ربيع الاول سال 1265.

ماده تاريخ وفاتش اين است:

از پى تاريخ سال رحلتش كفاش گفت

رفته عبدالله از دنيا به گلزار جنان

برگرفته از كتاب :دانشمندان و بزرگان اصفهان (جلد دوم)

اژه اي، محمد علي

قرن:13

جنسيت:مرد

مليت:ايران

ابن ملا عبدالله، عالم فاضل، و محقق فقيه، از شاگردان و مجازين از شيخ محمدبن على بن شيخ جعفر كاشف الغطاء، متوفى به سال 1289.

برگرفته از كتاب :دانشمندان و بزرگان اصفهان (جلد دوم)

استاد ولي، حسين

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حسين استاد ولي در سال 1331 ، در تهران متولد گرديد. با به پايان بردن تحصيلات مقدماتي ، وارد دوره ي متوسطه دبيرستان شد ، و در سال 1348 هم زمان با تحصيل در دوره ي متوسطه ، شب ها پس از نماز مغرب و عشاء به مسجد مرحوم حاج ملا محمد جعفر معروف به حوزه ي علميه ي حضرت آقاي شيخ احمد مجتهدي تهراني مي رفت و به فراگيري علوم ادبي و ديني مي پرداخت ، او تا سطح لمعه را در آنجا فراگرفت. استاد ولي فراگيري علوم ديني را هم چنان پس از اين دوره ادامه داد و توانست در اين مدت محضر درس اساتيد بزرگي را درك نمايد. استادولي كار ترجمه و تصحيح را از سال 1354 نزد استاد غفاري آغاز نمود و در اين مدت آثار زيادي به چاپ رساند. تصحيح كتاب «الامالي» حسين استاد ولي ، در دوره دوم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به عنوان كتاب سال برگزيده شد.

گروه : علوم انساني

رشته : الهيات و معارف اسلامي

والدين و انساب : پدر حسين استاد ولي ، مرحوم عباسعلي ، معروف به آقاي شيخ عباس از كسبه ي متدين و اهل تهران بود.

تحصيلات رسمي و حرفه اي : حسين استاد ولي با به پايان بردن تحصيلات مقدماتي ، وارد دوره ي متوسطه دبيرستان شد ، و در سال 1348 هم زمان

با تحصيل در دوره ي متوسطه ، شب ها پس از نماز مغرب و عشاء به مسجد مرحوم حاج ملا محمد جعفر معروف به حوزه ي علميه ي حضرت آقاي شيخ احمد مجتهدي تهراني مي رفت و به فراگيري علوم ادبي و ديني مي پرداخت ، او تا سطح لمعه را در آنجا فراگرفت. استاد ولي فراگيري علوم ديني را هم چنان پس از اين دوره ادامه داد و توانست در اين مدت محضر درس اساتيد بزرگي را درك نمايد.

استادان و مربيان : حسين استاد ولي از سال 1348 تا سال 1354 در محضر درس شيخ احمد مجتهدي تهراني حاضر گرديد. در سال 1354 در اثر علاقه ي وافر به علم حديث ( با توسل به ذيل عنايت شيخ صدوق ) محضر درس ميرزا علي اكبر غفاري را درك نمود. و در فاصله ي سال هاي 48 تا 57 همزمان با تحصيل در مدرسه ي آقا ، در محضر درس حاج سيدهاشم حسيني حاضر گرديد. استاد ولي همچنين در سال 1362 به حوزه ي درس آيت الله حاج سيخ محمدتقي شريعتمداري راه يافت و شرح لمعه و بخشي از مكاسب شيخ و چندي نيز خارج المدارك آيت الله حاج سيد احمد خوانساري را نزد اين استاد فراگرفت.

هم دوره اي ها و همكاران : حسين استاد ولي در سال 1345 با دانشمند گرانمايه آقاي ميرزا علي اكبر غفاري آشنا شد كه ثمرۀ اين آشنايي فراگيري روش تصحيح فني متون اسلامي از آقاي غفاري بود.

ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : حسين استادولي كار ترجمه و تصحيح را از سال 1354 نزد استاد غفاري آغاز نمود و

در اين مدت آثار زيادي به چاپ رساند.

جوائز و نشانها : تصحيح كتاب «الامالي» حسين استاد ولي ، در دوره دوم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به عنوان كتاب سال برگزيده شد.

--------------------------------------------------------------------------------

آثار :

1 اعراب گذاري كتابهاي توحيد صدوق، ثواب الاعمال، غيبت نعماني

2 الامالي

ويژگي اثر : تصحيح كتاب - برگزيده كتاب سال جمهوري اسلامي ايران در دوره دوم كتاب سال-يكي از پايه هاي معارف اسلامي سخنان و سيره ائم? اطهار عليهم السلام است، ثقل اصغري كه پيامبر اكرم بارها و بارها در حيات خويش به تمسك و پيروي از آن فرمان داده بود. بدين سبب در طول دوران حيات ائم? اطهار محدثين شيعه با دقت و وسواس بي نظير خود به گردآوري و ضبط احاديث آن بزرگواران پرداختند و حاصل تلاش آنان مجموعه هاي روايي بود كه به آيندگان به ارث رسيد. علماي اسلامي كه پس از عصر ائمه و دوران غيبت كبري به سر مي بردند در استمرار اين سنت حسنه به نقل روايات ائمه عليهم السلام پرداختند. علاوه بر تأليف كتابهاي روايي، اين بزرگواران با تشكيل مجالس هفتگي و يا ماهانه به نقل حديث مي نشستند و شاگردان ايشان با كتابت اين احاديث مجموعه هايي را مي پرداختند كه در اصطلاح «امالي» ناميده مي شود. يكي از علمان بزرگ شيعي كه چنين مجالسي را برپا مي داشت فخرالشيعه ابوعبدالله محمدبن النعمان العكبري الغدادي، معروف به شيخ مفيد (متوفي به سال 413 ه_.ق) مي باشد. شيخ مفيد از دانشمندان

بزرگي است كه در فنون مختلف اسلامي تبحر فراواني داشته و در دفاع از حريم اهل بيت عليهم السلام با قدرت بي نظيري به بحث و مناظره مي پرداخته است. كتاب «الامالي» دربرگيرند? 42 جلس? نقل روايت است كه اولين آن در ماه مبارك رمضان سال 404 هجري و آخرين آن در روز شنبه 27 ماه مبارك رمضان سال 411 هجري برگزار شده است و در مجموع حاوي 387 حديث در مسائل مختلف مي باشد. در تصحيح كتاب، مصحح محترم با مراجعه به نسخ مختلف و نيز افزودن تعاليق مفيد، در مجموع كار ارزنده اي را به انجام رسانده كه سبب احياي مجدد اين كتاب شده است. فهارس تفصيلي اعلام، بيوتات قبايل و اماكن نيز به اين كتاب ارزش افزونتري بخشيده است

3 الامام علي بن ابي طالب (ع)

4 الامام مهدي

ويژگي اثر : ترجمه

5 امالي مفيد

6 بحرالمعارف

7 ترجمه مستقلي از قرآن كريم

8 دعاهاي مفتاح الفلاح

9 علم اليقين

10 قصه هاي طاقديس

11 قصه هاي عارفان

منابع زندگينامه : 1www.ketabesal.ir2دانشنامه قرآن و قرآن پژوهي ، به كوشش: بهاءالدين خرمشاهي ، تهران: انتشارات دوستان و ناهيد، ص 196

استادي مقدم، رضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

رضا استادي مقدم

محل تولد : تهران

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1316/1/1

زندگينامه علمي

آية الله رضا

استادي مقدم (تهراني ) در سال 1316 در تهران در خانواده اي مذهبي به دنيا آمد. پدرش مرحوم حاج خداداد كه در سال 1372 دار فاني را وداع گفت ، مردي متدين و اهل خير بود كه هماره فرزند خود را در مسائل معنوي و مادي كمك مي كرد. او در قبرستان وادي السلام قم در مقبره اي كه خود تهيه كرده بود، مدفون است .

آية الله استادي در سن هفت سالگي به دبستان رفت و در دوازده سالگي تحصيلات دوره ابتدايي را به پايان رساند. پس از آن تا شانزده سالگي به كار و كسب مشغول بود. در شانزده سالگي به وساطت دو نفر از مؤمنان ، به مسجد امين الدوله بازار تهران و مدرسه علميه مروي رفت و تحصيل علوم ديني را آغاز كرد. حدود چهار سال از عمر طلبگي خود را در تهران سپري كرد و سپس به حوزه علميه قم شرفياب شد و در دروس دوره سطح شركت مي كرد. سپس حدود ده سال در دروس خارج فقه و اصول شركت كرد و از محضر استادان برجسته روزگار خود بهره برد. او دو بار به عتبات عاليات مشرف شده بود كه نخستين بار آن در دوران كودكي و بار دوم در دوران تحصيل بود و چند ماه به طول انجاميد كه در طي اين چند ماه در درس خارج برخي از استادان آن ديار نيز حاضر شد.

آية الله استادي در طي اين سالها، شوق فراواني به گردآوري كتب و مطالعه آنها داشت كه اين مسأله ، بعدها در شكل گيري روحيه پژوهشگري او تأثير بسزايي داشت . همچنين در اين سالها در درس اخلاق استادان حوزه علميه تهران و قم حاضر مي شد.

آية الله رضا

استادي در سالهاي تحصيل خود، محضر استادان بسياري را درك كرد. او در حدود چهار سال در تهران ، از محضر آقايان حاج شيخ عبدالكريم حق شناس امام جماعت مسجد امين الدوله ، حاج شيخ احمد مجتهدي امام جماعت مسجد حاج ملاجعفر، مرحوم حاج شيخ هادي مقدس واعظ ، مرحوم حاج ميرزا عبدالعلي تهراني امام جماعت مسجد بزازهاي تهران و... استفاده كرد. در قم نيز در چند سالي كه دروس دوره سطح را مي خواند به درس آية الله ستوده ، آية الله ميرزا حسين نوري ، آية الله خزعلي ، آية الله محمدي شاه آبادي ، آية الله جعفر سبحاني ، آية الله منتظري ، آية الله مكارم شيرازي ، آية الله سلطاني بروجردي ، آية الله آذري قمي رفت و از درس ايشان بهره برد.

در ضمن در درس اخلاق و توسل مرحوم آية الله حاج شيخ عباس طهراني و مرحوم حاج آقا حسين فاطمي شركت كرد. با پايان يافتن دوره سطح نيز به دروس خارج آيات عظام مرحوم سيد حسن فريد اراكي، مرحوم سيد محمد محقق داماد يزدي ، مرحوم سيد محمدرضا گلپايگاني ، مرحوم سيد كاظم شريعتمداري، مرحوم حاج شيخ محمد علي اراكي و آية الله حاج سيد موسي شبيري زنجاني رفت و در چند ماهي كه در نجف حضور داشت ، در درس خارج امام خميني (ره )، آية الله العظمي خويي (ره ) و شهيد سيد محمد باقر صدر (ره ) شركت جست . او در سالهاي تحصيل خود كه نزديك به بيست سال بود، با برخي از فضلا و بيش از همه با آية الله سيد محسن خرازي درسها را مباحثه مي نموده است و در طي اين سالها، خود از تدريس دروسي كه خوانده بود، غافل نماند. ايشان از باب تيمّن و تبرك از مرحوم آية الله سيد مصطفي صفايي خوانساري و مرحوم آية الله

شيخ محمد تقي تستري (مؤلف قاموس الرجال ) و آية الله نجومي اجازه روايت دريافت كرد.

آقاي استادي تا به امروز فعاليتهاي فرهنگي بسياري را به عالم اسلام تقديم داشته است . او در طول سالهاي متمادي به تدريس كتابهاي شرح لمعه ، اصول فقه ، مكاسب ، رسائل ، كفايه ، و نيز اصول عقايد و تفسير پرداخته و از اين رهگذر، شاگردان بسياري را پرورانده است .

از آغازين سالهاي تحصيل ، به امر تبليغ اهتمام داشته و به نقاط گوناگوني رفته و مردم آنجا را ارشاد نموده است . همچنين در برخي سمينارها و همايشهاي علمي ، مانند كنگره شيخ انصاري ، شيخ فضل الله نوري ، رشيدالدين ميبدي ، سيد حسن مدرس ، ميرزاكوچك خان ، سيد شرف الدين و كنگره امام رضا (ع ) و نيز همايش اقتصاد اسلامي به ايراد سخن پرداخته است . از كارهاي مهم ايشان در اين عرصه تهيه ، تنظيم و چاپ آثار سه كنگره عظيم شيخ مفيد، مقدس اردبيلي و آقاحسين خوانساري است كه حدود 5 سال ، بيشتر اوقات ايشان را به خود مصروف داشته است . پس از آن نيز تنظيم آثار كنگره فاضلين نراقي و نخبگان گلپايگان و چاپ آن به عهده ايشان بوده است .

آية الله استادي سه سال مدير حوزه علميه قم و پنج سال سرپرست كتابخانه مسجداعظم بود و چند سال است كه عضو شوراي عالي حوزه علميه قم مي باشد. او حدود شش سال از اعضاي هيأت امناي دائرة المعارف اسلامي ، سه سال از اعضاي مشاوران كتابخانه آستان قدس رضوي بود و حدود سي سال است كه به همراه آية الله خرازي ، در هيأت مديرة مؤسسة در راه حق مي باشد. وي از سال 1350 تاكنون در كنار درس ، به تأليف ، تصحيح و ترجمه نيز اشتغال داشته

است .

آية الله استادي تاكنون حدود 150 مقاله نگاشته كه پس از چاپ در مجلاّت به صورت كتابهايي با نام هاي مختلف تجديد چاپ شده كه در بخش تأليفات ايشان ياد شد. وي كتب بسياري را تصحيح نموده است كه از جمله مي توان الكافي في الفقه ، تقريب المعارف ، نفس المهموم ، دو جلد از جواهر الكلام ، المسلك محقق حلّي ، 9 رساله از محقق حلّي ، منهج الرشاد، هفده رساله فارسي ، چهارده رساله عربي ، سي رساله مرحوم آقاميرزا احمد آشتياني را نام برد.

همچنين وي بر چاپ كتب بسياري نظارت داشته است كه از جمله آنها به ميزان الطالب ، چهارده جلد از تفسير نور، التوازن الاسلامي ، الحكومت الاسلاميه في روايات الشيعه و چند جلد از تأليفات آية الله العظمي اراكي را مي توان اشاره كرد.

آيت الله استادي در پيش از انقلاب ، دوشادوش مردم به مبارزه براي سرنگوني رژيم شاه پرداخت و پس از انقلاب به عضويت جامعه مدرسين حوزه علميه قم درآمد. وي همواره به تبعيت از راه امام خميني (ره ) و حمايت از رهبري مقام معظم رهبري حضرت آيت الله خامنه اي تأكيد داشته و هماره دستاوردهاي انقلاب را كه همانا حاصل خون هزاران شهيد بوده ، پاس مي داشته است .

استادي مقدم، كاظم

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

كاظم استادي مقدم

محل تولد : قم

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1354/5/5

استادي مقدم، محسن

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محسن استادي مقدم

محل تولد : قم

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1341/1/1

زندگينامه علمي

سال 55 بعد از گذراندن دوره دبستان و راهنمايي وارد دروس حوزوي (مدرسه رسالت) شدم. از سال 55 تا 75 جسته و گريخته درس خوانده و خارج را به پايان رسانده و در نظام حوزه تمامي پايه ها را امتحان داده و قبول شدم.

در ضمن سالياني كه در مناسب مختلف اجتماعي و نظامي اشتغال داشته موفق به ادامه دروس جديد شدم. پس از گرفتن ديپلم، در دانشگاه آزاد قبول و تا ليسانس الهيات (گرايش فقه و مباني حقوق) تحصيل نمودم. در سال 69 تا 73 در مؤسسه در راه حق مشغول بوده كه با تأليف و تحقيق آشنا شدم و كار نشر را شروع نمودم.

در سال 74 تا 78 در دانشگاه امام حسين (ع) مشغول تدريس و تحقيق بودم. در اين دوره سردبير مجله دانش نظامي و موفق به چاپ 4 فصل شدم. در سال 78 از مناسب اجتماعي و نظامي و دانشگاهي فارغ التحصيل شده و شروع به تحقيق نمودم كه در اين سالها موفق به تدوين و تنظيم و ويراستاري و چاپ و نشر حدود 40 كتاب و جزوه براي وزارت كار شدم.

در اين مدت پروژه اي از سازمان تبليغات گرفته كه عنوان پروژه آسيب شناسي فرهنگ امام حسين (ع) بود. داراي 6 فصل: 1- تاريخ عزاداري 2- عزاداري (مباني فقهي) 3- فتاوي علماء 4- واژه شناسي 5- روايات 6- عزاداري نمونه، كه حدوداً هزار صفحه

در 4 عنوان اوليه و حدوداً صد صفحه در عنوان پنجم آماده نمودند كه براي كارشناسان سازمان تبليغات كاربري داشته و چاپ شده است.

در سالهاي جديد هم تحقيقاتي داشته ام كه هنوز فيش برداري آنها در دست اقدام است و در آينده آماده چاپ خواهد شد.

در ضمن كار نشر هم شايد بالغ بر صد كتاب كه آماده چاپ نموده ام ويراستاري و در بسياري اضافات و تدوين كتابها را انجام داده ام ولي به اسم خود مؤلفين چاپ شده است.

استرآبادي، محمد علي

قرن:11

جنسيت:مرد

مليت:ايران

علامه ى فقيه آخوند ملا محمد على بن احمد استرآبادى يكى از دامادهاى چهار گانه ى مجلسى اول بوده، و خود عالمى محقق، و فقيهى جامع بوده، در 5 شنبه اول رجب 1010 متولد شده، و در () وفات يافته، قبرش در بقعه ى مجلسى در ايوانچه ى پايين پا قبر مرمر بلند بسته اى دارد، و در همين قبر مرحوم آقا ميرزا جعفر امام جمعه مدفون مى باشد.

برگرفته از كتاب :دانشمندان و بزرگان اصفهان (جلد دوم)

استرآبادي، مسيح

قرن:12

جنسيت:مرد

مليت:ايران

در سال 1193 ق . قاضي سعيد استر آبادي فرزند ملا آقا بابا صاحب فرزندي شد كه وي را ((مسيح )) نام نهاد. مسيح نوباوه در خانه اي ديده به جهان گشود كه نهر جوشان دانش و تقوا در آن جاري و سايه همت و تلاشي خستگي ناپذير در پي گسترش انديشه هاي اسلامي بر آن حاكم بود. وي تحت عنايت ويژه پدري فاضل و تربيت مادري مومن و پاك سرشت ، نشو و نما يافت و از اوان كودكي با نغمه توحيد آشنا شد.

گروه : علوم انساني

رشته : الهيات و معارف اسلامي

تحصيلات رسمي و حرفه اي : از هفت سالگي تمرينهاي ديني و آموزش حكمت براي اين فرزند صالح در نظر گرفته و در همين دوران به خواندن نماز فرا خوانده شد تا اين فريضه ديني بنيانهاي عقيدتي را در روان وي سامان دهد. برنامه هاي تربيتي كه به هنگام پرورش وي دنبال مي شد موجب گرديد كه مسيح نوجوان انديشمند خويش را در چشمه ارزشها شستشو دهد و از نور معنويت بهره مند شود. وي كه از همان دوران كودكي بر اثر اين شيوه تربيتي به مكارم و فضايل علاقه مند شده

بود پس از آنكه از محضر پدر فاضل و وارسته خويش خوشه هايي از خرمن دانش برچيد با ارشاد پدر به مدرسه علوم ديني زادگاهش استر آباد پا نهاد و مقدمات دروس حوزوي را با شوق زياد و استعداد شگفت آموخت . پس از آن بار سفر بست و براي تكميل آموخته هايش خانواده را به قصد قم ترك نمود و در جوار بارگاه مقدس حضرت فاطمه معصومه (س ) رحل اقامت افكند.حوزه درسي فقيه نامدار و دانشور پرآوازه جهان تشيع ، ميرزاي قمي بسان چشمه اي جوشان اين تشنه معرفت را به سوي خويش جذب كرد و ميرزا مسيح در طول سالهاي اقامت خويش در قم از اين استوانه فقاهت در رشته هاي فقه ، اصول ، حديث ، درايه و رجال بهره برد و در اندك مدتي جزو شاگردان برجسته ميرزاي قمي قلمداد گرديد.

وقايع ميانسالي : مردم مسلمان تهران با هدايت علماي شيعه و فتواي ميرزا مسيح استرآبادي مجتهد در روز ششم شعبان 1244 ق . در مسجد جامع شهر اجتماع كردند و از اين كانون توحيد و تقوا به سوي لانه فساد گريبايدوف روانه شدند تا حكم اسلام و فتواي ميرزا مسيح را مبني بر آزاد نمودن زنان مومن از دست سفير شقي و بدرفتار، به اجرا درآوردند. هدف ميرزا مسيح در اين ماجراي شكوهمند تنها موضوع چند زن گرجي و مشابه آن نبود بلكه مساله اصلي بقاي اسلام بود و نفي هر گونه سلطه و تجاوز. هنگامي كه گروهي از شيعيان در منزل خويش آسايش ندارند و كارگزاران قاجار هم ذليلانه به چنين آشفتگي تن داده اند براي روحاني برجسته اي

چون ميرزا مسيح تكليفي بالاتر از اين قيام وجود ندارد.جمعيتي كه به فرمان ميرزا مسيح از مسجد جامع به سوي سفارت روس حركت كرد در آغاز بيش از هزار نفر نبود ولي وقتي به در سفارت رسيدند رقم آنان به صد هزار نفر بالغ گرديد. آنان با خشم و هيجان ، خواسته بر حق و منطقي خود را مبني بر آزاد سازي زنان مطرح كردند اما گريبايدوف به جاي بردباري در مقابل مسلمانان خروشان دستور داد تا به وسيله تيراندازي جواب آنها را بدهند. بر اثر اين تيراندازي نوجوان 14 ساله اي كه بين جمعيت بود به شهادت رسيد! مردم خشمگين جسد او را به مسجدي در آن حوالي برده ، بر سر نعشش به سوگواري پرداختند و براي گرفتن انتقام به سوي سفارت يورش بردند و با هجوم دسته جمعي در سفارت را باز كردند و با افراد سفارت درگير شدند. بر اثر اين نبرد خونين كه در يك طرف گروهي مهاجم و مسلح و در سوي ديگر عده اي مسلمان معتقد بودند 80 نفر از مردم در راه دفاع از حق و ايستادگي در مقابل تجاوز و اجراي حكم اسلامي و عملي ساختن فتواي مجتهدي مبارز به شهادت رسيدند و 38 نفر از ساكنان سفارت كشته شدند كه در بين آنان جنازه گريبايدوف ديده مي شد. . البته از سوي تزار روس درخواست شده بود كه رهبر قيام (ميرزا مسيح ) دستگير و تبعيد شود كه متاسفانه دربار تصميم تبعيد ميرزا مسيح گرفت . وقتي خبر تبعيد ميرزا مسيح در تهران پيچيد بار ديگر توفاني از خشم مردم برانگيخته شد.تظاهرات وسيعي صورت گرفت

و موج انسانها از معابر و خيابانها به راه افتادند و مخالفت خود را با اين برنامه اعلام كردند. مزدوران قاجاريه به جاي عملي ساختن خواسته مردم ، به حملات وحشيانه اي عليه آنان پرداخته ، به ضرب و جرح مسلمانان اقدام كردند. سرانجام در هشتم صفر 1245 ق . ميرزا مسيح را به مسجد شاه (مسجد امام خميني كنوني ) در تهران آوردند و وي را مجبور ساختند تا در انظار عمومي با مريدان و خانواده خود وداع كند، اما به دليل خشم و اعتراض اهالي تهران در آن روز موفق نشدند ميرزا مسيح را به تبعيد بفرستند و اين ماجرا چند روزي به تعويق افتاد و در روز بيستم صفر 1245 ق اين مجتهد خيرانديش شهر تهران را به مقصد عتبات عاليات ترك كرد. وي در يكي از آثار خود به ماجراهاي سخت و سراسر رنج دوران تبعيد اشاره دارد.

زمان و علت فوت : بارقه معنوي بارگاه مقدس حضرت امام حسين عليه السلام و انوار ملكوتي مرقد مطهر حضرت علي عليه السلام در نجف چنان آرامش و اطمينان خاطري را براي ميرزا مسيح استرآبادي فراهم ساخت كه در پرتو آن توانست تحقيقات علمي خود را گسترش داده ، آثاري نيك را به انجام رساند. ولي ضعف بينايي و روي آوردن امراض و تشنجات و ناامني حاكم بر عراق سبب شد كه وي مدتي پس از اين در بستر بيماري افتد و سرانجام در سال 1263 هجري دار فاني را وداع گويد و به سوي سراي باقي بشتابد.آري ! ميرزا مسيح مظلومانه دور از ياران سالهاي گذشته اش ، اما در كنار ديگر ياوراني

آسماني جان سپرد و فقيه بلند آوازه شيخ محمد حسن نجفي مولف كتاب جواهرالكلام و تني چند از علماي مشهور نجف بر پيكرش نماز گزاردند و آن مرحوم را با شكوه خاصي در يكي از حجره هاي طرف بالا سر صحن حضرت اميرالمومنين عليه السلام دفن كردند.

مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : از افتخارات بزرگي كه نصيب ميرزا مسيح استرآبادي مجتهد شد، اين بود كه به رغم اختلافات و فشار ناشي از سلطنت سلسله قاجار و دخالت بيگانگان در امور كشور و نيز اوضاع پريشان و آشفته آن روز، با شخصيتها و دانشوران نامداري معاصر بود كه هر يك پرتوافشان محافل علمي بوده اند. ميرزا مسيح كه انساني وارسته ، زهد پيشه و ساده زيست بود در نخستين روزهاي ورود به تهران تنها به اقامه نماز جماعت در مسجد جامع شهر اكتفا كرد و در ضمن آن به نشر احكام دين و پاسخگويي به مشكلات فقهي مردم پرداخت . وي اوضاع محرومان را مورد بررسي قرار مي داد، در حل گرفتاريهاي شيعيان از هيچ كوششي دريغ نداشت و در حد توان جامعه مسلمين را مراقبت و نظارت مي كرد و اگر در جايي خلاف يا رفتار ناروايي مي ديد و يا متوجه مي شد كه احكام اسلامي ناديده انگاشته مي شود چون تندر مي غريد و با حركتي مديرانه به مقابله و اصلاح آن مي پرداخت و از اين طريق فرهنگ جامعه را تصحيح مي نمود.

ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : ميرزا مسيح استرآبادي علاوه بر تسلط كامل بر اصول و قواعد كلي فقه و منابع ديني ، وضع موجود و حدود موضوعات و

زمينه ها را مي شناخت و مقتضيات زمان و مكان از نظرش دور نبود. چنين ويژگي افزون بر خوشخويي ، صيانت نفس و تواضع وي موجب گرديد تا مومنان چون پروانه بر گردش جمع شده ، از محضرش استفاده كنند رفته رفته در پي اصرار گروهي از طالبان و شيفتگان علوم ديني حوزه درسي تشكيل داد و در اثر تقاضاي فراوان مردم رساله علميه خود را انتشار داد و بسياري از مردم تهران و حتي ساكنان نقاط شمالي و غرب كشور ايشان را به عنوان مرجع تقليد خويش شناختند. پس از مدتي اعتبار علمي و اجتماعي ، نفوذ اخلاق و رفتارش در قلوب مردم چنان بود كه به عنوان بارزترين و ارجمندترين مجتهد تهران شناخته شد .

شاگردان : ميرزا مسيح استرآبادي در تهران علاوه بر آنكه در مقام مرجع تقليد و مجتهدي پرآوازه به امور شرعي و اجتماعي مردم مشغول بود از پرورش شاگردان غافل نبود و حوزه درسش پررونق بوده است . 1- حاج ميرزا نصرالله مشهدي (تربتي ) (متوفي 1298 ق ) 2- حاج ميرزا احمد ساوجي (متوفي 1305 ق ) 3- مولانا عبدالرحمن شيخ الاسلام (متوفي 1290 ق )

--------------------------------------------------------------------------------

آثار :

1 المصباح

ويژگي اثر : كتابي است به زبان عربي در خصوص مسائل فقهي كه در سال 1262 ق در تهران چاپ سنگي شده است

2 رساله علميه

ويژگي اثر : ايشان رساله اي براي استفاده عموم مقلدان به رشت تحرير درآورد كه از لحاظ استحكام مضامين ، كاوشهاي علمي و استناد به منابع روايي و

كتب فقها و محدثان گذشته در خور توجه صاحبان فضل است . البته گويا ميرزا مسيح نخست رساله اي درباره احكام فقهي نوشته و سپس آن را تغيير داده و با مسائل جديدتر تنظيم كرده است . المصباح لطريق الفلاح )): نسخه اي از اين رساله با چاپ سنگي در كتابخانه چهل ستون مسجد جامع تهران نگهداري مي شود.

3 شرح قواعد الاحكام في معرفه الحلال و الحرام

ويژگي اثر : اين شرح در بردارنده بخش طهارت و برخي از مباحث و موضوعات فقهي است . نسخه اي از اين كتاب در نزد نواده او ميرزا عبدالله مجتهد تهراني بوده است.

4 شرح كتاب المعاطاه

ويژگي اثر : كه متضمن كتاب الصلح و الاجاره و الوكاله است .

5 شرح مختصر النافع

ويژگي اثر : نسخه خطي اين كتاب در 110 صفحه به صورت عكسي در كتابخانه چهل ستون مسجد جامع تهران نگهداري مي شود. مطالب آن از كتاب تجارت آغاز مي گردد.6. رساله في احكام النيايه و جواب الاسئله الفقهيه : اين كتاب رساله استدلالي گران سنگي است كه در خصوص احكام فقهي بحث كرده و در جواب سئوالهايي نوشته شده كه سئوال كنندگان آن مشخص نيستند.در بخشي از اين كتاب ميرزا مسيح به ايام سخت تبعيد خود در عتبات عاليات اشاره كرده است و تاريخ بيستم شوال 1248 ق در پاسخ يكي از مسائل فقهي ديده مي شود.

6 قواعد الاصوليه

7 كشف النقاب في شرح لمعه الدمشقيه

ويژگي اثر : (تصويري از نسخه خطي آن در كتابخانه چهل ستون مسجد جامع تهران مضبوط است .)

منابع زندگينامه :

1سايت حوزه علميه قم/ بخش زندگينامه علماwww.hawzah.net/ - 1kz

اسداللهي، الله شكر

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

الله شكر اسدالهي در سال 1339 در شهر اردبيل بدنيا آمد. ايشان در سال 1375مدرك دكتري در رشته زبان و ادبيات فرانسه را از دانشگاه گرونوبل فرانسه با موفقيت اخذ كرده اند .وي هم اكنون عضو هيئت علمي و دانشيار دانشگاه تبريز مي باشد.گروه : علوم انساني رشته : زبان و ادبيات فرانسه تحصيلات رسمي و حرفه اي : الله شكر اسدالهي ،تحصيلات ابتدايي را در دبستان بزمي به پايان رسانده و ديپلم خود را در سال 1358از دبيرستان صفوي اخذ كرده اند . ايشان مدرك كارشناسي در رشته زبان فرانسه را از دانشگاه علامه طباطبائي و كارشناسي ارشد زبان و ادبيات فرانسه را در سال 1369 از دانشگاه تهران دريافت نموده اند و در سال 1375مدرك دكتري در رشته زبان و ادبيات فرانسه را از دانشگاه گرونوبل فرانسه با موفقيت اخذ كرده اند . عنوان پاياننامه: الف - كارشناسي ارشد: Cellule familiale dans les ceuvres principales de Balzac ب- دكتري: Absence et ses mecanismes langagiers chez N. Sarraute وقايع ميانسالي : الله شكر اسدالهي از سال 1376 بعنوان عضو هيات علمي در گروه زبان فرانسه دانشكده ادبيات فارسي و زبانهاي خارجي مشغول خدمت شده اند. مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : سمتهاي اجرايي و مديريتي الله شكر اسدالهي به قرار زير است: - معاون دانشكده ادبيات فارسي و زبانهاي خارجي - رئيس دانشكده ادبيات فارسي و زبانهاي خارجي - عضو هيئت علمي

و دانشيار دانشگاه تبريز - عضو كميته برنامه ريزي رشته هاي علوم انساني دانشگاه تبريز - نماينده دانشكده ادبيات فارسي و زبانهاي خارجي در كميته تخصصي علوم انساني دانشگاه تبريز چگونگي عرضه آثار : فعاليتهاي پژوهشي الله شكر اسدالهي به قرار زير است: تعداد مقاله هاي منتشر شده : 15 مورد تعداد مقاله هاي ارايه شده در كنفرانسها: 13 مورد تعداد كتابهاي ترجمه شده: 2 مورد تعداد پاياننامه هاي كارشناسي ارشد: 8 مورد

اسدي نسب، محمدعلي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد على اسدي نسب

محل تولد : بروجرد

شهرت : اسدي

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1342/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب تا كلاس اول علوم تجربي (دبيرستان) را به صورت شبانه خواندم. در سال 56 وارد حوزه علميه بروجرد شدم و در سال 59 وارد حوزه علميه قم گرديدم، تا سال 67 دروس سطح را به اتمام رساندم و وارد دروس خارج شدم.

از سال 70 تا 73 (به مدت چهار سال) در اولين دوره رشته تخصصي تفسير شركت نمودم و از اساتيدي چون آية الله معرفت، مكارم، خزعلي، شب زنده دار و ديگران بهره مند شدم و رساله سطح چهار را با موضوع قرآن و سكولاريسم با راهنمايي آية الله غروي و مشاوره حجة الاسلام غرويان انجام دادم و دفاع كردم.

از آن زمان تاكنون مشغول تدريس و تحقيق مي باشم كه به آنها اشاره مي كنم:

الف: فلسفه، تدريس بدايه و نهايه ب: ادبيات عرب، تدريس سيوطي و جامع المقدمات ج: تفسير، تدريس الميزان مجمع البيان و علوم قرآن در حوزه و دانشگاه علامه طباطبائي د: اصول، رسائل و كفايه ه: فقه، مكاسب و لمعه.

در زمينه تحقيقاتي:

الف: نوشتن كتبي در

زمينه علوم قرآن مثل جامع البيان في الاحاديث المشتركه حول القرآن حدود 650 صفحه ب: مناهج التفسير از ديدگاه شيعه و سني به ميزان 550 صفحه ج: قرآن و سكولاريسم براي دانشجويان د: اشتغال به تفسيري روان براي جوان در يك جلد كه هم اكنون مشغول آن هستم. ه: نوشتن مقالات مختلف در زمينه علوم قرآن كه به برخي از آنها اشاره شد. و: ترجمه برخي از آثار و مقالات از جمله ترجمه جلد اول تفسير " المختصر المفيد في تفسير القرآن المجيد " به ميزان 600صفحه و هم اكنون نيز با سمت عضو هيات علمي گروه قرآن پژوهي در پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي ٰ مشغول نوشتن تفسير كامل فارسي روان و تك جلدي مي باشم كه اميد است در سال 1390 به اتمام برسد. اين تفسير طوري طراحي شده است كه بتواند حدود هفتصد هزار كلمه در خود جاي دهد.

اسدي، علي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

علي اسدي

محل تولد : زنجان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1348/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب علي اسدي در سال 1348در يكي از روستاهاي اطراف زنجان متولد شدم. تحصيلات ابتدائي راهنمايي و دبيرستان را در زنجان گذراندم. سال 1365 وارد حوزه علميه شده و سطح يك حوزه را در زنجان و تهران به پايان رساندم. در سال 1371 وارد حوزه علميه قم شدم.

همراه با درسهاي حوزه تا مقطع خارج فقه و اصول در مقطع كارشناسي ارشد الهيات و معارف اسلامي از موسسه آموزشي پژوهشي امام خميني (ره) فارغ التحصيل شدم. در سال 1380 از پايان نامه مقطع كارشناسي ارشد با عنوان "مواجهه آيات و روايات با

جنبه هاي منفي فرهنگ پذيري" دفاع كردم. پايان نامه ياد شده در سال 1382 از سوي دبيرخانه دين پژوهان كشور به عنوان پژوهش برتر ديني سال انتخاب و در پنجمين همايش تجليل از پژوهشگران برتر حوزه دين موفق به دريافت لوح تقدير و جايزه شد و هم اكنون در دست پاره اي اصلاحات است تا از سوي موسسه امام خميني (ره) منتشر شود.

از سال 1379 در زمينه تاليف و ارزيابي با دايرة المعارف قرآن كريم (پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي) همكاري دارم، بيش از20 مقاله براي دايرة المعارف مزبور نوشته ام. از سال 1382 تاكنون مدير گروه اديان دايرة المعارف هستم، همچنين عضو هيات علمي و عضو شوراي علمي گروه دايرة المعارف ها در پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي مي باشم .

اسدي، علي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

علي اسدي

محل تولد : قزوين

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1323/10/1

زندگينامه علمي

اينجانب علي اسدي نام پدر عزيز متولد سال 1323 از سال 39 و 40 وارد حوزه علميه قزوين شده و مقدمات را در قزوين خدمت اساتيدي همچون حجةالاسلام والمسلمين مرحوم رفيعي قزويني و آقاي صامت تلمذ نموده و در سال 45 و 46 به حوزه علميه نجف مشرف شدم و در محضر اساتيدي همچون حجةالاسلام والمسلمين شيخ هادي معرفت حفظه الله و آقا ميرزا جواد تبريزي و همچنين شيخ صدرا باد كوبه رحمة الله عليه و به مدت يكي دو سال در درس آيت الله خوئي رحمة الله عليه شركت نموده و در سال 53 به ايران آمده و درحوزه علميه قم، درس خارج آقاي تبريزي و وحيد حفظهما الله شركت نمودم.

در اوائل جنگ

تحميلي از طرف نمايندگي ولي فقيه در جنوب و غرب در سپاه در جبهات جنگ انجام وظيفه نمودم و از سال 67 تاكنون در دفتر تبليغات اسلامي در واحد احياء تراث اسلامي با آقاياني همچون فاضل محترم شيخ محمد باقري اصفهاني نجفي و فاضل محترم رضا مختاري همكاري مي نمايم.

اسدي، غلامحسين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

غلامحسن اسدي ملامحله

محل تولد : رودسر

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1341/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب در سال 1362 درس مقدمات حوزوي را از تهران مدرسه امام القائم (علم الهدي) شروع و بعد از اتمام شرح لمعه و اصول مظفر در سال 1368 به قم آمده و از محضر آقايان شب زنده دار، شيخ علي پناه، ستوده، محفوظي، استادي، امين شيرازي استفاده كرده ام و دروس خارج فقه و اصول را از آيت الله مكارم و آيت الله سبحاني بهره مند هستم.

از سال 1370در موسسه (در راه حق) اشتغالات فرهنگي را كنار درس داشته ام و روش تحقيق و تفحص را از آقايان آيت الله نوراني، امين زاده، ادياني، توفيقي، مسعودي، عبداللهي كمك گرفته و مشغول به كارهاي تحقيقاتي در كتابخانه (موسسه در راه حق) كه مسئوليتش بر عهده حقير است، پيش برده ام و الحمد الله چند جلد چاپ و بقيه را در توان حقير نبوده و آماده چاپ هستند كه بعدا نام مي برم.

دروس كلاسيك را تا پنجم ابتدايي در روستاي محل تولد (ملا محله) از توابع ديلمان لاهيجان و دروس راهنمايي را در شهرستان رودسر و دروس دبيرستان را در قزوين فرا گرفتم و بعد از ترك تحصيل دروس كلاسيك به دروس حوزوي روي آوردم آن

هم همانگونه كه قبلا گفتم از تهران شروع كردم و الان هم قريب 20 سال را سپري نموده ام.

اسدي، كاظم

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

كاظم اسدي

محل تولد : بصره

شهرت

تابعيت : عراق

تاريخ تولد : 1350/1/1

زندگينامه علمي

نشات احب الشعر و الرسم و الخط و قراءت القرآن الكريم و الكتب الدينيه خاصه التي فيها ذكر مولانا الحجه بن الحسن المهدي (عليه الصلاه و السلام) و حفظت المزيد من القصائد الشعريه و الفت العريد من القصائد الشعريه و كذلك في مجال الرسم، و كان لي شغف بتعلم علوم اهل البيت (ع) منذ الصغر و حاولت منذ البدايه و تمنيت ذلك كثيرا ان اكون طالبا طيله حياتي و قد رزقني الله ذلك بعد عناءكبير.

و كنت اعشق المنبر و قراءت العزاء الحسيني و قد رزقني الله عز وجل ذلك بعد جهد جهيد.- درست الابتدائيه و المتوسطه والثانويه في محافظه البصره بتفوق وكنت اعظي من الامتحانات النهائيه بسبب التفوق.

- درست معهد الكترونيك و تخرجت من الاوائل.

- تم ايفاوي الي ايطاليا – روما و فلورنسا و اكملت فيها دراسه الالكترونيك و تخرجت بتفوق و بدرجه ممتاز.

- درست اللغه الايطاليه لمده اربعه سنوات دراسه تخصص في البصره.

- درست اللغه الانگليزيه لمده اربعه سنوات دراسه تخصص في البصره.

- درست اللغه الايطاليه لمده سنتين في البصره.

- درست اللغه الانگليزيه لمده سنتين في البصره.

- بدات بدراسه الحوزه المباركه في سنه 1985 م في عهد السيد الخوئي (رض) و لكن بصوره سريه.

- ارتبطت بالسيد ابوالقاسم الخوئي و كنت احمل الخمس اليه من البصره و الاحكام الشرعيه و غيرها.

- درست في معهد الامامين الحسنين (ع) للخطابه لمده (4 سنوات).

- درست في حوزه دائره العلوم الاسلاميه

المقدمات و السطوح.

- درست في جامعه آل البيت العالميه لاكمال الماجستير(كارشناسي ارشد) لمده ثلاث سنوات.

- درست البحث الخارج فقها و اصولا في مدرسه الحجتيه.

- درست البحث الخارج فقها و اصولا في منتدي جبل عامل(حوزه لبنانيها).

- درست الفلسفه و الاصول و العرفان النظري علي يد آيت الله السيدكمال الحيدري(حفظه الله).

- درست الاصول (بحث خارج) علي يد السيد علي رضا الحائري.

- درست الفقه و الاصول (بحث خارج) علي يد آيت الله الشيخ فاضل المالكي من 1384-1382 .

- توجهت للكتابه و التاليف و خاصه في مجال الاديان و القصائد و لي بحوث و كتب و مقالات في القرآن الكريم و العهدين (الكتاب المقدس) و السيره و التاريخ و القصائد و عقائد الاديان السماويه.

- تم طبع ثلاث كتب لحد الان و لكن طبع محدود علي حسابي الخاص.

- لي عشره كتب جاهزه للطبع مبتكره.

- تم تكليفي شخصيا بكتابه كتب خاصه في مواضيع خاصه و مهمه و تلائم روح العصر و ذلك من قبل بعض العلماء و الاساتيذه الكبار في قم المقدسه و لازالت هذه الكتب تحت اليد اسال الله عز و جل التوفيق بانجازها. و الحمد لله رب العالمين و صلي الله علي محمد وآله الطيبين الطاهرين.

اسعدي، محمد حسن

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد حسن اسعدي

محل تولد : كاشمر

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1337/1/2

زندگينامه علمي

اينجانب محمد حسن اسعدي در سال 1351 در شهرستان كاشمر دروس مقدماتي خود را شروع كردم. دوره ادبيات و مقدمات را كه شامل (نصاب الصبيان، جامع المقدمات، شرح قطر، مغني، مختصر، حاشيه ملاعبدالله، سيوطي و معالم الاصول) مي باشد، در محضر اساتيد آن ديار كامل نمودم و در كنار اينها گلستان سعدي، كليله

و دمنه و همچنين عروة الوثقي را نيز خواندم و نوشتم. در ضمن تحصيل تدريس نصاب الصبيان و مقدمات و شرح قطر و گلستان سعدي را نيز داشتم.

در سال 1356 وارد حوزه علميه قم شدم. دوران انقلاب و مبارزه بود درسها به كندي پيش مي رفت. لمعتين را در محضر آيت الله شيخ علي پناه اشتهاردي و ديگران خواندم، اصول فقه را خدمت مرحوم آقاي عرفانيان بودم.

بعد از انقلاب نيز تا مدتي درسها به كندي پيش مي رفت، زيرا در خدمات انقلاب خود را سهيم مي دانستم. مدتي كه از وجود طلاب براي حراست بيت امام خميني (ره) استفاده مي شد شركت داشتم. مكاسب را خدمت آقاي ستوده و رسائل را خدمت آقاي اعتمادي به پايان بردم. در ضمن در كلاسهاي معارف دفتر تبليغات و موسسه در راه حق شركت مي كردم. مسافرت هاي خدماتي نيز داشته ام و نيز مسافرت هاي تبليغاتي نيز به شهرهاي مختلف داشته ام.

كفايتين را خدمت آيت الله ستوده خواندم. در سال 1363 براي تدريس به شهرستان ايذه رفتم. در سال 1365 خارج فقه را در محضر آيت الله مكارم شيرازي شروع كردم و تا سال 1373 در محضر ايشان بودم. در سال 1368 براي بار دوم به شهرستان ايذه براي تدريس رفتم، هر بار يكسال آنجا بودم.

در سال 1371 خارج اصول را در خدمت آيت الله وحيد خراساني شروع كردم و تا سال 1377 از محضر ايشان استفاده مي كردم. در مدتي كه در قم بودم قبل از مسافرت به ايذه تدريس ادبيات، منطق، معالم و غيره داشتم. البته به صورت خصوصي و در ايذه از ادبيات

تا لمعه و اصول تدريس مي كردم و بعد از بازگشت نيز مدتي تدريس كفايه براي يكي از دوستان داشتم. از سال 1374 تا كنون از محضر آيت الله تبريزي استفاده مي كنم.

اسفندياري، اسماعيل

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

اسماعيل اسفندياري

محل تولد : تهران

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1340/1/1

زندگينامه علمي

فعاليتهاى علمى اينجانب عمدتا در سه محور قرار دارد:

• محور اول: تحصيل و مطالعه در علوم حوزوى فقه و اصول (شركت در درس خارج) مي باشد، كه بيش از يك دهه به اين مهم اشتغال دارم.

• محور دوم: تدريس دروس حوزوى و دانشگاهى مى باشد، كه در مراكز حوزوى مثل جامعة الزهراء و مدارس وابسته به مركز جهانى حوزه مشغول به تدريس مى باشم، و در مؤسسات آكادميك و علمى مثل دانشگاه تهران و دانشگاه علوم پزشكى تهران به تدريس در رشته هاى تاريخ اسلام و بررسى انقلاب اسلامى ايران و تحليل علل وقوع آن اشتغال دارم.

• محور سوم: پژوهش و تحقيق است كه با توجه به رشته جامعه شناسى كه رشته تحصيل دانشگاهى بنده بوده، در زمينه هاى تفكر اجتماعى متفكران مسلمان، مناسبات دين و جامعه شناسى، جامعه شناسى انقلاب اسلامى ايران، و آسيب شناسى اجتماعى و سياسى به پژوهش و تحقيق اهتمام دارم.

اسفندياري، رضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

رضا اسفندياري

محل تولد : تهران

شهرت : اسلامي

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1342/1/1

زندگينامه علمي

اخذ ديپلم رياضي ( سال 61-60 )

* شروع دروس حوزوي ( سال 62-61 ) در مدرسه مجتهدي تهران و همزمان مربي تربيتي در برخي مدارس تهران

* انتقال به مدرسه چيذر تهران ( سال 63-62 ) وتدريس مكرر كتب درسي حوزه در رشته ادبيات عرب و منطق در خلال سالهاي 65-62

* افتخار پوشيدن لباس روحانيت ( سال 64 )

* انتقال به حوزه علميه قم همزمان با اتمام دروس سطح 1 ( سال 66

) يعني پايان لمعتين و اصول مظفر

* اتمام دروس سطح 2 حوزه در قم ( سال 69 ) ورود به درس خارج آيت الله مكارم شيرازي

* پذيرش مسئوليت امور اساتيد مدرسه علميه معصوميه در قم ( سال 73-69 ) و همزمان تدريس برخي كتب درسي چون معالم الاصول , لمعه , تحرير الوسيله , منطق و ادبيات عرب

* سفرهاي مكرر تبليغي به جبهه هاي دفاع مقدس و مراكز ارتش و سپاه و برخي روستاها ( سال 69-64 ) و ايراد سخنراني و برپايي منابر حسيني در برخي مساجد قم پس از اين سالها تا كنون

* تدريس مكرر كتاب حلقات الاصول و نگارش شرح بر اين كتاب از سال 73 تا كنون , در مراكز مختلف علمى

* ارائه اولين اثر مكتوب به نام منطق اجتهاد در شرح "معالم الدين" درسال 72 و شروع به كار تحقيق و تاليف

* دفاع از پايان نامه سطح 3 حوزه , تحت عنوان " الجمع بين الحكم الظاهري و الواقعي " با نمره 19 در سال 1380

* ارتباط علمي با مركز اديان و مذاهب (سال 76 تا 78 )

* ارتباط علمي با پژوهشكده فقه و حقوق , وابسته به دفتر تبليغات اسلامي و پذيرش مديريت گروه علوم وابسته به فقه (سال 79 تا 82 )

* دفاع از پايان نامه سطح 4 حوزه با عنوان "نظريه حق الطاعه" با نمره 17 درسال 83 و پس از 6 مصاحبه علمي مربوط به شركت در درس خارج فقه آيت الله تبريزي و خارج اصول آيت الله سيد كاظم حائرى

* شركت در همايش هاي علمي و ايراد سخنرانيهاي علمي و نيز دريافت

جايزه و لوح تشويق از كنگره دين پژوهان در سالهاي 80 و 82 به مناسبت ارائه دو اثر پژوهشي

* همكاري با معاونت پژوهشي حوزه در تدوين درسنامه مقدماتي علم فقه

اسكندرلو، محمدجواد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد جواد اسكندر لو

محل تولد : همدان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1340/1/2

زندگينامه علمي

بنده در سال 1340 در شهرستان همدان در يك خانواده مذهبي متولد شدم. در سال 1356 به منظور فراگيري معارف و علوم اسلامي به حوزه علميه قم آمدم. ادبيات عرب، منطق و علوم بلاغي را (60 _ 1356) در مدرسه مباركه رضويه خواندم. لمعتين (63 _ 61) را نزد آيت الله اشتهاردي و استاد شماعي همداني، رسائل و مكاسب (67 _ 64) را نزد آيت الله اعتمادي و آيت الله علوي گرگاني، كفايتين (69 _ 67) را نزد آيت الله اعتمادي، خارج فقه (80 _ 70) را نزد آيت الله فاضل لنكراني و آيت الله نوري همداني خارج اصول (78 _ 70) را نزد آيت الله فاضل و آيت الله مكارم شيرازي.

تحصيلات دانشگاهي:

مقطع كارشناسي الهيات و معارف اسلامي (74 _ 71) موسسه در راه حق.

مقطع كارشناسي ارشد علوم قرآني (78 _ 74) موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره)

مقطع دكتري علوم قرآن و حديث (83 _ 79) تربيت مدرس دانشگاه قم.

ملاحظات: در مهر ماه 1378 از پايان نامه كارشناسي ارشد خود تحت عنوان "نقد و ترجمه مدخل قرآن از دايرة المعارف دين" دفاع نموده و امتياز 20 را احراز كردم و در سال 1379 در كنكور دكتراي علوم قرآن و حديث تربيت مدرس دانشگاه قم شركت كرده و با كسب رتبه اول

پذيرفته شدم. در تاريخ 22/ 3/ 82 موضوع پايان نامه دكتري بنده تحت عنوان "نقد و بررسي تحقيقات خاور شناسان در زمينه تاريخ گذاري آيات و سور قرآن" به تصويب رسيد و در تاريخ 15/ 10/ 83 مورد دفاع قرار گرفت و با درجه عالي و امتياز 5 /18 پذيرفته شد.

فراگيري زبان انگليسي:

الف) دوره عالي زبان انگليسي مركز زبان هاي خارجي دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم در سال 1365 (طي 700 ساعت آموزش) كه در تاريخ 31/ 4 / 66 گواهينامه آن را (ممهور به مهر مركز زبان هاي خارجي دانشگاه تهران، مركز زبان هاي خارجي نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي و مركز زبان هاي خارجي دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم) است، دريافت نمودم.

ب) در سال 1369 جهت تقويت مكالمه زبان انلگيسي، كلاس هاي آن را در زبانكده انگليسي (اي. اچ. پ) پشت سر نهاده و موفق به اخذ ديپلم زبان (با امتياز 20) گرديدم.

ت) اخذ گواهينامه مترجمي زبان از نيروي دريايي پاكستان (1370)

ملاحظه: در سال 1370 از سوي نمايندگي ولي فقيه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامي عازم بندر كراچي پاكستان شدم و در طي مدت شش ماه در جمع برادران سپاهي كه جهت گذراندن دوره تخصصي زير دريايي به نيروي دريايي پاكستان اعزام شده بودند، به عنوان مبلغ و مترجم زبان انگليسي حضور داشته و در پايان دوره موفق به اخذ گواهينامه مزبور شدم.

اسكندري، محمدحسين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمدحسين اسكندري

محل تولد : قم

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1324/1/1

زندگينامه علمي

حقير محمد حسين اسكندري حسب الامر، جريان تحصيل، تدريس و تحقيق خود را در چند بند بطور خلاصه

در اين صفحات مي نويسم: در آغاز بايد از سال 42- 41 سال آغاز انقلاب اسلامي به رهبري امام خميني (ره)، كه براي تحصيل وارد حوزه علميه قم شدم به عنوان نقطه عطفي در جريان زندگي خودم نام ببرم. البته حقير قبل از اين تاريخ نيز __ چون پدرم روحاني و از شاگردان مراجع بزرگواري چون آيت الله بروجردي و آيت الله حاج شيخ محمد علي اراكي و آيت الله حاج شيخ عبدالنبي عراقي و… بودند _ در قم بودم و دوران ابتدائي را در مدرسه خديوي و دوره دبيرستان را در دبيرستان صدوق مشغول تحصيل بودم كه به توصيه پدرم آن را نيمه تمام گذاشته و براي ورود به حوزه و اشتغال به تحصيلات ديني و حوزوي، دبيرستان را ترك كردم.

در سال تحصيلي 42- 41 سال شروع انقلاب وارد حوزه علميه قم و در مدارس حضرت آيت الله گلپايگاني كه برنامه تحصيلي خاص خود را داشت، مشغول تحصيل شدم با اين تفاوت كه هر سه سال از اين برنامه ها را حقير در دو سال گذراندم و كتابهاي سيوطي، مغني، شرح نظام، مختصر، حاشيه ملا عبدالله، شمسيّه، معالم و قوانين و جلدين شرح لمعه را همراه با برنامه هاي جنبي در اين مدارس خواندم. در اين مدارس نوشتن جزوه درسها و ارزيابي آنها توسط اساتيد در فواصل مختلف و نيز شركت در امتحانات فصلي اجباري بود.

رسائل را در درس خصوصي آيت الله شاه آبادي، كفايتين را در درس عمومي آيت الله سلطاني، مكاسب را در درس عمومي آيت الله ستوده، منظومه را در درس خصوصي آيت الله محمد مؤمن و درس عمومي آيت الله

انصاري شيرازي و بخشهائي از اسفار را در درس آيت الله جوادي آملي و آيت الله حسن زاده (و بعد كه وارد موسسه در راه حق شدم) منطق، شفا، نهايه، فلسفتنا و روش رئاليسم را در درس آيت الله مصباح يزدي و كتاب "ژيلسون" را كه آن هم يك كتاب فلسفه غربي بود در درس استاد ارجمند آقاي دكتر احمدي و يك دوره فلسفه علم و نيز يك دوره كوتاه تاريخ فلسفه غرب را در درس دو نفر از اساتيد محترم دانشگاه كه در فن خود قوي بودند شركت كردم. ضمناً در همين سالها روزهاي تعطيلي همراه تعدادي از دوستان كه سعي مي كردند از همه فرصتها استفاده شود، بخشهائي از عقائد و معارف قرآن و روايات را نزد آيت الله جوادي آملي، آيت الله ابطحي اصفهاني و آيت الله مرحوم ابوترابي قزويني شركت كردم.

از اواخر دهه پنجاه به بعد در درسهاي خارج فقه و اصول آيت الله حاج شيخ مرتضي حائري يزدي، آيت الله وحيد خراساني و در مقاطعي آيت الله اراكي و آيت الله سيد كاظم حائري و… شركت كردم. در همين حال، يك دوره امر به معروف و نهي از منكر را همراه يكي از دوستان ارجمند در درس آيت الله صديقيان اصفهاني خصوصي در روزهاي تعطيلي و يك دوره فقه اقتصادي را در درس آيت الله مظاهري اصفهاني به پايان رساندم.

در سال 1351 در ضمن درسهاي خارج حوزه وارد برنامه آموزشي تحقيقي موسسه در راه حق شدم و در گروه "الف" اين موسسه ثبت نام كرده و پذيرفته شدم كه در مجموع تركيبي بود از :

1. فلسفه اسلامي و غير

اسلامى

2. معارف قرآن

3. دو زبان خارجي (عربي جديد و انگليسي)

4. علم و فلسفه اخلاق

5. اقتصاد اسلامى

6. دوره هاي عمومي و كوتاهي در زمينه جامعه شناسي عمومي، روانشناسي عمومي، حقوق و علوم سياسي، روش تحقيق و نويسندگي و علوم رياضي و …

زمان اين برنامه ها 8 سال بود كه در آن، حقير درسها را بصورت جزوه مي نوشتم و شركت در امتحانات فصلي الزامي بود.

آموزش و تدريس:

از همان سالهاي نخست طلبگي از نيمه دهه پنجاه در مدارس آيت الله گلپايگاني و سپس مدارس كرمانيها و رسالت به موازات تحصيل، درسهائي را كه خوانده بودم تدريس مي كردم. سپس در سالهاي بعد چندين سال در موسسه در راه حق به تدريس فلسفه، فلسفه حقوق، عقائد و اخلاق در قرآن و در مدرسه شهيدين فلسفه، در جامعة الزهراء فلسفه و اصول، در مدرسه حقاني عقائد و معارف قرآن و در دانشكده شهيد محلاتي فلسفه اخلاق و قبل از جامعة الزهرا در مكاتب خواهران نيز تدريس داشته ام و خلاصه آنكه از ادبيات گرفته تا مكاسب شيخ را بطور عمومي يا خصوصي در حوزه قم تدريس كردم و علاوه بر درسهاي رائج حوزه مواد درسي فوق را در مراكز آموزشي مختلف چه آنها كه نام بردم و غير آنها تدريس نمودم.

پس از پيروزي انقلاب، در سالهاي آغازين پيروزي انقلاب، به توصيه علماء و بزرگان حوزه بمنظور انجام كارهاي فرهنگي تبليغي و پاسخ به سؤالات و شبهات و يا براي تدريس در اردوهائي كه بمنظور آموزش ضمن خدمت براي اساتيد و دبيران و معلمان از سوي تربيت معلم و اداره آموزش ضمن خدمت تشكيل مي شد به استانها و شهرهاي

مختلف آبادان و خرمشهر و رشت و بندر انزلي و حومه (از جمله دانشگاه گيلان و دانشگاه لاكان) و كرمانشاه و يزد و چندين نوبت در تهران (دانشگاه امام صادق (ع)، تربيت معلم، دانشگاه تهران و… ) سفر كرده، به تدريس عقائد و معارف و ايدئولوژي و اقتصاد اسلامى پرداختم كه در هر يك از آنها از 8- 7 ماه گرفته تا دو ماه و يا حتي بيست روز سفر و برنامه ما طول مي كشيد و كار ما بصورت تشكيل كلاس يا پاسخ به سؤالات در دانشگاهها و دبيرستانها و يا بصورت مصاحبه و پاسخ و پرسش در مراكز تلويزيوني رشت و كرمانشاه و آبادان و گاهي سخنراني انجام مي گرفت كه تا آنجا كه بياد دارم در رشت در كل يك ماه رمضان يك شب در ميان و همچنين در كرمانشاه در مدت مشابه اين مصاحبه منتشر مي شد و موضوع و محور مصاحبه مسائل اقتصادي اسلام بود.

از سال اول بازگشائي دانشگاهها پس از انقلاب ظاهراً سال 62- 61 بنا به دعوت بعضي از مسئولان و معاونين دانشگاه شهيد بهشتي و با توجه به وضع بحراني دانشگاه ها در آن زمان كه جولانگاه گروهكها بود، در اين دانشگاه به تدريس دروس مختلف پرداختم كه بطور عمده عبارت بود از: عقائد و معارف و اخلاق و نيز در مقاطعي نظام سياسي و دولت در اسلام را در دانشكده اقتصاد و علوم سياسي و حقوق بين الملل اسلام را نيز در همين دانشكده و بخشهائي از فقه را در دانشكده حقوق و تاكنون نيز كه بيش از بيست سال از آن تاريخ مي گذرد تدريس

و همكاري حقير با اين دانشگاه ادامه دارد. همچنين، بنا به دعوت آيت الله مير محمدي كه در آن تاريخ رئيس دانشكده الهيات دانشگاه تهران بودند و به توصيه آيت الله مصباح يزدي از سال 64 در دانشكده الهيات بطور متناوب به تدريس فلسفه و كلام و فقه و اصول و فقه الحديث و تفسير و درايه پرداختم كه تا بعد از دهه هفتاد ادامه يافت و سپس هم با يكي دو سال فاصله در مجتمع آموزش عالي قم وابسته به دانشگاه تهران به تدريس دروس فقه و ادوار فقه و فقه تطبيقي مشغول شدم كه تقريباً تا حدود سال 1380 ادامه داشت. علاوه بر اين چند سالي هم در دانشگاه تربيت مدرس تهران به تدريس فلسفه (روش رئاليسم) و فقه (مكاسب) و اصول (مظفر) اشتغال داشته، در دانشگاه آزاد قم نيز فقه و اصول و… را در چند سال و در دانشگاه آزاد شهر ري از چند سال پيش تاكنون به تدريس فقه، اصول، آيات الاحكام، قواعد فقهيه، حقوق جزاي خصوصي و حقوق بين الملل اسلامي اشتغال دارم.

البته اشتغال حقير به تدريس در دانشگاهها بنا به نياز جامعه پس از انقلاب بوده كه حتي در سالهاي اوّليه و جو بحراني جامعه بويژه دانشگاهها كه محل تاخت و تاز گروهكها بود خطر جاني هم براي ما داشت؛ ولي حقير با اشتياق تمام اين كار را ادامه دادم و عليرغم آنكه درحدود ده سال قبل وزارت علوم با گرفتن دو امتحان مفصل و نوشتن پايان نامه اي در موضوع قاعده "مقابله به مثل در حقوق بين الملل از ديد اسلام مدرك دكتري (استاد ياري) در فقه

و مباني حقوق به اينجانب داده است. حقير تاكنون به همان شكل ساده و بدون رسميت به كار تدريس خود در دانشگاه ادامه داده ام و بين راه قم و تهران در رفت و آمد بوده ام.

پژوهش و تحقيق:

اوّلين كار تحقيق، بلافاصله پس از پيروزي انقلاب و در دوراني كه تبليغات دو ابر قدرت بويژه، تبليغات گروهكهاي كمونيستي بالا گرفته بود، مطالعاتي بود كه همراه يكي ديگر از برادران عزيز (حجةالاسلام والمسلمين شيخ حسين ايراني) در مورد وضعيت نظامهاي سوسياليستي و كمونيستي بويژه شوروي شروع كرديم و يادداشتهائي برداشتيم كه بصورت دو كتابچه با نامهاي: 1- "برادري برابري حكومت كارگري"

2- "بهشت سوسياليسم" در آن تاريخ به چاپ رسيد و در مراكز حساس فرهنگي و دانشگاهي در دسترس مردم بويژه قشر فرهنگي و دانشجويان قرار داده شد و در آن روزها نياز زيادي به آن احساس مي شد.

ولي، كار عمده تحقيقي اينجانب با تأسيس دفتر همكاري حوزه و دانشگاه كه امروز بنام پژوهشگاه حوزه و دانشگاه ناميده مي شود و پس از پيروزي انقلاب در حول و حوش سال 1360 تأسيس گرديد شروع شد. حقير به عنوان محقق و مسئول گروه حقوق و علوم سياسي در اين موسسه پژوهشي كه بمنظور تحقيق در رشته هاي مهم علوم انساني اقتصاد، حقوق و علوم سياسي، جامعه شناسي، روانشناسي، علوم تربيتي و… به وجود آمده بود تا كتابهاي مادر و مبنائي مربوط به رشته هاي نامبرده در دانشگاهها را با توجه به اصول و مباني اسلامي در اين گونه رشته ها تهيه و تدوين كند، مشغول به كار شدم كه هر چند از آن تاريخ تاكنون نوسانات

و شدت و ضعفهائي داشته است، ولي بيش و كم تاكنون اين كار ادامه پيدا كرده است و ثمرات اين كار كتابها و مقالاتي است كه در سطور بعد بعضي از آنها را نام خواهم برد .

علاوه بر اين، اينجانب در كار تحقيق و پژوهش با موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره) نيز همكاري داشته ام و كار عمده تحقيقي كه در رابطه با اين موسسه انجام داده ام پژوهش، تحقيق و تدوين كتاب اخلاق در قرآن بوده است كه اصل آن سخنرانيها و درسهاي آيت الله مصباح يزدي بود و مسئووليت پژوهش و تحقيق و تدوين آن به عهده اينجانب قرار داده شد و الحمدالله امروز در سه جلد و در بيش از هزار صفحه به چاپ رسيده و بعضي از مجلدات آن قريب ده بار به چاپ رسيده است. علاوه بر اين از 8- 7 سال قبل تاكنون با پژوهشگاه علوم انساني در خيابان كردستان تهران در ارتباط با گروه علوم سياسي و نقد كتابهاي سياسي و آموزشي دانشگاهها همكاري داشته ام كه بصورت مقالات انتقادي نوشته مي شود و چند سالي است كه مجله (فصلنامه) به نام "نامه علوم انساني" بمنظور نشر اينگونه آثار و مقالات بطور عمده انتقادي گروه هاي مختلف، تأسيس شده كه حقير نيز جزء هيئت تحريريه آن هستم .

اسلامپور كريمي، حسن

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حسن اسلام پور كريمي

محل تولد : بابل

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1349/4/5

زندگينامه علمي

در سال 1349 شمسي در بابل متولد شدم و بعد از اتمام دوره هاي ابتدائي و راهنمائي با معدل20 يا بالاي 19 بر اساس علاقه ام به

قرآن و معارف اسلامي در مسابقات قرآن و تجويد و مفاهيم شركت مي كردم.

در سال 64 در حوزه علميه فيضيه مازندران در بابل نزد استاد گرانقدر حاج آقاي فاضل به تحصيل صرف و نحو و فقه مشغول شدم. در سال 65 بر اساس وظيفه و لبيك به نداي ولايت فقيه در جبهه حق عليه باطل حضور يافتم. در تاريخ 14/ 12/ 65 در منطقه شلمچه به اسارت نيروهاي بعثي در آمدم و تا سال 66 كه در تكريت، بعقوبه و رماديه عراق در اسارت به يادگيري و ياددهي نحو و صرف و تجويد و عربي جديد صرف كردم.

بعد از آزادي (30/ 8/ 69) و بعد از 9 روز از آزادي در مدرسه رضويه قم به تحصييل حوزوي ام ادامه دادم. با توجه به نياز و آمادگي براي خدمت به قشر جوان دانشگاهي، دوران دبيرستان را در رشته فرهنگ و ادب در سال 73 به اتمام رسانده و سال 74 وارد دانشگاه تهران (مجتمع آموزشي عالي قم) شدم. مقطع كارشناسي در سال 77 به اتمام رسد . همزمان در مقطع كارشناسي فعاليتهاي چشم گيري در مسجد امام رضا (ع) منطقه علي آباد سعدگان و پايگاه بسيح مربوط به آن (پايگاه 4 شهيد اميني بيات) انجام دادم كه به طور عمده روي قرآن، عقيدتي و امر به معروف و نهي از منكر، مفاهيم قرآن و روخواني و تجويد متمركز بود و در سال 77 در مقطع كارشناسي ارشد دانشگاه تهران پذيرفته شدم.

در سال 81 از پايان نامه ام با موضوع "ادراكات فطري" در مقطع كارشناسي ارشد دانشگاه تهران دفاع نمودم.

از سال 81 تاكنون كه در

مقطع دكتري همان رشته (فلسفه) و همان دانشگاه مشغولم به تدريس در موضوعات فلسفه، كلام، منطق و عرفان و متون انگليسي مي پردازم و همزمان مشاورات نويسندگي و پژوهشي ارائه مي دهم. از سال 81 تاكنون در واحد كتابشناسي دائرة المعارف علوم عقلي اسلامي وابسته به موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره) اشتغال دارم.

در زمينه ويراستاري و نگارش قطعات كوتاه ادبي كارهايي انجام دادم و چاپ شده است. از سال 82 تاكنون در تاسيس و اداره نشريه هاي عمومي براي جوانان منطقه هاي بابل تحت عنوان هاي نشريه لاله آباد و نشريه شهداي كريمكلا فعاليت دارم.

اسلامي اردكاني، حسين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد حسين اسلامي اردكاني

محل تولد : كربلا

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1335/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب در خانواده اي روحاني مقيم در كربلا زاده شدم. در سال 1350 به ايران بازگشتم. هر چند از كودكي به گونه پراكنده اي صرف و نحو مي خواندم، اما در سال 56 رسما وارد حوزه علميه شيراز شدم و به تحصيل پرداختم. پس از تسلط بر ادبيات عرب و دروس مياني حوزوي، سطوح عالي و خارج را در قم گذراندم. در كنار دروس حوزوي و ادامه تحصيل دانشگاهي، به فعاليت هاي فرهنگي و برخي مشاغل علمي اجريي اشتغال داشتم. در زيرفعاليت هاي علمي بنده به تفكيك آمده است:

1. سوابق آموزشي:

الف) حوزوي: پس از به پايان بردن مرحله سطح حوزه، هشت سال نيز در درس هاي خارج فقه و اصول اساتيد مبارز حوزه شركت كرده ام. در ين مدت درس هاي اصلي (فقه و اصول) و درس هاي جانبي حوزه مانند فلسفه، كلام، تفسير را نيز گذرانده ام.

ب) دانشگاهي:

در كنار درس هاي حوزوي به ادامه تحصيل در دانشگاه مشغول بوده، كارشناسي ارشد خود را در رشته مدرسي معارف اسلامي (گرايش فلسفه و كلام) دانشگاه قم در سال 1379 دريافت داشته ام. در همان سال نيز در مقطع دكتري كلام (گرايش فلسفه دين و مسائل جديد كلامي) همان دانشگاه پذيرفته و در سال 1384 با دفاع از پايان نامه دكتري خود با عنوان "شبيه سازي انسان از ديدگاه دين كاتوليك و اسلام" با رتبه عالي فارغ التحصيل شدم.

ج) دوره هاي آموزشي مختلف: در كنار فعاليت هاي اصلي آموزشي، همواره در پي كسب صلاحيت هاي لازم براي تخصص در تعليم و تحقيق بوده ام. از اين رو در دروه هاي آموزشي مختلف مانند كارگاه ترجمه، اصول كتابداري، آشنايي با منابع مرجع، نمايه سازي، اصطلاح نامه نويسي، ويرايش، مباني كامپيوتري، اينترنت، تكنولوژي اطلاعات، زبان انگليسي و فرانسه شركت كرده و دوره هاي گوناگوني از اين دست را گذرانده ام.

2. توانايي هاي علمي:

الف) اينجانب به زبان هاي انگليسي و عربي، در حد مكالمه و ترجمه متون تخصصي مسلط هستم و نوشته هاي متعددي از اين زبان ها ترجمه كرده ام. يك دوره شش ماهه زبان فرانسه را گذرانده ام. همچنين اندكي با زبان آلماني در حد خواندن پاره ا ي از متون ابتدايي آشنايي دارم.

ب) ترجمه: بيش از يك دهه است كه مستمرا به كار ترجمه مشغول بوده ام. محصول اين مدت فعاليت ترجمه اي، ترجمه ده مقاله علمي از زبان انگليسي و بيست مقاله و هشت عنوان كتاب از عربي بوده است كه منتشر شده اند.

ج) تحقيق: عمده فعاليت علمي بنده، مصروف تحقيق و تاليف بوده

است كه نتيجه آن تاكنون تاليف بيش از هشتاد مقاله و يازده عنوان كتاب بوده است.

د) عضويت در شوراهاي علمي: اينجانب به عنوان عضو هيئت تحريريه فصلنامه نقد و نظر، ميقات حج و حديث زندگي، فعاليت مطبوعاتي داشته ام. همچنين به عنوان عضو شوراهاي مختلف مراكز تحقيقي قم همچون موسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني (ره) و عضو شوراي دائرة المعارف امام خميني (ره) مشغول فعاليت بوده ام. و نيز در سمينارهاي علمي كشوري مانند "همايش بين المللي حقوق بشر و گفتگوي تمدن ها"، "سمينار بررسي سقط جنين در ايران"، "همايش ترجماني متون مقدس"، "همايش بين المللي مردم سالاري ديني"، "همايش سراسري استادان، محققان و مترجمان حوزه هاي فلسفه، كلام، اديان، عرفان"، "سومين كنفرانس بين المللي حقوق بشر"، "همايش گفتگوي علم و دين"، شركت كرده و مقالات خود را ارائه كرده ام.

ضمنا فعاليت هاي مديريت پژوهشي مانند معاونت پژوهشي مراكز علمي و مسئوليت ترجمه نيز داشته ام. هم اينك نيز عضو انجمن علمي اديان و مذاهب حوزه علميه هستم.

ه) تدريس: اينجانب در موسسات آموزش عالي مانند دانشگاه قم، دانشگاه مفيد، دانشگاه شهيد بهشتي، موسسه آموزش ضمن خدمت وزارت ارشاد، موسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني (ره) و دانشكده علوم قرآني تدريس داشته ام. موضوعات تدريس بنده عمدتاً عبارت بوده اند از: منطق، متون فلسفي معاصر، اخلاق، روش تحقيق، قواعد فقه، اصول فقه، متون فقه و شناخت منابع مرجع اسلامي.

3. حوزه هاي مورد علاقه:

اينجانب بيشتر به حوزه هاي فلسفه و كلام جديد، فلسفه اخلاق (اخلاق كاربردي با تاكيد بر اخلاق زيستي)، دين شناسي، نقد انديشه ها و مسائل اجتماعي، اسلامي توجه خاص دارم و

به كاوش در مسائل موردي و كم سابقه مي پردازم و مورد پژوهشي را بر بحث كليات ترجيح مي دهم.

4. كارنامه علمي:

كارنامه علمي بنده در دو عرصه تاليف و ترجمه حدود 20 عنوان كتاب و 90 مقاله است.

5. جوايز علمي:

درسال 1380 تحقيق بنده با عنوان «امام، اخلاق، سياست» از سوي دبيرخانه دين پژوهان كشور برگزيده شد و به آن جايزه ويژه رياست جمهوري تعلق گرفت. در همان سال مقاله بنده با عنوان «امر به معروف و نهي از منكر از ديدگاه امام علي ع» كه براي دانشنامه امام علي عليه السلام نوشته شده بود به عنوان مقاله برتر شناخته شد و به آن لوح تقديري تعلق يافت. در سال 82 نيز تحقيق اينجانب با عنوان «اخلاق نقد» از سوي دبيرخانه دين پژوهان برگزيده شد. همچنين تحقيق (دروغ مصلحت آميز) از سوي همين دبيرخانه رتبه آورد، اما به دليل تعلق آن به سال هاي قبل، از جريان داوري خارج و در بيانيه نهايي از آن تقدير شد.

در همين سال نيز كتاب «امام، اخلاق، سياست» از سوي دهمين سال كتاب دانشجويي برگزيده شد. در سال 1383 نيز جايزه يازدهمين كتاب سال دانشجويي به علت كثرت تاليف به بنده تعلق گرفت. همچنين در آن سال، مقاله بنده با عنوان «گريش هاي تفسيري در ميان مسلمانان؛ بررسي يك ترجمه» به عنوان نقد برتر در حوزه علوم قرآني برگزيده شد و جايزه و لوح تقديري از سوي رياست محترم مجلس به آن تعلق گرفت.

در ارديبهشت سال 1384 نيز مقاله بنده با عنوان «چالش علم و دين در مسئله شبيه سازي انساني» كه در نخستين همايش كشوري گفتگوي علم و دين

ارائه شده بود، از سوي مسئوولين همايش به عنوان مقاله برگزيده انتخاب و به آن لوح تقديري تعلق گرفت.

اسلامي پناه، هادي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

هادي اسلامي پناه

محل تولد : كربلا

شهرت

تابعيت : عراق

تاريخ تولد : 1337/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب هادي اسلامي پناه در سال 1337 در شهر كربلا و در يك خانواده روحاني بدنيا آمدم . تحصيلات ابتدائي را در مدارس عراقي گذرانده ، از همان زمان با حوزه كربلا و نجف آشنا شدم . در سال 1351 از كربلا اخراج شده و در قم سكونت كردم . در سال 1352 وارد حوزه علميه قم شده ، در مدرسه آيت الله گلپايگاني دروس مقدمات را طي نمودم . از دروس سطح ، رسائل را نزد استاد اعتمادي و مكاسب و كفايه را نزد استاد ستوده به پايان رساندم.

در همان زمان در سال 1359 وارد موسسه در راه حق شدم و دوره چهار ساله را طي نمودم . بيشتر درسها را نزد استاد مصباح يزدي و آيت الله معرفت و استاد فياضي گذراندم . در سال 1373 پايان نامه خود را به راهنمائي استاد اعرافي دفاع كردم . از همان زمان در بخش تاريخ و سيره اهل بيت (ع) ، با دفتر تبليغات اسلامي همكاري خوبي داشتم و عضو گروه زن در انديشه اسلامي موسسه امام خميني (ره) شدم و اين دو كار تا سال 1380 ادامه داشت . از سال 1380 در مدارس وابسته به مركز جهاني علوم اسلامي به تدريس علوم قرآن ، تفسير و فقه پرداخته و هم اكنون نيز ادامه دارد .

اسلامي، عباسعلي

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عباسعلي اسلامي در سال 1275هجري شمسي در شهرستان مذهبي سبزوار از خاندان اصيل و رفيع اسلامي، فرزندي بس بابركت و مسعود ديده به جهان گشود. خاندان ولايي اسلامي

نام اين كودك را به ياد فرزند رشيد امام علي(ع) عباسعلي» ناميدند. وي پس از اينكه تحصيلات ابتدايي خود را در زادگاه خويش(سبزوار) فرا گرفت، پس از طي مقدمات علمي عازم شهر مقدس مشهد رضوي گرديد و پس از مدتي براي ادامه تحصيل و كسب مدارج علمي از مشهد به نجف مشرف گرديد و در جوار با كرامت اميرالمومنين (ع) از محضر علماي بزرگ آن روز به حد اعلا كسب فيض نمود سپس به كربلاي معلي مشرف شده و در جوار حضرت ابا عبدالله الحسين (ع) مجاورت اختيار كند. از كربلا روانه سامرا مي گردد ودركنار حرم با شكوه و روحاني عسكريين ماوي مي گيرد و از بركات معنوي آن دو بزرگوار هر چه بيشتر به فيض عنايات رباني نايل مي گردد و در موقعيت و زمان مناسب - كه حدوداً هفت سال تمام در سامراء بوده اند. - از محضر علماي بزرگ همچون آقا ميرزا محمد تهراني(ره)، علم كلام و از محضر آيت اللّه حاج آقا بزرگ تهراني، علم اصول و از محضر حاج شيخ محمد تقي شوشتري، علم فقه تحصيل نموده و به مقام والاي معنوي و درجات علمي نايل مي گردد.گروه : علوم انسانيرشته : الهيات و معارف اسلاميوالدين و انساب : «پدر عباسعلي شيرازي الاصل و از قبيله قشقايي و جد مادريم از بزرگان بختياري بودند. در حال حاضر (زمان تهيه كتاب «طلايه دار فرهنگ اسلامي در عصر اختناق») آن گروه از اقوام كه در سبزوار به سر مي برند، شناسنامه بختياري دارند، سلسله اجداد شان به حسينقلي خان ابوقدّاره كه مزار وي در اصفهان است، مي رسد.حسينقلي خان و دو برادر وي، علي و حسين

از رؤساي بختيار بودند ظاهراً در زمان فتحعلي شاه قاجار طي اختلافي كه ميان بختياري ها و دستگاه حاكم پيش مي آيد، دولت وقت اين سه تن را دستگير و به سبزوار تبعيد مي نمايد. در سبزوار با آنكه از وطن و قبيله و عشيره خود مطرود شده بودند، از موقعيت اجتماعي و منزلت و سياست محروم نگشتند و مردم سبزوار حرمت ايشان را نگاه مي داشتند و از ايشان اطاعت مي كردند جد مادريش هر گاه عملي را بر خلاف عدالت و انسانيت از فرماندار مشاهده مي كرد، با تني چند از زنان محله به مقرّ فرمانداري مي رفت و نسبت به آنچه واقع شده بود، اعتراض مي نمود. اعتبار اين خاندان هنوز در ميان مردم آن ديار پابرجاست و خاطره نيكشان هنوز در اذهان برقرار است...»تحصيلات رسمي و حرفه اي : گرچه مرحوم حاج شيخ عباسعلي اسلامي تنها فرزند خانواده و عزيزدردانه آن دودمان به حساب مي آمد، مع الاسف در اوان كودكي او، اختلاف تلخ خانوادگي منجر به جدايي پدر ايشان از مادر مي گردد، به گونه اي كه ناچار از اول طفوليت تحت سرپرستي مادر و جد پدري و دايي خويش قرار مي گيرد. آقاي اسلامي، حقاً از استعداد فوق العاده و از حافظه بسيار قوي و بالايي برخوردار بوده است؛ تا آنجايي كه در سن چهار سالگي كتب و نشريات را با علاقه خاصي به تقليد از بزرگان مي خواند. و از سن پنج سالگي به مكتب رفته و شروع به يادگيري قرآن كريم مي نمايد و در شش سالگي به يادگيري كتاب گلستان سعدي مي پردازد و در مدرسه بزرگ سبزوار زير نظر عالمي به نام حاج شيخ محمد سبزواري به تحصيل خود ادامه

مي دهد و كتاب جامع المقدمات را نزد حاج آقا شيخ گل حسن، امام جماعت سبزوار فرا مي گيرد.آقاي اسلامي پس از اينكه تحصيلات ابتدايي خود را كه شامل آشنايي با ادبيات، قرآن و سطح ابتدايي و فقه و احكام بود، در زادگاه خويش (سبزوار) فرا گرفت، - پس از طي مقدمات علمي - عازم شهر مقدس مشهد رضوي گرديد. و از محضر علماي بزرگ مشهد به ويژه مرحوم آيت اللّه حاج ميرزا احمدي اصفهاني و آيت اللّه حاج آقا حسين قمي و آيت اللّه كفايي (پسر مرحوم آخوند ملا محمد كاظم خراساني، صاحب كفاية الاصول) بهره هاي علمي فراواني كسب نمود. و پس از مدتي براي ادامه تحصيل و كسب مدارج علمي از مشهد به نجف اشرف - كه در آن روز مهد علم و از بزرگترين حوزه هاي علمي، اسلامي به شمار مي آمد. - مشرف گرديد و در جوار باكرامت امير المؤمنين علي(ع)از محضر علماي بزرگ آن روز به حد اعلا كسب فيض نمود و تا حد توان بر مدارج علمي خود افزود؛ كه متأسفانه در اثر كثرت مطالعات و اشتغال، دچار عارضه ضعف چشم گرديد، به طوري كه اطبا اكيداً او را از مطالعه و نگاه به كتاب منع نموده و برحذر داشتند كه به هيچ وجه به كتاب نگاه نكند!! لذا بنا به پيشنهاد دوستان تصميم گرفت كه تا به دست آمدن بهبودي نسبي چشم خود، به كربلاي معلّي مشرف شده و در جوار حضرت ابا عبداللّه الحسين(ع)مجاورت اختيار كند. و ظاهراً مدت يكسال در كنار تربت پاك سيد الشهدا(ع)از محضر علماي بزرگ همچون حضرت آيت الّه خويي(ره) و آيت اللّه حاج شيخ جعفر رشتي(ره)

به كسب علم و دانش مي پردازد و به قدر توان بهره مند مي گردد. در اين روزها است كه بار ديگر در اثر هواي گرم كربلاي معلي ضعف چشم و عارضه آن شدت مي گيرد كه ناچار باز هم بايد تغيير مكان دهد و از هواي مطلوبتري استفاده كند ؛ لذا با توفيقات الهي از كربلا روانه سامرا مي گردد و در كنار حرم باشكوه و روحاني عسكريين(ع)مأوي مي گيرد و از بركات معنوي آن دو بزرگوار هر چه بيشتر به فيض عنايات رباني نايل مي گردد و در موقعيت و زمان مناسب - كه حدوداً هفت سال تمام در سامراء بوده اند. - از محضر علماي بزرگ همچون آقا ميرزا محمد تهراني(ره)، علم كلام و از محضر آيت اللّه حاج آقا بزرگ تهراني، علم اصول و از محضر حاج شيخ محمد تقي شوشتري، علم فقه تحصيل نموده و به مقام والاي معنوي و درجات علمي نايل مي گردد.خاطرات و وقايع تحصيل : «... هفت سال در سامرا مجاورت كردم، در اين هنگام در مقام تحقيق برآمدم كه قبور خلفاي عباسي را - كه ده سال استقرار حكومتشان در سامرا بود. - بيابم، اما هر چه بيشتر تفحص كردم، كمتر به نتيجه رسيدم. سرانجام خانه متروكه و مخروبه اي را يافتم كه شهرت داشت: گور خلفا در آن مكان است!با آنكه اكثريت ساكنان سامرا را اهل سنت تشكيل مي دهد و بر اساس بينش اينان، هر كس با هر پيشه و كرداري و منزلت و رفتاري - هر چند منحط و پست - بر اريكه حكومت تكيه زند، به حكم قرآن كريم «اولوالامر» است و بايد از او فرمان برد!! ولي به رغم اين باور

عمومي، نام و ياد اين حاكمان جائر تاريخ در مقر حكومتشان نيز فراموش شده است! در برابر، شكوه و عظمت امامان پاك سيرت روز به روز افزوده مي شود و بارگاه ملكوتي حضرت عسكريين(ع) در قلب سامرا چشم آشنا و بيگانه را مي نوازد!گنبد رفيع اين بارگاه ملكوتي در طول اعصار متمادي نشانه شرافت و آزادگي بوده است و ضريح مزار آن امامان همام - كه به همت والاي ايرانيان و در عهد مرجعيت مرحوم آيت اللّه العظمي سيد محسن حكيم ساخته شده - بوسه گاه عاشقان مشتاق است. آيينه اين تجربه تاريخي، ترجمان همان آيه كريمه است كه: «اي دارنده ملك هستي! تو هر كس را كه مي خواهي، عزت و حشمت بخشي و هر كه را خواهي، پست و فرومايه گرداني.»هم دوره اي ها و همكاران : از همدوره ايهاي عباسعلي اسلامي مرحوم نواب صفوي و آيت الله سيد ابوالقاسم كاشاني و امام خميني را مي توان نام برد.وقايع ميانسالي : مرحوم عباسعلي اسلامي در اواخر عمر خود با كهولت سن مي كوشيد به هر كيفيت خود را به جبهه هاي حق عليه باطل برساند و وظيفه ديني خود را نسبت به اسلام ايفا نمايد.او در سنگرهاي بسيجيان، دوشادوش جوانان رزمنده و دلاواران ايران اسلامي به پيش مي رفت. او در جبهه حق با جان و دل از حريم اسلام دفاع مي نمود. ايشان در بازگشت از جبهه، قطعات كوچك خمپاره هاي دشمن را به عنوان سوغات با خود مي آورد و بارها مي گفت: «مدتها در انتظار بودم كه قطعه اي از اينها نيز نصيب من مي گشت تا فوز عظيم شهادت در راه خدا را در آغوش گيرم ولي نصيبم نگشت!!»او با روحيه

دشمن ستيزي كه داشت تا حد امكان از حريم اسلام و قرآن دفاع نمودزمان و علت فوت : عباسعلي اسلامي در اواخر عمر در ميدانهاي حق عليه باطل در كنار بسيجيان جان بركف و در صف حزب اللّه و جنداللّه به عنوان مجاهد في سبيل اللّه حضور يافت و از قرآن و اسلام حمايت نمود.مرحوم اسلامي، در آخرين لحظات روزهاي زندگي با قلبي مالامال از نعمت پرفيض ولايت و با دلي از استقرار جمهوري اسلامي، در فروردين ماه 1364شمسي (مطابق با بييست و پنجم رجب شهادت حضرت موسي بن جعفر(ع)) جان به جان آفرين تسليم و در جوار كريمه اهل بيت، فاطمه معصومه(س)در شهر مقدس قم، (عشق آل محمد(ص) ) در آرامگاه ابدي خويش بيارميد. محل دفن: گوشه صحن بزرگ دست چپ اولين حجره. از خداوند منّان علوّ درجات مرحوم اسلامي و همه علماي راستين اسلامي را خواستاريم.مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : عباسعلي اسلامي از راه نوشتار و قلم نيز آثار پربركتي از خود به يادگار گذاشت. ايشان علاوه بر تأسيسات مهم عام المنفعه از قبيل مساجد، كتابخانه، حسينيه، دارالايتام و... با دور انديشي خاصي موفق شد بيش از 180باب مدرسه دخترانه، پسرانه، دبستان و راهنمائي و دبيرستان در تهران و در اكثر شهرهاي بزرگ و كوچك تأسيس نمايد و بيش از 50هزار دانش آموز، در هر دوره تحصيلي از مدارس ايشان به كسب علم و دانش با تربيت اسلامي مشغول باشند و جامعه تعليمات اسلامي عنوان همه مدارس ايشان است.او در مواقع حساس و خطرناك با شهامت در مقابل دشمنان اسلام و قرآن ايستاد. ايشان در راه دين با فدائيان اسلام و با مرحوم

آيت اللّه كاشاني(ره) همكاري نزديك داشت و در دوران انقلاب شكوهمند اسلامي به رهبري بزرگ مرد تاريخ اسلام و جهان، نايب الامام حضرت آيت اللّه العظمي امام خميني:؛ با اطاعت كامل در كنار امام امت ايستاد و از اسلام و قرآن دفاع نمود.فعاليتهاي آموزشي : پس از سالها اقامت در كشور عراق و بعد از تحمل زحمات طاقت فرسا همچون همه طلاب و علماي دين، جهت به دست آوردن مدارج علمي و معارف مذهبي، به حكم آيه مباركه:(فلو لا نفر من كلّ فرقة منهم طائفة ليتفقهوا في الدّين و لينذروا قومهم اذا رجعوا اليهم لعلّهم يحذرون)و حسب الامر حضرت آيت اللّه العظمي آقاي حاج سيد ابوالحسن اصفهاني(ره) - كه زعامت علمي و مرجعيت ديني آن زمان را بر عهده داشتند. - اسلامي عزيز با كوله باري از اندوخته هاي علمي و معارف مذهبي به ايران مراجعت مي كند.و بعد از چندي كه در كنار تربت پاك امام هشتم(ع)در مشهد مقدس رضوي رحل اقامت مي افكند، پس از مدتها تدبر و تفكر جهت انجام وظيفه خود، سرانجام تصميم مي گيرد كه به تهران رفته و پايگاه تبليغي و خدمات معنوي خويش را در آنجا قرار دهد، كه اين تصميم به جا و مناسب به مرحله عمل مي رسد و رسماً تهران را محل فعاليت برنامه هاي تربيتي و مذهبي خود قرار مي دهد و براي نجات نسل جوان از طوفان ويرانگر فرهنگ منحط غرب - كه سر تا سر ممالك اسلامي جهان و مخصوصاً كشور ايران را فرا گرفته بود. - جداً وارد ميدان عمل مي گردد.مراكزي كه فرد از بانيان آن به شمار مي آيد : عباسعلي اسلامي براي نجات نسل جوان، خانه

دو اتاقي خود را به مدرسه شبانه تبديل مي كند كه روزها خود در آن زندگي مي كند و شبها مدرسه است و آرام، آرام برنامه هاي تربيتي و مذهبي خويش را آغاز مي كند و عده اي انگشت شمار از آشنايان و همسايگان به عنوان شاگردان اوليه اين مؤسسه كوچك درآمده و مشغول فراگيري احكام الهي و مسائل اخلاقي مي گردند.و از آنجايي كه هدف، لله و قصد، ياري دين خدا بوده، طولي نكشيد كه اين مؤسسه به ظاهر كوچك و ناچيز در سراسر ايران گسترش پيدا كرده تا جايي كه به صورت جامعه تعليمات اسلامي با تعداد بيش از 180مدرسه و دبيرستان دخترانه و پسرانه با بيش از پنجاه هزار دانش آموز باايمان جلوه گر مي گردد.از ديگر آثار فرهنگي آقاي اسلامي، علاوه بر تأسيس چندين باب دارالايتام و حسينيه، قريب 80مسجد و پايگاه مهم ديني است كه با جديت و كوشش فراوان تأسيس نموده و مورد بهره برداري همنوعان مسلمان او قرار گرفته است.ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : در عصر اختناق و روزهاي استبداد و در زماني كه دشمن سر سپرده اسلام، رضا شاه خائن صريحاً فرمان كشف حجاب را صادر كرد! و در روزهايي كه دختران و زنان مسلمان به حكم پهلوي مزدور حق نداشتند با حجاب اسلامي از خانه هاي خود بيرون بيايند! و به گفته پسر پست تر از پدر (محمد رضا پهلوي):«پدرم دستور منع حجاب را صادر كرد ؛ به موجب اين دستور هيچ زن و يا دوشيزه اي حق پوشيدن چادر و نقاب نداشت، و اگر زني با روبند و چادر در كوچه پيدا مي شد، پاسبان از وي تقاضا مي كرد كه روبند خود را بردارد و اگر

امتناع مي كرد، جبراً چادر او را بر مي داشتند! تا زماني كه پدرم سلطنت مي كرد، در سراسر كشور اين منع برقرار بود.»اسلامي شجاع و عالم به زمان، اوضاع و شرايط سياسي، پس از ايستادن و استقامت در مقابل اين فرمان ننگين و خلاف قرآن و بعد از رنجها و شكنجه ها و زندانها، از همان راهي كه دشمن پيش گرفته و ريشه هاي ديني را يكي پس از ديگري قطع مي كرد و پيش مي رفت! از همان راه وارد ميدان عمل مي شود و براي دفاع از حريم ديني و قرآن به پيش مي رود.جالب آنكه اسلامي بزرگ در مقابل قدرت دژخيمي و قلدري جاهلانه پهلوي و اربابانش، با دلي قوي و روحيه اي قويتر و استوار ايستاد.آرا و گرايشهاي خاص : پيرو راستين اميرالمؤمنين علي (ع) مرحوم اسلامي در دوران زندگي خويش شعاري داشت كه نه تنها در زبان بلكه از اعماق قلب او سرچشمه مي گرفت و به مرحله عمل مي رسيد. او بارها در برخورد با علماي بزرگ و مراجع ديني مي گفت:«روحانيت پاسدار اسلام و نوكران امام زمان(ع)هستند و بايد با تمام وجود به دفاع از حريم اسلام و ارزشهاي ديني به پا خيزند.»او با صراحت مي گفت:«وظيفه روحاني بسيار سنگين است و روحاني وظيفه دارد، مساجد و محافل مذهبي را به پايگاه نشر معارف اسلامي مبدل سازد و رسالت روحاني در اين خصوص دشوارتر از ديگران است. روحاني به لباس سرباز ديني درآمده است و بايد راهدار طريق شرع باشد.»او مي گفت: «امر به معروف و نهي از منكر بر همگان فرض و واجب است، ولي مسئوليت سنگين آن بر عهده روحانيت است. وظيفه روحاني است در سامان بخشيدن به نابساماني هاي مسلمانان

بكوشد و در اخلاقيات و اقتصاديات، اجتماعات و حتي مسائل شخصي و خانوادگي اعم از كلي و جزئي يار و مددكار آنان باشد. و از روحاني راستين جز اين انتظار نمي رود. اعاظم روحانيون عالم تشيّع مي كوشيدند كه گام در جاي پاي ائمه خويش(ع) بنهند و جز اين سان عمل ننمودند.»آثار : nbsp1 جهاد nbsp2 راه حسين و دوازيا رفته nbsp3 طلايه دار فرهنگ اسلامي در عصر اختناق ويژگي اثر : خاطرات آن مرحوم مي باشد كه پس از مرگ نشر يافت.

منابع زندگينامه :سايت حوزه علميه قم/ بخش زندگينامه علماwww.hawzah.net/ - 1k

اسلامي، محمد تقي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد تقي اسلامي

محل تولد : قم

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1348/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب پس از پايان تحصيلات در مقطع راهنمايي تحصيل در سال 1362 وارد حوزه علميه قم شدم و دروس مقدماتي را در مدرسه علميه امام صادق (ع) گذراندم. دروس سطح حوزه را نيز از سال 1366 آغاز كردم و در درس حضرات اساتيد علي محمدي خراسانى، آقارسول موسوي تهرانى، نكونام گلپايگاني و شيخ حسين توتونچي تهراني (ره) شركت جسته، اين دروس را در حدود سال تحصيلي 72 _ 71 به پايان بردم.

از سال 1370 به صورت موقت و آزمايشي در برخي كلاس هاي درس خارج شركت مي كردم. تا اين كه رسماً از سال 1372 در دروس خارج فقه و اصول حضرات آيات سبحانى، وحيد خراساني و جوادي آملي شركت جستم. در ضمن دروس و مباحثات حوزوي به پيشنهاد برخي از دوستان هم بحث، در دوره عمومي

دروس موسسه در راه حق شركت نمودم.

سال ورود من به موسسه در راه حق (كه بعداً با نام موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره) در ساختمان جديد فعاليت خود را ادامه داد) سال 1371 (سال تحصيلي 72 _ 71) بود. پس از گذراندن دروس عمومي طي چهار سال، در سال تحصيلي 76 _ 75 در آ زمون ورودي دوره كارشناسي ارشد در رشته تخصصي دين شناسي پذيرفته شدم. و پس از طي دوره تحصيلي در سال 1380 با دفاع از پايان نامه اي تحت عنوان "نقد و بررسي نظريه جان مارتين فيشر در باب مسئوليت اخلاقي" فارغ التحصيل شدم. البته ضمن تحصيل در دوره كارشناسي ارشد، فعاليت هاي پژوهشي و آموزشي خود را با پذيرفتن پروژه هايي از مراكز تحقيقاتي مختلف و تدريس در مراكز حوزوي و دانشگاهى، از سال 1378 آغاز نمودم و تاكنون فعاليت ها ادامه دارد.

پس از فارغ التحصيلي ابتدا حدود 8 ماه با معاونت تدوين متون درسي معارف اسلامي در نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري در دانشگاه ها، به عنوان كارشناس گروه اخلاق همكاري علمي پژوهشي داشتم. پس از آن از سوي پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي براي تأسيس و تشكيل يك گروه علمي پژوهشي كارآمد در حوزه اخلاق اسلامي دعوت شدم و كار اصلي پژوهش خود را در اين رشته ابتدا در قالب هسته اي علمي، پژوهشي آغاز نمودم و با رسميت يافتن گروهي با نام گروه اخلاق و تربيت در اين پژوهشگاه به عنوان عضو هيئت علمي به فعاليت خود ادامه مي دهم.

اسلامي، محمدرضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد رضا اسلامي

محل تولد : بهشهر

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1334/1/1

زندگينامه علمي

آقاي محمد رضا

اسلامي در سال 1334هجري شمسي در خانواده اي متدين، مذهبي و دوستدار اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام در شهرستان بهشهر ديده به جهان گشود. دوران ابتدايي، راهنمايي و دبيرستان را در زادگاه خويش با موفقيت سپري كرد.

در پي تشويق خانواده و علاقه خويش به فراگيري علوم ديني از يك سو و شوق ادامه تحصيل در قم، زيارت و هم جواري با بارگاه كريمه اهل البيت حضرت معصومه سلام الله عليها از سوي ديگر وي را رهسپار قم و در سال 1350 وارد حوزه علميه قم گرديد. از نخستين روزهاي ورود ضمن انس با آستان ملكوتي كريمه اهل بيت (ع ) با تلاش و كوشش فراوان به تحصيل پرداخت. پس از گذراندن سطوح عالي در سال 1359 به حلقه دروس خارج راه يافت. وي در ايام تحصيل در قم از محضر بزرگاني چون آيت الله مكارم، آيت الله سبحاني، آيت الله جوادي آملي، و ديگر ستارگان درخشان حوزه علميه قم كسب فيض كرد. استاد در كنار تحصيل دروس حوزوي از تحصيلات دانشگاهي غافل نماند و در رشته معارف اسلامي در مقطع كارشناسي در سال 1361 از دانشگاه قم فارغ التحصيل گرديد .

وي پس از سالها تلاش و علم اندوزي در قم، جهت خدمت علمي و فرهنگي به مردم ديار خويش به زادگاهش بازگشت، و هم اكنون علاوه بر مديريت نهاد نمايندگي ولي فقيه در دانشگاه علوم كشاورزي گرگان، در اين دانشگاه و دانشگاه آزاد گرگان به تدريس دروس معارف اسلامي مشغول مي باشد. وي در طول حيات علمي خويش از امر نگارش و پژوهش غافل نمانده است و آثاري از

قبيل "حج" و" نبوت برآمدي بر فلسفه" و غيره را به رشته تحرير در آورده است و به زيور طبع آراسته است.

اسلاميان، عليرضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عليرضا اسلاميان

محل تولد : قم

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1330/1/1

زندگينامه علمي

حجة الاسلام والمسلمين اسلاميان در سال 1372 هجري قمري در قم و در ميان خانواده اي متدين و دلباخته خاندان پاك پيامبر اسلام (ص ) چشم به جهان گشود. پدرش از كسبه شهر قم و از ارادتمندان به علما و مجتهدان اين شهر عالم پرور بود كه از راه چيني و بلورفروشي روزگار مي گذرانيد. حجة الاسلام والمسلمين اسلاميان تحصيلات دبستاني خود را در مدرسه محمديه قم به پايان رسانيد. سپس به سفارش پدر، به نزد دايي خود كه از فضلاي حوزه علميه قم بود، رفت و دروس حوزوي را نزد او آغاز كرد. پس از او خدمت چند استاد ديگر در زمينه ادبيات عرب مشرف شد، ضمن اينكه روابط علمي خود را با دايي خود قطع نكرد. پس از اتمام بخشي از دروس دوره مقدمات به مدرسه علميه حقاني رفت . مدرسه علميه حقاني در آن روزگار از مدارس مهم حوزه علميه قم به شمار مي آمد كه با روشي جديد به آموزش دروس حوزوي همت گماشته بود. در اين مدرسه كه مسؤول آن شهيد آيت الله قدوسي (ره ) بود، علاوه بر دروس حوزوي ، دروسي كه هر طلبه در امور تبليغي خود بدان نياز داشت ، آموزش داده مي شد، از جمله زبان انگليسي ، ادبيات فارسي و... .

حجة الاسلام والمسلمين اسلاميان در آن مدرسه ، دروس مقدمات را پي گرفت و سپس دروس دوره سطح را در آنجا به اتمام رسانيد و به درس خارج

عالمان و استادان مشهور دوره خود راه يافت و سالها از محضر آنان بهره مند شد، ضمن اينكه در طي اين سالها در دروس اخلاق نيز شركت جدي داشت تا همواره علم خود را با عمل توام سازد.

حجة الاسلام والمسلمين اسلاميان در ساليان تحصيل خود به محضر استادان بسياري راه يافت . او كه دروس جامع المقدمات و سيوطي را نزد دايي خود و حجج اسلام علي طيبي و صديقيان فرا گرفته بود، در درس مغني حجة الاسلام والمسلمين فياضي يزدي قمي و درس معاني و بيان آيت الله خزعلي و آيت الله گرامي شركت كرد. او اصول فقه را نزد حضرات آيات خزعلي ، جنتي و استادي ، معالم الاصول را نزد استادان تقوي اشتهاردي ، و شرح لمعه را نزد حضرات آيات حرم پناهي ، گرامي ، محمدي گيلاني ، مظاهري ، مصلحي اراكي ، طاهري خرم آبادي ، فاضلي اشتهاردي ، شهيد قدوسي و شهيد سلطاني اشتهاردي آموخت و در درس رسائل حضرات آيات محمدي گيلاني ، صانعي ، آذري و درس مكاسب حضرات آيات خزعلي و احمدي ميانجي حاضر شد. بخشي از كفاية الاصول را نيز نزد آيت الله صانعي و تفسير را نزد آيت الله مصباح يزدي فرا گرفت ، ضمن اينكه در طي اين سالها، دروسي همچون ادبيات فارسي، املاء و انشاء و زبان انگليسي را نيز آموخته بود.

با پايان يافتن دوره سطح به درس خارج آيت الله العظمي شيخ كاظم تبريزي (ره )، آيت الله العظمي سيد محمدرضا گلپايگاني (ره )، آيت الله العظمي شيخ مرتضي حائري (ره )، آيت الله العظمي وحيد خراساني ، آية الله العظمي شيخ جواد تبريزي و آية الله شاه آبادي رفت و سالها از خرمن دانش و معرفت آنان خوشه چيد. در بخش فلسفه نيز از محضر آيات عظام جوادي آملي ، مؤمن قمي ، اميني و

صدر بهره برد. او در سالهاي تحصيل خود با فضلا و عالمان بسياري رابطه دوستي داشت كه از جمله آنان مي توان از حجج اسلام آقايان شب زنده دار، عندليب ، علي مؤمن و محمود رجبي نام برد.

حجة الاسلام والمسلمين اسلاميان در سالهاي مختلف زندگي خود فعاليتهاي علمي و فرهنگي بسياري را به انجام رسانده است. كه از جمله آنها شركت در مجمع الفقه است كه در آن به تأليف رساله ها و نوشته هاي گوناگون فقهي پرداخته مي شود.

وي در طول سالهاي تحصيل و پس از آن به مناطق گوناگوني سفر نموده و به تبليغ عقايد شيعه پرداخته است كه از جمله آنها مي توان به سفر او به شهر مهران و دره شهر در سالهاي نخستين پيروزي انقلاب اسلامي اشاره كرد. همچنين وي مدتي در دفتر امام (ره ) به بررسي نامه هاي رسيده و اقدام مقتضي آن مي پرداخته است .

حجة الاسلام و المسلمين اسلاميان در طول سالهاي رژيم طاغوت و پس از آن ، همواره چون مردم ايران اسلامي ، زندگي توام با مبارزه را طي نموده است . از فعاليتهاي سياسي وي در زمان رژيم شاه مي توان به افشاگريهاي او اشاره كرد كه در سال 1351 به مدت دو ماه به زندان افتادند.

اسماعيل پور نيازي، حسن

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حسن اسماعيل پور نيازي

محل تولد : بابل

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1349/1/1

زندگينامه علمي

در تابستان سال 1366 پس از طي مقطع راهنمايي وارد حوزه علميه شدم. در گام اول قدم در مدرسه مباركه فيضه مازندران (شهرستان بابل) تحت نظارت مديريت و اشراف حضرت آيت الله فاضل استر آبادي نهادم.

پس از طي مراحل اوليه تحصيل در سال 1370 وارد حوزه علميه قم شدم و در

قم در دروس سطح از دروس استاد آيت الله سيد علي محقق دامان و ديگر اساتيد استفاده كردم. در درس خارج نيز در فقه و اصول در محضر اساتيد بزرگوار آيت الله سيدعلي محقق داماد، آيت الله مكارم شيرازي، آيت الله سبحاني و آيت الله لاريجاني حاضر شدم.

همزمان با تحصيل در مقطع خارج در رشته تخصصي تفسير و علوم قرآن نيز طي يك دوره چهار ساله در مقطع سطح چهار از محضر اساتيد بزرگوار آيت الله معرفت، آيت الله خزعلي، آيت الله دكتر احمد بهشتي، حجت الاسلام دكتر نقي پورفر و اساتيد ديگر بهره مند شدم. پس از اتمام دوره تحصيل رشته تخصصي تفسير و علوم قرآن به دليل احساس نياز به مباحث عقلي و فلسفي در رشته فلسفه مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره) مشغول به تحصيل شدم و اكنون در مقطع كارشناسي ارشد مي باشم.

در بهار سال 1384 پايان نامه سطح چهار مركز تخصصي تفسير و علوم قرآن را تحت عنوان «آزادي و ارتداد از ديدگاه قرآن» با راهنمايي و مشاورت استاد آيت الله معرفت و استاد دكتر نقي پورفر دفاع كردم و با درجه عالي داوران همراه بود. پيش از آن در سال 1383 پايان نامه فوق به عنوان پژوهش برگزيده سال در حوزه دين پژوهي از سوي دبيرخانه دين پژوهان كشور انتخاب و معرفي شد.

در بخش تحقيقات علمي نيز با مركز جهاني علوم اسلامي در تدوين درسنامه، مركز پژوهشهاي صدا و سيما در تأليف كتاب و پژوهشكده فرهنگ و انديشه (كانون انديشه جوان) براي تدوين كتاب همكاري داشته و دارم.

اسماعيل پور، محمدعلي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد علي اسماعيل پور

محل تولد :

شهرضا

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1319/1/1

شروع به علوم قديمه از سال 1335 شمسي در شهرضا و بعد از طي مقدمات و قسمتي از سطوح عالي و فراگيري فلسفه و كلام و مقداري طب قديم و مقداري هيئت در سال 1339 وارد حوزه علميه قم شدم.

بعد از تكميل سطح عالي حوزه در دروس خارج فقه و اصول شركت نموده و مباحث فلسفي را نيز تكميل و در طول خواندن درس خارج به مباحثات علمي و تدريس سطح عالي و علوم اعتقادي مشغول بوده ام و بعد از دوره هائي از تدريس كفاية الاصول از سال 1357 شمسي به تدريس خارج فقه و اصول مشغول بوده كه هم اكنون هم ادامه دارد و فعلاً دوره سوم تدريس خارج اصول برقرار مي باشد.

در سخنراني بعد از نماز جماعت چه در قم و چه در شهرضا (قمشه) در ايام مناسب و تعطيلات حوزه مثل ماه مبارك رمضان و تابستان با توفيق الهي يكدوره تفسير كامل قرآن براي مردم گفته شده است و دوره دوم نيز تاكنون به سوره يونس رسيده است.

اسماعيلي ايولي، علي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

علي اسماعيلي ايولي

محل تولد : ساري

شهرت : اسماعيلي

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1348/1/1

زندگينامه علمي

در سال 1348 در روستاي ايول از توابع بخش چهاردانگه (كياس) شهرستان ساري مركز استان مازندران متولد شدم. تحصيلات ابتدايي را در همان روستا و تحصيلات راهنمايي را در ساري و پس از دوره راهنمايي وارد حوزه علميه شدم.

دو سال در حوزه علميه سعادتيه ساري و سپس در سال 1366 وارد حوزه قم شد. حدود هشت سال در مدرسه علميه امام باقر

(ع) كه از مدارس تحت برنامه مركز مديريت بود مشغول تحصيل بودم. همراه با تحصيلات اين دوره به صورت متفرقه ديپلم علوم انساني را گرفتم و در دروس مكاسب، رسائل و كفايه از اساتيد محترم سروش محلاتي، حسيني بوشهري، حسيني خراساني، نكونام، وحيد خراساني فيض بردم. سه سال در درس خارج اصول استاد صادق لاريجاني و سه سال در خارج فقه استاد مكارم شيرازي و سه سال از خارج اصول استاد جعفر سبحاني بهره بردم.

همراه با تحصيلات سطوح عاليه حوزوي در رشته فلسفه (غرب) دانشگاه مفيد دوره كارشناسي و كارشناسي ارشد را از سال 1372 تا 1380 به اتمام رساندم. همراه با تحصيلات دانشگاهي در حوزه علميه در بخش علوم اسلامي عقلي (كلام _ فلسفه اسلامي _ عرفان) در درس اسفار استاد دهقاني و درس اسفار و اشارات استاد فياضي و نهاية الحكمه استاد معلمي شركت نمودم.

هم اكنون با جامعة الزهرا و گروه معارف دانشگاه سمنان همكاري تحقيقي و تدريس دارم. همچنين به مدت پنج سال با دايرة المعارف علوم عقلي موسسه امام خميني (ره) از سال 79 تا 84 همكاري داشته ام. در ايام تبليغ و فصل تابستان به تبليغ و سخنراني مي پردازم.

اسماعيلي دهاقاني، محسن

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محسن اسماعيلي دهاقاني

محل تولد : دهاقان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1339/1/1

اسماعيلي مباركه، محمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد اسماعيلي مباركه

محل تولد : اصفهان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1341/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب محمد اسماعيلي مباركه در سال 1341 در روستاي مباركه از توابع جرقويه اصفهان متولد شدم. تحصيلات ابتدائي و راهنمائي را در روستاي پيله وران جنوبى، و ادامه تحصيل را در شهر اصفهان گذراندم.

در سال 1363 وارد حوزه علميه اصفهان شدم و پايه اول تا سوم را در مدرسه علميه ذوالفقار اصفهان، و سپس در سال 1366پايه هاي چهارم و پنجم را در مدرسه علميه امام صادق (ع) اصفهان گذراندم. در سال 1369 وارد حوزه علميه قم شدم و تا سال 1375 سطح را در قم يعني پايه هاي ششم و هفتم و هشتم و نهم و دهم را به پايان رساندم و در سال 1376 وارد دروس خارج آيت الله مكارم شيرازي و آيت الله آقا موسي شبيري زنجاني شدم.

بعد از دو سال همراه با ادامه درس خارج فقه و اصول، تخصصي تبليغ را در مدرسه عالي دارالشفاء شروع كردم و بعد از چهار سال موفق به گذراندن دوره تخصصي تبليغ با گرايش ارشاد نوجوانان و جوانان تأليف كودك و نوجوان شدم و جزء ممتازين دوره سوم تخصصي تبليغ، در سال 1380 از مركز تخصصي تبليغ مدرسه عالي دارالشفاء فارغ التحصيل شدم و همزمان با طي كردن 6سال درس خارج فقه و اصول موفق به دريافت سطح چهار حوزه (دكتري) شدم.

در سال 1380 رسماً تدريس خود را در مراكز تخصصي حوزه:

1- تخصصي تبليغ تحت عنوان روش تدريس و

كلاسداري و روانشناسي تبليغ و تدريس مفاهيم ديني و تدريس ديني و قرآن، شروع كردم. 2- تخصصي علوم حديث، روش تبليغ حديث 3- در تخصصي مهدويت، روش تفسير براي جوانان را مشغول هستم. 4- در دانشگاه باقر العلوم (ع) عناويني مانند: الف) روش تبليغ ب) روش ارائه مفاهيم ديني، عقايد، تفسير، احكام، روانشناسي تبليغ، روش تدريس و كلاس داري را تدريس مي كنم. 5- در مجموعه سفيران هدايت قم هم به تدريس مباني اصول، روشهاي تربيتي، روش تدريس، كلاس داري كودك و نوجوانان و روش تدريس و كلاسداري عمومي مشغول هستم. 6 - در كارشناسي ارشد تخصصي تبليغ، تدريس كلاسداري كودكان و نوجوانان مشغول مي باشم. 7 - در معاونت تبليغ و آموزشهاي كاربردي نيز مشغول آموزش 2000 نفر از طلاب طرح هجرت بلند مدت مي باشم.

اسماعيلي، اسماعيل

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

اسماعيل اسماعيلي

محل تولد : كريز كاشمر

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1334/1/1

زندگينامه علمي

پس از فراگيري قرآن در مكتب خانه روستاي زادگاهم كريز و پايان تحصيلات ابتدايي كلاس ششم نظام قديم در سال 1348 وارد مدرسه مرحوم حاج سلطان العلما حوزه علميه شهرستان كاشمر گرديدم و طلبه شدم.

حوزه كاشمر در آن سالها بسيار پر رونق بود و از شهرهاي گناباد، قاين، فردوس، بجستان و تربت حيدريه طلبه ها براي درس خواندن به كاشمر مي آمدند. هر سه مدرسه كاشمر، مدرسه مرحوم حاج شيخ، مدرسه عتيق و مدرسه حاج سلطان پر از طلبه بود و با مديريت مرحوم آيت الله سعيدى برنامه هاي آموزشي منظم و خوبي در جريان بود، امتحانات به طور مرتب برگزار مي شد. در آن زمان تقريبا همه

سطوح از ابتدايي و مقدماتي گرفته تا خارج فقه و اصول تدريس مي شد. مرحوم آيت الله امامي كه از شاگردان ميرزاي نائيني و هم مباحثه آيت الله خويي بوده است در مدرسه حاج شيخ خارج فقه مي گفت. خود آيت الله سعيدي هم علاوه بر مديريت حوزه و فعاليت هاي متعدد اجتماعي، مذهبي در چند مقطع تدريس مي كرد.

بعد از انقلاب متاسفانه برخلاف بسياري از شهرستانها حوزه كاشمر دچار ركود شد و اخيراً پس از تقريبا دو دهه بي نظمي و بي رونقي دوباره با همت حجت الاسلام عربي سامان گرفته است و كم كم رونق گذشته خود را باز مي يابد. در سال 1352 به اتفاق پسر عمويم حجت الاسلام حاج شيخ علي اسماعيلي براي ادامه تحصيل به حوزه علميه قم رفتم.

در حوزه كاشمر دروس مقدماتي و ادبيات عرب مثل نصاب الصبيان، جامع المقدمات، سيوطى، مغنى، شرح قطر، حاشيه ملاعبدالله در منطق و برخي دروس ديگر را از محضر استادان مرحوم آيت الله سعيدى، مرحوم حاج شيخ جواد آقا مدرسى، مرحوم حاج آقاي فرقانى، مرحوم آقاي شريعتي محولاتى، مرحوم آقا ضياء اوليائي فرا گرفتم و در قم پس از چند ماه سرگرداني و نهايتاً استقرار در مدرسه حجتيه (پارك چهارم حجره 75) و با استفاده از راهنمايي حاج آقاي جراسيمي و حاج آقاي عرب در برنامه هاي درسي حوزه شركت كردم.

معاني بيان را از محضر استاد عرفاني استفاده كردم، شرح لمعه را از محضر آيت الله فاضل هرندي و بخشي از مكاسب را از محضر آيت الله صانعى و بيشتر آن را از آيت الله حاج سيد علي محقق داماد و كفايه

را از محضر آيت الله فاضل لنكراني استفاده كردم. در همان زمان در درس اخلاق و تفسير آيت الله مشكيني و درس نهج البلاغه آيت الله حسين نوري همداني نيز شركت مي كردم. قوانين الاصول ميرزاي قمى را نزد استاد آيت الله دوزدوزاني خواندم. معالم را از استاد فياضي فرا گرفتم و رسائل شيخ را از محضر آيت الله فاضل هرندي استفاده كردم، مدت كمي نيز در درس آيت الله فاني و مرحوم آيت الله نجفي مرعشي و مرحوم آيت الله ميرزا هاشم آملي شركت مي كردم.

در همين سالها فعاليتهاي تبليغي و سياسي نيز داشتم و در برخي جلسات و فعاليتهاي انقلابي شركت مي كردم. جلسه طلاب كاشمر كه در آن سالها در منزل مرحوم حاج شيخ ابوالقاسم جلالي كاشمري در جوي شور به صورت هفتگي برگزار مي شد و هنوز هم كم و بيش به صورت غير منظم ادامه دارد، محور فعاليتهاي سياسي بود. در سال 1354 جلسه لو رفت مرحوم جلالي و حاج آقاي عربي و آقاي موسوي زيرك آبادي توسط ساواك دستگير شدند و به زندان افتادند. جلسه را فردي كه مدت كمي در جلسه شركت مي كرد و در ارتباط با جريان ديگري دستگير شده بود لو داده بود، به لطف خدا من و پسر عمو و حاج آقاي رضايى، احمدى، موسوي نژاد، يوسفي گنابادى، يعقوبي و ... با اينكه تحت تعقيب بوديم ولي دستگير نشديم.

دو بار براي دستگيري من و پسر عمويم نيمه شب ساواكيها به مدرسه حجتيه آمدند ولي من قبل از وارد شدن به حجره از آمدن آنها مطلع شدم و به حياط مدرسه آمدم و

تا آنها نرفتند با جمع زيادي از طلاب عبا به سر و مهر به دست در حياط مدرسه و كنار حوض مانديم و ماموران ساواك را دسته جمعي هو مي كرديم. آنها بخشي از كتابها، نوار مرا از حجره بردند و از هم حجره مان آقاي كاظمي پرسيده بودند كه فلاني كجاست و او اظهار بي اطلاعي مي كرده است. در هر صورت در جريان تظاهرات مفصل 17 خرداد سال 54 در فيضيه كه ماموران ساواك ريختند و عده اى را ضرب و شتم كردند و بردند و مدرسه را بستند، شركت داشتم ولي قبل از بسته شدن درهاي مدرسه از آنجا خارج شدم. روزنامه هاي آن زمان با عنوان ماركسيست هاي اسلامي تيتر كرده بودند. باز در فعاليتهاي سالهاي 56 و 57 جريان مجالس مرحوم حاج آقا مصطفى، جريان 19 دي حضور داشتم.

بعد از انقلاب از دانشگاه قم مدرك كارشناسي گرفتم. در برنامه مركز آموزشي زبانهاي خارجي دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم در رشته زبان انگليسي فارغ التحصيل شدم و مدرك سطح عالي گرفتم.

همچنين يك دوره درس خارجي فقه و اصول از محضر استادان حضرات آيات منتظرى، وحيد خراسانى، صانعى، تبريزي و فاضل لنكراني استفاده كردم. بدايه و نهايه علامه را از استاد فياضي درس گرفتم. مقداري از منظومه را نزد آيت الله انصاري شيرازي خواندم و از سالهاي 65 در ضمن درس كارهاي پژوهشي و نوشتاري نيز مي كردم. در تصحيح و تحقيق مفصل و ده جلدي مختلف علامه كه بطور بسيار خوب چاپ شده و كتاب سال هم شد و جايزه دريافت كرد شركت داشتم و بخش اعلام و

تراجم و رجال آن را به اتفاق دوستم حاج شيخ علي اكبر ذاكري انجام دادم. از آن زمان تا به حال حدود يكصد مقاله مفصل علمي كه بخش از آنها در مجله هاي فقه حوزه و برخي روزنامه ها و مجلات ديگر چاپ شده است نوشته ام و الان نيز جانشين مدير مسئول مجله حوزه و عضو هيات تحريريه آن و دبير شوراي مطبوعات دفتر هستم.

اشراقي، احسان

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

احسان اشراقي در سال 1307در قزوين بدنيا آمد.ايشان داراي دكتراي تخصّصي تاريخ از دانشگاه تهران است. وي هم اكنون عضو پيوسته فرهنگستان علوم و استاد تاريخ دانشگاه تهران مي باشد.

گروه : علوم انساني

رشته : تاريخ

تحصيلات رسمي و حرفه اي : تحصيلات رسمي احسان اشراقي به قرار زير است: كارشناسي رشته تاريخ و جغرافيا از دانشگاه تهران در سال 1328 كارشناسي ارشد رشته تاريخ و علوم اجتماعي از دانشگاه تهران در سال 1341 دكتراي رشته تاريخ از دانشگاه تهران در سال 1348

همسر و فرزندان : دكتر احسان اشراقي متاهل و داراي يك فرزند مي باشد.

مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : مشاغل و سوابق مديريتي و اجرايي دكتر احسان اشراقي به قرار زير است: مديريت گروه آموزش تاريخ دانشگاه تهران بمدت بيست سال معاونت آموزشي داانشكده ادبيات و علوم انساني در دانشگاه تهران بمدت دو سال عضو پيوسته فرهنگستان علوم جمهوري اسلامي ايران

فعاليتهاي آموزشي : احسان اشراقي عضو هيئت علمي دانشگاه تهران مي باشد .ايشان بمدت 50 سال است كه در مراكز دانشگاهي و موسسات آموزش عالي به امر تدريس فعاليت دارد.

جوائز و نشانها : جوايز و نشانهاي دريافتي احسان اشراقي به قرار زير است: استاد ممتاز دانشكده

ادبيات دانشگاه تهران جشن بزرگداشت و تكريم دكتر اشراقي در قزوين در سال 1380 به علت پژوهشهاي علمي و فرهنگي درباره شهر مذكور

چگونگي عرضه آثار : - ارائه 50 مقاله در زمينه تاريخي - تاليف شش كتاب تاريخي - داراي سه ترجمه ( ترجمه يك كتاب از زبان فرانسوي) - ايراد سخنراني در خارج از كشور در كشورهايي همچون فرانسه،انگليس،آلمان ،گرجستان و غيره

--------------------------------------------------------------------------------

آثار :

1 بيهقي تصويرگر زمان

ويژگي اثر : مولف: محمدبن حسن بيهقي، احسان اشراقي (مترجم) ناشر: سخن - 1381

2 تاريخ جهان آراي عباسي

ويژگي اثر : مولف: محمدطاهرحسين وحيدقزويني، احسان اشراقي (مترجم)، سيدسعيد ميرمحمدصادق (مترجم) ناشر: پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي - 1383

3 خلاصه التواريخ

ويژگي اثر : مولف: احمدبن حسين منشي قمي، احسان اشراقي (مترجم) ناشر: دانشگاه تهران - 1383

برگرفته از كتاب :شرح حال تخصصي استادان و دانشياران كشور (جلد سوم)

اشرفي، اميررضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

اميررضا اشرفي

محل تولد : تهران

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1344/1/1

زندگينامه علمي

در سال 1363 به حول و قوه الهي و با عنايات حضرت ولي عصر ارواحنا له الفداء وارد حوزه مقدسه علميه قم شدم. دروس مقدمات را در مدرسه علميه امام خميني (ره) به مديريت حجت الاسلام والمسلمين علي عطايي اصفهاني گذراندم. در آن زمان تدريس دروس ادبيات عرب و منطق را در آن مدرسه استاد تهراني، طالقاني و مظهر علي (پاكستاني) به عهده داشتند، لذا دروس مذكور را در محضر اين سه استاد گذراندم. در درس معالم

الاصول از محضر آيت الله شيخ يحيي انواري استفاده بردم. دروس اصول فقه و لمعه را نزد حجج اسلام علي حسيني بوشهري و سيد احمد خاتمي و علي محمدي خراساني گذراندم.

بين سالهاي 1367تا 1370 در درس رسائل استاد علي محمدي خراسانى و مكاسب محرمه آيت الله عراقچي حاضر شدم. جلد اول و دوم كفاية الاصول را نزد استاد سيد محمد رضا يزدي (عضو فعلي فقهاي شوراي نگهبان) گذراندم. و پس از آن حدود 5 سال در درس خارج اصول ايشان در مدرسه علميه آيت الله العظمي گلپايگاني (روبروي شيخان قم) تلمذ نمودم. ضمناً حدود 4 سال از محضر درس خارج فقه آيت الله العظمي ميرزا جواد آقا تبريزي (ره) و خارج فقه آيت الله عبدالله جوادي آملي استفاده بردم.

همزمان با اشتغال به دروس فقه و اصول بين سالهاي 1369 تا 1374 دوره پنج ساله الهيات و معارف اسلامي موسسه در راه حق را گذراندم و در سال 1374 از آن موسسه با مدرك كارشناسي الهيات و معارف اسلامي فارغ التحصيل شدم. در همان سالها گروه هاي آموزشي و پژوهشي موسسه مزبور به رياست آيت الله مصباح يزدي فعاليت خود را در قالب موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره) ادامه دادند، بنده نيز دوره آموزشي كارشناسي ارشد پيوسته علوم قرآني آن موسسه را بين سالهاي 1374 تا 1378 گذراندم و در سال 1378 از رساله ام با عنوان نقد و بررسي ديدگاههاي علوم قرآني علامه بلاغي (ره) دفاع نموده و با مدرك كارشناسي ارشد علوم قرآني از آن موسسه فارغ التحصيل شدم. در سال 1380 در دوره دكتري علوم قرآن و حديث مركز تربيت مدرس

دانشگاه قم پذيرفته شدم و در خرداد 1385 از رساله ام با عنوان مباني و قواعد تفسيري علامه طباطبائي (ره) دفاع نمودم و با مدرك دكتري علوم قرآن و حديث از آن مركز فارغ التحصيل شدم.

ضمناً از سال 1379 به عنوان عضو هيئت علمي و عضو شوراي علمي گروه علوم قرآني و از بهمن 1385 به عنوان قائم مقام مدير گروه علوم قرآني با موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره) همكاري مي كنم. والحمد لله رب العالمين.

اشرفي، حسين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حسين اشرفي

محل تولد : دامغان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1341/1/1

زندگينامه علمي

در سال 1341 در خانواده اي متوسط و كارگر ديده به جهان گشودم و در سن هفت سالگي به مدرسه ابتدايي رفته و دوره راهنمايي و متوسطه را تا سال 1360 به پايان رساندم. در سال 1362 پس از اتمام دوران سربازي وارد حوزه علميه دامغان شده و پس از شش ماه با پايان رساندن سال اول حوزه به شهر مقدس قم عزيمت كردم و در مدرسه رضويه كه تحت پوشش مركز مديريت بود، قبول شدم و دوره مقدمات و سطح را 8 ساله به پايان رساندم.

در سال 1372 در درس خارج آية الله العظمي فاضل لنكراني شركت كردم و درس خارج فقه را به پايان رسانده و پس از آن در درس خارج اصول آية الله سبحاني شركت نموده و همزمان درس خارج فقه آية الله نوري همداني نيز شركت كردم. در سال 1372 با آزمون، وارد درس تخصصي تفسير شدم و پس از چهار سال موفق شدم كه دوره را به پايان رسانم. ضمناً در

كنار درس فقه و اصول حوزه حدوداً 20 سال است در درس تفسير آية الله جوادي آملي شركت مي نمايم و مدت 7 سال از درس خارج فقه ايشان نيز بهره جسته ام.

در سال 1376 وارد دوره تخصصي فقه شده و پس از 4 سال آن را به پايان رساندم. ضمناً در زمينه هاي حديث، رجال، فلسفه و عرفان بصورت ناپيوسته آموزش ديده ام. در سالهاي 80 الي 83 توفيق تدريس فقه را در مدرسه صدوقي فاز 4 داشتم و قبل از آن كتاب منطق مظفر را دو دوره تدريس نمودم.

نام اسا تيد اصلي در حوزه:

1. جوادي آملي/ تفسير/ قرآن/ 20 سال

2. جوادي آملي/ خارج فقه/ مكاسب/ 7 سال

3. فاضل/ خارج فقه/ حج/ 6 سال

4. نوري همداني/ خارج فقه/ مسائل مستحدثه/ 4 سال

5. سبحاني/ خارج اصول/ خارج كفايه/ 6 سال

6. مكارم/ فقه و اصول/ طهارت/ 2 سال

7. محقق داماد/ مكاسب بيع/ 4 سال

8. اعتمادي/ اصول/ كفايتين/ 2 سال

اشعري، عبدالحسين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عبدالحسين اشعري

محل تولد : قم

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1325/1/1

زندگينامه علمي

در شرائطي كه سالهاي 1336 تحصيلات ابتدائي و ششم را به اتمام رساندم 2 سال هم تا كلاس 8 دبيرستان را شبانه خواندم ولي مشكلات مادي خانواده مرا به بازار و شاگردي و شغل آزاد كشانيد و در كنارش با تشويق پدر دروس حوزوي را از نصاب الصبيان و جامع المقدمات آغاز كردم و در حالي كه هنوز وارد حوزه نشده بودم، بالاخره با ادامه دروس مقدماتي حوزه در مسجد امام حسن عسگري (ع) و مسجد بالاسر در حالي كه تازه ازدواج كرده بودم.

در اوايل سال

1350 قدم به حوزه علميه گذاشتم و ادامه تحصيل با شركت در دروس حوزوي سيوطي آقاي فشاركي در مسجد امام و شركت در تفسير آقاي مشكيني و حاشيه ملاعبدالله و بالاخره در درس مغني و مختصر اساتيد بزرگ حوزه و لمعتين و رسائل و مكاسب و كفايه و فراموش نمي كنم كه در اولين سالهاي شركت در درس خارج گلپايگاني مباحث فقهي امام خميني (رضوان الله) در مسجد اعظم و آيات عظام گلپايگاني و گاهي درس خارج آقاي منتظري هم مي رفتم و حتي در امتحانات سراسري كه از طرف آيت الله گلپايگاني و آيت الله شريعتمداري انجام مي شد با رتبه بالا و قبولي در رتبه سوم كتبي و شفاهى حضور پيدا كردم.

در حاشيه مباحث حوزوي از شركت در همه صحنه هاي انقلاب كوتاهي نكردم بخصوص در سرودن اشعار حماسي چه در تقويت بنيه شعري مداحان و چه در پرشور كردن نوحه سرائي براي محرم و صفر و دسته جات و هيات كه از استثنايي ترين سروده هاي شعر كه جنبه حماسي و انقلابي داشت بصورت جزوه هايي چاپ شد، بنام نهضت كربلا و از عاشورا تا عاشوراها و سرودهاي اسلامي و فلسطين كلاس انقلاب در اولين سالهاي پيروزي چاپ شد و با تشويق بعضي از ناشران مانند آقاي مصطفي زماني و آقاي حق جو به ترجمه ديوان حضرت علي (ع) در 4000 شعر و تأليف بعضي از كتب تاريخي و مراثي مانند: 72 مجلس در عزاي مظلوم و فاطمه زهرا (س) از ديدگاه قرآن و عترت و آموزش جوان و چاپ اشعار دوران بحراني انقلاب و دفاع مقدس بنام شعر مسئول و شهيد

در آغوش مهدي، بسوي كربلا، شهيد و شهادت و در ادامه ترجمه بعضي از دعاهاي معروف كه بيشتر در جلسات عمومي خوانده مي شود اقدام كردم از قبيل ترجمه منظوم دعاي كميل و دعاي ندبه و زيارت عاشورا و دعاي توسل و زيارت ناحيه در حالي كه به ترجمه منظوم نهج البلاغه حضرت علي (ع) در حاشيه درسهاي حوزوي كه درس فقه آقاي مكارم و درس تفسير آقاي جوادي آملي كوشا بودم و هستم.

سرانجام آخرين سروده هاي منظوم كه به پايان رساندم ترجمه منظوم قرآن مجيد ولي متأسفانه موفق به چاپ سروده هاي نظمي نهج البلاغه و قرآن نشدم ضمناً با شركت در هيات مذهبي مثل مجله مجمع عاشقان محسن عليه السلام با اين مجمع در تأليف جزوه هاي فصلي و ماهانه اين هيئت همراهي كردم و بيش از ده مورد مقالات و جزوه ها به چاپ رسانده شد و خلاصه در نيمه مناسبتهاي دوره هاي سال حداقل چند شعري مي سرودم و درباره اهل بيت عليهم السلام و مناسبتهاي ارگانها و نهادها و شخصيتهاي مذهبي و علما و مراجع و شخصيتهاي رزمي و حماسي سروده هاي چاپ نشده دارم.

ممكن است سوال كنيد كه چرا در ارگانها و نهادهاي مذهبي و انقلابي حضور فرهنگي و اجتماعي نداشم كه شايد عمده چيزي كه مانع بود و اين توفيق را از من سلب كرد، فرزند مريضي بود كه بيماري مادر زادي داشت و تا سن 25 سالگي كه فوت كرد خودم در كنار مادرش به سرپرستي او و جابجائي كردن و حتي حدود 16 سال بود كه هرگز از جا حركت نمي كرد و خودم او را

مي خواباندم و براي قضاء حاجت بغل مي كردم و... و 25 سال بحراني ترين دوره زندگي اينجانب به مساعدت و كمك و سرپرستي از اين فرزند گذاشت ولي سر انجام حدود 10 سال قبل اين امانت الهي را خداوند از من گرفت و در خاتمه با كمال عذر خواهي از آنجايي كه «تزكية المرء لنفسه قبيح» ولي از طرفي هم خداوند مي فرمايد: «و اما بنعمه ربك فحدث» به اين مختصر بسنده مي كنم خداوند شما و اين حقير را در انجام تكاليف موفق گرداند.

اصالت، اسدالله

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

اسدالله اصالت

محل تولد : ساوه

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1325/12/10

اصغري تبريزي، اكبر

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سال تولد: 1318، مرتبه علمى: دانشيار، رشته: زبان و ادبيات فرانسه، دانشكده: زبانهاى خارجى، دانشگاه: اصفهان

خلاصه شرح حال تخصصى

سوابق تحصيلى:

دكتراى زبان و ادبيات فرانسه در سال 1347 از دانشگاه سوربن پاريس.

مرتبه علمى:

استاديار دانشگاه اصفهان و ارتقاء به درجه دانشيارى دانشگاه اصفهان از سال 1363 تاكنون.

زمينه هاى علمى و تحقيقاتى:

ادبيات فرانسه با تخصص در ادبيات قرن نوزدهم، راهنمائى، مشاوره و نظارت بر 3 پايان نامه كارشناسى ارشد و دكترا.

تأليفات

تعداد تأليفات (نگارش يا ترجمه كتاب) بزبان فارسى:-

تعداد تأليفات (نگارش يا ترجمه كتاب) بزبان خارجى: 1

زمينه علمى تأليفات:

مذهبى، تاريخى، اجتماعى.

مقالات

تعداد مقالات بزبان فارسى: 10، تعداد مقالات بزبان خارجى: 2

زمينه علمى مقالات:

فلسفه و عرفان در مقياس جهانى، ادبيات، دانستنيهايى از علوم پزشكى، ادبيات فرانسه در قرن 19.

برگرفته از كتاب :شرح حال تخصصي استادان و دانشياران كشور (جلد سوم)

اصغري نژاد، محمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد اصغري نژاد

محل تولد : تهران

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1342/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب محمد اصغري نژاد فرزند يوسف متولد 1342 از پيش از سال 1360 به طلبگي رو آورده، حدود يك سال در قم به علوم حوزوي مشغول شدم. سپس وقفه اي در آن ايجاد گرديد و مجدداً در سال 1361 در تهران و سپس در قم به ادامه تحصيل در اين دروس مشغول شدم.

خدمت اساتيدي چون آيت الله ستوده و آيات عظام: محامي، بهجت، انصاري، ممدوحي و... به تحصيل پرداختم. البته آنچنان كه بايد به كسب علم مشغول نشدم و اين به علت گرفتاريهاي مالي و غير آن بود. حدوداً از سال 1369و يا 1370 به كارهاي نوشتني رو آوردم و از آن زمان تاكنون مطالبي را گرد آوري و تاليف نموده ام.

اصغري، عبدالله

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد عبدالله اصغري

محل تولد : تربت جام

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1321/1/1

زندگينامه علمي

در سالهاي 1345- 1346در حالي كه فقر در منطقه مسكوني و روستاي ما بيداد مي كرد بنده به خاطر عشق و علاقه اي كه به فراگيري معارف اسلامي و ديني داشتم با هزينه ناچيز در يك مدرسه علميه اي مشغول تحصيل شدم.

در مدت سه سال تا قسمتي از جلد اول لمعه را خواندم و به مشهد مقدس در مدرسه عباسقلي خان و در مدرسه جعفريه كه زير نظر مرحوم غلامحسين تبريزي بود تا بخش اول كتاب مكاسب را خواندم.

با مشكلات فراوان به نجف اشرف منتقل شدم و بخشي از رسائل و مكاسب و كفايتين را در نجف نزد مرحوم صدر و استاد فياض

و خارج اصول را نزد شيخ جواد تبريزي گذراندم و درسال 1354به قم عزيمت كردم. خارج اصول و فقه را خدمت وحيد خراساني و آقاي مكارم شيرازي و شيخ جواد تبريزي تلمذ كردم.

در ضمن تدريس كتاب رسائل شيخ انصاري را در كاشان، دو جلد شرح رسائل را (اوضح الشروح في فرائد الاصول) نوشتم و دو جلد شرح فارسي به اصول فقه مظفر (ره) به چاپ رساندم و درحوزه مورد استفاده است. بهرحال اميد چنان است كه خداوند راضي و امام زمان (عليه السلام )خشنود باشد جهت هر گونه همكاري علمي حاضر و آماده هستم.

اصفهاني، عبدالله

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد عبدالله اصفهاني

محل تولد : ساري

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1339/7/1

زندگينامه علمي

آقاي سيد عبدالله اصفهاني در سال 1339هجري شمسي در خانواده اي متدين، مذهبي و دوستدار اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام در ساري ديده به جهان گشود. نامبرده پس از فراغت از تحصيل در دوران ابتدايي، راهنمايي و دبيرستان در زادگاه خويش، در پي تشويق خانواده و علاقه خويش به فراگيري علوم ديني در سال 1355 كه سال هاي خفقان و ترس از رژيم شاهنشاهي بر كشور حاكم بود و حوزه هاي علميه از طرف رژيم منحوس پهلوي به شدت تحت فشار بودند وارد حوزه علميه مازندران گرديد. از نخستين روزهاي ورود به حوزه علميه با تلاش و كوشش فراوان به تحصيل پرداخت و از درس بزرگان آن ديار بهره هاي علمي، اخلاقي فراوان برد.

وي پس از گذراندن سطوح عالي در سال 1375 به حلقه دروس خارج راه يافت. و از درس ستارگان درخشان حوزه هاي علميه عالم شيعه

همچون مرحوم آيت الله مازندراني، شيخ مهدي زماني و... بهره هاي فراوان علمي و اخلاقي برد.

استاد سال هاي متمادي است كه به تدريس و شاگرد پروري در دانشگاه مازندران و دانشگاه آزاد قائم شهر مشغول است و علاوه بر تدريس هم اكنون مدير گروه معارف شبكه تلويزيوني طبرستان مي باشد. ايشان در زندگي سراسر علمي خود جز به تبليغ، تحقيق و تأليف به چيز ديگري نينديشيده است كه آثار متعددي از جمله" تفسير موضوعي قرآن كريم"، " اخلاق اسلامي كليات و مفاهيم" و... را به رشته تحرير و زيور طبع آراسته است.

اصفهاني، معزالدين

قرن:10

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد امير معزالدين محمد بن تقى الدين محمد اصفهانى، عالم فاضل محقق كامل. قاضى اصفهان، و از صدور عهد شاه عباس اول مى باشد. مدت هشت سال منصب صدارت داشته است.

وى از شاگردان محقق كركى و شيخ ابراهيم قطيفى، و مجاز از ايشان بوده، تاريخ اجازه 928 مى باشد، و مجلسى اول از او اجازه داشته.

كتب و رسائلى نوشته كه از آن جمله است: 1 - رساله فى عدم انفعال القليل 2 - تحفة الرضوية 3 - تحفة الفاطمية 4 - تحفه النبوية؛ و غيره.

در فوائد الرضوية فرمايد: در ظهر كتاب «تحفة الرضوية» اسامى تأليفات او كه بالغ بر پنجاه مجلد مى شود ثبت گرديده. و در آنجا وى را: معزالدين محمدبن ابى الحسن موسوى معرفى نموده است.

برگرفته از كتاب :دانشمندان و بزرگان اصفهان (جلد دوم)

اصفهاني، معزالدين حسين

قرن:11

جنسيت:مرد

مليت:ايران

معروف به قاضى معز. فاضل كامل عامل محقق مدقق، از علماى عصر شاه عباس اول بوده، و در قضاوت، حد اعلاى تدين و دقت را به كار مى برده و قضاياى معروفى دارد. در سال 1020 به اتفاق سلطان حسين ندوشنى يزدى و قاضى خان سيفى به سفارت روم رفته. در برخى از اجازات، نامش معزالدين محمد نوشته شده است.

برگرفته از كتاب :دانشمندان و بزرگان اصفهان (جلد اول)

اصلاح عرباني، ابراهيم

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

ابراهيم اصلاح عرباني يكي از محققان معاصر استان گيلان است . او مدير عامل گروه پژوهشگر ان ايران مي باشد . مهمترين اقدام علمي و فرهنگي ايشان ، انتشار نشريات وكتب متعددي است كه در حيطه ايران شناسي مورد نظر مي باشد .گروه : علوم انساني رشته : علوم اجتماعي تحصيلات رسمي و حرفه اي : ابراهيم اصلاح عرباني تحصيلات حويش را درناحيه عربان صومته سرا آغازكرد . سپس براي ادامه تحصيل به رشت و تهران عزيمت كرد .مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : ابراهيم اصلاح عرباني اصلاح عرباني ، مدير عامل گروه پژوهشگران ايران مي باشد .فعاليتهاي آموزشي : ابراهيم اصلاح عرباني ضمن فعاليتهاي اقتصادي و بازرگاني و علاقه به كارهاي فرهنگي فعاليت مطبوعاتي درروزنامه ها را آغاز نمود . سپس سازمان كوچكي را با نام «فار» به وجود آورد و دراين سازمان نشريه اي را با همين نام منتشر كرده است .مراكزي كه فرد از بانيان آن به شمار مي آيد : ابراهيم اصلاح عرباني علاوه برسازمان فار، سازمان نيز تحت عنوان گروه پژوهشگران ايران تاسيس كرد كه به كارهاي تحقيقاتي درزمينه ايران شناسي مي پردازد .همفكران فرد : استادان و دانشمندان همچون دكتر محمد حسن گنجي

، دكتر حسن حاج سيد جوادي ، دكتر فرج الله محمودي ، دكتر ايرانپور جزني ، دكتر حبيب الله زنجاني ، دكتر عباس سعيدي ، دكتر محمد طاهر نظامي از جمله همفكران ابراهيم اصلاح عرباني هستند كه در امور پژوهشي و تحقيقاتي از افكار يكديگر بهره مي برند .آثار : راهنماي شهرستانهاي ايران ويژگي اثر : اين كتاب درسال 1346 شمسي در645 صفحه منتشر گرديده است . انتشار اين كتاب كه حاوي اطلاعات ارزنده اي در مورد تمام شهرستانهاي ايران مي باشد مورد استقبال قرار گرفته است .2 فرهنگ استان بنادر ويژگي اثر : انتشار اين فرهنگ مورد توجه كارشناسان طرح وبرنامه ريزي وزارت كشور قرار گرفته و تصويب گرديد كه براي هراستاني كتابي بي نظير فرهنگ استان بنادر تهيه مي شود .3 كتاب گيلان ويژگي اثر : اين كتاب ازمجموعه كتابهاي همه جاي ايران مي باشد كه دران هزاران عكس نقشه ، نمودار و مقاله درمورد استانهاي مختلف كشور گرد آوري شده است .

اصلاني، مختار

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

مختار اصلاني

محل تولد : مراغه

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1352/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب مختار اصلاني در سال 1352 در يكي از روستاهاي شهرستان مراغه در يك خانواده مذهبي به دنيا آمدم. تحصيلات ابتدائي را در همان روستا و تحصيلات راهنمائي را در بخش خراجو به پايان رسانده و جهت ادامه تحصيل در دوره دبيرستان مجبور به ترك خانواده شده و در شهر مراغه و دبيرستان خواجه نصير به ادامه تحصيل پرداختم.

روحيات مذهبي و فطرت پاك روستائي با محيط شهر

و دبيرستان خيلي سازگار نبود، از اين رو هميشه دنبال گمشده اي مي گشتم كه در محيطي سالم و مطابق با روحيات مذهبي و انقلابي بتوانم ادامه تحصيل بدهم كه با راهنمائي يكي از دوستان، حوزه علميه را مناسبترين جا تشخيص داده و در سال 1370 وارد حوزه علميه شهرستان بناب شدم و بعد از اتمام سطح يك براي ادامه تحصيل در سال 1375 به شهر قم مهاجرت كرده و بعد از اتمام سطح در درس خارج اصول و فقه حضرات آيات: مكارم شيرازي و سبحانى شركت نمودم.

در كنار دروس حوزه در مركز تربيت محقق و نويسنده دفتر تبليغات در رشته تاريخ اسلام به مدت دو سال دوره ديده و در گروه تاريخ مركز مطالعات حوزه مشغول به تحقيق شدم كه حاصل كارهاي تحقيقي بنده چاپ ده ها مقاله در مجلات و روزنامه ها و چاپ كتابي به نام "تاريخ پيدايش شيعه" بوده است.

اصولي، احسان

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

احسان اصولي

محل تولد : كاشان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1352/1/1

زندگينامه علمي

در مهرماه 1366 وارد حوزه علميه كاشان، مدرسه علميه حضرت ولي عصر عليه السلام قمصر وابسته به مدرسه علميه حضرت آية الله يثربي قدس سره شدم. همزمان با تحصيلات حوزوي در قمصر و كاشان دروس دوره متوسطه را نيز به صورت متفرقه امتحان داده و در سال 1371 ديپلم رشته فرهنگ و ادب را اخذ نمودم.

همزمان با پايان سطح 1 حوزه، در دانشگاه كاشان به صورت شبانه در رشته علوم تربيتي گرايش مديريت و برنامه ريزي آموزشي قبول شده و البته به دليل آن كه دروس حوزوي را نيز مشغول

بودم از سال 1374 تا 1381 دوره كارشناسي را به پايان رساندم. از سال دوم حوزه ارتباط با برخي مراكز فرهنگي شهرستان برقرار نموده و در برنامه ريزي و تدريس در آن مراكز فعال بودم. از سال 1374 همكاري با جناب آقاي بني هاشمي در تدوين رساله توضيح المسائل مراجع را آغاز نمودم و پس از آن نيز فعاليتهاي علمي و تأليفي مشترك ادامه داشته است.

در سال 1379 براي رشته معارف اسلامي و علوم سياسي در موسسه آموزشي پژوهشي امام خميني (ره) پذيرفته شده و همزمان با حضور در درس خارج فقه واصول، در دوره كارشناسي موسسه نيز شركت كردم. در سال 1385 نيز دوره كارشناسي ارشد علوم سياسي موسسه مزبور را شروع كرده و هم اكنون در آستانه نگارش پايان نامه كارشناسي ارشد مي باشم.

از سال 1375 تاكنون تدريس دروس مختلف مديريت فرهنگي، روش تدريس، نظام سياسي اسلام، نظام حقوق زن در اسلام و ... را در حوزه علميه خواهران كاشان بر عهده داشته و بيش از بيست پايان نامه را راهنمايي نموده و يا در موارد بيشتر از اين، مشاوره ارائه كرده ام. از سال 1382 تاكنون داوري و ارزيابي پايان نامه هاي حوزه هاي خواهران در استان اصفهان را با حكم مركز مديريت حوزه هاي علميه خواهران عهده دار بوده ام.

همچنين از سال 1377 تاكنون توفيق مديريت برنامه ريزي و اجرايي مركز فرهنگي تبليغي قرآن و عترت عليهم السلام وابسته به حوزه علميه حضرت آيت الله يثربي كاشان را داشته ام. از سال 1384 تاكنون نيز تدريس دروس انقلاب اسلامي ايران، انديشه سياسي امام خميني (ره)، آشنايي با قانون اساسي ج.

ا.ا را در دانشگاه آزاد اسلامي واحد كاشان و دانشگاه علوم پزشكي كاشان انجام داده ام.

در قم نيز از سال 1378 تا 1381 در مدرسه علميه فاطمي به تدريس صرف و نحو و عقائد پايه 1 تا 3 و در مدرسه اهل البيت (ع) عقائد پايه 7 (الهيات آية الله سبحاني) مشغول بوده ام. خداوند مهربان توفيق روزافزون عطا فرمايد.

اعتمادي، محمد هادي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد هادي اعتمادي بلياني

محل تولد : كازرون

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1337/1/1

زندگينامه علمي

از سال 1350 هجري شمسي وارد حوزه علميه قم شدم. تا كتاب شريف معالم را نزد اساتيد در مدرسه مباركه امام مهدي (عج) زير نظر حضرت آيت الله گلپايگاني (ره) تلمذ نمودم. آنگاه در حوزه، اكثر ابواب لمعتين را نزد مرحوم آيت الله وجداني فخر و حضرات آيات محقق داماد، شيخ علي پناه اشتهاردي، و... فرا گرفتم.

رسائل را در محضر آية الله حاج شيخ مصطفي اعتمادي و مكاسب محرمه را در محضر آيت الله دوزدوزاني، بيع را در نزد آيت الله بني فضل، خيارات و جلدين كفابه را در محضر استاد عالي قدر آيت الله ستوده فرا گرفتم. پس از اتمام سطح، اصول (درس خارج) را به مدت 6سال در درس آيت الله العظمي مكارم شيرازي شركت داشتم. چند سالي هم در درس خارج يكي از اساتيد و همچنين در محضر حضرت آيت الله العظمي مكارم شيرازي استفاده بردم. بدايه را از محضر آيت الله مدرسي يزدي كه بعداً عضو شوراي نگهبان شدند استفاده و از نوارهاي استاد فياضي هم بهره مند شدم. اين بود اجمالي از مراحل تحصيلي در حوزه

مقدسه علميه قم.

اعرافي، عليرضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عليرضا اعرافي

محل تولد : ميبد- محله شهيديه

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1338/1/1

زندگينامه علمي

حجة الاسلام والمسلمين عليرضا اعرافي در سال 1338 در شهر ميبد (محله شهيديه) واقع در استان يزد در ميان خانواده اي اهل علم و با تقوا به دنيا آمد. پدرش آيت الله محمد ابراهيم اعرافي از علماي مشهور آن ديار و از دوستان نزديك امام خميني (ره ) بود كه نقش بسزايي در بيداري مردم ميبد و يزد ايفا كرد. آن عالم وارسته سالها قبل از انقلاب اسلامي نماز جمعه بر پا مي كرد و خود، با سلاح در آن خطبه مي خواند. مادر استاد اعرافي نيز از زنان پاكدامن و مؤمن روزگار بود و از فرزندان آيت الله شيخ كاظم افضلي اردكاني (ره ) به شمار مي آمد.

استاد اعرافي تحصيلات كلاسيك خود را در ديار خود آغاز كرد. او پس از خواندن مقداري از دروس ادبيات، در سال 1349 به قم آمد و همان جا تحصيلات دوره ابتدايي خود را تكميل كرد و همزمان دروس حوزه خود را آغاز نمود، و به سرعت دروس دوره مقدمات و سطح را به پايان رسانيد؛ به گونه اي كه در سال 1356 به درس خارج بزرگان قم راه يافت . او در طي اين سالها از شركت در دروس فلسفي نيز باز نماند و آن دروس را نيز به حد كمال فرا گرفت و نيز در درس اخلاق استادان خود حضور جدّي داشت .

او در ضمن تحصيل دروس حوزوي زبانهاي عربي و انگليسي را فرا گرفت و از مطالعات در رشته هاي رياضي و فلسفه غرب نيز باز نماند و بسياري از

كتب را كه در آن روزگار در حوزه متداول نبود، فرا گرفت و در دوره تعليم و تربيت دفتر همكاري حوزه و دانشگاه (پژوهشگاه حوزه و دانشگاه ) شركت كرد و در تعطيلات به مباحثه تفسير الميزان و شرح نهج البلاغه ابن ابي الحديد پرداخت .

استاد اعرافي در سالهاي تحصيل خود به محضر عالمان بسيار شرفياب شد. او كه در تفسير شاگرد آيت الله مشكيني (ره) و در هيئت شاگرد استاد حسن زاده آملي بود، كتابهاي فلسفتنا و اقتصادنا نوشته شهيد صدر (ره ) را نزد آيت الله سيد كاظم حائري فرا گرفت . در درس خارج فقه و اصول شاگرد استاداني چون آيت الله العظمي حاج شيخ مرتضي حائري (ره )، آيت الله العظمي فاضل لنكراني (ره)، آيت الله العظمي وحيد خراساني ، آيت الله العظمي جواد تبريزي (ره) ، آيت الله العظمي مكارم شيرازي و آيت الله العظمي شبيري زنجاني بود. او دروس اسفار اربعه ، برهان شفا، فصوص الحكم و تمهيد القواعد را نزد آيت الله جوادي آملي و بخشي از اسفار را نزد آيت الله شهيد مطهري (ره ) آموخته و در زمينه فلسفه از آيت الله مصباح يزدي بهره هاي بسيار برد.

استاد اعرافي در سالهاي تحصيل خود با استادان و فضلاي بسيار رابطه دوستي داشت و دروس پيش آموخته را مباحثه مي كرد كه از جمله آنان حجة الاسلام والمسلمين محمدعلي مدرسي يزدي ، حجة الاسلام والمسلمين محمدكاظم بهرامي ، حجة الاسلام والمسلمين علي نقي فقيهي ، حجة الاسلام والمسلمين محمد بهشتي را مي توان نام برد.

حجة الاسلام والمسلمين اعرافي ، در سالهاي عمر خود فعاليتهاي بسياري را در زمينه علم و فرهنگ به انجام رسانده است . او بسياري از كتب دوره سطح را بارها تدريس كرده و سالها

به تدريس اسفار اربعه و خارج فقه قضا و تربيت (فقه التربية ) اشتغال داشته است . ويژگي تدريس او نوآوري و تطبيق مباحث موجود در كتب قدما با مباني امروزين علوم است .

او كتابهاي بسياري در زمينه علوم تربيتي به چاپ رسانده است كه از جمله آنان مي توان به كتاب «فلسفه تعليم و تربيت » اشاره كرد.

استاد اعرافي از ابتداي انقلاب اسلامي تاكنون در مسؤوليتهاي مهمي ايفاي نقش كرده است . استاد اعرافي سالها در دانشگاههاي سراسر كشور و مؤسسات وابسته به آموزش عالي تدريس داشته و از اين رهگذر شاگردان خوبي را تربيت كرده است . در سالهاي عمر خود تا به امروز در عرصه سياست فعاليتهاي بسياري را به منصه ظهور نهاده است . او كه فرزند پدري عالم و مجاهد بود همواره با نهضت امام (ره ) همراه بود فعاليتهاي سياسي نيز داشته و به تحقق آرمانهاي انقلاب كمك شاياني نموده است .

او در سال 1371 با حكم مقام معظم رهبري به امامت جمعه شهر ميبد برگزيده شد. استاد اعرافي در سالهاي دفاع مقدس ، بارها در جبهه ها حضور يافت و مشوق رزمندگان اسلام بود او هم اكنون از اعضاي جامعه مدرسين حوزه علميه قم است و به تدريس اشتغال دارد.

اعضادي خوانساري، فضل الله

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

فرزند ملا محمد قاسم بن ملا محمد صالح.

عالم فاضل حكيم فقيه و محقق مدرس از اجله ى مجتهدين اصفهان، كه عمرى را با عزلت و انزوا و اعراض از مردم دنيا به سر برد.

در خوانسار متولد، و در اصفهان تحصيلات خويش را به سر برده، در منزل تدريس مى نمود، و جمعى از افاضل طلاب از محضرش مستفيد مى شدند.

در شعبان 1360 وفات يافته، در تخت فولاد مدفون گرديد.

برگرفته از كتاب :دانشمندان و

بزرگان اصفهان (جلد دوم)

اعلايي بنابي، علي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

علي اعلايي بنابي

محل تولد : بناب

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1356/10/1

زندگينامه علمي

از همان دوران تحصيل ابتدايي نزد مرحوم والد كه خود اهل علم بودند كتابهاي ابتدايي طلبگي را از جمله نصاب الصبيان، جامع المقدمات و ... را خواندم. البته معمولاً فقط تابستان ها مشغول اين درسها بودم.

در سال 1375 پدرم از دنيا رفتند و بنده در همان سال رسماً طلبه حوزه حضرت ولي عصر (عج) بناب شدم و طي سه سال دوره مقدمات تا پايه هفتم را گذراندم و در ضمن تحصيل برخي دروس پايه هاي پايين را نيز تدريس مي كردم، همچون صرف ساده، عوامل، صمديه، منطق مظفر، مغني، اصول فقه مظفر و... . از اساتيدي كه در آن مدرسه از وجود آنها بسيار بهره بردم مي توان جناب حجت الاسلام و المسلمين حاج آقاي شيخ عبدالمجيد باقري بنابي، جناب حاج علي آتش زر، جناب آقاي سيدي جناب آقاي اسدپور و ... را نام برد.

در سال 1378 به قم مقدسه آمدم و در جوار كريمه اهل بيت (س)، در فيضيه مباركه حجره گرفتم. با چهار پنج نفر از طلبه هاي با استعداد گروهي تشكيل داديم و از محضر حضرت حجت الاسلام والمسلمين حاج آقاي رحيقي و حضرت حجت الاسلام و المسلمين حاج آقاي زماني قمشه اي مدت شش هفت سال برخي كتاب هاي فلسفي همچون نهاية الحكمه، شرح منظومه، قسمتي از اسفار، تمهيد القواعد ابن تركه، شرح فصوص قيصري و بخشي از مصباح الانس ابن فناري را در همان حجره گذرانديم. در ضمن تحصيل علوم عقلي، از محضر حضرت حجت الاسلام و

المسلمين حاج آقاي مقيمي نيز در مباني رجال و سند شناسي و از محضر آيات عظام مرحوم آقا شيخ جواد تبريزي (ره) و حاج آقاي وحيد خراساني (دام ظله) در خارج فقه و اصول بهره ها برديم.

بنده در ضمن تحصيل به تدريس كتابهاي بداية الحكمه، نهاية الحكمه و قسمت هايي از كتاب رسائل، مكاسب، كفايه و اسفار نيز مشغول بودم.

هم اكنون نيز از درس حضرت آيت الله حاج آقاي بهبهاني در خارج اصول بهره مي برم و به تدريس نهاية الحكمه، مكاسب محرمه و رجال و سند شناسي مشغولم.

اعواني، غلامرضا

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

غلامرضا اعواني متولد 1321ه.ش در سمنان پس از پايان تحصيلات در مكتب خانه و مدرسه شيخ علاء الدوله سمناني در سمنان به اخذ ديپلم درسال 1340ه.ش نايل شد و سپس به بيروت رفت و از دانشگاه آمريكايي آنجا ليسانس گرفت( 1345)، سپس به ايران آمد و در سالهاي 1347و 1355 فوق ليسانس و دكتراي خود را در رشته فلسفه از دانشگاه تهران دريافت كرد. وي از سال 1348ه.ش عضو هيات علمي دانشگاه شهيد بهشتي شد. وي در سال 1380درنخستين چهره هاي ماندگار برگزيده و معرفي گرديد. وي برگزيده همايش طرح سپاس در سال 86 در فرهنگسراي سينا مي باشد. از وي ترجمه ها و تصحيحاتي در زمينه فلسفه اسلامي و فلسفه غرب باقي است.

گروه : علوم انساني

رشته : فلسفه

گرايش : فلسفه اسلامي

اوضاع اجتماعي و شرايط زندگي : غلامرضا اعواني درسال 1321ه.ش درسمنان به دنياآمد. در آن روزگار دانشگاه تهران به تازگي آغاز به كار كرده بود. و نيز آموزش جديد در كشور چندان رواج قابل توجهي نداشت.

تحصيلات رسمي و حرفه اي : غلامرضا اعواني در

سال 1325در مكتب خانه ملا غلامرضا شيوايي از شاگردان حاج ملا هادي سبزواري آغاز به تحصيل كرد در سال 1327وارد مدرسه شيخ علاء الدوله سمناني( سمنان) شدو در سال 1340 ديپلم خودرا دريافت كرد. سپس با بهره گيري از بورس دانشگاه آمريكايي بيروت به آنجا رفت و پس از اخذ ليسانس فلسفه در 1345به ايران بازگشت. و وارد دانشگاه تهران شد. در سالهاي 1347و 1355 مدرك فوق ليسانس و دكتري فلسفه را احراز كرد. عنوان تز دكتري وي « عقل ونفس در فلسفه افلوطين و تاثير آن در حكمت اسلامي» بوده است.

خاطرات و وقايع تحصيل : از وقايع مهم روزگار تحصيل غلامرضا اعواني سفر به لبنان و آشنا شدن با استادان مهمي در فلسفه از جمله چارلز اسكات و ماجد فخري و پوچتي بوده است.

فعاليتهاي ضمن تحصيل : غلامرضا اعواني درحين تحصيل در مقطع دكتراي در دانشگاه تهران، ( از سالهاي 1347)، به تدريس در دانشگاه ملي ايران( شهيد بهشتي) ( از سال 1348) مي پرداخت.

استادان و مربيان : برخي از استادان غلامرضا اعواني در دانشگاه آمريكايي بيروت عبارت بودند از چارلز اسكات، ماجد فخري، پوچتي، صادق العظم. در دانشگاه تهران نيز وي از استاداني چون دكتر سيد حسين نصر، دكتر سيد احمد فرديدو دكتر مهدوي دامغاني بهره برد.

آرا و گرايشهاي خاص : غلامرضا اعواني درزمينه فلسفه اسلامي بيشتر به تصحيح آثار فلسفي و كلامي كساني چون حاتم رازي و خواجه نصير الدين طوسي علاقمند است. وي در زمينه فلسفه غرب به فلسفه افلوطين و نيز كانت علاقمند است و به مطابقت و مقايسه آنها با فلاسفه مسلمان مي پردازد.

جوائز و نشانها : غلامرضا اعواني

برگزيده همايش طرح سپاس درسال 86 در فرهنگسراي سينا مي باشد.

--------------------------------------------------------------------------------

آثار :

1 ترجكه تاريخ فلسفه

ويژگي اثر : كتاب تاريخ فلسفه اثر فردريك كاپلستون درباره شرح احوال فيلسوفان غرب و سير تكامل انديشه فلسفي آنها مي باشد كه توسط دكتر اعواني به فارسي ترجمه شده است.

2 ترجمه گزيده اي از اشعار عرفاني

ويژگي اثر : به زبان انگليسي

3 تصحيح النبوئه

ويژگي اثر : كتاب النبوئه اثر حاتم رازي اثري است درباره فلسفه و كلام اسلامي كه دكتر غلامرضا اعواني آن را تصحيح و منتشر كرده است.

4 تصحيح وجه دين ناصري

5 فرهنگ فلسفي

6 مجموعه مقالات حكمت ونصر معنوي

ويژگي اثر : دكتر غلامرضا اعواني مجموعه مقالاتي تحت عنوان حكمت و هنر معنوي را پيرامون معني هنر در جهان اسلامي و ديدگاههاي زببا شناسانه هنر اسلامي و فلسفه هنر مربوط به آن را منتشر كرده است.

منابع زندگينامه :

محمود اسعدي، چهره هاي ماندگار ، تهران : زمان و جهان فرهنگ ، 1382، صص29_ 26

افشار، عليرضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عليرضا افشار

محل تولد : كرج

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1341/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب متولد 1341 هستم. در شهرستان كرج مدت 20 سال زندگي كردم و تا ديپلم تحصيل مي كردم كه مصادف با جنگ تحميلي شد و عازم جبهه شدم و مجروح گرديدم و از ساق پا قطع گرديده كه به علت علاقه شديد به

دروس حوزوي نسبت به تحصيل كلاسيك بي ميل شده و در چهارم نظري تجديد آورده و ديگر ادامه ندادم و وارد حوزه علميه شهرستان كرج شدم.

در سال 1362 كه تا سال 1374 در حوزه علميه كرج مشغول تحصيل و تدريس بودم. البته نه به طور رسمي. از سال 74 وارد حوزه علميه قم شدم و مشغول تحصيل در درس خارج شدم كه مدت 12 سال است كه مشغول تحصيل در دروس خارج فقه و اصول هستم. اساتيد درس خارج عبارتند از آيت الله فاضل لنكراني (فقه) آيت الله مكارم شيرازي (فقه) آيت الله صالحي مازندراني (اصول) آيت الله شيخ جواد تبريزي (فقه) آيت الله جوادي آملي (تفسير) آيت الله فاضل لنكراني (اصول) و هم اكنون مشغول تحصيل در درس خارج اصول آيت الله وحيد خراساني و فقه آيت الله مكارم شيرازي هستم.

مدت 2 سال نيز هر پنج شنبه به اتفاق دوستان طلبه عازم كرج مي شدم و در هر پنج شنبه مدت چهار ساعت در دو مدرسه جلسه پرسش و پاسخ براي مقاطع مختلف دانش آموزان تشكيل مي داديم كه حدود 90 مدرسه رفته ام و جلسه پرسش و پاسخ تشكيل داده ام كه امام جمعه محترم سابق كرج آقاي رمضاني مقدمات حضور ما را در مدارس فراهم مي كردند كه دفتري به نام دفتر فرج طلوع تشكيل داده بودند. و چندين دوره كلاس كامپيوتر رفته ام از جمله مباني، ويندوز، سخت افزار. چهار سال دوره تخصصي تبليغ را گذرانده ام ك اين چهار سال را در مدت 3 سال گذراندم. مدت دو سال نيز مشغول حفظ قرآن با دوستان بوديم كه يك بار از اول تا آخر قرآن حفظ كردم اما به علت عدم تكرار فراموش

كرده ام.

از سال 84 نيز مشغول تدريس در دانشگاه تهران، ورامين، پيشوا و ساوه مي باشم. هم اكنون نيز مشغول نوشتن پايان نامه سطح چهار مي باشم. در بدو ورود به حوزه در طرح هجرت تابستان نيز شركت كردم و امتياز نيز آورده ام كه جايزه نيز به بنده تعلق گرفته چندين بار از طرف دفتر تبليغات قم، و چندين بار نيز از جانب سازمان تبليغات تهران جايزه گرفتم به علت مربي نمونه در تبليغات تابستاني.

منابع زندگينامه :پايگاه انديشوران حوزه

افشين، يدالله

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

يدالله افشين در سال 1323 در شهر مرزي ماكو به دنيا آمد.ايشان پس از طي تحصيلات ابتدايي و متوسطه در سال 1344 وارد دانشكده افسري شد و در سال 1347 با اخذ ليسانس و درجه ستوان دومي فارغ التحصيل گرديد.در سال 1365 به عضويت هيئت علمي دانشكده فرماندهي و ستاد ارتش جمهوري اسلامي ايران درآمد كه تا پايان خدمت نظامي اش، در اين سمت مشغول تدريس و تحقيق بود.نوع خدمت نامبرده به او اين امكان را داد تا نقاط مختلف كشور را از نزديك مشاهده كرده و يادداشتهاي لازم از مسائل جغرافيايي كشور بويژه رودخانه هاي ايران را كه كاربرد زيادي در مسائل نظامي دارند ثبت نمايد. كتاب رودخانه هاي ايران حاصل 14 سال تلاش آقاي يدالله افشين مي باشد.كتاب مذكور ، در دوره سيزدهم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به عنوان كتاب سال برگزيده شد.گروه : علوم انسانيرشته : جغرافياتحصيلات رسمي و حرفه اي : يدالله افشين تحصيلات ابتدايي و متوسطه را در زادگاهش به پايان رساند و در سال 1344 وارد دانشكده افسري شد و در سال 1347 با

اخذ ليسانس و درجه ستواندومي فارغ التحصيل گرديد.مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : يدالله افشين در سال 1365 به عضويت هيئت علمي دانشكده فرماندهي و ستاد ارتش جمهوري اسلامي ايران درآمد كه تا پايان خدمت نظامي اش، در اين سمت مشغول تدريس و تحقيق بود. نوع خدمت نامبرده به او اين امكان را داد تا نقاط مختلف كشور را از نزديك مشاهده كرده و يادداشتهاي لازم از مسائل جغرافيايي كشور بويژه رودخانه هاي ايران را كه كاربرد زيادي در مسائل نظامي دارند ثبت نمايد. كتاب رودخانه هاي ايران حاصل 14 سال تلاش آقاي يدالله افشين مي باشد. جوائز و نشانها : كتاب"رودخانه هاي ايران"تاليف،يدالله افشين ، در دوره سيزدهم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به عنوان كتاب سال برگزيده شد.آثار : nbsp1 رودخانه هاي ايران ويژگي اثر : تاليف،اين كتاب در دوره سيزدهم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران ،از طرف وزرات فرهنگ و ارشاد اسلامي معرفي و برگزيده شده است.آشنايي با كتاب: «رودخانه هاي ايران»: رودخانه هاي ايران؛ يدالله افشين؛ تهران: وزارت نيرو، 1373. افزايش سريع جمعيت كشور، وضع نابسامان عرضه موارد غذايي در بازارهاي جهاني و بهره گيري قدرتهاي بزرگ از غذا به عنوان حربه سياسي، خودكفايي مملكت را در اين زمينه به منظور حفظ استقلال اقتصادي و سياسي گريزناپذير ساخته است و در اين راستا، استحصال و تأمين آب كافي براي توسعه كشاورزي و صنعت و مصارف روستايي و شهري را در رأس برنامه ها قرار داده است. نگاهي به كتاب «رودخانه هاي ايران»، نشان مي دهد

چه حجم عظيمي از آبهاي با ارزش رودخانه ها از كشور خارج مي شود و به ممالك همجوار يا درياها مي ريزد و يا در دل كويرها و دشتها و باتلاقها فرو مي رود و استفاده از اين آبهاي به هدر رفته، چه امكانات گسترده اي براي گسترش كشاورزي و صنعت فراهم مي كند. كتاب حاضر حاوي شرح مشخصات، ويژگيها و امكانات بالقو? نزديك به 3500 رودخان? بزرگ و كوچك ايران از سرچشمه تامصب است. مطالب كتاب با نگاهي به 4 حوزه آبگير اصلي ايران، براساس 12 حوزه كوچك و بزرگ تقسيم و عرضه شده و حوزه ها و رودهاي هر حوزه و شاخه هاي هر رودخانه به صورت الفبايي تنظيم گرديده است. اين كتاب در 2 مجلد با مقدمه كامل و فهرست راهنماي الفبايي نام رودخانه ها و منابع و مآخذ، همراه با تعدادي عكس و نقشه جغرافيايي چاپ و منتشر شده است

افضلي، محمدعلي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد علي افضلي

محل تولد : ساري

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1336/9/1

زندگينامه علمي

آقاي محمد علي افضلي در سال 1336هجري شمسي در خانواده اي متدين، مذهبي و دوستدار اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام در شهرستان ساري ديده به جهان گشود. دوران ابتدايي، راهنمايي و دبيرستان را در زادگاه خويش با موفقيت سپري كرد.

در پي تشويق خانواده و علاقه خويش به فراگيري علوم ديني در سال 1351 و در اوج خفقان حاكم بر كشور از سوي حكومت ستمگر و ظالم شاهنشاهي بر كشور و حوزه هاي علميه، وارد حوزه علميه مشهد گرديد. از نخستين روزهاي ورود به حوزه با تلاش و كوشش فراوان

به تحصيل پرداخت و از درس بزرگان آن ديار بهره هاي علمي فراوان برد.

پس از مدتها تحصيل و كوشش در مشهد، اين بار به شوق زيارت و هم جواري با بارگاه كريمه اهل بيت حضرت فاطمه معصومه (سلام عليها) و ادامه تحصيل در قم رهسپار قم و وارد حوزه علميه گرديد. پس از ورود ضمن انس با آستان ملكوتي كريمه اهل بيت (ع ) با تلاش و كوشش فراوان به تحصيل پرداخت. با اتمام سطوح عالي در سال 1359 به حلقه دروس خارج راه يافت. وي در ايام تحصيل در قم از محضر بزرگاني چون آيت الله وحيد، آيت الله صالحي مازندراني، مرحوم آيت الله فاضل لنكراني و ديگر ستارگان درخشان حوزه علميه قم كسب فيض كرد.

استاد در كنار تحصيل دروس حوزوي از تحصيلات دانشگاهي غافل نماند و در رشته فقه در مقطع كارشناسي ارشد از خبرگان رهبري فارغ التحصيل گرديد.

وي پس از سالها تلاش و علم اندوزي در قم، جهت خدمت علمي و فرهنگي به مردم ديار خويش به زادگاهش بازگشت و هم اكنون علاوه بر مديريت نهاد نمايندگي ولي فقيه در دانشگاه علوم پزشكي مازندران، در اين دانشگاه و ديگر دانشگاههاي استان به تدريس دروس معارف اسلامي مشغول مي باشد.

وي در طول حيات علمي خويش از امر نگارش و پژوهش غافل نمانده است و آثاري از قبيل "ترجمه تاريخ شيعه در هند" و مجموعه مقالات "تبيين انديشه هاي سياسي امام خميني" را به رشته تحرير و به زيور طبع آراسته است.

افضلي، محمدمهدي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد محمد مهدي افضلي

محل تولد : غزني

شهرت

تابعيت : افغانستان

تاريخ تولد : 1358/1/1

زندگينامه علمي

در

سال 1369 در سن يازده سالگي وارد حوزه علميه و تحصيل علوم ديني شدم و سه سال در مدارس علميه استان غزني افغانستان سپري شد. در سال 1372 وارد جمهوري اسلامي ايران شدم و در جامعه علميه اميرالمومنين شهرري تهران به ادامه تحصيل پرداختم.

در سال 1373 از طريق آزمون وارد مركز جهاني علوم اسلامي شدم و با توافق مسئولان مربوطه تا سال تحصيلي 76 - 75 در تهران ماندم و از محضر اساتيد بزرگوار مرحوم حاج شيخ حسنعلي كرمانى، استاد لطفي كاشانى، استاد مرتضي شجاري و ... بهره بردم. در سال 1376 با سكونت در قم از محضر حضرات آيات و حجج اسلام حسيني خراسانى، موسوي تهراني رسائل، مكاسب و كفايه را استفاده كردم.

همزمان در درس شرح اشارات استاد حاج شيخ غلامرضا فياضي و استاد جناب آقاي دكتر محمد حسين حشمت پور نيز شركت مي كردم. دروس خارج فقه و اصول را خدمت آيات عظام و حجج اسلام مكارم شيرازى، حاج شيخ صادق لاريجاني و حاج شيخ جواد مروي ادامه دادم. از سال 1377 از طريق آزمون وارد موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره) شدم و در سال 1381 مقطع كارشناسي ارشد را به پايان رساندم و در سال 1382 وارد مقطع ارشد شدم و در سال تحصيلي 86 - 85 از تحصيل فراغت يافتم.

افقي، رسول

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

رسول افقي

محل تولد : ---

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1345/1/1

زندگينامه علمي

در سال 1352 هجري شمسي در يكي از روستاهاي شهرستان هشترود شروع به تحصيل ابتدايي نمودم و در سال 1364 تحصيلات دبيرستان را به اتمام رساندم. در سال

1364 وارد حوزه علميه قم و در مدرسه رسول اكرم (ص) شروع به تحصيل نمودم.

مهمترين استادان اينجانب در سه سال اول حوزه عبارتند از: استاد صفائي بوشهري براي درس مغني، استاد عليزاده براي سيوطي و... بعد از سال سوم حوزه ازدواج كرده و درسها را بيرون از مدرسه ادامه دادم كه از محضر اساتيد بزرگوار استفاده كرده ام. شرح لمعه استاد محامي، استاد طالقاني، شب زنده دار، اصول فقه استاد صالحي، سيد احمد خاتمي، رسائل استاد استادي و مكاسب استاد علي كريمي جهرمي، كفاية الاصول متفرقه استفاده كرده ام. درس خارج استاد علي كريمي جهرمي، استاد ابوطالب تجليل تبريزي، درس خارج اصول استاد سبحاني.

در كنار تحصيل تدريس متون ادبيات حوزه را شروع كردم و كتابهاي سيوطي، ابن عقيل، صرف ساده و آموزش صرف را تدريس كرده ام. ضمناً پنج سال در مركز جهاني علوم اسلامي تدريس داشته ام. اينك در پژوهشكده دارالحديث فعاليت مي كنم و در تأليف نزديك به ده عنوان كتاب با حضرت آيت الله ري شهري همكاري كرده ام.

اقبال يغمايي

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

مرحوم اقبال يغمايي نويسنده و مترجم دانشمند معاصر بود . او دانش آموخته دانشسراي سابق بوده وبه امر معلمي اشتغال داشت . وي همچنين دربنياد فرهنگ ايران نيز فعاليت داشت . يغمايي آثار بسياري به يادگار گذاشته است .

گروه : علوم انساني

رشته : زبان و ادبيات فارسي

والدين و انساب : اقبال يغمايي فرزند شادروان اسد الله منتخب السادات جندقي (آل داود ) و برادر كوچكتر مرحوم حبيب يغمايي (مدير مجله يغما) بود .

اوضاع اجتماعي و شرايط زندگي : اقبال يغمايي كوچكترين پسر خانواده بود . او درروزگاري زاده شد كه پدرو

ساير افراد خاندان به تازه گي از رنج دربه دري هاي ناشي از تهاجم نايب حسين كاشي و ديگر باغبان رسته بودند . ردرروستاي خور به طور دائم ماواگزيدند .

تحصيلات رسمي و حرفه اي : اقبال يغمايي تحصيلات نخستين را نزد پدر دانشمندش فرا گرفت و درحالي كه بيش از هفت سال نداشت ازراه كوير به شاهرود آد و از آنجا روانه تهران شد . درتهران درجوار برادرش ، حبيب يغمايي ، دريكي از حجره هاي مدرسه دارالشفاء كه برروي مسجد شاه بود سكني گزيده و به كار تحصيل پرداخت . پس از آن دردوره اول دانشسراي مقدماتي پسران به تحصيل پرداخت و درسال 1315 شمسي دوره آن را به انجام رسانيد .

همسر و فرزندان : مرحوم اقبال يغمايي چهارفرزند پسر و دختر دارد كه دو تن از آنان پزشكان برجسته و نامورند .

وقايع ميانسالي : اقبال يغمايي دردوران ميانسالي ابتدابا نشريات و مجلات گوناگون همكاري داشت . نشرياتي همچون مهر ، ارمغان ، يغما ، آموزش و پرورش و دانش آموز مي باشند .

زمان و علت فوت : اقبال يغمايي در15شهريور 1376 شمسي دربيمارستاني درغرب تهران و در حالي كه بيش از هشتاد سال سن داشت درگذشت و روز بعد درقطعه ويژه دانشمندان و اهل قلم دربهشت زهرا به خاك سپرده شد.

مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : اقبال يغمايي درنيمه دوم سال 1315 شمسي به خدمت وزارت معارف درآمد و با سمت دبيري به شاهرود رفت . وي درسال 1325 به تهران منتقل شدو پس از دو سال تدريس درمدارس تهران به اداره كل نگارش وزارت فرهنگ منتقل شد . وي درتاريخ 12/10/1374ازوزارت آموزش و

پرورش بازنشسته شد .

فعاليتهاي آموزشي : مهمترين فعاليت هاي آموزشي اقبال يغمايي ، نويسندگي بود . در آن راستا وي مدتي مجله آموزش و پرورش را منتشر كرد . سپس در دوره 25 مجله (سال تحصيلي 31-1330) رسما مديريت مجله را برعهده گرفت . سالهايي كه تصدي اين مجله را يغمايي برعهده داشت از جمله ادوار خوب اين مجله بود . از آن پس مجله مستقلي به راه انداخت . اين مجله كه دانش آموز نام داشت مخصوص كودكان و نوجوانان بوده و يكي از بهترين و نخسيتن نشرياتي بود كه درايران براي نوجوانان منتشرگرديد .او همچنين مجله رايزن را نيز براي كودكان چاپ مي كرد .

ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : اقبال يغمايي درزمان بازنشستگي به طور غير رسمي و بنا به دعوت دكتر پرويز خانلري دربنياد فرهنگ ايران به كار پرداخت و مدتي از ساعات ظهر به بعد دراداره نگارش وزارت فرهنگ وهنر به انجام خدمت متفرقه فرهنگي اشتغال داشت . تا آنكه دراواخر سال 1357 شمسي به كلي خدمات فرهنگي و اداري را رها كرده و درمنزل كارهاي تحقيقي خودرا ادامه داد . وي تاروزها پاياني عمر دست ازمطالعه و تحقيق و ترجمه برنداشت .

آرا و گرايشهاي خاص : اقبال يغمايي به مطالعه و تحقيق و پژوهش علاقه خاصي داشت .طوري كه تاروزهاي واپسين عمر دست ازنوشتن برنداشت . با آنكه ديگانش كم نورشده و دستانش مي لرزيد باز هرهنگام كه رمقي مي يافت كتابي بردست مي گرفت و يا خطوطي برصفحه كاغذ نقش مي كرد .

--------------------------------------------------------------------------------

آثار :

1 افرند

ويژگي اثر

: اين اثر مجموعه داستانهاي آموزش است

2 بزرگمهر

3 تاريخچه اداره كل نگارش وزارت معارف

4 تاريخچه اعزام محصل به اروپا اززمان ناصرالدين شاه تا 1312شمسي

5 ترجمه پتي شنر

ويژگي اثر : اين كتاب تاليف آليفونس دوده بوده و توسط يغمايي به فارسي ترجمه شده است .

6 ترجمه پل وويرژيني

ويژگي اثر : اين كتاب تاليف برناردن دوسن پير است كه توسط يغمايي به فارسي ترجمه شده است

7 ترجمه تلماك

ويژگي اثر : اين كتاب نوشته فنلون است و توسط يغمايي به فارسي ترجمه شده است

8 ترجمه حكايت هاي آسيايي

ويژگي اثر : اين كتاب تاليف كنت گوبينو است

9 ترجمه ربنسن كروزئه

ويژگي اثر : اين كتاب تاليف دانيل دفو بوده و توسط يغمايي به فارسي ترجمه شده است

10 ترجمه سفر نامه شاردن

ويژگي اثر : اين كتاب تاليف شاردن است كه در5جلد به فارسي ترجمه گشت

11 تشبيهات شاعرانه

12 تصحيح ابومسلم نامه

ويژگي اثر : اين كتاب تاليف ابو طاهر بن علي بن حسين طرطوسي و توسط يغمايي تصحيح شده است

13 جغرافياي تاريخي دامغان

14 خليج فارس

15 خمسه نظامي به نثر

16 داستان هاي عاشقانه ادبيات فارسي

17 داستانهاي پهلواني ادبيات فارسي

18 دانستني هاي علمي

19 زگفتار دهقان

ويژگي اثر : اين اثر شاهنامه فردوسي به نثر است

20 سيستان و بلوچستان

21 شرح احوال و آثار خواجه نصير الدين طوسي

22 شهيد راه آزادي سيد جمال اصفهاني

23 طرفه ها

24 عارف نامي يايزيد بسطامي

25 عشق و پادشاهي ياداستان تاريخي نورجهان و جهانگير

26 مختصر راماين (كهن ترين اثر حماسي هندوان )

27 مدرسه دارالفنون

28 هوس نامه خسرو و شيرين

29 وزيران علوم و معارف وفرهنگ ايران

منابع زندگينامه :

1آل داود ، سيد علي، 60سال با كتاب /نگاهي به زندگي وآثار اقبال يغمايي ، كتاب ماه زبان وادبيات ، بهمن و اسفند ماه 1376، شماره چهاردم و پنجم ، ص30

اقتداري، احمد

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

احمد اقتداري به سال1304 هجري شمسي در شهر لار فارس به دنيا آمد. در پنج شش سالگي او را به مكتب خانه اي در شهر لار رفت. چيزي بعد از تاسيسي مدرسه دولتي در لار او را از مكتب خانه بازگرفتند وبه

مدرسه دولتي فرستادند دروس شش ساله ابتدايي را آنجا خواند. جايزه شاگرد اولي در تمام استان (ايالت آن روز) فارس را در اين شش سال را دريافت كرد. دوران سه ساله دبيرستان را در شهر لار گذراند پدرش پس از ترديد بسيار او را به شيراز فرستاد تا در دانشسراي مقدماتي شيراز كه دارالمعلمين ابتدايي بود نام نويسي كرد. دو سال در آن دانشسرا درس خواند و با شور و شوق بسيار با سمت آموزگاري به شهر لار برگشت و در سال هاي اول تا چهارم ابتدايي به خدمت آموزگاري پرداخت. اوايل سال1325؛ حدود يك سال پس از ازدواج استاد با اين كه مي توانست از معافيت استفاده كند، اما عشق به وطن سبب شد كه براي خدمت وظيفه عازم تهران شود. خود را به دانشكده افسري معرفي كرد پس از پايان اين دوره و در سال1328 كه نخستين كنكور دانشكده حقوق و علوم سياسي و اقتصادي تهران برگزار مي شد، در اين دانشگاه پذيرفته شد و با كسب مدرك ليسانس به دبيري در دبيرستان هاي تهران پرداخت و در دانشسراي مقدماتي پسران به خدمت آموزشي مأمور شد. در سال1332 پروانه كارآموزي وكالت درجه يك بعد از درخواست يكساله، برايش صادر شد. سال1334 سوگند ياد كرد وبه اخذ اجازه وكالت پايه يكم دادگستري مفتخر شد تا علاوه بر 30 سال معلمي و خدمت به نونهالان اين مرز و بوم چهل سال هم در شغل وكالت دادگستري به جامعه خود خدمت كند. احمد اقتداري در طول زندگي سرشار از علم و ادب خود حدود چهل كتاب با ارزش و بيش از صد مقاله علمي به چاپ

رسانده است. در ميان آثار او از تصحيح و همت گماردن به انتشار ديوان اشعار شاعران، ترجمه آثار تحقيقي نويسندگان و پژوهشگران غيرايراني تا چاپ قصه هاي مثنوي، منطق الطير و هزار و يك شب و همچنين تحقيقات علمي در زمينه لهجه شناسي، زبان و فرهنگ مناطق مختلف كشور را مي توان يافت.

گروه : علوم انساني

رشته : تاريخ

گرايش : تاريخ محلي جنوب ايران

والدين و انساب : پدراحمد اقتداري مرحوم مرتضي قلي خان اقتداري و مادرش انيس خانم اقتداري، هر دو لارستاني و از روستاي گراش بودند. از آن جهت كه به علم آموزي احمد اهميت مي دادند از پنج شش سالگي او را به مكتب خانه اي در شهر لار فرستادند .

اوضاع اجتماعي و شرايط زندگي : احمد اقتداري از خانداني كهنسال از خوانين گردش است. پرورش در آن خاندان منشاء ظهور خلقيات و مرام خاص در او شده است.

تحصيلات رسمي و حرفه اي : - گذراندن دوره ابتدايي و دبيرستان در شهر لار - گذراندن دوره دانشسراي مقدماتي در شيراز - شركت در كنكور دانشكده حقوق سال1328 - اخذ پروانه كارآموزي وكالت درجه يك سال1332 - اخذ مجوز وكالت پايه يكم سال1334 - اخذ دكتراي افتخاري از دانشگاه تهران

همسر و فرزندان : احمد اقتداري در سال 1323 با قمر خانم اقتداري ازدواح كرد. حاصل اين ازدواج يك دختر و سه پسر بود. او و همسرش در تربيت فرزندان خود موجدانه كوشيدند و همه را با فضيلت به بار آورده اند. دختر ايشان با نام آرزو، متخصص زبان ايتاليايي و مدرس دانشگاه در آن رشته است، و تحقيق او درباره غزل هاي حافظ

به زبان ايتاليايي به چاپ رسيده است.

وقايع ميانسالي : احمد اقتداري در سال1331 تقاضاي اخذ پروانه وكالت درجه يك دادگستري كرد و در سال1332 پروانه كارآموزي وكالت درجه يك برايش صادر شد. در همين ايام يادداشت هاي كتاب هاي «فرهنگ لارستاني» و «لارستان كهن» را آماده و مرتب مي كرد ضمن اين كه سال1334 سوگند ياد كرد وبه اخذ اجازه وكالت پايه يكم دادگستري مفتخر شد تا علاوه بر 30 سال معلمي و خدمت به نونهالان اين مرز و بوم چهل سال هم در شغل وكالت دادگستري به جامعه خود خدمت كند

مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : زندگي احمد اقتداري سرشار از تلاش، كوشش و آفرينش است. خلق 24 كتاب و بيش از 200 مقاله علمي، نشان دهنده توانايي ها و كوشش هاي عاشقانه وي به ايران زمين، و به ويژه سرزمين فارس است. اقتداري مشاغل گوناگوني را پيشه خود ساخته است كه مي توان به معلي، مديريت هاي فرهنگي، تدريس در دانشگاه تهران، فعاليت هاي اجتماعي و سياسي، وكالت دادگستري،و مقاله نويسي در نشريات متعددي همچون يغما، فرهنگ ايران زمين اشاره نمود. در كنار اين امور در برگزاري گردهمايي هاي علمي نيز مشاركت فعال مي نمود از جمله برگزاري سمينار « خليج فارس در سال 1342» و برگزاري نمايشگاه آثار سديد السطنه كبابي بندر عباس در سال 1354 در دانشگاه تهران

فعاليتهاي آموزشي : لارستان در آثار احمد اقتداري جايگاه ويژه اي دارد، علاوه بر آن استان هاي هرمزگان، خوزستان، بوشهر، كهكيلويه و بوير احمد نيز مورد توجه او بوده اند. يكي ديگر از اساسي ترين دل مشغولي هاي وي در عرصه علمي و فرهنگي، خليج

فارس مي باشد. با توجه به حساسيت هاي پنجاه ساله اخير در مودر اين بخش از جغرافياي ايران، اقتداري به طور مستمر در جهت تبيين و تحليل تاريخي آن كوشيده است. تنوع آثار نگارشي استاد در زمينه هاي تاريخ، معماري، ترجمه، تصحيح، تحشيه، ادبيات، مردم شناسي و سياست نشان دهنده توانايي ها و علاقة اقتداري به زواياي نهان و پنهان فرهنگ ايراني است. عرصه هاي پژوهشي اقتداري شامل تحقيقات كتابخانه اي و تحقيقات اصيل مي شود و ميان به فراخور در اين تحقيقات ميداني نيز در تقويت روش علمي خود بكار مي گيرد.آثار اقتداري در واقع حاصل مشاهده، معاينه، مصاحبه و مراجعه به اصل بوده است.شيوه تحقيق و تاريخ نگاري اقتداري، تلاش جهت حداكثر به كار گيري شواهد بيروني جغرافيايي و وجه شيئي فعليت يافته تاريخي است. او تمام خليج فارس و سراسر جنوب را با قدم طي كرده و سپس در آن باره قلم زده است.م روش تاريخ نگاري وي مبتني بر اتكاء به آن بخش از اطلاعات تاريخي است كه متقن و مثبت به شمار مي آيند.

ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : ي

جوائز و نشانها : بنياد فارس شناسي در نوزدهم آبان ماه 1379 با همراهي استادان برجسته تاريخ و ادب كشور، و انجمن آثار و مفاخر فرهنگي استان فارس به دليل سپاس از زحمات بي دريغ احمد اقتداري در حيطه علم و فرهنگ، از او تجليل به عمل آورد.

چگونگي عرضه آثار : آثار احمد اقتداري را ميتوان به تاليفات ، مقالات و سخنرانيها تقسيم كرد ضمن اين كه مجموعه مقاله هاي او در اين زمينه با نام «كشته خويش» به چاپ رسيده

است كه مجموعاً پنجاه مقاله را دربرمي گيرد و مجموعه سخنراني هايش بانام «از درياي پارس تا درياي چين» منتشر شده است.كي از مهمترين جنبه هاي تحقيقات اقتداري پژوهشي درباره خليج فارس است. اهميت استراتژيك اين منطقه و اين كه خليج فارس به اندازه قدمت و پيشينه اش شناخته شده نيست ضرورت تحقيق درباره شناسايي جنبه هاي مختلف آن را بيش از پيش بر ما مشخص مي كند. آنچه امروز درباره اين منطقه مي دانيم و آنچه در دست داريم برپايه حدس و گمان يا بنابر افسانه هاي قديم و اسناد تاريخي مانند تورات، كتيبه هاي ميخي و آثار برجا مانده از دوران باستان است و در اين ميان اقتداري با توجه به جنبه هاي مختلف خليج فارس از جمله زبان هاي محلي، آثار باستاني، تاريخ و جغرافياي منطقه، نام خليج فارس و... مقاله هاي متنوع و آموزنده اي در شناسايي آن نوشته كه مي توان به اين موارد اشاره كرد: «زبان هاي محلي و فولكلور خليج فارس»، «اسناد فارسي، عربي و تركي در آرشيو ملي پرتغال درباره هرمز و خليج فارس»، «سرگذشت تاريخي چهار جزيره در خليج فارس»، «تاريخ و جغرافياي خليج فارس»، «خليج فارس و آشنايي با امارات آن»، «محاكمه خليج فارس نويسان»، «خليج فارس و نام آن» و... ضمن اين كه كتابي با عنوان يكصد و پنجاه مقاله در زمينه هاي ايران شناسي و خليج فارس از او به چاپ رسيده است كه مي تواند به عنوان مرجعي در شناخت اين منطقه پراهميت مورد استفاده قرار گيرد. و نيز تلاش هاي اقتداري در هويت بخشيدن به لارستان و نگرش تازه به تاريخ،

فرهنگ و جغرافياي اين ناحيه بسيار مهم و قابل تقدير است احمد اقتداري، علاوه بر تحقيق و پژوهش، طبعي شاعرانه و روحي لطيف دارد گرچه او خود را شاعر نمي داند اما: او شاعري است كه تجربيات اجتماعي و زندگي خود را در شعرهايش مي گنجاند. احمد اقتداري، علاوه بر تحقيق و پژوهش، طبعي شاعرانه و روحي لطيف دارد گرچه او خود را شاعر نمي داند اما: او شاعري است كه تجربيات اجتماعي و زندگي خود را در شعرهايش مي گنجاند. يكي از نمونه شعرهاي او: از گردش روزگار آزرده منم وز دور زمان دمي نيا سوده منم از كارگران و مزد كم باد به دست با رنج مدام، گنج نابرده منم بس بود و نبود عمر را كرده گذار هم نيك و بدش به هيچ نشمرده منم با هر كس زروي مهر خدمت كردم ماري به درون جيب پرورده منم بس نيش به جاي نوشم دادند ترياق نخورده زهرآمخته منم محزونم و مهجورم و مطرودم از آنك ديري است كه با عشق تو خو كرده منم

--------------------------------------------------------------------------------

آثار :

1 آتشكده كاريان و آتشكده هاي فارس- ناتمام

2 آثار شهرهاي باستاني سواحل و جزاير خليج فارس و درياي عمان

3 آيين دريا نوردي كهن در اقيانوس هند و خليج فارس

4 از درياي پارس تا درياي چين

5 بشنو از ني: نداي ني

6 بشنو از ني: نياز ني

7 بشنوي از ني: نواي ني

8 تحشية ارجان و كهكيلويه

9 تحشية سرگذشت كشتي راني ايرانيان

10 تحشيه ديوان سديد الدوله- ناتمام

11 تحشيه عهد مسم( سفرنامه خسرو ميرزا)- ناتمام

12 تحشيه مشوش نامه- ناتمام

13 ترجمه لار در قرون وسطي- ناتمام

14 تصحيح باغستان لارستاني

15 تصحيح بندر عباس و خليج فارس

16 تصحيح تاريخ مسقط وعمان و بحرين و قطر و روابط آنها با ايران

17 تصحيح ديوان شيداي گراشي

18 تصحيح سرزمين هاي پيرامون خليج فارس و درياي عمان در صد سال پيش

19 تصحيح سفرنامه سديد السطنه

20 خليج فارس

ويژگي اثر : اين اثر جايزه ويژه يونسكو در ايران را به خود اختصاص داده است.[كمال سروستاني، سخن اول، ص6 ]

21 خوزستان و ممسني و كهكيلويه

ويژگي اثر : در زمينه شناساندن كهگيلويه هم كتاب معروف احمد اقتداري بانام «خوزستان، كهگيلويه و ممسني» با استناد به مدارك و منابع معتبر اين ناحيه را به خوانندگان خود معرفي كرده است. براي نمونه در اين كتاب به نقل از

مسالك و ممالك اصطخري مي خوانيم: «يكي از پادشاهان رم كه هميشه از يك تا سه هزار نفر بر در خانه ايشان لشكر حاضر است، مهرگان پسر برزويه پادشاه زميگان است و آن رمي است كه به رم گيلويه مشهور است و مهرگان پيش از گيلويه بوده و شأن و شوكتي از گيلويه بالاتر داشته. پس ازمهرگان پسرش سلمه به جاي او نشست. گيلويه از ولايت اصطخر نزد او آمد و به خدمتگزاري پرداخت. چون سلمه بمرد گيلويه آنجا را تصرف كرد و كارش به جايي رسيد كه اين سرزمين را به اسم او مي خوانند...»

22 ديار شهر ياران(ج1)

23 ديار شهر ياران(ج2)

24 سايه سيمرع- ناتمام

25 صدو پنجاه مقاله در زمينه ايران شناسي و خليج فارس- ناتمام

26 فرهنگ لارستاني

ويژگي اثر : نخستين و يكي از مهمترين كتاب هاي اقتداري «فرهنگ لارستاني» بود كه به عنوان نخستين نشريه جداگانه مجله «فرهنگ ايران زمين» با نشان فرهنگ ايران زمين، نقش شير در كتيبه هاي تخت جمشيد زينت يافت و در سال ???? منتشر شد.

27 كاروان عمر

ويژگي اثر : اين اثر شامل خاطرات سياسي و فرهنگي هفتاد سال عمر اقتداري مي باشد.اقتداري در كتابي با نام «كاروان عمر» خاطرات سياسي فرهنگي هفتاد سال عمر خود را با قلمي شيوا و با ذكر جزئيات نوشته است. در اين كتاب ضمن آشنايي با جنبه هاي مختلف زندگي او

با توجه به سمت هاي مختلفي كه وي در طول عمر خود داشته است و با توجه به فعاليت هاي مختلف فرهنگي و هنري اش مي توان با اوضاع فرهنگي ايران در دوره معاصر آشنا شد. وي در آغاز اين كتاب مي نويسد: «نوشتن «خاطرات» زندگي، از ديرباز در ايران زمين معمول بوده است. بسياري از نكته ها و گوشه هاي تاريخ اجتماعي ايران از روي همين «خاطرات نامه ها» به دست ارباب تحقيق رسيده و مسائل مبهم و فرهنگي و وضع زندگي مردمان و كيفيات زندگي مدني و اجتماعي، از روي اينگونه كتاب ها استخراج شده و مورد بحث و تدقيق جامعه شناسان و مورخين و محققين قرار گرفته است... من در هفتاد سال عمر خود در ايران و خارج از ايران بسياري از مشكلات را در سر راه زندگي خود يافته ام. بسياري راحل كرده ام و بسياري راحل نكرده ام و...»

28 كشته خويش

29 لارستان كهن

30 لارستان كهن و فرهنگ لارستاني

منابع زندگينامه :

1http://www.iran-newspaper.com/1385/851024/html/horizon.htm2خيرانديش، عبدالرسول.«سبك تاريخ نگاري استاد احمد اقتداري،» فارس شناخت. پاييز 1379، صص5-143رياحي، محمد امين، اقتداري محقي آشنا. فارسشناخت، پايير 1379، ص 124قاسمي، كتاب ماه تاريخ و جغرافيا،ص455كمالي سروستاني، كوروش، سخن اول، فارس شناخت. پاييز 1379، ص66ياسيني، قاسم. نقش احمد اقتداري در احياي آثار سديد سلطنه كبابي، فارس شناخت، پاييز1379، ص27

اكبرنژاد، محمد تقي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد تقي اكبر نژاد

محل تولد : تبريز

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1358/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب محمد تقي اكبر نژاد

متولد تبريز هستم. دوره هاي تحصيلي را با موفقيت به پايان بردم و نهايتاً در دبيرستان سپاه مشغول به تحصيل شدم. بعد از شروع سال تحصيلي سوم نظري رشته رياضي فيزيك، علاقه وافر به حوزه مانع از ادامه تحصيل شد و به حوزه علميه حضرت وليعصر (عج) بناب رفته و در خدمت حضرت حجةالاسلام والمسلمين حاج آقاي باقري بنابي مشغول به تحصيل شدم. دوره شش ساله را در دو سال به اتمام رساندم و به قم رفتم.

در قم از خدمت اساتيدي مانند حضرات آقايان عابدى، حسن تهرانى، ايزدى، الهي زاده بهره مند شدم. تا اين كه در سال 81 به توصيه يكي از اساتيد براي تدريس به شهرستان برگشتم. يك سال در شهرستان هادي شهر و سه سال در مراغه مشغول به تدريس ادبيات، منطق و فقه و اصول بودم. در كنار تدريس به كار پژوهش پرداختم و آثار متنوعي را ارائه دادم كه اكثراً يا به چاپ رسيده اند و يا در شرف چاپ هستند كه البته در ادامه ذكر خواهند شد.

علاقه شخصي بنده بيشتر به فقه و اصول ميباشد و شايد حدود يك سال است كه به نظرات فقهي خودم عمل مي كنم. در سال 85 قصد عزيمت به قم را داشتم كه بنا به اصرار يكي از دوستان و وجود برخي از مشكلات مالي منصرف شدم و مديريت حوزه علميه كنگاور را به عهده گرفتم و هم اكنون مشغول به خدمت در اين حوزه مي باشم. آن چه كه مهم است اين كه، اشتغال به هيچ يك از اين كارها مرا از تحقيق و پژوهش جدا نكرده است و تحقيق

به عنوان مهم ترين شاخصه فعاليت هاي من حضور دارد.

اكبرنژاد، مهدي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

مهدي اكبر نژاد

محل تولد : شيروان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1344/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب مهدي اكبر نژاد در سال 1356 وارد حوزه علميه ايلام شدم و برخي دروس مقدماتي را در آنجا گذراندم. با شروع تظاهرات و راهپيمايي هاي دوران انقلاب عملاً دروس حوزوي تعطيل شد و با پيروزي انقلاب، در اسفند 1357 وارد حوزه علميه قم شدم.

در سال 1368 دروس سطح را به پايان رساندم و وارد درس خارج شدم همزمان با دوره سطح برخي دروس مانند بعضي از كتابهاي فلسفي از جمله بدايه و نهايه را خواندم و در زمان تحصيل در دوره خارج، مدتي در درس اسفار آيت الله حسن زاده و آيت الله جوادي آملي نيز شركت كردم. درس خارج را نزد آيات عظام فاضل لنكراني، مكارم شيرازي، نوري همداني، وحيد خراساني و مومن قمي گذراندم.

در سال 1370 بعنوان عضو تحقيقاتي تفسير راهنما، به اعضاي نويسنده آن تفسير ملحق و بعد از چند ماه كار در گروه برداشتهاي اوليه روائي، وارد گروه كنترل نهايي فيش هاي حديثي تفسير شدم و اين همكاري تا سال 1374 ادامه داشت و بدليل رفتن به شهرستان در سال 1374 پايان يافت.

در سال 1371 در آزمون تربيت مدرس دانشگاه قم شركت كردم و در دوره كارشناسي ارشد الهيات و معارف اسلامي پذيرفته شدم. در پاييز سال 1374 از رساله اين دوره با عنوان "جدال در قرآن" دفاع كردم.

در زمستان 1374 بعنوان مسئول نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري در دانشگاه هاي ايلام و علوم پزشكي ايلام منصوب

شدم و همزمان دروس دانشگاهي را تدريس مي كردم. در سال 1377 بعنوان عضو هيئت علمي دانشگاه در آمدم تا سال 1380 كه با قبولي در دوره دكتراي علوم قرآن و حديث تربيت مدرس دانشگاه قم، به قم منتقل شدم و عملاً مشغول تحصيل حوزوي و دانشگاهي و نيز انجام كارهاي تحقيقي شدم كه اكنون رساله دكترا آماده دفاع مي باشد.

در سال 1381 با دعوت مركز فرهنگي انتظار نور وابسته به دفتر تبليغات اسلامي قم به گروه حديث اين موسسه پيوسته و با همكاري چند تن از دوستان، اكنون مجموعه احاديث مهدويت دسته بندي و آماده چاپ و ارائه نرم افزاري مي باشد.

اكبري كارمزدي، محمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد اكبري كارمزدي

محل تولد : سواد كوه (عباس آباد)

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1343/1/10

زندگينامه علمي

اينجانب محمد اكبري كارمزدي فرزند هادي در تاريخ 10/1/1343 در خانواده اي مذهبي و قرآني متولد شدم. دوران ابتدائي را در محل و راهنمائي را در آلاشت به پايان رساندم به پيشنهاد ابوي مرحوم و به خاطر علاقه اي كه در درون خود نسبت به دروس حوزوي مي ديدم راهي حوزه علميه رستم كلاه در يكي از شهرهاي استان مازندران به سرپرستي مرحوم آية الله ايازي شدم و جامع المقدمات را همگام با قيام عمومي مردم در سال 1357 شروع نمودم كه با تهديدات طاغوت حوزه علميه تعطيل شد به نا چار در سال 1359 وارد حوزه علميه قم شدم و در سال 1360 مشغول تحصيل در مدرسه مرحوم آية الله گلپايگاني شدم. با اتمام لمعتين در درس هاي آزاد حوزه شركت نمودم كه اصول فقه را در خدمت

استاد حسيني بوشهري و صالحي افغاني بودم. مكاسب را در محضر اساتيدي چون استاد بني فضل، مرحوم پاياني و استاد قدبري تلمذ بودم و رسائل را محضر آية الله فاضل استفاده بردم و پنج سال متوالي خارج اصول را در محضر آية الله سبحاني به پايان رساندم . همگام با خارج اصول به مدت 8سال خارج فقه را در محضر آية الله مكارم تلمذ نمودم. ضمنا ساليان سال در درس تفسير قرآن محضر آية الله جوادي آملي بودم .حدود سال 1372 به خاطر علاقه اي كه به قرآن و تفسير قرآن پيدا كردم وارد رشته علوم قرآ ني و تفسير شدم. بعد از اتمام 4سال مشغول تدوين رساله سطح چهار شدم كه بخاطر مشكلاتي، كار ناتمام و مهلت آن به سر آمد كه براي بار دوم مشغول تدوين رساله سطح چهار شدم كه تا به حال ادامه دارد. بعد از پايان دوره تخصصي براي انجام كار تحقيقات قرآني در مركز فرهنگ معارف قرآن مشغول و با تشكيل پرونده ها و سپس ارزيابي مقاله ها و نهائي كردن مقاله ها در بخش مقابله، نزديك به 9 سال است كه دنبال مي كنم نتيجه كارهائي كه انجام گرفت انتشار پنج جلد از دايرة المعارف قرآني و دو جلد اعلام قرآن گروهي مي باشد و چند مقاله كه به نام اينجانب در دايرة المعارف چاپ شده است. د رحال حاضر در درس فقه آية الله جوادي آملي مشغول مي باشم.

اكبري معلم، علي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

على اكبري معلم

محل تولد : معلم كلد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1344/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب علي اكبري معلم دوره

تحصيلي ابتدايى، راهنمايي و دبيرستان را در بابل (از شهرستان هاي مازندران) گذراندم. سير مطالعات مذهبي و سياسي را از دوره راهنمايي آغاز و در دوره دبيرستان و بعد از آن ادامه دادم. با تشكيل گروه مطالعاتي در دوره راهنمايي و دبيرستان سعي در تقويت مباني فكري و اعتقادي كرديم. با استفاده از زمينه مذكور به مناسبت هاي مختلف، مقالاتي را تهيه و در مدرسه (سر صبحگاهها) و مراسم هاي مذهبي ارائه مي دادم.

در سال 1363 وارد قم شدم و پس از اخذ ديپلم به تحصيلات حوزوي پرداختم. دروس حوزه را به طور منظم و مستمر ادامه دادم و پس از گذراندن سطح حوزه، دروس سطح خارج را تا شش سال به طور مستمر فرا گرفتم. از سال 1368 در كنار دروس حوزه وارد تحصيلات دانشگاهي شدم. مقطع كارشناسي و كارشناسي ارشد را در رشته علوم سياسي به پايان رساندم.

از سال 1376 تدريس دروس معارف اسلامي را در دانشگاه ها شروع كردم و البته از سال 1366 تدريس دروس حوزوي را آغاز كرده بودم. كتاب و مقالاتي را در دوره تحصيل نوشته ام كه تعدادي منتشر و تعدادي ديگر منتشر نشده است.

از سال 1374 تاكنون با نشريات علمي متعددي در زمينه علوم اسلامي و سياسي و با سمينارهاي متعدد همكاري علمي داشتم. در سال 1383 به عنوان استاد ممتاز دانشگاه آزاد اسلامي واحد شهرري و در سال 1385 به عنوان استاد ممتاز منطقه استان مركزي برگزيده شدم.

همكاري با سمينار انقلاب اسلامي و ريشه هاي آن و سر ويراستار سه كتاب مأخذ شناسي توصيفي (1)، مجموعه مقالات جلد (1) و (2) كه توسط

معاونت امور اساتيد و دروس معارف اسلامي در سال 1374 منتشر شد.

همكاري علمي در ارزيابي مقالات مجله رواق انديشه وابسته به مركز پژوهشهاي اسلامي صدا و سيما قم، فصلنامه علوم سياسي و تاريخ اسلام (وابسته به دانشگاه باقر االعلوم عليه السلام قم)، همكاري با مركز آموزش خواهران و دانشگاه باقر العلوم عليه السلام در تهيه و تدوين الگوهاي ارزيابي آموزشى، طرح نگرش سنجي مراكز آموزشها و ارزيابي و تجزيه و تحليل برنامه درسي و عملكرد استادان از سال 1376 تا 1385.

با گذراندن هفتصد ساعت دوره زبان انگليسي داراي گواهي نامه پايان دوره مربوط هستم و از نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري مدرك استاد ياري دارم.

هم چنين شركت در كارگاه هاي آموزشي انديشه سياسي امام خمينى (ره)، روش تحقيق، ارزيابي آموزشي و.... از فعاليت ها علمي ام به حساب مي آيد.

اكبري، احمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

احمد اكبري

محل تولد : بوانات

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1351/6/10

زندگينامه علمي

در سال 1351 در بوانات از شهرهاي استان فارس متولد شدم. تحصيلات خود را تا پايان دوره راهنمايي در همان جا به اتمام رساندم و در سال 1365 وارد حوزه علميه شدم و در مدرسه ولي عصر شهرستان بوانات تحصيلات خود را شروع نمودم. بعد از مدت 2 سال در سال 1367 راهي قم شدم و باقيمانده مقدمات و دروس سطح خود را تا پايان كفايه در مدرسه شهيدين بهشتي و قدوسي (ره) قم گذراندم.

در سال 1375 در دروس خارج فقه و اصول اساتيد برجسته قم شركت جستم. در اصول از محضر آيت الله جعفر سبحاني و در فقه از خرمن دانش اساتبد بزرگي چون

آيت الله مكارم شيرازي و استاد سيد احمد خاتمي بهره بردم.

همزمان با تحصيلات خارج، در رشته تخصصي تبليغ در حوزه عليميه قم مشغول تحصيل شدم. از آن پس در كنار دروس حوزوي خود، به فعاليت هاي رايانه اي و اينترنتي در زمينه علوم اسلامي و پايگاههاي اسلامي نيز پرداختم و در اين رابطه فعاليت­ها و طرح­هاي تحقيقاتي و اجرايي در زمينه طراحي و راه اندازي پايگاههاي اسلامي و استفاده از قابليت هاي اينترنت در پايگاه هاي اسلامي و نحوه عرضه اطلاعات در اينترنت نيز برنامه هايي داشته ام.

علاوه بر فعاليت­هاي مذكور، به تحصيل در دانشكده علوم حديث قم پرداختم و هم اكنون در حال تدوين پايان نامه در مقطع كارشناسي ارشد مي باشم.

اكبري، فضل الله

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

دكتر فضل الله اكبري در دوم ارديبهشت سال 1300 هجري شمسي برابر با سوم ماه رمضان المبارك سال 1339 هجري شمسي در شهر گلپايگان چشم به جهان گشود. تحصيلا ت ابتدايي را در شهر گلپايگان و دوره دبيرستان را در دبيرستانهاي ادب، صارميه و سعدي اصفهان طي كرد. همزمان با طي دوره دبيرستان و حتي قبل از آن به تحصيل علوم قديمه نزد پدربزرگ مادريش مرحوم حاج فخرالعلما پرداخت و پس از آن در اصفهان از محضر استاداني چون شادروان فضل الله همايي و برادر دانشمند ايشان استاد جلا ل همايي و آقاي مباركه اي كسب فيض كرد. وي حساب و رياضي و حساب سياق نقدي و جنسي را نزد پدربزرگ و پدر فرا گرفت. دكتر فضل الله اكبري بعد از دريافت ديپلم متوسطه، در دانشكده حقوق دانشگاه تهران به تحصيل پرداخت و از اين دانشكده ليسانس گرفت. سپس در

شركت ملي نفت استخدام شد و همزمان با مرحوم حييم در تهيه فرهنگ لغات انگليسي به فارسي همكاري داشت. وي در اوايل دهه 1330 در موسسه علوم اداري و بازرگاني دانشكده حقوق دانشگاه تهران به تحصيل پرداخت و فوق ليسانس علوم اداري و بازرگاني دريافت داشت. به دنبال آن با استفاده از بورس تحصيلي به امريكا رفت و در دانشگاه كاليفرنياي جنوبي و دانشگاه استانفورد به تحصيل پرداخت و در رشته مديريت بازرگاني با گرايش حسابداري دكترا دريافت كرد.

بعد از اخذ مدرك دكترا به ايران مراجعت كرد و در موسسه علوم اداري به تدريس پرداخت و در سال 1337 به عنوان اولين مدرس حسابداري با درجه دانشياري به عضويت هيئت علمي دانشكده حقوق دانشگاه تهران پذيرفته شد.

دكتر اكبري در مورد اين دوره از زندگي خود در مصاحبه اي با مجله حسابدار (دكتر فضل الله اكبري، 1378، سرگذشت يك استاد و سرگذشت يك علم)، و بعد در مقاله اي در سال 1378 درباره چگونگي شروع تدريس حسابداري در دانشگاه تهران براي چاپ در مجله حسابرس (دكتر فضل الله اكبري، 1378، چگونگي تدريس حسابداري...) چنين مي نويسد:

"هميشه فكر مي كنم آدمي تا اندازه اي به جايي راه مي برد كه مقدر است . سرانجام هم وضعيتي پيش آمد كه بتوانم از بورسي در اين رشته بهره مند شوم. بدين ترتيب عملا به قلمروحسابداري وارد شدم... پس از مراجعت از خارج، دانشگاه تهران اعلا م كرد كه براي تدريس رشته هاي حسابداري و حسابرسي دانشيار مي پذيرد و من براي اين كار داوطلب شدم."

" من تنها داوطلب بودم. ... بايد اذعان كنم در آن زمان دو- سه نفري

بودند كه بيش از من حسابداري مي دانستند و تجربه بيشتري هم داشتند، ولي چون داشتن درجه دكتري يكي از شرايط استخدام بود با وجود علا قه اي كه داشتند، واجد شرايط و داوطلب نشدند.

سالها حسابداري به عنوان رشته اي قابل قبول براي تدريس در دانشگاه شناخته نمي شد. تا سال 1333 در هيچ دانشگاه و موسسه آموزش عالي حسابداري رسماً تدريس نمي شد. ... متاسفانه در ايران آن زمان، اغلب افراد به جهت عدم اطلا ع كافي از محتواي دروس مزبور، علوم مالي و حسابداري را در سطح ساير رشته هاي دانشگاه به حساب نمي آوردند... . محتواي رشته حسابداري، اهميت و لزوم آن در انتظام امور سازمانها و تاثير آن در پيشرفت كشور، سالها همچنان ناشناخته باقي ماند. در سال 1334 كه داوطلب تدريس حسابداري در دانشگاه شدم، يكي از اولياي دانشگاه گفت شك دارد جايگاه تدريس حسابداري در دانشگاه باشد، و اضافه كرد در گذشته هم حسابداري در سال ششم رشته تجارت دبيرستانها تدريس مي شده است و اگر حسابداري را رشته اي دانشگاهي بشناسيم بزودي داوطلباني هم براي تدريس خانه داري، گله داري و باغداري پيدا مي شوند؛ دانشگاه را تدريس حساب كافي است.

دو - سه سالي طول كشيد تا با مراجعات مكرر و مستمر، ارائه شرح دروس حسابداري و رشته هاي مختلف آن، اهميت و فرق آن را با حساب و رياضي توجيه كنم و توضيح دهم. بالا خره قرار شد در دانشكده حقوق و علوم سياسي و اقتصادي دانشگاه تهران براي انتخاب و استخدام يك نفر دانشيار اقدام كنند."

" در طول سال 1342 توضيحاتم رئيس وقت دانشگاه تهران را

متقاعد و مصمم كرد كه دانشگاه تهران، مانند بسياري از مهمترين دانشگاههاي جهان، و به لحاظ نياز كشور، مي بايد دانشكده اي براي آموزش و تحقيقات مديريت داشته باشد. در ابتداي شهريور 1343 شادروان دكتر صالح رئيس دانشگاه، در جلسه اي پرشور و با مخالفتهاي بسيار، بالا خره تاسيس دانشكده علوم اداري و مديريت بازرگاني را به تصويب شورايعالي فرهنگ رسانيد.... مخالفتها با تاسيس اين دانشكده، اولين در نوع خود در كشور، بيشتر از ناشناخته بودن مديريت به عنوان رشته اي از دانش ناشي مي شد." (دكتر اكبري، 1378، نوبت من نيست، ص 15)

دكتر فضل الله اكبري پس از تاسيس دانشكده علوم اداري و مديريت بازرگاني دانشگاه تهران، به مدت 8 سال رئيس اين دانشكده بود. پس از سال 1350، به سمت معاون آموزشي و پژوهشي وزارت علوم و آموزش عالي برگزيده شد و همزمان به تدريس رشته حسابداري در دانشگاهها و موسسات مختلف آموزش عالي به ويژه بانك ملي ايران، اشتغال داشت. در اين دوره با شركت اطلا عات اعتباري كه به وسيله بانك مركزي تاسيس شده بود، نيز همكاري داشت.

در فاصله سالهاي 1350-53 كه در وزارت علوم به كار اشتغال داشت، خدمات گسترده اي در زمينه ارزشيابي مدارك تحصيلي و ارزيابي علمي دانشگاهها و مراكز علمي كشور به انجام رسانيد. وي در اواخر سال 1353 به دانشگاه تهران بازگشت و به عنوان استاد دانشكده علوم اداري و بازرگاني دانشگاه تهران در سمت معاون و قائم مقام رئيس دانشگاه تهران به كار ادامه داد.

پس از انقلاب در اوايل سال 1358 در سمت استادي دانشگاه بازنشسته شد اما تا پايان سال تحصيلي 58-1357 همچنان به

تدريس ادامه داد.

از اوايل دهه 1360 سازمان حسابرسي اين افتخار را يافت تا از همكاري ايشان با مركز تحقيقات تخصصي حسابداري و حسابرسي اين سازمان برخوردار شود. كتاب و مقالا ت مختلفي كه در اين دوران توسط ايشان تاليف و تدوين و توسط سازمان حسابرسي منتشر شده است حاصل اين دوران پربار است.

دكتر فضل الله اكبري در اواخر دهه 1360 به امريكا مسافرت كرد و به مدت دو سال با سمت استادي در دوره هاي فوق ليسانس دانشكده مديريت بازرگاني دانشگاه استانفورد كه يكي از معتبرترين دانشكده هاي اين رشته در سراسر دنيا به شمار مي آيد، به تدريس پرداخت.

پس از آن به انگلستان رفت و يك سال نيز در دانشكده مديريت دولتي تدريس داشت. ايشان از اواسط دهه 1370 به ايران مراجعت كرد و همچنان همكاري خود را در زمينه تحقيق و تاليف با مركز تحقيقات تخصصي حسابداري و حسابرسي سازمان حسابرسي ادامه داد و در اين مدت است كه مقالا ت متعددي هم براي مجله حسابرس تهيه كرد.

كتاب بررسي تحليلي دكتر فضل الله اكبري در سال 1381 به عنوان كتاب درخور تقدير برگزيده و به وسيله وزير فرهنگ و ارشاد اسلا مي در مراسم هفته كتاب مورد تقدير قرار گرفت.

آقاي دكتر اكبري دانشمندي بي­طرف و واقع­گرا بود. در عين­حال كه حرمت همگان را نگه مي­داشتند با اطرافيان رفتاري محكم، منطقي و مهربان داشتند.استوار و قاطع اما اهل اعتدال بودند. بي­ادعا بودند و فروتن.از نقد و نفي ديگران پرهيز مي­كردند و مراعات حقوق ديگران را از هر حيث مي كردند.

نقش فردي دكتر فضل الله اكبري در توسعه دانش حسابداري در ايران به نحو قاطع

تعيين كننده بوده است. اين نقش به گفته خود ايشان محصول «علاقه به كار» و به قضاوت آناني كه او را از نزديك مي­شناختند محصول احساس «مسئوليت» نسبت به توسعه و پيشرفت جامعه و «ايمان» به چاره جوئيها و راهگشاييهاي «علم» نيز بوده است.

زنده ياد دكتر فضل الله اكبري در 13فروردين1384 جان به جان آفرين تسليم كرد و در قطعه 229 بهشت زهرا به خاك سپرده شد.از ايشان 4 فرزند ، 2پسر و 2 دختر ، باقي مانده است.

كتابها

حسابداري صنعتي، دانشگاه تهران، با تجديد چاپ به دفعات و توسط ناشران ديگر، 1338

اصول حسابداري، دانشگاه تهران، با تجديد چاپ به دفعات، 1340

تجزيه و تحليل صورتهاي مالي، سازمان حسابرسي، با پنج بار تجديد چاپ و تجديدنظر، 1366

حسابداري بازرگاني، دانشكده علوم اداري و مديريت بازرگاني، 1354

تهيه بودجه بازرگاني و صنعتي، انتشارات فروردين، 1365

حسابداري استهلا ك، سازمان حسابرسي، اولين چاپ 1371، چاپ هفتم، 1380

فرهنگ اصطلا حات حسابداري (انگليسي- فارسي)، سازمان حسابرسي، جلد اول، 1376

بررسي تحليلي يا استفاده از تجزيه و تحليل صورتهاي مالي در حسابرسي، سازمان حسابرسي، 1379

مقالات

سرگذشت يك استاد و سرگذشت يك علم (مصاحبه با مجله حسابدار- مرداد 1372 )

تجزيه و تحليل صورتهاي مالي (حسابرس 3، مجموعه مقالا ت- تابستان 1374)

واژه سرنوشت ساز (فصلنامه حسابرس شماره 1، زمستان 1377)

نوبت من نيست (فصلنامه حسابرس شماره 3، بهار 1378)

به ياد دوست (مجله حسابدار، شماره 132، شهريور1378)

چگونه تدريس حسابداري در دانشگاه براي اولين بار شروع شد (فصلنامه حسابرس شماره 4 و5، پاييز و زمستان 1378)

آموخته هاي آموخته را نياموختيم (فصلنامه حسابرس شماره 9، زمستان 1379)

مصطفي

علي مدد: انديشمندي پرمايه، پركار و پربار (فصلنامه حسابرس شماره 16، مهر و آبان 1381)

نرفته ام (فصلنامه حسابرس شماره 23، بهار 1383)

منتخبات حسابرس (فصلنامه حسابرس شماره 23، بهار 1383)

اكبري، محمود

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمود اكبري

محل تولد : همدان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1334/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب محمود اكبري در سال 1351 در مدرسه آيت الله گلپايگاني به تحصيل علوم ديني پرداختم و پس از هفت سال تحصيل نزد اساتيد بزرگي چون آيت الله حسين تهراني، مدرس افغاني، آيت الله صلواتي، آيت الله مقتدايي و يك دوره خارج اصول آيت الله مكارم شيرازي و آيت الله وحيد خراساني شركت كردم و پانزده سال در دروس فقه آيت الله تبريزي و آيت الله مكارم شيرازي شركت كردم و مدت سه سال دروس موسسه اديان و مذاهب حوزه را طي كردم.

بدايه و نهايه علامه طباطبايي را نزد استاد فياضي و منظومه سبزواري را نزد آيت الله يحيي انصاري به اتمام رساندم و از سال 59 برنامه هاي تبليغي در قالب كلاسداري و منبر و پاسخ به سوالات از مدارس و دبيرستان ها پرداختم و از سال 74 شروع به تاليف و نشر كتاب هاي متناسب با نسل جوان پرداختم و هم اكنون 40 اثر چاپ شده و 10 اثر آماده چاپ دارم. بدان اميد كه مورد توجه خداوند متعال واقع شود.

اكبريان، محمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد محمد اكبريان

محل تولد : جويبار

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1348/1/1

زندگينامه علمي

سال 1362وارد حوزه علميه مشهد شده و در سال 1364به شهر قم آمدم سال 1368در دانشگاه تهران الهيات و معارف اسلامي فلسفه و كلام اسلامي پذيرفته شدم و در سال 1372در دانشگاه تربيت مدرس تهران فلسفه و حكمت اسلامي قبول شدم و در سال 1376از پايان نامه با عنوان تحليل آراءفلسفي عرفاني سيد

حيدر آملي را دفاع نمودم اين پايان نامه در سال 1380در كنگره سيد حيدر آملي منتشر گرديد با عنوان عرفان شيعي در انديشه حيدر آملي.

در سال 1374در آزمون كتبي و شفاهي پايه پذيرفته شدم قبل از آن در سال 1373 سطح را به پايان رساندم و چند سال در درس خارج حضرات آيات صالحي مازندراني فاضل لنكراني جوادي آملي شركت داشت در سال 1373با پژوهشگاه دفتر تبليغات اسلامي همكاري را آغاز نمودم؛ طي اين مدت در تأليف معجم بحارالانوار گروه تصحيح حضور داشتم هم چنين مدتي با پژوهشكده كلام همكاري داشتم سپس در اصطلاح نامه علوم اسلامي كه در طي اين مدت در تأليف فرهنگ اصطلاحات فلسفي با عنوان مستندات اصطلاحات فلسفي شركت داشتم.سپس از سال 1382 تاكنون به عنوان مدير واحد پاسخ به سوالات پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي دفتر تبليغات اسلامي اشتغال دارم كه تاكنون در تأليف گروهي دو كتاب مجموعه پاسخ هاي برگزيده ويژه رمضان و ويژه محرم جهت استفاده مبلغان ديني اعزامي از دفتر تبليغات حضور داشتم. از سا ل1376 تاكنون در دانشگاههاي مختلف تهران از جمله دانشگاه شهيد بهشتي و به مدت 8سال در دانشگاه تهران در گروه معارف اسلامي به تدريس اشتغال دارم.

اكرمي ابرقويي، احمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

احمد اكرمي ابرقويي

محل تولد : ابركوه

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1349/7/1

زندگينامه علمي

ورود به حوزه علميه قم در سال 1364؛ اتمام دوره ي سطح در سال 1372؛ آغاز درس خارج از سال 1373 تاكنون. ورود به دانشگاه تهران (مجتمع آموزش عالي قم) در دوره ي كارشناسي (رشته حقوق) سال 1371، اخذ مدرك ليسانس در سال 1375. قبولي در دوره ي

كارشناسي ارشد دانشگاه تهران (مجتمع آموزش عالي قم) در رشته حقوق جزا و جرم شناسي در سال 1375 و اخذ مدرك كارشناسي ارشد با دفاع از پايان نامه (با موضوع: مطالعه تطبيقي مسئولين پرداخت ديه در فقه شيعه و اهل سنت و حقوق موضوعي با نمره ي عالي (19) در سال 1378. همكاري با واحد اصطلاح نامه دفتر تبليغات (نام كنوني: مركز اطلاعات و مدارك اسلامي) از سال 78 تاكنون با تدوين اصطلاح نامه بزرگ فقه (اتمام) و اصطلاح نامه حقوق (در حال انجام) همكاري علمي با مركز تحقيقات قوه قضائيه – همكاري علمي با مركز تحقيقات زنان – همكاري علمي با مركز تحقيقات شوراي نگهبان – همكاري علمي با مركز تحقيقات اداره تعزيرات حكومتي و...

هم چنين همكاري با مراكزي همچون مجمع تقريب مذاهب اسلامي، صدا و سيماي قم، مؤسسه باقرالعلوم(ع)، مجتمع آموزش عالي قم، مركز احياء و نشر آثار حضرت امام، دفتر تبليغات اسلامي قم، پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي و... در ويرايش مجلات علمي آنها.

اكرمي، كاظم

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد كاظم اكرمي

محل تولد : همدان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1319/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب به لطف و عنايت الهي از دوره دبيرستان به مطالعه در زمينه علوم اسلامي و تربيتي و اجتماعي علاقمند بودم . استاد مشوقم در دوره دبيرستان جناب مير خليل سيد نقوي بودند كه خداوند عمرشان را دراز كند و موفق تر شنان بگرداند . در دوره كارشناسي كه رشته روانشناسي را برگزيده و در دانشسراي عالي تحصيل مي كردم (سال هاي 39 _ 42) از دانشمنداني چون مجاهد نستوه آيت الله طالقاني ، استاد علامه محمد تقي جعفري

، استاد شهيد مرتضي مطهري در حد استعداد خويش بهره برده ام . پس از شروع به كار معلمي در مدرسه آيت الله العظمي آخوند ملا علي همداني به تحصل ادبيات عرب روي آورده و از استاداني مانند مرحوم حاج شيخ صمد سليميان و آقاي سيد عزت الله مرتضوي استفاده بردم . منطق و فلسفه را با خواندن منظومه مرحوم سبزواري خدمت آقاي محقق واعظ معروف همداني آموختم . در دوره كارشناسي ارشد كه تحصيل خود را دررشته مشاوره و راهنمايي به پايان رساندم مدتي از درس منظومه آيت الله سيد رضا صدر بهره بردم .

در سال هاي 47 تا 48 با مرحوم شهيد حجت الاسلام سيد محمد رضا سعيدي آشنا شدم و آن بزرگ مرد مرا به خواندن علم اصول تشويق كرد و دو سه درس از اصول الفقه مرحوم مظفر را خدمت وي خواندم . بعد از برگشت از همدان ، تمام اصول الفقه را از درس حجت السلام و المسلمين حاج آقا رضا فاضليان امام جمعه محترم ملاير بهره مند شدم . مقداري هم از كتاب رسائل الجديده آيت الله مشكيني را خدمت آقاي فاضليان خوانده ام . در فقه ، تبصره علامه حلي را در زندان از آقاي محمد علي گرامي فرا گرفتم . بعد از اتمام دوره وزارت آموزش و پرورش به دانشگاه تربيت معلم منتقل شدم و بحمد الله موفق به اخذ درجه دكترا در رشته برنامه درسي كه يكي از رشته هاي علوم تربيتي است گرديدم و اكنون حدود هفده سال است كه در اين دانشگاه تدريس مي كنم . درسهايي كه دراين دانشگاه ارائه كرده

و مي كنم غير از برنامه درسي، تعليم و تربيت در قرآن كريم ، تعليم و تربيت در نهج البلاغه ، تعليم و تربيت اسلامي و تعليم و تربيت در روايات است .

اكرمي، محمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

زندگينامه علمي

وي در آبان ماه سال 1338ش در شهر گوگد گلپايگان در يك خانواده مذهبي ديده به جهان گشود. دوران كودكي را در همانجا سپري كرد و در سن چهار سالگي جهت فراگيري قرآن مجيد و احكام اسلامي به مكتب خانه رفت و در سن شش سالگي قرآن و احكام اسلامي را فرا گرفت سپس براي فراگيري تحصيلات كلاسيك به دبستان رفت و مقطع ابتدائي را در يكي از مدارس شهر به پايان رسانيد.

سال آخر دوره ابتدائي يعني پنجم دبستان را طي مي كرد كه ابوي ايشان به حج مشرف شد. هنگام بازگشت پدر، وي جهت استقبال همراه عده اي از آشنايان به قم آمده و به حسن اتفاق همراه يكي از طلاب ساكن مدرسه حاج ملا محمد صادق به آن مدرسه رفت و شب را در آنجا سپري كرد. روحيه لطيف و سادگي طلاب وي را جذب خود كرد و از همانجا تصميم گرفت جهت آموزش و فراگيري علوم ديني به اين شهر عزيمت كند. با اصرار او و موافقت والدين در سال 1350 ش به قم آمد و در همان مدرسه ساكن شد. ادبيات و دوره مقدمات را نزد اساتيد بزرگوار مدرسه حضرت آيت الله العظمي گلپايگاني فرا گرفت. همزمان با تحصيل علوم ديني دروس جديد و كلاسيك را نيز ادامه داد و موفق به اخذ ديپلم اقتصاد گرديد.

پس از پايان مقدمات سطح را نيز ادامه داده و

در اين هنگام از محضر اساتيد بزرگواري چون حضرات آيات محسن دوزدوزاني، محمد تقي ستوده، محي الدين فاضل هرندي، و ... تلمذ نموده و در نهايت در سال 1363ش امتحانات پايان سطح را با موفقيت پشت سر گذاشته و در درس هاي خارج فقه و اصول همچنين فلسفه و تفسير شركت كرد. در اين مقطع نيز كه 16 سال ادامه داشت و هم اكنون نيز ادامه دارد، از محضر اساتيد معظم و مراجع تقليد حضرات آيات عظام محمد فاضل لنكراني، حسينعلي منتظري، جوادي آملي، مكارم شيرازي و محمد علي گرامي بهره مند شده و تقريراتي كه وي از اين دروس نوشته به حدود سي دفتر مي رسد كه به صورت دست نويس نزد ايشان موجود است.

همزمان و در كنار آموزش و فراگيري علوم ديني در مبارزات حق طلبانه اي كه در حوزه علميه قم وجود داشت شركت مي كرد. در سال 1354 همراه طلاب و فضلا در جلسه اي كه در مدرسه فيضيه به مناسبت بزرگداشت شهداي پانزده خرداد سال 1342 برپا شده بود حضوري فعال داشت و يكي از رهبران آن جنبش به شمار مي آمد. در سال 1356 به اتفاق جناب حجت الاسلام و المسلمين آقاي محمد علي نكونام سفري تبليغي سياسي به گلپايگان داشته و به دنبال سخنرانيهاي افشاگرانه و پخش اعلاميه هاي حضرات آيات عظام امام خميني(ره) و گلپايگاني و ... دستگير، بازداشت و ممنوع الملاقات گرديد. در شهرباني شهر پس از بازجويي گسترده و تحمل حدود يك ماه زندان بدون ملاقات به اصفهان اعزام شد و در دادگاه نظامي و فرمايشي شاهنشاهي محاكمه و به دو سال حبس محكوم گرديد.

دوران

محكوميت را در زندان شهرباني اصفهان سپري مي كرد كه همزمان با اوج گيري مبارزات حق طلبانه مردم ايران رژيم استبدادي تسليم خواسته مردم شد و زندانيان سياسي را آزاد كرد، وي نيز در پاييز سال 1357 پس از تحمل حدود يك سال اسارت و زندان آزاد شد و به آغوش خانواده بازگشت.

پس از پيروزي انقلاب و شروع جنگ تحميلي عراق عليه ايران نامبرده پس از طي مراحل مختلف آموزش نظامي به جبهه هاي جنگ عزيمت كرده و در كنار رزمندگان اسلام به انجام وظيفه پرداخت.

يكي از وظايف و مسئوليتهاي مهم طلاب و فضلاي حوزه علميه تبليغ، ارشاد و هدايت مردم است، براي اداي اين وظيفه الهي، مردمي اولين سفر تبليغي خود را در سال 1354 به اطراف شيراز اعزام شد و از همان سال به طور مرتب در ايام تبليغ به مناطق و شهرهاي مختلف كشور سفر مي كرد.

الحلو، مشتاق

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

مشتاق الحلو

محل تولد : -

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1353/1/1

زندگينامه علمي

همزمان با تحصيل در مدرسه به طور غيررسمي مشغول تحصيلات حوزوي بوده ام و پس از اخذ ديپلم در رشته علوم تجربي به تحصيلات حوزوي توجه بيشتري نمودم. در سال 1374 وارد دانشگاه مفيد در رشته علوم سياسي شدم و همزمان تحصيلات رسمي خود را در حوزه آغاز كردم. در خرداد 77 موفق به اخذ مدرك ليسانس در رشته علوم و معارف اسلامي حوزه شدم و در سال 78 ليسانس علوم سياسي را از دانشگاه اخذ نمودم.

از دي ماه سال 80 حضور در درس بحث خارج را آغاز كردم و در سال 81 فوق ليسانس

علوم سياسي از دانشگاه اخذ كردم. در سال 83 مدرك كارشناسي ارشد حوزه را در رشته فقه و اصول اخذ كردم. از سال 73 كار در برخي موسسات تحقيقاتي را در قم آغاز نمودم. و در ابتدا ترجمه از عربي به فارسي را آغاز كردم و از سال 75 به نوشتن تحقيقات در همايش هاي مختلف مبادرت نمودم.

همزمان با تحصيلات، كار تدريس را در مراكز مختلف انجام مي دادم كه از مهمترين آنها دو سال و نيم تدريس در موسسه آموزشي پژوهشي امام خميني (ره) از مهر 80 بوده است. و همچنان به عنوان محقق با موسسات مختلف به همكاري ادامه مي دهم. كار ترجمه به زبان عربي را در زمينه تخصصي (فلسفه دين و كلام جديد) براي برخي مجلات عربي ادامه مي دهم و كار راهنمايي و مشاوره پايان نامه هاي حوزه را نيز انجام مي دهم.

العلي، علي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

علي العلي

محل تولد : كويت

شهرت

تابعيت : كويت

تاريخ تولد : 1349/1/1

الفت، نعمت الله

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

نعمت الله الفت

محل تولد : كاشان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1342/2/18

زندگينامه علمي

اينجانب نعمت الله الفت در تاريخ 18/2/1342 در شهر كاشان به دنيا آمدم. تحصيلات ابتدايي را در مدرسه آيت الله يثربى، تحصيلات راهنمايي را در مدرسه عارف و تحصيلات متوسطه خود را در رشته رياضي فيزيك دبيرستان امام خميني كاشان گذرانده ام.

بعد از فراغت از تحصيل در سال 59 توسط برخي از دوستانم با علوم اسلامي آشنا شدم و به طور غيررسمي برخي از دروس ابتدايي ادبيات عرب را نزد برخي از دوستان طلبه ام فراگرفتم. تقريباً از سال 1360 به طور رسمى دروس طلبگي را آغاز كردم. نخست مدت كوتاهي در قم مشغول شدم و بعد به كاشان رفته چند ماهي هم در آنجا مشغول بودم كه توسط يكي از دوستان، به اصفهان مدرسه شهيد صدر هدايت شدم، چون آن دوست در شهركرد مدرسه اماميه را سرپرستي مي كرد.

به آنجا رفته و دروس مقدماتي را نزد اساتيدي چون حجج اسلام سيدرضا تقوي دامغاني (امام جمعه)، شجاعي (حاكم شرع)، و فجري سرپرست مدرسه ايام خواندم. بعد از دو سال و اندي به كاشان مراجعت نموده و رسماً در مدرسه علميه حضرت آيت الله يثربي (ره) مشغول به تحصيل شدم و در دروس مغنى، معالم و حاشيه ملاعبدالله و لمعتين شهيدين، دو جلد اصول فقه مظفر و باب قطع و ظن رسائل و مكاسب محرمه را در محضر اساتيد كاشان همچون حضرت آيت الله يثربي (امام جمعه)، آيت الله خرازى، آيت الله شيخ احمد

اسلامي و شجاعي گذراندم. در سال 1365 رسماً به حوزه علميه قم وارد شدم و در دروس مختلفي شركت كردم حتي دروسي كه قبلاً خوانده بودم دوباره شركت كردم و از اساتيدي چون آقاي طالقاني و معالم آقاي خسروشاهي استفاده كردم.

مكاسب را نزد آقاي ستوده، هاشمي شاهروي و شيخ حسن قديري تلمذ كردم. رسائل را نزد آقاي اعتمادي خواندم كفايه را نزد آيت الله ستوده و آيت الله طاهري خرم آبادي و آيت الله اعتمادي فراگرفتم. در دروس خارج بسياري از اساتيد بزرگ قم شركت كردم. برخي از درس ها را چند ماه و برخي را يكي دو سال، سرانجام دروس خارج فقه و اصول حضرت آيت الله وحيد خراساني را مطلوب خويش يافتم كه مرتب به درس ايشان حاضر شده ام.

از سال 1368 وارد دانشگاه شدم. در رشته حقوق كه با سابقه حوزوي من سنخيت داشت مشغول تحقيق و تحصيل شدم. در همان سال هاي اوليه تحصيل در دانشگاه خداوند توفيق داد تا قلم به دست گيرم و برخي مطالب را بنويسم. كتاب «حقوقي جزاي اسلامي» كه با همكاري چند تن از دوستان دانشگاهي حوزوي ام به رشته تحرير درآمد. ترجمه كتاب «التشريع الجزايي الاسلامي» است كه از جمله كتب مرجع و معتبر در اين زمينه است اولين اثر مكتوب اين جانب است.

در سال 74 در مقطع كارشناسي رشته حقوق از دانشگاه مفيد فارغ التحصيل شدم و در همان سال در كنكور كارشناسي ارشد حقوق خصوصي شركت نموده و به عنوان اولين دوره اين مقطع در دانشگاه قم پذيرفته شدم. با دفاع از پايان نامه ام با موضوع «بررسي تئوري تابعيت در اسلام و نظامهاي حقوقي معاصر» به راهنمايي

استاد دكتر نجاد علي اسلامي و مشاوره دكتر امرالله امامي با نمره 19 و رتبه عالي در سال 1377 فارغ التحصيل شدم. از سال 75 در دانشگاه مفيد مشغول به كار شدم و عضو هيأت علمي گروه حقوق درآمدم و دروس مختلفي را تاكنون تدريس كرده ام كه شرح آن در جدول مربوط آمده است.

در سال 82 در كنكور دكتري حقوق خصوصي دانشگاه تهران شركت كردم و پذيرفته شده ام كه در حال حاضر مراحل آموزشي را سپري كردم و در حال گذراندن رساله مي باشم. موضوع رساله دكترى «پيش بيني نقض قرارداد در كنوانسيون بيع بين المللي كالا و فقه و حقوق ايران» است.

الله اكبري، محمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد الله اكبري

محل تولد : بند قراء

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1342/1/1

زندگينامه علمي

در سال 1358 وارد حوزه علميه كاشمر شدم. در مهر سال 1359به حوزه علميه يزد رفتم و پس از سه سال تحصيل در آنجا و خواندن دروس مقدمات و معالم و مختصر المعانى، سال 1362 در مهرماه وارد حوزه علميه قم شدم و در مدرسه الهادي مرحوم آية الله گلپايگاني مشغول به تحصيل شدم و به ترتيب دروس فقه و اصول را در حوزه قم خواندم.

در سال 1367درس خارج را شروع كردم. درس هاي فقه و اصول را نزد آقايان نكونام، مدنى، كريمى، نظري، ميانجى، عندليب شيرازى، اعتمادي و بني فضل و ستوده خواندم. درس خارج اصول را نخست در درس خارج اصول آية الله صانعي حاضر شدم و سپس درس خارج اصول آية الله سبحاني و درس خارج فقه را نزد آية الله مكارم شيرازي حاضر مي شدم.

در سال 1368 از طريق كنكور

سراسري در دانشكده الهيات دانشگاه تهران قبول شدم و هر هفته دو روز به تهران مي رفتم تا در سال 1372ليسانس تاريخ تمدن ملل اسلامي را گرفتم و همان سال فوق ليسانس همان رشته را قبول شدم و در شهريور 1375از اين سطح فارغ التحصيل شدم و همان سال در همان رشته و همان دانشكده دكتري قبول شدم كه مع الاسف هنوز رساله دكتري را دفاع نكرده ام. از سال 1374 همزمان با تحصيل در معاونت فرهنگي دفتر تبليغات واحد پژوهش به پژوهش مشغول شدم و مدت دو سال هم مدير اين واحد بودم از سال 1378 با قسمت دائرة المعارف قرآن كريم دفتر تبليغات همكاري مي كردم تا سال1382.

از سال 1380در واحد سيره و تاريخ اهل بيت سيره دفتر تبليغات همكاري را شروع كردم و دو سال مدير گروه سيره اهل بيت (ع) بودم تا سال 1382.و تاكنون هم عضو شوراي پژوهش اين واحد هستم.

از سال 1379 تدريس در مركز جهاني علوم را آغاز كردم و سال 1381 جزء هيأت علمي آن مركز شدم و از اسفند سال 1382 تا كنون معاون پژوهش مدرسه عالي امام خميني (ره) از مدارس تحت پوشش اين مركز هستم و فعاليتم ادامه دارد. در مراكزي مانند مركز جهانى، مركز مهدويت، مؤسسه امام خمينى(ره)، باقر العلوم(ع)، مركز تخصصي تاريخ اسلام حوزه علميه قم، دانشگاه تهران و دانشگاه آزاد تدريس داشته ام.

الله بداشتي، علي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

علي الله بداشتي

محل تولد : نوشهر

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1338/7/1

زندگينامه علمي

اخذ ديپلم رياضي: 1356

اخذ فوق ديپلم رياضي: خرداد 1358

شروع به تدريس رياضي: مهرماه 1358

شروع به تحصيلات در رشته

دبيري الهيات دانشگاه تهران: نيمه دوم 1363

فراغت از تحصيل در رشته دبيري الهيات دانشگاه تهران: خرداد 1368

شروع به تحصيل در رشته كارشناسي ارشد فلسفه: مهر ماه 1368

فراغت از تحصيل كارشناسي ارشد: 1371

شروع به فعاليت علمي در دانشگاه قم: 1371 تاكنون

شروع به تحصيل دوره دكتري 1378.

فراغت از دوره دكتري 1382.

مدير گروه فلسفه: 1381 تاكنون

شروع به تحصيلات حوزوي آزاد: 1358

شروع به تحصيلات در حوزه همزمان با تحصيلات دانشگاهي: 1364 ( كه تاكنون گاه پيوسته و گاه گسسته ادامه دارد. )

النور، حليم

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد حليم النور

محل تولد : عراق

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1348/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب سيد حليم النور طلبه عراقي در سال 1371 به ايران آمده و در حوزه مشغول به تحصيل علوم حوزوي و ديني شدم. فعاليت تبليغي خود را از سال 1373 شروع و ابتدا به مناطق فقير و مستضعف خوزستان عازم شدم.

در سال 1377 اولين سفر تبليغي خود را به خارج از كشور شروع نموده و به سوريه عازم شدم و به مدت 3 سال هم به لبنان براي تبليغ دين در ايام محرم و صفر و رمضان عزيمت نمودم. در سال 1381 به مدت 4 سال به لطف خداوند و نظر بقيه الله الاعظم و ائمه اطهار عليهم السلام به آفريقا (كنگو) رفتم. و در اين سالها تجارب خوبي كسب نمودم و مثمر ثمر براي آن كشورها بودم.

ناگفته نماند كه به همت و ياري دوستان و محبان اهلبيت عليهم السلام توانستم مدرسه اي براي ترويج و تبليغ اسلام و اصول اعتقادي و اخلاقي و ديني پايه ريزي نمايم كه فعلا در دست اجرا مي باشد و

هم اكنون مشغول تحقيق در كتب تاريخ اسلام مي باشم.

الهي خراساني، علي اكبر

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

علي اكبر الهي خراساني

محل تولد : نيشابور

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1321/1/1

حجت الاسلام علي اكبر الهي خراساني درسال 1321 در نيشابور به دنيا آمد.وي تحصيلات خود را در حوزه علميه نيشابور آغاز كرد و پس از عزيمت به مشهد و كسب معلومات حوزوي ،د رسال 1344 موفق به اخذ گواهينامۀ مدرّسي علوم منقول از تهران شد و در سال 1352 به دريافت دانشنامۀ كارشناسي در رشتۀ فقه و مباني حقوق اسلامي از دانشكدۀ الهيات و معارف اسلامي مشهد موفق گرديد؛ و اين در حالي بود كه دو سال پيشتر، اجازۀ اجتهاد را از بعضي اساتيد و از وزارت علوم و آموزش عالي دريافت داشته بود.نامبرده در حال حاضر علاوه بر مديريت بنياد پژوهشهاي اسلامي آستان قدس رضوي، مدير گروه فقه و اصول بنياد، عضو هيأت امنا و شوراي آموزشي دانشگاه علوم اسلامي رضويي مي باشد. كتاب "منتهي المطلب في تحقيق المذهب"علي اكبر الهي خراساني ، در دوره يازدهم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به عنوان كتاب سال برگزيده شد.گروه : علوم انسانيرشته : الهيات و معارف اسلاميتحصيلات رسمي و حرفه اي : علي اكبر الهي خراساني در سال 1335 براي تحصيل علوم ديني وارد مدرسۀ علميه گلشن نيشابور شد. و سال بعد براي ادامۀ تحصيل به مشهد عزيمت كرد و پس از چند سال موفق به اخذ اجازۀ كتبي نقل حديث از بزرگان علما نظير مرحوم آيت ا... مرعشي نجفي شد و اجازۀ تصدي امور حسبيه از ناحيۀ برخي از

مراجع به وي اعطا گرديد. د رسال 1344 موفق به اخذ گواهينامۀ مدرّسي علوم منقول از تهران شد و در سال 1352 به دريافت دانشنامۀ كارشناسي در رشتۀ فقه و مباني حقوق اسلامي از دانشكدۀ الهيات و معارف اسلامي مشهد موفق گرديد؛ و اين در حالي بود كه دو سال پيشتر، اجازۀ اجتهاد را از بعضي اساتيد و از وزارت علوم و آموزش عالي دريافت داشته بود. مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : علي اكبر الهي خراساني در حال حاضر علاوه بر مديريت بنياد پژوهشهاي اسلامي آستان قدس رضوي، مدير گروه فقه و اصول بنياد، عضو هيأت امنا و شوراي آموزشي دانشگاه علوم اسلامي رضويي، عضو هيأت تحريريه و هيأت مديره مجله مشكوة، عضو شوراي فرهنگ عمومي استان و در عين حال مدرّس حوزه و دانشگاه مي باشد.فعاليتهاي آموزشي : حجت الاسلام الهي خراساني از سال 1364 به مدت هفت سال دروس علوم قرآني، فقه و اصول، آيات الاحكام و تفسير تخصصي را در دانشكدۀ الهيات و معارف اسلامي دانشگاه مشهد تدريس كرده است. اكنون چهار سال است كه به تدريس علوم قرآني و تفسير براي طلاّب خارجي دانشگاه علوم اسلامي رضوي اشتغال دارد.مراكزي كه فرد از بانيان آن به شمار مي آيد : علي اكبر الهي خراساني در سال 1342 نخستين صندوق قرض الحسنۀ ايران را در حوزۀ علميه مشهد و پس از آن كتابخانۀ مجهز رضوي و فروشگاه تعاوني طلاّب را تأسيس كرد. در سال 1363 در پي ريزي و راه اندازي بنياد پژوهشهاي اسلامي آستان قدس رضوي با مسؤولان آستان قدس و اساتيد حوزه و دانشگاه مشهد، همفكري و همكاري داشت و

از بدو تأسيس اين بنياد، به عنوان عضو هيأت مديره و مدير عامل آن منصوب شد.جوائز و نشانها : كتاب "منتهي المطلب في تحقيق المذهب"علي اكبر الهي خراساني ، در دوره يازدهم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به عنوان كتاب سال برگزيده شد.همچنين وي مصحح كتاب «سفينةالبحار و مدينةالحكم والآثار» بود كه اين كتاب هم در دوره پانزدهم به عنوان كتاب سال جمهوري اسلامي انتخاب شد.چگونگي عرضه آثار : الهي خراساني علاوه بر نگارش مقالات و كتابهاي متعدد در تعدادي از كنگره ها و سمينارهاي علمي بين المللي، از جمله كنگرۀ بزرگداشت سعدي در هندوستان، كنگرۀ هزارۀ شريف رضي، كنگرۀ شيخ مفيد، كنفرانس انديشه اسلامي، كنگرۀ جهاني امام جعفر صادق عليه السلام در دمشق، كنگرۀ نهج البلاغه، مجمع جهاني اهل البيت(ع)، مجمع تقريب بين المذاهب اسلامي، مجمع بررسيهاي اقتصاد اسلامي و كنگرۀ جهاني امام رضا عليه السلام و ... شركت جسته وبعضاً سخناني ايراد كرده است. به چند عنوان از مقالات و سخنراني هاي وي اشاره مي شود: 1. كتابنامۀ امام رضا عليه السلام، كنگرۀ جهاني امام رضا (ع)، 1363. 2. المسائل العكبرية، للشيخ المفيد (تصحيح و تحقيق)، كنگرۀ هزارۀ شيخ مفيد، 1371؛ دارالمفيد، بيروت1373. 3. مكانة السنة المطهرة في التشريع الاسلامي، مجلۀ الارشاد، شماره هاي 1 تا 6، 1400 و 1401 ق. 4. حجةالحق شيخ محمدتقي اديب نيشابوري، ويژگيها و خاطرات، مجله كيهان فرهنگي، شماره 9، آذر ماه 1363؛ يادنامۀ اديب نيشابوري، مؤسسه مطالعات اسلامي دانشگاه مك گيل كانادا، 1365. 5. شناخت و پرورش تحقيق در نهج البلاغه ، كنگرۀ نهج البلاغه، 1371. آثار :

nbsp1 الدروس الشرعيه، تأليف شهيد ثاني ( اشراف بر تصحيح و تحقيق) ويژگي اثر : بنياد پژوهشهاي اسلامي، در دست انتشار.2 الرسالة العزيزة في الوجيزة، تأليف مرحوم محدّث قمي، (تصحيح و تحقيق) ويژگي اثر : در دست انتشار.3 المسائل العكربة، شيخ المفيد ويژگي اثر : (تصحيح و تحقيق)، كنگره هزار? شيخ مفيد، 1371؛ دارالمفيد، بيروت 13734 تاج التراجم في تفسير القرآن للاعاجم، تأليف شهفورالفرايني، (تصحيح و تحقيق، با همكاري) ويژگي اثر : در دست انتشار5 سفينةالبحار، تأليف مرحوم شيخ عباس قمي (اشراف بر تصحيح و تحقيق) ويژگي اثر : بنياد پژوهشهاي اسلامي، تصحيح،اين كتاب در دوره پانزدهم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران ،از طرف وزرات فرهنگ و ارشاد اسلامي معرفي و برگزيده شده است. آشنايي با كتاب: «سفينةالبحار و مدينةالحكم والآثار»: بحارالانوار مهمترين دايرةالمعارف علوم شيعي است، و از زمان تأليف تاكنون هميشه مورد توجه و استقبال دانش پژوهان بوده است. نياز اين كتاب 110 جلدي به فهرست بر كسي پوشيده نيست. مهمترين فهرست موضوعي اين كتاب، اثر حاضر است. مرحوم حاج شيخ عباس قمي، كتاب را برحسب حروف تهجّي مرتب ساخته است. وي در مقدم? كتاب، روش خود را توضيح داده، ذيل هرعنوان به آيات و روايات و گاهي توضيح و تفسير پرداخته است و هم? آنها را با حروف ابجد به مجلدات مختلف بحار ارجاع داده است و در موارد بسياري نيز خود، افزون بر مطالب علام? مجلسي نكات بديعي ذكر كرده

است. تصحيح جديد كتاب براساس نسخ? خطي مؤلّف انجام شده است و چون مرحوم محدث قمي هميشه با حروف ابجد و به مجلدات چاپ كمپاني ارجاع مي دهد كه استفاده از آن مشكل است و اين امر با هدف اصلي فهرست نويسي منافات دارد، محققان محترم كتاب با حفظ رمزهايي كه از طرف مؤلّف نوشته شده، تمام آنها را با عدد به مجلدات چاپ جديد بحارالانوار ارجاع داده اند. ضمناً با پانوشتهاي سودمند آنچه را مؤلّف از كتابهاي مختلف نقل كرده است به همان منابع ارجاع داده اند. مقدم? مفصل كتاب نيز بر امتياز اين تصحيح افزوده است. 6 منتهي المطلب، تأليف علامه حلّي (اشراف بر تصحيح و تحقيق) ويژگي اثر : سه جلد اين كتاب از سوي بنياد پژوهشهاي اسلامي انتشار يافته، ساير مجلات در دست چاپ است.اين كتاب در دوره يازدهم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران ،از طرف وزرات فرهنگ و ارشاد اسلامي معرفي و برگزيده شده است.آشنايي با كتاب: «منتهي المطلب في تحقيق المذهب»: منتهي المطلب في تحقيق المذهب؛ علام? حلّي؛ تحقيق گروه فقه بنياد پژوهشهاي اسلامي، مشهد: بنياد پژوهشهاي اسلامي آستان قدس رضوي، 1412 ه_ . ق. 2ج. كتاب « منتهي المطلب في تحقيق المذهب» يكي از منابع مهم فقه شيعه در زمين? فقه مقارن (فقه تطبيقي) است. امروزه، پرداختن به اين زمين? فقهي در بين مذاهب اسلامي يك ضرورت است كه تدريس آن در حوزه ها و دانشگاهها نيز هرچه بيشتر، حس مي شود. از امتيازات اين كتاب: مقدم? تحليلي خوب؛ آيات، احاديث، اقوال و آراء استخراج شده؛ توضيح لغات و واژه هاي دشوار؛

شرح حال موجز اعلام و روات كتاب در پا نوشتها، و توضيح هرچند مختصر در مورد برخي فرِق است.

الهي خراساني، مجتبي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

مجتبي الهي خراساني

محل تولد : مشهد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1350/1/1

زندگينامه علمي

آقاي مجتبي الهي خراساني در سال 1350هجري شمسي در خانواده اي متدين و مذهبي در شهر مشهد مقدس ديده به جهان گشود. نامبرده دوران ابتدايي، راهنمايي و دبيرستان را در زادگاه خويش با موفقيت سپري كرد و در پي علاقه وافر خويش به فراگيري علوم ديني در سال 1368 وارد حوزه علميه مشهد مقدس گرديد.

از نخستين روزهاي ورود به حوزه علميه با تلاش و كوشش فراوان به تحصيل پرداخت و ضمن انس با آستان ملكوتي علي بن موسي الرضا (ع ) نزد بزرگان آن ديار همچون شيخ مهدي مرواريد تلمذ كرد. ايشان در زندگي سراسر علمي خود جز به تبليغ و كلاس و درس و قلم و كتاب و تحقيق و نگارش و تأليف به چيز ديگري نيانديشيده است كه مقالات "بداء" و تصحيح "اسوه تقوي" و... از جمله آثار ايشان است.

الهي دوست، حميد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حميد الهي دوست

محل تولد : اصفهان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1342/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب حميد الهي دوست دروس ابتدائي و راهنمائي و دبيرستان را تا سال 1360 هجري شمسي گذراندم و در همين سال موفق به اخذ ديپلم رياضي از دبيرستان ادب اصفهان شدم. روز نيمه شعبان همين سال كه براي شركت در مجالس جشن ميلاد حضرت بقيةالله اعظم امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) از خانه خارج شدم به مدرسه ميرزا حسين اصفهاني واقع در خيابان مسجد سيد براي شركت در جشن وارد شدم و با برخي از طلاب حوزه علميه آشنا شدم و

همان جا جرقه طلبه شدن و ورود به سلك روحانيت به ذهنم زد و برخي دروس مقدماتي حوزه را به صورت آزاد با يكي از اساتيد همان مدرسه شروع نمودم و سپس بعد از ايام ماه مبارك رمضان در سال 1361 هجري شمسي به صورت رسمي در مدرسه علميه ذوالفقار ثبت نام نموده تا سال 1369 هجري شمسي تا سطح رسائل و مكاسب را از اساتيد آن مدرسه استفاده نمودم.

سپس در شهريور ماه 1369 به اتفاق هم مباحث ارجمندم صديق گرامي و متقي جناب حجةالاسلام و المسلمين حاج شيخ حيدر بهرمن (حفظه الله تعالي) به شهر مقدس قم و به جوار كريمه اهل بيت (ع) هجرت نمودم و باقيمانده رسائل و مكاسب و سپس كفايه از سطوح عالي حوزوي را تا حدود سال 1371 هجري شمسي در حضور اساتيد برجسته قم به پايان بردم.

شرح منظومه مرحوم حاجي سبزواري را در محضر استاد برجسته فلسفه آيت الله حاج شيخ حسين عشانيان (دامت بركاته) تلمذ نمودم و سپس از درس خارج اصول آيت الله العظمي وحيد خراساني (دامت بركاته) و درس خارج فقه و اصول آيت الله العظمي تبريزي قدس سره و خارج فقه آيت الله العظمي سيد موسي شبيري زنجاني (دامت بركاته) تا سال 1383 هجري شمسي بهره بردم.

از حدود سال 1375 تا سال 1385 نيز دوره تخصصي فقه و اصول را در مدرسه آموزشي و تحقيقاتي حضرت بقيةالله عجل الله تعالي فرجه الشريف كه به رياست استاد معظم و بزرگوار آيت الله شيخ محمد مهدي شب زنده دار (دامت بركاته العاليه) اداره مي شود گذراندم و از اساتيد برجسته آن مركز علمي نيز بهره فراوان

بردم.

از همان اوائل طلبگي علاقه به مباحث كلامي و تفسيري داشتم علاقه من به اين دو رشته همزمان با تلمذ در محضر آيت الله سيد حسن امامي (دام ظله) شروع و سپس در قم مقدسه با شركت در درس تفسير حضرت آيت الله شيخ عبدالله جوادي آملي (دامت بركاته العاليه) و سپس مباحثه و مطالعه و تحقيق درباره اين دو موضوع ادامه يافت. سپس در سال 1385 به وطن خود اصفهان برگشتم و اكنون در حوزه علميه اصفهان به تدريس تفسير، فقه، اصول و رجال اشتغال دارم و خداوند متعال را بر همه نعمتهاي ظاهر و باطنه و معنوي و مادي اش شاكر و سپاسگزارم.

الهي طباطبايي، محمدحسن

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد محمد حسن الهي طباطبايي

ولادت:1325ق.

محل ولادت: تبريز

وفات:1388ق

محل دفن :قم

محل تحصيل: تبريز ، نجف

اساتيد: حضرات سيد ابوالحسن اصفهاني، ميرزا محمد حسين نائيني ، سيد حسين بادكوبه اي و ....

شاگردان: حسن حسن زاده آملي ، ميرزا محمد علي ارتقايي، ميزرا موسي تبريزي و ....

تاليفات: رساله اي در علم موسيقي و روابط معنوي روح با صداها ( كه خود آن را از بين برد).

او از شاگردان مبرز مرحوم سيد علي قاضي بود. در سعه صدر و پاكي و حسن خلق زبانزد بود. سير و سلوك را يك دوران خاص و با اعمال خاصي نيم دانست بلكه آن را در متن همين زندگي عادي تعريف مي كرد و زندگي رسول الله (ص) را شاهد اين مطلب مي آورد. مي فرمود: مراقبه يعني آدم در همين زندگي روزمره غفلت را از خودش دور كند.

ايشان پس از يازده سال اقامت در شهر ساقي كوثر، به دليل وضع نامناسب معيشتي مجبور شد همراه برادر

خويش، علامه طباطبايي ، به تبريز باز گردد. در تبريز به تدريس فلسفه و تربيت جويندگان كمال پرداخت. ارتباط ايشان با مرحوم قاضي از طريق نامه برقرار بود، عباراتي چون " جعلت فداك " و " عزيز دلم " كه آيت الله قاضي در اين نامه ها خطاب به آقاي الهي به كار مي برد گوياي عظمت شان ايشان نزد استاد است . استاد سيد محمد حسين قاضي مي فرمايد : با اينكه خود آقا به علامه و بردارش گفته بود كه به ايران برگردند اما دوري آن ها برايشان بسيار ناگوار بود و هر وقت ياد آن ها مي افتاد گريه مي كرد.

زماني كه آيت الله الهي در قم بود ، در مجلس روضه اي كه در منزل ميرزا تقي زرگري تشكيل مي شد ، شركت مي كرد. يك بار بعد از اتمام روضه در سيني مسي برايش چاي آورند. او انگشت خود را بر لب گذارد و بعد به سيني مسي زد . سيني تبديل به طلا شد . بعد فرمود: " ما طلا را مي خواهيم چه كنيم"؟ دوباره انگشت بر لب گذاشت و به سيني زد و سيني به حالت اول برگشت ! با وجود چنين قدرت روحي ، زماني براي پرداخت قرضش به دو هزار تومان احتياج پيدا كردو چون اين مبلغ را نداشت مدتي زنداني شد!

اين گفتار علامه طباطبايي مشهور است كه مي فرمود: من خودم از اخوي استفاده مي كنم توصيه هميشگي ايشان هنوز در خاطر اطرافيان است : از حسنات اعمالتان كه خيال مي كنيد حسنه است توبه كنيد ، تا چه رسد به معاصي!

سيد محمد

حسن الهي در سال 1388 هجري قمري درگذشت.

شرح احوال ايشان دركتاب الهيه از انتشارات موسسه فرهنگي مطالعاتي شمس الشموس آمده است .

الهي قمشه اي، حسين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حسين محي الدين الهي قمشه اي فرزند چهارم استاد فقيد مهدي الهي قمشه اي و خانم طيبه تربتي در دي ماه 1318 (ژانويه 1940) در تهران به دنيا آمد. تحصيلات ابتدائي، متوسطه و دانشگاهي را به ترتيب در دبستان دانش، دبيرستان مروي و دانشكده الهيات و معارف اسلامي دانشگاه تهران تا درجه دكتري (Ph.D. In Islamic Philosophy Theology) به پايان برد و نيز تحصيلات حوزوي و سنتي را نزد پدر، و استادان ديگر دنبال كرد. پدر ايشان فيلسوف، مجتهد، شاعر و مترجم برجسته اي بودند و اولين و معتبر ترين ترجمه فارسي قرآن از كارهاي ايشان ميباشد. دكتر قمشه اي پس از پايان تحصيلات دانشگاهي به كار تدريس در دانشگاه تهران و ساير مراكز آموزش عالي در داخل و بعد ها خارج از كشور پرداخت و در كنار آن به تاليف و ترجمه در زمينه عرفان و ادبيات و زيبائي شناسي مشغول شد.

ايشان داراي همسر و دو فرزند، يك پسر و يك دختر بنامهاي شاهد و شادي مي باشند. وي همه آموزش هاي او در ايران صورت گرفته و زبان انگليسي، عربي، فرانسه و غيره را نيز در ايران آموخته است. استاد قمشه اي، با خستگي ناپذيري تحسين بر انگيزش همواره پيك آشنايي ايراني و غير ايراني با فلسفه و ادبيات غني عرفاني ايران بوده و در اين راستا در دانشگاههاو مراكز علمي فرهنگي بيشماري در ايران و خارج از ايران تدريس و سخنراني داشته كه از آن ميان ميتوان

تدريس فلسفه، عرفان، ادبيات، و هنر در دانشگاه تهران و ديگر دانشگاههاي ايران و همچنين دانشگاههاي لندن، آكسفورد، هاروارد، پرينستن، و بركلي كاليفرنيا را نام برد.

دكتر قمشه اي همچنين با هنر هايي چون نقاشي و موسيقي و خوشنويسي از نزديك آشنايي دارد و گاهگاهي در زمينه خوش نويسي آثاري از او به نمايش گذاشته شده است. ايشان به موسيقي ارادت خاص دارد و آنرا بيش از ساير هنر ها در سخنرانيهاي خود ستوده و همگان را به آموختن آن تشويق نموده است. به قول يكي از موسيقيدانان هيچيك از سخنرانيهاي دكتر قمشه اي نيست كه در آن نكته اي در باره موسيقي نباشد.

دكتر قمشه اي از حافظه درخشاني برخوردار است و به نظر مي رسد كه قرآن را تقزيبا از حفظ دارد و با مثنوي و حافظ و نظامي و فردوسي چنان است كه گويي ديوان آنها در پيش روي او گشاده است و بخصوص گلشن راز شيخ محمود شبستري تماما در خاطر اوست. وي همچنين در ادبيات انگليس و عرب نيز مي تواند ساعتها از حفظ ، اشعار و قطعاتي را بازگو كند.

الهي منش، رضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

رضا الهي منش

محل تولد : محلات

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1340/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب در سال 1358 ديپلم رياضي و فيزيك گرفتم و بلافاصه وارد حوزه علميه قم شدم. تمام تحصيلات سطح و بخشي از درس خارج من در مدرسه حقاني (و شهيدين) بوده است.

اساتيد اينجانب جناب آقاي شب زنده دار در منطق، جناب علي آقاي قمي و آقاي طباطبايي در اصول فقه و معالم و مرحوم آيت آلله مصلحي در رسائل و مكاسب

و كفايه و بخشي از خارج. اعشاقي، رحماني، فياضي و آيت الله مصباح در فلسفه، مرحوم آيت الله تبريزي در فقه خارج و آقاي حاج سيدكاظم حائري در فقه و اصول خارج و جناب آيت الله خرازي و استادي و عندليب در تحقيقات فقهي و اصولي به مدت پنج سال.

در سال 1372 وارد موسسه آموزشي پژوهشي امام خميني (ره) شدم و در رشته كلام جديد (دين شناسي) در كارشناسي ارشد مشغول شدم و در 1358 از پايان نامه حوزه با عنوان "نقد و ترجمه بخش اسماء و صفات كتاب فلسفه دين پويمن" دفاع نمودم.

در سال 1382 براي ادامه تحصيلات در دكتري كلام جديد (گرايش فلسفه دين) در تربيت مدرس دانشگاه قم پذيرفته شدم. هم اكنون مشغول تدوين پايان نامه خود تحت عنوان "ساحات وجودي انسان و تأثيرات آنها بر يكديگر از نگاه قرآن و عرفان شيعي" مي باشم. اساتيد راهنماي مشاور: جناب آقاي دكتر محسن جهانگيري و دكتر پازوكي. همچنين به وسيله دكتري و هيئت علمي مركز عالي اديان و مذاهب در رشته عرفان و تصوف (گرايش عرفان تطبيقي بين الاديان) مي باشم.

الهي نژاد، واحد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

واحد الهي نژاد

محل تولد : خرم آباد (بخش پاپي)

شهرت

تابعيت : ايران

زندگينامه علمي

واحد الهي نژاد فرزند شمس الله متولد پاپي خرم آباد .وي پس از تحصيلات ابتدايي و راهنمايي در زادگاهش براي ادامه تحصيل به درود لرستان رفت و مدرك ديپلم را گرفت .درسال 1369 ش وارد حوزه علميه مهديه علي گودرز شد.پس از دو سال به مدرسه مروي در تهران رفت و در 1375وارد حوزه علميه قم شد و پس از پايان سطح به مدت 2سال

در دروس خارج فقه و اصول حضرات آيات .محمد فاضل لنكراني و جعفر سبحاني شركت كرد .همچنين مدرك كارشناسي فلسفه غرب را از دانشگاه مفيد قم دريافت كرد .او همزمان تحصيل در تهران به تدريس در حوزه اشتغال يافت .همچنين در دانشگاه آزاد اسلامي شهر كرد و خرم آباد به تدريس پرداخت .وي از آيت الله سيد علي خامنه اي اجازه تصدي امور حسبيه را دارد

الهي، عباس

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عباس الهي

محل تولد : آمل

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1341/7/1

زندگينامه علمي

اينجانب پس از اخذ ديپلم تجربي در سال 1383 وارد حوزه علميه شهرستان بابل شدم و پس از مدت كمي تحصيل در حوزه علميه روحيه وارد حوزه علميه قم گرديده و در مدرسه الهادي (ع) شروع به تحصيل كردم و پس از گذراندن دوران مقدماتي و سپس در خارج از مدرسه موفق به گذراندن دوره سطوح عالي حوزه علميه قم شدم.

حدود 6 سال در مدارس علميه قم مانند الهادي (ع) و رضويه و علوي به تدريس ادبيات عرب، تفسير و علوم قرآني پرداختم و امتحانات سطوح عالي را با موفقيت گذرانده و 4 بار مصاحبه خارج فقه و اصول شركت كردم و پايان نامه اي را تحت عنوان علوم قرآني در تفسير الميزان براي اخذ سطح سه يا كارشناسي ارشد نوشته و دو سال و خرده اي پيش دفاع كرده و اصلاحات آن پس از اخذ نمره 17 رو به پايان است.

و براي نوشتن دوره دكتري آماده ام البته پس از تحويل مدرك فوق ليسانس هم اكنون در مدرسه امام (ع) با سابقه سه سال تدريس و در دانشكده

علوم قرآني با سابقه دو سال تدريس و در دانشكده اصول دين و مدرسه عالي بنت الهدي در خدمت طلاب خارجي و دانشجويان ايراني هستم. و مشغول مطالعه و تحقيق و آماده كردن مقالاتي با عناوين و موضوعات مختلف هستم.

الهي، ناصر

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

ناصر الهي

محل تولد :

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1340/1/1

زندگينامه علمي

بعد از اخذ ديپلم به جاي تحصيل در دانشگاه، حوزه علميه قم را انتخاب كردم. دروس مقدماتي را در مدرسه رسالت، رسائل را نزد جناب آقاي راستى، مكاسب را خدمت آقاي پاياني و بني فضل و كفايه را خدمت آقاي محقق داماد خواندم. از سال 1369 به بعد محضر آيات عظام موسوي اردبيلي و منتظرى، وحيد و جواد تبريزي به خارج فقه و اصول مشغول شدم.

در سال 1369 همراه با تحصيل در خارج فقه و اصول، به دانشگاه مفيد براي تحصيل اقتصاد نظري راه يافتم. تحصيلات در سال تحصيلي 73 _ 1372 با موفقيت كامل سپري شد و به مقطع كارشناسي ارشد علوم اقتصادي دانشگاه تهران راه يافتم. در بهمن سال 1375 پايان نامه كارشناسي ارشد را تحت عنوان "بررسي مباني نظري دخالت دولت در اقتصاد از ديدگاه مكاتب مختلف با تاكيد بر مكتب اسلام" دفاع نمودم. پس از آن به دوره دكتري دانشگاه امام صادق عليه السلام راه يافتم و اقتصاد پولي و بين المللي را گذراندم و از رساله خود تحت عنوان تاثير جهاني شدن بر همگرايي و يكپارچه سازي حوزه تجاري كشورهاي اسلامي (MENA) در ارديبهشت 84 دفاع كردم.

از سال 1376 به عنوان عضو هيات علمي گروه اقتصاد دانشگاه مفيد به تدريس اشتغال

دارم. تاكنون مواد درسي زيادي از جمله:

1. اقتصاد كلان 1 و 2 مقطع كارشناسي و كارشناسي ارشد 2. تجارت بين الملل مقطع كارشناسي و كارشناسي ارشد 3. ماليه بين الملل مقطع كارشناسي و كارشناسي ارشد 4. اقتصاد منابع طبيعي كارشناسى 5. اقتصاد سنجي كارشناسى 6. تفسير آيات اقتصادى 7. زبان تخصصي را تدريس كرده ام.

سال 1375 مديريت دفتر برنامه ريزي و خدمات پژوهشي دانشگاه مفيد را بر عهده داشتم و از سال 1376 تا 1381 معاون پژوهشي و از سال 1381 تا 1385 قائم مقام رئيس دانشگاه بودم و اكنون مدير مركز مطالعات اقتصادي دانشگاه هستم.

الهيان، علي اكبر

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

شيخ علي اكبر الهيان در سال 1305 ه_ . ق ، در قزوين پا به عرصه ي هستي نهاد. وي مقدمات را نزد اساتيد موطن خود فراگرفت. آنگاه جهت كسب تحصيلات عاليه رهسپار حوزه علميه تهران شدو بعد از مدتي به زادگاهش بازگشت و به فراگيري « عرفان نظري و علوم غريبه » پرداخت. شيخ علي اكبر به تدريس و تربيت شاگرداني نيز همت گماشت ، و به تبعيت از استاد و مراد خويش سيد موسي ، نهال نجابت علم و عرفان را در تدريس نو عالمان برافراشت. او سرانجام در سال 1339 هجري شمسي ديده بر جان و جهان فروبست.گروه : علوم انساني رشته : الهيات و معارف اسلامي والدين و انساب : شيخ علي اكبر الهيان فرزند آيت الله حاج شيخ محمد تنكابني ، در سال 1305 ه_ . ق در خانواده اي اهل علم و فضيلت در قزوين پا به عرصه ي هستي نهاد.خاندان الهيان از علما و بزرگان مي باشند و هم اكنون در منطقه

رامسر به ارشاد و راهنمايي مردم اشتغال دارند.تحصيلات رسمي و حرفه اي : شيخ علي اكبر الهيان تنكابني قزويني دروس مقدمات ادبيات عرب و فارسي را قزوين در نزد پدر بزرگوار و دانشمندش آموخت و در محضر درس ديگر اساتيد آن حوزه حضور يافت. وي در سال 1323 قمري درست يك سال پس از رحلت پدر عازم تهران شد. او كه مقدمات را در قزوين به خوبي به پايان برده بود در تهران نزد اساتيد آن شهر سطوح عالي را فرا گرفت و سپس براي ادامه تحصيل به نجف اشرف عزيمت نمود.در ابتداي ورودش به معدن علم و فضيلت مدّت كوتاهي را در محضر پربار مرحوم آخوند خراساني صاحب «كفايةالاصول» زانوي شاگردي بر زمين زد و از فضل و دانش ايشان بهره جست. در همان زمان و پس از آن با حضور در حلقه درس آيةاللّه العظمي سيدمحمد كاظم طباطبايي يزدي و ديگر بزرگان آن عصر، شايستگي علمي اش را به ثبوت رسانيد و به درجه اجتهاد نايل گرديد.پس از مدتي به زادگاهش بازگشت و به فراگيري « عرفان نظري و علوم غريبه » پرداخت.استادان و مربيان : شيخ علي اكبر الهيان تنكابني قزويني در قزوين از كلاس درس سيدموسي زرآبادي كسب فيض نمود و دريچه هاي عرفان را به روي خويش گشود. وي « عرفان نظري و علوم غريبه » را از اين استاد آموخت و دلباخته حالات عرفاني او شد.هم دوره اي ها و همكاران : از همدوره ايهاي علي اكبر الهيان تنكابني قزويني مي توان به شيخ مجتبي قزويني اشاره كرد.همسر و فرزندان : شيخ علي اكبر الهيان تنكابني قزويني داراي دو فرزند يكي بنام محمد

و ديگري بنام حسن، كه هر دو دبير آموزش و پرورش تهران مي باشند البته حسن در سال 1402 هجري قمري در هنگام بازگشت از زيارت حضرت رضا (ع) در تصادفي دار فاني را وداع گفتوقايع ميانسالي : علامه حاج شيخ عبدالحسين لاهيجي ساكن لاهيجان نقل مي كند: از مرحوم الهيان شنيدم كه فرمود: تمام هوي و هوسها را از خود دور كردم و هيچ آمالي در من وجود ندارد. و نيز نقل نمود: حدود سال 1370 قمري نامبرده يك شب تابستان با عده اي از ارادتمندان آن جناب در منزل ما بودند. آن شب در اتاق كك زياد بود به حدّي كه همه را ناراحت مي كرد. يكي از دوستان ككي را با دست كشت. مرحوم الهيان متغيّر شد و فرمود: چرا اين حيوان را مي كشيد؟ بگوييد. برود - لحظاتي نگذشت كه تمام ككها از اتاق خارج شدند، و مدتها در آن اتاق كك مشاهده نگرديد.زمان و علت فوت : مرحوم علي اكبر الهيان تنكابني قزويني همان طور كه گذشت هميشه در سفر بود و در سال اخير بيشتر اوقات را در طالقان مي گذرانيد تا در اوايل زمستان 1339 خورشيدي بيمار شد و بيماري ايشان شدت يافت(3) و در بيمارستان دكتر هشترودي تهران بستري گرديد و در روز سه شنبه سيزدهم بهمن ماه 1339 خورشيدي سال 1380 قمري به درود حيات گفت جنازه اش به قم حمل شد و مرحوم آيةاللّه العظمي بروجردي(ره) بر ايشان نماز گذارد (و گويا اين آخرين نماز ميّت ايشان بود كه بجا آورد) و در قبرستان «وادي السلام خاكفرج» به خاك سپرده شد.شيخ محمدتقي نحوي كه اكثر اوقات خدمت آن مرحوم مي رسيد از قول يكي از اخيار تهران

كه در لحظات آخر حيات آن مرحوم نزدش حاضر بوده است نقل مي كند كه چند لحظه قبل از وفات، ايشان به من فرمودند: زير بغلم را بگيريد تا بنشينم. او را نشانديم، متوجه شديم آن مرحوم پاها را جمع كرده و مؤدب نشسته و به يك نقطه معيني نگاه مي كنند و لبان را تكان مي دهد، گويا با كسي صحبت مي كند، سپس پا را دراز نموده و خوابيد و به رحمت ايزدي پيوست، در همين حال بوي عطري بسيار عالي به مشام ما رسيد.مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : علي اكبر الهيان تنكابني قزويني چون استادش سيدموسي زرآبادي هيچگاه شانه از تكاليف سياسي و اجتماعي خالي نمي كردند و هميشه در مبارزه با ظلم و ستم در دو ميدان جهاد نفساني و جهاد بيروني پيش قدم بودند.فعاليتهاي آموزشي : شيخ علي اكبر الهيان تنكابني قزويني پس از بهره گيري از حوزه نجف اشرف و علماي آن سامان و درك مقام اجتهاد در حدود سال 1335 قمري به قزوين مراجعت نمود و در آنجا به تدريس و تربيت طلاب علوم ديني پرداخت. ، و به تبعيت از استاد و مراد خويش سيد موسي ، نهال نجابت علم و عرفان را در تدريس نو عالمان برافراشت. هميشه در حالت سفر بود، گاه به مشهد مقدس مشرف مي گشت و بر خواهرزاده خود مرحوم شيخ مجتبي قزويني وارد مي شد و گاه در حجره اي در مدرسه نواب اقامت مي گزيد و به زيارت و عبادت مشغول مي شد و همواره در شهرهاي قزوين، رامسر، رشت، طالقان، تهران، آستانه و مشهد در تردد بود. وي هر جا مي رفت به تدريس و تربيت و تهذيب طلاب علوم ديني مي پرداخت.

در طول دوران زندگي هرگز دلبستگي به دنيا پيدا نكرد و هيچگاه خانه اي تهيه ننمود. با زندگي بسيار ساده و بي آلايش عمر را سپري مي ساخت. با وجودي كه هزاران تومان وجوهات به او داده مي شد با اين حال هرگز در آن وجوه تصرف نمي نمود و در دوران زعامت آيةللّه العظمي بروجردي(ره) هم وجوهات را به ايشان مي داد.ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : شيخ علي اكبر الهيان در همين زمان با حضور در خدمت اعجوبه دوران، عالم رباني و متأله قرآني حضرت سيدموسي زرآبادي (متوفي سال 1353 قمري) به تهذيب و تزكيه نفس مشغول گرديد. استاد كه يكي از بنيانگذاران و استوانه هاي «مكتب تفكيك» بود، در پرورش ايشان و شيخ مجتبي قزويني تلاش فراوان نمود. مكتب تربيتي سيّد كه مكتب توأمان علم و عمل بود بر معرفت و شناخت بر اساس علوم قرآني خالص و عمل بر طبق موازين دقيق شرعي تأكيد داشت. درباره تأثير اخلاق و كتب علمي و عملي او در پرورش و ساختن روحهاي بزرگ، همين بس كه شيخ علي اكبر الهيان و شيخ مجتبي قزويني تنكابني از تربيت يافتگان ايشان هستند. شيخ علي اكبر الهيان در سال 1345 قمري به رامسر مهاجرت و چندي در آنجا رحل اقامت انداخت. وي پس از مدتي درنگ در آن شهر به قزوين بازگشت و از آن پس هميشه در سفر بسر مي برد.آثار : nbsp1 تقريرات درس فقه و اصول ميرزاي بزرگ شيرازي(ره) nbsp2 حاشيه بر «عين الاصول» nbsp3 حاشيه بر نجاةالعباد nbsp4 فوائدالعسكريه nbsp5 مصابيح

الهيان، مجتبي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

مجتبي الهيان

محل تولد : رامسر

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1328/1/1

زندگينامه علمي

حجةالاسلام الهيان در سال 1328 در شهرستان رامسر متولد شد. پدر ايشان محمد تقي به كشاورزي اشتغال داشته و همچنين مرجع حل و فصل مشكلات مردم آن سامان به حساب مي آمده است. ايشان دوره ابتدايي و دروس مرسوم آن زمان را در رامسر به پايان رساند.

در 15 سالگي وارد حوزه علميه قم شد و قبل از آن يعني در سال 1342 همزمان با شروع نهضت امام خميني (ره) مدت 3 ماه را در باغ شاه سابق تحت نظر بود .

پس از ورود به حوزه دوره سطح را زير نظر آيات عظام: فاضل و سبحاني گذراند. دروس خارج را نيز در محضر آيات: ميرزا هاشم آملي، داماد، نجفي مرعشي و گلپايگاني شاگردي نمود.

همزمان با تحصيل حوزوي ديپلم را اخذ نمود و سپس وارد دانشگاه فردوسي مشهد در رشته فقه و مباني حقوق شد كه به دليل شناخته شدن نتوانست به تحصيل ادامه دهد. بلافاصله به رامسر آمد و سپس به قم جهت ادامه تحصيل نقل مكان نمود. سال 1359 در دانشكده الهيات تهران قبول شد اما پس از يك ترم تحصيل، تحصيلات خود را در مدرسه عالي قضائي و اداري قم (دانشگاه قم) ادامه داد و موفق به اخذ مدرك تحصيلي ليسانس علوم تربيتي گرديد. ايشان داراي درجه اجتهاد (نقل حديث) از آيت الله مرعشي نجفي است .

امام جمعه شهرضائي، مهدي

قرن:13

جنسيت:مرد

مليت:ايران

فرزند حسن. عالم فاضل محقق جليل، در حدود 1205 متولد شد، و در اصفهان خدمت حاجى كلباسى و سيد حجةالاسلام؛ و در نجف خدمت شيخ محمد

حسن اصفهانى صاحب جواهر الكلام تلمذ نموده تا به مقام اجتهاد رسيده، سرانجام در 1281 وفات يافته، و قبل از وفات، كتب خويش را بر طلبه ى علوم وقف نموده است.

كتب زير از تأليفات اوست:

1- رساله در وجوب عينى نماز جمعه 2- رساله در صحيح و اعم 3- رساله در روزه، به فارسى 4- رساله در غصب 5- رساله در احياء موات 6- رساله در غنا 7- رساله در اين كه حسن و قبح عملى است 8- رساله در واجبات نماز 9- رساله در نماز مسافر 10- رساله در طهارت 11- رساله در غسل و تيمم 12- رساله در منافيات نماز 13- شرح شرايع، در 7 مجلد 14- كتابى در مسائل تقليد 15- كتابى در فقه به فارسى؛ و غيره.

برگرفته از كتاب :دانشمندان و بزرگان اصفهان (جلد دوم)

امام جمعه، محمد علي

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

فرزند ميرزا جعفربن حاج مير سيد محمد.

عالم فاضل محقق، در حسن اخلاق و آداب معاشرت و فضايل و كمالات ممتاز بوده، مدت چهار سال امام جمعه ى اصفهان بود.

كتب و رسائل چندى تأليفات نموده، از آن جمله است:

1 - رساله در جواز تقليد ميت 2 - رساله در كفايت هر غسل از وضو؛ و غيره.

قبل از غروب آفتاب روز 2 شنبه 19 ربيع الاول سال 1300 وفات يافته، در مقبره ى مجلسى مدفون گرديد. قبرش در اول سكوى وسط مى باشد.

ماده تاريخ وفاتش را حاج ميرزا على انصارى گويد:

«گفت انصارى قد غاب الامام»

برگرفته از كتاب :دانشمندان و بزرگان اصفهان (جلد دوم)

امام، جلال

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد جلال امام

محل تولد : رشكوئيه

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1358/1/1

زندگينامه علمي

در سال تحصيلي 73 وارد حوزه علميه امام خميني (ره) يزد شدم. در سال 75 به مدرسه علميه مصلي يزد رفته و فقه و اصول را گذراندم و همزمان در كلاسهاي زبان جهاد دانشگاهي به مدت دو سال به مكالمه زبان پرداختم. در سال 78 امتحان ورودي موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره) داده و مهر 79 به قم آمدم و در كنار دروس حوزه در رشته تاريخ موسسه مشغول به تحصيل شدم.

پس از اتمام دوره كارشناسي در بهار سال 84 در امتحان ورودي كارشناسي ارشد تاريخ تشيع موسسه پذيرفته شدم و از بهمن ماه 84 در مقطع ارشد مشغول به تحصيلم.

همزمان سطح دو حوزه را از شوراي مديريت اخذ كردم. از فروردين 86 به عنوان كارشناس اجرايي گروه تاريخ اسلام مدرسه عالي امام خميني (ره) مشغول به كار شدم و از مهر ماه 86

در اين مدرسه مشغول به تدريس مي باشم. موضوع پايان نامه كارشناسي ارشد بنده هنوز تصويب نشده است.

امامي پور، محمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد امامي پور

محل تولد : مشهد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1342/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب محمد امامي پور فرزند محمد علي متولد 1342 مقطع دبستان و راهنمايي را در مشهد گذراندم و پس از پايان دوره راهنمايي وارد حوزه علميه مشهد شدم و تا مقطع ديپلم به طور آزاد ادامه تحصيل دادم.

سال هاي 64 تا 69 در دانشگاه علوم اسلامي رضوي به فراگيري زبان انگليسي و دروس حوزوي تا سطح عالي مشغول بودم و پس از اعزام 3 ماهه به زامبيا جهت تبليغ و مراجعت به كشور، راهي قم شدم و تحصيلات حوزوي و دانشگاهي را تا مقطع ليسانس از سال 1370 در آنجا ادامه دادم. در سال 74 با احراز رتبه هشتم وارد دانشگاه تهران شدم و كارشناسي ارشد حقوق خصوصي را در سال 76 به پايان رساندم و ازنيمه 77 به عضويت هيئت علمي دانشگاه مفيد در آمدم. سال 82 وارد مقطع دكتري شدم و اكنون با پايان يافتن واحدهاي آموزشي و امتحان جامع در مرحله پايان نامه هستم. چندين طرح پژوهشي مانند بررسي قانون بيمه شخص ثالث و درآمدي به متون اسلامي و... را نيز به سامان رسانده ام.

امامي حجتي، علي اكبر

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

علي اكبر امامي حجتي

محل تولد : نجف

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1332/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب علي اكبر امامي حجتي دوران كودكي و نوجواني را در نجف اشرف گذراندم و در خانواده اي روحاني نشو و نما كردم. دروس مقدماتي را در حوزه علميه نجف گذارندم و درسال 1350 وارد حوزه علميه قم شدم و نزد حضرات آيات شيخ علي پناه اشتهاردي،

شيخ محمد تقي ستوده و شيخ احمد پاياني، كرباسي، محمد هادي معرفت و فاضل سطح را به پايان بردم. در درس خارج فقه و اصول حضرات آيات عظام تبريزي، وحيد خراساني و فاضل، سال هاي متمادي شركت كردم و بحمدالله موفق بوده ام كه سطح را از مقدمات تا نهايه تدريس كنم و به مدت پنج سال در واحد آموزشي خواهران دفتر تبليغات نيز تدريس كرده ام و علاوه بر تقريرات دروس اساتيدم با همكاري برخي از موسسات پژوهشي آثاري از خود به يادگار گذاشته ام.

از سال 1370 با بخش مركز تحقيقات دفتر تبليغات اسلامي همكاري كردم. نتيجه آن با همكاري ديگر برادران چهارده جلد "المعجم المفهرس لالفاظ احاديث بحارالانوار" و سه جلد "المعجم المفهرس لاعلام احاديث بحار الانوار"، و نقد و پاورقي بر ترجمه كتاب "احداث التاريخ الاسلامي" و فيش برداري از مكتب هاي تاريخي زير نظر دكتر آدينه وند و مقاله "تعداد ياران امام حسين عليه السلام" كه در كتاب نگاهي نو به جريان عاشورا به چاپ رسيده است. ضمناً در برخي از موسسات ديگر نيز همكاري داشته ام كه كتاب "مجمع الفوائد في شرح الفرائد" با همكاري ديگران نوشته ام كه به چاپ رسيده است.

از كارهاي شخصي خودم نيز مي توان اشاره كنم كه تعليقه توضيحي بر خيارات مكاسب نوشته ام و مقاله اي تحت عنوان مصرف سهم امام عليه السلام در زمان غيبت.

امامي نيا، محمدرضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد رضا امامي نيا

محل تولد : زنجان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1343/1/1

زندگينامه علمي

در سال 1364به حوزه علميه زنجان وارد شدم و با علاقه فراوان دروس حوزوي را تا

پايان سطح در شهر زنجان گذرانده و در سال 1374به حوزه علميه قم تشرف يافته و تا سا ل 76 در دروس خارج اصول و فقه اساتيد محترم همچون حضرات آيات سبحاني، مكارم و وحيد خراساني شركت كردم.

در سال 76 در دوره تخصصي كلام اسلام در سطح 4 پذيرفته شده و به مدت 4 سال اين دوره را با معدل 61/19گذراندم.

از سال 80 به مدت 2 سال در مدارس علميه الهادي، حقاني، معصوميه، كلام اسلامي را تدريس كردم. از سال 81 تاكنون در دو سطح 2 و 3 فلسفه و كلام اسلامي را در مركز تخصصي كلام اسلامي تدريس مي كنم. در موسسه مذاهب اسلامي سطح 3 چند دوره فلسفه تدريس كرده ام. در مدرسه بقية الله (ويژه طلاب محترم پاكستاني) به مدت 3سال فلسفه اسلامي تدريس كرده ام. ازسال 85 تاكنون در مركز تخصصي تربيت مدرس كلام و فلسفه اسلامي تدريس مي كنم.

از سال 82 تاكنون در مركز پژوهشي دايرة المعارف علوم عقلي اسلامي (موسسه امام خميني) در كميته علمي كلام عضويت دارم و چند مقاله براي آن مركز تاليف كرده ام. از سال 82 در شوراي علمي دانشنامه كلام اسلامي (موسسه امام صادق) عضويت داشته و در ارزيابي مقالات، نظارت بر پرونده هاي علمي و تاليف مقاله فعاليت مي كنم. به سفارش داانشنامه جهان اسلام مقاله "ذميه" را تاليف كرده ام به طور خلاصه فعاليت اين جانب در دو بخش تدريس و پژوهش در فلسفه و كلام اسلامي تمركز دارد. از سال 85 نيز راهنمائي، مشاوره و داوري چند رساله علمي را عهده دار بوده ام.

امامي، تقي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد تقى امامي

محل

تولد : خميني شهر

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1341/1/1

زندگينامه علمي

سال 1354 وارد مدرسه حقاني شدم. با گذراندن سالهاي اوليه در آن مدرسه و تكميل دروس در حوزه از محضر اساتيدي نظير حضرات آيات وجداني، عندليب، محقق داماد، اعتمادى، ستوده، نبوي، محفوظي و پاياني براي دوره هاي بعدي تا پايان سطح عالي بهره جستم. سپس از محضر اساتيدي چون حضرات آيات تبريزى و وحيد خراساني از سال 1370 به بعد استفاده نمودم.

همزمان از سال 1368 به تدريس سطح اول و سپس سطح عالي پرداختم كه هم اكنون سالهاست به تدريس مكاسب و رسائل اشتغال دارم. (مدرسه حضرت آية الله بروجردي حجره 15) در سال 1368 مقاله اي پيرامون كنكاشي پيرامون تورم به سمينار اقتصادي كنگره جهاني حضرت امام رضا (ع) ارائه دادم كه در جلسه مطرح نمودم و توسط مركز پژوهشهاي آستان قدس رضوي منتشر گرديد.

از سال 1379 مقالات و مطالب فراواني به صورت سلسله اي و ادامه دار در مجلات فاطيما و ميثاق با كوثر ارائه دادم كه عناوين برخي از آنها عبارتند از: "سخني با نيكان 24 شماره"، "سخني با ايرانيان 13 شماره"، "مشاوره روانشناسي 17 شماره"، "تحليل مسائل سياسي روز تحت عنوان (چرا ؟) 15 شماره"، "النكاح في الاسلام 15 شماره"، همچنين مدير مسئولي مجلات فاطيما و ميثاق با كوثر را عهده دار بوده ام كه در مورد ميثاق ادامه دارد.

امامي، علي اصغر

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد علي اصغر امامي

محل تولد : دهاقان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1338/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب در سال 1350 پس از اتمام دوره ابتدايي وارد حوزه شدم و

به موازات تحصيل در حوزه علميه اصفهان ديپلم متوسطه را نيز اخذ نمودم.

تحصيلات اينجانب از اوائل در حوزه به صورت مستمر با تدريس دروس حوزوي همراه بوده است. در سال 1358 پس از اتمام سطح در دوره هاي مختلف خارج فقه و اصول و همچنين فلسفه در حد اسفار نزد اساتيد متعدد شركت نمودم. يك دوره اصول در خدمت مرحوم آيت الله صافي اصفهاني شركت كرده و در محضر مرحوم آيت الله صادقي و مجلسي اصفهاني مباحث فقه را شركت كرده ام. تدريس اينجانب در مدارس صدر و امام صادق (ع) و دارالحكمه و جدّه بزرگ اصفهان تا سال قبل (1385 _ 1386) ادامه داشته است.

امامي، محمد مهدي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد مهدي امامي

محل تولد : همدان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1347/7/1

زندگينامه علمي

اينجانب محمد مهدي امامي در بهار سال 47 در يك خانواده روحاني و اهل علم متولد شدم. دوران ابتدائي و راهنمائي را در محل تولد كه يكي از روستاهاي بخش بهار همدان مي باشد گذراندم. پايان دوران راهنمائي همزمان شد با شروع جنگ تحميلي، بخشي از دوران راهنمائي (سوم) در جبهه و بخشي از آن را در مجتمع رزمندگان به اتمام رساندم.

همزمان با جنگ و دوران تحصيل در مدرسه در سال 64- 65وارد حوزه علميه قم شدم، البته قبل از آن پايه اول حوزه را در مدرسه شهيد مصطفي خميني (ره) تهران گذراندم. و به جهت اين كه شهر قم شهر علم و اجتهاد بود و حرم حضرت معصومه (س) در آنجا بود، در امتحانات حوزه شركت و قبول شدم. از سال اول تا سال سوم را در مدرسه الهادي واقع

در خاكفرج قم سپري كردم و همزمان با دروس حوزه دروس مقطع دبيرستان را در مجمع ايثارگران شهيد زين الدين قم به اتمام رساندم.

در سال 73 وارد دانشگاه شدم در رشته علوم سياسي و همزمان با دروس حوزه و دانشگاه، در سال 75 موفق به اتمام سطح دو حوزه و كارشناسي در دانشگاه شدم. در سال 77 در مقطع كارشناسي ارشد در دانشگاه باقرالعلوم (ع) قبول شدم. و همزمان تا سال 82 دروس دانشگاه و مصاحبه هاي خارج فقه و اصول را در شش نوبت به پايان رساندم.

از سال80 همزمان با دروس ديگر و تحقيقات مشغول به تدريس در دانشگاه خواجه نصيرالدين طوسي و علامه طباطبائي تهران شدم. و در حال حاضر هم با اشتغال به كار آموزشي مشغول تدوين و نگارش كتاب و مقالات و تدريس در دانشگاههاي ياد شده و اراك و پيام نور هستم.

امامي، محمدجعفر

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد جعفر امامي

محل تولد : داراب

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1322/1/1

زندگينامه علمي

حجةالاسلام والمسلمين محمد جعفر امامي در سال 1322 و در شب عيد فطر در روستاي لايزنگان (خشم عليا) از توابع شهرستان داراب استان فارس در خانواده اي مذهبي چشم به جهان گشود. پدرش روحاني نبود ولي پدر بزرگش در كسوت روحانيت بود اما از راه باغ داري و كشاورزي زندگي خويش را اداره مي كردند. وي دوران ابتدائي را در مسقط الراس خود، ابتدا در مكتب خانه و پس از آن در مدرسه ابتدايي آن روز به تحصيل گذراند.

در 27/7/1337 به حوزه علميه داراب كه تحت قيموميت مرحوم آيت الله نسابه اداره مي شد وارد شد

و تا سال 1341 در آنجا بود. در طي اين سالها دروس دوره مقدمات و بخشي از دروس دوره سطح را آموخت و سپس به حوزه علميه قم آمد و در قم نخست به مدرسه رضويه رفت و دروس دوره سطح را پي گرفت و در مدتي كوتاه آن را به پايان برد. سپس به درس خارج استادان مشهور آن روزگار رفت و از محضر بسياري از آنان بهره مند شد. اما استاد اصلي او در اين بخش آيت الله العظمي مكارم شيرازي بود.

حجةالاسلام والمسلمين امامي، در پيش و پس از (انقلاب اسلامي) در عرصه هاي گوناگون سياسي حضور فعال داشته است. او در سالهاي حكومت (پهلوي) براي تبليغ به نقاط مختلف كشور سفر مي كرده و در آنجا ماهيت رژيم پهلوي را افشا مي نموده است تا آنجا كه رژيم پهلوي او را ممنوع المنبر كرد و تا پيروزي انقلاب اين ممنوعيت ادامه داشت از آغاز ورود او به قم كه مبارزه مرجعيت و روحانيت با تصويب لايحه انجمن هاي ايالتي و ولايتي بر ضد رژيم پهلوي شروع شد همواره در تمام صحنه هاي اين مبارزه شركت داشت.

وي در جريان رفراندوم و لوايح ششگانه در سخنراني جلسه مهم مدرسين حوزه كه پس از لغو مصوبه انجمن هاي ايالتي و ولايتي در مسجد اعظم قم كه در آن آية الله العظمي مكارم و مرحوم حجةالاسلام حاج شيخ مرتضي انصاري سخنراني كردند و موضع مدرسين حوزه را اعلام داشتند و در كليه سخنراني هاي امام راحل چه آنها كه در مسجد اعظم ايراد فرمودند و چه سخنراني معروف مدرسه فيضيه در عصر عاشورا شركت داشت.

و نيز در صحنه پانزده خرداد در قم كه ملت ايران به خاك و خون كشيده شدند، حضور داشت.

در شب و روز آزادي امام قدس سره از حبس و حصر و حضور مردم قم در بيت ايشان و ورود هيئت هاي ديدار كننده از شهرستانهاي كشور و سخنراني آن حضرت در مسجد اعظم و در جشن باز گشت امام كه در فيضيه منعقد گرديد و نيز در سخنراني ضد كاپيتولاسيون كه در بيت خود حضرت امام (ره) در محله يخچال قاضي قم انجام گرفت در تمامي اين مراحل حضور داشت.

او پس از انقلاب نيز در صحنه هاي گونا گون همواره پشتيبان انقلاب و امام (ره) بوده است. در آغاز به نمايندگي از امام در آمادگاه منظريه قم و در ستاد انقلاب مدتي در سازمان برنامه و بودجه و مدتي در وزارت بازرگاني انجام وظيفه نمود. در طي سالهاي دفاع مقدس نيز با تنظيم كتاب (نظام دفاعي اسلامي) و بحث هاي عقائد و اطلاعات رزمندگان اسلام را با مباني دفاع و ديدگاه اسلام درباره آن آشنا مي ساخته است.

حجة الاسلام و المسلمين امامي هم اكنون از اعضاء جامعه مدرسين حوزه علميه قم مي باشد و در شهر قم حضور دارد .

امامي، مسعود

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

مسعود امامي

محل تولد : تهران

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1343/1/1

زندگينامه علمي

پس از اتمام سال دوم دبيرستان به علت علاقه شديد به دروس حوزوي، دبيرستان را رها كردم و به مدرسه علميه ملا محمد جعفر (حاج آقا مجتهدي تهراني) وارد شدم. از سال 1360 تا 1365 تحصيل دروس مقدمات (تا پايان لمعتين) را در اين مدرسه

سپري كردم. سپس مدت يكسال بطور آزاد در دروس مدرسه عالي شهيد مطهري شركت نمودم و آنگاه در سال 1367 به حوزه علميه قم آمدم و تا كنون در اين حوزه به تحصيل و تحقيق مشغول هستم.

شرايع و دروس جنبي مانند تفسير قرآن، نهج البلاغه، صحيفه سجاديه و اخلاق را به مدت 5 سال از محضر استاد بزرگوار آيت الله مجتهدي تهراني بهره گرفتم. لمعتين و اصول فقه را خدمت حاج سيد محمد ضياء آبادي خواندم. مدت يكسال كه در مدرسه شهيد مطهري بودم، الهيات شرح منظومه را نزد استاد سيد مصطفي محقق داماد و رسائل را نزد آيت الله سيد حسن مرعشي درس گرفتم. ادامه درس رسائل را در قم در درس آيت الله سيد رسول تهراني شركت كردم. در تهران بداية الحكمه را در درس آيت الله سيد رضي شيرازي و نهاية الحكمه را در درس استاد سيد حسين حسيني حاضر شدم. در قم، درس مكاسب را در محضر آيت الله سيد حسن طاهري خرم آبادي شركت كردم. جلد نخست كفايه را نيز خدمت آيت الله شيخ حسن قديري و جلد دوم را خدمت استاد شيخ صادق لاريجاني خواندم.

سال 1371 به مدت 4 سال در درس خارج فقه (مبحث بيع) آيت الله وحيد خراساني حاضر شدم و در كنار آن به دروس خارج اصول حضرات سيد احمد مددي و استاد گنجي حاضر مي شدم. مدت 2 سال خارج فقه (خمس) آيت الله شيخ جواد تبريزي را درس گرفتم و در نهايت مدت 6 سال از خارج فقه (خمس و نكاح) استاد معظم حضرت آيت الله شبيري زنجاني را بهره مند شدم. همچنين 4

سال در درس خارج اصول حضرت استاد وحيد خراساني حاضر شده ام. نهايتا مدت 12 سال در دروس خارج فقه و اصول شركت كرده ام و از سال گذشته از حضور در دروس خارج منصرف شده ام. و بيشتر وقت خود را به كارهاي پژوهشي سپري ميكنم.

در مدت اقامت در قم، مدت 7 سال در درس كلام يكي از اساتيد بزرگوار شركت كردم (به علت عدم رضايت استاد، از ذكر نام ايشان معذورم) مدت 2 سال در درس اشارات حضرت آيت الله حسن زاده آملي و مدتي در درس اسفار حضرت آيت الله جوادي آملي شركت نمودم.

مدت 5 سال كه در مدرسه مجتهدي در تهران بودم، دروس مختلف ادبيات و منطق را كراراً تدريس كردم و مدت 8 سال است كه هفته اي يك روز به تهران مي روم و به تدريس دروس معارف اسلامي و مباحث اعتقادي در دانشگاه هاي تهران (3 سال نخست در دانشگاه خواجه نصير و 5 سال بعدي در دانشگاه تهران) مشغول هستم و همچنان ادامه دارد.

از آغاز تحصيل در حوزه، علاقه وافري به تحقيق و پژوهش داشتم و نخستين كار پژوهشي ام را در سال دوم دبيرستان (16 سالگي) شروع كردم كه بحثي پيرامون عصمت بود و يكسال بعد از تحصيل در حوزه آن را با مطالعه متون عربي تكميل كردم و در نهايت با 120 منبع به پايان رساندم. در مدتي كه در تهران و قم بودم كارهاي پژوهشي مختلفي انجام دادم، در دوران اقامت در تهران و مدتي پس از ورود به قم به كارهاي تحقيقي پيرامون متون روايي و ترجمه آنها (ترجمه و

تحقيق فضائل الخمسه و تحقيق نفس الرحمن في فضائل سلمان، (تاليف محدث نوري، اللوامع النورانيه تاليف محدث بحراني، الهدايه حسين بن حمدان) اشتغال داشتم.

مدت 7 سال است كه با موسسه دائرة المعارف فقه اسلامي (زير نظر آيت الله سيد محمود هاشمي شاهرودي) در بخش فرهنگ فقه و مجله فقه اهل بيت (ع) همكاري پژوهشي دارم و مدت 6 سال است كه در كارهاي پژوهشي و تحقيقي مركز تحقيقات فقهي قوه قضائيه همكاري مي كنم و با موسسه هايى چون فرهنگ و انديشه اسلامي، همايش دو سالانه مهدويت همكاري پراكنده داشته ام.

اماني، محمدصالح

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد محمد صالح اماني

محل تولد : جنت رودبار

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1349/3/1

زندگينامه علمي

اينجانب متولد هشتم ربيع الثاني سنه 1391 ه.ق مطابق خرداد ماه 1349 خورشيدي در يكي از روستاهاي خوش آب و هواي منطقه تنكابن به نام جنت رودبار از حوالي بخش مركزي شهرستان رامسر بدنيا آمدم. در خانواده اي كه دينداري، نوعدوستي، اصالت، تقوا، پاكدامني مشهور و زبانزد خاص و عام بودند. از همان زمان طفوليت عشق و علاقه وافري كه به مكتب اهل بيت (ع) داشتم، همواره شوق و اشتياق را در اينجانب زياد مي كرد، تا اينكه پس از طي مراحل تحصيلي مدارس ابتدايي و راهنمايي را در زادگاه خودم با موفقيت به پايان رسانيدم و دوره آموزش متوسطه و دبيرستان را در شهرستان آمل مازندران گذرانيدم و در خلال اين مدت قريب يك سال نيز در جبهه هاي جنگ عليه باطل شركت كردم. و سرانجام وارد حوزه علميه شهر شدم و با قبولي در آزمون و مصاحبه

به پذيرش آن حوزه مقدسه درآمدم.

پس از ورود به حوزه نيز با برنامه ريزي دقيق و نظم و سليقه خاص كه از صفات لاينفك وجودم مي باشد در كنار گذراندن دروس اصلي و فرعي به مطالعات و تحقيقات نيز پرداختم و عهد اينكه در كنار مطالعات همواره مطالب مورد نياز و علاقه را بصورت فيش برداري يادداشت مي نمودم كه همچنان نيز ادامه دارد.

يكي ديگر از كارهايي كه در كنار تحصيل داشتم و دارم تبليغ و ترويج مكتب دين مبين اسلام بوده و هست كه در ايام تبليغ هر ساله با شور و شوق فراوان به آن پرداختم. و از كارهاي ديگر تدريسي است كه از همان اوايل خود را مقيد به آن كردم كه تاكنون اكثر كتب مقدماتي اعم از صرف، نحو، ادبيات، منطق، تجويد قرآن، حاشيه ابن عقيل، معاني، فقه و اصول، لمعه، تحرير الوسيله، مختصر النافع، مكاسب و رسائل، نهج البلاغه و صحيفه سجاديه را تدريس نمودم.

از بدو ورود به حوزه مقدسه علميه يعني سال 1377 خورشيدي تاكنون بطور مستمر و مداوم مرتباً در دروس سطح عالي و خارج فقه و اصول و تفسير و رجال و حديث و غير آن از محضر پر بركت اساتيد معظم و مراجع عظام تقليد (دامت تأئيداتهم) بهره بردم كه بخشي از آن بزرگواران در صفحه 2 همين فرم ذكر گرديده اند و از اكثر آن بزرگواران نيز به اخذ اجازات علمي، حديثي و امور حسبيه نائل شدم.

امجد، محمود

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

آيت الله شيخ محمود امجد به سال 1318 ه_.ش در خانواده اى روحانى در شهرستان كنگاور از توابع شهر «كرمانشاه» به دنيا آمد، پدرش از واعظان توانا

و از علماي آن ديار بود كه به عنوان پايگاهي در مسير ايران به كربلا، ميزبان علماي هم عصر خويش بود. ، و جدّشان از عالمان ذى فنون ملقّب به «افصح المتكلّمين» بود. پدر بزرگ ايشان از علما و شعراي با اخلاص و ارادتمند خاندان عصمت و طهارت است كه تضمين هاي عاشورايي ايشان از اشعار حافظ مشهور است.

در حدود 18 سالگى تحصيلات جديد را رها و به انگيزه تحصيل علوم دينى به شهر مقدّس قم مشرّف شد و در مدّت كوتاهى دوره مقدّمات و سطح را به پايان رسانده و به دروس خارج مشغول گرديد. در درس خارج فقه و اصول از محضر استادانى چون حضرات آيات عظام: امام خمينى، داماد، حاج آقا حسين فاطمي ، بهاءالدينى و بهجت _ قدّس الله اسرار الماضين، و دامت بركات الباقين منهم _ و در فلسفه و عرفان عملى از محضر پربار علاّمه طباطبايى قدّس سرّه استفاده فراوان برد. و در حدود 20 سال پايان عمر گهربار معظّم له با ايشان انس داشت و در جلسات عمومى و خصوصى ايشان شركت مى كرد ارادت علامه نيز به ايشان مشهود بوده است بطوري كه مي فرموده اند به او امجد كرمانشاهي نگوييد بلكه امجد كربلايي بگوييد.

بزرگترين استاد اخلاق و عرفان ايشان مرحوم آيت الله العظمي بهاءالديني است كه از سال 1351 ه_.ش. با آيت الله العظمى بهاء الدينى مأنوس و استفاده فراوان برد. و نيز در حدود سال 1350 با آيت اللّه العظمى بهجت _ دامت بركاته _ مرتبط شد و افزون بر بهره بردارى از دروس خارج فقه و اصول آن عارف ارتباط خاص و نزديك

با معظّم له داشت و اينك حدود يك دهه است كه ايشان در تهران ساكن و دانشجويان و جوانان از جلساتش بهره هاى اخلاقى مى برند و علامه طباطبايي مي گفت: «ايشان قوي است.»

روش تربيتي و رفتاري و اخلاق اجتماعي و زهد بي نظير ايشان باعث شده، جوانان خصوصا دانشجويان، اين عالم گرانقدر را همچون نگيني در آغوش بگيرند. مباحث اخلاقي و نماز جماعت ايشان در مسجد كوي دانشگاه تهران و مراسمي چون عزاداري ايام محرم و احياء شبهاي قدر، همه عاشقان فضيلت را به سوي خويش جذب كرده است.

از خصوصيات بارز ايشان اخلاص عجيب و بي اعتنايي او به دنياست به طوري كه بسيار ديده اند كه مجالس بسيار كوچك و در ظاهر كم اهميت و افراد بي نام و نشان را بر مجالس بسيار بزرگ ترجيح داده اند. آنچه در نظر ايشان اهميت دارد ارادت و اخلاص به اهل بيت عصمت طهارت عليهم السلام است. عشق به جوانان، دلسوزي براي آنان و محبت پدرانه ايشان باعث شده است كه جوانان هم به او عشق ورزند و با ايشان رابطه اي صميمي داشته باشند.

اميدي فرد، عبدالله

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عبد الله اميدي فرد

محل تولد : فارمد مشهد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1336/4/20

زندگينامه علمي

اينجانب عبدالله اميدي فرد در سال 1336 در يكي از روستاهاي نزديك به مشهد مقدس به نام فارمد كه مردم محل آنرا پژمه هم مي خوانند ديده به جهان گشودم. در همان روستا دوره ابتدائي را كه آن زمان شش سال طول مي كشيد به پايان رساندم و به پيشنهاد پدرم كه از شاگردان و دوستان نزديك آيات

حضرت آية الله حاج آقاي مرواريد و حضرت آية الله حاج ميرزا جواد آقا تهراني بود وارد حوزه علميه مشهد شدم و تحصيلات حوزوي را در مدرسه علميه بعثت زير نظر آية الله مرواريد شروع كردم اين زمان مهر ماه 1350 بود پس از سه سال با موافقت پدرم با مرحوم حاج شيخ عباسعلي سبزي عازم حوزه علميه قم شدم.

در سال هزار سيصد و پنجاه و چهار به درس مكاسب حضرت آيت الله حاج شيخ يوسف صانعي و رسايل حضرت آيت الله اعتمادي و برخي از مباحث مكاسب را هم نزد آيت الله ستوده شركت نموده و تلمذ نمودم. در ادامه دروس سطح توفيق يافتم كفايتين را نزد آية الله العظمي فاضل و شرح تجريد را نزد استاد شهيد خليلي و منظومه را نزد آقايان دكتر بهشتي و آية الله يحيي انصاري و برخي از مباحث اشارات را نزد آيت الله حسن زاده و برخي از قسمت هاي اسفار را نزد آية الله جوادي آملي فرا بگيرم. در سال 58 رسماً حضور در دروس خارج را با شركت در فقه آية الله صانعي و آقايان ديگر شروع كردم بيشترين تاثير را از آيات عظام فاضل، صانعي، منتظري و تا اندازه اي هم از محضر آيات عظام وحيد خراساني، آية الله حاج شيخ جواد تبريزي داشته ام.

بايد ياد آور شوم كه همزمان با دروس حوزه به تحصيلات جديد هم ادامه دادم نخست دوره راهنمايي را و سپس دوره دبيرستان را با اخذ ديپلم اقتصاد به پايان رساندم و در اولين دوره مدرسه عالي طلاب موفق به اخذ مدرك آن دوره كه ارزش ليسانس معارف اسلامي را

داشت گرديدم و در اولين دوره تربيت مدرس هم موفق به اخذ كارشناسي ارشد شدم و از سال 1371 ضمن تدريس در دانشگاه به عنوان هيات علمي، توفيق دريافت درجه دكتري در رشته فقه و مباحث حقوق اسلامي از دانشكده الهيات تهران را پيدا كردم.

از توفيقات بزرگ كه خداوند به اينجانب عطا فرموده آن است كه از آغاز انقلاب شكوهمند اسلامي همواره در خدمت انقلاب بوده هر چند سمت هاي مهم و حساس را نداشته ام اما در حد توان از سويي در خدمت نظام مقدس بوده و هستم و... و از سويي از خدمت در دانشگاه به قشر جوان در راستاي اهداف نظام اسلامي خدمت نموده ام و از همه بهتر در حوزه همواره با تدريس تلاش كرده ام اندوخته هاي اندكم را به ديگران انتقال دهم در همين راستا مدتي را به عنوان مدير يكي از مدارس علميه قم سپري مي كرده ام غير از تدريس در مدارس تحت برنامه مديريت حوزه تدريس خصوصي ادبيات و دروس سطح از سال 1374 با تدريس صفات اصول شهيد صدر سپس كفايه و مكاسب و... را در حجرات و سپس مدرسه حضرت آية الله العظمي گلپايگاني را داشته ام.

اميرخاني، علي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

على اميرخاني

محل تولد : گونبان بخش دينور

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1351/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب علي اميرخاني فرزند امام قلي در سال 1351در روستاي گونبان از توابع بخش دينور استان كرمانشاه به دنيا آمده و تحصيلات مقطع ابتدائي را در همان روستا گذرانده و در سال 1363 تحصيلات دوره راهنمائي را در كرمانشاه آغاز كردم.

در سال 1367به سبب علاقه

به معارف و علوم اسلامي و حوزوي وارد حوزه علميه آيت الله بروجردي (ره) شدم و پس از يك سال به خاطر فقدان امكانات علمي و آموزشي در آزمون سراسري حوزه علميه قم شركت و موفق به كسب رتبه قبولي شدم.

دروس مقدمات را در مدرسه علميه مهدي موعود (عج) خواندم و در سال 1371براي ادامه تحصيل و تكميل دروس سطح وارد مدرسه علميه امام محمد باقر (ع) شدم و از محضر اساتيد بزرگوار و توانا بهره بردم. درسال 1380موفق شدم كه دروس سطح (كفايتين و مكاسب) را به اتمام برسانم و به درس خارج راه پيدا كردم. از سال 1380 تاكنون در درس خارج فقه استاد بزرگوارم حضرت آيت الله جوادي آملي بهره مي برم. از سال 1372شروع به نوشتن كردم و در سميناري كه باني آن دانشگاه تهران بود مقاله ارائه كردم كه عنوان رتبه سوم را به خود اختصاص داد. در سال 1373 همكاري خود را با چاپ مقاله به مناسبت وحدت حوزه و دانشگاه در روزنامه اطلاعا ت با روزنامه و مجلات آغاز كردم سپس با مراكز پژوهشي و تحقيقاتي همكاري خود را آغاز كردم.

امين زارع، محمدرضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد رضا امين زارع

محل تولد : سبزوار

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1346/1/1

زندگينامه علمي

در سال 1346 در خانواده اي مذهبي و متوسط در سبزوار متولد شدم. تحصيلات ابتدائي و راهنمائي را در همان شهر سپري كردم. در ميان اساتيد آن دوره استاد محمود كياني دبير ادبيات بيشترين تاثير مثبت را بر من داشتند. در بحبوحه انقلاب با حضرت آيت الله سيد محمد حسن علوي آشنا شدم و ارتباط خوبي

با محضر ايشان پيدا كردم. ارتباط با ايشان درس تقوي، معنويت، خلوص و سادگي بود و هم اكنون نيز از اين جهت بهره هاي وافري از ايشان مي برم. همچنين ادامه فعاليت درسي ام تاكنون نتيجه سفارش، تاكيد و تشويق ايشان و استادم آيت الله سبحاني مي باشد.

حدود سال 1361 به واسطه استادم حجة الاسلام سيد سليمان علوي وارد حوزه علميه شدم و تا پايه سوم را در مدرسه رسالت و امام خميني (ره) گذراندم. بعد از آن به صورت آزاد سطح را به پايان رساندم. پس از پايان سطح حدود پنج سال در مبحث خارج نكاح استاد آيت الله شبيري زنجاني و خارج اصول آيت الله سبحاني شركت كردم. تقريرات نيم دوره اصول و بخشي از كتاب نكاح به زبان عربي مكتوبات اين دوره است.

هم اكنون در درس فقه آيت الله مكارم شيرازي شركت مي نمايم. ساير فعاليتهاي بنده به ترتيب: در سالهاي 66 و 67 دوبار افتخار حضور در جبهه داشتم و در سال 71 به عنوان نماينده سازمان تبليغات در مقدونيه به آن كشور مسافرت كردم و در مسير راه در كشور آلباني توقفي داشتم. ماموريت بنده در مقدونيه با تظاهرات خياباني و اعتراضات مسلمانان مقدونيه مصادف شد و همين امر باعث شد دولت مركزي و مسيحي مقدونيه تقريبا همه مجموعه ها و هيئت هاي خارجي مسلمان را از مقدونيه اخراج كند و مجموعه بنده نيز مشمول همين قاعده شده و به ايران بازگشتيم.

گذراندن يك دوره كامل زبان انگليسي در دانشكده باقرالعلوم عليه السلام دفتر تبليغات حوزه علميه قم نيز از فعاليتهاي سالهاي 73 و 74 اينجانب بوده است از سال

78 تاكنون در بخش هاي مختلف پايگاه حوزه نت (تحقيقات، پاسخ به سوالات، بخش انگليسي و...) مشغول به همكاري هستم. همچنين در سال 79 به مناسبت پاسخگويي به چند پرسش راجع به جناب ذوالقرنين و اقوام ياجوج و ماجوج، كتابچه اي در مورد ايشان با نام «ذوالقرنين در قرآن» تحرير و چاپ نمودم كه بحمدالله مورد استقبال خوبي هم قرار گرفت.

امين، احمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

احمد امين

محل تولد : شيراز

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1319/1/1

زندگينامه علمي

در خانواده اي معتقد و متدين زاده شدم. بعد از دوران تحصيلات جديد در مشهد مقدس وارد حوزه علميه شده و در مدرسه نواب حجره گرفتم و مدت هفت سال بطور منظم به درس هاي حضرت حجت الحق استاد اديب نيشابوري (محمد تقي) رحمة الله عليه شدم و هر آنچه را معظم له تدريس فرمودند آموختم و نوشتم و از همان سال ها نيز به تدريس اشتغال ورزيدم.

شرح لمعتين و خلاصه الحساب مرحوم شيخ بهايي را به مناسبت كتاب ارث در خدمت استاد بزرگوار مرحوم حاج ميرزا احمد قدوسي يزدي آموختم. پس از آن به شهر مقدس قم آمدم و از طرف حضرت آيت الله العظمي گلپايگاني به تدريس در مدرسه علوي كه آن وقت جنب كوچه حاج زينل در خيابان تهران (امام) بود پرداختم.

ضمناً رسائل را خدمت حضرت آيت الله نوري همداني، مكاسب و كفايه را خدمت حضرت آيت الله فاضل لنكراني، قوانين را خدمت حضرت استاد اعتمادي، هيئت تشريح الافلاك و هيئت چغمني را خدمت حضرت استاد حسن زاده آملي و منظومه مرحوم حاج ملا هادي سبزواري را خدمت مرحوم شهيد دكتر

محمد مفتح و منطق منظومه را خدمت استاد بزرگوار آيت الله گرامي قمي آموختم. مدت هفت سال در مدرسه مباركه منتظريه (حقاني) به دعوت شهيد حضرت آيت الله قدوسي به تدريس در آن مدرسه اشتغال داشتم و نيز درس هايي به صورت آزاد در حوزه علميه كه بيشتر در مسجد فاطميه و مدرسه فيضيه و مسجد امام بود داشتم.

در اين مدت به دروس خارج حضرات آيت الله مرحوم داماد، حاج آقا مرتضي حائري، آيت الله اراكي و آيت الله گلپايگاني، حضرت آيت الله آقا ميرزا هاشم آملي و حضرت آيت الله وحيد خراساني مي رفتم كه نوشته هاي دروس اين بزرگواران موجود مي باشد و كتاب هاي اشعار را محضر حضرت آيت الله جوادي آملي آموختم.

در زمان انقلاب سال 1357 مدتي قبل و مدتي بعد از آن حدود دو سال تا سه سال در شهر خوانسار كه از طرف حضرت حجة الاسلام والمسلمين حاج آقا مهدي ابن الرضا (زيد عزه) دعوت شده بودم تدريس در مدرسه مهديه و نيز فعاليت هاي فرهنگي و انقلابي در دبيرستان هاي آن شهر داشتم و مدت سه سال بعد از آن به دعوت حضرت آيت الله طاهري خرم آبادي (دام عزه) در حوزه علميه خرم آباد (فاطميه) و ارگان هاي مختلف آن شهر به تدريس و كارهاي فرهنگي و انقلابي اشتغال داشتم.

از اين مدت به تاليف كتاب هايي همچون «البيع في المعاني و البيان و البديع» به زبان عربي و «اسلام پزشك بي دارو» به زبان فارسي كه رشته غذا شناسي اسلامي است پرداختم سال 1362 مجدداً از جانب حوزه علميه قم براي تدريس دعوت شدم و در

مدرسه حضرت آيت الله العظمي گلپايگاني واقع در ابتداي خيابان شهدا (صفائيه) به تدريس «مختصر المعاني» پرداختم كه نوارهاي آن ضبط شده و فعلاً به صورت نوار و سي دي موجود است. از اين زمان به تدريس فقه و اصول و فلسفه در مدرسه دار الشفاء و فيضيه و بعضي كلاس هاي خصوصي مثل مدرسه معصوميه پرداختم و ضمناً به كار تبليغ در شهرستان هاي مختلف مثل گيلان (انزلي، رشت) و مازندران، اهواز، آبادان و شهرهاي مختلف شيراز مثل مرودشت و غيره (البته ايام تعطيل) مثل محرم و ماه مبارك رمضان پرداختم و به كار تحقيق نيز ادامه دادم.

در كارهاي تحقيقي شروع به استخراج قواعد ادبي از كتب پيچيده و مغلق علمي صرف و نحو و آميختن آنها با آيات و روايات به جاي مثال هاي مستهجن و اشعار نامربوط نمودم كه مجموعه آنها در شش مجلد سه جلدي در علم صرف و سه جلد در علم نحو براي سه دوره مقدماتي، متوسط و عالي نمودم و شرحي بر كتاب (مختصر المعاني) در چهار مجلد نمودم و اينك نيز به كار تدريس ادامه داده و اشتغال دارم.

اميني پور، عبدالله

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عبدالله اميني پور

محل تولد : شوش دانيال

شهرت : عبدالله (امير) اميني

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1344/6/3

زندگينامه علمي

زندگي نامه علمي

نگارش و ترجمه:

كودكان و نوجوانان (1371- 1383)

آغاز نگارش و ترجمه از 1373 با مجله سلام بجه ها و در ادامه (1372 - 1383) با پوپك و دوچرخه و حديث زندگي و در ده ها شماره و در حدود 100صفحه، براي كودكان و نوجوانان

نوشته شد.

سردبيري(1374 – 1376)

كار با سردبيري مجله ميراث شهاب (نشريه كتابخانه آيت اله مرعشي نجفي) ادامه يافت . چاپ و انتشار آن در دو سال و نيمي كه با كتابخانه همكاري وجود داشت، ادامه يافت، سپس در 1374 و 75 با مجله تبيان همكاري (ترجمه ).

همكاري با مجلات و روزنامه ها (1375 تا كنون)

از 1375 همكاري با روزنامه ها آغاز مي شود. در ابتدا روزنامه كيهان با درج مقاله « فرهنگبان بزرگ ميراث اسلامي» و چاپ دوباره آن در روزنامه رسالت (خرداد 76).

نخستين معرفي و نقد كتاب (كتاب شناسي) در مجله فقه (بهار 76) سپس در مجلات زير ادامه مي يابد: حوزه ، آينه پژوهش، كتاب ماه دين، پژوهش و حوزه ، حكومت اسلامي، ميقات حج، روزنامه جمهوري اسلامي (ضميمه صحيفه) ، كوثر، پيام زن و ...

در كتاب «برگزيده مقالات» چاپ 1384شرحي درباره نهج البلاغه به چاپ رسيده است.

زن پژوهي:

از 1379 به بعد نگارش و ترجمه مقالات زن پژوهي در مجلات : پيام زن ، زنان و پگاه حوزه شروع مي شود، كه برآيند چاپ و انتشار مقالاتي در اين نشريه است:

پيام زن ، شماره 99 و 115 و 118 و116 و 122 و 124 و 125 و 131 و 135 و 136

و پگاه حوزه ، شماره 70 و 71 و 75 و 93 و زنان ، شماره 116

شرح حال: از 1376 به بعد كتب و مقالاتي در شرح حال نوشته شده ، از جمله در : روزنامه كيهان و رسالت،

مجلات: ميراث شهاب، تبيان، كوثر، ياد ايام (شهريور 76) بينات و پيام زن.

كتابها : شكوه فقاهت (1379) فرزانه

ناشناخته (1381) مزربان وحي و خرد (1381)

قرآن پژوهي : نخستين كتاب در اين باره «مصحف فاطمي» است كه 1382 (چاپ اول) و 1387 (چاپ دوم) توسط «دليل ما» به چاپ رسيد . نيز در كتاب «زندگي شخصي امام علي» مصحف امام علي (ع) (1380) چاپ شد. كتاب ديگر «تحقيق و حاشيه بر تفسير سوره حمد» مرحوم محمد تقي فلسفي است كه آذر 78 مركز فرهنگ و معارف قرآن با عنوان « تفسير بيان» بدون ذكر نام محقق چاپ كرده است.

سپس مقالاتي در نشريات:

تبيان، كوثر (ش 33) پيام زن (116 و135 و136 و87 و88) كتاب ماه دين ، روزنامه جام جم (ش 925) بينات( ش 33) و ميراث شهاب (ش 14)

مهدي پژوهي:

افزون بر ترجمه كتاب چند جلدي «معجم احاديث الامام المهدي» و «غيبت امام مهدي » (چ موعود عصر، 1378) مقالاتي در مجلات: موعود و انتظار

تدريس:

از سال 1371 تا 1382 در جامعه الزهرا (بخش غير ايراني ها و بخش روزانه) تدريس ادبيات عرب و تاريخ اسلام به مدت ده سال .

تبلغ: در جبهه جنگ (1362) و نيز زادگاه محقق .

مديريت: مديريت روابط عمومي و اموربين الملل كتابخانه آيت اله مرعشي نجفي، مدير آموزش كتابخانه، (1373 – 1376)

مدير اجرايي مجله فقه اهل بيت (1378 – 1383) نيز همكاري با مركز جهاني علوم اسلامي و سازمان مدارس خارج از كشور (1370 – 1373)

نوآوري:

تأسيس انجمن علمي مترجمان كه شرح آن در مصاحبه با نشريات زير آمده

روزنامه جام جم/ 20 ارديبهشت 83

روزنامه كيهان/ 19 خرداد 83

نشريه كتاب هفته / 23 شهريور 81 و 6 تير 83

نشريه پگاه حوزه/ 28 فروردين 81

نشريه نصوص معاصره / كشور

بحرين / محرم 1416 (مارس 2005)

نشريه پژوهش و حوزه / بهار 81

كسب نشان و جوايز علمي:

تقدير از نگارش مقالات در كنگره بين المللي شرف الدين

تقدير از نگارش مقاله براي همايش سيره حكومتي امام علي ، مشهد (دانشگاه فردوسي)

تقدير از نگارش مقاله مصحف فاطمي ، همايش بانوي آفتاب ، گرگان

تقدير از نگارش مقاله مهدي موعود از ديدگاه آيات ، تهران (دانشگاه رودهن)

تقدير از نگارش مقاله براي دومين كنگره عاشورا پژوهشي ، قم

نيز تقدير از همكاري با دفتر تبليغات اسلامي ، همچنين مجله پيام زن

اميني تبريزي، عبدالحسين

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

(1390 -1320 ق)، عالم، فقيه و محدث. در تبريز متولد و چون جدّ او ملا نجف على امين شرع بوده، به امينى شهرت يافته است. ابتدا تحت تربيت پدرش كه از علماى بزرگ تبريز بود پرورش يافت و در مدارس تبريز مقدمات و ادبيات را فراگرفت. سپس از محضر حاج سيد محمد مولانا و حاج سيد مرتضى خسروشاهى صاحب كتاب «اهداء الحقير در معنى حديث الغدير» و آقا شيخ حسين مؤلف كتاب «هداية الانام» سطوح عاليه را آموخت. بعد به نجف اشرف مهاجرت كرد و در محضر حاج سيد ابوتراب خوانسارى، آقا سيد محمد فيروزآبادى، تلمذ كرد و از آقا سيد ابوالحسن اصفهانى، علامه نائينى، حاج شيخ عبدالكريم حائرى يزدى، محمدحسين غروى اصفهانى و ميرزا على آقا شيرازى و ديگران استفاده نمود و به دريافت اجازه اجتهاد از ايشان نايل گرديد. او بعد از فراغت از تحصيل به تبريز بازگشت و در آنجا به وظائف شرعى پرداخت. سرانجام به قصد اقامت دائم به نجف بازگشت. علامه امينى فقيهى بزرگ و مؤلفى پركار و خطيبى دانشمند بود و از ابتدا بزرگان نجف

او را اميد اسلام و تشيع پيش بينى مى كردند. وى در تأليف اثر گرانقدرش «الغدير» كتابخانه هاى ايران و عراق و ديگر كشورهاى اسلامى را جستجو كرد. و بيش از چند هزار كتاب را ديد. وى با سفر به شهرهاى حيدرآباد دكن و عليگره و بمبئى و لكهنو و كانپور و پتنه و رامپور و جلالى هند و نيز بيروت و دمشق و معره و نبل و حلب و مكه و مدينه و شهرهاى بسيار ديگر همگام با تهيه مآخذ و مطالعه و استنساخ كتب در ملاقات با استادان و دانش پژوهان و شركت در محافل عمومى به نشر مفاهيم اصيل و صحيح ولايت مى پرداخت. كتابخانه ى اميرالمؤمنين (ع) در نجف با همت وى تأسيس شده كه از نفايس جهان علم و ادب به شمار مى رود و حدود 40000 كتاب از جمله صدها كتاب خطى در آن گردآورى شده است. وى در تهران درگذشت؛ پيكر او را به نجف بردند و در كتابخانه اش دفن كردند. از وى آثارى بر جاى مانده است كه عبارت اند از: «الغدير فى الكتاب والسنة والادب»، دايرةالمعارف شيعه كه در آن احاديث و اشعار مربوط به روز عيد غدير را آورده است؛ «اعلام الانام فى معرفة الملك العلام»؛ «ثمرات الاسفار»، در دو جلد كه شرح سفرهاى اوست؛ «شهداء الفضيله»؛ «رياض الانس»، در دو جلد؛ «سيرتنا و سنّتنا سيرة نبيّنا و سنته»؛ «حاشيه بر رسائل شيخ مرتضى انصارى»؛ «حاشيه بر مكاسب شيخ مرتضى انصارى»؛ «تفسير سوره ى حمد»؛ «تفسير آياتى از قرآن»؛ «ادب الزائر»؛ «العترة الطاهرة فى الكتاب».[1]

حاج شيخ عبدالحسين امينى تبريزى ابن عالم الجليل ميرزا احمد بن المولى نجفعلى مشهور به امين الشرع تبريزى از

اعاظم علماء و اكابر دانشمندان معاصر و داراى معنويت و مقامات عاليه بودند.

در سال 1320 ق در تبريز متولد شده و در تحت تربيت و رعايت مرحوم والدش كه از علماء بزرگ تبريز بودند پرورش يافته و در مدارس تبريز مقدمات و ادبيات را فرا گرفته و از همان اوان صغر آثار نبوغ و كثرت حافظه و سرعت انتقال از وى ظاهر و بارز بوده است. پس از پايان اوليات، سطوح عاليه را از محضر مرحوم آيةاللَّه حاج سيد محمد مولانا و آيةاللَّه حاج سيد مرتضى خسرو شاهى و آيه اللَّه آقا شيخ حسين مولف كتاب (هدايه الانام) استفاده نموده و به نجف اشرف مهاجرت و از محضر مرحوم آيةاللَّه حاج سيد ابوتراب خونسارى متوفى 1346 ق و آيةاللَّه آقا سيد محمد فيروز آبادى متوفى 1345 ق و مرحوم آيةاللَّه نائينى و آيةاللَّه ميرزا على آقا شيرازى و بعضى ديگر بهره مند شده تا بمدارج علم و كمال رسيده و مبادرت بتأليف و تصنيف كتب مفيد نموده و از اين راه خدمات بسيار ارزنده اى بعالم اسلام مخصوصا تشيع نموده است.

نگارنده گويد: مرحوم علامه مجاهد امينى حقا از نوادر علماء معاصر ما بودند كه در راه خدمت بدين و ولايت تحمل شدائدى نموده و به كشورهاى هند و پاكستان و سوريا و حلب و غيره مسافرتها كرده و كتابخانه هاى مهم آنجا را با دقت مطالعه و بررسى و بيش از چند هزار كتاب را ديده و دائره المعارفى بنام (الغدير) در موضوع ولايت حضرت اميرالمومنين على بن ابيطالب عليه السلام و مثالب غاصبين حقش از كتب اهل سنت نوشته كه در فن خود بى نظير و موجب استبصار

بسيارى از اهل سنت كه تقليد كوركورانه ستمكاران به اهل بيت عليهم السلام مى نمودند گرويده اند.

علامه امينى چندين سال بود كه در تهران رحل اقامت افكنده، و در آخر ماه ربيع الاول 1390 ق در تهران وفات و پس از تشييع و تجليل با شكوهى حمل به نجف و در كتابخانه اش مدفون گرديده است.

آثار خالده ى او كه بزرگترين اثر جاودانى او مى باشد تاسيس كتابخانه وزين اميرالمومنين عليه السلام نجف اشرف است كه بيش از چهل هزار جلد كتاب مطبوع و محفوظ دارد و از نفايس جهان علم و ادب بشمار مى رود.

و آثار علمى او از اين قرار است:

1- دائره المعارف شيعه بنام الغدير كه بيست و دو مجلد است يازده جلد آن مطبوع و بقيه مخطوط است و مطبوع آن مكرر در نجف و بيروت و تهران بطبع رسيده است.

2- شهداء الفضيله كه در نجف چاپ شده. 3- كتاب سيرتنا و سنتنا كه بچاپ رسيده است.

برگرفته از كتاب :اثرآفرينان (جلد اول-ششم)

منابع زندگينامه :[1] حماسه ى غدير (احوال و آثار علامه امين)، الذريعه (26/16 ،259/1482/2)، الغدير، ترجمه (163 -154 /1)، گنجينه ى دانشمندان (379 -377 /4)، مؤلفين كتب چاپى (723 -722 /3)، مستدركات اعيان (82/1).

اميني گلستاني، محمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد اميني گلستاني

محل تولد : اردبيل

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1317/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب در سال 1331 شمسي از زادگاهم قريه گلستان در 30 كيلومتري اردبيل به مدرسه علميه ملا ابراهيم وارد و پس از گذراندن مقدماتي صرف و نحو در سال 1333 به حوزه علميه قم وارد شده و نزد اساتيد آنجا كه بعداً ذكر خواهد شد، استفاده و در نيمه دوم سال 1334 به نجف اشرف وارد شده و از

اساتيد آنجا كه بعداً ذكر خواهد شد، استفاده نمودم در تاريخ 1334 از نجف اشرف مراجعت نموده و در شهر توريستي سرعين اردبيل به مدت يازده سال اقامت نمودم. در طول اين مدت مشغول كارهاي علمي و فرهنگي شده و بناهاي مفيد و مجلل از خود به يادگار گذاشتم.

1- مسجد مجلل و بزرگ حضرت بقية الله الأعظم امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) به مساحت 800 متر به اضافه كتابخانه و شبستان زنانه و ساير متعلقات مسجد.

2- احداث چشمه هاي آب شرب چندين روستاي اطراف سرعين.

3- بنا و تأسيس مسجد اميرالمومنين (عليه السلام) در زادگاهم روستاي گلستان، بعداً در زلزله ويرانگر سال 1375 شمسي اردبيل كه تعداد يك صد و ده روستا را از 25 درصد تا صد در صد ويران و گروه زيادي را به كام مرگ فرستاد كه در اين باره كتاب شعر آغلار ساوالان(يعني سبلان مي گريد) را سرودم. و يكايك كشته شدگان زادگاهم را در آن كتاب نام بردم.

4- تأسيس صندوق هاي خيريه بنام حضرت باب الحوائج ابوالفضل (عليه السلام) كه اول از 17 صندوق شروع و فعلاً بيشتر مناطق استان اردبيل را فراگرفته است.

5- در سال 1381 مسجد امام زمان (عليه السلام) كه در اثر زلزله مقاومت خود را از دست داده بود بازسازي و توسعه دادم.

6- در سال 1382 مسجد مجلل در روستاي (جن قشلاقي) از دهستان هاي يورقچي احداث و در سال 1384 تقريباً به اتمام رسيد.

در سال 1351 شمسي از سرعين به اردبيل مهاجرت نمودم و مقيم گشتم و در خلال مدت 14 سال اقامت در اردبيل به كارهاي تبليغاتي اسلامي و سرپرستي حجاج بيت الله

الحرام ادامه دادم.

در سال 1361 شمسي از اردبيل به تهران مهاجرت كرده و مشغول كارهاي روحانيت خود شدم و به تدريس و تفسير قرآن مجيد اشتغال داشتم تا اينكه در سال 1375 شمسي به شهر مقدس قم مهاجرت كرده و مقيم گشتم، در اين شهر مقدس نيز به كارهاي علمي و فرهنگي خود استمرار بخشيده و ثمره مهاجرت اخير تأليفاتي است كه بعداً شرح خواهم داد.

اميني، ابراهيم

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

شيخ ابراهيم امينى (حاج امينى) نجف آبادى يكى از مدرسين و دانشمندان حوزه علميه قم مى باشد. در سال 1304 شمسى برابر 1345 قمرى در نجف آباد به دنيا آمده و در سال 1330 شمسى براى تحصيل علوم دينيه وارد اصفهان شده مقدمات و ادبيات زبان عرب را در حوزه اصفهان مانند مرحوم حاج آقا رحيم ارباب و حاج شيخ محمد حسن عالم نجف آبادى و حاج شيخ محمدرضا جرقويه و حاج شيخ هبه اللَّه اعلميان هرندى و حاج سيد على اصغر مدرس نجف آبادى و بعضى اساتيد ديگر خوانده و در سال 1326 شمسى به منظور ادامه تحصيلات وارد حوزه علميه قم شده و مقدارى از سطوح را نزد اساتيد بزرگ و علماء اعلام و آقايان حاج آقا رضا صفى و حاج سيد محمد باقر سلطانى خوانده و سطح كفايه را نزد آيت اللَّه العظمى گلپايگانى به اتمام رسانيده سپس در درس خارج فقه و اصول آيت اللَّه العظمى خمينى و آيت اللَّه العظمى گلپايگانى شركت ولى بيشتراز محضر و درس نايب الامام خمينى استفاده نموده و از شاگردان قديمى معظم له محسوب مى شود. از سال 1329 شمسى تا هنگامى كه به خارج ايران تبعيد شدند مرتب در درس خارج ايشان حاضر و كسب فيض مى نمودند.

آقاى

امينى علاوه بر فقه و اصول در علم حكمت و فلسفه نيز وارد منظومه سبزوارى و اسفار و شفاء را نزد آيت اللَّه علامه طباطبائى خوانده و از همان اوائل در جلسه تحقيقى پربركت علامه طباطبائى كه گروهى از دانشمندان حوزه علميه قم به منظور بررسى و تجزيه و تحليل مطالب فلسفى و تطبيق آن با فلسفه هاى جديد تأسيس گرديده بود شركت و از محضر استاد بزرگ استفاده مى نمودند- كه بخشى از تحقيقات آن جلسه بعدا به صورت كتاب اصول فلسفه با روش رئاليسم منتشر شد.

آقاى امينى در حوزه علميه قم به تدريس و تأليف اشتغال دارد ولى اكثرا اوقاتشان صرف تحقيقات علمى و تأليف كتابهاى سودمند مى شود و تاكنون كتابهاى ارزنده اى از ايشان به چاپ رسيده كه غالباً مورد استقبال عمومى قرار گرفته است. مانند:

1- دادگستر جهان.

2- بررسى مسائل كلى امامت.

3- بانوى نمونه اسلام.

4- آئين همسردارى.

5- همه بايد بدانند.

6- اسلام و تمدن جديد.

7- آموزش دين درپنج جلد.

برگرفته از كتاب :گنجينه دانشمندان (جلد هشتم)

انتظاري، عليرضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عليرضا انتظاري

محل تولد : نجف آباد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1340/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب عليرضا انتظاري در سال 1340 در نجف آباد اصفهان متولد شده و پس از گذراندن دوران دبستان، راهنمايي و دبيرستان در سال 1359 موفق به اخذ ديپلم در رشته رياضي فيزيك شدم. در دوران دبيرستان در فعاليت هاي انقلابي در جلسات و تظاهرات شركت مي نمودم و در سال 57-56 در حادثه زلزله طبس به اين شهر رفته و همراه با دانشجويان به كمك مردم زلزله زده شتافتم و در همين دوران عشق به تحصيل در حوزه و علوم حوزوي در من

شكل گرفت.

لذا پس از گرفتن ديپلم به حوزه علميه نجف آباد وارد شدم ولي به علت شرايط آن زمان و شروع جنگ تحميلي قادر به تحصيل كامل نبودم حتي ضرورتاً در صدا و سيماي زاهدان در بخش توليد براي كشورهاي همجوار مدتي مشغول بودم. به هر حال در سال 1365 به دانشگاه تهران رشته الهيات وارد شدم. ولي پس از آن تغيير رشته داده و رشته حقوق را دنبال كردم و در سال 66 همكاري با سپاه را شروع كرده كه مدت بيش از بيست سال به اين نهاد خدمت نمودم ولي در ضمن خدمت تحصيل در حوزه و دانشگاه را كم و بيش دنبال مي كردم. البته قبل از آن بصورت نيروي بسيجي خدمت مي كردم.

در مدت تحصيل در حوزه از اساتيد بزرگواري همچون آيت الله اشتهاردي، وجداني فخر، مكارم شيرازي، و.... ديگران استفاده نمودم و در دانشگاه هم از اساتيدي همچون دكتر گرجي، دكتر شهيدي، محقق داماد و..... بهره بردم در اين دوران مقالات مختلفي را نيز به رشته تحرير در آوردم كه بعضي از آنها منتشر شده است.

انتظام، محمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد محمد انتظام

محل تولد : چناران

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1336/7/1

زندگينامه علمي

در سال 1336 در روستاي فريزي از توابع مشهد مقدس متولد شدم. دوران ابتدايي را در همان روستا تحصيل نمودم و در سال 1352 جهت تحصيل دروس حوزوي به مشهد مقدس آمدم. دروس مقدماتي را در مدرسه حاج آقاي موسي نژاد، رسائل را در محضر استاد عباسپور و مكاسب را در محضر آيت الله فلسفي و كفايه را محضر استاد رضا زاده فرا گرفتم.

از

سال 1358 در درس خارج فقه آيت الله فلسفي و پس از آن درس خارج اصول مرحوم آيت الله علم الهدي شركت كردم كه تا سال 1372 ادامه يافت. از سال 1360 از محضر آيت الله سيد عزالدين زنجاني خارج فقه «جواهر الكلام» را همراه با دروس فلسفه و عرفان فرا گرفتم. حدود شش سال نيز در محضر استاد بزرگ فلسفه و عرفان مرحوم سيد جلال الدين آشتياني فلسفه و عرفان اسلامي را آموختم. به دليل علاقه به فلسفه اسلامي، در اين مدت با استفاده از نوارهاي درسي آيت الله انصاري شيرازي، آيت الله جوادي آملي و آيت الله مصباح يزدي از دروس فلسفه اين بزرگان «شرح منظومه، نهاية الحكمه، الهيات، شفا و اسفار» بهره بردم.

در سال 1372 پس از شركت در آزمون ورودي كارشناسي ارشد الهيات و معارف اسلامي در مركز تربيت مدرس دانشگاه قم مشغول به تحصيل شدم و پس از آن، دوره دكتري فلسفه تطبيقي را نيز در همين مركز گذراندم.

در قم نيز با شركت در درس خارج اصول آيت الله وحيد خراساني و خارج فقه آيت الله تبريزي از محضر اين بزرگان بهره مند بودم. همزمان با تحصيل دروس حوزوي در مشهد و قم به تدريس دروس مختلف در دانشگاه و حوزه نيز اشتغال داشته ام.

اندرزيان، امرالله

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

امرالله اندرزيان

محل تولد : كهگيلويه

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1340/1/1

اندروافر، محمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد اندر وافر

محل تولد : تبريز

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1341/1/1

زندگينامه علمي

سال 1357در مدرسه وليعصر (عج) تبريز شروع به طلبگي كردم. سال 1360به حوزه مقدسه قم مهاجرت كردم. و ادبيات را از محضر مرحوم آيت الله مدرس افغاني تلمذ نمودم. بقيه دروس سطح را از محضر آيات و حجج الاسلام آقايان: خسروشاهى، وجداني، اشتهاردى، صالحي افغاني، اعتمادي و پاياني (ره) بهره مند شدم.

از سال 1370درس خارج را با شركت در بحث فقه و اصول حضرت آيت الله العظمي فاضل لنكراني شروع كردم. در سالهاي بعد از درس خارج آيت الله بهجت، ملكوتي، محقق و بيش از همه از محضر آيت الله معرفت در بحث فقه خصوصي استفاده بردم. (بيش ازده سال) در كنار تحصيل غالباً تدريس هم داشتم. و دو سال به عنوان استاد به مدارس ديني جمهوري آذربايجان اعزام شدم.

انصاري، جعفر

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

جعفر انصاري

محل تولد : قم

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1338/7/18

زندگينامه علمي

بنده خداوند متعال را شاكرم كه بنا به توصيه حضرت امام راحل (ره) مبني بر اهتمام جدي به صيانت از نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران و تكميل آن همواره در صدد غنا بخشي به اين نظام الهي به ويژه در بخش علوم انساني و بالاخص اقتصاد در حد توان خود بوده ام و توفيق داشته ام در ظل عنايات آن امام عظيم الشان (ره) و خلف صالح ايشان، مقام معظم رهبري حضرت آيت الله خامنه اي (مدظله العالي) و نيز اساتيد معظم و مكرم حضرت آيت الله مصباح (دام ظله العالي) و حضرت آيةالله خرازي (دام

ظله العالي) گام هاي موثري در اين زمينه بردارم كه اختصاراً به برخي موارد اشاره مي كنم.

1. در سال 1379 با نوشتن مقاله «اساسي ترين اقدام براي رشد پايدار و فزاينده اقتصاد ايران» سعي كردم توجه سياستگذاران، قانونگذران و مسئولان اجرائي كشور را به اهميت زايد الوصف بخش كشاورزي و دامداري و اتخاذ تصميمات مقتضي جلب نمايم و خوشبختانه پس از انتشار اين مقاله اقدامات بسيار چشمگيري نسبت به گذشته صورت گرفت امروز فضاي حاكم بر كشور در قبل و پس از انتشار مقاله مويد ادعاي بنده است و بحمدالله ما امروز شاهد خود كفايي بسي در بخش كشاورزي و صادرات قابل ملاحظه در اين بخش مي باشيم و اين افتخار بسيار بزرگي است.

2. ابتكار در تنظيم و تاليف معارف اقتصادي قرآن كريم از ديگر توفيقات مهم اينجانب است. بنده توفيق شركت در درس هاي معارف قرآن حضرت استاد مصباح (دام ظله العالي) را داشتم و اما متاسفانه نوبت به معارف اقتصادي كه رسيد درس ايشان تعطيل شد. از آنجا كه علاقه وافري به انجام تحقيق در اين زمينه داشتم با توشه اي كه از درس هاي معظم له داشتم و تحت اشراف حضرت آيت الله خرازي (مدظله العالي) در ايام تعطيلات حوزه قدم هاي اوليه براي تدوين معارف اقتصادي قرآن كريم را برداشتم هر چند بيش از دو يا سه جلسه در حضور معظم له برگزار نشد ولي شروع كار با بركتي بود. پس از مدتي با همكاري دوستاني كه بنا به توجه حضرت آيت الله مصباح (دام ظله العالي) در صدد تنظيم معارف اقتصادي قرآن كريم بود. مجموعه اي تحت عنوان «معجم موضوعي

آيات اقتصادي» با پي گيري و مديريت حجة الاسلام و المسلمين آقاي سيد كاظم رجائي (دام عزه) تدوين و چاپ شد. نكته شايان ذكر اين است كه به ويژه مطالب فصل اول اين كتاب عمدتاً توسط بنده تدوين و نگارش يافت كه از نوآوري خاصي برخوردار بوده و در جهت بخشيدن به ديگران در ورود به اين حوزه از تحقيقات تاثير بيشتري داشت. البته پس از مدتي مطالب فصل اول كتاب به صورت مقاله اي مستقل تحت عنوان «مباني اقتصاد از ديدگاه قرآن كريم» توسط اينجانب نگارش يافت و در مجله معرفت به چاپ رسيد.

3. اينجانب ساليان متمادي در زمينه بانكداري سنتي در غرب و ايران و ارائه جايگزين مناسب مبتني بر آموزه هاي اسلامي، تحقيق و تامل فراوان داشته ام كه حاصل آنها كتابي است تحت عنوان «مباني نظام مالي با نگرش اسلامي» كه در پاييز 1386 چاپ شد. اينجانب از معدود كساني (و چه بسا اولين كسي) هستم كه به نقد جدي نظام بانكداري بدون ربا در جمهوري اسلامي ايران پرداختم و ضرورت تحول ساختاري در آن را مطرح نمودم كه البته خوشبختانه در دولت نهم اين ايده به صورت قابل ملاحظه اي پي گيري شد. هر چند بنده در نوشته هاي خود تصريح كرده ام كه نبايد شالوده نظام تامين مالي و سرمايه گذاري در جامعه اسلامي بر واسطه گري در مشاركت در سود (بانكداري بدون ربا) مبتني باشد بلكه بايد تامين مالي مستقيم و عمدتاً بازار بورس و شركت هاي سرمايه گذاري توليدي به صورت گسترده رواج داشته باشند. اينگونه شركتهاي سرمايه گذاري در كشور مصر تجربه بسيار موفقي داشته اند.

4.

يكي از بزرگترين عنايات خداوند متعال به اينجانب حساسيت و اهتمام شديد بنده نسبت به حفظ ارزش هاي اسلامي به ويژه در عرصه علوم انساني از جمله اقتصاد، در طول بيش از پانزده سال فعاليتهاي تحقيقاتي است. متأسفانه در سالهاي پس از دوران دفاع مقدس رفته رفته فرهنگ و ارزش هاي غربي در عرصه هاي مختلف جامعه ما رسوخ روز افزون كردند و ارزش هاي اسلامي و انقلابي هر روز كم رنگ تر شدند و ايستادگي در برابر اين امواج بسيار شكننده و طاقت فرسا بود تا جائي كه كسي حتي در جمع محققان اقتصاد اسلامي حوزه علميه قم به راحتي نمي توانست از ارزشهاي اسلامي به ويژه از عدالت سخن بگويد.

انصاري، عبدالرحمن

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عبدالرحمن انصاري

محل تولد : داراب

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1326/1/1

زندگينامه علمي

در سال 1326 در روستاي نوايگان از توابع داراب متولد و پس از تحصيلات ابتدايي جهت تحصيل علوم اسلامي به حوزه علميه داراب رفتم و از اساتيدي چون آيت الله سيد محمد علي نسابه و حجج اسلام حاج شيخ محمد علي عندليبي و حاج ميرزا محمد حسن عندليبي شاگردي كردم. سپس جهت ادامه تحصيل به مدرسه آقا بابا خان شيراز رفتم و از محضر آيت الله حاج شيخ محمد علي موحد بهره بردم در آنجا ضمن تحصيل، صرف را براي عده اي تدريس مي كردم.

در سال 1342 به حوزه علميه قم آمدم و از درس لمعه و قوانين آيات عظام: صلواتي و شيخ مصطفي اعتمادي، سپس مكاسب و رسائل و كفايه را از محضر آيات عظام: فاضل لنكراني و نوري همداني و شرح

منظومه سبزواري و اشارات را از محضر آيت الله انصاري شيرازي و اسفار و فصوص الحكم از محضر آيت الله حسن زاده آملي بهره ها بردم. سپس در خارج فقه و اصول از محضر آيات عظام مرحوم حاج شيخ مرتضي حائرى، ميرزا هاشم آملى، وحيدي خراساني و حسينعلي منتظري استفاده نمودم. مدت يك سال در حوزه علميه كاشان (سال فتح خرمشهر) مشغول تدريس سيوطى، حاشيه، معالم و شرح لمعه و... بودم.

بعد در واحد خواهران دفتر تبليغات مشغول فعاليت شدم و ضمن برنامه ريزي براي خواهران كتاب هاي شرح لمعه و مكاسب را تدريس مي كردم و با مركز تحقيقات دفتر تبليغات نيز همكاري نموده و در نوشتن معجم بحارالانوار با ساير محققان همكاري داشتم همچنين در تهيه مطالب مربوط به سيره معصومان (چهارده معصوم) حدود پانزده سال مشغول جمع آوري مطالب مناسب بودم. اين كار عظيم نيز توسط تحقيقات دفتر انجام مي شد.

از سالهاي گذشته و هم اكنون نيز با برخي از دوستان مشغول نوشتن كتاب و مقاله هستم. چند مقاله در مجله پيام زن نوشتم، مقاله اي درباره رهبري از ديدگاه مذاهب اسلامي براي كنفرانس وحدت اسلامي در حدود 10 سال قبل فرستادم كه در برخي روزنامه هاي كثيرالانتشار مانند اطلاعات و ... به چاپ رسيد. در حال حاضر كتابي راجع به تاريخ حادثه عاشورا با يكي از دوستان در حال نوشتن هستيم كه سعي شده از منابع تاريخي پيش از قرن دهم استفاده شود كه كتابي به صورت مذكور تا آن اندازه كه بررسي كرده ام درسده هاي اخير نوشته نشده است.

علاوه بر نوشتن كتاب در دفتر آيت الله العظمي نوري

همدانى، قسمت استفتاء با عده اي از دوستان مشغول پاسخگويي كتبي به سوالات فقهي مي باشيم و در دفتر تبليغات واحد تاريخ و سيره نيز كار تحقيقاتي انجام مي دهم.

انصاري، كريم

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

كريم انصاري

محل تولد : قم

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1337/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب مراحل ابتدايي و راهنمايي و دبيرستان را تا سال اول دانشگاه رشته مهندسي برق در كشور عراق طي كردم. سپس در سال 1359 به جمهوري اسلامي ايران تبعيد شدم.

در سال 1361 تحصيلات حوزوي خود را شروع كردم. مقدمات را پيش عمده اي از اساتيد مشهد خواندم. سپس دروس لمعتين را نزد استاد مهدوي و مكاسب و رسائل را نزد اساتيد: تبريزيان و اعتمادي (نوار كاست) خواندم. كفايتين را نزد استاد رضا زاده و خارج فقه و اصول تا پنج سال نزد آيت الله مرحوم حاج آقاي فلسفي (قدس سره) خواندم.

سال 1375 به شهر مقدس قم منتقل شدم. بلافاصله در درس خارج اصول آيت الله العظمي وحيد خراساني و فقه آيت الله العظمي ميرزا جواد تبريزي شركت نمودم. در سال 1380 _ 1381 دوره كامل اصول را به اتمام رسانيدم و هم اكنون درس خارج فقه شركت مي كنم. به مدت كوتاهي، اشتغال به تدريس داشتم كه حدوداً سه الي چهار سال ادامه داشت. به علت اشتغال به تحقيقات علوم اسلامي و نوشته هاي مختلف، تدريس را رها كردم.

سال 1365 شروع به فعاليت تحقيقات اسلامي نمودم و نزديك به تحقيق شصت جلد كتاب شركت نمودم. از سال 1368 به عنوان مدير تحقيقات موسسه آل البيت (ع) شعبه مشهد منصوب شدم. از سال 1375 كه به

شهر قم منتقل شدم، در شعبه مركز موسسه آل البيت (ع) به عنوان مسئوول كل تحقيقات موسسه منصوب شده و عضو هيئت مديره آن موسسه گرديدم و اين سمت تا به حال ادامه دارد.

انصاري، مجيد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

مجيد انصاري

محل تولد : كرمان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1333/1/1

زندگينامه علمي

مجيد انصاري در سال 1333 در روستاي خانوك از توابع زرند كرمان به دنيا آمد. او تصحيلات ابتدايي خود را در دبستان زادگاهش به پايان رساند. مقدمات ديني را در حوزه علميه حضرت معصومه كرمان فرا گرفت و سپس براي تكميل تحصيلات ديني عازم قم شد و تحصيلات ديني خود را در اين شهر ادامه داد.

فرا گرفتن علوم ديني و حوزه مبارزات سياسي انصاري از همين هنگام آغاز شد و با نهضت امام اوج گرفت. او كه در طي تظاهرات 19 دي شهر قم مجروح شده بود، بعد از بهبودي مبارزات خود را ادامه داد و ابعاد آن را در سال هاي نزديك انقلاب به تمام شهرستان هاي استان كرمان توسعه داد. او در سالهاي پس از انقلاب در كنار برخي ديگر از همرزمان خود به تشكيل و سازماندهي كميته هاي انقلاب اسلامي پرداخت.

وي در سال 1359 و در اولين دوره مجلس شوراي اسلامي به نمايندگي از مردم زرند وارد مجلس شوراي اسلامي شد. تجربه نمايندگي مجلس انصاري در ادوار بعدي هم ادامه يافت و او در مجلس دوم نيز به نمايندگي از مردم زرند و در مجلس پنجم و ششم به نمايندگي از مردم تهران در مجلس شوراي اسلامي حاضر بود و به جز دوره اول كه عضو كميسيون اقتصادي و

معاون بود در تمام ادوار بعدي به عضويت كميسيون هاي آيين نامه داخلي و برنامه و بودجه پيوست و با توجه به توانايي هاي خود نقش ويژه در تحركات مجلس ايفا كرد.

او در كنار مسئووليت هاي تقنيني معاون پارلماني وزارت كشور، معاونت برنامه ريزي سازمان بازرسي كل كشور را عهده دار بود. انصاري عنوان معاون حقوقي و پارلماني خاتمي را در دو سال آخر رياست جمهوي همراهي كرد. او همچنين عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام و عضو كميسيون هاي زير بنايي، اقتصاددانان و كميسيون خاص تدوين چشم انداز 2 ساله اين مجمع بوده و رياست پژوهشكده امام خميني و انقلاب اسلامي و همچنين معاونت برنامه ريزي را بر عهده دارد. انصاري، عضو مجمع روحانيون مبارز و كميسيون سياسي اين تشكل سياسي روحاني بود و از زمان حضرت امام تاكنون افتخار عضويت در مجلس خبرگان رهبري را داراست.

وي، با توجه به توانايي هاي متنوع خود يكي از برجسته ترين و شاخص ترين سياستمداران مورد اعتماد جناح هاي سياسي مختلف بوده كه با توجه به تخصص خود در برنامه ريزي اقتصادي همواره نقشي ويژه در تدوين و سامان دادن به حركت اقتصادي كشور ايفا كرد و در شرايط فعلي نيز مي تواند همين نقش را در تنظيم سياست هاي كلان كشور بر اساس متدهاي علمي و تخصصي بر عهده گيرد. مجيد انصاري سابقه مسئوليت هاي دولتي خود را از سن 26 سالگي با نمايندگي در دوره اول مجلس شوراي اسلامي آغاز كرد.

انصاري، محمدجواد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد جواد انصاري

محل تولد : داراب

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1325/1/3

انصاري، محمدرضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد رضا انصاري

محل تولد : محلات

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1327/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب محمد رضا انصاري در سال 1327 ش در شهرستان محلات متولد شدم. در دوران كودكي مدت سه سال در مكتبي كه قرآن و خط و كتاب فارسي آموزش مي دادند درس خواندم و همزمان با هجرت اعضاي خانواده به قم، تحصيلات ابتدايي را تا سال ششم به پايان رساندم. پس از آن با تشويق پدرم مرحوم آيت الله حاج ميرزا حسن انصاري، تحصيلات حوزوي را آغاز نمودم و بخش عمده ادبيات را نزد استاد بزرگوار حاج شيخ رحمت الله فشاركي آموختم و فقه و اصول را در مرحله سطح نزد آيات عظام فاضل لنكراني و حسين نوري، و فلسفه و منطق را نزد حجت الاسلام والمسلمين حاج شيخ يحيي انصاري شيرازي فرا گرفتم.

پس از ورود به مرحله دروس خارج، چندين سال به طور مداوم در درس خارج اصول آيت الله وحيد خراساني شركت جستم و براي خارج فقه، از آغاز، درس مرحوم آيت الله العظمي گلپايگاني (قدس سره) را انتخاب نمودم كه تا پايان عمر ايشان، قريب بيست سال در آن شركت كردم.

از سال 1350 نويسندگي را آغاز نمودم و نخستين اثري كه به عنوان ترجمه از من منتشر شد، كتاب "اسلام بر فراز اجتماع" نوشته استاد محمد جواد مغنيه بود كه در سال 1352 توسط انتشارات پيام اسلام در قم به چاپ رسيد. از آن پس به تدريج كتابهايي را از عربي به فارسي ترجمه نمودم

و در مجلات و سالنامه هايي كه در آن دوران منتشر مي شد مقالاتي گوناگون ارائه دادم.

در سال 1367 به پيشنهاد هيئت علمي دارالقرآن الكريم آيت الله العظمي گلپايگاني به منظور همكاري علمي در اين موسسه، تحقيقات قرآني را آغاز نمودم. استخراج آيات اجتماعي قرآن و تنظيم و دسته بندي آنها براي تدوين "الكشاف الموضوعي لآيات القرآن الكريم" و نيز نگارش مقالات قرآني در مجله "پيام قرآن" (نخستين نشريه فارسي قرآني) و اقدام به ترجمه گروهي قرآن كريم به پيشنهاد هيئت نامبرده، از جمله تلاشهاي قرآني اين جانب بود. قابل ذكر است كه ترجمه قرآن كريم هرچند پس از گذشت چهار سال به پايان رسيد، لكن با رحلت آيت الله العظمي گلپايگاني و متوقف شدن فعاليتهاي علمي دارالقرآن، چاپ اين ترجمه نيز متوقف ماند. با پايان يافتن كار در دارالقرآن الكريم، از سال 1375 به دعوت سرپرست "مركز ترجمه قرآن مجيد به زبانهاي خارجي" در اين مركز به تحقيقات قرآني به ويژه در زمينه ترجمه هاي فارسي قرآن كريم پرداختم كه تاكنون نيز در آنجا به اين رشته اشتغال دارم.

در خلال يك دهه اخير پنج ترجمه از قرآن مجيد را به صورت گروهي يا انفرادي تصحيح و ويرايش كرده ام كه نام آنها در جدول آثار خواهد آمد. در مجله تخصصي "ترجمان وحي" كه مركز ترجمه قرآن مجيد آن را منتشر مي سازد، نيز مقالاتي پيرامون مباحث قرآني از اين جانب به چاپ رسيده است. در مركز فرهنگ و معارف قرآن نيز در دو پروژه قرآني شركت داشتم. اين دو پروژه كه هر دو به انجام رسيد، يكي "تصحيح و ويرايش ترجمه قرآن مجيد" براي

درج در تفسير راهنما و ديگري "تصحيح و ويرايش ترجمه قرآن كريم بر اساس تفسير الميزان" بود.

انصاريپور، محمدتقي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد تقى انصاري پور

محل تولد : شهرضا

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1341/1/1

زندگينامه علمي

خرداد سال 1360 ديپلم تجربي _ تهران _ خ جمهوري اسلامى، دبيرستان بامداد.

ورود به حوزه: مهرماه 1360، مدرسه حقاني و سپس مدرسه شهيدين.

اتمام دروس سطح: 1369 شركت در درس خارج فقه و اصول آيت الله سيدكاظم حائري تا سال 1375 و ضمن درس خارج ورود به موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره)، بنياد باقرالعلوم (ع) در سال 1370 اخذ مدرك كارشناسي ارشد در رشته دين شناسي در 1378 ورود به مركز تربيت مدرس، دوره دكتري فلسفه دين در سال 1379 در حال حاضر در حال تدوين پايان نامه دكتري و در عين حال مشغول به كار در مركز مطالعات و تحقيقات اديان و مذاهب هستم.

در ضمن دروس حوزوي با شركت در دوره هاي متعدد آشنايي با مكالمه و گرامر زبان انگليسي و نيز مكالمه عربي و متون جديد عربي را نيز گذراندم. دوره هاي زبان تخصصي مربوط به فلسفه دين و كلاس هاي ترجمه، توانايي مكالمه به زبان انگليسي و عربي و ترجمه از اين دو زبان را نيز كسب كردم.

انواري، جعفر

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

جعفر انواري

محل تولد : قم

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1336/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب جعفر انواري در سال 1350 وارد حوزه شدم و در مدرسه مرحوم آيت الله العظمي گلپايگاني (ره) دروس مقدماتي را به پايان رساندم و دروس سطح (رسائل، مكاسب و كفايه) را در حوزه، بصورت آزاد خواندم.

در كنار تحصيل فقه و اصول در ديگر دروس حوزه مانند نهج البلاغه، عقائد، تفسير و... شركت داشتم. در سال 1356 پس

از پايان دروس سطح به درس خارج فقه و اصول راه يافتم و در دوران شركت در درس خارج كه حدود بيست سال بطول انجاميد از محضر حضرات آيات عظام وحيد خراساني، تبريزي، مكارم شيرازي و جوادي آملي بهره مند شدم.

در سال 1360 وارد موسسه در راه حق شدم و از دروس آن موسسه كه افزون بر رشته هاي مختلف اقتصادي و فلسفي، در قالب اقتصاد و فلسفه شهيد صدر، از دروس فلسفه (فلسفه، نهايه، برهان، شفا و اسفار) و معارف قرآن استاد مصباح يزدي كسب فيض نمودم.

در سال 1363 در گروههاي تحقيقاتي تفسير و علوم قرآن، به كاوش و پژوهش پرداختم و در همان سال ها تدريس مباحث معارف قرآن استاد مصباح يزدي را نيز عهده دار شدم. از سال 1361 تدريس دروس معارف اسلامي را در دانشگاه آغاز كردم كه 18 سال تدريس اين دروس در دانشگاه تهران بطول انجاميد.

با تاسيس موسسه علمي پژوهشي امام خميني (ره)، در رشته علوم قرآني به پژوهش و همكاري با بخش آموزش ادامه دادم و در سال 1380 بعنوان عضو هيئت علمي آن موسسه پذيرفته شدم كه هم اكنون با بخش آموزش در تدريس دروس قرآني و با پژوهش در تحقيقات قرآني ادامه همكاري دارم.

اوجاقي، ناصرالدين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

ناصرالدين اوجاقي

محل تولد : زنجان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1351/1/1

زندگينامه علمي

بعد از اخذ ديپلم در سال 1370 وارد حوزه علميه قم شدم در مدرسه علميه معصوميه تحصيلات حوزوي خود را شروع كردم و در سال 1374 وارد موسسه امام خميني (ره) شدم.

در كنار دروس حوزوي دوره عمومي اين موسسه را نيز گذراندم

و نيز در سال 1380 مدرك كارشناسي ارشد پيوسته الهيات و معارف اسلامي را از اين موسسه اخذ كردم در همين سال نيز موفق به اتمام پايه 10 حوزه شدم. در ادامه به خاطر علاقه اي كه به رشته دين شناسي داشتم با شركت در آزمون به تحصيل در اين رشته در مقطع كارشناسي ارشد در موسسه امام خميني (ره) اشتغال يافتم. در همين دوره حين تحصيل دوره كارورزي تحقيق را نيز گذراندم و موفق به اخذ مدرك اين دوره شدم و در بهار سال 1386 مدرك كارشناسي ارشد دين شناسي را نيز اخذ كردم.

اكنون نيز در قسمت پژوهشي موسسه مذكور اشتغال به امر پژوهش دارم و علاوه بر آن با بخش دايرة المعارف علوم عقلي نيز همكاري دارم.

اورعي، مرتضي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

مرتضي اورعي

محل تولد : خوانسار

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1337/1/1

زندگينامه علمي

پس از پايان دوره ابتدائي در سال 51 وارد حوزه علميه خوانسار و در سال 53 وارد حوزه علميه قم شدم. سطح را در مدرسه مرحوم آيةالله گلپايگاني خواندم و درس خارج را در محضر مرحوم آيةالله فاضل و حضرت آيةالله مكارم شيرازي شركت كردم. زبان انگليسي را در دفتر تبليغات فرا گرفتم. سفرهاي تبليغي به زبان انگليسي در كشورهاي ياد شده داشتم. 14 سال است كه در نگارش دائرة المعارف قرآن كريم و فرهنگ قرآن در مركز فرهنگ و معارف قرآن مشاركت دارم.

اوليايي، مصطفي

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

مصطفي اوليايي در سال 1316 ، در يكي از روستاهاي ملاير به دنيا آمد. پس از آنكه تحصيلات خود را در مقطع ابتدايي و متوسطه به پايان برد ، در سال 1344 وارد دانشگاه تهران شد و در سال 1349 موفق به اخذ ليسانس شد. پس از آن هم چنان به تحصيلات خود ادامه داد تا آنكه در سال 1355 ، موفق به اخذ درجه ي دكتري فرهنگ عربي و علوم قرآني شد. او كه در سال1326وارد شده بود، پس از اخذ درجه دكترا به دانشگاه تربيت معلم منتقل گرديد و تا سال 1356 در دانشسراي عالي زاهدان كه وابسته دانشگاه زاهدان بود به تدريس پرداخت. دكتر اوليايي سپس به دانشگاه اراك رفته و فعاليت هاي آموزشي خود را در اين دانشگاه دنبال نمود. وي در طول خدمات آموزشي و تدريس در دانشگاه ، به كار پژوهش و تاليف نيز پرداخته است و آثاري چند به چاپ رسانده است.گروه : علوم انساني

رشته : الهيات و معارف اسلامي گرايش : علوم قرآني تحصيلات رسمي و حرفه اي : مصطفي اوليايي پس از آنكه تحصيلات خود را در مقطع ابتدايي و متوسطه را به پايان برد ، در سال 1344 وارد دانشگاه تهران شد و در سال 1349 موفق به اخذ ليسانس شد. پس از آن همچنان به تحصيلات خود ادامه داد تا آنكه در سال 1355 ، موفق به اخذ درجه ي دكتري فرهنگ عربي و علوم قرآني شد.فعاليتهاي آموزشي : مصطفي اوليايي پس از آنكه تحصيلات متوسطه را به پايان برد ، در سال 1326 وارد آموزش و پرورش شد. او پس از اخذ مدرك دكترا در سال 1353 از آموزش و پرورش به دانشگاه تربيت معلم منتقل گرديد و تا سال 1356 در دانشسراي عالي زاهدان كه وابسته دانشگاه زاهدان بود به تدريس پرداخت. دكتر اوليايي سپس به دانشگاه اراك رفته و فعاليت هاي آموزشي خود را در اين دانشگاه دنبال نمود.ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : مصطفي اولياي در طول خدمات آموزشي و تدريس در دانشگاه ، از كار پژوهش و تاليف نيز غافل نبوده و آثاري چند به چاپ رسانده است.آثار : آشنايي با علوم قرآني ويژگي اثر : اين كتاب به بحث پيرامون علوم قرآني از آغاز پيدايي آن در زمينه هاي علوم في القرآن و للقرآن و آن دسته از علومي كه قرآن موجب گسترش آنها شده در شانزده فصل مورد بررسي قرار گرفته است.

منابع زندگينامه :دانشنامه قرآن و قرآن پژوهي ، به كوشش: بهاءالدين خرمشاهي ، تهران: انتشارات دوستان و ناهيد،

ص 323

اويسي، محمدحسين

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

شيخ محمدحسين اويسي فرزند غلامعلي اويسي قزويني ( 1336 _ 1411 ق ) از علماي اعلام و مدرسان نامدار حكمت و فلسفه در قزوين بود. وي پس از آنكه تحصيلات خود را در حوزه علميه ي قم به پايان رساند ، به زادگاه خود قزوين مراجعت كرد و به تدريس فقه و اصول و فلسفه پرداخت. او آثاري چند در حوزه علوم قرآني به تاليف رسانده است.گروه : علوم انساني رشته : الهيات و معارف اسلامي والدين و انساب : شيخ محمدحسين فرزند غلامعلي اويسي قزويني ( 1336 _ 1411 ق ) از علماي اعلام و مدرسان نامدار حكمت و فلسفه در قزوين بوده است.تحصيلات رسمي و حرفه اي : شيخ محمدحسين اويسي مقدمات علوم و فنون ادب را در زادگاه خود فراگرفت. در حدود سال 1372 ق به قم هجرت هجرت نموده و در مجلس درس بزرگان حوزه حاضر گرديد.استادان و مربيان : محمدحسين اويسي دروس طلبگي همچون صرف و نحو و... را در قزوين نزد سيد احمد عمادحاج سيدجوادي و شيخ مهدي قاضي فراگرفت و سپس مشغول تحصيل در فقه و اصول گرديد و فلسفه را از محضر فيلسوف شهير ، شيخ ابوالحسن رفيعي قزويني استفاده كرد. وي پس از آنكه به قم مهاجرت نمود ، خارج فقه را از محضر آيت الله بروجردي استفاده كرد و براي يادگيري اصول درس شيخ عباس شاهرودي و سيدمحمد داماد حاضر شد. اويسي ساليان متمادي از محضر درس علامه طباطبايي صاحب تفسير الميزان استفاده كرد.فعاليتهاي آموزشي : محمدحسين اويسي پس از آنكه تحصيلات خود را در حوزه علميه ي قم به پايان رساند ،

به زادگاه خود قزوين مراجعت كرد و به تدريس فقه و اصول و فلسفه پرداخت.ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : محمدحسين اويسي همراه با تدريس ، به تاليف و تفسير قرآن نيز پرداخت. او تفسير خود را مدت سي سال در چندين مجلد جمع و تاليف نموده است.آرا و گرايشهاي خاص : شيوه و روش محمدحسين اويسي در تفسير قرآن بدين گونه است كه پس از ذكر آيه با بهره گيري از روايات ، به تفسير آن مي پردازد و در ضمنِ آن اقوال ديگر مفسران ، مانند فخر رازي را بيان كرده و مورد نقد عالمانه قرار مي دهد و سپس براي روشن تر شدن بحث به اشعاري از شاعران قديم تمسك مي كند.آثار : تفسير اويسي ويژگي اثر : اين تفسير به زبان فارسي و ثمره جلسات تفسير قرآني است كه شبهاي ماه رمضان براي مردم و طلاب در طول سي سال بيان داشته است و سپس آن را جمع آوري و به صورت كتاب مستقلي درآورده است.

منابع زندگينامه :قرآن پژوهان قزوين ، تاليف: سيدمحمدعلي ايازي ، تهران: موسسه نمايشگاه هاي فرهنگي ايران ، ص 148

اهتمام رناني، احمد

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عالم فاضل محقّق معاصر، در ذى حجّةالحرام سال 1387 به سنّ قريب به شصت به مرض سكته وفات يافت.

از آثارش كتاب فلسفه احكام به طبع رسيده، و از آن كثرت مطالعه و تحقيق نويسنده آشكار است.

برگرفته از كتاب :دانشمندان و بزرگان اصفهان (جلد اول)

اهري، احمد

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

شيخ احمد اهري در سال 1268 ه . ش (1305 ه . ق) در شهرستان سرسبز اهر ديده به جهان گشود. او در زادگاهش دوس مقدماتي را فرا گرفت. وي درسال 1327ه.ق سطح مقدماتي و دروس فقه و اصول را در حوزه علميه تبريز شروع كرد. وي درسال 1338ه.ق بار سفر به سوي عتبات عاليات بست و مدت سي و دو سال از محضر بزرگان كسب علم و فضل كرد. او به طور رسمي به عنوان استاد حوزه پذيرفته شد. آيت الله اهري در مدت اقامتش در حوزه علميه نجف به تاليف كتابهايي نيز پرداخت كه به جهت تنگدستي موفق به چاپ اثارش نشد. آيت الله اهري در سال 1370ه.ق به جهت زيارت مرقد امام رضا(ع) و ديدار اقوام به ايران مسافرت كرد و درزماني كه در آذربايجان بود، به خلا حضور علماء بزرگ پي برد. به همين جهت وقتي بزرگاني از اهالي تبريز از محضرش درخواست اقامت در شهر را كردند، با نهايت رغبت پذيرفت و تا آخر عمر به خدمت اسلام و مومنان آن ديار مشغول شد و مرجعيت ديني يافت.گروه : علوم انسانيرشته : الهيات و معارف اسلاميوالدين و انساب : پدر شيخ احمد اهري آقا حسين از مؤمنين آن شهر بود و در محله قديمي شهر زندگي ساده و بي آلايشي داشت.اوضاع اجتماعي و شرايط زندگي :

در آن زمان شهر اهر با وجود اينكه وسعت و آبادي امروزي را نداشت ؛ لكن شهري عالم خيز بود و مكتب هاي بزرگ درسي در آنجا داير مي شد. مكتب هاي «ملا جليل» و «ملا فرج» كه آوازه آنها در منطقه آذربايجان پيچيده بود، متعلّق به اين دوره است. هر چند اين مكتب ها در زمان تحصيل شيخ احمد اهري به مدارس ديني و علمي منظم تبديل شده بود ؛ لكن تا اوائل قرن چهاردهم هجري، قمري همچنان با نام «مكتب خانه» پر رونق بود.تحصيلات رسمي و حرفه اي : شيخ احمد اهري در زادگاهش دروس مقدماتي را فرا گرفت و پس از تكميل ادبيات، مدرسه ديني تازه تأسيس شده اهر را به مقصد تبريز ترك گفت. وي در سال 1327 ه . ق سطح مقدماتي و دروس فقه و اصول را در حوزه علميه تبريز شروع كرد و در آن زمان بيش از 22 سال نداشت.آقا شيخ احمد اهري يازده سال نيز در حوزه تبريز به تحصيل پرداخت. آقا ميرزا علي اكبر اهري، عموي آقا احمد اهري بود و عنايت ويژه اي به وي داشت. كتاب «قوانين الاصول» را كه در آن زمان بسيار مورد توجه حوزه ها بود، خود به برادر زاده اش آموخت و پايه علمي وي از همانجا بود كه استحكام يافت. آقا شيخ احمد اهري در حوزه علميه تبريز در درس هاي سطح حوزه تبحّر يافت و گاه به تدريس نيز پرداخت. در سال 1338 ه . ق آقا شيخ احمد اهري هجرتي ديگر پيش روي داشت. او از دير زمان آوازه حوزه علميه نجف را شنيده بود و آرزوي درك آن مركز بزرگ علمي را داشت.

در اين سال وي بار سفر به سوي عتبات عاليات بست و فصل نويني در زندگي اش آغاز شد و به اين ترتيب آقا شيخ احمد اهري براي مدتي زياد در آنجا سكونت گزيد و از محضر بزرگان كسب علم و فضل كرد. آن مقطع، دوره اي بسيار پربار و پررونق براي حوزه علميه نجف اشرف بود ؛ چرا كه تنها در اين زمان در شهر نجف استادان بسيار متبحّر در علوم مختلف، حضور داشتند و جلسات درس و بحث علمي خود را در سطح بسيار عالي داير كرده بودند، وي حدود 10 سال از عمرشان را صرف تحصيل و كسب دانش از محضر بزرگان انجام داده اند.استادان و مربيان : از اساتيد معروف آن زمان چون: آقا شيخ عبد الرحيم كِلبري، آقا سيد ابو الحسن انگجي و آقا ميرزا علي اكبر اهري بهره برد. از اساتيد نجف حضرات آيات چون: شيخ الشريعه اصفهاني، ميرزا محمد حسن نائيني، ميرزا علي شيرازي (فرزند شيرازي بزرگ) آقا ضياء الدين عراقي، آقا شيخ محمد حسن غروي اصفهاني و آقا سيّد ابو الحسن اصفهانيهمسر و فرزندان : فرزندان شيخ احمد اهري عبارتند از آقايان:1 - مرحوم حجة الاسلام شيخ جواد اهري، استاد شيخ محمد كاشفي درباره ايشان مي گويد:«آقا ميرزا جواد اهري، آن موقع كه با ايشان آشنا شدم، نابينا شده بود. بسيار خوش بيان بود. داراي لهجه جالب و شوخ طبع هم بود. از او درباره نجف اشرف و ساير مطالب متفرقه كه مي پرسيديم، با زباني شيوا و رسا مطالب را بيان مي كرد. اهل قلم بود و يكي دو اثر هم از او هم چاپ شد. وي در حدود سال 1395

ه . ق در تبريز درگذشت و در قبرستان اماميه به خاك سپرده شد.»2 - مرحوم آقا محمود. 3 - مرحوم آقا حسين.زمان و علت فوت : شيخ احمد اهري در اثر كهولت سن در روز پنجشنبه (18/صفر/1388)ه . ق مطابق با ارديبهشت 1348 ه . ش در سن هشتاد و يك سالگي در تبريز به رحمت ايزدي پيوست. مراسم تشييع با شكوهي از سوي مردم و روحانيّت معظم آذربايجان به عمل آمد و پيكر پاك ايشان جهت مراسم خاكسپاري به شهر مذهبي قم حمل و در مقبره العلماي قبرستان ابوحسين به خاك سپرده شد.مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : شيخ احمد اهري در سال 1370 ه . ق به جهت زيارت مرقد امام رضا (ع) و ديدار اقوام به ايران مسافرت كرد و مدّتي فارغ از درس و بحث علمي روزهايش را سپري كرد. وي ابتدا به مشهد مقدس سفر كرد و به زيارت مرقد مطهر امام رضا (ع) شتافت. آنگاه به ديدار بزرگان حوزه علميه مشهد از جمله زعيم بزرگ، آيت الله ميلاني رفت و از آنجا به شهر مقدس قم آمد. در آن زمان حوزه علميه قم نيز پويا بود و بزرگاني چون: آيت الله حجّت كوه كمره اي و آيت الله سيد حسين بروجردي عهده دار اداره حوزه بزرگ آيت الله حائري بودند. آيت الله اهري مدّتي در قم ساكن شد. هنگام ورود نيز از جانب اين بزرگان مورد استقبال قرار گرفت ؛ امّا به درخواست آنها كه اقامت در حوزه علميه قم بود، پاسخ مثبت نداد. آيت الله اهري از قم به تبريز رفت و مدّتي در زادگاهش با اقوام خود

سپري كرد. در زماني كه در آذربايجان بود، به خلأ حضور علماء بزرگ پي برد. به همين جهت وقتي بزرگاني از اهالي تبريز از محضرش درخواست اقامت در شهر را كردند، با نهايت رغبت پذيرفت و تا آخر عمر به خدمت اسلام و مؤمنان آن ديار مشغول شد و مرجعيت ديني يافت. موقعيت و مقام علمي و اجتماعي آيت الله اهري كه سرپرستي حوزه علميه تبريز را نيز عهده دار بود، ارادت و عشق مردم به شخصيت والاي ايشان و توجه علماي نجف اشرف و بزرگان حوزه علميه قم، همه موجب شد كه وي در اكثر حوادث اجتماعي و سياسي به صورت مستقيم يا غير مستقيم شركت كند و راهنمايي مردم در جريانات را بر عهده گيرد. موارد زير نمونه هايي است از زندگي اين بزرگوار، از نگاه مدارك: 1 - در تلگراف ها، آيت الله حكيم و آيت الله خوئي (از نجف اشرف به تبريز) درباره فاجعه مدرسه فيضيه و اهانت رژيم شاه به مقدسات اسلامي در تاريخ 42 / 1 / 14 شمسي، آيت الله اهري را يكي از مخاطبين قرار دادند و خواهان حمايت ايشان از قوانين الهي شدند. 2 - آيت الله خوئي در تلگرافي ديگر، به تاريخ آذر / 1342 ش، درباره بازداشت جمعي از علماء و وعاظ آذربايجان، خواستار فعّاليت موثر مرحوم آيت الله اهري براي آزادي آنان شد. 3- آيت الله اهري به همراه ديگر علماي برجسته تبريز در پي تصويب لايحه انجمن هاي ايالتي و ولايتي، از پيشگامان در مخالفت با اين قانون بود. به همين خاطر همراه با ساير علماي تبريز خواستار لغو لوايح سه گانه شد.فعاليتهاي آموزشي

: شيخ احمد اهري بيش از بيست سال در كنار كسب علوم مختلف به تدريس پرداخت به گونه اي كه در حوزه علميه نجف كه آن زمان افراد برجسته اي مي توانستند در صحنه هاي علمي حاضر شوند، وي به طور رسمي به عنوان استاد حوزه پذيرفته شد.مراكزي كه فرد از بانيان آن به شمار مي آيد : با تأسيس صندوق قرض الحسنه و تشكيل هيئت رسيدگي به وضع مستمندان، وسيله خير و سعادت براي برخي از مردم شهرهاي آذربايجان شد.ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : زندگي شيخ احمد اهري پربار و همراه با خير و بركت بود. خصوصاً وقتي مقيم تبريز شد و به طور رسمي مرجعيت و امامت جمعه و اداره امور مؤمنان را عهده دار شد،اين خير و بركت چندين برابر شد. وي كه از لحاظ خانوادگي «اهري» محسوب مي شد، در بين آقايان تجار و بازاري ها نفوذ فراوان داشت و از اين موقعيت به نفع فقرا بهره مي برد.شاگردان : تلاش هاي شيخ احمد اهري در حوزه علميه نجف، نتيجه پرباري داد. در محضر اين عالم وارسته، هزار دانشجوي علوم اسلامي تربيت شدند و در خدمت تبليغ دين اسلام قرار گرفتند. دهها نفر نيز به مدارج عالي علمي، استادي و اجتهاد راه يافتند كه بسياري از آنها سهم ارزنده و تعيين كننده اي درحوادث و جريان هاي نيم قرن اخير داشتند و بي گمان مهمترين آن، شكل گيري نظام اسلامي و جايگزين شدن ارزشهاي ديني به جاي ارزشهاي غير ديني در ايران است ؛ زيرا برخي از شاگردان آيت الله اهري حتي در رأس حركت ها و رهبري جريان هاي مردمي به سوي واقعيتهاي ديني بودند.اسامي برخي از شاگردان وي به اين

ترتيب است:(16)1 - مرحوم سيد مصطفي مولانا (از مراجع و اساتيد تبريز).2 - مرحوم ميرزا احمد سرايي.3 - شيخ محمّد غروي قزويني (ساكن قم).4 - مرحوم ميرزا كاظم تبريزي.5 - سيد علي مير غفّاري (آذر شهر).6 - آقا شيخ عيسي اهري (ساكن تهران).7 - آقا شيخ محمّد كاشفي (ساكن قم).8 - شيخ عمران عليزاده تبريزي.9 - مرحوم ميرزا احمد زنجاني.10 - مرحوم ميرزا علي اكبر قاري تبريزي.11 - آقا شيخ رضا توحيدي تبريزي.12 - آقا ميرزا محمود انصاري تبريزي.آثار : nbsp1 حاشيه بر رسائل nbsp2 حاشيه بر مكاسب nbsp3 رساله در اجتهاد و تقليد تقريرات فقه استاد نائيني nbsp4 رساله علميّه nbsp5 رساله اي در قاعده لاضرر ولاضرار

منابع زندگينامه :سايت حوزه علميه قم/بخش زندگينامه علماhttp://www.hawzah.net

ايازي، علي نقي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد علي نقي ايازي

محل تولد : مشهد

شهرت

تابعيت : ايران

زندگينامه علمي

اينجانب سيد علي نقي ايازي در خانواده اي روحاني متولد شدم . پس از گذراندن مقطع ابتدايي و راهنمايي در سال 1363 وارد حوزه علميّه مشهد مقدس شدم و بطور همزمان در سال 1366 دروس جديد را بصورت متفرقه ادامه دادم وتا پايان ادبيّات در حوزه علميّه مشهد بودم . از ابتداي سطح به قم هجرت كرده و در مدرسه شهابيه قم ادامه تحصيل دادم ، تا اينكه پس از اتمام مقطع متوسطه در سال 1369 در كنكور سراسري دانشگاه پذيرفته شدم و به ناچار براي ادامه

تحصيل دروس حوزوي و دانشگاهي به وطن خود مشهد مقدّس عزيمت نموده و همزمان با دروس سطح عالي حوزه ، در دانشگاه فردوسي رشته پژوهشگري علوم اجتماعي ادامه تحصيل دادم . از سال 1373 دروس خارج فقه و اصول را در محضر اساتيدي همچون آيت الله مرتضوي ، حجج الاسلام آقايان رضا زاده و اشرفي شاهرودي آغاز كرده و قريب به ده سال دروس خارج فقه و اصول را تلمذ كردم و همچنين تحصيلات دانشگاهي را تا مقطع كارشناسي ارشد به اتمام رساندم .

ايازي، محمدعلي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد محمد على ايازي

محل تولد : مشهد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1333/1/1

زندگينامه علمي

استاد سيّد محمّد علي ايازي متولد 1333 شمسي يكي از قرآن پژوهان معاصر است كه تحصيلات حوزوي خود را از سال 1347 از حوزه علميه مشهد آغاز كرد. پس از گذراندن دوره ادبيات و مقداري از سطح به حوزه علميه قم وارد شد و از استادان سطح آقايان: محقق داماد، فاضل ، ستوده، صلواتي و سلطاني از درس خارج اصول آيات عظام: وحيد خراساني ، آقا موسي زنجاني و فاضل لنكراني يك دوره را تمام كرد. همچنين از درس فقه آيات عظام: منتظري و شيخ جواد تبريزي ( به مدّت 15 سال ) و نيز اندكي از درس حاج شيخ مرتضي حائري و اراكي استفاده برد. درس فلسفه را گرچه در آغاز با درس آيت الله حسن زاده آملي شروع كرد، اما مدت 10 سال در خدمت آيت الله جوادي آملي اسفار و تمهيد القواعد و شرح فصوص الحكم را تلمذ كرد و نيز از محضر سيد جلال

الدين آشتياني در فلسفه و عرفان بهره برد. در كنار تحصيلات و از همان سال هاي نخست ورود به حوزه، به درس تحقيق و پژوهشهاي تحقيقي در زمينه قرآن توجه بسيار داشت و مدت 3 سال در درس تفسير آية الله خزعلي و درس فلسفه جامعه و تاريخ از ديدگاه قرآن شهيد مطهري و در كارهاي تحقيقاتي با اين شهيد در سال 55 تا 57 شركت داشت. او در كنار تحصيل و تحقيق از كارهاي فرهنگي و تاليف نيز غافل نبود و به ويژه پس از دوره هاي متمادي تحصيل فقه و اصول و فلسفه ، بيشتر وقت خود را به تحقيقات قرآني اختصاص داده است و در اين زمينه افزون بر مقالات گوناگون در مجلات و همايش ها، كتاب هاي بسياري را تاليف كرده است.

ايدرم، حسن

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حسن ايدرم

محل تولد : رودسر

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1344/1/1

زندگينامه علمي

پس از اخذ مدرك سال دوم رياضي فيزيك راهي حوزه علميه قم، مدرسه امام صادق عليه السلام مشهور به خلخالي شدم. در مدت چهار سال مقدمات را در آن جا فرا گرفتم. بنام ترين استادمان دراين مرحله جناب حجه الاسلام جراثيمي بود. البته، بيشتر دروس اين مرحله را پيش خودم خواندم؛ همچنين فراگيري را محدود به درسهاي ارايه شده نكردم .در مرحله سطح 1 و 2 هم بيشتر دروس را بجز بخشهايي از آن ، پيش خود خواندم از اساتيد اين مرحله مي توانم آيات و حجج اسلام: وجداني، اعتمادي، محفوظي و محقق داماد را نام ببرم كه مدتي بخشهايي از سطح را پيش ايشان فراگرفتم. در مرحله خارج

كه از سال 67 شروع شد، بخشهايي از فقه و اصول را نزد آيات عظام: منتظري، صانعي، موسوي اردبيلي، صالحي مازندراني، احمدي فقيه يزدي فرا گرفتم.

از سال 69 هم تحقيق و پژوهش را در جلسه حزب الله در مباحث تاريخي شروع نمودم. كمي بعد به پژوهشكده باقر العلوم عليه السلام رفتم و مدت چهارسال با آنجا به همكاري پژوهشي پرداختم. سپس در سال 75 به همكاري با پژوهشكده فرهنگ و انديشه پرداخته و تا چهار سال اين همكاري ادامه داشت. از سال 78 تا كنون نيز با موسسه فرهنگي و هنري عصر سبز همكاري دارم. در ضمن، سال 76 تا 79 هم با حوزه هنري همكاري داشته ام.

ايرانپور، ابراهيم

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

ابراهيم ايران پور مباركه

محل تولد : مباركه اصفهان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1336/1/1

زندگينامه علمي

درسال 1336در روستائي بنام مباركه در ميان يك خانواده مذهبي كه به تدين معروف اند متولد شدم و تحصيلات ابتدايي و دبيرستان را در همان روستا به پايان رساندم و به خاطر علاقه اي كه به علوم اسلامي داشتم و در زادگاه ام اين مكان فراهم نبود و از طرفي وضع اقتصادي پدر بزرگوارم كه يك كشاورز و كارگري بيش نبود اقتضاي رفتن به شهر نبود آن هم با سخت گيري ساواك آن زمان براي رفتن به حوزه علميه و مشكلات ديگر ، تا اينكه با توسلات و دست تقدير و عنايات پروردگار و تمايلات باطني خدادادي به شناسايي عميق معارف و حقايق اسلام اين توفيق حاصل گرديد و به حوزه علميه اصفهان رهسپار شديم و مقدار اندكي از نياز علوم صرف و نحو-

منطق معاني و بيان و بديع تامين نمودم و براي تكميل آن در رشته فقه و اصول و تفسير توفيق تشرف به حوزه مباركه علميه قم و همجواري حضرت معصومه (س) حاصل گرديد.اميد است كه در آن مهد علم بتوانيم كمال استفاده علمي و عملي را ببريم و پايان كار ختم به خير و ترويج و نشر علوم آل محمد عليهم السلام باشد واخرالامر حشر با اين خاندان را داشته باشيم و به شفاعتشان نائل گرديم

ايراني، مصيب

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

مصيب ايراني

محل تولد : سنقر

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1348/3/9

زندگينامه علمي

اينجانب مصيب ايرانى تحصيلات ابتدائي وراهنمائي را در شهرستان سنقر به اتمام رسانده ودر سال1366 وارد حوزه علميه امام خميني (ره)شهر كرمانشاه شده،همزمان با دروس حوزه مدر ك ديپلم متوسطه اخذ نموده و بعد از پايان مقدمات در سال 1375وارد حوزه علميه قم شدم ودر دروس آقايان حجت الاسلام احدي واستاددرياباري شروع به ادامه دروس حوزه نمودم.همزمان در قم وحضور در دروس اساتيد مذكور دوره تربيت مربي (دفتر تبليغات )وآموزش مبلغين اين مركزوحضور در موسسه تنظيم ونشرآثار امام خميني (ره)دوره امام شناسي با گرايش انديشه سياسي(كارشناسي ارشد) به پايان رساندم .در حال حاضر نيز دروس خارج فقه استاد قاضي زاده وشرح منظومه استاد درياباري را تلمذ مي نمايم.

وسلام توفيقات روز افزون را از ايزدمنان خواهانم خداوند مارا از الطاف خود و اوليائش محروم نكند..

ايزد پناه، عباس

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عباس ايزد پناه

محل تولد : قزوين

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1337/1/1

آدرس اينترنتي

زندگينامه علمي

در سال 1354 سوم راهنمايي را به پايان رساندم و در سال 1355 وارد حوزه قم شدم. تا سال 1364 دروس سطح را همراه با فلسفه و كلام و تفسير به پايان رسانده و وارد دوره اشارات بوعلي و درس خارج فقه اصول شدم.

در سال 1364 كتاب اصول سياستها و احزاب را انتشار دادم و در سال 1367 وارد فوق ليسانس فلسفه و الهيات دانشگاه شدم. مدت 2 سال در دانشگاه تربيت معلم تبريز تدريس فلسفه و كلام و در

سال 1372 وارد دانشگاه قم شدم. ابتدا عضو هيأت علمى- پژوهشي شدم و پس از آن به تدريس پرداختم.از سال 1372 مقالات علمي من از كنگرة علامة طباطبايي تبريز آغاز شد و مقاله دركيهان در دو شماره به چاپ رسيد. در سال 1373 مقاله ام در دانشگاه امام حسين(ع) پذيرفته شد كه بررسي تحريف شناسي عاشورا در پرتو انسان شناسي بود. پس از آن مدت حدود 8 سال مقالات علمي ام در روزنامه هاي اطلاعات، كيهان و مجلات علمي به چاپ رسيد كه به حدود 90 مقاله مي رسد.

در سال 1380 وارد دوره دكتري فلسفه تطبيقي شدم همزمان با آن در دانشگاه قم فلسفه علم، فلسفه اخلاق و كلام و عرفان تدريس مي كنيم و در ضمن در سال 1383 طي 60 برنامة علمي راديو معارف به بررسي مباني جنبش نرم افزاري پرداختم و پس از آن در معاونت پژوهشي دفتر تبليغات حدود 10 كارگاه علمي برگزار كرده ام.اين فعاليت هم اكنون به ياري حضرت حق ادامه دارد.هم اكنون دهها طرح و برنامه در دست تحقيق و تاليف دارم كه در شرايط مقتضي ان شاء الله ارائه خواهند شد. گرايش عمومي اينجانب فلسفة علم، هنر و ادبيات و علوم دين است. آنچه كه دغدغة اصل من در تحقيقات تأليفات است اصل جامع نگري به مسائل و تحقيق همه جانبه است.

منابع زندگينامه :پايگاه انديشوران حوزه

ايزدپور، محمدرضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد رضا ايزد پور

محل تولد : قم

شهرت : ايزدي

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1346/1/1

زندگينامه علمي

در سال 1362 با رها نمودن تحصيلات متوسطه در سطح دوم دبيرستان و در رشته علوم

تجربى، به حوزه علميه قم وارد شده و تا سال 1370 شمسي علوم مقدماتي و سطوح حوزوي را به پايان رسانده و از همان سال به تحصيلات خارج فقه و اصول مبادرت ورزيدم، تحصيلات عالي فقه و اصول را براي مدت 16- 15 سال ادامه داده و اكنون نيز در حلقه اصول استاد معظم حضرت آيت الله وحيد مشاركت دارم. همزمان با تحصيلات فوق، سالها در حوزه علميه به تدريس كتابهايي همانند، الموجز، اصول الفقه، لمعه، رسائل و مكاسب و عقايد و در دانشگاه صنعتي اميركبير و تهران به تدريس مباني نظري اسلامي و اخلاق كاربردى اشتغال داشته ام.

ايزدجو، تقي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

تقي ايزدجو

محل تولد : آشتيان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1346/1/1

زندگينامه علمي

متولد 1346 در آشتيان هستم سال 1358 وارد حوزه علميه آشتيان شدم پس از دروس مقدماتي (جامع المقدمات، سيوطى، مغنى، منطق مظفر، مختصر، مختصر المعانى، شرح لمعه و اصول فقه) و شركت در دروس جنبي عقايد و تاريخ اسلام و نهج البلاغه كه توسط حضرات حجج الاسلام محمدرضا آشتياني و محمدجعفر امامي عصر روزهاي چهارشنبه برگزار مي شد در سال 1365 راهي حوزه علميه قم شدم. و در امتحانات كتبي شوراي مديريت (كه گويا اولين سال برگزاري آن بود) شركت كردم و با نمره عالي قبول شدم و در امتحانات شفاهي كه از سيوطى، مختصر و مغنى تا لمعتين و وصولين برگزار شد قبول شدم. و در مدرسه رسول اكرم(ص) واقع در خيابان شاه ابراهيم ساكن شدم. اوليه دورس لمعه و اصول را در قم در محضر استاد وجداني فخر و صالحي اطفالي به پايان

بردم.كفايه را پاي درس استاد اعتمادي ششم و مكاسب را در حضور مرحوم پاياني تلمذ كردم و رسايل را از حضور استاد تهراني بهره بردم.در طي سال هاي 65 تا 69 پاي درس تفسير آيت الله جوادي كه آغاز دوره تفسير ايشان بود حاضر مي شدم. سال 65 سطح 4 و 5 و 6 را امتحان دادم سال 66 تا سال 1369 پايه هاي 7 و 8 و 9 قديم را گذراندم و فقط امتحان شفاهي پايه آخر مانده بود كه به علت سفر به شهرستان ايذه از طرف مركز مديريت حوزه علميه براي تدريس دروس حوزوي در سال 73 انجام شد.در سال 1370 به دعوت مسئول حوزه علميه شهرستان ايذه از شهرستانهاي استان خوزستان به اين شهرستان هجرت كردم كه با هماهنگي حوزه علميه قم (شوراي مديريت) بود و در شهرستان ايذه به تدريس مقدمات از سيوطى، مغنى اللبيب، حاشيه، مختصر المعاني و قسمت متاجر عصر پرداختم و پس از گذشت سه سال از تدريس در اين شهرستان در سال 1373 به علت قبولي در دانشگاه (مجتمع آموزش عالي قم) در رشته فلسفه در مقطع كارشناسي به قم بازگشتم. و طي چند سال در اين مقطع مدرك تحصيلي آن را به دست آوردم. در سال 73 پس از بازگشت از ايذه و در كنار تحصيل در دانشگاه پاي درس اصول آيت الله سبحاني و اصول آيت الله مكارم حاضر مي شدم (البته نه به طور كامل).و به علاوه در قسمت تحقيقات دفتر تبليغات اسلامي قم در بخش معجم بحارالانوار مشغول به كار شدم كه حاصل آن همكاري ها در چند جلد چاپ شده و در سال 75 به عنوان

كتاب سال برگزيده شد با پايان يافتن كار تدوين معجم بحارالانوار با ستاد منطقه 2 سازمان تبليغات شروع به همكاري كردم و به عنوان مسئول بخش نقد و بررسي كتاب براي مناطق اهل سنت به مدت دو سال به انجام وظيفه پرداختم و هنگامي كه به بي فايده بودن اين كار پي بردم از اين نهاد جدا شم.و در سال 1376 با هدف تعليم و تربيت نسل جوان و جوياي حقيقت به استخدام آموزش و پرورش شهرستان هاي استان تهران درآمدم كه هنوز هم همكاري با اين نهاد ادامه دارد. در سال 1380 در مقطع كارشناسي ارشد رشته فلسفه و كلام دانشگاه قم پذيرفته شدم و پس از پايان دروس تئوري و در حاليكه پايان نامه را رو به پايان داشتم به علت برخي مشكلات از ادامه تحصيل دست كشيدم و در سال 1382 تدريس در دانشگاه را آغاز كردم. و هم اينك نيز تدريس دروس معارف 1 و 2 اخلاق اسلامي و متون را هر ترم تدريس مي نمايم.تحصيلات حوزوي سال 76 براي ارائه به آموزش و پرورش مدرك سطح 2 را اخذ كردم و براي سطح 3 نيز در سال 1380 موضوع گرفته بودم ولي پيگيري نكردم.در سال 1369 در بخش گزينش قضات فيضيه مدركم را كامل كردم و در سال 70 دعوت به دوره شدم ولي نرفتم اما اكنون طي سال هاي اخير اين مدرك را دوباره ارائه داده و به احتمال زياد امسال (1386) جذب قوضه قضائيه شوم براي اشتغال به امير خطير قضا.

ايزدهي، سجاد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد سجاد ايزدهي

محل تولد : بابل

شهرت

تابعيت : ايران

زندگينامه علمي

ساكن شهر بابل متولد سال 1349

ايزدي المشيري، علي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

علي ايزدي المشيري

محل تولد : قائم شهر

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1353/10/1

زندگينامه علمي

اين حقير متولد 1353 هستم كه در استان مازندران شهرستان قائم شهر روستاي المشير بدنيا آمدم و زمان هفت سالگي به مدرسه ابتدائي الهام المشير رفتم و دوره راهنمايي را در مدرسه نهضت المشير به پايان رساندم و در سال تحصيلي 71-70 در حوزه علميّه امام صادق(ع)،كوننا كه يكي از روستاهاي قائم شهر است و مسئول آن حاج آقا سليماني مي باشد مشغول تحصيل علوم ديني شدم. و در سال تحصيلي 72 به قم آمدم و بطور آزاد در مدرسه آيت الله گلپايگاني { مدرسه المهدي(عج)}مشغول تحصيل علوم ديني شدم و بعد از دو سال چون به عنوان طلبه آزاد بودم از آنجا بيرون آمدم و در مسجد بازار عربها در محضر استاد بزگوار حاج آقا ايزدي كه از همشهريان اين حقير بود مشغول تحصيل شدم تا سال 78 و در اين مدّت از محضر استاد بزرگوار حاج آقا سيّد مجتبي نور مفيدي و حاج آقا باقر شاهرودي و از اساتيد ديگر درس گرفتم تا سال 80 كه در محضر استاد بزرگوار حاج آقا دريا باري مشغول خواندن كفايه الاصول شدم و در محضر استاد بزرگوار رحماني سبزواري مشغول تحصيل فقه شدم تا اينكه الان در محضر اين دو استاد بزرگواربه درس خارج مشغول هستم.البته لازم بذكر است كه من تحت برنامه هاي شوراي مديريت نيستم و به شكل طلبه آزاد درس مي خوانم و شهريه اي از آيات عظام دريافت نمي كنم و تحت امكانات حوزه هم نيستم و از مزاياي حوزه هم

استفاده نمي كنم.

انشاالله كه خداوند متعال بر توفيقات شما بيفزايد.

ايزدي، حسين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حسين ايزدي

محل تولد : قم

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1344/7/1

ايزدي، ميرزا اسحاق

قرن:13

جنسيت:مرد

مليت:ايران

آيت الله حاج ميرزا اسحاق ايزدي در سال 1251 ( سوم صفر 1290هجري قمري ) ، در قزوين متولد گرديد. پس از دوران كودكي ، جهت كسب علوم ديني نزد اساتيد و پدر خود مشغول به تحصيل شد. پس از آنكه سطوح را در قزوين آموخت ، در سال 1313 با برادرش آيت الله حاج ميرزا باقر به اصفهان عزيمت كرد. او مدت سه سال به كسب فقه ، اصول ، حكمت ، رجال و هيات پرداخت و از اساتيد آن سامان بسيار بهره برد. سپس در سال 1316 رهسپار نجف گرديد و با كسب علوم عاليه اسلامي به درجه اجتهاد رسيد. وي در سال 1326 ه_.ق به قزوين بازگشت و در زادگاه خويش به تدريس علوم پرداخت. همچنين در 24 خرداد 1310 از طرف دولت وقت محضرخانه ي شماره يك اسناد رسمي را به ميرزا اسحاق واگذار گرديد و تا پايان حيات آن مسئوليت به عهده داشت و چون مرد دقيقي بود و در انجام معاملات منتهاي دقت را مي كرد ، از آن جهت هيچ گاه ديده يا شنيده نشد كه يك معامله فاسد در محضر وي انجام شده باشد. آيت الله حاج ميرزا اسحاق ايزدي سرانجام در نوزدهم آبان 1322 شمسي دارفاني را وداع گفت.گروه : علوم انسانيرشته : الهيات و معارف اسلاميوالدين و انساب : حاج ميرزا اسحاق فرزند خلف حجت الاسلام والمسلمين حاج شيخ مولا عبدالله بن ملا محمدباقر بن ملا سليمان ايزدي ، كه همگي از سلسله خاندان روحانيت با نفوذ بودند.تحصيلات

رسمي و حرفه اي : ميرزا اسحاق ايزدي پس از دوران كودكي ، جهت كسب علوم ديني نزد اساتيد و پدر خود مشغول به تحصيل شد. پس از آنكه سطوح را در قزوين آموخت ، در سال 1313 با برادرش آيت الله حاج ميرزا باقر به اصفهان عزيمت كرد. او مدت سه سال به كسب فقه ، اصول ، حكمت ، رجال و هيات پرداخت و از اساتيد آن سامان بسيار بهره برد. سپس در سال 1316 رهسپار نجف گرديد و با كسب علوم عاليه اسلامي به درجه اجتهاد رسيد.استادان و مربيان : ميرزا اسحاق ايزدي ابتدا نزد پدر خود تحصيلات مقدماتي و سطوح را فراگرفت. سپس به اصفهان رفته و نزد آيت الله حاج شيخ محمدتقي معروف به آقا نجفي و آيت الله سيدمحمد درچه اي كه هردو از اساتيد به نام و طراز اول آن روز بودند ، به كسب كمال فقه ، اصول ، حكمت ، رجال و هيات پرداخت. وي همچنين در نجف اشرف محضر درس آيت الله العظمي آخوند ملا محمد كاظم خراساني و آيت الله حاج سيدكاظم طباطبايي را درك نمود. او از سوي آيت الله حاج سيدكاظم طباطبايي اجازه اجتهاد دريافت نمود.زمان و علت فوت : ميرزا اسحاق ايزدي در نوزدهم آبان 1322 شمسي دارفاني را وداع گفت و در شهر قم به خاك سپرده شد.مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : در 24 خرداد 1310 از طرف دولت وقت محضرخانه ي شماره يك اسناد رسمي را به ميرزا اسحاق واگذار گرديد و تا پايان حيات آن مسئوليت به عهده داشت و چون مرد دقيقي بود و در انجام

معاملات منتهاي دقت را مي كرد ، از آن جهت هيچ گاه ديده يا شنيده نشد كه يك معامله فاسد در محضر وي انجام شده باشد.فعاليتهاي آموزشي : ميرزا اسحاق ايزدي پس از آنكه تحصيلات خود را نجف اشرف به پايان رساند ، در سال 1326 ه_.ق به قزوين بازگشت و در زادگاه خويش به تدريس علوم پرداخت.ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : ميرزا اسحاق ايزدي در سال 1331 جهت زيارت خانه خدا به مكه مشرف شد و پس از مرگ عمويش ، حاج ملا علي اكبر معروف به سيادهني كه از اكابر معروف قزوين بود ، در اندك مدتي مرجعيت تامه يافت و به حل و فصل امور اجتماعي مسلمين پرداخت. او در اين زمان دفتري مرتب نموده و كليه معاملاتي كه در محضر وي انجام مي شد را ثبت مي كرد و اين موضوع باعث اعتماد مردم قزوين شده بود. علاوه بر فعاليت هاي ذكر شده ، وي به عنوان يك روحاني روشنفكر ، زمينه مطالعاتي و تحقيقاتي نيز داشته و آثاري از خود به يادگار نهاده است.آثار : رساله در استصحاب رساله در توبه رساله درمبحث قطع

ايماني مقدم، رحمت الله

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

زندگينامه علمي

اينجانب رحمت الله ايماني فرزند حيدر علي سال 1341 در خميني شهر(هما يون شهر- سده-) به دنيا آمده، تحصيلات ابتدايى، راهنمايي و متوسطه را در مدارس پرتو، كورش كبير و صائب به پايان برده و سال 1357 سال سوم دبيرستان در برنامه هاي ضد رژيم و تظاهرات و... شركت نموده، سال چهارم دبيرستان( رشتة فرهنگ و ادب) با پيروزي و تثبيت انقلاب اسلامي به پايان

رسانده و سال 1359 وارد حوزه علمّيه قم شده و با اسكان در مدرسه مهديّه- خ باجك- در مدرسه وثوق«المهدي(عج)» -صفائيه- شروع به درس نموده و پس از چهار سال وارد دروس آزاد حوزه علمّيه قم شده و در دروس آزاد حوزه- مدرسه فيضيّه و مدرسه آية الله گلپايگانى- شركت كرده و در سال 1370 سطح عالي را به پايان رسانده و در دروس خارج فقه و اصول شركت نموده و مدّت چهار سال به درس خارج اصول استاد بزرگوار فاضل لنكراني دام عزه شركت نموده و پس از آن در درس فقه استاد بزرگوار حضرت آيت الله تبريزي قدس سره شركت نموده(اين درس 15 سال به طول انجاميد و چه استفاده هاي مهمّ فقهى، علمى، رجالي و... كه از اين استاد بهره مند شديم خداوند درجات او را متعالي گرداند و با اولياء و اوصيايش مخصوصا اميرالمومنين علي ابن ابي طالب(ع) محشور گرداند كه او در دفاع از حريم ذات احديت و ولايت سخت كوشا بود.) و در اصول وحيد خراساني «دام عزه» شركت نموده (اين درس از سال 69 شروع و هم اكنون ادامه دارد) در دروس اساتيد اخلاق مانند استاد مظاهرى، استاد اشتهاردي و استاد مصباح شركت نموده و از سال 1376 به اصرار يكي از دوستان در مدرسه علميه معصوميّه مشغول تدريس شدم(اين درس چهار سال ادامه داشت) در سال 1377 با راهنمايي يكي از دوستان وارد مركز فرهنگ و معارف قرآن شده(كه اين مرحله شروع تحقيقات علمى ماست) و با آموزش كوتاه مدّت – دو هفته اي – با بخش تشكيل پرونده علمى دائرة المعارف قرآن كريم شروع به همكاري

كرده اين بخش(بعد از تعيين مدخلها و موضوعات دائرة المعارف) مهمترين كار علمى دائرة المعارف است كه با تحقيق و بررسي كامل موضوع و مدخل خاص از كتب لغات، تفسير،روايات، تاريخ و ديگر كتب مربوط به موضوع و گرفتن كپى، عكس، مطالب و جمع آوري آن در يك پرونده علمى و تهيّة گزارش از كار علمى،فهرست منابع و مدارك پرونده آماده ارزيابي و بررسي مي شود و بعد از آن،ارزيابي و اشكالات و ايرادات وارده را رفع يا جواب داده پرونده براي نوشتن مقاله تحويل بخش تدوين مقالات مي شود. بنده در بخش تشكيل پرونده نزديك به بيست پرونده علمى تشكيل داده و در بخش ارزيابي نزديك به بيست پرونده را ارزيابي و پس از سه سال فعاليّت در آن بخش وارد بخش مقابله و باز بيني علمى شده و الآن در آن بخش به فعّاليت مشغول هستم كه علاوه بر مقابله و باز بيني علمى و غني سازي مقالات به كتاب شناسي جلد دوّم تا ششم دائرة المعارف قرآن كريم هم مشغول بوده(هر جلد بيش از هشتصد منبع دارد) و همزمان كار يكسان سازي منابع و پانوشتها را انجام داده كه نام بنده در رديف همكاران علمى دائرة المعارف قرآن كريم كه اكنون پنج جلد آن چاپ و جلد ششم آماده چاپ مي باشد آمده است در كنار كار تحقيقاتي قرآن از سال 64 تا حال هر سال ماه مبارك رمضان و محرّم و صفر به تبليغ احكام و معارف اشتغال دارم و از سال 70 تا به حال بعنوان روحاني كاروانهاي سوريّه،عمره و حج با سازمان حج و زيارت همكاري مي كنم به

حول وقوه الهي تا به حال 14 سفر حج و عمره سه سفر سوريّه مشرف شده ام.

در طول سالهاي جنگ تحميلي(59-67) هر سال يكي دو بار بصورت رزمي و تبليغي به جمع رزمندگان اسلام پيوسته و در عمليّات محرم مورد اصابت تركش خمپاره قرار گرفته و مجروح شده و الآن افتخار جانبازي جنگ تحميلي را دارم.

ايماني، حسين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حسين ايماني

محل تولد : همدان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1347/1/1

آبيار، رضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

نام و نام خانوادگي : رضا آبيار

محل تولد : جهرم

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1359/11/1

اينجانب رضا آبيار فعاليتهاي علمي، پژوهشي خود را با گرايش به موضوعات شهيد و شهادت از سال 1382 آغاز كرده و عملا وارد فعاليتهاي علمي و عملي در اين زمينه شدم.

با ورود به مركز پژوهشهاي اسلامي سازمان صدا و سيما، به تحقيق و پژوهش درموضوعات اخلاقي و تربيتي در باب شهدا پرداخته و اولين مقالۀ بنده حقير در سال 85 با عنوان «همسرداري شهدا» در ماهنامه طوبي (اين مركز) به چاپ رسيد.

در ضمن مقاله نويسي در فروردين ماه همان سال به سفارش مركز پژوهش ها، پروژۀ ظرافتهاي اخلاقي شهدا در خانواده با تطبيق جلوه هاي رفتاري و گفتاري پيامبر اعظم صلي الله عليه و آله و سلم، آغازكرده و در فروردين ماه 86 به اتمام رساندم كه تا چند ماه ديگر به چاپ مي رسد.

پس از اتمام آن با پيشنهاد مسئول تحقيقات آن مركز پروژۀ ديگري را با عنوان ظرافتهاي اخلاقي شهدا در سيرۀ فردي با تطبيق جلوه هاي رفتاري اهل بيت عليهم السلام آغاز كرده ام، كه اين مجموعه نيز تا پايان آذرماه به اتمام خواهد رسيد و تا آخر امسال به چاپ مي رسد.

لازم به ذكر است تاكنون 5 عنوان مقاله با موضوعات «نماز شب شهدا»، «نماز اول وقت شهدا»، «امر به معروف و نهي از منكر شهدا»، «همسرداري شهدا»، و «حكايت همسران شهدا» در ماهنامه طوبي به چاپ رسيده است. در

همين راستا مجموعۀ «سيرۀ عملي شهدا » نيز پس از اتمام تحويل معاونت پژوهشي بنياد شهيد و امور ايثارگران استان قم گرديده و پس از تأييد كارشناسي هم اكنون جهت تصميم گيري چاپ، مراحل پاياني را در معاونت پژوهشي شاهد كشور (تهران) طي مي كند كه اميدوارم خدمتي ديگر به شهداي عزيز باشد.

منابع زندگينامه :مركز تحقيقات علوم كامپيوتري علوم اسلامي

آتش زر موسوي، محمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد محمد آتش زر موسوي

محل تولد : بناب

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1339/3/5

آخوندي، محسن

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محسن احمد آخوندي

محل تولد : نجف اشرف

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1341/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب محسن آخوندي در سال 1341 در نجف اشرف در خانواده اي روحاني به دنيا آمدم. پدرم مرحوم شيخ علي آخوندي بنيانگذار يكي از كهن ترين مؤسسه هاي نشر آثار اسلامي يعني دارالكتب الاسلاميه در نجف اشرف بود و عمر خويش را در كنار تحصيل علوم دينى، به نشر آثار اهلبيت (ع) و ميراث غني فقه اسلام پرداخت. او كتب اربعه و كتاب هاي ارزشمند جواهر الكلام و حدائق الفاخره را همراه با كتاب هاي مرجع ديگر به چاپ رسانيد. وي كه داماد مرحوم علامه اميني (ره) صاحب كتاب گران سنگ «الغدير» بود، همچون آن بزرگوار تمام تلاش خود را در احياء شيعه و آثار آنان به كار برد.

به هر حال پس از گذراندن دوران تحصيل كلاسيك و اخذ ديپلم رياضي و فيزيك در سال 1359 در مدرسه حكيم نظامي آن روز (دبيرستان امام صادق (ع) فعلي) وارد حوزه علميه شدم و از آن زمان تاكنون به طور مستمر در حوزه به تحصيل اشتغال دارم. دروس مقدماتي حوزه را به سرعت گذراندم و در سال 1365 در پايه ششم حائز رتبه دوم شدم و از سوي مراجع تقليد وقت، جوايزي دريافت كردم. درس شرح لمعه را خدمت آقاي وجداني فخر، اصول فقه مظفر را نزد استاد محقق افغاني خواندم، رسائل را نزد مرحوم شيخ مصطفي اعتمادي، بخش استحصاب آن را نزد استاد راستي كاشاني و مكاسب را از محضر آقايان صلواتي

و محقق داماد فرا گرفتم. در سال 1367 در پايه هفتم در امتحانات سراسري حوزه علميه قم مقام اول را كسب كردم. درس كفايه را نزد مرحوم ستوده فراگرفتم.

در سال 1370 در امتحانات ورودي جهت اخذ كارشناسي ارشد الهيات و معارف اسلامي در مركز تربيت مدرس حوزه علميه قم شركت كردم و موفق شدم كه در سال 1374 كارشناسي ارشد را دريافت كنم. در كنار دروس فقه و اصول، دروس نهاية الحكمه و اسفار را از محضر آقايان ممدوحي و فياضي آموختم. از سال 1374 تدريس در دانشگاه را آغاز كردم و از آن سال تاكنون به تدريس معارف اسلامي و متون اسلامي در دانشكده پزشكي دانشگاه تهران اشتغال دارم. چندين سال نيز در دانشگاه آزاد واحد جنوب دروس قواعد فقه و آيات الاحكام و فقه و اصول را نيز تدريس كرده ام.

در خلال اين اشتغالات، كتاب تاريخ مكه را كه به دنبال حادثه جمعه خونين مكه نگارش يافته بود و به قلم دايي اينجانب دكتر محمد هادي اميني به زبان عربي بود به فارسي ترجمه كردم و اين كتاب دو بار در سالهاي 1372 و 1376 توسط دفتر نشر فرهنگ اسلامي چاپ گرديد و چندين مقاله از اين كتاب اقتباس و در فصل نامه ميقات حج، نشر گرديده است.

از سال 80 تدريس در جامعة الزهراء را آغاز كردم و تاكنون دروس رسائل و مكاسب شيخ انصاري و حلقات شهيد صدر و كتاب فقه استدلالي مرحوم ايرواني و فلسفه را در اين مركز تدريس نمودم. دروس اصول فقه مظفر و رسائل را در مدرسه شهيدين تدريس كرده ام.

در زمينه فعاليتهاي پژوهشى، اينجانب استاد راهنما و مشاور

چندين پايان نامه در سطح 3 حوزه علميه بخش خواهران بوده ام. و به عنون استاد راهنما در مدرسه حجتيه در خدمت برخي از طلاب خارجي كه درس خارج را مي گذرانند، جهت استفاده هر چه بهتر و بيشتر از دروس خارج بوده ام. در سال 1385 در مقطع دكتري در دانشكده علوم حديث پذيرفته شدم و هم اكنون اين مقطع را در كنار تدريس خود دنبال مي كنم.

آخوندي، مصطفي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

مصطفي آخوندي

محل تولد : اراك

تابعيت : ايران

در سال 1351 شمسي وارد حوزه علميه اراك، مدرسه حاج محمد ابراهيم شدم و نزد اساتيدم آقايان: عظيمى، واعظى، ميرناصرى، مير يحيايي و... گلستان سعدى، جامع المقدمات، سيوطى، حاشيه ملاعبدالله و قسمتي از منطق مظفر را خواندم.

در سال 1353 به حوزه علميه قم هجرت كردم. و در مدرسه رسالت به ادامه تحصيل پرداختم. مدرسه با مديريت حاج ميرزا ابراهيم دشتى، تحت برنامه اي منظم و كلاسيك اداره مي شد، پيشرفت خوبي داشتيم. تا پيروزي انقلاب اسلامي در بهمن 1357 دوره هاي مقدماتي و متوسطه و سطح را به پايان رساندم.

علاوه بر دروس جنبي مانند: آموزش زبان عربى، انگليسى، تفسير قرآن، نهج البلاغه، علم درايه و رجال، رياضيات، ادبيات فارسى، ادبيات عرب (صرف و نحو و فصاحت و بلاغت) اصول فقه، حلقات اصول شهيد صدر، لمعه، مكاسب، بداية، نهاية، فلسفتناي شهيد صدر را با موفقيت به پايان رساندم.

از اساتيد مختلفي بهره مي بردم، چون: آيت الله معرفت (استاد تفسير)، آيت الله يزدي (استاد فلسفه)، آيت الله استادي (استاد اصول و حلقات)، حجة الاسلام حسيني بوشهري (استاد فقه) شهيد عباس شيرازى، معاديخواه و... .

پس از پيروزي انقلاب تا سال 62

بنابر ضرورت و وظيفه به كار اجرايي در بيرون از قم پرداختم. و در سال 62 مجدد به قم بازگشتم و در دروس اساتيد خارج حوزه شركت كردم. حدود 12 سال از اساتيد محترم استفاده كردم. و بهره ها بردم.

1- در رشته فقه و اصول از محضر آيات عظام، آيت الله فاضل لنكرانى، آيت الله مكارم شيرازى، آيت الله وحيد خراسانى، آيت الله صانعي و ... و يك دوره اصول را نزد آيت الله مكارم به پايان رساندم. 2- در رشته تفسير قرآن از محضر آيت الله مشكيني (حدود يكسال) و آيت الله جوادي آملي (حدود 6 سال) استفاده كردم. 3- در رشته تاريخ اسلام از محضر علامه عسكري و آيت الله سيد جعفر مرتضي عاملي لبناني بهره بردم. 4- در فلسفه نيز چند صباحي در محضر آيت الله حسن زاده وآيت الله مصباح تلمذ كردم.

در كنار دروس به صورت پاره وقت و اكنون تمام وقت به پژوهش مشغولم كه حاصل آن آثاري است كه تقديم مي شود.

آدينه وند نحوي، محمدرضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمدرضا آدينه وند نحوي

محل تولد : لرستان

شهرت

تابعيت : ايران

آذربايجاني، مسعود

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

مسعود آذربايجاني

محل تولد : اصفهان

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1342/1/1

اينجانب مسعود آذربايجاني در سال 1342 در خانواده اي مذهبي در اصفهان به دنيا آمدم. در كنار تحصيلات ابتدايي و متوسطه همواره از مطالعات علمي و ديني بهره مند بوده ام. سال 1360 ديپلم رياضي گرفتم و حدود 3 سال در سپاه پاسداران امور آموزشي و مدتي هم در جبهه مشغول خدمت بودم.

سال 1363 دانشگاه صنعتي اصفهان رشته الكترونيك قبول شدم و به طور همزمان در حوزه علميه اصفهان مشغول دروس طلبگي شدم، البته از ترم دوم از دانشگاه انصراف دادم و صرفا متمركز دروس حوزوي شدم.

تا سال 65 ادبيات، منطق، لمعه و اصول فقه را در اصفهان خواندم و سال 66 به قم عزيمت كردم و دروس سطح عالي (رسائل، مكاسب و كفايه) را خواندم و از دروس خارج اساتيد حوزه قم نيز بهره مند شدم. (يك دوره كامل اصول آية الله محقق را شركت كردم و از ساير اساتيد هر كدام در حد يك سال يا كمي بيشتر در فقه و اصول شركت مي كردم تا با روشهاي مختلف آشنا شوم.) در ضمن آن از تفسير آية الله جوادي آملي و اسفار آية الله حسن زاده نيز استفاده كردم. از سال 1368 دروس عمومي موسسه را گذراندم (كارشناسي ارشد الهيات و معارف اسلامي).

سال 1371 همكاري خود را با دفتر همكاري حوزه و دانشگاه (فعلا تحت عنوان پژوهشگاه حوزه و دانشگاه است.) را آغاز كردم و در گروه روان شناسي كارشناسي ارشد

باليني گرفتم.

در ضمن كارهاي پژوهشي در حوزه، روان شناسي را نيز به طور تدريجي شروع كردم و در همين حال يك روز در هفته نيز در دانشگاههاي علم و صنعت و بعداً تهران به تدريس معارف اسلامي و اخلاق اسلامي مي پرداختم. در سال 1379 در مقطع دكتري رشته كلام جديد (فلسفه دين) تربيت مدرس قم قبول شدم و فعلا در حال اتمام پايان نامه هستم. (موضوع پايان نامه روان شناسي دين است.)

در حال حاضر مهمترين حوزه تخصصي و مورد علاقه ام روان شناسي دين است و در رتبه بعد اخلاق اسلامي و مباحث فلسفه دين مي باشد.

آذرمهر، فاطمه

قرن:14

جنسيت:زن

مليت:ايران

فاطمه آذرمهر در سال 1333 در تهران به دنيا آمد. در سال 1358 در رشتۀ زبان و ادبيات انگليسي از دانشگاه تهران فارغ التحصيل شد. از سال 1364 فعاليت علمي و فرهنگي خود را در مؤسسۀ انتشارات «فرهنگ معاصر»، براي تهيه و تدوين فرهنگ هاي دو زبانۀ انگليسي _ فارسي و فارسي _ انگليسي آغاز كرده و در حال حاضر نيز در آن مؤسسه مشغول به كار هستند. كتاب "فرهنگ معاصر انگليسي _ فارسي" تاليف فاطمه آذر مهر (يكي از مؤلفين)، در دوره يازدهم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به عنوان كتاب سال برگزيده شد.گروه : علوم انساني رشته : زبان و ادبيات انگليسي تحصيلات رسمي و حرفه اي : فاطمه آذر مهر در سال 1358 در رشتۀ زبان و ادبيات انگليسي از دانشگاه تهران فارغ التحصيل شد.مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : فاطمه آذر مهر از سال 1364 فعاليت علمي و فرهنگي خود را در مؤسسۀ انتشارات «فرهنگ معاصر»،

براي تهيه و تدوين فرهنگ هاي دو زبانۀ انگليسي _ فارسي و فارسي _ انگليسي آغاز كرده و در حال حاضر نيز در آن مؤسسه مشغول به كار هستند.جوائز و نشانها : كتاب "فرهنگ معاصر انگليسي _ فارسي" تاليف فاطمه آذر مهر (يكي از مؤلفين)، در دوره يازدهم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به عنوان كتاب سال برگزيده شد. آثار : فرهنگ معاصر انگليسي _ فارسي ويژگي اثر : تاليف،با همكاري محمد رضا باطني،اين كتاب در دوره يازدهم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران ،از طرف وزرات فرهنگ و ارشاد اسلامي معرفي و برگزيده شده است.آشنائي با كتاب:«فرهنگ معاصر انگليسي _ فارسي» : فرهنگ معاصر انگليسي _ فارسي؛ محمدرضا باطني، با دستياري فاطمه آذرمهر؛ تهران: فرهنگ معاصر، 1371. از جمله اهميت هاي «فرهنگ معاصر انگليسي _ فارسي» اين است كه مدخلهاي انگليسي و معادلهاي فارسي آن با تكيه بر پنج فرهنگ معتبر از زبان زنده روز گرفته شده است. توجه اين فرهنگ بيشتر بر برشها ظريف معنايي است و براي دستيابي اين هدف، سعي شده است كه معاني واژه هاي انگليسي از متن مثالهاي واقعي كه در فرهنگهاي مذكور ضبط شده، استخراج و طبقه بندي شود. نكته قابل توجه ديگر در ارتباط با «فرهنگ معاصر انگليسي _ فارسي» اين است كه اين فرهنگ بر اصل برابريابي پايه گذاري شده است و چون در فرهنگهاي دوزبانه، بر خلاف فرهنگهاي يك زبانه، تعريف واژه به تنهايي مشكل چنداني را براي مراجعه كننده حل نمي كند، لذا نهايت تلاش به عمل آمده تا با بهره

گيري از فرهنگهاي ديگر، برابرهاي دقيق فارسي براي معاني گوناگون واژه هاي انگليسي انتخاب و ثبت شود. اين موارد، در كنار هماهنگي در ارائه مطالب و شيوايي نگارش موجب شده تا كارايي فرهنگ مورد نظر در ترجمه از انگليسي به فارسي، افزايش يابد.

آذرنوش، مسعود

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

مسعود آذرنوش در سال 1324در كرمانشاه به دنيا آمد. تحصيلات خود را تا مقطع كارشناسي ارشد رشته باستان شناسي در دانشگاه تهران گذراند و براي ادامه تحصيل به آمريكا عزيمت نمود و در آنجا موفق به اخذ مدرك دكترا از دانشگاه كاليفرنيا شد. رساله دكتراي آذرنوش در خصوص هنر ساساني در شرق فارس و منطقه حاجي آباد بوده است. ايشان علاوه بر سوابق پژوهشي ميداني و تدريس در دانشگاههاي تهران از تاليفات متعددي به زبان فارسي و انگليسي و فرانسه برخوردار است از جمله سوابق اداري ايشان مي توان به مسئوليت معاونت پژوهشي پژوهشكده باستان شناسي سازمان ميراث فرهنگي اشاره نمود.گروه : علوم انساني رشته : باستان شناسي والدين و انساب : مسعود آذرنوش در 5 فروردين 1324در كرمانشاه متولد شد.تحصيلات رسمي و حرفه اي : مسعود آذرنوش پس از تحصيلات ابتدايي و متوسطه، مشغول به تحصيل در رشته باستان شناسي پرداخت، و در سال 1347موفق به اخذ درجه ليسانس از دانشگاه تهران شد. وي پس از خدمت وظيفه مشغول به تحصيل در دوره كارشناسي ارشد باستان شناسي شد و در سال 1353پايان نامه خود را با عنوان (تمدن و هنر هيئت) موفق به دريافت درجه كارشناسي ارشد شد. در سالهاي پس از انقلاب براي تحصيل به اروپا و سپس آمريكا عزيمت كرد و در سال 1366رساله دكتراي خود را با

عنوان: هنر ساساني در شرق فارس» كاوشهاي حاجي آباد در نزديكي داراب، ايران» در گروه باستان شناسي دانشگاه ايالتي كاليفرنيا ارائه داد. زمان و علت فوت : مسعود آذرنوش زماني كه از مأموريت اداري از هگمتانه همدان به تهران بازگشته بود، در اثر سكته قلبي در هفتم آذر ماه 1387 دار فاني را وداع گفت و در قطعه نام آوران به خاك سپرده شد.مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : سوابق اجرايي و اداري مسعود آذرنوش از سال 1349_1375به شرح زير مي باشد: _ سرپرست هيئت هاي كاوش و بررسي، مركز باستا ن شناسي ايران 59_1349 _ استاديار موسسه باستان شناسي دانشگاه تهران، از 1375. _ عضو انجمن ايران شناسي اروپا. _ مشاور مجله باستان شناسي و تاريخ، مركز نشر دانشگاهي. _همكار مجله كتابشناسي انتقادي چكيده هاي ايران شناسي(Abstracta iranica) _مدير گروه باستان شناسي دانشگاه آزاد اسلامي تهران . _بورس تحقيقاتي از موسسه باستان شناسي آلمان،برلن ،1365. _بورس تحقيقاتي از موزه پليتن ،نيويورك 67_1366. _انجمن حفظ آثار باستاني و بناهاي تاريخي ايالت بروكسل ،بلژيك ،74_1373. فعاليتهاي آموزشي : مسعود آذرنوش در دانشگاههاي تهران، تربيت مدرس و دانشگاه آزاد اسلامي تهران دروس زير را تدريس كرده است: باستان شناسي اشكاني، باستان شناسي ساساني، باستان شناسي يونان و روم، روش كاوش و بررسي (نظري و عملي) و تاريخچه باستان شناسي. ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : مسعود آذزنوش در سالهاي 57_1345 حضور فعالي در كاوشها و بررسي ميداني ايران داشت چنانكه مي توان به موارد زير اشاره كرد: - شركت در كاوشهاي هفت تپه خوزستان، دانشجو _ كار آموز، به سرپرستي عزت الله نگهبان،1346. - استان خراسان،دانشجو

_ كار آموز، به سرپرستي عزت الله نگهبان،1347. - شركت در كاوشهاي هفت تپه خوزستان، دانشجو _ كارآموز، به سر پرستي سيف اله كامبخش فرد، 1347. - شركت در كاوشهاي هفت تپه خوزستان، دانشجو _ كارآموز، به سرپرستي عزت الله نگهبان، 1348. - شركت در كاوشهاي كنگاور كرمانشاه دانشجو _ كارآموز، به سرپرستي سيف الله كامبخش فرد،1351. - كاوشهاي مسجد سليمان، نماينده مر كز باستان شناسي ايران، به سرپرستي ر.گيرشمن،1352. - شركت در كاوشهاي كنگاور، مسوول كار گاه، به سرپرستي سيف الله كامبخش فرد،1352. - شركت در كاوشهاي هفت تپه خوزستان،معاون هيئت، به سرپرستي عزت الله نگهبان،1353. - كاوش كردار تپه، نماينده مركز باستان شناسي ايران، به سرپرستي ك.كرمر،1353. - شركت در كاوشهاي كنگاور كرمانشاه، مسئول كارگاه، به سرپرستي سيف اله كامبخش فرد،1353. - شركت در كاوشهاي شوش مسوول كارگاه شائور، به سرپرستي ژ.پر، 1355. -كاوشهاي گورستان محوطه سنگ شير و تپه هگمتانه همدان، سرپرست هيئت، 1355 - كاوشهاي كنگاور و در چال، سرپرست هيئت، 1356. - بررسي هاي حاجي آباد (تل سفيدك) فارس، سرپرست هيئت،1354. - كاوشهاي حاجي آباد (تل سفيدك) فارس، سرپرست هيئت، 1357. - كاوشهاي كنگاور كرمانشاه، سرپرست هيئت، 1357. - كاوشهاي حاجي آباد (ميل نقاره و چهار ستون) فارس، سرپرست هيئت، 1376. - كاوشهاي حاجي آباد (تل سفيدك) فارس، سرپرست هيئت، 1377. - كاوشهاي ابراهيم آباد قزوين (كاوش آموزشي گروه باستان شناسي دانشگاه تهران)، سرپرست هيئت، 1379.چگونگي عرضه آثار : مسعود آذر نوش نتايج مطالعات و پژوهشي هاي باستان شناسي خود را در همايشها و كنگره هاي ملي و بين المللي متعددي عرضه نموده است، از جمله اين همايش ها عبارتند

از: - هفتمين كنگره بين المللي باستان شناسي و هنر ايران (مونيخ، آلمان) -سمپوزيوم هاي چند گانه باستان شناسي و هنر ايران پيش و پس از پيروزي انقلاب (تهران)؛ -موزه مترو پليتن (نيويورك، آلمان) -كلوپ باستان شناسي دانشگاه كلمبيا (نيويورك، آمريكا) -موزهاي سكلر و فرير (واشنگتن، آمريكا). -همايش بين المللي جاده ابريشم، يونسكو (پاريس، فرانسه) -همايش بين المللي جاده ابريشم، يونسكو و پژوهشگاه علوم انساني (تهران) -نخستين (تورين، ايتاليا)؛ دومين (بامبرگ، آلمان) و چهارمين (پاريس، فرانسه) كنفرانس اروپايي پيرامون پژوهش هاي ايران شناسي. آثار : nbsp1 A New sasania temple in easten ويژگي اثر : Iranica antiqua19842 deux sasions de fouilles a la necropole de sang - e shir (hamedan( ويژگي اثر : In the akten des vll . Internationlen kongresses fur iranische kunst and archaeologie , munchen publish19793 Excavations at hagiabad ويژگي اثر : first preliminary report, iranica Antiqua19834 Excavations at kangavar ويژگي اثر : Archaologische mitteihungen aus iran 19815 From persepollise to al - fustet :continuation of acha menid architectural concepts ويژگي اثر : in proceedings of the second european conference of iranian studies , bamberg , 30th september to 4 th october , 1991 ,Publish in 19956 hagi abad residense sassanide dans le fars ويژگي اثر : les dossirers de larcheologie empires perses , d alexandre aux sassanides 19997 Hamedan,survey of Excavationsin

iran1973-74 ويژگي اثر : iran,19758 Kangavar ويژگي اثر : in the dictionary of art 19969 kngavar un temple seleucide d anahita devient un munoment sassanide , ويژگي اثر : dossiers de l archeologie empires perses d alexandre aur sassanide 199910 la more de gulien I apostat selon ies sources iraniennes ويژگي اثر : byzantion , revue internationale des etudes byzantions 199211 les fouische de hagi abad ويژگي اثر : arabie orientale , mesopotamie et iran meridional de l age du fer au debut de la period islamique 198412 Mil-e naqarah hanah , complex of two cahar taps in eastrn fars ويژگي اثر : Archeologia iranica et oreintalis miscellanea in honorem louis vanden berghe198913 Parthian and sassanian stucoo ويژگي اثر : In the splendor of iran14 sapur II ardasir II, ans sapur III :Another Perspective ويژگي اثر : Archaeologische mitteilungen aus iran198615 sassanian architecture ويژگي اثر : In the splendor of iran16 sassanian Art in Eastern fars :the Excavation of a manorhouse at hagi abad darab , iran ويژگي اثر : in dissertation Abstracts internation, section 198817 Seleucid and parthian architecture ويژگي اثر : In the splendor of iran18 Stucco

, III, history and uses , I ancient ويژگي اثر : I n the dictionary of art (london :macmillan) forthcoming199619 The manor house of hagi abad and the chranology of the sasssanin Gavernose of kusansar . ويژگي اثر : Histore et culter de parsi centrale preslamique ecarites et documents archejologiques20 ايدز ،اخلاق ،و آينده ويژگي اثر : زتان 137521 بFire temple and anahita temple Adiscussion on some iranian palaces of some iranianpalaces of worship ويژگي اثر : mesopotamia 198722 بخش دوران تاريخي در چكيده هاي باستان شناسي ويژگي اثر : مركز نشر دانشگاهي و انجمن ايران شناسي فرانسه درتهران .23 به مناسبت سفر گرجستان ويژگي اثر : باستان شناسي و تاريخ 1378.24 چشم انداز كرد لر در هزاره ي يكم پيش ازميلاد. ويژگي اثر : نشريه ي انجمن فرهنگ ايران باستان 1353.25 خليج فارس ، خليج يتيم ويژگي اثر : نگاه نو 137226 فصل دوم كاوشهاي محوطه ي باستاني سنگ شير در همدان . ويژگي اثر : گزارش هاي چهارمين مجمع سالانه ي كاوشهاي و پژوهشهاي باستان شناسي در ايران ،تهران ، 1355.27 كاوشهاي گورستان محوطه ي سنگ شير . ويژگي اثر : گزارش سومين مجمع سالانه ي كاوش ها وپژوهش هاي باستان شناسي در ايران

، تهران ،1354.28 كهن ترين پاپيروس عربي ويژگي اثر : ترجمه از يوسف راغب كه وقف ميراث جاويدان مي باشد1379.29 نگاهي ديگر به شاهپور دوم ، اردشير دوم و شاهپور سوم:پيشنهادي براي باز نويسي بخشي از تاريخ دوره ي ساسانيان ويژگي اثر : باستان شناسي و تاريخ 1375.30 هنر ايران در دوره ي اشكانيان ويژگي اثر : دائر النعارف بزرگ اسلامي31 هنر ايران در دوره ي ساسانيان ويژگي اثر : دائر المعارف بزرگ اسلامي32 ور تاجيكان ويژگي اثر : معارف دوره دوازدهم 1374.

آذري نژاد، اسماعيل

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

اسماعيل آذري نژاد

محل تولد : بهبهان

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1358/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب اسماعيل آذري نژاد با توجه به علاقه تحصيل در حوزه دين در سال 1373 به تحصيل در حوزه مشغول شدم و هميشه دغدغه سيراب شدن از معارف الهي و علوم انساني را داشته و در پي آن بودم كه بعد از فراگيري بتوانم ديگران را هم با اين معارف آشنا سازم.

ابتدا دو سال در شهر خودمان دهدشت (استان كهگيلويه و بويراحمد) به تحصيلات حوزه مشغول شدم و در سال 1375به حوزه اميرالمومنين (ع) تهران رفتم و چهار سال در آنجا مقدمات را به پايان بردم.

از سال 1379 به قم آمدم و در واقع پربارترين دوران علمي ام در قم بوده با اساتيدي همچون استاد علي رباني گلپايگاني آشنا شدم و 5 سال در زمينه كلام جديد در مدرسه فيضيه افتخار شاگردي ايشان را

داشتم. و همين زمينه اي شد كه به (دانشنامه كلام اسلام) تحت اشراف آيت الله سبحاني و به رياست استاد رباني راه پيدا كردم و افتخار همكاري با اين دايرة المعارف كلام را پيدا كنم.

به خاطر احساس نياز به تحصيل در رشته هاي علوم انساني و دانشگاهي در سال 1382 وارد دانشگاه شدم و در رشته جامعه شناسي به تحصيل مشغول شدم.

آرام، احمد

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

احمد آرام (1281-1378ش)، مترجم و نويسنده .در محله چاله ميدان تهران متولد شد. پس از پايان تحصيلات متوسطه از دارالفنون، در سال 1304 احمد آرام به تدريس فيزيك و شيمي پرداخت. او متوجه شد كه درس هاي تجربي بصورت نظري و بدون فعاليت آزمايشگاهي تدريس مي شود. ايشان به ابتكار جديدي دست زد و كتابي با عنوان هديه سال نو « مجموعه تجربيات فيزيكي و شيميايي» منتشر كرد. «هديه سال نو» نخستين كتاب آموزشي در كارهاي آزمايشگاهي شامل آزمايش هاي فيزيك و شيمي است كه استاد احمد آرام آن را در بهمن سال 1304 تأليف كرده است. احمد آرام سپس به رشته حقوق روي آورد ولي پس از چندي آن را رها كرد وبه پزشكي تمايل يافت، ولي اين يك نيز چندان پاي بندش نكرد ودر آخرين سال آن را نيز رها كرد و به فعاليتهاي فرهنگي و ترجمه روي آورد. وي به همراه دكتر نصيري از بنيانگذاران تاليف كتاب هاي درسي در ايران است و مدتي به عنوان معاون وزير آموزش و پرورش در دهه 20 هجري شمسي فعاليت داشته است.

استاد آرام يكي از نخستين مؤلفان كتاب هاي درسي و آموزشي بود كه هم به تنهايي و هم با كمك ديگران كتاب هاي فيزيك و شيمي دبيرستان را

تأليف كرد. علاقه اي كه به اميركبير داشت نام مجموعه اي از كتاب هاي خود را به نام «مجموعه امير» نامگذاري كرد. احمد آرام تا حدود سال 1330 نزديك به چهل جلد كتاب درسي و آموزشي نوشت.

احمد آرام يكي از پركارترين مترجمين معاصر است كه بيش از يكصد و چهل اثر از زبانهاي انگليسي فرانسه و عربي ترجمه كرده است. وي در ترجمه كتاب ها، دقت مي كرد تا معادل هاي فارسي مناسب براي واژه هاي خارجي بيابد و از اصطلاحات و واژه هاي فرنگي استفاده نكند. خود وي در اين باره مي گويد: من در زمينه طب كتابي ترجمه كرده ام كه حدود 1200 صفحه دارد. در اين كتاب سعي كرده ام حتي يك كلمه فرنگي نياورم. البته كار بسيار مشكلي است، ولي من اين كار را انجام دادم.

مرحوم احمد آرام روز 14 فروردين سال 1378 در آمريكا درگذشت و طي مراسمي در روز 22 فروردين و پس از انتقال به تهران تدفين شد. وي در سال 1382 به عنوان يكي از چهره هاي ماندگار برگزيده شد.

آثار :

وي بيش از يكصد و چهل اثر از زبانهاي انگليسي فرانسه و عربي ترجمه كرده است . برخي از آثار ترجمه ايشان شامل: اثبات وجود خدا ؛ سه حكيم مسلمان (نوشته حسين نصر) ؛ علم و تمدن در اسلام (نوشته حسين نصر) ؛پيدايش و مرگ خورشيد ؛ تكامل فيزيك (تأليف آلبرت اينشتين)؛ تاريخ تمدن (نوشته ويل دورانت)، انتقال علوم يوناني بعالم اسلامي (تاليف دليسي اوليوي)؛ مشرق زمين گاهواره تمدن هگل و مبانى انديشه معاصر تاريخ علم (تاليف جرج سارتن)؛ شش بال علم؛ متفكران اسلام (نوشته بارون كاراد)؛ حدس

ها و ابطل ها(نوشته كارل پوپر) ؛ هگل و مبانى انديشه معاصر (نوشته اميرمهدى بديع)؛ يونانيان و ب_رب_ره_ا (نوشته اميرمهدى بديع)؛ هيئت ؛ لغتهاي قرآن؛ معلم نمونه؛ انديشه هاى كلامى شيعه (نوشته مارتين مكدرموت) مي باشد.

آرزومندي، ابوالقاسم

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

ابوالقاسم آرزومندي

محل تولد : قم

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1349/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب ابوالقاسم آرزومندي تحصيلات خود را تا سوم دبيرستان خوانده ام. از سال 1367 وارد حوزه علميه شدم و دروس سطح خود را به جز سه درس به پايان رسانده ام.

از سال 1377 قدم به عرصه مطبوعات گذاشتم و مقالات متعددي را در هفته نامه پرتو به چاپ رساندم، كه متاسفانه تاريخ چاپ آنها را در دست ندارم. تعدادي مقاله نيز در شرح حال عالمان بزرگوار تشيع نگاشته ام كه در كتاب گلشن ابرار، جلدهاي سوم، چهارم، و پنجم به چاپ رسيده است.

علاوه بر اينها، فعاليت عمده حقير در ويراستاري بوده است و در حال حاضر ويراستار مجلات (آيينه پژوهش) و (فقه) هستم. مدتي هم مجله وابسته به جامعة القرآن را ويرايش كرده ام. افزون بر اينها، كتابهاي بسياري را هم ويراسته ام. مانند: جمع پريشان، اخلاق ايزدي، اعتكاف، شورا در فتوا، ماهيت حكم ظاهري و.....ضمنا بنده تاكنون مديريت چندين كتابخانه را بر عهده داشته ام و دروس خوشنويسي و قرآن را هم تدريس كرده ام.

آريا، غلامعلي

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

دكتر غلامعلي آريا در سال 1316 در شهر فسا به دنيا آمد. ايشان داراي مدرك دكتري رشته اديان و عرفان از دانشكده الهيات دانشگاه (؟) است. وي هم اكنون عضو هيئت علمي و استاد دانشگاه آزاد اسلامي واحد شهر ري مي باشد.

گروه : علوم انساني

رشته : الهيات و معارف اسلامي

گرايش : اديان و عرفان

والدين و انساب : خانواده پدري غلامعلي آريا از تيره فائديهاي چهرلنگ بختياري بودند كه در اثر اختلافي كه بعد از فتح اصفهان با كريم خان

زند پيدا كرده بودند به روستاي خيرآباد در سه كيلومتري شهر فسا تبعيد شد. بنابراين نياي دكتر آريا در حدود دو قرن پيش در آنجا سكني گزيده اند.خانواده مادري دكتر آريا نيز از روستاي مجاور بنام كوشك قاضي بود.

خاطرات كودكي : دوران كودكي غلامعلي آريا با جنگ جهاني دوم و نابساماني هاي موجود مصادف بود ايشان از آن دوران چنين مي گويد:" دوران كودكي من مصادف با جنگ جهاني دوم بود از اين رو دولت مركزي قدرتي چنداني براي تامين امنيت و بهداشت نداشت. ناامني، دزدي و بيماري لااقل در ناحيه فسا و مناطق فارس وجود داشت. افزون بر اين قحطي و ملخ خوراكي نيز مزيد بر علت بود. بيشتر خانواده هاي روستاي ما مهاجرت كردند و تنها چند خانواده نسبتا متمكن باقي ماندند. اين تعداد خانواده ها را اندك هم از دزدان گوناگون در امام نبودند. من خودم شاهد بودم كه گروهي از دزدان از ده مجاور به خانه ما هجوم آوردند و شبانه از گاو و گوسفند و هرچه كه بود به غارت بردند."

اوضاع اجتماعي و شرايط زندگي : خانواده غلامعلي آريا علاوه بر كشاورزي به دامداري سنتي و عصاري نيز مشغول بودند پدرش هم زمينهاي مالكان غير بومي را اجاره مي كرد و به كشاورزي مي پرداخت.

تحصيلات رسمي و حرفه اي : غلامعلي آريا كلاس سوم ابتدايي را تا سوم متوسطه را در شهر فسا گذراند. سپس در شيراز وارد دانشسراي مقدماتي گرديد. كارشناسي رشته حقوق را از دانشگاه تهران و كارشناسي ارشد و دكتري رشته اديان وعرفان را از دانشكده الهيات دانشگاه تهران اخذ كرد. او همچنين دبيري ادبيات را از دانشسراي عالي

تهران دريافت كرده است.

خاطرات و وقايع تحصيل : غلامعلي آريا از خاطرات دوران تحصيل خود چنين به ياد دارد: "مهمترين خاطرات من مربوط به دوران تحصيل در فسا مي باشد كه مي بايست روزانه در هواي سرد و باراني و بدون امكانات از روستا تا شهر حدود نيم فرسنگ صبح زود برويم و غروب برگرديم.معمولا روزانه نان محلي را براي نهار مي برديم و گاهي هم شاگردان غير بومي آن را از ما مي دزديدند."

فعاليتهاي ضمن تحصيل : فعاليت هاي حين تحصيل غلامعلي آريا به دو بخش تقسيم مي شود. اولي در دوره دبيرستان بود كه با تدريس خصوصي و يا كار در تابستانها سپري شد و ديگري تحصيل در دانشگاه بود كه در حين تحصيل در مدارس تهران و مراكز تربيت معلم تدريس مي كردند.

استادان و مربيان : نخستين معلم غلامعلي آريا پيرزني بود كه در روستاي خير آباد به او خواندن قرآن و الفباي فارسي را آموخت. اساتيد غلامعلي آريا در دانشكده حقوق، مرحوم دكتر حميد عنايت و در دانشكده الهيات در مقاطع كارشناسي ارشد و دكتري، دكتر فتح الله مجتبايي بود كه در زندگي علمي وي نقش بسزايي داشته اند.

همسر و فرزندان : غلامعلي آريا در سال 1340 با همسرش (بازنشسته آموزش و پرورش) ازدواج كرد كه ماحصل اين ازدواج 6 فرزند مي باشد كه دو فرزند آخرش در دانشگاه مشغول تحصيل هستند و دو فرزند بزرگتر داراي تحصيلات عاليه مي باشند و دو فرزند ديگرش در شركتهاي نيمه دولتي به كار مشغول هستند.

مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : مشاغل و سمتهاي اداري غلامعلي آريا به قرار زير است: مدير دبستانهاي روستاي بيضاي فارس، نماينده فرهنگ

(آموزش و پرورش) دبستانها كام فيروز و ابرح و رامجرد فارس از سال 1337-1342،مدير گروه اديان و عرفان دانشگاه آزاد اسلامي واحد شهر ري، رئيس دانشكده تربيت معلم همان واحد، معاون آموزش واحد شهر ري از سال 1381 تاكنون، رئيس دانشكده معارف اسلامي (خواهران) دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران شمال، مدير گروه كارشناسي ارشد اديان و عرفان دانشكده معارف اسلامي دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران شمال.

فعاليتهاي آموزشي : سوابق تدريس غلامعلي آريا به ترتيب زير است: مدير و آموزگار نواحي اطراف شيراز از سال 1337، از سال 1343-1345 آموزگار دبستانهاي شيراز، از سال 1346 آموزگار دبستانهاي شهر تهران، از سال 1350 دبير دبيرستانهاي شهر تهران (تدريس رياضي)، از سال 1353 مربي مراكز تربيت معلم (تدريس ادبيات و معارف اسلامي)، پس از انقلاب فرهنگي تدريس در دانشگاههاي شهيد بهشتي، تربيت معلم، دانشگاه تهران و سرانجام از سال 1364 به بعد ضمن تدريس در دانشگاههاي مذكور در دانشگاه آزاد اسلامي واحد شهر ري (با درجه استادي). او همچنين مسئوليت دانشكده الهيات دانشگاه تهران شمال را هم بر عهده دارد و دروس اديان و تاريخ تصوف و متون عرفان را تدريس مي كند.

مراكزي كه فرد از بانيان آن به شمار مي آيد : غلامعلي آريا در تاسيس دبستانهاي نوبنياد جعفر آباد بيضا و درودزن ابرج سهم بسزايي داشتند. ايشان در دوران اشتغال در دانشگاه آزاد اسلامي واحد شهر ري دوره هاي كارشناسي و كارشناسي ارشد اديان و عرفان را به راه انداخت. دكتر آريا همچنين باني همين رشته (اديان و عرفان) در دانشگاه آزاد واحد اسلامي واحد تهران شمال مي باشد.

ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : غلامعلي

آريا در كنار تدريس با دايره المعارف بزرگ اسلامي در تاليف مقاله هاي عرفاني همكاري داشته است. او همچنين در فرهنگستان زبان و ادب فارسي در بخش شبه قاره بطوره پاره وقت به فعاليت مي پردازد.

جوائز و نشانها : غلامعلي آريا چندين مورد لوح تقدير به خاطر انتخاب او بعنوان استاد نمونه دريافت كرده است.

چگونگي عرضه آثار : - تعداد مقالات ارائه شده در همايشها به همراه سخنراني : بيش از 5 مورد - تعداد مقالات منتشر شده در مجلات علمي : بيش از 7 مورد

--------------------------------------------------------------------------------

آثار :

1 آشنايي با تاريخ اديان

ويژگي اثر : پديدآورنده: غلامعلي آريا ناشر: پايا - 1382

2 برگزيده متون عرفان فارسي

ويژگي اثر : تهران- 1380

3 تاريخ فرق اسلامي و مذاهب كلامي

ويژگي اثر : پديدآورنده: غلامعلي آريا ناشر: پايا - 1382

4 جغرافياي تاريخي ،حافظ ابرو(تصحيح و تعليق بخش سرزمين فارسي )

ويژگي اثر : زير چاپ

5 سلك السلوك

ويژگي اثر : پديدآورنده: غلامعلي آريا، ضياء الدين نخشبي ناشر: زوار - 1382

6 شيخ روزبهان فسايي

ويژگي اثر : انتشارات روزبهان1363

7 طريقه چشتيه هند و پاكستان

ويژگي اثر : پديدآورنده: غلامعلي آريا ناشر: زوار - 1383

8 طوطي نامه

ويژگي اثر : پديد آورنده گان : ضياء بخشي ،منوچهري و دكتر مجتبايي ،غلامعلي آريا-1372

9 فارسي

(2) دوره تكميلي

ويژگي اثر : پديدآورنده: غلامعلي آريا، بشير خزامي پور، علي النقي بافنده، رضا خوشنويسان، مصطفي سالاري (خطاط) ناشر: سازمان نهضت سوادآموزي - 16 مهر

10 كلياتي در مباني عرفان و تصوف، مطابق سرفصلهاي كارشناسي ادبيات و گرايش دبيري رشته الهيات

ويژگي اثر : پديدآورنده: غلامعلي آريا ناشر: پايا - 1382

11 متون روضه العقول (مرزبان نامه كهن)

ويژگي اثر : تصحيح-با همكاري دكتر مجتبايي _خوارزمي زير چاپ

آريان، حميد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حميد آريان

محل تولد : كلور - خلخال

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1345/2/1

زندگينامه علمي

زندگي نامه:

اين حقير حميد آريان مطابق شناسنامه، ارديبهشت 1345 در شهر كُلور، مركز بخش امامرود شهرستان خلخال، متولد شدم. حدود چهار يا پنج ساله بودم كه به مكتب قرآن محل رفتم و روخواني قرآن را فرا گرفتم و سپس تحصيلات دوره ابتدايي، راهنمايي و بخشي از دبيرستان را در زادگاهم سپري كردم. تابستان سال 1361 بر حسب وظيفه به جبهه اعزام شدم و پس از بازگشت در زمستان 1361 سال سوم نظري را در دبيرستان دكتر شريعتي منطقه 12 تهران خواندم. قسمت عمده سال چهارم نظري (سال تحصيلي 1363-1362) را به جز چند هفته در جبهه حضور داشتم و تنها در امتحانات نهايي پايان سال شركت كردم. تقريبا در تمام دوره تحصيل ابتدايي، راهنمايي و دبيرستان جز دو سال اخير كه جبهه بودم، شاگرد ممتاز شناخته شدم. در تابستان 1363در كنكور سراسري گروه علوم انساني شركت كرده و علي رغم اين كه رشته تحصيلي ام علوم تجربي بود

با رتبه 321 پذيرفته شدم، اما ادامه كار را جدي نگرفتم و به جهت علاقمندي به تحصيل در حوزه علميه پس از اخذ ديپلم تجربي در سال 63 از پاييز 1364 وارد حوزه علميه قم شدم.

مقدمات را در سه سال (64-67)خواندم سطح را طي سال هاي 67 تا 72 نزد اساتيد بزرگوار حوزه خواندم. حداقل دو بار در امتحانات پايان دوره كه به صورت سراسري از سوي مركز مديريت حوزه علميه قم برگزار مي شد، نفر ممتاز شدم و به دريافت جايزه از حضرت امام خميني قدس الله نفسه الزكيه رهبر كبير انقلاب و ساير مراجع وقت نايل شدم. از سال 72 در درس خارج اصول استاد گرانقدر حضرت آيت الله وحيد خراساني دامت بركاته و خارج فقه مرحوم استاد حضرت آيت الله فاضل لنكراني قدس سره حاضر شدم . بين سال هاي 64 تا 68 بارها به جبهه اعزام شدم. سال 69 به دليل علاقمندي به مباحث فلسفي و علوم انساني و شيوه هاي جديد آموزشي وارد موسسه در راه حق شدم. (بعد ها اين بخش و بنياد فرهنگي باقرالعلوم (ع) شاكله پي ريزي موسسه علمي نو بنيادي را فراهم كرد كه امروز به موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره) موسوم است). تحصيلات خود را در اين موسسه همزمان با تحصيلات رسمي حوزوي (با تمركز بر سه محور اساسي فلسفه و معارف قرآن و كليات علوم انساني) ادامه دادم .در سال 74 در مقطع كارشناسي الهيات و معارف اسلامي فارغ التحصيل شدم و به دنبال آن از پائيز 74 به دوره كارشناسي ارشد پيوسته رشته تفسير و علوم قرآن موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره) راه يافتم

و تا سال 79 دروس اين دوره را با موفقيت سپري كردم و بارها به عنوان نفر ممتاز دوره تحصيلي شناخته شدم. در سال 1373 علاوه بر تحصيل خارج فقه و اصول و كارشناسي الهيات در آزمون ورودي كارشناسي ارشد مدرسي الهيات مركز تربيت مدرسي دانشگاه قم گرايش فلسفه و كلام پذيرفته شدم و از محضر اساتيد گرامي آقايان: دكتر غلامرضا اعواني، حجة الاسلام دكتر احمد احمدي، حجة الاسلام والمسلمين دكتر احمد بهشتي، حجة الاسلام والمسلمين صادق لاريجاني، دكتر علي شريعتمداري، دكتر غلامعلي سرمد، جناب آقاي حشمت پور و آقاي مصطفي ملكيان و برخي ديگر استفاده كردم و در سال تحصيلي 76 - 77 از پايان نامه خود با عنوان « درآمدي بر زبان قرآن» در موضوع زبان دين با درجه عالي دفاع كردم. سال 1379 در امتحان ورودي دكتراي رشته تفسير و علوم قرآن موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني پذيرفته شدم و پس از طي واحد ها ي درسي اكنون در مرحله تدوين رساله دكتري خود با عنوان «نقش عقل در تفسير قرآن» هستم.

همكاري علمي با موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني ( ره) را از سال 1378 در بخش پژوهش آغاز كردم و از پائيز سال 1379 به عضويت هيأت علمي اين موسسه درآمدم و از آن زمان تاكنون به تدريس و تحقيق و احياناً برنامه ريزي در گروه تفسير و علوم قرآن مشغول هستم و دروس مختلفي چون معارف قرآن بخش هاي خداشناسي، جهان شناسي، انسان شناسي، قرآن شناسي و نيز تفسير قرآن و روش تحقيق را براي دانش پژوهان اين موسسه تدريس كرده ام و از تابستان 1380 با سازمان بسيج دانشجويي همكاري علمي داشته ام و دروس مختلفي را چون فلسفه اسلامي، منطق

، خداشناسي، انسان شناسي و مباني انديشه اسلامي 3 (نياز به دين، نبوت، امامت و ولايت) را براي دانشجويان دانشگاههاي مختلف شركت كننده و نيز فرهنگيان شركت كننده در اين دوره ها (طرح ولايت) تدريس نموده ام . به علاوه استاد راهنما، مشاور و داور برخي پايان نامه هاي تحصيلي در موسسه يا ديگر مراكز علمي بوده ام.

علاوه بر ارائه چند طرح پژوهشي فعاليت هاي علمي مختلفي در زمينه تاليف و ترجمه يا ارزيابي طرح ها و مقالات و كتاب ها و يا ساماندهي وضعيت آموزشي گروه تفسير و علوم قرآن داشته ام. در سه كارگاه مهارتي «روش تدوين كتاب هاي درسي» ( مشهد بهمن 1380) ، «روش تدريس خلاق» (مشهد اسفند 1384 ) و « روش تدوين متون خودآموز درسي » (مشهد دي ماه 1386) نيز شركت داشته ام.

منابع زندگينامه :مركز تحقيقات علوم كامپيوتري علوم اسلامي

آريان، قمر

قرن:14

جنسيت:زن

مليت:ايران

قمر آريان ، در سال 1301 شمسي در شهر مشهد قدم به عرصه ي هستي نهاد. لات ابتدايي و متوسطه را در شهر مشهد به پايان رسانيد. سپس به تهران رهسپار گرديد و به دانشكده ادبيات راه يافت و در رشته ي زبان و ادبيات فارسي به تحصيل پرداخت و پس از طي مراحل مربوطه به دريافت ليسانس توفيق حاصل كرد. پس از آن در خلال خدمات آموزشي ، دوره ي دكتراي ادبيات را گذراند و در سال 1337 فارغ التحصيل گرديد. خانم دكتر آريان ، پس از اخذ مدرك ليسانس ، با عنوان دبير در دبيرستان ها به تدريس اشتغال ورزيد. وي سال ها از عمر خويش را صرف تدريس در دانشگاه ها كرد. علاوه بر تأليف چندين كتاب ، مقالات ادبي و

تحقيقي نيز در مجله هاي سخن ، راهنماي كتاب ، يغما ، مرواريد و مهرگان به چاپ رسانيده است.

گروه : علوم انساني

رشته : زبان و ادبيات فارسي

تحصيلات رسمي و حرفه اي : قمر آريان ، تحصيلات ابتدايي و متوسطه را در شهر مشهد به پايان رسانيد. سپس به تهران رهسپار گرديد و به دانشكده ادبيات راه يافت و در رشته ي زبان و ادبيات فارسي به تحصيل پرداخت و پس از طي مراحل مربوطه به دريافت ليسانس توفيق حاصل كرد. پس از آن در خلال خدمات آموزشي ، دوره ي دكتراي ادبيات را گذراند و در سال 1337 فارغ التحصيل گرديد.

همسر و فرزندان : قمر آريان ، همسر نويسنده ي توانا دكتر عبدالحسين زرين كوب مي باشد.

مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : قمر آريان ، مدت ها رياست هنرستان هنرهاي زيباي دختران را بر عهده داشته و هم زمان به فعاليت هاي فرهنگي خود ادامه مي دهد.

فعاليتهاي آموزشي : قمر آريان ، پس از اخذ مدرك ليسانس ، با عنوان دبير در دبيرستان ها به تدريس اشتغال ورزيد. وي سال ها از عمر خويش را صرف تدريس در دانشگاه ها كرد.

ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : قمر آريان ، علاوه بر تأليف چندين كتاب ، مقالات ادبي و تحقيقي نيز در مجله هاي سخن ، راهنماي كتاب ، يغما ، مرواريد و مهرگان به چاپ رسانده است. وي دانشمندي محقق و مترجمي توانا و شاعري خوش قريحه و در شعر و شاعري از استعداد و توانايي كافي برخوردار است و اشعارش بيشتر در قالب دوبيتي به نظم درآمده و در قالب قصيده و غزل

كمتر از او شعري مشاهده گرديده است. او به زبان هاي فرانسه ، انگليسي و عربي آشنايي دارد.

آرا و گرايشهاي خاص : رساله ي دكتراي قمرآريان ، درباره ي مسيحيت و آيين مسيح و تأثير آن در ادبيات و شعر فارسي است. وي درباره ي نقش زن در قصه ها و افسانه هاي تورات و قرآن نيز به پژوهش پرداخته و آثاري را در اين زمينه خلق كرده است.

--------------------------------------------------------------------------------

آثار :

1 ترجمه ي جهان اسلام

ويژگي اثر : تأليف : برتولد اشپولر.

2 ترجمه ي شرق نزديك در تاريخ

ويژگي اثر : تأليف : فيليپ حتي.

3 چهره ي مسيح در ادبيات فارسي

ويژگي اثر : تحقيق درباره ي تأثير مسيحيت در ادبيات ايران.

4 كمال الدين بهزاد

ويژگي اثر : تحقيق در احوال و آثار بهزاد و محيط هرات عهد شاهرخ.

--------------------------------------------------------------------------------

منابع :

1دانشنامه ي زنان فرهنگساز ايران و جهان ( زن از كتيبه تا تاريخ ) ، تأليف : پوران فرخزاد ، ج 1 ، تهران انتشارات زرياب ، ص 672سخنوران نامي معاصر ايران ، تأليف : سيدمحمدباقر برقعي ، ج 1 ، قم : نشر خرم ، ص 89

آزاد ارمكي، تقي

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

دكتر تقي آزاد ارمكي در سال 1336 در شهر ارمك، بدنيا آمد. وي هم اكنون عضو هيئت علمي و استاد گروه جامعه شناسي دانشكده علوم اجتماعي دانشگاه تهران است. ايشان مدرك كارشناسي خود را در رشته جامعه شناسي از دانشگاه تهران (1359)، مدرك كارشناسي ارشد

را در رشته جامعه شناسي از دانشگاه تربيت مدرس (1362) و مدرك دكتري را در رشته جامعه شناسي (گرايش اصلي: جامعه شناسي نظري- گرايش فرعي: جامعه شناسي توسعه) از دانشگاه مري لند آمريكا (1371) اخذ نموده است.گروه : علوم انسانيرشته : جامعه شناسيگرايش : جامعه شناسي نظريتحصيلات رسمي و حرفه اي : تحصيلات دبيرستاني را در تهران به پايان رسانيد و در 1354 خورشيدي به عنوان دانشجوي رشتة تعاون و سپس جامعه شناسي در مقطع ليسانس در دانشكدة علوم اجتماعي دانشگاه تهران پذيرفته شد. در سال 1360 در اولين دورة پذيرش دانشكدة علوم انساني دانشگاه تربيت مدرس به عنوان دانشجو در رشتة جامعه شناسي مشغول تحصيل شده و در سال 1364 اين دوره را با عنوان اولين فارغ التحصيل رشتة فوق با راهنمايي استاد دكتر غلامعباس توسلي به پايان رسانيد. در سال 1367 براي ادامة تحصيل با بورسية دانشگاه تهران به دانشگاه مريلند آمريكا رفته و در سال 1371 به دريافت مدرك دكتري با گرايش اصلي جامعه شناسي نظري و گرايش فرعي جامعه شناسي توسعه با درجه افتخاري نائل شد. عنوان رساله وي در دوره دكتري «بررسي ريشه هاي نظريه ابن خلدون: تحليل متاتئوريكي» است.وقايع ميانسالي : دكتر آزاد از سال 1364 به عنوان مربي در گروه جامعه شناسي دانشكده علوم اجتماعي دانشگاه تهران پذيرفته شده و مشغول تدريس و تحقيق گرديد و تا سال 1367 به تدريس دروس مباني جامعه شناسي، تاريخ انديشه اجتماعي متفكران در اسلام پرداخت. در اين دوران با جهاد دانشگاهي دانشگاه تهران و جهاد ساندگي در انجام طرحهاي پژوهشي و آموزشي همكاري داشتمشاغل و سمتهاي مورد تصدي : در خصوص خدمات علمي اجرايي آقاي دكتر آزاد مي

توان مواردي همچون «رياست دانشكده علوم اجتماعي»، «عضو هيئت تحريريه فصلنامه علمي پژوهشي اعتياد پژوهي»، «عضو هيئت مشاوران ماهنامه گزارش گفتگو»، «مدير پژوهشي»، «مديريت گروه جامعه شناسي»، «مدير مسئول مجله نامه علوم اجتماعي»، «نماينده دانشكده در هيئت مميزه دانشگاه»، «عضو كميته ويژه علوم اجتماهي شوراي انتشارات دانشگاه تهران»، «عضو كميسيون تخصصي برنامه ريزي راهبردي شوراي برنامه ريزي دانشگاه تهران»، «همكاري در تشكيل انجمن انسان شناسي»، «مدير مسئول مجله پژوهش زنان»، «عضو هيات تحريريه فصلنامه مطالعات ملي»، «عضو كميته فرهنگ شوراي عالي انقلاب فرهنگي»، «مدير گروه علوم اجتماعي سازمان مطالعه و تدوين كتب علوم انساني دانشگاه ها(سمت)»، «عضو هيئت تحريريه فصلنامه علمي پژوهشي مطالعات آمريكاي شمالي و اروپا»، «مسئول كميته جامعه شناسي توسعه»، «رئيس كارگروه آينده پژوهي آسيبهاي اجتماعي شوراي اجتماعي كشور»، «عضو هيئت تحريريه دوفصلنامه نسل نامه»، «عضو كميته علمي گروه علوم اجتماعي و ارتباطات جشنواره بين المللي خوارزمي» و ... را نام برد. فعاليتهاي آموزشي : دكتر آزاد ارمكي پس از دريافت مدرك دكتري با راهنمايي جورج ريترز، از جامعه شناسان برجستة آمريكايي، جهت همكاري به دانشكده برگشته و مشغول تدريس دروسي چون تاريخ تفكر اجتماعي در اسلام و نظريه هاي جامعه شناسي و جامعه شناسي توسعه پرداخت. موارد تدريس دكتر آزاد: «نظريه هاي جامعه شناسي2» (در مقطع كارشناسي)، «انديشه متفكرين مسلمان»، «بينشهاي جامعه شناسي»، «سمينارجامعه شناسي شهري»،«چارچوب نظري در تحليل مسائل»، «جامعه شناسي تلفيق نظريه هاي جامعه شناسي»، «نظريه هاي توسعه»، «بينشهاي جامعه شناسي1»، «تحول فرهنگي ايران»، «تغييرات فرهنگي»، «طرح تحقيق»، «نظريه هاي جديد جامعه شناسي» (در مقطع كارشناسي ارشد و دكترا) است. وي مولف كتب «نظريه در جامعه شناسي»، «مجموعه مقالات گزارش دبير سمينار»،

«انديشه اجتماعي متفكران مسلمان از فارابي تا ابن خلدون»، «بنيانهاي جامعه شناختي: خاستگاه هاي ايده هاي اساسي در جامعه شناسي»، «زن در رسانه ها»، «بنيان هاي جامعه شناسي: ايده هاي اساسي جامعه شناسي»، «نظريه در جامعه شناسي»، «نظريه در جامعه شناسي»، «نظريه هاي جامعه شناسي»، «جامعه شناسي ابن خلدون»، «نظريه هاي جامعه شناسي»، «انديشه اجتماعي متفكران مسلمان از خواجه نظام الملك تا ...»، «بررسي مسائل اجتماعي»، «كتاب و جامعه كتاب در عصر تحول فرهنگ شفاهي به فرهنگ مكتوب»، «جامعه شناسي در ايران»، «جامعه مدني (اصول رويكردها و زمينه شكل گيري آن در جمهوري اسلامي ايران)»، «جامعه مدني اصول رويكردها و زمينه شكل گيري آن در جمهوري اسلامي»، «جامعه شناسي جامعه شناسي در ايران»، «بررسي كتب مباني جامعه شناسي»، «نظريه هاي جامعه شناسي»، «نگرش مردم تهران در مورد ميزان سلامت جامعه»، «ابن خلدون و جامعه شناسي»، «بررسي مسائل اجتماعي»، «جامعه شناسي توسعه»، «جامعه شناسي جامعه شناسان ايران»، «جلد دوم انديشه اجتماعي متفكران»، «زن در رسانه ها»، «كتاب در عصر تحول فرهنگ شفاهي به فرهنگ مكتوب»، «انديشه نوسازي در ايران»، «درآمدي بر نظريه سازي در جامعه شناسي»، «پست مدرنيسم و توسعه جامعه شناسي معاصر»، «مدرنيته ايراني روشنفكران و پارادايم فكري عقب ماندگي در ايران»، «نظريه هاي جامعه شناسي»، «ترجمه كتاب جامعه شناسي»، «اذيت و آزار بدني فرزندان در خانواده تهراني»، «بررسي عوامل موثر بر رضايت شغلي زنان شاغل در مشهد»، «جامعه شناسي آينده»، «جامعه شناسي در كانادا»، «جامعه شناسي معماري شهر تهران»، «جنبش اجتماعي»، «خلاصه مقاله فرهنگ عمومي و ضرورتهاي توسعه»، «رابطه نسلها از طريق خانواده»، «روشنفكري ايراني و هويت»، «مصاديق اثز تغيير نگرش در توسعه»، «جامعه

شناسي تغييرات فرهنگي در ايران»، «نظريه هاي جامعه شناسي»، «جامعه شناسي تغييرات فرهنگي در ايران»، «نظريه هاي جامعه شناسي»، «جامعه شناسي نسلي در ايران»، «تغييرات اجتماعي در ايران»، «پاتوق و مدرنيته ايراني»، «روشنفكري در گذر انديشه ها»، «علم و مدرنتيه ايراني»، «فرهنگ و هويت ايراني و جهاني شدن»، «جامعه شناسي توسعه اصول و نظريه ها»، «جامعه شناسي خانواده ايراني»، «تاريخ تفكر اجتماعي در اسلام از آغاز تا دوره معاصر»،«logue Among vilizations »، «Hand book of world families»،«Making Civil Societies Work Zivilgesellschaft und gesellschaftliche Praxis»،« uluslararasi oryantalizm sempozyumu»،« making civil societies work- zivilgesellschaft und gesellschaftliche praxis»، « the cultures of economic migration» و مقالات متعددي از جمله « انقلاب و هزيمت جامعه شناسي ماركسي»، « «تئوري جامعه شناختي دفاع از حقوق زنان»، «مقدمه اي بر نظريه وابستگي در جامعه شناسي توسعه»، «پارادايم و جامعه شناسي»، «جامعه شناسي در ايران»، «ظهور جامعه شناسي در ايران»، «دولت و تحول»، «انديشه اجتماعي ابوريحان بيروني و ابن خلدون»، «مشاركت و توسعه اقتصادي اجتماعي»، «جامعه شناسي آمريكايي»، «شريعتي و ماركسيسم »، «تاملي جامعه شناختي در بررسي ويژگيهاي فرهنگ بسيجي»، «نگرش مردم تهران در مورد سلامت جامعه»، «نگرش مردم تهران در مورد ميزان سلامت جامعه»، «آسيب شناسي اجتماعي و بسيج»، «اختلال فرهنگي و زمينه ايجاد آن»، «سنت نوگرايي توسعه»، «استاد مطهري و جامعه شناسي»، «عقلانيت در جامعه شناسي/ جامعه شناسي عقلانيت»، «نقش تبليغات سياسي در رفتار انتخاباتي ساكنان تهران»، «بررسي وضعيت خشونت در جامعه تهران»، «تبادل و تقابل فرهنگي در عصر ماهواره»، «ديدگاه حضرت امام ره درباره توسعه اقتصادي»، «كتاب وجامعه»، «گزيده مقالات سمينار توسعه فرهنگي و اولويت هاي پژوهشي تلقي تحصيلكردگان در مورد پژوهشهاي ،فرهنگي»، «جامعه

شناسي آمريكايي»، «جامعه شناسي آينده راهي براي بررسي علمي آينده»، «سهم جلال آل احمددرشكل گيري پژوهشهاي فرهنگي واجتماعي ايران(پژوهشي درجامعه شناسي ومردم .شناسي ادبيات)»، «پيشينه نظري ديدگاه جامعه شناسي دكتر علي شريعتي: نسبت شريعتي با ماركسيسم»، «استاد مطهري و جامعه شناسي»، «الگوي تحليل وبر از رابطه دين و توسعه»، «الگوي تحليل وبرازرابطه دين وتوسعه»، «انديشه اجتماعي ابوريحان بيروني و ابن خلدون»، «انقلاب وهزيمت جامعه شناسي ماركسي:معرفي ونقدتئوري دولت وانقلاب اجتماعي خانم تدا اسكاچيل، براساس واقعيت انقلاب اسلامي ايران»، «بررسي امكان وجود بحران در جامعه شناسي ايران»، «بررسي بحرانهاي اجتماعي و تحليلي از ديدگاههاي صاحبنظران ايراني»، «بررسي جامعه شناسي انتخابات مجلس»، «بررسي فرهنگ اپارتمان نشيني باتوجه به مشكلات آن»، «بررسي نظريه نوسازي :مطالعه موردي درباره تقدير گرايي فرهنگي در ايران»، «بسيج شناسي در جامعه شناسي اجتماعي»، «تئوري جامعه شناختي دفاع ازحقوق زنان »، «تبادل و تقابل فرهنگي در عصر ماهواره»، «تحليل جامعه شناسي رابطه باغرب»، «تحليلي جامعه شناختي از : راههاي نفوذ فرهنگي غرب در ايران معاصر»، «تحول پذيري فرهنگي»، «تلقي از جهان و تغييرات فرهنگي ناشي از آن»، «تلويزيون در ايران-ابزار توسعه يا نمادسازي»، «جايگاه بسيج شناسي اجتماعي درجامعه شناسي»، «جايگاه مخاطب در فرآيند ارتباط»، «جايگاه مخاطب در فرآيند ارتباط»، «خشونت درشهرتهران»، «نگرش ايرانيان نسبت به غرب,بررسي تجربي درايران»، «نظريه وابستگي»، «نقش آموزش درارتقاء صنعت فرش درايران»، «نقش تبليغات سياسي دررفتارانتخاباتي ساكنان ايران»، «نقش روزنامه هاي داخلي در و حدت ملي»، «نقش صدا و سيما در كتابخواني»، «نيروي مقاومت ,رفتار و الگو»، «ياداشت سردبير»، «تلوزيون در ايران: ابزار توسعه يا نمادسازي»، «برابري جنسيتي در حوزه سياسي»، «تغييررات فرهنگي در استان مازندران(آزمون تجربي نظريه اينگلهارت)»، «روند

جهاني جامعه شناسي: تحليلي از اجتماع علمي»، «وضعيت پيوستاري تغييرات فرهنگي در ايران»، «جامعه شناسي در كانادا: مساله شناسي بومي و شكل گيري بومي گرايي علمي در علوم انساني كانادايي»، «فوتبال: پارادكس نوسازي»، «مدرنيته يا تغيير فرهنگي از مدرنيته مورد تجربي ايران»، «تحليل جامعه شناختي وضعيت دينداري جوانان با رويكرد بي شكلي دين ورزي»، « جامعه شناسي كانادا: آثاز معرفت شناسي مساله شناسي بومي بر شكل گيري بومي گرايي علمي در علوم ،انساني كانادايي، شكل گيري حوزه هاي خاص در جامعه شناسي كانادا»، « بدن به مثابه رسانه هويت»، «روند تغييرات فرهنگي اجتماعي خانواده تهراني طي سه نسل»، «هرمنوتيك: بازسازي يا گفتگو»، «ترجيحات ارزشي دانش آموزان تهراني»، «روند تغييرات فرهنگي اجتماعي خانواده تهراني طي سه نسل»، «جوانان ومناسبات نسلي»، «تكوين حوزه عمومي و گفت و گوي عقلاني (بررسي موردي چند تشكل دانشجويي)»، «راديو پيام رسانه اي در نوسازي شهري»، «بررسي وضعيت نظام ارزشي در مناطق فرهنگي - اجتماعي ايران»، «اعتماد، اجتماع و جنسيت »، «بحران اجتماعي و روشنفكران ايراني»، «طبيعت نظام ارزشي جامعه ايراني: مادي، فرامادي يا تلفيقي»، «فرهنگ وانديشه»، « «ادبيات داستاني و سرنوشت جامعه شناسي در ايران»، «اعتماد اجتماع و جنسيت،بررسي تطبيقي اعتماد متقابل در بين دو جنس»، «رابطه بين نسلي در خانواده ايراني»، «شكاف طبقاتي و انقطاع اجتماعي»، « ابعاد وعوامل گسست وپيوند نسلها»، «هويت سازي و بحران هويت در ايران»، «مناطق فرهنگي: تنوع الگوي تغييرات فرهنگي يا يكساني»، «ارزش هاي فرهنگي (ارزشي) و تغييرات اجتماعي»، «جوانان و دگرگوني فرهنگي ارزشي»، «سازمان سنتي: ارزش هاي خانوادگي و آموزش توسعه اي»، «دو جهان ايراني: مسجد و كافي شاپ»، «جامعه ايران و مكانيسم هاي

تغييرات در آن»، «جايگاه بسيج شناسي اجتماعي در جامعه شناسي»، «سوژه و قدرت: تحليل چگونگي شكلگيري ذهنيت در مطالعات فرهنگي»، «آموزش جامعه شناسي در ايران،مشكلات و فرصتها»، «نظرسنجي و تحقيقات اجتماعي در ايران»، «دو جهان ايراني: مسجد و كافي شاپ»، «زنان و سريالهاي تلويزيوني »، «زنان و سريالهاي تلويزيوني (مطالعه اي درباره سريال كلانتر و مخاطبان آن»، «نراقي و جامعه شناسي در ايران»، «طبيعت نظام ارزشي جامعه ايراني: مادي، فرامادي يا تلفيقي»، «فرآيند تغيير نسلي: بررسي فراتحليلي در ايران»، «رابطه ارزش هاي سنتي و مدرن در سطوح خردو كلان» و ... است.جوائز و نشانها : از جمله جوايز و تقديرنامه هاي وي «كسب رتبه دوم طرح پژوهشي برگزيده در نخستين جشنواره آثار مطالعات فرهنگي اجتماعي شهر تهران»، «نويسنده كتاب قابل تقدير در رشته علوم انساني»، «پژوهشگر نمونه»، «نويسنده كتاب سال براي كتاب جامعه شناسي در ايران» است. آثار : جامعه شناسي ابن خلدون ويژگي اثر : نويسندگان:تاليف تقي آزاد ارمكي سال نشر:1376 موضوعات: ابن خلدون، عبدالرحمان بن محمد، 732 - 808ق. -- نقد و تفسير ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد، 732 - 808ق. -- معلومات -- جامعه شناسي تاريخ نويسان اسلامي جامعه شناسان اسلامي محل نشر:تهران ناشر:موسسه فرهنگي انتشاراتي تبيان سرشناسه هاي فارسي:آزاد ارمكي، تقي، 1336 -

آزاديان، مصطفي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

مصطفي آزاديان

محل تولد : كلار دشت

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1347/1/1

زندگينامه علمي

بنده در سال 1347 در روستاي پيش نبور از توابع كلاردشت (شهرستان چالوس) متولد شدم و تا اخذ مدرك سوم راهنمايي در همان محل بودم. سپس با توفيق الهي وارد مدرسه علميه چالوس شدم و به مدت دو سال در آنجا به

دروس ديني اشتغال داشتم. آنگاه قريب چهار سال در تهران " جامعة اميرالمومنين عليه السلام " مشغول به تحصيل بودم.

در سال تحصيلي 67-68 توفيق حضور در حوزه علميه قم نصيبم شد. در قم با موسسه در راه حق آشنا شدم و در كنار دروس حوزوي به مباحث جديد نيز پرداختم كه در دو دوره عمومي و تخصصي در موسسه امام خميني (رحمة الله عليه) كسب علم و دانش كردم.

بحمدالله توفيق داشتم، در زمان جنگ در كنار رزمندگان اسلام حضور داشته باشم و در ايام تبليغي نيز به سفرهاي تبليغي بروم. اكنون نيز از اعضاي هيات علمي پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي در پژوهشكده فلسفه و كلام اسلامي به پژوهش اشتغال دارم .

آسايش، حسين

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

دكتر حسين آسايش در سال 1311 در شهر تبريز بدنيا آمد. پس از گذراندن تحصيلات مقدماتي در سال 1336 در رشته تاريخ و جغرافيا و علوم تربيتي از دانشگاه تبريز را گذراند. وي به علت شاگرد اولي از بورسيه دولتي استفاده كرده و عازم فرانسه شد و تا مقطع دكتري رشته جغرافيا، گرايش روستاشناسي در دانشگاه سوربن تحصيل كرد. ايشان پس از مراجعت به ايران در دانشگاه تبريز با مرتبه استادياري مشغول به فعاليت شد و تا سال 1364 در اين دانشگاه بودند كه به افتخار بازنشستگي نائل آمد. دكتر آسايش فعاليت علمي خود را در دانشگاه آزاد اسلامي واحد علوم و تحقيقات تهران ادامه داد و تاكنون با رتبه علمي دانشياري انجام وظيفه مي كند.گروه : علوم انسانيرشته : جغرافياگرايش : جغرافياي روستاييوالدين و انساب : پدر حسين آسايش، خياط بود و امور خياطي استاد محمدحسين شهريار را بر عهده داشت.

پدر بزرگش به حرفه علافي مشغول بود كه در زمان خود شغلي مهم بوده است. مادر ايشان نيز خانه دار بوده است.خاطرات كودكي : حسين آسايش از دوران كودكي خود خاطرات زيادي بياد دارد كه از آن جمله اند: تشكيل حكومت ملي دموكرات در آذربايجان به دست جعفر پيشه وري، قطع رابطه با حكومت مركزي به مدت دو سال، چاپ اسكناسهايي به زبان تركي، مكاتبات اداري به زبان آذري، تدريس در دانشگاهها و مدارس به زبان آذري (كتابهاي موجود هم به زبان تركي چاپ شده بودند)، تاسيس اولين دانشگاه در تبريز، انتصاب آقاي بي ريا به سمت رياست فرهنگ و ...اوضاع اجتماعي و شرايط زندگي : حسين آسايش در خانواده اي از نظر شرايط مادي متوسطي بدنيا آمد. او به همراه خانواده (هفت خواهر و برادر) در خانه 250 متري در تبريز در كنار پدري خياط زندگي مي كرد.تحصيلات رسمي و حرفه اي : حسين آسايش پس از طي دوره ابتدايي و متوسطه در تبريز، در رشته تاريخ و جغرافيا و علوم تربيتي در دانشگاه تبريز پذيرفته شد و در سال 1336 از همان دانشگاه فارغ التحصيل گرديد. وي به علت شاگرد اولي از طرف دولت در سال 1339 به فرانسه عزيمت كرد و در دانشگاه سوربون پاريس به تحصيل پرداخت و دكتراي جغرافياي انساني با گرايش روستاشناسي را با درجه عالي از انستيتو جغرافياي دانشگاه سوربن پاريس دريافت كرد.خاطرات و وقايع تحصيل : حسين آسايش از تحصيل در مدارس به زبان آذري خاطراتي به ياد دارد. وي از مدير مدرسه خود چنين نقل مي كند: مدير مدرسه ما فرد خوبي بود كه به گفته خودش چندين بار مدرسه اش

را به خاطر اينكه سواد آموزي گناه است به آتش كشيده بودند و بعدها معلوم گرديد كه فرزندان آنها در انگلستان مشغول به تحصيل بودند.فعاليتهاي ضمن تحصيل : حسين آسايش در كنار تحصيل به آموزش حرفه خياطي نزد پدر مي پرداخت و همچنين در مقاطع ابتدايي و متوسطه به تدريس مشغول بود.استادان و مربيان : حسين آسايش از دوران تحصيل خود اساتيد و مربياني داشته است كه در زندگي علمي وي تاثير بسزايي داشتند كه از آنجمله مي توان به چند تن اشاره كرد: آقاي ميرزا عبدالله ساويز (مدير مدرسه ابتدايي و متوسطه)، آقاي دربندي (معلم كلاس سوم ابتدايي)، آقايان دكتر تاجبخش، دكتر صوفي املشي، دكتر وديعي (اساتيد دوره كارشناسي)، پروفسور ژرژ (استاد معروف دانشگاه سوربن دوره دكتري).هم دوره اي ها و همكاران : مرحوم دكتر فريد، دكتر محمود پور، دكتر سيد رحيم مشيري، دكتر عزت الله عزتي، دكتر پرويز كردواني و ... از همكاران و هم دوره اي هاي حسين آسايش مي باشند.همسر و فرزندان : حسين آسايش متاهل است. وي داراي سه فرزند پسر است. فرزند ارشد در آمريكا بسر مي برد و يك كمپاني در رابطه با هوا و فضا و ناسا دارد. ديگر فرزندانش شغل پدر را ادامه نداده و وارد بازار كار شدند و هم اكنون از تاجران بنام بازار مي باشند.وقايع ميانسالي : دكتر حسين آسايش پس از بازنشستگي به تهران منتقل شد و دوره دكتري رشته جغرافيا و برنامه ريزي روستايي را در دانشگاه آزاد اسلامي تاسيس كرد.مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : حسين آسايش پس از اخذ مدرك دكتراي جغرافياي انساني با گرايش روستاشناسي از پاريس، به ايران مراجعت كرد و در

دانشگاه تبريز با مرتبه علمي استادياري استخدام شد. وي تا سال 1364 (تا زمان بازنشستگي) در همان دانشگاه بود. ايشان پس از بازنشستگي به تهران منتقل و در دانشگاه آزاد اسلامي فعاليت علمي خود را مجدد شروع كرد و در دوره هاي كارشناسي ارشد و دكتري از سال 1370 به بعد (تاكنون) به تدريس پرداخت. ايشان در كنار تدريس و تحقيق، داراي سمت هايي بوده اند كه مي توان به موارد زير اشاره كرد: - عضو هيئت علمي و دانشيار گروه جغرافيا دانشگاه آزاد اسلامي تهران (واحد علوم و تحقيقات) - موسس و رئيس مركز تحقيقات روستايي دانشگاه تبريز (اين موسسه دومين موسسه بعد از موسسه تحقيقات اجتماعي دانشگاه تهران بود) - موسس و رئيس دفتر طرح و برنامه ريزي دانشگاه تبريز - مدير كل اداره كل بودجه و تشكيلات دانشگاه تبريز - مدير كل اداره كل خدمات دانشگاه تبريز - مشاور وزارت جهاد كشاورزي در سازمان امور اراضي در تهيه برنامه دوم توسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي جمهوري اسلامي ايران - عضو كميته شوراي برنامه ريزي آموزش عالي در برنامه سوم توسعه جمهوري اسلامي ايران - عضو انجمن جغرافيايي فرانسهمراكزي كه فرد از بانيان آن به شمار مي آيد : حسين آسايش دوره دكتراي جغرافيا و برنامه ريزي روستايي را در دانشگاه آزاد اسلامي تهران راه اندازي كرده است. وي همچنين موسس مركز تحقيقات روستايي دانشگاه تبريز (اين موسسه دومين موسسه بعد از موسسه تحقيقات اجتماعي دانشگاه تهران بود) و دفتر طرح و برنامه ريزي دانشگاه تبريز مي باشد.شاگردان : حسين آسايش درباره شاگردان خود چنين مي گويد: شاگردانم كه در موقعيت بسيار مهم و كليدي مشغول

به فعاليت هستند، خيلي زياد است، از جمله چند نفر وكليل مجلس شوراي اسلامي، دو نفر در سازمان ملل در كميته بحران جمعيت و دهها استاد و روساي دانشگاهها. دكتر قاليباف و سرلشكر مصطفوي هم از دانش آموختگان دكتر آسايش مي باشند.آرا و گرايشهاي خاص : حسين آسايش در زمينه هاي پيرامون مسائل روستا در ايران و جهان به تحقيق و مطالعه مي پردازد.جوائز و نشانها : - اخذ مدال درجه اول فرهنگ به مناسبت شاگرد اولي در مقطع كارشناسي در سال 1337 - دريافت لوح تقدير سپاس از دست آيت الله هاشمي رفسنجاني به عنوان استاد برگزيده جغرافيا و برنامه ريزي توسعه روستايي در ايران - اخذ لوح تقدير از دومين همايش ملي توسعه روستايي ايران در سال 1386 - و چندين لوح تقدير ديگر و از ديگر سران عالي رتبه كشورچگونگي عرضه آثار : - انتشار 17 جلد كتاب دانشگاه مربوط به مسائل و مشكلات و برنامه ريزي روستايي توسط دانشگاههاي كشور - مديريت و اجراي 11 طرح تحقيقاتي روستايي منطقه اي و ناحيه اي در ايران - مديريت و اجراي 3 طرح بين المللي مربوط به مسائل روستايي ايران - انتشار 20 مقاله در نشريات مختلف داخلي و خارجي مربوط به مسائل روستاييآثار : nbsp1 اصول و روشهاي برنامه ريزي روستايي (رشته جغرافيا) ويژگي اثر : پديدآورنده: حسين آسايش ناشر: دانشگاه پيام نور - 11 آذر، 1374 2 اصول و روشهاي برنامه ريزي ناحيه اي (رشته جغرافيا) ويژگي اثر : پديدآورنده: حسين آسايش ناشر: دانشگاه پيام نور -

28 شهريور، 1375 3 اقتصاد روستايي (رشته جغرافيا) ويژگي اثر : پديدآورنده: حسين آسايش ناشر: دانشگاه پيام نور - 18 بهمن، 1374 4 برنامه ريزي روستايي در ايران ويژگي اثر : تاليف، انتشارات دانشگاه پيام نور 13755 برنامه ريزي روستايي در ايران، رشته جغرافيا ويژگي اثر : پديدآورنده: حسين آسايش ناشر: دانشگاه پيام نور - 1383 6 جغرافياي اقتصادي ايران 2، صنعت، حمل و نقل، انرژي، رشته جغرافيا ويژگي اثر : پديدآورنده: حسين آسايش ناشر: دانشگاه پيام نور - 1383 7 جغرافيايي صنعتي ايران(بخش صنايع سنگين و نيمه سنگين) ويژگي اثر : تاليف،انتشارات دانشگاه تبريز، شماره 173-13548 جمعيت و مسائل روستايي آذربايجان شرقي ويژگي اثر : تاليف، موسسه تحقيقات اجتماعي و علوم انساني دانشگاه تبريز 13479 راهنماي تحقيق روستاهاي ايران ويژگي اثر : تاليف، موسسه تحقيقات اجتماعي و علوم انساني دانشگاه تبريز 134510 روش شناسي و تكنيك هاي تحقيق علمي در علوم انساني با تاكيد بر جغرافيا ويژگي اثر : پديدآورنده: حسين آسايش، سيدرحيم مشيري ناشر: قومس - 16 فروردين، 1381 11 روشهاي برنامه ريزي ناحيه اي (مدلها و روشها و فنون) ويژگي اثر : تاليف، دانشگاه آزاد اسلامي، واحد شهر ري 138312 كارگاه برنامه ريزي روستايي، رشته جغرافيا ويژگي اثر : پديدآورنده: حسين آسايش

ناشر: دانشگاه پيام نور - 1373 13 مقدمه اي بر اقتصاد روستايي ايران ويژگي اثر : دانشگاه آزاد اسلامي واحد كرمانشاه سال 1385

آسه، جواد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

جواد آسه

محل تولد : بابل

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1351/6/20

آشتياني، محمدرضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد رضا آشتياني

محل تولد : آشتيان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1319/1/1

حجة الاسلام والمسلمين آشتياني در سال 1319 هجري شمسي در آشتيان به دنيا آمد. خانواده او خانواده اي مذهبي و دوستدار اهل بيت پاك پيامبر(ص ) بود و پدرش با پيشه كشاورزي روزگار مي گذراند. دوران تحصيل حجة الاسلام والمسلمين آشتياني ، نخست به مكتبخانه رفت و پس از حدود 2 سال كه آن را به آموختن قرآن و ادبيات فارسي گذرانده بود، به دبستان رفت و پس از چند سال آن را به پايان رسانيد.

موقعيت خانواده او به گونه اي بود كه بايد به كمك پدر مي رفت و به او خدمت مي كرد. از اين رو همچون پدر پيشه كشاورزي را پيش گرفت و چند سال هم بدين عنوان گذرانيد، تا اينكه بر حسب اتفاق يكي از وعاظ مشهور به نام آقاي منتظري گلپايگاني به آشتيان آمد و با مشاهده استعداد او، از پدرش درخواست كرد كه فرزند خود را به تحصيل علوم ديني بگمارد.

اين امر مورد موافقت پدر او واقع شد. از اين رو حجة الاسلام والمسلمين آشتياني در حدود 20 سالگي دروس مقدمات را در حوزه علميه آشتيان آغاز كرد. او با به پايان رساندن مقدمات ، عازم حوزه علميه قم شد تا از مواهب معنوي و علمي استادان آن ديار عالم خيز بهره ببرد. او در مدتي كوتاه دروس دوره سطح را در نزد بهترين استادان آن روزگار به پايان برد و به درس خارج فقه و اصول عالمان آن دوره راه يافت . البته مهم ترين

استاد او در اين بخش ، آيت الله العظمي مكارم شيرازي بود.

او در طي اين سالها ضمن تحصيل دروس رسمي ، به تحقيق و پژوهش درباره مسائل گوناگون اسلامي نيز مي پرداخت . حجة الاسلام والمسلمين آشتياني در طول دوران تحصيل خود از محضر عالمان بسياري بهره مند شد.

او كه مقدمات را در حوزه علميه آشتيان به پايان برده بود، شرح لعمه را نزد آيت الله شيخ علي پناه اشتهاردي و آقاي شب زنده دار و نيز قوانين را نزد آيت الله ستوده فرا گرفت و براي آموختن رسائل به درس آيت الله العظمي نوري همداني و آيت الله العظمي مكارم شيرازي رفت . كفايه را نيز نزد آيت الله سلطاني طباطبائي (ره ) و آيت الله العظمي فاضل لنكراني آموخت . با پايان يافتن دوره سطح به درس خارج فقه و اصول آيت الله مكارم شيرازي رفت و يك دوره اصول كه حدود 6 سال به طول انجاميد و حدود 15 سال درس فقه را نزد ايشان فرا گرفت . او در طي اين سالها به درس امام خميني (ره ) و نيز درس آيت الله العظمي شيخ مرتضي حائري (ره ) مي رفت . و در ايام تعطيل و روزهاي پنج شنبه و جمعه در جلسات تفسير آيت الله العظمي مكارم شيرازي حاضر مي شد.

حجة الاسلام والمسلمين آشتياني در طول ساليان تحصيل با فضلاي بسياري رابطه دوستي داشت كه از ميان آنها از حجة الاسلام والمسلمين امامي _ از اعضاي جامعه مدرسين _ مي توان نام برد.

حجة الاسلام والمسلمين آشتياني تا به امروز فعاليتهاي علمي و فرهنگي بسياري از خود بر جاي نهاده است . از فعاليتهاي مهم ايشان در اين عرصه ، شركت در تدوين تفسير نمونه است . كار تدوين و

نگارش تفسير نمونه از سال 1351 آغاز شد. اين كار به پيشنهاد آيت الله العظمي مكارم شيرازي بود. ايشان بر اين باور بودند كه خلا وجود يك تفسير فارسي كه همگان بتوانند آن را بخوانند و از آن استفاده كنند، محسوس است . از اين رو حجة الاسلام و المسلمين آشتياني به همراه گروهي از فضلاي آن روزگار تحت اشراف آيت الله العظمي مكارم ، كار نگارش اين اثر عظيم را آغاز كردند كه با عنايت پروردگار در سال 1367 به پايان رسيد و در 27 جلد در اختيار همگان قرار گرفت . از فعالتيهاي مهم ديگر ايشان ، شركت در تدوين تفسير موضوعي قرآن به نام «پيام قرآن » و نيز شركت در نگارش تفسير نهج البلاغه است كه هر دو اثر هم اكنون منتشر شده و در اختيار عموم مردم قرار گرفته است . حجة الاسلام والمسلمين آشتياني هم اكنون از اعضاي جامعه مدرسين حوزه علميه قم است و در اسفند 1382 به نمايندگي مردم قم در مجلس شوراي اسلامي انتخاب شده است.

آصفي، محمدمهدي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد مهدي آصفي

محل تولد : نجف اشرف

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1316/1/1

محمد مهدى آصفى در سال 1316 ه.ش در يك خانواده روحانى در نجف اشرف متولد شد، پدر او، مرحوم آيت الله شيخ على محمد آصفى بروجردي (ره) از علماء و فقهاى نجف بود. مادر او دختر فقيه بزرگوار مرحوم آيت الله شيخ محمد تقى بروجردى است.

ايشان از دوران نوجوانى با حوزه علميه ارتباط پيدا كرد و پس از گذراندن مقدمات دروس علوم دينى، وارد مقطع سطح حوزه علميه شد و از استادان بنامى استفاده برد، همچون آيات عظام شيخ

مجتبى لنكرانى (درس فقه) شيخ صدرا بادكوبى ( درس اصول)، سرابى (تفسير)، شيخ محمد رضا مظفر(منطق)، شيخ عبدالمنعم فرتوسى (بلاغت و معانى و بيان).

او همگام با دروس حوزوى، درس هاى دانشگاهى را تا مقطع فوق ليسانس دانشگاه بغداد در رشته معارف اسلامى ادامه داد. استادان گرانقدرى كه او در مرحله عالى حوزه يعنى درس خارج از آنها بهره جست عبارتند از: آيات عظام ميرزا باقر زنجانى، شيخ حسين حلّى، حكيم، امام خمينى و ابوالقاسم خويى (رحمة الله عليهم.)

وى داراى تأليفات زيادى از جمله «ملكية الارض فى الاسلام» است كه در نجف نوشت و سى سال پيش آيت الله شيخ مرتضى آل ياسين و آيت الله ميرزا هاشم آملى با استناد به اين كتاب، به وى اجازه اجتهاد دادند.

وى كه در فقه و قرآن صاحب نظر مى باشند، فعلا به تدريس خارج فقه (تخريج فقهى مسائل بانكدارى) و تكميل كتابهاى فى رحاب القرآن ( كه در حكم يك تفسير موضوعى است در 12 جلد) اشتغال دارند.

از خدمات فرهنگى، سياسى و اجتماعى او عبارتند از: تا چندى پيش حدود سى سال در كادر رهبرى حزب الدعوه عراق بود و مدتى است كه از اين حزب به دلائلى بيرون آمده. مؤسسه خيريه امام باقر (ع) را تأسيس كرد كه تقريباً 6700 خانواده پناهنده عراقى و افغانى را در بيش از 33 نقطه از جمهورى اسلامى ايران، سرويس دهى مى كند. ايجاد مجتمع هاى مسكونى (حدود 110 واحد مسكونى) براى ايتام در قم و 220 واحد مسكونى براى كمك هاى مادى و معنوى به مؤمنين در داخل عراق و داخل كشور افغانستان.

آفتابي، محمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد آفتابي

محل تولد :

سرپل ذهاب

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1356/3/4

زندگينامه علمي

اينجانب محمد آفتابي فرزند عليجان متولد روستاي نقاره كوب از توابع شهرستان سر پل ذهاب استان كرمانشاه در تاريخ4/ 3/ 1356متولد. كلاس اول تا پنجم ابتدائي در روستاي فوق الذكر مشغول تحصيل بودم. دوران راهنمائي را در شهرستان سر پل ذهاب (مدرسه ابوذر) به اتمام رساندم. مقطع متوسطه را در دبيرستان معلم سرپل ذهاب طي كردم.

در سال 1372 وارد حوزه علميه باقرالعلوم (ع) شهرستان سرپل ذهاب كه در همان سال هم تاسيس شده بود، مشغول تحصيل علوم حوزوي شدم. در ادامه لمعتين و اصول فقه را در حوزه علميه امام خميني (ره) كرمانشاه در مسجد حاج شهبازخان كه زير نظر مرحوم حضرت آيت الله حاج آخوند كرمانشاهي بود سپري نمودم و در سال 1378 وارد حوزه علميه مباركه قم شدم كه فصل جديدي در زندگي و تحصيلم آغاز گرديد.

بعد از دو سال كه در قم بودم، شروع به فعاليتهاي علمي و تحقيقي نمودم كه چند مقاله به نگارش درآورده ام و در حال حاضر هم مشغول تحقيقات علمي و پژوهشي در ابواب ديگر نيز مي باشم و از محضر حضرات آيات مراجع معظم تقليد نيز بهره مند هستم و از وجود اين عزيزان استفاده هاي علمي لازم را مي برم كه در بخش اساتيد به آن اشاره كرده ام. انشاء الله خداوند سبحان به همه ما توفيق عنايت بفرمايد كه از سربازان واقعي امام عصر (عج) باشيم.

آقا پيروز، علي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

علي آقا پيروز

محل تولد : همدان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1346/1/1

زندگينامه علمي

سال 1346 در شهرستان

سمنان متولد شدم . تحصلات ابتدايي راهنمايي و متوسطه را در شهر تهران به اتمام رساندم و در سال 1362 به دليل علاقه زياد به علوم اسلامي جذب حوزه علميه ولي عصر عليه السلام تحت سرپرستي استاد گرانقدر و فرزانه حاج آقا بنابي (دام عزه) شده ، دروس مقدماتي (ادبيات عرب، منطق، اصول فقه، و معالم) را در آن حوزه به پايان رساندم . سپس براي ادامه تحصيل به شهر مقدس قم عزيمت كردم و درسال 1370 با اتمام دوره سطح، وارد دروس خارج فقه و اصول شده و از محضر اساتيد بزرگوار : حضرات آقايان مكارم شيرازي (4 سال)، ميرزا جواد آقا تبريزي (7 سال)، وحيد خراساني (1 سال)، محقق داماد (1 سال)، و جوادي آملي (2 سال تفسير قرآن و 2 سال خارج فقه و مكاسب) بهره مند گشتم ؛ شرح منظومه ملا هادي سبزواري را در محضر استاد گرانقدر جناب آقاي احمد بهشتي تلمذ كرده ، از محضر حضرت استاد انصاري شيرازي نيز استفاده كردم.در عرفان اسلامي نيز به مدت 5 سال از محضر استاد فرزانه حضرت آيت الله احمد حجتي بهره بردم.تحصلات دانشگاهي خود را در مقطع كارشناسي ارشد رشته مديريت دولتي در پژوهشگاه حوزه و دانشگاه سپري كردم و در سال 1379 موفق به اخذ مدرك كارشناسي ارشد شدم. پيش از اتمام اين دوره تحقيقات نسبتا گسترده اي را در موضوع مديريت اسلامي آغاز كرده و در طرح هاي متعددي به صورت مجري و يا همكار حضور داشته ام . در زمينه تدريس نيز در حدود 7 سال مدرس جامعه الزهراء سلام الله عليها بوده و درس هاي معارف اسلامى،

عقايد، و فقه را ارائه كرده ام در موضوع مديريت اسلامي نيز در مراكز : دانشگاه آزادنراق، سفيران هدايت ، تربيت راهنما تدريس داشته ام . و چندين كارگاه آموزشي را با موضوع سازمان و مديريت براي مديران روحاني دفاتر نمايندگي ولي فقيه در جهاد كشاورزي برگزار كرده ام ( به طور مشترك با جناب آقاي منطقي ) در زمينه تفسير قرآن كريم مدت 3 سال در سازمان بهسازي و زيبا سازي اطراف حرم مطهر، به تفسير ترتيبي آيات نوراني هر هفته يك جلسه اشتغال داشته ام.

آقابابايي، اسماعيل

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

اسماعيل آقابابايي بني

محل تولد : شهركرد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1347/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب متولد سال 1347 در شهر بن از توابع شهركرد هستم. تحصيلات ابتدايى، راهنمايي و سالهاي اول و دوم دبيرستان را در بن به انجام رسانده و سال 1364 وارد حوزه علميه شهركرد شدم. تدريس را در كنار تحصيل از سال دوم حوزه آغاز كردم و تا درس لمعه ادامه يافت.

سال 1367 به قم منتقل شدم و دوره سطح را به پايان رسانده و در دوره درس خارج همزمان تحصيلات دانشگاهي و حوزوي را ادامه دادم. در درس خارج اصول آية الله تبريزي به مدت 6 سال شركت و سعي كردم پس از مباحثه درسهاي ايشان را به طور كامل تقرير كنم. در دروس فقه اساتيد ديگر همچون آيات عظام مكارم شيرازى، جوادي آملي و فقيهي نيز شركت كرده و مجموعاً به مدت 8 سال كامل به تحصيلات خارج اشتغال داشتم. پس از اتمام تحصيلات دانشگاهي در سطح كارشناسي ارشد پژوهش را به عنوان شغل

مورد علاقه خود در كنار تدريس در دانشگاه برگزيدم.

همچنين بخشي از فعاليت هاي من به ويرايش علمي و نگارش نوشته هاي حقوقي اختصاص يافته كه تاكنون بيش از چهل كتاب و صد مقاله و گفتگو را ويرايش كرده ام و اين آثار در مراكز متفاوت به چاپ رسيده اند. از نظر تاليف اولين نوشته من پايان نامه دانشگاهي بود كه از طرف جهاد دانشگاهي از ميان پايان نامه هاي سال دانشجويي شايسته تقدير شناخته شد. پس از آن كتابي به عنوان بازداشت موقت به چاپ رسانده و كار بعدي به كتابي در زمينه پيوند اعضا اختصاص داشت كه حائز رتبه دوم كشوري در جشنواره دين پژوهان گرديد و از طرف وزير محترم فرهنگ از اين اثر تقدير شد. و همچنين ارائه مقاله و سخنراني علمي در دانشگاههاي مازندران، اصفهان و مفيد قم از ديگر فعاليتهاي علمي اينجانب است. نگارش يك مقاله علمي، پژوهشي و دو مقاله در همايش هاي كشوري و مقالات از آثار ديگر است كه تا كنون به چاپ رسيده اند. نقش جنسيت در ميزان ديه و قانون گرائي و نقش اجتهاد در قضا، از طرح هاي در دست تدوين در دانشگاه مفيد است و آخرين نوشته اي كه در قالب كتاب اميدوارم به زودي به بازار نشر راه يابد، نوشته اي است تحت عنوان بررسي مسائل فقهي و حقوقي شركت هاي هرمي كه پژوهشگاه اسلامي وابسته به دفتر تبليغات طرف قرارداد طرح است. بطور كلي مسائل جديد در حوزه حقوق كيفري محور تحقيقات علمي اينجانب است و اميدوارم به ياري حق همچنان ادامه يابد.

آقابابايي، حسين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حسين آقابابايي

محل تولد : دليجان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1346/1/1

آقاتهراني، مرتضي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

مرتضي آقا تهراني

محل تولد : اصفهان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1336/1/1

زندگينامه علمي

حجت الاسلام والمسلمين دكتر مرتضي آقا تهراني در سال 1336 در اصفهان متولد شد. تحصيلات مقدماتي علوم حوزوي را در مدرسه حقاني قم و زير نظر شهيدان گرانقدر، قدوسي و بهشتي به اتمام رسانيد.

ايشان از رزمندگان پر تلاش دوران دفاع مقدس بوده و همزمان دروس متوسطه و عالي فقه و اصول، فلسفه و تفسير را در مكتب بزرگاني چون حضرات آيات بهجت، مظاهري و مصباح يزدي(دامت بركاتهم) فرا گرفته است. تحصيل در مؤسسات باقرالعلوم، در راه حق، امام خميني(ره) و اخذ فوق ليسانس روانشناسي در قم، فوق ليسانس فلسفه غرب و دكتراي فلسفه عرفان از دانشگاه بينگ همتون آمريكا، كارشناسي ارشد مطالعات اسلامي از دانشگاه لگ گيل كانادا بخش ديگري از كارنامه درخشان علمي ايشان است.

حجت الاسلام والمسلمين تهراني، 5 سال به عنوان امام جمعه شهر نيويورك و مسئول مؤسسه اسلامي اين شهر فعاليت نمودند و پس از بازگشت از آمريكا تا به امروز به تدريس و تبليغ در حوزه و دانشگاه و تحقيق و پژوهش در گستره فقه، اصول، اخلاق، عرفان و علوم تربيتي پرداخته است.

منابع زندگينامه :مركز تحقيقات علوم كامپيوتري علوم اسلامي

آقاجاني قناد، علي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

علي آقاجاني قناد

محل تولد : قم

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1357/1/1

آقاجاني قناد، محمدرضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمدرضا آقاجاني قناد

محل تولد : قم

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1345/3/3

زندگينامه علمي

اينجانب در سوم خرداد ماه 1345 در شهرستان قم در خانواده اي مذهبي ديده به جهان گشودم. پدرم فروشنده لوازم خانگي در بازار قم بود و پدر بزرگم از بازاريان متديّن قم، كه به شغل قنادي و قندريزي اشتغال داشت و از اين رو او را «حاج شيخ علي قناد» مي ناميدند. پدربزرگ مادري ام، مرحوم شيخ محمد علي انصاري قمي مترجم غررالحكم و دررالكلم مي باشد كه نهج البلاغه مولا علي عليه السلام را نيز ترجمه كرده و به علاوه آن را در پنج جلد و شصت هزار بيت، در قالب نهج البلاغه منظوم به نظم در آورده است. وي همچنين كتابهايي در پاسخ به ايراد شبهات دربارۀ تشيع و روحانيت با عنوانهايي چون «دفاع از اسلام و روحانيت» و در پاسخ به بدانديشان نگاشته و نيز وصاياي پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم به ابوذر غفاري را با عنوان «دُرج گهر» به سلك نظم كشيده و اشعار فراواني نيز در مدح اهل بيت عصمت و طهارت(ع) و جايگاه فقيهان در حوزه علميه قم و نجف و اقدامات آنان سروده كه با عنوان «ديوان انصاري» انتشار يافته است. خانواده مادري اين حقير، به دليل وجود عالمان دين و مردان روحاني، از ويژگي خاصي برخوردار است .

عموي مادرم، مرحوم شيخ مرتضي انصاري قمي واعظ شهير ايران در دهه چهل بود كه در اكثر نقاط

ايران به وعظ و ارشاد مردم مي پرداخت. و به همراه مرحوم «محمد تقي فلسفي» قدومش در همه جا گرامي داشته مي شد و گروهي از مردم قم و مؤمنين تهران، هنوز خاطره منبرهاي شيرين ايشان را به ياد دارند. وي به «حاج انصاري واعظ» شهره بود و در سال 1349 در قم وفات يافت.

از ديگر عموهاي مادرم، مرحوم حجت الاسلام شيخ احمد انصاري و حجت الاسلام شيخ محمود انصاري، از فعالان حوزه علميه نجف بودند كه يار و ياور مراجع بزرگوار تقليد در كار اداره حوزه علميه و رسيدگي به امور طلاب علوم ديني و اقدامات عام المنفعه به حساب مي آمدند كه حاج شيخ احمد انصاري كه بازوي اجرايي آيت الله العظمي خويي در حوزه نجف بود، پس از شهادت آيت الله صدر به دليل همراهي با ايشان، توسط رژيم بعثي صدام دستگير و مظلومانه در زندانهاي اين رژيم به شهادت رسيد.

دايي اينجانب جناب حجت الاسلام والمسلمين ناصر الدين انصاري قمي از محققان كوشاي حوزه علميه قم مي باشد كه ضمن تدريس فقه و اصول، تأليفات فراواني به صورت مقاله و كتاب درباره زندگي علماي دين نگاشته و كتاب «علماي قم»، «كتابشناسي حضرت فاطمه زهرا سلام الله عليها» و «خورشيد فقاهت» ( زندگي نامه آيت الله العظمي گلپايگاني ) از آثار ايشان است.

شوهر خاله اين ناچيز، حضرت آيت الله العظمي سيد محمد علي علوي گرگاني، مدرس دوره خارج فقه و اصول و صاحب رساله عمليه در حوزه علميه قم مي باشد. حجت الاسلام مهدي انصاري قمي پسر عموي مادرم و ديگر شوهر خاله اين حقير است كه كتاب «شيخ فضل

الله نوري رويارويي دو انديشه» از آثار اوست و كارهاي زيادي به صورت تحقيق و تصحيح كتب ديني به خصوص در آثار فيض كاشاني به انجام رسانده است.

تحصيلات ابتدايي خود را در مدرسه ملي و غير دولتي «روحاني» در سال 1350 در قم شروع كردم. در اين مدرسه آموزشهاي ديني به نحو جدي تري دنبال مي شد. دوره راهنمايي را در مدرسه امير كبير قم (1356) و دين و دانش (1357) گذراندم. مدرسه دين و دانش به مديريت شهيد بهشتي در دهه چهل بنيان نهاده شده بود. معلمان دانشمندي همچون سيد عباس اسماعيلي طبا مرا از دانش و ديانت خويش سيراب مي كردند.

ديپلم تجربي را در سال 1363 در همين دبيرستان گرفتم. در حالي كه آموزگاران به قبولي من در رشته پزشكي اميدوار بودند با توجه به ارتباط خانوادگي من با سلسله جليله روحانيت، يكسره به حوزه آمدم و در مدرسه مباركه رضويه به تحصيل در پايه دوم حوزه (سيوطي و حاشيه) مشغول شدم، چرا كه جامع المقدمات را در فرصت هاي دبيرستان خوانده بودم.

در مدرسه رضويه از استاداني چون حجةالاسلام مهدي هادوي تهراني و حجةالسلام محسن كديور و استاد حجةالاسلام طالقاني و استاد آقا جواد فاضل لنكراني به ترتيب در درسهاي حاشيه، سيوطي، مغني و معالم بهره بردم. استاد مختصر المعاني حجة الاسلام حسن عرفان بود. پس از دو سال تحصيل در مدرسه رضويه به سال 1365 وارد درس آزاد حوزه براي پايه چهارم شدم. لمعه را نزد استاد آيت الله رضا استادي و مرحوم استاد وجداني فخر فرا گرفتم و اصول فقه را در محضر استاداني همچون حجةالاسلام حسن ممدوحي و

ديگران آموختم.

در آزمون سالانه مركز مديريت حوزه علميه قم در پايه چهارم رتبه اول و در پايه هفتم رتبه سوم و در پايه هشتم رتبه دوم را به ترتيب در سال هاي 1365، 1368 و 1369 احراز نموده و از سوي امام راحل و آيت الله گلپايگاني مورد تشويق قرار گرفته و هدايايي دريافت نمودم. هداياي مربوط به پايه هشتم را از دست مقام معظم رهبري در اولين سفر ايشان به قم پس از مسئوليت رهبري در مدرسه فيضيه دريافت كردم.

به لطف الهي درس رسائل را نزد استاد اعتمادي و مكاسب را نزد مرحوم استاد پاياني، استاد سيد علي محقق داماد و مرحوم حجةالاسلام ابوالحسن مصلحي اراكي فرزند مرجع عاليقدر خواندم. كفاية الاصول را نيز نزد مرحوم استاد پاياني و حجةالاسلام موسوي تهراني و حجةالاسلام و المسلمين گنجي تلمذ نمودم. بنابراين پايه نهم حوزه را در نظام قديم كه معادل پايه دهم كنوني است در خرداد 1371 امتحان دادم و از مهرماه همان سال به درس خارج فقه و اصول استاد گرانمايه حضرت آيت الله العظمي سيد محمد علي علوي گرگاني شركت نمودم.

نا گفته نماند كه حقير به دليل علاقه به حضور در مراكز دانشگاهي در سال 1364 در كنكور سراسري دانشگاهها شركت نموده و با رتبه 19 در رشته الهيات دانشگاه تهران (در گرايش فقه و مباني حقوق اسلامي) پذيرفته شدم. بنابراين ضمن تحصيل در حوزه علميه قم، يك تا دو روز از هفته به تهران سفر مي كردم و درس هاي رشته الهيات را به سبك دانشگاهي كه البته واجد نقاط قوت و ضعف بود فرا مي گرفتم.

به همين

ترتيب، دوره ليسانس را در تيرماه 1369 به پايان بردم و همان سال يعني در شهريور 69 در كنكور ارشد رشته الهيات با گرايش فقه و مباني حقوق اسلامي شركت جسته و با كسب رتبه اول پذيرفته شدم. بنابراين از بهمن سال 1369 تا بهمن 1372 كه از پايان نامه خود دفاع كردم، دانشجوي دانشكده الهيات دانشگاه تهران بودم. از آنجا كه در آذر ماه 1370 ازدواج كرده بودم، با شروع زندگي جديد، در مرداد ماه 72 بنا به درخواست دانشگاه ايلام كه طي يك فراخوان از فارغ التحصيلان دانشكده الهيات دعوت به همكاري كرده بود، به ايلام هجرت نمودم، درشهريور 72 در آزمون دكتراي رشته الهيات در دانشگاه آزاد شركت جستم. اين در حالي بود كه هنوز مشغول نگارش پايان نامه بودم. وقتي نامه قبولي در مقطع دكترا به دستم رسيد، شرط ثبت نام را كه دفاع از رساله بود نداشتم.

به هر ترتيب بلافاصله تحصيل در مقطع دكترا را در دانشگاه آزاد اسلامي واحد علوم و تحقيقات آغاز نمودم كه از بهمن 1372 تا اسفند 1377 ادامه داشت و اين كار با تردد مكرر بنده از ايلام به تهران صورت مي گرفت. بنابراين تحصيل در مقطع دكترا را در كنار تدريس موظف و فوق العاده در دانشگاه ايلام ادامه دادم.

در حوزه صاحب الزمان (عج) در شهر ايلام تا حدودي درسهاي عوامل في النحو، هدايه، آموزش عقايد استاد مصباح و سيوطي را (مقداري از هر كدام) تدريس نمودم. در حوزه فاطمه الزهراء (س) ايلام كه ويژه خواهران طلبه بود نيز تدريس منطق مظفر داشتم.

از آنجا كه از مرداد 73 رسماً عضو هيات

علمي دانشگاه ايلام هستم، به دليل دوري راه و محروميت منطقه ايلام، و قمي الاصل بودن و قصد ادامه تحصيل در حوزه، خواهان انتقال به دانشگاههاي قم هستم. بنابراين از مهر ماه 1381 در دانشگان پيام نور قم به صورت ماموريت به خدمت به تدريس پرداختم و همزمان در درس خارج فقه آيت الله مكارم شيرازي و اصول آيت الله جعفر سبحاني شركت كردم. از بهمن 82 به دانشگاه قم جابجا شدم و اين ماموريت تا بهمن 1383 ادامه داشت . از مهرماه 1384 با اتمام مأموريت در دانشگاه قم، به ايلام بازگشتم و تا بهمن آن سال به تدريس پرداختم. اما بار ديگر از بهمن ماه 1384 به مدت يك ترم از دانشگاه شاهد ( تهران _ روبروي مرقد مطهر امام خميني ره ) براي مدت يك ترم مأمور به خدمت شدم كه به تدريس فقه و اصول در رشته فقه و حقوق اسلامي اشتغال داشتم. هم اكنون مأمور به خدمت در دانشگاه پيام نور اراك از اول مهرماه 1385 به مدت يك سال مي باشم و به صورت حق التدريس با دانشگاه قم نيز همكاري دارم. به هر حال حقير استاديار پايه 11 دانشگاه ايلام و در وضعيت رسمي قطعي و عضو گروه الهيات هستم.

پايان نامه ها و آثار علمي :

عنوان پايان نامه كارشناسي ارشد اينجانب "ترجمه و تحقيق بخش رهن از قواعد علامه حلي" به راهنمايي حجة الاسلام و المسلمين گرگاني عضو هيات علمي دانشكده الهيات دانشگاه تهران بوده است و در بهمن 1372 از آن دفاع كرده ام. پايان نامه دكترا را با راهنمايي دكتر عليرضا فيض

و مشاوره دكتر هادي عالم زاده و با عنوان «بررسي تطبيقي نظرات محقق اول و ثاني در احكام بيع» نگاشته ام. در اين نوشته نظرات محقق حلي در شرايع الاسلام، مختصر النافع و نكت النهايه، با نظرات محقق ثاني در جامع المقاصد، رسائل المحقق الكركي و حاشيه شرايع و حاشيه قواعد علامه حلي مقايسه و نكات اختلافي را استخراج و به بررسي استدلال طرفين پرداخته ام.

با بازگشت موقت بنده به قم و آشنايي با مركز پژوهش هاي اسلامي صدا و سيما به سال 1379 كه از سوي رهبر معظم انقلاب به سال امام علي (ع) لقب يافت، توانستم كتابي با عنوان «تساهل و تسامح از ديدگاه امام علي عليه السلام» بنگارم كه توسط آن مركز چاپ داخلي شده است. مقالات ديگري نيز نگاشته ام كه در مجلات معتبر دانشگاهي و يا همايشها پذيرفته يا چاپ شده كه ليست آنها در زير ارائه خواهد شد.

با عنايات و فضل خداوند، درسال 1369 در مسابقات حفظ و قرائت قرآن مجيد حوزه علميه قم، رتبه دوم در حفظ 3 جزء قرآن را كسب نمودم. همچنين در سال 1376 در اولين مسابقات حفظ و قرائت قرآن مجيد ويژه اعضاي هيات علمي دانشگاهها رتبه اول در حفظ يك جزء را به دست آورم كه البته ناچيز است.

حقير، از ابتداي تدريس در دانشگاه با گروه معارف اسلامي نيز همكاري داشته و دروس عمومي معارف اسلامي همچون تاريخ اسلام، اخلاق اسلامي، معارف اسلامي 1و2 را تدريس نموده و هم اكنون مجوز تدريس درس تفسير موضوعي قرآن و نهج البلاغه ( يك ساله )، تاريخ و تمدن اسلامي و اخلاق اسلامي (

آيين زندگي ) را به صورت سه ساله، از معاونت اساتيد معارف اسلامي دريافت داشته ام.

شايان ذكر است حقير از مهر ماه 1383 به عنوان دانش پژوه در موسسه آموزشي و پژوهشي مذاهب اسلامي زير نظر مركز مديريت حوزه علميه قم به تحصيل اشتغال داشته و تاكنون دو ترم از دوره سه ساله اين مركز را پشت سر گذاشته ام .

آقاجاني، علي اصغر

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

علي اصغر آقاجاني

محل تولد : رشت

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1334/1/1

زندگينامه علمي

بعد از دروس ابتدائي، در سال 1353 وارد حوزه علميه شهر آستانه اشرفيه استان گيلان شدم. قريب به 2 سال مقدمات علوم حوزوي را نزد حجةالاسلام مرحوم عسگري و مرحوم آيت الله دكتر ضيائي گذراندم.

حدود سال 55 - 54 وارد حوزه علميه قم شدم. دروس سطح، رسائل را نزد استاد اعتمادي و مكاسب را محضر استاد بني فضل و استاد پاياني فرا گرفتم و كفايه را نزد استاد ستوده به پايان بردم. دروس خارج فقه و اصول را نزد اساتيد بزرگ حوزه : حضرت آيت الله مكارم شيرازي، حضرت آيت الله وحيد خراساني و حضرت آيت الله ميرزا جواد تبريزي (حفظهم الله ) خواندم .

از نظر مدارك حوزوي پايه دهم، كتبي و شفاهي را تمام كردم و گواهينامه 8 سال خارج فقه و 3 سال خارج اصول را از آيت الله مكارم شيرازي دارم و نيز مدارج علمي و معادل خارج يك را از دفتر تبليغات اسلامي قم اخذ نمودم. از نظر مدارك كلاسيك ديپلم اقتصاد را در سال 1361 در قم از دبيرستان صدوق (ره) فرا گرفتم.

در سال 1368 بصورت قراردادي فعاليتهاي

تحقيقي معجم نگاري بحار الانوار مجلسي را در واحد تحقيقات دفتر تبليغات شروع نمودم و به كارهاي پژوهشي از قبيل فيش برداري، تصحيح و مقابله مربوط به كتب بحار الانوار اشتغال داشتم. مسئوليت تحقيقات كل را مرحوم عبائي خراساني و مدتي آقاي درايتي و بعد ديگران به نوبت بر عهده داشتند. مسئوليت بخش معجم بحار الانوار را هم حجةالاسلام حاج آقاي مهدوي امام جمعه فعلي سرخه سمنان بر عهده داشتند. نتيجه اين فعاليت تحقيقي، علمي و گروهي 14 جلد بزرگ معجم بحار الانوار و 3 جلد اعلام بحار مي باشد، كه در كتاب شناسي سال از جناب آقاي هاشمي رفسنجاني ( رئيس جمهور وقت )، كتاب سال معرفي گرديد. حدود فعاليت ما در واحد تحقيقات دفتر تبليغات اسلامي 13 سال بطول انجاميد. 10سال را در معجم بحار گذراندم و قريب به 3 سال را هم در واحد سيره اهل بيت (ع) به فعاليت مشغول بودم. بخشي از فعاليت تحقيقي را در مكاتب تاريخي بصورت فيش برداري اشتغال داشتم كه نظارت آنرا دكتر آئينه وند بعهده داشت و رياست واحد را آقايان مدرسي و زماني و آقاي سلطاني و دوره پاياني آنرا آقاي واسعي بعهده داشتند .

آقاجاني، نصرالله

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

نصرالله آقاجاني

محل تولد : بابلسر

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1345/1/1

زندگينامه علمي

بعد از اخذ ديپلم در سال 1364 در شهرستان بابلسر، براي تحصيل در علوم ديني در همان سال وارد حوزه علميه قم شدم. دروس مقدماتي را در مدرسه امام صادق(ع) به اتمام رساندم.

بعد از اتمام لمعتين، همزمان با ادامه درس سطح، در موسسه در راه حق تحت

اشراف حضرت استاد آيت الله مصباح يزدي شركت نموده به مدت پنج سال دروس معارف اسلامي آن را گذراندم. و بعد جهت ادامه تحصيل در مقطع فوق ليسانس در رشته جامعه شناسي موسسه آموزشي پژوهشي امام خميني(ره) شركت كردم و موفق به اخذ مدرك فوق ليسانس رشته فوق شدم (در سال 1381) همزمان با تحصيل قريب ده سال به تدريس و تحقيق مشغول هستم. تدريس دروس معارف اسلامى، تدريس درس جامعه شناسي در دانشگاه و مراكز آموزشي از جمله آنها است. مقالات مختلف در زمينه هاي اجتماعي و فرهنگي به رشته تحرير درآمده است كه برخي هم چاپ شده است. با تاسيس رشته انديشه معاصر مسلمين در معاونت آموزش دفتر تبليغات اسلامي، اكنون سطح 4 حوزه علميه را در اين رشته در حال گذراندن هستم.

مدتي در مركز پژوهشهاي اسلامي صدا و سيماي مركز قم، مديريت علمي گروه مطالعات اجتماعي و فرهنگي آن را به عهده داشتم. اكنون هم مدير گروه تربيت مبلغ معاونت آموزش دفتر تبليغات اسلامي قم هستم.

آقادادي، احمدرضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

احمد رضا آقادادي

محل تولد : اصفهان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1359/4/12

زندگينامه علمي

اينجانب احمدرضا آقادادي متولد روز دوازدهم تير سال 1359 در اصفهان مي باشم. دوران دبستان را در مدرسه ابتدائي شهيد قضاوي واقع در خيابان سروش و راهنمائي را در مدرسه شهيد چمران چهار راه عسكريه طي كردم و پس از آن وارد حوزه شدم.

اولين مدرسه اي كه در آن به تحصيل پرداختم دارالحكمه و سپس ملاعبدالله و هم اكنون در مدرسه صدر بازار مشغول مي باشم. اساتيد بزرگي چون آيت الله مهدوي، آيت الله امامي، آيت الله مظاهري، حجت الاسلام

معمار منتظرين را درك كرده ام. همواره درس هايي را كه مي خواندم تدريس نيز مي نمودم، لكن بعد از مشغول شدن به فعاليت در امور تحقيقي هيچ فعاليتي را گواراتر و جذاب تر از تحقيق نيافتم بنابراين تمام مشغوليت ها را منجمله تدريس را به حالت تعليق در آوردم.

هم اكنون مشغول تاليف كتاب هايي به زبان عربي مي باشم و در جلسه درس آيت الله العظمي مظاهري نيز حاضر مي شوم.

آقاشريفيان، مهرداد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

مهرداد آقاشريفيان اصفهاني

محل تولد : اصفهان

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1354/12/25

آقاگلزاده، فردوس

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

فردوس آقاگلزاده در سال 1335 به دنيا آمد. وي پس از اتمام دوره دبيرستان، وارد دانشگاه علامه طباطبايي شد و در رشته زبان و ادبيات انگليسي به تحصيل پرداخت. او تحصيلات مقطع كارشناسي ارشد و دكتري را در رشته زبان شناسي همگاني از دانشگاه تربيت مدرس و تكميل تحقيقات دكتري را در دانشگاه ليورپول انگلستان سپري كرد. وي پس از اتمام تحصيلات خود، به عنوان عضو هيات علمي گروه زبان شناسي دانشگاه تربيت مدرس فعاليت خود را آغاز كرد. او همچنين با نشريات و مجلات تخصصي همكاري نزديك داشته و ضمن آن در همايشها و سمينارهاي عملي، مقالات بسيار ارزشمندي را ارائه داده است.گروه : علوم انسانيرشته : زبان و ادبيات انگليسيگرايش : زبانشناسي همگانيتحصيلات رسمي و حرفه اي : فردوس آقاگلزاده پس از اتمام دوره دبيرستان، وارد دانشگاه علامه طباطبايي شد و در رشته زبان و ادبيات انگليسي به تحصيل پرداخت. او تحصيلات مقطع كارشناسي ارشد و دكتري را در رشته زبان شناسي همگاني از دانشگاه تربيت مدرس و تكميل تحقيقات دكتري را در دانشگاه ليورپول انگلستان سپري كرد. موضوع رساله وي " مقايسه و نقد رويكردهاي تحليل كلام و تحليل انتقادي در توليد و درك متن" مي باشد. مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : فردوس آقاگلزاده از سال 1378تا 1381سرپرست كتابخانه دانشكده، از سال 1376 جانشين معاونت پژوهشي دانشكده و از سال 1375 تا كنون سرپرستي آزمايشگاههاي زبان را به عهده داشته است.فعاليتهاي آموزشي : فردوس آقاگلزاده عضو هيات علمي گروه زبان شناسي و استاديار دانشگاه

تربيت مدرس مي باشد. از جمله دروسي كه وي در مقطع كارشناسي ارشد و دكتري تدريس مي نمايد عبارتند از: تجزيه و تحليل كلام و كاربرد شناسي، تطور زبان فارسي، مقدمات زبانشناسي، زبان انگليسي (مقطع كارشناسي ارشد و دكتري).ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : فردوس آقاگلزاده با نشريات و مجلات تخصصي همكاري نزديك داشته و ضمن آن در همايشها و سمينارهاي عملي نيز شركت كرده است.آرا و گرايشهاي خاص : تخصص اصلي فردوس آقاگلزاده تجزيه و تحليل كلام و كاربردشناسي بوده اما به صورت جنبي بر روي جامعه شناسي زبان، ادبيات و زبانشناسي، گويش شناسي مطالعات و پژوهشهاي خود را نيز متمركز نموده است.آثار : " نقش جامعه شناسي زبان و راهبردهاي آن در تدريس زبان" مجله رشد زبان، شماره 14، تهران 1379 ، تقويت مهارت شنيداري به روش نوين تحليل متن، نخستين همايش بررسي روش هاي نوين آموزش زبان فارسي به غير فارسي زبانان، چاپ شده در مجموعه مقالات، دانشگاه علامه طباطبايي، 1380. دوزبانگي و چند زبانگي از ديدگاه روانشناسي زبان (به زبان انگليسي) "، دومين كنفرانس بين المللي علوم شناختي، تهران 1381 ، سازگاري صورت و محتوا در آيات قرآن مجيد از نگاه زبانشناسي"، همايش قرآن و علوم روز دانشگاه بيرجند، 1379 ، مفاهيم فرهنگ و زبان" كنفرانس تعاملات علمي و فرهنگي ايران و غرب، دانشگاه خواجه نصيرالدين طوسي، تهران، 1379 ، نقش عوامل زبانشناختي و فرازباني در گفتگو و تفاهم فرهنگي ايران و آفريقا"، كنفرانس ايران و آفريقا، دانشگاه تربيت مدرس ، ويژگيهاي متون ادبي از ديدگاه زبانشناسي" مجله آموزش زبان، شماره 2، مشهد، 1379 ، ويژگيهاي متون ادبي

از ديدگاه زبانشناسي"، همايش ترجمه ادبي در ايران دانشگاه فردوسي مشهد، بهمن ماه 1378

آقانظري، حسن

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حسن آقانظري

محل تولد : شاهرود

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1328/1/1

آقانوري، علي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

علي آقانوري

محل تولد : محلات

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1339/10/22

پست الكترونيكي : myname@site.com

زندگينامه علمي

در سال 1359 ديپلم گرفتم و در سال 1362 به طور رسمي مشغول تحصيلات علوم حوزوي شدم. بعد از هشت سال فراگيري علوم حوزوي به درس خارج رفتم و ضمن تحصيل علوم حوزوي به صورت پراكنده و نه با علاقه زياد در مؤسسه در راه حق و پس از آن در مؤسسه باقرالعلوم (مؤسسه پژوهشي و آموزشي امام خميني فعلي) به تحصيل و اخذ مدرك كارشناسي ارشد در رشته تاريخ پرداختم. در ضمن مدرك كارشناسي ارشد تربيت مدرس دانشگاه قم را نيز دريافت كردم.

البته در طول اين ساليان در موارد متعددي به جبهه ها نيز سركشي مي كردم. و پس از آن حدود ده سال پيش به كار تحقيق و پژوهش و سياهه نگاري اوراق دل خويش كرده ايم. تا چه قبول افتد و در نظر آيد.

آقايي، رضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

رضا آقايي

محل تولد : آبچويه، اصفهان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1343/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب رضا آقايي در سال 59 وارد حوزه علميه اصفهان شدم و پس از يك سال براي ادامه تحصيلات به قم عزيمت نمودم. در مدرسه حقاني قبلي (شهيدين فعلي) تحصيلات مقدمات ادبيات عرب، فقه و اصول را تا سال 1366 تا پايه 6 مكاسب ادامه دادم و پس از آن به صورت آزاد زير نظر شوراي مديريت در درسهاي رسمي حوزه دروس فقه و اصول از پايه 6 تا 10 را ادامه دادم. پايان تحصيلات سطح تا پايه 10 پس از وقفه

4 ساله كه جهت تبليغ در مناطق محروم به مأموريت رفته بودم در سال 75 بود.

از سال 75 تا 79 هم در دروس خارج شركت كردم و پس از آن جهت تدريس در حوزه علميه شهرستان اسدآباد همدان براي تدريس ادبيات (سيوطي ، مغني و لمعه) به آنجا عزيمت نمودم و در سال 82 جهت تدريس ادبيات عرب و فقه (لمعه) به حوزه علميه قمصر كاشان عزيمت نمودم و مدت يك سال به تدريس مشغول بودم. در فاصله سالهاي 75 تا 76 و 77 به تحقيق مسائل فقهي جهت تكميل پايان نامه فقهي مشغول شدم. در ضمن ايامي كه در مأموريت اجرايي و تبليغي و تدريس بسر بردم در مراكز تربيت معلم، آموزش و پرورش و دانشگاه پيام نور هم جهت تدريس و فعاليت در امور فرهنگي و تبليغي اهتمام داشتم. (موارد ياد شده در سالهاي 70 تا 75 بوده است.)

در طول مدت طلبگي بيشترين هم و غم اينجانب در امر تدريس و تبليغ بوده و تمام مناسبتهاي تبلغيي در تبليغ بوده ام و بيش از 7 مورد در تابستانها در طرح هجرت جهت كار فكري با كودكان و نوجوانان مشغول فعاليت بوده ام.

اينجانب در امر تحقيق فعاليت چشمگيري نداشته ام. (به جز رساله علمي و بعضي از جزوات و تحقيقات موردي كه براي بعضي از نهادها جهت تدريس بوده است) لكن علاقه دارم و در صدد هستم در 2 مورد تحقيقات داشته باشم كه الان كار را شروع كرده ام. 1. مباحث تاريخي، تحليلي و علمي. 2. اسلام شناسي و پاسخگويي به شبهات مطرح شده.

آقايي، محمدرضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد رضا آقايي

محل تولد : شهرضا

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1346/1/1

آل احمد، اسماعيل

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

اسماعيل آل احمد

محل تولد : نظر آباد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1354/7/29

آل احمد، شمس

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

شمس آل احمد از دانشمندان معاصر ايران است . او دررشته فلسفه و علوم تربيتي تحصيل كرده و مدت ها به عنوان دبير آموزش وپرورش خدمت كرده است . وي در دانشكده نيز رشته كتابداري را تدريس كرد . سپس با تاسيس موسسه انتشاراتي رواق به كار نشر پرداخت.

گروه : علوم انساني

رشته : فلسفه

والدين و انساب : شجره خانوادگي شمس آل احمد ، پس از 35 نسب به حضرت امام سجاد (ع) مي رسد .

اوضاع اجتماعي و شرايط زندگي : شمس آل احمد درمحله پاچنار و در يك خانواده مذهبي تهران رشد و نمو كرد .

تحصيلات رسمي و حرفه اي : شمس آل احمد ،فوق ليسانس فلسفه و علوم تربيتي را از دانشسراي عالي تهران اخذ كرد .

فعاليتهاي ضمن تحصيل : شمس آل احمد ضمن مقدمات آكادميك به عكاسي نيز علاقمندشد و با اين زمينه دوره عكاسي سينما را درآلمان گذراند.

فعاليتهاي آموزشي : شمس آل احمد فلسفه شمس را مدتي دردانشكده رشته كتابداري تدريس كرد و پس از آن درمدرسه بهياري ادبيات را به دانشجويان آموزش داد. او در مورد فعاليتهاي آموزشي براين عقيده است كه هركس كه درهرزماني خوب بنويسد و حاشيه نگر نباشد ، حتما مطالبي را از او درحافظه تاريخي مردم خواهد ماند واين يكي از خصوصيات هميشگي ادبيات و فرهنگ درجهان است .

مراكزي كه فرد از بانيان آن به شمار مي آيد : شمس آل احمد پس از آنكه دوره عكاسي وسينما را در آلمان سپري كرد، موسسه انتشاراتي رواق را

تاسيس و به كار نشر پرداخت.

همفكران فرد : يكي ازهمفكران اصلي شمس آل احمد ، برادرش جلال بود كه همانند دو دوست باهم رفتار مي كردند. اين مناسبات دوستانه چنان بود كه گاه باهم به سفرو سير و سياحت و نيز كوه پيمايي مي رفتند. همفكران ديگر او ، عبدالكريم روشن ، جلال الدين فارسي و رباني املشي هستند .

آرا و گرايشهاي خاص : شمس آل احمد براين عقيده است كه «يك اتفاق مبارك و بزرگ درادبيات داستاني مادر حال رخ دادن است . اين نوع از ادبيات كم كم دارد از صورت مكالمه اي به محاوره اي نزديك مي شود . يعني از كاغذ فاصله مي گيرد وبه زبان و لحن مي رسد، كه خيلي دلنشين است . زيرا مخاطب اين نوع آثاراحساس نمي كند كسي برايش برروي كاغذ تعيين تكليف كرده است . او حس مي كند كه نويسنده به طور رو دررو با او درحال گفتمان است» .

--------------------------------------------------------------------------------

آثار :

1 از چشم برادر

ويژگي اثر : شمس آل احمد اين اثررا تنظيم و ويرايش كرده است .

2 حديث انقلاب

ويژگي اثر : شمس اين اثر را تنظيم و ويرايش كرده است .

3 خاطرات سفر كوبا

ويژگي اثر : شمس اين اثر را تنظيم و ويرايش كرده است

4 طوطي نامه

ويژگي اثر : شمس آل احمد اين اثر را تنظيم و ويرايش كرده است

آل اسحاق، علي

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

شيخ علي آل اسحاق در 25 تير سال 1318ش. در

خوئين، از توابع زنجان، خانواده مذهبي اش را با ميلاد خود پر از شور و شادي كرد. پدرش نام علي را براي وي برگزيد. علي از همان هشت سالگي كه با پدر به قم آمد، شروع به تحصيل نمود و مقدمات را در محضر آيه الله سيد حسن بدلا( رئيس ائمه جماعت) و استادان ديگر به پايان برد. وي در شانزده سالگي در سال 1334ش به نجف اشرف مي رود و در مدرسه آيه الله بروجردي اقامت مي گزيند و دروس حوزه را تا رسيدن به مرحله اجتهاد ادامه داد و به گفته خانواده ايشان ، از دو عالم بزرگ: آيه الله سيد محسن حكيم و آقا بزرگ تهراني، اجازه اجتهاد گرفت. او در شب جمعه 24 خرداد سال 1380ش بر اثر سكته قلبي دار فاني را وداع مي گويد.

گروه : علوم انساني

رشته : الهيات و معارف اسلامي

والدين و انساب : پدر شيخ علي آل اسحاق، حاج شيخ عبدالكريم خوئيني، از عالمان بزرگ عصر خود به شمار مي رود. وي از شاگردان مرحوم آخوند خراساني بود. روحيه مبارزاتي شديدي داشت و با عمّال و وابستگان حكومت طاغوتي رضاخان، كه با منافع مردم در تضاد بود، به شدت مقابله مي كرد؛ به عنوان نمونه در مقابل دو خان، كه مي خواستند زمين هاي كشاورزي مردم را به تصرف خود درآورند، ايستادگي كرد و توانست آنان را از تصرف در اموال مردم باز دارد.مادر علي كه از سلاله پاك پيامبر بود، زني صبور در مقابل مشكلات و دوستدار علم و فضيلت بود.

خاطرات كودكي : برادر شيخ علي آل اسحاق مي گويد: در نزديكي هاي خانه ما تعدادي بوقلمون آورده بودند. من و بچه هاي ديگر،

از جمله علي، به تماشاي آن ها رفتيم و نزديك غروب براي انجام فريضه مغرب به خانه برگشتيم. رسم خانه ما اين بود كه نمازها را در خانه به جماعت و با امامت پدر برگزار مي كرديم و تمامي افراد خانواده، چه مردان و چه زنان، در نماز جماعت شركت مي كردند. هنگامي كه پدر مي خواست اقامه نماز كند، علي شروع به گريه كرد. وقتي پدر علت گريه اش را پرسيد، گفت: «من هم بوقلمون مي خواهم.» و به گريه خود ادامه مي دهد. پدر بدون عصبانيت و با آرامش كامل رو به فرزند مي كند و مي گويد: نماز مغرب را با خلوص نيت بخوان و هر حاجتي كه داري از خدا بخواه؛ خداوند است كه حاجات را برآورده مي كند. علي همين كار را انجام مي دهد. پس از تمام شدن نماز، در خانه به صدا در مي آيد. هنگامي كه من در را باز كردم، يكي از همشهريان را كه يك بوقلمون در دست داشت، ديدم. او به خانه وارد شد و علي به خواسته خود رسيد.از اين خاطره به خوبي مي توان فهميد كه محيط رشد علي چگونه بوده است؛ او در خانواده اي پرورش مي يابد كه اهل خانه مقيد به نماز اول وقت بودند و تحت تربيت پدري بودند كه نام و ياد خدا را گره گشاي مشكلات و برآوردن حاجات مي دانست و روشن است كه تنها از چنين خانواده هايي، مرداني شايسته و الگو چون آقاشيخ علي آل اسحاق، برخواهند خاست.

اوضاع اجتماعي و شرايط زندگي : تربيت فرزندان يكي از وظايف مهم هر پدر و مادري است. مرحوم شيخ علي آل اسحاق نيز با جديت فراوان مي كوشيد تابه اين وظيفه خود عمل كند. از

اين رو، او هيچ گاه از سفارش به فرزندان خود دريغ نمي ورزيد و واضح است كه اين سفارش ها، راه گشاي افكار تمامي جوانان خواهد بود؛ چنان كه گفته است:«'...اسلام رابه دقت بشناسيد و آن طوري كه دسته بندي كرده ام، به دقت مطالعه كنيد. تاريخ زندگي پيامبر اسلام و ائمه (ع) را هر چند سال يك بار بررسي نماييد. تا مي توانيد با هم دوست و با محبت باشيد و بر سر مسائل جزئي با هم اختلاف نكنيد. در اين انقلاب، تا وقت درس است، درس بخوانيد و سپس خدمت كنيد. به مادرتان كه خيلي رنج كشيده است، كمك كار باشيد، پس از ازدواج رابطه صميمي خود را با مادرتان قطع نكنيد. والسلام. با چشم گريان و دستي لرزان. خداحافظ».

تحصيلات رسمي و حرفه اي : شيخ علي آل اسحاق در سال 1326 ش. از زنجان به قم مهاجرت كرد تا در آن شهر به تدريس علوم اسلامي و ساير فعاليت ها بپردازد؛ وي در آن سال، هشت بهار از عمرش گذشته بود. وي از همان هشت سالگي كه با پدر به قم آمد، شروع به تحصيل نمود و مقدمات را در محضر آيةاللّه سيد حسين بُدَلّا(رئيس ائمه جماعات) و استادان ديگر به پايان برد.وي در شانزده سالگي در سال 1334 ش. در حالي كه دو سال از فوت پدر مهربانش مي گذشت، تصميم گرفت به عراق برود و در آن جا به تحصيل ادامه دهد؛ اما تيرگي روابط دو كشور ايران و عراق، باعث شد كه اين سفر انجام نشود. به همين سبب به حضرت معصومه (س) پناه برد و با توسل به آن حضرت، توانست مجوز اقامت در عراق را دريافت

كند و به عتبات عاليات سفر نمايد. او به نجف اشرف مي رود و در مدرسه آيةاللّه بروجردي اقامت مي گزيند.آقا شيخ علي آل اسحاق در نجف اشرف در محضر شيخ صدراي بادكوبه اي «مكاسب» را فرا گرفت و كتاب «رسائل» را، به همراه 3 نفر ديگر به طور خصوصي در محضر آيةاللّه آقا جواد تبريزي، آموخت. وي جلد اول «كفايه» را نزد آيةاللّه حسين راستي كاشاني، آيةاللّه حسين وحيد خراساني، آيةاللّه حاج شيخ علي فلسفي(كه اكنون در مشهد ساكن است) و جلد دوم آن را با پيشنهاد آيةاللّه محمدباقر حكيم نزد آيةاللّه شهيد محمدباقر صدر به اتمام رساند. وي كه به مقام علمي شهيد صدر پي برده بود، در جلسات درس ديگر او، كه كتاب هاي «فلسفتنا»، «اقتصادنا» و برخي مباحث ديگر را تعليم مي داد، شركت مي كند و همان دروس را در مسجد هنديِ نجف براي عموم محصّلين تدريس مي نمايد. شيخ علي، «شرح تجريد» رادر محضر آيةاللّه شهيد سيّداسداللّه مدني و «فلسفه» را در محضر آيةاللّه شيخ عباس قوچاني و همچنين علم طب را از مرحوم سيدحسين حكيم فرا گرفت. به علاوه، دو سال در درس خارج فقه آيةاللّه سيدابوالقاسم خوئي و سيدمحمود شاهرودي شركت جست و سپس به مدت 12 سال، دو دوره درس خارج فقه آيةاللّه ميرزا محمدباقر زنجاني را گذراند.پس از تشريف فرمايي امام خميني به نجف، در درس خارج فقه ايشان و نيز در درس «ولايت فقيه» امام شركت كرد و تا سال 1353 ش. كه حكومت بعث عراق امام را دستگير كرد، در محضر ايشان بود. شيخ علي دروس حوزه را تا رسيدن به مرحله اجتهاد ادامه داد و به گفته خانواده ايشان، از دو

عالم بزرگ: آيةاللّه سيدمحسن حكيم و آقابزرگ تهراني، اجازه اجتهاد گرفت.

خاطرات و وقايع تحصيل : پس از رحلت آيةاللّه حكيم وي نمايندگي امام راحل در همان منطقه را بر عهده گرفت. او در بخشي از خاطراتش ارتباط نزديك با امام را اين چنين بيان مي دارد:«آن روزها در حوزه علميه نجف اشرف من موقعيت خوبي داشتم؛ داماد مرحوم آيةاللّه العظمي آقاميرزاباقر زنجاني(ره) بودم و نمايندگي از طرف مرحوم آيةاللّه العظمي حكيم(ره) در شهر سنجار استان موصل عراق را داشتم. و امام راحل با مرحوم پدرم حضرت آيةاللّه آقاي شيخ عبدالكريم خوييني آشنايي كامل و علاقه داشتند و آن روز دل و جرأت مي خواست كه كسي به امام اظهار محبت كرده، در كنارش قرار گيرد. من با تمام ناملايماتي كه برايم فراهم شده بود، شب و روز در كنار آن رادمرد الهي قرار گرفته، با تمام نيرو آنچه در توان داشتم، در خدمت ايشان بودم. در تمام جلسات عمومي و از اولين روز شروع درس فقه و نماز جماعت ها و گاه در جلسات خصوصي شركت مي كردم. مدتي مسئوليت پرداخت شهريه را بر عهده گرفته و مدتي در جلسه استفتائات به دستور ايشان شركت مي كردم و شبانه روز حداقل پنج بار به خدمتشان مي رسيدم. خلاصه اخبار راديوهاي عربي و خارجي را در مسير راه بيان مي كردم. لذت بخش ترين خاطره يك شب زمستاني بود كه امام مرا جهت تجديد كتابت صورت نمايندگي نمايندگان خود در سطح جهان خواسته بودند. آن شب تا اذان صبح مشغول نوشتن شده و از اين كه امام چنين اعتمادي را به من نموده و از ميان دوستان مرا انتخاب فرموده، بيش از حد خوشحال و خرسند بودم».وي

درباره حساسيت امام به بيت المال چنين مي گويد:«در نجف، روزي به منزل امام رفتم. برخلاف هميشه درب خانه امام بسته بود و صداي فرياد امام به گوش مي رسيد. درب خانه را زدم، خادم درب را باز كرد و گفت: امام بسيار ناراحتند. وقتي وارد شدم، فهميدم ناراحتي امام به خاطر آن است كه آقاسيدمصطفي 250 درهم(يك چهارم دينار) به گوجه فرنگي نوبر داده است و امام مي فرمود: چرا هنوز كه گوجه ارزان نشده، آن مقدار پول را از سهم امام به گوجه داده است؟ سپس به او فرمود: همين الآن برو گوجه ها را پس بده».

استادان و مربيان : ازاستادان شيخ علي آل اسحاق كه دروس مختلف را در محضرشان آموخته بود مي توان به افراد زير اشاره كرد: شيخ صدراي بادكوبه اي آيه الله حسين راستي كاشاني آيه الله حسين وحيد خراساني آيه الله حاج شيخ علي فلسفي آيه الله محمدباقر حكيم آيه الله شهيد محمدباقر صدر آيه الله شهيد سيد اسدالله مدني آيه الله شيخ عباس قوچاني آيه الله سيد ابوالقاسم خوئي مرحوم سيد حسين حكيم سيد محمود شاهرودي آيه الله ميرزا محمدباقر زنجاني امام خميني

همسر و فرزندان : شيخ علي آل اسحاق داراي 5 فرزند بود: سه دختر و دو پسر. يكي از پسران او در جبهه هاي جنگ به شهادت رسيد كه نامش «محمدجواد» بود. محمدجواد جواني فعال، پرشور، و خداجوي بود و در مسجد اباذر(واقع در محلّه زاويه قم) در عرصه هاي مختلف به فعاليت مشغول بود؛ همانند جمع آوري كمك ها به رزمندگان، جذب جوانان براي امور فرهنگي و مذهبي و... . اكنون نيز كتابخانه آن مسجد به نام همين جوان فعال مزيّن است. پسر ديگر

ايشان «رضا» نام دارد كه هم اكنون در حال تحصيل است. دامادهاي اين عالم پرتلاش عبارتند از:1 - مهندس ابوالحسن آل اسحاق، كه در جبهه جنگ به فيض شهادت نايل شد. و برادر وي به نام حسين پس از او به افتخار دامادي عموي خود يافت.2 - دكتر ساحلي است، كه در محله نيروگاه قم، مطب دارد. و به درمان بيماران توفيق يافته است.3 - آقاي دهقان كه كاردار وزارت خارجه جمهوري اسلامي ايران در ژاپن مي باشد.

وقايع ميانسالي : اين مرد مجاهد و نستوه كه تا آخرين نفس بر آرمان هاي خود پافشاري كرد و يك لحظه از خدمت به دين و نظام اسلامي غفلت نورزيد، در اواخر عمرش به خاطر مرض قند و ناراحتي قلبي، كمتر موفق به فعاليت هاي اجتماعي مي شد؛ اما دغدغه تهاجم آشكار فرهنگي و گسترش فساد در ميان جوانان و... آراكش را از او ربوده بود؛ به طوري كه شب جمعه 24 خرداد سال 1380 ش. در تماس تلفني با برادرش درباره اوضاع فرهنگي گفت و گو مي كند.

زمان و علت فوت : شيخ علي آل اسحاق ساعت 2 نيمه شب 24 خرداد 1380ش نيز بر اثر سكته قلبي دار فاني را وداع مي گويد.پيكر مرحوم شيخ علي (ره) روز شنبه 26 خرداد با شركت گسترده مردم از مسجد امام حسن عسكري (ع) تا حرم مطهر حضرت معصومه (س) تشييع شد و شركت كنندگان در غم از دست دادن اين يار دلسوز امام، اشك ماتم ريختند. پس از تشييع، بدن مطهرش در گلزار علي بن جعفر (ع) ، در قطعه مخصوص پدر شهيدان به خاك سپرده شد.

مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : شيخ علي

آل اسحاق نيز مانند بسياري از روحانيون ديگر كه مردم را به انقلاب فرا مي خواندند، هميشه در سفرهاي تبليغي خود، ضمن تبيين اهداف نظام اسلامي، مردم را با انقلاب و امام آشنا مي كرد. در همين راستا وقتي در شهر خرّم آباد در مسجد علوي سخنراني نمود و مواضع انقلاب را بيان كرد، دستگير شد.(3) در اوايل سال 1356 ش. به مدت 3 ماه در، يافت آباد تهران به تبليغ و فعاليت هاي فرهنگي و مذهبي پرداخت. همچنين، صندوق قرض الحسنه اي تأسيس كرد تا سهمي در رفع مشكلات مادي مردم آن جا داشته باشد.همزمان با پيروزي انقلاب در شهر سنجان، واقع در استان مركزي مشغول تبليغ شد. پس از پيروزي انقلاب بر اساسِ احساسِ وظيفه و با تجربه اي كه در مناطق سنّي نشين داشت، به استان سيستان و بلوچستان سفر كرد و با تشكيل بسيج مردمي و ايجاد وحدت ميان شيعه و سنّي، توانست توطئه هاي ضدانقلاب را در آن سامان خنثي كند. نتيجه فعاليت هاي وي، تصرّف صدا و سيماي آن ناحيه به دست نيروهاي انقلاب بود و از آن طريق خبر پيروزي انقلاب شكوهمند اسلامي با شور و شعف خاصي به گوش هموطنان رسيد.پس از آرام شدن اوضاع، به استان مركزي بازگشت و در سمت مسئول كميته انقلاب اسلامي همان منطقه به فعاليت خود ادامه داد.آشوب هاي كردستان موجب شد كه شيخ علي چندين بار براي ايجاد آرامش در آن منطقه، با نيروهاي تحت فرمان خود به آن جا برود. پس از آن به تهران دعوت شد و مسئوليت بخش فرهنگي كلّ كميته هاي انقلاب اسلامي را بر عهده گرفت.با پيروزي انقلاب اسلامي، عده زيادي به دنبال فرصت بودند تا اين انقلاب نوپا را تضعيف

كنند و آن گونه كه مي خواهند، انقلاب را تغيير دهند. آنان براي رسيدن به همين هدف، جوانان پاكدل و ساده را فريفته، با شعارها و افكار انحرافي، آنان را گمراه مي ساختند.شيخ علي آل اسحاق كه اين خطر را به خوبي حس كرده بود، به مقابله با اين جريان برخاست و با پاسخ به شبهات و جذب جوانان نقشه هاي آنان را خنثي مي ساخت.وي بعدها نيز در ارگان هاي مختلف، از جمله: سپاه پاسداران، جهاد سازندگي، اداره بهداري و بهزيستي در شهرهاي مختلف كلاس هايي را تشكيل داد. گذشته از اين ها، شيخ علي دو سفر تبليغي نيز به خارج از كشور داشت؛ يك بار به آذربايجان سفر كرد و بار ديگر به لبنان رفت. همچنين مدت 10 تا 11 سال از طرف آيةاللّه گلپايگاني امام جماعت مسجد اباذر واقع در منطقه زاويه قم بود. او رابطه بسيار صميمي با جوانان مخصوصاً طلاب جوان داشت؛ به طوري كه حتي در اردوهاي زيارتي نيز همراه آنان بود.

مراكزي كه فرد از بانيان آن به شمار مي آيد : وي در زمان مرجعيت آيةاللّه حكيم، نماينده ايشان در استان موصل عراق در شهرهاي سنجار و طلّعفر بود و به مدت 11 سال در فصل تابستان، دهه محرم، دهه صفر و ماه رمضان به آن جا مي رفت. از آن جا كه مردم آن مناطق كرد بودند، او قبل از اعزام در طي سه ماه زبان كردي را فرامي گيرد. شيخ علي، در ايّام تبليغ، در جلسات مناظره و مباحثه با اهل سنّت آن ناحيه شركت مي جست. اين تلاش ها، باعث گرايش و جذب عدّه زيادي به مذهب تشيع گرديد؛ به طوري كه توانست مسجد و مدرسه علميه بسازد.

ساير

فعاليتها و برنامه هاي روزمره : از فعاليت هاي شيخ علي آل اسحاق به خوبي آشكار است كه وي به امور فكري، فرهنگي و ديني مردم بسيار حساس بوده است. اگر چه وي در طول عمر خود فعاليت هاي فرهنگي، مبارزاتي داشت، اما بنا بر احساس وظيفه در برابر اقشار كم درآمد و طلاب، اقدام به فعاليت هاي اقتصادي كرد. يكي از آن فعاليت ها، گرفتن امتياز صادرات و واردات از طريق مرز آذربايجان بود. وي درآمد حاصله را در امور فرهنگي و حمايت از طلاب و ديگر موارد لازم صرف نمود. همچنين به منظور خدمت به طلاب، يكي از مؤسّسين تعاوني طلاب نيز بود.او كه براي پيشبرد اهداف اسلام از هيچ كاري دريغ نورزيده بود، وقتي جنگ نابرابر عراق بر ايران تحميل شد، باز هم وظيفه خود را به خوبي انجام داد و بارها و بارها در جبهه هاي حق عليه باطل شركت جست و دوشادوش رزمندگان اسلام اسلحه به دست گرفت و به ستيز با دشمنان دين خدا برخاست.وي در تشكيل بسيج عشاير و سازماندهي نيروهاي مقاوم بومي در منطقه جنوب نيز نقش خود را به خوبي ايفا نمود

شاگردان : وي شيخ علي آل اسحاق مبارز تركيه اي) يكي از آنان است. وي پس از انقلاب در دانشگاه هاي مختلف از جمله: دانشگاه شهيد بهشتي تهران، دانشگاه تبريز و دانشكده امام حسين (ع) به فعاليت پرداخت و به عنوان استاد دانشگاه، معارف دين اسلام را براي دانشجويان مطرح مي كرد. همچنين در مدارس علميه از جمله: مدرسه امام خميني (ره) ، مدرسه حجّتيه (براي طلاب خارجي)، مدرسه الهادي و مدرسه صدوقي(براي طلاب ايراني) درس اخلاق و دروس ديگر مي گفت.فقه و اصول

را نيز در خانه اش تدريس مي نمود. همچنين براي پاسخ به شبهه هاي مطرح شده، كلاسي در مدرسه فيضيه تحت عنوان «احكام اجتماعي قرآن و تبيين مسائل روز» تشكيل داده بود.

آرا و گرايشهاي خاص : زندگي شيخ علي آل اسحاق رنگ خدايي داشت و اين، در اعمال و رفتارش هويدا بود. رابطه روحي و معنوي با ائمه اطهار داشت. زهد و پارسايي او زبانزد و كاملاً به زخارف دنيا بي توجه بود. با وجود اين كه موقعيت رسيدن به پست ها و مقامات متعددي داشت، ترجيح مي داد ساده زندگي كند. هركس وارد منزلش مي شد؛ساده زيستي را به خوبي در او و زندگي اش مشاهده مي كرد. با اهل خانه بسيار مهربان بود. خانواده اش چنان با اخلاق خوش و رفتار اسلامي او انس داشتند كه تحمل فقدان او، بر ايشان، بسيار دشوار بود.

چگونگي عرضه آثار : شيخ علي آل اسحاق آثار ديگري نيز دارد كه به چاپ نرسيده است؛ از جمله :.1 قرائت امام خميني (ره) از ولايت مطلقه فقيه يا حكومت جهاني فرامين الهي؛.2 تقريرات اصول فقه مرحوم آية اللّه العظمي محمد باقر زنجاني؛.3 النكاح علي المذاهب الخمسه(عربي)؛.4 الفقه الاسلامي(الحلقه الاولي، عربي)؛.5 آخرين نظريات علماي اصول در محور كفايةالاصول از مرحوم آخوند تا امام؛.6 مباني فكري امام امت يا اصول سياسي، اجتماعي اسلام؛.7 بهترين راهنماي حج(مطابق با فتاواي امام خميني)؛.8 معالم دين يا تنظيم مضامين عالي دعاي ندبه.

--------------------------------------------------------------------------------

آثار :

1 آشنايي با مكتب وحي

2 اخلاق و رفتار يا اصول تزكيه و حكمت

3 اسلام از ديدگاه دانشمندان جهان

4

اصول خود سازي يا اخلاق در مكتب وحي الهي

5 جبهه يا دانشگاه خود سازي

6 زمينه اسلام شناسي

7 كنترل زبان

8 مسئوليت امت از ديدگاه امام

9 ياد خدا عامل انقلاب

آل بويه، عليرضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عليرضا آل بويه

محل تولد : تهران

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1339/3/1

زندگينامه علمي

عليرضا آل بويه در اول خرداد 1339 در تهران به دنيا آمد. پس از گذراندن دروس ابتدايى، راهنمايى و دبيرستان در اين شهر همزمان با پيروزى انقلاب شكوهمند اسلامى موفق به اخذ ديپلم در رشته رياضى فيزيك شد و در سال 1358 در حوزه علميه شروع به تحصيل علوم ديني كرد.

پس از گذراندن دروس مقدماتي و سطح و استفاده از محضر اساتيدى چون آيت الله شيخ على پناه اشتهاردي، راستي كاشانى، پايانى و ستوده از سال 1367 با حضور در دروس خارج فقه (كتاب الحج) و اصول (جلد اول كفايه) آيت الله فاضل لنكرانى، از دروس تفسير قرآن و خارج فقه (كتاب الاجارة) آيت الله جوادى آملى و خارج فقه و اصول آيت الله شيخ جواد تبريزى بهره هاى علمى فراوان برد. در كنار دروس مرسوم حوزه به دليل علاقه به مباحث فلسفى، كتاب نهاية الحكمه و منظومه سبزوارى را فرا گرفت و اين در حالي بود كه برخى از دروس از جمله ادبيات عرب، منطق، كلام، فلسفه و اصول فقه را تدريس مى كرد.

در سال 1374 موفق به اخذ مدرك

كارشناسى ارشد در رشته الهيات و معارف اسلامى از مركز تربيت مدرس دانشگاه قم شد. همزمان با اين دوره، در گروه عقايد (دين شناسى) بنياد باقرالعلوم عليه السلام (مؤسسه آموزشى پژوهشى امام خمينى«ره») مشغول به تحصيل شده و سالهاى متمادى خوشه چين اساتيد بزرگوارى چون آيت الله مصباح يزدى، حجت الاسلام والمسلمين فياضى، استاد مصطفى ملكيان، حجت الاسلام والمسلمين صادق لاريجانى، دكتر محمد لگنهاوسن و... بود و در سال 1378 در رشته دين شناسى فارغ التحصيل شد.

از سال 1374در كنار تحصيل در مراكز تحقيقاتى مشغول به كار شد و در پژوهشكده فقه و حقوق پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي دفتر تبليغات اسلامى، مديريت گروه تاريخ و فلسفه فقه و حقوق را به عهده گرفت.

از سال 1377 تا سال 1379 در سمت معاونت پژوهشى مركز مطالعات اديان و مذاهب در آن مركز فعاليت داشت. در سال 1376 مديريت پژوهشكده فلسفه و كلام پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامى به عهده ايشان گذاشته شد كه هم اكنون نيز در آنجا مشغول به فعاليت مى باشد. در سال 1378تا 1382 همكاري به عنوان عضو هيات علمي با مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خميني (ره) را آغاز كرد. ايشان از اوائل سال 1382 سردبيرى مجله نقد و نظر را برعهده دارد.

آل سيد غفور، محسن

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد محسن آل سيد غفور

محل تولد : شوشتر

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1348/12/26

زندگينامه علمي

در تاريخ 26/ 12/ 1348در شهرستان شوشتر متولد شدم و در سال 1367 ديپلم حسابداري از همان شهرستان اخذ كردم.

سال 1367 وارد حوزه علميه قم شدم. در مدارس حضرت رسول اكرم (ص) و رضويه (ع) به

تحصيل پرداختم. دروس مكاسب، رسائل تا كفايه را به صورت خودخوان ادامه دادم. در درس خارج آيات عظام: سبحاني و جزايري شركت داشته ام.

سال 1370 كارشناسي علوم سياسي را در دانشگاه باقرالعلوم (ع) خوانده و در سال 1375 مدرك كارشناسي گرفته و در سال 1376 در كارشناسي ارشد تهران (دانشگاه تهران) پذيرفته شده و در سال 1379 مدرك آن را اخذ كردم و نهايت در سال 1382 در سطح دكتري در رشته علوم سياسي دانشگاه تهران پذيرفته شدم و در حال حاضر در حال نگارش رساله دكتري هستم.

آل طه، حسن

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد حسن آل طه

محل تولد : قم

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1320/1/1

زندگينامه علمي

دو ساله بودم، پدرم كه از وعاظ معروف شهر بودند، بواسطه برخورد پليس رضاخان قبول وكالت مي شود و دارفاني را وداع مي گويد و سرپرستي اينجانب را مرحومه مادرم و برادر بزرگوار حجةالاسلام سيدمحمد آل طه كه خود از وعاظ مشهور است به عهده گرفته و بعد از گماردن در مدرسه فرهنگي و گذراندن دوره تحصيلي تا كلاس ششم، به دروس حوزوي راهنمايي نمودند و ابتدا در مدرسه رضويه و منزل، قسمتي از جامع المقدمات از محضر برادرم بهره مند شدم تا اينكه تحصيل را همانطور كه ذكر شد، پيش اساتيد ديگر ادامه داده تا در ماه رجب يا شعبان سال 1380 قمري موفق به شركت در امتحانات شفاهي حوزه كه از طرف مرحوم آية الله بروجردي برگزار مي شد، شدم و در شوال همان سال كه معظم له فوت نمودند و امتحان كتبي كه از طرف مرحوم آية الله گلپايگاني برگزار شد.

جهت امتحان كفايه

و مكاسب شركت نموده و بحمدالله نمره قبولي را بدست آوردم و تاكنون از محضر علماء و بزرگان حوزه بهره مند بودم و هم اكنون اشتغال به تحقيق و تدريس داشته و اميد است خداي بزرگ سرمايه بخشد و يا دانش بزرگ به همه زعماء و اساتيد مرحمت فرمايد.

از خداي منان مي خواهم بنده را شكر گذار آن همه الطاف و نعمتهاي خود قرار دهد.

آل غفور، محمدتقي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد محمد تقي آل غفور

محل تولد : شوشتر

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1334/3/1

زندگينامه علمي

سيد محمد تقي آل غفور در خرداد ماه 1334هجري شمسي در خانواده اي روحاني در شهرستان شوشتر متولد شد. در سال 1357 در رشته تاريخ در مقطع كارشناسي از دانشگاه تهران دانشكده ادبيات و علوم انساني و در سال 1373 در رشته علوم سياسي از دانشگاه تربيت مدرس فارغ التحصيل شد و اكنون ضمن اشتغال به تحصيل علوم اسلامي در حوزه علميه قم، در مقطع دكتراي جامعه شناسي سياسي در دانشگاه امام صادق (ع) اشتغال به تحصيل دارد، وي هم اكنون به تحقيق، تدريس و تاليف مشغول است.

در دوره اول نمايندگي مجلس شوراي اسلامي از شهرستان شوشتر به عنوان نماينده به مجلس شوراي اسلامي راه يافت. مدتي در مؤسسه آموزشي عالي باقر العلوم عليه السلام عضو هيئت امناي آن مركز بود. مدتي نيز رياست آن مركز را نيز بر عهده داشت. مدير مسئولي فصلنامه هاي علوم سياسي و تاريخ اسلام و مديريت گروه رشته علوم سياسي دانشگاه مفيد نيز از ديگر فعاليتهاي نامبرده است.

آموخته، علي اصغر

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

علي اصغر آموخته (نام كامل: علي اصغر آموخته) در سال 1284 در خانواده اي فرهنگي، در فضايي سرشار از عشق و زنده دلي در طبيعت زيباي بندرانزلي ديده بر جهان گشود. پدرش در وزارت معارف وقت به كار اشتغال داشت. او تحصيلات ابتدايي خود را در مدرسه هدايت و دوره متوسطه را در مدرسه علميه تهران گذراند و از سال 1300 يعني سن 16 سالگي وارد خدمات دولتي شد. مدت 6 سال در اداره فرهنگ گيلان مشغول به كار

بود و از سال 1306 تا 1315 در بانك شاهنشاهي ايران در تهران به كار پرداخت. علي اصغر آموخته در اين مدت كار حرفه اي را كافي ندانست و همچنان به مطالعه و گسترش آموخته هايش ادامه مي داد. او ضمن آموزش زبان انگليسي، فرانسه و روسي، به صورت مكاتبه اي، دانشجوي انجمن بانكداري لندن شد و در زمينه هاي حسابداري تجاري، صنعتي، بانكي و اقتصاد ارز خارجي تحصيلات عالي خود را دنبال كرد. سه سال بعد برايش فرصتي فراهم آمد تا با كار كردن در بانك فلاحتي و صنعتي ايران، وزارت بازرگاني و شهرداري تهران، خود را براي ورود به اصلي ترين محل كار خويش آماده تر سازد. علي اصغر آموخته در خرداد ماه سال 1318 به عنوان كارمند با امضاي نماينده مختار، كار خود را در اداره حسابداري كل بانك ملي ايران شروع كرد و اين آغاز دوره اي طولاني، پركار و موثر بود كه سير آن چنين ادامه يافت:

مهر 1318: رييس اداره دوم اداره حسابداري كل بانك ملي ايران

آذر 1318: انتقال به وزارت دارايي به عنوان رييس اداره كل حسابداري قسمت اقتصادي

دي 1321: رييس اداره كل حسابداري بانك ملي ايران

مهر 1327: رييس نمايندگي بانك ملي ايران در لندن

تير 1332: نماينده بانك ملي ايران در كميسيون ارز (انتقال موقت به وزارت دارايي(

فروردين 1334: عضويت در هيئت مديره بانك رهني

بهمن 1338: پس از 38 سال خدمت دولتي به افتخار بازنشستگي نايل آمد.

علي اصغر آموخته، آموخته بود و آموزش داد كه بقا و اعتبار افراد حرفه اي مرهون تلاش بي امان و نظم فكري در انسجام بخشيدن به

مطالب علمي و تخصصي است. برخورد او با مسايل حرفه اي اين كلام ارزشمند را محقق ساخت كه به واقع “سختكوشي هديه خداوند است.”

وي طي دوره مسئوليت خويش در سمت رياست اداره كل حسابداري بانك، دو يادگار بسيار ارزشمند از خود به جاي گذاشت كه اكنون نيز در ديده صاحبنظران همچنان ممتاز و برجسته است. كتابهاي علم حسابداري دوره اول و دوره دوم، مشتمل بر معاملات ارزي و عمليات حسابداري آنها، همراه با فصلي مشروح در تنظيم ترازنامه ها، دوكتابي است كه همچنان ما را با دلسوزي، دقت نظر و عمق بينش مرحوم آموخته آشنا مي كند. اين دو كتاب كه در سالهاي 1324 و 1326 چاپ و منتشر شده، اگر چه به ظاهر براي استفاده كاركنان بانك نگاشته شده است، اما شايد با نگاهي ديگر مجموعه اي از دانش حسابداري آن دوران به شمار آيد.

فاصله بين چاپ و انتشار دوره اول و دوم كتابهاي يادشده نتيجه ماموريتي آموزشي بود كه از طرف بانك و در انگلستان و آمريكا به او محول شد. در اين ماموريت او عمليات بانكهاي نوين را در ايروينگ تراست كمپاني، چيس نشنال بانك و فدرال رزرو از نزديك مشاهده كرد (1325) و در انجام وظيفه چنان دقت و توجه از خود بروز داد كه ماحصل آن ماموريت وي به عنوان اولين نماينده بانك ملي ايران در كشور انگلستان در سال 1327، شد. اين ماموريت همچنين از اهميت ويژه اي برخوردار بود. در حكم ماموريت ايشان چنين آمده است: "اطمينان دارم در اين ماموريت كه براي اولين بار بانك ملي ايران، خود را به وسيله نماينده اي مستقيماً به دنياي خارج

معرفي مي نمايد، با شايستگي و حس ميهن پرستي از عهده انجام وظايف خواهيد برآمد."

عضويت در هيئت مديره بانك رهني، در زماني صورت گرفت كه آموخته نايب رييس كميسيون ارز وزارت دارايي بود و انتخاب وي براساس پيشنهاد رييس بانك رهني و موافقت وزارت دارايي و بانك ملي ايران، به عنوان صاحبان سهام آن بانك انجام گرفت. اين مسئوليت نيز تنها ارتقاي سمت نبود بلكه دليلي داشت و آن انجام اصلاحات در اساسنامه و ساير مقررات بانك و آيين نامه استخدامي آن بود.

بازنشستگي علي اصغر آموخته تنها منحصر به كلماتي بود كه در روي كاغذ و به عنوان حكم اداري در سال 1338، ثبت شد. پس از آن هم وي فعاليتهاي آموزشي خود را همچنان با دقت، جديت و سختكوشي ادامه داد. چنانكه در سال 1345، به منظور مشورت در امورمالي و تربيت كادر حسابداري در سازمان تسليحات ارتش دعوت به كار و ارائه نظر شد.

علي اصغر آموخته در اول فروردين ماه 1358 همزمان با آغاز بهار و رويش شكوفه ها برشاخه هاي خفته در سرماي زمستان، عزم ديار باقي كرد، اما طراوت اشتياق او به شكوفايي علم و رشته تخصصي و حرفه ايش كه سالها با عشق به آن زيست و خدمت كرد، همچنان باقي است. ياد اين سرو آزاد كه با نام علي اصغر آموخته در حيطه كار، علم و دانش حرفه اي چه در داخل كشور و چه در خارج از كشور روييد و باليد و بر و باري سرشار نثار دوستان، همكاران و شاگردانش كرد، همچنان زنده، مانا و پايدار است. روانش شاد.

ويژگيهاي فردي علي اصغر آموخته منحصر به فرد است؛

سختكوشي، دقت در امور، نظم، جديت، ميهن پرستي و وقت شناسي از آن جمله اند. افزون بر اين در محيط كار خود براي افراد صادق و كوشا احترام بسيار قائل بود و بر حرفه اي بودن، به روز بودن علمي و آگاهي از جديدترين تغييرات در مسائل حرفه اي تاكيد داشت. مناسبات جدي و سنجيده و در عين حال مهرآميز او با كارمندان هنوز هم از خاطرات شيرين و پندآموز كاركنان قديمي بانك رهني قديم (بانك مسكن كنوني) است.

آيت اللهي، حميدرضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حميدرضا آيت اللهي

محل تولد : كرمان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1338/1/1

زندگينامه علمي

دكتر حميدرضا آيت اللهي در سال 1338 در خانواده اي متدين و متعهد متولد شد. پس از سپري كردن تحصيلات مقدماتي در سالهاي خفقان و سركوب رژيم پهلوي به خاطر علاقه شديد به علوم اهل بيت (ع) و حمايت و تشويق خانواده از سوي ديگر به قم هجرت و وارد حوزه علميه قم گرديد.

پس از پيروزي شكوهمند انقلاب اسلامي به تحصيل در دانشگاه روي آورد. و تا مقطع دكترا ادامه تحصيل داد. دكتر حميدرضا آيت اللهي در طي سالهاي عمر خود تا به امروز خدمات علمي فراواني انجام داده است. كتابها و مقالات فراواني تأليف و شاگردان بسياري تربيت و تقديم عالم اسلام كرده است.

آيتي بيرجندي، محمدابراهيم

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد ابراهيم آيتي در سال 1333هجري قمري در قريه گازار از توابع بيرجند در خانواده اي روحاني و شيعه متولد شد و اهل خانه را از قدوم خويش شاد كرد اين فرزند محمدابراهيم نام گرفت. وي از هفت سالگي براي فراگيري از قرآن مجيد و خواندن كتابهاي فارسي مذهبي و اخلاقي و از قبيل اينها وارد جلسات استادان آن زمان در شهر خود گرديد. در سيزده سالگي به شهر بيرجند رفت و ادامه تحصيل خود را در كنار اساتيد بيرجند گذراند. در هيجده سالگي در مدرسه باقريه شهر مشهد به قمستي از فصول و منطق تحت نظر استادان مجرب بودند. وي به درجه دكترا نايل گرديد و در تمام طول تحصيل به تحصيلات حوزوي بسنده نشد. وي در سن 51 سالگي در اثر سانحه تصادف در سال 1384 قمري جان خويش

را از دست دادند.

گروه : علوم انساني

رشته : الهيات و معارف اسلامي

والدين و انساب : پدر محمد ابراهيم آيتي شيخ محمد قائني پيشنماز روستاي گازار بود كه به امور شرعي مردم رسيدگي مي كرد. او در سلك روحانيت و در امور ديني خود و مردم كوشا بود. وي كه توفيق تربيت در دامن مادر متدين پيدا نموده بود رشد كرد و به سن تحصيل رسيد.

خاطرات كودكي : محمد ابراهيم آيتي مقدمات عربي از پدرش شيخ محمد قائني ياد گرفت تا اينكه به نه سالگي كه رسيدند پدر در سوم ماه رمضان 1342 مرحوم شد.

تحصيلات رسمي و حرفه اي : هفت ساله بودم كه پدرم مرحوم شيخ محمد قائني مرا براي فراگيري قرآن مجيد و خواندن كتابهاي فارسي مذهبي و اخلاقي از قبيل عين الحيات و جلاء العيون و حلية المتقين مرحوم مجلسي نزد « آخوند ملا عبداللّه گازاري» برد و به وي سپرد. مقدمات عربي را از مرحوم پدرم فرا گرفتم، نه ساله بودم كه پدرم در سوم ماه رمضان سال 1342قمري مرحوم شد. پس از آن شرح « قطرالندي» و « القيه» ابن مالك « سيوطي» و « شرح جامي» را نزد همان ملا عبداللّه و « محمد ابراهيم بويكي» خواندم. سيزده ساله بودم كه با اجازه مادرم براي ادامه تحصيل به شهر بيرجند رفتم و مدت پنج سال در مدرسه معصوميه كتابهاي « حاشيه» ملاعبداللّه يزدي و « شرح شمسيه» در منطق، « شرح نظام» « مغني البيب» در صرف و نحو و قسمتي از « مطوّل» در معاني و بيان و بديع و « معالم» و قسمتي از « قوانين الاصول» ميرزاي قمي

در اصول، « تبصرة» علامه حلّي و « شرح لمعه» شهيد ثاني در فقه و مختصري حساب و هيأت و مقداري از شرح « سبعة معلّقه» را خواندم. در اين مدت پنج سال در شهر بيرجند از محضر مرحوم حاج شيخ محمد باقر آيتي بيرجندي و آيةاللّه حاج شيخ محمد حسين آيتي و مرحوم شيخ غلامرضا فاضل و آقاي حاج شيخ محمد علي ربّاني و مرحوم حاج ملا محمد دهكي استفاده بردم و شاگردي آنها را نمودم.هيجده ساله بودم كه براي ادامه تحصيل به مشهد مقدس مشرّف و در مدرسه باقريه ساكن شدم و بقيه شرح لمعه و مطول و قسمتي از فصول و قسمت منطق شرح منظومه حاج ملا هادي سبزواري و آنگاه تمام سطح مكاسب، رسائل شيخ انصاري و كفايه آخوند خراساني را در محضر استادان فرا گرفتم. ضمنا هيئت قديم را نزد مرحوم حاج شيخ هاشم قزويني و آقا شيخ مجتبي قزويني و آيةاللّه ميرزا حسين فقيه سبزواري و آيةاللّه اديب نيشابوري و مرحوم حاج شيخ حسن پايين خياباني و برخي اساتيد ديگر خواندم. در همان حال با درس خارج فقه و معارف مرحوم آقا ميرزا مهدي اصفهاني آشنا شدم و با شوق فراوان در حدود دو سال به درس پر بهره ايشان مي رفتم و در همين اوقات به درس شرح منظومه آقا ميرزا مهدي فرزند مرحوم آقا بزرگ حكيم مي رفتم و از اين راه با فلسفه قديم آشنا شدم. آشنايي من با متون عالي فلسفه قديم از قبيل شرح اشارات، شفاي بوعلي و اسفار مرحوم آخوند ملاصدرا در خارج از محيط طلبگي بود.» آيتي پس از فراگيري دروس حوزه هاي علوم ديني

به دانشگاه راه يافت و او در همان دانشكده معقول و منقول تهران تحصيل كرده بود و موفق به اخذ درجه دكتري شده بود. ايشان علاوه بر علوم اسلامي و ادبيات عرب به زبان انگليسي نيز احاطه كامل داشت و از اين راه با انديشه هاي غربي و متون و روش تحقيق آنان آشنا گرديد.

خاطرات و وقايع تحصيل : حوزه هاي درس هرگاه محدود به چند نفر و كم جمعيت بود غالبا در اطاقهاي مسكوني مدارس و درسهاي سطوح عالي و خارج كه جمعيت بيشتري در آن شركت مي داشت بيشتر در مدرس هاي نسبتا وسيع مدارس كه فرش آن در تابستان و زمستان منحصر به حصير بود و يا در شبستان هاي مساجد كه نيز در تابستان و زمستان حصير فرش و بسيار سرد بود و هرگز بخاري نمي ديد، تشكيل مي گرديد.كساني كه اهل كار و تحصيل بودند تقريبا تمام وقتشان به درس خواندن و مطالعه كردن و مباحثه كردن همان درسها و ( اگر خود از فضلاي حوزه بودند) به درس گفتن برگزار مي شد و فقط در هفته اي دو روز پنجشنبه و جمعه تعطيل بود، كه آن هم احيانا با درسهاي تعطيلي از قبيل رياضيات و هيئت و تفسير و حديث و جز اينها مي گذشت.زندگي طلبگي بسيار ساده و در عين حال پرنشاط برگزار مي شد. در آن تاريخ كمتر افكار اجتماعي به محيط طلبگي راه داشت و گير و داري هم اگر پيش مي آمد از حدود حجره هاي مدارس تجاوز نمي كرد. تا در بيرجند بودم با اينكه مدرسه معصوميه اوقاف زيادي داشت، به طلبه مدرسه چيزي نمي رسيد و متصدّيان اوقاف تمام درآمد موقوفه را مي خوردند و زندگاني ساده طلاب منحصرا

از كمكهاي پدران و مادرانشان مي گذشت.اما در مشهد مقدس چون از طرفي موقوفات مدارس سرشارتر بود و از طرف ديگر متصديان اوقاف آنجا مانند متصديان اوقاف بيرجند نبودند مختصر حق السكوت و قوت لا يموتي به طلاب داده مي شد و روزي كه وارد مشهد شدم متصدي اوقاف مدرسه باقريه آقا شيخ جواد شيخ الاسلامي اصفهاني به ديدن من آمد و از همان روز مبلغ سي ريال ( كه شهريه كامل آن مدرسه بود) حقوق ماهيانه براي من قرار ساخت و اين مبلغ در آن تاريخ براي زندگي طلبگي متوسط يك نفر به خوبي كفايت مي كرد.

فعاليتهاي ضمن تحصيل : از امتيازات بسيار ارزنده حيات علمي محمد ابراهيم آيتي اين است كه او هرگز خود را در علوم متداول حوزه ها و مجامع علمي محدود نساخت. گو اينكه راز موفقيت هر انديشه ورِ دلسوز و تلاشگر و كاوشگر پر توفيق اين است كه خودجوش و زيركانه بيابد چه چيزي را بايد بخواند و كدام راه را برود. بدينسان او در تاريخ دوره اسلامي و تاريخ پيامبر و اهل بيت نيز تلاش فراوان كرد و يكي از متخصصان اين رشته در آمد و از تأليفات ايشان نيز اين نكته آشكار خواهد شد.

استادان و مربيان : از استادان محمد ابراهيم آيتي در زمينه هاي مختلف درسي مي توان به موارد زير اشاره كرد: آخوند ملا عبدالله گازاري ابن مالك محمد ابراهيم بويكي ميرزاي قمي علامه حلي شهيد ثاني باقر آيتي بيرجندي شيخ محمد حسين آيتي غلامرضا فاضل شيخ محمد علي رباني حاج ملا محمد دهكي ملا هادي سبزواري شيخ انصاري آخوند خراساني شيخ هاشم قزويني مجتبي قزويني حسين فقيه سبزواري اديب

نيشابوري حسن پايين خياباني ميرزا مهدي اصفهاني ميرزا مهدي فرزند مرحوم آقا بزرگ حكيم آخوند ملاصدرا

هم دوره اي ها و همكاران : از دوستان محمد ابراهيم آيتي ، شهيد مطهري، آيةاللّه بهشتي و آيةاللّه طالقاني بود و با هم مراوده علمي و مباحثه داشتند.

زمان و علت فوت : محمد ابراهيم آيتي در سوم جمادي الثانيه 1384 قمري مطابق با هفدهم 1343 شمسي بر اثر سانحه تصادف جان خويش را از دست دادند. پيكر ايشان در قبرستان ابوحسن قم دفن گرديد.

فعاليتهاي آموزشي : محمد ابراهيم آيتي پس از فراگيري دروس حوزه هاي علوم ديني به دانشگاه راه يافت و در كنار تدريس به تحصيل نيز پرداخت. در سال 1334شمسي در دانشكده علوم معقول و منقول مشغول به تدريس شد و درسهاي تاريخ اسلام، تاريخ تمدن اسلام، فقه( دوره ليسانس) و فقه الحديث( دوره دكتري) را درس مي داد.

ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : از دوستان محمد ابراهيم آيتي، شهيد مطهري، آيةاللّه بهشتي و آيةاللّه طالقاني بود و با هم مراوده علمي و مباحثه داشتند. در آن زمان نواي بيداري در بعضي از مجامع علمي و فرهنگي برخاسته بود و حركت هاي خودجوش ارزشمندي براي شناخت درست اسلام ايجاد شده بود. كار مهم انديشه وران آن روز تغذيه فكري اين مجامع بود و استاد آيتي يكي از كساني بود كه در انجام اين مهم كوشا بود. در انجمن اسلامي مهندسان، جلسات ماهانه ديني كه شهيد مطهري نيز سخنراني داشت شركت داشت و به سخنرانيهاي ارزشمندي مي پرداخت و اين سخنرانيها بلافاصله تايپ و تكثير مي شد و با استقبال فراواني نيز روبرو گشت.يكي از تلاش هاي تحسين برانگيز ايشان تلاش در راه

انتشار كتابهاي مذهبي بود كه از آن جمله تلاش گروهي ايشان و همراهانش منشأ ايجاد « شركت انتشار» گرديد. باري او در راه اصلاح ساختار فرهنگي و اجتماعي جامعه خويش از هيچ خدمتي فروگذار نكرد و با قلم و زبان و دست خويش هر آنچه كرد براي احياي فكر ديني و انديشه الهي بود.او همچنين در پرداختن به برخي موضوعات اسلامي و پيراستن نقص ها و خرافه ها متون اصيل و استواري را عرضه كرد .

آرا و گرايشهاي خاص : از خصوصيات محمد ابراهيم آيتي تحقيق هاي نو و بديع است. او در تاريخ به بررسي و كنكاشي ارزنده پرداخت و نكات ابهام و نقاط كور را شناسايي كرد و به بحث و بررسي در آن پرداخت. . معظم له داراي ملكات نفسانيه و جامع علوم عقليّه نقليّه، مروج طريقه جعفريه بود.

--------------------------------------------------------------------------------

آثار :

1 12افكار جاويد محمد

ويژگي اثر : اين كتاب ترجمه اي از متن انگليسي

2 آندلس يا تاريخ حكومت مسلمين در اروپا

ويژگي اثر : به طوري كه ايشان در مقدمه كتاب ذكر مي كنند اين اثر حاصل تحقيق و تدريس سال هاي 1337و 1338دوره ليسانس دانشكده معقول و منقول تهران است و ايشان در اين كتاب تاريخ حوادث مهم هشت قرن حكومت مسلمين در اروپا را به تفصيل بيان كرده اند كه شامل تاريخ حكومتها، دست نشاندگان حكام عباسي و غير آن مي باشد. اين كتاب در سال 1340در 357صفحه چاپ شده است.

3 آيينه اسلام

ويژگي اثر : ترجمه اي است از متن عربي آن اثر نويسنده تواناي مصري

دكتر طه حسين كه در تهران وسيله شركت انتشار به چاپ رسيده است.

4 بررسي تاريخ عاشورا

ويژگي اثر : اين خصلت او در كتاب بررسي تاريخ عاشورا به خوبي ظهور كرده است يعني او در اين قضيه مطيع و دنباله رو هيچ كس نيست و آزادانه و زيبا بر اساس مباني اصيل و اساسي قرآن و عترت و با عقل سليم و ذهل جوال خويش به ميدان آمده و به راستي به نقد احياگري در جريان عاشورا دست زده است.خمير مايه اين كتاب را مجموعه هفده سخنراني دكتر آيتي در راديو ايران در سال هاي 1343 - 1342تشكيل مي دهد. اين اثر به همت استاد علي اكبر غفاري تنظيم و چاپ شده و تاكنون در حدود 10نوبت تجديد چاپ شده است.

5 تاريخ پيامبر اسلام

ويژگي اثر : اين كتاب تحقيقي است مستند، گسترده و دقيق بر اساس متون كهن در پيرامون حيات اشرف مخلوقات هستي حضرت رسول اكرم (ص)كه مؤلف در تنظيم آن زحمات فراواني را متحمل شده اند. اين كتاب با تعليقات و اضافاتي از دكتر ابوالقاسم گرجي از طرف دانشگاه تهران چاپ شده و چندين بار تجديد چاپ گرديده است.

6 ترجمه البلدان يعقوبي

ويژگي اثر : اين كتاب نيز به وسيله بنگاه ترجمه و نشر كتاب در سال 1356در 211صفحه چاپ شده است.

7 ترجمه تاريخ يعقوبي

ويژگي اثر : اين كتاب در دو جلد ضخيم چاپ شده است و از ترجمه هاي ارزشمند متون تاريخي به حساب مي آيد به طوري كه در سال 1342اين

ترجمه به عنوان كتاب سال شناخته شد. متخصصان ترجمه نسبت به ترجمه هاي دقيق و اصولي مرحوم آيتي اعتماد خاصي دارند. اين اثر نيز چندين بار تجديد چاپ شده است.

8 تصحيح تفسير شريف لاهيجي

ويژگي اثر : مرحوم استاد آيتي جلد 3و 4اين تفسير را به صورت زيبا و اصولي تصحيح نموده اند و در سال 1340از طرف اداره اوقاف تهران به چاپ رسيده است.

9 خطبه هاي رسول اكرم(ص

ويژگي اثر : به زبان عربي نگارش يافته و تاكنون چاپ نشده است.

10 راه و رسم تبليغ

ويژگي اثر : مقاله اي است كه در كتاب گفتار ماه جلد دوم، ص 174 - 149به چاپ رسيده است.

11 سرمايه سخن

ويژگي اثر : اين كتاب به انگيزه تقويت و غني سازي سخنرانيهاي اسلامي تهيه شده است و مجموعه 80مقاله درباره مناسبت هاي مذهبي است كه سي مجلس آن درباره ماه مبارك رمضان، بيست و پنج مجلس درباره ماه محرم و صفر و بيست و پنج مجلس ديگر در مناسبت هاي ديگر سال مي باشد. اين اثر به همت مرحوم آيتي و يكي از دوستانش به نام سيد محمد باقر سبزواري تهيه و تنظيم شده و در سال 1339به چاپ رسيده است.

12 سيماي اميرالمؤمنين از مسجدالحرام تا مسجد كوفه

ويژگي اثر : اين كتاب سخنراني استاد در جلسه ماهانه ديني است كه ابتدا در كتاب گفتار ماه، ج 3ص 164 - 1296چاپ شده و سپس به صورت جداگانه به زيور طبع آراسته گرديده است.

13

شهداي اسلام

ويژگي اثر : به عربي است و تاكنون چاپ نشده است.

14 فهرست ابواب و فصول اسفار

ويژگي اثر : اين مقاله در يادنامه ملاصدرا به چاپ رسيده است.

15 كتاب و سنت

ويژگي اثر : در كتاب گفتار ماه جلد اول، ص 225تا 252به چاپ رسيده است.

16 گفتار عاشورا

ويژگي اثر : با همكاري عده اي از انديشه وران.

17 مجموعه سخنرانيها در مورد شخصيت هاي برجسته عالم اسلام

ويژگي اثر : و مقالات و سخنرانيهاي علمي و تحقيقي ارزشمندي كه براستي شايسته است در يك مجموعه ارزشمند گرد آيد.فرازهايي از انديشه استاد آيتي

18 مرجعيت و روحانيت

ويژگي اثر : اين كتاب را نيز با همكاري عده اي از نويسندگان تأليف كرده است.

19 مقولات عشر

ويژگي اثر : اين كتاب رساله تز دكتراي آن مرحوم مي باشد و در روزنامه 1371 / 6 /5مورد بررسي و تبيين قرار گرفته است.

20 همه مسؤول يكديگريم

ويژگي اثر : مقاله اي است در كتاب همه مسؤول يكديگريم كه بحث زيبايي درباره امر به معروف و نهي از منكر نموده است. كتاب توسط انتشارات تشيّع در سال 1356به چاپ رسيده و مقاله در كتاب گفتار ماه، ج 1ص 76 - 45نيز چاپ شده است.

آيتي سجزه اي، نصرت الله

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

نصرت الله آيتي سجزه اي

محل تولد : اصفهان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1353/1/1

آيتي، عبدالمحمد

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

استاد عبدالمحمد آيتي درسال 1305 شمسي در شهر بروجرد ديده به جهان گشود. تحصيلات ابتدايي و دوره متوسطه را در شهر بروجرد به پايان رسانيد. پس از تحصيل در حوزه قم (بمدت دو سال) به تهران رفته و تحصيلات خود را در دانشكده معقول و منقول پي گرفت. آيتي سرانجام در سال 1328 با رتبه اول در رشته معقول را به پايان رساند و به دريافت مدرك ليسانس توفيق يافت. استاد پس از فارغ التحصيل شدن به استخدام وزارت فرهنگ در آمد و به تدريس ادبيات در مقطع دبيرستان پرداخت، تا آنكه در سال 1359 بازنشسته شد. او هم اكنون عضو پيوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسي مي باشد.ايشان چندين تاليف و ترجمه در كارنامه علمي خود در زمينه هاي زبان و ادبيات عربي و فلسفه دارد. ترجمه كتاب "تاريخ ادبيات زبان عربي " عبدالمحمد آيتي ، در دوره دوم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به عنوان كتاب سال برگزيده شد.

گروه : علوم انساني

رشته : فلسفه

تحصيلات رسمي و حرفه اي : عبدالمحمد آيتي تحصيلات ابتدايي و دوره ي متوسطه را در شهر بروجرد به پايان رسانيد. پس از چندي رهسپار قم شد و به تحصيل علوم دينيه پرداخت. تحصيلات او در حوزه علميه قم مدت دو سال به طول انجاميد ، سپس به تهران رفته و تحصيلات خود را در دانشكده معقول و منقول پي گرفت. آيتي سرانجام در سال 1328 با رتبه اول در رشته

معقول فارغ التحصيل شد و به دريافت ليسانس توفيق يافت.

فعاليتهاي ضمن تحصيل : وضعيت معيشت عبدالمحمد آيتي به گونه اي بود كه دركنار تحصيل مجبور بود پشتوانه اي براي تحصيلش فراهم سازد. از اين روي ، چندي در قنادي و زماني در نجاري به كار پرداخت.

مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : عبدالمحمد آيتي رئيس شوراي علمي دانشنامۀ تحقيقات ادبي فرهنگستان نيز بوده است.

فعاليتهاي آموزشي : عبدالمحمد آيتي پس از فارغ التحصيل شدن به استخدام وزارت فرهنگ در آمد و به تدريس ادبيات در مقطع دبيرستان پرداخت. او چندي در بابل و مدتي نيز در خرم آباد انجام وظيفه كرد. استاد عبدالمحمد آيتي در تاريخ 17/2/1370 به عضويت پيوسته شوراي فرهنگستان زبان و ادب فارسي در آمده است. سوابق تدريس : - مدرّس ادبيات داستاني در دانشگاه فارابي (1356)؛ - مدرّس ادبيات داستاني و عربي در دانشگاه دماوند (1357_ 1358)؛ - بازنشستۀ آموزش و پرورش (1358).

جوائز و نشانها : ترجمه كتاب "تاريخ ادبيات زبان عربي " عبدالمحمد آيتي ، در دوره دوم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به عنوان كتاب سال برگزيده شد.

--------------------------------------------------------------------------------

آثار :

1 آمرزش ابوالعلا معري

ويژگي اثر : (ترجمه )، 1347

2 الغارات در حوادث سال هاي معدود خلافت علي(ع )،

ويژگي اثر : 1371

3 بسي رنج بردم ، بازنويسي شده از فردوسي

ويژگي اثر : 1376

4 تاريخ ابن خلدون (تر جمه )

ويژگي اثر : 1363-71

5 تاريخ ادبيات زبان عربي (

ترجمه )

ويژگي اثر : تاليف حنا الفاخوري-برگزيده كتاب سال جمهوري اسلامي ايران در دوره دوم كتاب سال-آشنايي با كتاب اين كتاب، ترجمه «تاريخ الادب العربي» تأليف حنّاالفاخوري است. كتاب، سير تحوّل و دگرگونيهاي ادبيات زبان عربي طي بيش از 1500 سال را بررسي مي كند. آشنايي با اين بررسي، گذشته از فايد? آن براي فرهنگ عربي، در ارتباط با ادبيات و فرهنگ فارسي نيز مفيد است، چرا كه رابطه ديرينه ادبيات فارسي با ادبيات عربي و تاثير ادبيات عرب بر زبان فارسي، ضرورت آشنائي با تاريخ ادبيات عربي و شيوه امروز و آميخته با نقد و تحليل را ايجاب مي كند. مؤلف در اين كتاب پس از ذكر مقدماتي، سراسر تاريخ ادب عربي را به شش دوره تقسيم كرده است: عصر جاهلي، عصر خلفاي راشدين و اموي، عصر عبّاسي در شرق، عصر عباسي در غرب، عصر مغول و ترك، و عصر نهضت. آنگاه طي هر يك از اين ادوار به بررسي سبكهاي جديد نظم و نثر در هر دوره، كه خود بازتابي از حوادث و انقلابهاي آن دوره بوده، پرداخته است.

6 تاريخ دولت اسلامي در اندلس ، محمّد عبداللّه عنان

ويژگي اثر : (ترجمه) ، 1366_1371؛

7 تاريخ فلسفه در جهان اسلامي

8 تحرير تاريخ وصاف به زبان ساده

9 تقويم البلدان(ترجمه)

ويژگي اثر : نوشته ابوالفداء

10 داوري حيوانات نزد پادشاه پريان

ويژگي اثر : (ترجمه )، 1383

11 در تمام طول

شب ،

ويژگي اثر : شرح چهار شعر بلند نيما-1383

12 درباره فلسفه اسلامي

ويژگي اثر : ترجمه

13 درباره فلسفه اسلامي

ويژگي اثر : ترجمه

14 شرح خسرو شيرين نظامي گنجوي

15 شرح منظومه مانلي و پانزده قطعه ديگر

ويژگي اثر : 1375

16 شرح و ترجمه معلّقات سبع

ويژگي اثر : 1371

17 شكوه سعدي در غزل

ويژگي اثر : 1369

18 شكوه قصيده

ويژگي اثر : 1364

19 قرآن مجيد

ويژگي اثر : (ترجمه )، 1367

20 قصّه باربد و بيست قصّه ديگر از شاهنامه

ويژگي اثر : 1380

21 كشتي شكسته(ترجمه )

ويژگي اثر : اثر تاگور

22 گزيده شرح مقامات حميدي

ويژگي اثر : 1383

23 گزيده از نثر پارسي

24 گزيده غزليات سعدي

25 گزيده و شرح خمس? نظامي

ويژگي اثر : 1355_1373

26 گنجور پنج گنج

ويژگي اثر : 1374

27 معجم الأدبا، ياقوت حموي

ويژگي اثر : (ترجمه)، 1381

28 معلقات سبعه(ترجمه)

29 مقالاتي در مجلّه راهنماي كتاب و آموزش و پرورش

منابع زندگينامه :زندگينامه :عبدالمحمد آيتي"ا3سخنوران

نامي معاصر ايران ، سيد محمد باقر برقعي ، جلد1 ، ص 138

باباپور، محمد مهدي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد مهدي باباپور

محل تولد : قائم شهر

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1343/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب محمدمهدي باباپور متولد 1343 در روستاي گل افشان از توابع قائمشهر (مازندران) به دنيا آمدم تحصيلات ابتدايي را در همان روستا و دوران راهنمايي و دبيرستان را در رشته علوم تجربي در همان شهرستان به اتمام رساندم.پس از اخذ ديپلم وارد حوزه علميه تهران شدم و پس از دو سال يعني سال 65 وارد حوزه علميه قم شدم. پس از 8 سال دروس سطوح حوزه را اتمام كردم و به مدت ده سال در خارج فقه و تفسير علوم آيت الله جوادي آملي و دو سال در جامع اصول آيت الله صالحي مازندراني كسب فيض نمودم. در كنار تحصيل حوزوي از سال 68 تحصيلات دانشگاهي را آغاز نمودم. كارشناسي علوم سياسي را در دانشگاه باقرالعلوم قم و كارشناسي ارشد علوم سياسي را در دانشگاه شهيد بهشتي تهران و دكتري علوم سياسي در دانشگاه تهران گذراندم و هم اكنون عضو هيأت علمي دانشگاه شهيد بهشتي مي باشم. در كنار تحصيل دروس حوزوي و دانشگاهي تدريس در حوزه و دانشگاه را به مدت 15 سال طي نمودم. در مركز جهاني علوم اسلامي و جامعة الزهراء درس هاي مختلفي را ارائه نمودم. در زمينه فعاليت هاي تحقيقاتي و پژوهشي نيز پنج جلد كتاب چاپ گرديده و دو جلد آماده چاپ مي باشد. و ده ها مقالات علمي و راهنمايي و مشاوره 20 پايان نامه در سطح كارشناسي ارشد حوزه را نيز برعهده داشتم.

بابازاده، علي اكبر

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

علي اكبر بابازاده

محل تولد : آذرشهر

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1343/1/1

زندگينامه علمي

اين حقير تا پايان ششم ابتدايي در مدرسه علوي آذر شهر تحصيل داشتم. همه ساله شاگرد اول، در پايان كلاس ششم در منطقه در امتحان نهايي ممتاز شدم. يك سال در مدرسه طالبيه تبريز تا پايان سيوطي و جامي تحصيل كرده سپس در قم به تحصيل پرداختم. سطح را در 7 سال به پايان رسانده ودر سال 1351 در امتحانات خارج حوزه قبول شدم و از مدرسين و مراجع فعلي حوزه تلمذ نموده و بيش از 20 سال دوره خارج ديده ام و به طور كتبي تاييديه دارم. از تمام مراجع تقليد و شخص مقام رهبري در امور حسبي وكالت و نمايندگي دارم. در موسسه بسيار وزين علمي( دار التبليغ سابق) كه همچون علامه طباطبايي، آيت الله مكارم، آيت الله سبحاني، شهيد مطهري، آيت الله شبيري و ساير رجال علمي و سياسي از اساتيد آنجا بودند، شش سال دوره عادي سپس دو سال دوره تخصصي و عالي را به پايان رسانده و پيوسته جزو دانشجويان ممتاز بودم. دراين ميان از من درخواست شد كه براي ادامه تحصيل و به عنوان مبادله دانشجو به آمريكا بروم كه به جهت عائله مندي نپذيرفتم.مدت يك سال و اندي مديريت مركز تحقيقات و تاليفات موسسه امام صادق عليه السلام را به عهده داشتم كه خود استعفا دادم.چهار سال در سازمان امور اداري استخدامي كشور در شعبه تحقيقاتي قم عضو ارشد و فعال پژوهشي و نگارشي بودم و چند اثر توسط حقير نگارش شده از جمله (ولايت فقيه) كه كتاب درسي براي موسسات و وزارتخانه ها مي باشد.تا به حال 28 جلد كتاب چاپ شده و تعدادي مقالات چاپ شده

تقديم داشته ام. در اين ميان كتاب (تحليل سيره فاطمه زهرا سلام الله عليها) و اخيرا كتاب( سيري در سيره فاطمه زهرا«س» )رسما از طرف شوراي مديريت حوزه به عنوان كتاب درسي حوزه هاي بانوان سراسر كشور مي باشد از مجموع كتاب هايم تا به حال سه عنوان كتاب هاي برتر و برگزيده حوزه علميه انتخاب شده و مورد تقدير مراجع بزرگ و گاهي تشويق و مقدمه آنان قرار گرفته ام. به ويژه از سوي رهبر معظم انقلاب مورد تفقد واقع شده (هم نماينده ايشان تلفني از برخي نوشته هايم تقدير داشتند و هم رئيس بيت قم و معاونت فرهنگي معظم له جناب آقاي مروي به همراه ديگران براي تفقد و تشويق و ابلاغ سلام و پيام به منزلم آمدند.) در حوزه علميه از طرف شوراي مديريت و مدارج علمي حوزه در جايگاه استاد راهنما و استاد مشاور در خدمت فضلاء و دانشمندان حوزه در نگارش رسائل علمي و پايان نامه انجام وظيفه مي كنم. در ضمن از اعضاي نخستين نخبگان حوزه مي باشم. مقاطع كوتاهي در دانشكده سپاه قم در رشته (حقوق) و (احكام و فقه) براي مديران سپاه تدريس داشتم كه به جهت مسافرت هاي زيادي كه دارم ادامه ندادم. در حوزه علميه در سال هاي آغازين درسم به تدريس حاشيه و معالم مي پرداختم كه سپس به جهت اشتغال زياد در محورهاي مختلف تحصيلي از ادامه آن خودداري نمودم. ناگفته نماند كه دروس متوسطه را به طور متفرقه به پايان رساندم و حتي يك ساعت در كلاس نبوده ام. بنده در مسير تحصيل و تعليم روزانه 16 ساعت مشغول كسب علم

بودم. نظم، اخلاص، انگيزه ، پشتكاري و ... از ابراز موفقيت من بودند. از خداوند متعال مي خواهم با نيت خالصانه در مسير اهل بيت نگه داشته و عاقبت بخيري را روزي من گرداند و السلام عليكم و رحمه الله

بابايي، علي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

شيخ علي بابايي

محل تولد : پلدختر

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1314/8/1

زندگينامه علمي

اينجانب در سال 1314 در خليل اكبر (يكي از روستاهاي پل دختر ) متولد شدم، تحصيلات ابتدائي را در پلدختر گذراندم.

در سال 1333 وارد حوزه علميه خرم آباد شدم و از سال 1333 تا 1342 در آنجا بودم و از محضر آيت الله كمالوند بهره بردم و از سال 1342 به قم مهاجرت نمودم و در محضر اساتيد آنجا به كسب علوم دينيه پرداختم و ضمن تحصيل بنا به فرموده حضرت امام ره و ساير علماي اعلام به مبارزه با رژيم شاه پرداختم و بيش از 16 سال با رژيم مبارزه كرديم و در جنگ فيضيه شركت داشته ام و ضرباتي به فك و كتف اينجانب وارد شد كه هنوز هم آثار آن موجود است و بعد از پيروزي انقلاب همان مسئوليت هايي را كه ذكر كرديم عهده دار بوده ام و نسبت به انقلاب و دستورات رهبر كبير انقلاب هيچ گونه مسامحه و كوتاهي تاكنون نداشته ام و هم اكنون مسئول حوزه علميه امام صادق كه موسس آن خودم بوده ام مي باشم.

اين حوزه تعداد 50 نفر طلبه برادر و 40 نفر خواهر دارد. و فعاليت آنها بسيار خوب مي باشد.

بابايي، علي اكبر

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

علي اكبر بابائي

محل تولد : اراك

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1333/1/1

زندگينامه علمي

اين جانب علي اكبر بابائي متولد 1333 در اراك پس از آموختن قرآن و برخي كتاب هاي مذهبي در مكتب خانه و تحصيلات ابتدايي در مدارس دولتي و دروس مقدماتي حوزه مانند صرف و

نحو در حوزه علميه اراك در سال 1353 ه.ش وارد حوزة علميه قم شدم و تا سال 1359 ه.ش ساير دروس مقدماتي و سطوح عالي حوزوي را فرا گرفتم و در سال 1360 به دروس خارج اصول و فقه راه يافتم ، مدت كوتاهي از درس خارج اصول آيت الله مكارم و خارج فقه آيت الله تبريزي استفاده كردم ولي عمده تحصيلات خارج فقه و اصول اين جانب از درس هاي خارج فقه و اصول آيت الله وحيد خراساني بوده است حدود 12 سال در درس خارج اصول و حدود 2 سال در درس خارج فقه معظم له شركت كرده ام همزمان با تحصيلات خارج فقه اصول در برنامه هاي درسي مؤسسه در راه حق و پس از اتمام دوره عمومي تحقيقات خود را در رشتة تخصصي تفسير علوم قرآني در اين مؤسسه آغاز كردم و تا سال 1373 ادامه يافت از سال 1373 تا كنون در پژوهشگاه حوزه و دانشگاه كه قبلا دفتر حوزه و دانشگاه ناميده مي شد به پژوهش در موضوع مباحث علوم قرآني با گرايش منطق فهم قرآن اشتغال داشته ام و نتيجه آن تأليف كتاب هاى: روش شناسي تفسير قرآن. مكاتب تفسيري ج 1 و 2 تاريخ تفسير قرآن بوده است.

بابكي، محمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد بابكي

محل تولد : دماوند

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1340/1/1

زندگينامه علمي

سال 1353 پس از اتمام مقطع سيكل وارد حوزه علميه قم شدم و به فراگيري علوم حوزوي روي آوردم؛ از آن تاريخ تاكنون در حوزه به درس و بحث و مطالعه، تحقيق و تدريس اشتغال دارم. جز ايام تبليغي و مانند آن از اشتغالات علمي سرباز

نزدم، تحصيلات مقدماتي و سطح را تا سال 1365 ادامه دادم و از سال 1366 به درس هاي خارج فقه و اصول راه يافتم و از محضر بزرگاني چون حضرات آيات نجفي مرعشي، تبريزي، فاضل لنكراني، وحيد خراساني، مكارم شيرازي، كوكبي ، انصاري شيرازي ، مصباح يزدي، جوادي آملي و حسن زاده آملي استفاده بردم و هم اكنون به تدريس سطوح عالي حوزه و تحقيق در عرصه هاي مختلف فقهي اشتغال دارم

باراني، محمدرضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد رضا باراني

محل تولد : سيرجان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1344/1/1

زندگينامه علمي

زندگينامه علمي محمدرضا باراني

وي در سال 1344 در شهرستان سيرجان به دنيا آمد و پس از گذراندن تحصيلات ابتدايي، راهنمايي و دبيرستان در سال 1363 شمسي مدرك ديپلم را دريافت نمود. او همچنين در زمان جنگ تحميلي عراق بر ضد جمهوري اسلامي ايران، به همراه هم رزمان خود حدود يك سال در جبهه هاي جنگ و دفاع مقدس نيز حضور داشته است.

الف _ تحصيلات حوزوي:

ايشان در سال 63 پس از اخذ ديپلم به شهر مقدس قم آمده و وارد حوزه علميه قم شده و به تحصيلات حوزوي پرداخت كه شرح آن در زير مي آيد:

1. دروس دوره آغازين حوزه مانند جامع المقدمات، المغني، سيوطي، مختصر المعاني و برخي دورس جنبي را در مدرسه حقاني گذراند.

2. دروس سطح را نزد اساتيدي چون حجج اسلام؛ سيد محمد سعيدي، سيد احمد خاتمي، سيد هاشم حسيني بوشهري، مدرسي يزدي، پاياني، اعتمادي، آيت الله استادي، آيت الله طاهري خرم آبادي، آيت الله محفوظي و آيت الله سبحاني به پايان رساند.

3. دروس خارج فقه و اصول را نزد آيات عظام؛ فاضل لنكراني، سبحاني،

خاتم يزدي، جوادي آملي و وحيد خراساني گذرانده است.

ب- تحصيلات دانشگاهي:

ايشان هم زمان با تحصيلات حوزوي به تحصيلات دانشگاهي و كلاسيك روي آورد و مراحل زير را پيموده است.

1. كارشناسي «الهيات و معارف اسلامي» را در سال 1373شمسي دريافت نمود.

2. كارشناسي ارشد «تاريخ» را در سال 1379 با عنوان پايان نامه «شيعه در ايران عصر ايلخانان» به پايان رساند.

3. دكتري Ph.D«تاريخ اسلام»؛ سال 1381 در دانشگاه اصفهان به عنوان دانشجوي دكتري تاريخ اسلام پذيرفته شد و در سال 1386 از پايان نامه دكتري با موضوع «بررسي تاريخي تعامل فكري و سياسي اماميه با فرقه هاي معتزله، اشاعره و حنابله در عصر آل بويه در بغداد» دفاع كرده است.

ج _ مسئوليت هاي علمي:

1. عضو هيئت علمي جامعه المصطفي العالميه از 1382 تاكنون

2. مسئول انجمن تاريخ پژوهان از 1380 تاكنون كه يكي از انجمن هاي علمي حوزه مي باشد.

3. مسئول انجمن علمي ايراني تاريخ اسلام از سال 1387 تاكنون كه از انجمن هاي علمي وزارت علوم است.

4. مدير گروه تاريخ جامعة الزهرا (س) از سال 1386 تاكنون

5. مسئول دبيرخانه انجمن هاي علمي حوزه از 1381 تا پايان 1386

6. عضو هيئت تحريريه فصل نامه علمي تخصصي «نامه تاريخ پژوهان» وابسته به انجمن تاريخ-پژوهان

7. عضو هيئت تحريريه فصل نامه تخصصي « سخن تاريخ» وابسته به گروه تاريخ مدرسه عالي امام ره

8. مدير گروه تاريخ جشنواره كتاب سال حوزه از 1382 تاكنون

9. مدير مسئول فصلنامه تخصصي «نامه تاريخ پژوهان» از سال 1382 تاكنون

10. سردبير فصلنامه دانشجويي «سخن تاريخ» از سال 1385 تاكنون

11. مسئول كميسيون تاريخ اسلام مركز جهاني علوم اسلامي از 1383 تاكنون

12. عضو هيئت موسس انجمن تاريخ پژوهان از انجمن هاي علمي

حوزه

13. عضو هيئت موسس انجمن علمي ايراني تاريخ اسلام از انجمن هاي علمي وزارت علوم، تحقيقات و فناوري

14. عضو شوراي علمي مركز تخصصي تاريخ حوزه از 1382 تا مهر 1385

15. عضو شوراي گروه سيره پژوهشكده تاريخ و سيره دفتر تبليغات از 1381 تا آذر 84

16. عضو شوراي پژوهشي گروه تاريخ جامعة الزهراء از تابستان 1385 تاكنون

17. مسئول علمي نخستين «همايش بين المللي تشيع و خاورشناسان» در سال 1384 تا 1385

18. دبير علمي همايش «نكوداشت استاد علي دواني» در سال 1386.

19. عضو شوراي علمي «همايش بين المللي پيامبر اعظم (ص)» در دانشگاه اصفهان در سال 1385

20. عضو شوراي علمي همايش سراسري «قرآن و تاريخ» دانشگاه آزاد اسلامي در سال 1385

21. دبير گروه تاريخ مدرسه عالي امام خميني (ره) در سال 1381

22. مسئول علمي دومين «همايش بين المللي تشيع و خاورشناسان» در سال 1386 و 1387

د- تدريس

ايشان در دوره هاي كارشناسي و كارشناسي ارشد تدريس داشته اند كه به قرار ذيل است.

1) تدريس دروس مختلف تاريخ مانند؛ تاريخ پيامبر(ص)، تاريخ ائمه (ع)، تاريخ عباسيان، تاريخ امپراطوري عثماني، تاريخ اسلام در مصر و شام، تاريخ اسلام در مغرب و اندلس، تاريخ نگاري در اسلام، تاريخ اسلام و خاورشناسان و تشيع در آثار خاورشناسان در مدرسه عالي امام خميني(ره) وابسته به جامعه المصطفي العالميه از سال 1379 تاكنون.

2) تدريس دروس تاريخي مانند؛ تاريخ عباسيان، تاريخ عثماني، تشيع در آثار خاورشناسان و تاريخ اسلام در مغرب و اندلس در دانشگاه اهل بيت(ع) در سال هاي 1383 و 1385 و 1386.

3) تدريس دروس تاريخي مانند؛ تاريخ امويان، تاريخ عباسيان، تاريخ عثماني، تشيع در آثار خاورشناسان و تاريخ اسلام و

خاورشناسان در مركز آموزش هاي اسلامي وابسته به حوزه – گروه تخصصي تاريخ در سال هاي 1382 تاكنون

4) تدريس درس تاريخ اسلام و خاورشناسان در مدرسه عالي فقه و معارف اسلامي در سال هاي 1383 تا 1385.

5) تدريس دروس تاريخي تاريخ عثماني و تشيع در آثار خاورشناسان در موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره) در سال 1385.

6) تدريس درس تشيع در آثار خاورشناسان در دانشگاه پيام نور قم در سال 1387.

ه_ پژوهش هاي منتشر شده:

1. «گرايش ايرانيان به تشيع در قرن هفتم هجري»؛ منتشره در فروردين 1380 در نشريه تخصصي معرفت شماره 40.

2. «نقد و بررسي گرايش ايلخانان به اسلام و تشيع»؛ منتشره در نشريه تخصصي تاريخ در آيينه پژوهش شماره اول پاييز 1381.

3. «معرفي و نقد سفرنامه ابن فضلان» منتشره در نشريه تخصصي تاريخ در آيينه پژوهش شماره پنجم فروردين 1383.

4. «اختلاف روايات و راهكارهاي حل آن» منتشره در مجموعه مقالات پژوهشگاه حوزه و دانشگاه در سال 1380.

5. «زندگينامه علمي فرهنگي امام هادي(ع)» در مجموعه مقالات دفتر تبليغات اسلامي 1384.

6. «دين حنيف، ماهيتي مستقل يا روح اديان الاهي» منتشره در نشريه تخصصي مذاهب و فرق اسلامي «طلوع» پاييز 1384.

7. «جامعه شناختي نهاد حكومت پيامبر(ص)» منتشره در مجموعه مقالات همايش بين المللي پيامبر اعظم (ص) دانشگاه اصفهان پاييز 1385.

8. «احناف» در دائرة المعارف قرآن در دائره المعارف قرآن وابسته به دفتر تبليغات اسلامي سال 1386.

9. «التأثير الفكري المتبادل بين الامامية و المعتزلة في عصر البويهيين» كه مجوز انتشار آن از نشريه بين المللي علوم انساني در تاريخ 4/7/1386 دريافت شده است.

10. بررسي و تحليل تعامل فكري سياسي اماميه با اشاعره در بغداد دوره آل بويه

(سده هاي چهارم و پنجم

هجري) انتشار در نشريه شيعه شناسي وابسته به موسسه شيعه شناسي، 1387.

11. مدخل بسر بن سفيان در دائره المعارف قرآن انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه

و _ پژوهش هاي آماده نشر:

الف) مقالات

1. امام هادي (ع) و علم و دانش

2. تأثير حمله مغول بر جغرافياي انساني ايران

3. تأثير حديث نگاري بر تاريخ نگاري

4. سير تاريخي انديشه ولايت فقيه

5. تبيين تاريخي(تأليف و ترجمه قسمتي از كتاب استنفورد)

6. حركت و پويايي در تاريخ (تأليف و ترجمه قسمتي از كتاب استنفورد)

7. سبب در تاريخ (تأليف و ترجمه قسمتي از كتاب استنفورد)

8. تاريخ نگاري قرن هاي 4 تا 6 هجري

9. نقش مروان بن حكم در صدر اسلام

10. بررسي تاريخي حادثه انذار عشيره

11. رويكرد اماميه و حنابله درباره باورهاي كلامي در بغداد دوره آل بويه

12. ديدگاه اماميه و اشاعره در باره دانش ها

13. ديدگاه اماميه و حنابله درباره دانش ها

14. ديدگاه اماميه و معتزله درباره دانش ها

15. رويكرد حنابله در رقابت با ديگر فرقه هاي

16. همگرايي و واگرايي حنابله با ديگر فرقه هاي

17. فرايند اقتداريابي اشاعره در دوره آل بويه

18. فرايند تعامل و تقابل سياسي اماميه و معتزله

19. فرايند تعامل و تقابل فكري اماميه و اشاعره

20. فرايند تعامل و تقابل فكري اماميه و معتزله

21. مصلحت انديشي سياسي و مذهبي آل بويه

22. معتزله در فرايند اقتدار سياسي و فكري

ب) كتاب ها

1. بررسي تاريخي تعامل فكري و سياسي اماميه با فرقه هاي معتزله، اشاعره و حنابله در عصر آل بويه در بغداد (رساله دكتري كه تا چند ماه آينده منتشر خواهد شد.)

2. تشيع در ايران عصر ايلخانان؛ (پايان نامه كارشناسي ارشد است كه در حال آماده سازي براي انتشار است).

3. تاريخ امپراطوري

عثماني (كتاب درسي)؛ در حال انجام است.

4. تشيع در آثار خاورشناسان (كتاب درسي)؛ در حال انجام است.

ز- سخنراني علمي و شركت در همايش ها و ميزگردها

1. ارايه مقاله در همايش «بررسي كتاب الصحيح من سيرة النبي الاعظم (ص)» توسط پژوهشگاه حوزه و دانشگاه در سال 1379.

2. ارايه مقاله در «همايش بين المللي پيامبر اعظم (ص)» در دانشگاه اصفهان در سال 1385.

3. شركت در ميزگرد «امام رضا (ع) و گروه هاي دورن شيعي» در انجمن تاريخ پژوهان در سال 1385.

4. شركت در ميزگرد «بازكاوي اوضاع سياسي و اجتماعي عصر امام رضا (ع)» در انجمن تاريخ پژوهان در سال 1385.

5. شركت در ميزگرد «توليد علم در تاريخ» توسط انجمن تاريخ پژوهان و نهضت نرم افزاري در سال 1383.

6. شركت در ميزگرد «نقد نظريه از اماميه تا اثني عشريه» كه اين نظريه از سوي خاورشناس مشهور اتان كلبرگ مطرح شده است و جلسه نقد اين نظريه كه توسط نهضت نرم افزاري و انجمن تاريخ پژوهان در سال 1385 برگزار گرديد.

7. شركت در ميزگرد نقد كتاب «موسوعة التاريخ الاسلامي» نوشته استاد يوسفي غروي كه توسط انجمن تاريخ پژوهان و دبيرخانه كتاب سال حوزه در 2 اسفند 1386 برگزار شد.

8. سخنراني علمي در همايش توليد علم با عنوان «جايگاه مطالعات تاريخي در حوزه» در سال 1383.

9. سخنراني علمي در انجمن معلمان تاريخ استان قم با عنوان «آسيب شناسي تدريس تاريخ» در سال 1385.

10. شركت در ميزگرد «چالش هاي فراروي شيعه پژوهي غربيان» برگزار شده در دومين همايش بين المللي تشيع از ديدگاه خاورشناسان، 1387.

ح- راهنمايي و مشاوره رساله و پايان نامه

1. راهنمايي بيش از 36

رساله دفاع شده و در حال نگارش

2. مشاوره 15 (پانزده) رساله دفاع شده و در حال نگارش

3. داوري 5 (پنج) رساله ارشد

باريك بين، هادي

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

آيت الله حاج شيخ هادي باريك بين در سال 1309 در خانواده اي مذهبي در شهرستان قزوين متولد شد. پس از پايان تحصيلات ابتدايي ، به فراگيري علوم ديني در حوزه علميه قزوين مشغول شد. سپس براي ادامه تحصيل و تكميل تحصيلات به قم عزيمت نمود و در حوزه علميه اين شهر وارد شد. شوق دانش اندوزي سرانجام او را به حوزه علميه نجف كشانيد و پس از سه سال كسب فيض نزد علماي اين خطه به ايران بازگشت و در حوزه علميه قم تحصيلات خود را ادامه داد. پس از شروع مبارزه روحانيت به رهبري امام خميني (ره) آيت الله باريك بين از قم به قزوين بازگشت و در صدد احياي مدارس قديمي و متروكه از جمله مدرسه شيخ الاسلام برآمد. بعد از پيروزي انقلاب اسلامي اقداماتي از جمله تشكيل كميته انقلاب اسلامي ، تاسيس دانشگاه علوم پزشكي ، نمايندگي حضرت امام(ره) در جهاد سازندگي منطقه ، تشكيل بنياد مستضعفان در شهر قزوين ، تاسيس مدارس و خوابگاه ها براي دانشجويان به انجام رساند. آيت الله باريك بين در سال 1360 از سوي امام (ره) به نمايندگي ايشان و امامت جمعه شهرستان قزوين منصوب شد. علاوه بر آن وي چند دوره متوالي نيز نمايندگي مردم را در مجلس خبرگان رهبري به عهده داشت.گروه : علوم انساني رشته : الهيات و معارف اسلامي تحصيلات رسمي و حرفه اي : شيخ هادي باريك بين بين پس از پايان تحصيلات ابتدايي ، به فراگيري

علوم ديني در حوزه علميه قزوين مشغول شد. سپس براي ادامه تحصيل و تكميل تحصيلات به قم عزيمت كرد و در حوزه علميه اين شهر وارد شد. شوق دانش اندوزي سرانجام او را به حوزه علميه نجف كشانيد و پس از سه سال كسب فيض از محضر علماي آن خطه، به ايران بازگشت و در حوزه علميه قم تحصيلات خود را ادامه داد.فعاليتهاي ضمن تحصيل : شيخ هادي باريك بين همزمان با به تشكيل جلسات مختلف اجتماعي و سياسي مبادرت مي ورزيد.استادان و مربيان : شيخ هادي باريك بين درحوزه علميه قزوين ، دروس مقدمات را نزد آيت الله مفيدي و ابوالحسن رفيعي آموخت. وي پس از آنكه به حوزه علميه قم وارد شد ، دوره سطح عالي را در محضر حضرات آيات مشكيني ، سلطاني ، نوري گذراند. پس از آن به حوزه درس خارج فقه آيت الله بروجردي و فقه و اصول امام خميني(ره) حاضر شد و از محضر آنان بهره هاي فراوان برد. آيت الله باريك بين با طي نمودن اين دوره به عراق مهاجرت كرده و در حوزه علميه نجف از علماي بزرگي چون آيت الله محمد باقر زنجاني كسب فيض كرد.وقايع ميانسالي : شيخ هادي باريك بين بين از جمله روحانيون قزويني است كه با شروع مبارزات مردم بر ضد رژيم پهلوي، در كنار امام خميني (ره) قرار گرفت و با هدايت مردم قزوين نقش خود را ايفاء نمود، چنانكه تاسيس صندوق قرض الحسنه ولي عصر مهمترين اقدام او براي تقويت اعتصابات و تظاهرات مردمي به شمار مي آيد.مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : شيخ هادي باريك بين در سال

1360 از سوي امام (ره) به نمايندگي و امامت جمعه شهرستان قزوين منصوب شد. علاوه بر آن وي چند دوره متوالي نيز نمايندگي مردم را در مجلس خبرگان رهبري به عهده داشت.مراكزي كه فرد از بانيان آن به شمار مي آيد : از جمله فعاليت هاي شيخ هادي باريك بين درطول مبارزات سياسي تاسيس صندوق قرض الحسنه ولي عصر بو.د كه اين امر باعث بسيج مردم براي ادامه اجتماعات ، تظاهرات و اعتصابات بر ضد رژيم پهلوي شد.ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : پس از شروع مبارزه روحانيت به رهبري امام خميني (ره)، شيخ هادي باريك بين از قم به قزوين بازگشت و در صدد احياي مدارس قديمي و متروكه از جمله مدرسه شيخ الاسلام برآمد. بعد از پيروزي انقلاب اسلامي اقداماتي از جمله تشكيل كميته انقلاب اسلامي ، تاسيس دانشگاه علوم پزشكي ، نمايندگي حضرت امام(ره) در جهاد سازندگي منطقه ، تشكيل بنياد مستضعفان در شهر قزوين ، تاسيس مدارس و خوابگاه ها براي دانشجويان را به انجام رساند.

باريكلو، عليرضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عليرضا باريكلو

محل تولد : اراك

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1342/6/4

باستاني پاريزي، محمدابراهيم

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد ابراهيم باستاني پاريزي فرزند شيخ علي اكبر ، در سال 1304 هجري شمسي در روستاي پاريز كرمان ديده به جهان گشود. استاد تحصيلات ابتدايي را در پاريز به پايان برد و دوره دبيرستان را تا سوم متوسطه در سعيدآباد سيرجان به انجام رسانيد و در كرمان وارد دانشسراي مقدماتي شد و ديپلم گرفت. در خلال تحصيل ، در حالي كه بيش از هفده سال نداشت ، با روزنامه روح القدس همكاري كرد و آثار نظم و نثرش را در آن به چاپ رساند. دكتر باستاني براي ادامه ي تحصيل راهي تهران شد و در دانشسراي عالي در رشته تاريخ و جغرافيا به تحصيل پرداخت و به دريافت ليسانس توفيق يافت و تا درجه دكترا پيش رفت. در تهران فعاليت مطبوعاتي خود را گسترش داد و با روزنامه ها و مجلات همكاري نزديك داشت. استاد مدتي در دبيرستان هاي كرمان مشغول خدمت بود اما سرانجام به تهران آمد و به كار تدريس در دانشكده ادبيات دانشگاه تهران مشغول گرديد. از ايشان آثار زيادي تاكنون به چاپ رسيده است.

گروه : علوم انساني

رشته : تاريخ

گرايش : ايران دوره اسلامي

والدين و انساب : محمدابراهيم باستاني پاريزي ، فرزند حاج شيخ علي اكبر معروف به حاج آخوند بود.

تحصيلات رسمي و حرفه اي : از آنجايي كه پدر محمد ابراهيم باستاني پاريزي فردي باسواد بود ، وي را روانه ي مدرسه اي در همان قريه ي پاريز نمود. اين مدرسه در منزل شخصي به نام ملامحمدحسن قرار داشت _ اين فرد همان كسي

است كه سال ها بعد باستاني پاريزي آثار ، نوشته ها و نامه هايش را تحت عنوان « آثار پيغمبر دزدان » جمع آوري و چاپ كرد - ، در سال 1313 پدر باستاني پاريزي مدرسه اي ساخته و او كلاس پنجم را در همين مدرسه به پايان رساند. پاريزي كلاس ششم ابتدايي را در سيرجان و در دبيرستان بدر سپري نمود. وي پس از به پايان بردن دوره ي تحصيل در مقطع ابتدايي ، به مدت 2 سال ترك تحصيل كرد ، اما در اين فاصله در محضر كلاس پدر حاضر مي شد و به آموختن ادبيات و عربي مي پرداخت. او در سال 1318 براي ادامه ي تحصيل عازم سيرجان شد و سه سال اول دبيرستان را در آنجا گذراند ؛ علي رغم آن كه وي تصميم داشت بجاي تحصيل به اداره پست و تلگراف رود ، اما با توصيه يكي از معلمان خود براي ادامه ي تحصيل به دانشسراي مقدماتي كرمان ، كه به كوشش رئيس فرهنگ وقت ( رهبر كسروي ) شبانه روزي شده بود ، وارد شد. با توجه به اينكه اين دانشسرا تنها به محصلان رتبه ي اول و دوم اجازه ي ادامه ي تحصيل در دانشسراي عالي تهران را مي داد ، پاريزي توانست شاگرد دوم اين دانشسرا شده و به تهران رود. سال ششم را در دبيرستان رشديه ي آن روز خواند و سپس در دانشسراي عالي تهران در دانشكده ادبيات به ادامه ي تحصيل در رشته ي تاريخ پرداخت. پس از آن باستاني پاريزي به كرمان رفت ، اما مجددا در سال 1337 براي دوره دكتراي

تاريخ به تهران بازگشت و توانست اين دوره را نيز به پايان برد.

خاطرات و وقايع تحصيل : تحصيلات دوره ي دبيرستان محمد ابراهيم باستاني پاريزي در سيرجان مصادف با جنگ جهاني اول بود. اين سال ها براي كشورمان سال هاي سختي بود ، چرا كه جنگ جهاني باعث گرديد فقر و گرسنگي بر همه جا سايه افكند. با سقوط رضا شاه در سال 1320 ، پاريزي تصميم گرفت از كلاس نهم ( سوم دبيرستان ) ترك تحصيل نمايد و در پستخانة پاريز به جاي مدير قبلي كه در همان زمان بازنشسته شده بود استخدام شود ، اما چيزي كه باعث شد او از اين كار منصرف شود ، مقاله اي بود كه در روزنامة « بيداري » به چاپ رساند ، او در اين مقاله جوابيه اي در مقابل مقالة مرتضي برازجاني كه از معلمان مدارس كرمان بود تنظيم نمود. اين مقاله در احوال حضرت فاطمه زهرا ( ع ) و كيفيت زندگي او تنظيم شده بود ، پاريزي در جواب نوشت « اينكه زنهاي امروز از اين بانوي بزرگ سرمشق نمي گيرند ، تقصير مردان است كه زن ها را به گونه اي ديگر مي پسندند ، تقصير زن ها نيست ... » در همان زمان يك معلم كرماني به نام منصوري كه براي توزيع كوپن به پاريز آمده بود با خواندن اين مقالعه او را از خدمت در پست و تلگراف برحذر داشت .

فعاليتهاي ضمن تحصيل : محمد ابراهيم باستاني پاريزي پس از به پايان بردن دوره ي ابتدايي ، به مدت دوسال ترك تحصيل نمود و در همين سال ها مجله ي

خطي به نام « نداي پاريز » با سه مشتري منتشر كرد.

استادان و مربيان : از معلمين دوره ي ابتدايي محمد ابراهيم باستاني پاريزي مي توان آقايان : سيد احمد هدايت زاده نبوي پاريزي ، يحيي سالمي پاريزي و ميرزا غلامحسين سعيدنيا معروف به ناظم را نام برد. از معلمين پاريزي در سه سال اول دبيرستان مي توان آقايان : سيد عبدالحسين حجازي ، ابوالقاسم ارجمند ، محمد صنعتي ، جلال پور ، صفوت و چند تن ديگر را نام برد كه در شكل گيري معلومات و ذوق وي تاثيرگذار بوده اند. همچنين او در تابستان با مراجعت به زادگاه خود ، از محضر پدرش نيز كه محل تردد رجال ادب ، سياست و اهل ذوق بودند استفاده هاي زيادي مي نمود ؛ از كساني كه در اين مجلس حاضر مي شدند اسماعيل مرآت ، هادي حائري ، عطيفه ، مايل تويسركاني ، صادق انصاري _ از رؤساي اسبق معروف كرمان _ هادي اشتري ، ابوالفا معتمدي ، آقاسيد محمدرضا مدني ، سيدجلال هجري رفسنجاني ، شيخ عبدالمحسن محسني _ كه از خوشنويسان به نام و از شعراي سيرجان بود _ و مرتضي خان ستوده و بسياري از رجال صاحب ذوق سيرجان و زيدآباد و همچنين معلمان كرمان مي توان نام برد. پاريزي در فاصله ي دو ساله ي تحصيل در دانشسراي مقدماتي كرمان از محضر آقايان : فنايي ، الفت ، سيد حسين مدني پور ، دكتر پورحسيني ، دكتر بقايي ، بهمن اوف ، صباحي محمد طاهري ، محمد طاهري ، محمد صرافي ، رغبتي ، محمد علي بابايي ، مهندس كارآموز و چند

تن ديگر نيز استفاده نمود. او در سال ششم ادبي دبيرستان رشديه نزد معلمين معروفي همچون محمد جواد تربتي ، عضدتي ، محيط طباطبايي ، دكتر گوهرين ، محمد علي خليلي به كسب علم پرداخت. پس از واردشدن در دانشسراي عالي و دانشكده ادبيات ، در رشته ي تاريخ محضر استادان بزرگواري چون نصرالله فلسفي ، رشيد ياسمي ، سعيد نفيسي ، عباس اقبال آشتياني ، دكتر سعادت ، دكتر مجير شيباني ، دكتر بينا ، فاضل توني ، دكتر احمد بهمنش ، دكتر احمد مستوفي و دكتر محمدحسن گنجي را درك نمود. باستاني پاريزي دوره ي دكتراي تاريخ را زيرنظر استاداني چون دكتر محسن عزيزي ، ابراهيم پورداود و سعيد نفيسي به پايان برد.

همسر و فرزندان : محمد ابراهيم باستاني پاريزي پس از اتمام تحصيلات عاليه در سال 1337 به كرمان بازگشت و در همين سال با يكي از معلمان دبيرستان دخترانه بهمنيار كرمان ازدواج نمود كه حاصل اين ازدواج يك دختر و يك پسر مي باشد و هر دو فارغ التحصيل دانشكده فني دانشگاه تهران هستند.

مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : محمد ابراهيم باستاني پاريزي به مدت سه سال سرپرستي دبيرستان دخترانه « بهمنيار » را به عهده داشت. در سال 1337 بعد از اخذ مدرك دكتري ، ابتدا در موزه ايران باستان شروع به كار نمود و چون دكتر خوانساري مدير داخلي مجله « دانشكده ادبيات » دانشگاه تهران براي استفاده از فرصت مطالعاتي به اروپا رفته بود ، وي را به عنوان غلط گير مجله به دانشكده ادبيات منتقل نمودند. حدود ده سال مديريت مجله « دانشكده ادبيات » را به

عهده داشت تا اينكه در سال 1349 براي فرصت مطالعاتي به اروپا رفته و به همين خاطر از كار مستعفي شد.

فعاليتهاي آموزشي : محمد ابراهيم باستاني پاريزي در پاييز 1330 پس از اتمام تحصيلات عاليه به سمت دبيري دبيرستان هاي كرمان منصوب شد و سه سال نيز سرپرستي دبيرستان دخترانه بهمنيار را به عهده گرفت. در سال 1337 بعد از اخذ مدرك دكترا ، به دانشكده ادبيات دانشگاه تهران رفت و به كار تدريس پرداخت.

ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : محمد ابراهيم باستاني پاريزي در كنار فعاليت هاي آمزشي ، با نوشتن مقاله و شعر ، با مطبوعات نيز همكاري داشتند. وي در دوره دانشسراي مقدماتي در روزنامه « بيداري ايران » مقاله اي در رثاي معلم دانشسرا ، مرحوم اديب بامداد نوشت و در همين سال ها با انتشار روزنامه « روح القدس » در كرمان مقالات خود را به چاپ رساند. در دوران تحصيل در دانشسراي عالي و دانشكده ادبيات به عنوان مترجم عربي با روزنامه « كيهان » همكاري خود را براي ترجمه روزنامه هاي معروف مصر « المصري ، الاهرام ، آخرساعه ، اخبار اليوم » و امثال آن آغاز نمود. پس از اتمام تحصيلات عاليه با توجه به آنكه در كرمان به شغل دبيري مشغول بود ، در روزنامه « بيداري كرمان » كه تحت مديريت سيد محمد رضا هاشمي _ بعد از سيد محمد هاشمي _ مقالاتي را منتشر كرد ، پس از آن با به دست آوردن امتياز مجله اي به نام « هفتواد » از سال 1336 تا 1337 در چاپخانه يارمند كرمان 17 شماره ي

آن را به چاپ رساند. بعد تحصيلات دوره ي دكترا مقالاتي را در مجلات « يغما ، دانشكده ادبيات ، بررسي هاي تاريخي ، وحيد ، گوهر ، هفت هنر » و امثال آن منتشر نمود كه بلافاصله در مجله ي « خواندني ها » نقل مي گرديد. « سپيد و سياه » ، « راه نماي كتاب » و مجله « باستان شناسي » نيز مقالات او را چاپ مي كردند. از جرايد شهرستان ها مثل « پارس شيراز » ، « انديشه كرمان » ، « خراسان مشهد » ، « استوار قم » در افغانستان مجله « آريانا » ، « نواي ملت » خوزستان و امثال آن نيز اشعار و نوشته هايش راچاپ مي كردند. در ستون انتقاد روزنامه اطلاعات مقالاتي را چاپ نمود كه اين مقالات در كتاب جداگانه اي به نام « زير اين هفت آسمان » تجديد چاپ شد. بعد از انقلاب نيز با بسياري از جرايد و مجلات مثل « نهيب آزادي » ، « ماهان » ، « حديث كرمان » ، « آينده » و « چيستا » نيز به همكاري پرداخت. استاد باستاني پاريزي در شعر و شاعري نيز دستي داشته كه مجموعا سه بار اشعار او در سال هاي 1327 تحت عنوان « يادبود من » ، در سال 1340 تحت عنوان « ياد و يادبود » و در سال 1363 با نام « ياد بود » چاپ گرديد . اشعار وي در سال هاي تحصيل معمولا در جرايد تهران ، خصوصا « توفيق » با سبكي خاص در دوبيتي عرضه مي گرديد.

آرا

و گرايشهاي خاص : محمد ابراهيم باستاني پاريزي عمر خويش را بر سر معرفي و شناخت هر چه بيشتر سرزمين كرمان گذاشته اند ، به قول يكي از اساتيد : « ... و نديده ام كه او [ پاريزي ] روزي از ياد مردم كرمان و سرزمين آن خالي باشد ، اگر كتابي يا مجله اي به دستش مي افتد ، نخست مي خواهد بداند كه آيا در آن مطلبي در بارة كرمان هست يا نه ؟ اگر در كنگره اي و مجمعي علمي پيشنهاد سخنراني با او مي كنند ، تمام هم او آن است كه در موضوعي سخن بگويد كه به وجهي ، ولو بسيار دور با كرمان ارتباط داشته باشد و چنين موضوعي را ، هر چند دور از ذهن باشد ، پيدا مي كند و در آن باره سخن مي گويد. او عاشق كرمان و مردم آن است و عشقش عرضي و مجازي نيست كه از او جدا شود با شير اندرون شده و با جان خواهد بود. او تنها عاشق كرمان و منطقه ي آن نيست ، ايران و مردم آن را نيز به همان اندازه دوست دارد ، كسي نمي داند كه در ذهن باستاني ، ايران اصل است يا كرمان ، پاريز فرع است يا كرمان ؟ و اگر كسي به اوضاع جهان واقف نباشد و فقط نوشته هاي پاريزي را بخواند خيال خواهد كرد كه كرمان دل ايران است و پاريز دل كرمان . » تاريخ در نظر باستاني پاريزي امري طولي و زماني نيست كه حوادث در آن به دنبال هم و در توالي يكديگر قرار

گرفته باشند ، در انديشه ي او زمان تبديل به مكان و طول مبدل به عرض شده است و حوادث زماني مانند اشيا ء مكاني در جنب هم قرار دارند نه در پشت سر هم ؛ در نظر باستاني حوادث تاريخ جز « به درد گواه و شاهد براي امور مبتلا به فعلي مردم نمي خورند و گذشته مقدمه حال است و اگر تاريخي نتواند مشكلي را از حال حل كند ، بي فايده و بي حاصل است . » باستاني پاريزي به عنوان يك مورخ اديب معتقد است كه در تمدن چند هزاره ساله ي ما كه هزار و پانصد سال با زبان فارسي امروزي همراه بوده است ، غير عادي نيست اگر تاريخ با ادب آميخته شده باشد ، بيشتر كتب ادب فارسي ما حاوي قسمت مهمي از تاريخ اجتماعي ماست و ياد مي كند از عباس اقبال كه مي گفت : « ديوان معزي نيشابوري ، خودش يك تارخ سلجوقي است » . از طرف ديگر شعر و ادب ، در نگارش تاريخ يك چاشني اي به نوشته مي دهد تا خواننده را به دنبال كردن بحث تشويق و ترغيب كند. او مي گويد : « البته مرزي هست ميان شعر و ادب با تاريخ و سرگذشت كه اين مرز بايد رعايت شود و نكته همين جاست كه كسي از مرز خود تجاوز و از خط سير خود عدول نكند. » پاريز معتقد است از شعر و ادب در تاريخ و پيوند اين دو مظهر بزرگ فرهنگ ايراني ، چيزي نيست ، مگر ادامه ي سنت و روال فرهنگي قديم و تاريخ

نويسي هزارساله ي ما و اينك يك دانشجوي كم استعداد ، به همان راه قدم نهاده ، و چنان مي نمايد كه مورد تشويق همه قرار گرفته است. دكتر باستاني پاريزي در مورد تاريخ و تعريف آن برخلاف ديدگاه اروپاييان كه معتقدند « تاريخ علم ساختن آينده است » و يا به قول ابن خلدون « تاريخ عبرت است » ، با تاريخ نگاري منظم و كرونولوژيك فاصله دارد ، او مي گويد : « جامعه از تاريخ چه مي خواهد ؟ جامعه مايل است كه تاريخ مثل بسياري از منابع ديگر فرهنگي يك مملكت براي هريك از افراد آن ملت يك « شخصيت ثابت » و قابل اعتنا و در خور احترام پديد آورد ، چه ، ثابت شده است كه در برابر حوادث و پيش آمدها ي روزگار ، تنها كساني پايدار و بردبار و خوددار و حليم و چاره جو هستند كه از يك « شخصيت ثابت » برخوردار باشند. اشخاصي كه از جهت رواني نتوانند شخصيت خود را توجيه كنند ، و نقص شخصيت ، و بيماري تزلزل ، و فساد شخصيت داشته و درباره ي هويت خود دچار ترديد باشند ، هرگز افراد قابل اطميناني براي يك جامعه نخواهد بود ... ». او معتقد است كه دوران نوشتن تاريخ هاي كرنولوژيك به روال سابق سپري شده است و با توجه به آنكه دوران مطبوعاتي ها ، روزنامه نويسان ، رپورترها ، فيلم بردارهاي تلويزيون ، مشغول نوشتن و تنظيم تاريخ كرونولوژيك ايران و دنيا هستند خيلي مستندتر و مفصل تر از تاريخي كه في المثل « هدايت » صاحب روضه

الصفا ناصري براي قاجاريه نوشت ، يا شرف الدين يزدي صاحب ظفرنامه براي تيمور ، يا اسكندر بيك منشي صاحب عالم آرا براي شاه عباس. همچنين او مي گويد : « تاريخ واقعي را وقتي مي شود نوشت كه بسياري از اسناد محرمانه سياسي آزاد شده باشد و اين معمولا بيش از سي سال وقت مي طلبد ، به عبارت ديگر ، تاريخ واقعي امروز را نسل آينده خواهد نوشت. ما اگر همت و علاقه و بينش و توانايي و متد داشته باشيم ، بتوانيم تاريخ قرن پيش را بنويسيم ، خود كاري است كه در حد معجزه است » !

--------------------------------------------------------------------------------

آثار :

1 آثار پيغمبر دزدان

ويژگي اثر : نخستين كتاب باستاني پاريزي به نام « آثار پيغمبر دزدان » در سال 1323 يعني زماني كه در دانشسراي مقدماتي بود چاپ شد. او درباره ي اين كتاب مي گويد : « در يكي از تابستان ها وقتي مرحوم احمدآقا معين زاده رفسنجاني به پاريز آمد ، نامه هاي زيادي از پيغمبر دزدان داشت ، كه آنها را رونويس كردم و از جاهاي ديگر و اشخاص ديگر نيز شنيده ها را يادداشت كرده و درسال 1323 مقدمه اي برآن نوشتم و مرحوم سعيدي يزدي مدير كتابفروشي گلبهار كرمان آن را چاپ كرد و اين نخستين كتاب من بود كه به چاپ مي رسيد ».

2 آسياي هفت سنگ

3 از پاريز تا پاريس

ويژگي اثر : باستاني پاريزي خاطرات مسافرت به اروپاي خود را (

فرصت مطالعاتي ) در مجلات « وحيد » و « يغما » منتشر نمود ، كه بعد از مدتي به صورت كتاب « از پاريز تا پاريس » درآمد.

4 اژدهاي هفت سر

ويژگي اثر : « اژدهاي هفت سر » مقاله مفصلي است كه باستاني پاريزي با عنوان « خودمشت مالي » به جهت تصحيح اشتباهات گذشته تنظيم نمود .

5 اصول حكومت آتن

ويژگي اثر : درسال 1337 در دوره ي دكترا به عنوان تكليف درسي ، رساله « اصول حكومت آتن » را كه از رسالات ارسطو است ، به فارسي ترجمه نمود كه چند سال بعد با نقدمه استاد دكتر غلامحسين صديقي منتشر شد.

6 ترجمه اخبار ايران ( از ابن اثير )

7 تصحيح و تحشيه تاريخ شاهي قراختائيان

8 تصحيح و تحشيه تاريخ وزيري

9 تصحيح و تحشيه جغرافياي كرمان وزيري

ويژگي اثر : پس از انتشار اين كتاب توسط باستاني پاريز ، بلافاصله به عنوان مسائل اجتماعي در تاريخ و جغرافياي كرمان توسط « بوسه » به زبان آلماني ترجمه و در شماره 50 مجله اسلام ( Derislam ) چاپ گرديد.

10 تلاش آزادي

ويژگي اثر : « تلاش آزادي » تاريخچه اي است از مشروطيت تا سقوط قاجار ، كه ابتدا به عنوان مقدمه كتاب « ايران باستان » نوشته پيرنيا چاپ گرديد سپس به صورت جداگانه چاپ شد.

11

تن آدمي شريف است ...

ويژگي اثر : اين كتاب تحقيقي درباره ي مظالم و گرفتاري هايي است كه بر تك تك اعضاي بدن آدمي وارد مي شود. قسمت اول كتاب ناتمام مانده و اختصاص دارد به موي و سر و گوش و ابرو و چشم ، و قسمت هاي ديگر نيز هنوز به چاپ نرسيده است. نام اين مجموعه از شعر « تن آدمي شريف است ... » از شعر سعدي گرفته شده است.

12 جامع المقدمات

ويژگي اثر : پاريزي كليه ي مقدمه هايي را كه براي كتاب هاي ديگر نوشته است ، در يك مجموعه جمع كرده و تحت عنوان « جامع المقدمات » به چاپ رسانده است.

13 حماسه كوير

ويژگي اثر : «حماسه كوير » متن اضافه شده ي يك سخنراني درباره ي « قائم مقام » بود كه به صورت كتابي هشتصد صفحه اي در آمد.

14 خاتون هفت قلعه

15 دوره مجله هفتواد

16 ذوالقرنين ( كورش كبير )

ويژگي اثر : در سال 1330 هنگام ورود ابوالكلام آزاد ، وزير فرهنگ هند به ايران ، به ترجمه ي رساله ي معروف او كه در تفسير آياتي از قرآن كريم است ، مبادرت كرد و اين رساله تحت عنوان « ذوالقرنين يا كورش كبير » به چاپ رسيد كه تا كنون چهار بار تجديدچاپ شده است. در باب اين رساله ، پاريزي معتقد است كه

شايد آخرين نظر در مورد كورش از سوي ابوالكلام مطرح شده است ، اين نظر را برخي پذيرفته اند و بعضي ترديد كرده اند ، او مي گويد : « من البته مدافع آن نظر نيستم ، كاري كه من كردم علاوه بر ترجمه ي متن ، يك مقدمه ي مفصل تحت عنوان « كورش در روايات ايراني » بر آن نوشتم كه احتمالا مفصل ترين تحقيق است كه براي اولين بار در مورد كورش بر اساس روايات اسلامي ، ايراني و شرقي چاپ شده است ».

17 راهنماي آثار تاريخي كرمان

18 زير اين هفت آسمان

19 سلجوقيان و غز در كرمان

ويژگي اثر : اين كتاب از روي نسخه كتاب « بديع الزمان » كه مربوط به قرن هشتم هجري و از روي نسخه چاپ شده « هوتسما » ( مستشرق فرنگي ) تنظيم شده است .

20 سنگ هفت قلم

ويژگي اثر : پاريزي در كتاب « سنگ هفت قلم » نقش زن را به شكلي خاص در تاريخ مطرح كرده است و در اين كتاب جاي پاي زن را در همه جا جستجو نموده است ، به همين خاطر در مقاله « زن و جنگ » در « ناي هفت » معترف است كه از سرنوشت زن در تاريخ غافل نبوده است.

21 سياست و اقتصاد عصر صفوي

ويژگي اثر : سياست و اقتصاد در عصر صفوي نتيجه يك سخنراني در اصفهان بود كه

به تدريج به صورت كتاب درآمد.

22 شاه منصور

23 فرماندهان كرمان

24 فرمانفرماي عالم

25 كوچه هفت پيچ

26 گنجعلي خان

27 محيط سياسي و زندگي مشيرالدوله

28 منابع و مآخذ تاريخ كرمان

29 ناي هفت بند

30 نشريه فرهنگ كرمان

31 نون جو و دوغ گو

ويژگي اثر : اين كتاب در احوال كساني است كه در تاريخ به خوردن نون جو از آنها ياد شده است ، يعني آنهايي كه با نان جوين خويش ساخته اند و آلوده ي منت كسان نشده اند. اين كتاب ابتدا مقاله اي بود در يادواره استاد محيط طباطبايي ، كه يك سالي معلم او بود ، به اين مقاله بعد ها مطالبي اضافه شد و به صورت كتابي مفصل درآمد. در همين كتاب به مناسبت آنهايي كه ترك ديار گفته و مهاجرت اجباري بر آنها تحميل شده بود ، خصوصا در عصر صفوي يادي به ميان آمده و به كتابي نهصد صفحه اي در آمد.

32 هشت الهفت

33 وادي هفت واد

34 ياد و يادبود

ويژگي اثر : مجموعه شعر

35 يادبود من

ويژگي

اثر : مجموع شعر

36 يعقوب ليث

برگرفته از كتاب :شرح حال تخصصي استادان و دانشياران كشور (جلد سوم)

باطني، محمدرضا

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

دكتر محمدرضا باطني در سال 1313 در اصفهان به دنيا آمد.ايشان مدرك كارشناسي ارشد و دكتري رشته زبان و ادبيات انگليسي را از انگلستان دريافت كرد.او تا سال 1360استاد زبان شناسي در دانشگاه تهران بودو از سال 1364 تاكنون، رياست واحد پژوهش مؤسسۀ فرهنگ معاصر را به عهده دارد. كتاب "فرهنگ معاصر انگليسي _ فارسي" تاليف محمد رضا باطني(با همكاري همكارانش) ، در دوره يازدهم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به عنوان كتاب سال برگزيده شد.گروه : علوم انساني رشته : زبان و ادبيات انگليسي تحصيلات رسمي و حرفه اي : محمد رضا باطني كارشناسي زبان انگليسي را از دانشسراي عالي (دانشگاه تربيت معلم فعلي) و كارشناسي ارشد و دكتري در زبان انگليسي را از انگلستان دريافت داشت.مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : دكتر محمدرضا باطني تا سال 1360استاد زبان شناسي در دانشگاه تهران بود و از سال 1364 تاكنون، رياست واحد پژوهش مؤسسۀ فرهنگ معاصر را به عهده دارد.جوائز و نشانها : كتاب "فرهنگ معاصر انگليسي _ فارسي" تاليف محمد رضا باطني(با همكاري همكارانش) ، در دوره يازدهم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به عنوان كتاب سال برگزيده شد.چگونگي عرضه آثار : تأليفات و ترجمه هاي فراواني در زبان شناسي و علوم از محمد رضا باطني به چاپ رسيده است .آثار : nbsp1 پيرامون زبان و زبان شناسي ويژگي اثر : تهران: انتشارات

آگاه، 13672 توصيف ساختمان زبان فارسي ويژگي اثر : تهران: انتشارات امير كبير، 13483 زبان و تفكر ويژگي اثر : تهران: زمان، 13544 ساخت و كار ذهن ويژگي اثر : (ترجمه)؛ انتشارات فرهنگ معاصر5 فرهنگ معاصر انگليسي _ فارسي ويژگي اثر : اين كتاب در دوره يازدهم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران ،از طرف وزرات فرهنگ و ارشاد اسلامي معرفي و برگزيده شده است6 نگاهي تازه به دستور زبان ويژگي اثر : تهران: انتشارات آگاه، 1371

باقرپور، يوسف علي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

يوسفعلي باقر پور

محل تولد : بهشهر

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1340/1/1

زندگينامه علمي

مشغول دبيرستان شده بودم كه تصميم به ورود به حوزه علميه گرفتم. (1355) پس از ورود و گذشت چند سال در مقطع دبيرستان را به صورت متفرقه و در عرض سه سال گذراندم. (61-1359) . در سال 61 در دانشگاه تهران رشته الهيات پذيرفته شدم كه چون مغشول تحصيل در سطح حوزه بودم و آن دو را منافي هم مي ديدم از دانشگاه انصراف دادم تا اينكه به درس خارج وارد شدم و يكسال از آن گذشت. در دانشگاه شركت كردم و در پرديس قم دانشگاه تهران در رشته حقوق قضائي پذيرفته شدم(1364). پس از آن و در سال 1368 در تربيت مدرس الهيات و معارف اسلامي دارالشفاء (دانشگاه قم) شركت كردم و تا سال 1371 دوره ارشد را طي كردم. ضمناً در سال 1376 در ارشد حقوق جزا و

جرم شناسي دانشگاه مفيد پذيرفته و در سال 1379 فارغ التحصيل شدم. در سال 1384 در رشته دكتري حقوق جزا و جرم شناسي واحد علوم و تحقيقات تهران پذيرفته و هم اكنون مشغول تحصيل در دكتري مي باشم.

از سال 1371 مشغول تدريس در دانشگاه مي باشم. از سال 1371 تا 1379 دروس معارف اسلامي و اخلاق و دروس الهيات و معارف اسلامي را تدريس مي كردم و از سال 1379 به بعد عموماً به تدريس دروس حقوق جزاي عمومي ، اختصاصي، جرم شناسي، كيفر شناسي و ... مشغول مي باشم.در حوزه علميه ابتدا در حوزه علميه رستمكلد تا كتاب معالم را خواندم ضمن اينكه دروس مقدمات را ترديس مي كردم از سال 1358 وارد حوزه علميه قم شدم و كتب لمعتين، رسائل ، مكاسب، و كفايه، اصول فقه، قوانين و نيز كتب بدايه، نهياه، اشارات و مصباح الانس را از اساتيد معظم و بزرگواري چون آيت الهل اشتهاردي، آيت الله ستوده، استاد اعتمادي، آيت الله جوادي آملي، نآيت الهل حسن زاده آملي و آيت الله گرامي و ... استفاده كردم.در دروس خارج كه از سال 1363 شروع كردم از دروس آيت الله وحيد خراساني و آيت الهل مكارم شيرازي و آيت الله جوادي آملي و آيت الله فاضل لنكراني و ... بهره بردم و مي برم. ضمناً دروس حوزه را به صورت خصوصي از ابتدا تا شرح لمعتين تدريس نموده ام و ...

باقرزاده، عبدالرحمن

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عبدالرحمان باقرزاده

محل تولد : بابل

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1349/1/1

زندگينامه علمي

اين حقير عبدالرحمن باقرزاده در سال 1349 در روستاي آغوزبن از توابع شهرستان

بابل و در خانواده اي متوسط، كشاورز و مذهبي متولد شدم. از همان كودكي به قرآن و مسائل ديني علاقمند بودم. لذا در مدتي كوتاه و در سايه لطف الهي و استعداد خدادادي قرآن را فرا گرفتم. در مدرسه نيز همواره شاگردي ممتاز از نظر پيشرفت درسي بودم لذا همواره مورد تشويق قرار مي گرفتم كه وارد مدرسه علميه شدم.علاقه وافر قلبي و تشويق هاي مزبور دست به دست هم داد تا پس از اتمام اول راهنمايي در سال 1361 راهي مدرسه صدر بابل شوم. مدت يك سال در مدسه مزبور از محضر اساتيد معظم آيات و حجج اسلام شيخ هادي روحاني(ره)، سيد حسن محقق بهشتي(ره)، شيخ محمد حسن قائمي و سيد مرتضي برهاني استفاده كردم. سپس در سال 1362 وارد حوزه علميه جعفريه رستمكلا بهشهر شده و تحت انفاس قدسي عالم نامدار مازنداران مرحوم آيت الله شيخ ابوالحسن ايازي (قدس) به تلمذ و خوشه چيني پرداختم.

مدت پنج سال حضور در آن مدرسه، دوران طلايي عمر تحصيلي حقير به حساب مي آيد.علاوه بر استفاده علمي از محضر آن فقيه فرهيخته و نامور، مورد عنايت و محبت زياد آن بزرگوار بودم به طوري كه سال ها بعد از مهاجرت به قم و تا پايان عمر آن عالم فرزانه، از محبت ها و توجهات خاص ايشان بهرمند بودم. ضمن آنكه در مدرسه مزبور مدت مديدي خوشه چين محضر فرزند بزرگوار آن عالم بزرگ يعني حجت الاسلام و المسلمين حاج شيخ محمد جواد ايازي (مدير فعلي مدرسه علميه رستمكلا) نيز بوده ام.

در سال 1367 عازم حوزه علميه قم شده و سطوح عالي را از محضر آيات

عظام شيخ مصطفي اعتمادي، سيد علي محقق داماد، وجداني فخر و شيخ محسن دوزدوزاني فرا گرفتم و بعد از آن نيز به مدت 10 سال در درس خارج آيت الله مكارم شيرازي و چند سالي را هم در دروس آيات عظام وحيد خراساني و علوي گرگاني حضور پيدا كردم. از سال1381 نيز در جايگاه امامت جمعه شهرستان رامسر مشغول انجام وظيفه مي باشم. علاوه بر مسئوليت امامت جمعه در حوزه علميه اعم از برادران و خواهران و نيز دانشگاه به تدريس مشغولم. حقير داراي دو فرزند پسر به نام هاي محمد مهدي و محمد جواد مي باشم كه ثمره ازدواج اينجانب در سال 1367 مي باشند.

باقرزاده، محمدرضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد رضا باقرزاده

محل تولد : قم

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1344/1/1

زندگينامه علمي

درسال 1358 وارد حوزه شد و پس از پنج سال كه در ورامين و كاشان مشغول تحصيل بود وارد قم گرديد. دروس سطح را از اساتيد معظم: اسلامي، محامي، بني فضل، اعتمادي استفاده كرد. در درس خارج از محضر حضرات آيات: وحيد خراساني، تبريزي، مكارم شيرازي و ... استفاده كرد. در كنار دروس حوزه فوق ليسانس حقوق بين الملل و دكتراي علوم سياسي را در موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره) گذرانده است. وي عضو هيات علمي موسسه فوق، مدير گروه حقوق و سياست مركز مطالعات و پژوهشهاي فرهنگي حوزه و مدير گروه حلقه نقد فقه و حقوق و سياست در پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي بوده است. از وي مقالات متعددي در حوزه هاي حقوق و سياست در مجلات و روزنامه هاي كثير الانتشار به چاپ

رسيده است. همچنين كتاب" ضمانت اجراهاي صلح و امنيت بين المللي در ارتباط با كشورهاي در حال توسعه" جزوات تدريس قانون اساسي، حقوق بشر در اسلام و مباني حقوق از آثار وي مي باشد. وي مشغول تدريس در حقوق و سياست در حوزه و دانشگاه است.

باقري بيدهندي، ناصر

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

ناصر باقري بيدهندي

محل تولد : قم

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1337/1/1

زندگينامه علمي

حجة الاسلام و المسلمين جناب آقاي ناصر باقري بيدهندي به سال 1337 هجري شمسي درروستاي بيدهند قم در خانواده اي متدين و شهيد پرور چشم به جهان گشود. قرآن را در كتب آموخت و سپس به مدرسه رفت و در اولين روز در كلاس دوم به تحصيل پرداخت. نامبرده بعد از گذراندن تحصيلات جديد به سبب عشق و علاقه فراواني كه به اهل بيت عصمت و طهارت «عليهم السلام» وروحانيت اصيل شيعه داشت در سلك روحانيت درآمد و در مدرسه آيت الله العظمي گلپايگاني تا مرحله سطوح عاليه را با موفقيت پشت سر گذاشت. پس از آن در دروس خارج آيات عظام : سيد محمد روحاني، محمد فاضل لنكراني، ناصر مكارم شيرازي، علي مشكيني، جعفر سبحاني، ميرزا جواد تبريزي و ديگران به مدت هفده سال شركت و بهره مند شد. در ضمن با مباحث منطق و فلسفه استادان گرامي حوزه نظير آيت الله يحيي انصاري و آيت الله گرامي و دكتر احمد بهشتي و تا حدودي آيت الله حسن زاده آملي كسب فيض كرد.

همچنين در بحث اخلاق از محضر آيت الله مظاهري و ديگران سود گرفت. مشار اليه همگام با تحصيلات حوزوي در سطوح متوسطه و عاليه به پژوهش

و تحقيق روي آورد و تاكنون ده ها كتاب و رساله در موضوعات مختلف به زبان فارسي و عربي از خود به يادگار گذارده و هم اكنون نيز به اين مهم با كوشش زياد اشتغال دارد و شمار قابل توجهي از آثار ايشان به زبانهاي زنده دنيا ترجمه شده است. معظم له علاوه بر تأليف و تحقيق به تدريس نيز اشتغال دارد و به عنوان استاد مشاور ، سامان دهي خطوط پژوهشي برخي از پايان نامه ها را نيز به عهده گرفته است . و در تعدادي از مراكز فرهنگي عضويت و فعاليت داشته و دارد.

باقري، ابراهيم

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

ابراهيم باقري

محل تولد : داراب

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1346/1/1

زندگينامه علمي

از سال 1361 هجري شمسي وارد حوزه علميه شدم ابتدا در مدرسه علميه داراب،سپس گويم و پس از آنان آشتيان و در سال 1367 توفيق حضور در حوزه علميه قم را يافتم و رسائل و مكاسب را در محضر حضرات آيات پاياني و اعتمادي به پايان رساندم و پس از اتمام كفايه نيز كه از محضر حضرت استاد اعتمادي كسب فيض نمودم در سال 71 وارد درس خارج فقه و اصول گشتم ، در يك سال درس خارج اصول در محضر آيت الله مكارم شيرازي و يك سال خارج فقه در محضر آيت الله مشكيني و در سال 72 به حوزه درسي استاد معظم ضمن اينكه چند سال نيز از درس خارج فقه حضرت آيت الله گرامي بهره مند شده ام.در كارهاي تحقيقاتى به طور رسمى با كميته تدوين متون قوه قضائيه همكاري نمودم، با مركز پژوهشهاي حوزه علميه و

مركز نشرآثار امام خميني(ره) نيز همكاري داشته ام و كارهاي پژوهشي عمدتا در رابطه با حوزه تحقيقاتي فقه و حقوق انجام داده ام هر چند پيش از اين نيز به طور پراكنده مقالاتي را براي برخي روزنامه ها نوشته ام ، برخي كارهاي تحقيقاتي را خود به انجام رساندم كه كار شخصي محسوب مي شود.با يك توضيح سخن را به پايان مي برم: در حوزه هاي علميه در زمينه منطق، ادبيات عرب و اصول فقه تدريسي داشته ام در رابطه با همكاري با مراكز تحقيقاتي نيز ياد آور شوم: در همكاري با كميته تدوين متون در رابطه با مسائل حقوقي مسائل مباحثي نظر احوال شخصيه، كليات حقوق، معاملات واقعيات و.. در حقوق ايران و كشورهاي اسلام نظير مصر، سوريه، عراق، لبنان، اردن، امارات، را مورد تحقيق قرار داده و نوشته هايي را در اين زمين ارائه نمودم.

در همكاري با مراكز تحقيقاتي فقهي بيشتر در مباحث جزايي و كيفري به پژوهش پرداخته ام، در آيين دادرسي كيفري مسائل مربوط به سوگند و شهادت و در قانون مجازات اسلامي مسائلي چون مباحث ديات اعم از ديه نفسى، عضو، ديه ميت و مباحثي چون تشريح، پيوند اعضاء و ... را به تحقيق نشستم.ونيز در تهيه گنجينه آرا، فقهي قضايي و تبويب و ارزيابي آن در حدود 20000 بيست هزار استفتاء از مراجع عظام تقليد اشاره اي مي شود كه با تبويب ونمايه زني آن كاري براي محققان آسان گشته است، با دوستان ديگر همكاري داشته ام البته در بخش مربوط به مباحث حقوقي آن.در مركز مطالعات و پژوهشهاي حوزه علميه قم نيز در بخش مطبوعات همكاري داشتم

بدين معني برخي از مقالات مربوط به حوزه فقه و حقوق و بعضاً سياست، ارتباط وثيقي با فقه يا حقوق دارد، را نقد مي نمايم و گاهي هم مقالات اينترنتي را درهمين زمينه.

باقري، عباس

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عباس باقري نزديك به چهل عنوان كتاب درحوزه علوم اجتماعي ترجمه و منتشر كرده است . او آثار ديگري نيز دردست انتشار دارد .گروه : علوم انساني رشته : علوم اجتماعي آرا و گرايشهاي خاص : عباس باقري كه درباره انديشيدن نظرات جالبي ارائه كرده است بر اين عقيده است كه لازمه اين كه انسان بد را از خوب تشخيص بدهد انديشيدن است . باقري معتقد است لزومي ندارد كه مترجم هم عقيده باكسي كه آثارش را ترجمه مي كند باشد . اوتوصيه مي كند كه هميشه شهامت خواندن آثاري را داشته باش كه مخالف نظرات تو است . باقري معتقد است كه دركار ترجمه هدفش بر اين است كه منابع اطلاعاتي مختلف را در اختيار نسل امروز مملكت قرار دهد .آثار : ترجمه انديشيدن و ملاحظات اخلاقي ويژگي اثر : اين اثر تاليف ناآرنت است2 ترجمه انسان پاره پاره ويژگي اثر : اين اثر تاليف نيكولاگريمالدي است3 ترجمه پشت ورو ويژگي اثر : اين اثرتاليف آلبر كامو است4 ترجمه جهان گرايش ها ويژگي اثر : اين اثر تاليف كارل پوپر است5 ترجمه حقيقت و آزادي ويژگي اثر : اين اثر تاليف رمون پولن است6 ترجمه سرچشمه هاي دانايي و

ناداني ويژگي اثر : اين اثر تاليف كارل پوپر است7 ترجمه فرهنگ فرد و فرهنگ توده ويژگي اثر : اين اثر تاليف لويي دولو مي باشد8 ترجمه فيلسوفان بزرگ يونان باستان ويژگي اثر : اين اثر تاليف لوچائو مي باشد 9 ترجمه قدرت و حاكميت ويژگي اثر : اين اثر تاليف سلين اسپكتوراست

باقري، علي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

على باقرى

محل تولد : اردبيل

شهرت

تابعيت : ايران

زندگينامه علمي

اينجانب علي باقري متولد 1343 در شهرستان اردبيل تحصيلات ابتدايي راهنمايي و دبيرستان را در مدارس تهران به اتمام رسانده و بمدت يكسال پس از اخذ ديپلم به حوزه علميه تبريز رفته و در مدرسه ولي عصر(عج) مشغول تحصيل شدم و بعد از آن بمدت يكسال به حوزه علميه تهران وارد شده و در مدارس علميه باهنر و شهيد بهشتي مشغول تحصيل بودم و از كلاس درس منطق ملا عبد الله آيت الله حق شناسي و ساير اساتيد بهره بردم و در سال 1364 وارد حوزه علميه قم شدم و مكاسب در رسائل كفايه را از محضر آيت الله دوزدوزاني – آيت الله پايانى- آيت الله راستى- آيت الله صالحي مازندرانى- آيت الله قديري – آيت الله راستى بهرمند شدم. در همزمان به دوره هاي آموزشي مؤسسه در راه حق وارد شده و به تحصيل نهاية الحكمه، اقتصاد- فلسفتنا و.... در اين مؤسسه پرداختم. بعد از اخذ ديپلم متوسطه بطور متوسط هر سال در جبهه هاي جنگ نيز حضور مي يافتم و در چندين عمليات

شركت داشتم.

پس از پايان جنگ وارد دانشگاه مفيد(ره) قم شدم و به تحصيل دوره كارشناسي اقتصاد پرداختم و در اين ايام به تحصيل دروس خارج فقه و اصول نيز مشغول شدم و از محضر اساتيد بزرگواري همچون آيات عظام وحيد خراساني(دام عزه).جواد آقا تبريزي(ره) آيت الله جوادي آملي (دام عزه) بهره وافر بردم هر چند از اساتيد ديگر نيز استفاده كرده ام.دوره كارشناسي اقتصاد را در سال 1372 به پايان رسانده و در همان سال در آزمون، كارشناسي ارشد اقتصاد دانشگاه تهران پذيرفته شدم اما به دليل تحصيل دروس حوزوى، و در دانشگاه مفيد(ره) دوره كارشناسي ارشد را ادامه دادم و در سال 1375 پايان نامه دوره فوق ليسانس را با موضوع مباني عدالت اقتصادي در اسلام و ساير مكاسب دفاع نمودم و در آزمون ورودي دوره دكتري اقتصاد دانشگاه امام صادق عليه السلام پذيرفته شده و مشغول تحصيل شدم و دوره آموزشي مقطع دكترا با برگزاري امتحان جامع و موفقيت در آن به پايان رسيد و مشغول انجام پروژه تحقيقي در موضوع هدف گذاري سياستهاي پولي شدم و هم اكنون مراحل نهايي پايان نامه را انجام مي دهم.از نظر تدريس دروس حوزوي عمرماً قبل از تحصيلات دانشگاهي بوده است و به تدريس ادبيات و منطق پرداختم و دروس دانشگاهي را نيز در مقطع كارشناسي تدريس نموده ام دروس مانند، اقتصاد پول بانك- اقتصاد فرد- اقتصاد كلان، مباني فقهي اقتصاد و اسلامى- نظام هاي اقتصاد صدر اسلام- تاريخ عقايد اقتصادي – معارف اسلامى. ماليه عمومى را در دانشگاه مفيد(ره)- دانشگاه آزاد تهران و شهرستان نراق و آموزش هاي مديريت دولتي تدريس نموده

ام.در زمينه هاي تحقيقات علمي نيز پروژه تامين اجتماعي در اسلام با تكيه بر منابع مالي اقتصاد ايران با همكاري حجة الاسلام كياءالحسيني به انجام رسانيدم اين پروژه توسط سازمان تأمين اجتماعى، تأمين شد و مديريت آن را دانشگاه مفيد بر عهده داشت اين تحقيق علمي برنده دو جايزه گرديد يكي بعنوان تحقيق برتر فرهنگي سال 1380 و پژوهش برگزيده سال 1382 حوزه اقتصاد اسلامي مورد تقدير قرار گرفت تحقيقات علمي ديگري نيز در حوزه اقتصادانجام دادم كه منتشرنشده است يك مقاله تحت عنوان بررسي تطبيقي عدالت اقتصادي در مجله مفيد از اينجانب به چاپ رسيده است و در سال 1377 منشتر گرديده و استاد واحد پايان نامه كارشناسي ارشد تحت عنوان نقش بازده سرمايه گذاري هاى سازمان تامين اجتماعي در تاخير زمان سربسري منابع و مصارف» را نيز در 1384 بر عهده داشتم.

باقري، مهري

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

دكتر مهري باقري درسال 1334، در تهران متولد شد. وي پس از اخذديپلم وارد دانشگاه تهران شد و تحصيلاتش را در زمينه ادبيات فارسي ادامه داد . در سال 1350ه.ش كارشناسي ارشد زبانهاي باستاني و زبان شناسي را از دانشگاه تهران دريافت كرد او در 1353عضويت هيات علمي دانشگاه تبريز در آمد.در سال 1355دكتري اديان و عرفان را از دانشگاه تهران اخذ نمود .نامبرده از آن پس در دانشگاه تبريز به امر تدريس اشتغال دارد. وي در سال 1380در نخستين همايش چهره هاي ماندگار برگزيده و معرفي شد.گروه : علوم انساني رشته : زبان شناسي عمومي گرايش : فرهنگ و زبانهاي باستاني اوضاع اجتماعي و شرايط زندگي : مهري باقري درسال 1324 هجري شمسي در تهران چشم

به جهان گشود. و اين زماني بود كه دانشگاه تهران رو به گسترش نهاده بود و تحت تاثير افكار ناسيوناليسي ، علومي چون تاريخ، باستان شناسي و زبان شناسي ( زبانهاي باستاني ) مورد توجه قرار گرفت.تحصيلات رسمي و حرفه اي : مهري باقري ،تحصيلات ابتدايي را در دبستان خواجه نظام الملك به پايان رسانده و ديپلم خود را در سال 1343از دبيرستان شاهدخت اخذ كرد .پس از اخذ ديپلم وارد دانشگاه تهران شدو در سال 1347ه.ش كارشناسي زبان وادبيات فارسي گرفت. در سال 1350 كارشناسي ارشد دررشته زبانهاي باستاني و درسال1355 دكتراي اديان وعرفان را از دانشگاه تهران دريافت كرد. عنوان پاياننامه: الف - كارشناسي ارشد:روايات داراب هرمز ديار ب- دكتري: آفرينش و رستاخيز در اديان ايراني پيش از اسلام و دريافت مشابهت هاي آن با اديان مسيحي خاطرات و وقايع تحصيل : از وقايع مهم روزگار تحصيل دكتر مهري باقري در مقطع دكتري، تدريس و استخدام در دانشگاه تبريز بود.فعاليتهاي ضمن تحصيل : مهري باقري علاوه بر تحصيل در مقطع دكتري در دانشگاه تهران، به تدريس در دانشگاه تبريز مي پرداخت. او همچنين دراين زمان از شركت در مجامع علمي داخلي و بين المللي غافل نمي شد.همسر و فرزندان : مهري باقري متاهل و داراي دوفرزند مي باشد.مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : - عضو هيئت علمي و استاد دانشگاه تبريز - مدير گروههاي آموزشي ايرانشناسي بنياد ايرانشناسي - مدير گروه فرهنگ و زبانهاي باستاني دانشگاه تبريز - عضو يت در هيئت مميزه دانشگاه پيام نور دانشگاه پيام نور تهران - رياست كتابخانه دانشكده هاي ادبيات فارسي و زبانهاي خارجي - علوم انساني و

اجتماعي دانشگاه تبريز - استاد اعزامي وزارت علوم تحقيقات و فناوري براي تدريس ايرانشناسي و زبان و ادبيات فارسي در دانشگاه بارسلون اسپانيا - عضو يت در هيئت مديره انجمن زبان و ادبيات فارسي - عضويت در هيئت تحريريه مجله ادبيات و علوم انساني دانشگاه تبريز - عضويت در هيئت تحريريه مجله ادبيات و علوم انساني دانشگاه اروميه - عضويت در هيئت تحريريه مجله گوهر گويا (انتشارات انجمن ترويج زبان و ادبيا فارسي ) - عضويت در شوراي عالي كتابخانه هاي آذربايجان شرقي - عضو پيوسته انجمن فولكور در آكادمي علوم و ادبيات فنلاند - عضويت در هيئت مشاوران انجمن جهاني فولكور ،دانشگاه هلسينكي -فنلاند - عضويت هيئت تحريريه مجله فولكور دانشگاه ميسور هندوستان - عضويت در هيئت مشاوران بين المللي مجله فولكور دانشگاه منچستر انگلستان - معاون انجمن جهاني تحقيقات در زمينه فرهنگ عامه و روايات سنتي و رئيس بخش آسيا و اقيانوسيه در مجمع ياد شده.فعاليتهاي آموزشي : مهري باقري از سال 1353 به عضويت هيات علمي در دانشگاه تبريز در آمد.او در دانشكده ادبيات و نيز در دانشكده زبانهاي خارجي اين دانشگاه به تدريس دروس ادبي، تاريخ اديان و عرفان اسلامي پرداخته است.مراكزي كه فرد از بانيان آن به شمار مي آيد : مهري باقري دوره كارشناسي ارشد رشته فرهنگ و زبانهاي باستاني را در دانشگاه تبريز ار تاسيس كرده اند.ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : مطالعه، تحقيق و تدوين كتبي درزمينه فرهنگ و زبانهاي ايران پيش از اسلام از امور مورد علاقه مهري باقري مي باشد.آرا و گرايشهاي خاص : مهري باقري درزمينه زبان شناسي به اصوات زبان فارسي وتحولات

آن توجه خاص نشان داده و در زمينه فرهنگ علاوه بر تحقيقاتي در زمينه فرهنگ عامه، به عرفان اسلامي نيز نگاه خود را معطوف داشته است.جوائز و نشانها : - استاد نمونه كشوري در سال 1385- نهاد رياست جمهوري - وزارت علوم و تحقيقات و فناوري - نخبه برگزيده سال 1386- نهاد رياست جمهوري - ستاد بزرگداشت -مركز امور زنان و خانواده - پژوهشگر نمونه دانشگاه تبريز - استاد منتخب در رشته زبان شناسي و ادبيات - نخستين همايش چهرهاي ماندگار مهرماه 1380چگونگي عرضه آثار : مهري باقري داراي 8 تاليف ، 23 مقاله چاپ شده در نشريات معتبر داخلي ،10 مقاله انگليسي چاپ شده در نشريات خارجي ، يك مقاله اسپانيولي چاپ شده در نشريه دانشگاه كمپولتنسه مادريد مي باشد. ايشان همچنين داراي 2 طرح تحقيقاتي انجام يافته است.وي 17 مقاله در سمينارهاي داخلي و 29 مقاله در سمينارهاي خارجي ارائه كرده است.آثار : ايران: تاريخ، فرهنگ، هنر ويژگي اثر : پديدآورنده: علي بهراميان، حسن رضايي باغ بيدي، عبدالحسين زرين كوب، زهره زرشناس، مهري باقري، سيدحسين نصر، قمر آريان، اصغر دادبه، روزبه زرين كوب، يونس كرامتي، علي بلوكباشي، احمد پاكتچي، محمدحسن گنجي، محمدحسن سمسار، فاطمه لاجوردي، محمدكاظم موسوي بجنوردي (زيرنظر)ناشر: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، سازمان چاپ و انتشارات - 04 مرداد، 13852 تاريخ زبان فارسي ويژگي اثر : كتاب تاريخ زبان فارسي شامل تاريخ تحولات زبان فارسي از ادوار پيش از اسلام تا فارسي امروزي است.3 تاريخ زبان فارسي، رشته ادبيات ويژگي اثر : پديدآورنده:

حسن انوري، مهري باقري ناشر: دانشگاه پيام نور - 13824 دين هاي ايران باستان ويژگي اثر : تهران- نشريه قطره 13855 دين هاي ايران پيش از اسلام ويژگي اثر : دكتر مهري باقري در كتاب دين هاي ايران پيش از اسلام به بررسي انواع دين هاي رايج، در جهان ايراني ( آريايي) پيش از اسلام مي پردازد.6 طرح شناسي تاريخي زبان فارسي ويژگي اثر : كتاب طرح شناسي تاريخي زبان فارسي يا تحولات تاريخي اصوات زبان فارسي، به سير تحول و دگر گوني دستگاه اصوات زبان فارسي در طول تاريخ مي پردازد.7 كارنامه اردشير بابكان ويژگي اثر : ترجمه از پهلوي -تهران نشر قطره 13788 مقدمات زبانشناسي ويژگي اثر : پديدآورنده: مهري باقري ناشر: قطره - 01 خرداد، 13869 مقدمات زبانشناسي، رشته زبان و ادبيات فارسي ويژگي اثر : پديدآورنده: مهري باقري ناشر: دانشگاه پيام نور - 138310 واج شناسي تاريخي زبان فارسي ويژگي اثر : تاليف- تهران نشر قطره 1380

منابع زندگينامه :بنياد ايرانشناسي

باقري، ولي الله

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

ولي الله باقري

محل تولد : سر بند

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1344/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب ولي الله باقري در سال 1344 در خانواده اي مذهبي در بخش سر بنداران متولد شدم و ابتدا در مكتب خانه شروع به تحصيلات قرآني و سپس در سال 1354 درسهاي كلاسيك را در مدارس جديد آغاز نمودم

سالهايي كه در مقطع ابتدايي تحصيل مي كردم در همان روستاي آب بخشان از توابع سربند و سپس دوران راهنمايي و دبيرستان را در شهرستان بروجرد اشتغال داشتم در سال 1363 وارد حوزه علميه ولي عصر(عج) بروجرد شدم و در سال 1364 راهي شهر مقدّس قم شدم. ابتدا در مدرسه علميه مهدي موعود(عج)تحت اشراق و ارشاد(حضرت الله العظمي نوري همداني ادبيّات عرب را به پايان رساندم سپس وارد درسهاي سطح حوزه گرديدم و از محضر اساتيد بزرگواري چون آيه الله وجداني فخر، آيت الله اعتمادى، آية الله اشتهاردي و آية الله نكونام گلپايگاني و نيز آية الله سيد احمد خاتمي بهره مند شدم.

درهمان سالهاي اشتغال به تحصيل در دوران سطح سه تبليغ علوم آل محمّد و معارف اسلامي نيزپرادختم. حدود سال 73-72 وارد مؤسسه آموزشي پژوهشي امام خميني(ره) زير نظر حضرت آية الله مصباح يزدي دام ظله العالي شدم و درسهاي معارف و روز را با توجه به ضرورتهاي زمانه پشت سر گذاشتم و موفق به اخذ درجه فوق ليسانس در رشته الهيات و معارف اسلامي آن مؤسسه مبارك شدم. پس از اتمام تحصيلات در آن مؤسسه و هم زمان با اشتغال به درس خارج فقه و اصول كه به ترتيب از محضر اساتيد بزرگوار حوزه مبارك علميه قم حضرت آية الله العظمي مكارم شيرازي و حضرت آيت الله جعفر سبحاني دام ظلّهما استفاده نمودم. پس از فارغ التحصيل شدن از مؤسسه آموزشي پژوهشي امام خميني(ره) وارد مركز تخصّصي قضاء حوزه علميه شدم و با مسائل حقوق جديد و نيز مباحث عميق تر قضاء و حقوق اسلامي آشنا شدم و پس از چهار سال تحصيل

از آن مركز مبارك فارغ التحصيل گرديدم.

نتيجه تحصيلات علاوه بر انجام وظيفه تبليغي و مطالعات سريع ، اثر به طبع آراسته اينجانب تحت عنوان«مستضعفان از ديگاه اسلام» كه توسط صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران واحد پژوهشگاه اسلامي صدا و سيماي قم به چاپ رسيده است. نيز پايان نامه فوق ليسانس بنده نيز مراحل چاپ نشر خود را در آن مركز محترم سير مي كند. مجّوز تدريس معارف از نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري (دام ظله العالي و روحي فداه) جهت تدريس در مراكز آموزشي عالي را دريافت نموده ام و هم اكنون در دانشگاه علمي كاربردي شهر مقدّس اشتغال به تدريس معارف اسلامي دارم. همچنين پايان نامه مقطع فوق ليسانس مؤسسه هم اكنون تحت عنوان مباني كنترل قدرت سياسي از ديدگاه نهج البلاغه مي باشد كه احتمالا در آينده به چاپ برسد. در حال حاضر ضمن مطالعات معارف و اشتغال به تدريس در دادسراي عمومي انقلاب نيزاشتغال به شغل شريف قضاء دارم، و در پس مقدّمات تدوين پايان نامه سطح چهار حوزه هستم.

باقريان ساروي، احمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

احمد باقريان ساروي

محل تولد : بهشهر

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1330/1/1

زندگينامه علمي

در آغاز پاييز سال 42 وارد حوزه علميه كوهستان بهشهر شدم و در سال 44-43 در قم و سپس به مدت دو سال در رستمكلاي بهشهر تحصيلات مقدماتي را گذرانده و در سال (پاييز) 48 مجددا وارد قم شدم و دروس سطح را در خدمت اساتيدي همانند مرحوم فاضل هرندي و علوي گرگاني و دوزدوزاني وآيت الله فاضل لنكراني و موسوي تبريزي (سيد ابوالفضل) و مرحوم آيت الله سلطاني(كفايه ج

1 ) و آيت الله حائري(سيد محمد كاظم ) (كفايه ج 2) گذرانده و درس خارج را كه از سال 50 شروع شد نزد اساتيدي همچون وحيد خراساني و مرحوم ميرزا هاشم آملي و حسين نوري همداني و فاضل لنكراني گذراندم. يك دوره كامل خارج اصول را نزد آيت الله فاضل لنكراني گذرانده و درس ها را به صورت عربي نوشته ام. و در سال 70-69 براي تدريس به گرگان رفته و مدت نه سال در مدرسه علميه امام باقر(ع) گنبد و مدرسه امام خميني گرگان و مدرسه سعديه راميان به تدريس از سيوطي تا اصول فقه و شرح لمعه پپرداخته ام و مجددا وارد قم شده و دروس رسائل و مكاسب و كفايه را تدريس داشته ام. ولي اكنون نزديك به يك سال است كه به سبب بيماري توفيق تدريس عمومي را ندارم ولي كارهاي تحقيقاتي را كه از شش سال پيش در مركز پژوهش هاي اسلامي (فرهنگ و معارف قرآن) شروع كرده ام ادامه مي دهم و در نگارش و تدوين فرهنگ قرآن شركت دارم كه هم اكنون آن اثر 8 جلد به چاپ رسيده است.

باقي، محمد علي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد علي باقي

محل تولد : شهرضا

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1358/11/22

زندگينامه علمي

بعد از اتمام تحصيلات دبيرستان و پيش دانشگاهي در رشته رياضي در سال تحصيلي 1377 شمسي وارد حوزه علميه مقدسه قم شده و تحصيلات مقدماتي تا پايه ششم را در مدرسه مباركه حضرت امام حسن مجتبي عليه السلام به پايان رسانده ، سپس پايه هفتم تا دهم را در كلاسهاي آزاد كه در مدرسه

مباركه حضرت آيت الله مرحوم گلپايگاني برگزار مي شد ادامه دادم و اكنون به فضل الهي در دروس خارج فقه و اصول حضرت آيت الله العظمي محمد علي اسماعيل پور دام ظله مشغول انجام وظيفه هستم. در زمينه تبليغي نيز از سال ششم به بعد تاكنون در ايام ماه مبارك رمضان و محرم الحرام به حسب وسع خود به اين عمل شريف اقدام نموده ام.

بالادستيان، محمد امين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد امين بالا دستيان

محل تولد : بيجار

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1348/1/1

زندگينامه علمي

دروس ابتدائي خود را در سال 1355 آغاز و در روستاي دارغياث از توابع شهرستان بيجار به پايان رساندم. دوران راهنمائي و دبيرستان را در شهر بيجار به پايان رساندم. در سال 1368 پس از اخذ مدرك ديپلم وارد حوزه علميه امام صادق(ع) شهرستان بيجار شدم. پس از يكسال و نيم تحصيل در آنجا به تهران رفته و در حوزه علميه شهيد شاه آبادي به ادامه تحصيل پرداختم و دوره مقدمات را در آنجا به پايان رسانيدم. پس از اتمام لمعتين وارد حوزه علميه قم شدم. همزمان با گذرانيدن سطوح حوزوي وارد موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره) شدم و مقطع كارشناسي ارشد را تمام نمودم و در كنار آن دوره تربيت مربي كودكان و نوجوانان دفتر تبليغات و دوره كوتاه مدت تبليغي را سپري نمودم. پس از اشتغال به درس خارج و اتمام دروس كلاسيك در رشته مهدويت مركز تخصصي مهدويت مشغول گرديدم و دوره تربيت مدرس آنجا را به پايان رسانده، و پس از آن در دوره هاي كوتاه مدت مهدويت كه عموماً در مراكز حوزوي استان

ها بر پا مي شود به تدريس انجام وظيفه كرده و در مراكز دانشگاهي مانند تهران، شهرضا، سنندج، همدان، قزوين، رفسنجان به ترويج مباحث مهدويت در مجامع دانشجوئي پرداخته ام و در كنار دروس حوزوي نيز كم و بيش در حد امكان به تدريس دروس پائين تر حوزه اقدام كرده ام.

بامبري، عبدالواحد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عبدالواحد بامبري

محل تولد : ايرانشهر

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1352/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب درسال 65 به دليل علاقمندي به معارف اسلامى، تحصيلات خويش را در مدرسه علميه ايرانشهر آغاز نمودم و در سال 69 جهت ادامه تحصيل توفيق حضور در مدرسه علميه آيت الله يثربي كاشان را داشتم و از سال 72 وارد حوزه علميه قم شدم. از سال 79 فعاليت هاي علمي خويش را با انجام پروژه اي تحت عنوان پاسخ به شبهات مناطق مرزي ازمركز تحقيقات صدا و سيماي قم آغاز نمودم و از همان سال در نهاد نمايندگي رهبري در امور اهل سنت قم به عنوان مسؤول پاسخگويي به سوالات و شبهات جذب شدم و در سال 1378 در رشته حقوق موسسه آيت الله مصباح به مدت چهار سال پذيرفته شدم و از سال 81 جهت ادامه تحصيل در مقطع كارشناسي ارشد در مركز تخصصي تفسير و علوم قرآني توفيق كسب معارف قرآني را داشته ام.

دو مقاله براي همايش هاي علمي مذاهب اسلامي با عناوين (ليبراليسم و تعارض آن با آموزه هاي ديني و حكومت اسلامي از ديدگاه فريقين) ارائه نمودم. قريب به 300 پرسش علمي و مذهبي را در نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري در امور اهل سنت قم را پاسخ داده

ام. با همكاري دو نفر از همكاران كتابي تحت عنوان (هفت آسمان جواني) براي بخش فرهنگي دفتر حضرت آيت الله العظمي فاضل لنكراني (مد ظله العالي) تدوين و فراهم نموديم و نيز كتابي با عنوان (پاسخ به پرسش هاي مذهبي از ديدگاه مذاهب اسلامي) با همكاري برخي از محققان براي نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري در امور اهل سنت قم در سال 83 چاپ گرديد. مقالاتي با عناوين (شاخصه هاي حكومت علوى، نگاهي به سيره درخشان كريمه اهل بيت حضرت فاطمه معصومه، دريافتي از معارف قرآنى، پروژه تحقيقي براي صدا و سيماي قم با عنوان پاسخ به سوالات برون مرزى، نگاهي به زندگاني صادق آل محمد (ص)، و ... از جمله مقالاتي است كه در برخي از مجلات چاپ شده است.

بامداد، پروين تكين

قرن:14

جنسيت:زن

مليت:ايران

پروين تكين بامداد در سال 1304 ، در تهران ديده به جهان گشود. در شانزده سالگي تحصيلات متوسطه را در دانشسراي دختران به پايان رسانيد. با آنكه به نام شاگرد اول به دانشسراي عالي معرفي شد ولي به عذر اينكه هنوز به هجده سالگي نرسيده او را نپذيرفتند. تا اينكه دبيران دانشسراي شايستگي او را براي تحصيلات عالي گواهي كردند و توانست به تحصيلات خود ادامه دهد. او ليسانس زبان انگليسي را از دانشسراي عالي را اخذ نمود. پروين بامداد كه در هنر نقاشي نيز آوازه اي داشت از شاعران بانوان پرآوازه ي زمان خود بود و آثار بسياري در زمينه شعر و ادب از او در مجلات تهران به چاپ رسيده است. او ابتدا اشعارش را با نام مستعار «سيمرغ» انتشار مي داد ولي بعدها از نام خود استفاده مي كرد. وي

علاوه بر شعر و نقاشي با قلم و سوزن نيز مهارت دارد.گروه : علوم انساني رشته : زبان و ادبيات انگليسي والدين و انساب : پروين تكين بامداد فرزند حاجي خان تكين مدير چاپخانه ارتش و دكتر بدرالملوك بامداد مي باشد.اوضاع اجتماعي و شرايط زندگي : مادر پروين تكين بامدادكتابهايي در مسائل آموزش و پرورش نوشت و سفري براي مطالعات فرهنگي و به دست آوردن اطلاعات تازه علمي به آمريكا رفت و پس از دريافت دانشنامه دكترا از دانشگاه كلمبيا و بازگشت به تهران ، دبستان و دبيرستان نمونه اي تاسيس كرد. او چندي روزنامه «زن امروز» را منتشر كرد. و پس از درگذشت حسين صبا مدير روزنامه « ستاره ايران » و شوهر اول خود همسر حاجي تكين شد و پس از او با آقاي بامداد ازدواج كرد و پروين از اين پيوند دوم متولد گرديد.تحصيلات رسمي و حرفه اي : پروين تكين بامداد در شانزده سالگي تحصيلات متوسطه را در دانشسراي دختران به پايان رسانيد. با آنكه به نام شاگرد اول به دانشسراي عالي معرفي شد ولي به عذر اينكه هنوز به هجده سالگي نرسيده او را نپذيرفتند. تا اينكه دبيران دانشسراي شايستگي او را براي تحصيلات عالي گواهي كردند و توانست به تحصيلات خود ادامه دهد. او ليسانس زبان انگليسي را از دانشسراي عالي را اخذ نمود.فعاليتهاي ضمن تحصيل : پروين تكين بامداد از كودكي به شعر گرايش پيدا نمود ، مادرش در اين باره چنين مي گويد: « پروين از يازده سالگي گاه گاهي شعرهايي نزد من مي آورد با آنكه سروده هايش بي بهره از انديشه و ذوق

نبود ولي وي را ازمن پنهان مي كرد و براي خود شعر مي سرود. »همسر و فرزندان : پروين تكين بامداد با مهندس قدسي ازدواج كرد كه ثمره آن پسري به نام سهيل است.ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : پروين تكين بامداد كه در هنر نقاشي نيز آوازه اي داشت از شاعران بانوان پرآوازه ي زمان خود بود و آثار بسياري در زمينه شعر و ادب از او در مجلات تهران به چاپ رسيده است. او ابتدا اشعارش را با نام مستعار «سيمرغ» انتشار مي داد ولي بعدها از نام خود استفاده مي كرد. وي علاوه بر شعر و نقاشي با قلم و سوزن نيز مهارت دارد.

منابع زندگينامه :شاعران تهران از آغاز تا امروز ، تاليف مجيد شفق ، ج 1 ، تهران: انتشارات سنايي ، ص133 _ دانشنامه زنان فرهنگساز ايران و جهان ( زن از كتيبه تا تاريخ ) ، تاليف: پوران فرخزاد ، ج 1 ، تهران: انتشارات زرياب ، ص 379

بحري، علي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

على بحري

محل تولد : قم

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1330/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب علي بحري(طيبّي) فرزند محرم علي بحري(طيبّي)، به تشويق والد معظم بعد از پايان دبستان در قم وارد حوزه علميه قم شدم. كتاب هاي صرف و نحو و منطق را نزد اساتيدي مانند مرحوم سالك و آقاي تهرانى، كتاب معالم را نزد استاد مرحوم فاضل هرندي و قوانين الاصول را نزد استاد آيت الله ميرزا محسن دوزدوزاني و كتاب منطق كبري و بخشي از شرح تجريد را نزد والد، باب حادي عشر را نزد استاد آيت الله صلواتى ، شرح لعمه

را خدمت آيت الله فاضل هرندى، رسائل و مكاسب محرمه را خدمت آيت الله سبحانى، بيع مكاسب نيز خدمت آيت الله مشكينى، جلد اول كفايه را نزد استاد سبحاني و جلد دوّم را نزد آيت الله سلطانى ، با جديّت به پايان رساندم در سن بيست سالگي در امتحان خارج حوزه شركت كردم. بعد از موفقيت در امتحان كتبي امتحان شفاهي را خدمت آيت الله لطف الله صافي و آيت الله محسن دوز دوزاني با موّفقيت به پايان رساندم. سال هزار و سيصد و پنجاه همان سالي كه امتحان درس خارج را دادم ازدواج كردم. بحمد الله با شهريه ماخوذه و مبالغي كه در ايام تبليغ، ايامي كه حوزه تعطيل بود از طرف حضرت اباعبد الله حواله مى شد براحتي از نظر معيشتي زندگي مي كردم. يكي از توفيقات الهي كه بنده از آن بر خوردار بوده ام اين بوده كه از وقتي سيوطي مي خواندم شروع به تدريس كرده ام و اولين تدريس از دروس صرف و نحو آغاز شد و اولين درس خارج را كه شركت كردم درس آيت الله العظمي وحيد خراساني بود كه قريب بيست و سه صبح و عصر در فقه و اصول معظم له شركت كردم بعد از انقلاب اسلامي تدريس در دانشگاه را نيز پذيرفتم و تا كنون تدريس در حوزه (جامعة الزهراء) و در دانشگاه ادامه دارد.

(يكي از شاگردان اينجانب اخيراً اعتراف مي كرد چند سال نزد اينجانب درس خواند بنده فكر مي كردم چند ماه بيشتر درس نخوانده و در انتخابات خبرگان رهبري رأي آورد و به جمع خبرگان رهبري پيوست.)

بحري، محمد حسين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد

حسين بحري بيناباج

محل تولد : قاينات

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1321/9/1

زندگينامه علمي

آقاي محمد حسن بحري بينا باج در سال 1321هجري شمسي در خانواده اي متدين وكاملا آگاه به مسائل مذهبي در شهر قائنات ديده به جهان گشود. نامبرده دوران ابتدايي، راهنمايي و دبيرستان را در زادگاه خويش با موفقيت سپري كرد و در پي علاقه وافر خويش به فراگيري علوم ديني در سال هاي خفقان و در سال 1335 وارد حوزه علميه مشهد مقدس گرديد. از نخستين روزهاي ورود به حوزه علميه با تلاش و كوشش فراوان به تحصيل پرداخت و ضمن انس با آستان ملكوتي علي بن موسي الرضا(ع ) از درس بزرگان آن ديار همچون آيت الله وحيد خراساني، آيت الله ميلاني و حجت الاسلام والمسلمين نيشابوري بهره ها برد. استاد در كنار تحصيل دروس حوزوي از تحصيلات دانشگاهي غافل نماند و در رشته فلسفه در مقطع كارشناسي ارشد در سال 1352 از دانشگاه تهران فارغ التحصيل گرديد. ايشان ضمن تبليغ به تدريس در دانشگاه آزاد مشهد و دانشگاه آزاد تربت جام، مشغول مي باشد.

بختياري، ابوالحسن

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

ابوالحسن بختياري

محل تولد : تاكستان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1341/1/1

زندگينامه علمي

در اواخر سال 1356 وارد حوزه علميه همدان شدم، و مقدمات تحصيلي را شروع نمودم و بعد از يك سال همزمان با پيروزي انقلاب اسلامي، وارد حوزه علميه قم شدم و مقدمات صرف و نحو و معالم و مغني را در مدرسه المهدي آيت الله گلپايگاني فراگرفتم، اصول فقه مرحوم مظفر را نزد آيت الله اشتهاردي و صالحي افغاني تلمذ كردم.

در سال 1362 ازدواج نموده و در نيروگاه قم مستأجر شدم، همزمان با فراگيري تحصيلات حوزوي مشغول تبليغ در ايام تبليغي و رفتن به جبهه شدم.

سطح را نزد اساتيد بزرگوار حوزه فراگرفتم و در سال 1371 تا 1374 دوره دوم تخصصي كلام را در موسسه امام صادق(ع) گذراندم و در سال 1381 تا 1384 در رشته ي كارشناسي ارشد دوره مدرسي الهيات و معارف اسلامي را در موضوع پايان نامه فلسفه دعا و نقش تربيتي آن گذراندم و اكنون پس از سال ها مشغول تدوين پايان نامه در سطح چهار حوزوي در موضوع _ محو و اثبات بر محور عبوديت و انسان مي باشم و درس خارج را از سال 1369 _ 1370 در نزد اساتيد بزرگوار آيت الله مكارم شيرازي و آيت الله سبحاني گذرانده ام و آنچه فعاليت اين جانب محسوب مي شود، اشتغال به تدوين پايان نامه فوق و تبليغ در ايام تبليغي هستم.

براتي، عبدالعلي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عبدالعلي براتي

محل تولد : مسجد سليمان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1341/1/1

زندگينامه علمي

پس از اخذ ديپلم در سال 1360 وارده حوزه شدم حدود 12 سال در دروس خارج حوزه شركت نمودم. نزديك به 15 سال در مراكز و مؤسسات پژوهشي و فرهنگي به فعاليتهاي پژوهشي مشغول بوده ام از جمله آنها پژوهشكده باقرالعلوم(ع) . تاكنون حدود سي مقاله تاليف كرده ام و بيش از يكصد كتاب، مقاله و پايان نامه را نقد، بررسي و ارزيابي كرده ام. در حوزه اطلاع رساني به ويژه كتابشناسي سالها تجربه علمي و عملي دارم كه محصول آن در توليد نرم افزار كتابشناسي هادي با كمك ديگر دوستان و همكاران فني امروز در دسترس

بسياري از مراكز پژوهش و پژوهشگران و حوزه و دانشگاه است. اين نرم افزار انديشه اي جديد در حوزه فهرست نويسي و مأخذ شناسي در حوزه علوم اسلامي و علوم انساني را عرضه مي كند.

مشاوره و راهنمايي غير رسمي به طلب، داشنجويان و محققان و نويسندگان در تدوين به ويژه رساله و مقاله از فعاليتهاي مهم اينجانب بوده است و هم اكنون بسياري از پايان نامه ها حوزه هاي علميه خواهران توسط اينجانب مأخذ شناسي مي شود.بارها شيوه كتابداري و كتابشناسي مرسوم را به نقد كشيده ام و آن را بويژه در حوزه علوم اسلامي ناكافي مي دانم.در مباحث علوم اسلامي و سياسي به تدريس در آموزش و پرورش (معلمين)، دبيرستنها و دانشگاه نيز چندين سال هست مشغول بوده ام.

برارپور، ابراهيم

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

ابراهيم برارپور

محل تولد : بابل

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1356/1/1

زندگينامه علمي

تحصيلات ابتدايي خويش را در مدرسه نوشيرواني بابل با رتبه ممتاز در كلاسهاي اول، سوم ، چهارم و پنجم گذراندم. تحصيلات راهنمايي را در مدرسه شهيد هاشمي نژاد و دبيرستان را در مدرسه طالقاني. در سال 75 در رشته مهندسي كشاورزي دانشگاه آزاد قائم شهر قبول شده و بعد از گذراندن يك ترم تحصيلي با توجه به علاقه وافر به دروس حوزوي و زندگي در فضاي معنوي، وارد حوزه علميه خاتم الانبياي بابل شدم. و سالهاي بعد در مدرسه روحيه بابل دروس خويش را تا پايه 6 به اتمام رساندم و در سال 80 به قم مراجعت كرده و در مدرسه علميه معصوميه پايه هاي 7 و 8 و در مدرسه علميه قديري پايه هاي

9 و 10 را به پايان رساندم و الان مشغول به درس خارج هستم. از آنجا كه به مطالعه در زمينه هاي فرهنگي و سياسي و در خصوص دفاع مقدس علاقه وافر داشته ام عمده تحقيقات خويش را در اين زمينه ها مستقر كرده ام و در زمينه سياسي عضو مجمع تحليل و بررسي سياسي سپاه منطقه قم هستم و دوره دو ساله آن را با موفقيت به پايان رساندم و در زمينه دفاع مقدس با ستاد كنگره شهداي روحاني تيپ 83 امام صادق (ع) همكاري داشتم و در زمينه فرهنگي با موسسه ولاء و تشكل جمعي از طلاب و بسيجيان شهرستان بابل در راستاي اشاعه فرهنگ شهادت و ايثار فعاليت نمودم و اكنون نيز فعال هستم و تاكنون چندين مقاله و كتاب نوشته ام و پروژه هاي سياسي در راستاي پژوهشهاي علمي انجام داده ام

براري گاوزني، عبدالحق

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عبدالحق براري گاوزني

محل تولد : رود بست

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1336/1/1

زندگينامه علمي

سال 1356 در عهد طاغوت ديپلم علوم تجربي (طبيعي آن زمان) را دريافت كردم (از شهرستان بابلسر). با اينكه در كنكور دانشگاه آن زمان شركت كرده بودم اما شوق تحصيل حوزوي و دانستن زبان عربي مرا به مدرسه علميه فريدونكنار كه تازه به دست حجة السلام محموديان نماينده آيت الله العظمي گلپايگاني در فريدونكنار (مسجد صاحب الزمان) دائر شده بود، وارد شدم و به تدريج صداي انقلاب از قم و تهران و... به مازندران هم رسيده بود كه البته با حال و هوايي كه داشتيم در اولين اعتراضات مردم قم خود را به قم و تهران مي كشانديم

و درس و بحث ها تحت الشعاع فعاليت انقلاب قرار گرفته بود و بارها تهديد و تحت تعقيب بودم بالاخره با پيروزي انقلاب اسلامي به حوزه مشهد جهت تقويت ادبيات رفته بودم و در درس حجت هاشمي اديب معروف شركت كرده بودم. سيوطي را گذراندم. شوق حوزه قم مرا به قم كشانده بود آغاز جنگ آغاز حال و هوايي ديگر بود و چند سال جنگ به خاطر ارتباط با گردان يا رسول فريدونكنار و حاج حسين بصير كه تا جانشيني لشكر 25 كربلا پيش رفته بود و در كربلاي 10 در قله هاي مائوت عراق به شهادت رسيده بود به خاطر ارتباط دامادي و برادرخانمي با ايشان و همراهي با مجاهدان شمال روزگار جنگ را با اهل جنگ محشور بوديم و البته درس و بحثم را در مدرسه گلپايگاني صفائيه مي گذراندم.

يكي از خاطراتم اينكه هرگز بحث خبر واحد را از اصول فقه و معالم تا كفايه استاد نديده بودم و همه اش در اين قسمت از بحث در جبهه ها بودم! دوارن جنگ تمام شد و با دوستان زمان جنگ حاج آقا داود صمدي آملي و حاج آقا مسرور قائم شهري كه هم مباحثه هاي اينجانب بودند به درس و بحث مشغول بوديم بعد از اتمام لمعتين از مدرسه گلپايگاني(ره) براي دروس بعدي وارد حوزه (بيرون از مدرسه) شديم. رسائل را خدمت آيت الله اعتمادي و قسمتي از لمعه را هم با وجداني فخر گذراندم و در ضمن با نوار دروس فلسفه (بداية و نهايه را) با مباحثه دوستان گذراندم. كفايه را با اساتيدي چند از آيت الله صالحي مازندراني و احمدي يزدي و آيت الله راستي پيش برديم

و در درس خارج اصول آيت الله فاضل لنكراني حفظه الله شركت كرديم (حدود 6 سال) و با درس فقه آيت الله جوادي بحث اجاره در مدرسه سعادت و حدود و تعزيرات از آيت الله مرحوم شيخ جواد تبريزي(ره) استفاده كرديم.روزها ساعت 11 حدود 5 سال با تفسير آيت الله جوادي آملي در مسجد اعظم همراه بوديم و با آغاز درس مصباح الانس ابن فناري از آيت الله حسن زاده آملي خواستيم تا ما را به حضور بپذيرد نامبرده امتناع كرد، فرموده بودند چون پاييني ها را نخوانديد نمي شود (تمهيد القواعد _ فصوص الحكم و...) اما اصرار كرديم تا اجازه استفاده از نوارهاي فصوص را مرحمت كردند و همراه با استفاده از درس فصوص به شكل نوار از درس مصباح الانس ايشان استفاده مي كرديم _ حال و هواي عجيبي و شوق زيادي را در اين دوران نشان مي داديم.

متأسفانه درس مصباح الانس به دليلي كه اينجا مطرح نمي كنم تعطيل شد و مايه تاسف ما شد.سه جلد اول اسفار را با آيت الله حسن زاده آملي گذرانديم با اينكه جلد اول را با آيت الله جوادي آملي سر كرده بوديم.سال 72 در كنكور سراسري شركت كردم و در رشته فلسفه غرب در دانشگاه شهيد بهشتي تهران قبول شدم، دوره كارشناسي فلسفه غرب در دانشگاه موجب ضعف ارتباط لازم با حوزه تلقي مي شد و بالاخره سال 76 كارشناسي را تمام نمودم.در طول اين سالها به اندازه يك نماينده پر حرارت مجلس براي مردم زادگاهم چه تلاش ها و عمران و آبادي ها كه نكردم در طول سال تحصيلي علاوه بر تبليغ در حوزه شهر بابلسر و فريدونكنار زادگاهم (كه

بين اين دو شهر بوده است (رودبست)) چه وقت ها و سفرها كه هزينه نكردم و ناله اهل خانه به آسمان بلند بود و با توجيه اينكه امروز وقت اين كارها هم هست از درس و بحث گاه مي زدم و چه كارها كه نكرده بودم.بحمدالله از احداث مدرسه ابتدايي تا راهنمايي و ساختن مسجدي باشكوه در حدود هزار متر مربع (با بالكس) و به شكل جمكراني و احداث آسفالت در حدود 3 كيلومتر در زادگاه خود و تلاش براي آوردن تلفن و آب آشاميدني و بسيار كارهاي عمراني و محلي ديگر كه همين ها مرا مدت ها معطل خود كرده بود مشغول بودم.با سخنراني هاي زمان جنگ و بعد از جنگ از مسجد تا ميدان شهر فريادگر دفاع از امام و انقلاب اسلامي بودم و بحمدالله با همان روحيه همچنان در سنگرم (الحمدالله الذي هدانا...)

در سال 1380 در كارشناسي ارشد فلسفه غرب در دانشگاه تهران مركز قبول شدم و مقارن اين قبولي همراه با حاج آقا دهقان وارد كار در دفتر نهاد رهبري دانشگاه بين المللي امام خميني(ره) همراه با تدريس دروس معارف مشغول شدم قبل از دانشگاه بين المللي امام(ره) در دانشگاه علوم پزشكي ارتش در تهران به تدريس دروس معارف و اخلاق پزشكي و ريشه هاي انقلاب اسلامي مي پرداختم.الان بيش از ده سال است كه به تدريس دروس معارف مشغولم و همچنان در دفتر نهاد رهبري دانشگاه بين المللي در خدمت فعاليت هاي همراه با آمال رهبري مي باشم.

براهني، محمدنقي

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

دكتر محمد نقي براهني درسال 1311 درتبريز چشم به جهان گشود .دوران ابتدايي و متوسطه را در زادگاهش سپري كرد .وي در سال 1324 در رشته آموزش زبان كارشناسي خود را از دانشگاه

تبريز اخذ نمود.با توجه به شايستگي در دوران تحصيل در سال 1335 با دريافت بورس تحصيلي به انگلستان رفت و در سال 1336 ديپلم اكادميك روانشناسي پرورشي را از دانشگاه لندن دريافت كرد.دكتر براهني تحصيلات خود را در رشته روانشناسي ادامه داد تا اينكه در سال 1347 مدرك دكتري رشته روانشناسي را از دانشگاه كلمبيا آمريكا اخذ كرد.وي پس از مراجعت به ايران در دانشكده علوم تربيتي به تدريس و پژوهش پرداخت و در سال 1362 با درجه دانشياري ،زود هنگام بازنشسته گرديد.سرانجام دكتر براهني پس از طي يكسال بيماري هاي پياپي در سال 1381 دار فاني را وداع گفت.گروه : علوم انساني رشته : روان شناسي تحصيلات رسمي و حرفه اي : محمد نقي براهني دبستان ودبيرستان خود را درزادگاهش به پايان رساند ، بعد وارد دانشگاه تبريز شد و درسال 1334 با درجه عالي مدرك ليسانس خودرا درآموزش زبان دريافت كرد . درسال 1335 بادريافت بورسيه تحصيلي به كشور انگلستان اعزام شد و درسال 1336 توانست ازدانشگاه ديپلم آكادميك روانشناسي پرورشي را دريافت نمايد . بعد از دريافت اين مدرك به ادامه تحصيل پرداخت . در سال 1338 موفق به اخذ درجه فوق ليسانس روانشناسي پرورشي از دانشگاه لندن گرديد .سپس براي ادامه تحصيل به آمريكا اعزام و در سال 1345 از دانشگاه كلمبيا درجه فوق ليسانس روانشناسي دريافت كرد . به دنبال اين موفقيت، تحصيل دوره دكتري را شروع كرده همزمان با آن به عنوان متخصص آزمون سازي در موسسه هارگوت پرس واقع در نيويورگ آمريكا شروع به كار كرد و تا سال 1346 به اين كار ادامه داد.دكتر محمد نقي براهني

در سال 1347 درجه دكتري روانشناسي را از دانشگاه ياد شده دريافت كرد. همسر و فرزندان : ثمره ازدواج محمد نقي براهني با خانمي آموزگار دو فرزند مي باشد كه يكي از آنان متخصص زنان و زايمان و ديگري در حال گذراندن تخصص در رشته طب اطفال است كه همواره گرمي بخش زندگاني سراسر كوشش و تلاش او بوده اند – هم او كه هرگز گرد منصب و مقام نگشت و هم او كه از سر فروتني، گمنام ماندن را برگزيده بود چنانكه در پاسخ درخواست هاي مكرر دوستان و همكاران براي برگزاري مجلس بزرگداشتي براي او به يكي از دوستان شريفش گفته بود ” شما مي خواهيد براي مورچه عروسي راه بياندازيد “. وقايع ميانسالي : محمد نفي براهني در اواسط سال 1340 به تبريز عزيمت كرد و تا سال 1343 به عنوان عضو هيات علمي گروه روانشناسي دانشگاه تبريز به تدريس و پژوهش پرداختزمان و علت فوت : شادروان دكتر محمد نقي براهني در آخرين سه شنبه مردادماه هزار و سيصد و هشتاد و يك در پايان يك سال طولاني پر از روزهاي دشوار بيماري هاي پياپي (اگرچه در حلقه محبتهاي خانواده مهربان و دوستان شفيق ) در آرامش ابدي قرار گرفتند و در قطعه هنرمندان گلزار وادي رحمت شهر تبريز به خاك سپرده شدند. روانش شاد و يادش گرامي باد. مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : همزمان با تحصيل محمد نقي براهني دردوره ليسانس درشهرستان مرند ،به عنوان آموزگار مشغول به كارشد و پس از دريافت مدرك ليسانس به مدت دو سال دردبيرستانهاي اروميه به تحصيل پرداخت .در اواسط 1340 به تبريز

عزيمت كرد و تاسال 1343 به عنوان هيات علمي گروه روانشناسي دانشگاه تبريز به تدريس پرداخت . همزمان با تحصيل در دوره دكتري به عنوان متخصص آزمون سازي در موسسه هارگوت پرس واقع در نيويورگ آمريكا شروع به كاركرده و تاسال 1346 به اين كار ادامه داد . دكتر براهني براي ادامه كار به ايران بازگشت و در گروه روانشناسي دانشكده علوم تربيتي دانشگاه تهران ، به سمت استاد ياري و سپس دانشياري به تدريس و پژوهش پرداخت . درسال 1362 به همان درجه دانشياري از دانشگاه تهران بازنشسته شد .فعاليتهاي آموزشي : محمد نقي براهني در دوران حضور در دانشگاه تهران با توجه به فقدان كتابهاي درسي شايسته در زمينه هاي اصلي روانشناسي علمي روز به ترجمه متون زيربنايي دانشگاههاي پيشتاز و پراعتبار جهان همت گماشت . كتابهاي مباني نظري آزمون هاي رواني ، انگيزش و هيجان ، روان آزمايي ، روانشناسي يادگيري محصول اين رويكرد استاد است . پابپاي اين تلاشها ، نخستين گامها را در راه فعاليتهاي آزمايشي و تجربي يا به بيان دقيق تر عملي شدن مفهوم پژوهش و تحقيق در اين شاخه از دانش بشري برداشت. نخستين اقدام براي تهيه هنجاريابي آزمون ها ، بويژه آزمونهاي شناختي در اين مسير قرار داشت . ضرورت وجود اين قبيل آزمونها در وزارت علوم و نيز آموزش و پرورش و همچنين براي بسياري از برنامه ريزي هاي آموزشي كلان كشوري از دير زمان احساس مي شد . استاد در كنار اين تلاش هاي چند جانبه طرح بزرگ ” بررسي رابطه نمرات دانشگاهي با نمرات آزمون ورودي دانشگاهها و نمرات دبيرستاني “ را به

اجرا در آورد و نتايج آن را در كنفرانس هاي داخلي و خارجي منتش ساخت . در عين حال كه دقت علمي تا سرحد وسواس، مهمترين خط مشي استاد بود با اين همه رفتار بسيار دوستانه و فروتنانه او خصوصا با دانشجويان همواره به چشم مي آمد و گاه مايع شگفتي بود. علاوه بر همه اين فعاليت هاي چشمگير، كار بزرگ ديگري نيز در كارنامه خدمات ملي دكتر براهني قرار دارد و آن ساختن مجموعه آزموني تحت عنوان ” مجموعه آزمون تشخيص استعداد “ است؛ گزارش سال ها رنج و مرارت او در زمينه اين كار خارق العاده در اختيار مسئولين آموزش و پرورش قرار دارد و اميد مي رود هر چه زودتر انتشار يافته و زمينه كاربرد آن فراهم گردد . ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : محمد نقي براهني در طول تعطيلي دانشگاهها و بخصوص بعد از بازنشستگي ، تهيه چند كتاب بنيادي ديگر از جمله كتاب نظريه هاي يادگيري و همچنين تهيه هنجار ايراني براي رايجترين آزمون شناختي دنيا ( وكسلر ) در دستور كار استاد قرار گرفت و در همين دوران بود كه با دعوت انساني بسيار شريف در انستيتو روانپزشكي تهران به تدريس روي آورد و به آموزش دانشجويان و راهنمايي پايان نامه هاي دوره هاي كارشناسي ارشد ، دكتري و دوره هاي تخصصي همت گماشت . گردهم آمدن صاحبنظران و مدرسين دانشگاهها براي تاليف كتاب كليدي ” واژه نامه روانشناسي و زمينه هاي وابسته “ و ترجمه كتاب ” زمينه روانشناسي “ از زمره تدابير علمي فرهنگي بزرگي است كه در دوران تعطيلي دانشگاهها شروع گرديد. كتاب بزرگ

داثرة المعارف روانشناسي را نيز در دست تهيه داشت كه متاسفانه مهلت به ثمر رساندن آن را نيافت شاگردان : دكتر عشايري از جمله چهره هاي برجسته و نام آشناي رشته روانشناسي كشور، خاطرات فراواني از سالهاي دوستي، مراودت و همكاري با زنده ياد دكتر براهني دارد. وي گوشه اي از خاطرات اين سالها را اينگونه عنوان مي كند: «من هيچوقت از آن مرحوم نشنيدم كه بگويد من خسته ام و نديدم كه به ساعت نگاه كند. يكبار پس از كلاسهاي متعدد با دانشجويان در دانشگاه تبريز گفتم: دوستان، من خسته ام. ولي دكتر براهني خيلي خونسرد گفتند: بهترين ساعتهاي زندگي من همين ساعتهاست. در واقع به نظر ايشان، تعامل ، تفكر، سؤال و پرسش و پاسخ تقواي فكر بوده و هست». دكتر زماني، آنچه از بودن در كنار استاد را به ياد مي آورد، فعاليت استاد و كار و توجه به مصلحت انديشي ديگران و باز هم كار: «دكتر براهني فردي بود كه با آن مرتبه وتوان علمي و با آن نوشته هاي درخشان، ساعتهاي متمادي بدون اظهار ناراحتي از صرف وقت، فعاليت مي كردند. هيچ وقت نديدم كه بگويد بهتر بود وقتم طور ديگري صرف شود. هميشه آخرين نفري بود كه جلسات را ترك مي كرد. تا هر وقت لازم بود، مي ماند و اين نموداري از آن ايمان با ارزش به كار علمي است. او هميشه به فكر مصلحت عام بود و نه منفعت شخصي. حتي بارها شاهد بودم، زماني كه مقام يا پستي به وي پيشنهاد مي شد اكثراً آن را به ديگران پيشنهاد مي كرد، باوجود آن كه ايشان در

بسياري از موارد براي اين سمت ها ارجح تراز بقيه بود.» دكتر بوالهري ،دكتر گلزاري ،دكتر سعيد شاملو (استاد و مديرگروه روانشناسي باليني دانشگاه علوم بهزيستي و توانبخشي ) از شاگردان زنده ياد محمد نقي براهني مي باشند.آرا و گرايشهاي خاص : ايشان فارغ از سود و زيان مادي و تنها با رويكرد دانشمندي عاشق و بي خبر از خود و بي اعتنا به خور و خواب مشغول خدمت بود . تلاش هاي پيگير اين دانشمند فرزانه در استقرار موازين پژوهشهاي علمي در اين زمينه در چشم انداز بنيانگذاري انجمن روانشاسي ايران نيز قابل وصف استچگونگي عرضه آثار : محمد نقي براهني به ترجمه متون زيربنايي دانشگاههاي پيشتاز و پر اعتبار جهان همت گماشت . كتابهاي مباني نظري آزمون هاي رواني ، انگيزش و هيجان روان آزمايي، روانشناسي يادگيري محصول اين رويكرد است . در طول تعطيلات دانشگاه براي تاليف «واژه نامه روانشناسي و زمينه هاي وابسته »و ترجمه كتاب «زمينه روانشناسي » از زمره تدابير فرهنگي وي مي باشد . بعد از بازنشستگي هم به تاليف كتابهاي بنيادي از جمله «نظريه هاي يادگيري»و همچنين «تهيه هنجار ايراني » ستون كار او قرار گرفت . وي داراي بيش از سي مقاله به زبان فارسي و در مجلات علمي كشور و چندين مقاله بين المللي، به علاوه چندين پژوهش علمي _ ملي مي باشد.آثار : ، انگيزش و هيجان ، تعبير رؤيا ، روان آزمايي ، روانشناسي خرافات ، زمينه روانشناسي ، مباني نظري آزمونهاي رواني ، نظريه هاي يادگيري و مديريت عوامل رواني _ اجتماعي محيط كار ، واقعيت و خيال در روانشناسي

بربا، علي محمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

علي محمد بربا

محل تولد : تويسركان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1339/7/1

زندگينامه علمي

آقاي علي محمد بربا در سال 1339هجري شمسي در خانواده اي متدين، مذهبي و دوستدار اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام در شهرستان تويسركان ديده به جهان گشود. دوران ابتدايي، راهنمايي و دبيرستان را در زادگاه خويش با موفقيت سپري كرد. در پي تشويق خانواده و علاقه خويش به فراگيري علوم ديني از يك سو و شوق زيارت و هم جواري با بارگاه كريمه اهل البيت حضرت معصومه سلام عليها از سوي ديگر او را راهي قم گردانيد.

و در سال 1355 كه سال هاي اوج خفقان و ترس از رژيم شاهنشاهي بر كشور حاكم بود و حوزه هاي علميه از طرف رژيم منحوس پهلوي به شدت تحت فشار بودند وارد حوزه علميه قم گرديد. از نخستين روزهاي ورود به قم ضمن انس با آستان ملكوتي كريمه اهل بيت عليهم السلام با تلاش و كوشش فراوان به تحصيل پرداخت و از درس بزرگان آن ديار بهره هاي علمي فراوان برد. پس از گذراندن سطوح عالي در سال 1363 به حلقه دروس خارج راه يافت. وي در ايام تحصيل در قم از محضر بزرگاني چون مرحوم آيت الله فاضل، مرحوم آيت الله شيخ جواد تبريزي، آيت الله محقق داماد، و ديگر ستارگان درخشان حوزه علميه قم كسب فيض كرد.

استاد از سال 1366 تا كنون به امر تدريس در دانشگاه پيام نور تويسركان و دانشگاه آزاد اسلامي تويسرگان مشغول مي باشد كه حاصل

زحمات ايشان پرورش دانشجويان فراوني مي باشد. علاوه بر اين وي به مدت 10 سال بر كرسي رياست دانشگاه آزاد اسلامي تويسركان تكيه زده بود كه در اين مدت خدمات ارزنده اي به دانشجويان آن دانشگاه ارائه كرد. در ضمن استاد گرانقدر آقاي بربا هيچ وقت از نگارش و پژوهش غافل نماند و آثاري از قبيل "نقش استاد در سلوك روح الله"،"نقد نظري ترايون " و " عرفان و اهل بيت (ع)"را به رشته تحرير در آورده است.

برجي، يعقوب علي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

يعقوب على برجي

محل تولد : نيشابور

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1337/1/2

زندگينامه علمي

در سال تحصيلى 53-52 وارد حوزه علميه "فضل ابن شاذان" نيشابور شدم. ادبيات عرب، معانى بيان، منطق، لمعتين و اصول فقه را در آن حوزه فرا گرفتم. در سال 1358 به حوزه علميه مشهد هجرت نموده و كتابهاي«الرسائل» شيخ اعظم انصارى و كتاب «المكاسب» و نيز«كفايتين» را از محضر اساتيد معروف آن ديار فرا گرفتم. و در سال 1361 به منظور ادامه تحصيل در حوزه علميه قم اقامت نموده و در جوار حرم حضرت معصومه(س)سكنى گزيدم. پايه هاى درسى حوزه علميه قم را امتحان داده و با عنوان«عالى قابل تشويق است» قبول شدم. و پس از يك سال(سال 62) آخرين پايه درسى حوزه علميه يعنى پايه 9 را امتحان داده قبول شدم و به درس هاى خارج حوزه علميه راه يافتم و از ميان حوزه هاى مختلف درسى، خارج فقه حضرت آيت الله العظمى شيخ جواد تبريزى و خارج اصول حضرت آيت الله العظمى وحيد خراسانى را انتخاب نموده و تا

سال 1375 به مدت 13 سال از محضر درس خارج اين دو بزرگوار بهره بردم، در كنار فقه اصول به معقول و فلسفه و كلام نيز پرداختم.«نهاية الحكمه» را از محضر استاد مصباح يزدى، «منظومه» مرحوم ملا هادى سبزوارى را از محضر استاد انصارى شيرازى و«الاشارات و التنبيهات» را از محضر استاد علامه حسن زاده آملى و «كشف المراد» را از محضر استاد دكتر بهشتى استفاده نمودم. و در سال تحصيلى 70- 69 در كنكور تربيت مدرس قم(دار الشفاء)شركت نموده و قبول شدم و سال 72 موفق به اخذ كارشناسى ارشد(فوق ليسانس) با معدل 51/18 شده و در تاريخ 20/7/72 پايان نامه كارشناسى ارشد با عنوان: «بدعت و ديدگاهاى مختلف درباره آن» را در محضر دكتر محمد باقر حجتي(استاد راهنما)،حضرت آيت الله معرفت(ره)(استاد مشاور)، جناب دكتر بهشتي(ناظر)و جمعى ديگر از اساتيد دفاع نموده و با نمره نوزده(19)از 20 و درجه عالى از آن مركز فارغ التحصيل گرديدم و در سال تحصيلى 73-72 در كنكور دكتراى گرايش فقه و اصول دانشگاه امام صادق(ع) شركت كرده و قبول شدم و در اين دانشگاه از محضر اساتيد نام آورى همچون حضرت آيت الله مهدوى كنى، آيت الله باقرى كنى، حضرت حجج اسلام سيد حسن مصطفوى و سيد حسين مصطفوى و ... بهره ها برده و در تاريخ 2/4/80 رساله دكترى را با عنوان«سير تاريخى نظريه ولايت فقيه» در محضر آيت الله باقرى كنى(استاد راهنما)، آيت الله مهدوى كني(استاد مشاور)،مصباحى، مرعشي(اساتيد داور)و جمعى ديگر از اساتيد و بعضى از مسؤولان دانشگاه و تعداد زيادى از دانشجويان دانشگاه دفاع كرده و با نمره 96 و درجه عالى موفق به اخذ

دكترى در رشته فقه و اصول گرديدم.

برزگر فاضلي، اصغر

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

اصغر برزگر فاضلي

محل تولد : آمل

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1343/1/1

زندگينامه علمي

اين جانب اصغر برزگر فاضلي در سال 1361پس از اخذ ديپلم (فرهنگ و ادب )وارد حوزه علميه امام صادق عليه السلام شهرستان نور شدم و پس از گذراندن پايه اول ودوم در سال 1364وارد حوزه علميه قم شدم كه تا سال 1369موفق به اتمام پايه 9و سطح سه حوزه شدم كه در اين دوران علاوه بر گذراندن دروس اصلي و جانبي پايه هاي حوزه دروس فلسفه بدايه ونهايه و برخي دروس تفسير قرآن و دروس هيئت حضرت آيت الله حسن زاده آملي را نيز گذراندم .

از سال 1370دروس خارج فقه واصول حوزه را شروع نمودم كه در اين مدت علاوه بر ادامه دروس فلسفه اسفار، شرح اشارات ، بخشهايي از شفا ، تمهيدالقواعد ، از سال 1374در دوره كارشناسي ارشد دانشگاه قم تربيت مدرس دارالشفاء شركت نمودم كه در سال 1377موفق به اخذ پايان نامه آن شدم و در طي سالهاي 82تا 84در دانشگاههاي كرج و اراك دروس معارف اسلامي را تدريس نمودم .

برزگر، ابراهيم

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

ابراهيم برزگر سال1343 در شهر آباده شيراز به دنيا آمد. بعدز از گذراندن تحصيلات ابتدايي و متوسطه در شيراز در دانشگاه امام صادق (ع) در رشته علوم سياسي شروع به تحصيل كرد و دكتراي اين رشته را از دانشگاه تربيت مدرس سال 1379 اخذ كرد وي هم اكنون در دانشگاه علامه طباطبائي بادرجه دانشياري مشغول به خدمت استگروه : علوم انسانيرشته : علوم سياسيگرايش : انديشه در اسلام و ايران و غربوالدين و انساب : پدر ابراهيم برزگر حاجي

برزگر و مادر محترمشان نرگس برزگر ميباشد.اوضاع اجتماعي و شرايط زندگي : ابراهيم برزگر در خانواده اي با زندگي متوسط رو به پايين كه از فضاي ديني و افراد متدين با انگيزه رشد بالا در تحصيل بر خوردار بود پرورش يافتتحصيلات رسمي و حرفه اي : ابراهيم برزگر ليسانس و فوق ليسانس علوم سياسي از دانشگاه امام صادق (ع) و دكتراي اين رشته از دانشگاه تربيت مدرس را در سال 1379 اخذ كردفعاليتهاي ضمن تحصيل : ابراهيم برزگر به انجام كارهاي فرهنگي و پژوهشي مشغول بوده است.همسر و فرزندان : همسر ابراهيم برزگر محبوبه نازك كار حقيقي است كه داراي دو فرزند به نامهاي سعيده و علي ميباشند.وقايع ميانسالي : حضور در جبه هاي جنگ دفاع مقدس و منجر به صدمه ديدگي از ناحيه سر و گوش راست و آسيب ديدگي پرده گوش ابراهيم برزگر شده است..مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : مسئول گروه علوم سياسي (غير رسمي) در موسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني 70-1368 دير گروه علوم سياسي سازمان سمت 1371(سازمان مطالعه و تدوين كتب درسي دانشگاهها) مدير گروه علوم سياسي سازمان سمت سردبير مجله سخن سازمان سمت 1377 معاون پژوهشي سازمان سمت به مدت 2 سال و هفت ماه معاون آموزشي و تحصيلات دانشكده حقوق و علوم سياسي دانشگاه علامه 1382 معاون پژوهشي دانشگاه علامه طباطبائي از سال 1384 تا كنون سردبير مجله پژوهش حقوق و سياست _بخش سياست و روابط بين الملل - سال 1385فعاليتهاي آموزشي : ابراهيم برزگر تدريس در دانشگاههاي امام خميني (قدرس ره) و دانشگاه كار و دانشگاه علامه طباطبائي را در كارنامه دارد.ساير فعاليتها و برنامه هاي

روزمره : فعاليت كار و زندگي 24 ساعته مانند يك فرد دانشگاهيآرا و گرايشهاي خاص : ابراهيم برزگر گرايشي مستقل دارد و تاكونو به حزبي نپيوسته است ولي مخالف تحزب نيست و آن را كاري مفيد ميداند و ميگويد : " به شرط رعايت تعاريف دقيق آن در عمل و جوشش آن از پايين نه تاسيس آن از بالا توسط صاحبان قدرت"جوائز و نشانها : مدير نمونه سازمان سمت در سال 1378 پژوهشگر نمونه دانشكده در سال 1385 آثار : تاريخ تحول دولت در اسلام و ايران ويژگي اثر : سازمان سمت 1383، 700 سال تحول دولت در ايران بعد از اسلام رابا نگاهي تئوريك تحليلي و با دستمايه اي از نظريه پردازي مورد تجزيه و تحليل جامعه شناختي قرار داده است. نشان ميدهد كه چگونه هويت امروز ماايرانيان توسط لايههايي در پي انباشتي شكل گرفته است.2 روان شناسي سياسي ويژگي اثر : سازمان سمت در دست چاپ 1385، كتاب درسي كه ميكوشد در فرمت كتاب درسي، محتواي روان شناسي سياسي را براي دانشجويان توضيح دهد.3 مباني تصميم گيري سياسي حضرت امام خميني (قدس ره) ويژگي اثر : سازمان تبليغات اسلامي 1374

برزگر، محمدعلي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمدعلي برزگر بفروئي

محل تولد : ميبد يزد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1323/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب محمد علي برزگر بفروئي در سن بيست و هشت سالگي رسماً مشغول تحصيل علوم ديني در حوزه اردكان يزد گرديدم و تا سال 56 در آنجا مشغول بودم در سال 57 موفق

به سكني در قم گرديدم و از اساتيدي مانند آقايان اعتمادي، ستوده، وزيري ، محقق ، آيات عظام سبحاني، تبريزي، وحيد خراساني بهره علمي بردم و در ضمن تحصيل به تحققات در بحارالانوار و كتابهاي مربوط به سيره اهل بيت مدت 9 سال سپري كردم و نيز در دانشگاه جنوب تهران مدت كوتاهي مشغول تدريس علوم اخلاق و معارف بودم كه بعلت مشكلي كه در تنفس داشتم از ادامه آن محروم گرديدم.

برغاني قزويني، موسي

قرن:13

جنسيت:مرد

مليت:ايران

موسي برغاني قزويني در سال 1259 ، در قزوين به دنيا آمد. وي علوم اسلامي را نزد علماي زمان خود و همچنين بزرگان خانواده اش فراگرفت. روش تفسيري برغاني قزويني ، كلامي و روايي است كه با ذكر آيه به بيان روايات و احاديث وارد شده در پيرامون آن مي پردازد و سپس نظرات و آراء مفسران پيشين و پدرش ملا صالح را متذكر شده به نقد و بررسي آنها مي پردازد.گروه : علوم انسانيرشته : الهيات و معارف اسلاميوالدين و انساب : موسي برغاني قزويني صالحي فرزند ملا صالح برغاني قزويني (م1298ق) از علماي قرن سيزدهم هجري در دوران سلاطين قاجار بوده است.اوضاع اجتماعي و شرايط زندگي : شيخ موسي برغاني قزويني از خانواده علم و دانشي است كه هر كدام از آن خانواده به نوبه خود با تدريس ، تبليغ و تاليف در زمينه هاي قرآني و علوم اسلامي خدمتي در خور تحسين به جامعه علمي نموده و يادگاراني از خود برجاي گذاشته است.تحصيلات رسمي و حرفه اي : شيخ موسي برغاني قزويني ، علوم اسلامي را نزد علماي زمان خود و همچنين بزرگان خانواده اش فراگرفت.آرا و گرايشهاي خاص

: روش تفسيري موسي برغاني قزويني ، كلامي و روايي است كه با ذكر آيه به بيان روايات و احاديث وارد شده در پيرامون آن مي پردازد و سپس نظرات و آراء مفسران پيشين و پدرش ملا صالح را متذكر شده به نقد و بررسي آنها مي پردازد.آثار : اسرارالتنزيل في تفسير القرآن ويژگي اثر : اين كتاب تفسيري است به زبان عربي و در دو جلد تاليف شده است. نسخه اصلي اين تفسير نزد ميرزا حسن صالحي در قزوين موجود است.

منابع زندگينامه :قرآن پژوهان قزوين ، مولف: سيدمحمدعلي ايازي ، تهران: موسسه نمايشگاههاي فرهنگي ايران ، 1380 ، ص 104

بركت، محمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد بركت

محل تولد : كربلا

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1344/7/16

زندگينامه علمي

پس از اخذ ديپلم رياضي فيزيك در خرداد سال 1362 در همان سال وارد حوزه علميه شده و در مدرسه علميه امام عصر (عج) مشغول به تحصيل شدم . اين مدرسه توسط مرحوم آيت الله حاج شيخ مجد الدين محلاتي در سال 1352 شمسي بنا شده است. پس از گذراندن دوره سطح در نزد اساتيد حوزه علميه شيراز، مرحوم حجة الاسلام محمود مدرس تبريزي، مرحوم حجة الاسلام و المسلمين سيد احمد آيت اللهي، مرحوم آيت الله محمد علي جعفري، حضرت آيت الله حسن پاكدل، حضرت آيت الله ملك حسيني و مرحوم آيت حاج شيخ محمد الدين محلاتي، در سال 1371 بمدت هفت سال در درس خارج آيت الله مجد الدين محلاتي شركت نمودم.

در سال تحصيلي 67-1366 به قم رفته و در درس استاد اعتمادي و استاد سيد علي محقق

داماد شركت نمودم و همانجا بود كه با راهنمائي هاي استاد علامه سيد محمد رضا جلالي حسيني ، كار در دحوزه ميراث مكتوب را آغاز نمودم.از سال 1374 تاكنون در مدارس مختلف شيراز مشغول به تدريس دروس حوزوي از مقدمات تا كفايه مي باشم.از سال 1365 مديريت كتابخانه مدرسه امام عصر (عج) را بعهده دارم. اين كتابخانه اكنون با بيش از سي هزار جلد كتاب چاپي و چاپ سنگي كه عمده آنها از كتب مرجع در حوزه علوم ديني و معارف اسلامي است و هزار جلد نسخه خطي ، يكي از كتابخانه هاي معتبر جنوب كشور است كه مورد استفاده طلاب و دانشجويان مي باشد.

از سال 1377 توفيق امامت جماعت مسجد حضرت ولي عصر (عج) نصيبم گشته است و از سال 1379 مديريت مدرسه علميه امام عصر (عج) بر عهده اينجانب قرار داده شده است اميد به امام زمان سلام الله عليه كه موفق به خدمت باشد. ان شاء الله.

برنجكار، رضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

رضا برنجكار

محل تولد : آستارا

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1342/1/1

زندگينامه علمي

رضا برنجكار در سال 1342 هجري شمسي در شهرستان آستارا به دنيا آمد. تحصيلات متوسطه را در سال 1360 با اخذ ديپلم رياضي به پايان رساند. در سال 1361 به حوزه علميه قم وارد شد. تحصيلات حوزه را پس از اتمام سطح و گذراندن هفت سال درس خارج فقه و اصول به پايان رساند. در كنار درس هاي رايج حوزه به تحصيل كلام، فلسفه، تفسير و حديث پرداخت.

همچنين تحصيل در رشته فلسفه غرب را در دانشگاه ادامه داد و در سال 1380 موفق به اخذ

دكتري فلسفه از دانشگاه تهران گرديد. وي هم اينك عضو هيأت علمي دانشگاه تهران است و در حوزه و دانشگاه مشغول تدريس مي باشد. همچنين با بسياري از مراكز پژوهشي حوزه، همچون مؤسسه فرهنگي دارالحديث، دفتر تبليغات اسلامي و پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي، مشغول همكاري است. از وي بيش از سي مقاله و چهار كتاب به چاپ رسيده است

بروجردي، محمد باقر

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

ابن حاج مير سيد على طباطبائى بروجردى، عالم فاضل محقّق، از شاگردان پدر خود و مرحوم حاج سيد مهدى نحوى و ديگران بوده، و به عزّت و احترام مى زيسته، در 22 رجب سال 1340 وفات يافته، در داخل بقعه مدفون گرديد.

برگرفته از كتاب :دانشمندان و بزرگان اصفهان (جلد اول)

بروجني، علي

قرن:13

جنسيت:مرد

مليت:ايران

فرزند حاج ملا محمد باقر. عالم فاضل، محقق جليل.

در حدود 1265 متولد، و در اصفهان و نجف تحصيل نموده، از مجتهدين بارع، و محققين كامل بوده.

كتب چندى تأليف نموده، از آن جمله است:

1 - بحرالجواهر، در شرح جواهرالكلام 2 - تبصرة المتهجدين، در سال 1323 در اصفهان به چاپ رسيده، و فهرست تأليفات مأخوذ از آنجاست 3 - تفسير قرآن، در چندين مجلد 4 - رساله در آداب و اعمال شب، از واجبات و مستحب، به پيوست كتاب تبصره به چاپ رسيده است 5 - شرح رياض 6 - شرح بر كتاب نكاح؛ و غيره.

صاحب عنوان سال هاى در اصفهان در مدرسه ى الماسيه ساكن و به تدريس فقه و اصول مشغول بوده، و ظاهرا در اواخر عمر به موطن خويش مراجعت نموده، و حدود سال 1330 در آنجا وفات يافته است.

برگرفته از كتاب :دانشمندان و بزرگان اصفهان (جلد دوم)

برهانيان، عبدالحسين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عبد الحسين برهانيان

محل تولد : شيراز

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1341/1/1

زندگينامه علمي

متولد 1341 دوره ابتدائي رادر سعدي شيراز دوره راهنماي در مدرسه ابوذر غفاري و دوره دبيرستان در دبيرستان ابوذر(شاهپور سابق) تحصيل سال 1362 در مدرسه عالي شهيد مطهري پذيرفته شدم و در سال 1365 درجه كارشناسي(معارف اسلامي) و در سال 1369 درجه كارشناسي ارشد(فقه و حقوق) را گذراندم.كارهاي پژوهشي خود را از نوشتن رسالة كارشناسي ارشد با عنوان«زمان و مكان در اجتهاد» شروع كردم كه در آن موقع تنها عنوان مصوب دراين زمينه بود و حدود يكسال و نيم كار تحقيق آن به طول انجاميد.مهمترين پژوهش انيجانب كار ابتكاري آموزش ترجمه قرآن است كه در واقع يك شيوة

جديدي براي تعليم ترجمه قرآن به روشي اصولي و با استفاده از آمار كلمات قرآن است كه در نوع خود يك گام به جلو محسوب مي شود كه البته بعد از شروع اين كار چند نفر نيز در ضمن انجام آن از كار اينجانب نوعي تقليد نودند آموزشي ترجمه قرآن بارها تجديد چاپ گرديد اما چون كار اداري محسوب مي گرديد متاسفانه در بيرون نمود چنداني پيدا نكرد چند سال بعد با كمك يكي از دوستان بنام كليد هاي آموزشي ترجمه قرآن( همراه با اضافات و تغييرات عمده بيشتر گرديد.و بعد از آن دوره آموزشي غير حضوري آن نيز تدوين گرديد عناويني كه موفق به كار تحقيق و تاليفي گرديده عبارتند از:

كتابها

1- آموزش ترجمه قرآن، 2 جلد، چاپ شده

2- آموزش غير حضوري ترجمه قرآن، 12 دفتر، چاپ شده

3- كليد هاي آموزش ترجمة قرآن، 1 جلد، چاپ شده

4- دشمن شناسي در قرآن، 1 جلد، چاپ شده

5- بررسي سياسي بيمه در اسلام(قسمت مباني و فرهنگي و..)، چاپ شده

6- احكام اقتصادي خانواده، چاپ شده

7- تاريخ اسلام و ايران، چاپ شده

مقالات:

1- عبرت گيري تاريخي از ديدگاه قرآن،چاپ شده

2- تاثير قرآن در دوحيه رزمندگان،چاپ شده

بزنجاني، محمدرضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد رضا بزنجاني

محل تولد : داراب

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1349/1/1

بستان، حسين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حسين بستان

محل تولد : نجف اشرف

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1347/1/1

زندگينامه علمي

در سال 1361 پس از اتمام دوره راهنمائي وارد حوزه علميه قم شدم. در سال 1369 پس از اتمام دوره هاي مقدمات و سطح به درس خارج راه يافتم. سهم بيشتري از اشتغالات حوزوي اينجانب به فقه اختصاص يافته است و حضور بيش از چهارده سال در درس خارج فقه آيت الله شبيري زنجاني و حضور بيش از هفت سال در جلسه بحث فقهي حجت الاسلام و المسلمين گنجي عمده فعاليت هاي فقهي رسمي اينجانب بوده است. به ميزان كمتري در درس خارج اصول به ويژه درس آيت الله وحيد خراساني و درس حجت الاسلام و المسلمين هادوي تهراني حضور يافتم و در كنار اين دروس طي سالهاي 1368 تا 1370 به مطالعه و مباحثه فلسفه(بدايه و نهايه الحكمه) اشتغال داشتم. به موازات دروس رسمي حوزه از سال 1372 تا كنون در رشته جامعه شناسي فعاليت دارم. در بهمن سال 1371 به عضويت دفتر همكاري حوزه و دانشگاه كه وابسته به سازمان سمت بود در آمدم. پس از گذراندن دوره آموزشي در سال 1375 شروع به فعاليتهاي پژوهشي نمودم كه حاصل آن تا كنون تدوين پنج كتاب و بيش از پانزده مقاله در موضوعات جامعه شناسي خانواده، مطالعات زنان، فلسفه علوم اجتماعي و جامعه شناسي دين است. همچنين در سال 1379 موفق به اخذ مدرك كارشناسي ارشد جامعه شناسي از پژوهشگاه حوزه و دانشگاه شدم و ان شاء

الله در آينده نزديك در دوره تحصيلات تكميلي(دكتري) در همين پژوهشگاه شركت خواهم كرد

بصير الملك، طاهر

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

(س سيزدهم و چهاردهم ق)، نويسنده و محقق. در ابتدا سررشته دار و پس از آن كارمند اداره ماليه بود. در اوايل سلطنت ناصرالدين شاه مستوفى (محاسب) سمنان و دامغان شد. سالها رياست كتابخانه ى سلطنتى با او بود. وى از سال 1310 ق به بصير الملك ملقب شد. از جمله آثار باقى مانده از وى: «قرآن با كشف الآيات»، همچنين «مثنوى» با كشف الابيات با قطع كوچكتر تنظيم كرد كه معروف به «مثنوى چاپ بصير الملك» است.

برگرفته از كتاب :اثرآفرينان (جلد اول-ششم)

منابع زندگينامه :شرح حال رجال (185/2)، مؤلفين كتب چاپى (582 -581 /3).

بطحايي، هاشم

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد هاشم بطحائي

محل تولد : گلپايگان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1320/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب در سال 35 شمسي از گلپايگان وارد حوزه علميه قم شده و مشغول تحصيل گرديدم و ضمن تحصيل حوزوي با توجه به جو اختناق فرهنگي به ذهنم خطور كرد كه بايد تحصيلات كلاسيك را نيز ادامه دهم لذا در كلاس هاي شبانه شركت كردم و پس از دريافت ديپلم وارد دانشگاه تهران شدم و در سال 47 به درجه ليسانس در رشته فلسفه با نمره ممتاز كه مورد تشويق نيز واقع شدم نايل گرديده و در 16 / 1 / 48 الزاما به خدمت نظام وظيفه اعزام شدم و در كسوت افسري با حفظ سيماي طلبگي در مناطق مختلف خدمت سربازي را سپري نموده و در سال 50 به قم برگشتم و دروس حوزوي را ادامه دادم .

در كنار آن در فوق ليسانس دانشگاه تهران شركت كرده و پذيرفته شدم و در سال 52 فوق ليسانس( با معدل بالا)را گرفتم ضمنا با آرماني

كه از تحصيل دروس كلاسيك در نظر داشتم در سال 1350 وارد آموزش و پرورش قم شدم و در سمت دبيري در دبيرستان هاي قم تدريس مي كردم و به فضل الهي و تاييدات او از دروس حوزه كم و كاستي نداشتم تا در سال 1365 از آموزش و پروش به آموزش عالي دانشگاه تهران محل خدمت مجتمع آموزش عالي قم منتقل شده و عضو هيئت علمي آن دانشگاه گرديدم و در تمام اين سنوات تنها دو سال از حوزه بدليل خدمت نظام وظيفه فاصله گرفتم والا تمام سنوات گذشته را اشتغال داشتم .

در سال 45 پس از سپري كردن دروس سطح كه محضر حضرات علماء تلمذ نموده وارد درس خارج حضرات آيات گلپايگاني و امام و حاج شيخ هاشم آملي شدم .سطوح و لمعتين را از محضر مرحوم آقاي ستوده و رسائل را از محضر آقاي نوري همداني و قوانين را از محضر آقاي اعتمادي و مكاسب را از محضر آقاي منتظري و كفايتين را از محضر مرحوم آقاي سلطاني استفاده نمودم و در سال 1380 دكتراي رشته فقه و مباني حقوق را از دانشگاه تهران گرفتم و اينك ضمن اشتغال در دانشگاه تهران - مجتمع آموزش عالي - در حوزه در مقطع درس خارج تدريس مي نمايم .

بكتاش، ابوالحسن

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

ابوالحسن بكتاش

محل تولد : ساوجبلاغ

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1347/1/1

زندگينامه علمي

اوائل دهه 60 وارد حوزه علميه شدم ابتدا دروس مقدماتي را در شهرستان كرج وتهران طي نمودم وبعد از آن به حوزه علميه قم آمدم ودروس سطح را درحوزه علميه قم گذراندم والان هم مشغول

تحصيل در دروس خارج فقه واصول مي باشم .البته همزمان با تحصيل در دروس سطح در حوزه علميه قم دردانشگاه قم به تحصيل دررشته علوم سياسي پرداختم ودر سال 80كارشناسي را از آن دانشگاه دريافت كردم وبعد ازآن در همان رشته در دانشگاه علامه طباطبائي به ادامه تحصيل پرداختم واز دانشگاه علامه طباطبائي مدرك كارشناسي ارشد را دريافت كردم .بنده طي تحصيل دردانشگاه دردروس خارج فقه واصول هم شركت كردم ودردرسهاي خارج فقه آيات عظام جوادي آملي ،فاضل لنكراني وخارج اصول آقاي شيخ صادق لاريجاني چند سالي شركت كردم .

در خصوص فعاليتهاي پژوهشي وآموزشي بايد يادآورشوم كه حدوداً بيش از سه سال است يعني ازسال 82 كه بنده در دانشگاههاي مختلف مشغول به تدريس هستم، ودرامر پژوهش حدود چهار سال است در گروه حقوق وسياست مركز مطالعات وپژوهشهاي فرهنگي حوزه علميه قم فعّاليت دارم ومقالات متعدّدي به عنوان نقد ويا پاسخ به شبهات وديگر مقالاتي كه مربوط موضوعات روزمي باشد به نگارش درآورده ام

وهم اكنون هم دراين باره انجام وظيفه مي كنم.

بنايي، علي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

علي بنائي

محل تولد : قم

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد

زندگينامه علمي

حجت الاسلام و المسلمين على بنائى در سال 1338 در يكى از محله هاى قديمى خيابان انقلاب (چهارمردان) قم، در خانواده اى اصيل و متدين ديده به جهان گشود. وى با سپرى كردن دوره ابتدايى در مدرسه شايگان، تحصيلات خود را در دبيرستان امام صادق(ع) (حكيم نظامى) ادامه داد. او كه رايحه تعالى بخش و مسؤوليت ساز حوزه علميه قم را از نزديك استشمام كرده بود، در يكى از مدارس نظام مند و موفق آن روزگار

(مدرسه مرحوم آيت اللّه العظمى گلپايگانى(ره)) دروس طلبگى را آغاز نمود.

دروس سطح را تا پايان مكاسب و كفايه نزد استادان بزرگوار همچون حضرات آيات: موسوى تهرانى، قديرى، مؤمن، طاهرى خرم آبادى، اشتهاردى و محقق داماد(دامت تأييداتهم) و آيت اللّه ستوده فرا گرفت. ايشان در اين مدت با چهره هايى چون آيت اللّه سيد مهدى روحانى، آيت اللّه احمدى ميانجى و آيت اللّه العظمى بهاءالدينى(ره) آشنا و مأنوس شد و از چشمه سار زلال عرفان و اخلاق آن ستارگان پرفروغ بهره گرفت. وى همچنين از درس هاى تفسير آيت اللّه مشكينى و آيت اللّه جوادى آملى(مدّ ظلّهما) استفاده هاى فراوان و شايان برد و دروس خارج فقه و اصول را از محضر آيات عظام: فاضل لنكرانى، ميرزا جواد تبريزى، وحيد خراسانى و مكارم شيرازى(دامت بركاتهم) بهره مند شد.

بني جمالي، شكوه السادات

قرن:14

جنسيت:زن

مليت:ايران

دكتر شكوه السادات بني جمالي تحصيلات دانشگاهي را در رشته روانشناسي آغاز كرد .پس از اخذ مدرك كارشناسي روانشناسي و كارشناسي ارشد مشاوره و راهنمايي به صورت مدعو در مدرسه عالي شميران ( دانشگاه علامه طباطبايي ) ، مدرسه عالي پرستاري زينب و دانشگاه الزهرا تدريس نموده و سپس به عنوان عضو هيات علمي به تدريس و تحقيق پرداخت. كه تاكنون ادامه دارد. در سال 1373 موفق به اخذ درجه دكترا در رشته روانشناسي از ايران شد. وي هم اكنون به جز تدريس ، در شوراي پژوهشي ، شوراي انتشارات و به عنوان مدير مسئول مجله مطالعات روانشناختي ( علمي _ پژوهشي ) دانشگاه الزهرا فعاليت مي نمايد. گروه : علوم انساني رشته : روان شناسي تحصيلات رسمي و حرفه اي : شكوه السادات بني جمالي ليسانس روانشناسي را در سال 1353 و فوق ليسانس مشاوره و راهنمايي را در

سال 1357 از ايران دريافت نمود.در سال 1373 موفق به اخذ درجه دكترا در رشته روانشناسي از ايران شد.مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : شكوه السادات بني جمالي عضو هيئت علمي دانشگاه الزهرا مي باشد.وي هم اكنون به جز تدريس ، در شوراي پژوهشي ، شوراي انتشارات و به عنوان مدير مسئول مجله مطالعات روانشناختي ( علمي _ پژوهشي ) دانشگاه الزهرا فعاليت مي نمايد.فعاليتهاي آموزشي : شكوه السادات بني جمالي پس از اخذ درجه فوق ليسانس ابتدا به صورت مدعو در مدرسه عالي شميران ( دانشگاه علامه طباطبايي ) ، مدرسه عالي پرستاري زينب و دانشگاه الزهرا تدريس نموده و سپس به عنوان عضو هيات علمي به تدريس و تحقيق پرداخت. كه تاكنون ادامه دارد.چگونگي عرضه آثار : سوابق پژوهشي شكوه السادات بني جمالي به قرار زير است: _ مجري دو طرح پژوهشي تحت عنوان « ريشه يابي علل از هم پاشيدگي خانواده ها در رابطه با ويژگي هاي رواني _ اجتماعي دختران و پسران قبل از ازدواج و هنجاريابي آزمون جسمي ، خلقي و عاطفي P.T.A و همكاراصلي در : 1_ بررسي كتب دروس دوره راهنمايي از ديدگاه روانشناختي 2_ بررسي عوامل موثر در اختلالات رفتاري نوجوانان و دانش آموزان در سطح كشور 3_ بررسي جايگاه روانشناختي در ايران 4_ بررسي رشد جسمي ، شناختي و عاطفي ( از 3 تا 7 سالگي ) 5_ استاندارد كردن تست هوشي EDL 6_ بررسي علل عقب ماندگي در ايران از ايشان چندين مقاله در مجله هاي علمي به چاپ رسيده است.كه مي توان به چند مورد از عنوان مقالات دكتر بني جمالي اشاره كرد: مقالات 1_ مكتب ساخت گرايي _ مجله

پژوهش در مسائل رواني _ اجتماعي ( علمي _ پژوهشي ) 1369 _ سال سوم 2_ سرشت و شخصيت انسان _ مجله دانشنامه _ ( علمي _ پژوهشي ) 1369 _ سال اول شماره 2 3_ فرهنگ و رشد شناختي _ مجله دانشنامه ( علمي _ پژوهشي ) 1375_ سال دوم شماره 4 4_ پرخاشگري انسان _ مجله دانشنامه ( علمي _ پژوهشي ) 1375 _ شماره 20 و 21 5 _ بررسي علل بروز اختلالات رواني نزدرزمندگان در جنگ عراق عليه ايران ( علمي _ پژوهشي ) 1376 _ شماره 24 و 26 آثار : بهداشت رواني و عقب ماندگي ذهني ويژگي اثر : چاپ سوم 13752 تغيير و اصلاح رفتار كودك( راهنمايي براي معلمان ، پرستاران و والدين ) ويژگي اثر : تاليف لوك- اس. واتسن- ترجمه شكوه السادات بني جمالي- چاپ اول 1381 3 ديناميسم گروهي ويژگي اثر : 13734 علم النفس از ديدگاه دانشمندان و مقايسه آن با روانشناسي جديد ويژگي اثر : چاپ هشتم 1377 5 مفاهيم بنيادي در روانشناسي ويژگي اثر : رشد چاپ يازدهم 1378

بني فاطمه، حسين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

دكتر حسين بني فاطمه در سال 1331 در مشكين شهر بدنيا آمد.ايشان در سال 1361مدرك دكتري در رشته جامعه شناسي را از دانشگاه ايالتي ميشيگان – امريكا با موفقيت اخذ كرد . وي از سال 1356 به عنوان عضو هيات علمي در گروه علوم اجتماعي دانشكده علوم انساني واجتماعي مشغول خدمت شد.نامبرده هم اكنون

با رتبه استادي در دانشكده مذكور در دانشگاه تبريز به فعاليت مي پردازد. گروه : علوم انسانيرشته : جامعه شناسيتحصيلات رسمي و حرفه اي : حسين بني فاطمه تحصيلات ابتدايي را در دبستان قصابه به پايان رسانده و ديپلم خود را در سال 1349از دبيرستان دهخدا اخذ كرده اند . ايشان مدرك كارشناسي در رشته علوم اجتماعي را از دانشگاه تبريز و كارشناسي ارشد جامعه شناسي را در سال 1358 از دانشگاه ايالتي ميشيگان – امريكا دريافت نموده اند و در سال 1361مدرك دكتري در رشته جامعه شناسي را از دانشگاه ايالتي ميشيگان – امريكا با موفقيت اخذ كرده اند . عنوان پاياننامه : دكتري :The Transitional Adjustment phase in Rural- urban Migration (comparativestudy) مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : سمتهاي اجرايي حسين بني فاطمه به قرار زير است: قبلي : مدير گروه علوم اجتماعي دانشگاه تبريز فعلي: رئيس موسسه تحقيقات اجتماعي فعاليتهاي آموزشي : فعاليتهاي آموزشي حسين بني فاطمه به قرار زير است: تدريس: 1-دوره كارشناسي: روشهاي تحليل جمعيت - جامعه شناسي 2 ، متون جامعه شناسي 1و2 ، جامعه شناسي شهري 2- تحصيلات تكميلي: روشهاي تحقيق - متون جامعه شناسي 1و2 ، سمينار شهري جوائز و نشانها : جوايزو نشانها دريافتي حسين بني فاطمه در سطح ملي: 1- فرهيخته ممتاز 2- محقق برتر در انجام تحقيق علل گرايش جوانان به فرهنگ بيگانه چگونگي عرضه آثار : فعاليت هاي پژوهشي : تعداد مقاله هاي منتشرشده : 15 مورد تعداد مقاله هاي ارايه شده در كنفرانسها : 3 مورد تعداد كتابهاي ترجمه شده : 1 مورد تعداد پاياننامه هاي كارشناسي ارشد : 15 مورد تعداد پاياننامه هاي

دكتري : 1 مورد تعداد طرحهاي تحقيقاتي مصوب : 6 مورد

بنيادي، محمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد بنيادي

محل تولد : ملاير

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1338/1/1

زندگينامه علمي

آقاي محمد بنيادي در سال 1338 در خانواده اي مؤمن و مذهبي در شهر شهيد پرور ملاير متولد شد. پس از طي مراحل ابتدائي و راهنمايي در سال هاي احتناق و خفقان ، سالهايي كه رژيم شاهنشاهي روحانيت مبارز و مردم مؤمن و انقلابي را شديدا در فشار قرار داده بود يعني در سال 1355 وارد حوزه علميه ملاير گرديد. پس از آن جهت ادامه تحصيل به شهرستان دماوند از توابع تهران عزيمت كرد و در نهايت براي طي تحصيلات عالي به حوزه علميه تهران رهسپار گرديد. پس از ورود به تهران به حلقه درس خارج حضرات آيات فاضليان و صفاري وارد شد و از خرمن درس آنان خوشه ها چيد. نامبرده تا به امروز كتابهاي زيادي تأليف كرده است.

بوروني، علي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

علي بوروني

محل تولد : اصفهان

شهرت : بروني

تابعيت : ايران

زندگينامه علمي

بنده در سال 1346 در اصفهان متولد شدم و در سال 1361 وارد حوزه علميه اصفهان شدم پس از 7 سال در سال 1367 به حوزه علميه قم رفتم و در دروس خارج تني چند از ايات عظام شركت كردم و همزمان مدرك سطح عالي زبان انگليسي را از واحد زبان دفتر تبليغات اسلامي قم دريافت كردم .در سال 1379 به اصفهان مراجعت نموده و نيز مدرك كارشناسي ارشد خود را از دانشگاه تهران مركزي در رشته اديان و عرفان دريافت كردم و هم اكنون در تلاش براي قبولي در امتحان دكترا مي باشم . عضو هيئت علمي گروه اديان

پزوهشگاه فرهنگ و علوم اسلامي قم و نيز مدرس دروس اديان و عرفان و مذاهب و مترجم و مدرس دروس انگليسي در اصفهان هستم

بهار، مهرداد

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

ملك مهرداد بهار ، فرزند محمدتقي بهار ( ملك الشعرا ) در سال 1308 شمسي در تهران چشم به جهان گشود. وي از سال 1326 به عرصه ي فعاليت هاي سياسي واردشد ، و پس از ورود به دانشگاه فعاليت هاي خود را گسترش داد ، كه همين امر باعث اخراجش از دانشگاه شد و چندي بعد منجر به دستگيريِ او گرديد. پس از آزادي از زندان در سال 1338 براي ادامه ي تحصيلات به انگلستان رفت و در دانشكده شرق شناسي دانشگاه لندن تحصيلات خود را ادامه داد. بهار از سال 1344 به كلي از فعاليت هاي سياسي كناره گرفت و به وطن بازگشت و در زمينه ي فرهنگ ايران باستان به پژوهش پرداخت. وي ده سال در بنياد فرهنگ ايران و فرهنگستان زبان ايران به كار پژوهش پرداخت و مديريت گروه اساطير را به عهده داشت. وي سرانجام در 22 آبان 1373 بر اثر سرطان خون در گذشت.

گروه : علوم انساني

رشته : زبان و ادبيات فارسي

والدين و انساب : ملك مهرداد بهار ، پنجمين فرزند در خانواده ي دانش پرور شاعر پرآوازه استاد محمدتقي بهار ( ملك الشعرا ) چشم به جهان گشود. مادر وي شاهزاده خانمي قاجاريه از خانواده ي دولتشاه كرمانشاه از نوادگان فتحعلي شاه بود.

اوضاع اجتماعي و شرايط زندگي : ملك مهرداد بهار ، دوران كودكي و نوجواني را در كنار خانواده و تحت سرپرستيِ مادرش سپري كرد. محيط فرهنگيِ خانه كه محل رفت و

آمد شعرا و ادبا و محفل انس فضلا و بزرگان ادب و سياستِ آن روز بود ، در روحيه و ساختار و شخصيت او تأثير بسزايي گذاشت ، به طوري كه از او انساني كم نظير با تماميِ خصايل عظيم انساني و فضايل والاي علمي ساخت.

تحصيلات رسمي و حرفه اي : ملك مهرداد بهار ، تحصيلات ابتدايي را در مدرسه ي « جمشيد جم » و دوران متوسطه را در دبيرستان « فيروز بهرام » و « البرز » گذراند. وي در سال 1328-1329 در رشته ي زبان و ادبيات فارسي دانشگاه پذيرفته شد. در سال دوم دانشكده ( 1329-1330 ) به سبب زنداني كردن استاد دانشگاه تهران براي يك سال از دانشگاه اخراج شد. سپس در بهار 1334 پس از چهار سال دوري به دانشگاه برگشت و در سال 1336 در رشته ي زبان و ادبيات فارسي فارغ التحصيل شد. در فروردين 1338 براي ادامه ي تحصيل به انگلستان رفت و در مدرسه ي مطالعات شرقي و آفريقايي در رشته ي زبان ايران باستان - مطالعات كهن و ميانه ي ايراني كه شامل تاريخ و فرهنگ و زبان ايران باستان از اوستا و پارسي باستان تا متن هاي فارسي ميانه و پارتي بود - تحصيلات خود را پي گرفت. وي پس از چهارسال فوق ليسانس خود را در انگلستان گرفت. و دو سال هم بر روي پايان نامه ي دكترا كار كرد ، اما به دلايل مالي مجبور شد به ايران باز گردد (1344). در اين سال در دانشگاه تهران دكتراي رشته ي زبان هاي ايران باستان به تازگي راه اندازي شده بود ،

بنابراين بهار رساله ي دكترايش را با عنوان « آفرينش در اساطير ايراني بر پايه ي گزيده هاي زاد سپرم » با دكتر صادق كيا گذراند.

خاطرات و وقايع تحصيل : ملك مهرداد بهار در سال 1326 دركلاس دهم دبيرستان فيروز بهرام وارد حزب توده شد و از رهبران سازمان جوانان آن حزب شد. وي در طول سال هاي تحصيل فعاليت سياسي را دنبال نمود و گاه بدين خاطر به زندان نيز افتاد. در ادامه ي فعاليت هاي سياسي ديگر به صورت مستقل از آرمان هاي صنفي - سياسي دانشجويان ايراني دفاع مي كرد. در سال 1961 در كنفرانس حزب توده در شهر دوسلدورف آلمان ، در دفاع از عدم انشعاب در كنفدراسيون دانشجويان ايراني و مخالفت با حزب توده ، براي هميشه از اين حزب اخراج شد.

فعاليتهاي ضمن تحصيل : مهرداد بهار در مدت تحصيل در انگلستان ، با جنبش دانشجويي ايران و انتشار نشريه هاي فرهنگي - دانشجويي همكاري داشت ، همچنين يكي از اعضاي هيئت دبيران كنفدراسيون محصلين و دانشجويان ايراني در سال هاي 1339 تا 1340 ، عضو هيئت تحريريه ي مجله ي پژوهشي چاپ لندن و مدتي هم سردبير آن بود و با نشرياتي چون « نامه پارسي » همكاري داشت.

استادان و مربيان : ملك مهرداد بهار پس از آنكه تحصيلا ت متوسطه ي خود را در تهران گذراند ، در رشته ي زبان و ادبيات فارسي ادامه ي تحصيل داد. در اين مدت از محضر استاداني چون استاد پورداوود ، استاد بديع الزمان فروزانفر و بيش از همه پدر اديب و سخنورش استاد محمد تقي بهار بهره برد. و ي

6 سال هم در دانشكده ي شرق شناسي دانشگاه لندن در رشته ي ايران شناسي به تحقيق و مطالعه ي زبان هاي پارسي باستان و اوستا و پارسي ميانه و پارتي و تاريخ فرهنگ ايران پرداخت. استادانش ، بزرگاني چون پرفسور هنينك ، پرفسور مكنزي ، پرفسور مري بويس و پروفسور هارولد بيلي بودند.

همسر و فرزندان : همسر ملك مهرداد بهار ، خانم دكتر زهره سرمد تهراني ، استاد دانشگاه تهران است. از او دو پسر و يك دختر به نام هاي كاوه ، ميلاد و فرغانه به يادگار مانده است.

زمان و علت فوت : ملك مهرداد بهار بر اثر سرطان خون در روز يكشنبه 22 آبان ماه 1373 در سن 65 سالگي در گذشت و در قطعه ي هنرمندان در بهشت زهرا به خا ك سپرده شد.

مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : ملك مهرداد بهار پس از آنكه از لندن به ايران بازگشت به سبب فعاليت هاي سياسي هرگز نتوانست در دانشگاه به طور رسمي استخدام شود ، به ناچار در بانك مركزي با عنوان « دبير هيئت عامل بانك » استخدام شد ، سپس به صورت كارمند انتقالي از بانك مركزي در بنياد فرهنگ ايران به پژوهش پرداخت. از 1344 تا 1343 ، پس از پيروزي انقلاب اسلامي به بانك برگشت و به كار ترجمه ي متون اقتصادي پرداخت. پس از 23 سال كار در بانك به دليل ناهم خواني با روحيه ي استاد در سال 1368 خود را بازنشسته كرد. مهرداد بهار در سال 1326 دركلاس دهم دبيرستان فيروز بهرام وارد حزب توده شد و از رهبران سازمان جوانان آن حزب شد

و در طول سال هاي تحصيل فعاليت سياسي را دنبال نمود و گاه بدين خاطر به زندان نيز افتاد. بهار در مدت تحصيل در انگلستان ، با جنبش دانشجويي ايران و انتشار نشريه هاي فرهنگي - دانشجويي همكاري داشت ، همچنين يكي از اعضاي هيئت دبيران كنفدراسيون محصلين و دانشجويان ايراني در سال هاي 1339 تا 1340 ، عضو هيئت تحريريه مجله پژوهشي چاپ لندن و مدتي هم سردبير آن بود و با نشرياتي چون « نامه پارسي » همكاري داشت. در ادامه ي فعاليت هاي سياسي ديگر به صورت مستقل از آرمان هاي صنفي - سياسي دانشجويان ايراني دفاع مي كرد ،در سال 1961 در كنفرانس حزب توده در شهردوسلدورف آلمان ، در دفاع از عدم انشعاب در كنفدراسيون دانشجويان ايراني و مخالفت با حزب توده ، براي هميشه از اين حزب اخراج شد.

فعاليتهاي آموزشي : ملك مهرداد بهار به سبب فعاليت هاي سياسي هرگز نتوانست در دانشگاه به طور رسمي استخدام شود. او هنگامي كه در بانك كار مي كرد به صورت حق التدريس در دانشگاه تهران تدريس مي نمود. از سال 1352 در گروه زبان شناسي و زبان هاي باستاني دانشكده ادبيات دانشگاه تهران به عنوان عضو هيئت علمي مدعو به تدريس پرداخت. در واپسين سال هاي عمر در گروه تاريخ اديان دانشكده الهيات و معارف اسلامي دانشگاه تهران در رشته ي ادبيات و عرفان به تدريس پرداخت.

مراكزي كه فرد از بانيان آن به شمار مي آيد : ملك مهرداد بهار در سال 1351-1352 در فرهنگستان زبان ايران موفق شد پژوهشكده ي زبان هاي ايراني ميانه و باستان گروه زبان و پارسي

ميانه را تشكيل بدهد كه در آنجا طي هفت سال متون پهلوي بسياري به ياري او منتشر شد. در كنار فرهنگستان زيان ايران در فرهنگستان ادب و هنر ايران (1351-1352 ) نيز گروه اساطير را با هدف تدوين دانشنامه ي اساطير ايران تشكيل داد.

آرا و گرايشهاي خاص : ملك مهرداد بهار نخستين كسي بود كه در ايران به پژوهش درباره ي اساطير ايران پرداخت و در اين زمينه شاگردان بسياري پروراند. در ميان پژوهشگران پهنه ي فرهنگ ايران زمين ،گروهي يافت مي شوند كه تنها توجه خود را منحصر به داده ها و تحليل هاي گذشته نمي بينند ، بلكه ترجيح مي دهند تا با كندوكاو در ديدگاه هاي رايج و ارزيابي و سنجش آن ، خود نيز به ديدگاهي مستقل دست يابند. استاد مهرداد بهار از جمله فرهنگ پژوهاني است كه مي توان وي را در حوزه ي يادشده جاي داد. استاد در عين آشنايي با ديدگاه هاي رايج ايران شناختي و بهره گيري درست و دقيق از هركدام ، پژوهشگري يكتا و مستقل به شمار مي آمد چرا كه بر بسياري از داده ها و نظرگاه هاي ايران شناسان غربي نقد روا داشته و در برخي از موارد از آنها فاصله مي گرفت.كار پراهميت دكتر بهار متمركز است بر تاثير ژرف فرهنگ هاي بومي ايران و فرهنگ آسياي غربي به ويژه ميان رودان بين النهرين بر فرهنگ ايراني كه از چشم بسياري به دور مانده بود.

--------------------------------------------------------------------------------

آثار :

1 بند هش

2 پژوهشي در اساطير ايران

3

درباره ي قيام ژاندارمري ايران

4 سخني چند درباره ي شاهنامه

5 واژه نامه ي گزيده هاي زاداسپرم

--------------------------------------------------------------------------------

منابع :

1روزنامه همشهري ، شنبه 5 آذر 1379 ، شماره 22762كتاب ماه ، سال دوم ، شماره دوازدهم ، 29 مهر 13783مهرداد بهار ( يادنامه ي استاد دكتر مهرداد بهار ) ، به كوشش امير كاووس بالازاده ، تهران: انجمن آثار و مفاخر فرهنگي ، 1377 ، ص 134نشريه ي نامه ي فرهنگ ، سال چهارم ، شماره ي 16 ، زمستان 1373

بهبودي، محمدباقر

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمدباقر بهبودي درسال 1308ه.ش ديده به جهان گشود. از سال 1327 تحصيلات مذهبي رابطور تمام وقت شروع كرد. ادامه تحصيل خود را تا سال 1337 كشاند واز محضر اساتيد آن دوره كسب فيض نمود. بعد از ترك تحصيل به تهران منتقل شد و به تصحيح و تحقيق كتب خطي پرداخت. وي اخراج چهل و پنج جلد بحار و مقابله، تحقيق و پاورقي و تخريج احاديث آن و مقابله با ماخذ، كاملا به دست ايشان به اتمام رسيد. در اثر همين توفيق الهي بود كه بيش از ساير همكارانش به نسخة مولف دست يافت و 36 جلد از اين چهل و پنج جلد رابا نسخة مولف مقابله كرد. در جلد 110 كه آخرين جلد بحارالانوار است، سخني كوتاه دربارة اين كتاب و شيوة مولف در جمع احاديث تحرير كرده اند كه توجه علاقمندان را به آن جلب كرد. گروه : علوم انساني رشته : الهيات و معارف اسلامي تحصيلات

رسمي و حرفه اي : محمدباقر بهبودي در ادبيات از محضر استاد اديب محمدتقي نيشابوري معروف به اديب دوم، در قسمت سطح مختصري از محضر حجت الاسلام سيد احمد يزدي معروف به نهنگ و بيشتر از محضر استاد حجت الاسلام حاج شيخ هاشم قزويني بهره برد. علاوه بر مقداري سطح در يك رشته از دروس تفسيري محضر حجت الاسلام دامغاني را هم درك كرد كه روزهاي تعطيل به آن پرداختند. در سال 1333 شمسي به قم آمد و بعد از آنكه يك درس در محضر آيت الله خميني حاضر شد، بدون توقف به نجف رفت. در نجف يك درس در محضر آيت الله خويي و يك درس در محضر آيت الله حكيم انتخاب كرد و تا دوسال به تحصيل و بيشتر مطالعه و تحقيق شخصي ادامه داد و درسال 1335 ترك تحصيل نمود.استادان و مربيان : استادان محمدباقر بهبودي استاد اديب محمدتقي نيشابوري، حجت الاسلام سيداحمد يزدي، حجت الاسلام حاج سيدهاشم قزويني، حجت الاسلام دامغاني، آيت الله خميني، آيت الله خويي، آيت الله حكيم مي توان نام برد.مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : محمدباقر بهبودي از سال 1337كه به تهران منتقل شد ، به تصحيح و تحقيق كتابهاي خطي و چاپي پرداخت. اولين كاري كه شروع كرد تصحيح تفسير الميزان – جلد هفتم – بود كه تا جلد بيستم آخرين جلد ادامه يافت. درآن هنگام، كارمن چندان مورد توجه و علاقه واعتماد مولف قرار گرفت كه رخصت يافت به حك و اصلاح ادبي آن نيز بپردازد. به موازات تفسير الميزان به تصحيح بحار الانوار پرداخت و از جلد هفدهم تا آخرين مجلد – غير از

دو جلد 77 و 78 همه مجلدات به تصحيح اينجانب واشراف و نظارت بر متن كتاب و احيانا حك و اصلاح تعليقة ديگران پايان گرفت.آثار : اسلوب جديد درشناسايي جديد ويژگي اثر : كتابي در تجويد به نام اسلوب جديد در شناسايي تجويد كه مقدمة آن در تاريخ علم قرائت و تجويد بسيار جالب تهيه شده است. به سال 1329.2 تحقيق و تصحيح بحارالانوار ويژگي اثر : اين كتاب اثر محمدباقر مجلسي است.3 تحقيق و تصحيح كتاب كنزالعرفان ويژگي اثر : اين كتاب اثر فاضل مقداد است كه تحقيق نسخه و تخريج احاديث و تصحيح اوراق مطبعه به عهده محمدباقر بهبودي بوده است.4 تحقيق و تصحيح كتاب مسالك الافهام في آيات الاحكام ويژگي اثر : اين اثر در دو جلد كه قسمت تعليقات فقهي آن به عهده مرحوم شريف زاده است.5 تحقيق و تصحيح كتاب مناقب ابن المغازلي ، تحقيق و تصحيح و تعليقات كتاب الصراط المستقيم ويژگي اثر : اين اثر تاليف مرحوم بياضي در دو جلد است كه يك مقدمه از مرحوم حاج آقا بزرگ تهراني و يك مقدمه از آيت الله سيد شهاب اميري مرعشي در اول آن اضافه گرديده است.7 تحقيق و تصحيح و تعليقات كتاب مبسوط ويژگي اثر : كتاب مبسوط از جلد سوم تا جلد هشتم با تحقيق نسخه وتصحيح اوراق مطبعي و تعليقات نسبتا ناچيز و فهرست كامل فروع در حدود 200

صفحه.8 تحقيق و تصحيح وقايع السنين و الاعوام ويژگي اثر : اين اثر تاليف خاتون آبادي با تحقيق نسخه و تصحيح اوراق و مقابله با ماخذ مي باشد.9 تعليقه و تحقيق و تصحيح كتاب زبده البيان ويژگي اثر : اين اثر تاليف محقق اردبيلي است.10 صحيح الكافي ، قاطع البرهان في علم الميزان ويژگي اثر : اين اثر اولين اثر چاپي او مي باشد كه درسال 1328 شمسي به چاپ رسيده است.12 گزيدة كافي، مجلدات ناسخ التواريخ ، معرفه الحديث ، ميثم تمار ويژگي اثر : اين كتاب در سال 1333 به چاپ رسيده است.

منابع زندگينامه :كيهان فرهنگي، به كوشش سيدكمال حاج سيدجوادي، سيدمصطفي رخ صفت، روانشاد حسن منتظر قائم، سال سوم، شمارة 7، مهرماه 1365

بهبهاني پور، عبدالحسين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عبدالحسين بهبهاني پور

محل تولد : عماره

شهرت

تابعيت : عراق

تاريخ تولد : 1348/8/1

زندگينامه علمي

در سال 1369 ديپلم تجربي گرفتم در سال 70 وارد حوزه علميه شدم در سال 1374 وارد مؤسسه اما خميني شدم . در سال 1380 پايان نامه ام را در موضوع انديشه كلامي شهيد صدر دفاع كردم. در سال 78 كتاب تنبيه الامه و تنزيه امله اثر محقق نائيني را به عربي ترجمه كردم . با مركز مطالعات حوزه علميه مدتي در نوشتن مقاله در زمينه دين پژوهي (كلام) همكاري داشتم و سه مقاله نوشتم. حدود 4 كتاب به عربي ترجمه كردم و ندين مقاله براي مجلات عربي

به ويژه مجله التوحيد ترجمه كردم.

هم اكنون در رشته مدرسي معارف اسلامي (مباني نظري اسلام) در مقطع دكتري مشغول به تحصيل هستم البته در كنار تحصيل حوزوي در مقطع خارج فقه و اصول .

اساتيد بنده در حوزه علميه :

1. استاد مددي.

2. استاد كعبي.

3. استاد احمد عابدي.

بهدار، محمدرضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد رضا بهدار

محل تولد : دزفول

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1350/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب محمد رضا بهدار در سال 1350هجري شمسي در شهرستان دزفول متولد شدم. تحصيلات ابتدائي و راهنمائي و متوسطه خود را در همان شهرستان محل سكونت به پايان رساندم. از همان دوران كودكي و نوجواني اهتمام فراواني به مسائل علمي و اعتقادي و ديني داشتم. از همين رو در همان دوران در مسجد محل خود براي كسب معارف ديني در جلسات قرائت قرآن شركت دا ئم داشتم. و از اساتيد و معلمين ديني كسب فيض مي كردم و اين خود سبب رشد علمي و اعتقادي فراواني شد و خود دريچه اي شد براي ورود به حوزه علميه و كسب معارف بيشتر . از اين رو در سال 1366 به صورت غير رسمي و متفرقه برخي كتب درسي و مقدماتي را پيش اساتيد حوزه فرا گرفتم. در اين بين مشغول گرفتن ديپلم بودم، كه در سال 1369به صورت رسمي در حوزه آيت الله قاضي واقع در شهرستان دزفول درسهاي مقدماتي حوزه را شروع كردم. در سال 1372براي ادامه تحصيل دروس سطح يك سال به قم مهاجرت كردم. اما به دليل ازدواج و مشكلات خانوادگي براي ادامه تحصيل و تدريس به شهرستان برگشتم. بعد از سه سال يعني سال 1376دوباره

موفق شدم براي ادامه تحصيل به قم برگردم و دروس خارج اصول و فقه را دنبال كنم. درسال 1378در كنار درس خارج با قبولي در امتحان ورودي رشته تخصصي كلام اسلامي وارد موسسه امام صادق (عليه السلام )شدم و در سال 1381فارغ التحصيل سطح چهارم حوزه شدم و بعد از آن مشغول پايان نامه هستم. در بين سالهاي 1379تاكنون با برخي از موسسات علمي از جمله پژوهشگاه فرهنگ و انديشه و مركز مطالعات حوزه علميه ارتباط داشته و مقالات و تحقيقاتي ارائه داده ام. از سال 1381تا حال به عنوان مدير گروه كلام و فلسفه مركز مطالعات و پژوهشهاي فرهنگي حوزه مشغول همكاري و نظارت تحقيقات محققين هستم.

بهرام نسب، محمد سهيل

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد سهيل بهرام نسب

محل تولد : كرج

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1357/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب محمد سهيل بهرام نسب پس از گذراندن دوره دبيرستان در سال 1376 شمسي وارد حوزه علميه شدم و در سال 1384 مدرك سطح 1 (كارداني) را اخذ كردم . كارهاي تحقيقي و پژوهشي را از سال 1382 به صورت شركت در مسابقات مقاله نويسي آغاز كردم و حائز رتبه هايي شدم در سال 83 يك پروژه تحقيقي را با عنوان «مسجد قبا نخستين بنيان تقوي» از مركز پژوهشهاي اسلامي صدا و سيما مركز قم ، به دست گرفته و به پايان رساندم كه در پايان به عنوان كتاب از چاپ خارج شد . علاوه بر اين آثار حدود هشت مقاله در موضوعات مختلف ديني در مجلات به چاپ رساندم كه از آن جمله است ، معرفي فرهنگ رجالي «الموسوعة الرجاليةالميسرة» و «تقيه در فرهنگ شيعه»

، (ترجمه قسمتي از كتاب مع شيعةالامامية في اعتقادهم) تاليف آيت الله جعفر سبحاني (دام ظله) ؛ اكنون نيز به طور پراكنده ، به نوشتن مقالات در موضوعات مورد علاقه ام مشغولم.

بهرامي خشنودي، مرتضي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

مرتضى بهرامي خوشنودي

محل تولد : بروجرد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1354/1/1

بهرامي، غلامرضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

غلامرضا بهرامي

محل تولد : شهرضا

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1344/1/1

زندگينامه علمي

در شهرضا متولد شدم. اسفند ماه 1344 و پس از سيكل در سال 1358 وارد حوزه علميه شده و دو سال در حوزه علميه اصفهان ، شهر رضا ، مدرسه علميه صاحب الزمان مشغول تحصيل بوده و سپس در سال 1360 وارد حوزه علميه قم شده از مغني تا پايان شرح لمعه را در مدرسه حضرت آيت الله گلپايگاني تحصيل نموده و سپس در ادامه تحصيل در حوزه از محضر حضرات آقايان 1. ستوده، 2. كريمي، 3. اعتمادي، رسائل، مكاسب و كفايه را گذرانده و سپس دروس خارج حوزه (فقه و اصول) را از محضر حضرات آيات عظام آقايان فاضل لنكراني، مكارم شيرازي، حسين مظاهري، سبحاني استفاده كردم.دوره تخصصي تبليغ را به مدت چهار سال در حوزه خوانده ام.نظر به جايگاه ويژه مركز تحقيقات كامپيوتري علوم اسلامي در نشر فرهنگ و معارف قرآن و اهل بيت علهيم السلام از سال 1373 تا كنون به عنوان مسئول بانك هاي اطلاع رساني مركز بوده ام.از سال 1380 در دانشگاه تدريس مي كنم. كه اكنون با عنوان استاديار در دانشگاه آزاد اراك تدريس مي كنم.

بهرامي، محمد حسين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد حسين بهرامي

محل تولد : تهران

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1354/5/3

زندگينامه علمي

اينجانب محمد حسين بهرامي در سال 1354 در تهران متولد شدم. تحصيلات ابتدايي و راهنمايي را در شهر قم گذراندم و در سال 1368 وارد حوزه علميه شدم. مقدمات را در مدرسه شهيدين گذراندم. سطح را در حوزه و در محضر اساتيدي از جمله حجج

اسلام موسوي تهرانى، اعتمادي(ره)، احمدي ميانجي و ديگر اساتيد طي كردم. چند سالي نيز در درس خارج اساتيدي از جمله آيات عظام شبيري زنجانى، مكارم شيرازي و وحيدتبريزي شركت نمودم.

در كنار تحصيل در مراكز سفيران هدايت، جامعه الزهرا و مدرسه امام خميني(ره) به تدريس پرداخته ام. هم اكنون نيز در مدرسه امام خميني(ره) و دانشگاه قم در رشته علوم قرآن و حديث مشغول به تدريس مي باشم. سال 1375 و همزمان با سطح، از طريق موسسه امام خميني (ره) به كارشناسي ارشد پيوسته در رشته الهيات مشغول شده و در سال 1381 با نگارش پايان نامه "انديشه هاي حديثي علامه محمد تقي شوشتري دركتاب النجعه" فارغ التحصيل شدم.

در سال 1382 در دانشگاه تربيت مدرس قم در رشته علوم قرآن و حديث براي گذراندن مقطع دكتري پذيرفته شدم. و هم اكنون پس از طي دوره آموزشي در آستانه نگارش پايان نامه مي باشم. از سال 1377 در مركز تحقيقات كامپيوتري علوم اسلامي در بخش شبكه اينترنت مشغول به كار شدم. از سال 1379 تا 1382 مدير پايگاه اطلاع رساني حوزه بودم و از سال 1382 تا كنون نيز به عنوان معاون شبكه مركز مشغول به فعاليت مي باشم.

بهرامي، ناصر

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

ناصر بهرامي

محل تولد : كرمانشاه

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1346/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب ناصر بهرامي در سال 1364وارد حوزه علميه شدم و در زادگاهم كرمانشاه در مدرسه آيت الله بروجردي مشغول به فرا گرفتن متون درسي حوزوي شدم. سطح مقدمات را در همانجا به پايان رسانيدم و مشغول به سطوح بالاتر شدم .و دروس بالاتر را مانند كفايه

،رسائل ،مكاسب را در محضر حضرات آقايان آيت الله زرندي نماينده ولي فقيه و امام جمعه كرمانشاه ،حاج آقا مجتبي ميبدي ،حاج آقا عبدالخالق عبداللهي ، فرا گرفتم .و در همان مدرسه مذكور مشغول به تدريس سيوطي ،مغني ، مقدمات شدم و در مدرسه امام صادق (ع)كرمانشاه لمعه و سيوطي تدريس نموده ام و در سال1376وارد حوزه علميه قم شدم و دروس خار ج فقه و اصول را در نزد حضرات آيات مكارم شيرازي ،فاضل لنكراني ،نوري همداني ،جعفر سبحاني ،جوادي آملي و به مدت دو سال هم در تفسير حجت الاسلام سيد احمد خاتمي شركت نمودم و در حال حاضر در درس فقه آيت الله مكارم مشغول هستم . در اين مدّت مشغول پژوهش بوده و هستم و بيشتر كارهايم را در خانه انجام مي دهم و كاري را در دست اقدام دارم بنام خطابات قرآني و اميدوارم خداوند متعال به ما توفيق دهد تا بتوانيم در راه علم و معرفت كوشا باشيم و براي جامعه اسلامي فردي مفيد و صالح باشيم .

بهرمن، حيدر

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حيدر بهرمن

زندگينامه علمي

با تكميل دروس ابتدائي و متوسطه در سال 1360با ورود به حوزه علميه اصفهان به تحصيل علوم حوزوي مشغول شدم. سالهاي اوليه دوره مقدمات را كه عمدتاً آشنائي با ادبيات عرب چون صرف و نحو و معاني بيان و لغت و منطق بود به پايان رساندم و با شروع دوره سطح به تدريس علوم مقدماتي مشغول گشتم در كنار آشنايي با كتب فقه و اصول، همچون شرح لمعه و رسائل و مكاسب؛ كتب كلامي همچون باب حادي عشر و شرح تجريد الاعتقاد و

نيز كتب فلسفه همچون بدايه و نهايه و شرح منظومه و قسمتي از اسفار و قسمتي از اشارات ابن سينا را فرا گرفتم سال 1369با هجرت به شهر مقدس قم و تكميل دروس سطح وارد مرحله درس خارج فقه و اصول شدم و تا امسال حدود 13سال است كه درس خارج را ادامه مي دهم .

از سال 1377تا كنون مدت 9سال است كه دوره اول و دوم تخصصي فقه واصول را در موسسه بقيه الله (عج)سپري مي نمودم، در كنار فقه و اصول بحث هاي تفسيري نيز شركت مي نمودم. در طول مدت تحصيل به تدريس ادبيات منطق و فلسفه و فقه و اصول نيز اشتغال داشتم و عمده آثار قلمي اينجانب مربوط به رساله ها يي است كه در طول مدت تحصيل در موسسه تحقيقاتي آموزشي بقيه الله(عج) به نگارش درآمده است.

بهرنگي، محمدرضا

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد رضا بهرنگي سال 1323 در شهر كرمانشاه در خانوادهاي متوسط متولد شد. . ديپلم رياضي اش را كه گرفت . در آغاز معلمي را برگزيد و به صورت خصوصي در دبيرستاني به تدريس پرداخت. در همين حين وارد بانك صادرات شد. پس از چهار ماه و نيم همكاري با آنها به بانك ملي رفت. كم كم در جريان شناخت استعداد هاي خود پي به اين موضوع برد كه بانك به درد او نمي خورد. . با آن كه به دليل كفالت، معاف از خدمت سربازي بود ناگهان تصميم گرفت به سربازي برود. پس از بازگشت از خدمت، دوباره به بانك برگشت اما پس از چندي تصميم گرفت به تهران بيايد و به دانشگاه برود. در امتحانات ورودي دانشگاه هاي

علوم ارتباطات و تربيت معلم (كه آن زمان دانشسرا بود) قبول شد و موفق به قبولي در پنج رشته دانشگاه تهران در مقطع فوق ليسانس مي شود و از ميان آنها، علوم تربيتي را برمي گزيند. پنج بورسيه هم دريافت مي كند. از اين موارد او به دانشگاه تربيت معلم روي خوش نشان مي دهد و زماني كه براي اخذ دكتري به دانشگاه كاليفرنياي جنوبي مي رود، نخستين فردي است كه در تاريخ هشتاد ساله آن دانشگاه، موفق مي شود در كوتاه ترين زمان دكتري كسب كند. در نخستين دوره سازمان جهاني آموزش علوم و تكنولوژي (1998 ميلادي) به عنوان يكي از اعضاي هيأت مديره پذيرفته شد و اين عضويت در سال هاي آتي يعني 2000 ، 2002 ، 2004 و 2006 نيز ادامه داشت كه ضمن آن، مسئوليت كشورهاي آسياي جنوب غربي به وي واگذار شد. اگرچه نمي توان كوشش و تلاش هاي شبانه روزي و سرسختانه بهرنگي را براي صعود به قله هاي موفقيت و نام آوري براي ايران در عرصه علم و دانش در سطح جهان ناديده انگاشت، اما خود، همه اين پيشامدها را مرهون توجه و لطف الهي مي داند و هر موفقيت تازه اي را دليل ديگري براي شكرگزاري پروردگار مي يابد. گروه : علوم انسانيرشته : علوم تربيتيتحصيلات رسمي و حرفه اي : - دكتراي علوم تربيتي با گرايش مديريت آموزشي، دانشگاه كاليفرنياي جنوبي (1358) - فوق ليسانس علوم تربيتي با گرايش مديريت آموزشي از دانشگاه تهران - فوق ليسانس اقتصاد (دانشگاه تهران) - فوق ليسانس آموزش عالي از دانشگاه كاليفرنيا (لس آنجلس) - ليسانش مشاوره و راهنمايي (دانشگاه

تربيت معلم 1350) - ليسانس مترجمي دانشكده علوم ارتباطات (دانشگاه علامه طباطبايي 1350) خاطرات و وقايع تحصيل : محمدرضا بهرنگي معتقد است اگر از حوادثي كه در جريان زندگي برايش پيش آمده به سلامت گذر كرده، لطف الهي شامل حال او شده است. به عنوان نمونه از ماجراي سال 52 ياد مي كند كه همراه با گروهي از دانشجويان دانشگاه تهران به شمال كشور رفته بودند و بر اثر يك سهل انگاري، نزديك بوده جان خود را در دريا از دست بدهد. وقايع ميانسالي : در حدود 9 سال پيش زماني كه محمدرضا بهرنگي همراه با خانواده و جمعي از بستگان به مشهد رفته بود، گروهي مركب از آقاي حسيني (مدير منطقه 3 مشهد)، آقاي گنجي و ديگران به سراغ او مي آيند و از او دعوت مي كنند حالا كه در مشهد هستند، كارگاهي آموزشي براي يادگيري و ياددهي برپا كنند: «گفتم ما فردا عازم تهران هستيم. گفتند بليت هايتان را كنسل مي كنيم و دوباره برايتان بليت مي گيريم. فقط شما يك هفته اينجا بمانيد. اواخر شهريور بود و چون تا آغاز مهر فرصت داشتم، پذيرفتيم و آموزش را شروع كرديم. 80 نفر معلم را به يك سالن آورده بودند. روزهاي اول كمي بي حوصله و بي اشتياق بودند، ولي به تدريج شوق گرفتند و روز چهارم نمايشگاه كارهاي عملي معلم هاي ابتدايي و راهنمايي برپا شد و جالب بود كه روز آخر كه جمعه بود و معمولاً روزهاي آخر كسي نمي آيد، همه حضور داشتند و با تعهد بالايي هم آمده بودند و من فهميدم چه معلم هاي باغيرتي داريم، اگر كسي

بتواند با اين ها كار كند.» هنگامي كه بهرنگي به تهران بر مي گردد، آقاي حيدري (رئيس وقت آموزش و پرورش استان خراسان كه بعدها به رياست آموزش و پرورش آستان قدس رضوي رسيد) نامه اي به آقاي نجفي (وزير آموزش و پرورش) نوشته و در آن توضيح مي دهد كه شخصي به نام بهرنگي در ناحيه 3 مشهد كارگاهي آموزشي برپا كرده كه معلمان با استقبال پرشوري در آن شركت كرده اند و با ديدن اين وضع به وزير آموزش وپرورش اعلام مي كند به هر نحو ممكن از او براي آموزش در كل كشور استفاده شود. اين نامه را براي بهرنگي فرستادند و ضمن تشكر از او دعوت كردند و برايش برنامه گذاشتند؛ برنامه اي كه تمام معلمان كشور از هر استان 2 نفر و در هر درس و هر يك از سطوح ابتدايي و راهنمايي، شركت داشتند و اين آموزش براي حدود 50_40 نفر حدود يك ماه و نيم به طول انجاميد. اين رفت و آمدهاي طولاني درفصل گرما و كار مستمر، تأثيري مخرب در خشكاندن سوي چشم هاي دكتر بهرنگي داشت. به نحوي كه بينايي اش را به سرعت از دست داد. او مي گويد: «رفتم نزد مرحوم دكتر شرجردي كه از متخصصان برجسته چشم بود. ايشان گفت اگر شده فرش منزلت را هم بفروشي براي درمان برو خارج از كشور. من با دانشگاه UCLA و بيمارستان آنجا كه مركز تحقيقات چشم بود آشنايي داشتم ولي امكانات برايم فراهم نبود. فكر كردم از طريق سخنراني در يكي از كنفرانس هاي خارجي مقداري از هزينه هاي سفر به خارج را تأمين كنم.

به هر حال به دلايلي نشد، تا اين كه مطلع شدم دكتر سيدمحمدرضا هاشمي، جراح حاذق چشم دستگاه مخصوص ليزر را به ايران آورده. يكي از شاگردانم مرا به ايشان معرفي كرد و رفتيم به كلينيك فوق تخصصي اش و ايشان ترتيب جراحي چشم من را در ايران داد. پس از جراحي بهترين لحظه زندگي ام همان لحظه بود كه چشمم باز شد و دوباره دنيا را با نگاه و شكل جديد ديدم.» مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : سوابق اجرايي و خدماتي محمدرضا بهرنگي چنان فهرست عظيم و طويلي را شامل مي شود كه در اين شرح حال مختصر نمي گنجد. برخي از مهم ترين آنها عبارتند از فعاليت در ستاد انقلاب فرهنگي بعد از انقلاب. و به مدت دو سال 1360 تا 62 وارد يونسكو ميشود و نمايندگي بسته شده در ايران را دوباره فعال ميكند و آنجا را سر و سامان ميدهد. و نيز - عضو كميته تخصصي گروه بنيادهاي آموزش وپرورش از بدو تأسيس تاكنون - عضو هيأت مديره سازمان جهاني آموزش علوم و تكنولوژي IOSTE و نماينده كشورهاي آسياي جنوبي و كشورهاي عربي (از سال 1999 تاكنون) - عضو شوراي عالي آموزش وپرورش (1380 تاكنون) - عضو هيأت امناي مراكز تربيت معلم ايران - عضو هيأت تحريريه فصلنامه تعليم و تربيت و مجلات نوآوري هاي آموزشي، كارآفريني و... بوده است. فعاليتهاي آموزشي : محمدرضا بهرنگي استاد پايه 31 دانشگاه تربيت معلم است و همچنين از سال 58 تاكنون عضو هيأت علمي گروه مديريت آموزشي بوده استمراكزي كه فرد از بانيان آن به شمار مي آيد : محمدرضا بهرنگي در راه

اندازي، مديريت و اجراي بيش از 300 كارگاه آموزشي براي نخستين بار در ايران نقش داشته كه معمولاً با شركت بيش از يكصد نفر متقاضي آموزش الگوهاي تدريس براي استادان دانشگاه، مربيان، دبيران و معلمان كشور در استان هاي مختلف و شهر تهران همراه بوده است. همچنين وي مؤسس نخستين دوره دكتراي مديريت آموزشي در ايران بوده است.ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : محمد رضا بهرنگي پس از انقلاب به قصد بازگشايي دانشگاه هايي كه تعطيل شده بودند وارد ستاد انقلاب فرهنگي مي شود و يكي از مهمترين كارهايي كه آنجا صورت مي دهد، تطبيق برنامه هاي درسي علوم انساني است. كميته هاي بسياري توسط استادان متخصص تشكيل مي دهد و جالب آن كه از هر شخصي درخواست همكاري مي كند، بدون مضايقه و چشم داشت مادي به كمك مي آيد و همگي برنامه ريزي هاي لازم را انجام مي دهند. بهرنگي از آن زمان به عنوان دوران طلايي ياد مي كند و مي گويد: ديگر مثل آن دوره را نديده كه اين قدر آدم ها و اساتيد بي توقع مي آمدند و خدمت مي كردند. در سال 1360 تا 62 وارد يونسكو مي شود و همه چيز را در آنجا سر و سامان مي دهد. نمايندگي يونسكوي بسته شده در ايران را دوباره فعال مي كند، برايش قوانين و مقررات جديد مي نويسد، طبقه بندي شغلي تهيه مي كند و با نوشتن شرح شغلي، هر كس را موظف به كار مشخصي مي كند. در اين مدت دو ساله سازمان روي چرخش مناسبي افتاد و به تندي به كارايي نهايي رسيد. حتي صدها هزار

دلار از طرف يونسكو به نام خود بهرنگي براي چاپ مجلات و كارهاي مشابه فرستاده شد كه او با وجود تمام تلاش هايي كه كرده بود، همه پول ها را به حساب يونسكو گذاشت. خودش مي گويد: «يك حسابداري شسته رفته كه يك قران در آن خطا و خلاف پيدا نمي شد، تحويل وزير علوم، آقاي نجفي دادم كه ايشان يك مجلس توديع برقرار كردند. آقاي طائب، معاون ايشان پس از بازديد از يونسكو به آقاي نجفي گفت: «مرغ از قفس پريد». چون من قرارداد دو سال همكاري با آنها داشتم و پس از اين مدت، به درخواست خود از مجموعه خارج شدم.» آرا و گرايشهاي خاص : محمدرضا بهرنگي زيربناي تمام رشته هاي تربيتي و آموزشي را روانشناسي عنوان مي كند و اذعان مي دارد «روانشناسي يادگيري بخصوص در علوم تربيتي از اهميت بالايي برخوردار است و در گرايش هاي علوم تربيتي، روانشناسي زمينه اصلي را به وجود مي آورد.» در راستاي يادگيري، او مجموعه اي از كتاب هاي «الگوهاي تدريس» را ترجمه و منتشر كرده است كه آخرين نمونه از اين اثر «الگوهاي تدريس 2004» است كه با ويرايش جديد عرضه شده. اين سري از كتاب ها از تأليفات بروس جويس، مارشال ويل و اميلي كالهون هستند كه از سال 1986 و به ترتيب سال هاي 92 ، 96 ، 2000 و 2004 توسط بهرنگي به فارسي برگردانده شده اند. بهرنگي معتقد است با آموزش مي توان جامعه اي متحول، نوگرا و اصيل ساخت. الگوهايي كه او معمولاً براي آموزش پيشنهاد مي كند، ناشي از تحقيق و پژوهش هاي بسيار، ترجمه و ابداعاتي

است كه خود پديدآورنده آنها بوده است. او مي گويد: «ما در آموزش و پرورشمان توجهي به ويژگي ها و تنوع استعدادهاي بچه ها نداريم و زير بال و پر آنها را نمي گيريم تا به سمت شكوفايي استعدادهاي ذاتي و فطري خودشان حركت كنند و رابطه اي را كه قبل از مدرسه بين فرد و خودش و استعدادها و شكوفايي استعدادهاي خودش هست، قطع و او را مطيع رسمي انتظارات معلم مي كنيم. امروزه بيان مي كنند هر كس حق دارد طرح ذهني خود را داشته باشد و معلم حق ندارد چارچوب فكري خودش را به شاگرد انتقال بدهد، البته حضور استاد الزامي است. او معتقد است مسيري كه در آن گام برداشته، مسير موفقي بوده و اين موفقيت را مرهون خانواده اش بوده است. او مي گويد:« بر اين عقيده ام كه همه بايد در خدمت انسان براي افزايش شناخت شان كاركنند و برهمين اساس است كه فرزندان من انگيزه اي قوي پيدا كردند و موفقيت شان هم تابع همين فلسفه بوده است. بنابراين چه الگويي بهتر از اين كه من توانستم در خانواده چنين فلسفه اي را پياده كنم تا همه موفق شوند و به بالاترين مقام هاي علمي برسند؟ من اين را براي همه جامعه مي خواهم. براي فرزندان همه خانواده ها. من نشان دادم كه اين راه موفق مي شود.» چگونگي عرضه آثار : محمدرضا بهرنگي مؤلف 4 عنوان كتاب به زبان انگليسي، 4 عنوان كتاب به زبان عربي و 8 عنوان به زبان فارسي از جمله : Comperehensive Thinking، الفكر الاجتماعي نموزج للا داره، ره آورد هاي نظري و

تجربي، انتظار از دانشگاه، مديريت آموزشي و آموزشگاهي و... - ترجمه بيش از 10 عنوان كتاب مانند: الگوهاي تدريس ،2004 ذهنيت فلسفي در مديريت آموزشي، سيستم ها و فنون اطلاعات مديريت استراتژيك و ... بيش از 50 عنوان مقالات علمي پژوهشي به زبان هاي انگليسي، عربي و فارسي نگاشته است كه غالب آنها در مجلات معتبر علمي به چاپ رسيده اند يا در همايش ها و كنفرانس هاي داخلي و خارجي ارائه شده اند. از آن جمله اند شناخت بهره وري تحقيقات و فرهنگ سازماني حاكم بر آن (با همكاري احمدرضا سنجري)، خم نظام هاي انديشه علمي در عهد عتيق، مديريت آموزشي اولويتي پنهان، نارسايي هاي آموزشي ايران و...

بهروز، محمدرضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد رضا بهروز

محل تولد : استهبان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1342/8/2

زندگينامه علمي

اينجانب محمدرضا بهروز در سال 1359 وارد حوزه علميه شيراز شده و از محضر بزرگاني همچون آيت الله سيد عبدالحسين دستغيب ( شهيد محراب ) بهره وافر برده، دروس ادبيات را در محضر آقايان سيد محمود و سيد احمد آيت الهي از اديبان متبحر آن ديار فرا گرفته و هم چنين دروس مقدماتي و مقداري از سطح را در محضر آقايان حج السلام سيد محمد مهدي و سيد علي محمد دستغيب فرا گرفته و در سال 1365 براي ادامه تحصيلا ت وارد حوزه علميه قم شده و ادامه دروس سطح را در محضر آقايان حجج اسلام اعتمادي ، پاياني ، وجداني فخر، ستوده ، قديري . و اساتيد ديگر فرا گرفتم.

در سال 1368 دروس خارج فقه و اصول را شروع كرده و از محضر

آقايان آيات عظام فاضل لنكراني . وحيد خراساني . ميرزا جواد تبريزي و مكارم شيرازي حضور پيدا كردم و دوره هاي فقه واصول را به پايان رسانده و هم چنين در سال 1370-1374 در رشته تخصصي كلام شركت كرده و دوره چهار ساله آن را با موفقيت گذراندم و جزء شاگردان ممتاز آن موسسه بوده ام .

در بحث فلسفه از محضر اساتيد بزرگواري هم چون آيت الله جوادي آملي ، حسن زاده آملي ، مصباح زاده يزدي و هم چنين از محضر درس جناب آقاي انصاري شيرازي بهره وافري برد ه و كتاب هاي بدايه و نهايه را از محضر آقايان فياضي تلمذ نمودم و اشارات و تنبيهات را از محضر آيت گرامي و دكتر بهشتي تلمذ نمودم و دروس اسفار و الهيات اسفار را از بزرگاني هم چون آيت الله جوادي . حسن زاده . مصباح . و انصاري شيرازي تلمذ نموده ام . و در حال حاضر عضو هيئت علمي پژوهشگاه هستم.

از نظر فعاليت هاي اينترنتي جزء فعالان اينترنتي هستم و فعلا بهعنوان مدير بخش آنلاين مركز ملي پاسخگويي به سوالات ديني مشغول خدمتم . ودر سايت ها و مسنجرهاي مطرح جهان به پاسخگويي و رفع شبهات ديني مشغولم.

كه مي توان به مسنجر بيلوكس ،پال تاك، ال فور اي، ارتباط شيعي و ياهو اشاره كرد و هر روز كاربران زيادي با مراجعه به اين سايت ها پاسخ هاي خود را در يافت مي نمايند و از استقبال فراواني برخوردار است در حالحاضر با همكاري دوستان زيرمجموعه در شبانه روز بيش از ژنجاه ساعت به ژاسخگويي

به سوالات ديني اشتغال دارم و درگذشته نيز در مدت بيش از چهار سال در سايت هاي اينترنتي به فعاليت هاي اينترنتي مي پرداختم . در مجموع دركليه موضوهاي اينترنتي حضور فعال داشته ام .

در عرصه ژاسخ به سوالات كتبي نيز روزانه ايميل هاي فراواني به اين مركز ارسال مي شود كه تعداد زيادي از اين سوالات كه مسائل اعتقادي و فلسفي را تشكيل مي دهد به كمك دوستان ديگر به ژاسخ آن مي پردازيم.

بهشتي مقدم، عليرضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عليرضا بهشتي مقدم

محل تولد : اصفهان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1354/1/1

زندگينامه علمي

سال 1372 همزمان با ورود به دانشگاه اصفهان در رشته فيزيك كاربردري به حوزه علميه اصفهان وارد شده با جديت مشغول تحصيل دروس مقدمات گشتم، بعد از انصراف از تحصيل در دانشگاه، با جديت بيشتري دروس را ادامه داده، بطوري كه در سال دوم، تدريس دروس ادبيات مربوط به سال اول را مشغول شدم و به پايان رساندم. همزمان با لمعه، دروس مكاسب را و همزمان با رسائل شيخ كفايه را و با اتمام لمعه و رسائل، در ادامه مكاسب و كفايه را با دروس خارج حضرت استاد آيت الله العظمي آقا شيخ حسين مظاهري ادامه دادم و اين در حالي بود كه سال چهارم حوزه بودم. دروس خارج را با لغت عرب مي نگاشتم و جديتم در دروس و ارائه مطالب نو (و يا در قالبي نو) چشمگير بود.

نهايتاً سال 76 به علت مشكلاتي كه از طرفي بعضي از اقران و هم صنفي ها (روحانيت) بر اينجانب وارد شده بود به حوزه قم منتقل شده و تا سال 79 امتحانات

دروس سطح را به پايان بردم (به طوري كه هر دو سال را در يك سال آزمون داده ام). سال 79 موضوع پايان نامه ام را «مباحث الفنية في فقه الاملية» قرار دادم كه متن طرح پايان نامه خدمت مرحوم استاد راهنمايم حضرت آيت الله محمد هادي معرفت(قدس سره) وقتي ارائه نمودم بسيار بسيار تحسين و ترغيب نمودند، ليكن از طرف ديگر مرحوم آيت الله العظمي آقا ميرزا جواد تبريزي بنده را به ادامه دادن دروس خارج بدون توجه به برنامه شوراي مديريت سفارش نموده و مرا از ارائه پايان نامه كه قسمت عمده كارهاي آن صورت گرفته بود، بازداشتند. في الحال اخذ مجوز تدريس دروس معارف اسلامي (مباني نظري) از نهاد نماندگي نموده و مشغول به تدريس در دانشگاهها مي باشم. نيز مايل به تدريس در حوزه مقدس به صورت متمركز و از تدريس مهم تر تحقيق در مباحث تفسيري و فقهي و اصولي و ديگر مباحث جهت خدمت به حوزه مقدسه و انقلاب مي باشم.

بهشتي مهر، احمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

احمد بهشتي مهر

محل تولد : تهران

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1353/1/1

زندگينامه علمي

در سال 1367 وارد حوزه شدم در سال 1374 وارد حوزه قم شدم و دركنار دروس حوزوي مقطع كارشناسي الهيات را در موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني آغاز كردم . در سال 1379 درس خارج مشغول شدم . در سال 1381 در موسسه رشته دين شناسي در مقطع كارشناسي ارشد پيوسته پذيرفته شدم و در سال 1385 با دفاع از پايان نامه و با رتبه عالي فارغ التحصيل شدم .دروس تحقيقا ت و پژوهشهاي خود را هم پيش از اين نام بردم. از سال

1377 با نهاد نمايندگي ولي فقيه در دانشگاهها همكاري مي كنم و در ايام تبليغ به تبليغ در دانشگاهها مي پردازم . پيش از سال 77 هم در مراكز مردمي به تبليغ مي رفتم مناطق محرومي چون زابل و زاهدان و ايرانشهر را براي تبليغ انتخاب كرده بودم .

بهشتي، ابراهيم

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

ابراهيم بهشتي

محل تولد : دامغان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1331/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب در حدود سال 1349 به مدرسه علميّه حاج فتحعلي بيك دامغان وارد شده و بعد از دو سال به حوزه علميّه قم آمدم و در مدرسه علميّه آيت الله گلپايگاني به تحصيل خود ادامه دادم و پس از پايان سطح و چند سالي درس خارج فقه و اصول به شهر دماوند رفتم و مدّت چهار سال در آن شهر در مدرسه علميّه امام صادق عليه السلام مشغول تدريس بودم و سپس به قم آمدم و در قم هم مشغول تحصيل و هم تحقيق بودم.

بهشتي، ابوالفضل

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

ابولفضل بهشتي

محل تولد : قم

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1339/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب ابولفضل بهشتي فرزند جعفر به سال 1339 شمسي در شهر قم در خانواده اي روحاني متولد گرديده، پس از گذراندن تحصيلات عمومي (سطح ديپلم) با پيوستن به حوزه علميه در دوره سطح از اساتيدي چون حضرت آقايان: ستوده، اعتمادى، پايانى، انصاري شيرازي استفاده برده و سالها نيز در دوره هاي خارج فقه اصول، فلسفه از محضر آيات عظام: فاضل لنكرانى، وحيد خراسانى، تبريزى، حسن زاده آملي و.... بهره گرفتم و پس از پيروزي انقلاب همكاري فعال علمي و فرهنگي با نهادها و مراكز فرهنگي و تبليغي و انتشاراتي داشته و از بدو تأسيس دفتر تبليغات اسلامي در بخش هاي مختلف آن بويژه برنامه ريزي و نظارت و پژوهش فعاليت داشته ام و هم اينك نيز ادامه دارد. و همزمان به تهيه و تأليف آثاري در قالب مقاله و كتاب و انجام سفرهاي

تبليغي همت گماشته ام. و در حال حاضر نيز در درس خارج شركت فعال دارم.

بهشتي، احمد

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

آيت الله دكتر احمد بهشتي در سال 1314 در ميانده از روستاهاي بخش شيبكوه شهرستان فسا در خانواده اي روحاني متولد شد.ايشان در دوره اول و دوم مجلس شوراي اسلامي از سوي اهالي شهرستان فسا به نمايندگي مجلس انتخاب شد. از سال 1365 به طور رسمي به دانشگاه الهيات دانشگاه تهران رفت. در اين چند سال، مراحل استادياري و دانشياري را پشت سر گذاشت و اكنون به عنوان « استاد » به كار تدريس دروس فلسفه دوره دكترا اشتغال دارند. ايشان به عنوان برگزيده سومين دوره مجلس خبرگان از طرف مردم شريف فارس انتخاب شدند و اكنون در مجلس خبرگان به عنوان رئيس كمسيون آئين نامه انجام وظيفه ميكنند. گروه : علوم انسانيرشته : الهيات و معارف اسلاميگرايش : فلسفهوالدين و انساب : پدر احمد بهشتي مرحوم حجت الاسلام والمسلمين حاج شيخ عبدالمجيد بهشتي در روستاهاي بخش كرديان جهرم اقامه نماز جمعه و جماعت ميكرد. او به قدري در معاشرت با مردم صفا و صميميت داشت كه كمتر كسي بود كه تحت تاثير تذكرات، مواعظ و رهنمودهايش قرار نگيرد. دكتر بهشتي دروس مقدماتي را نزد ايشان خواند و صرف و نحو و همچنين برخي كتب فقهي رااز نزد ايشان بهره مند بردند.مادرشان نيز نمونه زهد، پارسايي، تقوا وتجهد بود.او تربيت اولاد بسيار موفق را برعهده داشت.فرزندانش يكي قاضي بازنشسته ،پزشك جراح ،مدرس حقوق و سردفتر انساب مي باشد.خاطرات كودكي : احمد بهشتي از اين دوران چنين ياد ميكند: "دوران كودكي بامختصري كشاورزي امرار معاش ميكرديم .پدرمان معتقد بود كه

انسان نبايد در زندگي متكي بر مردم باشد. ساده زيستي و قناعت در لباس و پوشاك و خوراك و مسكن روشي بود كه پدر و مادر آن را توصيه مي كردند.اگر غير اين بود در آن شرايط سخت تحصيل كردن از محالات بود .هنگامي كه با برادر كوچكترم كه اكنون از شغل قضاوت بازنشسته شده است ،با روزي 20 ريال كه پدر و مادر تامين مي كردند امرار معاش مي كرديم.مادرمان از طريق مختصري بافندگي به ما كمك مي كرد."اوضاع اجتماعي و شرايط زندگي : ساده زيستي و تقوا وزهد و عبادت و تقليد به فرايض وگذشت و ايثار بر خانواده حاكم بود .مادر محترم احمد بهشتي با آنكه سواد نداشت ولي بر مسائل فقهي مسلط بود بطوري كه به تنهايي پاسخگوي مشكلات زنان بود.تحصيلات رسمي و حرفه اي : احمد بهشتي در سال 1328 شمسي به همراه پدر به شيراز آمد و در مدرسه آقاباباخان مشغول تحصيل علوم حوزوي شد.علاقه شديد به سخنوري و نويسندگي در ايشان سبب شد منبرهاي پرمايه ايشان طرفداران زيادي داشته باشد ايشان در سال 1338 شمسي به قم وارد شد و در مدرسه دارالشفا به ادامه تحصيل پرداخت.ايشان با داشتن ديپلم متوسطه مشتاق بود كه مدرك ليسانس بگيرد. او همانند مرحوم استاد مطهري، دكتر بهشتي، دكتر مفتح و دكتر باهنر براي اخذ مدرك در سال 1339 هجري شمسي وارد دانشكده الهيات دانشگاه تهران شد.در سال 1342 به علت اينكه در دوره ليسانس شاگرد اول شده بود، بدون كنكور اجازه يافت كه در دوره دكترا ادامه تحصيل دهد. كه در سال 1345 فارغ التحصيل دكتراي فلسفه شد و رساله دكتراي

خود را به راهنمايي استاد مطهري، بدون حضور ايشان دفاع كرد. خاطرات و وقايع تحصيل : احمد بهشتي از اين دوران خاطرات زيادي را به ياد دارد كه مي توان به دريافت جايزه از دست آيت الله بروجردي بخاطر قبولي در امتحانات عالي حوزه و شركت در قرعه كشي نظام وظيفه در سال 1344 كه منجبر به معافيت سربازي وي شد ، اشاره كرد.فعاليتهاي ضمن تحصيل : احمد بهشتي در كنار تحصيل -فقط در محرم و صفر و رمضان- به منبر ميرفت و از اين طريق امرار معاش ميكرد.استادان و مربيان : احمد بهشتي در دوران تحصيل در شيراز از محضر اساتيد و علماي بزرگي همانند حضرات آيات حاج سيد حسين آيت اللهي، سيد حسن آيت اللهي، شيخ محمد علي موحد، ميرزا علي اكبر ارسنجاني، سيد نورالدين حسيني، شيخ ابولحسن حدائق، شيخ بهاالدين محلاتي، شيخ محمود شريعت زرقاني، حضرت سيد حسين جهبذ و ... بهره هاي بسيار برد. درس خارج فقه و اصول را در محضر امام راحل كه در مسجد سلماسي برگزار ميشد ادامه داد و درس مرحوم آيت الله بروجردي نيز شركت جست. آبت الله بهشتي در محضر مرحوم آيت الله حاج آقا مصطفي خميني، استاد مرحوم آيت الله سلطاني طباطبايي و مرحوم آيت الله محقق داماد نيز تلمذ نمود. از اساتيد دانشگاهي ايشان مي توان به استاد مطهري ،استاد مشكات ،دكتر صديقي ،دكتر حائري و استاد مصلح اشاره كرد.هم دوره اي ها و همكاران : همدوره اي هاي دانشگاه احمد بهشتي : دكتر شيخ،دكتر شكيبا و دكتر مشسائي همكاران در دانشگاه : دكتر حبيبي ،دكتر قراملكي ،دكتر كوچيان و دكتر مطهري همدوره

ايهاي وي در حوزه :استادان انصاري ،مصباح ،اديب لاري ،رفسنجاني و دكتر احمدي همسر و فرزندان : احمد بهشتي متاهل و داري همسر بنام خانم عطيه هاشمي است. ماحصل اين ازدواج فرزنداني است كه اسامي آنها به شرح زير مي باشد: دكتر سعيد بهشتي ،استاد دانشگاه علامه طباطبايي دكتر حميد بهشتي ،داندانپزشك دكتر محسن بهشتي (در سال 78 در پايان دوره سربازي در ماموريت به سوي مناطق جنگي به عنوان پزشك وظيفه به درجه شهادت نائل آمد) مهدي بهشتي دانشجوي فلسفه محمد صادق بهشتي دانشجوي علوم سياسي فاطمه بهشتي ،خانه دار طاهره بهشتي ،خانه دار و دانشجوي ارشد علوم قرآني رضيه بهشتي دانشجوي دندان پزشكيوقايع ميانسالي : از وقايع بوقوع پيوسته دوران ميانسالي احمد بهشتي از دست دادن استادش ،مرحوم سيدنورالدين در سال 1335،فوت پدرشان در سال 1345 و همچنين درگذشت مادرشان (مادر دكتر در سال كشتار حجاج ايراني در مكه حضور داشته كه در آنجا دچار آسيب شديد ميشود كه بعد از بازگشت به ايران پس از سه روز دار فاني را وداع ميگويد)مي باشد.مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : احمد بهشتي تا سال1357 در حوزه علميه قم به تدريس اشتغال داشت و همچنين به عنوان دبير در دبيرستان ها قم به تعليم تربيت نوجوانان مي پرداخت. ايشان در دوره اول و دوم مجلس شوراي اسلامي از سوي اهالي شهرستان فسا به نمايندگي مجلس انتخاب شد. از سال 1365 به طور رسمي به دانشگاه الهيات دانشگاه تهران رفت. در اين چند سال، مراحل استادياري و دانشياري را پشت سر گذاشت و اكنون به عنوان « استاد » به كار تدريس دوره دكترا اشتغال دارند.

و بمدت 15 سال مدير گروه فلسفه بودند.و هم اكنون مدير گروه فلسفه دين هستند .ايشان به عنوان برگزيده سومين دوره مجلس خبرگان از طرف مردم شريف فارس انتخاب شدند و اكنون در مجلس خبرگان به عنوان رئيس كمسيون آئين نامه انجام وظيفه ميكنند. ضمنا دكتر بهشتي براي چهارمين دوره مجلس خبرگان كه از اسفند 1386 شروع و تا سال 1396ادامه مي يابد، انتخاب شده است. فعاليتهاي آموزشي : احمد بهشتي از سال 1365 تا كنون در دانشگاه تهران به تدريس مشغول است ايشان در تدريس هاي حوزوي تمام متون عالي درسي همانند كفايه، مكاسب، خارج فقه و اصول و ... تدريس مي كنند.همچنين در دوره هاي دكتراي دانشگاهها اعم از دانشگاه تهران، شهيد بهشتي، دانشگاه آزاداسلامي ... اسفار، شفا، فقه، اصول، كلام و ... را تدريس مي كنند.ايشان كار تدريس دروس فلسفه دوره دكترا رانيز بر عهده دارد.مراكزي كه فرد از بانيان آن به شمار مي آيد : احمد بهشتي در روستاي محل زادگاهش دو مسجد،يك دارالقرآن ،يك مركز تبليغي بنام حسينه ،بيت رقيه ويژه بانوان و يك كتابخانه عمومي و همچنين يك دارالقرآن در روستاي موسويه جهرم تاسيس كرده است.ايشان هم اكنون به دنبال تاسيس يك موسسه فرهنگي در قم مي باشد.ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : احمد بهشتي در كنار تاليف و تدريس به تبليغ و سخنراني نيز مي پردازد.با اينكه فعاليت هاي تبليغي اش بسيار كاهش يافته ولي كار تدريس و راهنمايي پايان نامه ها و تاليف كتب و مقالات هم اكنون ادامه دارد.شاگردان : احمد بهشتي در طول 46 سال خدمت خود توانسته است بيش از صدها شاگرد را

تربيت كند .بطوري كه عده زيادي از آنها در دانشگاهها و حوزه ها به امر تدريس مشغول هستند.و عده زيادي هم در پستها ومنصبهاي حساس مشغول به خدمت هستند.همفكران فرد : بيشترين و عمده ترين گرايش فكري احمد بهشتي به سوي استاد مطهري و شهيد بهشتي و دكتر مفتح و دكتر باهنر بوده است.و يا به زبان ديگر ايشان همواره اين بزرگواران را الگوي خود قرار داده است.جوائز و نشانها : احمد بهشتي در سال 1342 به عنوان شاگرد اول دانشكده الهيات لوح تقدير و جوايزي را دريافت كرد و توانست بدون كنكور وارد مقطع دكتري شود.ايشان همچنين جوايز و تقديرنامه هاي متعددي را به خاطر ارائه مقالات و نشر كتب در زمينه هاي مختلف ديني و غيره از وزارت فرهنگ و ارشاد دريافت كرده است.چگونگي عرضه آثار : احمد بهشتي با ورودشان به جمع نويسندگان مكتب اسلام، كارها و فعاليتهاي قلمي اش گسترش يافت و هم اكنون بيش از 70 جلد كتاب تاليفي و ترجمه اي از ايشان در موضوعات فلسفه، حقوق اسلامي، اقتصاد، ايدئولوژي، تربيت اسلامي، كودك و تربيت، بازي در اسلام، ورزش، زنان، خانواده، قرآن، حكومت و ... كه بالغ بر بيش از 50 هزار صفحه تاليف مي باشد چاپ و برخي به زبانهاي خارجي ترجمه شده است. ضمنا صدها پايان نامه دكترا و كارشناسي ارشد حوزه و دانشگاه را راهنمايي كرده است. آثار : اسلام و بازي كودكان ، اسلام و تربيت كودكان (دو جلد) ، اسلام و حقوق كودك ، انديشه تربيتي و سياسي علوي ، انديشه سياسي نائيني

ويژگي اثر : اين كتاب تكميل مقاله اي است كه به ماسبت همايش نائيني در اصفهان نگاشته شده است.كتابي بر مبناي تنبيه الامه عقايد و نظرات سياسي نائيني را تقرير كرده است.نشر بوستان قلم6 انسان در قرآن ، پايخ به شبهاتي پيرامون تشيع (ترجمه) ، تاملات كلامي ، تجريد ويژگي اثر : نشر بوستان كتاب10 تربيت از ديدگاه اسلام ، تربيت كودك در جهان امروز ، ترجمه و تفسير مجمع البيان (12جلد) ، حكومت در قرآن ، خانواده در قرآن ، خدا در قرآن ، راه تكامل (هفت جلد به همكاري اديب لاري و محمد امامي) ، زنان نامدار (سه جلد) ، صنع ابداع ويژگي اثر : نشر بوستان كتاب19 علي و قوميت عربي (ترجمه) ، عيسي پيام آور اسلام ، عيسي در قرآن ، غايات و مبادي ويژگي اثر : نشر دانشگاه تهران23 فلسفه دين ويژگي اثر : نشر بوستان كتاب24 قهرمان علقمه ، گامهايي در راه تبليغ (ترجمه) ، گوهر و صدف دين ويژگي اثر : نشر بوستان كتاب27 مادرپيامبر (ترجمه ، مبارزات ايدئولوژيك ، مباني تربيت بدني در اسلام ، مستضعف در قرآن ، منشور عفاف (تفسير روايي عرفاني سوره نور) ، نسل

نوخاسته ، هستي و علل آن ، وحيانيت و عقلانيت عرفان

بهمني، سعيد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سعيد بهمني

محل تولد : باجيگران

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1340/1/1

زندگينامه علمي

پس از پايان تحصيلات متوسطه در سال61-60وارد حوزه علميه قم شدم . ابتدا به مدت سه سال به طور آزاد درس هاي حوزه را از استادان مختلف آموختم و پس از سه سال در حوزه ثبت نام كرده و قبول شدم. دروس سطح را در سال 69 به پايان رسانده و سپس دروس خارج را آغاز كردم . در سال 71-70 در دوره هاي تربيت محقق و مدير و مبلغ مناطق اهل سنت شركت كرده و به مدت دو سال دوره عمومي آن را گذراندم و پس از يك سال دوره تخصصي فقه و اصول را طي كردم . اين دوره ها پس از مدتي به نام رشته هاي تخصصي فوق و مذاهب اسلامي از سوي حوزه علميه قم به رسميت شناخته شد.

بيات، اروج بيك

قرن:10

جنسيت:مرد

مليت:ايران

اروج بيك پسر سلطان علي بيك بيات بود ، سلطان علي بيك ازسرداران شاه محمد خدابنده بود كه درنبرد عثماني كشته شد(993ه.ق)گروه : علوم انسانيرشته : علوم سياسيوالدين و انساب : اروج بيك پسر سلطان علي بيك بيات يكي از درباريان شاه عباسي اول صفوي بود كه به همراه هيات سفارتي مركب از سر آنتوني شرلي و حسينعلي بيك بيات به اروپا رفت. وي در اسپانيا پس از پناهندگي و گرويدن به مسيحيت دون ژوان ناميده شد. (1013ه.ق)و كتابي به نام دون ژوان ايرني را درباره حكومت صفوي و شرح سفر خود به اسپانيا نوشت و مدتي بعد به دست يك اسپانيايي كشته شد.اوضاع اجتماعي و شرايط زندگي : سلطان بيك بيات

پدر اروج بيك بيات ازسرداران مقتول شاه محمد خدابنده در نبرد با عثماني بود (993ه.ق) بنابراين به نظر مي رسد كه از شرايط زندگي و تحصيل مناسبي برخوردار بوده است.تحصيلات رسمي و حرفه اي : اروج بيك بيات علوم رايج زمانه از جمله تاريخ و علم انشاء را به خوبي فرا گرفته بود.وقايع ميانسالي : اروج بيك بيات در 1007ه.ق/ 1599م به همراه هيئت اعزامي شاه عباسي به رياست حسينعلي بيك بيات و سرآنتوني شرلي به اروپا رفت تا اروپائيان را به اتحاد عليه عثماني تشويق نمايد. وي از مسير درياي خزر ولگاه، مسكو آرخنگل، اقيانوس منجمد شمالي، آلمان، چك اسلواكي (بوهم)، ايتاليا، رم و جنوب فرانسه به اسپانيا را انتخاب كرد و با شاهان بسياري از اين مناطق ديدار نمود. ولي با حسينعلي بيك به ايران بازگشت و از آنجا كه براي مطالبه خونبهاي ملاي هيات از ليسبون به ولادوليد نزد فيلپ سوم رفت و در همان جا پناهنده و با نام دن خوان(دون ژوان ) مسيحي شد. او اندكي پس از انتشار كتاب خود تحت عنوان دون ژوان ايراني، توسط يك اسپانيايي كشته شد.زمان و علت فوت : اروج بيك بيات پس از انتشار كتاب خود در 15مي 1605ميلادي / 4محرم 1013ه.ق به دست مردي اسپانياي كشته شد و براي اينكه مرگش فاش نشود، او را در قايقي نهاده و به دريا انداختند. و چند روز بعد درساحل طعمه سگان شد.مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : اروج بيك بيات به عنوان منشي هيات سفيران شاه عباسي به رهبري رياست حسينعلي بيات و سرآنتولي شرلي به اروپارفت (1007ه.ق/1599ميلادي).آرا و گرايشهاي خاص : اروج بيك

بيات دراسپاينا به دين مسيح گرويد. شايد يكي از دلايل اين كار مشاهده پيشرفتهاي تكنيكي اروپا و قايل شدن به ارتباط ميان اين دو ( مسيحيت و پيشرفت تكنيكي ) بوده است.جوائز و نشانها : اروج بيك بيات پس از گرويدن به دين مسيح لقب اشرافي دن «دونdon»را از شاه اسپانيا فيليپ سوم دريافت كرد.آثار : دون ژوان ويژگي اثر : كتابي دون ژوان ايرني درسه فصل به بررسي مختصر ولايات ايرني و حكومت داري صفويان ، جنگهاي آنان با عثماني ، و شرح سفارت مي پردازد. وي اين كتاب را به كمك آلفونسو رمون به زبان اسپانياني ترجمه و چاپ كرد. اين كتاب را 1926 توسط گي لسترنج شرق شناسي انگليسي به انگليسي ترجمه شد.

بيات، عزيزالله

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

دكتر عزيز الله بيات در سال 1299 در شهر نهاون بدنيا آمد.ايشان داراي مدرك دكتراي رشته تاريخ و جغرافيا از دانشگاه پل ساباته فرانسه در سال 1378 مي باشد. نامبرده عضو هيئت علمي و استاد دانشگاه دانشگاه شهيد بهشتي مي باشد.

گروه : علوم انساني

رشته : تاريخ

تحصيلات رسمي و حرفه اي : عزيز الله بيات تحصيلات مقدماتي را در شهر نهاوند گذراند.وي كلاسهاي هفتم ،هشتم و نهم را در شهر ملاير سپري كرد.ادامه تحصيلات متوسطه را در همدان پس گرفت و موفق به اخذ ديپلم گرديد. ايشان تتحصيلات دانشگاهي خود را در دانشسراي عالي تهران گذراند و مدرك كارشناسي اش را در سال 1323 گرفت."در سال 1332 و به علت نزديك بودن كرمانشاه به نهاوند از طرف اداره فرهنگ به اين شهر رفتم و به مدت 20 سال در اين شهر زندگي كردم، چند كتاب

هم درباره تاريخ و جغرافياي كرمانشاه نوشتم و منتشر كردم."دكتر بيات با استفاده از بورس تحصيلي كه به كارمندان تعلق داشت استفاده كرده و عازم فرانسه گرديد.نامبرده در سال 1348 موفق به اخذ مدرك دكتراي رشته تاريخ و جغرافيا از دانشگاه پل ساياته فرانسه شد.

خاطرات و وقايع تحصيل : دكتر بيات از خاطرات تحصيلش چنين بياد دارد: بعداز از ديپلم ترك تحصيل نكردم .پدر بزرگم انسان فاضلي بود، مضاف بر اين يكي از دوستان آيت الله مدرس بود و زماني كه به تهران رفت وآمد مي كرد در منزل مرحوم مدرس اقامت مي كرد. ايشان مرا به ادامه تحصيل تشويق مي كرد. ابتدا قرار بود مرا به خارج از كشور بفرستد اما من به دانشسراي عالي كه الان به آن تربيت معلم مي گويند رفتم و ليسانسم را نيز دريافت كردم.

همسر و فرزندان : عزيز الله بيات داراي 4 فرزند پسر و يك فزرند دختر مي باشد.

مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : عضو هيئت علمي و استاد دانشگاه شهيد بهشتي از سال 1350 تا كنون رئيس اداره چهارم كارگزيني آموزش و پرورش رئيس اداره مطالعات و برنامه ها

فعاليتهاي آموزشي : عزيز الله بيات در مقاطع كارشناسي ارشد و دكترا، به تدريس دروس تاريخ تمدن اسلام و گاه شماري در دانشگاههاي شهيد بهشتي (به عنوان عضو هيئت علمي )،دانشگاه آزادا اسلامي ،دانشگاه تربيت مدرس و دانشگاه الزهرا مي پردازد.

ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : دكتر عزيز الله بيات از زندگي خودش چنين اذعان مي كند: من 60 سال است كه تدريس مي كنم و در اين مدت كه درس داده ام شش ساعت

هم غيبت ندارم. من بيش از 50 سال است كه فقط يك وعده غذا مي خورم و از هر فرصتي براي پياده روي هم استفاده مي كنم، هيچ بيماري هم ندارم.

چگونگي عرضه آثار : دكتر عزيز الله بيات حدود 40 كتاب به رشته تحرير در آورده است.

--------------------------------------------------------------------------------

آثار :

1 آثار باستاني كرمانشاه

ويژگي اثر : تاليف

2 از ظهور اسلام تا ديالمه

ويژگي اثر : تاليف

3 تاريخ ايران

ويژگي اثر : ناشر: امير كبير نويسنده: عزيزالله بيات (جلد اول و دوم)

4 تاريخ ايران از آغاز تا انقراض پهلوي با تجزيه و تحليل منابع و ماخذ

ويژگي اثر : تاليف

5 تاريخ تطبيقي ايران(از سلسله ماد تا پهلوي) با تمام دنيا

ويژگي اثر : تاليف-پديدآورنده: عزيزالله بيات ناشر: اميركبير - 06 ارديبهشت، 1385

6 تاريخ مختصر ايران

ويژگي اثر : تاليف

7 تاريخ منابع و ماخذ ايران

ويژگي اثر : تاليف-پديدآورنده: عزيزالله بيات ناشر: اميركبير - 1383

8 تحرير و تحشيه تاريخ گيتي گشاي نامي

ويژگي اثر : تاليف

9 جغرافيا براي دانشسراها و دبيرستانها

ويژگي اثر : تاليف

10 جغرافياي محلي كرمانشها

ويژگي اثر : تاليف

11 زمينه هاي پيشرفت و پيروزيها و شكستهاي ايران

ويژگي اثر : تاليف

12 كتب درسي

تاريخ براي دانشسراها و دبيرستانها

ويژگي اثر : تاليف

13 كليات جغرافياي طبيعي و تمدني ايران

ويژگي اثر : تاليف-پديدآورنده: عزيزالله بيات ناشر: اميركبير - 1383

14 كليات گاه شماري در جهان

ويژگي اثر : پديدآورنده: عزيزالله بيات ناشر: دانشگاه شهيد بهشتي - 1381

15 نهاوند

ويژگي اثر : پديدآورنده: حسين زريني، عزيزالله بيات (زيرنظر) ناشر: دفتر پژوهشهاي فرهنگي - 27 تير، 1385

بيات، محمود

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمود بيات

محل تولد : نيشابور

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1335/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب محمود بيات در حدود سال 1350 وارد حوزه شهرستان نيشابور و تقريباً بعد از 3 سال در حوزه مشهد به مدت دو سال و سپس راهي قم شده و تاكنون مشغول بوده ام . در سال 63 _ 1362 به مدت يك سال تمام از طرف حوزه علميه قم براي تدريس ادبيات به شهرستان ميناب رفتم . در سال 81 _ 82 به مدت يك سال در دانشكده علوم قرآني تدريس قرآن و علوم مربوطه به مقدمات قرآن از قبيل ادبيات بوده ام و در خلال تحصيل مقداري هم تدريس داشته ام .

در ضمن به مدت سه سال از طرف معاونت تهذيب در مدرسه شهيد صدوقي واقع در بلوار صدوق به امر تهذيب مشغول بوده ام و در مدارس امام صادق و بقية الله واقع در حاجي آباد يك سال تحصيلي تقريباً تدريس تجويد و صرف داشته ام . اكنون پايان نامه سطح چهار را تحويل داده ام و مقدمات دفاع انشاء الله فراهم مي گردد . نيز در دانشگاه علامه

طباطبايي تهران مشغول تدريس تفسير موضوعي هفته اي يك روز در هفته مي باشم.

بيات، مرتضي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

مرتضي بيات

محل تولد : نهاوند

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1348/1/1

بياري، علي اكبر

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

علي اكبر بياري

محل تولد : جعفر آباد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1348/5/4

زندگينامه علمي

بنده تا سوم راهنمائي را در محل تولد خواندم. بعد وارد حوزه علميه قم شدم. همزمان بطور غير حضوري ديپلم را گرفتم. در مدارس علميه امام صادق(ع)، امام باقر(ع)، رضويه و معصوميه ادامه تحصيل دادم و در دروس خارج فقه آقايان فاضل لنكرانى، هادوى، كعبي شركت كردم. در تفسير آيت الله جوادي آملي هم 6 سال شركت داشتم، دوره هاي تربيت مربي دفتر تبليغات را گذرانده ام(شش ماه). در مركز ادبي حوزه شركت و دوره ادبيات را گذراندم. در سال 1376 وارد موسسه امام خميني شدم و دوره كارشناسي و سپس ارشد را گذراندم. الان در حال تدوين پايان نامه هستم. همزمان فعاليت هاي تبليغي هم دارم كه عمده آن در دبيرستانهاي كشور است از طريق اتحاديه انجمن هاي اسلامي دانش آموزان و بسيج دانش آموزى.

بياني، شيرين

قرن:14

جنسيت:زن

مليت:ايران

دكتر شيرين بياني ، فرزند دكتر خانبابا بياني در يازدهم مرداد ماه سال 1317 در تهران متولد شد. پس از تحصيلات ابتدايي ومتوسطه در سال 1336 وارد دانشكده ادبيات و علوم انساني دانشگاه تهران شد و در رشته ي تاريخ ادامه تحصيل داد و در دوران تحصيل دانشگاهي ، شاگرد اول بود. در سال 1339 موفق به اخذ درجه ي ليسانس از آن دانشگاه شد. در همان سال براي ادامه ي تحصيل به كشور فرانسه رفت و در سال 1341 از دانشگاه سوربن پاريس موفق به اخذ درجه ي دكتراي تاريخ با درجه ي « بسيار عالي » گرديد. خانم بياني در سال 1342 با رتبه ي

استادياري تمام وقت وارد كادر آموزشي گروه تاريخ دانشكده ي ادبيات و علوم انساني دانشگاه تهران شد و در سال 1346 به مقام دانشياري ارتقاء يافت. در سال 1353 به مقام استادي « تمام وقت » همان دانشگاه دست يافت و در سال 1373 به رتبه ي پروفسوري « رتبه ي همراه استادي » رسيد. وي هم اينك با رتبه ي 30 استادي به تدريس دوره هاي قرون وسطي و دوران باستاني ايران در گروه آموزشي تاريخ دانشكده ادبيات و علوم انساني دانشگاه تهران مشغول است. خانم شيرين بياني علاوه بر نگارش چندين كتاب ، مقالات زيادي نگاشته است كه در مجلات معتبر داخلي و خارجي به چاپ رسيده است.

گروه : علوم انساني

رشته : تاريخ

گرايش : تاريخ ايران - دوره مغول

والدين و انساب : شيرين بياني ، فرزند دكتر خانبابا بياني است كه داراي فعاليت هاو كارهاي ارزنده اي بود كه به چند مورد از آنها اشاره مي كنيم: مؤسس دانشگاه تبريز و توسعه دهنده ي دانشگاه تربيت معلم ، استقلال بخشيدن به دانشسراي عالي (تربيت معلم كنوني) عضو شوراي عالي و فرهنگ سابق و تدوين و تنظيم اسناد و مدارك موجود در وزارت خارجه و تاسيس كتابخانه براي وزارت خانه و اهداي كتابهاي خصوصي به آن .دكتر شيرين بياني از جانب مادري ، نواده ي ملك المتكلمين مشروطه خواه معروف و شهيد راه آزادي (كه به در باغشاه توسط محمد عليشاه قاجار همراه با ميرزا جهانگير خان صور اسرافيل شهيد گرديد) و دكتر مهدي ملك زاده از بنيان گزاران طب جديد در ايران و صاحب كتاب « تاريخ مشروطيت » و فرزند ملك زاده

ي بياني كارشناس معروف باستان شناسي و از بنيان گزاران موزه ي ايران باستان مي باشد. مادر بزرگ دكتر بياني از طرف مادري ،خورشيد كلاه ملكزاده بانويي فرهيخته وشاعر بودو عموي ايشان ،دكتر مهدي بياني استاد دانشگاه تهران ،خوشنويس و بنيانگذار انجمن خوشنويسي ايران است.خواهر دكتر بياني ،سوسن بياني (داراي دكتري رشته باستان شناسي و مشغول تدريس در دانشگاه تهران )است.

خاطرات كودكي : دوران كودكي شيرين بياني در بهترين و آرام ترين شرايط ممكن خانوادگي سپري گرديد در محيطي آكنده از مهر و محبت ،صفا ،يك رنگي و عشق به ايران و ايراني و همه انسانها.احترام به سنت ها ي ملي و مذهبي و اصول مذهبي ،احترام و دستگيري از طبقه غير مرفه جامعه كه اين اصول در تدوين شخصيت او بسيار موثر بوده است.افراد خانواده همه فرهنگي ،اهل ذوق و هنر و داراي تاليفات متعدد بوده اند،كه اين شرايط خانوادگي نيز در سوق دادن او بسوي دانش و دانشگاه تاثير بسياري داشته است. شيرين بياني در اين باره مي گويد: يكي از بهترين خاطرات كودكي ام ، در هفت سالگي همراه خواهرم در حياط خانه به بازي مشغول بودم. پدرم با كيفي و بغلي پر از كتاب از دانشگاه به خانه باز گشت.من بسوي او دويدم و سلام كردم. او مرا در ميان كتابها در آغوش گرفت و بوسيد.من در آن لحظه با خود گفتم "منهم استاد دانشگاه مي شوم و هروز با بغلي و كيفي پر از كتاب به خانه باز مي گردم.من مانند پدرم تاريخ خواهم خواند و مانند او استاد خواهم شد " و چنين هم شد من از هفت سالگي

در آغوش پدر راه زندگي ام را يافتم و با راهنمايي هاي مادر ،پدر و مادر بزرگ و پدر بزرگم ،همه ارزنده و انسان ساز بودند،بدون كوچكترين ترديد و تزلزل تاكنون همين را ادامه دادم. دكتر بياني در خانواده اي بزرگ در خيابان ويلا تهران كوچه شيرين زندگي ميكرد بنا به گفته هاي ايشان: در خانه از صبح باز بود و دوستان و آشنايان در رفت و آمد بودند. دراين خانه پدر بزرگ و مادر بزرگ رياست آن را بر عهده داشتند.بيشتر رفت و آمد ها براي ملاقات پدر بزرگ (دكتر مهدي ملكزاده) بود.

اوضاع اجتماعي و شرايط زندگي : شيرين بياني در خانواده اي فرهيخته و ارجمند متولد شد و دوران كودكي بسيار پرباري را در يك محيط گرم خانوادگي ، توام با محبت و دانش سپري نمود. در خانواده او را با نواميس زندگي چون شرافت و كرامت انساني ، علم دوستي ، پاكدامني ، وطن پرستي و هم وطن دوستي و محبت انساني آشنا كرده و دينداري را به او آموختند.

تحصيلات رسمي و حرفه اي : شيرين بياني تحصيلات ابتدايي را در مدرسه منوچهري و متوسطه را در دبيرستان هاي ژاندارك و انوشيروان دادگر به انجام رسانيد. در سال 1336 در دانشكده ادبيات و علوم انساني دانشگاه تهران در رشته ي تاريخ به تحصيل ادامه داد و در دوران تحصيل دانشگاهي ، شاگرد اول بود. در سال 1339 موفق به اخذ درجه ي ليسانس از آن دانشگاه شد. در همان سال براي ادامه ي تحصيل به كشور فرانسه رفت و در سال 1341 در دانشگاه سوربن پاريس در رشته ي دكتراي تاريخ تحصيل

و موفق به اخذ درجه ي دكتراي تاريخ با درجه ي « بسيار عالي » گرديد.

خاطرات و وقايع تحصيل : مهم ترين وقايع دوران تحصيل شيرين بياني ، نصب مجسمه ي ملك المتكلمين نياي مادري شان در ميدان « حسن آباد » بود كه نام اين ميدان به ميدان « ملك المتكلمين » تغيير يافت. همچنين خاطره ي ديگر خانم بياني ، شاگرد اول شدن در كلاس ششم ادبي در مدرسه انوشيروان دادگر و كل دبيرستان هاي تهران بود. شيرين از ابتدا تا انتهاي دوران تحصيل در علم رياضي ضعيف و در ادبيات قوي بود.خاطرات تلخ او گاه در كلاسهاي رياضي است و خاطرات شيرين از كلاهاي ادبي، كه سرانجام نيز در رشته ادبي شاگرد اول بود.يكي از خاطرات جالب شيرين در كلاسهايست كه معلمان او را بسيار با فراست و هوشيار مي دانستند و احترام خاصي برايش قائل بودند در حاليكه معلمان رياضي ،با وجود نامي كه در دبيرستان داشت،و همه اورا مي شناختند ،چندان توجهي به او نداشتند البته حق هم داشتند. ودر حين تحصيل در دانشگاه به دليل استادي پدر ،همه اورا مي شناختند و بهمين دليل شيرين مي بايست خوب درس بخواند و خوب رفتار كند كه چنين هم مي كرد.

فعاليتهاي ضمن تحصيل : شيرين بياني ضمن تحصيل فعاليت هاي همچون به تكميل زبان فرانسه ،مطالعه كتابهايي غير درسي و ورزش مي پرداخت.و دردبستان ودبيرستان او را به عنوان سرپرست انجمن نيكوكاري مدرسه انتخاب مي كردند.

استادان و مربيان : ازجمله استادان شيرين بياني مي توان به پدر ايشان دكتر خانبابا بياني ، عموي ايشان دكتر مهدي بياني ، علي اصغر شميم

و دكتر محمدحسن گنجي اشاره نمود.

هم دوره اي ها و همكاران : همدوره ايهاي شيرين بياني اغلب قريب به اتفاق فرهنگي و بخصوص دبير هستند.

همسر و فرزندان : شيرين بياني ، همسر دكتر محمدعلي اسلامي ندوشن نويسنده ي معروف معاصر و استاد دانشگاه تهران است كه در سال 1343 با وي ازدواج كرد است.ايشان داراي دو فرزند پسر به نام هاي رامين ، متخصص تغذيه طبي و مهران ، متخصص محيط زيست و مسائل آب مي باشند كه پس از گذراندن تحصيلات در سوئيس و آمريكا به ايران بازگشته و مشغول به كار شده اند. آنها كه در محيطي فرهنگي و سالم پرورش يافته اند علم و انسانيت را ارج مي نهند و در اين راستا كوشا مي باشند.

وقايع ميانسالي : شيرين بياني در دوره اي زندگي مي كند كه بيش از هر زمان ديگر داراي فراز و نشيب بوده و هست .دنيا در تحولي شگرف و سريع بسر مي برد كه بخصوص اين سرعت ،در تاريخ بي نظير است و او شاهد اين دگرگوني هاست.و اين وقايع و ماجراهاي جهاني و داخلي در گسترش افق ديد او از جهت نگرش تاريخي ،اهميت بسزايي دارد.

مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : شيرين بياني در طول چهل و سه سال فعاليت علمي خود بلافاصله از اتمام تحصيلات در سال 1342 با رتبه استاد ياري در دانشگاه تهران آغاز كرد .هيچ مسئوليتي بجز تدريس در گروه تارخ دانشگاه تهران نداشته است.وي در سال 1346 به رتبه دانشياري و در سال 1353 به درجه استاد تمام وقت نائل آمد.و در سال 1373 به رتبه ي پروفسوري « رتبه ي

همراه استادي » رسيد. وي هم اينك با رتبه ي 30استادي به تدريس دوره هاي قرون وسطي و دوران باستاني ايران در گروه آموزشي تاريخ دانشكده ادبيات و علوم انساني دانشگاه تهران مشغول است.

فعاليتهاي آموزشي : تدريس در دوره هاي كارشناسي ،كارشناسي رشد و دكتري در گروه تارخ دانشگاه تهران. عناوين دروس آموزشي ارائه شده توسط شيرين بياني: كارشناسي : • تاريخ ايران دردوره سلوكي واشكاني • تاريخ ايران ازمغولتا كارشناسي ارشد : • بررسي ومطاله انتقادي اديان ايران با • تاريخ تحولات سياسي ومناسبات فرهنگيوتمدني ايران واسلام • تاريخ تمدن وفرهنگ اسلامي • نقدوبررسي ايران باستان • نقدوبررسي تاريخ مغول تيمورحك دكتري: • بررسي وتحليل اسنادارشيوي وكتاب • تاريخ اجتماعي ايران • تحول سياسي اجتماعي بعدازاسلام • مناسبات ايران باستان • هنرهاوصنايع ايران بعدازاسلام

مراكزي كه فرد از بانيان آن به شمار مي آيد : شيرين بياني درتاسيس كتابخانه ملي شهر ندوشن ي_____زد فعاليت مستمري از خود نشان داده است. وي همچنين به مراكز درماني نيز كمك مي كند.

ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : شيرين بياني بر اين باور است كه هر زن ابتدا مي بايست به خانه و خانواده بپردازد.چون وي معتقد است كه بزرگترين مسئوليت يك زن تربيت فرزندان نيك براي تحويل دادن به جامعه ،ترتيب امور همسر براي آمادگي وي در پيشبرد كارهايش است.خانم شيرين بياني علاوه بر امورات زندگي به نگارش چندين كتاب ، مقالات زيادي نگاشته است كه در مجلات معتبر داخلي و خارجي چون مجلات : يغما ، راهنماي كتاب ، بررسي هاي تاريخي ، هستي و ايرانيكا ( چاپ دانمارك ) به چاپ رسيده است. او

گذشته از اينها ، سخنراني چيره دست نيز هست و در مجامع بين المللي علمي از قبيل : كنگره ي بين المللي خواجه رشيدالدين فضل الله همداني ، كنگره ي بين المللي بيهقي ، مطالعات ايران شناسي و ازاين قبيل به سخنراني هايي پرداخته كه در مجموعه هاي وابسته به كنگره ها و مجلات معتبر به چاپ رسيده است. او در پيگيري پژوهش هاي علمي خود به كشورهاي فرانسه ، انگليس ، سوئيس ، ايتاليا ، يونان ، بلغارستان ، لهستان ، اسپانيا ، پرتغال ، آلمان ، تركيه ، مصر ، كويت ، هندوستان ، چين ، اردن ، عراق ، امارات متحده عربي و آمريكا سفر كرده و هربار با ره آوردهاي سودمندي به وطن بازگشته است.

همفكران فرد : مولانا جلال الدين رومي بلخي در روشنفكري زندگي شيرين بياني تاثير داشته است. همچنين پدر و مادر و در بسياري موارد همسر وي ، همفكران او بوده و هستند.

آرا و گرايشهاي خاص : درباره گرايش شيرين بياني مي توان گفت كه به عرفان گرايش دارد. بدين گونه او اعتقاد دارد كه بايد بسوي كمال گام برداشت.خودشناسي را ضروري مي داند و دانش را چراغ فرا راه.عشق را ملاط همه اموز زندگي مي داند و انسان را بي عشق نمي تواند تصور كند.در توضيحي افزون تر ،شيرين بياني معتقد است كه سنت هاي ايراني را با تطبيق با وضع در روز مي بايست ارج نهاد و بكار گرفت و مدرنيته را با گزينشي صحيح و مطابق با فرهنگ و تمدن ايراني به آن پيوند داد.دقت در انتخاب هر دو كاري دقيق و سخت است كه

همواره خانواده اش به پيروي از آنان در اين راه اقدام كرده اند و به نتيجه اي مطلوب رسيده اند.

جوائز و نشانها : شيرين بياني به اخذ متجاوز از ده لوح تقدير از مراكز علمي - فرهنگي و دانشگاهي نائل آمده است. مهمترين آنها لوح تقدير از انجمن آثار و مفاخر فرهنگي ايران مي باشد(سال 1382) .و همچنين لوح هاي تقديري بمناسبت انتخاب كتاب"دين و دولت در ايران عهد مغول" تاليف وي به عنوان كتاب نمونه سال جمهوري اسلامي ايران در سال (دوره پانزدهم كتاب سال)1375 ،لوح تقدير براي انتخاب كتاب او به عنوان كتاب سال دانشگاه تهران در رشته علوم انساني در سال 1375 در يافت كرده است و همچنين در اين راستا موفق به دريافت لوح تقدير به همراه50 سكه بهار آزادي گرديد كه جايزه ي نقدي آن به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي اهداء شد تا كمكي براي تأسيس كتابخانه ملي شهر ندوشن يزد باشد.

چگونگي عرضه آثار : شيرين بياني حدود 35 مقاله نگاشته است كه يا به صورت كتاب و مجموعه به چاپ رسيده و يا زير چاپ است. و قبل از آن در مجلات معتبر داخلي و تعداد اندكي در مجلات معتبر خارجي انتشار يافته است. مقالات ارائه شده در همايشها • بياني شيرين ,"بابا طاهر از اقطاب فرقه قلندريه ",كنگره بزرگداشت بابا طاهر ,همدان /.ايران ,02-,فروردين,1379 • بياني شيرين ,"پيوند ادبيات و تاريخ در ايران ",كنگره زبان فارسي,شيراز /ايران ,02-,فروردين,1379 • بياني شيرين ,"فرقه قلندريه در دوره ايلخاني",كنگره بين المللي مغول شناسي,تهران/ايران ,01-,فروردين,1376 • بياني شيرين ,"هويت ايراني از خلال بوستان سعدي",كنگره هويت ايراني,لندن /انگليس ,01-,فروردين,1376 • بياني شيرين

,"زن در تاريخ بيهقي",كنگره بين المللي بزرگداشت ابوالفضل بيهقي,مشهد /ايران ,01-,فروردين,1349 • بياني شيرين ,"بررسي اوضاع اجتماعي ايران از خلال جامع التواريخ رشيدي",كنگره بين المللي خواجه رشيد الدين فضل االله همداني,تهران /ايران ,01-,فروردين,1348

--------------------------------------------------------------------------------

آثار :

1 ايران در برخورد با مغول

ويژگي اثر : از انتشارات كتابخانه ي طهوري در سال 1353 .

2 پنجره اي بسوي تاريخ

ويژگي اثر : مجموعه شانزده مقاله - انتشارات اساطير -در دست چاپ

3 تاريخ آل جلاير

ويژگي اثر : از انتشارات دانشگاه تهران در سال 1343- اين كتاب به زبان فرانسه و رساله دكتري وي بوده است كه در دانشگاه سوربن پاريس از آن دفاع شده است و بعد ها توسط خود وي به فارسي برگردانده شده است.اين اثر بزبان قزاقي نيز ترجمه شده است

4 تاريخ ايران باستان ( دوره ي سلوكي و اشكاني )

ويژگي اثر : از سري تأليفات زير چاپ.

5 تاريخ ايران باستان از ورود آريايي ها تا سقوط هخامنشيان

ويژگي اثر : از سري تأليفات زير چاپ.

6 تاريخ ايلخانان

ويژگي اثر : از سري تأليفات زير چاپ.

7 ترجمه ي كتا ب تاريخ سري مغولان

ويژگي اثر : تأليف : چائويي شه ، از انتشارات دانشگاه تهران در سال 1350 -اولين منبع درباره تاريخ مغول و چنگيز خان است كه 13 سال پس از در گذشت اين خان تدوين شده

است . و اصل آن بزبان چيني بوده است.

8 ترجمه ي كتاب تاريخ عيلام

ويژگي اثر : تأليف : پير آميه ، از انتشارات دانشگاه تهران در سال 1349 .

9 ترجمه ي كتاب چنگيزخان

ويژگي اثر : تأليف : ولاديمير تسف ، از انتشارات اساطير در سال 1363 .

10 ترجمه ي كتاب نظام اجتماعي مغولان

ويژگي اثر : تأليف : ولاديمير تسف - انتشارات بنگاه ترجم و نشر كتاب - تهران 1346

11 ترجمه ي كتاب نظام اجتماعي مغولان ؛ فئوداليسم خانه به دوشي

ويژگي اثر : تأليف : ولاديمير تسف ، از انتشارات بنگاه ترجمه و نشر كتاب در سال 1346 .

12 ترجمه ي مهمانخانه ي آنژگارين

ويژگي اثر : تأليف : دسكور.كتاب داستان براي نوجوانان و جوانان در سال 1332- اين اثر شيرين بياني هنگامي كه پانزده سال داشت ترجمه گرديد و بكوشش پدرش خانبابا به چاپ رسيد .دكتر ناتل خانلري مقدمه اي بر آن نگاشت.

13 تيسفون و بغداد در گذر تاريخ

ويژگي اثر : تاليف,انتشارات جامي ,1377

14 دين و دولت در ايران عهد مغول

ويژگي اثر : مجموعه اي مشتمل بر سه جلد از انتشارات مركز نشر دانشگاهي در سال 1367 ، 1371 و 1375 - برنده جايزه بهترين كتاب سال جمهوري اسلامي ايران در دوره پانزدهم كتاب سال در رشته علوم انساني و اخذ لوح تقدير بسال 1375 و

برنده جايزه بهترين كتاب سال دانشگاه تهران در رشته علوم انساني در سال 1375. آشنايي با كتاب: «دين و دولت در ايران عهد مغول»: دين و دولت در ايران عهد مغول؛ شيرين بياني؛ تهران: مركز دانشگاهي، 3ج، جلد سوم، 1375. دوران فرمانروايي ايلخانان مغول در ايران را مي توان يكي از شگفت انگيزترين و پُرتحرك ترين ادوار اين كشور به شمار آورد. در اين عهد است كه درخت فتوحات چنگيزي به بار مي نشيند و براي بازماندگانش ثمري شيرين مي دهد، ولي اين لقم? گلوگير به سختي قابل بلعيدن بود. در طول زندگي حكومت ايلخاني، پيوسته دو تلاش متقابل و در ضمن خستگي ناپذير از جانب حكومت و مردم مشاهده مي شود. از يك سو، تلاش حكومت براي تحكيم هرچه بيشتر مباني قدرت و قبولاندن آن به اتباع ايراني و از سوي ديگر تلاش مردم در جهت كمر راست كردن و تجديد حيات خويش. به بيان نويسند? كتاب، پيوستگي دين و دولت در دورانهاي گوناگون تاريخ ايران به چشم مي خورد. اين پيوستگي كه ريشه در قبل از اسلام دارد، با ورود اسلام و به ويژه در دور? صفوي به اوج رسيده، در نتيجه دين آميخته شده با فرهنگ ملي، مجموع معتقدات ايران را در برمي گرفت. از اين رو، مغولان در هجوم به ايران و فتح آن با معتقدات مردم روبه رو بوده اند كه مي بايست يا آن را ريشه كن كنند يا با آن كنار آيند و اين نبردي بود كه تا زمان اسلام آوردن حكومت مغولي مستقر در ايران، همچنان ادامه داشت. اين موضوع خاص و مهم، محتواي كتاب نويسنده را

تشكيل مي دهد كه 3 جلد را شامل مي شود. در جلد اول رويارويي دو طرز تفكر و دو فرهنگ ناهمگون و نابرابر (غالب و مغلوب) روشن مي شود. ادام? اين نبرد و نفوذ و حضور ايرانيان در امور ديواني و ادار? كشور مطالب جلد دوم را در برمي گيرد. در جلد سوم نيز مسائل سياست خارجي حكومت ايلخاني در مرزهاي شرقي و مرزهاي غربي ايران در روزگاراني مطرح شده كه جهان اسلام از سويي در رويارويي با عنصر بيگان? مغول و از سوي ديگر در تكاپوي رهايي از تتم? جنگهاي صليبي با جهان غرب است.

15 زن در ايران عصر مغول

ويژگي اثر : از انتشارات دانشگاه تهران در سال1352 .

16 شامگاه اشكانيان و بامداد ساسانيان

ويژگي اثر : از انتشارات دانشگاه تهران در سال 1355 .

17 كرمساز دوصد كيش

ويژگي اثر : درباره مولانا جلال الدين _انتشارات جامي -تهران 1382

18 مجموعه مقالات

ويژگي اثر : از سري تأليفات زير چاپ.

19 مغولان و حكومت ايلخاني در ايران

ويژگي اثر : انتشارات سمت - تهران 1379

20 هشت مقاله در زمينه ي تاريخ

ويژگي اثر : از انتشارات توس در سال 1352 .

برگرفته از كتاب :شرح حال تخصصي استادان و دانشياران كشور (جلد سوم)

بيد آبادي عارف سرجويي، محمد جواد

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عارف و محقّق، از مشايخ سلسله ذهبيّه در اصفهان، و داراى نفسى قدسى بوده، عدّه اى از بزرگان اين شهر به او ارادت مى ورزيده اند.

در 10 ماه صفر

سال 1344 به سنّ قريب به نود در كربلا وفات يافته،

و هم آنجا مدفون گرديد.

برگرفته از كتاب :دانشمندان و بزرگان اصفهان (جلد اول)

بيد آبادي، اسدالله

قرن:13

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عالم فاضل محقّق جيل زاهد عابد، افقه و اتقى و اكمل اولاد حاج سيد محمّد باقر حجة الاسلام شفتى است.

در 7-1228 متولّد شده، و در شب آخر ماه جمادى الثانيه سال 1290 در كرند وفات يافته، جنازه به نجف اشرف منتقل گرديده و در دالان قبلى مقابل قبر شيخ انصارى مدفون گرديد.

در اصفهان نزد پدر و ديگران تحصيل نموده، و در نجف از شاگردان شيخ محمّد حسن صاحب جواهر بوده است، و پس از وفات پدر از نجف به ايران مراجعت نموده و مورد توّجه عموم طبقت بوده، و از دنيا و مردم آن، بالاخص امر و بزرگان، اعراض كلّى داشته، به طورى كه مى گويند: در جهات زهد و تقوى بر پدر خويش مقدّم بوده، در صورتى كه پدر بزرگوارش ازهد و اعبد اهل زمان بوده است.

از آثار خيريّه او احداث و اجراى آب فرات است به نجف اشرف كه در سال 1288 انجام يافته، و تاريخ آن: «اشرب الماء الفرات» مى باشد.

كتب زير از آثار اوست:

1- رساله اى در تجويد 2- شرح زيارات عاشوراء 3- شرح بر شرايع (فقه استدلالى) يك دوره كامل 4- كتابى در رجال 5- كتابى در غيبت 6- مناسك حج 7- مناقب الائمّة يا منتخب المناقب؛ و غيره.

در تاريخ اصفهان و رى در وقايع سال وفات سيّد صاحب عنوان فرمايد: وفات ابوذر ثانى در منزل كرند... سيّد در حسن خط هم مرتبه ي اعلى را دارا بود، انتهى.

كتيبه ي دور بقعه سيّد حجة الاسلام به خطّ ايشان است.

در المآثر

و الآثار درباره ي او گويد: در فقاهت و اجتهاد و ورع و زهد و تقوى، مسلّم مسلمين بود، در تنظيم شعر نيز قدرتى داشت.

برگرفته از كتاب :دانشمندان و بزرگان اصفهان (جلد اول)

بيدآبادي، ابوالحسن

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

ابن السيد محمّد على بن سيد محمّد باقر. عالم فاضل محقّق، در سال 1320 وفات يافته است.

برگرفته از كتاب :دانشمندان و بزرگان اصفهان (جلد اول)

بيدآبادي، مهدي

قرن:13

جنسيت:مرد

مليت:ايران

فرزند سيد محمّد على بن سيد محمد باقر حجّة الاسلام.

عالم فاضل محقّق، مؤلّف كتابى است به نام «غرقاب» در رجال كه در سال 1303 شروع به تأليف آن نموده و تا سال 1309 تأليف آن به طول انجاميد.

نسخه اى از آن در كتابخانه مرحوم اقبال آشتيانى بوده است. تولّد او در 1278 روى داده است.

برگرفته از كتاب :دانشمندان و بزرگان اصفهان (جلد اول)

بيدآبادي، يحيي

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

فرزند حاج ميرزا شفيع مستوفى (متوفّى در سال 1281) عالم فاضل محقّق مجتهد، جامع معقول و منقول، و از مدّرسين فقه و اصول در اصفهان بوده، در 1250 متولّد، و در روز جمعه دوّم جمادى الاولى سال 1325 در اصفهان وفات يافته، در يكى از اطاقهاى تكيه مزبور مدفون شد. مشاراليه رفيق و هم درس حاج ميرزا حسين نورى بوده است، و در حدود سى مجلد كتاب و رساله و حاشيه نوشته كه از آن جمله است:

1- رساله در تعيين ثقل اكبر، در افضليّت عترت بر قرآن [هداية المومنين]، و آن را در ردّ بر [رساله تبصره الاخوان] آخوند ملاّ اسمعيل خواجوئى نوشته است 2- رساله در خراج و مقاسمه 3- رساله در خمس 4- رسائلى در مباحث مختلفه فقه و اصول 5- حاشيه بر خاتمه مستدرك تاليف حاج ميرزا حسين نورى.

برگرفته از كتاب :دانشمندان و بزرگان اصفهان (جلد اول)

بيگدلي، علي

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

دكتر علي بيگدلي در سال 1322 در شهر قم بدنيا آمد. ايشان داراي دكتراي تاريخ (با موضوع سلجوقيان و جنگهاي صليبي) از دانشگاه تولوز در جنوب فرانسه است. وي عضو هيئت علمي و استاد دانشگاه شهيد بهشتي مي باشد. دكتر بيگدلي در سال 1385 پس از 44 سال و شش ماه خدمت در عرصه علم بازنشسته شد.

گروه : علوم انساني

رشته : تاريخ

گرايش : تاريخ اروپا

والدين و انساب : پدر و مادر علي بيگدلي فوت شده اند و داراي دو برادر و يك خواهر است.

خاطرات كودكي : علي بيگدلي علاوه بر تحصيل به ورزش دو و پرش علاقه زيادي داشت، بطوري كه در اين رشته به فعاليت پرداخته و به مقام قهرماني استان تهران دست يافت.

ايشان در موسيقي نيز در زمينه هاي آواز، تنبك و تار به طور مختصر تحت آموزش بوده است.

تحصيلات رسمي و حرفه اي : علي بيگدلي تحصيلات ابتدايي و متوسطه را در شهر محل زادگاهش، قم به تحصيل پرداخت و ديپلمش را اخذ كرد. پس از آن (تجربه كارمندي در سفيدرود) در سال 1346 در رشته حقوق دانشگاه ملي با رتبه 13 پذيرفته شد ولي بدليل اشتغال داشتن در آموزش و پرورش نمي توانست روزها به تحصيل بپردازد. بالاخره در سال 1347 بصورت شبانه روزي در مدرسه عالي ادبيات و زبانهاي خارجي در رشته ادبيات فرانسه به تحصيل پرداخت. در سال 1350 پس از اخذ كارشناسي رشته مذكور عازم فرانسه شد و جامعه شناسي را ادامه داد ولي به علت علاقه به رشته تاريخ در دانشگاه تولوز در جنوب فرانسه به تحصيل رشته تاريخ پرداخت و دوره دكتري را نيز روي سلجوقيان و جنگهاي صليبي كار كرد.

فعاليتهاي ضمن تحصيل : علي بيگدلي در كنار تحصيل به مدت 12 سال به شغل روزنامه نگاري در روزنامه هاي اطلاعات، آيندگان و مجله سياه و سفيد اشتغال داشت. بهترين خاطره از دوران خبرنگاري آشنايي با مقامات اجرايي كشور بود. پس از انقلاب اسلامي بيش از 100 برنامه مصاحبه راديويي، تلويزيوني و بيش از 120 مصاحبه مطبوعاتي در ليست كارنامه كاري خود دارد.

استادان و مربيان : استاد فروزانفر، دكتر ذبيح الله صفا، دكتر موسي بروخيم و غيره از استادان دكتر بيگدلي بودند بطوري كه وي از آنها به عنوان اساتيد برجسته و تاثير گذار در زندگي خود ياد مي كند.

هم دوره اي ها و همكاران : همكلاسي هاي علي بيگدلي به ترتيب

از ميان 16 نفر، 6 نفر يهودي، 4 نفر مسيحي و 6 نفر مسلمان بود حتي در طول چهار سال تحصيلي براي يك بار هم صحبتي از تفاوتهاي ديني به ميان نيامد.

همسر و فرزندان : علي بيگدلي در سال 1351 با همسر خود كه هم اكنون بازنشسته آموزش و پرورش است ازدواج كرد. ماحصل اين ازدواج دو فرزند پسر به نامهاي سينا (داراي مدرك كارشناسي ارشد عمران) و عطا (داراي مدرك كارشناسي عمران) مي باشد.

مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : علي بيگدلي پس از اخذ ديپلم خود در سال 1344 در اداره آب و برق سفيدرود مشغول به كار شد. وي پس از اخذ مدرك كارشناسي ارشد در وزارت راه و ترابري به فعاليت پرداخت و در سن 32 سالگي مدير كل آموزش گرديد. سپس عضو هيئت مديره يكي از شركت هاي تابعه اين وزارتخانه شد. از سال 1358 تا 1361 معاونت اداري مالي هواپيمايي كشور و سازمان هواشناسي را بر عهده گرفت. ايشان همچنين براي مدت كوتاهي مسئوليت معاونت وزير راه و ترابري را در سازمان هواپيمايي كشور را بر عهده داشتند.

فعاليتهاي آموزشي : علي بيگدلي از سال 1353 تا 1361 در بيش از ده دانشگاه و مدرسه عالي به تدريس پرداخت. تخصص ايشان در زمينه تاريخ اروپاست و بيشترين آموزش ايشان در زمينه علوم سياسي در حوزه تاريخ انديشه سياسي و تاريخ روابط بين الملل بوده است و تا مقطع دكتراي اين رشته به تدريس پرداخته اند و كتب درسي اين حوزه را نيز خود نگاشته اند.

چگونگي عرضه آثار : علي بيگدلي داراي 10 كتاب تاليفي و ترجمه است. وي همچنين بيش از 50 مقاله

تخصصي منتشر شده در مجلات معتبر علمي دارد.

--------------------------------------------------------------------------------

آثار :

1 تاريخ اروپا در قرون جديد

ويژگي اثر : تاليف- انتشارات دانشگاه پيام نور

2 تاريخ اروپا در قرون وسطي

ويژگي اثر : تاليف- انتشارات دانشگاه پيام نور

3 تاريخ انديشه سياسي در غرب

ويژگي اثر : تاليف- دو جلد

4 تاريخ روابط بين الملل

ويژگي اثر : ترجمه

5 تاريخ سياسي- اقتصادي عراق

ويژگي اثر : تاليف

6 تاريخ فرهنگ و تمدن اروپا در دوران جديد

ويژگي اثر : تاليف

7 تاريخ يونان و روم

ويژگي اثر : تاليف- انتشارات دانشگاه پيام نور

8 ترورهاي سياسي در تاريخ معاصر ايران

ويژگي اثر : تاليف- دو جلد

9 شيخ نشين هاي خليج فارس و مسئله نفت

ويژگي اثر : ترجمه

10 كرونولوژي مسيحيت و قرون وسطي

ويژگي اثر : تاليف

منابع زندگينامه :

1پرسشنامه تكميل شده توسط دكتر علي بيگدلي بنا به درخواست بنياد ايران شناسي- بهار 1386

بينا، محسن

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محسن بينا در سال 1290ه.ش در همدان زاده شد. وي پس از طي تحصيلات مقدماتي و متوسطه و فراگيري زبانهاي عربي و انگليسي وارد دانشگاه تهران شد و در رشته علوم عقلي و عرفاني ليسانس گرفت. از آن پس به استخدام اداره فرهنگ همدان در آمد و به عنوان دبير در

دبيرستانها مشغول به تدريس شد. وي رئيس كتابخانه آرامگاه ابوعلي سينا همدان است و تحقيقات بسياري پيرامون علوم عرفاني و آثار ابوعلي سينا دارد.گروه : علوم انسانيرشته : اديان خارجياوضاع اجتماعي و شرايط زندگي : محسن بينا درسال 1290ه.ش در همدان متولد شد. او در مكتب خانه هاي همدان شروع به تحصيل مقدمات علوم كه چيزي جز قرآن و علوم ديني نبود، كرد.تحصيلات رسمي و حرفه اي : محسن بينا پس از گذراندن تحصيلات اوليه در مكتب خانه هاي همدان و ادامه تحصيل تا اخذ ديپلم، واردمدرسه آخوند همدان شد و به فراگيري زبان عربي و انگليسي پرداخت. سپس وارد دانشگاه تهران شدو در رشته علوم عقلي و عرفاني ليسانس گرفت و از آن پس به تحقيق و تاليف آثاري درزمينه عرفاني اسلامي پرداخت.فعاليتهاي ضمن تحصيل : محسن بينا درهنگام تحصيل در رشته علوم عقلي وعرفاني در دانشگاه تهران به مطالعه آثاري عرفاني گذشته ايران و نيز آثار شيخ الرئيس بوعلي سينا پرداخت.استادان و مربيان : محسن بينا در هنگام تحصيل دررشته علوم عقلي و عرفاني در دانشگاه تهران، از محضر اساتيد برجسته اي چون مرحوم عصار، الهي قمشه اي، شهابي و ... بهره مند گرديد.مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : محسن بينا پس از فراغت از تحصيل در رشته علوم عقلي و عرفاني از دانشگاه تهران، به استخدام اداره فرهنگ همدان در آمد و به عنوان دبير در دبيرستانهاي آنجا به تدريس پرداخت. وي در حال حاضر رياست كتابخانه بوعلي سينا را برعهده دارد.فعاليتهاي آموزشي : محسن بينا پس از فراغت از اخذ مدرك ليسانس، به عنوان دبير در دبيرستانهاي شهر همدان به تدريس

مشغول شد.ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : محسن بينا به مطالعه، تحقيق و تاليف آثاري درزمينه عرفان اسلامي و نيز تصحيح متون گذشته عرفاني ايران بسيار علاقمند بوده و دراين زمينه فعاليت چشمگيري داشته است.آرا و گرايشهاي خاص : محسن بينا در تصحيح متون عرفاني و تحقيق در عرفان اسلامي ايران، به آثار خواجه عبدالله انصاري و شيخ شبستري توجه ويژه اي دارد.

--------------------------------------------------------------------------------

آثار : nbsp1 اصول فراگيري قواعد زبان عربي nbsp2 البدايه و النهايه nbsp3 تعليم و تربيت در محدوده هاي روستايي nbsp4 سراج الصعود لمعاريج الشهود nbsp5 عيسي از ديدگاه قرآن nbsp6 مجموعه گل ويژگي اثر : كتاب مجموعه گل، اثري است كه استاد محسن بينا در آن شرح اشعار خواجه شمس الدين حافظ شيرازي را با ديدگاهي عرفاني ، در آميخته است.7 مرد مشرق nbsp8 مقامات معنوي ويژگي اثر : كتاب مقامات معنوي اثري است از استاد محسن بينا كه در واقع ترجمه كتاب عربي منازل السائرين اثر خواجه عبدالله انصاري عارف ايران قرون چهارم و پنجم هجري است.9 موسي از ديدگاه قرآن

پارسا، داوود

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

داوود پارسا

محل تولد : تهران

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1333/4/1

زندگينامه علمي

پس از اتمام دوران دبيرستان و گذراندن دوره هاي زبان انگليسي در موسسه شكوه تهران در سال 1355 و با قبولي در امتحانات

كنكور و ورود به مجتمع دانشگاهي فني و مهندسي در رشته برق عزم داشتم رشته ام را در دانشگاه پلي تكنيك (امير كبير فعلي) ادامه دهم كه در سال 1357 انقلاب اسلامي رخ داد و تمامي دانشگاههاي كشور تعطيل گشت.

در سال 1357 در كميته امداد امام خميني (ره) در قسمت تحقيق خانواده شهدا همكاري داشتم و در سال 1358 وارد آموزش و پرورش شدم و چندين سال در رشته ديني و زبان انگليسي به تدريس مشغول شده و بعنوان مدير مدرسه و همكاري با معاونت منطقه 14 تهران مسئوليت پذيرفتم. از سال 1352 به بعد گرايش بيشتري به مسائل مذهبي و علاقه به مطالعه كتب ديني پيدا كردم و با حضور در مجالس سخنراني آيات عظام مكارم شيرازي و سبحاني و مجتبي تهراني و نوري و عبيد زنجاني كه هر كدام جلسات جداگانه اي در تهران داشتند بهره مند شدم.

در ابتداي انقلاب اسلامي با استاد علي صفايي حائري آشنا شدم كه حاصل اين آشنايي بينش جديدي بود كه نسبت به مذهب و دين در من ايجاد شد و با عمق بيشتري مسائل ديني را دنبال كردم و موجب ورود من به حوزه علميه مجتهدي تهران در سال 1361 و سپس هجرت به قم در سال 1362 و ادامه تحصيل در حوزه علميه قم گرديد.

ادبيات را نزد اساتيد : علوي طالقاني، مدرس افغاني، عرفان و اصول و فقه را نزد اساتيد: فاضل ، محمدي ، محامي، محفوظي، موسوي تهراني، پاياني، و آشيخ علي پناه و دروس خارج را نزد آيات عظام : وحيد خراساني، فاضل ، آشيخ جواد تبريزي ، مكارم شيرازي و

علي صفايي حائري تلمذ نمودم. و چندين سال هم از محضر درس تفسير آيةالله جوادي آملي بهره مند شدم. در طول دوران تحصيلات حوزوي كار تحقيق با گروهي از دوستان در موضوعات: تاريخ، عرفان، تعليم وتربيت و روانشناسي و تفسير را دنبال كردم.

از سال 1369 به بعد در دو مقطع تدريس و تبليغ علوم اسلامي در دانشگاههاي تهران و امير كبير و علم و صنعت و شريف و علامه و شيهد بهشتي و خواجه نصير الدين و شيهد مدرس و علوم پزشكي و دانشگاه قم و در استانها دانشگاه بوشهر و شيراز و قزوين پرداختم و چندين بار بعنوان مبلغ و استاد نمونه از طرف نهاد رهبري در دانشگاهها انتخاب شدم. و همچنين در مدرسه امام خميني(ره) و حوزه خواهران و دانشگاه باقرالعلوم(ع) قم به تدريس دروس حوزوي پرداختم.

پازوكي، شهرام

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

شهرام پازوكي متولد تهران است.در سال 1335 در اين شهر به دنيا آمده، تحصيلات متوسطه را به پايان رسانده و اواسط دهه 50 در رشته فلسفه دانشگاه تهران قبول شده است.در ميانه تحصيل وبا انقلاب فرهنگي وقفه اي در روند تحصيلي او ايجاد مي شود، اما پازوكي كه دلمشغولي جدي اوحوزه انديشه بود بيدرنگ بعد از بازگشايي دانشگاه به ادامه تحصيل مي پردازد و ليسانس فلسفه را درسال1363 از دانشگاه تهران مي گيرد.اوفوق ليسانس فلسفه را نيز با پايان نامه ترجمه مقدمه و تفسير كتاب عقل و وحي در قرون وسطي از دانشكده ادبيات دانشگاه تهران دريافت كرده و دوره دكترا را نيز با عنوان پايان نامه سير مابعدالطبيعه در غرب به تفسير مارتين هايدگر در سال 1373از دانشگاه تهران گرفته است.

گروه : علوم

انساني

رشته : فلسفه

تحصيلات رسمي و حرفه اي : _ پايان تحصيلات متوسطه در تهران _ اخذ ليسانس فلسفه از دانشگاه تهران سال 1361 _ دريافت فوق ليسانس فلسفه از دانشگاه تهران سال1367 _ اخذ مدرك دكتري فلسفه از دانشگاه تهران سال 1373

خاطرات و وقايع تحصيل : از وقايع دوران تحصيل شهرام پازوكي ميتوان به وقوع انقلاب فرهنگي و تعطيلي دانشگاهها اشاره كرد.

فعاليتهاي ضمن تحصيل : شهرام پازوكي در خلال سالهاي تحصيل علاوه بر آن،تدريس را نيز آغاز مي كند.او از سال 68 تا 79 در دوره هاي كارشناسي و كارشناسي ارشد دانشگاه تهران و شهيد بهشتي درس داده است

فعاليتهاي آموزشي : شهرام پازوكي از سال 68 تا 79 در دوره هاي كارشناسي و كارشناسي ارشد دانشگاه تهران و شهيد بهشتي و از سال 79 تا كنون، دردوره هاي دكتراي دانشگاه تهران(گروه فلسفه )، دانشگاه تربيت مدرس، دانشگاه تهران (دانشكده هنرهاي زيبا) در رشته هاي فلسفه اگزيستانس، فلسفه يونان و مسيحي، عرفان تطبيقي، الهيات تطبيقي ، الهيات مدرن، فلسفه هنر و زيبايي، فلسفه تطبيقي در مباحث وجود شناسي وجهان شناسي درس داده است. او همچنين _ همكاري با دانشگاه تهران به عنوان مدرس دروس فلسفه غرب،عرفان،فلسفه هنر _ همكاري با دانشگاه شهيد بهشتي به عنوان مدرس دروس فلسفه غرب، عرفان، فلسفه هنراز سال 1367 تا سال 1375 _ همكاري با مؤسسه حكمت و فلسفه ايران به عنوان عضو هيأت علمي ومدرس دروس فلسفه غرب،عرفان، فلسفه هنر ازسال 1373 تاكنون در كارنامه خود دارد.

آرا و گرايشهاي خاص : شهرام پازوكي همچنان كه حوزه هاي معرفت ديني و عرفان نظري را دنبال مي كند،از تطبيق

و تطابق آن با شرايط اكنون جوامع انساني نيز غافل نمانده و ديدگاه هاي جالبي در اين باره يافته است.او مي گويد:«برخلاف ذهنيت اشتباه ما كه بر اين باور هستيم كه تكنولوژي غربي بر همه شئون آنها سيطره دارد، غرب خود به واسطه تكنولوژي زدگي، به سمت عرفان و معنويت رفته است؛ زيرا به اين نتيجه رسيده كه اين تكنولوژي نمي تواند برطرف كننده همه نيازهاي انساني، از جمله نيازهاي وجودي و معنوي انسان باشد.اشتباه است كه فكر كنيم تصور غربيان به واسطه اعمال تروريستي برخي حلقه هاي بنيادگرا مانند «طالبان»، نوعي بنيادگرايي است، چرا كه جهان غرب بين اين اعمال خشونت آميز و روح معنوي عرفاني و پاك اسلام، تفكيك قائل شده است. حتي مي توان گفت برداشت كلي آنها از اسلام، برداشتي انساني و مسالمت آميز است. غرب به دنبال فضاي تكنولوژي زدگي كه بر آن حاكم شده است، به دنبال مسكن آرامش دهنده اي است كه نوعي آرامش باطني داشته باشد؛ البته خود به خوبي نمي داند كه به دنبال چيست، اما همين قدر مي داند كه اين فضا ارضا كننده نيست و بايد به دنبال پاسخ به سؤال هاي وجودي و معنوي خود باشد. غرب به خاطر اين آشفتگي و اين كه نمي داند به دنبال چيست، به سمت ابتدايي ترين، مبتذل ترين تا متعالي ترين رهيافت هاي عرفاني رفته است، اما با اين حال از سر اين تكثر خود دارد به نوعي عرفان پي مي برد كه ريشه در اديان دارد. بازخواني و تدريس آثار عرفايي مانند«ملاصدرا»، «ابن عربي» و... و همچنين بزرگداشت هايي درباره عرفان اسلامي در غرب و

استقبال طيف هاي مختلف مردم به اين دست كارها، نشان مي دهد غرب در پي دست يافتن به گم گشته خويش است. در آمريكا، چند سالي است كه «مثنوي معنوي» جلال الدين مولوي پر تيراژترين كتاب است... غرب در يك كلام دوست دارد بيشتر از عرفان اسلامي بداند و اين نشانه بازگشت آن به عرفان و معنويت اسلامي است» پازوكي از اين منظر مسيرهاي طي شده به وسيله اسلام شناسان غربي را نيز به خوبي زير نظر گذاشته و مورد نقد و مداقه قرار داده است.اودرباره هانري كربن مستشرق و اسلام شناس معروف فرانسوي مي گويد:«كربن كه در مطالعاتش به روش هرمنوتيك و پديدارشناسي متكي بود «معتقد شد» كه تشيع باطن اسلام است.به اعتقاد كربن عالم معنوي ايراني اي وجود داشته است كه با ورود اسلام جان تازه اي گرفته است.

چگونگي عرضه آثار : آثار شهرام پازوكي علاوه بر همكاري با دايره المعارف تشيع در نگرش مداخل فلسفه اسلامي، نگارش مقاله هاي متعدد نظري در نشريه هاي تخصصي را نيز به چاپ رسانده. تأمل پازوكي در عرفان نظري در ايران او را با ادبيات و فرهنگ پيرامون عرفان نظري در ايران آشنا كرده و روحيه جست وجوگر او را به گنجينه ادبيات كلاسيك ايران نيز تعميم داده است. او در يكي ازنشست هاي ماهنامه ادبيات و فلسفه درباره عطارسخن گفته و در همايش مولانا به انديشه نظري او پرداخته و درباره محمود شبستري تحقيقات قابل توجهي كرده و خلاصه از اين درياي بي كرانه انديشه نيز غافل نمانده است پازوكي به زبان هاي انگليسي، عربي وآلماني تسلط و آشنايي دارد و بر اساس

اين تسلط وآشنايي است كه دست به ترجمه مقاله ها و كتبي از اين زبان ها به فارسي زده است. او در تدوين فرهنگ فلسفي غرب نيز همكاري داشته وترجمه مقاله هاي اصلي دايرة المعارف فلسفي پل ادواردز در موضوع هاي مابعدالطبيعه و هستي شناسي را بر عهده داشته است.» پازوكي همچنين در موضوع هايي چون حكمت يوناني و مسيحي در عالم اسلام و مناسبات تاريخي و ماهوي تصوف و تشيع، دست به كار تأليف و تحقيقات فراوان زده است.او در كنار تدريس، تحقيق و تأليف از حضور در مجامع علمي حوزه كاري اش نيز غافل نمانده و در همايش ها و گردهمايي هاي مرتبط در داخل و خارج از كشور،حضور پررنگ داشته است.از آن جمله است شركت در كنگره نقد فلسفي، دانشگاه علامه طباطبايي، عنوان مقاله: پرسش از فلسفه مسيحي، همايش هنر جديد، دانشكده هنرهاي زيبا، دانشگاه تهران، مقالات هنر جديد و مبادي فكري مدرنيسم، كنگره دكارت و فلسفه جديد، دانشگاه علامه طباطبايي، دكارت، مؤسس مدرنيته، كنگره فارس شناسي، دانشگاه شيراز، تصوف عاشقانه روزبهان بقلي شيرازي، دومين كنگره تاريخ معماري و شهرسازي ايران، ارگ بم كرمان، بحران معرفت در معماري جديد، سمينار دين و فلسفه، دانشكده ادبيات دانشگاه تهران، عنوان مقاله: فلسفه مسيحي چيست؟،كنگره بين المللي شيخ اشراق، مقايسه ميان سهروردي و هايدگر،كنگره نقد تجدد از ديدگاه سنت گرايان، سنت گرايي و بنيادگرايي،كنگره بين المللي ادراك بنا بر نظر ملاصدرا و مكاتب فلسفي غرب، دانشگاه لندن، كنگره بين المللي مولوي، دانشگاه استراسبورگ، كنگره بين المللي مولوي، دانشگاه لندن، كنگره بين المللي عطار، دانشگاه لندن، كنگره معناي صلح در اسلام و مذهب بودا، دانشگاه بانكوك،

كنگره بين المللي شاه نعمت الله ولي، دانشگاه لايدن هلند و ... پازوكي همچنين با دايرة المعارف تشيع همكاري مستمر داشته و حدود 50 مقاله در مباحث عرفاني در جلد هاي 1 تا 5 اين دايرة المعارف نگاشته است. تأمل پازوكي در عرفان نظري در ايران او را با ادبيات و فرهنگ پيرامون عرفان نظري در ايران آشنا كرده و روحيه جست وجوگر او را به گنجينه ادبيات كلاسيك ايران نيز تعميم داده است. او در يكي ازنشست هاي ماهنامه ادبيات و فلسفه درباره عطارسخن گفته و در همايش مولانا به انديشه نظري او پرداخته و درباره محمود شبستري تحقيقات قابل توجهي كرده و خلاصه از اين درياي بي كرانه انديشه نيز غافل نمانده است : «آيا عطار در تذكره الاوليا اديب بوده؟ در كتابي كه به قول علامه قزويني كتابي چون آن كه داراي 2صفت «سادگي و شيريني» [به غايت] باشد در ادبيات پارسي سراغ نداريم. به نظرمن _ چنان كه از متن تذكرة الاوليا فهميده مي شود _ قصد عطار از انشاي اين كتاب، احيا و يادآوري ايمان است. او به دنبال آن نيست كه مشخص كند «شبلي» آن «كلوخ» را برحلاج زد يا نه، قاعده آن است كه «حلاج را دردي آمد عظيم» چراكه «ديگران ندانستندي و زدندي و او دانستي و زدي» عطار مي انديشد كه «جنيد حقيقي» كيست او را با «جنيد واقعي» كاري نيست. نگرش او به جهان در اين نقطه است كه رقم مي خورد مي بالد و به ما مي رسد. او درباره مولانا مي گويد: «مولانا يكي از متفكران برجسته ايراني است كه مي تواند

در عرصه هاي جهاني مطرح شود. مولانا راه نجات انسان و سلوك الي الله را نشان مي دهد و به واقع او نه تنها يك شاعر بلكه يك انديشمند برجسته است .مثنوي تنهاً يك متن ادبي نيست بلكه فراتر از آن يك اثر عرفاني و استمرار تفكر غزالي در رابطه با «احياي علوم دين» است. مولانا نه اشعري است و نه معتزله، او انساني است عارف كه حصول معرفت بشري را از طريق عقل جزئي محال مي داند.معرفت تقليدي در انديشه مولانا جايي ندارد، زيرا او قياس و علم نقلي را اگر منطبق بر معرفت قدسي نباشد، نفي مي كند. از منظر عرفاني و در تفكر مولانا ،همه علوم منشأ ديني دارند و هيچ علمي در نزد وي شايسته نيست، مگر اين كه راه رسيدن به خدا را به ما نشان دهد. تفكر مولانا تفكر كلي است و تنها مربوط به ايرانيان نيست؛ بلكه به كل جهان اختصاص دارد. اين تصور وجود دارد كه تأثير و تأثرها تنها در عالم اقتصادي و سياسي رخ مي دهد؛ اما دقت نمي كنيم اين مسأله در عالم تفكر شديد تر است؛ ولي پنهان.» بد نيست با ديدگاه هاي شهرام پازوكي درباره حصول به معرفت ديني در انديشه ايراني آشنا شويم: معرفت به حقيقت هستي از طريق علم حصولي ممكن نيست. بلكه معرفت حقيقي، معرفت حضوري است كه بي واسطه است . عرفان بحث اديان است. اديان ابراهيمي 2 شأن دارند؛ يك جنبه ناظر به احكام شريعت است كه جنبه ظاهر است و جنبه اي است كه شخص چون در عالم زندگي مي كند بايد قوانين و مقرراتي را

رعايت كند و در مقابل جنبه شريعت، جنبه باطني به اسم طريقت وجود دارد كه يكي از اصطلاحات كليدي عرفان اسلامي است . همانطور كه جان براي تجلي و ظهورش نياز به تن دارد، طريقت نيز براي تجلي نياز به شريعت دارد . عرفان فقط در آسمان نيست. بلكه عرفان جنبه باطني، طريقتي و معنوي همه اديان است. از آنجا كه اديان از حيث معنا و حقيقت عرفان واحدي دارند، اديان از وجه جنبه طريقتي با هم مشتركند، بنابراين شريعت مايه تكثر است .به همين دليل در اديان مختلف عارفان آن اديان چون همدل هستند همزبان هم هستند و اين هم زباني موجب شده تفكر عرفاني خصوصيات خاص خود را داشته باشد.يكي از مشتركات عرفاني اديان قول به حقيقت واحد هستي است و عالم مظاهر اين حقيقت است يعني اگر از حيث عرفاني، عرفان اديان مختلف را نگاه كنيم متوجه مي شويم عارفان در بحث از پيدايش عالم قائل به ظهور وتجلي هستند. يعني عالم را جلوگاه حق مي دانند و موجود آيت حق است. به عبارتي در عرفان ميان خالق و مخلوق نسبت وجودي هست. ما در عرفان نظر تنها نداريم و نظر بايد با عمل توام باشد و هيچ كس با خواندن فصوص الحكم عارف نمي شود و هيچ عارفي را سراغ نداريم كه عرفان خوانده باشد ولي اهل عمل نباشد . ايران نسبت خاصي با عرفان و تصوف اسلامي پيدا كرده است . يعني در تمام شئون فكري و اجتماعي ما تصوف و عرفان وجود دارد. مسيحيت به دليل اين كه جنبه طريقتي بسيار غالبي دارد، ديني است كه ماهيت عرفاني دارد،

ولي در تاريخ مسيحيت آن چنان ظاهر بيني غلبه پيدا كرد كه سخنگويان اصلي مسيحيت مطرود شدند و متكلمين مسيحي غلبه پيدا كردند .در ميان فيلسوفان رمانتيك آلماني مانند گوته بحث دين مطرح مي شود .آنها بحث دين را به ماهو دين مطرح مي كنند و نخستين پايه هاي اسلام شناسي و هنر شناسي را مي گذارند. بحث تجربه ديني به عنوان جايگزين براي عرفان مطرح مي شود و جنبه عقايد و كلام دين كنار مي رود و همچنين مخالفت هاي فلسفه مدرن با دين كنار مي رود و تأكيدي كه روي تجربه مي شود به گونه اي طرح مسأله عرفان است .در قرن بيستم بحث تجربه ديني و عرفاني مطرح مي شود و در مقابل عده اي مي گويند دين فقط تجربه ديني نيست. چون در عرفان تجارب، تجربه بر خاسته از حواس نيست بلكه احوال است. عرفان عين ذوقيات و تجربيات نيست و بالاتر از آن است .از حيث عرفاني احوال معرفت زاست. يعني شما معرفتي نسبت به هستي پيدا مي كنيد اما در همه بحث تجربه ديني، مطرح شدن معرفت را نمي بينيد. در ايران يك مشكل اين است كه هم مي خواهيم عارفان مسلمان باشند و هم مي خواهيم نباشند. ما هر وقت مي خواهيم بحث جدي راجع به عرفان كنيم سراغ اسلام مي رويم چون به محض اين كه صحبت از تفكر در اسلام مي كنيم بايد سراغ عرفان برويم و منابع فكري ما عرفا هستند.ايرانيان پرده از حقيقت معنوي اسلام برداشتند و آنچه در باطن اسلام است، نمايان كردند...

--------------------------------------------------------------------------------

آثار :

1 تاريخ تصوّف از

قرن هفتم تاكنون

ويژگي اثر : مقاله (دايرة المعارف اسلام)

2 تصوف علوي

ويژگي اثر : مقاله (مجله عرفان ايران)

3 جامع الاسرار:جامع تصوّف , تشيع

ويژگي اثر : مقاله (مجله عرفان ايران-)

4 دكارت مؤسس مدرنيته

ويژگي اثر : مقاله (مجله فلسفه دانشگاه تهران-)

5 دكارت و پيدايش مفاهيم نو در هنر

ويژگي اثر : مقاله (مجله فرهنگستان هنر-خيال-)

6 سير مابعدالطبيعه در تاريخ فلسفه غرب

ويژگي اثر : كتاب (تهران-پژوهشگاه علوم انساني)

7 عرفان صراط مستقيم گفت وگوي اديان

ويژگي اثر : مقاله (مجله پل فيروزه)

8 عقل و وحي در قرون وسطي

ويژگي اثر : كتاب(تهران-پژوهشگاه علوم انساني)

9 فلسفه مسيحي چيست؟

ويژگي اثر : مقاله (مجله فلسفه دانشگاه تهران-

10 كتاب خدا در فلسفه

ويژگي اثر : ترجمه كتاب (تهران-حقيقت)

11 گفت وگو و فرا گفت وگو در انديشه

ويژگي اثر : مقاله (مجله فلسفه دانشگاه تهران)

12 معناي هنر و زيبايي در مثنوي

ويژگي اثر : مقاله (مجله دانشكده هنر هاي زيباي دانشگاه تهران-)

پاشايي، محمدتقي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد تقي پاشايي

محل تولد : مشهد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1337/1/1

زندگينامه علمي

محمد تقي پاشايي در فروردين سال 1337 هجري شمسي در شهر مقدس مشهد متولد

گرديد. وي تحصيلات ابتدايي و متوسطه را در تهران گذراند و در سال 57 موفق به اخذ ديپلم رياضي گرديد. ايشان در سال 58 جهت تحصيل علوم حوزوي وارد حوزه علميه اشتهارد شد و بعد از شش ماه در مدرسه علميه برهان شهرري ادامه تحصيل داد و از سال 64 تا كنون در حوزه علميه مقدسه قم مشغول تحصيل و تدريس و تحقيق مي باشد.

پاك نيا، عبدالكريم

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عبدالكريم پاك نيا

محل تولد : تبريز

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1341/1/1

زندگينامه علمي

او در سال 1341 در شهر تبريز به دنيا آمد و در سال 1354 بعد از اتمام تحصيلات دوره ابتدايي دروس جديد،وارد حوزه علميه شد.پدرش حاج اسماعيل يكي از معماران متدين و عالم پرور آن شهر بود. عبد الكريم دروس مقدماتي حوزه و ادبيات عرب را،از اساتيد آن زمان در مدارس علميه طالبيه،صادقيه،حسن پادشاه و حاج صفر على،فرا گرفت.با شتاب گرفتن انقلاب اسلامي ايران،در 29 بهمن 1356 در كنار ديگر طلاب درس را تعطيل،و همراه ساير اقشار مختلف جامعه به جمع انقلابيون پيوست.بعد از پيروزي شكوهمند انقلاب اسلامي ايران به تحصيل ادامه داد تا اينكه در سال 1359 براي تكميل تحصيلات خود در عرصۀ علوم اسلامى،به شهر مقدس قم هجرت كرد.كتاب هاي مطوّل،حاشيه ملا عبد الله،شرح باب حادي عشر را نزد شيخ محمد علي مدرس افغاني و سيد هاشم خوئي و شرح لمعه را در نزد شيخ علي پناه اشتهاردي و شيخ كريم ملاّئي تبريزي خواند.

درس تفسير قرآن را از آيات عظام دكتر صادقي طهراني و جواد آملي و دروس سطح عالي فقه و اصول را از بزرگاني همچون آقايان

شيخ احمد پايانى،شيخ مصطفي اعتمادى،آقا سيد رسول طهراني و منطق و حكمت را نيز از آيت الله شيخ يحيي انصاري شيرازي و شيخ حسن مجد آموخت. درس خارج فقه و اصول را از محضر حضرات آيات شيخ جواد تبريزى،شيخ حسين وحيد خراسانى،شيخ حسين نورى،سيد موسي زنجانى،شيخ مسلم ملكوتي و شيخ جعفر سبحاني بهره مند گرديد. در كنار تحصيل از سال 1371 به تدريس ادبيات،معاني و بيان ، منطق ، فلسفه مقدماتى،فقه و اصول و ساير دروس سطوح عالي پرداخت.همچنين از سال 1366 تاكنون در عرصه تبليغ به مناسب هاي مختلف در 15 استان كشور به فعاليت هاي تبليغي و خدمات در اين وادي اشتغال داشته است.بالاخره در كنار اين اشتغالات عمده ترين وقت خود را در عرصه پژوهش هاي علمي و تحقيقي در موضوعات مختلف دينى،تاريخى،تربيتى و اخلاقى- كه بيشترين علاقه را داشت- صرف نمود.در اين راستا،از رهنمودها و تشويق هاي استاد محمود مهدي پور بهره برد. حاصل تلاش هاي وي در قالب كتاب و مقاله،توسط ناشرين مختلف و يا در مطبوعات و رسانه هاي سراسري چاپ و منتشر شده است.مهمترين موضوعات اين آثار عبارتند از:سيره و سخن پيشوايان معصوم(ع)،مناسبت هاي مذهبى،شرح حال شخصيت هاي تاثير گذار در جهان اسلام،انديشه هاي اهل بيت(ع) در مسائل اخلاقى ، عقيدتى ، تربيتى ، سياسى ، فرهنگي و اجتماعى،مقالات قرآنى ، ياران اهل بيت(ع) و غيره.

پاكپور، علي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

علي پاكپور

محل تولد : رشت

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1344/1/1

زندگينامه علمي

بعد از اخذ ديپلم اقتصاد، در سال 1363 دروس حوزه را در مدرسه علميه جلاليه آستانه اشرفيه آغاز نمودم.

سال 64 براي ادامه

تحصيل به قم آمدم و در مدرسه امام صادق(ع) (نيروگاه) پذيرفته شده به مدّت چهار سال دوره مقدّماتي را به پايان رساندم. ادامه تحصيل در مدرسه امام باقر(ع) (نيروگاه) و ورود به موسسه در راه حق همزمان با دروس موسسه، در سال 73 دروس سطح حوزه را به پايان رساندم. بعد از دوره پنج ساله اول موسسه در راه حق، (موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني) در مقطع كارشناسي ارشد رشته دين شناسي پذيرفته شده و در طول مدت چهار سال پايان نامه خويش را به عنوان «وظيفه گرايي از ديدگاه كريستين ام كرسگارد» دفاع كردم. دو سال آخر دوره كارشناسي ارشد در گروه كارورزي فلسفه اخلاق موسسه زير نظر استاد محمود فتحعلي فعاليت پژوهشي داشته ام، همزمان با كار پايان نامه در گروه اخلاق مركز برنامه ريزي و تدوين كتب درسي نهاد فعاليت نموده و چند سالي است كه به عنوان مسئول گروه اخلاق مشغول فعاليت هستم. بعد از اتمام دوره سطح حوزه چند سالي در درس خارج آيات عظام جوادي آملى، سبحانى، لاريجاني و... شركت كردم. در طول سال 85 با گروه اخلاق و تربيت پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي قم در غالب پروژه اخلاق كاربردى، همكاري داشته و از فضاي علمي آنجا بهره كافي برده ام. اكنون در ضمن فعاليت در گروه اخلاق مركز تدوين نهاد رهبرى، در رشته مدرسي معارف اسلامي گرايش اخلاق و عرفان اسلامي در مقطع دكتري مشغول به تحصيل مي باشم.

پاكدين، كامل

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

كامل پاكدين

محل تولد : مراغه

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1338/7/1

زندگينامه علمي

بنده از سال 1359 بمدت 12 سال بصورت مستمر در مدرسه علميه شهيدين قم تحصيل

كرده و همزمان با تحصيلات حوزوي , دروس دانشگاهي را هم تا سطح كارشناسي به اتمام رساندم.حدود يك سال و نيم در باكو ( آذربايجان شوروي سابق ) مشغول تبليغ بودم. بعد , يكسال در نهاد رهبري دانشگاهها , در قسمت بازرسي فعاليت داشتم بعد , حدود سه سال در مركز دفتر تبليغات اسلامي واحد سيره بعنوان محقق مشغول كار بودم.در جامعه الزهرا (سلام الله عليها ) و دانشكده سپاه قم تدريس كرده ام . يكسال در دانشگاه معارف اسلامي و تاريخ تشيع تدريس داشتم و اخيرا" چهار سال است كه در موسسه پژوهشي راي پرداز مشغول تحقيقات فقهي هستم.

پايا، علي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

دكتر علي پايا در هشتم خرداد ماه سال 1332 ش. در تهران به دنيا آمد.ايشان داراي دكتري رشته فلسفه از دانشگاه لندن مي باشد.نامبرده مدرس فلسفة علم و تاريخ انديشة مؤ سسة اسلامي در لندن بوده و هم اكنون به عنوان استاد مدعو در دانشگاه تربيت مدرس فعاليت دارد. كتاب"فلسفة تحليلي: مسائل و چشم اندازها" تاليف علي پايا ، در دوره بيست و دوم انتخاب كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ،به عنوان كتاب سال برگزيده شد.

گروه : علوم انساني

رشته : فلسفه

تحصيلات رسمي و حرفه اي : علي پايا تحصيلات ابتدايي و دبيرستان را در تهران سپري كرد. سپس وارد تحصيل در مقاطع دانشگاهي شد و ليسانس برق را از دانشگاه صنعتي شريف و فوق ليسانس فلسفه را از دانشگاه تهران اخذ نمود. وي جهت ادامة تحصيل عازم لندن شد و موفق به دريافت فوق ليسانس فلسفه و تاريخ علم و رياضيات و همچنين دكتراي فلسفه از دانشگاه لندن گرديد.

استادان

و مربيان : علي پايا فلسفة اسلامي را در محضر اساتيدي چون مرحوم آيت الله مطهري و مرحوم آيت الله حائري گذرانده است.

مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : دكتر پايا در مشاغل مختلف اجرايي، پژوهشي و آموزشي خدمت نموده است كه به برخي از آنها اشاره مي شود: عضو هيئت علمي و سرپرست گروه علم و فناوري و جامعه، پژوهشگر و مؤ لف كتابهاي تاريخ و فلسفه مركز تحقيقات و تأليف كتب درسي وزارت آموزش و پرورش، مدرس فلسفة علم و تاريخ انديشة مؤ سسة اسلامي در لندن، استاد مدعو دانشگاه تربيت مدرس.

جوائز و نشانها : كتاب"فلسفة تحليلي: مسائل و چشم اندازها" تاليف علي پايا ، در دوره بيست و دوم انتخاب كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ،به عنوان كتاب سال برگزيده شد.

--------------------------------------------------------------------------------

آثار :

1 اسطوره چارچوب در دفاع از علم و عقلانيت

2 ترجمة فارسي كتاب فرگه، هانس اسلوگا

3 جنبه هاي اخلاقي تحقيقات در حوزة سلولهاي بنيادين

4 فلسفة تحليلي: مسائل و چشم اندازها

ويژگي اثر : تاليف،اين كتاب ، در دوره بيست و دوم انتخاب كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ،به عنوان كتاب سال معرفي و برگزيده شد. آشنايي با كتاب فلسفة تحليلي: مسائل و چشم اندازها فلسفة تحليلي: مسائل و چشم اندازها / علي پايا. - تهران: طرح نو، 1382. 797 ص. - (فلسفه و فرهنگ). كتابنامه. - 695 - 736. 1. فراتجدد - جنبه هاي اجتماع. 2.

علوم اجتماعي - تحقيق. الف. عنوان. فلسفة تحليلي يكي از شاخه هاي مهم و اثرگذار فلسفه معاصر است كه در ايران نيز با اقبال و توجه فراوان از سوي پژوهندگان و علاقه مندان به مسائل فلسفي مواجه است. اين كتاب كوششي درخور و شايسته در جهت معرفي «واقع نمايانه» فلسفة تحليلي به خوانندگان فارسي زبان است. شاكلة اصلي كتاب فلسفة تحليلي مجموعه مقالاتي است كه نويسنده آنها را دربارة موضوعاتي كه با فلسفة تحليلي ربط و نسبتي مستقيم يا غير مستقيم دارند به نگارش درآورده است و در هريك از آنها جنبه اي خاص از اين روش خاص فلسفي را مورد بحث قرار داده است. براي ايرانيان كه در ميان بسياري از ملل و اقوام به داشتن ذوق و فطانت فلسفي ممتازند و در پي اندازي بناي رفيع يك نظام فلسفي ويژه سهمي اساسي ايفا كرده اند، آشنايي دقيق و نقادانه با فلسفة تحليلي، امري لازم و مفيد است. در مقالة نخست اين مجموعه با عنوان «فلسفه تحليلي چيست؟» ضمن ارائه توضيح دربارة برخي رهيافت هاي نادرست كه در تحديد حدود فلسفه تحليلي اتخاذ شده، اين پرسش مورد بحث قرار گرفته كه آيا ارتباط ميان اجزاي اين نظام فلسفي از نوع شباهت خانوادگي و بنابراين اعتباري و عرضي است يا آنكه رشته اي واقعي و اصيل موجب وحدت اين اجزا مي شود. «نگاهي اجمالي به سير تحولات تاريخي فلسفة تحليلي» كه به دلالت عنوانش به نهضت فكري فلسفة تحليلي به مثابة يك رويداد خاص در تاريخ انديشه نظر كرده، مكمل مقالة نخست است كه به چيستي اين پديدار نظر داشته است. مقالة «فلسفه از ديد من» نگاه خاص يكي از فيلسوفان نامبردار تحليلي

را به موضوع كاوش هاي خود توضيح مي دهد. مقالة چهارم به بررسي نتايجي اختصاص يافته است كه از آموزه هاي فلسفي ويتگنشتاين (به عنوان يكي از برجسته ترين چهره هاي فلسفة تحليلي) متأخر براي پژوهش هاي حوزة علوم اجتماعي حاصل مي شود. مقالة «كارنپ و فلسفة تحليلي» به تفصيل چشم انداز تكاپوهاي فكري يكي از تأثيرگذارترين فيلسوفان تحليلي را پيش روي خواننده قرار مي دهد. در مقالة «جايگاه مفهوم صدق در آرأ فوكو» ارتباط مفهوم صدق با ديگر مفاهيم و عناصر اساسي نظام فكري وي همچون قدرت، معرفت، باستان شناسي آرأ و انديشه ها و تبارشناسي مفاهيم از منظر فلسفة تحليلي مورد بررسي قرار مي گيرد. مقالة هفتم به بررسي «شهود» و موقعيت آن در فلسفة تحليلي معاصر اختصاص يافته است و در آن پس از بحث مختصري دربارة معاني مختلف «شهود» امكانِ يافتن وجه مشتركي ميان ديدگاه هاي قديم و جديد درباره شهود مورد بررسي قرار گرفته است. در مقالة «نقش آزمايش هاي فكري در كاوش هاي علمي و فلسفي » پس از بحث تفصيلي دربارة ماهيت آزمايش هاي فكري، كوشش شده است تا حدود معرفت بخشي اين هستارهاي ذهني را روشن سازد

5 فلسفه هاي بهداشتي و فلسفه هاي غير بهداشتي ايران

6 فناوريهاي نو (نانو، بايو، اينفو) و فرهنگ

7 كارگاه بين المللي يك روزه اسلام و دموكراسي

8 گفت و گو در جهان واقعي

پاينده، جعفر

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

جعفر پاينده

محل تولد : نجف آباد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1326/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب جعفر مشهور به پاينده فرزند حسنعلي پس از گذراندن دروس مكتبي در سال1344

به حوزه علميه الحجه در نجف آباد وارد شدم و در مدت يك سال و نيم دروس مقدمات و سيوطي و مغني و منطق را نزد مرحوم حاج شيخ غلام حسين منصور و مرحوم حاج آقا محمود مدرس و ديگر اساتيد گذراندم . اين مدرسه در آن زمان تحت نظر مرحوم حاج شيخ عباس ايزدي بود و بعضي دروس را شخص ايشان عهده دار بودند. پائيز سال 1346 به حوزه علميه قم آمدم و در مدرسه حاج ملا صادق در چهار مردان كه تحت نظر مرحوم آيت الله گلپايگاني بود، دروس معالم و مختصر و حاشيه و منطق و ... را نزد آقايان اميني و حاج حسن آقا تهراني و آدينه وند خواندم و در سال تحصيلي 1347 به مدرسه حقاني تحت مديريت مرحوم شهيد قدوسي وارد شده و دنباله درس معالم و مختصر را نزد آيات : جنتي و خزعلي خوانده و دروس سطح عالي را به ترتيب نزد اين آقايان گذراندم؛ حضرات آيات: مرحوم حرم پناهي و آيت الله محمدي گيلاني، درس لمعه آيت الله مومن قمي، درس اصول فقه آيت الله آذري قمي ،درس رسائل شيخ مرحوم آيت الله احمدي ميانجي ،درس مكاسب آيت الله يوسف صانعي، درس كفايه آيت الله جوادي آملي، درس بداية الحكمه آيت الله حسن زاده آملي، درس هيئت و كليله و دمنه آيت الله دكتر احمد بهشتي، درس انشاء و نويسندگي آيت الله شهيد قدوسي ،درس اخلاق و عروة الوثقي آيت الله شهيد مفتح و آيت الله انصاري شيرازي ،درس منظومه منطق آيت الله مصباح يزدي ،ضمناً دروس متفرقه ديگري هم مثل مكالمه عربي ، تجويد

قرآن و معلومات عمومي تا حد ديپلم در زمينه طبيعي، زبان انگليسي و تشريح كالبد بدن انسان وجود داشت كه از دبيران فرهنگي استفاده مي شد. نزديك پنج سال دروس ياد شده در مدرسه حقاني گذرانده شد و از سال 52 كه اوج اختناق در زمان شاه بود ، بنده از مدرسه حقاني به مدرسه خان و حجتيه آمدم و سه سال تحت تعقيب ساواك شاه قرار گرفتم و همواره در مسافرت و متواري بودم .سال 55 و 56 در خارج كشور (سوريه و لبنان و كويت و ... ) به سر ميبردم و بيشتر اعلاميه هاي امام را در بين ايرانيان زائر و زوار حج پخش مي كردم (با جمعي از دوستان).در اين پنج سال از نظر دروس حوزه وقفه اي ايجاد شد.

اساتيد دروس خارج يا عالي از سال 1360 : درس اسفار اربعه تا آخر نزد آيت الله جوادي آملي ،قسمتي از اشارات نزد آيت الله حسن زاده آملي،عرفان نظري درس فصوص قيصري نزد آيت الله حسن زاده آملي ،درس تمهيد القواعد نزد آيت الله جوادي آملي،درس خارج اصول نزد آيت الله فاضل لنكراني و آيت الله صانعي ،درس خارج فقه زكات و مكاسب محرمه و ولايت فقيه نزد آيت الله منتظري ،درس خارج قسمتي از طهارت و صلوة نزد آيت الله تبريزي ،نوارهاي درسي برهان شفا از استاد مصباح يزدي.

پاينده، محمود

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمود پايندة لنگرودي در سال 1310 خورشيدي در شهرستان لنگرود به دنيا آمد.استاد سالهاست كه به عنوان گرافيست و خوشنويس به خدمات هنري و فرهنگي اشتغال دارد و روزگار را به پژوهش در فرهنگ و تاريخ سرزمين كهنسال گيل و

ديلم سپري مي كند. كتاب "فرهنگ گيل و ديلم " محمود پايندة لنگرودي ، در دوره ششم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به عنوان كتاب سال برگزيده شد.

گروه : علوم انساني

رشته : زبان و ادبيات فارسي

تحصيلات رسمي و حرفه اي : محمود پايندة لنگرودي دورة تحصيلات دبستان و دبيرستان را در زادگاه خود به پايان برد و در سال 1332 راهي تهران شد و همكاري با مطبوعات را آغاز كرد.

مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : محمود پايندة لنگرودي سالهاست كه به عنوان گرافيست و خوشنويس به خدمات هنري و فرهنگي اشتغال دارد و روزگار را به پژوهش در فرهنگ و تاريخ سرزمين كهنسال گيل و ديلم سپري مي كند.

جوائز و نشانها : كتاب "فرهنگ گيل و ديلم " محمود پايندة لنگرودي ، در دوره ششم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به عنوان كتاب سال برگزيده شد.

--------------------------------------------------------------------------------

آثار :

1 آيين ها و باورداشتهاي گيل و ديلم

ويژگي اثر : بنياد فرهنگ ايران 1355

2 خوئينه هاي تاريخ دارالمرز (گيلان و مازندران)

ويژگي اثر : (در دست چاپ)

3 دكتر حشمت جنگلي

ويژگي اثر : انتشارات شعله انديشه – 1368

4 فرهنگ گيل و ديلم

ويژگي اثر : اميركبير 1367-اين كتاب در دوره ششم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران ،از طرف وزرات فرهنگ و ارشاد اسلامي معرفي و برگزيده شده است

5 قيام غريب شاه گيلاني

ويژگي

اثر : انتشارات سحر 1357

6 گل عصيان

ويژگي اثر : مجموعة شعر 1336

7 گيلان در شعر شاعران و مجموعة شعر (فارسي)

ويژگي اثر : (در دست چاپ)

8 ليله كوه

ويژگي اثر : شعر گيلكي 1358

9 مثلها و اصطلاحات گيل و ديلم

ويژگي اثر : بنياد فرهنگ ايران 1352

10 مجموعة مقالات گيلان شناسي

ويژگي اثر : (در دست چاپ)

11 يَه شُو بو شَئوم روخُئونَه

ويژگي اثر : شعر گيلكي – 1358

--------------------------------------------------------------------------------

منابع :

1www.ketabesal.ir

پرور، اسماعيل

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

اسماعيل پرور

محل تولد : شيراز

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1343/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب در سال 1362 پس از اخذ ديپلم رياضي ، وارد شهر مقدس قم شده و تحصيل علوم حوزوي را نزد برخي از اساتيد اين شهر آغاز كردم . از سال 1375 توفيق شركت در دروس خارج حضرت آيت الله جوادي آملي را يافتم و پاره اي از ابواب فقهي و معارف تفسيري را از اين استاد فرزانه فرا گرفتم . همزمان با تحصيل علوم فقه و اصول ، به پژوهش در مباحث عقلي پرداختم و در سلسله جلسات پژوهشي مرحوم حجت الاسلام سيد منيرالدين حسيني شيرازي - بنيانگذار فرهنگستان علوم اسلامي- شركت كردم و از نزديك با انديشه هاي ايشان در زمينه ضرورت تدوين و طراحي علوم اسلامي و لزوم دست يابي به مدل اداره جامعه بر پايه احكام دين آشنا شدم و در اين

ميان با برخي از مراكز پژوهشي ديگر مانند مركز پژوهش هاي اسلامي صدا و سيما نيز همكاري خود را آغاز نموده و چند كتاب و مقاله به رشته تحرير درآوردم .

پرهيزكار، غلامرضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

غلامرضا پرهيزكار

محل تولد : استهبان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1351/7/1

زندگينامه علمي

اينجانب غلامرضا پرهيزكار دبيرستان را در رشته رياضي در زادگاهم استهبان به پايان بردم و پس از آن جهت تحصيل درعلوم ديني و در سال 1370؛ به حوزه علميه قم آمدم. 6 سال نخست را در مدرسه معصوميه(س) و پس از آن به سبك معمول در حوزه در درس هاي آزاد شركت كردم و در سال 1380 و پس ازاتمام دوران سطح به درس خارج اشتغال يافتم و تاكنون (سال 85) مشغول به تحصيل هستم. ضمن تحصيل در حوزه از سال 77 به بعد در موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره) نيز مشغول تحصيل در رشته جامعه شناسي شدم و هم اكنون در حال نگارش پايان نامه كارشناسي ارشد خود با عنوان «بررسي تأثيرات انقلاب اسلامي بر گرايش به مهدويت در ايران و بررسي موردى زائرين مسجد جمكران» مي باشم. و به تازگي نيز در گروه جامعه شناسي مركز پژوهشهاي اسلامي صدا و سيما مشغول به فعاليت شده ام.

پرهيزگار، محمدرضا

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد رضا پرهيزگار استاد بخش زبان و ادبيات انگليسي دردانشگاه شيراز است . او به ويژه درمورد ترجمه فعاليت مي كند . او دانستن يك زبان خارجي را براي ترجمه كافي نمي داند. وي دانش زبان شناسي با شاخه منظور شناسي راجهت ترجمه لازم و ضروري مي داند او همچنين نظريه تاويل يا هرمنوتيك را از لوازم ترجمه شمرده است .گروه : علوم انساني رشته : زبان و ادبيات انگليسي گرايش : زبان هاي خارجي فعاليتهاي ضمن تحصيل : مهمترين فعاليت ضمن تحصيل محمد رضا

پرهيزگار ، ترجمه است . او براين عقيده است كه امروزه كساني كه زبان شناسي مي خوانند، دو رشته جديد را تحصيل مي كنند كه بدون اطلاع ازاين دورشته ، يك ترجمه خوب به دست نمي توان داد . مگر به طور تصادفي ، آن دو دانش ، يكي دانش زبان شناسي باشاخه منظور شناسي است كه همان پراگماتيك و گفتمان و تحليل سخن كاوي يا ديسكوآناليزيسم است و ديگر شناخت نظريه هاي متاخر وجدي ادبي است مثل نظريه تاويل يا هرمنوتيك مي باشد .وقايع ميانسالي : مهمترين امر اين دوران رو آوردن محمد رضا پرهيزگار به ام ترجمه است . او كه سخت به ترجمه علاقمند است براين باور مي باشد كه ما ضمن اينكه نقد ترجمه داشته باشيم ، ازطريق مطبوعات نيز به طور مرتب ترجمه هاي خوب را معرفي كنيم تا خوانندگان به سراغ ترجمه هاي غلط و نادرس نروند .آرا و گرايشهاي خاص : محمد رضا پرهيزگار زمينه آفرينش كارفرهنگي رادرترجمه ، آشفته مي داند . او معتقد است كه بعد ازانقلاب اسلامي ، بسياري از مردم به دليل تجربه هايي كه دريك زبان خارجي داشتند و يا دردانشگاهها انگليسي و فرانسه خوانده بودند ، به ترجمه وري آوردند و اين تنها ظاهر قضيه است . اينها گمان مي كردند دانستن يك زبان خارجي براي ترجمه كافي است . اما اين درست نيست و آشفتگي مي آفريند .آثار : ترجمه رنگ ارغواني ويژگي اثر : اين رمان تاليف خانم آليس و اكران است .

پريمي، علي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

علي پريمي

محل تولد : دامغان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد :

1353/1/1

زندگينامه علمي

اينجايب علي پريمي داراي تحصيلات حوزوي ودانشگاه مي باشم .تحصيلات حوزه خود را تا پايه دوم در حوزه علميه دامغان درسالهاي 67-68 سپري نمودم وسال1369وارد حوزه علميه قم شدم و تاكنون مشغول تحصيل هستم كه حدود هشت سال سابقه حضور در دروس خارج فقه واصول را دارم .همزمان با تحصيلات حوزوي ،تحصيلات متوسطه و بعد قبولي در دانشگاه را كسب نمودم و دررشته ادبيات وزبان فارسي مدرك كارشناسي را دريافت نمودم و بعد در دانشگاه باقرالعلوم (ع)قم موفق به اخذ مدرك كارشناسي ارشد شدم و از سال 79تاكنون در موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره)به عنوان محقق و مسئول كتابخانه تخصصي علوم عقلي مشغول به تحقيق و پژوهش هستم . ازسال 1380تاكنون در دانشگاههاي مختلف كشور (پيام نور قم،دامغان ،صنعتي شاهرود،آزاداسلامي دامغان،وشاهرود )در رشته فلسفه ،دروس عمومي و رشته حقوق مشغول به تدريس هستم .

پزشكي، محمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد پزشكي

محل تولد : تهران

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1346/5/1

پسنديده، عباس

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عباس پسنديده

محل تولد : محلات

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1348/7/1

زندگينامه علمي

در سال 1348 در شهر محلات متولد شدم. در سال 1364 وارد حوزه علميه القائم محلات شده و از محضر اساتيد آن حوزه به خصوص مرحوم آيت الله سيد طه مقدسي بهره بردم. در سال 1366 وارد حوزه علميه ولي عصر خوانسار شدم و از محضر اساتيدي چون مرحوم آيت الله تقديري و ديگر اساتيد معظم آن حوزه استفاده كردم. در سال 1368 وارد حوزه علميه قم شدم و پس از اتمام دروس سطح، در دروس خارج حضرات آيات فاضل لنكراني، مكارم شيرازي، سبحاني و جوادي آملي شركت كردم. از سال 1373 همكاري علمي خود را با مركز تحقيقات دارالحديث آغاز كردم كه همچنان ادامه دارد. همچنين از سال 1382 به تدريس در دانشكده علوم حديث و از سال 1383 به تدريس در رشته تخصصي علوم حديث حوزه علميه قم اشتغال دارم.

پناهي، علي احمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

علي احمد پناهي

محل تولد : اراك

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1349/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب علي احمد پناهي فرزند شمس الله تحصيلات ابتدايي و راهنمايي خود را در فراهان اراك گذرانده و بعد از اتمام تحصيلات راهنمايي ،در سال 1366 وارد حوزه علميه قم گرديدم.دروس مقدماتي وسطح را در مدرسه علميه امام علي (ع)و مدرسه معصوميه به پايان بردم و دروس سطح عالي و خارج را در مدرسه آقاي گلپايگاني و مسجد اعظم،ادامه دادم.و الآن حدود 9سال است كه در درس خارج شركت مي كنم.هم زمان با تحصيلات حوزوي ،دروس جديد را از مؤسسه آموزشي و پژوهشي

امام خميني (ره)پي گيريي كردم.و دوره كارشناشي ارشد معارف را در اين مؤسسه به پايان بردم و سپس در اداره كارشناسي ارشد روانشناسي شركت كرده و آن را در سال 82به پايان بردم و الآن به عنوان محقق در مؤسسه امام خميني مشغول هستم.ضمنا حدود 15 سال است كه از مراكز روستايى،سپاه،و بيشتر در مراكز دانشگاهي هم(در ايام رمضان،محرم،و غيره)به تبليغ مي پردازم.

پور داوود، ابراهيم

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

(1347 -1264 ش)، نويسنده و محقق. پدرش بازرگان بود. در رشت متولد شد. مقدمات فارسى و عربى را در همان شهر آموخت. پس از آن به تهران آمد و نزد محمدحسين خان، سلطان الفلاسفه، به تحصيل حكمت و طب قديم پرداخت. وى در آغاز مشروطه رهسپار بيروت شد و مدت دو سال و نيم در آن ديار به فراگرفتن زبان و ادبيات فرانسه مشغول بود. سپس به ايران بازگشت و پس از اقامت كوتاه به فرانسه رفت و در پاريس به تحصيل علم حقوق پرداخت. در زمان جنگ جهانى اول به ايران آمد و در كرمانشاه روزنامه اى به نام «رستخيز» منتشر كرد، كه موفق به ادامه ى نشر آن نشد. پس از چند ماه رهسپار اروپا شد و در آلمان مطالعات عميق خود را درباره ى آيين و زبان و فرهنگ ايران باستان آغاز كرد و «اوستا» را محور اصلى پژوهش خود قرار داد. پور داوود در سال 1311 ش، به درخواست رابيندرانات تاگور، براى دومين بار به هندوستان سفر كرد. در آنجا به تكميل مطالعات و پژوهش ايران شناسى خود پرداخت و در دانشگاه ويسو بهارتى مشغول تدريس شد و دو سال بعد به آلمان بازگشت. در هنگام تاسيس دانشكده ى ادبيات از پورداوود

دعوت شد كه براى تدريس به ايران بازگردد، در سال 1315 ش به ايران آمد. وى از آن پس به جز دوره هاى كوتاه مسافرتهاى علمى خود، در تهران مى زيست و در دانشكده هاى ادبيات و حقوق به تدريس اشتغال داشت از سال 1317 ش به عضويت پيوسته ى فرهنگستان جهانى هنر و دانش برگزيده شد و در سال 1346 ش، به پاس خدمات انسان دوستانه اش از دربار واتيكان به دريافت نشان علمى و عنوان شواليه دونس سيلوستر مفتخر شد. وى در سال 1342 ش با عنوان استاد ممتاز از دانشگاه بازنشسته شد و در 83 سالگى درگذشت. از آثارش: «فرهنگ ايران باستان»؛ «خرده اوستا»؛ «خرمشاه»؛ «ويسپرد»؛ «آناهيتا»؛ «هرمزنامه».

برگرفته از كتاب :اثرآفرينان (جلد اول-ششم)

منابع زندگينامه :از نيما تا روزگار ما (153 ،150)، چهارصد شاعر برگزيده ى پارسى گوى (174 -171)، راهنماى كتاب (س 11، ش 9، ص 490 -481)، زندگينامه ى رجال و مشاهير (177 -175 /2)، سخن (س 2، ش 1، ص 49 -48)، سخنوران نامى معاصر (832 -828 /2)، سواد و بياض (570 -559)، شرح حال رجال (7/6)، گلزار معانى (190 -188)، مولفين كتب چاپى (42 -40 /1).

پور داوود، ابراهيم

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

استاد ابراهيم پور داود اديب ،مورخ و سخنور معاصر در سال 1264 ه.ش در شهر رشت به دنيا آمد. وي مقدمات فارسي و عربي را در زادگاهش آموخت و در سال 1284ه.ش براي تحصيل حكمت و طب قديم به تهران آمد. پور داود در آغاز نهضت مشروطه براي كسب علوم جديد به بيروت رفت. وي پس از دو سال و نيم اقامت در لبنان به ايران بازگشت و رهسپار فرانسه شد و در پاريس به تحصيل علم حقوق پرداخت.

استاد پور داود در سال 1307 به اروپا بازگشت و در سال 1311 به درخواست رابيند رانات تاگور شاعر و فيلسوف هندي به تدريس فرهنگ ايران در دانشگاه ويسوبهارتي شهر شانتي نيكيتان پرداخت . پس از آن پور داود مجددا مطالعات خود را در اروپا ادامه داد. وي در سال 1316 به دعوت مسئولان دانشگاه تهران، براي تدريس زبانها و ادبيات ايران پيش از اسلام دعوت شد. پور داود از اين تاريخ تازمان بازنشستگي در دانشكده ادبيات دانشگاه تهران به تدريس و تحقيق فرهنگ ايران باستان، زبان اوستا و تاريخ حقوق ايران باستان اشتغال داشت.ايشان در سال 1347 در سن هشتاد و سه سالگي در شهر رشت درگذشت.

گروه : علوم انساني

رشته : تاريخ

گرايش : تاريخ و ادبيات ايران پيش از اسلام،

تحصيلات رسمي و حرفه اي : ابراهيم پور داود مقدمات فارسي و عربي را در زادگاهش آموخت و در سال 1284ه.ش براي تحصيل حكمت و طب قديم به تهران آمد. پور داود در آغاز نهضت مشروطه براي كسب علوم جديد به بيروت رفت. وي پس از دو سال و نيم اقامت در لبنان به ايران بازگشت و رهسپار فرانسه شد و در پاريس به تحصيل علم حقوق پرداخت. پور داود پس از شروع جنگ جهاني اول به ايران بازگشت و در كرمانشاه دست به انتشار روزنامه اي بنام رستخيز زد و پس از چند ماه مجددا عازم اروپا شد و در آلمان با ايران شناسان و طرز كار آنان آشنا شد. از اين زمان به بعد پورداود به رشته ايران شناسي به ويژه زبان و فرهنگ ايران علاقه مند شد و زندگي خود را وقف مطالعه و پژوهش تاريخ ايران باستان

كرد. وي در سال 1303 ه.ش به ايران بازگشت و پس از يك سال و نيم به هندوستان رفت و با دستيابي به برخي از منابع آئين ايران باستان، بخشي از تفسير اوستا را منتشر كردو يك سلسله سخنراني نيز در باره ايران و فرهنگ كهن آن ايراد كرد كه در كتابي بنام خرمشاه گرد آوري شد.

زمان و علت فوت : پور داود در سال 1347 در سن هشتاد و سه سالگي در شهر رشت درگذشت.

مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : استاد پور داود در سال 1307 به اروپا بازگشت و در سال 1311 به درخواست رابيند رانات تاگور شاعر و فيلسوف هندي به تدريس فرهنگ ايران در دانشگاه ويسوبهارتي شهر شانتي نيكيتان پرداخت و ضمن اقامت يك ساله خود در هند صد بند ازاشعار تاگور را از بنگالي به فارسي برگرداند; پس از آن پور داود مجددا مطالعات خود را در اروپا ادامه داد. وي در سال 1316 به دعوت مسئولان دانشگاه تهران، براي تدريس زبانها و ادبيات ايران پيش از اسلام دعوت شد. پور داود از اين تاريخ تازمان بازنشستگي در دانشكده ادبيات دانشگاه تهران به تدريس و تحقيق فرهنگ ايران باستان، زبان اوستا و تاريخ حقوق ايران باستان اشتغال داشت. وي در سال 1317 به عضويت دائمي فرهنگستان ايران درآمد. پور داود در سال 1324 انجمن ايران شناسي را در تهران داير كرد و پس از دو سال آموزشگاهي براي ايرانشناسي بوجود آورد كه مدت دو سال دوام داشت.استاد پور داود در سال 1341 ه.ش به عضويت شوراي فرهنگي (سلطنتي) وقت منصوب شد.در سال 1342 دانشگاه دهلي به او درجه دكتري افتخاري داد

و در سال 1344 به عنوان اولين دانشمند ايراني به عضويت آكادمي جهاني هنر و دانش برگزيده شد.

مراكزي كه فرد از بانيان آن به شمار مي آيد : ابراهيم پور داوددر سال 1324 انجمن ايران شناسي را در تهران داير كردو پس از دو سال آموزشگاهي براي ايرانشناسي بوجود آورد كه مدت دو سال دوام داشت

جوائز و نشانها : در سال 1324 دانشگاه تهران طي مراسم بزرگداشتي از خدمات علمي و فرهنگي ابراهيم پور داودقدرداني كرد و به همين مناسبت در سال 1325 ياد نامه اي مشتمل بر شرح احوال و آثار او به كوشش دكترمحمد معين به زبان فارسي و زبانهاي اروپائي منتشر شد. پور داود در سال 1345 جايزه بزرگ تاگور را از دولت هندوستان دريافت كرد و درسال 1346 به دريافت نشان علمي و عنوان شواليه دوسن سيلوستر (DeSilvester)از دربار واتيكان مفتخر گرديد

--------------------------------------------------------------------------------

آثار :

1 آناهيتا،

ويژگي اثر : تهران (1343)

2 ايرانشاه(تاريخچه مهاجرت زرتشتيان به هند)

ويژگي اثر : بمبئي 1344

3 پوراندخت نامه،

ويژگي اثر : بمبئي (1306)

4 خرده اوستا

ويژگي اثر : (تفسير مجموعه اوستا بامتن اوستائي) بمبئي، ( 1310)

5 سوشيانت بمبئي

ويژگي اثر : 1306

6 فرهنگ ايران باستان،

ويژگي اثر : تهران (1326)

7 گاتها، نخستين بخش از كتاب مينوي اوستا،

ويژگي اثر : بمبئي (1305)

8 گفت و شنود پارسي

ويژگي

اثر : (براي دبيرستانهاي هند) بمبئي (1312)

9 هرمزد نامه،

ويژگي اثر : تهران(1331)

10 يزد گرد شهريار،

ويژگي اثر : بمبئي (1312)

11 يسپرد،

ويژگي اثر : تهران (1342).

12 يشتا بخش نخست

ويژگي اثر : 1307

پور طباطبايي، مجيد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد مجيد پور طباطبائي

محل تولد : تهران

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1336/6/1

زندگينامه علمي

در مورخه يكم شهريور ماه 1336 در تهران متولد شدم، سه سال اول ابتدايي را در قم خواندم از تابستان 1345 به تهران منتقل شدم.ديپلم رياضى خود را در سال 1354 از دبيرستان محمد على فروغى تهران دريافت كردم. از سال 1350 مشغول آموختن زبان انگليسى در مؤسسات انگليسى شكوه، ملى زبان، انجمن ايران و آمريكا (كانون زبان فعلي) بودم. در همان سال در كنكور سراسر در رشته زبان انگليسى مدرسه عالى ادبيات و زبانهاى خارجى پذيرفته شدم. تحصيل در دورة كارشناسى مدت سيزده سال طول كشيد و در سال 1367 از دانشگاه علامه طباطبايى فارغ التحصيل شدم. علاقه به ادبيات و سينما از سال 1349 به واسطه آشنايى و رفاقت با يكى از اقوام (كه دانشجوى رشته فيزيك دانشگاه تهران بود) در اينجانب شكل گرفت. (اين علاقه منجر به تسلّط نسبى به ادبيات و سينماى قبل از انقلاب ايران و جهان شد كه البته با هدايت و راهنمايي هاى مرحوم آيت الله حاج شيخ على صفايى حايري(ره) (مشهور به عين – صاد) شكل و سمت و سوى مناسب شد.

در سال 1357 (ارديبهشت ماه) به خاطر شركت در

فعاليت هاي سياسى به مدت يك ترم از دانشگاه اخراج شدم كه پس از پيروزى انقلاب اسلامى به دانشگاه باز گشتم.از اواخر سال 59 با آشنايى با مرحوم آيت الله رحمانى خليلى كه به تازگى از نجف به تهران آمده بود علاقمند به آموختن دروس حوزوى گشتم، البته اين علاقه بيشتر ريشه در آشنايى با مرحوم آيت الله حاج شيخ على صفايى حايرى كه در اواخر سال 1355 در منزل يكى از اقوام كه از مكه آمده بود شروع شده بود.از مهر ماه 1360 به طور رسمى از تهران به قم منتقل شدم تا براى آموزش حوزوى خود شكل مناسب و مفيدى فراهم كنم. با توجه به سن (حدود 24 سال) و تلاش برخى از فضلاى حوزه دروس ادبيات را تا پايان سال تحصيلى 1361 به پايان بردم.تير ماه 61 با زمزمه بازگشايى دانشگاه ها به تهران باز گشتم ولى دروس حوزوى را رها نكردم و به طور خصوصى از محضر حجة الاسلام و المسلمين مرحوم شيخ مجتبى عاملى زيد عزه متوفاي فروردين 1385 در محله سرچشمه تهران دروس معالم و كتابهاى اوليه شرح لمعه استفاده كردم.

در اواخر سال 1361 با تشكيل پرونده رسمى در حوزه علميه قم تصميم به اقامت دائمى در قم گرفتم و از همين رو از شهريور 62 ادامة دروس سطح را پى گرفتم. اصول فقه مظفر را از استاد فقيهى استفاده كردم، و كتابهاى مختلف (لمعه) را از بزرگانى چون مرحوم پايانى، حاج شيخ على پناه اشتهاردى، مرحوم حجه الاسلام محامى (زيد عزه) فرا گرفتم. پس از آن فراگيرى مكاسب محرمه و رسائل را به طور همزمان از محضر اساتيدى چون

حجة الاسلام اعتمادى، موسوى تهراني(زيد عزه) آيت الله حاج شيخ على صفايى حايرى آغاز كردم. پس از اتمام رسائل، كفايه جلد يك را از محضر آيت الله صفايى حايرى و جلد دوم را از محضر حجه الاسلام موسوى تهرانى استفاده كردم. بيع و خيارات را هم از محضر مرحوم صفايى حايرى بهره بردم.در سال 1369 موفق به پايان دوره سطح و گذراندن امتحانات شفاهى پايه دهم شدم. درس خارج خود را به منظور فراگيرى رجال، با همراهى چند تن از فضلا با حضور در درس خارج (حج) حضرت آيت الله حاج سيد موسى شبيرى زنجانى شب ها يك ساعت پس از نماز مغرب و عشاء در منزل ايشان آغاز كردم. (در آن تاريخ سال هشتم درس حج ايشان بود كه با حضور حدود 12 تن ادامه مى يافت). همزمان در درس خارج اصول آيت الله وحيد خراسانى شركت مي كردم. پس از دوسال درس خارج فقه خود را در محضر آيت الله حاج شيخ جواد تبريزى و خارج اصول را در محضر آيت الله مومن ادامه دادم.

در همان سال ها حضرت آيت الله مومن مسائل مستحدثه را در روزهاى جمعه در منزل خود با حضور 7 الى 8 نفر پي مي گرفتند كه اينجانب نيز در آن حلقه شركت مي كردم. در طول اين مدت (از سال 69 تا 78) جمعى از فضلا به صورت موضوعى بر روى برخى عناوين فقهى كار دسته جمعى انجام مي دادند و وقتى در هر موضوع جزئى به نتايجى دست مي يافتند، حاصل مطالعه خود را به عرض مرحوم آيت الله حاج شيخ على صفايى حايرى مي رساندند و ايشان نتيجه بررسي هاى آنان را مورد نقد و

ارزيابى قرار داده و نواقص كار آنان را گوشزد و سمت و سو مي داد. افتخار همراهى دوستان در اين محفل را نيز داشتم.از سال 1364 به دليل آن كه دروس متداول حوزوى عطش اينجانب و جمعى از دوستان كه همگى دروس دانشگاهى را نيمه تمام گذارده و به حوزه آمده بوديم،را پاسخ نمى گفت با هدايت مرحوم آيت الله صفايى حايرى به بررسى مطالعه عرفان و فلسفه پرداختيم اين سير مطالعاتى حدود 3 سال طول كشيد كه براى اينجانب حاصلى به عنوان بررسى فلسفة افلاطونى و تأثير آن بر عرفان و فلسفه مسيحيان و مسلمانان را داشت كه به دليل وسواس هاى اينجانب هنوز براى نشر به هيچ ناشرى ارائه نشده است.

از سال 1367 همين جمع به دلالت و هدايت مرحوم استاد به مطالعة تاريخ اسلام رو آورديم كه براى اينجانب حاصلى تحت عنوان (ابوطالب تجلى ايمان) داشت كه بعدها با تجديد نظر به چاپ رسيد.از سال 1371 با آشنايى با دكتر على لاريجانى كه به واسطه حجة الاسلام مهندس مجتبى همدانى (كه از زمان حضور در واحد دانشجويى حزب جمهورى اسلامى در سال هاى 58 – 60 با يكديگر آشنايى و رفاقت داشتيم) به وزارت فرهنگ و ارشال اسلامى و در پى آن صدا و سيما راه يافتم و در كنار دروس حوزوى به انجام خدماتى نائل آمدم. در سال 1375 با تشكيل دانشكده اصول دين، در اولين دوره آن دانشكده پذيرفته شدم كه در سال 1378 از آن دانشكده با نگارش پايان نامه اى تحت عنوان جايگاه صحيح مسلم در سير تدوين حديث (كه از نمرة 20 برخوردار شد) فارغ التحصيل گرديدم. اين پايان نامه

در ششمين دوره پايان نامه برتر رتبة اول مقطع كارشناسى ارشد در رشته الهيات را به خود اختصاص داد. اين رساله بالغ بر 5 جلد و 1560 صفحه آ- چهار است كه هنوز هيچ ناشرى خود را براى چاپ و نشر آن به خطر نينداخته است. در پايان خاطر نشان مي شود كه در حال حاضر در حال نگارش پژوهشى تحت عنوان رويارويى خاورشناسان با قرآن در حدود 1000 صفحه براى مركز فرهنگ و معارف قرآن دفتر تبليغات اسلامى هستم.

پور منصوري، خليل

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

خليل پور منصوري

محل تولد : رامسر

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1343/1/1

زندگينامه علمي

در سال 1361 وارد حوزه علميه قم شده و در مدرسه رضويه تحصيلات حوزوي خود را ادامه دادم. پس از اتمام دروس سطح حوزوي در سال 66- 65در درس خارج آيت الله منتظري و آيات عظام شركت و در سال 1372 در كلاس هاي تخصصي قوه قضائيه شركت نمودم . از سال 1368 به بعد نگارش و تحقيق را شروع و در همان سال كتاب نظرية الوصف را نگاشته و در سال بعد به چاپ رساندم. پس از آن كتب متعدد و صدها مقاله علمي و قرآني را تأليف و در مطبوعات كثيرالانتشار چون كيهان به چاپ رساندم.

پوراحمد، احمد

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

دكتر احمد پور احمد در سال 1337 در كرمان متولد شد.ايشان داراي دكتري رشته جغرافيايي انساني با تخصص برنامه ريزي شهري از دانشگاه تربيت مدرس(در سال 1373 ) مي باشد. وي پس از انقلاب اسلامي به عنوان نماينده دانشجويان دانشگاه تهران به عضويت كميته برنامه ريزي رشته جغرافيا شوراي عالي (ستاد) انقلاب فرهنگي درآمد و همزمان به عنوان مسوول همه پژوهشي جغرافيا در دفتر مركزي جهاد دانشگاهي، به فعاليت پرداخت. كتاب "قلمرو فلسفه جغرافيا "تاليف ،ايشان ، در دوره بيست و پنجم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به عنوان كتاب سال برگزيده شد.گروه : علوم انسانيرشته : جغرافياگرايش : برنامه ريزي شهريتحصيلات رسمي و حرفه اي : احمد پوراحمدپس از اخذ مدرك كارشناسي ارشد از دانشگاه تربيت مدرس در سال 1367، در دوره دكتراي همان دانشگاه پذيرفته و سرانجام در سال 1373 دكتراي

جغرافياي انساني با تخصص در برنامه ريزي شهري را با درجه عالي دريافت كرد. وقايع ميانسالي : احمد پوراحمد پس از انقلاب اسلامي به عنوان نماينده دانشجويان دانشگاه تهران به عضويت كميته برنامه ريزي رشته جغرافيا شوراي عالي (ستاد) انقلاب فرهنگي درآمد و همزمان به عنوان مسوول همه پژوهشي جغرافيا در دفتر مركزي جهاد دانشگاهي، به فعاليت پرداخت.مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : احمد پوراحمد تاكنون سمت هايي از جمله معاونت آموزشي دانشكده ادبيات و علوم انساني (76- 1374)، مدير كل امور پژوهش دانشگاه (1385- 1376)، عضويت در هيات مميزه مركزي جهاد دانشگاهي، عضويت در شوراي مركزي انجمن جغرافيايي ايران و در حال حاضر رياست دانشكده جغرافيا و مشاور معاونت پژوهشي و فناوري دانشگاه را برعهده دارد و در سال 1385 به عنوان مدير نمونه دانشگاه تهران مورد تشويق قرار گرفته است. فعاليتهاي آموزشي : دكتر احمد پوراحمد رسما از سال 1373 فعاليت خود را در گروه جغرافياي دانشگاه تهران آغاز كرده و بيش از 10 درس مختلف در رشته هاي مربوط به جغرافيا را در دوره هاي كارشناسي و كارشناسي ارشد و دكتري تدريس مي كند.جوائز و نشانها : دو عنوان از كتاب هاي احمد پور احمد موفق به كسب جايزه از جشنواره فرهنگي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي در سال 1379 و كتاب سال دانشجويي كشور در سال 1381 شده اند. همچنين كتاب "قلمرو فلسفه جغرافيا "تاليف ،ايشان ، در دوره بيست و پنجم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به عنوان كتاب سال برگزيده شد. دكتر احمد پوراحمد در سال 1383 به عنوان استاد نمونه دانشگاه تهران برگزيده شد و همچنين در سال 1385 به

عنوان پژوهشگر برگزيده دانشگاه، نشان پژوهش دانشگاه تهران را كسب كرد. دو عنوان از طرح هاي ايشان به عنوان طرح برگزيده هفتمين جشنواره بين المللي خوارزمي در سال 1373 رتبه سوم تحقيق را به خود اختصاص داده و ديگري به عنوان طرح نمونه دانشگاه تهران در سال 1380 برگزيده شده است. دكتر احمد پوراحمد تاكنون راهنمايي تعداد زيادي پايان نامه كارشناسي ارشد و رساله دكتري را برعهده داشته كه 3 عنوان از آن ها به عنوان پژوهش هاي برگزيده كشور در زمينه جغرافياي فرهنگي توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي و 2 مورد ديگر به عنوان پايان نامه هاي برگزيده دانشجويي كشور انتخاب و تشويق شده اند.چگونگي عرضه آثار : دكتر احمد پوراحمد تاكنون راهنمايي تعداد زيادي پايان نامه كارشناسي ارشد و رساله دكتري را برعهده داشته كه 3 عنوان از آن ها به عنوان پژوهش هاي برگزيده كشور در زمينه جغرافياي فرهنگي توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي و 2 مورد ديگر به عنوان پايان نامه هاي برگزيده دانشجويي كشور انتخاب و تشويق شده اند. وي همچنين، بيش از 15 طرح پژوهشي را اجرا كرده كه دو عنوان از طرح هاي مذكور به عنوان طرح برگزيده هفتمين جشنواره بين المللي خوارزمي در سال 1373 رتبه سوم تحقيق را به خود اختصاص داده و ديگري به عنوان طرح نمونه دانشگاه تهران در سال 1380 برگزيده شده است. دكتر احمد پوراحمد تاكنون بيش از 60 مقاله علمي پژوهشي در مجله هاي معتبر داراي ايندكس داخلي و خارجي به چاپ رسانيده يا در كنفرانس هاي علمي داخل و خارج از كشور ارايه كرده است. *** آثار : nbsp1 برنامه ريزي، بهسازي و نوسازي شهري ويژگي

اثر : تاليف2 تحولات كاركردي بازار كرمان ويژگي اثر : تاليف3 توسعه كالبدي فضايي شهر سنندج با استفاده از GIS ويژگي اثر : تاليف4 جغرافيا و بهسازي و بازسازي شهري ويژگي اثر : تاليف5 جغرافيا و ساخت شهر كرمان ويژگي اثر : تاليف6 جغرافياي عمليات ماندگار جنگ ايران و عراق ويژگي اثر : تاليف7 جهاني شدن و شهر ويژگي اثر : ترجمه8 روش تحقيق كيفي در جغرافياي انساني و قلمرو و فلسفه جغرافيا ويژگي اثر : تاليف9 روش هاي كيفي تحقيق در علوم اجتماعي ويژگي اثر : ترجمه10 شهرها و فرهنگ ها ويژگي اثر : ترجمه11 فنون و تجارب برنامه ريزي مرمت بافت تاريخي شهرها ويژگي اثر : تاليف12 قلمرو فلسفه جغرافيا ويژگي اثر : تاليف احمد پوراحمد.- تهران: موسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران. 1385 . 376 ص . نقشه . جدول. عكس. .اين كتاب در دوره بيست و پنجم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران ،از طرف وزرات فرهنگ و ارشاد اسلامي معرفي و برگزيده شده است13 مباني جغرافيايي زلزله و آتشفشان ويژگي اثر : ترجمه

پوراكبر، عبدالعلي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عبدالعلي پور اكبر

محل تولد : بابل

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1337/1/1

پوراميني، محمد باقر

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد باقر پور اميني

محل تولد : قم

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1347/1/1

زندگينامه علمي

آقاي محمد باقر پور اميني در سال 1347 متولد شد . تحصيلات ابتدائي تا دبيرستان را در قم گذراند و به سال 1366 مقدمات دروس حوزوي را آغاز كرد . سپس دروس سطح را خدمت اساتيد بزرگواري همچون آيات و حجج الاسلام طالقاني ( لمعه ) ، محمدي خراساني ( لمعه ) ، حسيني بوشهري ( اصول فقه ) ، احمدي ميانجي ( مكاسب ) ، استادي ( مكاسب ) ، پاياني ( مكاسب ) ، موسوي تهراني ( رسائل و كفايه ) و بيگدلي ( كفايه ) فرا گرفت . در سال 1372 كارشناسي علوم سياسي را اخذ نمود . وي از سال 1376 در درس خارج فقه آيت الله زنجاني و اصول آيت الله كوكبي شركت كرد و از سال 1379 تا كنون نيز در درس خارج فقه آيت الله تبريزي و اصول آيت الله وحيد خراساني حضور دارد و همزمان با تحصيلات حوزوي و دانشگاهي ، به فعاليت هاي تبليغي ، تدريس و تاليف نيز پرداخته است .

پورجوادي، نصراللَّه

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

دكتر نصراللّه پورجوادي (1322_ تهران ) داراي مدرك دكتري فلسفه است.وي هم اكنون عضو پيوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسي و استاد رشتۀ فلسفه در دانشگاه تهران مي باشد.دكتر نصرالله پور جوادي از چهره هاي سر شناس و فرهيخته روزگار ما است كه در عرصه فلسفه و عرفان و ادب فارسي با خلق آثاري ماندگار ، از خود چهره اي دوست داشتني و قابل احترام در مجامع علمي به جا گذاشته است .

كتاب"دو مجدّد (پژوهش هايي دربارة محمّد غزّالي و فخررازي)" تاليف نصرالله پورجوادي، در دوره بيست و يكم انتخاب كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ،به عنوان كتاب سال برگزيده شد.

گروه : علوم انساني

رشته : فلسفه

تحصيلات رسمي و حرفه اي : نصرالله پور جوادي دكتر نصرالله پورجوادي در سال 1322 در تهران چشم به جهان گشود و پس از طي مراحل مقدماتي ت_حصيل ب__راي ادام_ه تحصيل ب_ه ايالات متحده امريكا عزيمت نموده و در سال 1967 (1346) موفق به اخذ مدرك كارشناسي فلسفه از دانشگاه سانفرانسيسكو شد. وي پس از بازگشت به ميهن تحصيلات خود را ادامه داده و مدرك كارشناسي ارشد فلسفه در سال 1351 و سپس دكتري فلسفه در سال 1357 اخذ نمود.

استادان و مربيان : در دوران تحصيل اگرچه محضر استادان به نام بهره برد ، اما خود را وابسته به حوزه خاصي نكرد . در ميان بزرگان عرصه فلسفه و عرفان بيش از هر كس به پروفسور ايزو تسو نزديك شد و در پيش وي فصوص الحكم عربي خواند و به تشويق وي سوانح غزالي را به انگليسي ترجمه كرد و روش تحليلي وي را در امر پژوهش الگو قرار داد اگر چه در كنار استاد ژاپني نام داراني چون ، فردريد ، بزرگمهر ، مهدوي ، جليلي و نصر قرار گرفته بودند ، اما هيچ يك اين دانشجوي متفكر پر احساس را به سوي خود جلب نكرد .

وقايع ميانسالي : نصرالله پور جوادي سعي مي كرد كه هويت ايراني خود را در فرهنگ سرزمين خود پيدا كند ، از اين رو پس از دريافت مدرك

ليسانس به ايران باز گشت و در دانشگاه تهران به تحصيل پرداخت .دكتر پور جوادي پس از پايان تحصيلات خود به اسخدام دانشگاه صنعتي شريف در آمد و به تدريس فلسفه پرداخت . با پيروزي انقلاب اسلامي و تعطيلي دانشگاه ها با ستاد انقلاب فرهنگي همكاري خود را آغاز نمود و چون مركز نشر دانشگاهي در سال 1359 تاسيس شد مسئوليت اين مركز را بر عهده گرفت . تلاش دكتر پور جوادي در مركز نشر دانشگاهي چشمگير و ستودني است .

مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : دكتر پورجوادي خدمت خود را با سمت مربي مركز تعليمات عمومي دانشگاه صنعتي شريف در سال 1352 آغاز كرد و تا سال 1366 خدمت خود را در دانشكده ادبيات و علوم انساني دانشگاه تهران پي گرفت و با پشت سر گذاردن مدارج دانشگاهي به اخذ رتبه استادي اين دانشگاه نائل شد. دكتر پورجوادي در سال 1358 سرپرستي مركز تعليمات عمومي و مديريت عامل انتشارات دانشگاه صنعتي شريف را به عهده گرفت و در سال 1359 به عنوان سرپرست كميته ترجمه و تاليف ستاد انقلاب فرهنگي انتخاب شد. همچنين از سال 1359 تا 1383 رياست مركز نشر دانشگاهي وابسته به شوراي عالي انقلاب فرهنگي را بر عهده داشته است. وي در سال 1381 به دعوت Colgate University در نيويورك به عنوان استاد مدعو در اين دانشگاه حضور داشته است. دكتر نصرالله پورجوادي در طول خدمت خود مسئوليت هاي اجرايي و فعاليت هاي اجتماعي متعدد بر عهده داشته است كه از اهم آن مي توان به رياست مركز نشر دانشگاهي، عضويت فرهنگستان زبان و ادب فارسي، تاسيس و سردبيري مجله نشر دانش، تاسيس و مديريت

مجله معارف، عضويت هيات امناء بنياد دائره المعارف اسلامي، عضويت هيات علمي دائره المعارف بزرگ اسلامي، عضويت شوراي مركز نشر دانشگاهي، عضويت در شوراي مسئوليت اجرايي ستاد انقلاب فرهنگي و عضويت در شوراي عالي انقلاب فرهنگي اشاره كرد. دكتر پورجوادي در سمت هاي مختلفي خدمت نموده كه به برخي از آن ها اشاره مي شود: _ رئيس مركز تعليمات عمومي دانشگاه صنعتي شريف _ مدير عامل انتشارات دانشگاه صنعتي شريف _ عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسي _ رئيس بنياد دانشنامة جهان اسلام _ رئيس مركز نشر دانشگاهي و مدير مسؤول و سردبير نشرية نشر دانش از ابتداي تأسيس در سال 1359 تا سال 1383. -1357- 1352: مربي، مركز تعليمات عمومي دانشگاه صنعتي شريف -1366-1357: استاديار مركز تعليمات عمومي دانشگاه صنعتي شريف -1366 تاكنون: استاديار، دانشيار، دانشكده ادبيات و علوم انساني دانشگاه تهران -1358: سرپرست مركز تعليمات عمومي، دانشگاه صنعتي شريف -1358: مدير عامل انتشارات دانشگاه صنعتي شريف -1359: سرپرست كميته ترجمه و تاليف ستاد انقلاب فرهنگي - پائيز 1381: استاد مدعو Colgate University (New york) جذب استادان براي ترجمه و تاليف كه حاصل آن بيش از 1300 عنوان كتاب در عرصه هاي مختلف علم و ادب است و يا تاليف فرهنگ اصطلاحات با بيش از 30 عنوان و همچنين نشر مجلاتي چون نشر دانش ، تاريخ و باستان شناسي ، لقمان ، زبان شناسي ، فيزيك ، رياضي ، شيمي . معارف و مجله بهداشت از جمله كار هايي است كه در طول مسئوليت اين عاشق دلباخته فرهنگ اسلامي انجام پذيرفت . وارد كردن كتاب هاي خارجي در زماني كه مرزها بسته بود و ارتباط با خارج چندان مطلوب نبود

، كاري در خور تحسين بود . دكتر پور جوادي در مدت 24 سال دوران مسئوليت خود هر كاري كه كرد ، براي نشان دادن هويت ايراني ايران مظلوم بود . او بهترين روز هاي عمر خود را وقف خدمت به فرهنگ و مردم اين مرز و بوم نمود و آستين بالا زد و دانشمندان و استادان را به همكاري طلبيد و به واقع هر كه روي به وي آورد چه خوب يا بد ماند و نرفت . آنان عشق به وطن را به زر و زيور نفروختند و در اثري كه فضيلت و انسانيت ره گم كرده اي بيش نيست ، ماندند و به هويت ايراني خود باليدند و با خدمت به فرهنگ كهن سرزمين ايران اسلامي احساس غرور كردند و بازوي علمي وي شدند و آنچنان شد كه امروزه مركز نشر دانشگاهي يكي بزرگترين و معتبرترين موسسه انتشارات دانشگاهي به شمار مي رود . بي شك نام نشر دانشگاهي ، در كارنامه وي چون نگيني خواهد درخشيد و در هر جا از نشر دانشگاهي سخن رانده شود ياد آور نام دكتر پور جوادي خواهد بود . دكتر پور جوادي در جلسات فرهنگستان نيز همواره چهره اي شاخص بود ، اظهار نظر هاي وي ، چه موافق و چه مخالف ، قابل بحث بود . او مي گفت هر كاري كه در فرهنگستان صورت مي گيرد ، بايد بنيادي باشد ، زيرا معتقد بود كه زمان فارسي به كار بنيادي نيازمند است هر چند كه زمان طولاني براي آن صرف شود . براي مثال چون صحبت فرهنگ نويسي مطرح مي شد ، مي گفت

: امروزه فرهنگ هاي قديم پاسخگوي نياز هاي جامعه ما نسيتند . براي احتياجات روزمره براي دانشجويان ، براي نسل عظيم تحصيل كرده تشنه علم ، چند كتاب فرهنگ دست و پا شكسته قديمي كفايت نمي كند . امروزه فرهنگ نويسي يك علم و به كلي با گذشته فرق دارد . كارهاي تيمي بايد انجام داد ، كارهاي روشمند و قانون مند ؛ و همواره در جلسات فرهنگستان به اين نكته تاكيد داشت كه اگر كاري مي كنيم و يا گروهي را تشكيل مي دهيم ، بايد بدانيم كه هدفش چيست ؟ برنامه اش چيست و چه كار مي كند ؟ وگر نه اگر بي برنامه حركت كنيم ، به نتيجه نخواهيم رسيد . معتقد بود كه جامعه نياز به فرهنگ روز آمد دارد و نبود آن كاملا در جامعه علمي احساس مي شود . دانشجوي ما فرهنگ درست و حسابي ندارد . فرهنگي كه ما بتوانيم به صورت روز آمد داشته باشيم ، سراغ نداريم يعني وقتي لغت جديدي وارد زبان مي شود ، مرتب بتوانيم كاربرد آن را نشان دهيم و داخل فرهنگ بياوريم ، همان كاري كه امروزه در اكثر كشور ها رايج است . دكتر پور جوادي به تبع كاري كه در نشر دانشگاهي شروع كرده بود ، معتقد بود كه بايد در نشر متون كوشا بود و در اين زمينه سياست روشن و شفاهي داشت . احياي زبان فارسي و هويت اين ملت را در احياي آثار معنوي و معرفي آن به نسل جوان مي دانست و مي گفت ما اكنون مي خواهيم با اين همه متون كه از زبان

فارسي داريم چه كنيم ؟ سياست ما در اين مورد جگونه خواهد بود ؟ در آينده چكار مي خواهيم بكنيم ؟ سياست كشور در قبال متون فارسي چيست ؟ اين مسائل بايد روشن شود ، تا بدانيم در گنجينه ادب فارسي از قديم چه داريم و كمبود ها چيست .

آرا و گرايشهاي خاص : دكتر نصرالله پور جوادي از چهره هاي سر شناس و فرهيخته روزگار ما است كه در عرصه فلسفه و عرفان و ادب فارسي با خلق آثاري ماندگار ، از خود چهره اي دوست داشتني و قابل احترام در مجامع علمي به جا گذاشته است . وي با نگرشي كاملا متفاوت به مسائل فلسفي و عرفاني در هر محفل علمي خوش مي درخشد و حرفي تازه براي گفتن دارد و بي گزاف مي توان گفت كه وي در اين زمينه فردي است صاحب سبك ، و روشن ضميري است آگاه به مسائل روز ، علاقه او به كهن سرزمين ايران ستودني است . مقالات و نوشته هاي وي چنان محكم ، استوار و متكي به منابع اصيل و پر محتوا و گيراست كه هر خواننده اي را در كوچه باغ هاي جهان هستي از خود بي خود مي كند و گويي با مخاطب خود سخن مي گويد . دكتر پورجوادي كه تحصيل غرب را تجربه كرده است و در پي گمشده خود تا قونيه پر كشيده بود ، در زيارت مزار مولانا به گمشده خود دست مي يابد و با فرهنگ هزار چهار و صد ساله خود عهد و پيمان مي بندد تا مي تواند در روشن نگهداشتن چراغ فرهنگ سرزمين

خود تلاش كند . روح جستجو گر و سركش او با تحصيل در رشته هاي پزشكي و فني در تضاد بود او كه تحصيلات دبيرستاني خود را در رشته رياضي به پايان برده در آمريكا در رشته فلسفه فارغ التحصيل شده بود ، روي به عرفان آورد زيرا در عرفان چيزي بود كه نيازهاي فلسفي وي را پاسخ مي گفت . او اين راز و رمز دروني را سال هاي قبل احساس كرده بود به همين جهت چون به گمشده خود رسيد ، احساس كرد كه كليد قفل جهان بيني خود را يافته است وي خود به صراحت به اين موضوع اشاره مي كند و مي نويسد : 5 سال دوري از ايران و اقامت در غرب احساس شديد غربت را در من به وجود آورده بود و پس از مراجعت به وطن ، تصميم گرفته بودم به مزار مولانا مشرف شوم تا در آنجا با هزار و چهار صد سال فرهنگ و زبان خود دوباره بيعت كنم . مولانا براي من مظهر تمام عيار چهارده قرن فرهنگ اسلامي بود و زبان مثنوي كه مجلاي اين فرهنگ بود ، زبان من بود وقتي قدم در صحن مزار گذاشتم ، حال فرزند گمشده اي را داشتم كه پس از سال ها در به دري و آوارگي به آغوش مادر باز مي گردد . قطره اي بودم كه به دريا مي پيوستم با آنكه اولين سفر من به قونيه بود ، همه چيز مزار برايم آشكار بود . (ايران مظلوم ، ص 235) دكتر پور جوادي در آن زمان 24 سال بيشتر نداشت ، اما روح سركش

او ، او را به دنبال چيزي مي كشيد كه بتواند با آن زندگي كند ، حرف زند راز دل گويد ، هويت اسلامي خود را آنچنان كه هست بشناسد و بشناساند . او به كهن سرزمين ايران به عنوان سرزمين انديشه هاي معنوي و تفكر فلسفي ، سرزمين ابن سينا ها ، فارابي ها ، غزالي ها ، مولانا ها ، نظامي ها ، سهروردي ها ، سعدي ها ، حافظ ها ، جامي ها و ملا صدرا ها رابه ديده احترام مي نگرد و عاشقانه مي پرستد و چه زيبا اين احساس خود را بيان مي كند : ايران همواره براي من سرزمين انديشه هاي معنوي و فلسفي بوده است يك جنبه از اين تفكر فلسفي همان است كه در فلسفه هاي ابن سينا و سهروردي و ملاصدرا و فلاسفه و حكماي ديگر متجلي شده ، جنبه ديگر تفكر ايراني ، چيزي كه در دل توده هاي مردم نفوذ كرده و در خلق و خوي ايرانيان ظاهر گشته همان است كه در ادبيات فارسي و بويژه در شعر فارسي جلوه گر شده است . اين جلوه از تفكر فلسفي ، در عين حال كه اساسا اسلامي است ، واجد خصوصيت ايراني هم هست و در واقع از لوازم هويت ايران اسلامي است اين هويت نيز برخاست از نسبت خاصي است كه ايراني با خدا بر قرار كرده است (ايران مظلوم ص 263) . دكتر پور جوادي در تحقيق به دنبال شناخت است با بي طرفي . وي به دنبال القاي فكر نيست و اين گونه است كه خواننده با اعتماد به نوشته هاي

او مي نگرد و همين ديد متفاوت آثار وي را از ديگران متمايز مي سازد . دكتر پور جوادي از نادرستي ها و نارواها مي خروشد و عصيب خود را نشان مي دهد و جوش و خروش او هم از روي دلسوزي است ، دلسوزي به وطن ، به علم ، و به جامعه .

جوائز و نشانها : كتاب"دو مجدّد (پژوهش هايي دربارة محمّد غزّالي و فخررازي)" تاليف نصرالله پورجوادي، در دوره بيست و يكم انتخاب كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ،به عنوان كتاب سال برگزيده شد. ايشان به واسطه خدمات علمي و اجتماعي درخشان مفتخر به دريافت نشان و تقديرنامه هاي متعدد شده كه از آن بين مي توان به دريافت تقديرنامه دومين كتاب به عنوان نويسنده و منتقد شايسته تقدير از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ، تشويق به واسطه تاليف كتاب رويت ماه در آسمان، لوح تقدير پنج عنوان كتاب برگزيده شوراي انتشارات دانشگاه تهران اشاره كرد.

چگونگي عرضه آثار : از نصرالله پور جوادي ده ها مقاله و كتاب به زبان هاي فارسي و انگليسي انتشار يافته است.تاكنون ده ها عنوان كتاب و مقاله، تاليف و ترجمه استاد دكتر پورجوادي به چاپ رسيده و فعاليت هاي علمي ايشان باعث غناي هر چه بيشتر گنجينه حكمت ، فلسفه و ادب ايران شده است.

--------------------------------------------------------------------------------

آثار :

1 اشراق و عرفان

ويژگي اثر : 1380

2 بسحاق اطعمه را بهتر بشناسيم

ويژگي اثر : 1354

3 بوي جان و شكوه ايران

ويژگي

اثر : 1372

4 حُسن و عشق در ادبيات عرفاني

ويژگي اثر : 1359

5 داستان مرغان ، رسالةالطّير احمد غزالي

ويژگي اثر : 1355

6 درآمدي به فلسفه افلوطين

ويژگي اثر : 1358

7 دو مجدّد (پژوهش هايي دربارة محمّد غزّالي و فخررازي)

ويژگي اثر : تاليف،اين كتاب ، در دوره بيست و يكم انتخاب كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ،به عنوان كتاب سال معرفي و برگزيده شد. آشنايي با كتاب :«دو مجدّد (پژوهش هايي دربارة محمّد غزّالي و فخررازي)» نصرالله پورجوادي._ تهران: مركز نشر دانشگاهي، 1381. اين كتاب حاصل پژوهش هايي است كه نگارنده در طي حدود شانزده سال، به مرور و به مناسبت هاي گوناگون، دربارة پاره اي از آثار و آراء و افكار دو تن از شخصيت هاي بزرگ عالم اسلام، يكي ابوحامد محمّدغزّالي و ديگر فخرالدّين رازي، انجام داده است. بيشتر مطالب به نحوي با تصوّف ارتباط دارد. ميان ابوحامد و امام فخر، كه يكي مجدّد رأس قرن ششم به شمار آمده است و ديگري مجدّد رأس قرن هفتم، مشابهت هايي وجود داشته و اگرچه حدود يك قرن فاصله در ميان ايشان بوده، ولي امام فخر به آثار غزّالي توجه داشته و همواره در آثار خود با ديدة احترام به وي مي نگريسته است. توجه امام فخر به آثار غزّالي را در يكي از رساله هاي كوتاه او كه دربارة مشكلاتي است كه در احاديث كتاب مشكوة الانوار غزّالي بوده است مي توان ملاحظه كرد. كتاب در هفت بخش تنظيم شده است. پنج بخش نخست

دربارة ابوحامد غزّالي است و بخش ششم و هفتم دربارة فخر رازي.

8 سلطان طريقت ، سوانح زندگي و شرح آثار احمد غزالي

ويژگي اثر : 1358

9 شعر و شرع (بحثي درباره فلسفه شعر از نظر عطّار)

ويژگي اثر : 1374

پورحسن اميري، محمدباقر

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد باقر پورحسن اميري

محل تولد : بابل

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1326/1/1

زندگينامه علمي

در سال 1326 در يك خانواده كشاورز مذهبي متولد شدم. دروس ابتدايي در حد قرائت قرآن و كتب فارسي ادبي از قبيل ديوان حافظ و نصاب و غيره را در مكتبخانه هاي متداول آن زمان آموختم. با توجه به گرايش هاي ديني و مذهبي خانواده و روش و منش شخصي خودم همسايه ها و هم محلي ها به پدرم پيشنهاد نمودند كه وارد حوزه علمي ديني شوم . ابتدا به مدرسه صدر اعظم بابل كه فعلا بعد از تجديد بناي مفصل به مدرسه خاتم الانبياء (ص) تغيير نام يافته ، وارد شدم و بعد از فراگيري مقداري از جامع المقدّمات در حد صرف مير و مقداري از نجوم از محضر اساتيد بويژه مرحوم شيخ اسماعيل قشقاوي كه تسلط فوق العاده اي به صرف و نحو داشت در معيت يكي از طلاب منطقه كه سيد متديني بود كه جنبه سرپرستي و راهنمايي نسبت به من داشت وارد حوزه علميّه قم شديم و برنامه آموزشي ما با توجه به نبودن يك برنامه آموزشي در آن زمان و انتخاب استاد و حجره ، داستان مفصلي دارد . اجمالا بعد از گذراندن ادبيات در سطح سيوطي و

حاشيه و مغني و غيره وارد لمعتين و قوانين شدم . اساتيد اين دوره عبارت بودند از آقاي صلواتي و مرحوم سيّد ابوالفضل موسوي تبريزي كه تا آخر در شوراي عالي قضايي مشغول بود و جناب آقاي شيخ مصطفي اعتمادي و غيره و اساتيد دوره عالي سطح عبارت بودند از حضرات آقايان نوري همداني، جعفر سبحاني و فاضل لنكراني . حكمت و فلسفه را هم در حد منظومه و اسفار از محضر اساتيدي چون آقايان محمدي و اميني گيلاني و آقاي جوادي آملي و بعضي ديگر استفاده نمودم ؛ ضمناً بعد از فوت آقاي بروجردي و گذشتن چند سال وضع حوزه از نظر امتحان ، صورت جديدي به خود گرفت و امتحان حوزه در دو قسمت كتبي و شفاهي در يك تشكيلاتي كه زير نظر مرحوم آيت الله گلپايگاني عمل مي كرد اداره مي شد و سه رتبه داشت و من قبل از سال پنجاه حدود سال 47 و 48 امتحانات حوزه را در دو مرحله دوم و سوم گذراندم . دروس خارج حوزه را در مقطع فقه و اصول از محضر اساتيدي چون مرحوم آيت الله ميرزا هاشم آملي و حضرت آيت الله وحيد خراساني فرا گرفتم ؛ ضمناً دروس حوزه مخصوصا درس هاي خارج را در دفتر يادداشت مي نمودم.

بعد از گذراندن چند سالي از شركت در درس خارج با توجه به علاقه به كار علمي- تحقيقي از سال 64 با شروع در مؤسسه آل البيت(ع) همراه اشتغال و ادامه تحصيل مشغول كار تحقيقي شدم و بعد از چند ماهي وارد انتشارات جامعه مدرسين گرديدم . ابتدا كارهاي مقابله و استخراج و بعد

از گذشت مدّتي به كارهاي نهائي از قبيل تصحيح و انتخاب متن و بررسي نهائي منابع و غيرهما پرداختم و كارهاي زيادي شد. از قبيل تصحيح متن و تنظيم فهرست حاشيه مرحوم آقا ضياي عراقي كه به تنهائي انجام دادم ؛ تصحيح و انتخاب متن مختلف الشيعه علّامه كه اين قسمت مربوط به من بود و رفقاي ديگر هم در بخش هاي ديگر كار مي كردند كه در مقدمه آن اشاره گرديده و بررسي مجدد سرائر ابن ادريس بعد از تحقيق ديگران و ساير كارها .

تا اينكه مقدّمات برگزاري كنگره شيخ انصاري فراهم گرديد و تحقيق و بررسي كتب شيخ جزو كار اصلي آن بود و اينجانب توسط حاج آقاي انصاري ( مسئول بررسي كتب شيخ و مولف موسوعه الفقهيه الميسره ) دعوت به همكاري شدم كه با رفتن به آن موسسه فصل جديدي در كار تحقيق براي من باز شد و تقريباً در همه كتاب هاي شيخ مخصوصا مكاسب و صلاة و طهارت و غيره كه مجموعا 28 جلد مي شود همكاري داشتم .

پورحسين، مهدي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

مهدي پورحسين

محل تولد : بابل

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1346/1/1

زندگينامه علمي

فروردين 1363 از هنرستان فني راه و ساختمان بابل وارد حوزه علميه رستمكلاه در شهرستان بهشهر مازندران شدم. تابستان 1364 به حوزه علميه اصفهان رفته در مدرسه ذوالفقار اين شهرستان ادامه تحصيل دادم. پس از طي مراحل مقدماتي و فراگيري بخشي از سطوح عالي حوزه، در سال 1370 وارد حوزه مقدسه قم شدم. طي سه سال با تطبيق دروس فراگرفته شده با سيستم رسمي حوزه قم و شركت در امتحانات و

با اتمام رسمي دروس سطح در سال 73 وارد درس خارج شدم. و از محضر حضرات آيات: فاضل لنكرانى، مكارم شيرازى، شبيري زنجانى، جعفر سبحاني و يوسف صانعي بهره گرفتم. همزمان با فراگيري دروس خارج از محضر اساتيد بزرگوار حوزه در سال 1371 وارد مركز آموزش موسسه در راه حق شده سپس در موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره) ادامه تحصيل داده و در سال 1379 با اخذ مدرك كارشناسي ارشد در رشته الهيات و معارف اسلامي فارغ التحصيل شدم. در سال 1375 با آشنايي با حضرت حجة الاسلام والمسلمين سروش محلاتي در درس هاي خصوصي فقه سياسي بسيار پربار ايشان شركت كرده كه همچنان ادامه دارد. همچنين طي چهار سال از دروس خصوصي قواعد فقه و فقه حضرت حجة الاسلام والمسلمين سيد ضياء مرتضوي بهره بسيار بردم. در سال 1376 با پيوستن به جمع محققان و نويسندگان صفحه حوزه روزنامه جمهوري اسلامي در اين راه قدم گذاشته، همچنان بر اين افتخار باقي مي باشم. در سال 1380 با دعوت استاد بزگوار مرتضوي همكاري با فصلنامه حكومت اسلامي وابسته به دبيرخانه مجلس خبرگان را آغاز و طي شش سال ضمن اداره بخش علمي اين مجله، مقالاتي را نيز به رشته تحرير درآوردم. همچنين در سال 1384 با عقد قرارداد پژوهشي با مركز تحقيقات حكومت اسلامى، همكاري با اين مركز خوشنام را آغاز كردم كه تاكنون ادامه دارد. تدريس در دانشگاه يكي ديگر از فعاليت هاي علمي بنده مي باشد كه ادامه دارد.

پورسيد آقايي، مسعود

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

مسعود پور سيد آقائي

محل تولد : مشهد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1338/1/1

پورمحمد، محسن

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محسن پور محمد

محل تولد : --

شهرت

تابعيت : ايران

زندگينامه علمي

بنده از يك خانواده متوسط روستايي هستم. پدرم كشاورز و مادرم خانه دار است. سه فرزند دارم به ترتيب فاطمه متولد 1368 ، حسين متولد 1373 ، محمّد مهدي متولد1381 و همسرم نيز معلّم هستند. در رشته خدمات بازرگاني در سال تحصيلي 62 _ 63 ديپلم گرفتم. بلافاصله به حوزه علميّه قم رفتم و در مدرسه علميّه رسول اكرم (ص) به تحصيل علوم حوزوي پرداختم. تحصيلات حوزوي را در مدرسه امام باقر عليه السلام ادامه داده ، سطح را تمام كردم و در دروس خارج آيات عظام: فاضل لنكراني (حج) جوادي آملي (صوم و خمس) و مكارم شيرازي (حدود و ارتداد) سبحاني (نماز و طهارت) واز درس خارج اصول اساتيد معظم سبحاني و لاريجاني بهره بردم. البته از درس هاي آيت الله محفوظي و مرحوم آيت الله خاتم يزدي(ره) نيز استفاده كرده ام. و اسفار را در محضر استاد مصباح يزدي و استاد فياضي آموختم. در كنار تحصيل در حوزه در اين دوره به مدت يك سال در جبهه هاي نور عليه ظلمت داوطلبانه حضور داشته ام. بعد از جنگ در سال 1368 با شركت در كنكور سراسري در رشته فلسفه دانشگاه تهران پذيرفته شدم و در سال 1373 از دانشگاه تهران كارشناسي فلسفه غرب را دريافت نمودم. در سال 1373 در مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره) در رشته دين شناسي در مقطع كارشناسي ارشد پذيرفته شدم و در اين

دوره به عنوان دانش پژوه ممتاز شناخته شده و پايان نامه خود را نيز در سال 1376 در موضوع«روح القدس در كتاب مقدس اديان ابراهيمي» با درجه ممتاز دفاع كردم. همزمان در گروه تحقيقات اديان به مدّت 5 سال در محضر استاد حسين توفيقي و دكتر لگنهاوزن فعّاليّت داشتم.

با توجه به اينكه از دروس اسفار آيت الله مصباح يزدي بهره مند مي شدم از طرف ايشان در سال 1373 ماموريت يافتم تا گزارش جامعي در خصوص فعّاليّت هاي علمي در عرصه هاي علوم عقلي در سطح كشور تهيه نمايم. در نهايت با جمعي از شاگردان ايشان طرح دايرة المعارف علوم عقلي اسلامي تهيه گرديد و بنده به عنوان مسئول گروه هاي علمي در آن فعّاليّت داشتم. اين كار زير نظر آيت الله مصباح به مديريت حجّت الاسلام و المسلمين محسن قمي آغاز شد. با توجه به مأموريت حاج آقاي قمي به عنوان رياست نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري در دانشگاه ها، بنده نيز به حسب وظيفه در آن شرايط حساس، مسئوليت نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري در دانشگاه علوم پزشكي گيلان را بر عهده گرفتم و با توجه به موفّقيّت هايي در كار، از سال 1382 باحفظ سمت به عنوان دبير منطقه 2 كشوري انجام وظيفه مي نمايم و نيز از سال 1381 به عنوان امام جمعه موقت شهرستان ما سال توفيق خدمت دارم.

پورنامداريان، تقي

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

دكتر تقي پور نامداريان در سال 1320 در همدان متولد شد. وي در سال 1358 در حالي كه فعاليتهاي خودرا در آموزش و پرورش ادامه مي داد موفق به دريافت درجه دكتري خود از دانشگاه تهران گرديد. دكتر پورنامداريان

در حال حاضر استاد زبان و ادبيات فارسي در پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي ميباشد تقي پورنامداريان در زبان و ادبيات فارسي , بويژه در زمينةنقد ادبي و عرفان مهارت و تخصص دارد. اورا مي توان پيرو مكتب كلاسيسيسم دانست, چون بيشتر به بررسي شعر كلاسيك فارسي پرداخته است . كتاب"رمز و داستانهاي رمزي در ادب فارسي" تقي پورنامداران ، در دوره چهارم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به عنوان كتاب سال برگزيده شد.

گروه : علوم انساني

رشته : زبان و ادبيات فارسي

گرايش : نقد ادبي

والدين و انساب : پدر تقي پور نامداريان قناد بودو شعر هم مي گفت . اما آنقدر سرگرم شعر و شاعري بود كه قنادي را در حاشية آن انجام مي داد .

تحصيلات رسمي و حرفه اي : تقي پورنامداريان تحصيلات خودرا از كلاس سوم ابتدايي شروع نموده و در رشتة رياضي در زادگاهش ديپلم گرفت و ته معلمي پرداخت . يكي از معلمان دبستان روستاي الفوت (در حوالي همدان) وي را به ادامه تحصيل در دانشگاه ترغيب نمود. پورنامداريان پس از موفقيت در امتحانات دانشگاه در رشتة زبان و ادبيات فارسي دانشگاه تهران از روستاي الفوت به ازندريان منتقل شد. . وي پس از انتقال به تهران تحصيلات خود را در دورة فوق ليسانس در پژوهشكدة فرهنگ ايران ادامه داد. او اولين دانشجوي پژوهشكده بود كه به تشويق دكتر اتوالقاسمي در آزمون ورودي دكتري دانشگاه تهران شركت نمود و درسال 1358 از پايان نامة دكتري خود دفاع نموده است.

خاطرات و وقايع تحصيل : تقي پورنامداريان از مشكلات رفت و آمدخود به تهران در

زمان تحصيل, به خصوص در روزهاي برفي و باراني زمستان , و اقامت در مسافرخانه هاي خيابان ناصرخسرو خاطرات مفصلي دارد.

فعاليتهاي ضمن تحصيل : تقي پورنامداريان در زمان معلمي خود در ازندريان, هر هفته يكي دو روز جهت تحصيل به تهران مي آمد . بدين گونه فعاليت معلمي اودر حين تحصيل نيز ادامه داشت . او كه تحصيلات دانشگاهي خود را مديون اصرار دوستان و همكاران خود در روستاي ازندريان ميداند, پس از يك سال خدمت در ازندريان به روستاي قروةدرجزين همدان منتقل گشت. وي از اين روستا نيز مدت دو سال به تهران رفت و آمد داشت. تا اينكه به تهران منتقل شده و سال چهارم دانشگاه رادرتهران مقيم گشت. اودر تهران شش سال ديگر به معلمي د ردبستان و دبيرستان پرداخت و در اين مدت نيز موفق به اخذ درجة فوق ليسانس از پژوهشكدة فرهنگ ايران شده است . وي بعداز سال اول دانشجويي درپژوهشكدهعلاوه بردرس خواندن , تدريس هم داشت و بطور غير رسمي به دانشجويان در نوشتن رساله نيز كمك مي كرد. هر چند اشتغال بيش از پيش پورنامداريان در دورة فوق ليسانس و اشتغال بسيار وي در دورة دكتري باعث شدكه همسرش ابراز ناراحتي نمايد , اما با دفاع از پايان نامة دكتري ااز وضعيت با ثباتي برخوردار گرديد.

استادان و مربيان : تقي پور نامداريان دوره دكتري زبان و ادبيات فارسي را در دانشكده ادبيات دانشگاه تهران با درك فيض از محضر اساتيدي چون مرحوم محمد پروين گنابادي – مرحوم دكتر احمدعلي رجايي و دكتر پرويز ناتل خانلري – دكتر سيدجعفر شهيدي – دكتر سيدحسن سادات ناصري و خصوصا ارشادات

و راهنمايي استاد دكتر شفيعي كد كني در سال 1358 طي كرده و به اخذ درجه دكتري در اين رشته نايل آمد.

همسر و فرزندان : تقي پورنامداريان سال اول كه در پژوهشكدة فرهنگ ايران دورة فوق ليسانس را مي گذراند در مدرسةهدف نيز به آموزش خط اشتغال داشت. در اين مدرسه با يكي از معلمان آشنا شده و با او ازدواج نمود.

فعاليتهاي آموزشي : تقي پورنامداريان كه در حال حاضر استاد زبان و ادبيات فارسي در پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي ميباشد, در سالهاي قبل و پس از گرفتن ديپلم, در روستاهاي ملاير( جيجان , مانيزان, كسب, ازندريان, الفوت ) به شغل معلمي پرداخته است . در آن دوران وي چند ماه در جيجان و دو سال نيز در الفوت , تنها معلم دهكده بود . او در در دوران تحصيلات دانشگاهي به فعاليتهايي همچون معلمي , اشتغال در پژوهشكدة فرهنگ ايران , كمك به دانشجويان در درس و رساله و تدريس در دبستان و دبيرستان مي پرداخت . تا اينكه از آموزش و پرورش به فرهنگستان ادب و هنر انتقال يافته و بعنوان مامور در بنياد فرهنگ ايران مشغول گشته است . در سالهاي بعداز انقلاب كه بنيادها و فرهنگستان در مؤ سسةمطالعات و تحقيقات فرهنگي ادغام شده و بعد هم به پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي تغيير داد, او و همكارانش تاليف؛فرهنگ تاريخي زبان فارسي ؛را از سال1363 آ غاز نمودند . در خلال اين سالها , كه سه سال آن در كرةجنوبي به تدريس گذشت , در اكثر دانشگاههاي تهران از جمله , دانشگاه تهران , تربيت معلم , شهيد

بهشتي و تربيت مدرس به تدريس پرداخته و به خلق كتب و مقالات متعدد اهتمام ورزيده است .

آرا و گرايشهاي خاص : تقي پورنامداريان در زبان و ادبيات فارسي , بويژه در زمينةنقد ادبي و عرفان مهارت و تخصص دارد. اورا مي توان پيرو مكتب كلاسيسيسم دانست, چون بيشتر به بررسي شعر كلاسيك فارسي پرداخته است . از نمونه آثار وي در نقد ادبي به كتاب در ساية آفتاب :اشاره كرد . در اين كتاب نويسنده به مشعر فارسي و ساخت شكني در شعر مولوي بپرداخته است.

جوائز و نشانها : كتاب"رمز و داستانهاي رمزي در ادب فارسي" تقي پورنامداران ، در دوره چهارم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به عنوان كتاب سال برگزيده شد.

چگونگي عرضه آثار : دكتر تقي پورنامداران ،بيش از 22 مقاله در زمينه رشته تخصصي خود و بيش از 2 طرح تحقيقاتي را در كارنامه كاري خود دارد.

--------------------------------------------------------------------------------

آثار :

1 احوال و انديشة عطار

ويژگي اثر : مقا له

2 اسباب و صور در غزلهاي مولوي

ويژگي اثر : مقا له

3 استاد زرين كوب و مثنوي

ويژگي اثر : مقا له

4 بلاغت و گفت و گو با متن

ويژگي اثر : مقا له

5 پايان بي قراري ماهان

ويژگي اثر : مقا له

6 پونه هاي الوند

ويژگي اثر : گزيده شعر هاي رضا ذوقي

7 تاملي در

شعر احمد شاملو

ويژگي اثر : كتاب

8 تصحيح و شرح كتاب منطق الطير عطار

ويژگي اثر : با همكاري دكتر محمود عابدي بوده و نا تمام است .

9 تصوير آفريني در مرزبان نامه

ويژگي اثر : مقا له

10 تفسيري ديگر از شيخ

ويژگي اثر : مقا له

11 جلد دوم : داستان پيامبران در كليات شمس :

ويژگي اثر : نا تمام است

12 چند نكته دربارة شعر شاعران آذري و نظامي

ويژگي اثر : مقا له

13 خانه ام ابري است ( نقد و تحليل شعر نيما )

ويژگي اثر : كتاب

14 داستان پيامبران در كليات شمس ( جلد اول )

ويژگي اثر : جلد 2 اين كتاب در دست تحرير است

15 در ساية آفتاب

ويژگي اثر : نويسنده اين كتاب را حاصل بخشي از اندوخته هاي ذهني خود -كه سبب حصول يك شهود- و ظرايف غريب زبان قرآني مي داند. نويسنده معتقد است در قرآن همه سخن مي گويند در عين آنكه متكلم حقيقي همان خداست, و در طول سوره ها توالي و تناوب متكلم دستوري و به اقتضاي آن مخاطبها بدون ذكرقرينه ، زبان خاصي را به وجود مي آورند , كه به اين ترتيب مي توان عادت ستيزيهاي گوناگوني راتصور كرد كه در زبان قرآن رخ داده است و ساختارآنرا در

قياس با زبان ما درهم شكسته است. دكتر پور نامداريان در فصل اول كتاب به بررسي پاسخ اين سوال مي پردازد كه چه عواملي سبب مي شود شاعراني مثل سنايي: عطار :مولوي و حافظ در غزلهاي عارفانة خود ركن ركين معني داري يا تك معنايي رادر شعر كلاسيك بشكنند و از ميان چهار عامل موثر در توليد شعر يعني اوضاع سياسي و اجتماعي : شخصيت فردي شاعر : ميراث ادبي و مخاطب شعر : تحول كدام عامل سبب شكسته شدن سد سنت مي گردد و تجدد در اركان سه گانه شعر كلاسيك (زبان ادبي :صورت و قالب ازپيش معين و معني داري )را به دنبال خودمي آورد . همچنين در اين فصل به علت متزلزل بودن ركن معني داري بوسيلةبعضي شاعران مي پردازد. نويسنده در بخشي از كتاب با عنوان : صور و اسباب ابهام در غزل هاي مولوي :كوشيده است تاشباهتهاي ساختاري ميان غزلها ي مولوي با ساختار قرآن را كه نتيجة اشتراك بافت , يعني بافت وحي است :نشان دهد. بخش دوم كتاب نيزهمين ساخت شكنيهارا در مثنوي پي مي گيرد.ضمن آنكه به مناسبت : به شيوة داستان پرداري مولوي و تاثير اين بافت در زبان مثنوي اشاره و براي اثبات مطلب و تفاوت مثنوي با كتابهاي تعليمي مشابه چون حديقةسنايي و مثنويهاي عطار مقايسةلازم به عمل مي آورد.

16 درس فارسي براي فارسي آموزان خارجي

ويژگي اثر : كتاب

17 ديدار با سيمرغ

ويژگي اثر : كتاب

18 رساله هاي عرفاني ابن سينا و مثنويهاي عطار

ويژگي

اثر : مقا له

19 رمز و داستانهاي رمزي در ادب فارسي

ويژگي اثر : اين كتاب در دوره چهارم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران برگزيده شده است-آشنايي با كتاب رمز و داستانهاي رمزي اين كتاب شامل 16 بخش است كه 10 بخش ابتداي آن در حكم مقدّمه اي است كه خواننده را با زمينه ها و سوابق رمز و جلوه هاي متعدد و متنوع آن در ادب فارسي و فرهنگ ايراني – اسلامي آشنا مي سازد. در اين مقدّمه پس از بحث درباره معني لغوي و اصطلاحي رمز علت رمزي شمردن اين داستان ها و سپس رابطه رمز با صور خيال بررسي گرديده است و موارد اشتراك و اختلاف آنها شرح شده و آن گاه نوع برخورد انسان با متعلق معرفت و تأثير آن در كيفيت بيان مورد مداقه قرار گرفته است. در 6 بخش بعدي، كتاب مستقيماً با داستان هاي رمزي ارتباط مي يابد و جدايي داستان رمزي از تمثيل و شباهت آن با رؤيا بيان مي گردد. در بخش هاي 14 و 15 به شرح رمزهايي كه در داستان هاي عرفاني – فلسفي ابن سينا و سهروردي آمده، پرداخته و در بخش 16 به مفهوم كلي «رسالة الطّير» ها اختصاص يافته است. ضمناً خلاصه اي از داستان هاي مورد بحث در پايان به كتاب منضم شده است.

20 رهروان بي برگ

ويژگي اثر : مجموعه شعر

21 سفردر مه ( نقد شعر احمد شاملو )

ويژگي اثر : كتاب

22 سيري در يك غزل عطار

ويژگي اثر : مقا له

23 شرح گزيده اي از نثرهاي شاعرانة عرفاني:

ويژگي اثر : نا تمام است

24 شرح و تحليل سه رساله از سهروردي

ويژگي اثر : اين كتاب در دست تحرير است.

25 شهود زيبايي و عشق الهي

ويژگي اثر : مقا له

26 عالم مثالي شعر حافظ

ويژگي اثر : مقا له

27 عشق و غزل در ادب فارسي

ويژگي اثر : مقا له

28 عطار و ابو سعيد ابوالخير

ويژگي اثر : مقا له

29 غزلهاي فارسي فضولي

ويژگي اثر : مقا له

30 فرهنگ تاريخي زبان فارسي

ويژگي اثر : جلد دوم -(با همكاري پژوهشگران مؤسس? مطالعات و تحقيقات فرهنگي) در دست تحرير است

31 گزيده اي از آثار شيخ اشراق : همراه با شرح و تحليل

ويژگي اثر : نا تمام است

32 گزيده اي از غزلهاي حافظ همراه با شرح :

ويژگي اثر : ناتمام است

33 گزيده اي از نظم و نثر همراه با شرح :

ويژگي اثر : ناتمام است

34 گمشدة لب دريا

ويژگي اثر : مقا له

35 گمشدة لب دريا : دربار ة شعر حافظ:

ويژگي اثر : نا تمام است

36

مجلدات :فرهنگ تاريخي زبان فارسي : ( با تني چند از همكاران )

ويژگي اثر : نا تمام است

37 مسالة معني در شعر كلاسيك و شعر نو

ويژگي اثر : مقا له

38 نقد و تحليل هزارة دوم آهوي كوهي

ويژگي اثر : مقا له

39 هماهنگي صورت و معني در شعر بهار

ويژگي اثر : مقا له

40 هويت ملي و شاهنامه

ويژگي اثر : مقا له

پوريا منفرد، حسين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حسين پوريامنفرد

محل تولد : مشهد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1331/1/1

زندگينامه علمي

آقاي حسين پوريا مفرد در سال 1331، در مشهد مقدس ديده به جهان گشود. وي پس از طي موفقيت آميز دوران متوسطه در سال 1350 وارد حوزه علميه مشهد شد و پس از طي مقدمات از محضر آيت الله علي اصغر حسيني به كرمانشاه مهاجرت كرد و در سالهاي 1355 و 1356 از محضر آيت الله نجومي، آيت الله خامنه اي در آن ديار كسب فيض كردو پس از آن به قم مهاجرت كرد. از ديگر اساتيد ايشان مي توان مرحوم آشتياني فلسفي را نام برد. ايشان جهت تبليغ دين مبين اسلام به كشورهاي زيادي سفر كرده است كه از آن جمله مي توان فرانسه، برزيل، فنلاند و هلند را نام برد.

پويايي، ابراهيم

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

ابراهيم پويايي ( پويا ) در سال 1334 در كرمانشاه متولد شد ، دوران ابتدايي و دبيرستان را در همين شهر به پايان رسانيد سپس عازم خدمت مقدس سربازي شد، پس از خدمت انقلاب اسلامي به رهبري حضرت امام خميني ( ره) كشور چهره تازه اي بخود گرفته بود . ابراهيم پويا براي كمك به مسائل فرهنگي جذب جهاد سازندگي شد و در واحد فرهنگي مشغول فعاليت شد ، چون عمر اين واحد كوتاه بود از آنجا خود را به واحد عمران منتقل كرد و در بدترين شرايط ،كه گروهكهاي كومله و دمكرات به برادران جهاد شبيخون مي زدند به روستاهاي مرزباني براي مدرسه سازي رفت و اين گروه منحله هر روز به شهداي جهاد مي افزود و برادران را به اسارت مي گرفت در سال

1360 بزرگان دين و علم از پويا تقاضا كردند كه به صدا و سيماي كرمانشاه خود را منتقل كند ، پويا كليه برنامه هاي راديو را مي نوشت و بدون بررسي بروي آنتن مي رفت ، پويا بالاخره استخدام صدا وسيما شد ودر واحد روابط عمومي مشغول فعاليت شد و وبا توجه به اين كه كتاب هاي فراواني در اين رشته مطالعه كرده بود اين واحد را از حالت پوستر چسباندن بيرون آورد و چهره اي تازه به روابط عمومي بخشيد.گروه : علوم انسانيرشته : علوم سياسياوضاع اجتماعي و شرايط زندگي : ابراهيم پويايي به دليل مرگ مادر ومشكلات فراوان ديگر در رشتة ادبيات پيام نور بود كه آن را نيمه تمام رها كرد.خاطرات و وقايع تحصيل : ابراهيم پويايي از خاطرات دوران تحصيل خود چنين مي گويد: خاطرات دوران تحصيل بسياراست كه هر كدام وقت وفرصت ديگري طلب ميكند اما تا آنجا كه به ياد دارم دوستان را تشويق به كتابخواني ودنبال دين ودانش رفتن ميكردم.در دبيرستان رازي كرمانشاه درسال ششم طبيعي مشغول تحصيل بودم كه در بدترين شرايط تحصيلي آمدند وگفتند چون دوبار از تبصره انگليسي استفاده كرده اي بايد بروي كلاس پنجم، متاسفانه اين ضربه روحي چنان تلخ بود كه هرگز خاطرة آنرا فراموش نميكنم، هرچقدر دبيران انساندوست تلاش كردندتا ثابت كنند اشتباه از طرف دبيرستان بوده چه ربطي به دانش آموز دارد قبول نكردند ناچار يكسال شبانه درس خواندم وسال آينده وارد كلاس ششم طبيعي شدم.هم دوره اي ها و همكاران : همكاران صدا وسيما كه بسيار است چون به دليل شغل پل بين مردم ومحل كارش بوجود آورده است، دكتر

سعيدي رئيس دانشگاه قلب كرمانشاه از همكلاسيهاي ابراهيم پويايي بشمار ميرود.همسر و فرزندان : آناهيتا برزويي تهيه كننده راديو همسر ابراهيم پويايي است. دو فرزند پسر دارد كه اميرحسين سال اول دانشگاه ،اهورا اول دبيرستان وابسته به دانشگاه است.ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : ابراهيم پويايي در حال حاضر سه مجموعه شعر آماده چاپ دارد . رايحة دوست، پيوند خاك وخون، پيچك نيلوفر ، ديگر دست نوشته هايي است كه طي سالها جمع آوري شده است. يكي از مهمترين كارهايي كه هنوز به اتمام نرسيده ((سيري در سبك هندي)) است كه از ديدگاه نو انديشه شاعران اصفهاني گو (سبك هندي) را شامل ميشود.شاگردان : ابراهيم پويايي مي گويند بنده اگر شاگردي داشته ام در عرصه داستان نويسي بوده است كه در طول سي سال شاگردان بسياري كه امروز شاعران خوبي هستند به جامعه ادبي كرمانشاه تحويل داده ام.جوائز و نشانها : ابراهيم پويايي در كليه شب هاي شعر، كنگره هاي شعر شركت داشته وجوايزي نقدي ولوح تقدير دريافت كرده وهنوز هم اين حركت ادامه دارد.چگونگي عرضه آثار : ابراهيم پويايي از سال 1353 با مطبوعات همكاري واين همكاري در مسير شعر، داستان، نقد تأتر وفيلم، نقد مسائل اجتماعي،، و هنوز هم با مطبوعات همكاري دارد ومسئول صفحة شعر چشم انداز در نشريه محلي باختر مي باشد سعي مي كند در صفحه چشم انداز تازه هاي ادبيات را عرضه كند اگر چه حق الزحمه ناچيزي دريافت مي كند اما هدف، بالاتر از مسائل مادي است.: تاكنون هشتاد سرود فارسي ومحلي براي راديوكرمانشاه ساخته است ودر روزنامه نگاري، فيلمنامه نويسي، نقد، داستان نويسي تاكنون لوح تقديروجايزه

نقدي دريافت كرده است .يك جفت پوتين فيلمي بودكه درزمان جنگ براي بچه هابا ديدگاهي نو ساخته شد كه برنده سكه بهار آزادي شد.

پهلوان، منصور

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

منصور پهلوان

محل تولد : تهران

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1332/1/1

زندگينامه علمي

پس از پايان موفقيت آميز دوران متوسطه در سال 1351 هجري شمسي بخاطر عشق و علاقه فراوان وارد حوزه علميه تهران شد. در كنار تحصيل حوزوي در سال 1372 در مقطع دكترا در رشته علوم قرآن و حديث از دانشگاه تهران فارغ التحصيل شد. در طي مدت تحصيل سفرهاي علمي و تبليغي فراواني به كشورهاي خارجي داشته است. نامبرده در كنار تحصيل به تدريس در دانشگاههاي تهران پرداخت و در كنار تدريس به راهنما و مشاوره دانشجويان در مقطع و دكترا پرداخت و تاكنون حدود 250 مورد مشاوره و راهنمايي در اين رابطه ارائه كرده است.

ايشان در طول سالهاي عمر خويش خدمات علمي و فرهنگي سياسي انجام داده است كه از آن جمله مي توان سرپرستي شبكه 1 و 2 سيما، سرپرستي دانشگاه بين المللي اسلامي لندن و مدير مسئول بررسي مقالات دانشگاه تهران را نام برد.

پهلوانيان، احمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

احمد پهلوانيان

محل تولد : يزد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1354/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب احمد پهلوانيان در سال 1372 بعد از اخذ ديپلم در رشته رياضي به حوزه علميه قم مشرف و مشغول به تحصيل شدم ، در مدت 5 سال سطح مقدماتي و عالي را پشت سر گذاشته و بعد از آن به درس خارج اشتغال پيدا كرده و در كنار آن در رشته هاي ارتباطات و پس از آن فلسفه و كلام اسلامي در دانشگاه هاي صداو سيما و باقر العلوم در مقطع كارشناسي ارشد تحصيل كردم .

از جمله دوره هاي

آموزشي غير رسمي كه گذراندم مي توان به دوره تربيت مربي كودك و نوجوان ، فيلم نامه نويسي ، نقد فيلم ... اشاره كرد . تاكنون كتب و مقالات متعددي در زمينه ها ي ادبيات ، داستان ، روانشناسي و ارتباطات و فلسفه ، نگارش در آورده ام و در رشته هاي ادبيات عرب ( حوزه ) ارتباطات ( مباني جامه شناسي ) و فيلم نامه نويسي در دوره هاي متعددي تدريس كرده ام .

پيراسته خزرجي، ضياء

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

ضياء پيراسته خزرجي

محل تولد : نجف

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1336/3/1

زندگينامه علمي

بسم الله الرحمن الرحيم

و الحمد لله رب العالمين

و صلي الله علي محمد وآله الطيبين الطاهرين

اينجانب ضياء بيراسته معروف به خزرجي دريك خانواده مذهبي در نجف اشرف به دنيا آمده ام .تحصيلات حوزوي تا رتبه اول گذرانده ام وتحصيلات كلاسيك تا ديبلم رياضي به اتمام رسانده ام و در سال 1359به ايران آمده ايم و در شهر مقدس مشهد در حدود ده سال رتبه دو و سه را كذرانده ام و سبس در سال 1372 به شهر مقدس قم مهاجرت كرده ام و دروس خارج را به مدت شش سال به اتمام رسانده ام

پيروزمند، عليرضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عليرضا پيروزمند

محل تولد : شيراز

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1344/1/1

زندگينامه علمي

در سال 1344 در شيراز متولد و تا مرحله اخذ ديپلم رياضى در شيراز اشتغال به تحصيل داشتم. زندگى سياسى ام از مقطع راهنمايى همگام با خيل عظيم مردم در مقابله با رژيم شاه شروع شد. در دوران دبيرستان در قالب همكارى با انجمن اسلامى و تقابل با گروههاي ضد انقلاب و ارتباط با سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي(قبل از انشعاب و در دوران نمايندگى آيت ا... راستي) ادامه يافت. توفيق حضور مكرر در جبهه هاى جنگ از همين ايام آغاز و تا ساليانى بعد ادامه داشت. زندگى علمى ام به شكلى هدفمند پس از اخذ ديپلم آغاز شد. در سال 1362 با وجود قبولى در رشته فنى دانشگاه براى ادامه تحصيل به قم آمدم و به موازات فراگيرى دروس حوزوى

در دفتر فرهنگستان علوم اسلامى قم به پژوهش مشغول شدم. دروس سطح را خدمت اساتيد محترمى همچون آيات و حجج اسلام آقايان راستى كاشانى، وجدانى فخر، پاياني، ستوده، احمدى ميانجي، حسينى بوشهري، موسوى ،اعتمادى و گنجى فرا گرفتم و از سال 1373 در درس خارج فقه آيت الله تبريزى و خارج اصول آيت الله وحيد خراسانى توفيق حضور داشته و دارم. در طول اين مدت از محضر اخلاقى حضرات آيات: بهاء الديني، مظاهري، احمدى ميانجى، منير الدين حسيني، شب زنده دار و به ويژه راستى كاشانى به قدر بضاعت بهره برده ام. در دفتر فرهنگستان علوم اسلامى نيزر به ويژه از محضر استاد علامه منير الدين حسيني (ره) بهره فراوان برده در موضوعات زير مشغول بوده ام:

روشهاى سنتى و انحرافى اجتهاد، موضوع شناسي، فلسفه علم و معرفت شناسي، مبانى اقتصاد سوسياليسيتى و سرمايه داري، روش سيستمى ،الگوى سيستم سازي، فلسفه(با گرايش فلسفه حركت) مبانى جامعه شناسي، مبانى نظام سياسي، ولايت فقيه، روش مدل سازي، روش تحقيق، مبادى و مبانى اصول فقه احكام حكومتى و... .

در طول اين مدت مسئوليت اجرايى نداشته ام. گذشته از مسئوليتهاى پژوهشى گذشته، هم اكنون عضو هيئت علمى دفتر فرهنگستان، معاونت پژوهشهاى بنيادى و مسئول گروه اصول فقه احكام حكومتى هستم علاوه بر مسائل بنيادي در موضوعات راهبردي نظام اسلامي نيز با گرايش مسائل علمي فرهنگي در قالب همكاري با برخي مراكز كلان نظام فعاليت داشته ام از جمله به عنوان كارشناس مسائل علمي - فرهنگي - اجتماعي در دبيرخانه مجمع تشخيص مصلحت نظام از سال 76 تا 82 ، در طول اين مدت علاوه بر مشاوره ، طرحهاى تحقيقاتى

را براى آنها به انجام رسانده ام، از سال 1382 تاكنون نيز به عنوان كارشناس مسايل فرهنگى با دبيرخانه شوراى انقلاب فرهنگى همكارى دارم و طرحهاي تحقيقاتي را نيز در همين ارتباط به انجام رسانده ام.

در ساليان گذشته علاوه بر ارتباط علمى با مراكز مختلف توفيق تاليف كتاب، مقاله و تنظيم طرحهاى تحقيقاتى را داشته ام كه در دو گرايش مبنايى و راهبردى انجام گرفته است، در موضوعات بنيادي، مباحثى همچون فلسفه علم، روش علم، روش سيستمي، فلسفه فيزيك و رياضي... و در موضوعات راهبردى به مطالبى همچون، شبكه هاى اطلاع رسانى، رابطه دين و دولت و فرهنگ، طبقه بندى موضوعات فرهنگى در مهندسى فرهنگى كشور... پرداخته ام.

پيروزمند، محمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد پيروزمند

محل تولد : قم

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1342/1/1

زندگينامه علمي

ما تقريبا سال 1360 بود كه وارد حوزه مباركه قم شديم هرچند كه از قبل با ادبيات عرب آشنايي داشتم و كتابهاي مختلفي را خوانده بودم ولي برنامه حوزه مقتضي دوباره خواني بود مقدمات از صرف ساده و جامع المقدمات سپس سيوطي و مغني و معالم و حاشيه ملا عبدالله كه همراه با آن منطق صوري دكتر محمد خوانساري را نيز مي خوانديم روزهاي خوش علمي آن روزگار بود بعد هم كه از مدرسه كرمانيها بيرون آمديم و بصورت آزاد شرح لمعه را شروع كرديم بعد از آن رسائل بود در كنار رسائل به درس اسفار جناب علامه حسن زاده آملي مدظله العالي حاضر مي شديم از قبل بدايه را اجمالا و منطق منظومه و حكمت آن را تا اندازه زيادي كار كرده بودم. درس اسفار اگر چه

سنگين بود ولي الهيات مداري آن جاذبه اي شيرين بود تمامي جلد اول اسفار و قسمتي از جلد دوم آن را در محضر مبارك آن بزرگوار خوانديم. رسائل و مكاسب و كفايتين را مي خوانديم همزمان با خواندن كفايه بر خارج فقه و اصول حضرات آيات عظام وحيد خراساني ، ميرزا جواد آقا تبريزي قدس سره الشريف و سيد احمد مددي شركت مي جستيم كه تا اين زمان 14 سال خارج اصول و 14 سال خارج فقه.بعد از مدتي قسمت قابل توجهي از جلد ششم اسفار لغي الهيات به معني افصار را با يكي از دوستان مباحثه كرديم – زماني جناب حسن زاده آملي مصباح الانس را آغاز فرمود با كسب اجازه از محضر مباركش به خدمتش شتافتم و تا وقتي آن درس برقرار بود رفتن ما نيز برقرار بود تا اينكه ايشان از تدريس عمومي امتناع ورزيد ما به درس پنج شنبه و جمعه آقاي شيخ محمدرضا نكونام مدظله العالي حاضر شديم و مصباح الانس را ادامه داديم . بعد از مدتي ايشان جلد 9 اسفار در معاد قرآني را آغاز كردند.هرچند كه ايشان معاد صدرايي را بسيار نقد مي فرمود اما ما تا آخر جلد كتاب را در درس ايشان حاضر بوديم بعد تمهيد القواعد را به تماما نزد ايشان خوانديم هم زمان جلد دوم اشارات و قسمتي از جلد سوم آن را با دوستان به بحث و بررسي گذاشتيم و در درس حركت و زمان جلد سوم اسفار جناب ممدوحي حاضر گشتيم و بر مسائل آن بحث بسيار گذاشتيم. زمان گذشت تا تمامي بدايه ، نيم از نهاية الحكمة را براي عده

اي از عزيزان حوزوي گفتيم و به خاطر تقارن ساعت تدريس فقه در مدرسه معصوميه با ساعت نهايه مجبور به تعطيل نمودن آن شديم، از كتاب رسائل كتاب قطع و ظن را دو مرتبه و قسمتي از اصالة البرائة و همچنين خيارات، مكاسب و قسمتي از كتاب بيع آن را تدريس كرديم اكنون هم به تدريس مكاسب محرمه و شرح لمعه مشغول هستيم. ساليان متمادي شرح لمعه و اصول فقه را تدريس داشته ايم همچنين حدود چهار ، پنج سال درس شرح فصوص استاد محمدرضا نكونام را نيز درك كرديم. اكنون از خداوند متعال با اين بضاعت مزجات خويش مسئلت خدمتي اگر چه بسيار ناچيز به مذهب حقه و اسلام عزيز و بندگان مخلص خداوند را داريم، در اين زمان پنج شنبه و جمعه در حرم مطهر منطق منظومه را نيز تدريس داريم بحوله تعالي والحمد الله رب العالمين.

پيش بين، عبدالمجيد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد عبدالمجيد پيش بين

محل تولد : تهران

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1341/1/1

زندگينامه علمي

از سال 1364 كه وارد بخش فرهنگي زندان قزلحصار زندان هاي سياسي شده، ضمن آشنائي با سران گروهك ، مطالعات تاريخي خود را از مشروطيت تا انقلاب اسلامي آغاز كردم، بعد از جنگ با ورود به حوزه به دروس حوزوي مشغول و پس از اتمام سطح پايه 10، در رشته الهيات و معارف اسلامي مقطع كارشناسي ارشد دانشگاه قم قبول و پس از اخذ كارشناسي ارشد به كارهاي تحقيقاتي در تاريخ معاصر ادامه داده كه محصول آن چند كتاب مي باشد.

پيشوايي، مهدي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

مهدى پيشوائي

محل تولد : -

شهرت

تابعيت : ايران

زندگينامه علمي

• عضو هيئت تحرير مجله درسهائى از مكتب اسلام از سال 1349 تاكنون

• مديريت داخلى مجله درسهايى از مكتب اسلام از سال 1350 تا 1353

• طى دوره تحصيلات عالى دار التبليغ اسلامى و اخذ گواهينامه اين دوره در سال 1349

• اشتغال به تحقيق و تأليف از سال 1351 تاكنون

• همكارى با سيماى جمهورى اسلامى ايران (شبكه هاى مختلف)

• همكارى با شبكه راديو معارف (قم) – كارشناس عالى تاريخ و سيره

• همكارى نزديك با موسسه تعليماتى و تحقيقاتى امام صادق (ع) زير نظر حضرت آيت الله سبحانى و عضو هيئت موسس اين موسسه از بدو تأسيس

• همكارى با فصلنامه ميقات از سال 1373 تا سال 1375

• همكارى با فصلنامه پيام حوزه تا سال 1380

• همكارى با معاونت امور اساتيد دروس معارف اسلامى در دانشگاه ها (نهاد نمايندگى ولى فقيه) از سال 1373 تاكنون

در ارتباط با درس تاريخ اسلام و متون و مدرسين اين درس و كتب كمك درسى.

• مدير گروه پژوهشي تاريخ موسسه آموزشى و پژوهشى امام خمينى

• سردبير فصلنامه علمي - تخصصى" تاريخ در آينه پژوهش"

• همكارى با نشريه افق حوزه (هفته نامه خبري حوزه علميه)

پيغامي، عادل

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عادل پيغامي

محل تولد : تهران

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1352/8/1

زندگينامه علمي

آقاي عادل پيغامي در سال 1352 ، در تهران از خانواده اي پاك و دوستدار اهل بيت عصمت و طهارت (ع) ديده به جهان گشود. پس از طي دوران تحصيلات متوسطه در كنكور دانشگاه امام صادق (ع) پذيرفته شد و در سال 1371 همزمان با دورس دانشگاهي ، دروس حوزوي را نيز ادامه داده. از اساتيد برجسته و بنام حوزوي ايشان مي توان آيات هاشمي تبريزي، مجتهد زاده، باقري كني، و مصطفوي را نام برد. نامبرده از اساتيد موفقي است كه طرحهاي متعددي جهت آباداني و عمران كشور ارائه داده است . از نامبرده تاليفات به قلم طبع آراسته شده است كه از آن جمله اند:

1. مبادي منابعه الطبيعي عدل از ديدگاه شهيد مطهري.

2. ساختار پيشنهادي درس نامه فقه الاقتصاد.

نامبرده در كنفرانس هاي متعدد علمي مشاركت و مقالات ارزشمندي ارائه داده است. ايشان هم اكنون عضو هيأت علمي دانشگاه امام صادق (ع) مي باشد.

Cv زمستان 1386

الف) مشخصات فردي

نام و نام خانوادگي: عادل پيغامي.

نام پدر: قربانعلي.

سال تولد: 1352.

محل تولد: تهران.

شماره شناسنامه: 7764 صادره از تهران.

ب) مشخصات دانشگاهي - تحصيلي

مدرك: كارشناسي ارشد اقتصاد و معارف اسلامي.

محل تحصيل: دانشگاه امام صادق عليه السلام.

سال اخذ مدرك : 1379.

عنوان پايان نامه: تحليل و

شبيه سازي سياستهاي تثبيت اقتصادي با تكيه بر جانب عرضه در مورد ايران.

استاد راهنما: دكتر اكبر كيجاني.

آشنايي با زبانهاي انگليسي، عربي و تركي استامبولي.

دانشجوي دكتراي علوم اقتصادي.

پيوندي، غلامرضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

غلامرضا پيوندي

محل تولد : لاسجرد - سمنان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1346/1/14

زندگينامه علمي

دوران ابتدايي و راهنمايي خود را در روستاي محل تولدم (روستاي لاسجرد سمنان) گذراندم و براي ادامه تحصيل به شهر سمنان عزيمت كردم و دوره دبيرستان را در سمنان بودم كه در سال دوم دبيرستان وارد حوزه علميه صاحب الزمان مهديشهر سمنان شدم و به مدت سه سال مقدمات را در آن شهر با موفقيت سپري كردم و در سال 1365 براي ادامه تحصيل به قم عزيمت نمودم و از پايه چهارم حوزه در شهر مقدس قم در درس اساتيد بزرگوار حوزه علميه قم حاضر شدم و دوره سطح را با موفقيت به اتمام رساندم و به مدت 10 سال در درس خارج فقه و اصول بزرگان حوزه علميه قم تلمذ نمودم لازم به ذكر است در مدت ادامه تحصيل در حوزه علميه قم دوره دبيرستان خود را به صورت متفرقه ادامه و در سال1369 ديپلم خود را گرفتم و براي ادامه تحصيل در دانشگاه وارد عرصه و رشته حقوق شدم و در سال 1375 دوره كارشناسي خود را با معدل 48/18 در دانشگاه مفيد به پايان بردم و در كارشناسي ارشد رشته حقوق جزا و جرم شناسي پذيرفته شدم و در پايان دوره يعني سال 1378 به عنوان نفر اول دوره و با معدل 68/18 و دفاع از پايان نامه خود با نمره عالي موفق

به اخذ مدرك كارشناسي ارشد شدم

لازم به ذكر است موفقيت در علم و دانش و فراگيري آن مرهون زحمات و بزرگواري استادان و علماي بزرگ حوزه علميه و دانشگاه بوده است كه به برخي از اساتيد حوزوي و درس هايي كه در خدمت ايشان بودم اشاره مي كنم

الف شركت در درس تفسير ترتيبي قران به مدت 10 سال حضرت آيت الله جوادي املي (حفظه الله)

ب شركت در درس خارج فقه (خمس و صوم ) به مدت سه سال حضرت آيت الله جوادي املي (حفظه الله)

ج شركت در درس خارج فقه (ديات ) به مدت 2 سال حضرت آيه الله مكارم شيرازي ( حفظه الله)

د شدكت در درس خارج فقه (نكاح ) به مدت 2 سال حضرت آيه الله مكارم شيرازي ( حفظه الله)

ه شدكت در درس خارج اصول به مدت 5 سال حضرت آيه الله سبحاني (حفظه الله)

همچنين لازم است كه از اسابيد بزرگوار دوران سطح حوزه نيز از جمله ، استاد اعتمادي ، تهراني ، محمدي خراساني ، عليدوست و ... نيز يادي كنم و بهره هاي علمي خود را مرهون زحمات آنان هستم

پيوندي، محمدرضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد رضا پيوندي

محل تولد : كاشان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1342/1/1

زندگينامه علمي

در سال 1360 هجرى شمسى ديپلم گرفتم و در همان سال به حوزه علميه كاشان راه يافتم. پس از گذراندن سطح اول در كاشان، در سال 1363 وارد حوزه علميه قم شده و دروس سطح عالى را تا سال 1369 به اتمام رساندم و در اين سالها از محضر اساتيدى چون آيت الله راستى كاشانى ، فخر وجدانى

، اعتمادى ، پايانى ، گنجى و خسرو شاهى استفاده فراوانى بردم. در همين سالها به يادگيرى ادبيات داستانى و نمايشى پرداختم و دركنار دروس حوزوى به تدوين داستان و فيلمنامه حضور در كلاسهايى در اين مورد بر اطلاعات هنرى افزوده و در ضمن در نشرياتى چون مكتب جبهه و سرگرمى هاى آموزشى مقالاتى را به رشته تحرير درآوردم.

در سال 1370 به حوزه درسى خارج اصول آيت الله مومن قمى وارد و مدت 4 سال از محضر استاد استفاده نموده و سپس به محضر درس خارج آيت الله سيد عباس خاتم يزدى رفته و مدت 3 سال نير در درس فقه اين استاد فرزانه به فراگيرى فقه آل محمد پرداختم.در سال 1376 در امتحان ورودى دانشكده صدا و سيما شعبه قم شركت كرده و پس از قبولى در آزمون، در اين دانشكده مشغول تحصيل شدم و در سال 1382 با تدوين پايان نامه تحصيلى كارشناسى ارشد تهيه كنندگى از اين دانشكده فارغ التحصيل شدم.

در همين حال با همكارى با مركز پژوهشهاى صدا و سيما، و سيماى عربى به تدوين و ساخت فيلمهاى مستند پرداخته و توانستم حدود 10 فيلمانه و سريال را تدوين نمايم كه با توليد از سوى سيماى عربى در آن شبكه پخش گرديد.سردبيرى نشرياتى چون سرگرمى هاى آموزشى و مربى بسيج عقيدتى سياسى از فعاليتهاى ديگر حقير بوده و هم اكنون نيز مرتبا در موضوعات مختلف در اين نشريات مقاله مى نويسم.مقالات ديگرى نيز در زمينه شخصيت شناسى در فصلنامه «مربيان» دارم و باز مقالات ديگري در موضوعات علوم قرآنى ، تاريخى ، داستانى ، اخلاقى ، اجتماعى دارم كه

بعضي از آنها در فصلنامه هاى انديشه بسيج مربى بسيج اخلاق به چاپ رسيده است.كتابهاى« آن سوى پرده» كه حاوى دو فيلمنانه است سيماى امام على عليه السلام و نهج البلاغه «مهمان سپيده» «فرياد سرخ» حاصل فعاليت علمى حقير در زمينه دين و هنر است. همچنين در تدوين ويراستارى دهها مقاله، و كتاب ديگرنيز همكارى داشته ام.

تازه كام، شعبان

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

شعبان تازه كام

محل تولد : ساري

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1337/7/1

زندگينامه علمي

آقاي شعبان تازه كام در سال 1337هجري شمسي در خانواده اي متدين، مذهبي و دوستدار اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام در شهرستان ساري ديده به جهان گشود. دوران ابتدايي، راهنمايي و دبيرستان را در زادگاه خويش با موفقيت سپري كرد. در پي تشويق خانواده و علاقه خويش به فراگيري علوم ديني در سال 1352و در اوج خفقان حاكم بر كشور از سوي حكومت ستمگر و ظالم شاهنشاهي خصوصا با فشار مضاعف بر حوزه هاي علميه وارد حوزه علميه ساري گرديد و از محضر بزرگان آن ديار بهره ها برد. پس از مدتي تحصيل در حوزه علميه ساري به شوق زيارت و هم جواري با بارگاه كريمه اهل البيت حضرت معصومه سلام عليها رهسپار حوزه علميه قم گرديد. از نخستين روزهاي ورود با تلاش و كوشش فراوان به تحصيل پرداخت. پس از گذراندن سطوح عالي در سال 1370 به حلقه دروس خارج راه يافت. وي در ايام تحصيل در قم از محضر بزرگاني چون آيت الله مكارم، مرحوم آيت الله شيخ جواد تبريزي، آيت الله صانعي، و ديگر ستارگان درخشان حوزه علميه قم كسب فيض كرد.

وي

پس از طي تحصيلات جهت خدمت علمي و فرهنگي به مردم ديار خويش به زادگاهش بازگشت، و هم اكنون در دانشگاه گرگان علاوه بر معاونت نهاد رهبري در دانشگاهها به امر تدريس نيز اشتغال دارد. وي در طول حيات علمي خويش از امر نگارش و پژوهش غافل نبوده و آثاري از قبيل "چهل حديث در باب ازدواج" و "كوثر رسول" را به رشته تحرير در آورده است

تجار، راضيه

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

راضيه تجار در 5 آذر 1326 در تهران متولد شد.وي داراي مدرك كارشناسي روانشناسي است.. ايشان از فعالان عرصه نويسندگي هستند و همچنين تاكنون مسئوليتهاي ادبي _ هنري زيادي را بر عهده داشته اند.از آن جمله اند :دبير انجمن قلم ايران ، عضو شوراي سردبيري فصلنامه ادبيات داستاني به مدت 6 سال ، مدرس داستان نويسي در دانشكده صدا و سيما ، عضو شوراي سياستگذاري واحد ادبيات حوزه هنري ، عضو شوراي ادبي بنياد حفظ آثار و نشر دفاع مقدس، مسئول صفحه شهرزاد روزنامه جام جم .گروه : علوم انساني رشته : روان شناسي گرايش : داستان نويستحصيلات رسمي و حرفه اي : تجار داراي مدرك كارشناسي روانشناسي استمشاغل و سمتهاي مورد تصدي : راضيه تجار از فعالان عرصه نويسندگي هستند و همچنين تاكنون مسئوليتهاي ادبي _ هنري زيادي را بر عهده داشته اند. حضور در شوراي بررسي داستان و كارگاه قصه و رمان حوزه هنري، ارشاد، بنياد شهيد، بنياد جانبازان، مدرس داستان نويسي (دانشگاه صدا و سيما)، مسئوليت جلسات نقد و بررسي داستان (سه شنبه ها در حوزه هنري) به مدت 16 سال، همكاري با روزنامه جام جم، مجله زن روز، مجله سروش، عضو شوراي هنر، تدريس در خانه داستان فرهنگسراي

انقلاب، هلال احمر و سردبيري ادبيات داستاني و دبيري انجمن قلم ايران از بدو تأسيس از جمله فعاليتهاي ايشان در عرصه فرهنگي _ هنري است.جوائز و نشانها : رمانهاي «كوچه اقاقيا»، «نرگسها» و «هفت بند» از اين نويسنده به عنوان رمان برتر يك دهه در آموزش و پرورش انتخاب شدند.همچنين راضيه تجار به عنوان نويسنده زن برگزيده ادبيات هشت سال دفاع مقدس از سوي حوزه هنري برگزيده شدندآثار : آرام شب بخير! (مجموعه داستان) ويژگي اثر : پديدآورنده: راضيه تجار ناشر: سوره مهر - 05 ارديبهشت، 1384 2 آواز پرواز ويژگي اثر : پديدآورنده: راضيه تجار ناشر: نشر شاهد - 01 مرداد، 1387 3 بانوي آبي ها: زندگينامه ي داستاني خلبان شهلا ده بزرگي ويژگي اثر : پديدآورنده: راضيه تجار ناشر: نهاد رياست جمهوري، مركز امور زنان و خانواده - 30 مرداد، 1387 4 بانوي رنگين كمان: زندگينامه ي داستاني اشرف قندهاري (بهادرزاده) ويژگي اثر : پديدآورنده: راضيه تجار ناشر: نهاد رياست جمهوري، مركز امور زنان و خانواده - 30 مرداد، 1387 5 جاي خالي آفتابگردان ها ويژگي اثر : پديدآورنده: راضيه تجار ناشر: خورشيد باران - 04 ارديبهشت، 1384 6 سه شنبه هاي عزيز، داستانهاي كوتاه كوتاه ويژگي اثر : پديدآورنده: راضيه تجار ناشر: پنجره اي به روشنايي - 1381 7 شهيد شيرودي ويژگي اثر : پديدآورنده: راضيه تجار ناشر: مدرسه - 28 آبان، 1386

8 فانوسي بيفروز (مجموعه داستان) ويژگي اثر : پديدآورنده: راضيه تجار ناشر: سوره مهر - 04 ارديبهشت، 1385 9 كوچه اقاقيا، رمان ويژگي اثر : پديدآورنده: راضيه تجار ناشر: سوره مهر - 1383 10 گمان مبر كه شعله بميرد، براساس زندگينامه شهيد محمد سليماني ويژگي اثر : پديدآورنده: راضيه تجار ناشر: نسل كوثر - 1381 11 هم سيب، هم ستاره ويژگي اثر : پديدآورنده: راضيه تجار، ريحانه مولوي () ناشر: توسعه كتاب ايران - 06 مرداد، 1387

ترابي، اكبر

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

اكبر ترابي

محل تولد : شهرضا

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1338/1/29

زندگينامه علمي

در سال 1338 در خانواده اي مذهبي ديده به دنيا گشوده دوران تحصيلات ابتدايي و متوسطه را در شهرستان شهرضا با اخذ ديپلم رياضي به پايان رسانيدم . در سال 1356 به حوزه علميه قم وارد و در طي سه سال دوران مقدمات را طي كرده به تحصيل مكاسب و رسائل و كفايه در خدمت اساتيد بزرگواري مانند آيت الله ستوده و استاد موسوي تهراني و استاد اعتمادي پرداختم .در سال 1360 همزمان با درس كفايه به خارج قضا و درس رجال آيت الله جعفر سبحاني حاضر شدم . در سال 1361 در درس فقه و اصول حضرت آيت الله وحيد خراساني شركت كردم و مدت 13 سال افتخار شاگردي آن بزرگوار را داشتم . در خلال حضور در درس اساتيد فوق به تدريس ادبيات و لمعه و اصول الفقه اشتغال داشته مدت 24

سال فقه و اصول را تدريس كرده ام و از سال 1380 به تدريس مكاسب و رسائل مشغول هستم . در دوران دفاع مقدس مدت 17 ماه در دفتر نمايندگي امام (ره) _ پس از رحلت امام قدس سره به دفتر نمايندگي ولي فقيه تغيير نام يافت _ در تداركات سپاه به عنوان معاون، خدمت كرده بارها در جبهه دفاع مقدس همگام با رزمندگان دلاور بسيجي حاضر شدم .از كارهاي فرعي علاوه بر تبليغ و عهده دار بودن سمت روحاني كاروانهاي حج و عمره , در امر تنظيم سوالات امتحاني حوزه و تصحيح اوراق و ممتحن امتحانات شفاهي حوزه نيز همكاري دارم ولله الحمد .

ترابي، علي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

علي ترابي

محل تولد : سكردوبلستان

شهرت

تابعيت : پاكستان

تاريخ تولد : 1355/6/1

زندگينامه علمي

اينجانب علي ترابي فرزند احمد از كشور جمهوري اسلامي پاكستان داراي كد 1252184 مي باشم بنده در سال 1976م به دنيا آمدم در سن ده سالگي در دارالقرآن واقع در منطقه روندو مشغول به فراگيري كلام الله مجيد شدم بعد از سن 12 سالگي مشغول به خواندن دروس دولتي شدم كه در همان زمان بخاطر علاقه كه به معارف علوم ديني داشتم در يك مدرسه ديني پذيرش شدم و ادامه تحصيلات علوم اسلامي را در كنار علوم دولتي ادامه داديم. و مدرسه جامعه المنتظر تا حد لمعه ج اول فرا گرفته بودم در اين هنگام به تشويق بعضي از استاد شدم براي ادامه تحصيل به كشور جمهوري اسلامي انقلابي ايران شهر مقدس قم آمدم هم اكنون در مدرسه عالي فقه و معارف اسلامي در سطح 2 مشغول به ادامه تحصيل مي

باشم. والسلام

ترابيان، محسن

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محسن ترابيان

محل تولد : قم

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1353/1/1

زندگينامه علمي

در سال 72 جهت ادامه تحصيل به حوزه علميه قم وارد شدم و طي سه سال دوره مقدمات حوزه را طي نمودم و در سال 75 در امتحان ورودي موسسه امام خميني (ره) پذيرفته شدم و در كنار دروس موسسه دروس سطح را در محضر اساتيد حوزه استادان عليدوست ، محمدي ، حسيني ، عالي ادامه داده در سال 79 دوره سطح سوم را به پايان رسانده در سال 80 در درس خارج آيت الله العظمي مكارم شيرازي و آيت الله سبحاني شركت نمودم وليكن به علت هاي مختلف در سال 83 به دادگستري رفته به شغل خطير قضاوت پرداختم و در ضمن در سال 81 با دفاع از پايان نامه كارشناسي ارشد در موسسه آموزشي پژوهشي امام خميني (ره) و اخذ نمره عالي موفق به اخذ مدرك كارشناسي ارشد شدم .

تربتي نژاد، حسن

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حسن تربتي نژاد

محل تولد : گرگان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1344/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب بعد از اخذ مدرك ديپلم در رشته ي فني ماشين افزار با وجود قبولي در كنكور سراسري در رشته مهندسي وارد حوزه علميه امام خميني شهرستان گرگان كه زير نظر نماينده ولي فقيه در استان گلستان بود شدم. ادبيات عرب ، منطق مظفر و مختصر المعاني را به مدت چهار سال در نزد اساتيدي چون حجج اسلام رضمان پور ، برقرار، افضلي و ... پشت سر نهادم و فقه و اصول فقه مظفر ر ا نيز در نزد اساتيدي همچون حجج اسلام مير

بهبهاني ، افضلي و مرحوم سيد علي رئيسي گذراندم. و همچنين مكاسب محرمه را نزد آيت الله محمدرضا ميبدي و رسائل و كفايه را نزد آيت الله نور مفيدي شاگردي نمودم. و در سال تحصيلي 72-71 براي ادامه تحصيل به حوزه عليمه قم مشرف شدم و در اين سال كفايه 2 را نزد استاد آيت الله موسوي تهراني و بقيه ي مكاسب را محضر اساتيدي مثل حجة الاسلام بيگدلي به اتمام رساندم. بعد از اتمام سطح سوم حوزه به مدت 2 سال دردرس خارج اصول آيت الله سبحاني شركت نمودم و به مدت 11 سال در درس خارج فقه حضرت آيت الله مكارم شيرازي نيز شاگردي نمودم و همچنين لازم به ذكر است كه به مدت 7 سال نيز در درس خارج اصول حضرت آيت الله وحيد خراساني نيز شاگردي كرده ام.

اما اينجانب دروس دانشگاهي را در سال 73 با قبولي در كنكور سراسري و پذيرفته شدن در امتحاناتت اختصاصي دانشگاه مفيد (مصاحبه ي علمي) در رشته علوم سياسي مشغول به تحصيل شده ام. در سال 76 كارشناسي را به اتمام رسانده و 2 سال بعد يعني سال 78 با شركت در كنكور ارشد و كسب رتبه يازدهم در گرايش انديشه ي سياسيي مجددا در دانشگاه مفيد پذيرفته شده و ادامه تحصيل داه ام و در سال 81 با دفاع از پايان نامه فارغ التحصيل شدم. ولي براي ادامه تحصيل در دكتري تا بحال اقدامي نكردم.

ترخان، قاسم

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

قاسم ترخان

محل تولد : بن جي كول ، نوشهر

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1346/1/1

زندگينامه علمي

ايشان در سال 1346 ش

در روستايي از توابع نوشهر استان مازندران به نام بن جي كول ، ديده به جهان گشود و بعد از طي دوره راهنمايي در سال 1360 وارد حوزه علميّه شهرستان نور گرديد و همزمان به دروس دبيرستان هم پرداخت و تا مقطع كارشناسي ارشد در رشته الهيات با گرايش فلسفه و كلام ادامه تحصيل داد و با درجه عالي از دانشگاه قم فارغ التحصيل گرديد . ورود به حوزه و اشتغال به كار علمي مانع از فعّاليّت هاي وي در عرصه انقلاب اسلامي و جنگ نگرديد. طولي نكشيد كه به حوزه علميّه قم وارد شد و از آن زمان تاكنون كه 23 سال به طول انجاميد ، خوشه چين خرمن بزرگان بوده است و از اساتيد و آيات عظام همچون : وجداني فخر ، پاياني ، استادي ، طاهري خرم آبادي ، وحيد خراساني ، فاضل لنكراني ، شيخ جواد تبريزي ، گرامي ، جوادي آملي ، حسن زاده آملي ، صالحي مازندراني ، مصباح يزدي ، فياضي و ... بهره هاي فراواني برد . فقه ، اصول ، تفسير ، كلام ، فلسفه ، عرفان و زبان انگليسي از جمله موضوعات و گرايشاتي بود كه به صورت تخصصي در حوزه علميّه قم به آن پرداخته شد و محصول اين تلاش 25 ساله در حوزه و دانشگاه ، ارائه مقالات متعددي است كه در مجلات ، كنگره ها و سايتهاي اينترنتي ارائه شده است و تعداد زيادي هم از آنان در آينده عرضه خواهد شد .

ترك، محمد

قرن:13

جنسيت:مرد

مليت:ايران

فرزند سيد محمد حسين حسينى خوئى. عالم فاضل محقق جليل، از ائمه ى مسجد شاه، بسيار زاهد

و عابد، و مورد وثوق عموم طبقات بوده.

در 3 شنبه 29 ربيع الاول سال 1266 وفات يافته، در اول تخت فولاد در تكيه اى مخصوص مدفون گرديد.

برگرفته از كتاب :دانشمندان و بزرگان اصفهان (جلد دوم)

تركاشوند، حسن

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حسن تركاشوند

محل تولد : نهاوند

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1356/7/1

زندگينامه علمي

در سال 1370 پس از اخذ سوم راهنمائي به دليل سكونت خانواده در كرمانشاه وارد حوزه علميه امام صادق (ع) آن شهر شدم و در محضر اساتيدي همچون استاد محسني، شريفي ، نظري، به تحصيل ادبيات عرب ، منطق ، معاني، تفسير مشغول شدم و البته مدتي نيز اصول را در محضر حضرت آيت الله نجومي تلمذ نمودم .

در سال 1374 به تهران عزيمت نموده و در حوزه علميه مروي به ادامه تحصيل پرداختم لمعه را در نزد استاد قاسمي و اصول را در نزد استاد سعيدي تلمذ نمودم و سپس رسائل را در نزد استاد شريف زاده ، مكاسب را در نزد آيت الله مقتدايي و آيت الله هاشمي تبريزي، فلسفه را در نزد استاد طبرستاني تلمذ نمودم و در اين مدت در تهران نيز به امور تبليغي و امامت جماعت اشتغال داشتم.در سال 1380 توفيق سكونت و تحصيل در بلده طيبه قم نصيب گرديد و دوره سطح را در نزد اساتيدي همچون آيت الله استادي و مرحوم استاد روستا ارسنجاني و استاد موسوي تهراني به پايان رساندم. در سال 81 همزمان با ورود به دوره خارج و بهره گيري از محضر آيات عظام مكارم شيرازي و سبحاني تبريزي در مركز تخصصي علم كلام به عنوان دانش پژوه مقطع سطح 3 مشغول به

تحصيل شدم و از محضر اساتيدي همچون رباني گلپايگاني مومني ،خسرو پناه، توفيقي بهره مند شدم و پس از پايان دوره به تدوين پايان نامه با عنوان "بررسي مباني فكري و اعتقادي معاويه" مشغول شدم.

از سال 1381 همزمان با تحصيل به امور پژوهشي و تحقيقي نيز مشغول شده و با مراكزي همچون مركز مطالعات و پژوهشهاي حوزه ، موسسه تحقيقاتي ولي عصر ، موسسه تحقيقاتي طه و ... همكاري داشته و مقالاتي را تدوين نمودم. در سال 1383 ضمن تدوين و آمده سازي يك متن درسي اعتقادي جهت تدريس در حوزه علميه علوي به تدريس در آن حوزه شريفه نيز مشغول شدم كه اين همكاري هنوز نيز ادامه دارد و همچنين به تدريس در مركز جهاني علوم اسلامي و جامعة الزهرا نيز مشغول مي باشم. همچنين از سال تحصيلي 85 نيز به صلاحديد مسئوولين و بزرگان مركز تخصصي علوم كلام به عنوان معاونت آموزشي اين مركز مشغول به خدمت گزاري مي باشم. از خداوند تبارك و تعالي حسن عاقبت و توفيق شناخت و عمل به تكاليف را خواستارم.

تستري، حسن علي

قرن:11

جنسيت:مرد

مليت:ايران

مولى حسن على، عالم جليل محقق، متوفى به سال 1075، مؤلف رساله اى در حرمت نماز جمعه به فارسى، به خلاف رأى پدر كه قائل به وجوب عينى آن بوده، و در اين مورد رساله اى نگاشته است، و عندنا منه نسخة.

برگرفته از كتاب :دانشمندان و بزرگان اصفهان (جلد دوم)

تستري، رضي الدين محمد

قرن:11

جنسيت:مرد

مليت:ايران

ابن بهاءالدين محمد بن مولى حسن على بن مولى عبدالله تسترى اصفهانى. عالم فاضل محقق، مؤلف «شرح ادعيه السر»، كه جهت مريم بيگم يكى از زنان صفويه (عمه ى شاه سلطان حسين) تأليف شده است.

مولى عزالدين عبدالله تسترى بن حسين صاحب مدرسه ى معروفه در بازار اصفهان مى باشد. شرح حالش در كتب تراجم مذكور، و در تاريخچه ى محله ى خواجو (: 36 - 52) به طور مفصل مسطور است.

در 1021 وفات يافته است. جنازه پس از دفن در امام زاده اسماعيل به كربلا منتقل گرديد.

برگرفته از كتاب :دانشمندان و بزرگان اصفهان (جلد دوم)

تقديري بشرويه، علي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

علي تقديري بشرويه

محل تولد : قم

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1347/6/3

زندگينامه علمي

در سال 1363 به حوزه علميه وليعصر (عج) شهرستان خوانسار وارد شدم و علوم مقدماتي را در نزد ابوي مرحوم حضرت آيت الله شيخ هاشم تقديري سبزواري (ره) تلمذ نمودم. سطح فقه و اصول را در نزد اساتيد بزرگوار حضرت حجة السلام والمسلمين نيازي خرم آبادي و حجة السلام و المسلمين رفيعان نيشابوري و ديگراستادان آن حوزه استفاده نمودم. در سال 1369 براي تكميل دروس حوزه به شهر قم عزيمت نمودم و سطوح عالي رسائل و مكاسب و كفايه را در محضر حضرات اساتيد حجة الاسلام موسوي تهرانى، مرحوم آية الله پاياني (ره) ، مرحوم آية الله صالحي مازندراني (ره) ودروس خارج حوزه را در محضرحضرات اساتيد آية الله وحيد خراسانى، آية الله شيخ جواد تبريزى، آيةالله جوادي آملي و ديگر بزرگواران بسياري بهره بردم.در حين تحصيل به جهت علاقه وافربه تربيت نسل جوان در مركز تربيت مربي كودكان و نوجوانان از محضر استاد هنرمند حضرت

حجت الاسلام و المسلمين راستگو؛ شيوه هاي مهارتي تربيتي و پرورشي را آموختم كه تا كنون ازسرمايه هاي علمي آن مركز در راه تبليغ و تربيت نسل جوان بسيار بهره مند شده ام وهمچنين به عضويت گروه پژوهش كودك و نوجوان صدا وسيماي قم و دوره هاي نقد ادبي حوزه از محضر استادان حجة الاسلام والمسلمين جواد محدثي و دهنوي درراه خدمت به فرهنگ علمي جامعه از شيوه هاي نگارش و ويرايش استفاده كردم. وپس از مدتي كوتاه به مؤسسه فرهنگي دار الحديث توفيق تحقيق و مصدريابي يافتم و چندين سال از علوم حديث و معارف اهل بيت هم در راه رشد فكري خويش از آن مؤسسه فرهنگي بهره ها بردم.ازتوفيقات بنده در راه خدمت به معارف اهل بيت علهيم السلام، ورود به مؤسسه مذاهب اسلامي جهت شركت در دوره هاي آموزشي وتخصصي مذاهب اسلامي بوده است. ودرتبليغ و اطلاع رساني به ويژه در مناطق اهل سنت و مرزي واجراي برنامه ي كلاسي و اردويي ونويسندگي در خدمت بوده ام.

تقديري، محمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد تقديري

محل تولد : قم

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1342/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب در 5 مسير داراي فعاليت بوده ام:

1- تحصيل: تحصيلات دبيرستان تا ديپلم در رشته رياضي و فيزيك در دبيرستان امام صادق(ع) قم گذراندم پس از اخذ ديپلم در سال 1360 وارد حوزه علميه مدرسه رسالت شدم و تا لمعتين در آن مدرسه تحصيل كردم از حضور اساتيد معظم نكونام، طالقاني(ادبيات)، فشاركي (سيوطي)، (اصول)، كريمي، صالحي افغاني، نكونام، حائري، لمعه (اشتهاردي، محامي وجداني فخر) استفاده كردم و رسائل را خدمت استاد اعتماد و

موسوي تهراني و مكاسب را خدمت استاد مرحوم پاياني، اشتهاردي، ستوده استفاده كردم و هم زمان فلسفه و بدايه و نهايه را خدمت استاد فياضي تلمذ نمودم و سپس وارد درس خارج اصول آيت الله وحيد خراساني و آيت الله هاشم شاهرودي شدم و فقه را نزد آيت الله تبريزي و مكارم و مددي و سيد كاظم حائري استفاده كردم و خارج بيع را نزد آيت الله هاشمي شاهرودي گذراندم و اكنون مدت 5 سال است در درس خارج مكاسب محرمه نزد رهبر معظم انقلاب در تهران مشغول هستم همزمان با تحصيل حوزه كارشناسي ارشد الهيات رشته كلام در تربيت مدرس دانشگاه قم گذراندم و موضوع افسردگي و حزن و اندون (مقايسه تطبيقي) در قرآن، سنت و متون ديني و روانشناسي پايان نامه ام بود همچنين دو سال و نيم دوره معارف در دانشكده باقرالعلوم (ع) وابسته به دفتر تبليغات گذراندم.

2- تحقيق: به طور رسمي از سال 1372 در مؤسسه دارالحديث جزو محققين همكار در تدوين ميزان الحكمه قرار گرفتم كه موضوعات تربيتي و اخلاقي و روانشناسي مانند اخلاق، حزن، خانواده، خير و بركت، محبت و عناوين ديگر را تحقيق كردم كه دو عنوان آن محبت در قرآن و حديث، خير و بركت در قرآن و حديث منتشر شده است.

3- تدريس: همزمان با دو عنوان قبل به تدريس دروس منطق، فقه و اصول، كلام، اخلاق و تفسير اشتغال داشته ام مباحث روش تحقيق و روش تبليغ از مباحث تدريسي بوده است.

4- تأليف: علاوه بر كتب چاپ شده در تحقيق مقالاتي براي سمينارها و كنفرانسها ارسال مي داشتم كه بعضاً در همان سمينار قرائت شده و سپس چاپ

شده است.

5- تبليغ: پس از اتمام لمعتين تبليغ در مدارس، روستاها، سپس دانشگاهها را شروع كردم كه مجموعاً 20 سال تبليغي سابقه دارم و تا سال 1379 كه جهت معاونت فرهنگي آستان حضرت عبدالعظيم به تهران آمدم در 6 دانشگاه كشور و خوابگاههاي آن فعاليت داشته ام بدليل آموزش و پرورش كار با كودكان و نوجوانان و تحصيلات دانشگاهي توانستم در تبليغ مدارس و دانشگاهها اثرات مؤثري داشته باشم. هم اكنون نيز در مساجد شهرري و تهران دانشگاه شاهد و مراكز و مجالس به سخنراني و تبليغ اشتغال دارم.

در سال 1379 به عنوان معاون فرهنگي آستان حضرت عبدالعظيم(ع) در خدمت آن امامزاده وارد شدم كه علاوه بر كارهاي مديريت رياست مركز نجوم آستان مقدسي، مسئول حوزه علميه حضرت عبدالعظيم (خواهران و برادران) – تدريس در اين دو حوزه و تحصيل درس خارج درس مقام معظم رهبري شركت دارم. و علاوه بر تبليغ مجموعه اي از خواهران و برادران را براي تبليغ در مدارس آموزش داده ام كه در مناسبت ها به تبليغ اعزام مي شوند. همچنين به عنوان استاد راهنما راهنمايي بيش از ده پايان نامه در موضوعات اخلاقي – تربيتي روانشناسي راهنمايي كرده ام.

تقوي اشتهاردي، حسين

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حسين تقوي اشتهاردي در اشتهارد، به سال 1304 ش، در يك خانواده روحاني، چشم به اين جهان گشود. او درسال 1325 ش به قم سفر كرد و در مدرسه فيضيه در يكي از حجره ها سكونت نمود و مدت هفت سال در آن حجره بود و با ذوق و شوق به تحصيلات خود ادامه داد. يكي ازاشتغالات مهم آيت الله تقوي در حوزه علميه قم، تدريس و تربيت شاگرد بود و دراين جهت مهارت و

پشتكار از خود نشان داد. از همان آغاز كه وارد حوزه شد، در ضمن تحصيل به تدريس دروس سطح حوزه نيز پرداخت. او در 14 مهر ماه 1379 ش دار فاني را وداع گفت.گروه : علوم انساني رشته : الهيات و معارف اسلامي والدين و انساب : پدر بزرگوار حسين تقوي اشتهاردي ، حضرت آيت اللّه حاج شيخ يحيي تقوي (1267 - 1338 ه . ش) از علماي برجسته، مخلص و خدمتگذار شهر اشتهارد (واقع در 52 كيلومتري جنوب غربي شهرستان كرج) بود. اين عالم رباني، در صفات و ارزش هاي اخلاقي، عرفاني و شاگردپروري، در سطح بالايي قرار داشت.اوضاع اجتماعي و شرايط زندگي : «صبح ها مشغول خريد و فروش و تأمين معاش و رسيدگي به امور خانه بودم و تنها بعدازظهرها درس مي خواندم. ديدم با اين وضع به جايي نخواهم رسيد، نزد پدر رفتم و عرض كردم: اجازه بفرما يا به قم براي ادامه تحصيل بروم و يابه كسب و كار مشغول شوم. ايشان كه بسيار علاقه داشت تحصيلات حوزوي را ادامه دهم، اجازه فرمود به قم عزيمت كنم.از اين رو در سال 1325 شمسي به قم سفر كردم. يك ماه بود كه مرجع معروف، آيت اللّه العظمي سيد ابوالحسن اصفهاني؛ در نجف اشرف رحلت كرده بود. مدتي نيز از آمدن حضرت آيت اللّه العظمي بروجردي به قم مي گذشت و روز به روز بر رونق حوزه علميه قم تحت زعامت آن مرجع عاليقدر، افزوده مي شد. در مدرسه فيضيه در يكي از حجره ها سكونت نمودم و مدت هفت سال در آن حجره بودم، شرايط حجره از نظر بهداشت و آب و هوا و غذا و ساختمان، بسيار بد بود،

به گونه اي كه بيماري رُماتيسم گرفتم، در چنين شرايطي با ذوق و شوق به تحصيلات خود ادامه دادم.»تحصيلات رسمي و حرفه اي : پدر و مادر حسين تقوي اشتهاردي از داشتن نخستين پسر خشنود شدند و نام اين نوزاد فرخنده را حسين گذاشتند. حسين در كنار پدر و مادر مهربان خود پرورش يافت و در پنج يا شش سالگي نزد پدر، تحصيل را آغاز كرد. طبق رسم آن زمان، نخست به ياد گرفتن تلاوت آيات قرآن پرداخت. بر اثر استعداد سرشار، به زودي تلاوت همه آيات قرآن را فرا گرفت. پس از آن، به تحصيل درس فارسي، كه كتاب «معراج السعاده»، تأليف مرحوم آيت اللّه ملا احمد نراقي؛ بود، پرداخت. قدري رياضي نيز در محضر پدر آموخت. در اين هنگام خواندن و نوشتن را به طور كامل فرا گرفته بود.در دوازده سالگي به خواندن «جامع المقدمات» كه اولين كتاب درسي حوزه است، مشغول شد. چون هنوز مدرسه علميه اشتهارد در آن وقت مخروبه بود، اين كتاب را نيز همراه بعضي از دوستان در مسجد نزد پدرش مي آموخت. تا اين كه سال 1315 شمسي فرا رسيد. مرحوم حاج شيخ يحيي تقوي، مدرسه علميه مخروبه را در آن سال تعمير كرد و حوزه كوچكي در آن جا تشكيل داد. شيخ حسين تقوي، در آنجا همراه بعضي از دوستان، دروس سطح مانند: «لمعه» و «قوانين» را نزد پدر فرا گرفت و در كنار درس، براي تأمين زندگي به كار و كسب نيز اشتغال داشت.حدود شش سال در درس آيت اللّه العظمي بروجردي؛ حاضر شد و از علم وافر او بهره مند گرديد و تقريرات درس فقه ايشان را در سه جلد به

رشته تحرير درآورده كه هم اكنون موجود مي باشد و هنوز به چاپ نرسيده است.همچنين در دوره اصول درس خارج امام خميني (ره) از آغاز تا پايان شركت و آن را به طور كامل تقرير كرده است. مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام اين تقريرات را با عنوان «تنقيح الاصول» در چهار جلد، چاپ و منتشر نموده است. نيز تقريرات درس مكاسب امام راحل را از آغاز تا شرايط متعاقدين، نوشته اند كه بنا است همين مؤسسه آن را به چاپ رساند.فعاليتهاي ضمن تحصيل : حسين تقوي اشتهاردي با وجود برخورداري از حافظه و استعداد سرشار، مي توانستند در سطح مراجع تقليد مطرح شوند؛ ولي بيماري طولاني مانع بروز آثار علمي از آن مرحوم گرديد؛ چنان كه خود مي فرمود:«اوايل انقلاب اسلامي در ايران، چشمهايم آب آورد و بر اثر عمل جرّاحي و طولاني شدن مداوا، مبتلا به سر درد شدم و از توفيقاتم كاسته شد.»استادان و مربيان : اساتيد دروس سطح حسين تقوي اشتهاردي در حوزه قم عبارتند از:1 - مرحوم شهيد آيت اللّه صدوقي يزدي؛ 2 - مرحوم شهيد علامه مرتضي مطهّري؛ 3 - مرحوم آيت اللّه مجاهدي تبريزي؛ 4 - مرحوم آيت اللّه حاج عبدالجواد اصفهاني؛ 5 - مرحوم آيت اللّه آقا جواد خندق آبادي؛ 6 - مرحوم آيت اللّه آقا ميرزا علي اصغر علامه تهراني؛ 7 - مرحوم آيت اللّه حاج آقا باقر سلطان. آيت اللّه تقوي در درس خارج فقه و اصول مراجع و علماي محقق وقت، شركت مي كرد كه مي توان به افراد ذيل اشاره داشت:1 - آيت اللّه العظمي حاج آقا حسين بروجردي؛.2 - آيت اللّه العظمي حضرت امام خميني (ره).3 - آيت اللّه العظمي سيد محمدرضا گلپايگاني؛.4 - آيت اللّه العظمي سيد محمد حجت؛.و

بعضي ديگر و مقداري از درس خارج فقه و فلسفه را در محضر علاّمه طباطبايي فرا گرفت.البته در ميان اين بزرگواران بيشتر از درس آيت اللّه العظمي بروجردي؛ و امام خميني (ره) استفاده كرده است.هم دوره اي ها و همكاران : از هم مباحثه هاي حسين تقوي اشتهاردي كه بسيار با هم بودند، دانشمند و نويسنده محقق عبدالمجيد رشيدپور است كه خدمات فرهنگي بسياري داشته است.او در ضمن تحصيل، كتاب هاي مقدماتي و سطح حوزه را نيز تدريس مي كرد و طلاب از محضرش بهره مند مي شدند.زمان و علت فوت : حسين تقوي اشتهاردي پس از مدت ها كسالت، در هفته آخر، حالشان روز به روز وخيم تر مي شود.خود نيز فهميده بود كه در آستانه رحلت قرار گرفته است. پسرش مي گفت:«ده روز قبل از مرگ، به من فرمود: ده روز ديگر مي ميرم و مصلحت است بروم. در اين باره شك نكن. ماه مبارك رجب فرا رسيد. روز هشتم حالش منقلب شد. شب آن روز، نماز مغرب و عشا را خوابيده خواند؛ اما هوش و حافظه اش هيچ خللي نداشت. حتي دنبال چيزي مي گشتيم، فرمود: فلان جا است. رفتيم، ديديم همان جا است. وقتي پزشك معالج آمده بود، از او تشكر كرد و به ذكر خدا مشغول شد. با آرامش خاصي نام خدا و شهادتين را به زبان آورد. و حدود ساعت 10/30 شب بود كه به لقاء اللّه پيوست.»او چهارشنبه، ششم رجب سال 1421 ق. (برابر با 14 مهر 1379 شمسي) دار دنيا را وداع گفت. پيكر مطهّرش در روز جمعه 15 مهرماه از مسجد امام، با تشييع با شكوه، به طرف حرم حضرت معصومه (س) حركت داده شد. پس از طواف ضريح، حضرت

آيت اللّه آقاي حاج شيخ علي پناه اشتهاردي (دامت بركاته) نماز بر آن گزارد. پيكر مطهرش را در قبرستان باغ بهشت (روبه روي گلزار شهداي قم)، در «مقبرة العلماء»، به خاك سپردند. مجالس پر شكوهي به مناسبت رحلت آن عالم ربّاني با شركت مراجع، علما و فضلا و ساير اقشار مردم در قم، تهران و اشتهارد برگزار گرديد.مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : حسين تقوي اشتهاردي با آن كه از مجتهدين و مدرسين بود، اما از وظيفه تبليغ دين و بيان حلال و حرام و وعظ و ارشاد غافل نمي شد. از اين رو در ماه مبارك رمضان و محرم، بنا به دعوت اهالي اشتهارد، به آنجا رفته و ضمن اقامه جماعت، به تبليغ دين مي پرداخت و مدت ها قبل از انقلاب، نماز جمعه را نيز اقامه مي فرمود.در اشتهارد دو مسجد را اداره مي كردند و با تلاش هاي شبانه روزي خود تا مدت 35 سال اين كار را ادامه دادند. از آن جا كه ايشان بر مسائل اسلامي و احكام، بسيار تسلّط داشت و مطالب را به گونه روان و همه فهم بيان مي كرد، لذا توانست تحول خوبي در آن سامان به وجود آورد.در بيان احكام، جدّي و قاطع و دقيق بود. با پيش مطالعه عميق، سخن مي گفت. براي اوقات مردم ارزش فراوان قائل بود. بياناتش اثر خاصي داشت و از اين رو عده بسياري تحت تأثير قرار گرفته و بر ايمان و كمالات خود افزودند.او مكرر مي گفت:«سه چيز بايد از خوب هايش باشد و در انتخاب آنها دقّت كرد: 1 - پزشك براي درمان بيماران؛ 2 - عالمِ دانا به مسائل براي پاسخگويي به مسائل مختلف؛ 3 - هندوانه

خوب.»اين مثال هندوانه را مي آورد تا روشن كند اگر دكتر و عالم، حاذق و ماهر نباشند، مانند هندوانه نارسيده، قابل استفاده نيستند.فعاليتهاي آموزشي : يكي از اشتغالات مهم حسين تقوي اشتهاردي در حوزه علميه قم، تدريس و تربيت شاگرد بود و در اين جهت مهارت و پشتكار چشمگيري از خود نشان مي داد. از همان آغاز كه وارد حوزه شد، در ضمن تحصيل به تدريس دروس سطح حوزه نيز پرداخت. حدود پانزده سال در مدرسه حقّاني و مدرسه آيت اللّه گلپايگاني، كتاب هاي «شرح لمعه»، «مكاسب»، «رسائل» و «كفايه» را تدريس كرد. همچنين در حوزه علميه خرّم آباد نيز يك ماه تدريس كرده است. علاقه وي به دانش و دانش اندوزي به حدّي بود كه در سال هاي آخر عمر، كه بر اثر كسالت، بيشتر در منزل بود، جلسات مباحثه و تدريس درمنزل وي انجام مي گرفت.مرحوم تقوي، مدت ها در مدرسه علميه حاج ملاّ صادق قم تدريس مي كرد و شب ها در همان جا نماز جماعت را اقامه مي نمود و روزهاي پنجشنبه براي خواهران طلبه تفسير مي گفت.ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : حسين تقوي اشتهاردي ؛ در ضمن وعظ و ارشاد در اشتهارد، به نيازهاي مادي و رفاهي مردم نيز توجه خاصي داشتند و در رفع آن نيازها به جدّيت مي كوشيدند.يكي از خدمات مهمي كه با پيشنهاد و جلوداري ايشان شروع و تكميل گرديد، ساخت و تبديل حمام ها و رسانيدن آب آشاميدني به اهالي بود.مشكل ديگري كه در اشتهارد وجود داشت، نداشتن آب آشاميدني بود. مردم از قنات دوردستي كه همان قنات، غسّالخانه نيز بود، آب شُرب خود را تأمين مي كردند. لذا آيت اللّه تقوي با راهنمايي و زمينه سازي و

با همت مردم، مزرعه اي را كه داراي آب شيرين بود و در حدود يك فرسخي اشتهارد قرار داشت، خريداري و آب آن را به اشتهارد لوله كشي مي كرد. شروع اين كار در سال 1348 بود و هم اكنون بعد از گذشت سال ها از اين آب استفاده مي شود. البته بر اثر افزايش جمعيت، آب هاي ديگري را نيز بر آن افزوده اند.او بسيار خرسند بود كه قدمي در راه خدمت به مردم برداشته و در اين باره مي فرمود:«وظيفه خود دانستم كه اهالي را به ياري خداوند متعال، از اين زحمت طاقت فرسا نجات دهم، و آب خوشگوار و شيرين را در دسترس همگان بگذارم.»ارتباط حضرت آيت اللّه تقوي؛ با حضرت امام خميني (ره) در ابعاد گوناگون بسيار قوي بود. ارتباط مهم او با امام، ارتباط شاگرد و استادي بود. ايشان حدود ده سال (از سال 1331 تا 1341 شمسي) در درس فقه و اصول امام شركت كرد و علاوه بر فقه و اصول، از فيوضات عرفاني و اخلاقي امام نيز استفاده فراوان برد.شاگردان : شاگردپروري حسين تقوي اشتهاردي را مي توان از امتيازات ايشان دانست؛ شاگرداني برجسته و كارآمد كه اكنون بسياري از آنها در نظام اسلامي و حوزه هاي علميه، منشأ خدمت هستند؛ مانند حجج اسلام: فلاحيان، رازيني، يونسي (وزير اطلاعات فعلي)، نيّري، عباسي فرد و بسياري از رؤساي دواير قضايي و شيخ محمد رضا آدينه وند، صديقي (دو نفر از علماي حوزه) و محمدي عراقي (رئيس سازمان تبليغات اسلامي) و....آرا و گرايشهاي خاص : مرحوم حسين تقوي اشتهاردي از نظر اخلاقي و معنوي، داراي ويژگي هايي بود كه در اينجا نظر شما را به چند نمونه جلب مي كنيم:زهد و وارستگي ، عبد

خدا و شيفته ولايت ،وقار، ادب و متانت ، خوش رويي و اخلاق نيك ،صبر، مقاومت و شكر،تواضع و فروتني،نظم و انضباط،ياد آخرت و آرامش پيش از سفر،آثار : ، اصول المذهب ، تقريرات درس فقه آيت اللّه العظمي بروجردي، تقريرات درس فقه مكاسب ، تنقيح الاصول ، فروع المذهب ، معاشرت از ديدگاه وحي

منابع زندگينامه :سايت حوزه علميه قم/بخش زندگينامه علماwww.hawzah.net/-1k

تقوي مقدم، مرتضي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد مرتضي تقوي مقدم

محل تولد : كهكيلويه

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1340/1/1

زندگينامه علمي

درسال 1359 در سن 18 سالگي وارد حوزه علميّه قم شدم. قبل از ورود به حوزه مقدمات ادبيّات عرب را نزد پدرم آموخته بودم. دوره مقدّمات را تا سال 62 به پايان رساندم و از سال 63 به محضر درس لمعه و قوانين حضرت آقاي شيخ حسين راستي كاشاني وارد شدم و حقاً از آن محضر پر فيض استفاده بردم. در سال 64 در كنكور سراسري شركت كرده و با احراز رتبه 15 براي تحصيل جامعه شناسي وارد دانشگاه تهران شدم. همزمان با دروس سطح حوزه، به صورت پاره وقت و پراكنده درس دانشگاه را نيز تا پايان دوره ليسانس ادامه دادم. از آنجا كه سطح علمي دانشگاه را پايين تر از تصور قبلي ام مي ديدم، بعد از كارشناسي آن را ادامه نداده و ممحض در دروس حوزه شدم.مكاسب را از محضر مرحوم آقاي شيخ احمد پاياني و مكاسب را اغلب از محضر شيخ مصطفي اعتمادي استفاده كردم.

كفايه را در خدمت آقاي گنجي فرا گرفتم. در سال 71 وارد مرحله خارج شده و پس از تتبع

و شركت در دروس مشهور، در فقه درس آيةالله آقاي سيدمحمد هاشمي شاهرودي و در اصول درس آيةالله آقاي شيخ حسين وحيدخراساني را پسنديدم و ادامه دادم. 8 سال درس فقه و 9سال درس اصول را مستمراً شركت كردم. گزيده درس اصول آقاي وحيد را از نواهي تا آخر برائت در 10 دفتر يادداشت كردم. در حكمت، بخشهايي از منظومه سبزواري را نزد يكي از فضلا خواندم وبداية الحكمه را خود مطالعه كرده و نهاية الحكمه را از نوارهاي آقاي مصباح استفاده كردم. به مقوله هنر و ادبيات مخصوصاً شعر تعلق خاطري داشته و مطالعاتي در اين زمينه داشته ام، در شعر فارسي ممارست ورزيده و علاوه بر تتبع گاهي طبع آزمايي نيز كرده ام. از دريچه شعر به وادي عرفان نيز سري زده و مطالعاتي داشته ام. با حوزه علوم اجتماعي نيز چون رشته دانشگاهيم بود آشنايي دارم، با تاريخ اسلام مخصوصاً تاريخ معاصر نيز بيگانه نيستم.

در سال 1361 كتاب «امرئتان و الرجل» از نوشته هاي شهيده بنت الهدي صدر را كه داستاني آموزنده بود تحت عنوان سرنوشت دو خواهر ترجمه كرده كه انتشارت جامعه مدرسين آن را چاپ و منتشر كرد. از سال 74 همكاري با مجله تخصصي فقه اهل بيت را آغاز كردم و مقالات فقهي خود را در آن منتشر كردم اغلب مقالات استادم جناب آقاي هاشمي شاهرودي كه در اين مجله انتشار يافته با قلم اين بنده به فارسي تقرير شده است. از سال 78 تا 80 مسئوليت مركز مطالعات و تحقيقات اسلامي دفتر تبليغات را بر عهده داشته و تقريباً همزمان با آن مسئوليت مركز تحقيقات فقهي

قوّه قضائيه نيز به عهده اينجانب واگذار شد. در طول سالهاي گذشته مخصوصاً پس از اتمام دروس خارج به تدريس متون فقهي و اصولي نيز اشتغال داشته ام.

تقوي، حسن

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد حسن تقوي

محل تولد : شهرضا

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1340/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب سال 1355 بعد از اتمام دوره راهنمايي وارد حوزه علميه شهر رضا شدم . كمتر از يكسال در آن حوزه بخش اعظم ادبيات را خواندم و سپس وارد حوزه علميه قم شدم و در مدرسه حقاني مشغول تحصيل شدم و ادبيات را در آنجا تكميل نمودم و همزمان در حوزه درس را پيگيري نمودم و سپس به دليل برخي رخ دادها در مدرسه حقاني و شروع انقلاب اسلامي وارد جريانات سياسي شدم ، چندين بار تحت تعقيب ساواك قرار گرفتم و 6 ماه زندگي مخفي داشتم و سپس با پيروزي انقلاب اسلامي در سازماندهي تظاهرات شركت نمودم و اعلاميه هاي امام خميني (ره) را در سراسر كشور توزيع و نشر نمودم و همزمان درس را با جديت دنبال نمودم و عمده سطح را نزد اساتيد آقايان آيات عظام وحيد و تبريزي بهره جسته ام . سپس عمده درس فقه و اصول را به مدت 15 سال از محضر استاد ارجمندم آيت الله مظاهري بهره گرفتم كه تقريرات درسي ايشان بنام مشكوه الاصول در سه جلد به زبان عربي و با نظارت ايشان آماده چاپ و بهره برداري است و در صورت توفيق ، معارف آموخته از ايشان مجددا به زيورچاپ آراسته خواهد شد.ضمنا درس فلسفه، معارف قرآنى، تفسير و فلسفه اخلاق و ساير معارف اجتماعي را

بطور مستقيم به مدت 15 سال از محضر استاد مصباح بهره گرفتم.هم اكنون در سه محور تدريس در سطح رسايل ، مكاسب و لمعه ، در حوزه مشغول تدريس و الحمد الله در امر نگارش و تحقيق و پژوهش توفيق فراواني داشت ام.اكنون نيز ترجيح مي دهم به طور شبانه روز بر آثار وحياني و اهل بيت عليهم السلام تحقيق و تلخيص نمايم. ضمنا اينجانب در طول عمر انقلاب اسلامي مسئوليت هايي از قبيل نمايندگي امام در سپاه پاسداران ، شركت در جنگ تحميلي و افتخارحضور در كنار رزمندگان و مسئوليت كميته انقلاب اسلامي ، خدمت در دادستاني سپاه و معاونت آموزشي دانشكده سپاه را به عهده داشته ام.

تقوي، حسين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد حسين تقوي دهاقاني

محل تولد : شهرضا

شهرت

تابعيت : ايران

زندگينامه علمي

اينجانب سال 1355 بعد از اتمام دوره راهنمايي وارد حوزه علميه شهر رضا شدم . كمتر از يكسال در آن حوزه بخش اعظم ادبيات را خواندم و سپس وارد حوزه علميه قم شدم و در مدرسه حقاني مشغول تحصيل شدم و ادبيات را در آنجا تكميل نمودم و همزمان در حوزه درس را پيگيري نمودم و سپس به دليل برخي رخ دادها در مدرسه حقاني و شروع انقلاب اسلامي وارد جريانات سياسي شدم ، چندين بار تحت تعقيب ساواك قرار گرفتم و 6 ماه زندگي مخفي داشتم و سپس با پيروزي انقلاب اسلامي در سازماندهي تظاهرات شركت نمودم و اعلاميه هاي امام خميني (ره) را در سراسر كشور توزيع و نشر نمودم و همزمان درس را با جديت دنبال نمودم و عمده سطح را نزد اساتيد آقايان آيات عظام

وحيد و تبريزي بهره جسته ام . سپس عمده درس فقه و اصول را به مدت 15 سال از محضر استاد ارجمندم آيت الله مظاهري بهره گرفتم كه تقريرات درسي ايشان بنام مشكوه الاصول در سه جلد به زبان عربي و با نظارت ايشان آماده چاپ و بهره برداري است و در صورت توفيق ، معارف آموخته از ايشان مجددا به زيورچاپ آراسته خواهد شد.ضمنا درس فلسفه، معارف قرآني، تفسير و فلسفه اخلاق و ساير معارف اجتماعي را بطور مستقيم به مدت 15 سال از محضر استاد مصباح بهره گرفتم.

هم اكنون در سه محور تدريس در سطح رسايل ، مكاسب و لمعه ، در حوزه مشغول تدريس و الحمد الله در امر نگارش و تحقيق و پژوهش توفيق فراواني داشت ام.اكنون نيز ترجيح مي دهم به طور شبانه روز بر آثار وحياني و اهل بيت عليهم السلام تحقيق و تلخيص نمايم. ضمنا اينجانب در طول عمر انقلاب اسلامي مسئوليت هايي از قبيل نمايندگي امام در سپاه پاسداران ، شركت در جنگ تحميلي و افتخارحضور در كنار رزمندگان و مسئوليت كميته انقلاب اسلامي ، خدمت در دادستاني سپاه و معاونت آموزشي دانشكده سپاه را به عهده داشته ام.

تقوي، علي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

على تقوي

محل تولد : قم

شهرت

تابعيت : ايران

زندگينامه علمي

او در سال 1351 در خانواده اي روحاني در قم متولد شد. در سال 1357 در حالي به مدرسه رفت كه پس از چند ماه مدارس تعطيل شد. پس از گذراندن سيكل وارد حوزة علمية قم شد و همزمان با دروس حوزوي در دبيرستان شبانه مشغول به تحصيل شد و پس از أخذ

ديپلم در دانشگاه پيام نور موفق،به أخذمدرك ليسانس در رشتة جغرافيا(برنامه ريزي شهري و روستايي) شد.

او دروس سطح را در محضر اساتيدي همچون عليدوست، محمدى، موسوي تهرانى، فقيهي و پاياني به پايان رساند و دروس فلسفه را در محضر آقاي اسحاق نيا فرا گرفت. پس از گذراندن دورة سطح در دروس خارج آيات عظام وحيد خراساني ، شيخ جواد تبريزى، كرباسي و هادوي تهراني شركت نمود و همزمان در مؤسسة تخصصي كلام اسلامي موفق به گذراندن دورة سطح 4 حوزه شد. او از سال 1380 به بعد به پژوهش در فقه، اصول و كلام پرداخت و با مؤسساتي مانند مركز مطالعات و پژوهشهاي حوزة علميه قم، معاونت تبليغ حوزة علميه، مجلة تخصصي مبلغان، مؤسسه امام صادق زير نظر آيت الله سبحانى، مركز تحقيقات كامپيوتري علوم اسلامي و مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني (ره) همكاري نموده و مي نمايد.

تقوي، محمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد تقوي

محل تولد : گناباد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1332/1/2

زندگينامه علمي

آقاي محمد تقوي در سال 1322هجري شمسي در خانواده اي متدين، مذهبي و دوستدار اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام در شهرستان گناباد ديده به جهان گشود. دوران ابتدايي، راهنمايي و دبيرستان را در زادگاه خويش با موفقيت سپري كرد. در پي تشويق خانواده و علاقه وافر خويش به فراگيري علوم ديني در سال 1332 وارد حوزه علميه گناباد گرديد. از نخستين روزهاي ورود به حوزه علميه با تلاش و كوشش فراوان به تحصيل پرداخت و از درس بزرگان آن ديار بهره هاي علمي فراوان برد اما شوق زيارت و هم جواري

با بارگاه ملكوتي حضرت علي عليه السلام او را راهي حوزه علميه نجف گردانيد. از نخستين روزهاي ورود به حوزه علميه نجف، ضمن انس با آستان ملكوتي حضرت علي (ع ) با تلاش و كوشش فراوان، در درس بزرگان حوزه علميه آن ديار حاضر شد و پس از گذراندن سطوح عالي در سال 1346 به حلقه دروس خارج راه يافت. در آن ديار از درس بزرگاني همچون آيت الله العظمي امام خميني ، آيت الله خوئي، آيت الله فياض و... بهره ها برد.

استاد در كنار تحصيل دروس حوزوي از امر تبليغ غافل نماند و براي تبليغ مذهب انسان تشيع به كشورهاي متعددي از جمله تركيه، سوريه و... سفر كرده است، سال هاي متمادي است كه به تدريس و شاگرد پروري در حوزه علميه گناباد مشغول است.نامبرده در زندگي سراسر علمي خود از نگارش و تأليف غافل نبوده است و مقالات متعددي به رشته تحرير در آورده است.

تقوي، محمدكاظم

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد كاظم تقوي

محل تولد : بابل

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1346/5/2

زندگينامه علمي

اينجانب محمدكاظم تقوي در سال تحصيلي 63_1362 در حالي كه در سال اول هنرستان _ رشته راه و ساختمان _ مشغول تحصيل بودم؛ تحصيل در هنرستان را رها كردم و وارد حوزه علميه جعفريه رستمكلاء بهشهر در مازندران شدم و پس از سه سال تحصيل در آن حوزه علميه، در ادامه وارد حوزه علميه اصفهان _ مدرسه ذوالفقار _ شدم و تا سال 1369 در آن حوزه بودم و از سال تحصيلي 71_1370 به حوزه علميه قم وارد

شدم و از آن سال تاكنون در اين حوزه علميه مقدسه مشغول تحصيل و استفاده از محضر اساتيد مي باشم. شرح تحصيل بنده در حوزه علميه قم بدين صورت است كه تمام امتحانات كتبي و شفاهي تا پايه دهم را به پايان رساندم و علاوه بر آن چهار نوبت مصاحبه درس خارج فقه و اصول هم انجام دادم كه در پرونده ثبت است.

همچنين براي سطح سوم پايان نامه اي را انتخاب كردم و مشغول نوشتن آن مي باشم. بيش از ده سال است كه در مقطع خارج فقه و اصول از محضر اساتيد بزرگوار بهره برده و مي برم. در درس خارج فقه؛ چهار سال از محضر حضرت آيت الله العظمي فاضل لنكرانى، يك سال از محضر حضرت آيت الله العظمي تبريزي(ره)، يك سال از محضر حضرت آيت الله العظمي شبيري زنجانى، يك سال از محضر حضرت آيت الله جوادي آملي و نيز بيش از سه سال از درس تفسير ايشان بهره بردم و نيز بيش از يكسال از درس هاي كلام جديد اين حكيم بزرگوار بهره گرفتم. چهار سال از محضر حضرت آيت الله صانعي استفاده كردم. و اكنون بيش از هفت سال است كه از درس هاي خارج فقه فاضل محقق آيت الله سروش محلاتي استفاده مي برم. از مباحث فقه الحكومه، امر به معروف و نهي از منكر و سال سوم مباحث قصاص است كه مشغول مي باشيم. همچنين يك درس خصوصي قواعد فقهيه و اكنون خارج حج را از محضر استاد محقق و فاضل حضرت حجةالاسلام والمسلمين سيدضياء مرتضوي استفاده مي كنم. در درس خارج اصول نيز از محضر اساتيد بزرگوار به شرح زير استفاده كردم! حضرت آيت الله العظمي

فاضل لنكراني يك سال، حضرت آيت الله سبحاني چهار سال، استاد محقق لاريجاني دو سال، استاد فاضل سروش محلاتي يك سال و نيز يك سال از محضر آيت الله صانعى. علاوه بر درس هاي رسمي حوزه، درس هاي جانبي و حاشيه اي هم مورد توجهم بود كه بدانها اشاره مي كنم: دوره تربيت مربي كودكان و نوجوانان، دوره اي يك ساله. دوره عمومي موسسه در راه حق _ موسسه آموزشي پژوهشي امام خميني كه سال اول و سال دوم را گذراندم ولي به خاطر تعارض درس هاي آنجا با درس هاي حوزه _ چون درس هاي بعد از ظهر آنجا به صبح تغيير يافت _ از سال سوم رهايش كردم. دوره اول آشنايي با انديشه هاي امام خمينى، دوره عمومي و دوره تخصصي انديشه هاي سياسي امام خميني _ از سوي مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني _ يك دوره فشرده و كوتاه مدت آشنايي با علوم حديث در دارالحديث هم شركت كردم. ضمناً پس از طي مراحل جذب و گزينش روحاني حج و عمره هم مي باشم. سال دومي است كه در دانشگاه آزاد ساوه درس انقلاب اسلامي را تدريس مي كنم. چند سالي است كه مجوز تدريس از امور اساتيد حوزه نمايندگي ولي فقه در دانشگاه ها دارم. از سال 1371 تاكنون در مناسبت هاي محرم و ماه مبارك رمضان و بعضي از سال ها دهه صفر و دو سال طرح هجرت _ در همان سال هاي نخست _ به تبليغ موفق هستم. البته دو سال ماه رمضان و يك سال محرم مشكل داشتم و موفق نشدم. بيش از پنج سال در كارهاي اجرايي و قلمي صفحه حوزه روزنامه جمهوري اسلامي و نيز فصلنامه حكومت اسلامى، فعاليت مي كردم.

اكنون _ سال تحصيلي 86_1385 در كنار تحصيل و تدريس، در حاشيه به نوشتن برخي مقالات نيز مشغول مي باشم.

تقوي، نصرالله

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

(1316 -1242 ش)، شاعر، محقق و مصحح. در تهران متولد شد. فقه و اصول و حكمت را در جوانى نزد حاج ميرزا حسن آشتيانى و ميرزا ابوالحسن جلوه در تهران فراگرفت، و براى تكميل تحصيلات به عتبات رفت، و در حوزه درس علماى آنجا حاضر شد و موفق به اخذ تصديق و اجازه روايت و استنباط احكام شرعى گرديد. تقوى در ادبيات پارسى و عربى نيز متبحر شد، شعر هم خوب مى سرود. وى پس از اتمام تحصيلات سفرى به مكه كرد و در مراجعت از مكه به اروپا رفت و در قوانين موضوعه ى اروپا تحقيقاتى انجام داد. نصرالله به هنگام جنبش مشروطه خواهى به آزادى خواهان پيوست و از سران انقلاب مشروطه شد. در سال 1323 ق به اتفاق ملك المتكلمين و نصرةالسلطان كتابخانه ملى را تاسيس كرد و در دوره ى اول و سوم مجلس شوراى ملى وكيل تهران شد. او سالهاى متمادى نيز عضو و رئيس ديوان عالى كشور بود. وى در تهران درگذشت. از آثار وى: «هنجار گفتار»، در معانى و بيان؛ تصحيح «اوصاف الاشراف» و «تازيانه سلوك»، مكتوب احمد غزالى به عين القضاه و «دره التاج»؛ ترجمه ى «اشارات» با همكارى سيد حسن مشكان طبسى.[1]

(حاج سيد) نصراللَّه اخوى (و. تهران 1282 ه. ق- ف. تهران 1367 ه.ق./ 1326 ه. ش.). از رجال دانشمند دوره اخير قاجاريه و اوايل پهلوى، وكيل دوره اول و دوم مجلس شوراى ملى از تهران، مدعى العموم و رئيس ديوان عالى تميز و مدرس دانشكده هاى حقوق و معقول و منقول و

رئيس دانشكده اخير. از تأليفات وى «هنجار گفتار» در معانى و بيان فارسى است و متن ديوان ناصر خسرو نيز توسط وى تصحيح شده و به طبع رسيده. كتابخانه اى نفيس نيز از او به جاى مانده است.

معروف به سادات اخوى تهرانى، فرزند سيد محمدرضا سادات اخوى، متولد 1242 در تهران. پس از انجام تحصيلات مقدماتى به آموختن معارف اسلامى و فلسفه پرداخت. علوم منقول را نزد ميرزا حسن آشتيانى و علوم معقول را در محضر ميرزا ابوالحسن جلوه تحصيل نمود. سپس عازم نجف شد. چند سالى از محضر علماى بزرگ درس خارج گرفت و به مقام اجتهاد رسيد. پس از مراجعت به ايران، در مدرسه ى سپهسالار قديم به تدريس فلسفه پرداخت. در نهضت مشروطيت در زمره ى آزاديخواهان بود و براى استقرار حكومت قانون، از هيچ اقدامى فروگزارى نمى كرد. پس از صدور فرمان مشروطيت و تشكيل مجلس شوراى ملى اول، از طرف طلاب و روحانيون و اهل علم به نمايندگى مجلس انتخاب گرديد. به علت تسلط به سخنورى، در مجلس گل كرد و در رديف چند نماينده ى متنفذ درآمد. به هنگام تاجگذارى محمدعلى شاه، خطابه ى بسيار شيوا و غرائى در مجلس ايراد كرد. اقدامات او و عده اى ديگر از وكلاء، نتوانست روابط مجلس با محمدعلى شاه را التيام دهد. مجلس به توپ بسته شد، عده اى دستگير شدند، و تعدادى فرار كردند. او هم در دوران استبداد صغير در اختفا بسر مى برد. پس خلع محمدعلى ميرزا و رفع بحران، فعاليت خود را از سر گرفت. در انتخابات دوره ى دوم از تهران وكيل شد و به نيابت رياست مجلس منصوب گرديد. در دوره ى سوم وكيل و نايب رئيس بود.

پس

از انحلال آن مجلس، به دعوت مشيرالدوله وزير عدليه وقت، وارد دادگسترى گرديد و رئيس شعبه ى ديوان عالى كشور شد و سال ها در همان سمت باقى ماند. در 1306 كه داور دادگسترى جديد را بنياد نهاد و از قدماى عدليه چند نفرى را به خدمت پذيرفت، او با رتبه ى 10 قضائى، رئيس يكى از سه شعبه ى ديوان عالى كشور شد. در آن تاريخ، داور به يك نفر رتبه ى 11 و به 6 نفر رتبه ى 10 قضائى اعطاء كرد. رتبه ى 11 قضائى به ميرزا رضاخان نائينى كه مقام دادستان كل را داشت تعلق گرفت، رتبه ى 10 را به نيرالملك كفيل ديوان كشور، محمدرضا وجدانى، حاج سيد نصراللَّه تقوى، صدرالاشراف و شيخ محمد عبده و سيد محمد فاطمى داد. در 1312 كه صدرالاشراف از دادستانى كل به وزارت دادگسترى منصوب شد، جاى خود را به تقوى سپرد. در 1315 به رياست ديوان عالى كشور رسيد و مدت ده سال در رأس قوه ى قضائيه كشور قرار داشت.

در كنار كارهاى قضائى خود مدتى عضو و نايب رئيس فرهنگستان بود و سال ها در سمت رياست دانشكده ى معقول و منقول، به امر دريس در آن دانشكده و مدرسه ى حقوق و مدرسه ى سپهسالار اشتغال داشت. در 1325 تقاضاى بازنشستگى نمود و در اين امر اصرار داشت. سرانجام قوام السلطنه نخست وزير وقت، در ذيل تقاضاى بازنشستگى او شرحى به اين مضمون نوشت: «براى اينجانب و دولت و كشور نهايت تأسف حاصل است كه از خدمات گرانبهاى جناب مستطاب عالى محروم مى مانيم، ليكن چون زحمات و خستگى ممتد حضرت عالى را مجبور به تقاضاى تقاعد نموده، از اين جهت كه ملاحظه ى مزاج و حفظ صحت و

سلامت عالى براى ارادتمندان فوق العاده مأمول و مطلوب است، ناچار با درخواست حضرت عالى موافقت مى شود؛ مشروط به اينكه از تجربيات و نظرات اصلاح طلبانه در پيشرفت امور دريغ نفرموده، دولت و مملكت را از اين جهت قرين مزيد قدردانى و تشكر فرماييد.»

تقوى در 1326 در 84 سالگى درگذشت. مردى اديب، دانشمند و حقوقدان بود. در زبان و ادبيات فارسى و عربى استاد بود. تأليفاتى از خود به يادگار گذاشت: از جمله كتاب سياست، هنجار و گفتار در علم معانى و بيان. ديوان ناصرخسرو را نيز تصحيح كرده و مقدمه ى فاضلانه و مبسوطى بر آن نوشته است. شعر نيز نيكو مى سرود. در بحبوحه ى ديكتاتورى رضاشاه، قصيده اى طولانى در مدح رضاشاه و ذم احمدشاه انشاء نموده است. از لحاظ سياسى جزو افراد محافظه كار و مؤيد دولت هاى وقت بود. زمانى كه به عضويت ديوان كشور پذيرفته شد، به فراماسونرى پيوست و تدريجاً از اركان و بزرگان آن گرديد.

وى از جوانى علاقه ى خاصى به جمع آورى كتب خطى منحصر به فرد و خطوط خوشنويسان معروف داشت و همين علاقه باعث شد كتابخانه و گنجينه ى بزرگى از خطوط خطاطان معروف جمع آورى كند. به طورى كه مجموعه ى او فوق العاده جالب و منحصر به فرد بود. بعد از مرگش به فرزندش جمال اخوى رسيد و معلوم نشد كه آن گنجينه ى گرانبها كه از مواريث بزرگ فرهنگى ايران بود، به چه سرنوشتى دچار شد. مرحوم تقوى در تمام عمر زندگى مرفهى داشت.

برگرفته از كتاب :فرهنگ فارسي معين (جلد پنجم)

منابع زندگينامه :[1] تاريخ انقلاب مشروطيت (1297/6 ،210/1)، الذريعه (1194/9)، زندگينامه ى رجال و مشاهير (269/2)، سخنوران نامى معاصر (907/2)، شرح حال رجال (315/5)، مولفين كتب چاپى

(577 -575 /6).

تقي خاني، علي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

علي تقي خاني

محل تولد : دماوند

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد

زندگينامه علمي

اينجانب علي تقي خاني در سال 1357 با مدرك سيكل وارد حوزه علميه دماوند شدم بعد از اتمام دوره مقدمات از سال هفتم وارد حوزه علميه قم شدم در سال 83 شروع به درس خارج در محضر اساتيد معظم جوادي آملي، ابوالقاسم عليدوست، آيت الله وحيد خراساني، استاد مددي كردم.

در سال 80 با رتبه 21 در تخصصي قضاء شروع به تحصيل در رشته حقوق كردم و در سال 84 با رتبه 13 در كنكور كارشناسي ارشد فقه و مباني حقوق در دانشگاه پرديس قم – تهران پذيرفته شده و در سال 86 پايان نامه خود را با درجه عالي 19 دفاع كردم. از ابتداي مهر 86 در دانشگاه آزاد اراك مشغول تدريس هستم.

تقي زاده، لطف الله

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

زندگينامه علمي

آقاي لطف الله تقي زاده در سال 1349هجري شمسي در خانواده اي متدين، مذهبي و دوستدار اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام در شهرستان ملكان ديده به جهان گشود. دوران ابتدايي، راهنمايي و دبيرستان را در زادگاه خويش با موفقيت سپري كرد. در پي تشويق خانواده و علاقه خويش به فراگيري علوم ديني از يك سو و شوق ادامه تحصيل در قم، زيارت و هم جواري با بارگاه كريمه اهل البيت حضرت معصومه سلام عليها از سوي ديگر وي را رهسپار قم و درسال 1381 وارد حوزه علميه قم و مركز علوم اسلامي جانبازان گرديد. از نخستين روزهاي ورود ضمن انس با آستان ملكوتي كريمه اهل بيت(ع ) با تلاش و كوشش فراوان به تحصيل پرداخت.

وي در ايام تحصيل در قم از محضر بزرگان و ستارگان درخشان حوزه علميه قم كسب فيض كرد.

استاد در كنار تحصيل دروس حوزوي از تحصيلات دانشگاهي غافل نماند و در رشته تاريخ در مقطع دكترادر سال 1387از دانشگاه باكو در جمهوري آذربايجان فارغ التحصيل گرديد و با موفقيت از پايان نامه خويش با عنوان"به حكومت رسيدن تركان جوان در تركيه و مناسبات ما با قفقاز" دفاع كرد .

وي پس از سالها تلاش و علم اندوزي ، جهت خدمت علمي و فرهنگي به مردم ديار خويش به زادگاهش بازگشت، و هم اكنون به تدريس در دانشگاههاي آزاد بناب،ملكان،مراغه و عجب شير مشغول مي باشد. وي درطول حيات علمي خويش از امرنگارش و پژوهش غافل نمانده است و مقالاتي از قبيل "جنگ جهاني اول و دولت عثماني" و" تركان جوان و تفكرات مشروطه خواهي " را به رشته تحرير و به زيور طبع آراسته است.

تكميل همايون، ناصر

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

دكتر ناصر تكميل همايون در سال 1315 در قزوين متولد شد. وي در دو رشته تاريخ و جامعه شناسي در سالهاي 1351 و 1356 موفق به اخذ درجه دكترا از دانشگاه پاريس (سوربن) شد.آنچه وي را از ديگر پژوهشگران اجتماعي – فرهنگي ايران به صورتي ويژه متمايز مي كند، تحصيل و تسلط بر تاريخ ايران ( خصوصا ابعاد اجتماعي تاريخ ايران ) در گذشته و حال، در كنار تحصيل دانشگاهي جامعه شناسي است. در صورتي كه بتوان براي شناخت صحيح فرهنگها خصوصا فرهنگ ايراني، آگاهي از تاريخ و خصوصا تاريخ اجتماعي را لازم دانست، دكتر تكميل همايون به

خوبي از عهده اين مهم بر آمده است.گروه : علوم انسانيرشته : جامعه شناسيتحصيلات رسمي و حرفه اي : ناصر تكميل همايون در دو رشته تاريخ و جامعه شناسي در سالهاي 1351 و 1356 موفق به اخذ درجه دكترا از دانشگاه پاريس (سوربن) شد.مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : ناصر تكميل همايون استاد و عضو هيئت علمي پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي است. وي علاوه بر موقعيت دانشگاهي، سرپرستي بخش «فرهنگ و تاريخ» در موسسه تحقيقي - انتشاراتي «دفتر پژوهشهاي فرهنگي» را بر عهده دارد. وي در اين موسسه به طور ويژه اشراف علمي انتشار مجموعه كتابهايي موجز و دقيق درباره ابعاد گوناگون تاريخ و فرهنگ را برعهده گرفته است.فعاليتهاي آموزشي : ناصر تكميل همايون علاوه بر پژوهش و تاليف، سالها به تدريس تاريخ و علوم اجتماعي در برخي دانشگاهها و خصوصا پژوهشگاه علوم انساني مشغول بوده، به نحوي كه مقام دانشگاهي استادي رادر اختيار دارد. چگونگي عرضه آثار : ناصر تكميل همايون راهنماي بخشي از پايان نامه هاي دانشجويي هم بوده است. وي 142 مقاله فارسي و 4 مقاله انگليسي هم در آثار خود نهاده است. تكميل همايون تاكنون بيش از ده عنوان كتاب از مجموعه « از ايران چه مي دانم؟» را به نگارش درآورده است. تاكنون حدود 75 مجلد از اين مجموعه به چاپ رسيده و بيش از ده مجلد ديگر نيز در شرف انتشار است. اين مجموعه كتابها، از آنجا كه توسط متخصصين هر موضوع به نگارش درآمده و اشراف علمي دقيقي بر آنها واقع شده، مورد اقبال و استقبال فراوان مخاطبان قرار گرفته است. آثار ايشان و نتايجي كه

وي از خلال بحثهاي تاريخي – اجتماعي درباره عناصر فرهنگي- اجتماعي ايران، با بهره مندي از نوعي نگاه تاريخي، ارائه مي كند، سندي مهم از اهميت دانش تاريخي در بررسي اجتماعي ايران است. گرچه محدوده موضوعات آثار او آنچنان وسيع است كه نوعي فقدان مركزيت در توليدات ايشان را به ذهن متبادر مي كند، تحليل آماري موضوعات آثار ايشان نشان مي دهد كه وي بيش از همه درباره ابعاد گوناگون شهر تهران در دوره هاي جديد، تاريخ اجتماعي ايران، عناصر مدرن تاريخ ايران ( مرزبندي ها، نيروهاي نظامي، تعليم و تربيت)، استانهاي جنوبي ايران، خليج فارس و درياهاي ايراني و نيز معماري ايراني به تحقيق و پژوهش دست زده است. آثار : تاليف كتاب تاريخ اجتماعي و فرهنگي تهران، 3 جلد، دفتر پژوهشهاي فرهنگي، چاپ اول 1377 چاپ دوم 1380 ، تاليف كتاب تاريخ ايران در يك نگاه، دفتر پژوهشهاي فرهنگي، چاپ اول 1382چاپ سوم 1384 ، تاليف كتاب تاريخ تحولات قشون در تاريخ معاصر ايران، دفتر پژوهشهاي فرهنگي، 1376 ، تاليف كتاب تهران، دفتر پژوهشهاي فرهنگي، 1382 ، تاليف كتاب دانشگاه گندي شاپور، دفتر پژوهشهاي فرهنگي، 1384 ، تاليف كتاب كتابشناسي تهران، پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي، 1369 ، تاليف كتاب ميهن دوستي در ايران، استقلال، 1359 ، تاليف كتاب نقش علمي و فرهنگي يونسكو در پژوهش راههاي تاريخي ابريشم، سروش، 1376 ، تاليف كتاب آبسكون يا جزيره آشوراده، دفتر پژوهشهاي فرهنگي، چاپ اول 1379 چاپ سوم 1380 ، تاليف كتاب آموزش و پرورش در ايران، دفتر پژوهشهاي فرهنگي، زير چاپ 1384 ، تاليف كتاب

استان هرمزگان، (اجراي طرح با دانشگاه هرمزگان) ، تاليف كتاب خليج فارس، دفتر پژوهشهاي فرهنگي، چاپ اول 1380 چاپ چهارم 1383 ، تاليف كتاب خوارزم، دفتر پژوهشهاي فرهنگي، 1383 ، تاليف كتاب رويدادها و ياد مانهاي تاريخي تهران، جلد اول (از چهار جلد)، دفتر پژوهشهاي فرهنگي، 1384 (زير چاپ). تاليف كتاب سرگذشت درياي مازندران، دفتر پژوهشهاي فرهنگي، چاپ اول 1380 چاپ سوم 1383 ، تاليف كتاب گستره فرهنگي و مرزهاي تاريخي ايران زمين، دفتر پژوهشهاي فرهنگي، چاپ اول 1379 چاپ سوم 1380 ، تاليف كتاب مرزهاي ايران در دوره معاصر، دفتر پژوهشهاي فرهنگي، چاپ اول 1379 چاپ دوم 1380 ، تاليف كتاب مشروطه خواهي ايرانيان، مركز بازشناسي ايران و اسلام، جلد دوم زير چاپ 1384 ، تاليف كتاب مشروطه خواهي ايرانيان، مركز بازشناسي ايران و اسلام، جلد اول 1383 ، تاليف كتاب مكتبخانه (آموزش كودكان و نوجوانان)، پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي، زير چاپ ، تاليف كتاب نظام و نهادهاي آموزشي در ايران باستان، پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي، 1382

تنكابني، محمد بن عبدالفتاح

قرن:12

جنسيت:مرد

مليت:ايران

مولى محمد بن عبدالفتاح تنكابنى، معروف به فاضل سراب.

از علماى كاملين، و فقها و مجتهدين، عالم فاضل محقق زاهد عابد، از شاگردان محقق سبزوارى و علامه ى مجلسى بوده.

در شرح حال او حكايات [حكايت] غريبى نقل شده است كه جهت اطلاع بايد به رجال اصفهان و روضات و ديگر مواضع مراجعه نمود. كتب زير از اوست:

1- اثبات الصانع القديم 2- حاشيه بر آيات الاحكام اردبيلى 3- حاشيه بر ذخيره ى سبزوارى 4- حاشيه بر شرح

لمعه 5- حاشيه بر مدارك 6- حاشيه بر معالم 7- حجية الاجماع و خبر الواحد - حجية الاخبار 8- رساله در حكم رؤيت هلال قبل از ظهر 9- رساله در وجوب عينى نماز جمعه، به فارسى 10- رساله در نماز جمعه، به عربى 11- رساله در رد آخوند ملا عبدالله تونى كه نماز جمعه را حرام دانسته 12- سفينة النجاة، در اصول دين [مطبوع] 13- ضياء القلوب در امامت؛ و غيره.

مشاراليه در روز عيد غدير سال 1124 وفات يافته، در اول تخت فولاد مدفون گرديد.

مقبره ى او به تكيه ى فاضل سراب و جويباره اى ها معروف است.

برگرفته از كتاب :دانشمندان و بزرگان اصفهان (جلد دوم)

تنكابني، محمد صادق

قرن:11

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عالم فاضل محقق، از مشايخ اجازه، در 1082 متولد گرديد، و نزد پدر و علامه ى مجلسى و جمعى ديگر تحصيل نموده، و پس از وفات [احتمالا] در جنب پدر و برادر مدفون شده است.

بر برخى از كتب ادعيه حواشى نگاشته است.

برگرفته از كتاب :دانشمندان و بزرگان اصفهان (جلد دوم)

توسلي، محمد اسماعيل

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد اسماعيل توسلي

محل تولد : آمل

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1346/1/1

زندگينامه علمي

پس از اخذ ديپلم در رشته رياضي فيزيك در سال 61 از دبيرستان امام خميني (ره) شهر آمل وارد حوزه علميه قم شدم . مهرماه سال 61 بود كه در مدرسه رضويه قم واقع در ابتداي خيابان آذر پذيرش شدم. ادبيات عرب و مجموعه دروس سطح يك را در همان مدرسه به پايان بردم . سال 64 وارد مدرسه سعادت كه تحت نظارت آيت الله جوادي آملي بود شدم . سطح دو حوزه را تا سال 67 به اتمام رساندم و از محضر اساتيدي همچون وجداني فخر در شرح لمعه ، استاد پاياني در مكاسب ، استاد موسوي تهراني در رسائل و استاد ستوده در كفايه بهره بردم . شرح منظومه سبزواري را در نزد استاد ممدوحي خواندم و تا سال 69 سطح 3 حوزه را به پايان رساندم . با شروع درس خارج از سال 69 همزمان جلد اول اسفار را نزد استاد حسن زاده آملي و ما بقي آن را نزد استاد جوادي آملي گذراندم. خارج اصول را نزد آيت الله العظمي وحيد خراساني و خارج فقه را نزد آيت الله العظمي شيخ جواد تبريزي تا سال 76 ادامه دادم. سال 68 بود كه در رشته اقتصاد دانشگاه

مفيد پذيرش شدم و تا سال 73 آن را به پايان رسانده موفق به اخذ درجه كارشناسي اقتصاد از آن دانشگاه شدم . بلافاصله در آزمون سراسري فوق ليسانس شركت كردم و در همان سال 73 در دانشگاه تربيت مدرس تهران در رشته علوم اقتصادي پذيرش شدم ، سال 76 با نگارش پايان نامه اي با عنوان « كاهش ارزش پول از ديدگاه اقتصاد و فقه» موفق به اخذ درجه كارشناسي ارشد علوم اقتصادي از آن دانشگاه شدم.

از سال 76 تا كنون به تدريس دروس معارف و اقتصاد در دانشگاه هاي مختلف به ويژه دانشگاه مفيد اشتغال دارم . فعاليت اصلي من پژوهش در موضوعات اقتصاد اسلامي به ويژه زكات ، پول و بانكداري است و هم اكنون عضو انجمن اقتصاد اسلامي حوزه علميه قم و نيز حضو انجمن اقتصاد اسلامي ايران هستم و به عنوان پژوهشگر در مركز مطالعات اقتصادي دانشگاه مفيد مشغول فعاليت پژوهشي در موضوعات اقتصاد اسلامي مي باشم.

توكل كوثري، محمدعلي

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

دكتر سيد محمدعلي توكل كوثري دانشيار گروه جامعه شناسي دانشكده علوم اجتماعي دانشگاه تهران است. وي مدرك كارشناسي را در رشته رياضي، علوم كامپيوتري از دانشگاه صنعتي شريف تهران(1356)، مدرك كارشناسي ارشد را در رشته علوم كامپيوتر از دانشگاه اورگان آمريكا (1357)، مدرك دكتري را در رشته جامعه شناسي از دانشگاه آبردين انگلستان(1360) و مدرك فوق دكتري را در رشته جامعه شناسي از دانشگاه كمريج انگلستان اخذ نموده است.گروه : علوم انسانيرشته : جامعه شناسيتحصيلات رسمي و حرفه اي : دكترسيدمحمدعلي توكل كوثري مدرك كارشناسي را در رشته رياضي، علوم كامپيوتري از دانشگاه صنعتي شريف تهران(1356)، مدرك كارشناسي ارشد را در رشته علوم كامپيوتر از

دانشگاه اورگان آمريكا (1357)، مدرك دكتري را در رشته جامعه شناسي از دانشگاه آبردين انگلستان(1360) و مدرك فوق دكتري را در رشته جامعه شناسي از دانشگاه كمريج انگلستان اخذ نمودند. عنوان رساله وي و دوره دكتري «جامعه شناسي معرفتي تطبيقي- انتقادي» است. مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : خدمات علمي اجرايي دكتر توكلي كوثري به قرار زير است: • , دبيركل كميسيون ملي يونسكو , كميسيون ملي يونسكو - وزارت علوم • معاون پژوهشي وزارت علوم , وزارت علوم • 8 مشاور وزير و رئيس موسسه پژوهش آموزش عالي , موسسه عالي پژوهش وبرنامه ريزي آموزش عالي - - وزارت علوم • مدير گروه جامعه شناسي دانشگاه تهران , دانشگاه تهران فعاليتهاي آموزشي : موارد تدريس دكتر توكل «جامعه شناسي پزشكي»، «زبان تخصصي 2» (در مقطع كارشناسي)، «زبان تخصصي2»، «جامعه شناسي تكنولوژي و توسعه»، «جامعه شناسي معرفت»، «جامعه شناسي بهداشت وسلامت جوانان»، (در مقطع كارشناسي ارشد و دكتري) است.جوائز و نشانها : پايان نامه برگزيده كارشناسي ارشد , دانشگاه تهران , پايان نامه برگزيده دكتري سال , دانشگاه تهران , پايان نامه برگزيده سال , دانشگاه تهران , آثار : اصطلاحنامه فرهنگي فارسي ويژگي اثر : بررسي و نقد كتاب , سازمان مدارك فرهنگي , 2 تقريظ بر كتاب جامعه شناسي بيماري و پزشكي ويژگي اثر : بررسي و نقد كتاب , باورداران , 3 جامعه شناسي پزشكي ويژگي اثر : تاليف و تصنيف , انتشارات دانشگاه صنعتي شريف , 4 جامعه شناسي معرفت ويژگي اثر : تاليف5 جامعه شناسي معرفت و علم ويژگي اثر : تاليف6 جامعه شناسي(بررسي و معرفي كتاب گيدنز در مجله نامه علوم اجتماعي)

ويژگي اثر : , بررسي و نقد كتاب , نشر ني , 7 دگرگوني اجتماعي در جامعه اطلاعاتي ويژگي اثر : ترجمه - ترجمه , شوراي عالي اطلاع رساني وكميسيون ملي يونسكو , 8 رويكرد تأويلي در مسيحيت و اسلام ويژگي اثر : تاليف9 مأخذشناسي توسعه ويژگي اثر : تاليف- ويرايش علمي كتاب , موسسه پژوهش در برنامه?ريزي و توسعه , 10 مقدمه اي بر جامعه شناسي علم ويژگي اثر : تاليف و تصنيف , انتشارات صدوق , 11 موانع توسعه در سه كشور ويژگي اثر : تاليف12 موانع توسعه: مطالعه مقايسه اي ايران با تركمنستان و مراكش ويژگي اثر : تاليف13 يادنامه آيت الله خاتمي - - فصل(مقاله) رويكرد تاويلي ويژگي اثر : تاليف و تصنيف , موسسه معارف اسلامي امام رضا

توكل، رحيم

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد رحيم توكل

محل تولد : بابل

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1331/1/1

زندگينامه علمي

بعد از اخذ ديپلم تجربي درسال 49 _ 48 در سال 51 شمسي وارد حوزه علميه قم شدم و در زمان پيروزي انقلاب اسلامي دروس سطح و كفايتين باتمام رسيد و در سال 60 _ 59 وارد دروس خارج شدم.دو دوره اصول را خدمت حضرت آيت الله العظمي مظاهري (دام عزه) گذراندم و حدود 4 سال هم در خدمت حضرت آيت الله ميرزا هاشم آملي بحث اصول و فقه معظم له شركت مي كردم و درسال 68 موفق باخذ اجتهاد از آن دو بزرگوار شدم البته چند سالي هم بعد از اتمام دو

دوره اصول در درس اصول حضرت آيت الله العظمي مكارم شيرازي شركت مي كردم تا از مباني معظم له هم مطلع شوم.از سال 77 به فضل الهي به تدريس خارج فقه مشغول هستم و تا الان (سال 84 _ 83) هفت سال خارج فقه را تدريس كرده ام با توجه به اين نكته در مياحث فقهي هر كجا بحث اصول لازم بود ، بحث اصول آن را مطرح مي كردم تا كاربرد اصولي در مسائل فقهي كار بردي تر انجام شود.

توكلي، عبدالله

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عبدالله توكلي

محل تولد : ازنا

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1346/1/1

زندگينامه علمي

در سال 1361 وارد حوزه علميه امام صادق (ع) شهرستان ازنا شدم و تا سال 1367 در اين حوزه مشغول تحصيل بودم در اين مدت از محضر آقايان حجة الاسلام مرادي، مرحوم حجة الاسلام و المسلمين وحيد ميان آبادي- بهرهمند بودم در اين دوره حدود 13 بار هم به جبهة مقدس نبرد حق عليه باطل عازم شدم با قبولي در امتحانات پاية هاي 3و5و6 در سال 1367 وارد حوزه علميه مقدسه قم شدم سطوح مكاسب را نزد آية الله استادي، آية محفوظي و مرحوم آية الله وجداني به پايان رساندم و رسائل نزد آية الله اعتمادي و كفاية در محضر مرحوم آية الله پاياني تلمذ نمودم. در اين ساليان در كنار دورس حوزوي مقطع دبيرستان را نيز به پايان رساندم و سال 1369 همزمان درس تفسير و مقداري هم فلسفه را در محضر آية الله جوادي آملي كسب فيض كردم. از سال 1369 در دانشگاه تهران- پرديس قم در رشته مديريت پذيره شدم و تا

1373 مقطع كارشناسي را به اتمام رساندم از سال 1372 وارد پژوهشگاه حوزه دانشگاه شدم وهمكاري اينجانب اين نهاد مقدس كماكان ادامه دارد.

تهراني، حسن

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

زندگينامه حضرت آيت الله حسن تهراني

تولد و دوران كودكي :

آيت الله شيخ حسن تهراني در سال 1312 در تهران به دنيا آمد. پدرش مرحوم يوسف تهراني از كسبة تهران بود كه ارادت عجيبي به روحانيت و مرجعيت شيعه داشت . او كه خود از زاهدان زمان بود و نماز جماعت و نماز شبش هيچ گاه ترك نمي شد، از شاگردان و دوستداران مرحوم شيخ محمد حسين زاهد بود و همواره از اين مرد نوراني بهره مي برد.

دوران تحصيل :

آيت الله تهراني تحصيلات خود را در دورة ابتدايي در تهران به پايان برد و سپس به مدرسه مرحوم حاج شيخ علي اكبر برهان رفت و به دليل تلاش فراوان مورد عنايت آن مرد بزرگ قرار گرفت . او مدت دو سال با نظارت مرحوم برهان در آن مدرسه درس خواند و همواره در نماز مرحوم شيخ محمد حسين زاهد حاضر مي شد. در اين مدت تلاش او به حدي بود كه توانست تمام الفيه ابن مالك را حفظ كند. الفيه ابن مالك كه در واقع يك دوره ادبيات عرب به شمار مي آيد، حدود هزار بيت است كه بسياري از طلاب تنها ابيات مهم يا حدود نيمي از آن را در حافظه دارند، امّا آيت الله تهراني به گفته خود، هر شب پس از صرف طعام ، اشعار را مرور مي كرد و تا اشعار مربوط به درس روز را حفظ نمي كرد، به بستر خواب نمي رفت . البته در اين زمينه ، سفارش هاي پدرش نيز بسيار مهمّ بود. پدرش

كه علاقه وافري به طلاب علوم ديني داشت ، از هرگونه خدمت او در گستره هاي علمي دريغ نمي ورزيد، تا آنجا كه وقتي به همراه فرزندش به مدت ده روز به مشهد رفت ، براي آن مدت كوتاه از يكي از روحانيان مشهد خواست تا به فرزندش دروس حوزه را تعليم دهد تا پس از بازگشت از سفر، از ديگر دوستان خود عقب نيفتد!

آيت الله تهراني پس از طي كردن دروس مقدمات ، دروس دورة سطح را در مدرسه مرحوم برهان در شهر ري آغاز كرد و پس از مدتي به سفارش يكي از استادان خود، كه همواره كوشش شاگرد خود را از نزديك مي ديد، به قم مهاجرت كرد تا از محضر استادان آن ديار عالم خيز بهره هاي بسيار برد. او در قم به محضر استادان بسيار شرفيات شد و فقه و اصول و فلسفه را تا سر حد اجتهاد فرا گرفت .

استادان و دوستان :

آيت الله شيخ حسن تهراني در سالهاي تحصيل خود، به محضر استادان بسياري شرفياب شد. او در شهر ري براي فراگيري معالم الاصول به درس آقا سيد حسن آقايي مي رفت و بخشي از شرح لمعه را در محضر آقا شيخ محمدرضا بروجردي فرا مي گرفت .

با ورود به قم ، قوانين و باقيماندة شرح لمعه را در محضر آيت الله نوري همداني فرا گرفت و در درس رسائل آيت الله مشكيني و در درس مكاسب و كفايه آية الله مجاهدي تبريزي شركت نمود. تلاش او به حدي بود كه دورة سطح را در سه سال به پايان رسانيد.

آيت الله تهراني پس از طي دورة سطح ، به دروس خارج آيت الله العظمي بروجردي ، آيت الله العظمي امام خميني ، آيت الله العظمي محقق داماد، آيت الله

شيخ محمد تقي بروجردي ، آيت الله العظمي حاج مرتضي حائري و آيت الله العظمي گلپايگاني _ رحمة الله عليهم _ رفت و در مدت كوتاهي كه پس از عزيمت به حجّ، به عتبات عاليات رفته بود در درس امام (ره ) و آيت الله العظمي خويي (ره ) شركت نمود. او اسفار و شفا و تفسير را نيز در محضر علامه سيد محمد حسين طباطبايي (ره ) آموخت .

او در سالهاي تحصيل و تدريس خود با طلاب بسياري رابطه دوستي داشت كه از جمله آنها مي توان از آيت الله محمد مؤمن ، آيت الله رباني املشي (ره )، آيت الله طاهري خرم آبادي و آيت الله سيد محمد كاشاني به عنوان دوستان و هم بحثهاي ايشان نام برد.

فعاليتهاي علمي و فرهنگي :

آيت الله شيخ حسن تهراني در طول سالهاي عمر خود تا هم اكنون ، تلاشهاي علمي و فرهنگي بسياري را به انجام رسانده است . او از سالهاي آغازين طلبگي به امر تدريس اشتغال داشته است و سالها در حوزه هاي علميه خواهران به آموختن مباني فقه و اصول پرداخته است .

از فعاليتهاي مهم او در اين عرصه ، برگزاري جلسات امتحانات شفاهي و كتبي در حوزه علميه و تعيين ميزان رشد علمي طلاب بوده است كه اين امر حدود سي سال است كه ادامه دارد. همچنين او در امتحاناتي كه براي باز شناخت قضات و طلابي كه تمايل به شركت در رشته قضا داشتند، به عنوان طرح كنندة پرسشهاي امتحاني و ارزياب حضور داشته است .

فعاليتهاي سياسي :

آيت الله شيخ حسن تهراني از سالهاي آغازين نهضت اسلامي مردم ايران همواره در صف اوّل مبارزه حضور داشته است . او كه در جواني خود را سخت تحت تأثير فعاليتهاي سياسي مرحوم نوّاب صفوي مي داند، در موقعيتهاي گوناگون به

افشاي ماهيت رژيم منحوس پهلوي و عوامل آن پرداخته است .

بخشي از فعاليتهاي سياسي او به تلاشهاي او در جلسات جامعه مدرسين حوزه علميه قم مربوط مي شود. امضاي او در بسياري از اعلاميه هاي آن نهاد در سالهاي پيش از انقلاب ، از جمله اعلاميه خلع يد شاه از قدرت به چشم مي خورد.

او در پيش از انقلاب براي اعلام وفاداري به امام (ره ) در نجف به خدمت او مي رسيد و در ايران نيز مورد تهديد و بازداشت رژيم سابق قرار مي گرفت ، امّا فعاليتهاي سياسي او به پيش از انقلاب محدود نشد. با پيروزي شكوهمند انقلاب اسلامي در بهمن 1357، او نيز به سيل خروشان ملت پيوست و همواره از خط ولايت فقيه دفاع مي كرد. در سالهاي دفاع مقدّس ، بارها و بارها در جبهه ها حضور پيدا مي كرد و سخنان دلنشين او همواره اميدبخش رزمندگان اسلام بود.

از فعاليتهاي مهم او پس از انقلاب قضاوت در كميته هاي انقلاب اسلامي بود كه بعدها در قالب دادگاه انقلاب فعّال شد. همچنين او مدتي با عنوان قاضي دادگاهِ ويژه روحانيت و قاضي دادگاه انتظامي به فعاليت مي پرداخت .

آيت الله تهراني در سالهاي آخر عمر شريف خويش در بخش امتحانات شوراي مديريت حوزه علميه قم به ارزيابي وضعيت علمي طلاب مي پرداخت و امامت جماعت مسجد باغ پنبه قم را بر عهده داشت. او همچنين به تدريس مكاسب و كتاب جواهر نيز اشتغال داشت.

آيت الله تهراني در روز پنج شنبه 14 دي 1385 در سن 73 سالگي دار فاني را وداع و به سوي معبودش شتافت

خداوند او را با اولياء الله محشور كند انشاء الله

ثابتي، علي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

علي ثابتي

محل

تولد : همدان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1348/1/1

زندگينامه علمي

آيت الله علي ثابتي در سال 1308 هجري شمسي برابر با سال 1348 هجري قمري در همدان در ميان خانواده اي متدين و دوستدار خاندان پاك پيامبر(ص ) به دنيا آمد. پدرش حضرت آيت الله ميرزا محمد همداني از علماي معروف همدان بود كه خدمات بسياري را در همدان انجام داد وي در زمان مرحوم آيت الله العظمي حاج شيخ عبدالكريم حائري سالها در قم به تدريس اشتغال داشته از شاگردان طراز اول آن مرحوم به شمار مي رفت بعد از درگذشت آيت الله العظمي حاج شيخ عبدالكريم حائري ايشان به همدان عزيمت كرده و در سال 1324 هجري شمسي برابر با محرم سال 1365 هجري قمري دار فاني را وداع گفت . استاد ثابتي در سن هفت سالگي تحصيلات خود را آغاز كرد. او در آغاز به دبستان رفت و در سال 1320 موفق به اتمام آن شد. پس از آن به كسب دروس ديني رو آورد و دروس مقدمات را در خدمت پدر بزرگوارش آغاز كرد؛ اما پس از مدتي پدرش به رحمت پروردگار شتافت و او ناگزير به حوزه علميه قم رو آورد تا در آنجا در محضر عالمان و استادان فرهيخته بهرة بسيار ببرد. او در سال 1325 برابر با سال 1366 هجري قمري به قم آمد و ضمن اتمام باقيماندة دروس دورة مقدمات ، به تحصيل دوره سطح رو آورد. پس از آن به درس خارج آيات عظام و علماي اعلام دورة خود راه يافت و سالها از محضر علم و عمل آنان بهره مند شد. او در طي اين سال ها

از تحصيل اخلاق اسلامي و شركت در درسهاي اخلاق نيز غافل نماند و در كنار فراگيري فقه و اصول به تحصيل علوم فلسفي نيز مبادرت ورزيد. آيت الله ثابتي در سالهاي تحصيل خود به محضر عالمان بسياري شرفياب شد. او كه جامع المقدمات و بخشي از سيوطي را نزد پدر فرا گرفته بود، در قم در درس مطول آيت الله العظمي شيخ جواد تبريزي شركت كرد و معالم را نزد او و نيز آيت الله العظمي مكارم شيرازي و امام موسي صدر آموخت . او بخشي از لمعة را نزد شهيد آيت الله صدوقي (ره ) و بخش ديگر آن و نيز رسائل و مكاسب را نزد آيت الله مشكيني و كفاية را نزد آيت الله ميرزا محمد مجاهدي (ره ) فرا گرفت . با پايان يافتن دروس سطح به درس خارج آيات عظام بروجردي (ره )، امام خميني (ره )، گلپايگاني (ره ) و اراكي _ رحمة الله عليهم _ راه يافت و سالهاي متمادي از محضر آنان استفاده كرد. همچنين در بخش علوم عقلي ، در درس شرح منطومه و شرح اشارات آيت الله منتظري شركت جست . آيت الله ثابتي در سالهاي تحصيل خود با طلاب و فضلاي بسياري رابطه دوستي داشت و دروس پيش آموخته را مباحثه مي كرد كه از جمله آنان مي توان به آقايان آيت الله نيري و آيت الله عراقچي اشاره كرد. آيت الله ثابتي در سالهاي عمر خود تا به امروز، در عرصه علم و فرهنگ خدمات بسياري از خود برجاي نهاده است . از جمله آنها سفرهاي تبليغي به مناطق گوناگون ، عضويت در شواري استفتائات دفتر آيت الله العظمي گلپايگاني (ره )، تدوين كتاب مجمع المسائل (حاوي استفتائات آن مرجع تقليد) و عضويت در

شوراي استفتائات آيت الله العظمي صافي گلپايگاني (ره ) است . همچنين وي سالها به تدريس كتب دورة مقدمات و سطح اشتغال داشته و از اين رهگذر، طلاب بسياري را در مكتب تشيع تربيت كرده است . فعاليتهاي سياسي آيت الله ثابتي در پيش و پس از انقلاب در فعاليتهاي سياسي حضور داشته است . او بارها به افشاي ماهيت رژيم طاغوت در شهرهاي گوناگون پرداخت همچنين وي از كساني بود كه به ديدار تبعيد شدگان در مناطق گوناگون كشور مي رفت ؛ از جمله آ نها، سفر به ايرانشهر و ديدار با رهبر معظم انقلاب كه در آن روزگار در تبعيد به سر مي بردند، بود. آيت الله ثابتي هم اكنون در قم حضور دارد و از اعضاي جامعه مدرسين حوزه علميه قم است .

ثقفي نژاد، محمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد محمد ثقفي نژاد

محل تولد : تبريز

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1323/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب سيد محمد ثقفي متولد 1323، تبريز، داراي شماره 4، در يك خانواده مذهبي چشم به جهان گشود. پدرم سلاله الاطياب آقاي سيد علي اصغر ثقفي مردي متدين و كاسب كار بود. پس از اتمام دوره مدرسه ابتدايى، در سال 1335 وارد مدرسه طالبيه تبريزي تبريز شدم و مقدمات علوم عربي و ادبيات فارسي و عربي را شروع كردم. دو كتاب ادبي ارزنده گلستان و كليله و دمنه را از مرحوم آقاي حاج ميرزا علي نمرودي فرا گرفتم و همزمان جامع المقدمات را در صرف و نحو به پايان رساندم. مقداري از معالم الاصول و جلد اول لمعه را در تبريز به پايان بردم و سپس در سال 1341 بعد از وفات مرحوم آيت الله بروجردي و براي

تداوم تحصيل عازم حوزه علميه قم گرديدم.در مدت 5 سال متون فقه و اصول، رسائل، مكاسب و كفايه را به ترتيب از آيت الله سبحانى، شيخ ابوالفضل علماني و آيت الله پاياني و آيت الله سيد محمدباقر سلطاني به اتمام رساندم. همزمان در درس فلسفه منظومه سبزواري شهيد دكتر مفتح حاضر مي شدم و سپس ادامه فلسفه اسلامي را به ترتيب از آيت الله سبحانى، استاد جوادي آملى، شهيد مطهري و آيت الله محمد گيلانى، دنبال كردم.همچنين كلام اسلام، كشف الراء خواجه نصر را از آيت الله آستارائي به پايان رساندم. در علم تفسير، به تفسير استاد صالحي نجف آبادى ، آيت الله سبحاني حاضر مي شدم. آن روزها، در شب هاي جمعه و شنبه، در دبيرستان دين و دانش شهيد بهشتى، طلاب قم به كلاس زبان و مكالمه عربي شركت مي كردند كه من هم به مدت 9 سال از استاد اسدي دبير زبان و استاد رخشان فر زبان را تكميل كردم. سپس به مدت 6 سال در درس خارج فقه آيت الله شريعتمداري و اصول آيت الله مكارم، حاج آقا مرتضي حائري حاضر مي شدم.هنگامي كه دارالتبليغ اسلامي افتتاح شد در دوره اول و دوم آن موسسه علمي شركت كرده و سپس دوره تحصيلات تكميلي را آغاز كردم. در سال 1356 كه در دوره تحصيلات تكميلي دارالتبليغ اسلامي حضور داشتم، فرصتي پيش آمد كه از طرف موسسه علمي دارالتبليغ اسلامي كه حكم دانشگاه اسلامي را داشت به خارج از ايران، كشور آمريكا، با بورسيه تحصيلي اعزام شدم و وارد دانشگاه تمپل Temple فيلادلفيا شدم و در رشته تطبيق اديان و جامعه شناسي ديني وارد دوره فوق ليسانس شدم. پس

از اخذ مدرك، تعدادي از دروس دوره دكتري را مي گذراندم كه مقارن پيروز انقلاب مواجه با مبارزه سياسي جمهوري اسلامي با دولت آمريكا شديم، در نتيجه تحصيل ناتمام مانده و به خاطر فعاليتهاي سياسي _ اسلامي _ ويزاي تحصيلي ام لغو گرديد و به ايران آمدم.در سال 63 كه تازه دانشگاه آزاد اسلامي تاسيس شده بود در كنكور دوره دكتري شركت جستم و به عنوان شاگرد اول كنكور در رشته تاريخ و تمدن اسلام، ادامه تحصيل دادم. رساله دكتري خود را زير عنوان: ساختار اجتماعي _ سياسي دولت مدينه با درجه بسيار خوب پذيرفته شد. و از تاريخ به بعد در دانشگاههاي تهران _ آزاد اراك و تهران مركز مشغول تدريس هستم. در حال حاضر، به عنوان استاديار دانشگاه كه به دانشياري تبديل مي شود در دوره ارشد و دكتري دانشگاه دروس علوم اجتماعي _ جامعه شناسي ديني تدريس مي نمايم و از وضع تحصيل و تدريس خود راضي هستم.

ثقفي، علي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

در سال 1323، خانواده اي مؤمن و فرهنگي در قزوين صاحب فرزندي خوش يمن شدند كه به حُب مولايشان اميرمؤمنان، نام علي بر او نهادند. پدر و مادر خانواده هر دو از رهروان آموزش بودند كه به فرزندان ميهن پاك خود دانش و ادب مي آموختند. علي سه ساله بود كه شمع فروزان وجود مادر خاموش و از گرماي هستي و مهر مادر محروم شد؛ و از همان اوان كودكي، دوران تجربه پايداري و شكيبايي وي آغاز گرديد. در سايه حضور پدري آموزگار و دورانديش، علي دوران تحصيلات ابتدايي و دبيرستان را با موفقيت پشت سر گذاشت و در سال 1341 با دريافت ديپلم رياضي از دبيرستان

محمد قزويني فارغ التحصيل شد.

وي در اولين فرصت ممكن در همان خدمت سربازي راه پدر و سيره مادر- پيشه معلمي- را پي گرفت و با استفاده از دوره سپاه دانش، قدم در راهي گذاشت كه هيچ گاه از آن روي برنگرداند.

دكتر علي ثقفي در سال 1345 با ورود به مؤسسه عالي حسابداري، دوران تحصيلات تخصصي و عالي خود را پايه ريزي كرد و به طور همزمان در رشته حسابداري دانشكده حسابداري شركت نفت نيز بر آموزه هاي خود افزود. همزمان با تحصيل، از سال 1346 در وزارت دارايي وارد حوزه تشخيص ماليات شد و مدت دو سال كمك مميز و سه سال مميز بود. از سال 1349 تا1351 نيز با تشكيل و اداره مؤسسه حسابرسي فن پال بر تجارب خود افزود. وي در بهمن سال 1349 موفق به دريافت درجه ليسانس از مؤسسه عالي حسابداري شد و با گذشت دو سال، در سال 1351 براي ادامه تحصيلات عالي به خارج از كشور رفت.

دكتر ثقفي دوره كارشناسي ارشد حسابداري را در سال 1351 در دانشگاه ايالتي ايندياناي آمريكا شروع كرد و در سال 1353، با معدل 8/19 اين دوره را پشت سر گذاشت. وي بلافاصله در دوره دكتراي حسابداري دانشگاه ميسوري كلمبياي آمريكا پذيرفته شد كه به طور همزمان اصول حسابداري 1 و 2 و حسابداري صنعتي 1 و 2 را نيز در اين دانشگاه تدريس مي كرد. پس از دريافت درجه دكترا (1356) از دانشگاه ميسوري، اين دانشگاه وي را به عنوان استاديار جذب كرد. سه سال نيز در دانشگاه ميسوري با تدريس دروس حسابرسي، حسابداري پيشرفته و اصول حسابداري به تعليم و تربيت

پرداخت.

در سال 1359 زماني كه تحصيلكرده ها و غرب ديده ها ياراي تحمل مشكلات ميهن خود را نداشتند و جلاي وطن مي كردند، وطن پرستي و آموزه هاي جان بخش پدر و مادر، دكتر ثقفي را به وطن كشاند. و از اين زمان است كه خدمات پرقدرشان آغاز مي گردد.

دكتر ثقفي به محض ورود، در دانشگاههاي شهيد بهشتي، دانشكده حسابداري شركت نفت و مؤسسه عالي بازرگاني به تدريس پرداخت و آموزه هاي خود را به شاگردان تقديم كرد.

با انقلاب فرهنگي و تعطيلي دانشگاهها، وارد وزارت بازرگاني شد و پس از مدتي به سمت معاونت بررسي قيمتها و عضو هيئت مديره سازمان حمايت مصرف كنندگان و توليدكنندگان منصوب شد. تصميمات دكتر در اين سِمَت تبعات اقتصادي، سياسي و اجتماعي گوناگون و گسترده اي به همراه داشت كه به همين دليل از حساسيت فوق العاده اي برخوردار بود. اين دوران طولاني، پرمشغله و طاقت فرسا (1360 تا 1380) دوراني سخت و همراه با فراز و نشيبهاي گوناگون براي دكتر در عرصه عمل بود. با اين همه، در اين دوران نيز فرزندان دانشجوي خود را نيز تنها نگذاشت و با بازگشايي دانشگاهها در كنار آنان قرار گرفت.

دكتر ثقفي در دانشگاههاي زير در سطوح مختلف كارشناسي، كارشناسي ارشد و دكتري تدريس كرده است:

دانشگاه شهيد بهشتي،

دانشگاه تهران،

دانشگاه علامه طباطبايي،

دانشگاه صنعتي شريف،

دانشگاه امام صادق(ع)،

دانشگاه الزهرا(س)،

دانشكده حسابداري شركت نفت.

گوشه اي از خدمات دكتر در دانشگاهها شامل اين موارد است:

تدريس تمام دروس تخصصي دوره ليسانس در دانشگاههاي مختلف،

تقريباً تدريس تمامي دروس تخصصي دوره كارشناسي ارشد،

تدريس نيمي از دروس دوره دكتراي حسابداري،

راهنمايي

بيش از 100 پايان نامه كارشناسي ارشد و 15 پايان نامه دوره دكترا.

در برهه اي كه حرفه حسابداري نياز مبرم به تفكر و انديشه هاي نظري داشت، دكتر دوره كارشناسي ارشد را در دانشگاه تربيت مدرس راه اندازي كرد و مدت 10 سال تلاشهاي ارزشمندي را با سرپرستي رشته حسابداري اين دانشگاه به انجام رساند .

دوره كارشناسي ارشد دانشگاه آزاد نيز با همت ايشان آغاز شد كه سه سال سرپرستي اين دوره را خود به عهده گرفت.

با توجه به مشكلات دانشگاهها و كمبود مدرس و به رغم محدوديتهاي گوناگون، دكتر علي ثقفي راه اندازي دوره هاي دكتراي تخصصي حسابداري را در داخل كشور ضروري تشخيص داد و اين دوره را ابتدا در دانشگاه تهران و سپس در دانشگاه علامه طباطبايي ايجاد و با تمام وجود سعي كرد كه از كيفيت لازم برخوردار باشد. از جمله تلاشهاي ارزشمند دكتر ثقفي دعوت از استادان ايراني خارج از كشور و تشويق آنها به تدريس در دوره هاي دكترا، بود.

ايشان علاوه بر تدريس در دوره هاي كارشناسي ارشد و دكترا در دانشگاه تهران، مجله بررسيهاي حسابداري را براي آموزش قلم زدن به دانشجويان خود و گسترش دانش حسابداري منتشر كرد و به مدت 5 سال سردبير آن بود. بسياري از دانشجويان ايشان از اين راه وارد حوزه نگارش مقالات علمي شدند و با تشويق ايشان اين مسير را ادامه دادند. از دكتر علي ثقفي بيش از20 مقاله در مجله هاي بررسيهاي حسابداري، مطالعات مديريت، اقتصاد مديريت، حسابدار و حسابرس به چاپ رسيده است. دكتر ثقفي علاوه بر اين، عضويت هيأت تحريريه مجله هاي مطالعات مديريت و

تحقيقات مالي نيز داراست.

دكتر علي ثقفي با سازمان حسابرسي ، همكاري مستمر داشته و مدت 4 سال مدير تدوين استانداردهاي حسابداري بوده است. نشريه 113 سازمان حسابرسي با عنوان مباني نظري و گزارشگري مالي در ايران، يكي از دستاوردهاي ارزشمند مركز تحقيقات تخصصي حسابداري وحسابرسي است كه با مشاركت ايشان تهيه شده است.

دكتر علي ثقفي در سال 1377 عضو هيأت علمي دانشگاه علامه طباطبايي شد و همزمان براي بار ديگر مأمور خدمت در سازمان حمايت از توليدكنندگان و مصرف كنندگان گرديد. مأموريت ايشان تا سال 1380 ادامه داشت.

با آغاز به كار جامعه حسابداران رسمي، از سوي شوراي عالي اين جامعه دكتر علي ثقفي به سمت دبيركل جامعه منصوب شدند.

فهرست مقاله هاي منتشر شده دكتر علي ثقفي

تحليلي بر تأثير رويه هاي حسابداري در تصميم گيريهاي مديريت، مجموعه مقالات اولين سمينار حسابداري، زمستان 1368

ماهيت پژوهشهاي حسابداري، اقتصاد و مديريت، 1369

اطلاعات مالي و قيمت سهام، اولين سمينار بورس اوراق بهادار، 1370

مباني نظري استانداردهاي حسابداري بر واحدهاي انتفاعي، بررسيهاي حسابداري، تابستان 1371

تأثير روشهاي حسابداري در تصميم گيريهاي مديريت، بررسيهاي حسابداري، پاييز 1371

اعتلاء آموزش حسابداري در كشورهاي در حال رشد: بررسي مورد ايران، بررسيهاي حسابداري، پاييز1371

Accounting Profession in Iran: Problems and Remedial Startegies، 1992

فرضيه بازار كارا اوراق بهادار و تأثير آن در حسابداري، حسابرس، تابستان 1372

اقتصاد و حسابداري، دوقولهاي ناسازگار، بررسيهاي حسابداري، پاييز 1372

حسابداري طرحهاي عمراني غيرانتفاعي، سمينار ذيحسابان مالي، پاييز 1372

موانع توسعه حسابداري در ايران از ديدگاه تئوري، حسابدار، اسفند 1372

Income Information for Decision Making ، بررسيهاي حسابداري، پاييز 1372

نرخ بازده سرمايه گذاري:

دفتري يا واقعي، مطالعات مديريت، پاييز 1373

رفتار سود حسابداري، بررسيهاي حسابداري، پاييز 1373

Islamic Banking Performance Evaluation and Control ، American Accounting Association Western Regional Meeting، تابستان 1374،1995 May

آزمايش تجربي در مورد نظريه سود تضمين شده براي سرمايه، بررسيهاي حسابداري، تابستان و پاييز 1375

كاربرد سيستم كنترل در تجزيه و تحليل انحرافات بهاي تمام شده، بررسيهاي حسابداري، زمستان 1375 بهار 1376

جامعيت گزارشهاي سالانه و ويژگيهاي مالي شركتهاي پذيرفته شده در سازمان بورس اوراق بهادار تهران، بررسيهاي حسابداري، زمستان 1376

مديريت استراتژيك و ايده هاي نوين حسابداري مديريت، حسابرس، بهار 1377

صورتهاي مالي مياندوره اي در بورس اوراق بهادار، حسابرس، زمستان 1377

ضوابط قيمت گذاري كالاها، آوند، آبان 1378

مقدمه اي بر مباني نظري حسابداري مديريت، حسابرس، اسفند 1379

در جستجوي واقعيت، حسابدار، اسفند 80

در جستجوي واقعيت، حسابدار، ارديبهشت 1381

ثلاثي، محسن

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محسن ثلاثي ، جامعه شناس و مترجم ،متولد 1324 بابل است.تحصيلات ابتدايي و متوسطه را در زادگاه خويش به پايان مي برد و براي ادامه تحصيل راهي تهران مي شود. ثلاثي در رشته جامعه شناسي تحصيل كرده و بر مبناي اين گرايش تحصيلي و علاقه شخصي،سال هاست كه به ترجمه متون جدي و مرجع در اين حوزه پرداخته و آثار گرانقدري را براي جامعه دانشگاهي و محققان علوم اجتماعي به فارسي برگردانده است. ثلاثي هم اكنون عضو هيأت علمي دانشكده علوم اجتماعي دانشگاه تهران است. گروه : علوم انسانيرشته : جامعه شناسي فعاليتهاي آموزشي : محسن ثلاثي علاوه بر آن كه ترجمه متون جامعه شناختي و مردم شناختي را با جديت دنبال مي كند،از تدريس در اين حوزه نيز غافل نمانده

و در دانشگاه تهران و در دانشكده علوم اجتماعي اين دانشگاه، سال هاست كه به تدريس اشتغال دارد. آرا و گرايشهاي خاص : محسن ثلاثي درباره نقش شعر و ادبيات عرفاني فارسي در تقوت و تشديد رويكرد جهانگرايي مي گويد: «شعر فارسي از مهم ترين و برجسته ترين و كارسازترين عناصر فرهنگ ايراني به شمار مي آيد. شعر فارسي چنان بر عرصه هاي ديگر توليد فرهنگي تسلط پيدا كرد كه به راستي مي توان گفت كه آيينه به نسبت تمام نماي فرهنگ ايراني شده است؛ از همين روي، هرگونه بررسي در تحليل تحول و فرهنگ ايراني به بررسي شعر فارسي نيازمند است. اعراب به دليل فقدان دستمايه هاي هنري پس از تسخير ايران حساسيت چنداني نسبت به مضامين و نقش مايه هاي هنر ساساني از خود نشان ندادند. او با اشاره به اين كه كتاب هاي رشته مردم شناسي در سال هاي پس از انقلاب و با فعال شدن اين رشته، منتشر شده است،مي گويد: «قبل از انقلاب كتابي در زمينه مردم شناسي نداشتيم. گذشته از كتاب هاي درسي، تحقيق هاي مردم شناسي كه با پيشنهاد، درخواست و تأمين اعتبار يك سازمان خاص انجام مي شوند، با نظر همان سازمان سفارش دهنده، منتشر مي شوند كه البته تعداد اين گونه سازمان ها در ايران كم است.» «ثلاثي» در اين باره كه وزارت علوم در زمينه تقويت رشته مردم شناسي چه اقداماتي مي تواند انجام دهد،معتقد است: «در دنيا رسم است كه چنين رشته هايي از طريق افراد متخصص در آنها، تقويت مي شوند و با صدور بخشنامه هاي دولتي نمي توان براي آنها كاري كرد. در

ايران فارغ التحصيلان رشته مردم شناسي كم هستند و افرادي هم كه در خارج تحصيل كرده اند، به سادگي جذب دانشگاه هاي ما نمي شوند. چون امكانات، منابع مالي و تحقيقاتي ما براي جذب آنها كافي نيست. البته استادهاي رشته مردم شناسي در سال هاي اخير، فعال تر شده اند و اين رشته هم قابليت گسترش دارد؛ چرا كه هنوز بسياري از حوزه هاي زيرمجموعه آن در ايران ايجاد نشده است.» او رشته مردم شناسي را براي جوامع متنوعي مانند ايران، بسيار جذاب و مناسب مي داند و مي گويد:«جامعه ايران از نظر قومي، زباني و فرهنگي بسيار متنوع و متكثر است و اين مسأله، موضوع مناسبي براي رشته مردم شناسي است. شايد در هيچ كجاي دنيا به اين اندازه تنوع موضوعي براي تحقيق مردم شناسان وجود نداشته باشد. ضمن آن كه شناخت فرهنگ ها، خرده فرهنگ ها و اقوام مختلف ايران براي حل بسياري از مسائل فرهنگي و رفع تنش هاي فرهنگي ميان اقوام مختلف ايراني و ايجاد همدلي و تفاهم در ميان آنها بسيار مهم است كه اين كار در حوزه انسان شناسي مي گنجد. متأسفانه تاكنون اهميت چنداني براي چنين تحقيق هايي قائل نشده اند.» جوائز و نشانها : محسن ثلاثي از جمله پژوهشگران معاصر مورد تقدير سازمان ميراث فرهنگي نيز هست. به طوري كه درهفته كتاب سال جمهوري اسلامي ايران و دربيست و دومين دوره كتاب سال، از او در كنار جمعي ديگر درحوزه ترجمه تقدير شد. چگونگي عرضه آثار : محسن ثلاثي در رشته علوم اجتماعي، نامي در كنار بسياري از كتب مرجع است، جامعه شناسي آگاه و مترجمي زبده

كه به توسعه علوم اجتماعي در ايران مي انديشد. وي آثار زيادي را در اين زمينه ترجمه كرده است. در طول اين سال ها بسياري از آثار ترجمه شده ثلاثي به عنوان منابع كنكور كارشناسي ارشد در چند رشته جامعه شناسي ومطالعات فرهنگي معرفي شده است.از آن جمله است كتاب درآمدي بر جامعه شناسي نوشته بروس كوئن. محسن ثلاثي علاوه بر حسن انتخابي كه در متون ترجمه اش دارد،در برگردان آن به فارسي نيز نهايت دقت نظر و هماهنگي آن با زبان اصلي را به كار مي بندد و براي واژه هاي ناآشنا در زبان فارسي نيز معادل هايي پيشنهاد مي كند.به طور مثال براي واژه پارادايم معادل هاي فارسي گوناگوني به كار رفته كه يكي از آنها «نمونه » است . احمد آرام در كتاب «ساختار انقلاب هاي علمي » _ نوشته كوهن _ واژه «نمونه » را به جاي «پارادايم » قرار داده است . علي اسدي در ترجمه كتاب «شناختِ شناخت» نوشته ادگار مورن به جاي آن، از تركيب «چارچوب ادراكي » استفاده كرده است و اما محسن ثلاثي در ترجمه كتاب «نظريه جامعه شناسي در دوران معاصر» _ نوشته جورج ريتزر، كلمه «انگاره» را به جاي آن قرار داده است . آثار : اسلام و سرمايه داري ويژگي اثر : نوشته ماكسيم رودنسون، درحوزه اسلام شناسي،ثلاثي كتاب «اسلام و سرمايه داري» نوشته ماكسيم رودنسون را ترجمه كرده وبا اين كه سال هاست ناياب شده، ولي تجديدچاپ نشده است2 انسان شناسي فرهنگي ويژگي اثر : بيتس؛ دانيل، 3 انقلاب فرانسه

و رژيم هاي پيش از آن ويژگي اثر : الكسي دتوكويل ؛ انتشارات زرين. 4 پيامدهاي مدرنيته ويژگي اثر : يكي ديگر از كتب ترجمه شده آنتوني گيدنز توسط ثلاثي «پيامدهاي مدرنيته» است. «مدرنيت» به شيوه هايي از زندگي يا سازمان اجتماعي مربوط مي شود كه از سده هفدهم به بعد در اروپا به وجود آمد و به تدريج ابعاد جهاني پيدا كرد. اين تعريف، مدرنيته را به يك دوره زماني و يك جايگاه جغرافيايي اوليه مربوط مي سازد، در حالي كه عمده شاخصه هاي آن را سربسته باقي مي گذارد. آنتوني گيدنز، جامعه شناس نامي معاصر، دركتاب «پيامدهاي مدرنيته» به تحليلي فرهنگي و معرفت شناختي از مدرنيت مي پردازد و تعبيري جديد و تأمل برانگيز از تحولات نهادي همراه با مدرنيته عرضه مي كند. گيدنز معتقد است كه ما هنوز پا به دوران پسامدرن نگذاشته ايم، بلكه دوران متأخر مدرنيته را سپري مي كنيم كه در آن پيامدهاي مدرنيته فراگيرتر و ريشه اي تر و بنيادين تر شده است عواملي چون تباهي محيط زيست، تهديدهاي قدرت نظامي و تسليحاتي، رشد و بسط توتاليتاريسم و حقير شدن كار صنعتي و ... كه گيدنز اين ها را از پيامدهاي مدرنيته برمي شمارد و بر اين باور است كه براي فرا رفتن از اين ها و گذار به عصر پسا مدرن مي بايست در ساختار سازمان هاي اجتماعي و فرهنگي مسلط عصر مدرن دگرگوني اساسي ايجاد كرد. اين كتاب در ? فصل تدوين و تنظيم شده و به مباحثي چون: انقطاع هاي مدرنيته، جامعه شناسي و مدرنيته،

بازانديشي در مدرنيته، ابعاد نهادي مدرنيته، اعتماد و مدرنيته، دوره پيش از مدرن و دوره مدرن، مخاطره و خطر در جهان مدرن، پديده شناسي مدرنيته، آيا مدرنيته يك طرح غربي است؟ و ... مي پردازد. 5 جاده ابريشم ويژگي اثر : چاپ اول، نشر سروش، تهران، 6 جامعه باستان ويژگي اثر : لوئيس هنري مورگان ؛ مؤسسه مطالعات و تحقيقات فرهنگي، 7 جامعه شناسي دين ويژگي اثر : ملكلم هميلتون؛ نشر تبيان ، چاپ اول، 8 جامعه نو نوشته اي.اچ.كار ، جهان ايراني و ايران جهاني ويژگي اثر : يكي از مهم ترين كتب ثلاثي كه بر خلاف غالب آثار او تأليف شده است، كتاب جهان ايراني و ايران جهاني است كه نشر مركز آن را منتشر كرده است.كتابي كه دردهمين دوره كتاب برتر دانشگاهي در رشته علوم اجتماعي، به عنوان كتاب برتر شناخته شد.درباره اين كتاب به همان اندازه كه در محافل دانشگاهي و مجامع فرهنگي تهران باعث ايجاد بحث ها و نظرات متفاوتي گرديد، در شهرهاي ديگر نيز موجبات برگزاري جلسات نقد و بررسي آن فراهم شد.جلسه نقد و بررسي كتاب در امور كتابخانه هاي عمومي استان زنجان كه در سالن آمفي تئاتر كتابخانه سهروردي اين شهر برگزار شد از آن جمله بود. مير معزي كارشناس ارشد جامعه شناسي درباره اين كتاب مي گويد :« پژوهش نظريه پايه اي خود را از انسان شناسي فرهنگي گرفته است. اين همان نظريه پراك گرايي يا اشاعه گرايي است كه به آن(

diffusion ) مي گويند. اين نظريه مي گويد، اقوام و اجتماع فرهنگي انساني در جهان منزوي نيستند و روابطي با فرهنگ هاي همسايگانشان دارند كه تقليد و مهاجرت را از فرهنگ هاي ديگر مي گيرند. ايرانيان در گذشته و تا چند سده پيش از اين، با فرهنگ هاي پيشرفته جهان در شرق و غرب جهان ارتباط مستقيم و بي واسطه داشتند. ولي دشمني ايران شيعي با عثماني سني راه ارتباط بي واسطه ايران را با اروپا تا حدودي سدكرد و در نتيجه فرهنگ ايراني ديگر نتوانست به آساني دوران گذشته، با فرهنگ نويني كه در اروپاي غربي به سرعت و بيش از پيش پيشرفت داشت و مي رفت كه سرنوشت جهان را در سده هاي آينده رقم زند، ارتباط سازنده اي برقرار سازد.» 10 خرد و انقلاب ويژگي اثر : نشر نقره، كتاب «خرد و انقلاب» هربرت ماركوزه نيز به وسيله ثلاثي به فارسي برگردانده شده و نخستين بار به وسيله سازمان انتشارات جاويدان منتشر شده و بعدها در سال ،نشر نقره آن را به چاپ بعدي رسانده است. 11 درآمدي بر جامعه شناسي ويژگي اثر : بروس كوئن12 درآمدي به انسان شناسي ويژگي اثر : از سايمون كولمن و هلن واتسون13 روش تحقيق در انسان شناسي ، روش تحقيق كيفي در جامعه شناسي ويژگي اثر : سيلورمن(ديويد)؛ انتشارات تبيان، 15 روش هاي تحقيق كيفي ويژگي اثر : از سيلورمن؛ 16 زندگي و انديشه

بزرگان جامعه شناسي ويژگي اثر : ثلاثي، از ميان آثاري كه تاكنون ترجمه و منتشر كرده ، به «زندگي و انديشه بزرگان جامعه شناسي» علاقه بيش تري دارد. او دراين باره مي گويد:«زندگي و انديشه بزرگان جامعه شناس» را بيشتر دوست دارم، به خاطر اينكه مقام جامعه شناسان را در بستر اجتماعي، اقتصادي و تاريخي مورد بررسي قرارداد و نشان مي دهد كه نظريات و افكار اين افراد در چه شرايطي، پرورش پيدا كرده و تحت تأثير چه عواملي شكل گرفته است. اين كتاب فصل بندي بسيار جذابي دارد و درواقع كتاب جامعه شناسي جامعه شناسان است! » عنوان اصلي اين كتاب ideas in historical Masters of Sociological thought؛ است. كه واژه نامه و كتابنامه آن را ثلاثي به صورت زيرنويس تنظيم كرده و چاپ اول آن را در سال به انتشارات علمي سپرده است. 17 سامان سياسي در جوامع دستخوش دگرگوني ويژگي اثر : ساموئل هانتينگتون؛ نشر علم، 18 فراسوي چپ و راست ويژگي اثر : چاپ انتشارات علمي، ثلاثي به آثار آنتوني گيدنز، جامعه شناس معاصر و نظريه پرداز عصر جديد، توجه ويژه اي دارد و اسباب آشنايي مخاطب فارسي زبان را با ترجمه برخي از آثار مهم او فراهم كرده است. از آن جمله اثر « فراسوي چپ و راست » را مي توان نام برد. گيدنز در اين اثر به اين نكته اشاره مي كند كه به دليل گسترش مدرنيته و درگيري همه فرهنگ ها و ملت ها در ساختن جهان كنوني، هم اكنون

مرزبندي هاي رايج اعم از شمال و جنوب، مركز و پيرامون و نيز تقابل ميان چپ و راست سياسي از ميان رفته است. 19 فلسفه و انديشه سياسي سبزها ويژگي اثر : اندرو دابسون 20 كالبد شكافي چهار انقلاب ويژگي اثر : كرين برينتون؛ انتشارات نشر نو. 21 كالبدشكافي چهارانقلاب از برينتون ، نظريه جامعه شناسي در دوران معاصر» ويژگي اثر : توتاليتاريسم» از هانا آرنت؛ جاويدان، اسفند . 23 نظريه هاي جامعه شناسي در دوران معاصر ويژگي اثر : جرج ريتزر، تهران، انتشارات علمي

منابع زندگينامه : منابع : روزنامه ايران صفحه مهرگان 1-12-1385

ثمره، يداللَّه

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

دكتر يدالله ثمره در سال 1311 در شهر كرمان بدنيا آمد. ايشان داراي مدرك دكتري رشته زبانشناسي از دانشگاه لندن-انگلستان در سال 1348 است. وي استاد بازنشسته دانشگاه تهران ، و هم اكنون عضو هيئت علمي و استاد دانشكده زبانها و ادبيات دانشگاه آزاد اسلامي مي باشد.گروه : علوم انساني رشته : زبان شناسي عمومي والدين و انساب : پدر يدالله ثمره ،عنايت الله ثمره نام دارد.خاطرات كودكي : يدالله ثمره در يك خانواده فرهنگي متولد شد و دوره دبستان را تحت نظر پدر و مادرش در دبستان بدر سيرجان تحصيل كرده است.او مي گويد:" پدر و مادرم، هردو ، معلم بودند و من تحصيلات اوليه ام را در خانواده پيش پدر ومادر شروع كردم و سپس در مدرسه اين دونفر ،تحصيلات ابتدايي را به پايان رساندم. پدرم مدير مدرسه بود و مادرم هم معلم همان مدرسه. بنابراين، اولين معلمان

من پدر و مادرم بودند. قبل از اينكه به مدرسه بروم، پدرم قرآن و مقداري تعليمات مذهبي به من آموخت. من شش سال ابتدايي را در مدرسه پدرم به پايان رساندم. مدتي از دوره تحصيلات ابتدايي را در كرمان گذراندم و بعد از انتقال پدرم به يكي از مدارس سيرجان ،كه به مديريت آن مدرسه رسيد، من هم به انجا نقل مكان كرده و تا ششم ابتدايي را در آن مدرسه بودم." اوضاع اجتماعي و شرايط زندگي : يدالله ثمره در يك خانواده فرهنگي در شهر كرمان به دنيا آمد.تحصيلات رسمي و حرفه اي : يدالله ثمره پس اتمام تحصيلات ابتدايي ،تحصيلات متوسطه اش را در دانشسراي مقدماتي كرمان به پايان رساند و در مهرماه 1329 به عنوان آموزگار پايه يك به خدمت وزارت فرهنگ آن زمان درمي آيد. يكي دو سال بعد ، ديپلم كامل متوسطه در رشته ادبي را اخذ و چندسالي در وزارت فرهنگ كرمان تدريس كرد. او در سال 1336 به تهران آمد و در كنكور دانشگاه تهران در سه رشته ادبيات فارسي، باستان شناسي و حقوق شركت كرد و در هر سه رشته قبول شد و از بين آنها ادبيات فارسي را بر گزيد. در سال 1339 با رتبه اول ، از دانشكده ادبيات ليسانس ادبيات فارسي گرفته و بلافاصله وارد دوره دكتراي ادبيات فارسي مي شود و حدود دو سال ونيم در اين دوره تحصيل كرد. استاد در اواسط سال ،1341 از طرف دولت ايران بورس تحصيلي شاگرد اولي دريافت كرد و براي تكمل معلوماتش به انگلستان عزيمت كرد و در دانشگاه لندن به تحصيل زبان شناسي پرداخت و

در سال 1347 با درجه دكترا از دانشگاه لندن فارغ التحصيل شد. خاطرات و وقايع تحصيل : يدالله ثمره در خصوص انگيزه اش از انتخاب زبان شناسي آن هم در سالهايي كه در نظام آموزش عالي چيزي به اين عنوان اصلاً وجود نداشت مي گويد: «ما در دوره ليسانس دو يا سه درس با محتواي زبان شناختي داشتيم. چند تا از اين درسها به زبان شناسي و زبان هاي باستاني مثل پهلوي ، فارسي باستان و اوستا و نيز ساختمان اين زبانها مربوط مي شد. يكي دو درس هم به زبان شناسي نوين مربوط مي شد، مثل تاريخ زبان و دستور زبان و غيره كه اينها جزو دروس ادبيات بود و با عنوان رشته زبان شناسي تدريس نمي شد. استادان اين دروس هم بعضي مانند مرحوم پورداود و مرحوم صادق كيا، زبان هاي باستاني را درس مي دادند و بعضي مثل مرحوم خانلري و مرحوم مقدم مطالبي به اسم زبان شناسي جديد تدريس مي كردند. البته چيزهايي كه آنها درس مي دادند با اين زبان شناسي كه امروز مي شناسيم تا حدودي فرق داشت و آميزه اي بود از زبان شناسي باستاني و جديد... يادم هست وقتي كه از استادهايم خداحافظي مي كردم كه بروم خارج ، بعضي ها به من سفارش مي كردند كه زبان شناسي بخوانم. از ميان اين افراد، به خصوص بايد از دكتر مقدم ، خانلري و كيا يادكنم كه مرا خيلي تشويق مي كردند. آنها معتقد بودند چون ما متخصص زبان شناسي نداريم و اين رشته در آينده مطمئناً در ايران تأسيس خواهد شد براي تدريس آن به متخصص و

مدرس نياز داريم. اين بود كه وقتي به انگليس رفتم، تا حدودي با زبان شناسي آشنايي داشتم.» دكتر ثمره درباره خاطراتش از لندن و تحصيل در آنجا چنين مي گويد: «يادم هست كه وقتي وارد دانشگاه شدم، تا مدتي، حداقل شش ماه، همه چيز برايم سير و سياحت بود و تازگي داشت چون با آن سيستم دانشگاهي كاملاً بيگانه بودم. از رفتار استادها گرفته تا طرز حرف زدن آنها با دانشجو، طرز رفتارشان، معاشرت شان با دانشجوها، تجهيزات كتابخانه ها، آزمايشگاهها و امثال اينها همگي برايم تازگي داشت.» فعاليتهاي ضمن تحصيل : يدالله ثمره بين سالهاي 38 تا 39 حرف «ه_» لغتنامه دهخدا را نوشته و همكاري هايي هم در تأليف فرهنگ معين داشته است.استادان و مربيان : يدالله ثمره در دوران تحصيلات دانشگاهي در ايران از محضر اساتيدي چون بديع الزمان فروزانفر، دكتر محمد معين، جلال الدين همايي، محمد تقي مدرس رضوي، ابراهيم پورداوود، عبدالحميد فروزاني، دكتر محمد خوانساري، دكتر ذبيح الله صفا ،استادخانلري،دكتر مقدم و دكتر صادق كيا كسب فيض كرد و از اساتيد دوران تحصيل وي در دانشگاه لندن، مي توان از: جي.دي.اوگانور، ا.سي.گيمسون، آر. اچ. روبينز و هاليدي نام برد.وقايع ميانسالي : يدالله ثمره در سال1347 به عضو يت هيأت علمي دانشگاه تهران درآمد و در سالهاي ،1350 1360 و 1369 به ترتيب به درجه استاديار، دانشيار و استاد نايل گشت. يكي از زمينه هاي مورد علاقه ثمره آموزش زبان فارسي به خارجيان است و در اين زمينه هم خيلي كار كرده است.مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : مشاغلي كه يد الله ثمره به عهده داشته اند عبارتند از : كارشناس برنامه ريزي آموزشي دروزارت

علوم و آموزش عالي رياست انجمن زبانشناسي ايران عضويت در هيأت علمي دانشگاه تهران از سال 1347 استاديار، دانشيار و استاد دانشگاه تهران طي سالهاي 1369 - 1350 مدير گروه زبان شناسي دانشكده ادبيات دانشگاه تهران طي سالهاي 75 - 1370 مدير پژوهشگاه گويش شناسي فرهنگستان زبان و ادب فارسي طي سالهاي 54 - 1351 مدير گروه علوم انساني انستيتو علوم بيمارستاني طي سالهاي 57 - 1352 عضو پيوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسي عضو دائمي انجمن آواشناسي بين المللي IPA همكاري با موسسات و مراكزي تحقيقاتي : فرهنگستان دوم بمدت 4 سال ،مركز تحقيقات الكترونيك دانشگاه صنعتي شريف بمدت يك سال ، موسسه دانش پژوهش ايران بمدت يك سال،وزارت جهاد كشاورزي مركز تحقيقات روستاييبمدت سه سال،وزارت آموزش و پرورش دفتر تهيه و تدوين كتب درسي و آموزشي بمدت سه سال ،بنياد ايرانشناسي بمدت يك سال ،فرهنگستان زيان و ادب فارسي بمدت هشت سالفعاليتهاي آموزشي : يد الله ثمره بعنوان دبير دبيرستانهاي ايران ازسال 1329تا 1342 فعاليت داشته است و بعنوان استاد يار، تدريس در دانشگاههاي تهران ، تربيت معلم ، امام خميني قزوين و انستيتو علوم بيمارستاني تهران ازسال 1347 تا 1377 را عهده دار بوده اند. وي همچنين درسال 1377 بعنوان استاد در دانشگاه آزاد اسلامي و دانشگاه لندن به تدريس زبان شناسي اشتغال داشته است .مراكزي كه فرد از بانيان آن به شمار مي آيد : يدالله ثمره يكي از مؤسسين اصلي آزمايشگاه زبان دانشكده ادبيات دانشگاه تهران مي باشد.ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : يدالله ثمره در نخستين كنگره تحقيقات ايراني ، سومين و چهارمين كنگره تحقيقات ايراني ، سمينارزبانشناسي ،

سمينار جهاني ISO و همايش ايرانشناسي بنياد ايرانشناسي شركت كرده است . همچنين با فرهنگستان علوم بخش گردآوري گويشهاي ايران، از سال 1350تا1354 و در مركز تحقيقات الكترونيك دانشگاه صنعتي شريف و درموسسه توسعه دانش و پژوهش ايران و دروزارت جهاد كشاورزي، مركزتحقيقات روستايي، در وزارت آموزش و پرورش، دفتر تهيه و تدوين كتب درسي وآموزش فارسي به خارجيان،نيز فرهنگستان زبان وادب فارسي فعاليت داشته است .شاگردان : يدالله ثمره در باره دانش آموختگان و دانشجويان تحت تعليم خود چنين مي گويد: «الآن 90درصد افرادي كه در دانشگاههاي مختلف زبان شناسي درس مي دهند، يا پرورش يافتگان داخل هستند يا لااقل فوق ليسانس خود را در اينجا گرفته اند و براي گرفتن دكترا به خارج رفته اند. مثلاً دكتر سيمين كريمي فوق ليسانس خود را همين جا گرفت. دكترايش را همين جا تا حد رساله گرفت و بعد رفت خارج و رساله اش را در آنجا نوشت و دكترايش را از آنجا گرفت و حالا هم در دانشگاههاي آمريكا درس مي دهد.» و البته شاگردان ديگري چون دكتر حسن پوراقدم كه مشغول تدريس در آمريكاست، يا چند نفر ديگر از دانشجويانش كه حالا در دانشگاههاي انگليس تدريس مي كنند ثمره سالها تلاش و كوشش يدالله ثمره مي باشد.همفكران فرد : يدالله ثمره با دكتر باطني و دكتر ميلانيان همفكري نزديكي دارد.آرا و گرايشهاي خاص : يدالله ثمره درباره زبان شناسي مي گويد: «زبان شناسي از ابتداي پيدايش تا امروز در مسير رشد بوده است. زبان شناسي فارسي در مسير تكامل بوده است. به طور كلي اولين هدف زبان شناسي در ايران اين بودكه به زبان

فارسي و زبان شناسي زبان فارسي خدمت كند. در اين راهكارهاي زيادي صورت گرفته و مقالات و كتابهاي نسبتاً قابل توجهي نوشته شده است.» جوائز و نشانها : - دريافت لوح تقدير از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي براي ترجمه كتاب " زبانهاي خاموش" در دوره پنجم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران - تنديس سخن ،دانشگاه علامه طباطبائي در سال 1383 - مدال زرين دانشگاه تهران-تهران در سال 1385 بمناسبت تجليل و قدرداني از خدمات علمي.چگونگي عرضه آثار : از يداله ثمره تعداد زيادي مقالۀ تحقيقي و فرهنگي و زبان شناسي در نشريات مختلف مانند: نشريۀ دانشكدة ادبيات، نشريه كنگره ايران شناسي، مجله وحيد، مجله رودكي و غيره به چاپ رسيده است. - تعداد مقالات منتشر شده در مجلات علمي :17 مقاله - شركت در مجامع علمي : 7 مورد آثار : nbsp1 A Course In Colloquial Farsi ويژگي اثر : انتشارات دانشگاه تهران،19772 The Arrangement Of Segmental PhinemesIn Farsi ويژگي اثر : انتشارات دانشگاه تهران، شماره 15773 The verb system In Zeynabadi Dari ويژگي اثر : اين مقاله در مجله دانشكده ادبيات دانشگاه تهران در سال1357 به چاپ رسيده است4 آرايش واكه اي واژه هاي ويژگي اثر : اين مقاله درمجله دانشكده ادبيات دانشگاه تهران درسال 1354 به چاپ رسيده است5 آموزش زبان فارسي ويژگي اثر : آزفا 1 ، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ، سال 1366 . اين كتاب يك دوره

5 جلدي است كه به زبان فارسي و انگليسي نوشته شده و تاكنون به 16 زبان ترجمه شده است6 آموزش زبان فارسي ويژگي اثر : آزفا ، وزارت و فرهنگ و ارشاد اسلامي ، سال 13677 آموزش زبان فارسي ويژگي اثر : اين كتاب درآزفا و تحت وزارت فرهنگ وارشاد اسلامي درسالهاي 69_ 1367به چاپ رسيده است.8 آواشناسي زبان فارسي ، آواها و ساخت آوائي هجا ويژگي اثر : مركز نشر دانشگاهي، سال13649 پاره اي ويژگيهاي دستوري دري ويژگي اثر : اين مقاله درمجله دانشكده ادبيات دانشگاه تهران درسال 1356 به چاپ رسيده است10 تحليل ساختاري فعل در گويش گيلكي كلاردشت ويژگي اثر : اين مقاله درمجله دانشكده ادبيا ت دانشگاه تهرا ن در سال 1367 به چاپ رسيده است11 تحليل سبكي حافظ و معرفي غزلي تازه منسوب به او ويژگي اثر : اين مقاله درچهارمين كنگره تحقيقات ايراني درسال1354 به چاپ رسيده است12 تحليلي بررده شناسي زبان ، ويژگيهاي رده شناختي زبان فارسي ويژگي اثر : اين مقاله در مجله زبان شناسي درسال 1369 به چاپ رسيده است13 تهيه و تدوين بخشي ازحرف «ه»لغت نامه دهخدا ويژگي اثر : مجلدات 75تا 10414 درياي خليج فارس درصوره الارض ابن حوقل ويژگي اثر : اين مقاله در مجله دانشكده ادبيات دردانشگاه تهران درسال1368

به چاپ رسيده است15 دريچه اي به زبان فارسي ويژگي اثر : انتشارات المهدي، سال 137316 راهنماي تدريس زبان فارسي ويژگي اثر : اين كتاب درآزفا و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي درسال 1369 به چاپ رسيده است.(اين كتاب تاكنون به زبانهاي فرانسه، آلماني، روسي، اسپانيايي، تركي استانبولي، هندي و... ترجمه شده است)17 راهنماي زبان فارسي ويژگي اثر : انتشارات المهدي ، سال 1374-اين دو كتاب كه براي دانشگاههاي قزاقستان ،تاجيكستان و ازبكستان نوشته شده توسط مرحوم پروفسور رستم اوف به زبان قزاقي و خط سيريليك برگزيده شده است.18 زبانهاي خاموش ويژگي اثر : ترجمه، باهمكاري دكتر بدر الزمان قريب ، پژوهشگاه علوم انساني ، سال 1365- اين كتاب، برگزيده كتاب سال جمهوري اسلامي ايران در 1366 از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد برگزيده شد ،19 ساختمان فونولوژيكي درفارسي ويژگي اثر : اين مقاله در نخستين كنگره تحقيقات ايراني در دانشگاه تهران درسال1350 چاپ شده است20 ساختمان واجي «وند » درفارسي ويژگي اثر : اين مقاله در مجله دانشكده ادبيات دانشگاه تهران در سال 1351 به چاپ رسيده است21 شناخت نظام آوايي زبان ويژگي اثر : (ترجمه)، فرهنگ معاصر. (زير چاپ) .22 طرح آوايي واژه هايي دو هجايي درفارسي ويژگي اثر : اين مقاله درسومين كنگره تحقيقات ايراني دربنياد فرهنگ ايران درسال 1352 به چاپ رسيده است23

طرح حرف نويسي و واج نويسي زبان فارسي ويژگي اثر : اين مقاله در سمينار جهاني ( Internation Standadization Organization )درلندن در آوريل 1997 به چاپ رسيده است24 نظام آوايي زبان ويژگي اثر : نظريه و تحليل ، فرهنگ معاصر ، سال 136825 همكاري در تهيه و تدوين فرهنگ فارسي ويژگي اثر : اين كتاب تاليف محمدمعين است .

ثمري، محمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد ثمري

محل تولد : گلپايگان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1336/1/1

زندگينامه علمي

در سال 1352 با مدرك سيكل وارد حوزه علميه قم شدم و در موسسه مرحوم آيت الله العظمي گلپايگاني مشغول به تحصيل شدم. ادبيات و فقه و اصول تا اواسط رسائل و مكاسب را از محضر اساتيد معظم صلواتي، تقوي، استادي، مقتدايي، تهراني، و در ادامه از محضر آيت الله ستوده و آيت الله اعتمادي بهره مند شدم. در سال 1359 با تاسيس مدرسه عالي تربيتي و قضايي طلاب قم توسط شهداي بزرگوار بهشتي و باهنر در آزمون ورودي مدرسه مذكور شركت نموده و به مدت يك سال از محضر اساتيد آيت الله شاهرودي دكتر احمدي و بقيه اساتيد اقتصاد اسلامي فلسفه روانشناسي ادبيات و بقيه دروس را با معدل 18 و اخذ مدرك كارشناسي به پايان رساندم .

در سال 60 در آموزش و پرورش مشهد مشغول تدريس در مراكز تربيت معلم مشهد شدم. از سال 63 مدتي به عنوان عضو هسته گزينش آموزش و پرورش خراسان و سپس معاون پرورشي آن اداره در ضمن تدريس در مراكز تربيت معلم و شركت

در درس كفايه آيت الله مرتضوي تا سال 65 كه براي ادامه تحصيل به قم منتقل شدم انجام وظيفه نمودم.از سال 65 ضمن تدريس در دبيرستان هاي قم در درس خارج فقه و اصول آيات عظام منتظري، سبحاني، وحيد خراساني، فاضل لنكراني و نوري همداني به مدت 15 سال شركت نمودم.

مدت 5 سال با نظارت آيت الله نوري همداني بحث حج و مسائل مستحدثه را به صورت استدلالي زير نظر اساتيد بزرگوار ممدوحي و خليلي بررسي نمودم. از سال 76 به عنوان روحاني حج و عمره در خدمت زائرين بيت الحرام مي باشم و در طول سال علاوه بر تدريس از منبر وعظ و خطابه در مساجد شهر مقدس قم و بقيه شهرها براي تبليغ معارف اسلام بهره مند مي باشم به علاوه مدت 3 سال است به عنوان استاد تاريخ اسلام در دانشگاه تدريس دارم.

جان احمدي، فاطمه

قرن:14

جنسيت:زن

مليت:ايران

فاطمه جان احمدي در تاريخ 1343 در خرم آباد مركز استان لرستان ديده به جهان گشود. وي پس از طي تحصيلات مقدماتي و متوسطه وارد دانشگاه شهيد بهشتي شد و موفق به دريافت ليسانس كارشناسي تاريخ گرديد . كارشناسي ارشد خود را در دانشگاه الزهرا ادامه داد و مدرك دكتراي تاريخ با گرايش تاريخ اسلامي را از دانشگاه تربيت مدرس اخذ نمود . در حال حاضر علاوه بر تدريس در گروه تاريخ دانشگاه الزهرا معاونت آن گروه را نيز بر عهده دارد . زمينه هاي تدريس ايشان تاريخ تحولات سياسي ، اجتماعي و اقتصادي جهان اسلام تا قرن 4 هجري و به طور تخصصي تاريخ فاطميان در مغرب و مصر اسلامي ، تارخ اسماعيليه مستعلويه در مصر و يمن و گسترش اسلام

در شمال آفريقا و جنوب اروپا است .

گروه : علوم انساني

رشته : تاريخ

تحصيلات رسمي و حرفه اي : فاطمه جان احمدي در سال 76 در كنكور سراسري شركت و در مقطع كارشناسي (68-72 ) رشته تاريخ دانشگاه شهيد بهشتي پذيرفته شد، در سال 72 پس از شركت در كنكور كارشناسي ارشد تاريخ به دانشگاه الزهراء راه يافت و در سال 75 از پايان نامه خود به نام « بررسي اوضاع اقتصادي ايران در دوره خلافت عباسيان» دفاع كرد. در پايان همين سال پس از شركت در آزمون پذيرش دكتري تربيت مدرس موفق به راه يابي دوره دكتري تاريخ، گرايش اسلام در اين دانشگاه شدو در سال 82 از رساله خود در زمينه « مباني مشروعيت و ساختار خلافت فاطميان » دفاع نمود.

همسر و فرزندان : فاطمه جان احمدي در اواخر سال دوم دبيرستان ازدواج كرد و وقتي وارد دانشگاه شد دو فرزند پسر داشت.

فعاليتهاي آموزشي : فاطمه جان احمدي تدريس در گروه تاريخ دانشگاه الزهرا معاونت آن گروه را نيز بر عهده دارد . زمينه هاي تدريس ايشان تاريخ تحولات سياسي ، اجتماعي و اقتصادي جهان اسلام تا قرن 4 هجري و به طور تخصصي تاريخ فاطميان در مغرب و مصر اسلامي ، تارخ اسماعيليه مستعلويه در مصر و يمن و گسترش اسلام در شمال آفريقا و جنوب اروپا است .

چگونگي عرضه آثار : فاطمه جان احمدي داراي مقالات متعددي با محوريت تاريخ اسلام است ، ايشان در سمينارهاي متعدد داخلي و خارجي شركت داشته و در كنفرانسهاي مختلفي مقالاتي را ارائه داده است.

--------------------------------------------------------------------------------

آثار :

1 تاريخ فرهنگ

و تمدن اسلامي

ويژگي اثر : دفتر نشر معارف( وابسته به نهاد نمايندگي رهبري در دانشگاهها)- تير 1387

جان محمدي، حسين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حسين جان محمدي

محل تولد : بيجار

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1358/12/7

زندگينامه علمي

سال 1358 در يكي از روستاهاي شهرستان بيجار متولد شدم. تحصيلات ابتدايي را در روستا گذراندم و سپس براي تحصيلات دوره راهنمايي به مدرسه تيزهوشان شهرستان قروه رفتم. بعد از اتمام دوره راهنمايي و قبولي در آزمون دبيرستان تيزهوشان و دبيرستان سپاه سنندج، اين دومي را انتخاب كردم و در رشته علوم تجربي ادامه تحصيل دادم. پس از آن با اتمام دوره پيش دانشگاهي در رشته علوم انساني وارد حوزه علميه شدم. طلبه سطح دو حوزه بوده و هم زمان در گرايش "فلسفه روش" ادامه تحصيل مي دهم و به كار تحقيق و نويسندگي نيز اشتغال دارم. در ضمن از زندگي جديد شهري هم تقريبا بيزارم و عاشق تجربيات باطني هستم . تا خدا چه خواهد و چه تدبير كند.

جاودان، محمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد جاودان

محل تولد : ميناب

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1348/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب محمد جاودان، صرفاً به دليل تقاضاي مركز تحقيقات كامپيوتري علوم اسلامي اين زندگينامه را تحرير مي نمايم و خود را در موقعيت تحرير «زندگينامه علمي» نمي دانم.در سال 1348هجري شمسي در خانواده اي روحاني و تازه از نجف بازگشته، در حوالي رودان، از شهرهاي كوچك و شرقي استان هرمزگان به دنيا آمدم.پدرم حضرت حجت الاسلام والمسلمين آقاي شيخ عبدالله جاودان، نخستين معلم و استاد علمي و اخلاقي من، به گفته خود، از حدود چهار سالگي به علم من مبادرت نمودند. تا حدود هفت سالگي خواندن، نوشتن، قرائت قرآن، اشعاري از سعدي و حافظ، كتب مقدماتي «جامع المقدمات» يعنى،

امثله و شرح آن، صرف مير و التصريف را نزد ايشان فراگرفتم.از هفت سالگي وارد دبستان شده و معلم مدرسه مرا به عنوان دانش آموز كلاسم دوم ابتدايي ثبت نام كردند، هر چند نظر او كلاس پنجم بود و گويا مدير مدرسه موافق نبود. از كلاس چهارم تا سوم راهنمايي را در مدارس قم و پس از آن مجدداً به رودان بازگشته و از مدرسه شهيد بهشتي رودان در سال 1367 ديپلم علوم تجربي را اخذ نمودم.

بحمدالله در تمام مدت تحصيل دانش آموز موفقي بودم. در تمام اين دوران دو گونه فعاليت داشتم: 1. فعاليت هاي قراني و شركت در مسابقات قرآن، كه در قم مقام اول كسب نمودم و نيز در استان مركزي دوم شدم. در استان هرمزگان نيز چندين بار به مقام اول رسيدم و در مسابقات كشوري نيز در دوره دبيرستان به مقام ممتاز دست يافتم.2. ادامه تحصيلات حوزوي در ايام فراغت و در نتيجه تا اخذ ديپلم كتب حوزوي مثل جامع المقدمات (تماماً)، سيوطى، مختصر المعانى، حاشيه ملاعبدالله (در منطق)، معالم الاصول، بخشهايي از لمعتين. در همين مدت البته كتب مختلف جامع المقدمات و بخش هايي از سيوطى و گاهي كتبي در منطق را نيز تدريس مي نمودم. بيشتر كتب مذكور را نزد ابوي معظم و بخش هايي از كتاب حاشيه ملا عبدالله و نيز كتاب الارث شرح لمعه را نزد استاد فاضل و متقي حضرت حجت الاسلام عبدالعلي جاويدان، كه در آن ايام امام جمعه شهر رودان و نماينده مردم حضرت امام خميني(ره) بودند فراگرفتم. خداوند خير دنيا و عقبا را نصيبشان گرداند. انشاء الله.قصدم آن بودم كه با اخذ ديپلم و ورود به دانشگاه، همزمان

علوم حوزوي را نيز ادامه دهم. همان سال اخذ ديپلم (67) در كنكور شركت نموده و براي تحصيل در تهران قبول شدم.

اما به دليل حضور در جبهه هاي جنگ امكان ورود به دانشگاه سلب شد و در همان سال وارد حوزه علميه بندرعباس گرديدم و همزمان به تحصيل و تدريس مشغول گرديدم. البته در سطح شهر بندرعباس نيز با قرائت قرآن در مجالس عمومي و نيز داير كردن جلسه تعليم فنون تجويد و قرائت قرآن به ترويج قرآن در جامعه پرداخته و بحمدالله بركات معنوي قابل توجهي داشت و برخي از شاگردان آن جلسات اكنون به عنوان استاد مشغول ترويج قرآن هستند.سال 1372 وارد حوزه علميه قم و نيز دانشگاه مفيد قم (در رشته فلسفه غرب) شده دروس حوزوي را تا مقطع خارج فقه و اصول ادامه دادم و در تمام امتحانات كتبي و شفاهي ظرف 3 الي 4 سال شركت نموده و با موفقيت پيش رفته.در سال 1376 به اخذ ليسانس فلسفه غرب و در 1379 به اخذ فوق ليسانس در همان رشته از دانشگاه مفيد موفق شده و در همان سال در رشته كلام (گرايش فلسفه دين و كلام جديد) در مقطع دكتراي تربيت مدرس قم، دانشگاه قم، قبول شده و اكنون در آستانه دفاع هستم.

از سال 1376 وارد مركز مطالعات و تحقيقات اديان و مذاهب گرديده و در گروه مذاهب اسلامي (بيشتر با گرايش تشيع اسلامي) به تحصيل و تحقيق پرداختم. و به عضويت هيئت علمي آن مركز پذيرفته شده و مقالات متعددي را در آن مركز تحرير يا ترجمه نمودم.در سال 1384 به عنوان فلوشيپ (Felowship) دانشگاه هارودارد در آمريكا پذيرفته شده

و به مدت يك سال در آن دانشگاه، به عنوان عضو هيئت علمي آن دانشگاه، به همراه خانواده حضور يافتم. در آنجا به تحقيق، تدريس براي برخي از دانشجويان ايران (به عنوان سخنراني نه تدريس) مشغول بودم. همچنين به مدت يك سال در مركز اسلامي شهر Boston (مركز ايالت ماساچوست) به سخنراني ديني _ علمي (تفسير سوره حشر) و نيز آموزش قرآن و تدريس يك دوره كامل تجويد پرداخته.

سخنراني ها و برنامه قرآن با استقبال فراوان مواجه گرديد.اعتبار علمي فلوشيپ ياد شده، فوق دكتر است. آنچه عامل اصلي اين توفيق بود، پس از لطف خداوند مساعي استاد مكرم جناب استاد آيت الله دكتر مدرسي طباطبايى، استاد تمام دانشگاه پرينستون در نيوجرسي آمريكا بود كه با معرفي اينجانب به آن دانشگاه زمينه پذيرش مرا در آن دانشگاه فراهم نمود. حضور من در آمريكا تجارب علمى، معنوي و آفاقي و اجتماعي ارزشمندي برايم به همراهداشت. به ويژه حضورم در مركز اسلامي در جمع شيعيان ايراني و پاكستانى. استقبال آنان از برنامه هاي اين جانب فوق العاده بود و اصرار زيادي بر ماندن من حداقل براي يك سال ديگر را داشتند. هنوز نيز با آنان در ارتباط هستم. انسان هاي پاك، مومن، خداخواه و ايران دوست. خدايشان خير دهد.در اين سال ها علاوه بر تدريس در موضوعاتي چون كلام اسلامى، كلام جديد و فلسفه دين، فرق اسلامى، تشيع امامي و فرق تشيع و مذاهب اسلامى، فلسفه اسلامي و... پروژه هاي تحقيقي متعددي اعم از مقاله و كتاب را به انجام رسانده ام كه بسياري از آنها منتشر شده اند. چندين پايان نامه را نيز مشاوره يا داوري نموده ام.هم اكنون عضو هيئت علمي گروه فلسفه دانشگاه مفيد

هستم. همچنين به صورت نيمه وقت با مركز اديان همكاري دارم كه زعم از تدريس و پژوهش است (عضو هيئت علمي نيمه وقت مركز هستم).متأسفانه بيش از دو سال است به علت مشغله علمي دانشگاهي و سفر خارج از كشور وقفه اي در تحصيلات حوزوي ام پيش آمده است كه اميدوارم در سال آينده مجدداً آن دروس را از سر گيرم و البته بيشتر قصد تدريس دارم. اميدوارم خداوند توفيق دهد.از خداوند منان كه همواره مددكارم بوده است مي خواهم توفيق بيشتري را در جهت اهداف انساني _ الاخص به حقير عنايت فرمايد.

جباريان، محمدرضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد رضا جباران

محل تولد : ملاير

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1337/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب در پنجم آذر 1337 هجري شمسي در ملاير به دنيا آمدم پدرم كشاورز بود و خود نيز تا سن 20 سالگي كه دروس دبستان و دبيرستان را به پايان بردم در كنار او كشاورزي مي كردم.در سال 1356 تحصيلات حوزوي خود را در مدرسه علميه ولي عصر (عج) بروجرد آغاز كردم در پاييز 1359 از بروجرد به قم آمدم و تا سال 1365 جز در دو مقطع كوتاه كه مسئوليت مدرسه علميه ولي عصر(عج) بروجرد و مسئوليت مدرسه علميه امير المومنين(ع) ملاير را به عهده داشتم، پيوسته در قم مشغول تحصيل بودم و در كنار تحصيل، كتب مقدماتي را نيز تدريس مي كردم از سال 1365 به قصد شركت در دفاع مقدس به منطقه غرب رفتم و به تناسب تجربه و تخصص خويش مسئوليت سازمان تبليغات اسلامي بوكان را به عهده گرفتم تا سال 1368 در بوكان خدمت كردم آنگاه به قصد ادامه تحصيل

به قم بازگشتم ولي پس از مدتي كوتاه در خرداد 1369 به مهاباد عزيمت كردم و به مدت 15 ماه در سازمان تبليغات اسلامي مهاباد به خدمت اشتغال داشتم پس از بازگشت مجدد به قم تا سال 1375 به تحصيل پرداختم. در طول مدت تحصيل سطح از محضربزرگاني چون مرحوم آيت الله شيخ محمد ابراهيم نجفي بروجردي، شيخ علي جواهرى، شيخ رحمت الله صاحب الزماني و شيخ غلامرضا مولانا در بروجرد و اكابري چون مرحوم وجداني فخر، اعتمادي تبريزى، ستوده، كمره اى، نبوي و عالمي در قم بهره بردم و در خارج فقه و اصول از محضر آيات وحيد خراسانى، مكارم شيرازي ، سبحاني تبريزي و مروجي بروجردي و گنجي در حد وسع خويش بهره مند شدم. از سال 1375 به علل شخصي از شركت در كلاس درس محروم شدم و مطالعات شخصي خود را در فقه و تاريخ ادامه دادم و نوشته هاي ناچيزي عرضه كردم. ترجمه را از سال 1360 و نوشتن را از سال 1371 آغاز كردم و در دو زمينه تقرير و تأليف چند كتاب نوشتم.

جبرئيلي، محمدصفر

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد صفر جبرئيلي

محل تولد : بيجار

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1346/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب محمد صفر جبرئيلي در سال 1362 تحصيلات حوزوي را در كرج و سپس شهرري آغاز كرده و در قم ادامه داده ام كه هنوز هم اشتغال دارم. طبق سنت حوزه از سال هاي آغازين تحصيل به تدريس نيز اشتغال داشته ام.و لذا كتاب هاي ادبيات، منطق، فقه و اصول نيز در شهررى، كرج و قم تدريس كرده ام.با اينكه با سيكل وارد حوزه شدم

اما در كنار آن چهار سال دبيرستان را ادامه دادم و با اينكه به جهاتي زمينه ورود به دانشگاه را داشتم اما علاقه به حوزه و دروس آن موجب نرفتن به آن مركز علمي شد.با شروع مراكز تخصصي حوزه به جهت علاقه و دغدغه اي كه در مباحث كلامي داشتم در مركز تخصصي كلام شركت كردم و مدت چهار سال در سطح چهارم اشتغال به تحصيل داشتم و از اساتيد بزرگواري چون آيت آلله سبحانى، حجج اسلام رباني گلپايگانى، فياضي و ديگران استفاده كردم.بعد از گذشت يك سال از اتمام تحصيل براي تدريس در آن مركز دعوت شدم. اكنون سومين سال است كه در آنجا براي سطح 2 و 3 تدريس دارم.به علاوه در مركز جهاني مركز تخصصي فلسفه، و فرق و مذاهب نيز اشتغال به تدريس دارم. در بعضي مدارس حوزه نيز اين توفيق را داشتم كه به جهت كثرت اشتغال از ادامه آن محروم شدم.به جهت علاقه اي كه به تحقيق داشتم از دهه هفتاد رسما" به نوشتن و تحقيق پرداختم كه بعضي از مقالات در مجلات علمي چاپ شده است. با توجه به احساس نياز در كنار درس در زمان هاي خاص به تبليغ و منبر و از جمله در دانشگاه اشتغال دارم.با مراكز علمي و تحقيقي نيز ارتباط و همكاري داشته و دارم.در خارج اصول حضرت آيت الله سبحاني و در خارج فقه در درس آيت الله شبيري زنجاني بهره برده ام كه دومي هنوز ادامه دارد.

جديديان، حميد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حميد جديديان

محل تولد : همدان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1353/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب در اول فروردين ماه

سال 53 در خانواده اي مذهبي متولد شدم و دوران كودكي خود را در كنار خانواده و جو موجود آن زمان سپري نموده و در مدارس دولتي تحصيلات خود را شروع كردم كه دوره ابتدايي و راهنمايي دوراني شيرين و در عين حال پرخاطره بود و سپري شد اما دوره دبيرستان برايم زندگي ديگري آغاز شد و در مدرسه اي درس خواندم كه حال و هوايش حوزوي و دانشگاهي بود و به شدت مرا تحت تأثير جو حاكم در اين مدرسه قرار داد به نحوي كه شيوه زندگي ام در آن دوران تغييرات قابل توجهي نمود و مرا به سمت و سوي حوزه متمايل كرد و هدفم را چند برابر متمركز در حوزه نمود مدرسه اي كه درس خواندم مدرسه علوم و معارف اسلامي شهيد مطهري بود كه تحت حمايت مدرسه عالي شهيد مطهري تهران اداره مي گرديد كه در اين مدرسه با آموزش هاي كلاسيك و چند سالي نيز آموزش هاي حوزوي كه كتاب هاي حوزوي همراه كتاب هاي دبيرستاني را فرامي گرفتيم. كه در اين سال ها بنده هم درس مي خواندم و هم تدريس مي كردم تا اينكه ديپلم گرفته و... ناگفته نماند كه در دوران تحصيل دبيرستان با دروس حوزوي مأنوس بودم و به شدت علاقه به اين دروس سير زندگيم را به سوي هدف متعالي تغيير مي داد.

بعد از ديپلم بدون معطلي در امتحانات حوزه علميه قم شركت نمودم و قبول شدم و رسماً از سال تحصيلي 73 _ 72 وارد حوزه مقدس قم شده درس خود را آغاز نمودم و تحت نظر اساتيد بزرگواري تعليم ديدم كه در اين دوران علاوه بر تحصيل در مدرسه شريفه اباصالح عجل الله تعالي فرجه الشريف به

تدريس دروس حوزه تا حدي كه در توانم بود پرداختم و بعد از گذشت 8 _ 7 سال تحصيلي وارد مركز تخصصي حوزه علميه در رشته حقوق و قضاي اسلامي شدم و در آنجا سطح دو را خواندم و فارغ التحصيل شدم و الان در آن مركز مشغول به تحصيل سطح سه در رشته جزا مي باشم كه در اين مدت نيز از تدريس بي بهره نبودم در عين حال تحصيلات خود را به پايان رساندم و چند سالي است كه مشغول به درس خارج بوده ام كه در اين مدت چند سال كه از آمدنم به قم مي گذرد همواره به تحصيل و تدريس در دانشگاه و مراكز حوزوي مشغول هستم تا چه خواهد...

جزايري، عليرضا

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

دكتر علرضا جزايري در سال 1333 در تهران بدنيا آمد. ايشان مدرك دكتري روانشناسي باليني را از دانشگاه سندياگو-كاليفرنيا در سال 1364 اخذ كرده است. وي هم اكنون عضو هيئت علمي و استاديار دانشگاه علوم بهزيستي و توانبخشي - گروه روانشناسي باليني مي باشد.گروه : علوم انساني رشته : روان شناسي گرايش : روانشناسي باليني تحصيلات رسمي و حرفه اي : سوابق تحصيلي عليرضا جزايري : دكتري در روانشناسي باليني از دانشگاه سندياگو _ كاليفرنيا 1985 ، فوق ليسانس در مشاوره و خانواده درماني از دانشگاه سندياگو _ كاليفرنيا 1980 ، ليسانس در روانشناسي باليني از كالج پاريس تهران 1977 آموزش تخصصي در دوره ه_اي پيشرفته PSYCHO-DIAENOSES سندياگو 1983 ، دوره پيشرفته تست رورشاخ EXNER سندياگو 1984 ، برنامه ريزي هاي تحقيقات كشوري در زمينه آسيب هاي اجتماعي (خصوصاً اعتياد) سندياگو 1999 _ همسر و فرزندان : عليرضا جزايري متاهل و داراي دو فرزند 3 و 15

ساله است.مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : عليرضا جزايري استاديار گروه روانشناسي باليني ازسال 1373 تا كنون مي باشد. شايان ذكر است ، در حال حاضرايشان عضو اولين شوراي مركزي سازمان نظام روانشناسي و مشاوره كشورمي باشند. فعاليتهاي آموزشي : فعاليت آموزشي عليرضا جزايري بدين قرار است: استاديار گروه روانشناسي باليني ازسال 1373و مدرس دروس باليني در مقطع دكترا از سال 1376 در دانشگاه علوم بهزيستي و توانبخشي ، مدرس دروس روانشناسي باليني ازسال 1368تا1374 ومدرس دروس باليني درمقطع دكترا ازسال1376درانستيتو روانپزشكي تهران ، مدرس دروس روان شناسي باليني دانشگاه آزاد اسلامي تهران در مقطع كارشناسي از سال 1368تا 374 ، مدرس دوره هاي آموزش آزاد_ آموزش كوتاه مدت دفتر آموزش ضمن خدمت دانشگاه علوم بهزيستي و توانبخشي از 1374 تا زمان حاضر مراكزي كه فرد از بانيان آن به شمار مي آيد : مراكزي كه عليرضا جزايري از بانيان آن است به ترتيب زير مي باشد: بنيان گذار پنج مركز، مداخله در بحران هاي فردي ، زوجي و خانوادگي در سندياگوكاليفرنيا 1980 ، ارائه سرويس و ايجاد مراكز HOT-LINE (خط بحران) درمركزدرمانيTURNING-POINT 1980 ، كار با كودكان مورد سوءاستفاده قرارگرفته وخانواده هايشان ، مركزHALCYON سندياگو 1981، درمان بيماران با اختلال شخصيت مرزيUCLA 1982چگونگي عرضه آثار : سوابق تحقيقاتي عليرضا جزايري بدين قرار است: مجري طرح هاي انطباق وهنجاريابي وكسلر كودكان WISC III 1376 تا 1379، نگرش دانش آموزان دبيرستاني شهرتهران نسبت به پديده هاي اعتياد _ معتاد و مواد مخدر 1380 تا1381، تعيين شاخص هاي ازمان در بيماران مزمن 1380تا 1383، تعيين عوامل خطرآفرين وحفاظت كننده درسو مصرف مواد براي دانش آموزان دبيرستان كشور براي U.N.D.C.P. از1380 ، تعيين شاخص هاي بررسي كننده دانش آموزان در

معرض خطر ابتلا به اعتياد، تدوين ماتريس هاي تحقيقاتي پيگيري و آگاه سازي در سوء مصرف مواد ، همكار اصلي تحقيقاتي در تحقيق بررسي نيمرخ رواني اجتماعي بيماران با كمردرد بدون ضايعه عضوي 1378 تا 1380 ، و پژوهش نيمرخ رواني اجتماعي دختران فراري در شهر تهران 1379 تا1381و هم چنين مشاوردر امور آسيب هاي اجتماعي موسسه بنياد نيكوكاري مهر تهران1380 ، فعاليت درسازمان غيرانتفاعي غيردولتي NGO از سال 1375 آثار : راهنماي عملي كمك به بيماران اسكيزوفرنيك ويژگي اثر : جزايري وپورشهباز13792 كتاب زندگي فرويد ويژگي اثر : 1383 زير چاپ3 كتاب وكسلر و هوش ويژگي اثر : جزايري و پور شهباز 13784 كتاب61راه مبارزه با STRESS ويژگي اثر : به همراه دكترمهريارودكترمجتبي جزايري 1377،5 واژه نامه روان شناسي همراه با جمعي از نويسندگان ويژگي اثر : 1381 زير چاپ

جعفر پيشه فرد، مصطفي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

مصطفى جعفر پيشه فرد

محل تولد : اصفهان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1340/1/1

زندگينامه علمي

متولد شهر اصفهان در سال 1340 مي باشم. سال 1358 دررشته رياضي فيزيك از دبيرستان ادب اصفهان موفق به اخذ ديپلم گرديدم. اواخر دوره دبيرستان در كنار دروس دبيرستان و همزمان با دوران خفقان و مبارزات عليه نظام ستم شاهي و شركت در جلسات مذهبي به همراه شهيدان بزرگواري همچون مصطفي رداني پور و شهيدان عبدالله و رحمت الله ميثمي با الهام از انديشه هاي متعالي امام خميني (قدس سره) شروع به خواندن دروس حوزوي و جامع المقدمات كردم. سال 1358

به طور رسمي وارد حوزه علميه اصفهان شدم. تا سال 1361 دروس مقدماتي را نزد اساتيد گرانقدر آن حوزه كهن شامل: جامع المقدمات، سيوطى، مغنى، معالم الاصول وبخش هايي از مختصر المعاني ، بداية الحكمه، منظومه ، منطق ، شرح لمعه و غيره را به پايان بردم. درسال تحصيلي 61 توفيق ورود به حوزه علميه پر رونق و با نشاط قم نصيبم گرديد و ادامه دروس سطح را كه از اصفهان شروع شده بود نزد اساتيد برجسته و مبرز حوزه در آن زمان همچون آيات و حجج بزرگوار، ستوده، وجداني فخر، اشتهاردى، اعتمادى، سيد علي محقق داماد، مسعودى، صالحي افغاني (حفظهم الله) به پايان بردم و از سال 1365 در دروس خارج فقه و اصول آيات عظام حوزه، به ويژه حاج شيخ جواد تبريزى، حاج شيخ محمد تقي بهجت، شبيري زنجانى، وحيد خراساني و غيره شركت جستم.

ضمنا در طول دوران تحصيل همزمان با تحصيل در فقه و اصول از دروس حكمت اساتيد بزرگوار حسن زاده آملى، جوادي آملى، انصاري شيرازي و مصباح يزدي بهره جسته و موفق به تلمذ كتاب هاي منظومه، اسفار، تمهيد القواعد، شرح فصوص الحكم، و غيره شد ه ام. در كنار خوشه چيني از محضر اساتيد حوزه و تحصيلات حوزوى، در دوره اول كارشناسي ارشد تربيت مدرس دارالشفاء قم نيز به سال 1367 شركت كردم و در سال 1371 با دفاع از پايان نامه آن دوره را با عنوان " پديده و عليت " موفق به اخذ مدرك آن گرديم. در بخش تدريس همزمان با تحصيل در حوزه اصفهان به لطف الهي درس و بحث متون خوانده شده را آغاز كردم

و اين برنامه همواره تا حال حاضر، با عنايت حضرت ولي عصرعجل الله تعالي فرجه الشريف تداوم داشته است و از دروس مقدماتي و ادبيات تا شرح لمعه وسطوح عالي همچون حلقات الاصول، رسائل و مكاسب و كفايه تا خارج فقه و اصول و همچنين دروس منقول همچون بدايه و نهاية الحكمه و اسفار اربعه را ، به فضل پروردگار در مراكز مختلف علمي حوزه، همچون فيضيه، دارالشفاء ، مدرسه حجتيه، مدرسه شهيدين، جامعه الزهرا، يا دانشگاه ها ارائه كرده ام و هم اينك به عنوان هيئت علمي و عضو گروه فقه و اصول مركز جهانى توفيق خدمت دارم ؛ ضمن آنكه از سال 1376 همكاري با بخش استفتائات كتبي و شفاهي دفتر مقام معظم رهبري ، نصيبم شده است. در بخش پژوهش و تحقيق، كار رسمي تحقيق و قلم زدن حقير به طور رسمي از حدود سال 72 با همكاري با ستاد مبارزه با مواد مخدر و تاليف كتاب اضرار به نفس، با كمك بعضي از دوستان شروع شد و در ادامه به همكاري در بخش تحقيقات دبيرخانه خبرگان و برخي مراكز پژوهشي ديگر پرداختم كه حاصل آن ارائه چندين جلد كتاب بوده است، ضمن آنكه توفيق تهيه ده ها مقاله براي كنگره ها و نشريات معتبر داخلي و خارجي و روزنامه ها را داشته ام و اكنون افتخار عضويت در تحريريه برخي از مجلات مثل مجله حكومت اسلامي را دارا مي باشم.

جعفري پور، حسن

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حسن جعفري پور

محل تولد : رفسنجان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1335/1/1

جعفري تبريزي، محمدتقي

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمدتقى جعفرى تبريزى يكى از چهره هاى درخشان علم و فضيلت و اساتيد فلسفه و حكمت معاصر طهرانست. وى در حدود شصت و شش سال قبل يعنى در سال 1365 قمرى برابر هزار و سيصد و چهار شمسى در تبريز به دنيا آمده و در دامن پدر و مادر متدين و با صداقت پرورش يافته، و با آنكه آنها اهل سواد نبودند ولى داراى صفاى قلب و پاكى طينت بودند و توان و بنيه مالى نداشتند كه وسائل تحصيل ايشان را فراهم كنند زيرا به شغل نانوائى اشتغال و با عفت اداره عائله خويش را مى نمودند.

ايشان پس از خواندن دوره ابتدائى وارد مدرسه طالبيه تبريز شده و به خواندن ادبيات مشغول و چون بنيه مالى پدرش ضعيف بود با برادر بزرگترش ميرزا محمد جعفر نصف روز را كار و نصف ديگر در مدرسه طالبيه درس خوانده و ادبيات را از مرحوم آقاى اهرى آموخته. سپس به طهران عزيمت نموده و از درس و بحث مرحوم آقا ميرزا مهدى آشتيانى و حاج شيخ محمدرضا تنكابنى سطوح عالى را به پايان رسانيده و پس از آن به قم آمده و در مدرسه دارالشفا اقامت و از محضر آيات آن زمان چون آيت اللَّه حجت و حاج سيد محمدتقى خونسارى و ديگران استفاده كرده و پس از يكسال چون پدرش وفات كرده بود به تبريز آمده و پس از چند ماه به امر مرحوم آيت اللَّه حاج ميرزا فتاح شهيدى مهاجرت به نجف اشرف نموده و از محضر و دراسات مرحوم آيت اللَّه حاج

شيخ كاظم شيرازى و حاج شيخ محمدعلى كاظمينى و غير آنها استفاده نموده و حدود يكسال و نيم از محضر عالم ربانى و حكيم متاله حاج شيخ مرتضى طالقانى بهره مند شده است.

خاطره عجيب آقاى جعفرى از استادش شيخ مرتضى طالقانى

استاد جعفرى در مجله 7 كيهان فرهنگى به خبرنگار مجله چنين گويد: من روزى كه آخرين روزهاى ذيحجه بود براى درس به خدمتشان رسيدم همينكه وارد شدم و روبروى معظم له نشستم فرمودند براى چه آمدى آقا؟

عرض كردم آمدم كه درس را ادامه دهيد فرمود برو آقا درس تمام شد. چون ماه محرم رسيده بود من خيال كردم ايشان مى فرمايند كه تعطيلات (14 روزه محرم) رسيده است لذا درس را تعطيل كرده اند و به ذهنم نمى آيد كه ايشان خبر از مرگ خود مى دهد و همه آقايان كه در نجف بودند مى دانستند ايشان كسالتى ندارند. پس عرض كردم دو روز به محرم مانده است و هنوز درسها تعطيل نشده است. فرمودند اللَّه اكبر مى دانم آقا مى دانم به شما مى گويم درس تمام شد (خر طالقان رفته پالانش مانده) روح رفته جسدش مانده.

پس متوجه شدم كه ايشان خبر از مرگ خود مى دهد سخت منقلب شدم و عرض كردم چيزى بفرمائيد براى يادگار اول كلمه لا اله الا اللَّه را با يك قيافه روحانى و رويه ابديت گفت و اشك از ديدگان مباركش به محاسن شريفش جارى شد و اين بيت را سرود.

تا رسد دستت به خود شو كارگر

چون فتد از كار خواهى زد به سر

بار ديگر كلمه لا اله الا اللَّه را با حالتى عالى تر گفت من برخاستم و هرچه كردم دستش را كشيد پس خم شد پيشانى و محاسن مباركش

را بوسيدم چند بار واثر قطرات اشك مقدس آن مسافر ابديت را در صورتم احساس كردم و رفتم و روز بعد در مدرسه صدر كه من در آنجا درس مى خواندم و محرم 1364 وارد شده بود به ياد سالار شهيدان امام حسين عليه السلام نشسته بودم كه مرحوم (حجةالاسلام) حاج شيخ محمدعلى واعظ خراسانى آمد و خبر محنت اثر فقدان و رحلت آن عالم بزرگ ربانى را داد پس همگى به مدرسه سيد شتافتيم و ديديم تمام مراجع بزرگ و مدرسين و فضلاء حاضر و آن مرحوم را از آنجا تشييع كرديم.

نگارنده گويد: صريح تر از ايشان در اخبار از مرگش مرحوم آيت اللَّه استاد المتاخرين حاج شيخ محمدحسين غروى اصفهانى معروف به كمپانى بودند كه در كتاب خاطرات شريف خود نقل نموده و اينجا هم مناسب ديدم بازگو كنم.

براى نگارنده حكايت كرد آقا حاج سيد محمدرضا ميبدى يزدى مقيم گرگان كه از علماء بنام معاصر آن سامانست كه استاد ما مرحوم آيت اللَّه حاج سيد يحيى مدرسه يزدى فرمودند كه چون استاد ما مرحوم آيت اللَّه آقا ضياءالدين عراقى درگذشت و سه روز برايش درسها تعطيل شد روز چهارم به منزل مرحوم آيت اللَّه حاج شيخ محمدحسين اصفهانى (كمپانى) رفته و عرض كردم آقا سه روز است درسها تعطيل شده خواهش داريم كه فردا درس را شروع نمائيد كه بيكار نباشيد.

فرمودند: آسيد يحيى خودم هم تصميم داشتم فردا شروع كنم ولى امروز صبح داشتم تعقيب نماز صبح مى خواندم و بيدار بودم ناگاه ديدم آقا ضياء آمد درب اطاق و فرمودند شيخ محمدحسين آماده باش آخر اين هفته نزد ما خواهى آمد و من تا آخر هفته بيشتر زنده نيستم و

چنين شد و با آنكه سالم بود آخر هفته شب جمعه درگذشت و از دنيا رفت. و نيز استاد ما مرحوم آيت اللَّه حجت كه در آثارالحجه مفصلا نقل كردم از مرگ خود خبر داد.

خلاصه استاد جعفرى حدود ده سال در نجف اقامت نموده و از محضر و ابحاث آيات عظام و مدرسين بزرگ چون حاج شيخ كاظم شيرازى و حاج سيد ابوالقاسم خوئى مدظله و ديگران استفاده نموده و با مرحوم شهيد آيت اللَّه حاج سيد محمدباقر صدر روابط نزديك و دوستانه و اشتراك درسى و عقيدتى داشته و در ضمن تحصيلات فقهى و اصولى و فلسفى با فرهنگ غرب هم آشنا شده و كتب آنان را مطالعه و بررسى نموده و در آنجا تقريرات درس استادش آقاى خوئى را در طلب و اراده و جبر و اختيار والامر بين الامرين را عربى به رشته تحرير آورده و به چاپ رسانيده سپس در عصر آيت اللَّه العظمى بروجردى به ايران و قم آمده و پس از رسيدن محضر آن مرحوم و اصرارشان در اقامت در حوزه و تدريس كردن براى عدم مساعدت آب و هواى قم با موافقت ايشان به مشهد عزيمت نموده و حدود يكسال در آنجا اقامت و به تدريس پرداخته و پس از آن به تهران مهاجرت و رحل اقامت افكنده و به تأليف و تدريس در دانشگاه و مدرسه مروى و غيره اشتغال و تا حال تحرير موفق به وظائف روحى و علمى خود مى باشند.

تأليفات استاد جعفرى

در عصر حاضر كمتر كسى به تأليفات و تصنيفات استاد جعفرى مى رسد و گذشته از تأليفاتى كه از ديد خوانندگان مى گذرد. مكاتبات و مراسلاتى با پروفسور راسل

استاد و فيلسوف فرانسوى دارد و نيز مصاحبات با پرفسور يانگ امريكائى و ديگر علال فارسى مراكشى و دكتر حسووانى در مه ايتاليائى و دكتر كلاوز آلمانى و دكتر بيدفورد آلمانى و چارليز ادامز امريكائى و برخى ديگر داشته است.

اما تأليفات چاپ شده ايشان

1-الامر بين الامرين كه در نجف به طبع رسيده.

2- الرضاع.

3- تعاون الدين و العلم. چاپ تهران.

4- وجدان چاپ تهران

5- جبر و اختيار چاپ تهران

6- آفرينش انسان چاپ تهران

7- علم در خدمت انسان چاپ تهران

8- اخلاق و مذهب چاپ تهران

9- فيزيك و متافيزيك

10- رابطه علم و حقيقت چاپ تهران

11- توضيح و بررسى مصاحبه با فراند راسل- انتشارات تهران.

12- نقد و بررسى برگزيده افكار راسل، چاپ تهران.

13- بينش حضرت حسين عليه السلام- انتشارات تهران.

14- منابع فقه، مشتمل بر امارت اهل كتاب و مواد زكوه و غيره.

15- ارتباط انسان و جهان در سه جلد

16- انسان از ديدگاه قرآن چاپ اصفهان.

17- ايده آل زندگى و زندگانى ايده آل چاپ تحقيقات تهران.

18- نگاهى به امام على عليه السلام مشتمل بر مباحث على (ع) و سياست على (ع) و... چاپ تهران.

19- تفسير نقد و تحليل مثنوى در 15 جلد چاپ حيدرى.

20- مجموعه مقالات به نام... انتشارات تهران.

21- مولوى و جهان بينى ها انتشارات تهران.

22- فلسفه و هدف زندگى انتشارات صدر تهران.

23- تفسير نهج البلاغه 14 جلد آن به طبع رسيده و بقيه در دست طبع است.

24- طرحهائى در انقلاب فرهنگى، انتشارات پيشوا تهران.

25- علم از ديدگاه اسلام، انتشار سازمان پژوهشهاى علمى و فلسفى.

26- حيات معقول.

27- زيبائى از نظر اسلام.

28- شرحى بر احتجاج حضرت على بن موسى الرضا عليه السلام با عمران صابى در الهيات چاپ تهران.

29- حيات نقطه اسلامى فلسفه و علم و احساسات و مذهب،

چاپ تهران.

30- عليت و اختيار از ديدگاه علامه طباطبائى.

و حدود بيست جلد تأليف مخطوط ديگر كه هنوز به طبع نرسيده است.

(الهيكل قسط من الثمن بل تمام الثمن)

اين دانشمند فرزانه با اين همه آثار و فضائل بسيار ساده و بى آلايش و پيرايه است عمامه اى كوچك و جثه اى متوسط بلكه ضعيف و لباسى مقتصد دارد و اگر كسى قبلا او را نديده باشد و براى اولين بار ببيند براى او ارج و ارزشى تصور نمى كند چون نمى داند كه اين مرد با اين هيكل متوسط و قد كوتاه داراى اين همه آثار بزرگ است و چه افكار روشنى دارد چنانچه خود ايشان مسافرت خود را به سمنان بنا بر دعوت علامه حايرى سمنانى نقل و به اين موضوع اشاره نموده است.

در مصاحبه اى كه با كيهان فرهنگى با معظم له شده فرمودند روزى نامه اى به توسط يكى از دوستان از مرحوم علامه حايرى رسيد به دستم كه مرا دعوت به سمنان كرده بودند براى ديدار و ملاقات با ايشان.

پس به اتفاق يكى از رفقا عازم سمنان شده با قطار به آنجا رفتم وقتى در ايستگاه سمنان پياده شدم جمعيت بسيارى را ديدم كه گويا به استقبال آمده اند و در همانحال كه پياده شديم آقاى روحانى ديگرى كه داراى هيكل بزرگ و لباس جالبى بود از واگن پياده مردم به سوى او هجوم آوردند و گفتند براى سلامتى علامه استاد جعفرى صلوات پس من به رفيقم گفتم خوب شد نزديك بود بلائى به سرم بريزد. پس آمدم در ميدان ايستگاه به هر درشكه و وسيله نقليه كه گفتم ما را ببر منزل علامه حايرى گفت نمى توانم چون ما بايد ميهمانهاى

علامه حايرى را ببريم.

پس به يك درشكه كه كرايه اش يك تومان بود گفتم ده تومان مى دهيم ما را ببر به خانه علامه پس با چند نفر ديگر سوار كرد و چون قدرى راه رفتيم ديدم خود علامه حايرى عصازنان به طرف ايستگاه مى آيد پس به درشكه چى گفتم آقاى علامه ايشانست. گفت آرى، گفتم همين جا ما را پياده كن و خدمت ايشان رسيدم فرمودند مردم چه شدند گفتم چه مردمى فرمودند مردم را به استقبال شما فرستادم گفتم الان مى آيند خدمت شما. پس آن مرحوم با كياست و فراست دريافتند و فرمودند پس تقصير قيافه و هيكل و لباس شماست و حتما مردم عوضى گرفته اند اين چه قيافه ايست حتما به خودتان برسيد و يك مقدارى خودت و لباست را جمع و جور كن و مردمى كه به استقبال آمده بودند قيافه و لباس ما را ديده احساس كرده بودند كه حتما پيشواز آن آقاى خوش هيكل آمده اند.

پس به سوى او هجوم آوردند كه حضرت آقاى جعفرى بفرمائيد منزل آقا علامه كه در انتظار شماست و آن آقا متحير مانده و گفتند جعفرى كيست و علامه كدام است؟

پس مردم متوجه شدند كه اشتباه كرده اند و عوضى گرفته اند. پس مانند لشكر شكست خورده پراكنده و به منزل علامه كه تهيه نهار ديده بودند آمدند و خلاصه چند روزى كه در خدمتشان بوديم بسيار لذت روحانى برديم و از ايام خوش زندگانى من بود.

پس از مسائلى كه با آن مرحوم مورد بحث قرار گرفت موضوع قصيده هبوطيه و عينيه ابن سينا كه بيت بيت و مطلعش اينست:

هبطت اليك من المكان الارفع

ورقاء ذات تعزز و تمنع

و من در استقبال

آن ابيات گفتم به هشتاد و هفت بيت مى رسد و از نظر آن علامه نقاد و صراف ادبيات فارسى و عربى گذرانيده كه مورد تحسين و تصديق ايشان قرار گرفت كه از نظر عزيزان مى گذرانم.

طلعت اليك النفس احسن مطلع

مشعوفه و هو ذات تلوع

غابت و لم تعرى حصولا انما

عرفت حضوريا و لم تتبرقع

ان العويصه فى حديث النفس من

تعريفها بالاسطقس الارفع

و به تعالى النفس حتى جاوزت

عن كل قيد للكمال الابدع

بل ان قد تمنوا ان استعل كل ما

فى الكون غامض سره المتنوع

فتعود عالمه بكل خفيه

فى العالمين فخرقها لم يرقع

منحوا لها فوق الكمال فاصبحت

كالواجب الاعلى الغنى الامنع

فيقول ما معنى الحراك من الحمى

العالى الى قعر الحضيض الاوضع

قد انشا و اشعرا بلاجبر و لا

كره فحاروا فر الروى الامنع

واظن ان صعودها و هبوطها

لم يعرفا عند اللبيب الالمعى

واستهون الصلصال زعما انه

شبه المعالم و الطلول الخضع

فيخال ما وصلت اليه حضيضها

فيقول منكسرا بغير ترفع

هبطت اليك من المحل الارفع

ورقاء ذات نعزز و تمنع

لو حقق الشيخ ابن سينا حقه

و جرى بفكرته و عقل اروع

لراى التكامل فى صميم تعلق

الفس البسيطه بالحسوم الخضع

تا آخر ابيات او كه براى اختصار از نقل تمام آن خوددارى كرديم.

برگرفته از كتاب :گنجينه دانشمندان (جلد نهم)

جعفري فراني، حسين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حسين جعفري فراني

محل تولد : اردستان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1340/1/1

زندگينامه علمي

تحصيلات مقطع ابتدائي را در زادگاهم (روستاي فراني از توابع شهرستان اردستان واقع در استان اصفهان گذراندم و براي ادامه تحصيل در مقطع راهنمائي و دبيرستان راهي شهر اصفهان شدم در سال 1358 در رشته علوم تجربي در دبيرستان صارميه اصفهان موفق به دريافت ديپلم شدم در سال 1361 پس از سپري كردن دوران نظام وظيفه براي تحصيل در

حوزه به شهر مقدس قم عزيمت نمودم و از اين سال تحصيلات حوزوي را در مقطع ادبيات آغاز كردم . در سال 1369 دوره سطح را تمام كردم و در حلقه درس خارج آيات عظام شركت نمودم كه در حال حاضر نيز به صورت مختصر ادامه دارد در كنار دروس فقه واصول در درس تفسير حضرت آيت الله جوادي نيز مدتي شركت نمودم.

در سال 1370 همزمان با تحصيلات حوزوي تحصيل در دانشگاه را آغاز نمودم و در سال 1374 موفق به اخذ مدرك دانشگاهي در رشته حقوق از داشنگاه مفيد شدم و در سال 1376 نيز با شركت در آزمون سراسري كارشناسي ارشد در رشته حقوق جزا و جرم شناسي دانشگاه تهران (پرديس قم) پذيرفته شدم و در سال 1378 با دفاع از پايان نامه با عنوان (فلسفه مجازات از ديدگاه اسلام و نظام غرب) فارغ التحصيل شدم در همين ايام به فعاليتهاي اجرائي و فعاليت هاي كم و بيش علمي اشتغال داشته ام .

جعفري، اباذر

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

اباذر جعفري

محل تولد : هشترود

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1351/1/1

زندگينامه علمي

متولد سال 1351 در شهرستان هشترود از توابعه تبريز .مهاجرت به شهر قم در سال 1354 آغاز تحصيلات ابتدايي از سال 1358 در قم تا سال اول دبيرستان در دبيرستان امام صادق(ع) قم. ورود به حوزه علميه مقدسه در سال 1367 و آغاز تحصيلات در مدرسه علميه رسالت تا سال سوم و ادامه تحصيلات در مدرسه امام محمد باقر(ع) و سپس شركت در دروس عمومي حوزه مباركه تا اتمام سطح و تحصيل خارج.ورود به موسسه آموزشي و پژوهشي

امام خميني(ره) در سال 1375 و تحصيل در دوره كارشناسي ارشد پيوسته آن موسسه و فارغ التحصيل در سال 1380. همزمان اشتغال به فعاليت پژوهشي در دائرة المعارف علوم عقلي اسلامي اين موسسه به مدت 7 سال. اشتغال به فعاليت تحقيقي و مديريتي در مركز فرهنگ و معارف قرآن وابسته به دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم. به مدت 4 سال.همكاري با ستاد پاسخگويي به مسائل ديني در امور پژوهشي و ساماندهي اطلاعات پرسش و پاسخ مراكز پاسخگويي ديني بمدت 4 سال.تدريس دروس تفسير، تفسير موضوعي و روش تفسير در دانشگاه.

جعفري، جواد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

جواد جعفري

محل تولد : زنجان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1350/10/1

زندگينامه علمي

اينجانب بعد از اتمام دوره راهنمايي در سال 1367 وارد حوزه علميّه حضرت ولي عصر (عج) شهرستان زنجان شدم و همزمان دوره دبيرستان را در مدرسه شبانه خواندم و ديپلم تجربي گرفتم. بعد از اتمام پايه ششم حوزه در زنجان، در سال 1373 وارد حوزه علميّه قم شدم و طي 3 سال مقطع سطح حوزه را به پايان رساندم و در سال 1376 وارد درس خارج فقه آايت الله العظمي سيّدموسي شبيري زنجاني و درس خارج اصول آيت الله العظمي وحيد خراساني شدم و همزمان در درس تفسير آيت الله جوادي آملي شركت كردم. مدّت شش سال حضور مداوم در درس اصول و تفسير داشتم و در درس فقه اينك نيز شركت مي كنم.

در سال 1380 وارد مركز تخصصي مهدويت قم شدم و سال 1383 سطح چهار حوزه (دكترا) را در آنجا تمام كردم. از بدو ورود به قم در درس شرح منظومه

استاد مهندسي شركت كردم و كلّ كتاب را با ايشان خواندم و بعد به درس شرح اشارات استاد غلامرضا فياضي رفتم كه بعد از دو سال آن درس را به استاد حشمت پور سپردند و بنده درس را با ايشان ادامه دادم. كتاب بدايه و نهايه علامه طباطبايي را نيز با نوارهاي استاد فياضي خودم مطالعه كردم. در سال 1381 حدود شش ماه در كلاسهاي حديث دارالحديث شركت كردم. مقاله«جمال يار» در اوصاف ظاهري حضرت كه در مجله انتظار فصل نامه تخصصي مهدويت در سال 1381 به چاپ رسيده بود در اولين جشنواره مطبوعات، مقاله برگزيده شناخته شد.

حوزه اصلي پژوهش بنده موضوع امامت و مهدويت است و مقالاتي را غير از مقاله جمال يارنوشتم كه در قسمت مقالات به آنها اشاره خواهم كرد. بنده از سال 1383 شروع به تدريس منبع شناسي در مركز تخصصي مهدويت در مقطع سطح سه حوزه كردم و در سال 1384 نيز مسئوليت واحد پرسش و پاسخ پژوهشكده مهدويت را بر عهده دارم و كارهاي تحقيقي و پژوهشي براي پاسخ به سوالات و شبهات راجع به امام عصر(عج) را انجام مي دهم و در تابستانها نيز از طرف مركز تخصصي مهدويت براي تدريس دوره هاي فشرده مهدويت عازم شهرستانها مي شويم و در حوزه هاي علميّه تدريس مي كنم.

جعفري، حميدرضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حميدرضا جعفري

محل تولد : تهران

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1352/10/18

زندگينامه علمي

درسال 1373بعد از اتمام خدمت سربازي به حوزه علميه تهران وارد شدم و د ر مدرسه امين الدوله خدمت حضرت آية الله حق شناس دام ظله مشغول فرا گيري علوم

حوزوي شدم. بعد از اتمام پايه ششم درسال 1376به مدت يكسال در مدرسه امام حسين عليه السلام تهران مشغول كار آموزشي بودم. بعد از آن به قم مقدسه آمدم .

در سال 1378 در دروس مكاسب و رسائل مدرسه آية الله گلپايگاني مشغول تحصيل شدم و د رهمان سالها دركلاسهاي به اصطلاح تابعه كه از طرف دفتر آيه الله فاضل( ره) برگزار شده بود شركت داشتم تا اينكه در سال 1383وارد مركز تخصصي فقه واصول ائمه اطهار و درحال مشغول مي باشم . در ضمن به طور غير حضوري در مؤسسه امام خميني(ره) در رشته كلام مشغول تحصيل مي باشم.

جعفري، رسول

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد رسول جعفري شياده

محل تولد : شياده

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1331/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب سيد رسول جعفري شياده معروف به جعفري فرزند مرحوم سيد عليجان جعفري شياده در سال 1331 ه. ش در روستاي شياده از توابع شهرستان بابل به دنيا آمدم. دوران كودكي را در آنجا سپري كردم اما با وجود مدرسه دولتي در آن جا ، از تحصيل در آن محروم بودم؛ زيرا مرحوم پدرم چنين مي پنداشت كه در مدارس دولتي نه تنها بچه ها تربيت اسلامي پيدا نمي كنند كه بي تربيت نيز مي شوند! و بي دين بار مي آيند لكن چون خود او سواد قرآني يا خواندن و نوشتن داشت، مرا نيز بر اين اساس خوانا و نويسا بار آورد؛ لذا در سن شانزده سالگي يعني در اواخر سال تحصيلي 1347 ه ش، كه به مدرسه علميّه مسجد آقا عباس آمل به عنوان طالب علم مراجعه كردم.

زمينه تحصيل علوم

حوزوي را داشتم و در سال بعد به حوزه علميه مسجد جامع شهرستان آمل منتقل شدم و چون همزمان با دوران خدمت سربازي بود و مي بايست كارت تحصيلي دوره آموزش و پرورش دريافت مي كردم و اين مشروط به داشتن حداقل مدرك ششم ابتدايي بود و من از آن محروم بودم، به ناچار به راهنمايي مرحوم آيت الله سعيدي كاشمري مدير حوزه علميّه مسجد جامع، در كلاس ششم ابتدايي به صورت متفرقه يا كلاس شبانه در دبستان سعدي مشغول تحصيل شدم و پس از سه ماه در امتحانات خرداد ماه 1349 شركت كردم و قبول شدم.

قبولي در اين آزمون كه به آساني و صرف كمترين هزينه و وقت همراه بود، مرا وسوسه يا تشويق كرد كه همزمان با ادامه تحصيل دروس حوزوي _ و البته به صورت قاچاق و به دور از چشم مديريت مدرسه! _ و هم چنان به صورت متفرقه، دروس دبيرستاني را پي گيري كنم و بنا بر اين در خرداد سال 1350 در كلاس اول دبيرستان نيز قبول شدم. در همين سال _ يعني سال 1350 _ براي ادامه تحصيل به تهران مهاجرت كردم و در مدرسه حاج شيخ عبدالحسين پاچنار يا مدرسه آذربايجاني ها مشغول شدم. در اين مدرسه كه با اشراف مرحوم آيت الله خسروشاهي اداره ميشد، در مدت سه سال تحصيلى، قسمتي ديگر از مقدمات و نيز سطح و همزمان كلاس هشتم و نهم دبيرستان _ نظام قديم _ به اتمام رسيد. درسال 1353 به حوزه مقدسه قم وارد و مشغول تحصيل شدم و درسال 1354 و 1355 قسمتي از مقدمات را تدريس مي كردم و در

اين سال ها تا سال 1360 كه البته در اثر انقلاب و پيروزي انقلاب شكوهمند اسلامي به طور طبيعي با تعطيلي دروس حوزوي همراه بود، لمعتين، اصول فقه، رسائل و مكاسب و كفايه و در علوم عقلى، بدايه الحكمه و نهايه الحكمه مرحوم علامه طباطبايي را به پايان رسانيدم.

در سال 1360 توفيق حضور در در س هاي خارج فقه و اصول حضرت آيت الله وحيد خراساني و بعدها آيت الله شيخ جواد تبريزي را يافتم. در سال 1361 و 1362 در كلاس هاي عربي و انگليسي دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم شركت كردم و به مدت دو سال، همزمان با تحصيل علوم حوزوي دوره مكالمه و انشاء زبان عربي و انگليسي را به پايان بردم. در سال 1363 دوره آموزش يا معلمي زبان انگليسي را در بخش زبان نيروي هوايي جمهوري اسلامي در تهران به اتمام رسانيدم و مدتي نيز در قسمت آموزش زبان دفتر تبليغات حوزه علميه قم به تدريس اين زبان اشتغال داشتم اما چون به نظر مي رسيد اشتغال به تدريس زبان با اشتغال به تدريس و تدرس دروس حوزوي برخورد دارد، از آن صرف نظر كردم.

در سال هاي 1365 تا 1368 ضمن تحصيل در درس هاي خارج فقه و اصول وشرح منظومه مرحوم حاج ملا هادي سبزواري نزد حضرت آيت الله انصاري شيرازي و اسفار اربعه تا جلد چهارم را نزد حضرت آيت الله حسن زاده آملي (دام ظله) تتلمذ كردم كه در آن سال (1368) به علت منع پزشكان از تدريس حضرت آيت الله حسن زاده آملى، حوزه علميه از افاضه اين فيض الهي محروم شدم. در

سال 1361 به مدت چهار سال تحصيلى، به صورت هفتگي جلسات ادبي فارسي به همراه دوستان برگزار مي كردم و در اين ارتباط، مقالات ادبي و وصفي و تحقيقي و اشعاري چند آفريده شد. در سال 1369 در ماه مبارك رمضان براي اولين بار به عنوان مبلغ عرب زبان به لبنان اعزام شدم كه اين مساله به لطف خداوند در ايام تبليغي محرم و رمضان و گاه تعطيلات تابستان ادامه يافته است و هم چنان ادامه دارد.

البته در خلال اين سال ها يعني در سال 1373 و 1374 دو بار به عنوان مبلغ به يونان اعزام شدم كه براي ايرانيان ، مهاجران عرب و پاكستاني به سه زبان فارسي ، عربي و انگليسي تبليغ مي كردم. هم چنين چند بار در سوريه مشغول تبليغ بوده ام. از سال 1374 نيز به عنوان مبلغ زبان دان در ايام حج تمتع و عمره، توفيق تشرف دارم. ضمن اينكه در قسمت روحانيون كاروان ها نيز چند بار به عنوان حج تمتع و عمره مفرده تشرف حاصل كردم. در سال1370 باتفاق تني چند از دوستان به صورت گروهي مشغول تحقيق، تدوين و مباحثه در زمينه موضوعات فقهي شدم كه با اشراف حضرت آيت الله العظمي فاضل لنكراني صورت مي گرفت و درسال 1376 اين تحقيقات شكل ديگري به خود گرفت و به مركز فقهي ائمه اطهار عليهم السلام كه با دستور معظم له تاسيس شد، منتقل شد و از آن تاريخ تا كنون بنده توفيق همكاري با آن مركز را دارم كه در اين ارتباط رساله هاي فقهي تنظيم و تدوين شده است. ضمنا به تدريس لمعتين، اصول

فقه، شرح منظومه مرحوم سبزواري و بعدها در مدرسه حضرت آيت الله العظمي گلپايگاني به تدريس سطوح عالى: مكاسب محرمه، رسائل، كفايه و مكاسب اشتغال داشته و دارم. در ضمن در برخي از مدارس علميه قم در زمينه ادبيات فارسي و دروس حوزوي مشغول تدريس بوده و هستم. و ما توفيقي الا بالله عليه توكلت و اليه انيب .

جعفري، عصمت الله

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عصمت الله جعفري

محل تولد : ساوه

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1313/6/1

زندگينامه علمي

سال ورود به حوزه 1342 در حوزه علميّه فيضيه/شهر قم

بنده در هفت سالگي مكتب خانه رفتم مشغول درس شدم چون آن زمان مدرسه نبود رسم معلّم را مي گفتند ملاّ هرهفته خانه يك نفر مشغول درس بوديم حروف تهجي الابجدوقرآن ومصيبت خواندن شش سال به مكتب رفتم درضمن يك درس ازمقدّمات را پيش مرحوم شيخ نجفي مي خواندم 5 سال بعد خودم براي بچّه ها درس ميگفتم در آن روستا مقدّمات هم مي خواندم سال 42 آمدم قم در منزل امام رضوان الله امتحان كردند در ادبيّات قبول شدم شهريه اي مختصري درست شد بنده درس ها را با رديف خواندم امتحان دادم قبول شدم شهريه اي رتبه اي يك مي گيرم بعد هجرت به ساوه اول انقلاب بود در ستونهاي قبلي كمّيت و كيفيت آنها را نوشتم واجبات شكيات نصاب الصبيان در روستا خواندم از برشدم به حساب الابجد آشنا هستم درس قرآن راباهيجاخواندم درضمن تحصيل حساب جمع تفريق ضرب چهار عمل اصلي رايادگرفتم وآشنا هستم تا بحال هر جابودم مشغول درس بودم ومن الله التوفيق از

روستايان بخش نوبران ساوه عصمت الله جعفري

جعفري، علي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

علي جعفري

محل تولد : قم

شهرت

تابعيت : ايران

زندگينامه علمي

متولد 1359قم

دوره ابتدايي: دبستان فيض و شاهد نور علم قم

دوره راهنمايي: مدرسه تيزهوشان (مركز ملي پرورش استعدادهاي درخشان)

دوره دبيرستان (رشته رياضي فيزيك): مدرسه تيزهوشان (مركز ملي پرورش استعدادهاي درخشان)

ورود به حوزه علميه قم: 1374 (پس از اشتغال به دروس حوزوي، ادامه دبيرستان را به صورت داوطلب آزاد امتحان دادم و در سال 1377 ديپلم رياضي گرفتم)

اتمام كتبي و شفاهي پايه10حوزه علميه درسال 1381

اساتيد سطح حوزه: استاد حسيني عاملي و حسيني خراساني(ادبيات عرب)- استاد ناصري، استاد مدني و استاد مسعودي(شرح لمعه)- استاد سليماني و استاد محمدي پور(اصول)- مرحوم آيت الله احمدي ميانجي(مكاسب محرمه)- آيت الله استادي (رسائل)- آيت الله موسوي تهراني (كفايه)- استاد عليدوست (مكاسب)

از سال 1381 حضور در درس خارج آيت الله وحيد خراساني

دريافت ليسانس حقوق با احراز رتبه اول گروه از موسسه امام خميني(ره) در سال 1383

اتمام دوره عالي زبان انگليسي دانشگاه باقرالعلوم(ع) در سال 1383

دريافت فوق ليسانس حقوق خصوصي با احراز رتبه اول گروه از دانشگاه تهران در سال 1385 و انتخاب پايان نامه به عنوان پايان نامه برتر دانشكده

شروع به تدريس در دانشگاهها از سال 1385

اتمام خدمت سربازي در ارديبهشت 1387

اشتغال به تحصيل در دوره دكتري تخصصي (Ph.D) حقوق خصوصي در دانشگاه قم از مهر 1387

مديريت گروه فقه و حقوق پژوهشكده باقرالعلوم(ع) از خرداد 1387

جعفري، محمد صابر

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد صابر جعفري

محل تولد : قم

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1350/1/1

زندگينامه علمي

در سال 1364 وارد حوزه شدم، مدرك تحصيلي ام سيكل بود . كمي بعد، در كنار دروس حوزه، ديپلم گرفتم، در رشته

علوم سيايي دانشگاه باقر العلوم ثبت نام كردم ولي انصراف دادم. درس هاي حوزه را با شركت در رشته تخصصي كلام (موسسه امام صادق عليه السلام) ادامه دادم . با پايان تحصيل آنجا جزء گروه اولي بودم كه در مركز تخصصي مهدويت شركت جسته و كم كم حوزه فعاليتم را بيشتر به اين موضوعات اختصاص دادم. چند مقاله در مجله تخصصي كلام اسلامي و چند مقاله هم در فصلنامه تخصصي انتظار ارائه دادم. هم اكنون معاون پژوهشي مركز تخصصي مهدويت و بنياد فرهنگي حضرت مهدي موعود (عج) هستم، ضمنا جزء هيئت تحريريه فصلنامه علمي تخصصي انتظار از بدو تشكيل بوده ام. اكنون جزء هيئت تحريريه فصلنامه شرق موعود (فارسي)، الموعود (عربي) و Bright future (انگليسي) هستم.

جعفري، يعقوب

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

يعقوب جعفري

محل تولد : مراغه

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1325/1/1

زندگينامه علمي

حجة الاسلام و المسلمين آقاي حاج شيخ يعقوب جعفري (جعفري نيا) فرزند محمد حسين در 11 بهمن ماه 1325 در شهر مراغه در يك خانواده متوسط مذهبي به دنيا آمد و از سن 6 سالگي در يكي از مكتب خانه هاي قديمي شهر به خواندن قرآن مشغول شد و پس از آن در حوزه علميه مراغه به تحصيل ادبيات فارسي و عربي و متون درسي پرداخت و تا كتاب معالم الاصول را در آنجا خواند. برخي از اساتيد ايشان در آن زمان عبارت بودند از: مرحومان شيخ رضا ماجدي و شيخ حسين پيش نماز و شيخ احمد اميني و شيخ حسين هبتى.

وي درسال 1342 به حوزه علميه قم عزيمت كرد و ادامه تحصيل داد. برخي از اساتيد ايشان در

سطح عبارت بودند از: آيت الله آقاي حاج شيخ محسن دوزدوزانى، آيت الله آقاي حاج سيد يوسف مدنى، آيت الله آقاي شيخ يد الله دوزدوزانى، آيت الله آقاي ستوده، آيت الله آقاي مكارم، آيت الله آقاي سبحاني و مرحوم آيت الله آقاي سيد رضا صدر. همچنين اساتيد ايشان در دروس خارج كه حدود 15 سال ادامه داشت عبارت بودند از: مرحومان آيت الله شيخ هاشم آملى، آيت الله فيروز آبادى، آيت الله شيخ كاظم تبريزى، آيت الله شريعتمداري و آيت الله گلپايگانى. و نيز از دروس آيت الله ميرزا جواد تبريزي و آيت الله وحيد خراساني هم استفاده كرد و در دروس عقلي از شهيد مفتح و آقاي انصاري شيرازي و آقاي حسن زاده آملي بهره برد. در كنار خوشه چيني از دانش اين بزرگان، خود نيز به تدريس بعضي كتاب هاي درسي پرداخت و همزمان در سال هاي 50 تا 56 چندين سال در دارالتبليغ اسلامي كه در آن زمان برنامه هاي منظمي داشت درس خواند و دوره عالي آن را گذراند و در آنجا از محضر اساتيدي مانند شهيد مطهري و مرحوم صدر بلاغي و مرحوم سيد مرتضي شبستري و مرحوم آيت الله حاج ميرزا باقر ملكي ميانجي و مرحوم آيت الله شيخ اسحاق آستارايي و نيز آيت الله مكارم و آيت الله سبحاني و آيت الله شبيري زنجاني و ديگران استفاده كرد. از حدود سال 1346 با مطالعه آثار نويسندگان بزرگ مذهبي و روشنفكران آن عصر و برخي از ترجمه كتابهاي خارجي و آشنايي باشيوه نگارش، دستي به قلم برد و مقالاتي نوشت كه اولين مقاله وي در نشريه مسجد اعظم چاپ

شد، تا بالاخره وقت بيشتري را براي مطالعه و تحقيق و نوشتن صرف كرد و مقالات بسياري را در مجلات مختلف نوشت و سردبير مجله نسل نو شد كه در آن زمان از سوي دارالتبليغ اسلامي در سطح جوانان منتشر مي شد و با استقبال فراواني روبرو بود.

بعدها نيز سردبيري مجله مكتب اسلام و مجله تخصصي كلام اسلامي را بر عهده داشت. همزمان با اين فعاليت هاي علمي و حوزوى، همواره در موسم هاي تبليغي مانند ماه هاي رمضان و محرم و صفر به تبليغ مي رفت وبيشتر در مساجد و مجالس شهر مراغه انجام وظيفه مي كرد. حجة الاسلام جعفري علاوه بر فقه و اصول، در مطالعات و تحقيقات خود در آغاز بيشتر به رشته تاريخ گرايش داشت و در اين رشته كتاب هايي را نوشت كه بعضي از آنها چاپ شده است مانند: خوارج در تاريخ، مسلمانان در بستر تاريخ، بينش تاريخي قرآن، بينش تاريخي نهج البلاغه، و مقالاتي در تحليل برخي از وقايع تاريخى. همچنين چندين دوره در مرحله كارشناسي ارشد رشته تخصصي تاريخ در حوزه علميه تدريس كرده است. پس از آن در مطالعات خود به سوي علم كلام و تاريخ علم كلام و ملل و نحل گرايش يافت و در اين رشته نيز كتاب هاي متعدد و مقالات بسياري نوشت و در اين مرحله بود كه مجله كلام اسلامي از سوي موسسه امام صادق عليه السلام وابسته به آيت الله سبحانى، منتشر مي شد و نيز در اين مرحله به تصحيح برخي از متون كلامي متقدمان پرداخت كه از جمله آنها مي توان از كتاب شرح جمل العلم از سيد

مرتضي و كتاب مناهج اليقين از علامه حلي كه هر دو با پاورقي هاي مفصل ايشان به زبان عربي چاپ شده است، نام برد.

سپس سير فكري ايشان به سوي قرآن و علوم قرآني و در نهايت تفسير قرآن تغيير جهت يافت و مطالعات خود را در تفسير و علوم قرآني متمركز كرد و نتيجه آن علاوه بر دهها مقاله در اين موضوع كه در مجلات مختلف چاپ شده است، چندين كتاب است كه از جمله آنها مي توان از كتاب سيري در علوم قرآن، پژوهشي درباره صابئين، رسم الخط مصحف، سيماي امام علي در قرآن، تفسيرسوره يوسف، تاريخ اسلام از منظر قرآن و از همه مهمتر مجلدات تفسير كوثر نام برد كه هم اكنون نيز به نوشتن آن مشغول هستند، تفسير كوثر كه يك تفسير ترتيبي از اول قرآن تا آخر آن است با روش خاص و با توجه به نيازهاي روز نگاشته مي شود و تاكنون شش جلد آن منتشر شده و پيش بيني مي شود كه به خواست خدا در ده جلد تمام شود. به خاطر نگارش اين تفسير و ساير فعاليت هاي قرآنى، در سال 1380 در نمايشگاه بين المللي قرآن كريم تهران، طي مراسمى، ايشان از خادمان قرآن معرفي شدند و توسط رئيس جمهور لوح تقدير و جايزه به ايشان داده شد. حجة الاسلام جعفري نيا درباره انگيزه خود در نگارش اين تفسير، چنين اظهار داشتند: «بايد بگويم همواره معتقد بودم كه با نزول قرآن سفره اي از آسمان در زمين گسترده شده كه بشر را در طول نسلها و قرنها به ميهماني فرا مي خواند و مائده هاي

خود را در اختيار همگان مي گذارد و انسان در هر عصري مي تواند به اندازه گنجايش استعداد و سعه وجودي خود از اين خوان پر خير و بركت تغذيه كند و بهره گيرد و قرآن مانند باران رحمتي است كه هر كسي مي تواند به مقدار ظرفيتي كه دارد آن را در خود جاي دهد،" انزل من السماء ماء فسالت اوديه بقدرها." البته در طول تاريخ، انديشمندان بسياري در كنار اين خوان نعمت نشسته اند و عمر خود را با آن سپري كرده اند و كوشيده اند كه يافته هاي خود را به ديگران منتقل سازند و نتيجه آن، نگارش تفاسير با ارزشي شده كه ازآنها به يادگار مانده است و ما اكنون ميراث دار مجموعه اي گران سنگ از تفاسير گوناگوني هستيم كه حاصل تلاش فرزانگاني است كه خود را در خدمت قرآن قرار داده اند و ساليان بسياري از عمر خود را به تفسير و توضيح و كشف و بين آيات قرآني گمارده اند و ثروتي عظيم و ماندگار براي ما پيش كش كرده اند.

ولي حقيقت اين است كه با وجود تمام اين تفاسير پرارزش، هنوز هم گنجينه پايان ناپذير علوم و معارف قرآني انباشته از نكات فراواني است كه كشف و استخراج آنها تعمقي دوباره و نگرشي تازه را طلب مي كند. و ميدان براي پژوهندگان و جويندگان بعدي همواره باز است كه همت گمارند و به اندازه درك و فهم خود در اين درياي ناپيدا كرانه غور كنند و مطالب تازه اي بدست آورند. كم ترك الاول للآخر.بخصوص اينكه هر عصري زبان خاص و ادبيات خاص و نيازهاي خاصي

دارد و لازم است كه در هر عصري تفسيرهاي جديد و جديدتري براي قرآن نوشته شود كه ضمن وفاداري به مفاهيم قرآني و پرهيز از تفسير به راى، معارف بلند آن، مطابق با نيازهاي عصر و با زبان روز ارائه شود. نگارش تفسير كوثر براي رسيدن به چنين هدفي بوده است، ولي آيا اين توفيق را به دست آورده است؟ پاسخ آن بر عهده صاحب نظران است.»

جعفريان، رسول

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

رسول جعفريان

محل تولد : خوراسگان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1343/1/1

زندگينامه علمي

دوره دبستان را در زادگاهش "خوراسگان" گذراند و سپس براي ادامه تحصيل به اصفهان آمد و دوره راهنمايي را در اين شهر آغاز كرد. پس از چندي تحت تأثير سفرهاي تبليغي مبلغان حوزه علميه قم و كلاس هاي روخواني قرآن در خوراسگان به دروس ديني علاقه مند شد و از آن پس به مدرسه ذوالفقار رفت و مطالعه دروس جديد را در مدارس شبانه ادامه داد. وي در مدت اقامت در اصفهان، به صورت آزاد از مدارس ديني ديگري چون«نيماورد»،«نوريه»،«وجده كوچك» استفاده مي كرد.

رسول جعفريان در سال 57 هجري شمسي و در آستانه پيروزي انقلاب، براي ادامه تحصيلات حوزوي، راهي شهر مقدس قم شد. نخست به مدرسه خان رفت و سپس در مدرسه رسالت، به ادامه تحصيل پرداخت. وي در قم از درس اساتيدي چون آيت الله جوادي آملي، آيت الله مصباح يزدي، آيت الله ممدوحي، آيت الله گرامي و نيز آيت الله جعفر مرتضي جبل عاملي كسب فيض كرد. سال 58 هجري شمسي با آثار و موسسه آيت الله مصباح يزدي آشنا شد و در كلاسها و

دوره آموزشي آن موسسه شركت كرد و با بازگشايي دانشگاهها، در سال 59 هجري شمسي به تدريس معارف اسلامي و تاريخ اسلام در دانشگاههاي اصفهان و تهران مشغول شد. اولين اثر استاد جعفريان در سال 64 هجري شمسي تحت عنوان «پيش درآمدي بر شناخت تاريخ اسلام» منتشر شد و از آن پس تاكنون، ضمن همكاري با موسسات پژوهشي و تأسيس كتابخانه اسلام و ايران در قم، به كوشش هاي پي گير خود در زمينه تأليف،تصحيح، ترجمه و نيز تحقيق در تاريخ اسلام، ايران و تشيع همچنان ادامه مي دهد.

جلالوند، علي كرم

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

علي كرم جلالوند

محل تولد : نهاوند

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1344/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب علي كرم جلالوند در سال 1344 در روستاي درّه ابراهيم از توابع شهرستان نهاوند به دنيا آمده ام .تحصيلات ابتدائي را در زادگاهم به اتمام رساندم و سپس دوره راهنمائي و دبيرستان را در شهرستان نهاوند به پايان بردم . و در سال 62 موّفق به اخذ مدرك ديپلم علوم تجربي شدم.پائيز همان سال وارد حوزه علميه نهاوند شدم ، يك سال بعد وارد حوزه علميه قم شدم و در مدرسه علميه مهدي موعود (عج) كه مدرسه اي تازه تأسيس بود ، مشغول ادامه تحصيل شدم دروس مقدمات را در اين مدرسه به اتمام رساندم .اساتيد در اين مقطع حجج الاسلام آقايان :احدي ، مظهر علي ، طالقاني ونقوي و... بودند . دروس شرح لمعه و اصول فقه را نزد آيت الله اشتهاردي ، حجت الاسلام خاتمي و عليدوست و...تلمذ كردم . دروس رسائل ومكاسب را نزدآيت الله استادي ، حجت الاسلام محمدي ، حسيني

بوشهري وحسيني شاهرودي و.... فرا گرفتم . در سال 68 همزمان با تحصيل دروس حوزوي در كنكور سراسري شركت كردم و وارد دانشگاه تهران شدم و در سال 72 موفّق به اخذ مدرك كارشناسي علوم اجتماعي در گرايش پژوهشگري شدم. در اين سال كه براي اولين بار نوشتن پايان نامه جزء واحدهاي درسي دوره كارشناسي شده بود اينجانب موضوع پايان نامه خود را (بررسي مسائل جامعه شناختي فرقه گناباديه ) قرار دادم . از سال 70-71 به تناسب همكاريهائي كه با سازمان تبليغات اسلامي و پژوهشكده باقرالعلوم (ع) داشتم در تأليف وآماده سازي كتب بسياري ازجمله مجموعه ديدار با ابرار ، گلشن ابرار ، بانوان نمونه و مجموعه فقه و زندگي به عنوان ويراستار ،ارزياب و...سهيم بودم. به موازات اين همكاريها كتاب و مقالاتي نيز تأليف كردم .

جلالي، عباس

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عباس جلالي

محل تولد : روستاي جواران كرمان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1334/1/1

زندگينامه علمي

در سال 1352 هجري شمسي به شهرستان سيرجان يكي از شهرهاي استان كرمان مهاجرت و پس از فراگيري مقدمات در سال 1355 هجري شمسي وارد حوزه مقدسه قم شد و با شركت در دروس اساتيدي چون مرحوم مدرس افغاني، مرحوم عرفانيان، استاد باكويي، مرحوم وجداني فخر، مرحوم ستوده، آيت ا... فاضل لنكراني و بالاخره آيت ا... وحيد خراساني ، به تحصيل علوم حوزوي پرداخت.

در كنار دروس حوزوي به دليل اشتياق فراوان نسبت به فراگيري زبان عربي روز، در سال 1363 هجري شمسي در محضر اساتيدي چون: دكتر ابو ياسر، دكتر ابو حارث،استاد كوراني لبناني، زبان عربي راآموخت و پس از چندي

به فراگيري زبان انگليسي نيز همت گماشت كه به اخذ پايان نامه عالي از هر دو زبان نائل شد. از همان آغاز، به ترجمه متون عربي علاقه فراوان داشت از اين رو، از مقالات آسان مجله كودكان« الهدي» شروع نموده و رفته رفته وارد متون دشوارتر شد ودر موضوعات گوناگون به ترجمه عربي جديد پرداخت.

در همين راستا جهت تسهيل امر آموزش فضلا و طلاب، 3 جلد كتاب درسي عربي جديد حوزه به نام«المدخل الي تعلم المكالمة العربية» با قرائت متن، توسط دو تن از اساتيد بزرگ همان مركز استاد ابو عقيل الحيدري، استاد ابوذر الحكيم، همزمان توسط ايشان به فارسي ترجمه شد كه در 45 نوار كاست در واحد صوت و نوارخانه دفتر تبليغات موجود است. همچنين به دعوت سازمان حج و زيارت، و در جهت تسهيل آموزش و آشنائي مديران كاروان هاي آن سازمان به زبان عربي جديد، كتاب «گفتگو» در 12 نوار كاست توسط ايشان ترجمه شده.

جليلي، احمدرضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

احمدرضا جليلي

محل تولد : شهرضا

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1339/2/6

زندگينامه علمي

اينجانب پس از فراغت از دبيرستان و علاقه وافري كه به زبان انگليسي داشتم در كنكور سال 1357كه مصادف با پيروزي انقلاب شكوهمند اسلامي بود شركت كردم و به دانشگاه راه يافتم و تحصيلات خود را در رشته زبان و ادبيات انگليسي آغاز كردم. اما ديري نپاييد كه دانشگاههاي سراسر كشور به سبب وجود عناصر مخرب ضد انقلابي و گروهك هاي محارب و انتشارات دانشجويي به تعطيلي كشيده شد و طي آن مراكز عالي دانشگاهي از لوث وجود آنان پاكسازي شد كه اين جريان به

انقلاب فرهنگي معروف است در طي نزديك به سه سال تعطيلي دانشگاه به سبب شور و علاقه اي كه براي كار در مناطق محروم داشتم، به دبستان كهگيلويه و بويراحمد عزيمت كردم و در شهر ياسوج (مركز آن استان) در دو دبيرستان و يك مدرسه راهنمايي به كار تدريس پرداختم. علاوه بر شهر ياسوج، به مدت يكسال در استان اصفهان در دو روستاي اطراف مباركه به كار تدريس مشغول شدم.

با بازگشايي دانشگاه ها در سال 61 در رشته فوق الذكر تحصيلاتم را ادامه دادم و در سال 65 موفق به اخذ مدرك كارشناسي در رشته زبان و ادبيات انگليسي شدم و براي انجام دادن خدمت مقدس سربازي سپاه را به عنوان محل خدمت برگزيدم و پس از طي مراحل گزينش خوشبختانه كاري متناسب با رشته تحصيلي ام در دانشگاه امام حسين(ع) عهده دار شدم در آن ايام به كار ترجمه علاقه روز افزوني پيدا كرده بودم لذا در دانشگاه اما م حسين(ع) علاوه بر كار تدريس، بيشتر اوقات خود را صرف ترجمه متون مي كردم. پس از آن، به علت دشواري هاي زندگي خصوصاً در محيط تهران، درخواست انتقال به قم و كار در دانشكده شهيد محلاتي را نموده و بالاخره، با زحمت فراوان موفق به جلب رضايت مسئولين شدم و تا سال 71 كه سال پايان خدمت پنج ساله (سرباز افتخاري)ام بو د، در آن دانشكده به كار تدريس و ترجمه مشغول بودم. در اين اثنا موفق شدم كه براي اوقات بيكاري خود در بنياد باقرالعلوم(ع) كه زير نظراستاد آيت الله مصباح يزدي اداره مي شد كاري دست و پا كنم. با پايان يافتن دوران خدمت سربازي

از نيمه دوم سال 71 در بنياد باقرالعلوم(ع) و سپس در موسسه آموزشي پژوهشي امام خميني(ره) به طور رسمي و تمام وقت كار خود را آغاز كردم كه هنوز هم به آن كار مشغولم. در طي دوراني كه در موسسه امام خميني(ره) فعاليت كرده ام و با مطالعات جسته و گريخته اي كه در زمينه فلسفه دين داشته ام، چندين و چند مقاله براي مجلاتي از جمله «معرفت»، «حوزه و دانشگاه»، «نقد و نظر»، ترجمه كرده ام .

جمالي، فيروز

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

دكتر فيروز جمالي درسال 1323 در شهرستان مراغه بدنيا آمد.وي در سال 1364مدرك دكتري در رشته جغرافيا را از دانشگاه دورهام – انگلستان با موفقيت اخذ كرد. دكتر جمالي از سال 1351 به عنوان عضو هيات علمي در گروه جغرافياي برنامه ريزي شهري دانشكده علوم انساني و اجتماعي مشغول خدمت هستند.نامبرده هم اكنون عضو هيئت علمي و استاد گروه آموزشي جغرافيا و برنامه ريزي شهري ،دانشگاه تبريز مي باشد.گروه : علوم انسانيرشته : جغرافياتحصيلات رسمي و حرفه اي : فيروز جمالي تحصيلات ابتدايي را در دبستان بدر به پايان رسانده و ديپلم خود را در سال 1344 از دبيرستان فردوسي اخذ كرده اند . ايشان مدرك كارشناسي در رشته جغرافيا را از دانشگاه تبريزو كارشناسي ارشد جغرافياي انساني را در سال 1351از دانشگاه تهران دريافت نموده اند و در سال 1364مدرك دكتري در رشته جغرافيا را از دانشگاه دورهام – انگلستان با موفقيت اخذ كرده اند . عنوان پاياننامه : الف - كارشناسي ارشد : جغرافياي فقر آمريكا ب - دكتري: مهاجرتهاي بين استاني ايران با تاكيد بر استان آذربايجان شقي وقايع ميانسالي : فيروز جمالي در سال

1364مدرك دكتري در رشته جغرافيا را از دانشگاه دورهام – انگلستان با موفقيت اخذ كرد. وي از سال 1351 به عنوان عضو هيات علمي در گروه جغرافياي برنامه ريزي شهري دانشكده علوم انساني و اجتماعي مشغول خدمت هستند. مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : سمتهاي اجرايي و مديريتي فيروز جمالي به قرار زير است: قبلي : مديريت گروه جغرافيا و برنامه ريزي شهري ، سرپرست مركز پژوهشهاي جغرافياي دانشگاه تبريز فعلي :عضو هيئت علمي و استاد گروه آموزشي جغرافيا و برنامه ريزي شهري دانشگاه تبريزفعاليتهاي آموزشي : فعاليتهاي آموزشي فيروز جمالي به قرار زير است: تدريس: 1-دوره كارشناسي: جغرافياي جمعيت - فلسفه جغرافيا - اكولوژي شهري ، جغرافياي جمعيت و مهاجرتهاي داخلي ايران ، 2- تحصيلات تكميلي: مكتبهاي جغرافيايي، تحليل هاي جمعيتي در برنامه ريزي شهري ،فلسفه هاي سياسي، جغرافيا ومحيط و شهرنشيني درجهان سوم چگونگي عرضه آثار : فعاليت هاي پژوهشي دكتر جمالي به ترتيب زير است: تعداد مقاله هاي منتشرشده : 16 مورد تعداد مقاله هاي ارايه شده در كنفرانسها : 18 مورد تعداد كتابهاي ترجمه شده : 2 مورد تعداد پاياننامه هاي كارشناسي ارشد : 10 مورد تعداد طرحهاي تحقيقاتي مصوب : 5 مورد آثار : nbsp1 مقدمه اي بر جغرافياي جمعيت ويژگي اثر : پديدآورنده: ويلبر زلينسكي، فيروز جمالي (مترجم) ناشر: سازمان مطالعه و تدوين كتب علوم انساني دانشگاهها (سمت) - 20 خرداد، 1386

جمالي، قربان

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

قربان جمالي

محل تولد : محمود آباد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1345/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب بعد از اخذ ديپلم در رشته علوم تجربي

سال 1365 وارد حوزه علميه روحيه بابل شدم و در عرض سه سال خوشه چيني از خرمن علم استاد حاج آقا محمدي لمعتين را تمام نموده و در سال 1368 وارد حوزه علميه قم شدم. دوره عالي سطح حوزه را در 7 سال به اتمام رساندم و همينطور10سال درس خارج فقه و اصول از محضر آيات عظام: فاضل لنكراني _ جوادي آملي _ سبحاني و همينطور 12 سال در درس تفسير استاد جوادي آملي شركت نموده و بهره هاي علمي فراواني بردم. در دوره چهار ساله تخصصي تفسير علوم شركت نموده و با دفاع از پايان نامه با موضوع «تعامل ايمان و عمل در قرآن و سنت» با راهنمايي مرحوم آيت الله معرفت در سال 1381 مدرك سطح 4 را گرفتم و فعلاً اشتغال به كارهاي پژوهشي و نيز تدريس در دانشگاهها مي باشم. در سطح كارشناسي دوره عمومي در گرايش هاي تفسير موضوعي قرآن، تاريخ تحليلي صدر اسلام، انديشه اسلامي 1 و 2 و آيين زندگي را تدريس مي كنم و در سطح كارشناسي ارشد دروس علوم قرآن 1 و 2 و 3، علم رجال، فق الحديث، حديث شيعه و سني تدريس مي كنم كه تقريباً 10 ترم تحصيلي تدريس مي كنم. و همينطور به عنوان عضو كميته تخصصي گروه راهنمايي و مشاوره و داوري پايان نامه هاي ارشد را انجام مي دهم. و الان نيز راهنمايي و مشاوره چندين پايان نامه را در دانشگاه در دست دارم. در باب كتاب و مقالات و پاسخ به شبهات نيز كارهاي مختصري انجام دادم. يك كتاب تأليف نمودم و با عنوان «تدبير معيشت از ديدگاه آيات و روايات» كه چاپ شده است. در مقاله با

عنوان «تدبير معيشت از ديدگاه اسلام 1 و 2» و مقاله برگزيده اجلاس نماز با عنوان «سيماي اخلاقي نمازگزاران».

جمالي، محمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد جمالي

محل تولد : بجنورد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1334/9/1

زندگينامه علمي

استاد گرانقدر آقاي محمد جمالي در سال 1334هجري شمسي در خانواده اي متدين و كاملا مذهبي در شيرآباد بجنورد ديده به جهان گشود. نامبرده دوران ابتدايي، راهنمايي و دبيرستان را در زادگاه خويش با موفقيت هرچه تمام تر به پايان رسانيد. در پي تشويق خانواده و اطرافيان و علاقه وافر خويش به فراگيري علوم ديني در سال 1347وارد حوزه علميه فاروج گرديد و از جو خفقان و ترس و دلهره اي كه توسط رييم شاهنشاهي پهلوي بر حوزه هاي علميه سايه افكنده بود هراسي به دل راه نداد. علاقه وافر او به كسب علوم بيشتر او را به تحصيل در حوزه علميه شيروان روان كرد، پس از مدتي تحصيل در حوزه علميه شيروان براي كسب فيض از محضر ستارگان مشهد رهسپار آن ديار شد و ضمن انس با بارگاه ملكوتي ثامن الحجج(ع) به تحصيل بيشتر پرداخت. پس از مدتي دوباره راه غربت به ديار قم را در پيش گرفت. از نخستين روزهاي ورود به حوزه علميه قم همچون گذشته به جد و جهد، در درس بزرگان حوزه علميه قم حاضر شد. نامبرده در طي دوران تحصيل از محضر ستارگان فراواني خوشه علم و ادب چيده است كه برخي از آنان را مي توان همچون آيت الله واعظي، آيت الله واعظ طبسي، آيت الله خامنه اي، استاد حجت هاشمي و استا اديب نيشابوري نام برد.

ايشان ضمن تبليغ و وعظ در شهرهاي مختلف از امر تدريس تحقيق و پژوهش غافل نمانده است.

جمالي، مصطفي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

مصطفي جمالي

محل تولد : تهران

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1347/12/1

زندگينامه علمي

دوران دبستان و راهنمايي را به خوبي گذرانده و در دوران ابتدايي به جهت هوش و حافظه بالا دو سال ابتدايي را در يك سال گذرانده و همواره در مدرسه جزو شاگردان خوب بودم .كار علمي جدي بنده از هنرستان كارآموز واقع در منطقه نارمك تهران آغاز شد . در اينجا به جهت فضاي حاكم آنوقت كه فضاي جبهه و جنگ بود در كنار درسهاي هنرستان كه بنده در رشته برق مشغول به تدريس بودم ، به عضو انجمن اسلامي هنرستان در آمده و در سالهاي اوليه در كلاس درس اعتقادي و اخلاقي درون انجمن با اساتيد و واعظان شهر تهران شركت مي كردم .

در آن ايام در سال سوم و چهارم هنرستان نوعا با دوستان جلسات مباحثه و مطالعات آثار شهيد مطهري را داشتيم و از همان ايام به بيان بعضي از مباحث استاد شهيد در جلسات مي پرداختم .در همان ايام عازم به جبهه شده و در آنجا هم به مطالعات و مباحثات در جمع دوستان مشغول بودم . درسال پاياني هنرستان در كنكور دانشگاه شركت كرده و قبول شدم و در همان ايام به جهت علاقه به مباحث مذهبي و اعتقادي قصد آمدن به حوزه را هم داشتم . لذا در آن ايام بر اساس ضرورت عمل به وظيفه راه حوزه را انتخاب كرده و با عنايت امام زمان (عج) به سربازي اين مكتب جهاد

و مبارزه نايل شدم .

در سال 1365 وارد حوزه علميه قم شده و در مدرسه رضويه مشغول به درس و بحث طلبگي شدم و با داشتن حجره در اتاق مدرسه بصورت ممحض دروس مقدمات را آغاز نموده و از اساتيد متعددي از جمله استاد عرفان ، استاد عليدوست ، استاد عالمي و ديگر اساتيد استفاده كرده ام . در كنار دروس متداول حوزوي به مطالعات بيروني هم مشغول بوده و در كلاس هاي جنبي و آزاد همچون كلاس هاي نهج البلاغه و تفسير و اخلاق شركت كرده و از اساتيدي همچون آيت الله مظاهري در اخلاق استفاده نموده و البته در كلاس هاي خصوصي اخلاق هم شركت مي كردم .

در اين ايام با مباحث حضرت استاد حاج آقاي صفاري آشنا شده و توفيق شركت در مجالس اين استاد گرانسنگ را پيدا كرده و استفاده هاي زيادي از مباحث و افكار اين استاد بردم .پس از گذراندن دوران مقدمات ، دوران سطح حوزه را از اساتيد حوزه به خوبي استفاده كرده و دروس لمعه و اصول مرحوم مظفر را پشت سر گذاشته و سپس دروس رسائل و مكاسب و سپس كفاية الاصول را پشت سر گذاشتم و با جديت در فرا گرفتن مباحث و مباحثه مستمر توانستم به خوبي تمامي دروس سطح را طي كنم .

پس از دروس سطح ، وارد درس خارج شده و حدود 7 سال دروس خارج فقه واصول را درمحضر بزرگاني همچون آيات و حجج اسلام آقايان : وحيد خراساني ، تبريزي ، جوادي آملي ، سبحاني و ميرباقري گذرانده و دليل اين تعدد استاد در درس خارج هم به جهت

آشنايي با سبك درس اين اساتيد بود ، چرا كه معتقد بودم هدف درس خارج آشنايي با شيوه اجتهاد است نه گذراندن يك دوره كامل مباحث فقه و اصول . در كنار درس اصول و فقه به مباحث فلسفه هم پرداخته و در سال 82 به جهت كامل كردن مباحث به دانشكده تربيت مدرس قم رفته و در آنجا با مباحث فلسفي غربي آشنا شده و در رشته فلسفه و كلام مقطع كارشناسي ارشد را گذراندم .از مهمترين فراز زندگي علمي بنده آشنايي با تفكرات دفتر فرهنگستان و مخصوصا استاد بي نظير حضرت آيت الله سيد منيرالدين حسيني الهاشمي بوده است . بنده به جهت روحيه وظيفه مداري با موسسات گوناگون مطرح در قم ارتباط برقرار كرده و پس از سنجش و مقايسه آنان با توجه به نيازمنديهاي نظام اسلامي تشخيص دادم كه اين موسسه به دنبال حل مسائل مهم نظام اسلامي مي باشد . لذا از سال 71 با اين موسسه آشنا و در كلاسهاي آموزش آن شركت كرده و كم كم جزو محققين اين موسسه شروع به كار كرده و مستقيما در جلسات مباحث حضرت استاد سيد منير، در موضوعات مختلفي همچون فلسفه ، مدل ، روش تحقيق ، موضوعات كاربردي و ... شركت و استفاده فراواني برده ام .

البته بنده در كنار كار تحقيقاتي در دفتر فرهنگستان ، كارهاي علمي و مقالات متعددي در مجلات و همايش ها ارائه داده و به تاليف چندين كتاب مبادرت داشته ام و در كنار تحقيق به كار تبليغ و سخنراني هاي تخصصي در دانشگ ه ها مشغول مي باشم .

جمالي، نصرت الله

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

نصرت الله جمالي

محل تولد : گلپايگان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1336/4/10

زندگينامه علمي

نصرت الله جمالي در خانواده اي مذهبي و اهل علم و دانش در روستاي ورزنه گلپايگان پرورش يافته و هر روز با صوت دل نشين قرائت قرآن پدر از خواب بيدار مي شد. خانواده او اگر چه روحاني رسمي نبودند ولي نسل اندر نسل اهل قرآن و مكتب رفته گذشتگان بوده اند و محل مراجعه مردم براي مشكلات علمي و نوشتاري. سال 1342 آغاز مرحله آموزش كلاسيك او بود. قرآن و نوشتن را پيش از آن از پدر مهربان آموخته؛ بعد از اتمام 9 سال از تحصيل ، سال 1351 وارد حوزه علميه قم شده و در مدرسه جاني خان (جهانگير خان) ساكن گشت و براي تحصيل به مدرسه آيت الله العظمي گلپايگاني مي رفت با پشتكاري كه از خود نشان داد در كلاس ديپلمه هاي اين مدرسه وارد شد چند سال را در اين مدرسه و بعد در مدرسه رضويه دوران مقدماتي را سپري كرده سپس وارد دروس فقه واصول موجود در دروس عمومي حوزه شد. در كنار دروس حوزو ي ديپلم خود را نيز به طور متفرقه (ثبت نام براي امتحان ) گرفت . جريان انقلاب اسلامي به رهبري حضرت امام حركت تحصيلي را كند كرد و در ايام تبليغي از سال هزار و سيصد و پنجاه و چهار به سخنراني و تبليغ پرداخت . بعد از پيروزي انقلاب در كنار دروس حوزوي دانشگاه شد و رشته زبان و ادبيات عرب را انتخاب كرد كه به درس هاي حوزوي لطمه نزند. بعد از اتمام سطح در درسهاي خارج

فقه و اصول، اخلاق و تفسير و فلسفه شركت كرد و از اساتيدي چون: مرحوم مدرس افغاني ، مرحوم ستوده، مرحوم مشكيني و آقايان دوزدوزاني، محقق داماد، اعتمادي، موسوي تهراني، موسوي تبريزي ، صافي گلپايگاني، سبحاني، وحيد خراساني و ... استفاده كرد. در دانشگاه مورد توجه اساتيدي چون دكتر انوار، دكتر موسوي و دكتر جعفري قرار گرفت و براي دانشجويان همرشته اش نيز مبادي العربيه را مباحثه مي كرد. او علاوه بر مدارج علمي حوزوي خارج بعد از كارشناسي ، در رشته ي علوم قران و حديث ، نايل به اخذ كارشناسي ارشد از دانشكده اصول الدين شد و از اساتيدي چون مرحوم معرفت و مرحوم علامه عسكري بهره گرفت و پايان نامه خود را درباره ي « انقراض امت ها در قرآن و نهج البلاغه» ارائه داد با نمره عالي پذيرفته شد. او داراي 10 اثر چاپي كه اولين آن : كتاب « سرزمين هاي اسلامي» چاپ عقيدتي سياسي ارتش جمهوري اسلامي ايران در سال 1368 كه بين 7 نوشته در همين موضوع ، رتبه ي اول را در هيأت علمي آن نهاد به دست آورد يك سكه طلا برنده شد. اين كتاب تا چند سال در ارتش تدريس مي شد. بقيه آنها درباره فرهنگ اسلامي است كه عبارتند از : «عوامل سقوط حكومت ها در قرآن و نهج البلاغه» ، «اعتكاف»، «اخلاق تبليغي» ، «فرازي از سيره تبليغي امام علي» ، « عقل و عاقل»، «زن در نهج البلاغه»، «اندرزنامه»، «روش گفتمان يا منظره» و آخرين كتاب چاپي او : «روش گفتمان يا جدل و استدلال در قرآن» است كه در سال 1376

در دانشكده علوم قرآني قم تدريس و در سال 1386 منتشر شد. نامبرده داراي چند مقاله چاپي و غير چاپي است به اضافه چند نوشته ي منتشر نشده از ديگر آثار اوست كه با توجه به شغل فرهنگي او در سازمان فرهنگ و ارتباطات براي امور كارشناسي نوشته شده است. در ضمن نام او به عنوان دين پژوهان حوزوي در كتابي به همين نام توسط معاونت پژوهش حوزه علميه قم آمده است. دو مقاله از نامبرده به نام : «نامه اي به مادرم افغانستان » و « روش گفتمان يا مناظره» و چند شعر مذهبي در سايت ها آمده است. متن بعضي از كتابهايش نيز در كتابخانه هاي اينترنتي آمده است.

جمشيدي، محمود رضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمود رضا جمشيدي

محل تولد : قم

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1344/1/1

زندگينامه علمي

حجة الاسلام و المسلمين محمود رضا جمشيدي در سال 1344 هجري شمسي در قم و در ميان خانواده اي پرهيزگار و دوستدار خاندان پيامبر گرامي اسلام به دنيا آمد. پدرش به پيشه توليد و عرضه لوازم تأسيسات اشتغال داشته از آن راه روزگار مي گذارند. مادرش نيز زني پاكدامن بود كه به اهل كرامت بودن و پرهيزگاري شهرت داشت و نقش بسياري در تربيت فرزند خود بر عهده داشت . حجة الاسلام و المسلمين جمشيدي دروس كلاسيك خود را تا مدرك ديپلم و تا سال 1362 به پايان رسانيد و سپس به دروس حوزوي روي آورد. البته پيش تر بخشي از جامع المقدمات را در 12 سالگي آموخته بود و مدتي نيز در سپاه پاسداران انقلاب اسلامي به فعاليت پرداخته بود. او در سالهاي دبيرستان كتب شهيد

والا مقام مطهري (ره ) و علامه سيد محمد حسين طباطبايي (ره ) را بارها خوانده بود و از مطالعه ديگر كتب اسلامي نيز باز نمانده بود. وي تحصيلات دورة سطح را در مدت چهار سال به پايان رسانيد و سپس به درس خارج فقه و اصول استادان مبرّز و برجستة حوزه علميه قم راه يافت و در كنار آن از تحصيل فلسفه و علوم عقلي نيز باز نماند. تحصيلات دورة سطح او در مدرسه رضوية قم بود و در طول سالها تحصيل در ايام فراغت و تابستان به حوزه هاي علميه شهرهايي نظير مشهد مي رفت و در آنجا نيز به مباحثه و مطالعه دروس خود مي پرداخت و گاه از محضر استادان بهره مي برد و همچنين زبان لاتين را به خوبي آموخت . حجة الاسلام و المسلمين جمشيدي درطول سالهاي تحصيل به محضر استادان بسياري شرفياب شد. او جامعه المقدمات را نزد آية الله عابدي ، سيوطي و مطول را نزد آية الله علوي مغني را نزد حجة الاسلام و المسلمين طالقاني و حاشيه ملا عبدالله و معالم الاصول را نزد حجة الاسلام و المسلمين هادوي فرا گرفت . براي آموختن شرح لمعه به درس حضرات آيات راستي كاشاني و كريمي جهرمي رفت واصول فقه را نزد حجة الاسلام و المسلمين محسن وحيد خراساني _ فرزند آية الله العظمي وحيد خراساني _ فرا گرفت . رسائل را نزد استادان صادق لاريجاني ، سيد رسول تهراني و ميرباقري و كفاية الاصول را نزد استاد صادق لاريجاني آموخت . وي همچنين مكاسب محرمه را نزد حجة الاسلام و المسلمين اسلاميان و كتاب بيع و خيارات را از محضر حضرت آيت الله حاج شيخ ابوالحسن مصلحي اراكي بهره برد. او بداية الحكمة

و نهاية الحكمة را نزد حجة الاسلام و المسلمين ميرباقري و اسفار اربعه را نزد آية الله جوادي آملي فرا گرفت . در بخش خارج نيز به دروس خارج فقه و اصول حضرات آيات و آيات عظام مددي ، شيخ محمد شاه آبادي ، فاضل لنكراني ، شيخ جواد تبريزي و وحيد خراساني راه يافت و سالها از محضر آنان بهره مند شد. حجة الاسلام و المسلمين جمشيدي در طول ساليان تحصيل ، دروس فرا گرفته را با فضلاي بسياري مباحثه كرد كه از جمله آنان مي توان حجج اسلام سليماني ، صادقي ، الهي ، سبحاني ، برنجكار و محمود منتظري را نام برد. حجة الاسلام و المسلمين جمشيدي تا كنون فعاليتهاي علمي و فرهنگي بسياري را به انجام رسانده است . او مدت بسياري در گروه كلام جديد كه با ارشاد آية الله مصباح يزدي و به رياست حجة الاسلام و المسلمين شيخ صادق لاريجاني تشكيل مي شد شركت داشت . اين گروه ضمن ترجمه مباحث كلام جديد غرب به مطالعه و كاوش در آن مي پرداخت و آن را در جلسات مختلف به بحث و تبادل نظر مي نهاد.حجة الاسلام و المسلمين جمشيدي در سالهاي تحصيل خود عضو شوراي دبيري نشريه راه انقلاب بود. اين نشريه ويژه كودكان و نوجوانان بود. وي در طول ساليان تحصيل خود همواره به تدريس نيز اهميت بسياري داد و بارها كتب دورة سطح را تدريس نموده است كه اين مسأله ، هم اكنون نيز ادامه دارد او نوشته هاي بسياري را براي چاپ آماده كرده است كه از جمله آنها مي توان به كليات تطبيقي علم رجال ، تقريرات دروس اساتيد خود، حاشيه بر مكاسب ، حاشيه بر كفاية الاصول و حاشيه بر رسائل اشاره كرد. از فعاليتهاي

مهم وي در اين عرصه دبيري ستاد اصلاح ساختار حوزه بود كه به دنبال فرمان امام (ره ) كه به «منشور روحانيت » شهرت يافت ، تشكيل شد. وي در اين ستاد فعاليتهاي ارزنده بسياري را به انجام رساند. او همچنين سالها قائم مقامي حوزه علميه خواهران را پذيرفت و در آن مركز نيز خدمات بسياري را به انجام رساند كه اين خدمت هم اكنون نيز ادامه دارد. حجة الاسلام و المسلمين محمود رضا جمشيدي همواره با سيل خروشان ملت ايران براي نابودي نظام طاغوت همگام بوده از دوران نوجواني به فعاليتهاي انقلابي اهتمام ويژه اي داشت . او در سالهاي تحصيل خود در مدرسه رضويه با چاپ نشريه اي ، به شبهات سياسي و اعتقادي سيد مهدي هاشمي معدوم پاسخ مي گفت و هماره از خط مستقيم ولايت پاسداري مي كرد. از فعاليتهاي او در اين عرصه عضويت در سپاه پاسداران انقلاب اسلامي بود كه در آن موقعيّت ، امري خطير و مهم مي بود و در سالهاي بعد، نتايج مثبت بسياري بر جاي نهاد. حجة الاسلام و المسلمين جمشيدي در طول سالهاي دفاع مقدس بارها و بارها به جبهه شتافت و در عمليات هاي مهم بسياري حضور يافت تا در كنار تحصيل علم ، وجود خود را به اداي وظيفه و عمل صالح نيز زينت بخشد. از تلاشهاي مهم او پس از پيروزي انقلاب اسلامي توان به عضويت در جامعه مدرسين حوزه علميه قم و مسؤوليتهاي اجراي وي در اين نهاد مقدس اشاره كرد كه نتايج مثبت آن در سالهاي كنوني ظاهر شده و همگان را به تحسين وا داشته است .

جمشيديها، غلامرضا

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

دكتر غلامرضا جمشيديها دانشيار گروه جامعه شناسي و رئيس دانشكده علوم اجتماعي دانشگاه تهران است. وي

مدرك كارشناسي را در رشته جامعه شناسي از دانشگاه تهران (1358)، كارشناسي ارشد را در رشته جامعه شناسي از دانشگاه تربيت مدرس (1366) و دكتري را در رشته جامعه شناسي تاريخي از دانشگاه منچستر انگلستان (1376) اخذ نموده است. گروه : علوم انسانيرشته : جامعه شناسيگرايش : جامعه شناسي تاريخيتحصيلات رسمي و حرفه اي : غلامرضا جمشيديها مدرك كارشناسي را در رشته جامعه شناسي از دانشگاه تهران (1358)، كارشناسي ارشد را در رشته جامعه شناسي از دانشگاه تربيت مدرس (1366) و دكتري را در رشته جامعه شناسي تاريخي از دانشگاه منچستر انگلستان (1376) اخذ نموده است. مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : در خصوص ديگر خدمات علمي و اجرايي آقاي دكتر غلامرضا جمشيديها مي توان مواردي همچون «مشاور معاون آموزشي»، «استاد راهنماي دانشجويان شاهد»، «معاون اداري و مالي»، «مشاور رئيس و مسئول اداره ارزشيابي و رسيدگي به شكايات دانشگاه»، «مدير كل دفتر رياست دانشگاه»، «معاون پژوهشي دانشكده» و «نماينده دانشكده در شوراي انتشارات دانشگاه» را نام برد. فعاليتهاي آموزشي : موارد تدريس غلامرضا جمشيديها «انديشه هاي متفكران مسلمان»، «تاريخ تفكراجتماعي دراسلام»، «جامعه شناسي انقلاب»، «زبان تخصصي»، «نظريه هاي جامعه شناسي1» و «نظريه هاي جامعه شناسي 2» (در مقطع كارشناسي) و «انديشه هاي متفكران مسلمان»، «انديشه متفكرين مسلمان1»، «زبان تخصصي2»، «نظريه هاي جامعه شناسي1» و «جامعه شناسي تاريخي» (در مقطع كارشناسي ارشد و دكتري) مي باشد.آثار : «پيدايش نظريه هاي جامعه شناسي (سال دوم)» (1383) ، «تاريخ و نظرية اجتماعي (سال سوم)» (1383) ، «زبان تخصصي علوم اجتماعي» (1385) ، جامعه، دولت و شهر نشيني: تفكر جامعه شناختي ابن خلدون(سال دوم) (1383)

، هراس بنيادين اروپامداري و ظهور اسلام گرايي ويژگي اثر : (1379)

جنتي، احمد

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

احمد جنتي

محل تولد : اصفهان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1303/12/3

زندگينامه علمي

آية الله احمد جنّتي در سوم اسفند 1305 هجري شمسي در روستاي لادان از بلوك ماربين ، واقع در سه كيلومتري غرب شهرستان اصفهان ، چشم به جهان گشود. پدرش مرحوم ملا هاشم از روحانيون وارسته و بزرگي بود كه از شنبه تا چهارشنبه در شهر اصفهان حضور داشت و به تدريس علوم حوزوي مي پرداخت و روزهاي پاياني هفته را در روستا به سر مي برد. مردم روستاي او كه بيشتر كشاورز و دامدار بودند و عمدتاً از نظر اخلاقي در جايگاه مناسبي قرار داشتند، اگر دچار اختلافي مي شدند براي حل و فصل مسائل خود به او مراجعه مي كردند، وي تا پايان عمر رابطه اش را با حوزه علميه اصفهان قطع نكرد و از محضر عالمان بزرگي همچون حاج آقا رحيم ارباب و حاج سيد علي نجف آبادي بهره برده بود در آمدش منحصر به وجوه شرعي و يا از طريق وعظ و خطابه بود. او يك فرزند بيشتر نداشت . مادر آية الله احمد جنّتي نيز زني پاك و صبور بود و علاوه بر خانه داري ، قرآن و برخي از كتب ديني را تدريس و بعضي از جلسات مذهبي را نيز اداره مي كرد و با صبر و قناعت ، زندگي مي گذارند. در زادگاه آية الله جنّتي و كل آن منطقه مدرسه اي وجود نداشت ؛ از اين رو او به مكتب خانه رفت و خود، اندكي از دروس جديد را خواند و بعدها در

قم ، مقداري زبان انگليسي فرا گرفت . او دورة ادبيات عرب و مقدمات سطح را تا سال 1324 در حوزه علميه اصفهان خواند. دوران نوجواني او با اختناق رضاخاني همراه بود: پوشيدن لباس روحاني براي بسياري از طلاب ممنوع شده بود؛ آنها مي بايست براي پوشيدن آن لباس ، مجوّز دريافت كنند و تنها به تعداد كمي از آنان مجوز داده مي شد. عمامه ها را از سر طلاب برمي داشتند؛ كلاههاي نمدي را پاره مي كردند؛ از سر زنان چادر بر مي داشتند؛ مجالس روضه به تعطيلي كشيده شده بود و مساجد به خلوتي مي گراييد و ... آية الله جنّتي خود، از نزديك شاهد چنين روزگاري بود. او پس از تكميل مقدمات و طي كردن برخي از دروس سطح ، به حوزه علميه قم آمد تا از محضر عالمان و فرزانگان آن ديار نيز بهره ببرد. با ورود به قم به تكميل دروس دورة سطح پرداخت و در درس خارج بزرگاني همچون آية الله العظمي بروجردي (ره ) و امام خميني (ره ) شركت مي جست . در اين مدت از شركت در بحث هاي اخلاق و تفسير نيز غافل نماند. او در اين مدت در مدرسه فيضيه و حجتيه حجره داشت . آية الله جنّتي بخشي از دروس مقدمات را نزد پدرش و بخشي را نزد مرحوم سيد ابوالقاسم هرندي خواند. او بخشي از معاني و بيان را نزد مرحوم سيد محمد باقر ابطحي و بخشي ديگر را نزد حاج شيخ احمد فياض فرا گرفت و معالم را نزد مرحوم حاج شيخ علي مشكاتي آموخت . در قم شرح لمعه را نزد مرحوم شهيد صدوقي آموخت و براي آموختن بخشي از رسائل و قوانين به نزد مرحوم آية الله بهاءالديني

رفت . بخشي از كتاب مكاسب را نزد مرحوم حاج سيد محمد باقر طباطبايي بروجردي فرا گرفت . و براي آموختن كفايه به نزد مرحوم حاج شيخ عبدالجواد اصفهاني و مرحوم مجاهدي رفت . بخشي از مكاسب را نيز نزد مرحوم حاج آقا روح الله كمالوند آموخت .با تكميل دورة سطح به درس خارج بزرگاني چون آية الله العظمي بروجردي (ره )، آية الله العظمي گلپايگاني ، آيت الله العظمي حجّت كوه كمره اي (ره ) و آية الله العظمي امام خميني (ره ) رفت و سالها در درس فقه و اصول ايشان به طور جدي شركت كرد. او در طي اين سالها در بعضي از درسهاي اخلاق نيز شركت مي نمود،تا علاوه بر آموختن علم ، عمل به آنها را نيز فراگيرد. آية الله احمد جنتي در دوران تحصيل خود با فضلائي چون شهيد سعيدي ، شيخ محسن حرم پناهي ، شهيد مفتح ، سيد كرامت الله ملك حسيني ، شيخ ابوالقاسم خزعلي و شيخ محمد علي موحدي كرماني به مباحثه درس مي پرداخت و با بزرگاني چون شهيد بهشتي ، شهيد قدوسي ، آية الله مصباح يزدي ، آية الله سبحاني ، آية الله مشكيني و آية الله اميني رابطة دوستانه و مصاحبت داشت . آية الله جنتي تا كنون آثار علمي و فرهنگي فراواني از خود بر جاي نهاده است . او مدت چهارده سال در مدرسة علميه حقاني به تدريس دروس دورة مقدمات و سطح پرداخته است . مدرسه علمية حقاني ، مدرسه اي بود كه با هزينة يكي از تاجران با تقواي زنجان و با مديريت شهيد قدوسي آغاز به كار كرد. اين مدرسه كه بسياري از بزرگان كنوني حوزه ، در ادارة آن شركت داشتند، با ابتكار شهيد بهشتي و با طرحي نو و شيوه اي تازه در تدريس و تحصيل

و با برنامه اي منسجم و امروزي ، به تربيت و آموزش طلاب از مقدمات تا سطح مي پرداخت كه بسياري از مديران و متصديان امور قضايي و اصحاب فرهنگ و پژوهشگران امروز جامعه در آن پرورش يافتند. طلاب اين مدرسه در بسياري از فعاليتهاي علمي و سياسي دورة طاغوت و پس از آن ، در اداره و برنامه ريزي علمي و فرهنگي سياسي انقلاب اسلامي شركت كردند و اين حاصل تلاش استادان اين مجموعه ، از جمله آية الله احمد جنتي بود. آية الله جنتي به ترجمة برخي از كتب حديث پيشينيان ، از جمله «اثبات الهداة »، «ايقاظ الهجعه »، «تحف العقول » و «المواعظ العددية » پرداخته است .فعاليتهاي علمي و فرهنگي و تحصيل فقه و اصول مانع فعاليتهاي سياسي آية الله جنتي نگرديد. فعاليتهاي سياسي در پروندة زندگاني او گاه بيشتر و بهتر مي درخشد. آية الله احمد جنتي پيش از پيروزي انقلاب اسلامي ، در سخنرانيها، اجتماعات عمومي و جلسات خصوصي همواره به افشاي ماهيت پليد حكومت پهلوي و ضرورت براندازي اين حكومت وابسته مي پرداخت . او كه خود سالها شاگرد مرجع عالي قدر شيعه ، امام خميني (ره ) بود، همواره ديگران را به پيروي از راه امام (ره ) دعوت مي كرد. از سوي ديگر در درون حوزه ، ضمن ملاقات با علما و مراجع ، آنها را از آخرين اخبار حركت انقلابي امام و مردم با خبر مي ساخت . او با عضويت در جامعة مدرسين حوزه علميه قم ، به برنامه ريزي هماهنگ براي برپايي راهپيمايي ها، نوشتن اعلاميه ها و ارتباط با ديگر مراكز مرتبط با نهضت امام خميني (ره ) _ همانند جامعه روحانيّت مبارز _ مي پرداخت . آية الله جنتي همواره ارتباط خود را با امام (ره ) حفظ مي كرد تا با الهام گيري از ايشان ، از آخرين

فعاليتهاي مبارزاتي در قم ، نجف و ديگر شهرها اطلاع پيدا كند. او بارها در قم ، رفسنجان و جزيرة خارك مورد تهديد و تعقيب رژيم شاه قرار گرفت و چند بار در قم بازداشت شد. او سه نوبت به زندان رفت و مجموعاً سه ماه زنداني شد و يك بار هم دستگير و به مدت سه سال به اسدآباد همدان تبعيد شد. فعاليتهاي وي پس از انقلاب نيز ادامه يافت . با پيروزي انقلاب اسلامي در سال 1357، آية الله جنتي در مسؤوليتها و سنگرهاي گوناگوني به ايفاي نقش پرداخت . نخستين مسؤوليت او پس از پيروزي انقلاب ، قضاوت در دادگاه هاي انقلاب با حكم امام خميني (ره ) بود. بر كناري و گاه اعدام قضات دوران حكومت شاه ، فقدان قوانين و آيين نامه هاي اجرايي در دادگاهها، عدم آشنايي افرادِ مؤمن و انقلابي با سير اجرايي كار قضاوت و مشكلات متعدد ديگر، كار در دستگاه قضايي سالهاي نخستين انقلاب را دشوار ساخته بود. با وجوداين مشكلات ، بزرگاني چون شهيد قدوسي ، شهيد بهشتي و آية الله جنتي در اين عرصه پاي نهادند به تدوين و اصلاح ساختار قضايي كشور پرداختند. دستگاه قضايي منسجم امروز كشور ما، حاصل تلاش اين عزيزان در آن سالهاست . از مسؤوليتهاي مهم آية الله جنتي عضويت در شوراي نگهبان قانون اساسي ، از نخستين روزهاي تشكيل اين نهاد مقدس است . شوراي نگهبان از نهادهاي مهم انقلاب به شمار مي آيد كه با وجود آن ، مي توان گفت توطئه هايي چون داستان مشروطه تكرار نخواهد شد و همواره ، مصوّبات مجلس ، از صافي فقه اسلام و قانون اساسي خواهد گذشت . اين نهاد همواره مورد هجمة دشمنان انقلاب قرار گرفته است . آية الله جنتي در

طول عمر 24 ساله اين نهاد، بارها با عنوان عضو فقيه اين شوري ، به دفاع از اين نهاد و مباني انقلاب اسلامي پرداخته است .

برگرفته از كتاب :گنجينه دانشمندان (جلد نهم)

جوادي، قاسم

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

قاسم جوادي

محل تولد : پاكدشت

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1335/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب قاسم جوادي در سال 1350 وارد حوزه علميه قم شدم بعد از طي دروس رسمي حوزه كه فقه و اصول و ادبيات بود در سال 56 در درس خارج شركت كردم ، همزمان با دروس رسمي حوزه از سال 54 تا 68 فلسفه و عرفان نظري را نزد اساتيد متعددي گذراندم،سپس دوره هاي زبان انگليسي دفتر تبليغات را گذراندم و سرانجام در دوره دين شناسي مؤسسه امام خميني شركت كردم و در كنار درسهاي حوزه، تاريخ را خودم مطالعه كردم و از مباحث تاريخ به مباحث مذاهب اسلامي كشيده شدم و از سال 55 درسهاي حوزه را تدريس كردم و از سال 62 تا كنون در دانشگاههاي متعدد نظير دانشگاه كرمان، تهران، فردوسي، مقدس اردبيلي، مفيد و باقرالعلوم تدريس داشته ام

جوادي، محسن

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محسن جوادي

محل تولد : ابهر

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1342/1/1

زندگينامه علمي

محسن جوادي در سال 1342هجري شمسي در شهرستان ابهر به دنيا آمد ،او در سال 1360هجري شمسي وارد حوزه علميه قم شد و دروس حوزه را فرا گرفت ، در كنار دروس متداول حوزه در دانشگاه تربيت مدرس تهران رشته فلسفه را پيگيري كرد و در سال 1378 هجري شمسي موفق به اخذ مدرك دكترا در اين دشته شد ، وي هم اكنون رياست دانشگاه تربيت مدرس قم را بر عهده دارد و به كار تحقيق ، تدريس و تأليف نيز مشغول است.

جواري، محمدحسين

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمدحسين جواري در سال 1346 در اهر بدنيا امد. ايشان در سال 1377مدرك دكتري در رشته ادبيات فرانسه و تطبيقي را از دانشگاه سوربن پاريس- فرانسه با موفقيت اخذ كرده اند.وي هم اكنون عضو هيئت علمي و دانشيار دانشگاه تبريز مي باشد.گروه : علوم انساني رشته : زبان و ادبيات فرانسه تحصيلات رسمي و حرفه اي : محمدحسين جواري ،تحصيلات ابتدايي را در دبستان شمس به پايان رسانده و ديپلم خود را در سال 1364 از دبيرستان مدرس اخذ كرده اند . ايشان مدرك كارشناسي در رشته زبان وادبيات فرانسه را از دانشگاه تبريز و ازدانشگاه ژول ورن آمين فرانسه و كارشناسي ارشد ادبيات فرانسه وتطبيقي را در سال 1373 از دانشگاه ژول ورن آمين فرانسه دريافت نموده اند و در سال 1377مدرك دكتري در رشته ادبيات فرانسه و تطبيقي را از دانشگاه سوربن پاريس- فرانسه با موفقيت اخذ كرده اند. عنوان پاياننامه: الف - كارشناسي ارشد : سنت - تقليد -

نوآوري در پالكنهاي رب گريه (رمان جديد) ب- دكتري: پايان رمان نو - مسائل زيبايي شناسي و مسائل دريافت ادبي از وراي آثار رب گريه. وقايع ميانسالي : محمد حسين جواري و از سال 1377 بعنوان عضو هيات علمي در گروه زبان فرانسه دانشكده ادبيات فارسي و زبانهاي خارجي مشغول خدمت شده اند. مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : سمتهاي اجرايي محمدحسين جواري : قبلي: رئيس آموزش دانشكده ادبيات فارسي و زبانهاي خارجي - رئيس كتابخانه دانشكده ادبيات فارسي و زبانهاي خارجي فعلي: مدير گروه آموزشي زبان و ادبيات فرانسه دانشگاه تبريز فعاليتهاي آموزشي : فعاليتهاي آموزشي محمدحسين جواري در دانشگاه تبريز به قرار زير است: تدريس دروس كارشناسي وكارشناسي ارشد چگونگي عرضه آثار : فعاليتهاي پژوهشي محمدحسين جواري به ترتيب زير است: تعداد مقاله هاي منتشر شده : 15 مورد تعداد مقاله هاي ارايه شده در كنفرانسها: 14 مورد تعداد كتابهاي تاليف شده : 2 مورد تعداد پاياننامه هاي كارشناسي ارشد: 9 مورد

جوان هوشيار، جعفر

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

جعفر جوان هوشيار

محل تولد : ليلان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1354/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب بعد ازاخذ مدرك ديپلم در رشته رياضي و فيزيك وارد حوزه علميه ولي عصر(عج)شهرستان بناب شدم و شش پايه حوزه را درعرض پنج سال تمام كرده وارد حوزۀ علمميۀ قم شدم و همزمان با دروس حوزوي در مؤسسه امام خميني در رشتۀ روانشناسي پذيرفته شدم و در سال 1384از مؤسسۀ امام خميني(ع) با مدرك كارشناسي فارغ التحصيل شدم والآن مشغول تحصيل دروس حوزوي خارج فقه و اصول هستم.

جوان، حميدرضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حميدرضا جوان

محل تولد : تهران

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1332/7/1

زندگينامه علمي

دروس حوزوي را از سال 1359 در تهران مدرسه آيت الله مجتهدي آغاز كردم و مقدمات را در آنجا گذراندم . سپس لمعتين و اصول فقه مظفر را در قم نزد آيت الله اشتهاردي و حسيني بوشهري خوانده و در سال 1376 رسماَ وارد حوزه علميه قم گرديدم. تا سال 1381 سطح را به اتمام رساندم از سال 1378 همزمان در درس خارج شركت داشتم و تاكنون مشغول به درس خارج فقه واصول مي باشم . حدود سه سال در بخشهاي عقيدتي سياسي و بخش تحقيقات استراتژيك ستاد فرماندهي كل قوا به فعّاليّتهاي آموزشي و پژوهشي مشغول بوده ام و مقالات و جزواتي را تدوين و تأليف نموده ام . در سالهاي اخير تحقيقي نيز در رابطه با تكليف و اباحي گري داشته ام و اكنون نيز به آن مشغول هستم .

دروس دانشگاهي را در مقطع كارشناسي در رشته مهندسي عمران در سال 1385 به

اتمام رسانده ام و حدود پنج سال در دانشگاه امام حسين(ع) عضو هيئت علمي بوده و در ضمن دوره كارشناسي ارشد در دو رشته مديريت ساخت و علوم سيستم ها را تا نيمه هاي دوره گذراندم كه بخاطر علاقه شديد به دروس حوزوي آنها را به اتمام نرسانده و فعّاليّت خود را بر روي دروس حوزوي متمركز نمودم .

جواني گلوجه، رسول

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

رسول جواني گلوجه

محل تولد : تبريز

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1354/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب از سال 1374وارد حوزه علميه شدم. دوران مقدمات حوزه را در حوزه علميه ولي عصر عج شهرستان بناب واقع در آذربايجان شرقي به پايان رساندم.بعد از ورود به قم مشغول دروس سطح حوزه گرديده از دروس اساتيد معظم حوزه استفاده كردم. در همان سالهاي اوليه ورود به حوزه علميه به خاطر علاقه اي كه داشتم، در رشته تخصصي تفسير و علوم قرآني نيز مشغول به تحصيل گرديده و موفق شدم دروس سطح 2 اين رشته را نيز در تاريخ 1383به پايان رساندم.

در ضمن موفق گشتم چندين ترم جزو نفرات ممتاز باشم. و با يك سال تاخير در تاريخ 85 نيز با قبولي در امتحانات ورودي تحصيل در رشته تخصصي تفسير و علوم قرآني را در مقطع كارشناسي ارشد پي بگيرم هم اكنون نيز سه سال است در دروس خارج فقه و اصول مشغول به تحصيل مي باشم كه هم اكنون كه در سال 86 مي باشم سومين سال تحصيل در دروس خارج را مي گذرانيم.در طي اين دوران در ضمن تحصيل در دروس متداول و تخصصي در واحد تحقيقات و پژوهشهاي فرهنگي حوزه، قسمت

قرآن و تربيت و كلام و فلسفه مشغول پاسخ گوئي به سوالات بودم. كه بيش از سه سال سابقه دارم.

مقاله اي با عنوان جوان و بحران هويت اينجانب در هفته نامه پرتو سخن به چاپ رسيد. و مقاله اي نيز با عنوان جوان و هويت در مجله علمي تخصصي معرفت در حال انتشار مي باشد.مقاله ديگري نيز با عنوان (كرامت انسان در سيره نبوي) براي موسسه نشر آثار حضرت امام ره نيز نوشته ام كه در حال چاپ و انتشار مي باشد.اينجانب در سايت اسلامي حضرت استاد هادوي تهراني نيز به عنوان محقق پاسخ به سوالات اينترنتي مشغول مي باشم.همينطور در پژوهشكده علمي – كاربردي باقرالعلوم مربوط به سازمان تبليغات اسلامي هم مشغول به تحقيق مي باشم.اخيرا نيز از پژوهشكده صدا و سيماي مركز قم جهت همكاري در پروژه اي قرآني دعوت گرديده ام.

جورابدوز، محمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد جورابدوز

محل تولد : قم

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1343/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب در سال 1362 بعد از گرفتن ديپلم وارد حوزه علميه قم شدم و در مدرسه ابوالصدق آن روز مشغول به دروس حوزوي شدم مقدمات سيوطي و مغني و منطق را در آن مدرسه به پايان رساندم و در همين ايام در دين تفسير آيت الله جوادي آملي شركت مي كردم و اين درس در مدت 9 سال ادامه داشت. اصول فقه و معالم را نزد استاد محمدي خراساني و لمعه را نزد مرحوم استاد وجداني و خاتمي و عندليب شيرازي به اتمام رساندم.سپس در درس رسائل آيت الله اعتمادي شركت كرم و در همين زمان مكاسب را نزد استاد دوزدوزاني خواندم

و شرح منظومه را نزد استاد فاضل گلپايگاني خواندم و در درس اسفار آيت الله جوادي آملي شركت كردم. كتاب كفايه الاصول را نزد آيت الله قديري خواندم و بعد از اتمام 2 جلد كفايه در درس خارج آيت الله العظمي وحيد خراساني در فقه و اصول از سال 72 شركت كردم كه اين درس خارج هنوز هم ادامه دارد. در سال 71 در دفتر همكاري حوزه و دانشگاه در رشته مديريت دولتي در مقطع ليسانس را گذراندم و مقاله در زمينه مديريت اسلامي نوشتم و مدتي در موسسه تحقيقي مهدويت شركت كرم و مقاله اي در كلام در زمينه فرقه انحرافي بهائيت نوشتم و آن فرقه و عقايد آنها را مورد نقد و بررسي قرار دادم.

جهانبخش، سعيد

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

دكترسعيد جهانبخش درسال 1332 در تبريز، بدنيا آمد.ايشان داراي مدرك دكتري رشته هيدروكليماتولوژي را از دانشگاه كيوتو- ژاپن ( در سال 1366) مي باشد.وي پس از اخذ دكتري رشته فوق از سال 1367 به عنوان عضو هيات علمي در گروه جغرافياي طبيعي دانشكده علوم انساني واجتماعي دانشگاه تبريز مشغول خدمت شدند.نامبرده هم اكنون با رتبه علمي دانشياري به همكاري خود با دانشگاه مذكور ادامه مي دهد.گروه : علوم انسانيرشته : جغرافياگرايش : هيدروكليماتولوژيتحصيلات رسمي و حرفه اي : سعيد جهانبخش تحصيلات ابتدايي را در دبستان فرمانفرمائيان به پايان رسانده و ديپلم خود را در سال 1353 از دبيرستان منصور اخذ كرده اند . ايشان مدرك كارشناسي در رشته جغرافيا را از دانشگاه تبريز و كارشناسي ارشد جغرافياي محيطي را در سال 1362از دانشگاه هيروشيما – ژاپن دريافت نموده اند و در سال 1366 مدرك دكتري در رشته هيدروكليماتولوژي را

از دانشگاه كيوتو- ژاپن با موفقيت اخذ كرده اند . عنوان پاياننامه : الف - كارشناسي ارشد : برآورد تبخير و تعرق از گياهان بر مبناي بيلان آب و بيلان حرارت ب - دكتري : مطالعات بنيادي تبخير و تعرق از شاليزارها وقايع ميانسالي : دكتر جهانبخش در سال 1366 مدرك دكتري در رشته هيدروكليماتولوژي را از دانشگاه كيوتو- ژاپن با موفقيت اخذ كرد. و از سال 1367 به عنوان عضو هيات علمي در گروه جغرافياي طبيعي دانشكده علوم انساني واجتماعي مشغول خدمت شد. مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : از سمتهاي اجرايي و مديريتي دكتر سعيد جهانبخش مي توان به موارد زير اشارت كرد: قبلي : رياست دانشكده- معاونت دانشكده - مديريت گروه - معاونت گروه فعلي:عضو هيئت علمي و دانشيار گروه آموزشي جغرافياي طبيعي دانشگاه تبريز فعاليتهاي آموزشي : فعاليتهاي آموزشي سعيد جهانبخش به ترتيب زير است: الف: تدريس 1-دوره كارشناسي : هوا و اقليم شناسي - آگروكليماتولوژي 2- تحصيلات تكميلي: ميكرو كليماتولوژي -ژئوهيدرولوژي - هيدرومتئورولوژي كمي - زبان خارجه تخصصي ب - برگزاري كارگاه ها : كارگاه آموزشي آب و هواشناسي كاربردي - بهمن 80 دانشگاه تبريز چگونگي عرضه آثار : فعاليت هاي پژوهشي دكتر جهانبش به ترتيب زير است : تعداد مقاله هاي منتشرشده : 24 مورد تعداد مقاله هاي ارايه شده در كنفرانسها : 5 مورد تعداد پاياننامه هاي كارشناسي ارشد : 20 مورد تعداد پاياننامه هاي دكتري : 4 مورد تعداد طرحهاي تحقيقاتي مصوب : 4 مورد

جهانشاهي قاجار، ايرج

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

ويراستار.

تولد: 1305، تهران.

درگذشت: 29 تير 1370، تهران.

ايرج جهانشاهى قاجار تحصيلات ابتدايى و متوسطه را در شهرهاى ملاير و اهواز انجام داد. سپس

به دريافت ليسانس جغرافيا و تعليم و تربيت از دانشكده ى ادبيات دانشسراى عالى نايل آمد. در سال 1338 از مؤسسه تحقيقات و مطالعات اجتماعى دانشگاه تهران درجه فوق ليسانس گرفت و دوره ى يك ساله را در رشته ى آموزش بزرگسالان در دانشگاه منچستر انگلستان گذراند. همچنين در دوره هاى كوتاه مدتى در كشورهاى آمريكا، پاكستان و تايلند درباره ى ادبيات كودكان به مطالعه پرداخت. و از سال 1324 به عنوان معلم در آموزش وپرورش مشغول به كار شد. سپس مدتى نيز به دبيرى و رياست دبيرستانى رسيد.

از جمله فعاليت هاى وى، تأسيس مركز تهيه خواندنى هاى نوسوادان بود كه بعدها به مركز انتشارات آموزشى تغيير نام داد. نشر مجله هاى «پيك كودك»، «پيك معلم و خانواده»، «پيك نوآموز»، «پيك دانش آموز»، «پيك نوجوانان»، «پيك جوانان» از ابتكارات او بود. چندى هم مديريت مجله ى «آموزش و پرورش» را بر عهده داشت. از سال 1357 سرپرستى شوراى ويراستارى فرهنگنامه كودكان و نوجوانان را در شوراى كتاب كودك به عهده گرفت. در سال 1361 همكاى خود را به عنوان مشاور گزينش و تأليف و ترجمه و ويرايش كتاب هاى ادبيات كودكان و نوجوانان با انتشارات فاطمى و واژه آغاز كرد و تا آخرين لحظات زندگى نسبت به تهيه ى آثارى براى كودكان و نوجوانان فعال بود. كتاب هاى بخوانيم و بنويسيم هم يادگار اوست. تأليف او عبارتند از: گل هاى وحشى (1325)، شاخ هاى ملوس (1345)، ازوپ در كلاس درس (1361) قلم موى جادو(1362)، چشم چشم دو ابرو (1363)، بازى هاى ورزشى (1363)، قصه هاى من و بابام (كتاب برگزيده شوراى كتاب كودك در (1362).

برگرفته از كتاب :گلزار مشاهير

جهانگير فيض آبادي، محمدجعفر

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمدجعفر جهانگير فيض آبادي

محل تولد : تهران

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1338/1/1

زندگينامه علمي

آقاي محمد جعفر جهانگير فيض آبادي مشهور به فيض آبادي در خانواده اي مذهبي و عاشق اهل بيت(ع) به دنيا آمد. در سال 1350 هجري شمسي وارد حوزه علميه مشهد شد دروس مقدمات و لمعتين را از نزد آيت الله حجت هاشمي و فاضل هرندي آموخت. پس از آن شور و شوق فراوان او به ادامه تحصيل و استفاده از اساتيد بزرگ آن روزگار سبب شد از ديار خويش به حوزه علميه قم مهاجرت نمايد، در بدو ورود در سال 1358 پاي درس مرحوم آيت الله ستوده نشست (شخصيتي كه هزاران طلبه از محضر او بهره جستند و عالمان بزرگي تقديم حوزه هاي علميه كرد) پس از آن و در سال 1362 به تحصيل درس خارج مشغول گرديد و از شاگردان سرشناس آيات عظام مرحوم شيخ جواد تبريزي و مرحوم محمد فاضل لنكراني گرديد. ذوق خدمت به طلاب علوم ديني سبب شد دوباره به جوار بارگاه ملكوتي ثامن الحجج(ع) باز گردد. ايشان هم اكنون عضو هيأت علمي دانشگاه علوم پزشكي مشهد است و در كنار آن به تدريس در حوزه علميه و دانشگاههايي نظير فردوسي مشغول مي باشد تا در پرورش و تهذيب طلاب و دانشجويان دين خويش را اداء نمايد.

جهانگير، عيسي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عيسي جهانگير

محل تولد : عجب شير

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1355/1/1

زندگينامه علمي

در سال 1355 در شهرستان عجب شير واقع در استان آذربايجان شرقي به دنيا آمدم – تحصيلات ابتدايي و متوسطه را در آنجا گذراندم سپس براي ادامه تحصيلات به قم رفتم. در سال 1370 دارد حوزه علميّه قم شدم

و در مدرسه شهيدين مشغول تحصيل علوم ديني گشتم. از جمله اساتيد برجسته اي كه در حوزه علميّه قم از آنها كسب علم كرده ام آيت الله مروّجي، آيت الله جوادي آملي، آيت الله ميرزا جواد تبريزي، آيت الله مصباح يزدي و حجت الاسلام و المسلمين صادق لاريجاني مي باشند.در سال 1376 همزمان با تحصيلات حوزوي وارد مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره) شدم. كارشناسي و كارشناسي ارشد جامعه شناسي را در اين زمينه به پايان رساندم.

جهانگير، محمدصادق

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمدصادق جهانگير

محل تولد : تهران

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1339/1/1

زندگينامه علمي

آقاي محمدصادق جهانگير فيض آبادي، در سال 1339 هجري شمسي در تهران، در خانواده دوستدار اهل بيت(ع) به دنيا آمد. پدر او اسماعيل نام داشت. شيفتگي به تحصيل علوم ديني سبب گرديد تا ايشان در سال 1355 وارد حوزه علميه مشهد گردد. سطح يك را در ديار مشهد سپري كرد و پس از آن جهت تحصيل علم بيشتر رهسپار قم گرديد و از محضر اساتيد برجسته حوزه علميه قم بهره اي فراوان برد سطح 2 را از محضر آيات ستوده، دوزدوزاني و اعتمادي فرا گرفت، سطح عالي را در محضر مرحوم آيت الله فاضل لنكراني و آيت الله العظمي مكارم شيرازي تلمذ نمود.پس از آن به جوار بارگاه ملكوتي ثامن الائمه برگشت تا در آنجا به خدمت و تحصيل و تدريس بپردازد.

جهانگيري، يحيي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

يحيي جهانگيري

محل تولد : سهرورد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1359/1/1

زندگينامه علمي

يحيي جهانگيري سهروردي به سال 1359 در سهرورد زنجان ديده به جهان گشود روستايي كه مهد پرورش عرفان ، فلسفه و هنر اسلامي است شيخ اشراق سهروردي شيخ عمر شهاب الدين سهروردي و احمد خطاط سهروردي از زادگان اين ديارند.ايشان به خاطر نبوغ علمي هماره مورد تحسين اهالي و معلمان بود علي رغم علاقه معلمان به تحصير او در دبيرستانهاي نمونه وي راه مطالعه علوم حوزوي را آغاز نمود .سال سوم به دعوت مسئولين حوزه خدابنده به تدريس رسمي نيز مشغول شد، در حاليكه 17 سال بيشتر نداشت.

تدريس همزمان با تحصيل او را از آگاهي

يابي به علوم جديد باز نداشت لذا همگام با حوزه دبيرستان را نيز تمام نمود و به يادگيري زبان انگليسي پرداخت. با پايان دوره مقدمات عازم قم شد و افزون بر دروس رسمي ضمن قبول شدن در مركز تخصصي كلام اسلامي در آنجا مشغول شد و فارغ التحصيل گشت.اينك ايشان فارغ التحصيل رشته اديان از دانشگاه در مقدطع ارشد و خارج حوزوي بوده و به زبانهاي انگليسي و عربي مسلط ميباشد .مصاحبه با مطبوعات و شبكه سحر به زبان انگليسي و كسب جوائز در مسابقات شعر از سوابق ايشان است .ايشان علاوه بر اينها به تبليغ درمناطق محروم و دبيرستانها و پايگاههاي بسيج و كانونها مشغول بوده و با سايت شخصي پاسخگوي پرسشها مي باشند.

جهانيان، ناصر

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

ناصر جهانيان

محل تولد : بابل

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1337/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب ناصر جهانيان در سال 1337 در بابل متولد شدم. دوران ابتدايي و دبيرستان را تا اخذ ديپلم در آن شهر سپري كردم. قبل از پيروزي انقلاب اسلامي در دانشگاه تبريز مشغول تحصيل در رشته شيمي شدم و با انقلاب فرهنگي در جهاد سازندگي بابل مشغول فعاليت شدم سال 1360 وارد حوزه علميه قم شدم و در سال 1368 دوره سطح را تمام و درس خارج را از محضر حضرات آيات هاشمي شاهرودى، تبريزى، وحيد خراساني ، سبحاني و مكارم شيرازي استفاده نمودم. از سال 1368 همزمان با دروس حوزوي مجددا به تحصيل در دانشگاه پرداخته و دوره كارشناسي را در رشته اقتصاد در دانشگاه مفيد و مقطع كارشناسي ارشد اين رشته را در سال 1373 در دانشگاه

شهيد بهشتي تهران ادامه و در سال 1376 فارغ التحصيل شدم فعاليت هاي پژوهشي خود را از سال 1372 در دارالحديث شروع و از سال 1375 در پژوهشكده حوزه و دانشگاه و پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي ادامه داده و از سال 1378 در سمت هاي عضو هيئت علمي گروه اقتصاد پژوهشگاه و عضو هيئت تحريريه فصلنامه تخصصي اقتصاد اسلامى مشغول فعاليت مي باشم.

جيبي، سلمان

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سلمان حبيبي

محل تولد : رمنت بابل

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1345/1/1

زندگينامه علمي

سال 1345 در روستاي رمنت بابل در يك خانواده مذهبي به دنيا آمدم . تحصيلات ابتدايي و راهنمايي را در شهرستان بابل به پايان بردم . به دليل علاقه زياد به مسائل ديني از دوران نوجواني در جلسات مذهبي شركت فعال داشتم و اين علاقه وافر به اهل بيت و عصمت و طهارت عليهم السلام و روحانيت موجب شد تا در سال 1361 براي فراگيري علوم اسلامي وارد حوزه علميه قم شدم . از اين سال تا 1370 به فراگيري دروس مقدمات و سطح نزد اساتيد برجسته حوزه پرداختم و از سال 1370 در دروس خارج اساتيد بزرگي چون : آيت الله مكارم شيرازي ، آيت الله خرازي و آيت الله كريمي شركت مي كنم .

در كنار تحصيل به فعاليت هاي علمي و پژوهشي و نيز سفرهاي تبليغي ، فرهنگي ، علمي و تدريس به داخل و خارج پرداختم . در اين راستا با مراكز علمي و پژوهشي مختلف همكاري مي كردم و از سال 1377 به صورت تخصصي در زمينه ماخذ شناسي

و كتاب شناسي فعاليت داشتم كه تا كنون توفيق ارائه خدمات ماخذ شناسي به بيش از چهار صد نفر در موضوعات مختلف علوم اسلامي جهت تدوين پايان نامه هاي كارشناسي ارشد و رساله دكتري را پيدا كرده ام .

چراغي كوتياني، اسماعيل

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

اسماعيل چراغي كوتياني

محل تولد : دزفول

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1354/2/2

زندگينامه علمي

در دومين روز از بهار سال 1354،در روستاي كوتيان از توابع شهرستان دزفول، زاده شدم.تحصيلات ابتدايي و راهنمايي را در زادگاهم گذراندم و در سال 1368وارد حوزه علميه قم شدم.پس از گذراندن دوره مقدمات و سطح، در سال 1377 درس خارج فقه و اصول را آغاز كردم. اصول فقه را خوشه چينِ درس استاد بزرگوارم حضرت آيه الله العظمي سبحاني(مدظله العالي) بودم و درس خارج فقه را با زانو زدن در محضر اساتيد بزرگوارم آيات عظام شبيري زنجاني و مكارم شيرازي(دامت افاضاتهم)،آموختم. در كنار تحصيل در حوزه علميه، در سال 1376 وارد موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني شده و در رشته جامعه شناسي به تحصيل پرداختم. پس از پايان يافتن دوره كارشناسي،در سال 1382 در كارشناسي ارشد همان رشته به ادامه تحصيل پرداختم. و سرانجام در سال 1386 با دفاع از پايان نامه ام ( با عنوان بررسي و تبيين رويكرد اسلام و فمينيسم به كاركردهاي خانواده)موفق به اخذ كارشناسي ارشد در رشته جامعه شناسي شدم.

در كنار تحصيل به پژوهش نيز پرداختم كه حاصل آن مقالاتي است كه در مجلات مختلف به چاپ رسيده است.

چلپي، مسعود

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

دكتر مسعود چلبي متولد 1331 در يزد است. وي ،تحصيلات دانشگاهي خود را در ايران آغاز كرد .او مدرك كارشناسي ارشد رشته علوم اجتماعي را از دانشگاه تهران اخذ نمود .وي براي تكميل معلومات دانشگاهي خود عازم آمريكا شده و در دانشگاه ميشيگان غربي مدرك دكترا (Ph.D) رشته جامعه شناسي را اخذ كرد. نامبرده هم اكنون عضو

هيئت علمي و استاد گروه جامعه شناسي, دانشكده ادبيات و علوم انساني دانشگاه شهيد بهشتي مي باشد. گروه : علوم انسانيرشته : جامعه شناسيتحصيلات رسمي و حرفه اي : سوابق تحصيلي مسعود چلبي به ترتيب زير است. كارشناسي: علوم اجتماعي / 1354 / تهران / دانشگاه تهران كارشناسي ارشد: علوم اجتماعي / 1356 / تهران / دانشگاه تهران دكتري: جامعه شناسي / 1363 / كالامازو / دانشگاه ميشيگان غربي رساله كارشناسي ارشد : آثار تورم اقتصادي بر اوقات فراغت معلمين رساله دكترا : توسعه نيافتگي و سرمايه داري دولتي : يك مطالعه تطبيقي امتحانات حوزه تخصصي -امتحانات جامع جامعه شناسي تطبيقي جامعه شناسي آموزش و پرورش توسعه اجتماعي مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : مسعود چلبي ،عضو هيئت علمي و استاد گروه جامعه شناسي, دانشكده ادبيات و علوم انساني دانشگاه شهيد بهشتي مي باشد.وي عضو سومين دوره هيات مديره انجمن جامعه شناسي ايران ،سردبير پيشين مجله جامعه شناسي ايران و عضو فعال شوراي علمي مجله جامعه شناسي ايران مي باشد. فعاليتهاي آموزشي : سوابق تدريسي و آموزشي مسعود چلبي به قرار زير است: دوره كارشناسي:آمار درعلوم اجتماعي ،جامعه شناسي آموزش و پرورش ،مباني جامعه شناسي ، جامعه شناسي توسعه ،روش تحقيق نظري و روش تحقيق عملي دوره كارشناسي ارشد: آمار پيشرفته ،روش تحقيق كمي ,روش تحقيق كيفي, نظريه هاي جامعه شناسي ( كلاسيك ها ) ,نظريه هاي جامعه شناسي معاصر دروس تدريس شده در دوره دكتري : نظريه هاي روش شناختي ، مسائل اختصاصي روش تحقيق ، روش تحقيق كمي ,جامعه شناسي نظم ,نظريه هاي جامعه شناسي ،روش تطبيقي كيفي فازي آرا و گرايشهاي خاص : علايق پژوهشي مسعود

چلبي : 1- توسعه و نظم اجتماعي 2- نظريه جامعه شناختي 3- جامعه شناسي تطبيقي 4- روش شناسي آثار : بررسي تجربي نظام شخصيت در ايران ويژگي اثر : موسسه پژوهش فرهنگ، هنر و ارتباطات.تهران.13812 تحليل اجتماعي درفضاي كنش ويژگي اثر : نشر ني،تهران،13853 جامعه شناسي نظم:تشريح و تحليل نظري نظم اجتماعي ويژگي اثر : نشرني.تهران,(1375)چاپ چهارم13864 چارچوب مفهومي پيما يش ارزش ها و نگرش ايرانيان ويژگي اثر : انتشارات طرح هاي ملي,تهران,1383

چلپي، مسعود

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

دكتر مسعود چلبي متولد 1331 در يزد است. وي ،تحصيلات دانشگاهي خود را در ايران آغاز كرد .او مدرك كارشناسي ارشد رشته علوم اجتماعي را از دانشگاه تهران اخذ نمود .وي براي تكميل معلومات دانشگاهي خود عازم آمريكا شده و در دانشگاه ميشيگان غربي مدرك دكترا (Ph.D) رشته جامعه شناسي را اخذ كرد. نامبرده هم اكنون عضو هيئت علمي و استاد گروه جامعه شناسي, دانشكده ادبيات و علوم انساني دانشگاه شهيد بهشتي مي باشد. گروه : علوم انسانيرشته : جامعه شناسيتحصيلات رسمي و حرفه اي : سوابق تحصيلي مسعود چلبي به ترتيب زير است. كارشناسي: علوم اجتماعي / 1354 / تهران / دانشگاه تهران كارشناسي ارشد: علوم اجتماعي / 1356 / تهران / دانشگاه تهران دكتري: جامعه شناسي / 1363 / كالامازو / دانشگاه ميشيگان غربي رساله كارشناسي ارشد : آثار تورم اقتصادي بر اوقات فراغت معلمين رساله دكترا : توسعه نيافتگي و سرمايه داري دولتي : يك مطالعه تطبيقي امتحانات حوزه تخصصي -امتحانات جامع جامعه شناسي تطبيقي جامعه شناسي

آموزش و پرورش توسعه اجتماعي مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : مسعود چلبي ،عضو هيئت علمي و استاد گروه جامعه شناسي, دانشكده ادبيات و علوم انساني دانشگاه شهيد بهشتي مي باشد.وي عضو سومين دوره هيات مديره انجمن جامعه شناسي ايران ،سردبير پيشين مجله جامعه شناسي ايران و عضو فعال شوراي علمي مجله جامعه شناسي ايران مي باشد. فعاليتهاي آموزشي : سوابق تدريسي و آموزشي مسعود چلبي به قرار زير است: دوره كارشناسي:آمار درعلوم اجتماعي ،جامعه شناسي آموزش و پرورش ،مباني جامعه شناسي ، جامعه شناسي توسعه ،روش تحقيق نظري و روش تحقيق عملي دوره كارشناسي ارشد: آمار پيشرفته ،روش تحقيق كمي ,روش تحقيق كيفي, نظريه هاي جامعه شناسي ( كلاسيك ها ) ,نظريه هاي جامعه شناسي معاصر دروس تدريس شده در دوره دكتري : نظريه هاي روش شناختي ، مسائل اختصاصي روش تحقيق ، روش تحقيق كمي ,جامعه شناسي نظم ,نظريه هاي جامعه شناسي ،روش تطبيقي كيفي فازي آرا و گرايشهاي خاص : علايق پژوهشي مسعود چلبي : 1- توسعه و نظم اجتماعي 2- نظريه جامعه شناختي 3- جامعه شناسي تطبيقي 4- روش شناسي آثار : بررسي تجربي نظام شخصيت در ايران ويژگي اثر : موسسه پژوهش فرهنگ، هنر و ارتباطات.تهران.13812 تحليل اجتماعي درفضاي كنش ويژگي اثر : نشر ني،تهران،13853 جامعه شناسي نظم:تشريح و تحليل نظري نظم اجتماعي ويژگي اثر : نشرني.تهران,(1375)چاپ چهارم13864 چارچوب مفهومي پيما يش ارزش ها و نگرش ايرانيان ويژگي اثر : انتشارات طرح هاي ملي,تهران,1383

چهارسوقي، احمد

قرن:13

جنسيت:مرد

مليت:ايران

فرزند ميرزا محمّد باقر چهار سوقى

صاحب روضات. عالم فاضل محقّق، در 21 ربيع الثانى سال 1263 متولّد، و در نزد پدر و عمّ خود و ديگر علماى اصفهان تلمّذ فرموده، و در نجف اشرف آنرا تكميل نموده، فقيهى جامع، و عالمى فاضل بود.

در چهارشنبه 15 رمضان المبارك سال 1341 در نجف وفات يافته، در جنب عمّ بزرگوار خود مدفون گرديد.

در احسن الوديعه (1: 57) گويد: عالم فاضل زاهد عابد، از غايت زهد، ترك رياست در اصفهان نموده، و به نجف مهاجرت كرده، و در گوشه اى به عبادت و رياضت مشغول گرديده.

زنش بيگم دختر آقا ميرزا محمّد هاشم چهار سوقى است.

برگرفته از كتاب :دانشمندان و بزرگان اصفهان (جلد اول)

چهارسوقي، حسن

قرن:13

جنسيت:مرد

مليت:ايران

فرزند ديگر مرحوم آقا، مسيح: مرحوم حاج مير سيد حسن چهار سوقى است از رؤساى علماى اصفهان، ملجأ و پناه مردم، عالم فضال محقّق مقبول القول، در نزد عموم طبقات از عوام و خواص. مورد توّجه و احترام بوده، در 3 رجب سال 1294 متولّد، و در صبح 5 شبنه 13 جمادى ااولى سال 1377 در اصفهان وفات يافته، جنازه به نجف حمل گرديده، در جوار عمّ بزرگوار خود در وادى السلام مدفون گرديد.

عدّه اى كثير از دانشمندان در مرثيه و مادّه تاريخ وفاتش اشعارى سرودند كه از آن جمله است مادّه تاريخى كه مرحوم آقا حسن رئيس زاده واعظ گفته است:

منوّر مشعلى خاموش شد از علم و از دانش

كه مانندش نيايد در جهان از هيچ مشكاتى

ز سال فوت پرسيد از رئيسى با صفا گفتا

ز جنّت مجتبى سر كرد بيرون گفت روضاتى

1377=40-1417

در خدمت آقا سيد محمّد باقر درچه اى و آقا سيد محمد كليشادى و آخوند كاشى و جمعى ديگر از علما اين شهر

تحصيل نموده تا به درجه اجتهاد نايل گرديد.

كتب زير از تأليفات اوست:

1- تقريرات اصولى استاد علاّمه خود مرحوم درچه اى، در اصل برائت و احتياط 2- تقريرات اصولى استاد نامبرده در مبحث ظن 3- جامع الدر، دو مجلّد، در متفرّقات عربى و فارسى منظوم و منثور 4- جزوات متعدّده در مواعظ منبرى و غيره.

سبط جليل ايشان فاضل بزرگوار آقا سيد محمّد على بن آقا ميرزا محمّد هاشم كتابى مستقل به نام «زندگانى حضرت آية اللَّه چهار سوقى» درباره ايشان و فاميل خود نوشته كه در شرح حال صاحب روضات و خاندانش در كتاب حاضر از آن استفاده زياد شده است.

برگرفته از كتاب :دانشمندان و بزرگان اصفهان (جلد اول)

چيتگر، عبدالرزاق

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عبدالرزاق چيتگر

محل تولد : بابل

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1348/1/1

زندگينامه علمي

در سال 71-70 در شهرستان بابل در مدرسه خاتم الانبياء درس حوزوي را شروع كردم . به خاطر پاره اي از مشكلات براي ادامه تحصيلات به حوزه محمديه قائم شهر رفتم دو سال در آنجا مشغول تحصيل شدم بخاطر رشد تحصيلي از قائم شهر به حوزه قم به صورت آزاد منتقل شدم . در سال اول در امتحانات سه پايه شركت كردم ، و سالهاي بعد تا سال 79 پايه دهم حوزوي را بپايان رساندم . و در كنار درس اصلي حوزه به فلسفه و تفسير مشغول شدم ، بعد از خواندن بدايه و نهايه الحكمه ، منظومه فعلا مشغول خواندن اسفار ملا صدرا هستم.

و در تفسير هم حدودا شش يا بيشتر علاوه بر شركت در كلاس تفسير جزوه، محقق فعال تفسير قرآن موسسه جواد الائمه زير نظر استاد

معظم حجه الاسلام مهدي احدي زيد عزه مي باشم . اولين جلد تفسير موسسه جواد الائمه زير چاپ است. و همچنين 4 سال در درس خارج فقه و اصول استاد محترم محمد جواد فاضل دام عزه شركت مي كنم.

حاج حسيني نبوي، محمدحسن

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد حسن حاج حسيني نبوي

محل تولد : اصفهان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1335/7/1

زندگينامه علمي

محمد حسن حاج حسيني نبوي در سال 1335هجري شمسي در رهنان اصفهان به دنيا آمد او در سن سيزده سالگي (1348ه ش) دروس حوزه را آغاز كرد، استاد در مورد علت آمدنشان به حوزه ميگويد: علت اينكه آمدم طلبه شدم اين است كه قديم ها قبل از اينكه بچه ها مدرسه بروند چيزهائي مي خواندند كه اسمش «پنجل حم» بود بعد هم آموزش فارسي، ابتدا بچه ها قرآن ياد مي گرفتند و بعد فارسي ما پيش يك سيد روحاني مي رفتيم و پنجل حم مي خوانديم ايشان روي ما حساس شده بود كه طلبه شويم، به دليل اينكه وقتي مي خواست برود مسجد چند مرتبه در راه(مغازه پدرم در راه مسجد ايشان بود)به پدرم مي گفت اين را بفرست طلبه بشود، اين پسر هوشش خيلي خوب است ، اصرار ايشان باعث شد بالاخره بعد از كلاس ششم ابتدائي پدرم بگويد كه اين آقا سيد مي گويد: خوب است كه طلبه شوي اگر مي خواهي و علاقه مندي مي گذارم طلبه بشوي. "استاد نبوي در همان ابتدا ،خود را با مطالعه كتب مختلف مأنوس كرد و توانست توشه اي گرانبها براي خود و ديگران جمع آوري كند او در اين باره ميگويد: من خيلي

علاقمند به مطالعات عمومي بودم مدتها در مباحث مديريت كار كردم، مدتي كار شخصي كردم، يعني اينجور نبود كه كلاس يا درس بروم، خودم كار كردم در حدي كه حداقل در بعضي جاها تدريس مي كنيم. "استاد نبوي دروس حوزوه را در شهر اصفهان آغاز كرد و پس از مدتي به قم هجرت نمود، او دراين باره ميگويد: در اصفهان درسم را بطور آزاد شروع كردم پيش يك بنده خدائي درس مي خوانديم (حوزه در آن زمان خيلي بي برنامه بود)بعدها برنامه اي در اصفهان درست شد و آيت الله حاج آقا حسن امامي (خدا حفظشان كند) با بعضي ديگر از آقايان استارت اين برنامه را زدند ما از اولين طلبه هايي بوديم كه در اين برنامه شركت كرديم پنج سال در اصفهان بودم و از محضر آقايان حاج آقا حسن امامي، شيخ علي اكبر فقيه ،ابراهيمي ، عبوديت استفاده كردم و بعد هم به قم آمدم و اصول الفقه و لمعه را شروع كردم. لمعه را خدمت آقاي فاضل هرندي خواندم رسائل و مكاسب را خدمت آيت الله مظاهري خواندم، البته گاهي هم از آقاي ستوده(رحمه الله ) استفاده مي كردم كفايه را هم خدمت آيت الله مظاهري خواندم درس خارج را خدمت آيت الله سبحاني شروع كردم و ايشان آن زمان كه تدريس مي كردند هفت يا هشت شاگرد بيشتر نداشتند كه براي ما خيلي مفيد بود چرا كه خيلي خوب مي توانستيم اشكال كنيم و استفاده بيشتري ببريم چند سال خدمت آيت الله شيخ جواد تبريزي و آْيت الله مكارم و آيت الله وحيد و آيت الله جودي

آملي بهره بردم در بحث فلسفه مدتي خدمت آقاي انصاري شيرازي بودم مدتي هم خدمت آيت الله جوادي آملي در درس اسفار شركت كردم."

حاج حسينيان، مسعود

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

مسعود حاج حسينيان

محل تولد : تهران

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1341/1/1

زندگينامه علمي

آقاي مسعود حاج حسينيان در اول شهريور سال 1341هجري شمسي در خانواده اي متدين ، مذهبي و دوستدار اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام در تهران ديده به جهان گشود.نامبرده پس از فراغت از تحصيل در دوران ابتدايي، راهنمايي و دبيرستان در زادگاه خويش، در پي تشويق خانواده و علاقه خويش به فراگيري علوم ديني در سال 1357 و همزمان با پيروزي شكوهمند انقلاب اسلامي وارد حوزه علميه تهران گرديد از نخستين روزهاي ورود به حوزه علميه با تلاش و كوشش فراوان به تحصيل پرداخت و از درس بزرگان آن ديار بهره هاي علمي فراوان برد اما شوق زيارت كريمه اهل بيت حضرت معصومه سلام الله عليها و تحصيل در حوزه علميه قم او را راهي آن ديار گردانيد پس از مدتي تحصيل در قم اين بار راهي مشهد مقدس و وارد حوزه علميه آنجا شد. از نخستين روزهاي ورود به حوزه علميه مشهد همچون گذشته با تلاش و كوشش فراوان، در درس بزرگان حوزه علميه آن ديارحاضر شد و از محضر ستارگان آن ديار همچون آيت الله فلسفي،آيت الله مرواريد، آيت الله سيدان كسب فيض كرد. ايشان ضمن تدريس در دانشگاه آزاد اسلامي مشهد به تحقيق و پژوهش مشغول مي باشد و تا كنون در

اين زمينه از هيچ كوششي دريغ نكره است.

حاج سيد جوادي، كمال

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

دكتر كمال حاج سيد جوادي در سال 1330 در تهران متولد شد.ايشان پس از دريافت دكتري رشتۀ تاريخ و همچنين دكتراي رشته فلسفه ،تحصيلات حوزوي را نيز از سال 1347 در تهران آغاز كرد. او داراي اجازه روايتي ازمرحوم آيت الله العظمي مرعشي نجفي و مرحوم آيت الله علامه شيخ محمدتقي شوشتري مي باشد.تصحيح كتاب"زبدۀ التواريخ" كمال سيد جوادي ، در دوره دوازدهم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به عنوان كتاب سال برگزيده شد.

گروه : علوم انساني

رشته : فلسفه

تحصيلات رسمي و حرفه اي : كمال حاج سيد جوادي پس از اخذ ديپلم رياضي و مدرك كارشناسي فني و كارشناسي ارشد در رشتۀ فرهنگ و تمدن اسلامي به درجۀ دكتري در رشتۀ تاريخ و همچنين دكتراي فلسفه نائل آمد.وي تحصيلات حوزوي را نيز از سال 1347 در تهران آغاز كرد و داراي اجازه روايتي ازمرحوم آيت الله العظمي مرعشي نجفي و مرحوم آيت الله علامه شيخ محمدتقي شوشتري مي باشد.

استادان و مربيان : كمال حاج سيد جوادي از مرحوم آيت الله العظمي مرعشي نجفي و مرحوم آيت الله علامه شيخ محمدتقي شوشتري اجازه روايتي را دريافت داشت.

جوائز و نشانها : تصحيح كتاب"زبدۀ التواريخ" كمال حاج سيد جوادي ، در دوره دوازدهم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به عنوان كتاب سال برگزيده شد.

--------------------------------------------------------------------------------

آثار :

1 اخوان المسلمين مصر در امتحان تأريخ

2 دستورنويسي فارسي در شبه قاره

3 زبده التواريخ

ويژگي اثر : تصحيح،اين كتاب در دوره دوازدهم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران ،از طرف وزرات فرهنگ و ارشاد اسلامي معرفي و برگزيده شده است.آشنايي با كتاب: «زبده التواريخ»: زبده التواريخ؛ حافظ ابرو؛ تصحيح سيدكمال حاج سيدجوادي؛ تهران: نشر ني، 1372. 2 ج. زبد?التواريخ، چهارمين ربع از كتاب حافظ ابرو به نام مجمع التواريخ السلطانيه است. اين كتاب كه به شرحِ وقايع دوران شاهرخ تيموري پرداخته و نكات مهم تاريخ سياسي – اجتماعي جامعه ايراني در دهه هاي نخستين قرن نهم را نمايان مي سازد يكي از مهمترين منابعي به شمار مي رود كه بايد مورد توجه و نظر پژوهشگران اين دوره از تاريخ كشورمان قرار گيرد. در تصحيح كتاب مذكور، مصحح، از چهارنسخه خطي معتبر استفاده كرده و بهره گيري از منابع و متون نگاشته شده در عصر مؤلف جهت توضيح و تشريح ابهامات، از موفقيت هاي چشمگير مصحح است. در مقدمه كتاب، طي 9 بخش، مورّخان نيم? اول قرن نهم هجري، از جمله حافظ ابرو و تأليفات وي، نسخ خطي زبدةالتواريخ، ويژگي ادبي نثر زبد?التواريخ و روش كار مصحح تشريح شده است. وجود فهارس متعدد و مختلف از ويژگي هاي برجسته اين اثر است.

4 صبح آفرينش

5 ميراث جاودان، كتيبه ها و سنگ نبشته هاي فارسي در پاكستان

ويژگي اثر : 2 جلد

حاج شريفي خوانساري، محمدرضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد رضا حاج شريفي خوانساري

محل تولد : خوانسار

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1341/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب محمد رضا حاج شريفي خوانساري در

سال 1341 شمسي در شهرستان خوانسار در حجر علم و ورع تولد و پرورش يافتم ؛ پدرم آيت الله حاج شيخ غلامعلي حاج شريفي خوانساري _ دام ظله _ پدر بزرگم مرحوم آيت الله حاج شيخ محمد ابراهيم حاج شريفي خوانساري _ قدس سره _ و جدم مرحوم آخوند ملا علي اكبر حاج شريفي خوانساري _ قدس سره _ همگي از علماي عاملين بوده اند .در مدارس ملي رزاقپور و كامكار قم تحصيل نمودم . بر اثر جو آكنده از معنويت و تقواي خانوادگي فكر بهترين شغل براي آينده ام كه رضاي بيشتر خداوند و نيل افزونتر به كمال و معنويات و خدمت به دين مبين اسلام در آن باشد ، مرا بر آن داشت كه از سال 1355 شمسي مشغول تحصيل علوم ديني در حوزه علميه قم بشوم و خود را در سلك سربازان حضرت ولي عصر _ عج الله تعالي فرجه _ درآورم .علوم اوليه و ادبيات را از محضر مرحوم علامه حاج شيخ محمد علي مدرس افغاني و برخي ديگر از اساتيد حوزه استفاده كردم .سطح را از حضور حضرات آيات : آقاي حاج شيخ علي پناه اشتهاردي و آقاي حاج شيخ مصطفي اعتمادي بهره مند گرديدم ، و سطح عالي را خدمت حضرات آيات : آقاي حاج شيخ محمد تقي ستوده و آقاي حاج شيخ احمد پاياني به پايان رساندم .

علوم كلام، تفسير، رجال و درايه را نيز از خدمت حضرات آيات : آقاي حاج شيخ جعفر سبحاني و آقاي حاج شيخ علي پناه اشتهاردي بهره بردم .خارج فقه و اصول را هم از محضر آيات عظام : آقاي حاج

سيد محمد رضا گلپايگاني ، آقاي سيد شهاب الدين نجفي مرعشي ، آقاي حاج سيد رضا صدر ، آقاي حاج سيد محمد روحاني ، آقاي حاج شيخ محمد تقي بهجت ، آقاي حاج سيد محمد شاهرودي و آقاي حاج شيخ حسين وحيد خراساني استفاده كافي نمودم . حكمت و عرفان را نيز از خدمت آيت الله حاج آقا رضا صدر بهره مند شدم .در كنار درس و بحث معمول حوزه ، علاقه شديدي به خواندن كتب گوناگون در علوم و فنون مختلف داشتم. ساعتهاي متوالي و بسياري از اوقات تا پاسي از نيمه شب و گاه تا اذان صبح همچنان سرگرم مطالعه و پژوهش بودم ، و كرارا اتفاق مي افتاد كه شام خوردن را فراموش مي كردم ؛ حتي در تعطيلات تابستان و ديگر تعطيلات حوزه ، تنها كارم مطالعه و تحقيق تمام وقت در كتاب ها بود ، هرچند از كثرت آن ديدگانم كم سو شد ، ولي هيچ وقت از آن سير نشدم و خسته نگشتم و موفق به خواندن كتاب هاي بسيار زيادي در : تفسير ، علوم قرآني ، حديث ، تاريخ ، اخلاق و ... شدم و بر برخي از آنها حواشي زدم .اواخر سال 1362 شمسي در زيارت حضرت ثامن الحجج علي بن موسي الرضا _ عليه آلاف التحيه و الثناء _ درخواست توفيق انجام خدمات سودمندي به دين مبين اسلام را نمودم كه باقيات الصالحاتي محسوب شود و بحمد الله حاجتم مقرون اجابت قرار گرفت و از همان سال در حاشيه تعليم و تعلم دروس حوزه به نويسندگي نيز پرداختم و نخستين اثر خود را درسال 1365

شمسي به عنوان «سيماي ابوذر غفاري» تمام نمودم كه استادم مرحوم آقاي حاج آقا رضا صدر هم مقدمه اش را نگاشت (كه كاملترين و تحقيقي ترين كتاب پيرامون زندگاني ابوذر است) و تا كنون توفيق تاليف ، تحقيق ، و تصحيح كتاب هايي در موضوعات مختلف رايافته ام و همچنان مشغولم و با امامت جماعت در مسجد حضرت ابوالفضل (ع) در خيابان باجك دو قم و رسيدگي به امور مسلمين انجام وظيفه نموده و با شماره تلفن : 7727489 پاسخگوي مسائل شرعي و شبهات علمي و اعتقادي داخل و خارج از كشور مي باشم ؛ و لله الحمد و له الشكر .

حاجبي، غلامرضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

غلامرضا حاجبي

محل تولد : بندر عباس

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1360/7/1

زندگينامه علمي

بعد از اتمام دوره پيش دانشگاهي دررشته رياضي و فيزيك و رها كردن قبولي دانشگاه ،در سال1379وارد حوزه علميه شدم .ابتدا در مدرسه علميه نبي اكرم (ص)شرق تهران قبول شدم و به مدت 5سال دوره مقدمات رابه پايان رساندم .در اين دوره 5ساله از اساتيدي همچون آية الله نجفي تهراني و مقدم قوچاني وحجج الاسلام آقايان :اسكندري ،جان نثاري ،دكتر قربانعلي و...استفاده بردم . از ابتداي ورود به حوزه شوق عجيبي به تحقيق و نوشتن داشتم لذا براي هر درس تحقيقي به دفتر و استاد مربوطه تحويل مي دادم .كه شامل تحقيق در اخلاق ،منطق ،فقه واصول و معاني بيان بود . پس از پايان مقدمات ملبس شدم و وارد حوزه علميه قم گشتم اما لازم به ذكر است كه در سال سوم و چهارم طلبگي ،بر اساس فرموده مقام عظماي ولايت

در سال خدمت رساني و پاسخگوئي 2جزوه نوشته و به چاپ رساندم كه بتوانم مقداري به منويات آن عظيم الشان نزديك گردم .و ابتكاري كه در اين نوع نوشته ها داشتم اين بود كه چهل حديث در مورد خدمت رساني و پاسخگوئي را انتخاب كرده با ترجمه روان و سند آن ذكر شود و با داستان مربوط به آن تكميل گردد كه تفسير حديث به داستان مي باشد .در اين مدت نوشته جاتي درباره امر به معروف و نهي از منكر ،نماز جماعت ،معجم الذنوب (گناهان )،آيات النبي ، تهيه كرده ام كه مجالي براي طبع و چاپ نداشتم .از ابتداي ورود به حوزه علميه قم و آشنائي با آية الله غرويان ،در نوشتن فرهنگ مسجد و نوشتن مقالات براي مسجد همت گماشتم .معظم له در نوشتن و تاليف تشويق و مساعدتهاي وافري كرده اند و ترجمه اصول كافي را به اينجانب سپرده اند كه به كمك جمعي از دوستان به پايان رسانده ايم .كتاب اخلاق جوانان ازديدگاه پيامبر اعظم (ص)در سال پيامبر اعظم (ص) را نوشته و با مساعدت يكي از دوستان درتيراژ 5000نسخه چاپ و در آموزش و پرورش بندرعباس به مسابقه گذاشتند .همين كه در تاليفات جمعي و ترجمه اي جمعي و گروهي شركت دارم .بنده سردبير نشريه آموزش داخلي محراب نور وابسته به دفتر مطالعات و پژوهشهاي مركز رسيدگي به امور مساجد مي باشم .در پايه هشت حوزه مشغول به تحصيلم و.........

حاجي ابراهيمي، رضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

رضا حاجي ابراهيمي

محل تولد : تهران

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1340/1/1

زندگينامه علمي

دوران تحصيلات ابتدايي و متوسطه تحصيلاتم را در مدارس

دولتي گذرانده ، در شانزده سالگي ديپلم رياضي گرفته ، در همان سال وارد دانشگاه شدم. در اثناي انقلاب فرهنگي به حوزه قم آمدم و تحصيلات طلبگي را به صورت غير رسمي شروع كردم ، با بازگشايي دانشگاهها به ادامه تحصيل پرداخته ، درسال 1365 در رشته مهندسي شيمي (گرايش پتروشيمي) از دانشگاه صنعتي اصفهان فارغ التحصيل شدم و در سال 1366 در كارشناسي ارشد مهندسي هسته اي در دانشگاه صنعتي شريف وارد شدم و در كنار دروس حوزه به ادامه تحصيل پرداختم؛ در سال 1368 به طور رسمي وارد حوزه علميه قم شده و رسما طلبه شدم از آن زمان به اين سو عمده وقتم به تحصيلات حوزوي طي شده و در اثناي تحصيلات حوزوي مجددا دوره كارشناسي ارشد فلسفه و كلام اسلامي را در دانشكده تربيت مدرس قم و سپس دوره دكتراي فلسفه و كلام اسلامي را در دانشكده الهيات دانشگاه تهران طي كردم. در سالهاي تحصيلات حوزوي در كنار تحصيل ، تدريس نيز جزو اصلي ترين كارهاي علمي حقير بوده است ، اين تدريس مشتمل بر صرف، نحو، بلاغت منطق، اصول و فلسفه بوده است و هم اينك نيز عمده وقت حقير به تدريس و تدوين مي گذرد.

حاجي احمدي، محمود

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمود حاجي احمدي

محل تولد : اصفهان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1339/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب در تحصيلات كلاسيك در رشته رياضي _ فيزيك با گرفتن ديپلم در دبيرستان جامع سعدي اصفهان در سال 1358 اولين مرحله را سپري كردم و در همان سال در رشته فيزيك وارد دانشگاه اصفهان شدم و بعد از چند ترم تحصيل به علت

علاقه به دروس حوزوي با انصراف از دانشگاه به تحصيل در حوزه اصفهان پرداختم و در مدت كمي مقدمات را با موفقيت سپري نموده و منطق و فلسفه را نيز با خواندن كتاب هايي مانند شمسيه _ شرح مطالع _ منظومه و نهايه الحكمه و بدايه الحكمه ادامه دادم و سپس براي تحصيل در مقطع سطح به حوزه علميه قم آمدم و با شركت در دروس اساتيد بزرگوار آن حوزه مانند آيت الله پاياني _ تهراني _ محقق _ اعتمادي _ جوادي آملي ضمن خواندن كتاب هايي لمعه _ رسائل مكاسب و كفايه از تفسير و اسفار آيت الله جوادي آملي بهره بردم .

سپس از دروس خارج آن حوزه شريف به مدت ده سال با شركت در دروس آيات عظام محقق داماد _ وحيد تبريزي بهره بردم. سال 1369 در امتحان مركز تربيت مدرس قم (دانشگاه قم) شركت نموده و در دوره كارشناسي ارشد الهيات و معارف اسلامي پذيرفته شدم و با سپري كردن بالغ بر 74 واحد درسي و پايان نامه در سال 1374 موفق به اخذ كارشناسي ارشد شدم و سپس بنابر اقتضائات خانوادگي و ضرورت براي انجام فعاليت به دانشگاه اصفهان آمدم .

از سال 76 تاكنون در گروه معارف اسلامي دانشگاه اصفهان مشغول به كار هستم و فعلاً عضو هيئت علمي اين گروه مي باشم و در ضمن با دانشكده معارف قرآني اصفهان همكاري علمي دارم و به طور مداوم به تدريس در آنجا اشتغال دارم.در سال 1385 در امتحان دكتري پژوهشگاه حوزه و دانشگاه در گرايش علوم قرآن و حديث شركت نمودم و بعد از موفقيت در آزمون كتبي و امتحان شفاهي فعلاً به عنوان

دانشجو در آن مركز پذيرفته شده ام.

حاجي اسماعيلي، محمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد حاجي اسماعيلي

محل تولد : وسفو نجرد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1350/1/1

زندگينامه علمي

بنده دوران ابتدائي و راهنمائي را در روستاي وسفونجرد از بخش خلجستان قم سپري نمودم و در ضمن تحصيل مانند ديگر بچه هاي روستائي به كار كشاورزي مشغول بودم و بعد از اتمام تحصيلات راهنمايي نيز مدتي در روستا مشغول كشاورزي نمودم و در سال شصت و هشت براي تحصيلات طلبگي به قم آمدم، شوق اصلي من براي آمدن به حوزه سيد بزرگواري بودند بنام آقاي تقوي كه در روستا بودند و خودشان مقداري دروس حوزوي خوانده بودند و معلومات خوبي داشتند كه بنده در مدتي كه در روستا درس مي خواندم بعد از تمام شدن درس با چند نفر ديگر خدمت ايشان مي رسيديم و آموزش قرآن مي ديديم و در ضمن نكات اخلاقي خوبي نيز ايشان مي فرمود به جهت اينكه از شاگردان خصوصي آيت اله سيد حسين فاطمي بودند و از اين رو نقش موثري در تربيت بنده داشتند به هر حال با مساعدت ايشان به قم آمدم و مشغول درس طلبگي شدم و بعد از اتمام سال تحصيلي در قم در تعطيلات تابستان، با برخي از دوستان به مشهد مي رفتيم و تعطيلات را مشغول مباحثه و مطالعات آزاد مي شديم. بعد از اتمام پايه پنج حوزه كم كم به امر تبليغ نيز پرداختم ابتدا در تابستان براي دانش آموزان تدريس مي نمودم و سپس در ايام ماه مبارك رمضان و محرم به تبليغ مي رفتيم از آنجا كه به كار با كودكان علاقه مند بودم

يك دوره آموزش تربيت مربي كودكان و نوجوانان را در سال هفتاد و سه گذراندم و سپس در همان مركز در بخش تحقيقات مشغول كارهاي قرآني شدم و يك كار گروهي را مشغول شديم كه آيات قرآن از اول تا آخر به صورت سؤال و جواب طرح مي كرديم براي نوجوانان كه جزء اول آن به صورت كتاب منتشر شد و چند جزئي هم به صورت جزوه ولي كار ناتمام باقي ماند در سال هفتاد و هفت همزمان با درس معمول حوزه در رشته تخصصي علوم قرآني دفتر تبليغات دوره محققي و نويسندگي علوم قرآني را گذراندم در سال هفتاد و هشت پس از اتمام سطح به درس خارج مشغول شدم و اصول را با استاد احمد عابدي كه با خواهش خودمان در منزلشان گذاشته بود شروع كردم و فقه را در درس آيت الله جوادي آملي در فيضيه شركت مي كردم و بعد از درس با دوستان مباحثه مي نمودم سال هشتاد و يك در دوره كارشناسي ارشد دانشگاه تربيت مدرس قم پذيرفته شدم و مدت دو سال اين دوره را گذراندم و سپس پايان نامه خود را به نام وحي و تجربه ديني به راهنمايي استاد رباني گلپايگاني كه چند سالي در درس كلام ايشان در فيضيه شركت مي كردم تدوين نموده و دفاع كردم در كنار فقه و اصول به تفسير علاقه زيادي داشتم و چند سال در درس تفسير آيت الله جوادي آملي و استاد خاتمي شركت مي كردم و اكنون نيز دوره مهارت هاي بيان تفسير را مي گذرانم. و مشغول كارهاي تحقيقاتي در زمينه قرآني هستم.

حاجي حسينيان، مسعود

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

مسعود حاجي

حسينيان

محل تولد : تهران

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1341/7/1

زندگينامه علمي

آقاي مسعود حاج حسينيان در اول شهريور سال 1341هجري شمسي در خانواده اي متدين ، مذهبي و دوستدار اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام در تهران ديده به جهان گشود.نامبرده پس از فراغت از تحصيل در دوران ابتدايي، راهنمايي و دبيرستان در زادگاه خويش، در پي تشويق خانواده و علاقه خويش به فراگيري علوم ديني در سال 1357 و همزمان با پيروزي شكوهمند انقلاب اسلامي وارد حوزه علميه تهران گرديد از نخستين روزهاي ورود به حوزه علميه با تلاش و كوشش فراوان به تحصيل پرداخت و از درس بزرگان آن ديار بهره هاي علمي فراوان برد اما شوق زيارت كريمه اهل بيت حضرت معصومه سلام الله عليها و تحصيل در حوزه علميه قم او را راهي آن ديار گردانيد پس از مدتي تحصيل در قم اين بار راهي مشهد مقدس و وارد حوزه علميه آنجا شد. از نخستين روزهاي ورود به حوزه علميه مشهد همچون گذشته با تلاش و كوشش فراوان، در درس بزرگان حوزه علميه آن ديارحاضر شد و از محضر ستارگان آن ديار همچون آيت الله فلسفي،آيت الله مرواريد، آيت الله سيدان كسب فيض كرد. ايشان ضمن تدريس در دانشگاه آزاد اسلامي مشهد به تحقيق و پژوهش مشغول مي باشد و تا كنون در اين زمينه از هيچ كوششي دريغ

نكره است

حاجي ده آبادي، احمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

احمد حاجي ده آبادي

محل تولد : ميبد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1349/1/1

زندگينامه علمي

از سال 1363 وارد حوزه علميه قم شده و در كنار آن در دبيرستان شبانه دين و دانش مشغول به تحصيل شدم. در سال 1371 در دانشگاه مفيد در رشته حقوق پذيرفته شدم. در سال 1375 در همين دانشگاه در مقطع كارشناسي ارشد حقوق جزا و جرم شناسي به تحصيل پرداختم. در تابستان سال 1378 از پايان نامه خود با عنوان " سياست تقنيني جزائي مطلوب بر اساس نظام قضائي اسلام" دفاع كردم. در بهمن ماه 1378 در مقطع دكتري حقوق جزا و جرم شناسي در دانشگاه شهيد بهشتي پذيرفته شدم و در مهر ماه 1385 از رساله دكترين خود با عنوان "مطالعه تطبيقي جبران خسارت بزهديده به هزينه دولت و نهادهاي عمومى" با نمره 19 و درجه عالي و تقدير هيات ژوري دفاع نمودم. از سال 1380 تا كنون عضو هيات علمي پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي هستم.

حاجي ده آبادي، محمدعلي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمدعلى حاجي ده آبادي

محل تولد : قم

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1344/1/1

زندگينامه علمي

در سال 1362 و پس از اخذ ديپلم علوم تجربي وارد حوزه شدم. مقدمات را در مدرسه علميه كرماني ها گذراندم. سپس به دروس سطح حوزه مشغول شدم و همزمان در برنامه دوره آموزش موسسه در راه حق شركت كردم، پنج سال دوره آموزشي موسسه را طي كردم و سپس با تشكيل گروه علوم تربيتي در پژوهشكده حوزه و دانشگاه در برنامه آموزشي علوم تربيتي با گرايش فلسفه و تاريخ تعليم و تربيت

اسلامي شركت كردم، دروس حوزه نيز استمرار يافت. البته ضروري ديدم تا با حضور در دانشگاه و طي كردن دروس دانشگاهي در فضاي دانشگاهي از وضعيت دانشگاه آشنايي داشته باشم و از قضا ليسانس حقوق را برگزيدم.

و پس از گذراندن ليسانس حقوق و فوق ليسانس حقوق جزا در امتحانات دكتراي حقوق جزاي دانشگاه تهران شركت كردم و پذيرفته شدم به دليل اهميت علوم ميان رشته اي و به لحاظ معلوماتي كه در كارشناسي ارشد فلسفه و تعليم و تربيت پيدا كردم حوزه مطالعاتي جرم شناسي را بسيار مفيد ديدم و تاكنون در اين حوزه و نيز جامعه شناسي جنايي مطالعه، تدريس و تحقيق داشته ام. محصول و ثمره فعاليت علمي من در اين حوزه ها در قالب مقالات، پژوهش و كتاب هايي كه مشخصات آن خواهد آمد. ضمنا به تدريس اين درس در مقطع كارشناسي و كارشناسي ارشد و سطح 3 حوزه مشغول بوده ام. هم اكنون بحث بسيار مهم جايگاه اصلاح و درمان مجرمان در سياست جنايي اسلام را پي گيري مي كنم. از اساتيد معزز و محترم حوزوي مي توانم به آيت الله تبريزي آيت الله سبحاني حجت الاسلام اعرافى، حجت الاسلام محمدي اشاره كنم و در دانشگاه نيز از محضر اساتيدي همچون دكتر گرجى، دكتر آشورى، دكتر نجفي ارند آبادى، دكتر سيد محمد حسيني وآيت الله معرفت ... بهره برده ام.

حاجي رحيميان، محمدحسن

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد حسن حاجي رحيميان

محل تولد : شبستر

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1345/1/1

زندگينامه علمي

بعد از اخذ ديپلم از دبيرستان شهدا با عنايت به علاقه وافري كه به علوم حوزوي داشتم و

با تشويقات ابوي مرحوم كه از علماء و روحانيون عامل و مهذب و متقي بودند جهت فراگيري علوم حوزوي به قم مقدسه هجرت نمودم. ابتدا در مدرسه حضرت امام خميني(ره) با مديريت حجت الاسلام والمسلمين عطايي مشغول به تحصيل شدم و مقدمات را در مدارس حضرت امام صادق(ع) و مدرسه مباركه رضويه پايان بردم و سطح را در خدمت حجت الاسلام والمسلمين تهراني و محمدي (اصول)، حضرت آيت الله پاياني و وجداني (فقه) بهره بردم و پس از اتمام سطح از دروس خارج اصول حضرت آيت الله العظمي فاضل لنكراني، علوي گرگاني، مرحوم حضرت آيت الله العظمي تبريزي بهره مند شدم و فقه را در حضور آيت الله العظمي مكارم شيرازي، آيت الله سبحاني و حضرت آيت الله العظمي وحيد خراساني تلمذ نموده و اكنون نيز از محضر اين بزرگواران كمال استفاده را مي برم. در تفسير لياقت شاگردي علامه حضرت آيت الله جوادي آملي و حضرت حجت الاسلام والمسلمين سيد احمد خاتمي را داشته ام. در عين حال برخي موارد تحقيقي و نوشتن كتاب و مقالات پرداخته و اكنون نيز مشغول تدوين كتابي در زمينه موفقيت هاي استاد يا استاد موفق و نيز با توجه به آمار سازمان ملي جوانان كه حدود 142/137/2 نفر دختر متولدين 1355 تا 1360 كه اكنون 26 تا 31 ساله زياد مي باشند و اهميت اجتماعي بودن اين بحران و استفاده بهينه از فرصت و تبديل بحران به فرصت و نيز وجود بانوان بيوه به تعداد زياد و جهت پيشگيري از مشكلات جامعه و حل اين معضل اقدام به كتابي به نام «ازدواج مجدد» نموده ام با عنايت به اهميت موضوع و كار فرهنگي

همه جانبه اينجانب با كمال خرسندي علاقمند به راهنمايي ها و ارشادات علمي و معنوي بزرگان مي باشم.

حاجي رسولي، بهزاد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

بهزاد حاجي رسولي

محل تولد : اصفهان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1334/1/1

زندگينامه علمي

در سال 1334 شمسي در شهر اصفهان متولد شدم و از آنجائي كه از همان دوران كودكي علاقه به علوم اسلامي و مذهبي داشتم پس از گذراندن دبيرستان در سال 1354 شمسي علي رغم مشكلات و موانع ، وارد حوزه علميه اصفهان شدم (در مدرسه ذوالفقار و مدرسه صدر بازار) و نزد اساتيد بزرگ مشغول به فرا گرفتن ادبيات و علوم اسلامي (مانند فلسفه، منطق، فقه، كلام و...) شدم. سال 1360 شمسي براي تكميل تحصيلات خود عازم حوزه علميه قم گرديدم و در آنجا علوم فلسفه ، عرفان ، رجال ، فقه ، اصول ، دوره تخصصي تبليغ ، و ... را فرا گرفتم و پس از اتمام سطح وارد درس خارج شدم و نزد بزرگاني مانند آيات عظام فاضل، وحيد، تبريزى، مكارم شيرازى، و غيره دروس منقول خود را تكميل كردم.در فلسفه توفيق استفاده از محضر اساتيد بسياري ، براي حقير فراهم شد از جمله : استاد جوادي آملي ، حسن زاده آملي و ...

بنده ضمن تحصيلات خود به تبليغ، تدريس، و مشغول بودم كه بعضي از آنها مطبوع شده است و بسياري از آنها هنوز مخطوط باقي مانده است.

حاجي زاده، يدالله

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

يدالله حاجي زاده

محل تولد : زرند كرمان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1354/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب يدالله حاجي زاده فرزند محمد متولد 1354 در روستاي سينك از توابع شهرستان زرند به دنيا آمدم. پدرم كشاورز و مادرم خانه دار مي باشد تحصيلات ابتدايي و راهنمايي

را در شهرستان زرند به پايان رساندم سال 1369 وارد حوزه علميه صالحه كرمان شدم. همزمان تحصيلات كلاسيك خودم را هم ادامه دادم. در سال 1375 موفق شدم در رشته ادبيات ديپلم بگيرم سال 1376 وارد حوزه علميه قم شدم.

در سال 1379 همزمن با تحصيلات حوزوي در دانشگاه باقرالعلوم (ع) مشغول تحصيل در رشته تاريخ شدم دروس حوزوي را تا اتمام سطح به پايان رسانده و مشغول درس خارج هستم . در سال 1383 در مقطع ارشد تاريخ اسلام در دانشگاه باقرالعلوم مشغول تحصيل شدم و در حال حار مشغول تدوين پايان نامه ام هستم. با برخي از مراكز علمي ازجمله بخش فرهنگ و معارف قرآن دفتر تبليغات حوزه همكاري دارم. همچنين در مركز مطالعات حوزه بعضاً به سوالات تاريخي و سؤالات بخش مهدويت پاسخ مي دهم. بعضاً در ايام تبليغي ماه محرم، ماه رمضان و ايام تابستان به تبليغ مي روم.

حاجي صادقي، عبدالله

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عبدالله حاجي صادقي

تابعيت : ايران

زندگينامه علمي

سپاس بي كران و شكر خدا را بر همه نعمت هايش به ويژه نعمت هدايت و ولايت كه كاملترين مرحله آن با تمسك به قرآن و اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام تحصيل مي شود و درود وصلوات الهي بر پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم و ائمه معصومين عليهم السلام و علماء و مصلحان بزرگ به ويژه حضرت امام خميني ره كه با نهضت خود اسلام ناب محمدي ص را احياء كرد و با درود به ارواح پاك شهداي عزيزي كه به اسلام و مسلمين عزت و اقتدار بخشيده و كفر و نفاق را ذليل كردند.

اين

بنده ناچيز و متنعم به الطاف رب العالمين از اينكه در برابر نعمت هاي بي شمار الهي و دولت حقه و فرصت هاي فراواني كه در اختيار داشتم،نتوانستم تكليف و وظيفه خود را انجام دهم، شرمنده و در عين حال چشم اميد به مغفرت و رحمت خدا دارم و آنچه دراين گزارش خواهم آورد اولا نسبت به عنايات خدا و زمينه ها و فرصت هايي كه اسلام و انقلاب براي همه ما فراهم كرده است بسيار ناچيز مي باشد و ثانيا اگر احتمالا در برخي موارد اندك موفقيتي هم حاصل شده باشد آن را لطف و امداد الهي مي دانم نه نتيجه عملكرد خويش،چرا كه به قول آن روحاني شهيد بزرگوار «توان ما به ميزان امكانات در دست ما نيست، بلكه توان ما به ميزان اتصال ما به خداست»

اينجانب در سال 1354 وارد حوزه علميه اصفهان (مدرسه ذوالفقار) شدم و دروس مقدماتي و پايه را در محضر اساتيد بزرگواري مانند آيت الله سيد حسن امامي و حجت الاسلام و المسلمين علي اكبر فقيه گذراندم و سال 1358 به حوزه علميه قم وارد شدم و سطوح عاليه را در محضر اساتيد برجسته اي نظير مرحوم آيت الله ستوده، آيت الله اعتمادي و آيت الله اشتهاردي به پايان رساندم و حدود ده سال در درس خارج اصول و فقه آيات عظام شركت كردم كه بيشترين آن دروس آيت الله فاضل لنكراني و آيت الله مظاهري مي باشد و اين در حالي بود كه بنا به اقتضاءات زمان و جنگ تحميلي مدتي از حضور در حوزه علميه محروم ماندم لكن از امدادهاي ديگر خدا بهره مند گشتم.

درسال 1369

در كنار دروس حوزوي در كنكور كارشناسي ارشد مركز تربيت مدرس پذيرفته شدم و هم زمان به عنوان عضو هيات علمي دانشكده شهيد محلاتي به تدريس هم اشتغال داشتم.در سال 1375 به عنوان نمايندگي ولي فقيه در دانشگاه امام حسين عليه السلام منصوب شدم وهم زمان در كنكور علوم قرآن و حديث (مقطع دكتري) پذيرفته شدم.درسال 1378 به قم بازگشته و مسئوليت گروه الهيات دانشكده شهيد محلاتي را پذيرفته و در سال 1381 دوره دكتري را به پايان رساندم و از همان سال تا به حال مسئوليت پژوهشكده تحقيقات اسلامي سپاه (رياست) را بر عهده دارم.

بعد از جنگ مهمترين اشتغالات علمي اينجانب عبارت بودند از:

1. تدريس درمقطع كارشناسي ارشد، كارشناسي، مراكز حوزوي در موضوعات مختلفي مانند علوم قرآن، روش هاي تفسير، تفسير موضوعي و تربيتي (برخي از سوره ها)، فلسفه اسلامي، فلسفه و نظام سياسي اسلام، دروس معارف و ...

2. تحقيق و تاليف در موضوعاتي كه به نظر حقير مورد نياز جامعه مي باشد كه فهرست حدود سي عنوان از كتاب ها، مقالات و جزوات درسي به پيوست مي باشد.

3. سرپرستي اجرايي مراكز علمي و خدمت گذاري به نخبگان و فرهيختگان علوم اسلامي و حوزوي.

بار ديگر اقرار مي كنم تا به حال نتوانسته ام همچون سربازي شايسته و مقبول براي مولايم باشم اميد است با توفيق الهي در آينده مقداري جبران كنم.

حاجي علي لالاني، عبدالله

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عبدالله حاجي علي لالاني

محل تولد : تهران

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1337/1/1

زندگينامه علمي

بعد از پايان دوره ابتدايي وارد هنرستان فني و حرفه اي شدم و بعد از 5 سال دوره دبيرستان (نظام قديم) دروس

جديد را رها كرده و در سال 1355 وارد حوزه علميه قم شدم. تا سال 68 سطح حوزه را به پايان رساندم و در دروس خارج حوزه شركت كردم. از اواسط دروس سطح حوزه وارد بحث هاي فلسفه و تفسير (دروس آيت الله جوادي آملي و حسن زاده آملي) شدم. و در سال 1370 با شروع دروس تخصصي حوزه به رشته تخصصي تفسير وارد شدم و همزمان تدريس در دانشگاهها را شروع كردم كه تا به حال نيز ادامه دارد. بعد از دفاع از پايان نامه حوزه و رساله پايان نامه هاي علمي كارشناسي ارشد با دانشگاه آزاد اسلامي اراك و مركز جهاني همكاري داشته ام كه حدود 13 پايان نامه راهنما و 10 پايان نامه مشاور و حدود پنجاه پايان نامه را داوري كرده ام. از سال 1380 با نهاد مقام معظم رهبري در دانشگاهها همكاري داشته و در بخش ارزشيابي اساتيد دروس معارف فعاليت داشته ام. و از سال 1383در مركز تخصصي تفسير و مركز جهاني علوم اسلامي به تدريس تفسير و علوم آن مشغول هستم و اخيراً عضو هيئت علمي مركز جهاني علوم اسلامي شده ام.

حاجي يوسفي، اميرمحمد

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

دكتر امير محمد حاجي يوسفي ،ديپلم علوم تجربي، خود را ازدبيرستان اسلامي زرگران، جامعه تعليمات اسلامي يزد (در سال 1361 با رتبه رتبه ممتاز) كسب كرد. وي تحصيلات دانشگاهي خود را در مقطع كارشناسي در دانشگاه امام صادق در رشته كارشناسي ارشد پيوسته معارف اسلامي و علوم سياسي آغاز و در سال 1368 به پايان رسانيد.وي براي ادامه تحصيلات دانشگاهي عازم كانادا شد و در مقطع دكتري علوم سياسي و روابط بين الملل در دانشگاه كارلتون (كانادا) به تحصيل پرداخت و در سال 1374

موفق به اخذ مدرك فوق شد. نامبرده هم اكنون عضو هيئت علمي و دانشيار گروه علوم سياسي, دانشكده علوم اقتصاد و سياسي دانشگاه شهيد بهشتي مي باشد. گروه : علوم انساني رشته : علوم سياسي گرايش : علوم سياسي و روابط بين المللتحصيلات رسمي و حرفه اي : سوابق تحصيلي امير محمد حاجي يوسفي: ديپلم علوم تجربي، دبيرستان اسلامي زرگران، جامعه تعليمات اسلامي يزد، 1361 (رتبه ممتاز) كارشناسي ارشد پيوسته معارف اسلامي و علوم سياسي از دانشگاه امام صادق (ع) 1368 (رتبه اول) كارشناسي ارشد روابط بين الملل از دانشگاه مك گيل (كانادا) 1370 دكتري علوم سياسي و روابط بين الملل از دانشگاه كارلتون (كانادا) 1374 )با distinction) مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : سوابق كاري و اجرايي و مديريتي امير محمد حاجي يوسفي به قرار زير است: عضو هيات علمي دانشكده علوم اقتصادي و سياسي دانشگاه شهيد بهشتي از 1375 تاكنون استاديار علوم سياسي و روابط بين الملل از 1383-1375 دانشيار علوم سياسي و روابط بين الملل از 1383 تاكنون مسئوليت فرهنگي انجمن دانشجويان ايراني شهر اتاوا 1374-1370 راه اندازي و مسئوليت مجتمع راه امام (ره) (تدريس فارسي و ديگر دروس به دانش آموزان ايراني مقيم و غير مقيم) در اتاوا 1374-1370 كارشناس سياسي-اقتصادي در سفارت ايران در كانادا (استخدام محلي) 1374-1371 مدير گروه علوم سياسي دانشگاه امام صادق (ع)1381-1376 مدير گروه روابط بين الملل دانشگاه امام صادق (ع) 1383-1381 مدير گروه علوم سياسي و روابط بين الملل دانشگاه شهيد بهشتي 1385-1382 مدير قطب علمي مطالعات خاورميانه و جهاني شدن، دانشكده علوم اقتصادي و سياسي دانشگاه شهيد بهشتي، از مرداد 1385 تا شهريور 1386

استاد ميهمان در دانشگاه كارلتون، اتاوا، كانادا از مهر 1386 تاكنون (فرصت مطالعاتي) عضويت در مراكز علمي و پژوهشي عضويت در هيات تحريريه مجلات علمي معتبر فصلنامه رهيافت هاي سياسي و بين المللي، دانشگاه شهيد بهشتي، سردبير از 1378 الي 1385 فصلنامه رهيافت هاي سياسي و بين المللي، دانشگاه شهيد بهشتي، عضو هيات تحريريه، از 1378 تاكنون فصلنامه سياست خارجي، دفتر مطالعات سياسي و بين المللي وزارت خارجه، عضو هيات تحريريه از 1383 تاكنون فصلنامه مطالعات منطقه اي، مركز مطالعات استراتژيك خاورميانه، عضو هيات تحريريه از 1384 تاكنون فصلنامه مطالعات فلسطين، موسسه مطالعات و تحقيقات سياسي ندا، عضو هيات تحريريه از 1377 تا 1381 فصلنامه دانش سياسي، دانشكده علوم سياسي دانشگاه امام صادق (ع)، عضو هيات تحريريه از 1384 تاكنون فصلنامه سياست و حقوق، دانشكده حقوق و علوم سياسي دانشگاه علامه طباطبايي، عضو هيات تحريريه از 1385 فصلنامه پژوهشنامه علوم سياسي، انجمن علوم سياسي ايران، سردبير فصلنامه Iranian Journal of International Affairs ، دفتر مطالعات سياسي و بين المللي وزارت خارجه، عضو هيات تحريريه از 1383 تاكنون فصلنامه امنيت عمومي، عضو هيات تحريريه فعاليتهاي آموزشي : سوابق تدريسي و آموزشي امير محمد حاجي يوسفي به ترتيب زير است: عضويت در هيات علمي دانشكده علوم اقتصادي و سياسي دانشگاه شهيد بهشتي از بهمن ماه سال 1375 تاكنون و تدريس دروس زير: جامعه شناسي سياسي (كارشناس( تئوري هاي انقلاب (كارشناسي( نظام هاي سياسي تطبيقي (كارشناسي( اصول روابط بين الملل (كارشناسي( ايران و همسايگانش (كارشناسي) جامعه شناسي سياسي ايران (كارشناسي) روش و نظريه هاي علوم سياسي (كارشناسي) سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران (كارشناسي و كارشناسي ارشد) مطالعات منطقه

اي (كارشناسي ارشد) سير تحولات حكومت در خاورميانه (كارشناسي ارشد) روش شناسي علوم سياسي (دكتري) روش شناخت در روابط بين الملل (دكتري) ابزارهاي نوين تجزيه و تحليل سياسي (دكتري) اقتصاد سياسي بين الملل (كارشناسي، كارشناسي ارشد و دكتري) روش و پژوهش در روابط بين الملل (كارشناسي ارشد) مطالعه تطبيقي نظام هاي سياسي بين الملل (كارشناسي ارشد) نظام امنيت بين الملل و منطقه اي (كارشناسي ارشد) جامعه شناسي توسعه (دكتري) مسايل سياسي و اقتصادي جهان سوم (كارشناسي و كارشناسي ارشد) نظريه هاي مختلف روابط بين الملل (كارشناسي ارشد) سياست بين الملل (كارشناسي ارشد) نظام بين الملل و امنيت در خاورميانه (كارشناسي ارشد) سياست خارجي ايران در كشورهاي همجوار (دكتري) تدريس درس The Politics of Third World Development در دانشكده علوم سياسي دانشگاه كارلتون: ترم زمستان 1386 (2008) مراكزي كه فرد از بانيان آن به شمار مي آيد : راه اندازي و مسئوليت مجتمع راه امام (ره) (تدريس فارسي و ديگر دروس به دانش آموزان ايراني مقيم و غير مقيم) در اتاوا 1374-1370آرا و گرايشهاي خاص : زمينه تخصصي امير محمد حاجي يوسفي به قرار زير است: چالش هاي فراروي اوپك در هزاره سوم ميلادي، موسسه مطالعات انرژي، 1379 ايران و رژيم صهيونيستي: از منازعه تا همكاري، معاونت پژوهشي دانشگاه امام صادق، 1381 پيامدهاي امنيتي دگرگوني هاي منطقه اي براي جمهوري اسلامي ايران، دفتر مطالعات سياسي و بين المللي وزلرت امور خارجه، 1382 پيامدهاي امنيتي طرح خاورميانه بزرگ براي جمهوري اسلامي ايران، مركز بررسي هاي رياست جمهوري، 1384-1383 فرصت ها و تهديدهاي بين المللي جمهوري اسلامي ايران در يك دهه آينده (رويكرد منطقه اي)، دفتر مطالعات سياسي

و بين المللي وزارت امور خارجه، 1385-1384 چگونگي عرضه آثار : فعاليت هاي پژوهشي امير محمد حاجي يوسفي : تعداد ترجمه مقالات : 15 مورد تعداد مقالات (تاليف در مجلات خارجي):2 مورد تعداد مقالات تاليفي : بيش از 70 مورد پروژه هاي تحقيقاتي در حال اجرا: اقتصاد سياسي ماجراجويي آمريكا در منطقه خاورميانه: دانشگاه شهيد بهشتي (1386) شيوه هاي نوين آموزش و پژوهش علوم سياسي در كانادا: پژوهشكده مطالعات اجتماعي و فرهنگي وزارت علوم، تحقيقات و فناوري (1386) آثار : اقتصاد سياسي بين الملل ويژگي اثر : در دست نگارش و چاپ،تاليف (تهران: سمت، در حال نگارش)2 ايران و خاورميانه: گفتارهايي در سياست خارجي ايران، ويژگي اثر : تاليف، (تهران: انتشارات فرهنگ گفتمان، 1383( 3 ايران و رژيم صهيونيستي: از همكاري تا منازعه ويژگي اثر : تاليف، (تهران: دانشگاه امام صادق ع، 1382( 4 جهاني شدن و دولت در خاورميانه (مجموعه مقالات تاليفي) ويژگي اثر : در دست نگارش و چاپ،گردآوري (تهران: قطب علمي مطالعات خاورميانه و جهاني شدن دانشگاه شهيد بهشتي، در حال نگارش) 5 چشم اندازهاي منطقه اي و بين المللي عراق جديد (مجموعه مقالات ترجمه شده) ويژگي اثر : در دست نگارش و چاپ، گردآوري همراه با آقاي دكتر سلطاني نژاد (تهران: دفتر مطالعات سياسي و بين المللي وزارت خارجه، 1386) 6 دولت، نفت و توسعه اقتصادي در ايران ويژگي اثر : تاليف،(تهران: مركز اسناد انقلاب اسلامي،

1378( 7 زوال كنترل :امنيت جهاني در قرن بيست و يكم ويژگي اثر : ترجمه ،پال راجرزترجمه حاجي يوسفي و جبلي (تهران: پژوهشكده مطالعات راهبردي، 1384( 8 سامان سياسي در عراق جديد (مجموعه مقالات ترجمه شده) ويژگي اثر : در دست نگارش و چاپ،گردآوري همراه با آقاي دكتر سلطاني نژاد (تهران: دفتر مطالعات سياسي و بين المللي وزارت خارجه، 1386) 9 سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران در پرتو تحولات منطقه اي ويژگي اثر : تاليف، (تهران: دفتر مطالعات سياسي و بين المللي، 1384( 10 فهم سياست جهان سوم، ويژگي اثر : ترجمه ،برايان كلايو اسميت، ترجمه حاجي يوسفي و قائني نجفي (تهران: دفتر مطالعات سياسي و بين المللي، 1380( 11 نظريه و روش در علوم سياسي ويژگي اثر : ترجمه ،ديويد مارش و جري استوكر، (تهران: پژوهشكده مطالعات راهبري، 1378)

حاجيان، مهدي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

مهدي حاجيان

محل تولد : تهران

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1356/1/1

زندگينامه علمي

آقاي مهدي حاجيان در سال 1356 در خانواده اي كاملا مذهبي و دوستدار اهل بيت عليه السلام در تهران چشم به جهان گشود ، شوق فراوان او به تحصيل علوم ديني سبب شد تا پس از اتمام تحصيلات دوران متوسطه در سال 1376 وارد مدرسه عالي شهيد مطهري گردد. پس از اتمام دروس اين مدرسه در سال 1385 به جرگه تحصيل كنندگان درس خارج پيوست.

وي تا كنون از محضر بزرگاني چون استاد هادوي تهراني، جاودان، انصاري شيرازي،

مرعشي شوشتري كسب فيض كرده و بهره هاي علمي فراوان برده است. نامبرده در مقطع دكترا در رشته فلسفه تطبيقي از مدرسه عالي شهيد مطهري فارغ التحصيل گرديده و با تلاش فراوان در حوزه علميه قم مشغول تحصيل مي باشد. ايشان سالهاي متمادي است علاوه بر پژوهش علمي به تدريس در دانشگاههاي تربيت معلم تهران ، آزاد تهران، پيام نور تهران و علمي فرهنگي مشغول به تدريس مي باشد.

حافظ نيا، محمدرضا

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمدرضا حافظ نيا در سال 1334 ه. ش در روستاي خُراشاد بيرجند و در خانواده اي كشاورز متولد شد. او تحصيلات ابتدائي و تحصيلات متوسطه خود را در شهر بيرجند به اتمام رسانيد و در رشته جغرافياي طبيعي دانشسراي عالي ( كه دو سال بعد به دانشگاه تربيت معلم تغيير نام يافت) پذيرفته شد. او دوره ليسانس (كارشناسي) را در رشته جغرافياي طبيعي(علمي) و در جريان انقلاب اسلامي به زندان افتاد. با پيروزي انقلاب اسلامي از زندان رهايي يافت و بمدت 4 سال مسئوليتهاي سياسي به عهده داشت و سپس در سال1363 ه.ش از سياست كناره گيري كرد و به فعاليتهاي آموزشي و علمي رو آورد. او در سال 1364ه.ش در كنكور فوق ليسانس (كارشناسي ارشد) دانشگاه تربيت مدرس پذيرفته شد و تحصيلات خود را در رشته جغرافياي انساني ادامه داد و در سال 1366 ه. ش از اين مقطع فارغ التحصيل شد و بلافاصله در اولين كنكور دكتري جغرافياي انساني (گرايش سياسي) همين دانشگاه شركت نمود و به عنوان اولين و تنها دانشجوي دكتري پذيرفته شد. سپس او بهمراه دانشجويان پذيرفته شده در دومين كنكور دكتري كه در ترم بعد برگزار شد تحصيلات خود را ادامه

داد و آنرا در بهمن ماه 1369 با درجه ممتاز به پايان رسانيد. دكتر حافظ نيا در سال 1367 ه.ش به عنوان مربي در دانشگاه تربيت مدرس به كار مشغول شد و در سال 1370 به رتبه استادياري و در سال 1378 به رتبه دانشياري و در سال1382 به رتبه استادي ارتقاء يافت. او پس از سالها تدريس و تحقيق هم اكنون (1385ه.ش) به عنوان استاد تمام پايه 25 در دانشگاه تربيت مدرس مشغول به خدمت مي باشد.گروه : علوم انسانيرشته : جغرافياگرايش : جغرافياي سياسيوالدين و انساب : - پدر محمدرضا حافظ نيا مرحوم رجب حافظ نيا، متولد سال 1304 ه. ش در روستاي خراشاد از توابع بيرجند مي باشد. او در شهريور ماه 1340 ه.ش در اثر بيماري يرقان و در سن 36 سالگي فوت نمود. شغل اصلي او كشاورزي و داراي استعداد و ذوق شاعري بود. تعدادي از اشعار او هم اكنون در دسترس قرار دارد. - مادر او خانم خديجه خراشادي زاده، متولد سال 1307 ه.ش در روستاي خراشاد مي باشد.خاطرات كودكي : محمدرضا حافظ نيا از حيات پدرش چيزي را به خاطر نمي آورد. تنها صحنه اي كه به ياد دارد احتمالاٌ مربوط به آخرين سال حياتش است و آن اينكه در حياط خانه اش در روستا او را مشغول انجام كارهاي روزمره ديده بود. - خاطره ديگر اينكه در شهريور ماه 1340 در منزل خود شاهد ازدحام جمعيت بود و نمي دانست موضوع چيست و با بچه هاي هم سن و سال خود مشغول بازي بود. در حاليكه ازدحام مزبور مربوط به مراسم فوت پدرش بوده است! تحصيلات رسمي

و حرفه اي : 1- اخذ ديپلم طبيعي از دبيرستان شوكتي بيرجند در سال 1352 ه. ش 2- اخذ ليسانس در جغرافياي طبيعي(علمي) از دانشگاه تربيت معلم در سال 1356 ه.ش 3- اخذ فوق ليسانس ( كارشناسي ارشد) در جغرافياي انساني از دانشگاه تربيت مدرس در سال 1366 ه. ش 4- اخذ دكتري (PhD ) در جغرافياي سياسي از دانشگاه تربيت مدرس در سال 1369 ه.ش 5- گذراندن دوره آموزشي كوتاه مدت " مديريت عمومي" در سال 1365 ه. ش 6- گذراندن دوره آموزشي كوتاه مدت " كامپيوتر" در سال 1366 ه. ش 7- گذراندن دوره آموزشي كوتاه مدت " مديريت آموزشي" در سال 1367 ه. ش 8- گذراندن دوره آموزشي كوتاه مدت "روش تحقيق" تحت نظر كالج كلمبو در سال 1367 ه. ش 9- گذراندن دوره آموزشي كوتاه مدت " تقويت مهارتهاي آموزشي" در سال 1381 ه. ش 10- گذراندن دوره آموزشي كوتاه مدت " تقويت مهارتهاي پژوهشي " در سال 1381 ه. ش 11- طي دوره فرصت مطالعاتي در كشورهاي فرانسه و آلمان در سال 85-1384 ه.ش. خاطرات و وقايع تحصيل : در دوره ابتدائي، محمدرضا حافظ نيا از كتابهاي پدرش دو كتاب را به ياد دارد. يكي كتاب "نسيم شمال" بود كه گاهي اوقات او اشعار نسيم شمال را با حرارت قرائت مي كردو برخي از بزرگتر ها به او مي گفتند اين كتاب ممنوع است و اگر بفهمند تو را مجازات مي كنند. او در عالم كودكي اين مطلب را متوجه نمي شد! كتاب ديگر "بهارستان" مرحوم آيتي بود كه آقاي غني معلم كلاس سوم آنرا از او گرفت و علي

رغم پيگيريهاي فراوان هيچگاه آنرا پس نداد. او بخاطر اين كتاب توسط مادرش تنبيه شد.فعاليتهاي ضمن تحصيل : محمدرضا حافظ نيا در كنار تحصيل براي كمك به خانواده كار كشاورزي و نساجي و خوابار فروشي را دردوران تحصيلات ابتدايي و متوسطه داشت و در دوره ليسانس در رستوران و سپس كار دانشجويي در سلف سرويس و تكثير دانشگاه در تهران همچنين دردوره دكتراي استفاده از مأموريت تحصيلي بويژه در تهران از جمله فعاليتهاي وي مي باشد.استادان و مربيان : - در دوره ابتدائي، آقايان: رضواني، شوكت آبادي، غني و نيكخواه - در دوره متوسطه، آقايان: وريدي، صباغ، آرين، حسنپور، حنفيها، احمدي و جاجوئي - در دوره ليسانس، آقايان: دكتر امين سبحاني، دكتر جعفرپور، دكتر كلاهي، دكتر ديانتنژاد و خانمها: دكتر يحيوي و دكتر فشاركي - در دوره فوق ليسانس و دكتري، آقايان: دكتر حسين شكوئي، دكتر عزت ا... عزتي، دكتر سعيد سمنانيان، دكتر احمد احمدي، دكتر محمدحسين پاپلي يزدي، دكتر مسعود مهدوي، دكتر مهدي طالب، دكتر بهلول عليجاني، دكتر مصطفي مومني، دكتر شاپور گودرزي نژاد و دكتر سيد غلامرضا شيرازيان و نيز خانمها: دكتر دره ميرحيدر و دكتر فاطمه بهفروز. در بين اين بزرگان، نقش دكتر حسين شكوئي، دكتر عزت ا... عزتي و دكتر دره ميرحيدر بارزتر بوده است. هم دوره اي ها و همكاران : - در دوره ابتدائي، آقايان: محمدعلي معروفيان، ابراهيم خراشاديزاده، حسن نداف، حسنرضا سهيل، عباس خراشاديزاده و محمد كفكينژاد - در دوره متوسطه، آقايان: احساني،گنجي، دكتر مهدي قندهاري(در حال حاضر استاد دانشكده دندانپزشكي دانشگاه تهران)، عباس خراشاديزاده، پرويز فروزانفر و حسن رضا خراشاديزاده - در دوره ليسانس، آقايان: يدالله كريميپور،

عباس فخاري، محمدعلي رومي، محمدعلي معروفيان، سيد عليرضا خراشاديزاده، سيد علي اوليائي، عليرضا چاچي، محمدعلي خراشاديزاده، اسدالله جامعي، محمد بيكزاده، علي وزيري و علي رادي راز - در دوره كارشناسي ارشد و دكتري: دكتر يدالله كريميپور، دكتر عبدالرضا رحماني فضلي، دكتر عبدالرضا ركن الدين افتخاري، دكتر احمد پور احمد، دكتر محمد سليماني، دكتر محمد سلماني، دكتر حسين نگارش، دكتر محمد حسين رامشت، دكتر زهرا حجازي زاده و دكتر حسن كامران دكتر حسين شكوئي، دكتر عبدالرضا ركن الدين افتخاري، دكتر پيروز مجتهدزاده، دكتر زهرا احمديپور، دكتر اكبر پرهيزكار، دكتر محمدحسين پاپلي يزدي، دكتر منوچهر فرج زاده، دكتر مهدي طاهرخاني و دكتر سياوش شايان همكار بوده و با آقاي دكتر عزت الله عزتي و دكتر دره ميرحيدر دوستي دارد كه آنها بر او سمت استادي داشته اند. همسر و فرزندان : خانم سكينه خراشاديزاده دختر عموي محمدرضا حافظ نيا است كه به عنوان همسر ايشان در كنارشان بوده است. 1- ياسر حافظنيا، فارغ التحصيل مهندسي معدن – اكتشاف، از دانشگاه صنعتي اميركبير 2- حميدرضا حافظنيا، فازغ التحصيل مهندسي صنايع، از دانشگاه صنعتي شريف 3- حامد حافظنيا، دانش آموز سال سوم رياضي- فيزيك دبيرستان تزكيه منطقه 2 تهران (شاگرد اول) 4- بهزاد حافظنيا، دانش آموز سال اول دبيرستان مطهري در منطقه 2 تهران وقايع ميانسالي : محمدرضا حافظ نيا زمانيكه افسر وظيفه بود به دنبال اقدام شجاعانه خود در دفاع از مردم انقلابي ايران، در مرداد ماه 1357 ه.ش كه فرمانده لشگر 77 خراسان را مورد هدف قرار داد تا اعتراض و سرپيچي خود را از دستور ارتش براي سركوب تظاهرات مردم مشهد اعلام نمايد، دستگير و به

زندان افتاد. مقاصد اصلي او از اين اقدام عبارت بود از: 1- الگوسازي براي افسران و سربازان ارتش شاه براي سرپيچي از دستورات فرماندهان خود در مخالفت با سركوب تظاهرات مردم و انقلابيون ايران 2- گشودن راه تخريب ارتش از درون كه مهمترين تكيهگاه قدرت رژيم شاهنشاهي در جريان سركوب تظاهرات انقلاب اسلامي تلقي مي شد 3- تضعيف روحيه سران رژيم شاه از سوئي و نيز تقويت روحيه مردم ايران در تداوم نهضت انقلابي از سوئي ديگر.مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : 1- دبير و رئيس دبيرستان دولت آباد زاوه در شهرستان تربت حيدريه در سال 1358 ه.ش 2- فرماندار شهرستان بجنورد در سال 1359 ه.ش 3- فرماندار شهرستان تربت حيدريه در سال 1361 ه.ش 4- معاون سياسي و اداري استانداري ايلام در سال 1362 ه.ش 5- مشاور نيروي انساني وزارت آموزش و پروش در سال 1363 ه.ش 6- مشاور و مدير كل آموزش ضمن خدمت وزارت آموزش و پرورش در سال 1364 ه.ش و پايهگذار طرح ادامه تحصيل معلمان و فرهنگيان كشور 7- معاون پژوهشي سازمان مطالعه و تدوين سمت در سال 1367 ه.ش 8- معاون پژوهشي دانشكده علوم انساني و مشاور پژوهشي رئيس دانشگاه تربيت مدرس در سال 1370 ه.ش 9- وابسته فرهنگي ايران در لاهور پاكستان در سال 1372 ه.ش 10- مدير كل فرهنگي آسيا و اقيانوسيه در سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي در سال 1377ه.ش 11- رئيس مركز مطالعات آفريقا در دانشگاه تربيت مدرس در سال 1378 ه.ش فعاليتهاي آموزشي : محمدرضا حافظ نيا در سال 1358 ه.ش به عنوان دبير دبيرستان در شهرستان تربت حيدريه به استخدام آموزش و پرورش

در آمد. سپس در سال 1359ه.ش براي مدت 4 سال به وزارت كشور مأمور شد و در سال 1363 به وزارت آموزش و پرورش برگشت و در كنار مسئوليتهاي اجرائي به تدريس در دبيرستان و مراكز تربيت معلم مشغول گرديد. او پس از اخذ درجة كارشناسي ارشد، در سال 1367ه.ش به دانشگاه تربيت مدرس منتقل و به عنوان مربي مشغول به كار شد و در سال 1370 به رتبه استادياري ارتقاء يافت. او در سال 1378 به درجه دانشياري و در سال 1382 به درجه استادي ارتقاء پيدا كرد و هم اكنون در دانشگاه تربيت مدرس مشغول انجام خدمت است. دكتر حافظنيا در دانشگاه تربيت مدرس و ساير دانشگاهها در مقاطع كارشناسي ارشد و دكتري تدريس مي نمايد.مراكزي كه فرد از بانيان آن به شمار مي آيد : 1- راه اندازي طرح ادامه تحصيل معلمان كشور در سال 1364 ه.ش كه منجر به تأسيس مراكز آموزش عالي فرهنگيان گرديد 2- تأسيس مركز مطالعات آفريقا در دانشگاه تربيت مدرس در سال 1378ه.ش 3- تأسيس انجمن ژئوپليتيك ايران با همكاري تعدادي از اساتيد جغرافياي سياسي در سال 1381ه.ش 4- تأسيس فصلنامه بين المللي «ژئوپليتيك» با درجه علمي- پژوهشي در سال 1384ه.ش ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : محمدرضا حافظ نيا همچنين تا كنون طرح هاي تحقيقاتي زير را به انجام رسانده است: 1- عضو و رئيس كميسيون علوم انساني هيأت مميزه به مدت 8 سال 2- عضو هيأت مميزه دانشگاه تربيت مدرس 3- عضو شوراي دانشگاه تربيت مدرس در سالهاي 71-70 و 83-1380 4- عضو شوراي تحصيلات تكميلي در دانشكده علوم انساني 5- مدير گروه جغرافياي

دانشگاه تربيت مدرس در سالهاي 77-1375 6- دبير10 مورد از همايشهاي داخلي و بين المللي 7- سردبير مجلات علمي-پژوهشي: فصلنامه مطالعات ملي، فصلنامه بين المللي ژئوپليتيك و فصلنامه علمي- ترويجي مطالعات دفاعي 8- عضو هيأت تحريريه فصلنامههاي علمي- پژوهشي: تحقيقات جغرافيايي، پژوهشهاي جغرافيايي، مدرس علوم انساني، پژوهش علوم انساني ، مطالعات جغرافيايي، Journal of Applied Sciences, Research Journal of Environmental Sciences, Trends in Applied Sciences Research, Research Journal of Social Sciences. 9- ارائه طرحهاي: « تأسيس دانشگاه تربيت مدير براي كشور» و «رشد پلكاني مديران در سازمانهاي حكومتي ايران» در سال 1363ه.ش به رياست جمهوري با هدف تخصصي كردن و بهينه سازي اداره امور كشور و انتصاب مديران سطوح مختلف سازمانهاي اجتماعي و حكومتي 10- ارائه طرحهاي: «موسسه جغرافيايي جمهوري اسلامي ايران» در سال 1370ه.ش و نيز «اتحاديه آسيائي» در سال 1372 ه.ش به رياست جمهوري اسلامي ايران 11- پيشنهاد تأسيس دانشگاه فراگير آموزش از راه دور براي معلمان و فرهنگيان كشور در سال 1366ه.ش 12- عضو و نايب رئيس انجمن ژئوپليتيك ايران 13- عضو انجمن جغرافيايي ايران 14- عضو انجمن جغرافيدانان انگلستان (RGS IBG ) 15- عضو انجمن جغرافيايي هندوستان (GSI ) 16- عضو انجمن بين المللي جامعه شناسي اديان 17- عضو كميته علمي سمپوزيوم بين المللي «آينده حيات و تمدن بشري» دانشگاه فرانكفورت آلمان سال 1384/ 2005م 18- عضو كميته برنامهريزي جغرافيا در وزارت علوم (72-1370ه.ش) 19- عضو و رئيس كميته پژوهشي جغرافيا در وزارت علوم (72-1367ه.ش) 20- عضو كميته تدوين كتب دانشگاهي رشته جغرافيا در سمت (72-1368ه.ش) 21- رئيس كميته علوم انساني جشنواره جوان خوارزمي (سالهاي81 و 1382ه.ش) 22- داور طرحهاي

پژوهشي جشنواره خوارزمي (سالهاي71، 82 و 1383ه.ش) 23- بنيانگذار و سردبير فصلنامه ايرانشناسي به زبانهاي انگليسي و اردو در پاكستان در سال 1373ه.ش شاگردان : محمدرضا حافظ نيا ضمن تدريس در دانشگاه , راهنمايي و مشاوره دانشجويان خود را نيز به عهده داشته است چنانكه مي توان به افراد زير اشاره كرد: عناوين پايان نامه ها و اسامي دانشجويان تحت راهنمايي الف) كارشناسي ارشد: 1) رضا پرواز، بررسي عوامل تداوم بحران در افغانستان (1379) 2) مهدي نيكبخت، بحران آب و تنشهاي سياسي اجتماعي در گناباد (1379) 3) حسن كاوياني راد، نقش اقليت بلوچ در وحدت ملّي (1379) 4) ناصر شمس خامنه، ژئوپلتيك آب (هيرمند) (1376) ب- دكتري 1) محمدحسين افشردي، تحليل ژئوپلتيكي سياست خارجي ايران در قفقاز (1379) 2) محمدباقر قاليباف، تحليل دولت ملّي در ايران (1379) 3) عباس مهري، موانع همگرائي ايران و ج. آذربايجان (1377) عناوين پايان نامه ها و اسامي دانشجويان تحت مشاوره الف ) كارشناسي ارشد 1) محمدمهدي هوشيار، تحليل الگوي تقسيمات كشوري در شمال خراسان (1379) 2) حسينعلي برزگران، تحليل عملكرد فضائي - مكاني شهر بيرجند (1372) 3) سيدحسين قاليباف، بررسي راههاي توسعه شهرهاي بيرجند (1372) 4) علي سعادت بخش، بررسي اختلاف ايران وعراق بر سر اروندرود (1379) 5) حجت اله شرفي، تحليل عملكرد كميته امداد امام ... (1379) ب) دكتري 1) محمد اخباري، نقش هيد روژئوپليتيكي ايران (1377) 2) حميدرضا محمدي، تحليل ژئوپليتيكي بحران كردستان (1378) 3) علي حاجي نژاد، تحليل نقش و جايگاه سازمانهاي عمران منطقه اي در كوله روستاي سيسان (1379) 4) خانم مرجان بديعي، تحليل خلاء استراتژي ژئوپليتيكي مثلث ايران، افغانستان و پاكستان (1379) آرا و

گرايشهاي خاص : محمدرضا حافظ نيا طرفدار فلسفه انسانگرائي است و داراي تفكر و نگرش انسانگرايانه و بشردوستانه ميباشد. او بر اين باور است كه فلسفه زندگي را كمال يابي مستمر بشريت، عشق به خدا و خالق جهان، تأمين مطلوب نيازهاي مادي و معنوي انسانها، نوع دوستي و احترام به آزادي و حقوق انسانها و ساير مخلوقات ، رفاه و آسايش، آرامش و امنيت، عدالت جغرافيايي و اجتماعي و همزيستي با طبيعت تشكيل ميدهد. بر اين اساس معتقد است كه سازههاي فلسفي، مذهبي، ايدئولوژيك، سياسي، اجتماعي، اخلاقي، اقتصادي، فرهنگي، حقوقي، نظامي، امنيتي، آموزشي، درماني و غيره بايد بر مدار خدمت به انسانها تعريف و ساماندهي شوند. دكتر حافظنيا همچنين به ترويج مكتب جغرافياي سياسي و ژئوپليتيك انسانگرا اهتمام ميورزد. او بر اين باور است كه موثرترين عوامل توليد رنج براي بشريت، سياستمداران جاهطلب، رهبران ديني انحصارطلب و مديران و فعالين اقتصادي زيادهطلب ميباشد. جوائز و نشانها : 1- دريافت لوح به مناسبت انتخاب شدن به عنوان "استاد نمونه" در ايران در سال 1385ه.ش 2- دريافت لوح به مناسبت كسب رتبه اول پژوهشگر برتر ايران در حوزه علوم انساني و اجتماعي 3- دريافت لوح به مناسبت انتخاب كتاب "جغرافياي سياسي ايران" به عنوان كتاب سال دانشگاهي ايران در سال 1382ه.ش 4- دريافت لوح به مناسبت انتخاب كتاب "جغرافياي سياسي ايران" به عنوان كتاب قابل تقدير در مراسم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران در سال 1383ه.ش چگونگي عرضه آثار : محمدرضا حافظ نيا علاوه بر عضويت در انجمن جغرافيدانان ايران ، دستي بر قلم نيز داشته و ضمن تاليف آثار متعدد، با نشريات مختلف همكاري داشته است.

1- تدوين و انتشار 13 جلد كتاب ( دو مورد به زبان انگليسي ) 2- اجراي 9 طرح تحقيقاتي و پژوهشي 3- چاپ و نشر 60 مقاله علمي-پژوهشي در مجلات علمي معتبر داخل و خارج از كشور 4- ارائه 50 مقاله علمي در همايشها و كنفرانسهاي علمي داخلي و بين المللي 5- چاپ و نشر حدود 130 مقاله متنوع در فصلنامهها ، ماهنامهها و نشريات مختلف آثار : nbsp1 Educational System in Iran., Iran Shenasi, Lahore No.4, 1995. Family Planming in Iran, 29 th International Geographical Congtess, Seoul South Korea, August 2000 nbsp3 Geopolitical Analysis of the Kashmit Crisis, South Asian Studies, Vol, 1, 1994, Punjabun University. nbsp4 Indo - Iran Cultural Relations, befor the Islamic Period; The first Seminar on Indo - Iran relation, University of Mumbai - India, March 2000 nbsp5 Islamic Revolutions Foundations, Iran Shenasi, No.3/1, 1996. nbsp6 Population Policies of the Islamic Republic of Iran, Iran Shenasi @ uarterly; No.13,14,1996. آراء ابن خلدون در زمينه آثار عوامل جغرافيائي بر انسان، فصلنامه مدرس، شماره اول، 1375. اجتماع تبليغي در رايانه، محمدرضا حافظ نيا، فصلنامه فرهنگ، شماره 23، سال ششم، 1375. الگوي مناسب نظام بين الملل، محمدرضا حافظ نيا، فصلنامه دانشور، سال هفتم، شماره 25، پائيز 1378. الگوي نظام مشاركت بين المللي و تنش زدائي در روابط ملّتها، همايش بين المللي رويكرد فرهنگي به جغرافيا با دانشگاه مشهد، 1379. تحولات اكولوژيكي

در بخش مركزي شهر تهران، محمدرضا حافظ نيا- عبدالرضا رحماني فضلي ، فصلنامه تحقيقات جغرافيايي - شماره 4 ، سال دوم، 1367 ، تفاوتها و تعارضها در حوزه ژئوپلتيك خزر، محمدرضا حافظ نيا، فصلنامه مطالعات آسياي مركزي و قفقاز، شماره 27، 1378. تفاوتها و تعارضها در حوزه ژئوپلتيك خزر، هفتمين همايش بين المللي آسياي مركزي و قفقاز، تهران، 1378. تنگه هرمز و اقتصاد منطقه اي خليج فارس، كنگره جغرافيدانان ايران، دانشگاه تهران، 1369. تنگه هرمز و الگوي حمل كالا و نفت در خليج فارس، مسائل حمل و نقل ايران، دانشگاه تربيت مدرس، تهران، 1369. چالشهاي ژئوپلتيكي اقتصاد ايران در دهه آينده، همايش چالشهاي انساني اقتصاد ايران در دهه 80، پژوهشكده اقتصاد. تهران، 1379. راه حل مهاجرتهاي روستائي در ايران، تحليل مهاجرتهاي روستائي، دانشگاه تربيت مدرس، تهران، 1365. روابط فرهنگي ايران و هند قبل از اسلام، محمدرضا حافظ نيا، فصلنامه تحقيقات جغرافيائي، سال چهاردهم شماره 52و 53، 1378. رويكرد جديد سياست خارجي و تحوّل موقعيت ژئوپلتيكي ايران، دهمين كنگره جغرافيدانان ايران، دانشگاه امام حسين، 1378. ژئواستراتژي ايران در جنگ دوم جهاني، هشتمين كنگره جغرافيدانان ايران، دانشگاه اصفهان، 1371. ژئوپلتيك ايران پس از جنگ سرد، سمينار جغرافيا و كاربردهاي امنيّتي و دفاعي آن، دانشگاه امام حسين (ع)، تهران، 1377. nbsp22 ژئوپلتيك تنگه هرمز، سمينار سازمان جغرافيائي، تهران، 1370. علل فقر خانواده هاي تحت پوشش كميته امداد درايران، سمينار دست آوردهاي تحقيقاتي كميته امداد امام خميني (ره)، دانشگاه تهران، 1373. قدرت و بسط فرهنگي در شبه قاره هند، محمدرضا حافظ نيا، فصلنامه دانشور، شماره 17،

سال پنجم، 1376. قدرتهاي جهاني و ايجاد بحران در منطقه خليج فارس، سمينار جغرافيائي جهان بيني، سياست و محيط ، دانشگاه تربيت مدرس، تهران، 1371. لزوم بازنگري فرآيند آموزش جغرافيا در ايران، سمينار آموزش جغرافيا در ايران، دانشگاه تربيت معلم، تهران، 1372. لزوم تفسيم استان خراسان ، همايش علمي بررسي راهبردهاي علمي و عملي تقسيم استان خراسان، دانشگاه سبزوار، 1376. موقعيّت اجتماعي و اقتصادي پنجاب در پاكستان فصلنامه تحقيقات جغرافيائي، شماره 40، سال يازدهم، 1375. ناامني طبيعي و بازدارندگي توسعه: مورد ايران، سمينار جغرافيا در عرصه سازندگي، دانشگاه تهران، 1376. نظام آموزشي در ايران، سمينار ايرانشناسي (1)، پاكستان، لاهور،1995. نقش ژئواستراتژيك ايران در جنگ جهاني دوم، سمينار بين المللي ايران و جنگ جهاني دوم، تهران، 1378. نقش ژئواستراتژيك ايران در جنگ جهاني دوم، كنفرانس شهريور 20، موسسه مطالعات فرهنگي، تهران، 1370. نگاهي اجمالي به وضعيت جغرافيائي پاكستان، محمدرضا حافظ نيا، فصلنامه تحقيقات جغرافيائي، شماره 39، سال دهم، 1374 نهادهاي انقلاب اسلامي، سمينار ايرانشناسي (2)، پاكستان، لاهور، 1996. همگرائي و موانع فراوري آن در خليج فارس، سمينار بين المللي رويكردهاي درون منطقه اي خليج فارس، تهران، 1376. وضعيت ژئوپلتيكي منطقه خليج فارس، سمينار بين المللي مسائل جغرافيائي جهان اسلام، دانشگاه امام حسين (ره)، تهران، 1371. nbsp37 ويژگيهاي ژئوپلتيكي منطقه خزر، همايش تحولات ژئوپلتيكي حوزه خزر، دانشگاه امام حسين (ع)، تهران، 1379

منابع زندگينامه :تكميل پرسشنامه فرهيختگان توسط آقاي دكتر محمدرضا حافظ نيا بنا به درخواست بنياد ايران شناسي

حامدنيا، حسين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حسين حامد نيا

محل تولد : سبزوار

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1350/1/1

زندگينامه علمي

بنام حق اينجانب طلبه حقير حسين حامد نيا پس از دوره دبيرستان كه دو رشته تجربي و ادبيات و علوم انساني تحصيلات كلاسيكي را طي كرده و در سال1367 شمسي وارد حوزه علميه مقدسه قم شدم و دوره ادبيات عرب را بمدت چهار سال در مدرسه المهدي (عج) كه تحت نظرمرحوم مرجع عالي قدرآي_ت الله سيد محمدرضا گلپايگاني اداره مي گشت گذرانده كه اساتيد ادبيات ما عمدتاً ازتلاميذ استاد... حجتي هاشمي خراساني و مرحوم مدرسي افغاني ...والحمدالله بهره هاي علمي ادبي فراواني درآن مدرسه بودم و پس ازآن وارد مدرسه علميه امام محمدباقرعليهم السلام به توليت مرحوم حاج آقا ديباجي اداره مي شد كه الحمدالله معنويت وقوت درسها و تدريسها واساتيد بزرگواري در آن مدرسه مشغول بودند لمعتين و معالم الاصول و اصول مرحوم علامه مظفر كه از شاگردان شيخ محمد حسين غروي اصفهاني بودند و نيز بدايه المعارف را خدمت شاگردان خاص حاج آقا جوادي آملي تلمذ كرده و بحمدالله دراين سه سال هم بركات علمي و معنوي به عنايات الهي و حضرت ولي عصر(عج) نصيبمان گشت و پس از 7سال وارد سطح گشته مكاسب و رسائل شيخ انصاري را درخدمت اساتيدي چون احدي اميركلائي وعلم الهدي و موسوي تهراني و نكونام و استاد احمد اميني شيرازي و كفا يه را محضرشيخ مصطفي اعتمادي زانوي تلمذ زده و بخاطرعلاقه به معقولات و درسهاي فلسفه بدايه الحكمه را درخدمت استاد رمضاني و نهايه الحكمه را درخدمت استاد عباسي و منظومه مرحوم سبزواري را بمدت 2سال در خدمت بهرام دلير نقده اي و جلد اول

اسفار را در خدمت استادان روز بهاني وغرويان وجلد دوم اسفار را درخدمت استاد گرانقدر و معظم علي زماني و بخشي شواهد الربوبيه و حكمت الشراق و شرح آن را خدمت آقازاده آيه الله جوادي آملي (شيخ مرتضي)و2سال درس خارج فقه ديات و نكاح در خدمت آيه الله مكارم شيرازي و يكسال اصول خدمت محمد علي گرامي و دو سال قصاص درخدمت آيه الله صانعي و دوره قصاص مجدد در خدمت مرجع آيه الله استاد محمد علي اسماعيل پور شهر رضائي و درس قضا بمدت يكسال شركت در دروس حضرت آيه الله نوري همداني و درس خارج اصول آيه الله شمس الواعظين فرمومدريي(شيخ شمس)و تعادل و تراجيح درخدمت حضرت آيه الله وحيد خراساني و مكاسب خارج شيخ انصاري بمدت 2سال در درس آيه الله فاضل لنكراني و دروس مترق ديگر چون درس الاهيات خدمت استاد سيد رضا اسحاق نيا و مشغول ملاحثات و تدريس ادبيات عرب و منطق مظفر و تفسير قرآني و كتاب الصلوه را بمدت 2سال دردرس سيد احمد خاتمي وغيره ، انشاالله كه با توجهات حضرت بيه الله (عج) درآينده عضو مفيد و خادم قرآن و اسلام و مكتب تشيع باشيم و قريب 14سال تمام درايام تبليغ مسافرت تبليغي اعزام شده ام و نيز 2سال شركت در درسهاي تخصصي تاريخ و تفسير حكمت و كلام و فقه و اصول حوزه اجتهاديه محسنيه داشته ام .

حائري پور، محمد مهدي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد مهدي حائري پور

محل تولد : كاشان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1344/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب پس از طي تحصيلات راهنمايي و اول دبيرستان در كاشان وارد حوزه

علميه مرحوم آيةالله العظمي يثربي ره كاشان شدم سال 1363 پس از سه سال گذراندن ادبيات عرب در سال 1366 به حوزه علميه قم آمدم و به درس هاي فقه و اصول (لمعه و اصول فقه) پرداختم و همزمان ديپلم گرفتم. و تا سال 1372 سطح را به پايان بردم. در دس خارج يك دوره اصول نزد آيةالله سبحاني از شاگردان حضرت امام خميني ره گذراندم و همزمان حدود 2 سال در بحث هاي خارج فقه ايشان شركت كردم.در سال 1376 در كنار درس خارج به رشته تخصصي علوم قرآن و تفسير روي آوردم و مدت چهار سال در اين دوره بودم. از سال 1370 همزمان با پايان دوره سطح به تدريس دروس حوزوي هم مي پرداختم كه هنوز ادامه دارد.در سال 1380 وارد مركز تخصصي مهدويت شدم و به عنوان اولين دوره اين رشته به تحصيل پرداختم كه حدود سه سال طول كشيد. و فعلا با موسسه آينده روشن هم در زمينه مهدويت همكاري مي كنم.در دهه هفتاد مدت دو سال در مركز ادبي حوزه (زير نظر اقاي جواد محدثي) دوره نگارش عمومي و تخصصي را مقداري نزد اقاي محدثي و بيشتر نزد سيد ابوالقاسم حسيني (ژرفا) گذراندم.فعلا مقداري به درس خارج و بيشتر به تدريس در حوزه مشغول هستم. والحمدالله رب العالمين.

حائري مجد، علي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

على حائري مجد

محل تولد : قم

شهرت : حائري

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1354/4/28

زندگينامه علمي

سال 1374اخذ ديپلم و ورود به دانشكده روانشناسي و علوم تربيتي دانشگاه علامه طباطبائي .سال 1377و 1378انتشار هفته نامه (نورٌعلي نور)در موضوع فرهنگ قرآني در بيست شماره. سال 1378پايان

تحصيلات كارشناسي . فروردين 1379ورود به مركز پژوهش هاي اسلامي صدا و سيما با انجام پژوهش معراج در محراب ويژه آيت الله اشرفي اصفهاني وشميم تربيت اسلامي در خانواده. اسفند 1381پس ازبه دست گيري پروژه اي ناتمام روز شمار در اين زمان اولين مجله از پروژه روز شمار با نام روز شمار قمري ويژه رجال و وقايع اسلامي منتشر شد. آبان 1382در ادامه كار روز شمار در اين تاريخ روز شمار شمسي با محوريت تاريخ ايران از اواخر قاجار تا سال 1382 در بحث آزاد و رويدادهاي گوناگون به چاپ رسيد.

آذر 1384سومين مجله روز شمار تاريخ تحت عنوان روز شمار ميلادي به سرانجام رسيد لازم به ذكر است هر چند اين سه جلد كاري گروهي بود ولي كليه مراحل نظارت و ارزيابي بازنويسي و تطبيق مجدد تاريخ ها و درستي محتواي آنها را شخصا"انجام دادم جمع سه كار در حدود 1330صفحه چاپي و نزديك به 4000صفحه تايپي بود؛ اين سه كار همزمان در همان سال به صورت نرم افزار تاريخ ايران،جهان و اسلام برنامه ريزي و توليد گرديد كه كار رابراي بهره برداران آسان كرده است.در حال حاضر از يك سال قبل با كمك چند محقق همكار به تصحيح و اضافه روز شمار قمري كه داراي نقص هاي محتوايي و تاريخي است مشغول هستيم. از دي ماه 1380تا ارديبهشت 1384به همكاري با ماهنامه گنجينه كه در زمينه برگزيده متون كهن فارسي اخلاق عرفان قرآن تاريخ و معرفي شخصيت هاي فرهنگي و فعاليت مي كرد پرداختم و در ابتدا 15شماره مقالات قرآني تاريخي و رجال را هر شماره در حدود 40الي 50صفحه تهيه و گردآوري

مي كردم از ابتداي سال 1382تا ارديبهشت 1384بخش قرآن و تفسير هر شماره 20الي 30صفحه موضوعات مربوطه را ارائه مي دادم كه چاپ و نشر يافت.

حائري يزدي، مهدي

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

آيت الله حاج شيخ مهدي حايري يزدي ، فرزند حاج شيخ عبد الكريم حايري يزدي ، در سال 1302 در قم متو لد گرديد. وي دروس معقول و منقول را تا سرحد اجتهاد در حوزه هاي علميه قم و تهران و فلسفه غرب را در آمريكا ، كانادا و آلمان فراگرفت. دكتر حايري يزدي به نمايندگي از آيت الله بروجردي ، رسيدگي به امور شيعيان را در آمريكا به عهده گرفت . او همچنين در آمريكا به تاليف تدريس و تحصيل و انجام وظايف مذهبي اشتغال داشت و در ده ها كنگره علمي و فلسفي شركت جست و به ايراد سخنراني پرداخت. استاد در سال 1358 به ايران بازگشت و تا سال 1362 به تدريس فلسفه و كلام اسلامي پرداخت . دكتر حايري يزدي سرانجام در روز پنجشنبه هفدهم تير سال 1378 شمسي در تهران به درود حيات گفت.

گروه : علوم انساني

رشته : فلسفه

گرايش : فلسفه آناليتيك/تحليلي

والدين و انساب : پدرمهدي حايري يزدي آيت الله العظمي حاج شيخ عبدالكريم حايري موسس حوزه علميه قم بود. مهدي حايري يزدي در شهر قم و در خانواده اي يزدي الاصل متولد شد.

خاطرات كودكي : مهمترين استاد دوران كودي مهدي حائري يزدي پدرش بود . كه مقدمات علوم ديني را به وي آموخت . آيت ا... عبد الكريم حائري در سالهاي1316-1301 مرجع تقليد مهم به شمار مي رفت . وي موسس حوزه علميه قم و داراي شاگردان بسياري بود. روحيه علمي

پدر و فضاي مذهبي خانواده, بي شك تاثير عميقي بر مهدي حائري داشته است.

اوضاع اجتماعي و شرايط زندگي : دوران كودكي مهدي حائري يزدي با وزارت جنگ و نخست وزيري رضا خان سردار سپه معاصر بود. در اين زمان روابط ايران و امريكا در حال افزايش و روابط با انگلستان رو به كاهش بود. احمد شاه قاجار نيز همواره در سفرهاي خارجي به سر مي برد . و قدرت اصلي كشور در دست رضا خان بود.وي براي فراهم آوردن مقدمات سلطنت خود, علاوه بر مطرح نمودن جمهوري خواهي در 1303 ه . ش , به كسب محبوبيت در ميان مردم و از جمله روحانيان مشغول بود. البته در همان هنگام روحانيان و علماي قم مخالفت خود را اعلام نمودند. مدتي بعد با الفاي لايحه جمهوري , رضا خان با ترفند هاي خاصي فرماندهي كل قوا را بدست گرفت و مدتي بعد سلسله قاجار را سرنگون ساخت ( اوايل آبان 1304 ه . ش) . رضا شاه پهلوي در 1304 ه . ش به تخت نشست. در 6 آذر 1311 قرار داد نفتي دارسي را بطور - يكجانبه الغا نمود. اين امر موجب خصومت ميان ايران و شركت ملي نفت ايران و انگليس , و در نتيجه دولت انگلستان, شد. وي حق كاپيتولاسيون دولتهاي خارجي در ايران را نيز ملغي نمود تا محبوبيت و حمايت مردمي را به خود جلب نمايد. شهر قم در زمان تولد مهدي حائري يزدي يكي از شهرهاي مهم مذهبي ايران شده بود. زيرا پدرش , آيت ا... عبدالكريم حائري يزدي كه در بين سالهاي 1301 تا 1316 ه . ش از

مراجع تقليد بود, حوزة علميه قم را بنيان گذارده بود و بسياري از رهبران مذهبي ايران از جمله امام خميني( ره) از شاگردان وي بودند. بنابراين مهدي حائري با اين شخصيت ها آشنايي داشت.

تحصيلات رسمي و حرفه اي : مهدي حائري يزدي پس از گذراندن تحصيلات مقدماتي نزد پدر, به شاگردي آيت ا.. بروجردي در حوزه علميه قم پرداخت. وي در آنجا فقه و اصول و منطق و حكمت فرا گرفت.وي در سال 1327 به اخذ درجه اجتهاد نائل آمد. بعد در 1339 ه . ش بعنوان نماينده آيت ا... بروجردي به واشنگتن رفت . و به فلسفه غرب علاقه مند شد و شروع به تحصيل در آن رشته نمود. وي ليسانس خود را از دانشگاه جورج تاون واشنگتن , فوق ليسانس خود را از دانشگاه هاروارد و دكتري خود را در دانشگاه ميشيگان تحصيل نمود و در دانشگاه تورنتوي كانادا در سال 1979 رساله دكتري خود را نوشت .

خاطرات و وقايع تحصيل : دوره تحصيل مهدي حائري يزدي مصادف است با اواخر سلطنت رضا شاه (1320 -1304 ه. ش) و نيز اوايل سلطنت محمد رضا شاه پهلوي(1357-1320 ه . ش) در ايران . در اين دوره بتدريج فشار بر روحانيون افزايش مي يافت. مراكز علمي ايران رو به افزايش بود و ارتباط علمي دانشگاههاي ايران با انگلستان و امريكا رو به رشد بود. آيت ا... حائري پس از اخذ درجة اجتهاد در 1327 ه . ش, بعنوان نماينده آيت ا... بروجردي به آمريكا رفت ( 1338 ه . ش) و در آنجا تحصيلات تكميلي خود را ادامه داد .

فعاليتهاي ضمن تحصيل : مهدي حائري

يزدي در هنگام اقامت در امريكا و كانادا به شكل گيري انجمن هاي اسلامي دانشجويان در آنجا ياري نمود. اعضاي اين انجمن ها نقش مؤثري در به ثمر رساندن انقلاب اسلامي داشتند. وي در كنار اين فعاليت ها به مطالعه فلسفه غرب مشغول بود.

استادان و مربيان : تحصيلات مهدي حايري يزدي در حوزه علميه قم نزد اين بزرگان بوده است: 1- حجه الاسلام شيخ ابوالقاسم نحوي (ادبيات). 2- آيت الله شيخ مرتضي حايري يزدي (سطوح فقه و اصول) 3- آيت الله العظمي سيد محمد رضا گلپايگاني (سطوح عالي فقه و اصول) 4- آيت الله العظمي سيد محمد حجت كوه كمري (خارج فقه و اصول)5- آيت الله العظمي سيد محمد تقي خوانساري(1305-1371 ه.ق) خارج فقه و اصول 6- آيت الله العظمي حاج آقا حسين طباطبايي بروجردي،(1290-1380 ه.ق) خارج فقه و اصول. 7-حضرت امام خميني ( ره ) ( 1281-1368 شمسي ) ، حكومت و فلسفه . استاد دكتر حايري يزدي و آيت الله سيد رضا صدر از نخستين شاگردان درس اسفار امام خميني بودند و طي مدت ده سال ، همه كتاب اسفار را _ به استثناي مبحث « جواهرو اعراض »_ نزد امام خميني ( ره ) خواندند.

وقايع ميانسالي : در زماني كه مهدي حائري يزدي در آمريكا به سر مي برد, در ايران بتدريج پايه هاي انقلاب اسلامي بنيان گذاري مي شد. حائري, بر اساس خاطرات خود سياست هاي دربار محمد رضا شاه را , از جمله توهين به روحانيون و بويژه امام خميني و نيز تغيير تقويم اسلامي به تقويم شاهنشاهي نكوهش نموده است.

زمان و علت فوت : مهدي حايري يزدي روز پنج

شنبه هفدهم تير 1378 شمسي برابر 24 ربيع الاول قمري در تهران بدرود زندگي گفت.

مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : مهدي حائري يزدي پس از اخذ درجه اجتهاد از حوزه علميه قم, بعنوان نماينده آيت ا... بروجردي در شوراي عالي فرهنگي به تهران آمد و همزمان با آن در مدرسه علميه سپهسالار و بعد در دانشگاه تهران مشغول به تدريس شد . هنگامي كه در 1339 از سوي آيت ا... بروجردي بعنوان نماينده وي به واشنگتن رفت, نيز پس از اخذ مدرك دكتراي فلسفه , به تدريس در دانشگاه هاي هاروارد, مك گيل( كانادا) , تورنتو( كانادا) , ميشيگان ( آمريكا) , دانشگاه جورج تاون( واشنگتن آمريكا) و آكسفورد (انگلستان) پرداخت. وي بعد از انقلاب اسلامي نيز علاوه بر استادي در بيشتر دانشگاه هاي مذكور, موقتاً بعنوان سفير ايران در واشنگتن منصوب گرديد . اما بدليل مشكلات كار از اين مقام كنار رفت.

فعاليتهاي آموزشي : برخي از فعاليت هاي آموزشي مهدي حايري يزدي را مي توان بشرح زير برشمارد: 1- از سال 1322 به بعد در مدرسه سپهسالار جديد ( دانشكده الهيات و معارف اسلامي دانشگاه تهران ) ، تدريس در رشته الهيات ، فلسفه ، درايت الحديث، شرح اصول كافي . 2- از سال 1344 به بعد در مدرسه سپهسالار قديم ، تدريس متون منظومه ، اسفار و اشارات و رسايل. 3- در سال تحصيلي 1964 - 1965 در مركز تحقيقات اديان جهاني دانشگاه هاروارد ، تدريس معارف اسلامي . 4- در سال تحصيلي 1971- 1972 در دانشگاه ميشيگان و فقه اسلامي. 5- در سال 1356-1357 دانشگاه فردوسي مشهد به تاسيس دو كرسي به

هزينه ايران ( يكي براي زبان و ادبيات فارسي و ديگري فقه شيعه ) در آمريكا مامور شد. استاد كه در آن وقت در مركز مطالعات كندي وابسته به دانشگاه جرج تاون به تدريس مشغول بود، به عنوان « استاد مامور از دانشگاه فردوسي » براي تصدي كرسي فقه شيعه معرفي شد ، زيرا بنا بر ترتيباتي كه اتخاذ شده بود ، استادان زبان فارسي مي بايست به عنوان فرصت مطالعاتي هر سه ماه يك بار از دانشگاه فردوسي به دانشگاه جرج تاون مامور به كار شوند ، ولي دارنده كرسي فقه شيعه عنوان دائمي داشت. مسئولان اداري اين امر ، نخست جلال متيني ( رييس دانشگاه فردوسي ) و بعد پرويز آموزگار بودند. لذا استاد در سال تحصيلي 1979- 1980 در آن دانشگاه به تدريس مشغول بود ، ولي اين برنامه پس از پيروزي انقلاب تداوم نيافت و قرار دادي كه به دستور مصادر اوليه مملكت بين دانشگاه فردوسي و دانشگاه جرج تاون منعقد شده بود ، پس از پيروزي انقلاب ، لغو شد. 6- استاد دكتر حايري يزدي ، به سال 1358 به ايران بازگشته و به تدريس و تاليف و تصنيف ادامه داد و پس از يكي دو سال به انگليس رفت و در انجا چندي در آكسفوردبه تدريس فلسفه پرداخت . وي همچنين در دانشگاه هاي متعدد ديگري در آمريكا ( از جمله دانشگاه دولتي نيورك ، دانشگاه يل و غيره ) ، كانادا ( از جمله تدريس فلسفه اسلامي و ادبيات فارسي در موسسه مطالعات اسلامي دانشگاه مك گيل و مونترآل و تدريس ادبيات فارسي ( تاريخ بيهقي ) در

دانشگاه تورنتو در سال هاي 1975 - 1974 ) و بعد ها در آلمان و انگلستان به ايراد سخنراني و مشاركت در سمينارها و كنگره هاي علمي پرداخت. ما عاقبت براي هميشه به ايران بازگشت و مدتي به تدريس فلسفه تحليلي در انجمن حكمت ادامه داد تا آن كه عاقبت از دانشگاه تهران بازنشسته شد و فقط در منزل به تدريس و افاضه مي پرداخت.

ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : مهدي حائري يزدي پس از اخذ مدرك دكتراي خود, عمده وقت خود را در تدريس و تاليف صرف نمود . و بدين منظور بطور مدام به ايران و انگلستان و گاهي امريكا سفر مي نمود.

شاگردان : سيد حسن امين , دكتر سيد حسن افتخار زاده , دكتر جواد مناقبي و نيز دكتر غلامحسين عماد زاده ( عضو هيات علمي دانشگاه شهيد بهشتي ) ازجمله شاگردان مشهور علامه مهدي حايري يزدي بودند. دكتر حائري از طريق شضاگردان و آثارش تاثير شايان توجهي بر فيلسوفان اسلامي گذاشته است. وي آشكار كرده است كه چگونه مي توان شيوه هاي فلسفي مختلف بويژه تحليل فلسفي و استفاده از منطق جديدرا در بحث از موضوعات نظري و عملي مهم به خدمت گرفت. از اين رو بيشتر شاگردان وي علاقه مند به مباحث منطق جديد ( غربي) و فلسفه تحليلي مي باشند.

آرا و گرايشهاي خاص : مهدي حايري يزدي تحصيلات سنتي ديني را در ايران گذراند و علاقه مند به يك دسته از سنتهاي فلسفي گرديد به ويژه انديشه هاي كه ريشه در آراي انديشمندان اشراقي ( شيخ شهاب الدين سهروردي ) صاحب مكتب عرفاني ايراني داشت. او در ديدگاهش

كه به دور از تقليد و تعصب بود ، فلسفه اسلامي سده هاي ميانه و نو را با فلسفه رايج غرب در هم آميخت . ويژگي پژوهش هاي ديني او ، مرتبط با رهيافتي تحليلي ( آناليتيك ) بود. حتي هنگامي كه به جنبه هاي دشوار عرفان نظر داشت ، رهيافتي معمول از ميان فيلسوفان اسلامي سده هاي ميانه و فيلسوفان معاصر غربي را به كار مي بست تا رهيافت سنتي. حائري از طريق شاگردان و آثارش تاثير شايان توجهي بر فيلسوفان اسلامي گذاشته است . او نشان داد كه چگونه مي توان شيوه هاي فلسفي مختلف را در بحث از موضوعات نظري و علمي مهم به خدمت در آورد ، به ويژه اينكه نشان داد چه اندازه فلسفه غربي در تركيب با فلسفه اسلامي كار آمد مي تواند باشد. وي معتقد بود كه علماي اسلامي بايد از ديدگاههاي فلسفه غرب آگاهي يابند تا بتوانند رابطه ميان آنرا با فلسفه اسلامي در يابند و تاثيرات متقابل آنها را بر يكديگر به درستي تشخيص دهند. وي با فراگيري هر دو نوع فلسفه در سطح عالي از و بنيانگذاران فلسفه تطبيقي بشمار مي رود. در عين حال علاقه وي به انديشه برخي از متفكرين اسلامي همچون شهاب الدين سهروردي , ملاصدرا و خواجه نصير الدين توسي مشهور است. وي افكار اين بزرگان و حتي افكار عرفاني را به روش فلسفه تحليلي و منطق غربي جديد تحليل مي نمود و اين ابتكاري است كه وي مدعي آن بود.

--------------------------------------------------------------------------------

آثار :

1 آفاق فلسفه از عقل ناب تات حكمت احكام

ويژگي اثر : مجموعه گفتگوهاي دكتر حائري است كه توسط انتشارات فرزان منتشر گرديده است. [ هفته نامه باور, دوره جديد , شماره 8, 1 مرداد 1381 , ص 1]

2 آگاهي و گواهي

ويژگي اثر : ترجمه و شرحي انتقادي از رساله عربي تصوير و تصديق اثر صدرالدين شيرازي- (ملاصدرا) است, كه با تئوري پردازيهناي دكتر مهدي حائري در باره دو موضوع مهم (تصور و تصديق ) همراه است وي بر اساس تقسيم بندي اين دو موضوع علوم را تقسيم بندي مي نمايد. [ غلامحسين عماد زاده (( كاوشهاي عقل نظري )) هفته نامه باور, دوره جديد , شماره 8, 1 مرداد 1381, ص 3]

3 الحجه في الفقه

ويژگي اثر : آخرين كتاب دكتر حائري الحجه في الفقه نام دارد كه در چهار جلد درباره علم اصول مي باشد. (ميراث عقل ناب ) هفته نامه باور , دوره جديد , شماره 8, 1 مرداد 1381 , ص 15]

4 تقريرات در س خارج فقه آيت الله العظمي سيد محمد كوه كمري

5 تقريرات درس خارج اصول مرحوم آيت الله العظمي بروجردي

ويژگي اثر : در چهار مجلد كه مجلد اول آن با نام الحجه في الفقه( مباحث الفاظ ) از سوي موسسه « الرساله » در قطع وزيري در 280 صفحه منتشر شده است.

6 تقريرات درس خارج فقه آيت الله العظمي سيد احمد خوانساري

7 تقريرات درس خارج فقه مرحوم آيت الله العظمي بروجردي

8 حكمت و حكومت

ويژگي اثر : اين كتاب دركتر مهدي حائري يزدي در باره فلسفه سياسي و مباني نظري مشروعيت قدرت سياسي است. فصلهاي مهم كتاب عبارتند از : تمايز هستي و استي, توصيف هر يك از اين دو , دو گانگي هستي و چيستي و بويژه فصل هفتم : جامعه اسلامي و جامه دموكراتيك . دكتر مهدي حائري در اين كتاب ژ, پس از ترسيم نظام عالم هستي و نظام احسني كه بايد باشد و رابطه ميان اين دو عالم در زمان خلقت, جايگاه پيامبران را در معرفي نظام احسن ( نظام تشريع ) به مردم , مشخص نمده و وظيفه عقلي مردم را اطاعا از آنان مي داند. بنابر اين از نظر وي عقل است كه مردم را به اطاعت از پيامبر و امامان راهنمايي مي نمايد و نه جبر و قوه اجرائي . دكتر حائري وجوب امر به معروف و نهي از منكر را يك ضرورت عقلي مي داند و نه قهر ي- وي در ادامه به مباني فقهي و عقلي حكومت پيامبر در مدينه پرداخته و رهنبري وي را ناشي از بيعت مردم و تاييد اين بيعت از سوي خداوند مي داند. وي از اين طريق به جايگاه مردم در مشاركت در امور سياسي و اقتصادي در كشور اشاره نموده است. در ادامه در فصل جامعه شناسي اسلامي , انسان را اصل مي داند نه جامعه را . و بنابر اين در فصل انسان شناسي اسلام انسان را خليفه ا... و اشرف مخلوقات معرفي مي كند و به استقالا فردي

و رابطه فردو جامعه مي پردازد. وي در بحث از جبر و اختيار وجود اختيارت فردي را براي اجراي قوانين شرعي ضروري مي داند, زير كه به نظر وي در غير اينصورت تكاليف قانوني امري بي معني خواهد بود. وي معني يافتن تنبيه و پاداش در برابر قوانين را تنها در سايه اختيار مي داند و از بحث اختيار به آزادي و آزادي سياسي مي پردازد. (( پلوراليسم سياسي )) از ديگر فصلهاي جالب اين كتاب است كه در باره كثرت پذيري و تحمل آراي گوناگون در جوامع اسلامي مي باشد. [ سعيد رضوي فقيه, جمهوري نو ( نظري به رساله حكمت و حكومت , هفته نامه ناور , دوره جديد , شماره 8, 1 مرداد 1381 , صص 13-12 . و نيز (( جامعه اسلامي و جوامع دمكراتيك هفته نامه باور , دوره جيددي , شماره 8, 1 مرداد 1381 , صص 10-6]

9 رساله علم حضوري (k nowledge BY presence)

ويژگي اثر : تز دكتري فلسفه تحليلي دكتر مهدي حائري مي باشد ( 1978 م ) [ زندگي نامه و مدارج علمي آيت ا.. دكرت مهدي حائري يزدي , هفته نامه باور , دوره جديد , شماره 8, 1 مرداد 1381 , ص 20]

10 علم كلي ( يا فلسفه مابعد الطبيعه)

ويژگي اثر : اگر چه اولين تاليف فلسفي اوست ( قم 1335) . اما بدليل در برگرفتن بحث هاي مختلف فلسفه كلاسيك اسلامي و نيز پرداختن به فايده فلسفه در مقدمه كتاب , مدخل خوبي براي پژوهندگان فلسفه كلاسيك اسلامي است.

اين كتاب در دانشگاه ها يك كتاب درسي بشمار مي رود.

11 علوم قرآن

ويژگي اثر : خش آغازين اين كتاب ، تقريرات برادر ايشان آيت الله شيخ مرتضي حايري يزدي است.

12 كاوش هاي عقل عملي

ويژگي اثر : از ديگر كتابهاي مهم دكرت حائري است . موضوع كتاب تفاوتهاي اساسي ميان اخلاق و فلسفه و نيز علم اخلاق و فلسفه اخلاق مي باشد. دكرت مهدي حائري فلسفه اخلاق را در اين كتاب به فلسفه علم اخلاق و ما بعد الطبيعه اخلاق تقسيم مي نمايد . وي به شبهه هيرم (فيلسوف انگليسي) مبني بر وجود گسست ميان بايدها (اخلاق) و هست ها( فلسفه ) پاسخهاي قانع كننده اي داده است. فصلهاي كتاب عبارتند از : آنتولوژي بايستي - استي, منطق صورت بايستي ها و استي ها , منطق نماده بايستي ها و استي ها , و در نهايت بخشي از متون كلام اسلامي در مورد حسن و قبح و عقل اين كتاب از لحاظ روش شناسي داراي سه ويژگي است كه عبارتند از : ارائه مباحث به روش فلسفه تحليلي( بر اساس تحليل منطقي و نه فلسفي), ارائه مباحث تطبيقي بين حكمت اسلامي و فلسفه غربي, و نهايتاً برخورد مبتكرانه و اجتهايد يا مسائل فلسفي و عدم اكتفا به نقل و شرح آرا ديگر فيلسوفان[ سيد علي رضوي ( صدر ) , كتابشناسي كاوشهاي عقل عملي, هفته نامه باور , دوره جديد , شماره , مرداد صص 5-4 ]

13 كاوشهاي عقل نظري

ويژگي اثر : كاوشهاي عقل نظري

يكي از مهمترين كتابهاي دكتر حائري است . كه شامل يك دوره كاذمل از موضوعات مهم در فلسفه اسلامي است. در اين كتاب به فلسفه اسلامي كنوني و مسائل آن نيز پرداخته شده است . پيوستگي در تفكر و نيز ضابطه مندي كلام و نوشتار دكتر حائري در اين كتاب و ديگر آثار وي از ويژگيهاي بارز فلسفه نويسي اوست. [ غلامحسين عماد زاده (( كاوشهاي عقل نظري )) هفته نامه باور, دوره جديد , شماره 8, 1 مرداد 1381, ص 3]

14 كودك اندلسي

ويژگي اثر : اولين تاليف دكتر حائري يزدي بوده كه در سن شانزده سالگي منتشر نمود . اين داستان در باره دوران حكومت مسلمانان بر سرزمين اندلس مي باشد. [ ميراث عقل ناب, هفته نامه باور, دوره جديد , شماره 8, 1 مرداد 1381, ص 15. ]

15 متافيزيك (مجموعه مقالات)

ويژگي اثر : عناوين اين مقالات عبارتند از : خداشناسي برتر, آنتولوژي توحيدي چيست؟ برهان صديقين ( اين سه مقاله در كتاب روش راستين يكتا شناسي يا آنتولوژي توحيدي بطور جداگانه منتشر شده اند) , مقاله خدا در فلسفه كانت وجود و ماهيت در فلسفه ابن سينا رابطه ميان وجود و ماهيت امكان عدم ( نقدي بر برخي واشي علامه طباطبايي بر اسناد صدرالمتالهين و نيز جوابيه هايي در جواب جوابيه هاي علامه طباطبايي) موجبه سالبه الممول چيست, و قضيه و علم تصديقي

16 هرم هستي

ويژگي اثر : معروفترين كتاب دكتر ائري در باره منادي هستي شناسي تطبيقي است . اين كتاب حاصل

تدريسهاي وي در انجمن حكمت و فلسفه است ( 1359ه . ش ) . فصلهاي كتاب عبارتند از : هستي و استي - انتولوژي غربي و هستي شناسي اسلامي- برهان صديقين از طريق منط صورت - در پيرامون هستي - مخروط وجود در فلسفه اسلامي - قواعد انتولوژي توحيدي - انتولوژي كانت و اپيستمولوژي- هرم هستي - كلي طبيعي - حمل : اين هماني - فردبالذات - امكان به معني فقر. مولف در اين كتاب با تقسيم انواع وجود به وجود مطلق و مطلق وجود معتقد است كه بسياري از مشكلات فلسفه غرب و شرق را حل نموده است . دو تئوري (( هرم هستي )) و نيز (( اتنولوژي توحيدي)) كه زير بناي نظريات ديگر دكتر حائري را تشكيل مي دهد در اين كتاب مطرح شده اند. [ميراث عقل ناب , هفته نامه باور , دوره جديد, شماره 8, 1 مرداد 1381, ص 14))

منابع زندگينامه :

1روزنامه انتخاب ، 18 تير 1379 _ آينه پژوهش ، سال دهم ، شماره 57 ، مرداد و شهريور 13782زندگي نامه و مدارج علمي آيت ا... دكتر مهدي حائري يزدي, هفته نامه باور , دوره جديد , شماره 8, 1 مرداد 1381, ص 203عبدالرضا هوشنگ مهدوي, تاريخ روابط خارجي ايران , چاپ ششم, تهران: امير كبير , 1377 , صص 8-383 و 4514علي اصغر شميم, ايران در دوره سلطنت قاجار, چاپ هفتم , تهران: موسسه انتشارات مدبر, 1375 , صص 45-6385محمد رضا ارشاد، فيلسوف قرن بيستم . همشهري , چهار شنبه 22 تير 1279 , ص 96نفيسه كوهنورد، كاوشگر عقل نظري. همشهري, پنجشنبه20 تير 1381,

ص 16

حائري، حسين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حسين حائري

محل تولد : مشهد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1334/1/1

زندگينامه علمي

آقاي حسين حائري در سال 1334هجري شمسي در خانواده اي متدين وكاملا آگاه به مسائل مذهبي در شهرمشهد مقدس ديده به جهان گشود. نامبرده دوران ابتدايي، راهنمايي و دبيرستان را در زادگاه خويش با موفقيت سپري كرد و در پي علاقه وافر خويش به فراگيري علوم ديني در سال 1352 و درست در سال هاي خفقان رژيم شاهنشاهي وارد حوزه علميه مشهد مقدس گرديد از نخستين روزهاي ورود به حوزه علميه با تلاش و كوشش فراوان به تحصيل پرداخت، ضمن انس با آستان ملكوتي علي بن موسي الرضا(ع ) از درس بزرگاني همچون آيت الله معصومي،آيت الله مرتضوي و مرحوم آيت الله فلسفي بهره ها برد.استاد هيچ وقت از تبليغ و سخنراني غافل نبود. ايشان در زندگي سراسر علمي خود جز تحقيق و نگارش و تأليف به چيز ديگري نينديشيده است كه از جمله آثار گرانبهاي ايشان مي توان به كتاب " الخوارج هم المارقين" اشاره كرد.

حائري، محمدعلي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد علي حائري

محل تولد : سبزوار

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1339/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب از سال 1355 در حالي كه مدرك سيكل را گرفتم وارد حوزه علميّه سبزوار شدم و پس از يك سال وارد حوزه علميّه قم شده در مدرسه مرحوم آيت الله گلپايگاني پس از امتحان ورودي پذيرش شدم و تا سال 1366 در آنجا مشغول به تحصيل بودم و سپس در درس مكاسب و كفايه آيت الله ستوده شركت كردم

و خلاصه پس از اتمام دوره سطح و اتمام آن در سال 1373 و اتمام امتحانات آن دوره و شش سال شركت در دروس خارج فقه و اصول و فلسفه مثل شرح منظومه ، بداية الحكمه و نهاية الحكمه نزد آيت الله فاضل ، آيت الله مكارم شيرازي ، آيت الله سبحاني و آيت الله جوادي آملي و آيت الله انصاري شيرازي و دكتر احمد بهشتي، وارد فضاي تحقيق شدم كه درسال 1369 كتاب مسالك الافهام كه مولف آن شهيد ثاني است. اين كتاب شرح كتاب شرايع الاسلام سه جلد آن با محققين آن مركز همكاري داشتم و پس از آن كتاب قواعد الفقهيه آيت الله فاضل را براي تحقيق متون آن به دست گرفتم . و پس از آن كتابي به نام علل و عوامل ظهور و سقوط تمدنها در منابع اسلامي را شروع به نوشتن كردم ، بعد به عنوان پايان نامه هم از من پذيرفته شد و هيئت داوران نمره عالي به آن دادند . مدتي با بخش تحقيق و پژوهش ستاد اقامه نماز استان قم همكاري داشتم .

حائري، محمود

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمود حائري

محل تولد : سمنان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1344/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب محمود حائري فرزند رضا در سال 1344 در شهر سمنان به دنيا آمدم و در سال 1362 وارد حوزه علميه شهرستان سمنان شدم و پس از آن به قم آمده و در حوزه علميه قم مشغول به تحصيل شدم و از سال 1371 شروع به درس خارج نمودم كه در اين زمينه از اساتيد به نام آيت الله جوادي آملي، امين شيرازي، وجداني

فخر، اعتمادي، محقق داماد و غيره بهره ها بردم و نيز در زمينه هاي اجرايي دين فعاليت داشته ام از قبيل دفتر تبليغات، محقق دانشگاه باقرالعلوم(ع) ارزياب و مسئول بوده ام.

حبيب اللهي، محمود

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمود حبيب اللهي

محل تولد : اصفهان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1344/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب در سال 1344 هجري شمسي در شهر اصفهان درخانواده اي روحاني به دنيا آمدم. مرحوم پدرم از شاگردان بنام مرحوم آيت الله خادمي اصفهاني محسوب مي شدند . با تشويق ايشان بعد از اخذ مدرك ديپلم در سال 1362 بلافاصله وارد حوزه علميه اصفهان شدم و با جديت تمام دروس مقدمات را نزد مرحوم پدر فراگرفتم و سپس دروس سطح را نزد اساتيدي همچون مرحوم آيت الله امامي گذراندم. در سال 1369 علاقه شديد به فراگيري علوم اسلامي در سطح بالاتر مرا به شهر مقدس قم كشانيد و ادامه دروس سطح را نزد اساتيدي همچون آيت الله پاياني ، وجداني و حجه الاسلام موسوي تهراني گذراندم .در سال 1375 وارد درس خارج فقه و اصول شده و از محضر اساتيدي همچون آيت الله مكارم شيرازي و مرحوم آيت الله تبريزي در فقه و از محضرآيت الله سبحاني در اصول بهره بردم همزمان با شروع درس خارج در سال 1376 در رشته كارشناسي ارشد مركز تربيت مدرس دانشگاه قم پذيرفته شدم و بعد از دو سال به عنوان نفراول آن دوره پس از دفاع پايان نامه فارغ التحصيل گرديدم . هم اكنون علاوه برتحصيل در خارج فقه و اصول به تدريس فلسفه و كلام در مدرسه عالي امام خميني( ره)نيز مشغول هستم .

حبيبي احمد آبادي، علي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

علي حبيبي احمدآبادي

محل تولد : كربلاء

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1337/1/1

زندگينامه علمي

در سال 1351 وارد حوزه علميه قم شدم و در مدرسه المهدي (عج)

كه زير نظر حضرت آيت الله گلپايگاني (ره) بود مشغول به تحصيل شدم . بعد از دو سال به مدرسه علميه رسالت منتقل شدم و تا اتمام لمعتين در آن مدرسه به درس خود ادامه دادم . با پيروزي انقلاب اسلامي و نياز شديد به دبيران ديني ، دو سال اول انقلاب را در دبيرستان ها و دانشسراهاي محلات و بوشهر به تدريس كتاب هاي ديني و آموزش قرآن پرداختم و بعد از آن براي ادامه تحصيل به قم بازگشتم و سر درس رسائل و مكاسب حاضر شدم . در كنار تحصيل در فرصت هاي مناسب براي تبليغ به جبهه ها اعزام مي شدم ، ولي با توجه به مطالعات و تحقيقات جنبي كه در علوم قرآني داشتم و تجربيات و موفقيت هاي كسب شده در امر تدريس و كلاسداري و نياز شديد به معلمين قرآن (با توجه به نهضت قرآني كه به بركت انقلاب اسلامي راه افتاده بود) تمامي همت و وقت خود را صرف برگزاري دوره هاي تربيت معلم قرآن كريم نمودم .

با تاسيس بخش قرآن سازمان تبليغات اسلامي ، همكاري خود را با آن بخش شروع كردم و ضمن تدريس در دوره هاي تربيت معلم قرآن كريم ، ويژه معلمين آموزش و پرورش كه از سراسر كشور در تابستان ها در تهران جمع مي شدند براي برگزاري دوره هاي ضمن خدمت معلمين قرآن به شهرها اعزام و به تدريس مهارت هاي تدريس قرآن كريم مي پرداختم .

با گسترش فعاليت هاي قرآني بخش قرآن و تبديل آن به دار القرآن الكريم سازمان تبليغات اسلامي و كانون هاي قرآن در مراكز استان ها و

شهرستان هايي كه سازمان تبليغات اسلامي در آن شهرستان ها نمايندگي داشت ، از طرف دار القرآن به آن مركز جهت برگزاري دوره هاي تربيت معلم قرآن كريم اعزام مي شدم تا معلمين مورد نياز براي آموزش قرآن در تابستان ها و ماه مبارك رمضان ، آموزش لازم را ديده باشند و به تدريس يكنواخت قرآن كريم در سراسر كشور بپردازند .

براي آموزش يكنواخت قرآن كريم در سراسر كشور ، ابتدا با همكاري دو تن از اساتيد دار القرآن كريم ، جزوه آموزش قرآن كريم تهيه نموديم . سپس آن جزوه در دو سطح : يك براي خردسالان و دو براي بزرگسالان توسط اين جانب تكميل و براي معلمين قرآن نيز كتاب راهنماي تدريس روخواني قرآن كريم تاليف نمودم كه بعدها اصلاح و تكميل شد و الحمد الله اكنون به عنوان كتاب مشهور براي آموزش قرآن در اختيار علاقمندان مي باشد ، به طوري كه هر سال بيش از دويست هزار جلد روخواني قرآن كريم و ده هزار جلد راهنماي تدريس روخواني قرآن كريم چاپ و منتشر مي شود .

همزمان با فعاليت هاي قرآني در شهرستان ها ، كانون قرآن سازمان تبليغات اسلامي قم را تاسيس و دوره هاي متعدد تربيت معلم قرآن كريم در طول سال براي طلاب ايراني و غير ايراني و عموم علاقمندان قرآن كريم برگزار مي نموديم كه الحمد لله با استقبال بسيار طلاب مواجه مي گرديد .

در كنار فعاليت هاي قرآني ، كار تحقيقات در زمينه هاي مختلف علوم قرآني را ادامه دادم و ضمن تكميل كتاب هاي قبلي ، كتاب هاي ديگري را تاليف كه در ادامه آورده ام

.

در سال 1376 واحد قرآن مركز مديريت حوزه عليه قم را راه اندازي و اقدام به برگزاري دوره هاي تربيت معلم قرآن كريم ويژه طلاب علوم ديني (ايراني و غير ايراني) نمودم كه دوره هاي مذكور در سطح عالي و به صورت استدلالي برگزار مي شد .

كتاب رسم و ضبط مهارت هاي تدريس قرآن كريم اين جانب رتبه تشويقي كتب برگزيده حوزه را در اولين سال تشكيل اين نهاد به خود اختصاص داد و امسال نيز به عنوان خادم قرآن در استان قم انتخاب شدم .

خداوند را شاكرم كه در حدود 25 سال فعاليت هاي قرآني بيش ازپنجاه هزار نفر علاقمندان تدريس قرآن كريم ، معلمين آموزش و پرورش ، طلاب علوم ديني ايراني و غير ايراني اعم از خواهر و برادر ، دوره هاي آشنايي با مهارت هاي تدريس قرآن كريم را نزد اين جانب طي كرده اند ، و بيش از صد هزار نفر از كتاب هاي رسم و ضبط و مهارت هاي تدريس قرآن كريم استفاده كرده اند ، و بيش از دو ميليون نفر از كتاب هاي آموزش قرآن اين جانب بهره مند شده اند .

اكنون به ياري خداوند در كنار حضور در درس خارج فقه آيت الله العظمي فاضل لنكراني به تدريس و تحقيق نيز مشغول مي باشم .

حبيبي تبار، جواد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

جواد حبيبي تبار

محل تولد : قم

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1341/10/1

زندگينامه علمي

از سال 1356 همزمان با تحصيلات كلاسيك به تحصيل علوم حوزوي مشغول شدم. دروس مقدمات را نزد علامه فقيد مدرس افغاني (ره) تلمذ كردم، سپس لمعه و معالم و شرح باب

حادي عشر را از محضر پر فيض آيت الله اشتهاردي (دام عزه) استفاده كردم. رسائل را نزد آيت الله اعتمادي (دام عزه) و مكاسب را نزد مرحوم آية الله ستوده (ره) خواندم. بخشي از كفايه را نزد آية الله دوزدوزاني و بخشي ديگر را نزد حضرت آية الله فاضل لنكراني استفاده كردم. اسفار را نزد آية الله انصاري شيرازي (دام عزه) بهرمند بودم و در درس اخلاق معظم له نيز حضور داشتم مدتي عرفان را نزد آية الله شاه آبادي مستفيض بودم. تفسير را از محضر آية الله جوادي آملي و مدتي فلسفه را نزد استاد دكتر محقق داماد (دام عزهما) بهره بردم، و از محضر آيات علوي كاظمينى، وحيدي شبستري و خوانساري در خارج فقه و اصول بهرمند بوده ام و هم اينك از محضر آيات وحيد خراساني و فاضل لنكراني (دامت بركاتهما) استفاده مي كنم. تحقيقات خود پيرامون مسائل و موضوعات حقوق به ويژه حقوق اسلامي را از سال 1364 آغاز نمودم و از محضر اساتيد بزرگواري چون دكتر كي نيا، دكتر محقق داماد، دكتر آخوندي ، دكتر سپهوند ، دكتر گودرزي ، دكتر ياوري ، دكتر جهانگير ثاني ، جناب آقاي شهري ، و جمع ديگري از اساتيد استفاده برده ام. فن خطابه را نزد مرحوم حجت الاسلام و المسلمين فلسفي و روانشناسي خانواده را نزد حجت الاسلام و المسلمين آل اسحاق و دكتر نبي صادقي خواندم.

از اينجانب يك جلد كتاب دراصول فقه ، يك جلد در تفسير ، يك جلد در مديريت ، يك جلد در حقوق خانواده ، يك جلد در امور حسبي ، يك جلد در آيين دادرسي

كيفري و دو جلد در موضوعات ديگر به چاپ رسيده است. 8 جلد در حقوق مدني ، 4 جلد در متون فقه ، 4 جلد در موضوعات حقوق به صورت رساله علمي به صورت دست نويس وجود دارد. اينجانب سالهاست كه در مراكز حوزوي و دانشگاهي ذيل تدريس و يا فعاليت علمي دارم : 1. اداره كل آموزش قضات قوه قضائيه، كه در قم و مراكز استان ها تا كنون حدود يك هزار نفر از قضات شاغل كشور در كلاس هاي درس اينجانب حاضر بوده اند.2. دانشگاه تهران _ پرديس قم _ صدها نفر از قضات و وكلاي داگستري و مشاورين حقوق كشور كه از اين مركز علمى، در رشته هاي حقوق و فقه و مباني حقوق اسلامي فارغ التحصيل شده اند در كلاس هاي درس اينجانب حضور داشته اند. 3. دانشگاه قم درس هاي رويه قضايي و آئين دادرسي مدني در اين دانشگاه براي دانشجويان محترم تدريس شده است. 4. مركز تخصصي حقوق و قضاء اسلامي حوزه مقدسه قم، تقريبا از بدو تاسيس اين مركز تخصصي با تدريس حقوق مدني و آيين دادرسي كيفري در خدمت صدها دانش پژوه آن بوده و هستم. 5. مركز جهاني علوم اسلامى، دراين مركز براي طلاب محترم خارجي كه رشته حقوق تحصيل مي نمايند تدريس داشته ام از جمله براي هشتاد نفر از قضات بالقوه افغانستان.6. مركز تحقيقات فقهي قوه قضائيه، در اين مركز در كميسيون آسيب شناسي قوانين مدني كشور عضويت و با دوستاني چون آقايان دكتر وحدتي شبيرى، دكتر عبدي پور، دكتر ارسطا و دكتر قشقايي به كارشناسي در رابطه با قوانين مدني و آسيب

هاي آن پرداخته ام. 7. كميسيون تدوين پيش نويس قانون احوال شخصيه شيعيان بحرين، در اين كميسيون پيش نويس قانوني در زمينه احوال شخصيه به معني اعم آن شامل مقررات راجع به ولادت، نسب، نكاح، طلاق، ارث، وصيت، وقف مورد بررسي و تصويب علمي قرار گرفت. 8. صدا و سيما ، سالهاست كه به عنوان كارشناس حقوق اسلامي در راديو و تلويزيون جمهوري اسلامي فعاليت داشته و ارائه برنامه داشته و دارم. علاوه بر موارد مذكور در حوزه هاي علميه بندرعباس، نهاوند و قم به تدريس متون ادبي و نيز كتب لمعه، معالم، اصول فقه، باب حادي عشر، رسائل و مكاسب اشتغال داشته ام.

حبيبي، حسن

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حسن حبيبي در سال 1316 در يكي از محله هاي قديمي تهران به دنيا آمد. او تحصيلات ابتدايي خود را به صورت فشرده آغاز كرد و در كنار آموزش دروس مدرسه به درسهاي حوزه علميه هم گرايش پيدا كرد. وي عضو و سخنگوي شوراي انقلاب بود و به عنوان هاي مختلف مثل معاون اول رييس جمهوري در دورة جناب آقاي هاشمي رفسنجاني در كشور فعاليت داشته است. حسن حبيبي رئيس و موسس بنياد ايران شناسي مي باشد و به عنوان عضو پيوسته فرهنگستان زبان وادب فارسي هم فعاليت دارند. ايشان در طول خدمت و تحصيل خود به ترجمه و تاليف اثر هاي مختلفي در زمينه هاي حقوق ، جامعه شناسي، فلسطين ، جنگ و . . . را انجام داده است. در دومين جشنواره برگزيدگان فارابي كه در هفتم دي ماه 1387 برگزار شد، از حسن حبيبي تقدير به عمل آمد.

گروه : علوم انساني

رشته : حقوق

تحصيلات رسمي و حرفه اي

: حسن حبيبي پيش از آن كه به سن مدرسه برود، خواندن و نوشتن را آموخته و خواندن قرآن را شروع كرده بود و از اشعار فردوسي، سعدي و حافظ ابياتي را در حفظ داشت. كلاس اول و دوم را در يكسال خواند و در سالهاي بعد در كنار درس مدرسه، درسهاي ديگر را كه در حوزه هاي علميه معمول بود ، بخصوص در تابستان نزد پدرش و يكي دو تن از مدرسان حوزهاي فرا گرفت.

فعاليتهاي ضمن تحصيل : حسن حبيبي نوجوان بود كه پدرش ضمن تشويق به درس خواندن ، از او خواست تا حرفهاي نيز بياموزد تا در صورت لزوم براي گذراندن زندگي خود كاري بلد باشد. از اين رو قرار شد كه جوراب بافي ياد بگيرد و تابستانها به آن مشغول شود. از آنجا كه مادر و پدرش جوراب بافي ميدانستند، يادگيري كار آسان بود، محل كار نيز خانه بود و براي تهيه نخ و رنگ كردن آنها و باز كردن كلافها ، بافتن جورابها و به بازار بردن آنها و... كارهايي را بايد ميآموخت و و اطلاعاتي بايد بدست ميآورد. اين تجربه باعث گرديد كه از آغاز نوجواني با محيط كار و برخي از انواع آن ، روابط و برخي از دشواريها آشنا شود. وي در نخستين سال درس در دانشگاه هم به دانشكده حقوق و هم به دانشكده ادبيات مي رفت، دو كتاب كوچك و متوسط را براي تمرين زبان عربي ترجمه كرد و يك جستجوي مختصر را درباره ادبيات كودكان به پايان رسانيد.

مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : از مسئوليتهاي اجرائي حسن حبيبي مي توان به از حوزه

مطالعات علمي وي اشاره كرد: عضو و سخنگوي شوراي انقلاب وزير فرهنگ و آموزش عالي نماينده تهران در دوره اول مجلس شوراي اسلامي وزير دادگستري عضو شوراي بازنگري قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران و عضو هيات رئيسه آن (1368) عضو حقوقدانان شوراي نگهبان (1380-1368) معاون اول رئيس جمهوري اسلامي ايران (1380-1368) نخستين رئيس فرهنگستان زبان و ادب فارسي رئيس كميسيون فرهنگ تعليمات و تحقيقات مجلس شوراي اسلامي (دو سال اول و دوره اول) عضو شوراي عالي آموزش و پرورش (در سمت وزير فرهنگ و آموزش عالي) استاد دانشگاه عضو ستاد انقلاب فرهنگي رئيس كميسيون لوايح و رئيس كميسيون فرهنگي هيات دولت رئيس هيات امناء فرهنگستانهاي جمهوري اسلامي ايران عضو هيات نمايندگي ايران در كنفرانس عمومي يونسكو (1987) عضو كميته دهه جهاني توسعه فرهنگي يونسكو (1989-1987) موسس و رئيس بنياد ايران شناسي عضو پيوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسي عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام عضو شورايعالي انقلاب فرهنگي عضو هيات امناي فرهنگستان هاي جمهوري اسلامي ايران عضو هيات امناي كتابخانه مجلس شوراي اسلامي عضو كميسيون ملي يونسكو (ايران) عضو ديوان دائمي داوري (لاهه)

مراكزي كه فرد از بانيان آن به شمار مي آيد : حسن حبيبي موسس و رئيس بنياد ايران شناسي است.

ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : حسن حبيبي فعاليت اجتماعي خود را از آذر ماه سال 1329 آغاز كرد.

جوائز و نشانها : از نشانها و جوايزي كه به حسن حبيبي اهدا شده است مي توان به موارد زير اشاره كرد: دكتري افتخاري جامعه شناسي دانشگاه تهران نشان عالي استقلال استادي افتخاري دانشگاه دولتي تركمن (تركمنستان استادي افتخاري دانشگاه علوم انساني بيشكك (قرقيزستان) مدال

دانشگاه دولتي تفليس (گرجستان) دكتري افتخاري آكادمي علوم ارمنستان دكتري فخري (افتخاري) دانشگاه دولتي تاجيكستان تقدير از حسن حبيبي در دومين جشنواره برگزيدگان فارابي ويژه تحقيقات علوم انساني و اسلامي

چگونگي عرضه آثار : حسن حبيبي مقالات زيادي در زمينه هايي مانند سينماي كودك و نوجوان ، گفتار درباره پياژه و يا زبان حقوقي تحرير نموده است كه در دانشگاهها و آكادمي هاي كشورهاي آسياي مركزي و قفقاز مطرح و برخي در مجلس ها عنوان و به چاپ رسيده است ولي هنوز در يك جا جمع آوري نشده است.

--------------------------------------------------------------------------------

آثار :

1 اسلام و بحران عصر ما

ويژگي اثر : اين كتاب ترجمه چند فصل كتاب كشف اسلام از روژه پاسكيه در سال 1363 است.

2 امامت در حقوق شيعه

ويژگي اثر : در رشته حقوق عمومي تحقيق و رساله خود همين اثر بود كه به مباني نظري حقوق يا فقه اسلامي در زمينه حكومت اسلامي و ولايت امام معصوم و سپس فقها.

3 ترجمه تقسيم كار اجتماعي

ويژگي اثر : اين كتاب رساله دكتراي دوركيم است . در اين كتاب بخصوص دو وجه جامعه شناسي اخلاقي و جامعه شناسي حقوقي را مي تان ملاحظه كرد.

4 ترجمه كتاب آداب المتعلمين

ويژگي اثر : اولين ترجمه حسن حبيبي كتاب آداب المتعلمين بود كه منسوب به خواجه نصير الدين طوسي و از جمله جزوه هاي جامع المقدمات مي باشد .

5 ترجمه كتاب اخلاق نظري و علم آداب

ويژگي اثر : اين اثر به بررسي امكان و شرايط وجودي اين دو و خصوصا اخلاق نظري مي پردازد.

6 ترجمه كتاب استعمار صهيونيستي در فلسطين

7 ترجمه كتاب استعمار صهيونيستي در فلسطين

8 ترجمه كتاب اسلام و مسلمانان در روسيه

ويژگي اثر : اين كتاب ترجمه كتاب امپراتوري متلاشي است كه در اواسط مهرماه 1357 به چاپ رسيد، حسن حبيبي با اضافه كردن مقدمه اي به نامه تفكيك مصنوعي دين از سياست به اول كتاب آن را به چاپ رسانيد. اين اثر درآذر ماه 1357 چند هفته پيش از پيروزي انقلاب اسلامي در اروپا منتشر شد و سپس در سالهاي بعد از انقلاب در تهران انتشار يافت.

9 ترجمه كتاب المنقذ من الضلال

ويژگي اثر : اين كتاب نوشته غزالي است.

10 ترجمه كتاب دو سرچشمه اخلاق و دين

ويژگي اثر : چاپ اول ترجمه كتاب در سال 1358 منتشر شد.

11 ترجمه كتاب ديالك تيك و جامعه شناسي

12 ترجمه كتاب سون تزو

ويژگي اثر : در نيمه دوم سال 59 ترجمه اين كتاب را آغاز كرد و در بهمن ماه 59 چاپ اول آن منتشر شد.

13 ترجمه كتاب عهدين، قران و علم

ويژگي اثر : اين كتاب نوشته يك پزشك فرانسوي است كه در اواخر سال 1976 منتشر شد . حسن حبيبي در مردادماه سال 1357 در

تهران آن را به چاپ و منتشر كرد. اين اثر دو بحث عمده را پي گيري مي كند يك اصالت اين كتاب از لحاظ ارتباط با وحي و ديگري مطابقت نمونه هايي از محتواي آنها با هم.

14 ترجمه كتاب منيه المريد في آداب المفيد و المستفيد

ويژگي اثر : اين كتاب نوشته شهيد ثاني است دريك مقدمه و چهار باب و يك خاتمه و يك تتمه مي باشد. اين كتاب جهات گوناگوني در تعليم وتربيت دارد. درمقدمه درباره اهميت و ارزش علم و در باب اول دربارة آداب و وظايف معلم و شاگرد، در باب دوم و سوم و چهارم به ترتيب درباره آداب فتوا و وظايف فتوا دهنده و استفتاء كننده - مناظره و شروط و آداب آن- آداب نگارش و مسائل مربوط به كتاب سخن مي گويد و در خاتمه به بيان مطالبي دربارة علوم و اقسام و ترتيب آنها و در تتمه سفارش به دانشجويان را نشان مي دهد.

15 ترجمه مباني جامعه شناسي حقوقي گورويچ

ويژگي اثر : اين اثر در رابطه به مباحث نظري جامعه شناسي حقوقي مي پردازد.

16 جامعه ايران بر اساس و از منظر رويه قضائي

ويژگي اثر : اين اثر موضوع رساله دكتراي جامعه شناسي حسن حبيبي بود. رويه قضايي در بحث هاي حقوقي و كلاسهاي درس حقوق به معني اخص و عام به كار مي رود.

17 جامعه شناسي حقوقي

ويژگي اثر : با تاكيد بر بررسي و توصيف و تحليل جامعه شناسي و

مردم شناختي و آماري اسناد ازدواج و طلاق محضر خندق آبادي ها در تهران در سالهاي 1324-1313 ق به قلم ايشان به چاپ رسيده است.

18 جامعه، فرهنگ ، سياست

ويژگي اثر : اولين مجموعه مقالات حسن حبيبي است كه در سال 63 چاپ شده و در برگيرنده مقالات مربوط به زمان اقامت او در اروپا بوده است.

19 كتاب حسبحال يا دو كوه

ويژگي اثر : اين كتاب به فرهنگ و تمدن غربي مي پردازد نوشته اي آهنگين دارد .

20 مجموعه كرامه

21 مجموعه مقالات در آئينه حقوق

ويژگي اثر : در سال 67 منتشر شده در زمينه حقوق . اين مجموعه بخش عمده مقالاتي است كه نوشته و يا ترجمه شده و به مدت سه سال و در دوازده شماره فصل نامه حق به چاپ رسيده است. حاوي سه بخش است در زمينه هاي حقوق بين الملل، حقوق تطبيقي، جامعه شناسي حقوقي.

22 مقاله انقطاع فرهنگي

23 مقاله فرهنگ استعماري و روابط بين المللي

24 مقاله نظام اسلامي بر مبناي فقاهت يا التقاط

ويژگي اثر : اين اثر متن سخنراني وي در دو سمينار اتريش و آلمان به سالهاي 49 و 50 بوده است.

25 مقاله يادداشتهايي درباره هنر

26 منطق حقوقي و انفورماتيك

ويژگي اثر : آخرين كتابي است كه در سال

73 چاپ و منتشر شده و مجموعه اي از مقالات ترجمه شده است.

27 مولوي انسان متعهد

حبيبيان نقيبي، مجيد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

مجيد حبيبيان نقيبي

محل تولد : بابل

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1342/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب مجيد حبيبيان نقيبي با گذراندن دوران ابتدائي ، راهنمائي و دبيرستان در شهرستان بابل ، ديپلم رشته رياضي فيزيك را در سال 1361 دربافت نمودم . در شهريور همان سال به عضويت سپاه پاسداران انقلاب اسلامي درآمدم و در سال 1363 براي تحصيل علوم ديني وارد حوزه علميه بابل شدم كه به واقع حضور در جمع با انگيزه طلاب انقلابي در محضر اساتيد بزرگواري چون آيت الله فاضل استر آبادي ، سعادت بزرگي بود كه خداوند متعال ارزانيم داشت.

دروس مقدماتي و بخشهايي از سطح را در محضر ايشان آموختم . از سال 1367 براي ادامه تحصيل به شهر مقدس قم آمدم و تا سال 1369 بقيه دروس سطح را در محضر اساتيد بزرگواري چون حضرات آيات اعتمادي ، دوزدوزاني و استادي تلمذ نمودم و از آن سال تا كنون در دروس خارج فقه و اصول از محضر آيات عظام وحيد خراساني ، ميرزا جواد تبريزي(ره) ، فاضل لنكراني(ره) ، سيد محمود هاشمي شاهرودي و سيد جعفر كريمي به قدر توان بهره مند شده و مي شوم.

در كنار تحصيل از سالهاي اول تحصيل حوزوي ، به تدريس دروس مختلف حوزوي تا پايه ششم اشتغال داشتم . از سال 1369 به همراه تحصيلات و تدريس حوزوي ، در دانشگاه مفيد قم و در رشته اقتصاد نظري به تحصيل دروس دانشگاهي پرداختم . در سال 1374 براي ادامه تحصيل در مقطع

كار شناسي ارشد در رشته توسعه اقتصادي و برنامه ريزي در دانشگاه تهران ادامه تحصيل دادم و در سال 1377 از اين مقطع فارغ التحصيل شدم . از سال 1367 در كنار تحصيل و تدريس در حوزه و دانشگاه به امر پژوهش نيز پرداختم كه حاصل آن كتاب ، طرح تحقيقاتي و مقالاتي است كه منتشر و ارائه شده است .

در حال حاضر نيز در كنار تحصيل در حوزه عضو هيئت علمي دانشگاه مفيد قم مي باشم و به تحقيق در موضوعات اقتصاد اسلامي و تدريس در آن دانشگاه اشتغال دارم .

حجازي راد، الله كريم

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

الله كريم حجازي راد

محل تولد : اسلام آباد غرب

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1346/6/2

زندگينامه علمي

از سال 73 كه وارد حوزه علميه قم شدم ادامه درس و بحث خود را كه كرمانشاه شروع كرده بودم پي گرفتم سال 1380 بنا به ضرورت به تحريريه پرتوسنجي رفتم و تا سال 83 آنجا بودم همزمان در دفتر جريان شناسي معاصر مشغول پژوهش و تحقيق و گردآوري موضوعات مختلف شدم كه حاصل آن پژوهشها منتشر شده و از سال 82 سردبيري نشريه داخلي نيروي دريايي سپاه پاسداران به عهده ام گذاشته شد كه حدود سه سال و اندي هم مشغول اين كار بودم. و همزمان از دروس حوزوي نيز غافل نبودم و كلاسهاي فقه و اصول و خارج فقه و اصول و تفسير قرآن كلام، فلسفه و ... مي رفتم در سال 80 گواهي نامه علمي سطح دو را اخذ كردم و اكنون نيز براي گواهي نامه سطح سه ثبت نام كرده ام و مشغول تدارك

آن هستم و همچنان تحصيل را ادامه مي دهم.

حجازي، ايرج

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

ايرج حجازي

محل تولد : لردگان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1353/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب ايرج حجازي در سال 1353 در روستاي تل ماران از توابع شهرستان لردگان (استان چهارمحال و بختياري) در خانواده اي مذهبي به دنيا آمدم. دوران كودكي را همانند بيشتر كودكان روستايي گذراندم. درسال 1368 براي تحصيل علوم ديني راهي اصفهان شدم و در مدرسه علميه ذوالفقار كه داراي برنامه ها و نظم خاصي بود مشغول به تحصيل شدم و از محضر بزرگان و اساتيدي همچون آيت الله مرحوم سيد احمد امامى، آيت الله سيد حسن امامي ، حجج اسلام آقايان حجت ابطحى، مصطفي بهرمن، سيد ابوالحسن درخشان (حسيني) و ... و در قم از محضر بزرگاني همچون سيد هاشم حسيني بوشهرى، حسيني خراسانى، علي محمد خراسانى، احمد عابدى، نجف لك زايى، غلامرضا بهروزلك، محمدجواد ارسطا بهره بردم. در سال 1377 در دوره تاريخ اسلام شركت كردم و در سال 1379 وارد دانشگاه باقرالعلوم(ع) شدم و در رشته علوم سياسي مشغول به تحصيل شدم و در سال 1383 دردوره كارشناسي ارشد علوم سياسي با گرايش مسائل ايران به تحصيل ادامه دادم.و در سال 1386 فارغ التحصيل شدم.

حجازي، مهدي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد مهدي حجازي

محل تولد : شهرضا

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1303/1/1

زندگينامه علمي

نا به ساماني هاي واپسين روزهاي حكومت قاجار در كام زمانه شراره مي ريخت ، سال 1303 هجري بود . در كانون كهن علم و فلسفه شهر باستاني قمشه (شهرضا) و در خانه عالم بزرگ شهر «حاج سيد فضل الله حجازي» لبخندها مي شكفت و تولد سيد مهدي حجازي را با شادي

مي آميخت ، او دوران كودكي را در خانواده اي كه در علم و تقوا سابقه ديرين داشت سپري كرد و از تربيت هاي علمي و اخلاق پدر و نياكان خويش پرتو گرفت.در آغاز جواني براي تحصيل علوم ديني رهسپار اصفهان گرديد. سالها در اصفهان با تلاش پيگير ، ساده زيستي ، خودسازي و باور پولادين ، رشته هاي ختلف فرهنگ اسلامي را فرا گرفت ، استادان او در اصفهان عبارت بودند از :آيت الله حاج شيخ عباسعلي اديب اصفهاني ، آيت الله ميرزا علي آقاي شيرازي ، آيت الله حاج شيخ محمد حسن نجف آبادي ، آيت الله طيب ، آيت الله خادمي ، آيت الله حاج آقا صدر كوهپايه اي ، آيت الله حاج شيخ احمد فياض .آيت الله حجازي در سال 1370 هجري براي تعالي بيشتر علمي و كسب تخصص فراتر فرهنگي و نيل به درجه عالي اجتهاد رهسپار نجف اشرف شد .وي علي رغم تنگناهاي مادي در طول 17 سال سكونت در نجف اشرف به فراگيري پيگير علوم اسلامي پرداخت و از محضر مراجعي چون:حضرت امام خميني ، آيت الله العظمي حكيم، آيت الله العظمي خويي، آيت الله العظمي سيد عبدالهادي شيرازي، آيت الله العظمي حاج سيد عبدالاعلي سبزواري، آيت الله العظمي حاج سيد جواد تبريزي، آيت الله العظمي حاج سيد يحيي يزدي رحمه الله عليهم اجمعين بهره كافي گرفت.دستيابي به درجه اجتهاد يكي از فرازمندترين فله هاي ارتقاي علمي و فقهي در حوزه هاي علميه رسيدن به رتبه اجتهاد و گرفتن اجازه اجتهاد از مراجع بزرگي كه به ايشان اجازه اجتهاد داده اند عبارتند از :آيت الله العظمي سيد يحيي

حسيني يزدي نجفي، آيت الله العظمي حاج سيد محمد جواد طباطبائي تبريزي نامبرده در اول نوشته خويش آيت الله حجازي را اين گونه وصف مي كند:سيد مهدي حجازي، دانشمند فاضل ، تقوا پيشه پيراسته، برگزيده بزرگان، پشتوانه دانشمندان اسلام، رهرو راه استوار صاحب ذوق آراسته به مرتبه اجتهاد رسيده اند.آيت الله العظمي سيد ابوالمعالي حاج سيد عبدالاعلي سبزواري، ايشان نيز در مرقومه خويش درباره آيت الله حجازي مي نويسد:حجه الاسلام حجازي با آراستگي اخلاق معارف اسلامي را فرا گرفته است، مباني احكام را استوار ساخته و به درجه اجتهاد رسيده است.

حجت، هادي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

هادي حجت

محل تولد : كرمان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1347/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب هادي حجت در سال 1347در شهر كرمان متولد شدم . تحصيلات ابتدايي را در دبستان احمدي و صفاري و راهنمايي را در مدرسه آيت الله سعيدي كرمان پشت سر گذاشتم. پس از يكسال تحصيل در رشته علوم تجربي در سال 1362وارد حوزه علميه كرمان شدم و در سال 1363 وارد حوزه علميه قم ( مدرسه كرمانيها) گرديدم. در سال 1367 در امتحانات سراسري حوزه موفق به احراز رتبه اول پايه سوم گرديدم. در كنار دروس حوزوي در تابستان به صورت متفرقه دروس مقطع متوسطه را امتحان و در رشته علوم انساني ديپلم گرفتم. و همراه با دروس حوزوي از سال 1370 در مقطع كارشناسي رشته فلسفه دانشگاه شهيد بهشتي را آغاز كردم. و در سال 1375 در رشته علوم قرآن و حديث دانشگاه تربيت مدرس تهران پذيرفته شدم و در سال 1377 با معدل 92/19 فارغ التحصيل گرديدم. پايان نامه اين مقطع با عنوان"

بررسي و طبقه بندي فقه هاي مربوط به ترجمه هاي قرآن كريم به زبان فارسي" رتبه سوم كشوري را در رشته علوم قرآن و حديث كسب كرد.

در همان سال در مقطع دكتراي رشته علوم قرآن و حديث مركز تربيت مدرس قم پذيرفته شده و همزمان از سال 1376 در رشته تخصصي تفسير و علوم قرآن حوزه نيز مشغول به تحصيل شدم. و 4 سال دوره آموزشي آن را با موفقيت به اتمام رساندم. سال 1383 موفق به اخذ دكترا از مركز تربيت مدرس قم گريدم. از سال 11379به عنوان عضو هيأت علمي در دانشكده علوم حديث شهر ري به تدريس مشغول گرديده ام و هم اكنون عضو هيأت علمي و معاون آموزشي و تحصيلات تكميلي اين دانشكده ام.

حجتي، عبدالرحيم

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عبد الرحيم حجتي

محل تولد : تربت حيدريه

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1333/1/1

حديدي، جواد

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

جواد حديدي در پنجم آذر ماه سال 1311 ش. در قم متولد شد. ايشان پس از اتمام تحصيلات حوزوي در شهرستان قم ,در سال1333 در رشته ادبيات فرانسه و دبيري ازدانشگاه تهران فارغ التحصيل شد و به عنوان دبير در دبيرستانهاي مشهد به كار مشغول شد. وي در سال 1336 به اخذ درجه تحصيلي معادل ليسانس ادبيات فرانسه از دانشگاه ژنو نائل گشت.همچنين وي به عنوان رياست اداره آموزش مشهد و رياست كتابخانه دانشكده ادبيات وعلوم انساني و مدير مسوول و صاحب امتياز مجله دانشكده ادبيات وعلوم انساني و معاونت دانشكده و رياست دانشكده ادبيات و علوم انساني و مدير كل برنامه ريزي زبان فرانسه براي دانشگاههاي كشور و عضو پيوسته فرهنگستان زبان وادب فارسي و مديريت گروه ادبيات تطبيقي در طول سالهاي متمادي به خدمت مشغول بوده و هستند و از ايشان كتابهاو مقالات بسياري به زبانهاي فارسي و فرانسه منتشرشده است . تعدادي از كتبهاي تاليفي و ترجمه اي ايشان به عنوان كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد برگزيده و معرفي شده است كه از آن جمله مي توان به ترجمه كتاب "حديث عشق در شرق" و ترجمه كتاب " از سعدي تا آراگون" اشاره كرد.گروه : علوم انساني رشته : زبان و ادبيات فرانسه خاطرات كودكي : يكي از سرگرميهاي جواد حديدي در دوره سرخوردگي از مكتب, شكار خرچنگ در قناتهاي اطراف شهر بود كه در عالم كودكانه او كاري بسيار دلاورانه به شمار مي رفت. بچه

هاي همبازي او گفته بودند شاخك خرچنگ بعد از صد سال عتيقه مي شود ,جواد تقريبا نمي دانست صد سال چقدر طول مي كشد , ولي تقريبا مي دانست عتيقه چيز ي است مانند طلا.جواد در آن دوران كودكي شاخكهاي بسيار گردآوردكه سالها ماند ولي هيچيك از آنها عتيقه نشد.اوضاع اجتماعي و شرايط زندگي : جواد حديدي خود در اين زمينه مي گويد: پدر و مادرم هيچ كدام سواد نداشتند. در نتيجه آموزش و تعليم و تدبيت و مدرسه مشكلاتي داشت. در آن زمان هم , لا اقل در قم , اين طور رواج داده بودند كه مدرسه هاي جديد بچه ها را بي دين بار مي آورد. پدر من هم كه آدم متديني بود مرا به مدرسه نگذاشت بلكه ابتدا نزد شاباجي فرستاد و بعد مرا به مكتب.تحصيلات رسمي و حرفه اي : جواد حديدي تحصيلات ابتدايي را در مدرسه سنايي قم به پايان رساند. سپس از 1326 تا 1330 در مدرسه فيضيه به تحصيلات سنايي قم به پايان رساند. سپس از 1326 تا 1330 در مدرسه فيضيه به تحصيلات حوزوي پرداخت.در سال 1330 تحصيل در ر شته ادبيات فرانسه را در دانشگاه تهران آغاز نمود. ودر همين دوران به صورت همزمان تحصيلات خود را در دانشسراي عالي تهران ادامه داد,كه در سال 1333 موفق شد دو مدرك ليسانس رشته ادبيات فرانسه و دبيري را اخذ كند.پس از دو سال براي ادامه تحصيل به كشور سويس عازم شد و در سال 1336 با اخذ درجه تحصيلي معادل ليسانس ادبيات فرانسه از دانشگاه ژنو بازگشت.خاطرات و وقايع تحصيل : جواد حديدي ضمن تحصيل در دانشسراي

عالي و دانشكده ادبيات ,بعد از امتحانات سال اول پدرش را كه به ذات ا لريه مبتلا شده بود از دست دا د و مسئوليت مادر و برادر كوچك و خواهر و فرزندان يتيم خواهري ديگرش به عهده او افتاد.فعاليتهاي ضمن تحصيل : جواد حديدي ضمن تحصيل در حوزه, براي امرار معاش تدريس مي كرد, همچنين تدريس زبان فرانسه به يكي از طلبه هاي حوزه علميه را به عهده داست به نام صلواتي كه استاد حديدي در حوزه بوداستادان و مربيان : دكتر سپهبدي , دكتر بروخيم, خانم نفيسي, خانم آندريو, خانم پاكروان , دكتر خوانساريوقايع ميانسالي : يك كليه جواد حديدي بر اثر شيمي درماني از كار افتاده بود و ضايعه اي هم در كبد ايشان وجود داشت , به همين دليل حديدي تن به جراحي داد و يك كليه و قسمتي از كبد و كيسه صفراي ايشان را در آوردند كه اين عمل با موفقيت همراه بود. جواد حديدي پس از انقلاب براي تدوين برنامه هاي آموزشي رشته زبان و ادبيات فرانسه دانشگاههاي كشور مأمور خدمت در ستاد انقلاب فرهنگي شد. وي از آن دوران چنين ياد مي كند:"اين مأموريت از بهمن 1360 تا اواخر سال 1362 به درازا كشيد. در اين مدت سه برنامه مختلف (ادبي، مترجمي، دبيري) تدوين و پيشنهاد كردم كه مورد تأييد قرار گرفت و پس از بازگشايي دانشگاهها به اجرا درآمد. در سال 1363 به درخواست خود بازنشسته شدم. ولي، طبق قراردادي، در مركز نشر دانشگاهي، با سمت مدير گروه تخصصي زبان و ادبيات فرانسه مشغول به كار شدم." زمان و علت فوت : جواد حديدي بر اثر بيماري

در تاريخ دوشنبه 28 مرداد ماه سال 1381 در تهران در گذشت.مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : جواد حديدي از سال 1340 تا 1343 سمت رياست اداره آموزش دانشگاه مشهد و در طي سالهاي 1343 تا 1344 سمت رياست كتابخانه دانشكده ادبيات وعلوم انساني دانشگاه مشهد را به عهده داشت. سال 1344 همچنين مدير مسوول و صاحب امتياز مجله دانشكده ادبيات و علوم انساني را به عهده داشت. وي در طي سالهاي 1360 تا 1362 مسووليت معاونت دانشكده و در طي سالهاي 1356 تا 1358 سمت رياست دانشكده ادبيات ووعلوم انساني دانشگاه مشهد را به عهده داشت. حديدي در سال 1357 عضو پيوسته فرهنگستان زبان وادب فارسي شد و هم اكنون مديريت گروه ادبيات تطبيقي را به عهده دارد.از ارديبهشت 1367 تاكنون با مركز دائرۀالمعارف بزرگ اسلامي، و از فروردين 1375 تاكنون با مركز ترجمه قرآن مجيد به زبانهاي خارجي، همكاري دارد.فعاليتهاي آموزشي : جواد حديدي از سال 1333 به عنوان دبير در دبيرستانهاي مشهد به خدمت مشغول شد. نمود و خدمات آموزشي خود را در دانشگاه مشهد آغاز كرد. ايشان از سال 1344 به مرتبه استادي نايل آمدند.همچنين بعد ا ز بازنشستگي در سال 1363 به فعاليت هاي آموزشي خود در برخي از دانشگاههاي تهران ادامه دادند.مراكزي كه فرد از بانيان آن به شمار مي آيد : جواد حديدي مجله لقمان، نشريه ايران شناسي مركز نشر دانشگاهي به زبان فرانسه را تأسيس كرده است بطوري كه انتشار آن همچنان ادامه دارد.ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : عضويت در مجامع بين المللي : 1. عضو انجمن نويسندگان فرانسوي زبان, 1975 2.عضو انجمن ايران شناسي اروپا

, 1987 3. عضو انجمن مطبوعات فرانسوي زبان, 1988.جوائز و نشانها : حديدي اولين جايزه علمي خود را در سال 1333 به عنوان مدال درجه يك علمي, براي احراز رتبه اول در دانشسراي عالي وزارت فرهنگ سابق كسب كرد. جايزه ادبي نويسندگان فرانسوي زبان در 1978 , براي كتاب ؤ جايزه بهترين تحقيق در علوم انساني براي ( پژوهش خيام در ادبيات فرانسه) دانشگاه مشهد, 1352. ؤ جايزه كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي براي ترجمه حديث عشق در شرق 1373 .ؤ جايزه كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي براي كتاب از سعدي تا آرگون (در دوره سيزدهم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران)1374.ؤ عنوان ؛؛ شواليه در افتخارات فرهنگي ؛؛ وزارت فرهنگ فرانسه 1994.چگونگي عرضه آثار : شركت در مجامع علمي به شرح زير: 1.كنگره بين ا لمللي بخشهاي زبان فرانسه دانشگاههاي جهان , 8 تا 14 مه 1972 , كانادا. 2. بيست و نهمين كنگره بين ا لمللي خاورشناسان, تابستان 1973, پاريس 3. سي امين كنگره بين ا لمللي خاور شناسان, 3-8 اوت 1975, مكزيك 4.اجلاس سالانه انجمن نويسندگان فرانسوي زبان, 1975,پاريس 5. كنگره بين ا لمللي دويستمين سالگرد مرگ ولتر و روسو, 7تا 9 ژوئن 1978, فرانسه 6. اجلاس سالانه انجمن نويسندگان فرانسوي زبان , 8 نوامبر تا 3 دسامبر 1984, پاريس 7.اجلاس سالانه انجمن نويسندگان فرانسوي زبان, 22 تا 28 نوامبر 1986, فرانسه 8 . بزرگداشت ششصدمين سالگرد مرگ حافظ در يونسكو, 29 و 30 نوامبر 1988 , فرانسه 9.كنگره بين ا لمللي انجمن مطبوعات فرانسوي زبان , 3-11 نوامبر

1988 , گويان 10.سي و سومين كنگره بين ا لمللي خاورشناسان, 19-25 اوت 1990 ,كانادا 11.كنگره بين ا لمللي انجمن مطبوعات فرانسوي زبان, ژوئن 1992, ليموژ 12.كنگره بين ا لمللي شعر در كشورهاي حوزه مديترانه, 28-30 مه 1993, دلفي 13.كنگره بين ا لمللي عطارم دانشگاه استراسبورگ, فرانسه,2-4 آوريل 1996 14.كنگره بين المللي جامي و خيام, دانشگاه استراسبورگ, فرانسه 28-30 آوريل 1999 15.تدريس در دوره هاي دكتري و فوق ليسانس بخش خاور شناسي دانشگاه استراسبورگ, مارس 2000.آثار : nbsp1 de sa'dia aragon nbsp2 les portes de l'eau nbsp3 traduction commentaire et lerixue de la surate al- bagara nbsp4 voltaire et I'islam nbsp5 ا لقرآن ا لكريم ذلك ا لكتاب لاريب فيه ويژگي اثر : ترجمه معاني ا لفاتحه و ا لبقره في ا لفرنسيه6 از سعدي تا آرگون ويژگي اثر : تاليف،اين كتاب در دوره سيزدهم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران ،از طرف وزرات فرهنگ و ارشاد اسلامي معرفي و برگزيده شده است. آشنايي با كتاب:«از سعدي تا آراگون»: ازسعدي تا آراگون: (تأثير ادبيات فارسي در ادبيات فرانسه)؛ جواد حديدي؛ تهران: مركز نشر دانشگاهي، 1373. اين كتاب، داد و ستد فرهنگي ايران و فرانسه را در مدت چهارقرن در بر مي گيرد و به دوره¬اي مشخص يا شاعري معين اختصاص نيافته است. مطالب كتاب از هماهنگي و انجام دقيقي برخوردار و نحو? تنظيم كتاب شناسي و فهرستها نيز دقيق است و

به دو بخش اصلي تقسيم شده است. در بخش اول، از نويسندگان قرون هفدهم و هجدهم سخن رفته است و بخش دوم كتاب، دوره هاي پس از انقلاب فرانسه را در بر مي گيرد و تا مرگ لويي آراگون، يكي از شيفتگان بزرگ ادبيات فارسي، ادامه مي يابد. مؤلف نتيجه تجربيات و مطالعات خود را در طول سي سال به كار گرفته و با استفاده از كتب تاريخ ادبيات غرب و حتي دست نوشته هاي نويسندگان فرانسوي، آراي خود را استنتاج كرده است 7 اسلام از نظر ولتر nbsp8 ايران در ادبيات فرانسه nbsp9 برخورد انديشه ها nbsp10 ترجمه قسمتي از قرآن مجيد به زبان فرانسه و تاليف 10 مقاله فارسي و فرانسه براي درج در ترجمان وحي و ويرايش كليه مطالب مجله ترجمان وحي ويژگي اثر : از سال 1373 تاكنون در مركز ترجمه قرآن مجيد به زبانهاي خارجي ,مانند ؛؛ ترجمه و تفسيري روايي از قرآن مجيد به زبان فرانسه؛؛11 ترجمه مقالات فرهنگ آثار ويژگي اثر : ترجمه حدود 100 مقاله در انتشارات سروش از سال 1367 تا 137312 حديث عشق در شرق ( از سده اول تا سده پنجم هجري) ويژگي اثر : مولف كتاب ژان- كلود واده است كه حديدي آنرا ترجمه كرده است.اين كتاب در دوره دوازدهم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران ،از طرف وزرات فرهنگ و ارشاد اسلامي معرفي و برگزيده شده است.آشنايي با كتاب :«حديث

عشق در شرق»: حديث عشق در شرق؛ ژان كلودواده؛ ترجم? جواد حديدي؛ تهران: مركز نشر دانشگاهي، 1372. در شرق، عشق، از ديرباز مفهوم متعالي و برتري داشته است. اين نكته اي است كه مؤلف كتاب «حديث عشق در شرق» مي خواهد به اثبات آن بپردازد. او در جست و جوي وجوه اشتراك و مشابهت ميان ادبيات عاشقان? شرق اسلامي از يك سو، و ادبيات غرب مسيحي از سوي ديگر است. انتخاب بجا و شايست? مترجم اين اثر توانسته است تا حدودي جاي خالي چنين آثاري را در ادبيات پژوهي يا عرفان پژوهي پر كند. نثر دقيق و استوار و سبك بيان مترجم، اين كتاب را جزو نمونه هاي ممتاز نثر فارسي در ربع قرن اخير قرار داده است. كتاب حاضر به زبان فرانسه تأليف شده اما در ترجمه اشعار عربي به فارسي، مترجم بيشتر اشعار را از منابع اصلي استخراج كرده و به شيوايي به فارسي برگردانده است. دقت مترجم در حصول اطمينان از صحت ارجاعات واقوال، در مقايسه با آثار ديگري كه در سالهاي اخير به فارسي ترجمه شده است، بي نظير مي باشد. نكات فني چاپ و ديگر خصوصيات صوري نيز زيبا و چشم نواز مي نمايند 13 دروازه هاي آب ( هفده گفتار) nbsp14 رهروان حقيقت ويژگي اثر : دردست آماده سازي15 شاعران فرانسوي در مكتب عارفان ايراني nbsp16 مجله لقمان ويژگي اثر : مجله اي است به زبان فرانسه كه توسط مركز نشر دانشگاهي منتشر مي گردد, هدف اين

مجله نشر فرهنگ ايراني و فارسي است در زمينه هاي مختلف مذهبي , فلسفي, عرفاني و ادبي . كه در حال حاضر به هفده كشور جهان فرستاده مي شود و نزديك به دويست و پنجاه مشترك خارجي دارد.17 ميراث سوم ويژگي اثر : مولف كتاب روژه - گارودي است كه حديدي آنرا ترجمه كرده ااست.18 نظارت بر تدوين 24 عنوان كتاب درسي براي رشته هاي مختلف زبان فرانسه دانشگاهاي كشور ، نگارش و ويرايش مقاله ويژگي اثر : ويرايش حدود 800 مقاله در مر كز دائر”ا لمعارف اسلامي از سال 1367 تاكنون, مانند مقاله ؛؛ بولن ويلي يه؛؛20 نگاهي در آينه ويژگي اثر : اين كتاب در حوزه زندگينامه نويسي از آثار ارزشمندي است كه در دهه 70 چاپ شده ا ست.

منابع زندگينامه :حديدي, جواد- نگاهي در آينه, انتشارات نيلوفر4كتاب ماه ( ادبيات و فلسفه)- سال 4-شماره 10 و 11, مرداد و شهريور 13805مجله دانشكده ادبيات و علوم انساني-دانشگاه فردوسي مشهد, ويژه سپاسداشت و ارج شناسي استاد دكتر جواد حديدي, سال 34, شماره 1و2, بهار و تابستان 1380

حرم پناهي، محسن

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حضرت آيت الله حاج شيخ محسن حرم پناهي در سال 1308 هجري شمسي در يك خانواده روحاني در قم متولد شد.

تحصيلات :

از چهار سالگي به آموختن قرآن ، و تا دوازده سالگي در كنار قرآن ، فارسي و رياضي را فرا گرفت و از سيزده سالگي به آموختن علوم ديني پرداخت .

دروس مقدماتي و سطح حوزه را نزد اساتيد معظمي مانند حضرات آيات

آقايان فرهادي ، فاضل كاشاني ، بدلا، حاج شيخ يوسف احمدي همداني ، حاج شيخ عبدالجواد اصفهاني سده اي ، شهيد صدوقي ، حاج شيخ محمد علي كرماني و مجاهدي تلمذ كرد.

پس از اتمام سطح ، درس خارج را از محضر آيات عظام مرحوم بروجردي ؛ (14 سال ) مرحوم گلپايگاني ؛ ، مرحوم حجت ؛ ، مرحوم حاج سيد محمد تقي خوانساري ؛ ، مرحوم اراكي ؛ ، مرحوم امام خميني 1 بهره برد.

تدريس :

وي تدريس را از زماني كه در درس سيوطي شركت مي كرد با تدريس عوامل ملامحسن آغاز و در ادامه كليه سطوح حوزه را از مقدمات ، سطح و درس خارج تدريس كردند و تا آخر عمر شريفشان به تدريس اشتغال داشتند.

تاليفات :

آثار تأليفي ايشان را مي توان در كتاب «معالم جامع احاديث شيعه » و در مجلة «نورعلم » مشاهده كرد، تأليفات ديگري از آن حضرت در زمينه تقيه ، ولايت فقيه و... موجود است كه هنوز به چاپ نرسيده است .

مبارزات :

وي از همان زماني كه امام خميني 1 مبارزه را آغاز كرد با توجه به افكار ضدطاغوتي كه داشت به هيأت سياسيون پيوست و در جلساتي كه اعضاء جامعه مدرسين قبل از انقلاب تشكيل مي دادند شركت مي كرد.

از فعاليتهاي قبل از انقلاب ايشان مي توان به سفرهاي تبليغي ايشان به ورامين _ آشتيان و تهران اشاره كرد كه در ورامين به علت سخنراني هاي روشنگرانه به شهرباني وقت احضار شدند كه با تدبير و پشتيباني مردم شهرباني نتوانست وي را جلب كند بلكه به جلسات خود ادامه داد.

حضرت آيت الله حرم پناهي مدرس حوزه علميه قم و از اعضاء موسس و عضو جامعه محترم مدرسين در شانزدهم ماه رجب 1423

برابر با دوم مهرماه 1381 در ساعت شش بعداز ظهر بعلت عارضه قلبي دعوت حق را لبيك گفت و به ملكوت اعلي پيوست .

روحش شاد و يادش گرامي باد

برگرفته از كتاب :گنجينه دانشمندان (جلد دوم)

حري، عباس

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عباس حري در پانزدهم اسفند 1315 در خانوادهاي روحاني در مشهد به دنيا آمد. تحصيلات ابتدايي و متوسطه را در همان شهر گذراند. پس از گذراندن سه سال اول دبيرستان وارد دانشسراي مقدماتي شد و پس از اتمام دورة دو سالة دانشسرا براي معلمي در يكي از روستاهاي شهرستان كاشمر(در جنوب خراسان) مأموريت يافت. در واقع در سال 1335 بود كه به جرگة معلمي پيوست. پس از دو سال خدمت در روستاي ريوش از بخش كوهسرخ(كاشمر) به شهر كاشمر منتقل شد و هفت سال نيز در آنجا خدمت كرد. در اين مدت مدرك ششم دبيرستان را كه به «ديپلم كامل» ميانجاميد(در مقابل اتمام دو سال دانشسرا كه «ديپلم ناقص» ناميده ميشد). به صورت آزاد گرفت و در همين زمان به فراگيري زبان انگليسي نيز پرداخت(زبان خارجي مرسوم آن زمان فرانسوي بود و انگليسي تازه باب شده بود). در سال 1342 ازدواج كرد و در سال 1345 به مشهد انتقال يافت و در همان سال در آزمون ورودي دانشگاه مشهد شركت جست. در آزمون ورودي رشتة تاريخ رتبة اول و در رشتة زبان و ادبيات انگليسي رتبة پنجم را كسب كرد. بنا به علاقهاي كه داشت وارد رشتة زبان و ادبيات انگليسي شد و در سال 1349 مدرك ليسانس خود را گرفت. پس از فراغت از تحصيل، در همان سال بنا به درخواست خود به تهران انتقال يافت و در آزمون

ورودي فوق ليسانس كتابداري دانشگاه تهران شركت كرد و پذيرفته شد. در سال 1352 فوق ليسانس خود را گرفت و در سال 1353 از آموزش و پرورش به دانشگاه تهران انتقال يافت و به عنوان مربي در گروه كتابداري اين دانشگاه به تدريس پرداخت. در همان سال از سوي دانشگاه مأموريتي يكساله براي توسعة اطلاعات خود به ايالات متحده گرفت و در همان زمان در آنجا، در دانشگاه كيس وسترن، براي مقطع دكتري نام نويسي كرد و پذيرفته شد. وي در مدت چهارده ماه دروس دكتري را با موفقيت گذراند و تمام وقت خود, به جز زمان كلاس هايش, را در كتابخانه ميگذراند. طبق مقررات ميبايست به ايران بازميگشت و چنين كرد. در سال 1358 براي تكميل دوره و گذراندن رسالة دكتري بار ديگر عازم همان دانشگاه شد و سرانجام در سال 1360 با مدرك دكتراي كتابداري و اطلاع رساني به كشور بازگشت گروه : علوم انساني رشته : كتابداري والدين و انساب : مادر عباس حري از مردم تهران و پدرش اهل خراسان و مشخصاً اهل مشهد بود. از ناحيه پدر نسب وي به شيخ حُرّ عاملي، صاحب وسايل الشيعه، ميرسد. خانواده او از لحاظ اقتصادي متوسط بود. مادربزرگ مادريش از مردم خيابان خراسان(شهر تهران) و محله تير دوقلو بود كه همراه دخترش با اين نيّت كه بقيه عمر رادر جوار مرقد حضرت رضا(ع) سپري كند به مشهد كوچ كرده و در آنجا ساكن شده و طلبه جوان را براي همسري دخترش برگزيده بود. خانواده پدرياش پشت اندر پشت روحاني بودند. وصلت مادر و پدرش به چهار پسر و چهار دختر انجاميد. پدرش مورد

اعتماد و احترام اهل محل و راهگشاي بسياري از مسائل خانوادهها و حَكَم اختلافات خانوادگي، اجتماعي، و اقتصادي بود. پدرش در اواخر عمر مبتلا به سرطان كبد شد و در سال 1342 چشم از جهان فروبست و چند سال بعد مادر نيز به او پيوست.خاطرات كودكي : كودكي عباس حري در دامان خانواده گذشت و در شش سالگي وارد مدرسهاي نيمه ديني شد. مدرسهاي كه به سبك امروزي اداره ميشد ولي بر دروس و علوم ديني تأكيد داشت. مدير و معاون مدسه و تعدادي از معلمان آن روحاني بودند. مدرسه در نزديكي محل سكونت وي قرار داشت. به طور مبهم، سربازان روس را به ياد ميآورد كه در آن سالها مشهد را به سمت شهرهاي شمالي خراسان ترك ميكردند تا به روسيه بازگردند. كلاس ششم ابتدايي را بايد در مدرسهاي ديگر ميگذراند كه كمي از منزل آنان دورتر بود. ساختمان اين مدرسه قبلاً كارخانه كبريت سازي بود و يكي از سرگرميهاي دانشآموزان اين بود كه از منزل كبريت ميآوردند و چون ديوارهاي ساختمان مدرسه آغشته به گوگرد بود، هر چوب كبريت را كه به ديوار ميكشيدند شعله ور ميشد و اين كار براي كودكان آن سنين لذت بخش بود و در عين حال بايد پيوسته منتظر تنبيه از سوي مسئولان مدرسه نيز ميبودند. از كلاس پنجم ابتدايي با كتابهاي پدرش آشنا شد. يكي از كتاب هايي كه از آن زمان به ياد دارد كتاب مجمع البحرين است. طرز يافتن لغت در اين كتاب را از پدرش فرا گرفت و شايد به دليل همين متفاوت بودن, بيش از ساير كتابها به يادش مانده باشد. كتاب ديگري

كه خطي بود در سال ششم ابتدايي مورد استفادة او قرار گرفت. اين كتاب ورق اول نداشت, ولي آنچه در آن آمده بود دربارة خوبيهاي بهشت و زشتيهاي جهنم بود. از آن به عنوان يك كتاب داستان لذت ميبرد و گاه اگر كسي به منزل آنان سر ميزد برايش تعريف ميكرد. زن ميانسال مهرباني يك روز در ميان براي كمك به مادرش به خانة آنها ميآمد و هر وقت فرصت مييافت از وي ميخواست تا آن كتاب را با صداي بلند برايش بخواند. هر زمان كه به زشتيها و رويدادهاي هراس آور جهنم ميرسيد آن زن با صداي بلند گريه ميكرد. اين كار هراز چندگاهي تكرار ميشد. اوضاع اجتماعي و شرايط زندگي : عباس حري پنجمين فرزند خانواده بود. در دوران كودكي و اندكي پس از آن آثار جنگ و اشغال در جامعه و طبعاً در شرايط خانوادگي نيز كاملاً مشهود بود. نان جو كه غذاي پايه محسوب ميشد چنان بود كه گويي از آرد نبيخته تهيه شده بود؛ همه چيز در آن پيدا ميشد. چاي خود را با كشمش كه آن هم با چيزهاي اضافي همراه بود ميخوردند. آن زمان همة اينها برايش عادي بود. چنين ميانديشيد كه زندگي همين است و واقعاً براي بسياري از مردم نيز چنين بود. وصله كردن لباس و جوراب كار عادي مادر بود. خياطها عادت داشتند كه كت و شلوار افراد را پشت و رو كنند. ميوه جزو ضروريات زندگي محسوب نميشد. وظايف دخترها، سواي مدرسه و درس، تميز كردن لامپ دود زده چراغها و ساييدن و برق انداختن سماور و سيني و ظروف برنجي بود كه با

گرد آجر صورت ميگرفت. پودر شستشو هم چوبك بود. در زندگي روستايي خاك و گِل كنار جوي نقش چوبك را ايفا ميكرد. پول بسيار اندك و مخارج بسيار بالا بود. اين برداشتي امروزي است وگرنه در آن ايام و در گرماگرم دوران كودكي زندگي هماني بود كه بود.تحصيلات رسمي و حرفه اي : عباس حري سه سالة اول(سيكل اول) دبيرستان را كه تمام كرد وارد دانشسراي مقدماتي شد تا براي شغل معلمي آماده شود. در دورة دو ساله دانشسرا در دورة زبان عربي كه در مهدية مشهد برگزار ميشد نامنويسي كرد وهمه روزه عصرها در حجرههاي درس حضور مييافت و طي اين مدت كتاب سيوطي را به پايان برد. پس از اتمام دوره دانشسرا به روستايي دور دست اعزام شد تا كار معلمي را آغاز كند. ششم دبيرستان و زبان انگليسي را در دورهاي كه در شهرستان كاشمر معلم بود به پايان برد و پس از انتقال به مشهد در 1345 وارد دانشگاه مشهد شد، ليسانس زبان و ادبيات انگليسي را در سال 1349 گرفت و بلافاصله تقاضاي انتقال به تهران كرد و در رشته فوق ليسانس كتابداري شركت جست و پذيرفته شد. پس از پايان اين دوره و انتقال از وزارت آموزش و پرورش به دانشگاه تهران، مدت چهارده ماه كه به ايالات متحده اعزام گرديد دروس دوره دكتري را به پايان رساند و به ايران بازگشت و در سال 1358 مجددﴽ براي اتمام دوره مأموريت يافت و سال 1360 پس از اخذ مدرك دكتري به ايران بازگشت و كار تدريس خود را در دانشگاه تهران ادامه داد.خاطرات و وقايع تحصيل : در دورة

متوسطه, دبيرستان شاهرضا(مشهد) كه محل تحصيل عباس حري بود زيرنظر مديري سخت گير, و در عين حال مهربان، اداره ميشد. سختگيري براي دبيرستاني كه دانشآموزان آن, گاه از دبيران درشتتر و قد بلندتر بودند، به جز با سختگيري ممكن نبود. رئيس دبيرستان را هرگز كسي بدون تركه نمي ديد. اين تركه, كه چندان هم نازك نبود, پيوسته در حال نوسان بود، حتي وقتي كه رئيس دستهايش را در پشت به هم قفل كرده بود. گاه برخي دانشآموزان را آنقدر به كف دستشان تركه ميزد كه خون ميافتاد. آنوقت خدمتگذار را صدا ميزد كه با مركوركوروم محل آزردگي را التيام ببخشد. علي رغم اين رفتار، دانشآموزان بدون استثناء او را دوست داشتند. كسي خندة او را نميديد. شبي نمايشي كمدي در دبيرستان اجرا ميشد كه همة دانشآموزان در تالار بزرگ آن حضور داشتند. رئيس دبيرستان نيز در انتهاي سالن ايستاده بود. به قسمت بسيار خنده آور نمايش كه ميرسيد، دانشآموزان به جاي آنكه به صحنه چشم بدوزند، سر خود را به عقب بر ميگرداندند كه خنده رئيس را ببينند. در تاريكي تالار، دندانهاي سفيدش را ميديدند و قند در دلشان آب ميشد. در دورة دانشسرا، گردش علمي خطة شمال خاطرهاي ماندني به جاي گذاشت. همه مسافران همسن و سال و دوست و آشنا بودند كه همراه رئيس و معاون دانشسرا سفري سيزده روزه را گذراندند و گوشه گوشة آن خاطره بود. دورة ليسانس در دانشگاه مشهد دوران پرالتهاب سياسي بود و گروه بنديهاي دانشجويي، مطالعه در عرصههاي مختلف، خواندن آثار كلاسيك غربي به زبان اصلي، مطالعة كامل متن اصلي نهجالبلاغه و صحيفه سجّاديه در اين دوره

اتفاِ افتاد. استمرار مطالعات در دوره كارشناسي ارشد و در فضايي متفاوت ادامه يافت و عرصههاي جديدي در مطالعة وي گشوده شد. در دوره دكتري در نخستين قسمت كه به تنهايي به ايالات متحده اعزام شد، فرصت مغتنمي بود كه همة اوقات خود را در كلاس درس يا در كتابخانه بگذراند. باز بودن كتابخانههاي دانشگاهي تا نيمه شب اين فرصت را فراهم كرده بود كه با ولع و اشتياق آثاري را كه ميانديشيد ديگر به آنها دست نخواهد يافت مطالعه كند. فعاليتهاي ضمن تحصيل : عباس حري در دورة تحصيل در دانشسراي مقدماتي بود كه كار نوشتن را آغاز كرد. روزنامهاي ديواري راهاندازي كرد كه فاصله انتشار آن هر دو هفته يك بار بود و كتابچه خاطرات سفر علمي به خطة شمال از نخستينهاي اين فعاليتهاست. در همين دوره بود كه به كانون نشر حقايق اسلامي پيوست كه ادارة آن را مرحوم محمدتقي شريعتي پدر روانشاد دكتر علي شريعتي بر عهده داشت. در دوره ليسانس در مشهد كار نوشتن جديتر شد و آثاري از وي در روزنامههاي محلي از جمله روزنامه خراسان درج گرديد. مجموعه آثار چاپ نشدهاي از آن دوران هنوز نزد وي باقي است. دوره ليسانس باكار آموزگاري در مدارس مشهد نيز همراه بود. در دوره فوق ليسانس در تهران، علاوه بر تحصيل، در دبيرستانهاي تهران به تدريس اشتغال داشت و در عين حال به صورت پاره وقت با كتابخانه دانشكده ادبيات و علوم انساني دانشگاه تهران و نيز مركز آموزش كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان همكاري ميكرد. كار نوشتن در اين دوره حال و هواي جديدي يافت. استادان و مربيان :

عباس حري از دورة ابتدايي مرحوم مؤمن زاده، مدير مدرسه، و روانشاد رياحي معلم كلاس پنجم را به خاطر دارد، كه اولي فردي مهربان و دومي معلمي سخت گير بود و به دليل اندام درشتش دانشآموزان از او بسيار ميترسيدند. در دورة دبيرستان روانشادان زوّار كه رئيس دبيرستان و تقي بينش كه دبير بود از جمله كساني هستند كه بيش از همه به خاطرش مانده است. در دورة ليسانس استاداني چون دكتر احمدعلي رجايي، دكتر غلامحسين يوسفي، و دكتر متيني و دكتر مختاري را به ياد دارد و در دوره فوق ليسانس شاگر كساني چون مرحوم محمدتقي دانش پژوه، روانشاد فرشته انوار و خانمها نوش آفرين انصاري، پوري سلطاني، زهرا شادمان، و آقاي علي سينايي بوده است. در دورة دكتري استاداني چون روانشاد دكتر جسن شرا، دكتر كنرادراسكي و دكتر ويليام گافمن, بيش از همه، وي را تحت تأثير قرار دادهاند.هم دوره اي ها و همكاران : عباس حري از همدورهايهاي ابتدايي و متوسطه به كساني چون حسن اميني، حسين نجوميان، محمدرضا شجريان؛ در دوره دانشسرا علي رئوف و حسين نجوميان، و در دورة ليسانس خانم ناهيد بني اقبال، اسداله آزاد، و ناصر انصاري را بيش از همه به ياد دارد. از دوره فوق ليسانس آقايان بهاءالدين خرمشاهي، كامران فاني، نوراله مرادي، علي ميرزايي، و عبدالحسين آذرنگ را به خاطر ميآورد. در دوره دكتري با آقايان دكتر شاهرخ افشارپناه، دكتر سيد صادق، دكتر جعفر مهراد، و خانم دكتر مهرانگيز حريري، بيش از ديگران مراوده داشته است. همكاران امروز بسييار زيادند ونام بردن آنها ممكن است سبب سهوالقلم و در نتيجه شرمساري شود، ولي نميتواند از

كساني چون خانمها نوش آفرين انصاري و دكتر نرگس نشاط و آقايان دكتر رحمتاله فتاحي، دكتر جعفر مهراد، و محمود حقيقي كه همكاري فعالانهتري با آنان دارد به خير ياد نكند. همسر و فرزندان : عباس حري در سال 1342 با بانويي از شهر كاشمر ازدواج كرد كه حاصل آن دو فرزند پسر بوده است. اين دو فرزند يكي در رشته پزشكي و ديگري در رشته دندانپزشكي از دانشگاه تهران فارغالتحصيل شدند و هم اكنون داراي همسر و فرزند بوده و به طبابت اشتغال دارند و مادرشان نيز سرگرم كدبانويي است. اين خانواده چهار نفره افت و خيزهاي بسيار فراوان در طول زندگي داشتهاند و سختترين ايام را نيز بدون گلايه و در نهايت شكيبايي از سرگذراندهاند. بردباري شان شايان قدرشناسي است مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : 1335 آغاز كار معلمي، كاشمر 1335 – 1353 معلمي و دبيري در آموزش و پرورش 1342 ازدواج، كاشمر 1349 ليسانس زبان و ادبيات انگليسي، مشهد 1351 - 1353 همكاري با بخش آموزش كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان 1352 فوق ليسانس كتابداري، تهران 1352 عضو كميته تحقيق گروه كتابداري دانشكده روانشناسي و علوم تربيتي دانشگاه تهران 1352 - 1356 عضو كميته آموزش انجمن كتابداران ايران 1353 انتقال از آموزش و پرورش به دانشگاه تهران 1353 - 1355 دبير انجمن كتابداران ايران 1353 تاكنون عضو هيات علمي دانشكده روانشناسي و علوم تربيتي دانشگاه تهران 1353 تاكنون عضو شوراي كتاب كودك 1354 – 1355 عضو كميته انتخاب و خريد كتاب دانشكده روانشناسي و علوم تربيتي 1354 – 1356 سرپرست امور دانشجويي دانشكده روانشناسي و علوم تربيتي دانشگاه تهران 1360

دكتراي كتابداري و اطلاعرساني، دانشگاه كيس وسترن، كليولند، اوهايو، ايالات متحده امريكا 1361 تاكنون عضو كميته اجرايي فرهنگنامه كودكان و نوجوانان 1363 – 1370 همكاري با دانشنامه جهان اسلام 1363 – 1370 ويراستار و مترجم بنياد دايرهالمعارف اسلامي 1364- 1370 سرپرستي ترجمه دانشنامه مك گروهيل با انتشارات اميركبير 1365 – 1370 مدير بخش اطلاعات بنياد دايرهالمعارف اسلامي 1365– 1369 مدير بخش ويراستاري اميركبير 1380تاكنون سردبير و عضو هيات تحريريه مجله روانشناسي و علوم تربيتي 1365 – 1380 مدير بخش اطلاعات دفتر پژوهشهاي فرهنگي 1370 – 1373 عضو كميته علمي و سياستگذاري اصطلاحنامه فرهنگي فارسي(اصفا)، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي؛ سازمان مدارك قرهنگي انقلاب اسلامي 1370 - 1373 مشاور فني كتابخانه ملي 1370 تاكنون عضو شوراي تحصيلات تكميلي دانشكده روانشناسي و علوم تربيتي 1372-1375 عضو وابسته گروه علوم انساني فرهنگستان علوم 1372 – 1379 مشاور اصطلاحنامه علوم قرآني، قم 1373 – 1379 مشاور اصطلاحنامه فارسي فلسفه اسلامي، قم 1373-1379 عضو كميته ملي اطلاع رساني كميسيون ملي يونسكو 1373 – 1374 عضو كميته علمي هشتمين همايش ملي در حوزهاطلاعرساني 1373 - 1375 عضو مجمع هماهنگي نظامهاي اسنادي 1373 – 1377 نايب رييس كنگره بينالمللي كتابداران و اطلاعرسانان مسلمان 1373 - 1380 معاون پژوهش كتابخانهي ملي 1373 تاكنون عضو كميته منطقهاي آسيا و اقيانوسيه، ايفلا 1374 دبير همايش بينالمللي كتابداران و اطلاعرسانان مسلمان (كامليس) در تهران 1374 – 1379 مدير گروه پژوهشي انتشارات سمت 1374 – 1380 مدير گروه آموزش كتابداري و اطلاعرساني دانشكده روانشناسي و علوم تربيتي 1374 – 1380 طراحي، توسعه، سرپرستي و سرويراستاري دايرهالمعارف فارسي، كتابداري و اطلاعرساني (ج1) 1374 – 1380 مدير مسئول و

سردبير مجله فصلنامه كتاب 1374 تاكنون عضو شوراي سردبيران مجلههاي دانشگاه تهران 1375-1377 عضو شوراي برنامه ريزي كتابخانه مركزي و مركز اسناد دانشگاه تهران 1375 - 1381 عضو كميته انتخاب كتاب برگزيده سال 1375 تاكنون عضو شوراي آموزشي و پژوهشي دانشكدهروانشناسي و علوم تربيتي 1376 دبير نخستين همايش بينالمللي جوانِ مسلمان و رسانه 1376 رييس كميته توليد علم ، تدوين و ارايه آن ؛ دانشگاه تهران 1376 - 1377 ويراستار مجله علوم تربيتي 1376-1378 عضو هيات تحريريه نشريه سخن سمت 1376 – 1384 مشاور اطلاعرساني رئيس جمهور 1376 – 1384 عضو شوراي عالي اطلاعرساني كشور 1377 – 1381 مشاور پژوهشهاي كاربردي دانشگاه تهران 1377 – 1382 عضو شوراي انتشارات دانشگاه تهران 1377 تاكنون عضو هيات مشاوران عالي كتابخانه ملي 1378 تاكنون عضو هيات تحريريه مجله علوم كتابداري و فن آوري اطلاعاتي ايران( انگليسي) 1379 – 1380 سرپرست كتابخانه دانشكده روانشناسي و علوم تربيتي 1379 تاكنون مدير مسئول مجله پل فيروزه (دفتر پژوهشهاي فرهنگي) 1380 – 1382 معاون آموزشي و تحصيلات تكميلي دانشكده روانشناسي و علوم تربيتي 1380 تاكنون عضو هيات تحريريه مجله انگليسي علم و فنآوري اطلاعات (شيراز) 1380 تاكنون عضو انجمن برنامهريزي آموزشي 1381 دبير گروه كتابشناسي و نسخهشناسي اولين همايش ملي ايرانشناسي 1381-1383 عضو كميته منتخب جذب هيات علمي دانشكده روانشناسي علوم تربيتي دانشگاه تهران 1381 – 1383 عضو كمسيون ارزيابي نشريات دانشگاه تهران 1381 تاكنون مدير مسئول مجله اطلاعشناسي 1382 تاكنون معاون پژوهشي دانشكده روانشناسي و علوم تربيتي 1382 تاكنون سردبير مجله كتابداري (دانشگاه تهران) 1382 تاكنون عضو هيات مؤسس انجمن مطالعات جامعه اطلاعاتي ايران 1383 تاكنون عضو پيوسته انجمن مطالعات جامعه

اطلاعاتي ايران 1382 - 1383 مدير گروه پژوهشي رسانه كتاب، پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات 1383 تاكنون عضو شوراي علمي بنياد ملي اطلاعات علمي وزارت علوم، تحقيقات و فنآوري 1383 تاكنون مدير كميته واژه گزيني فرهنگستان زبان و ادب فارسي 1383 تاكنون دبير گروه كتابشناسي و نسخهشناسي دومين همايش ملي ايرانشناسي 1383 عضو كميته علمي – فني اطلاع رساني سازمان تحقيقات و آموزش كشاورزي؛ وزارت جهاد كشاورزي 1384 عضو انجمن كتابخانههاي عمومي استان تهران 1384 تاكنون رئيس انجمن ترويج علم ايران 1384- تاكنون عضو شوراي تخصصي گروه كتابداري و اطلاع رساني دانشگاه تربيت مدرس 1384 عضو كميته تخصصي رشته روانشناسي و علوم تربيتي موسسه چاپ و انتشارات دانشگاه تهران 1384 عضو كميته تدوين آيين نامه جامع ارتقاء علوم انساني – اجتماعي و هنر دانشگاه تهران 1384 عضو هيات مميزه نظارت بر فعاليتهاي اعضاي هيات علمي بنياد دايره المعارف اسلامي 1385 عضو هيات مميزه مركزي وزارت علوم و تحقيقات و فنآوري 1385 عضو كميسيون تخصصي علوم انساني وزارت علوم و تحقيقات و فن آوري 1385 عضو كميته راهبردي نظام اطلاع رساني دانشگاهي وزارت علوم و فنآوري 1385 عضو كميته كارآفريني دانشگاه تهران فعاليتهاي آموزشي : تدريس در دانشگاه تهران، دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقيقات، دانشگاه آزاد واحد شمال، دانشگاه تربيت مدرس، دانشگاه الزهراء، دانشگاه شيراز، دانشگاه اهواز، و دانشگاه مشهد در رشته كتابداري و اطلاع رساني در مقاطع ليسانس، فوق ليسانس، و دكتري و هدايت بيش از 150 پايان نامه كارشناسي ارشد و دكتريمراكزي كه فرد از بانيان آن به شمار مي آيد : - همكاري در راهاندازي بنياد دايرةالمعارف اسلامي در خدمت جناب آقاي

دكتر مهدي محقق - راه اندازي واحد اطلاعاتدفتر پژوهشهاي فرهنگي - راه اندازي واحد اطلاعات بنياد دايرةالمعارف اسلامي - راه اندازي مجله اطلاع شناسي - راه اندازي دايرةالمعارف كتابداري و اطلاع رساني - راه اندازي بانك مطالعات ايرانشناسي - راه اندازي كميته واژه گزيني كتابداري و اطلاع رساني در دورة اخير فرهنگستان زبان و ادب فارسي ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : - داوري مقالات مجلات علمي - داوري كتاب سال دانشگاهي - داوري كتاب سال جمهوري اسلامي ايران - داوري پژوهشهاي فرهنگي - داوري طرحهاي تحقيقاتي - داوري آثار جشنواره خوارزمي - داوري پايان نامههاي ارشد و دكتري - بررسي كارهاي علمي دانشجويان - شركت در جلسات مستمر پژوهشي، آموزشي و هيأتهاي مميزه دانشگاه و وزارت علوم، و جلسات مختلف ديگر دانشگاهي و وزارتي - همكاري با بنياد ايران شناسي - كارهاي قلمي(مقاله و كتاب) شاگردان : شاگردان دورههاي دانشگاهي عباس حري بسيار كثيرند كه طي بيش از 33 سال كار دانشگاهي در مقاطع مختلف به تحصيل اشتغال داشتهاند. از ميان اين شاگردان، از قديم به جديد به نام هايي چون كاظم حافظيان، ابراهيم عمراني، محمد حسن خوشنويس، فرخ اميرفريار، محمدحسن رجبي، نرگس نشاط، زهير حياتي، رحمتاله فتاحي، هاجر ستوده، كيوان كوشا، برميخوريم كه هريك در عرصه و زمينهاي فعاليت داشته و از كاميابي هايي برخوردار بوده و رهاوردهاي ارزندهاي نيز داشتهاند همفكران فرد : از همفكران عباس حري در عرصههاي مختلف علمي, از جمله كساني كه با انديشههايش نزديكي بيشتري داشته اند نخست سركار خانم دكتر نرگس نشاط و سپس خانمها نوش آفرين انصاري، نوراله مرادي، كامران فاني، محمدحسن رجبي، دكتر رحمت

اله فتاحي و دكتر علي رئوف در اين زمره قرار ميگيرند. آرا و گرايشهاي خاص : عباس حري بسيار علاقهمند به نظريه پردازي در عرصة اطلاعات و اطلاعشناسي است و به همين دليل از دهه 1360 به بحث درباره نظريههاي اطلاعات از جمله نظريه رياضي، نظريه معنا شناختي، نظريه سيبرنتيكي، و اخيراً نظريه كوانتومي اطلاعات پرداخته و در اين زمينه آثاري نيز عرضه كرده است. به رويكردهاي ديگري نيز، با استفاده از استدلال استعاري، در زمينه اكولوژي اطلاعات، اختلاف پتانسيل اطلاعاتي، و نيز روش اطلاع شناختي پرداخته است. وي در گذشته نيز در نقد عالم سوم پوپر، تحليل نظر ابن خلدون در باب تأليف، و جست و جوي مباني تحليل استنادي غرب در علم الحديث و علوم اسلامي قلم زده است. جوائز و نشانها : v دريافت لوح تقدير به مناسبت انتخاب بهعنوان استاد پيشكسوت از سوي انجمن كتابداري و اطلاعرساني ايران و دانشگاه تهران؛ v دريافت لوح تقدير به مناسبت انتخاب كتاب «آيين نگارش علمي» به عنوان كتاب برگزيده دانشگاهي از طرف دانشگاه تهران،1380 v دريافت لوح تقديروجايزه به مناسبت برنده شدن كتاب «مروري بر اطلاعات و اطلاعرساني» به عنوان كتاب سال جمهوري اسلامي ايران,1372 چگونگي عرضه آثار : آثار عباس حري به صورت تاليف، ترجمه، مقاله، يادداشتها و نگارشها، سخنراني، مصاحبه و طرحهاي پژوهشي مي باشد . آثار : nbsp1 " تاليف مقاله : تاليف مقاله :روانشناسي خواندن". ويژگي اثر : دايره المعارف كتابداري و اطلاع رساني. ج 1، ص 926 – 927.2 " تاليف مقاله :راههاي ارتقاي ميزان مطالعه".

ويژگي اثر : جهان كتاب. 7 و 8، اسفند 1375، ص 5 - 7.3 " تاليف مقاله :رايانه و رسم الخط فارسي". ويژگي اثر : پيام كتابخانه. 1، بهار 1372، ص 6 - 11.4 " تاليف مقاله :روند به كارگيري روشهاي پژوهش در پايان نامه هاي كارشناسيارشد كتابداري و اطلاعرساني دانشگاه تهران (1348- 1378)". ويژگي اثر : با همكاري افسانه محسن زاده. مجله روانشناسي و علوم تربيتي. 1. بهار و تابستان 1382، ص 55- 76.5 " تاليف مقاله :زنجيره داوري ربط در فرايند انتقال اطلاعات". ويژگي اثر : اطلاع شناسي. 5، پاييز 1383، ص 177 – 193.6 87. A study of Subject Consistency Between the National Library of Iran Humanities Libraries , By Narges Neshat Abass Horri ويژگي اثر : Cataloging Classification Quarterly . Vol 43, 1,2006 ,pp.67-767 Bibliometric Overview of Library and Information Research Productivity in Iran ويژگي اثر : Journal of Education for Library and Information Science. Vol 45, no 1, winter 20048 Education in the Islamic Republic of Iran ويژگي اثر : A General overview. Tehran: Ministry of Education, 19939 The Correlation of Market Place Priorities and Educational Priorities in the Field of Library and Information Science in Iran ويژگي اثر : Proceedings of International Conference for Library and Information Science Educators in The Asia

and Pacific Region, by Abbas Horri and Narges Neshat. Selangor, Malasiya, 11 – 12 June 2001.10 The Relationship between Scholarly Publishing and the Counts of Academic Inlinks to Iranian University Web Sites: Exploring Academic Links Creation Motivations ويژگي اثر : by Keyvan Kousha and Abbas Horri.Journal of information management and scientometric.1(2), 2004: 13-22.11 تاليف كتاب: آيين گزارش نويسي. ويژگي اثر : تهران: دبيرخانه هيأت امناي كتابخانه هاي عمومي كشور، 1371.12 تاليف كتاب: آيين نگارش علمي. ويژگي اثر : تهران: دبيرخانه هيأت امناي كتابخانه هاي عمومي كشور، 1378؛ 1381؛ 138513 تاليف كتاب: اطلاع رساني: نظامها و فرآيندها. ويژگي اثر : تهران: نشر كتابدار، 1378؛ 138514 تاليف كتاب: اطلاع رساني: نگرش و پژوهشها. ويژگي اثر : تهران: نشر كتابدار، 1378؛ 1385.15 تاليف كتاب: توسعة نظام ملي كتابخانه هاي عمومي ايران. ويژگي اثر : با همكاري دكتر جعفر مهراد. شيراز: دانشگاه شيراز، 1380.16 تاليف كتاب: شيوه بهره گيري از كتابخانه. ويژگي اثر : تهران: مركز اسناد فرهنگي آسيا، 1356.17 تاليف كتاب: شيوه هاي استناد در نگارش هاي علمي : رهنمودهاي بين المللي . ويژگي اثر : با همكاري اعظم شاهبداغي . تهران : دانشگاه تهران ، 138518 تاليف كتاب: فهرست كوچك سرعنوانهاي موضوعي. ويژگي اثر : تهران: انجمن كتابداران ايران، 1352.19 تاليف كتاب:

كتابخانه آموزشگاهي در مدرسه كتابخانه مدار. ويژگي اثر : با همكاري دكتر نرگس نشاط. تهران: شبكه كتاب، 1383.20 تاليف كتاب: كساني كه جامعه را مي سازند . ويژگي اثر : 1: دكتر عباس حري . تهران : نشر ديبايه ، نشر آناهيد، 138421 تاليف كتاب: مراجع و بهره گيري از آنها. ويژگي اثر : تهران: مركز اسناد فرهنگي آسيا، 1356.22 تاليف كتاب: مروري بر اطلاعات و اطلاع رساني. ويژگي اثر : تهران: هيئت امناي كتابخانه هاي عمومي كشور، دبيرخانه، 1372.اين كتاب در دوره دوازدهم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران ،از طرف وزرات فرهنگ و ارشاد اسلامي معرفي و برگزيده شده است.آشنايي با كتاب :«مروي بر اطلاعات و اطلاع رساني»: مروري بر اطلاعات و اطلاع رساني؛ دكتر عباس حرّي؛ تهران: دبيرخان? هيأت امناي كتابخانه هاي عمومي كشور، نشر كتابخانه، 1372. در زمان ما كه اطلاعات در حكم ماد? خام استراتژيكي براي پيشرفتهاي فرهنگي، علمي، آموزشي، فني و اقتصادي جامعه محسوب مي شود، نيازهاي علمي و فرهنگي ايجاب مي كند كه دانشجويان و پژوهشگران با شيوه هاي علمي و با اصول و مفاهيم اساسي علم اطلاع رساني و نقش اطلاعات در تحقيق و توسعه آشنا شوند و اين امر مستلزم وجود منابع معتبر در اين زمينه است. اين اثر، به منظور برآوردن نيازهاي مذكور تأليف شده است. در فصول مختلف اين كتاب تلاش بر آن بوده است كه اطلاعات به عنوان عناصر تشكيل دهند? دانش و معرفت مورد بررسي قرار گيرد و كتابخانه ها

و مراكز اطلاع رساني نيز نمادهايي تلقي شده اند كه دستيابي به اين عناصر را تسهيل مي كنند. اين اثر، اطلاعات (اين پديد? چندبعدي) را – كه در هم? زمينه ها حضور دارد – براساس كاركرد آن مورد مطالعه قرار مي هد و حيات علمي، صنعتي، آموزشي، اقتصادي و فرهنگي را در گرو بي چون و چراي آن مي داند. كتاب، مشحون از رهنمودهاي مفيد درابعاد مختلف اطلاعات واطلاع رساني است كه با شيوه هاي علمي مورد بررسي قرار گرفته است. و نيازها و برنامه هاي اطلاعاتي جهان سوم و كشورهاي اسلامي در آن با ديدي ابتكاري ارائه شده است. كتاب در مجموع خالي از حشو و زوايد است و به زباني گويا و دور از تكلف ارائه شده است. مجموع? حاضر حاوي 28 مقال? كوتاه و بلند است كه شش مقال? آن ترجمه و بقيه تاليفي است 23 تاليف مقاله :" بررسي وضعيت مبادله منابع اطلاعاتي ميان كتابخانه هاي دانشگاهي و پژوهشي كشور". ويژگي اثر : نشريه دانشكده ادبيات و علوم انساني دانشگاه تبريز. 3- 4، پاييز و زمستان 1375، ص 75- 102.24 تاليف مقاله :" تحقيق نوعي سرمايه گذاري است". ويژگي اثر : بينالود. 3، مهر 1372، ص 22 – 25.25 تاليف مقاله :"ارتباطات علمي و اختلاف پتانسيل اطلاعاتي". ويژگي اثر : اطلاعشناسي. زمستان 1383، ص 17 – 32.26 تاليف مقاله :"ارزيابي شيوه نامه هاي استناد در نشريات معتبر دانشگاه تهران". ويژگي اثر : با همكاري اعظم شاهبداغي. كتابداري.

40، 1382، ص 1 – 23.27 تاليف مقاله :"استناد در آثار علمي: چاله ها و چالشها". ويژگي اثر : مجله روانشناسي و علوم تربيتي. پاييز و زمستان 1383، 120 – 133.28 تاليف مقاله :"اطلاع رساني: اصطلاحي نو با مضموني كهن". ويژگي اثر : دانشمند، ويژه نامه اطلاعات. شهريور، 1369، ص 16- 18.29 تاليف مقاله :"اطلاع شناسي". ويژگي اثر : دايره المعارف كتابداري و اطلاع رساني. 1381؛ ج 1، ص 242 – 244.30 تاليف مقاله :"اطلاعات چيست؟". ويژگي اثر : دانشمند، ويژه نامه اطلاعات. شهريور 1369، ص 5 – 8 و 88 – 89.31 تاليف مقاله :"اطلاعات". ويژگي اثر : دايره المعارف كتابداري و اطلاع رساني. 1381 ؛ ج 1، ص 231 – 235.32 تاليف مقاله :"اكولوژي اطلاعات: مروري بر مفاهيم و مصاديق". ويژگي اثر : اطلاع شناسي. 2، زمستان 1382، ص 5 – 30.33 تاليف مقاله :"اكولوژي اطلاعاتي و نظام اجتماعي». ويژگي اثر : اطلاع شناسي. 4، تابستان 1383، ص، 7 – 17.34 تاليف مقاله :"اهميت اطلاعاتي پايان نامه ها". ويژگي اثر : پژوهشنامه آموزشي. 2، زمستان 1369، ص 6- 11.35 تاليف مقاله :"اهميت و ضرورت به كارگيري منابع خارجي در تحقيقات كشور". ويژگي اثر : فصلنامه كتاب. 4، زمستان 1376، ص 7- 12.36 تاليف مقاله :"بررسي پايگاه مطالعات ايران

شناسي"، ويژگي اثر : با همكاري دكتر نرگس نشاط، در مجموعه مقالات نخستين همايش ملي ايرانشناسي :تهران : بنياد ايرانشناسي ؛ 138337 تاليف مقاله :"بررسي تاثير پذيري اصطلاحنامه از ورود اصطلاحات جديد با رويكردي بر اصطلاحنامه اريك". ويژگي اثر : با همكاري مهديه ميرزا بيگي . مجله كتابداري . 1و2 ( بهار و تابستان 1385)38 تاليف مقاله :"بررسي رابطه ميان مجلات منتشر شده حوزه هاي تخصصي و ارتقا علمي متخصصان كشور". ويژگي اثر : مجله روانشناسي و علوم تربيتي. 2، بهار 1374، ص 33- 44.39 تاليف مقاله :"بررسي راهكارهاي عملياتي كردن طرح نظام ملي اطلاع رساني در دانشگاههاي كشور". ويژگي اثر : با همكاري فاطمه زنديان. كتابداري. 38، شماره 41، بهار و تابستان 1383، ص 91 – 124.40 تاليف مقاله :"بررسي فرايند اطلاع جويي پيوسته دانشجويان كارشناسي ارشد علوم كتابداري و اطلاعرساني دانشگاهها". ويژگي اثر : با همكاري حميد كشاورز. كتابداري. 38، شماره 41، بهار و تابستان 1383، ص 1 – 24.41 تاليف مقاله :"بررسي فعاليتهاي علمي و پژوهشي اعضاي هيات علمي رشته كتابداري و اطلاع رساني ايران تا پايان سال 1378". ويژگي اثر : فصلنامه كتاب. 2( تابستان 1379) ص 9- 36.42 تاليف مقاله :"بررسي كارايي علمي پژوهشي سمينارهاي تخصصي برگزار شده در ايران". ويژگي اثر : در سمينار تحقيق و توسعه (26 - 28 تير 1368)، مجموعه مقالات سمينار تحقيق و توسعه.

تهران: سازمان پژوهشهاي علمي و صنعتي ايران، 1368.43 تاليف مقاله :"بررسي گرايش موضوعي آثار علمي و پژوهشي رشته كتابداري و اطلاع رساني، از آغاز تا پايان سال 1377"، ويژگي اثر : در فهرست رايانهاي: كاربرد و توسعه مجموعه مقالههاي همايش .... تهران: مشهد، دانشگاه فردوسي مشهد؛ تهران: مركز اطلاع رساني و خدمات علمي وزارت جهاد سازندگي، 1379.44 تاليف مقاله :"بررسي ميزان همگوني تدريس مواد با توليد و هدايت آثار توسط اعضاي هيئت علمي رشته كتابداري و اطلاع رساني". ويژگي اثر : با همكاري نجمه سالمي. مجله روانشناسي و علوم تربيتي. 32، پاييز و زمستان 1382، ص 47 – 70.45 تاليف مقاله :"بررسي وضع پيشينه در پاياننامه هاي كارشناسي ارشد دانشكده مديريت واطلاع رساني پزشكي". ويژگي اثر : مجله روانشناسي و علوم تربيتي. 1- 4، 1375، ص 33 – 37.46 تاليف مقاله :"بررسي وضعيت مجلات منتشر شده در ايران در طول برنامه پنجساله اول توسعه 68- 72". ويژگي اثر : كتابداري. دفتر بيست و ششم و بيست و هفتم، 1376، ص 21 - 37.47 تاليف مقاله :"تبلور اطلاعات در تكنولوژي". ويژگي اثر : ريزپردازنده. 8 و 9، فروردين و ارديبهشت 1370، ص 5 – 8.48 تاليف مقاله :"تحليل استنادي و شباهتهاي آن با علمالحديث". ويژگي اثر : نشر دانش. 2، بهمن واسفند 1362، ص 11- 17.49 تاليف مقاله :"تحليل استنادي". ويژگي اثر : دايره

المعارف كتابداري و اطلاع رساني. ج 1، ص 616 – 620.50 تاليف مقاله :"تحليل ساختاري توصيف گرهاي فارسي پايگاه هاي اطلاعاتي پژوهشگاه اطلاعات و مدارك علمي ايران"، ويژگي اثر : با همكاري شكوفه آخوندي . مجله كتابداري . سال چهلم ، دفتر 45 (بهار و تابستان 1385 )51 تاليف مقاله :"تشكيل بانك اطلاعات فرهنگي". ويژگي اثر : چاپ و انتشار. 1، ارديبهشت 1373، ص 38 - 41.52 تاليف مقاله :"چگونگي حمايت از مالكيت فكري در كشورهاي اسلامي"، ويژگي اثر : در سخنرانيها و مقالات همايش ملي بررسي حقوق مالكيت ادبي و هنري، با همكاري سازمان جهاني مالكيت فكري (تهران: دانشگاه تهران؛ خانه ادبيات، 1383، ص 299 - 313).53 تاليف مقاله :"چهل سال عشق و تفكر و تلاش". ويژگي اثر : زندگينامه و خدمات علمي و فرهنگي ... نوش آفرين انصاري. تهران: انجمن آثار و مفاخر فرهنگي، 1383، ص 39 – 47.54 تاليف مقاله :"دايره المعارف كتابداري و اطلاع رساني، ضرورت دنياي نو". ويژگي اثر : همشهري. 27 مرداد 1375.55 تاليف مقاله :"درباره ادبيات كودكان". ويژگي اثر : پويه، نشريه آموزشي كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان. 2، پاييز 1353، ص 5 – 12.56 تاليف مقاله :"دستيابي به اطلاعات در پژوهشهاي كشورهاي اسلامي". ويژگي اثر : نشريه علوم تربيتي.شماره 1و2، 1367، ص 1- 5.57 تاليف مقاله :"ده سال تلاش".

ويژگي اثر : نامه انجمن كتابداران ايران. 4، زمستان 1354، ص 508- 514.58 تاليف مقاله :"رفتار استنادي نويسندگان مقاله هاي مجله روانشناسي و علوم تربيتي دانشگاه تهران از آغاز تا پايان سال 1379". ويژگي اثر : با همكاري نرگس نشاط. مجله روانشناسي و علوم تربيتي. پاييز و زمستان 1381، ص 1 – 33.59 تاليف مقاله :"سياستگذاري اطلاع رساني". ويژگي اثر : رهيافت. 25، پاييز 1380، ص 6 – 12.60 تاليف مقاله :"شناسايي الگوهاي روابط فرارشته اي مقالات تاليفي رشته كتابداري و اطلاع رساني در ايران ، با همكاري غزاله قناويز چيان و امير حسين غائبي . ويژگي اثر : مجله روانشناسي و علوم تربيتي . س. 36 ، 1و2( بهار و تابستان 1385):17-3561 تاليف مقاله :"ضرورت تبيين بهره وري در فعاليتهاي كتابداري و اطلاعرساني". ويژگي اثر : كتابداري: نشريه علمي در تحقيقات كتابشناسي، كتابداري و اطلاعرساني. 26 و 27( 1376): 21 – 37.62 تاليف مقاله :"عنوان نوشته". مروري بر اطلاعات و اطلاعرساني. ويژگي اثر : تهران: دبيرخانه هيئت امناي كتابخانههاي عمومي كشور، نشر كتابخانه، 1372، ص 177- 180.63 تاليف مقاله :"قيمت كتاب در طول برنامه پنجساله اول توسعه 1368- 1372". ويژگي اثر : فصلنامه كتاب. 3 و 4، پاييز و زمستان 1374، ص 9- 23.64 تاليف مقاله :"كاربرد چند رسانه ايها در اطلاع رساني پزشكي". ويژگي اثر : كامپيوتر. 5، 1373، ص

12 – 18.65 تاليف مقاله :"كتاب و عالم سوم پوپر". ويژگي اثر : نشريه علوم تربيتي (ويژه كتابداري). 3 و 4، 1366، ص 1 – 11.66 تاليف مقاله :"كتابداري و مديريت جديد". ويژگي اثر : نامه انجمن كتابداران ايران. 3، پاييز 1354، ص 425 - 434.67 تاليف مقاله :"مديريت دانش و مديريت اطلاعات در كتابداري". ويژگي اثر : كتاب ماه كليات. آذر 1383، ص 8 – 11.68 تاليف مقاله :"مروري بر دو راهنما". ويژگي اثر : فصلنامه كتاب. 3 و 4، پاييز و زمستان 1373، ص 118- 121.69 تاليف مقاله :"مروي بر مفاهيم و نظريه ها در قلمرو اطلاع شناسي". ويژگي اثر : اطلاع شناسي. پاييز 1382، ص 9 – 3470 تاليف مقاله :"مسائل و مشكلات ذخيره پيش همارا و بازيابي پس همارا در نظام رايانه اي". ويژگي اثر : فصلنامه كتاب. 3 و 4، پاييز و زمستان 1373، ص 8 – 15.71 تاليف مقاله :"مصرف و توليد اطلاعات". ويژگي اثر : در سمينار نقش اطلاعات علمي و فني در خدمات دفاع مقدس (18و 19 خرداد 1366)، مجموعه مقالات و سخنرانيهاي ارائه شده. تهران: سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، معاونت صنايع خودكفايي، مديريت تحقيقات و آموزش، مركز اطلاعات علمي و فني، [ 1366].72 تاليف مقاله :"مطالعه تأثير استفاده از اينترنت بر رفتار پژوهشي اعضاي هيات علمي دانشگاه تهران".

ويژگي اثر : با همكاري مريم اسدي. كتابداري. 40، 1382، ص 123 – 171.73 تاليف مقاله :"مطالعه رفتار اطلاع يابي اينترنتي دانشجويان تحصيلات تكميلي دانشگاه شهيد بهشتي". ويژگي اثر : مجله كتابداري ( پاييز و زمستان 1383): 1 – 40.74 تاليف مقاله :"مطالعه عملكرد نهادها و برنامه هاي پژوهشي در حوزه اطلاع رساني ايران". ويژگي اثر : رهيافت. 25، پاييز 1380، ص 78- 93.75 تاليف مقاله :"مطالعه ميزان همبستگي موضوعي پايان نامه ها و مقالات فارسي در رشته كتابداري و اطلاع رساني ايران". ويژگي اثر : مجله روانشناسي و علوم تربيتي. 32، بهار و تابستان 1381، ص 43 – 74.76 تاليف مقاله :"نظام چند سطحي در ذخيره و بازيابي رايانه اي اطلاعات اسلامي". ويژگي اثر : فصلنامه كتاب. 3( پاييز 1375) ص 8 - 13.77 تاليف مقاله :"نظر ابنخلدون در باب تأليف". ويژگي اثر : نشر دانش. 4( خرداد و تير 1363) ص 20- 27.78 تاليف مقاله :"نظريه كوانتومي اطلاعات" . ويژگي اثر : اطلاع شناسي. سال سوم ، 3و4 ( بهار و تابستان1385 ).79 تاليف مقاله :"نقش خبرنامه". ويژگي اثر : پژوهشنامه آموزشي. 1( پاييز 1369) ص 6- 12.80 تاليف مقاله :"نقش كتابخانه ها در تحقق جوامع اطلاعاتي و معرفتي". ويژگي اثر : مجله كتابداري . سال چهلم ، دفتر45 ( بهار و تابستان 1385)81

تاليف مقاله :"واقع گرايي در ادبيات كودكان" . ويژگي اثر : گزارش شوراي كتاب كودك (نشريه داخلي). شماره 1، 135382 تاليف مقاله :"وجه معرفتشناختي پوزيتيويسم منطقي و جايگاه آن در مطالعات كتابداري و اطلاع رساني". ويژگي اثر : اطلاعشناسي. (بهار 1383)، ص 5 – 16.83 تاليف مقاله :"وحدت در كتابشناسي". ويژگي اثر : نامه انجمن كتابداران ايران. 2، تابستان 1355، ص 207 – 219.84 تاليف مقاله :"وضعيت كتابداري و اطلاعرساني در ايران". ويژگي اثر : كتاب ماه كليات. 5، ارديبهشت 1382، ص 4 – 17.85 تاليف مقاله:"آيين بدنويسي". ويژگي اثر : آينه پژوهش. 3، مهر و آبان 1370، ص 2- 5.86 ترجمه كتاب : اصطلاحنامه فرهنگ، ارتباطات، و اطلاعات، ويژگي اثر : از اصطلاحنامه يونسكو، گردآوري جين اچسن؛ ترجمه عباس حري و عبدالحسين آذرنگ با همكاري پروانه گودرزي. تهران: دفتر پژوهشهاي فرهنگي، 1375.87 ترجمه كتاب : راهنماي تهيه و گسترش اصطلاحنامه يكزبانه، ويژگي اثر : تأليف درك آوستين و پيتر ديل، ترجمه عباس حري. تهران: مركز اسناد و مدارك علمي ايران، 1365.88 ترجمه كتاب اصطلاحنامه بين المللي توسعه فرهنگي يونسكو. ويژگي اثر : با همكاري پروانه گودرزي. تهران: دفتر پژوهشهاي فرهنگي، 1377.89 ترجمه مقاله : «انعكاس انتشارات اسلامي در چند نمايه». ويژگي اثر : تأليف ا. ستاروس. رحمان. نشريه علوم تربيتي. 1

– 4، سال 1365، ص 73 - 92.90 ترجمه مقاله : «برنامه اطلاعاتي جهان اسلام: اصول نظري». ويژگي اثر : تأليف اولي محمد عبدالحميد. در اكملالدين احسان اغلو و ديگران. شبكه اطلاعرساني در كشورهاي اسلامي. تهران: دفتر پژوهشهاي فرهنگي، 1369، ص 1 – 20.91 ترجمه مقاله : «پوزيتيويسم و تحقيق در كتابداري و اطلاعرساني». ويژگي اثر : تأليف مايكل هريس. مروري بر اطلاعات و اطلاعرساني. تهران: هيئت امناي كتابخانههاي عمومي كشور، دبيرخانه، 1372، ص 269 – 289.92 ترجمه مقاله : «جامعيت دستيابي موضوعي در شبكهاي بين المللي». ويژگي اثر : تأليف ف. و. لنكستر. در اكملالدين احسان اغلو و ديگران. شبكه اطلاعرساني در كشورهاي اسلامي. تهران: دفتر پژوهشهاي فرهنگي، 1369، ص 59 – 73.93 ترجمه مقاله : «خواندن به قصد لذت». ويژگي اثر : تأليف ال.اي.جي استرانگ. نامه انجمن كتابداران ايران. 4، زمستان 1352، ص 4 – 15.94 ترجمه مقاله : «سياست اطلاعاتي جهان سوم براي قرن بيست و يكم». ويژگي اثر : تأليف ضياءالدين سردار. دانشمند، ويژهنامه اطلاعات. شهريور 1369، ص 85 – 87.95 ترجمه مقاله : «فراسوي مرزهاي زمان و مكان». ويژگي اثر : تأليف رابرت وج ورث. گزيده مقالات ايفلا (تركيه: 20- 26 اوت 1995). زير نظر عباس حري. تهران: كتابخانه ملي جمهوري اسلامي ايران، 1375، ص 1 – 8.96 ترجمه مقاله : «كتابخانه ها در جمهوري خلق چين از سال 1949 به بعد».

ويژگي اثر : تأليف تي ماجان. خبرنامه انجمن كتابداران ايران. 3، پاييز 1350، 6 – 16.97 ترجمه مقاله : «كتابشناسي علوم ابن كفاني». تأليف ج. ج. ويتكام. تحقيقات اسلامي (يادنامه دكتر احمد طاهري عراقي). 1 و 3، 1370، ص 161- 172. nbsp98 ترجمه مقاله : «گاه شماري در كتاب تاريخ الاطباء اسحاق بن حنين». ويژگي اثر : تأليف ف.و.زيمرمان. فصلنامه كتاب. 1، بهار 1375، ص 81 – 89.99 ترجمه مقاله : «مسئوليت اجتماعي دانشمندان». ويژگي اثر : تأليف برتراند راسل. فردوسي. 998، بهمن 1349، ص 10 – 11.100 ترجمه مقاله : «مك لوهان، جوانان و ادبيات». ويژگي اثر : تأليف الينور كامرون. نامه انجمن كتابداران ايران. 10، بهار 1352، ص 4 – 15.101 ترجمه مقاله : «وضع كنوني بشر». ويژگي اثر : نويسنده اريك فرم. فردوسي. 993، آذر 1349، ص 16 – 19 و ترجمه 172 مقاله براي جلدهاي مختلف دانشنامه جهان اسلام. تهران: بنياد دايره المعارف اسلامي، 1364 – 1370. .102 سخنراني در رابطه با : "رسانه كتاب در ايران و چشم انداز جهاني آن". ويژگي اثر : كتاب هفته. 28 آذر 1383، ص 18.103 سخنراني در رابطه با : افتتاحيه : ارتباط با منابع جهاني اطلاعات . ويژگي اثر : دانشگاه تهران با همكاري شركت اطلاع رساني نباء .دانشكده فني دانشگاه تهران:1376104 سخنراني در رابطه با :

افتتاحيه كتاب و كتابخواني . ويژگي اثر : فرهنگسراي انديشه: 1375105 سخنراني در رابطه با : پردازش و انتقال اطلاعات . ويژگي اثر : يازدهمين نمايشگا بين المللي كتاب تهران : نمايشگاه اطلاع رساني و فن آوري اطلاعات: 1377106 سخنراني در رابطه با : " جامعه شناسي پزوهش" . ويژگي اثر : همايش پزوهش و فرهنگ و جامعه. اداره كل فرهنگ و ارشاد اسلامي خراسان؛ 1378107 سخنراني در رابطه با : " جايگاه كتابداري در عصر اطلاعات ". ويژگي اثر : انجمن كتابداري و اطلاع رساني ايران؛ شاخه خوزستان. آبان1383108 سخنراني در رابطه با : " راههايي براي مشاركت بهينه در دومين مرحله اجلاس جهاني سران درباره جامعه اطلاعاتي . ويژگي اثر : نخستين نشست تخصصي . تير 1383109 سخنراني در رابطه با : "اطلاعات خرد، اطلاعات كلان و نظام ملي اطلاع رساني"، ويژگي اثر : در سمينار توسعه نظام مديريت در اطلاعرساني و كتابداري (4- 5 آبان 1371).110 سخنراني در رابطه با : "اطلاعات و توسعه"، ويژگي اثر : در سمينار اطلاع رساني تحقيق و توسعه. تهران: مؤسسه آموزشي و تحقيقاتي صنايع دفاعي، شهريور 1371.111 سخنراني در رابطه با : "اطلاعات و گردش آن". ويژگي اثر : مركز اطلاع رساني جهاد سازندگي: شهريور 1373.112 سخنراني در رابطه با : "ايجاد شرايط مناسب آموزشي براي بهبود و

ارتقاء انشاءنويسي". ويژگي اثر : ارائه شده در سمينار آموزش انشاء. (نيشابور: مركز تربيت معلم شيخ طوسي، 30 – 31 ارديبهشت 1372).113 سخنراني در رابطه با : "ايجاد مركز ملي اطلاعات پزشكي در ايران: طرح پيشنهادي"، ويژگي اثر : در اولين سمينار نياز كتابداري و اطلاع رساني پزشكي در ايران (16- 17 اسفند 1367). مشهد: دانشگاه علوم پزشكي مشهد، [1367].114 سخنراني در رابطه با : "اينفوتراپي (اطلاع درماني) و جايگاه آن در اطلاعرساني پزشكي"، ويژگي اثر : در ششمين همايش ملي اطلاع رساني پزشكي (اصفهان 10- 11 ارديبهشت 1383).115 سخنراني در رابطه با : "تبلور اطلاعات در تكنولوژي و برخورد جهان سوم با اينگونه اطلاعات"، ويژگي اثر : در كنفرانس تكنولوژي و اطلاعات(3 تيرماه 1369).تهران:سازمان پژوهشهاي علمي و صنعتي ايران،1371.116 سخنراني در رابطه با : "تشكيل بانك اطلاعات فرهنگي، گامي در جهت مقابله با تهاجم فرهنگي". ويژگي اثر : اطلاعات. 30 بهمن 1372.117 سخنراني در رابطه با : "جايگاه ترويج علم در جامعه اطلاعاتي" ويژگي اثر : دوره آموزش روزنامه نگاري و جامعه اطلاعاتي . اسفند 1384118 سخنراني در رابطه با : "دايره المعارفها: نگاه از درون" ويژگي اثر : دايرهالمعارف زن ايراني. جهاد دانشگاهي دانشكده روانشناسي و علوم تربيتي. مهر 1383.119 سخنراني در رابطه با : "روابط متقابل قوانين ملي و بين المللي حق مؤلف"، ويژگي اثر

: در همايش حق مؤلف (اسفند 1380).120 سخنراني در رابطه با : "رويكرد اكولوژيكي به جامعه اطلاعاتي"، ويژگي اثر : در همايش جامعه اطلاعاتي، 1382. سخنراني افتتاحيه . كارگاه آموزشي پنجمين نمايشگاه كتاب و بانكهاي اطلاعاتي : شركت مهندسي رز سيستم ؛1376121 سخنراني در رابطه با : "سواد اطلاعاتي و اخلاق اطلاع رساني . ويژگي اثر : پزوهشكده فرهنگ و هنر و ارتباطات ,گروه رسانه هاي الكترونيك. ارديبهشت 1383122 سخنراني در رابطه با : "ضرورت اصلاح برخي رويه هاي فرهنگي در ايران براي نيل به جامعه اطلاعاتي"، ويژگي اثر : در همايش علمي ايران و جامعه اطلاعاتي در سال 1400 هجري شمسي (25 - 27 آذر 1381).123 سخنراني در رابطه با : "طرح پيشنهادي براي تشكيل بانك اطلاعات فرهنگي". ويژگي اثر : ارائه شده در اولين سمينار ملي فرهنگ و توسعه. (تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، 24 – 26 مهر 1372).124 سخنراني در رابطه با : "علم اطلاع رساني و اهميت آن " . ويژگي اثر : گردهمايي مسئولين مراكز اطلاع رساني مجتمع ها و شركتهاي تابعه شركت ملي صنايع پتروشيمي . تهران : 1376125 سخنراني در رابطه با : "كتابداري و اطلاع رساني در رويارويي با دوگانگي اطلاعات با اشاراتي بر: سياستهاي كلان اطلاع رساني در ايران". ويژگي اثر : مشهد : دانشگاه فردوسي : خرداد 1378126 سخنراني در رابطه با : "مباني رشته ما".

ويژگي اثر : در دانشگاه امام رضا . مشهد ، 2/9/85127 سخنراني در رابطه با : "مروري بر بانك مطالعات ايران شناسي". ويژگي اثر : ارائه شده در دومين همايش ملي ايرانشناسي (تهران: بنياد ايرانشناسي، 30 آذر – 3 دي 1383).128 سخنراني در رابطه با : "نقش اطلاعات در برنامه ريزي خرد و كلان". ويژگي اثر : ارائه شده در دومين سمينار نقش اطلاعات و ارتباطات در تحول اداري (تهران: وزارت جهاد سازندگي، 6 – 7 مهر 1373).129 سخنراني در رابطه با : "نقش تخيل در آثار كودكان و نوجوانان" . ويژگي اثر : نشست ماهانه نقد آثار غير تخيلي . كتاب ماه كودك و نوجوان ؛ 1382130 سخنراني در رابطه با : "نقش خدمات اطلاعاتي در پيشرفت فرهنگي". ويژگي اثر : در سمينار بررسي تحليلي موانع و عوامل مؤثر در پيشرفتهاي فرهنگي (بيرجند، 11- 15 ارديبهشت 1365 )131 سخنراني در رابطه با : "نقش نظام آموزشي در توسعه كمي و كيفي نشر" ويژگي اثر : ، در دومين گردهمايي نقش اطلاع رساني در توسعه فرهنگي: كتاب و فن آوري اطلاعات (25- 26 بهمن ماه 1380).132 سخنراني در رابطه با : "نمايه ها به عنوان ملاكهاي ارزشگذاري نوشته هاي علمي"، ويژگي اثر : در همايش روش شناسي و فنون تحقيق (21- 19 بهمن 1376).محل ندارد133 سخنراني در رابطه با : "هنر حر بودن" .

ويژگي اثر : ارائه شده در دومين كنگره فرهنگ عاشورا (11 – 13 خرداد 1375).134 سخنراني در رابطه با : ضرورت نظام مند بودن فعاليتهاي اطلاع رساني ويژگي اثر : . وزارت جهاد سازندگي ، مركز تحقيقات اطلاع رساني . اتاق فكر ؛16 دي 1385135 طرحهاي پژوهشي: بررسي عوامل موثر بر تغيير رشته دانشجويان دانشكده روان شناسي و علوم تربيتي در سال تحصيلي 82-83( در دست اجرا) طرحهاي پژوهشي: بررسي وضعيت اعتبار ويژه اعضاي هيات علمي دانشكده روان شناسي و علوم تربيتي دانشگاه تهران و تاثير آن بر توليدات علمي آنان ، 1385 ( در دست اجرا ) طرحهاي پژوهشي: بررسي وضعيت شيوه نامه هاي تدوين پايان نامه ، نشر مقاله در مجلات ، و انتشار كتاب در دانشگاه تهران و ارائه الگو براي اين گونه توليدات ، 1385 ( در دست اجرا) طرحهاي پژوهشي: طراحي «نظام ملي اطلاعرساني»، كتابخانه ملي جمهوري اسلامي ايران؛1373-1375 طرحهاي پژوهشي: طراحي كتابخانه تخصصي و كانون ارجاعي در حوزه ساختمان و مسكن؛1376 طرحهاي پژوهشي: طراحي و اجراي بانك اطلاعات پژوهشهاي فرهنگي؛1374-1377 طرحهاي پژوهشي: طراحي و اجراي پايگاه پايان نامه هاي دانشكده روانشناسي و علوم تربيتي؛1382-1383 طرحهاي پژوهشي: طراحي و اجراي پروژه كامپيوتري كردن فهرستنويسي كتابهاي فارسي ؛ دفتر پزوهشهاي فرهنگي؛1367-1371 طرحهاي پژوهشي: طراحي و راه اندازي پايگاه اطلاعات عكس و عكاسي(دفتر پژوهش هاي فرهنگي)؛1372 طرحهاي پژوهشي: طراحي،راه اندازي و توسعه پايگاه مطالعات ايرانشناسي؛1376- طرحهاي پژوهشي: مجري طرح بررسي استنادهاي مقاله هاي مجله

روانشناسي و علوم تربيتي؛1379-1380 طرحهاي پژوهشي: مجري طرح بررسي استنادهاي مقاله هاي مجله روانشناسي و علوم تربيتي؛1379- طرحهاي پژوهشي: مشاركت در طراحي و توسعه «شوراي عالي اطلاع رساني»؛1375 طرحهاي پژوهشي: مشاور امور كتابداري طرح فهرستگان ايران . سازمان پزوهشهاي علمي و صنعتي ايران : 1368 nbsp149 طرحهاي پژوهشي: ناظر طرح بررسي كتابخانه هاي هنرستانهاي كشور و چگونگي استفاده هنرجويان از آنها. وزارت آموزش و پرورش ؛ معاونت آموزش فني و حرفه اي ؛ 1372 طرحهاي پژوهشي: ناظر طرح توسعه كتابخانهه اي عمومي كشور، هيئت امناي كتابخانه هاي عمومي؛1383 nbsp151 طرحهاي پژوهشي: ناظر طرح فهرست مطالب شهيد و شهادت در مطبوعات فارسي ايران. بنياد شهيد انقلاب اسلامي ؛1377 nbsp152 طرحهاي پژوهشي: ناظر طرح فهرستگان علوم انتظامي . مركز مطالعات و پزوهشهاي ناجا؛ 1376 طرحهاي پژوهشي: نظارت بر طرح نمايه سازي وصاياي شهدا . بنياد شهيد انقلاب اسلامي ؛1376 nbsp154 طرحهاي پژوهشي: نظارت بر طرح مسائل كتابخانه هاي آموزشگاهي ايران (وزارت آموزش و پرورش)؛1370-1371 طرحهاي پژوهشي: همكاري در طرح بررسي چگونگي دستيابي اعضاي هيات علمي دانشكدهعلوم دانشگاه تهران به مدارك و اطلاعات علمي؛ 1352 مصاحبه « همه چيز براي كتاب نخواندن مهياست». ويژگي اثر : جام جم . 13 آذر 1384، ص1و16157 مصاحبه «اطلاعشناسي صنعتي». ويژگي اثر : فرهنگ و صنعت. 52، خرداد 1384.158 مصاحبه «اين گفتگو پشت پرده ندارد».

ويژگي اثر : خبرنامه انجمن كتابداري و اطلاع رساني ايران . س. پنجم ، شماره 1، (بهمن و اسفند 1384).159 مصاحبه «بانك اطلاعات فرهنگي». ويژگي اثر : فرهنگ و سينما. ارديبهشت 1369، ص 14 – 16.160 مصاحبه «جايزه ترويج علم ايران» . ويژگي اثر : مصاحبه. خبرنامه داخلي انجمن ترويج علم ايران. دي ماه 1385161 مصاحبه «چه كساني كتاب نميخوانند و چرا؟» ويژگي اثر : . ايران. 23 ارديبهشت 1375.162 مصاحبه «دايره المعارفها جلوهگاه جهان بيني جوامعند». ويژگي اثر : كيهان فرهنگي. 127، خرداد، تير 1375، ص 107- 109.163 مصاحبه «درباره فصلنامه كتاب »؛ ويژگي اثر : آبان 1375.164 مصاحبه «سرگذشتنامه و آثار » ويژگي اثر : آرشيو شفاهي . سازمان اسناد و كتابخانه ملي , معاونت اسناد ،1384165 مصاحبه «كتابخانه عمومي و توسعه فرهنگي». ويژگي اثر : پيام كتابخانه. 2 و 3، تابستان و پاييز 1371، ص29– 32.166 مصاحبه «كتابداري يا اطلاع رساني » . ويژگي اثر : ليبر: فصلنامه انجمن علمي – دانشجويي كتابداري و اطلاع رساني دانشگاه تهران . دوره دوم ، 4( زمستان 1384).167 مصاحبه «معلم دورترين روزها». ويژگي اثر : ايران. 27 آبان 1383.168 مصاحبه «ناكامي همايشها در بهبود اوضاع» ويژگي اثر : . ايران. 4 مهر 1383.169

يادداشت ها و نگرشها: " اشارهاي به فلسفه كتابداري". ويژگي اثر : فصلنامه كتاب. 1، بهار170 يادداشت ها و نگرشها: " زمزمه كتابخانه ملي در شصت سالگي" . ويژگي اثر : اطلاع رساني : نظام ها و فرايندها. تهران: نشركتابدار، 1378، ص. 118-120171 يادداشت ها و نگرشها: " لجاجت علمي" . ويژگي اثر : اطلاع رساني : نگرش ها و پژوهش ها. تهران : نشركتابدار، 1378،ص. 164-166172 يادداشت ها و نگرشها: " مديريت رسانه ها ". ويژگي اثر : اطلاع رساني : نگرش ها و پژوهش ها . تهران : نشر كتابدار،1378، ص.231-235173 يادداشت ها و نگرشها: " هدايت گري در آموزش متوسطه ". ويژگي اثر : اطلاع رساني : نظام ها و فرايندها. تهران : نشركتابدار، 1387، ص. 202-203174 يادداشت ها و نگرشها: "آموزش كتابداري در ايران". ويژگي اثر : پيام كتابخانه، 4، زمستان 1372، ص 18- 21.175 يادداشت ها و نگرشها: "اطلاع باوري". ويژگي اثر : فصلنامه كتاب. 4، تابستان 1375، ص 5176 يادداشت ها و نگرشها: "اطلاع رساني، رسالت آموزش عالي". ويژگي اثر : فصلنامه كتاب. 3 و 4، پاييز و زمستان 1373،ص 5- 7.177 يادداشت ها و نگرشها: "اطلاع شناسي". ويژگي اثر : فصلنامه كتاب. 3. پاييز 1372، ص 393- 395.178 يادداشت ها و نگرشها: "اقتصاد اطلاعات".

ويژگي اثر : نشريه علوم تربيتي. 3- 4، سال 1368، ص 1- 4.179 يادداشت ها و نگرشها: "انتقال تجربه ها در دايره المعارف نگاري ايران معاصر. ويژگي اثر : كتاب ماه كليات.12، آذر 1377، ص 8.180 يادداشت ها و نگرشها: "ايدز تكنولوژيكي. ويژگي اثر : اطلاع رساني:نگرشها و پژوهشها. تهران:نشر كتابدار، 1378،ص236-238181 يادداشت ها و نگرشها: "اينترنت در كتابخانه" ويژگي اثر : . كتاب ماه كليات.41 و 42، ارديبهشت و خرداد 1380، ص 40 – 41. . كتاب ماه كليات.41 و 42، ارديبهشت و خرداد 1380، ص 40 – 41.182 يادداشت ها و نگرشها: "برنامه ريزي آموزشي". ويژگي اثر : اطلاعرساني: نگرشها و پژوهشها. تهران: نشر كتابدار، 1378، ص 204 - 206.183 يادداشت ها و نگرشها: "برنامه مديريت نظامهاي اطلاعاتي". ويژگي اثر : فصلنامه كتاب. 3، پاييز 1380، ص 5- 6.184 يادداشت ها و نگرشها: "تأمل در مصرف". ويژگي اثر : فصلنامه كتاب. 1. بهار 1377، ص 5- 6.185 يادداشت ها و نگرشها: "تداخل در وظايف سازماني". ويژگي اثر : اطلاعرساني: نگرشها و پژوهشها. تهران: نشر كتابدار، 1378، ص 228- 230186 يادداشت ها و نگرشها: "تكثر يا وحدت". ويژگي اثر : اطلاعرساني:نگرشها و پژوهشها. تهران:نشر كتابدار، 1378،ص.28- 30.187 يادداشت ها و نگرشها: "جوان مسلمان، رسانه و موج چهارم".

ويژگي اثر : فصلنامه كتاب. 3، پاييز 1376، ص 7- 9.188 يادداشت ها و نگرشها: "در جستوجوي هويت". ويژگي اثر : اطلاع رساني: نگرشها و پژوهشها. تهران: نشر كتابدار، 1378، ص 13- 16.189 يادداشت ها و نگرشها: "دسترس پذيري. اطلاع رساني: نگرشها و پژوهشها. ويژگي اثر : تهران: نشر كتابدار ،1378،ص222- 227.190 يادداشت ها و نگرشها: "رويارويي با رسانه ها". ويژگي اثر : اطلاعرساني: نگرشها و پژوهشها. تهران: نشر كتابدار، 1378، ص 23- 27.191 يادداشت ها و نگرشها: "سياست مجموعه سازي". ويژگي اثر : اطلاعرساني: نگرشها و پژوهشها. تهران: نشر كتابدار، 1378، ص 219- 221.192 يادداشت ها و نگرشها: "ضرورت تبيين بهره وري در فعاليتهاي كتابداري و اطلاع رساني". ويژگي اثر : فصلنامه كتاب. 3، پاييز 1379، ص 12- 18.193 يادداشت ها و نگرشها: "عمر مجلات". ويژگي اثر : اطلاعرساني: نظامها و فرآيندها. تهران: نشر كتابدار، 1378، ص 170- 172.194 يادداشت ها و نگرشها: "گزارش سفر مالزي". ويژگي اثر : فصلنامه كتاب. 1، بهار 1375، ص 143- 160.195 يادداشت ها و نگرشها: "مرگ كتاب" . اطلاع رساني : نگرش ها و پژوهش ها . ويژگي اثر : تهران : نشر كتابدار، 1378، ص. 167-169196 يادداشت ها و نگرشها: "نيروي انساني كتابخانه ملي ". ويژگي اثر : اطلاع رساني :

نظام ها و فرايندها . تهران: نشركتابدار، 1378197 يادداشت ها و نگرشها: "هدايت گري در آموزش ". ويژگي اثر : اطلاع رساني : نظام ها و فرايندها. تهران: نشركتابدار،1378 ، ص. 199-201

حريري اكبري، محمد

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

دكتر محمد حريري اكبري در سال 1322 در تبريز بدنيا آمد.ايشان داراي دكتري رشته علوم اجتماعي Ph.D.in Social Science از دانشكده/مدرسه ماكسول دانشگاه سيراكيوز، نيويورك، ايالات متحده (در سال 1362) مي باشد. نامبرده هم اكنون عضو هيئت علمي واستاد گروه علوم اجتماعي- دانشگاه تبريز مي باشد. گروه : علوم انساني رشته : علوم اجتماعي تحصيلات رسمي و حرفه اي : تحصيلات محمد حريري اكبري : -1343 : اخذ ديپلم دوره متوسطه در رشته علوم طبيعي- تبريز. -1348: اخذ درجه ليسانس در علوم اقتصادي و سياسي از دانشگاه ملي ايران-تهران. -1350: اخذ درجه فوق ليسانس در علوم سياسي از دانشگاه ملي ايران – تهران. -1358: اخذ درجه فوق ليسانس در حكومت مقايسه اي از دانشكده/ مدرسه ماكسول دانشگاه سيراكيوز، نيويورك، ايالات متحده. Maxwell School of Syracuse University, USA. -1362: اخذ درجه دكتري در رشته علوم اجتماعي Ph.D.in Social Science از دانشكده/مدرسه ماكسول دانشگاه سيراكيوز، نيويورك، ايالات متحده. فعاليتهاي آموزشي : فعاليتهاي آموزشي محمد حريري اكبري بهقرار زير است: -1350: تدريس اقتصاد و بازرگاني بين المللي در انستيتو تكنولوژي بازرگاني تبريز -1351: تدريس علوم سياسي و اداري در مدرسه عالي غزالي، قزوين. -1352: تدريس علوم سياسي و اجتماعي در مدرسه عالي علوم اجتماعي و اقتصادي، قزوين و تدريس علوم سياسي در مدرسه عالي كمپيوتر، تهران. -1353: تدريس اقتصاد ايران در مدرسه عالي علوم بازرگاني، تهران و تدريس علوم اجتماعي

در دانشگاه تبريز، -1354 –1357: اشتغال تمام وقت به تدريس و مديريت در پستهاي گونه گون در دانشگاه تبريز، -1357-1362: اعزام به آمريكا با ماموريت مطالعاتي دانشگاه تبريز جهت اخذ درجه دكتري. -1362-1380: تدريس تمام وقت در دانشگاه تبريز و در مركز مديريت دولتي (تهران، تبريز و اروميه) و در سازمان برنامه و بودجه كشور. -1380-1381: گذراندن دوره تخصصي در برنامه " خزر شناسي" مدرسه (دانشكده) علوم سياسي جان.اف.كندي، دانشگاه هاروارد، بوستون، ماساچوست، آمريكا. Caspian Studies Program in J.F.Kennedy School of Government, atHarvard University. -1380- تا كنون: تدريس و تحقيق تمام وقت در دانشگاه تبريز و در ساير دانشگاهها و مراكز آموزش عالي شهر تبريز. ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : خدمات علمي و فرهنگي محمد حريري اكبري: -عضويت در هيات تحريريه مجله دانشكده ادبيات و علوم انساني دانشگاه فردوسي مشهد. -عضويت در هيات تحريريه نامه علوم اجتماعي، نشريه دانشكده علوم اجتماعي، دانشگاه تهران. -عضويت در هيات تحريريه مجله پژوهش زنان، دانشگاه تهران. -عضويت در هيات تحريريه مجله انجمن جامعه شناسي ايران، دانشگاه تهران، -عضويت در هيات امناي كتابخانه مركزي تبريز. -برگزاري افزون بر ده كارگاه آموزشي در زمينه سازمان و مديريت . -شركت در بيش از بيست كنفرانس، سمينار و سمپوزيوم ملي و بين المللي كه اغلب آنها با عرضه مقاله بوده است. -انجام بيش از ده مصاحبه مفصل با روزنامه ها و مجلات داخلي. -همكاري با روزنامه ها و مجلات گونه گون با تهيه مطالب كوتاه و بلند در باره امور و مسائل اجتماعي. چگونگي عرضه آثار : مقالات تهيه و تدوين شده: مقالات بزبان فارسي: 19 مورد مقالات بزبان خارجي:5 موردآثار

: افسانه هاي فولكلوريك قفقاز ويژگي اثر : 1350: پروفسور پومرانتسوا،(تبريز: انتشارات نوبل، 1350)، ترجمه: محمدحريري اكبري، (از انگليسي به فارسي). 2 برگزيده آثار، ويژگي اثر : 1352: نريمان نريمانوف، ( تبريز: نشر ابن سينا، 1352)، ترجمه: محمدحريري اكبري، (از تركي آذربايجاني به فارسي). 3 جامعه شناسي سياسي ويژگي اثر : 1380: تام باتومور، (تهران: نشر قطره، 1380)، ترجمه: محمد حريري اكبري، (از انگليسي به فارسي). 4 حكومت فدرال هندوستان ويژگي اثر : 1349: كريشنا سوامي، تهران: موسسه بهار ايران، 1349)، ترجمه: محمد حريري اكبري، ( از انگليسي به فارسي). 5 خرد، عدالت و نوگرايي: نوشته هاي اخير يورگن هابرماس ويژگي اثر : 1380: استيون وايت، (تهران: نشر قطره، 1380)، ترجمه: محمد حريري اكبري، (از انگليسي به فارسي). 6 دبستان فرانكفورت ويژگي اثر : 1372: تام باتومور، (تبريز: انتشارات دانشگاه تبريز، 1372)، ترجمه: محمدحريري اكبري، ( از انگليسي به فارسي). 7 ريشه هاي فعاليتهاي سياسي دانشجويان ويژگي اثر : 1351: محمدحريري اكبري، (تبريز: انتشارات نوبل، 1351). 8 كتاب دده قورقود ويژگي اثر : 1353: جفري لويس، (تبريز: نشر ابن سينا، 1353)، ترجمه: فريبا عزبدفتري و محمد حريري اكبري، (از انگليسي به فارسي). 9 مديريت توسعه ويژگي اثر : 1378: محمد حريري اكبري، (تهران: نشر قطره، 1378).

حسامي، فاضل

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

فاضل حسامي

محل تولد

: آبادان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1341/8/10

زندگينامه علمي

اينجانب فاضل حسامي فرزند عباس متولد 1341 آبادان تحصيل دروس حوزوي تا خارج فقه نزد اساتيد بزرگواري چون حضرات حجج اسلام آقايان اسلامي . نواب ، خسرو شاهى، رجائي ، موسوي تهراني ، و صالحي افغاني و نيز حضرات آيات آقايان وجداني فخر (ره) پاياني ، ستوده ، بهبودي ، مومن ، مظاهري ، مكارم شيرازي و خاتم يزدي .تحصيل در زمينه الهيات و معارف اسلامي از سال 1365 تا پايان آن دوره در موسسه در راه حق قم. در سال 1369 براي ادامه تحصيل در رشته جامعه شناسي موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني كه در آن زمان بنياد فرهنگي باقرالعلوم(ع) نام داشت ، پذيرفته شدم و در سال 1377 در مقطع كارشناسي ارشد در رشته جامعه شناسي فارغ التحصيل شدم .به دليل علايق حوزوي ، موضوع پايان نامه صبغه جامعه شناسي فقه و نيز جامعه شناسي دين به خود گرفت .همزمان با تحصيل و در ادامه آن مسئوليت هاي اجرائي نيز عهده دار بودم كه مي توان مديريت تحصيلات تكميلي ، دبيري گروه جامعه شناسي ، مديريت مالي ، معاونت اداري - مالي و نيز دبير كلي انجمن فارغ التحصيلان موسسه آموزشي پژوهشي امام خميني (ره) را نام برد

حسن بگي، علي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

علي حسن بگي

محل تولد : اراك

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1348/1/1

زندگينامه علمي

آقاي علي حسن بگي در سال 1348 در شهر علم و صنعت، در خانواده اي مذهبي، دوستدار اهل بيت عليهم السلام قدم به عرصه گيتي گذاشت، دوران تحصيلات متوسطه را با

موفقيت به پايان رساند كه در كنار تحصيلات متوسطه از شركت در جلسات مذهبي و هيئتها را غافل نماند و با عشق هرچه تمامتر به خدمت گذاري و تبليغ در امر دين پرداخت. لذا با اين مقدمه و شوق فراوان به فراگيري علوم ديني سبب شد در سال 1361 وارد حوزه علميه اراك گرديد پس از مدتي شوق ادامه تحصيل بيشتر او را به قم كشاند و پس از اتمام موفقيت آميز دروس سطح در سال 1370 در پاي درس اساتيد بزرگي چون آيت الله مكارم و وحيد خراساني حاضر گشت و از محضر اين بزرگان كسب فيض كرد. در كنار تحصيل به تدريس دروس ديني در حوزه علميه قم و اراك مشغول تدريس شد و طلاب فراواني از تدريس ايشان بهره هاي علمي بردند.

حسن پور، ابوالقاسم

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

ابوالقاسم حسن پور

محل تولد : گناباد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1336/1/1

زندگينامه علمي

آقاي ابوالقاسم حسن پور در سال 1336هجري شمسي در خانواده اي متدين و كاملا مذهبي در شهرستان گناباد ديده به جهان گشود. نامبرده دوران ابتدايي، راهنمايي و دبيرستان را در زادگاه خويش با موفقيت سپري كرد و در پي تشويق خانواده و اطرافيان و علاقه خود به فراگيري علوم ديني وارد حوزه علميه گناباد گرديد از نخستين روزهاي ورود به حوزه علميه با تلاش و كوشش فراوان به تحصيل پرداخت و از درس بزرگان آن ديار بهره هاي علمي فراوان برد اما شوق زايد الوصف او به تحصيل او را به مشهد مقدس كشاند و ضمن انس با آستان ملكوتي علي بن موسي الرضا(ع ) از درس بزرگان آن ديار

همچون آيت الله مرتضوي، آيت الله صالحي و آيت الله رضا زاده بهره ها برد.استاد در كنار تحصيل دروس حوزوي از تحصيلات دانشگاهي غافل نماند و در رشته علوم قرآني در مقطع كارشناسي ارشد در سال 1379از دانشگاه رضوي فارغ التحصيل گرديد و پايان نامه خود را با عنوان" كمال انسان در قرآن" به اتمام رسانيد. ايشان ضمن تبليغ و تدريس، به امر تحقيق و پژوهش هم مشغول مي باشد و در زندگي سراسر علمي خود جز به كلاس و درس و قلم و كتاب و تحقيق و نگارش و تأليف به چيز ديگري نينديشيده است كه مقالات "المعجم في لغت القرآن" و "اهل البيت في القرآن الكريم" و... از جمله آثار ايشان است.

حسن زاده آملي، حسن

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حجه الاسلام والعلم الاعلام آقا شيخ حسن حسن زاده آملى متولد 1307 شمسي از افاضل ممتاز حوزه علميه صاحب تقويم رسمى و تأليفات ارزنده است.

تولدش در آمل واقع شده و در مهد علم و تقوا تربيت يافته و دروس مقدماتى را تا متوسطه خوانده و بدروس علميه عربى پرداخته و سپس بتهران عزيمت نموده و از اساتيد بزرگ تهران چون مرحوم آيه الله آملى و آيه الله شعرانى و آيه الله حاج ميرزا احمد آشتيانى و آيه الله حاج سيد ابوالحسن رفيعى قزوينى و ديگران در رشته هاى علوم عقلى و نقلى استفاده نموده آنگاه بقم مهاجرت و رحل اقامت افكنده و از محضر آيات عظام حوزه علميه چون آيه الله آملى حاج ميرزا هاشم و ديگران بهره مند گرديده و در مدرسه علميه سعادت بتدريس فقه و اصول اشتغال دارد.

داراى تأليفات عديده اى مانند تقويم حسن زاده و 5 جلد شرح نهج البلاغه مرحوم ميرزا

حبيب الله هاشمى خوئى از جلد 15 تا جلد 19 ميباشد. و كتابى در ولايت و غيره دارند كه 15 مجلد آن بطبع رسيده و بقيه آماده براى طبع ميباشد.

مرحوم آيه الله حاج ميرزا ابوالحسن شعرانى تقريظ مفصلى براى شرح ايشان مرقوم كه در اول جلد 15 شرح نهج البلاغه خوئى مذكور ميباشد و در آخر جلد 14 شرح مزبور درباره ى معظم له چنين نوشته اند:

(ثم ان حضره الفاضل الاديب العالم الاريب الجامع بين العلوم العقليه والنقليه والحائز للملكه العلميه والعمليه الشيخ المؤتمن الشيخ حسن الاملى ضاعف الله قدره و اجزل اجر له تصدى لشرح باقى كتاب نهج البلاغه و هوالحرى به والمتوقع منه و هو كما قال بعض الانصار كما قيل عذيقها المرجب و جذيلها المحكل فقد جربته سنوات عند قرائه مختلف العلوم على حاز الرتبه القصوى و فاز بالقدح المعلى و نرجو من الله له التوفيق و لنا.

العبد ابوالحسن الشعرانى

تأليفات و تصحيحات

آثار عرفاني و اخلاقي

لقاء الله

وحدت از ديدگاه عارف و حكيم

انه الحق

ولايت تكويني

عرفان و حكمت متعاليه

الهي نامه متن الهي نامه

انسان در عرف عرفان

كلمه عليا در توقيفيت اسماء

اصول و امّهات حكمي و عرفاني

تصحيح رساله مكاتبات

تصحيح و تعليق تمهيد القواعد

تصحيح . تعليق شرح فصوص قيصري

تصحيح و تحشيه رساله تحفة الملوك في السير و السلوك

مفاتيح المخازن

شرح فصوص الحكم

مشكاة القدس علي مصباح الأنس

شرح طايفه اي از اشعار و غزليات حافظ

نور علي نور در ذكر و ذاكر و مذكور

باب رحمت

نامه ها برنامه ها

قرآن و عرفان و برهان از هم جدايي ندارند

آثار فلسفي و منطقي

اتحاد عاقل به معقول

نصوص الحكم بر فصوص الحكم

رساله جعل

صد كلمه

تصحيح اسفار اربعه

تصحيح و تعليق كتاب نفس شفاء

رساله اي در تضاد

رساله اي در اثبات عالم مثال

رساله اي در حركت جوهري

ممدّ الهِمَم في شرح

فصوص الحِكَم

رساله نفس الأمر

نهج الولايه

درر القلائد علي غررِ الفَرائد

النور المتَجَلّي في الظّهور الظِّلّي

مفاتيح الاَسرار لسلّاك الأسفار

سرح العيون في شرح العيون

گشتي در حركت

الحجج البالغة علي تجرد النفس الناطقة

گنجينه گوهر روان

رساله اي در اثبات عالم مثال

رساله مُثُل

تصحيح و تعليق شرح اشارات

ترجمه و شرح سه نمط آخر اشارات

تصحيح و تعليق شفا

ترجمه و تعليقِ الجمع بين الرَّأيَين

رساله اعتقادات

الأصول الحكميّة

رساله رؤيا

من كيستم

رسالة في التضاد

دروس معرفت نفس

نثر الدراري علي نظم اللئالي

آثار فقهي

رساله اي در مسائل متفرقه فقهي

تعليقات علي العروة الوثقي في الفقه

وجيزه اي در مناسك حج

آثار تفسيري

تصحيح خلاصة المنهج

انسان و قرآن

آثار كلامي

خير الأثر در رد جبر و قدر

تقديم و تصحيح و تعليق رساله قضا و قدر محمد دهدار

ليلةالقدر و فاطمه عليها السلام

رسالة في الإمامة

رساله اي در كسب كلامي

فصل الخطاب في عدم تحريف كتاب ربّ الأرباب

رسالة حول الرؤيا

آثار روايي

تصحيح نهج البلاغه

تصحيح سه كتاب (ابي الجعد ، نثر اللئالي ، طب الأئمّة)

تكملة منهاج البراعة

مصادر و مأاخذ نهج البلاغه

انسان كامل از ديدگاه نهج اليلاغه

شرح چهل حديث در معرفت نفس

رساله اي در اربعين

آثار رياضي و هيوي

دروس معرفة الوقت و القبلة

رساله كلّ في فلك يسبحون

رساله اي در تناهي ابعاد

تصحيح كتاب الإستيعاب في صنعة الأصطرلاب للبيروني

تعيين سمت قبله مدينه

الصحيفة العسجديّة في آلاتٍ رصديّة

الكوكب الدرّي في مطلع التّاريخ الهجري

رساله سي فصل

تعليق تحفة الأجِلَّة في معرفة القبلة

رساله قطب نما و قبله نما

تعليقه بر رساله مولا مظفر

رساله ميل كلّي

رساله ظِلّ

رساله تكسير دايره

تصحيح كتاب المناظر في كيفيّة الابصار

رساله اي در اختلاف منظر و انكسار نور

رسالة في تعيين البُعد بين المركزين و الأوج

رسالة في الصّبح و الشّفق

رساله اي پيرامون فنون رياضي

رساله اي در مطالب رياضي

دروس هيأت و ديگر رشته هاي رياضي

تصحيح و تعليق شرح جغميني

تصحيح و تعليق تحرير اصول اقليدس

تصحيح و تعليق

اُكَرِ مانالاؤس

تصحيح و تعليق تحرير اُكَرِ ثاوذوسيوس

شرح زيج بهادري

تصحيح و تعليق شرح بيرجندي بر زيج الغ بيك

تصحيح و تعليق شرح بيرجندي بربيست باب

تصحيح و تعليق تحرير مجسطي

استخراج جداول تقويم

تصحيح و تعليق الدّرّ المَكنون و الجوهر المَصون

دروس معرفت اوفاق

شرح قصيده كُنوز الأسماء

آثار ادبي

تقديم و تصحيح و تعليق نصاب الصِّبيان

تصحيح كليله و دمنه

تصحيح و اعراب اصول كافي

ديوان اشعار

قصيده يَنبوع الحياة

مصادر اشعار ديوان منصوب به امير المؤمنين

تعليقه بر باب توحيد حديقة الحقيقة

تصحيح گلستان سعدي

تعليقه بر قسمت معاني مطوَّل

امثال طبري

آثار متفرقه

تقديم و تصحيح و تعليق خزائن

هزار و يك نكته

هزار و يك كلمه

مجموعه مقالات

ده رساله فارسي

كشيكل

مصاحبات

مناجات علامه حسن زاده

- الهي، تا تو لبيك نگويي من كجا الهي گويم؟

- الهي، همه گويند: بده و حسن گويد: بگير

- الهي، همه از تو دوا خواهند و حسن از تو درد

- الهي، همه، حيوانات را در كوه و جنگل مي بينند و حسن در شهر و ده

- الهي، عمري آه در بساط نداشتم و اينك جز آه در بساط ندارم

- الهي، شكرت كه دنيايم آخرتم شد

- الهي، من در ذات خود متحيرم چه رسد به ذات تو

- الهي، شيدايي جانان را با حور و غلامان چه كار

- الهي، روزم را چون شبم روحاني بگردان و شبم را چون روز نوراني

- الهي، در جواني شكستم كه پيري، خود شكستگي است

- الهي، آن كه تو را دوست دارد، چگونه با خلق ات

مهربان نيست؟

- الهي، اگر من بنده تو نيستم، تو كه مولاي من هستي!

- الهي، گرگ و پلنگ را مي توان رام كرد با نفس سركش چه كنم؟

- الهي، اگر ستارالعيوب نبودي، ما از رسوايي چه مي كرديم؟!

- الهي، قربان لب و دهانم بروم كه به ذكر تو گويايند

توصيه هايى از علامه حسن زاده آملى

دهان روح و تن

انسان دو دهان دارد: يكى گوش كه دهان روح او است و ديگر دهان كه دهان تن او است. اين دو دهان خيلى محترم اند. انسان بايد خيلى مواظب آن ها باشد. يعنى بايد صادرات و واردات اين دهنها را خيلى مراقب باشد. آن هايى كه هرزه خوراك مى شوند، هرزه كار مى گردند. كسانى كه هرزه شنو مى شوند، هرزه گو مى گردند.

وقتى واردات انسان هرزه شد، صادرات او هم هرزه و پليد و كثيف مى شود. يعنى قلم او هرزه و نوشته هايش زهرآگين خواهد داشت. حضرت وصى، اميرالمؤمنين، عليه السلام فرمود: عمل نبات است و هيچ نبات از آب بى نياز نيست و آب ها گوناگون اند. هر آبى كه پاك است، آن نبات هم پاك و ميوه اش شيرين خواهد بود; و هر آبى كه پليد است، آن نبات هم پليد و ميوه او تلخ است.*

خود عمل، حاكى است كه از چه آبى روييده شده است.

وقت اندك و كار بسيار

بدان كه بايد تخم و ريشه سعادت را در اين نشأ، در مزرعه دلت بكارى و غرس كنى. اين جا را درياب، اين جا جاى تجارت و كسب و كار است; و وقت هم خيلى كم است. وقت خيلى كم

است و ابد در پيش داريم. اين جمله را از اميرالمؤمنين عليه السلام عرض كنم، فرمود: «ردوهم ورود الهيم العطاش » ; يعنى شتران تشنه را مى بينيد كه وقتى چشمشان به نهر آب افتاد چگونه مى كوشند و مى شتابند و از يكديگر سبقت مى گيرند كه خودشان را به نهر آب برسانند، شما هم با قرآن و عترت پيغمبر و جوامع روايى كه گنج هاى رحمان اند اين چنين باشيد. بياييد به سوى اين منبع آب حيات كه قرآن و عترت است. وقت خيلى كم است و ما خيلى كار داريم. امروز و فردا نكنيد. امام صادق عليه السلام فرمود: «اگر پرده برداشته شود و شما آن سوى را ببينيد، خواهيد ديد اكثر مردم به علت تسويف، به كيفر اعمال بد اين جاى خودشان مبتلا شده اند .» تسويف يعنى سوف سوف كردن، يعنى امروز و فردا كردن، بهار و تابستان كردن، امسال و سال ديگر كردن.

وقت نيست، و بايد به جد بكوشيم تا خودمان را درست بسازيم.

برگرفته از كتاب :گنجينه دانشمندان (جلد سوم)

حسن زاده، عبدالله

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عبدالله حسن زاده

محل تولد : آمل

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1336/1/1

زندگينامه علمي

سال 54 قدم به حوزه علميه قم گذاشتم. دروس حوزه از ادبيات، معاني بيان، منطق، كلام، فلسفه، اصول، فقه و عرفان را گذراندم. سالياني هم در درس خارج شركت كردم. از سال 63 پا به عرصه ادبيات و هنر گذاشتم. در اين زمينه درس هاي ادبيات معاصر، آيين نگارش و ويرايش، ادبيات دراماتيك، داستان نويسى، نمايش نامه نويسى، فيلمبردارى، فيلنامه نويسى، نقد و تحليل فيلم، كارگرداني سينما، طراحي و نقاشى، عكاسي و ادبيات كودكان و نوجوانان را گذراندم. اكنون

به عنوان مدير مسئول و سردبير سلام بچه ها و پوپك و سردبير سنجاقك و حديث زندگي ، فعاليت مي كنم.

حسن لو، اميرعلي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

امير علي حسن لو

محل تولد : زنجان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1349/1/1

زندگينامه علمي

در شهر زنجان تحصيلات حوزوي را از مدرسه وليعصر(عج) زنجان آغاز كرده و دروس مقدمات را نزد اساتيد بزرگ و معروف اين شهر نظير استاد شيخ سلطانعلي اصحابي و شيخ توكل بيات در مدت اندكي به پايان برده و برخي از دروس مقدماتي ديگر از جمله معاني بيان را در محضر استاد شيخ ابوالفضل مصطفوي تلمذ نمودم.

متون اصولي و منطق و فقه را در محضر آية الله حاج بيوك خاتمي و آية الله شيخ تقي خاتمي و آية الله شيخ ابراهيم محمدي تلمذ نمودم و اندكي در محضر آية الله صائيني از شاگردان بزرگ علامه طباطبائي از اصول و دروس عرفاني كه در تابستان برگزار مي گرديد و متن تدريس عرفاني كه «رسالة الولايه» علامه طباطبائي بود مدت دوسال استفاده بردم.در كنار تحصيل در حوزه به تحصيل در دبيرستان شبانه نيز غافل نمانده و ديپلم را از دبيرستان اخذ و پس از اتمام لمعتين(پايه ششم) در زنجان به كنكور سراسري شركت و در رشته تاريخ اسلام و علوم سياسي دانشگاه باقرالعلوم پذيرفته شده و در رشته تاريخ ادامه تحصيل داده و به اخذ مدرك كارشناسي تاريخ موفق شدم.

در كنار تحصيل در دانشگاه در حوزه نيز دروس حوزوي را ادامه داده و دروس سطح را در محضر اساتيد بزرگ حوزه قم حضرات آيات: احمدي ميانجي، پاياني، وجداني فخر، حسيني بوشهري و... به پايان رسانيدم

و اشتغال به درس خارج در محضر آيات عظام: وحيد خراساني، شبيري زنجاني، تبريزي، و جوادي آملي داشته و در كنار مشغله تحصيلي از تحقيق و پژوهش نيز غفلت ننموده و موضوعات و مقالات مختلفي را در قالب طرح و پژوهش به انجام رسانيده است.اكنون در رشته تاريخ تمدن اسلامي مقطع كارشناسي ارشد مشغول به تحصيل بوده و با مراكز مختلف پژوهشي همكاري دارم.لازم به يادآوري است در فلسفه و عرفان نيز از اساتيد بزرگوار جناب استاد فياضي از دروس اشارات و نهايه و بدايه و حضرت آية الله شيخ يحيي انصاري قسمتهايي از اسفار اربعه را تلمذ نموده و كسب فيض شده است.

حسني اردكاني، عبدالرسول

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عبدالرسول حسني اردكاني

محل تولد : اردكان فارس

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1321/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب عبد الرسول حسني اردكاني در اردكان فارس شهرستان سپيدان متولد شدم. پس از اخذ مدرك تحصيلي ششم ابتدايى، با رتبه اول در ميان 36 نفر دانش آموز، در مدرسه آقا بابا خان شيراز سه سال طلبه بودم . در سال 43 به قم آمدم و با آيت الله مكارم و آيت الله رباني شيرازي آشنا شدم دو دوره درس خارج اصول آيت الله مكارم شركت كردم. مقداري از اصول را نزد آيت الله فاضل لنكراني و آيت الله سبحاني استفاده كردم. با تاييد ستاد انقلاب فرهنگي و جامعه مدرسين حوزه علميه قم مدت 12 سال در دانشگاه تهران معارف اسلامي تدريس نمودم. مدت 8 سال در دانشگاه آزاد قم و سه سال در دانشگاه قم تفسير قرآن و نهج البلاغه تدريس نموده ام. شرح لمعه و رسائل را نيز

در حوزه تدريس نموده ام . از محضر آيت الله گلپايگانى، نوري همدانى، محمدي گيلانى، انصاري شيرازي و مقداري هم از محضر استاد مطهري استفاده كرده ام.

داراي مدرك ليسانس از دانشگاه قم مي باشم سال 1361، بيشتر از همه اصول و فقه و تفسير و عقايد را از محضر حضرت آيت الله مكارم شيرازي بهره مند شده ام. مدت ده سال از سال 64 تا سال 74 مسئول تبليغات اسلامي راه آهن استان مركزي از قم تا نزديك درود انجام وظيفه تبليغي داشته ام.قائم مقام معاونت تهذيب و اخلاق حوزه علميه قم مركز مديريت هستم. در ماه محرم 56 به جاي حضرت حجت الاسلام و المسلمين آيت الله مجد الدين محلاتي شيرازي در ايرانشهر دهه عاشورا سخنراني داشتم روز سوم بود،عصرها جلسه عقائد براي نسل جوان داشتم بعد از جلسه متوجه روحاني بزرگواري شدم كه در گوشه حسينيه نشسته بودند نزديك رفتم سلام و احترام كردم فرمود" سيد علي خامنه اي "هستم به ايرانشهر تبعيد شده ام. تا روز 13 محرم كه در ايرانشهر بودم شبانه روز در خدمتشان بودم شب ها كه سخنراني مي كردم حضور داشتند. چند بار با اساتيد دانشگاه شرفياب محضر ايشان شدم كه مورد لطف و عنايت خاص قرار دادند.

حسني آملي، علي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد علي حسني آملي

محل تولد : آمل

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1354/1/1

آدرس اينترنتي

زندگينامه علمي

فرزندي از پدر و مادري متدين در سال 1354 ديده به جهان گشود او را علي ناميدند او فرزند سوم خانواده بود دوران كودكي و نوجواني را در فضايي بي آلايش روستا سپري

كرد و با اتمام دوره راهنمايي عازم شهري بزرگ و معروف كه تاريخ طولاني در تشيع داشت و مركز حوزه هاي علمي شيعه به حساب مي آمد (قم) گرديد و در مدرسه شهيدين (بهشتي و قدوسي ره) مشغول به تحصيل در علوم ديني شد. در حدود ده سالي كه در اين مدرسه ساكن بود مراحل مقدمات و سطح دروس حوز هاي علميه را به پايان برد و هم زمان با شروع به تحصيل كتاب مكاسب و رسائل شيخ اعظم انصاري ره در مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني مشغول به تحصيل در دوره كارشناسي معارف اسلامي گرديد.بعد از اتمام دروس سطح حوزه در دوره تخصصي فقه و اصو ل مدرسه شهيدين شركت كرده واز سوي ديگر همزمان با آن در دوره كارشناسي ارشد دين شناسي مؤسسه امام خميني قبول شده كه ادامه آن منجر به قبولي در رشته اديان در سطح دكتري همان مركز شد.لازم به ذكر است او از زماني كه توانايي تبليغ را پيدا كرده است به مدت ده سال هر زمان كه فرصتي حاصل مي شد به تبليغ در جامعه و دانشگاهاي كشور نيز مي پرداخت

حسني، عطاء الله

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

دكتر عطاءالله حسني ،متولد 1331 است. وي پس از اخذ مدرك ديپلم ادبي از دارالفنون تهران ،تحصيلات دانشگاهي خود را در رشته كارشناسي تاريخ در دانشگاه شيراز آغاز كردو در سال 1354 به پايان رسانيد .وي مدرك كارشناسي ارشد تاريخ را از دانشگاه علامه طباطبايي و دكتراي همان رشته را از واحد علوم و تحقيقات دانشگاه آزاد اسلامي (در سال 1369) دريافت كرد. نامبرده هم اكنون عضو هيئت علمي و دانشيار گروه

تاريخ, دانشكده ادبيات و علوم انساني دانشگاه شهيد بهشتي مي باشد.

گروه : علوم انساني

رشته : تاريخ

تحصيلات رسمي و حرفه اي : سوابق تحصيلي عطاءالله حسني به ترتيب زير است: 1- ديپلم ادبي – دبيرستان دارالفنون تهران ( 50-1349) 2- ليسانس تاريخ – دانشگاه شيراز(1354) 3- فوق ليسانس تاريخ-دانشگاه علامه طباطبايي ( 1364) 4- فوق ليسانس زبان وادبيات فارسي –دانشگاه تهران (1366) 5- دكتري تاريخ –واحد علوم و تحقيقات دانشگاه آزاد اسلامي (1369)

مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : سوابق كاري و اجرايي و مديريتي عطاءالله حسني به قرار زير است: -رئيس مركز چاپ و انتشارات دانشگاه شهيد بهشتي از 1377 تا 1380 - عضو هيات علمي گروه تاريخ دانشگاه شهيد بهشتي از 1379 تا كنون(هم اكنون دانشيار دانشگاه مذكور مي باشد) - مدير گروه تاريخ دانشگاه شهيد بهشتي از 1380 تا 1382 - مدير گروه تاريخ دانشگاه شهيد بهشتي از 1386 تا كنون عضويت در مراكز علمي و پژوهشي - عضو هيئت تحريريه مجله رشد تاريخ از 1367 تا كنون - عضو هيئت تحريريه مجله تاريخ اسلام از 1379 تا 1385 - عضو هيئت تحريريه مجله تاريخ دانشگاه تهران - عضو هيئت تحريريه مجله تاريخ دانشگاه لرستان از 1385 تا كنون

فعاليتهاي آموزشي : سوابق تدريسي و آموزشي عطاءالله حسني به ترتيب زير است: دانشگاه تربيت معلم (1364) دانشگاه شهيد بهشتي( از سال 1369 تاكنون) استاد مدعو در دانشگاه مطالعات بين المللي شانگهاي (2006-2007)SISU

آرا و گرايشهاي خاص : علايق پژوهشي عطاءالله حسني : -تاريخ فرهنگي و اجتماعي ايران -تاريخ دوره صفويه - تاريخ ايلات و عشاير - تاريخ عثماني -تاريخ جنبش هاي اجتماعي -

اشعار اجتماعي ( فارسي ، تركي ) زمينه تخصصي : - تاريخ ايران عصر صفوي و ايلات و عشاير

چگونگي عرضه آثار : استاد راهنماي رساله هاي دكتري:3 رساله استاد راهنماي رساله هاي ارشد:9 رساله استاد مشاور رساله هاي دكتري:6 مورد استاد مشاور رساله هاي كارشناسي ارشد:14 مورد تعداد مقاله هاي فارسي:25 مقاله تعداد مقاله هاي خارجي:بيش از 2 مورد

--------------------------------------------------------------------------------

آثار :

1 ازمنها

ويژگي اثر : آماده چاپ، دفتر شعر

2 اسنادي از دانشگاه ملي ايران 1358-1338

ويژگي اثر : تهران : انتشارات دانشگاه شهيد بهشتي، 1379

3 بهار نامه

ويژگي اثر : سرپرستي مدارس جمهوري اسلامي ايران در تركيه ، نوروز 1376

4 پيرامون آموزش هاي غير حضوري

ويژگي اثر : تهران : انتشارات اداره كل آموزش هاي ضمن خدمت وزارت آموزش و پرورش ، 1367

5 تاريخ فرهنگي ايل شاهسون بغدادي

ويژگي اثر : تهران : انتشارات ايل شاهسون بغدادي، 1382

6 تاريخ معاصر جهان: هند، ژاپن ، چين، انگلستان، افريقاي جنوبي، مكزيك

ويژگي اثر : تهران : دفتر تحقيقات و برنامه ريزي كتاب هاي درسي ويژه مراكز تربيت معلم، 1367

7 دستمايه پژوهشگران

ويژگي اثر : تهران : ضميمه درسنامه گروه علوم اجتماعي دانشكده ادبيات و علوم انساني دانشگاه شهيد بهشتي،1368

8 زندگي، شخصيت، و محيط فضولي( ترجمه از تركي استانبولي نوشته پروفسور عبد القادر قاراخان).

ويژگي اثر : آماده چاپ

9 گفتگو : تاملاتي در علم تاريخ نگاري اسلامي ( با دكتر غلامحسين زرگري نژادو دكتر هاشم آقاجري)

ويژگي اثر : بكوشش حسن حضرتي. تهران: نقش جهان ، 1380

10 مطلع الاعتقاد في معرفه المبدا و المعاد( از تركي استانبولي نوشته محمد بن سليمان فضولي)

ويژگي اثر : ترجمه ،تهران : انتشارات بين المللي الهدي ، 1379

حسني، علي اكبر

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

علي اكبر حسني

محل تولد : لنگرود

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1317/12/4

زندگينامه علمي

اينجانب علي اكبر حسني فرزند حبيب الله ، اسفند ماه 1317 در لنگرود گيلان متولد شدم و تا كلاس هفتم دبيرستان را همان جا گذراندم . در سال 1332 پدرم مرا به قم فرستاد و در مدرسه علميه خان ، حجره اي برايم فراهم شد. به سرعت و با پشتكار ، مقدمات از امثله ، صمديه ، سيوطي ، مغني ، مطول ، معالم ، قوانين و لمعتين را نزد علما و مدرسين آنروز خواندم ؛ رسائل و مكاسب شيخ انصاري (ره) را نيز خوانده و امتحان دادم .

در سال 1339 با اتمام كفايتين بمدت يكماه و نيم در درس خارج علمي و استدلالي آيت الله شيخ عباسعلي شاهرودي(ره) و نيز آيت الله اراكي(ره) شركت كردم و همه مطالب را به عربي نوشته و مورد تشويق واقع شدم كه متاسفانه در حملات ساواك به فيضيه ، در دوم فروردين 1342 از بين رفت .بعد از فوت آيت الله بروجردي (ره) در درس امام خميني (ره) شركت كردم . بعد از سه سال كه

تبعيد ايشان به تركيه و عراق پيش آمد ، به درس مراجع آن زمان آيات عظام گلپايگاني(ره) ، شريعتمداري(ره) ، حائري(ره) ، محقق داماد(ره) و ميرزا هاشم آملي(ره) مي رفتم. برخي از كتب آيت الله حكيم(ره) و آيت الله خوئي(ره) را استفاده و مطالعه مي كرديم ؛ اسفار را نزد علامه طباطبائي (ره) خواندم و فلسفه تطبيقي را نزد آقاي مهدي حائري(ره) و برخي دروس تكميلي را نزد مراجع فعلي خواندم .

حسني، كريم

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

كريم حسني

محل تولد : زنجان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1355/1/20

زندگينامه علمي

در بيستم فروردين سال 1355 شمسي در زنجان متولد شدم. تحصيلات ابتدايي را در شهر زنجان مدرسه ابتدايي در مدرس سپري نمودم. دوره راهنمايي را در مدرسه شهيد رجائي و سپس به مدرسه حافظ منتقل شديم و دوره راهنمايي نيز در همان شهر با موفقيت به اتمام رسيد.

دوره دبيرستان در رشته علوم انساني در مدرسه قدس شهر زنجان به پايان رسيد و عليرغم موفقيت در كنكور دانشگاه طلبه شدم. و در حوزه علميه زنجان از سال 74-73 به مدت چهار سال و يك نيمسال دوره 6 ساله را تمام و موفق به كسب مدرك سطح يك حوزوي گشتم و سپس عازم شهر مقدس قم گرديدم. سپس سطح دو حوزه را در محضر اساتيدي چون : سيد محمد نجفي ، حضرت آيت الله بوشهري مدير حوزه علميه گذراندم. بعد از اتمام دروس مكاسب و كفايه به درس خارج مشغول و از محضر اساتيدي بزرگ بهره مند شدم.

درس خارج اصول كه توسط آيت الله سبحاني صبح ها از ساعت 8 الي 9 در مسجد اعظم

برگزار مي گردد، مشغول شدم و هر روز بعد از ساعت 9 الي 10 صبح در مسجد اعظم فقه را در محضر آيت الله مكارم شيرازي پرداختم و هم اكنون نيز ادامه دارد. در ورودي دانشگاهي در سال 1379 همزمان با ورود به قم در دانشگاه باقرالعلوم عليه السلام قم قبول و به رشته تاريخ مشغول شدم. پس از اتمام 136 واحد موفق به اخذ كارشناسي تاريخ از آن دانشگاه گرديدم. يادآور مي شود كه همزمان با دروس حوزه اي به دروس دانشگاهي كه بعد ازظهرها برگزار مي گرديد مشغول بودم.

بعد از اتمام كارشناسي بلافاصله به فكر مقطع كارشناسي ارشد افتاده و در كنكور شركت نمودم. ولي مجاز نشدم و از ورود به دانشگاه بازماندم. ولي سال بعد با لطف خداوند متعال كمر همت را بسته و مجددا در كنكور شركت نموده و به حمد خداوند متعال موفق به ورود در دانشگاه باقرالعلوم عليه السلام در رشته تاريخ اسلام مقطع كارشناسي ارشد گرديدم. هم اكنون هم دروس كارشناسي ارشد را باموفقيت سپري و در حال انتخاب موضوع براي پايان نامه مي باشم.

حسني، محمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد حسني

محل تولد : اروميه

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1343/1/1

زندگينامه علمي

در سال 1362 پس از اخذ ديپلم علوم تجربي از دبيرستان طالقاني اروميه، در مركز تربيت معلّم تهران قبول شدم، امّا به علّت علاقه وافر به تحصيل در حوزه علميّه جهت تحصيل علوم ديني وارد حوزه علميّه حضرت وليعصر تبريز شدم و تا سال 1367 در اين حوزه مباركه مشغول بودم و شرح لمعه و اصول فقه مرحوم مظفر را با موفّقيّت به پايان

بردم. در ضمن اين تحصيل به تدريس ادبيات عرب در اين حوزه پرداختم. در سال 1362 پس از اخذ ديپلم علوم تجربي از دبيرستان طالقاني اروميه، در مركز تربيت معلّم تهران قبول شدم، امّا به علّت علاقه وافر به تحصيل در حوزه علميّه جهت تحصيل علوم ديني وارد حوزه علميّه حضرت وليعصر تبريز شدم و تا سال 1367 در اين حوزه مباركه مشغول بودم و شرح لمعه و اصول فقه مرحوم مظفر را با موفّقيّت به پايان بردم. در ضمن اين تحصيل به تدريس ادبيات عربي در اين حوزه پرداختم. اين مدّت در حوزه علميّه تبريز مقارن با وقوع جنگ تحميلي بود كه دروس عقب افتاده در اثر شركت در جبهه هاي نبرد را در اوقات تعطيلي حوزه جبران مي كردم. در سال 1367 جهت ادامه تحصيل در حوزه علميّه قم، در مدرسه مباركه امام صادق(ع) كه زير نظر حضرت آيت الله سيّد مهدي روحاني اداره مي شد، حجره اي را گرفتم و در درس مكاسب حضرت آيت الله پاياني شركت و كتاب مكاسب شيخ انصاري را از ايشان بهره بردم. البته مبحث خيارات مكاسب را از محضر حضرت آيت الله سيدعلي محقق داماد فرا گرفتم و همزمان كتاب الرسائل شيخ انصاري را از آغاز تا انتها در محضر استاد حضرت آيت الله اعتمادي بودم كه تبحر و اسلوب بيان ايشان شاگردان را مجذوب درس مي كرد. در سال 1370 جلد اول كفاية الاصول را از محضر حضرت آيت الله مجد و جلد دوم را از محضر حضرت آيت الله موسوي تهراني بهره بردم. در سال 1372 در آزمون سراسري دانشگاهها در دو رشته حقوق

و اقتصاد نظري در دانشگاه مفيد قم پذيرفته شدم كه به علّت علاقه به رشته حقوق، در اين رشته مشغول به تحصيل شدم. همزمان با دانشگاه در درس فلسفه حضرت استاد مومني شركت كردم و كتابهاي بدايه و نهاية الحكمه و شرح اشارات را از محضر ايشان بهره بردم و در ايام تعطيلي در طول سال تحصيلي دروس جنبي مثل عروض و قافيه و طب سنتّي را از محضر اين استاد فرزانه استفاده مي كردم. پس از اتمام دوره كارشناسي حقوق در سال 1376 در رشته حقوق جزا و جرم شناسي در دانشگاه مفيد پذيرفته شدم و پس از اتمام دوره تحصيل در سال 1380 از پايان نامه كارشناسي ارشد تحت عنوان« انگيزه و تاثير آن در تحقق جرم» با درجه عالي دفاع كردم كه راهنمايي اين پايان نامه را جناب دكتر كوشا و مشاوره آن را جناب دكتر قربان نيا به عهده داشتند و داوري آن به عهده دكتر آشوري بود. در سال 1380 به عنوان پژوهشگر با مركز تحقيقات فقهي قوه قضائيه شروع به همكاري كردم. و در آغاز همكاري پروژه اي تحت عنوان تبيين آداب شرعي اجراي قصاص در جهت اصلاح آيين نامه ماده 293 آيين دادرسي كيفري را انجام دادم كه حاصل آن اصلاح آيين نامه مذكور در سال 1382 بود. هم زمان با اين پروژه در گروه تحقيقات جزائي مركز تحقيقات به امور پژوهشي مشغول شدم. كه حاصل آن مقالات متعددي است كه در مجموعه نظريات مشورتي فقهي كيفري و حقوقي منعكس شده و در آنها به مسائل مبتلابه در قوه قضائيه نظرهاي مشورتي داده شده است. از سال

1383 كه بررسي و آسيب شناسي و اصلاح و بازنگري قانون مجازات اسلامي در دستور كار مركز تحقيقات فقهي قرار گرفته به عنوان پژوهشگر با اين مركز همكاري دارم. از سال 1376 در درس خارج اصول وحيد خراساني و درس فقه حضرت آيت الله شيخ جواد تبريزي شركت مي كنم.

حسني، محمدابراهيم

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيدمحمدابراهيم حسني

محل تولد : تهران

شهرت

تابعيت : ايران

زندگينامه علمي

دوره ابتدائي وراهنمايي تحصيلي را درنور مازندران پشت سرگذاشتم.واز همان آغاز ذائقه ديني ام درمسابقات قرآن و...باكسب امتيازات درسطح استان بروزكرد.براي ادامه تحصيل به تهران آمدم.مقدمات دروس حوزوي ازجمله مبادي العربيه،شرح ابن عقيل،اخلاق وقرآن تخصصي،تاريخ،متون و عقائد اسلامي و..رادركناردروس رايج تحصيلي و علوم روز درمحضر اساتيدي چون دكترچيت سازيان،دكتر جعفر پور،حاج علي اكبري،دكترسعيديان، استادمحفوظي،توجهي، علي اكبراشعري، استادمرحوم حدادي و استادادبيات دكترسيد عبدالمجيدحيرت سجادي(كه توان قلم ورمق حياتم را مديون تعليمات وتشويقات ايشانم)دردبيرستان شهيدمطهري(رشته علوم ومعارف اسلامي)گذراندم.درك محضرعلمي و اخلاقي حضرات آيات امامي كاشاني،امجد،ضياءآبادي وسيبويه (ره) و...آن سالها بسي غنيمت بود..

بعدازديپلم،بسال73باانتخاب،وانگيزه مناسبي كه داشتم،عليرغم قبولي دركنكور،به ادامه تحصيل دروس حوزوي با گزينش اساتيدبرتر درفضاهاي علمي ومعنوي مناسبي چون حوزه علميه امين الدوله ومروي پرداختم.دروس سطوح حوزه ازجمله سيوطي،مغني،لمعتين واصولين،معالم،رسائل ومكاسب وكفايتين رااز محضراساتيدبزرگواري چون افضل نژاد،جوادي افغاني،پورذهبي،مهاجري،علم الهدي،تقوايي،شريف زاده، دكترموسوي اصفهاني،مرحوم پاكتچي،دروازه اي وموسوي تبريزي(رحمهم الله)،ونوارهاي درسي استادصالحي ووجداني دركنارارتباط بامركزمديريت وبرخي اساتيد حوزه علميه قم فراگرفتم.علاوه براين غروب دوشنبه هايي پربارببهانه تنظيم آثار استادبزرگوارآيه الله سيداحمدعلم الهدي خراساني ازمحضرايشان بهره هاي فراواني بردم. آنسالها حضوردرپاي درس اخلاق و مواعظ آيه الله مرحوم حق شناس،مجتهدي(ره)،مهدوي كني وآيه الله مجتبي تهراني نيزبسي ارزشمندوماندگار بود.

محوربرخي فعاليتهاي تبلييي وقلمي

بنده ازسال73تاكنون چنين است:

1-پيگيري نظام مندمطالعات وفيش برداري ازمنابع ومتون ديني ازجمله نهج البلاغه

2- تدوين،ترجمه،بررسي وتاليف كتب ومقالات وارتباط بامراكزپژوهشي وفرهنگي

3-ارائه مقالات به همايش ها،روزنامه هاومجلات علمي وتحقيقي قم وتهران

4- مديريت بروزوبلاگهاي ديني وهمكاري علمي باسايتها وفضاهاي مجازي

5- فعاليتهاي تبليغي درهيئات ومساجدوادارات تهران وشهرستان

حسين خاني، هادي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

هادي حسين خاني

محل تولد : اصفهان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1343/1/1

زندگينامه علمي

پس از اخذ ديپلم رياضي فيزيك از دبيرستان شهيد نبوي منش اصفهان در سال 1362وارد حوزه علميه اصفهان شدم. طي پنج سال حضور در آن حوزه به تحصيل در زمينه هاي ادبيات، فقه، اصول و منطق و همزمان تدريس در زمينه هاي فوق پرداختم. در سال 1366عازم حوزه علميه قم شدم و دروس شرح لمعه، اصول فقه مرحوم مظفر، رسائل، مكاسب، كفايه، بدايه و نهايه را تا سال 1371 به پايان رسانيدم. در اين سال وارد موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره) شده و تحصيل در زمينه فلسفه تعليم و تربيت را آغاز كردم. همزمان تحصيل در دروس خارج فقه و اصول نيز اشتغال داشتم. در سال 1377از پايان نامه مقطع كارشناسي ارشد تحت عنوان" تربيت الگوئي زنان در قرآن "دفاع كردم. در خلال سالهاي 1374تا 1379كه به عنوان معاون نهاد نمايندگي رهبري در دانشگاه علوم پزشكي اصفهان فعاليت مي كردم، فعاليت هاي علمي خود را در قالب تدريس سخنراني بحث گروهي و تحصيل ادامه دادم. از سال 1380پس از بازگشت به حوزه قم تدريس در زمينه هاي گوناگون از جمله موارد زير را آغاز كردم:

فضايل و رذايل اخلاقي، مشاوره،روش هاي تربيت اسلامي،

ازدواج و خانواده، آسيب شناسي تربيت اخلاقي، زبان تخصصي(روان شناسي تربيتي)،تدبّر در قرآن و آداب معاشرت .

در سال 1383در دوره دكتراي روان شناسي تربيتي موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره) پذيرفته شده و تا كنون به تحصيل در اين مقطع اشتغال داشته ام .

حسين زاده، عباس

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عباس حسين زاده

محل تولد : زرند

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1355/8/1

زندگينامه علمي

فروردين سال 1355 شمسي در روستاي باب عبدان از توابع شهرستان زرند كرمان به دنيا آمدم. تحصيلات ابتدايي را تا سال چهارم در همان روستا پشت سر گذاشتم و در سال پنجم ابتدايي به دهستان دشتخاك از توابع شهرستان زرند عزيمت نمودم.

با ورود به دوره راهنمايي عازم شهرستان زرند شدم و دوران راهنمايي و دبيرستان را در شهرستان مذكور به پايان رساندم و در سال 1373 در رشته رياضي و فيزيك فارغ التحصيل گرديدم در سال 1374 با قبولي در آزمون ورودي حوزه علميه به قم آمدم و در مدرسه علميه امام مهدي موعود (عج) واقع در نيروگاه دروس حوزوي را آغاز نمودم.

دروس مقدماتي و ادبيات عرب را به مدت سه سال در مدرسه فوق الذكر به پايان رساندم و سال چهارم وارد مدرسه علميه معصوميه (س) شدم و ادامه دروس مقدماتي را تا سال ششم در آن مدرسه تكميل كردم.

در طول سه سال كه در مدرسه معصوميه مشغول به تحصيل بودم در كنار دروس اصلي حوزه مكالمه عربي را به صورت تخصصي فرا گرفتم و در طول اين مدت مقالات متعددي به زبان عربي به رشته تحرير در آوردم كه دو مقاله در مجله تخصصي «النافذه» به

چاپ رسيد.

بعد از اتمام دروس مقدماتي ، دروس سطح را در مدرسه آيةالله گلپايگاني آغاز نمودم و از محضر اساتيدي چون حجةالاسلام و المسلمين حضرات آقايان فقيهي، تهراني، حسيني، ديباجي اصفهاني، طاهري مازندراني، خسروشاهي و ديگران كسب علم نمودم و از علوم وافر و اخلاقيات آن اساتيد بهره بردم در كنار دروس سطح و اصلي حوزه هم زمان در رشته تخصصي تبليغ مشغول به تحصيل شدم و در سال 1384 در رشته كارشناسي تبليغ فارغ التحصيل گرديدم و پس از آن در كارشناسي ارشد تبليغ ادامه تحصيل دادم هم اكنون در دروس خارج فقه و اصول از محضر حضرات آيات وحيد خراساني و مكارم شيرازي (حفظه الله) بهره مي برم.

علاوه بر تحصيل در رشته تخصصي تبليغ دوره آموزشي روايت سيره شهدا و دوره مديريت مسجد را فرا گرفتم و به عنوان يكي از محققان مركز مطالعات و پژوهش هاي فرهنگي حوزه علميه قم به سؤالاتي كه از آن مركز دريافت مي كنم پاسخ مي گويم و در كنار دروس حوزوي به امر تحقيق و پژوهش و تبليغ مي پردازم و به شكر خدا از سال 1379 كه ملبس به لباس مقدس روحانيت گرديدم در ايام تبليغي توفيق تبليغ دين و نشر احكام الهي را در شهرها و روستاهاي مختلف كسب كرده ام و با اقشار مختلف جامعه در ارتباط بوده ام.

ان شاء الله همه ي اين فعاليت ها مورد قبول درگاه الهي قرار گيرد. والسلام عباس حسين زاده.

حسين زاده، علي محمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

علي محمد حسين زاده

محل تولد : آبادان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1341/1/1

زندگينامه علمي

آبادان، جايي بود كه در سال

1359 ديپلم گرفتم، عشق فراگيري به معارف دين من را به كيلومترها آن طرف تر، به قم كشاند. در ابتدا در مدرسه رسالت مشغول به تحصيل شدم، اما چند ماهي از شروع درس نگذشته بود كه آژير جنگ نواخته شد. وظيفه و تكليف شرعي خود ديدم كه به جبهه بروم، حدود سه سال پي در پي در منطقه جنگي حضور داشتم.در سال 1362 مجدد به قم بازگشتم مقدمات را در مدرسه رضويه و دوره سطح را در نزد اساتيد بزرگواري همچون هادوى، آل غفور، استادى، طاهري خرم آبادى، شب زنده دار، پايانى، اعتمادى، گنجي و غيره گذراندم و از حضور آنان حداكثر استفاده را بردم.بعد از آن يك دوره خارج اصول و برخي از مباحث فقهي را در نزد آيت الله سبحاني دام عزه فراگرفتم در ضمن در درس خارج فقه و تفسير آيت الله جوادي آملي دام عزه شركت داشتم و بهره هاي فراوان از آن بردم.در سال 1376 به دوره تخصصي كلام رفتم و در سال 1380 با نمره عالي فارغ التحصيل شدم و پايان نامه سطح چهار را به نام «رابطه فقه و كلام» دفاع كردم فعاليت پژوهشي خود را از سال 1369 آغاز كردم و در مراكز متعددي همچون مركز تحقيقات جامعه مدرسين، پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامى، مركز مديريت خواهران و موسسه امام صادق(ع) بوده ام. آثاري از آنها به چاپ رسيده است. از سال 1374 تاكنون در دانشگاه هاي مختلف به عنوان استاديار گروه معارف اسلامي و در حوزه هاي علميه مختلف تدريس نموده ام.

حسين زاده، محمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد حسين زاده

محل تولد : قم

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1340/1/1

زندگينامه علمي

محمد حسين زاده در مرداد

1340 در شهر مقدس قم به دنيا آمد . پس از اتمام دوزه راهنمايي حدود سالهاي 1353.54دروس حوزه را دنبال كرد و در طي پنج سال و اندي در سال 1359 توانست به درس خارج فقه و اصول راه يابد . در دوره تحصيل سطح علاوه بر دروس رايج . فلسفتنا . اقتصادنا. عربي جديد . انگليسي و نيز اخلاق و تفسير را در محضر اساتيدي فرهيخته آموخت . فقه و اصول را در مقطع عالي سطح از محضر بزرگاني همچون آيت الله پاياني و آيت الله اعتمادي و آيت الله قافي فرا گرفت . از سال 59تا 74 به مدت 15 سال در درس خارج فقه و اصول اساتيد بر جسته اي چون حضرات آيات عظام مظاهري . شبيري زنجاني . و... مشاركت فعال داشت در طول تحصيل و پژوهش به طور مستمر در دروس اخلاق و فلسفه و تفسير و عقايد حضرت آيت الله مصباح شركت كرد و از آغاز تحصيلات حوزوي بلكه پيش از آن از راهنمايي هاي معظم له بهره بسياري برد به علاوه او در درس هاي اسفار حضرت آيت الله جوادي نيز چند سالي حضور داشت و از دروس عرفان ايشان نيز استفاده كرد . حدود سال 1365 به عضويت در گروه تخصصي فلسفه باقرالعلوم(ع) به رياست استاد مصباح در آمد و به تحقيق در حوزه فلسفه پرداخت . از جمله ثمرات اين تلاش آماده ساختن درس هاي اسفار ج 6 و نيز شناخت شناسي استاد آيت الله جوادي آملي بود در سال 1371معادل دكتراي فقه و اصول معارف مدرك داخلي موسسه امام خميني و بالاخره دكتراي

معرفت شناسي را از حوزه دريافت نمود. در سال 1369براي شركت در كنفرانس مربوط به فلسفه و نيز گذراندن دوره اي غرب شناسي . همراه با هيئتي به كانادا مسافرت كرد. دولت آمريكا از دادن ويزا خودداري كرد و نتوانستند در آن نشست شركت كنند . اما دوره ذكر شده در كانادا برگزار شد. در سال 1374 علاوه بر تحقيق در رشته فلسفه در بنياد باقر العلوم . تدريس خارج فقه و اصول را شروع كرد كه تاكنون ادامه دارد . در سال 1377 عضو هيئت علمي گروه فلسفه موسسه امام خميني(ره) گرديد . او اكنون در سمت دانشيار به پژوهش و تدريس اشتغال دارد.

حسين زاده، محمدعلي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد علي حسين زاده

محل تولد : هشترود

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1340/1/1

زندگينامه علمي

دوران ابتدائي را در مكتب خانه هاي زادگاهم سپري كرده و در تايخ 1/2/1353 جهت تحصيل علوم ديني وارد حوزه علميه قم شدم. ضمن تحصيل دروس حوزوي به دروس جديد نيز پرداختم. در سال1369 با دفاع از پايان نامه خود از مقطع كارشناسي ارشد در دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران مركز فارغ التحصيل شدم و دروس حوزه را تا دو سال خارج فقه و اصول ادامه داده و در سال 1368 به تهران عزيمت كردم.از سال 1368 به تدريس دروس معارف در دانشگاههاي تهران، علامه طباطبائي، پليس و آزاد اسلامي پرداختم و در كنار كارهاي اجرائي و تدريس و امامت ،به نوشتن مقالات و ترجمه و تاليف و جزوات درسي نيز اشتغال داشتم.در حوزه علميه قم از محضر اساتيد معزز آقايان: شماعي همداني، هاشمي تبريزي، وجداني فخر، عبائي

خراساني، موسوي خرم آبادي، اعتمادي، ميرزا محسن دوزدوزاني، سيد علي محقق داماد، راستي كاشاني، آيت الله مكارم شيرازي و آقاي ميرزا جواد تبريزي و ... بهره مند شدم.از سال 1365 تبليغ دين مقدس اسلام را شروع و اكنون نيز در حد توان به تبليغ دين اسلام مشغول مي باشم.

حسين زاده، منصور

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محقق، روزنامه نگار.

تولد: 4 بهمن 1320، بجنورد.

درگذشت: 4 بهمن 1368، تهران.

منصور حسين زاده تحصيلات عالى خود را در دانشكده ى علوم ارتباطات اجتماعى به پايان رسانيد. مدتى در مدارس شهرستان بجنورد به آموزگارى پرداخت. در سال 1335 براى معالجه ى بيمارى كليوى و پيوند كليه راهى آمريكا شد و پس از انقلاب اسلامى در سال 1358 به ايران بازگشت و در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى مشغول به كار شد. از سال 1362 در روزنامه ى «كيهان» مشغول شد و به كار روزنامه نگارى پرداخت. به عنوان يك روزنامه نگار و محقق با سرويس فرهنگى- هنرى روزنامه «كيهان»، «كيهان بچه ها»، «كيهان فرهنگى» و «كيهان علمى» همكارى داشت و نتايج بخشى از مطالعات تحقيقى خود را نيز در شماره هاى مختلف «كيهان سال» ارائه كرد.

در آبان ماه 1368 به عنوان مأمور از روزنامه ى «كيهان» به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى منتقل شد تا به تلاش هاى مستمر خود براى نشريه اى تخصصى در زمينه ى روزنامه نگارى عينيت بخشد. وى در واقع بانى نشر فصلنامه ى مطالعاتى و تحقيقاتى در وسايل ارتباط جمعى به نام «رسانه» شد كه از سوى مركز گسترش آموزش رسانه ها پس از فوت وى از سال 1369 انتشار يافت.

از جمله آثار وى مى توان به اين عنوان ها اشاره نمود: تاريخ مجلات كودكان و نوجوانان (اين كتاب در دهمين دوره ى كتاب سال جمهورى اسلامى ايران به عنوان كتاب

برگزيده اعلام شد) و چاپ «قصه ى انسانها» در «كيهان بچه ها».

برگرفته از كتاب :گلزار مشاهير

حسين مقدم، يحيي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد يحيي حسين مقدم

محل تولد : نكاء

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1329/1/1

زندگينامه علمي

بعد از گذراندن دوره مكتب خانه در روستاي محل ولادت (سوچلما از توابع شهرستان نكاء) وارد حوزه علميه رستمكلأ (از توابع شهرستان بهشهر مازندران) شدم و از محضر آيت الله ابوالحسن ايازي تا سال 1349 شمسي استفاده كردم، دوره مقدمات و قسمتي از لمعين و معالم الاصول را در آن حوزه خواندم.

و در سال 1349 هجري شمسي روز شهادت امام همام موسي بن جعفر(ع) وارد حوزه علميه قم عش آل محمد(ص) صانها الله عن الحوادث شدم و دروس سطح را در محضر اساتيد بزرگواري كه قبلاً نام آنها ذكر شده تلمذ نمودم. تا اينكه از حدود سال 54 و 55 در درس خارج آيت الله العظمي ميرزا هاشم آملي و آيت الله مكارم و آيت الله مشكيني و اساتيد ديگري كه نام آنها را قبلاً ذكر كرم شركت نمودم. و مدت سه سال بعد از پيروزي انقلاب در موسسه در راه حق از محضر آيت الله مصباح يزدي استفاده كردم.

لازم به ذكر است در ايام تابستان قبل از پيروزي انقلاب اسلامي ايران و بعد از آن تا سال 1363 هجري شمسي در روستاي بادالسبر از توابع شهرستان نكاء در محضر آيت الله سيد خليل محمدي بادالسبري مشغول تحصيل بوده و در ضمن تدريس نيز مي نمودم.

حسين نژاد خاكي، يوسف

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

يوسف حسين نژاد خاكي

محل تولد : ---

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد

زندگينامه علمي

وضعيت تحصيلات كلاسيك : دوران ابتدايي و راهنمايي تا اوّل دبيرستان را قبل از ورود به حوزه علميّه طي كردم . از

سال 1367 در كنار سال دوم حوزه به تحصيلات متوسطه نيز مشغول شدم و سال 1370 در رشته فرهنگ و ادب ديپلم گرفتم . دوران دوم تا چهارم دبيرستان را درشهر مقدّس قم به صورت متفرقه گذراندم . در سال 1380 با مدرك كارشناسي حوزه وارد دانشگاه تربيت مدرس قم شدم و تا دي ماه 1384 پايان نامه را نيز در موضوع رابطه عرفان ، اخلاق و توسعه به اتمام رساندم و انشاء الله به زودي از آن دفاع مي كنم .وضعيت تحصيلات حوزوي : در سال 1366 در امتحان ورودي حوزه علميّه قم قبول شدم . از سال 66 تا 75 ده سال دروس سطح را گذراندم . از ابتدا در مدرسه رضويه حجره داشتم ؛ در دوران سطح نزد اساتيدي مانند زيبايي نژاد ، صفايي بوشهري ، فاضل ، عليدوست ، اسحاق نيا ، مغيثه ، محمدي خراساني ، اشتهاردي و .... شاگردي كردم . از سال 1375 تا سال 1382 در درس خارج آقايان عظام حضرت آيت الله العظمي وحيد خراساني و آيت الله العظمي شيخ جواد تبريزي و آيت الله سبحاني و حجت الاسلام و المسلمين سيّد محمّد مهدي ميرباقري شركت كردم .تحصيلات و تخصص هاي تجربي : از سال 1371 تا كنون در دفتر فرهنگستان علوم اسلامي قم ، به صورت هم عرض سه كار تدوين ، اجرايي و آموزشي انجام داده ام . ضمن يادگيري تدوين اوليه جزوات (پياده كردن نوار، ويرايش علمي ، فهرست زدن و ...) به تدوين چند مقاله و كتاب پرداخته ام . در كار آموزشي از سال 71 تا 76 دوره عمومي

(معادل كارشناسي) و دوره عالي (معادل كارشناسي ارشد) مباحث آموزشي فرهنگستان را گذرانده ام . در كار اجرايي چند سال سابقه مسووليت آموزشي اين مركز را دارم . ضمنا در آموزش فرهنگستان از سال 77 تا كنون سابقه تدريس نيز دارم و به آمورش تدوين نيز پرداخته ام و جزواتي نيز در زمينه آموزش و ويرايش ، فهرست و روش پياده كردن نوار دارم .شركت در همايش ها و جلسات علمي : به لطف خداوند حدود 2 سال است كه پس از بيانات مقام معظم رهبري در دانشگاه ها مانند دانشگاه صنعتي اصفهان , دانشگاه امام حسين (ع) تهران و ... به عنوان سخنراني علمي و يا به عنوان استاد معين كميسون هاي علمي از طرف دفتر بسيج دانشجويي تهران يا دفتر جنبش نرم افزاري دفتر تبليغات دعوت مي شود .

حسينعلي پور، حميد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حميد حسينعلي پور

محل تولد : جلفا

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1334/1/1

زندگينامه علمي

سال 1346 هجري شمسي به تبريز آمدم و در مدرسه طالبيه تبريز زير نظر حجة الاسلام آقاي وثوقي به دروس حوزوي مشغول شدم (آقاي وثوقي هم اكنون از اساتيد حوزه هاي علميه تبريز هستند) جامع المقدمات، باب رابع مغني، حاشيه، معالم و بخش اوامر قوانين ميرزاي قمي را در تبريز خواندم. در سال 1349 به قم آمدم و از آن زمان تاكنون در قم هستم. اولين استادم آية الله علوي گرگاني بود كه در درس شرح لمعه او حاضر مي شدم و در درس لمعه آية الله محفوظي هم شركت كردم و بقيه را از آقاي شيخ علي پناه اشتهاردي درس گرفتم. استاد رسائل و مكاسب

و كفايه ام آقايان ميرزا يدالله و حاج ميرزا محسن دوزدوزاني بودند. از افراد ديگري هم اين كتابها را درس گرفته ام، لكن عمده اين حضراتند. از سال 1358 در درس خارج آيةالله تبريزي و نوري شركت كردم در درس آية الله نوري همداني فقط چهار سال شركت داشتم ولي در درس آية الله تبريزي بيش از 12 سال مرتب نشسته ام. شرح منظومه را از آية الله شيرازي انصاري خواندم. نهاية الحكمه را از آية الله مصباح خوانده ام. شرح اشارات جلد دوم و سوم را از آية الله حسن زاده آملي درس گرفته ام. شرح فصوص قيصري و مصباح الانس را نيز از ايشان خوانده ام. سه جلد اول، دوم و سوم اسفار را هم از ايشان درس گرفته ام. بخشي از جلد 6 و 7 را از آية الله جوادي آملي تلمذ كرده ام. تمهيد القواعد را از آية الله جوادي آملي خوانده ام. دروس عرفان و فلسفي را با توضيحات كامل، يادداشت دارم. همه دروس اعتقادي آية الله سبحاني را گذرنده ام و در درسهاي اعتقادي پنجشنبه هاي آية الله مكارم شيرازي شركت مي كردم و در امتحان پاياني اين دروس، با نمره خوب قبول شدم و به همين مناسبت براي ما جوايزي در نظر گرفته و جوايزي هم اكنون با مهر مدرسه اميرالمؤمنين موجود است. در يك دوره دو ماهه دروس حضرات اساتيد در مدرسه حقاني پس از انقلاب اسلامي شركت كردم. برخي از اساتيد آن كلاسها عبارت بودند از:

آيةالله نوري همداني، آيةالله تسخيري كه درباره ماركسيسم تدريس مي كرد، آقاي سيدمنيرالدين هاشمي شيرازي كه درس اقتصاد مي گفت، آقاي خاك كه درباره سازمان مجاهدين خلق(منافقين) تدريس مي كرد و...

حسيني ادياني، مسلم

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد مسلم

حسيني ادياني

محل تولد : قائم شهر

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1334/1/1

حسيني ارسنجاني، محمدحسن

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيدمحمدحسن حسيني ارسنجاني

محل تولد : قم

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1329/1/1

زندگينامه علمي

جمعي از اساتيد سطوح عاليه ، تفسير ، فلسفه ، منطق و كلام : آيات عظام سلطاني، فاضل لنكراني و آيات حسيني ارسنجاني ، حاج شيخ يحيي انصاري ، سيد محمد كاظم آيت الهي ، خزئلي ، مشكيني ، ستوده ، جوادي آملي ، مجد الدين محلاتي ، دوزدوزاني ، شب زنده دار ، و كريمي جهرمي ؛ اساتيد خارج فقه و اصول ، آيات عظام : گلپايگاني(ره) (5 سال فقه) ، مرتضي حائري يزدي (ره) (5 سال فقه) ، حسينعلي منتظري (15 سال فقه) ، هاشم آملي (ره) (4 سال اصول) . تدريس سيوطي ، معالم و لمعتين و نهج البلاغه .

حسيني اسحاق نيا، رضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد رضا حسيني اسحاق نيا

محل تولد : تربت حيدريه

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1342/1/1

زندگينامه علمي

سيّد رضا حسيني اسحق نيا در اوائل سال 1342 ه.ش در خانواده اي مذهبي ديده به جهان گشوده و اولين جرقه هاي علاقه به دين را پدرم مرحوم حاج سيّد محمود اسحق نيا كه عمري را به نيكنامي سپري نمود و «عاش سعيدا و مات سعيدا» با تربيت عملي خود ضمير صاف كودكانه من را روشن نمود. پدر بزرگ اينجانب مرحوم حاج سيّد احمد فرزند حاج سيّد اسحق از دوستان صميمي مرحوم حاج آخوند ملا عباس تربتي بوده است چنان كه در كتاب فضيلت هاي فراموش شده به قلم فرزند برومند وي كه خود نيز ستاره اي است كه از اين شهر در آسمان علم و معرفت درخشيده يعني خطيب

دانشمند مرحوم حاج شيخ حسن علي راشد، به آن اشاره شده است و به شهادت اشخاص با اطلاع و مورد وثوق از معدود كساني بوده كه مرحوم حاج آخوند در منازل ايشان غذا تناول مي نموده است.

از سن شش سالگي به مدّت دو سال در مكتب آقاي حاج معلم، قرآن و دروس متداوّل در مكتب خانه هاي قديمي را فرا گرفته و سپس تحصيلات جديد را از كلاس سوم آغاز نموده و مقطع ابتدايي را در دبستان بيهقي و دوران راهنمايي را در مدرسه راهنمايي علي تمدن و دوران دبيرستان را در دبيرستان رازي شهرستان گذارندم. تقريباً همزمان با پيروزي انقلاب شكوهمند اسلامي فرا گيري علوم حوزوي را در كنار دروس دبيرستان حدود بيش از 2 سال در مدارس علميّه مرحوم هراتي و مرحوم فولاد شروع نموده و سپس بعد از اخذ مدرك ديپلم در سال 1360 هجري شمسي براي ادامه تحصيل به حوزه مقدسه علميّه قم هجرت نمودم.

و بنا به گفته پير هرات خواجه عبد الله انصاري كه «الهي دود از آتش چنان نشان ندهد و خاك از باد كه ظاهر از باطن و شاگرد از استاد» چون هر كس كه داراي چيزي شده است آن را از استاد كسب نموده است، لذا از اين فرصت استفاده نموده و به ذكر اساتيد بزرگوار كه از خرمن پر فيض آنها به فراخور استعداد و قابليت خويش خوشه چيني نموده ام پرداخته و از اين راه سپاس فراوان خود را نثار ساحت مقدس ايشان مي نمايم. مقدمات حوزوي از قبيل ادبيات عرب و منطق و بلاغت و مقداري از سطح را در تربت در محضر اساتيدي

چون حجج اسلام آقايان حاج شيخ احمد معلم و حاج آقا سعيدي، حاج سيّد علي آقا رباني آموخته و بيشترين استفاده را از حوزه درس جناب حجت الاسلام و المسلمين حاج آقا رحماني نمودم كه تلاش جدي و مستمر و شور و نشاط ايشان در طريق تعليم به طلاب اعجاب آور و تحسين برانگيز مي باشد. در اواخر مدّت تحصيل در تربت حيدريه علم كلام و مقداري از فلسفه را خدمت مرحوم حجت الاسلام و المسلمين حاج شيخ صدر الدين رباني با وجود كسالتي كه داشتند قرائت نمودم و از آن زمان تا كنون سخت تحت تاثير معنويت آن مرحوم قرار دارم. وي به خاطر كسالت هاي متعدد و شديدي كه اواخر حيات پر بركت خود داشت و هم چنين ابتلائات گوناگون به حق، مصداق «البلاء للولاء كاللهب للذهب» بود يعني:

پس از عزيمت به حوزه علميّه قم ، بقيه دوره سطح و سطح عالي را در محضر اساتيدي چون حجج اسلام آقايان حاج سيّد احمد طباطبايي تربتي و حاج آقا قاضي زاده تربتي و حاج شيخ مصطفي اعتمادي تبريزي سپري نموده و حدود ده سال در دروس خارج فقه و اصول حضرات آيات عظام: فاضل لنكراني و حاج شيخ جواد تبريزي و وحيد خراساني شركت نمودم. در كنار فراگيري دروس عمومي حوزه در دروس تخصصي فلسفه و عرفان به مدّت هيجده سال حضور پيدا كرده و گر چه در محضر اساتيد بزرگ در اين رشته مانند آيت الله حسن زاده آملي مقداري تلمّذ نموده ام و ليكن عمده استفاده من در فن مزبور از محضر آيت الله انصاري شيرازي بوده است تقريباً از همان شروع

به تحصيل علوم دينيه، در جنب آن به تعليم طلاب نيز اشتغال داشته ام و اينك هم به تدريس معقول و منقول درسطح عالي در حوزه علميّه قم مشغول مي باشم. در كنار تحصيل و تدريس احياناً به كار تأليف نيز پرداخته ام و آنچه تاكنون به زيور طبع آراسته شده دوره علم منطق تحت عنوان منطقيات در چهار مجلد است كه شرح مبسوطي بر يكي از متون قديمي در اين رشته مي باشد.آنچه در اين سطور به رشته تحرير در آمده شمه اي از بحار بيكران الطاف و توفيقات خداوندي است كه به اين بنده نا چيز ارزاني فرموده است. از سال 78 تا كنون علاوه بر تدريس درحوزه مباركه قم هفته اي يك روز در تهران مقطع كارشناسي ارشد رشته عرفان به تدريس اشتغال دارم و نيز مسووليت علمي مقالات بخش فلسفه و كلام دايره المعارف قرآن كريم را عهده دار مي باشم. ضمنا گواهي علمي سطح چهار حوزه را دارم.

حسيني اشكوري، علي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد علي حسيني اشكوري

محل تولد : مشهد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1337/1/1

زندگينامه علمي

سيّد على حسينى اشكورى در سال 1337 هجرى شمسى در خانواده اى روحانى در مشهد مقدس چشم به جهان گشود. پدرش مرحوم آيت ا... سيّد محمد اشكورى از عالمان ربانى و فيلسوفان عارف و يكى از چهره هاى برجسته زهد و تقوى به شمار مى رفت و جد پدرى ايشان مرحوم آيت ا... سيّد اسد الله اشكورى از رجال برجسته علم و از پيشوايان عصر خويش بود. جد مادريشان آيت الله سيّد محمّد باقر فيض است. نامبرده پس از گذراندن دوره

ابتدايى وارد حوزه علميّه نجف اشرف شد و دوره مقدّمات ، سطح و سطح عالى را طى نموده و به درس خارج استادان بزرگ و نام آورى چون آيت الله شهيد سيّد محمّد باقر صدر راه يافت پس از آن در حوزه علميّه قم از محضر علما و مراجع بزرگ همچون آيات عظام حاج آقا رضا صدر ، كوكبى، سيّد عباس خاتم يزدى،وحيد خراسانى،گلپايگانى (قدس سره)و منتظرى بهره بسيار برد. وى هم اكنون يكى از چهره هاى علمى حوزه و از محققان، نويسندگان و اساتيد حوزه و دانشگاه مى باشد. او از آغاز نوجوانى و در سالهاى پيش از انقلاب همواره با نهضت اسلامى و همگام با انقلابيون در صف مبارزان قرار گرفت و براى آرمانهاى آن از هيچگونه فداكارى دريغ نورزيده و در همين راستا توسط حزب بعث عراق دستگير و شكنجه هاى فراوانى متحمل شد و همواره طرفدار آزادى و آزادانديشى بوده است وى دفاع از انقلاب و اصول آن و دفاع از زجر كشيدگان و پايه گذاران نهضت بزرگ اسلامى و محرومان و پاسدارى از آزاديهاى مشروع مردم و دست آوردهاى انقلاب را وظيفه خويش مى شمارد.

حسيني اصفهاني، مرتضي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد مرتضي حسيني اصفهاني

محل تولد : اصفهان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1334/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب پس از گذراندن دوران دبستان و دبيرستان در زمان سيكل دوم (قبل از ديپلم) بود كه با وضعيت نامناسب مدارس در دوران شاهنشاهي در سال 1351 – 1352 دروس مدارس را ترك گفته و يك مرتبه عشق دروس حوزوي و تحصيل علم در من زنده شد. با علاقه وافري در كنار دروس كلاسيك

درس جامع المقدمات را به طور خصوصي نزد استادي شروع به خواندن كردم و كم كم به حوزه علميه در اصفهان ، مدرسه ذوالفقار پاي گذاردم. اساتيد بزرگواري مانند آيت الله حسن امامي، استادبزرگوار حاج آقا فقيه(حاج شيخ علي اكبر)، استاد بزرگوار حاج آقا صحبت ابطحي و ديگر اساتيد را تلمذ نموده و كتابهاي ادبيات و دوره سطح تا لمعتين را در آن مدرسه به اتمام رسانيدم. آنگاه به حوزه علميه قم مشرف شديم كه حدود 1357 بود. و بقيه كتب دوره سطح را از رسائل و كاسب و منطق مظفر و معالم الديني تا به دروس خارج فقه و اصول را به طور پيوسته در كنار اساتيد بزرگوار همانند مرحوم آيت الله ستوده، آيت الله اعتمادي- دوزدوزاني – مظاهري- غير خواندم و كم كم در دروس خارج فقه و اصول آيات عظام فاضل لنكراني- مكارم شيرازي – مرحوم حاج شيخ جواد آقا تبريزي – وحيد خراساني- نوري همداني- شركت ميكردم و البته دروس جنبي ديگر همانند تفسير – علم رجال- مباحث كلامي و دروس ديگر را به طور جزوه ها و غيره را اشتغال داشتيم و در امتحانات حوزه شركت داشتيم. بعد از حضور در دروس خارج در كنار آن به حضور در مجالس تفسير علاقه وافري داشتم . در جلسه تفسير آيت الله خزعلي شركت داشتم و با عشق به آن درس و عمق در آن به حفظ قرآن مشغول شدم و بيشتر قرآن را حفظ كرده و در كنار آن عشق به تفسير در بنده زنده شد. كه نخست بيشتر تفسير نمونه را به طور كامل مطالعه كردم براي اينكه حفظ آيات

در ذهن بنده بيشتر استقرار يابد. آنگاه مجموعه تفسير الميزان را مطالعه عميق نمودم و از آن نسخه برداري كردم. پي بردم برخي از مقالاتي هست كه بايد از قرآن استخراج شود ، در اينجا زمينه با عشق وافري كه داشتم برخي از مقالات را استخراج نمودم از قبيل : توحيد نظري، و عملي ، يهوديت و مسيحيت ، ولايت و امامت، هنر و ديگر مقالات كه در قرآن زياد بر آن تكيه شده و در همين دوران بود كه كتابهاي نوشته شده تا كنون به حدود 45 عدد ميرسد و بيشترين و بلكه همه آنها دقيقا در خصوص دردها و امور مبتلابه مردم است و حتي برخي از اساتيد با نظارت بر آنها اظهار داشته اند كه شما دقيقا روي دردهاي محسوس و ملموث جامعه قلم ميزنيد. اميدوارم خداوند با منتي كه بر بنده حقير نموده منت خودرا از بنده حقير دريق ندارد تا بتوانم دينم را به اسلام و مسلمين ايفا بنمايم . از همكاري و لطف شما در اين زمينه كه بنده حقير را تفقه نمود، به كمال تشكر و قدرداني مي نمايم . والسلام

حسيني ايمني، علي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد علي حسيني ايمني

محل تولد : بابل

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1351/1/1

زندگينامه علمي

در سال 1368 وارد حوزه علميه فيضيه مازندران در شهرستان بابل شدم در سال 1374 به حوزه علميه قم آمدم ، تاپايه دهم حوزه را در كتبي و شفاهي در سال 1379 امتحان دادم و قبول شدم و از آن سال تاكنون مشغول گذراندن درس خارج هستم . سال 1377در دانشگاه مفيد قم پذيرفته شدم و

سال 1381 در رشته حقوق در مقطع كارشناسي از آنجا فارغ التحصيل شدم و از همان سال با مركز پژوهش هاي اسلامي صدا و سيما ، در بخش ماهنامه ادبي اشارات ، به عنوان سر دبير اين ماهنامه همكاري مي كنم . در نشريات ديگر اين مركز هم مقاله داده ام كه به چاپ رسيده است و اشعار و نوشنه هاي ادبي ام نيز به صورت پرا كنده ، در نشريات مختلف كشور به چاپ مي رسد .

حسيني بهشتي، محمدرضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد محمدرضا حسيني بهشتي متولد 1336 در قم است. بعد از دوره دبيرستان به تهران آمده و پس از سه سال و نيم تحصيل رشته پزشكي آن را رها مي كند. به علت علاقه اش به علوم اسلامي، با بازگشايي دانشگاه ها تغيير رشته مي دهد و به سراغ رشته فلسفه غرب مي رود. در دانشكده ادبيات و علوم انساني دانشگاه تهران دوره كارشناسي و كارشناسي ارشد را مي گذراند. پايان نامه كارشناسي ارشد را در مورد مونادولوژي لايب نيتس مي نويسد. براي دوره دكترا به آلمان مي رود و از سال 1360 تا 1366 در آلمان تحصيل مي كند. در سال 1366 به ايران بازمي گردد و از همان سال در گروه فلسفه دانشگاه تهران تدريس فلسفه را آغاز مي كند.

گروه : علوم انساني

رشته : فلسفه

والدين و انساب : سيد محمد رضا حسيني بهشتي فرزند شهيد بهشتي است.او درباره پدرش مي گويد: «آنچه را كه مي توانم به عنوان عصاره اي كه در ذهنم از ايشان باقي مانده است بيان دارم اينست كه در بيست و چند سال تماس مداوم من با آن شهيد او را

به تمام معني ( مؤمن ) يافتم. دردل او و انديشه او و عمل و كردار او هر چه بيشتر دقيق مي شدي آثار اين روشني و گرماي ايمان را بيشتر حس مي كردي و جوشش عشق به خدا و خدمت به خلق خدا را كه از وراي پندار و گفتار و كردارش حس و لمس مي شد ، ناخودآگاه مرا به سوي شخصيت ايشان جذب مي كرد و مي كشيد. «آيت الله شهيد بهشتي» سراپا عرفان بود ، اما عرفاني بي هياهو كه اثر عميق خويش را در شيوه برخورد ايشان با مسائل و مشكلات و دشواري هاي راه بخوبي مي توانستيم ببينيم . آنچنان ايمان در دل او رسوخ داشت كه در اين چند سال نديدم كه هيچ حادثه اي او را حتي اندكي به تزلزل وادارد و براستي كه هيچ حادثه اي او را حتي اندكي به تزلزل وادارد.» و به راستي كه محمد رضا بهشتي بي آن كه هويت مستقل خويش را از دست داده باشد،اين صفات پدر را در خويش زنده نگاه داشته و پرورانده است.

تحصيلات رسمي و حرفه اي : _ تحصيلات ابتدايي و متوسطه در زادگاه _ تحصيلات نيمه تمام در رشته پزشكي _ دريافت كارشناسي فلسفه از دانشگاه تهران _ دريافت كارشناسي ارشد فلسفه از دانشگاه تهران _ عزيمت به آلمان براي ادامه تحصيل _ دريافت دكتراي فلسفه از دانشگاه هامبورگ آلمان 66-1360 _ آشنايي با زبان هاي عربي، آلماني، انگليسي و اندكي يوناني و لاتيني

مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : _ مدير مؤسسه مطالعاتي تاريخ خاورميانه از 1365 تا 1369 _ مدير مؤسسه پژوهشي

فرهنگي «نوارغنون» از 1377تاكنون _ عضو پيوسته فرهنگستان هنر _ مسئول گروه فلسفه فرهنگستان هنر _ عضو هيأت امناي مؤسسه مطالعات اجتماعي (وزارت علوم و تحقيقات و فناوري) _ عضو هيأت امناي پژوهشگاه علوم انساني _ عضو هيأت امناي مؤسسه انجمن و حكمت

فعاليتهاي آموزشي : تدريس در دانشگاه تهران گروه فلسفه از سال 1366 تا كنون

مراكزي كه فرد از بانيان آن به شمار مي آيد : بعد از بازگشت از آلمان فعاليت هاي پژوهشي اش را روي فلسفه متمركز مي كند. پس از مدتي با همكاري دوستانش مؤسسه پژوهشي نو ارغنون را تأسيس مي كند. به غير از مقالات مختلفي كه در مجله هاي تخصصي يا در مطبوعات منتشر كرده، گاه شمار تاريخ معاصر خاورميانه با همكاري او منتشر شده است.

آرا و گرايشهاي خاص : سيد محمدرضا حسيني بهشتي با اشاره به اين كه مفهوم طبيعت به عنوان نرم و جهت دهنده در عرصه زندگي اجتماعي و فردي است اعتقاد دارد:« مفهوم طبيعت در پيوند با دو مفهوم خدا و انسان قرار دارد كه هر سه اين مفاهيم نقش مؤثري در تلقي ما از خود و موجودات پيرامون ما دارد . اگر ما به مواجهه انسان و طبيعت نگاه كنيم. ما پيش از سه دهه اخير با سه نوع مواجهه روبرو بوديم يكي مواجهه نظري با طبيعت كه انسان كنجكاو مي خواهد به شناخت طبيعت بپردازد و نظر به طبيعت كند . در آغاز اين نگاه به طبيعت و عالم ممكن است با اين هدف صورت بگيرد كه خود نگرش طبيعت به عنوان بالاترين ارزش تلقي مي شود يعني نظر به خاطر

نظر صورت مي گرفت و ايده آل دانش نظري در يونان باستان نظر براي نظر بود . در سده هاي ميانه نظر به عنوان نظر ديگر ارزش ندارد و اگر نظر در خدمت ايمان قرار مي گرفت ارزش داشت و شيخ بهايي نيز مي گفت از صفحه دل هر علمي را كه در جهت رستگاري نيست پاك كنيد كه اين همان نگاه ارسطويي است. در عصر جديد اتفاق عجيبي در حال افتادن است و آن اين كه دانش نظري در خدمت غايات عملي انساني قرار مي گيرد يعني در جهت سعادت مادي انسان است و بيكن معتقد است همه مشكلات از جهل است يعني ما نمي توانيم آينده را پيش بيني كنيم و آن را در جهت غايات خود قرار دهيم .» بهشتي با اشاره به اين كه در عهد باستان انسان نمي توانست آقا و سيد طبيعت باشد ولي در دهه هاي اخير تاريخ نگاري علم يعني نگاه علم هم به خودش عوض شده است مي افزايد:« بيكن معتقد است طبيعت، در اختيار ماست به شرطي كه حرف از آن بيرون بكشيم وگرنه جواب نخواهد داد و ضربه اي كه مي توانيم به آن بزنيم آزمايش است و در اين صورت است كه شناخت علمي داريم. مواجهه هاي انسان با طبيعت عبارتند از: مواجهه نظري، تكنيكي - علمي، زيبا شناختي، اخلاقي - عملي». محمدرضا بهشتي علاوه بر تدريس و تحقيق، به عرصه هاي عمومي تر حوزه مطالعاتي اش نيز توجه ويژه دارد و بويژه درباره وضع آموزش فلسفه در ايران ديدگاه هاي جالبي را ارائه مي دهد: «آموزش فلسفه در ايران در دو حوزه

صورت مي گيرد كه عبارتند از؛ مدارس سنتي و دانشگاه ها. در دانشكده الهيات تمركز بر فلسفه اسلامي است ولي دانشكده ادبيات بيشتر به فلسفه غرب مي پردازد. مهم ترين مسأله در مواجهه با آموزش فلسفه، ابهام در هدف گذاري و شناخت جايگاه فلسفه است.ما در برنامه آموزشي مان برخلاف كشورهاي خارجي، هيچ دوره خاصي نداريم كه فارغ التحصيل فلسفه بتواند پس از گذراندن آن فلسفه را آموزش دهد. در طريقه منتقل كردن مطلب نيز خلأ وجود دارد؛ در طول دوره پژوهشي فرد آموزش لازم را براي انجام كارهاي پژوهشي نمي بيند و با كمترين تكنيك ها نيز در مسير آموزش آشنا نمي شود.مشكل ما در آموزش فلسفه اين است كه نه ورود ما به مطلب مشخص است و نه خروج و نه طي مسير و بر اين اساس، با رهيافت مشخصي نيز روبه رو نيستيم وآشنا شدن با رهيافت ها را نيز در جايي پيدا نكرده ايم. يكي از كمبودهاي جدي به لحاظ آموزشي و پرورشي، كمبود منابع داخلي و بويژه منابع خارجي است. مجلات و مقالات در رشته فلسفه هنوز هيچ جايگاهي ندارند و ما هنوز با شيوه هاي جديدتر برقراري ارتباطات آشنا نيستيم. ما جلسات چند استاد ( محقق ) را پيرامون يك موضوع نداريم و براي استفاده از اساتيدي كه بيرون از حوزه هاي آموزشي ما پرورش پيدا كرده اند مشكل زبان داريم، اما با فرض حل مشكل زبان، راه هاي ارائه موضوع آن ها نيز با ما متفاوت است.در مورد طرح هاي پژوهشي قوي و بويژه جمعي، و گره خوردن كار پژوهشي در داخل دانشگاه ها با نيازهاي بيروني كه

موجب ايجاد نشاط در گروه ها مي شود نيز كاري انجام نشده است.همچنين رابطه اي ميان دانشگاه ها با دانشگاه هاي داخل و خارج، پژوهشگاه ها و مؤسسه هاي غير دولتي مانند NGO ها نيز وجود ندارد. در كارهاي آموزشي و پژوهشي، نخستين قدم، جدي گرفتن گروه هاي كار دانشجويي و پيوند ميان اين گروه ها است و بعد مطالعه و شناسايي راه هاي موجود و انتخاب اين راه ها و سپس حركت و اجرا كه بايد با ارزيابي مجدد و نقادانه صورت بگيرد.

چگونگي عرضه آثار : بررسي تطورات تاريخي قواعد كلي فلسفي با تأكيد بر فلسفه اسلامي عنوان يكي از گزارش هاي سيد محمدرضا حسيني بهشتي دردانشگاه تهران است. تدوين و تأليف چند جزوه درسي مربوط به آموزش زبان از جمله آموزش مقدماتي زبان يوناني و آموزش مقدماتي زبان لاتين نيز از ديگر آثار بهشتي در فضاي آموزشي دانشگاه تهران بوده است.او علاوه بر حضور مستمر در فضاهاي آكادميك، در ساليان گذشته با نگارش مقالات متعدد نظري ديدگاه هاي خويش را به فضاهاي عمومي تر انديشه نيز كشانده است. برخي از مقالات او عبارتند از:نگرشي تاريخي به تحول مفهوم آرخه از پيش سقراطيان تا ارسطو ؛ سقراط، پس كار تو چيست؟ ؛ فلسفه و بحران محيط زيست ؛ زيباترين مثلث ها ؛ دو نظريه در زيباشناسي طبيعت ؛صلح و عدالت در بستر ديني ؛ جايگاه نقد سوم در نظام استعلايي كانت و ... بهشتي همچنين با دانشنامه جهان اسلام نيز ارتباط دارد و برخي مدخل هاي فلسفي آن را مي نگارد،از آن جمله است مدخل تاريخ قرآن كريم «تئودور نولدكه و مدخل ثامسطيوس»

--------------------------------------------------------------------------------

آثار :

1 Methodologische Ueberlegungen Zum Wandel des Naturbegriffs Techno VerlagY 1997 .

2 انسان شناسي فلسفي

ويژگي اثر : ترجمه ، نوشته هانس ديركس، كتاب انسان شناسي فلسفي، با رويكردي آموزشي و نه تنها فلسفي، متن هايي از متفكران غربي را متناسب با مسائل بنيادي زندگي گرد آورده است. مطالعه اين كتاب در راستاي سرفصل هاي درس انسان شناسي براي استادان محترم معارف پيشنهاد شده است.

3 دروس گفتارهاي فلسفي

ويژگي اثر : مؤسسه دانش و توسعه علوم انساني

4 سرآغازهاي فلسفه در يونان

ويژگي اثر : انتشارات هرمس

5 شرحي بر تمهيدات كانت،

ويژگي اثر : اثر: ماكس آپل ؛ مركز نشر دانشگاهي

6 گزيده مقالات گادامر

ويژگي اثر : انتشارات هرمس

7 متون برگزيده در هرمنوتيك

ويژگي اثر : سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي

حسيني رهقي، نصرالله

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد نصرالله حسيني رهقي

محل تولد : رهق كاشان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1338/5/1

زندگينامه علمي

در اول مرداد سال 1338 شمسي در روستاي رهق كاشان به دنيا آمدم و در سال 1344 وارد دبستان روستا شده و در سال 1350 پس از اخذ گواهينامه پايان تحصيلات ششم ابتدايي از دبستان معزّي روستاي رهق در مهرماه سال 1350 وارد حوزه علميه حضرت آيت الله مدني كاشاني در كاشان شدم و دروس مقدمات را نزد اساتيد آن مدرسه

تلمذ نمودم و تا سال 1358 در كاشان مشغول تحصيل و تدريس بودم و نزد بزرگواراني به نام آقايان حاجي رضا تفويضى، آقاي بهشتى، آقاي شيخ محمد وحيدى، آقاي صادق زاده، مرحوم آيت الله اعتمادي آقاي لطفي كاشانى، شيخ عبدالله موحدى، آقاي مصطفي صمديان بيدگلى، آقاي علوى، آقاي مناقب، آقاي صراف زاده، آيت الله خراسانى، آيت الله علم الهدى، آيت الله يثربي امام جمعه كاشانى، آيت الله سيد مهدي لاجوردي و شيخ عبدالحسين تفويضي آيت الله مصطفوي كاشاني و... .سطوح مقدمات و سيوطى، مغني و حاشيه و معالم و مختصر و مطول و لمعتين و رسائل و مكاسب و اصول فقه را تلمذ نمودم و همزمان به تدريس مقدمات و سيوطي و حاشيه و معالم مشغول بودم .

از سال 1355 مسئول امور رسيدگي به طلاب مدرسه ميانچال و آقابزرگ از طرف آيت الله مدني بودم كه تقريباً حكم رياست مدرسه را داشت. در عيد قربان سال 1356 ملبس به لباس روحانيت شدم و هم زمان علاوه بر تحصيل و تدريس به تبليغ و امامت جماعت و فعاليت هاي فرهنگي مذهبي و سياسي مشغول شدم و با شروع مجدد فعاليت هاي نهضت امام خميني پس از شهادت مرحوم حاجي آقا مصطفي خميني(ره) وارد مبارزات سياسي شده و در جلسات و تظاهرات به سخنراني و نيز به پخش اعلاميه هاي امام و علماء مشغول بودم و بارها به دهات اطراف شهر براي راه اندازي تظاهرات و تشكيل مجالس سياسي مسافرت نموده و در سال 1357 هم بعد از 27 شب سخنراني و فرار و گريز با محاصره محل سخنراني توسط نيروهاي اطلاعات و شهرباني در حال فرار پس از سخنراني دستگير شدم و پس از

انتقال به شهرباني و پذيرايي توسط كماندوهاي مستقر در شهرباني و بازجويي هاي ممتد كه تا صبح ادامه داشت به واسطه فشار مردم و علما به خصوص حضرت آيت الله مدني كاشاني و آيت الله يثربي و كمك هاي يكي از نيروهاي شهرباني كه فرد مؤمني بود و از مبارزان بود و آن شب افسر نگهبان شهرباني بود كه بعدها هم به عنوان اولين رئيس شهرباني شهر منصوب شد به نام سروان سفرجي بعد از يك روز آزاد شدم در حالي كه بازجويي كه ساعت 2 بعد از نيمه شب از بنده بازجويي مي كرد و مدعي بود نوارهاي سخنراني از اول ماه رمضان آن شب را گوش كرده مي گفت حكم شما اعدام است ولي چون به سن قانوني (بيست سالگي) نرسيده اند حداقل ده سال زنداني براي شما حتمي است.

اما پس از پيروزي انقلاب تا يك سال در كاشان ماندم و علاوه بر تحصيل مشغول فعاليت هاي انقلابي و رفتن به روستاهاي اطراف و تشكيل جلسات سخنراني و ارشاد مردم و تبليغ و توحيد و ترويج انقلاب بودم كه اثر زيادي هم داشت. اما در سال 1358 وارد حوزه علميه قم شدم و در دروس حوزه علميه شركت نموده و دروس سطح را تكميل و به پايان رساندم و در درس مكاسب و كفايه مرحوم آيت الله ستوده و رسائل آيت الله اعتمادي و آيت الله وجداني فخر و آيت الله سيد ابوالفضل موسوي تبريزي و آيت الله دوزدوزاني و آيت الله فاضل لنكرانى و منظومه آيت الله انصاري شيرازي و... شركت نمودم و در سال 1360 در اولين دوره درس خارج اصول آيت الله صانعى و درس خارج

فقه حج آيت الله فاضل لنكرانى و درس خارج آيت الله منتظرى شركت كردم و هم زمان در درس هاي جنبي حوزه كه توسط بزرگان و علمائي مانند آيت الله مكارم، سبحانى، يزدي و مشكيني و مصباح يزيدي تشكيل مي شد شركت نمودم ضمناً در برنامه اي كه توسط دفتر تبليغات در مسجد الونديه در چهارمردان تشكيل مي شد شركت مستمر داشته و در آنجا از افاضات بزرگاني همچون مرحوم آيت الله بهشتي(ره)، آقاي هاشمي رفسنجانى، رهبر انقلاب آيت الله خامنه اى، شهيد باهنر و آيت الله يزدي و... بهره برديم.

و در سال 58 در حزب جمهوري اسلامي قم مشغول فعاليت شدم و در دفتر رئيس وقت آقاي معاديخواه قم انجام وظيفه مي كردم و در امتحاني كه از طلاب حوزه علميه گرفته شد شركت نمودم و سطح حوزه تا كفايه را امتحان داده و قبول شدم و در مصاحبه حضوري هم در خدمت مرحوم آيت الله رباني املشي امتحان داديم. و در نتيجه از سال 1359 هم زمان با درس حوزه در مدرسه عالي تربيتي و قضايي هم شركت نمودم و در سال 1361 مدرك كارشناسي علوم انساني دريافت نمودم و در آنجا هم از محضر بزرگاني مانند آيت الله سبحانى، معرفت و مكارم و امين و هاشمي شاهرودي و دكتر شريعتمداري و... استفاده كاي و وافي را برديم. در سال 59 هم زمان با شروع جنگ تحميلي در سپاه پاسداران اسلامي شاهرود به عنوان مسئول آموزش و بسيج آنجا و به منظور تصفيه نيروهاي بني صدر از طرف ستاد مركزي سپاه اعزام شده و چند ماهي مشغول خدمت بودم كه با شروع دروس مدرسه عالي تربيتي و قضايي طلاب به قم بازگشتم

ولي هم زمان در عقيدتي سياسي هنگ ژاندارمري قم و گروهان ژاندارمري قم مشغول شده و با آنها همكاري مستمر به عنوان مسئول آموزش و مسئول دفتر عقيدتي و اداره كننده كلاس هاي عقيدتي داشتم. در سال 1361 پس از فارغ التحصيلي از مدرسه عالي طلاب قم وارد آموزش و پرورش شهرستان كاشان شده و تا سال 1366 در مدارس و دبيرستان ها و تربيت معلم كاشان مشغول تدريس بودم و هم زمان در حوزه علميه آيت الله مدني به تدريس كتب حاشيه و معالم و سيوطي مشغول بودم و چندين دوره اين كتاب ها را تدريس نموده و درس حاشيه ما از شلوغ ترين درس هاي حوزه كاشان بود چون به شيوه جديد و با استفاده تخته سياه و... انجام مي شد و هم زمان در اين مدت به عنوان مسئول عقيدتي سياسي گروهان ژاندارمري كاشان مشغول بودم و نيز به عنوان مسئول اتحديه انجمن هاي اسلامي دانش آموزان با حكم از طرف نمايندگي حضرت امام(ره) در اتحاديه مركز انجام وظيفه مي نمودم.

و نيز در انجمن اسلامي معلمان شهر به عنوان عضو شوراي مركزي و مسئوول آن انجام وظيفه مي نمودم و در مدت جنگ تحميلي چند بار به جبهه ها در منطقه كردستان اعزام شده و به عنوان مسئوول و مبلغ به پايگاه هاي مختلف در آنجا اعزام مي شدم و نيز هم زمان به عنوان عضو ستاد جمع آوري و جذب كمك هاي مردمي به جبهه و جنگ مشغول انجام وظيفه بودم. و در سال 1366 به قم مراجعت نموده و در درس هاي حوزه علميه شركت نموده و به مدت يك سال هفته اي دو روز به كاشان براي تدريس مي رفم اما از سال 1367 به آموزش و پرورش قم منتقل شه

و از آن زمان در دبيرستان ها و مراكز آموزش عالي فرهنگيان قم و تربيت معلم هاي قم مشغول فعاليت مي باشم و هم زمان در درس هاي حوزه علميه شركت نموده و در درس هاي آيات عظام مكارم شيرازى، سبحانى، نوري همدانى، منتظرى، صانعى، فاضل لنكرانى، شبيري زنجانى، موسوي اردبيلى، علوم گرگاني و شريعتي نياسري و جوادي آملي و... شركت نموده ام. و در سال 1368 در امتحاني كه از طلاب حوزه علميه گرفته شد شركت نموده و قبول شده در تربيت مدرس مدرسه دارالشفاء نيز مشغول تحصيل شدم و در سال 1370 موفق به اخذ مدرك كارشناسي ارشد الهيات و معارف اسلامي شده و از پايان نامه تحصيل با موضوع بلوغ شرعي در مذاهب مختلف اسلامى، دفاع نمودم. لازم به ذكر است كه در اين مدت در تمام امتحانان حوزه علميه شركت نموده و قبول شده ام و در سال 1384 به عنوان طلاب ممتاز شمرده شدم به علت موفقيت در چهار مرحله پي در پي امتحان و مصاحبه شفاهي درس خارج كه در هر نوبت يك فقه و يك اصول را امتحان دادم.

و در اين مدت در اكثر دوره هاي ضمن خدمت آموزش فرهنگيان قم به عنوان مدرس به تدريس دروس تعليم و تربيت و معارف اسلامي و روش تدريس ديني و قرآن و تاريخ و... مشغول بوده ام. و نيز در مصاحبه و امتحان اساتيد دانشگاه ها كه نمايندگي رهبري در دانشگاه ها اجرا مي كند شركت نموده و قبول شده و گواهينامه تدريس در رشته هاي مختلف را اخذ نموده ام و براي اخذ مدرك سطح چهار حوزه علميه قم (دكترا) در امتحانات و مصاحبه هاي آنها نيز شركت داشته و پايان نامه كارشناسي ارشد بنده به

عنوان تحقيق سطح سوم حوزه پس از دفاع از آن پذيرفته شده و هم اكنون مشغول تهيه و تنظيم و نوشتن پايان نامه اي براي سطح چهارم حوزه تحت عنوان «حرمت ربا در مذاهب مختلف اسلامي» مي باشم كه اميد است به زودي بتوانم از آن دفاع نمايم. البته در اين مدت جزوه هاي درسي متعددي تحت عنوان هاي تعليم و تربيت اسلامى، تحول بينش دينى، فن خطابه و تبليغ تفسير قرآن و روش تدريس روخواني و تجويد و غيره... تهيه نموده ام و در اختيار دانشجويان و معلمان قرار داده ام گرچه كدام از آنها چاپ شده است.

حسيني زاده، علي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيدعلي حسيني زاده ده آبادي

محل تولد : ميبد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1343/1/1

زندگينامه علمي

سال 1362 ديپلم خود را در رشته علوم تجربي از ميبد گرفتم و در مهر ماه همان سال وارد حوزه علميه يزد شدم و به مدت دو سال ادبيات عرب را در آنجا اموختم در مهرماه 1364 به حوزه علميه قم مدرسه حقاني وارد شدم در سال 1365 دروس خود را به صورت آزاد در حوزه قم ادامه دادم و در كنار آن از همان سال 65 تا 69 يك دوره پنج ساله دروس موسسه در راه حق را در 4 سال گذراندم در سال 1370 براي گذراندن يك دوره سه ساله كارشناسي ارشد علوم تربيتي وارد دفتر همكاري حوزه و دانشگاه ( پژوهشگاه حوزه و دانشگاه فعلي ) شدم در سال 75 پس از گذراندن دروس اين دوره به امر پژوهش در زمينه تعليم و تربيت اسلامي مشغول شدم از سال 78 همزمان با تحصيل دروس حوزوي و پژوهش

در پژوهشگاه حوزه ودانشگاه به تدريس در جامعه الزهرا درس روش تحقيق و روش تدريس مشغول شدم همچنين در سال 81 مشغول تدريس دروس معارف اسلامي در دانشگاه آزاد ا

سلامي واحد نراق شدم و به مدت سه سال نيز در آنجا دروس معارف اسلامي و تعليم و تربيتي پرداختم همچنين در موسسه امام خميني(ره) و موسسه آموزشي باقر العلوم(ع) و دانشگاه اميركبير نيز دروسي را تدريس كرده ام.

در سال 1370 تا كنون نيز در درس خارج اساتيدي چون آيات عظام سيد كاظم حائري شيخ جواد تبريزي وحيد خراساني جعفر سبحاني و عليرضا اعرافي بهره برده ام.

حسيني زفره اي، محمدباقر

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد باقر حسيني زفره اي

محل تولد : اصفهان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1323/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب در سن پنج سالگي يعني در سال 1327 بهمراه والدينم از زفره اصفهان به كربلا رفتيم و يكسال در آنجا مانديم و پس از يكسال به ايران بازگشته و بعللي كه ذكر آن مفصل است عازم گرگان و در يكي از روستاهاي آن به نام مرزنكلاقه مقيم گشتيم و در مدرسه آن روستا مشغول تحصيل شدم و تا ششم ابتدايي درس را ادامه داده و پس از آن درس را رها كرده به كار كشاورزي مشغول و در سال 1344 عازم سربازي شدم و پس از پايان خدمت ازدواج كرده و به تشويق يكي از روستائيان جهت تحصيل علوم ديني عازم مشهد مقدس گشتم و دو سال در مشهد جامع المقدمات را نزد اساتيد آنجا خوانده و سپس عازم قم گشته و از سال 1350 در

قم مشغول تحصيل و از سال 1360 علاوه بر تحصيل دروس حوزوي به تأليف كتاب مبادرت كرده كه تا كنون حدود سي جلد كتاب نوشته ام كه بيست جلد از آنها چاپ شده و ده جلد ديگر آن نيز آماده چاپ است.

حسيني عربي، مهدي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد مهدي حسيني عربي

محل تولد : اروميه

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1354/5/17

زندگينامه علمي

اينجانب سيد مهدي حسيني عربي فرزند سيد حسن در 17 مرداد سال 1354 در روستاي قلقاچي از توابع بخش انزل شهرستان اروميه در يك خانواده مذهبي و اهل علم به دنيا آمدم. در سال 1357و قبل از پيروزي انقلاب اسلامي همراه خانواده به شهرستان سلماس (آذربايجان غربي)نقل مكان نموده و تحصيلات ابتدايي را در مدرسه شهيد داهيم آن شهر در سال 1361 آغاز كردم. پس از سپري شدن دوران ابتدايي و سپس دوران راهنمايي در مدرسه شهيد مطهري سلماس، بنا به علاقه خود براي شركت در دروس حوزوي و نيز تشويق هاي پدر بزرگوارم كه خود فردي روحاني و يك خطيب وارسته بود به حوزه علميّه وارد شدم.

دروس اوّليّه (سطح اول) را در مدرسه حضرت وليعصر شهرستان بناب بين سالهاي 1370-75 گذراندم و از محضر اساتيدي چون آيه الله حاج شيخ عبدالمجيد باقري بنابي و حضرات حجج اسلام خيريان، آتش زر، طباطبائي، اعلائي، و ... استفاده نمودم و پس از اتمام دروس سطح اول در مهر ماه سال1375 وارد حوزه علميه قم شدم .

دروس سطح دو و سه حوزه را در مدرسه مباركه فيضيه و مدرسه آيه الله گلپايگاني نزد اساتيدي چون : استاد تهراني، عليدوست، خسروشاهي، عظيمي، اصغري، قريشي

و... سپري كردم و پس از آن در دروس خارج فقه و اصول حضرات آيات عظام سبحاني، شبيري زنجاني، فاضلي گلپايگاني و استاد مهدي هادوي تهراني شركت داشتم. در ضمن اشتغال به تحصيل در حوزه علميّه هم زمان تحصيلات كلاسيك را نيز ادامه داده و مدرك ديپلم را از مدرسه شهيد زين الدين قم اخذ كردم و سپس مقطع كارشناسي را در رشته تاريخ در دانشگاه باقرالعلوم قم به پايان رسانيدم و در خلال اخذ ديپلم و قبولي در دانشگاه، دوره تربيت مربّي كودك و نوجوان را در مركز تربيت مربي دفتر تبليغات گذرانده و نيز در دروس مركز تربيت محقق و نويسنده دفتر تبليغات در رشته تاريخ اسلام شركت كردم.

پس از شروع به تحصيل در مقطع كارشناسي در دانشگاه، در بخش فرهنگ نامه مؤلفين اسلامي پژوهشكده تاريخ و سيره اهل بيت پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي وابسطه به دفتر تبليغات حوزه علميّه قم به عنوان محقق مشغول به كار شدم و همزمان به عنوان عضو ثابت گروه تاريخ مهدويت مؤسسه آينده روشن (پژوهشكده مهدويت) به كار تحقيق و تأليف پرداختم و با مراكزي چون : مركز مطالعات و پژوهشهاي علمي حوزه علميّه قم و مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني در بخش دانشنامه امام خميني همكاري نمودم و در طي دوره تحقيق در اين مراكز، چندين مقاله در موضوعات تاريخ اسلام و تاريخ مهدويت تأليف نموده و در تدوين فرهنگ نامه بزرگ مؤلفين اسلامي كه به صورت گروهي در پژوهشكده تاريخ و سيره اهل بيت كار مي شود حضور دارم كه اين پروژه هنوز ادامه دارد.

حسيني فر، رضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

رضا حسيني فر

محل تولد

: دزفول

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1350/1/1

زندگينامه علمي

در سال 1350 در خانواده اي مذهبي در شهرستان دزفول متولد شدم . پس از پايان جنگ و اخذ ديپلم رياضي در سال 1368 در رشته مهندسي صنايع (توليد صنعتي) دانشگاه امير كبير تهران پذيرفته شدم . در كنار دروس دانشگاه از محضر برخي از علماي بزرگ تهران استفاده هاي فراواني بردم .عشق و علاقه به معارف خاص اهل بيت موجب شد تا پس از تامل بسيار و مشورت با بزرگاني چون حضرات آيات بهجت ، بهاء الديني ، مشكيني ، مصباح يزدي و بيش از همه راهنمايي هاي بسيارسودمند حكيم فرزانه آيت الله جوادي آملي ، دانشگاه و رشته مورد علاقه خود را ترك گويم و دروس حوزوي را بي وقفه و با جديت تمام آغاز كنم .براي آشنايي بهتر با فضاي حوزه و اطمينان بيشتر نسبت به تصميمي كه گرفته بودم ، بخش عمده اي از دروس مقدمات را در قم فرا گرفتم و سپس براي ادامه تحصيل به تهران بازگشتم و در مدرسه امين الدوله زير نظر استاد اخلاق حضرت آيت الله حق شناس (حفظه الله) و نيز مدرسه مروي ، ساير دروس مقدمات و نيز سطح اول حوزه را به اتمام رساندم .

سپس براي ادامه تحصيل به قم مشرف شده و از دروس سطح حضرات آيات و حجج اسلام اعتمادي ، احمدي ميانجي ، تهراني ، محمدي خراساني ، مروي و نيز دروس فلسفه حجج اسلام سروش محلاتي ، مرتضي جوادي آملي و حسن معلمي بهره بردم. همچنين از درس تفسير حضرت آيت الله جوادي آملي بهره هاي

فراواني نصيبم شد .پس از اتمام سطوح عاليه ، از سال 1378 به بعد در دروس خارج فقه و اصول حضرات آيات عظام تبريزي ، آقا موسي زنجاني ، و محقق داماد شركت كردهام.در كنار دروس عادي حوزه ، همواره اين دغدغه اساسي و جدي را داشته ام كه از مباحث اخلاقي و معارف خاص اهل بيت ، همچنين از نيازها و ضرورت هاي كنوني جامعه ، بيگانه و غافل نباشم.

از سال 1379 ضمن همكاري با موسسه امام صادق عليه السلام در زمينه پاسخگويي به شبهات ، وارد عرصه تاليف شده و در اين زمينه توفيقاتي نصيبم شد . همچنين از سال 1383 توفيقي دست داد تا ضمن تدريس در دانشگاه ، ارتباط بيشتر و بهتري با دوستان دانشجو برقرار كنم. از سال 1384 ،تدريس برخي از درس حو زوي از جمله - عقايد و فلسفه _ را آ غاز كرده ام.

حسيني قلعه بهمن، اكبر

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد اكبر حسيني قلعه بهمن

محل تولد : شهررى

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1348/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب سيد اكبر حسيني قلعه بهمن فرزند سيد غفار در سال 1348 در شهرري متولد شدم. بعداز دوران تحصيلات ابتدايي و راهنمايي در سال 1362 وارد حوزه علميه ورامين شدم. در سال 1367 به حوزه علميه شهرري و سپس در سال 1368 به حوزه علميه قم منتقل گرديدم. از حدود سال 1371 در دروس خارج فقه و اصول اساتيد گرانقدري چون آيات عظام وحيد خراسانى، فاضل لنكراني(ره) و جوادي آملي بهره وافري برده ام. در سال 1371 وارد دوره كارشناسي الهيات و معارف اسلامي موسسه امام خميني(ره) شدم و در سال

1367 در دوره كارشناسي ارشد در رشته دين شناسي پذيرفته شدم و در سال 1381 با ارائه پايان نامه واقع گرايي اخلاقي در نيمه دوم قرن بيستم با نمره عالي(19) فارغ التحصيل گرديدم. در سال 1383 وارد دوره دكتري فلسفه دين گرديدم و هم اكنون نيز به تدوين پايان نامه خود با عنوان واقع گرايي دين در قرن بيستم مشغول هستم. در اين ايام در مقاطع مختلف(كارشناسي و كارشناسي ارشد) به تدريس اشتغال داشته ام و نيز كتب و مقالاتي را نيز تاليف و ترجمه نموده ام.

حسيني كازروني، احمد

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيداحمدحسيني كازروني در سال1320در بوشهر بدنيا آمد. وي با احراز رتبه اول درمقاطع تحصيلي متوسطه با دريافت ديپلم وارد دانشكده ادبيات دانشگاه شيراز گرديد. دوره كارشناسي ارشد و دكترا را در شهر تهران ادامه داد. او به تدريس در مدارس، دانشگاه هاي آزاداسلامي و دولتي با سمت هيئت علمي و استادياري ادامه فعاليت دارد.

گروه : علوم انساني

رشته : زبان و ادبيات فارسي

والدين و انساب : سيد جواد حسيني كازروني پدر سيد احمد است كه به حرفه بازرگاني اشتغال داشته و از انساب حاج سيدمحمدرضا كازروني از بازرگانان و واقفان بنام واز مساعدين معروف نهضت جنوب بوده است. سكينه كنگاني نام مادر سيد احمدبود كه ايشان خانه دار بوده اند.

خاطرات كودكي : سيداحمد حسيني كازروني جواني زيرك و بلند پرواز بود و پويا و پرتحرك.

اوضاع اجتماعي و شرايط زندگي : سيد احمد حسيني كازروني داراي خانواده اي آرام و روابطشان بسيار حسنه بود.

تحصيلات رسمي و حرفه اي : تحصيلات دبستاني: از مهر ماه 1327 تا 1333 دوره شش ساله دبستان تحصيلات دبيرستاني: مهرماه 1333 تا 1339 دوره شش ساله

دبيرستاني (ديپلم ادبي) تحصيلات دانشگاهي مقطع كارشناسي: مهرماه 1339 تا 1342 دوره سه ساله در رشته ادبيات فارسي تحصيلات دانشگاهي مقطع كارشناسي ارشد: مهرماه 1365 تا 1367 دوره دو ساله در رشته ادبيات فارسي تحصيلات در مقطع دكتري: مهرماه 1367 تا 1370 دوره سه ساله در رشته زبان وادبيات فارسي

خاطرات و وقايع تحصيل : سيد احمد حسيني كازروني از دوران تحصيل خود اينطور بيان ميكند: نفراول ديپلم ادبي در سال 1339 در استان بوشهر و ورود بدون كنكور درمقطع ليسانس در دانشگاه شيراز و دريافت پاداش ماهانه و معافيت از سربازي و استخدام در وزارت آموزش و پرورش مهرماه 1342 . نفر اول دوره هاي كارشناسي ارشد و دكتري ونخستين فارغ التحصيل رشته زبان وادبيات فارسي- واحد علوم تحقيقات عالي تهران - دردانشگاه آزاد اسلامي 1370ش بوده ام و در رشته خود نخستين استادياري هستم كه در طول 11سال از استادياري به درجه استادي 1374-1373 رسيده ام.

فعاليتهاي ضمن تحصيل : از ديگر فعاليتهاي سيد احمد حسيني كازروني در امور مقاله نويسي وچاپ در نشريات، شركت در همايش ها و كنگره هاي تحقيقاتي و تدريس و طرحهاي پژوهشي، مطالعه، ورزش ، شركت در مراسم مذهبي مي باشد.

استادان و مربيان : دكتر جليل تجليل ، دكتراسماعيل حاكمي والا، دكتر عبدالله جاسبي، دكترموسوي بهبهاني. شادروانان: دكتر صورتگر، خليل رجايي،دكترعلي اصغر حكمت، حسن سادات ناصري، دكترحسن مينوچهر، دكتر علي محمد مژده، دكتر حسين بحرالعلومي، دكترسيدضياء الدين سجادي، دكترنوراني وصال، دكتر پوران شجيعي، دكتر مرتضوي، بلادي، مذنب، بازيار، ايرج كشميري، ناصر كشميري، اسلامي مذهب، محمد غديري، فروتن، مهيمنيان ، رسول مجد، دكتر يدالله پيماني، دكتر بيگلربيگي، بيضايي، دواني، ضيا الدين

بلادي .

هم دوره اي ها و همكاران : دكترسيد عبدالصاحب امامي، دكتر علي شيخ الاسلامي، دكتر سيدجعفر حميدي، دكتر محمد موذني، دكتر علي محمد سجادي، دكتر احمد حاتمي، دكتر احمد ذاكري، دكتر اسماعيل آذر، دكتر حيدري.

همسر و فرزندان : سيداحمدحسيني كازروني درسال 1344 با خانم صديقه اله كازروني از منسوبين خاندانش ازدواج كرد كه از وي سه فرزند داشت بعد درسال 1365 با خانم نسرين مهراني ازدواج كرد و حاصل اين ازدواج يك رفرزند ميباشد اسم و مشخصات فرزندان وي به شرح زير مي باشد: بهناز حسيني كازروني ، ليسانس شيمي، كارمند مهناز حسيني كازروني ، دكتراي دندان پزشكي، شهناز حسيني كازروني ، كارشناس ارشد پرستاري، مقيم آمريكا سيدعلي حسيني كازروني، دانشجوي مهندسي مكاترونيك دانشگاه صنعتي شريف بين المللي كيش

وقايع ميانسالي : يكي از وقايع سيد احمد حسيني كازروني فوت همسر اولشان بود كه درسال1363 به علت سرطان مغزي اتفاق افتاد.

مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : دبير دبيرستان هاي بندر عباس( 44-1342) دبير دبيرستانها و مدرس مراكز تربيت معلم و مدير گروه ادبيات فارسي در استان بوشهر (64- 44) دبير دبيرستان ها و مدرس مراكز تربيت معلم وكارشناس ومشاور معاون نيروي انساني وزارت آموزش و پرورش درتهران ( 73-64) مدرس وعضو هيات علمي دانشگاه آزاد اسلامي دزفول ( به ترتيب تاييد آبها در سالهاي 1370 و 1372) موسس و مدير گروه ادبيات فارسي در واحد بوشهر و استخدام رسمي تمام وقت( به ترتيب كارشناسي در 1373 و كارشناسي ارشد 1376 و دكتري زبان وادبيات فارسي 1378. موسس معاونت پژوهشي و معاون پژوهشي در واحد بوشهر 81- 75 رئيس شوراي پژوهشي و رئيس انتشاراتوموسس كتابخانه جديد

دانشگاه واحد وسرپرست آن تاسال 1381 عضو شوراي پژوهشي واحد از سال 81 عضو شوراي پژوهشي اداره كل فرهنگ و ارشاداسلامي 81- 78 نماينده واحد در استانداري بوشهر درزمان معاونت پژوهشي مميز علمي درمنطقه يك دو دوره 83-79 مميز و داور علمي در منطقه 6 خوزستان از 1384 نماينده واحد در سازمان مركزي ازسال 1380

فعاليتهاي آموزشي : 1- شركت فعال در سمينارها و همايش هاي معتبر استاني، منطقه اي، كشوري و بين المللي منعقده در كشور باارائه مقاله وسخنراني هاي متعدد در مراكز دانشگاهي و سازماني و درون مرزي و برون مرزي 2- سخنراني در صدا وسيماي جمهوري اسلامي ايران( بين المللي، كشوري، منطقه اي واستاني ) و راديو فرهنگ 3- عضو شوراي پژوهشي و انتشارات در واحد بوشهر از سال 1375 تا كنون 4- مدير و عضو هيات علمي در چندين همايش و سمينار در مناطق يك و شش دانشگاه آزاد اسلامي 5- استاد راهنما، مشاور و داور بييش از سيصد عنوان پايان نامه در دانشگاه آزاد اسلامي و دولتي 6- عضو شوراي پژوهشي سازمان آموزش و پرورش استان بوشهر در زمان حال 1386 7- داور كشوري جهت تاييد مقالات ادبي در كنگره ها و مجامع دانشگاهي

مراكزي كه فرد از بانيان آن به شمار مي آيد : 1- تاسيس كارشناسي و كارشناسي ارشد رشته زبان و ادبيات فارسي دانشگاه آزاد اسلامي درواحد دزفول ( به ترتيب درسالهاي 1370 و 1372) 2- كارشناسي و كارشناسي ارشد و دكتري همين رشته در واحد بوشهر به ترتيب در سالهاي 73- 1374 3- پست معاونت پژوهشي ، تجهيز كتاب خانه، آزمايشگاه ها ، انتشارات، لابراتور زبان انگليسي

به ترتيب در سالهاي 75-1377 4- همكاري در تاسيس چندين رشته دانشگاهي و جذب تعدادي اعضاي هيات علمي ph.d در رشته هاي علوم انساني و فني و مهندسي در واحد بوشهر از سال 1372

ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : مطالعه و تحقيق، تدريس، نوشتن وپژوهش، تاليف كتاب، مقاله نويسي، معاشرت و در زمان مقتضي در سير و سفر، انجام طرحهاي پژوهشي و كارهاي تحقيقاتي، مشاور ناشران در چاپ كتاب همكاري با دانشجويان در امر تحقيق و پژوهش.

شاگردان : دكتر عبدالرسول مهرساي ( اورولوژيست_ مقيم تهران)- دكتر باقر هوشنگي ( پزشك متخصص _مقيم تهران)- دكتر عبدالكريم مشايخي ( دكتر در تاريخ، مدرس دانشگاه و رئيس ايران شناسي _ مقيم بوشهر) - دكتر مريم بختيار ( دكتري در عرفان و استاديار واحد اهواز)- دكتر مالملي ( دكتر در ادبيات فارسي و استاديار واحددانشگاه آزاد اسلامي اهواز)- دكتر شمس الحاجيه اردلاني ( مدرس ادبيات فارسي واحد دانشگاه بوشهر) - مريم پرهيزگار دانشجوي دكتري ادبيات فارسي و عضو هيات علمي واحد بوشهر- محمد دادفر ( نماينده پيشين بوشهر در مجلس شوراي اسلامي ) و صدها مدرس، دبير، پزشك ، مهندس و ساير مصادر ديگر در مشاغل كشوري، سپاهي، لشكري و حرفه هاي آزاد

جوائز و نشانها : 1- هيات علمي نمونه واحد درسالهاي 73-80 منطقه يك سالهاي 78- 80 و كشور 1380 دانشگاه آزاد اسلامي همچنين درسالهاي پس از 1380 در واحد دزفول و بوشهر 2- كسب عنوان مقاله نويس برتر در فراخوان « بهبود نظام بازنشستگي كشور»در چهارمين جشنواره شهيد رجايي تهران در سال 1380 در سطح كشور 3- كسب عنوان مقام اول در محور پژوهشي فرهنگي ادبي

برتر در استان بوشهر تحت عنوان درون گرايي در شعر جنوب - استان بوشهر درسال 1379 4- كسب عنوان پيش كسوت نمونه سطح دستگاهي (وزارت آموزش و پرورش) در چهارمين جشنواره شهيد رجايي ، تهران درسال 1380 در كشور 5- عضو نمونه كشوري در بخش پژوهش ها و تحقيقات در سومين جشنواره شهيد رجايي ( شهريور 1379 تهران) 6- پژوهشگر برتر استان بوشهر درآذر ماه سال 1386 ( پژوهشگر برتر سال 1386) واحد دانشگاهي بوشهر 7- مقاله نويس در چندين همايش منطقه اي دانشگاه آزاد اسلامي ( از جمله واحدهاي بوشهر، اهواز، بابل، سبزوار و ... در سال 1386 ) و كشور ( در بخش پژوهش ويژه اساتيد كشور در نخستين كنگره نهج البلاغه ) و كنگره شناخت فرهنگ عمومي ( وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ) 8- احراز مقام سوم كشوري كتاب « پژوهشي در اعلام تاريخي و جغرافياي تاريخ بيهقي» در سال 1380

چگونگي عرضه آثار : در عرصه مقالات علمي پژوهشي وتخصصي تا سال 1386 بيش از يكصد مقاله درفصل نامه ها، مجلات و نشريات معتبر دانشگاهي و وزارتي و سازماني چاپ و منتشر گرديده است ( تا كنون 15 مقاله تخصصي در خصوص استان بوشهر در كتاب « بوشهر، شهر آفتاب و دريا» و 46مقاله پژوهشي در كتاب « روزگاران ؟؟» چاپ و منتشر شده است. درعرصه كتاب بيش از 33 كتاب در گروه ادبيات وعلوم انساني ( دانشگاهي و غير دانشگاهي ) توسط دانشگاه يا ناشران كشوري چاپ و منتشر شده است به سال 1386.

--------------------------------------------------------------------------------

منابع :

1تكميل پرسشنامه تكميلي توسط دكتر سيد احمد كازروني حسيني بنا به

درخواست بنياد ايران شناسي زمستان 1386

حسيني كوهساري، اسحاق

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد اسحق حسيني كوهساري

محل تولد : نكا- ساري

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1328/2/15

زندگينامه علمي

حقير سيد اسحاق حسيني كوهساري در سال 1328 در روستاي كوهسار كتن از توابع شهرستان نكا متولد شدم. دوران ابتدائي تحصيل را در حوزه علميه نكا تحت نظر آيت الله سيموندهي طاب ثراه و سپس به مدت چهار سال در حوزه علميه امام صادق(ع) قم تحت نظر آيت الله دار ابكلائي ادامه تحصيل داده ام.

در سال تحصيلي 47-46 وارد حوزه علميه قم شده ام و در مدرسه سعادت تحت نظر آيت الله حسن زاده آملي و جوادي آملي تحت اشراف و نظر آن دو عزيز به تحصيل ادامه داده قوانين را نزد استاد دوزدوزاني، رسائل را نزد استاد اعتمادي، مكاسب را نزد استاد ستوده، كفايتين را نزد آيت الله سلطاني و اسفار را نزد حسن زاده آملي و جوادي آملي و استاد مصباح يزدي گذراندم. تقريبا دو دوره درس اصول و فقه آيت الله ميرزا هاشم آملي و مقدار اندكي از محضر آيت الله گلپايگاني و مرتضي حائري و مدت 8 سال از محضر آيت الله تبريزي و مدت 6 سال از محضر آيت الله جوادي و مدت 4 سال از محضر آيت الله منتظري استفاده كرده ام.

تقريبا چند سال قبل از انقلاب وارد مدرسه در راه حق شده و دوره آموزشي دروس معارف و فلسفه و بقيه دروس موسسه را گذرانده و سپس وارد موسسه باقرالعلوم(ع) و بعد موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره) شده ام .

مدت 12 سال به

عنوان مدرس دروس معرفت شناسي ، انسان شناسي، و خداشناسي با طرح ولايت بسيج دانشجويي افتخار همكاري داشته ام و پايان نامه كارشناسي ارشد علوم قرآني موسسه را دريافت نموده ام.

حقير از سال 60-59 جز اولين گروهي بوده ام كه وارد دانشگاه تهران شده ام و از آن زمان تاكنون به عنوان تدريس معارف اسلامي 1 و 2 اخلاق ، تاريخ اسلام همكاري داشته ام و اكنون عضو گروه الهيات پرديس قم هستم و درس تفسير تاريخ قرآن و تاريخ تفسير و درس هاي وانسيه را به عهده دارم.

كتب و مقالاتي هم نگاشته ام كه خوشبختانه كتاب تاريخ فلسفه اسلامي به عنوان كتاب درس در مركز تخصصي فلسفه حوزه تحت مديريت استاد فياضي كه حقير افتخار تدريس متن كتاب را بر عهده دارم و مركز جهاني اهل بيت (جامعه المصطفي كنوني) و دانشگاه معارف اسلامي قم و برخي از دانشگاهها دولتي و آزاد جز كتب درس قرار گرفت و الان تحت چاپ است.

حقير كارشناسي ارشد فلسفه خبرگان بدون مدرك را هم گرفته ام و اخيراً تز دكتري نقد و بررسي مباني تفسير عرفاني را تحت نظر استاد سيد محمد باقر حجتي و حبيب الله طاهري و مشاوره دكتر الهيات و دكتر سبحاني گذرانده ام.و اكنون مشغول نگارش تفسير سوره حمد به عنوان كتاب درس دانشگاه و آماده سازي پايان نامه جهت چاپ مي باشم.

در ضمن حقير افتخار روحاني كاروان در طول بيست سال را دارم و از نظر منبر و نوكري امام حسين قم و خطابه هم موفق هستم و در استانهاي مختلف افتخار نوكري را دارم و الان بواسطه عضويت هيئت علمي امكان

رفتن به خارج از قم را ندارم تقريبا در لشكر 17 علي ابن ابي طالب و سپاه قم دانشگاه شهيد محلاتي افتخار همكاري را در اين ..... داشته و دارم.

حسيني مهري، اسماعيل

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد اسماعيل حسيني مهري

محل تولد : -----

شهرت

تابعيت : ايران

زندگينامه علمي

اينجانب سيّد اسماعيل حسيني مهري در سال 1327 ه.ق بدنيا آمدم. سال 1378 ه .ق وارد حوزه علميّه شدم. چند سال در نجف اشرف مشغول به فراگيري علوم ديني بوده ام و بعد از پيروزي انقلاب به قم مشرف شدم و چند سال در شهرستان لار ( فارس ) سازمان تبليغات اسلامي را راه اندازي كردم و در سال 1363 تا كنون كارهاي بنياد معارف اسلامي را راه اندازي كرده كه كتاب هايي به چاپ رسيده است .

حسيني هاشمي شاهرودي، محمود

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد محمود حسيني هاشمي شاهرودي

محل تولد : نجف

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1327/1/1

زندگينامه علمي

آيت الله سيد محمود هاشمي شاهرودي در سال 1327 هجري شمسي در شهر نجف و در خانواده اي مذهبي و از سادات منسوب به امام حسين (ع ) چشم به جهان گشود. پدرش مرحوم آيت الله سيد علي حسيني شاهرودي ، از استادان و بزرگان حوزه علميه نجف بود و خدمات فراواني را به عالم اسلام ارزاني داشت . آيت الله سيد محمود هاشمي شاهرودي تحصيلات ابتدايي را در مدرسه علويه نجف به پايان رسانيد و سپس به تحصيلات حوزوي روي آورد. او با توجه به موقعيت علمي خانوادگي و نيز با توجه به هوش و استعداد سرشار و كوشش فراوان خود، در مدتي اندك توانست دروس دورة سطح را به پايان رساند. پس از آن به حلقه درس آيت الله العظمي شهيد سيد محمد باقر صدر پيوست و سالها در خدمت استاد خود، مباني اجتهاد در اصول و فقه را به خوبي آموخت و در درس

ديگر مراجع آن روز نجف _ از جمله امام خميني (ره ) _ نيز با جديت شركت جست و بهره هاي فراوان برد. آيت الله سيد محمود هاشمي شاهرودي در طول سالهاي تحصيل ، در دروس اخلاق خصوصي و عمومي استادان خود شركت مي كرد و از محضر آنان بهره هاي فراوان مي برد. آيت الله سيد محمود هاشمي شاهرودي در سالهاي تحصيل خود از محضر استادان بسياري بهره برد. مهم ترين و اصلي ترين استاد او در درس خارج آيت الله العظمي شهيد سيد محمد باقر صدر بود. آن شهيد سعيد كه از افتخارات شيعه و مرجعيت به شمار مي آيد، شاگردان بسياري را به عالم اسلام ، تقديم داشته است . او كه از حافظه و استعدادي سرشار برخوردار بود، توانست با نوآوريهاي فراوان در فقه و اصول و ديگر علوم اسلامي و به روز ساختن مباحث علوم و نيز نگاشتن كتب درسي در زمينه هاي ياد شده ، گام مهمي براي تعالي اسلام و تشيع بردارد و از اين رهگذر، شاگردان او، همچون آيت الله سيد محمود هاشمي شاهرودي ، اين خدمات و انديشه ها را پي گرفتند. از ديگر استادان آيت الله هاشمي شاهرودي ، حضرت امام خميني (ره ) و حضرت آيت الله العظمي خويي (ره ) را مي توان نام برد. معظم له سالها در محضر ايشان به تحكيم مباني اجتهادي خود مي پرداخت ، ضمن اينكه از محضر آنان ، در زمينه هاي اخلاقي نيز بسيار بهره مي برد. آيت الله هاشمي شاهرودي در طول دوران تحصيل خود، با طلاب و فضلاي بسياري رابطه دوستي داشت و پس از آن نيز با علماي بسياري روابط صميمانه و علمي برقرار نمود كه از جمله آنها مي توان از آيت الله مؤمن و مقام معظم رهبري نام برد آيت الله هاشمي شاهرودي تاكنون فعاليتهاي بسياري را در

زمينه هاي علمي و فرهنگي به انجام رسانده است . در يكي از ديدارهاي اعضاي مجلس اعلاي عراق ، امام خميني (ره ) با توجه به شناخت خود از ايشان مي خواهد كه تدريس در حوزه علميه قم را بر هر كاري ترجيح دهد و به تربيت طلاب مستعد در زمينه هاي علمي و اخلاقي بپردازد. معظم له نيز با ورود به ايران _ در فروردين 1358 _ به تدريس درس خارج فقه و اصول مي پردازد كه اين تدريس تا هم اكنون نيز ادامه دارد و طلاب بسياري از محضر ايشان بهره مند شده اند. ويژگي درس ايشان دقت فراوان ، تسلط بر مباحث و نوآوري در برخي زمينه هاست . آيت الله هاشمي شاهرودي رياست دو كنگرة مهم نقش زمان و مكان در انديشه امام خميني (ره ) و نخستين كنگره دايرة المعارف فقه اسلامي را بر عهده داشت كه هر دو كنگره با استقبال بزرگان و فضلاي حوزه و دانشگاه و انديشمندان خارجي و داخلي مواجه شد. از خدمات ديگر ايشان ، رياست مؤسسه دايرة المعارف فقه اسلامي با حكم مقام معظم رهبري است . مقام معظم رهبري در حكم خود، خطاب به ايشان مي فرمايد: «جناب عالي را كه چهرة درخشاني در علم و عمل بوده و بحمدالله از مقام والايي در فقه و علوم مرتبط با آن برخورداريد، براي انجام اين اقدام بزرگ ، شايسته دانسته و مسؤوليت ايجاد و ادارة مؤسسه اي براي تهيه اين دايرة المعارف را به جناب عالي محول مي كنم ». آيت الله هاشمي شاهرودي در سالهاي تحصيل و تدريس ، فعاليتهاي سياسي بسياري را پديد آورده است . در پي يورش مزدوران رژيم صدام به علما و انديشمندان در سال 1974 ميلادي ، آيت الله هاشمي شاهرودي به زندان افتاد و شكنجه هاي فراوان

بدني و روحي را به جان خريد. او در پي تظاهرات مردم عراق پس از پيروزي انقلاب اسلامي ايران به رهبري امام (ره )، بويژه در نجف ، و در گراميداشت اين پيروزي ، تحت پيگرد رژيم بعث قرار گرفت و به سفارش شهيد صدر(ره ) به وطن خود بازگشت تا وكالت عام شهيد صدر و نمايندگي او را نزد امام خميني (ره ) بر عهده گيرد. او با ورود به ايران به خدمت امام خميني (ره ) مشرف شد و با موافقت ايشان ، رابط امام (ره ) و شهيد صدر شد و پيامهاي علماي نجف را به سمع امام (ره ) مي رساند. او با دستور آيت الله خامنه اي كه در آن زمان با حكم امام (ره ) مسؤوليت نهضت هاي اسلامي را بر عهده داشت ، تشكيلاتِ جامعة روحانيت مبارز و مجلس اعلاي عراق را به راه انداخت و آن را مديريت و سازماندهي كرد. او كه به دستور امام (ره ) تدريس و بررسي مسائل فقهي ، بويژه احياي فقه حكومتي استوار بر ادلة استنباط جواهري را بر عهده داشت ، در طول ساليان انقلاب از هيچ كوششي در جهت اعتلاي انقلاب ، دريغ نورزيد. آيت الله هاشمي شاهرودي سالها از اعضاي فقهاي شوراي نگهبان بود ودر اين نهاد مقدس به خدمت اشتغال داشت تا اينكه با حكم مقام معظم رهبري به رياست قوه قضائيه منصوب شد. او در طول مسؤوليت خود در قوه قضائيه ، تاكنون خدمات بسياري را انجام داد كه توسعة قضايي ، تسريع در رسيدگي به پرونده ها و ايجاد ارتباط مردمي از جمله آنهاست.

حسيني، ابراهيم

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد ابراهيم حسيني

محل تولد : دماوند

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1343/1/1

زندگينامه علمي

با لطف خداي متعال پس از اتمام دوران ابتدايي در

دماوند، براي ادامه تحصيل در مقطع راهنمايي به تهران آمدم و با مشكلات و محدوديتهاي نسبتاً زياد ، در نهايت در سال 1362 موفق به اخذ ديپلم شدم و بارها در دوران ابتدايي و راهنمايي شاگرد ممتاز و در دوران دبيرستان موفق بوده ام.درسال 1362 با عنايت امام عصر (عچ) عليرغم اينكه براي رشته پزشكي دانشگاه تهران در امتحان كنكور شركت كرده بودم و در مرحله اول قبول شده بودم ولي بدون انتظار براي نتيجه مرحله دوم به حوزه علميه قم آمده و تحصيلاتم را در مدرسه امام صادق (ع) (واقع در نيروگاه) شروع و به لحاظ آمادگي ذهني و روحي و شرايط خوب مدرسه توانستيم از تابستان نيز استفاده و در سال 1364 لمعتين را شروع كنيم.البته در سال 1363 ازدواج نموده از اقامت در مدرسه امام صادق بيرون آمدم.در سال 1365 رسائل و مكاسب و پس از آن كفايه را شروع كردم.

مدت دو سال و نيم مسئوليت سازمان تبليغات اسلامي لارستان را پذيرفتم وليكن در همان دوران نيز علاوه بر تدريس كم و بيش تحصيل را ادامه مي دادم. نهايتا پس از برگشت از لارستان در سال 1368 تا 1369 دروس سطح را نيز به اتمام رساندم و با نمره 20 از كفايه و نمرات بالا در ساير دروس اين مقطع را زير نظر اساتيد محترم آقايان: شيخ علي پناه اشتهاردى، سيد احمد خاتمى، پايانى، اعتمادى، محقق (آقا سيد علي)، قديري به پايان رسانده و آماده ورود به مقطع جديد شدم.درس خارج فقه و اصول را از سال 1369 شروع كردم. شروع درس خارج فقه در محضر آيت الله فاضل

لنكراني و درس خارج اصول در محضر آيت الله سبحاني بوده و فيض بردم مدت پنج سال در درس فقه آيت الله فاضل لنكراني و مدت 2 سال در درس خارج آيت الله سبحاني شركت نمودم. سپس در درس خارج فقه و اصول: حضرات آيات وحيد خراسانى، شيخ جواد تبريزى، شبيري زنجاني و آيت الله هاشمي شاهرودي حاضر شده و بهره مند شدم.همزمان با شروع درس خارج فقه و اصول، در سال 1369 وارد موسسه در راه حق شده و دوره عمومي معارف اسلامى، فلسفه اسلامي و تفسير موضوعي و علوم جديده مورد نياز مانند روان شناسي و جامعه شناسي و زبان انگليسي به مدت پنج سال گذراندم و در سه نوبت دانش پژوه ممتاز در گروه بودم.

در سال 1374 در موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره) مشغول تحصيلات تكميلي در مقطع كارشناسي و كارشناسي ارشد رشته حقوق اسلامي و حقوق بين الملل شده و با دفاع از پايان نامه خود تحت عنوان اصل منع توسط به زور در اسلام و حقوق بين الملل دفاع نموده و با بالاترين نمره گروه (نمره 19) با امتياز عالي قبول شدم. (1379)از آن به بعد به عنوان محقق و پژوهشگر موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني و دبير گروه حقوق فعاليت هايم وارد مرحله جديد شد و در سال 1381 به عنوان عضو هيات علمي موسسه آموزشي پژوهشي امام خميني كارهاي تحقيقي و پژوهشي خود را بيشتر در زمينه فلسفه حقوق و حقوق زن شروع كردم.در سال 1380 و 1381 مسئولت نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري در دانشگاه سمنان را پذيرفتم وليكن ارتباط علمي خود را با

موسسه حفظ نموده ام. در طول ساليان 1378 تا كنون در دانشگاه مختلف از جمله: دانشگاه امام حسين (ع)، دانشگاه صنعت آب و برق (تهران)، دانشگاه سمنان، دانشگاه هاي آزاد اسلامي ساوه، آشتيان و نيز حوزه علميه خواهران (دفتر تبليغات)، مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني ره ، مؤسسه باقر العلوم عليه السلام و مدرسه جهاني فقه و اصول و نيز دوره هاي مختلف طرح ولايت و طرح كوثر (براي دانشجويان سراسر كشور) به تدريس عمدتا در دروس حقوقي و نيز معارف اسلامي اشتغال داشته و دارم.بعد از انتقال از سمنان به قم در مركز فرهنگي نهاد نمايندگي با تقبل مسئوليت گروه حقوق و فلسفه احكام بيشترين تمركز پژوهشي را در زمينه حقوق زن و حقوق بشر داشته با انتشار مقالات مختلف و پاسخ به سوالات دانشجويان چه از طريق نامه يا ايميل و فعلا نيز در صدد آمادگي براي امتحان در مقطع دكتراي حقوق بين الملل يا فلسفه حقوق هستم.

حسيني، ابوالقاسم

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد ابوالقاسم حسيني

محل تولد : تهران

شهرت

تابعيت : ايران

زندگينامه علمي

تولد: تهران/ دوشنبه هفتم خرداد 1341 هجري شمسى/ بيست و سوم ذي الحجه 1381هجري قمري بيست و هشتم مي 1962ميلادى. آ غاز طلبگى: تهران/1359، ادامه در قم 1363. تحصيلات حوزوى: خارج فقه و اصول(يك دوره).استادان اصلي دروس حوزه: پاكتچى، رضي شيرازى، محامى، راستى، طاهري خرم آبادى، احمدي يزدى، مؤمن، نوري همدانى، تبريزى، مددى، سبحاني . تحصيلات دانشگاهى: كارشناسي حقوق از دانشگاه تهران(1367)و كارشناسي ارشد حقوق بين الملل از دانشگاه شهيد بهشتي (1371). سوابق علمى: ويرايش حدود 50 كتاب، تأليف و ترجمه و تحقيق و فراهم سازي 30

اثر در زمينه هاي حقوقى،ادبى، هنرى، ادبيات كودكان، تربيت،حديث، پيشينه شعر از سال 1358 و داراي اشعاري در مجموعه هاي مختلف و عرضه در ده ها كنگره كشورى، عرضه ده ها مقاله در نشريات گوناگون، نگارش صدها ساعت برنامه راديويي و تلويزوني از سال 1360 تا 1367. سوابق عملى: مسؤوليت هاي فرهنگي در آموزش و پرورش، صدا و سيما، سپاه پاسداران، وزارت ارشاد، مركز تحقيقات اسلامي جانبازان، پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامى، و نشريات گوناگون از سال 1358 . اشتغال كنونى: عضو هيأت علمي گروه ادبيات انديشه پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامى، سر ويراستار دانشنامه فرهنگ فاطمى، مشاوره هاي فرهنگى، اشتغال به ترجمه دوره كامل الغدير . سفرهاي تبليغى: پنج سال كار مستمر فرهنگي در كردستان، يك دوره عضويت در هيات علمي بعثه مقام معظم رهبري در حج . آشنايي به زبان هاي ديگر: عربي به طور كامل، انگليسي در حد ترجمه.

حسيني، اسماعيل

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد اسماعيل حسيني

محل تولد : آذربايجان شرقي

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1356/3/30

زندگينامه علمي

بنده حقير در استان آذربايجان شرقي، شهرستان اهربخش خاروانا در روستاي نچق در سال 56 بدنيا آمدم بعد از آنكه به سن هفت سالگي رسيده ام ، تحصيلات ابتدائي را در همان محل طي كرده و چون در محل خودمان (روستاي نچق) مدرسه راهنمائي نبود لذا براي ادامه تحصيلات در مقطع راهنمائي به بخش خاروانا مراجعه كرده و در آنجا مشغول تحصيل در مقطع راهنمايي شدم .بعد از تعطيلات دوره راهنمايي به جهت اين كه علاقه زيادي حتي از دوران ابتدائي به درس هاي حوزه و علوم ديني داشتم تا

در آينده روحاني خوبي باشم حتي در همان محل با اين كه معلمين اسرار مي كردند كه درس شما خوب است همين دروس را ادامه بدهيد با اين حال اين علاقه شديد مرا از آن درس هاي دوره دبيرستاني منصرف كرد و آمدم به نزديكترين محل كه شهرستان جلفا و هادي شهر بود در آنجا به تحصيلات حوزوي مشغول شدم، بعد از يك سال تحصيل در آنجا ديدم وضعيت آنجا مرا قانع نمي كند و بر بنده چنان مفيد واقع نمي شود، براي ادامه تحصيل به حوزه علميه وليعصر(عج) تبريز انتقال گرفتم و ادامه تحصيلات مقدماتي را در آن حوزه مباركه گذراندم و در سال 80 به قم آمدم و در خدمت استاداني چون استاد محسن فقيهي و استاد فاطمي و استاد سيد حسن خميني و استاد سيدمحمد ابن الرضا خونساري درس رسايل و مكاسب و كفايه را آموختم و الان در خدمت آيت الله سبحاني و آيةالله مكارم شيرازي و استاد محمدابن الرضا درس خارج فقه و اصول را فرامي گيرم.

اينجانب بعد از طي دوره مقدماتي علاقه زيادي به تبليغ و تحقيق داشتم كه اين علاقه در سال 1385 كه از طرف مقام معظم رهبري به سال پيامبر اعظم(ص) نام گذاري گرديد مرا شديداً وادار نمود تا در آن .سال بتوانم كتابي در مورد آن حضرت به رشته تحرير درآورم.

از آن سال به بعد هم اكنون مدتي است مشغول تحقيق در عنوانهاي مختلفي مي باشم از جمله:( كتابي به نام راهي بسوي سعادت«مواعظ و سفارشات رسول اكرم(ص) به علي (ع) و اباذر» كه چاپ شده ،و آداب زندگي در سيره رسول اكرم(ص) «اخلاقي-اجتماعي- عبادي -سياسي وچهل حديث» كه دردست

چاپ است وكتابهايي در موضوعات كرامات و معجزات رسول اكرم(ص) و راههاي مبارزه بافقر و پزشك خانواده )كه هنوز آنها رابخاطر مشكلات مالي نتوانستم به چاپ برسانم و بنده حقير حافظ نصف قرآن كريم مي باشم و به رشته تفسير و علوم قرآني بيشتر علاقه داشته و كار مي كنم كه تا در آينده به حول قوه الهي بتوانم در عنوانهاي تفسيري تحقيق و تدريس داشته باشم «انشاءالله»

حسيني، جعفر

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد جعفر حسيني

محل تولد : بابل

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1347/1/1

زندگينامه علمي

بنده بعد از اتمام دوره تحصيلي مقطع راهنمايي در سال 63 وارد حوزه علميه روحيه واقع در شهرستان بابل شده و بعد از چند سال و اتمام رسائل و مكاسب در سال 66 وارد حوزه علميه قم شدم در سال 67 وارد مباحث فقه و اصول در مقطع خارج گرديده كه در همين زمان هم زمان دوره دبيرستان را گذرانده و با شركت در آزمون كنكور سراسري در رشته حقوق ليسانس حقوق را اخذ نموده به علاوه اينكه اينجانب در مقطع فوق ليسانس حقوق نيز از طريق كنكور سراسري قبول گرديده ،حتي نفر اول ورودي دانشگاه مفيد شدم ولي با توجّه به گرايشات خاص موجود در دانشگاه مفيد از حضور در آن دانشگاه انصراف دادم.

در سال 72 همزمان با اشتغال به دروس حوزوي وارد تحقيقات مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامي بر مذهب اهلبيت عليهم السلام شدم كه اينجانب مديريت جلد نهم از دائرة المعارف را عهده دار گرديدم.

حسيني، جواد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد جواد حسيني

محل تولد : تربت جام

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1346/1/1

زندگينامه علمي

در اواخر سال 1357 وارد حوزه علميه كاشان شدم . بعد از اتمام لمعه در سال 1362 وارد حوزه علميه قم شده به ادامه تحصيل پرداختم . مكاسب را نزد استاد پاياني و رسائل را نزد استاد اعتمادي و كفايتين را نزد استاد مازندراني به اتمام رساندم .همزمان با تحصيل در همان كاشان از سال 58 به تدريس مقدمات پرداختم و تا سال 62 صمديه و بخشي

از سيوطي را نيز تدريس كردم .با ورود به قم به صورت آزاد ، شرح لمعه و حلقات را و در مدرسه امام باقر (ع) معالم را تدريس مي كردم و بعد از شرح لمعه و معالم به تدريس بدايه المعارف ، تفسير ، و مكاسب پرداختم كه هنوز هم در مدرسه مذكور و به صورت آزاد ادامه دارد .در تاريخ 3/2/1371 موفق به اخذ رتبه دوره اول خارج از دفتر تبليغات اسلامي شدم .

درس هاي خارج را هم ازمحضر آيات عظام : فاضل لنكراني ، ميرزا جواد تبريزي (يك دوره اصول) و فقه ادامه دارد وحيد خراساني بهره برده و مي برم .در سال 1373 در دوره تخصصي كلام شركت نموده و بعد از چهار سال موفق به اخذ مدرك سطح چهار كلام شدم .از سال 1378 به صورت رسمي دست به قلم بردم و در مركز مطالعات و پژوهش هاي حوزه بخش كلام و تفسير مشغول پاسخگويي به شبهات شدم كه تا كنون بيش از 400 پرسش ، پاسخ داده شده است .قابل ذكر است گاه به جهت تعدد مقالات در مجله مبلغان از اسم مستعار جواد خرمى، حسين تربتي و ... استفاده شده است .

حسيني، داوود

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

داوود حسيني

محل تولد : دستجرد آشتيان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1343/10/1

زندگينامه علمي

درسال1360وارد حوزه علميه آيت الله مجتهدي تهراني شدم و دروس صرف و نحو را در تهران گذراندم. از درس اخلاق آيت الله مجتهدي بهره بردم و در درس اخلاق آيت الله حاج آقا مجتبي تهراني شركت مي كردم.

درس فقه لمعتين را از اساتيد بزرگوار

آيت الله ضياء آبادي و رئوفي بهره بردم. در سال1367وارد حوزه علميه قم شدم و در درس رسائل آيت الله اعتمادي و مكاسب آيت الله پاياني و دوزدوزاني بهره مند شدم. همزمان در دوره هاي آموزشي موسسه در راه حق كه زير نظر آيت الله مصباح يزدي برقرارمي شد شركت مي كردم.دو جلد كفائتين را از آيت الله تهراني وحجة اسلام والمسلمين گنجي استفاده كردم.

با پايان دوره پنج ساله آموزشي موسسه در راه حق و تبديل اين موسسه به موسسه آموزشي پژوهشي امام خميني(ره) دركنار دروس خارج آيات عظام آية الله مكارم شيرازي و جعفر سبحاني وجوادي آملي دوره كارشناسي ارشد روانشناسي را در موسسه امام خميني(ره) به پايان رساندم ودر سال 82 فارغ التحصيل شدم.

حسيني، صالح

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

صالح حسيني در سال 1325 در سنقر كرمانشاه به دنيا آمد. وي در كودكي با قرآن و ديوان شاعراني چون سعدي و حافظ آشنا شد. تحصيلات عالي را در دانشگاه شيراز در رشته زبان و ادبيات انگليسي دنبال كرد، و پس از آن به مدت چهار سال در دانشگاه جورج واشنگتن به تحصيل در زمينه ادبيات آمريكايي پرداخت. دكتر صالح حسيني به غير از تدريس در دانشگاه شهيد چمران اهواز ، آثار متعددي از مشاهير ادبيات آمريكا از جمله ويليام فاكنر و نور تروپ فراي را ترجمه كرده است.گروه : علوم انسانيرشته : زبان و ادبيات انگليسيگرايش : مترجميتحصيلات رسمي و حرفه اي : صالح حسيني تحصيلات مقدماتي در مكتب خانه آغاز كرد و پس از مدتي طلبگي و آشنايي به قرآن وحافظ و سعدي وارد مدارس جديد شد . پس از اتمام دوره هاي ابتدايي و دبيرستان

در زادگاهش از سال 52-1345 در دانشكده ادبيات و علوم انساني شيراز زبان و ادبيات انگليسي را فرا گرفت .وي به مدت چهار سال در دانشگاه جورج واشنگتن آمريكا به تحصيل ادبيات آمريكايي پرداخت (از سال 58-1354)مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : صالح حسيني در سال 1358 كه از آمريكا به ايران بازگشت. به امر تدريس در دانشگاه سه سال تعطيلي دانشگاه ها ، كه دو سال از آن را در مركز نشر دانشگاهي فعاليت مي كرد، ساير سالها ي عمر خودرا در در دانشگاه اهواز سپري نمود . دروس عمده اي كه وي تدريس مي كرده است ، عبارت است از: رمان، نقد، مكتبهاي ادبي، شعر انگليسي، بررسي ادبيات معاصر فارسي و ترجمه . آثار : آبشالوم، ابشالوم! ، تاليف بررسي تطبيقي خشم و هياهو و شازده احتجاب ، تاليف خانه روشنان و گلشيري كاتب ، تاليف فرهنگ برابر هاي ادبي ، تاليف نظري به ترجمه ، تاليف نيلوفر خاموش ويژگي اثر : نظري به شعر سهراب سپهري7 تاليف واژه نامه ادبي ، ترجمه آخرين وسوسه مسيح اثر نيكوس كازانتزاكيس ، ترجمه برادران كارازوف اثر داستايوسكي ، ترجمه برخيز اي موسي ، ترجمه به سوي نانوس رويايي ، ترجمه تحليل نقد اثر نور تروداپ فراي ، ترجمه خشم و هياهو ، ترجمه دل تاريكي ، ترجمه رمز كل: كتاب مقدس و ادبيات اثر نور تروپ قراي ، ترجمه گزارش به خاك يونان . اثر نيكوس كازانتزاكيس ،

ترجمه لرر جيم ، ترجمه مجموعه مقالاتي درباره دو بليني ها

حسيني، علي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد على حسيني

محل تولد : قم

شهرت : حسيني قمي

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1355/6/1

زندگينامه علمي

اينجانب سيد علي حسيني قمي فرزند سيد شمس الدين حسيني در خانداني كه در علم و روحانيت به صورت پشت در پشت در قم متولد شدم پس از تحصيلات ابتدائي و راهنمايي و متوسطه در مدرسه علميه معصوميه به تحصيل علوم حوزوي مشغول شدم، سطح را پس از هشت سال به اتمام رسانده و در درس خارج غالب اساتيد بزرگ حوزه شركت كرده واجازاتي دريافت كردم از همان آغاز طلبگي به تبليغ روي آوردم و در ضمن تحصيل به تاليف و تحقيق و ترجمه روي آوردم.

حسيني، علي رضا

قرن:12

جنسيت:مرد

مليت:ايران

فرزند ميرزا محمدباقر پيشنماز عاملى

عالم فاضل جليل محقق، امام مسجد شاه اصفهان بوده، در دوشنبه 17 ربيع الاول سال 1175 وفات يافته، در جنب پدر [در تكيه ى آقارضى] مدفون گرديد.

ماده تاريخ وفاتش اين است:

«رفع منازله الكريم الرفيع»

برگرفته از كتاب :دانشمندان و بزرگان اصفهان (جلد دوم)

حسيني، علي نقي

قرن:12

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عالم فاضل محقق، از علماى كاملين [!]. فوتش در 1255، قبرش نزديك فاضلان.

برگرفته از كتاب :دانشمندان و بزرگان اصفهان (جلد دوم)

حسيني، فضل الله

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد فضل الله حسيني

محل تولد : نوشهر

شهرت

تابعيت : ايران

زندگينامه علمي

در سال 1359 وارد حوزه علميه قم شدم. روز آغازين ورودم به حوزه مصادف با آغاز جنگ هشت ساله تحميلي عراق عليه ايران به رهبري صدام و كمك آمريكا، اروپا،شوروي و هم پيمانانشان بود. پس از چهارماه تحصيل در حوزه علميه قم به جبهه جنگ رفتم در طول هشت سال جنگ سعي كردم ميان درس و جنگ جمع كنم كه در طول جنگ بيش از دو سال و نيم در جبهه بودم و پنچ سال و نيم درس خواندم مدتي در جبهه در واحد عقيدتي قرار گاه خاتم الانبياء و دفتر سياسي نمايندگي امام در نيروي زميني سپاه كار فرهنگي و سياسي كردم.

حسيني، محمد باقر

قرن:13

جنسيت:مرد

مليت:ايران

فرزند مير سيد على مير محمّد صادقى، برادر علاّمه مير سيد حسن مدّرس. عالم فاضل محقّق، در 1216 متولّد، و در حدود سال 1280 وفات يافته، جنازه بر حسب وصيّت به نجف نقل شده.

تأليفات وى عبارت است از:

1- حواشى بر قرآن مجيد 2- كتابى در ادعيه مأثوره.

وى را چهار فرزند پسر بوده: 1- آقا سيد محسن، بعداً شرح حالش نوشته خواهد شد 2- سيد ابراهيم و مير سيد على و سيد رضا عليهم الرحمه.

برگرفته از كتاب :دانشمندان و بزرگان اصفهان (جلد اول)

حسيني، محمدتقي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد محمد تقي حسيني

محل تولد : شاهرود

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1342/1/1

زندگينامه علمي

در سال تحصيلي 61-60 وارد حوزه علميه قم شدم و بعد از شش ماه در مدرسه مباركه رضويه نزد اساتيد آنجا مشغول به تحصيل گرديدم و اتمام مقدمات تا سطح در آنجا گذراندم و سطح را نزد اساتيد بزرگواري چون مرحوم پاياني آيه الله استادي . موسوي گرگاني . تهراني .گنجي . مير باقر به اتمام رساندم و بيشتر در دروس خارج فقه و اصول آية العظيمي مرحوم شيخ جواد تبريزي شركت كردم و بعد از آن در دو موسسه فقه و كلام وارد شدم و به حول و قوه الهي هر دو را به پايان رساندم و به نوشتن پايان نامه دوره فقه و اصول اشتغال دارم و ضمناَ در دفتر همكار ، حوزه دانشگاه ( پژوهشگاه حوزه و دانشگاه ) در گروه فلسفه علوم اجتماعي يك دوره در اين زمينه با ديگر دوستان در گروه به مطالعه و پژوهش حول موضوع فلسفه علوم اجتماعي پرداختم و نيز براي تدريس در

دانشگا ه امتحان معارف دادم و در مركز مطالعات نمايندگي ولي فقه در جهاد كشاورزي ضمن كمك به آن مركز براي تأليف مجله جهاد با همكاري ديگر همكاران كتاب جلوه ها ي خدا محوري در زندگي را در زمينه اخلاق تأليف نموده ام و نيز مقالاتي چاپ نشده از قبيل دين كار و كتاب ناتمامي را تحت عنوان شادي و سرور در اسلام و نيز آسيب شناسي تربيتي در خانواده را دارم . ( ذكر حج ، مهشر ) و ( اركان استصحاب ) و ( ضرورت يابي ريشهاي پژوهشهاي فقهي ) و تفسير موضوع مقاله ) نسخ در قرآن ) فارق بين علوم اجتماعي و تجربي و... را نوشته و در حوزه تدريس به تدريس سطح بصورت نا منظم پرداخته و دو سال به تدريس در دروس عمومي ( روش مناظره) مدرسه مجيد (مركز جهاني ) اشتغال داشته ام و نيز يك دوره كلام جديد را در بنيان امام رضا عليه السلام گذرانده ام و كار مي كنم .

حسيني، هاشم

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد هاشم حسيني

محل تولد : بوشهر

شهرت : حسيني بوشهري

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1335/1/1

زندگينامه علمي

آيت الله سيد هاشم حسيني بوشهري در سال 1335 در بخش بردُخون از حوالي بندر ديّر استان بوشهر به دنيا آمد. پدر او روحاني بود و اگر چه بسياري از دروس رسمي حوزه را نخوانده بود، در منطقه خود مورد اعتماد مردم و به رتق و فتق امور مردم و حل منازعه بين آنها مي پرداخت و خود از راه كشاورزي روزگار مي گذراند. مادر او نيز خود دختر عالمي فرزانه بود و در

شكل گيري شخصيت آيت الله حسيني بوشهري نقش بسزايي ايفا مي كرد. آيت الله حسيني بوشهري پس از به پايان رساندن دوره دبستان ، به تحصيلات علوم ديني روي آورد. مشوق اصلي او در اين امر پدرش بود. او تحصيلات خود را در مدرسه علميه بوشهر آغاز كرد و پس از طي بخشي از دروس مقدمات به حوزه علميه قم رو آورد. در قم درسهاي باقيمانده از دورة مقدمات را فرا گرفت و سپس دوره سطح را آموخت و به درس خارج راه يافت . ضمن اينكه در دروس اخلاق استادان خود شركت مي نمود. وي همگام با تحصيل به تدريس آنچه آموخته بود نيز مي پرداخت . آيت الله حسيني بوشهري در حوزه علميه بوشهر و قم به محضر عالمان و استادان بسياري شرفياب شد. او دروس مقدمات را در مدرسه علميه بوشهر آغاز كرد و پس از فراگرفتن جامع المقدمات و بخشي از كتاب سيوطي به حوزه علميه قم وارد شد. وي در قم ادامه كتاب سيوطي و نيز كتب مغني و معاني و بيان و شرح لمعه را به صورت خصوصي از محضر اساتيد آن زمان فرا گرفت . در دوره سطح نيز بخش عمده اي از رسائل و مكاسب را نزد مرحوم آيت الله ستوده آموخت . ايشان بخشهايي از رسائل ، كفايه و قوانين را از محضر آيت الله ميرزا محسن دوزدوزاني بهره برد. او بسياري از مباحث كفايه را نيز از درس مرحوم آيت الله پاياني استفاده كرد. با اتمام دوره سطح به درس خارج فقه مرحوم آيت الله العظمي گلپايگاني ، آيت الله فاضل لنكراني ، آيت الله تبريزي رفت . در زمينه اصول نيز مدتي از محضر مرحوم آيت الله

ميرزا هاشم آملي بهره برد. سپس يك دوره كامل اصول را از خدمت آيت الله مكارم شيرازي و بخشهاي بسياري را نيز از محضر آيت الله وحيد خراساني فرا گرفت . در طي اين سالها در بخش حكمت و عرفان به درس آيت الله حسن زاده آملي و آيت الله انصاري شيرازي رفت و اسفار را نزد اين عالمان وارسته آموخت . آيت الله حسيني بوشهري از نخستين سالهاي تحصيل به امر تدريس اهتمام ويژه اي داشت ، به گونه اي كه مصمم بود هر درسي كه مي آموزد، بياموزاند. از اين رو با شروع سيوطي ، به تدريس اشتغال داشت كه اين مسأله هم اكنون نيز ادامه دارد. بسياري از نوارهاي تدريس او هماره مورد استفاده طلاب حوزه علميه قم است . وي بارها دروس مقدمات ، شرح لمعه ، رسائل ، مكاسب ، كفايه و بخشهايي از عروة الوثقي را تدريس كرد. در فن خطابه نيز پس از نگارش جزوه اي در اين زمينه سالياني چند به تدريس براي علاقه مندان به آشنايي با فن سخنوري اشتغال داشتند كه در طي اين سالها شاگردان بسيار را تربيت كرده اند.او در كنار اين فعاليتها از تدريس در دانشگاهها باز نمانده و به گونه اي مستمر به تدريس در دانشگاههاي تهران و قم اشتغال داشته است . آيت الله حسيني بوشهري در عرصه تحقيق و تأليف كتب و مقالاتي را به رشته تحرير درآورده است. آيت الله حسيني بوشهري در طول سالهاي مبارزه امام و امت مسلمان ايران بر ضد رژيم پهلوي ، همواره با اين سيل خروشان همراه بوده است . او مبارزه را از سنين نوجواني و در بوشهر آغاز كرد و در قم نيز آن را پي گرفت . او اعلاميه هاي امام (ره )

را بين مردم منتشر مي كرد كه اين مسأله موجب چندين بار دستگيري و بازجويي وي شد.

حسينيان، روح الله

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

روح الله حسينيان

محل تولد : شيراز

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1334/1/1

زندگينامه علمي

تا سوم دبيرستان را در صفاد ، يكي از روستاهاي آباده طي كردم .

سطح را در مدرسه حقاني قم (ادبيات را نزد آيت الله حاج شيخ حسن آقا تهراني، لمعه نزد فاضل هرندي ، مكاسب نزد آيت الله ستوده ، رسائل نزد آيت الله جنتي ، كفايه نزد آيت الله احمدي ميانجي)

درس خارج را در تهران دو سال نزد آيت الله محمدي گيلاني، يك سال نزد آيت الله صانعي، دو سال نزد آيت الله خامنه اي و يك سال كتاب قضا و شهادات نزد آيت الله ميرزا جواد آقا تبريزي در قم .

حسينيان، سيمين

قرن:14

جنسيت:زن

مليت:ايران

سيمين حسينيان سال 1331 در تهران متولد شد وي پس از پايان دوره دبيرستان بي درنگ در كنكور سراسري رشته علوم تربيتي دانشگاه تهران پذيرفته شد و پس از گرفتن مدرك كارشناسي با پذيرش از سوي بهترين دانشگاه هاي كاليفرنيا و لس آنجلس ( UCLA ) راهي آمريكا و موفق به دريافت مدرك كارشناسي ارشد و دكترا در رشته مشاوره شد. با ورود به وطن، در گروه روانشناسي دانشگاه الزهرا (س) مستقر شد و در طول خدمت افزون بر تدريس و پژوهش به كارهاي اجرايي مختلفي پرداخت و هم اكنون در مقام معاون پژوهشي دانشگاه مشغول به خدمت است. گروه : علوم انساني رشته : روان شناسي گرايش : روانشناسي مشاوره اوضاع اجتماعي و شرايط زندگي : پدر سيمين حسينيان يك حسابدار خبره و مسلط به زبان عربي وانگليسي بود و مادرش علاقه مند به كتاب و مطالعه. پدر و مادر هر دو از اصلي

ترين مشوقان فرزندان در تحصيل علم و دانش بودندتحصيلات رسمي و حرفه اي : - دكتراي مشاوره از دانشگاه UCLA (كاليفرنيا- لس آنجلس) آمريكا - كارشناسي ارشد مشاوره از دانشگاه UCLA - كارشناسي مشاوره از دانشگاه تهران مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : - معاون پژوهشي دانشگاه الزهرا (س) درحال حاضر - مدير گروه مشاوره دانشگاه الزهرا (س) از سال 1382 تاكنون - مديرتحصيلات تكميلي دانشگاه الزهرا (س) در سال هاي 76 و 1377 - معاون آموزشي دانشكده علوم تربيتي و روانشناسي، 76- 1375 - عضو مؤسس و عضو هيأت مديره انجمن مشاوره ايران - عضو سازمان نظام روانشناسي و مشاوره - عضو كميسيون هاي تخصصي و نظامنامه اخلاقي شوراي عالي سازمان نظام روانشناسي و مشاوره كشور - عضو شوراي بررسي متون درسي و منابع روانشناسي كشور - عضو كميته تخصصي طرح هدايت استعدادها در سازمان سنجش و آموزش كشور - عضو انجمن روانشناسي ايران - عضو انجمن ايراني تعليم و تربيت - عضو شوراي قلم انديشي امور بانوان شهرداري تهران - عضو هيأت مديره كلينيك روانشناسي و مشاوره دانشگاه الزهرا(س) و همكاري با مركز مشاوره دانشجويي - عضو كميته علمي چندين سمينار و همايش سراسري و بين المللي - عضو هيأت تحريريه مجلات علمي - پژوهشي «انديشه هاي نوين»، «تازه ها و پژوهش هاي مشاوره»، «پژوهش هاي تربيتي و روانشناختي» فعاليتهاي آموزشي : تدريس در سطوح مختلف آموزشي در دانشگاه الزهرا بعد از احراز مدرك دكتري و دانشگاه هاي مختلف و راهنمايي بيش از 70 پايان نامه كارشناسي ارشد و دكترا از فعاليت هاي سيمين حسينيان بوده است. ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره :

- همكاري با وزارت آموزش و پرورش براي تهيه و نمره گذاري نخستين آزمون رغبت سنجي تحصيلي، شغلي كه از سال 75 تاكنون مورداستفاده دانش آموزان كل كشور قرارگرفته - همكاري با شوراي عالي برنامه ريزي (شاخه مشاوره) سيمين حسينيان علاوه بر فعاليت و تحقيقات گسترده اش در مسائل خانواده و كار در كلينيك، در رابطه با «فرسودگي شغلي» پژوهش هاي بسياري داشته است. يكي ديگر از فعاليت هاي علمي وي تحقيق روي نظريه «هالند» [روانشناس و نظريه پرداز معاصر شغلي و حرفه اي] است كه علاوه بر تأييد در ديگر كشورهاي جهان، در ايران نيز مورد تأييد قرار گرفته است. حسينيان حدود 15 سال است روي اين موضوع كار تحقيقاتي انجام داده كه كماكان ادامه دارد. برخي از اين تحقيقات در آموزش و پرورش، دانشگاه ها و بازار كار انجام شده است. آرا و گرايشهاي خاص : سيمين حسينيان در مقدمه مقاله اي با عنوان «كاربرد پذيري نظريه تصميم گيري شغلي هالند در مدارس، دانشگاه ها و بازار كار ايران، بررسي موانع و ارائه راهكارها» آورده است: «تصميم گيري درباره انتخاب شغل و حرفه يكي از مهمترين و سرنوشت سازترين موضوع ها در زندگي هر فرد به حساب مي آيد. امروزه پيچيدگي و دگرگوني دنياي كار، سرعت فزاينده رشد تكنولوژي، تقاضاهاي روزافزون براي ورود به برخي مشاغل و نياز به كسب دانش و مهارت ها با توجه به تفاوت هاي فردي، موجب بر هم خوردن تعادل آموزش و بازاركار شده و مشكلاتي را در چگونگي هدايت استعدادها، راهنمايي شغلي و تصميم گيري حرفه اي به وجودآورده است.» او در مورد علم روانشناسي امروز و

جايگاه آن نزد مردم ايران زمين مي گويد : «امروزه مردم ما واقعاً به مشاور و روانشناس نيازمندند و تقريباً نسبت به سال هايي كه آنها را نمي شناختند و از مراجعه به آنها واهمه داشتند، مشاوران و روانشناسان را بيشتر مي شناسند. تبليغات خوبي روي اين مسأله شده. منتهي لازم است مسأله اخلاق در مشاوره و روانشناسي و ضوابط و استانداردهاي آن كمي روشن تر بيان و در واقع رعايت شود. يعني فردي كه مي آيد روانشناس و مشاوره مي شود، صلاحيت اين كار را داشته باشد، دوره هاي كارآموزي و به روز كردن معلوماتش را گذرانده باشد و علمي - تخصصي كار كند و اگر به مطلبي آگاهي ندارد فرد را ارجاع دهد به منابع آگاه. خودش را ملزم نداند كه حتماً بايد راجع به هر چيزي نظر بدهد يا هر كسي را درمان كند.» جوائز و نشانها : - استاد نمونه كشوري در سال تحصيلي 85-1384 از طرف وزارت علوم، تحقيقات و فناوري - پژوهشگر نمونه و برتر دانشگاه الزهرا (س)، چندين سال متواليچگونگي عرضه آثار : - ارائه 80 مقاله پژوهشي - تحليلي در مجلات علمي و سمينارهاي داخلي و خارجي - نقد و بررسي بيش از 12 كتاب در موضوع هاي گوناگون روانشناسي و مشاوره اجراي 10 طرح تحقيقاتي ازجمله: هنجاريابي آزمون شغلي - شخصيتي، بررسي سلامت روان فرزندان و مادران باتوجه به موضوع حضانت، بررسي عملكرد خانواده و سلامت رواني نوجوانان فراري از خانه و نوجوانان عادي، روش هاي توانمندسازي زنان سرپرست خانوار و... - ترجمه و تأليف 7 عنوان كتاب . اخرين اثر دكتر حسينيان كتاب "اخلاق در

مشاوره و روانشناسي" است كه يك نظامنامه روانشناسي محسوب ميشود. وي در اين كتاب، منشور اخلاقي روانشناسان و مشاوران را كه به نوعي سوگند نامه سازمان نظام روانشناسي و مشاوره محسوب مي شود در 7 بند ارائه كرده است. آثار : nbsp1 اخلاق در مشاوره و روانشناسي ويژگي اثر : آخرين اثر تأليفي دكتر سيمين حسينيان، در زمستان??، به دنبال تأسيس سازمان نظام روانشناسي و مشاوره (به رياست دكتر غلامعلي افروز)، دكتر حسينيان فعاليت هاي گسترده اي را روي طرح نظامنامه اخلاقي مشاوران و روانشناسان ايران آغاز كرد و اين نخستين نظامنامه اخلاقي است كه براي روانشناسان و مشاوران نوشته مي شود. در حدود ? سال پيش در مجلس شوراي اسلامي لايحه اي تصويب شد مبني بر آن كه روانشناسان و مشاوران مي توانند نظامنامه و چارچوب استاندارد و مهر داشته باشند. حسينيان به همراه گروهي از همكاران خود در اين عرصه شروع به تنظيم استانداردهاي لازم و نگارش نظامنامه اخلاقي كردند كه اين موارد در كتاب مورد نظر به چاپ رسيده است. به عقيده مؤلف كتاب، «از ويژگي هاي يك حرفه آن است كه داراي اصول و قوانيني است كه متخصصان مي پذيرند به عنوان شرط عضويت از آن پيروي كنند. اين اصول در واقع ارزش هاي شغلي يك حرفه را نشان مي دهند. قوانين حرفه اي براي اين ايجاد مي شوند كه رفتاري بي طرفانه، شايسته و همراه با مسئوليت پذيري و تعهد در انسان ايجاد شود و افراد در هنگام تصميم گيري هاي اخلاقي، چارچوبي براي تصميم گيري مناسب داشته باشند. اتخاذ تصميمات

اخلاقي در شرايطي كه ميان تعهدات و مسئوليت ها تعارض وجود دارد، كار آساني نيست.» حسينيان كه با شور و علاقه عجيب و فراواني درباره دستاورد تلاش ها و تحقيقاتش در اين رابطه سخن مي گويد، با اشاره به اين كتاب، مي گويد: «ممكن است در حال حاضر بسياري از روانشناسان و مشاوران ما در ايران، مشاور و روانشناس واقعي نباشند. شخصي جغرافيا خوانده ولي به خودش اجازه مي دهد كار مشاور يا روانشناس را انجام دهد! در اين كتاب يكسري ملاك ها مشخص شده كه به طور مثال ، در اين حرفه بايد چه مدركي داشته باشند يا بايد چه دوره هايي را- حتماً- براي كارآموزي گذرانده باشند، زيرا آموزش مشاور بايد طبق برنامه ريزي خاصي باشد، هر آموزشي نمي تواند آموزش مشاور باشد، مشاور بايد به مسائل روز و تفاوت هاي فردي توجه كند. از طرفي در كشور ما هيچ نظارتي بر كار مشاور نيست. اما در خارج از كشور، كار مشاور يا روانشناس زير نظر قرار مي گيرد. نبود نظارت يكي از ضعف هاي مهم و عمده ماست و از اين روست كه مي گويم اخلاق در مشاوره در ايران كار جديدي است و براي نخستين بار مطرح شده. ما مي گوييم مشاور و روانشناسمان بايد صلاحيت داشته و بر كارش نظارت باشد، بايد آموزش متناسب ديده باشد. يعني كسي كه آموزش ديده چطور الآن هم اجازه مشاوره دارد؟ آموزش بايد به روز باشد.» حسينيان در كتاب اخلاق در مشاوره و روانشناسي، منشور اخلاقي روانشناسان و مشاوران را كه به نوعي سوگند نامه سازمان نظام روانشناسي و مشاوره محسوب مي شود در

? بند ارائه كرده است. 2 حرفه مناسب شما چيست ويژگي اثر : حسينيان با همكاري دكتر سيده منور يزدي در كتاب «حرفه مناسب شما چيست» نوشته «جان. ال. هالند» را به فارسي برگردانده كه اين اثر در زمينه تصميم گيري شغلي نوشته شده است و پنجمين و آخرين تجديدنظر هالند را در مورد نظريه حرفه و شخصيت توضيح مي دهد. از منظر هالند، شخصيت فرد مي تواند نقش مهمي در انتخاب شغل و به طور كلي در زندگي او داشته باشد. او ? تيپ شخصيتي و مدل محيطي را در نظريه خود به كار گرفته و افراد و محيط ها را با توجه به اين الگوها طبقه بندي مي كند. به اعتقاد مترجمان، اين كتاب براي اشخاصي مناسب است كه قصد دارند شغل مناسب شان را انتخاب كنند يا افرادي كه از حرفه خود ناراضي اند و تصميم به تغيير شغل گرفته اند. هم اكنون در مدارس و برخي سازمان ها از پرسشنامه شغلي اين كتاب استفاده مي شود كه آموزش و پرورش كشور براي انتخاب رشته تحصيلي دانش آموزان دبيرستاني از اين پرسشنامه بهره مي برد. زيرا، متأسفانه امروزه بسياري از نوجوانان و جوانان كشور ما سرگردانند و بر سر چند راهي قرار گرفته اند، نه به توانايي هاي واقعي خود واقفند، نه اطلاعات كافي درباره مشاغل جامعه دارند و نه قادر به پيش بيني مشاغل مورد نياز جامعه در زمان آينده هستند. 3 ناسازگاري و مشكلات هيجاني و رفتاري كودكان ، واقعيت مجازي در روان درماني

حسينيان، محمدجعفر

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد

جعفر حسينيان

محل تولد : شيراز

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1338/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب محمد جعفر حسينيان در سال 1357 موفق به اخذ مدرك ديپلم شده و در همان سال بنا به درخواست رسمي دانشگاهي از آمريكا ارسال ترجمه مدارك براي اخذ مدارك علمي بالاتر قصد آن ديار نمودم كه با جريانات انقلاب مصادف شد، و با احساس تكليفي كه در جريان تحقق اسلام ناب در جامعه داشتم بعد از پيروزي انقلاب به عضويت رسمي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي مركز فارس درآمدم و تا سال 1363 در بخش فرهنگي و تبليغي سپاه پاسداران مشغول فعاليت بودم. بعد از آن به قم مراجعت نموده و در مركز تحقيقات علمي فرهنگستان علوم اسلامي و در كنار آن در حوزه علميه مشغول تحصيل فعاليت علمي شدم و موضوعات مطرح شده علمي در فرهنگستان علوم اسلامي و همچنين هدف اين موسسه علمي و تحقيقي كه تحت سرپرستي علمي علامه شهير مرحوم حجت الاسلام و المسلمين سيد منير الدين حسيني شيرازي (قد سره) بود به دليل نوآوري آن بسيار مورد توجه و علاقه من قرار گرفت و اكثر اوقات علمي و تحقيقي خود را در آن موسسه علمي و تحقيقي گذراندم.

هدف عمده تحقيقات فرهنگستان علوم اسلامي بعد از آسيب شناسي جدي در موانع اجراي احكام الهي در جامعه و ريشه يابي آن و بزرگترين مانع را مدل ها و الگوهاي علمي اداره كشور ديدن تحقيق پيرامون روش دستيابي به فلسفه شدن اسلامي بود در اين راستا تمام عمر تحقيقي خود را در اين موسسه و در محضر استاد عزيز علامه حسيني (ره) بودم و

بعد از رحلت ايشان كه بسيار براي من جانكاه بود به فعاليت هاي تحقيقي خود ادامه دادم.

حق جو، محمد حسين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد حسين حق جو

محل تولد : نيشابور

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1333/12/29

زندگينامه علمي

اينجانب محمد حسين حق جو در29 اسفند سال 1333 هجرى شمسى در شهر نيشابور در خانواده اى متدين و مذهبى به دنيا آمدم.دوران تحصيلات خود را تا سوم دبيرستان در شهرستان نيشابور و سپس در هنرستان فنى مشهد سه سال ادامه تحصيل دادم و سرانجام در سال 1356 هجرى شمسى براى كسب علوم حوزوى وارد حوزه علميه قم شدم.از آغاز كودكى به همراه پدرم در جلسات و هيئات مذهبى شركت مى كردم و از همان اوايل كودكى به جلسات قرآن و درس اخلاق و احكام علاقه فراوانى داشتم هنوز به سن تكليف نرسيده بودم كه در هيئات مذهبى شهرستان نيشابور فعاليتهايى اجرايى و فنى را بعهده گرفتم.

جلسات هفتگى ، تمرين سخنرانى، حفظ حديث و تلاوت قرآن برگزار مى كردم. در تابستانها تحت نظر مديريت حوزه در قبل از انقلاب جلسات و كلاسهاى قرآن،عقائد، احكام و اخلاق را با حضور اساتيدى از قم اداره مى كردم. در سالهايى كه براى ادامه تحصيل به مشهد رفته بودم با استفاده از تعطيلات پايان هفته، جلسات هفتگى با حضور نوجوانان و جوانان تشكيل مى دادم و براى آنان از درآمد شخصى خود هدايايى تهيه مى كردم.در سال 1356 هجرى شمسى تصميم گرفتم براى ادامه تحصيل به قم سفر كنم كه در ابتدا دوستان و حتى اولياء با اين امر مخالفت مى كردند ولى با پايدارى خود و توصيه برخى بزرگان

وارد حوزه شدم.در آغاز ورود به حوزه با اساتيد قلم، گفتار و عمل ارتباط برقرار كردم. در همان اوان ورود به حوزه به توصيه برخى عزيزان و اساتيد، قلم به دست گرفته و اولين اثر خود را به نام خودسازى در مكتب قرآن و عترت (عليهم السلام)در سال 1361 با تقريظ حضرت آيت الله مظاهرى و مقدمه استاد مصطفى زمانى (ره) به زيور طبع آراستم.

تاكنون حدود 50 عنوان كتاب تأليف نموده ام و چند عنوان كتاب هم تحت نظر بنده تأليف گشته است چند سال در دانشگاه آزاد تهران،شهريار، كميته انقلاب اسلامى،دفتر امام جمعه شهريار، فعاليت داشتم و همچنين چندين سال مسئول پاسخ گوئيى به سوالات جوانان سراسر كشور در مؤسسه پيام اسلام بودم و حدود 8 سال مديريت بنياد فرهنگى اسلام را عهده دار بودم كه روزانه پاسخگوى صدها نامه و تلفن از سراسر كشور بودم و در كنار كارهاى پژوهشى، تأليف، تدريس و تبليغ به تحصيل پرداختم، دروس سطح را از آقايان باكوئى، اعتمادى، وجدانى،استادى،مظاهرى،پايانى، ستوده، ممدوحى، مشكينى، شب زنده دار، جوادى، مصباح، خز على و... كسب فيض كردم پس از گذراندن دروس سطح حوزه به مباحث عالى حوزه همت گماشتم و از محضر اساتيد خارج آيات عظام، مرعشى، گلپايگانى، سبحانى، مكارم، وحيد خراسانى، شيخ جواد تبريزى، نورى همدانى،كه به تقريرات دروس اين اساتيد مي پرداختم.همزمان با گذراندن تحصيلات خارج به تدريس نيز مشغول بودم، تا اينكه در سال 1373 به همكارى در معاونت تهذيب حوزه دعوت شدم و به عنوان مسئول مشاوران مدارس برگزيده شدم و به برنامه ريزى نظارت و اجرا مي پرداختم به لحاظ ضرورت امر، لازم آمد كه مركز تخصصى

مشاوره اقدام شود كه تاكنون اين مسئوليت را عهده دار مى باشم و به يارى خداى متعال و كمك 40 مشاور در رشته هاى مختلف اخلاقى، روحى، معنوى، پزشكى،روانپزشكى، حوزوى، اجرائى، آموزشى و خانواده ، به انجام ظيفه مشغول هستم.

كنون نيز علاوه بر كارهاى علمى، پژوهشى و تبليغى به تأليف موضوعات كاربردى جوانان مشغول هستم ولى متأسفانه بخاطر كمبود وقت و امكانات، توان نشر آن آثار را ندارم.ضمنا دو دوره بعنوان نماينده طلاب و فضلا نيشابورى مقيم حوزه قم برگزيده شدم كه به عنوان رئيس كميسيون اخلاق و تهذيب اين مجمع نيز گزيده شدم.

اگر چه چندان موفق به تدريس نيستم، ولي با لطف الهي در مراكز تخصصى حوزه، مدارس علميه قم و شهرستانها و موسسه امام خمينى (ره) ، مدرسه فيضيه قم و دانشگاهها تدريس مباحث اخلاقى و روانشناسى بصورت مداوم وپاره وقت مشغول ميباشم.خدا را بايد بر اين الطاف فراوان سپاس و تشكر فراوان نمود كه هذا من فضل ربي و از باب و اما بنعمه ربك فحدث ياد آور شدم.

حقاني، ابوالحسن

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

ابوالحسن حقاني

محل تولد : تهران

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1338/1/1

زندگينامه علمي

تحصيلات كلاسيك را تا سوم دبيرستان در دبيرستان جعفرى اسلامى تهران ادامه دادم. اكثر اوقات فراغت خود را در آن دوران بويژه تابستان در كتابخانه مرحوم آيت الله حسن سعيد واقع در مسجد جامع بازار تهران مى گذراندم. همچنين عصرهاى پنجشنبه از محفل درس اعتقادات آيت الله سبحانى در همان كتابخانه استفاده مى كردم.در سال 1354 وارد حوزه علميه قم شده و پس از موفقيت در آزمون ورودى در مدرسه منتظريه(حقانى)تحت اشراف شهيد

قدوسى به تحصيل علوم دينى پرداختم و از محضر آيت الله قدوسى، آيت الله بهشتى، آيت الله جنتى،آيت الله خزعلى، آيت الله مقتدايى، آيت الله حائرى شيرازى، آيت الله معرفت و .... استفاده نمودم.همچنين از اساتيد خارج از مدرسه تا سطوح عاليه چون استاد ستوده،استاد اعتمادى، استاد خرازى و استاد پايانى استفاده نمودم و يك دوره اصول و بخشى از فقه چون صلاة، حج و ... را در محضر حضرت آيت الله مظاهرى فرا گرفتم. در سال 1359 وارد مؤسسه در راه حق شده و از برنامه هاى درسى آنجا تحت اشراف حضرت آيت الله مصباح يزدى استفاده نمودم و علاوه بر گذراندن دروس عمومى دانشگاهى در رشته تخصصى روان شناسى تا حد كارشناسى ارشد تحصيل نمودم و از محضر اساتيد حوزوى و دانشگاهى ا ستفاده نمودم كه به دليل آنكه آن زمان مدركى داده نمى شد فقط به گذراندن دوره اكتفا شد.در اين دوره از محضر استاد معظم آيت الله مصباح در زمينه هاى فلسفه، علوم قرآنى و اخلاق بهره ها بردم.

در سال 1370 از دانشگاه مك گيل واقع در شهر مونترآل از كشور كانادا پذيرش گرفته و كارشناسى ارشد را در رشته عرفان دريافت نمودم.در سال 1373 از دانشگاه لنكستر انگلستان در مقطع دكترى پذيرش گرفتم كه به عللى ترك تحصيل نموده و به ايران اسلامى بازگشتم.در مدرسه شهيدين، جامعة الزهراء، مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمينى (ره)،دانشگاه تهران تدريس دارم.تأليفاتى نيز داشته كه برخى از آنها چاپ گرديده است. برخى از آنها نيز با همكارى ديگر برادران نوشته شده است. آخرين اثرصلح در اسلام به دو زبان فارسي و انگليسي نگاشته شده است.

حقاني، حسين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حسين حقاني

محل تولد : زنجان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1313/12/1

زندگينامه علمي

اينجانب حسين حقاني اوّل اسفند سال 1313 شمسي در شهرستان زنجان در يك خانواده مذهبي به دنيا آمدم.پدرم به نام علي از تجّار زنجان بوده، علاقه شديدي به اسلام و تشيّع و ائمه اطهار (عليهم السلام) داشت و در اول سال 1362 شمسي بعد از پيروزي انقلاب اسلامي ايران در سن 86 سالگي دار فاني را وداع گفتند و از اهمّ بركات وجودي او مدرسه (المنتظر) معروف به مدرسه منتظريّه حقّاني بود كه در سال 1339 شمسي در شهرستان (مذهبي) قم در حوزه علميّه با نفقه خود و با اخلاص خاصي آنرا تاسيس و بنيان نهاد. دوره ابتدايي را در شهرستان رنجان در مدرسه اي بنام (توفيق) كه زير نظر استادي فرزانه و فاضل و با تقوا بنام رضا روزبه (رضوان الله تعالي عليه) اداره مي شد به پايان رساندم و با رتبه ممتاز در كلاس ششم قبول شدم.

همان اوان مصادف بود با بليّه بزرگي كه ايران آنروز در اثر بي كفايتي و بي لياقتي زمامداران طاغوت گرفتار آن شده بود و آن بليّه، بليّه تسلّط حزب توده و نوكران زمامداران شوروي به دبيري مردي بنام (پيشه وري) بود كه از ناحيه شمال غربي منطقه آذربايجان به ايران نفوذ كرده تا زنجان و ابهر و نزديكي هاي قزوين پيشروي كرده و حكومت خود مختاري را در داخل مملكت ايران آنروز تشكيل داده بود.اين جريان بي دينى، زندگي مذهبي وديني را بر متديّنين تنگ كرده بود، آنان ناچار به طرف تهران و ساير نقاط امن ايران مهاجرت مي كردند.

ابوي اينجانب نيز چون در بازار زنجان تاجر نسبتاً مشهوري بود و همواره مورد اذيّت و تعّرض مسئولين حزب توده قرار داشت مقدمات مهاجرت خود را از زنجان به تهران فراهم نمود ودر سال 1327 شمسي اين مهاجرت انجام پذيرفت. من نيز در تهران تحصيلات خود را در دبيرستان فرّخي تا سيكل (كلاس نهم آنزمان) به پايان رساندم از آنجا كه پدرم از خانواده علم بود و پدران وي واجداد امي همه از علماي قريه خوئين زنجان بودند بسيار مايل بود كه فرزندان او نيز در رشته علوم اسلامي به حوزه هاي علميّه وارد شده، راه پدران خود را ادامه دهند و از طرفي هم تعصّب خاصّ مذهبي وديني داشت و از وضع بي ديني حاكم بر مدارس آنروز تهران بسيار ناراحت بود حتّي در زمان ما ساليان سالي تا زمان فتواي مرحوم آية الله حكيم در نجف اشرف براي اولين بار در عالم فقه و فقاهت آنروز طي حكمي خريد وفروش راديو را جايز اعلام كردند راديو نداشتيم چون پدرم آنرا مايه فساد و تربيت غير سالم وديني مي دانست.

از اينرو از ادامه تحصيل اينجانب بعد از خاتمه دوره دبيرستان شديدا مخالفت مي كرد صريحا به من مي گفت: شما يا اينكه به بازار بيائيد ومثل ما به تجارت مشغول گرديد ويا به قم برويد و سيره پدران خود را در ادامه علوم اسلامي تعقيب نمائيد راه سوّمي كه ادامه تحصيل كلاسيك دبيرستانها مي باشد وجود ندارد زيرا اين راه شما را از دين ودينداري وتقوا وكمالات انساني دور و موجب فساد است. من نيز چون علاقه به تجارت وكسب نداشتم راه ادامه

تحصيل علوم اسلامي را در قم انتخاب كردم و در اوائل تير ماه 1330 شمسي بعد از خاتمه امتحانات كلاس نهم در تهران وارد حوزه علميه قم شدم. در اين هنگام حوزه علميه قم تازه تعطيلات تابستاني خود را شروع كرده بود كه من تحصيلات علوم اسلامي را در هواي گرم تابستان سال 1330 هجري شمسي در قم شروع نمودم وبراي اينكار مستقيماً به منزل يكي از طلاب آنروز قم كه از نزديكان و خويشاوندان ما محسوب مي شد وارد شده تا موقتاً ايام تابستان را مشغول به درس و بحث باشم و ايشان نيز مثل اكثريت طلاب آنروز قم وضع مالي خوبي نداشت و صاحب منزل نيز به ييلاقي به شيراز رفته بود و منزل خود را به عنوان اينكه خالي نباشد به ايشان واگذار كرده بود و طلاب بي بضاعت نيز براي اينكه حداقل در ايام تابستان آزادي بيشتري در منزل با بچه ها داشته باشند به اين كار علاقه نشان مي دادند.

دوره مقدماتي علوم اسلامي را در عرض سه سال( يعني دوره نحو وصرف ومنطق ومعاني بيان وعلوم بلاغت در حد كتاب معمول حوزه هاي آنروز ) نزد اساتيد فن خواندم.و بعد از طي دوره مقدمات دوره سطح را شروع و در عرض شش سال آنرا به پايان رساندم. در اين دوره از اصول فقه معالم الاصول مرحوم شيخ حسن فرزند شهيد ثاني و كتاب قوانين الاصول تاليف مرحوم ميرزاي قمي جلد اول تا آخر باب نواهي و بعد از آن (شرح لمعتين) تاليف مرحوم شهيد ثاني را كه يك دوره كامل ومختصر فقه اسلام است در عرض 5/2

سال خواندم و سپس (فرائد الاصول) شيخ انصاري (ره) و مجدد الاصول تاليف مرحوم آية الله آخوند خراساني را نزد اساتيد فن از جمله مرحوم آية الله مجاهدي گذراندم. اين كتاب هاي متن در فقه و اصول در سطح عالي را نزد اساتيدي بزرگ از قبيل مرحوم آية الله مجاهدي و آية الله طباطبائي وغير اين دو از اساتيد بزرگ آنروز تلمذ كردم ودر عرض اين دروس مربوط به فقه واصول، (لئالي منظومه) مرحوم حكيم سبزواري (رحمه الله عليه) را (منطق وحكمت) را نزد اساتيد بزرگ فلسفي آنروز گذراندم. بعد از خاتمه سطح، دروه خارج سطح را نزد مراجع بزرگ آنروز متجاوز از 22 سال شركت كردم.

در اين بيست و دو سال مراجع و فقهاء ومدرسين بنام و معروفي بودند كه ازمحضرشان استفاده نمودم. سه سال در اواخر عمر با بركت مرحوم آية الله العظمي بروجردي در مسجد اعظم قم كه مبحث قضا را شروع كرده بودند و بزرگان و اساتيد و علماء بزرگ وقت در پاي دروس اين عالم فقيه متبحر شركت مي كردند و نوشته همه اين دروس را به زبان عربي در اختيار دارم. در عرض اين سه سال و بعد از آن نيز يك دوره اصول فقه را در محضر درس امام عزيز وراحل حضرت آية الله العظمي خميني (رضوان الله تعالي عليه) در مسحد سلماسي واقع در آخر كوچه آقازاده صبح ها شركت ميكردم و بسيار محضر با بركت و درس مفيدي بود و ضمنا در خارج اصول فقه مرحوم آية الله محقق داماد در مسجد اعظم قم جلد ثاني (كفاية الاصول) سالها شركت كردم و از محضر پرفيض

ايشان نيز استفاده بردم و نيز يك دوره كامل در دروس اصول فقه مرحوم آية الله آقاي شيخ هاشم آملي ( لاريجاني ) (قدس سره) شركت نمودم چون ايشان از نجف آمده و از شاگردان خاص و مستقيم مرحوم آية الله آقا ضياء عراقي كه يكي از بزرگترين اساتيد فن اصول فقه بشمار ميرفت و تقريرات مرحوم آقا ضياء عراقي را نيز به نام (نهاية الافكار) به رشته تحريردر آورده بود و در اين دروس اصول فقه ايشان نيز سالها شركت كردم و بهره ها بردم و نوشته هاي دقيق اين دو درس موجود است به طوري كه چند سال قبل از وفات ايشان در منزل خودشان به من فرمودند كه نوشته ها را بياوريد من آن را اصلاح و به چاپ برسانم حتي مي فرمودند كه من هنوز زنده ام اصلاح مي كنم و من چون به نوشته هاي دروس اشتغال داشتم وقت اينكه آنرا دقيقاً آماده بسازم و حتي پيدا نكردم و لذا دوره كامل دروس ايشان از استصحاب تا استصحاب به زبان عربي هنوز موجود است تا إن شاء الله موفقيتي باشد آنها را به چاپ برسانيم. و نيز در حدود 23 سال در دروس فقه مرحوم آية الله العظمي آقاي سيد محمد كاظم شريعتمداري شركت كردم و نيز ساليان متمادي در دروس فقه مرحوم آية الله بروجردي شركت كردم و همه درسهاي ايشان دقيقا به زبان عربي نوشته شده و موجود است.

در عرض اين دروس فقه و اصول در دروس فلسفه مرحوم آيه الله علامه طباطبائي (ره) در درس اسفار ملا صدرا فلسفه متعالي سالها در مسجد سلماسي شركت كردم

و از بزرگان و اساتيد حوزه علميه قم نيز در آن شركت داشتند و فيض ها بردم (رحمت خدا و درود فراوان بروان پاك او باد). وهيئت قديم را همراه جمعي از فضلا در مدرسه فيضيه پيش حضرت آية الله حاج شيخ محمد علي اردبيلي كه در اين علم گرچه قديمي بود اما تبحري داشتند تلمذ كردم و متن درسي آن( كتاب شرح چغميني ) بود كه همراه برخي از آلات و ادوات مربوط به تصوير كرات و منظومه شمسي و غير آن تدريس مي نمود. اصل علمي و پژوهشي اينجانب در عرض 54 سال متجاوز از 700 دفترچه 200 برگي علمي وتاريخي و فقهي و اصولي و كلامي فلسفي بقرار ذيل بود: دروس خارج اصول فقه از كفاية الاصول محقق خراساني يك دوره كامل از مباحث الفاظ و مباحث عقلي و يك دوره نيز اصول فقه تقريرات مرحوم آيه الله شيخ هاشم آملي ( لاريجاني ) (قدس سره) از استصحاب تا استصحاب و يك دوره كامل اصول فقه تقريرات امام راحل و در فقه نيز مباحث كثيري از عبادات (طهارت ، صلاة ، صوم ، زكوة ، حج ، خمس و . . ) و از معاملات (مكاسب محرمه و بيع تا آخر خيارات از محضر درس مرحوم آيه الله العظمي شريعتمداري كه فقه را ايشان با قلم خود تصحيح نموده موجود است بصورت آثار گرانبهايي باقي مانده است و مقدار بيشتري از مباحث فقه تقريري از امام راحل مكاسب بيع تا عقد صبي و مقدار بيشتري از مباحث فقه را اساتيد گرامي شخصا بازنگري كرده و در آنروز با خط مبارك

خود تصحيح فرموده اند كه بسيار با ارزش مي باشد. روي همين تحقيقات وتقريرات بود كه اجازه اجتهاد از طرف مرحوم حضرت آية العظمي آقاي شريعتمداري به اينجانب به عنوان تقريظ بر كتاب طهارت كه در آستانه چاپ بود داده شده و متن آن نيز دقيقا موجود است و اصل متن ورقه اجتهاد را نيز حضرت آية الله سبحاني نوشته وآن متن به امضاء و مهر حضرت مرحوم آيه العظمي آقاي شريعتمداري رسيده است و باز روي ملاحظات بالا بنا به تقاضاي دانشگاه الزهراء از مرتبه علمي به اينجانب از دفتر تبليغات حوزه علميه قم رتبه خارج دوم را كه مساوي با اجتهاد مطلق است به اينجانب نيز اعطا كرده است و متن آن نيز موجود است (البته اين اجازه اجتهاد با مطالعه دقيق دروس حضرات مراجع عظام نامبرده تحقيق و بررسي علمي متجاوز از 150 دفترچه 200 برگي مي باشد كه با وسواس شديدي مورد بررسي حوزه علميه قم قرار گرفته است) و چند سال قبل نيز رتبه استادياري را كه مساوي با دكتري است از وزارت آموزش عالي به اينجانب اعطاء شد و اينك به عنوان هيئت علمي دانشكده الهيات دانشگاه الزهرا به تدريس دروس اختصاصي آن دانشكده (فلسفه – كلام – منطق – عرفان و اصول فقه و فقه و تفسير و فلسفه اخلاق و نيز به تدريس متون اسلامي در دانشگاه تهران – دانشكده علوم سالهاست كه اشتغال دارم و اينك متجاوز از 4 سال است كه مسئوليت دانشكده علوم انساني و ادبيات و الهيات دانشگاه الزهراء كه توسط رئيس دانشگاه آن وقت الزهرا جناب آقاي دكتر كوهيان تفويض شده ادامه

دارد و ضمنا مديريت گروه معارف دانشگاه الزهراء نيز بر عهده اينجانب است و در حوزه علميه اشتغال دارم به طلاب مدرسه منتظريه حقاني نيز برخي از دروس از قبيل تفسير قرآن و ... را تدريس مي نمايم. و در مدت اشتغال به دروس اسلامي از فقه و اصول و فلسفه و عرفان و متون اسلامي و تفسير به عنوان محبت و تشويق، چند لوح تقدير از عملكرد دانشگاهي و تدريس و تاليفات و تحقيقات علمي و ديني در دانشگاه الزهراء و دانشگاه تهران (دانشكده علوم) به اينجانب اعطا گرديده است و اخيرا در جلسه مجمع مديران گروه معارف در نيمه شعبان ( سال 1420 مطابق 3 آذر سال 78) به مناسبت ميلاد مسعود امام زمان (عج) در مدرسه دارالشفاء قم با حضور متجاوز از 200 استاد و اساتيد گروه معارف كه توسط نهاد محترم نمايندگي ولي فقيه حضرت آيت الله العظمي خامنه اي (دام ظله) در گروه معارف در دانشگاهها برپا گشته بود از طرف نهاد نمايندگي به عنوان استاد موفق در تدريس معرفي شده و مورد تقدير قرار گرفتم كه من خود را شخصا ناقابل مي دانم و در عين حال از همه بزرگان و مسئولين و اساتيد گرامي كمال تشكر را دارم.

حقي، مهدي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

مهدي حقي

محل تولد : قم

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1339/1/1

زندگينامه علمي

از سال 81 به بعد در درسهاي فقهي حضرات آيات وحيد خراساني و مرحوم آيت الله تبريزي شركت كردم و همزمان به تدريس درس مكاسب مرحوم شيخ در مدرسه خان و مدرسه امام عصر اشتغال دارم و از سال 83

تاكنون به همراه دوست گرامي جناب حجةالاسلام والمسلمين آقاي سيد علي عماد بيرجندي طرحي را كه در ارتباط با فقه القرآن با نگاهي متفاوت از آنچه تاكنون رايج بوده آغاز كرده ايم كه احتمالا براي تكميل آن بين 10 تا 15 سال نياز به زمان است و مي تواند آثار و نتايج علمي خوبي براي محققان حوزوي در برداشته باشد. طرح مذكور در مرحله فيش برداري و مطالعات اوليه قرآني قرار دارد و در مراحل بعد نياز به همكاري و ياري تعداد زيادي از محققان حوزه خواهد داشت كه اميد است مورد عنايت حضرت ولي عصر قرار گيرد.

تنظيم آثار علمي مرحوم والدم كه شامل دست نوشته هاي فراوان فقهي، تفسيري، كلامي و فلسفي است از ديگر دغدغه هاي اينجانب است كه اميدوارم بتوان سر و ساماني به آنها داده و بخشهايي از آن را به جامعه عرضه دارم، انشاء الله. از سال 77 تا 84 نيز بطور مستمر در حلقه جلسه تفسير جمعي از بزرگان حوزه كه بصورت هفته اي 2روز تشكيل مي شد شركت كرده و بهره علمي فراواني از محضر آقايان بردم. همچنين با توجه به نياز فراوان جوانان و نوجوانان به مفاهيم و معارف ناب قرآن و اهل بيت و كمبود كارهاي علمي و بي توجهي به اين سنين از سوي محققان حوزه اي، طرح چند جلد كتاب آموزشي موضوعات منتخب قرآن همراه با معاني قابل درك و ابزارهاي تفهيم و انتقال اين مفاهيم به گروههاي سني 4 تا 18 سال را در دست تاليف و تحقيق دارم كه اميدوارم به تدريج تكميل و به جامعه عرضه گردد. بخشهايي از اين موضوعات در

موسسه حفظ قرآن كوثر و مدارس تابع آن در سالهاي گذشته تدريس شده و نتايج مثبت آن مورد ارزيابي قرار گرفته است و هم اكنون آماده تكثير و ارائه به ساير مراكز آموزشي كشور است.

حكمت نيا، محمود

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمود حكمت نيا

محل تولد : ابركوه

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1342/1/1

زندگينامه علمي

سال 1361هجرى شمسى وارد حوزه علميه قم شدم و در مدت هفت سال دوه مقدماتى و سطح را طى كردم. سال 1369 همزمان با شروع درس خارج رشته حقوق را در مجتمع آموزش عالى قم (دانشگاه تهران) آغاز كرده كه با اتمام دوره كارشناسى در سال 1373 وارد مقطع كارشناسى ارشد حقوق خصوصى دانشگاه تربيت مدرس و پس از فارغ التحصيلى در سال 1378 در دوره دكترى همان دانشگاه مشغول به تحصيل شدم در سال 1383 از رساله دكتري خود با عنوان « مباني نظري مالكيت فكري با تأكيد بر فقه اسلامي» دفاع كردم. زبان انگليسى را به مدت دو سال در مركز زبانهاى تخصصى دفتر تبليغات پى گرفته و در سال 1378 از آن مركز فارغ التحصيل شدم.همكارى علمى خود را با واحد اصطلاح نامه مركز مطالعات و تحقيقات در سال 1373 آغاز كردم كه حاصل سه سال همكارى تدوين اصطلاح نامه علوم قرآنى و اصول فقه به صورت جمعى است. سال 1376 شروع همكارى اينجانب با پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامى به عنوان مدير گروه فقه و حقوق بوده است كه همچنان ادامه دارد.دراين مدت علاوه بر فعاليت در گروه فقه و حقوق، مديريت بخش حقوقى دانشنامه امام على (عليه السلام) را عهده دار بوده ام. همكارى با

مجلات كتاب نقد ، مجله قبسات ، همكارى با پژوهشكده فقه و حقوق دفتر تبليغات و راه اندازي سردبيرى سه شماره اول مجله فقه و حقوق و قائم مقام مدير مسئول مجله ، بخشهاى ديگر مديريت علمى بوده است فعاليت تدريس در دروس حقوق مدنى 1، 3، 4، 6 و 8 ، مقدمه علم حقوق، حقوق تطبيقى، حقوق بين الملل خصوصى، متون حقوقى و زبان تخصصى در مقطع كارشناسى و كارشناسى ارشد، در دانشگاه آزاد اسلامى، دانشگاه تهران(پرديس قم)، دانشگاه قم، دانشگاه مفيد، مركز تخصصى قضا، مدرسه امام خمينى، مدرسه عالى فقه و اصول از سال 1376 تا كنون ادامه دارد

حكمت، نصرالله

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

دكتر نصرالله حكمت ، ابتدا تحصيلات خود را در علوم حوزوي تا سطح خارج فقه و اصول (در سال1358) بپايان برد.وي باقي ماندن در اين سطح را جايز ندانست و عزم خود را جزم كرد و در مقطع كارشناسي رشته فلسفه دانشگاه تهران پذيرفته شد .او مراتب علمي را به ترتيب تا دكتري در دانشگاه مذكور به تحصيل پرداخت و در سال 1373 موفق به اخذ مدرك دكتري رشته فلسفه از دانشگاه تهران شد. نامبرده هم اكنون عضو هيئت علمي و دانشيار گروه فلسفه, دانشكده ادبيات و علوم انساني دانشگاه شهيد بهشتي مي باشد.

گروه : علوم انساني

رشته : فلسفه

تحصيلات رسمي و حرفه اي : سوابق تحصيلي دكتر نصرالله حكمت به ترتيب زير است: علوم حوزوي تا خارج فقه و اصول -سال 1358 ليسانس فلسفه-دانشگاه تهران-1364 فوق ليسانس فلسفه -دانشگاه تهران -1367 دكتراي فلسفه -دانشگاه تهران -1373

مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : نصرالله حكمت فعاليت آموزشي خود را از سال 1373 در

دانشگاه شهيد بهشتي آغاز كرد كه تا كنون ادامه دارد. وي داراي رتبه علمي دانشيار ي است.

فعاليتهاي آموزشي : سوابق تدريسي و آموزشي نصرالله حكمت به قرار زير است: سالهاي 52تا58 تدريس منطق و فلسفه در حوزه از سال 73 تاكنون تدريس در دانشگاه شهيد بهشتي

ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : علايق پژوهشي : دين،فلسفه ،فلسفه دين ،عرفان و ادبيات

آرا و گرايشهاي خاص : دكتر نصرالله حكمت، عضو هيأت علمي گروه فلسفه دانشگاه شهيد بهشتي، در پاسخ به اين پرسش كه آيا فلسفه اسلامي در وضعيت حاضر قابليت پاسخگويي به مسائل جديد جامعه را دارد يا خير، گفت: «فلسفه اسلا مي در دوران ما در وضعيت انجماد قرار دارد. بايد تلا ش كنيم، انجماد فلسفه اسلا مي شكسته شود.» دكتر حكمت افزود: «فلسفه قداست پيدا كرده و منجمد شده و رابطه اش با مسائل قطع شده است. فلسفه، اگر از حالت قداست خارج شود و به طرح پرسش و تأمل درباره پرسش ها تبديل شود، طبعاً با پرسش هاي امروز ما هم ارتباط برقرار مي كند. پس اگر ما بخواهيم اين انجمادها را بشكنيم و فلسفه را به دنياي امروزمان و مشكلا ت آن برگردانيم، بايد حوزه اش را از حوزه ديانت خارج كنيم و آن را به عنوان امري كه متعلق به تعقل و تفكر بشر است، در نظر بگيريم.» دكتر حكمت معتقد است كه ما نيازمند بحث مسأله شناسي هستيم. بايد بدانيم كه مسأله روز يعني چه؟ آيا امروز مسأله اي داريم كه پيشينه نداشته باشد؟» وي تصريح كرد: «فلسفه بايد از حالت بسته خارج شود و به انديشيدن و تأمل آزاد درباره پرسش ها تبديل شود. ممكن است بگويند،

آنچه ما به عنوان فلسفه اسلا مي مي شناسيم بيش تر كلا م است، تا فلسفه. بايد بينديشيم و اهل تفكر باشيم؛ ولي، اين تفكر و انديشيدن در يك فضاي ايماني خيلي راحت تر تحقق پيدا مي كند.» دكتر حكمت تأكيد كرد: «يكي از كاستي هاي جدي كتاب هاي فلسفه اسلا مي بي توجهي به تاريخ شكلگيري انديشه ها و آراي فلسفي بوده است. بيش تر فيلسوفان مباحث را طوري مطرح كرده اند كه گويا همواره به همين شكل بوده اند و هيچ تحولي در آن ها صورت نگرفته است. اين دشواري و بي زماني از متون تحقيقي به متون تعليمي راه يافته و دانشجويان را از دستيابي به تصوير روشن مباحث دور مي سازد.»

چگونگي عرضه آثار : تعداد مقالات منتشر شده در مجلات داخلي و خارجي : بيش از 29 مورد عنوان هاي طرحهاي پژوهشي : 1_ وجود ماهيت در حكمت متعاليه كه به صورت كتاب چاپ شده است. 2_ متافيزيك ابن سينا،كه در دست انجام است.

--------------------------------------------------------------------------------

آثار :

1 ايمان درماني

ويژگي اثر : تاليف

2 تأملي در تاريخ فلسفه عقل

ويژگي اثر : تاليف

3 ترجمه المصحف المفسّر

ويژگي اثر : ترجمه

4 ترجمه علم اصول(1)

ويژگي اثر : ترجمه

5 ترجمه علم اصول(2)

ويژگي اثر : ترجمه

6 حكمت و هنر در عرفان ابن عربي

ويژگي اثر : تاليف

7 زندگي و انديشه حكيم ابونصر فارابي

ويژگي اثر : تاليف _زير چاپ

8 شرحي بر فصوص

الحكم

ويژگي اثر : ترجمه

9 متافيزيك خيال در گلشن راز شبستري

ويژگي اثر : تاليف

10 مسئله چيست؟

ويژگي اثر : تاليف

11 وجود و ماهيت در حكمت متعاليه

ويژگي اثر : تاليف

حكيم باشي، حسن

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حسن حكيم باشي

محل تولد : تهران

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1345/1/1

آدرس اينترنتي

زندگينامه علمي

اينجانب در سال 1345 در تهران به دنيا آمدم و در سال 1354 در مشهد مقدس به فراگيري علوم حوزوي مشغول گرديديم و پس از گذراندن سطوح عالي حوزه در درس خارج فقه و اصول نزد آيت الله فلسفي و آيت الله مرتضوي طي مدت 20 سال شركت نمودم . همچنين در درس تفسير آيات معظم ميرزا جواد آقا تهراني ، محمد صادق سعيدي رها و آيت الله سيد عز الدين زنجاني شركت كردم . علوم قرآني را نيز از آيت الله معرفت آموختم . از حدود 15 سال پيش به تحقيق و نگارش در رشته هاي فقه ، علوم قرآني و تفسير پرداختم . هم اينك به تدريس فقه ، علوم قرآني و تفسير در حوزه علميه مشهد مقدس و دانشكده علوم قرآني و مركز تربيت مدرس قرآن اشتغال دارم .

حكيم، علي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد على حكيم

محل تولد : نجف

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1344/1/1

زندگينامه علمي

در يازده سالگي پس از شركت در اولين جلسه تعليم قرآن كه از طرف حضرت آيت الله العظمي گلپايگاني در سراسر قم بود شركت كردم در تابستان بعدي اولين تدريس قرآن را آغاز كردم. پس از آن در همان سال تحصيلي علاقمند به حوزه شدم و در سن 12 سالگي وارد حوزه علميه قم شدم و كنار درس به مسائل رفتاري توجه خاصي داشتم و قبل از آغاز جنگ به مطالعه روانشناسي روي آوردم پس از دو سال

جبهه كه مسئوليتهاي نسبتاً سنگين مانند قائم مقامي سازمان تبليغات استان خوزستان و مسئوليت توزيع روحانيان به سپاه و ارتش برعهده اينجانب بود كه به خاطر مسئله تربيت كادر و نيروي آينده احساس تكليف كردم به قم برگردم (در اثر اصرار برخي از اساتيد) و طرح تربيت الگو و مدرسه آزمايشي راه انداختم هدف از طرح انتقال رفتار و تغيير سريع رفتار در نوجوانان از طريق الگوي همسن طرح بسيار موفق و جامعي بود و كاملاً علمي در كنار اجراي طرح طراحي مدرسه نمونه نيز مد نظر بود ولي متأسفانه جو عمومي علمي نبود اين طرح را سازمان تبليغات قم پوشش حمايتي مي داد و آموزش و پرورش همكاري مي كرد به هرحال خيلي بار علمي و عملي داشت تا سال 1366 ادامه يافت و برخي خروجي هاي آن اكنون در حوزه و دانشگاه كه برخي پزشك نمونه كشور شدند و ساير رشته ها و برخي كه در دولت كنون افغانستان در وزارت آموزش و پرورش آن در حد برنامه ريزي درسي مديركل و معاون وزير شدند به هرحال تأسف آور اين است كه اين تجربه مدفون ماند در حاليكه كشور به آن نياز داشت وضع تربيت اكنون نتيجه عدم برنامه ريزي علمي است و تربيت آشفته ديني ما هم از همين امر ناشي مي گردد.

در كنار دروس حوزه كه حتي در جبهه قطع نشد درقم كنار حوزه و مطالعات رفتاري به بررسي متدهاي تغيير رفتار در از مدت در بزرگ سالان و بحث روان درماني هم نيز پرداختم در بيمار اضطراب حاد و بسيار وسواس داشتيم و نتايج فوق العاده جالب بود و حاكي از اهميت تغيير رفتار پيش از بلوغ و

تا 21 سالگي بود در حوزه از روش هاي هم دروس قديم اصول و دروس حلقات اصول همزمان پيش مي بردم در سال 68 وارد بحث خارج شدم و در آن زمان نيز اولين تدريس دانشگاه را آغاز نمودم كه به اصرار آيت الله اراكي بود چندان مشتاق نبودم و تاكنون بيش از 17000 هزار دانشجو را در زمينه هاي مختلف معارف تفسير قرآن اخلاق و تربيت عقايد و دفع شبهات هر مقطع پرداختم كه در هر دانشگاه هميشه از نظر دانشجويي رتبه اول را داشتم در كنار آن بحث خارجم تا سال 82 قطع نشد و پس از آن به خارج اعزام شدم و نزديك يك سال در فنلاند امامت جمعه و تبليغ و تدريس داشتم و فوق العاده با جوانان مسلمان رابطه صميمانه و با خانواده ما برقرار شد ولي محيط غرب را اصلاً تحمل نكردم براي من حكم زندان را داشت در سال هاي 1376 مدير گروه كلام واحد كلام و فلسفه را داشتم.

و در سال 1379 مدير گروه فلسفه و كلام مركز مديريت حوزه علميه خواهران را برعهده ام گذاشتند و در همان سال نيز مديريت گروه اخلاق و تربيت برعهده داشتم كه تا سال 1382 ادامه داشت يعني تا سفر خارج كشور در كنار آن سه دوره تدريس كلام استدلالي در سطح عالي براي تربيت مدرس خواهران داشتم كه از نظر روش تدريس از اساتيد بزرگ ديگر نيز پيشي گرفته بودم و در دوره سطح سه كلام و فلسفه دفتر تبليغات تدريس متون قديم كلام و تدريس عقايد استدلالي را داشتم.و از سال 1375 يا 76 اولين كارهاي علمي در اينترنت در كتب با وهابيان

و مسيحيان عرب زبان بود شروع و تاكنون ادامه دارد هر وقت فرصت كنم به چت هاي داغ و علمي رفته و مدت چهارماه براي مجمع اهل بيت هم نظارت و هم اداره علمي مباحث اينترنت را برعهده داشتم كه استقبال بسياري داشت والحمدالله رب العالمين.

حكيم، منذر

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد منذر حكيم

محل تولد : كربلا

شهرت

تابعيت : ايران

زندگينامه علمي

بسمه تعالى

تولد : 29 شوال 1372 هجرى قمرى ( 20/4/1332ش) كربلا

ورود به حوزه علميه : 1349- 1353 ش ، نجف اشرف ( مقدمات ، سطوح ، خارج )

1353- 1372ش ، قم ( خارج )

اساتيد مقدمات و سطوح :

آية الله شهيد سيد اسد الله مدنى ، آية الله سيد محمود شاهرودى ، آية الله شيخ ابوالفضل ( على ) اسلامى قزوينى ، آية الله شيخ بشيرحسين نجفي ، آية الله سيد نور الدين اشكورى و حجة الإسلام شيخ محمد سعيد نعمانى ، شهيد حجة الإسلام شيخ ماجد بدراوى ، آية الله سيد محمد تقى طباطبائى تبريزى ، آية الله ميرزا حبيب الله اراكى ، آية الله شيخ مرتضى اشرفى شاهرودى ، آية الله سيد حسن مرتضوى ، استاد شهيد سيد عبد الصاحب حكيم ، آية الله شيخ ابوالحسن انوارى زنجانى ، آية الله شيخ مصطفى اشرفى ، آية الله سيد كاظم الحائرى ، آية الله سيد محمد مفتي الشيعة ، استاد شيخ غلامرضا عرفانيان ، آية الله شيخ على كاتبى مرندى ، و آية الله فرخنده تبريزى ، استاد شيخ عباس طبرسى مازندرانى آية الله شيخ محمد امين زين الدين ، حجة الإسلام دكتر شيخ محمد باقر مقدسى .

اساتيد اخلاق :

آية الله شهيد سيد اسد الله مدنى ، استاد شهيد سيد عبد الصاحب الحكيم ، استاد شيخ نجم الدين طبرسى مازندرانى ، استاد شيخ نجم الدين طبرسى مازندرانى ، شيخ عبد الحسين واعظ خراسانى ، آية الله شيخ ابوالفضل ( على ) اسلامى قزوينى .

اساتيد تفسير :

استاد شيخ نجم الدين طبرسى مازندرانى ، شيخ عباس طبرسى مازندرانى ، آية سيد حسن مرتضوى ، آية الله شيخ بشيرحسين النجفي ، آية الله خزعلى ، آية الله جوادى آملى .

خارج اصول در محضر آيات عظام :

آية الله العظمى سيد ابوالقاسم خوئى ،آية الله العظمى شهيد سيد محمد باقر صدر ، آية الله العظمى شيخ حسين وحيد خراسانى ، آية الله العظمى ناصر مكارم شيرازى ، آية الله العظمى ميرزا هاشم آملى ، آية الله العظمى سيد كاظم حائرى ، آية الله العظمى سيد محمد مفتى الشيعة اردبيلى .

مباحث خارج فقه در محضر محضر آيات عظام :

امام خمينى (ره) ، شهيد سيد محمد باقر صدر ، سيد على سيستانى ، ميرزا كاظم التبريزى ، شيخ محمد طاهر آل شبير خاقانى ، ميرزا جواد آقاى تبريزى ، شيخ حسين وحيد خراسانى ، سيد كاظم حائرى را درك نمودم .

تدريس :

تمام دروس مقدمات ، كتب سطوح اوليه و سطوح عاليه حوزوى ، خارج

تاريخ و علوم تاريخ ، علوم قرآن و تفسير ، علوم تربيتى و اخلاق ، فلسفه و كلام ، مباحث جامعه شناسى

كليه دروس معارف در دانشگاه در مقاطع مختلف تحصيلى

استاد مشاور و راهنماى و داور در بسيارى از رساله هاى

علمى در مركز جهانى علوم اسلامى و ( جامعة المصطفى العالمية ) ، حوزه علميه قم ، جامعة الزهراء ، مركز مديرت خواهران ، جامعة آل البيت (ع) ، مؤسسه پژوهشى امام خمينى (قدس) .

برخى تحقيقات و تأليفات :

- المرشد الى تعليم قراءة القرآن الكريم

- اصول عقائد ( در دو سطح مقدماتى )

- نگاهى به سر فصل ها و متون دروس معارف اسلامى در دانشگاهها

- ترجمه ى اصول فلسفه و روش رئاليسم ج 1

- تحقيق فقه معالم الدين

- تحقيق رساله لاضرر شيخ انصارى

- تحقيق مقالات الأصول ( محقق عراقى )

- تاريخ تطور فقه و أصول در مكتب أهل بيت (ع)

- حياة الإمام شرف الدين

- عصر الإمام شرف الدين

- قراءة فاحصة في تراث الإمام شرف الدين

- عصر الإمام البلاغي

- قبسات من حياة شهيد المحراب السيد محمد باقر الحكيم

- تاريخ عصر غيبت باهمكارى پور سيد آقايى

- درسنامه عصر غيبت

- تاريخ عصر غيبت كبرى

- النظرية الإجتماعية في فكر الشهيد السيد محمد باقر الصدر ( جامعه شناسى قرآنى )

- موسوعة أعلام الهداية ( 14 جلد )

- في رحاب أعلام الهداية ( 5 جلد )

- موسوعه " تأريخ الإسلام ( 4 جلد )

- قبسات من سيرة القادة الهداة ( 2جلد )

- دروس تمهيدية في تأريخ و سيرة قادة الهداة ( 2 جلد )

- في رحاب سيد المرسلين الرسول المصطفى (ص)

برخى طرح هاى علمى :

- نظريه ى اخلاقى اسلام

- مبانى نظريه و نظام اخلاقى اسلام

- طرح تاريخ و علوم تاريخ در

قرآن كريم

- طرح پيشنهادى آموزش در مقطع إجتهاد

- مبانى و زمينه ها و شيوه ايجاد تحول در حوزه ها ى علميه

- برنامه آموزشى پيشنهادى براى حوزه هاى علميه بر محوريت قرآن كريم

برخى مسؤوليت ها :

مديريت سازمان تبليغات اسلامى خوزستان

مديريت حوزه هاى علميه اهواز و دزفول

مديريت پژوهش در :

مجمع جهانى اهل بيت (ع) ،

دفتر انتشارات اسلامى جامعه مدرسين حوزه علميه قم ( بخش عربى )

مديريت برنامه ريزى و آموزش در :

سازمان تبليغات اسلامى خوزستان

مجمع انديشه اسلامى

مركز مديريت حوزه هاى علميه خواهران و...

مديريت اولين دوره ى تربيت محقق در مؤسسه ى دائرة المعارف فقه اسلامى

مديريت گروه فقه خانواده در جامعة المصطفى العالمية

مديريت گروه فقه در دانشگاه مجازى المصطفى

حكيمي، محمود

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمود حكيمي در سال 1323ه.ش در تهران متولد شد و پس از گذراندن تحصيلات ابتدايي ومتوسطه، براي تحصيل دررشته زبان انگليسي وارد دانشگاه تربيت معلم شد و پس از مدتي تدريس در مدارس، براي ادامه تحصيل دررشته تعليم و تربيت به انگلستان رفت و پس از دريافت درجه فوق ليسانس و بازگشت به ايران، به تدريس در مراكز تربيت معلم پرداخت. وي اكنون (1383ه.ش) بازنشسته است و به كار مورد علاقه خود كه همان تحقيق و تاليف درزمينه ادبيات معاصر انقلابي ايران و تاريخ تمدن است، مي پردازد.

گروه : علوم انساني

رشته : زبان و ادبيات فارسي

گرايش : ادبيات ديني و معاصر

اوضاع اجتماعي و شرايط زندگي : محمود حكيمي در شهريور ماه سال 1323ه.ش در محله ميدان خراسان درتهران در خانوده اي مذهبي متولد شد.

تحصيلات رسمي و حرفه اي : محمود حكيمي پس

از طي تحصيلات متوسطه موفق به دريافت مدرك كارشناسي زبان انگليسي از دانشگاه تربيت معلم شد. وي پس از و مدتي تدريس در مدارس تهران، به انگلستان رفت و پس از اخذ مدرك كارشناسي ارشد، به تدريس در مراكز تربيت معلم مشغول شد.

فعاليتهاي ضمن تحصيل : محمود حكيمي از روزگار تحصيل به ادبيات فارسي و تاريخ تمدن علاقه داشت و با اين گرايش به مطالعه آزاد مي پرداخت.

مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : محمود حكيمي سالها در مدارس تهران به عنوان معلم زبان انگليسي ، و پس از بازگشت از انگلستان به عنوان مدرس تعليم و تربيت درمراكز تربيت معلم به تدريش اشتغال داشته و اكنون نيز مدتي است بازنشسته شده و به تحقيق و تاليف مي پردازد.

فعاليتهاي آموزشي : محمود حكيمي سالها تدريس زبان انگليسي مدارس تهران را به عهده داشته، و پس از بازگشت ازانگلستان نيز استاد تعليم و تربيت دردانشگاههاي تربيت معلم بوده است.

ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : مطالعه، تحقيق و تاليف و سرودن اشعاري با مضمون ادبيات معاصر و انقلابي ايران و تاليف كتبي پيرامون تاريخ تمدن از كارهاي روزمره محمود حكيمي است.

آرا و گرايشهاي خاص : محمود حكيمي در آثار ادبي خود مدافع ادبيات انقلاب ايران است و نيز در تاريخ تمدن به اخلاق گرايي و اصنافي چون صوفيان و پهلوانان توجه خاصي دارد.

جوائز و نشانها : فرهنگسراي نوجوانان درمنطقه 18 شهرداري تهران كتابخانه اي رابه نام محمود حكيمي نام گذاري كرده است كه در سال 1382 ه.ش توسط شخص محمود حكيمي افتتاح شد.

--------------------------------------------------------------------------------

آثار :

1 تاريخ تمدن جهان باستان يا داستان زندگي

انسان

ويژگي اثر : مجموعه اي است 21جلدي كه اولين جلد آن در سال 1360ه.ش و جلد بيست ويكم آن در 1382ه.ش منتشر شده است.

2 غرب بيمار

ويژگي اثر : غرب بيمار نخستين كتاب محمود حكيمي بود كه در سال 1351ه.ش منتشر شد.

3 مباني ادبيات ديني كودكان و نوجوانان

ويژگي اثر : اين كتاب آخرين و جديدترين اثر اوست كه با همكاري مهدي كاموس آن را به نگارش در آورده است.

4 همراه با عارفان ، عياران و جوانمردان

ويژگي اثر : كتابي است شامل شرح حالهاي بزرگان عرفان، عياران . جوانمرداني چون پورياي ولي و غلامرضا تختي.

حكيميان، علي محمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

علي محمد حكيميان

محل تولد : يزد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1339/7/2

زندگينامه علمي

تحصيلات ابتدايي ، راهنمايي و دبيرستان را به ترتيب در مدارس قوامي ، آقا و رازي شهرستان يزد با موفقيت گذراندم و در سال 1357 شمسي در رشته صنايع غذايي دانشگاه شيراز پذيرفته شدم . پس از انقلاب فرهنگي در سال 1359 در كميته فرهنگي جهاد سازندگي يزد مشغول به خدمت به جامعه روستايي و انقلابي ايران اسلامي شدم . در سال 1360 با پذيرش در مدرسه حقاني قم مشغول به تحصيل علوم حوزوي گرديدم . پس از بازگشايي دانشگاهها از تحصيل انصراف دادم و تا سال 1363 را در مدرسه حقاني تحت برنامه مدرسه ، علوم حوزوي از قبيل ادبيات ، اصول ، منطق و معاني و بيان را گذراندم . با

آغاز درس شرح لمعه در سال 1363 ازدواج كردم و براي مدت 10 سال به دليل مشكلات، در حوزه علميه يزد – مدرسه خان – شرح لمعه ، رسائل ، كفايه ، مكاسب و حدود 3 سال خارج زكات و خمس را گذراندم و در سال 1373 بار ديگر به قم مراجعت نمودم كه بحمد الله تا كنون توقيق شركت در دروس خارج فقه و اصول آيات عظام و مراجع تقليد آقايان حاج شيخ جواد تبريزي ( درس فقه ) ، حاج شيخ وحيد خراساني ( اصول ) ، حاج شيخ فاضل لنكراني ( حج ) ، حاج سيد محمد حسن مرتضوي لنگرودي ( اصول ) را پيدا كردم . شايان ذكر است كه در طول تحصيل بخشهايي از كتابهاي اصول فقه مرحوم مظفر در اصول ، كتاب شرح لمعه در فقه ، كتاب مكاسب شيخ در فقه المعاملات را نيز تدريس كرده ام .

لازم به ذكر است كه در سال 1373 همزمان با رجعت به قم از طريق كنكور سراسري در رشته حقوق دانشگاه مفيد مشغول شدم كه مدرك ليسانس را با معدل 49/18 در طول مدت 3 سال و مدرك فوق ليسانس را نيز بلا فاصله با معدل 39/18 گذراندم و در سال 1379 از عنوان پايان نامه كارشناسي ارشد خود تحت عنوان ( دين موجل و آثار و احكام آن در حقوق ايران ) دفاع نمودم . اين پايان نامه به عنوان سطح 3 حوزه علميه قم نيز پذيرفته شد و هم اكنون مشغول به نوشتن رساله سطح 4 دروس حوزه علميه قم تحت عنوان ( ضمان قهري در فقه اماميه )

مي باشم و تحصيلات دانشگاهي را نيز در دانشگاه تهران و پرديس قم در رشته حقوق خصوصي ادامه داده و با گذراندن موفقيت آميز امتحان جامع دكتري مشغول مطالعه موضوع رساله دكتري حقوق خصوصي مي باشم . متذكر مي گردد كه اينجانب در چندين سال اخير در دانشگاههاي ( پيام نور قم ، مفيد قم ، مركز جامعةالاسلاميه قم ) مشغول به تدريس دروس دانشگاهي رشته حقوق در موضوعات حقوق مدني ، حقوق تجارت ، متون فقه ، آيات الاحكام و اصول بوده و هستم و هم اكنون مسئوليت گروه حقوق پژوهشگاه حوزه و دانشگاه را نيز عهده دار مي باشم.

حميدي، ابوالقاسم

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد ابوالقاسم حميدي

محل تولد : خشت فارس

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1331/3/12

زندگينامه علمي

اينجانب در تاريخ 12/3/1331 در محلي بنام خشت از توابع استان فارس در خانواده اي روحاني مذهبي به دنيا آمدم. دوران كودكي و ابتدائي را در محل پشت سر گذاشته، دوران دبيرستان را در محل ديگر كه تا زادگاهم 10 كيلو متر فاصله داشت با دوچرخه تا سيكل به اتمام رساندم. در خرداد ماه 1346 وارد حوزه علميه قم شدم(به لحاظ اينكه اجداد و پدرم همه روحاني بوند) مقدمات را نزد اساتيدي مربوطه خصوصا جناب آقاي فلاح زاده فرا گرفتم- شرح لعمه را نزد سرور مكرم جناب آقاي علوي گرگاني و موسوي تبريزى تلمذ نموده - قوانين خدمت جناب آقاي دوز دوزاني بودم.

رسائل مرحوم شيخ انصاري را از محضر استاد اعتمادي بهره بردم. مكاسب را نزد حضرات آقايان موسوي تبريزى و ستوده فرا گرفتم. كفايه را نزد آقايان ستوده و سيد

علي محقق داماد بهره مند شدم. تا زمان در س خارج از محضر همه آيات عظام گلپايگانى، مكارم شيرازى، وحيد خراسانى، تبريزى، فاضل لنكراني و نوري همداني استفاده فراوان بردم. شرح منظومه را خدمت آقاي محمد گيلاني و اسفار را در محضر مرحوم سيد رضا صدر و حسن زاده آملي و انصاري شيرازي فرا گرفتم.

تا قبل از انقلاب بر حسب وظيفه در ايام تبليغ (رمضان، محرم،صفر) به امر خطير تبليغ مشغول بودم. دوران انقلاب بر حسب وظيفه به توزيع اعلاميه، رساله حضرت امام و شركت در راهپيمايي و.... سرگرم بودم. بعد از پيروزي انقلاب در سمت هاي مختلف انجام وظيفه مي نمودم: مدت 15 سال در سمت امام جمعه، مدت 6 سال به عنوان نماينده امام در جهاد سازندگي شهرستان كازرون فارس، مدت 6 سال در دانشگاه آزاد اسلامي و پيام نور ميمه و وزران از توابع اصفهان تدريس مي نمودم (ضمناً در همين سنوات مسؤليت امامت جمعه و مسؤليت دفتر فرهنگ اسلامي دانشگاه آزاد ميمه را به عهده داشتم).

در دوران دفاع مقدس جمعاً 5 سال و اندي در جبهه هاي جنگ حضور داشتم. مدت سيزده سال مديريت و تدريس در حوزه هاي علميه كازرون، انديمشك، فارسان را به عهده گرفته بودم. همه اينها وقتي لذت بخش و خوب است كه مورد قبول خداوند تبارك و تعالي قرار گرفته و معصومين عليهم السلام راضي و خشنود باشند از ما و اعمال ما فعلاً هم در مديريت (حوزه علميه) به عنوان ناظر و بازرس و مديريت مدرسه خوابگاهي امام حسين عليه السلام مشغول انجام وظيفه هستم. در حوزه علميه قم هم مشغول تدرّيس و تحصيل هستم.

حياتي، وحيد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

وحيد حياتي

محل تولد : قم

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1358/10/1

زندگينامه علمي

اينجانب وحيد حياتي پس از اتمام تحصيلات راهنمايي به حوزه علميه قم وارد شدم و تحصيلات خود را در علوم حوزوي از سال 72 در مدرسه علميه رسالت آغاز كردم . پس از سه سال براي تحصيل در مقاطع بالاتر در مدرسه علميه الهادي رفتم و تا اتمام پايه ششم حوزه در آن جا به تحصيل ادامه دادم . همزمان به تحصيل در ديپلم ادبيات و علوم انساني پرداختم و همزمان با پايه ششم حوزه موفق به كسب ديپلم شدم . در ابتداي تحصيل در پايه هفتم حوزه با قبولي در آزمون ورودي مؤسسه آموزشي امام خميني (ره) در رشته معارف اسلامي و حقوق به تحصيل در مقطع كارشناسي پرداختم و همزمان به فراگيري زبان انگليسي پرداختم و يكسال بعد نيز موفق به كسب ديپلم زبان از مركزتحقيقات علوم اسلامي (نور) شدم .همزمان كه به تحصيل در حوزه (فقه و اصول ) مي پرداختم ، دروس مربوط به كارشناسي حقوق را گذراندم و در سال آخر آن رشته بخاطر فعاليتهاي پژوهشي و هنري كه در زمينه هنر و سينما داشتم ( موفق به قبولي در آزمون كارشناسي ارشد ارتباطات گرايش تهيه كنندگي از دانشكده صدا و سيما قم شدم و در دوره كاشناسي ارشد ادامه تحصيل دادم و اكنون نيز مشغول تهيه پايان نامه اي تحت عنوان فلسفه و سينما هستم . اكنون سردبير نشريه رواق انديشه با موضوع هنري مي باشم و در اين زمينه به فعاليت پژوهشي و اجرايي مشغول

مي باشم .

حيدرپور، احمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

احمد حيدر پور

محل تولد : شهرضا

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1342/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب احمد حيدر پور در سال 1360 وارد حوزه علميه قم شدم و دروس سطح را نزد اساتيد مانند آقايان مدرس افغاني، صالحي افغاني، مهدي زاده ، اعتمادى،وجداني فخر و استاد پاياني به پايان رساندم. سپس در درس خارج فقه و اصول آيات عظام وحيد خراساني، سبحاني،جوادي آملي تلمذ نمودم. به دليل علاقه شديد به علوم عقلي و به ويژه فلسفه در رشته تخصصي كلام و فلسفه حوزه شركت نمودم و در سال 1376 دوره را به پايان رساندم. در دروس فلسفه استاد فياضي حضور مستمر داشتم و در سال 1378 در مدرسه معصوميه مشغول به تدريس عقايد شدم و از آن هنگام تاكنون به صورت مستمر به تدريس كلام و فلسفه مشغول هستم. در سال 1377 با مركز دايرة المعارف علوم عقلي شروع به همكاري كردم و از آن زمان تاكنون مشغول تحقيق در كلام و فلسفه اسلامي هستم.ضمناً در سال 1380 از نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري در دانشگاها اجازه تدريس اخذ كرده ام .

حيدري فر، مجيد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

مجيد حيدري فر

محل تولد : تبريز

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1338/1/1

زندگينامه علمي

در سال 1355 هجري شمسي به حوزه علميّه ولي عصر(عج)در تبريز وارد شدم و با رسالت سربازي امام زمان(عج)آشنا شدم پس از گذراندن سطح مقدّماتي در سال 1357 به حوزه علميّه قم هجرت كردم و پس از دو سال هنگام اشتغال به دروس پايه 7 و 8 فعلي،با شروع جنگ تحميلي به جبهه هاي نور رفتم و حدود

اواخر سال 1364 به حوزه برگشتم و دوباره ادامه تحصيل دادم.

مجموعا حدود شش سال سطح را به پايان رساندم و در درس خارج حضرت آيات منتظري و فاضل لنكراني و مؤمن قمي و تبريزي و وحيد خراساني درس تفسير و جوادي آملي درس فلسفه اي و حسن زاده آملي شركت كردم. در مراكز گوناگون آموزش حوزه و دانشگاه فيض حضور داشتم و نقش معلّمي ايفا مي كردم و مي كنم.

با مراكز پژوهشي گوناگون قم بحمدالله در ارتباط و همكاري نسبتاً خوبي دارم. افاضل پايان نامه نويس را در آماده سازي پژوهش نامه خوب راهنمايي مي كنم و با آنان به مشورت مي نشينيم به توفيق اللهي حدود 20 سال است كه در خدمت حضرت استاد علّامه آيه جوادي آملي و آثارايشان هستم و رد بسامان سازي آن مدد مي رسانم. نوشته هايي نيز دارم كه هنوز رخصت چاپ نيافته است و اميدمي رود بسترمناسبي براي چنين نوشته هايي فراهم گردد تا نانوشته هايي نيز رخ نمايد!

حيدري موسوي، سيد حسن

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد حسن حيدري موسوي

محل تولد : قم

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1341/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب سيد حسن حيدري موسوي در سال 1341 در شهر قم متولد شدم تحصيلات ابتدايي و متوسطه را در زادگاه خود به اتمام رساندم سال 1362 وارد حوزه علميه شدم - مقدمات را در مدرسه مباركه رضويه در حضور اساتيد بزرگواري همچون مصطفي ملكيان ، كاشاني ، هادوي گذراندم . اصول فقه را نيز از محضر حضرت حجة الاسلام و المسلمين هادوي استفاده كردم لمعتين را در محضر حضرات آيات استادي محامي و

شب زنده دار بودم . و مكاسب و رسائل و كفايه هم از محضر حضرات آيات عظام مكارم شيرازي – فاضل لنكراني و مرحوم شيخ جواد تبريزي بوده ام از سال 1371 در مركز فرهنگ و معارف قرآن بودم و در تأليف فرهنگ قرآن مجله 6 به بعد بصورت گروهي نقش داشته ام .

حيدري نيك، مجيد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

مجيد حيدري نيك

محل تولد : تهران

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1339/1/1

زندگينامه علمي

دوره هاي ابتدايي ، راهنمايي و دبيرستان را در دبستان ثقفي ، مدرسه راهنمايي مترجم الدوله و دبيرستان ابوريحان تهران گذراندم و مقارن با پيروزي انقلاب اسلامي درسال 57 ديپلم رياضي فيزيك را از همان دبيرستان اخذ و در دانشگاه ملي ايران (شهيد بهشتي كنوني) در رشته كامپيوتر نيز قبول شدم . با تعطيلي دانشگاه ها و همزمان با آغاز جنگ تحميلي ، در سنگر جبهه ها مشغول فعاليت شدم . در سال 1360 همزمان در دو جبهه فرهنگي (معلمي) و رزمي (جبهه ها) فعاليت مي كردم . تا سال 63 در آموزش و پرورش منطقه 13 تهران به تدريس اشتغال داشته و پس از حضور يك دوره سه ماهه در جبهه و بازگشت از آنجا در پائيز 1363 وارد حوزه علميه قم ، مدرسه رضويه شدم . از سال 63 تا 66 علاوه بر مدرسه رضويه از اساتيد مدرسه امام و مدارس ديگر نيز استفاده مي كردم و در نهايت دروس مقدمات ، سيوطي ، حاشيه ، مغني ، معالم و مختصر را از اساتيدي چون حجج اسلام حسيني ، عرفان ، طالقاني ، هادوي ، كديور ، صالحي

و مدرس افغاني استفاده كردم .

از سال 66 تا 70 لمعه ، اصول فقه ، رسائل ، مكاسب و كفايتين را از اساتيدي چون حجج اسلام : صلواتي ، محمدي ، هادي زاده ، پاياني ، اعتمادي ، شب زنده دار ، محقق داماد ، استادي ، تهراني و محسن وحيدي خراساني بهره بردم . از سال 70 به مدت ده سال درس خارج فقه و اصول را از آيات عظام فاضل لنكراني ، وحيد خراساني ، تبريزي ، مكارم شيرازي و مومن تلمذ كرده ام . در ضمن درس تفسير قرآن را هم از سال 70 تا 74 از استاد آيت الله جوادي آملي استفاده كردم . از سال 72 تا كنون به عنوان مدرس در دانشگاه هاي آزاد اسلامي واحد تهران و مركز شاهد تهران مشغول تدريس معارف و متون و اخلاق و تاريخ و ريشه هاي انقلاب اسلامي بوده ام . همچنين از سال 80 تا 82 در مركز تخصصي مهدويت به عنوان اولين دوره شركت داشتم و از سال 82 تا كنون در همان مركز به عنوان مدرس دروس حكومت ديني و تاريخ تحليلي اسلام مشغول تدريس هستم . به علاوه در همان مركز با همكاري تعدادي از دوستان ، فصلنامه انتظار را انتشار داديم و هم اكنون نيز جزء شوراي نويسندگان در نشر اين فصلنامه فعاليت مي كنم . افزون بر اين در همين مركز در زمينه ترويج فرهنگ مهدوي به خصوص در نيمه شعبان و 9 ربيع دراعزام هاي مختلف به تبليغ و پاسخ به شبهات پرداخته ام .

از سال 72 تا كنون نيز در همكاري با نهاد

نمايندگي رهبري در دانشگاه ها به مراكز دانشگاهي مختلف كشور از قبيل دانشگاه جامع هرمزگان ، پزشكي بندر عباس ، بين المللي و پزشكي قزوين ، ميرزا كوچك خان رشت ، خواجه نصير الدين طوسي و علامه طباطبايي ، علوم بهزيستي تهران و ... اعزام و به تبليغ و پاسخگويي به شبهات پرداخته ام . از سال 76 تا كنون به همراه عده اي از دوستان به شكل تحقيقي و كار گروهي در زمينه تفسير قرآن و نهج البلاغه و فقه و اصول مشغول فعاليت هستم .

در زمينه نشر فرهنگ شيعه درزمينه نويسندگي نيز فعاليتم را از سال 70 تا كنون شروع كرده ام . ابتدا در ماهنامه آزادگان شرح حال فرزانگان و دانشمندان شيعه را نوشته و بعد در روزنامه كيهان به همين كار ادامه دادم و سپس در نشريه هاي دانشجويي به نشر ديدگاه هاي خود ادامه دادم . تا اينكه در سال 80 با همكاري عده اي از دوستان در مركز تخصصي مهدويت به انتشار فصلنامه انتظار مشغول شدم و در بعضي از شماره هاي اين نشريه پيرامون فرهنگ مهدوي مقالاتي را به رشته تحرير درآوردم . هم اكنون چند كتاب پيرامون صلح امام حسن (ع) ، پيشينه تاريخي انتظار ، تاريخ تحليلي اسلام در دست نگارش داردم كه انشاء الله بزودي كار انتشار آن ها به پايان مي رسد .

حيدري نيك، مسعود

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

مسعود حيدري نيك

محل تولد : تهران

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1343/1/1

زندگينامه علمي

پس از اخذ ديپلم در تهران ، ابتدا يكسال به صورت متفرقه در سال 63 در حوزه آيت الله مجتهدي تهران

و سپس در سال 64 با ورود به حوزه رسماً دروس حوزوي را شروع كردم . سه سال مقدمات را در مدرسه مباركه رضويه گذراندم سپس دروس اصول فقه و لمعه و مكاسب را نزد اساتيد معزز ، آقايان محمّدي خراساني ، اشتهاردي ، اعتمادي و پاياني گذراندم ؛ كتاب كفايه را نزد آقايان محسن وحيد خراساني و تهراني تلمّذ نمودم . از سال 71 دروس خارج فقه و اصول را نزد حضرات آيات مكارم شيرازي ، وحيد خراساني ، جواد تبريزي و فاضل لنكراني خواندم.

از ابتداي ورود به حوزه و حتي قبل از آن به كتب تاريخي علاقه خاصي داشتم و بدين سبب مطالعاتي داشتم ؛ با همين علاقه در سال 71 با همكاري صدا و سيما و حزب الله در قم در قسمت تاريخ مقالاتي را نوشتم . زندگينامه بزرگاني همچون شيخ مفيد كه بعنوان سيماي فرزانگان صبح هاي جمعه از راديو پخش مي شد كار همان زمان مي باشد . همچنين زندگينامه آقاي رضا همداني و مرحوم نراقي و محقق داماد نيز نوشته شد . سپس در سال 77 اينجانب بعنوان مسئول گروه تاريخ مركز جهاني علوم اسلامي شدم. در سال 78 تا 80 نيز بعنوان مسئول گروه تاريخ اسلام مدرسه امام خميني در خدمت دوستان بودم . سال 79 به همّت گروهي از پژوهشگران حوزه تاريخ ، انجمن پژوهشگران تاريخ حوزه علميه قم را تأسيس كرديم كه سپس بعنوان اوّلين انجمن علمي به رسميت شناخته شد و اينك نيز جزء هيئت مؤسس آن مي باشم .

بعنوان كار تحقيقاتي تلاش شده كه فعلاً مقالات و جزوات جمع آوري شود و در حد

بضاعت در تكميل آن بپردازم حكومت از ديدگاه نهج البلاغه ، تاريخ در روايات ، مشكلات حكومت حضرت علي (ع) از مقالاتي است كه تهيه شده است . پژوهش حكومت از ديدگاه نهج البلاغه بعنوان پايان نامه سطح سه حوزه اينجانب بود كه تحت نظر استاد راهنما جناب حجت الاسلام آشتياني در سال 82 دفاع شد (در حوزه) . سال 1373 با گزينش امور اساتيد نهاد رهبري بعنوان استاد به دانشگاه تهران و دانشگاه شهيد بهشتي معرفي شدم و تا سال 78 در دروس معارف ، تاريخ اسلام ، متون و اخلاق تدريس نمودم.

سال 78 بعنوان استاد در مركز تربيت محقق و نويسنده دفتر تبليغات ، تاريخ اسلام تدريس نمودم . از سال 78 تا كنون در مدرسه علميّه امام خميني (ره) بعنوان استاد تاريخ اسلام مشغول تدريس مي باشم . سال 76 تا 78 نيز بعنوان مسئول قسمت پاسخگويي به سئوالات كتبي مؤسسه در راه حق ، مشغول خدمت بوده ام .

حيدري، حبيب

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حبيب حيدري دستجردي

محل تولد : آبادان

شهرت : حيدري

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1347/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب تحصيلات ابتدايي و راهنمايي را در شهرستان آبادان و اصفهان به پايان رساندم و در سال 1361 وارد حوزه علميه اصفهان شدم و پس از دو سال جهت ادامه تحصيل به قم عزيمت نمودم و از اساتيد بزرگواري همچون جناب آيت الله استادي در فقه و گرگاني در ادبيات ، مدرس افغاني در ادبيات عرب و آيت الله سبحاني و جوادي املي و تبريزي و محمدي استفاده نمودم.

و پس از شركت 4 سال در خارج اصول و فقه به

تخصصي كلام در موسسه امام صادق ع تحت اشراف آيت الله سبحاني مشغول به تحصيل شدم و پس از پايان تحصيلات به عنوان محقق دائر المعارف كلام اسلامي با اين موسسه همكاري نمودم. در سال 1384 جهت سامان دادن به حوزه علميه آبادان با جمعي از دوستان به آنجا رفتيم كه ضمن تدريس اصول و منطق به اصلاح سيستم آموزشي نيز مبادرت كردم. و همكنون با نهاد رهبري در معاونت امور اساتيد معارف اسلامي در بخش ارزشيابي اساتيد معارف همكاري مي نمايم.

حيدري، عباس

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عباس حيدري بهنوثيه

محل تولد : شهر بابك

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1344/1/1

زندگينامه علمي

عباس حيدري بهنوثيه در سال 1344 در يكي از شهر هاي تابع استان كرمان ، به نام شهر بابك متولد شده پس از اخذ مدرك ديپلم در رشته علوم تجربي در سال 1363 وارد حوزه علميه قم شد . دوره مقدمات و سطح حوزه را طي كرده و مدت دوازده سال درس خارج فقه و اصول را گذرانده است. اساتيد او در فقه و اصول عبارتند از آيت الله وحيد خراساني، آيت الله ميرزا جواد آقا تبريزي و آيت الله سيد محمد رضا مدرسي مشار اليه همزمان با فقه و اصول از مباحث فلسفي نيز بهره برده است ، منظومه سبزواري را نزد حجةالاسلام و المسلمين دكتر پرنده غيبي و نهاية الحكمة را نزد آيت الله موسوي گرگاني گذرانده است مباحثي از اسفار ملا صدرا را نزد آيت الله جوادي آملي و آيت الله حسن زاده آملي تلمذ نموده است. همزمان با مباحث حوزوي ، زبان انگليسي را تا سطح عالي آن

فرا گرفته است. وي پس از شركت در آزمون سراسري سال 1374 و به دست آوردن رتبه هفتاد و هفت ، همزمان در دو رشته پزشكي و علوم سياسي (به صورت نيمه متمركز) پذيرفته شد اما تحصيلات خود را در رشته علوم سياسي ادامه داد و اكنون دانشجوي مقطع دكتري دانشگاه تهران و مشغول تدوين پايان نامه است.علاوه بر پايان نامه دكتري با عنوان «زبان، سياست و دولت در عصر مشروطه» دو پايان نامه در مقطع كارشناسي و كارشناسي ارشد با عناوين «نظام سياسي از ديدگاه فارابي» و «تحول نظري فقه سياسي شيعه از مشروطيت تا انقلاب اسلامي» را تدوين و دفاع نموده است.

حيدري، عزيزالله

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عزيزالله حيدري

محل تولد : شاهرود

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1337/1/1

زندگينامه علمي

بعد از اخذ ديپلم در رشته ادبي درتهران ، در كنكور شركت نمودم و در رشته علوم تربيتي قبول شدم و تا دو سال در دانشكده علوم تربيتي پارس ( در مجموعه دانشگاه علامه (ره) فعلي ) تحصيل نمودم و با شناخت حوزه علميه قم و درك ضرورت دروس حوزوي دانشگاه را ترك كردم اما مطالعات را در رشته علوم تربيتي و روانشناسي ادامه دادم . دروس مقدمات و سطح را در مدرسه رضويه و فيضيه و مسجد امام نزد اساتيد محترم آقايان حبيبي ، مولوي نيا ، اشتهاردي ، سلطان محمدي ، گيلاني ، دكترضيايي ، مدرس افغاني ، كوه كمره اي ، مرحوم آيت الله ستوده ، گنجي ، مرحوم استاد علي صفايي حائري و درس خارج را نزد آيات عظام مكارم شيرازي ، نوري همداني ، مازندراني

و تفسير را نزد آيت الله جوادي آملي گذرانده ام .

كارهاي تحقيقي و نوشتن كتاب و پاسخ به پرسش هاي كتبي و شفاهي در موسسه در راه حق و ارائه مقالات به مجلات و همكاري با مركز فرهنگي وابسته به نهاد رهبري در دانشگاه ها ، تدريس در دانشگاه (دروس عمومي) و تبليغات در مناسبت هاي مرسوم ، عمده اشتغالات اينجانب است .

عمده مطالعاتم در تفسير ، حديث ، ابعاد اخلاقي اجتماعي مكتب اصيل اسلام و تشيع و استخراج روش هاي كاربردي درمعارف و سازندگي اخلاقي مي باشد .

حيدري، علي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

علي حيدري

محل تولد : زنجان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1351/1/1

زندگينامه علمي

از سال 1367 به حول و قوه الهي وارد حوزه مقدسه قم شدم و همزمان با اتمام پايه 7 علوم حوزه وارد مركز آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره) شدم و با اتمام دروس سطح حوزه وارد مركز تخصصي امامت و مهدويت شدم و در سال 1383 به پايان رساندم. در حال حاضر همزمان با ادامه تحصيل در موضوع فقه و اصول در بعد تبليغ، تدريس و فعاليتهاي آموزشي انجام وظيفه مي نمايم. به اميد اينكه مشمول عنايات آقا امام زمان (عج) بوده باشيم. والسلام.

حيدري، علي محمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

علي محمد حيدري

محل تولد : نراق

شهرت : حيدري نراقي

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1331/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب علي محمد حيدري درسال1331متولد شدم ودرسال1348 وارد حوزه علميه شدم .ازمحضر اساتيدي چون آيات عظام گلپايگاني ُ،تبريزيِ،مكارم وصانعي استفادها بردم علاوه بر تحصيل به تحقيق و تاليف پرداختم وكتابهايي را به رشته تحرير در آوردم چند سالي نيز به عنوان سرپرست بنياد شهيد وجهادسازندگي تفرش به اداي وظيفه مشغول بودم وهم اكنون با بازگشت به قم به تحصيل و تبليغ و تاليف مشغول هستم .

حيدري، محمدعلي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد محمد علي حيدري حسني

محل تولد : كربلا

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1336/1/1

زندگينامه علمي

پس از اتمام ابتداي و ورود به متوسطه در عراق شهر كربلا مقدس همزمان شروع به فراگيري علوم مقدماتي حوزه علميه كربلا شده از سال 1348 ه ش تا سال 1359 ه ش كه مشغول به علوم ادبيات عرب كتاب اجروميه و شرح بني عقيل و باب چهارم مغني اللبسيب به ترتيب استاد شيخ مهدي شريعت زاده و استاد شيخ احمد الشند علوم فقهي رساله عمليه و شرار السلام به ترتيب استاد شيخ مهدي شريعت زاده و استاد شيخ احمد الشند و علم اخلاق اداب متعلمين خواجه نصير الدين طوسي استاد سيد عبد الرضا شهرستان و علم منطق مظفر استاد سيد صادق شيرازي و علم هيئت شهيد استاد سيد محمد علي موسوي بحراني و علم تفسير جمع البيان استاد سيد مرتضي قزويني و علم رياضي و اقتصاد شهيد استاد محمد خيرالدين و علوم حديث و نهج البلاغه و كتب اربعه صمام سته و علم

خطابه مرحوم والد مكرم حاج سيد محمد حسين حيدري و پس از دستگيري نظام حزب بعث عراق تبعيت پيروي از حضرت امام خميني(قدس سره الشريف)و تبعيد به جمهوري اسلامي ايران شروع به حضور و فراگيري از استاد مرحوم شيخ محمد تقي جعفري در علم منطق و فلسفه و نهج البلاغه از سال 1362- 1364 و از سال 1362 تا آخر سال 1364 مشغول به مشاوره و كارشناسي دفتر بررسي ارزشهاي حاكم بر نظام اداري در سازمان امور اداري و استخدامي كشور بوده در موضوع مديريت و كار و پرداخت در اسلام تدوين و تحقيق و نگارش و از سال 1365 وارد به حوزه علميه قم شده و شروع به فراگير علوم حوزي سطوح و سطوح عاليه و بحث خارج نموده و تا سال 1372 دروس سطوح و سطوح عاليه را به اتمام رسانده و در سال 1373 شروع به حضور بحث خارج استاد حاج شيخ باقر ايرواني شده تا سال 1381 ه ش . و در سال 1377 شروع به تاسيس موسسه تحقيقاتي فرهنگي بضعة المختار الحياء تراث اهل البيت عليه اسلام نمود و با اخذ مجوز رسمي از اداره كل ارشاد و شوراي عالي بر مراكز فرهنگي با شماره ثبت 242 مشغول به فعاليتهاي تحقيقاتي و فرهنگي نموده.

كه بحمد الله والمنّد تا بحال ساليانه ده هزار جلد قرآن كريم و پنج هزار جلد مفتايح الجنان به صورت اهداء و رايگان در دست مومنان در داخل جمهوري اسلامي ايران و خارج از كشور توزيع شده .همچنان ده ها از كتابها تحقيق برخي از آنها به چاپ رسانده و برخي از آنها در دست اقدام مي

باشند.و همچنان مشغول بر تشكيل محافل قرآني و دعايي و نهج البلاغه و عقائد و اخلاق و نقل احكام داخل و خارج از كشور و پاسخ گوي و حل اختلاف و اصلاح ذات البيع و تبليغات مي باشد.

خاتمي، احمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد احمد خاتمي

محل تولد : سمنان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1339/2/18

زندگينامه علمي

سيد احمد خاتمي در هجدهم ارديبهشت 1339 در سمنان متولد شد، پدرش مرحوم سيد مهدي خاتمي انساني متعهد و متدين بوده و در ميان اقوام ، معروف به تقوي و غيرت ديني بود وي در سال 1364 از دنيا رفت . ما در ايشان خانم طيبه سادات خاتمي ، بانويي متدين ، مؤمن و مأنوس با قرآن و ادعيه است و هم اكنون (آذر 1383) در قيد حيات است . خاندان خاتمي از سادات معروف سمنان اند و جد اعلاي آنان مرحوم سيد هاشم همواره مورد علاقه و محبت مردم بوده كه همچنان مردم ذكر خير او را دارند. سيد احمد خاتمي در سال 1351 تحصيل علوم حوزوي را در مدرسه علميه صادقيه سمنان آغاز كرد و به مدّت دو سال در آنجا دروس مقدماتي را نزد اساتيد آن حوزه به پايان برد و در سال 1354 به حوزه علميه قم هجرت كرد و جهت استحكام بيشتر دروس اكثر درسهايي را كه در حوزه سمنان خوانده بود نزد اديب بزرگ مرحوم مدرس افغاني كه به تازگي از نجف آمده بود، مجدداً تكرار كرد و سپس دروس سطح را از اساتيد بزرگ حوزه همانند مرحوم آيت الله ستوده ، آيت الله اشتهاردي ، آيت الله خزعلي ، آيت الله بني فضل و... به پايان برد و

سپس در درس خارج حضرات آيات شيخ جواد تبريزي ، محمد فاضل لنكراني ، ميرزا هاشم آملي ، وحيد خراساني ، شبيري زنجاني و... شركت كرده و به مدّت هفده سال در درس خارج فقه و اصول اين حضرات شركت نمود.

در فلسفه و كلام از حضرات آيات : شيخ يحيي انصاري شيرازي ، حسن زاده آملي ، جوادي آملي ، ابراهيم اميني بهره برده است . در تفسير از حضرت آيت الله مشكيني ، آيت الله خزعلي بهره مند شده است و در درس نهج البلاغه از آيت الله حسين نوري همداني بهره برده است او از درس فلسفي «شناخت » از محضر شهيد آيت الله مطهري بهره مند شده است و در فن خطابه از محضر خطيب گرانقدر مرحوم حجة السلام و المسلمين آقاي شيخ محمد تقي فلسفي استفاده نموده است . تدريس وي از سال 1364، تدريس دروس حوزوي را به صورت عمومي شروع كرده است . اگر چه قبل از آن به طور خصوصي چند دوره كتب مقدمات (جامع المقدمات ، سيوطي ، مغني ، مختصر المعاني و...) را تدريس كرده بود. تا كنون 4 دوره معالم الاصول ، 7 دوره اصول الفقه ، 3 دوره شرح لمعه ، 2 دوره مكاسب ، 3 دوره رسائل و اينك (آذر 1383) مشغول پنجمين دوره تدريس كفاية الاصول است . وي مدت ده سال است كه به تدريس خارج فقه و اصول اشتغال دارد، دوره اول تدريس خارج اصول را به اتمام رسانده و اينك (آذر 1383) مشغول تدريس دوره دوم خارج اصول است و از كتابهاي فقهي بخشهايي از كتاب قصاص و ديات و تقريبا تمام كتاب الحج را تدريس كرده و اينك اشتغال به تدريس خارج كتاب صلوة دارد.

در اين مدت صدها طلبه از

محضر وي بهره مند شده و همچنان استفاده مي كنند. وي در كنار تدريس علوم مصطلح حوزوي از سال 1365 به تدريس سيره پيامبر و امامان (آذر 1383) در روزهاي تعطيل (پنج شنبه ها) رو آورد كه در سال 1380 يكدوره از اين دروس به پايان رسيد و اينك سه سال است كه پنج شنبه ها تفسير زيارت جامعه را دنبال مي كند. وي در سال 1367 به دستور برخي از بزرگان حوزه درس تفسير شروع كرد و اينك شانزدهمين سال اين درس است كه هر شب پس از نماز مغرب و عشاء، در مدرس امام مدرسه فيضيه دائر است و تا كنون تفسير 8 جزء قرآن به پايان رسيده (تفسير جزء آخر و 7 جزء اول ) و اينك مشغول تفسير هشتمين جزء قرآن كريم (سوره انعام ) مي باشند. تا كنون 1660 جلسه تفسيري داشته اند، درس تفسير نهج البلاغه نيز در ايام تعطيل داشته اند كه حدود دو سال است بحث موضوعي «امام علي (ع ) و مخالفان حكومت » را از نگاه مولي در نهج البلاغه دنبال مي كنند.

خوشبختانه نوار كاست اين درسها (گرچه نه به كيفيت عالي ) موجود است . وي كار اصلي خود راتدريس دانسته و سخت علاقه مند به آن است به گونه اي كه در ايام تحصيل به هيچ وجه كار ديگري را جاي آن قرار نمي دهد. در سخنرانيهاي وي هم قرآن و هم روايات و هم مسائل سياسي در حد نياز هست . وي در صدا و سيماي جمهوري اسلامي تا كنون صدها برنامه اجراء كرده است و امت مسلمان ما استقبال خوبي از خطابه هاي وي داشته و دارند. سيد احمد خاتمي به عنوان استاد راهنما و داور در رسالة سطح چهار و

سطح سوّم حوزه و نيز به عنوان استاد راهنما در مؤسسه پژوهشي امام خميني و دانشكده شهيد محلاتي سپاه خدمت مي كنند و تا كنون رساله متعددي را در عرصه معارف ديني ، فعاليتهاي سياسي ، راهنمايي و ساماندهي كرده است . سيد احمد خاتمي قبل از پيروزي انقلاب همگام با رهبر كبير انقلاب اسلامي امام خميني در ستيز با رژيم منحط پهلوي بود و با ايراد خطابه هاي حماس عليه آن رژيم سياه نقش مفيدي در روشنگري مردم ايفاء كرد و بعد از پيروزي انقلاب عمده راهي را كه براي خود برگزيد كار فرهنگي بود كه از طريق تدريس ق ، خطابه ، تأليف آنرا دنبال كرد. وي موضع سياسي خود را "موضع ولايت فقيه " قرار داده است تا زماني كه امام راحل در قيد حيات بودند همراهي با آن امام بزرگوار و اينك همراهي با مقام معظم رهبري مدظله العالي وجهه همت اوست . وي در كنار كار فرهنگي در عرصه هايي كه نياز بوده است موضع گيري هاي مناسب سياسي داشته كه در روزنامه و جرائد كشور منعكس شده است . او در طول 8 سال دفاع مقدس در مواقع مورد نياز در جبهه هاي حاضر شده و به وظيفه خود عمل نموده است .سيد احمد خاتمي هم اكنون عضو جامعه مدرسين حوزه علميه قم ، عضو كميسيون حوزه آن جامعه نماينده مردم كرمان در مجلس خبرگان رهبري ، عضو هيأت رئيسه مجلس خبرگان ، عضو هيأت مديره مركز تحقيقات كامپيوتري علوم اسلامي ، عضو شورايعالي مجمع جهاني اهل بيت (ع ) ، عضو شوراي سياستگذاري فرهنگي آن مجمع مي باشد.

خاتمي، محمود

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمود خاتمي متولد 1331 شهر ري است. وي تحصيات متوسطه را در تهران گذراند. او كارشناسي فلسفه را از دانشگاه

تهران گرفته و با علاقه وافري كه به اين حوزه انديشه يافته،مدارج دانشگاهي را بدون وقفه و با جديت و پشتكار مثال زدني تا مقطع دكتري فلسفه در اين دانشگاه ادامه داده است.وي براي ادامه تحصيل به انگلستان مي رود و موفق به دريافت دكتراي فلسفه از دانشگاه دورهام انگلستان مي شود.همچنين او دوره فوق دكتري فلسفه دانشگاه دورهام را نيز طي مي كند. خاتمي از سال 1376 استاد تمام وقت گروه فلسفه دانشگاه تهران بوده است.

گروه : علوم انساني

رشته : فلسفه

خاطرات كودكي :

تحصيلات رسمي و حرفه اي : - پايان تحصيلات متوسطه در تهران - دريافت كارشناسي فلسفه از دانشگاه تهران - دريافت كارشناسي ارشد الهيات (اديان وعرفان) - دريافت كارشناسي ارشد فلسفه از دانشگاه تهران - دريافت دكتري فلسفه از دانشگاه تهران - عزيمت به انگلستان براي ادامه تحصيل - دريافت دكتري فلسفه از دانشگاه دورهام انگلستان - ورود به دوره فوق دكتري فلسفه دانشگاه دورهام - خاتمي تحصيلات حوزوي نيز دارد و تحصيل علوم اسلامي معمول را تا اجتهاد در حوزه گذرانده است

مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : محمود خاتمي عضو فرهنگستان هنر جمهوري اسلامي ايران نيز هست و در گروه انديشه اين مركز سال هاست كه حضور پيوسته داشته است.

فعاليتهاي آموزشي : محمود خاتمي از سال 1376 استاد تمام وقت گروه فلسفه دانشگاه تهران بوده و همچنين درمقاطع كارشناسي ارشد و دكتري در دانشگاه هاي تربيت مدرس، علامه طباطبايي و مفيد، تدريس فلسفه كرده است.او مدتي نيز به عنوان استاد ميهمان ( Visiting Professor ) گروه فلسفه دانشگاه مك گيل McGill كانادا (2004-2003) به تدريس فلسفه پرداخته و در دوره حضور

در انگلستان دستيار پژوهشي ( Research Assistant ) (1997-1996) فلسفه دانشگاه كمبريج نيز بوده است. - انتخاب شده در فهرست فيلسوفان برتر جهان در سال 2006 - كمبريج انگلستان

آرا و گرايشهاي خاص : محمود خاتمي همچنان كه حوزه تأليف و تدريس را دنبال مي كند،مسائل و مشكلات آموزش فلسفه در ايران را نيز پي گرفته و ديدگاه هاي سازنده اي در باره آن دارد. او در مقاله «بررسي مشكلات آموزش فلسفه غرب به دانشجويان سال اول فلسفه» كه در همايش اَسما ارائه كرد، راهي براي معرفي مكاتب و نحله هاي فلسفي براي دانشجويان، قبل از شروع مطالعات تخصصي شان پيشنهاد كرده بود.او مي گويد: « يك ترم انتقالي پيشنهاد دادم شامل 10 واحد نظري و 8 واحد كارگاهي به منظور آگاهي ورودي ها با طرح كلي و فضاي فلسفه، قبل از ورود به مطالعه و مباحث تخصصي. اصلاح برنامه هاي آموزشي، آموزش زبان خارجي روان براي مكالمه و مطالعه، ارائه مجالس سخنراني هاي برنامه ريزي شده، كارگاه انديشه، ايجاد ارتباط با مراكز آموزشي و پژوهشي دنيا و نظير اين ها نيز از راه هاي تغيير مسير فلسفه از وضع كنوني آن در دانشگاه ها و بهينه شدن آن است». خاتمي تاكنون مقالات بسياري را در حوزه فلسفه به فارسي و انگليسي نوشته و بسياري از اين مقالات او در معتبرترين نشريات فلسفي دنيا چاپ و منتشر شده است.برايش آرزوي توفيق و طول عمر مي كنيم.

جوائز و نشانها : محمود خاتمي امسال استاد نمونه دانشكده علوم انساني دانشگاه تهران نيز بوده و براي تأليف كتاب «جهان در انديشه هيدگر» برنده جايزه كتاب سال در حوزه فلسفه غرب

نيز شده است.همچنين كتاب «پديدارشناسي دين» او جايزه كتاب سال را در حوزه دين پژوهي از آن خود كرده است. - پژوهشگر برتر در حوزه دين پژوهي، وزارت فرهنگ و انديشه اسلامي 1382

چگونگي عرضه آثار : محمود خاتمي بخصوص در ميان همنسلان خويش با نگارش مقالات متعدد به زبان انگليسي و به عبارتي ارائه دائمي پيپر در محافل دانشگاهي،از ديگران تمايز يافته و او را به چهره آشناي فيلسوف ايراني در محافل بين المللي فلسفه بدل كرده است.تا آنجا كه در سال 2006 دانشگاه كمبريج انگلستان نام او را در فهرست فيلسوفان برتر جهان قرار داد و اعتباري ويژه براي فلسفه امروز ايران پديد آمد. نگارش مقالات متعدد فلسفي به فارسي و انگليسي از جمله پراگماتيسم واومانيسم، وجه اومانيستي فلسفه هگل، هيدگر و علم جديد؛ رأي هيدگر در باب نسبت تكنولوژي و هنر،لويناس و ديگري، تبيين تاريخي، پديدارشناسي دين، مفهوم تحليلي جديد از خود و تجربه عرفاني آن و... از ديگر ويژگي هاي خاتمي، كه او را با اكثريت همنسلان خويش در حوزه فلسفه جدا مي كند،همانا تسلط او در تأليف ديدگاه هاي نظري خويش به زبان غير فارسي است. تأليف كتب Sadraean Meditation، Basic Issues in Islamic Philosophy و ... حضور او در جغرافيايي فراتر از مرزهاي داخلي فلسفه در ايران را به ثبت رسانده است. خاتمي همچنان كه حوزه تدريس و تحقيق شخصي را دنبال مي كند از حضور در محافل دانشگاهي و سمينارها و كنفرانس هاي مرتبط با رشته كاري خويش نيز غافل نمانده است.او در سومين دوره از سمينارهاي تخصصي گروه فلسفه دانشگاه علامه طباطبايي درباره «امكان بحث از عليت

ذهني در انديشه صدرايي» سخن مي گفت.

--------------------------------------------------------------------------------

آثار :

1 الفباي نسبيت

ويژگي اثر : ترجمه ، (نوشته برتراند راسل

2 پديدارشناسي دين

ويژگي اثر : سازمان انتشارات،(برنده جايزه كتاب سال در حوزه دين پژوهي). پژوهش «پديدار شناسي دين» براي «ابتكار در گزينش موضوع و در عين حال بهره گيري از منابع اصلي بويژه مآخذ خارجي و نثر و ادبيات مناسب فارسي» به عنوان اثر برگزيده انتخاب شد، بويژه آن كه نخستين گام در اين زمينه بود. خاتمي در مقدمه خودبر اين كتاب آورده است: «پديدارشناسي دين Phenomenology of religion رهيافتي است با اهميت در دين پژوهي معاصر كه به لحاظ تاريخي، محصول تلفيق دو جريان فكري - پژوهشي پديدار شناسي هوسرل». او هدف خود را در اين كتاب اين چنين بيان كرده است: «نيت اصلي نگارنده آن بوده تا به پديدار شناسي دين نگاهي متناظر يكMetatheoritic كند و شرحي در باب جايگاه و محتواي پديدارشناسي دين بيان نمايد». كتاب «پديدارشناسي دين» را سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي منتشر كرده است. اين كتاب در فصل، به اين مباحث: مطالعات ديني: درآمدي به دين پژوهي معاصر- پديدارشناسي دين: زمينه ها - پديدارشناسي كلاسيك دين - پديدارشناسي هرمنوتيك دين - دين و محاكات- دين و محاوره - پديدارشناسي و حقيقت دين.

3 جهان در انديشه هيدگر، مؤسسه انديشه اسلامي

ويژگي اثر : (برنده جايزه كتاب سال در حوزه فلسفه غرب)

4 درآمدي به فلسفه ذهن

ويژگي اثر

: جهاددانشگاهي دانشگاه تهران

5 زيبايي شناسي از منظر پديدار شناسي،

ويژگي اثر : فرهنگستان هنر

6 فيزيك وفلسفه

ويژگي اثر : ترجمه، (نوشته ورنر هيزنبرگ

خاتون آبادي، امير ابراهيم

قرن:16

جنسيت:مرد

مليت:ايران

شيخ عبدالنبى قزوينى مؤلّف تتميم امل الامل كتاب «الرسائل الحكميّه» را از تأليفاتش نام مى برد، بنابراين صاحب عنوان عالم و حكيم و محقّق بوده است.

برگرفته از كتاب :دانشمندان و بزرگان اصفهان (جلد اول)

خاتون آبادي، عبدالحسين

قرن:11

جنسيت:مرد

مليت:ايران

ابن مير محمّد باقر بن شاه مراد، عالم فاضل، محقّق مورّخ، از شاگردان ملاّ محمّد تقى مجلسى و ملاّ محمّد باقر سبزوارى است.

در شعبان 1037 متولّد، و در 1097 يا 1100 وفات يافته، در مزار بابا ركن الدين مدفون گرديد.

كتب زير از اوست: 1- شرح بر شاطبيّه، در علم تجويد 2- شرح بر شافيه ي ابن حاجب 3- وقايع السنين و الاعوام، مشهورترين تأليفات اوست. 4- ترجمه ي رساله ي شهيد ثاني در معني ايمان «حقايق الايمان» و نسخه آن نزد نگارنده موجود است. تاريخ ترجمه: دوشنبه سلخ جمادي الاولي 1098.

برگرفته از كتاب :دانشمندان و بزرگان اصفهان (جلد اول)

خاتون آبادي، محمد علي

قرن:12

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عالم فاضل محقق، متوفى در 1146، مدفون در تكيه خاتون آبادى ها.

برگرفته از كتاب :دانشمندان و بزرگان اصفهان (جلد دوم)

خاتون آبادي، معصوم

قرن:12

جنسيت:مرد

مليت:ايران

ابن مير عبدالحسين، عالم فاضل زاهد محقّق بوده. گويند: آقا محمد بيدآبادى خوابى در جلالت قدر و عظمت شأن او ديده، و بدين جهت وصيّت كرده كه در جنب او دفنش كنند؛ و همين موضوع، علّت اعتقاد بيشتر مردم بدو شده است.

در 1155 وفات يافته مادّه تاريخ وفاتش را خادم شاعر اصفهانى گويد:

زهد معصوم چون حديثش بود

باز او شافعش بلطف و كرم

برگرفته از كتاب :دانشمندان و بزرگان اصفهان (جلد اول)

خادم الذاكرين، اكبر

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

اكبر خادم الذاكرين

محل تولد : اصفهان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1340/1/1

زندگينامه علمي

حقير در سال 1341 متولد شدم و در شش سالگي به دبستان و سپس راهنمايي و دبيرستان رفتم، در سال 1359 ديپلم تجربي گرفتم و وارد حوزه علميه اصفهان شدم. در سال 1361 به قم آمدم و تا الان 25 سال است كه در حوزه علميه قم مشغول به تحصيل و تدريس و تاليف و تحقيق هستم. بيش از 20 سال است كه در مدارس حوزه علميه قم، مركز جهاني و برخي دانشگاه ها به تدريس مشغول هستم و نيز در ايام تبليغ در داخل و خارج از كشور مشغول فعاليت هستم. به عنوان استاد راهنما، مشاور و داور پايان نامه هاي كارشناسي و كارشناسي ارشد در مركز جهاني و شوراي مديريت حوزه علميه قم مشغول هستم. هم اكنون مشغول تدريس سطوح عالي (كفايه و مكاسب) در حوزه علميه قم و مركز جهاني هستم.

خادم عليزاده، امير

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

امير خادم عليزاده

محل تولد : دزفول

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1340/1/1

زندگينامه علمي

سال 1340 در يكي از محلات قديمي مركز شهر دزفول چشم بدنيا گشودم. دوره ابتدايي را در مدرسه سپه دزفول سپري كردم.با آغاز دوره تحصيلي راهنمايي در دبيرستان جندي شاپور (51 _ 1350) دوره جديدي از مطالعه كتب ديني را آغاز كردم.از سال 1352 با قبول سرپرستي جلسه قرائت قرآن مسجد امام جعفر صادق (ع) دزفول دوره جديدي از زندگي علمي و اجتماعي خويش را آغاز نمودم.مطالعات ديني معمول آن روزگار روح تشنه مرا سيراب نمي كرد لذا از سال 1354 با هدف شناخت

اسلام ناب محمدي (ص) آهنگ حوزه علميه قم را نمودم كه ميسر نشد چون اشتغالات علمي و فعاليت هاي فرهنگي _ مبارزاتي به شدت اوج گرفته بود و... بهار سال 1357 در اوج مبارزات متنوع بر عليه رژيم ستم شاهي گرفتار ساواك و سپس به زندان محكوم شدم در آنجا نيز بطور مخفيانه و ... جلساتي را با دوستان مذهبي ام داشتم .پس از آزادي از زندان در پاييز 57 مركز فعاليت ديني ام را به مسجد امام حسن عسكري (ع) منتقل كردم و به انتشار روزنامه كوثر (به طور مخفيانه) به كمك برخي از دوستان فداكار پرداختم .اين روزنامه بطور مخفي در محافل فرهنگى، مساجد و دانشگاه ها منتشر مي شد و از شهادت و جهاد و ... مي گفت.پس از اخذ ديپلم رياضي فيزيك درسال 58 و بعدا" فرهنگ و ادب در خرداد 59 وارد حوزه علميه قم شدم.از سال 61 رسما تدريس دروس حوزوي همچون جامع المقدمات، سيوطى، مبادي العربيه، حاشيه ملا عبدالله، منطق مظفر، مغني اللبيب، معالم، اصول مظفر، و … خدمت عزيزان طلاب آغاز كردم كه تا سال 69 با تدريس كتاب هاي شرح لمعه، رسائل و مكاسب ادامه يافت.سال 68 دروس سطح حوزه را به پايان رساندم و سال 69 خارج فقه و اصول را آغاز كردم.در دوره سطح از اساتيد بزرگواري همچون آقايان، وجداني فخر، اعتمادى، پايانى، ستوده و اشتهاردي و در مقطع خارج فقه و اصول از اساتيد عالي مقامي همچون آيات عظام فاضل لنكرانى، وحيد خراسانى، ميرزا جواد تبريزي و مكارم شيرازي و … تا كنون بهره برده ام.از آبان 65 تا اسفند 69 در كنار

تحصيل و تدريس در حوزه علميه قم، براي مطالعه و تحقيق در واحد پژوهشي علوم قرآن وابسته به مكتب اميرالمومنين عليه السلام دعوت شدم.پس از تهيه و تدوين طرح جامع وحي از سال 72 تا 79 مديريت واحد پژوهشي علوم قرآن را در دانشگاه مفيد عهده دار بودم كه علاوه بر مسئوليت ساماندهي فيش هاي انبوه علوم قرآني و «برنامه نرم افزاري علوم قرآني كاوش» مقالاتي در اين زمينه به رشته تحرير در آوردم.در سال 69 مقطع كارشناسي اقتصاد نظري و سپس كارشناسي ارشد (1375) كه درسال 1378 درمقطع كارشناسي ارشد رشته علوم اقتصادي از دانشگاه مفيد فارغ التحصيل شدم. از سال 70 تا 79 به تدريس دروس معارف در دانشگاه هاي تهران مشغول بودم. از سال 1374 تا كنون به تدريس دروس تفسير آيات اقتصادي در قرآن، مباني علم اقتصاد، مباني فقهي اقتصاد اسلام، روش تحقيق، پول و بانكداري، نظام اقتصادي صدر اسلام، ماليه عمومي، اقتصاد خرد، اقتصاد كلان و ... مشغول بوده ام.از مهر 1385 مشغول تحصيل در مقطع دكتري علوم اقتصادي در دانشگاه علامه طباطبائي شده ام.

خادمي حسيني، ابوالقاسم

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيدابوالقاسم خادمي حسيني

محل تولد : --

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1340/1/1

زندگينامه علمي

در سال 1360 وارد حوزه علميه كاشان شدم و مدّت نه سال در حوزه علميّه آية الله مدني (ره) و آية الله يثربي (ره) مشغول تحصيل بودم. بعد از آن درسال 1370 وارد حوزه علميه قم شدم و در درسهاي آيات عظام اعتمادي، پاياني،آية الله تبريزي ،آية الله وحيد خراساني ،آية الله سبحاني وآية الله جوادي آملي شركت نمودم. درسال 1376

در دوره چهار ساله تخصّصي تفسير شركت و در سال 79فارغ التحصيل شدم. مدت 12سال در دروس خارج فقه و اصول شركت نموده و انشاءالله تصميم دارم پايان نامه تفسير را بنويسم به خاطر مشكلاتي تا بحال نتوانستم موضوع پايان نامه را بگيرم.

خادمي كوشا، محمدعلي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد علي خادمي كوشا

محل تولد : قم

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1350/6/15

زندگينامه علمي

كليه تحصيلات قرآني (پيش از دبستان) و ابتدائي و ... در شهر قم بود كه با تشويق پدر كه خود از صنف روحانيت مي باشد به حوزه وارد شد . آغاز ورود به حوزه 1365 بود كه از سال دوم آغاز به تدريس در موضوعات نحو و منطق نمود و در موضوعات متفرقه به مطالعه پرداخت.در ايام تابستان به همراه دوستان برخي از موضوعات درسي را آموزش ديده و از سال 68 در درس لمعه استاد وجداني فخر شركت نمود و در كنار دروس حوزه اقدام به تحصيلات نيمه كاره مانده فرهنگي نموده و ديپلم را گرفت.از سال 1374 در درس خارج اساتيد بزرگي چون استاد آيت الله تبريزي، سبحاني، شبيري زنجاني، مكارم، فاضل شركت نمود كه بيشتر مدت را از درس استاد تبريزي استفاده نمود.

در سال 73 و 74 به صورت رسمي در برخي مراكز حوزه شروع به تدريس نموده و از سال 76 تا كنون مشغول تدريس فقه و اصول در مدارس شهيد صدوقي، معصوميه، آيت الله گلپايگاني، مدرسه خان، كه از سال 79 به تدريس سطوح عالي(رسائل، مكاسب و كفايه) مشغول گرديد.همزمان با درس و تدريس در حوزه مدتي نيز در مراكز آموزش عالي به تدريس مشغول گرديد

و در سال 79 نيز براي آموزش زبان عربي در مركز آموزش دفتر تبليغات شركت نمود و پس از اين ايام در موضوعات علوم قرآني به مطالعه و تحقيق گذراند و در برخي مراكز قرآني مانند مركز تخصصي تفسير، مدرسه عالي بنت الهدي، موسسه امام خميني(ره) در رشته علوم قرآني به تدريس پرداخت ولي همچنان در رشته فقه و اصول در حوزه علميه به درس و تحقيق و تدريس ادامه داده و هم اكنون نيز به اين مهم اشتغال دارد.با توجه به علاقه زياد به خدمت در نشر فرهنگ اهل بيت(ع) در سال 1378 اقدام به نوشتن كتاب جوان در پرتو اهل بيت(ع) نمود كه عمدتا براي روشنگري و جلوگيري از سودجويي برخي سياست مداران از توانايي جوانان بود اين كتاب به نام مشكلات ... تا سال 1380 چاپ نشد و پس از تحويل آن به بوستان كتاب با هزينه ناشر در سال 82 از چاپ خارج گرديد البته به غير از اين نوشتار برخي نوشتار ديگر همچنان چاپ نشده باقي است.

خادمي، عين الله

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عين الله خادمي

محل تولد : مازندران

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1340/10/19

زندگينامه علمي

اينجانب عين الله خادمي در روستاي شير محله از توابع شهر فريدون كنار استان مازندران در يك خانواده متوسط روستايي ديده به جهان گشودم. ديپلم علوم تجربي را در سال 1359 در يكي از دبيرستان هاي شهرستان بابل و ليسانس الهيات و معارف اسلامي را در سال 1366 در دانشكده الهيات معارف اسلامي دانشگاه فردوسي مشهد و كارشناسي ارشد فلسفه و حكمت اسلامي را در سال 1369 از دانشكده الهيات دانشگاه تهران و دكتراي

فلسفه و حكمت اسلامي را از دوره عالي تحقيقات تهران كسب كردم. هم اكنون عضو هيئت علمي تمام وقت دانشگاه شهيد رجايي مي باشم و استاد راهنماي بيش از 80 پايان نامه در مقاطع كارشناسي و كارشناسي ارشد و ناظر چندين طرح پژوهشي بوده ام. اينجانب علاوه بر تدريس در مراكز علمي به فعاليت هاي پژوهشي نيز اشتغال دارم.

خادميان، عباس

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عباس خادميان

محل تولد : زرين شهر

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1347/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب عباس خادميان متولد سال 1347 شهرستان زرين شهر اصفهان در سال 1363 وارد حوزه علميه امام خميني زرين شهر شده و بعد از طي دوران مقدمات و بخشي از سطح عازم حوزه علميه مقدسه قم شدم كه بعد از اتمام سطح حدود 5 سال در درس خارج اصول و فقه آيات عظام سبحاني و مكارم حفظهما الله شركت داشته و همراه آن موفق به گذراندن دوره تخصصي كلام موسسه امام صادق (ع) گشته و بعد از آن دوره تخصصي مهدويت بنياد مهدي موعود (عج) را طي كردم. و به دنبال آن موفق به دريافت پايان نامه سطح چهار حوزه در موضوع جهاني شدن و مهدويت گرديده ام و به همين جهت اكثر پژوهشها و مقالات در همين راستا چينش شده است. و در كنار پژوهش و تحصيل در سال 1381 موفق به گرفتن مجوز تدريس در گرايش معارف و تاريخ اسلام از نهاد نمايندگي ولي فقيه در دانشگاهها شده ام كه به دنبال آن مشغول خدمت در امر تدريس در دانشگاههاي مختلف از جمله آزاد اراك و آشتيان و تحصيلات تكميلي جامعه الزهراء قم شده

ام و فعلا در كنار تحصيل و پژوهش، عضو هيئت علمي موسسه آينده روشن(در موضوع مهدويت) مي باشم. در ضمن سابقه تبليغ بيش از 20 سال در طرح هجرت و دانشگاه و شهرهاي گوناگون را دارم. ضمناً دوره تخصصي مذاهب اسلامي را هم در سال 1378-81 گذرانده ام و همين طور دوره تربيت كودكان را، به همين جهت اكثر ارتباط تبليغي در سطوح جوانان انجام پذيرفته است.

خاكي، محمدرضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد رضا خاكي قراملكي

محل تولد : تبريز

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1354/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب محمدرضا خاكي قراملكي با ورود به حوزه علميه قم مطالعات و تحصيلات خود را در دروس حوزوي و مباحث آزاد آغاز كردم. پس از طي مدتي از تحصيلات و مطالعات اولين بار در سال 1374 دست به قلم شدم هر چند آنها را به چاپ نرساندم اما با ادامه مطالعه و تحقيق همراه با دروس حوزوي اولين مقاله علمي خود در سال 1381 با عنوان تحليل مفهومي ايدئولوژي به چاپ رساندم. بنده از سال 1373 به مطالعه مباحث اجتماعي به ويژه مباحث سنت و تجدد و غرب شناسي علاقمند شدم مطالعه و تحقيقات قابل توجهي در اين حوزه انجام دادم كه توانستم در اين حوزه به ارائه مقالات و تدوين كتاب نائل آيم.

از سوي ديگر بنده در كنار مطالعات آزاد در رشته تخصصي كلام در سال 1379 وارد مؤسسه تخصصي كلام شده در سطح كارشناسي ارشد سه سال به طور مرتب مشغول تحصيل در آن نهاد شدم. و در سال 1381 فارغ التحصيل شده و پايان نامه آن را با عنوان تحليل هويت علم

دين و علم مدرن در حال تكميل است.

در كنار اشتغال به تحصيل در مؤسسه مذكور توانستم در نهاد علمي يعني دفتر فرهنگستان علوم با برخي از مباحث جديد اين نهاد آشنايي پيدا كنم.اينك مشغول تحقيق و پژوهش در حوزه دين شناسي ، غرب شناسي و مباحث علم و دين و معرفت شناسي و فلسفه و مبحث علم دين هستم.

خالصي، محمدباقر

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد باقر خالصي

محل تولد : قائن

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1321/1/1

زندگينامه علمي

نام من، محمد باقر، شهرتم خالصي، پدرم مرحوم آيه الله حاج شيخ عباس، در شب جمعه 19 شوال سال 1361 مطابق با آبان سال 1321 در روستاي بيهود از توابع شهرستان قائن كه در جنوب خراسان قرار دارد، بدنيا آمدم. روستاي نامبرده كوهستاني و از نظر آب و هوا معتدل ولي كم درآمد و مردم آن بزحمت مي­توانند مؤونه يعني خرجي سال خود را بدست آورند پدرم پس از اتمام مقدمات ادبي و سطوح عاليه حوزوي در شهر قائن و سپس در مشهد چند سالي بقصد ادامه تحصيل در نجف سكونت كرد و از محضر علماي بزرگ آن زمان همچون آيه الله اصفهاني و آيه الله عراقي و آيه الله خوانساري و آيه الله غروي به تلمذ پرداخت و پس از اينكه مريض شد به دستور آيه الله اصفهاني بقصد معالجه به ايران مسافرت كرد و مدتي در تهران ماند و سپس به روستاي بيهود آمد.

پدرم پس از ازدواج با مادرم به مشهد مهاجرت كرد و چند سالي در مشهد ساكن شد و در مسجدي در محله نوغان به امامت جماعت پرداخت. يادم هست كه در

سن 6 سالگي مرا وادار كرد كه نصاب الصبيان را بخوانم و به من دستور داد كه قطعاتي از آن راحفظ كنم ولي در همان روز اول شروع بنصاب بخاطر اينكه مقدار معيني درس را خوب حفظ نكرده بودم مرا كتك زد پدرم بخاطر اموري كه شرح آن طولاني است دو مرتبه بروستاي بيهود برگشت و در اين زمان بود كه مرا به مدرسه دولتي فرستاد كه دروس جديده را فرا گيرم. من در يكسال چهار كلاس به فاصله چند ماه سپري كردم كه شرح آن طولاني است. هنگامي كه پدرم اين مطلب را ديد گفت: حيف است كه بمدرسه دولتي بروي، در نزد خودم دروس حوزوي بخوان و مرا وادار كرد كه امثله و شرح آن را نزد وي شروع كنم و پس از شروع به جامع المقدمات در سن هشت سالگي در همان روستا مرا معمم كرد. و پر واضح است كه بچه­اي در سن من با عمامه و قبا در بين مردم روستا چقدر مورد مسخره قرار مي­گرفت خصوصا كه با همان عمامه و قبا با بچه­ها بازي هم بكند. در هر حال در سن 13 چهارده سالگي مرا به خوره مشهد برد. و در مدرسه ابدالخان اسكان داده در سال­هاي اول تحصيل بخاطر استعداد ذاتي و ساده انگاشتن مطالب علمي چندان در بحث و مطالعه كه لازمه درك عميق علم است اهميت نمي­دادم ولي آنچه كه مرا از اين روش باز گرداند و بطرف جديت و زحمت سوق داد درس استاد علامه مرحوم اديب نيشابوري قدس سره بود. اديب شخصي موقر و مسلط بر مطالب علمي بويژه مطالب ادبي بود.

خلاصه

تدريس استادانه و شيرين جلوه دادن علم و دانش و علاوه بر آن تحقيق و توضيح و تبيين مطالب علمي، مرا دگرگون كرد. در سال 1340 پدرم مرا به قم آورد و در مدرسه فيضيه اسكان داد من در قم رسائل و مكاسب را خواندم و پس از خواندن مقداري از كفايه به همراهي يكي از دوستان كه از قبل در نجف ساكن بود به نجف رفتم كه اين قصه بسيار جالب و تفصيل شنيدني دارد كه اين مختصر جاي بيان آن نيست در نجف پس از اتمام كفايه پا به درس خارج فقه و اصول گذاشتم و توفيق حضور درس محقق و علامه بزرگ استاد الفقها آيه الله سيد ابوالقاسم خوئي را پيدا كردم و علاوه بر]آن[ درسهاي ديگري را شروع كردم كه داراي تفصيل است. در نجف كه بودم بخصوص قبل از تاهل بسيار موفق و اوقات مستغرقي داشتم و شبانه روز پا در درس و يا تدريس و يا نوشتن و يا مطالعه مي­گذشت و مي­توانم بگويم بهترين اوقات عمرم زمان سكونتم در نجف بود افكارم يا در تحصيل و تحقيق و يا در عبادت سپري مي­شد ولي اين شادي و توفيق با اصرار پدرم به مهاجرت به ايران به آخر رسيد زيرا مهاجرتم به ايران و در آخر سكونتم در قم مسير زندگي و برنامه اشتغالات مرا در حدي تغيير داد كه اين نيز خود جريان مفصلي دارد. مطلبي كه در زمان سكونتم در نجف پيش آمد ورود مرحوم امام خميني رحمه الله عليه به نجف بود. ­شنيدم كه ايشان با مرحوم آقا مصطفي وارد بغداد شده­اند و از

آنجا بكاظمين رفته­اند و من سعي و كوشش كردم كه همراه يكي از دوستان اولين ماشين از طلاب ايراني را راه انداختيم و به ديدار ايشان به كاظمين رفتيم و اين امر نيز جريان مفصل و شنيدني دارد.

گفتم پدرم اصرار ورزيد كه من از نجف به ايران و به محل سكونت ايشان يعني سرايان بروم ولي من از اين امر جدا" اكراه داشتم ولي بر اثر اصرار و ابرام ايشان پذيرفتم كه به ايران بيايم ولي سكونت در سرايان را نپذيرفتم و از ايشان خواهش كردم كه محل سكونتم در ايران را به خودم واگذارد باز اصرار كرد كه در مشهد ساكن شوم ولي من به جهاتي كه جاي ذكر آن نيست قم را اختيار كردم و از سال 1350 در قم ساكن شدم و در قم علاوه بر اشتغالات علمي برنامه تبليغ و منبر و سخنراني نيز پيش آمد كه آنهم به برنامه­هايم افزوده شد كه اين نيز شرح مفصلي دارد. در ابتداي امر تصميم گرفتم كه بدرس دو نفر كه آن زمان در قم شاخص و مورد قبول بودند مدتي حاضر شوم تا اگر حضور در درس آنها بيشتر از تحقيق و بررسي خودم استفاده داشته باشد ازآن استفاده كنم و آن دو نفرآيه الله گلپايگاني و شريعتمداي بودند. البته اولي خارج حج و دومي خارج مكاسب تدريس مي­كردند. ولي پس از يكسال درس­هاي آند ورا ترك كردم و بتحقيق و بررسي فقهي و اصولي شخصي ادامه دادم و در ضمن به تدريس مكاسب و رسائل و برهه­اي هم كفايه و برهه­اي هم خارج اصول در منزل پرداختم كه حاصل تدريس اخير قاعده

لا ضرر و استصحاب و تعادل و تراجيح و اجتهاد و تقليد شد كه قاعده لاضرر بنام رفيع الغرر عن قاعده لا ضرر به چاپ رسيد ولي ساير مباحث تا بحال با اينكه آماده چاپ است چاپ نشده ولي تدرس بخاطر پيش آمدن مريضي پدرم و سپس فوت ايشان و پي­آمدهاي رنج آور و بي حد ناگوار آن به تعويق افتاد و سپس تعطيل شد. اميدوارم خداوند توفيق عنايت فرمايد تا دوباره شروع شود.

خالق پور، مجيد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

مجيد خالق پور

محل تولد : مشهد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1342/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب مجيد خالق پور در سال 1356 تحصيلات خود را در حوزه علميه مشهد آغاز نمودم. با راهنمائي يكي از نوادگان مرحوم آخوند خراساني صاحب كفايه ، سال اول دروس حوزوي را شروع نمودم و در ادامه تا لمعتين در يكي از مدارس مشهور و معتبر مشهد معروف به مدرسه موسوي نژاد تحصيلات خود را ادامه دادم . دوره تحصيل ما همزمان بود با انقلاب اسلامي و حقير نيز همچون ساير طلاب با موج خروشان مردمي چون قطره اي ناچيز همراهي داشتم ؛ با پيروزي انقلاب و اوصافي كه از تفسير مقام معظم رهبري شنيده بودم و امتيازات ويژه اي كه در قم براي ادامه تحصيل وجود داشت به قصد قم درسال 1361 وارد حوزه علميه قم شدم. دروس سطح را نزد حضرات آيت الله ستوده ، مرحوم آيت الله صالحي مازندراني و بخشي از كفايه آيت الله اعتمادي، آيت الله علوي گرگاني (مكاسب) آيت الله انصاري شيرازي و آيت الله حسن زاده آملي و آيت الله جوادي آملي جهت

درس فلسفه و تفسير؛ پس از آن وارد دروس خارج حوزه شدم كه يك دوره كامل اصول نزد آيت الله ميرزا جواد آقاي تبريزي و بخشي از فقه نزد آيات عظام تبريزي و آيت الله وحيد خراساني و علوي گرگاني داشتم.

همزمان با تحصيلات خارج فقه و اصول، بخاطر اشتياقي كه به تفسير داشتم وارد دوره سوم رشته تخصصي تفسير شدم كه اين دوره را با موفقيت طي چهار سال سپري نمودم و فارغ التحصيل گشتم اكنون نيز علاوه بر تحصيل و تحقيق با طلاب غير ايراني مركز جهاني علوم اسلامي مباحثي تحت عنوان تدريس دارم.

خالقي، محمود

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمود خالقي

محل تولد : زرند كرمان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1341/1/1

زندگينامه علمي

درس هاي حوزه را به طور معمول خوانده و به خاطر علاقه مندي به مباحث تفسيري در مهرماه سال 76 تهيه و پخش برنامه اي قرآني تحت عنوان (مائده آسماني) را به صداي مركز كرمان پيشنهاد دادم كه بحمدالله تعالي مورد موافقت مسئولين وقت سازمان مذكور قرار گرفت و از آن زمان روزانه تاكنون در حال پخش است كه به اواسط سوره انفال رسيده ايم.

حدود نيمي از اين برنامه 25 دقيقه اي به بيان مباحث تفسير ترتيبي قرآن كريم اختصاص دارد و توسط بنده اجرا مي شود.پس از گذشت دو سه سال از اجراي اين برنامه با تقاضاي شنوندگان مباحث پخش شده جزء سوم قرآن كريم به صورت كتاب چاپ و در اختيار علاقه مندان قرار گرفت. آيات 93 تا پايان سوره آل عمران نيز جلد بعدي كتاب را به خود اختصاص داد و جلد سوم نيز مشتمل بر

آيات اول تا 70 سوره نساء طي سال هاي 79 تا 81 منتشر شده است.

متاسفانه به خاطر كثرت اشتغالات اينجانب به امور اجرايي معاونت آموزش مركز ، فرصت تهيه و نگارش مباحث بعدي به دست نيامده است.اميدواريم تا پايان تابستان سال جاري 2 جلد ديگر اين مباحث آماده شود و در نهايت به حول و قوه الهي به انتشار يك دوره تفسير قرآن كريم برگرفته از تفاسير موجود با تكيه بر مباحث اجتماعي و اخلاقي و به صورت ساده و روان كه قابل استفاده براي عموم مردم باشد موفق شويم. انشاءالله

خان صنمي، شعبانعلي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

شعبانعلى خان صنمي

محل تولد : تهران

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1335/1/1

زندگينامه علمي

تقريبا هفده ساله بودم كه با ترك دبيرستان وارد حوزه علميه قم شدم دروس مقدماتي را ابتدا در مدرسه آيه الله گلپايگاني و سپس در مدرسه حقاني و بالاخره در مدرسه رسالت تا پايان لمعتين فرا گرفتم رسايل را نزد آقاي اعتمادي و كفايه و مكاسب را نزد آقاي ستوده و مقداري نيز آقاي دوز دوزاني به پايان بردم.حلقات اصول الفقه، شهيد صدر، به اضافه بخشهايي از شرح نهج البلاغه (جلد اول 13و 14) و بحار الانوار(كتاب العشره) را به عنوان متون عربي نزد شاگرد آن مرحوم، استاد سيد مهدي نبوى- دام ظله-آموختم.از دروس خارج، قسمتهايي از فقه و اصول را در محضر حضرات آيات، فاضل، وحيد و روحانى، ميرزا جواد آقا تبريزى...حاضر شدم اما بيشترين استفاده را كه سالها به طول انجاميد از درس فقه و اصول آيه الله كوكبي داشته ام، شايد يك دوره كامل از درس اصول ايشان را درك كرده

باشم.

آثار علمي :

كتاب علمي مشاهدات امير مؤمنان (ع) در 2 جلد توسط نشر الهادي در سال 73 به چاپ رسيد، كتاب علمي خاطرات امير مؤمنان(ع) در واقع همان كتاب قبلي است كه با اضافات و تغييراتي در يك مجلد توسط دفتر تبليغات (بوستان كتاب) چاپ شد كه امسال پنجمين چاپ آن منتشر شد.

كتاب علمي خاطرات امام صادق(ع) كه در آستانه چاپ است.كتاب ديگر كه در واقع رساله دكترا با عنوان، پديدة حصر مذاهب اربعه ي زير نظر دانشگاه فردوسي مشهد، واحد فقه و حقوق در حال تكميل و آماده دفاع مي باشد.در سال 78 به فعاليت در بخش هاي آموزشي پژوهشي دانشگاه دعوت شدم اما به دليل اين كه ملبّس نبودم نتوانستم از مدارك رسمي حوزه كه منوط به پوشيدن لباس بود، استفاده كنم. از اين رو براي تهيه مدارك لازم از طريق خبرگان بدون مدرك وزارت علوم، ابتدا در سطح مربي شركت كرده پذيرفته شدم و با اين مدرك عضو هيأت علمي دانشگاه علوم پزشكي قم شدم. و پس از گذشت 3 سال مجددا در امتحانات تخصصي خبرگان، در مرتبه استاد ياري قبول شدم. و در حال حاضر بيش از يكسال است كه در حال نوشتن پايان نامه فوق الذكر هستم.

خان محمدي، كريم

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

كريم خان محمدي

محل تولد : زنجان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1349/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب كريم خان محمدي در سال 61 پس از اخذ پنجم ابتدايي وارد حوزه علميه زنجان شدم .در سال 67 پس از اتمام پايه 6 (لمعتين) به حوزه علميه قم منتقل شدم . تا سال 70 ضمن اتمام رسائل و مكاسب

شيخ انصاري (ره) به صورت متفرقه شبانه و دبيرستان رزمندگان ديپلم گرفتم . از سال 70 به صورت مخفيانه به دانشگاه رفتم و در سال 70 در كنكور سراسري قبول و در دانشكده علوم اجتماعي دانشگاه تهران به رشته جامعه شناسي مشغول گشتم و در سال 78 در مقطع كارشناسي ارشد از همان دانشكده فارغ التحصيل و به همراه دروس حوزه شروع به تحقيق و پژوهش و همگام با آن تدريس نمودم . در درس آيات عظام مكارم و سبحاني شركت مي كردم . دروس آيت الله جوادي مفسر بزرگ كه هنوز هم غير حضوري اشتغال دارم .

از سال 78 پژوهش را شروع نمودم و اكنون بيش از 20 مقاله در مجلات علمي به چاپ رسانده ام . در مقطع دكتري فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق عليه السلام نيز در زمينه اصول و هنجارهاي ارتباطي قرآن مشغول پژوهش هستم . طرح پژوهشي (مفهوم شناسي جامعه شناسي اسلامي) توسط نگارنده با كارفرمايي موسسه آموزش عالي باقر العلوم عليه السلام (حميد پارسانيا) در دست اجرا است .علاقه پژوهشي اينجانب ارائه آموزه هاي ديني به زبان روز و تلفيق علوم ديني با دست آوردهاي جديد علمي است . كليه مقالات منشر شده به جز چند مورد از متون ديني بهره گرفته است .

خانجاني، قاسم

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

قاسم خانجاني

محل تولد : تهران

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1342/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب پس از گذراندن دوره متوسطه در شهر تهران در سال 1361 وارد حوزه علميه چيذر تهران شده و تحصيل علوم ديني را در اين حوزه آغاز نمودم و تا سال 1371 در اين حوزه

اشتغال داشتم و پس از آن براي ادامه تحصيل در سال 1371 وارد حوزه علميه قم شدم و پس از گذراندن امتحانات و مراحل قانوني در سال 1372 درس خارج را با درس آيت الله مكارم شيرازي و مدتي درس آيت الله سبحاني آغاز نمودم. در سال 1372 همراه با درس خارج در دوره كارشناسي ارشد تاريخ پژوهشگاه حوزه و دانشگاه در رشته تاريخ شركت كردم و در سال 1379 از اين دوره فارغ التحصيل و از پايان نامه خود دفاع نمودم. در طول اين سال از محضر مبارك برخي اساتيد حوزه چون حضرات آيات ميرزا جواد آقا تبريزي و آيت الله وحيد نيز بهره بردم و درس خارج آيت الله وحيد و آيت الله مكارم را همچنان ادامه مي دهم.

خانقلي همداني، عبدالله

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عبدالله خانقلي همداني

محل تولد : تهران

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1340/7/1

زندگينامه علمي

آقاي عبدالله خانقلي همداني در سال 1340هجري شمسي در خانواده اي متدين ، مذهبي و دوستدار اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام در تهران ديده به جهان گشود. پس از فراغت از تحصيل در دوران ابتدايي، راهنمايي و دبيرستان در زادگاه خويش، در پي تشويق خانواده و علاقه وافر خويش به فراگيري علوم ديني در سال 1363وارد مدرسه علميه مرحوم آيت الله مجتهدي در تهران گرديد از نخستين روزهاي ورود به حوزه علميه با تلاش و كوشش فراوان به تحصيل پرداخت و از محضر اساتيد آن ديار خصوصا حضرت آيت الله مجتهدي(ره) بهره هاي علمي و اخلاقي فراوان برد. پس از مدتي تحصيل در تهران به شوق زيارت و

هم جواري با بارگاه علي بن موسي الرضا(ع) راهي مشهد مقدس و وارد حوزه علميه آنجا شد. از نخستين روزهاي ورود به حوزه علميه مشهد با تلاش و كوشش فراوان، در درس بزرگان حوزه علميه آن ديارحاضر شد و از محضر ستارگان آن ديار بهره ها برد. پس از مدتي تحصيل در مشهد جهت ادامه تحصيلات رهسپار قم گرديد و در جوار ملكوتي بارگاه كريمه اهل بيت(ع) رحل اقامت افكند.پس از گذراندن سطوح عالي در سال 1368 به حلقه دروس خارج راه يافت. وي در ايام تحصيل در قم از محضر بزرگاني همچون مرحوم آيت الله فاضل، آيت الله مكارم، آيت الله وجداني، آيت الله پايآني، استاد اعتمادي و ديگر ستارگان درخشان حوزه علميه قم كسب فيض كرد. وي علاوه بر پژوهش به تدريس در دانشگاه آزاد تهران، دانشگاه آزاد ساوه و دانشگاه كرج مشغول مي باشد

خاني پور ماچياني، محمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد خاني پور ماچياني

محل تولد : چالوس

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1330/1/1

زندگينامه علمي

آقاي محمد خاني پور ماچياني مشهور به خاني پور در سال 1320هجري شمسي در خانواده اي متدين، مذهبي و دوستدار اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام در ماچيان از توابع شهرستان چالوس ديده به جهان گشود. دوران ابتدايي، راهنمايي و دبيرستان را در زادگاه خويش با موفقيت سپري كرد. در پي تشويق خانواده و علاقه خويش به فراگيري علوم ديني از يك سو و شوق ادامه تحصيل در قم، زيارت و هم جواري با بارگاه كريمه اهل البيت حضرت فاطمه معصومه سلام الله عليها وي را رهسپار قم و در سال

1340 وارد حوزه علميه قم گرديد. از نخستين روزهاي ورود ضمن انس با آستان ملكوتي كريمه اهل بيت(ع ) با تلاش و كوشش فراوان به تحصيل پرداخت. پس از گذراندن سطوح عالي در سال 1346 به حلقه دروس خارج راه يافت. وي در ايام تحصيل در قم از محضر بزرگاني چون آيت الله دوزدوزاني،آيت الله ستوده ،آيت الله صلواتي، آيت الله نوري و ديگر ستارگان درخشان حوزه علميه قم كسب فيض كرد. استاد در كنار تحصيل دروس حوزوي از تحصيلات دانشگاهي غافل نماند و در رشته معارف اسلامي در مقطع كارشناسي ارشد در سال 1349 از دانشگاه تهران فارغ التحصيل گرديد .

وي پس از سالها تلاش و علم اندوزي در قم، جهت خدمت علمي و فرهنگي به مردم ديار خويش به زادگاهش بازگشت، و هم اكنون علاوه بر مديريت گروه معارف دانشگاه آزاد واحد رشت، در اين دانشگاه و دانشگاه گيلان به تدريس دروس معارف اسلامي مشغول مي باشد. وي در طول حيات علمي خويش از امر نگارش و پژوهش غافل نمانده است و آثاري از قبيل "جهاد از ديدگاه قرآن و سنت" و" امامت استمرار راه نبوت" و غيره را به رشته تحرير در آورده است.

خائفي، پرويز

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

پرويز خائفي در سال 1315 ه.ش در شيراز از مادر زاده شد . تحصيلات ابتدايي و متوسطه را در زادگاه خود به پايان رسانيد و براي ادامة تحصيل وارد دانشكده ي ادبيات همان شهر گرديد . و به دريافت ليسانس در رشته زبان و ادبيات فارسي، و به تدريس در دبيرستان هاي شيراز اشتغال ورزيد . سپس عازم تهران گرديد و دوره

ي فوق ليسانس را در علوم اجتماعي گذرانيد و به سمت مسئول تبليغات و انتشارات كميته ي پيكار با بي سوادي منصوب شد . خائفي از آن پس در وزارت فرهنگ و هنربه خدمت پرداخت و يك چند رياست كتابخانه ي ملي فارس را عهده دار بود و اكنون ضمن تدريس در دانشگاه هاي آزاد و پيام نور شيراز و چند شهر استان فارس ، سرپرست مركز حافظ شناسي در آرامگاه حافظ نيز مي باشد . پرويز خائفي كار شعر و شاعري را از دوران دبيرستان آغاز كرد و از سال 1329 ه.ش با مطبوعات نيز همكاري نمود .گروه : علوم انسانيرشته : علوم اجتماعيوالدين و انساب : پرويز خائفي نوه ميرزا اسماعيل خائف ،شاعر معروف و عالم متبحر شيراز ،كه فلسفه ملاصدرا را تدريس مي كرد و هم صاحب ديوان شعر بود.وي با شوريده شيرازي معاصر بود ه و هر دو از نعمت بينايي محروم بوده اند .تحصيلات رسمي و حرفه اي : پرويز خائفي تحصيلات ابتدايي و متوسطه را در زادگاه خود به پايان رسانيد و براي ادامه تحصيل وارد دانشكده ادبيات همان شهر گرديد و پس ازدريافت ليسانس در رشته زبان و ادبيات فارسي توفيق يافت ، به تدريس در دبيرستانها شيراز اشتغال ورزيد ،آنگاه عازم تهران گرديد و دوره فوق ليسانس را در علوم اجتماعي گذرانيد.فعاليتهاي ضمن تحصيل : پرويز خائفي كار شعر و شاعري را از دوران دبيرستان آغاز كرد .مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : پرويز خائفي پس از اخذ مدرك كارشناسي ارشد ، مسئول تبليغات و انتشارات كميته پيكار با بي سوادي گرديد . خائفي از آن پس

در وزارت فرهنگ وهنر انتقال يافت و يك چند نيز رياست كتابخانه ملي فارس را عهده دار بود واكنون سرپرست مركز حافظ شناسي در آرامگاه حافظ نيزمي باشد .فعاليتهاي آموزشي : پرويز خائفي پس از اخذ ليسانس ادبيات فارسي ، به تدريس در دبيرستان هاي شيراز به تدريس پرداخت .بعدها وي در دانشگاه هاي آزاد ، پيام نور شيراز و چند شهرستان استان فارس پرداخت .ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : پرويز خائفي از سال 1329 ه.ش با مطبوعات نيز همكاري نمود و آثار منظوم و مقالاتش همواره در روزنامه و مجله هاي كشور به چاپ رسيده است .آثار : از لحظه تا يقين (شعر) ، اين خاك طربناك (شعر) ، باز آسمان آبي است (شعر) ، بازگشت يادنامه ميرزا ي كاظمي ، پند سعدي ، حافظ در اوج ، حصار(شعر) ، مقا له ها و مقابله ها ، نگاهي به غزل حافظ

خائفي، عبدالله

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عبدالله خائفي

محل تولد : بندرانزلي

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1309/11/14

زندگينامه علمي

معظم له در يك خانواده مذهبي و متدين و زاهد كه با گذشت چند دهه هنوز زبانزد خاص و عام مي باشد در 14 بهمن سال 1309 شمسي در شهرستان بندر انزلي ديده به جهان گشود. دوران طفوليت و كودكي را تحت تعليم و تربيت پدر و مادري والامقام و وارسته و پرهيزگار سپري نموده و با فرا رسيدن به سن مدرسه تحصيلات ابتدائي و مقداري از دوره متوسطه را در همان شهر سپري نموده بود كه بخاطر علاقه فراوان

به تحصيل علوم اسلامي و تشويق پدر بزرگوارشان در سن 15 سالگي وارد حوزه علميه شهرستان رشت شد و پس از پايان رساندن دوره مقدماتي علوم حوزوي براي كسب مقامات بالاتر عازم حوزه مقدسه قم شده و با تمام كردن دوره سطح از محضر اساتيد بنام وقت در درس خارج فقه و اصول مرجع عاليقدر حضرت آية الله العظمي بروجردي (رحمةالله عليه) حاضر شده و بهره هاي فراوان برده ولي عطش دروني ايشان معظم له را در سال 1343 همراه با تبعيد پير و مرادش امام خميني (ره) به نجف اشرف كشاند كه از جمله اولين كساني بود كه براي استقبال امام از نجف به كاظمين آمده بودند. در نجف اشرف از محضر اساتيد والامقامي همچون آية الله العظمي خوئي (ره) به مدت 27 سال، مگر يك روز كه آن هم علتي داشت. و به صورت مكاتبه ائي از حضرت آيةالله العظمي سيد عبدالاعلي سبزواري( قدس الله اسرارهم) بهره هاي فراوان نموده كه در همان دوران اول به مقام اجتهاد نائل گشتند كه در آذر ماه سال 1370 شمسي به وطن عزيز و اسلامي ايران برگشتند و در شهر مقدس قم رحل اقامت افكندند و در طول اين سالها طلاب و فضلاي زيادي از كشورهاي مختلف عربي از درس خارج فقه و اصول عربي ايشان و همچنين دوستان زيادي نيز از بحث خارج فقه فارسي ايشان كه هنوز هم بحث خارج بيع ايشان در مدرس امام فيضيه و بحث اجتهاد و تقليد معظم له كه در دفتر ايشان ادامه دارد و مخصوصا از سيره زاهدانه عملي ايشان بهره مند هستند. لازم به ذكر است كه

حضرت ايشان در تمامي دوران زندگي و طول عمر شريفشان در حال تحصيل و تدريس بوده و هستند كه نتيجه آن تحقيقات گسترده ايشان خصوصا در فقه و اصول بصورت متن و حاشيه و تقريرات موجود مي باشد كه بخشي از آن به زيور طبع آراسته شده و بخش ديگر آماده چاپ و بسياري بصورت دست نوشته و جزوات موجود است. كتابهاي راهنماي ارث و سيستم قضائي اسلام در سال هاي 43 و 42 چاپ شده و كتاب ارزشمند" بحوث في ولاية الفقيه" در سال 1378 در اختيار اهل علم قرار گرفته است. همچنين خاطراتي از استاد خود مرحوم امام (ره) به زبان عربي توسط انتشارات كوثر به زيور طبع آراسته گرديده است. جواب با ذكر ادله بر استفتا ئات مركز تحقيقات فقهي قوه قضائيه ايشان آماده براي چاپ گرديد. "الربا و تحليله با لحيل اشرعيه" و شرح بر رسائل ثلاث و حاشيه بر رساله مناسك حج و ... موجود است كه انشاءالله جامعه علمي از آن بهره مند خواهند شد. فعاليتهاي تدريسي استاد در طول تحصيل تاكنون ادامه داشته كه در طي سپري شدن هر مرحله اي از درس مراحل پائين را تدريس مي نمودند كه از جمله آنها تدريس كتابهاي سيوطي، معالم، شرح لمعه و مكاسب و كفايتين و الان درس خارج مي باشد كه الحمدلله طلاب و فضلائي اكنون از سفره علمي ايشان متنعم هستند.

خداپناهي، محمدكريم

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

دكتر محمدكريم خداپناهي، در سال 1323 ش. در قزوين به دنيا آمد.وي پس از اتمام دورة دبيرستان در سال 1343 جهت تحصيل به كشور آلمان مسافرت كرد.تا مقطع كارشناسي ارشد رشته روانشناسي به تحصيل پرداخت .دوره

دكترا را با اوج گيري مبارزات مردم مسلمان ايران در 12 بهمن 1357 رها كرد و به كشور بازگشت . او از تحصيل باز پس ننشست و در اولين دورة امتحان دكتراي روان شناسي دانشگاه تربيت مدرس در سال 1369 شركت كرد و پس از قبولي و گذراندن دورة دكتراي روان شناسي در سال 1374 موفق به اخذ مدرك دكترا شد.ايشان هم اكنون در دانشگاه شهيد بهشتي مشغول تدريس مس باشد. كتاب "روان شناسي فيزيولوژيك " تاليف محمد كريم خدا پناهي، در دوره بيستم انتخاب كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ،به عنوان كتاب سال برگزيده شد.گروه : علوم انسانيرشته : روان شناسيتحصيلات رسمي و حرفه اي : محمد كريم خدا پناهي پس از اتمام دورة دبيرستان در سال 1343 جهت تحصيل به كشور آلمان مسافرت كرد. در آلمان پس از فراگيري زبان آلماني و طي دورة كالج دانشگاهي مونيخ و پس از موفقيت در امتحانات نهايي كالج وارد دانشگاه شهر كنستانس آلمان شد و در رشتة روان شناسي فيزيولوژيك، به عنوان رشتة اصلي و رشتۀ بيولوژي به عنوان رشتۀ فرعي، مشغول به تحصيل شد. در سال 1354 موفق به اخذ درجة فوق ليسانس روان شناسي فيزيولوژيك شد و در دورۀ دكتراي همين رشته به تحصيل ادامه داد. با اوج گيري مبارزات مردم مسلمان ايران در 12 بهمن 1357 به كشور بازگشت و تحصيل در دورة دكترا را ناتمام گذاشت. ايشان در اولين دورة امتحان دكتراي روان شناسي دانشگاه تربيت مدرس در سال 1369 شركت كرد و پس از قبولي و گذراندن دورة دكتراي روان شناسي در سال 1374 موفق به اخذ مدرك دكترا شد.مشاغل و سمتهاي مورد تصدي

: محمد كريم خدا پناهي پس از انقلاب در سازمان صدا و سيما، وزارت امورخارجه و نخست وزيري مشغول به كار شد و از سال 1363 به دانشگاه انتقال يافت و به عنوان عضو هيأت علمي در دانشكدة علوم تربيتي و روان شناسي استخدام شد. خلاصه اي از سوابق كاري و اجرايي دكتر محمد كريم خدا پناهي به قرار يزر است: معاون صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران 1358-1359 معاون و سرپرست وزارت امور خارجه 1359-1360 مشاور نخست وزيري 1360-1363 عضو هيئت علمي دانشگاه شهيد بهشتي 1363 رياست دانشكده علوم تربيتي و روانشناسي 1363-1371 معاون آموزشي دانشگاه 1367-1368 رياست مركز خدمات مشاوره اي دانشگاه 1373-1377 عضويت در مراكز علمي و پژوهشي : گروه روانشناسي دانشگاه شهيد بهشتي، گروه تخصصي روانشناسي دانشگاه تربيت مدرس، شوراي پژوهشي مركز علوم رفتاري بقيه ا...، كميته تحصيلات تكميلي حوزه و دانشگاه، انجمن ايراني روانشناسي، شوراي علمي مجله روانشناسي، شوراي علمي فصلنامه روانشناسان ايراني، شوراي علمي مجله معرفت فعاليتهاي آموزشي : محمد كريم خدا پناهي مدت هيجده سال است كه در دانشگاه شهيد بهشتي به انجام وظايف آموزشي و پژوهشي اشتغال دارند.آرا و گرايشهاي خاص : علايق پژوهشي : روان شناسي فيزيولوژيك ، نورو سايكولژي، انگيزش و هيجان زمينه تخصصي : - مجري طرح تحقيق روانشناسي اجتماعي با نگرشي به منابع اسلامي 1377 حوزهدانشگاه - مجري طرح تحقيق روانشناسي اجتماعي با نگرشي بهمنابع اسلامي 1378حوزه دانشگاه - مجري طرح بررسي نقش راهبردهاي شناختي و انگيزشي درپيشرفت تحصيلي و كاهش مشكلات روان شناختي دانشجويان رشته هاي علوم انساني دانشگاهشهيد بهشتي 1379 جوائز و نشانها : كتاب "روان شناسي فيزيولوژيك " تاليف محمد كريم خدا پناهي،

در دوره بيستم انتخاب كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ،به عنوان كتاب سال برگزيده شد.چگونگي عرضه آثار : تعداد مقاله هاي چاپ شدۀ دكتر خداپناهي در مجلات مختلف : بيش از 23 مورد برخي از مقالات نشر يافته: 1. «روي آوري به روش هاي تحقيق در نور و سايكولوژي» پژوهشنامة دانشكدة ادبيات و علوم انساني دانشگاه شهيد بهشتي، شمارۀ 19، سال 1375. 2. «بررسي نقش تهييج طلبي در تحكيم روابط زناشويي» پژوهشنامة دانشكدة ادبيات و علوم انساني دانشگاه شهيد بهشتي، شمارۀ 23، سال 1377. 3. «روي آورد زيست شيميايي تخديرطلبي» مجلة روان شناسي، شمارة 6، سال 1377. 4. «بررسي رابطة تهييج طلبي دانشجويان دانشگاه شهيد بهشتي با فعاليت ورزشي، سرعت رانندگي و شركت در مراسم مذهبي» مجلة روان شناسي، شمارۀ 9، سال 1378. 5. «بررسي رابطة تحقق شرح وظايف مديران مدارس بر پيشرفت تحصيلي دانش آموزان» مجلة روان شناسي شمارة 11، سال 1378. 6. «بررسي نقش ساخت شخصيت در جهت¬گيري مذهبي دانشجويان» مجلة روان شناسي، شمارة 14، سال 1379. 7. «بررسي نقش راهبردهاي شناختي و انگيزشي در پيشرفت تحصيلي و كاهش مشكلات روان شناختي دانشجويان» مجلۀ روان شناسي، شمارة 16، سال 1379. آثار : nbsp1 روان شناسي احساس و ادراك ويژگي اثر : چاپ ششم، سازمان سمت، 1380.2 روان شناسي انگيزش و هيجان ويژگي اثر : چاپ سوم، سازمان سمت، 1381.3 روان شناسي فيزيولوژيك ويژگي اثر : تاليف،چاپ اول، سازمان سمت، 1380.اين كتاب ، در دوره بيستم انتخاب كتاب سال جمهوري اسلامي ايران

از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ،به عنوان كتاب سال معرفي و برگزيده شد. آشنايي با كتاب: «روان شناسي فيزيولوژيك» روان شناسي فيزيولوژيك/ محمدكريم خداپناهي؛ ويراستة بتول اخوي راد. _ تهران: سازمان مطالعه و تدوين كتب علوم انساني دانشگاه ها (سمت) ، 1380.دوازده، 398ص.:مصور(بخش رنگي)، جدول، نمودار.واژه نامه.كتابنامه: ص. 393_398. روان شناسي فيزيولوژيك به عنوان علم ميان رشته اي به بررسي رابطه بين مغز و رفتار مي پردازد و در آن، رشته¬هاي مختلف علوم از قبيل زيست شناسي، داروشناسي، فيزيولوژي اعصاب، روان شناسي اعصاب، كالبد شناسي اعصاب و شيمي اعصاب مشاركت دارند.با توجه به اهميت موضوع و قلّت منابع در اين¬باره به زبان فارسي، اين اثر از جمله كوشش هاي ارجمندي است كه براي يكي از دروس پاية روان شناسي صورت پذيرفته است.كتاب حاضر در چهار بخش و چهارده فصل سامان يافته است. در ابتدا، مباني روان شناسي فيزيولوژيك، شامل تعريف و روش هاي تحقيق آن، ساختار و كنش سلول هاي دستگاه عصبي، سيناپس ها و ناقل هاي عصبي و ساخت و وظايف دستگاه عصبي ارائه شده و سپس، چگونگي سازوكار نظام هاي ادراك حسي و دستگاه حركتي در ابعاد فيزيولوژيك و روان شناختي بر اساس يافته هاي پژوهشي مورد بررسي قرار گرفته است. در بخش سوم، در بيان رفتارهاي انگيزشي، روان شناسي بيداري و انواع هشياري، چرخه هاي زيستي، سازوكار خواب و رؤيا، مفاهيم اساسي انگيزش، رفتار جنسي، انگيزه هاي اكتسابي و تخديرطلبي و پسيكوفيزيولوژي هيجان بحث شده و در خاتمه مبحث يادگيري و حافظه و فرايند شناختي (تفكر) مطرح شده است.گستردگي و جامعيت مباحث و همبستگي مطالب، استناد به منابع و مآخذ معتبر و دست اوّل، تحليل عميق موضوعات، استفاده از تصاوير مناسب و به ويژه تصاوير رنگي براي توضيح مطالب، با توجه به

ضرورت تدوين كتاب درسي جامعي دراين باره، از امتيازات اثر حاضر است 4 فيزيولوژي عمومي (اعصاب و غدد داخلي) ويژگي اثر : چاپ اول، دانشگاه شهيد بهشتي، 1370.

خداداديان، اردشير

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سال تولد: 1320، مرتبه علمى: دانشيار، رشته: تاريخ، دانشكده: ادبيات و علوم انسانى، دانشگاه: شهيد بهشتى

خلاصه شرح حال تخصصى

سوابق تحصيلى:

دكتراى تاريخ از ايران.

مرتبه علمى:

دانشيار دانشكده ادبيات و علوم انسانى دانشگاه شهيد بهشتى.

زمينه هاى علمى و تحقيقاتى:

تاريخ تمدن و فرهنگ ايران باستان، استاد كليه دروس در اين زمينه در دوره هاى كارشناسى و كارشناسى ارشد، استاد خطوط و زبانهاى ايران باستان، راهنمائى، مشاوره و نظارت بر 5 پايان نامه كارشناسى ارشد و دكترا.

تأليفات

تعداد تأليفات (نگارش يا ترجمه كتاب) بزبان فارسى: 13

تعداد تأليفات (نگارش يا ترجمه كتاب) بزبان خارجى:-

زمينه علمى تأليفات:

تاريخ ايران و جهان، كرونولوژى تاريخ جهان.

مقالات

تعداد مقالات بزبان فارسى: 30، تعداد مقالات بزبان خارجى: 10

زمينه علمى مقالات:

تاريخ، تمدن و فرهنگ ايران باستان، زبانهاى ايران باستان، كرونولوژى تاريخ جهان.

برگرفته از كتاب :شرح حال تخصصي استادان و دانشياران كشور (جلد سوم)

خدامي، اسدالله

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

اسدالله خدامي

محل تولد : امام زاده قاسم

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1353/8/1

زندگينامه علمي

اينجانب دوره ابتدايي را در روستاي خودمان كه امام زاده قاسم از توابع رزن ميباشد گذراندم .آن هم در يك كلاسي كه پنج پايه ابتدايي درآن تدريس مي شد. البته بايد به اين مطلب اشاره كنم كه وقتي پايه اي بالاتر مي رفتيم معلم را در ديكته گفتن ومشق ديدن كمك مي كرديم .دوره راهنمايي را در روستاي همجوارخودمان يعني نيّر گذراندم كه آيت الله نيّري كه در دفتر آيت الله العظمي گلپايگاني مي باشد اهل روستاي نيّر مي باشد. دوره دبيرستان رادرشهرستان كردۀ درجزين گذراندم و سال 1372 ديپلم گرفتم و با عشق وعلاقه اي كه به حوزه داشتم با اينكه درس خوبي دردبيرستان داشتم آمدن به حوزه را بردانشگاه ترجيح دادم واز

داشتن اين توفيق خداي را شاكرم. تا پايان پايه ششم درحوزه اي بنام نبي اكرم( صلي الله عليه وآله وسلّم) تهران گذراندم در شرايط پذيرش اين حوزه فقط داشتن ديپلم بود كه در آن زمان اين شرايط كمتر در حوزه رعايت مي شد . سال 1377وارد حوزه علميه قم شدم و يك سال بعد از ورودم به حوزۀعلميه قم وارد تخصصي تبليغ شدم. درطي سه سال و نيم موفق به اخذ سطح 2 تبليغ شدم و بعد از كارشناسي ارشد مشغول شدم كه امسال سال آخر كارشناسي ارشد تبليغ را مي گذرانم كه البته سال ديگر هم بايد مكالمه ياد بگيريم چون گرايش تبليغي من در كارشناسي ارشد خارج كشور مي باشد . البته بايد به نكته اي اشاره كنم از همان سال هاي ابتدائي كه نوشتن انشاء شروع شد بهترين انشاء را مي نوشتم حتي در راهنمايي و دبيرستان هم در نوشتن انشاء رقيبي نداشتم و تمام معلم هاي انشاء كه داشتم دردوران ابتدائي وراهنمايي ودبيرستان هر جلسه مرا مي بردند پاي تخته تا ببينند اين دفعه چه نوشته ام و در كار شعر هم از همان كودكي با نوشتن شعر عليه مضرات سيگار شروع كردم چون معلم درباره سيگار موضوع داده بود من هم بعد از نوشتن موضوع انشاء آنرا به شعر درآوردم . درحوزه هم اين استعداد خداداي را رها نكردم . بيشترين اوقات من به نوشتن است .حتي تمام دروس را دسته بندي مي كنم و يا كتابي كه خوب باشد خلاصه نويسي مي كنم . وظيفه اصلي خود را درحوزه خواندن درس و مشغول بودن به تبليغ مي دانم چون رسالت اول و

آخر ما طلبه ها بايد تبليغ دين باشد .

خداوردي، امير

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

امير خداوردي

محل تولد : تهران

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1359/1/1

زندگينامه علمي

طبق رويه معمول در سن 7 سالگي به مدرسه ابتدايي رفته و در سال 1377 از دبيرستان چمران اسلامشهر،تهران،در رشته علوم انساني فارغ التحصيل شدم سپس به مدرسه علميه قائم(عج)چيذر رفته و تحصيلات حوزوي را شروع نمودم،طي 3 سال با ادبيات عرب(نحو و صرف) در حد مطلوبي آشنا شدم و بعد از آن ازدواج نمودم طي 2 سال فقه و اصول مقدماتي(لمعه و اصول فقه)را گذراندم و در همين ايام بود كه با جنجال يكي از حضرات دانشگاهي به نام آقاي آغاجري به پژوهش در زمينه تقليد دست زدم كه بعد از قريب به 3 سال با نام،اصلاح اصطلاح، به عنوان كتاب به چاپ رسيد در اين ميان مدتي به دانشگاه رضوي مشهد رفته... رشته حقوق،اما به دلايلي انصراف داده و به قم آمدم و به فقه و اصول مشغول شدم.

نام برخي از اساتيد:

1. استاد فخار طوسي/فقه(مكاسب)/1382

2. استاد فاطمي/اصول فقه/رسائل/1382

3. استاد نكونام/فقه/مكاسب/1382

4. آية ا... يوسف صانعي/فقه/خارج مكاسب/1383

خداياري فرد، محمد

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد خداياري فرد در سال 1329 در شهر همدان به دنيا آمده است.گروه : علوم انساني رشته : روان شناسي والدين و انساب : نام پدر محمد خداياري فرد علي پاشا و نام مادر سكينه مي باشد. خاطرات كودكي : محمد خداياري فرد از دوران كودكي خود چنين ياد مي كند: دوران كودكي خود را در شهر همدان سپري نمودهام. بيشترين خاطرات بر ميگردد به عباس آباد و گنج نامه و كوه الوند و ميدان ميشان. چون آخرين فرزند خانواده بودهام به اندازه كافي مورد محبت و توجه

پدر و مادر و سايرين قرار داشتم.اوضاع اجتماعي و شرايط زندگي : پدر محمد خداياري فرد كارمند اداره دارائي و شرايط خانوادگي از نظر اقتصادي در حد متوسطي بود.تحصيلات رسمي و حرفه اي : محمد خداياري فرد تحصيلات ابتدايي خود را از كلاس اول تا پايان دوران دبيرستان در شهر همدان بود و ديپلم خود را از دبيرستان رضا شاه (سابق) اخد نمود. تحصيلات تكميلي خود را در دوره كارشناسي و كارشناسي ارشد از دانشگاه علامه طباطبايي دانشگاه تهران از سال 1356 آغاز و در سال 1360 به پايان رسانيد. مدرك دكتراي خود را در رشته رواشناسي از كشور استراليا از دانشگاه ولنگنگ به پايان رسانيد.خاطرات و وقايع تحصيل : بيشترين خاطرات محمد خدياري فرد در دوران دبيرستان بود كه هم فعاليتهاي مذهبي و هم فعاليتهاي سياسي داشته است.فعاليتهاي ضمن تحصيل : محمد خداياري فرد در دوران دبيرستان علاوه بر فعاليتهاي مذهبي و سياسي در تابستانهاي هر سال براي كسب درآمد مشغول به كار ميشد در دوران ابتدايي در تابستانها مشغول نجاري بود و ضمنا" در دندان سازي شوهر خواهرش نيز كار مي كرد.استادان و مربيان : محمد خداياري فرد در دوران دبيرستان در كلاسهاي آقاي دكتر اكرمي (وزير اسبق آموزش و پرورش) و در جلسات خصوصي شهيد مدني شركت مي كرد.هم دوره اي ها و همكاران : آقاي علي آقا محمدي عضو شوراي تشخيص مصلحت نظام، آقاي مصطفي رحماندوست شاعر و از چهرههاي ماندگار ، آقاي مجتبي رحماندوست مشاور رئيس جمهور در امور جانبازان از همدورهايهاي جلسات مذهبي محمد خداياري فرد در دوران دبيرستان هستند. همسر و فرزندان : همسر محمد خداياري فرد اكرم

علوي نيز روانشناس است كه در مدرسه عالي پارس هر دو دانشجو بود و ازدواج كرد و ايشان نيز از فعالان مذهبي و سياسي در آن دوران بودند. دو تا دختر بنام صبا و سارا دارد كه اولي كارشناس ارشد روانشناسي باليني و دومي كارشناس ارشد رشته كامپيوتر است. وقايع ميانسالي : محمد خداياري فرد از وقايعي كه برايش اتفاق افتاده است اينطور ياد مي كند: در سال 1350 به اتهام اقدام عليه امنيت كشور توسط ساواك دستگير شدم و در زندان اوين به مدت 4 ماه زنداني بودم كه دو ماه آن انفرادي بود و در سال 1351 آزاد شدم. به مدت يكسال نيز در جنگ تحميلي همراه با شهيد چمران بودم كه عدهاي از دوستان نزديك دوران كودكيم شهيد شدند. مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : محمد خداياري فرد پست هاي اجرايي خود را از مديريت گروه روانشناسي تربيتي و مشاوره و عضو هيأت علمي و معاون آموزشي دانشكده روانشناسي وعلوم تربيتي دانشگاه تهران آغاز نمود. و به عنوان عضو هيأت مديره و معاون اداري و آموزشي در كشتيراني جمهوري اسلامي ايران و شركت ملي نفتكش ايران ادامه داد. از ديگر فعاليتهاي وي به شرح زير مي باشد: عضو انجمن بينالمللي روانشناسي باليني (ISCP) عضو انجمن روانشناسان استراليا (APS) عضو انجمن علوم شناختي ايران عضو انجمن روانشناسي ايران عضو سازمان نظام روانشناسي و مشاوره ايران عضو كميتة تخصصي مباني رواني آموزش و پرورش عضو شوراي برنامهريزي و سياستگذاري عضو هيأت داوران و دبير گروه علوم تربيتي و روانشناسي نهمين و دهمين دورة انتخاب و معرفي پژوهش فرهنگي سال عضو كميسيون علمي _ پژوهشي

«انسان و سلامت» همايش كشوري «گفتگوي علم و دين: مفهوم حيات، انسان و مباحث كاربردي» عضو هيأت داوران پژوهشهاي روانشناسي و علوم تربيتي پنجمين، ششمين و هشتمين دورة انتخاب و معرفي پژوهش فرهنگي سال عضو هيأت داوران بررسي كتابهاي روانشناسي عضو هيأت داوران پژوهشهاي علوم انساني، چهاردهمين جشنواره بين المللي خوارزمي عضو گروه پژوهشي مركز مشاوره دانشجويي دانشگاه تهران عضو هيات تحريريه مجله روان شناسي و علوم تربيتي عضو هيات علمي مجله علوم روان شناختي عضو هيات داوران مجلة علوم اجتماعي و انساني عضو هيات داوران مجله مطالعات روانشناختي عضو هيات داوران مجلة پژوهشهاي روان شناختي عضو هيات داوران مجلة روانشناسي و علوم تربيتي فعاليتهاي آموزشي : محمد خداياري فرد فعاليت آموزشي خود را در دوره هاي كارشناسي و كارشناسي ارشد از دانشكده روانشناسي و علوم تربيتي, دانشگاه تهران در رشته روانشناسي در گرايش هاي مختلف آغاز كرد. مراكزي كه فرد از بانيان آن به شمار مي آيد : محمد خداياري فرد در تشكيل سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، همراه با دكتر ابراهيم يزدي، بهزاد نبوي، ابوشريف، محسن رفيق دوست و سايرين نقش داشته و هسته هاي نظامي را تشكيل داد.ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : بيشترين فعاليتهاي روزمرة آموزش و پژوهش در دانشگاه تهران و انجام فعاليتهاي روان درماني در مطب خصوصي است. محمد خداياري فرد به عنوان مشاوره و كارشناس روانشناسي باليني و روان درمانگري باليني در مراكز مشاوره خصوصي و مركز مشاوره دانشگاه تهران آغاز نمود. وي شركت در دورههاي مختلف (آموزشي، پژوهشي و اجرايي) را به عهده داشته است. او بعنوان مجري اصلي و همكاري پژوهشي در پروژه هاي تحقيقاتي تصويب شده شركت داشته است

و همچنين در پاياننامه هاي سرپرستي شده يا مشاوره شده به عنوان استاد راهنما شركت داشته است.شاگردان : محمد خداياري فرد در اين باره چنين مي گويد: دانشجويان زيادي را آموزش داده ام كه عدهاي از آنها اكنون خود، محقق و عضو هيات علمي دانشگاه مي باشند.همفكران فرد : از همفكران محمد خداياري فرد مي توان به موارد زير نام برد: 1 - دكتر غلامعلي افروز 2 - دكتر خسرو باقري نوعپرست 3 - دكتر مجتبي رحماندوست 4 - دكتر محسن شكوهي يكتا 5 - دكتر جعفر بوالهري 6 - دكتر باقر غباري بناب آرا و گرايشهاي خاص : محمد خداياري فرد آرا و گرايشهاي خاص بيشتر در زمينه روان درمانگري و بخصوص خانواده درماني شناختي - رفتاري است و همچنين در زمينه روانشناسي دين از جمله ساخت مقياسهاي ديني است.جوائز و نشانها : محمد خداياري فرد موفق به جوائز : يازدهمين دوره انتخاب پژوهش فصل فرهنگي سال 1385 توسط وزير محترم فرهنگ و ارشاد اسلامي و اولين همايش بين المللي نقش دين در بهداشت روان سال 1380 توسط رياست محترم مجلس شوراي اسلامي و چهارمين دورة انتخاب و معرفي پژوهش فرهنگي سال 1378 توسط وزير محترم فرهنگ و ارشاد اسلامي شده است. چگونگي عرضه آثار : محمد خداياري فرد 44 مقاله درزمينه هاي مختلف روان شناسي و همچنين 39 مقالات در همايش، كنفرانس و غيره ارائه داده است.آثار : nbsp1 Student's and their parents, attribution style, trait anxiety, and socio- demographic factors as teachers, perceptions of academic performance in late childhood. ويژگي اثر : پايان

نامه دوره دكتراي در سال 19992 ارزيابي و شناخت _ رفتار درماني نوجوانان ويژگي اثر : 1383 تهران / ايران انتشارات رشد ترجمه: خداياريفرد، محمد3 استرس و روشهاي مقابله با آن استرس، علائم و تأثيرات آن ويژگي اثر : 1386(زيرچاپ) تهران / ايران انتشارات دانشگاه تهران تاليف4 تشخيص و درمان اختلالات روانشناختي كودك و نوجوان ويژگي اثر : 1385 تهران / ايران انتشارات يسطرون تدوين5 چگونه آرام باشيم و فشار رواني را كاهش دهيم؟ ويژگي اثر : 1378 تهران / ايران دفتر مركزي مشاورة دانشجويي وزارت فرهنگ و آموزش عالي و مركز مشاورة دانشجويي دانشگاه تهران تاليف6 خانواده درماني اختلالات كودكان و نوجوانان: با تأكيد بر فنون شناختي _ رفتاري ويژگي اثر : 1386(زيرچاپ) تهران / ايران انتشارات دانشگاه تهران تاليف7 روان درماني چيست؟ ويژه دوره نوجواني و جواني ويژگي اثر : 1382 تهران / ايران انتشارات انجمن اولياء و مربيان ترجمه:خداياريفرد، محمد (چاپ دوم)8 روان شناسي باليني كودك و نوجوان ويژگي اثر : 1386(زير چاپ) تهران / ايران انتشارات دانشگاه تهران تاليف9 روانشناسي مرضي كودك و نوجوان ويژگي اثر : 1385 تهران / ايران انتشارات دانشگاه تهران تاليف10 طبقه بندي و تشخيص اختلالات روانشناختي ويژگي اثر : 1386(زيرچاپ) تهران / ايران انتشارات دانشگاه تهران ترجمه11 فنون ارزيابي رواني- تربيتي (كاربرد آزمون هاي

تشخيصي و شخصيت) ويژگي اثر : 1386(زيرچاپ) تهران / ايران انتشارات دانشگاه تهران تاليف12 مبارزه با افسردگي ويژگي اثر : 1378 تهران / ايران دفتر مركزي مشاورة دانشجويي وزارت فرهنگ و آموزش عالي و مركز مشاورة دانشجويي دانشگاه تهران تاليف13 مسائل دوران كودكي و نوجواني ويژگي اثر : 1382 تهران / ايران انتشارات يسطرون تاليف14 مسائل نوجوانان و جوانان ويژگي اثر : 1385 تهران / ايران انتشارات انجمن اولياء و مربيان تاليف(چاپ دهم با تجديدنظر)15 مشاوره شناختي _ رفتاري ويژگي اثر : 1385 تهران / ايران انتشارات دانشگاه تهران ترجمه: خداياريفرد، محمد16 مشاوره: مباني روان شناختي ويژگي اثر : 1381 تهران / ايران انتشارات يسطرون تاليف17 مشكلات سلامتي نوجوانان و جوانان ويژگي اثر : 1386(زيرچاپ) تهران / ايران انتشارات دانشگاه تهران تاليف18 مصاحبه هاي باليني با كودكان و نوجوانان ويژگي اثر : 1382 تهران / ايران انتشارات دانشگاه تهران ترجمه: خداياريفرد، محمد(چاپ دوم)19 مقايسه ارزشهاي مذهبي, سياسي, اجتماعي, اقتصادي, زيبايي و نظري دانشآموزان سال چهارم دبيرستانها در مناطق چهارگانه تهران ويژگي اثر : پايان نامه دوره كارشناسي ارشد درسال 1360

خدايي، محمدرضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمدرضا خدائي

محل تولد : پلدختر

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1351/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب محمدرضا خدائي به سال 1351 در شهر پلدختر كه اينك شهرستان شده

به دنيا آمدم، بخش عمده تحصيلات ابتدائي و راهنمائي و دبيرستان را در همان جا سپري نمودم. پس از مراجعت از جبهه با مطالعه آثار و انديشه هاي فيلسوف و متفكر گران .... مرحوم استاد مطهري رضوان الله عليه عطش طلب علوم ديني در جانم شعله ور گرديد تا آنجا كه علي رغم قبولي در دانشگاه شهيد چمران اهواز رشته دبيري زبان انگليسي آن را رها نموده و در سال 1371 راهي حوزه علميه ولي عصر عج الله شهرستان آشتيان شدم.

پيشرفت علمي و معنوي حقير در مدرسه صاحب الامر آشتيان به گونه اي بود كه خيلي سريع مورد رضايت خاصي حضرت آيت الله آشتياني (ميرزا ابوالقاسم) قرار گرفتم. به طوري كه وي پس از استماع نخستين منبر بنده فرمودند اگر مي دانستم در بين طلاب مدرسه چنين استعدادهايي وجود دارد ديگر از قم روحاني دعوت نمي كردم.

دلبستگي ام به علوم عقلي و برهاني آنچنان بود كه با وجود تحصيل در پايه دوم در درس بدايةالحكمه شركت مي كردم و در اين بحث گوي سبقت را با فيض باري از ساير دوستان مي ربودم. به طوري كه روزي استاد درس بداية الحكمه آيت الله باغباني به حقير فرمودند شما از اين به بعد نيازي به حضور در كلاس من نداريد و مي توانيد فلسفه درس بدهيد.در سن 24 سالگي موفق به تدريس كتاب معالم الاصول براي حوزه علميه بروجرد شدم . هم چنين مواد گوناگون ادبيات عرب ، منطق ، فلسفه و اصول را در حوزه تدريس نموده ام.با مطالعه سيره بزرگاني هم چون مرحوم مفتح و استاد مطهري از همان ابتدا ارتباطم را

با دانشگاه برقرار ساختم و اينك مدت شش سال است كه در دانشگاه مشغول تدريس مي باشم..

اما بيشترين استفاده علم ام را از جشمه جوشان و زلال حكمت و تفسير آيت الله جوادي آملي برده ام.

همان طور كه در جدول مربوط آورده ام تحقيقات بديهي در زمينه علم و موجود در قران انجام داده ام كه انشاء الله برخي از انها به زيور طبع آراسته خواهند شد.هم چنين مي افزايم كه مراحل گوناگون علمي كسب مجوز تدريسي در مواد انديشه اسلامي 1 و 2 و نيز متون اسلامي را در معاونت امور اساتيد نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري طي نموده ام و هم چنين مدارج علمي عضويت در هيات علمي دانشگاه را طي نموده ام.

خدمتي، ابوطالب

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

ابوطالب خدمتي

محل تولد : تكاب

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1350/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب ابوطالب خدمتي فرزند يحيي درسال 1350 در يك خانواده مذهبي در حومه شهرستان تكاب به دنيا آمدم . پس از طي دوران ابتدايي و راهنمايي ، با تشويق و راهنمايي پدر بزرگوارم وارد حوزه علميه شدم . درسال 1364 وارد حوزه علميه حضرت ولي عصر (عج) شهرستان بناب شدم و در مدت چهار سال دروس مقدمات حوزه را به اتمام رسانده و آماده هجرت به حوزه علميه مباركه قم شدم . ليكن به دليل نياز حوزه و با صلاحديد استاد بزرگوارم حضرت حجت الاسلام و المسلمين حاج شيخ عبدالمجيد بنابي ، مدت يك سال براي تدريس در حوزه و كمك به ايشان در اداره حوزه ، در شهرستان بناب ماندگار شدم .

سال 1369 وارد حوزه علميه قم شده و

درس رسائل و مكاسب و كفايه را محضر اساتيد گرامي حضرات آيات و حجج اسلام : سيد احمد خاتمي ، مرحوم محامي ، اعتمادي و... فرا گرفتم . همزمان در درس تفسير حضرت استاد آيت الله جوادي آملي (مد ظله) نيز شركت مي كردم . از سال 1371 نيز در درس خارج فقه و اصول حضرات آيات : مكارم شيرازي ، جعفر سبحاني ، جوادي آملي ، شيخ جواد تبريزي ، وحيد خراساني و... شركت كرده و از محضر آنان مستفيض شدم . همزمان با تحصيل در دوره خارج فقه و اصول ، دروس دانشگاهي را نيز در مقطع كارشناسي و كارشناسي ارشد در رشته مديريت دولتي گذرانده و در سال 1379 موفق به اخذ درجه كارشناسي ارشد مديريت دولتي شدم .

همزمان با تحصيلات حوزوي و دانشگاهي ، فعاليت هاي پژوهشي و آموزشي خود را نيز آغاز كردم ، (تدريس را از سال 1369 و پژوهش را از سال 1371) كه به لطف الهي ادامه دارد . در زمينه تدريس علاوه بر تدريس ادبيات عرب ، منطق و اصول فقه در مقاطع مختلف حوزوي ، در مديريت به ويژه مديريت اسلامي ، مديريت تبليغ و مديريت مساجد نيز فعاليت داشته ام . در زمينه پژوهش نيز ، علاوه بر تحقيق در موضوعات مختلف ديني ، تحقيق در مورد مديريت اسلامي و مسائل و موضوعات مرتبط با آن ، موضوع اصلي پژوهش هايم بوده است .

خرازي، محسن

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد محسن خرازي

محل تولد : تهران

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1316/1/1

زندگينامه علمي

آيت الله سيد محسن خرازي در سال 1316 هجري شمسي

در تهران در خانواده اي مذهبي و مورد علاقه مردم متديّن و علماي بزرگ تهران به دنيا آمد، پدرش حاج سيد مهدي خرازي نام داشت و اصل و نسب آنها اصفهاني است كه به تهران مهاجرت كرده اند و از سادات گرامي اصفهان و تهران بوده اند و نسب آنها به امام سجاد(ع ) و امام حسن مجتبي (ع ) مي رسيده است . آيت الله سيد محسن خرازي دروس دوران ابتدايي را در تهران در مجتمع فرهنگي برهان فرا گرفت و سپس تحت تربيت و آموزش آقا شيخ محمد حسين زاهد قرار گرفت . او كه در مسجد امين الدوله تهران ونيز در مسجد جامع تهران نماز مي گزارد، به تربيت نوجوانان مي پرداخت و تأثير عميقي در دل آنان مي نهاد. با درگذشت او، استاد خرازي به بازار تهران رفت و مدتي به كسب و كار پرداخت ، امّا به زودي بازار را رها كرد و به حوزة درسي آيت الله مجتهدي پاي نهاد و بسيار مورد عنايت و علاقه او قرار گرفت . با فراگيري دروس مقدماتي ، عزم سفر به حوزه علميه قم كرد تا در محضر استادان مبرّز و برجسته آن حوزه ، تحصيلات خود را تكميل كند؛ البته در اين باره نبايد نقش سفارشهاي آيت الله رفيعي (ره ) را ناديده انگاشت . اين گونه بود كه به همراه آيت الله رضا استادي در سال 1336 به قم آمد و با او در يك جا سكونت گزيد و به تحصيل پرداخت . در قم باقيماندة دروس ادبيات را به پايان رسانيد و سپس به فراگيري دروس دورة سطح در زمينه هاي فقه و اصول ، فلسفه و كلام پرداخت و از سال 1341 به بعد، به درس خارج بزرگان و آيات عظام مشرف شد. در

طي اين سالها از دروس اخلاق استادان مهذّب و باتقواي حوزه نيز بهره هاي فراوان مي برد. آيت الله خرازي در ساليان تحصيل خود، محضر استادان و علماي فراواني را درك كرد او كه در تهران تحت عنايت آقا شيخ محمدحسين زاهد قرار داشت ، پس از ارتحال او به نزد آيت الله مجتهدي رفت و همواره مورد محبت او قرار مي گرفت . در قم نيز باقيمانده دروس مقدمات را نزد آيت الله فشاركي آموخت و در درس شرح لمعه آيت الله شيخ محمد تقي ستوده شركت مي كرد. رسائل را نزد آيت الله شيخ مصطفي اعتمادي و آيت الله حاج شيخ محمد شاه آبادي و مكاسب را نزد آيت الله ميرزا علي مشكيني و كفاية الاصول را نزد آقايان آيت الله حاج سيد محمد باقر سلطاني و حاج شيخ محمد شاه آبادي و حاج شيخ علي تنكابني فلسفي فرا گرفت . همچنين براي آموختن فلسفه ، كلام و عقايد به نزد آيت الله شيخ محمد شاه آبادي مي رفت و استفاده فراواني برد. او از سال 1341 به بعد در درس خارج عالماني چون آيت الله العظمي سيد محمدرضا گلپايگاني (ره )، آيت الله العظمي سيد محمد محقق داماد(ره )، آيت الله العظمي سيد حسن فريد اراكي (ره ) شركت كرد و در درس خارج آيت الله العظمي شيخ محمد علي اراكي (ره ) تا اواخر عمر ايشان حضور داشت . آيت الله خرازي در سالهاي فراگيري سطوح با حضرات آيات و حجج اسلام محمد حسن ممدوحي ، غلامحسين حقاني ، سيد مجتبي زنجاني ، سيد جمال الدين دين پرور مصاحبت و مباحثه داشت و در حال فراگيري دروس خارج با حضرات آيات آقايان استادي و مصلحي و غلامرضا سلطاني مباحثه مي نمود و با حضرات آيات مظاهري ، مصباح و سيد محمد خامنه اي رابطه دوستي داشت ، امّا دوستي

كه از آغاز تاكنون در كنار او بوده آيت الله رضا استادي است . آيت الله محسن خرازي در عرصه هاي علمي و فرهنگي ، خدمات بسياري را به انجام رسانده است . از مهم ترين خدمات او در اين عرصه ، تأسيسس «مؤسسه در راه حق » بود. در آن روزگار مسيحيت توانسته بود با ابزارهاي موجود با محصلان دبيرستاني مسلمان ارتباط برقرار كند و آنان را به مسير گمراهي و ضلالت بكشاند. رژيم پهلوي نيز خود به گونه اي از تشكيلات مسيحيت حمايت مي كرد و نسبت به موضع گيريهاي حوزه علميه ، حساسيت خاصي نشان مي داد. در سال 1343 هجري شمسي آيت الله خرازي با توجه به اهميت مبارزه با افكار انحرافي مسيحي و نيز نظر به ضرورت ايجاد تشكيلات منسجمي براي مبارزة هميشگي با افكار التقاطي مؤسسه در راه حق را بنيان نهاد. اين مؤسسه ضمن برقراري ارتباط با جوانان ، به حل شبهات و مشكلات آنان مي پرداخت و اصول اعتقادي را با سبك نوين مطرح كرده آنان را با مباني و مبادي علوم اسلامي و اصول تشيع آشنا مي ساخت . در ثمردهي اين مؤسسه تلاش با اخلاص و بي چشمداشتِ ماديِ بزرگاني همچون آيت الله استادي ، آيت الله مصباح يزدي ، آيت الله مظاهري و آيت الله سلطاني را نبايد از ياد برد. اين مؤسسه بعدها در چند قالب مشغول به كار شد كه مسؤوليت بخش آموزش به عهده آيت الله مصباح يزدي ، مسؤوليت بخش پژوهش به عهدة حضرات آيات مظاهري ، استادي ، مصلحي و سلطاني و نيز مسؤوليت بخش معارف به عهده برخي از فضلا و استادان حوزه نهاده شد. اين موسسه در آن زمان مورد علاقه و عنايت امام خميني (ره ) و ديگر مراجع و هم اكنون نيز مورد عنايت و حمايت

مقام معظم رهبري و ديگر مراجع تقليد است و با جدّيت تمام به راه خود كه شناساندن اسلام واقعي به جوانان و مبارزه با تحريف و التقاط و انحراف است مي پردازد. از ديگر فعاليتهاي آيت الله خرازي در اين عرصه ، همكاري با مجمع فقهي اهل بيت ، دربارة مسائل جديد فقهي است كه اين همكاري تا هم اكنون نيز ادامه دارد. آيت الله خرازي از سالهاي تحصيل دورة سطح به تدريس نيز مي پرداخته و از حدود 20 سال پيش تاكنون به تدريس خارج فقه و اصول براي طلاب نيز اشتغال داشته است . آيت الله خرازي تاكنون كتابها و رساله هاي گوناگوني نگاشته است. آيت الله سيد محسن خرازي در پيش و پس از انقلاب اسلامي حامي انقلاب بوده و همواره بر رهبري امام خميني (ره ) و پس از او مقام معظم رهبري ، حضرت آيت الله خامنه اي تأكيد دارد. شركت در پاره اي از تظاهرات و تماس با برخي از مراجع تقليد آن زمان براي آزادي گروهي از زندانيان كه جانشان در خطر بود از فعاليتهاي مهم ايشان در سالهاي پيش از انقلاب است . او در سال 1359 به دعوت اعضاء جامعة مدرسين حوزه علميه قم به عضويت آن نهاد درآمد و تاكنون در پيشرفت حوزه علميه ، نقش بسزايي را ايفا كرده است . همچنين با پيشنهاد جامعه مدرسين به نمايندگي مجلس خبرگان رهبري در دورة دوم و سوم از استان تهران درآمد. آيت الله سيد محسن خرازي هم اكنون در قم حضور دارد و به تدريس و تربيت طلاب مستعد و جوان مي پردازد.

خراساني، ابوالفضل

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

ابوالفضل خراساني

محل تولد : دامغان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1348/1/1

زندگينامه علمي

ابوالفضل خراساني داراي تحصيلات

سطح 4 رشته تخصصى كلام اسلامي از حوزه علميه قم وكارشناسي ارشد فلسفه وكلام اسلامي از دانشگاه باقرالعلوم قم .حدود 8 سال سابقه تدريس درحوزه ودانشگاه و8 سال سابقه پژوهشي در مركز فرهنگ ومعارف قرآن كريم ودائرةالمعارف علوم عقلي اسلامي ، داراي مقاله دردائرة المعارف قرآن كريم وتأليف بهداشت زندگي در پرتو قرآن ،احاديث وعلم روز و همكاري با نشريه معارف عقلي وكارشناس برنامه پارسايان راديو معارف وكارشناس گفتمان ديني در سازمان تبليغات اسلامى وسابقه تبليغ وارشاد 15سال .

خراساني، علي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

على خراسانى

محل تولد : تربت حيدريه

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1343/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب در سال تحصيلي 68-69 پايه دهم حوزه را به پايان رساندم و سپس در دروس خارج شركت كردم همزمان با اشتغال به دروس پاياني دوره سطح در درس تفسير حضرت آيت الله جوادي آملي دامت بركاته شركت مي كردم . در همين سالها دوره عالي زبان انگليسي موسسه باقرالعلوم دفتر تبليغات را به پايان رساندم.در سال 70 به دعوت نماينده مقام معظم رهبري در امور اهل سنت بلوچستان به زاهدان رفتم و به مدت 5 سال مديريت مدارس ديني اهل سنت بلوچستان را عهده دار بودم در اين سالها به اقتضاي مسووليت با متون درسي اهل سنت آشنائي اجمالي پيدا كردم .

همچنين چند متن آموزشي از جمله «آشنائي با انقلاب اسلامي» و «آشنائي با اخلاق اسلامي» و «آشنائي با مذاهب اسلامي»را به عنوان درسهاي جنبي مدارس اهل سنت تدوين و تنظيم كردم . در اين سالها برخي از اشتغالات ديگر علمي همچون حضور در همايش هاي وحدت نيز وجود داشت.در اسفند 76 به قصد ادامه

تحصيل و پژوهش به قم مراجعت كردم و از همان تاريخ فعاليت پژوهشي خود را با مسئوليت گزينش مدخل هاي دائره المعارف آغاز كردم و پس از مدتي در سال 77 مسئوليت بخش تدوين مقالات دائره المعارف و جانشين رياست دائره المعارف را عهده دار شدم .

در اين سالها كه طرح دائره المعارف قرآن كريم در مركز مطرح شده بود ، آن را سازماندهي كردم و ضمن كار مسئوليت علمي هيأت هاي تحريريه را به مدت 3 سال مستقيما عهده دار بودم از سال 80 مديريت دائره المعارف قرآن كريم را عهده دار شدم قابل ذكر است كه دائره المعارف قرآن كريم بزرگترين دائره المعارف قرآني و اولين دائره المعارف در جهان اسلام است كه پيش بيني مي شود در 25 جلد منتشر شود.در سال 83 مديريت مركز فرهنگ و معارف قرآن كه بزرگترين مركز قرآن پژوهي در كشور است را عهده دار شدم و همزمان مسئوليت گروه دائر المعارف ها و نيز گروه تفسير موضوعي را به عهده دارم. اين مسئوليت ها همچنان ادامه دارد.

خراساني، محمدباقر

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمدباقر خراساني

محل تولد : دامغان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1353/1/1

زندگينامه علمي

در سال 1353 در شهرستان دامغان در خانواده اي مذهبي و زحمتكش به دنيا آمدم. پدرم از فعالان قبل از انقلاب كه بعد از انقلاب هم در فعاليت هاي جمعي حضوري فعال داشت. تحصيلات ابتدايي و راهنمايي را در دامغان گذراندم كه البته غالباً در مقاطع تحصيلي از شاگردان ممتاز محسوب مي شدم. سال 67 وارد حوزه علميه كه 6 سال در حوزه علميه دامغان مشغول به تحصيل بودم و از سال 1373 وارد حوزه علميه قم شدم. كه پايه هاي تحصيلي به اتمام رسيد

و قريب ده سال در درس خارج حضرات آقايان مكارم شيرازى، فاضل لنكراني(ره)، نوري همدانى، سبحاني و لاريجاني حاضر و استفاده بردم. سال 79 در رشته علوم سياسي دانشگاه باقرالعلوم(ع) مشغول به تحصيل شدم كه از همان ابتداء انجمن علمي علوم سياسي دانشگاه را به اتفاق جمعي از دوستان راه اندازي نموديم. كه بعد از مدتي با فعال شدن ساير انجمن هاي علمي به عنوان دبير انجمن هاي علمي دانشگاه انتخاب كه در همين راستا طرح برگزاري همايش نهضت نرم افزاري و توليد علم و دبيرخانه طلبه دانشجويي نهضت نرم افزاري پايه گذاري گرديد. چندين سال به عنوان مسئول دبيرخانه و طرح و برنامه ستاد كنگره شهداي روحاني سراسر كشور مشغول به فعاليت بودم كه در كنار اين فعاليت ها از تبليغ و تدريس در مناطق مختلف نيز غافل نبودم. در حال حاضر از محققين مركز فرهنگ و معارف قرآن دفتر تبليغات اسلامي هستم كه با فعال شدن مجمع عالي حكمت اسلامي به عنوان مدير اجرايي مجمع انتخاب شدم. در حين فعاليت در دانشگاه دو ماهنامه علمي دانشجويي نسل بعد را راه اندازي نموديم و در خلال برگزاري يادواره ها، نشريه خبري اجتماعي ديگري نيز راه اندازي گرديد. در حال حاضر مجوز تدريس درس انقلاب اسلامي و ريشه ها از سوي نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري در دانشگاه صادر كه به علت دور بودن مراكز آموزشي مورد پذيرش اينجانب تاكنون واقع نشده است. در حال حاضر علاوه بر فعاليت هاي اجرايي به امور پژوهش و تحقيق به ويژه در حوزه علوم قرآني مشغول مي باشم.

خراشادي زاده، عليرضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عليرضا خراشادي زاده

محل تولد : بيرجند

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1341/1/1

زندگينامه علمي

آقاي عليرضا

خراشادي زاده در سال 1341هجري شمسي در خانواده اي پاك، باصفا، متدين و كاملا آگاه به مسائل مذهبي در بيرجند ديده به جهان گشود. نامبرده دوران ابتدايي، راهنمايي و دبيرستان را در زادگاه خويش با موفقيت سپري كرد. در پي علاقه وافر خويش به فراگيري علوم ديني در سال 1360و به شوق زيارت و هم جواري با بارگاه ملكوتي حضرت معصومه سلام الله عليها از يك سو و ادامه تحصيلات از سوي ديگر وي راهي قم گرديد. از نخستين روزهاي ورود به حوزه علميه قم با تلاش و كوشش فراوان به تحصيل پرداخت و از درس ستارگان آن ديار همچون آيت الله اشرفي شاهرودي ، آيت الله راستي كاشاني، آيت الله نوري و ديگر اساتيد بهره هاي علمي فراوان برد.

وي در كنار تحصيل دروس حوزوي از تحصيلات دانشگاهي غافل نماند و در مقطع كارشناسي ارشد در رشته معارف اسلامي از دانشگاه آزاد فارغ التحصيل شد و با موفقيت از پايان نامه خويش با عنوان" بررسي اثرات آموزش هاي سياسي در بسيج" دفاع كرد. وي سالهاي متمادي است كه در دانشگاه امام حسين عليه السلام ، و ديگر دانشگاههاي تهران به تدريس مشغول مي باشد. ايشان درطول حيات علمي خويش از امر نگارش و پژوهش غافل نمانده است و آثاري متعددي از جمله " آموزه هاي تربيتي و اخلاقي در مديريت درس هايي از سيره مديريتي پيامبر(ص)" و... را به رشته تحرير و به زيور طبع آراسته است.

خرقي آراني، حسن آقا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حسن آقا خرقي آراني

محل تولد : كاشان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1343/1/1

زندگينامه علمي

_ اخذ ديپلم تجربي

سال 1360 آران و بيدگل. -ورود به حوزه 1360 اتمام سطح 1368 كاشان. _ ورود به سطح 1368 و شروع درس خارج فقه آيت الله مكارم شيرازي اصول آيت الله وحيد خراسانى. _ ورود به دانشگاه دولتي رشته فلسفه 1373 اتمام 1377. _ ورود به دانشگاه رشته فلسفه غرب 1377 اتمام 1380_ سيزده سال سابقه و حضور در درس خارج فقه و اصول در قم. _ سابقه 12 سال تدريس در دانشگاه هاي متعدد. _ سابقه پنج سال تدريس در حوزه در مقاطع متعدد. _ داراي دو اثر چاپ شده. _ داراي سه اثر چاپ نشده. _ صاحب ده ها مقاله علمى. _ صاحب امتياز و مديرمسئول نشريه دو هفته نامه ظهور. _ داراي دو مجوز اخلاق اسلامي و انديشه اسلامي (معارف) از نهاد رهبرى. _ صاحب مقالاتي چند در نشريات معتبر كشور.

_ دفاع از پايان نامه علمي فلسفي 1380 با ترجمه كتاب انگليسي پوتنام جنبه ها و جمله هايي چند از رئاليسم با تفسير و شرح. _ جلسات تفسير قرآن به طور مرتب. _ حضور در جلسات فرهنگي و ادبي و ارائه مقاله و سخنراني و غيره... .

خزائلي، محمدعلي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد علي خزائلي

محل تولد : نجف آباد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1334/1/1

زندگينامه علمي

حاج شيخ محمد علي خزائلي فرزند عبد الله در 26 دي ماه 1334 هجري شمسي در خانواده اي زحمتكش و كشاورز و مذهبي وابسته به روحانيت در شهرستان شهيد پرور و مهد علم و ايثار ، نجف آباد چشم به جهان گشود و در دامن مادري پاكدامن و علاقمند به روحانيت و عاشق و دلباخته اهل بيت (ع) بنام

حاجيه معصومه مصطفايي ، تربيت و پروش يافت و ازآغاز نوجواني علاقه وافري به روحانيت اصيل و متعهد و مراكز دين و مساجد و حوزه هاي علميه داشت و در ضمن فراگيري علوم جديد ، در كار كشاورزي همراه با پدر بزرگوارش شركت داشت. پس از اتمام دوره راهنمايي (سال 1349) در سن شانزده سالگي ، تشنگي و شوق زايد الوصف به معارف ديني و نامساعد بودن اوضاع اجتماعي آن زمان و كافي نبودن محيط مدارس دولتي براي تامين خواسته هاي معنوي و روحاني، ايشان را به حوزه مقدسه علميه كشاند و با شوق و اشتياق شروع به تحصيل علوم دين كرد و دروس اخلاق ، عقايد ، صرف ، نحو ، ادبيات ، منطق ، معالم الاصول و معاني و بيان را در محضر اساتيد بزرگواري نظير : مرحوم آيت الله حاج شيخ عباس ايزدي (پدر خانم خود) امام جمعه فقيد نجف آباد اصفهان ، حاج دايي خود حجه الاسلام و المسلمين حاج شيخ ابوطالب مصطفايي ، مرحوم سيد محمد باقر حسني ، حاج سيد حسين اسماعيليان و حاج شيخ محمود واحد فرا گرفت ، و براي ادامه تحصيلات ديني و بهره گيري از اساتيد بلند مرتبه در علوم بلند پايه در سال 1355 راهي حوزه علميه قم شد و دوره سطح را خدمت اساتيد گرانقدر ، آيات : فاضل هرندي ، ستوده ، سيد علي محقق داماد و سيد حسن طاهري خرم آبادي فرا گرفت و همراه دروس حوزوي تحصيلات متوسطه را به انجام رسانيد و موفق به اخذ ديپلم گرديد . پس از گذراندن سطح عالي علوم حوزوي شروع به فراگيري خارج

فقه و اصول نمود و فلسفه ، اخلاق ، عرفان (كتاب هاي منظومه ، منطق و حكمت ، اسفار ، فصوص الحكم و مصباح الانس ، علم هيئت) را از محضر حضرات آيات : مرحوم ايزدي ، انصاري شيرازي ، گرامي ، جوادي آملي ، محمدي گيلاني و حسن زاده آملي به طور كامل در ساليان متمادي فرا گرفت و علم رجال و درايه را خدمت اساتيد بزرگوار ، آيات : آقا موسي شبيري زنجاني ، جعفر سبحاني، و تجليل تبريزي كسب فيض نمود و تفسيرقرآن كريم را خوشه چين خرمن پرفيض مرحوم آيت الله حاج شيخ عباس ايزدي ، و حضرات آيات : خزعلي ، مشكيني و جوادي آملي بود .

خارج فقه و اصول را مدت قريب 25 سال خدمت حضرات آيات عظام : گلپايگاني ، حاج شيخ جواد تبريزي ، حاج شيخ حسينعلي منتظري ، حاج شيخ محمد فاضل لنكراني ، وحيد خراساني و مكارم شيرازي بود و سرانجام به ياري خداوند منان و عنايات خاصه امام زمان (عج) با تلاش و كوشش پيگير و جديت تمام به درجه اجتهاد نايل آمد . مبارزات و فعاليت هاي سياسي : ايشان در دوران جواني علاقمند به مسايل سياسي و اجتماعي و مبارزاتي بود . در مسايل ديني و سياسي از حضرت امام خميني (ره) تقليد مي كرد و با هدايت و ارشاد و الگوگيري از علماي بزرگ و مبارز در دوران رژيم ستم شاهي از مبارزان و مخالفان سرسخت نظام شاهنشاهي بود و در اين رابطه با يورش ماموران ساواك به حوزه ها چندين بار تحت تعقيب و به زندان افتاد و قبل از

پيروزي انقلاب اسلامي ايران با الهام گيري از علماي بزرگ و مبارز كه در داخل و خارج از كشور فعاليت داشتند و در زندان و تبعيد به سر مي بردند به نشر و تكثير رساله هاي عمليه حضرت امام خميني (ره) و اعلاميه هاي افشاگرانه و روشني بخش مي پرداخت . هم زمان با تحصيل در حوزه علميه قم ، شب و روز در فرصت هاي مناسب سعي مي كرد با هدايت حجه الاسلام حاج شيخ محمود واحد اعلاميه هاي حضرت امام را كه از نجف اشرف صادر و به ايران مي رسيد به درب منازل علما و مدرسان قم برساند و مخفيانه داخل خانه ها آنها بياندازد .

در شهرستان هاي مختلف كشور به خصوص مناطق محروم به تشكيل كلاس هاي روشنگرانه و آگاهي بخش براي نوجوانان و جوانان عزيز ميپرداخت و با عشق و علاقه و ايماني كه به تبليغ و ارشاد داشت در مناطق دزفول و شهر كرد و اصفهان به تبليغ و ارشاد جوانان مي پرداخت . طلاب زيادي با راهنمايي ايشان از شهرستان دزفول و شهركهاي اطراف به حوزه علميه قم آمدند و بعدا تعدادي از آنها به شهادت رسيدند و تعدادي هم اكنون بحمد الله از فضلاي آن محل شده اند و در حوزه علميه قم به تدريس و تحقيق مشغولند .

نامبرده با عشق و ايماني كه به تبليغ و ارشاد داشت جوانان زيادي را با مباني و احكام اسلامي و قرآن و مقدمات انقلاب و افكار عالي علماي بزرگ و راستين آشنا نمود . بارها از طرف ماموران ساواك و چماقداران رژيم ستم شاهي در هجوم به مساجد شهرستان

هاي محروم مثل شهرستان بن شهر كرد ، به علت جلوگيري از سخنراني هاي آتشين و افشاگرانه مورد ضرب و شتم قرار گرفت و شبانه از آن محل در شب تاسوعا با لباس مبدل فراري داده شد . اما استاد در اين راستا به خاطر اعتقاد و ايماني كه به برپايي نظام عادلانه الهي و استقرار آزادي قلم و بيان و انديشه در چارچوب حكومت اسلامي داشت از هيچ تلاش و كوششي فروگذار نكرد ، و با استقلال و اراده قوي شب و روز در كنار تحصيل و تدريس در حوزه و دانشگاه ، مراكز علمي ، محافل و مساجد و مراكز تبليغي به مبارزه خود عليه رژيم طاغوت ادامه داد تا بحمد الله انقلاب اسلامي به پيروزي رسيد . با شروع جنگ تحميلي در جبهه هاي مختلف غرب و جنوب چند نوبت به ياري رزمندگان عزيز- كه بسياري از آنان هم اكنون متنعم به نعم الهي در بهشت برين اند شتافت و انجام وظيفه نمود . بعد از پيروزي انقلاب نيز در سنگر قضاوت و تدريس و تحقيقات و ارشاد و تبليغ قرار گرفت .

تدريس : سابقه تدريس و شاگرد پروي استاد از اوايل دوران طلبگي شروع شد و هر چه ر ا فرا گرفت تدريس نمود و زماني كه رژيم پهلوي درب حوزه علميه نجف آباد را بست در مساجد اطراف شهر به تحصيل و تدريس مشغول بود و شاگردان زيادي را در دوره ادبيات ، فلسفه ، اخلاق و تفسير تا سطح عالي فقه و اصول تربيت نمود و نزديك به 30 سال است در حوزه علميه قم و بعضي حوزه هاي

شهرستان ها و مراكز علمي و دانشگاهي اشتغال به تدريس در علوم مختلف داشته و دارند . ايشان چندين مرتبه رسائل و مكاسب و فلسفه و كفايه را تدريس نموده است و الان 9 سال است مشغول تدريس خارج اصول و مكاسب مرحوم شيخ و فلسفه هستند . همچنين نزديك 16 سال است در مركز امتحانات شفاهي از اعضاء هيئت ممتحنه مي باشند .

خزعلي، ابوالقاسم

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

ابوالقاسم خزعلي

محل تولد : بروجرد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1304/1/1

آية الله ابوالقاسم خزعلي ، در سال 1304 هجري شمسي در بروجرد، از توابع استان لرستان چشم به جهان گشود. پدرش مرحوم غلامرضا، به شغل ندافي روزگار مي گذراند و بسيار شيفته خاندان پيامبر (ص ) بود؛ به گونه اي كه شبها فرزند خود را به روضه هاي مخفي و منبرهاي استادان با سواد آن روزگار مي برد تا بذر عشق و محبت به قرآن و اهل بيت : در دل و جان فرزندش شكوفه بزند. اوضاع اقتصادي خانوادة آية الله خزعلي نابسامان بود تا آنجا كه مادرش ، مرحوم ربابه ، مجبور بود محصولات غذايي خانگي ، از قبيل ترشي تهيه كند و آن را بفروشد تا كمكي براي مخارج خانواده باشد. آقاي خزعلي ده ساله بود كه به همراه خانواده و برخي از بستگان به مشهد مقدس مهاجرت كرد و در آنجا روزگار گذرانيد. دوران تحصيل آية الله خزعلي ، در 6 يا 7 سالگي به مكتب خانة محلة «سرسوزني » در بروجرد رفت . معلّم او فردي بود به نام «سيد جعفر شيرازي » كه در مسجد محلّه درس مي گفت . با هجرت به مشهد به دبستان رفت و پس از قبولي در امتحان ، در

كلاس چهارم ابتدايي مشغول به تحصيل شد و همواره از شاگردان نمونة كلاس بود. پس از پايان رساندن كلاس ششم ابتدايي ، به دبيرستان رفت . در آن زمان در مدارس ، زبان فرانسوي تدريس مي شد؛ وي نيز به فراگيري زبان فرانسه مشغول بود كه بعدها آن را رها كرد. در سن 17 سالگي _ هم زمان با سقوط حكومت رضاشاه و اشغال ايران از سوي متفقين _ به كار نوشتن دخل و خرج مغازه اي و توزيع جنسها بين كسبه سرگرم بود تا از اين راه ، به امرار معاش خانواده كمك كند كه ناگهان ، بارقه هاي اشتياق به علوم حوزوي و تحصيل حوزة علمية مشهد دل و جانش را شعله ور ساخت ؛ به گونه اي كه كار و كسب را وانهاد، به تحصيل علوم ديني روي آورد. مقدمات را در حوزه مشهد فرا گرفت و براي تحصيل سطوح به سراغ استادان ممتاز آن ديار رفت . دو سال قبل از ازدواج راهي قم شد تا از محضر بزرگان آن شهر مقدس نيز بهره گيرد و براي نخستين بار در درس خارج فقه آية الله بروجردي (ره ) و خارج اصول امام خميني (ره ) حاضر شد كه اين مسأله تا سالها ادامه داشت . همچنين وي در زمينة فلسفه و تفسير نيز از استادان بسياري در حوزه علميه قم بهره برد. استادان و دوستان آية الله خزعلي در طول دوران تحصيل خود از محضر استادان ممتاز و وارستة بسياري بهره برده است . نخستين استاد وي ، مرحوم سيد جعفر شيرازي بود كه در مكتب خانه به ايشان قرآن و مسائل مذهبي را آموخت . وي از اينكه نخستين استادش يكي از فرزندان پاك حضرت زهرا 3 بوده

اظهار خرسندي مي كند و آن را به فال نيك مي گيرد. با شروع به تحصيل در حوزة مشهد، صرف و نحو را نزد شيخ علي اكبر دامغاني فرا گرفت و كتاب مغني اللبيب را نزد محقق قوچاني خواند. معالم و لمعه و قوانين را نزد سيد احمد يزدي آموخت . رسائل ، مكاسب و كفايه را نزد مرحوم شيخ هاشم قزويني و بخشي از كفايه را نزد شيخ مجتبي قزويني فراگرفت . اين دو، از استادان ممتاز حوزه علميه مشهد در علم و عمل بودند كه آثار علمي و معنوي ايشان ، هنوز در ميان شاگردانشان و در رشد و تعالي حوزه علميه مشهد باقي است . آية الله خزعلي در قم ، در درس خارج فقه آية الله بروجردي (ره ) و درس خارج فقه حضرت امام خميني (ره ) شركت كرد. وي همچنين مدتي در درس آية الله بهجت حاضر شد و از محضر اين مرد بزرگ نيز كسب فيض كرد. در بخش فلسفه ، اشارات را نزد مرحوم حاج شيخ جواد خندق آبادي تهراني خواند و در درس منظومه و اسفار علامه طباطبايي حاضر شد. آية الله خزعلي در دوران تحصيل و مبارزه با طلاب و فضلاي بسياري همراه بود كه از ميان آنان مي توان به شهيد آية الله مطهري ، شهيد آية الله بهشتي و آية الله رباني شيرازي اشاره كرد.فعاليتهاي علمي و فرهنگي آية الله خزعلي در سالهاي تحصيل و مبارزه خدمات فرهنگي و علمي شاياني به جامعه اسلامي ارزاني داشته است . مهم ترين خدمت فرهنگي ايشان در دورة طاغوت ، تنوير افكار عمومي و آگاه كردن جوانان مستعدّ و انقلابي از خطرهاي موجود، همچون جريانهاي التقاطي و تز اسلام منهاي روحانيت و مبارزه

با جريان روشنفكري غير متعهّد بود. وي در سخنرانيهاي خود همواره بر اسلام ناب و اصيل پاي مي فشرد و جوانان را به اُنس با علما روحانيّت شيعه و پرهيز از فراگيري اسلام از دست ديگران دعوت مي كرد. در زمينة فعاليتهاي علمي ، تنها اثري كه از وي به چاپ رسيده ، تفسير سورة فاتحة الكتاب است . همچنين او بر شعرهاي عينيّه ابن ابي الحديد دربارة اميرمؤمنان 7 شرحي نگاشته است و در زمينه هاي قرآني نيز تلاشهايي انجام داده است . بيشتر مطالعات و فعاليتهاي ايشان دربارة قرآن و نهج البلاغه است . بخش زيادي از زندگي آية الله خزعلي به مبارزه با رژيم طاغوت مصروف شده است . او در فاجعه مسجد گوهرشاد در مشهد، نوجواني ده ساله بود كه فرداي حادثه ، با پدرش در محل حاضر شده بود و خود مي گويد فجايع رژيم پهلوي چنان بود كه بر من تأثير گذاشت و آن شب ، تب كردم ! از آغازين حركتهاي ايشان در مبارزه بر ضد رژيم شاه ، تبليغ در رفسنجان و افشاي ماهيت شاه بر سر منبر بود كه به دست گيري ايشان و تبعيد به گناباد انجاميد. در ماجراي انجمنهاي ايالتي و ولايتي ، آية الله خزعلي همواره در كنار امام (ره ) بود و از جمله ، حامل پيام ايشان براي علماي نجف آباد شد. همچنين وي در هيجدهم فروردين ماه 1343 به ديدار امام رفت . امام (ره ) به تازگي آزاد شده بود و روزنامه اطلاعات در آن زمان مطلبي نوشته بود مبني بر اينكه امام با دستگاه شاه كنار آمده و آزاد شد. اين مطلب باعث تأثر امام شده بود در جلسه اي كه چند روز بعد در فيضيه تشكيل شده بود،

آية الله خزعلي به دستور امام بر سر منبر رفت و ماهيّت كذب مطلب روزنامه اطلاعات را افشا كرد. اين سخنراني ، در آن روزگار، به دليل حماسي و مستحكم بودن ، مشهور شد. آية الله خزعلي در طول دوران رژيم شاه ، يك بار در زندان قزل قلعه زنداني شد و سه بار تبعيد شد. تبعيد نخست ايشان به گناوه و دامغان بود كه سه سال به طول انجاميد. تبعيد دوم به زابل بود و در تبعيد سوم پنهان شد و روي نشان نداد. در اين زمان بود كه حضرت آيت الله خامنه اي در مخفيگاه به ديدار ايشان رفته و با هم از نزديك آشنا شدند. آية الله خزعلي در گزارشهاي ساواك ، روحاني افراطي ، اخلال گر طرفدار خميني ناميده شده بود. در تبعيد سوم وي پنهان شده بود تا ساواك نتواند او را دستگير كند. در اين هنگام خبر شهادت فرزندش در قم به دست او مي رسد. آية الله خزعلي در تشييع جنازة فرزندش شركت مي كند. او هرگز در تشييع فرزندش ، اشك نريخت و خدا را در آن مصيبت سپاس مي گفت . امضاي آية الله خزعلي در بسياري از بيانيه ها در مرجعيت امام (ره ) و لزوم مبارزه با رژيم شاه به چشم مي خورد. همچنين وي در دوره طاغوت ، همكاري نزديكي با جامعة مدرسين حوزة علميه قم و اعضاي آن داشته است و در مبارزات آن مركز با رژيم شاه به طور جدي شركت مي كرده است . از ديگر فعاليتهاي او در پيش از انقلاب اسلامي ، حمل پيامهاي امام (ره ) به آية الله سيد كاظم شريعتمداري و همچنين دريافت پاسخ آية الله شريعتمداري به امام (ره ) بوده است . حضرت آية الله

خزعلي پس از پيروزي انقلاب اسلامي نيز فعاليتهاي گسترده اي براي پيشبرد انقلاب انجام داده است . وي در اين سالها، همواره يار صديق امام خميني (ره ) و رهبر معظم انقلاب اسلامي ، حضرت آية الله خامنه اي بوده و همواره مردم را به پيروي از ولايت مطلقة فقيه ، و شناخت هوشمندانة توطئه هاي دشمن و نيز مبارزه با خط نفاق تشويق مي كرده است . آية الله در طول دوران جنگ تحميلي بارها در جبهه ها حضور يافت و همواره ماية دلگرمي رزمندگان اسلام بوده است .

خسروان، محمد حسين

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

دكتر محمد حسين خسروان در سال 1318 در سبزوار بدنيا آمد.از آنجايي كه براي ورود به مدرسه سنش به حد نساب نمي رسيد پدرش سن او را چند سال بزرگتر يعني 1313 گرفته بود.او پس از اخذ ديپلم تحصيلات دانشگاهي خود را در دانشگاه فردوسي مشهد شروع كرد و موفق به اخذ مدارك به ترتيب كارشناسي،كارشناسي ارشد و دكتراي رشته زبان و ادبيات فارسي شد.ايشان تا كنون حدود نيم قرن است كه در آموزش و پرورش (تربيت معلم ) ودانشگاهها به تدريس مشغول است.

گروه : علوم انساني

رشته : زبان و ادبيات فارسي

والدين و انساب : پدر و مادر محمد حسين خسروان دار فاني را وداع گفتند. وي جمعا چهار برادر و سه خواهر به نامهاي علي رضا،علي اكبر،محمد حسين و محمد حسن و فاطمه زهرا،فاطمه صغري ،فرخ هستند.

خاطرات كودكي : محمد حسين خسروان كودكي را در سبزوار گذراند او به خواندن قران و مطالعه برخي كتابهاي موجود ،مانند گلستان ،عاق والدين و غيره مي پرداخت.دكتر خسروان به همراه برادران و خواهران خود در منزل به بازيهاي كودكانه مشغول بودند كه وي از اين دوران خاطرات

خوبي را بياد دارد.

اوضاع اجتماعي و شرايط زندگي : محمد حسين خسروان در خانواده اي مذهبي كه به ائمه اطهار دلبسته بودند بدنيا آمد.

تحصيلات رسمي و حرفه اي : محمد حسين خسروان از سن چهار سالگي به مكتب رفته و قرآن و آموزه هاي ديني و همچين چندين كتاب از جمله عاق والدين،گلستان و غيره را خوانده است.او دوران ابتدايي و متوسطه را را در سبزوار طي كرد.ايشان پس از اخذ ديپلم در آموزش و پرورش سبزوار به امر تدريس مشغول شد.دكتر خسروان كارشناسي ،كارشناسي ارشد و دكتراي رشته زبان و ادبيات فارسي را در دانشگاه فردوسي مشهد گذراند.

خاطرات و وقايع تحصيل : محمد حسين خسروان از دوران تحصيل چنين خاطره اي را بياد دارد: دوران متوسطه دوران عجيبي بود.عده اي با چاقو و پنجه بوكس به كلاس مي آمدند.مي بايست موي سر كوتاه باشد،سال آخري ها زير بار نمي رفتند.بياد دارم كه آخرين جلسه امتحان بود كه رئيس فرهنگ يك سلماني آورده بود،كه در هنگام نوشتن ورقه ،سر ما را به صورت چهار راه در آوردند.

فعاليتهاي ضمن تحصيل : تمام فعاليت هاي محمد حسين سروان در راستاي تحصيل و ورزش بوده است.

همسر و فرزندان : دكتر محمد سين خسروان متاهل است.وي درباره همسرش چنين متذكر ميشود:همسر من خردمند و خانه دار است. تام هم و غمش اين بوده و هست كه مايه آرامش باشد ،به بهداشت و غذا اهميت زيادي قائل است. ايشان داراي دو پسر و دو دختر دارد كه همگي آنها دارا تحصيلات دانشگاهي مي باشد.

فعاليتهاي آموزشي : محمد حسين خسروان حدود نيم قرن است كه در كسوت معلمي و استادي به

تدريس مي پردازد. او تا كنون بيش از 200 رساله كارشناسي ارشد و دكتراي را راهنمايي كرده است.

ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : محمد حسين خسروان در كنار تدريس به تحقيق و مطالعه در زمينه هاي ادبي و غيره مي پردازد.

همفكران فرد : دكتر خسروان خود را با همكاران دانشگاهي خود همفكر مي داند.

چگونگي عرضه آثار : محمد حسين خسروان بيش از 30 جلد كتاب و مقاله متشر كرده است.

--------------------------------------------------------------------------------

آثار :

1 افسانه خير و شر

ويژگي اثر : تاليف

2 اوج و انحطاط سبك هندي

ويژگي اثر : پديدآورنده: محمدحسين خسروان ناشر: سخن گستر - 1383.اين كتاب چكيده رساله دكتري دكتر خسروان است

3 تو نيكي مي كني و در دجله انداز

ويژگي اثر : تاليف

4 خزان و بهار

ويژگي اثر : اين اثر مثنوي گرانقدر را نيز با تهيه چند نسخه خطي به بازار عرضه شد.مطالب و حكايت بسيار نغز و ارزنده دارد.نثر شيوا و روان است.

5 داستانهاي باستان

ويژگي اثر : تاليف

6 گلشن توحيد

ويژگي اثر : نسخه خطي بود كه بر اثر تلاش فراون چند نسخه خطي از كتابخانه هاي اينجا و آنجا فراهم آورده و به زيور چاپ آراسته شده.منظوم است بيتي از مثنوي مولوي است. و شاهدي "دده" در پنج بيت آن را شرح كرده است.

7 مضمار دانش

ويژگي اثر : تاليف

خسروپناه، عبدالحسين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عبدالحسين

خسروپناه

محل تولد : دزفول

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1345/1/1

زندگينامه علمي

عبدالحسين خسروپناه دزفولى در سال 1345 در شهرستان دزفول ديده به جهان گشود وى در كنار دروس متوسطه (رشته تجربى) از سال 1362 تحصيلات حوزوى خود را آغاز كرد و در سال 1368 در مقطع سطح سوم فارغ التحصيل شد دروس حوزوى، را در مقطع سطح سوم از محضر اساتيد مجرب در حوزه علميه دزفول از جمله آيات مكرم آقاى قاضى دزفولى، تدين نژاد، مدرسيان، سبط شيخ انصارى بهره برد، از ويژگيهاى حوزه علميه دزفول اين بود كه علاوه بر دروس رسمى حوزه علميه به تدريس كتب ديگر ادبى و فقهى و اصولى از جمله شرايع الاسلام، حلقات شهيد صدر، قوانين و شرح مطول پرداخته مي شد وى در سال 1368 دروس خارج فقه و اصول را درحوزه علميه قم آغاز كرد و از محضر اساتيدى چون حضرات آيات عظام وحيد خراسانى، فاضل لنكرانى در حوزة علميه قم حدود 12 سال بهره برد. وى در كنار دروس خارج به دروس تخصصى كلام اسلامى نيز اشتغال داشت و در سال 1374 در مقطع دكتراى كلام اسلامى با رتبه اول از مؤسسه امام صادق عليه السلام فارغ التحصيل شد و پايان نامه خود را با عنوان انتظارات بشر از دين به اتمام رساند تحصيل فلسفه و تفسير از ديگر ويژگيهاى تحصيلى وى است كه از سال 1364 تاكنون ادامه داشته و از محضر اساتيدى چون آيت الله تدين نژاد ، آيت الله حسن زاده آملى، آيت الله جوادى آملى، آيت الله مصباح يزدى، آيت الله سبحانى و آيت الله انصارى شيرازى استفاده

هاى فراوان برده است. وى از سال1361 تا 1367 در كنار تحصيلات حوزوى و كلاسيك در سالهاى دفاع مقدس به فعاليتهاى نظامى پرداخت و در عملياتهاى مختلف به عنوان ديده بان و... شركت جست ، از ديگر فعاليتهاى ايشان مى توان برگزارى جلسات قران در مساجد دزفول براى جوانان و نوجوانان را نام برد ايشان ازسال 1370 در كنار تحصيل به فعاليت پژوهشى اشتغال ورزيد و فعاليت هاى فردى و جمعى را دنبال كرد از سال 1372 تا 1376 مديريت پژوهشى اصطلاح نامه فلسفه مركز مطالعات تحقيقات دفتر تبليغات حوزه علميه و از سال 1376 تا 1378 مديريت اداره پژوهشى نهاد مقام معظم رهبرى در دانشگاه ها و از سال 1377 تا 1382 مديريت اصطلاح نامه عرفان دايرة المعارف علوم عقلى و از سال 1379 مديريت گروه فلسفه پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامى و از سال 1379 جانشين مركز مطالعات و پژوهشهاى حوزه علميه قم را به عهده داشت، وى از سال 1362 در كنار تحصيل به تدريس دروس حوزه اشتغال داشته و تا كنون در مدارس علميه دزفول و قم و مؤسسه امام صادق و مؤسسه امام خمينى جامعة الزهراء به تدريس ادبيات، فقه ، اصول ، فلسفه و كلام مشغول بوده و هست و نيز از سال 1365 در دانشگاه تربيت معلم دزفول و دانشگاههاى شهيد چمران اهواز، شهيد بهشتى تهران، علامه طباطبايى، تربيت مدرس، دانشگاه علوم اسلامى رضوى مشهد و دانشگاه مذاهب به تدريس دروس فلسفى و كلامى اشتغال داشته و از سال 1371 در كنگره ها و همايش هاى علمى داخلى وخارجى شركت جسته و مقالات داراى امتياز خود را قرائت كرده است

خطاط، نسرين دخت

قرن:14

جنسيت:زن

مليت:ايران

دكتر نسرين دخت خطاط ،مترجم و محقق زبان فرانسه ،در سال 1323 در تهران بدنيا آمد. وي پس از طي دورهاي ابتدايي و متوسطه ، در دانشگاه تهران در رشته زبان و ادبيات فرانسه ادامه تحصيل داد. او در سال 1347 درجه كارشناسي اش را از همين دانشگاه دريافت كرد و در فاصله سالهاي 1352 تا 1354 در دانشگاه سوربن پاريس در رشته زبان و ادبيات فرانسه، در مقطع فوق ليسانس (كارشناسي ارشد) ادامه تحصيل داد و در سال 1362 تحصيل در مقطع دكترا را در همان دانشگاه در رشته زبان و ادبيات فارسي آغاز كرد و درسال 1366 از دانشگاه سوربن فرانسه دكتراي زبان و ادبيات فارسي اش را دريافت كرد.نامبرده هم اكنون عضو هيئت علمي و استاد گروه زبان و ادبيات فرانسه, دانشكده ادبيات و علوم انساني شهيد بهشتي مي باشد. گروه : علوم انسانيرشته : زبان و ادبيات فرانسهوالدين و انساب : نسرين دخت خطاط فرزند عزت الله خطاط است.تحصيلات رسمي و حرفه اي : نسرين دخت خياط دوران متوسطه اش را در دبيرستان آزرم تهران در رشته طبيعي و در فاصله سالهاي 1336 تا 1342 سپري كرده و سپس در دانشگاه تهران در رشته زبان و ادبيات فرانسه ادامه تحصيل داد. او در سال 1347 درجه كارشناسي اش را از همين دانشگاه دريافت كرد و در فاصله سالهاي 1352 تا 1354 در دانشگاه سوربن پاريس در رشته زبان و ادبيات فرانسه، در مقطع فوق ليسانس (كارشناسي ارشد) ادامه تحصيل داد و در سال 1362 تحصيل در مقطع دكترا را در همان دانشگاه در رشته زبان و ادبيات فارسي آغاز كرد و

درسال 1366 از دانشگاه سوربن فرانسه دكتراي زبان و ادبيات فارسي اش را دريافت كرد. موضوع پايان نامه او، بررسي يكي از رمان هاي گوستاو فلوبر نويسنده مشهور قرن 19 فرانسه است كه در ايران او را بيشتر به واسطه كتاب «مادام بوآري» مي شناسندهم دوره اي ها و همكاران : نام نسرين دخت خطاط همچنين نام مهوش قديمي، همكار و يار قديمي اش را به ياد مي اندازد. اين دو توانسته اند با همكاري و همياري يكديگر آثار بسيارخوب و وزيني را در عرصه ادبيات پژوهش تدوين و ترجمه نمايند كه «تاريخ ادبيات فرانسه» (جلد پنجم: قرن بيستم) پيدايش رمان فارسي نوشته كريستف بالايي از آن جمله استمشاغل و سمتهاي مورد تصدي : سوابق كاري و مديريتي نسرين دخت خطاط به قرار زير است: استاد و مدير گروه زبان و ادبيات فرانسه دانشگاه شهيد بهشتي نائب رييس انجمن ايراني زبان و ادبيات فرانسه سردبير نشريه PLUME (قلم) عضو هيات تحريريه مجله پژوهشي دانشكده زبانهاي خارجي دانشگاه تهران عضو كميته تخصصي سمت فعاليتهاي آموزشي : نسرين دخت خطاط» از سال 1354 در دانشگاه شهيد بهشتي يا همان دانشگاه ملي به تدريس واحدهاي درسي رشته زبان و ادبيات فرانسه و درس هاي ذيل پرداخت: - تاريخ ادبيات، - نقد ادبي ، - امثال و تعبيرات، - مكالمه متون نظم و نثر، و نويسندگان بزرگ معاصر پرداخته است كه اين همكاري همچنان ادامه دارد و بسياري از شاگردان او حالا از مترجمان و محققان به نام هستند. او هم اكنون با سمت استاديار در دانشگاه شهيد بهشتي مشغول تدريس است و در نهمين كنگره جهاني استادان زبان

فرانسه در كشور ژاپن كه در سال 1375 برگزار شد، با ارائه مقاله اي در باره اين زبان شركت داشت و عضو هيأت برگزاركننده اين كنفرانس بود. معروفترين مقالاتي كه تاكنون از او به چاپ رسيده اند عبارتند از: - آموزش ادبيات فرانسه، تأليف لقمان، 1371 - تأليف روش سمعي و بصري، تأليف لقمان ، 1371 - روش آموزشي متون ادبي ، رشد ايشان هم اكنون عضو هيئت علمي و استاد گروه زبان و ادبيات فرانسه دانشگاه شهيد بهشتي مي باشد كه در در مقاطع دكتري و كارشناسي ارشد (تاريخ ادبيات، نقد ادبي، تحليلي ادبي، ترجمه ادبي) به تدريس مي پردازد. وي همچنين استاد راهنما در پروژه هاي مقاطع دكتري و كارشناسي ارشد(ادبيات فرانسه و تطبيقي در زمينه نقد مضموني ، تخيل و زبانشناسي) مي باشد. آرا و گرايشهاي خاص : علايق پژوهشي زبان و ادبيات فرانسه و تطبيقي: تاريخ ادبيات، نقد ادبي، تحليلي ادبي، ترجمه ادبي جوائز و نشانها : - مؤلف برجسته و نمونه سال 1371 منتخب از سوي دانشگاه الزهرا - تقدير از طرف دانشگاه شهيد بهشتي بخاطر كتاب نقد ادبي در سال 1374چگونگي عرضه آثار : تعداد مقالات منتشر شده در مجلات و ژورنالهاي علمي : بيش از 21 مقاله نسرين دخت خطاط» تاكنون كتابهاي متعددي را نيز در زمينه ادبيات و ادبيات پژوهشي منتشر نموده كه معروفترين آنهاعبارتند از: «فرانسه نيمه تخصصي جلد يك و دو ( با همكاري ) اين دو كتاب را مركز نشر دانشگاهي در سالهاي 1363 منتشر كرد كه در سال 1376 مجدداً چاپ شد. از ديگر كتابهاي او مي توان به كتاب «امثال و تعبيرات»

اشاره كرد كه با همكاري ديگر نويسندگان توسط مركز نشر دانشگاهي در سال 1365 چاپ شد و درسال 1376 مجدداً چاپ گرديد. نقد ادبي ، آموزش سمعي و بصري، ترجمه تاريخ ادبيات قرن بيستم ، پيدايش رمان معاصر از ديگر كتابهاي مشهور اوست. از ديگر كتابهاي مهمي كه درچندساله اخير در عرصه ادبيات پژوهشي منتشر شده است و نسرين دخت خطاط نقشي كليدي در پديدآمدن آن ايفا نموده كتاب و يا به عبارت بهتر فرهنگ توصيفي نقد ادبي است كه فرانسه به فارسي است و نسرين دخت خطاط آن را به همراه ژاله كهنمويي پور گردآوري كرده است و كتاب را مؤسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران در قطع وزيري به چاپ رسانده و روانه بازار كرده استآثار : nbsp1 آموزش زبان فرانسه به روش سمعي و بصري ويژگي اثر : مركز نشر دانشگاهي 2 امثال و تعبيرات، ترجمه تاريخ ادبيات قرن بيستم (ترجمه) ، پيدايش رمان فارسي (ترجمه) ويژگي اثر : مركز نشر دانشگاهي، چاپ هفتم -كتاب «پيدايش رمان» فارسي ازجمله كتاب هاي اثرگذار در سالهاي اخير در عرصه ادبيات پژوهشي است. كتابي كه در سه بخش تدوين شده است و اين بخش ها عبارتند از: «پيدايش رمان فارسي»، «رمان در اواخر قرن نوزدهم» و «رمان در قرن بيستم» در اين كتاب كريستف بالايي تلاش مي كند تا با مطالعه اي تطبيقي ادبيات فارسي را با ادبيات ترك، عرب و ادبيات پنجاب مقايسه نموده وجوه مشترك آنها را بررسي كند. او نحوه پيدايش رمان هاي تاريخي را ملهم

از رمان هاي اروپايي مي داند و بحران هاي سياسي، اجتماعي و روشنفكري ادبيات نوين ايراني را از ابتداي قرن نوزدهم ميلادي ارزيابي مي كند. او در بخشي از كتاب مي نويسد: «خسروي حقيقتاً تحت تأثير آثار الكساندر دوما _ كنت دو مونت كريستو و سه تفنگدار، كه به فارسي ترجمه شده بودند قرار دارد... جالب آن است كه بسياري از مشروطه طلبان اين دوره همچون نويسنده [خسروي] فوق از خاندان مستبد قاجاري، شاهزادگان و اشراف زادگان هستند. او به همين دليل مجبور به اختفا و سپس تبعيد مي شود.»4 پيدايش رمان معاصر ( ترجمه) ، تاريخ ادبيات فرانسه ويژگي اثر : (جلد پنجم: قرن بيستم) نوشته پيربرونل و ايوه بلانژه، وانيل كوتي، فيليپ سليه و ميشل تروفه، از زبان شناسان و محققان برجسته فرانسه است كه نسرين دخت خطاط چنانكه پيش از اين آمد آن را به همراه دكتر مهوش قويمي يار ديرينه و همكار آشناي خود ترجمه كرده است. كتاب مذكور كه كتابي درسي نيز محسوب مي شود توسط سازمان مطالعه و تدوين كتب علوم انساني دانشگاهها (سمت) در پاييز به چاپ رسيد. كتاب فوق ترجمه پنجمين و آخرين بخش از يك دوره كامل «تاريخ ادبيات فرانسه» اثر پير برونل و همكاران او محسوب مي شود كه بخش هاي پيشين آن را مترجمان و محققان ديگري ترجمه كرده بودند.6 فرهنگ توصيفي نقد ادبي ويژگي اثر : اين كتاب كه از فرانسه به فارسي است و نسرين دخت خطاط آن را به همراه ژاله كهنمويي پور گردآوري كرده

است و كتاب را مؤسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران در قطع وزيري به چاپ رسانده است.7 نقد ادبي ويژگي اثر : سمت، چاپ پنجم8 نقد ادبي ، فرانسه نيمه تخصصي

خطيبي، حسين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حسين خطيبي در سال 1295 در تهران متولد گرديد. تحصيلات ابتدايي و متوسطه را در دبيرستان ثريا و مدرسه دارالفنون ، شعبه ادبي به پايان رسانيد. سپس دوره هاي مختلف عالي دانشكده ادبيات و علوم انساني را با موفقيت گذراند و در سال 1324 موفق به اخذ دكتراي زبان و ادبيات فارسي شد. خطيبي مشاغل مختلفي چون: دبيردبيرستان ، رييس كتابخانه دانشكده حقوق ؤ استاد دانشكده ادبيات تهران ، معاون و رياست رونامه رسمي كشور ، عضو هيات مديره جمعيت هلال احمر مركز و... را به عهده داشته است.

گروه : علوم انساني

رشته : زبان و ادبيات فارسي

تحصيلات رسمي و حرفه اي : حسين خطيبي تحصيلات ابتدايي و متوسطه را در دبيرستان ثريا و مدرسه دارالفنون ، شعبه ادبي به پايان رسانيد. سپس دوره هاي مختلف عالي دانشكده ادبيات و علوم انساني را با موفقيت گذراند و در سال 1324 موفق به اخذ دكتراي زبان و ادبيات فارسي شد.

استادان و مربيان : ملك الشعراي بهار ، فروزانفر ، پورداوود و علي اصغر حكمت از جمله استادان حسين خطيبي بودند.

هم دوره اي ها و همكاران : حسين خطيبي از جمله نخستين كساني بود كه به همراه دكتر معين ، دكتر خانلري و دكتر ذبيح الله صفا در دوره دكتراي ادبيات فارسي پذيرفته شد.

مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : حسين خطيبي به مدت تقريباً سه سال ( از سال

1320 تا 1323 ) رئيس كتابخانه دانشكدة حقوق دانشگاه تهران را به عهده داشت. پس از آن گذشته از وظايف دانشگاهي معاونت و سپس رياست اداره روزنامه رسمي كشور در مجلس شوراي ملي به او محول شد. استاد دكتر خطيبي از ششم شهريور ماه 1326 به سمت افتخاري مدير عاملي شير و خورشيد سرخ سابق و هلال احمر فعلي منصوب شد و اين سمت را به مدت سي و دو سال _ تا بهمن 1357 _ بدون دريافت هيچ گونه حقوق و پاداشي عهده دار بود كه نتيجه آن احداث صدها بيمارستان و درمانگاه و زايشگاه و آموزشگاههاي پرستاري و بهياري و پرورشگاه ايتام و ديگر موسسات خيريه و امدادي بود.

فعاليتهاي آموزشي : حسين خطيبي پس از اخذ ليسانس به پيشنهاد استاد ملك الشعراي بهار ساعتي چند از درس استاد به واگذار شد. او همچنين پس از دريافت درجه دكترا به دانشياري كرسي سبك شناسي دانشگاه تهران برگزيده شد و در سال 1330 كه استاد ملك الشعراي بهار صاحب كرسي درگذشت ، اين سمت رسماً به او واگذار گرديد كه آن را تا اواخر سال 1357 برعهده داشت و به اين ترتيب با احتساب دورة دبيري دانشگاه كه از سال 1317 آغاز شد ، جمعاً چهل سال در سمت تدريس انجام وظيفه كرد.

ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : حسين خطيبي اديب ، روزنامه نگار و شاعر مي باشد ، با آنكه در شاعري توانا و در كار نظم تبحر دارد ، هيچگاه به شعر و شاعري متظاهر نبوده است. وي داراي آثار و تاليفاتي نيز مي باشد.

--------------------------------------------------------------------------------

آثار :

1

فن نثر در ادبيات فارسي

ويژگي اثر : جلد اول اين كتاب چاپ و در دانشگاه هاي كشور تدريس مي شود.

2 منظومه اي در چندهزار بيت در مورد زبان پر ارج فارسي

--------------------------------------------------------------------------------

منابع :

1اثر آفرينان (زندگي نامه نام آوران فرهنگي ايران) ، زير نظر: دكتر سيدكمال حاج سيدجوادي ، با همكاري: دكتر عبدالحسين نوايي ، ج 2 ، تهران: انجمن آثار و مفاخر فرهنگي فرهنگي ايران ، ص 3512سخنوران نامي معاصر ايران ، تاليف: سيدمحمدباقر برقعي ، ج 2 ، قم: نشرخرم ، ص 12923شاعران تهران از آغاز تا امروز ، تاليف: مجيد شفق ، ج اول ، تهران: انتشارت سنايي ، ص 326

خلعتبري، حسام الدين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حسام الدين خلعتبري ليماكي

محل تولد : تنكابن

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1343/1/1

زندگينامه علمي

در سال 1363 بعد از اخذ ديپلم وارد حوزه علميه قم شدم و بيش از 20 سال به درس و تحقيق و تدريس مشغول شدم .طي 10 سال نخست سطح را به پايان رساندم و از پايان نامه سطح 3 دفاع كردم و حدود 10 سال در درس خارج فقه و اصول حضرات آيات مكارم و سبحاني شركت كردم.در سال 1370 در مركز آموزش هاي علمي و فرهنگي موسسه امام خميني(ره) در مقطع كارشناسي ارشد پيوسته پذيرفته شدم و در مدت 5 سال اين دوره را به اتمام رساندم.

در سال 1373 در اولين دوره امتحانات دروس معارف اسلامي كه توسط معاونت امور اساتيد معارف برگزار شد شركت كردم و در دو گرايش تدريس اخلاق

و تربيت اسلامي و معارف اسلامي موفق شدم.از سال 1371 تاكنون در دانشگاههاي مختلف مانند تهران، علوم پزشكي تهران، شهيد بهشتي، بين الملل و آزاد اسلامي تدريس كردم و اكنون عضو هيأت علمي دانشگاه علامه طباطبايي مي باشم.در ضمن در دوره دكتراي phd در دانشگاه باقرالعلوم قم در رشته مباني نظري اسلام پذيرفته شدم و الان مشغول تحصيل هستم.

خلفي، مسلم

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

مسلم خلفي

محل تولد : اليگودرز

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1348/7/1

زندگينامه علمي

تحصيلات ابتدائي و راهنمايي را در زادگاه خود (روستاي خمر سفلي از توابع اليگودرز) به پايان رسانده و براي ادامه تحصيل در مقطع متوسطه به شهرستان ازنا رفت. در سال 1362 به حوزه علميه امام صادق (ع) شهرستان ازنا وارد و همزمان چهارسال دوره متوسطه را به صورت متفرقه و غير حضوري در رشته ادبيات گذرانده و در سال 1368 موفق به اخذ ديپلم گرديده. در اين مدت دروس مقدماتي حوزه علميه مانند جامع المقدمات، سيوطي، معالم، مغني، مختصر، حاشيه، منطق، مظفر، و نيز لمعه جلد اول را در محضر استاد مرحوم حجة الاسلام والمسلمين وحيدي ميان آبادي (ره) به اتمام رساند و پس از آن براي ادامه تحصيل به حوزه علميه قم عزيمت نمودم.

همزمان با عزيمت به قم در دانشگاه علامه طباطبايي در رشته ادبيات عرب پذيرفته شده ولي از تحصيل در آن دانشگاه انصراف دادم. طي سالهاي 1388 تا 1370 باقي كتب دوره سطح را به اتمام رسانده و در سال 1370 شروع به درس خارج فقه و اصول نمودم. همزمان در درس تفسير قرآن آيةالله جوادي آملي شركت مي نمودم. در درس خارج

از محضر اساتيدي چون موسوي اردبيلي (2سال)، فاضل لنكراني (5سال)، جوادي آملي (6 سال)، يوسف صانعي (يك سال)، بهجت (يك سال)، وحيد خراساني (يك سال)، ابواب متعددي از فقه و اصول را به اتمام رسانده و پس از حضور مستمر حدود 15 سال در درس خارج فقه و اصول به تحقيقات فردي پرداخته كه اين پژوهش همچنان ادامه دارد.

همزمان با ادامه تحصيل در درس خارج فقه و اصول حوزه در سال 1371 از طريق كنكور سراسري سازمان سنجش و آموزش كل كشور در رشته حقوق پذيرفته و وارد دانشگاه مفيد شدم. ازسال 1382 به عنوان معاون پژوهشي دفتر تحقيقاتي ياسين فعاليت نمود كه حاصل آن توليد نرم افزارهايي چون: ضحي، نبأ، دايرةالمعارف احكام (طوبي)، صبا (آموزش قرآن براي كودكان)، طاها (زندگي چهارده معصوم عليهم السلام)، كريمه (زندگي حضرت معصومه سلام الله عليها) دبستان قرآن و ....بود. در سال 1382 با دانشگاه مفيد به عنوان پزوهشگر حقوق همكاري نمودم كه حاصل آن طرح (شبيه سازي انسان در پرتو فقه وحقوق) بود. در حال حاضر در رشته حقوق بين الملل در مقطع دكتري به تحصيل خود ادامه مي دهد.

خليفه شوشتري، نظرعلي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

نظرعلي خليفه شوشتري

محل تولد : نجف اشرف

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1330/7/1

زندگينامه علمي

اينجانب نظرعلي خليفه شوشتري معروف به محمد علي انصاري در سال 1330 ه_ . ش مصادف با 1371 ه_.ق در نجف اشرف بدنيا آمدم.جد أعلي مرحوم ملا نظر علي شوشتري، خليفه شيخ انصاري (قدس) اقامه جماعت بوده. بنابراين حداقل 200 سال است كه آباء و اجداد من أهل علم بوده اند دوران ابتدائي تا

دبيرستان را در نجف گذراندم. در سال 1351 ه_.ش با ديگر اعضاي خانواده (بر اثر كوچ اجباري نظام حاكم بر عراق) به ايران آمديم و با اينكه در دانشگاه مشهد قبول شده بودم آنرا رها كردم و براي ادامه تحصيل به حوزه قم آمدم چون بنده از سال 1347 ه_.ش مشغول تحصيل در حوزه و دبيرستان بودم.

در حدود سالهاي 1354-1355 در بحث هاي خارج اساتيد بزرگوارم آقايان: مرحوم شيخ كاظم تبريزي، شيخ حسين وحيد خراساني، شيخ جواد تبريزي حفظهم الله تعالي شركت نمودم.همزمان با درس و تدريس در كار تحقيق و تأليف به جهت علاقه شديدي كه داشتم مشغول بودم.

خليلي، محمدحسين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد حسين خليلي

محل تولد : بهشهر

شهرت : خليلي

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1346/6/1

زندگينامه علمي

در سن 6 سالگي وارد دبستان زادگاه خود شدم و در سن 18سالگي موفق به اخذ ديپلم تجربي شدم. در سن 19 سالگي(1365 شمسي) با قبولي در امتحان ورودي حوزه علميه قم، وارد حوزه شده و در مدرسه علميّه منتظريه (حقاني) سطح 1 و مقدمات را سپري نمودم. سپس مشغول فراگيري دروس سطح 2 شده و در سال 1375-1376 همه امتحانات كتبي و شفاهي، اصلي و جنبي حوزه تا پايان سطح 3 را به پايان بردم. در همين حال در فوق ليسانس مدرسي الهيات و معارف اسلامي(گرايش كلام و فلسفه) مركز تربيت مدرس دانشگاه قم پذيرفته شده و آنگاه در سال 1379 در امتحان ورودي كتبي دكتراي تخصصّي كلام در دانشگاه مذكور با حيازت رتبه ششم، حدّ نصاب بورسيه تحصيلي كسب نمودم كه بنابه دلائلي ادامه تحصيل در دكترا را واگذار نمودم.

در همين زمان تدريس سطوح مختلف دروس حوزوي از مقدمات شروع نموده و به طور خصوصي و سپس بطور رسمي در مدارس حوزه ادامه دادم. از سال 1372 هم تبليغ و سخنراني را در استانهاي مختلف كشور در ايام تبليغي آغاز نموده و هم اكنون نيز ادامه دارد.

تأليف چند كتاب و ترجمه و تحرير برخي كتب ديگر نيز از جمله توفيقات حقير بوده است. مدرك سطح 3 و سطح 4 حوزه را نيز دريافت نموده و هم اكنون به عنوان عضو هيئت علمي مدرسه امام خميني(ره) در مركز جهاني علوم اسلامي مشغول تدريس هستم.

خليليان، محمدجمال

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد جمال خليليان اشكذري

محل تولد : اشكذر يزد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1341/6/20

زندگينامه علمي

اينجانب محمد جمال خليليان اشكذري تحصيلات حوزوي را در تابستان سال 1356 در يزد شروع نموده و بعد از پيروزي انقلاب اسلامي(از اول سال 1358) به حوزه علميه قم آمدم و تا سال 1364 دوره سطح را به پايان رسانده و به همراه آن از سال 1359 دوره سطح معارف و فلسفه موسسه در راه حق را نيز گذراندم از سال 1368 در كنار درس خارج فقه و اصول دوره كارشناسي و سپس كارشناسي ارشد رشته اقتصاد را گذرانده و در سال 1375 از پايان نامه خود دفاع نمودم از سال 1376 در كنار دروس حوزوي مقطع دكتراي اقتصاد را شروع نموده و در اوائل سال 1383 از رساله خود در زمينه شاخص هاي توسعه اقتصادي از ديدگاه اسلام دفاع نموده و در حال حاضر به تدريس و تحقيق در رشته اقتصاد موسسه آموزشي و پژوهشي امام

خميني (ره) مشغول بوده و در درس خارج فقه حضرت آيت الله وحيد خراساني نيز شركت مي نمايم.

خليليان، مهدي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

مهدى خليليان

محل تولد : تنكابن

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1344/3/6

زندگينامه علمي

به سال 1360 به حوزه علميه مسجد سليمان، راه يافتم و از محضر زنده ياد استاد محمد دشتي(ره)، استاد محمود مهدي پور، محمدي مهريزي، رباني و .... در زمينه هاي ادبيات عرب، منطق، اخلاق و.... بهره بردم، به ويژه به صورت خصوصي در پرتو تعاليم استاد دشتي(ره) با نگارش و تحقيق، آشنا شدم. سال بعد، در قم بودم و همزمان با بناي مدرسه شهابيه، نخستين حجره (شماره 12) را همراه دو تن از طلاب گرفتيم و در مدرسه امام خميني (ره) در باجك، مشغول مشغول تحصيل شديم. پس از اتمام دوران ادبيات عرب، اندكي فقه و اصول آموختيم. سپس به استان زنجان رفتم؛ البته بيشتر براي تبليغ و يك سال و اندي، دروس حوزه و برخي كتاب ها را در حوزه، دبيرستان ها و ... تدريس كردم و همچنان دروس حوزه را پيگيري كردم. در سال 1368 به استخدام رسمي سپاه پاسداران (نمايندگي ولي فقيه- امور روحانيون ) درآمدم. آن هنگام مدرك اشتغال به رسائل و مكاسب را ارائه دادم كه آنان معادل فوق ديپلم (اتمام لمعتين) محسوب كردند. در درس هاي خارج برخي حضرت آيات عظام در تهران، حاضر مي شدم. و نخستين كتابم به نام (شرح عشق) با راهنمايي استاد جوادي آملي در پاييز 1369 چاپ شد. تا سال 1380 در سپاه ماندم. در تهران و قم(مركز تحقيقات اسلامي سپاه). سپس ديگر ادامه ندادم. احساس مي

كردم كارهاي اجرايي، مانع مطالعه، پژوهش، تدريس و تأليف است. هنوز هم همين احساس را دارم. با جنگ و دعوا، و غيبت از محل كار ... سرانجام بازخريد شدم. حال، افسوس آن سال ها را مي خورم، كه اوقاتم تباه شد، مسئول شوراي نويسندگان دارالقرآن نيروي مقاومت بسيج كشور بودم؛ مسئول امور مربيان، جانشين نماينده ولي فقيه در قرارگاه و پشتيباني نيرو، مدير طرح ها و برنامه ها، مدرس دانشكده علوم و فنون، امام جماعت حسينيه شهدا، هيأت امنا و موسسان كتابخانه سرباز (فرماندهي نمسا) و ويراستار مركز تحقيقات سپاه قم. دروس حوزه را- به شكل آزاد- بي آن كه شهريه بگيرم، دنبال مي كردم و مي خواندم و مي نوشتم.هزارها مقاله، گزارش، خبر، ترجمه، شعر، داستان كوتاه، نقد اد بي و ... در نشريات گوناگون از 1359 تا كنون. حدود 200 ويراسته در قالب كتاب؛ از جمله: دادگستر جهان (حضرت آيت الله ابراهيم اميني – ديوان زنده ياد استاد محمد دشتي (به صورت مشترك با استاد محمد علي مجاهدي) و ويرايش صدها اثر مطبوعاتي. 13 جلد كتاب براي ستاد مركزي اقامه نماز در تهران، تأليف و ويرايش كردم. جوانه هاي جوان(4 جلد)، در باغ سبز(5جلد)، آبگينه نور(4 جلد) و كتابهاي ديگري منتشر كردم. آثاري نيز كه امسال (1385) طبق قراردادهاي مكتوب و معتبر بايد به ياري خدا، چاپ شود. 12 جلد براي ستاد مركزي اقامه نماز – يك مجموعه شعر مذهبي براي مركز پژوهش هاي اسلامي صدا و سيماي استان قم و.... براي سال 1386 نيز چند كتاب به من سپرده اند؛ اگر زنده باشم. در طول زندگي آموخته ام كه بايد بياموزم

و دين و دانش بيندوزم. نه در پي نام و نان بوده ام و نه (بله قربان گويي ) از ما بهتران. هرچه دارم، از فضل خداست و لطف آقا و مولا – روحي فداه- هرچند، هيچم! حالا خودتان پيدا كنيد پرتقال فروش را!

خمامي زاده، جعفر

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

جعفر خمامي زاده يكي از دانشمندان معاصر گيلان است . اوبه مشاغل همچون معلمي ودبيري اشتغال داشته است . وي در حال حاضر كتابدار كتابخانه ملي گيلان است .گروه : علوم انسانيرشته : كتابداريتحصيلات رسمي و حرفه اي : جعفر خمامي زاده درسال 1308 شمسي پادرمدرسه گذاشت . وقتي كه او كلاس ششم ابتدايي بود ، امتحانات به صورت استاني برگزار شد .خاطرات و وقايع تحصيل : جعفر خمامي زاده نقل مي كند كه درامتحان شفاهي جغرافيا ، نقشه اي كه روي تابلو بود ، نقشه گنگ (نامفهوم ) بود . يعني قاره ها سياه و رودخانه ها سفيد بوده و چيزي روي آن نوشته نشده بود و خودمان بايد درهمان نقشه ، كشورها و يا رودخانه ها و يا شهرها را مشخص مي كرديم .استادان و مربيان : يكي از معلمان جعفر خمامي زاده دردوران ابتدايي ، سيد آقا بزرگ شوشتري است كه با عبا و عمامه سركلاس مي آمدند . يكي ديگراز دبيران او دردوران دبيرستان ، سيد محمد تائب بود كه تعليمات ديني و عربي تدريس مي نمودند .مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : جعفر خمامي زاده روزگاري دردبيرستان شهيد بهشتي (شاهپور سابق) تدريس مي كرد .مراكزي كه فرد از بانيان آن به شمار مي آيد : دبيرستان فرهنگيان يكي از مراكزي است كه جعفر خمامي زاده

درتاسيس آن شركت داشته و از بانيان آن به شمار مي آيد . اين دبيرستان به همت فرهنگي ها ي رشت و با هزينه شخصي كساني همانند جعفر خمامي زاده بنا شده است .آرا و گرايشهاي خاص : جعفر خمامي زاده بر اين باوراست كه درگذشته شاگرد اول هاي دانشگاه ها غالبا از گيلان بودند . امروزه متاسفانه اين طور نيست تا يكي دوسال قبل ما از اين نظر درتبه هاي نزديك به آخر استان ها بوديم . الان درزماني كه دانش آموزان كشور ما درالمپياد ها شركت مي كنند و مقام مي آورند ، من نديده ام كه كسي از گيلان دراين المپياد ها شركت كرده باشد . ا واميدوارست كه گيلان بازهم دررده هاي بالاي علمي مقامش را حفظ كند .آثار : ترجمه برنج گيلان ويژگي اثر : اين كتاب تاليف رابينواست2 ترجمه درياي خزر ويژگي اثر : اين كتاب پايان نامه آقاي دكتر مفتخم پايان است كه خمامي زاده به هنگام برگرداندن به فارسي چيزهايي به آن افزوده است3 ترجمه فهرست روزنامه هاي فارسي ويژگي اثر : اين كتاب تاليف رابينو است4 ترجمه كتاب ولايات دارالمرز ايران _گيلان ويژگي اثر : وجه تسميه اين كتاب آن است كه اعراب پس ازشكست ايرانيان و فتح بقيه سرزمين هاي ايران تا قزوين آمدند اما نتوانستند وارد گيلان شوند و آنجا را تصرف كنند .5 ترجمه گويش گيلكي ويژگي اثر : اين كتاب تاليف آرتور كريستن

سن است6 ترجمه وضعيت نوغان درايران ويژگي اثر : اين كتاب تاليف را بينواست

خواجوئي، اسماعيل

قرن:13

جنسيت:مرد

مليت:ايران

فرزند ملا محمّد جعفر بن ملا اسماعيل. از علما و محقّقين و مدّرسين حكمت، و از شاگردان پدر خود و آخوند ملاّ على نورى و ديگران بوده، و روزگار به تدريس فقه و اصول و حكمت مى گذرانيده.

در 25 ربيع الاول سال 1282 وفات يافته، در تخت فولاد در جنب قبر جدّ خويش مدفون گرديد،

كفّاش شاعر اصفهانى در مرثيه و مادّه تاريخ وفات او گويد:

زين جهان چون كه به فرمان خداوند جليل

كرد منزل به گلستان بقا اسماعيل

حال كفّاش به تاريخ وفاتش تو بگو

شد ز دنيا سوى بستان جنان اسماعيل

برگرفته از كتاب :دانشمندان و بزرگان اصفهان (جلد اول)

خواجه بمي، محمدحسين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد حسين خواجه بمي

محل تولد : بم

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1347/9/1

زندگينامه علمي

آقاي محمد حسين خواجه بمي در سال 1347هجري شمسي در خانواده اي متدين، مذهبي و دوستدار اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام در شهرستان بم ديده به جهان گشود. دوران ابتدايي، راهنمايي و دبيرستان را در زادگاه خويش با موفقيت سپري كرد. در پي تشويق خانواده و علاقه خويش به فراگيري علوم ديني در سال 1360 وارد حوزه علميه بم گرديد و از محضر بزرگان آن ديار بهره ها برد. از سوي ديگر به شوق زيارت، هم جواري با بارگاه كريمه اهل البيت حضرت فاطمه معصومه سلام الله عليها و ادمه تحصيل در قم رهسپار حوزه علميه قم گرديد. از نخستين روزهاي ورود با تلاش و كوشش فراوان به تحصيل پرداخت. پس از گذراندن سطوح عالي در سال 1370 به حلقه دروس خارج راه يافت. وي در ايام تحصيل در قم از محضر بزرگاني چون مرحوم آيت الله

فاضل، مرحوم آيت الله شيخ جواد تبريزي، و ديگر ستارگان درخشان حوزه علميه قم كسب فيض كرد. استاد در كنار تحصيل دروس حوزوي از تحصيلات دانشگاهي غافل نماند و در رشته فقه و حقوق در مقطع كارشناسي ارشد در سال 1381از دانشگاه آزاد جيرفت فارغ التحصيل گرديد . و با موفقيت از پايان نامه خويش با عنوان"احكام مربوط به گناه" دفاع كرد.

وي پس از سالها تلاش و علم اندوزي در قم، جهت خدمت علمي و فرهنگي به مردم ديار خويش به زادگاهش بازگشت، و هم اكنون به تدريس دروس معارف اسلامي در دانشگاه علوم پزشكي كرمان مشغول مي باشد. وي در طول حيات علمي خويش از امر نگارش و پژوهش غافل نمانده است و آثاري از قبيل "چگونگي ظهور الهي" و" ايمان عملي " را به رشته تحرير و به زيور طبع آراسته است.

خواص، امير

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

امير خواص

محل تولد : تهران

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1344/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب امير خواص دوران تحصيلات ابتدايي و راهنمايي و دبيرستان را در زادگاه خود يعني تهران سپري كردم .سال چهارم دبيرستان دررشته علوم تجربي ، همزمان با آغاز تحصيلات حوزوي بود از سال 62 تحصيلات حوزوي را بطور جدي در قم آغاز نمودم و در سال 72 دروس سطح را با موفقيت سپري كردم. از سال 73 تا سال 80 به مدت 7 سال در درس خارج فقه آيت الله جوادي آملي شركت نمودم.

از سال 1371 كه مشغول درس كفايه الاصول بودم وارد موسسه در راه حق شدم و درسال 1374 به موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني

(ره) منتقل شدم و در سال 1375 در رشته الهيات و معارف اسلامي در مقطع كارشناسي ارشد پذيرفته شدم و در سال 1381 با دفاع از رساله خود با عنوان بررسي تطبيقي سعادت از ديدگاه افلاطون ، ارسطو غزالي با رتبه ممتاز دفاع نموده و فارغ التحصيل شدم. از سال 1382 به عضويت هيئت علمي موسسه و آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره) درآمدم. در سال 1383 در رشته فلسفه دين در مقطع دكترا شركت نموده و پذيرفته شدم و هم اكنون در ترم اول مشغول تحصيل هستم.

كارهاي پژوهشي را از سال 1376 آغاز نمودم و حدود 3 سال در زمينه فلسفه اخلاق به پژوهش و مطالعه پرداختم كه محصول آن ترجمه مقالاتي از دايره المعارف فلسفه اخلاق بكر بود كه دفتر اول آن در سال 80 از سوي موسسه امام خميني(ره) منتشر شده است در سال 77 به همراه جناب آقاي اكبر حسيني كتاب دين و اخلاق را تاليف نموديم كه اين اثر براي چاپ آماده شد اما متاسفانه در پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي به مدت دو سه سالي مفقود شد و پس از مدت ها كه پيدا شد منتظر فرصتي براي به روز كردن آن و چاپ هستيم.

هم چنين كتاب منشأ دين را به همراه آقاي سيد اكبر حسيني تاليف نموده ام كه بزودي منتشر خواهد شد.

مقالات جلد دوم فلسفه اخلاق هم در حال آماده شدن است كه به همراه مقالات برخي دوستان چاپ خواهد شد.

كتابها و مقالات ديگري هم تاليف شده است كه برخي چاپ شده اند و برخي هنوز منتشر نشده اند. موضوعات و زمينه هاي تدريس اين جانب عبارتند از:

فلسفه اسلامي ، كلام اسلامي، فلسفه دين، كلام تطبيقي اديان ابراهيمي و شرقي.

خوانساري، محمد

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمّد خوانساري (1300 _ اصفهان ) داراي مدرك دكتري منطق و فلسفه است .وي هم اكنون عضويت پيوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسي و استاد بازنشستۀ دانشكدۀ ادبيات دانش سراي عالي است. كتاب " ايساغوجي فر فوريوس و مقولات ارسطو "ترجمه محمد خوانساري ، در دوره بيست و سوم انتخاب كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ،به عنوان كتاب سال برگزيده شد.

گروه : علوم انساني

رشته : فلسفه

تحصيلات رسمي و حرفه اي : محمد خوانساري تحصيلات مقدماتي را در مكتبخانه آغاز كرد. خواندن و نوشتن قرآن كريم را آموخت و برخي از سوره هاي كوتاه را به حافظه سپرد. پس از درگذشت پدر به مدرسة ابتدايي ايران رفت. در سال 1319 از دانشسرا ديپلم گرفت. براي ادامة تحصيل به تهران آمد و در دانشسراي عالي از محضر اساتيدي چون: دكتر رضازاده شفق، جلال الدين همايي و مدرس رضوي بهره برد. در سال 1323 پس از نگارش پايان نامه زير نظر دكتر يحيي مهدوي موفق به اخذ مدرك كارشناسي در رشتة فلسفه و علوم تربيتي گرديد. در سال 1329 ليسانس رشتة ادبيات فارسي را گرفت و در سال 1332 موفق به اخذ مدرك دكتراي ادبيات گرديد. در سال 1337 به عنوان فرصت مطالعاتي به فرانسه رفت. سه سال به تحصيل اشتغال داشت و سرانجام در سال 1340 به اخذ درجة دكتري از دانشگاه پاريس در منطق و فلسفه نايل آمد. تحصيلات علوم قديم و معارف اسلامي را هم از همان سال اول دبيرستان آغاز كرد. جلد دوم مبادي العربية و مدارج القرأة

را از ميرزا عباس نحوي و جامع المقدمات و مقداري از سيوطي را نزد ديگر اساتيد فراگرفت. حاج سيدعبدالحسين طيب استاد عقايد و تفسير وي بود. از فاضل توني دنبالة سيوطي، مغني، حاشية ملاعبدالله و شرح هداية ملاصدرا را آموخت و در جلسات دكتر محمود راهيار نيز شركت داشت

استادان و مربيان : مرحوم جلال الدين همايي ، مرحوم رضازاده شفق ،جلال الدين همايي ،مرحوم مدرس رضوي ،مرحوم دكتر يحيي مهدوي ، علي اكبر سياسي،ميرزا عباس نحوي ،حاج سيدعبدالحسين طيب،دكتر محمود راهيار ، مرحوم فاضل توني و مرحوم ملك الشعراي بهار از اساتيد محمد خوانساري بوده اند.وي از يكي از اساتيد خود چنين ياد مي كند: من منطق را خدمت استاد دانشمند محمدحسين فاضل توني فرا گرفتم. ايشان بسيار دقيق تدريس مي كردند و من مطالب ارزشمندي از محضر ايشان دريافت كردم. خاطره اي هم كه از ايشان دارم اين است كه براي مرحوم فاضل نوشتن خيلي سخت بود و در نوشتن كند بودند ، هميشه مطلبي را مي گفتند و ديگران برايشان مي نوشتند . روزي از ايشان پرسيدم كه چرا اينقدر نوشتن برايتان سخت است. ايشان گفتند: همه ، خط را در مكتب فرا مي گيرند . من چون حافظه خيلي قوي اي داشتم ، هميشه مطالب استادم را در ذهن جاي مي دادم و نيازي نمي ديدم يادداشت كنم ، به همين دليل دستم در نوشتن كند شده است. به هر حال ياد دارم مرحوم فاضل نسخه خطي مغلوطي ( پرغلط ) از شفاي ابن سينا داشتند كه مي خواستند تصحيح كنند. يك نسخه شفاي مرحوم مشكاة را امانت گرفتند تا با آن مقابله كنند. ايشان

مي گفتند و من مي نوشتم . گاهي هم دكتر بحرالعلومي كار نوشتن را به عهده مي گرفتند . به هر حال كار تصحيح تمام شد و چاپ شد. بعدها عده اي از دانشمندان بزرگ مصري با هزينه ي گزاف نسخه اي از شفا را تصحيح كردند. به گفته بعضي از بزرگان ، از جمله استاد شهيد مطهري كه قولشان حجت است، تصحيح مرحوم فاضل از تصحيح دانشمندان مصري ، بسيار بهتر و ارزشمندتر است.

مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : محمد خوانساري پس از سه سال تدريس در آموزش و پرورش ، در سن 26 سالگي با عنايت دكتر علي اكبر سياسي وارد دانشگاه تهران شد و مشغول تدريس گرديد.در آغاز انتقال به دانشگاه چند سالي روان شناسي تدريس كرد. سپس با معرفي فاضل توني به تدريس منطق مشغول شد و تا سال بازنشستگي هماره تدريس منطق در دانشكدة ادبيات بر عهدة وي بود. در سال 1361 پس از سي و هفت سال تدريس مداوم به درخواست خود بازنشسته شد. از بدو تأسيس فرهنگستان سوم از سوي شوراي انقلاب فرهنگي به عضويت پيوستة فرهنگستان زبان و ادب فارسي مفتخر شد.

جوائز و نشانها : كتاب " ايساغوجي فر فوريوس و مقولات ارسطو "ترجمه محمد خوانساري ، در دوره بيست و سوم انتخاب كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ،به عنوان كتاب سال برگزيده شد.

--------------------------------------------------------------------------------

آثار :

1 ايقاظ النائمين صدرالمتألهين

ويژگي اثر : تصحيح و ترجمه،در دست چاپ

2 ترجمة ايساغوجي فر فوريوس و مقولات ارسطو

ويژگي

اثر : تأليف فرغوريوس،اين كتاب ، در دوره بيست و سوم انتخاب كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ،به عنوان كتاب سال معرفي و برگزيده شد.

3 صرف و نحو و اصول تجزيه و تركيب

4 صرف و نحو و اصول تجزيه و تركيب

5 فرهنگ اصطلاحات منطقي

ويژگي اثر : (به انضمام واژه نام? فرانسه و انگليسي )، 1376

6 مختارات من الادب الحديث

ويژگي اثر : 1343

7 منطق صوري

ويژگي اثر : جلد دوم ، 1352

8 منطق صوري

ويژگي اثر : جلد اول ، 1338

9 منطق براي دبيرستانها

خوشايند، محمدحسين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد حسين خوشايند

محل تولد : مرند

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1339/1/1

زندگينامه علمي

در سال 1352 علوم حوزوي را از شهرستان مرند شروع كرده علم صرف و نحو را در آنجا و الباقي نحو و منطق و اصول مظفر و معالم الديني را در شهر تبريز به پايان رساندم. در سال 1355 جهت ادامه تحصيل وارد شهر مقدس قم شدم. سطح فقه و اصول را نزد اساتيد آقايان اعتمادي و شيخ احمد پاياني و شيخ وجداني و موسوي گرگاني به پايان رساندم و پس از حضور به مدت دو سال در جبهه هاي حق عليه باطل به مدت هفت سال در جلسات خارج فقه و اصول از اساتيد محترم و آيات عظام آقايان مكارم شيرازي و شيخ جعفر سبحاني و سيد يوسف مدني

مستفيض شدم و درس تفسير قرآن را از محضر استاد صدر بلاغي و درس فلسفه (بداية الحكمه و نهاية الحكمة) را از محضر استاد حسيني استفاده نموده ام و همچنين درس هاي تاريخ اسلام و كلام اسلامي در زمان دارالتبليغ از آقاي سبحاني و اقتصاد اسلامي را از آقاي دكتر احمد بهشتي فيض برده ام. از سال 1368 جهت تدريس وارد دانشگاه تهران شدم كه هم اكنون در گروه معارف اسلامي دانشگاه تهران به تدريس دروس معارف اسلامي _ متون اسلامي _ تاريخ اسلام در رتبه استادياري به تدريس اشتغال دارم. در تاريخ 1370 كارشناسي زبان و ادبيات را نيز از دانشگاه شهيد بهشتي دريافت نمودم.

خوشنويس، محمدجعفر

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد جعفر خوشنويس

محل تولد : كربلا

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1325/1/1

زندگينامه علمي

محمد جعفر خوشنويس (معروف به جعفر الهادي) سال 1325 در شهر مقدس كربلا به دنيا آمد و به علت انتساب و ارتباط وي به خاندان ديني و علمي و تمايل شديدي كه به تحصيل و كسب علوم اسلامي داشت پس از طي چند سال در مكتبخانه و در مدارس رسمي به حوزه علميه پيوست و دروسي را در سطح مقدمات (نحو و صرف و بلاغت) و مراحلي از علم كلام و تفسير و فقه ، باب حادي عشر و مجمع البيان و تبصره علامه و عروه و شرايع الاسلام و لمعه و معالم و اصول و فن نگارش عربي به سبك معاصر را نزد اساتيد معروف و مبرز حوزه گذراند.پس از ورود حضرت امام (قدس سره) به عراق و به دلايل سياسي به لبنان رفته و حدود 5 سال در بيروت به

كارهاي فرهنگي و تبليغي از قبيل سخنراني نگاشتن و نشر مقالات مذهبي در مجلات و روزنامه هاي اسلامي و شيعي از قبيل : العرفان و الحياه (بين سالهاي 1349-1353 هجري شمسي) پرداخت .

سپس به بحرين هجرت كرده و پس از مكث 9 ماه در آن كشور كه همراه با امامت جماعت و سخنراني به عربي و فارسي در مجالس مذهبي و اجتماعي و نوشتن و نشر مقاله ، و ايراد سخنراني هايي از طريق راديوي منامه در مناسبتهاي ديني شيعي بود به ايران آمد و در اواخر سال 54 به حوزه علميه قم وارد شد و در درس كفايه حضرت آيت الله سبحاني در مسجد فاطمي شركت كرد و به مدت 15 سال به فراگيري علوم مختلف در زمينه فقه ، اصول ، رجال ، درايه ، فلسفه ، علوم قرآني و كلام تطبيقي و تلمذ نزد دانشمندان عاليقدر : فقيد سعيد ستوده (قدس سره) و موسوي تبريزي ، دوزدوزاني ، و فقيد سعيد حقي تبريزي پرداخت.درس خارج فقه و اصول را از محضر حضرت آيت الله العظمي گلپايگاني (قدس سره) آيت الله العظمي تبريزي ، آيت الله العظمي وحيد خراساني ، آيت الله العظمي مكارم شيرازي ، آيت الله كوكبي ، آيت الله سبحاني استفاده نمود.

از اوائل ورود به حوزه شريف قم به تدريس پرداخت و به تعليم زبان عربي ، فن نويسندگي معاصر ، خطابه در كنار فقه ، اصول ، عقائد و تاريخ اسلامي مشغول شد.ايشان به خاطر رغبت و علاقه اي كه به نشر فرهنگ اسلامي علي الخصوص بين جوانان داشت به خطابه و ايراد سخنراني در محافل و مجالس به

زبان عربي و فارسي پرداخت و به مرور زمان يكي از فعاليتهاي عمده وي تبليغ از طريق منبر قرار گرفت.در همين راستا بر اثر دعوتهاي مختلف به مناطق گوناگون در خود ايران و در ديگر كشورهايي مانند لبنان ، سوريه ، بحرين ، دبي ، شارجه ، چين ، مالزي ، سنگاپور ، سريلانكا ، تايلند ، ساحل العاج ، كرواسي ، مكررا سفر كرده و در ميان مردم مختلف به سخنراني پرداخت .به علت تسلط ايشان در دو زبان عربي و فارسي هم در عراق ( پيش از حكومت منفور بعث) و قبل از هجرت از عراق و پيش از سالهاي (1349-1354 ه.ش) از راديوي سراسري عراق و همچنين در ايران (پس از انقلاب مبارك اسلامي) در كانال راديويي 1، 2، 3 فارسي و عربي سراسري و راديوي قرآن و راديوي محلي قم و اهواز و كيش و كردستان و سيستان و بلوچستان سخنراني ، ميزگرد و مصاحبه هاي متعددي در مسائل گوناگون اسلامي و اجتماعي داشته ، همچنين نظير اين برنامه ها از تلويزيون المنار حزب الله لبنان از وي پخش شده است.تدريس در دانشكده شهيد محلاتي سپاه قم به مدت چهار سال و مدتي در دانشگاه شريف صنعتي تهران و جامعة الزهراء قم و موسسه مذاهب اسلامي نيز داشته اند. از همان آغاز جواني بر اساس علاقه به نويسندگي به نوشتن و نشر كتاب و مقاله هايي به دو زبان عربي و فارسي در مجلات گوناگون داخلي و خارجي همچون : القرآن يهدي ، ذكريات المعصومين ، نداء الاسلام ، منابع الثقافه الاسلاميه (عراق ) و المواقف (بحرين) رساله القرآن ، پيام

قرآن ، پرسمان (قم) و البصائر و رساله الحسين و ميقات الحج (ايران) و الشهيد (لندن) و دعوة الحق (مغرب) المرشد ( سوريه و لبنان ) پرداخت. وي عضو هيئت علمي مقام معظم رهبري و جامعه اهل البيت العالمية و دبير كميته تبليغ و معارف مدارج علمي حوزه است و اينك مدير مركز تخصصي آموزشي علوم حديث (درخيابان معلم) وابسته به حوزه علميه قم مي باشد.

خيراللهي، احمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

احمد خيراللهي حسين آبادي

محل تولد : اصفهان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1331/1/2

زندگينامه علمي

در تاريخ 26/4/1331 در خانواده اي ساده بدنيا آمده ام تحصيلات ابتدائي و دبيرستان در اصفهان دروس حوزوي را در قم آغاز كردم. در زمان جنگ 30 ماه در جبهه ها حضور داشتم پس از آن به منطقه سيستان و بلوچستان رفتم دروس دانشگاهي را تا فوق ليسانس خواندم داراي همسر و چهار فرزند مي باشم عضو هيئت علمي دانشگاه سيستان و بلوچستان و علوم پزشكي زاهدان بودم .

هم اكنون معاونت نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري در دانشگاه آزاد اسلامي استان اصفهان مشغول تدريس مي باشم. و در مراكز دانشگاهي علوم پزشكي اصفهان ، دانشگاه هنر اصفهان، دانشگاه سپهر ، دانشگاه آزاد اسلامي دانشگاه علمي كاربردي مشغول هستم . صبحها و شبها در مسجد حضرت صاحب الامر اقامه جماعت و منبر و درس تفسير و درس نهج البلاغه را با همكاري با نيروي قضائي در بخش حفاظت اجتماعي دارم كه اميد است همه اين فعاليتهاي مرضي پروردگار قرار گيرد.

خيرخواه علوي، علي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد على خير خواه علوي

محل تولد : رشت

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1351/1/1

زندگينامه علمي

در سال 1351 در خانواده روحاني در شهر رشت متولد شدم. پس از گذراندن دوره ابتدائي و راهنمايي در سال 1365 وارد حوزه علميه شهرستان رشت شدم و در مدرسه علميه جامع رشت شروع به تحصيل نمودم. از سال 1366 نيز در كنار تحصيلات حوزه، تحصيلات كلاسيك خود را- بصورت متفرقه- ادامه دادم و پس از 4 سال ديپلم متوسطه خود را دريافت نمودم.

پس از 4 سال تحصيل در مدرسه علميه جامع رشت براي ادامه تحصيل علوم ديني در سال 69 وارد حوزه علميه مشهد شدم و لمعه و اصول را در مشهد به پايان رساندم و قسمت اول از كتاب رسائل نيز از آنجا فراگرفتم. در سال 72 با ورود به حوزه علميه قم به مدت يكسال نيز در موسسه در راه حق مشغول به تحصيل بودم تا آنكه در سال 74 در رشته تاريخ دانشگاه باقرالعلوم(ع) از طريق كنكور سراسري قبول شدم- اين دانشگاه در سال 74 با عنوان موسسه آموزش عالي باقرالعلوم(ع) خوانده مي شد- پس از تكميل دوره كارشناسي تاريخ با مركز فرهنگ و معارف قرآن آشنا شدم و در بخش تاريخ و اعلام اين مركز مشغول به تحقيق و مطالعه و پس از چندي نگارش مقالات تاريخي شدم.

همچنين در سال 80 با مركز مطالعات و پژوهش هاي حوزه آشنا شدم و در گروه تاريخ اسلام اين مركز بعنوان معاون و همكار گروه آغاز به فعاليت نمودم و پس از چند ماه با تشكيل گروه تاريخ معاصر بعنوان مسئول گروه تاريخ معاصر به فعاليت خود در اين مركز ادامه دادم و با عضويت در شوراي نويسندگان مجله صباح كه از انتشارات مركز مطالعات بود به ارزيابي و نظارت مقالات تاريخ معاصر و گاه تاريخ اسلام مي پرداختم و پس از مدتي اولين مقاله بنده در حوزه تاريخ معاصر و با موضوع نقش كشورهاي استعماري در كودتاي 28 مرداد در مجله صباح چاپ گرديد. پس از آنكه در اواسط سال 83 از سوي بخش تاريخ مركز فرهنگ و معارف قرآن كريم در خصوص تصدي امور

اجرايي اين بخش دعوت به همكاري شدم – ضمن آنكه قبل از آن در نگارش مقالات با اين بخش همكاري داشتم – فعاليت و حضور در اين مركز را بيشتر نمودم و تاكنون نيز اين همكاري بصورت مداوم در زمينه هاي اجرائي و تحقيقاتي ادامه دارد. از حدود سال 82 نيز به عنوان استاد مدعو گروه دروس معارف اسلامي دانشگاه آزاد نيز به تدريس تاريخ اسلام در اين واحد دانشگاهي مشغول هستم.

خيرخواه، احمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

احمد خير خواه

محل تولد : روستاي طوسكلاء

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1342/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب احمد خيرخواه دوره تحصيلات ابتدايي را در روستاي زادگاهم طوسكلا از توابع شهرستان نكاء گذرانده ام و تحصيل در مقطع راهنمايي را درشهرستان هاي ساري(مركز استان مازندران) و گرگان (مركز استان گلستان) انجام دادم و در سال 1357 همزمان با انقلاب اسلامي به جهت علاقه زيادي كه به تحصيل علوم ديني داشتم وارد حوزه علميه رستمكلاء (حومه بهشهر) شدم كه زير نظر عارف كامل و عالم عامل حضرت آيت الله شيخ ابوالحسن ايازي (رضوان الله تعالي عليه) تاسيس و اداره مي شد و دروس آغازين صرف و نحو (ادبيات عرب) را در آن حوزه نوراني فراگرفتم. لازم به ذكر مي دانم كه فضاي تحصيلي در آن حوزه با دو ويژگي تعليم و تزكيه ممتاز بود و مرحوم آيت الله ايازي با تعليم و تربيت هزاران تن از طلاب فاضل و روحانيون ارجمند كه بسياري از آنان خود از اساتيد شايسته و از محققان و پژوهشگران پرتلاش هستند در توسعه علم و فرهنگ ديني نقش بسيار مفيد و ماندگاري را ايفا نمودند.اينجانب

در سال 59 وارد حوزه علميه قم شدم و كتاب مغني اللبيب (در ادبيات) را نزد مرحوم استاد مدرس افغاني(ره) و كتاب مطول (در معاني وبيان و بديع) را محضر آيت الله فشاركي و كتاب رسائل (در علم اصول) را نزد آيت الله اعتمادي و كتاب مكاسب (در فقه) را محضر آيت الله بني فضل و مرحوم آيت الله پاياني و كتاب كفاية الاصول آخوند خراساني را محضر مرحوم آيت الله ستوده تلمذ نمودم و دروس خارج اصول و فقه را محضر حضرات آيات فاضل لنكراني(ره)، صالحي مازندراني(ره)، ناصر مكارم شيرازي، و جوادي آملي افتخار حضور يافتم. به جهت علاقه خاصي كه به مطالعه و پژوهش در علوم قرآن و تفسير داشتم و نيز به جهت اهميت ويژه اي كه خود اين دانش در مقايسه با ديگر علوم دارد، وارد اين رشته تخصصي شدم كه با شركت كنندگان در آن با شرايط ويژه اي و با دو مرحله امتحان گزينش مي شوند در اين دوره كه به مدت چهار سال به طول انجاميد از محضر اساتيد بزرگوار و حضرت آيت الله معرفت استفاده كردم و موضوع پايان نامه اينجانب (بررسي مترادف در قرآن كريم) است. و همزمان و به موازات حضور در دوره تخصصي تفسير جهت عينيت بخشيدن به مطالعات و پژوهشهاي قرآني وارد مركز فرهنگ و معارف قرآن كريم در قم شدم و اين مركز كه از مهمترين مراكز مطالعات تحقيقي و كاربردي در محور موضوعات قرآني است متشكل از بخش ها و واحدهاي مختلفي از جمله دائرةالمعارف قرآن كريم، پاسخ به پرسش ها و شبهات قرآني، تفسير راهنما، قرآن و علم، واحد فرهنگ

قرآن و... مي باشد و اينجانب به اتفاق جمعي از همكاران گرامي در واحد فرهنگ قرآن قريب به ده سال است كه به تحقيق و پژوهش در مفاهيم قرآني مشغول هستيم كه با منطق نظم الفبايي تدوين مي شود و براي اين منظور بيش از دو هزار مدخل كه با بيشتر از صد هزار نمايه توسعه مي يابد بر مبناي معارف برگرفته از قرآن كريم و تفاسير در قالب برداشت هاي قرآني و با راهكارهاي كاملا تعريف شده و ضابطه مند مورد تحقيق قرار مي گيرد. اين پژوهش كه با نام (فرهنگ قرآن) آغاز شده و ادامه دارد در حقيقت پروژه اي عظيم و در عين حال بي سابقه در حوزه علوم قرآن و تفسير است كه از سوي حضرت آيت الله هاشمي رفسنجاني ارائه شده است و به وسيله تلاش هاي مستمر و دلسوزانه جمعي از همكاران همدل و همراه اين مركز انجام مي گيرد و به سامان مي رسد كه بنده نيز به عنوان عضوي كوچك از آن مجموعه بزرگوار محسوب مي شوم. تحقيق مذكور كه به مثابه يك موسوعه بزرگ از مفاهيم قرآني است در حدود 25 جلد خواهد بود كه 10 جلد آن تا كنون از چاپ خارج شده است و در دسترس علاقمندان مطالعات قرآني قرار گرفته است و بقيه مجلدات آن نيز در شرف نهايي شدن قرار دارد. اينجانب جداي از تحقيق جمعي فوق مقالاتي را در موضوعات علوم قرآني، كلامي، معارف ديني و اجتماعي براي دايرةالمعارف قرآن كريم و مركز مطالعات حوزه علميه قم و برخي از نشريات نوشته ام.

خيري، حسن

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حسن خيري

محل تولد :

وزوان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1354/1/1

زندگينامه علمي

در سال 1345 در شهر وزوان از توابع اصفهان در خانواده اي كشاورز و متدين به دنيا آمدم. دوره ابتدايي ، راهنمايي و متوسطه را در زادگاهم گذراندم. علاقه وافر به مذهب و روحانيت موجب شد كه به همراه شهيد احمد خوش كثير به عنوان اولين طلبه هاي شهرمان در سال 1361 وارد حوزه علميه قم شوم. دوره سطح را در ظرف شش سال به پايان رسانده و براي تحصيل دروس خارج فقه واصول در درس آيات عظام مرحوم فاضل لنكراني ، ميرزا جواد آقا تبريزي، سبحاني، مكارم حضور يافتم.

به علاوه از سال 64 در موسسه در راه حق به تحصيل پرداخته و پس از اتمام دروس عمومي از سال 69 تا 76 كارشناسي ارشد جامعه شناسي را گذراندم و نيز موفق به گذراندن دوره كارشناسي ارشد الهيات و معارف اسلامي دانشگاه آزاد اسلامي نجف آباد شدم. دوره تحصيلات را با ورود به دوره دكتري جامعه شناسي در سال 1382 ادامه داده و موفق به اخذ مدرك دكتري PH.D جامعه شناسي در سال 1386 شدم.هم اكنون نيز به عنوان مدير مركز مطالعات فرهنگي اجتماعي پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي توفيق همكاري را دارم.

خيري، يوسف

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

يوسف خيري

محل تولد : مياندوآب

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1354/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب در سال 69 وارد حوزه بناب شدم در سال 73 شش پايه ابتدايي را تمام و فارغ التصيل شدم و تا سال 75 سطوح را تمام كرده مشغول دروس خارج فقه و اصول شدم . همزمان با اينها

وارد موسسه امام خميني شدم و امسال (سال 86) از رشته جامعه شناسي با مدرك فوق ليسانس فارغ التحصيل شدم.

ضمنا از سال 87 وارد موسسه اديان و مذاهب در امور اهل سنت سيستان و بلوچستان وارد شدم و بمدت دو سال دروس آن را به اتمام رساندم البته پايان نامه ننوشتم.درسال 84 پايان نامه سطح سه حوزه را با موضوع موارد پرداخت ديه از بيت المال دفاع كردم. و الان مشغول تدوين رساله سطح چهار حوزه هستم.ضمنا فعلا در دانشگاه باقرالعلوم در رشته انديشه معاصر مسلمين مشغول تحصيل دوره دكتري هستم. والسلام.

داداش زاده، محمدرضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد رضا داداش زاده

محل تولد : قائم شهر

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1344/1/1

زندگينامه علمي

حقير پس از اخذ ديپلم در رشته علوم انساني در سال 1363 وارد حوزه علميّه شده و از آنجا كه با ادبيات عرب تا حد زيادي آشنايي داشته ، از اين رو در مدّت كوتاهي ادبيات عرب در حوزه را به پايان رسانده و تا سال 1370 دوره سطح را پشت سر گذاشتم، با وجود جلسه هاي مذهبي و فرهنگي در منزلمان در پيش از پيروزي انقلاب اسلامي اين جانب با بسياري از مسايل مذهبي و روز با مربّيگري ابوي خود آشنايي داشته، از اين رو از سال 1368 رسماً برنامه تبليغي خود را در قالب سخنراني در مساجد شهرستان قائم آغاز نمودم و از سال 1370 در مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني (ره) نيز به همكاري مشغول شدم كه پس از مدّت هفت سال كار تحقيقاتي خود را شروع كرده و دستاوردهاي چند ساله سخنراني خود را

در قالب چهار كتاب اخلاقي به نامهاي راه رستگاري ( 2 جلدي) ، نعمت زبان، توبه به رشته تحرير در آورده تا مستمعين ايام تبليغي نيز با مطالب گفته شده در سالهاي قبل آشنا شوند.

ناگفته نماند كه حقير از سال 69 تا به حال بي وقفه در دروس خارج فقه و اصول حضرات مكارم شيرازي، ميرزا جواد تبريزي، صالحي مازندراني ، وحيد خراساني، شبيري زنجاني حاضر شدم.

در ضمن با وجود پيشنهاد مشاغلي چون امامت جمعه و ديگر ارگانهاي انقلاب ، از آنجا كه اين جانب علاقه وافري به تحقيقات و تأليف كتابهاي اخلاقي دارم همواره در صدد تهيه كتابهاي ديگري در راستاي كمك به فرهنگ جامعه مي باشم و يكي از آنها كه در حال گرد آوري است كتابي در راستاي اخلاق شهروندي از نگاه اسلام مي باشد كه در حال حاضر بخاطر نبودن بودجه براي تأليف متوقف شده است.

داداش زاده، مصطفي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

مصطفي داداش زاده

محل تولد : بابل

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1354/1/1

زندگينامه علمي

درسال 71 وارد حوزه علميه شهرستان بابل – استان مازندران – شدم .بعداز مدتي وارد حوزه علميه قم جهت ادامه تحصيل شدم ودرهمين ميان به تدريس ادبيات عرب ومنطق پرداختم . ودرسالهاي 75- 76 به عنوان شاگرد ممتاز،شناخته شدم و مورد تقدير نماينده ولي فقيه قرار گرفتم . درسال 78 رتبه سوم درپايه هشتم را كسب نمودم وسرانجام درپايه دهم رتبه اول رابدست آوردم و مورد تقدير قرار گرفتم . همزمان باورود به درس خارج حضرات آيات، به تدريس پرداخته ، وكتاب بداية الحكمة، نهايةالحكمة، رسائل، را تدريس نمودم وبعد ازمدتي وارد تخصصي تربيت مدرس

شده وبه ادامه تحصيل درگرايش فقه واصول پرداختم واز آن مركز نيز رتبه اول رابدست آوردم.درميان تحصيل دررشته فقه واصول وفلسفه وتفسير،ازآنجايي كه احساس نمودم حملاتي برعقايد شيعه ميشود و لكن كتابهاي فارسي كه به اين شبهات بپردازد چندان نبود دست به ترجمه برخي ازكتب دردفاع ازكيان تشيع زدم كه مورد استقبال بالا قرارگرفت وبا تيراژ فراوان چاپ و منتشرگرديد كه دوعنوان ازاين كتب ،رويكردعقلاني برباورهاي وهابيّت ،وسلفي گري درگذرتاريخ بود .ودرادامه تحصيلات هم اكنون دررشته علوم حديث باگرايش كلام وعقايد دردانشكده علوم حديث قم دركارشناسي ارشد مشغول به تحصيل مي باشم .

دادجو، يدالله

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

يدالله دادجو

محل تولد : رودسر

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1343/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب يدالله دادجو در سال 1359 وارد حوزه علميه قم شدم در هنگام ورود به حوزه علميه تلاش كردم در عين پيشرفت علمي و فقهي با علوم جديد نيز آشنايي داشته باشم لذا در آن زمان توفيق اخذ ديپلم علوم تجربي را پيدا كردم.سپس در راستاي ارتقاي علوم ديني پس از پايان سطح به درس خارج بزرگان دين شركت كرده و بيش از 12 سال موفق شركت در دروس خارج فقه و اصول شدم ضمنا در رشته تخصصي كلام اسلامي به تحصيل پرداخته و سرانجام پايان نامه ام را با عنوان تحليل و بررسي پديده وحي به پايان برده و دفاع نمودم و موفق به كسب مدرك سطح چهار دكتري شدم از سال 1382 مشغول به تدريس در دانشگاهها هستم و مقالاتي نيز از حقير به چاپ رسيده و اكنون در حال تأليف كتابي هستم. البته در برخي از حوزه هاي علمي

حوزه علميه و به طور آزاد نيز توفيق تدريس داشته ام.از جهت تبليغي نيز تاكنون به لطف خدا موفق به تبليغ بوده ام.

دادمرزي، مهدي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد مهدي دادمرزي

محل تولد : تهران

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1345/1/1

زندگينامه علمي

در سال 1364 در رشته رياضي فيزيك از دبيرستان خوارزمي (شهيد مفتح) تهران ديپلم گرفتم . همان سال به طوررسمي وارد حوزه علميه مجتهدي شدم . همزمان در همان سال در رشته علوم انساني در كنكور سراسري شركت كردم و در مقطع كارشناسي رشته حقوق دانشگاه شهيد بهشتي پذيرفته شدم . در سال 1368 فارع التحصيل شدم و در همان سال در رشته حقوق خصوصي دانشگاه تهران در مقطع ارشد قبول شدم ؛ در سال 70 با دفاع از پايان نامه خود تحت عنوان حكميت در دعاوي خانوادگي مدرك ارشد خود را اخذ نمودم . در همان سال در كنكور اعزام به خارج براي مقطع دكتري قبول شدم . در سال 69 جهت تكميل دروس حوزوي به قم مهاجرت كردم و در حوزه مشغول اتمام دوره سطح شدم و عمدتا اين مقطع را در محضر دروس مرحوم آيت الله شمس شاگردي نمودم .

از سال 1372 وارد درس خارج فقه و اصول شدم كه به لطف حق همچنان در اين مقطع به تحصيل اشتغال دارم . همكاري خود را با دانشگاه قم از سال 70 - 69 شروع نمودم و در هر حال حاضر عضو هيات علمي رسمي قطعي آن دانشگاه و مامور به تحصيل در مقطع دكتري رششته حقوق خصوصي هستم. پيش از اين نيز مدير گروه حقوق خصوصي

دانشگاه قم بوده ام. در طول اقامت در قم با جامعة الزهراء (س) ، دفتر تبليغات واحد خواهران ، دفتر مطالعات و تحقيقات زنان ، موسسه آموزشي پژوهشي امام خميني (ره) ، مركز جهاني علوم اسلامي ، مركز تحقيقات فقهي قوه قضاييه ، دفتر همكاري حوزه و دانشگاه و دانشگاه آزاد نراق همكاري و عمدتا تدريس داشته ام . در حال حاضر تنها در دانشگاه قم تدريس مي نمايم و با واحد خواهران حوزه علميه قم جهت نگارش چند جلد كتاب و نيز با پژوهشگاه حوزه و دانشگاه براي نگارش كتاب همكاري دارم. درسال 1372 نيز دوره كار آموزي وكالت دادگستري خود را در تهران به هدف آشنايي با دانش حقوق در عرصه محاكم به پايان رساندم و لذا با پايان يافتن دوره كار آموزي و علي رغم اين كه محل دفتر وكالت اينجانب از سوي كانون وكلاي مركز، شهر تهران معين شده بود عملا به جهت تحصيلات حوزوي از اشتغال به اين حرفه منصرف شدم .

حوزه پژوهش هاي اينجانب فقه ، اصول ، حقوق قراردادها و حقوق خانواده مي باشد . به زبان هاي عربي و انگليسي نيز تسلط و آشنايي دارم . موضوع رساله سطح چهار اين جانب شروط خلاف كتاب و سنت درعقد نكاح دائم است .عنوان رساله دكتري من نيز نظريه رياست بر خانواده در روابط زوجين مي باشد.

دارا بكلايي، اسماعيل

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

اسماعيل دارابكلائي

محل تولد : قم

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1330/1/1

زندگينامه علمي

سال 1341براي شروع تحصيل علوم حوزوي وارد حوزه علميه قم شدم تا 1350 مقدمات، سطوح متوسط و سطوح عالي را با

موفقيت به اتمام رساندم از سال 1350 تا 1372 در دروس خارج فقه و اصول آيات عظام: مرحوم حاج شيخ مرتضي حائري(ره) و مرحوم حاج ميرزا هاشم اصلي(ره) و آيت الله العظمي وحيد خراساني دامت بركاته شركت داشتم. به موازات ادامه تحصيل هر كتابي را كه به اتمام مي رساندم به تدريس آن به صورت خصوصي و عمومي در حوزه علميه مي پرداختم. در سال 1352 همزمان با ادامه دروس خارج فقه و اصول در نخستين برنامه هفت ساله آموزشى- پژوهشي موسسه در راه حق- كه اينك به موسسه آموزشى- پژوهشي امام خميني تغيير نام يافت- زير نظر آيات: مصباح يزدى، مظاهرى، خرازى، استادي و دكتر احمدي دامت بركاتهم، شركت كردم از سال 1361 همزمان با بازگشايي دانشگاههاي كشور براي تدريس دروس معارف، توسط آيت الله مصباح و دكتر احمدي به دانشگاهها معرفي شدم و در نخستين ترم در دانشگاه اصفهان و از آن به بعد در دانشگاه شهيد بهشتي به تدريس دروس اشتغال داشتم كه هنوز هم ادامه دارد از سال 1365 با دعوت آيت الله ميرمحمدى، رياست وقت دانشكده الهيات- به دانشكده الهيات راه يافتم و تا سال 1378 دروس مختلف: فقه، اصول، كلام، تفسير، منطق، فقه الحديث، احاديث فقهى، تاريخ حديث، درايه، حقوق خانواده، مبادي فقه و اصول، متون فقهى، تفسيري و ... تدريس كردم. در تابستان سالهاي 75 الي83 براي تدريس دروس فلسفه حقوق، فلسفه سياست و ... از سوي استاد مصباح به " طرح ولايت" دعوت شدم و دروس ياد شده و غير آنها را تدريس كردم. چند ترم نيز در موسسه در راه حق و موسسه آموزشى- پژوهشي امام

خميني و دانشكده سپاه قم- به تدريس فلسفه حقوق، مباني حقوقى، فلسفه سياست، حقوق و سياست در قرآن و ... اشتغال داشتم. از سال 1378 تا كنون در دانشگاه شاهد نيز به تدريس دروس معارف، متون، تفسير، منطق و ... اشتغال دارم. از سال 1361 همزمان با تدريس در دانشگاه در دفترهمكاري حوزه و دانشگاه- كه اخيرا به پژوهشگاه حوزه و دانشگاه تغيير نام يافت- به مدت 20 سال به كارهاي تحقيقاتي اشتغال داشتم، حاصل آن تاليف تعدادي كتاب و تعدادي مقالات و جزوات سميناري و تحقيقاتي مي باشد كه در بخش سوابق پژوهشي آمده است. در سال 1375 با گذراندن امتحانات عمومي و تخصصي و مصاحبه علمي و دفاع از رساله به اخذ مدرك دكتري در حد استادياري از وزارت علوم واحد خبرگان بدون مدرك موفق شدم و از سال 1377 عضو هيئت علمي گروه معارف دانشگاه شهيد بهشتي شدم. اوائل انقلاب، اوج فعاليتهاي منافقين در لاهيجان و سياهكل با دعوت حجت الاسلام و المسلمين حاج آقاي قربانى- امام جمعه وقت لاهيجان- به لاهيجان رفتم و حدود 6 ماه در مدارس مختلف منطقه براي پاسخگوئي به سوالات: اعتقادى، سياسى، اجتماعى، اخلاقي و ... حضور داشتم در اين برنامه بسياري از گروهكها و منافقين شركت مي كردند كه با موفقيت خوبي به پايان رسيد. در سال 61-60 در آموزش ضمن خدمت به تدريس عقائد، ولايت فقيه، اقتصاد و... اشتغال داشتم. بطور كلي حقير در حدود نيم قرن به تحصيل، تدريس، تحقيق، تاليف و پژوهشى، تبليغ و ارشاد اشتغال داشتم. آخرين عنوان علمي حقير عبارت است از : اجتهاد حوزوي و دكتراي دانشگاهي در فقه و

اصول و مباني حقوق.

دارا، جليل

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

جليل دارا

محل تولد : يزد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1357/1/1

زندگينامه علمي

آقاي جليل دارا در سال 1357هجري شمسي در خانواده اي متدين وكاملا آگاه به مسائل مذهبي در يزد ديده به جهان گشود. نامبرده دوران ابتدايي، راهنمايي و دبيرستان را در زادگاه خويش با موفقيت سپري كرد. در پي علاقه وافر خويش به فراگيري علوم ديني در سال 1376 وارد دانشگاه امام صادق(ع) تهران گرديد تا در كنار دروس دانشگاهي به تحصيل در دروس حوزوي هم بپردازد. از نخستين روزهاي ورود به دانشگاه امام صادق عليه السلام با تلاش و كوشش فراوان به تحصيل پرداخت واز محضر درس اساتيدي همچون آيت الله مصباحي مقدم، آيت الله زنجاني، آيت الله عليدوست و ديگر اساتيد آن دانشگاه بهره ها برد.

وي در مقطع كارشناسي ارشد از دانشگاه امام صادق عليه السلام و در مقطع دكترا رشته علوم سياسي از دانشگاه تربيت مدرس فارغ التحصيل شد، با موفقيت از پايان نامه خويش دفاع كرد و سالهاي متمادي است كه در دانشگاه آزاد واحد مركزي تهران، دانشگاه شهد بهشتي و وزارت كشور به تدريس مشغول مي باشد.وي درطول حيات علمي خويش از امر نگارش و پژوهش غافل نمانده است و مقالاتي از قبيل "دمكراسي جديد " و" مشاركت سياسي در اسلام " را به رشته تحرير و به زيور طبع آراسته است.

داريني، محمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد داريني

محل تولد : دارين

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1345/9/1

زندگينامه علمي

آقاي محمد داريني در سال 1345هجري شمسي در خانواده اي متدين،

مذهبي و دوستدار اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام در شهرستان دارين از توابع سبزوار ديده به جهان گشود. دوران ابتدايي، راهنمايي و دبيرستان را در زادگاه خويش با موفقيت سپري كرد. در پي تشويق خانواده و علاقه خويش به فراگيري علوم ديني در سال 1357 همزمان با پيروزي انقلاب شكوهمند اسلامي وارد حوزه علميه سبزوار گرديد از نخستين روزهاي ورود به حوزه علميه با تلاش و كوشش فراوان به تحصيل پرداخت و از درس بزرگان آن ديار بهره هاي علمي فراوان برد اما شوق زيارت و هم جواري با بارگاه ثامن الحجج عليه السلام او را راهي حوزه علميه مشهد گردانيد. از نخستين روزهاي ورود به حوزه علميه مشهد و ضمن انس با آستان ملكوتي علي بن موسي الرضا(ع ) با تلاش و كوشش فراوان، در درس بزرگان حوزه علميه آن ديارحاضر شد و پس از گذراندن سطوح عالي در سال 1374 به حلقه دروس خارج راه يافت. و از درس بزرگان آن ديار همچون مرحوم آيت الله فلسفي، مرحوم آيت الله معرفت، آيت الله حجتي، آيت الله واعظي خراساني و... بهره ها برد.

استاد در كنار تحصيل دروس حوزوي از تحصيلات دانشگاهي غافل نماند و در رشته علوم قرآن در مقطع كارشناسي ارشد در سال 1379 از دانشگاه علوم اسلامي رضوي فارغ التحصيل گرديد. و با موفقيت از پايان نامه خويش با عنوان"هدايت و مباني آن در قرآن" دفاع كرد. ايشان ضمن تبليغ به تدريس در دانشگاه آزاد اسلامي، مشغول است. و در زندگي سراسر علمي خود جز به امر تبليغ، تحقيق و

نگارش و تأليف به چيز ديگري نينديشيده است كه مقالات متعددي به رشته تحرير در آورده است.

داستاني بيركي، علي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

علي داستاني بيركي

محل تولد : قوچان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1346/7/1

زندگينامه علمي

آقاي علي داستاني بيركي در سال 1346هجري شمسي در خانواده اي متدين وكاملا آگاه به مسائل مذهبي در قوچان ديده به جهان گشود.نامبرده دوران ابتدايي، راهنمايي و دبيرستان را در زادگاه خويش با موفقيت سپري كرد. در پي علاقه وافر خويش به فراگيري علوم ديني در سال 1376 با موفقيت در آزمون ورودي دانشگاه امام صادق(ع) تهران وارد اين دانشگاه گرديد تا در كنار دروس دانشگاهي به تحصيل در دروس حوزوي هم بپردازد. ازنخستين روزهاي ورود به دانشگاه امام صادق عليه السلام با تلاش و كوشش فراوان به تحصيل پرداخت واز محضر درس اساتيدي همچون آيت الله علم الهدي، استاد غفاري، استاد فاكر و ديگر اساتيد آن دانشگاه بهره ها برد. وي در مقطع كارشناسي ارشد در رشته علوم سياسي از دانشگاه امام صادق عليه السلام و با موفقيت از پايان نامه خويش با عنوان" سير تشكل و توقف فعاليت هاي حزب جمهوري" دفاع كرد و سالهاي متمادي است كه در دانشگاه آزاد تهران، دانشگاه علوم پزشكي، دانشگاه شهيد رجائي و... به تدريس مشغول مي باشد. وي درطول حيات علمي خويش از امرنگارش و پژوهش غافل نمانده است و در موسسه نشر و تنظيم آثار امام به پژوهش مشغول مي باشد وآثاري از جمله "امام خميني از نگاه نخبگان جهان

" ،" سيري در انديشه اي امام در وصيت نامه سياسي- الهي "، " رنج فراق شوق وصال"، " هكذا قالوا الامام الخميني"، " تشكيلات و نهادهاي سياسي و توسعه"، " توسعه چرا و چگونه" و... را به رشته تحرير و به زيور طبع آراسته است.

داعي نژاد، محمدعلي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد محمدعلى داعي نژاد

محل تولد : دزفول

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1342/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب سيد محمدعلي داعي نژاد سال 1342 درشهرستان دزفول متولد گرديد. او پس از اخذ ديپلم فني درسال 1361، در حوزه علميه دزفول برخي دروس مقدماتي را گذرانده و در حوزه علميه شيراز و سپس اراك و در نهايت قم به تحصيلات حوزوي ادامه داد. در دروس خارج اصول و فقه آيات عظام وحيد خراساني و فاضل لنكراني شركت كرده و فلسفه را (بدايه الحكمه، نهايه الحكمه، شرح منظومه، شرح اشارات، شفا و اسفار) از دروس اساتيدي همچون آيت الله جوادي آملى، مصباح يزدى، انصاري شيرازى، و فياضي استفاده نموده و عرفان را (تمهيد القواعد، فصوص الحكم و مصباح الانس) از دروس آيت الله جوادي آملي و آيت الله حسن زاده آملي بهره مند گرديد. مباحث كلامي همچون الهيات و شرح تجريد را از دروس آيت الله سبحاني و آيت الله مكارم شيرازي فرا گرفته و به مطالعه گسترده در زمينه فلسفه غرب، كلام جديد و انديشه سياسي پرداخت. از سال 1372 تاكنون به مدت 14 سال در دانشگاه هاي شهيد بهشتى، دانشگاه تهران، دانشگه علوم بزشكي شهيد بهشتي و در طرح ولايت به تدريس معارف پرداخته و چندين سال در حوزه علميه قم (موسسه امام خميني(ره) ،

مدرسه الهادي و مركز جهاني) به عنوان مدرس، استاد راهنما، استاد مشاور و استاد داور فعاليت دارد. از سال 1370 تاكنون به مدت 14 سال به پژوهش و مديريت پژوهشي در مراكز متعددي اشتغال داشته است مراكزي چون موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره) (عضو هيأت علمي و مسئول بخش مدخل يابي دائره المعارف علوم عقلي)، دفتر تبليغات اسلامي (عضو گروه اصطلاح نامه فلسفي)، دفتر مطالعات و پژوهشهاي فرهنگي حوزه علميه (معاونت پژوهشي) موسسه طه (مدير نمايه سازي مجلات و روزنامه ها) مركز جهاني (عضو گروه كلام)، پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي (عضو و مدير گروه حلقه نقد و حكمت و دين پژوهي)، نهاد اساتيد در دانشگاه ها (ارزياب و داور پايان نامه هاي اساتيد معارف اسلامي)، نهاد رهبري در دانشگاه ها (مسئول گروه كلام) پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي (مدير مركز پاسخگوئي تلفني به سوالات ديني) و سردبيري مجله صباح، سردبير مجله بازتاب انديشه و سردبيري كتاب انديشه. از ايشان تا كنون مقالات متعددي در مجلاتي مانند معرفت، حكومت اسلامى، صباح، بازتاب انديشه، دانشگاه اسلامى، حكومت اسلامى، برگ سبز، آفتاب و در روزنامه هايي مانند جمهوري اسلامى، كيهان و رسالت منتشر شده است.

دانش پژوه، محمد تقي

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمدتقي دانش پژوه در 30 فروردين سال 1290 ، در شهر آمل متولد گرديد. پس از سپري كردن دوران كودكي ، تحصيلات مقدماتي را نزد پدر آغاز كردودر سن هجده سالگي با فوت پدر براي ادامه تحصيل راهي شهر مقدس قم گرديد تا از جلسات درس و بحث علماي حوزه علميه آن مركز علمي كسب فيض كند. بعد از دو سال رحل اقامت ، به سبب گرفتاري هاي زندگي

نتوانست در قم بماند و به شهر آمل برگشت ودر نزد علماي اين شهر كسب فيض نمود. دانش پژوه در سال 1316 بار سفر بست و راهي تهران شد. چهار سالي در مردسه سپهسالار قديم به تحصيل پرداخت ، سپس دوره دانشكده معقول و منقول را در مدرسه سپهسالار جديد ( مدرسه عالي شهيد مطهري ) و دانشسراي عالي را طي كرد تا اينكه سر از دانشكده الهيات دانشگاه تهران درآورد و در سال 1320 به اخذ درجه ليسانس از اين دانشكده نائل آمد. پس از فارغ التحصيل شدن به عنوان كمك كتابدار در كتابخانه دانشكده حقوق دانشگاه تهران مشغول به كار شد. ليسانس حقوق دانش پژوه به او اجازه داد تا به عنوان رئيس كتابخانه دانشكده ادبيات موقعيت خود را تحكيم بخشد. در سال 1332 به رياست كتابخانه مركزي آن دانشگاه منصوب گرديد و در سال 1343 مشاور فني كتابخانه مركزي و در سال 1326 عضو كميته علمي آن شد. استادمحمدتقي دانش پژوه از سال 1334 در دانشكده الهيات و معارف اسلامي دانشگاه تهران به تدريس مشغول شد. وي سرانجام در روز 27 آذر سال 1375 ، در تهران درگذشت.

گروه : علوم انساني

رشته : زبان و ادبيات فارسي

والدين و انساب : محمد تقي دانش پژوه، فرزند ميرزا احمد دركايي لاريجاني ، كه ار مجتهدان و فقهاي به نام آمل و لاريجان بوده است.

اوضاع اجتماعي و شرايط زندگي : محمدتقي دانش پژوه روزگار كودكي و جوانيش را در رفت و آمد ميان روستاي ناندال و شهر آمل گذراند ، بين خانه پدري و شهري كه در آن به مدرسه مي رفت. خوشنويسي از دير باز

يك حرفه فاميلي براي محمدتقي محسوب مي شد كه طي نسلها در خانواده او ادامه يافته بود . نياكان او به همين شغل در دربار شاهان قاجاريه اشتغال داشته اند ، و لذا از اين راه خانواده او از همان زمان آشنا به علم و معرفت و با نوشتن و كتابت مانوس بوده اند.

تحصيلات رسمي و حرفه اي : محمدتقي دانش پژوه پس از سپري كردن دوران كودكي تحصيل آغاز كرد و مقدمات ادبي را پس از خواندن « عم جزء » ، « قرآن كريم » ، « ديوان حافظ » و « نصاب الصبيان » را فراگرفت و در اين راه از محضر پدر و ديگر عالمان آن بهره فراوان برد. در سن هجده سالگي با فوت پدر براي ادامه تحصيل راهي شهر مقدس قم گرديد تا از جلسات درس و بحث علماي حوزه علميه آن مركز علمي كسب فيض كند. بعد از دو سال رحل اقامت ، به سبب گرفتاري هاي زندگي نتوانست در قم بماند و به شهر آمل برگشت ودر نزد علماي اين شهر كسب فيض نمود. دانش پژوه در سال 1316 بار سفر بست و راهي تهران شد. چهار سالي در مردسه سپهسالار قديم به تحصيل پرداخت ، سپس دوره دانشكده معقول و منقول را در مدرسه سپهسالار جديد ( مدرسه عالي شهيد مطهري ) و دانشسراي عالي را طي كرد تا اينكه سر از دانشكده الهيات دانشگاه تهران درآورد و در سال 1320 به اخذ درجه ليسانس از اين دانشكده نائل آمد.

خاطرات و وقايع تحصيل : يك روز حاجي ميرزا احمد دركايي ( پدر محمدتقي دانش پژوه )

دست پسرش را گرفت و او را به مدرسه جديدالتاسيسي در شهر آمل برد تا نامش را در آنجا بنويسد. اما شرط نام نويسي او را آموختن ‹‹ شرح الفيه سيوطي ›› به محمد تقي قرار داد. مدرسه نپذيرفت و ميرزا احمد هم فرزند جوانش را مجدداً به خانه آورد و همان دروس حوزه هاي قديم را به او توصيه نمود. در همين احوال و در شهر آمل بود كه محمدتقي شروع به آموختن زبان فرانسه كرد.

استادان و مربيان : محمدتقي دانش پژوه تحصيلات مقدماتي را نزد پدرش حاج ميرزا احمد فراگرفت. او در همين دوران از محضر درس بزرگاني چون ميرزا عبدالله طبرسي حضور يافت كه موضوع درسش آثار فلسفي سبزواري بود. دانش پژوه در حوزه علميه قم از محضر استاداني همچون ميرزا ابوالفضل گلپايگاني در درس « القوانين المحكمه » ميرزاي قمي و حضرت آخوند ملا علي همداني و آيت الله مرعشي نجفي در درس « شرح لمعه » استفاده كرد. استاد در باره محضر درس آيت الله مرعشي نجفي زنجاني چنين مي گويد: « هنوز لذات نوادر اادبي را كه از آيت الله مرعشي مي شنيدم در كام ذهنم هست . او بعد از دوسال اقامت در قم ، به آمل برگشت و در نزد ابوالقاسم فرسيوي و آقا محمد عروي دينه اي « مكاسب » و « رسائل » شيخ مرتضي انصاري را فراگرفت. چهار سالي در مدرسه سپهسالار قديم از محضرميرزامهدي آشتياني در درس فلسفه بهره برد .

همسر و فرزندان : محمد تقي دانش پژوه در سال 1307 ازدواج نمود.

زمان و علت فوت : محمدتقي دانش پژوه در 27 آذر

سال 1375 ، در تهران درگذشت.

مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : محمدتقي دانش پژوه پس از فارغ التحصيل شدن به عنوان كمك كتابدار در كتابخانه دانشكده حقوق دانشگاه تهران مشغول به كار شد. ليسانس حقوق دانش پژوه به او اجازه داد تا به عنوان رئيس كتابخانه دانشكده ادبيات موقعيت خود را تحكيم بخشد. در سال 1332 به رياست كتابخانه مركزي آن دانشگاه منصوب گرديد و در سال 1343 مشاور فني كتابخانه مركزي و در سال 1326 عضو كميته علمي آن شد.

فعاليتهاي آموزشي : محمدتقي دانش پژوه از سال 1334 در دانشكده الهيات و معارف اسلامي دانشگاه تهران به تدريس منطق و تاريخ فلسفه اسلامي و تاريخ خاورشناسان و روش تحقيق در دوره ليسانس و فوق ليسانس پرداخت و در دوره دكترا نيز تدريس عرفان اسلامي را آغاز كرد.

ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : ورود محمدتقي دانش پژوه به دانشگاه سرآغاز ورود او به عرصه تحقيق و پژوهش بود. او در همين راستا و به منظور كسب اطلاعات كتاب شناسي و نسخه شناسي به دستور دانشگاه تهران به شهرهاي بغداد ، نجف ، كربلا و كاظمين در كشور عراق و شهرهاي مدينه و مكه در عربستان سعودي در سال 1345 و به شهرهاي مسكو ، لينگراد سابق ، تفليس ، دوشنبه ، تاشكند ، بخارا ، سمرقند و باكو در شوروي سابق و شهرهاي پاريس و مونيخ ، لين ، اترخت و استانبول در اروپا و شهرهاي كمبريج ، بوستون ، پرنيسول ، آن آربرميشيگان، شيكاگو و نيويورك در آمريكا سفر كرد. يادداشتهايي كه در اين سفرها برداشت آنچه مربوط به كشورهاي عربي بود در

نشريه كتابخانه مركزي چاپ شده است و يادداشت هايش درباره نزديك به شش هزار كتاب در مجلد هشتم نشريه كتابخانه مركزي چاپ شده است.

آرا و گرايشهاي خاص : در زمينه فهرست نگاري كار محمدتقي دانش پژوه فقط منحصر به اين نبوده است كه به معرفي ظاهري نسخه ها بپردازد بلكه سعي كرده با توجه همه جانبه به آنچه در يك صد سال اخير در غرب انجام شده و نيز عنايت و تجسس در ضوابط و شواهدي كه در خودمان و از ميان اصل نسخه ها بر مي آيد ، قواعد و فنون فهرست نگاري را تنظيم و حتي اسلوبي روشمند و متناسب را عرضه كند . او با توجه به مباني فهرست نويسي از ميان چهل پنجاه هزار نسخه متفاوت الشكل دقايقي را به دست آورده كه برخي از آنها بع نظر فهرست نگاران نيامده بود.

--------------------------------------------------------------------------------

آثار :

1 « النهايه في مجرد الفقه و الفتاوي » شيخ طوسي

2 « معتقد الاماميه » صدرالدين شيرازي

3 «تاريخ الوزراء» قمي

4 «جامع الحكمه » كاشاني

5 «رساله امامت» خواجه طوسي

6 «كسراصنام الجاهليه» صدرالدين شيرازي

7 آثار درويش طبسي

8 آثار علوي

9 اخلاق محتشمي

10 اسرار شهرياري

11 الاقطاب القطبيه

12 المنطقيات الفارابي( جلد سوم )

13 النجاه ابن سينا

14 بحرالفوائد

15 تاريخ اسماعيليه كاشاني

16 تاريخ نگاري فلسفه

17 تبصره مساوي

18 تحفه

19 ترجمه « ادب الوجيز و تولي و تبري »از خواجه نصير طوسي

20 ترجمه « مختصر نافع » محقق حلي

21 ترجمه «النكت الاعتقاديه» شيخ مفيد

22 ترجمه شرايع

23 تصحيح التواريخ رشيدي

24 تصحيح زبده التوارخ كاشاني

25 جام جهان نما

26 جامع التواريخ

27 جاويدان خرد

28 چند نسخه خصوصي ديگر

29 حل مشكلات رساله معينيه

30 دفتر 11 و 12 نشريه دانشگاه تهران

31 ذخيره شهاب الاخبار

32 رساله المعينيه

33 روزبهان نامه

34 سه گفتار خواجه طوسي

35 سوانح الافكار رشيدي

36 شرح شهاب الاخبار

37 شرح فارسي شهاب الاخبار

38 شرح فصوص

39 طب ابن هندو

40 فرمان مالك اشتر

41 فرهنگ ايران زمين

ويژگي اثر : با مشاركت منوچهر ستوده ، مصطفي مقربي ، عباس زرياب خويي ، ايرج افشار

42 فصول خواجه نصير طوسي

43 فلسفه اشراق ( حيات النفوس )

44 فهرست كتاب هاي خطي كتابخانه مجلس سنا

45 فهرست كتاب هاي خطي كتابخانه ملي ملك وابسته به آستا قدس رضوي

ويژگي اثر : با همكاري محمد باقر حجتي ؛ احمد منزوي ، تهران 1352-1354 دوجلد ، دو جلد

46 فهرست كتب اهدايي مشكوه به دانشگاه

47 فهرست ملي ملل ( جلد نهم )

48 فهرست موسيقي

49 فهرست نسخ خطي كتابخانه آستانه مقدسه قم

50 فهرست نسخه هاي خطي كتابخانه آستانه امامزاده عبدالعظيم

--------------------------------------------------------------------------------

منابع :

1آينه ميراث ، سال اول ، شماره دوم ، پاييز 1377 ، ص 752روزنامه همشهري ، شماره 2058 ، 2 اسفند 13783گلزار مشاهير ، زندگي نامه درگذشتگان مشاهير ايران

1358-1376 ، انجمن آثار و مفاخر فرهنگي ، ص274

دانش پژوه، مصطفي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

مصطفى دانش پژوه

محل تولد : شاهرود

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1335/1/1

زندگينامه علمي

در سال 1335در شاهرود و در خانواده اي روحاني به دنيا آمدم. پدرم مرحوم آيت الله حاج شيخ علي اصغر دانش پژوه از شاگردان برجسته مرحوم آيت الله العظمي حاج سيد محمود شاهرودي از علماي بزرگ ساكن شاهرود بودند. در سال 1341 در دبستان ملي و اسلامي جعفري شروع به تحصيل كردم. دوران دبيرستان را در دو دبيرستان شاهپور(شريعتي فعلي) و فردوسي گذراندم و در سال 1353 موفق به اخذ ديپلم شدم. پس از گرفتن ديپلم بر اساس احساس وظيفه شرعي و به رغم مخالفت تقريبا همه معلمان و همكلاسيها، به جاي شركت در كنكور و حضور در دانشگاه ، راهي حوزه علميه قم شدم. اكثر دروس مقدمات و سطح را بيشتر به صورت خصوصي درس گرفتم. با پيروزي انقلاب اسلامي و سرنگوني رژيم شاهنشاهي و بيشتر با انگيزه حضور تبليغي در دانشگاه و كار فكري با دانشجويان، در اولين كنكور انقلاب(1358) شركت كردم و در رشته حقوق دانشگاه تهران(مجتمع آموزشي عالي قم) نيز، در كنار تحصيلات حوزوى، مشغول به تحصيل شدم.

در خلال انقلاب فرهنگي(58-62) برحسب وظيفه سه سال در شاهرود، مسئوليت عقيدتي سياسي ارتش را پذيرفته و در كنار آن به تدريس در دبيرستان ها و همكاري با سپاه و جهاد و كلاسهاي عقيدتي و امثال آن مشغول گرديدم. در سال62 مجددا جهت ادامه تحصيلات حوزوي و دانشگاهي به قم باز گشتم. در سال تحصيلي 63-62 باقيمانده سطح را به پايان

رساندم و در مهر ماه 63 به درس خارج اشتغال يافتم و در كنار آن در سال 65 موفق به اخذ ليسانس شدم، و چون زمينه هدف اصلي(تبليغ و كار با دانشجويان) در دوره هاي كارشناسي چندان مهيا نمي ديدم، انگيزه اي براي ادامه تحصيل دانشگاهي نداشتم. اما در عين حال از مطالعات و پژوهشهاي حقوقي هم غافل نبودم.

از سال 1370 با پژوهشگاه حوزه و دانشگاه كه آن موقع با نام دفتر همكاري حوزه و دانشگاه شناخته مي شد، همكاري علمي ام آغاز شد و با گرايش حقوق بين الملل اسلامي مطالعات و تحقيقاتم را ادامه دادم و در كنار آن مدتي هم مسئوليت واحد آموزشي اين پژوهشگاه را عهده دار شدم. كتاب «اسلام وحقوق بين الملل خصوصي» كه از طرف چهارمين كنگره دين پژوهان و پنجمين سمينار كتاب سال حوزه برگزيده شد، نتيجه همين دوره است. كتاب « فلسفه حقوق» كه به سفارش موسسه امام خميني(ره) نوشته شد نتيجه ديگري از پژوهشهاي حقوقي اين حقير است. پايان نامه سطح 4 حوزه- كه هم اكنون آماده چاپ است- باعنوان "الجنسيه في الفقه الاسلامى " اثر ديگر اين جانب است. حقوق شناسي عمومي در دو جلد نيز در مرحله ويرايش و آماده چاپ است مقالات و جزوه هاي درسي ديگري نيز از حقير چاپ و منتشر شده است. به انگيزه همان كار تبليغى، از سال 70، در كنار ادامه تحصيلات حوزوي و پژوهشهاي حقوقى، به تدريس در دانشگاه نيز پرداختم كه هم اكنون نيز ادامه دارد. و نيز در موسسه امام خمينى(ره)، مركز تخصصي قضا و مركز جهاني علوم اسلامي (مدرسه فقه و اصول).

دانش تبريزي، لطفعلي

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

(1310 -1230 ش)، عالم، محقق امامى و شاعر، متخلص به دانش. ملقب به صدرالافاضل. وى در شيراز متولد شد اصل وى از تبريز بود نزد مولانا قاسم قندهارى و محمد مومن و ميرزا حسن مجتهد آشتيانى و چند تن ديگر كسب علم كرد. وى در ابن بابويه به خاك سپرده شد. از جمله آثارش: «اخگر»، در شرح معماها؛ «الاعلام فى ترجمه بعض الاعلام»؛ «اكسير اللغه»؛ «ديوان» شعر؛ «كلم و حكم»؛ «ملخص»، كه تذكره الشعراء است؛ «جواهر البلاغه»؛ «هزار دستان»، در محاضرات؛ «اندرز نامه»؛ «دستور البلاغه»؛ «اساطير»؛ «الدمعه»، در محاضرات و خطب.

برگرفته از كتاب :اثرآفرينان (جلد اول-ششم)

منابع زندگينامه :تاريخ تذكره هاى فارسى (285/2)، دانشمندان آذربايجان (144)، دانشمندان و سخن سرايان فارس (488 -474 /2)، الذريعه (328/21 ،317 -316 /9 ،264/8)، ريحانه (191/6)، سخنوران آذربايجان (356 ،346)، شرح حال رجال (181/3)، لغت نامه (ذيل/ نصيرى)، معجم المؤلفين (153/8)، مكارم الاثار (1911/6).

دانش، عصمت

قرن:14

جنسيت:زن

مليت:ايران

دكتر عصمت دانش ، پس از اخذ ديپلم متوسطه ،تحصيلات دانشگاهي خود را در رشته ليسانس روانشناسي باليني در دانشگاه علامه طباطبايي آغاز و به پايان رسانيد.وي مدرك كارشناسي ارشد رشته روانشناسي باليني را از دانشگاه علوم پزشكي ايران- انستيتو روانپزشكي تهران و دكتراي روانشناسي را از دانشگاه تربيت مدرس در سال 1376 اخذ كرده است.نامبرده هم اكنون عضو هيئت علمي و دانشيار گروه روانشناسي, دانشكده علوم تربيتي و روانشناسي دانشگاه شهيد بهشتي مي باشد. گروه : علوم انساني رشته : روان شناسي تحصيلات رسمي و حرفه اي : سوابق تحصيلي عصمت دانش به ترتيب زير است: · ديپلم تجربي بامعدل 2/19. · ليسانس روانشناسي باليني از دانشگاه علامه طباطبايي با معدل 99/19 سال 1365 تهران- ايران. پايان نامه كارشناسي:

بررسي ميزان افسردگي در بيماران مبتلا به نوروز وسواس. · فوق ليسانس روانشناسي باليني از دانشگاه علوم پزشكي ايران- انستيتو روانپزشكي تهران با معدل8/18 سال 1368 تهران- ايران. پايان نامه كارشناسي ارشد:مقايسه تاثيرميزان محرك هاي نامربوط و دشواري مسئله در تفكر بيماران مبتلا به اسكيزوفرني پارانوييد، مانيك- ديپرسيو و افراد عادي. · دكتراي روانشناسي از دانشگاه تربيت مدرس بامعدل 1/18 سال 1376 تهران- ايران. رساله دكتري: بررسي علل وپيامدهاي اضطراب سخنراني در دانشجويان دانشگاه وتاثير روش خودآموزش دهي( S.I.T) بر كاهش آن. مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : سوابق كاري و اجرايي عصمت دانش به قرار زير است: · دبير رياضي دبيرستان مكتب الاحرار. · روانشناس باليني و رواندرمانگر هسته مشاوره ناحيه 10 آموزش و پرورش. · روانشناس باليني و رواندرمانگر مركز خدمات روانشناسي بنياد شهيد كرج. · روانشناس باليني و رواندرمانگر مركز خدمات مشاوره دانشگاه آزاد واحد شمال. · رئيس هيات رئيسه گروه تخصصي روانشناسي باليني انجمن روانشناسي ايران. فعاليت هاي كنوني دكتر دانش : · دانشيار گروه روانشناسي, دانشكده علوم تربيتي و روانشناسي دانشگاه شهيد بهشتي · استاديار گروه روانشناسي و عضو كميته تخصصي روانشناسي باليني دانشگاه شهيد بهشتي. · روانشناس باليني و رواندرمانگرمركز خدمات مشاوره دانشگاه شهيد بهشتي. · استاديار گروه مستقل روانشناسي دانشگاه آزاد كرج. · روانشناس باليني و رواندرمانگر مركز خدمات مشاوره دانشگاه آزاد واحد كرج. · روانشناس باليني و رواندرمانگرمركز خدمات مشاوره صدا وسيما. · عضو هيات امناء ستاد ازدواج مركز خدمات مشاوره صدا وسيما. · كارشناس برنامه هاي روانشناسي شبكه هاي مختلف صدا وسيما. · مدرس كلاس هاي آموزش خانواده مدارس شاهد كرج. · استاد راهنماي مشاوران مدارس

شاهد كرج. · مدرس كلاس هاي آموزش خانواده مدارس تهران. · مؤسس، رئيس،روانشناس باليني و رواندرمانگر مركز خدمات مشاورة پرتو دانش. · مسئول انتشارات گلشن انديشه. عضويت در مراكز علمي و پژوهشي : · عضو پيوسته انجمن ايراني روانشناسي. · عضو پيوسته انجمن مشاورة ايران. · عضو پيوسته و عضو هيات رئيسه گروه تخصصي روانشناسي ايران. · عضو نظام روانشناسي و مشاورة ايران. · عضو هيات داوران فصلنامه علمي – پژوهشي تازه ها و پژوهش هاي مشاوره انجمن روانشناسي ايران. · عضو هيات داوران فصلنامه علمي – پژوهشي دانشور رفتار، دانشگاه شاهد. · عضو هيات داوران طرح هاي پژوهشي وزارت علوم تحقيقات و فناوري. · مسئول و عضو گروه تخصصي روانشناسي باليني اولين همايش كشوري بازنگري تخصصي دروس روانشناسي وعلوم تربيتي شوراي برنامه ريزي آموزشي دانشگاه آزاد اسلامي. فعاليتهاي آموزشي : سوابق تدريسي و آموزشي عصمت دانش به قرار زير است: · كاربرد مقدماتي روش هاي تشخيص، كاربرد مقدماتي روش هاي درمان، مقدمات نوروپسيكولوژي، آسيب شناسي رواني، كاربرد آزمون هاي رواني(هوش، شخصيت، و..)، روانشناسي كودكان ناسازگار، روشهاي تغيير واصلاح رفتار، روانشناسي يادگيري، روانشناسي كودكان اشتثنايي، اختلالات يادگيري، سمينار در روانشناسي باليني، كاربرد آزمون هاي تشخيصي در كودكان ونوجوانان، بررسي تفصيلي نظريه ها و مكاتب شخصيت، و... · استاد راهنما و يا استاد مشاور ده ها پايان نامة دانشجويان كارشناسي، كارشناسي ارشد. · استاد داور پايان نامه هاي مقطع كارشناسي ارشد و رساله هاي مقطع دكتري. چگونگي عرضه آثار : - تعداد مجري و همكار طرح تحقيقاتي و پژوهشي : 6 مورد - تعداد مقالات علمي منتشر شده: 25 مورد - تعداد سخنراني هاي علمي در

كنفرانسها و همايشهاي علمي : 15 مورد

دانش پژوه، محمدتقي

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

استاد، محقق.

تولد: 30 فروردين 1290، آمل.

درگذشت: 27 آذر 1375، تهران.

محمدتقى دانش پژوه، فرزند ميرزا احمد، مدرك ليسانس خود را از دانشكده ى معقول و منقول دريافت كرد. در سال 1332 به رياست كتابخانه ى مركزى آن دانشگاه منصوب گرديد و در سال 1343 مشاور فنى كتابخانه ى مركزى و در سال 1326 عضو كميته ى علمى آن شد.

استاد در سال 1348 به مقام دانشيارى نيمه وقت دانشكده ى الهيات و در سال 1349 به مقام دانشيارى تمام وقت دانشكده ى ادبيات دانشگاه تهران ارتقا يافت.

استاد براى كسب اطلاعات كتابشناسى و نسخه شناسى به كشورهاى عراق، عربستان سعودى، شورورى، تركيه، انگلستان، فرانسه و آمريكا سفر كرد و در كنگره هاى عملى در سطح ملى و بين المللى فعالانه شركت جست و نتايج تحقيقت علمى خود را به اهل علم عرضه داشت و سرانجام در سال 1355 بازنشسته شد. وى عضو پيوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسى بود.

دكتر دانش پژوه علاوه بر فعاليت هاى علمى و فرهنگى، سال ها در مقام استادى، در دوره هاى كارشناسى و كارشناسى ارشد و دكترى، به تدريس مى پرداخت. حاصل يك عمر تلاش وى حدود 340 مقاله تأليف تحقيقى است كه در مجله هاى مختلف و از جمله «هنر و مردم» و «يغما» و «سخن» و «وحيد»، «راهنماى كتاب» نشريه «دانشكده ى ادبيات و علوم انسانى تبريز» و «معارف اسلامى») به چاپ رسيده اند.

از آثار اوست: آثار درويش طبسى؛ آثار علوى؛ اخلاق محتشمى؛ ترجمه ى ادب الوجيز و تولى و تبرى از خواجه طوسى؛ اسرار شهريارى؛ الاقطاب القطبيه؛ تصحيح التواريخ رشيدى؛ المنطقيات الفارابى (جلد سوم)؛ تصحيح النهاية و ترجمه ى آن؛ بحر الفوائد؛ تاريخ اسماعيليه كاشانى؛ تاريخ الوزراء قمى؛ تاريخ نگارى فلسفه؛ تبصره مساوى؛ تحفه؛

جامع التواريخ؛ جامع الحكمه كاشانى؛ جاويدان خرد؛ چند نسخه خصوصى ديگر؛ حل مشكلات رساله ى معينيه (نشريه ى 304 دانشگاه)؛ دفتر 11 و 12 نشريه ى دانشگاه تهران؛ ذخيره شهاب الاخبار؛ رساله المعينية (عربى، نشريه ى 300 دانشگاه)؛ رساله ى امامت خواجه طوسى (عربى، نشريه 302 دانشگاه)؛ روزبهان نامه تصحيح زبدة التواريخ كاشانى؛ سوانح الافكار رشيدى (رشيدالدين فضل الله، 1337)؛ سه گفتار خواجه طوسى (نشريه ى 296 دانشگاه)؛ ترجمه شرايع (جلد چهارم)؛ شرح شهاب الاخبار؛ طب ابن هندو؛ فرمان مالك اشتر؛ فرهنگ ايران زمين (با مشاركت منوچهر ستوده، مصطفى مقربى، عباس زرياب خويى، ايرج افشار)؛ فصول خواجه ى طوسى (نشريه ى 298 دانشگاه به اهتمام وى)؛ شرح فصوص؛ فلسفه ى اشراق (حيات النفوس)؛ فهرست كتاب هاى خطى كتابخانه ى مجلس سنا (1356، جلد يكم)؛ فهرست كتاب هاى خطى كتابخانه ى ملى ملك وابسته به آستان قدس رضوى (با همكارى محمدباقر حجتى، احمد منزوى، تهران، 1354 -1352، دو جلد)؛ فهرست كتب اهدايى مشكوة به دانشگاه (در نشريه هاى مختلف)؛ فهرست ملى ملل (جلد نهم)؛ فهرست موسيقى؛ فهرست نسخ خطى كتابخانه ى آستانه ى مقدسه ى قم(1355)؛ فهرست نسخه هاى خطى كتابخانه ى آستانه ى امامزاده عبدالعظيم (1346، جلد پنجم)؛ فهرست نسخه هاى خطى كتابخانه ى دانشكده ى ادبيات (مجموعه امام جمعه كرمان، اهدايى احمد جوادى، 1344، به جاى شماره ى اول سال سيزدهم مجله ى دانشكده ى ادبيات) ؛ فهرست نسخه هاى خطى كتابخانه ى دانشكده ى ادبيات (مجموعه وقفى اصغر مهدوى، 1341)؛ فهرست نسخه هاى خطى كتابخانه دانشكده ى ادبيات (مجموعه وقفى على اصغر حكمت، 1341، ضميمه سال دهم مجله ى دانشكده ى ادبيات)؛ فهرست نسخه هاى خطى كتابخانه ى دانشكده ى ادبيات و معارف اسلامى دانشگاه تهران محمدباقر حجتى با تحقيق و نظارت دانش پژوه، تهران، دانشگاه تهران، 1348 -1345)؛ فهرست نسخه هاى خطى كتابخانه ى دانشكده ى حقوق و علوم سياسى و اقتصادى دانشگاه تهران

(1340)؛ فهرست نسخه هاى خطى كتابخانه ى دانشكده ى هنرهاى زيباى كشور (با همكارى يحيى ذكاء 1342، جلد سوم)؛ فهرست نسخه هاى خطى كتابخانه ى سازمان لغت نامه دهخدا (1342)؛ فهرست نسخه هاى خطى كتابخانه ى مجلس سنا (1341، مستخرج از دفتر دوم نشريه ى كتابخانه ى دانشگاه تهران)؛ فهرست نسخه هاى خطى كتابخانه ى مدرسه سپهسالار (تهران، 1346 -1315، پنج جلد)؛ فهرست نسخه هاى خطى كتابخانه ى ملى تبريز (1348 و 1350، جلد چهارم)؛ كسر اصنام الجاهليه صدراى شيرازى، مجموعه فهرست نسخه هاى خطى كتابخانه هاى شهرستان هاى ايران (1353 -1351، سه جلد)؛ مرقع سازى و جنگ سازى (مشهد، 1360)، ترجمه مصادقه الاخوان ابن بابويه (1325)؛ معتقد الاماميه، منطق ابن مقنع، ميكروفيلم دانشگاه تهران (جلد يكم)؛ نسخه هاى خطى كتابخانه ى ملى رشت (1346، جلد پنجم)؛ نسخه هاى خطى نشريه ى كتابخانه ى مركزى دانشگاه تهران (10 ،1358 -1339 جلد، گاهنامه)؛ ترجمه ى نكت اعتقاديه شيخ مفيد؛ نكت الاعتقاديه (شيخ مفيد، 1324)؛ نوادر التبادر؛ وزارت در عهد سلاجقه از عباس اقبال؛ يك پرده از زندگى شاه تهماسب؛ يواقيت العلوم.

وى در تهران درگذشت و كالبد وى در بهشت زهرا در قطعه ى 88 (قطعه ى خاص هنرمندان و نويسندگان) به خاك سپرده شد.

(1375 -1290 ش)، نسخه شناس، محقق و مصحح. وى مقدمات ادبى را پس از خواندن نزد ميرزا على بارفروش در مدرسه ى حاج على اكبر كوچك در آمل و نزد پدرش فراگرفت. از ديگر استادان وى در آمل شيخ ابوالحسن آملى واعظ، ميرزا ابوالحسن پيشنماز آملى و آقا ميرزا عزيزاللَّه طبرسى بودند. در هجده سالگى بعد از فوت پدر، به تهران آمد. وى از محضر استادانى چون ميرزا ابوالفضل گلپايگانى، ميرزاى قمى، آخوند ملا على همدانى و آيت اللَّه مرعشى بهره برد. دانش پژوه در مدرسه ى سپهسالار از مضحر ميرزا مهدى آشتيانى

«شفاء»، «اسفار» و «مكاسب» را آموخت. در 1320 ش موفق به دريافت ليسانس شد. از 1319 ش در كتابخانه دانشكده حقوق مشغول به كار شد. از 1321 ش به دبيرى دبيرستانهاى تهران اشتغال ورزيد و سپس به دبيرى دانشگاه پرداخت. از سمتهاى ديگر وى معاونت كتابخانه ى دانشكده ى حقوق، رياست كتابخانه ى كتب خطى دانشگاه، رياست كتابخانه ى مركزى، مشاورت فنى كتابخانه مركزى، عضويت كميته ى كتابخانه ى مركزى بود. در سال 1348 ش دانشيار نيمه وقت دانشكده ى الهيات و در تاريخ 1349 ش دانشيار تمام وقت دانشكده ى ادبيات شد. در سال 1334 ش شوراى دانشگاه تهران وى را براى تدريس درسهاى درايه الحديث و فرهنگ ايرانيان دانشكده ى الهيات و معارف اسلامى شايسته دانست. در دوره هاى ليسانس و فوق ليسانس به تدريس منطق، تاريخ فلسفه اسلامى و تاريخ خاورشناسان و روش تحقيق و در دوره ى دكترى به تدريس عرفان اسلامى پرداخت. در تهران درگذشت. از آثار وى: فهرستهاى مختلف كتابخانه ى دانشگاه تهران و مجلس سنا؛ ترجمه ها: «النكت الاعتقاديه»؛ ترجمه «مصادقه الاخوان»؛ «رساله المعينيه»؛ تصحيح: «ذخيره ى خوارزمشاهى» و تصحيح متون متعدد و مقالات مختلف در مجلات وزين.[1]

برگرفته از كتاب :گلزار مشاهير

منابع زندگينامه :[1] راهنماى كتاب (س 18، ش 9 -8 -7، ص 688 -659)، مؤلفين كتب چاپى (219 -217/ 2).

داودي ليموني، سعيد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سعيد داودي ليموني

محل تولد : سارى

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1343/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب سعيد داودي ليموني در سال 1353 شمسي وارد حوزه علميه شهر رستم كلا (بهشهر) شدم و تا قسمتي از رسائل را در محضر مرحوم آيت الله ايازي خواندم و در سال 1361 وارد حوزه علميه قم شدم و رسائل را از

محضر آيت الله اعتمادي و مكاسب را از محضر حضرات آيات دوزدوزاني ، مرحوم پاياني و مرحوم ستوده بهره گرفتم. كفايتين را نيز نزد مرحوم آيت الله ستوده خواندم و در درسهاي خارج حضرات آيات مكارم شيرازى، شيخ جواد تبريزى، وحيد خراسانى، جوادي آملي و لنگرودي شركت كردم و مدت ده سال (به طورمتناوب) از اين آقايان بهره گرفتم. هر چند بيشترين بهره اينجانب از محضر حضرت آيت الله العظمي مكارم شيرازى (8 سال) بوده است.

بداية الحكمه را از محضر استاد فياضي و نهاية الحكمه را از محضر آيت الله مصباح يزدي بهره گرفتم و مدت دو سال در درس اسفار آيت الله جوادي آملي شركت كردم و در درسهاي تفسير آيت الله جوادي آملي به مدت 3 سال شركت كردم دوره تخصصي تفسير و علوم قرآني را در مركز تخصصي تفسير و علوم قرآني به مدت چهار سال گذارندم و در اين دوره از اساتيد گرامي ، حضرات آيات : مكارم شيرازى، خزعلى، معرفت، مرحوم طاهر شمس، محقق داماد، شب زنده دار و توفيقي بهره مند شدم.درسال 1381 پايان نامه سطح چهار را در رشته تفسير با عنوان «جايگاه زن در قرآن كريم» دفاع كردم و مدرك سطح چهار را گرفتم.از سال 1371 در محضر حضرت آيت الله مكارم شيرازى به اتفاق جمعي از محققان به تدوين شرح نهج البلاغه پرداختيم كه تا كنون (ارديبهشت 1385) هفت جلد ازآن به چاپ رسيده و همچنان ادامه دارد (به نام پيام امام اميرالمومنين عليه اسلام)در اين مدت بيش از ده مقاله براي روزنامه ها، مجلات، سمينارها و ... تدوين كردم كه به چاپ رسيده است.

علاوه بر

تدريس ادبيات و فقه و اصول كه چند سال بدان پرداختم، سه سال در دانشگاه آزاد اسلامي اراك در رشته تفسير و نهج البلاغه تدريس مي كردم و اكنون به مدت چهار سال است كه در مركز تخصصي تفسير و علوم قرآني به تدريس اشتغال دارم همچنين به مدت چهار سال است كه در تدوين موسوعه فقهي مقارن زير نظر آيت الله العظمي مكارم شيرازى به اتفاق جمعي از محققان به تدوين مقالات مي پردازيم كه جلد اول آن به پايان رسيده است و چند سالي است كه در مركز مديريت حوزه علميه بخش مدارج علمي، راهنمايي و داوري پايان نامه هاي سطح 3 و 4 را به عهده دارم.علاوه بر آن در تدوين كتب و مقالات ديگر به فعاليت مشغول هستم.

داوري اردكاني، رضا

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

دكتر رضا داوري اردكاني متولد 1312، اردكان و داراي دكتراي تخصّصي فلسفه از دانشگاه تهران است. داوري در سال 1346 استاديار دانشگاه تهران شد و در سال هاي 1350 به مقام دانشياري نائل آمد و درنهايت در سال 1362 استاد تمام دانشگاه در رشته فلسفه شد.وي هم اكنون عضو پيوسته فرهنگستان علوم جمهوري اسلامي ايران مي باشد.

گروه : علوم انساني

رشته : فلسفه

تحصيلات رسمي و حرفه اي : رضا داوري اردكاني اردكان يزد به دنيا آمد و تا پايان دوره اول متوسطه در آنجا به مدرسه رفت.در سال 1330 از دانشسراي مقدماتي اصفهان ديپلم گرفت و در مهرماه همان سال به استخدام وزارت فرهنگ (وزارت آموزش و پرورش فعلي) درآمد و چندين سال در مدارس شهرهاي اردكان، اراك، قم و تهران تدريس كرد.در سال 1334 براي تحصيل به دانشگاه تهران وارد شد و در

رشته فلسفه به تحصيل پرداخت و در سال 1346 به اخذ درجه دكتري نائل آمد.

وقايع ميانسالي : داوري در سال 1346 استاديار دانشگاه تهران شد و در سال هاي 1350 به مقام دانشياري نائل آمد و درنهايت در سال 1362 استاد تمام دانشگاه در رشته فلسفه شد.

مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : فعاليت هاي اجرايي رضا داوري اردكاني: سرپرست كميسيون ملي يونسكو در ايران عضو شوراي عالي انقلاب فرهنگي سردبير مجله نامه فرهنگ سردبير مجله فرهنگ مدير عامل انتشارات علمي و فرهنگي عضو پيوسته فرهنگستان علوم جمهوري اسلامي ايران رييس فرهنگستان علوم دبير سرويس هنري مجله سوره نوجوانان سردبيري مجله ادبيات داستاني دبير سرويس ادب و هنر كيهان همكاري با چندين نشريه فعاليت هاي فرهنگي – اجتماعي : عضو هيأت مؤسس انجمن قلم ايران عضو هيأت مديره و بازرسي انجمن قلم ايران در چندين دوره عضو انجمن صنفي روزنامه نگاران عضو انجمن صنفي روزنامه نگاران مسلمان عضو سازمان بسيج مهندسين

فعاليتهاي آموزشي : فعاليت هاي آموزشي رضا داوري اردكاني : استاديار دانشگاه تهران (گروه آموزش فلسفه) دانشيار دانشگاه تهران (گروه آموزش فلسفه) استاد دانشگاه تهران (گروه آموزش فلسفه) رييس دانشكده ادبيات و علوم انساني دانشگاه تهران مدير گروه آموزشي فلسفه دانشگاه تهران فعاليت هاي علمي - پژوهشي : تهيه استاندارد براي دسته سيم خودرو در آزمايشگاه كنترل كيفي مؤسسه عترت

چگونگي عرضه آثار : ساير تخصص ها براساس اولويت رضا داوري اردكاني : داستان نويسي - نقد و بررسي ادبي

--------------------------------------------------------------------------------

آثار :

1 انديشه و تمدن غربي

ويژگي اثر : ساقي 80

2 انسان و

فلسفه معاصر

ويژگي اثر : موسسه توسعه دانش و پژوهش ، تهران 83

3 اوتوپي و عصر تجدد

4 تفكر پست مدرن

5 چند نامه به دوست آلماني، آلبركامو (ترجمه)

6 درباره علم (ويراست دوم)

ويژگي اثر : هرمس 80

7 درباره علم

8 درباره غرب (ويراست دوم)

9 درباره غرب

ويژگي اثر : هرمس 79

10 دفاع از فلسفه

11 رساله در باب سنت و تجدد

ويژگي اثر : ساقي 84

12 سنت و تجدد

13 سيري انتقادي در فلسفه كارل پوپر

ويژگي اثر : موسسه انديشه اسلامي 79

14 شاعران در زمانه عسرت

15 فارابي مؤسس فلسفه اسلامي

16 فارابي، فيلسوف فرهنگ

ويژگي اثر : ساقي 82

17 فرهنگ، خرد و آزادي

18 فلسفه تطبيقي

ويژگي اثر : ساقي 83

19 فلسفه چيست؟

20 فلسفه در بحران

21 فلسفه در

دام ايدئولوژي

22 فلسفه در قرن بيستم، ژان لاكوست (ترجمه)

23 فلسفه كارل پوپر (تجديد چاپ)

24 فلسفه مدني فارابي

25 فلسفه معاصر ايران

ويژگي اثر : ساقي 84

26 فلسفه و انسان معاصر

27 فلسفه، سياست و خشونت

28 ما و راه دشوار تجدد

ويژگي اثر : ساقي 84

29 مباني نظري تمدن غربي

30 مقام فلسفه در تاريخ دوره اسلامي

31 ناسيوناليسم و انقلاب

32 ناسيوناليسم و حاكميت ملي

33 وضع كنوني تفكر در ايران

منابع زندگينامه :

فصلنامه هنر ،ج 3 ، بهار و تابستان 1362

داوري، محمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد داوري

محل تولد : رودان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1342/1/1

زندگينامه علمي

در سال 1342 در شهرستان رودان متولد شدم . دوران ابتدايي و راهنمايي و قسمتي از متوسطه را در زادگاه خود به اتمام رساندم . در سال 1359 وارد حوزه علميه قم شدم و همزمان 2 سال آخر دبيرستان را در دبيرستان دين و دانش قم سپري كردم . ادبيات را در مدرسه حضرت آيت الله العظمي گلپايگاني خواندم و سپس به تحصيل در دروس سطح عالي

حوزه و خارج فقه و اصول مشغول شدم . همزمان با تحصيل در حوزه از سال 1371 وارد «دفتر همكاري حوزه و دانشگاه- پژوهشگاه حوزه و دانشگاه» شدم و تحصيل در رشته جامعه شناسي را شروع كردم و پس از چهارسال در اين پژوهشگاه مشغول به تحقيق و پژوهش شدم . علاوه بر آن به مدت سه سال با مركز تحقيقات اسلامي جانبازان در خصوص شناسايي جانبازان صدر اسلام و تنظيم زندگينامه براي آنان همكاري داشتم . همچنين به صورت پاره وقت از سال 1378 تا 1381 با نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري در دانشگاه علوم پزشكي ايران همكاري داشته ام و در اين دانشگاه دروس معارف را تدريس كرده ام .

داوود پور، مرتضي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

مرتضي داود پور

محل تولد : بيجار

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1351/1/1

زندگينامه علمي

سال دوم دبيرستان، رشته رياضي فيزيك در دبيرستان طالقاني شهرستان بيجار را تمام كرده بودم و يكي دوماه سال تحصيلي سال سوم را سپري كردم كه شيفته حوزه شده بودم و درس را رها كرده و به حوزه امام صادق(ع) شهرستان بيجار وارد شدم، يك سال و چند ماهي را در آنجا به تحصيل مشغول بودم كه احساس كردم اينجا جوابگوي نيازهاي معنوي و علميم نمي تواند باشد، لذا در سال 1369-70 وارد مدرسه جانبازان قم شدم و از ابتدا دوباره دروس حوزوي را با جديت بيشتر ادامه دادم و مقدمات را در اين مدرسه به اتمام رساندم.

در سالهايي كه مشغول دروس مقدمات در مدرسه جانبازان بودم، در مدرسه شهيد زين الدين قم ديپلم رياضي را گرفتم. دروس سطح را

نيز در مدرسه مرحوم گلپايگاني در خدمت اساتيد: موسوي تهراني، خسروشاهي، سرافراز، عالي و... گذراندم كه در اين ميان بيشتر از محضر حجة الاسلام خسروشاهي و سرافراز بهره مند شدم. در سال1377 بنابر احساس وظيفه در موسسه آموزشي پژوهشي امام خميني در رشته معارف و جامعه شناسي مشغول تحصيل شدم و بعد از 4 سال مرحله كارشناسي را تمام كردم.

در سال 1380 دروس خارج فقه و اصول حوزه را شركت كردم و در ابتدا حدود يك سال در درس اصول حاج آقا سبحاني شركت كرده و در درس فقه آية الله مكارم شيرازي شركت كردم و در سالهاي بعد نيز دروس فقه آية الله مكارم را تا كنون كه قريب 5 سال است ادامه دادم و حدود 4سال هم در محضر آية الله وحيد خراساني در دروس خارج اصول ايشان توفيق حضور داشته ام و حدود سه سال هم در درس تفسير آية الله جوادي آملي زانوي تلمذ بر زمين نهاده ام. در سال 1382 نيز در كنار دروس عمومي حوزه در رشته تخصصي كلام اسلامي در موسسه امام صادق(ع) تحت اشراف حضرت آية الله سبحاني در سطح 3 حوزه حضور يافته و در سال جاري نيز آن را تمام كرده و اكنون مشغول پايان نامه آن مي باشم.

حدود يك سال است كه با مؤسسه آينده روشن( پژوهشكده مهدويت) در گروه جامعه شناسي همكاري داشته ام كه آخرين مقاله به نام«نقش انتظار فرج در كاهش نا هنجاريهاي اجتماعي»در كنفرانس همايش بين المللي مهدويت در تهران در جلد اول مجلدات آن چاپ شد. در ضمن مقالات ديگري نيز در گروه از حقير موجود است.

داوودي تبار، محمدامين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد

امين داوودي تبار

محل تولد : نجف اشرف

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1351/2/5

زندگينامه علمي

اينجانب محمد امين داوودي تبار در 5 ارديبهشت ماه 1351 در شهر مقدس نجف اشرف به دنيا آمدم كه پس از اندكي در همان اوان طفوليت به همراه خانواده به اجبار راهي سفر به ايران و در شهر مقدس قم سكونت گزيديم . پدرم روحاني است و براي تحصيل عولم دينيه نيز در عتبات عاليات اقامت گزيده بود.

تحصيلات ابتدائي ، راهنمائي و اول دبيرستان را در شهر مقدس قم گذرانده ام ديپلم را به صورت متفرقه و در كنار تحصيلات حوزوي گرفته ام در سال 1367 وارد حوزه علميه قم جهت تحصيلات علوم دينيه در مدرسه شهدين شدم. در آنجا دروس مقدمات و مقداري از سطح را نزد اساتيد آن مدرسه تلمذ نمودم و سطوح عاليه را نزد اساتيدي چون مرحوم آيت الله احمدي ميانجي و حضرت آيت الله صلواتي و جناب حجة الاسلام بيگدلي و ... بهره مند شدم و در خارج فقه و اصول از محضر آيات : صانعي ، آقا موسي شبيري زنجاني ، فاضل لنكراني و سبحاني در حد توان و بضاعت خويش بهره هايي برده و مي برم. البته در زمان اشتغال به تحصيل سطوح عاليه به علت بعضي از مسائل غير مترقبه و به ناچار مشغول به بعضي از امور اجرايي شده در طي سالياني چند بيشتر وقت خود را صرف امور اجرائي در مركز تحقيقات كامپيوتري علوم اسلامي نور مينمودم كه در اين سالها مدتي مسئول دفتر معاونت اطلاع رساني و مسئول بازاريابي محصولات و توليدان نرم

افزاري اين مركز و پس از آن نيز سالياني چند مدير فروش نرم افزارهاي مركز تحقيقات كامپيوتري علوم اسلامي نور در موسسه خدمات كامپيوتري نور وابسته به همين مركز انجام وظيفه نموده ام .

به حمد الله هم اكنون توفيق انجام كارهاي علمي تحقيقاتي و اشتغال به تحصيل و تحقيق پيدا كرده ام و مديريت موسسه فقه الثقلين نيز به عهده اينجانب ميباشد كه درآنجا كارهاي تحقيق و تصحيح كتاب ارزشمند مصابيح الاحكام مرحوم بحرالعلوم كه از منابع فقهي بسيار گران سنگ و نادر مي باشد در حال انجام بوده و در حال حاضرچاپ اول آن به اتمام رسيده است و به زودي ساير مجلدات آن نيزبه زيور طبع آراسته خواهد شد.

همچنين كتاب مجمع الفائده و البرهان مرحوم مقدس اردبيلي درحال تحقيق و تصحيح بوده و جلد اول آن نيز به چاپ رسيده و ساير مجلدات نيز در زماني نزديك پس از مراحل تحقيق و تصحيح مزين به حواشي حضرت آيت الله صانعي به چاپ خواهد رسيد.

دركنار كارهاي فوق الذكر در بخش تحقيقات پرسش و پاسخ شبكه جهاني نور مركز تحقيقات كامپيوتري علوم اسلامي نور نيز در حال انجام وظيفه ميباشم . شايان ذكر است با توجه به تجربه مفيدي كه طي ساليان زيادي حضور در موسسه خدمات كامپيوتري نور نسبت به نياز كاربران رايانه اي به محصولات فرهنگي پيدا كرده بودم به سفارش برخي از دوستان اقدام به توليد نرم افزار قرآني با رويكرد عامه مردم با عنوان «سلام» نمودم كه به لطف پروردگار مورد استقبال قرار گرفت . اين نرم افزار شامل بخشهاي مختلف ازجمله تفسير، ترجمه ، آموزش و .. ميباشد.

داوودي كهكي، محمدرضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمدرضا داوودي كهكي

محل تولد : قم

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1349/6/1

زندگينامه علمي

اينجانب محمدرضا داودى، در سال 1365 وارد حوزه علميه قم شدم كه به مقدمات و سطح پرداختم. در سال 1372 وارد موسسه در راه حق-دروس عمومى- شدم. كه پس از دو سال به موسسه امام خميني(ره) منتقل شد، اين دروس آشنايي با مباني علوم انساني بود كه تا 1377 به طول انجاميد. از سال 1377 كارشناسي ارشد رشته تخصصي علوم قرآني و تفسير در موسسه امام خميني(ره) را آغاز كردم. همزمان با گذراندن اين رشته، در دوره كارورزي تحقيق كه زير نظر يكي از اساتيد برگزار مي شد شركت كردم كه در موضوع تفسير موضوعي به مطالعه و تشكيل پرونده مي پرداختيم. پس از پايان دوره نوبت به نگارش پايان نامه رسيد، كه موضوع پايان نامه اينجانب «شادابي و نشاط از ديدگاه آيات و روايات تفسيري» بود و به مدت يك سال از خرداد 1381 تا 1382 به طول انجاميد. پس از دفاع پايان نامه كه با امتياز عالي و نمره 18 پذيرفته شد در سال 1383 در دوره تربيت مربي اخلاق زيرنظر حجت الاسلام دكتر آقاتهراني شركت كردم و در پايان دوره يكسال، تحقيقي پاياني با عنوان «نگاهي به آثار تربيتي بينش در منابع اسلامي» به نگارش درآوردم. در سال 1384 هفته اي يك روز تدريس در دانشگاه آزاد گرمسار را آغاز كردم كه درس هاي متون اسلامى، تفسير موضوعي قرآن و تاريخ صدر اسلام و اخلاق اسلامي را در آنجا تدريس كردم. به جهت نبود كتاب درسي مناسب براي تفسير قرآن جزوه اي را خودم تهيه كردم و تفسير سوره

حمد و آياتي از سوره بقره و اسراء را در آن جاي دادم. همزمان با آن و داشتن كار اجرايي كتابخانه علوم قرآنى، چند مقاله نيز به نگارش درآوردم كه در ليست مقالات آمده است.

داوودي، محمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد داوودي

محل تولد : خمين

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1345/7/1

زندگينامه علمي

اينجانب محمد داوودي فرزند شهيد محمد عيسي داوودي در سال 1345 درروستاي جواديه از توابع شهرستان خمين در خانواده اي مذهبي متولد شدم. تحصيلات خود را از سن 5 سالگي در مكتب خانه اي در همان روستا شروع كردم. تحصيلات ابتدايي و راهنمايي را نيز در همان روستا به پايان رساندم و براي ادامه تحصيل به شهرستان خمين رفتم. سال اول دبيرستان را در هنرستان شهيد چمران در رشته برق به پايان رساندم. لازم به ذكر است كه درطول تحصيل هميشه شاگرد اول بوده ام و در امتحانات نهايي راهنمايي، در كل شهرستان شاگرد اول شدم.در سال 62 – 63 تحصيلات حوزوي را در شهرستان محلات شروع كردم و سال بعد براي ادامه تحصل وارد حوزه علميه قم شدم. در سال65 همزمان با ادامه تحصيلات حوزوي، وارد موسسه در راه حق شدم و بعد از پايان دوره تحصيلات پنج ساله در اين موسسه، وارد دفتر همكاري حوزه و دانشگاه شدم و تحصيلات خود را دررشته علوم تربيتي در اين دفتر شروع كردم. در سال 79، فوق ليسانس را از اين دفتر دريافت كردم و در همان سال تحصيلات خودم را در دوره دكتري فلسفه و تاريخ تعليم و تربيت در دانشگاه تربيت معلم شروع كردم. تحصيلات حوزوي خود را در

دوره خارج نيز در محضر اساتيد بزرگوار آيات عظام فاضل لنكراني و آقا سيد علي محقق( دام ظلهم) ادامه دادم.طرح سيره تربيتي معصومين (ع) را در سال 76 در دفتر همكاري حوزه و دانشگاه، زير نظر حجت الاسلام علي رضا اعرافي به همراه چند تن ديگر از دوستان شروع كرديم كه بخشي از ثمره آن ،كتاب( سيره تربيتي پيامبر و اهل بيت عليهم السلام: تربيت ديني است) ميباشد. همچنين در ادامه كار،كتاب(نقش معلم در تربيت ديني) را تدوين كرده ام كه در سال 1384 به چاپ رسيد.در كنار اين كار، بنده در دانشگاه نيز به تدريس معارف اسلامي و اخلاق اسلامي مشغول شده و در حوزه نيز برخي موضوعات تربيتي مانند مديريت آموزشي، تعليم و تربيت اسلامي وسيره تربيتي معصومين (ع) را تدريس مي كنم.

درافشان، محمدحسين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمدحسين درافشان

محل تولد : قزوين

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1340/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب دوره ابتدايي را در مدرسه اسلامي سعادت در قزوين سپري كردم سپس دوره راهنمايي را در مدرسه نمونه شهر (اميركبير) گذراندم و دوره دبيرستان را در هنرستان رشته مكانيك عمومي به پايان رساندم.در اوج انقلاب موفق به كسب ديپلم شدم آنگاه يكسال و نيم در كميته انقلاب اسلامي مشغول به خدمت بودم.در سال 59-60 به قم هجرت نمودم و در مدرسه علميه منتظريه (حقاني) مشغول به دروس حوزوي شدم.با انتقال مديريت و دروس مدرسه حقاني به مدرسه شهيدين هما در سال 1363 در مدرسه شهيدين هما ادامه تحصيل دادم و در سال 1367 شروع به درس خارج كردم و از محضر اساتيدي همچون حضرت آيت الله سيد كاظم

حائرى- حضرت آيت الله وحيد خراساني – حضرت آيت الله خرازي - حضرت آيت الله جوادي آملي – حضرت آيت الله شيخ جواد تبريزي – حضرت آيت الله استادي و هم اكنون در درس خصوصي حجت الاسلام و المسلمين سروش محلاتي كسب فيض مي نمايم تقريباً يك دوره درس خارج اصول در درس آيت الله سيد كاظم حائري شركت كرده ام.

امتحانات كتبي و شفاهي تمام پايه ها را تا سال 1370 در شوراي مديريت و مدرسه شهيدين داده ام از سال 1371 تا 1376 در پژوهشكده حوزه و دانشگاه در رشته علوم تربيتي مشغول به تحصيل و تحقيق بوده ام و زبان انگليسي و تخصصي را دراين پژوهشكده گذرانده ام ضمناً در دوره هاي تابستاني دردانشگاه امام صادق(ع) زبان انگليسي (مكالمه) و زبان عربي (مكالمه) شركت كرده و جوايزي كسب كرده ام. از سال 1376 با راه اندازي و تأسيس شبكه معارف به همراه دوستان وارد خانواده صدا و سيما شدم آنگاه در سال 1378 در مركز پژوهشهاي اسلامي صدا و سيما به كار نظارتي و ارزيابي و تحقيقاتي پرداختم از جمله ارزيابي ها كتابهاي مركز و پايان نامه هايي در موضوعات گوناگون بوده و مشاور علمي ماهنامه گنجينه و فرهنگ اخلاقي معصومين(ع) (5 جلد - ادامه دارد) بوده ام هم اكنون مشاور و كارشناس برنامه زلال احكام شبكه 3 سيما هستم و مدّتي است مشاور و راهنما در حرم حضرت معصومه(س) را افتخار دارم. ضمنا مدّتي استاد راهنما و ارزياب پايان نامه هاي جامعه الزهرا(س) بوده ام. هم اكنون در جامعه الزهرا(س) درس حكومت اسلامي و ولايت فقيه – اديان و مذاهب تدريس دارم.

درايتي، محمدحسين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمدحسين درايتي

محل تولد : مشهد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1343/1/1

زندگينامه علمي

در سال 1355- 56 وارد حوزه علميه مشهد شدم و به مدت 4 سال در مدرسه علميه حجة الاسلام جناب آقاي موسوي نژاد ادبيات عرب، منطق، بيان و... اصول فقه و همچنين عقائد و احكام را به پايان بردم و سپس لمعتين را در محضر استاد جناب آقاي صالحي فراگرفتم و رسائل و اكثر مكاسب و مقداري از كفايتين را در محضر استاد آية الله مرتضوي به پايان بردم و همزمان به تدريس حوزه اشتغال داشته و اين امر را در سالهاي بعد نيز ادامه دادم.

در سال 1362 به حوزه علمييه قم منتقل شده و ادامه مكاسب وكفايتين را در محضر استاد محقق داماد حاضر شده و در سال 64 دروس سطح حوزه را به پايان بردم. از سال 63 به مدت سه سال به درس خارج اصول آية الله وحيد خراساني حاضر شدم و از سال 76 تا 74 به درس خارج اصول مرحوم آية الله تبريزي و از سال 66 تا 79 در درس خارج فقه آن فقيد به صورت مستمر حاضر شدم. و همچنين در درس خارج فقه آية الله منتظري به مدت 3 سال و همچنين در درس خارج اصول فاضل به مدت يك سال حاضر شدم.

درسال هاي فوق الذكر نيز به تحصيل فلسفه نيز اشتغال داشته و از محضر اساتيدي مانند: حجج اسلام عبدالهيان، فياض، شيرازي.... در تحصيل كتابهاي درايه، نهايه، منظومه و بخشي از اسفار استفاده ها بردم. همچنين به مدت 5 سال در درس تفسير آية

الله جوادي آملي و مشكيني حضور مستمر داشته و بهره ها گرفتم.

از سال 63 با معجم بحار با كار تحقيق آشنا شده و در سال 65 به تصنيف غررالحكم مشغول شدم و در سال 66 كار آن را به انجام رساندم و همزمان، كار معجم غرر را نيز شروع كردم و از سال 66 تا 78 به صورت مستمر در مركز تحقيقات وابسته به دفتر تبليغات اسلامي و در واحد احياء آثار مشغول انجام كارهاي تحقيقي مختلفي شدم كه محصول آن همكاري در مختلف الشيعه، تصحيح آصفي، تصحيح سعدالسعود، راه اندازي واحد بزرگ احياء تك نگاريهاي تفسيري و.... مي باشند.

همزمان با موسسه نشر آثار امام خميني(ره) در بازنويسي و تنظيم و ويرايش درسهاي حضرت امام در شرح منظومه و اشعار، اشتغال داشته و در ادامه با بنياد معارف اسلامي امام رضا عليه السلام در راه اندازي طرح احياء آثار قرآني به مدت 2 سال همكاري داشته و كار احياء دو جلد از آن آثار را به انجام رساندم.

از سال 78 در مركز تحقيقات دارالحديث و با طرح احياء مجموعه رساله هاي رجالي و درايه ابوالمعالي كلباسي، كار خود را آغاز نمودم و آن آثار را در 4 جلد به نام (الرسائل الرجاليه) به انجام رسانده و از سال 80 به عنوان مسئول واحد احياء، طرح بزرگ تحقيق وتصحيح كافي را با همكاري جمعي از محققان شروع كرده و همزمان به احياء شروح و حواشي كافي كه تاكنون چاپ نشده، دست زده و تا كنون چندين عنوان از آن شروح چاپ شده و چندين برابر آن در حال كار مي باشد. و هم چنين طي سالهاي

جاري حدود 15 عنوان كتاب ديگر در زمينه هاي رجال، درايه، حديث و شرح حديث احياء و چاپ شده است.

درايتي، مصطفي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

مصطفي درايتي

محل تولد : مشهد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1334/1/1

زندگينامه علمي

حضرت آيت الله مصطفي درايتي در سال 1334 در خانواده اي مذهبي و متدين از شهرستان مشهد به دنيا آمد، دوران تحصيل خويش را با موفقيت پشت سرگذاشت و در سال 1349 به تحصيل علوم ديني پرداخت. دروس مقدماتي را از محضر آيت الله اديب خراساني بهره جست. وي پس از مدتي تحصيل در مشهد براي ادامه تحصيل به شهر مقدس قم هجرت كرد و از محضر اساتيد بزرگي همچون آيت الله العظمي وحيد خراساني، آيت الله اعتمادي، آيت الله سلطاني، آيت الله منتظري كسب فيض كرد پس ازآن به زادگاه خويش بازگشت و در خدمت به طلاب علوم ديني و مردم ديار خويش از هيچ كوششي دريغ نفرمود.

درگاهي، ميثم

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

ميثم درگاهي

محل تولد : قم

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1363/1/1

زندگينامه علمي

اين حقير در سال 1377 وارد حوزه علميه واقع در خ شهيد رجايي( جامعه علميه امير المومنين) شدم. دروس مقدمات را در همان مدرسه با اساتيد مجربي همچون محمد حسين كبيريان، شيخ محمد رضا كرباسي به پايان رساندم.در سال 1380 به علت علاقه وافر و زيادي كه به قرآن داشتم مشغول به حفظ قرآن كريم شدم و يك سال درس هاي حوزه را رها كرده و فقط مشغول حفظ قرآن و مفاهيم و مفردات قرآن شدم و به حول و قوه الهي در سال 1381 قرآن را به پايان رساندم. درسال 1382 به توفيق تلبس لباس مقدس روحانيت شدم و از آن سال تا به حال مشغول به تبليغ در

سازمانهاي راه آهن، آتش نشانى، ايران خودرو و در مساجد شدم، در سال 1384 به قم آمدم و ادامه تحصيل را در قم مشغول هستم.

درودي، مجتبي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

مجتبي درودي

محل تولد : تهران

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1338/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب دوران تحصيلات دبستان ، متوسطه و دبيرستان (در نظام قديم آموزش و پرورش) را در طول يازده سال در تهران گذراندم و در سال 1356 در رشته رياضي از دبيرستان جاويدان فارغ التحصيل شدم ، سپس به جهت علاقه به رشته نقشه كشي در دوره شبانه دانشكده هنرهاي زيبا به طور آزاد ، دوره مقدّماتي نقشه كشي را پشت سر گذاشته و به خاطر جو فرهنگي نامساعد دانشكده از گذراندن دوره پيشرفته آن منصرف گرديدم و پس از پيروزي انقلاب اسلامي در سال 1358 به حوزه علميّه مقدّسه قم براي فراگيري علوم ديني آمدم و پس از فرا گرفتن برخي از دروس مقدّماتي مانند جامع المقدّمات و ... پس از چند ماه به حوزه ملا جعفر معروف به مجتهدي تهران بازگشتم و پس از اتمام برخي از دروس از قبيل كتاب سيوطي، مجددا با شكل گيري شوراي مديريت حوزه علميّه قم در سال 61 _ 60 به مدرسه رضويه قم براي ادامه تحصيل رفتم و بقيه دروس دوره ادبيّات عرب را كه شامل كتاب منطق ، حاشيه و كتاب مختصر با استاد موسوي گرگاني و كتاب مغني را با استاد طالقاني به پايان رساندم و كتاب معالم را با استاد سيّد احمد خاتمي در آن مدرسه خواندم سپس در حوزه عمومي قم، كتاب قوانين و بخشي از كتاب لمعه را

با آيت الله راستي كاشاني و الباقي لمعه را با مرحوم استاد محامي و آيت الله اشتهاردي و نيز كتاب اصول فقه 1 و 2 را با استاد سيد احمد خاتمي و كتاب رسائل را با استاد اعتمادي و كتاب هاي مكاسب محرمه و بيع و خيارات را با اساتيد محترم صلواتي و مرحوم پاياني و كتاب كفايتين را با اساتيد مرحوم ملا صالح مازندراني و پاياني خواندم. سپس از سال 70 _ 69 به درس خارج برخي از آيات مانند مرحوم مصطفي نوراللهي، مكارم شيرازي ، فاضل لنكراني ، شيخ جواد تبريزي ، جوادي آملي و استاد گنجي رفتم. در همين سال دروس عمومي مؤسسه در راه حق را آغاز كردم و در سال دوم آن همزمان به عنوان محقق به مركز تحقيقاتي اسلامي در سپاه راه يافتم. سپس در مديريت كمك آموزشي آن هم به عنوان دبير هيات تحريريه سرويس عقيدتي برخي از مجلات سپاه (اميد انقلاب ، پيام انقلاب و آشنا) كه حدودا" تا سال 72 _ 71 همكاري كردم. و مقالات گوناگوني در زمينه هاي فرهنگي اجتماعي، اقتصادي و اخلاقي نوشتم. در سال 71_ 70 با آغاز رشته آموزشي گروه مديريت در بنياد تخصصي باقر العلوم زير نظر آيت الله مصباح يزدي حفظه الله پس از آزمون كتبي و مصاحبه مشغول به تحصيل گرديده و در سال 77 با نگارش پايان نامه علمي، دوره كارشناسي ارشد پيوسته رشته معارف و مديريت دولتي را به اتمام رساندم.

درويش صفت، علي اصغر

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

علي اصغر درويش صفت سال 1332 در چالوس به دنيا آمد.ايشان داراي دكتري رشته «سنجش از دور» از انستيتو جغرافيا دانشگاه زوريخ سويس (در سال

1373) مي باشد.دكتر درويش صفت از سال 1364 از اعضاي فعال هيات هاي علمي دانشگاهي بوده است. وي از سال 1380 به عنوان دانشيار دانشگاه تهران فعاليت هاي خود را ادامه داده است. كتاب"اطلس مناطق حفاظت شده ايران" تاليف علي اصغر درويش صفت ، در سال 1386به عنوان كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد برگزيده شد. گروه : علوم انسانيرشته : جغرافياگرايش : سنجش از دورتحصيلات رسمي و حرفه اي : علي اصغر درويش صفت ديپلمش را سال 1350 در چالوس گرفت و در سال 1355 كارشناسي خود را در رشته منابع طبيعي از دانشگاه تهران و كارشناسي ارشد را در سال 1364 در رشته جنگل داري از همان دانشگاه اخذ كرد. وي در سال 1373 موفق به اخذ دكتري در رشته «سنجش از دور» از انستيتو جغرافيا دانشگاه زوريخ سويس شد.مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : دكتر درويش صفت از سال 1364 از اعضاي فعال هيات هاي علمي دانشگاهي بوده است. وي مسووليت هايي را در زمينه فعاليت هاي آموزشي و پژوهشي خود برعهده داشته كه برخي از آن ها عبارتند از: كارشناس: 1364- 1357، كارشناس جنگل در «جنگل آموزشي و پژوهشي دانشگاه تهران» عضويت در هيات علمي: از سال 1364 به عنوان مربي آموزشي، از سال 1373 به عنوان استاديار و از سال 1380 به عنوان دانشيار دانشگاه تهران زمينه هاي تخصصي آموزشي و پژوهشي: سنجش از دور و سامانه اطلاعات جغرافيايي فعاليتهاي آموزشي : فعاليتهاي آموزشي و پژوهشي علي اصغر درويش زاده به قرار زير است: تدريس: دروس مرتبط با سنجش از دور و سامانه اطلاعات جغرافيايي براي رشته هاي منابع طبيعي، محيط زيست و كشاورزي

پژوهش: اجراي شش طرح تحقيقاتي مصوب دانشگاه تهران و چهار طرح پژوهشي كاربردي در ارتباط با سازمان حفاظت محيط زيست و سازمان جنگل ها و مراتع كشور فرصت مطالعاتي: طي دوره شش ماهه در سال 1378 در شاخه نوين سنجش از دور به نام سنجش از دور ابر طيفي در دانشگاه زوريخ كشور سوييس ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : علي اصغر درويش صفت در كنار مطالعه كتب تخصصي به اشعار شاعران ايراني مثل حافظ، سعدي و... علاقه دارد. جوائز و نشانها : دكتر درويش صفت جوايزي را براي فعاليت هاي خود دريافت كرده است. جوايز: - دريافت لوح تقدير براي ارايه مقاله برتر در بخش فني كنفرانس بين المللي سنجش از دور در كشور مالزي در سال 2005 - دريافت لوح تقدير به مناسبت انتخاب اطلس مناطق حفاظت شده ايران به عنوان دومين اطلس برتر جهان در سال هاي 2007- 2006 از سوي انجمن بين المللي كارتوگرافي از بين تمامي كشورهاي عضو (86 كشور) و براي اولين بار در خاورميانه - دريافت لوح تقدير به مناسبت انتخاب اطلس مناطق حفاظت شده ايران به عنوان كتاب برتر دانشگاهي در جشنواره پژوهشي دانشگاه تهران، 1386 - دريافت پايه تشويقي در دانشگاه تهران به دليل ميزان فعاليت هاي پژوهشي در سال هاي 1385- 1383 - اطلس مناطق حفاظت شده ايران در بيست و سومين نمايشگاه بين المللي نقشه و اطلس (4-10 August, 2007, Moseow) كه از سوي انجمن بين المللي كارتوگرافي برگزار شد، به عنوان دومين اطلس برتر جهان انتخاب شد. -چگونگي عرضه آثار : راهنمايي رساله: راهنمايي سه رساله دكتري و نوزده رساله كارشناسي ارشد مقاله: ارايه بيش از پانزده مقاله در مجلات علمي و پژوهشي

بين المللي و همچنين بيش از سي مقاله در كنفرانس هاي داخلي و خارجي آثار : nbsp1 اطلس مناطق حفاظت شده ايران ويژگي اثر : از انتشارات دانشگاه تهران با همكاري سازمان حفاظت محيط زيست ايران .اين كتاب در سال 1386 به عنوان كتاب سال جمهوري اسلامي ايران ،از طرف وزرات فرهنگ و ارشاد اسلامي معرفي و برگزيده شده است.2 كتاب ارزيابي و برنامه ريزي محيط زيست با سامانه اطلاعات جغرافيايي ويژگي اثر : از انتشارات دانشگاه تهران در سال 1380 (به اتفاق آقاي دكتر مجيد مخدوم)

درياب، باقر

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

باقر درياب

محل تولد : نجف اشرف

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1336/1/1

زندگينامه علمي

ابتداي تحصيل اينجانب در نجف اشرف بود مرحوم والد ما حاج شيخ حسن اصفهاني رحمة الله عليه كه از شاگردان مرحوم آقا ضياء عراقي و مرحوم آقاي نائيني رحمه الله و در نجف از اوان مبارزات سكونت داشت. از12 سالگي در سلك روحانيت در آمدم يعني مشرف به پوشيدن لباس مقدس روحانيت شدم. مقدمات را نزد ابوي محترم و برخي ديگر از دروس را همانند حاشيه ملا عبد الله و سيوطي و مغني را نزد اساتيد ديگر خواندم. بخشي از مغني و بخشي از مطول را نزد مرحوم مدرس افغاني رحمة الله عليه خواندم. بخش مهم لمعتين را نزد مرحوم حجة الاسلام روشني كه يكي از ممتحنين حوزه علميه قم بودند و آن زمان در نجف بودند خواندم.

لمعه جلد دوم(رحلي) و مكاسب هم مكاسب المحرمه و هم كتاب البيع را نزد آيت الله شيخ مسلم

داوري حفظه الله كه فعلا يكي از علماي قم هستند و درس خارج مي دهند خواندم اصول الفقه مرحوم مظفر را نزد سيد جعفر علم الهدي كه يكي از علماي قم هستند خواندم. رسائل را نزد آيت الله شيخ حسن قديري اصفهاني كه فعلا يكي از علماي قم هستند در نجف خواندم. كفايتين را نزد آيت الله انواري كه يكي از شاگردان خوب حضرت آيت الله العظمي خوئي(ره) بودند خواندم. شرح تجريد را نزد آقاي حسين پاكستاني كه فعلا يكي از علماي قم و نجف هستند خواندم در سن 18 سالگي سطح را تمام كردم. لازم به ذكر است در نجف اشرف و همچنين در قم پس از آن كه طلبه به رتبه بالاتري ارتقاء مي يابد، رتبه قبل را تدريس مي كند كه ما هم از اين قاعده مستثنا نبوديم و دروس قبلي را تدريس مي كرديم. مثلا وقتي رسائل مي خوانديم اصول فقه تدريس مي كرديم يا دروس قبلي آن را و همچنين هر درس بالاتري را كه مي خوانديم درس قبلي را تدريس مي كرديم در ضمن دروس اخلاق از قبيل تدريس كتاب شريف منية المريد، معراج السعاده و .... تدريس مي شد در آنها هم شركت مي كرديم. در نجف درس اخلاق آيت الله مرحوم شيخ مجتبي لنكراني(ره) شركت مي كرديم. و نيز درس اخلاق شهيد محراب حضرت آيت الله مدني قدس الله نفسه الزكيه شركت مي كرديم. ضمناً در دروس جنبي همچون درس تفسير توسط حجة الاسلام سيد علي مؤمني حفظه الله و حجة الاسلام سيد كاظم سراجي – بعضاً درآيه و تجويد نيز شركت كردم در نزد مرحوم

حاج محمد دريوان (طلاي نجف اشرف)، تمرين منبر و خطابه و نويسندگي را نيز در نجف آموختم كه اساتيدي مجرب همچون حجج اسلام نعمتى، برقعى، و ديگران ما را با اين فنون آشنا ساختند. بحمد الله تا سن 18 سالگي موفق شديم در اكثر زمينه ها تحصيلات خود را به پايان برسانيم ،از سن 18 سالگي به بحث خارج رسيديم. ابتداء از محضر آيت الله سيد ميرزا حسن بجنوردي رحمه الله بهره مند شديم و سپس در درس آيت الله العظمي سيستاني حضور بهم رسانيدم. حدوداً در سالهاي 52-53 مي شد.

سپس جوان ترين درس كه در نجف شروع شد درس شهيد آيت الله سيد عبد الصاحب حكيم(ره) بود كه توسط صدام به شهادت رسيد. حدود يكسال در آن درس شركت كردم. سپس به درس حضرت آيت الله شهيد سيد محمد باقر صدر رضوان الله تعالي عليه حضور بهم رساندم و بهره هاي فرواني بردم. الحق و الانصاف كه اين انسان هم از نظر علمي و هم از نظر عملي خود را ساخته بود/ - چون بيان فوق العاده خوبي داشت و از ابتكارات جديدي در درسش برخودار بود- در فقه و اصول ايشان هر دو شركت مي كردم. تواضع، محبت، بزرگوارى، تقوى، كياست و... از وجود اين انسان مي باريد و اواخر روزهاي چهارشنبه را اختصاص داده بودند به درس موضوعي تفسير كه تفسير موضوعي بود و مي گفتند البته چند جلسه بيش نبود كه از طرف هيئت حاكم وقت ممنوع شد. به هر حال درس عالي بود. اين انسان عالي مقام آن قدر عاشق امام خميني رضوان الله تعالي عليه بود. كه شب 23 بهمن

57 كه ما در نجف دردرس ايشان حاضربوديم تقريباً بيش از نيم ساعت سخنراني كردند.

تنها درس ايشان تعطيل شد و بجاي درس سخنراني كردند و فرمودند امروز كفر بر اسلام پيروز گرديد احدي ها در جنگ احد و بدري ها در جنگ بدر و .... امروز بركفر و شرك پيروز گرديدند. و خلاصه مقداري از انقلاب و امام گفتند. (لازم به ذكر است در نجف آن زمان در مسائل سياسي جز امام خميني رضوان الله تعالي عليه و مقداري شهيد صدر كسى جرات نداشت وارد مسائل سياسي بشود، سال 57-58 پس از پيروزي انقلاب وارد قم شدم ادامه بحث خارج را در محضر آيت الله العظمي وحيد خراساني فقه و اصول رابه پايان رساندم بيش از پانزده سال درس ايشان حاضر شدم- منظومه سبزواري نزد آيت الله انصاري شيرازي و اسفار را نزد آيت الله جوادي آملى- خواندم ونيز تدريس دروس حوزوي از قبيل اصول فقه و رسائل و مكاسب وكفايتين و... داشتم.

دريايي، تورج

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

دكتر تورج دريايي، دانشيار تاريخ دانشگاه كاليفرنيا در فولرتن و متخصص تاريخ ايران باستان، در سال 1346 در تهران بدنيا آمد. ايشان داراي دكتراي تاريخ از دانشگاه لوس آنجلس UCLA در سال 1376 مي باشد.

گروه : علوم انساني

رشته : تاريخ

تحصيلات رسمي و حرفه اي : - ابتدايي و متوسطه در تهران و آتن - كارشناسي رشته تاريخ و علوم سياسي در دانشگاه لوس آنجلس CSUF در سال 1372 - كارشناسي ارشد تاريخ از دانشگاه لوس آنجلس UCLA در سال 1374 - دكتراي تاريخ از دانشگاه لوس آنجلس UCLA در سال 1376

همسر و فرزندان : تورج دريايي مجرد است.

مشاغل و سمتهاي مورد تصدي

: - دانشيار و رئيس بخش تاريخ باستان، دانشگاه ايالتي كاليفرنيا- آمريكا از سال 1383 تا كنون - استاديار بخش تاريخ جهان و باستان، دانشگاه ايالتي كاليفرنيا- آمريكا از سال 1378 تا 1382 - مربي تاريخي ايرانيان- تاريخ خاور نزديك- تمدن غرب و تاريخ جهان اديان UCLA آمريكا از سال 1373 تا 1375 - پژوهشگر مركز مطالعات خاور نزديك گوستاو ون گرونباون از سال 1372 تا 1374 - مطالعه گر بخش فارسي ابتدايي و متوسطه در بخش زبان و فرهنگ خاور نزديك UCLA از سال 1372 تا 1373 - مطالعه گر تاريخ عثماني و جامعه شناسي در خاورميانه UCLA بخش تاريخ و جامعه شناسي از سال 1371 تا 1372 - سردبير مجله تمدن ساساني - سردبير مجله ايراني فارسي قديم باستاني عضويت در انجمن ها و موسسات: - موسسه مطالعاتي ايرانيها در آمريكا - انجمن ايرانشناسان اروپايي - انجمن تاريخ دانان آمريكايي - انجمن مطالعات خاورميانه - انجمن سكه شناسان شرقي - انجمن محققان زرتشت شناسي - انجمن خاورشناسان امريكايي - خاورميانه قرون وسطايي - انجمن مطالعاتي ايرانيان - انجمن تاريخدانان باستان - هيئت مشاوره: كتابخانه ايرانيكا سري رسوم روشنفكري - هيئت مشاوره: دايره المعارف بزرگ در اسلام

فعاليتهاي آموزشي : تورج دريايي، استاد دانشگاه فولرتن كاليفرنيا در كرسي تاريخ باستان، علاوه بر تدريس و نويسندگي، سردبير فصلنامه «نامه ايران باستان» مركز نشر دانشگاهي نيز هست و به تازگي در دانشگاه يو.سي.آي كاليفرنيا به تدريس در كرسي تاريخ ايران باستان مشغول شده كه توسط يك ايراني پايه گذاري شده است و به نام «هوارد باسكرويل» ، معلم تاريخ آمريكايي نامگذاري شده است كه در انقلاب مشروطه در

تبريز كشته شد. عنوان دروسي كه ايشان تدريس مي كنند به قرار زير است: فارسي قديم (باستاني)، خاور نزديك در قديم، زرتشت شناسي، آئين پرستش و تمدن جهان قديم و قرون وسطايي، تفكر تاريخي، يونان، امپراطوري روماني، تاريخ قرون وسطايي، تاريخ غذا، سمينار در تاريخ جهان قديم.

ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : دكتر تورج دريايي به زبانهاي سانسكريت، زبان باستان ايران، اوستايي، فارسي ميانه و زبانهاي پارتي مسلط است.

جوائز و نشانها : - جايزه بين المللي FDCCSUF در سالهاي 1379،80،82،84 - بورس تحصيلي موسسه مطالعاتي ايران در آمريكا سال هاي 84- 1383 - جايزه پژوهشي دانشجويي دانشكده در سالهاي 83- 1382 - بورس تحصيلي مركز مطالعاتي خاور نزديك گوستاوون گروبنام سالهاي 74- 1372 - بورس تحقيقاتي انجمن سكه شناسي آمريكا- نيويورك 1374 - تقديرنامه جامعه تاريخي في آلفا تتا 1371 - اهدا برنامه هاي مسافرتي و سرپرستي بين المللي در سالهاي 75- 1374 - هديه تحقيقاتي تابستاني، بخش تاريخ 1377 - بورس پيش دفاع پايان نامه UCLA سال هاي 77- 1376 - بورس دفاع پايان نامه UCLA سال هاي 78- 1377 - گواهي مطالعات قرون وسطا از مركز مطالعات قرون وسطا و رنسانس 1378

چگونگي عرضه آثار : تورج دريايي يكي از نويسندگان كتاب «تاريخ جهان» است كه به تازگي توسط انتشارات «هارلن ديويدسن» منتشر شده است. خواندن تاريخ جهان حتماً خيلي وقت شما را مي گيرد اما اين روزها در دنيا تاريخ جهان را با ديد ديگري مي نويسند كه در آن ديگر خبري از حفظ كردن ترتيب حكومت پادشاهان يك سلسله نيست! دكتر تورج دريايي كه او را با كتاب «سقوط ساسانيان» مي شناسيم، يكي از 6 نويسنده كتاب

«تاريخ جهان» است كه جلد نخست آن از دنياي باستان تا قرون وسطي را دربرمي گيرد. او مي گويد: «الان در آمريكا مرسوم شده است كه تمام دانشجوهاي سال اول و دوم يكسري كلاس هاي عمومي را بردارند كه «تاريخ جهان» هم از آن جمله است. 20 يا 30 سال پيش در جهان غرب فقط تاريخ تمدن غرب تدريس مي شد، اما امروزه خيلي روي تاريخ جهان تأكيد مي شود.» جلد اول تاريخ جهان در 17 بخش منتشر شده است. دريايي درباره تقسيم بندي نوشته شدن بخش هاي اين كتاب مي گويد: «من به خاطر حوزه تخصصي خود، بيشتر بخش هايي را كه به تاريخ رم، يونان، هند و ايران مربوط بوده است نوشته ام. يكي از همكاران بخش مربوط به مصر، بين النهرين و دنياي اسلام را نوشته، يك تاريخدان ديگر بخش مربوط به چين و آسيا را نوشته است و دو نويسنده بخش هاي مربوط به تمدن آمريكاي مركزي و اروپا را نوشته اند.» دكتر دريايي تا كنون 66 مقاله، 23 مورد بررسي كتاب و 50 سخنراني به رشته تحرير درآورده اند.

--------------------------------------------------------------------------------

آثار :

1 تاريخ جهان

ويژگي اثر : تاليف

2 تاريخ و فرهنگ ساساني

ويژگي اثر : پديدآورنده: تورج دريايي، مهرداد قدرت ديزجي (مترجم) ناشر: ققنوس - 21 خرداد، 1384

3 سقوط ساسانيان، فاتحان خارجي، مقاومت داخلي و تصوير پايان جهان

ويژگي اثر : پديدآورنده: روزبه زرين كوب، منصوره (نظام مافي) اتحاديه، فرحناز اميرخاني (مترجم)، تورج دريايي (مترجم) ناشر: تاريخ ايران - 1383

4 شاهنشاهي ساساني

ويژگي

اثر : پديدآورنده: تورج دريايي، مرتضي ثاقب فر (مترجم) ناشر: ققنوس - 18 تير، 1386

5 شهرستان هاي ايرانشهر

ويژگي اثر : انتشارات فردا- 1381

6 طلوع و غروب يك امپراطوري (ساساني)

ويژگي اثر : لندن 1386

7 مطالعات ايراني در مكاتبات حروف W.B ,S.H

ويژگي اثر : تهران- 1385

8 معرفت روح (مقاله اي بر خاطرات احمد تفظيلي دريايي و م.اميد سالار)

ويژگي اثر : انتشارات فردا 1383

دستغيب، عبدالعلي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عبدالعلي دستغيب محقق و پژوهشگر معاصراست . اودرزمينه فلسفه و نقد ادبي فعاليت مي نمايد . از او تاليفات وترجمه هاي گران سنگي موجود است . وي كه سالها به تدريس پرداخته بود پس از بازنشستگي امرتحقيق تفحص درزمينه هاي فوق رابه طرز جدي پي گرفته است .

گروه : علوم انساني

رشته : فلسفه

اوضاع اجتماعي و شرايط زندگي : عبدالعلي دستغيب درخانواده اي فرهنگي به دنيا آمده است

تحصيلات رسمي و حرفه اي : عبدالعلي دستغيب تحصيلات ابتدايي ومتوسطه را درشهرهاي فيروز آباد و جهرم به پايان برد و درسال 1327 وارد دانشسراي مقدمااتي شيراز شد . او در سال 1337 براي تحصيل دانشگاهي به تهران آمد و دردانشسراي عالي و دانشكده ادبيات دانشگاه تهران دررشته فلسفه مشغول به تحصيل شد .

وقايع ميانسالي : مهمترين واقعه بوقوع پيوسته دردوران ميانسالي عبد العلي دستغيب ، اين بود كه پس از كودتاي مرداد ماه 1332 به واسطه فعاليت اجتماعي منتظر خدمت شده است .

مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : عبد العلي دستغيب ابتدابه معلمي دردبستان ها و دبيرستانها كازرون

به جهرم و شيراز پرداخت .او درضمن تدريس به مطالعه فرهنگ عامه (فولكور) و جمع آوري ترانه ها وقصه هاي عاميانه نيز اشتغال داشت . مدتي نيز يكي از دفاتر اسناد رسمي شيراز دفتر نويس شد و سپس به خدمت اداره بهداشت درآمد و براي انجام خدمات درماني به تمام نقاط استان فارس سفر كرد . او از سال 1359 كه بازنشسته شد درمدارس تربيت معلم و دانشكده هابه تدريس فلسفه و ادبيات فارسي مشغول شد .

فعاليتهاي آموزشي : مهمترين فعاليت آموزشي عبد العلي دستغيب ، نقد ادبي است كه ازسال 1337 وارد اين حيطه ادبي شده است . او در اين زمينه آثار متعددي به چاپ رسانيده است .

ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : مهمترين فعاليت و برنامه روزمره عبد العلي دستغيب، تحقيق و تفحص است . او مقالات بسياري درزمينه ادبيات و فلسفه در مجلات گوناگوني همچون سخن ، راهنماي كتاب ، نگين ، فردوسي ، نامه فلسفه ، آدينه ، دنياي سخن و كيهان فرهنگي منتشر كرده است .

همفكران فرد : يكي از همفكران عبدالعلي دستغيب ، جلال آل احمد بود . آن دو اكثر درمحافل ادبي يكديگر را مي ديدند .

آرا و گرايشهاي خاص : عبدالعلي دستغيب معتقد است كه هيچ اثر هنري و ادبي درخلاء به وجود نمي آيد .بلكه نويسنده درارتباط با مردم است كه دريافت هاي بدست مي آورد و آن را مي نگارد . يعني آنها را از فيلتر احساسات و عواطف خويش عبور مي دهد .

--------------------------------------------------------------------------------

آثار :

1 به سوي داستان نويسي بومي درزمينه نقد ادب و هنر

2 تحليلي از شعر نو فارسي

3 ترجمه «چرا مسيحي نيستم ؟»

4 ترجمه دجال

ويژگي اثر : اين كتاب تاليف فريد ريش نيچه است .

5 ترجمه شامگاه بت ها

6 ترجمه طوفان

ويژگي اثر : اين كتاب تاليف شكسپير بوده و با همكاري دكتر دولتشاهي ترجمه شده است .

7 چهار سوار سرنوشت

8 حافظ شناخت

9 سايه روشن شعر نو فارسي

10 فلسفه تاريخ هگل

11 فلسفه شعر پهناور

12 فلسفه ماركس

13 فلسفه نيچه

14 هنروواقعيت درآئينه نقد

15 هيدگر و شاعران

منابع زندگينامه :

1جلال ،مرد امروز ، كيهان فرهنگي ، سال هيجدهم ،مهرماه 1380، شماره 18 ، ص10

دستياري، مجيد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

مجيد دستياري

محل تولد : اراك

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1340/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب در اواخر سال 1358 هجري شمسي به حوزه علميه قم وارد شدم و در مدرسه علميه رسالت و سال بعد در مدرسه آيت الله العظمي گلپايگاني و سپس در مدرسه رسالت دروس مقدماتي و ادبيات را فرا گرفتم. شرح لمعتمين را خدمت حضرات آيات شب زنده دار، مرحوم آيت الله

محامي و حجة الاسلام سيداحمد خاتمي فرا گرفتم. رسائل را از محضر حضرات آيات استادي و اعتمادي بهره برده و مكاسب را در نزد حضرات آيات، پاياني و طاهر شمس( رحمت الله عليه) استفاده كردم. كفايه را نيز در نزد حجة الاسلام گنجي خوانده ام. به علت شوق فراوان به فلسفه وكلام همزمان با رسائل به درس شرح منظومه حضرت آيت الله ممدوحي ايده الله تعالي حاضر شدم و بعد از شرح منظومه، نهاية الحكمه علامه طباطبايي و همچنين مجلدات اسفار را در نزد ايشان تلمذ نمودم. دوره تخصصي كلام را نيز در اين موسسه به پايان بردم و از آنجا كه از مدرك گرايي در حوزه به شدت نگرانم علاقه اي به نوشتن پايان نامه از خود نشان ندادم و اخيراً به سفارش اساتيد محترم اقدام به ارئه مدارك نموده تا با طي مراحل ادارى، موضوع پايان نامه را اخذ نمايم. به تدريس علاقه فراواني دارم و از سال دوم طلبگي به تدريس روي آوردم و سالهاي متمادي كتب ادبيات را تدريس نمودم و همچنين منطق، شرح لمعتين، تفسير، فلسفه و كلام را نيز متوالياً تدريس كردم. در طول زندگي طلبگي به غير از تحصيل، تدريس و تبليغ به هيچ كار ديگري اشتغال نداشتم. با پايان دوره سطح، در درس خارج فقه آيت الله تبريزي (ره)، خارج اصول حضرت آيت الله فاضل لنكراني(ره) و سپس حضرت آيت الله سبحاني شركت نمودم.

دشتي، محمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

استاد فرهيخته، حجت الاسلام و المسلمين شيخ محمد دشتي در سال 1330 ش (1370 ق) در مازندران به دنيا آمد و پس از فراگيري تحصيلات ابتدايي به آموختن علوم ديني روي آورد.

وي پس از تلاش و پشتكار فراوان، در بيست سالگي به درس خارج فقه و اصول حضرات آيات: ميرزا هاشم آملي، ناصر مكارم شيرازي، علي مشكيني اردبيلي و عبداللَّه جوادي آملي راه يافت و مباني حكمت و فلسفه را از استادان فن آموخت. حجت الاسلام دشتي پس از آن به تاليف و تدريس و تحقيق روي آورد تا اينكه در سال 1367، مؤسسه تحقيقاتي اميرالمومنين(ع) را بنيان نهاد و با كمك گروهي از محققان، كتاب هاي ذيل را فراهم نمود: فرهنگ سخنان معصومين در 15 جلد، تحليل تاريخي سياسي معصومين در 14 جلد و سيره امام علي(ع) در 15 جلد، ترجمه نهج البلاغه، فرهنگ واژه ها، موضوعات كلي و معارف نهج البلاغه در 4 جلد، اسناد و مدارك نهج البلاغه و ده ها اثر ديگر. ايشان پس از پيروزي انقلاب اسلامي يكسره به تلاش و كوشش در راه احياي شعائر ديني مي پرداخت و هماره به تبليغ دين در شهرهاي مختلف كشور و تدريس در نهادهاي انقلابي و دانشگاه ها و سخنراني همت گماشت تا اين كه در بازگشت از سفر تبليغي خويش از كاشان در 5 ارديبهشت 1380 دچار سانحه تصادف شد و پس از گذشت ده روز، در نيمه همان ماه برابر با 11 صفر 1422ق در پنجاه سالگي بدرود حيات گفت و در حرم مطهر حضرت معصومه(س) به خاك سپرده شد.

دشتي، محمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد دشتي

محل تولد : نيشابور

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1343/1/1

زندگينامه علمي

سال اول راهنمايي را در خرداد ماه 1356 در شرايطي در شهر نيشابور به پايان رساندم كه از طرف مدرسه راهنمايي ناصري جهت شركت در اردوي تابستاني رامسر با هزينه

دولت دعوت شدم. اين دعوت كه نوعي پاداش محسوب مي شد و از هر مدرسه تنها يك نفر به اين اردو دعوت ميشد براي بنده به عنوان يك نوجوان روستايي بسيار مطلوب و مسرت بخش بود ولي منوط به اجازه پدرم بود ليكن پدرم به رغم اينكه جهت امضاي رضايت نامه به شهر آمد به جهت مسائلي كه پيش آمد و در واقع از الطاف خفيه الهي بود به من اجازه شركت در اين اردو را نداد گمان ميكنم اگر در آن اردو كه گفته مي شد با حضور وليعهد طاغوت برگزار مي شود شركت كرده بودم طلبه نمي شدم. به هرحال با آغاز سال تحصيلي 56 – 57 بنده به والدينم عرض كردم ديگر به مدرسه نمي روم و اگر بناست درس بخوانم مي خواهم به حوزه علميه بروم كه اين تقاضاي بنده با استقبال پدر و مادرم مواجه شد و از مهرماه 1356 در حالي كه در شهرهاي مثل نيشابور و حتي شهرهاي بزرگتر كمترين نفسي عليه حكومت به گوش مي رسيد و جو خفقان و پليسي بر همه جا حاكم بود ، وارد حوزه علميه كهنسال نيشابور يعني مدرسه گلشن شدم طولي نكشيد كه در پي درگذشت مشكوك مرحوم حاج آقا مصطفي و برگزاري مجالس ختم آن مرحوم و در همان حال دست به دست گشتن عكسها و نوارهاي سخنراني حضرت امام ره فضاي سياسي كشور ملتهب و رفته رفته راهپيماييهاي خياباني و سخنراني هاي اعتراض آميز عليه طاغوت آغاز گرديد كه بنده نيز همچون ديگر طلاب و دانشجويان و ديگر اقشار جامعه در اين برنامه شركت مي كردم تا اينكه انقلاب اسلامي به صورتي غير مترقبه و تنها

در سايه الطاف الهي و به گونه اي معجزه آسا به پيروزي رسيد لحظاتي آنچنان شيرين و معنوي و به ياد ماندني كه قلم و زبان از بيان آن قاصر است. مهرماه 1357 در حالي كه انقلاب به اوج خود نزديك مي شد وارد حوزه علميه جديد التاسيس فضل بن شاذان شدم كه از نظم و فعاليت علمي بهتري برخوردار بود و تا سال 1360 در اين مدرسه به تحصيل مشغول بودم و در همان حال با شروع جنگ تحميلي آموزشهاي نظامي را به طور محدود توسط برادران سپاهي فرا گرفتم. سال 1360 وارد حوزه علميه مشهد شدم ولي شلوغي مشهد و عوامل مزاحم تحصيل آزارم مي داد لذا از سال 1361 با راهنمايي برخي دوستان و اساتيد وارد حوزه علميه مهديه خوانسار شدم كه از نظم و شرايط تحصيلي بسيار مطلوبي برخوردار بود گرچه به دليل ناهمخواني دروس ناچار به تكرار برخي دروس شدم كه البته خالي از فايده هم نبود در همان سال 61 معمم شدم و براي نخستين بار جهت تبليغ به جبهه رفتم واز آن پس تا پايان جنگ در ايام تبليغ و در طي فرصت هايي كه پيش مي آمد جهت اداي وظيفه شرعي خود به جبهه اعزام مي شدم. در سال 1364 در حالي كه بخشي از رسائل و مكاسب را خوانده بودم وارد حوزه علميه قم شدم و در مدرسه فيضيه حجره گرفتم و در كنار دروس عمومي حوزه در موسسه در راه حق شركت كردم و در همان حال در رشته ادبيات و علوم انساني از آموزش و پرورش ديپلم گرفتم دوره ليسانس الهيات و معارف اسلامي و فوق ليسانس رشته

تاريخ را در موسسه در راه حق و موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره) گذراندم و از سال 1380 پس از طي مراحل كنكور و گزينش در همان موسسه به گذراندن دوره دكتري رشته تاريخ اسلام مشغول شدم كه اينك رو به پايان است. در طي اين سنوات از سال 1368 به طور مرتب در درس خارج اصول حضرت آيت الله وحيد خراساني و به مدت يك سال در درس خارج فقه مرحوم آيت الله فاضل لنكراني ره و يك سال درس خارج فقه حضرت آيت الله مكارم شيرازي شركت كردم. از سال 1378 به جهت كثرت اشتغالات درسي و پژوهشي در رشته تاريخ دروس خارج حوزه را ترك كردم. درطي دوران طلبگي چه نيشابور و چه در مشهد و چه در خوانسار كم و بيش در زمينه دروس حوزوي (صرف و نحو و منطق) تدريس داشتم پس از گذراندن دوره كارشناسي ارشد تاريخ در نهادهاي مختلف حوزه علميه قم نيز به كار تدريس و پژوهش و راهنمائي پايان نامه هاي طلاب و دانش پژوهان اشتغال داشته و دارم .

دقيقي شاهرودي، مهدي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

زندگينامه علمي

مهدي دقيقي شاهرودي از سن 14 سالگي مطالعات ديني خود را آغاز نمود و در سن 16 سالگي در حالي كه در دبيرستان مشغول به تحصيل بود تحصيلات خود را رها نمود وپس از قبولي در آزمون ورودي حوزه علميه قم به صورت طلبه رسمي وارد حوزه علميه قم گرديدو تحصيلات خودرا در محضر مدرسان بزرگ علوم دين آغاز نمود.وي صرف ونحو،معاني وبيان،منطق و معقولات،عقايد و اديان،ادبيات فارسي،فقه واصول وعلوم حديث و علوم مختلف ديني را از محضر مدرسان فرهيخته حوزه فرا

گرفت .دغدغه هميشگي او عدم استفاده از علوم فراگرفته توسط علما وطلاب و جاري نشدن علوم ديني در سطح جامعه بود ،او معتقد است اگر فردي علوم را كسب نمايد اما آن را به ديگران نياموزد وديگران نيز از علوم او استفاده نكنند آن فرد عالم نيست و با جهال تفاوتي ندارد.و از سوي ديگر عدم حضور دانش آموختگان حوزه در جامعه زمينه ورود دزدان اعتقادات را فراهم مي آورد. از اين رو در خلال تحصيل از قم به مناطق مختلف از جمله زادگاه خودتهران سفر مي نمود و در حلقه هاي مختلف درس و گفتگوي ديني با جوانان، نوجوانان و دانشجويان به انتقال يافته هاي خود مي پرداخت .او پس از چندسال كسب فيض از علما وفحول حوزه خود به تحقيق و تحصيل پيرامون معارف دين پرداخت و براي موفقيت هرچه بيشتر براي يافتن راه صحيح سلوك ديني تحقيقات خود را آغاز نمود و گوهر گمشده وجود خود را در "حوزه نجف "و سرآمدان آن حوزه كهن يافت و از اين رو براي شناخت "ريشه هاي علم" و"عالمان آن سامان" به مسافرتهاي مكرربه آن ديار پاك و تحقيقات گسترده درباره آن حوزه كهن دست يازيد.نتيجه تحصيلات و تحقيقات ديني و تلاشهاي علمي وي در حوزه معارف دين ارتباط تنگاتنگ با مجتهدين و عالمان فرهيخته حوزه و كسب اجازات مختلف از آن بزرگواران بود.

او در خلال مطالعات ديني تحصيلات كلاسيك خود را نيز ادامه داد و مدرك ديپلم و پيش دانشگاهي خود را نيز دريافت نمود و در مقاطع ورشته اي مختلف دانشگاه نيز پذيرفته شد اما محصور شدن در نظام آموزشي حوزه و

دانشگاه مطلوب او نبود و تحقيقات آزادانه و همراه با حريت در حوزه مسائل دين را براي خود برگزيد كه حاصل آن چندين سال تدريس،تحقيق و تبليغ در حيطه مباحث ديني مي باشد.

وي نشر فضايل و علوم اهل بيت عليهم السلام،پاسخگويي به مسائل شرعي،شركت در مناظرات ديني،مسافرتهاي تبليغي ،اداره سايتهاي اينترنتي ديني،تدريس در دانشگاه وحوزه،نوشتن و تهيه مقالات مورد نياز جامعه،رفع اختلافات عموم طبقات جامعه،سخنراني وبرگزاري مراسمات و بزرگداشتهاي ديني،مقابله جدي با منحرفان و شبهه افكنان ديني و ...وظايفي است كه به عنوان يك طلبه براي خود مقرر نموده است.

دلير، بهرام

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

بهرام دلير

محل تولد : نقده

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1346/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب در سال در 1360 در جبهه هاي حق عليه باطل كه بطور خدا خواهي با يك روحاني رزمنده هم سنگر شديم و او در سال 1361 اولين انگيزه را برايم ايجاد نمود كه وارد حوزه علميه شوم سال تحصيلي 1361-62 بود كه وارد حوزه علميه اروميه شدم در آنجا شايد سه ماه بودم كه عازم مدرسه وليعصرعج تبريز شدم سال تحصيلي 62 را به پايان بردم در سال 1363 وارد حوزه علميه قم و درسها را دوباره از اول شروع كردم در ادبيات و قسمتي از معالم الاصول را نزد مرحوم مغفور استاد و اديب مدرس افغاني خواندم در اين ايام تابستان زمستان تحصيلي و تعطيلي اشتغال به درس داشتم مگر در فرصتي كه عازم جبهه مي شدم . لمعتين را با آيه الله اشتهاردي و آيت الله وجداني فخر و آيت الله استادي به پايان بردم اصول فقه را با محمدي خراسانى. اما رسايل

را با آيت الله اعتمادي و مكاسب را با اساتيد متعدد ازجمله آيت الله ستوده موسوي تبريزى، كفايه الاصول را با آيت الله اعتماد و آيت الله محفوظي خواندم .

در كنار تحصيلات ادبيات و بعضي از درسها ي ديگر را تدريس مي كردم تا اينكه در سال 1367 در درس خارج اصول آيت الله مفتي الشيعه و در فقه درس خمس آيت الله مكارم شيرازي شركت نمودم و در سال 1368 در درس خارج فقه و اصول المقارن آيت الله خبارن كه بمدت شايد 12 سال زحمت ما را كشيد و ذره پروري نمود در درس آيت الله فاضل لنكراني و موسوي اردبيلي كم و بيش شركت مي كردم. تمام امتحانات شوراي مديريت را دادم و مصاحبه 6 سال درس خارج فقه و نيز اصول را هم به پايان رساندم .

درسال 1372-1373 درحوزه علميه امام خميني سنقر كلياني تدريس كردم و در سال 1373 در حوزه علميه قم تدريس جدي سطح را آ غازكردم كه هنوزهم ادامه دارد. درسهايي كه طي اين مدت تدريس شد درموضوعات مختلف بوده است. لازم بذكر است كه در كنارتدريس ، درس خارج را با آيت الله جناتي ادامه دادم و بطوري تفصيلي و تحقيقي شروع به تحصيل معقول نمودم با اساتيدي همچون آيت الله حسن زاده آملي و جوادي آملي و قبلا با آيت الله گرامي و بطور مستمرو پي گير با حكيم دست پرورده علامه طباطبايي يعني آيت

الله عسگري گيلاني كه تا سال 1382 ادامه داشت كه دراين مدت كل اسفارملاصدرا بجز (ج 5و4) و كل اسفار الهيات و تمام اشارات بوعلي و در عرفان كتاب تمهيدالقواعد، فصوص الحكم ومصباح الانس را به پايان بردم .

اما چگونگي تحصيل اين دروس بخصوص با استاد عسگرى بدين صورت بود كه يك درس در ايام تحصيل بود و يكي هم شبهاي تعطيلي به طور مثال ج 1 اسفار در ايام تحصيلي خوانده مي شد و ج 8 در ايام و شبهاي تعطيل در پايان سال هر دو جلد به پايان مي رسيد و جديتي كه بود و زحمات طاقت فرسايي كه استادم مي كشيد باعث شد كه يك دوره معقول را به خوبي به پايان برسانم.

در سال شايد 1373 بود كه پايا ن نامه سطح چهار را نوشتم و براي دفاع رفتم اما اتفاق تلخي كه در آن جلسه رخ داد، بنده را به طور عجيبي دگرگون نمود كه طوري شد كه بعد از جلسه تصميم به ادامه درسهاي كلاسيك را گرفتم و به طور متفرقه ديپلم را گرفتم و سپس در كنكور سراسري شركت كردم و با رتبه اي خوب در رشته فلسفه غرب دانشگاه تهران قبول شدم وبه مجتمع آموزش عالي قم آمدم و مشغول به تحصيل شدم مدتي خواندم با اينكه در اين زمان به طور سخت بحثهاي حوزوي خود اعم از تحصيل و تدريس را داشتم ولي بعد ديدم كه چيزي از آن رشته عايدم نمي شود لذا تغيير رشته داده و در علوم سياسي دانشگاه باقرالعلوم(ع) ادامه داده تا اينكه در كارشناسي ارشد علوم سياسي هم قبول شدم و به پايان رساندم با معدل نزديك

به 19 تمام شد.

و در مدت تحصيل دانشگاه چند واحدي هم در طي پنج سال در همان دانشگاه تدريس مي كردم و در اين مدت با هر مشكلي درافتادم و خداوندهم سرافراز از آن مشكل بيرونم مي آورد. درسهاي كه تدريس كردم در مدرسه فيضيه بيشتر بوده عبارتند از: رسائل، مكاسب، كفاية الاصول، بداية الحكمه، نهاية الحكمه، شرح منظومه، اشارات بوعلي سينا و در منزل حكمت عملي مدينه فاضله فارابى، نهج البلاغه، تفسير و در ايام تعطيل در مدرسه فيضيه، رجال، درايه، كلام و غيره و به صورت آزاد با بعضي از فرهنگيان گلشن راز شيخ محمود شبستري و منازل السائرين كه هنوز هم ادامه دارد.

دوران، بهزاد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

بهزاد دوران تحصيلات ابتدايي خود را در شهرستان كرج آغاز نمود و با قبولي در رشته پالايشگاه شيمي وارد دانشگاه شيراز شد. ايشان با تغيير رشته خود به جامعه شناسي كارشناسي ارشد و دكتراي خود را در رشته جامعه شناسي كسب نمود. وي با تدريس در دانشگاههاي آزاد و دولتي فعاليت آموزشي خود را آغاز كرد و به عنوان رئيس پژوهشكده علم سنجي و تحليل اطلاعات و مدير گروه پژوهشي جامعه اطلاعاتي به فعاليت خود ادامه مي دهد. ايشان مقالات زيادي در سمينارها و مجلات و ميزگرد ها به چاپ رسانيده است و مولف 2 كتاب درسي مي باشد.گروه : علوم انسانيرشته : جامعه شناسيتحصيلات رسمي و حرفه اي : بهزاد دوران دوره ابتدايي خود را در مدرسه خندان در كرج به سال 1357 دوره راهنمايي را در مجتمع آموزشي قلم در سال 1360 در كرج كارشناسي مهندسي شيمي (صنايع پايشگاه نفت) در دانشگاه شيراز در سال 1369 كارشناسي ارشد

در رشته جامعه شناسي دانشگاه تربيت مدرس 1375 مقطع دكترا در رشته جامعه شناسي دانشگاه تربيت مدرس 1381 مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : بهزاد دوران در گروه پژوهشي جامعه اطلاعاتي فعاليت مي كند. - مدير گروه پژوهشي تحليل اطلاعات - دبير شوراي پژوهش -عضو شوراي نظارت و ارزيابي - عضو شوراي برنامه ريزي استراتژيك فعاليتهاي آموزشي : بهزاد دوران در دانشگاه هاي دولتي و آزاد تهران و شهرستانها به تدريس دروس مختلف فعاليت داشته است. همچنين: - به عنوان مدير گروه پژوهشي فناوري اطلاعات با رويكرد اجتماعي پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات (وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي) ،1382-84 - عضو گروه پژوهشي كالاهاي فرهنگي غير مجاز پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات ( وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي).1383 - عضو گروه پژوهشي رسانه هاي ديداري - شنيداري پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات (وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي)،1382 - كارشناسي ارزيابي طرح هاي پژوهشي پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات (وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي)، 81-1376 - عضو شوراي برنامه ريزي گروه علوم اجتماعي دفتر برنامه ريزي و تاليف كتب درسي سازمان پژوهش و برنامه ريزي آموزشي_ وزارت آموزش و پرورش)، از خرداد 82 عضو شوراي برنامه ريزي گروه علوم اجتماعي دفتر برنامه ريزي و تاليف كتب درسيِ سازمان پژوهش و برنامه ريزي آموزشي (وزارت آموزش و پرورش). از خرداد 1382. - عضو گروه علوم انساني پژوهشكدة برنامه ريزي درسي و نوآوري هاي آموزشي (وزارت آموزش و پرورش). از خرداد 1383. - عضو شوراي سردبيري كتاب ماه علوم اجتماعي. از دي ماه 1381. - عضو انجمن انسان شناسي ايران. از آبان ماه 1383. - عضو انجمن جامعه شناسي ايران. از آذر ماه 1381. -

عضو انجمن صنفي روزنامه نگاران ايران. از اردي بهشت ماه 1380. - دبير هم انديشي «رسانه ها، فناوري اطلاعات و جهاني شدن». موسسه فناوري اطلاعات آموزشي مدارس هوشمند (سازمان ملي جوانان). دي ماه 1382. - مشاور علمي ويژه نامة جامعه اطلاعاتي، نمايه پژوهش، سال چهارم، شماره 15، 1379. - مشاور كميتة حقوقي صدا و سيما ج.ا.ا. 1378. - كارشناس پژوهش اجتماعي موسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني. 75-1374. - مشاور كميتة اجتماعي، معاونت آب وزارت نيرو. 1375. - منشي كميسيون اطلاع رساني شوراي تحقيقات علمي كشور. 1374. - دبيرنامه (خبرنامه دبيرخانه شوراي پژوهش). مركز اطلاعات و مدارك علمي ايران. 79-1378. ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : بهزاد دوران به عنوان داور و ناظر پايان نامه هاي دوره ( كارشناسي ارشد و كارشناسي و دكترا) مي باشد و با طرحهاي تحقيقي و پژوهشي سازمانها و پژوهشگاهها فعاليت دارد.جوائز و نشانها : 1- لوح تقدير از رئيس جمهوري آقاي محمد خاتمي براي برگزيده شدن رساله دكترا به عنوان پژوهش برگزيده در هشتمين دوره پژوهش فرهنگي سال 82-1381. آذر 1382. 2- لوح تقدير از وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي آقاي احمد مسجد جامعي به عنوان پژوهشگر برگزيده. بهمن 1382. 3- لوح سپاس از رئيس سازمان ملي جوانان آقاي رحيم عبادي به عنوان برگزيدة نخستين فراخوان آثار پژوهشي. اسفند 1382.چگونگي عرضه آثار : از آثار بهزاد دوران انتشار 24 مقاله در مجلات، 10 مقاله در سمينارهاي داخلي و خارجي و همچنين انتشار مقاله در 2 ميزگرد تخصصي مي باشد.آثار : پالايش نفت ويژگي اثر : تهران: انتشارات كاوش قلم ، 13802 علوم اجتماعي

ويژگي اثر : در مورد جامعه شناسي نظام جهاني، دوره پيش دانشگاهي رشته علوم انساني، با همكاري احمد رجب زاده ، تهران: شركت چاپ ونشر كتابهاي درسي ايران ، وزارت آموزش و پرورش 1384

دولت آبادي، حسن

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عالم فاضل محقّق، از شاگردان مرحوم آقا ميرزا احمد اصفهانى، و شيخ الشريعه، و آخوند خراسانى، و بالاخصّ آقا سيد محمّد كاظم يزدى، قبل از سال 1360 وفات يافته، در يكى از اطاق هاى صحن امامزاده نرمى مدفون گريدد. امامزاده نرمى معروف است كه: ابراهيم بن حضرت موسى بن جعفر عليه السلام است و در قريه ي زمان آباد معروف به نرمى نزديك دولت آباد قرار دارد.

برگرفته از كتاب :دانشمندان و بزرگان اصفهان (جلد اول)

دهخدا، علي اكبر

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

(1334 -1258 ش)، روزنامه نگار، شاعر، محقق، مترجم، مصحح و فرهنگ نويس. معروف به دخو. در خانواده ى قزوينى الاصل در تهران ديده به جهان گشود. تحصيلات قديمى را نزد شيخ غلامحسين بروجردى آموخت و پس از آن وارد مدرسه ى عالى علوم سياسى تهران شد و مبانى علوم جديد و زبان فرانسه را در آن جا فراگرفت و ضمنا از محضر درس شيخ هادى نجم آبادى نيز بهره برد. در 1282 ش به همراه معاون الدوله ى غفارى، وزير مختار ايران در كشورهاى بالكان، به اروپا رفت و طى دو سال اقامت در وين ضمن تحصيل دانشهاى جديد، زبان فرانسه ى خود را تكميل كرد و در همان روزهاى آغازين جنبش مشروطه به ايران بازگشت و در انتشار روزنامه «صور اسرافيل» را با ميرزا جهانگير خان شيرازى همكارى كرد و مقالات خودرا تحت عنوان «چرند و پرند» با نامهاى مستعار؛ دخو، خرمگس، سگ حسن دله غلام گدا چاپ مى كرد. دهخدا پس از واقعه به توپ بستن مجلس به استانبول گريخت و از آنجا به اروپا رفت و در سويس با كمك ميرزا ابوالحسن خان پيرنيا، معاضدالسلطنه، روزنامه ى «صور اسرافيل» را از نو در شهر ايوردون داير كرد كه

پس از سه شماره تعطيل شد و وى به تركيه رفت و در استانبول به انجمن سعادت ايرانيان پيوست و در شمار نويسندگان مجله «سروش» درآمد. دهخدا پس از فتح تهران و اعاده ى اصول مشروطه، از تهران و كرمان به نمايندگى مجلس در دوره ى دوم انتخاب شد. وى در دوران جنگ جهانى اول حدود بيست و هشت ماه در يكى از قراى چهارمحال بختيارى منزوى بود و پس از پايان جنگ به تهران آمد و از آن پس از كارهاى سياسى دست شست و مشاغل مختلفى چون رياست دفتر وزارت فرهنگ، رياست مدرسه ى علوم سياسى تهران، رياست تفتيش وزارت دادگسترى را عهده دار شد. دهخدا پس از قضاياى شهريور 1320 ش و بركنارى رضاشاه، تا پايان عمر به مطالعه و تحقيق و تاليف مشغول شد و از كارهاى سياسى كناره گرفت. وى در تهران درگذشت و جنازه اش به شهر رى منتقل شد و در ابن بابويه دفن گرديد. مهمترين آثار او عبارتند از: مقالات «چرند و پرند»؛ «امثال و حكم»؛ «جريده ى سروش»؛ «لغت نامه»؛ «ديوان»، شعر؛ تصحيح «ديوان» سيدحسن غزنوى؛ «شرح حال و آثار ابوريحان بيرونى»؛ «روح القوانين»؛ ترجمه؛ «عظمت و انحطاط روميان»، ترجمه.[1]

(بخش 1) على اكبر ابن خانبابا (خان)، دانشمند و لغوى و نويسنده معروف (و. تهران حدود 1297 ه.ق.- ف. 1357 ه.ق./ 1334 ه.ش.) وى نزد شيخ غلامحسين بروجردى به آموختن علوم ادبى پرداخت، وسپس در مدرسه سياسى مشغول تحصيل شد. چون منزل او در جوار منزل آيةاللَّه حاج شيخ هادى نجم آبادى بود، دهخدا از اين حسن جوار استفاده كامل ميبرد و با وجود حداثت سن از محضر آن بزرگوار بهره مند مى گشت. وى در همين ايام

به فراگرفتن زبان فرانسوى اشتغال ورزيد. بعدها معاون الدوله غفارى او را با خود به اروپا برد، و وى دو سال در اروپا و بيشتر در وينه پايتخت اتريش اقامت داشت. در اين مدت زبان فرانسوى و معلومات جديد را تكميل كرد. مراجعت دهخدا به ايران مقارن با آغاز مشروطيت بود.او با همكارى «جهانگيرخان» و «قاسم خان» روزنامه «صور اسرافيل» را منتشر كرد. جذاب ترين قسمت آن روزنامه ستون فكاهى بود كه به عنوان «چرند و پرند» به قلم استاد و با امضاى «دخو» نوشته مى شد، و سبك نگارش آن در ادب فارسى بى سابقه بود، و مكتبى جديد را در عالم روزنامه نگارى ايران و نثر فارسى پديد آورد.

دهخدا مطالب انتقادى و سياسى را با روش فكاهى در طى آن مقالات منتشر مى كرد. پس از تعطيل مجلس شوراى ملى در دوره محمدعلى شاه، دهخدا را با جمعى از آزاديخواهان به اروپا تبعيد كردند. دهخدا درپاريس با علامه محمد قزوينى معاشر بود. سپس به سوئيس رفت و در «ايوردون» سوئيس نيز سه شماره از صور اسرافيل را منتشر ساخت، و از آنجا به استانبول رفت و با مساعدت تنى چند از ايرانيان كه در تركيه بودند روزنامه اى به نام «سروش» به زبان فارسى انتشار داد كه حدود 15 شماره منتشر شد. پس از آنكه مجاهدان تهران را فتح نمودند و محمدعلى شاه خلع گرديد، دهخدا از تهران و كرمان به نمايندگى مجلس شوراى ملى انتخاب شد و با استدعاى احرار و سران مشروطيت از عثمانى به ايران باز آمد و به مجلس شوراى ملى رفت. در دوران جنگ بين المللى اول دهخدا در يكى از قراى «چهار محال» بختيارى

منزوى بود و پس از جنگ به تهران بازگشته از كارهاى سياسى كناره گرفت و به خدمات علمى و فرهنگى مشغول شد و بالاخره تا پايان حيات بيشتر به مطالعه و تحقيق و تحرير مصنفات خويش اشتغال داشت. وى در تهران درگذشت و مدفن او ابن بابويه است از آثار اوست: ترجمه عظمت و انحطاط روميان، ترجمه روح القوانين، فرهنگ فرانسه به فارسى، تصحيح يوسف و زليخا، تصحيح ديوان حافظ، تصحيح ديوان منوچهرى، پندها و كلمات قصار (هيچيك از اين كتب منتشر نشده). امثال و حكم (4 جلد، سه بار چاپ شده)، مجموعه اشعار دهخدا، لغت نامه دهخدا (دائرةالمعارف فارسى) (لغت نامه).

دانشمند و محقق و نويسنده و روزنامه نگار، فرزند خانباباخان از ملاكين قزوين است. در 1258 ش در تهران متولد شد. تحصيلات خود را از پنج سالگى شروع كرد و به علوم ادبى و ادبيات عربى و فقه و اصول و رياضيات قديم و حكمت تا حدى بصيرت يافت، سپس وارد مدرسه ى علوم سياسى شد و آن مدرسه را به اتمام رسانيد و مدتى نيز نزد آشيخ هادى نجم آبادى مجتهد معروف درس خواند. دهخدا قبل از مشروطيت به اتفاق معاون الدوله غفارى به اروپا رفت و چند سال در وين اقامت گزيد. در اين مدت به آموختن زبانهاى خارجى و تكميل معلومات خود پرداخت. در اوايل مشروطيت به ايران آمد و با كمك دو تن از دوستان خود به نام قاسم تبريزى و جهانگيرخان شيرازى، روزنامه ى معروف صوراسرافيل را انتشار داد و مقالات دهخدا در آن روزنامه تحت عنوان «چرند و پرند» و با امضاى «دخو» سر و صداى زيادى ايجاد كرد و سبك جديدى در ادبيات فارسى

ايجاد شد. دهخدا مطالب سياسى و جدى را غالبا با عنوان فكاهى در روزنامه انتشار مى داد. بعد از تعطيل مجلس اول، دهخدا و جمعى از آزاديخواهان به اروپا تبعيد شدند. در اروپا با كمك عده اى از آزاديخواهان چند شماره روزنامه ى صوراسرافيل را انتشار داد. بعد به تركيه رفت و در آنجا روزنامه ى سروش را منتشر نمود. بعد از فتح تهران و سقوط محمدعلى شاه، به تهران آمد و در دوره ى دوم مجلس از طرف مردم تهران و كرمان به وكالت مجلس انتخاب گرديد. بعد از خاتمه ى مجلس، سيايست را رها كرد. و به رياست مدرسه ى عالى علوم سياسى منصوب شد و سالها رياست آن مدرسه را عهده دار بود. در سال 1313 كه دانشگاه تهران تشكيل يافت، دهخدا به رياست دانشكده ى حقوق و علوم سياسى و اقتصادى برگزيده شد و تا شهريور 1320 در آن سمت مستقر بود. خيلى از رجال و سياستمداران ايران از شاگردان دهخدا بودند.

دهخدا تاليفات متعددى دارد كه برخى انتشار يافته است. از جمله تاليفات انتشار يافته ى او امثال و حكم در چهار مجلد است. ديگر از كارهاى علمى و ادبى او تصحيح ديوان منوچهرى و تصحيح ديوان حافظ و فرهنگ فرانسه به فارسى است. ولى شاهكار خدمات فرهنگى او لغتنامه است كه تا ابد نام او را جاويدان خواهد ساخت.

لغتنامه فرهنگ جامعى است از لغات فارسى و عربى و اروپائى مستعمل در فارسى و اعلام كه نتيجه ى كوشش و تلاش پنجاه ساله ى علامه دهخدا است. قريب سه ميليون لغت از روى متون معتبر اساتيد نظم و نثر فارسى و عربى در رشته هاى تاريخ، جغرافيا، طب، هيئت، نجوم، رياضى، حكمت و كلام

و غيره فراهم گرديده است.

مجلس شوراى ملى در سال 1324 ماده ى واحده اى به تصويب رسانيد و نام لغتنامه را به نام دهخدا تصويب نمود و چاپ آن را مجلس شوراى ملى عهده دار گرديد. در اين مجلدات، علاوه بر معانى لغات از نظم و نثر متقدمان شواهدى نيز عرضه شده است. در لغتنامه يك دوره مفصل از دستور زبان فارسى آمده است.

علامه دهخدا گاهى شعر مى سرود و ديوانى از اشعار وى منتشر شده است. وفات او در اسل 1334 ش اتفاق افتاد و براى اتمام كارهاى علمى او سازمانى به نام سازمان لغتنامه ى دهخدا تاسيس شد. كوشش و تلاش او تاكنون بى سابقه بوده است.

علامه دهخدا با وجودى كه سالها دور از سياست به كار عظيم تحقيقى خود اشتغال داشت، مع الوصف در دوران نخست وزيرى دكتر مصدق و جريان ملى شدن نفت او را يارى و معاونت نمود و قدما و قلما نهضت ملى را تقويت مى كرد. در همان ايام در بين مردم اين مسئله قوت گرفته بود كه اگر رژيم ايران به جمهوريت تبديل شود هيچ كس بهتر و شايسته تر براى رياست جمهورى از دهخدا نيست. بعد از كودتاى 28 مرداد، دهخدا مورد بغض و كينه قرار گرفت. به هنگام مرگ دستور داده شده بود از او تجليل نشود. خدمات دهخدا چه به مشروطيت و چه به ادبيات فارسى قابل ستايش بسيار است.

برگرفته از كتاب :اثرآفرينان (جلد اول-ششم)

منابع زندگينامه :[1] از نيما تا روزگار ما (137 -129)، با كاروان حله (403 -385)، تاريخ ادبيات ايران، براون (52 -50 /4)، تاريخ ادبيات ايران، دوره ى بازگشت (267 -264 /1)، تاريخ جرايد (147 -146 /3)، چشمه ى روشن (467 -460)، چون سبوى

تشنه (54 -47)، دايرةالمعارف فارسى (2497/2)، دهخداى شاعر، الذريعه (333/9)، ريحانه (242 -240 /2)، زندگينامه ى رجال و مشاهير (253 -244 /3)، سرآمدان فرهنگ (358 -356 /1)، سخنوران نامى معاصر (1383 -1379 /2)، شرح حال رجال (430 -429 /2)، طبقات اعلام الشيعه (قرن 1591 -1589 /14)، فرهنگ ادبيات فارسى (216 -215)، گلزار معانى (271 -264)، لغت نامه (مقدمه/ 418 -379)، مؤلفين كتب چاپى (515 -508 /4)، مستدركات اعيان (115 -113 /1).

دهشت، غلامرضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

غلامرضا دهشت

محل تولد : مشهد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1316/1/1

زندگينامه علمي

حضرت آيت الله غلامرضا دهشت در سال 1316 هجري شمسي در خانواده اي عالم، زاهد و متقي ديده به جهان گشود. امروز ايشان در بيان معارف حقه الهيه استادي كم مانند هستند و در اين روزگار، از افتخارات حوزه اي علميه بويژه حوزه علميه خراسان هستند. ايشان ادبيات عرب نزد مرحوم دهشت و شرح لمعه را نزد برجسته _رين استاد آن زمان حضرت آيت الله سيداحمد مدرس آموختند. سپس كفايه و مكاسب را نزد حضرت آيت الله حاج شيخ هاشم قزويني تلمذ كردند. پس از اتمام سطح مدت مديدي در درس خارج فقه و اصول حضرت آيت الله العظمي ميلاني شركت كردند ايشان از صدرنشينان اخلاق و منبر و خطابه هستند و واجدعلم و عمل و گفتار و كردار ايشان هم اكنون يكي از اساتيد برتر در تدريس دروس حوزوي و دانشگاهي در حوزه ي علميه و دانشگاههاي مشهد هستند.

دهشت، مرتضي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

مرتضي دهشت

محل تولد : مشهد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1349/7/1

زندگينامه علمي

استاد گرانقدر آقاي مرتضي دهشت در سال 1349هجري شمسي در خانواده اي متدين، دوستدار اهل بيت عليهم السلام وكاملا مذهبي در شهر مقدس مشهد ديده به جهان گشود.نامبرده دوران ابتدايي، راهنمايي و دبيرستان را در زادگاه خويش سپري كرد. در پي تشويق خانواده و اطرافيان و علاقه خود به فراگيري علوم ديني به و براي ادامه تحصيل در سال 1374 شمسي وارد حوزه علميه مشهد گرديد و از نخستين روزهاي ورود به حوزه علميه مشهد با تلاش

و كوشش فراوان، در درس بزرگان حوزه علميه حاضر شد پس از اتمام دوران سطوح عالي در سال 1383 به حلقه درس خارج راه يافت و از محضر بزرگاني همچون آيت الله بجنوردي،آيت الله مرعشي و آيت الله فلسفي مشغول كسب فيض شد و از دامن ستارگان پر فروغ حوزه علميه مشهد مشغول خوشه چيني گشت و تا كنون در اين زمينه از هيچ كوششي دريغ نكره است

دهشيري، ضياء الدين

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيدضياءالدين دهشيري فرزند استاد سيد يحيي ، در سال 1302 ديده به جهان گشود. وي تحصيلات مقدماتي خود را در يزد به پايان برد و در سال 1334 به دريافت ديپلم ادبي نائل آمد. او براي ادامه تحصيل وارد دانشگاه تهران شد و در سال 1337 ، در رشته زبان و ادبيات فرانسه فارغ التحصيل گرديد. بلافاصله به عضويت هيات علمي دانشگاه تهران درآمد و به تدريس در همان دانشگاه اشتغال يافت. استاد در طول فعاليت هاي علمي خود موفق به تاليف و تدوين كتب و مقالات زيادي شد و نيز هم زمان آثار ارزشمندي از دانشمندان بزرگ فرانسه را ترجمه كرد.گروه : علوم انساني رشته : زبان و ادبيات فرانسه والدين و انساب : سيد يحيي دهشيري پدر سيدضياء الدين دهشيري ، فردي روحاني و قاضي و از چهره هاي فرهنگي زمان خود بود.اوضاع اجتماعي و شرايط زندگي : بيشتر افراد خانواده سيدضياءالدين دهشيري اهل علم و ادب و عرفان و آگاه به علوم ديني بودند.تحصيلات رسمي و حرفه اي : سيدضياءالدين دهشيري پس از فوت پدر ، نزد دايي خود محمدعلي عالمي ( صمصام ) تربيت يافت و از

طريق وي كه از شيوخ طريقت نعمت اللهي در يزد بودبه علوم ادبي و عرفاني و تصوف علاقه پيدا كرد. وي تحصيلات ابتدايي را در دبستان علميه دهشيري يزد به پايان برد. استاد دهشيري در سال 1334 به دريافت ديپلم ادبي نايل آمد، و در همان سال وارد دانشگاه تهران شد و در رشته زبان و ادبيات فرانسه اين دانشگاه ادامه تحصيل داد، تا اينكه در سال 1337 فارغ التحصيل گرديد.فعاليتهاي ضمن تحصيل : سيدضياءالدين دهشيري با اشتياقي بسيار در محافل ادبي كه باحضور مرحوم آزاد همداني و بيضايي كاشاني، شيواي قمي و صمصام يزدي در منزل پدر دانشمندش در كاشان برگزار مي شد، حضور مي يافت.او همچنين از سال 1320 در جلسات انجمن ادبي يزد كه به سرپرستي شيخ محمود فرساد از چهره هاي سرشناس ادب و عرفان اداره مي شد، حضور يافته و اشعار زيبايي در موضوعات مختلف مي سرود. دهشيري از سال 1323 فعاليت مطبوعاتي خود را آغاز و مقالات و يادداشت هاي علمي و ادبي بسياري را منتشر كرد.فعاليتهاي آموزشي : سيدضياءالدين دهشيري پس از فارغ التحصيل شدن بلافاصله به عضويت هيات علمي دانشگاه تهران در آمد و به تدريس در همان دانشگاه اشتغال يافت.ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : سيدضياءالدين دهشيري در طول فعاليت هاي علمي خود موفق به تاليف و تدوين كتب و مقالات زيادي شد و نيز همزمان آثار ارزشمندي از دانشمندان بزرگ فرانسه را ترجمه كرد. استاد دهشيري علاوه بر نوشتارها و مقالات متعدد و متنوع ، بيشتر از پنجاه مقاله منتشره و مستند علمي، در زمينه هاي گوناگون ترجمه، عرفان، روانشناسي، تاريخ، زبانشناسي را در

نشرياتي همچون : يغما ، مجله دانشكده ادبيات ، سپيده فردا و جرايد و مجلات ديگر چاپ و نشر گرديد. كه برخي از آنها عبارتند از: خويشاوندي زبانها، ترجمه حكمت الهي شيعه در عصر صفويه ( اثر هانري كربن)، ترجمه كاخ آپاداناي شوش( اثر گيرشمن)، ترجمه سلسله مرعشيه مازندران (اثر رابينو)، ترجمه برگزيده داستانها جمالزاده (اثر رودلف گلپكه)، يادبود ماسينيون.جوائز و نشانها : سيدضياءالدين دهشيري در سال 1337 به اخذ مدرك ليسانس نايل گرديد ، و مدال درجه اول اين مقطع تحصيلي را دريافت نمود.آثار : ، ابوسعيد و ابن سينا ، ادبيات جديد يونان ، ارض ملكوت (ترجمه) ويژگي اثر : اثرهانري كربن4 اسلام در ايران ، انقلابات ايران ، بحران دنياي متجدد ، تاريخ ادبيات فرانسه (قرن نوزدهم) ، تاريخ ادبيات فرانسه (قرن نوزدهم) ، تاريخ اقتصادي ، تاريخ ايران باستان منابع : سخنوران نامي معاصر ايران ، تاليف سيد محمد باقر برقعي ، ج3 ، قم: نشر خرم ، ص18212 نشريه مدت ، ماهنامه دانشگاه تهران ، شماره 17،فروردين 1380 تفسير آثار برشت ، توحيد در شعر فارسي ، سفر اروپاييان به ايران ، سياست اروپا در ايران ، شناخت اسلام ، طبيعت در شعر فارسي ، عرفان حلاج ، فرهنگ اصطلاحات فرانسه-فارسي ، فلسفه سن توماداكن ، قرآن در اسلام ويژگي اثر : (ترجمه به فرانسه)21 قرآن مجيد (ترجمه ) ويژگي اثر : (به

زبان فرانسه)22 كارمندان ، كلمبا ، مصائب حلاج ، معني و ارج زندگي

منابع زندگينامه :سخنوران نامي معاصر ايران ، تاليف سيد محمد باقر برقعي ، ج3 ، قم: نشر خرم ، ص18212نشريه مدت ، ماهنامه دانشگاه تهران ، شماره 17،فروردين 1380

دهقان چاچكامي، حميد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حميد دهقان چاچكامي

محل تولد : سارى

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1339/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب در سال 1352 (پس از طي مقطع ابتدايي) وارد حوزه علميه شهرستان ساري شدم و در سال 1355 وارد حوزه علميه قم شدم و از محضر اساتيدي همچون مدرس افغاني، مرحوم اسحاقي، مرحوم عبايي خراساني تا پايه ششم را تلمّذ كردم. رسائل را در خدمت آية الله اعتمادي و مكاسب را از محضر مرحوم آقاي ستوده و كفايتين را در حضور آية الله صالحي مازندراني كسب فيض كردم. خارج اصول را در محضر آية الله فاضل لنكراني و ادامه آن را پس از تعطيلي درس اصول آية الله فاضل از محضر آية الله مكارم و صالحي و مازندراني بهره گرفتم. در تفسير قرآن از محضر آية الله مشكيني، آية الله جوادي آملي، آية الله معرفت ( علوم قرآني) و آية الله خزعلي(علوم قرآني) بهره مند شدم.

پس از پيروزي انقلاب اسلامي دروس كلاسيك را به صورت آزاد ادامه دادم و در سال 1366پس از اخذ دپيلم در كنكور سراسري در رشته حقوق پذيرفته شدم. ليسانس و فوق ليسانس را در دانشگاه تهران گرفتم و اكنون در رشته حقوق كيفري و جرم شناسي در مقطع دكتري در حال تهيه رساله در دانشگاه

تربيت مدرس هستم.از سال 1372 در رشته تخصصي حقوق و فقه جزايي و قواعد فقهيه در دانشگاه هاي مختلف تهران، بين المللي امام خميني(ره) و آزاد قم تدريس داشته ام. و در دروس معارف هم به تدريس رشته هاي انقلاب اسلامي و تاريخ اسلام و اخلاق اسلامي پرداخته ام.

از سال 1370 وارد عرصه نويسندگي شدم. ابتدا با مركز تحقيقات شهيد محلاتي همكاري داشتم كه حاصل آن چاپ دو جلد كتاب درسي با عنوان دانش اجتماعي كه در سپاه تدريس مي شود. دو جلد كتاب هم با موضوع انقلاب اسلامي تدوين و تاليف نمودم كه با استقبال گسترده روبرو شده و در دانشگاه تدريس مي شود.

از سال 1376 با پژوهشكده حوزه و دانشگاه در زمينه حقوق كيفري همكاري داشتم كه حاصل آن چاپ جلد اول كتاب بررسي تطبيق حقوق جزاي عملي اسلام و حقوق معوقه است كه به عنوان كتاب سال دانشگاهيان در سال 81 و كتاب سال حوزويان در سال 84 انتخاب شده است.پس از طرح گفتمان عدالت و عدالت خواهي در سال هاي آخر كتابي تحت عنوان تحليل مفهوم عدالت و شاخه در عدالت اجتماعي تأليف نمودم كه طي كمتر از شش ماه چاپ اول آن تمام شد و براي چاپ بعدي به دليل مسائل مالي اقدامي صورت نگرفته است.در حال حاضر نيز چندين پروژه و طرح تحقيقاتي دردست تكميل دارم از قبيل بررسي مباني فقهي و حقوقي آزادي بيان و مطبوعات و قلمرو آن، عدالت جنسيتي در نظام كشوري اسلام، و در آمدي بر مديريت فرهنگي رسول خدا(ص) و منشأ خانواده در اسلام و غرب.

دهقان، اكبر

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

اكبر دهقان

محل تولد :

مشهد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1343/7/1

زندگينامه علمي

اينجانب اكبر دهقان در سال 1343 در مشهد مقدس به دنيا آمدم بعد از كلاس پنجم ابتدايي در سال 1357 وارد حوزه علميه مشهد شدم و به مدت پنج سال دروس ادبيات معالم معاني بيان منطق و قسمتي از لمعتين را در نزد اساتيد محترم آقايان رضواني، واعظي، صالحي، حجت هاشمي خواندم و در سال 62 وارد حوزه علميه قم شدم و در مدت چهار سال قسمتي از لمعتين و رسائل و مكاسب و كفايتين را در نزد اساتيد بزرگوار آيات عظام آقايان اشتهاردي، اعتمادي، ستوده خواندم. از سال 67 تا 81 در دروس خارج آيات عظام آقايان شيخ جواد تبريزي، شيخ جعفر سبحاني، شيخ عبدالله جوادي آملي شركت كرده و در كنار درس خارج به مدت هشت سال از درس تفسير استاد گرانقدر آيت الله جوادي آملي بهره مند شدم و حدود يك سال و نيم توفيق حاصل شد در جبهه هاي جنگ در كنار رزمندگان دلاور اسلام بودم. در سال 69 _ 70 در دوره تربيت مدرس شركت كرده و به مدت سه سال دروس دانشگاهي را خوانده و موفق به اخذ مدرك فوق ليسانس شده و بعد از آن به مدت دو سال در دانشگاه شهيد باهنر كرمان تدريس كردم.

از سال 75 تا كنون 84 همكار استاد بزرگوار جناب آقاي محسن قرائتي هستم به مدت 5 سال است كه مسئول ستاد التفسير حوزه علميه قم از طرف معظم له مي باشم بحمد الله در پرتو مطالعات تفسيري و قرآني بركاتي براي اينجانب حاصل شده است. از جمله تدريس تفسير

به مدت سه سال در حوزه علميه قم كه هم اكنون ادامه دارد.بيش از 200 جلسه مباحث قرآني و تفسيري در راديو معارف و راديو قرآن و راديو جوان داشته ام كه بحمد الله پخش شده است. حدود 20 كتاب در مدت 10 سال است كه نوشته ام و 16 تاي آن چاپ رسيده و مابقي آن در آستانه چاپ است

دهقان، محمدحسين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد حسين دهقان اشكذري

محل تولد : اشكذر يزد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1343/1/2

زندگينامه علمي

در سال 1356 پس از قبولي در امتحانات سال اول راهنمايي وارد حوزه علميه يزد شدم. با شروع انقلاب اسلامي و حادثه نوزدهم ديماه همان سال حوزه هاي علميه با تعطيلات مكرر و طولاني مدت مواجه گرديد. پس از پيروزي انقلاب اسلامي نيز جنگ تحميلي عراق عليه ايران اسلامي آغاز گرديد.لذا دروس مقدمات حوزه را همزمان با مبارزات دوران انقلاب و حضور در جبهه ها ادامه دادم و همراه با دروس حوزوي سال دوم و سوم راهنمايي را به صورت شبانه به پايان رساندم و وارد دبيرستان گرديدم ولي به علل مختلف تحصيلات دبيرستان را ادامه ندادم.در سال 1364 وارد حوزه علميه قم شدم و بخش اعظم لمعه، رسائل، مكاسب، كفايه و دروس عمومي حوزه را در محضر اساتيد بزرگي مانند وجداني فخر، اعتمادى، محفوظى، محامد، خاتمي و ... فرا گرفته و سپس در محضر اساتيد و آيات عظام به خارج فقه و اصول مشغول شده و در سال 1370 در اولين دوره رشته تخصصي تفسير و علوم قرآن، كه مشروط به اتمام سطح 3 و دو سال درس خارج بود

پذيرفته شدم و چهار سال همزمان با شركت در درس خارج فقه و اصول در محضر اساتيد گرانقدري چون حضرات آيات مكارم شيرازى، خزعلى، معرفت، احمدي ميانجى، شب زنده دار، طاهر شمس و ... به فراگيري تفسير و علوم قرآن پرداختم در سال 1373 موضوع «آيات دال بر حجيت خبر واحد» را كه يك موضوع اصولي قرآني بود به واحد مدارج علمي حوزه ارائه دادم و موفق به اخذ گواهينامه سطح 3 گرديدم.پس از پايان دروس تخصصي تفسير و علوم قرآن موضوع امر به معروف و نهي از منكر از ديدگاه قرآن را به عنوان پايان نامه سطح 4 انتخاب نموده و طرح تفصيلي آن را پس از فيش برداري و مطالعات مقدماتي به واحد مدارج علمي تحويل دادم ولي پس از تاييد طرح با توجه به وجود مشكلات خاص از ادامه آن منصرف گرديدم.از سال 1374 تا كنون ضمن پذيرش برخي از مسئوليت ها در مركز تخصصي تفسير و علوم قرآن و مركز جهاني علوم اسلامي به فعاليت هاي علمي از قبيل تدريس، ويراستاري و نگارش مقاله و ... مشغول مي باشم.در طول تحصيل نيز سعي بر اين بود كه تقريرات دروس سطح و خارج را بنويسم و بيشتر دروس سطح را به صورت پرسش و پاسخ در آورده ام.

دهقانپور، عليرضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عليرضا دهقانپور

محل تولد : تهران

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1350/11/3

زندگينامه علمي

در سال 1369 در تهران ديپلم رياضي فيزيك گرفتم. در همان سال وارد حوزه علميه ملاجعفر (حاج آقا مجتهدي) شدم. در مدت چهار سال با اتمام لمعتين از پايه هفت در سال

1373 وارد حوزه علميه قم شدم. در سال 1377 با پايان پايه دهم وارد درس خارج آيت الله وحيد خراساني و ديگر مراجع مانند آيت الله تبريزي(ره)، آيت الله فاضل(ره) و آيت الله مكارم شدم. همزمان با دروس حوزوى، دروس دانشگاهي را ادامه دادم. در سال 1375 در دانشگاه مفيد رشته فلسفه را تحصيل نمودم پس از آن در سال 1380 رشته فلسفه و كلام اسلامي را در دانشگاه باقرالعلوم شروع نمودم. در سال 1385 در رشته مدرسي معارف اسلامى، گرايش مباني نظري اسلام در مقطع دكتري مشغول به تحصيل شدم، از اول دبستان تا كنكور مقطع دكتري به فضل و لطف الهي ممتاز شناخته شده ام. هذا من فضل ربى. اكنون ضمن تحصيل، مشغول تدريس دروس عمومي در دانشگاه هستم.

دهقاني، علي محمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

علي محمد دهقاني

محل تولد : اشكذر

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1334/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب در سال 1334 متولد شده و بعد از گذراندن دوران ابتدايي در سال 1358 وارد حوزه علميه يزد شدم و بعد از چند سال تحصيل در سال 1355 وارد حوزه علميه قم شدم. در سال 1359سطح را به پايان رسانده و رتبه سوم را امتحان داده و در ضمن به تحصيل دانشگاهي نيز مشغول و در همان سال از مدرسه عالي تربيتي قضايي قم موفق به گرفتن ليسانس امور تربيتي و قضايي شدم و به مدت 12 سال در درس خارج فقه و اصول شركت نموده و از سال 1367 هفته اي يك روز يا بيشتر در مراكز تربيت معلم و دانشگاههاي مختلف و علوم قضايي مشغول تدريس بوده ام.

دهقاني، محسن

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محسن دهقاني ساري

محل تولد : كاشان

شهرت : دهقاني

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1337/1/1

زندگينامه علمي

از سال 1351 وارد حوزه علميه كاشان شدم سطح را تا اوائل مكاسب در كاشان گذراندم. سپس عازم قم گشتم ورود اين جانب به قم هم آغاز اوج فعاليتهاي انقلاب بود لذا پس از چند هفته درسها به اين مناسبت تعطيل گشت. پس از پيروزي شكوهمند انقلاب اسلامي دروس حوزه بازگشايي شد اين جانب به درس مكاسب و كفايه ج 2 حضرت آية الله ستوده حاضر شدم و جلد اول كفايه را نزد آقاي قديري خواندم. همزمان با شروع درس خارج فقه درسهاي فلسفه و عرفان را نزد اساتيد حوزه مانند آية الله جوادي آملي و آية الله حسن زاده و آية الله

شيخ يحيي انصاري گذراندم كتاب فصوص الحكمه بالغ بر چهار سال در خدمت آية الله حسن زاده و مصباح الانس را بخشي نزد آية الله حسن زاده و بخشي را نزد آية الله انصاري سپري كردم. منظومه حكيم سبزواري و اشارات بوعلي سينا را نزد اساتيد گذراندم پس از آنكه از اساتيد درس خارج بمدت سيزده سال استفاده كردم (نزد آيات عظام فاضل، مكارم، وحيدخراساني و آقاي تبريزي) تدريس خود را آغاز كردم ابتدا يك دوره مكاسب و سپس 7 دوره تدريس نهاية الحكمه – شرح اشارات جلد سوم- رسائل بحث استصحاب كشف المراد منطق و طبيعيات منظومه يك دوره و حكمت آن دو دوره- المنطق مظفر و جزء سي ام تفسير قرآن كريم – اسفار ملا صدرا از جلد اول تا ششم كه امسال يازدهمين سال تدريس آن هست. (در فيضيه مدرس 22) اقدام به ترجمه و شرح نهاية الحكمه نمودم كه تقريبا هشت سال طول كشيد و محصول آن سه جلد كتاب فروغ حكمت شد و آن در سال 77 تا 82 منتشر شد.

دهقاني، محسن

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

دكتر محسن دهقاني در سال 1347 در شهرستان اراك بدنيا امد.ايشان داراي مدرك دكتراي تخصصي رشتة روان شناسي باليني از استراليا مي باشد.ايشان استاديار باليني و عضو اصلي پژوهشگده خانواده وابسته به دانشگاه شهيد بهشتي مي باشد. كتاب"روانشناسي درد؛ رويكردهاي كنترل و درمان" ترجمه محسن دهقاني، در دوره بيست و يكم انتخاب كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ،به عنوان كتاب سال برگزيده شد.گروه : علوم انسانيرشته : روان شناسيگرايش : روان شناسي بالينيتحصيلات رسمي و حرفه اي : محسن دهقاني دورة متوسطه را در

اراك گذراند. ليسانس خود را در رشتة روان شناسي باليني از دانشگاه اهواز دريافت كرد. سپس دورة كارشناسي ارشد خود را در دانشگاه اصفهان سپري كرد و پس از آن موفق به اخذ بورس تحصيلي از دولت استراليا جهت گذراندن دورة دكتراي تخصصي در رشتة روان شناسي باليني شد. موضوع رسالة دكتراي وي، بررسي مدل هاي روان شناختي در بروز و استمرار دردهاي مزمن مفصلي و عضلاني است.مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : محسن دهقان استاديار باليني و عضو اصلي پژوهشگده خانواده وابسته به دانشگاه شهيد بهشتي مي باشد.جوائز و نشانها : كتاب"روانشناسي درد؛ رويكردهاي كنترل و درمان" ترجمه محسن دهقاني، در دوره بيست و يكم انتخاب كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ،به عنوان كتاب سال برگزيده شد.چگونگي عرضه آثار : دكتر دهقاني مقالاتي در نشريات داخلي و بين المللي دارد و شش كتاب ديگر نيز ترجمه كرده است.آثار : روانشناسي درد؛ رويكردهاي كنترل و درمان ويژگي اثر : ترجمه،اين كتاب ، در دوره بيست و يكم انتخاب كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ،به عنوان كتاب سال معرفي و برگزيده شد. آشنايي با كتاب: «روانشناسي درد؛ رويكردهاي كنترل و درمان رابرت ج. گچل،دنيس سي. ترك؛ ترجمة محمّد علي اصغري مقدم، بهمن نجاريان، محسن محمّدي، محسن دهقاني،تهران: رشد، 1381. درد، شايد عمومي ترين فشار رواني باشد كه با آن مواجه مي شويم، هيچ يك از علايم جسماني ديگر به فراگيري درد نيستند. از ابتداي مدون بشر، تلاش براي كنترل درد از اهداف اصلي آدمي بوده است. در پاپيروس هاي مصري مربوط به 4000 سال ق.م

اشاراتي در مورد درمان درد يافت شده است. اما علي رغم تاريخ طولاني و پيشرفت بشر، رهايي از درد همچنان براي بسياري از بيماران، امري دور از دسترس باقي مانده است. تاكنون كتاب هاي بسياري در مورد درد انتشار يافته است، اما در تعداد اندكي از آن ها به مباحث روان شناختي و جنبه هاي عملي كنترل روان شناختي درد پرداخته شده و مطالب ارائه شده در آن كتاب هاي اندك هم قديمي است؛ اما امروزه پژوهش هاي بسياري در اين زمينه انجام گرفته است. كمبود منابع مربوط به درد و فقدان كتابي كه شامل اطلاعات لازم دقيق و فراگير در مورد درمان هاي مخصوص باشد، بسيار محسوس است. در راستاي پاسخ به چنين نيازي و به منظور فراهم سازي روزآمدترين مطالب دربارة بسياري از راهبردهاي درماني رايج، كتاب حاضر نگاشته و ترجمه شده است.

دياري بيگدلي، محمدتقي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد تقي دياري بيدگلي

محل تولد : بيدگل كاشان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1338/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب محمد تقي دياري بيدگلي فرزند غلامرضا در سال 1338 هجري شمسي در حومه كاشان (بيدگل) چشم به جهان گشودم، تحصيلات ابتدايي و دوره راهنمايي و متوسطه را نخست در زادگاه خود و سپس در كاشان سپري نمودم، در سال 1354 قبل از پيروزي شكوهمند انقلاب اسلامى، افتخار حضور در حوزه مقدسه علميه را پيدا نمودم، دروس مقدمات و سطوح عالي حوزه را نزد استادان گرانقدر حوزه علميه كاشان و قم از جمله حضرات آيات عظام اعتمادى، خراسانى، وجداني فخر، ستوده و محقق داماد فرا گرفتم، آنگاه از سال 1366 به بعد از محضر استادان معظم و عاليقدر حضرات آيات عظام مكارم شيرازي مظاهرى، فاضل لنكرانى، منتظري ، صانعى،

جوادي آملي و سبحاني در زمينه هاي دروس خارج فقه، اصول و تفسير قرآن كريم كسب فيض نمودم. هم زمان با تحصيلات حوزوي دوره كارشناسي ارشد را در مركز تربيت مدرس دانشگاه قم و دوره دكتراي تخصصي را در دانشكده الهيات دانشگاه تهران به پايان رساندم و در سال 1377 از پايان نامه خود تحت عنوان نقد و بررسي انديشه هاي وارداتي يهود ( اسرائيليات ) در تفاسير قرآن دفاع كردم.

از سال 1371 تاكنون به عنوان عضو هيأت علمي گروه آموزشي علوم قرآن و حديث دانشگاه قم، اشتغال به فعاليتهاي آموزشي و پژوهشي دارم .از همان زمان به مدت 6 سال با گروههاي معارف اسلامي دانشگاه تهران و علوم پزشكي تهران همكاري علمي داشتم و از آن پس نيز برخي از مراكز آموزش عالي از جمله دانشكده علوم قرآني قم، دانشكده شهيد محلاتي قم و مركز جهاني علوم اسلامي در مدرسه امام خميني ره مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني ره و مركز تخصصي تفسير حوزه علميه قم همكاري آموزشي علمي داشته و دارم. علاوه بر تدريس و انجام خدمت موظف خود در دانشگاه و نيز اهتمام به فعاليتهاي پژوهشي و نگارش و نشر آثار علمى، تا به حال راهنمايي و مشاوره بيش از چهل پايان نامه را در دوره هاي كارشناسي ارشد و دكتري بر عهده داشته ام.

دياني، احمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

احمد دياني

محل تولد : ساري

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1341/6/9

زندگينامه علمي

شهريور سال 1341 در روستاي سعيد آباد از توابع شهرستان ساري متولد شدم و تا پنجم ابتدائي در آن روستا تحصيل كردم بعلت نبود مدرسه

راهنمائي در آن روستا، جهت تحصيلات راهنمائي با خانواده ساكن شهرستان ساري شدم و دوره راهنمائي را در مدرسه«دهه انقلاب» گذراندم، در دوره ابتدائي راهنمائي معمولا شاگرد ممتاز مدرسه بودم، براي ادامه تحصيل بعلت فهم خوب و علاقه شديد و با تشويق راهنماي مدرسه رشته رياضي را انتخاب كردم و سه سال دبيرستان را با موفقيت طي كردم، در اين دوران بعلت شركت در فعاليتهاي انقلابي و مقابله با منافقين و چپي ها كه در شمال خيلي فعال بودند، ديگر از ممتازين بحساب نمي آمدم سال تحصيلي 60-59 كه سال چهارم رياضي مشغول بودم با شروع جنگ به جبهه رفتم(آذر 59) و خرداد 60 براي شركت در امتحانات برگشتم كه موفق به قبولي در تمام دروس نشدم، دوباره به جبهه رفتم و با تصميم قبلي به حوزه علميه آمدم(با تشويق عمو، دائي، اخوي و خانواده و با احساس نياز به آموختن علوم ديني براي مقابله بهتر با منافقين و گروههاي چپ به حوزه آمدم).

با ارشاد مرحوم شهيد بهشتي و آيت الله حائري شيرازي مدرسه حقاني قم را انتخاب نمودم و در آنجا قبول شدم، بدين ترتيب از سال تحصيلي 61-60 وارد حوزه علميه قم شدم، البته قبل از ورود به حوزه در جلسات مذهبي، آموزش قرآن، احكام، عقائد ديني و تفسير قرآن شهرستان ساري شركت مي كردم و از اطلاعات ديني خوبي برخودار بودم و حتي براي دانش آموزان كلاسهايي برپا مي كردم. در مدرسه حقاني طبق برنامه مدون مدرسه تحصيل كردم با انتقال اين برنامه به مدرسه شهيدين، من نيز به مدرسه شهيدين منتقل شدم و همه مباحث را به دقت و علاقه دنبال

مي كردم و مخصوصاً به علوم معقول(عقائد، منطق، اصول و فلسفه) علاقه بيشتري داشتم، تا سال 68 فقط به تحصيل دروس حوزوي و گاهي تدريس آن مشغول بودم و در اين مدت حدود 16 ماه در جهبه ها حضور داشتم.

در اين مدت از اساتيد وارسته و عالمي همچون آقايان محمد شبيري زنجاني، نيازي ، محمد رضا طباطبائي ، مسجد جامعي، حسين كاشاني علوي، جواد محدثي ، حسن آقا تهراني ره، مدرس زاده، محسن اراكي، موسوي هوائي، اسلامي آيت الله خز علي و آقاي فياضي و ... و درس مكاسب و كفايه را از محضر حضرات آيات احمدي ميانجي ره ، مصلحي ره و استادي زيد عزه استفاده كردم. بنده حدود يازده سال در درس خارج شركت كردم، درس فقه و اصول آيات محترم زيد عزهم، سيد كاظمي حائري سيد محمود شاهرودي، ميرزا جواد آقا تبريزي ره، آيت الله وحيد، و آيت الله جوادي آملي.

اينجانب سال 68 در كنار دروس حوزوي در دوره دوم كارشناسي ارشد الهيات و معارف اسلامي مركز تربيت مدرس قم شركت كردم و با گذارندان72 واحد و دفاع از پايان نامه فارغ التحصيل شدم، و مجددا بعد از حدود 10 سال كار اجرائي از بهمن 84 به تحصيل دكتراي كلام اسلامي در همين مركز مشغول مي باشم.

بمدت دو سال و نيم در گروه كلام جديد يا دين شناسي بنياد فرهنگي باقر العلوم يعني نطفه هاي اوليه موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني تحصيل كردم.از بچگي به تدريس علاقه داشتم لذا از سال سوم ابتدائي براي همكلاسي هاي ضعيف تر درسها را مجددا تدريس مي كردم در دوران تحصيل دبستان، راهنمائي و دبيرستان چنين مسؤليتهايي را بعهده گرفتم، گاهي كلاس خصوصي رياضي

در منزل داشتم (قبل از انقلاب)، در مدرسه و مسجد و حسينه هاي ساري كلاسهاي احكام و عقائد تدريس مي كردم از سال دوم نيز چنين نقشهايي را در مدرسه ايفاء مي كردم، از سال 65 رسما به تدريس در حوزه مشغول شدم و از آن وقت هميشه بي وقفه حداقل هفته اي 5 ساعت تدريس داشتم، اينجانب در مدرسه شهيدين، جامعة الزهراء، مدرسه صدوق و اخيرا در مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني ره و نيز در مركز اديان قم تدريس داشتم، و در اين مدت بيشتر موضوعات زير را تدريس نمودم، نحو، معاني بيان، عقائد، منطق، فلسفه، اصول و فقه و بعضي دروس علوم سياسي، كتابهاي سيوطي، مغني، مبادي 4 و2 ، مختصر المعاني، تهذيب البلاغه، جواهر البلاغه، تحرير الوسيله لمعه، مكاسب محرمه، معالم، اصول فقه، حلقه ثانيه شهيد صدر، رسائل شيخ انصاري، آموزش عقائد، عقائد الاماميه، شيعه در اسلام، معارف اسلامي دانشگاهها و شرح تجريد، باب حاديعشر ، منطق شهيد مطهري، منطق هادي فضلي، منطق مظفر بخشهايي از حاشيه، بداية الحكمه، نهاية الحكمه، آموزش فلسفه و... را تدريس كردم.

از سال تحصيلي 78-77 دروس معارف اسلامي را در دانشگاه پزشكي تهران و يكسال در دانشگاه پزشكي بابل تدريس مي كنم(هفته اي 6 ساعت) از نظر مسئوليتها علمي اجرائي، بعد از انقلاب و قبل از ورود به حوزه مسئوليت فرهنگي تبليغي در انجمنهاي اسلامي مدرسه، محله و شهر ساري را عهده دار بودم از آذر 74 وارد جامعة الزهرا شدم، و بمدت 8 سال با عنوان قائم مقام معاونت آموزش عملاً عهده دار معاونت آموزش جامعة الزهرا بودم،در اين مدت چند سالي بعضي از مسئوليتهاي

پذيرش نيز بر عهده بنده بود. در معاونت آموزش كارهاي برنامه نويسي،آئين نامه نويسي، تعيين متون درسي و اجراي ضوابط را عهده دار بودم و از سال 82 مسئول برنامه ريزي درس جامعة الزهرا و از 83 تا 85 مسئول طرح و برنامه هيات امناي جامعة الزهرا بودم كه در اين مدت در تدوين برنامه سطح 2 و برنامه رشته هاي سطح 3 حوزه هاي خواهران مشاركت داشتم و عضو كميته برنامه ريزي حوزه هاي علميه خواهران در دبير خانه شوراي عالي و عضو بعضي از شوراهاي مركز مديريت خواهران(شوراي برنامه ريزي و شوراي پژوهش) بود ه و هستم. ازمرداد 85 عضو هيات علمي مركز اديان هستم و مسئوليت دفتر سازمان سمت در قم را از دي ماه 84 عهده دار هستم. ياد آوري شود اينجانب سال تحصيلي 88- 77 عضو هيات علمي و مدير گروه معارف اسلامي بابل بودم(با حفظ مسئوليت در جامعة الزهرا) كه بدليل سختي كار و پيدا نشدن جايگزين در قم، استعفا دادم. از جمله دوران شيرين زندگي اينجانب در سال اول درس خارج بود كه در مدرسه شهيدين تحت اشراف حضرات آيات خرازي، مصلحي و استادي به تحقيق فقهي يا اصول مشغول بودم كه ثمره آن براي خود، تحقيق در 4 يا پنج موضوع بود كه آموزشهاي فراواني را براي اينجانب به همراه داشت ،كه متاسفانه ادامه ندادم.

ديرباز، عسكر

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عسكر ديرباز

محل تولد : قم

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1338/1/1

زندگينامه علمي

تا هفت سالگي مثل بقيه بچه هاي آن دوران روزگار گذرانيده، پس از ابتدايي و راهنمايي كه دومين سالي بود كه نظام

سه ساله راهنمايي برقرار شده بود وارد دبيرستان شدم. پس از اخذ ديپلم تجربي در دبيرستان صدر اوحدي وارد حوزه علميه قم شدم. در اين مورد يكي از اهالي مسجدي كه در دوران دبيرستان (دوم وسوم) به آنجا رفت و آمد داشتم خيلي موثر بود مرا با افكار انقلابي متخذ از تعاليم اسلامي قيام روحانيت در 15خرداد و مبارزات پس از آن ، مبارزات مردم ويتنام و الجزاير و فلسطين آشنا ساخت بطوري كه از سال دوم دبيرستان ضمن مطالعه كتب درسي كتاب هاي ديني و اجتماعي مطالعه مي كردم. بدين ترتيب وارد حوزه علميه قم شدم. از سال سوم تحصيل شروع به تدريس كردم و تمام كتاب هاي درسي ادبيات عرب را تدريس كردم. پس از آن به تدريس لمعه و مكاسب و كفايه مشغول شدم، البته پس از گذراندن تحصيل نزد اساتيد عاليقدري همچون آيت الله اشتهاردى، وجداني فخر (ره) ، اعتمادى، ستوده(ره)، آيت الله العظمي فاضل (حدود و قصاص) و آيت الله العظمي تبريزي (اواسط مكاسب و طهارت) و آيت الله العظمي وحيد خراساني (اصول و فقه) شركت كردم. ضمنا دروس اشارات و اسفار حضرت آيت الله حسن زاده آملي و جوادي آملي هم توفيق شركت را به مدت 3 سال داشته ام . ضمن تدريس در دانشگاه تا حدي دروس خارج و تدريس مكاسب و كفايه را ادامه دادم تا آنكه اخيرا عمدتا مطالعات فلسفي دارم . همچنين در پژوهشگاه حوزه و دانشگاه با دوستان عاليقدر در زمينه اقتصاد و فلسفه اقتصاد تحيقاتي داشته ام كه منتشر شده است.

ديلمي، حسين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حسين ديلمي

محل تولد : علي آباد كتول

شهرت

تابعيت

: ايران

تاريخ تولد : 1338/1/1

زندگينامه علمي

در روستاي ماهيان از توابع شهرستان علي آباد كتول (استان گلستان) متولد شدم ، دوران كودكي را در روستاي محمد آباد كتول گذراندم ، تقريبا 5 ساله بودم كه به مكتب (كلاس آموزش قرآن به روش قديم) رفتم ، اولين معلمم پيرمردي بود به نام ملا محمد (از استان خراسان) كه در روستاي ما زندگي مي كرد .

دوران تحصيلات ابتدايي را در روستاي محمد آباد سپري كردم . تقريبا 13 ساله بودم كه با اشتياق فراوان در سال 1351 در حوزه علميه گرگان (مدرسه صالحيه) در محضر آيت الله سيد علي رئيسي (ره) و استادان آن مدرسه به تحصيلات حوزوي مشغول شدم . پس از 4 سال كه مقداري از كتاب هاي معالم و مختصر المعاني را در آنجا خوانده بودم ، در سال 1355 براي ادامه تحصيلات وارد حوزه علميه قم شدم . درشهر مقدس قم در مدرسه علميه حضرت آيت الله گلپايگاني (ره) پس از قبولي در امتحان ورودي به ادامه تحصيل پرداختم و بقيه كتاب هاي معالم و مختصر المعاني را نزد استاد عالمي و استاد نكونام خواندم .شرح لمعه را در محضر آيت الله استادي و آيت الله وجداني فخر (ره) فرا گرفتم ؛ درس هاي اصول عقايد و كتابهاي اصول فقه مظفر، رسائل و مكاسب را به ترتيب در محضر استاد شوشتري ، آيت الله بني فضل و آيت الله ستوده (ره) خواندم .

در تفسير قرآن از محضر آيت الله مشكيني و آيت الله جوادي آملي بهره مند شدم . در روش تبليغ و كلاس داري و درس هايي از قرآن

از محضر استاد قرائتي استفاده هاي فراوان بردم .

در محضر حضرت آيت الله فاضل لنكراني و حضرت آيت الله مكارم شيرازي به فرا گرفتن درس هاي خارج فقه و اصول پرداختم .درس ها و موضوعات مختلف ديگري در حوزه علميه قم تدريس مي شد كه بنده در آنها شركت مي كردم و از محضر استادان ارجمند بهره مند مي شدم ، از جمله : درس اخلاق توسط آيت الله مشكيني و آيت الله مظاهري ، درس اقتصاد اسلامي آيت الله حسين نوري ، درس فن خطابه استاد فلسفي (ره) ، درس اصول عقايد آيت الله خرازي ، درس تحليل سياسي دكتر حسين ابوترابيان و آيين نگارش و ويرايش استادان : جواد محدثي ، ژرفا (سيد ابوالقاسم حسيني) ، شهدادي (احمد) .

در كنار تحصيل و مطالعه و تاليف از سال 1357 تا كنون (1384) حدود 25 سال به تبليغ معارف ديني (منبر و كلاس داري) مشغول بودم و به همين منظور به شهرها و روستاهاي مختلفي سفر كردم . در ايام جنگ تحميلي در جبهه هاي جنوب و غرب و در كنار رزمندگان اسلام بودم و با بيان احكام و معارف ديني ، وظيفه كوچكي را در خدمتگزاري به آنان انجام مي دادم .هم اكنون (1384) بيشتر به كار تدوين و تاليف مشغول هستم .

دين پرور، حسين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد حسين دين پرور

محل تولد : تهران

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1317/1/1

زندگينامه علمي

حضرت آيت الله سيد حسين دين پرور مشهور جمال الدين دين پرور در سال 1317 در خانواده اي مذهبي و متدين در تهران به دنيا آمد. نامبرده پس از

مدتي عشق وافر او به علوم ديني او را به سوي حوزه علميه رهسپار كرد و پس از سالها تلاش و مجاهدت در راه علم و تحصيل به درجه اجتهاد نايل گرديد. در دوران تحصيل خويش از محضر اساتيد بزرگي چون مرحوم علامه طباطبائي، مرحوم آيت الله العظمي گلپايگاني ، مرحوم آيت الله بروجردي، مرحوم آيت الله العظمي امام خميني و ... بهره ها برد.

نامبرده در دوران حيات علمي خويش تأليفات فراواني به رشته تحرير درآورده است كه وي هم اكنون در حوزه هاي علميه تهران و دانشگاههاي تهران به تدريس علوم ناب اسلامي مشغول است و در اين راستا شاگردان فراواني تربيت و تقديم انقلاب اسلامي كرده است.

ديني، سعيد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سعيد ديني

محل تولد : همدان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1353/1/1

زندگينامه علمي

آقاي سعيد ديني در سال 1353هجري شمسي در خانواده اي متدين ، مذهبي و دوستدار اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام در همدان ديده به جهان گشود. پس از فراغت از تحصيل در دوران ابتدايي، راهنمايي و دبيرستان در زادگاه خويش، در پي تشويق خانواده و علاقه وافر خويش به فراگيري علوم ديني در سال 1370وارد حوزه علميه قم گرديد و در جوار ملكوتي بارگاه كريمه اهل بيت(ع) رحل اقامت افكند. پس از گذراندن سطوح عالي در سال 1381 به حلقه دروس خارج راه يافت. وي در ايام تحصيل در قم از محضر بزرگاني همچون مرحوم آيت الله شيخ جواد تبريزي، آيت الله سبحاني، آيت الله وحيد، و ديگر ستارگان درخشان حوزه علميه قم كسب فيض كرد. در كارنامه علمي وي علاوه

بر پژوهش در موسسه امام صادق عليه السلام، تدريس در دانشگاه پيام نور همدان، دانشگاه آزاد اسلامي همدان و حوزه علميه المهدي قم وجود دارد.

ذاكري، علي اكبر

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

علي اكبر ذاكرخمي

محل تولد : بردسكن

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1338/1/1

زندگينامه علمي

اين جانب علي اكبر ذاكري در سال 1338 در خانواده اي روحاني در روستاي خمي (خمين) در يازده كيلو متري شهرستان بردسكن (و كاشمر) متولد شدم . جدم حاج محمد علي معروف به حاج شيخ از روحانيون مشهور و خوشنام منطقه بود . پدرم نيز روحاني است . تحصيلات را تا ششم ابتدايي در روستا گذراندم و پس از آن در سال 1350 وارد حوزه علميه كاشمر شدم . در مدرسه دانش يا عتيق حجره گرفتم . مديريت اين مدرسه به عهده آيت الله محمد صادق سعيدي بود . در آن زمان حوزه علميه كاشمر از رونق خوبي برخوردار بود . ادبيات و بخشي از اصول و منطق را در كاشمر گذراندم . اساتيدم عبارت بودند از : حجج اسلام :1. حاج شيخ موذني ؛ بخشي از جامع المقدمات 2. مرحوم علومي ؛ نصاب ، بخشي از جامع المقدمات ،شرح نظام و عروه الوثقي 3. حاج شيخ علي اصغر بلاغي ؛ صمديه و سيوطي 4. حاج شيخ فضل الله شريعتي محولاتي ؛ مغني باب اول و رابع و مختصر المعاني 5. محمد كاظم سعيدي (برادر بزرگتر ايت الله سعيدي ) منطق كبري و اندكي از حاشيه 6. آقاي فرقاني ؛ معالم 7. حاج شيخ جواد مدرسي ؛ تحرير المعالم كه اخيرا چاپ شده بود ، بخش بديع مختصر . طلاب

موظف بودند افزون بر درس هاي معمول ، مسائل رساله عمليه را حفظ كنند و از روي گلستان سعدي و كتاب كليله و دمنه مشق نوشته و لغات آن را ياد بگيرند تا هم با ادبيات آشنا شوند و هم تمرين خط داشته باشند .

آيت الله مشكيني پس از تبعيد به كاشمر ، در مدرسه حاج شيخ درس تفسير و نهج البلاغه برگزار مي كردند كه در آن درسها شركت مي كردم و آشنائيم با نهج البلاغه از اينجا آغاز شد .پس از بازگشت آيت الله مشكيني به قم زمينه اي فراهم شد كه گروهي از طلاب كاشمر به قم بيايند و من در سال 1355 به قم آمدم و در منزلي كه ايشان در اختيار طلاب گذاشتند ساكن شدم . سپس در امتحان ورودي مدرسه امام صادق (ع) شركت كردم و تا پيروزي انقلاب اسلامي در آنجا بودم . در مدرسه حجتيه حجره گرفتم . در قم در درس اخلاق و تفسير آيت الله مشكيني شركت مي كردم كه بيشترين تاثير را در شخصيت من و ديگر طلاب كاشمر داشت . دفتر تبليغات هم كلاسهايي تشكيل ميداد كه در آنها اساتيدي مانند : آيت الله شهيد بهشتي ، شهيد باهنر و رهبر معظم انقلاب اسلامي تدريس ميكردند . در سال 1360 در بخش فرهنگي مدرسه عالي تربيتي و قضايي قم شركت كردم و مدرك ليسانس دريافت نمودم . دوره عالي زبان انگليسي دفتر تبليغات را نيز به پايان رساندم . در سال 1362 سطح را امتحان دادم . در سال 1368 با بخش احياء آثار دفتر تبليغات اسلامي همكاري كرده و در استخراج رجال

كتاب مختلف الشيعه به تحقيق پرداختم . در سال هاي 1367 تا 1369 با همكاري دوستان به استخراج آيات اخلاقي قرآن پرداختيم كه محصول آن در مجله حوزه منتشر شد . ازسال 1368 عضو مجله حوزه شدم كه تا كنون 35 مقاله در اين مجله و 8 مقاله در مجله فقه و همين مقدار در ديگر مجلات و به مناسبت نشست ها و كنگره ها نگاشتم كه برخي از آنها لوح افتخار جشنواره مطبوعات را به همراه داشت . افزون بر استفاده از اساتيد در فقه ، اصول و فلسفه در دانشكده شهيد محلاتي چند ترم نهج البلاغه تدريس كردم ودر مركز تربيت نويسنده و محقق دفتر تبليغات اسلامي به تدريس تاريخ اسلام پرداختم . با برخي ارگان ها براي داوري كتاب و مقالات پژوهشي مانند دين پژوهان و كتاب سال جمهوري اسلامي و برخي كنگره ها همكاري دارم . جهت تبليغ به مناطق مختلف سفر كردم و به همين منظور به جبهه هاي جنوب ، غرب و كردستان رفتم .

اساتيد قم : تفسير : آيات : مشكيني ، خزعلي ، معرفت ، اشراقي سطح : آيات و حجج اسلام : باكوئي ، وجداني ،علي اصغر باغاني ، مدرس افغاني ، مصطفي نوراني ، صلواتي ، دوزدوزاني ،شيخ علي پناه اشتهاردي ، ستوده . خارج : آيات عظام : فاضل لنكراني ، مكارم شيرازي ، منتظري ، تبريزي ، صانعي ، وحيد خراساني و هاشمي شاهرودي . فلسفه : آيات و حجج اسلام : انصاري شيرازي ، فياض ، محمد علي گرامي .

ذاكري، مهدي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

مهدي ذاكري

محل تولد : قم

شهرت

تابعيت :

ايران

تاريخ تولد : 1354/1/1

زندگينامه علمي

تحصيلات ابتدايي وراهنمايي ودبيرستان رادر شهرقم گذارندم، و درسال 1368 وارد حوزه علميه قم شدم . همزمان با تحصيل در حوزه درسال 1372 مشغول به تحصيل دررشته فلسفه غرب دانشگاه مفيد شدم.در سال 1376وارد دوره كارشناسي ارشد فلسفه غرب همان دانشگاه شدم و بلافاصله درسال 1379 پس از فراغت از تحصيل در كارشناسي ارشد، دردوره دكتراي فلسفه غرب دانشگاه تهران پذيرفته شدم و اين دوره را تا سال 1385به اتمام رساندم. در تمام اين مدت تحصيل در حوزه علميه قم را تادرس خارج ادامه دادم.در سال 1380كارشناس پژوهش معاونت پژوهشي دانشگاه مفيد بودم و ازسال 1379 محقق و از سال 1381 به عضويت هيئت علمي پژوهشكده فلسفه و كلام اسلامي پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي در آمدم وتا سال 1384 مدير گروه كلام و فلسفه اين پژوهشكده بودم . از سال 1380به تدريس دروس معارف اسلامي و نيز دروس تخصصي فلسفه در دانشگاه هاي تهران و قم اشتغال دارم .

ذبيح زاده روشن، علي نقي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

علي نقى ذبيح زاده روشن

محل تولد : بابل

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1338/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب در رژيم طاغوت قبل از نظام جديد راهنمائي پس از سيكل، سال اول تجربي را گذراندم و تحت تاثير جلسات مذهبي در سال تحصيلي 55 – 54 دو سال قبل از اخذ ديپلم وارد حوزه علميه قم گرديدم و با جمعي از دوستان در مدرسه اي واقع در گذر خان تحت نظر مرحوم آيت الله مرتضي حائري دروس مقدمات را گذرانديم و در سال دوم يعني سال تحصيلي 56 – 55

وارد مدرسه آيت الله العظمي گلپايگاني بنام الونديه واقع در چهار مردان درس سيوطي و ساير دروس جنبي را خوانديم. و ضمنا از دورس جامعه شناسي و روانشناسي تربيتي آقاي دكترعلي قائمي كه در بعضي از مراكز وابسته به حوزه برگزار مي شد شركت مي كردم. در سال سوم تحصيلي 57 – 56 وارد مدرسه ديگر آيت الله العظمي گلپايگاني واقع در صفائيه گشته و درس مغني و ساير دروس جنبي را در آن مدرسه از محضر استاد طالقاني و ساير اساتيد معظم تلمذ مي نمودم كه ناگهان به همراه سايرين با حادثه ارتحال مرحوم حاج آقا مصطفي فرزند برومند امام خميني (رض) مواجه گرديديم. اين واقعه كه به تعبير امام خميني (رض) از الطاف خفيه حضرت حق بود موجب اوج گيري مبارزات مردم رشيد ايران به رهبري امام گرديد و بصورت زنجيره اي حوادث جريانات و خاطرات مردم مختلف ايران را بدنبال داشت و از آن تاريخ دروس حوزوي و درس هاي

مدارس بخاطر شركت طلاب در روند مبارزات به كندي پيش مي رفت. در سال چهارم تحصيلي يعني 58 – 57 درس ها به صورت رسمي برگزار نمي شد و افراد متعهد حوزه و از جمله امثال حقير بخاطر تكاليف و وظايف مبارزاتي به انجام وظيفه مشغول بوده و در همان ايام مختصرا قسمتهائي از معالم، اصول فقه، مختصر المعاني را به صورت آزاد نزد اساتيد به صورت خصوصي درس مي گرفتيم و شور انقلاب همه مناطق ايران را فرا گرفته بود. در همان سال مردم ايران شاهد قيامهاي 17 شهريور تهران، و جابجائي مهره هاي رژيم فاسد پهلوي نخست وزيران جمشيد آموزگار،

شريف امامى، ازهاري و بختيار و در ادامه انتقال امام خميني (رض) از عراق به پاريس و سرانجام خروج مفتضحانه شاه و ورود شكوهمندانه امام خميني (رض) به ايران و آغاز دهه مباركه فجر تا پيروزي انقلاب اسلامي 22 بهمن سال 1357 و انتخاب و برقراري جمهوري اسلامي بودند. در سال تحصيلي 59 – 58 پس از تاهل به تحصيل لمعه و اصول فقه به صورت آزاد از محضر اساتيد بزرگواري چون آيت الله شيخ علي پناه اشتهاردي و ديگران اشتغال داشتم و در همان ايام از دروس ضروري و جنبي مربوط به شرائط اول پيروزي انقلاب كه توسط دفتر تبليغات بوسيله آيات عظام آقايان مكارم شيرازى، سبحانى، مرحوم شهيد باهنر، تمرين خطابه از مرحوم آقاي فلسفي و تفسير آيت الله خزعلي و طاهري خرم آبادي و درس شناخت شناسي آيت الله مصباح يزدي در مهديه واقع در خيابان چهار مردان و اساتيد ديگري ارائه مي شد، استفاده مي كرديم كه بسياري از آن جزوات هنوز نزد اينجانب موجود است. در ادامه همين سال هاي نخست پس از پيروزي انقلاب ضمن آنكه تحت فرمان امام خميني (رض) طبق وظيفه در اوضاع سياسي و اجتماعي شركت داشته و دروس متعدد اصلي و جنبي را مي خوانديم و در راستاي نيازهاي جامعه آن روز در مقابله با تفكر ماركسيستى، ماترياليستي و ليبراليستي فعاليت مي نموديم. ما در سال تحصيلي 60 – 59 پس از آغاز جنگ تحميلي از طرفي وظيفه داشتيم تا در مقابل شبهات الحادي كمونيستى، امثال ليبرالي و ضد انقلابي منافقين و ديگران خود را مسلح علمي نمائيم و از طرفي به دروس حوزوي كه

نظام مند مي گرديد برسيم و از جهتي ديگر راهي جبهه هاي حق عليه باطل باشيم. پس از اتمام شرح لمعه در همان سال و يا سال هاي تحصيلي بعد دروس مكاسب محرمه و رسائل را از محضر اساتيدي چون آيت الله بني فضل و آيت الله اعتمادي استفاده كرده در سال تحصيلي 62 – 61 بخاطر نياز جوامع علمي وارد موسسه در راه حق قم گرديدم و درس هاي مختلف معارف قرآن و فلسفه اسلامي و دروس بدايه و نهايه و زبان انگليسي رياضي و مكالمه عربي و دروس مباني رشته هاي مختلف علوم انساني از قبيل جامعه شناسى، علوم سياسى، اقتصاد، روانشناسي و ... را نزد اساتيد بزرگواري چون آيت الله مصباح يزدي استاد فياضى، دكتر صديق، استاد مصباحى، دكتر قائمي و ديگران گذرانديم. پس ازآن دوره چهار ساله، طبق برنامه آن موسسه با تعيين گرايش در دوره چهار ساله دوم در بنياد باقر العلوم(ع) موسسه فعلي امام خميني (رض)، در زمينه اختصاصي تاريخ، دورس تاريخ محض و اسلامي را به صورت پيوسته كارشناسي و كارشناسي ارشد گذرانديم و در سال 74 پس از اتمام اين دوره، رساله پايان نامه تحت عنوان (ريشه هاي روابط علماي تشيع با صفويان) تحت نظر استاد راهنما جناب آقاي دكتررضا شعباني و استاد ناظر آقاي دكتر صادق آيينه وند دفاع نمودم و پس از گذراندن دوران طولاني كه البته حدود دو سال بخاطر تحولاتي در موسسه رشته ما به انعطال انجاميد توانستيم در اين سال مدرك كارشناسي ارشد تاريخ را دريافت نمائيم. در همين دوره طولاني طبق ضرورت برنامه موسسه و بعدا دوره اختصاص آن در

بنياد باقر العلوم موسسه فعلي امام خميني (رض)، در دروس حوزوي شركت مي نموديم و دروس مكاسب بيع و خيارات و كفايه الاصول را نزد استاد بزرگوار مرحوم آيت الله ستوده گذرانده و ضمنا در امتحانات حوزه نيز شركت مي نموديم. از آن پس در دروس خارج اساتيد بزرگوار آيات عظام تبريزى، سبحانى، فاضل لنكرانى، جوادي آملي و مرحوم آيت الله خاتم يزدي جمعا چيزي حدود 12 سال شركت داشتم و درس ها را يادداشت مي نموديم. در مدارج علمي حوزه ثبت نام نمودم كه طبق برگه اي كه در دست دارم براي سطح 4 موضوع خراج در اسلام را تعيين كردند كه هنوز وقت نكرده ام تدوين نمايم شايد كتاب 4 جلدي مرجعيت و سياست در عصر غيبت بجاي آن پذيرفته شود.از سال تحصيلي 74 – 73 در دانشگاه آزاد قم، مدرسه غير ايراني مركز جهاني و امام خميني (رض)، مدرسه شهيدين، جامعة الزهراء موسسه امام خميني (رض) و دانشگاه باقر العلوم و بعضي از دانشگاه خارج قم دروس مختلف تاريخ اسلام 1، 2، 3، 4 تاريخ اروپايي 1، 2، 3، 4 و تاريخ معاصر ايران، تاريخ تشيع، تاريخ تحول دولت و خلافت، ديپلماسي در اسلام، دروس معارف، (معارف، ريشه هاي انقلاب، اخلاق، متون، تاريخ اسلام)، تاريخ عصر غيبت، تاريخ تشيع از عصر صفويه تا هم اكنون، جريان شناسي مشروطيت، تاريخ مرجعيت شيعه و دروسي چون روش تحقيق، نحو، تفسير قرآن و متن اختصاصي تاريخ عربي را تدريس نموده ام و در مركز پژوهشي موسسه امام خميني(ره) پروژه تحقيقي مرجعيت و سياست در عصر غيبت را در 4 جلد به اتمام رسانده و اينك

عضو هيئت علمي دانشگاه آزاد اسلامي قم و همكار پژوهشي موسسه امام خميني (رض) مي باشم.

ذوالفقاري، شهاب الدين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

شهاب الدين ذوفقاري

محل تولد : اصفهان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1340/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب شهاب الدين ذوالفقاري در سال 1340 شمسي در اصفهان تولد يافته و از دوران كودكي ضمن قرار گرفتن تحت تربيت ديني والدين گرامي ام (حفظهما الله تعالي) با ورود به مدرسه و طي نمودن دوران دبستان و راهنمائي از جانب آنان جهت ورود به حوزه علميه بسيار تشويق مي شدم. با مشورت با علماي اعلام قرار شد پس از اخذ ديپلم متوسطه وارد حوزه گردم تا سرعت بيشتري در فراگيري علوم ديني داشته باشم. دوران دبيرستان را در فاصله سالهاي 54 تا 58 در رشته رياضي فيزيك در يكي از بهترين دبيرستانهاي اصفهان به نام دبيرستان حكيم سنائي سپري نمودم در حاليكه از فعالان انجمن اسلامي مدرسه در آن سالها بودم. مطالعه كتب ديني را از سال دوم راهنمائي آغاز نمودم و به زودي با وضعيت اسلام و مسلمانان در سراسر جهان آشنا شدم . همچنين با پديده استعمار و نقش آن در عقب ماندن مدل جهان از همان سنين آشنا بودم. با پايان گرفتن دوره دبيرستان در اولين كنكور سراسري پس از پيروزي انقلاب اسلامي در سال 85 شركت نموده و با رتبه خوب در رشته مهندسي برق دانشگاه صنعتي اصفهان پذيرفته شدم. حلاوت تحقيقات قرآني را با نوشتن مقاله اي در دوره دبيرستان تحت عنوان حب در قرآن چشيدم ضمن آنكه در آن دوران مطالعات گسترده اي در زمينه مكتب ماركسيسم داشتم. با ورود به د

انشگاه دروس مقدمات حوزه را به طور پراكنده آغاز نمودم و با شروع انقلاب فرهنگي از سال 59 رسما وارد حوزه علميه اصفهان شدم . دروس مقدمات را نزد مرحوم حجت الاسلام فخرالدين كلباسي و آقايان حجج اسلام رحيمي و باقري و حكيم الهي و داوري و كلاهدوزان طي نمودم. اينجانب به طور آزاد و تحت نظارت مرحوم آيت الله شيخ حسن صافي اصفهاني (قدس سره) درس مي خواندم. فقه و اصول سطوح را نزد حجج اسلام سيد محمد فقيه ، حكيم الهي ، سيد رضا كلاهدوزان و ... و منطق و كلام و فلسفه را نزد مرحوم حجت الا سلام شيخ باقر صديقين (ره) و حجج اسلام شيخ حسين عشاقي و سيد رضا كلاهدوزان و حجت الاسلام محزون و تفسير قرآن را نزد مرحوم آيت الله سيد محمد باقر ابطحي (ره) تلمذ مي كردم. با بازگشائي دانشگاه ها (پس از انقلاب فرهنگي) در سال 61 به طور همزمان در همان رشته مهندسي برق شاخه مخابرات ادامه تحصيل داده و در سال 66 از دانشگاه فارغ التحصيل شدم و در همان سال با پايان گرفتن دروس سطوح در درس خارج فقه واصول مرحوم آيت الله سيد محمد صادفي (ره) به مدت دو سال و آنگاه در درس خارج فقه و اصول مرحوم آيت الله شيخ حسن صافي اصفهاني به مدت چهار سال شركت نموده تقريرات دروس اين دو بزرگوار را به زبان عربي نوشته ام. اينجانب از سال 59 تدريس رادر آموزش و پرورش نواحي يك و دو اصفهان در سطح راهنمائي و دبيرستان با تدريس دروس ديني و عربي آغاز نمودم از سال 68 تا

70 در صنايع دفاع هسا براي كادر رسمي دروس عقيدتي سياسي تدريس مي نمودم. مدت دو سال 71 تا 73 در نيروي مقاومت بسيج ناحيه اصفهان براي فرماندهان اين نيرو دروس عقيدتي (كد 241) را تدريس مي كردم و از سال 70 تا كنون (86) در موسسه آموزش عالي دارالقرآن الكريم اصفهان كه اكنون دانشكده معارف قرآن اصفهان ناميده مي شود مشغول به تدريس انواع دروس كلام و تفسير و علوم قرآن و تعليم و تربيت بوده ام. در طول سالهاي گذشته از سال 72 تا كنون درحوزه علميه اصفهان، دارالحكمه حضرت باقرالعلوم (ع)، دفتر تبليغات اسلامي و مركز تخصصي حوزه علميه اصفهان شرح لمعه و اصول الفقه و رسائل و بداية الحكمه و نهاية الحكمه و بداية المعارف و كلام جديد و شرح نهج البلاغه و تفسير تدريس مي نموده ام. در دانشكده معارف قرآني اصفهان بيش از 12 سال مدير گروه هاي كلام و تفسير و فقه بوده ام كه به حمد الله در اين دانشكده تا كنون هزاران مربي قرآن و احكام و عقايد تربيت شده اند. از سال 73 تا 76 در رشته كارشناسي ارشد ، فلسفه و كلام اسلامي در دانشكده الهيات دانشگاه تهران تحصيل و پايان نامه خود را تحت راهنمائي جناب حجت الا سلام آقاي دكتر احمد بهشتي به نام "عقل در كتاب و سنّت" با نمره عالي دفاع نمودم و اكنون دانشجوي دوره دكتراي كلام در تربيت مدرس دانشگاه قم هستم. اينجانب از سال 84 به عضويت رسمي هيئت علمي وزارت علوم پذيرفته شده و در حال حاضر معاون تحصيلات تكميلي دانشكده معارف قرآن اصفهان مي باشم .

راد، احمد

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

احمد

راد ملقب بصير ديوان ، فرزند حاج ميرزا مصطفي بود . او تحصيلات خود را در مدرسه علميه در باغ نگارستان سپس در مدرسه آليانس فرانسه طي نمود . به هنگام تحصيل در اين مدرسه و تكميل تحصيلات به شغل معلمي نيز پرداخت و در مدارس ملي به كار تدريس مشغول شد ، پس از مدتي به خدمات وزارت معارف درآمد . در ضمن ماموريت به رشت بود كه تصميم گرفت به جنگل كسما برود . در آنجا به سراغ ميرزا كوچك خان جنگلي رفت .ميرزا او را مامور دريافت گمرك انزلي كرد . پس از آن مجددا به معلمي پرداخت .و به عنوان معاون و سپس رييس فرهنگ شهرستان ها ، بازرس عالي وزارتي ، رييس آموزش ابتداييرا به عهده گرفت . از سال 1317 تا 1358 كه به علت ناتواني جسمي از مشاغل رسمي كناره گيري كرد مستوفي مدرسه شهيد مطهري ( سپهسالار سابق )فعاليت نمود . اخمد راد مقاله هاي بسياري از فرانسه ترجمه كرده است كه بيشتر آنها در مجله «يغما » به چاپ رسيده است . از او بيش از سي اثر به يادگار مانده است . وي در 13 مرداد 1363 در تهران دار فاني را وداع گفت و به ديار باقي شتافت .گروه : علوم انسانيرشته : زبان و ادبيات فرانسهوالدين و انساب : احمد راد ملقب به بصير ديوان ،فرزند حاج ميرزا مصطفي بود .اوضاع اجتماعي و شرايط زندگي : احمد راد چهارده ساله بود كه پدرش درگذشت وسرپرستي خواهر و برادر و مادررا به عهده او گرفت .تحصيلات رسمي و حرفه اي : احمد راد تحصيلات

خود رادر مدرسه علميه در باغ نگارستان سپس در مدرسه آليانس فرانسه طي نمود.وقايع ميانسالي : احمد راد در ضمن ماموريت رشت بود كه تصميم گرفت به جنگل كسما برود .در آنجا به سراغ ميزار كوچك خان جنگلي رفت و ميرزا او را مامور دريافت گمرگ انزلي كرد.مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : احمد راد مدتي تصدي وزارت معارف را به عهده داشت و در اين مدت به وي واگذار شد . پس از مدتي به خدمت وزارت معارف درآمد و ماموريتهايي را به شهرهاي رشت ،شيراز و مشهد عهده دار شد. درزمان تصدي گمرك انزلي نيزبدون چشم داشت به درآمد گمرك وظايف خود را انجام داد . او همچنين مدتي به عنوان معاون و سپس رييس فرهنگ شهرستانها ،بازرس عالي وزارتي ،رييس آموزش ابتدايي خدمت نمود . از سال 1317 تا سال 1358 كه علت ناتواني خود كناره گيري كرد مستوفي مدرسه شهيد مطهري (سپهسالار سابق) فعاليت نمود .فعاليتهاي آموزشي : احمد راد به هنگام تحصيل در مدرسه آليانس فرانسه وتكميل تحصيلات به شغل معلمي درمدارس ملي هم پرداخت و اين شغل را پس از اتمام تحصيلات ادامه داد .چگونگي عرضه آثار : احمد راد مقاله هاي بسياري را از فرانسه ترجمه كرده است كه بيشتر آنها در مجله (يغما) به چاپ رسيده است .آثار : آگهي دل از آينده ، آيا رمز وراثت كشف شده است ، آيا عمر آدمي به 150 سال خواهد رسيد ، از اتم چه مي دانيم ، از حيوانات هواشناسي بياموزبم ، از سنجاب تقليد نكنيد ، از هر خرمني خوشه اي ، انسان

برتر از انسانها، پيدايش حيات بر روي زمين ، پيروزي بزرگي در زيست شناسي، پيروزيهاي تازه در كشف اسرار مغز ، ترقي معجزه آساي ژاپن ، تعيين ارزش اصول اخلاقي هرنسل ، تولد عيسي ، جهاني كه در آن زندگي مي كنيم ، چرا با بيني نفس مي كشيد ، چرا جان كلن به خدا ايمان آورد ، حدود قوه ادراك آدمي ، خطرات فرود آمدن بر روي ماه ، خواب ديدن از نظر علمي ، درسي كه آموختيم ، دستورهايي براي صد سال عمر كردن ، زخم چگونه التيام مي پذيرد ، زندگي شگفت انگيز موريانه ،ساعت چنداست، صد سال عمركنيدبا نشاط جواني ،كشف زبان حيوانات ، گردباد حيرت انگيز جهان ، ممكن است شما جوانتر ا ز آن باشيد، نسخه اي براي گوارا كردن زندگي ، نيوتن ، يك ماشين الكترونيك درمغز بشر

منابع زندگينامه : گلزار مشاهير ، زندگي نامه درگذشتگان مشاهير ايران 1358 - 1376 ، انجمن آثار و مفاخر فرهنگي ، ص 353

رازي، محمد شريف

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حجت الاسلام و المسلمين حاج شيخ محمد شريف رازي، در سال 1300ش (1340ق) در خانداني متدين در شهر ري به دنيا آمد. در سيزده سالگي پدر را از دست داد و پس از آن به كار و كسب و تحصيل علوم جديد و مقدمات علوم ديني پرداخت. وي در هفده سالگي با صلاحديد آيت اللَّه شيخ محمدتقي بافقي كه دوران تبعيدش را در شهر ري مي گذارند، به قم رفت و به تكميل سطوح عالي حوزه همت گماشت. حجت الاسلام شريف رازي پس از آن رهسپار حوزه علميه نجف اشرف گرديد و مدتي از

درس سيد ابوالحسن اصفهاني و شيخ غلامحسين اردبيلي بهره برد. ايشان همچنين پس از چند ماهي كه از دروس آيت اللَّه ميرزا مهدي اصفهاني در مشهد مقدس استفاده نمود، در قم رحل اقامت افكند و يكسره به درس فقه و اصول حضرات آيات: سيد محمد حجت كوه كمره اي و سيدحسين بروجردي حاضر شد و مباني علمي خويش را استوار ساخت. حجت الاسلام شريف رازي در سال 1333ش به شهر ري رفت و در مدت اقامت پنج ساله در آنجا، در تاسيس، مديريت و تدريسِ مدرسه بُرهانيه نقش مهمي ايفا نمود. از آن پس به قم بازگشت و به تاليف و تحقيق و تبليغ دين در داخل و خارج كشور اشتغال ورزيد. وي از بسياري از بزرگان شيعه اجازات امور حسبيه و روايتي دريافت داشت كه از جمله آنها، اجازات روايي حضرات آيات: شيخ آقابزرگ تهراني، شيخ علي اكبر نهاوندي و سيدشهاب الدين مرعشي نجفي بود. حجت الاسلام شريف رازي در ضبط تاريخ حوزه هاي علميه و بزرگان شيعه اهتمامي خاص داشت و با تاليف و نگارش كتاب هاي آثارُالحُجَّه يا دايرةالمعارف حوزه علميه قم در 2 جلد و نيز گنجينه دانشمندان درباره شرح حال زندگي علماي معاصر شيعه در ايران و عراق، در 9 جلد، در احيا و بزرگداشت نام و ياد علماي شيعه قدمي بلند و گامي ارجمند برداشت. علاوه بر اين از شريف رازي آثار با ارزش ديگري بر جاي مانده كه اختران فروزان ري و تهران، كرامات صالحين، چرا شيعه شدم، مشاهير دانشمند اسلام، تعليقه بر وسايل الشيعه در 5 جلد و تعليه بر بحارالانوار در 6 جلد و... از آن جمله اند. معظمٌ له سرانجام پس از عمري تحقيق و

نگارش، در بيست و پنجم فروردين 1379ش برابر با هفتم محرم 1420ق در هفتاد و نه سالگي بدرود حيات گفت و در قبرستان شيخان قم مدفون گرديد.

راستگو علي آبادي، نادر

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

نادر راستگو علي آبادي

محل تولد : جيرفت

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1342/10/1

زندگينامه علمي

در سال 1363 به علت علاقه به دروس حوزوي وارد حوزه علميه يزد شدم بعد از دو سال تحصيل آمدنم به قم المقدسه فراهم شده و تحصيلات خويش را در حوزه مقدسه قم ادامه دادم.همراه با دروس حوزوي در سال 68 در رشته اقتصاد بازرگاني دانشگاه مازندران (بابلسر) قبول شدم، دو ترم خواندم كه متأسفانه با بحران اقتصادي مواجه شده و ترك تحصيل كردم.تا اينكه بار ديگر در سال 73 در رشته علوم سياسي شركت كرده و در دانشگاه باقرالعلوم(ع) قم قبول شدم. سال 76 ليسانس گرفتم، (كه متأسفانه به علت مشكلات اقتصادي توفيق ادامه تحصيلات دانشگاه را تاكنون پيدا نكردم) و در دفتر تحقيقاتي ياسين مشغول به كار شدم تا اينكه در سال 1378 براي تدريس در مدرسه عالي امام خميني(ره) دعوت شدم و از همان سال تاكنون مشغول به تدريس شدم.همچنين همراه با مدرسه امام(ره) در مراكز حوزوي (تخصصي قضاء و تربيت راهنما و همچنين هوا _ فضا تهران) مشغول به تدريس هستم.در ضمن در دروس: زبان انگليسي، انديشه هاي سياسي امام(ره) انقلاب اسلامي، دانش سياسي و اخلاق توفيق تدريس دارم. ناگفته نماند اولين سال ورودم به مدرسه الهادي رفتم و در اين مدرسه واقع در خاكفرج به دروس حوزوي خويش ادامه دادم.

راستگو، محمدحسن

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد حسن راستگو

محل تولد : مشهد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1332/1/1

زندگينامه علمي

محمد حسن راستگو در سال 1332 هجري شمسي در شهر مشهد به دنيا آمد ، او در سال دوم دبيرستان به

حوزه علميه مشهد وارد و سطح را در مشهد و تتمه سطح و دروس خارج حوزه را در قم گذراند او مبتكر برنامه ويژه تعليم و تربيت كودكان ونوجوانان به صورت كلاس ، اردو ، دروس كلاسيك براي مربيان پرورشي ، مراكز تربيت معلم ،حوزه هاي علميه و صدا وسيماي جمهوري اسلامي است (برنامه هاي بازي با كلمات ، راز دايره ها و عيره ) تحقيقات او در زمينه هاي عقايد ، تعليم و تربيت ، روانشناسي ، اخلاق ، احكام ، تاريخ ، قصص قرآن، قصص كودكان ونوجوانان ، مشاوره و راهنمايي ، تفسير قرآن ، مسائل اجتماعي ، ادبيات عرب ، ادبيات فارسي، شعر و برنامه ريزي درسي است.

در زمينه شعر هم آثاري از ايشان مي توان ديد، 2 جلد كوچك آي بچه ها آي بچه ها ، گرد آوري كتاب شعر و سرود (سردودهاي اسلامي) با همكاري آقاي سالاري از آن جمله مي باشد. در زمينه قصه هم آثار متعددي را ميتوان از ايشان يافت از آن جمله مي توان : الياس پيغمبر خدا ، مهاجرت به حبشه ، با شهامت مي پرم و . . .را نام برد. از ديگر فعاليت هاي ايشان :• همكاري چند ساله با مجله كودك مسلمان در اواخر انقلاب و چاپ دهها شعر و قصه و غيره • مديريت مركز تربيت مربي كه در اين مركز فعاليت هاي ذيل قابل توجه است :• تدريس 25 دوره تربيت مربي مقدماتي كلاسداري ، امور اردو داري ، قصه گويي ، روش هاي برخورد با كودكان ونوجوانان ، مسابقات ، دروس عمومي مباني تعليم

و تربيت ، مهارتهاي تدريس براي طلاب حوزه علميه قم و 10 دوره در شعبه دفتر تبليغات اسلامي اصفهان و 13 دوره در دفتر تبليغات اسلامي مشهد ، كه بيش از 4000 نفر از اين اردوها فارغ التحصيل و دهها شاعر كودك ، نويسنده كودك ، برنامه ريز كودك ، طراح برنامه هاي تلوزيوني ، كارشناس و محقق تحويل جامعه اسلامي ايران داده شده است .

• كتابهاي ره توسه راهيان نور در مقطع ابتدايي و راهنمايي كتاب هاي مختلف وجزوات گوناگون و صدها مقاله و شعر و قصه و تحليل در نشريات كودك و نوجوان و غيرآنها ثمره اين مديريت بوده است.

• ارتباط با 150 سايت كودكان و نوجوانان و بهره گيري از تجارب ديگران مرتبط با سايت هاي اسلامي دراينترنت • سفرهاي تبليغي و تحقيقي به عربستان سعودي ، 17 سفر حج و عمره و عتبات ، سوريه ، لبنان ، تركيه ، پاكستان ، قطر ، امارت متحده عربي ، مراكش ، اسپانيا ، عراق و ....

• همكاري بااكثر نهادهاي انقلاب اسلامي و شركت در برنامه ريزي بسياري از تشكيلات فرهنگي و غيره ... • تدريس موارد زير در دانشگاههاي آزاد اسلامي قم ، دانشكده اصول ديني ، دانشكده ارشاد در قم:

• قصه گويي و نمايش خلاق • مشاوره و راهنمايي امور عمومي كودكان ونوجوانان • بررسي تحليلي قصه هاي قرآن و تنزيه الانبيا • نقش ريتم و سرود در تربيت

• نقش مسابقات در پيشبرد مسائل تربيتي • بررسي سيستم ها • سخنرانيها فراوان در نماز جمعه هاي كشور (قبل از خطبه ها)، دانشگاه

ها، مراكز تربيت معلم، سمينارهاي كشوري و غيره • جلسات فراوان پرسش و پاسخ تربيتي ، آموزشي ، اجتماعي و غيره را مي توان نام برد

راستي، حسين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حسين راستي

محل تولد : كاشان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1306/1/1

زندگينامه علمي

آية الله حاج شيخ حسين راستي كاشاني در سال 1306 در شهرستان كاشان در محلّه سلطان امير احمد (از فرزندان موسي بن جعفر (ع ) ) به دنيا آمد. مادرش ، ربابه بود و پدر وي ، علي نام داشت كه از راه ابريشم بافي ، روزگار مي گذرانيد و مدتي نيز كارمند دولت بود. زندگي آية الله راستي كاشاني در خانواده اي ساده ، امّا متديّن و دوستدار خاندان پيامبر (ص ) آغاز شد؛ شيفتگي پدر او به روحانيّت به حدّي بود كه اگر در كوچه خيابان ، فرد معمّمي را از دور مي ديد، صلوات مي فرستاد و در پيشگاهش اداي احترام مي كرد. آية الله راستي كاشاني ، تحصيلات ابتدايي را تا پاية ششم در شهر كاشان به پايان رسانيد. پس از آن ، به دليل نارضايتي پدر از وضعيت دبيرستانهاي آن روزگار، به دبيرستان نرفت و در بعضي از تجارت خانه ها و مغازه ها به كار مشغول شد.

پس از مدتي به سراغ نقاشي طرحها و نقشه هاي قالي رفت و آن حرفه را نزد استادان معروف و مجرّب فرا گرفت ؛ امّا به سبب شوق فراوان به كسب معارف اسلامي و علوم ديني ، راهي حوزه علميه كاشان شد. دروس دورة ادبيات و بخشي از دروس سطح را نزد استادان مشهور آن ديار آموخت و سپس ، عازم حوزه علميه قم شد. در قم ، نيز رسائل ، مكاسب و كفايه را به پايان

رساند و در كنار آن به تحصيل فلسفه ، كلام و تفسير مشغول بود. پس از آن ، عازم نجف اشرف شد تا ضمن باريابي به درگاه مولاي متقيان ، علي (ع ) از محضر استادان آن ديار نيز بهره ببرد كه اين سفر بيش از بيست و پنج سال به طول انجاميد. علت مهاجرت ايشان به نجف اشرف ، علاقه فراوان ايشان به تفسير قرآن كريم واطلاع از جلسات درس تفسير حضرت آيت الله العظمي آقاي خويي بود. آية الله راستي كاشاني ، در طي اين سالها، به تدريس درسهاي آموخته نيز مي پرداخت و شاگردان بسياري را تربيت مي نمود؛ امّا با شرفيابي حضرت امام (ره ) به شهر اميرمؤمنان علي (ع ) ، آية الله راستي درس خود را كه طلاب بسياري در آن شركت مي جستند، تعطيل كرد و همراه با شاگردان ، در درس امام خميني (ره ) شركت كرد. آية الله راستي كاشاني ، در طول دوران تحصيل خود از محضر استادان برجسته اي بهره مند بود.

وي در كاشان ، دروس دورة ادبيات و بخشي از دروس دورة سطح را نزد استاداني همچون آية الله العظمي سيد محمد حسين رضوي ، آية الله ميرزا حسين فاضل نراقي ، آية الله غروي كاشاني ، آية الله شيخ علي اكبر صمدي و آية الله حاج شيخ جعفر صبوري قمي فرا گرفت . با ورود به قم ، رسائل و مكاسب و كفايه را نزد آية الله العظمي حاج شيخ مرتضي حائري يزدي ، آية الله حاج شيخ عبدالجواد اصفهاني ، آية الله العظمي حاج سيد شهاب الدين مرعشي نجفي و حضرت آية الله العظمي حاج سيد محمدباقر طباطبايي بروجردي (سلطاني ) آموخت و براي آموختن تفسير، هيئت ، فلسفه نزد مرحوم علامه طباطبايي رفت .در دورة تحصيل در نجف نيز، به درس

خارج اصول و فقه و تفسير آية الله العظمي حاج سيد ابوالقاسم خويي و آية الله العظمي ميرزا باقر زنجاني رفت . همچنين در درس حضرات آيات حاج سيد محسن حكيم و حاج سيد محمود شاهرودي ، حاج سيد عبدالهادي شيرازي ، ميرزا حسن يزدي ، شيخ حسن حلّي ، حاج ميرزا حسن بجنوردي و حاج سيد حسين حمّامي نيز به تناوب شركت مي جست . وي براي فراگيري علم حديث و درايه و بخشي از حكمت و فلسفه به نزد آية الله العظمي حاج سيد عبدالاعلي سبزواري رفت .

از ديگر استادان او در فلسفه و كلام ، آية الله حاج شيخ صدرا مي باشد. همچنين وي تفسير را نزد عالم رباني ، آية الله شيخ محمد علي سرابي و آية الله العظمي آقاي خويي آموخت در اين مدت ايشان از جلسات خصوصي اخلاق حضرت آيت الله العظمي حاج سيد جمال گلپايگاني بهره برد. با حضور امام (ره ) در حوزه علميه نجف اشرف ، آية الله راستي به درس ايشان شتافت و از محضر وي بهره هاي بسيار برد. آية الله راستي مدتي در جلسات فقهي شوراي استفتاي آية الله خويي شركت داشت . آية الله راستي كاشاني در دوران تحصيل در قم با آية الله مرحوم حاج شيخ علي حيدري ، آية الله حاج سيد جلال فقيه ايماني ، آية الله حاج شيخ محمدرضا مهدوي كني ، انس فراوان داشت و در جلسات مباحثه درسي آنان شركت مي كرد. در نجف نيز با مرحوم آية الله حاج سيد نصر الله مستنبط ، آية الله حاج سيد حسن قزويني ، آية الله حاج سيد مرتضي نجومي و آية الله حاج سيد محمد نوري جلسات مباحثه علمي برقرار مي كرد كه اين جلسات ساليان متمادي ادامه داشت . از ديگر دوستان نزديك وي ،

آية الله حاج سيد اسدالله مدني ، مرحوم آية الله شيخ محمد فكوريزدي و مرحوم آية الله حاج سيد مرتضي خلخالي است . آية الله راستي كاشاني با مرحوم آية الله حاج سيد عبدالكريم كشميري ، انس فراواني داشته است .

آية الله راستي كاشاني در طول عمر خود، تا كنون فعاليتهاي علمي و فرهنگي بسياري را به انجام رسانده است كه ذكر همة آنها در اين مختصر نمي گنجد. وي حدود پنجاه سال است كه به تدريس در حوزه هاي علميه كاشان ، نجف اشرف و قم مي پردازد و از اين رهگذر، شاگردان بسياري را پرورش داده است كه برخي از آنان خود، از استادان و فضلايي هستند كه در حوزه هاي علميه ايران و ديگر كشورها به خدمت به جامعة تشيع مي پردازند. برخي نيز در پستهاي مهم و حساس نظام اسلامي ، خدمت مي نمايند. آية الله راستي ، در زمان حيات امام (ره ) به نمايندگي ايشان براي ساماندهي امور حوزه و ايجاد تشكيلات شوراي مديريت حوزة علميه قم منصوب شد و مُجاز به تصرف در امور شرعيه شد. در اين زمينه ، وي خدمات شاياني را به سرانجام رسانده است كه آثار و بركات آن تا هم اكنون نيز بر جاي مانده است . آية الله راستي به پژوهش در زمينه هاي گوناگون ديني ، پرداخته كه برخي از آنان در نشريات كشور به چاپ رسيده است . وي همچنين تقريرات دروس برخي از اساتيد خود را نگاشته و حواشي و دستنوشته هايي در زمينه فقه و اصول دارد. اشتغال به درس و علوم ديني ، آية الله راستي را از مبارزه بر ضد طاغوت بازنداشت .

وي از نخستين روزهاي نهضت ، به جمع مبارزان پيوست و همواره با اطاعت از رهنمودهاي امام خميني

(ره ) به افشاگري ماهيت شوم خاندان پهلوي و تلاش براي استقرار نظامي اسلامي با بهره گيري از معارف اهل بيت (ع ) مي پرداخت . از جمله فعاليتهاي سياسي وي كه پيش تر، ذكر آن آمد، تعطيل كردن درس خود در نجف و حضور در درس امام (ره ) به منظور مطرح نمودن و تقويت نهضت امام خميني (ره ) بود. ديگر اينكه وي در سال 1343، مسأله تقليد از امام خميني (ره ) را به طور جدي مطرح كرد. آية الله راستي ، با عضويت در جامعه مدرسين حوزه علميه قم ، جزء فعالان اين مجموعه شد و امضاي او در زير بسياري از اعلاميه ها و بيانيه هايي كه بر ضد شاه منتشر مي شد، به چشم مي خورد. از ديگر فعاليتهاي وي در زمان رژيم شاه ، سفر به آبادان ، به نمايندگي از طرف امام خميني (ره )، براي حمايت و پشتيباني از اعتصاب كاركنان صنعت نفت بود. وي از كساني بود كه در مسجد دانشگاه تهران متحصن شد. با پيروزي انقلاب اسلامي ايران در بهمن 1357، فعاليتهاي سياسي معظم له پايان نيافت . و تاكنون به نيز ادامه دارد.

راشد، كاظم

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

كاظم راشد

محل تولد : يزد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1316/1/1

زندگينامه علمي

آيت الله كاظم راشد ملقب به راشد يزدي در يزد در خانواده اي به دنيا آمد پدرش مرحوم حاج علي اكبر مردي متدين و اهل خير بود كه هماره فرزندانش را در مسائل معنوي كمك مي كرد. آيت الله كاظم راشد يزدي پس از گذراندن تحصيلات مقدماتي در سال 1334 وارد حوزه علميه يزد شد و به تحصيل علوم اهل بيت(ع) همت گماشت. آيت الله راشد يزدي در طول سالهاي تحصيل خود، محضر استادان

بسيار بزرگي را درك كرد. از محضر آقايان علاقه بند مدرسي مقدمات و سطح اول را بهره برد. سپس به قم هجرت كرد و در چند سالي كه در قم دروس سطح را مي خواند به درس آيت الله صدوقي، آيت الله مصباح و آيت الله مشكيني رفت و از محضر آنان بهره بد. با پايان يافتن دروس سطح به دروس خارج آيات عاملي و آيت الله انصاري محلاتي در شيراز رفت و از محضرت آنان كسب فيض كرد. نامبرده تا به امروز فعاليت هاي فرهنگي بسياري به عالم اسلام تقديم داشته است، به او تبليغ اهتمام داشته و به نقاط مختلف دنيا مسافرت كرده و مردم آنجام را ارشاد نموده است.

راشدي نيا، اكبر

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

اكبر راشدي نيا

محل تولد : تبريز

شهرت

تابعيت : ايران

زندگينامه علمي

حقير اكبر راشدي نيا تحصيلات حوزوي خود را در تبريز شروع نموده و در سال 72 وارد حوزه علميه قم شدم . در اين ميان بخشي از دروس سطح فقه و اصول و همچنين كتب حكمت و عرفان را در تبريز از محضر حضرت آيت الله سيد ابوالحسن مولانا و آيت الله ميرزا محسن كوچه باغي تلمذ نمودم و در قم از خدمت آقايان پاياني و اشتهاردي استفاده نمودم . از سال 1375در درس خارج حضرات آيات وحيد خراساني ، شيخ جواد تبريزي ، شبيري زنجاني و بهجت شركت نمودم و علاوه بر دروس فقه و اصول در درس هاي معارف و تفسيرو حكمت حضرات آيات جوادي آملي ، حسن زاده آملي و انصاري شيرازي شركت نمودم . تابه به حال برخي از كتب اصول، حكمت و

عرفان همچون اصول فقه مظفر، بداية الحمة، المظاهر الالهية ، تمهيد القواعد، شرح فصوص الحكم را تدريس نموده ام . حقير از سال 1378 بعنوان محقق در مركز تحقيقات كامپيوتري علوم اسلامي مشغول به كار شدم و روي آثار آخوند ملا صدرا همچون مفاتيح الغيب ، شرح الهداية الاثيرية ، رسائل اجوبة المسائل ، المظاهر الالهية ، رسالة اتحاد االعاقل و المعقول ، زاد المسافر و ... كارنمودم كه قرار است بصورت لوح فشرده مجموعه آثار صدر المتالهين منتشر بيابد و همچنين از سال1383 بعنوان همكار علمي در مركز دائرة المعارف علوم عقلي بر روي آثار عرفاني و حكمت فعاليت مي كنم.

راشدي، محمدتقي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد تقي راشدي

محل تولد : خوانسار

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1342/7/1

زندگينامه علمي

با اتمام دوره راهنمايي در سال 1358 دروس حوزوي را در مدرسه علميه ولي عصر (عج) شهرستان خوانسار از توابع استان اصفهان شروع نموده و پس از گذراندن دوره سطح دو سال درس خارج در همان مدرسه در محضر حضرت آيت الله مرحوم تقديري شركت كردم و سپس در سال 1369 وارد حوزه علميه قم شدم و مدت ده سال از دروس خارج فقه و اصول آيات عظام وحيد خراساني و ناصر مكارم شيرازي بهره جستم. در اين ميان در دروس تفسير و فلسفه در حد نياز شركت نمودم.

در زمينه تدريس نيز مدت پنج سال دروس مقدماتي را چند بار در مدرسه علميه خوانسار و معالم الدين و شرح لمعه و مكاسب شيخ انصاري را در حوزه علميه قم تديس نمودم. در كنار اشتغال به تحصيل و تدريس در موسسه

مجمع الفكر الاسلامي با جمعي از دوستان به كارهاي تحقيقاتي پرداختم كه آثار شيخ اعظم انصاري در 28 مجلد و شرح لمعه در 4 مجلد و مطارح الانظار در دو مجلد منتشر شده است. و برخي از آنها به نام كتاب سال برگزيده شده است.در كنار كار تحقيقاتي در كنگره شيخ انصاري و كنگره نقش زمان و مكان در اجتهاد حضرت امام خميني (ره) در تصحيح مقالات از نظر كيفي و ادبي و برگزاري كميسيون هاي بررسي مقالات همكاري داشتم و مدتي نيز به عنوان عضو هيئت علمي با كنگره شهيد آيت الله صدر فعاليت نمودم.از سال 1376 وارد موسسه دائره المعارف فقه اسلامي بر طبق مذهب اهل البيت عليهم السلام كه به فرمان حضرت آيت الله خامنه اي (زيد عزه) تاسيس گرديده است شدم و در بخش معاونت تحقيقات دائره المعارف همكاري نمودم و اكنون نيز عضو شوراي سرگروه هاي علمي آن موسسه مي باشم كه سرپرستي تدوين جلدهاي 15 و 18 دائره المعارف به عهده اينجانب مي باشد

رامشت، محمدحسين

قرن:20

جنسيت:مرد

مليت:ايران

دكتر محمد حسين رامشت متولد سال 1334و داراي مدرك دكتري رشته جغرافي شناسي از دانشگاه تربيت مدرس در سال 1371 است. ايشان هم اكنون دانشيار دانشكده ادبيات و علوم انساني دانشگاه اصفهان مي باشد.گروه : علوم انسانيرشته : جغرافياتحصيلات رسمي و حرفه اي : كارشناسي جغرافيا - 1357 - دانشگاه اصفهان - ايران كارشناسي ارشد جغرافيا - 1364 - دانشگاه شهيد بهشتي تهران - ايران دكتراي جغرافيا ژئومرفولوژي - 1371 - دانشگاه تربيت مدرس تهران - ايران همسر و فرزندان : محمد حسين رامشت متاهل و داراي دو فرزند مي باشد.مشاغل و سمتهاي

مورد تصدي : محمد حسين رامشت عضو هيئت علمي و دانشيار دانشگاه اصفهان مي باشد. از ديگر سمتهاي ايشان مي توان به چند مورد زير اشاره كرد: - رئيس دانشگاه اصفهان - رئيس دنشكده جغرافيا از سال 1371-1377 - ويرايشگر و استاد دانشكده علوم انساني (پژوهشگر ) از سال 1378فعاليتهاي آموزشي : عنوان دروسي كه توسط محمد حسين رامشت ارائه مي شود به قرار زير است: جغرافي شناسي ايران- جغرافي شناسي كاربردي - روشها و تكنيكهايي در جغرافي شناسي- جغرافي شناسي در مديريت محيط- رساله شناسي در جغرافيا- جغرافيا شناسي پويا- جغرافياي خاكآرا و گرايشهاي خاص : زمينه هاي مورد علاقه محمد حسين رامشت به قرار زير است: ژئومرفولوژي و ديدگاه فلسفي در جغرافيا چگونگي عرضه آثار : - تعداد مقالات منتشر شده در مجلات بزبان فارسي:56 مورد - تعداد مقالات منتشر در مجلات بزبان انگليسي:3 مورد - طرح هاي پژوهشي محمد حسين رامشت : 1. اقليم و معدن بازفت، جهادسازندگي، 1373 2. مطالعات خاك و معدن دوركي باب، جهادسازندگي، 1374 3. مطالعات خاك دو معدن بوشكان، جهادسازندگي، 1374 4. مولفه هاي جغرافيايي كيش، منطقه آزاد كيش، 1377 5. آثار يخچالي در زفره اصفهان، دانشگاه اصفهان، 1381 6. رسوبات پاراكليشيال و كياس تئوري ، 1380 7. انديشه هاي نظري در ژئومرفولوژي، آثار : nbsp1 جغرافياي خاكها ويژگي اثر : دانشگاه اصفهان، 1369 و 1379 2 جغرافياي طبيعي خليج فارس ويژگي اثر : دانشگاه اصفهان، 1367 3 جغرافياي طبيعي هورالعظيم ويژگي اثر : دانشگاه اصفهان، 1366

4 ژئومرفولوژي كاربردي ويژگي اثر : دانشگاه اصفهان ، 1384 5 كاربرد ژئومرفولوژي در برنامه ريزي ويژگي اثر : دانشگاه اصفهان، 1375 6 نقشه هاي ژئومرفولوژي ويژگي اثر : انتشارات سمت، 1384، 1385 چاپ دوم

رامين، علي

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

علي رامين، متولد 1321 تهران، بعد از پايان تحصيلات دبيرستاني، در دانشگاه تهران، در رشته علوم سياسي و اقتصاد تحصيل كرد. اين رشته ها در آن زمان، راهگشاي جوانان مستعد به سوي احراز پست هاي هم سازماني و گرفتن كرسي هاي مديريت در نظام گذشته بود اما دغدغه هاي علي رامين، از همان اول، در حوزه فرهنگ بود و نه چيز ديگر. مدرك فوق ليسانس او در رشته مديريت از دانشگاه مشهور هاروارد و مدرك دكتراي او از دانشگاه لنكستر انگلستان در رشته اقتصاد بين الملل، براي آن اهداف، راهگشاتر بود. اما علي رامين، دانشگاه را برگزيده بود. پايان نامه او در دانشگاه لنكستر، به «تحقيق در اقتصاد كشورهاي در حال توسعه» اختصاص داشت. شهرت دكتر علي رامين از چند سال پيش، با ترجمه كتاب هاي قطور و معتبر «تاريخ هنر» اثر ارنست گامبريچ و «هنر مدرن» نوشته نوربرت لينتون از حد دانشگاهي گذشت و به سطحي فراگير رسيد. دكتر علي رامين، محقق و مؤلف و مترجمي است كه در سطوح مختلف جامعه دانشگاهي و اهل كتاب با صدها نفر از مشتاقان رشته هاي جامعه شناسي هنر و فلسفه تحليلي هنر سروكار دارد. كتاب هاي او به چاپ هاي متعدد رسيده اند او هم اكنون نيز در مقطع فوق ليسانس و دكترا،

رشته هاي جامعه شناسي هنر وفلسفه هنر را تدريس مي كند.گروه : علوم انساني رشته : علوم سياسي گرايش : علوم سياسي و اقتصاد

راود راد، اعظم

قرن:14

جنسيت:زن

مليت:ايران

دكتر اعظم راود راد دانشيار گروه علوم ارتباطات و معاون پژوهشي دانشكده علوم اجتماعي دانشگاه تهران است. وي مدرك كارشناسي را در رشته علوم اجتماعي دانشگاه تهران(1365)، مدرك كارشناسي ارشد را در رشته جامعه شناسي از دانشگاه تهران(1369) و مدرك دكترا را در رشته جامعه شناسي از دانشگاه وسترن سيدني استراليا(1375) اخذ نمودند. گروه : علوم انسانيرشته : جامعه شناسيتحصيلات رسمي و حرفه اي : دكتر اعظم راود راد مدرك كارشناسي را در رشته علوم اجتماعي دانشگاه تهران(1365)، مدرك كارشناسي ارشد را در رشته جامعه شناسي از دانشگاه تهران(1369) و مدرك دكترا را در رشته جامعه شناسي از دانشگاه وسترن سيدني استراليا(1375) اخذ نمودند. مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : در خصوص خدمات علمي اجرايي دكتر راود راد مي توان به مواردي همچون معاون پژوهشي , دانشكده علوم اجتماعي در سال 1386، نماينده تام الاختيار دانشگاه در كميسيون بانوان استان تهران , كميسيون بانوان استان تهران (1379 , 1381)،عضو كميسيون علوم اجتماعي پژوهش هاي كاربردي , دانشگاه تهران ، سرپرست بخش تحقيقات زنان موسسه مطالعات و تحقيقات اجتماعي ، سرپرست تحصيلات تكميلي دانشكده ، سرپرست تحصيلات تكميلي ، مدير گروه ارتباطات ، مديرگروه ارتباطات ، نماينده تام الاختيار دانشگاه در كميسيون بانوان استان تهران ، عضو هيئت تحريريه فصلنامه پژوهش زنان ، معاون تحصيلات تكميلي انجمن ايراني مطالعات فرهنگي و ارتباطات , عضو هيأت مؤسس , 1380 ،عضو انجمن جامعه شناسي ايران , 1375 و سردبير فصلنامه پژوهش زنان اشاره نمود. فعاليتهاي آموزشي : موارد تدريس وي «ارتباطات تصويري »، « ارتباطات جمعي»، « تجزيه وتحليل

برنامه هاي راديو و تلويزيون»، «جامعه شناسي ارتباطات اجتماعي»، «جامعه شناسي هنر»، «جامعه شناسي هنروادبيات»، «مباني ارتباطات جمعي»، «مطالعات راديويي»(در مقطع كارشناسي)، «جامعه شناسي هنر »، «جامعهشناسيهنر»، «روش تحقيق درهنر»، «زبان تخصصي1»، «زبان تخصصي2»، «جامعه شناسي سينما»، «سينما و مطالعات فرهنگي»(در مقطع كارشناسي ارشد و دكترا) است. وي مولف كتاب هاي «نظريه هاي جامعه شناسي هنر وادبيات»(1383)، « دين و رسانه»(1386) و مقالات «تبيين فيلم و جامعه»، «تحليلي بر نقش زن در توسعه با تاكيد بر اشتغال»، «جامعه شناسي هنر و جايگاه آن در حوزه جامعه شناسي معاصر»، «نقد كتاب رسانه ها و نمادها»، «نقدي بر ديدگاه كارال مانهم در جامعه شناسي هنر»، «ارتباط كلي سينما وجامعه شناسي با جامعه شناسي سينما»، «نقدي بر جبريت اجتماعي هنر»، «تحليل جامعه شناسي فيلمهاي قرمز و دو زن»، «تحليل برنامه هاي فرهنگي راديو و تلويزيون»، «سينماي سياسي ايران و زنان كارگردان»، «تخيل و نقش آن در راديو»، «مشارت زنان در راديو و تلويزيون»، «سينما رسانه فراموش شده»، «تخيل و نقش آن در راديو»، «مقايسه نقش شغلي زنان و مردان متخصص»، «جامعه هنرمند و هنرمند جامعه: تحليل جامعه شناختي آثار سينمايي بهرام بيضايي»، «جايگاه اقتصاد در جامعه شناسي هنر»، «مسائل اجتماعي زنان در اينترنت»، «نقدي بر نظريه انتقادي و سينماي آلمان»، «تصوير زن در آثار سينمايي رخشان بني اعتماد»، «عوامل اجتماعي موثر بر شكل گيري سينماي زن در ايران»، «توصيف وضعيت پژوهش هاي فرهنگي-اجتماعي كشور بعد از انقلاب اسلامي»، «تغييرات نقش زن در سينماي ايران»، «جامعه شناسي اثر هنري»، «تحليل جنسيتي نقش هاي مورد انتظار و كار بسته زنان در خانواده»، «Sustainable Development: Role of Art in Local and

Global Society» است.آرا و گرايشهاي خاص : زمينه هاي پژوهشي مورد علاقه : جامعه شناسي سينما , جامعه شناسي هنر , دين و رسانه , رسانه هاي سمعي و بصري: راديو - تلويزيون - سينما , زنان و رسانه هاچگونگي عرضه آثار : دكتر راودراد همچنين مقالاتي را همچون اموزش جامعه شناسي هنر در دانشگاه، گزارش تحقيقي "تحليل و تفسير فعاليتهاي فرهنگي كشور"، معرفي جامعه شناسي هنر، آزار و تعقيب زنان در اينترنت، تعريف هنر از ديدگاه جامعه شناسي، سينما و انقلاب ديجيتال، عوامل موثر بر مصرف رسانه اي زنان، تعامل دين و رسانه، نقد جامعه شناسانه هنر، سينما و ارتباطات ديني، تعامل دين و رسانه، نقد جامعه شناسانه هنر، نقاشي ايراني در دوران سنت و تجد، جامعه شناسي اثر هنري، A study of social factors influencing people to become artists در سمينارها و همايشهاي مختلف ارائه داده اند. تعداد پايان نامه هاي كارشناسي ارشد:13 مورد تعداد طرحهاي تحقيقاتي:5 مورد تعداد مقالات چاپ شده در مجلات داخلي:29 مورد تعدادهمايشها داخلي :16 مورد تعداد همايشها خارجي : 3 مورد آثار :دين و رسانه ويژگي اثر : تاليف و تصنيف , دفتر پژوهش هاي راديو , 2 مطالعات فرهنگي، مصرف فرهنگي و زندگي روزمره در ايران ويژگي اثر : تاليف و تصنيف , جهاد دانشگاهي واحد تهران ,3 نظريه هاي جامعه شناسي هنر وادبيات ويژگي اثر : تاليف و تصنيف , انتشارات دانشگاه تهران

راوندي، نجم الدين ابوبكر

قرن:6

جنسيت:مرد

مليت:ايران

نجم الدين ابوبكر عمر بن علي بن سليمان بن محمدبن احمدبن حسين بن همت راوندي در اوايل نيمه دوم قرن ششم در راوند كاشان متولد شد. پدران وي از علما و خاندان عراقي

الاصل بودند. وي در كودكي پدر را از دست داد اما در كنف حمايت دايي هاي فرهنگ دوست خود زين الدين و تاج الدين، علوم شرعي و ادبي و خوشنويسي را آموخت. راوندي پس از بروز قحطي سال 570 در اصفهان، براي تحصيل به مسافرت در شهرهاي ايران و عراق پرداخت و از سال 577 به دربار شاهان سلجوقي راه يافت . راوندي پس از انقراض سلجوقيان بزرگ، از همدان راهي آسياي صغير شد و در دربار سلطان غياث الدين ابوالفتح كيخسرو بن قليچ ارسلان مورد استقبال قرار گرفت و كتاب خود «راحه الصدور و آيه السرور في تاريخ آل سلجوق» را در سال 599 به وي تقديم كرد و اندكي بعد درگذشت.

گروه : علوم انساني

رشته : تاريخ

گرايش : ايران دوره اسلامي

والدين و انساب : خاندان نجم الدين ابوبكر راوندي از خانواده هاي علماي عراق بودند اما وي در راوند كاشان ولادت يافت. تاج الدين راوندي و زين الدين راوندي دايي هاي او ازشاعران عهد سلجوقي به شمار مي روند.

اوضاع اجتماعي و شرايط زندگي : نجم الدين ابوبكر راوندي در كودكي پدر را از دست داد و خاندان او به سبب قحطي سال570 تهيدست شدند . چنانكه محمد راوندي به مدت 10 سال تحت حمايت دايي خود تاج الدين احمد بن محمد بن علي راوندي ،كه از فاضلان بزرگ روزگار و در انواع علوم شرعي و ادبي سرآمد بود، رشد كرد و به شهرهاي مهم عراق سفر كرد.

تحصيلات رسمي و حرفه اي : نجم الدين ابوبكر راوندي كه در كودكي به زبان عربي تسلط داشت علوم شرعي و ادبي و هم چنين خوش نويسي را

نزد دايي هاي خود آموخت تا آنجا كه در هفتاد نوع خط مهارت يافت . تسلط وي به خوش نويسي مو جب شد تا علومي را نيز از طريق نسخه نويسي كتابها كسب كند . از سال 570 محمد راوندي سفرهاي خود را به شهر هاي مختلف ايران و عراق براي تحصيل علم آغاز كرد . او در مدارس عراق به صورت پراكنده و موقت به تحصيل پرداخت.

خاطرات و وقايع تحصيل : پدر نجم الدين ابوبكر راوندي در حين تحصيل وي درگذشت و اوضاع مالي خانواده راوندي رو به نزول رفت اين اوضاع با وقوع قحطي سال 507 در اصفهان به وخامت گراييد .

فعاليتهاي ضمن تحصيل : نجم الدين ابوبكر راوندي به خطاطي تذهيب و جلد سازي نيز مي پرداخت و در حين تحصيل از طريق نسخه نويسي كتابها امرار معاش مي كرد. نجم الدين ابوبكر راوندي به نثر و شعر مسلط بود همواره در اين باره به ممارست مشغول بود . و در دربار سلاطين پذيرفته مي شد . و اشعار خود را از جمله قصايدش در كتاب راحه الصدور و آيه السرور آورده است

استادان و مربيان : نجم الدين ابوبكر راوندي نزد دايي هاي خود زين الدين و تاج الدين احمد بن محمد بن علي راوندي مقدمات علوم شرعي و ادبي را آموخت . تاج الدين در همدان در مدرسه محله سابق آباد درس مي گفت.

هم دوره اي ها و همكاران : شهاب الدين احمد از دوستان دوران تحصيل نجم الدين ابوبكر راوندي بوده است كه راوندي گاهي بدليل فروتني بعنوان استاد خود از وي ياد مي كند.

مشاغل و سمتهاي مورد تصدي

: نجم الدين ابوبكر راوندي پس از قحطي سال 570 در اصفهان براي تحصيل در شهرهاي ايران و عراق به مسافرت پرداخت و از سال 577 به دربار طغرل بن ارسلان سلجوقي راه يافت و پس از آن به خدمت سليمان شاه بن قلج ارسلان سلجوقي درآمد. در اين سالها راوندي در همدان اقامت داشت ، اما پس از انقراض سلجوقيان ايران، به روم رفت و در دربار سلطان غياث الدين ابوالفتح كيخسرو بن قلج ارسلان پذيرفته شد. در آن زمان گروهي از بزرگان ايران از دست مغولان به دربار امن پادشاهان سلاجقه روم پناه مي بردند . از آن جمله مي توان به شمس الدين تبريزي، مولانا جلال الدين بلخي [مولوي ]و نجم الدين رازي از عارفان مشهور آن زمان نام برد . راوندي كتب خود را به دليل احساس دين به سلاطين سلجوقي و در قدرداني از تاسيس مدارس عراق كه وي در آنها تحصيل كرده بود و براي به يادگار گزاردن اثرجادواني از خود و همچنين براي تجليل از فتح عظيم انطاكيه توسط كيخسرو بن قلج ارسلان در سال 599 كتاب راحه الصدور را به وي تقديم كرد. [صفا، تاريخ ادبيات در ايران، ج2، صص 10-1009] وي از سال 580 به فكر تاليف چنين اثري افتاد. و در سال 602 به طور كامل اتمام يافت.

فعاليتهاي آموزشي : نجم الدين ابوبكر راوندي بعنوان معلم پسران سليمان شاه بن قلج ارسلان سلجوق در دربار حضور داشت.

شاگردان : فرزندان سليمان شاه بن قلچ ارسلان سلجوقي در كودكي تحت تعليم نجم الدين ابوبكر راوندي قرار داشته اند.

همفكران فرد : افضل الدين كرماني، اتابيك منتجب الدين

بديع كاتب جويني همانند محمد بن علي راوندي از شاعران و مورخين ومنشيان دربار سلجوقي به شمار مي رفتند كاشاني (مولف زبده التواريخ) در عهد سلجوقي همانند نجم الدين ابوبكر راوندي كتاب خود را بر اساس سلجوقنامه ظهير الدين نيشابوري نگاشت.

چگونگي عرضه آثار : نجم الدين ابوبكر راوندي كتاب راحه الصدور را به نام سلطان غياث الدين ابوالفتح كيخسرو بن قلچ ارسلان سلجوقي به پايان برد و به وي تقديم نمود.

--------------------------------------------------------------------------------

آثار :

1 0

ويژگي اثر : 0

2 اعلام الملوك معروف به راحه الصدور و آيه السرور

ويژگي اثر : راوندي دراين كتاب پر ارزش خود پس از ذكر ديباچه و سبب تاليف كتاب و ستايش عدل و انصاف كه پر است از فوايد ادبي و تاريخي، وارد تحقيق و بحث در دولت سلجوقيان شده و كار آنان را از ابتدا شرح داده و وقايع عهد سلاجقه بزرگ را تا پايان كار سنجر به تفصيل آورده و آنگاه به ذكر سلاجقه عراق تا پايان كار طغرل بن ارسلان و استيلاي خوارزمشاهيان بر عراق پرداخته و در عين حال درباره اتابكان عراق و آذربايجان به تفصيل سخن گفته است. در پايان كتاب راوندي فصولي در ذكر آداب شطرنج، شراب، مسابقت و تيرانداختن، شكار كردن، اصول خط ، في الغالب و المغلوب و فصلي در خاتمت كتاب آورده و كتاب را به نام و مدح غياث الدين كيخسرو خاتمه داده است. [صفا، تاريخ ادبيات در ايران، ج3، ص 1010] كتاب راحه الصدور آيه السرور در سال 599 تاليف شده و يكي از

بهترين كتب نثر فارسي و در نهايت فصاحت و رواني نوشته شده است و در ضمن اشعاري به فارسي از مولف و نيز از بزرگان ادب فارسي در آن ثبت شده است، [نفيسي، تاريخ نظم و نثر در ايران و در زبان فارسي، ج1، ص 145] راحه الصدور از كتب مهم قرن ششم و اوايل قرن هفتم است كه خواه از باب سلامت انشا آن و ابراز فضل هاي مولف و خواه از نظر در بر گرفتن اطلاعات فراوان تاريخي و اجتماي در شمار معتبرترين و سودمند ترين كتب فارسي پيش از حمله مغول در ايران به شمار مي رود. [صفا، تاريخ ادبيات در ايران، ج2، ص 1008] راحه الصدور از بهترين كتب نثر پارسي است كه قسمتي از آن به شيوه مصنوع و مزين و قسمتي ديگر ساده و بي پيرايه است. در قسمتهاي مصنوع راحه الصدور دراز گويي و آوردن امثال و اشعار عربي و فارسي بويژه اشعار شاهنامه فراوان و سخن راوندي در برخي موارد به لطافت شعر و داراي همان شرايط و موضوعات مي شود. از امتيازات ادبي راحه الصدور ايراد قصائدي تمام از شاعران استاد و بزرگ قرن ششم منوچهري دامغاني ،شمس الدين احمد بن منوچهر شصت كله، امير عمادي اثير اخسيكتي و سيد حسن غزنوي است. [صفا، تاريخ ادبيات در ايران، ج2، صص 3و74و152و1011وص708و587و520] كه مدتها پيش بطور داوطلبانه آغاز به تاليف كرده بود.

منابع زندگينامه :

1راوندي، راحه الصدور و آيه السرور در تاريخ آل سلجوق، ص402سعيد، نفيسي. تاريخ نظم و نثر ر ايران و در زبان فارسي، ج1، تهران: كتابفروشي فروغي، 1344، ص 145و 8873صفا، تاريخ

ادبيات در ايران، ج2، ص 10094محمد بن عي بن سليمان، «راوندي»، راحه الصدور و آيه السرور در تاريخ آن سلجوق، به اهتمام محمد اقبال و تصحيح مجتبي مينوي، چاپ دوم، تهران: امير كبير، 1364، ص 49

رباني خواه، هادي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

هادي رباني خواه

محل تولد : قم

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1342/7/1

زندگينامه علمي

به سال 1342 در خانواده اي روحاني در شهر قم متولد شدم. تحصيلات ابتدايى، راهنمايي و متوسطه را در شهر قم گذراندم. درسال 1364 وارد حوزه علميه شدم. مقدمات را در مدرسه رضويه گذراندم. در دوره سطح از محضر مرحوم آيت الله طاهر شمس و پايانى، و حجج اسلام موسوي تهرانى، پايانى، نكونام، خسروشاهى، هادوي و كديور بهره بردم.و از دروس خارج آيات عظام شبيري زنجاني (فقه)، وحيد (اصول) كسب فيض نمودم . در كنار دروس حوزه به امور پژوهشي و تاليف نيز اشتغال داشته ام. همچنين با برخي از مراكز پژوهشي همكاري داشته و دارم. در حوزه هاي كتابدارى، كتابشناسى، ويرايش و اطلاع رساني نيز فعاليت داشته ام. در زمينه هاي ياد شده تدريس نيز كرده ام. در راه اندازي چندين موسسه پژوهشي و كتابخانه تخصصي نيز همكاري داشته ام. همچنين در حوزه هاي ياد شده خدمات مشاوره اي بسياري به موسسات پژوهشي داده ام.

رباني خوراسگاني، محمدصادق

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد صادق رباني خوراسگاني

محل تولد : اصفهان

شهرت : رباني

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1356/1/1

زندگينامه علمي

در مهر ماه سال 1370 وارد حوزه علميه اصفهان شدم و سطوح مقدمات را در سال 76 به پايان رساندم و همراه با آن ديپلم را اخذ كردم و وارد حوزه علميه قم شدم و در كنار دروس حوزوي رسائل و مكاسب و كفايه در مؤسسه امام خميني(ره) قم مشغول به تحصيل در رشته جامعه شناسي شده و الان مشغول پايان نامه كارشناسي ارشد جامعه شناسي هستم

و در حدود 5 سال است كه در دروس خارج فقه و اصول حضرات آيات عظام آية الله فاضل لنكراني ، مرحوم تبريزي ، وحيد خراساني و استاد محمد جواد فاضل لنكراني مشغول به تحصيل علوم حوزوي هستم.

رباني، جعفر

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد جعفر رباني

محل تولد : تربت حيدريه

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1343/1/1

زندگينامه علمي

در سال 1358 وارد حوزه علميه قم شدم. ادبيات را نزد مدرس افغاني فرا گرفتم و طي دو سال به پايان رساندم. آن گاه مختصر المعاني و معالم الاصول و اصول الفقه و لمعتين را نزد استاتيدي همچون استاد وجداني فخر و استاد سبحاني و بعضي اساتيد خصوصي مي آموختم و در درس اخلاق بعضي آيات عظام شركت مي كردم. از ابتدا علاقه زيادي به تدريس و نوشتن داشتم و در پي فرصتي براي پي ريزي اين دو برنامه بودم و جسته و گريخته فعّاليتهاي اندكي در اين دو زمينه داشتم. كلاسداري يكي ديگر از برنامه هاي من بود كلاسهاي قرآن و عقايد و تاريخ در شهرستان تربت حيدريه و ساير شهرستانهاي ديگر از جنبه هاي زندگيم را سفرهاي تبليغي تشكيل مي داد سفرهاي مختلف به شهرها و روستاهاي كشور اسلامي و عزيزم كه با فرهنگ هاي گوناگون آشنا مي شدم . ولي سطح عالي مانند مكاسب و رسائل و كفايه را نزد اساتيدي همچون استاد اعتمادي، دوزدوزانى، ستوده، پايانى، صالحي مازندراني آموختم.

در سال 1371 رسماً مشغول تدريس دروس ديني در يكي از مدارس حوزه علميه قم گرديدم و در سال 1375 در مركز جهاني علوم اسلامي براي طلاب غير ايراني شروع به تدريس نمودم.

و اينك نيز به لطف خداي مهربان اشتغال به تدريس دارم و بركاتي از اين طريق نصيبم گرديده. نوشتاري را تقريباً از سال 1374 شروع كردم.مشوق اصلي من در اين رشته جناب حجة الاسلام مهدي مهدوي پور بودند كه سرپرستي پژوهشكده باقرالعلوم (ع) را در سازمان تبليغات اسلامي بر عهده داشتند به تشويق ايشان اوّلين كتاب خود را نوشتم(كتاب معلي بن خنيس معلم استقامت)

بي انصافي است اگر از تشويقات همسرم در اين زمينه نامي نبرده باشم به هر حال، روز به روز علاقه مندي به نوشتن و تحقيق در من بيشتر مي شد و پس از مدّتي دومين كتابم را جامعه مدرسين حوزه علميه قم به چاپ رسانيد(كتاب خليل بن احد) و در اين بين مقالاتم به لطف خداي مهربان يكي پس از ديگري چاپ مي شد ولي اينك نزديك به بيست مقاله در موضوعات مختلف نوشتم. در سال 1384 پايان نامه سطح 3 را با موضوع عدالت خداوند به رشته تحرير در آوردم و با عنايت الهي رساله اي جالب و تحقيقي به مرحله دفاع رسيد و آقايان داور با اعطاي نمره 19 اينجانب را بسيار تشويق نمودند و با توفيقي الابالله. اينك به لطف ايزد پاك خود را براي نوشتن پايان نامه سطح چهار(دكترا) آماده مي كنم و اميدوارم هم ياريم نمايد.

باورم بر اين است كه طلاب علوم ديني علاوه بر تقوا ورزي طلبگي و ساير شؤن ديني و سياسي و اجتماعي ناگزير از چهار نكته مي باشد: تدريس، تحقيق، تبليغ، تحصيل. باور ديگر من در زندگي علمي طلاب آنست كه از پايه 6 بايد رشته تخصصي انتخاب نمايند و علاوه بر

رشته عمومي دوره تخصصي را نيز بگذرانند تا پس از مدّتي در جهتي خاص، صاحب نظر گردند.

از ديگر مراحل علمي زندگيم، شركت در دروس خارج است كه به مدّت 13 سال دروس حضرات آيات وحيد خراساني و مرحوم شيخ جواد تبريزي شركت نمودم و بهره ها گرفتم. ديگر از باورهاي علمي من اين است كه طلاب ناگزير از تسلط يكي از زبانهاي خارجي و زبان اينترنت و كامپيوتر هستند تا با اطلاع رساني سريع تر براي همه مخاطبان خود مفيد و نافع باشند در پايان اميدوارم خداوند عمر ما را سرتاسر نور و در جهت نشر معارف اهل بيت (ع) بندگي خودش بنمايد.

ربيع نيا، ابوطالب

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

ابوطالب ربيع نيا قمي

محل تولد : نوشهر

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1341/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب ابوطالب ربيع نيا درسال 1355 براي تحصيل درعلوم ديني و حوزوي وارد حوزۀعلميه شهرستان چالوس شدم و دروس مقدماتي حوزه را در آن جا گذراندم. در سال1375 ،هم زمان با اوج گيري نهضت اسلامي براي ادامه تحصيل عازم قم شدم. دروس حوزه را در مقطع سطح و سطوح عالي در محضر اساتيد بزرگ حوزه علميه قم خواندم و سالهاست كه در مقطع خارج به تحصيل اشتغال دارم . در كنار دروس اصلي حوزه ،درسها ي فلسفي، كلام و تفسير را نيز به طور جدي پي گيري كردم. حقير در كنار اشتغال به تحصيل، ازسال1362تا به امروز همواره به كار تحقيقي و پژوهش در موضوعات مختلف علمي و فرهنگي پرداخته و با مؤسسات علمي وفرهنگي همكاري داشته و دارم. برخي از مهمترين مراكز علمي و فرهنگي كه حقير به عنوان

محقق و نويسنده با آنها همكاري داشته ، از اين قرار است : 1.همكاري با گروه محققان معجم بحارالانوار به عنوان محقق. 2.بنياد نهج البلاغه ،محقق. 3.همكاري با ماهنامه بنيان وابسته به مركز بزرگ اسلامي غرب كشور به عنوان نويسندۀ مقالات . 4.همكاري با گروه فلسفه و كلام دائرةالمعارف قرآن كريم ،وابسته به مركزفرهنگ قرآن دفتر تبليغات اسلامي به عنوان نويسندۀ برخي از مدخل هاي قرآني. 5.همكاري با پايگاه اطلاع رساني سراسري اسلامي(پارسا )به عنوان چكيده نويس. 6.همكاري با مؤسسه تنظيم و نشرآثارامام خميني (ره)دفترقم ،دربخش دانشنا مۀ امام خميني وعضويت درگروه فلسفه و كلام ،اخلاق و عرفان دانشنامه و تهيه مدخل هاي فلسفي ،كلامي ،عرفاني ،و اخلاقي دانشنامه . 7.همكاري با گروه محققان مؤسسۀ فرهنگي وعلمي رواق حكمت.

ربيعي، يدالله

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

يدالله ربيعي

محل تولد : شاهرود

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1337/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب يدالله ربيعي در سال تحصيلي 52-53 وارد حوزه علميه قم و در مدرسه رسالت مشغول به تحصيل شدم. تقريباً در اوائل سطوح عالي بودم كه انقلاب پيروز شد و بعد جنگ تحميلي آغاز گشت و در سال 61 هر دو پاي اينجانب قطع گرديد. درسها را ادامه دادم. در سال 1372 در آموزش و پرورش آغاز به كار كردم كه بيشتر در امور تربيتي بود، مشغول به كار شدم. در سال 78 در معاونت امور اساتيد مشغول به امتحان شدم تا اينكه در رشته (تاريخ و اديان) و نيز (معارف اسلامي) به نصاب قبولي رسيدم و در دانشگاه آزاد اسلامي واحد شاهرود و شهرستان ساوه مشغول تدريس شدم و هم اكنون فقط در دانشگاه

آزاد اسلامي واحد شاهرود مشغول تدريس هستم. در ضمن در عقيدتي و سياسي سپاه، ارتش و بسيج و نيز اردودهاي آموزشي زياد تدريس داشته ام و نيز در آموزش قرآن و عقايد فعاليت داشته ام. همچنين دروس حوزه را به صورت انفرادي و گروهي تدريس داشته ام و فلسفه را نيز مقداري از اسفار خوانده ام.

رجايي پور، محمدحسين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمدحسين رجايي پور

محل تولد : نيشابور

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1322/1/1

زندگينامه علمي

آيت الله محمدحسين رجايي پور مشهور به رجائي خراساني در سال 1322 هجري شمسي در نيشابور به دنيا آمد، در خانواده اي متدين و با اخلاق رشد و نمو يافت و پس از سپري مقداري از دروس كلاسيك با تشويق و راهنمايي پدر خويش وارد حوزه علميه نيشابور شد. مقدمات را در زادگاهشان نزد مرحوم اديب نيشابوري فرا گرفت. پس از آن براي تكميل دروس حوزه به قم عزيمت نمود و در كلاس درس بزرگاني چون آيت الله ملكوتي حاضر گشت. زندگي ايشان همواره با دغدغه و تلاشهاي علمي همراه بوده است به گونه آي كه در سال 1343 براي كسب فيض از محضر مرحوم آيت الله خوئي و مرحوم شيخ حسين حلي به نجف اشرف هجرت كرد و 4 سال در آنجا رحل اقامت افكند پس از آن به ايران بازگشت و در سالهاي خفقان در راه سازماندهي مبارزات مردم عليه رژيم ستم شاهي پهلوي تلاشهاي بسياري انجام داد و وقت زيادي صرف روشنگري جوانان و نوجوانان كرد و سهم به سزايي در پيروزي انقلاب اسلامي برعهده داشت.

رجايي پور، مصطفي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

مصطفي رجائي پور

محل تولد : مشهد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1346/9/1

زندگينامه علمي

آقاي مصطفي رجائي پور در سال 1346هجري شمسي در خانواده اي متدين وكاملا آگاه به مسائل مذهبي در شهرمشهد مقدس ديده به جهان گشود.نامبرده دوران ابتدايي، راهنمايي و دبيرستان را در زادگاه خويش با موفقيت سپري كرد و در پي علاقه وافر خويش به

فراگيري علوم ديني در سال 1358 و درست يك سال پس از پيروزي شكوهمند انقلاب اسلامي وارد حوزه علميه مشهد مقدس، مدرسه مرحوم آيت الله ميلاني گرديد از نخستين روزهاي ورود به حوزه علميه با تلاش و كوشش فراوان به تحصيل پرداخت و ضمن انس با آستان ملكوتي علي بن موسي الرضا(ع ) از درس بزرگان آن ديار همچون آيت الله مرتضوي،آيت الله رضا زاده آيت الله صالحي، مرحوم فقيه سبزواري وحجت الاسلام و المسلمين حجت هاشمي بهره ها برد.استاد در كنار تحصيل دروس حوزوي از تحصيلات دانشگاهي غافل نماند و در رشته فقه و مباني حقوق در مقطع دكترا در سال 1385از دانشگاه علوم تحقيقات تهران فارغ التحصيل گرديد .ايشان ضمن تبليغ به تدريس در دانشگاه آزاد مشهد، دانشگاه فردوسي،و....ايشان در زندگي سراسر علمي خود جز به كلاس و درس و قلم و كتاب و تحقيق و نگارش و تأليف به چيز ديگري نينديشيده است كه كتاب هاي "پيام آور حجت" و "مجموعه قوانين مربوط به ازدواج و طلاق" و... از جمله آثار ايشان است.

رجايي رامشه، محمدكاظم

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد محمد كاظم رجايي رامشه

محل تولد : سميرم

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1339/6/1

زندگينامه علمي

اينجانب سيد محمد كاظم رجائي رامشه در شهريور ماه 1339 در شهر حناء «استان اصفهان » به دنيا آمدم . پس از گذراندن دوران راهنمايي به حوزه علميه شهرضا و در سال 1355 به شهر مقدس قم عزيمت و وارد حوزه علميه قم شدم .موقعيت زماني و شور انقلاب در بين طلاب آن زمان تقريباً تمامي طلاب را

به صحنه هاي پر شور انقلاب و پس از آن به جاذبه هاي دفاع مقدس مي كشاند و طبيعي بود كه بنده در اين مجموعه قرار داشتم .

حدود سالهاي 63 وارد مؤسسه درراه حق شدم از گذراندن دروس معارف اسلامي به رشته اقتصاد گرايش پيدا كردم. سال 67 وارد مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني شده و دوره كارشناسي ارشد پيوسته اقتصاد نظري را شروع و در سال 1375 از پايان نامه كارشناسي ارشد خود با عنوان:« قيمت گذاري در اقتصاد اسلامي » با راهنمايي استاد بزرگوار جناب آقاي دكتر حسين نمازي و مشاوره استاد گرانقدر دكتر سيد كاظم صدر دفاع كردم و همان سال وارد مقطع دكتري شدم و سر انجام در خرداد ماه سال 1384 از پايان نامه خود با عنوان « ماهيت بهره و كارآيي اقتصادي آن » به راهنمايي استاد بزرگوار دكتر پرويز داودي و مشاوره اساتيد محترم حجة الاسلام حسن آقا نظري و دكتر عباس شاكري دفاع كردم . در ايام تحصيل افزون بر تدريس دروي اقتصاد، تا حدودي به مطالعه و تحقيق پرداختم كه حاصل آن انتشار چندين مقاله ، طرح و دو مجلد كتاب با عنوان هاي « معجم موضوعي آيات اقتصادي قرآن » و « ماهيت بهره و كارايي آن » مي باشد.

رجايي فر، محمد حسين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد حسين رجايي فر

محل تولد : راميان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1341/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب در سال 1362 وارد حوزه علميه قم شدم و در مدرسه امام صادق(ع) درسهاي حوزوي را شروع كردم. همزمان در رشته فلسفه در دانشگاه پذيرش شدم. ولي سعي كردم با جديت درسهاي

حوزه را ادامه دهم . در سال 1376و پس از اتمام سطح وارد دانشكده صدا و سيما قم شدم و در رشته ارتباطات در مقطع ارشد ادامه تحصيل دادم. در اين مقطع زماني ، همواره تبليغ و تدريس را مد نظر داشتم و بطور پراكنده كلاسهايي را در جاهاي مختلف برگزار كردم.

استفاده از دروس جنبي حوزه و از جمله فن خطابه، كلاسداري كودك و نوجوان ، مكالمه عربي در سطح تخصصي و روانشناسي كودك و نوجوان و آئين كلاس داري جزء برنامه هاي اينجانب بود . هم اكنون نيز همكاري با دانشكده صدا و سيما و در كنار آن كارهاي تبليغي در تهران و قم و مطالعات جنبي جزء مهمترين اولويت هاي فردي اينجانب به حساب مي آيد .

رجايي، محمدرضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد رضا رجايي

محل تولد : اسفاد زرين كوه قاين

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1331/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب محمد رضا رجايي فرزند مرحوم حاج محمد رحيم در سال 1331 ه.ش در يك خانواده مذهبي در روستاي اسفاد از توابع زرين كوه قاين خراسان جنوبي متولد شدم. البته به صورت دقيق تر تولدم در سفري كه والدينم بعد از سفري طولاني زيارتي كه از عتبات عاليات عراق به موطن خود بر مي گشتند در حوالي گرگان اتفاق افتاد. والدين اين فرزند را يادگار اين سفر و موهبتي از جانب خداوند متعال توسط ائمه عراق مي دانستند. از طرف پدر به مرحوم مصطفي قلي از افراد معروف آن منطقه و والده ام مرحومه بي بي صديقه فرزند مرحوم كربلايي سيّد اسماعيل اسماعيلي از سادات مورد احترام آن حدود ميباشد. داراي همسري

از سادات خويشاوند و پنج فرزند«2 پسر و 3 دختر» مي باشم. در سن 6 سالگي وارد مكتب استاد مرحوم ملا وهاب آخوندي شدم و در مدت حدود 2 سال به فرا گيري قرآن و كتابهاي فارسي متداول مكتب آنروز مانند صد كلمه و كتابهاي اشعار مراثي اهل بيت(ع) اشتغال داشتم و در اين فاصله 4 مرتبه قرآن را نزد استاد، قرائت كردم . در سن 9 سالگي وارد دبستان شدم ولي چون در اسفاد مدرسه نبود به مدت 6 سال مسير 6 كيلومتري اسفاد و آبيز روستاي مجاور را با تمام مشكلات پياده پيمودم. عشق و علاقه به كتاب در كودكي آنگونه بود كه هر وقت والدين ميخواستند تشويقم كنند برايم كتاب ديني و قرآن مي خريدند كه هنوز هم نمونه آن موجود است. در سال 47 وارد مدرسه علوم ديني و جعفريه قاين شدم و تا سال 1350 كتابهاي مقدمات و صرف و نحو و منطق و بخشي از معاني بيان را نزد اساتيد حوزه حضرات آيات سيد علي آيتي ، سيد محمد علي فقيه ، سيد محمد رضا سادات رحمهم الله و استاد سيد علي رضا منتظري فرا گرفتم و در نهايت كتابهاي مقدماتي را تدريس ميكردم . در سال 1350 ه.ش وارد حوزه علميه مشهد شدم و حدود 3 سال اقامت در مدرسه هاي خيراتخان و سليمانخان سابق از محضر علماي حوزه اساتيد معظم سيد حسن صالحى، واعظ طبسي ، محمد رضا محامي ، رضازاده ، محمد باقر واعظي و در درس تفسير آيت الله خامنه اي كه در روزهاي تعطيل در مدرسه ميرزا جعفر برگزار ميشد بهره بردم. در سال

1353 ش وارد حوزه علميه قم شدم و تا سال 62 در آن حوزه مقدسه به فراگيري علوم اسلامي فقه ، اصول ، تفسير ، عقايد و بخشي از فلسفه را از محضر اساتيد بزرگوار حضرات آيات عظام سيد محمد رضا گلپايگاني ، فاضل لنكراني ، وحيد خراساني ، مكارم شيرازي ، شيخ جواد تبريزي ، نوري همداني و كوكبي پرداختم و از اساتيد اخلاق ، تفسير ، عقايد و فلسفه از آيت الله مشكيني ، نوري همداني ، انصاري شيرازي و استاد شهيد مرتضي مطهري مي توانم ياد كنم . البته فراز و نشيبها در روند آموزش و تحصيل به تبع تحولات حوزه مقدسه قم و جريانات انقلاب و بعد از پيروزي در فاصله اين مدت ده ساله (53 تا 62)و در اين فاصله دروس پايه را براي بعضي تدريس نيز ميكردم . در سال 62 ش پس از حدود ده سال اقامت در قم به حوزه علميه مشهد مراجعت كرده و در درس خارج فقه و اصول اساتيد بزرگوار حضرات آيات حاج ميرزا علي فلسفي ، استاد مرتضوي و علم الهدى شركت كرده و بهره بردم و تدريس دروس پايه را نيز رها نكردم . به مدت سيزده سال در بخش تحقيقات دفتر تبليغات اسلامي شاخه خراسان همكاري مستمر داشتم بلكه از بنيانگذاران اين موسسه تحقيقاتي ميباشم و هم اكنون در بخش تبليغات آستان قدس رضوي عليه آلاف التحيه و الثناء به بيان احكام و مسائل شرعي و اقامه جماعت اشتغال دارم كه اين ارتباط از سال 74 ش آغاز شده و ادامه دارد و قبلا به مدت 4 سال مسئول پاسخگويي

شرعي مكاتبه اي اين آستان مقدس بودم و خطابه و تبليغ را از سالهاي آغازين تحصيل شروع كرده و به مناطق مختلف مملكت شهر و روستا در اين رابطه مسافرت كردم. تاكنون بيش از بيست مرتبه به عنوان روحاني كاروان به زيارت حرمين شريفين مكه و مدينه مشرف شدم (در قالب كاروانهاي حج و عمره )كه پانزده سفر با زوار منطقه قاينات بوده است .

رجب زاده، هاشم

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

هاشم رجب زاده در سال 1320 در شهر تهران به دنيا آمد. رجب زاده بعد از طي مدارج رسمي تحصيلي در دوره متوسطه در تهران، با گرايش تاريخ به دانشگاه مي رود و تحصيلات دانشگاهي اش را تا دريافت درجه دكترا با گرايش تاريخ ايلخانان و تاريخ ايران ادامه مي دهد. پايان نامه دكتراي او درباره سياست و كشورداري رشيدالدين فضل الله بوده است. رجب زاده بعد از تحصيلات دانشگاهي به عنوان وابسته فرهنگي ايران به ژاپن سفر مي كند.اين آغاز يك ارتباط پيوسته با تاريخ وفرهنگ ژاپن مي شود. بار اول در سال 1352 بود كه به ژاپن رفت و مدت چهار سال در مأموريت بود. به عنوان وابسته سفارت و نماينده فرهنگي ايران فعاليت داشت. بعد از آن ،دو سال را در ايران گذراند . بعد از انقلاب هم از طرف وزارت امورخارجه به مأموريت استراليا رفت و حدود دو سال در كانبرا بود. در همين هنگام تدريس در دانشگاه ژاپن را پذيرفت و دوباره به آن كشور بازگشت. وي در مجموع 24 سال در ژاپن زندگي كرد. رجب زاده سال هاست كه در دانشگاه اوساكاي ژاپن ادبيات فارسي و ايرانشناسي درس مي دهد. در اين

سال ها او از مهمترين منابع شناخت فرهنگ و تمدن ژاپن بوده و تأليفات و ترجمه هايش نيز در راستاي اين مرجعيت شكل گرفته است.

گروه : علوم انساني

رشته : تاريخ

گرايش : فرهنگ و تمدن ژاپن

تحصيلات رسمي و حرفه اي : پايان تحصيلات متوسطه در تهران - تحصيلات عاليه در رشته تاريخ - دريافت دكتراي تاريخ باگرايش تاريخ ايلخانان و تاريخ ايران

مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : هاشم رجب زاده بعد از تحصيلات دانشگاهي به عنوان وابسته فرهنگي ايران به ژاپن سفر مي كند. بار اول در سال 1352 بود كه به ژاپن رفت و مدت چهار سال در مأموريت بود. به عنوان وابسته سفارت و نماينده فرهنگي ايران فعاليت داشت. بعد از آن ،دو سال را در ايران گذراند . بعد از انقلاب هم از طرف وزارت امورخارجه به مأموريت استراليا رفت و حدود دو سال در كانبرا بود.

فعاليتهاي آموزشي : - تدريس در دانشگاه ژاپن از اوايل دهه 60 - استاد ايران شناسي ادبيات فارسي دردانشگاه اوساكاي ژاپن

چگونگي عرضه آثار : هاشم رجب زاده همچنين در معرفي ادبيات و فرهنگ ايران در ژاپن نيز نقش مهمي دارد.او آثاري از ادبيات ايران به زبان ژاپني ترجمه و منتشركرده است، وي دراين باره مي گويد: «ادبيات كلاسيك ايران چون در سال هاي گذشته در ژاپن شناخته شده و مطرح بود، همچنان مطرح است. اما من ابتدا به رباعيات خيام پرداختم. سابقه صدساله ادبيات معاصرايران را در مقالاتي درآنجا معرفي كردم. به غير از اين موارد مطالبي درباره خيام شناسي، سعدي شناسي و فردوسي شناسي نوشته ام. در ژاپن بيش از همه خيام محبوب

است كه تاكنون 14 ترجمه از رباعيات او درآنجا منتشرشده و بعد ازخيام، حكيم نظامي بيشترين محبوبيت را دارد. به دليل گيرايي منظومه هاي عاشقانه اش، علاقه عجيبي به آثارش ديده مي شود.» هاشم رجب زاده درباره ترجمه آثار ادبيات معاصر ايران در ژاپن مي گويد:«درآنجا بيش از همه روي آثار صادق هدايت تمركزكرده اند. هدايت را به اين دليل مي شناسند كه ابتدا او را ازطريق ترجمه آثارش درزبان اروپايي شناختند. در دهه اخير توجه بيشتري به ادبيات معاصرايران شده است. براي نمونه يكي از آنها جلال آل احمد است كه ترجمه آثارش قابل مقايسه با ترجمه آثارديگران نيست. سفرنامه و خاطرات ايران نيز اثر ديگري از ترجمه هاي هاشم رجب زاده است. هاشم رجب زاده از نسل مردان سختكوش عرصه تاريخ نگاري، ترجمه و تأليف است. او نمونه والايي از روحيه جست وجوگري ايراني براي شناخت و آموختن براي نسل جديد ايرانيان است. در اين سال ها او از مهمترين منابع شناخت فرهنگ و تمدن ژاپن بوده و تأليفات و ترجمه هايش نيز در راستاي اين مرجعيت شكل گرفته است.بسياري از ايرانيان در سال هاي اخير اگر شناختي از فرهنگ و تاريخ ژاپن به دست آورده اند، يا به ادبيات ژاپني و نيز شعر آن ديار دلبستگي يافته اند،اين شناخت و دلبستگي را مديون آثار رجب زاده نيز هستند. همچنين در سالها اقامت رجب زاده در ژاپن ارتباط نشريات داخلي با او هرگز گسسته نشده و در بسياري از مجلات و نشريات تخصصي ايران شناسي يا تاريخ و فرهنگ،مقالات پرباري را در حوزه هاي كاري اش به چاپ رسانده است. از آن جمله

است سلسله يادداشت هاي او در مجله بخارا با نام يادداشت هايي از ژاپن كه چندين سال در هر شماره به چاپ مي رسيد.علاوه بر اين رجب زاده حوزه تأليف و ترجمه كتاب را نيز با جديت دنبال كرده و آثار ويژه اي از زبان ژاپني به فارسي برگردانده است.«انديشه و احساس در شعر معاصرژاپن»، « قصه هاي ژاپني» ،«گل صدبرگ» ،«چنين گفت بودا» و ...بخشي از آثاري است كه در كارنامه او به ثبت رسيده اند.به غير از گل صدبرگ كه مجموعه شعراست، درديگر حوزه ها هم كاركرده ام و مي كنم. درباره تاريخ دوران ميانه، و به طور اختصاصي پيرامون تاريخ ايلخانيان كاركرده ام. درمورد فضل الله تحقيقات و مطالعات گسترده اي دارم كه انتشارات طرح نو يكي از اين كتاب ها را كه پيرامون زندگي و آثارش بود، منتشركرد.

--------------------------------------------------------------------------------

آثار :

1 آيين كشورداري در عهد وزارت رشيدالدين فضل الله همداني

ويژگي اثر : .«آيين كشورداري» نخستين كتاب دكتر هاشم رجب زاده بود كه در باب وزارت رشيدالدين فضل الله نوشته شد.رجب زاده درباره يكي از آثار او مي گويد: «بيان الحقايق از جمله آثار رشيدالدين فضل الله همداني است.بنا به آنچه مؤلف خود در مقدمه كتاب ديگرش لطايف الحقايق اشاره كرده، اين اثر در بردارنده هفده رساله است.اين رساله ها كلامي و بيشتر در تفسير قرآن كريم نگارش يافته و منظور مؤلف از نگارش آنها آشتي دادن ميان فلسفه و كلام است.نسخه اي ناقص از بيان الحقايق در كتابخانه مجلس شوراي اسلامي محفوظ است كه در سده هشتم هجري كتابت شده و

در بردارنده ده رساله از هفده رساله بيان الحقايق است.در برخي از منابع، رساله هاي بيان الحقايق در بيست عنوان فهرست شده است.در اين گفتار، به معرفي نسخه خطي بيان الحقايق ( محفوظ در كتابخانه مجلس شوراي اسلامي ) پرداخته شده است.»

2 انديشه و احساس در شعر معاصر ژاپن

ويژگي اثر : 1358

3 ايران و ماوراء النهر

ويژگي اثر : «ايران و ماوراءالنهر» نيز كتابي است كه از اميلي برتشنايدر كه رجب زاده ترجمه كرده و بنياد موقوفات افشار به بازار عرضه كرده است.سياحان و جهانگردان چيني در سده هاي هفتم و هشتم هجري (سيزدهم و چهاردهم ميلادي) در عهد مغول از راه هاي سخت وبياباني گذشته به ماوراءالنهر رفته، سرزمين هايي را كه ديده اند و شرح سفر خود را در روزنامه هاي چيني نوشته و توصيف كرده بودند. اين خاطرات كه مشحون از جستارهاي باارزش تاريخي و جغرافيايي است و اطلاعات مفيدي را در بر دارد اساس كار دكتر اميلي برتشنايدرطبيب و جغرافيدان و گياه شناس معروف آلماني روسي الاصل قرار گرفت كه به اين اسناد دسترسي يافت و كتاب مفصلي فراهم آورد كه بخش ايران آن را محقق توانا دكتر هاشم رجب زاده ترجمه و چاپ كرده است. دكتر برتشنايدر مؤلف اين گنجينه معتبر - كه از آثار مكتوب چيني گرد آمده - در سال ???? به عنوان طبيب در سفارت روسيه در تهران اشتغال داشت و چهار سال در ايران بود، بعد در سال ???? به پكن منتقل شد و نزديك به ?? سال در آنجا ماند و اين

اثر علمي نفيس و معتبر حاصل بهره گيري او از منابع چيني محفوظ در كتابخانه هاي پكن بوده كه دو بار در سال هاي ???? و ???? در انگليس به چاپ رسيده بود. مترجم فاضل اين مجموعه را از نسخه چاپ لندن ترجمه و عرضه كرده است رجب زاده درباره اين كتاب مي گويد: « برتشنايدر اعتقاد دارد كه كتاب «جوامع التواريخ» رشيدالدين فضل الله بزرگترين تاريخ عالم است. اين حرف را البته اروپاييان ديگري به مناسبت هاي مختلف مطرح كرده اند. پس اين حرف كه مي گويند، ايرانيان عادت به نوشتن تاريخ نداشتند، درست نيست. چون اگر به شرق دور برويم مي بينيم چيني ها از دوهزار وپانصد سال پيش تاريخ مكتوب دارند و ژاپني ها ازهزاروپانصد سال پيش «يادداشت روزانه» يا تاريخ نامه به صورت روزنگار مي نوشتند و از ميان ايرانيان هم رشيد الدين فضل الله بزرگترين مورخ عصر خود و قرون بعد بود.»

4 بيان الحقايق

5 پروشييا كيكوء

ويژگي اثر : نوبويوشي فوروكاوا نفر دوم اين هيأت سفارت، سرهنگ و نماينده ستاد ارتش ژاپن، جدا از گزارشي كه از ديده ها و شنيده ها ويافته هايش به دولت و دستگاه متبوع خود داد، سفرنامه اي هم نگاشت كه در سال ???? م.در توكيو با عنوان «پروشييا كيكوء»(يادداشت هاي سفر ايران) چاپ شد. رجب زاده همچنين ردپاي حضور ايرانيان در ژاپن را نيز دنبال مي كند و بويژه در شناسايي قبيله اي تاريخي از ژاپن كه به نظر مي رسد از دربار ساسانيان به آن ديار عزيمت كرده اند،نقش

مهمي داشته است. از بازماندگان اين قبيله ژاپني خانمي است به نام هيروكو نيشي زاوا كه اكنون بيشتر از هفتاد سال دارد. او به گواهي اسناد خانوادگي، خود را نسل پنجاه و سوم ازتبار شاهزادگان ساساني كه در سده هفتم ميلادي و در پي ويران شدن تيسفون به خاور دور آمدند، ميداند و كتابي هم، داستان گونه، با نام«از تبار ايراني» منتشر كرد كه جلد يكم از چند دفتري است كه درباره خاندان خود در دست نگارش دارد.خانواده او از ديرباز درناگانو، ايالت كوهستاني در ميانه جزيره اصلي ژاپن، هونشو ، مقيم بوده اند، اما او اكنون در شهر توكيو زندگي ميكند. او گفته است: « از نشان خانوادگي ام و آثاري كه بازمانده، مي توانم تاريخ خاندانم را تا سال ???? پيش از ميلاد يا بيشتر از آن دنبال كنم». رجب زاده ، حكايت مي كند كه روزي در بهار ،?? تلفني به او گفته اند يك خانم ساساني قصد ديدار او را دارد تا پاره اي از مشكلات تحقيقاتي خود را حل كند! هاشم رجب زاده در نوشته اي سوابقي را مي آورد كه نشان مي دهد بنا به مدارك تاريخي در ژاپن در نيمه قرن هفتم ميلادي ايرانياني به آن كشور رفته و در آنجا ساكن شده اند.از جمله به نقل از «نيهون شهوكي» تاريخ نامه باستاني ژاپن در ضبط رويدادهاي سال ??? ميلادي آورده: تابستان.ماه چهار (آوريل ) دو مرد و دو زن از سرزمين تخارا (ايران) و يك زن از سراواستي را توفان به هيو گو آورد.??? ميلادي برابر با سال ?? ه_ است.با توجه به اينكه اعراب در سال

?? ه_ ??? م.به ايران يورش كردند، مي توان حدس زد كه سفر نياكان خانم نيشي زاوا، يعني آن شاهزادگان ساساني كه توفان آنها را به سواحل ژاپن رسانده، از ايران به ژاپن چند سالي طول كشيده است.معلوم نيست كه آن توفان زدگان، اجداد خانم نيشي زاوا بوده باشند اما گويا اجداد اين زن ساساني هم سرنوشتي مشابه آنان داشته اند.

6 ترجمه سفرنامه فوروكاوا

7 ترجمه سفرنامه هاي ژاپني بوتجان

8 ترجمه سفرنامه و خاطرات آشي كاگا

9 جستارها

ويژگي اثر : گزيده مقالات ايرانشناسان و شرق شناسان ژاپن

10 چنين گفت بودا

11 زندگي و آثار رشيد الدين فضل الله همداني

ويژگي اثر : رساله هايي كه رشيدالدين فضل الله نوشته، در مجموع پنج كتاب است كه يكي مجمل الرشيدي مركب از چهار كتاب است و يكي هم بيان الحايق كه كتاب جداگانه اي است. رجب زاده درسال ?? درباره زندگي و آثار رشيدالدين فضل الله كتابي نوشت كه انتشارات طرح نو آن را به بازار عرضه كرد

12 سفرنامه فوكوشيما يا سوماسا

13 سفرنامه ماساجي

14 سفرنامه يوشيدا ماساهارو

ويژگي اثر : نخستين كتاب از اين مجموعه «سفرنامه يوشيدا ماساهارو» بود كه ?? سال پيش انتشارات آستان قدس رضوي منتشر كرد. هيأتي كه به رياست ماساهارو يوشيدا در سال ????

ميلادي ، ???? ه.ق، دوازده سال پس از آغاز تجدّد ژاپن (نهضتِ ميِجي)به دربار ناصرالدين شاه آمد، پس از گذراندن مأموريت خود در ايران، از راه روسيه و درياي سياه و بندر باتوُمي (اكنون در خاك گرجستان)به استانبول رفت تا از دربار عثماني نيز ديدن كند.ورود اين هيأت به خاك عثماني چند سالي پس از جنگ روسيه و عثماني و شكست و ادبار كار آل عثمان بود .

15 قصه هاي ژاپني

16 قصه هاي ژاپني

ويژگي اثر : 1363

17 گل صدبرگ (گزينه اي از اشعار كهن ژاپني)

ويژگي اثر : در ژاپن من در مورد تاريخ وفرهنگ ايران تدريس مي كنم. ادبيات فارسي را يك خانم ژاپني تدريس مي كند به اسم فوجي موتو. اين استاد، زبان فارسي را خوب مي داند و كتاب «گل صدبرگ» را با همكاري او به فارسي برگردانده ام. اين كتاب در واقع گزيده اي از ? هزار و پانصد قطعه شعر قديم ژاپني است كه بيش ازهزارسال پيش سروده شده بود

18 مفتاح التفاسير

ويژگي اثر : هاشم رجب زاده در حال حاضر «بيان الحقايق» مجموعه ?? رساله كلامي، فلسفي و ديني از رشيدالدين فضل الله همداني را گردآوري، تصحيح و مقدمه نويسي كرده است، كه آن را به همراه «مفتاح التفاسير» - از ديگر رساله هاي رشيد الدين - به ترتيب مركز نشر ميراث مكتوب و مركز بزرگ دايرة المعارف اسلامي منتشر مي كنند.

19 نگاهي به تاريخ اسلام در ژاپن

رجبي، حسين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حسين رجبي

محل

تولد : خواف

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1337/1/1

زندگينامه علمي

در سال 1352 وارد حوزه علميه تربت حيدريه و در سال 1354 به حوزه علميه مشهد وارد شد ودرس هاي سطح را به پايان رساند .در سال 1360 به حوزه علميه قم وارد شده و درس هاي گوناگون حوزوي را تا كنون ادامه مي دهد ؛ درس هاي فقه و اصول را نزد آيت الله فاضل لنكراني ، آيت الله شيخ جواد تبريزي و آيت الله وحيد خراساني در مدت 20 سال فرا گرفت ؛ در اين فرصت بيشترين بهره برداري را از محضر استاد وحيد خراساني داشته است درس هاي فلسفه و عرفان را بمدت 8 سال در محضر استاد حسن زاده آملي و استاد انصاري شيرازي بود .

همزمان با اشتغال به تحصيل دو كار مهم ديگر را مورد توجه و عنايت قرار داده است : 1. حضور در صحنه تبليغات بويژه در مناطق محروم مرزي ؛2. پرداختن به فعاليت هاي پژوهشي كاربردي كه مورد نياز مناطق مختلف كشور بود ؛ از اين رو نياز ها و پرسش ها ي مذهبي كه در مناطق مختلف كشور بويژه مناطق محروم و مرزي كشور به چشم مي خورد ، ايشان را به فعاليتهاي پژوهشي وادار نمود . در اين راستا كتاب ها و مقالات گوناگوني را تاليف و ارائه داده است كه مورد بهره برداري تمامي مبلغان ، فرهنگيان و حوزويان قرار گرفته است . البته اين تاليفات از دو قسمت تشكيل مي شود : 1. كتاب هايي كه به طور مستقل و جداگانه بوسيله خود ايشان تدوين شده است ،2.

نوشته هايي كه با طرح ، نظارت و در نهايت تكميل انجام شده است .

ايشان از سال 1361 به فعاليت هاي فرهنگي ، تبليغي در سپاه پاسداران و جهاد سازندگي مشغول بوده است و در سال 1370 نهاد رهبري در امور اهل سنت را با همكاري دوستان پايه گذاري نمودند. در سال 1383 با همكاري گروهي از فضلاي حوزه ، موسسه فرهنگي نجم الهدي را تاسيس كردند كه در مسائل فرهنگي ، ديني و مذهبي فعاليت مي نمايند و در اين راستا از سال 1374 تا كنون با اعزام گروهي از فضلاي حوزه به مناطق محروم و مرزي ، به فعاليت تبليغي و فرهنگي مشغول مي با شند .

رجبي، عباس

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عباس رجبي

محل تولد : محلات

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1347/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب عباس رجبي در سال 1353 تحصيلات ابتدايي خود را در شهر نيمور از توابع شهرستان محلات آغاز كردم و تا پايان دوره راهنمايي در همانجا گذراندم. در سال 1361 به خاطر حضور در جبهه ترك تحصيل كردم و در سال 1362 در حوزه علميه القائم محلات دروس حوزوي را آغاز نمودم و پس از گذشت يك سال به قم مهاجرت كردم و در مدرسه امام باقر(ع) (جنب پل نيروگاه) مشغول به درس شدم. با اتمام لمعتين معمم شدم و به سال 67 به مدرسه فيضيه آمدم و تا سال 1369 حجره داشتم. سال 71 در موسسه در راه حق كه بعداً به موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني تغيير نام داد مشغول به تحصيل علوم قرآني و فلسفه شدم و همزمان در دروس حوزوي شركت مي كردم.

سال 72 سطح را با انجام آخرين آزمون آن به پايان رساندم در حالي كه از دو سال قبل آن در دروس خارج فقه و اصول شركت مي كردم. اساتيدي كه در درس خارج از آنها بهره بردم عبارتند از: استاد جوادي آملي و در فقه و تفسير، استاد جعفر سبحاني در اصول، استاد فاضل لنكراني در فقه، مرحوم استاد تبريزي در فقه و استاد كعبي در فقه، در سال 73 با يك سال مرخصي از موسسه راهي سفر تبليغ به كرند غرب در استان كرمانشاه شدم و مدير و استاد حوزه علميه خواهران آنجا شدم. در سال 76 با پايان رساندن دوره دروس معارف موسسه، در دوره تخصصي روان شناسي شركت كردم و تا سال 81 به تحصيل ادامه دادم. سال 1382 با نوشتن پايان نامه و دفاع از آن با اخذ نمره 19 موفق به كسب مدرك كارشناسي ارشد روان شناسي شدم. در سال 80 در بخش مشاوره تربيتي مركز نهاد رهبري در دانشگاهها مشغول به فعاليت شدم كه تاكنون ادامه دارد. در طول تحصيل مقالات زيادي براي مراكز مختلف و مجله هاي علمي نوشتم كه عبارتند از: مجله معرفت از موسسه آموزش امام خمينى، مجله پرسمان از نهاد رهبري در دانشگاه و موسسه انتظار نور وابسته به دفتر تبليغات، مجله شميم ياس از حوزه علميه خواهران و مجله صبح از صدا و سيما. همچنين در برخي همايش هاي علمي و تربيتي در سطح دانشگاهها شركت كردم و به ارائه مقاله و سخنراني پرداختم. در سال 84 به عضويت مشاوران مركز مشاوره و راهنمايي بلاغ و وابسته به مركز جهاني علوم اسلامي درآمدم كه از آن زمان تاكنون در

دو مدرسه عالي فقه و معارف و مدرسه تخصصي فقه و اصول به سمت مشاوره مشغول به خدمت هستم.در سال 85 به اداره ارشاد قم بخش بررسي كتاب براي نقد و بررسي كتاب دعوت شدم كه تاكنون ادامه دارد.فعاليتهاي تبليغي بنده از سال 65 براي اولين بار به عنوان مبلغ در جبهه هاي نبرد با استكبار حاضر شدم و در سال 66 رسماً معمم شدم و در ايام تبليغي به شهرها و روستاها مهاجرت كردم. در سال 74 به عنوان روحاني كاروان هاي حج و عمره و عتبات پذيرفته شدم كه از آن زمان تاكنون 15 سفر تبليغي همراه با كاروان ها داشته ام كه به ترتيب سه مرتبه حج تمتع 9 مرتبه عمره، دو مرتبه كربلا و يك مرتبه سوريه.

رجبي، محمود

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمود رجبي

محل تولد : جاسب

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1330/1/1

زندگينامه علمي

حجة الاسلام والمسلمين محمود رجبي در سال 1330 هجري شمسي در شهيديه جاسب در ميان خانواده اي متدين و پاك طينت به دنيا آمد. پدرش مرحوم غلامحسين رجبي به شغل كشاورزي و آهنگري روزگار مي گذراند و به روحانيت شيعه و راه مقدس آن علاقه وافري داشت . او دو سال پس از تولد فرزندش به همراه خانواده به قم آمد. حجة الاسلام والمسلمين محمود رجبي تحصيلات خود را از دبستان آغاز كرد و با به پايان بردن آن ، در سال 1343 به حوزه علميه قم وارد شد. مشوق اصلي وي در اين امر پدرش بود. پدرش از علاقه مندان به اهل بيت (ع ) بود و همواره در شهادتها و ولادتها به برگزاري مراسم اهتمام جدي داشت . او همواره به روحانيت شيعه عشق مي ورزيد و

از اين رو فرزند خود را بسيار تشويق مي كرد تا در اين راه پرافتخار گام بردارد.او تحصيلات علوم ديني را در مدرسه علميه آية الله العظمي گلپايگاني (ره ) آغاز كرد و كتب دوره مقدمات و سطح را نزد استادان برجستة آن روزگار به پايان برد. سپس در سال 1350 به درس خارج فقه و اصول استادان برجستة حوزه علميه قم راه يافت و سالها از محضر آنان بهره برد. او در طي اين سالها از تحصيل تفسير، علوم عقلي و شركت در دروس اخلاق نيز بازنماند و در اولين دوره آموزشي ويژه مؤسسه در راه حق كه تحت اشراف علمي حضرت آية الله مصباح يزدي اداره مي شد شركت نمود. وي همچنين با تأسيس دفتر همكاري حوزه و دانشگاه نيز در گروه علوم اجتماعي اين دفتر به تحقيق ، ارائه كنفرانس و بازسازي علوم انساني در قلمرو جامعه شناسي پرداخت . حجة الاسلام والمسلمين محمود رجبي به محضر استادان فراواني راه يافت . او بخشي از مقدمات و سيوطي را نزد آقايان فلاح زاده و شايسته (ره )، منطق مظفر و اصول فقه مظفر را نزد آية الله امينيان و حجة الاسلام و المسلمين فياضي ، معالم الاصول را نزد آية الله مقتدايي و معاني و بيان را نزد آية الله حاج شيخ حسن آقا تهراني فرا گرفت . شرح لمعه را نزد حضرات آيات آقايان محمد مؤمن ، حسين شب زنده دار، شيخ حسن تهراني ، فاضلي و امراللهي فرا گرفت و در درس رسائل آية الله طاهري خرم آبادي و آية الله مؤمن و در درس مكاسب آية الله ستوده ، آية الله مصلحي اراكي و آية الله مؤمن شركت كرد. براي آموختن كفاية الاصول نيز به درس آية الله سلطاني طباطبايي (ره ) و آية الله مؤمن رفت . وي با پايان يافتن دورة سطح ،

به درس خارج آية الله حاج شيخ كاظم تبريزي (ره )، آية الله حاج شيخ مرتضي حائري (ره )، آية الله العظمي وحيد خراساني ، آية الله شاه آبادي آملي رفت و سالها از محضر ايشان بهره برد. ضمناً او در درس تفسير آية الله شب زنده دار نيز حاضر مي شد و باب حادي عشر رانزد آية الله صلواتي و شرح تجريد را نزد آية الله حسيني كاشاني آموخت . او در طي اين سالها از درس اخلاق حضرات آيات مشكيني و مصباح يزدي بهره برد. حجة الاسلام والمسلمين محمود رجبي در سالهاي تحصيل خود با استادان و فضلاي بسياري رابطة دوستي داشت كه از آن جمله ، حجج اسلام آقايان سيد محمد غروي ، علي مؤمن ، مهدي شب زنده دار و محمود محمدي عراقي را مي توان نام برد. حجة الاسلام والمسلمين محمود رجبي در سالهاي زندگاني خود تا به امروز، خدمات علمي و فرهنگي بسياري از خود برجاي نهاده است . او بسياري از كتب دوره سطح را بارها تدريس كرده و از اين رهگذر شاگردان فراواني را تربيت كرده است . بخشي از تدريس او مربوط به مؤسسه در راه حق و مؤسسه امام خميني (ره ) است . او با توجه به رشته تحصيلي خود در مؤسسه در راه حق (جامعه شناسي ) و مطالعات و تحقيقات فراوان در علوم قرآني و تفسير، سالها به تدريس در آن دو مؤسسه و نيز دانشگاه ها و مراكز آموزش ضمن خدمت آموزش و پرورش در رشته هاي جامعه شناسي ، علوم قرآني و تفسير اشتغال داشته است . بخشي از فعاليتهاي علمي و فرهنگي وي تهيه متون و منابع درسي در دو رشته «تفسير و علوم قرآن » و «جامعه شناسي » است او از اين رهگذر كتابهاي متعددي را تأليف كرده كه از آن جمله مي توان به كتابهاي «روش

تفسير قرآن »، «شناخت قرآن »، «اعجاز قرآن »، «انسان شناسي » و «قرآن شناسي » _ كه حاصل تلاش ايشان در تحقيق و تدوين درسهاي استاد مصباح يزدي مي باشد _ را نام برد او همچنين كتابهاي «درآمدي به جامعه شناسي اسلامي »، «تاريخچه جامعه شناسي »، «مباني جامعه شناسي » و «تاريخ تفكرات اجتماعي » را در قلمرو علوم اجتماعي به رشته تحرير درآورده است . ايشان در زمينه ترجمه نيز كتاب «عوامل ضعف المسلمين » نوشته عاطف الزين را به فارسي ترجمه كرده است . حجة الاسلام والمسلمين محمود رجبي از مؤسسان دفتر همكاري حوزه و دانشگاه و مسؤول گروه علوم اجتماعي اين دفتر است ، وي همچنين ضمن عضويت در شوراي عالي بررسي متون درسي دانشگاه ها، معاونت پژوهشي مؤسسه آموزشي پژوهشي امام خميني (ره ) را نيز بر عهده دارد.او از اعضاي جامعه مدرسين حوزه علميه قم است و هم اكنون در قم به تدريس مي پردازد.

رجوي ديلمگاني، كاظم

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

(تو 1296/1291 ش)، محقق و شاعر، متخلص به ايزد. در ديلمگان سلماس از توابع آذربايجان غربى به دنيا آمد. تحصيلات ابتدايى و متوسطه را در تبريز به پايان رساند. سپس به تهران آمد و به اخذ ليسانس ادبيات و فلسفه و علوم تربيتى توفيق يافت. به استخدام وزارت فرهنگ درآمد. وى داراى آثار و تاليفاتى است، از جمله: «قواعد لگاريتم»؛ «خرد پژوهى»؛ «زندگى و فلسفه ى فارابى»؛ «وراثت روحانى»؛ «نامه ى پيروز» مجموعه ى اشعار او در سال 1344 ش به نام «باده ى كهن» چاپ شده است.

برگرفته از كتاب :اثرآفرينان (جلد اول-ششم)

منابع زندگينامه :چهارصد شاعر برگزيده پارسى گوى (802)، الذريعه (900 ،356 /9)، سخنوران نامى معاصر (434 -428 /1)، فرهنگ سخنوران (370)، مؤلفين كتب چاپى (19 -18 /5).

رحمان ستايش، محمدكاظم

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد كاظم رحمان ستايش

محل تولد : شيراز

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1344/1/1

زندگينامه علمي

درسال 1360 شروع به تحصيل دروس حوزوي نمودم. در شيراز از درس حضرت آيت الله سيد علي اصغر دستغيب و استاد شيخ علي موحد تا اتمام لمعتين و اصول فقه استفاده كردم. در سال تحصلي 63 تا 64 به قم مهاجرت كردم و يك سال در مدرسه امام مهدي (عج) زير نظر آيت الله العظمي گلپايگاني تحصيل كردم. دروس سطح عالي را نزد اساتيد برجسته حوزه آقايان شيخ علي پناه اشتهاردى، وجداني فخر، اعتمادى، پايانى، ستوده، روشنى، تا سال 1366 گذراندم. فلسفه را از دروس آقايان روشنى، انصاري شيرازى، حسن زاده آملي استفاده كردم. از سال 1366 در درس اساتيد خارج فقه و اصول شركت كردم كه شرح آن چنين است :2 سال كتاب القصاص آيت الله مشكينى، 5 سال ولايت

فقيه و كتاب الزكات آيت الله منتظرى، 7 سال كتاب الطهارةو صلاة و حدود آيت الله تبريزى، 4 سال خارج اصول آيت الله تبريزى، 2 سال خارج اصول آيت الله فاضل لنكرانى، 3 سال خارج بيع آيت الله وحيد خراسانى،15 سال خارج اصول آيت الله وحيد خراسانى، 2 سال خارج اجاره آيت الله شبيري زنجانى،3 سال خارج خلل صلاة و كتاب الحج آيت الله سيد محمد روحانى،3 سال تعظيلات درس رجال استاد سيد محمد جواد شبيرى، 5 سال تفسير آيت الله جوادي آملى، تقرير همه دروس و اكثرا به عربي تدوين شده است. در سال 1371 فعاليت پژوهشي رسمي را با همكاري با معاونت انديشه اسلامي مركز تحقيقات استراتژيك رياست جمهوري (درآن زمان) آغاز كردم.

درسال 1374 در راه اندازي پژوهشكده فقه و حقوق دفتر تبليغات مشاركت داشته و تا سال 1380 به صورت مستمر با اين پژوهشكده همكاري داشته ام. مديريت گروه پژوهشى، تاسيس و مديريت كتابخانه تخصصي فقه وحقوق را نيز بر عهده داشته ام. از سال 1377 به مركز تحقيقات دار الحديث دعوت شدم و به عنوان مدير گروه رجال فعاليت نمودم از سال 1378 معاونت پژوهشي و آموزشي اين مركز را نيز پذيرفتم و تا كنون در اين سمت بوده ام. در طول سال هاي 1381 و 1382 با موسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني همكاري داشته ام و ضمن فعاليت پژوهشى، مديريت و راه اندازي واحد پژوهش هاي گفتاري را بر عهده داشته ام. در تمام اين مدت در ضمن مسئوليت و مديريت پژوهشى، فعاليت پژوهشي مستمر و تدريس هم داشته ام. برخي از آثار پژوهشي هم به عنوان آثار

برگزيده يا تشويقي معرفي شده اند. گذشته از اين آثار، محصولات مختلفي نيز با نظارت يا راهنمايي يا مشاوره اينجانب تدوين شده است كه شرح آن به قرار زير است. 1. راهنمايي يا مشاوره حدود 20 پايان نامه كارشناسي ارشد در مراكز مختلف آموزشي2. اشراف/ معجم مصطلحات الرجال و الدراية / دار الحديث 3. نظارت/ دانش رجال از ديدگاه اهل سنت/ دار الحديث 4. نظارت/ مأخذ شناسي رجال شيعه/ دار الحديث 5. جهود الشيخ المفيد و مصادره الفقهيه/ بازنويسي دو فصل آن/ دفتر تبليغات 6. گفتگوهاي فلسفه فقه/ شركت در گفتگوها/ دفتر تبليغات .

رحماني فرد، حسين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حسين رحماني فرد

محل تولد : سبزوار

شهرت : رحماني

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1342/1/1

زندگينامه علمي

از آنجا كه در آبادي ما مدرسه نبود و بعد هم كه آمد خانواده ما چندان اعتقادي به مدرسه علوم جديده نداشتند. لذا از سنين كودكي به مكتب خانه رفتم و قرآن و كتاب گلستان سعدي و ديوان حافظ شيرازي را در مكتب خانه خواندم و بعد وارد حوزه علميه سبزوار شدم و در مدرسه فصيحيه مشغول به تحصيل علوم قديمه شدم و در همان ايام شبانه تحصيلات كلاسيك را تا سيكل خواندم و در اوايل سال 1353 به قم عزيمت كردم و در دروس اساتيد سطح ( پايه 6و 7) شركت كردم و همزمان با وارد شدن به حوزه علميه قم و شركت در محافل سياسي و پخش بيانيه ها و نوارها و كتابهاي حضرت امام خميني ره همواره تحت تعقيب ساواك رژيم بودم و در جريان يورش بيرحمانه ماموران شاه به مدرسه فيضيه در سال 1354

دستگير و پس از ضرب و شتم به زندان اوين منتقل شدم. پس از پيروزي انقلاب اسلامي به كارهاي تحقيقي و تبليغي و فرهنگي مشغول ميباشم.

رحماني، حسن

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد حسن رحماني

محل تولد : شيراز

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1350/3/10

زندگينامه علمي

در شهر شيراز متولد شدم. دوران ابتدائي را در روستاي عاصمي و راهنمائي را در شهر بوانات( سوريان) به پايان رساندم در سال 1365 وارد حوزه علميه ولي­عصر (عج­الله­تعالي­فرجه­الشريف)شهر سوريان شدم. دروس مقدماتي از جمله صرف و نحو و ... از محضر اساتيد معزز، حجج­الاسلام: حسين جوان آراسته، عبدالرحيم سليماني­اردستاني، رضا الهي­منش و ... بهره بردم. در سال 1367 وارد حوزه علميه قم مدرسه شهيدين شدم. بقيه دروس مقدماتي را از محضر اساتيد گران­قدر، حجج­الاسلام: سيد محمد­رضا طباطبائي،("تاريخ اسلام، گلستان سعدي، اخلاق") احمد دياني، احمد شيخ­بهائي، حميد شهرياري و ... استفاده نمودم.

شرح لمعه(فقه) و اصول فقه را نزد شيخ ابراهيم اسلامي، مسعودى خميني تلمذ نمودم.رسائل و مكاسب را نزداساتيد معظم؛ سيد محمد سعيدي، حسن نظري، عراقچي همداني، حسيني خراساني؛ كفايه­الاصول و بخشي از مكاسب را نزد اساتيد معزز؛ موسوي تهراني، ميلاني، دوزدوزاني، رضا استادي گذراندم.فلسفه (بداية الحكمه، نهايه­الحكمه و منظومه) را نزد اساتيد گرانقدر: حاج آقاي لطيفي و حاج آقاي شمالي تلمذ نمودم. دروس خارج فقه و اصول آيات عظام: جعفر سبحاني، مكارم شيرازي، جوادي آملي، شب­زنده­دار و غيره شركت جستم. ضمنا در طول دوران تحصيل از مباحث تفسير ايت­الله جوادي آملي، اخلاق از مباحث اساتيد گرانقدر، حضرات آيات: مشكيني، مظاهري، احمدي ميانجي، اشتهاردي، سيد محمد رضا طباطبائي بهره­ها بردم. از مباحث روان­شناسي عمومي و تخصصي به دور

نبوده و از محضر اساتيد حوزه و دانشگاه (استاد مهاجراني) بهره بردم. در سال 1381 فارغ­التحصيل سطح3 مركز تخصصي تفسير وعلوم قرآن شدم. دو ترم در موسسه تنظيم نشر آثار حضرت امام شركت جستم. تا اينكه در آزمون وروردي پژوهشكده مهدويت (سطح4) پذيرفته شدم. در سال 1385 در كنار دروس حوزوي در دانشگاه اديان و مذاهب كار­شناسي ارشد رشته اديان غير ابراهيمي (گرايش اديان شرق) پذيرفته، هم­اكنون در حال تدوين پايان­نامه مي­باشم. هم­زمان با تحصيل در حوزه تدريس را به لطف الهي آغاز كردم و اين برنامه همواره تا حال حاضر، تداوم داشته است. در مراكز مختلف علمي حوزه، همچون مدرسه شهيدين، جامعه الزهرا، مركز تحقيقات كامپيوتري نور، پژوهشكده مهدويت، مركز ملي پاسخ­گوئي به سوالات ديني، دانشگاه و ... در آموزش، پژوهش، واحد تحقيقات، واحد تدوين پايان­نامه و... توفيق خدمت­گذاري علمي، تحقيقي و پژوهشي را داشته و دارم كه حاصل آن ارائه چندين مقاله بوده است. اكنون افتخار مدير گروه اديان و مذاهب در پژوهشكده مهدويت، تدريس در جامعه­الزهراء و همكاري با واحد پايان­نامه­هاي جامعه­الزهراء به عنوان استاد راهنما و مشاوره را دارا مي­باشم.

رحماني، علي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

علي رحماني

محل تولد : روستاي جمال آباد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1336/1/1

زندگينامه علمي

در سن 5 سالگي در مكتب خانه ابوي كه تنها مركز تعليم و تعلم بود قرآن را فرا گرفتم روستاي جمال آباد از توابع جوين سبزوار در چند فرسخي سبزوار قرار دارد كه اهالي آن از طريق كشاورزي كسب معاش مي كنند و ساده زيستن و قناعت و تدين و قرآن دوستي و محبت به اهل

بيت عليهم السلام از جمله ويژگيهاي برجسته آنها بوده و هست و بحكم اين فضاي حاكم بر آنجا و خانواده مذهبي ما با علاقه شديد تعلم قرآن و كتب فارسي را دنبال نمودم بطوريكه وقتي دبستان شروع شد اينجانب را از كلاس اول معاف داشتند و لذا سال اول دبستان وارد كلاس دوم شدم. دوم و سوم را در يك سال و چهارم و پنجم را نيز در سال بعد خواندم و اين بدان جهت بود كه در سالهاي تشكيل سپاه دانش در رژيم طاغوت سالي دو كلاس خوانده مي شد. با اخذ مدرك كلاس پنجم در سن يازده سالگي به مدرسه علميه آمدم و تصديق ششم را در سال اول ورود به مدرسه علميه از طريق امتحانات متفرقه از اداره فرهنگ اخذ كردم تا پايان دوره راهنمايي همين شيوه را ادامه دادم. وقتي وارد مدرسه فصيحيه سبزوار شدم تقريباً اواخر سال 44 بود زماني كه اين حقير 11 سال بيشتر نداشتم و عشق به طلبگي مرا به اين وادي كشانده بود، و قسمتي از اين امر را مرهون فضاي حاكم بر روستا و بخش مهم آن را در گرو عشق شديد خانواده خودمان به اهل بيت عليهم السلام مي دانم. هيچگاه قبل از ورود به مدرسه شهر را نديده بودم، اما موضوع مهم در آن زمان خوابي بود كه ديدم. و آن اين بود كه در خواب، اتاق، محل اتراق، محل مدرسه، پنجره مشرف بر خيابان و خيابان در ذهنم آمده بود و وقتي به مدرسه علميه فصيحيه سبزوار وارد شدم، تمام آن صحنه هاي خواب در جلو چشمم هويدا شد و انگار كه دوباره آن

را مي ديدم. مدرسه از وجوه موقوفات مربوط به آقاي فصيحي اداره مي شد كه خود در مدرسه مديريت مي كرد و مدير علمي و تحصيلي آنجا حضرت آقاي فاضلي بود البته ائمه جماعات مساجد شهر هم آن جا بودند و تدريس هم داشتند. اما من نزد همين آقاي فاضلي صرف، نحو، سيوطي، جامع المقدمات را آموختم. موضوع مهم در آن زمان اين كه به خاطر تلاش و استعداد و هوشم يك ماه بيشتر نگذشت كه صرف مير و تصريف را با تمام ابوابش حفظ كردم و همه را خوب مي خواندم، آقائي بود به نام آقاي علي محمدي؛ ايشان از علماي نجف ديده بودند كه مديريت يكي از مدرسه ها را عهده دار بودند و به طلاب و اساتيد حوزه كمك مي نمودند و از طرف چند نفر از آيات عظام تقليد شهريه به طلاب مي دادند. ايشان در يك جلسه امتحان عمومي وقتي مرا ديد گفت كوچولو شما آمديد امتحان بدهيد گفتم فلفل نبين چه ريزه... 10 سؤال مشكل از من پرسيد كه همه را خوب پاسخ دادم، بسيار خوشحال شد و گفت: شما بايستي ممتحن صرف بشويد. در همان ابتدا و در همان مدرسه در حالي كه ملامحسن و في النحو را مي خواندم براي طلبه هاي تازه وارد صرف را تدريس مي كردم و به خاطر اين كه تقريباً با دوستان خودماني بودم و به آساني سؤالاتشان را مطرح مي كردند درس اين حقير بسيار شلوغ بود و اين روند در آنجا كه 3 سال بودم ادامه داشت.

اواخر سال 47 براي ادامه تحصيل علوم ديني به شهر مقدس مشهد رفتم و در مدرسه جعفريه به مديريت حاج آقا شيخ غلام حسين ترك

در كوچه ميرعلم خان حجره اي گرفتم و مدت 3 سال در آنجا اقامت كردم، اساتيد زيادي را گذراندم و نزدشان تلمذ نمودم.

نزد استاد اديب نيشابوري كه آن زماني پيرمردي بود مقداري از ادبيات را فرا گرفتم، اما به خاطر پيري استاد فهم مطالب برايم سخت بود از اين رو نزد آقاي سيد حجت هاشمي ادبيات را ادامه دادم و با اين كه بعضي از كتب ادبيات را در سبزوار خوانده بودم جهت آشنايي بيشتر، دوباره آنها را نزد استاد سيد حجت هاشمي خواندم. سيوطي، مغني، بلاغت، مطول، مختصر المعاني را نزد نامبرده خواندم و نزد اقاي رضازاده در مدرسه آيت الله ميلاني و نزد آقاي محقق اصول فقه و لمعه را خواندم و نزد آيت الله طبسي در مسجد ملا هاشم، معالم و قوانين را تملذ نمودم. در همان زمان هم حاشيه ملاعبدالله، منطق و منظومه را هم نزد آقايان واعظي و دهشت گذراندم.

سه سالي كه در مشهد و در مدرسه جعفريه بودم از پربركت ترين و بهترين زمان عمرم بود توشه هاي خوبي از اين سه سال برگرفتم و فوايد زيادي داشت كه تا پايان زندگي از آن استفاده مي كنم چرا كه بسيار از دروس مقدمات و سطح را در آن سالها به خوبي خوانده و بر آنها تسلط كافي يافتم. از اواخر سال 49 با يكي از دوستان جهت تكميل و بهره گيري بيشتر از علوم ديني به سوي قم آمديم در حالي كه نه جايي را مي شناختيم و نه كسي را، فقط به اميد خدا آمديم. وسايلمان را به گاراژ داير در كنار پل آهنچي سپرديم و پس از مدتي بحمدالله توانستيم

حجره اي در مدرسه مهديه باجك تهيه كنيم و بصورت آزاد در درس متفاوت علما حضور پيدا كنيم و دروس را نزد اساتيد و فضلاي ذيل خوانديم:

لمعه ج 2 آيت الله شب زنده دار و باغاني سبزواري

مكاسب نزد آيت الله ستوده در طول سه الي چهار سال

كفايتين نزد آيت الله سيد كاظم حائري، رسائل را نزد موسوي تبريزي و موسوي تهراني

فلسفه را نزد آقاي محمدي گيلاني و دكتر احمدي و مدتي هم نزد شهيد مفتح

قمستي از اسفار را نزد شهيد مطهري (جلد سوم) و براي تكرار درس قوانين مدتي محضر آيت الله دوزدوزاني قوانين را تلمذ نمودم (قبلاً نزد آقاي طبسي در مشهد خوانده بودم)

سال 1355 دروس خارج را شروع كردم كه دروس روزمره ام در موضوع خارج فقه، خارج اصول و فلسفه خلاصه مي شد. خارج فقه 3 سال نزد آيت الله گلپايگاني، 3 سال نزد آيت الله نوري همداني و مدتي هم به صورت آزاد از دروس خارج علماي ديگر به جهت آشنايي با شيوه علمي آنان بهره بردم.

خارج اصول را از سال 1355 تا 78 يعني بيشتر از 20 سال نزديك دو دوره كامل نزد آيت الله وحيد خراساني تلمذ نمودم و در مدت 7 سال هم دروس فقه ايشان هم مي رفتم.

اشارات بوعلي (فلسفه) شفاي بوعلي و فصوص الحكم، مصباح الانس و هيئت را نزد علامه حسن زاده آملي فرا گرفتم.

اسفار را نيز نزد آيت الله صدر و جوادي آملي تلمذ نمودم. در درسهاي اخلاق آقاي تجليل تبريزي و آقاي مشكيني در قم حضور مي يافتم.

مسئله عمده زندگي علمي اين حقير در كنار تلمذ تدريس بوده و هست. و هيچ چيز را

بيشتر از تدريس و تدرس دوست ندارم. از ابتداي طلبگي تدريس را شروع كردم.

از سال شروع به تحصيل در مدرسه فصيحيه، جعفريه در سبزوار و مشهد تدريس داشته ام، صرف و جامع المقدمات و سيوطي را در سبزوار و مشهد براي دوستان تدريس كردم و از وقتي كه وارد قم شدم نيز در مدرسه مهديه مسجد امام عسگري و فيضيه قم تدريس آزاد داشتم در حجره اي واقع در صحن حرم حضرت معصومه سلام الله عليها هم بصورت آزاد از سال 66 تا 73 رسائل، مكاسب و منظومه را تدريس كرده ام. تدريس هاي متفاوتي داشته ام و در نهايت به صورت آزاد در منزل مسكوني هم تدريس داشته ام. موارد تدريس شامل تدريس منطق، حاشيه ملاعبدالله، منطق مظفر، صرف و نحو و ادبيات مي شد كه در طول 7 سال تابستان و پنج شنبه و جمعه ها در منزل خودم هم دروس منطق، منظومه درايه و رجال را تدريس مي كردم. تدريس در حوزه ها و مدارس علميه بصورت تك درسي نيز داشته ام مثلاً لمعه را قبل از انقلاب در مدرسه امام صادق عليه السلام در نيروگاه تدريس مي كردم.

از سال 55 تدريس لمعه در مدرسه امام صادق عليه السلام و بعد از انقلاب تدريس نهاية الحكمه وبداية الحكمه، ختصر المعاني، شرح لمعه، مكاسب، رسائل و منظومه را به صورت آزاد در مراكز مختلف از جمله حجره هاي صحن حرم حضرت معصومه سلام الله عليها را داشته ام. پس از انقلاب در مدرسه فيضيه حاشيه ملاعبدالله و منطق مظفر را نيز تدريس كردم.

در مدرسه باقرالعلوم دفتر تبليغات اسلامي نهاية الحمكه و بداية الحكمه و طهارت الاعراق را به مدت 4 سال تدريس مي نمودم.

در

مدرسه آيت الله گلپايگاني از سال 74 دروس رسائل مكاسب كفايه و از 5 سال اخير فقه خارج و اصول خارج را هم در آنجا تدريس دارم كه تقريرات، كلا مكتوب گرديده است.

دروس دراية الحديث و قواعد العلم الرجال به مدت 2 سال در مدرسه اميرالمؤمين عليه السلام، 2 سال هم كلام جديد و نهج البلاغه در دارالشفاء، حجتيه و مدرسه آيت الله گلپايگاني تدريس داشته ام.

سال 61 به مركز جهاني علوم اسلامي دعوت شدم كه تازه، تأسيس شده بود از آن زمان به تدريس مختصر المعاني،حاشيه ملا عبدالله، باب حادي عشر،شرح تجريد، اصول فقه،لمعه،تفسير مشغول شدم كه تا سال 66 ادامه داشت و از 66 تا 73 به عنوان عضو هيأت ممتحنه مركز همكاري مي كردم و سپس از سال 72 مضافاً بر همكاري در هيئت ممتحنه دوباره تدريس در مركز را آغاز نمودم كه در حقيقت همكاري با مركز بيشتر شد چرا كه طرح سوالات امتحاني «لمعه و مكاسب، رسائل، حلقات ،رجال، درايه و...» نيز بعهده اين حقير و چند نفر از دوستان ديگر بود و اين امر تا سال 82 ادامه داشت ضمناً از سال 1378 يا 79 تاكنون در كنار تدريس در مركز، ممتحن خارج فقه و اصول بوده ام.

حدود 5 ترم هم در دانشگاه قم تدريس داشتم كه با تقاضاي دانشگاه و طي مراتب از وزارت علوم دكتري خود را دريافت كردم چندين ترم در تخصصي تفسير حوزه علميه و دو ترم هم در تخصصي تربيت مبلغ حوزه و يك ترم هم در تخصصي قضاء تدريس نمودم.

به صورت منسجم و متفاوت در مراكز علمي گوناگون خصوصاً در حوزه هاي علميه تدريس داشته ام

از اين رو تدريس در دانشگاه را در حالي كه پيشنهادهايي داشته ام نپذيرفتم و تدريس در حوزه را اكنون قريب به 25 سال است كه بطور مستمر ادامه مي دهم.

رحماني، محمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد رحماني

محل تولد : بن چنار

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1341/1/1

زندگينامه علمي

در سال 1354 وارد حوزه علميه آشتيان شدم. لمعه و اصول فقه را در آنجا تحصيل كردم. در سال 1360 وارد حوزه علميه قم شدم و در دروس عمومي فقه و اصول، تفسير و اخلاق كه توسط اساتيد مجرب از قبيل حضرات آيات و حجج اسلام جوادي، مكارم ، سبحاني ، ستوده ،اعتمادي و ...برگزار مي شد شركت كردم و در سال 62 حدود 2 سال در موسسه در راه حق كه زير نظر آقاي مصباح بود حضور يافتم و از سال 67 به درس خارج مشغول شدم و در سالهاي 69 تا 74 به دروس تخصصي كلام در مقطع دكترا (سطح 4) مشغول بودم و نيز در سال 69 تا 70 دوره كار آموزي قضايي در مقطع محاكم را به پايان رساندم و از سال 1374 تا كنون با مركز اطلاعات و مدارك اسلامي گاهي به عنوان محقق و گاهي به عنوان مسئول گروه مشغول تحقيق در مورد علوم اسلامي بوده ام در امور تبليغي از سال 58 تاكنون در شهرها و روستا ها و مراكز سپاه و نيز از سال 74 تا كنون در دانشگا هها در ايام تبليغي مشغول تبليغ بوده ام و به عنوان روحاني حج و عمره نيز انجام وظيفه مي كنم. از اول جنگ تا

آخر جنگ تحصيلي حدود 23 نوبت در جبهه ها حضور يافتم كه در عمليات والفجر 8 در نزديكي فاو مجروح شيميايي شدم.

رحمتي شهرضا، محمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد رحمتي شهرضا

محل تولد : قم

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1358/2/10

زندگينامه علمي

اينجانب محمد رحمتي شهرضا بعد از گذراندن تحصيلات ابتدايي، راهنمايي در رشته علوم تجربي مقطع دبيرستان در دبيرستان مبعث ادامه تحصيل داده و پس از اخذ مدرك ديپلم به حوزه مقدسه علميه قم مدرسه علميه معصوميه رفته و مشغول تحصيل علوم حوزوي شدم و پس از گذراندن مقدمات تحت برنامه آن مركز مشغول سطح شده و فعلا مشغول درس خارج حوزه هستم. در كنار تحصيل علوم حوزوي نيز با تحصيل در رشته علوم كامپيوتر دانشگاه آزاد اصفهان فارغ التحصيل ليسانس نرم افزار و علوم كامپيوتر شدم. در كنار درسهاي عمومي حوزوي علاقه وافري به مطالعه و تحقيق در زمينه هاي مختلف علوم اسلامي داشته و مطالعات خود را با آثار شهيد مطهري ره شروع نموده و آثار مختلف علمي را مطالعه نمودم. قبل از شروع تحصيلات حوزوي نيز در دوره هاي مختلف آموزش روخواني و روانخواني قرآن كريم در سازمان تبليغات اسلامي به تدريس مشغول بودم . حدود 6 سال مستمر نيز در زمينه تحصيل علوم قرآني مثل روخواني و روانخواني، تجويد، اختلاف قرائات و ديگر علوم نيز كار نموده و تحصيل نمودم. از سال چهارم طلبگي نيز مشغول به تبليغ و منبر بوده و در ماههاي مبارك رمضان و محرم نيز هر ساله برنامه ي منبر و سفرهاي تبليغي داشته ام و براي اهالي ، كلاسهاي مختلف تشكيل داده ايم.

رحيمي ايماني، محمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد رحيمي ايماني

محل تولد : مسجد سليمان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1328/6/5

زندگينامه علمي

اينجانب محمد رحيمي ايماني

حدودا در سال 1355 وارد مدرسه آية الله سيّد اسد الله نبوي واقع در دزفول شدم از اوّل جامع المقدمات شروع به خواندن درسهاي حوزوي نمودم. يك سال بعد وارد مدرسه حاج شيخ مصطفي عاملي از اولاد شيخ بهايي معروف شدم در آنجا حجره اي به من دادند. در آنجا سكونت كردم.علاوه بر جامع المقدمات از كتاب معالم نيز خواندم روزها به مدرسه مرحوم آيت الله آقا شيخ محمّد علي معزّي مي رفتم ونزد مرحوم آقا شيخ محمّد جواد مدرّسيان نيز درس مي خواندم. به دليل آنكه در دزفول شهريه وجود نداشت ناچار روزها كار مي كردم و شبها درس مي خواندم. در سال 1358 با يك دنيا آمال و آرزو وارد حوزه علميّه قم شدم قبل از سال 1363 امتحان رتبه اوّل دادم بعد از قبولي شهريه امام راحل را اخذ نمودم و تاكنون كه سال 1385 مي باشد ادامه تحصيل داده ام. اساتيدي كه در حوزه علميه قم در حضورشان كسب فيض نموده ام:آقاي شجاعي،آقاي موسوي تبريزي،مرحوم مدرس افغاني،مرحوم وجداني فخر،آيت الله اشتهاردي،آيت الله گلپايگاني، آيت الله نجفي مرعشي،آيت الله مكارم شيرازي،آيت الله وحيد خراساني،آيت الله جعفر سبحاني، آيت الله آقا شيخ جواد تبريزي،آيت الله آقا سيد مهدي مرعشي (معروف به اخوان مرعشي) ،آيت الله نوري همداني و آيت الله آقا شيخ طيبي انصاري هستند.از بسياري از آقايان اجازه تخميس و روايتي و بخصوص از آيت الله نوري همداني درجه علمي و فضل و از آيت الله اخوان مرعشي اجازه اجتهاد متجزّي اخذ نموده ام كه هر دو در اوّل كتاب نسيمي از بوستان دوست به چاپ رسيده اند.در اين مدّت چند

مرتبه به زادگاه اصلي خود براي تبليغ رفته ام.

احداث مسجد واقامه نماز جماعت و سخنرانيهاي مفصل داشته ام جهت تبليغ به شهرستانهاي متعّددي رفته ام كه از همه جا بيشتر نياز مبرم محّل زادگاه حقير به امر تبليغ و ارشاد دارد، بارها در جبهه حضور يافته ام ( با عنوان رزمي – تبليغي ) تا جايي كه يكي از فرزندانم در اثر بمباران بعثي ها در دزفول شهادت يافته اند كه مقسمين دفتر مقام رهبري كم و بيش از اين مسئله اطلاع دارند.

رحيمي، عباس

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عباس رحيمي

محل تولد : نجف آباد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1326/7/1

زندگينامه علمي

عباس رحيمي فرزند غلامعلي متولد 1326 نجف آباد . تحصيلات خود را در حوزه علميه نجف اشرف و قم تا حد اجتهاد و ده سال درس خارج ادامه دادم و از محضر اساتيد بزرگوار ، آيات عظام مرحومين حضرات امام خميني (ره) و سيد ابوالقاسم خوئي و سيد محمود شاهرودي در نجف اشرف و سيد محمد رضا گلپايگاني (ره) و هاشم آملي و آيات عظام مكارم شيرازي و وحيد خراساني در حوزه علميه قم بهره جستم .

در طول سال هاي 1342 تا امروز در جهت حركت امام (ره) و مردم و در خدمت به انقلاب اسلامي و ترويج و تقويت آن و حضور در جبهه هاي جنگ تحميلي و كمك هاي پشت جبهه و حضور در صحنه هاي مختلف به طور جدي حضور داشته ام و پيش از انقلاب مدتي در زندان شهرباني قم به علت شركت در راهپيمايي زنداني بودم .

بيش از 35 سال است كه به تدريس

علوم اسلامي شامل تفسير، اخلاق ، ادبيات ، فقه ، اصول ، منطق و در حوزه نجف اشرف و قم و شهرستان ها و دانشگاه مشغول هستم و نزديك به چهل سال است كه به تبليغات اسلامي مشغولم .

پس از انقلاب توقف در قم را صلاح ندانستم و هر جا نياز بود حضور يافتم از طرف شوراي انقلاب به سيستان و بلوچستان و پس از آن به كرمان و پس از آن به امامت جمعه شهرستان دشتستان بوشهر از طرف حضرت امام (ره) منصوب شدم و پس از آن يك دوره (دوره دوم) به مجلس شوراي اسلامي راه يافتم و پس از آن به امامت جمعه شهرستان استهبان فارس به مدت هشت سال از طرف حضرت امام (ره) منصوب شدم و اكنون مدت ده سال است كه در سمت امام جمعه شهرستان مباركه مشغول انجام وظيفه هستم كه از عمر انقلاب تا كنون در سمت هاي گوناگون انجام وظيفه مي نمايم .

در اين مدت بيش از چهل جزوه و مقاله نوشته ام و يازده جلد كتاب مطبوع و 5 جلد آماده چاپ مي باشد .

رحيمي، غلامرضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

غلامرضا رحيمي

محل تولد : فريدون اصفهان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1339/7/10

زندگينامه علمي

از سال 1364 فعاليت هاي علمي خودم را آغاز كردم. بعد از آن كه از طريق جامعه مدرسين حوزه علميه قم در دانشگاه مشغول تدريس شدم، كم كم در تدريس موفق شدم، جزوه هاي درس بنويسم. در كنار دانشگاه به مدت 5 سال در حوزه علميه جعفريه تهران (پاكدشت) مشغول به تدريس دروس حوزوي شدم در سال 1371 در دانشگاه آزاد اسلامي

اراك براي فوق ليسانس قبول شدم و لذا در آنجا هم تدريس مي كردم، و هم تحصيل بالاخره در سال 1374 با معدل 18.46 فارغ التحصيل شدم و رساله علمي خودم كه به نام تقيه در سيره عملي امامان معصوم(ع) بود با نمره 19 دفاع كردم. سپس در دانشكده فني دكتر شريعتي (تهران) عضو هيئت علمي شدم و هم اكنون در پايه 14 مربي هيئت علمي هستم به دنبال هيئت علمي شدن موفق شدم كتب و مقالاتي را بنوسيم. الحمدالله زمينه علمي و تحقيقي به خاطر هيئت علمي بودن برايم فراهم است. ان شاءالله كتابهايي كه نوشته ام به زودي چاپ خواهند شوند.در سال 1351 وارد حوزه علميه قم شدم و در مدرسه آيت الله گلپايگاني مشغول به تحصيل شدم. در سال 1361 توانستم، پايه10 را به پايان برسانم و در درس خارج آيات عظام فاضل لنكراني(ره)، سبحانى، مكارم شركت كنم. فعلاً هم در درس خارج فقه مقام معظم رهبري حضرت آيت الله العظمي خامنه اي شركت مي كنم. بحث كنوني استاد مكاسب محرمه است. ضمناً در كنار درس حوزه توانستم ديپلم بگيرم و در دانشگاه هم حضور پيدا كنم و مدارك فوق ليسانس در رشته الهيات _ فقه و مباني اسلامي بگيريم. هم اكنون از اعضاي هيئت علمي دانشكده فني شريعتي (تهران) مي باشم و بنا دارم به زودي مدرك سطح چهار را هم از حوزه علميه قم بگيرم.

رحيمي، منصور

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

منصور رحيمي

محل تولد : شاهرود

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1339/9/1

زندگينامه علمي

آقاي منصور رحيمي در سال 1339هجري شمسي در خانواده اي پاك، متدين، با اخلاص وكاملا مذهبي ديده به جهان گشود.نامبرده دوران ابتدايي،

راهنمايي و دبيرستان را در شهر مقدس مشهد سپري كرد و در پي تشويق خانواده و اطرافيان و علاقه خود به فراگيري علوم ديني به وارد حوزه علميه مشهد شد از نخستين روزهاي ورود به حوزه علميه مشهد با تلاش و كوشش فراوان به تحصيل پرداخت و از درس بزرگان آن ديار همچون مرحوم آيت الله علي فلسفي،آيت الله صالحي و آيت الله شيخ مصطفي اشرفي بهره ها برد.استاد در كنار تحصيل دروس حوزوي از تحصيلات دانشگاهي غافل نماند و در رشته تاريخ در مقطع كارشناسي ارشد در سال 1381از دانشگاه فردوسي فارغ التحصيل گرديد و پايان نامه خود را با عنوان "ديپلماسي پيامبر اكرم(ص)" به اتمام رسانيد. ايشان ضمن تدريس به تحقيق و پژوهش مشغول مي باشد و در زندگي سراسر علمي خود جز به كلاس و درس و قلم و كتاب و تحقيق و نگارش و تأليف به چيز ديگري نينديشيده است كه مقالات "هجرت" و "جهاد" و... از جمله آثار ايشان است

رحيميان، حسين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حسين رحيميان

محل تولد : قم

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1336/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب حسين رحيميان در سال 1359 مشغول به تحصيل در علوم حوزوي شدم . پس از اتمام مقدمات ، سطوح عالي را در خدمت حضرات آقايان محقق داماد ، آيت الله خزعلي و كفايه را نزد حضرت آيت الله فاضل لنكراني خواندم . خارج فقه و اصول را خدمت تعدادي از اساتيد بزرگ و مراجع بوده ام به خصوص حضرت آيت الله تبريزي كه متجاوز از بيست سال در فقه و اصول در خدمت ايشان بود ه

ام فلسفه را نيز در خدمت اساتيد بزرگوار بويژه حضرت آيت الله مصباح استفاده كرده ام.بجز تقريرات فقه و اصول مقالاتي در مباحث اسلامي مثل تقيه، و يا آزادي در اسلام نوشته ام و علاوه بر تدريس در حوزه و دانشگاه مسئوليت برخي از مراكز علمي و فرهنگي را داشته ام. در دوره اولين شوراي نمايندگان مقام معظم رهبري دردانشگاهها مسئوليت نهاد رهبري در دانشگاههاي كشور را به مدت سه سال عهده دار بودم.

ايجاد تشكيلات اساسي نهاد مثل تصويب اساسنامه توسط شوراي عالي انقلاب فرهنگي و تاسيس بخش گزينش اساتيد معارف مربوط به آن دوره است مسئوليت دفتر تدوين متون درسي مركز جهاني علوم اسلامي را نيز مدتي عهده دار بوده ام برخي از كتابهايي كه در اين دوره تدوين شد بحمد الله امروز در حوزه هاي داخل و خارج ايران متن درسي طلاب است برخي از آنها با تاييد و تقريظ بعضي از فقها و مراجع جايگزين كتابهايي شده است كه سالها در حوزه ها تدريس مي شده است.همچنين از سوي مديريت حوزه علميه قم مسئوليت تاسيس و ايجاد رشته تخصصي تاريخ اسلام را داشته ام كه هم اكنون اين رشته با تعدادي از طلاب علاقه مند به اين رشته به كارخود ادامه ميدهد.

رخشان، فريدون

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

فريدون رخشان در سال 1325 شمسي در شهر مراغه متولد گرديد.او در حين اشتغال در آموزش و پرورش موفق به دريافت درجه ليسانس و متعاقب آن فوق ليسانس علوم تربيتي در سالهاي 1351 و 1353 از دانشگاه ابوريحان بيروني و دانشگاه تربيت معلم گرديد. نامبرده از سال 1357 تاكنون در دانشگاه علامه طباطبايي (ابوريحان بيروني سابق) با سمت

مربي به تدريس و تحقيق اشتغال دارد. ترجمه و نگارش كتاب "ناتواني هاي يادگيري" وي ، در دوره چهارم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به عنوان كتاب سال برگزيده شد.گروه : علوم انسانيرشته : علوم تربيتيتحصيلات رسمي و حرفه اي : فريدون رخشان تحصيلات دورۀ ابتدايي و دبيرستان خود را در آن شهر به پايان رساند و سپس وارد خدمت مقدس سربازي شده و پس از اتمام آن در سال 1345 به استخدام وزارت آموزش و پرورش درآمد. ليكن به مدد اشتياقي كه به كسب علم داشت وارد دانشگاه شد و موفق به دريافت درجه ليسانس و متعاقب آن فوق ليسانس علوم تربيتي در سالهاي 1351 و 1353 از دانشگاه ابوريحان بيروني و دانشگاه تربيت معلم گرديدمشاغل و سمتهاي مورد تصدي : فريدون رخشان از سال 1357 تاكنون در دانشگاه علامه طباطبايي (ابوريحان بيروني سابق) با سمت مربي به تدريس و تحقيق اشتغال دارد.جوائز و نشانها : ترجمه و نگارش كتاب "ناتواني هاي يادگيري" فريدون رخشان ، در دوره چهارم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به عنوان كتاب سال برگزيده شد.آثار : جزوه روانشناسي آموزش خواندن ويژگي اثر : تاليف2 جزوه روانشناسي بازي ويژگي اثر : تاليف3 طراحي و تحليل نظام هاي آموزشي ويژگي اثر : ترجمه و نگارش -آماده چاپ4 فصل هفتم كتاب فنون راهنمايي ويژگي اثر : ترجمه-اثر نورث و تراكسلر 13535 كتاب زبان آموزي

براي عشاير آذربايجان ويژگي اثر : تاليف-13606 كتابهاي نهضت سوادآموزي ويژگي اثر : مشاركت در تأليف7 مقال? جنبه هاي بيوشيميك يادگيري و حافظه ويژگي اثر : ترجمه مقاله-اثر پروفسور هولگار هايدن8 ناتواني هاي يادگيري ويژگي اثر : ترجمه و نگارش -با همكاري اكبر فريار 1364-اين كتاب در دوره چهارم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران برگزيده شده است-آشنايي با كتاب ناتواني هاي يادگيري: در اين كتاب به شرح تئوريها، تشخيص و درمان مشكلات و ناتواني هاي يادگيري كودكان عادي و نه استثنايي پرداخته شده و مطالب كتاب بصورتي تنظيم يافته كه در حد يك كتاب دانشگاهي و نيز به عنوان كتاب راهنما براي سوادآموزان، معلمان، دبيران و خصوصاً مربيان علوم تربيتي قابل استفاده مي باشد. 9 واقعيت درماني ويژگي اثر : ترجمه-اثر پروفسور ويليام گلاسر 1353

ردايي، حسين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حسين ردايي

محل تولد : تنكابن

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1346/1/1

زندگينامه علمي

حاج حسين ردائي فرزند جمال متولد سال 1346 اهل شهرستان چالوس شهر مرزن آباد روستاي پردنگون مي باشد ودرمحله نعمت آباد تنكابن متولد شد. ايشان تحصيلات غير حوزوي را در روستاي مربوطه و شهر مرزن آباد گذرانده و در سال 1362 با ورود به مدرسه علميه شهيد بهشتي نوشهر تحصيلات حوزوي خود را آغاز كرد ودرهمان سال اول طلبگي دروس فرا گرفته رابراي برخي از پاسداران وافسران نيروي دريائي تدريس مي نمود. درسال 1363يعني كمتر از يك سال به دليل اشتياق فراوان ولزوم

تعميق معلومات پس ازكسب موفقيت در آزمون ورودي تحصيلاتشان رادرحوزه علميه قم ادامه داد و چون حضور درميدانهاي دفاع مقدس به فرموده امام راحل(ره)از اهم واجبات بود همزمان با تحصيل به دفعات عازم مناطق عملياتي شده وعلاوه بر ارشاد درعملياتهاي كربلاي4 ،والفجر8 و بيت المقدس 2درخطوط مقدم عملياتي حضور داشته ودر عمليات والفجر8درمنطقه ام القصر از ناحيه دست راست و سر مجروح گرديده كه ازتاريخ 10/12/84تا 9/1/65رادر بيمارستان آية الله كاشاني اصفهان درحال مداوا بودند .و آنگاه براي جبران اوقات حضور درجبهه تمامي ايام سال رابه تحصيل مي پرداختند. بااستفاده ازمحضر حضرات آيات استادي، قديري، اعتمادي و پاياني (رحمة الله عليه ) توانستند تا سال تحصيلي 68-69 تمامي كتابهاي درسي حوزه رابا موفقيت به پايان برسانند. ايشان درسال تحصيلي 69-70همزمان با شركت دردروس خارج فقه واصول تدريس راآغاز نموده وهم اكنون بيش از15 سال است كه دروس مقدمات وسطوح مختلف را درمدارس علميه قم ومدارس مركز جهاني علوم اسلامي ومدرسه مباركه فيضيه ودارالشفاء ومانند آن اشتغال دارند . ايشان دروس فقه واصول راازمحضر حضرات آيات عظام، مرحوم صالحي مازندراني، نوري همداني، فاضل لنكراني(ره) ،وحيد خراساني وتبريزي(رحمة الله عليه )بهره برده ودروس معقول راازمحضر حضرات آيات جوادي آملي ،انصاري شيرازي،وبخشي ازهيئت را ازمحضرحضرت آية الله حسن زاده آملي فراگرفتند. قابل ذكر است كه ساليان متمادي از درس تفسير وساير دروس حضرت علامه آية الله جوادي آملي بهره برده وخود رامرهون فيوضات معظم له ميدانند وهمچنين علاوه بر تدريس درحوزه علميه قم ودانشگاه به تحقيق وتاليف نيز اشتغال داشته كه ازجمله آثار وتاليفات ايشان عبارتند از: 1.چكيده وحاشيه بربداية الحكمه مرحوم علامه طباطبائي، 2.راهكارهاي اصلاحات اجتماعي درحكومت

ديني، 3.تصحيح و ترجمه وحاشيه بر نهج الفصاحه، 4.رساله فقهي ،استنباطي با موضوع خريد وفروش خون با فروعات آن. ضمناً به لطف خداوند علاوه برآنچه ذكر شد توفيق تدريس وتبليغ درخارج از كشور و دانشگاههاي داخل كشور وارگانهاي مختلف به خصوص سپاه پاسداران انقلاب اسلامي ازجمله سوابق تبليغي ايشان بوده است. اميد است با لطف خداوندوهمت مردم شريف استان بتوانند درسنگر جلس خبرگان رهبري كه تقويت آن موجب تقويت رهبري واستمرارنظام مقدس اسلامي است ،خدمتگذاري موفق رادر راستاي اهداف انقلاب اسلامي ومنويات امام راحل ومقام عظماي ولايت داشته باشند.

رزاق پور، محمدجعفر

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد جعفر رزاق پور

محل تولد : بابل

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1343/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب محمد جعفر رزاق پور در سال 1363 نائل به ديپلم رشته علوم انساني از دبيرستان آيت الله غفاري بابل شدم. در سال 1364 وارد حوزه علميه فيضيه مازندران كه در شهرستان بابل مستقر است شدم. مديريت اين حوزه را حضرت آيت الله محمد فاضل بعهده داشت بنده از سال 64 تا سال 69 تمام دروس مرسوم حوزوي از مقدمات تا مكاسب محرمه را نزد اين استاد بزرگ و ديگر اساتيدي كه در اين مدرسه تدريس مي نمودند بهره بردم. از سال 69 وارد حوزه علميه قم شدم و در مركز مديريت حوزه علميه قم با شماره پرونده 20899 ادامه تحصيل دادم.

مكاسب محرمه، رسائل و كفايه را به ترتيب نزد استاد حجة الاسلام محمدي ، حجة الاسلام تهراني، و آيت الله استادي تلمذ نمودم. كلاسهاي اخلاق را از آيت الله حسين مظاهري و آيت الله علي مشكيني (ره) بهره مي جستم. در كلاس تفسير حضرت

آيت الله جوادي آملي شركت مي كردم و دروس خارج فقه و اصول را به ترتيب از آيات عظام محمد فاضل لنكراني (ره) و حاج شيخ جعفر سبحاني بهره مي گرفتم. حضرت آيت الله مكارم نيز استاد خارج فقه بنده است. در سال 1374 در كنار دروس حوزوي در كنكور سراسري سازمان سنجش و آموزش كل كشور شركت نمودم و در دانشگاه باقرالعلوم (ع) قم در رشته علوم سياسي مقطع كارشناسي قبول شدم پس از اتمام اين دوره ناچار شدم طبق آيين نامه دانشگاه پايان نامه بنويسم و در جلسه دفاعيه از آن دفاع كنم طي مراحل اجراي پايان نامه از سوي بعضي از شخصيتهاي علمي حوزه و دانشگاه مورد تشويق قرار گرفتم و اين تشويقها مرا به جديت بيشتر و دقت روز افزون واداشت و سرانجام توانستم پايان نامه ام را با نمره 66/19 و امتياز عالي دفاع نمايم.

پس از اتمام مقطع كارشناسي بار ديگر در كنكور سراسري شركت نمودم و در همان دانشگاه در مقطع كارشناسي ارشد علوم سياسي پذيرفته شدم و به تحصيل ادامه دادم. فعلا تمام واحدهاي اين مقطع را پاس نمودم و پايان نامه كارشناسي ارشد را نيز نوشتم و تا مدتي ديگر دفاع خواهم نمود. اكثر تحقيقات بنده در مورد احزاب و گروههاي سياسي ايران از 1324 تا 1357 مي باشد. گروههاي فدائيان اسلام، نهضت آزادي، حزب ملل اسلامي، و هيئتهاي مؤتلفه اسلامي را بطور كامل كار كردم و هر يك از اين احزاب را از جهت تاريخچه تأسيس معرفي عناصر اصلي ، انديشه هاي سياسي، مواضع و عملكردها مورد بررسي قرار دادم.

رزاقي، نصرالله

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

نصرالله رزاقي

محل

تولد : طالقان

شهرت

تابعيت : ايران

زندگينامه علمي

در سال 1342 در طالقان روستاي ناريان به دنيا آمدم و تحصيلات ابتدايي را در همان روستا به پايان رساندم و تحصيلات مقطع راهنمايي را در تهران و مقطع دبيرستان را در قم به پايان رسانيدم. در سال 1361 به جبهه هاي جنگ در منطقه كردستان در قالب يك گروه فرهنگي اعزام شدم و حدود 11 ماه در منطقه ديواندره همراه رزمندگان اسلام بودم بعد از اخذ ديپلم در سال 1363 وارد حوزه علميه قم شدم و مقطع مقدمات را در مدرسه مباركه رضويه به پايان رسانيدم و سپس دروس بعدي را به صورت آزاد در حوزه علميه قم آغاز كردم و در دروس اساتيد چون محمدي خراسانى، طالقاتى، محقق داماد، اعتمادى، طاهري خرم آبادى، بيگدلي و آيات عظام وحيد خراسانى، مكارم شيرازى، جوادي آملي ،مرحوم جوادآقا تبريزي و سبحاني شركت كردم. سپس در موسسه آموزش تخصصي مذاهب اسلامي شركت كرم و حدود سه سال دروس تخصصي مذاهب اسلامي را در نزد اساتيدي چون نجم الدين طبسى،بهجت پور، غيب غلامى، دكتر خدادادي و... گذراندم و در اين مدت تحقيقاتي در رابطه با حيات ابوبكر، انسان و تكنولوژى، معرفت شناسي انجام دادم و هم زمان در دانشگاه آزاد و مركز تربيت مربي و موسسه تخصصي مذاهب اسلامي تدريس داشته و هم اكنون نيز تدريس ادامه دارد.

رزمخواه، احمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

احمد رزمخواه

محل تولد : نيشابور

شهرت

تابعيت : ايران

زندگينامه علمي

آقاي احمد رزمخواه در سال1345هجري شمسي در خانواده اي متدين ومذهبي در شهرستان نيشابور ديده به جهان گشود. دوران ابتدايي، راهنمايي و دبيرستان را در زادگاه خويش

با موفقيت سپري كرد، براي ادامه تحصيل در آزمون دانشگاه علوم اسلامي رضوي شركت كرد. پس از پذيرش در رشته فلسفه و كلام در مقطع كارشناسي ارشد در سال 1382 فارغ التحصيل شد.

نامبرده ضمن انس با آستان ملكوتي علي بن موسي الرضا(ع ) در طي دوران تحصيل رسائل و مكاسب را نزد آيت الله مروي، كفايه و خارج اصول را نزد آيت الله رضا زاده و مرحوم آيت الله فلسفي و خارج فقه را نزد آيت الله مرتضوي آموخت. استاد رزمخواه پس از اتمام تحصيلات بر كرسيّ تدريس تكيه زد و در اين مدت طلاب بسياري درحوزه علميه مشهد و دانشجويان بي شماري در دانشگاه هاي مشهد ازمحضر اين استاد بزرگ بهره هاي فراوان علمي برده اند كه حاصل اين زحمات پرورش استعدادهاي فراوان در زمينه علوم اسلامي مي باشد.

رسايي، حميد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حميد رسايي

محل تولد : تهران

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1347/7/1

زندگينامه علمي

حميد رسايي در اولين روز مرداد ماه سال 1347 در يكي از محله هاي جنوب تهران بدنيا آمد. دوره دبستان و متوسطه را در خيابان ايران كه يكي از محلات مذهبي تهران بود به پايان رساند و وارد هنرستان شد. رفت و آمدها در پايگاه بسيج او را به جبهه هاي جنگ تحميلي كشاند. همنشيني با دوست طلبه اي در آن دانشگاه انسان سازي، پس از مدتي او را در كلاس درس سال اول حوزه قم نشاند.مهر ماه سال 1365 وارد حوزه علميه قم شد اما به دليل مشاركت در دفاع مقدس، درس را به طور جدي از سال 1367 آغاز كرد. دروس مقدمات حوزه را

در مدرسه كرمانيها و نزد اساتيد محترم حجج اسلام عالي، موسي گرگاني و ... آغاز كرد و سپس دروس فقه و اصول را در مدرسه معصوميه ادامه داد. دوره سطح را نزد اساتيد معظم آيت الله استادي، سيد احمد خاتمي، موسوي تهراني، مسعودي و محمدي به پايان رساند. با آغاز دوره درس خارج از آيات عظام مكارم شيرازي، تبريزي، فاضل لنكراني و عليدوست بهره برد. در همين ايام با تدريس دورس دوره مقدمات در مدرسه كرمانيها به تكميل اندوخته هاي خود پرداخت.در طول اين مدت با استفاده از فرصت تابستان و تعطيلي دروس حوزه به تعليم زبان عربي همت گماشت و در كنار تحصيل و تدريس، در ايام تبليغي به شهرها و مناطق مختلف كشور هجرت كرد. به دليل آشنايي با زبان عربي به مدت دو سال براي تدريس از طرف سازمان مدارس و حوزه هاي خارج از كشور در قاره آفريقا و كشور اوگاندا حضور داشت. از سال 1371 با حضور در كنار محققين موسوعه ميزان الحكمه با كار علمي در مورد حديث آشنا شد كه اين همكاري تا كنون نيز ادامه داشته است. در طول اين مدت به عنوان كمك محقق، محقق، مدير ويرايش و نشر مركز سياسي _ اجتماعي خود را وسعت داد و از سال 1380 دفتر جريان شناسي تاريخ معاصر را بنيان نهاد. اين دفتر تا كنون بيش از 16 عنوان تحقيق در موضوعات مختلف مهم سياسي _ فرهنگي منتشر كرده است. اولين تاليف خود را در سال 1374 توسط انتشارات دفتر تبليغات به چاپ رساند و تا كنون 15 عنوان كتاب از وي به چاپ رسيده است كه اكثر

آنها چندين بار به چاپ رسيده است.

رستار، علي اكبر

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

علي اكبر رستار

محل تولد : بابل

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1332/1/1

زندگينامه علمي

تحصيلات جديدم را در شهرستان قائمشهر (شاهي سابق ) شروع و تا ششم ابتدائي واول متوسطه نظام قديم را در آن شهرستان و تا سوم متوسطه را در اميركلا ودوره دبيرستان را تا اخذ ديپلم در شهرستان بابل گذرانده ودر سال تحصيلي 49-50 موفق به اخذ ديپلم در رشته طبيعي گرديدم .در همان سال با ارشادات و راهنمائي هاي مرحوم آيت الله روحاني نماينده حضرت امام (ره) وامام جمعه شهرستان بابل و يكي از

اساتيد محترم جناب حجه الاسلام و المسلمين شيخ محمد قائمي جهت تحصيل علوم ديني وفقهي وارد حوزه علميه قم شده و تحصيلات مقدماتي و ادبيات عرب را نزد اساتيد مختلف از جمله حجج اسلام شيخ جعفر ابدي و شيخ سلمان طهماسبي وشهيد

شيخ حجت توحيدي و مرحرم شيخ سعدي حيدري از فضلاء مازندراني مقيم حوزه علميه قم و مقداري را نيز در مدرسه مرحوم حضرت آيت الله العظمي گلپايگاني (ره ) فرا گرفتم و در سطوح بالاتر كتاب مطول در معاني و بيان را نزد استاد فشاركي ولمعتين را نزداستاد باكوئي وحاشيه د رمنطق را نزد استاد طالقاني ورسائل ومكاسب و كفايتين را نزد مرحوم استاد ستوده ومرحوم استاد ذهني تهراني و اساتيد ديگر حوزه خوانده و سطوح عاليه فقه و اصول ومقداري از فلسفه را نيز از اساتيد و مراجع بزرگوار حوزه علميه قم استفاده نموده و از درس خارج حضرات آيات فاضل ، مكارم ، بهجت ،لنگرودي و سيد جعفر كريمي بهره

برده وبيشترين

استفاده فقهي و اصولي را از جلسات درس حضرت آيت الله العظمي شيخ حسين مظاهري اصفهاني داشته و ازشاگردان نزديك و مورد عنايت آن بزرگوار و بيش از ده سال از خارج فقه واصول وي بهره وافر برده و درتدوين رساله عمليه آن استاد گرانمايه نقش موثر و مستقيم داشته ام . در زمينه تدريس نيز توفيق تدريس كليه كتب حوزوي در سطوح مقدماتي و متوسطه داشته ام . مقدمات ، سيوطي ، مغني ، معالم ، حاشيه و لمعه تا كفايه را به طور خصوصي و مدتي نيز در مدارس علميه حقاني و شهيد صدوقي تدريس كرده ام .

تخصص نسبي اينجانب كه بيشترين تدريس مرا شامل مي شود ادبيات عرب و تجزيه و تركيب مي باشد. درزمينه تدوين با توجه به كثرت كتب موجوده در زمينه ها وموضوعات مختلف ضرورتي به اقدام در اين كار نديدم ليكن ذر موسسه دائره المعارف فقه

اهل بيبت عليه السلام همكاري داشته مقالات متعددي به صورت گروهي يا شخصي تدوين نموده كه علاوه بر آنچه كه قبلا گفته شده و در پرونده آن مركز موجود است مقالات ارتفاق ، اراقه ، ارتماس ، ارتزاق ، اراده و مايكره في حال الاحرام مي باشد كه بعضي ازآنها در بازنگري و بازنويسي و تمام آنها در موسسه دائره المعارف فقه اهل بيت عليهم السلام بوده است . مدرك كارشناسي حوزه را دريافت نموده ام وبراي اخذ مدرك كارشناسي ارشد حوزه ، موضوع (( ذبح ماشيني )) را انتخاب نموده ام كه بايد بنويسم واز جهت مدرك دانشگاهي در كارشناسي ارشد فقه و مباني حقوق دانشگاه آزاد اسلامي واحد

تهران- مركز قبول شده ليكن به خاطر مشكلات رفت و آمد در واحد قم تحصيل نموده و هم اكنون در حال تدوين پايان نامه با عنوان ((شرط ضماندر عقود اماني )) مي باشم.

رستگار فر، عطاءالله

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عطاءالله رستگارفر

محل تولد : خوانسار

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1349/10/1

زندگينامه علمي

از سال 1367 وارد حوزه علميه قم شدم و در سال 1371 كانون مهر قرآن كريم را در شهرستان خوانسار را افتتاح كرده و حدود دو سال و اندي مسئوليت افراد را به عهده گرفتم. در اين مدت حدود 1200 نسفر قرآن پژوه را در سطح شهرستان و روستاهاي اطراف تحت پوشش قرار داده كه حاصل آن پرورش حافظان قرآن از يك جزء تا 20 جزء بود كه اين روند ادامه يافت.

بعد از آن علاوه بر ادامه بر دروس حوزوي در مقطع سطح و درس خارج، به همكاري با دفتر فرهنگ و معارف قرآن وابسته به دفتر تبليغات اسلامي به عنوان محقق در بخش پاسخ به پرسش هاي قرآني مشغول شده و حدود ده سال نيز در آن مركز فعاليت داشتم و در همان زمان نيز به تدريس دروس عمومي (معارف اسلامي) در دانشگاه مشغول شدم، در سال 1382 در رشته تخصصي كلام جديد در سطح كارشناسي ارشد در موسسه نشر آثار امام خميني(ره) مشغول شدم و اين دوره را نيز به پايان رسانده و بعد از آن در مركز تخصصي مهدويت مشغول گرديدم كه هم اكنون نيز در اين مركز مشغول مي باشم.

از سال 1370 در زمينه امر تبليغ به فعاليت پرداخته و تاكنون مرتباً و هر ساله در مناسبت هاي مختلف از جمله ماه

مبارك رمضان، محرم و صفر به مناطق مختلف و استان هاي متعددي در كشور سفر كرده و انجام وظيفه نمودم كه به نظر خودم در اين زمينه هم موفق و در حد مطلوبي به اين امر خطير مبادرت نمودم.

رستم نژاد، غضنفر

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

غضنفر رستم نژاد

محل تولد : قائم شهر

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1341/9/21

زندگينامه علمي

اينجانب غضنفر(مهدي) رستم نژاد در يك روز پاييزي (24، آذر 1341) در يك خانواده مذهبي ديده به جهان گشودم. بركاتي كه از الطاف الهي نصيبم شده است همه از شير طيب و دامان پاك مادر بزرگوار و روزي حلال و اخلاص پدر گرامي ام بوده است.در سال 1353 پس از اتمام كلاس پنجم ابتدايي وارد حوزه علميه رستمكلا از توابع بهشهر مازندران شدم. آن حوزه كه به رياست و تدبير حضرت آيةالله حاج شيخ ابوالحسن ابازي -رضوان الله تعالي عليه- اداره مي شد گرم ترين حوزه علميه در خطّه روحاني پرور شمال بوده است.از لحظه ورود به آن حوزه (8/8/1353) تا هفت سال تمام با شوق وافر و علاقه كامل به خواندن دوره ي ادبيات و قسمتي از سطح (تا مبعث استصاب رسائل) اشتغال داشتم.

پس از آن در تاريخ 11/7/1361، وارد حوزه علميه قم شدم و از محضر انور آيات معظّم، جناب حاج شيخ مصطفي اعتمادي در رسائل، جناب حاج شيخ احمد پاياني (رحمةالله عليه) در مكاسب(بيع) ،جناب حاج شيخ محمدتقي ستوده(رحمةالله عليه) در رسائل و مكاسب (خيارات) و كفايه استفاده كردم. و از تاريخ 22/7/1364 در محضر حضرت آيةالله حاج شيخ ناصر مكارم شيرازي (دامت بركاته) به مدت شش سال تمام يك دوره خارج اصول را گذراندم و

در كنار آن در درس خارج فقه (كتاب خمس، صلاة المسافر و كتاب البيع) نيز اشتغال داشتم و همچنين در دروس خارج فقه حضرات آيات جوادي آملي، وحيد خراساني و هاشمي شاهرودي (دامت بركاتهم) جمعاً به مدت 10 سال اشتغال داشتم.به موازات اين دروس، كتب فلسفه از منظومه سبزواري و بدايةالحكمه و نهاية الحكمه و اسفار را نزد بزرگواراني چون حضرات آيات جناب آقاي انصاري شيرازي، مصباح يزدي و جوادي آملي( دامت بركاتهم) گذراندم.

كنار تحصيل علوم حوزوي، از گذراندن دروس دولتي غافل نبوده و در سال 1375 به صورت متفرقه موفق به اخذ مدرك ديپلم در رشته ادبيات شدم.در سال 1370 در اولين دوره رشته تخصصي تفسير قرآن شركت كردم و چهار سال در اين رشته در محضر اساتيد تفسير چون حضرات آيات حاج شيخ ناصر مكارم شيرازي، جناب حاج شيخ علي خزعلي، جناب حاج شيخ محمد هادي معرفت، جناب حاج شيخ علي احمدي ميانجي(ره)، جناب حاج شيخ شب زنده دار، جناب حاج شيخ طاهر شمس(ره) و جناب حاج شيخ محقق داماد، بهره هاي فراوان بردم. علاوه بر اين سال ها در محضر تفسير حضرت آيةالله جوادي آملي شركت كردم.پس از پايان دوره با تدوين رساله اي با عنوان «التوسل في الكتاب و السنّة» به عربي در 220 صفحه (در تاريخ 27/7/1381) موفق به اخذ مدرك سطح چهار حوزه شدم.

رستمي، مصطفي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

مصطفي رستمي

محل تولد : اسد آباد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1351/1/1

زندگينامه علمي

_ تاريخ تولد:20 دي ماه 1351 (در شناسنامه 8 شهريور 1351) روستاي پير شمس الدين اسدآباد

_ ورود به دبستان :مهر 1357

_ ورود به حوزه علميه قم:مهر 1365 مدرسه امام صادق(ع)

نيروگاه (خلخالي سابق) استفاده در دروس مقدماتي از آن اساتيد، حجج اسلام حيدرعلي ايوبى، امين دين، مظلومى، موحدي كاشانى، يزدى، و لمعه نزد آقايان آل غفور و يزدى و اصول معالم و اصول فقه نزد استاد ايوبى.

_ عزيمت به مدرسه امام محمد باقر(ع): مهر 1369 و ادامه دروس مقدمات و سطح نزد آقايان آل غفور، مهدوي راد، رسائل و مكاسب نزد آقايان حسيني بوشهرى، موسوي تهرانى، بيگدلى، عندليب زاده همدانى، كفايه نزد آقايان دوزدوزاني و موسوي تهرانى.

آغاز تحصيلات خارج: 1375 در محضر آقايان حضرات آيات سبحاني اصول و شيخ جواد تبريزي فقه و نوري همداني و فاضل (ارمقاطعي)

_ همكاري با پژوهشگاه دفتر مطالعات و تحقيقات مهم اسلامي دفتر تبليغات در واحد نمايه سازي سپس اصطلاح نامه علوم اسلامي در بخش كنترل و نظارت و سپس آموزش و نظارت گروه هاي اصلاح نامه اخلاق اسلامي _ علوم حديث _ كلام اسلامي مهر 1375

_ همكاري با واحد پرسش و پاسخ نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري از سال 1380 (مركز مشاوره و پاسخ دانشجويي _ معاونت آموزشي و تبليغ نهاد قم)

_ آغاز تحصيل رشته حقوق در دانشگاه مفيد: 1373 تا 1377

_ آغاز تحصيل كارشناسي حقوق بين الملل مفيد: 1377 تا 1380

_ تدريس در دانشگاه ها در دروس معارف 1381 به بعد در دانشگاه هاي آزاد اسلامي اراك _ دانشگاه اراك _ بوعلي سينا همدان _ علوم پزشكي همدان.

_ تدريس حقوق (حقوق بين الملل عموم _ خصوصي _ سازمان هاي بين المللي و حقوق فقه) در دانشگاه هاي آزاد اسلامي اراك، پيام نور همدان، امام حسين(ع)

_ اشتغال به خارج اصول نزد استاد عندليب زاده در همدان حوزه علميه مرحوم آخوند 1385.

رستمي، منصور

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

منصور رستمي

محل تولد : اسلام آبادغرب

شهرت

تابعيت

: ايران

تاريخ تولد : 1345/9/1

زندگينامه علمي

آقاي منصور رستمي در سال 1345هجري شمسي در خانواده اي متدين، مذهبي و دوستدار اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام در شهرستان كرمانشاه ديده به جهان گشود. دوران ابتدايي، راهنمايي و دبيرستان را در زادگاه خويش با موفقيت سپري كرد. در پي تشويق خانواده و علاقه خويش به فراگيري علوم ديني در سال 1367 وارد حوزه علميه كرمانشاه گرديد و از محضر بزرگان آن ديار بهره ها برد. از سوي ديگر به شوق زيارت و هم جواري با بارگاه كريمه اهل البيت حضرت معصومه سلام عليه رهسپار حوزه علميه قم گرديد. از نخستين روزهاي ورود با تلاش و كوشش فراوان به تحصيل پرداخت. پس از گذراندن سطوح عالي در سال 1374 به حلقه دروس خارج راه يافت. وي در ايام تحصيل حورزوي در قم از محضر بزرگاني چون آيت الله جوادي آملي، آيت الله صالحي مازندراني، آيت الله اعتمادي، و ديگر ستارگان درخشان حوزه علميه قم كسب فيض كرد.

استاد در كنار تحصيل دروس حوزوي از تحصيلات دانشگاهي غافل نماند و در رشته فلسفه و كلام اسلامي در مقطع كارشناسي ارشد در سال 1386از دانشگاه رازي كرمانشاه فارغ التحصيل گرديد . و با موفقيت از پايان نامه خويش دفاع كرد

استاد پس از مدتها تحصيل براي تدريس عازم دانشگاه قشم گرديد. وي درطول حيات علمي خود نگارش و پژوهش پرداخته است و آثاري از قبيل "باقيات و صالحات"و"فلسفه نهضت امام حسين عليه السلام"را به رشته تحرير در آورده است.

رستميان، محمدعلي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد علي رستميان

محل تولد

: اصفهان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1344/6/1

زندگينامه علمي

اينجانب محمد علي رستميان در سال 1344 در يك خانواده مذهبي به دنيا آمدم. همزمان با شروع قيام مردم در سال هاي قبل از انقلاب با اينكه نوجوان بودم در راه پيمايي ها و فعاليت هاي بر ضد رژيم شاهنشاهي، از جمله تعطيلي كلاس هاي درس، شركت مي كردم. بعد از پيروزي انقلاب اسلامي در فعاليت هاي بسيج مدارس و مسجد، و راهپيمايي ها، در راستاي پاسداري از انقلاب شركت مي كردم. در همين ايام، در كنار كارهاي بسيج و به خاطر حضور بعضي از روحانيون محل در بسيج، در كنار درس هاي دبيرستان به درس هاي حوزوي نيز مشغول شدم و بعد از ديپلم به طور رسمي وارد حوزه علميه اصفهان شدم. با توجه به حضور در بسيج توفيق داشتم كه مدتي را در كنار رزمندگان اسلام در جبهه هاي نبرد شركت كنم.

در سال 1366 به قم آمدم و به ادامه تحصيل پرداختم و تا سطوح عالي حوزه را خواندم و به مدت ده سال نيز در درس خارج شركت كردم. علاقه به فلسفه و بحث هاي كلامي موجب شد كه در اين مدت در كنار فقه و اصول، در درس هاي فلسفه نيز شركت و به مطالعه كتاب هاي فلسفي و كلامي نيز بپردازم. با توجه به احساس نيازهاي دانشگاهي جهت تدريس براي دانشجويان و آگاهي از روش هاي نوين تعليم و تربيت، در سال 1370 در مركز تربيت مدرس دانشگاه قم به تحصيل مشغول شدم و بعد از فارغ التحصيلي در مراكز مختلف حوزي و دانشگاهي به تدريس اشتغال داشتم. همزمان براي اينكه علوم فراگرفته را در زمينه كاربردي نيز استفاده نمايم با مركز

تحقيقات كامپيوتري علوم اسلامي در كار تدوين نرم افزارهاي علوم اسلامي در رشته فلسفه و كلام همكاري داشته و چند سالي نيز مسووليت بخش علوم عقلي را بر عهده داشتم.

با توجه به علاقه اي كه به شناخت آرا و نظرات ديگران داشتم، با توجه به شكل گيري مركز مطالعات اديان و مذاهب در حوزه علميه قم، از سال 1375 با اين مركز در راه شناخت اديان و مذاهب مختلف همكاري داشته ام و اكنون نيز كه چند سالي است كه دانشگاه اديان و مذاهب تشكيل شده است، با اين دانشگاه همكاري دارم. با توجه به نيازهاي علمي و كاري، دوره دكترا را در رشته كلام با گرايش فلسفه دين در مركز تربيت مدرس دانشگاه قم گذراندم، كه اينك در آستانه دفاع از پايان نامه دكتري هستم.

در طول ساليان گذشته در كنار درس، به كار تبليغ ديني در ميان مردم و رزمندگان نيز اشتغال داشته ام. همچنين در هر جا كه احساس كردم كه حضور من براي انقلاب و جامعه موثر است، سعي كردم كه در آنجا حضور جدي داشته باشم.

رشاد، علي اكبر

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

استاد علي اكبر رشاد در رمضان المبارك 1377 هجري قمري، برابر با ارديبهشت ماه سال 1335 هجري شمسي متولد گرديد. وي تحصيل مراحل عالي فقه و فلسفه اسلامي را در نظر استادان برجسته حوزه هاي علمي اسلامي تهران و قم سپري كرد، و اكنون سالهاست به تحقيق و تدريس در زمينه فلسفه، منطق فهم دين، و فقه و اصول اشتغال دارد. علي اكبر رشاد سرپرست تدوين كتاب"دانشنامة امام علي عليه السّلام " است.كتاب مذكور، در دوره بيست و يكم انتخاب كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ

و ارشاد اسلامي ،به عنوان كتاب سال برگزيده شد.

گروه : علوم انساني

رشته : فلسفه

والدين و انساب : پدر علي اكبر رشاد محرم نام دارد.

تحصيلات رسمي و حرفه اي : علي اكبر رشاد تحصيل مراحل عالي فقه و فلسفة اسلامي را نزد اساتيد برجستة حوزه هاي علمي تهران و قم سپري كرد .

مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : علي اكبر رشاد بيش از دو دهه است كه در زمينة فلسفه، فلسفه دين، فقه و اصول به تحقيق و تدريس مشغول است. حجة الاسلام رشاد و در حال حاضر سمت هاي زير را عهده دار مي باشد: عضو شوراي عالي انقلاب فرهنگي، عضو هيأت علمي مركز گفت و گوي اديان، رئيس انجمن دوستي ايران و يونان، موسس و رئيس پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي.

جوائز و نشانها : علي اكبر رشاد سرپرست تدوين كتاب"دانشنامة امام علي عليه السّلام " است.كتاب مذكور، در دوره بيست و يكم انتخاب كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ،به عنوان كتاب سال برگزيده شد.

چگونگي عرضه آثار : علي اكبر رشاد جهت حضور و ارائة مقاله در كنفرانس هاي علمي و مجامع فرهنگي به كشورهاي متعددي از جمله آلمان، اتريش، آمريكا، اسپانيا، ايتاليا، انگلستان، پاكستان، روسيه، عربستان، عراق، لبنان، هند، يونان، سوئيس و... سفر كرده است و اكنون نيز اجرا يا نظارت علمي چند تحقيق را بر عهده دارد از جمله، منطق فهم دين _ تحقيق مباني و موانع نوفهمي و نظريه پردازي ديني _ سرپرستي تأليف دانشنامه قرآن شناسي، 7 جلد _ سرپرستي تأليف دانشنامة فرهنگ فاطمي، 6 جلد _ نظارت بر تحقيق فقه و حقوق خانواده و فلسفه آن، 3 جلد

--------------------------------------------------------------------------------

آثار :

1 از گفتمان امروز

ويژگي اثر : (در دست ويرايش)

2 تحقيق معرفت شناسي در كلام علوي(ع)

3 دانشنامة امام علي عليه السّلام

ويژگي اثر : سرپرست تدوين كتاب فوق،اين كتاب ، در دوره بيست و يكم انتخاب كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ،به عنوان كتاب سال معرفي و برگزيده شد. آشنايي با كتاب: دانشنامة امام علي عليه السّلام زير نظر علي اكبر رشاد؛ به اهتمام پژوهشگاه فرهنگ و انديشة اسلامي._تهران: مركز نشر آثار پژوهشگاه فرهنگ و انديشة اسلامي؛12 ج + 1 ج درآمد،1380 ]توزيع: 1381[.يكي از آثاري كه به همّت شماري از مؤلفان و محققان به مناسبت سال ولايت (1379 _ 1380 ش) به زيور طبع آراسته شد، دانشنامة امام علي (ع) است. اين دانشنامه مجموعه اي است موضوعي دربارة شخصيّت، سيره و انديشه هاي اميرالمؤمنين علي بن ابي طالب و حوادث عصر آن حضرت و پس از آن، كه در 6000 صفحه و 12 مجلّد سامان يافته و شامل 130 مدخل اصلي و حدود 3000 مدخل فرعي است. اين مجموعه، زير نظر آقاي علي اكبر رشاد در پژوهشگاه فرهنگ و انديشة اسلامي و با همكاري بيش از يكصد و پنجاه تن از استادان و دانشوران حوزه و دانشگاه تأليف گرديده و به عنوان پژوهش برتر حوزة دين پژوهي ايران در سال 1380 شناخته شده است. دانشنامة امام علي (ع) ويژگي هايي متنوع دارد كه مجموع آن ها را در آثار مشابه نمي توان سراغ گرفت، از جمله: اهتمام ويژه به تجزيه و تحليل و تبيين مباحث فكري

معاصر و قضاياي نوپديد با استناد به كلمات و سيرة امام علي(ع)، بررسي مقايسه اي پاره اي از نظريات معاصر مرتبط با معارف ديني؛ تنوّع موضوعات و جامعيت نسبي مجموعه در بررسي زواياي گوناگون و ابعاد مختلف شخصيّت و انديشة امام علي؛ همسويي موضوعات مطرح شده در مقالات ضمن رعايت ساختار يكسان؛ تفصيل در تحقيق موضوعات و اجتناب از كلّي گويي، دوري از تقليد و عدم اتّكا به مشهورات و تحليل هاي شايع و نهراسيدن از نتايج نوپديد، با رعايت احتياط علمي در تأليف مقالات؛ استقصا و تتبّع جامع مضامين خطبه ها و رسائل و روايات وارده از حضرت علي در قلمرو و مدخل هاي مورد تحقيق؛ همساني و يكدستي مجموعه از لحاظ رعايت قواعد علمي پژوهش و نگارش؛ استناد به منابع دست اوّل در موضوعات تاريخي و سيره؛ استفاده از زبان علمي و نثر معيار و پرهيز از شعارپردازي؛ اشتمال بر شبكة معنايي جامع و نمايه ها و فهارس موضوعي

4 دموكراسي قدسي

5 سرپرستي و هدايت دانشنامه فرهنگ فاطمي(س)

ويژگي اثر : 6 جلد

6 سرپرستي و هدايت دانشنامه قرآن شناسي

ويژگي اثر : 4جلد

7 سنن حاكم بر تاريخ از منظر قرآن

8 شهود و شيدايي

ويژگي اثر : تأملاتي در فلسفه هنر

9 شور اشراق (مجموعه مقالات در زمينه شعر و ادب)

10 علم النفس اسفار صدرالمتألهين

ويژگي اثر : تصحيح و تحقيق

11 گزيده غزل هاي حكيم فياض لاهيجي

ويژگي اثر : گزينش، مقدمه و تصحيح

12 نظارت علمي بر تحقيق «فقه و حقوق خانواده و فلسفه آن

ويژگي اثر : 3 جلد

رشيدي زاده، حسن

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حسن رشيدي زاده

محل تولد : اراك

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1340/1/1

زندگينامه علمي

استاد گرانقدر آقاي حسن رشيدي زاده در سال 1340هجري شمسي در خانواده اي متدين و كاملا مذهبي در اراك ديده به جهان گشود.نامبرده دوران ابتدايي، راهنمايي و دبيرستان را در زادگاه خويش با موفقيت هرچه تمامتر به پايان رسانيد. در پي تشويق خانواده و اطرافيان و علاقه وافر خويش به فراگيري علوم ديني در سال 1362وارد حوزه علميه تهران گرديد.پس ازمدتي تحصيل در حوزه علميه تهران براي كسب فيض از محضر ستارگان مشهد رهسپار آن ديار شد و ضمن انس با بارگاه ملكوتي ثامن الحجج به تحصيل بيشتر پرداخت. پس از مدتي دوباره راه غربت به ديار قم را در پيش گرفت، از نخستين روزهاي ورود به حوزه علميه قم به جد و جهد، در درس بزرگان حوزه علميه قم حاضر شد. نامبر ده در طي دوران تحصيل از محضر ستارگان فراواني خوشه علم و ادب چيده است كه برخي از آنان را مي توان همچون آيت الله وحيد خراساني، مرحوم آيت الله شيج جوادتبريزي، استاد اعتمادي و ... نام برد.

استاد در كنار تحصيل دروس حوزوي از امر تبليغ غافل نماند و براي تبليغ مذهب انسان ساز تشيع به كشوورهاي متعددي از جمله لبنان، مالزي و... سفر كرده است، سال هاي متمادي است

كه به تدريس و شاگرد پروري در دانشگاه خواجه نصير الدين طوسي مشغول است.وي در زندگي سراسر علمي خويش از نگارش و تأليف غافل نبوده است و آثار متعددي از جمله " حياط برتر در عالم برزخ"، "حياط برزخي" و....را به رشته تحرير و به زيور طبع آراسته است.

رشيدي، عليقلي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

علي قلي رشيدي

محل تولد : خرم آباد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1339/2/23

زندگينامه علمي

در روستاي بادامك تابع شهرستان پلدختر متولد شدم . در شش سالگي در روستاي چم قلعه به دبستان رفتم و پس از گذشت مقطع ابتدايي وارد مقطع راهنمايي در شهرستان پلدختر شدم. دبيرستان راهم در همان شهر همراه با انقلاب در رشته علوم تجربي گذراندم. در دوران دبيرستان كه مصادف با انقلاب بود به همراه يكي از سادات جليل القدر مظلوم و محلي به نام سيد علي نقي موسوي (ره) تمام اعلاميه هاي امام را دست نويس كرده و در بين مردم پخش كردم از سال 56 وارد حوزه شدم و تا سال 1371 دوره سطوح عاليه را تمام كردم و همراه با دروس حوزه دروس دانشگاهي ليسانس در رشته فلسفه و كلام و فوق ليسانس در رشته فقه و مباني حقوق اسلامي را تا سال 1376 به اتمام رساندم در دوران جنگ تحميلي چندين بار به جبهه رفتم و دو بار مجروح شدم و در سال 17/6/1365 به درجه جانبازي شيميايي نايل گرديدم و الان هم مشغول به تدريس در دانشگاههاي لرستان و حوزه علميه پلدختر هستم.

رضا نيا معلم، محمدرضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمدرضا رضانيا معلم

محل تولد : بابل

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1347/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب محمدرضا رضانيا معلم فرزند جمشيد در روستاي معلم كلا از توابع شهرستان بابل متولد شدم. دوره ابتدايي را در آن روستا و دوره راهنمايي را در شهرستان بابل گذراندم. دايي ام به نام حسين علي نژاد معلم به جهت شاغل بودن در آموزش و پرورش ايلام

در دهه 60 و آشنايي با آقاي شيخ محسن تفويضي از فضلاي متقي حوزه علميه قم و مسئول سازمان تبليغات وقت استان ايلام، مشوق اينجانب جهت حضور در حوزه علميه شده است.

من بعد با ارتباط بسيار تنگاتنگ با حاج آقا تفويضي به سال 1362 در حوزه علميه آشتيان مستقر و از سال 1364 وارد حوزه علميه قم شدم. سال 67 ازدواج نمودم. از همان سال به دلايل علمي ، اجتماعي و ... در كنار دروس حوزه ، تابستان ها دوره دبيرستان و ديپلم را اخذ و سال 71 با رتبه 18 وارد رشته حقوق قضايي دانشگاه تهران شدم.

تا پايان تحصيلات تكميلي «ارشد حقوق خصوصي» دروس سطح حوره علميه قم را (به رغم حضور متناوب درمناطق جنگي و شركت در عمليات هاي جبهه و مجروحيت چند باره) نزد اساتيدي مانند آيت الله اعتمادي، آيت الله دوزدوزاني، آيت الله پاياني به پايان بردم. سپس دروس خارج را نزد اساتيدي مانند آيت الله مكارم «دو سال فقه واصول»، آيت الله سبحاني «سه سال اصول» و آيت الله وحيد خراساني «چهار سال فقه» گذراندم.

رضا، عنايت الله

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

دكتر عنايت الله رضا در سال 1299ش در شهرستان رشت به دنيا آمد. تحصيلات مقدماتي را در زادگاه خود و تهران به پايان رساند و سپس تحصيلات عالي را در رشتة فلسفه ادامه داد و موفق به دريافت درجة دكترا گرديد. نامبرده به جهت علاقة فراوان به مطالعات ايران شناسي، به تحقيق و پژوهش در اين زمينه پرداخت. و در حال حاضر عضو هيأت علمي مركز دائرة المعارف بزرگ اسلامي است. كتابهاي "شهرهاي ايران در روزگار پارتيان و ساسانيان"و " اعراب حدود مرزهاي روم شرقي و ايران

در سده هاي چهارم – ششم ميلادي" ترجمه ،عنايت الله رضا به ترتيب ، در دورهاي هفتم و دوزادهم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به عنوان كتاب سال برگزيده شدند.

گروه : علوم انساني

رشته : فلسفه

والدين و انساب : اجداد عنايت الله رضا همه از روحانيون و برخي از مراجع بزرگ زمان خود بوده اند. پدر ايشان از شاگردان آخوند خراساني بوده و نزد آن روحاني بزرگ به تحصيل اشتغال داشته است.

تحصيلات رسمي و حرفه اي : عنايت الله رضا پس از گذراندن دوران كودكي در رشت به تهران منتقل شد و دوران تحصيل متوسطه را در اين شهر پايان رساند. در 21 آذر 1325 ، پس از شكست به اصطلاح جنبش آذربايجان به شوروي پناهنده و در آنجا مشغول به تحصيل مي شود. پس از اتمام رشته علوم حزبي در دانشكده حزبي به ادامه تحصيل در شته فلسفه پرداخته و به اخذ درجه دكترا در اين رشته نايل مي آيد و در كنار آن به سبب علاقه به مطالعه در زمينه ايران شناسي مطالعه و تحقيق در اين زمينه را پي مي گيرد.

استادان و مربيان : عنايت الله رضا در دوران تحصيل از دانش و توجه پدر و برادر بزرگتر خود آقاي پرفسور فضل الله رضا بهره مند بود

وقايع ميانسالي : عنايت الله رضا پس از شهريور 1320، در آن ايام پر التهاب و پر تب و تاب سياسي، اجتماعي كشور ،به حزب توده پيوست. در همين ارتباط در سال 1324 بازداشت و سپس به كرمان تبعيد و زنداني شد. در اوايل سال 1325 پس از آزادي از

زندان به دستور كميته مركزي حزب عازم آذربايجان شده و در آنجا به عنوان فرمانده نيروي هوايي حكومت آذربايجان مشغول گرديد. از آن پس به سبب بروز اختلاف با سران فرقه دموكرات آذربايجان در مورد تاسيس فرقه در ايران و اعلام رسمي ايشان در كنفرانس باكو مبني بر انجام اين امر به مثابه يك خيانت، از سوي سران دستگاه حاكمه آذربايجان شوروي از جمله رئيس جمهوري وقت و همچنين دبير اول كميته مركزي حزب كمونيست آذربايجان به اتفاق چند نفر ديگر از فرقه اخراج و از كار نيز بركنار مي شوند. كميته مركزي حزب نيز ماموريت ايشان را پايان يافته تلقي كرده، در نتيجه مجبور به عزيمت از شوروي به كشور چين شد.

مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : عنايت الله رضا پس از پايان تحصيلات مدتي در نيروي هوايي ارتش به سمت افسر خلبان و ديده بان خدمت نمود . با شكست جنبش آذربايجان در 21 آذر سال 1325 به شوروي پناهنده شد . او بعد از آن بر سر برخي اختلافات سياسي به چين رفت و به اتفاق چند تن ديگر بخش فارسي راديو پكن را تاسيس نمود. بعد از دو سال به دليل برخي تعبيرات در شوروي و بركناري سران حكومت آذربايجان به سبب دشواري تحصيل فرزندانشان در چين و آشنايي آنها به زبان روسي دعوت به بازگشت شوروي را پذيرفته و در اواخر 1959 به مسكو بازگشته و در بخش فارسي راديو مسكو تا سال 1967 به فعاليت خود ادامه مي دهد. پس از ورود به ايران ابتدا به سمت متصدي كتابهاي روسي در كتابخانه (پهلوي سابق، بخش كنگره جهاني ايرانشناسي) و

بعد به عنوان معاون علمي و پژوهشي آن كتابخانه مشغول شدند. پس از انقلاب اسلامي ايران نيز مسئوليت كتابخانه به عهده ايشان واگذار شد اما به سبب بيماري و عزيمت شش ماهه به خارج از كشور به منظور معالجه ادامه كار ميسرنگرديد. وي از سال 1365 تا حال حاضر نيز در مركز دايره المعارف بزرگ اسلامي به عنوان عضو هيات علمي مشغول به كار شدند.

مراكزي كه فرد از بانيان آن به شمار مي آيد : عنايت الله رضادر پكن به اتفاق چند تن ديگر بخش فارسي راديو پكن را تاسيس نمودند.

ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : عنايت الله رضا بعد از انقلاب به سبب بيماري براي معالجه به خارج از كشور رفته و پس از بازگشت به تحقيق و ترجمه و تاليف همت گماشت.

جوائز و نشانها : كتابهاي "شهرهاي ايران در روزگار پارتيان و ساسانيان"و " اعراب حدود مرزهاي روم شرقي و ايران در سده هاي چهارم – ششم ميلادي" ترجمه ،عنايت الله رضا به ترتيب ، در دورهاي هفتم و دوزادهم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به عنوان كتاب سال برگزيده شدند.

--------------------------------------------------------------------------------

آثار :

1 آذربايجان و اران

ويژگي اثر : تاليف

2 اعراب حدود مرزهاي روم شرقي و ايران در سده هاي چهارم – ششم ميلادي

ويژگي اثر : ترجمه،اين كتاب در دوره دوازدهم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران ،از طرف وزرات فرهنگ و ارشاد اسلامي معرفي و برگزيده شده است.آشنايي با كتاب:اعراب حدود مرزهاي روم شرقي و ايران در سده

هاي چهارم – ششم ميلادي: اعراب حدود مرزهاي روم شرقي و ايران در سده هاي چهارم – ششم ميلادي ؛ ن. و.پيگولوسكايا؛ ترجم? عنايت الله رضا؛ تهران: مؤسسه مطالعات و تحقيقات فرهنگي، 1372. در مورد تاريخ ايران در روزگار ساسانيان، تحقيقات متعددي صورت گرفته است كه كتاب مذكور از جمله آثار معتبر در اين زمينه است. مؤلف كتاب، خانم نينا ويكتور ناپيگولوسكايا، يكي از متخصصان برجست? روسيه، در رشت? تاريخ كشورهاي خاور نزديك و ميانه به ويژه ايران و بيزانس، در اوايل سده هاي ميانه و دوران پيش از اسلام بوده است. او طي سي سال پژوهش در زمين? تاريخ ايران، آثار متعددي از خود به يادگار گذاشته كه در محافل ايران شناسان جهان، مورد ستايش قرار گرفته است. كتاب حاضر ترجم? فارسي آخرين اثر مؤلف است كه در آن رابط? وسيع اعراب ساكن مرزهاي ايران بويژه دولت حيره را با استفاده از اكتشافات جديد به شرح آورده و مرزهاي مسلمانان و اعراب و امپراتوري روم شرقي در سده هاي نخستين قرون اسلامي را تشريح كرده است. مسائل مربوط به مرزها در روند تاريخ همواره اهميت زيادي داشته است زيرا حوادث و رويدادهاي تاريخي است كه تعيين مرزها را به دنبال دارد. علاوه بر آن، مهاجرت اقوام و قبايل مختلف، حوادث سياسي را صبغ? ديگري مي بخشد و در نهايت حدود سرزمينها را معين مي كند. تأليف حاضراين نكات را به خوبي روشن مي كند. جديد بودن مراجع و منابع و ارائ? اسناد به زبانهاي مختلف از امتيازات اين كتاب محسوب مي شود. نثر ترجم? بسيار روان وقابل فهم است. و مترجم كوشش فراواني براي

ارائ? توضيحات علمي به كار برده است و علاوه بر يادداشتهاي مؤلف، موارد متعدد و قابل توجهي را بر متن اصلي افزوده است. او ضمناً به ترجم? عربي كتاب نيز توجه داشته است.

3 ايران و تركان در زمان ساسانيان

ويژگي اثر : تاليف

4 تاريخچه سري جنايات استالين

5 ترجمه كتاب اسرار مرگ استالين

ويژگي اثر : نوشته آوتور خانوف

6 ترجمه كتاب انقلاب مجارستان

ويژگي اثر : نوشته تيبور مراي

7 ترجمه كتاب تمدن ايران ساساني

8 ترجمه كتاب زمامداران شوروي

ويژگي اثر : نوشته الكساندر سولژنيستين

9 ترجمه كتاب شهرهاي ايران در روزگار پارتيان و ساسانيان

ويژگي اثر : اين كتاب در دوره هفتم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران ،از طرف وزرات فرهنگ و ارشاد اسلامي معرفي و برگزيده شده است.آشنايي با كتاب: «شهرهاي ايران در روزگار پارتيان و ساسانيان»: كتاب از برجسته ترين آثاري است كه تا كنون توسط ايرانشناسان شوروي، پيرامون وضع شهرهاي غرب ايران نوشته شده است. نگارنده، كه به زبانهاي پهلوي و سرياني نيز احاطه داشته، شيوة زندگي، آداب و سنّتهاي ساكنان غرب ايران و پيوند آن با آداب و سنن ديگر نواحي از جمله خراسان و «ورارود» (ماوراءالنهر)، چگونگي معاملات و مبادلات در ايران عهد ساساني و مقايسة اوضاع اقتصادي و اجتماعي عصر ملوك الطوايفي پارتيان در روزگار ساسانيان را مورد پژوهش قرار داده است. اين كتاب، اسناد و مدارك بسيار

ارزنده اي را براي مطالعه و تحقيق در اختيار خوانندگان و پژوهشگران قرار مي دهد. البته بايد يادآور شد كه مؤلف كتاب به نتيجه گيريهايي پرداخته است كه با ويژگيهاي اقليمي، اجتماعي و اقتصادي سرزمين ما سازگار به نظر نمي رسد. ترجمه براساس متن روسي و با مقابله با متن فرانسوي به شكلي شايسته صورت گرفته است

10 ترجمه كتاب طبقه جديد

ويژگي اثر : نوشته ميلوان جيلاس

11 ترجمه كتاب گفتگو با استالين

ويژگي اثر : نوشته ميلوان جيلاس

12 ترجمه كتاب منابع كمونيسم روسي و مفهوم آن

ويژگي اثر : نوشته نيكلاي برديايف

13 ترجمه كتاب نيكيتا خروشچف ، سال هاي حاكميت

ويژگي اثر : نوشته روي مدودف و ژورس مدودف

14 جزوه كمونيسم اروپايي

15 خاطرات بوريس باژانف رييس دبيرخانه دفتر سياسي كميته مركزي حزب كمونيست اتحاد شوروي

16 خاطرات پرنس يوسف اف قاتل راسپوتين

17 كمونيسم و دموكراسي

ويژگي اثر : تاليف

18 ماركسيسم و ماجراي بيگانگي انسان

منابع زندگينامه :

1www.ketabesal.ir2كيهان فرهنگي سال هفتم-شماره 1-فروردين 1369

رضاپور، عبدالرحيم

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عبدالرحيم رضاپور

محل تولد : بابل

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1345/1/1

زندگينامه علمي

در سال 1363 پس از اخذ ديپلم در اواخر تيرماه وارد حوزه عليمه فيضيه مازندران شهر بابل با مديريت حاج آقا فاضل استرآبادي شدم. تمام دروس تا لمعه

و باب صوم را خدمت ايشان گذراندم و در سال تحصيلي 66-65 وارد حوزه علميه قم شدم. ادامه دروس سطح را خدمت اساتيد برزگواري مثل حجج اسلام وجداني فخر ، دوستي زنجانى ، حسيني بوشهري ، محلاتي ، پاياني و سيفي گذراندم. در سال 68 همزمان با دروس حوزه وارد دانشگاه تهران شدم و در رشته اديان و عرفان تحصيل كردم و در دوره عربي تا دوره تكميلي را در كلاسهاي آموزشي و دفتر تبليغات گذراندم ، پس از 6 سال يعني در سالهاي تحصيلي 69-70 شروع به آموختن دروس خارج كردم و از محضر اساتيد بزرگوار حوزه آيات عظام مكارم شيرازي ، دوستي زنجانى، وحيد خراساني ، سيد جعفر كريمي و ... بهره بردم و در سال 1386 در آزمون ورودي دانشگاه اديان و مذاهب شركت كردم و الان آخرين ترم را گذراندم ان شاء الله بتوانيم با بار علمي بيشتر به مكتب تشيع اثني عشري و مردم خدمت نمائيم و مورد رضاي خداوند قرار گيريد.

رضازاده لنگرودي، رضا

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

رضا رضا زاده لنگرودي سال 1329 در لنگرود به دنيا آمد،تحصيلات متوسطه خود رادر زادگاه خويش به پايان برد و براي ادامه تحصيل راهي تهران مي شود. علاقه او به تاريخ از دوران نوجواني شكل گرفت و بر مبناي اين علاقه نيز، راه تحصيلات عاليه اش را پي گرفته است.لنگرودي تحصيلات آكادميك خويش را تا مقطع دكتراي تاريخ از دانشگاه پاريس پيش برد و درطي اين دوران نيز از تحقق و پژوهش در آن نيز غافل نمانده است.رضا زاده لنگرودي از چهره هاي شاخص تاريخ نگاري بخصوص در حوزه دانشنامه نويسي در ايران است.

گروه : علوم انساني

رشته

: تاريخ

گرايش : تركمانان

تحصيلات رسمي و حرفه اي : پايان دوره متوسطه در زادگاهش و اخذ دكتراي تاريخ از دانشگاه پاريس. تخصص ويژه او پژوهش در دوره ايلخانيان و متخصص تاريخ نگاري تركمانان است

مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : رضا رضا زاده لنگرودي مديريت گروه تاريخ در بنياد دايرة المعارف اسلامي را برعهده دارد. بنياد دايرة المعارف اسلامي از سال 1362 همزمان با تأسيس مركز دايرة المعارف بزرگ اسلامي تأسيس شد. اين بنياد داراي 12 گروه علمي در زمينه هاي زبان و ادبيات، اسلام معاصر، جغرافيا، فرهنگ و تمدن، فلسفه و عرفان، تاريخ علم، تاريخ، كلام و خرد، فقه و اصول، قرآن و حديث است. اغلب فعاليت هاي اين بنياد، تأليف دايرة المعارف الفبايي به نام دانشنامه جهان اسلام است كه تاكنون 10جلد از آن به وسيله مؤسسه كتاب مرجع ، منتشر شده است.

آرا و گرايشهاي خاص : رضا رضا زاده لنگرودي رضا زاده لنگرودي درباره دايرة المعارف نويسي در ايران نظريات ارزنده اي دارد:«دايرة المعارف به شكل امروزي، ويژگي هاي خاص خود را دارد و يكي از مهم ترين آنها ويرايش است بخصوص در «دايرة المعارف بزرگ اسلامي» به دليل آن كه مقاله ها از همان آغاز تأليفي بودند و نه ترجمه، ويرايش اهميت خاصي داشت اما در «دايرة المعارف جهان اسلام» از آنجا كه از همان ابتدا مقاله ها ترجمه بودند بيش تر مقابله ومقايسه مطرح بود تا ويرايش، اگر چه هم اكنون در اين دايرة المعارف ها نيز ويرايش اهميت خاصي يافته و مقالات يكدست شده اند. امروزه دايرة المعارف هايي كه در ايران نوشته مي شوند از نظر مستندات

از دايرة المعارف هاي قديم اروپا بهتر هستند زيرا در قديم ويراستاران معتقد بودند كه حق با نويسنده است و وقتي افراد بزرگ و برجسته اي مثل «نيكلسون» يا «بارتول» مقاله اي مي نوشتند، كسي نمي توانست به آنها بگويد كه مأخذتان را بياوريد تا استناد آنها را ببينيم، در حالي كه در دايرة المعارف هاي ما، ويراستاران از نويسندگان مقالات در هر مقام و مرتبه اي كه باشند، مستندات را مي خواهند البته ويرايش، گاه مشكلاتي را براي مقالات نويسندگان به وجود مي آورد و اين به دليل آن است كه اغلب مقاله ها با هر موضوعي كه باشند از سوي ويراستاراني كه اغلب ادبيات خوانده اند همان طور كه مقالات ادبي را با ويژگي خاصي ويرايش مي كنند، ويرايش مي شود. همين امر باعث مي شود كه ما در اغلب دايرة المعارف ها با تشابه واژه، تعابير و مفاهيم روبه رو مي شويم، اين از مشكلاتي است كه در حال حاضر در همه دايرة المعارفها و بويژه در «دايرة المعارف جهان اسلام» وجود دارد و ما نمي دانيم چه زماني مي توانيم اين مشكلات را از بين ببريم.» رضازاده درباره مسيري كه دانشنامه نويسي در ايران طي كرده است ،مي گويد: «از آنجايي كه در آن دوران زبان ديپلماسي اروپا فرانسه بود، اصحاب دايرة المعارف به سرپرستي «ديدرو »مي خواستند كه با يك مجموعه اي كه بيانگر انديشه هايشان باشد حاكميت خود را در اروپا (كه در دوران عصر روشنگري بود) به تحقق رسانند. ما دايرة المعارف نويسي را از آنها گرفتيم و در واقع بخشي از اصول آنها را هم وارد كار

خود كرديم. يكي از مشخصه هاي حائز اهميت دايرة المعارف استناد است. ما نمي توانيم به دور از استناد مقاله بنويسيم. به همين دليل هم چون اغلب نويسندگان مقاله هاي ما، ايراني هستند، در حقيقت ً تخصص ما بيش از هر چيزي، نزديك به خود ما و مسائل پيرامون ماست. براي مثال ما كسي را نداريم كه درباره عرفان و تصوف در چين آن چنان دقيق و جامع و علمي بنويسد كه مثلاً در مورد عرفان و تصوف ايران مي نويسد. به اين اعتبار، دايرة المعارف هايي كه در ايران نوشته مي شوند فقط 5 يا 6درصد مقاله هاي آن در مورد مالزي، اندونزي، آلباني و... است. بنابراين بيش تر مقاله هاي ما همان طور كه آقاي بجنوردي فرمودند، تاريخي است چون زمينه فرهنگي ما غني است و ما در دايرة المعارف مي خواهيم همين ها را عرضه كنيم. براي مثال اساس تأليف دايرة المعارف تشيع به دليل اشتباهاتي بود كه در دايرة المعارف تشيع انگليسي وجود داشت به عنوان نمونه مقاله اي را كه درباره امام رضا(ع) نوشته شده بود براساس يكسري كج فهمي ها بود كه بعدها خود آنها به آن اعتراف كردند. بنابراين همان طور سجادي و استاد فاني اشاره كردند، ما در يك فضاي ذهني تربيت شده ايم و با همان فضاي ذهني هم مي نويسيم به همين دليل مقاله ما درباره ابوالعلاي معري با مقاله اي كه يك عرب درباره او مي نويسد فرق مي كند و بايد هم چنين باشد يا مقاله حافظ كه يك نويسنده عرب مي نويسد، با مقاله اي كه در دانشنامه ادب فارسي يا دانشنامه

ايرانيكا درباره حافظ نوشته مي شود بي شك بايد فرق كند؛ چرا كه در اين دايرة المعارف ها با ذهنيت ايراني نوشته مي شود. من مي خواهم بگويم كه دايرة المعارف هاي ما تأثير خوبي در خارج از ايران داشته اند.

چگونگي عرضه آثار : تخصص ويژه رضا رضا زاده لنگرودي پژوهش در دوره ايلخانيان و متخصص تاريخ نگاري تركمانان است و در اين باره با دو گرايش تاريخ روايي و تاريخ تحليلي تأليف كرده است.در كنار اين گرايش، لنگرودي سال هاست كه بر جنبش هاي اجتماعي در ايران پس از اسلام تمركز كرده و اثر مهمي نيز با همين عنوان نوشته است.اثري در2 جلد، كه جلد نخست آن از سوي انتشارات طهوري چاپ و منتشر شده است. كتاب «جنبش هاي اجتماعي در ايران پس از اسلام» است. لنگرودي در مقام رياست بخش تاريخ بنياد دايره المعارف اسلامي و دانشنامه جهان اسلام،علاوه بر نظارت بر سفارش و نگارش مدخل هاي اين حوزه،خود نيز به كار نگارش مقالات ارزنده اي در آن پرداخته و تحقيقات خود را در قالب مدخل هاي دايرة المعارف دنبال كرده است. از آن جمله، نگارش مدخل هاي آتسز،آزاد، بلگرامي،آسين پالاسيوس،آق قويونلو،آل اخشيد،آماري،ابن اثير، ابوالحسن، ابوبكر طهراني، استادسيس و ... وي در طنز نيز دستي توانا داشت. طنز او در طعنه بر نابه ساماني ها بود و هجو او در افشاي نابرابري هاي اجتماعي. رضازاده لنگرودي اكنون مدتي است كه بر روي «جنبش هاي ديني _ اجتماعي خراسان در قرن دوم» مطالعات وسيعي را آغاز كرده و اثري با همين عنوان هم به نگارش در آورده است. رضا رضازاده لنگرودي در

ميان تاريخ نويسان هم نسل خويش با نگاه دانشنامه نويسي و در نتيجه تكيه بر منابع موثق و پرهيز از ديدگاه هاي شخصي و فراهم آوردن منابعي براي نگرش هاي تطبيقي در تاريخ، از ديگران تفكيك مي شود. بويژه در دوره اي كه تاريخ نگاري جولانگاه تاريخ نگاران غير متعهد شده است. رضا رضازاده لنگرودي، با دانشنامه هاي ديگري از جمله دانشنامه هاي مرتبط با يك منطقه نيز همكاري مي كند و مدخل هايي براي آنان نيز مي نويسد.از جمله مدخل كاشان براي دانشنامه كاشان

--------------------------------------------------------------------------------

آثار :

1 جنبش هاي اجتماعي در ايران پس از اسلام

ويژگي اثر : تاليف، 2 جلد. لنگرودي سال هاست كه بر جنبش هاي اجتماعي در ايران پس از اسلام تمركز كرده و اثر مهمي نيز با همين عنوان نوشته است.اثري در? جلد، كه جلد نخست آن از سوي انتشارات فرهنگ نشر نو چاپ و منتشر شده است. كتاب «جنبش هاي اجتماعي در ايران پس از اسلام» گرچه در قالب مجموعه مقالات لنگرودي انتشار يافته، اما وحدت ذهني او در پيگيري گرايش تاريخي اش، اتحاد و وحدت اثرش را به خوبي حفظ كرده و از كتاب جنبش هاي اجتماعي در ايران پس از اسلام اثري قابل ارجاع ساخته است.اما اين كتاب خيلي زود در محافل فرهنگي و حوزه نقد كتاب به عنوان اثري مهم و اثرگذار شناخته شد و لنگرودي را ترغيب به نگارش جلد بعدي اين مجموعه كرد: «جلد دوم اين كتاب هم ادامه جنبش هايي است كه در تاريخ ايران شكل گرفته اند، يعني جنبش نومزدكيان و

بردگان زنج است، بعد جنبش زنديه است، جنبش برده داران و جنبش نقطويه...»

2 جنبش هاي ديني _ اجتماعي خراسان در قرن دوم

3 مدخل كاشان براي دانشنامه كاشان

ويژگي اثر : او اين مقاله را با تشريح وضعيت كاشان در دوره پيش از تاريخ آغاز مي كند. آگاهي هاي ما از روزگاران پيش از تاريخ كاشان، مبتني بر كاوش هاي باستانشناسي تپه سيلك است كه نيز نخستين بار در طول سالهاي 7-1933 به دست رومن گيرشمن فرانسوي انجام گرفت. نگارنده براساس آثار يافت شده در حفاري ها صورت گرفته به بررسي ويژگي هاي تمدن كهن سيلك و پيوندهاي سيلك با خارج و تأثيرهاي خارجي بر آن مي پردازد و با توجه به يافته هاي باستانشناسان در گورستان هاي سيلك، گونه هاي انسان شناختي سيلك را بررسي مي كند. در فاصله زماني پس از تمدن سيلك تا دوران ساساني، بويژه در صدر اسلام، اطلاعي از مردم سيلك و ديگر آبادي هاي كاشان در منابع موجود در دست نيست. ولي در پژوهش هاي پراكنده نشان داده شده است كه جوامع گوناگوني در دوره هاي مختلف تاريخي در دشت كاشان، و بويژه در نواحي كوهستاني غرب و جنوب، سكونت داشته اند. بقاياي آتشكده هاي نياسر، نطنز، خرمدشت و... گوياي وجود مراكز زيستي در دوران ساساني در اين منطقه است. رضازاده لنگرودي در ادامه به وضع كاشان در دوره پس از اسلام مي پردازد و از جمله، فرضيه هاي مختلف درباره نامگذاري كاشان را عنوان مي كند.

4 ياد پاينده

ويژگي اثر

: شامل مجموعه ?? گفتار پژوهشي در قالب يادنامه محمود پاينده و... لنگرودي به زنده نگاه داشتن نام نيكان نيز اعتقاد ويژه دارد و بر مبناي همين اعتقاد است كه مجموعه يادنامه پاينده را تدوين كرده و درباره او مي گويد:«پاينده از شاعران خوش قريحه گيلكي و فارسي بود. شعر كهن و نو را خوب مي شناخت و در قصيده و غزل و رباعي و دوبيتي اشعاري سروده است. اما شيوه نيمايي را بيشتر مي پسنديد. به اعتقاد او «شعر بايد نكاتي به خواننده بياموزد و شاعر پيش از مردم همراه و همگام آنان باشد تا هنر شعرش در زمينه مردم مؤثر باشد. » اشعار فارسي پاينده كه بيش تر مضمون اجتماعي دارند، در عين زيبايي، عامه پسند و عاري از تعقيدات لفظي است. اشعار گيلكي او شيوا، سليس و آكنده از مضامين دلنشين مردم پسند است. افزون بر زبان تعرض به بي عدالتي هاي زمانه، در زبان وصف نيز توانا بود، اما نه در وصف هلال ماه و تشبيه آن به ابروي دلدار بلكه وصف پريشاني هاي فرزندان تيره بخت روزگار.

5 يادگارنامه فخرايي

ويژگي اثر : ترانه هايي از اشكور بالا عنوان مقاله كاظم السادات اشكوري در كتاب يادگارنامه فخرايي است كه زير نظر دكتر رضازاده انتشار يافته است.

منابع زندگينامه :

1http://www.iran-newspaper.com/1385/851128/html/mehr.htm، روزنامه مهرگان صفحه مهرگان 28-11-1385

رضانژاد، عزالدين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عزالدين رضانژاد اميردهي

محل تولد : بابل

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1339/1/1

زندگينامه علمي

عزالدين رضا نژاد امير دهى در سال 1339 در شهر بابل به دنيا آمد.

او پس از اتمام تحصيلات ابتدائى به تحصيل علوم حوزوى پرداخت،ابتدا در حوزه علميه حاج سيف الله اميرى در پادشاه امير در بخش بند پى شرقى (روستاى سيد نظام الدين و حوزه شهيد محمدحسن اميرى فعلي) و سپس در سال تحصيلي 1355 وارد حوزه علميه صدر بابل ( حوزه ى خاتم الانبياء - فعلي) شد، پس از پيروزى انقلاب اسلامى در سال 1358 رهسپار حوزه علميه قم گرديدو با موفقيت در امتحانات كليه پايه هاى دروه هاى سطح، در سال 1364 دروس خارج فقه و اصول را آغاز كرده، پس از اتمام شش سال درس خارج فقه و اصول و سه بار شركت در مصاحبه دروس خارج، در سال 1372 از رساله علمى و تحقيقى سطح چهار حوزه در موضوع (صلاه الجمعه دراسه فقهيه و تاريخيه) دفاع كرد. وى علاوه بر گذراندن دروس رايج حوزه هاى علميه عالي قم به آموزش هاى كاربردى و تحقيقى ديگر روى آورد از همين رو، با گذراندن دوره مكالمه، خطابه و انشاء عربي در واحد آموزش عربى دفتر تبليغات اسلامى حوزه علميه قم زير نظر اساتيد متخصص به اخذ پايان نامه اتمام دوره آموزش زبان عربى در تاريخ 25/11/1363 نايل گرديد. در ادامه فعاليت آموزش زباني ، زبان انگليسى را زير نظر مركز زبانهاى خارجى دانشگاه تهران و نيروى هوايى جمهورى اسلامى و مركز زبانهاى خارجى دفتر تبليغات اسلامى حوزه علميه قم با موفقيت به پايان رسانيد و در تاريخ 29/1/1366 گواهينامه اتمام دوره عالى زبان انگليسى را از سوى مراكز مذكور درياقت كرد از سال 1366 با همكارى مركز تحقيقات شهيد محلاتى (دانشكده سپاه قم) آثاري به صورت

تاليف كتب درسى منتشر كرد ،از سال تحصيلي 1371 _ 1370 با شركت در رشته تخصصى كلام اسلامى و پايان بردن دوره چهارساله آن جهت اخذ مدرك دكترى در كلام اسلامى و با عنايت به مصوبه 368 تاريخ 3/11/1374 به تدوين پايان نامه در موضع "برهان وجودى براى اثبات وجود خدا" پرداخت و بعد از فارغ التحصيل شدن در اين رشته به تدريس و تحقيق و تاليف مباحث كلام اسلامى و فرقه هاى مذهبى و شركت در نشست هاى علمى پرداخت. هم اينك، عضو هيأت علمي مركز جهاني علوم اسلامي با سمت استاد ياري ، مدير كل « برنامه ريزي و تدوين متون درسي» مركز مذكور ، به تدريس و پژوهش مي پردازد. وي تاكنون بيش از چهل رساله علمي در سطح سه ( كارشناسي ارشد) و چهار ( دكتري) را راهنمايي ، مشاوره و داوري كرده است.

رضانيا، حميد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حميد رضانيا

محل تولد : شيراز

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1344/1/1

زندگينامه علمي

سال 1344شمسي در يك خانواده معمولي در شيراز متولد شدم. مادرم از نوادگان مجاهد نستوه آيت الله سيد علي اكبر فال اسيري اعلي الله مقامه - از پيشگامان نهضت تنباكو در فارس و از همرزمان مرحوم ميرزاي شيرازي بزرگ رحمت الله عليه - بود، همچنين پدرم انساني روشن بين و از نوادگان ملا واعظ شيرازي كه او نيز از نياكان زمان خود به شمار مي رفت، بود، مرحوم پدرم در مسير زندگي خود مبارزه با ظلم دستگاه طاغوت و تلاش در گسترش عدالت را سيره عملي خود قرار داده بود و در اين راه سالياني از زندگاني

خود را در بند دژخيمان ستم شاهي سپري كرد و به همين سبب كانون خانواده ام همواره برخوردار از روشنگري و كاوش در مسير كشف حقيقت بوده است.شروع دوران تحصيلات متوسطه ام مصادف بود با آغاز نهضت بزرگ اسلام مردم ايران، كه در كنار ديگر دوستانم در اتحاديه انجمن هاي اسلامي مدارس شيراز كه امروزه بسياري از ايشان مدال پر افتخار شهادت را به گردن آويخته اند به فعاليت هاي فرهنگي و اعتقادي روي آوردم، دقيقا پس از اولين تجربه ام در جبهه هاي جنگ كه مصادف با سوم خرداد 1361 و آزاد سازي خرمشهر بود كه علاقه وافر و آرزوي بزرگم يعني فراگيري علوم اسلامي تحقق عملي پيدا كرد و در حوزه شيراز و در مدرسه قوام به تحصيل مشغول شدم ولي چون با فوت پدرم مصادف شد پس از اتمام دوره دبيرستان با انصراف از قبولي در دانشگاه، به حوزه مشهد و مدرسه استاد آيت الله موسوي نژاد عزيمت كردم كه در آنجا ضمن خوشه چيني از خرمن اساتيد آن ديار در جوار ملكوتي آستان قدس رضوي عليه السلام بهره مند شدم كه از اين ميان اساتيد بزرگواري چون آيت الله مرواريد، آيت الله ميرزا جواد تهرانى، آيت الله فلسفي ، عارف بزرگ استاد مولوي افغاني و نيز برخي از شاگردان مرحوم رجبعلي خياط را مي توان ياد كرد.همچنين سطوح عاليه و دروس خارج را در قم در محضر آيات عظام و اساتيد بزرگواري چون وحيد خراسانى، تبريزي ، فاضل لنكرانى، نوري همدانى، مكارم شيرازى، سبحانى، خاتم يزدى، جوادي آملى، لاريجانى، پايانى، اعتمادي و وجداني فرا گرفتم. در بخش دانشگاهى؛ در رشته علوم

تربيتي مديريت آموزش تا مقطع كارشناسى، كارشناسي ارشد پيوسته رشته الهيات و معارف اسلامي از موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني با اشراف استاد فرزانه آيت الله مصباح يزدى، كارشناسي ارشد ناپيوسته فلسفه و كلام را از دانشگاه باقر العلوم (ع) و تحصيل در مقطع دكترا رشته فلسفه كه ادامه دارد. الان در خارج مشغول به تحصيل در مقطع دكتري هستم و در چند سمينار نيز شركت داشته ام .

رضانيا، ذبيح الله

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

ذبيح الله رضانيا

محل تولد : آباده

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1332/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب ذبيح الله رضانيا درتاريخ 1332متولد شده و پس ازگذراندن تحصيلات كلاسيك وارد حوزه علميه قم شدم. پس از اتمام مقدمات وارد دروس خارج شده و از محضر اساتيد وحضرات آيات عظام آيت الله مكارم شيرازي ،سبحانى، رباني گلپايگانى،مومن ....كسب فيض نمودم. همچنين در رشته تخصصي كلام درحال نوشتن پايان نامه مي باشم. علاوه بر تحصيل به تأليف نيز پرداخته ام كه درقسمت آثار آمده است.

رضاي الهي، محمود

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

فضل الله رضاي الهي در سال 1302 در شهر اصفهان بدنيا آمد. ايشان داراي مدرك دكتري رشته جامعه شناسي از كشور فرانسه است. استاد هم اكنون پس از تدريس در دانشگاههاي مختلف ايران و بازنشستگي مدت 14 سال است كه با دانشگاه آزاد اسلامي همكاري دارند .گروه : علوم انسانيرشته : جامعه شناسيتحصيلات رسمي و حرفه اي : فضل الله رضاي الهي تحصيلات ابتدايي و متوسطه را تا اخذ ديپلم ادبي در اصفهان سپري نمودند در سال 1333 موفق به اخذ درجه كارشناسي رشته ادبيات از دانشگاه تهران شد. ايشان چندين سال در كسوت معلمي به دبيري دبيرستانهاي تهران اشتغال داشتند. شوق تحصيل دسترسي بمدارج بالا تر موجب شد كه در كنكور كارشناسي ارشد شركت نمودند و در سال 1342 موفق به اخذ مدرك كارشناسي ارشد رشته جامعه شناسي گرديد.دكتر رضاي الهي مدرك دكتري رشته جامعه شناسي را از كشور فرانسه دريافت كرده است.همسر و فرزندان : فضل الله رضاي الهي متاهل و داراي سه فرزند مي باشد.وقايع ميانسالي : فضل الله رضا الهي پس از دريافت درجه كارشناسي

ارشد رشته جامعه شناسي در دانشگاه شهيد چمران (جندي شاپور) مشغول به تدريس و تحقيق شدند.و پس از اخذ درجه دكتري رشته فوق از كشور فرانسه به ايران بازگشتند و همچنان در دانشگاههاي مختلف به تدريس و تحقيق مشغول مي باشند.مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : فضل الله رضاي الهي عضو هيئت علمي و استاد دانشگاه آزاد واحد تهران شمال مي باشد.

رضايي آدرياني، علي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

علي رضايي آدرياني

محل تولد : نجف اشرف

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1350/1/1

زندگينامه علمي

سال 1365وارد حوزه علميه قم شدم و از سال 1372در كلاس هاي مركز تربيت كودك و نوجوان دفتر تبليغات شركت كردم. در سال 74وارد گروه نقد كتاب كودك گرديدم و يكسال در اين گروه فعاليت كردم و در ضمن آن در كلاس استاد حسين فتاحي شركت كردم.

در سال 13751376هم يكسال كلاس داستان نويسي نادر ابراهيمي شركت كردم واز سال 1375تا سال 1377در برنامه آموزشي نقد فيلم زير نظر حوزه هنري تهران در قم شركت كردم كه زمينه علاقمندي به مباحث سينما را فراهم كرد و در هم انديشي سينما از نگاه دين يك مقاله ارائه كردم.

از سال 1378وارد كلاسهاي نقد و فيلمنامه نويسي خانه هنر دوره اول شدم و از سال 1381مسئول اجرائي گروه هاي فيلمنامه نويسي اداره كل خدمات رسانه اي گرديدم .سال 1384 وارد دانشكده صدا وسيما گرديدم و در رشته تهيه كنندگي مشغول تحصيل هستم.در ضمن از سال 1382 تا 1385به صورت موردي همكاري مشاوره اي طرح و فيلمنامه با موسسه راويان فتح وابسته به لشگر هفده علي بن ابيطالب داشتم

رضايي آدرياني، محمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد رضايي آدرياني

محل تولد : نجف اشرف

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1350/1/1

زندگينامه علمي

متولد 1350 در نجف اشرف، از سال 1358 ساكن در قم علمى/حوزوي : از سال 1365 پس از پايان سيكل وارد حوزه علميه قم شده در مدرسه المهدي(عج) وابسته به حضرت آيت الله گلپايگاني تا اواسط سطح در اين مدرسه بوده و از آن پس سطح را

در مدرسه آيت الله گلپايگاني(روبروي شهرداري سابق) در محضر اساتيدي همچون عندليب همداني(فقه) موسوي تهرانى، حسيني خراسانى، علوي بروجردى، نظري منفرد (اصول) را گذرانده و از سال 79 در درس خارج آيات عظام مرحوم آقاي تبريزي(فقه) و آيت الله العظمي وحيد خراساني(اصول) شركت نموده و يكسال هم(84) در مدرسه فقهي آيت الله وحيد خراساني (مدرسه امام باقر در كوچه سپاه) به مباحث تخصصي اصول پرداخته....

از سال 70 به موازات شروع تبليغ و احساس آشنايي تخصصي با تبليغ براي نونهالان وارد مركز تربيت مربي كودكان و نوجوانان شده و 2-3 سالي را به تحصيل، تحقيق و تأليف هاي داخلي آن مركز پرداختم به گونه اي كه يكي از چهره هاي علمي آن مركز بودم.

پس از آن به موازات راه اندازي سمينارهاي هم انديشي سينما و دين از سوي حوزه هنري سازمان تبليغات به مدّت 2 سال به آشنايي و پژوهش در حوزه فيلم و هنر و هنر ديني پرداخته و وارد عرصه فعّاليّت هاي هنري و رسانه اى گرديده، به طوري كه پس از حوزه هنري و پايان سمينارهاي هم انديشى، به همكاري با مركز پژوهشهاي اسلامي صدا و سيما در قم پرداخته و در دو حوزه آثار تاريخي تلويزيوني و آثار مذهبي و ديني تلوزيوني به پژوهش / نقد و يا مشاوره پرداختم كه اهم فعّاليّت هاي اين دوران چنين است:

پژوهش هاي گسترده درباره عاشورا و امام حسين(ع) ، جهت سريال امام حسين(ع) نقد و بررسي سريال ولايت عشق نقد و بررسي سريال مختار پژوهشگر سيره نبوي جهت مجموعه تلوزيوني آيينه(180 قسمتي جهت معرفي سيره نبوي در شبكه 1 سيما) طراح مستندهاي عاشورايي حضور و

ميزگردهاي بازشناسي حركت امام حسين(ويژه دهه محرم 85 از شبكه 1 سيما) كارشناسي علمي و همراه كاروان عاشورائي شبكه 1(ويژه محرم 85 كه فرهنگ هاي عزاداري 10 شهر را به تصوير كشيد.)

از سال 80 به مناسبت مطالعه و پژوهش درباره فرقه ماتريديه از فرق كلامى اهل سنت و در خواست مركز جهاني يك دوره كلام اهل سنت را به صورت مقارن براي طلاب اهل سنت مدرسه امام خميني(ره) تدريس نموده و از آن پس 2 سال هم كلام شيعي را تدريس نموده ام.

از سال 80 با ورود به مركز تخصي مهدويت و تحصيل در آنجا و سپس در پژوهشكده مهدويت(مؤسسه آينده روشن) به فعاليت هاي گوناگون علمي پژوهشى و رسانه اى پرداخته ام كه شرح مهمترين آنها چنين است:

معاونت هنري مركز تخصصي مهدويت(در زمان كوتاه – نيم سال)

سردبيري نشريه انتظار نوجوان

كارشناس و مشاور هنري موسسه آينده روشن، كارشناس مستند تلوزيونى: ساحل بيكران،

كارشناس و مشاور بخش هنرى: دومين همايش بين المللي دكترين مهدويت

طراح و مديريت پروژه كتابهاي 6 جلدي يه دنياي قشنگتر ويژه كودكان

رضايي راد، محمدابراهيم

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمدابراهيم رضايي راد

محل تولد : لنگرود

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1304/7/7

زندگينامه علمي

اينجانب محمد ابراهيم رضائي راد فرزند صفرعلي در تاريخ هفتم مهر سال 1304 شمسي در روستايي فتيده از قراء شهرستان لنگرود ديده به جهان گشودم پس از گذشت دوران طفوليت در مكتب خانه هاي آن روز قرآن مجيد و برخي كتب فارسي از جمله نصاب الصبيان را فرا گرفتم. نظر به علاقه اي كه به علوم ديني داشتم پس از گذشت چند سالي همراه آقاي امينيان و شيخ

رضا محمدي درس امثله را نزد مرحوم سيد محمد باقر بني سعيد قاضي محله آغاز كردم و بدليل عدم وجود حوزه علميه در گيلان جهت تكميل دروس ديني به قم عزيمت نمودم. درست در روز چهاردهم فروردين 1323 شمسي در حالي كه هجده بهار از عمرم گذشته بود بار سفر را به قم بستم. در آن زمان حوزه توسط چهارتن از آيات عظام ، آيت الله سيد محمد تقي خوانساري ، آيت الله صدر، آيت الله حجت ، و آيت الله فيض قمي اداره مي شد .از آنجا كه مصمم بودم كه به لباس روحانيت درآيم لذا پس از گذشت چندماه به اتفاق چند تن از دوستان در منزل يكي از روحانيون گيلان مقيم قم با شركت چند تن از فضلا ء از جمله آيت الله سيد موسي صدر مراسم ملبس شدن به لباس روحانيت را بر گزار كرديم. پس از طي مقدمات شرح لمعه نزد آية الله صدوقي شهيد محراب رسائل را نزد آية الله مشكيني (ره)، مكاسب را نزد آية الله العظمي نجفي مرعشي ، كفايه را نزد آية الله منتظري ، آية الله فكور و آية الله زاهدي قمي فرا گرفتم. سپس به درس خارج فقه و اصول ارتقاء يافتم درس فلسفه و اسفار و تفسير رانزد آية الله طباطبايي ، منظومه را نزد آية الله رضا صدر، خارج اصول و مباحث الفاظ را از محضر آيت الله خميني(ره) و امارات را از محضر آية الله العظمي بروجردي(ره) و فقه را از محضر معظم له و آيت الله شيخ عباسعلي شاهرودي استفاده نمودم و ضمن آن به تدريس دروس

مقدمات ، حاشيه ، سيوطي ، مطول ، معاني و بيان اشتغال داشتم و برخي از مباحث در سال را به طور خصوصي براي بعضي از طلبه ها تدريس مي كردم .

رضايي موسوي، جعفر

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد جعفر رضايي موسوي

محل تولد : مشهد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1344/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب سيد جعفر رضائي موسوي در سال 1361 وارد حوزه علميه مشهد مقدس شدم . بعد از گذراندن مباحث مقدماتي ( ادبيات ، منطق ، معاني بيان و ... ) در مدرسه الحجه و در خدمت اساتيد حوزه علميه مشهد تلمذ نمودم.از جمله اساتيد بنده ، آيت الله فلسفي ، مرتضوي و مهدي مرواريد مي باشند . در سال 1372 براي ادامه تحصيلات به حوزه علميه قم آمدم و در بحث خارج آيت الله وحيد خراساني حضور داشتم .

رضايي، باسمه

قرن:14

جنسيت:زن

مليت:ايران

باسمۀ رضايي در سال 1335 در بغداد به دنيا آمد.ايشان داراي مدرك كارشناسي ارشد رشته كتابداري مي باشد. نامبرده هم اكنون در دانشگاههاي تهران و آزاد اسلامي به تدريس مشغول است. كتاب " ردۀ PJA ادبيات فارسي" تاليف باسمه رضايي ، در دوره چهاردهم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به عنوان كتاب سال برگزيده شد.گروه : علوم انساني رشته : كتابداري تحصيلات رسمي و حرفه اي : باسمه رضايي پس از گذراندن تحصيلات ابتدايي و متوسطه وارد دانشگاه المستنصريه بغداد شد و در رشتۀ كتابداري و اطلاع رساني به اخذ درجه فوق ديپلم نايل گرديد. از آن پس در ايران و در رشتۀ فوق ادامه تحصيل داد و كارشناسي ارشد خود را با رتبۀ ممتاز از دانشگاه تهران دريافت داشت.فعاليتهاي آموزشي : باسمه رضايي از سال 1363 در كتابخانه دانشكده روان شناسي و علوم تربيتي مشغول به كار است و از سال 1373 سرپرستي همان كتابخانه

را به عهده دارد. همچنين چند سال در دانشگاه آزاد تدريس كرد و در حال حاضر در دانشگاه تهران مشغول به تدريس است.جوائز و نشانها : كتاب " ردۀ PJA ادبيات فارسي" تاليف باسمه رضايي ، در دوره چهاردهم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به عنوان كتاب سال برگزيده شد.آثار : رده PJA ادبيات فارسي ويژگي اثر : تاليف،اين كتاب در دوره چهاردهم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران ،از طرف وزرات فرهنگ و ارشاد اسلامي معرفي و برگزيده شده است. آشنايي با كتاب «رده PJA ادبيات فارسي»: رده PJA ادبيات فارسي، تنظيم و تدوين باسمه رضايي، تهران: كتابخانه ملي جمهوري اسلامي ايران، 1374. قرنهاست كه در ايران، زبان عربي گذشته از پيوند هزار و چهارصد ساله اش با فارسي، زبان دوم ما محسوب مي شود، زيرا زبان قرآن و نماز و دين ماست. بنابراين زبان و ادبيات عربي اختصاص به شبه جزيره عربستان ندارد. دانشمندان ايراني در جهت پرورش و رشد اين زبان بسيار كوشيده اند. وجود مجموعه هاي غني ادبيات عربي در ايران و سازماندهي اين مجموعه ها، تهيه گسترش ادبيات عربي را ضروري مي نمود. هدف از اين گسترش، ايجاد طرح نويني بوده است كه با رعايت اصول ضوابط رده بندي كنگره، به نيازهاي موجود در كشور و كشورهاي عربي پاسخ گويد. كتاب، موضوعي و الفبايي است و شيوه تنظيم آن بسيار منسجم و هماهنگ است. نمايه الفبايي دقيق و جامعي دارد كه با ارجاع به مدخلهاي متن، بازيابي اطلاعات تسهيل مي شود. از امتيازات خاص اين كتاب آن كه،

اين رده پس از كاربرد آن در كتابخانه ملي صورت گرفته و براساس نمونه هاي علمي، توسعه يافته و تكميل شده است .

رضايي، حسن رضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حسن رضا رضايي زرنديني

محل تولد : زرندين

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1351/1/1

زندگينامه علمي

سال 1365 وارد حوزه علميه امام صادق نكاء (مازندران) شدم و زير نظر حضرت آية الله صادقي گلدوردي مشغول تحصيل شدم و از سال 1371 وارد حوزه علميه قم و در مدرسه مرعشيه ساكن شدم همزمان درس هاي كلاسيك را شروع نمودم. در سال 1376 وارد تربيت محقق و نويسندگي علوم قرآن شدم و كارشناسي ارشد آن را با پايان نامه قرآن و فرهنگ زمانه به اتمام رساندم و در سال 1379 وارد تخصصي تفسير شدم و در سال 1382 با پايان نامه نيازهاي متعالي انسان در قرآن تمام نمودم. و بيش از 5 سال در درس خارج مكام ، سبحاني و عابدي شركت جستم.

رضايي، عباس

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عباس رضايي استخروييه

محل تولد : استخروئيه كرمان

شهرت

تابعيت : ايران

زندگينامه علمي

اوايل انقلاب اسلامي ايران به رهبري حضرت آيت الله العظمي امام خميني(ره)، وارد حوزه علميه كرمان شدم. در ابتدا شروع به فراگيري جامع المقدمات و كلاس هاي جنبي كلاسيك آن زمان كه كتاب هاي مقطع دبيرستان بود كردم و با توجه به كمبود استاد و نبودن نظم و تربيت صحيح در حوزه كرمان دوره تحصيل مقدمات طول كشيد تا اينكه ظرف چهار سال جامع المقدمات، سيوطي و مغني باب اول و چهارم را طي كرديم و در كنار آن نيز منطق كبري و منطق مظفر و رساله علميه با حواشي علماي اعلام و تبصره علامه حلي و بخشهايي از شرايع مرحوم محقق حلي به پايان رسيد. بعد از طي مقدمات يك سال به قم

مهاجرت كردم و در مدرسه كرمانيها حوالي بازار قم مشغول به تحصيل شدم. در آنجا شرح لمعه را در خدمت استاد محترم جناب آقاي مسروي و مرحوم آقاي سلطاني مي خوانديم و نيز اصول مظفر را در خدمت مرحوم شهيد حجت الاسلام حسين حقاني به پايان بردم. سال بعد به دليل نياز حوزه علميه كرمان و مشكلات فردي خودم به حوزه علميه كرمان برگشتم و در آنجا علاوه بر مديريت داخلي حوزه به تدريس صرف و نحو و تحصيل رسائل و مكاسب مرحوم شيخ انصاري زير نظر اساتيد محترم مرحوم آيت الله شيخ محمد روحاني و حضرت آيت الله حاج شيخ عباس حقيقي به تحصيل پرداختم.

در سال 66 كه حدود دو سال از تشكيل خانواده و زندگي مشترك بنده نيز مي گذشت در دانشگاه فردوسي مشهد دانشكده الهيات قبول شده و در رشته فقه و مباني حقوق اسلامي به مدت چهار سال به تحصيل پرداختم تا اينكه درسال 71-70 مدرك كارشناسي را از آن دانشكده گرفتم. پس از آن وارد حوزه علميه قم شدم و به ادامه دروس حوزه كه مكاسب مرحوم شيخ و كفايه آخوند بود، پرداختم و در سال 72-71 همزمان با تحصيل در حوزه در رشته كارشناسي ارشد فقه و مباني حقوق دانشگاه قم مشغول به تحصيل شدم. همزمان با پايان يافتن دروس دانشگاه و فارغ التحصيلى، دروس سطح حوزه نيز تمام شده بود و من مشغول درس خارج فقه و اصول شدم. از آن تاريخ تا الان نيز در حوزه علميه قم مشغول تحصيل در مقطع درس خارج فقه و اصول مي باشم و در اين مدت نيز در امتحانات مدرسي دانشگاه هاي نهاد نمايندگي

ولي فقيه در دانشگاه شركت كردم و قبول شدم و مدرك تدريس متون عربي از آنجا دريافت كردم و حدود يكي دو سال البته با ساعاتي كم كه در حوزه كلاس نداشتم مثل روزه هاي پنجشنبه يا دوشنبه ها به تدريس ادبيات عربي (متون) در دانشگاه تربيت معلم پرداختم.بنده اثر علمي نوشته شده چاپ شده، يا به چاپ نرسيده اي به جز همان رساله پايان نامه فارغ التحصيلي كارشناسي ارشد دانشگاه قم ندارم و آن هم به تعداد معدود تايپ شد و ماشين گرديد و در اختيار استاد راهنما و مشاور و كتابخانه دانشگاه و يك عدد نيز نزد اينجانب مي باشد.

رضايي، عبدالعلي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عبدالعلي رضائي

محل تولد : كرمانشاه

شهرت

تابعيت : ايران

زندگينامه علمي

دوران تحصيل در مقاطع ابتدائى، راهنمايي و هنرستان صنعتي (مكانيك عمومي) را در شهرستان كرمانشاه گذراندم. از سال 61 وارد حوزه علميه قم شدم و تا كنون مشغول به تحصيل و تحقيق هستم و مدت 10 سال در دروس خارج فقه و اصول شركت دارم. اساتيدي كه از آنان بهره علمي برده ام عبارتند از: آقايان طالقانى، هادوى، ميرباقرى، موسوي تبريزى، آيت الله راستي كاشانى، علامه سيد منير الدين حسيني الهاشمي(ره)، آيت الله جوادي آملى.در ادامه فعاليت هاي علمي همزمان با ورود به حوزه علميه قم با دفتر فرهنگستان علوم اسلامي آشنا شدم و طي يك دوره 12 ساله آموزشى، پژوهشي موفق به اخذ دكتري در مديريت تحقيقات شدم و از سال 73 تا81 مدرس رشته مديريت تحقيقات در دانشگاه بقيه الله (عج) بوده ام و طي دو دوره دكتري PH.D دانشجويان در مقطع فوق ليسانس را پذيرش و تربيت نموديم و هدايت

دو پايان نامه در مقطع PH.D در موضوعات مديريت شبكه اي تحقيقات، مباني روش هاي تحقيق موجود در علوم تغذيه و طرح مباني جديد با رويكرد مبتني بر منطق الهي نظام گرا را به عهده داشته ام. از سال 76 تا سال 82 به عنوان كارشناس و مشاور علمي در سازمان مديريت صنعتي مشغول به فعاليت هاي علمي در زمينه مديريت شبكه اي تحقيقات شدم و با فعاليت هاي علمي مستمر و فشرده و ارتباط هاي علمي با مجامع بين المللي و دانشگاه هاي خارج از كشور موفق به انجام كارهاي علمي در راستاي طرح ديدگاه هاي جديد و نو شديم از جمله ارئه طرح و مدل اقتصادي از نگاه اسلام به دانشگاه برانشويك آلمان، طراحي كليات مدل خصوصي سازي در ايران 2020، و درسال 2000 – 2001 با گرفتن پذيرش از دانشگاه ST.Regis امريكا و همكاري بصورت پروژه علمي درسال 2003 موفق به اخذ دكتري در رشته تحقيق در مديريت فرهنگي و فوق دكتري دررشته مشاوره در امور توسعه اجتماعي شدم. دانشگاههاي امام صادق و شيخ طوسي اصفهان، نيروي انتظامي مشغول به تدريس بوده ام. مسئول گروه بنيادي پژوهشكده توسعه و تكنولوژي جهاد دانشگاهي صنعتي شريف مي باشم و مسئول گروه "روش" و عضو هيئت علمي در فرهنگستان علوم اسلامي قم هستم. در ضمن عضو واحد نخبگان و فرهيختگان حوزه علميه قم مي باشم.

رضايي، عبدالله

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عبدالله رضايي انالوجه

محل تولد : قم

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1355/1/1

زندگينامه علمي

بنده عبدالله رضايي فرزند حجة الاسلام شيخ علي رضايي در سال 1355 در خانواده اي روحاني و متدين در شهر

مقدس قم متولد شدم. تحصيلات ابتدايي، راهنمايي ودبيرستان را در مدارس قم طي نمودم و در سال 74 وارد حوزه علميه قم شدم و تحصيلات سطوح حوزوي را نزد اساتيدي همچون حجج اسلام موسوي خوئي، موسوي تهراني، وحيدي، شبيري زنجاني .... ادامه دادم. همزمان با قبولي در آزمون ورودي دانشگاه باقرالعلوم رشته تاريخ را درمقطع كارشناسي به اتمام رساندم و مقطع كارشناسي ارشد را در رشته ارتباطات با گرايش توليد سيما در دانشكده صدا و سيما ادامه داده و رساله علمي خويش را در قسمت عملي با موضوع طرح مسئله شفاء در رسانه تلويزيون و در قسمت نظري با عنوان بررسي تطبيقي مسابقات سرگرمي تلويزيون با توجه به انگاره هاي اسلامي ارائه دادم. در اين ميان همكاري تحقيقاتي و اجرايي در پروژه هاي مختلف تلويزيوني و توليد اين آثار و همچنين تاسيس كار گروه هاي علمي در حوزه رسانه و دين از جمله فعاليت هاي اينجانب مي باشد. بنده هم اكنون به عنوان معاونت فرهنگي هنري موسسه آينده روشن (پژوهشكده مهدويت) كه توليد آثار پژوهشي، فرهنگي و هنري در زمينه تخصصي مهدويت را در دستور كار خود دارد را عهده دار مي باشم.

رضايي، علي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

علي رضايي

محل تولد : بيرجند

شهرت : رضايي بيرجندي

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1339/1/3

زندگينامه علمي

در سوم فروردين سال 1339 شمسي در روستاي شاخن بيرجند در خانوادهاي مذ هبي چشم به جهان گشود و پس از سپري كردن دوره ابتدايي تحصيلي ، در سال 1350به حوزه علميه شهرستان بيرجند وارد شد. سپس با گذارندن دوره مقدماتي در سال 1356وارد حوزه علميه

قم شد پس از اتمام دوره سطح توفيق شركت در دروس خارج نصيبش شد آن گاه دوره هاي تخصصي فقه اصول را به مدت ده سال از محضر استادان بزرگ حوزه نظير آيات عظام : جعفر سبحاني . فاضل لنكراني . وحيد خراساني و شيخ جواد تبريزي فرا گرفت و با سپري ساختن آزمون هاي حوزوي به تدريس در حوزه علميه مشغول شد . ضمناَ به علت داشتن علاقه وافر به تفسير و معارف بي بديل قرآن . مدت هفت سال در درس تفسير آيت الله جوادي آملي دامت بركاته شركت كرد و با توصيه معظم له به تدريس تفسير قرآن پرداخت. همچنين از بحث هاي فلسفي و عرفاني معظم له و ساير دانشمندان هم بهره وافر برد و ي در سال 1373 با گذراندن دوره تخصصي الهيات و معارف اسلامي در مركز تربيت مدرس حوزه علميه قم به اخذ كار شناسي ارشد در رشته الهيات و معار ف اسلامي نايل آمد و هم اكنون در حال تدوين تز دكتراي خويش در مورد ( تناسخ ) مي باشد . شايان ذكر است كه با عنايت به پيش آمد معجزه قرن حاضر يعني انقلاب شكوهمند اسلامي و سپس تهاجم دشمنان به كيان جمهور ياسلامي و وقوع جنگ تحميلي كه مصادف با آغاز جواني ايشان بود و سرمستي از خم خمخانه خميني كبير . علاوه بر حضور در صحنه هاي گوناگون انقلاب به مدب دو سال از عمر خويش را نيز به صورت مستمر و بعد هم به صورت متفرقه در جبهه هاي دفاع مقدس و ناطق جنگي گذراند.

رضايي، مجيد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

مجيد رضايي

محل تولد : آبادان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1339/7/1

زندگينامه علمي

اينجانب پس از اخذ ديپلم در سال 58 به دانشگاه رفتم. با شروع انقلاب فرهنگي با حضور در كردستان و فعاليت در جهاد سازندگي به مردم منطقه، كمك هاي متعددي انجام شد. در زمستان 59 به حوزه آمدم. دروس سطح را تا سال 66 به اتمام رساندم نزد اساتيد مختلف از جمله حجج اسلام: آل غفور وميبدي (لمعه و اصول فقه) طالقاني (مغني) فتوحي (مختصر المعاني) ميري (مبادي العربيه) اعتمادي و ضرابي (رسائل) ستوده (مكاسب) احمدي فقيه و مدرسي (كفايه) منظومه را از محضر آيت الله انصاري شيرازي با استماع نوار، منطق (نيازي) اشارات خدمت آيت الله حسن زاده، اسفار خدمت آيت الله جوادي آملي شركت در درس و استماع نوار، تفسير محضر آيت الله جوادي آملي، شرح تجريد استماع نوارهاي آيت الله مكارم شيرازي، دروس خارج فقه محضر آيات عظام (منتظري، تبريزي، قديري، موسوي اردبيلي، وحيدي خراساني) و اصول محضر آيات عظام (صانعي، تبريزي، وحيدي خراساني، موسوي اردبيلي، و قديري) تمهيد القواعد استماع نوارهاي درسي آيت الله جوادي آملي در كنار تعلم، دروس حوزوي مختلف را در مدارس وبه طورخصوصي تدريس كردم، ادبيات (جامع المقدمات، سيوطي، مبادي العربيه، مغني) اصول (معاني و اصول فقه و رسائل) فقه (لمعه، مكاسب) فلسفه (بدايه، نهايه، منظومه، شواهد الربوبيه) حديث (نهج البلاغه و بحار) قرآن تفسير برخي سوره ها.

در دانشگاه مفيد در اولين دوره اقتصاد نظري شركت كردم و در سال 73 ليسانس و 77 فوق ليسانس اقتصاد را دريافت كردم. از سال 76 به عنوان هيات علمي گروه اقتصاد علاوه بر انجام

مسووليت هاي اجرايي مثل مسئول دفتر نظارت و ارزيابي، مسوول دفتر تحصيلات تكميلي و معاون پژوهشي تا سال 84 به تدريس دروس مختلف اقتصاد پرداختم. فقه اقتصادي، ماليه عمومي در اسلام، ماليه عمومي، كليات علم اقتصاد، اقتصاد در بخش عمومي، تجارت بين الملل، نظام هاي اقتصادي، تاريخ عقايد اقتصادي، بانكداري بدون ربا و ...

در دانشگاه علوم پزشكي تهران، رازي كرمانشاه و مفيد دروس عمومي مثل معارف اسلامي، تاريخ اسلام، ريشه هاي انقلاب اسلامي، اخلاق اسلامي را تدريس كردم (از سال 75 _ 80)

با همكاري دوستان در بخش فرهنگي جامعه مدرسين قم كتاب ربا تدوين شد و با همكاري آقاي رهايي كتاب فقه القضاء آيت الله العظمي موسوي اردبيلي بازنويسي شد و تحت اشراف ايشان تجديد چاپ شد.

رضايي، محمدامين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمدامين رضايي

محل تولد : افغانستان

شهرت

تابعيت : افغانستان

تاريخ تولد : 1358/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب در سال 1367 بعد از آموختن روخواني و روان خواني قرآن مجيد در محضر مادر مؤمنه ام، با تأسيس مدرسه امام حسين(ع) عازم مكتب خانه و مدرسه شدم كه با شروع از كلاس دوم دبستان با مضامين كتب دبستاني جمهوري اسلامي ايران به مدت چهار سال دوره ي ابتدايي را به پايان رساندم اما به خاطر نبود معلم با كتب درسي و علاقه خاصي كه به درس حوزه داشتم ضمن تحصيل كتب حوزوي در فصل زمستان از سال 1371 تمام سال و تمام وقت مشغول آموختن دروس حوزوي شدم كه به مدت سه سال ادبيات، منطق در محضر اساتيد آقاي حاج فضليت هاي استاد به پايان رساندم و در سال 1374 به درس اصول با معالم الدين به محضر استاد

موفق كه از طلاب حوزه علميه قم بود پرداختم كه تا سال 1378 كتاب معالم الدين و جلد اول اصول فقه و جلد اول شرح لمعه را به طور كامل به اتمام رساندم.

در اوايل سال 1378 عازم جمهوري اسلامي ايران شدم كه با شروع سال درسي جلد دوم شرح لمعه و جلد دوم اصول فقه را در محضر اساتيد جناب آقاي شفيعي دارابي و استاد قاضي زاده و كهك گرفتن از نوار درسي استاد مرحوم وحداني فخر و استاد صالحي در كتب مذكور خواندم و در سال 1379در امتحان پذيرش مركز جهاني علوم اسلامي شركت كردم و مورد پذيرش قرار گرفتم از سال 1379 تا سال 1384 طبق برنامه مركز جهاني ضمن كتب متن رسايل و مكاسب، كفايه و برنامه هاي جنبي مكالمه عربي و مضامين دگر با گرايش فقه و اصول و ارائه پايان نامه دوره ي كارشناسي ارشد به اتمام رساندم. و اخذ ديپلم از دبيرستان بزرگسالان ابن سينا مدت دو سال است كه علاوه بر تحصيل در مؤسسه آموزشي پژوهشي امام خميني(ره) به درس خارج فقه و اصول در محضر اساتيد بزرگوار حضرت آيةالله العظمي مكارم شيرازي «حفظه الله» و استاد محبوب حضرت حجةالسلام والمسلمين استاد شيخ جواد فاضل لنكراني مشغول هستم.

علاوه بر تحصيل كتب حوزوي و اهميت به برنامه هاي مدرسه، مدت دو سال است كه شروع به تحقيق و پژوهش بخش هاي معارف اسلامي نمودم كه حاصل آن بعضي مقالاتي است كه اشاره شده است و از خداوند توفيق وحضرتش با توسل به ائمه اطهار عليهم السلام

رضايي، محمدعلي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد علي رضايي

محل تولد : رهنان اصفهان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1341/2/1

زندگينامه

علمي

محمدعلى رضايى اصفهانى در سال1341شمسى درخانواده اى مذهبى در رهنان اصفهان متولد شد. دوره دبستان وراهنمايى را در محل تولد ودوره متوسطه را در شهر اصفهان در دبيرستان شهيد صديقى(خوارزمى) گذراند، درسال1361وارد حوزه علميه(مدرسه ذوالفقار) اصفهان گرديد وتا يك سال درس خارج را در آن حوزه گذراند.

در سال 1369وارد حوزه علميه قم گرديد وبه مدت ده سال در درس خارج اساتيدى همچون آيات عظام فاضل لنكرانى، مكارم شيرازى، معرفت، صالحى مازندرانى و وحيد خراسانى حاضر شد وموفق به گذراندن پايان نامه سطح چهارم (دكترى فقه) شد و همزمان سطح چهارم (دكترى) رشته تخصصى تفسير حوزه علميه قم ودكترى علوم قرآن و حديث واحد تحقيقات دانشگاه آزاد اسلامى را به پايان رساندند.

رضايي، محمدمهدي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد مهدى رضايي

محل تولد : كرمان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1351/1/1

زندگينامه علمي

بنده محمد مهدي رضايي در سال 1364 پس از اتمام سوم راهنمائى، با شوق و علاقه دروني خود و نه با اجبار اطرافيان و محيط، وارد حوزه علميه قم شدم و در مدرسه علميه كرماني ها تحصيلات پايه خود را آغاز نمودم و از استادان نه چندان معروفي كه عموما از دانش آموختگان همان مدرسه بودند، استفاده كردم و تا لمعه را در آنجا خواندم و آن گاه در مدرسه علميه امام باقر(ع) لمعه و اصول استنباط و غيره را درس گرفتم. مكاسب و رسائل را در بيرون، پاي درس استاداني چون محمدي خراساني و استاد اعتمادى، تا حدودي آموختم و باقيمانده را با نوارهاي درسي و مباحثه گذراندم. همچنين كفايه الاصول را با مباحثه به پايان بردم و پس از

آن چند سالي حدود سه – چهار سال در درس خارج فقه آيت الله جوادي آملي و اصول آيت الله مرحوم صالحي مازندراني حاضر شدم و ... . هم اكنون در موسسه امام صادق(ع) مشغول سپري كردن سال سوم از دوره فوق ليسانس كلام اسلامي هستم.آغاز كار قلمي بنده با گفتن شعر و نوشتن نقد داستان و مقالاتي به صورت تاليف و ترجمه در مجلات بود و ترجمه كتاب درباره حفظ قرآن كريم به نام "كيف نحفظ القرآن" و آنگاه ترجمه اي ديگر گون از "صحيفه سجاديه" كه طي دو سال به چاپ ششم رسيده است. بخش هايي از كتاب گرانقدر" مصابيح الجنان" تاليف علامه كبير آيت الله سيد عباس حسيني كاشاني را نيز بنده انجام داده ام كه چاپ شده است. در طول اين سال ها با مجلات گوناگوني در ارتباط بوده ام، به خصوص مجله " پرسمان" و از همين رهگذروبه پيشنهاد و همكاري نشر معارف، اخيرا ترجمه مناجات امير مومنان و مناجات خمس عشره از بنده چاپ و منتشر شده است.

رضايي، نعمت الله

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

نعمت الله رضايي گورجي

محل تولد : رودسر

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1345/10/1

زندگينامه علمي

نعمت الله رضايي گورجي

/نام پدر: عليرضا/تاريخ تولد: 1345

محل تولد ايران-گيلان-رودسر/ شهرستان رودسر/ ش شناسنامه 7563

تحصيلات حوزوي

سال ورود به حوزه 1366 در حوزه گيلان/شهر آستانه اشرفيه

بنده از خانواده كشاوزي روستاي ازدهستانهاي گيلان به دنيا آمده و با تلاش و زحمات و سختي هاي فراوان در آن روستاوعدم دسترسي به علم و مدرسه ولي اشتياق فراوان به درس و بحث و عقيده عالي براي قدم برداشتن به سوي كار نيك و

باقيات و صالحات داشتم و با سختي فراوان كيلومترها پياده روي از روستا تا به مدرسه كه اين اين كار هرروز بوده و زجر فراوان و تشويق دوستان و اوليا و بستگان پيشنهاد درس وادامه تحصيل در حوزه علميّه آستانه اشرفيه توفيق حاصل شد ثبت نام نمائيم و دروضع آن زمان و بي نظم بودن حوزه در آن زمان يعني سال 66 الي 73 آنجا مشغول به تحصيل شديم و بعداز سال 73 الي 75 و 76 در حوزه علميّه رودسر مشغول تحصيل علوم ديني شديم و از آنجا توفيق يار ما شداگر ارباب ما قبول كند به قم آمديم والحمداله مشغول تحصيل و امروزه مشغول تحصيل دروس خارج هستم و چند تا از امتحانات پايه 10 هم مانده است و اين عقيده سالم بنده كه خدا مي داند چون از خانواده مذهبي بودم لذابه سال پيش تصميم گرفتيم كتابي را به عنوان كتاب درباره چهارده معصوم قسمتي مدايح و قسمتي تحقيقي با زندگينامه مختصر همه ائمه جمع آوري تاشايدقدمي براي ائمه برداشته وماهم قطره اي ازقطره هاي ژرفاي درياي عميق باشيم كتاب رابه نام گلچين نغمه هاي ولائي درمدح چهارده معصوم قسمتي تحقيقي بازندگينامه مختصر همه ائمه جمع آوري شده و الحمداله فروش آن هم خوب بوده حدود 3000 جلد به چاپ رسانديم و اميدواريم كه ائمه و فاطمه زهرا (س) امام زمان قبول نمايد و از خداي تشكر و ممنونم كه حبّ اهّل بيت را در دل ما شيعه ها جاي داد و از او مي خواهم ما با حب اهل بيت زنده نگهدارد و با حّب اهل بيت

بميراند

رضواني راد، حسين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حسين رضواني راد

محل تولد : قم

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1333/4/1

زندگينامه علمي

به فضل الهي سال 1349 شمسي در خرداد ماه وارد حوزه علميه شدم رسماً و دروس مقدماتي ادبيات و منطق و سطوح اوليه را گذراندم و سطوح متوسط و عاليه را گذراندم و در سال 1355 وارد درس خارج شدم، در همان سال امتحانات سطوح عاليه را گذراندم در امتحان شفاهي كفايه الاصول كه در مدرسه حجتيه انجام شد جناب استاد محسن دوزدوزانى نمره 20 را دادند و چند بار تشويق كردند با جمله احسنت و در همان جلسه امتحان مكاسب مرحوم شيخ انصاري را در خدمت مرحوم استاد و آيت الله حاج شيخ احمد پاياني انجام شد ايشان شماره و نمره 19 را دادند كه بنده به ايشان عرض كردم از من اشكالي گرفتيد چرا يك نمره كم كرديد ايشان با شوخي و مزاح از كنار مساله گذشتند. در همين سال در درس مرحوم استاد آيت الله مرتضي حائري تا هفت سال درس خارج فقه شركت نمودم تحت صلاة مسافر و خمس و خيارات مكاسب را و در مباحث اصولي ايشان از عام و خاص تا برابري شركت كردم و 14 سال درس اصول آيت الله وحيد خراسانى، هفت سال فقه درس آيت الله حاج ميرزاجواد آقا تبريزي 5 سال فقه درس آيت الله سيد كاظم حائري اصول مدت دو سال تقريباً شركت نمودم.

البته برخي از كتب سطوح عاليه را مكرر خواندم. مثل كفايه الاصول ج 2 را نزد 2 استاد خواندم آيت الله سيدعلي محقق داماد و آيت الله جعفر

سبحاني مكاسب را نيز دو دور خواندم. اسفار الاربعه صدر المتالهين را تقريباً شش ماه خواندم آيت الله جوادي آملي و حاج شيخ حسين انصاري شرح فصوص قيصرى و تمهيد القواعد ابن تركه را نزد آيت الله جوادي آملي خواندم برهان شفا در منطق را نزد آيت الله جوادي آملي الهيات را نزد آيت الله حسن زاده آملي خواندم و در همان سالهاي اوليه مشغول تدريس بودم از سال 1351 شمسي تاكنون تا عالي ترين سطوح را تدريس كرده ام. خداوند متعال از همه قبول كند درس تفسير را نزد آيت الله خزعلي آيت الله جوادي آملي تلمذ كردم. البته در اين خلل كارهاي علمي از قبيل يادداشت برداري در موضوعات مختلف از قبيل تراجم شرح حال علي و امامت _ معاد _ حج و امثال ذلك داشته ايم و كتابهايي را از شهيد مطهري آيت الله جوادي آملي _ امام خميني _ شهيد بهشتي _ آيت الله مكارم شيرازي تنظيم نموده و پاورقي زديم و چاپ شده است. از باب نمونه چهار كتاب از كتابهاي شهيد مطهري _ انسان كامل _ عنصر امر به معروف _ فلسفه اخلاق _ و يكي ديگر از كتابهاي ايشان را شخصاً تنظيم كرديم و جامعه مدرسين در سال هاي 1361 _ 1362 چاپ كردند. از آيت الله جوادي آملي اسرار عبارات _ حماسه و عرفان _ عرفان حج و ديگر كتابها را تنظيم كرديم و چاپ شد و نيز از ديگران خداوند از همه قبول فرمايد.

رضواني، سلمان

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سلمان رضواني

محل تولد : خيرآباد – قوچان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1355/1/1

زندگينامه علمي

بنده در سال 1355 در روستاي

خيرآباد غربي از توابع شهرستان قوچان استان خراسان به دنيا آمدم در سال 1366 پس از گذراندن مقطع ابتدائي وارد حوزه علميه آيت الله حكيم(ره) شهرستان شيروان شدم و در محضر اساتيد محترم تا اتمام لمعه ج 1 در آن حوزه تلمذ نمودم. در سال 1370 و با عنايات حضرت ولي عصر(عج) به صورت آزاد وارد حوزه مقدس قم شدم و در خوابگاه مدرسه فاطميه واقع در آذر، ميدان كهنه، كوچه شاه حمزه(ع) مستقر شده و به صورت آزاد در دروس مدرسه علميه رضويه شركت نمودم. از سال 1372 در امتحانات شوراي مديريت حوزه علميه قم شركت نموده و تا اتمام سطح را به صورت كتبي در آن شورا امتحان داده و قبول شده ام.

از سال 1376 خداوند توفيق به تن كردن لباس شاگردي مكتب امام جعفر صادق(ع) را به حقير عنايت فرمود و از همان سال به تبليغ معارف ديني در ايام محرم الحرام و رمضان المبارك در استانهاي مختلف پرداختم.

در سال 1379 وارد دانشكده صدا و سيما در قم شدم و در مقطع كارشناسي ارشد رشته تهيه كنندگي مشغول به تحصيل گشتم. لازم به ذكر است از سال 1379 همزمان دردرس خارج اصول آيت الله سبحاني(زيدعزه) و خارج فقه آيت الله مكارم شيرازي(زيدعزه) تلمذ نمودم.

در سال 1384 با پايان نامه «بررسي جلوه هائي از فمينيسم در برنامه هاي تلويزيوني» از دانشكده صدا و سيما فارغ التحصيل شده كه اين پايان نامه مورد توجه مركز پژوهشهاي اسلامي صدا و سيما قرار گرفت. و در حال حاضر در دست چاپ از طرف اداره كل پژوهش مركز پژوهشهاي اسلامي صدا و سيما مي باشد.

و در

توليد برنامه هاي تلوزيوني با مضامين ديني با عنوان تهيه كننده نيز فعاليت دارم كه در حال حاضر مشغول به تهيه يك مجموعه برنامه 26 قسمتي ار موضوع «مسائل متحدثه» هستم.

رضوي قمي، ابراهيم

قرن:12

جنسيت:مرد

مليت:ايران

(ز 1168 ق)، شاعر، عالم، حكيم، مفسر، محدث و فقيه اصولى. اصل وى از قم است، ولى در همدان متولد شد.

در همان جا نشو و نما يافت. او برادر صدرالدين رضوى قمى، شارح «الوافيه»، است ك از وى روايت كرده است. سيد ابراهيم بعد از وفات برادرش به كرمانشاه رفت. وى يكى از مشايخ دوازده گانه سيد شبر حويزى است. حاج محمدجعفر مجذوب (مجذوب عليشاه) نيز از شاگردان وى به حساب مى آيد. سال درگذشت و محل دفنش نامعلوم است. او خطى نيكو داشت. از آثار وى: «شرح مفاتيح الشرايع»؛ «شرح الوافى» فيض كاشانى.[1]

سيد صدرالدين بن سيد محمدباقر الرضوى القمى مجاور نجف اشرف از علماء اواخر دولت صفويه به بعد و از بزرگان محققين اين طايفه عليه مى باشد صاحب روضات در كتابش گويد: در مرحله فضيلت و تدقيق وجودت تصرف و تحقيق فرديست بلاثانى و تلمذش در بدو امر نزد آقا جمال الدين خونسارى و شيخ جعفر قاضى و مدقق شيروانى و ساير علماء اصفهان بود و پس از فراغ از تحصيل بوطن مألوف معاودت نموده و در آن ارض شريف مشغول تدريس و ارشاد عباد گرديده.

تا زمانى كه در آن جايگاه فتنه افاغنه رخ نمود بناچار به موطن برادر خود سيد ابراهيم رضوى به همدان هجرت فرمود و از آنجا به نجف اشرف على مشرفها آلاف التحية والثناء رفت و در آن ارض مقدس نيز نزد شريف ابوالحسن عاملى و شيخ احمد جزايرى مشغول تحصيل

شد تا فارغ التحصيل گرديد سپس در آنجا مشغول تدريس شد.

و از شاگردان اوست سيد عبداللَّه بن سيد نورالدين بن سيد نعمت اللَّه جزايرى صاحب اجازه كبيره و از جمله چيزى كه سيد مذكور در آن اجازه در حق استادش گفته اينست كه او اعلم علمائى است كه من آنها را در عراق عرب ديده ام و اجمع آنها در معقول و منقول نزد اهل عراق و عظيم القدر بوده و زوار از هر ناحيه به ملاقات او مى آمدند و به زيارتش تبرك مى جستند و از وى استفاده مى نمودند و از جمله تلامذه اوست وحيد بهبهانى آقا باقر معروف رحمةاللَّه عليه داراى تأليفاتى مى باشد كه از آنهاست «كتاب طهارت» و كتاب «شرح وافيه ملا عبداللَّه تونى» در سال 1160 وفات نموده است.

برگرفته از كتاب :اثرآفرينان (جلد اول-ششم)

منابع زندگينامه :[1] اعيان الشيعه (204/2)، بزرگان و سخن سرايان همدان (86/2)، الذريعه (165 ،74 /14 ،144 -143 /11 ،229/6)، رياض العارفين (302)، ريحانه (431/3)، الكنى و الالقاب (415/2)، طرائق الحقائق (258/3)، معجم المؤلفين (87/1)، مكارم الآثار (642/3).

رضوي، رسول

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

رسول رضوي

محل تولد : نقده

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1352/1/1

زندگينامه علمي

دوره دبستان و راهنمايي را در مدرسه آذرآبادگان تبريز به اتمام رساندم. يك سال در مدرسه علميه وليعصر تبريز مشغول تحصيل بودم و در سال 1367 به قم منتقل شدم. مقدمات را در مدرسه امام صادق(ع) مشغول به تحصيل شدم. دوره سطح را نزد اساتيدي چون استاد دوزدوزانى، استاد پاياني و ... به اتمام رساندم و در دروس خارج آيات عظام لنكراني(ره)، مكارم شيرازى، سبحاني و ... شركت كردم. در سال 1378 شروع به تحصيل در دوره نهم

رشته تخصصي كلام اسلامي سطح چهار كردم و در سال 1382 اين دوره را به اتمام رساندم. در مركز مطالعات و پژوهش هاي فرهنگي حوزه به عنوان مدير گروه اديان و مذاهب مشغول به تحقيق شدم . در موسسه آينده روشن مدير گروه تاريخ بوده و تاريخ غيبت كبري تدريس مي كردم و در موسسه امام صادق(ع) يعني تخصصي كلام اسلامي به تدريس تاريخ اديان و مذاهب اسلامي و كلام استدلالي مشغول هستم و عضو هيات تحريريه مجله صباح و مشرق موعود مي باشم.

رضوي، سيدحسين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد حسين رضوي

محل تولد : خوانسار

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1344/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب در سال 1343 متولد شدم. خانواده ما از سابق روحاني بودند. گرچه پدرم روحاني نبوده است، در خانواده متدين و اصيل رشد و نمو داشتم، دروس ابتدايي و راهنمايي و متوسطه را با موفقيت و درجه عالي گذراندم و در همين مراتب و دوره ها به عنوان نفر اول شهر انتخاب و شناخته شدم. بعد از اتمام دروس كلاسيك با توجه به اصالت خانوادگي روحاني بودن، قدم در عرصه حوزه و روحانيت گذاشتم و در حوزه علميه حضرت ولي عصر(عج) شهرستان خوانسار در سال 1359 درس حوزه را شروع كردم و در مدت خيلي كم دروس ادبيات عرب را تمام كردم و درس فقه و اصول را آغاز كردم به طوري كه پس از مدت 8 سال در درس خارج فقه و اصول كه در شهرستان مذكور برقرار شده بود شركت نمودم و از استاد بزرگ و گرانقدر جناب حاج آقاي تقديري سبزواري بهره بردم.در مدت مذكور در كنار درس به

تدريس نيز مشغول شدم. و از آن زمان تا حال اين تدريس ادامه دارد و تا بحال كتب لمعتين،رسائل و مكاسب تدريس رسمي و خصوصي داشتم.در كنار تدريس امور مربوطه، مديريت مدرسه نيز برعهده اينجانب بود كه وقت زيادي را صرف آن نمودم در روزهاي جمعه و پنجشنبه در دانشگاه پيام نور شهرستان مشغول تدريس كتب اخلاقى،تاريخى،مديريت اسلامى،انقلاب اسلامى، ادبيات عرب بودم و اين تدريس در سالهاي 65 تا سال 75 ادامه داشت كه مجوز تدريس از دفتر نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري در دانشگاه را نيز داشتم.

در مدت تدريس، در حوزه نيز رتبه اول و جزء نفرات برتر حوزه بودم.در سال 1373 وارد قم مقدس جهت ادامه تحصيل و استفاده از محضر شريف اساتيد شدم و بعد از مدت كمي اساتيد دلخواه خودم را يعني حضرت آيت الله العظمي وحيد خراساني جهت درس اصول و حضرت آيت الله العظمي حاج شيخ جواد تبريزي جهت درس فقه شناسايي و در كلاس درس آنها به تلمذ پرداختم. در كنار بهره مندي از اساتيد خارج فقه و اصول به كارهاي اجرايي در مركز مديريت حوزه علميه قم و مركز جهاني علوم اسلامي و تدريس در حوزه جامعة الزهرا و مدارس تحت پوشش مركز جهاني و تدريس در دانشگاههاي محلات و همچنين خوانسار پرداختم و در سالهاي اشتغال به تحصيل در حوزه علميه خوانسار و قم در سالهاي اوج مبارزه با طاغوت و سالهاي جنگ تحميلي عراق عليه ايران نيز فعاليت اجرايي و جبهه اي داشتم كه انشاء الله خداوند قبول نمايد.

رضوي، عليرضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد عليرضا رضوي

محل تولد : استهبان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد

: 1351/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب سيّد عليرضا رضوي در سال 1367 پس از اتمام سيكل وارد حوزه علميّه شدم و در سال 1373 از شيراز به قم مهاجرت نموده و ادامه دروس سطوح حوزه را در اين شهر مقدس مشغول شدم در سال 1375با شركت در آزمون ورودي مؤسسه آموزشي پژوهشي امام خميني در دوره عمومي به دروس الهيّات و معارف اسلامي شركت نمودم ودر سال 80 با اتمام دوره مذكور و دفاع از پايان نامه موفق به اخذ مدرك كارشناسي ارشد الهيات گرديدم . هم اكنون نيز با شركت در دورهها دين شناسي مشغول گذراندن دروس اين دوره در مؤسسه فوق هستم .

رضوي، مرتضي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

زندگي نامه آيت الله حاج شيخ مرتضي رضوي

.

آيت الله حاج شيخ مرتضي رضوي فرزند ارشد شيخ محمد حسين رضوي در 26 دي ماه سال 1326 شمسي در خانواده اي فرهنگي، مذهبي و روحاني چشم به جهان گشود.

فشرده اي از آثار و زندگي پدرو اجداد ايشان و انگيزه انتقال شيخ محمد علي كاظميني خوئي از عراق به آذربايجان در سايت بينش نو در لينك «دربارة ما» بيان گرديده است.

استاد مرتضي رضوي در اواخر سال 1340 پس ازتحصيل دوره ابتدايي و علوم مقدماتي به شهر مقدس قم عزيمت نمودند و در محضر اساتيد بزرگ به تحصيل علوم و معارف اسلامي پرداختند: دروس فلسفه و منطق را نزد بزرگاني چون انصاري شيرازي، شهيد دكتر مفتح و استاد شهيد مرتضي مطهري گذراندند.

فقه و مكاسب رادر محضر آيت الله فاضل لنكراني و آيت الله جعفر سبحاني و درس «خارج» را مدتي نزد آيت الله داماد،

و آنگاه از كلاس درس خارج مرحوم آيت الله گلپايگاني، آيت الله شر يعتمداري و آيت الله ملكوتي بهره مند شدند.

استاد كه در يك خانواده و خاندان بزرگ فرهنگي رشد يافته اند، از همان اوان كودكي با محافل نقد و بحث علمي، مذهبي مأنوس و آشنا بوده اند، همچنانكه خود بيان مي دارند در كلام و اعتقادات و اسلام شناسي شاگرد پدر بزرگوارشان شيخ محمد حسين رضوي، و مرهون راهنماييهاي مستمر ايشان بوده اند.

استاد مرتضي رضوي پس از بازگشت از قم تا پيروزي انقلاب اسلامي ضمن فعاليتهاي سياسي، به تبليغ معارف اسلامي و تدريس و تفسير قرآن و نهج البلاغه در آذربايجان مي پردازند و با قلم صريح و رساي خود به نشر و گسترش مباني علمي، اعتقادي دين اسلام در ميان جوانان و اقشار تحصيل كرده مبادرت مي ورزند.

در سن 19 سالگي كتاب «خلقت آدم و بحثي در تكامل» را با مقدمه شهيد دكتر مفتح تحرير و به چاپ مي رسانند.

استاد مرتضي رضوي در اوايل سنين جواني با امام خميني (ره) و اهداف عدالت گستر ايشان آشنا شده و در ماجراي فيضيه و سخنراني پرشور و تاريخي حضرت امام در سال 1342 حضور داشتند و تا سال 1356و خيزش نهضت اسلامي 18 بار توسط رژيم ستمشاهي دستگير و در زندان انفرادي توأم با شكنجه حبس گرديدند. ايشان در اسفند ماه سال 1356 مجدداً دستگير و به عنوان اولين تبعيدي آذربايجان به شهر لار تبعيد شدند.

استاد مرضي رضوي پس از چند سال تبليغ و تدريس و تفسير قرآن در آذربايجان و انجام فعاليتهاي گسترده و مؤثر در تبريز در سال 1363 از سوي مردم فهيم تبريز در دوره دوم مجلس

شوراي اسلامي به نمايندگي مجلس برگزيده شدند.

استاد مرتضي رضوي در سال 1366 در دوره سوم نمايندگي مجلس شواري اسلامي از تهران كانديدا شدند. حضور چشم گير ايشان در مرحلة دوم انتخابات مجلس سوم تهران، باعث چالش و رخدادي بزرگ در عرصه فعاليتهاي سياسي گرديد. سرانجام استاد مرتضي رضوي بنابر فرمايش تاريخي، مصلحانه حضرت امام (ره) به وزير كشور وقت ، مبني براينكه «سلام من را به آقاي رضوي برسانيد و از قول من به ايشان بگوييد: اين حق شماست كه همچنان در مرحلة دوم كانديدا باشيد، ولي براي رفع تشنج و حفظ آرامش از حق خود صرف نظر كنيد»، في المجلس ضمن يادداشتي به وزير كشور وقت از نمايندگاني تهران انصراف داد.

رفيع پور، فرامرز

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سال تولد: 1320، مرتبه علمى: استاد، رشته: علوم اجتماعى، دانشكده: ادبيات و علوم انسانى، دانشگاه: شهيد بهشتى

خلاصه شرح حال تخصصى

سوابق تحصيلى:

گذراندن دوره كامل زبان انگليسى در انجمن ايران و آمريكا در سال 1340، گذراندن دوره زبان آلمانى در مؤسسه گوته شهر مونيخ آلمان در سال 1341، كارشناسى ارشد كشاورزى از دانشگاه هوهن هايم آلمان در سال 1342، دكتراى علوم اجتماعى از دانشگاه هوهن هايم آلمان در سال 1352، دوره Postdoctorate در روش تدريس از دانشگاه كاسل آلمان در سال 1352، دريافت درجه پروفسورى از دانشگاه هوهن هايم آلمان در سال 1365.

مرتبه علمى:

پس از طى مراحل استاديارى و دانشيارى، ارتقاء به درجه استادى دانشگاه شهيد بهشتى.

زمينه هاى علمى و تحقيقاتى:

تغييرات اجتماعى روستايى، نيازسنجى، سنجش گرايش، پيدايش و آينده انقلاب، تأثير تلويزيون و انتقال ارزشها، ويدئو و تغيير ارزشها، استاد راهنماى 6 پايان نامه كارشناسى ارشد و دكترا.

تأليفات

تعداد تأليفات (نگارش يا ترجمه كتاب) بزبان فارسى: 3

تعداد تأليفات (نگارش يا ترجمه

كتاب) بزبان خارجى: 2

زمينه علمى تأليفات:

روش تحقيق، جامعه شناسى روستايى.

مقالات

تعداد مقالات بزبان فارسى: 2، تعداد مقالات بزبان خارجى: 3

زمينه علمى مقالات:

روش تحقيق، نيازسنجى.

وقايع ميانسالي : دكتر فرامرز رفيع پور در سال 1353 به ايران بازگشت و به عضويت هيئت علمي دانشگاه شهيد بهشتي (ملّي سابق) در آمد. وي جهت طي دوره تحقيقاتي علمي بار ديگر به كشور آلمان سفر كرد و در نتيجه تلاش روزافزون در سال 1365 به درجۀ پروفسوري از دانشگاه هوهن هايم مفتخر شد. از ديگر وقايع رخداده براي دكتر رفيع پور مي توان به موارد زير اشاره كرد: - 1359 (1980) تحقيق درباره سنجش نيازهاي روستائيان يزدي - 63 _ 1361 (84 _ 1982) دعوت به دانشگاه هوهن هايم به هزينه مركز تحقيقات آلمان DFG - 1365 (1986) اخذ Habilitation (رساله پروفس_وري) و venia legendi (اجازه تدريس در دانشگاههاي آلمان به عنوان پروفسور از دانشگ__اه هوهن هاي_م _ اشتوتگ_ارت ب_ر اساس رساله ارائه شده درباره "پويائي نياز در برنامه ريزي رشد ". - 1368 (1989) چاپ رساله Habilitation در آلمان. مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : - 1353(1974) استاديار گروه جامعه شناسي در دانشگاه ملي ايران (دانشگاه شهيد بهشتي) - رئيس دانشكده ادبيات و علوم انساني دانشگاه شهيد بهشتي - رئيس گروه جامعه شناسي دانشگاه شهيد بهشتي - 68 _ 1367(89 _ 1988) استاد مدعو دانشگاه ويسكانزين _ مديسون عضويت ها • استاد دانشگاه هوهن هايم _ اشتوتگارت، آلمان تا سال 2005 • عضو پيوسته فرهنگستان علوم ايران • عضو شوراي پژوهشي فرهنگستان علوم ايران • عضو شوراي پژوهشي فرهنگستان علوم پزشكي ايران • عضو شوراي دانشگاه شهيد بهشتي تا 1384 •

عضو هيات مميزه دانشگاه شهيد بهشتي تا 1382 • عضو هيات مميزه مركزي علوم انساني وزارت علوم، تحقيقات و فناوري • عضو هيات امناء پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي • سرپرست كميته علوم اجتماعي شورايعالي برنامه ريزي تا سال 1386 • عضو كميسيون علوم انساني شوراي پژوهش هاي كشور تا 1379 • رئيس دانشكده ادبيات و علوم انساني دانشگاه شهيد بهشتي 1382 تا خرداد 1385 ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : رفيع پور در كنار مسئوليت هاي آموزشي و پژوهشي در ايران، در دانشگاه هوهن هايم به عنوان پروفسوري به كار تحقيق و تدريس اشتغال دارد.جوائز و نشانها : - استاد برتر كشور در سال 1375 - برنده كتاب سال جمهوري اسلامي ايران در سال 1365 به خاطر تاليف كتاب «جامعه روستايي و نيازهاي آن» -استاد نمونه دانشگاه شهيد بهشتي در سال 1371 - دانشجوي بورسيه DAAD در طي سالهاي 1965-68 چگونگي عرضه آثار : «جامعه روستايي و نيازهاي آن» عنوان پژوهشي است كه فرامرز رفيع پور در 32 روستاي استان يزد انجام داده است و آن را به صورت كتاب روانه بازار نشر كرده است. مطالعه حاضر كه مي تواند به عنوان سرمشقي براي مطالعات روستايي بعدي تلقي شود، براي يافتن نيازهاي عيني و ذهني روستاييان استان يزد، يافتن ترتيب ارجحيت اين نيازها، طبقه بندي روستاها به ترتيب عقب افتادگي و نياز آنها طراحي گرديده است و نه تنها كتاب برگزيده سال 1365 شناخته شده، بلكه روشهاي ساخته و پرداخته اين پژوهش مورد استقبال محافل علمي آلمان نيز قرار گرفته است. كتاب مذكور از مهمترين كتابهاي پژوهشي است كه در دوره معاصر

در عرصه جامعه شناسي روستايي نوشته شده است و از محبوب ترين كتابهاي رفيع پور در ساليان اخير محسوب مي شود. فعاليت هاي پژوهشي دكتر رفيع پور به قرار زير است: - تعداد مقالات :12 مورد - تعداد گزارش هاي علمي :3 مورد - تعداد سخنراني ها: المان : 4 مورد ،در آكادمي علوم اتريش:يك مورد،در امريكا :دو مورد ،در ايران:13 مورد - راهنمايي پايان نامه هاي دكتري: 2 مورد - راهنمايي پايان نامه هاي كارشناسي ارشد : 28 مورد آثار : nbsp1 Rafipoor, Faramarz 1974: Das “ Extension and Development Corps “ im Iran. Eine empirische Untersuchung zur Feststellung effizienzrelevanter Faktoren und Beziehungen. Saarbruecken: SSIP,1974 2 _ nbsp2 Rafipoor, Faramarz 1989 Beduerfnisse und Beduerfnisdynamik in der Entwicklungsplanung : Eine empirische Analyse zur Erarbeitung praxisrelevanter Ermittlungsmethoden in der Provinz Yasd/Iran. Frankfurt a.M: Campus, 1989 آناتومي جامعه ويژگي اثر : تاليف-مقدمه اي بر جامعه شناسي كاربردي. تهران: شركت سهام_ي انتشار. 1378 چاپ چهارم 1385.4 آنومي يا آشفتگي هاي اجتماعي ويژگي اثر : پژوهشي درباره پتانسيل آنومي در تهران. شرك_ت سروش 1378.5 تكنيك هاي خاص در علوم اجتماعي ويژگي اثر : تهران: شركت سهامي انتشار 1382 چاپ چهارم 13856 توسعه و تضاد ويژگي اثر : رفيع پور، در كتاب توسعه و تضاد خود كه حاصل سالها تحقيق و زحمت مداوم وي است در جايگاه نقاد سياست

هاي توسعه، آن را موجب به هم زدن تعادل اجتماعي، افزايش نابرابري، تغيير ارزشها و پيدايش انواع مسائل و معضلات اجتماعي مي داند. به عقيده وي اين نابرابري باعث تغيير سريع ارزشهاي معنوي به سوي ارزشهاي مادي و بسط سودجويي و فردگرايي شده و نهايتاً رضايت اجتماعي و وحدت ملي را مورد تهديد جدي قرار داده است-: كوششي در جهت تحليل علل پيدايش انقلاب اسلامي و مسائل اجتماع_ي ايران. دانشگاه شهيد بهشتي، 1376. چاپ ششم شركت سهامي انتشار 1384.7 جامعه روستايي و نيازهاي آن 1364 ويژگي اثر : تاليف،اين كتاب ، در دوره چهارم انتخاب كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ،به عنوان كتاب سال معرفي و برگزيده شد. آشنايي با كتاب جامعه روستايي و نيازهاي آن در اين كتاب اهميّت بررسي نيازها در رابطه با اهداف و انگيزه هاي گوناگون و سپس چارچوب تئوريكي پيدايش و پرورش نيازها در جوامع مختلف مطرح گرديده و آنگاه پس از ارائه اطلاعاتي كوتاه درباره منطقه مورد بررسي (استان يزد) و تشريح مراحل مقدماتي پژوهش، روش هاي گوناگوني كه جهت بررسي نيازها مي توانند به كارآيند، مورد بحث قرار گرفته و در پي آن روش هاي بكارگرفته شده در اين پژوهش تشريح شده اند. با ارائه نتايج اين پژوهش يكايك عوامل و متغيّرها، اهميّت، كيفيّت و كميت آنها توصيف و روابط بين آن عوامل با هم و با ساير متغيرهاي بررسي شده تحليل شده است. در خاتمه پس از ارائه خلاصه اي كوتاه از مسئله، اهداف و اصول جامعه در رابطه با موضوع مورد بررسي و

شرايط لازم براي دستيابي به آنها – چگونگي تشخيص نيازهاي واقعي از يكسو و نحوه برانگيختن مردم به مشاركت از سوي ديگر بيان گرديده و به طور انتقادي يكايك اقدامات مورد بررسي قرار گرفته است. -. تهران : شركت سهامي انتشار چاپ سوم 1370، (1364).8 جامعه، احساس، موسيقي ويژگي اثر : تاليف9 سرطان اجتماعي فساد ويژگي اثر : تهران: شركت سهامي انتشار، 1386 برگزيده جشنواره فارابي به عنوان كتاب سال 138610 سنجش گرايش روستائيان نسبت به جهاد سازندگي و عوامل موثر بر آن ويژگي اثر : پژوهشي در س_ه استان: اصفهان، فارس و خراسان. تهران : مركز تحقيقات روستائي، وزارت جهاد سازندگ___ي، 137211 علوم انساني در ايران نگاهي از بيرون و درون ويژگي اثر : ناشر دانشگاه شهيد بهشتي انتشار 138312 كارائي بيمارستانها ويژگي اثر : مقايسه اي در سه بيمارستان دولت_ي، خصوص_ي و آموزشي. ته_ران : بشير 1378.13 كندوكاوها و پنداشته ها ويژگي اثر : «كندوكاوها و پنداشته ها»، مقدمه اي بر روشهاي شناخت جامعه و تحقيقات اجتماعي كتاب ديگري است رفيع پور نوشته است و از ويژگي هاي بارز اين كتاب تجديد چاپ هاي پي در پي آن است. اين كتاب نيز در قطع وزيري به چاپ رسيده است كه از پرطرفدارترين كتابهاي رفيع پور در ميان دانشجويان و نخبگان جامعه شناسي محسوب مي شود. آنچه كه رفيع پور در اين كتاب مطرح مي سازد همان «روشهاي

قابل اطمينان» دستيابي به شناخت به عنوان عنصر اساسي «دانش» مي باشد كه مي بايست در مورد جامعه شناسي پياده شود. -تهران: شركت سهامي انتشار چاپ شانزدهم 1386، (1360).14 موانع رشد علمي در ايران ويژگي اثر : تهران: شركت سهامي انتشار، 1381 چاپ دوم 1383.15 وسائل ارتباط جمعي و تغيير ارزشهاي اجتماعي ويژگي اثر : پژوهشي درباره تاثير فيلمهاي سينمائ__ي، سريالها تلويزيوني، ويدئو، روزنامه و تبليغات. چاپ اول تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد 1375 و چاپ دوم تهران: نشرفر 1378.

برگرفته از كتاب :شرح حال تخصصي استادان و دانشياران كشور (جلد سوم)

رفيع فر، جلال الدين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

دكتر جلال الدين رفيع فر در سال 1330 در تهران متولد شد.وي تحصيلات دانشگاهي خود را در دانشگاه تهران و در رشته باستان شناسي شروع كرد و جهت ادامه تحصيلات در زمينه انسان شناسي به فرانسه رفت. در سال 1988 موفق به اخذ دكتراي انسان شناسي-مردم شناسي از دانشگاه سوربن شد .وي هم اكنون عضو هيئت علمي و استاد گروه آموزشي انسان شناسي دانشكده علوم اجتماعي دانشگاه تهران است.گروه : علوم انساني رشته : علوم اجتماعي گرايش : انسان شناسي تحصيلات رسمي و حرفه اي : جلال الدين رفيع فر دكتر جلال الدين رفيع فر ، استاد گروه آموزشي انسان شناسي دانشكده علوم اجتماعي دانشگاه تهران است. وي داراي دو مدرك كارشناسي باستان شناسي و مردم شناسي از دانشگاه نانترپاريس است. كارشناسي ارشد و دكتراي تخصصي خود را در رشته هاي مردم شناسي و انسان شناسي از دانشگاه سوربن فرانسه دريافت كرده است.(در سال 1988 موفق به اخذ دكتراي انسان شناسي-مردم شناسي از دانشگاه سوربن شد .)

عنوان رساله دكتري اش «مطالعه انسان شناختي فرهنگ و تكنولوژي» در عصر نئولتيك در ايران مي باشد. مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : مسئوليتها و مشاغل اداري و مديريتي جلال الدين رفيع فر به قرار زير است: 1- رئيس انجمن انسان شناسي ايراني (1387-1380) 2- مدير گروه آموزشي انسانشناسي دانشگاه تهران (1383-1378) 3- معاون آموزشي و تحصيلات تكميلي دانشكده علوم اجتماعي ( 1387-1384) 4- مدير مسئول و سردبير مجله علمي – پژوهشي «نامه انسان شناسي» 5- عضو پيوسته مركز ملي تحقيقات علمي فرانسه (C.N.R.S) از سال 1992 فعاليتهاي آموزشي : دروسي كه تدريس كرده اند عبارت اند از : كارشناسي • انسان شناسي شناخت عشاير ايران • اصول ومباني انسان شناسي • باستان شناسي انسان شناختي • بررسي اثارپيش ازتاريخ ايران • جامعه شناسي ايلات عشايرايران • مباني باستانشناسي • مردم شناسي ماقبل تاريخ • مقدمات انسان شناسي • مقدمات مردم شناسي عشايري كارشناسي ارشد • باستان شناسي فرهنگي • روش تحقيق 1 • فرهنگ وتكنولوژي • پايان نامه • باستان شناسي فرهنگي • روش تحقيق درمردم شناسي • طرح تحقيق • فرهنگ وتكنولوژي مراكزي كه فرد از بانيان آن به شمار مي آيد : از جمله فعاليت هاي جلال الدين رفيع فر بنيان گذاري انجمن انسان شناسي ايران در سال 1379 و به ثبت رساندن آن در سال 1380 است.آرا و گرايشهاي خاص : حوزه هاي مطالعاتي جلال الدين رفيع فر: تمايل و علاقه ايشان قبل از هر چيز به مطالعه خاستگاه پديده هاي مهم فرهنگي- اجتماعي و سير تحول آنهاست كه در اين راستا بخش مهمي از انتشارات ايشان به اين موضوعات اختصاص يافته است. از جمله: انسان ، جامعه، هنر،

زبان، تكنولوژي، دين و ساير پديده هاي فرهنگي. در همين راستامطالعه انسان شناسي جوامع پيش از تاريخ و انسان شناسي و جامعه شناسي جوامع عشايري ، انسان شناسي هنر و ... در درجه اول الويت بوده اند. چگونگي عرضه آثار : انجام ده ها طرح پژوهشي، ارائه ده ها مقاله علمي و ايراد سخنراني در سمينارها و كنفرانس هاي داخلي و خارجي و تأليف و ترجمه چهار جلد كتاب ثمره 16 سال كار او در دانشگاه است. - سخنراني و شركت در مجامع علمي بين المللي: دكتر رفيع فر تا كنون و در نزديك به 20كنفرانس بين المللي با ارائه مقاله و سخنراني شركت داشته است.(فرانسه – المان- لهستان- روسيه- ايتاليا- اسلوني- گرجستان- پاكستان و ...) - تعداد پايان نامه هاي كارشناسي ارشد:20 مورد - تعداد طرحهاي تحقيقاتي : بيش از 4 مورد - تعداد مقالات چاپ شده در مجلات داخلي:32 مورد - تعداد مقالات چاپ شده در مجلات خارجي:6 مورد آثار : nbsp1 ( Remarques Sur L' Industrie Lithioue Neolithique De Liran(6000-1000 av .j.c ويژگي اثر : Gebel. In : Neolithic chipped Stone Indaustries of the Fertile Creslent. And Their Contemporaries In Ad jacent Regions. Edited by: Stefan Karol Kozlowski and Hans Goorge,k. Studies In Early Near Eastern Production , Subsistence , and Enwronment 3 .pp.405-421.19962 Le Probleme De L' Obsidienne et sa Circulation En Iran Prehistorique ويژگي اثر : In: Proceeding of 12 th Congres National Des Societ Historiques Et Prehstorques Francais . France. Nice.19973 The Anthpopological Approaches In Neolithic Studies In Iran

ويژگي اثر : 7th Neolithic Seminar. The Processes of Neolithisation In Eurasia Ljobljana.May 2000,Slovenia4 The Obcidian Route in Ancient Iran ويژگي اثر : In : Man And Flint Edited By: Romuafd Schild And Zofia Solgostowska Institute Of Archeologyand Ethnology Polish Academy of Sciences Warszawa. PP 295- 2975 انتروپي اجتماعي و نقش آن در توسعه فرهنگي ويژگي اثر : مقاله اي است كه كه در نشريه نامه پژوهش معاونت پژوهشي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي در سال 1375 در تهران انتشار يافت.6 انسان شناسي هنر nbsp7 اهميت بررسي نحوه اشاعه تكنولوژي در مطالعات انسان شناسي ويژگي اثر : ترجمه اي است از اثر ديديه گزينيدو كه در شماره 7، نامه علوم اجتماعي دانشكده علوم اجتماعي دانشگاه تهران در سال 1373 منتشر شد.8 باستان شناسي ويژگي اثر : مقاله اي است كه براي دانشنامه جهان اسلام تهيه گرديد و توسط دائره المعارف بزرگ اسلامي در تهران در سال 1373 منتشر شد.9 بردابالكا ويژگي اثر : مقاله اي است كه در جلد دوم دانشنامه جهان اسلام توسط دائره المعارف بزرگ اسلامي در سال 1376 منتشر شد.10 بررسي پديده فرهنگي نئولتيك در ايلام ويژگي اثر : عنوان مقاله اي است كه در فصلنامه ايلام در سال 1379 منتشر شد.11 بررسي مجموعه نقوش دست در غار كركس ويژگي اثر : ترجمه

اي است از اثر آندره لورواگون، كه در شماره 16 نشريه ميراث فرهنگي در سال 1375 منتشر شد.12 پال انتروپولوژي- كوارترنر- ايران ويژگي اثر : در مجموعه مقالات اولين سمپوزيوم بين المللي كواترنر ، توسط دانشگاه تهران در سال 1374 منتشر شد.13 تاملي بر خاستگاه جامعه روستايي ويژگي اثر : عنوان مقاله اي است كه در نشريه باستان شناسي و تاريخ، با شماره پياپي 19 منتشر شد.14 تاملي بر هنر غارها ويژگي اثر : ترجمه اي است از اثر آندره لورواگوران كه در شماره 5، نامه علوم اجتماعي دانشكده علوم اجتماعي دانشگاه تهران در سال 1370 منتشر شد.15 تاملي دوباره بر صنايع دهلران ويژگي اثر : عنوان مقاله اي است كه در نشريه باستان شناسي و تاريخ ، سال 1372 در شماره پياپي 13و14 منتشر شد.16 ترجمه كتاب عشاير فارس ويژگي اثر : انتشارات دانشگاه تهران اين اثر را در سال 1375 منتشر كرد.17 ترجمه كتاب منشاء- عالم_ انسان و زبان ويژگي اثر : پديدآورنده: هوبرت ريوز، جلال الدين رفيع فر (مترجم) ناشر: آگه - 15 دي، 1386 18 تشكل هاي سنتي در عشاير بوير احمد ويژگي اثر : طرح پژوهشي كه در سال 1374 در دانشكده علوم اجتماعي دانشگاه تهران صورت گرفت.19 تكنولوژي : علم انسان ويژگي اثر : ترجمه اثر آندره هودري كور كه در

شماره 13 و 14 فصلنامه نمايه پژوهش منتشر شد.20 تل بكون ويژگي اثر : مقاله اي است كه در جلد سوم دانشنامه جهان اسلام توسط دائره المعارف بزرگ اسلامي در سال 1377 منتشر شد.21 رواج ابسيدين و كهنترين تبادلات فرهنگي- تكنولوژيكي آن در ايران ويژگي اثر : عنوان مقاله اي است كه در نشريه باستان شناسي و تاريخ، در سال 1371 در شماره پياپي 10 منتشر شد.22 روستاي هوفل ويژگي اثر : اين مقاله در مجله علوم اجتماعي دانشكده علوم اجتماعي دانشگاه تهران شماره3 سال 1368 منتشر شد.23 زنان ايل بهمئي: جامعه شناسي و مردم شناسي خويشاوندي در عشاير ويژگي اثر : پديدآورنده: الويا رسترپو، جلال الدين رفيع فر (مترجم) ناشر: خجسته - 05 مرداد، 1387 24 سنگ نگاره هاي ارسباران: پژوهش در مردم شناسي و باستان شناسي هنر ويژگي اثر : پژوهشي كه در سال 1379 در دانشگاه تهران انجام شد.پديدآورنده: جلال الدين رفيع فر ناشر: سازمان ميراث فرهنگي كشور - 29 آذر، 1385 25 علوم انساني گستره شناخت ها ويژگي اثر : پديدآورنده: ژان فرانسوا دورتيه، ناصر فكوهي (مترجم)، مرتضي كتبي (مترجم)، جلال الدين رفيع فر (مترجم) ناشر: نشر ني - 20 آذر، 1386 26 فرهنگ برادوستي ويژگي اثر : مقاله اي است كه در جلد دوم دانشنامه جهان اسلام توسط دائره المعارف بزرگ اسلامي در سال 1375 منتشر شد.27

كوهنبان پيش از تاريخ ويژگي اثر : مقاله اي است كه در نشريه مجله دانشكده ادبيات دانشگاه كرمان كه در سال 1372 در شماره 2 آن منتشر شد.28 مطالعه صنايع ابسيدين اهر نجان ويژگي اثر : پژوهشي است كه در سال 1377 در دانشگاه تهران صورت گرفت.29 من و او سعي كرديم كار مشابهي انجام دهيم ويژگي اثر : ترجمه اي است از اثر كلودلوي استروس كه در شماره 5، نامه علوم اجتماعي دانشكده علوم اجتماعي دانشگاه تهران در سال 1370 منتشر شد.30 نظري بر كتاب موزه هايي در باد ويژگي اثر : نقدي است كه در شماره 15 نشريه نامه علوم اجتماعي دانشكده علوم اجتماعي دانشگاه تهران در سال 1379 منتشر شد.31 نظزي بر كتاب دوره پارينه سنگي در ايران ويژگي اثر : نقدي است كه در شماره پياپي 6 نشريه باستان شناسي و تاريخ در سال 1368 منتشر شد.

رفيعي پور، عباس

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد عباس رفيعي پور

محل تولد : نجف آباد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1335/7/1

زندگينامه علمي

آقاي عباس رفيعي پور علوي علويجه در سال1335 بدنيا آمد . وي در سال 1350 وارد حوزه علميه نجف آباد اصفهان شد و مقدمات را در آن حوزه از محضر آيت الله مرحوم شيخ عباس ايزدي (امام جمعه سابق نجف اباد ) فرا گرفت . سپس براي تكميل تحصيلات در سال 1355 به حوزه علميه قم هجرت كرد و در دروس آيات عظام فاضل

لنكراني و مشكيني شركت نمود . در سال 1373 موفق به اخذ مدرك تحصيلي سطح 2 ( معادل كارشناسي ) از مركز مديريت حوزه علميه قم شد و در سال 1379 با كسب مجوز از معاونت امور اساتيد نهاد رهبري در دانشگاهها ، تدريس براي دانشجويان دانشگاه علمي - كاربردي علويجه اصفهان را بعهده داشته است ؛ سپس بنا به دعوت صدا و سيماي قم ( مركز پژوهش هاي اسلامي ) از سال 1381 تا كنون با اين نهاد بعنوان كارشناس همكاري داشته است .

رفيعي محمدي، ناصر

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

ناصر رفيعي محمدي

محل تولد : قم

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1344/7/1

زندگينامه علمي

اينجانب ناصررفيعي محمدي در سال 1344 در شهر مقدس قم درخانواده اي مذهبي متولد شدم. تحصيلات ابتدايي راهنمايي و متوسطه را در اين شهر گذرانده ودر سال 1362 موفق به اخذ ديپلم در رشته علوم تجربي از دبيرستان صدوق شدم .

در سالهاي انقلاب شكوهمند اسلامي در جنبش دانش آموزي وجلسات مذهبي سياسي با پخش اعلاميه وشركت در تظاهرات در حد وسع واقتضاي سن نوجواني شركت داشتم . بعد از پيروزي انقلاب اسلامي نيز با حزب جمهوري اسلامي شاخه دانش آموزي همكاري مي نمودم . درسال 1362 با اخذ ديپلم وارد حوزه مقدسه قم شدم. طي 5 سال دوره سطح را تا پايان كفايه به اتمام رسانده كليه امتحانات ان را با موفقيت گذراندم و در پايه پنجم از امتحانات با كسب رتبه اول در آزمون شوراي مديريت حوزه يك دوره بحارالانوار از حضرت امام خميني (ره) به عنوان جايزه دريافت نمودم.

دروس سطح را نزد اساتيدي چون آيات عظام

وجداني فخر اعتمادي پاياني دوزدوزاني صلواتي راستي كاشاني و ستوده تلمذ نمودم. از سال 1368 تا 1373 در دروس خارج آيات عظام فاضل لنكراني مظاهري وصانعي شركت داشتم.

همچنين ضمن گذراندن دروس اصلي حوزه دروس جنبي را نيز نزد اساتيد متعددي خواندم به عنوان مثال فلسفه (نهايه الحكمه) نزد استاد آيت الله صالحي مازندراني (ره) علوم قرآن نزد آيت الله معرفت شرح تجريد نزد آيت الله استادي تفسير نزد آيت الله جوادي رجال نزد آيت الله سبحاني تلمذ گرديد.

درسالهايي كه به دروس حوزه مشغول بودم موفق به اخذ ليسانس الهيات از دانشكده باقر العلوم وفوق ليسانس از دانشگاه قم گرديده ودر سال 1373 با قبولي در آزمون دكتري در رشته علوم قرآن وحديث در تهران مشغول تحصيل در اين دوره شدم .سال 1377 بادفاع از رساله موفق به اخذ دكتري با رتبه عالي گرديدم.

رفيعي، بهروز

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

بهروز رفيعي

محل تولد : فريدن

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1336/7/1

زندگينامه علمي

پيش از پيروزي انقلاب چند ماهي در حوزه علميه تهران طلبگي كردم . پس از پيروزي انقلاب كارهاي اجرايي را واگذاشتم و در سال 63 به اتفاق همسر و فرزندم به قم مهاجرت كردم و مشغول تحصيل شدم .

سال 72 در رشته حقوق دانشگاه تهران پذيرفته شدم پس از گذراندن حدود 100 واحد درسي به دلايلي كار تحصيل در دانشگاه را رها كردم و به تحقيق و تاليف و ترجمه روي آوردم .به سال 78 اولين اثر بنده با عنوان كتاب شناسي توصيفي و موضوعي اخلاق ، عرفان و تصوف اسلامي از سوي انتشارات الهدي به چاپ رسيد .فعاليت

تحقيقي و تاليفي بنده بيشتر بر تربيت اسلامي ، اخلاق اسلامي ، و منبع شناسي و ترجمه از عربي (روز) به فارسي متمركز شده است . اندكي نيز با فلسفه و علوم قرآني و ادبيات فارسي سر و كار داشته ام .كتابي با عنوان آراي دانشمندان مسلمان در تعليم و تربيت و مباني آن (جلد 3 - امام محمد غزالي) در سال 81 از بنده به چاپ رسيده و در سال 82 به عنوان كتاب سال جمهوري اسلامي برگزيده شد .

كتاب ديگر با عنوان كتاب شناسي توصيفي _ تحليلي تعليم و تربيت در اسلام گزيده منابع عربي _ در سال 81 از بنده به چاپ رسيده كه در سال 82 عنوان سوم كتاب سال حوزه را كسب كرد .بنده از سال 71 تا كنون با پژوهشگاه حوزه و دانشگاه همكاري دارم.

رفيعي، حميدالله

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حميد الله رفيعي

محل تولد : زابل

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1336/1/1

زندگينامه علمي

درسهاي ابتدائي وراهنمائي را در محل تولد استان زابي افغانستان به پايان رساندم وتحصيلات دبيرستاني را در مدرسه ابن سيناي كابل به اتمام رسانده و سپس در سال 1355بعد از امتحان كنكور دردانشكده پزشكي دانشگاه كابل در رشته طب عمومي تحصيلاتم را ادامه دادم كه متأسفانه بعد از اشغال افغانستان توسط ارتش سرخ شوروي و پيدايش هرج و مرج دركشور مجبور به ترك كشور گرديده و د رسال 1359وارد خاك ايران شدم. براي مدّت سه سال با يكي از گروههاي جهادي همكاري فرهنگي داشته و بعد از آن در سال 1363درس حوزوي را از ابتداي جامع المقدمات در مدرسه حاج ابراهيم اراك آغاز نمودم

.هرچند در ابتدا با اين نوع درسها و محيط نامأنوس بودم ولي بعد از تحمل فشارهاي روحي و رواني زياد خودم را با اين محيط و درس منطبق داده كه الحمد الله تا حدودي نتيجه داد .و در سال 1367وارد حوزه علميه قم گرديده ،بعد از اتمام سطوح درسال 1372درس خارج را در كلاسهاي آيت الله وحيد خراساني ،آيت الله فاضل لنكراني آغاز نمودم و يك سال هم در درس خارج آيت الله مكارم شركت كردم .در سال1373درس تخصصي كلام را درمؤسسه امام صادق (ع) در سطح دكترا آغاز نمودم و در سال 1376از اين مركز فارغ التحصيل شدم كه متأسفانه هنوز هم بنا به دلائلي موفق به اخذ موضوع پايان نامه نشده ام ودر حال حاضر با مركز مطالعات حوزه و ستاد پاسخگوئي به شبهات دفتر تبليغات و معاونت تبليغ و دانشنامه كلام همكاري دارم.

رفيعي، رمضانعلي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

رمضانعلي رفيعي

محل تولد : قوچان

شهرت : علي

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1335/1/3

زندگينامه علمي

اينجانب رمضانعلي رفيعي (معروف به علي) با مدرك تحصيلي ششم ابتدايي نظام قديم در سال 1344 شمسي به قصد تحصيل علوم ديني وارد مدرسه علميه فاروج از توابع شهرستان قوچان شدم و طي سه سال جامع المقدمات، سيوطي و حاشيه منطق را گذراندم. در سال 1347 براي ادامه تحصيل راهي حوزه علميه قم شدم و در مدرسه آيت الله العظمي گلپايگاني (مدرسه توليت) كه برنامه اي منظم داشت به تحصيل ادامه دادم. برخي از اساتيد حقير در اين دوره عبارتند از: (عروه الوثقي) حجت الاسلام افتخاري،(تاريخ اسلام) حجت الاسلام مرحوم حسن نوري (برادر بزرگ آيت الله حسين

نوري)،( مغني) حجت الاسلام طالقاني، (منطق) حجت الاسلام امينيان، (معالم الاصول) حجت الاسلام مقتدايي و ...

سپس به مدرسه سعادت تحت اشراف آيت الله جوادي آملي و آيت الله حسن زاده منتقل شدم و كتب و دروس ذيل را تحت نظر و اشراف و خدمت اساتيد حوزه گذراندم: لمعتين حجج اسلام سيد ابوالفضل موسوي، باكويي، آيت الله فاضل لنكراني، معاني بيان: اميني شيرازي، اصول فقه: حجت الاسلام باكويي، باب حادي عشر: حجت الاسلام عبد القائم شوشتري، تفسير و اخلاق: آيت الله مشكيني، نهج البلاغه: آيت الله حسين نوري، عقايد: آيت الله مكارم شيرازي، شرح منظومه: دكتر احمد بهشتي و آيت الله انصاري شيرازي، رسائل: آيت الله اعتمادي، مكاسب: آيت الله صانعي، مرحوم ستوده و موسوي تبريزي، كفايتين: مرحوم آيت الله سلطاني، رساله تصور و تصديق ملاصدرا و اسفار اربعه: آيت الله جوادي آملي .

در سال 1356 در درس خارج فقه و اصول آيت الله وحيد خراساني شركت كردم، ليكن در سال 1359 براي كارهاي تبليغاتي به قوچان (زادگاهم) رفتم و پس از عهده داري مسئوليت دفتر تبليغات آن شهر در سال 1360 به سمت فرماندهي سپاه قوچان برگزيده شدم و حدود چهار سال كه عهده دار اين سمت بودم از تحصيل علوم حوزوي محروم شدم.در سال 1363 مجددا به قم بازگشتم و به تحصيل و حضور در درس خارج معظم له (فقها و اصولا)را ادامه دادم، ضمن آنكه با مركز تحقيقات اسلامي سپاه نيز همكاري پاره وقت داشتم.با راه اندازي طرح مدارج علمي در حوزه علميه قم و عهده داري دفتر تبليغات اسلامي براي اين كار در سال 1371 موفق به اخذ مدارج علمي دوره اول

خارج (سطح 3 حوزه معادل فوق ليسانس) شدم و پس از واگذاري اين امر به شوراي مديريت حوزه علميه قم موفق شدم مدرك مدارج علمي سطح چهار (شش سال درس خارج فقه واصول) معادل دكترا را در مورخ 8/2/73 اخذ كنم.

تاليفات: حقير از سال 1364 كه همكاري علمي و پژوهشي خود را با مركز تحقيقات اسلامي سپاه آغاز كردم ضمن انجام دادن كار پژوهشگري در موضوع تاريخ اسلام و عهده داري مسئوليت هاي: گروه تاريخ، مديريت تاريخ و علوم سياسي، جانشيني معاونت متون آموزشي و كمك آموزشي و مسئوليت معاونت متون آموزشي و كمك آموزشي، در طول مدت بيش از 18 سال كار تاليف متون آموزشي در موضوع تاريخ اسلام را شروع كردم كه متجاوز از پانزده كتاب در سطوح مختلف علمي و آموزشي است كه نمونه هايي از آن به پيوست مي باشد. ضمنا از سال 1378 با بخش فرهنگ فقه موسسه دايره المعارف فقه اسلامي زير نظر آيت الله هاشمي شاهرودي نيزبه عنوان مسئول بخش بازنويسي و ويرايش همكاري دارم و حاصل آن تا كنون چاپ دو جلد (1 و 2) آن بوده است. مدتي نيز با بخش تحقيقات دفتر تبليغات اسلامي قسمت احياء آثار همكاري داشتم كه حاصل آن تحقيق در تفسير شريف الاصفي مرحوم فيض كاشاني (ج اول) مي باشد .

به جز مواردي كه ياد شد با فصلنامه هاي پژوهشكده تحقيقات اسلامي همچون حصون و مربيان و ديگر نشريات آن نيز همكاري دارم و ضمن عضويت در هيئت تحريريه بعضي از آنها هر از چندگاه، مقالاتي براي اين نشريات مي نويسم. ضمن آنكه براي پاره اي فراخوانيهاي همايش ها نيز

مقالاتي نوشته ام.

رفيعي، علي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

علي رفيعي علامرودشتي

محل تولد : علامرودشت لامرد فارس

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1330/2/2

زندگينامه علمي

اينجانب علي رفيعي علامرو دشتي در دوم ارديبهشت 1330 شمسى، در روستاي چاه عيني مركز شهر علامرودشت لامرد فارس درميان خانواده اي روحاني زاده شدم. تحصيلات ابتدائي را در مكتب خانه و سپس دبستان زادگاهم گذرانده و مدتي نزد حجج اسلام آقاي حاج شيخ حسين رفيعي و حاج شيخ اسدالله رفيعي مقدمات ادبيات عرب را آموختم و در سال 1342 شمسي جهت ادامه تحصيل عازم شيراز شدم و در مدرسه علميه امامزاده ابراهيم بن موسي بن جعفر _ عليه السلام _ و مدرسه آبابا خان از محضر آقايان آيت الله حاج عالم آيت اللهى، حاج سيد محمد كاظم آيت اللهى، حاج سيد احمد و حاج سيد محمود آيت اللهي و ديگر علماي شيراز كسب فيض نموده و در سال 1345 شمسي به قصد مسافرت به عراق به خرمشهر رفتم و پس از يك سال كه در مدرسه علميه رضويه آن شهر و نزد حجج اسلام حاج شيخ عبدالله محمدى، محسني اقليدي و ديگر اساتيد تلمذ و استفاده كردم، به عراق سفر نموده و وارد جامعة النجف الدينية به رياست حجة الاسلام و المسملين سيد محمد كلانتر شدم. در آنجا از محضر حجج اسلام آقايان حاج شيخ محمد هادي معرفت، شيخ مجتبي لنكراني و ديگر اساتيد ، علوم فقه، اصول، تفسير و كلام را آموختم. درسال 1350 شمسي به ايران بازگشتم. مدتي در شيراز و سپس در قم اقامت نمودم.

در حوزه علميه قم از محضر فضلاي جليل القدري چون حجه الاسلام

فاضل اصفهانى، حجه الاسلام ستوده، حجه الاسلام حجتي زاده نيشابورى، حجه الاسلام دكتر احمد بهشتى، آيت الله حاج شيخ محمد هادي معرفت، حجه الاسلام دوزدوزاني و آيت الله علوي گرگاني دروس فقه، اصول ، تفسير و فلسفه را گذرانده و مدت كمي در حوزه هاي دروس خارج فقه و اصول آيات عظام گلپايگانى، مرعشي نجفي و وحيد خراساني شركت نموده و در سال 1353 شمسي از طرف دفتر آيت الله العظمي گلپايگاني و تاييد دفتر آيت الله پسنديده به عنوان نماينده ايشان عازم كردستان شدم و پس از چند سال تبليغ و ارشاد در آن خطه، در اواخر سال 1355 شمسي عليه رژيم پهلوي وارد مبارزات سياسي شدم و از طرف حوزه علميه قم به مراكز شهرستانها جهت سخنراني و بسيج جوانان اعزام شده و چند بار توسط دستگاه ساواك و عوامل رژيم پهلوي بازداشت شدم. در اواخر سال 1356 شمسي يكسره در منطقه فارس و زادگاهم به فعاليت پرداخته و پس از پيروزي انقلاب اسلامي به رهبري امام خميني (ره) سرپرستي كميته هاي آن منطقه را به عهده داشتم.

در سال 1357 شمسي به خرمشهر اعزام شده و مسئوليت امور فرهنگي ستاد انقلاب اسلامي اعراب زير نظر حجه الاسلام شيخ عيسي طرفي را به عهده گرفتم، و پس ازآن به قم بازگشته و به كار تحقيق و پژوهش و تاليف پرداختم. در سال 1360 شمسي در تهران سكونت نموده و در دبيرستان ها و مراكز دانشگاهي و تربيت معلم به تدريس پرداختم. در سال 1361 شمسي در شوراي عالي آموزش و پرورش به عنوان كارشناس تحصيلات غير رسمي كشور به كار مشغول شدم و از

سال 1362 شمسي به بعد وارد كارهاي علمي _ فرهنگي و پژوهشي به شرح ذيل شده ام : 1. در سال 1362 شمسي به دعوت آقاي دكتر مهدي محقق وارد بنياد دائرة المعارف اسلامي كه توسط حضرت آيت الله خامنه اي تاسيس گرديده بود، شدم و به تحقيق پرداختم كه اين همكاري تا مدتي ادامه يافت 2. درسال 1362 شمسي با مركز دايرة المعارف بزرگ اسلامي زير نظر آقاي سيد محمد كاظم بجنوردي همكاري به صورت تحقيق و پژوهش و تاليف مقاله آغاز كردم كه تا سال 1368 شمسي به صورت تمام وقت بود و اكنون اين همكاري به صورت نيمه وقت و تاليف مقاله و معاونت بين المللي كتابخانه مركز دائره المعارف ادامه دارد. 3. درسال 1366 شمسي با دائرة المعارف تشيع همكاري آغاز كردم كه تاكنون نيز ادامه دارد. 4. در سال 1370 مسي به دعوت حجه الاسلام و المسلمين آقاي دكتر سيد محمود مرعشي نجفي سرپرستي دائرة المعارف كتابخانه هاي جهان وابسته به كتابخانه بزرگ حضرت آيت الله العظمي مرعشي نجفي (ره) را در قم به عهده گرفتم كه اين مسئوليت هم اكنون نيز ادامه دارد. 5. از سال 1370 شمسي همكاري به صورت تاليف مقالاتي راجع به تاريخ، رجال و جغرافياي ايران با مركز دائرة المعارف اسلام تركيه شروع نمودم كه ادامه نيافت. 6. از سال 1371 شمسي با دائرة المعارف فلسطين كه در مركز دائرة المعارف بزرگ اسلامي تدوين مي شود، شروع به همكاري نموده ام كه اين بخش اكنون متوقف شده است. 7. درسال 1372 شمسي پس از تأسيس دائرة المعارف ادب فارسي به سرپرستي آقاي حسن انوشه با

اين دائرة المعارف نيزبه صورت تاليف مقاله همكاري دارم. 8. از 1382 شمسي همكاري علمي با مركز دارالحديث شروع كردم كه هم اكنون ادامه دارد. 9. از سال 1380 شمسي با مركز دائرة المعارف امام خميني(ره) شروع كردم كه تا سه سال ادامه داشت. 10. از سال 1377 شمسي تا كنون با مركز ترجمه قرآن همكاري داشته و دارم.

رفيعي، محسن

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محسن رفيعي

محل تولد : شهركرد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1347/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب محسن رفيعي در خانواده اي مذهبي و علاقمند به قرآن كريم و اهل بيت(ع) متولد و رشد نموده ام. از نوجواني به آموزش قرآن مجيد در حوزه علميه و مساجد روي آوردم.

همزمان با ايام دفاع مقدس، درس هاي دبيرستان و حوزه را به صورت آزاد و يا استماع نوار خواندم. در دوران دفاع مقدس، توفيق سه بار مجروحيت را داشته ام. سپس در كنكور سراسري شركت كرده و در رشته الهيات و معارف اسلامي موفق به اخذ مدرك ليسانس شدم. آنگاه به دليل علاقه فراوان به مطالعات و پژوهش هاي قرآني و حديثي، در مقطع كارشناسي ارشد به اتفاق همسرم در رشته علوم قرآن و حديث تحصيل نمودم كه هر دو پايان نامه خويش را با رتبه عالي دفاع نموديم.

اكنون نيز به اتفاق همسرم دانشجوي مقطع دكتري در رشته علوم قرآن و حديث در دانشكده اصول دين قم مشغول به تحصيل هستيم و به لطف خداوند متعال موفق به تاليف چند كتاب و مقالات علمي شده ايم. تاكنون درس هاي زير را در مراكز تربيت معلم، حوزه هاي علميه و دانشگاه ها تدريس نموده ام: علوم قرآني، علوم الحديث، فقه الحديث، تاريخ حديث، تفسير، تاريخ قرآن، اخلاق

اسلامي، مبادي العربيه (صرف و نحو)، ترجمه متون عربي، المنهج القويم، نهج البلاغه.

رفيعي، محمدعلي

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد علي رفيعي به سال 1333 در شهر يزد بدنيا آمد.وي مترجم، زبانشناس، اديب، نويسنده و منتقد و شاعر بود. گروه : علوم انساني رشته : زبان شناسي عمومي والدين و انساب : محمد علي رفيعي به سال 1333 در شهر يزد بدنيا آمد. پدرش دكتر عبدالعلي رفيعي از پزشكان خوشنام يزد و از خانواده اي اصيل بود.تحصيلات رسمي و حرفه اي : محمد علي رفيعي تحصيلات ابتدايي را در شهر يزد و تحصيلات دانشگاهي خود را تا پايان اخذ دكتراي ادبيات انگليسي در تهران به انجام رساند. همسر و فرزندان : از محمد علي رفيعي صاحب دو فرزند به يادگارمانده است . وقايع ميانسالي : محمد علي رفيعي در فن ترجمه، توانا بود و به دليل احاطه اش به واژگان و فن و ترجمه، بسياري از دوستان مترجم و زبان شناس كه برخي مطالب و مباحث برايشان گنگ و نارسا بود از او بهره مي بردند. دكتر محمدرضا شفيعي كدكني در سفر به يزد و آشنايي با دكتر رفيعي و تبحرش در علوم ادبي از جمله زبانشناسي، لب به تحسين وي گشود. زماني هم دكتر فتح الله مجتبايي پس از مقابله ترجمه جباريت در تاريخ اثر ادوارد براون، با اصل آن قدرت مترجم و دقت كار وي را مورد ستايش قرار داد. زمان و علت فوت : محمد علي رفيعي در روز نهم ارديبهشت 1379 به سراي باقي شتافت.مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : محمد علي رفيعي به غير از عضويت در كميته علمي كنگره بزرگداشت ابوالفضل رشيد الدين ميبدي در

سال 1374، مشاركتي فعال در برپايي آن داشت. همكاري او با مراكز فرهنگ كشور، از جمله فرهنگستان زبان و ادب فارسي، مركز نشر دانشگاهي، دفتر پژوهش هاي فرهنگي از ديگر فعاليتهاي بشمار مي رود .ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : محمد علي رفيعي علاوه بر فعاليت هاي اجتماعي، در عرصه تعليم و تدريس نيز در دانشگاه هاي كشور از جمله دانشگاه آزاد اسلامي ميبد، دانشكده معماري دانشگاه يزد، دانشگاه جامع تكنولوژي يزد و چندين مركز آموزش عالي تهران حضوري موثر داشت. از جمله در مركز نشر دانشگاهي به تدريس آيين ويراستاري پرداخت. دكتر رفيعي زمينه كار پژوهشي و تحقيقاتي بسياري داشت كه از آن جمله مي توان به مقاله هاي او در نشر ياتي چون مقاله هاي ارزشمندي در مجله هاي وزين و علمي كشور، مانند: آدينه، جامعه سالم، جهان كتاب، آينده، نشر دانش، گتفگو، نگاه نو، نامه فلسفه، دنياي سخن، معيار و كيهان فرهنگي از خود به يادگار نهاد كه عمده آنها در زمينه زبان شناسي و نقد عالمانه كتاب ها بوداشاره كرد . دكتر رفيعي به غير از دانش ترجمه، شاعر نوگرايي بود كه گهگاه در جمله دوستان به قرائت اشعاري مي پرداخت. وي در سالهاي آخر حيات عمر خويش، در چندين دانشگاه و مجمع دانشگاهي به ايراد سخنراني پرداخت كه مهمترين آن «نقد شعر فروغ» در سال 1378 در دانشگاه تهران بود. دكتر رفيعي همچنين موفق شد در سالهاي 64-1363 شش شماره پيك كتاب را چاپ و منتشر كند.آثار : انس شپرير ويژگي اثر : مصاحبه و سخنراني مانس اشپر بر كه توسط انتشارات تنديس 1368 منتشر

شد.2 تاليف پيك كتاب ويژگي اثر : اين اثر توسط انتشارات بهجت در سال 64-1363 در 6 جلد منتشر شد.3 ترجمه برخورد تمدن ها و بازسازي نظم جهاني ويژگي اثر : اثر ساموئل ها نتينگتون كه توسط دفتر پژوهشهاي فرهنگي در سال 1378 منتشر شد.4 ترجمه پايان جهان اثر فوكوياما ، ترجمه پژوهش تركيبي ويژگي اثر : اثر هريس ام كوپر، كه توسط دفتر پژوهشهاي فرهنگي در سال 1379 منتشر شد.6 ترجمه پژوهش عملي مشاركتي ويژگي اثر : اثر ويليام فوت وايت كه توسط دفتر پژوهش هاي فرهنگي در سال 1378 منتشر شد.7 ترجمه پنج سال در يك شهر ايراني ويژگي اثر : چاپ نشده8 ترجمه جباريت در تاريخ ويژگي اثر : اين ترجمه توسط انتشارات مرواريد رد سال 1379 انتشار يافت.9 ترجمه سالار مگس ها ويژگي اثر : اثر ويليام گلدنيگ كه توسط انتشارات بهجت در سال 1363 منتشر شد.10 ترجمه فلسفه هاي هنر ويژگي اثر : اثر پيتر كيوي كه توسط دفتر پژوهشه هاي فرهنگي در سال 1379 منتشر شد.11 ترجمه لبخند يوزپلنگ ويژگي اثر : اثر س. ر كه چاپ نشده است12 چين 1980 ويژگي اثر : اثر ديويد بوناويا كه انتشارات تنديس وسكر در سال 364 منتشر كرد.13 دسته گلي

براي الچرفون ويژگي اثر : اثر دنيل كيز كه توسط انتشارات تجربه در سال 1378 منتشر شد.14 شناخت اثر هنري ادبي ويژگي اثر : اثر انيگاردن كه توسط دفتر پژوهش هاي فرهنگي در سال 1379 منتشر شد.15 فراسوي آزادي ونزلت ويژگي اثر : اثر ب.اف. اسكينر، كه توسط انتشارات سكه و تنديس در سال 1364 منتشر شد.16 فيمنيسم در شعر فروغ ويژگي اثر : چاپ نشده17 قبضه قدرت ويژگي اثر : اثر چسلا و ميلوش كه توسط انتشارات پانوس در سال 1367 منتشر شد.18 مباني مديريت ويژگي اثر : استيفن پي را بينمز كه با همكاري محمد اعرابي توسط دفتر پژوهشهاي فرهنگي در سال 1379 منتشر شد.19 مديريت بدون كاغذ ويژگي اثر : ويژگي ترجمه اين اثر با همكاري محمد اعرابي و قصر الله مستوفي صورت گرفت و توسط دفتر پژوهش هاي فرهنگي در سال 1379 منتشر شد.20 هنر پژوهش موردي ويژگي اثر : اثر رابرت اي استميك است كه توسط دفتر پژوهشهاي فرهنگي در سال 1379 منتشر شد.21 هنرشادمانگي ويژگي اثر : دالايي لا ما است كه انتشارات تنديس در سال 1378 منتشر نمود.منابع : انتشارات نو انديش ، كتاب ماه ادبيات و فلسفه ،تير ماه 1379

ركني دزفولي، عبدالصالح

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيدعبدالصالح ركني دزفولي

محل تولد : لارستان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ

تولد : 1325/1/1

زندگينامه علمي

مهرماه سال 1341 وارد قم شدم. (يعني شش ماه پس از رحلت آيت الله العظمي آقاي بروجردي) در حاليكه مقداري از جامع المقدمات را نزد برادرم آيت الله سيد مجتبي موسوي لاري خوانده بودم. قسمتي از سيوطي و مغني را در حوزه و بقيه آن را نزد آيت الله حاج شيخ احمد جنتى،معالم را نزد آيت الله جنتى،مختصر المعاني را نزد آيت الله حاج شيخ حسن تهرانى،رسائل را نزد آيت الله حاج شيخ احمد آذري قمي وآيت الله محمد محمدي گيلانى،مكاسب را نزد آيت الله حاج شيخ ابوالقاسم خزعلي وآيت الله احمدي ميانجي وآيت الله محمدي گيلانى، كفايه را نزد آيت الله حاج شيخ يوسف صانعي و آيت الله آذري قمي و آيت الله وحيد خراساني و آيت الله حاج ميرزا جواد تبريزي(ره) و آيت الله فاضل لنكراني(ره)، خارج فقه را نزد آيت الله حاج شيخ كاظم تبريزي و آيت الله حاج شيخ حسينعلي منتظري و آيت الله حاج سيدموسي شبيري زنجانى.تفسير را نزد آيت الله ابوالقاسم خزعلي و آيت الله محمدتقي مصباح يزدى، معارف اسلامي را نزد آيت الله محمدتقي مصباح يزدي خواندم.بداية الحكمة و اسفار اربعه را نزد آيت الله حاج شيخ عبدالله جوادي آملى، نهاية الحكمه را نزد آيت الله محمدتقي مصباح يزدى، فصوص الحكم را نزد آيت الله حسن زاده آملي و نيز كتاب كليله و دمنه را نزد آيت الله حسن زاده آملي خواندم.ادبيات فارسي املاء و انشاء و مقاله نويسي نزد حجة الاسلام والمسلمين آقاي علي حجتي كرماني و آيت الله مومن العابدين قرباني و آيت الله دكتر حاج شيخ احمد بهشتي فسائى.زبان انگليسي را پس از دوران

دبيرستان نزد آقاي امجدي و آقاي رخشانفر كه هر دو دبير دبيرستان بودند و سپس نزد حجة الاسلام آقاي خليليان كه تحصيل كرده انگلستان بود آموختم.اخلاق را نزد آيت الله حاج شيخ علي قدوسى، آيت الله حاج شيخ علي مشكيني اردبيلي(ره) و آيت الله دكتر محمد حسيني بهشتي و آيت الله احمدي ميانجى.از بدو شروع به خواندن معالم درس كلاسيك هم شروع كردم و سالي يك كلاس خواندم و پس از 4 سال موفق به اخذ ديپلم ادبي از دبيرستان شبانه حكيم نظامي شدم.از سال 45 به تدريج مواجه با كسالت هاي مختلف و عمل هاي متعدد جراحي در اعضاء بدنم انجام شد كه سير مطالعه و فعاليت هاي تحصيلي و تدريسي مرا كُند نمود و در همه حال شاكر درگاه خداوند هستم.

ركني دزفولي، محمدرضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد محمد رضا ركني دزفولي

محل تولد : قم

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1354/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب سيد محمدرضا ركني دزفولي فرزند سيد صالح هستم متولد 29 آبان 1354 در ايام ولادت امام رضا عليه السلام (15 ذيقعده) در خانواده اي مذهبي و مقدس به دنيا آمدم از طرف پدر و مادر سيد هستم «و كفاني العز أني فاطمي».پدرم سيد صالح ركني از علماي فاضل و متدين خطه فارس هستند و شايد بتوان گفت قديمي ترين اصول گراي حقيقي منطقه كه در قيد حيات هستند ايشان مي باشند پدر و عمويم و ساير وابستگان ايشان سعي شان هميشه تبليغ دين و خدمت به مردم بوده است و به تعبير بسياري از بزرگان اينها به تنهايي يك وزارت ارشاد هستند آن هم ارشاد واقعي و حقيقي به دين و فرامين

آن.

پدر پدرم (جد پدري) جناب آيت الله سيد علي اصغر موسوي لاري (ره) هستند كه سالها به تبليغ دين و خدمت به مردم در آن خطه (لارستان) پرداختند و قبر شريف ايشان و پدر بزرگوارشان در جهرم مي باشد پدر ايشان جد پدري پدرم حضرت آيت الله العظمي سيد عبدالحسين موسوي لاري (ره) از مبارزين نامدار عليه استعمار انگلستان مي باشد.

ايشان اولين حكومت اسلامي را پس از ائمه عليهم السلام؛ در آن منطقه؛ ايجاد كرد و پس از حكم جهاد عليه آن كفار خود نيز لباس رزم بر تن مي كردند و با هر دو لباس از ولايت پاسداري مي كردند. مادرم كه خانمي فاضله مي باشند صبيه حضرت آيت الله سيد موسي شبيري زنجاني دام ظله هستند.و ايشان نيز فرزند حضرت آيت الله العظمي سيد احمد زنجاني (ره) هستند و علم و تقواي هر دوي آنها زبانزد خاص و عام است.و اما خودم پس از اتمام دوره دبيرستان به حوزه آمدم 3 سال را در مدرسه علميه شهيدين (ره) و 3 سال را در مدرسه علميه حقاني (ره) گذراندم پس از 1 سال كه در درس هاي رسائل و مكاسب اساتيد شركت كرده بودم بريا فراگيري دروس عالي در كنكور مؤسسه امام خميني (ره) مؤسسه آقاي مصباح شركت كردم و در همان سال اول پذيرفته شدم در ايام تحصيل از پژوهش غافل نبودم و در زمينه رشته تحصيلي ام تحقيقات و پژوهشهاي فراواني انجام داده ام.در آنجا از اساتيد بزرگي بهره برده ام كه همه به نوعي از شاگردان جناب آقاي مصباح يزدي دام ظله بوده اند و مدرك كارشناسي ام را خرداد 86

از آنجا اخذ كردم.

رمضان پور، محمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد رمضان پور

محل تولد : كاشمر

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1347/1/1

زندگينامه علمي

آقاي محمد رمضان پور در سال 1341هجري شمسي در خانواده اي متدين و كاملا مذهبي در شهرستان كاشمر ديده به جهان گشود. نامبرده دوران ابتدايي، راهنمايي و دبيرستان را زادگاه خويش با موفقيت سپري كرد و در پي تشويق خانواده و اطرافيان و علاقه فراوان خويش به فراگيري علوم ديني در سال 1365 وارد دانشگاه امام صادق(ع) گرديد تا در كنار دروس دانشگاهي به تحصيل در دروس حوزوي هم بپردازد. از نخستين روزهاي ورود به دانشگاه امام صادق عليه السلام با تلاش و كوشش فراوان به تحصيل پرداخت و از محضر درس اساتيدي همچون آيت الله علم الهدي، آيت الله سيد حسن مصطفوي، آيت الله مهدوي كني و ديگر اساتيد برجسته دانشگاه بهره ها برد. استاد پس از فارغ التحصيلي در مقطع كارشناسي ارشد از دانشگاه امام صادق عليه السلام در سال 1385 در مقطع دكتراي الهيات از دانشگاه آزاد مشهد فارغ التحصيل گرديد و از رساله دكتراي خويش با عنوان "تاريخ و تمدن ملل اسلامي" دفاع كرد. ايشان ضمن تبليغ سالهاي متمادي است كه به تدريس در دانشگاه آزاد كاشمر، دانشگاه پيام نور كاشمر، دانشگاه علمي كاربري كاشمر است و هم اكنون مسئول دانشگاه پيام نور كاشمر مي باشد. نامبرده در زندگي سراسر علمي خود جز به تدريس و قلم و كتاب و تحقيق و نگارش و تأليف به چيز ديگري نينديشيده است. كه برخي از آثار آن را با عنوان"اندلس مظهر اسلام در اروپا" و "چگونه

خوشبخت شويم"را نام برد..

رمضان نرگسي، رضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

رضا رمضان نرگسي

محل تولد : نرگستان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1347/7/4

زندگينامه علمي

بنده رضا رمضان نرگسي در پاييز سال 1347 در روستاي نرگستان (11 كيلومتري شهرستان صومعه سرا و 22 كيلومتري شهرستان رشت) واقع در حاشيه مرداب انزلي متولد شدم. ده ساله بودم كه انقلاب شد و ما تحت تاثير جو انقلابي وارد بسيج شديم و به دنبال آن در انجمن اسلامي مدرسه حضور فعال داشتيم. در سال 1362 (دوازدهم شهريور) وارد حوزه علميه شهرستان صومعه سرا شدم(البته دو نفر از همكلاسي هايم را نيز تشويق كردم كه با من به حوزه بيايد) و با توجه به هوش نسبتا خوبي كه داشتم علاوه بر فراگيري بسيارخوب دروس حوزوي دروس دبيرستان را نيز به صورت داوطلب آزاد امتحان مي دادم و همگي آنها را در خرداد قبول مي شدم. در سال 66 در رشته فرهنگ و ادب ديپلم گرفتم و همزمان معالم و لمعه مي خواندم. در سال 67 در شهرستان با مشكل استاد مواجه شديم و براي ادامه تحصيل به مدرسه مروي تهران (ابتدا مدرسه معمار و سپس مروي) آمدم و لمعتين و اصول مظفر را در تهران نزد اساتيد گرانقدري همچون استاد بهاري و نمازي خواندم. لازم به ذكر است كه در شهرستان صومعه سرا نيز اساتيد از قم اعزام مي شوند و اساتيد ما در آنجا استاد برهانى، استاد رضواني(اسم سابق ايشان قيصري بود) كه الان مدير يكي از مدارس قم مي باشند واستاد ايوب باغباني بودند. در سال 67 همزمان با ورود به تهران ازدواج كردم و با كمال قناعت

زندگي را مي گذرانديم. در سال 69 به قم آمدم (بعد از آنكه شهريه ما در قم درست شد) و همزمان با آن به موسسه در راه حق وارد شدم. همزمان با تحصيل دروس حوزوي دروس موسسه در راه حق را نيز با موفقيت پشت سر مي گذاشتم. در سال 72 سطح را تمام كردم و امتحانات شفاهي را نيز در سال 73 با موفقيت به اتمام رساندم و شهريه رتبه 3 من وصل شد و اساتيد دوره سطح من عبارت بودند از استاد تهرانى، استاد عراقچى، استاد محمد علي و... . از سال 72 در درس خارج استاد فاضل شركت كردم كه با مريض شدن ايشان در سال بعد به درس استاد شبيري رفتم. از سال 75 در دروس خارج مكارم و سبحاني شركت مي كردم. همچنين در سال75 با فارغ التحصيل شدن در رشته الهيات و معارف اسلامي از موسسه در راه حق دوره تخصصي كارشناسي ارشد جامعه شناسي را شروع كردم و درسال 80 فارغ التحصيل شدم. از سال 81 زندگي پژوهشي خود را شروع كردم و تا كنون 37 مقاله و 3 كتاب از من منتشر شده يا در دست چاپ است. در سال جاري در رشته مسائل ايران دوره دكتري قبول شدم و الان مشغول گذراندن آن مي باشم.

رمضان نژاد لري، محمدرضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد رضا رمضان نژاد لري

محل تولد : سيرجان

شهرت : رضا

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1355/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب محمد رضا رمضان نژاد در سال 1355 در اطراف شهرستان سيرجان در خانواده اي عشاير متولد شد و با شروع دروس ابتدايي پدر و مادرم براي

تحصيلات فرزندانشان وارد شهر شدند و من نيز تحصيلاتم را در شهرستان سيرجان آغاز نمودم . تحصيلات ابتدايي را در مدرسه اسدالله ستاري گذراندم و بعد تحصيلات راهنمايي ام را در مدرسه راهنمايي امير كبير سپري كردم و بعد از آن در هنرستان منتظري همان شهر ثبت نام نمودم و در رشته برق شروع به تحصيل كردم اما متاسفانه به دليل يك سري مشكلات ترك تحصيل نمودم و در جايي مشغول به كار شدم. در سال 1374 عازم حدمت مقدس سربازي شدم و سپس در سال 1376 كارت پايان خدمت 24 ماهه را دريافت نمودم و بعد از آن به صورت متفرقه شروع به ادامه تحصيل دادم و مشغول كار در كارخانه پلي اتيلن تك سيرجان نيز بودم . در سال 1378 يا 1377 بود كه وارد بسيج اداري شدم و هم اكنون نيز جزء نيروهاي فعال بسيج حوزه مقاومت شهيد نصيري نجف شهر سيرجان نيز مي باشم و جزء مربيان آن نيرو نيز هستم.در اواخر سال 1379 طالب تحصيل علوم ديني و اسلامي شدم و از كار در كارخانه استعفا دادم و در سال 1380 شروع به تحصيل علوم ديني و اسلامي در شهر مقدس قم نمودم چونكه من اضافه سن داشتم در آن زمان ما را پذيرش نكردند و هم اكنون هم با هزينه شخصي و به صورت متفرقه خودم ادامه تحصيل مي دهم و بحمد لله تا امروز شش جلد كتاب تاليف نموده ام كه چهار تاي از آنها چاپ شده و يكي از آنها در دست چاپ نيز مي باشد و ديگري را قصد چاپ آن را ندارم.

رمضاني پور، حسين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حسين رمضاني پور

محل تولد : رفسنجان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1349/1/1

زندگينامه علمي

آقاي حسين رمضاني پور در سال 1349 دررفسنجان در خانواده اي مذهبي، متدين ودوستدار اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام به دنيا آمد پس از آنكه دوران تحصيلات ابتدائي را با موفقيت به انجام رسانيد به خاطر عشق فراوان به تحصيلات علوم ديني از يك سو و تشويق خانواده از سوي ديگر در سال 1365 وارد حوزه علميه قم گرديد. وي در سفرهاي نخستين خود به قم ضمن انس با بارگاه ملكوتي كريمه اهل بيت حضرت معصومه عليها سلام با تلاش فراوان به تحصيلات ديني خود ادامه داد و پس از اتمام دروس سطح در سال 1372 به حلقه دروس خارج پيوست. نامبرده در مدت تحصيل از محضر بزرگاني چون آيت الله مكارم شيرازي و آيت الله سبحاني بهره ها برد. استاد در كنار تحصيل دروس حوزوي از تحصيلات دانشگاهي غافل نماند و در سال 1381 در مقطع كارشناسي ارشد ازدانشگاه آزاد تهران واحد مركز رشته علوم سياسي فارغ شد. و با موفقيت از پايان نامه خويش دفاع كرد.

ايشان هيچ وقت ازامر تدريس غافل نبود و در دانشگاههايي چون دانشگاه تهران و شهيد بهشتي به امر تدريس مشغول مي باشد. در كنار تدريس از امر پژوهش هم غافل نبوده و آثاري را به قلم و زيور طبع آراسته است كه آثار «بررسي وضعيت زنان در افغانستان» و «بررسي اقوام اهل تسنن منطقه بلوچستان ايران و پاكستان» از جمله آثار ايشان است.

رمضاني، احمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

احمد رمضاني

محل تولد : بجنورد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد :

1347/1/1

زندگينامه علمي

در سال 1361 در حالي كه كلاس دوم راهنماي به پايان برده بودم، به همراه گروهي از دوستان با راهنمايي حضرت حجة الاسلام والمسلمين ايوبي وارد حوزه علميه قم شدم. با استفاده از تعطيلات تابستان حوزه به صورت داوطلب آزاد توانستم مدرك سيكل و سپس دوران دبيرستان را با مدرك ديپلم فرهنگ و ادب به پايان ببرم. در سال 1362 بنا به دلايلي در مشهد مقدس به ادامه تحصيل دروس حوزوي در مدرسه موسي بن جعفر(ع) و مدرسه امام حسن عسكري(ع) پرداختم. در سال 62 و عوامل في النجو براي طلاب جديد الورود تدوين نمودم. پس از يك سال مجدداً به حوزه عليمه قم برگشتم و در مدرسه علميه خاتم الانبياء و مدرسه مهدي موعود(عج) به ادامه تحصيل دروس حوزوي پرداختم. در سال 64 دروس مقدماتي حوزه (ادبيات عرب- منطق) را به پايان بردم و در اين دوره از محضر اساتيدي به نام هاشمي، بزمي، غلامي، آئينه وند،ايوبي ... بهره مند شدم.

در سال هاي 64 تا 79 دروس سطح حوزه نظير شرح لمعه، اصول فقه، رسائل، مكاسب و كفايه را در محضر اساتيدي نظير وجداني فخر، صالحي افغاني، دوزدوزاني، پاياني، موسوي تهراني، گنجي، استادي، صلواتي، هادوي تهراني، بهره مند شدم. در سال 1370 شروع به درس خارج فقه و اصول نمودم و اين دوره نيز به صورت پيوسته و مداوم تا سال 1379 ادامه داشت و از محضر حضرات آيات عظام 1- فاضل لنكراني، شيخ جواد تبريزي، مكارم شيرازي، وحيد خراساني، جعفر سبحاني، يوسف صانعي و... مستفيض شدم. در سال 72 تصميم گرفتم تا در كنار دروس حوزوي در يكي از رشته هاي دانشگاهي كه

ارتباط نزديكي به دروس حوزوي داشته باشد مشغول به تحصيل شدم لذا پس از شركت در كنكور سراسر وارد دانشگاه مفيد شدم. در سال 75 موفق به اخذ مدرك كارشناسي حقوق شدم و در همين سال در كنكور كارشناسي ارشد همين دانشگاه پذيرفته شدم و در تابستان سال 1378 در گرايش حقوق جزا و جرم شناسي فارغ التحصيل شدم.

در سال 1376 با مركز تحقيقات فقهي حقوقي قوه قضائيه شروع به همكاري نمودم و تا سال 1378 ادامه داشت و پس از آن توفيق همكاري با پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي حاصل شد و اين همكاري به صورت هيأت علمي تا سال 1380 ادامه داشت. در سال 1379 به عضو هيأت علمي دانشگاه علم و فرهنگ درآمدم.

رمضاني، حسن

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حسن رمضاني

محل تولد : قدمگاه(نيشابور)

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1336/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب حسن رمضاني سال 1336 در روستاي قدمگاه نيشابور به دنيا آمدم . پس از گذراندن دوران كودكي تحصيلات ابتدايي خود را در دبستان صابري كه ملّي بود شروع كردم . سال هاي چهارم و پنجم ابتدايي را در دبستان نويد و سال ششم را در دبستان منوچهري با موفّقيّت پشت سر گذاردم . آنگاه وارد دبيرستان شدم و تحصيلات خود را در دبيرستان طوسي پي گرفتم و تا سال سوّم درهمان دبيرستان بودم .

به خاطر علاقه و دلبستگي به حوزه ، پس از مدّتي به مدرسه آيت الله العظمي ميلاني (قدس سره) رفته و ثبت نام كردم . تحصيلات حوزوي بنده پس از اندكي توقف _ كه خيلي دوران سختي بود _ در مدرسه آقاي مصباح ادامه پيدا

كرد . ما در اين مدرسه كتاب هاي جامع المقدّمات ، سيوطي و مغني را طي سه سال در محضر اساتيد مربوطه خوانديم . اين مدرسه به خاطر مسائلي منحل شد. لذا ما به مدرسه بعثت تحت اشراف آيت الله ميرزا حسنعلي مرواريد (قدس سره) مراجعه كرديم و در آن مدرسه كتاب هاي معالم ، لمعه ، رسائل ، مكاسب و اصول فقه را در محضر اساتيدي همچون عبد الجواد غرويان _ امام جمعه فعلي نيشابور _ مرتضي مرواريد و ... دامت براكاتهم تلمّذ نموديم . اين زمان مصادف بود با اوج گرفتن مسائل انقلاب ؛ من هم مثل بقيه در فعّاليّت هاي انقلابي شركت مي كردم .

پس از انقلاب و استقرار نظام مقدّس جمهوري اسلامي ما هم در كنار درس و بحث مناسب با زمان و نيازهاي موجود فعّاليّت هاي انقلابي را كه شامل سخنراني ، اجراي كلاس هاي فرهنگي در مساجد و شركت در اردوهاي آموزشي و به عهده گرفتن امام جماعت فرودگاه مشهد و عضويت غير رسمي در انجمن اسلامي فرودگاه و غيره بود شدت بخشيديم و بعدها نيز مسوليت هيئت بدوي باز سازي نيروهاي انساني در اداره كل راه و ترابري استان خراسان را تقبل كردم كه مدت اشتغال ما در اين سمت 2 ماه بيشتر طول نكشيد چرا كه علاقه به تحصيل در حوزه علميّه قم در دلم افتاده بود و قصد كرده بودم براي ادامه تحصيل به قم هجرت كنم . لذا پس از سر و سامان دادن به كارها استعفاي خود را نوشتم و در سال 1361 به قم مهاجرت كردم .

پس از ورود به قم ابتدا نزد

اساتيدي چون آقا سيّد علي محقق داماد و آيت الله علوي گرگاني (دامت براكاتهما) تتمه درس سطح را كه شامل بخشي از مكاسب و كفايه بود خواندم. آنگاه خود را براي شركت در درس خارج آماده كردم.

اساتيد خارج عبارتند از : آيت الله فاضل لنكراني در فقه و اصول ، آيت الله مكارم شيرازي در اصول ، آيت الله جناتي شاهرودي و ميرزا هاشم آملي در فقه . امّا در زمينه فلسفه و عرفان و هيئت استاد عمده ما حضرت آيت الله علّامه استاد حسن زاده آملي دامت بركات وجوده الشريف بوده است .

از ديگر اساتيد ما در فلسفه حضرت آيت الله عزالدين زنجاني (دام ظله) است كه در مشهد قبل از انتقال به قم قسمت هايي از بدايه الحكمه و نهايه الحكمه و منظومه را در محضر ايشان خوانديم . ما تدريس را در مشهد ، مدرسه آقاي مصباح در حالي كه خودمان سيوطي مي خوانديم آغاز كرديم . اولين كتابي را كه تدريس كرديم كتاب صرف مير بود . اين درس را به پيشنهاد و تشويق آقاي صراف زاده كه مدير مدرسه بود و ايشان را بر گردن حقير حق بسياري است شروع كرديم . پس از آن در مدرسه آيت الله مرواريد دروسي را چون سيوطي ، منطق و مختصر المعاني ، به مدت 5 سال تدريس نمودم .

دروسي را كه تا كنون در حوزه علميّه قم تدريس كرده ام و برخي نيز هنوز ادامه دارد عبارتند از :

مغني اللبيب ، المنطق ، بدايه الحكمه ، نهايه الحكمه ، الاشارات و التنبيهات ، الهيات شفاء ، برهان شفاء ، الشواهد

الربوبيه ، اسفار ، تهميد القواعد ، شرح فصوص قيصري ، تشريح الافلاك ، شرح چغميني و مقاله اولاي اصول اقليدس .

اينجانب علاوه بر تبليغ به همان صورت سنّتي (منبر رفتن) در شهرهاي مشهد ، ساري ، لاهيجان ، تهران ، قم ، شهر كرد ، بروجن و ... به مناسبت هاي ماه محرم و ماه رمضان از سال 73 از طريق دفتر نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري در دانشگاه ها به عنوان مبلغ به دانشگاه هاي علوم پزشكي سمنان ، قزوين ، مشهد ، شهيد بهشتي و دانشگاه هاي هنر و تربيت معلّم كرج و دانشگاه نفت رفته ام .

حقير مدّتي را هم در كنار تدريس در حوزه به تدريس در دانشگاه شهيد محلاتي قم در زمينه هاي منطق ، فلسفه ، كلام ، اخلاق و امور تربيتي از سال 75 تا 80 مشغول بودم .يكي از فعّاليّت هايي كه در حال حاضر به آن خيلي اهميّت مي دهم و برايش ارزش خاصي قائلم عضويت در هيئت تحريريه فلسفه و كلام مركز فرهنگ و معارف قرآن قسمت دايره المعارف قرآن كريم است كه تا اين زمان مدّت قريب 3 سال است ادامه دارد و انشاء الله اميدوارم توفيق پي گرفتن آن را از اين پس نيز داشته باشم كه در خدمت قرآن بودن و كار قرآني كردن توفيق بزرگي است و نمي توان ديگر فعّاليّت هاي علمي را با آن مقايسه كرد .

رمضاني، محمدرسول

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمدرسول رمضاني

محل تولد : مشهد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1341/1/1

زندگينامه علمي

آقاي محمدرسول رمضاني در سال 1341 هجري شمسي در خانواده اي متدين

و ارادتمند به خاندان پاك پيامبراعظم صلي الله عليه و آله بدنيا آمد. علاقه فروان ايشان به طلبگي و دروس ديني سبب شد تا در سال 1359هجري شمسي پس از پشت سرگذاشتن موفقيت آميز دوران متوسطه وارد حوزه علميه مشهد شود. ايشان در بدو ورود به حوزه علميه مقدمات و سطح را از محضر بزرگاني چون شيخ باقر واعظي، صالحي نيشابوي و آيت الله مرتضوي كسب فيض نمود. دوره خارج فقه و اصول را نزد آيات مرتضوي، فلسفي و رضازاده تلمذ كرد. در كنار تحصيل به تدريس در حوزه علميه مشهد و مراكز دانشگاهي مشغول شد و هم اكنون در مركز مديريت حوزه علميه خراسان رضوي مشغول خدمت به طلاب علوم ديني مي باشد.

رنجبر، محسن

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محسن رنجبر

محل تولد : تربت حيدريه

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1349/7/1

زندگينامه علمي

بنده در سال 1363 (آذر ماه) وارد حوزه علميه شدم وبه مدت يك سال در حوزه علميه تربت حيدريه مشغول به تحصيل شدم سپس به قم آمدم و 2 ماه در اين شهر ساكن بودم و در اواخر سال 1364 وارد مدرسه علميه مروي تهران شدم و تا نيمه اول سال 1369 در آنجا مشغول به تحصيل بودم

با موفقيت در آزمون مؤسسه در راه حق از مهرماه سال 1369 وارد حوزه علميه قم شدم و دوره عمومي اين مركز را چهار ساله گذراندم و در سال 1373 وارد گروه تخصصي تاريخ شدم و ضمن ادامه و تكميل دروس حوزه علميه تا مقطع خارج و گذراندن پايه دهم (شفاها و كتبا) در ارديبهشت سال 1374 دوره سطح را به اتمام رساندم و

از آن پس در درس خارج شركت ميكردم در سال 78 با دفاع از پايان نامه مقطع كارشناسي ارشد موفق به اخذ كارشناسي ارشد شدم و از آن پس تا پايان سال 80 به صورت ساعتي با بخش پژوهشي همكاري پژوهشي داشتم از ابتداي سال 81 تا پايان سال 1383 عضو هيئت علمي گروه تاريخ بودم و در نگارش مقتل جامع امام حسين عليه السلام به سر پرستي استاد مهدي پيشوايي بيشترين فعاليت را داشتم

با پذيرش در مقطع دكتري در نيمه دوم سال 83 وارد تحصيل در اين مقطع شدم و هم اكنون دومين ترم اين مقطع را بناست بگذرانيم.

افزون بر اين همكاري پژوهشي بنده با بخش پژوهش مؤسسه ادامه دارد هم چنين بنده هم كاري هايي با بخش تاريخ معاصر و انديشه سياسي داشته ام و حاصل آن نگارش مقالاتي بوده است .

رنجبري سلطان احمدي، ايوب

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

ايوب رنجبري سلطان احمدي

محل تولد : سلماس

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1351/1/1

زندگينامه علمي

بنده در سال 1351 در شهر سلماس متولد شدم. دوران ابتدايي و راهنمايي و دبيرستان را در مدارس آن شهر خواندم. در سال 67 وارد حوزه علميه قم شدم و در مدرسه رضويه دوره مقدمات را با ممتازي به پايان رساندم و در دروس سطح عالي كفايه و رسائل و مكاسب را در محضر اساتيد بزرگوار خواندم. از سال 76 وارد دروس خارج حضرات آيات عظام تبريزي، وحيد خراساني، جوادي آملي، سبحاني، بهجت ، عابدي، فاضل گلپايگاني شدم.

به مدت 2 سال در كشور آذربايجان شوروي به عنوان مدرس اعزام به آن كشور شدم و در تخصصي تبليغ سطح چهار با

رتبه ممتازي به پايان رساندم.در مركز تربيت محقق و نويسنده علوم قرآني در حد كارشناسي ارشد حدود 5/2 سال مشغول تحصيل كردم و در مركز تربيت مربي كودك و نوجوان با رتبه ممتازي دوره را به اتمام رساندم.

مدت 15 سال از محضر حضرت آيت الله جوادي آملي در درس تفسير استفاده كردم و چندين سال است كه به عنوان روحاني حج تمتع و عمره مفرده در خدمت زائران بيت اللهي و عاشقان اهل بيت هستم.از سال 72 به صورت رسمي در وقفه هاي رمضان و محرم و صفر و دهه فجر و ... .به عنوان مبلغ نمونه در خدمت قشرهاي مختلف نظامي ، انتظامي، اطلاعاتي و دانشگاهي و حوزوي و روستايي و شهري و ..... برده ام.از محضر 12 مجتهد و مرجع تقليد اجازه نامه كتبي در ...... امور حسبيه كه بنده به اذن فقيه جامع الشرائط مي باشد و موارد ديگر دارم.

رواساني، شاپور

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

شاپور رواساني متولد 1310ه.ش در رشت داراي دكتري علوم سياسي از دانشگاه الدنبورگ آلمان در 1351، استاد علوم سياسي دانشگاه اوزنابروك 1352، استاد دانشگاه الدنبورگ در رشته اقتصاد اجتماعي 1354 تا 1378، مشاور دانشگاه گيلان در زمينة گيلان شناسي از سال 1382تا كنون و مدير بنياد پژوهشي ميرزا كوچك خان جنگلي از سال1381 تا كنون مي باشد.گروه : علوم انسانيرشته : علوم سياسيگرايش : اقتصاد اجتماعياوضاع اجتماعي و شرايط زندگي : شاپور رواساني در سالهاي اوليه زندگي با فوت پدر مواجه شد و مادر خود را نيز چند سال بودو پس از مدتها بيماري از دست داد. بنابراين تحت تكفل برادر بزرگتر خود پرورش يافت.تحصيلات رسمي و حرفه اي :

شاپور رواساني دبستان و دبيرستان را در زادگاه خود رشت گذراند. از سال 1328در رشته علوم طبيعي وارد دانشگاه تهران شد. و در 1322 ليسانس گرفت وي درسال 1340به آلمان رفت و پس از اخذ ليسانس علوم سياسي در سال1345 از دانشگاه آزاد برلن غربي در دوره فوق ليسانس و دكتري اين رشته را در دانشگاه هانور آلمان غربي به پايان برد. 1349خاطرات و وقايع تحصيل : شاپور رواساني در آذر ماه 1324 اولين سخنراني عمر خود را در مراسمي در مدرسه درباره زندگاني پيامبر اسلام انجام داد. و سيد حسن موسوي غروي، دبير انجمن مدرسه كتاب « زندگاني ميرزا تقي خان اميركبير» را به عنوان جايزه به وي تقديم كرد.فعاليتهاي ضمن تحصيل : شاپور رواساني در دوره تحصيل دررشته عضو حزب ايران بود و در زمان تحصيل در دانشگاه تهران و تدريس در مدارس آبادان در مبارزات ملي شدن صنعت نفت شركت داشت.استادان و مربيان : شاپور رواساني تحصيلات دكتري علوم سياسي خود در دانشگاه هانوور را در سال 1349 با درجه ممتاز زيرنظر پروفسور ارتزن به پايان برد.وقايع ميانسالي : شاپور رواساني پس از مسافرت به آلمان درسال1340، مدتي در مقطع دكتري رشته ژنتيك در دانشگاه برلن غربي زير نظر پروفسور لورس تحصيل كرد. اما به سبب علاقه وي به تحصيل در رشته علوم سياسي از دوره سياسي تا دريافت دكتري پرداخت وي در اين مدت با انجام انواع مشاغل روزگار مي گذراند پس از اخذ و دكتري علوم سياسي درسال1349، به عنوان استاد در دانشگاههاي اوزنابروك و الدنبورك آلمان به تدريس مشغول و درسال 1378بازنشسته شد.مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : عضو

هئيت علمي دانشگاه الدنبورگ آلمان1351 استاد علوم سياسي دانشگاه اوزنابروگ آلمان از 1352استاد اقتصاد اجتماعي دانشگاه الدنبورگ 1378-1354 مشاور دانشگاه گيلان در زمينه گيلان شناسي از سال1382 تا كنون مدير بنياد پژوهشي ميرزا كوچك خان جنگلي ازسال1381 تا كنون.فعاليتهاي آموزشي : شاپور رواساني درسال1333 به استخدام وزارت فرهنگ درآمد و تاسال 1335 در آبادان دبير مدرسه و مشغول به تدريس بود. علوم سياسي دانشگاه اوزنابروك از سال1352، و استاد رشته اقتصاد اجتماعي دانشگاه الدنبورگ از سال1354 تا 1378 به تدريس دروس مربوطه مشغول بوده است.مراكزي كه فرد از بانيان آن به شمار مي آيد : شاپور رواساني به تناسب تزدكتري ايشان تحت عنوان« اولين جمهوري شورايي در گيلان» از سال1381 تا كنون به عنوان بنيانگذار و رئيس بنياد پژوهشي ميرزا كوچك خان جنگلي مشغول به فعاليت پژوهشي است.ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : شاپور رواساني در كنار رسيدگي به مسئوليت هاي خود، به مطالعه، تحقيق و تاليف آثاري پيرامون نهضت جنگل، اقتصاد اجتماعي و علوم سياسي مي پردازد.آرا و گرايشهاي خاص : شاپور رواساني از جمله دانشمندان علوم سياسي و اقتصاد اجتماعي ضد استعمار است بنابه نظر او تحولات كشورهاي اروپايي يا آمريكاي شمالي داراي تاريخ اجتماعي خاصي است در اين كشورها، قدرت خارجي بر آنجا تاثير نداشته و نيروهاي داخلي آن كشورها در توسعه شان سهيم بوده اند. اما در سرنوشت اقتصادي و سياسي كشورهاي آفريقايي، آمريكاي لاتين و آسيا از 200سال گذشته عامل خارجي همواره نقش و تاثير داشته است و ما نمي توانيم در بررسي تحولات اين نوع كشورها تاثير عامل خارجي را در نظر بگيريم.جوائز و نشانها : شاپور رواساني

داراي درجة ممتاز در دفاع از تز دكتري خود تحت عنوان اولين جمهوري شورايي در گيلان است. در سال 1362در نشريه who is whoنامش در كنار نام مشاهير و معاريف چاپ شد. و درسال 1364 نام او را در تقويم دانشمندان در ميان نامها دانشمندان آلمان به چاپ رسيد.آثار : آيا دوره جديدي در تاريخ شروع شد ( به زبان آلمان) ، اسلاميت و ايرانيت ، ايران در راه جمهوري اسلامي شدن ( به زبان آلمان) ، جامعه بزرگ شرق ، چپاول ، چه شيوه توليدي در مستعمرات مسلط است(به زبان آلمان) ، فرضيه هاي تكامل ، نادرستي فرضيه هاي نژادي ، نظريه دو دنيا ، نهضت جنگل

رواقي، علي

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

علي رواقي در سال 1320 ، در شهر مشهد متولد شد.در سال 1339 تحصيلات دوره ي كارشناسي خود را در دانشكده ادبيات دانشگاه مشهد آغاز نمود. آنگاه در سال 1344 به تهران مهاجرت نمود و تحصيلات كارشناسي ارشد و دكترا را تا سال 1353 در دانشگاه تهران گذراند. دكتر رواقي ، از سال 1349 تدريس متون زبان فارسي شامل شاهنامه ، تاريخ بيهقي و آثار ناصرخسرو را در دانشكده ادبيات دانشگاه تهران آغاز كرد. سپس در سال 1354 با استفاده از يك فرصت مطالعاتي به فرانسه رفت و در زمينه ي فرهنگ نويسي به تحقيق پرداخت و سال 1356 در دانشگاه پل والري مون پليه ، زبان فارسي را تدريس كرد. دكتر رواقي ، مؤسسه اي فرهنگي به نام برادر شهيدش محمد رواقي بنياد نهاده است كه در طبع و نشر آثار مختلف

فعاليت دارد.

گروه : علوم انساني

رشته : زبان و ادبيات فارسي

تحصيلات رسمي و حرفه اي : علي رواقي، در سال 1339 تحصيلات دوره ي كارشناسي خود را در دانشكده ادبيات دانشگاه مشهد آغاز نمود. آنگاه در سال 1344 به تهران مهاجرت نمود و تحصيلات كارشناسي ارشد و دكترا را تا سال 1353 در دانشگاه تهران گذراند.

استادان و مربيان : علي رواقي تحت تعليم استاداني چون : دكتر احمدعلي رجايي بخارايي ، دكتر غلامحسين يوسفي ، بديع الزمان فروزانفر ، همايي ، خانلري ، معين ، مجتبي مينوي ، دكتر علي اكبر فياض و محمد پروين گنابادي قرار داشت.

فعاليتهاي آموزشي : علي رواقي، از سال 1349 تدريس متون زبان فارسي شامل شاهنامه ، تاريخ بيهقي و آثار ناصرخسرو را در دانشكده ادبيات دانشگاه تهران آغاز كرد. سپس در سال 1354 با استفاده از يك فرصت مطالعاتي به فرانسه رفت و در زمينه ي فرهنگ نويسي به تحقيق پرداخت و سال 1356 در دانشگاه پل والري مون پليه ، زبان فارسي را تدريس كرد.

مراكزي كه فرد از بانيان آن به شمار مي آيد : علي رواقي، مؤسسه اي فرهنگي به نام برادر شهيدش محمد رواقي بنياد نهاده است كه در طبع و نشر آثار مختلف فعاليت دارد.

--------------------------------------------------------------------------------

آثار :

1 پژوهش و ويرايش قرآن مترجم قدس

2 تصحيح ترجمه ي مقامات حريري

3 تصحيح تفسير قرآن پاك

ويژگي اثر : با مقدمه ي استاد مجتبي مينوي.

4 تصحيح جلد اول بصاير يميني

5 تصحيح فرهنگ تكمله الاصناف

6 تصحيح مقاصد اللغه و تفسير 6 جلدي بصائر يميني

7 ذيلي بر فرهنگ هاي فارسي

8 زبان فارسي در ماوراءالنهر

ويژگي اثر : در 2 مجلد.

9 سبك شناسي يا گونه شناسي ترجمه هاي قرآن

ويژگي اثر : بر پايه ي بيش از پانزده ترجمه ي قرآن كه به حوزه هاي زباني گوناگون پيوند دارند.

10 فراهم كردن گزيده ي شاهنامه

11 فرهنگ فارسي تاجيكي

12 فرهنگ مصدر در زبان فارسي

ويژگي اثر : در 2 مجلد.

13 فرهنگواره ي واژگان قرآني - فارسي

ويژگي اثر : در 4 مجلد.

14 همكاري در چاپ ديوان ناصرخسرو

15 ويرايش ترجمه ي قرآن موزه پارس شيراز

ويژگي اثر : دربردارنده ي ترجمه اي از نيمه ي دوم قرآن از سوره ي مريم تا پايان قرآن.

--------------------------------------------------------------------------------

منابع :

1آينه ي ميراث ، سال اول ، شماره ي اول ، دي 1376

روانبخش، قاسم

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

قاسم روانبخش

محل تولد : يزد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1337/7/1

زندگينامه علمي

در سال 1354 وارد حوزه علميه قم شدم و در مدرسه آيت الله گلپايگاني (ره) دروس مقدماتي را گذراندم سپس در حوزه علميه به صورت آزاد دروس

فقه و اصول را نزد اساتيدي مانند آيت الله رزاقي ، آيت الله ستوده ، آيت الله سيد علي محقق داماد و سيد مصطفي محقق داماد ، شرح لمعه ، اصول فقه ، مكاسب و رسائل و كفايه را فرا گرفتم . دو جلد لمعه را نزد آيت الله رزاقي ، اصول فقه را در محضرمصطفي محقق ، مكاسب و رسائل را نزد آيت الله ستوده و آيت الله رزاقي ، كفايتين را نزد آيت الله سيد علي محقق فرا گرفتم.

دروس خارج فقه و اصول را نيز از محضر آيات عظام وحيد خراساني و تبريزي ، مكارم شيرازي به مدت 7 سال بهره جستم .

در سال 1361 وارد موسسه در راه حق شدم و با مجوز آيت الله مصباح سه سال درس موسسه را به كمك نوار در دو ماه و نيم تابستان فرا گرفتم و در آغاز سال تحصيلي در امتحانات شركت كردم و در سال چهارم گروه «ه_» موسسه وارد شدم . دوره گروه «ه_» را كه يك دوره هفت ساله بود 4 سال ديگر در كنار دوستان در موسسه ادامه داديم و درسهاي اسفار جلد هشت و نهم بحث نفس را در محضر استاد مصباح فرا گرفتيم و سپس وارد بنياد باقر العلوم (ع) شديم و در رشته تخصصي فلسفه وارد شديم و در اين دوره كه تا سال 1375 ، سال دفاع از پايان نامه طول كشيد كتاب هاي برهان ، شفا ، الهيات شفا ، اسفار جلد سوم را از محضر استاد مصباح و اسفار جلد اول را از محضر استاد جوادي آملي تلمذ كردم .

تاريخ فلسفه يوسف كرم دو

جلد در نزد استاد فياضي و جلد اول و دوم اشارات را نيز نزد ايشان فرا گرفتم و دروس معرفت شناسي را با استاد مصطفي ملكيان خواندم . پايان نامه اينجانب نيز با عنوان «كيفيت پيدايش معقولات اولي و ثانيه» با استاد راهنما استادغلامرضا فياضي و استاد مشاور آقاي عبد الرسول عبوديت و استاد داوري آقاي مصطفي ملكيان كه با نمره 18/5 از آن دفاع شد .در اين مدت علاوه بر تدريس دروس طرح ولايت مثل كتاب هستي شناسي، معرفت ديني ، غرب شناسي ، فلسفه اخلاق سالانه 4 واحد آموزش فلسفه در موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره) تدريس كرده و ادامه خواهم داد.

درسال 1376 به دليل رشد فزاينده مطبوعات مدعي اصلاح طلبي وارد عرصه مطبوعات شده و با تاسيس هفته نامه پرتو به مقابله با انديشه هاي باطل طرفداران غرب پرداختم كه تا كنون بيش از صدها مقاله از اينجانب در هفته نامه پرتو ، كيهان ، رسالت ، سياست روز ، اطلاعات ، شرق و ... به چاپ رسيده است .

روح الاميني، محمود

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمود روح الاميني در 5 مهر ماه 1307 در كوهبنان از توابع كرمان چشم به جهان گشود .وي در همين روستا تحصيلات ابتدايي خود را آغاز كرد و براي ادامه تحصيل خود به مدرسه دارالفنون تهران آمد . او ليسانس ادبيات فارسي را در سال 1334 از دانشكده ادبيات تهران گرفت .روح الاميني براي اخذ مدرك فوق ليسانس به موسسه تازه تاسيس علوم اجتماعي آمد وبعد از آن جهت دريافت مدرك دكتري در رشته علوم اجتماعي به فرانسه عازم شد .از وي آثار زيادي همچون نمودهاي فرهنگي و اجتماعي

در ادبيا ت فارسي و آيين ها و جشن هاي كهن درايران امروز به جا مانده است .گروه : علوم انساني رشته : علوم اجتماعي گرايش : مردم شناسيتحصيلات رسمي و حرفه اي : محمود روح الاميني دوران دبستان را در كوهبنان و متوسطه را در كرمان گذرانيد. سپس راهي تهران شد و در دارالفنون ثبت نام كرد. پس از اخذ ديپلم در سال 1331 در دانشكده ادبيات دانشگاه تهران به تحصيل پرداخت. استاد در سال 1338 در رشته فوق ليسانس علوم اجتماعي ، در موسسه تحقيقات اجتماعي ثبت نام نمود. پس از آن جهت ادامه تحصيل عازم فرانسه شد و با نگرش خاصي كه به مسائل اجتماعي داشت ، به سوي مطالعات مردم شناسي كشيده شد و با گذراندن رساله دكتري خود تحت عنوان « تمدن سنتي گوسفند در ميان عشاير فارس» با اشراف آندره لوروا گوران به درجه دكتري نائل آمد.استادان و مربيان : محمود روح الاميني در دانشكده ادبيات از محضر استاداني چون ابراهيم پورداود ، پرويز ناتل خانلري ، احسان يارشاطر ، عبدالعظيم قريب ، لطفعلي صورتگر ، محمد معين و ديگران كسب فيض نمود. وي پس از آنكه عازم فرانسه شد نزد افراد صاحب نامي چون ژرژ گوروويچ ، كلود لوي استروس ، آندره لوروا گوران و ديگران بهره برد.فعاليتهاي آموزشي : محمود روح الاميني پس از پايان تحصيلات چندي به تدريس در موزه مردم شناسي فرانسه مشغول شد. پس از آن به ايران بازگشت و از سال 1348 در دانشگاه تهران به تدريس پرداخت و بعد از سالها فعاليت آموزشي در سال 1379 بازنشسته شد.آثار : آيين ها

و جشن هاي كهن در ايران امروز ، به شاخ نباتت قسم ، زمينه فرهنگ شناسي ، گرد شهر به چراغ ،نمودهاي اجتماعي و فرهنگي در ادبيات فارسي

روحاني نژاد، حسين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حسين روحاني نژاد

محل تولد : موسويه بيرجند

شهرت : روحاني

تابعيت : ايران

زندگينامه علمي

اينجانب حسين روحاني نژاد در سال 1352 هجري شمسي وارد حوزه علميّه بيرجند شدم. حدود دو سال در آن حوزه به تحصيل ادبيات عرب و فقه نزد مرحوم آيت الله عارفي پرداختم. در سال 1353 – 1354 وارد حوزه علميّه قم شدم و در مدرسه رسالت – كه شبيه مدرسه حقّاني و تحت برنامه خاصي بود – به تحصيل ادامه مقدّمات، اصول، منطق، فلسفه، فقه و دروس جديد پرداختم . بخشي از سطح را در آن مدرسه و برخي را در حوزه آزاد خواندم. شرح لمعه را عمدتاً نزد استادان ارجمند آقايان باكوئي و وجداني فخر رسائل را نزد استاد ارجمند حاج آقا مصطفي اعتمادي، مكاسب شيخ انصاري را نزد حضرات آيات: دوزدوزاني، مرحوم پاياني ، مرحوم ستوده، كفايه را نيز نزد مرحوم آيت الله ستوده و آيت الله فاضل خواندم . در فلسفه از دروس استادان ارجمند فياضي (بدايه ) ، مصباح ( نهايه ) ، حسن زاده آملي و جوادي آملي ( قسمتي از اسفار)، گرامي ( قسمتي از نهايه ) ممدوحي ( قسمتي از بدايه ) بهره برده ام. فلسفتنا را در مدرسه رسالت نزد دكتر احمدي خواندم.

چند سالي در تفسير حضرت آيت الله جوادي آملي دامت بركاته ، حدود 10 سال در درس خارج فقه و اصول حضرت آيت الله العظمي وحيد ،

مدّتي در درس فقه آيت الله منتظري و نيز مدّتي در خارج فقه آيت الله مكارم شيرازي شركت كرده ام. مدّتي هم در درس خارج فقه و اصول حضرت آيت الله العظمي بهجت دامت بركاته حضور يافته ام.

از سال 1363 با مركز تحقيقات عقيدتي- سياسي سپاه در قم كه اكنون پژوهشكده شده است به صورت پاره وقت همكاري علمي داشتم و اين همكاري تا حدود سال 1371 ادامه داشت و برخي جزوات درسي سپاه در زمينه تاريخ اسلام را تدوين كردم؛ از جمله: زندگاني پيامبر صلي الله عليه و آله و سلّم از آغاز تا هجرت، زندگي سياسي امام حسن مجتبي عليه السلام ، و برخي ديگر از ائمه عليهم السلام، معارفي از قرآن ، مقالاتي در مجله مكتب جبهه تحت عنوان اسوه هاي صدر اسلام، تعليم و تربيت اسلامي و ...

سال 1360 مدّتي در سازمان تبليغات تهران در واحد آموزش به تدوين جزواتي اشتغال داشتم. در زمان دفاع مقدس نيز براي سازمان تبليغات سنندج، كتابي را درباره فرهنگ و آداب و سنن اقوام آن منطقه – به صورت مشترك با يكي از دوستان – تدوين كردم. سال 1361 در سازمان حج تهران، مسئوليت واحد آموزش دفتر تبليغات و آموزش حج را بر عهده داشتم و جزواتي را در مورد اسرار حج و تذكراتي به مديران كاروانها و حجاج ايراني تنظيم كردم.در اواخر دهه شصت، مدّت يك سال و نيم با بنياد معارف اسلامي بعثت در طرح تدوين معجم احاديث امام مهدي عليه السلام شركت داشتم.

سال 68 در نخستين دوره تربيت مدرس دار الشفاء وابسته به دانشگاه قم – شركت كردم و رساله فوق

ليسانس خود را در سال 70 – 71 در زمينه اخلاق از نظر نراقي و مقايسه آن با اخلاق خواجه نگاشتم و در سال 71 از آن دفاع كردم.از سال 71 تا 76 به دعوت دانشگاه تربيت معلم تبريز به تبريز رفتم و 5 سال عضو هيأت علمي دانشكده الهيات بودم، كه يك سال آن مدير كلي دانشجويان شاهد و ايثارگر و سه سال هم رياست دانشكده الهيات را بر عهده داشتم. در دانشگاه تبريز به تدريس متون فلسفي به زبان عربي، در دانشگاه الهيات را مشغول بوده ام. در دانشگاه تبريز به تدريس متون فلسفي به زبان عربي، در دانشگاه تربيت معلّم به تدريس فقه و اصول و اخلاق و فلسفه اخلاق و دروس عمومي، و در دانشگاه آزاد – واحد تبريز به تدريس تفسير، فقه، انسانشناسي و تاريخ فقه و ... اشتغال داشتم.

سال 76 به دانشگاه قم منتقل شدم. مدّتي معاون آموزشي دانشگاه بودم و به تدريس فقه و قواعد فقه نيز پرداخته ام در. سال 77 به پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي منتقل شدم. مدّتي دبيري گروه فلسفه، مدتي مديريت اجرايي دفتر قم، مدّتي مديريت پژوهش را بر عهده داشتم. حدود 4 – 5 سال است كه عضو گروه اخلاق و عرفان پژوهشگاه هستم و تا كنون چند كتاب و مقالاتي به رشته تحرير كشيده ام.

روحاني، احمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

احمد روحاني

محل تولد : نوشهر

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1336/1/1

زندگينامه علمي

در سال 1362ه.ش وارد حوزه علميه قم شدم . پس از طي مراحل مقدمات وسطح به درس خارج پرداختم ود رسال 1371ه.ش دررشته تفسير تخصصي

مشغول به تحصيل شدم ومدّت 4سال زير نظرآيت الله مكارم شيرازي دردرس هاي تفسيري مشغول بودم .وحدود پنج سال است كه به كارهاي پژوهش مشغولم وكتابهائي را هم ترجمه كردم اگر خداوند توفيق عنايت فرمايد دوست دارم كارهاي تحقيقي وپژوهشي وترجمه هاي ديگري را هم انجام دهيم .

روحاني، سعيد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد سعيد روحاني

محل تولد : قائمشهر

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1348/6/20

زندگينامه علمي

اينجانب سيد سعيد روحاني در مورخه 20/6/48 در يكي از روستاهاي قائمشهر(اوجابندان) در خانواده مذهبي چشم به جهان گشودم. تحصيلات ابتدايي را در زادگاه خود به پايان رساندم و در يكي از روستاهاي مجاور،تحصيلات دوره راهنمايئ را گذرانده وبراي دوره دبيرستان در رشته علوم تجربي رهسپار شهرستان قائمشهر شدم.

در سال 1367 كه همزمان با پايان دوره دبيرستان بود به پيشنهاد حجت الاسلام و المسلمين جناب آقاي قرائتي در امتحانات ورودي حوزه علميّه قم شركت كرده و پس از قبولي در آزمون ورودي در مدرسه علميّه حضرت رسول الكرم(ص) مشغول به تحصيل شدم. دروس مقدّماتي را نزد استاتيدي چون حجج اسلام آقايان غلامعلي صفايي،فلاح زاده،نوبهار،سيّد عبّاس موسوي و آهنگران به پايان رساندم پس از اساتيدي چون حجج اسلام ايّوبي،غرويان،معصومي،نجفي مازندارني،فقيهي،طاهري مازنداراني،حسيني بوشهري،احدي و موسوي تهراني بهره مند شدم.

از سال 1377 دروس خارج فقه و اصول را شروع كرده و از محضر اساتيد چون حجج اسلام و المسلمين حسيني خراساني،سيد احمد خاتمي،آيت الله سبحاني و صانعي و شيخ احمد عابدي شاهرودي و نكونام بهره مند گرديم. در سال 1377 به پيشنهاد مسئول گروه تاريخ نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري در دانشگاههاي جناب حجّت الاسلام والمسلمين محمّد خردمند

مبني بر تدوين و گرد آوري تاريخ اسلام در آثار شهيد مطهري بر اساس سر فصل نهاد مشغول به تدوين شدم كه نتيجه اين تلاش پس از 1500 ساعت صرف وقت دو جلد كتاب بود كه در 710 صفحه در پائيز 78 به چاپ رسيده است.

بنابر در خواست برخي از اساتيد دانشگاهها و يراست جديد آن در سال 79 در 232 صفحه به چاپ رسيد كه تاكنون بارها تجديد چاپ شد. در اواخر سال 1380 به پيشنهاد مسئول جديد گروه تاريخ نهاد جناب آقاي محمّد نصيري فصل پنجم كتاب تاريخ اسلام،تأليف جمعي از نويستدگان كه زير نظر دكتر صادق آئينه وند در زمستان 81 به چاپ رسيد،به بنده واگذار شده بود.

پس از تدريس دو ترم از اين كتاب ويراست دوم آن نيز در زمستان 82 از چاپ خارج شد. از آنجايي كه كتاب دو جلدي تاريخ اسلام و آثار شهيد مطهري چند ترمي متن درس گروه الهيات دانشگاه هاي پيام نور قرار گرفته بود(و به سبك متن درسي تدريس نشده بود)به پيشنهاد سرپرست محترم گروه الهيات دانشگاه پيام نور مركز اقدام به تأليف كتاب تاريخ اسلام نمودم كه جلد اول آن در بهمن 82 به چاپ رسيده و جلد دوم آن در دست آماده سازي است.

علاوه بر اين از سال 1382 تاكنون در دانشگاه پيام نور قم به تدريس دروس چون «مبادي اصول»،«اصول فقه 2»،«فقه مقارن 1»،«فقه مقدماتي1»،«احاديث فقهي»و«اعراب قرآن»مشغول هستم. حدود 2 سال نيز( البته از زمان تأسيس)عضو انجمن تاريخ پژوهان حوزه علميّه هستم. از سال 1379 نيز به در خواست سردبير محترم فرهنگ كوثر جناب حجت الاسلام والمسلمين محمود مهدي پور اقلام به

ارائه مقالات در زمينه هاي مختلف تاريخي نمودم كه بيش از 10 مقاله از اينجانب به چاپ رسيده است. به اميد آن روزي كه قدمهاي كوچك وناقص ما راهگشا باشد.

روحاني، سيد شمس الدين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد شمس الدين روحاني

محل تولد : تهران

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1328/7/1

زندگينامه علمي

اينجانب سيدشمس الدين روحاني پس از تحصيل در دبيرستان علوي ايرانيان در نجف اشرف ، وارد حوزه علميه نجف اشرف شدم . سطوح عاليه را در محضر اساتيدي همچون آيت الله مرحوم آقاي شيخ محمد علي مدرس افغاني و مرحوم آيت الله آقاي شيخ مجتبي لنكراني و آيت الله شهيد ميرزا علي غروي و شهيد محراب آيت الله مدني و آيت الله مرتضوي "حفظه الله" كه هم اكنون در مشهد مقدس افاضه مي فرمايند و ... گذراندم . در سال 1354 وارد حوزه علميه قم شدم .

از آنجا كه با برخي از مولفات حضرت آيت الله مكارم شيرازي " دامت بركاته " آشنا بودم و شيفته قلم روان و بيان شيوا و مقام علمي ايشان شده بودم ، توسط يكي از دوستان با معظم له آشنا شدم . حدود 25 سال در محضرايشان و در برنامه هاي مختلف مدرسه علميه امام امير المومنين (ع) همكاري داشته ام .

روحاني، عليرضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عليرضا روحاني

محل تولد : غزنين

شهرت

تابعيت : افغانستان

تاريخ تولد : 1348/1/1

زندگينامه علمي

در سال 1370 وارد حوزه علميه قم شده و در مركز جهاني علوم اسلامي از پايه ششم به فراگيري دروس حوزوي مشغول شدم و در سال 1374 با اتمام پايه دهم دروس سطح را به پايان رساندم.در سال 75 - 74 در مركز آموزش زبانهاي خارجي دانشگاه باقرالعلوم به فراگيري زبان عربي پرداخته تا دوره عالي ترجمه و مكالمه زبان عربي آن را ادامه دادم. از

سال 1375 دروس حوزوي را در مقطع درس خارج با شركت در درسهاي آقاي فاضل گلپايگاني شروع نموده و در طول اين مدت از محضر آيات و اساتيد بزرگوار مرحوم آقاي صالحي مازندراني، جعفر سبحاني، مكارم شيرازي و جوادي آملي بهره برده ام.در كنار دروس حوزوي در سال 1379 در آزمون موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني شركت نموده و در مقطع كارشناسي رشته معارف اسلامي و حقوق قبول شده و مشغول به تحصيل شدم. در سال 81 -80 همزمان با فارغ التحصيلي از موسسه امام خميني با شركت در كنكور سراسري در دانشگاه مفيد در رشته حقوق بشر قبول شدم.اينك (تا يك هفته ديگر) از اين دانشگاه نيز فارغ التحصيل مي شوم (تاريخ دفاع پايان نامه 6 /2 / 86 ) در چند سال اخير ضمن تحصيل حوزوي و دانشگاهي علاوه بر نگارش پايان نامه اي با عنوان " نقش نهادهاي ملي در ارتقاء و حمايت از حقوق بشر" با چند فصلنامه و ماهنامه افغانستاني همكاري قلمي دارم.اين همكاري با نگارش مقالات با موضوعات حقوقي، سياسي و مذهبي در مجلات حقوق بشر، توسعه، گفتمان نو، مطالعات حقوقي و فصلنامه كلكين ادامه دارد ضمن آنكه عضو هيات تحريريه فصلنامه علمي- پژوهشي مطالعات حقوقي و فصلنامه كلكين نيز مي باشم.از سال 1384 دبير بخش حقوقي مجله پامير(نشريه دانشجويان افغانستاني در ايران) را به عهده داشته و علاوه برآن سردبير فصلنامه علمي- پژوهشي مطالعات حقوقي ازشماره دوم نيز مي باشم.

روحاني، محمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد روحاني علي آبادي

محل تولد : اروميه

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1342/1/1

زندگينامه علمي

محمد روحاني

علي آبادي در سال 1342 در شهرستان اروميه و در خانواده اي متعهد، مومن و انقلابي ديده به جهان گشوده ايشان با تشويق خانواده علي الخصوص پدر خويش به تحصيل علوم ديني روي آورد و در سال 1358 وارد حوزه علميه اروميه شد.

پس از مقداري تحصيل و شور و شوق ايشان به فراگيري تحصيلات عالي از محضر خانواده كسب اجازه كرد و به سمت عش آل محمد(ص) قم هجرت كرد. در ديار قم در درس مكاسب آيت الله عباسعلي كاظمي، كفايه آيت الله صالحي زنجاني حاضر و از محضر پرفيض آنان بهره مند شد. پس از گذراندن مرحله سطح به حلقه درس خارج اساتيد برجسته آن زمان وارد گشت در محضر اساتيدي همانند آيت الله جعفري اراكي، آقا مجتبي تهراني زانوي تلمذ بغل كرد. نامبرده سفرهاي تبليغي فراواني به كشورهاي خارج از جمله آذربايجان و هند داشته است كه اين حاكي از عزم ايشان در تبليغ دين مبين اسلام و نشر مذهب نجات بخش بشريت شيعه اثني عشري مي باشد.

رودسرابي، محمدحسن

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمدحسن رودسرابي

محل تولد : سبزوار

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1333/1/1

زندگينامه علمي

در پانزدهم شهريور سال 1333 شمسي در روستاي رودسراب از توابع شهرستان سبزوار در يك خانواده روحاني به دنيا آمدم. در سن هفت سالگي به مكتب خانه روستا رفته و با قرآن آشنا شدم. بعداز آشنايي ابتدايي با قرآن در سال 43 _ 42 با راهنمايي مرحوم پدرم كه مدرس ادبيات عرب در حوزه علميه سبزوار بود به آن حوزه وارد شدم. در حوزه علميه سبزوار ابتدا كتابهاي مقدماتي آموزش خواندن و نوشتن و كتاب نصاب

الصبيان به منظور آشنايي با لغات عربي در رأس آموزشها قرار گرفت. پس از آن كتاب جامع المقدمات كه صرف و نحو ابتدايي است و كتاب سيوطي و مغني را به عنوان آشنايي با ادبيات عرب از محضر اساتيد آن حوزه در مدت تقريباً چهال سال تدريس نمودم. در سال 1348 براي ادامه تحصيل به حوزه علميه مشهد مقدس هجرت نموده و در مدرسه آيت الله العظمي ميلاني(ره) در ادامه آشنايي با ادبيات عرب به تحصيل معاني بيان، بديع، كتاب مختصر المعاني تفتازاني و براي آشنايي با فقه و اصول ابتدايي كتاب مختصر النافع و اصول الفقه مظفر و براي آشنايي با عقايد اماميه كتاب اعتقادات صدوق را از محضر اساتيد آن مدرسه حجت هاشمي خراسانى، آقاي رجائي بيرجندي و آقاي نقيبي تربيتي تعليم گرفتم.

در اين دوره كه تقريباً سه سال طول كشيد هم زمان كارهاي فرهنگي تبليغي را شروع نموده و در ايام تبليغ به روستاها و شهرستانها اعزام مي شدم. در سال 1350 براي ادامه تحصيل به قم هجرت نمودم. درابتدا در مدرسه مهديه تحت اشراف آيت الله العظمي مرعشي نجفي ساكن شدم و بقيه دوران را در مدرسه خان تحت اشراف آيت الله العظمي بروجردي سپري نمودم. در اين دوره كتابهاي سطح عالي فقه و اصول مكاسب و كفايتين، فلسفه و كلام شرح منظومه و اسفار و شرح تجديد در محضر اساتيد بزرگواري همچون آيت الله صلواتى، ستوده، تقديرى، سيد كاظم حائرى، جوادي آملى، محمدي گيلانى، امين نجف آبادى، گذراندم. در سال 1357 در درس هاي خارج حوزه شركت نموده و در بين درسها در محضر درس آيت الله وحيد خراساني مستقر شده

و تا الان ادامه دارد و تقريرات درس اصول ايشان را تقريباً نوشته ام.

روزبه، محمدحسن

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمدحسن روزبه

محل تولد : بروجرد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1348/1/2

زندگينامه علمي

در سال 1363 وارد حوزه علميه قم شدم و در سال 71 همزمان تحصيلات كلاسيك را از مقطع سوم راهنمايي شروع نموده تا سال 1380 كارشناسي ارشد رشته علوم سياسي از دانشگاه علامه طباطبايي اخذ نمودم. اكنون دانشجوي دكتراي مدرس معارف اسلامي گرايش انقلاب دانشگاه باقرالعلوم هستم. از سال 1378 تا 1384 مدت شش سال درس خارج شركت كردم از سال 1380 تاكنون مشغول مطالعه و تحقيق در موضوعات مختلف سياسي مذهبي مي باشم كه خاصل آن تأليف چند مقاله و كتاب بوده است.

روزبهاني، عليرضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عليرضا روزبهاني

محل تولد : بروجرد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1350/1/1

زندگينامه علمي

در سال 67 وارد حوزه علميه شدم كه تا سال 1376در شهرستان بروجرد و از آن پس در حوزه علميه قم سپري شد.

تخصص اين جانب كندو كاو پيرامون اديان و بالاخص فرقه بهائيت است، كه از سالهاي تحصيل در بروجرد آغاز شد . تا كنون علاوه بر تدريس دوره هاي مختلف عمومي و تخصصي مباني و تاريخ فرقه بهائي تعداد 2 جلد كتاب و تعدادي مقاله تاليف نموده ام كه تماماً درباره موضوع بهائيت بوده است.

هم اكنون نيز آماده همكاري با نهاد هاي پژوهشي در زمينه فرق و خصوصاً فرقه ضاله بهائيت هستم

روستايي، محسن

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محسن روستايي در سال 1342. ش در شهر درود - لرستان به دنيا آمد.وي بيش از 12 سال است كه از پژوهشگران و كارشناسان ارشد اسناد تاريخي سازمان اسناد و كتابخانة ملي ايران مي باشد. كتاب "تاريخ طب و طبابت در ايران " تاليف وي ، در دوره بيست و دوم انتخاب كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ،به عنوان كتاب سال برگزيده شده است.

گروه : علوم انساني

رشته : تاريخ

مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : محسن روستايي بيش از 12 سال است كه از پژوهشگران و كارشناسان ارشد اسناد تاريخي سازمان اسناد و كتابخانة ملي ايران مي باشد

جوائز و نشانها : محسن روستايي در سال 1380 از سوي سازمان مديريت و برنامه ريزي كشور به عنوان پژوهشگر نمونة سال برگزيده شد.از ديگر افتخارات ايشان انتخاب كتاب "تاريخ طب و طبابت در ايران " تاليف وي ، در دوره بيست

و دوم انتخاب كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ،به عنوان كتاب سال مي باشد.

چگونگي عرضه آثار : محسن روستايي حدود 60 مقالة تحقيقي و مبتني بر سند در مجلات معتبر كشور به چاپ رسانده است. آخرين پژوهش هاي ايشان كتاب دوجلدي در تاريخ نخستين فرهنگستان ايران به روايت اسناد است كه پس از ده سال تفحص و 3تحقيق براي چاپ آماده شده است.

--------------------------------------------------------------------------------

آثار :

1 اسناد مطبوعات ايران (1320 - 1332 ش.)

ويژگي اثر : 4 جلد

2 اعتضاد فرهنگ

3 تاريخ طب و طبابت در ايران

ويژگي اثر : 2 جلد،تاليف،اين كتاب ، در دوره بيست و دوم انتخاب كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ،به عنوان كتاب سال معرفي و برگزيده شد. آشنايي با كتاب :تاريخ طب و طبابت در ايران (از عهد قاجار تا پايان عصر رضا شاه) تاريخ طب و طبابت در ايران (از عهد قاجار تا پايان عصر رضا شاه) به روايت اسناد / محسن روستايي. - تهران: سازمان اسناد و كتابخانة ملي جمهوري اسلامي ايران، 1382. 2 ج.: مصور. كتابنامه. مندرجات: ج 1. قوانين و نظامنامه هاي طبي، گزارشات صحي و بهداشتي، ايجاد مدارس عالي طب و مراكز صحي و درماني و... ج 2. شرح حال طبيبان نامدار و ناشناخته ايران. شناخت تاريخ و تحولات هريك از علوم و دانش ها، در شناخت هويت آن علوم از يك سو و شناخت هويت فرهنگي و تاريخي ملت ها از

سوي ديگر نقشي به سزا دارد؛ و از اين ميان تاريخ طب و طبابت به دليل گستردگي آن و آثاري كه دانش طب در دو حوزة تخصصي و عمومي دارد، از اهميت ويژه اي برخوردار است. بررسي تحولات طب و طبابت در ايران، نياز به تحقيقات گسترده و دامنه داري دارد كه با توجه به شرايط تاريخي خاص هر دوره، مي بايست پژوهش و نگرش متناسبي را طرح ريزي كرد و سپس به ثمر نشاند. نويسندة كتاب با مراجعه به حدود 2000 فهرست با انتخاب اسنادي مشتمل بر اعلانات، گزارش هاي صحي و طبي، استشهادنامه هاي محلي راجع به اطبا، تصديقنامه ها و پرونده هاي ديواني طبيبان و اسناد مدرسة طب دارالفنون... و خلاصة هر سندي كه از ديدگاه يك پژوهش اسنادي و تاريخي مي توانسته است گرهي از تاريخ طب و طبابت را باز كند، طرح جامع تاريخ طب ايران را پي ريزي نموده است. نويسنده در جلد اول كتاب كوشيده است خوانندگان را با سير تحول و روند تاريخي طب و طبابت در ايران (عهد قاجار و پهلوي) آشنا سازد و اين مقوله از تاريخ را تبيين و بررسي نمايد و با استناد به فصول كتاب، رابطه اي منطقي ميان اسناد نو يافته، با منابع موجود و قابل اعتنا ايجاد نمايد. فصول و اسناد مربوط به قوانين طبابت، اعلانات و گزارشات صحي، انعقاد قرارداد ميان دولت ايران با اطباي فرنگي و اسناد مربوط به اوضاع بهداشتي و شيوع بيماري هاي مسري نسبت به ساير بخش هاي كتاب از تنوع و نوآوري بيشتري برخوردار است. جلد دوم كتاب هم منحصراً اختصاص دارد به شرح حال رجال طبيبان عهد قاجار و اوايل عهد پهلوي كه به تناسب، نقش

علمي و تاريخي كه ايفأ نموده اند، تنظيم و نوشته شده اند. اين جلد از دو قسمت مجزا تشكيل شده است، بخش اول شامل شرح حال 191 نفر از رجال طبيبان و با محوريت سند تأليف و تنظيم شده است. قسمت دوم نيز شامل كتابچة مستندي است از 213 نفر از طبيبان عهد قاجار و پهلوي كه فهرست وار اطلاعات مربوط به آنان در اين كتابچه تقدير شده است

روشن تن، اسماعيل

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

اسماعيل روشن تن

محل تولد : تبريز

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1351/1/1

زندگينامه علمي

در سال 68-69وارد حوزه علميه تبريز شدم و بعد از دو سال تحصيل در آنجا، سال 70 وارد حوزه علميه قم شدم و در مدرسه حقاني و مدرسه معصوميّه مقدمات را به اتمام رساندم. در سال 77 موفق به اتمام سطح شدم و اتمام سطح هم بخاطر شركت در آزمون به صورت ارتقايي بود سرانجام در سال 79-78 وارد رشته تخصصي سطح 4 حوزه شدم و سال 2-81 فارغ التحصيل گشته و هم اينك موضوع رساله سطح 4 خود را در ردّ آراي يكي از دين پژوهان مهاجر عرب آقاي نصرحامد ابوزيد در دست طرح و تدوين دارم و انجام مي دهم لازم به ذكر است كه مقالات متعددي را اينجانب تأليف كرده ام كه بعضي از آنها به چاپ رسيده و برخي به زيور طبع آراسته نشده است و در خلال كارهاي علمي دو رساله تصور و تصديق از صدر المتألهين و قطب شيرازي را ترجمه كرده ام كه چاپ نشده است و هم چنين رساله بحوث في التوحيد و الشرك حضرت استاد آيت الله سبحاني را به عنوان تحقيق درسي ترجمه نموده

ام هم زمان با اشتغال به روش سطح در خارج فقه (بيع) حضرت آيت الله العظمي وحيد خراساني و فقيه مرحوم حضرت آيت الله ميرزا جواد آقاي تبريزي و اصول حضرت آيت الله سبحاني و حجت الاسلام و المسلمين صادق لاريجاني شركت كردم و حاصل آن حضور، تقريراتي است كه نگاشته شده است و هم اينك علاوه بر كارهاي تحقيقاتي و پژوهشى ضمن تدريس دروس حوزه به كارهاي فقهي و تحقيقات فروع فقهي با تني چند از دوستان مشغول هستم با اين اميد كه مرضي رضاي حق تعالي قرار بگيرد. انشاءالله

رهبر اسلامي، علي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

علي رهبر اسلامي

محل تولد : زرين شهر

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1337/3/8

زندگينامه علمي

در سال 53 دبيرستان را رها كرده و براي تحقيق علوم اسلامي وارد حوزه علميه قم (رسالت) شدم. تا سال 56 و تا دروس لمعه و حلقات شهيد صدر پيش آمدم اما پيروزي انقلاب اسلامي كار را متوقف كرد. بعد از فعاليت هاي سياسي در اصفهان وارد سپاه پاسداران (مسئول آموزش) و تا 1362 مشغول تحقيق و تدوين و تدريس و امور اجرايي شدم.

تدريس در آموزش و پرورش و حوزه علميه زرين شهر را از سال 1360 آغاز كردم.

در سال 1362 به عشق دروس حوزه با قم مرتبط شدم و تا سال 1373 با دفاع از پايان نامه با عنوان «الفاظ عموم» سطح 3 حوزه را اخذ كردم و در سال 1378 با آزمون دانشگاهي مدرك اخذ نمودم. سال 1369 به قم بازگشته ولي به علت كسالت به زرين شهر بازگشتم. تدريس دوباره در حوزه و شروع به تدريس در دانشگاه ها را از

سال 70 آغاز كرده و از همان سال كارشناسي برنامه كلام نور قرآني صدا و سيماي مركز اصفهان را جرقه زدم.

در سال 1372 تدريس در دانشگاه صنعتي اصفهان را شروع و در حال حاضر مدير گروه و عضو رسمي مقطعي هيئت علمي اين دانشگاه هستم.

سخنراني هاي تبليغي، علمي، كلاسي و كارشناسي در دانشگاههاي سراسر كشور و رسانه ملي ادامه دارد.

مقالات حقير به 50 مورد و كتاب هاي به 5 و مصاحبه ها به 10 مورد مي رسد.

در حال حاضر در سن 50 سالگي هستم و داراي 3 فرزند و يك نوه مي باشم.

رهبري، حسن

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حسن رهبري

محل تولد : تبريز

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1334/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب حسن رهبري فرزند بزرگ خانواده فقير و بي سواد امّا متدين و متشرع از تبريز بودم. مرحوم پدرم حسين از سواد فقط خواندن قرآن را ميدانست و از اعداد تا سه رقمي ها را امّا در عين حال به علّت رفت و آمد با اهل علم و علاقه مندي به حضور در مساجد و محافل مذهبي و پاي منابر، به قدري با مسائل فقهي و شرعي آشنائي داشت كه محل رجوع اهالي محل بود.

شش ساله بودم كه قرآن را با همان سبك و سياق و حجي كردن قديمي، در مدّت يك سال تمام به من آموخت و چه نيكو آموخت. به 7 سالگي كه رسيدم مسئله ثبت نام من در كلاس اوّل ابتدائي مطرح شد، پدرم از رفتن من به مدارس دولتي سخت پرهيز داشت كه مبادا با فرهنگ غربي رژيم شاهنشاهي تربيت شوم و به دنبال محيط آموزشي غير دولتي و با مديريت اسلامي برايم بود.

مدرسه اي با اين خصوصيات پيدا شد امّا عدم توانائي پدرم از پرداخت شهريه 200 ريال آن، قضا را تغيير داد. درس نخواندنم بر درس خواندنم ترجيح داده شد تا مقداري بزرگ شده و در حرفه اي مشغول به كار شوم امّا با اصرار همسايگان، پدرم به شرطي با ورود من به مدرسه دولتي موافقت كرد كه يكي از علماي بزرگ تبريز جواز آن را صادر كند. به ياد دارم كه مرحوم آيت الله حاج ميرزا علي اصغر چايچي اجازه دادند تا كلاس ششم ابتدائي تحصيل نمايم.

دوره ابتدائي را تمام كردم اما باز در ادامه تحصيل با مشكل شرعي مواجه شدم گريه و زاري ام براي ادامه تحصيل بي فايده بود مگر اينكه به فكرم رسيد در خانه تحصن نموده و از رفتن به كارگاه خياطي كه تابستانها مي رفتم خودداري كنم. كتك كاري هاي پدر را تحمل كرده و بست نشيني را چند روز ادامه دادم. مغازه خياطي پدرم محل اطراق و رفت و آمد روحانيون محل بود او موضوع را با يكي از آنها در ميان مي گذارد و براي نصيحت من از او كمك مي خواهد، او مي گويد: آقا شيخ حسين! من خودم ديپلم مدارس دولتي هستم آيا بي دين شده ام ؟ مگر كارگران همه با دين هستند و درس خوانان همه بي دين؟ و ... اين سخنان پدرم را آگاهي بخشيده و نرم كرده بود تا اينكه قرق شكست و من وارد دبيرستان شدم. در دوره دبيرستان با تشويق يكي از مداحان اهل بيت(ع) كه شعر هم مي سرود ابتدا به شعر گفتن و سپس براي خوب شعر

گفتن به مطالعات خارج از كتب درسي كشيده شدم.

مقاتل را مي خواندم و به نظم مي كشيدم اما چون استعداد شعر را در خود كمتر ديدم آن را رها نموده و مطالعه را سرعت بخشيدم. تدريس قرآنم در يك هيئت عزاداري جوانان، نا گزير از ياد گيري دروس حوزوي ام كرد. در كنار دروس حوزوي به صورت متفرقه حضور در دوره هاي تفسير قرآن و نهج البلاغه و فقه را نيز شروع كردم. در سال 1362 در رشته زبان و ادبيات فارسي وارد دانشگاه تبريز شدم. زمينه هاي قبلي و تحقيقات دانشگاهي، قلم به دستم كرد و زمينه هاي مذهبي، قلمم و درس و تحقيقم را به سوي مسائل ديني سوق داد. تا جايي كه از اساتيدي كه در دسترسم بود استفاده كردم و آنجا هم كه استاد نيافتم متوسل به تكنولوژي روز شدم. نوار اساتيد،(سي دي) دروس فقه و اصول، برنامه هاي درسي راديو قرآن، اينترنت و كتابها ، استادي مرا عهده دار شدند. از سال 1379 دوره كارشناسي ارشد را در رشته مديريت دولتي ادامه دادم. تا به حال دو جلد كتاب و 30 مقاله تحقيقي نوشته ام كه 18 مقاله چاپ گرديده و بقيه در نوبت چاپ مجلات تخصصي بوده و يا براي مجموعه مقالاتم آماده مي شوند.

اكنون 3 جلد كتاب «مقالات قرآني»، «مقالات فقهي» و «علم امام » ر ا آماده چاپ دارم كه در صورت مساعدت شرايط، اقدام خواهم كرد انشاءالله. در مقالاتم همواره دنبال مسائل جديد و كار نشده بوده ام تا مشكلي از مشكلات فقهي و قرآني را طرح و راه كاري براي آن ارائه نموده

باشم. تلاش كردم كه دنبال مسائل تكراري و حل شده نباشم و تا جايي كه تحقيق اجازه مي دهد تك صدايي در موضوعي را بشكنم و زمان و مكان را دو عنصر تعيين كننده در اجتهاد معرفي كنم. تعدادي از مقالاتم را به كنگره هاي ملي و همايشهاي بين المللي ارائه كردم كه خوشبختانه مورد پذيرش و ارائه واقع شده و در مجموعه مقالات آن كنگره ها به چاپ رسيده است كه در فهرست مقالات بدان اشاره كرده ام. فكر مي كنم كه زندگي علمي من يك پيام خاص خود دارد و آن اينكه كارايي و توليد فكر و انديشه ديني در خارج از متن رسمي حوزه هم امكان تحقق دارد.

رهنمايي، محمدرضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد محمدرضا رهنمائي

محل تولد : شهرضا

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1335/8/1

زندگينامه علمي

در طلبه شدن بيشتر وامدار ابوي معظم رضوان الله عليه هستم به ويژه كه اوج دوران ستم شاهي بود و موانع طلبه شدن در جامعه آن روزگار فراوان. پايان دوره ششم ابتدايي نظام اسبق آغاز طلبگي من به سال 1348 شمسي است. حوزه علميه شهرضا و مدرسه شريف اقدميه اولين سال و نيمي از سال دوم تحصيلات حوزوي مرا شامل است و آنگاه هجرت به حوزه مقدس قم و ادامه تحصيلات صرف و نحو و فقه و اصول كه تا امروز به لطف الهي و بحمدالله و النة ادامه دارد.

آشنايي با دوستان فرهيخته و با استعداد نقطه عطفي در زندگي طلبگي بنده به حساب مي آيد كه در فهم مطالب درسي و علوم اسلامي و رفع شبهات بسيار موثر بود. در كنار دروس معمول

تقريبا از سال پنجم تحصيل حوزوي (1353) جلسات بحث اعتقادي ، تفسير قرآن مجيد و مباحثه روايات شريف و دقت در فهم انها شروع و سال هاي فراوان ادامه يافت.

محصول اين جلسات علمي آشنايي بهتر با مباني ديني بود. پس از پيروزي شكوهمند انقلاب اسلامي و پديد آمدن تحولات ملموس حوزوي با پاگيري مركز تحقيقات كامپيوتري بخشي با نام پژوهش شروع به كار كرد كه گرچه زود پاي و دولت مستعجل بود ليكن به همراه دوستان طرح جوان با ابتكاري زيبا شكل گرفت. اين اولين تحقيق گروهي بود كه بسياري از بزرگان حوزه و دانشگاه آن را ستودند ليكن هنوز هم براي بنده روشن نيست كه چرا در همان آغاز راه به كلي بخش پژوهش تعطيل شد وبالتبع طرح جوان حتي به نوجوان هم نرسيد و در كودكي شهيد شد.

با گذشت يكي دو سال از سوي مركز جهاني اهل بيت عليهم السلام به گروه پيش نهاد پژوهش در آن مركز شد و با پذيرش گروه و پس از بررسي فراوان موضوع زن در فرهنگ اسلامي شيعي انتخاب و با موافقت مسئول وقت مركز تصويب شد. بخش اعظم چارچوب كار صورت گرفت كه با آمدن مسئول جديد به مركز باز هم بدون دليل و روشني – لااقل براي ما – كار متوقف شد. محصول مستور اين تلاش مقدس تقريبا شامل سه جلد كتاب درباره آيات قرآني و دوازده جلد روايات اهل بيت عليهم السلام پيرامون موضوع زن است كه از سرنوشت آن در مركز بي خبريم و هنوز هم بخش بسياري از كار آن پژوهش به زمين مانده است.

تنها مي توان اظهار تاسف كرد از

اينكه ثمره تلاش عده اي از طلاب كه تصميم به فعاليت علمي پژوهشي دارند از بين برود. آن هم ثمره اي كه به نظر بنده چه در طرح جوان و چه در موضوع زن در نوع خود و به اين شكل كم نظير است اگر نگوييم بي نظير. طرح نيمه كاره جوان و موضوع ناتمام زن در فرهنگ اسلامي حتي به شكل ناقص خود جدا مي تواند به عنوان ما در تحقيقاتي در اين زمينه ها ممورد استفاده محققان و انديشمندان قرار گيرد. اين درد نوشته اي شد كه در حوزه پژوهشي كشور بارها اتفاق افتاده است و متاسفانه هنوز هم مي افتد با تشكر رهنمايي.

ري شهري، محمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد ري شهري

محل تولد : شهر ري

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1325/8/1

زندگينامه علمي

حجت الاسلام و المسلمين محمد محمدي نيك، مشهور به «ري شهري» در آبان سال 1325 در شهرري در خانوده اي متدين ديده به جهان گشود. وي پس از پايان تحصيلات ابتدايي، درسال 1339 وارد حوزه علميه شهرري (مدرسه برهان) شد و در سال 1340 براي ادامه تحصيل به قم رفت و تا پيروزي انقلاب اسلامي، مدارج تحصيل را تا سطوح عالي در حوزه علميه قم طي كرد. حجت الاسلام ري شهري، سطوح عاليه را نزد اساتيد بزرگي چون حضرات آيات عظام حاج ميرزا علي مشكيني، حاج شيخ محمد فاضل لنكراني و حاج سيد محمد باقر طباطبايي تلمذ نمود و دروس خارج فقه و اصول را در سال 1347 در شرايطي آغاز كرد كه حوزه علميه قم از فيض حضور امام خميني (ره) بي بهره بود، بنابراين خارج اصول را از محضر

حضرات آيات عظام مرحوم حاج شيخ محمد علي اراكي و حاج شيخ حسين وحيد خراساني استفاده كرد و خارج فقه را از محضر حضرات آيات عظام حاج ميرزا علي مشكيني، حاج شيخ جواد تبريزي، مرحوم حاج سيد محمدرضا گلپايگاني و مرحوم حاج شيخ مرتضي حائري بهره برد.

حجت الاسلام ري شهري از ابتداي نهضت اسلامي، بويژه تحت تأثير جريان 15 خرداد 1342 با اهداف و ديدگاههاي حضرت امام (ره) آشنا شد و در تاريخ 20 تير ماه 1344 توسط ساواك مشهد دستگير و به زندان محكوم شد. وي در سال 1345 ضمن تمرد از شركت در جلسه دادگاه تجديد نظر ساواك، به نجف اشرف رفت و پس از مدت يكسال به ايران بازگشت و حدود 18 ماه در حوزه علميه مشهد به تحصيل پرداخت. در همين زمان مجدداً تحت تعقيب ساواك قرار گرفت و در دادگاه تجديد نظر بار ديگر به زندان محكوم شد.حجت الاسلام ري شهري در سال 1356 به دليل سخنراني عليه رژيم شاه در حسينيه اصفهاني هاي آبادان، توسط ساواك ممنوع المنبر شد. وي به دليل سخنراني عليه رژيم در نهاوند آبادان، مشهد، هرمزگان و زابل مورد تعقيب ساواك بود و تظاهرات مردم هرمزگان و زابل در رابطه با قيام سراسري مردم ايران عليه رژيم، پس از سخنرانيهاي او صورت گرفت.

حجت الاسلام ري شهري پس از پيروزي انقلاب اسلامي در سمت حاكم شرع دادگاههاي انقلاب اسلامي دزفول، بهبهان، گچساران، بروجرد، رشت و گنبدكاووس خدمت كرد و سپس به اهميت حفظ و اصلاح نيروهاي مسلح، پس از پيروزي انقلاب اسلامي و به منظور مقابله با توطئه هاي ضد انقلاب دراين ركن مهم، در

اواسط سال 1358 به رياست دادگاه انقلاب ارتش منصوب شد. وي با توجه به شرايطي كه قانون اساسي براي تصدي وزارت اطلاعات معين كرده بود (بويژه شرط اجتهاد)، نخستين وزيراطلاعات در جمهوري اسلامي ايران بود كه با كسب آراء اكثريت قاطع نمايندگان مجلس شوراي اسلامي در سال 1363 به اين سمت منصوب گرديد.حجت الاسلام ري شهري در سال 1368 به دادستاني كل كشور منصوب شد و تا اوايل سال 1370 در اين سمت خدمت كرد و همزمان در تاريخ 13 دي ماه 1368 از سوي رهبر معظم انقلاب به عنوان دادستان ويژه روحانيت منصوب شد. حجت الاسلام ري شهري همچنين در سال 1369 به فرمان رهبر فرزانه انقلاب به توليت آستان مقدس حضرت عبدالعظيم الحسني (عليه السلام) منصوب گرديد. انتصاب وي دراين سمت، آغاز تحول اساسي درعمران و توسعه اين مجموعه مهم مذهبي بوده است. وي در انتخابات دومين دوره مجلس خبرگان رهبري، به عنوان داوطلب منفرد شركت كرد و از سوي مردم استان تهران برگزيده شد، همچنين در سومين دوره انتخابات مجلس خبرگان رهبري، كانديداتوري او از سوي جامعه مدرسين حوزه علميه قم و جامعه روحانيت مبارز و ساير گروههاي سياسي مورد حمايت قرار گرفت و با رأي قاطع مردم بار ديگر به نمايندگي اين مجلس انتخاب گرديد.

حجت الاسلام ري شهري در سال 1370 به سمت نماينده مقام معظم رهبري و سرپرست حجاج منصوب شد كه اين مسئوليت هنوز ادامه دارد. حجت الاسلام ري شهري بنيانگذار اولين و بزرگترين مجموعه فرهنگي در حديث و علوم مربوط به آن است. وي در اواسط سال 1374 به همراه جمعي از شخصيتهاي صاحب نام سياسي و مذهبي، جمعيت

دفاع از ارزشهاي انقلاب اسلامي را بنيان نهاد. اين جمعيت پس از طي مراحل قانوني رسميت يافت و هيئت مؤسس آن، به اتفاق آراء، حجت الاسلام ري شهري را به سمت دبيركل جمعيت انتخاب كردند. اين جمعيت پس از چند سال حضور مؤثر، خيلي زود عرصه سياسي كشور را ترك كرد. اوج فعاليت جمعيت دفاع از ارزشها به هنگام نامزد كردن دبير كل خود براي رياست جمهوري هفتم بود. حجت الاسلام ري شهري هم اكنون، ضمن تحقيق و تدريس و توليت آستان حضرت عبدالعظيم (ع)، عهده دار نمايندگي ولي فقيه و سرپرستي حجاج ايراني است. از وي تاكنون بيش از 30 كتاب پژوهشي در59 جلد منتشر شده است.

ريزي، اسماعيل

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عالم فاضل محقّق، از فضلاى شاگردان ميرزاى شيرازى بوده، و پس از وفات ايشان مدّتى در نجف اشرف به درس آقا سيد محمّد كاظم يزدى حاضر شده، و در مسافرتى كه به قصد زيارت مشهد مقدّس به ايران آمد، در ماه صفر سال 1338 در اصفهان وفات يافته، در صحن تكيه حاج آقا مجلس مدفون گرديد.

برگرفته از كتاب :دانشمندان و بزرگان اصفهان (جلد اول)

ريزي، عبدالوهاب

قرن:16

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عالم و فاضل و مجتهد جامع بوده، در اصفهان نزد سيّد حجّة الاسلام، و در نجف تحصيل نموده، و پس از مراجعت در وطن خويش ساكن گرديده، و به ترويج دين و اجراى احكام پرداخته، و پس از وفات، در مسجد خويش، در اطاقى مخصوص مدفون گرديد.

صاحب عنوان، عالم و فاضل محقّق جامع مجتهد فقيه اصولى، در اصفهان و نجف اشرف در نز اساتيد آنجا تلمّذ نموده، و از اساتيد خود به دريافت اجازه ي روايت و اجتهاد مفتخر گرديده، كه عبارتست از اجازه از حاج ميرزا حبيب اللَّه رشتى، و آقا سيد محمّد كاظم يزدى، و آخوند ملاّ محمّد كاظم خراسانى.

پس از تكميل تحصيلات به اصفهان مراجعت نموه، و گاهى در شهر، و اغلب در قصبه ي ريز ساكن بوده، و در همانجا وفات يافته، و جنازه ي او با تجليل و تكريم به شهر منتقل گرديده، در تكيه ي آقا شيخ مرتضى ريزى (برادر نامبرده) مدفون گرديد.

برگرفته از كتاب :دانشمندان و بزرگان اصفهان (جلد اول)

رئيس زاده، محمدحسين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد محمد حسين رئيس زاده

محل تولد : شهرضا

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1339/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب پس از گذراندن مدرسه ابتدائي در سال 1353 وارد نظام طلبگي شده و ابتدا در شهرضا با شروع كتاب شرح امثله و صرف مير ادبيات را آغاز نمودم پس از يك سال گذراندن دروس طلبگي در اين شهر وارد حوزه علميه قم شدم و دروس سطح وحدود چهارده سال دروس خارج فقه و اصول را شركت نمودم. هم زمان با دروس خارج دروس سنگرهاي ايدئولوژيك در رابطه با نقد مكتب ماركسيسم كه توسط آية الله مصباح

يزدي ارائه شده بود گذراندم و با قبولي در اين دوره و امتحانات شفاهي وارد دوره آموزشي با هدايت و نظارت استاد مصباح يزدي شدم و موفق به گذراندن دوره عمومي معارف اسلامي مشتمل بر معارف قرآن-فلسفه اسلامي-و آشنائي با علوم انساني "اقتصاد –حقوق – سياست و..." شدم و سپس وارد رشته تخصصي اقتصاد شده و يك سال اين رشته را گذراندم بعلت اشتغال به كارهاي اجرائي در تهران يك سال وقفه در تحصيل افتاد و پس از بازگشت رشته تخصصي علوم سياسي را تا مقطع كارشناسي ارشد گذراندم ودر سال 1375 با ارائه پايان نامه با عنوان نقش مردم در مشروعيت نظام سياسي در اسلام و گذراندن امتحانات مربوطه موفق به اخذ مدرك فوق ليسانس در اين رشته شدم.

هم زمان با تحصيل در دروس فقه و اصول و رشته هاي معارف اسلامي و علوم سياسي در مدارس مختلف مركز جهاني علوم اسلامي و جامعة الزهراء"س" به تدريس فقه - اصول - علوم سياسي پرداختم كه تدريس در امور مذكور تاكنون ادامه دارد.

زارع، عزيزالله

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عزيز الله زارع

محل تولد : آمل

شهرت

تابعيت : ايران

زندگينامه علمي

اينجانب عزيزالله زارع فرزند خليل متولد 1340 از شهر آمل در سال تحصيلي 3_1352 براي تحصيل علوم حوزوي وارد مدرسه علميه مسجد جامع آمل شدم مقدمات دروس حوزوي مانند گلستان سعدي و نصاب الصبيان و برخي از كتاب هاي جامع المقدمات را در آن مدرسه فراگرفتم و چون مدرسه آن زمان از نظر مديريت دچار مشكلاتي بود و برنامه مدوني براي طلاب وجود نداشت سال آينده به مدرسه مسجد هاشمي آمل رفتم عدم استاد و فضاي مناسب

آموزشي و مشورتي كه با حضرت آيت الله العظمي ميرزا هاشم آملي(ره) داشتم سبب شد به حوزه جعفريه رستمكلاي بهشهر كه تحت اشراف حضرت آيت الله ايازي رضوان الله تعالي عليه اداره مي شد بروم و در سال 7_ 1356 به حوزه مقدسه علميه قم آمدم و چون در قم مواجه شديم با تعطيلي حوزه به جهت قيام و انقلاب و تظاهرات خيابانى، غالباً درس ها را تا لمعه جلد اول نزد اساتيد خصوصي مي خواندم كتابهاي كه قبل از لمعه جلد اول خوانده شد عبارت اند از جامع المقدمات، سيوطى، حاشيه ملاعبدالله، منطق مظفر جلدين اصول فقه مغني باب رابع، معالم الاصول و جلد دوم لمعه را در درس حضرت استاد وجداني فخر(ره) شركت كردم. رسائل شيخ انصاري را نيز در محضر معظم له خواندم. بيشتر مكاسب شيخ را در محضرت آيت الله پاياني بودم و بخشي را نيز از نوار مكاسب آيت الله ستوده استفاده كردم. كفايه الاصول را نزد آيت الله صالحي مازنداني و بخشي را نزد حضرت آيت الله پاياني خواندم.

همراه دروس سطح حوزه درس فلسفه را نيز از بداية الحكمة شروع كردم و بعد از آن نهاية الحكمة را خواندم و سپس بخشي از كتاب منطق و فلسفه شرح منظومه حاجي سبزواري فراگرفتم مدتي در فلسفه شرح منظومه از درس حضرت استاد آيت الله انصاري شيرازي استفاده مي كردم.

سپس به اسفار ملاصدرا پرداختم بعضي از مجلدات آن را در درس حضرت استاد آيت الله حسن زاده آملي و بعضي ديگر را از محضر حضرت استاد جوادي آملي فراگرفتم همزمان جلد سوم اشارات را در محضر حضرت استاد حسن زاده آملي مي خواندم.

بعد از خواندن مجلداتي از اسفار به

درس مصباح الانس ابن فناري حضرت استاد آيت الله حسن زاده آملي پرداختم كه متأسفانه به سبب ايجاد مزاحمت بعضي جهالِ مخالفِ درس عرفان براي شاگردان شناخته شده كارت ورود به جلسه درس تهيه شده است و بعد از اينكه مدتي با كارت ورود به جلسه درس برقرار بود. استاد به جهت پايه اين از مزاحمت ها درس را تعطيل نموده اند و شاگردان را از اين نعمت عظمي محروم شده اند.

تمام كتاب تمهيد القواعد ابن تركه را در عرفان نظري را با نوارهاي درسي حضرت استاد جوادي آملي خواندم و بخشي از شرح فصوص الحكم قيصري را نيز با نوارهاي استاد جوادي آملي و استاد حسن زاده آملي خواندم و باقيمانده را نيز مترصد فرصتي هستم كه بخوانم در درس خارج فقه و اصول حضرت آيت الله فاضل لنكراني سالهاي زيادي شركت كردم و چون مباحث فقهي معظم له در ابواب عبادات بود چهار سال نيز در درس فقهي حضرت آيت الله وحيد خراساني كه در معاملات (خارج (بيع مكاسب) بود شركت نموده ام. با تشكيل مركز تخصصي فقه ائمه اطهار تحت اشراف آيت الله فاضل لنكراني بعد از قبولي امتحان شفاهي دوره تخصصي فقه را در حد اجتهاد متجزي در آن مركز گذراندم و اكنون مشغول تحقيقات فقهي در برخي از موضوعات مي باشم و تدريس تفسير الميزان را نيز در مدرسه آيت الله بروجردي (خان) مشغولم و بحمدالله از جهت تبليغ و منبر نيز چه در قم در بيوت و دفاتر علما و چه در خارج قم و چه در اوقات مخصوص تبليغ مانند ماه مبارك و محرم الحرام و دهه آخر صفر و چه در غير آن، وقتم

بسيار مشغول است. چند سالي در صداي جمهوري اسلامي استان مازندران تحت عنوان درس هاي از نهج البلاغه يا تبيين اسماي ماه مبارك رمضان مباحثي از اين كمترين پخش مي شد.

در سال 1362 رساله اين تحت عنوان اخلاقي در دوجهان بيني اسلام و كمونيسم نوشته ام كه مدتي جزوه درسي سپاه پاسداران استان كردستان قرار گرفته است و نسخه آن نيز موجود است در سال 1376 نيز مقاله اي از اين حقير تحت عنوان حوزويان طائفان بيت الله انفسي در روزنامه جمهوري اسلامي به چاپ رسيده است.

زارع، محمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد زارع قراملكي

محل تولد : تبريز

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1352/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب در سال 1369 در راستاي استفاده از معارف اهل بيت(ع) و خدمت به مكتب شيعه و با انگيزه جهاد علمي در حفظ و حراست از دستاورد قرنها تلاش و كوشش ائمه اطهار و علما رساتين شيعه وارد حوزه علميه مدرسه عالي حضرت ولي عصر (عج) تبريز شدم.

در مدت حدود چهار و نيم سال سطح يك اتمام لمعه را تمام كردم . در اوايل سال 1374 جهت ادامه تحصيل وارد حوزه علميه قم شدم و در جوار حضرت معصومه(ع) و در مدرسه دارالشفاء به ادامه دروس فقه و اصول در سطح عالي پرداختم. از همان ابتدا به مباحث انديشه سياسي اسلام علاقه وافر داشتم بنابراين حوزه مطالعاتم را به انديشه سياسي اسلام متمركز كردم. البته در طول تحصيل در كنار مباحث فقه و اصول در دوره هاي تخصصي كوتاه مدت از قبيل اديان و مذاهب مركز تخصصي اديان زير نظر جناب حجة الاسلام آقاي نواب شركت كردم و همچنين دوره هاي فلسفه

علم، عرفان اسلامي، منطق فهم دين كه توسط پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي برگزار مي شد استفاده نمودم.

زارعي، عباسعلي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عباسعلي زارعي

محل تولد : سبزه وار

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1348/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب عباسعلي زارعي مشهور به زارعي سبزه واري مطابق شناسنامه در سال 1348 در روستاي گاچ از توابع شهرستان سبزه وار متولّد شدم. نام پدرم محمد و نام مادرم ماندگار زهرائي مي باشد. وران كودكي را در آغوش پدر و مادر سپري كرده و قبل از دبستان در سن پنچ سالگي به مكتب قرآن رفته و مشغول فراگيري قرآن و بعضي كتابهاي ديني شدم. درس 1356 در شهرستان سبزه وار به دبستان رفته و مشغول تحصيل شدم. ر سال 1362 به طور رسمي وارد حوزه علميه سبزه وار شده و مشغول تحصيل در حوزه شدم تا سال 1365 در سبزه وار از محضر اساتيدي همچون شيخ محمد علي ابراهيم نژاد، سيد محمدشبيري، شيخ حسين طالبي درس سطح را از مقدمات تا اتمام لمعتين استفاده نمودم.

در سال 1365 در امتحان ورودي مشهد مقدس شركت نموده و پذيرفته شدم.در مشهد مقدس از محضر حضرات حجج الاسلام آقاي جوهري، علامه زاهدي،سنا بادي، علمي و حضرات آيات مرتضوي و فلسفي و آشتياني و خلخالي تتلمذ نمودم. در مشهد مقدس به تقاضاي بعضي از طلاب درسهاي مقدمات تا لمعه را تدريس مي نمودم و در سال 1368 اولين كتاب خودم به نام مسائل منطقي شرح منظومه حكيم سبزه واري را تأليف نمودم. درطول مدتي كه در مشهد بودم يعني مدت نزديك به پنچ سال با جديت تمام به امر تحصيل

و تدريس و تأليف مشغول بودم و بركات فراواني در طول اين مدت نصيب بنده شد.در شبانه روز فقط 5يا 6 ساعت استراحت مي كردم و ساعات ديگر را در راه تحقيق و تحصيل سپري كرده و بطور كامل استفاده مي نمودم.در مدرسه موسي بن جعفر (ع) مشغول تحصيل و تدريس شدم و در امتحان كفايه ممتاز شناخته شدم.

و در اواخر سال 1369 به توصيه اساتيد محترم عازم شهر قم شده و در حوزه علميه قم پذيرفته شدم.

در حوزه علميه قم از محضر اساتيد بزرگوار آيات عظام فاضل لنكراني، ميرزا جواد تبريزي، وحيد خراساني، سيد موسي شبيري زنجاني در فقه و اصول و از محضر حضرات آيات حسن زاده آملي و جوادي آملي در فلسفه استفاده بردم و از سال 1371 در مدرسه آية الله العظمي گلپايگاني و مدرسه دار الشفاء و فيضيه مشغول تدريس مكاسب،رسائل، بداية الحكمه، نهايه الحكمه، شرح منظومه، بودم، و در حال حاضر مشغول چهارمين دوره تدريس كفايه الاصول و مشغول به تدريس خارج فقه مي باشم.تاكنون كتابهايي را تأليف نموده ام كه گزارش آن خواهد آمد. در مراكزي مانند مدارس علميه الهادي و حجتيه و مركز فقهي ائمه اطهار و مركز تخصصي تربيت مدرس نيز تدريس نموده و مي نمايم .

زال پور، خسرو

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

خسرو زال پور

محل تولد : كازرون

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1345/5/9

زندگينامه علمي

آقاي خسرو زال پور در نهم مرداد سال 1345هجري شمسي در خانواده اي متدين، مذهبي و دوستدار اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام در شهرستان كازرون ديده به جهان گشود. دوران ابتدايي، راهنمايي و دبيرستان را

در زادگاه خويش با موفقيت سپري كرد. در پي تشويق خانواده و علاقه خويش به فراگيري علوم ديني از يك سو و از سوي ديگر شوق زيارت و هم جواري با بارگاه كريمه اهل البيت حضرت معصومه سلام الله عليه او را راهي حوزه علميه قم گردانيد. در سال 1361 وارد حوزه علميه قم گرديد و در مدرسه رضويه مشغول تحصيل گرديد. از نخستين روزهاي ورود با تلاش و كوشش فراوان به تحصيل پرداخت. پس از گذراندن سطوح عالي در سال 1369 به حلقه دروس خارج راه يافت. وي در ايام تحصيل حورزوي در قم از محضر بزرگاني چون مرحوم آيت الله فاضل، آيت الله محمدي خراساني، آيت الله راستي، و ديگر ستارگان درخشان حوزه علميه قم كسب فيض كرد.

استاد در كنار تحصيل دروس حوزوي از تحصيلات دانشگاهي غافل نماند و در رشته روابط بين الملل در مقطع كارشناسي ارشد در سال 1381از دانشگاه شهيد بهشتي تهران فارغ التحصيل گرديد. و با موفقيت از پايان نامه خويش با عنوان" نظام بين الملل و امنيت جمهوري اسلامي ايران" دفاع كرد.

استاد در ايام تحصيل در قم به امر تدريس در دانشگاهها پرداخت و در مراكزي چون دانشگاه رازي كرمانشاه و دانشگاه آزاد اراك و... به تدريس پرداخت، كه حاصل زحمات ايشان پرورش دانشجويان فراوني مي باشد. وي از امر تحقيق و نگارش و تأليف غافل نماند و آثاري از قبيل "پيرامون انقلاب و امام خميني"و"پيرامون سازمان ملل و ساختار آن" مقالاتي را به رشته تحرير در آورده است.وي هم اكنون عضو هيأت علمي دانشگاه رازي كرمانشاه مي

باشد.

زاهدي اصل، محمد

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

دكتر محمد زاهدي اصل در سال 1324 در روستاي نيار اردبيل متولد شد. مقطع كارشناسي و كارشناسي ارشد را به ترتيب در رشته مددكاري اجتماعي و مديريت امور فرهنگي در تهران گذراند و دكتراي مديريت اجتماعي را در سال 1367 در تركيه اخذ كرد. وي يكي از مددكاران با تجربه اي است كه اسلوب، دانش و تكنيك اين حرفه را در كلاسهاي درس آموزشگاه خدمات اجتماعي آموخته و پس از آن سالهاي طولاني تلاش و تحقيق و تدريس و تاليف را پشت سر گذاشته است. در حال حاضر وي در دانشگاه علامه طباطبايي، دانشگاه شاهد و امام حسين (ع) به تدريس خدمات اجتماعي، مددكاري جامعه اي و ... در مقاطع مختلف مي پردازد. نامبرده عضو هيئت علمي و استاد پايه 26 دانشگاه علامه طباطبايي مي باشد.گروه : علوم انساني رشته : علوم اجتماعي گرايش : مديريت اجتماعي خاطرات كودكي : محمد زاهدي اصل در روايت از آن سالهاي دور و سخت روستاي « نيار» از رنج و خاطره كودكي 6 ساله مي گويد كه هر صبح و عصر با همراهي دوستان همكلاسي اش، صداي گام ها و اندوه غمها و اولين تلاشهاي بي ادعاي خود را، در فاصله نيار تا اردبيل، با پاي پياده بر راه ها و خاك ها به يادگار مي گذاشتند و در مبارزه و ستيز با سرماي استخوان سوز و زير صفر درجه به بهانه كورسوي اميدي كه در دل داشتند استواري و صبوري را سرمشق مي كردند.اوضاع اجتماعي و شرايط زندگي : محمد زاهدي اصل در آخرين روزهاي سرد سال 1324 ه.ش در روستاي « نيار» از توابع استان اردبيل متولد شد. شرايط خانوادگي وي با مشكلات خاص روستا مواجه بود.

وي مي گويد: «مشابه بسياري از خانواده هاي آن زمان خانواده ما نيز كثير الاولاد بود كه در نهايت غير از اولين فرزند فوت شده، شش خواهر و سه برادر بوديم. معمولاً دختران را در سنين پايين شوهر مي دادند و من شاهد ازدواج دو خواهر بزرگترم بودم. در سايه تلاشهاي پدر وضعيت اقتصادي خانواده بهتر شد و به تدريج به دنبال كشاورزي توام با كاسبي در مغازه وضعيت مطلوبتري حاصل شد و اين تلاش پدر تا زمان فوت و سن 80 سالگي ادامه داشت.»تحصيلات رسمي و حرفه اي : محمد زاهدي اصل پس از دريافت مدرك ديپلم تجربي در سال 1344، در اردبيل، مدرك كارشناسي خدمات اجتماعي يعني «مددكاري اجتماعي» را درسال 1350 در تهران و مدرك كارشناسي ارشد در رشته مديريت امور فرهنگي درسال 1350 را نيز در تهران و مدرك دكتراي مديريت اجتماعي را در سال 1367- با هزينه شخصي- از دانشگاه استانبول تركيه اخذ كرد.خاطرات و وقايع تحصيل : از خاطرات دوران ابتدايي و متوسطه محمد زاهدي اصل جز سختي راه و سرماي زمستان و كتك خوردن از همشاگرديها در راه مدرسه و تشويق و تمجيد معلم ها و نيز در دوران دانشجويي زندگي با هم دوره اي ها در يك اطاق اجاره اي چيز خاصي نبوده است. وي در سال 1350 به عنوان مسئول مؤسسات خدمات اجتماعي عازم اروميه شد. پس از آن زاهدي اصل فراز و نشيب هاي زيادي را در زمينه تحصيل، تحقيق و خدمت پشت سرگذاشت، در حالي مدرك كارشناسي ارشد در تهران و دكتري خود را در رشته مديريت اجتماعي در تركيه اخذ كرد كه با وجود همراهي همسر و پنج فرزند خردسال، و به

عهده گرفتن هزينه تحصيل به علت مخالفت معاون وقت وزير علوم با بورس تحصيلي رنج ها و مرارت هاي بسياري بر خانواده زاهدي اصل تحميل شد.فعاليتهاي ضمن تحصيل : سال 1350 هجري شمسي محمد زاهدي اصل ديگر يك كارشناس مددكاري اجتماعي بود كه به اصرار فرمانفرمائيان در آغازين سالهاي خدمت، به عنوان مسئول مؤسسات خدمات اجتماعي عازم اروميه شد.استادان و مربيان : از استادان محمد زاهدي اصل مي توان به «ستاره فرمانفرمائيان» اشاره كرد كه زاهدي اصل در كلاسهاي درس ايشان در آموزشگاه عالي خدمات اجتماعي در مقطع كارشناسي شركت مي كرد.هم دوره اي ها و همكاران : محمد زاهدي اصل از هم دوره اي هاي خود به صميمي ترين دوستشان در دوره كارشناسي به شهيد عباس ارشاد اشاره مي كند كه در هفتم تير شهيد شد.همسر و فرزندان : محمد زاهدي اصل در سال 1349 با دختردايي خود ازدواج نمود كه حاصل آن پنج فرزند، سه پسر و دو دختر مي باشد. پسرها بعد از فراغت از تحصيل مشغول كارند و دختر بزرگتر با اخذ مدك كارشناسي ارشد به تدريس زبان خارجه مشغول و دكتر كوچكترشان دانشجوي هنر دانشگاه الزهرا است.وقايع ميانسالي : انفجار مواد منفجره در دوران خدمت و سوختگي چشم و صورت ناشي از آن، فوت دومين فرزندم در پنج ماهگي به علت نارسايي قلبي و غده تيروئيد، شهادت نزديك ترين دوست در حادثه 7 تير، جنگ تحميلي و صحنه هاي پر مخاطره در خوزستان، و روزهاي انقلاب از جمله جلسات مخفيانه انجمن اسلامي مددكاران اجتماعي و عضويت در كميته استقبال امام و گروه محافظان ايشان در بهشت زهرا و ... از وقايع آن دوران محمد زاهدي اصل است كه به آن اشاره مي كند.مشاغل

و سمتهاي مورد تصدي : دكتر محمد زاهدي اصل عضو هيئت علمي و استاد پايه 26 دانشگاه علامه طباطبايي (1384) است. وي سمت ها و منصبهاي متعددي را در اختيار داشته و دارد كه به برخي از آنها اشاره مي شود: - مددكاري اجتماعي و كارشناس امور دانشجويي در دانشگاه تهران 57-1350، - رياست دانشكده خدمات اجتماعي و سرپرستي آموزشگاه عالي آموزشياري 62-1360، - معاونت اداري و مالي و جانشين معاونت دانشجويي دانشگاه الزهراء 63- 1362، - مدير گروه برنامه ريزي اجتماعي دانشگاه علامه طباطبايي 69-1367، - سرپرست دانشگاه علامه طباطبايي 1368، - رياست مؤسسه كار و تأمين اجتماعي 69-1368، - مديريت گروه علوم اجتماعي دانشگاه شاهد 1369، - مدير گروه خدمات اجتماعي دانشگاه علامه طباطبايي 75-1371 و ... - عضو شوراي دانشگاه علامه طباطبايي 82-1376، - رئيس دانشكده علوم اجتماعي دانشگاه علامه طباطبايي 82-1378، - عضو شوراي سياستگذاري سازمان بهزيستي كشور، - رياست انجمن مددكاري اجتماعي ايران، - مدير گروه علوم اجتماعي دانشگاه شاهد، 79-1372، - معاونت پژوهشي و تحصيلات تكميلي دانشكده علوم اجتماعي دانشگاه علامه طباطبايي 1376.فعاليتهاي آموزشي : محمد زاهدي اصل فعاليتهاي آموزشي خود را از سال 1354 بصورت حق التدريس با دانشگاه خدمات اجتماعي سابق شروع كرد و بعد از انقلاب به رياست دانشكده مذكور در سال 1360 در آمد. وي استاد پايه 26 دانشگاه علامه طباطبايي درسال 1384 بوده است. در حال حاضر محمد زاهدي اصل در دانشگاه علامه طباطبايي، دانشگاه شاهد و دانشگاه امام حسين (ع)، به تدريس خدمات اجتماعي، مددكاري جامعه اي در دوره كارشناسي و مديريت منابع انساني، سيستم هاي مديريت، سمينار سازمان ها و مسائل رفاه اجتماعي، خدمات اجتماعي مديريت سازمان ها و

نهادهاي فرهنگي در دوره كارشناسي ارشد مي پردازد.مراكزي كه فرد از بانيان آن به شمار مي آيد : محمد زاهدي اصل مسئول راه اندازي دانشكده علوم انساني دانشگاه شاهد در سال 1371 بوده است. از ديگر تلاشهاي او در سالهاي اخير، طراحي، تهيه و تنظيم برنامه دوره رشته مددكاري اجتماعي بوده كه در حال حاضر مراحل تصويب در دانشكده علوم اجتماعي دانشگاه علامه طباطبايي را طي مي كند. - دفتر آموزش سازمان بهزيستي كشور كه بعدا تبديل به دانشگاه علوم بهزيستي شد، - دانشگاه شاهد از بدو تاسيس و همچنين مسئول راه اندازي دانشكده علوم انساني آن، - هيئت موسس انجمن مددكاري اجتماعي ايران و رياست آن در حال حاضر.ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : علاوه بر اينكه محمد زاهدي اصل از چهره هاي شناخته شده در عرصه مددكاري اجتماعي است، مطالعات زيادي در مباحث تاريخي خصوصاً تاريخ معاصر دارد، به طوري كه در اين حوزه نيز نظرات كارشناسي و علمي او مورد توجه قرار مي گيرد. از فعاليتهاي علمي و پژوهشي زاهدي اصل مي توان به برنامه ريزي امور فرهنگي، چگونگي گذران اوقات فراغت كاركنان دانشگاه تهران، اهميت ضرورت سياستگذاري در اوقات فراغت، بررسي وضعيت امور رفاهي كاركنان سازمان تامين اجتماعي، بازنشستگي، نيازها و مسائل بازماندگان سازمان تامين اجتماعي و ... اشاره كرد.آرا و گرايشهاي خاص : محمد زاهدي اصل از ايمان، اخلاص، وفاي به عهد، صداقت و صبر به عنوان اصول و شرايط خدمات اجتماعي نام مي برد و مي نويسد: «صبر در بعد اجتماعي نظير تحمل ديگران، تلاش در خشنودي مسلمين، رعايت حقوق آنها، ايجاد روابط حسنه با امت اسلامي مي تواند وحدت و انسجام جامعه اسلامي را عينيت ببخشد. مصداق بارز

صبر در خدمات اجتماعي، گشاده رويي است كه به عنوان يك صفت عالي انساني مطرح مي شود. در زمينه حمايت از نيازمندان جامعه، ملاطفت و خوش خلقي اهميت بسزايي دارد و از مؤثرترين عواملي است كه مي تواند اعتماد و اطمينان مخدوم به خادم را فراهم آورد و موجب تحكيم روابط سازنده و ارزشمند متقابل شود.» يكي از مباحث عمده و مهم مددكاري اجتماعي، بحث اصول و ارزشهاست. اصول عمومي مددكاري اجتماعي عبارتند از: پذيرش، فرديت، رابطه حرفه اي، مشاركت، رازداري حرفه اي و خودآگاهي. زاهدي اصل در بين كليه اصول مددكاري اجتماعي، اصل خودآگاهي مددكار را مهمترين اصل مي داند. «به دليل اينكه اگر مددكار اجتماعي در تحقق اين اصل ناكام بماند قطعاً در تحقق و رعايت تمامي اصول و حتي ارزش هاي مددكاري اجتماعي ناموفق خواهد بود. در سايه خودآگاهي است كه مددكار اجتماعي مي تواند به دور از هرگونه تعصبات، لغزش هاي اخلاقي و حرفه اي، هر نوع پيشداوري، در خدمت مراجعان قرار گيرد و در زندگي و حل مشكلات آنها اثرگذار باشد. «چه نتواني بداني كيستي/ جهد كن چندانكه داني كيستي» خودآگاهي مترادف با خودشناسي و خودشناسي مقدمه و لازمه خودسازي است. در واقع مي توان گفت كه در دنيا يك حقيقت وجود دارد و آن شناسايي خود است و حتي مي توان خودسازي را شرط عدالت خواهي دانست. عمده ترين مسائلي كه مددكاران اجتماعي با آن درگير هستند را مي توان در رابطه با مسائل مختلف مربوط به محيط جستجو كرد. «خانواده، مدرسه، محل كار ، خويشاوندان، دوستان و ... از عوامل محيطي تلقي مي شوند. در بسياري از اوقات، تلاش انسان براي ايجاد تغيير در برخي از شرايط محيط اطرافش به نتيجه مطلوب و دلخواه نمي رسد

و به ناچار، او از بخشي از آرمان هاي خويش صرف نظر مي كند و به طور نسبي وضعيت موجود را مي پذيرد و با آن كنار مي آيد. پس مي توان گفت كه هم ايجاد تغيير در شرايط محيط انساني امري نسبي است و هم تطابق و سازگاري با آن ، آنچه در مددكاري مهم است آنكه مددجو اين شرايط را در حد درك و فهم خود و با راهنمايي مددكار بشناسد، امكانات اجتماعي موجود براي ايجاد تغيير در اين شرايط را بشناسد و حداكثر مساعي خود را براي ايجاد تغيير به كار گيرد و نتيجه كار را به عنوان يك واقعيت بپذيرد.» يكي از نگراني هاي محمد زاهدي اصل بروز آسيب در اجتماع و آثار و تبعات آن است. «آسيب هاي متعددي را مي توان در جامعه مشاهده كرد ، مثلاً اكنون پديده اعتياد به مواد مخدر به عنوان يك آسيب جدي در كشور مطرح است. تكدي و فرار دختران از منزل هم نمونه هاي بارز ديگري از آسيب هاي اجتماعي هستند. البته موضوع فرار دختران از منزل، خود ممكن است پيامدهاي ديگري را نيز به دنبال داشته باشد. بي شك آسيب به هر اندازه و در هر سطحي نگران كننده است. وقتي ما صحبت از جامعه اسلامي مي كنيم انتظار نداريم كه برخي آسيب ها بيش از حد معمول در جامعه مشاهده شوند.» از ديگر دغدغه هاي محمد زاهدي اصل موضوع رفاه اجتماعي است. «در جهان امروز، رفاه اجتماعي بخشي از زندگي و فرهنگ انساني تلقي مي شود و گسترش نظريه هاي انسان دوستي با تأكيد بر مسئوليت همگان نسبت به يكديگر و همچنين پيشرفت علوم اجتماعي و زيستي در پيدايش نگرش هاي جديد درخصوص رفاه اجتماعي مؤثر بوده است، نيازهاي اساسي

از مقوله معيشت فراتر رفته و زمينه هاي غيرمادي را نيز شامل مي شود، به طوري كه در عصر حاضر پديده «امنيت» به عنوان يكي از مهمترين مشخصه هاي رفاه اجتماعي تلقي مي شود، به نحوي كه محور اصلي توسعه در قرن حاضر را «امنيت انساني» تشكيل مي دهد.»جوائز و نشانها : پژوهشگر برتر دانشگاه علامه سال 1379، دو نوبت پژوهشگر نمونه دانشكده علوم اجتماعي، استاد نمونه دانشگاه علامه در سال 1376.آثار : مباني رفاه اجتماعي ويژگي اثر : انتشارات دانشگاه علامه طباطبايي، 13812 مباني مددكاري اجتماعي ويژگي اثر : چاپ 1377و چاپ دوم 1382 انتشارات دانشگاه علامه طباطبايي3 مجموعه مقالات جايگاه مددكاري اجتماعي در جمهوري اسلامي ايران ، مجموعه مقالات نقش مددكاري اجتماعي در كنترل آسيب هاي اجتماعي و ... مقدمه اي بر خدمات اجتماعي در اسلام ويژگي اثر : بنيان فلسفي خدمات اجتماعي پرداخته شد و درباره آثار و نتايج خدمات اجتماعي در بعد فردي و اجتماعي بحث شده است. «مقدمه اي بر خدمات اجتماعي در اسلام» عنوان كتابي است كه تأليف كرد. در اين كتاب به بنيان فلسفي خدمات اجتماعي پرداخته شده و درباره آثار و نتايج خدمات اجتماعي در بعد فردي و اجتماعي بحث شده است. محمد زاهدي اصل معتقد است خدمات اجتماعي موجب پاداش حقيقي و اجر اخروي شده، تزكيه نفس و آمرزش معصيت را درپي دارد. قوت قلب و اطمينان از آينده را باعث مي شود، به افزايش روزي كمك مي كند، روح اخوت و تفاهم ميان امت اسلامي را ترويج مي نمايد و

به تأمين عدالت اجتماعي و قسط در جامعه منجر مي شود.

زاهدي مازندراني، محمدجواد

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

دكتر محمد جواد زاهدي مازندراني در سال 1322 در ساري بدنيا آمد. اياشن داراي مدرك دكتراي رشته جامعه شناسي- توسعه از دانشگاه تهران در سال 1377 مي باشد. نامبرده عضو هيئت علمي و دانشيار دانشگاه پيام نور مي باشد.گروه : علوم انساني رشته : جامعه شناسي والدين و انساب : پدر محمد جواد زاهدي مازندراني،هاشم نام دارد.تحصيلات رسمي و حرفه اي : تحصيلات رسمي محمد جواد زاهدي مازندراني به قرار زير است: كارشناسي رشته جامعه شناسي از دانشگاه تهران در سال 1352 كارشناسي ارشد رشته جامعه شناسي از دانشگاه تهران 1360 دكتري تخصصي جامعه شناسي- توسعه از دانشگاه تهران 1377همسر و فرزندان : محمد جواد زاهدي مازندراني متاهل و داراي دو فرند مي باشد.مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : - مديرگروه علوم اجتماعي دانشگاه پيام نور از سال 1379-83 - مدير آموزش و تحصيلات تكميلي دانشگاه پيام نور از سال 1383 - عضو هيئت علمي و دانشيار دانشگاه پيام نور - عضو سومين دوره هيات مديره انجمن جامعه شناسي ايران - عضو فعال شوراي علمي مجله جامعه شناسي ايران - عضو هيئت تحريريه نشريه تخصصي دانشكده اقتصاد و علوم اجتماعي دانشگاه شهيد چمران اهواز فعاليتهاي آموزشي : - عضو هيئت علمي دانشگاه پيام نور - تدريس در دانشگاههاي الزهرا و علامه طباطباييچگونگي عرضه آثار : - 35 مقاله چاپ شده كه حدود 12 مقاله در مجلات علمي- پژوهشي چاپ شده است. - تعداد 60 طرح تحقيقاتي جامعه روستايي ايران آثار : توسعه و نابرابري ويژگي اثر : تاليف: محمدجواد زاهدي مازندراني

ناشر: مازيار - 01 اسفند، 1386 2 فرهنگ علوم اجتماعي ويژگي اثر : ترجمه و سرويراستار-ديدآورنده: ويليام كولب، جوليوس گولد، باقر پرهام (مترجم)، محمدجواد زاهدي مازندراني (ويراستار) ناشر: مازيار - 03 اسفند، 1384 3 قرن بيست و يكم ويژگي اثر : عضو گروه مترجمين4 مجموعه مقالات فقر و آسيب پذيري روستايي ويژگي اثر : تاليف5 مدخل هاي دايره المهارف و انديشه هاي نو ويژگي اثر : مشاركت در ترجمه

زاهدي، مجيد

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

مجيد زاهدي در سال 1326 در شهر تبريز به دنيا آمد. دوره ابتدايي و متوسطه را در زادگاهش گذراند و بعد از كسب ديپلم رشته طبيعي در رشته جغرفيا شروع به تحصيل كرد و مدرك كارشناسي ارشد و دكتراي جغرافيا را در گرايش هيدرولوژي و كيلي تولوژي از كشور فرانسه اخذ كرد وي عضو هيئت علمي و دانشيار دانشگاه تبريز در گروه جغرافيا است.گروه : علوم انسانيرشته : جغرافياگرايش : هيدرولوژي و كيلي تولوژيوالدين و انساب : پدر مجيد زاهدي حسين زاهدي است و جدشان محمد باقر زاهدي. نام مادر محترمشان حليم خاتونخاطرات كودكي : مجيد زاهدي آن دوران را اينگونه توصيف ميكند: «دوران كودكي دوره معصوميت و سادگي بود ولي با درسهايي كه به اجبار بايد حفظ ميكرديم و دليل آنهمه زحمت را نيز نمي دانستيم از يك طرف و صادقانه بگويم بد اخلاقي و خشونت بعضي و يا بهتر بگويم بيشتر معلمان، دوره كودكي را كه از هر نظر مهم و با ارزش بود، برايمان تلخ كردند.»اوضاع اجتماعي و شرايط

زندگي : مجيد زاهدي ميگويد: «خانواده متوسطي داشتم و پدرم لباس و لوازم خانگي مي فروخت و من و برادرانم در اوقات بيكاري و فراغت به او كمك ميكرديم.»تحصيلات رسمي و حرفه اي : مجيد زاهدي تحصيلات ابتدايي را در دبستان سعدي به پايان رسانده و ديپلم خود را در سال 1348ازهنرستان كشاورزي اخذ كرده اند . ايشان مدرك كارشناسي در رشته جغرافياي طبيعي را از دانشگاه تبريز و كارشناسي ارشد جغرافياي طبيعي را در سال1355 از دانشگاه گرنوبل - فرانسه دريافت نموده اند و در سال 1358 مدرك دكتري در رشته جغرافياي طبيعي را از دانشگاه گرنوبل - فرانسه با موفقيت اخذ كرده اند . عنوان پاياننامه : الف - كارشناسي ارشد : هيدرولوژي حوضه آبريزقزل اوزن ( ايران) ب - دكتري : مطالعات كليماتولوژيكي و هيدرولوژي سلسله جبال بلدون وگراندروس ( آلپ فرانسه ) خاطرات و وقايع تحصيل : از خاطرات دوران كارشناسي مجيد زاهدي به حادثه اي اشاره ميكند كه در يك يك سفر 15 روزه و گردش علمي از طرف دانشگاه، در هنگام استراحت در مسير براي شنا وارد رودخانه اي ميشود و به علت سرعت بالاي آب و يك بي احتياطي در داخل رودخانه گرفتار ميشود و چنيدين كيلومتر آب او را با خود ميبرد و شناكرن وي نيز اثري نداشته، بعد از طي مسافت طولاني و رفتن به زير آب و بيرون آمدن و خستگي زباد به جريان آرام آب ميرسد كه با كمك عده اي محلي كه كنار رودخانه بودند وي نجات پيدا ميكند.فعاليتهاي ضمن تحصيل : در دوران تحصيل پيش دانشگاه مجيد زاهدي كمك به پدر، كارهاي مكانيكي اتومبيل

و بالاخره به عنوان تكنسين به كارهاي دندانسازي و تهيه پروتز مي پرداخته وي از دوران دانشجويي ميگويد: « دوره دانشجويي در فرانسه به همكاري دوستانم در كنار درياچه ويزل قايق پارويي اجاره ميداديم كه كار مشغول و پر درآمدي بود.»استادان و مربيان : دكتر حبيب زاهدي،دكتر مقصود خيام، دكتر عبدالحميد رجايي، پروفسور ژان لو، پروفسور شارل فليپ پگي از استادان مجيد زاهدي ميتوان نام برد.هم دوره اي ها و همكاران : دكتر ستار صدر موسوي، دكتر سعيد جهانبخش، دكتر بهروز ساري صراف، يوسف مسعودي فر، بهمن هاديلي، دكتر كريم چمن زاده دلير، دكتر فيروز جمالي، خانم دكتر معصومه رجبي، خانم دكتر ملكه عزيزي، دكتر حسين شكوئي، دكتر قائمي از همدوره ايهاي مجيد زاهدي هستند.همسر و فرزندان : همسر مجيد زاهدي سركار خانم فيروزه معيني يكي از ناشران كتاب كودك هستند. وي داراي دو فرزند پسر به نامهاي پُلاد زاهدي دانشجوي كامپيوتر، الياد زاهدي دانشجوي مكانيك است.مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : مدير گروه جغرافياي طبيعي دانشگاه تبريز، معاون آموزش دانشكده ادبيات و علوم انساني دانشگاه تبريز، معاون پژوهشي دانشكده علوم انساني و اجتماعي دانگشاه تبريز، مدير مسئول و سر دبير نيازمنديهاي تبريز و نيز عضويت در كيمته سدهاي بزرگ ايران و مشاور سازمان آب منطقه اي آذربايجان شرقي و اردبيل از فعاليتهاي مجيد زاهدي است.فعاليتهاي آموزشي : تدريس مجيد زاهدي در دانشگاه تبريز و دروس هيدرولوژي آبهاي سطحي، هيدرولوژي شهري، آمار و احتمالات در جغرافيا و كارتوگرافي از فعاليتهاي آموزشي وي است.ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : ساير فعاليتهاي مجيد زاهدي : انتشار نشريه نيازمنديهاي تبريز- انتشار نقشه اتوبوس راني تبريز و نقشه قديم

تبريز چگونگي عرضه آثار : فعاليت هاي پژوهشي دكتر مجيد زاهدي به قرار زير است : تعداد مقاله هاي منتشرشده : 9 مورد تعداد مقاله هاي ارايه شده در كنفرانسها : 4 مورد تعداد كتابهاي تاليف شده : 1 مورد تعداد كتابهاي ترجمه شده : 2 مورد تعداد پاياننامه هاي كارشناسي ارشد : 14 مورد تعداد پاياننامه هاي دكتري : 3 مورد تعداد طرحهاي تحقيقاتي مصوب : 7 مورد آثار : nbsp1 پيش بيني هوا به زبان ساده ويژگي اثر : ترجمه2 كارتوگرافي ويژگي اثر : تاليف، انتشارات سمت، براي دانشجويان جغرافياو نقشه برداري3 هيدرولوژي ويژگي اثر : در دست چاپ4 هيدرولوژي آبهاي سطحي ويژگي اثر : ترجمه نوشته پروفسور ژان لو، براي دانشجويان كارشناسي و كارشناسي ارشد رشته هاي جغرافيايي طبيعي و هيدرو لوژي

زاهري، ميرزا احسان

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حاج ميرزا احسان زاهري

محل تولد : كاشان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1336/1/3

زندگينامه علمي

تحصيلات ابتدايي را در مدارس كاشان گذراندم كه در همان زمان از دبستان روحيه مبارزاتي و محو عكس هاي شاه را از كتاب داشتم. دبيرستان را در دبيرستان محموديه شبانه گذراندم، مقداري هم به ادبيات عرب و دروس حوزوي توجه داشتم و كار هم مي كردم. با پايان ديپلم در سال 1353 با حضور در كلاس هاي آقاي حجة الاسلام والمسلمين محسن قرائتي و آشنايي و مشورت هاي مكرر با علما كه به دانشگاهها و تربيت معلم بروم يا حوزه، يكي از علماي كاشان حضرت حجةالاسلام حاج

آقا خراساني فرمود: ارزيابي كن كدامين راهها حفظ انسان را بيشتر تأمين مي كند زيرا بيشتر من به فكر خدمات به مردم بودم. اينجا پايان مشورت محقق شد. به دعوت حجةالاسلام قرائتي به قم و سپس به مدرسه رسالت معرفي شدم. اولين صبحانه را در منزل ايشان در قم صرف نمودم. دروس كلاسيك حوزوي را در مدرسه رسالت قم گذراندم تا آغاز و شور انقلاب اسلامي ايران آنگاه تا سال 1358 در مدرسه رسالت سطح اول ادبيات را گذراندم. لمعه و اصول را در حوزه آزاد آغاز نمودم تا سال 1361 كه رسائل و مكاسب مي خواندم. با درخواست حجةالاسلام قرائتي به استان سيستان و بلوچستان هجرت جهت تدريس معلمان نهضت سوادآموزشي و مديريت و راه اندازي آن.

در زاهدان به درس كفاية الاصول حجةالاسلام و المسلمين حاج آقا مؤيدي حضور و در كنار آن نوارهاي كفايه حضرت آيةالله فاضل لنكراني و مكاسب مرحوم آيةالله ستوده و رسائل حجةالسلام اعتمادي را مرور و خلاصه نويسي در طول مدت بيش از دو سال تا دي ماه 1363 نمودم. سپس به حوزه برگشتم درس خارج حضور يافتم. فقه و اصول در آن روزگار فقه آيةالله منتظري، اصول آيةالله حاج شيخ حسين مظاهري درس رسائل را مروري حضرت آيةالله راستي كاشاني و مجدداً به دو درس كفاية الاصول جلد يك و دو مرحوم آيةالله ستوده حاضر شدم. و تا پايان ديماه 1366 مروري به كتاب هاي كفايه و رسايل و مكاسب داشتم. سال 1366 به استان سيستان و بلوچستان و تدريس در دانشگاههاي آن ديار و تدريس در تربيت معلم و افسران ارتش و مسئوليت در سه نيروي ارتش كارهاي جديدي را آغاز نمودم.

ادامه دروس حوزوي را در زاهدان همراه خود با مباحثات داشتم. با خلع آيةالله منتظري از قائم مقامي با ناراحتي شديد از برخورد ايشان با مواضع امام راحل و روشن شدن بسياري از مسائل از پشت پرده ابهام ديگر دروس و مواضع ايشان را براي خود و دوستان طرد نمود. آنگاه از سال 1369 به حوزه بازگشتم. حداقل بيش از 12 سال درس خارج حضور يافته ام. در اين مدت 69 تا 83 كه در حوزه حدود 14 سال بوده ام. تدريس در مدارس علوم جهاني مرعشيه چند سال طلاب خارجي، تدريس اصول استنباط و اصول فقه چندين دوره در حرم مطهر ،تدريس لمعه در فيضيه و مدرسه آيةالله مرحوم نجفي مرعشي، تدريس بدايه و نهايه در فيضيه، تدريس رسايل و مكاسب و كفايه در مدرسه آية گلپايگاني و فيضيه، تدوين كتاب ها از سال 1380 آغاز و چاپ گرديد كه تاكنون ادامه دارد. از سال 1383 به دعوت كارهاي تحقيقي و ستادي توسط حجةالاسلام حاج محسن قرائتي به تهران دعوت و سپس امامت جمعه احمدآباد مستوفي را قبول نمودم كه الان ادامه دارد.

زجاجي مجرد، مجيد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

مجيد زجاجي مجرد

محل تولد : كاشان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1344/1/1

زندگينامه علمي

حقير به سال 1342 شهريور ماه در يك خانواده مذهبي در كاشان متولد گرديدم كه پس از گذراندن دوران تحصيلي ابتدائي و راهنمايي (سال سوم) مصادف با انقلاب اسلامي شدم كه نسبت به سن خود يكي از عاشقان امام خميني(ره) مطرح بودم.در انقلاب شركت نموده و پس از آن با فرمان امام(ره) مبني بر تشكيل بسيج يكي از نيروهاي اوليه بسيج بودم و

به عنوان مربي آموزش نظامي و سپس به عنوان مسئول آموزش نظامي مطرح شدم و با شروع شرارت هاي دشمن در كردستان از طرف جهاد سازندگي به مدت سه ماه به كردستان و بانه رفتم و در عمليات جاده سردشت _ مريوان شركت داشتم. با شروع جنگ تحميلي به عنوان رزمنده در جنگ شركت كردم.(بسيجي) درجنگ ها و عمليات هاي فتح المبين،بيت المقدس،محرم،شلمچه،آبادان،ماهشهر كه مجموعاً حدود 20 ماه تا سال 62 در جبهه حضور داشتم.سال 1362 وارد حوزه علميه امام خميني(ره) شدم و حدود 2 سال در آن حوزه و سپس تاكنون در حوزه علميه حضرت آيت الله يثربي به عنوان يك طلبه مي باشم كه بحمدالله دوران سطح 1 و 2 و 3 را تمام نموده. (اتمام كفايتين)سپس يك دوره 9 ساله درس خارج فقه حوزه كاشان را گذرانده و سپس تا به حال يك دوره درس خارج اصول را گذرانده ام و از چند نفر از علماء و مراجع موفق به كسب اجازه نيز شده ام. همزمان با حوزه و دروس آن موفق به تحصيل در دانشگاه شده ام. بحمدالله در عرض دروس حوزه و دانشگاه اقدام به نويسندگي نموده ام كه تا به حال ادامه دارد.همچنين از سال 1375 تا به حال در كرسي خطابه بوده ام كه تا به حال در سطح كشور و خارج انجام وظيفه نموده ام. همچنين در حوزه و دانشگاه اقدام به تدريس نموده ام. همچنين موفق به اخذ چندين تشويق نامه علمي شده و استاد رسمي تاريخ اسلام با گرايش صدر اسلام و امامت مي باشم.

زرگري نژاد، غلامحسين

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

دكتر غلامحسين زرگري نژاد در سال 1329 در شهرستان بجنورد متولد شد.وي پس از طي مراحل تحصيل مقدماتي، راهنمايي، دبيرستان، در سال 1352

به دانشكده ادبيات و علوم انساني دانشگاه تهران را يافت. در سال 1357 دوره تحصيل ليسانس خود را به پايان برد و بلافاصله در آزمون ورودي كارشناسي ارشد تاريخ شركت كرد و به ادامه تحصيل در اين دوره پرداخت . پس از اتمام اين دوره در آزمون دكتري دانشگاه تربيت مدرس قبول شد و در سال 1372 درجه دكتراي تخصصي تاريخ را از اين دانشگاه دريافت داشت.وي در سال 1373 به گروه تاريخ دانشگاه تهران پيوست و از آن زمان تاكنون به تدريس در گروه تاريخ دانشكده ادبيات و علوم انساني دانشگاه تهران مشغول است.نامبرده هم اينك فعاليت خود را با رتبه علمي دانشياري ادامه مي دهد.

گروه : علوم انساني

رشته : تاريخ

تحصيلات رسمي و حرفه اي : غلامحسين زرگري نژاد پس از طي مراحل تحصيل مقدماتي، راهنمايي، دبيرستان، در سال 1352 به دانشكده ادبيات و علوم انساني دانشگاه تهران را يافت. در سال 1357 دوره تحصيل ليسانس خود را به پايان برد و بلافاصله در آزمون ورودي كارشناسي ارشد تاريخ شركت كرد و به ادامه تحصيل در اين دوره پرداخت . پس از اتمام اين دوره در آزمون دكتري دانشگاه تربيت مدرس قبول شد و در سال 1372 درجه دكتراي تخصصي تاريخ را از اين دانشگاه دريافت داشت

فعاليتهاي ضمن تحصيل : دكتر زرگري نژاد همزمان با تحصيل در دوره كارشناسي ارشد در آموزش و پرورش زادگاهش به تدريس اشتغال داشت

فعاليتهاي آموزشي : غلامحسين زرگري نژاد سپس از بجنورد به تهران انتقال يافت و به مدت سه سال مدير گروه تاريخ در سازمان پژوهش و برنامه ريزي درسي وزارت آموزش و پرورش بود . وي در سال 1364 به دانشكده روابط

بين الملل وزارت خارجه منتقل شد و به مدت سه سال نيز در آن دانشكده به تدريس تاريخ ديپاماسي و تاريخ اسلام و انديشه هاي سياسي در اسلام و ايران پرداخت. وي در سال 1373 به گروه تاريخ دانشگاه تهران پيوست و از آن زمان تاكنون به تدريس در گروه تاريخ دانشكده ادبيات و علوم انساني دانشگاه تهران مشغول است.نامبرده فعاليت خود را با رتبه علمي دانشياري ادامه مي دهد.

--------------------------------------------------------------------------------

آثار :

1 تاريخ احمدشاهي (تاريخ تشكيل اولين حكومت افغانستان)

ويژگي اثر : پديدآورنده: محمود حسيني جامي، غلامحسين زرگري نژاد (مصحح) ناشر: دانشگاه تهران، موسسه انتشارات و چاپ - 03 مهر، 1384

2 تاريخ تحليلي اسلام

ويژگي اثر : پديدآورنده: غلامحسين زرگري نژاد ناشر: آيت عشق - 25 بهمن، 1385

3 تاريخ تحليلي اسلام: از بعثت تا غيبت

ويژگي اثر : پديدآورنده: غلامحسين زرگري نژاد ناشر: سازمان مطالعه و تدوين كتب علوم انساني دانشگاهها (سمت) - 09 آبان، 1386

4 تاريخ تمدن و فرهنگ

ويژگي اثر : كتاب درسي

5 تاريخ سال سوم دبيرستان

ويژگي اثر : كتاب درسي

6 تاريخ سياسي اجتماعي ايران بعد از اسلام

ويژگي اثر : كتاب درسي

7 تاريخ سياسي اجتماعي ايران قبل از اسلام

ويژگي اثر : كتاب درسي

8 تاريخ صدر اسلام (عصر نبوت)

ويژگي اثر : پديدآورنده: غلامحسين زرگري نژاد

ناشر: سازمان مطالعه و تدوين كتب علوم انساني دانشگاهها (سمت) - 08 ارديبهشت، 1386

9 تاريخ معاصر ايران

ويژگي اثر : كتاب درسي

10 تاملاتي در علم تاريخ و تاريخ نگاري اسلامي

ويژگي اثر : پديدآورنده: غلامحسين زرگري نژاد، عطاء الله حسني، هاشم آقاجري (مترجم)، حسن حضرتي (مترجم) ناشر: نقش جهان - 1381

11 خورشيد: سال اول، شمارگان 1 تا 120

ويژگي اثر : پديدآورنده: غلامحسين زرگري نژاد (مقدمه) ناشر: موسسه تحقيقات و توسعه علوم انساني - 28 آذر، 1384

12 رسائل مشروطيت: مشروطه به روايت موافقان و مخالفان

ويژگي اثر : پديدآورنده: غلامحسين زرگري نژاد ناشر: موسسه تحقيقات و توسعه علوم انساني - 28 مرداد، 1387

13 رساله احكام قانون اداره بلديه

ويژگي اثر : پديدآورنده: عبدالحسين لاري، غلامحسين زرگري نژاد (مصحح) ناشر: موسسه تحقيقات و توسعه علوم انساني - 29 دي، 1387

14 روزشمار تحولات ايران درعصر قاجاريه

ويژگي اثر : پديدآورنده: غلامحسين زرگري نژاد ناشر: موسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران - 06 خرداد، 1386

15 روش تحقيق

ويژگي اثر : كتاب درسي

16 سلمان فارسي

ويژگي اثر : پديدآورنده: غلامحسين زرگري نژاد، قربان وليئي (ويراستار) ناشر: كتاب همراه - 23 آبان، 1386

17 سياست نامه هاي قاجاري

ويژگي اثر : پديدآورنده: غلامحسين زرگري نژاد ناشر: موسسه تحقيقات و توسعه علوم

انساني - 30 دي، 1386

18 سياست نامه هاي قاجاري: رسايل سياسي

ويژگي اثر : پديدآورنده: غلامحسين زرگري نژاد ناشر: موسسه تحقيقات و توسعه علوم انساني - 30 دي، 1386

19 شرح آسياي مركزي و انتشار سيويليزاسيون روسي در آن با نقشه ممالك آسياي مركزي

ويژگي اثر : پديدآورنده: غلامحسين زرگري نژاد ناشر: موسسه تحقيقات و توسعه علوم انساني - 1383

20 عاشورا

ويژگي اثر : پديدآورنده: غلامحسين زرگري نژاد ناشر: كتاب همراه - 03 خرداد، 1387

21 ماثر سلطانيه، تاريخ جنگهاي اول ايران و روس، به ضميمه تاريخ جنگهاي دوره دوم از تاريخ ذو القرنين

ويژگي اثر : پديدآورنده: عبدالرزاق بن نجفقلي مفتون دنبلي، غلامحسين زرگري نژاد ناشر: روزنامه ايران - 1383

22 نهضت آزادي بخش فلسطين

ويژگي اثر : كتاب درسي

23 نهضت امام حسين (ع) و قيام كربلا

ويژگي اثر : پديدآورنده: غلامحسين زرگري نژاد ناشر: سازمان مطالعه و تدوين كتب علوم انساني دانشگاهها (سمت)، مركز تحقيق و توسعه علوم انساني - 10 مرداد، 1386

زروندني رحماني، محمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد زروندي رحماني

محل تولد : نيشابور

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1336/1/1

زندگينامه علمي

سال 1336 در روستاي زروند از بخش طاغون كوه نيشابور در خانواده اي مذهبي متولد شدم . در طول سه سال تحصيلي موفق شدم تا كلاس پنجم ابتدائي را با نمره هاي خوب به پايان برسانم . سال 1349 به مدرسه علميه گلشن در

نيشابور رفته ، امثله و شرح آنرا ظرف مدت هفت- هشت روز تمام كردم . بعد از نه ماه وارد حوزه علميه مشهد شدم و در مدرسه اي بنام مدرسه آقاي موسوي نژاد كه از بهترين مدارس داراي برنامه مشهد بود ، پذيرفته شدم . اولين استاد بنده در همان روستاي خودمان جناب آقاي شيخ قاسم شور گشتي بود .

دروس مقدماتي و بخشي از دروس سطح را در مشهد خواندم از جمله بخش اول رسائل را خدمت استاد عزيز مرحوم شهيد هاشمي نژاد تلمذ نمودم و مكاسب محرمه را خدمت مقام معظم رهبري خواندم .

سال 1354 به حوزه علميه قم آمدم . سال 56-55 بود كه در مدرسه خان مستقر شدم و از اساتيد متعددي استفاده كردم ؛ بخشي از مكاسب را نزد آيت الله صانعي خواندم و بخش باقيمانده رسائل را خدمت آقاي اعتمادي گذراندم . كفايه را نيز نزد حضرات آيات فاضل ، سلطاني ، سبحاني و مظاهري تلمذ نمودم . در تفسير، درس آيت الله خزعلي و آيت الله مشكيني شركت كردم .اما اساتيدي كه درس خارج را خدمتشان تلمذ كردم عبارتند از : آيات عظام وحيد خراساني ( حدود بيست و دو- سه سال خارج فقه و اصول ) ، شيخ جواد تبريزي ( هفت- هشت سال خارج فقه ) ، ميرزا هاشم لاريجاني ( مدت كوتاهي خارج اصول ) و آيت الله سيد محمود هاشمي شاهرودي .دروس فلسفه ( منظومه ، نهايه الحكمه ، اسفار ، فصوص الحكم و اشارات ) را نزد حضرات آيات محمدي گيلاني ، حاج شيخ يحيي انصاري دارابي ، مصباح يزدي ، جوادي

آملي و حسن زاده آملي خواندم .

از الطاف الهي اين بوده كه اين توفيق را داشته ام و از همان سالهاي اولي كه وارد حوزه علميه مشهد شدم ، تدريس را شروع كردم و تا كنون علاوه بر دروس مقدمات ، دروس سطح از جمله رسائل ، مكاسب ، كفايه ، بدايه و نهايه را سالهاي سال تدريس كرده ام . در حال حاضر علاوه بر چندين جلد كتاب ( كه در دست چاپ مي باشد ) ، افزون بر نود و پنج مقاله در مجله تخصصي فقه و مجلات ديگر از بنده چاپ شده است .

زرياب خويي، عباس

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

(1373 -1298 ش)، نويسنده، مترجم، محقق و استاد دانشگاه. در خوى متولد شد. پس از فراگيرى تحصيلات ابتدايى و متوسطه به قم رفت و از محضر علماى آن ديار از جمله شيخ صادق فراحى، محقق داماد، سيد احمد خسروشاهى، امام خمينى، سيد صدرالدين صدر، سيد محمدتقى خوانسارى و سيد محمد حجت كوه كمره اى بهره جست. سپس وارد دانشكده ى الهيات شد و پس از دريافت درجه ى ليسانس به آلمان رفت و از دانشگاه ماينس در رشته ى تاريخ دكترا گرفت. آنگاه به ايران بازگشت و در 1341 ش به دعوت پروفسور هنينگ به آمريكا رفت و در دانشگاه بركلى (كاليفرنيا) به تدريس پرداخت. پس از دو سال به ايران آمد و با سمت استادى در دانشگاه تهران به تدريس پرداخت. دكتر زرياب مورخ، محقق و مترجمى جامع الاطراف بود و بويژه در معارف ايران و اسلام و فلسفه و تاريخ و ادبيات عرب و زبان شناسى صاحب نظرى متبحر بود و به سبب تسلط به زبانهاى عربى، آلمانى، انگليسى

و فرانسوى به منابع دست اول دسترسى داشت. زرياب در بسيارى از مجامع علمى ايرانى مثل: انجمن فلسفه، بنياد فرهنگ، فرهنگستان تاريخ و بنياد شاهنامه ى فردوسى عضو بوده و با بنيادهاى دايرةالمعارف نويسى همكارى داشت و مقالات بسيارى براى آنها و مجلات ادبى گوناگون مى نوشت. وى همچنين در مجامع بين المللى از جمله: انجمن بين المللى شرق شناسى در آلمان و انجمن بين المللى كتيبه هاى ايرانى در انگلستان عضو بود. در تهران درگذشت و در بهشت زهرا دفن شد. از آثار وى: «آيينه ى جام»؛ «تاريخ ساسانيان»؛ «بزم آوزد»؛ تحرير «روضه الصفا» و ترجمه هاى: «تاريخ فلسفه» ويل دورانت؛ «لذات فلسفه»، ويل دورانت؛ «تاريخ ايرانيان و عربها در زمان ساسانيان»؛ تئودور نولدكه؛ «ظهور تاريخ بنيادى»، نوشته ى فردريش مانيكه؛ «درياى جان» نوشته ى ريتر.[1]

مترجم، استاد، نويسنده، محقق.

تولد: 22 تير 1298، خوى.

درگذشت: 14 بهمن 1373.

عباس زرياب خويى، فرزند على، تحصيلات مقدماتى علوم جديد و قديم را در شهر خويى به پايان رساند و براى ادامه ى تحصيل در سال 1316 به شهر قم عزيمت نمود و سال ها از محضر اساتيدى چون حضرت امام خمينى (ره)، آيت الله سيد محمد بهجت كوه كمره اى، آيت الله سيد محمدتقى خوانسارى و آيت الله سيد شهاب الدين مرعشى نجفى استفاده نمود.

دكتر زرياب خويى بعد از رسيدن به درجه ى اجتهاد براى تكميل تحصيلات خويش وارد دانشگاه الهيات شد و پس از اخذ درجه ى ليسانس، به آلمان رفت و در رشته ى تاريخ و فلسفه از دانشگاه «ماينز» به اخذ درجه ى دكترى نايل آمد. همچنين به فراخوان دانشگاه «بركلى» آمريكا پاسخ مثبت داد و مدتى به همكارى با كارشناسان زبان هاى ايرانى و زبان فولكوريك پرداخت.

دكتر عباس زرياب خويى پيش از انقلاب استاد رشته ى تاريخ و رييس گروه تاريخ دانشكده ى

ادبيات و علوم انسانى دانشگاه تهران بود. وى به زبان هاى عربى، انگليسى، فرانسوى، روسى و تركى عثمانى و اسلامبولى آگاه بود. وى سال هاى متمادى در دانشگاه هاى مختلف به تدريس اشتغال داشت و مدتى نيز با دائرةالمعارف بزرگ اسلامى و دائرةالمعارف مصاحب و بنياد دائرةالمعارف همكارى داشت و مقالاتى را به رشته ى تحرير درآورد. آثار مهم ايشان عبارتند از: ترجمه ى فلسفه (ويل دورانت، 1335)؛ ترجمه ى لذات فلسفه (ويل دورانت)؛ ترجمه ى تاريخ ساسانيان (نولد كه)؛ تأليف بزم آورد؛ تأليف آئينه جام؛ تحقيق و تصحيح كتاب الصيدنه فى الطب اثر ابوريحان بيرونى (اين كتاب در سال 1371 به عنوان كتاب برگزيده ى سال انتخاب شد)؛ تأليف تاريخ بنيادى؛ آيينه جام (شرح مشكلات ديوان حافظ؛ اين كتاب در سال 1369 عنوان كتاب برگزيده ى سال را از آن خود ساخت)؛ سيره ى رسول اكرم (ص)؛ تهذيب و تلخيص روضةالصفا. كتاب هايى كه استاد در حال نشر داشت، عبارت بودند از ترجمه ى درياى جان اثر هلموت ريتر و ترجمه ى كتابى كه قرار بود به مناسبت كنگره ى جهانى بزرگداشت عطار نيشابورى منشتر شود.

پيكر دكتر زرياب خويى در بهشت زهرا در قطعه ى 88 (ويژه ى هنرمندان و نويسندگان) به خاك سپرده شد.

برگرفته از كتاب :اثرآفرينان (جلد اول-ششم)

منابع زندگينامه :[1] كلك (ش 58 و 59، ص 292 -285)، مؤلفين كتب چاپى (654/3)، يكى قطره باران (14 -1).

زكي زاده زماني، عليرضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عليرضا زكي زاده زماني

محل تولد : اصفهان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1359/1/1

زندگينامه علمي

در سال 1359 در خانواده اي مذهبي در شهر رضا،شهر ستان اصفهان چشم به جهان گشودم. در سال 1366 تحصيلات ابتدايي را در شهر رهنان و در سال 1372 تحصيلات راهنمايي

را نيز در همانجا به پايان بردم. و در سال 1375 تحصيلات دوره متوسط را نيز در دبيرستان شهيد دستغيب رهنان به پايان رساندم . در سال 1376 دروة پيش دانشگاهي را تمام نمودم و يك هفته قبل از كنكور تصميم بر گرايش علوم حوزوي گرفتم كه البته با مخالفت زياد نيز روبرو شدم به هر حال تصميم قطعي را گرفته بودم و به محض دادن امتحان كنكور پست كردن رشته ها،ديگر راه حوزه را در پيش گرفتم. در سال 1377 با عنايات حضرت ولي عصر ارواحنا الفدا وارد حوزه علميّه دار الحكمه در شهر اصفهان شدم كه ازلحاظ سطح علمي مقامي والا را داشت.

در آنجا در محضر اساتيد بزرگوار همچون حاچ آقا كشكولي،حاج آقا يزديانپور و آيت الله مهدوي و حاج آقا مجيد مهدوي و...دروس خود را شروع نمودم و علاوه بر آن در زمينه حفظ قرآن نيز وارد شدم و موفق به حفظ 10 جزء از قرآن شدم كه البته به علّت مشكلاتي اين حفظ را ادامه ندادم.در همان سالها بود كه از اولين دروس حوزوي دست به قلم بردم و كتابهاي حوزوي را به شكلي نموداري و تلخيصي و بعدا شرح و تفسير مي نوشتم. و با مشورت اساتيد بزرگ آن رشته ها همچون حاج آقا سنايي و ديگران مورد تشويق قرار گرفتم. در دروان حفظ قرآن،روي به نوشتن مباحث قرآني آوردم و كتابي به عنوان احسان به پدر مادر در آينه قرآن و روايات را تنظيم نمودم كه در زير آن عنوان محقّق را براي خود انتخاب نمودم كه با خندة بسيار دوستان واطرافيان مواجه شدم ولي به هر

حال شوقي و انگيزه اي وصف ناشدني براي نوشتن پيدا كردم.

در دومين اثر خود به نام«ظلم از ديگاه قرآن و روايات»به اصطاح دستم بيشتر روانتر شد و موفّق شدم طي چهار ماه كتاب را به پايان رسانم و مقام اول را در كتاب برتر مركز تحقيقات امير المؤمنين به اسلام بدست آوردم. سومين اثر خود را چنين شروع نمودم. در فكر موضوعي كار نشده و ناياب در حوزه،و شبهات آن،فكر ميكردم و شب معراج پيامبر صلي الله عليه و اله را در 3 جلد در سال 1381 به پايان رسانيدم كه با اسقبال خوب اساتيد نيز روبرو شدم و براي انتشار آن،مطلب عربي و مباحث ديگر را حذف نمودم و آن را در يك جلد به نام«معراج پيامبر صلي الله عليه و اله»به چاپ رسانيدم كه با استقبال بي نظيري مخاطبان طي چهار ماه،چاپ دوم آن نيز صورت گرفت.

در سال 1383 به لطف و عنايات الهي وارد حوزة علميّة قم شدم و طي چندماه اول ازذوق و شوق نمي دانستم چه كنم؛دريايي كه فقط غوّاص ما هر وزيرك مي خواهد؛از همان روزهاي نخستين وارد مركز تحصصي علوم حديث شدم و گويا آرامش خود را در اين رشته؛وضوح حس مي نمودم براي همين تلاشي بي حد خود را در اين رشته صرف نمودم و به لطف الهي تحقيقات خوبي در اين رشته انجام دادم كه مورد تعجب و تشويق بسيار اساتيد اين رشته قرار گرفتم و هم اكنون نيز در اين رشته مشغول به تحصيل مي باشم.

زكي، محمد موسي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد موسى زكي

محل تولد : افغانستان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد

: 1354/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب محمدموسي زكي فرزند شهيد محمد عيسي فرزند شهيد محمد رسول از حدود سال 1362 دروس حوزوي را شروع كردم ولي از سال 1364 به طور مستمر به تحصيل ادامه دادم، تا سال 1365 در افغانستان و استان محل اقامت خويش تا معالم الاصول و منطق تحصيل نمودم.در پاييز سال 1365 با خانواده به ايران مهاجرت كردم. از شهريور 1362 در تهران (جامعه اميرالمومنين) ادامه دروس را مشغول شدم و تا تيرماه 1367 در همين مدرسه تا پايه ششم حوزه به تحصيل ادامه دادم. از تيرماه همان سال به قم هجرت كردم و تا شهريور 1377 تا سال چهارم خارج فقه و اصول را در اين حوزه علميه تحصيل نمودم. در مهرماه 1377 براي تدريس به رفسنجان رفتم و تا مهرماه 1379 دروس پايه پنجم و ششم و هفتم و بخشي از پايه هشتم را در مدارس امام خميني(ره) رفسنجان و امام حسن(ع) رفسنجان تدريسص كردم. از مهرماه 1379 تا كنون در قم به تحصيل ، تدريس و تحقيق اشتغال دارم.

زكي، محمدحسن

قرن:13

جنسيت:مرد

مليت:ايران

(س سيزدهم ق)، محقق و نويسنده. از آثار او: «تاثير هنرهاى مسلمين به ويژه ايرانيان در اروپا» كه به همراهى محمدتقى شريعتى تاليف كرده است؛ «مطلع الشمسين».

برگرفته از كتاب :اثرآفرينان (جلد اول-ششم)

منابع زندگينامه :الذريعه (155/21)، فهرست كتابهاى چاپى (4794/4)، فهرستواره ى كتابهاى فارسى (1082،834/2).

زماني نژاد، علي اكبر

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

علي اكبر زماني نژاد

محل تولد : قم

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1342/1/1

زندگينامه علمي

در سال 1343 شمسي. در شهر مقدس قم به دنيا آمدم و در سال 1356 ش وارد حوزه شده و مقدمات سطح و تا خارج در مدرسه آية الله گلپايگاني و مدرسه رضوية تا سال 1364 به پايان رساندم و دروس جديد را تا ديپلم متفرقه گذرانم.

و از سال 1365 تا كنون از دروس خارج حضرات آيات عظام شيخ جواد تبريزي و فاضل لنكراني و منتظري و وحيد خراساني و سبحاني و مددي شركت كرده و مي كنم و از درس فلسفه و تفسير آيات عظام حسن زاده آملي و انصاري شيرازي و جواد آملي بهره ها برده و مي برم در كنار تحصيل با نوشتن مقالات و تصحيح بعضي از متون درسي علما و تهّيه و تدوين بعضي از شناخت نامه ها و شرح حال و كتابشناسي جهت شخصيت هاي علمي به انجام وظيفه مي پردازيم.

و نيز در ده ها كنگره علمي در ايران و خارج شركت كرده و اكثر اين كنگره ها با تدوين كتابي و يا تصحيح كتابهائي و نوشتن مقاله و مقالات و... همكاري نزديك داشته ام و در اكثر اين كنگرها به عنوان معاون علمى، يا معاون اجرائى، يا معاون علمي و اجرائى و... به

وظيفه عمل كرده ام.

زماني نژاد، علي اكبر

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

علي اكبر زماني نژاد

محل تولد : قم

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1342/1/1

زندگينامه علمي

در سال 1343 شمسي. در شهر مقدس قم به دنيا آمدم و در سال 1356 ش وارد حوزه شده و مقدمات سطح و تا خارج در مدرسه آية الله گلپايگاني و مدرسه رضوية تا سال 1364 به پايان رساندم و دروس جديد را تا ديپلم متفرقه گذرانم.

و از سال 1365 تا كنون از دروس خارج حضرات آيات عظام شيخ جواد تبريزي و فاضل لنكراني و منتظري و وحيد خراساني و سبحاني و مددي شركت كرده و مي كنم و از درس فلسفه و تفسير آيات عظام حسن زاده آملي و انصاري شيرازي و جواد آملي بهره ها برده و مي برم در كنار تحصيل با نوشتن مقالات و تصحيح بعضي از متون درسي علما و تهّيه و تدوين بعضي از شناخت نامه ها و شرح حال و كتابشناسي جهت شخصيت هاي علمي به انجام وظيفه مي پردازيم.

و نيز در ده ها كنگره علمي در ايران و خارج شركت كرده و اكثر اين كنگره ها با تدوين كتابي و يا تصحيح كتابهائي و نوشتن مقاله و مقالات و... همكاري نزديك داشته ام و در اكثر اين كنگرها به عنوان معاون علمى، يا معاون اجرائى، يا معاون علمي و اجرائى و... به وظيفه عمل كرده ام.

زماني، رجبعلي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

رجبعلي زماني

محل تولد : مشهد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1333/1/1

زندگينامه علمي

سال 1348 سيكل خود را گرفتم سپس در امتحانات عمومي حوزه علميه مشهد كه با سياست گزاري مرحوم آيت الله العظمي

ميلاني برگزار گرديد شركت كردم و به فضل الهي در مدرسه معظم له پذيرفته شدم و درسهاي حوزوي را آغاز كردم. با پشتيباني مرحوم والد در مدرسه مرحوم آيت الله ميلاني طي پنج سال دوره سطوح اوليه گذراندم و از محضر اساتيدي همچون حجج اسلام اسلامى، نجفى، نقيبى، بني هاشمي (ره) اختري بهره مند شدم.سطوح عالي را آغاز كرديم و از بركات وجودي اساتيدي همانند حجةالاسلام والمسلمين آهنيان، محسنى، محقق و آيت الله رضازاده و فلسفي استفاده بردم دروسي همچون رسائل و مكاسب را فراگرفتم و سپس به شهر قم جهت ادامه تحصيل روانه شدم.در سال 1354ه ش عازم قم شدم و ادامه سطوح عاليه مكاسب و رسائل را در محضر آيت الله سيد ابوالفضل موسوي تبريزى، آيت الله پاياني به پايان رساندم و دروسي همچون كفايتين و بخش پاياني مكاسب را در محضر آيت الله العظمي فاضل لنكرانى و آيت الله ستوده به اتمام رساندم.در ضمن دروس فلسفه و كلام (اسفار - منظومه) و تفسير را از محضر آقايان آيت الله جوادي آملي و حسن زاده آملي و مشكيني و انصاري ... استفاده كردم و تلمذ نمودم.از سالهاي 1356 دروس خارج فقه و اصول را در محضر آيات عظام: فاضل لنكرانى، شيخ جواد تبريزى، آقاي منتظري و وحيد خراساني تلمذ كردم و بهره فراواني بردم. در ضمن بحث (رجال) را از محضر آيت الله شبيري زنجاني استفاده نمودم.تدريس در مدرسه دارالشفاء و فيضيه و حجتيه از عنايات الهي بود كه توانستم معالم الاصول، مختصر المعانى، اصول مطفر و ادبيات عرب را تدريس كنم و آنچه را آموختم به عزيزاني ديگر منتقل نمايم. كار تدريس

را نه تنها در حوزه علميه مشهد و قم داشتم بلكه خداوند توفيق عنايت كرد سالهاي 65 تا 69 همان دروس قبلي به همراه رسائل و مكاسب و بدآيت الحكمة را در حوزه علميه زينبيه سوريه تدريس نمودم و عده اي از طلاب عرب زبان از كشورهاي مختلف اسلامي كه در كشور سوريه به سر مي بردند همانند برخي از طلاب عراق، بحرين ، لبنان، مصر ، پاكستان ، افغانستان ، و نيجريه و... بودند سعي نمودم آنچه را اندوخته ام به اين عزيزان منتقل كنم (كه حدود 4 سال به طول انجاميد)بعد از انقلاب اسلامي كار تاليف را آغاز كردم و با استفاده از تجارب حجةالاسلام والمسلمين آقايان محمد جعفر امامي و پيشوائي كار ادامه پيدا كرد. كار جمعي ما (درس هايي از نظام دفاعي اسلام) به ثمر رسيد و چندين مرتبه به چاپ رسيد و به حمدالله در ميان رزمندگان اسلام (سپاه پاسداران - ارتش جمهوري اسلامي) مورد بهره برداري و تدريس قرار گرفت. و نيز كار جمعي ديگر همچون (معجم بحارالانوار) در دفتر تبليغات حوزه علميه قم انجام گرفت كه آن هم 14 جلد حجري شد و امروز از بركات وجودي آنها جامعه علمي اسلامي بهره مند مي شود.

زماني، رضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيدرضا زماني ده يعقوبي

محل تولد : قم

شهرت : زماني

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1340/1/1

زندگينامه علمي

پس از گذراندن دوره هاي ابتدائي ، راهنمايي و دبيرستان در مدارس شهرستان قم و حضور بيش از دو سال در جبهه هاي جنگ تحميلي در سال تحصيلي 61 – 62 وارد حوزه علميه قم شدم سال اول تحصيل را

در مدرسه امام صادق گذراندم و در سال دوم به مدرسه كرمانيها رفتم و تا پايان سال سوم معالم و مغني در آن مدرسه به درس مشغول بودم و طبق روال معمول مدارس از سال چهارم و شروع دروس اصول فقه و لمعه به خارج از مدرسه انتقال يافته و به صورت آزاد از دروس ارائه شده توسط اساتيد بهره بردم كه اساتيد مربوط در قسمت هاي ديگر اين فرم ذكر شده است به طور مرتب هرسال يك پايه از دروس حوزه را خواندم و امتحانات كتبي و شفاهي آن را نيز شركت نموده و قبول شدم و از سال 1370 كه دروس سطح تمام شد براي دروس خارج بررسي هايي انجام دادم و سرانجام درس آيت الله مكارم را انتخاب نموده و خارج فقه و اصول ايشان را شركت نمودم البته در سال 1372 بطور خصوصي با چند نفر از طلاب خارج فقه آيت الله خاتم يزدي را نيز شركت مي كردم كه به كسالت ايشان برخورد كرد و درس تعطيل شد

لازم به ذكر است كه در تمام سالهاي تحصيل حضور در درسهاي اخلاق را به عنوان يك امر لازم براي خودم تلقي نموده و شركت نمودم . با توجه به احساس نياز جامعه پس از انقلاب اسلامي به آگاهي هاي فراتر از فقه و اصول مرسوم حوزه ها در سال تحصيلي 65 – 66 در امتحان ورودي موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني ره كه آزمان داراي دو بخش عمومي و تخصصي بود كه بخش آموزش عمومي در موسسه در راه حق و دروس تخصصي آن در بنياد فرهنگي باقرالعلوم برگزار شد

شركت نمودم و پذيرفته شدم تا سال 69 دوره عمومي الهيات و معارف اسلامي به اتمام رسيد كه براي دوره تخصصي شركت نمودم و در رشته جامعه شناسي پذيرفته و به تحصيل مشغول شدم كه در سال 77 با دفاع از پايان نامه ام تحت عنوان رابطه باورهاي ديني با تحولات اجتماعي با تكيه به انقلاب اسلامي در مقطع كارشناسي ارشد فارغ التحصيل شدم.

از آنجا كه دانشگاهها اعلام نياز نسبت به تدريس دروس معارف اسلامي مي نمودند و تكليفي از اين جهت به دوش همه كساني بود كه توانايي لازم براي اين مهم دارند بدين منظور براي امر تدريس در سال 1375 اعلام آمادگي نمودم و پس از انجام امتحانات لازم و كلاسهاي ويژه مجوز تدريس را از نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري در دانشگاهها اخذ نمودم. در سال تحصيلي 75 – 76 ترم اول به دانشگاه آزاد اسلامي واحد نجف آباد اصفهان رفتم و در دو روز به تدريس دروس ريشه هاي انقلاب اسلامي ، اخلاق اسلامي و تاريخ اسلام پرداختم و در همان سال ترم دوم به دانشگاه آزاد اسلامي اراك رفتم و به تدريس دروس ياد شده پرداختم ،با توجه به قبول مسووليت اجرائي در نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري در تهران امكان حضور در اراك را نداشتم و به همين دليل و به خاطر جدانشدن از امر آموزش از سال 1376 در دانشگاه تربيت معلم تهران چند واحد درس گرفتم و در سالهاي بعد در دانشگاه پزشكي تهران نيز تدريس مي نمودم تا اينكه در سال 1381 به عنوان عضو هيئت علمي دانشگاه تربيت معلم پذيرفته شدم و به صورت

متمركز درس انقلاب اسلامي را در آن دانشگاه تدريس مي نمايم. با توجه به اينكه رشته تخصصي ام جامعه شناسي بود از سال 1380 به صورت پاره وقت در دانشگاه باقرالعلوم عليه السلام به تدريس دروس : جامعه شناسي خانواده ، جامعه شناسي آموزش و پرورش ، جامعه شناسي سازمانها ، جامعه شناسي كار و مشاغل و جامعه شناسي صنعتي پرداختم كه هركدام از اين دروس را چندين بار تدريس نموده ام ،در سالهاي 79 – 81 در مركز محقق و نويسنده حوزه علميه قم دروس مباني جامعه شناسي ، آسيب هاي اجتماعي و مديريت فرهنگي تبليغي را تدريس نمودم.

از سالهاي 82 به بعد در مركز حقوقي و قضائي حوزه علميه قم و از سال 84 در مركز جهاني علوم اسلامي به تدريس درس مباني جامعه شناسي در بعضي از ترمهاي سال پرداخته ام . در ارتباط با راهنمائي ، مشاوره و داوري پايان نامه از سال 80 تا 85 در دانشگاه باقرالعلوم (ع)،2 مورد استاد راهنما ، 7 مورد مشاوره و بيش از 12 مورد داوري پايان نامه هاي با موضوع اجتماعي را به عهده داشته ام، علاوه بر آن 4 مورد مشاوره پايان نامه هاي كارشناسي مركز جهاني علوم اسلامي با عهده دار بوده ام.

زماني، رضا

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

رضا زماني متولد سال 1317 شهر تهران است. وي پس از گذراندن تحصيلات ابتدايي و دبيرستان در سال 1336 در رشته حقوق با تمركز بر رشته قضايي به تحصيلات پرداخت و سپس با علاقه اي كه از ابتدا به رشته روانشناسي در او بود با شركت در دوره هاي كارشناسي ارشد دانشگاه تهران به آمريكا عزيمت

نمود و دكتراي روانشناسي باليني را در سال 1354 از دانشگاه مينه سوتاي آمريكا اخذ كرد. بعد از بازگشت به ايران وي عضو هيئت علمي دانشگاه تهران دانشكده ادبيات و علوم انساني گرديد. گروه : علوم انساني رشته : روان شناسي گرايش : روانشناسي باليني خاطرات كودكي : رضا زماني همچون پدرش ذوق ادبي خوبي دارد و از اين رو در دوره كودكي و نوجواني كتاب هاي ادبيات و تاريخ و شعر بسيار مي خواند. به سعدي، حافظ و فردوسي علاقه داشت و رمان هاي زيادي را مطالعه مي كرد. از جمله «بينوايان» اثر ويكتور هوگو كه او در سنين نوجواني، تابستاني را با آن به سر كرده بود: «يادم مي آيد دبستان كه مي رفتم در خيابان ژاله زندگي مي كرديم. آنجا پيرمرد كتابفروشي بود كه هميشه مرا به ياد پيرمرد خنزر پنزري صادق هدايت مي انداخت با شالي دور گردن و همان تصويرها. او كتاب كرايه مي داد و من از او خيلي كتاب كرايه مي كردم و مي خواندم. متأسفانه اين رسم ديگر برچيده شده است.» اوضاع اجتماعي و شرايط زندگي : رضا زماني از شرايط خانوادگي خود، ميگويد: «درس خواندن و دانشگاه رفتن در خانواده من، مسأله اي كاملاً طبيعي و معمولي بود، يعني چيزي نبود كه من سنتي بر آن گذاشته باشم. عمويم طبيب و استاد دانشگاه بود، دايي هايم همه تحصيلات دانشگاهي داشتند. پدربزرگ مادرم، اگرچه روحاني نبود، اما تحصيلاتي در نجف داشت، خواهر و برادرانم همه تحصيلات رده بالاي آكادميك دارند. بنابراين تحصيل كردن در محيط زندگي من امري كاملاً مستعد و مساعد بود. البته پدرم هم خيلي تشويقم

مي كرد.»تحصيلات رسمي و حرفه اي : ديپلم متوسطه از دبيرستان علميه تهران سال 1336 _ ليسانس حقوق از دانشكده حقوق، علوم سياسي و اقتصاد دانشگاه تهران با تمركز بر رشته قضايي (1340) _ فوق ليسانس روانشناسي از دانشگاه تهران (1345) _ دكتراي روانشناسي باليني از دانشگاه مينه سوتا (آمريكا) در سال 1353 و اخذ مدرك فوق دكتري از همان دانشگاه _ گذراندن دوره كارورزي (انترني) به مدت يك سال، تمام وقت در بيمارستان دانشگاه كانزاس (آمريكا) خاطرات و وقايع تحصيل : رضا زماني عزيمت به آمريكا و تحصيل در آنجا را از وقايع آن دوران خود ميداند :«دانشگاه مينه سوتا يكي از دانشگاه هاي نخبه رشته روانشناسي در دنياست و به قول خودشان از دانشگاه هاي TOP TEN يعني ده تاي اول از ميان حدود 2000 مؤسسه معتبر است ومن نمي دانم چطور مرا از اين سر دنيا پذيرفتند! استادان خيلي برجسته و نخبه اي هم داشت كه من خيلي از كلاس هاي درسشان استفاده كردم. حتي بيش از آنچه لازم بود واحدهاي درسي برمي داشتم كه آنها مي گفتند به اندازه كافي واحد گرفته اي و ديگر بس است. ولي مي دانستم كه اين فرصت ها دوباره به دست نمي آيند. بنابراين با استادان آنجا خيلي درس مي گرفتم و پاي صحبتشان نمي نشستم. همان جا هم مرا براي دوره فوق دكتري پذيرفتند اما دانشگاه تهران عضويت در هيأت علمي را به من پيشنهاد كرد و من فكر كردم موقعيت خوبي است و بهتر است از دست نرود.»استادان و مربيان : رضا زماني مي گويد: «در طي مسير علمي و كسب موفقيت هايش

بيش از همه از دكتر ذبيح الله صفا - كه پسر دايي پدرش بوده - تأثير مي پذيرفته و باتأكيد بر شخصيت ارزنده او، از دكتر صفا به نيكي ياد مي كند: «ذبيح الله صفا آدم بسيار سليم النفس، خوب، مؤدب و انساني والا بود. زماني كه ايشان استاد دانشگاه بودند در همه مملكت 150 تا 200 استاد وجود داشت. دانشگاه ها تازه داشتند شكل مي گرفتند و كم بودند و استاد دانشگاه در آن زمان وجهه خاصي داشت. به ياد مي آورم در سن 12 - 10 سالگي وقتي گاهي از اين استاد بزرگوار سؤالي مي پرسيدم، مي نشست كنارم و گويي دوست چندين و چند ساله من است، با حوصله و آرامش به سؤالاتم پاسخ مي داد. اگر چه از دوران ابتدايي رسيدن به چنين جايگاهي را براي خودم به عنوان يك هدف تعيين كرده بودم ولي شايد حضور دكتر صفا هم اين پشتكار و علاقه به ادامه مسير را در من تشديد مي كرد.» مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : _ روانشناس باليني در بيمارستان عمومي شهر «مينيا پوليس» و بيمارستان ايالتي «هيستينگز» در ايالت مينه سوتا در سال هاي اقامت در آمريكا _ رئيس هيأت مديره انجمن روانشناسي ايران از پائيز 85 _ عضو هيأت مديره انجمن روانشناسي ايران از 1355 تا 57 و نايب رئيس اين انجمن از سال 73 تا 77 _ عضو هيأت مؤسس انجمن روانشناسي ايران (1374) _ عضو گروه واژه گزيني تخصصي روانشناسي فرهنگستان زبان و ادب فارسي (81) _ رئيس مؤسسه روانشناسي و علوم تربيتي دانشگاه تهران از سال 58 تا 63 _ رئيس دانشكده روانشناسي

و علوم تربيتي از 1382 تا تابستان 85 _ نماينده دانشكده روانشناسي و علوم تربيتي در هيأت مميزه دانشگاه تهران (2 دوره) از 80 تا 84 _ دوبار معاون پژوهشي دانشكده روانشناسي و علوم تربيتي دانشگاه تهران 76 و 81 _ بنيانگذار، صاحب امتياز، مدير مسئول و سردبير نشريه «پژوهش هاي روانشناختي» از 1370 تاكنون _ عضو هيأت تحريريه دو فصلنامه روانشناسي معاصر، علوم شناختي، نشريات انجمن روانشناسي ايران و دانشكده روانشناسي و علوم تربيتي دانشگاه تهران، پژوهش در سلامت رواني و ... _ عضو سابق هيأت علمي دانشگاه تهران _ عضو كميته علوم انساني قطب هاي علمي وزارت علومفعاليتهاي آموزشي : در زمينه تدريس رضا زماني سعي مي كرد خيلي پراكنده و متفرقه تدريس نكند و عمده فعاليت هايش در اين بخش در دانشگاه تهران بود و به صورت استثنا گاهي در دانشگاه روانپزشكي و دانشگاه بهزيستي و توانبخشي به آموزش مي پرداخت. دروسي كه عمدتاً تدريس مي كرد شامل تاريخچه و مكاتب روانشناسي، روانشناسي يادگيري، آسيب شناسي رواني، روانشناسي باليني، نظريه هاي روان درماني و مواردي از اين دست در سطوح كارشناسي، كارشناسي ارشد و دكتري مي شد. مراكزي كه فرد از بانيان آن به شمار مي آيد : رضا زماني بنيانگذار، صاحب امتياز، مدير مسئول و سردبير نشريه «پژوهش هاي روانشناختي» از 1370 تاكنون است ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : از ديگر فعاليتهاي رضا زماني پروژه هاي تحقيقاتي بسياري را به سرانجام رسانده كه براي نمونه مي توان از بررسي پديده همنوايي با گروه در فرهنگ ايراني، تفاوت ادراك بينايي ميان زن و مرد، بررسي پژوهشي برنامه تغذيه رايگان در مدارس،

بررسي شيوع اختلالات رواني در كارگران صنايع، آماده سازي و تطبيق فرم فارسي مقياس اضطراب تعامل اجتماعي و مقياس هراس اجتماعي و هنجاريابي مقياس درجه بندي اختلال كمبود توجه (بيش فعالي) و ترجمه و تطبيق فرم فارسي MMPI-2 را نام برد. آرا و گرايشهاي خاص : اما درباره جايگاه علم روانشناسي در ايران و مقايسه با ساير كشورهاي جهان و نواقص و كاستي هاي اين علم در كشور ما، رضا زماني دل پري از وضع عمومي اين علم دارد: «امروز روانشناسي كم و بيش مانند علوم ديگر است. تمام علوم جديدي كه وارد مملكت ما شده اند هنوز نوپا هستند. در ذهن عامه مردم و حتي دانشجويان ما، روانشناسي يك فرم خاصي دارد كه از يك روزنه كوچك به آن نگاه مي كنند. يعني به روانشناسي بيشتر به عنوان يك رشته خدماتي مثل مشاوره و روان درماني اشاره مي شود. در حالي كه روانشناسي رشته هاي بسيار متعددي دارد و حوزه اي بسيار بسيار وسيع است. متأسفانه فقط بخش هايي از آن وارد مملكت ما شده و دانشجويانمان نسبت به آنها علاقه نشان مي دهند. شايد تا حدودي به اين علت است كه امكانات آن رشته ها و شاخه هاي ديگر در دسترس نيست و آنچه ساده تر است و ابزار و وسايل چنداني نمي خواهد، همين رشته هايي است كه عمدتاً در كشور وارد شده اند. از جمله بخش هاي عمده اي كه نياز به ابزار و هزينه بالا دارد. مثلاً روانشناسي فيزيولوژيك كه براي تحقيق و كار، نيازمند ابزارهاي بسيار گرانقيمت است، آزمايشگاه هاي مفصل مي خواهد و كاري نيست كه با دو كتاب

و وسيله ساده و تست راه بيفتد. اين موارد عملاً هنوز وارد مملكت مان نشده. يا روانشناسي مهندسي رفتار يا روانشناسي اجتماعي كه بعضي از كشورهاي جهان سوم به آن پرداخته اند و به ابزارآلات آنچناني هم نيازي ندارد، هنوز آنگونه كه بايد با اقبال و توجه و همتي كه شايسته است مواجه نشده.» دكتر زماني درباره چگونگي دسترسي به علوم جديد معتقد است: «نخستين ، ساده ترين و ضروري ترين وسيله دستيابي به علم، كتاب و منبع است. اگر من ندانم آخرين تحقيقات صورت گرفته در دنيا چيست، ممكن است كاري كه ارائه مي كنم قديمي يا تكراري باشد يا چيزي به علم روز اضافه نكند. با وجود كوشش هايي كه شده و دسترسي نسبت به سال هاي اوليه انقلاب بيشتر است، هنوز مشكلات اساسي و كمبودهايي داريم. مثلاً نمايشگاه سالانه بين المللي كتاب برپا مي شود ولي نمايشگاه در سطحي است كه آنجا كتاب هاي خيلي معمولي و ساده در حد ليسانس ارائه مي كنند و خبري از كتاب هاي روز و فوق العاده تخصصي نيست. ما هنوز براي تهيه و خريد آن كتاب ها دردسر داريم؛ كتاب هايي كه مثلاً صد هزار تومان قيمت دارند يا اينترنت و سايت هاي قابل استفاده هست ولي آنها نيز به شكل مناسب و دلخواه ما نيست. يعني بيشتر ظاهري است تا واقعي. من هميشه مي گويم هيچ ابن سينايي، بي مقدمه ابن سينا بروز نمي كند. يك زمينه كافي و وافي مي خواهد و اين زمينه تاكنون موجود نبوده. اگرچه كم كم مي رود كه ايجاد شود ولي كماكان مشكلات عمده وجوددارند.» و پيشنهاد دكتر

رضا زماني به عنوان فردي كه بيش از 30سال در رشته روانشناسي مشغول تحقيق و پژوهش بوده براي رفع نواقص و كاستي ها چنين است: «احساس مي كنم تحصيلات تكميلي اصولاً بايد به زبان علمي جلو بروند. چون نمي شود از منابع دست دوم و سوم استفاده كرد. هنوز كتاب هاي استادان خودم كه سال ها پيش ترجمه شده اند گاه گداري تجديد چاپ مي شوند. در صورتي كه علم امروز نمي تواند اينگونه باشد. كتاب هاي مرجع و درسي رشته هاي مختلف را كه مي بينم، هر پنج - شش سال يا حداكثر ده سال مرور مي شوند و بخش عمده اي از آن تغيير مي كند و مطالب تازه جايش را مي گيرد. هر چه جلوتر مي رويم اين علم سريع تر پيش مي رود. 50 سال پيش به اين شدت نبود، هم اكنون اينطور است و شايد در 50 سال آينده، مطالب دو سال پيش نيز كهنه باشد. بنابراين در فرهنگي كه هنوز كتاب ترجمه شده 20 سال پيش - كه آن خود متعلق به 10 سال پيشتر بوده - تدريس مي شود، نمي توان پيشرو و پيشگام بود. پيشرو بودن مقدمات مي خواهد و اگرچه تحولات عظيمي حاصل شده اما اين مقدمات هنوز حاصل نشده است. من شاهدم دانشجويان دوره فوق ليسانس و حتي دكتراي ما از زبان استفاده مي كنند ولي احساس مي كنم برداشتي كه از متن دارند به آن وقتي كه لازم است داشته باشند، نيست و اين به دليل ضعف موجود در زبان است.» چگونگي عرضه آثار : رضا زماني تا امروز سخنراني هاي بسياري در عرصه

هاي داخلي و بين المللي داشته كه از آن جمله مي توان به سخنراني اش در دانشكده روانشناسي دانشگاه كارلتن كانادا درباره تاريخچه روانشنانسي در ايران اشاره كرد. علاوه بر مقالات متعددي كه براي مجلات علمي مختلف نگاشته است در حوزه نشر كتاب دو اثر به زبان انگليسي تحرير كرده است كه از آن دو مي توان به كتاب The Persian MMPI in international adaptations of MMPI اشاره كرد. آخرين مقاله او كه به تازگي در مجله پژوهش هاي روانشناختي به چاپ رسيده، «رابطه سبك هاي مقابله و اسناد با افسردگي» نام دارد. و نگارش و ارائه مقالات علمي _ پژوهشي بسياري همچون: اثر آرامش عضلاني وفشار رواني بر فشار خون طبيعي، رابطه ناسازگاري اجتماعي فرزندان با غيبت مادر از خانه به علت اشتغال، بررسي پژوهشي تغذيه رايگان، جنبه هاي روان شناختي ناباروري، مطالعه مقايسه اي پايه هاي فردي _ شناختي و انگيزشي پيش داوري نسبت به مهاجران افغان و .... آثار : اصول شرطي سازي و يادگيري ويژگي اثر : ترجمه2 پرسش و پاسخ در باب آزادي، دموكراسي و جامعه مدني ويژگي اثر : ترجمه3 زمينه روانشناسي هيلگارد ويژگي اثر : ترجمه4 واژه نامه تطبيقي روانشناسي، روانپزشكي، علوم تربيتي ويژگي اثر : ترجمه

زماني، محمد هاشم

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد هاشم زماني

محل تولد : مرودشت

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1337/1/1

زندگينامه علمي

پس از انقلاب اسلامي بنابر ضرورت درك اسلام و باورهاي صحيح به حوزه علميه قم آمدم و دروس

حوزه را شروع كردم و از همين ابتدا به قرآن و مباحث تفسيري پرداختم و در كنار آن به مباحث علمي و پژوهشي مي پرداختم و در سال 67 در جبهه به اسارت عراق درآمدم و در آنجا در حد توان به ترويج قرآن و مباحث اعتقادي پرداختم و در سال 69 پس از آزادي از اسارت در مركز قرآني مشغول به كار شدم و در ضمن برنامه نويسي كامپيوتر به تحقيق در مباحث قرآني مي پرداختم تا اينكه در سال 75 پس از طرح هاي بسياري كه براي رسيدن به اطلاعات منسجم و دقيق ريختم و هيچكدام پايدار نبود به طرحي تحت عنوان «نور فرقان و سير انديشه» دست پيدا كردم كه جامع و بنيادي بود و توانستم براي رسيدن به آن به طرح پروژه هايي بپردازم و اطلاعات زيادي تهيه كنم و در سال 79 به تأسيس مؤسسه اي تحت عنوان «نور فرقان» اقدام كردم تا فعاليت و پژوهشها موجه و نتايج آن جهت اطلاع رساني ميسر باشد.مدتي كوتاه در معاونت پژوهشي حوزه خواهران مشغول بودم و مدتي در معاونت پژوهشي جامعة الزهرا و نيز دو ترم براي خواهران حوزوي درس قرآن و تفسير آن و عدم تحريف قرآن را بحث داشتيم و نيز در نمايشگاههاي قرآني بسياري شركت كردم و اكنون هم سه سال است كه در نمايشگاههاي قرآن شركت مي كنم در نمايشگاه بين المللي قرآني در مصلي تهران دو بار غرفه داشتيم و نيز در قم در دانشگاه مفيد هفته پژوهش و نيز در نمايشگاه حوزه در عرصه بين الملل و نيز در هفته كرامت در نمايشگاه رضوي شركت داشتيم و اكنون نيز در معاونت پژوهشي حوزه بحث

توسعه علوم را دنبال مي كنيم.

زماني، محمدحسن

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد حسن زماني

محل تولد : تربت حيدريه

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1337/1/1

زندگينامه علمي

پس از تحصيلات ابتدائي از سال 1349 هجري شمسي تحصيلات حوزوي را در شهرستان حيدريه آغاز كردم و 4 سال در حوزه علميه هراتي تحصيل كردم.سال 53 وارد حوزه علميه قم شدم و در مدرسه مرحوم آيه العظمي گلپايگاني ادامه تحصيل دادم. دروس سطح را در خدمت اساتيد مانند حجج اسلام : صلواتى، حسن تهرانى، ستوده ، سيد علي محقق داماد ، كريمي جهرمى، شريعتي كاشاني ، صانعي و موسوي تهراني فراگرفتم.از سال 61 درس خارج فقه و اصول را نزد اساتيد بزرگوار حضرات آيات : فاضل لنكرانى، مكارم شيرازي ، صانعي ، منتظري ، وحيد خراساني و گلپايگاني نزديك 15 سال گذراندم.در اين دوره تحصيلي 5 جلد اصول فقه استدلالي را كه مشتمل بر بيش از نيمي از علم اصول فقه است را تأليف كردم كه هنوز به صورت مخطوط است وانگيره اين كار سنگين آن بود كه اجتهاد واقعي و اتخاذ آراء در مسائل فقهبدون اجتهاد و اتخاذ آراء در مسائل اصول فقه ممكن نيست.سپس رساله فقهي اجتهادي پيرامون (طهارت اهل كتاب و مشركين) را بعنوان رساله كارشناسي ارشد قرار داده و تاليف كردم.فلسفه اسلامي را با خواندن كتب : منظومه سبزوارى، نهايه الحكمه، اشارات بوعلى، مجلداتي از اسفار ملا صدرا، و فلسفه جامعه تاريخ نزد اساتيد بزرگواري چون: شهيد مطهرى، آيه الله جوادي آملى، انصاري شيرازى، حسن زاده آملى، محمدي گيلانى، نكونام و فياضي فرا گرفتم.عرفان اسلامي را با تلمذ و تحصيل كتاب: فصوص الحكم محي

الدين و مصباح الانس نزد عارف رهپيموده استاد حسن زاده آملى فرا گرفتم.جهت فرا گيري زبان انگليسى، چون از كلاس ششم ابتدائي به حوزه علميه منتقل شده بودم، تمام كتب درسهاي زبان راهنمائي ، دبيرستان و كارشناسي دانشگاه را در طول يكسال نزد استاد محرم خاني گذراندم. سپس دوره 4 جلدي زبان را در مركز آموزش زبان مركز آموش عالي باقر العلوم (عليه السلام) سپري كردم تا آمادگي حضور در كلاس هاي زبان دوره ارشد و دكتراي دانشگاه را بيابم.سپس در كنكور ورودي كارشناسي ارشد (تربيت مدرس دانشگاه قم) شركت كرده و پس از قبولى و گذراندن دوره تحصيلي فارغ التحصيل شدم و رساله پايان نامه من با نمره 20 حائز بالاترين رتبه دانشگاه شد.سال 77 در كنكور دكتراي علوم قرآن و حديث همان (تربيت مدرس دانشگاه قم) شركت كرده و سال 80دوره آموزشي را با معدل 78/18 به پايان رساندم.

در آن سال عضو هيئت علمي گروه علمي قرآن و حديث مركز جهاني علوم اسلامي قم شده و تا كنون به تدريس براي طلاب غير ايراني مشغولم.در طول دوران تحصيل مشغول تدريس رشته ها ودروس ادبيات عربى، منطق، فلسفه، معارف، اقتصاد اسلامى، اخلاق، نظام تربيتى، فقه مقارن، علوم قرآن و قرآن و مشركان در حوزه ها و مدارس و دانشگاه هاي مختلف بوده ام.

زماني، محمود

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمود زماني

محل تولد : شهرضا

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1344/11/20

زندگينامه علمي

حقير در سال 1359 پس از گذراندن دوره راهنمائي وارد حوزه علميه صاحب الزمان (عج) شهرستان شهرضا به مديريت و سرپرستي جناب مستطاب حجت الاسلام غدير علي مميز شدم و

در مدت 3 سالي كه در آنجا به تحصيل اشتغال داشتم دوره مقدمات و قسمتي از كتاب شرح لمعه و اصول الفقه مرحوم مظفر را گذراندم. در سال 1362 وارد حوزه علميه قم شدم و دوره سطح را تا سال 1367 از محضر اساتيدي چون مرحوم وجداني و مرحوم پاياني و حضرت مستطاب شيخ مصطفي اعتمادي و سيد موسوي تهراني (مد ظلهما) بهره بردم. در سال 1367 وارد مرحله درس خارج شدم و از محضر اساتيدي چون آيات عظام فاضل و تبريزي(از سال 67 تا 69 ) بهره بردم، از سال 68 به مدت يك سال دوره اصول و فقه استاد وحيد خراسانى بهره بردم. در رشته فلسفه نيز از سال 63 كتب فلسفي رايج در حوزه ها را از محضر اساتيدي چون آيات عظام جوادي آملى، حسن زاده آملى، مصباح يزدى، محمد علي گرامى، علي زماني(عموي بنده) و فياضي دامت بركاتهم استفاده بردم. در رشته هيئت و نجوم نيز از محضر جناب استاد حسن زاده آملى و علي زماني بهره بردم. از آنجا كه آشنايي با علوم جديد را لازم مي ديدم بين سالهاي 65 تا 69 دوره متوسطه را تابستانها به صورت متفرقه گذراندم و در سال 69 موفق به اخذ ديپلم شدم. در سال 70 براي آشنايي با مباحث جديد كلامي وارد موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره) شدم و در رشته "دين شناسى" از اساتيد آن مركز استفاده بردم و در سال 76 با ارائه پايان نامه اي تحت عنوان "ترجمه كتاب مفهوم معجزه و نقد آن" دوره كارشناسي ارشد را به پايان بردم. در سال 76 براي تقويت

بنيه علمي در زمينه فقه و اصول وارد موسسه بقيه الله (عج) شدم و از محضر اساتيد آن موسسه استفاده بردم. در كنار تحصيل به تحقيق در زمينه هايي كه در سطور قبل به آن اشاره شد، پرداخته ام كه حاصل آن چندين كتاب و رساله مي باشد كه ذكر خواهم كرد و همچنين به تدريس نيز اشتغال داشته و دارم.

زماني، مصطفي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

مصطفي زماني درسال 1353هجري قمري درنجف آباد اصفهان درخانوادهاي متديّن و اهل فضل و تقوي بدنيا آمد. وي درپايان تحصيلات مقدماتي به قم رفت و به آموزش علوم ديني و زبان عربي پرداخت. زماني مدت هشت سال ازدروس فقه و اصول حضرت امام(ره) بهرهمند شد و پس ازآشنايي با شهيد دكترمفتح نخستين اثرش را با نام ابراهيم بت شكن يا قهرمان توحيد منتشركرد. مرحوم زماني روحيه ظلم ستيزي داشت؛ ازاين رو چندين بارعوامل رژيم پهلوي وي را دستگيرو زنداني كردند. مرحوم زماني درهريك ازآثارش به نشرحقايق اسلامي و طرح انديشههاي مذهبي دربرخورد با مسائل اجتماعي و اخلاقي ميپردازد. گفتني است كه كتاب« اَلشّيعَةُ وَالحاكِمون » تأليف محمد جواد مغنيه را تحت عنوان «شيعه و زمامداران خودسر» به فارسي ترجمه كرده است.30بهمن ماه سال1369هجري شمسي حجة الاسلام مصطفي زماني نويسنده، محقق و ازمدرسان حوزه علميه قم در58 سالگي بدرود حيات گفت.

برگرفته از كتاب :پايگاه راسخون

زنجاني زاده، هما

قرن:14

جنسيت:زن

مليت:ايران

هما زنجاني زاده در سال 1321 در مشهد چشم به جهان گشود . تحصيلاتش را در دانشگاه سوربن فرانسه با درجه ي دكتراي جامعه شناسي به پايان رسانيد و هم اكنون دانشيار دانشگاه مشهد مي باشد . دكتر زنجاني زاده در نشريات مختلفي به ارائه مقاله پرداخته است . وي در زمينه ي جامعه شناسي و مشكلات اجتماعي زنان در سمينارهاي مختلفي شركت نموده ، وبه ايراد سخنراني پرداخته است . وهمچنين داراي آثاري اعم ازتاليف و ترجمه مي باشد .گروه : علوم انسانيرشته : جامعه شناسياوضاع اجتماعي و شرايط زندگي : تولد هما زنجاني زاده ، معاصر بود با نخستين سال سلطنت محمد رضا شاه پهلوي و سالهاي پس

از جنگ جهاني دوم درايران كه تا سالها نفوذ روسها درشمال و شمال شرقي ايران (خراسان ) مشهور بود .تحصيلات رسمي و حرفه اي : هما زنجاني زاده تحصيلاتش را در دانشگاه سوربن فرانسه با درجه دكترا به پايان رسانيد .وقايع ميانسالي : هما زنجاني زاده پس از فارغ التحصيلي بازگشت از فرانسه ، بعنوان استاد جامعه شناسي به استخدام دانشگاه فردوسي مشهد درآمد .مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : هما زنجاني زاده هم اكنون استاد جامعه شناسي دانشگاه مشهد مي باشد .فعاليتهاي آموزشي : هما زنجاني زاده هم اكنون دانشيار دانشگاه مشهد مي باشد .ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : هما زنجاني زاده تاكنون گفتارهايي چند در نشريات مختلف اعم از تخصصي و غير تخصصي به چاپ رسيده ؛ وي همچنين مقالاتي را در زمينه جامعه شناسي و مشكلات اجتماعي زنان در سمينارهاي مختلفي ارايه داده است ،و به ايراد سخنراني پرداخته است .چگونگي عرضه آثار : هما زنجاني زاده آثار را ازطريق انتشاراتي از قبيل نيكا ، سازمان سمت ( سازمان مطالعه و تدوين كتب علوم انساني دانشگاهها) و انتشارات دانشگاه فردوسي مشهد به چاپ رسانده است .آثار : جنبش اجتماعي زنان ويژگي اثر : ترجمه -نيكا -13722 درباره جامعه شناسي آموزش و پرورش ، سازمان اجتماعي ، كنش اجتماعي ويژگي اثر : ترجمه -دانشگاه فردوسي مشهد -13675 مقدمه اي برجامعه شناسي سازمان اجتماعي ويژگي اثر : ترجمه-سازمان مطالعه و تدوين كتب علوم انساني دانشگاه ها -1375

منابع زندگينامه :وران فرخزاد ، دانشنامه زنان فرهنگساز ايران

و جهان ( زن از كتيبه تا تاريخ ) ، ج اول ، ص 984

زنجاني طبسي، محمدجواد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد جواد زنجاني طبسي

محل تولد : طبس

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1337/9/1

زندگينامه علمي

آقاي محمد جواد زنجاني طبسي در سال 1337هجري شمسي در خانواده اي متدين، مذهبي و دوستدار اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام در شهرستان طبس ديده به جهان گشود. دوران ابتدايي، راهنمايي و دبيرستان را در زادگاه خويش با موفقيت سپري كرد. در پي تشويق خانواده و علاقه وافر خويش به فراگيري علوم ديني در سال 1350 كه سال هاي خفقان و ترس از رژيم شاهنشاهي بر كشور حاكم بود و حوزه هاي علميه از طرف رژيم منحوس پهلوي به شدت تحت فشار بودند وارد حوزه علميه طبس گرديد. از نخستين روزهاي ورود به حوزه علميه با تلاش و كوشش فراوان به تحصيل پرداخت و از درس بزرگان آن ديار بهره هاي علمي فراوان برد اما شوق زيارت و هم جواري با بارگاه ملكوتي حضرت علي بن موسي الرضا عليه السلام او را راهي حوزه علميه مشهد گردانيد. پس از ورود به حوزه علميه مشهد، ضمن انس با آستان ملكوتي حضرت علي بن موسي الرضا (ع ) با تلاش و كوشش فراوان، در درس بزرگان حوزه علميه آن ديار حاضر شد و پس از گذراندن سطوح عالي در سال 1370 به حلقه دروس خارج ستارگان علم و ادب آن ديار راه يافت. در آن ديار از درس بزرگاني همچون آيت الله خامنه اي ، آيت الله حجت هاشمي، آيت الله مرتضوي و... بهره ها برد.

استاد

در كنار تحصيل دروس حوزوي از تحصيلات دانشگاهي غافل نماند و در رشته تاريخ اسلام در مقطع كارشناسي ارشد در سال 1380 از دانشگاه شهيد بهشتي تهران فارغ التحصيل گرديد . و با موفقيت از پايان نامه خويش با عنوان"بررسي نقش عبدالله بن عامر در حوادث صدر اسلام" دفاع كرد. استاد در كنار تحصيل دروس حوزوي از امر تبليغ غافل نماند و در اين راستا سعي و تلاش وافري به انجام رسانده است. استاد سال هاي متمادي است كه به تدريس و شاگرد پروري در حوزه علميه مشهد و طبس مشغول است و هم اكنون مدير گروه معارف دانشگاه آزاد طبس مي باشد.

زنجاني، حبيب الله

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حبيب الله زنجاني متولد 1318 خلخال است. وي داراي دكتراي جمعيت شناسي از دانشگاه پاريس و عضو عضو هيأت علمي دانشگاه تهران از سال 1352 تا 1364 بوده است.وي از جمعيت شناسان شناخته شده و صاحبنظر كشور است، از معلمي و تحصيل در رشته ادبيات به سمت و سوي جمعيت شناسي كشيده شد، در دهه 1360 بر ضرورت كنترل جمعيت كشور تأكيدكرد و هم اكنون مدير مطالعات جمعيت و امور اجتماعي مركز مطالعات و تحقيقات شهرسازي و معماري وزارت مسكن و شهرسازي مي باشد.گروه : علوم انساني رشته : علوم اجتماعي گرايش : جميعت شناسي تحصيلات رسمي و حرفه اي : دكتر زنجاني از دوره تحصيل دبيرستان به مطالعه كتاب هاي تاريخي و خصوصاً تاريخ اجتماعي ايران گرايش داشته است و در بين داوطلبان استان هاي غربي كشور كه مايل به تحصيل در دانشسراي مقدماتي بوده اند مقام نخست كسب مي كند. و بعد از چند سال تدريس ب

عنوان معلم در خلخال، تبريز و تهران، علاقه به ادامه تحصيل باعث مي شود كه در كنكور و آزمون ورودي دانشگاه تبريز شركت كند. بنابراين در سال 1345 در رشته ادبيات دانشگاه مذكور پذيرفته و به مدت يك سال به تحصيل مي پردازد. در سال 1346 بعد از داير شدن رشته علوم اجتماعي در دانشگاه تبريز و كسب موفقيت در آزمون ورودي، تحصيل در اين رشته را آغاز مي كند. - اخذ مدرك ليسانس علوم اجتماعي از دانشگاه تبريز، 1349. - اخذ مدرك فوق ليسانس علوم اجتماعي از دانشگاه تهران، 1351. - اخذ مدرك دكتراي جمعيت شناسي از دانشگاه پاريس، 1974. فعاليتهاي ضمن تحصيل : زنجاني در دوران دبيرستان و دانشسرا به كار در زمينه تهيه روزنامه ديواري تمايل نشان مي دهد و در دوره دانشسرا هم در تهيه مجله «معلم» نقش داشته است.از سال 1337 تا سال 1348 به عنوان معلم در خلخال، تبريز و تهران به تدريس در مقاطع ابتدايي و دبيرستان روي مي آورد و در مقاطعي هم مدير يا معاون مدرسه بوده است.استادان و مربيان : از استادان شاخص او اين افراد را به ياد مي آورد، فرهنگ (استاد رياضي)، عبدالعلي كارنگ (استاد ادبيات)، صباح (استاد علوم تربيتي و روانشناسي) و علي اكبر شعاري نژاد (علوم تربيتي و روانشناسي). ازجمله استاداني كه از آنها به نيكي ياد مي كند دكتر فريد (استاد جغرافياي انساني)، دكتر ترابي (استاد جامعه شناسي)، مرحوم شكوهي (استاد درس برنامه ريزي)، و رحيمي موقر (استاد جامعه شناس و مديرگروه) هستند و در دوره فوق ليسانس هم استاداني برجسته ازجمله دكتر غلامحسين صديقي (مديرگروه جامعه شناسي)، دكتر اماني (استاد

جمعيت شناسي)، دكتر فيروز توفيق (استاد روشهاي تحقيق و پيشنهادي جامعه شناسي)، دكتر نظامي (استاد جامعه شناسي معرفتي) و دكتر روح الاميني (استاد مردم شناسي) داشته است كه هريك در حوزه هاي علوم اجتماعي صاحب آوازه و اعتبار بوده و يا همچنان هستند.همسر و فرزندان : حبيب الله زنجاني متأهل و داراي دو فرزند.وقايع ميانسالي : دكتر زنجاني در سال 1367 درمعيت «كازروني» وزير مسكن وقت درجلسه هيأت دولت حضور پيدامي كند و توضيح مي دهد اگر كنترل مواليد در ايران به اجرا درنيايد جمعيت كشور در سال 1400 شمسي به 130 ميليون نفر خواهدرسيد و درآن حالت كيفيت و سطح زندگي افراد كاهش خواهدداشت و اگر كنترل مواليدي پويا صورت بگيرد جمعيت كشور در حد 100 ميليون نفر يا كمتر خواهدشد. او با توجه به زاد و ولد 16 ميليون نفر در سالهاي 65-1355 به اين نتيجه گيري رسيده بود و بعد از اين توصيه ها برنامه كنترل جمعيت در كشور ما به اجرا درآمد. او معتقداست درحال حاضر در برخي از استان هاي كشور همچنان بايد سياست كنترل مواليد با جديت دنبال شود ولي در 16 استان كشور باتوجه به تعميم سواد و ارتقاي سطح سواد زنان و ارتقاي آگاهي افراد و خصوصاً زنان ديگر نيازي به تداوم سختگيرانه آن سياست ها نيست.مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : نجاني بعد از بازگشت به كشور ، مدتي مديربخش مطالعات جمعيت و معاون و سپس سرپرست مؤسسه تحقيقات اجتماعي دانشگاه تهران مي شود، مدتي هم به عنوان مديرگروه آموزش جمعيت شناسي، معاون دانشكده و سرپرست دانشكده علوم اجتماعي تهران فعاليت هاي علمي و آكادميك اش

را تداوم مي بخشد. درسال 1364 بازنشسته مي شود و هم اكنون مدير مطالعات جمعيت و اموراجتماعي مركز مطالعات و تحقيقات و شهرسازي و معماري وزارت مسكن و شهرسازي است. مطالعات و پروژه هاي تحقيقاتي خاصي را هم دنبال مي كنند. - عضو انجمن بين المللي مطالعات علمي جمعيت از 1976 تاكنون. - عضو انجمن بين المللي جمعيت شناسان فرانسوي زبان. - عضو انجمن جمعيت شناسي ايران. - سردبير نامه انجمن جمعيت شناسي ايران.- عضو هيأت تحريريه نشريه اقتصاد ايران. فعاليتهاي آموزشي : دكتر حبيب الله زنجاني عضو هيأت علمي دانشگاه تهران از 1352 تا 1364 نيز بوده است و به تدريس پرداخته است.ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : دكتر زنجاني هم اكنون مدير مطالعات جمعيت و اموراجتماعي مركز مطالعات و تحقيقات و شهرسازي و معماري وزارت مسكن و شهرسازي است. مطالعات و پروژه هاي تحقيقاتي خاصي را هم دنبال مي كنند. ازجمله طرح فرادست مي باشد كه جايگاه تهران به عنوان شهري جهاني را بررسي كرده و به بررسي مشكلات اساسي موجود در آن و ازجمله اشتغال مي پردازد كه يافته هاي آن در تهيه طرح جامع مورداستفاده قرارخواهدگرفت.در طرح مطالعاتي منطقه البرزجنوبي هم قصد دارد مطالعه جمعيت شناسي 6 استان تهران، سمنان، قم، قزوين، زنجان و مركزي را بررسي نمايد و تحولات جمعيتي اين مناطق را تا سال 1400 شمسي معين سازد. زنجاني در نظريه جديد تحليل مهاجرت داخلي، به تحليل جمعيت شناختي و مهاجرت پرداخته و تأكيد بر تعليق فرد به نسل، زمان وقوع واقعه يعني مهاجرت، تغيير و تحول سني و جنسي را به صورت مدل درآورده و ارائه كرده

است.تخصص و مهارت او در حوزه هاي مسكن، مهاجرت و تحليل جمعيت ايران است. آرا و گرايشهاي خاص : از ديد زنجاني، مهاجرت به خارج از كشور الزاماً پديده اي مخرب و زيانبار نيست. چون اين نوع مهاجرت مي تواند سطح دانش و آگاهي ايرانيان را ارتقا دهد ولي بايد سازوكاري فراهم آورد كه امكان بازگشت مهاجران به داخل ايران را عملي سازد و آنها از نيروي خود درجهت بهروزي و توسعه كشور استفاده كنند. به اعتقاد زنجاني، جمعيت شناسي دانشي نو برپايه انديشه هاي كهن است و به مطالعه جمعيت انساني مي پردازد. اين مطالعه در سرزمين اصلي تعداد جمعيت، ساخت و توزيع جمعيت و تغيير و تحول آن دنبال مي شود و سرانجام در برنامه هاي اقتصادي و اجتماعي از اين دانش كاربردي استفاده به عمل مي آيد. از ديد او، شناخت جمعيت مهمترين ابزار برنامه ريزي است و بدون اين ابزار برنامه هاي توسعه موفقيت لازم را نخواهندداشت.جمعيت شناسي داراي رويكردهاي «محض»، «كاربردي»، «اقتصادي» و «اجتماعي» است كه در همه اين رويكردها از ديدگاه جمعيت شناسي به موضوعات اقتصادي، مهاجرت، تأهل و مسائلي از اين قبيل مي پردازند. جوائز و نشانها : دكتر زنجاني محقق نمونه وزارت مسكن در سال 1383 شناخته شد.چگونگي عرضه آثار : دكتر زنجاني قبل از عزيمت به پاريس در مركز مطالعات و تحقيقات اجتماعي دانشگاه تهران به عنوان پژوهشگر به كار مي پردازد و درزمينه «مسكن»، «مهاجرت هاي داخلي در ايران»، «سالخوردگي جمعيت» و «جمعيت شناسي تطبيقي در ايران و جهان» تحقيقاتي به انجام مي رساند.يكي از فعاليت هايي كه در اين زمينه پيگيري مي كند مسأله

پيران و سالخوردگي جمعيت است.«مسأله پيران و سالخوردگي جمعيت از روزي آغاز مي شود كه مواليد را كنترل كنيم. با چنين كنترلي، سالخوردگي شروع مي شود و نسبت افراد سالخورده به كل جمعيت افزايش پيدامي كند.» تز دكترايش را نيز درمورد سالخوردگي جمعيت و پيامدهاي اقتصادي و اجتماعي آن در ايران مي نويسد. و از آثار وي ميتوان به تاليف7 جلد كتاب اشاره داشت و نيز عضو هيأت مديره و مشاركت در تهيه كتاب «گيلان» و مشاركت در تدوين «لغت نامه جمعيت شناسي» از فعاليت هاي وي است.آثار : تجليل جمعيت شناختي ، تقويم تاريخي دموگرافيك ايران ، جمعيت و توسعه ، جمعيت و شهرنشيني در ايران ، جمعيت، توسعه و بهداشت باروري ، گزيده مطالعات جمعيت مجموعه شهري تهران ، لغت نامه جمعيت شناسي ويژگي اثر : مشاركت در تدوين8 مهاجرت

زنگويي، علي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

علي زنگويي

محل تولد : بيرجند

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1347/1/1

زندگينامه علمي

آقاي علي زنگوئي در سال 1347هجري شمسي در خانواده اي متدين، مذهبي و دوستدار اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام در شهرستان بيرجند ديده به جهان گشود. دوران ابتدايي، راهنمايي و دبيرستان را در زادگاه خويش با موفقيت سپري كرد. در پي تشويق خانواده و علاقه وافر خويش به فراگيري علوم ديني و از سوي ديگر شوق زيارت و همجواري با بارگاه ملكوتي حضرت ثامن الحجج عليه السلام او را راهي حوزه علميه مشهد گردانيد و در سال 1362 وارد حوزه علميه مشهد گرديد.

از نخستين روزهاي ورود به حوزه علميه با تلاش و كوشش فراوان به تحصيل پرداخت. پس از ورود به حوزه علميه مشهد، ضمن انس با آستان ملكوتي حضرت علي بن موسي الرضا (ع ) با تلاش و كوشش فراوان، در درس بزرگان حوزه علميه آن ديارحاضر شد ولي شوق فراوان او به كسب علم او را راهي حوزه علميه قم گردانيد.وي پس از گذراندن سطوح عالي در سال 1369 به حلقه دروس خارج ستارگان علم وادب آن ديار راه يافت. در حوزه علميه از درس بزرگاني همچون آيت الله مكارم ، آيت الله صادق لاريجاني،مرحوم آيت الله وحيد، آيت الله گنجي و مرحوم پاياني بهره ها برد.

استاد در كنار تحصيل دروس حوزوي از تحصيلات دانشگاهي غافل نماند و در رشته فلسفه و كلام اسلامي در مقطع كارشناسي ارشد در سال 1382از دانشگاه تربيت مدرس قم فارغ التحصيل گرديد . و با موفقيت از پايان نامه خويش با عنوان"هرمنو تيك و تفسير از نظر علماي اسلام" دفاع كرد استاد در كنار تحصيل دروس حوزوي از امر تبليغ غافل نماند و در اين راستا سعي و تلاش وافري به انجام رسانده است و چند ماهي هم براي اين مهم به كشور سريلانكا رفت.استاد سال هاي متمادي است كه به تدريس و شاگرد پروري در دانشگاه بيرجند مشغول است، وي در زندگي سراسر علمي خود به تحقيق و نگارش و تأليف به چيزي ديگري نينديشيده كه مقالات فراواني در اين زمينه به رشته تحرير در آورده است.

زهادت، عبدالمجيد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عبدالمجيد زهادت

محل تولد : شيراز

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1342/1/1

زندگينامه علمي

پس از پايان تحصيلات دوره متوسطه در سال 1361 به مدرسه عالي شهيد مطهري وارد شده و تا سال 1366 دوره مقدمات و سطح را تا پايان مبحث قطع وظن رسائل در آنجا به پايان رساندم و با اخذ مدرك ليسانس و تحصيل را با شكل سنتي حوزوي در قم ادامه دادم و اساتيد معظم و با سابقه اي مانند استاد اعتمادي در رسائل و استاد ستوده و كفايه و استاد پاياني در مكاسب كسب فيض نمودم پس از آن از درس خارج اصول حضرت آيت الله العظمي وحيد خراساني به مدت 12 سال و خارج فقه كتاب البيع و كتاب الصلاة بمدت 4 سال و خارج فقه آيت الله العظمي صافي كتاب الحج بمدت 6 سال و خارج فقه آيت الله شاهرودي كتاب البيع بمدت 1 سال كسب فيض نمودم همزمان به تدريس سطح كتابهاي منطق، اصول فقه و معالم، رسائل و كفايه در حوزة علميه قم اشتغال داشته و دارم و در كنار اين تدريس در مركز جهاني علوم اسلامي بيش از ده سال است كه به تدريس فقه و اصول و نهج البلاغه و عقائد و كلام بصورت مستمر اشتغال دارم علاوه بر اين ها به تحقيق در فقه در مركز فقهي آيت الله گلپايگاني بمدت 3 سال اشتغال داشتم و در تدوين جلد اول معجم فقهي و كتاب فقه ابن ابي عقيل عماني همكاري داشتم. در تنظيم بيش از 10 جلد از كتابهاي آيت الله العظمي صافي (4 جلد فقه الحج، 2 جلد معارف ديني 2 جلد جامع الاحكام و استفتائات عربي

و پزشكي و قضائي نقش عمده داشتم. در كتاب شريف نهج البلاغه تحقيق داشته و دارم و تا كنون دو كتاب بوسيله بوستان كتاب بنام اينجانب نشر يافته است.بحمد الله تعالى

زهر كاشاني، علي اكبر

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

علي اكبر زهر كاشاني

محل تولد : كاشان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1339/1/1

زندگينامه علمي

در سال 1359 با دريافت ديپلم رياضي فيزيك با معدل كل 5/18 تحصيلات دوره متوسطه ام پايان يافت. در سال 1360 بنابر علائق شخصي ومذهبي براي تحصيلات علوم ديني وحوزوي وارد مدرسه حاج ملا محمد جعفر(حاج آقامجتهدي ) در تهران شدم، پس از حدود پنج سال و اتمام لمعتين براي ادامه تحصيلات حوزوي به قم مشرف شدم. در همين سال افتخار ملبس شدن به لباس مقدس روحانيت نصيب حقير شد. همزمان با تحصيلات در حوزه مقدسه علميه قم از سال 1366 در مؤسسه در راه حق سابق(مؤسسه آموزشي پژوهشي امام خميني (ره) فعلي) به تحصيل دروس الهيات و معارف اسلامي مشغول شدم و نيز از اواخر سال 1368 براي تكميل تحصيلات و فراهم شدن زمينه هاي مطالعات علوم انساني از ديدگاه اسلام به تحصيل در رشته علوم تربيتي با گرايش تاريخ و فلسفه تعليم و تربيت حوزه و دانشگاه (دفتر همكاري حوزه دانشگاه، سابق) پرداختم. اين تحصيلات تا سال 1373 ادامه يافت پس از تحصيلات در پژوهشگاه، در گروه علوم تربيتي وارد تحقيق و مطالعه در زمينه تعليم و تربيت اسلامي شدم و هم اكنون در آنجا اشتغال دارم.

زيبايي نژاد، محمد رضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد رضا زيبايي نژاد

محل تولد : شيراز

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1342/1/1

زندگينامه علمي

سال 1360 موفق به اخذ مدرك ديپلم در شيراز شدم در اين سال دروس سال اول حوزه علميه به صورت آزاد فراگيري شد. سال 61 به حوزه علميه قم وارد شدم . سال 61 -

62 در مدرسه علميه رسالت و پس از آن در مدرسه رضويه . از سال 64 به مدت 11 سال مشغول به تدريس ادبيات (جامع المقدمات، سيوطى، مغني) و در مدارس رضويه، معصوميه، حقاني و مرعشيه بودم . شركت در ده ها سمينار و همايش به عنوان سخنران و يا شركت در ميزگرد در موضوعات مختلف از جمله فعاليت هاي انجام شده از سال 76 تا كنون بوده ، بعلاوه تدريس در دوره هاي آموزش مباحث زنان براي طلاب سطح 3 حوزه، خواهران، دانشجويان، اساتيد حوزه و دانشگاه و اعضاي نهادهاي تخصصي زنان از جمله اين فعاليتها ، از سال 77 تا كنون بوده است. (حداقل 5 دوره آموزشي) همكاري با پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي به عنوان عضو شوراي علمي دانشنامه زينب فاطمي (س) و مسئول گروه زن در اين دانشنامه از سال 81 از جمله فعاليت هاست. در سال هاي 74، 75 و 80 به دليل احساس خلأ در آثار دين شناسي و فقدان متني كه مسيحيت را در نگاه مسيحي و در نگاه اسلامي به صورت مقايسه اي تبيين كند مطالعات شخصي در آثار اسلامي (آيات ، روايات و متون) و آثار مسيحي انجام دادم كه نتيجه آن 2 جلد كتاب در اين موضوع شد. در سال 78 هم پيشنهادات تاليف كتابي را براي حوزه علميه خواهران در موضوع زن ارائه شد كه نتيجه آن تدوين يك جلد كتاب (با همكاري حجه الاسلام محمد تقي سبحاني) بود. در سال 1367 رتبه دوم پايه 7 حوزه در سال 1368 رتبه اول پايه 8 حوزه شدم. همچنين ايشان در سال 77 مسئول دفتر مطالعات

و تحقيقات زنان وابسته به مركز مديريت حوزه علميه فروزان هستند

زيدي، احتشام

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيداحتشام عباس زيدي

محل تولد : هند

شهرت

تابعيت : هندوستان

تاريخ تولد : 1334/5/5

زندگينامه علمي

عالم ديني و اديب شاعر تخلص ب"حشم". ولد في مدينه جونپور الهنديه. حصل علي الليسانس(1396 ق) و الماجستير(1399ق) في اللغه الفارسيه و آدابها من جامعه بنارس. قدم الي مدينه قم لدراسه العلوم الدينيه سنه (1404 ق)، فتلمذ في مختلف المراحل الحوزويه لعده اساتذه، منهم: الشيخ حسن زاده الآملي، الشيخ علي پناه الاشتهاردي، الشيخ محمد تقي بهجت، الشيخ علي المشكيني. عين عضوا في الهيئه الاداريه لمجله " التوحيد" الارديه الصادره عن منظمه الاعلام الاسلامي. قصد اميركا عده مرات لتبليغ تعاليم الدين الحنيف. يسكن حاليا مدينه قم و يبذل نشاطات ثقافيه مختلفه في التدريس و الترجمه.

زين العابديني مرندي، موسي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

موسي زين العابديني مرندي

محل تولد : نجف اشرف

شهرت : زين العابديني

تابعيت : عراق

تاريخ تولد : 1312/1/1

زندگينامه علمي

موسي زين العابديني فرزند مرجع زاهد و عارف شيخ هادي كه از نوادگان شيخ بهائي عاملي است در سال 1312 هجري شمسي در شهر نجف اشرف به دنيا آمده ام. پدرم متولي امر تربيتي و آموزشي مرا از همان بدو كودكي به عهده گرفت و خواندن و نوشتن قرآن را به من آموخت كه من 6 ساله بودم. از نوجواني صرف و نحو و تمامي سطوح را تا انتهاي آن نزد پدرم به پايان رساندم. و علاوه بر ايشان مكاسب را نزد محقق بزرگوار شيخ حسن يزدي و كفايه را نزد استاد محقق شيخ فاضل قائني خواندم. درس خارج اصول را به مدت 10 سال حدود يك دوره و نصف و خارج فقه اكثر ابواب فقه را نزد مرجع

عالي قدر سيد ابوالقاسم خوئي و حدود 5 سال نزد امام خميني(ره) خارج فقه خواندم. مسائل مستحدثه را نزد محقق بزرگ شيخ حسين حلي و بعضي ابواب فقه را نزد سيد عبدالهادي شيرازي و بعضي از علوم ديگر را مثل عروض، هيات، طب و غير اينها را نزد استاد عالي مقام شيخ مرتضي گيلاني به پايان رساندم. و اجتهاد خويش را از پدرم شيخ هادي زين العابديني و حضرت آيت الله العظمي خويي بحمدالله گرفتم. از همان سنين جواني تأليف و نوشتن كتاب را آغاز كردم. البته تقريرات تمامي دروس خارج را به دقت مي نگاشتم و نگهداري مي نمودم. ولي متأسفانه بعد از اينكه ما را از نجف اشرف بر روي مرز ايران قرار داده و اجازه ندادند حتي مدارك هويتي و سجله هاي خود و خانواده ام را بردارم تمامي زندگي و مايملك اعم از پول و وسائل شخصي خانه و كتابهاي چاپي و خطي و تقريرات علمي اينجانب را صد افسوس و صد افسوس و... به يغما بردند _ البته حدود دو سال به جرم مبارزه سياسي در زندانهاي عراق مثل ابوغريب و غيره محبوس بودم تا با توسل به حضرت ثامن الحجج(ع) از حبس رهائي يافتم. شرح منطق به صورت تعليقي و زندگاني و سرگذشت علمي و تاريخي داوود بن الحسن(ع) حدود 500 صفحه بود و نيز در زندگاني كميل بن زياد و حيات علمي او در زمان اميرالمؤمنين علي بن ابيطالب(ع) ديوان شعري هم درباره زندگاني و مدح ائمه اطهار(ع) نوشتم و سرودم از بيشتر علماء نجف اجازه در امور حسبيه داشتم و اكثر مراجع قم نيز اجازه حديث يا امور حسبيه

را به بنده مرحمت نموده اند. مدت 8 سال براي تبليغ به منطقه كوت كه شهر بسيار مهم ولي از لحاظ علمي و شرعي ضعيف بود، كه در مدت 8 سال تأسيس مسجد ، حسينيه ، مدرسه و تربيت جوانان بسيار زياد با پشتوانه مراجع آن زمان سيدمحسن حكيم و سيد ابوالقاسم خوئي كار مهمي بود و بيشتر وقتها با شهيد سعيد محمدباقر صدر در امور اداره فرهنگي اين شهر كه بين بغداد و بصره واقع شده مشورت مي نمودم و ايشان از حاميان اصلي اينجانب بودند. سال 1359 بعد از انقلاب اسلامي ما را به عنوان ايرانيان مقيم عراق از نجف بدون اخطار قبلي و به بهانه اى، حضور ما در كلانتري را خواستند و بعد از اينكه در كلانتري (امنيت نجف) حاضر كردند با تمامي عموها و بسياري از علماي نجف با ماشينهاي ارتشى، لب مرز ايران و عراق قرار داده و تمامي اموال و كتابها را مصادره نموده و يا به آتش كشيدند.و كار تبليغي و علمي خود را در تهران منطقه دولت آباد شهر ري مجدداً آغاز نمودم و تا سال 77 در تهران به كار تدريس و تبليغ در حوزه قائم _ مروي _ دانشگاه امام صادق حسينيه معيري كه با همت اينجانب براي عراقيها تأسيس شد كه زمين آن تاكنون به اسم اينجانب است و از سال 77 به بعد بر اثر بدي هواي تهران به قم منتقل شدم. و به تدريس در حوزه گلپايگاني و فرصتي دست يافت تا خيلي از تأليفات خويش را به اتمام برسانم. كه اكثر تأليفات اينجانب هنوز به عللي كه خداي سبحان صلاح ديده

و مي داند چاپ نگرديده بجز كتاب احسن المقال في حكم الصلاة علي النبي و آله كه اهل خيري آن را به چاپ رسانيد.

زين العابديني، هادي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

هادي زين العابديني

محل تولد : نجف اشرف

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1352/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب هادي زين العابديني فرزند شيخ موسى، بعد از گذراندن دوره دبيرستان به حوزه علميه مجتهدي(ره) در تهران توفيق حضور يافتم. از همان ابتدا سال دوم حوزه به صلاحديد حضرت استاد مجتهدي به تدريس مشغول بودم و تاكنون نيز مشغول تدريس مي باشم؛ صرف و نحو، بلاغت،اصول،فقه،بداية الحكمه،نهاية الحكمه،مكاسب محرمه،رسائل، كليات في علم الرجال،دراية الحديث و عقائد (آيت الله سبحاني) از جمله درسهايي است كه در تهران و قم به تدريس آنها مشغول بوده و هستم. والان مشغول تدريس مكاسب،رجال،درايه به صورت رسمي از شوراي مديريت مي باشم.

ساجدي، ابوالفضل

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

ابوالفضل ساجدي

محل تولد : آران و بيدگل

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1340/1/1

سادات فخر، محمد محسن

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

زندگينامه علمي

اينجانب سيد محمد محسن سادات فخر در سال 1334در شهر مشهد به دنيا آمدم تحصيلات مقدماتي را در حوزه علميه مشهد مقدس از سال 1349 آغاز در سال 1353 به حوزه علميه قم هجرت نمودم. در سال هاي 1365 _ 1368 با پژوهشكده باقرالعلوم همكاري پژوهشي در پروژه موضوع نگاري تفسير مجمع البيان آغاز گرديد.ثمره همكاري ياد شده نشر كتاب مفتاح مجمع البيان از انتشارات اسوره 1383 مي باشد. نيمه دوم سال 1369 تقريباً همكاري رسمي با مركز فرهنگ و معارف قرآن آغاز گرديد. پروژه موضوع نگاري تفاسير قرآن مجيد 80 دوره كامل تفسير قرآن از مفسران بزرگ شيعه و اهل سنت در سه فاز، محور همكاري مستقيم با مركز ياد شده بود در سال 1372 به مديريت گروه معجم نگاري تفاسير انتخاب و پژوهش ادامه يافت. طرح گروه فرهنگنامه ها در مديريت جديد پيشنهاد و موضوع نگاري تفاسير در فاز اول با حجم بيست دوره تفسير كامل در دو فرم كتاب (فرهنگ موضوعي تفاسير) و نرم افزار صراط آماده عرضه گرديد.طرح نمايه سازي كتاب هاي قرآني و مركز فرهنگ و معارف قرآن از سال 1372 در گروه فرهنگنامه ها آغاز گرديد او در سال 1377 بيش از دو هزار و پانصد كتاب قرآنى، نمايه سازي گرديد. نمايه هاي موضوعي (چكيده هاي عنواني) تعداد كتاب هاي ياد شده در حجم بيش از يكصد و بيست و پنج نمايه موضوعى، تركيبي تقريباً تمامي عرصه ها و حوزه هاي پژوهشي قرآنى، تفسيرى، علوم قرآني و معارف ديني را شامل مي شود.اطلاعات ياد شده در بانك اطلاعات مركز فرهنگ و معارف

قرآن علي القاعده موجود مي باشد.بعد از دوره شش ساله مديريت علمي گروه فرهنگنامه ها و انجام پروژه هاي فاز اول موضوع نگاري تفاسير و نمايه سازي كتاب هاي قرآني همكاري در شوراي علمي گروه فرهنگنامه ها ادامه دارد.

ساداتي نژاد، مهدي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيدمهدي ساداتي نژاد

محل تولد : كاشان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1348/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب سيدمهدي ساداتي نژاد در سال 1348 در خانواده اي مذهبي در سفيدشهر از شهرهاي اطراف كاشان متولد شده و تحصيلات ابتدائي و راهنمائي را در زادگاه خود به پايان رسانيدم. در سال 1362 وارد حوزه علميه كاشان شدم و دروس مقدمات و سطح را در حوزه علميه امام خميني(ره) و سپس مدرسه مرحوم آيت الله يثربي به پايان برده و در سال 1367 در كنكور سراسري در رشته علوم سياسي دانشگاه تهران پذيرفته شدم.در سالهاي تحصيل در حوزه علميه به صورت داوطلب دروس دبيرستان را به عنوان مقدمه ورود به دانشگاه ادامه دادم. در سال 67 همزمان با ورود به تهران جهت ادامه تحصيل وارد حوزه علميه حضرت عبدالعظيم(ع)شهرري و مدرسه برهان شدم و دروس سطح و خارج را در اين دو حوزه ادامه دادم. در سال 1371 در مقطع كارشناسي ارشد علوم سياسي دانشگاه تربيت مدرس پذيرفته شدم و در سال 1381 در آزمون دكتراي علوم سياسي پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي پذيرفته و مشغول تحصيل شدم. همزمان به عنوان عضو هيئت علمي دانشگاه علوم پزشكي كاشان در گروه معارف اسلامي از سال 1374 مشغول تدريس دروس معارف اسلامي بوده ام و تا كنون افتخار همكاري و تدريس در دانشگاه هاي مختلف را داشته ام.

ساروخاني، باقر

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سال تولد: 1318، مرتبه علمى: استاد، رشته: جامعه شناسى، دانشكده: علوم اجتماعى، دانشگاه: تهران

خلاصه شرح حال تخصصى

سوابق تحصيلى:

كارشناسى زبان و ادبيات فرانسه از دانشسراى عالى تهران در سال 1340، كارشناسى ارشد علوم اجتماعى از دانشگاه تهران در سال

1342، كارشناسى جامعه شناسى از دانشگاه پاريس (سوربن) در سال 1345، دكتراى دولتى جامعه شناسى با درجه بسيار عالى از دانشگاه سوربن فرانسه در سال 1347.

مرتبه علمى:

استاد تمام وقت در دانشكده علوم اجتماعى تهران.

زمينه هاى علمى و تحقيقاتى:

طرح ايرانيان بازگشته از عراق، جرم و مهاجرت، جوانان، خواسته ها، انتظارات و مسائل آنان، تكدى و مسائل آن در ايران، راهنمائى، مشاوره و نظارت بر 28 پايان نامه دكترا و كارشناسى ارشد.

تأليفات

تعداد تأليفات (نگارش يا ترجمه كتاب) بزبان فارسى: 24

تعداد تأليفات (نگارش يا ترجمه كتاب) بزبان خارجى: 2

زمينه علمى تأليفات:

جامعه شناسى خانواده، جامعه شناسى جوانان، جامعه شناسى ارتباطات، روشهاى تحقيق در علوم اجتماعى، فرهنگ ها و دايره المعارف علوم اجتماعى.

مقالات

تعداد مقالات بزبان فارسى: 19، تعداد مقالات بزبان خارجى: 4

زمينه علمى مقالات:

جامعه شناسى خانواده، جامعه شناسى ارتباطات، روشهاى تحقيق در علوم اجتماعى، جامعه شناسى جوانان، فرهنگ ها و دايرةالمعارف علوم اجتماعى.

برگرفته از كتاب :شرح حال تخصصي استادان و دانشياران كشور (جلد سوم)

ساريخاني، عادل

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عادل ساريخاني

محل تولد : اراك

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1338/1/1

زندگينامه علمي

آغاز كودكي علاقه وافري به آموختن در خود احساس مي كردم به همين دليل خانواده ام به دليل نبود امكانات آموزشي در روستا به شهر تهران هجرت كردند و دوران ابتدايي و راهنمايي را غالبا با رتبه اول پشت سر نهادم. در سال سوم راهنمايي در تمام مناطق سيزده گانه تهران آن زمان به عنوان دانش آموز نفر اول انتخاب شدم تلاش دولت آن زمان اين بود كه مرا به عنوان استعداد درخشان به يكي از كشورهاي اروپايي اعزام كند كه اين امر با مخالفت خانواده ام مواجه شد از سال اول دبيرستان در كنار دروس دوره دبيرستان تحصيلات حوزوي را در

همان تهران در مدرسه مروي آغاز كردم سالهاي سوم و چهارم دبيرستان اينجانب با اوج گيري انقلاب و پيروزي آن مقارن بود كه به دليل انجام وظايف انقلابي مقداري كمتر به كارهاي علمي مي رسيدم ولي پس از اخذ ديپلم در رشته تجربي بلافاصله به حوزه علميه مقدسه قم عزيمت كردم و به شكل شبانه روزي به تحصيلات حوزوي مشغول و دوران مقدمات و سطح را در حدود شش سال به پايان رساندم و به دليل احساس نياز به آموزش زبان انگليسي دو سال تمام را تحت نظارت مركز زبان خارجي دانشگاه تهران و دانشكده زبانهاي نيروي هوايي در مركز زبان دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه به آموزش زبان انگليسي اشتغال داشته و دوره عالي زبان را با موفقيت به پايان رساندم پس از آن به درس خارج فقه و اصول و آموزش فلسفه اشتغال يافتم و جمعاَ حدود ده سال دروس خارج فقه و اصول اعاظم حوزه شركت مي كردم.از همان زمان به تدريس دوره هاي ادبيات ، فقه و اصول همت گماشته و در حال حاضر چندين سال است كه فقه را در سطح عالي و با مركز قرار دادن متن جواهر احكام در حوزه تدريس مي نمايم . و در دانشگاههاي مختلف نيز فقه و متون انگليسي را قريب به 15 سال تدريس مي كنم . به دليل احساس نياز به آموزش علوم جديد در كنار فعاليت هاي علمي حوزه در سال 1367 وارد دانشگاه شدم و در سال 1371 ليسانس حقوق دريافت و در همان سال در دوره كارشناسي ارشد دانشگاههاي تهران ، شهيد بهشتي و تربيت مدرس با رتبه بالا

قبول شدم ولي به عللي دانشگاه تربيت مدرس را براي ادامه تحصيل انتخاب كردم و در سال 1375 به عنوان نفر اول دوره خودم از پايان نامه فوق ليسانس دفاع كردم و پايان نامه ام با درجه عالي و نمره 5/19 مورد تصويب قرار گرفت . در همان سال بلافاصله در دوره دكتري حقوق جزا و جرم شناسي دانشگاه تربيت مدرس و به عنوان نفر اول قبول شدم و پس از حدود شش سال تلاش همه جانبه در سال 1381 توانستم از تز دكتري خود دفاع نمايم. از آن سال به بعد به تدريس فقه جزايي در حوزه و دانشگاه اشتغال دارم و در اين زمينه حدود 10 مقاله به زبانهاي انگليسي و فارسي و پنج كتاب به چاپ رسانده ام براي آشنايي علمي و عيني باسيستم قضايي و مشكلات آن پروانه وكالت پايه يك اخذ و مدتي در كنار فعاليتهاي علمي به كار عملي نيز اشتغال داشتم. در حال حاضر نيز به تدريس در دانشگاه و حوزه علميه قم اشتغال دارم و به پژوهش نيز همت مي گمارم . در سال 1384 به دعوت مركز پژوهشهاي فلسفه و ارزشهاي دانشگاه كاتوليك امريكا به آن كشور سفر كردم و در طي اقامت سه ماهه در آن جا علاوه بر ادامه مقاله به تحقيق و پژوهش اشتغال داشتم و از مراكز علمي متعدد بازديد كردم.

ساساني، حبيب

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حبيب ساساني

محل تولد : تنكابن

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1353/1/1

زندگينامه علمي

آقاي حبيب ساساني در سال 1353هجري شمسي در خانواده اي متدين وكاملا آگاه به مسائل مذهبي در تنكابن ديده به

جهان گشود.نامبرده دوران ابتدايي، راهنمايي و دبيرستان را در زادگاه خويش با موفقيت سپري كرد و در پي علاقه وافر خويش به فراگيري علوم ديني در سال 1373 وارد دانشگاه امام صادق(ع) تهران گرديد تا در كنار دروس دانشگاهي به تحصيل در دروس حوزوي هم بپردازد. از نخستين روزهاي ورود به دانشگاه امام صادق عليه السلام با تلاش و كوشش فراوان به تحصيل پرداخت و از محضر درس اساتيدي همچون آيت الله مهدوي كني، آيت الله زنجاني و ديگر اساتيد آن دانشگاه بهره ها برد.

وي در مقطع كارشناسي ارشد از دانشگاه امام صادق عليه السلام در رشته علوم سياسي در سال 1381 فارغ التحصيل شد و با موفقيت از پايان نامه خويش با عنوان" مقايسه تطبيقي سياست هاي قوام السلطنه و مصدق در قبال حزب توده"دفاع كرد.

استاد سالهاي متمادي است كه به تدريس در دانشگاه آزاد واحد تهران مركزي، و مركز آموزش عالي فني شهيد شمسي پور تهران مشغول است.

وي درطول حيات علمي خويش از امر نگارش و پژوهش غافل نمانده است و آثاري از قبيل "راهبردهاي جهاني انقلاب اسلامي ايران " و" دست آوردهاي بين المللي انقلاب اسلامي ايران " را به رشته تحرير و به زيور طبع آراسته است.

ساعي فرد، محمد حسين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد حسين ساعي فرد

محل تولد : تهران

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1349/1/1

زندگينامه علمي

در سال 1360پس از تحصيلات ابتدائي وارد يكي از حوزه هاي علميه تهران شدم و پس از پايان لمعتين در سال 1365به حوزه علميه قم آمدم و تا سال 1368و با اتمام سطح در

دروس خارج فقه و اصول آيات عظام وحيد خراسانى، ميرزا جواد تبريزى، سيّد محمّد روحانى، منتظري و شبيري زنجاني حاضر شدم و د ر ضمن تا سال اول دبيرستان را نيز به صورت متفرقه گذراندم ولي به علّت عدم تلبس به لباس مقدّس روحانيت توفيق به دست آوردن مدارك علمي حوزوي را نيافتم. ضمناً به مدت دو سال در بخش رجال مركز تحقيقات كامپيوتري علوم اسلامي مشغول بوده و حدود 9سال در موسسه تنظيم و نشر آثار حضرت امام(ره) به تصحيح آثار حضرت امام و مرحوم شهيد حاج آقا مصطفي خميني پرداختمٍ؛ و در مسئوليت بخش علوم عقلي اشتغال داشتم. در سال 1383 به تهران باز گشتم و در حال حاضر به پژوهش و تحقيق در فقه و اصول و تفسير مشغول مي باشم و همكاري محدودي نيز با پاره اي از موسسات پژوهشي و به ويژه حضرت آيت الله مكارم شيرازي دارم .

ساعي، محمدعلي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمدعلي ساعي

محل تولد : تهران

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1341/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب محمدعلي ساعي سال 1341 در شهر تهران متولد شدم. مراحل ابتدائي تا ديپلم را در تهران گذراندم. بلافاصله در سال 60 به حوزه علميه قائم در نزديكي محل خود رفته به مدت يكسال دروس حوزوي را گذراندم. در سال 61 به حوزه علميه مشهد براي دروس ادبيات عرب سفر نمودم و نزد حجت الاسلام حجت هاشمي خراساني مدرس مشهور ادبيات عرب كتابهاي سيوطى، مغنى، مطول و معالم را خواندم. رسائل شيخ انصاري و شرح لمعه را نزد آيت الله صالحي گذراندم. در سال 64 به حوزه علميه قم آمدم و كتاب

مكاسب را نزد آيت الله محقق داماد خواندم و رسائل را نزد استاد اعتمادي تلمذ نمودم. در سال 68 دو جلد كفايه را نزد مرحوم استاد ستوده خواندم.از سال 69 در درس خارج فقه و اصول بزرگان حوزه مانند آيت الله وحيد خراسانى، آيت الله تبريزى، آيت الله مكارم شيرازي به مدت شش سال شركت نمودم.از سال 76 تاكنون به تدريس دروس اعتقادي در دانشگاه علامه طباطبايي و آزاد اسلامي اشتغال دارم و ده سال سابقه تدريس دارم. كتابهاي فلسفي مانند بداية الحكمه، نهاية الحكمه، شرح منظومه و جلد اول و ششم اسفار و تمهيد القواعد در عرفان نظري را خوانده و اكنون نيز تحصيل و قرائت كتابهاي فلسفي و عرفاني را نيز ادامه مي دهم.

سالاري فر، محمدرضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد رضا سالاري فر

محل تولد : قزوين

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1342/1/1

زندگينامه علمي

در سال 1342 در شهر قزوين متولد شدم. پس از چند ماه همراه خانواده به مشهد مقدس منتقل شديم. پس از سه سال به اصفهان رفتيم. تا سال 1365 در اصفهان سكونت داشتم و از آن سال تا كنون (1384) در قم زندگي مي كنم.در سال 1360 در اصفهان مدرك ديپلم رياضي فيزيك را اخذ نمودم. از دبيرستان در كنار دروس ديگر به تحصيلات حوزوي مشغول بودم. پس از سال 1363 به طور تمام وقت به دروس حوزه مشغول شدم. درسال 1365 با امتحان لمعتين، به درس درحوزه علميه قم مشغول شدم. از سال 1370 به درس خارج اشتغال داشتم. يك دوره اصول نزد آيت الله سيد علي محقق گذراندم. درس خارج نيز نزد ايشان و برخي اساتيد ديگر

حوزه تلمذ نمودم. از سال 1370 به دروس روان شناسي در سطح كارشناسي و كارشناسي ارشد اشتغال داشتم. پايان نامه ام مربوط به مقايسه ديدگاه اسلام با برخي ديدگاههاي روان شناسي در بحث خانواده است.اكنون به تحقيق در حوزه روان شناسي و اسلام و ساعاتي تدريس روان شناسي اشتغال دارم. عمده تحقيقات من به حوزه هاي روان شناسي اجتماعى، خانواده درماني و بهداشت رواني با توجه به منابع اسلامي مربوط مي شود.

سالاري نژاد، مسعود

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد مسعود سالاري نژاد

محل تولد : مسجد سليمان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1344/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب سيّد مسعود مير سالاري نژاد در سال 1364 مدرك ديپلم مكانيك خود را از هنرستان فني شهداء اهواز اخذ نمودم و از همان سال در مدرسه علميّه امام صادق نيروگاه قم مشغول به تحصيل علوم حوزوي شدم .همزمان باتحصيل دروس سطح حوزه به رشته اقتصاد دانشگاه مفيد همت گماشتم و پس از اندكي در مركز تحقيقات كامپيوتري علوم اسلامي مشغول به كار شدم . در سال 1378 به عنوان مدير دفتر تحقيقات نور رايانه منصوب و نسبت به پژوهش و تحقيق در مباحث ادبيات فارسي آشنائي پيدا كردم و مشغول به تحقيق شدم . در سال 1379نسبت به توليدچند رسانه اي مثنوي معنوي و كارهاي تحقيقاتي اين پروژه تحت عنوان مدير و متكفل پروژه ،همت گماشتم ودر سال 1381 كارهاي تحقيقاتي پروژه شاهنامه فردوسي را مديريت نموده و در دو لوح فشرده به جامعه فرهنگي عرضه نموده ام . همچنين بعضي از مقالات و نوشته هاي موجود در اين دو پروژه از اينجانب مي باشد.

هم اكنون هم نسبت به توليد

نرم افزار چند رسانه اي حافظ شيرازي و كارهاي تحقيقاتي آن و پيگيريهاي متعدد با مراكز علمي ، پژوهشي « مركز حافظ شناسي و انجمن شاعران تهران » مشغول به كار هستم. همزمان با همكاري با مركز به دروس خارج استاد سبحاني «اصول » و استاد مكارم «فقه» مشغول مي باشم.

سالاري، محمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد سالاري

محل تولد : قاينات

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1344/1/1

زندگينامه علمي

در تير ماه سال 1346 در خانواده اي متوسط، مذهبي شغل پدرم كشاورز و مادرم خانه دار در روستاي دهشك از توابع بخش نيم بلوك قاينات، واقع در فاصله 45 كيلومتري شمال شهرستان قاين ديده به جهان گشودم.وقتي به دنيا آمدم برادر دو ساله ام كه محمد نام داشت به علت مريضي سرخجه از دنيا رفته بود، پدرم شناسنامه برادر فوت شده ام را به من اختصاص داد و ديگر براي من شناسنامه اي نگرفت بنابراين من با همان شناسنامه برادرم كه دو سال از من بزرگتر است درسال تحصيلي 51 _52 دو سال زودتر از موعد به مدرسه رفتم .

تحصيلات (دوران كودكي، نوجواني و جواني)دوران ابتدايي را در روستاي محل ولادتم با موفقيت گذراندم. سال 1357 همزمان با پيروزي انقلاب شكوهمند اسلامي ايران كلاس اول راهنمايي را در روستاي بيهود و دوم راهنمايي را در شهرستان قاين و سوم راهنمايي را درخضري مركز بخش نيم بلوك با موفقيت گذراندم و سپس با توجه به علاقه ي شديدي كه به روحانيت داشتم تحصيلات جديد را ترك نمودم و در سال تحصيلي 60 _ 61 وارد حوزه علميه قاين شدم و دو سال بعد براي

ادامه تحصيل به حوزه علميه گناباد مهاجرت نمودم و دو سال در اين حوزه، بقيه دروس مقدمات را نزد استادان محترم مدرسه علميه امام رضا عليه السلام گذراندم در سال 1364 براي ادامه تحصيل وارد حوزه علميه مشهد مقدس شدم و تحصيلات حوزه را در مدت ده سال اقامت در اين حوزه تا اتمام سطح گذراندم.از سال ورود به حوزه مشهد همزمان با تحصيل حوزوي به صورت داوطلب آزاد دوره دبيرستان را نيز هر ساله امتحان مي دادم كه سرانجام درسال 1367 موفق به اخذ ديپلم در رشته فرهنگ و ادب از آموزش و پرورش ناحيه 2 مشهد شدم در سال 1368 در آزمون سراسري دانشگاه پيام نور در رشته زبان و ادبيات فارسي پذيرفته شدم و در مقطع كارشناسي به تحصيل پرداختم. ضمنا در همان سال ازدواج كردم كه حاصل اين ازدواج هم اكنون چهار فرزند مي باشد، دو پسر و دو دختر مي باشد.سر انجام در سال 1374 موفق به اخذ درجه ليسانس (كارشناسي) از دانشگاه پيام نور مركز مشهد گرديدم.در سال 1374 به قصد ادامه تحصيل از مشهد به قم مهاجرت كردم و تا سال 1381 در حوزه علميه قم دروس خارج فقه و اصول را نزد آيات عظام وحيد خراساني، فاضل لنكراني، ناصر مكارم شيرازي، يوسف صانعي و علوي گرگاني ادامه دادم و بهره هاي فراوان بردم.

دروس تفسير قرآن آيت الله جوادي آملي و اخلاق آيت الله مشكيني و آيات الاحكام آيت الله محمد يزدي نيز دروس جنبي حوزه قم بود كه از محضر اين بزرگواران نيز بهره مند شدم .

در سال 1376 در كنكور سراسري كارشناسي ارشد

دانشگاه آزاد اسلامي پذيرفته شدم و در واحد مركزي تهران به تحصيل پرداختم و سرانجام در سال 1378 موفق به اخذ درجه فوق ليسانس در رشته زبان و ادبيات فارسي شدم واز پايان نامه اي با موضوع «اخلاق و تربيت اسلامي در ديوان عطار نيشابوري» و با نمره ممتاز دفاع كردم.تدريس در آموزش و پرورش را در مقطع (ابتدايي، راهنمايي و دبيرستان) از سال 1376 در مشهد آغاز كردم و در قم ادامه دادم و هم اكنون نيز چندساعتي را در مقطع دبيرستان در شهر خضري ادبيات فارسي تدريس مي كنم.تدريس در مقطع دانشگاهي را با دروس معارف اسلامي «1 و 2 » و اخلاق اسلامي، از سال 1372 در دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران مركزي آغاز نمودم و در سال هاي 1381 تا كنون در دانشگاه آزاد اسلامي شهرهاي قاين و گناباد در دانشكده علوم پزشكي گناباد ادامه دادم و هم اكنون نيز با علوم پزشكي هم در زمينه تدريس و هم به صورت عضو پايگاه تحقيقات جمعيتي دانشكده علوم پزشكي همكاري دارم از 25 فروردين سال 1381 از سوي مقام معظم رهبري حضرت آيت الله خامنه اي (مد ظله العالي) و با حكم شوراي سياستگذاري ائمه جمعه سراسر كشور به سمت امام جعه بخش نيم بلوك در (شهر خضري دشت بياض) منصوب گرديدم و تا هم اكنون مدت حدود چهار سال است كه در اين سمت انجام وظيفه مي نمايم.

سالاري، مظفر

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

مظفر سالاري

محل تولد : -

شهرت

تابعيت : ايران

زندگينامه علمي

از دوم دبستان عضو كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان بوده و همواره با كتاب و كتابخواني

انس والفت داشته ام . از سال 67 همراه با شركت در كلاس هاي ادبي و هنري دفتر تبليغات ، اداره كتابخانه ادبي آن جا را پذيرفتم . از سال 71 همكاري ام را با مجله سلام بچه ها به عنوان مسئول داستان آغاز كردم و دو سال بعد با همين عنوان با مجله «پوپك» نيز همراه شدم . براي بچه ها داستان ، نمايشنامه ، فيلمنامه ، نقد و مقاله هاي آموزشي فراواني نوشته و شاگردان زيادي تربيت كرده ام . در آن زمان كه به طور مرتب نقد مي نوشتم ، در سه سال پياپي در جشنواره مطبوعات كانون در زمينه نقد برگزيده شدم . كتاب ها و داستان هايم بارها برگزيده جشنواره ها شده و مورد تقدير قرار گرفته است . رمانم با نام «نيمه شبي در حله» مي تواند الگويي باشد براي نگارش داستان با صبغه ديني . "نيمه شبي در حله" نامزد كتاب سال جمهوري اسلامي ، برگزيده كتاب سال ولايت و كتاب سال سلام بچه ها و پوپك در سال 83 بوده است . بارها داور كتاب سال بوده و با عناوين كارشناس ، عضو هيات علمي ، مشاور و مدير در امور ادبي و هنري دعوت به همكاري شده ام . به دليل خدمات فرهنگي و توليد و تدريس داستان طي سال ها ، در دهمين كنگره شعر وقصه طلاب ، برگزيده ويژه شناخته شدم . از سال 83 با معرفي شوراي فرهنگ عمومي و حكم وزير فرهنگ و ارشاد به عنوان عضو هيات نظارت بر كتاب كودك و نوجوان ، در تدوين آيين نامه نظارت ، همكاري

موثر داشته ام . نخستين جلد از مجموعه پنج جلدي داستان نويسي قدم به قدم با نام «گشايش داستان» در سال 83 از من به چاپ رسيده و مورد استقبال قرار گرفت . در كنار مسئوليت هايي چون معاونت فرهنگي هنري دفتر تبليغات ، سر دبيري فصلنامه «آفرينه» را نيز به عهده دارم و به ترجمه و تفسير قرآن براي بچه ها و نگارش دايرة المعارف موضوعي قرآن براي ايشان نيز مي انديشم .

سالمي، رحيم

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

رحيم سالمي

محل تولد : آبادان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1354/1/1

زندگينامه علمي

اين حقير در سال 1371وارد حوزه علميه قم شدم و درمدرسه شهيدين وسپس رضويه و امام محمد باقر (ع) مقدمات را تا لمعتين و اصول فقه به اتمام ودر مدت بسيار كوتاهي سطوح را به پايان رساندم.

از سال 1378خارج فقه، اصول، رجال، درايه، كلام و تفسير را نزد استاد گرانقدر و محقق عالي مقام سيفي مازندراني شروع و تا به الان ادامه دارد.

همزمان با تحصيل درسهاي مرسوم حوزه رادر سطوح مختلف تدريس كرده و به طور رسمي در دو مدرسه عالي امام خميني (ره) و شهيده بنت الهدي مشغول تدريس دروسي مانند مباني علم رجال، درايه، منبع شناسي حديثي شيعه و اهل سنّت، تاريخ حديث، فقه حديث و شيعه شناسي با دو زبان فارسي و عربي هستم كه متن برخي از آنان را خود تهيّه و تدوين نمودم و در ضمن تحصيل و تدريس به تحقيق و تدوين در حوزه هاي فقه، اصول، رجال، منابع حديثي و ادبيات پرداخته ام و تنها اثري كه موفق به چاپ و نشر آن

شدم كتاب الاسلام والحريه مي باشد.

سام آرام، عزت الله

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

دكتر عزت الله سام آرام در فروردين ماه 1323 در شهرستان آغاجري از توابع بهبهان بدنيا آمد ايشان داراي مدرك دكتراي تخصصي رشته جامعه شناسي از دانشگاه تهران در سال 1371 است. وي هم اكنون عضو هيئت علمي و استاد دانشگاه علامه طباطبايي و استاد پايه 27 رشته جامعه شناسي (گروه تعاون و رفاه اجتماعي) مي باشد. گروه : علوم انسانيرشته : جامعه شناسيگرايش : رفاه اجتماعيوالدين و انساب : پدرعزت الله سام آرام مرحوم حاج مظاهر سام آرام از اهالي سميرم بود كه در سال 1300 به خوزستان مهاجرت كرده اند. مادرش خانم آغا احمديان از اهالي باغبادران هستند كه در سال 1305 همراه خانواده اش به خوزستان مهاجرت كرده اند. ازدواج پدر و مادردكتر سام آرام در سال 1307 شمسي در اهواز به وقوع پيوست كه حاصل آن هشت فرزند است. پنج پسر و سه دختر كه هفت نفر آنها در قيد حيات هستند و عمدتا در تهران ساكن شده اند. تحصيلات رسمي و حرفه اي : تحصيلات ابتدايي و متوسطه عزت الله سام آرام در آغاجري و اهواز گذشت و تحصيلات دانشگاهي كارشناسي و كارشناسي ارشد و دكتري در تهران. ترتيب مدارك تحصيلي دكتر سام آرام به قرار زير است: كارشناسي خدمات اجتماعي(مددكاري اجتماعي)، سال دريافت 1350 كارشناسي ارشد جامعه شناسي، سال دريافت 1356 دكتراي تخصصي رشته جامعه شناسي، سال دريافت: 1371 1.دوره تخصصي مددكاري جامعه اي(Community Action) در امريكا، 1973-1972 به مدت 12 ماه كار جامعه اي در بين اقليت هاي امريكا در اداره فرصت هاي اقتصاد O.E.O 2.دوره تخصصي روابط كار و مسائل كارگران، دانشگاه ميسوري، كانزاس سيتي امريكا، 1973 3.دوره تخصصي مددكاري كودكان معلول

در دانمارك و انگليس"بورس يونسكو" ، 1977 4.دوره تخصصي روش شناسي تحقيق(يونسكو) در سال 1373 در تهران 5.دوره تخصصي "روش شناسي كار شايسته" در ژنو در سال 2005 همسر و فرزندان : عزت الله سام آرام در سال 1354 ازدواج كرده است كه حاصل آن سه فرزند مي باشد.دو دختر و يك پسر و كماكان ساكن تهران است.وقايع ميانسالي : عزت الله سام آرام از اول تيرماه 1350 به عنوان مربي آموزشيار در دانشكده خدمات اجتماعي مشغول به كار شد.در سال 1356 مربي، درسال 1371 استاديار، در سال 1378 دانشيار و سال 1386 به درجه استادي رسيدند. از سال 1351 تاكنون چند دوره تخصصي در رابطه با تحصيلاتش را گذرانده است. از جمله مددكاري جامعه اي در آمريكا،مددكاري كودكان معلول در دانمارك و انگليس و روش شناسي تحقيق اجتماعي در يونسكو و در بيش از يكصد همايش داخلي و خارجي شركت داشته است مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : عزت الله سام آرام عضو هيئت علمي و استاد دانشگاه علامه طباطبائي است.فعاليتهاي آموزشي : سوابق تدريس عزت الله سام آرام : از سال 1350 تا 1384 1.مددكاري اجتماعي - (عمومي، روش فردي، روش گروهي، روش جامعه اي) -3 سال، 6 ترم تحصيلي 2.روش شناسي تحقيق در علوم اجتماعي(كارشناسي ارشد) - 4 سال ، 4 ترم تحصيلي 3.جامعه شناسي روستايي-14 سال،28 ترم تحصيلي 4.اصول آموزشي و ترويج تعاوني-14 سال، 28 ترم تحصيلي 5. سمينار مسائل تعاوني-12 سال، 24 ترم تحصيلي 6.مسائل اجتماعي ايران(اعتياد، طلاق، مهاجرت)-6 سال،12 ترم تحصيلي 7.جامعه شناسي ايران(جمعيت، آسيب هاي اجتماعي)-10 سال، 20 ترم تحصيلي جمعيت و رفاه اجتماعي(كارشناسي ارشد)-3 سال، 3 ترم تحصيلي 8.سرپرستي كارورزي دانشجويان -(در فيلد هاي مختلف روستايي و مراكز بازپروري

اعتياد)-30سال، 60 ترم تحصيلي چگونگي عرضه آثار : - چاپ بيش از پنجاه مقاله در نشريات علمي - شركت در بيش از يكصد همايش داخلي و خارجي - هفت كتاب تاليفي - مقالات پژوهش(1355 تا 1384)، 21 مورد - مقالات علمي منتشر شده در مجلات و همايش هاي علمي از1371 تا 1384 (37 مورد) -كارشناسي ارشد،راهنماييپايان نامه :21مورد - دكتري، راهنمايي پايان نامه :3 مورد - دكتري،مشاوره پايان نامه : 7 موردآثار : nbsp1 راهنماي مددكاران اجتماعي ويژگي اثر : ، ترجمه مشترك، انتشارات رشد،13712 روش شناسي تخقيق كيفي در مساله اعتياد ويژگي اثر : ، تاليف، انتشارات نقش هستي، 1384 3 روش هاي تسهيل كار گروهي(براي مديريت NGO ها) ويژگي اثر : تاليف، انتشارات موسسه توان بخشي و بهبود زندگي زنان، 13824 فقر عاطفي در خانواده ويژگي اثر : تاليف، انتشارات نقش هستي، 13755 مددكاري اجتماعي ويژگي اثر : تاليف، انتشارات نقش هستي، 13826 مددكاري اجتماعي باتاكيدبرمحيط هاي كارگري ويژگي اثر : تاليف، انتشارات نقش هستي، 13827 مددكاري اجتماعي در كارگاه ويژگي اثر : ، تاليف، انتشارات موسسه كار و تامين اجتماعي، 1380 8 مددكاري اجتماعي(كار با جامعه) ويژگي اثر : تاليف، انتشارات نقش هستي، 13749 مددكاري اجتماعي(كاربافرد) ويژگي اثر : تاليف، انتشارات رشد، چاپ اول1368،دوم 1369،سوم137110 مددكاري اجتماعي(كارباگروه) ويژگي اثر : تاليف،

انتشارات نقش هستي، 1373

منابع زندگينامه :تكميل پرسشنامه فرهيختگان توسط دكتر عزت الله سام آرام بنا به درخواست بنياد ايرانشناسي- بهار 1386

سبحاني نيا، محمدتقي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمدتقي سبحاني نيا

محل تولد : قزوين

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1347/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب محمد تقي سبحاني نيا از سال1366 همزمان با تحصيل در سال چهارم دانشگاه رسماً وارد حوزه علميه قم شدم و در مدرسه رضويه دروس سطح حوزه را شروع نمودم. دروس سطح را تا سال 1376 به پايان رساندم. از اساتيد برجسته اينجانب در دوره سطح، اساتيد معزز آقايان حجج اسلام اسحاق نيا، پرنده غيبي، عالي، مومني، مسعودي، غرويان، دوزدوزاني و عراقچي مي باشند. از سال 1376 در درس خارج آيات عظام مرحوم ميرزا جواد تبريزي و استاد مكارم شيرازي و استاد مددي حاضر شده و مدت كوتاهي نيز در درس استاد آية الله شبيري زنجاني شركت نموده ام.

از سال 1371 با مركز تحقيقات دارالحديث به فعاليت هاي فرهنگي علمي همكاري را شروع نموده و اين همكاري تا به امروز در حوزه هاي مختلف ادامه داشته است. مدتي در بخش تاسيس كتابخانه تخصصي حديث تلاش كرده و مسوليت داشتم . سپس چند سال در گروه موسوسعه نگاري در بخش تحقيقات با آن مركز همكاري داشته و تحقيق و عناوين متعددي را بر عهده داشته ام. و هم اكنون نيز در دانشكده علوم حديث ضمن مسئوليت اجرايي به تحصيل در مقطع دكتري اشتغال دارم. ضمناً در سال 1380 نيز در آزمون كارشناسي ارشد مدرسي الهيات و معارف اسلامي دانشكده تربيت مدرس قم پذيرفته شده و مدرك كارشناسي ارشدخود را در سال 1383 اخذ نمودم.

سبحاني نيا، محمدرضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمدرضا سبحاني نيا

محل تولد : قزوين

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1350/1/1

زندگينامه علمي

در سال 1369 هجري براي آغاز درس هاي طلبگي به شهر مقدس قم آمدم و دروس مقدماتي را در مدارس كرماني ها و رضويه گذراندم. در ادبيات از اساتيد بزرگواري چون جناب حجة الاسلام و المسلمين آقاي عالي بهره بردم و لمعه و اصول را نزد اساتيد گرانقدرى،همچون آقاي قاروبي تبريزي و خسرو شاهي تلمذ كردم. درس مكاسب و رسائل را نيز از حضرات حجج اسلام و آيات عظام آقايان حسيني خراسانى،عليدوست،موسوي تهرانى، نكونام گلپايگانى،جاودان و عالي(دامت بركاتهم) بهره بردم.از سال 1378 در دروس خارج حوزه از محضر علماي بزرگ حضرات آيات مكارم شيرازى، سبحانى، تبريزي(ره) و مددي(حفظهم الله تعالي) بهره ها ي فراوان بردم. در كنار درس هاي طلبگي در موسسه فرهنگي دارالحديث توفيق خدمت به حديث را يافتم و هر چند در سال هاي اوليه كمتر به كارهاي علمي و پژوهشي موفق مي شدم، اما از سال 1378 با گذراندن واحدهايي از درس تربيت مربي حديث در كنار كارهاي پژوهشي و تحقيقي حديث وارد عرصه تدريس علوم حديث شدم. در مجموعه با بركت موسوعه نگاري دارالحديث توفيق همراهي با محققان اين مركز جهت نشر كتب حديثي تحت اشراف جناب آيه الله ري شهري(دام عزه) را داشتم. تدريس در دانشكده هاي اصول دين قم، حديث شهرري و رشته تخصصي حديث حوزه علميه قم و جامعة القرآن كريم قم در رشته هاي علوم حديثي و معارف حديثي از خدمات حقير بوده است. همكاري و مشاوره و راهنمايي با طلاب محترم حوزه و دانشجويان دانشكده

هاي علوم حديثي و قرآني از افتخارات بنده بوده است.هم اينك در موسسه دارالحديث در بخش تخريج و مصدر يابي احاديث خدمتگزار دوستانم هستم و افتخار خدمتگزاري به حديث معصومين (عليهم السلام) بهتر از هرافتخاري است.

سبحاني، جلال

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

جلال سبحاني

محل تولد : كنگاور

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1346/5/1

زندگينامه علمي

اينجانب جلال سبحاني در نخستين روز از مرداد ماه سال 1346 به دنيا آمدم . تحصيلات مقطع ابتدايي و راهنمايي را در شهرستان محل تولد خود (كنگاور) به پايان بردم . در سال 1362 جهت تحصيل علوم ديني عازم قم شدم . تحصيلات مقدّماتي حوزه را در مدرسه علميّه رسالت گذراندم و سطح را در محضر استادان و بزرگاني همچون آقايان استادي ، عراقچي ، موسوي تبريزي ، مرحوم اعتمادي و مرحوم ستوده فرا گرفتم .

حدود 7 سال نيز در درس خارج فقه و اصول آيات عظام شبيري زنجاني ، فاضل لنكراني ، مكارم شيرازي ، صانعي ، سبحاني و تبريزي شركت كردم .كار نوشتن را از سال 1370 و با مقاله نويسي آغاز كردم و در ساليان پس از آن همراه با كارهاي انفرادي به همكاري با نهادها و مراكز پژوهشي رو آوردم . كه اين امر تا كنون نيز ادامه دارد .

سبحاني، كريم

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

كريم سبحاني

محل تولد : شهرضا

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1342/1/1

زندگينامه علمي

در كنار تحصيلات حوزوي كه از سال 1375 به آن اشتغال داشتم، تقريبا در سال 1369 چندي با تشكيلات تحقيقاتي حزب الله زير نظر حجت الاسلام سيد محمد باقر خرازي همكاري داشتم. سپس از سال 1372 تا كنون با مجموعه آثار حضرت آيت الله مصباح يزدي همكاري داشتم. سپس از سال 1372 علاوه بر ويرايش و نگارش بخشي از سخنراني هاي ايشان به تدوين و نگارش 19 اثر از ايشان پرداخته ام كه 18

اثر آن به چاپ رسيده است. از سال 1379 تا كنون با دائرة المعارف علوم عقلي موسسه امام خميني(ره) نيز همكاري دارم و در اين مدت در بخش كتاب شناسي به توصيف و نمايه زني بر چند اثر كلامي پرداخته ام.

سبزواري، زين العابدين

قرن:13

جنسيت:مرد

مليت:ايران

ابن محمّد على بن محمّد ابراهيم بن مرتضى بن ميرزا عبدالمطلب. عالم فاضل محقّق مفسّر اديب، در خدمت ميرزا عبدالعلى هرندى، و ميرزا محمّد مهدى نايب الصدر، و ميرزا محمّد على حسينى و جمعى ديگر تلمّذ فرموده، و از جوانى آثار نبوغ در او ظاهر بوده، چنانچه از تفريظى كه مرحوم نايب الصدر بر يكى از كتب او نوشته ظاهر مى شود.

كتب زير از اوست:

1- اعراب ست سور من القرآن الكريم

2- تذكرة القرّاء 3- شجره طيّبه، در تجويد، دو جلد عربى و فارسى كه در مقدّمه برخى از قرآنها به طبع رسيده.

در حدود سال 1250 متولّد، و در 1318 وفات يافته، جنب مسجد آقا نور در محلّى كه به نام امامزاده سه تن معروف است مدفون گرديد.

برگرفته از كتاب :دانشمندان و بزرگان اصفهان (جلد اول)

سپاسي آشتياني، كاظم

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

كاظم سپاسي آشتياني

محل تولد : آشتيان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1343/1/2

زندگينامه علمي

از سال 1356 وارد حوزه شدم و از همان زمان در كنار ارتقاء تحصيلي به تدريس سطوح پايين تر هم اهتمام ورزيدم به طوري كه ادبيات را چند بار تدريس نمودم و لمعتين را در دروس استاد وجداني (ره) و اصول فقه را دردرس استاد صالحي افغاني شركت كردم و كفايتين را در درس آقاي صالحي مازندراني شركت نمودم و مكاسب را با اساتيدي مثل عماني، فيض بهرامي، طاهري خرم آبادي گذراندم و در درس خارج آيت الله العمظمي شيخ جواد تبريزي و آيت الله العظمي وحيد و مكارم شيرازي شركت نمودم و اكنون هم به صورت تخصصي به تحقيقات فقهي و اصولي مشغول هستم و همزمان رسائل شيخ انصاري ( ره

) را تدريس مي نمايم ؛ در فلسفه و عرفان به درس استاد حشمت پور حاضر شدم و شرح اشارات و شواهد الربوبيه و شرح حكمت الاشراق را استفاده نمودم و بعضي از بحث هاي اسفار را با آقاي امير ديواني گذراندم. درسال 1378 وارد دانشگاه قم (تربيت مدرس) شدم و در سال 1380 از اين دانشگاه با مدرك كارشناسي ارشد فارغ التحصيل شدم ؛ از سال 1368 در دانشگاه آزاد اسلامي به تدريس درس هاي معارف، اخلاق، تعليم و تربيت اسلامي، متون، تاريخ و كليات فلسفه اشتغال دارم.

سپهر، محمدعلي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد علي سپهر

محل تولد : همدان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1323/1/1

زندگينامه علمي

اين سطور مختصري از دوران زندگي به اصطلاح علمي من – محمد علي سپهر همداني- است و در شهر همدان در سال 1323 هجري شمسي متولّد شدم و در سال 1329 شمسي به دبستان رفته و تا سال 1340 به تحصيلات ابتدائي و متوسّطه به سبك قديم در رشته رياضي اشتغال داشته و در ضمن از سال 1337 ش همراه دروس كلاسيك به تحصيل علوم اسلامي مشغول شده از مقدمات ادبيات شروع كرده و تا سيوطي (شرح بر الفيه نحو، در حوزه علميه همدان اشتغال داشتم و بالاخره سال بسيار خوبي در زمان رياست مرحوم آيت الله العظمي بروجردي قدس سره براي ما بود و شبهاي پنجشنبه از درس اعتقادات حضرت آيت الله مكارم شيرازي كه در آن زمان در مدرسه حجتيه برگزار مي شد استفاده كرده و شبهاي جمعه و روزهاي جمعه در مجلس اخلاقي مرحوم حجة الاسلام والمسلمين حاج سيد حسين فاطمي كه

از بهترين و شاگردان حاج ميرزا جواد آقا ملكي تبريزي بود و همچنين مجلس شاگرد ديگر ايشان در مسائل اخلاقي ديني مرحوم آيت الله حاج شيخ عباس تهراني مستصرفن مي شدم و بالاخره تا تتميم دروس متوسطه در سال 1341 شمسي ديپلم رياضي قديم را گرفته و سپس به طور مداوم وارد دروس حوزه علميّه قم شدم و همانطور كه در حوزه مرسوم بود كسي نمي پرسيد از كجا آمده اي و به كجا ميروي تاكنون به طور آزاد دروس ادبيّات مختصر المعاني را نزد دكتر سيّد ابراهيم مير باقري و حجة الاسلام و المسلمين آقاي حاج شيخ محسن دوزدوزاني و معن البسيت را در محضر حجة الاسلام و المسلمين شيخ محمد رضا آدينه وند خرم آبادي معروف به نحوي و محضر مرحوم آيت الله حاج شيخ حسن گلستاني تهراني برجسته و معالم را ( من ادله الي آخره) در محضر آيت الله حاج آقا رضا استادي تهراني خواندم و در سال 1342 منطق شمسيه را بدون استاد مباحثه نموده و در سال 1343 شرح لمعتين را خدمت اساتيد عاليقدر حضرات آيات جناب آقاي حاج شيخ غلامرضا صلواتي ،آقاي شيخ محمد علي گرامي قمي و مرحوم آقاي حاج سيّد محمّد علم الهدي خراساني و آقاي حاج شيخ محمّد عماني همداني و آقاي حاج شيخ علي ثابتي همداني خواندم و در تابستان همان سال خدمت حضرت آيت الله شهيد مدني آذر شهري اولين شهيد محراب قدس الله نفسه الزكيه ارث شرح لعمه را خوانده بودم و بتدريج د ر سالهاي بعد درس قوانين حضرت آيت الله شيخ مصطفي اعتمادي تا نواحي حاضر شدم بحشي از درس

منظومه را نزد آيت الله مؤمن قمي و آيت الله شيخ محمد علي گرامي خوانده و ابتدا درس رسائل را خدمت آيت الله آقاي اعتمادي سابق الذكر حضور پيدا كردم. درس توحيد صدوق را در خدمت آيت الله جوادي حدود سالهاي 53 و 52 حاضر شدم و پانزده روز يكبار در جلسهاي در منزل كه براي سؤالات بود در خدمت آيت الله علّامه بزرگوار طباطبائي قدس سره تفسير بزرگ حاضر مي شدم و استفاده ها مي بردم و در محضر آيت الله العظمي شيخ محمد تقي بهجت استفاده اخلاقي و درك فيض حضور نمودم اما درس خارج در حدود سال 1349 رسماً در دروس خارج حوزه با دلهي زايد الوصف حضور پيدا كردم ولي متأسفانه استا به زندان و تبعيد ميرفت يا محروم ميشد حدود سه سال فقه و اصول درس خارج خمس در فقه و خارج اصول تا اجتماع امر ونهي در خدمت استاد آقاي آيت الله العظمي وحيد خراساني خارج اصول از بر است تا آخر معتال و تراصيح را در خدمت ايشان حاضر شديم و در محضر آيت الله العضمي گلپايگاني قدس سره خارج فقه حج را بخشي حاضر شدم و درس خارج فقه مرحوم آيت الله العظمي حاج شيخ مرتضي حائري قدس سره با عشق تمام به صفاي ايشان حضور پيدا كرده و بخش عظيمي ضلل كتاب صلاة مسافر را در محضر ايشان استفاده بردم و بخشي از خيارات و مكاسب را در سالهاي بعد از انقلاب مستفيض شدم و قسمت عظيمي از خارج اصول حضور يافتم و از محضر درس مرحوم آيت الله العظمي شريعتمداري دو سال خارج طهارت را

حاضر شدم البته قبل از انقلاب سال 1354 و قبل از حادثه نوزده دي 56 درس اصول آيت الله شبيري زنجاني يك سال و پي از انقلاب از درس مرحوم آيت الله گلپايگاني و مرحوم آيت الله العظمي فقيد سعيد حاج ميرزا جواد آقا تبريزي قدس سره متضاد شهادات بخشي از درس خارج اصول دورة دوم بخشي از خيارات ، مكاسب و طهارت عروة را اسفتاده بردم و ازدرس اصول مرحوم آيت الله فاني اصفهاني نيز بهره گرفتم از سال 1358 تا 1385 از خدمت آيت الله العظمي تبريزي استفاده ها بردم و در جلسة استفتاء ات ايشان به خواستة خود ايشان حضور يافته و در نگارش جواب سؤالات در زمان مرجعيت ايشان خدمت مي نمودم و استفاده هاي فراوان از درس خصوصي فقه بهمراه فضلاء و سن در محضر ايشان داشتم(درس خصوصي براي فضلات گردانشان در منزل داشتند كه به دعوت ايشان حاضر شدم) تفهره الله برحمته و استكنه بجبوحة جنانه. رد سال 1361 به خواستة گارگزان قضا و فرياد استغاثة هل من معين شوراي عالي قضائي آن روز اجابت گفته مدتي در قضاوت و زماني دوجوابگوئي استفتاء است قضات و بخشي در حوزه معاونت شوار به نظارت كار قضات تا سال 1364 اشتغال داشته و سپس به حوزة علمية بازگشتم و بتدريج همانطور كه سابقاً سطوح را تدريس ميكردم با جديت بيشتر به تدريس شرح لمعه، رسائل و مكاسب تا حدود و بيست سال پرداختم سال 1384 درس خارج فقه را شروع كردم. ناگفته نماند كه از سال 1372 در مركز تحقيقات كامپوتري علوم اسلامي در قسمت فقه و اصول به اصطلاح مركز

به تحقيق پرادختم و تا كنون ادامه دارد در دفتر حوزه دانشگاه جزوات علمي بهرماهي بعضي از فضلاء نگاشتم و در همان سالهاي حدود 1372 ؟؟؟؟؟؟ كه نميدانم سرنوشت جزوات پژوهشي ما دوستانمان چه شد و الحمد لله رب العالمين 25/10/85.

ستوده نيا، محمدرضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمدرضا ستوده نيا

محل تولد : اصفهان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1343/1/1

زندگينامه علمي

در سال 1361 موفق به اخذ ديپلم گرديد. از يك سال قبل از انقلاب در حوزه علميه صدر بازار و همزمان با دبيرستان شروع به تحصيلات حوزوي نمود. پس از ديپلم به طور جدي به دروس حوزوي پرداخته و تا سال 1371 عمده دروس حوزوي شامل ادبيات عرب، فقه واصول، منطق و فلسفه را به پايان رسانيد. در اين دوران علاوه بر تحصيل به تدريس دروس حوزوي نيز پرداخت.شايان ذكر است كه در سال هاي 1366 و 1367 در دوران دفاع مقدس با وجود امكان استفاده از معافيت تحصيلي حوزه علميه، به طور داوطلب به خدمت سربازي اعزام گرديد. با عنايت به سياست نزديكي و وحدت حوزه و دانشگاه، در سال 1371 در رشته زبان و ادبيات فارسي مشغول به تحصيل آكادميك شد. بدون هيچ وقفه در سال 1375 موفق به ورود در دوره كارشناسي ارشد علوم قرآن و حديث شد و پايان نامه را با عنوان «بررسي تطبيقي ميان علم تجويد و آواشناسي» با نمره 20 دفاع نمود.اين پايان نامه در زمره پايان نامه هاي برگزيده در سال 1378 به وسيله وزارت ارشاد به چاپ رسيد. بلافاصله در همان سال در دوره دكتري پذيرفته و در سال 1381 پايان نامه دكتري را با عنوان «تاثير قرائات بر تفسير» دفاع

نمود.

ستوده، منوچهر

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

دكتر منوچهر ستوده در سال 1292 خورشيدي در تهران ديده به جهان گشود.دورة تحصيلات دبستان و دبيرستان را در زادگاه خود به پايان برد و در سال 1314 به دانشسرايعالي راه يافت و به دريافت درجة ليسانس در رشتة زبان و ادبيات فارسي نايل آمد.ايشان در دانشكده هاي الهيات و معارف اسلامي و ادبيات و علوم انساني دانشگاه تهران به تدريس مشغول بودند تا اينكه به افتخار بازنشستگي نائل آمدند. كتاب"از آستارا تا استارباد " تاليف منوچهر ستوده ، در دوره ششم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به عنوان كتاب سال برگزيده شد.ايشان برگزيده بيست و ششمين دوره كتاب سال جمهوري اسلامي و شانزدهمين دوره جايزه جهاني كتاب سال را به خود اختصاص داده است.

گروه : علوم انساني

رشته : زبان و ادبيات فارسي

تحصيلات رسمي و حرفه اي : منوچهر ستوده دورة تحصيلات دبستان و دبيرستان را در زادگاه خود به پايان برد و در سال 1314 به دانشسرايعالي راه يافت و به دريافت درجة ليسانس در رشتة زبان و ادبيات فارسي نايل آمد. وي در سال 1319 دورة تحصيلي دانشكدة افسري را نيز به اتمام رسانيد و مفتخر به دريافت درجة افسري گرديد

مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : منوچهر ستوده در سال 1320 به خدمت وزارت فرهنگ درآمد و به تدريس پرداخت و آنگاه از سال 1335 تا سال 1350 در دانشكدة الهيات و معارف اسلامي به تدريس جغرافياي تاريخي اسلامي و از سال 1350 تا 1357 در دانشكدة ادبيات و علوم انساني دانشگاه تهران به تدريس كتيبه هاي اسلامي و تاريخ خطوط اسلامي در رشتة باستان شناسي

پرداخت و در پايان اين سال بازنشسته گرديد.

جوائز و نشانها : كتاب"از آستارا تا استارباد " تاليف منوچهر ستوده ، در دوره ششم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به عنوان كتاب سال برگزيده شد.ايشان برگزيده بيست و ششمين دوره كتاب سال جمهوري اسلامي و شانزدهمين دوره جايزه جهاني كتاب سال را به خود اختصاص داده است.

چگونگي عرضه آثار : منوچهر ستوده صاحب آثار فراواني در تأليف و تصنيف و تصحيح است

--------------------------------------------------------------------------------

آثار :

1 آثار و احياء (متن فارسي دربارة فن كشاورزي)

ويژگي اثر : تأليف رشيدالدين فضل الله همداني – مؤسسه مطالعات اسلامي دانشگاه مك گيل شعبة تهران با همكاري دانشگاه تهران 1368

2 از آستارا تا استارباد

ويژگي اثر : تأليف – دورة هفت جلدي – اداره كل انتشارات و تبليغات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي 1367 – 1349 -اين كتاب در دوره ششم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران ،از طرف وزرات فرهنگ و ارشاد اسلامي معرفي و برگزيده شده است

3 استوناوند دژ 3500 ساله

ويژگي اثر : با همكاري مهندس محمد مهريار – احمد كبيري – مؤسسه فرهنگي جهانگيري 1367

4 تاريخ بنادر و جزاير خليج فارس

ويژگي اثر : تأليف محمد ابراهيم كازروني – مؤسسه فرهنگي جهانگيري 1367

5 تاريخ خاني

ويژگي اثر : تأليف علي بن شمس الدين لاهيجي – بنياد فرهنگ ايران 1352

6 تاريخ رويان

ويژگي اثر :

تأليف مولانا اولياء الله آملي – بنياد فرهنگ ايران 1348

7 تاريخ گيلان

ويژگي اثر : تأليف ملا عبدالفتاح فومني – بنياد فرهنگ ايران 1349

8 تاريخ گيلان و ديلمستان

ويژگي اثر : تأليف سيد ظهيرالدين مرعشي – مؤسسه مطالعات و تحقيقات فرهنگي 1347

9 تاريخ مازندران

ويژگي اثر : تأليف ملا شيخ علي گيلاني – بنياد فرهنگ ايران 1352

10 راهنماي قطغن و بدخشان

ويژگي اثر : تأليف محمد نادرخان تهذيب كوشككي – مؤسسه فرهنگي جهانگيري 1367

11 روزنامة سفر گيلان دستخط ناصرالدين شاه قاجار

ويژگي اثر : مؤسسه فرهنگي جهانگيري 1367

12 صيدنه

ويژگي اثر : تأليف ابوريحان بيروني – ترجمة ابوبكر بن علي بن كاشاني – شركت افست 1358

13 فرهنگ ناييني

ويژگي اثر : گردآوري – مؤسسه مطالعات و تحقيقات فرهنگي 1365

14 قلاع اسماعيليه در رشته كوههاي البرز

ويژگي اثر : 1345

--------------------------------------------------------------------------------

منابع :

1www.ketabesal.ir

سجادي تبار، حسين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد حسين سجادي تبار

محل تولد : شبستر

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1343/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب سيد حسين سجادي تبار در سال 1343 شمسي در روستاي تيل از توابع شبستر استان آذربايجان شرقي متولد شدم و تحصيلات كلاسيك را تا ديپلم در منطقه شبستر به اتمام رسانده در سال 1362 وارد حوزه علميه تبريز شدم و تاسال 1366 دروس حوزه را تا اتمام

لمعه و اصول فقه درآنجا تحصيل نمودم.در سال 1366 بهمن ماه وارد حوزه علميه مقدس قم گشتم و دروس حوزوي را با جديت تمام پي گيري نموده و از محضر اساتيدي همچون آيات عظام: طاهري خرم آبادي، سيد احمد خاتمي، اعتمادي، پاياني، محقق داماد، وجداني فخر استفاده نموده و باقيمانده دروس سطح را تا سال 1370 تحصيل نمودم، و از آن زمان به بعد در درس خارج اساتيدي چون آيات عظام مكارم شيرازي، سبحاني، فاضل لنكراني تلمذ نمودم.همزمان با تحصيل دروس حوزه در دوره آموزش عالي دفتر تبليغات نيز 4 سال مشغول به يادگيري بودم و ضمنا رشته تخصصي كلام را نيز به مدت 4 سال تحصيل نمودم . به خاطر شوق و اشتياق فراوان به تحقيق از سال 1368 با پژوهشكده باقر العلوم (ع) سازمان تبليغات اسلامي همكاري را شروع كردم كه ابتدا در قسمت فهرست نويسي كتب اسلامي مشغول شده و از سال 1371 با ايجاد گروه حديث جهت تحقيق و تاليف كتب حديثي همكاري را به اين بخش كشانده و با ديگر دوستان در اين زمينه به تلاش و تحقيق پرداختيم .

سجادي نژاد، حسن

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

زنده ياد استاد سيد حسن سجادي نژاد در اسفندماه 1296 در خانواده اي متدين و عالم در شهر اصفهان ديده به جهان گشود. پيش از آنكه در آذر ماه 1315 از طرف بانك ملي ايران براي تحصيل در رشته حسابداري عازم انگلستان شود، علاوه بر تحصيلات متوسطه و دريافت ديپلم علمي، در رشته رياضيات عمومي، فيزيك و شيمي نيز كسب علم كرد. شواهد نشان مي دهد كه اين مطالعات بعد از آن نيز به شيوه اي غيركلاسيك ادامه يافته

است. در سال 1323 (1945 ميلادي) به عضويت وابسته انجمن حسابداران خبره انگلستان و در سال 1338 (1960 ميلادي) به عضويت پيوسته آن انجمن درآمد. در سال 1324 پس از پايان تحصيلات عالي در انگلستان، به ايران برگشت و از سال 1330 به اتفاق تني چند از هم دوره هاي خود مامور خدمت در شركت نفت شد و خدمتش در آنجا تا زمان بازنشستگي ادامه يافت.

اما با وجود اين سوابق كار اجرايي، شادروان سجادي نژاد بيش از هر چيز معلم بود، و معلمي شغلي است كه بازنشستگي نمي شناسد. او تا پايان عمر آموخت و آموزش داد. از همسر ايشان نقل شده است كه “استاد يا مطالعه مي كردند، يا مي انديشيدند و يا مي نوشتند”. از يكي از شاگردان قديم ايشان نقل است كه “حتي اگر در سر امتحان از ايشان سئوالي داشتي كه احساس مي كردند پاسخ به آن، از نظر جنبه آموزشي ضرورت دارد، عليرغم كمك احتمالي به پاسخگويي به سئوالات امتحان، حتماً به آن پاسخ مي دادند”. اين شاگرد قديمي استاد، خود چنين موردي را تجربه كرده بود.

حاصل عمر پربار ايشان، انبوهي از آثار آموزشي و تخصصي است. و از اين دستاورد، آنچه منتشر شده بدين شرح است:

حسابداري مقدماتي (به همراهي آقاي ابوالقاسم خردجو) سال 1338

اصول هزينه يابي و حسابداري صنعتي (جلد1) سال 1340

اصول دفترداري و حسابداري بازرگاني (جلد1) سال 1342

اصول دفترداري و حسابداري بازرگاني (جلد2) سال 1343

اصول دفترداري و حسابداري بازرگاني (جلد3) سال 1344

اصول دفترداري و حسابداري بازرگاني (جلد4) سال 1347

اصول دفترداري و حسابداري بازرگاني (جلد5) سال 1346

حسابداري صنعتي و كاربرد آن در

مديريت (جلد 1) سال 1356

حسابداري صنعتي و كاربرد آن در مديريت (جلد 2) سال 1356

حسابداري صنعتي و كاربرد آن در مديريت (جلد 3) سال 1357

حسابداري صنعتي و كاربرد آن در مديريت (جلد 4) سال 1368

اصول هزينه يابي و روشهاي حسابداري صنعتي (جلد1) سال 1367

اصول هزينه يابي و روشهاي حسابداري صنعتي (جلد2) سال 1376

با همكاري آقايان ملك آرايي و نظري (فرهنگ اصطلاحات حسابداري سال 1376) با همكاري دكتر فضل الله اكبري (توضيح آنكه فترت بين سالهاي 1347 تا 1356، ظاهراً به دليل همزماني فعاليتهاي پژوهشي با مسئوليت رياست دانشكده حسابداري و امورمالي شركت نفت و شروع به بازنگري ايشان به بعضي از كتابهايشان بوده است.)

مرداني چون سجادي نژاد داراي ويژگيها و ابعادي هستند كه بازتابي عميق در انديشه و عقايد ديگران مي گذارند از جمله اين بازتابها را مي توان در گفته هاي دانش آموختگان مستقيم و غيرمستقيم پيدا كرد كه يقيناً استناد به اين يادها و ستايشها كمك مهم و موثري در ترسيم سيماي آن زنده ياد خواهد بود. برخي از اين گفته ها چنين است:

استاد اخلاق و شرافت، اشتياق و استواري، درستي و درستكاري، دقت نظر و درايت، همت و شجاعت و وسعت نظر بود.

اشتياق بي مانندي در آموختن، آموزش دادن و درست عمل كردن داشت.

دستانش سخت مي لرزيد، اما به رغم آن خطي خوش و پخته داشت. ذهنش فعال و انديشمند بود و بيش و كمهاي جسماني بر استحكام و قدرت روحي او تاثيري نداشت.

مديريت بدون حسابرسي را در سطح موسسه (خرد) و اقتصاد كلان مفسده مي دانست.

پيري از نسل راستان، شرافت

پيشگان، معلمان عاشق و پرهيزگاران درست كردار بود.

با تكيه برشعر معروف حافظ كه مي فرمايد:

“سالها دل طلب جام جم از ما مي كرد

آنچه خودداشت زبيگانه تمنا مي كرد”

به نوعي به بازگشت به خويش اعتقاد داشت و به نقش ايرانيان در اداره امورمالي و حسابداري دنياي بزرگ اسلام اشاره مي كرد.

بالاخره بجاست كه بيان خصلتهاي شادروان سجادي نژاد و كشف راز بزرگي و ماندگاري ايشان را استاد بزرگ ديگري بيان كند.

استاد ارجمند دكتر فضل الله اكبري در مورد ايشان مي گويد:

“مقدر چنين بود كه، درسالهاي پايان زندگي، با پديد آورنده اين اثر در سازمان حسابرسي، مركز تحقيقات تخصصي حسابداري، هم اتاق باشم و مصاحبت او لذت بخش بود. حسن سجادي نژاد را مي گويم. علاوه بر دانش حرفه، به شعر، كه آن را متناسب و به اقتضاي مورد مي آورد، علاقه بسيار داشت. صفاي باطن و لهجه اصيل او به كلامش تاثير و شيريني خاص مي بخشيد. پرمايه، سخت كوش و پيگير بود. به نوشتن عشق مي ورزيد و از اين جهت كم نظير بود. از بين همه آنان كه در اين رشته مي شناسم، عشق و پشتكاري بالاتر و فاخرتر از آنچه او به نوشتن داشت نديده ام. با همه نوع كتاب الفت داشت و به گفته فيلسوف شهير ژان پل سارتر زندگيش در ميان كتابها شروع و در ميان كتابها نيز به خاموشي گراييد”.

براستي راز ماندگاري استاد در چيست؟ آنچه از گفته ها و نظرات شاگردان نقل شده ما را به آستانه اين راز رهنمون مي شود. ولي بايد باز هم براي كشف آن بكوشيم. به اين منظور، مرور دوباره اي در

زندگاني و ويژگيهاي ايشان، راهگشاي اين مهم تواند بود، مهمي كه براي نسل امروز و فردا بسي آموزنده است. در اين مرور دوباره به چنين مواردي برمي خوريم:

ويژگيهاي وراثتي و خانوادگي؛ سيد بود و در خانواده اي متدين و عالم به دنيا آمد و رشد كرد.

تنوع زمينه هاي تحصيلي و مطالعاتي؛ علاوه بر حسابداري با علوم اسلامي، رياضيات، فيزيك، شيمي و ادبيات فارسي و انگليسي آشنايي داشت، به نحوي كه در جاي جاي آثار ايشان، نتايج اين مطالعات آشكارا ديده مي شود و غنا و پرباري كم نظيري به تاليفات، سخنرانيها و نيز كلام ايشان بخشيده است. در پيشگفتاري بر متني به نسبت قديمي، به قلم مرحوم عرفاني، به اين شعر زيباي عربي اشاره كرده اند كه مصداق حال خود ايشان هم هست:

“تلك آثارنا تدل علينا

فانظروا بعدنا الي الاثار”

آثار ما برما دلالت مي كند؛ پس بعد از ما به آثارمان نظر افكنيد.

به روز بودن؛ در زندگي همواره با جريانهاي علمي و اجتماعي جديد همراه و هماهنگ مي شد. از جمله در سال 1323 به عضويت وابسته و در سال 1338 به عضويت پيوسته انجمن حسابداران خبره انگلستان درآمد. همچنين كتابهاي ايشان، تاريخ 10 سال پس از فوت ايشان را نيز دارد. اينها جز از طريق به روز شدن ميسر نيست.

كار سيستماتيك، منظم و مداوم؛ تلاش او از بدو بازگشت به ايران بدون توقف ادامه داشت. از هنگامي كه در گنجاندن ماده اي در قانون مالياتهاي سال 1328 ايفاي نقش كرد [درهر موقعي كه انجمن محاسبين و كارشناسان قسم خورده در كشور تشكيل شود، وزارت دارايي مكلف است نتيجه رسيدگي محاسبين قسم

خورده را در مورد حساب يا ترازنامه هر بازرگان يا شركت بپذيرد، و در اين صورت براي تشخيص ماليات مودي، ديگر حاجت رسيدگي به دفاتر و اوراق مودي نخواهد بود.]، تا تشكيل انجمن حسابداران خبره ايران در سال 1353 و تكميل و بازنگري كتابهاي خود، يعني در تمام طول زندگي.

صراحت و لطافت توام در كلام؛ زندگي استاد، آكنده از لطيفه هاي آموزنده بود. در جايي، در پاسخ به يكي از دوستان، كه به ايشان گفته بود [به دليل سردي هوا و دوري راه]: “فلان كار را مي توانيد در منزل هم انجام دهيد” پاسخ داده بودند: “اگر قرار بر اين است كه پول مفت به من بدهند، من از فردا نمي آيم.” و جايي ديگر، پس از آنكه شخص چاپلوسي در حضورشان، زبان به تحسين بازكرد، بي ريا و بي پرده تقاضاي “دوا” كرد و داستان جالينوس از مثنوي را بازگو كرد كه:

“جالينوس از يارانش مي خواهد كه فلان دارو را آماده كنند. ياران به وي خاطرنشان مي سازند كه “اين دوا در علاج جنون كار رود و از كمال عقل تو بعيد است كه حاجت بدان كني.”جالينوس پاسخ مي دهد كه امروز ديوانه اي با من در ميان راه، اظهار تملق و چاكري كرد، اگر سنخيتي در ميان ما نمي بود، اين توجه در نزد او حاصل نمي شد.”

شوق و اشتياق در آموختن و آموزاندن؛ دوستي مي گفت: “هنوز دوستان واپسين خنده رضايت آميزش از ديدن آخرين كار چاپ شده اش را فراموش نكرده اند”.

ميهن پرستي؛ از ايشان سئوال كرده بودند كه چگونه سجادي نژاد شدي؟ با صدايي محكم و لحني

مصمم پاسخ مي دهد: “از عشقي كه به كار داشتم و احساس وظيفه و مسئوليت در مقابل ميهنم؛ عمرم و فراغتم را وقف كار كردم”.

سخت كوشي؛ روز دهم شهريور 1367 چشم از جهان فروبست. كنار تختش در بيمارستان پاستورنو عينكي و قلمي بود و كتابي كه داشت آن را براي چاپ مجدد تصحيح مي كرد.

به عنوان حسن ختام، يادش را با متن دستنوشته استاد ارجمند جناب آقاي مصطفي عليمدد گرامي مي داريم.

سجادي نژاد، محمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد محمد سجادي نژاد

محل تولد : دامغان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1335/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب سيد محمد سجادي نژاد فرزند مرحوم حاج سيد عباس بشماره شناسنامه 520 صادره از حوزه دو دامغان متولد سال 1335. بعد از گرفتن ششم ابتدايي بر اساس علاقه شديد خودم به دروس حوزوي به همراه پدرم به شهرستان دامغان آمده مرحوم والد كه دائيشان حضرت آيةالله حاج شيخ محمد كاظم مهدوي دامغاني بود و در مشهد مقدس اشتغال به تدريس داشت. و علماء و بزرگان دامغان او را كاملا مي شناختند من را به آيت الله ترابي، آيت الله شاهچراغي، آيت الله خدايي و آيت الله نصيري معرفي نمود. مدت دو سال در مدرسه علميه حاج فتحعلي بيك ساكن و از محضر آن بزرگواران استفاده نمودم سالهاي 1347 تا 1349 به همراه دو نفر از دوستان و هم بحثيهايم بنامهاي حاج شيخ احمد فواديان استاد فعلي و مدير مدرسه دامغان عازم شهر مقدس قم شديم. پس از امتحان اوليه و گزينش مدرسه كرمانيها در قم مدت پنج سال تحت برنامه خاص از محضر اساتيدي همچون استاد مظاهري، استاد احمدي ميانجي، استاد

شريعتي، استاد محمدي ري شهري، استاد نعيم آبادي ، استاد فهيم كرماني، سيد يحيي موسوي، حاج شيخ حسين جاويدي استفاده بردم. بعد از آن در امتحانات حوزه شركت و بعد از قبولي براي ادامه دروس سطح حوزه علميه از محضر حضرت آيت الله حاج شيخ محمد تقي ستوده مكاسب و كفايتين از محضر حاج شيخ حسن تهراني رسائل را از محضر سيد محمد جواد ذهني تهراني به اتمام رسانده و در امتحانات حوزه علميه شركت كردم. بعد از قبولي وارد دروس سطوح عاليه شدم و از محضر آيت الله شيخ محمد فاضل لنكراني خارج اصول از محضر آيت الله مكارم شيرازي خارج اصول از محضر آيت الله علي مشكيني فقه و تفسير و اخلاق از محضر آيت الله انصاري شيرازي فلسفه و حكمت و از محضر آيت الله نوري همداني مبحث قضا در اسلام و از محضر سيد شهاب الدين مرعشي و آيت الله سيد محمد رضا گلپايگاني دروس خارج فقه را فراگرفته تا كنون ادامه دارد. فعلا از محضر استاد دكتر احمد عابدي فقه و اصول و آيت الله جوادي آملي درس تفسير بيش از 20 سال است كه زانوي ادب بر زمين زده و تلمذ نموده ام.

فعاليت سياسي – علمي:

در اين ايام بدليل اينكه جناب استاد فهيم كرماني عده اي از طلاب را كانديد و راهنمائيهاي لازمه را داده بودند كه يكي از آن افراد اين حقير بود براي بردن كتاب حكومت اسلامي حضرت امام خميني ( رضوان الله تعالي عليه) به شهرستانهاي مختلف و پخش اطلاعيه هاي مرحوم حضرت امام (ره) مورد شناسايي ساواك قرار گرفتم و تحت تعقيب آنها لذا مدت

4 ماه در باغات روستايمان زرين آباد دامغان مخفي بودم به محض آمدن به قم مورد تعقيب مجدد قرار گرفته. باز به تهران رفته تا چندين ماه.

تا اينكه بنا به پيشنهاد رفقايم معمم شده و به شهرستانها و روستاهاي مختلف براي تبليغ و ارشاد مي رفتم بدليل منبر سياسي در نطنز مورد تعقيب قرار گرفتم و بنا بدستور سرلشكر محققي محكوم به اعدام غيابي شدم كه بعد از پيروزي انقلاب حكم اعدام در ژاندارمري شهرستان دامغان نشانم دادند.

در جريان حمله كماندوهاي رژيم سفاك پهلوي به چهار مدرسه قم، فيضيه، حجتيه، خان و رضويه. نيمه شب به مدرسه خان هجوم ساواكيها شروع شد. در حجره شماره 11 كه من ساكن بودم. يك فرد ساواكي كه داخل حجره براي تفتيش شد و من به او اعتراض كردم كه چرا با كفش پا روي زيلويي كه متعلق به امام زمان (عج الله تعالي فرجه الشريف) هست پاي مي گذاري آن مرد ملعون مرا طلب كرد وقتي جلويش رفتم آنچنان سيلي به صورتم زد كه سرم به ديوار حجره خورد و مدهوش شدم بعد از سه شبانه روز فهميدم در بيمارستان آيت الله گلپايگاني هستم باز براي مدت كوتاهي به روستايمان رفتم. چون اگر قم بودم شناسايي و دستگير مي شدم در دامغان به كانون جوانان براي سخنراني طبق دعوت مرحوم شهيد سيد حسن شاهچراغي رفتم در آنجا هم دستگير بعد از 48 ساعت با وساطت علماء دامغان آزاد شدم.

سپس به قم آمده و در منازل دوستان بسر مي بردم تا اينكه كم كم طنين انقلاب اسلامي با تظاهرات مردم به رهبري حضرت امام و ساير علماء قم شروع

شد.

اينجانب هم طبق وظيفه شركت در راهپيماييها و بعضا سخنراني آتشين و بيان قطع نامه ها و ... بعد از انقلاب طبق دعوت شهيد عزيز حاج سيد قاسم موسوي دامغاني براي تدريس و مديريت حوزه علميه و امام جمعه موقت مدت 3 سال در رامهرمز اهواز بودم.

بعد از آن طبق دعوت موسوي كرماني بعنوان معاونت آيت الله محمد حسين كرماني نماينده حضرت امام در سازمان عقيدتي سياسي شهرباني مدت 5 سال معاونت دوائر و شعب اداره عقيدتي سياسي شهرباني در تهران را عهده دار بودم. سپس با رفتن آن بزرگوار از شهرباني من هم به قم آمده طبق دعوت آيت الله احمد علي احمدي شاهرودي و حجت الاسلام و المسلمين محمد حسن نعيمي مدت ده سال بعنوان استاد دروس اخلاق و تربيت ريشه هاي انقلاب معارف 1 و 2 وصيتنامه الهي و سياسي حضرت امام(ره) و بعنوان مسئول دفتر فرهنگ اسلامي در دانشگاههاي آزاد اسلامي دامغان و شاهرود مشغول خدمت بودم. در دوران دفاع مقدس در اين زمان با بيش از هيجده ماه حضور در جبهه هاي حق عليه باطل را داشتم. طبق دعوت كتبي فرمانده محترم لشكر 14 امام حسين (عليه السلام) شهيد خرازي – و فرمانده محترم لشكر حضرت ابوالفضل (عليه السلام) در جنوب و غرب بانه مريوان و سقز و ... مشغول به تبليغ و بيان احكام براي رزمندگان اسلام بودم و ...... بدليل اينكه فرزندانم بزرگ شده بودند و مستاجري براي ما مشكل آفرين شده بود به قم آمده بعد از 24 ساعت طبق دعوت جناب حجت الاسلام و المسلمين نظري در قسمت مديريت فرهنگي آستانه مقدسه حضرت فاطمه

معصومه (س) در قسمت كتابخانه مشغول خدمت شدم بعنوان افتخاري ساعتي كه تا كنون ادامه دارد و بحمدالله در اين فاصله 14 ساله در سفري كه

فعاليت فرهنگي:

مقام معظم رهبري به قم و سئوال معظم له از توليت آستانه مقدسه هاي مسعودي كه شما راجع به وكلاء ائمه اطهار كه در قم مدفونند و علماء و بزرگانيكه در قم حرم مطهر – شيخان و ... چه كرديد آيا آنها را احياء كرده ايد؟ لذا توليت دو نفر را كانديد احياء اين امر خدا پسندانه كرد كه جناب حجت الاسلام والمسلمين حاج شيخ محمود مهدي پور بود بعنوان مسئول و اينحقير بعنوان مدير اجرايي و ارزياب و عضو شوراي ستارگان عصاره اين امر 25 جلد كتاب با نام مبارك ستارگان حرم مي باشد كه چاپ شده و در مراكز مختلف علمي بعنوان منبع از آنها استفاده مي شود. و روزهاي چهار شنبه تلويزيون از همين كتاب ها بيوگرافي راويان محدثان – وكلاء و علماء را شرح مي دهد.

سجادي، احمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

اينجانب حاج سيّد احمد سجّادى در سوّم اسفندماهِ سال يكهزار و سيصد و چهل و چهار در خانواده اى مذهبى در اصفهان بدنيا آمدم.

پدرم از معتمدين محل و كارگر كارخانه بافناز بود و مادرم، بانوى عفيفه اى كه به امور منزل و تعليم و تربيت فرزندان اهتمامى والا داشت.

اينجانب داراى سه برادر و يك خواهرهستم كه هر يك، محور زندگى و خانواده اى ديگر شده اند.

من تحصيلات ابتدايى، را در دبستان مشتاقْ ودوره راهنمايي را در مدرسه جمشيد طي كردم و ودر همان ايام، از نزديك شاهد وقايع انقلاب بودم و با آنكه در سنين نوجواني به

سر مي بردم ، دربسياري از راهپيمايى ها شركت جسته و تمامي شعارهاي مردم را در دفتري ثبت ، كه تاكنون نيز آن را حفظ نموده ام

در سال 1361 وارد حوزه علميّه اصفهان گرديدم و همزمان در جبهه هاى نبرد نيز شركت نموده و حدود 20ماه به طور متناوب در ميان رزمندگان اسلام حضور داشته و در عمليات هاى مختلف و متعدّدى ايفاى نقش كردم و در عمليات «محرم» و «خيبر» از ناحيه پا و صورت مجروح شدم.

حضور در حوزه علميّه اصفهان فرصتى بود تا از محضر اساتيد بزرگى همچون حجت الاسلام و المسلمين حاج على اكبر فقيه، حجت الاسلام و المسلمين حاج سيد ابوالحسن مهدوى، آيت اللّه حاج سيّد احمد امامى، آيت اللّه حاج سيّد حسن امامى، آيت اللّه حاج حسن صافى، آيت اللّه حاج محمد ناصرى، آيت اللّه حاج سيد محمد علي صادقى، آيت اللّه حاج عباسعلى اديب و آيت اللّه العظمي حاج حسين مظاهرى كسب فيض كرده و علاوه بر آن، از سال 1363 به تدريس در حوزه هاى علميه در زمينه هاى ادبيات عرب، منطق، فقه و اصول مشغول گرديدم.

اينجانب در سال 1368 در جشن نيمه شعبان به دست مبارك مرحوم حضرت آيت اللّه سيد محمدعلي صادقى قدس سره مفتخّر به لباس روحانيّت گشته و منسب امام جماعت را در مسجد حضرت جوادالائمّه و پس از آن در مسجد امام حسن مجتبى (واقع در اصفهان، خيابان كاوه، خيابان 15 خرداد) عهده دار شده و تا مهر ماه سال 1387 اين افتخار قرين زندگيم بود.

از سال 1370 فعّاليّت هاى علمى خود را با ارائه مقاله به روزنامه ها و سپس مجلّه هاى مختلف آغاز نمودم و

در حال حاضر علاوه بر مقالات فراوانى كه ازمن در زمينه هاى مختلف علمى و مذهبى در دست است، در زمينه تأليف كتاب نيز كتاب هاى متعدّدى از جمله عناوين زير از اينجانب بچاپ رسيده است كه ذيلاً به برخى از كتابهاى تأليف شده توسط حقير اشاره مى نمايم:

1 – «فرهنگ نامه موضوعى صحيفه سجاديه » (در 3 جلد) : در اين كتاب با سبكى جديد به موضوع نگارى صحيفه مباركه سجّاديّه پرداخته ام و اثرى زيبا با بيش از 900 موضوع اصلى 000/10 زير موضوع در سه جلد به همراه متن كامل صحيفه سجّاديه و ترجمه آن ارائه نموده ام.

2 - «اسرار دلبران» : اين كتاب تأملى بر زيارت جامعه كبيره است كه در آن براى هر يك از فرازهاى اين زيارت، توضيحى مختصر و شرحى كوتاه و مرتبط با آن صورت گرفته است.

3 - «پرچم داران سعادت» : اين كتاب تدبّرى در زيارت جامعه كبيره بوده كه در آن با تكيه بر آيات و روايات و استدلال هاى عقلى و نظرى به توضيح فرازهاى زيارت پرداخته و به بيش از نهصد آيه، روايت و حديث در 500 صفحه اشاره نموده ام.

4 - «نجواى عارفانه» : اين كتاب شرح دعاى امام زين العابدين عليه السلام در روز عرفه است كه دعاى چهل و هفتمِ كتاب صحيفه مباركه سجّاديه مى باشد. مؤلّف، اين كتاب را در 180 صفحه به تأليف رسانده ام.

5 و6 «ميراث حوزه علميه اصفهان » (دفتر اوّل و دوّم): اين كتاب ها احياء و عرضه ميراث مكتوب حوزه علميه اصفهان است كه در هر جلد به يكى

از محورهاى تفسير، حديث، فقه، اصول فقه، فلسفه، كلام و ديگر ساحت هايى كه تلاش علمى قلمزنانِ اين خطّه در آن حيطه بوده، اختصاص مى يابد. دفتر اوّل اين اثر به اهتمام اينجانب و جناب آقاى رحيم قاسمى و دفتر دوّم نيز به تلاش من و جناب آقاى مجيد هاديزاده به رشته تحرير درآمده است.

7 - «لغت نامه و ترجمه صحيفه سجّاديه» : اين كتاب در 384 صفحه، ترجمه روان و سليس و در عين حال علمى از صحيفه مباركه سجّاديه است كه اينجانب در ذيل متن دعا و ترجمه آن، اقدام به ترجمه لغات صعب و دشوار اين كتاب گرانسنگ نموده ام.

8 - « صحيفه سجّاديه به روايت ابن اشكيب»در اين كتاب به روايتي نادره از صحيفه پرداخته و با روايت مشهوره مقابله كرده ام كه با مقدمه اي مفصل به چاپ رسيد و به همراه CD منتشر شده است

هم اكنون نيز در زمينه صحيفه سجّاديّه تحقيقات جالب و وافرى به انجام رسانيده ام كه بزودي به چاپ خواهم رساند و كتاب «قرآن پژوهان اصفهان» را در حال نشر است و مراحل پاياني «كتاب شناسي وقف» را در حال انجام دارم كه به زودى در چهار مجلد چاپ خواهد گشت.

علاوه بر كتاب هاي فوق الذكر، از بين مقالاتى كه توسط حقير به رشته تحرير درآمده، به اختصار به مقالات زير اشاره مى نمايم:

1 - «بايسته هاى صحيفه سجاديه» : مقاله ايست 16 صفحه اى كه متضمن پيشنهادات يازده گانه اى به انديشمندان و صحيفه پژوهانِ شيعى جهت احيا و ترويج كتاب مقدّس و دعايى صحيفه مباركه سجّاديه است.

2 - «دعا در نبردهاى نامتقارن» : مقاله اى 17 صفحه ايست

كه از تعريف دعا و نياز بشر امروز به آن، نياز مبارزان به دعا و سنت ائمه عليهم السلام در نبردها و جنگ ها را مورد بررسى قرار داده ام.

3 - «سبك شناسى صحيفه مباركه سجاديه» : اين نوشتار در 64 صفحه، پيرامون سبك و سياقى است كه در لابلاى دعاهاى صحيفه سجاديه به چشم مى خورد .

شايان ذكر است علاوه بر فعاليّت علمى ، اينجانب در سال 1377 از سوي زعيم حوزه علميه اصفهان ، حضرت آيت الله العظمي مظاهري (دام عزه) به سِمَت مدير عامل «مركز تحقيقات رايانه اى حوزه علميّه اصفهان» منسوب شدم كه تا كنون موفّق به توليدِ سي و پنج نرم افزار گشته ام كه در تمامى آنها، علاوه بر مديريت پروژه ، تحقيقات و پژوهش نرم افزار به عهده ام بوده است. از جمله نرم افزارهايى كه حقير امر توليد، تحقيق و پژوهش آن را به عهده داشته اند، مى توان به نرم افزارهاى زير اشاره نمود:

1 - «طنين وحى» : متن، ترجمه و صوت قرآن كريم ، يك دوره كامل قرائت قرآن به روش تحقيق ، معجم و امكان جستجو در آيات قرآن به روش هاي مختلف ، هفت ترجمه فارسي و انگليسي (ترجمه هاي فارسي حضرت آيت الله العظمي مكارم شيرازي ، دكتر عبدالمحمد آيتي، آقاي محمد مهدي فولادوند و ترجمه منظوم آقاي اميد مجد و ترجمه هاي انگليسي پيكتال، يوسف علي و شاكري) ، امكان مقايسه ترجمه ها با يكديگر ، املاي لاتين قرآن

2 - «امثال» : ارائه ترجمه و مفاهيم قرآن كريم با ابزار تصاوير ثابت و متحرك با موضوع مثل ها و تشبيه هاى قرآن كريم و

نمايش تابلوهاى نقاشى رنگ و روغن متناسب با موضوع هر يك از امثال قرآن به همراه تفسير مربوط به آيه و نيز اشعار مرتبط با آن و بيش از 60 دقيقه انيميشن متناسب با مفهوم آيات.

3 - «دانش نامه جامع نهج البلاغه» : حاوى متن كامل نهج البلاغه با تطبيق با يازده نسخه معتبر به همراه 250 جلد شرح و 41 عنوان ترجمه ، نمايش 16000 موضوع متنوع ، لغت نامه و توضيح لغات به فارسي و عربي به صورت فعال در متن ، نمايش مصادر خطبه ها، نامه ها و حكمت ها به صورت فعال در متن ، معرفي اعلام و شخصيت هاي نهج البلاغه با زندگي نامه هر يك به صورت فعال در متن ، ليست آيات قرآن به صورت فعال در متن با امكان تلاوت آيه ، امثال نهج البلاغه به صورت فعال در متن با توضيح مفصل براي هر يك ، نمايش قديمي ترين نسخه خطي نهج البلاغه به صورت تطبيق يافته با متن ، امكان مقابله ترجمه ها و شرح هاي نهج البلاغه با يكديگر

4 - «دانش نامه جامع صحيفه سجاديه» : شامل 37 جلد ترجمه و 52 جلد شرح ، متن 25 جلد كتاب پيرامون دعاها و سخنان امام سجّاد (عليه السلام) و نمايش هزاران موضوع متنوع با روش ساختار درختي با قابليت جستجو ، كتابخانه جامعي پيرامون سخنان امام سجاد عليه السلام شامل 120 جلد كتاب و مقاله ، كتابشناسى صحيفه سجّاديه ، معجم كامل الفاظ صحيفه سجاديه ، آيات و احاديث مرتبط با صحيفه سجاديه.، ليست آيات موجود در صحيفه سجاديه ، لغت نامه صحيفه

سجاديه به صورت فعال در متن

5 - «مدينه العلم» : حاوى متن 330 كتاب و مقاله پيرامون حضرت محمّد (صلى الله عليه وآله) در موضوعات تاريخِ زندگانى، تاريخ اسلام، فضائل، سيره و سخنان، امكان مشاهده تمامي فهرستهاي كتابها به صورت يكجا ،

6 - «باب العلم» : شامل متن 880 جلد كتاب و مقاله پيرامون حضرت علي عليه السلام با موضوعيّت سخنان ، سيره ، فضائل ، تاريخ ، ساختار موضوعي جامع پيرامون تمامي اطلاعات و مطالب ، معرفي 14900 كتاب، مقاله و پايان نامه

7 - «ريحانه» : متن 200 جلد كتاب و مقاله پيرامون حضرت زهرا (عليها السلام) و ساختار موضوعى پيرامون آن حضرت، شامل نسب، زندگانى، سيره و... .

8 - «كريمانه» : شامل متن 150 جلد كتاب و مقاله پيرامون امام حسن (عليه السلام) با موضوعات سخنان، سيره، فضائل، تاريخ و... .

9- «سفينه النجاه» : شامل متن 750 جلد كتاب و مقاله پيرامون امام حسين (عليه السلام) با موضوعات سخنان، سيره، فضائل، تاريخ، مقاتل، شعر، عاشورا و...

10 - «شمس الشموس» : شامل متن 320 جلد كتاب و مقاله پيرامون امام رضا (عليه السلام) با موضوعات سخنان، سيره، فضائل، تاريخ ، بارگاه ملكوتي و ...

11 - «موعود» : شامل متن 626 جلد كتاب و مقاله پيرامون حضرت مهدى عليه السلام و نيز روايات، احاديث و دعاهاى منسوب به حضرت مهدى عليه السلام ، معرفي 4000 عنوان كتاب، مقاله و پايان نامه

12 - «به سوى حقيقت» : متن 600 جلد كتاب و مقاله براى آشنا ساختن مردم با اسلام ناب

و مكتب تشيع و نيز پاسخگويى به اشكال ها و شبهه هاى مغرضانه وهابيت.

13 - «بصائر »: ارائه ترجمه تصويرى برخى از آيات شريفه قرآن كريم با استفاده از تصاوير ثابت و متحرك (فيلم و انيميشن) با موضوع آيات و نعمتهاى الهى. به همراه ترجمه، ترتيل و احاديث ائمّه اطهار (عليهم السلام) در خصوص آيه شريفه مورد نظر و شرح نكات علمى و شگفتى هاى خلقت پيرامون آيه شريفه مربوطه.

14 - «مشاهير» : معرفى بيش از 25000 نفر از شهرگان و نامداران ايرانى در زمينه هاى علمى، هنرى، سياسى، صنعتى و... به صورت طبقه بندى شده بر اساس حرف الفبا، جنسيت، قرن و تخصص همراه با زندگى نامه مختصر و معرفى آثار آنان.

15 «فيض تمام»: متن كامل قرآن كريم همراه با ترجمه و تفسير نمونه ، متن كامل نهج البلاغه همراه با ترجمه و شرح كامل ابن ميثم ، متن كامل صحيفه سجاديه همراه با ترجمه و شرح ديار عاشقان ، امكان جستجوي دقيق در متون هر سه كتاب مقدس بصورت يكجا و جداگانه ، امكان جستجو در ترجمه ها و شرح ها ، تلاوت كامل متن نهج البلاغه و صحيفه سجاديه ، امكان چاپ و انتقال متن به دفترچه يادداشت ، معجم الفاظ به همراه لغتنامه فعال در متون

16 - «دانش نامه جامع وقف » شامل متن 1342 جلد كتاب و مقاله پيرامون وقف

علاوه بر نرم افزارهاى مذكور، نرم افزار «امام امام صادق عليه السلام » و نيز «رد بهائيت» در اين مركز با مديريت و پژوهش اينجانب در دست كار مى باشد.

حقيرعلاوه برانجام فعّاليّت هاى علمى كه باعث گرديده به افتخارات متعددي همچون «خادم قرآن استان اصفهان» در سال

1383 و«خادم قرآن كشور» در سال 1384 (با لوح تقدير به امضاء رياست جمهور و به دست ايشان )، «خادم نيايش» درسال 1385 ( با لوح تقدير به امضاء آيت الله زنجاني و آيت الله مظاهري و حجت الاسلام خاتمي و استاد گرجي و به دست حجت الاسلام خاتمي ) و«خادم نمونه فرهنگ عمومي استان اصفهان» در سال 1386 (با لوح تقدير به امضاء امام جمعه اصفهان آيت الله طباطبائي نژاد و به دست ايشان) مفتخر گردم، مديريت برخي از نهادهاي علمي و فرهنگي را نيز عهده دار بوده ام كه از آن جمله مي توان به مسئول نمايندگي ولي فقيه در مراكز سپاه استان اصفهان از سال 1370 تا1377 ، مسئول موسسه فرهنگي اطلاع رساني تبيان اصفهان از سال 1381 تا پايان سال 1386، مشاور امور روحانيون استاندار اصفهان از سال 1384 تا پايان 1386 اشاره كرد.

اينجانب هماكنون علاوه بر مدير عامل مركز تحقيقات رايانه اي حوزه علميه اصفهان ، مشاور پزوهشي سرپرست سازمان اوقاف و امور خيريه بوده و مديرموسسه فرهنگي و اطلاع رساني راسخون مى باشم كه سايتWWW.RASEKHOON.COM يكي از فعاليت هاي آن موسسه است.

شايان ذكر است حقير در كنار فعاليتهاى علمى، مديريتى و مسؤوليتهاى فوق الذكر، به عنوان عضو هيئت علمى در همايش هاى« بزرگداشت فيض الاسلام» سال 1383 و دبير علمي «بزرگداشت آيت اللّه العظمى سيد ابوالحسن مديسه اى اصفهانى» سال 1388، و عضو هيئت مديره «موسسه فرهنگي و اطلاع رساني تبيان» و عضو اصلي هيئت مديره «شركت چاپ و انتشارات اسوه» مى باشم و علاوه بر سخنراني در محافل مذهبي ، علمي وهمايش هاي

فرهنگي ، در برنامه هاي مختلف راديو اصفهان به عنوان كارشناس ديني (از جمله در اكثر اعياد مذهبي و عزاداري ها و تمامي صبح ها قبل و بعد از اذان) به ايراد سخن مي پردازم.

واخر دعوانا ان الحمد لله رب العالمين

سيد احمد سجادي

سجادي، جعفر

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد جعفر سجادي در اسفند ماه 1303 هجري شمسي دركارماسه، از روستاهاي بلوك لنجان سفلاي اصفهان، بركرانه غربي زاينده رود به دنيا آمد. دكتر سيد جعفر سجادي استاد دانشگاه تهران است. او از هيچ آغاز كرد و به مدارج عاليه كمال رسيد. كوشش وجديت او بود كه وي را در رديف يكي از پركارترين و پراثرترين استادان دانشگاه تهران درآورد.پدر سيد جعفر، سيد علي سجادي نام داشت و مردي روستايي و كشاورز بود. سيد علي با لغت عرب آشنايي داشت و بر رسايل عمليه و فتواهاي علماي مشهور تسلط داشت. سيد علي را «سيد باطن دار» نيز مي گفتند.

گروه : علوم انساني

رشته : فلسفه

والدين و انساب : پدر سيد جعفر سجادي، سيد علي سجادي مردي روستايي و كشاورز بود. سيد علي با لغت عرب و بر رسايل عمليه و فتواهاي علماي مشهورآشنايي تسلط داشت. سيد علي را «سيد باطن دار» نيز مي گفتند.

خاطرات كودكي : سيد جعفر سجادي با سختي خا مرارتهاي دوران كودكي توانست نقش آينده را ترسيم نمايد ، او از اين دوران چنين ياد مي كند : «... در چهار پنج سالگي با پاي برهنه قاچ قاچ و دست هاي كوچك يخ بسته از شدت سرما، چوبكي در دست، چهار گوسپند خانواده را از پس نماز صبح تا شامگاهان به چرا مي برم و چون باز مي گشتم انباني از

چوب و تركه هاي خرد بر پشت لرزاتنم مي كشيدم تا به كار گرم كردن تنور و آتشدان كرسي و شايد پختن آشي كم رمق بيايد...»

اوضاع اجتماعي و شرايط زندگي : خانواده سيد جعفر سجادي در خانه اي زندگي مي كرد كه سهم مشترك چند خانواده بود ؛ سهم خانواده سجادي از آن خانه حدود 200 ذرع حياط با يك اتاق نسبتاً بزرگ، يك پستو و بخشي از يك آغل گاو و گوسفند و بخشي از يك كاهدان و بهاربند حيوانات و مطبخي در كنار آن مي رسيد. در اين دوران چند تن از فرزندان خانواده به كام مرگ رفتند. «در بهمن ماه 1333 شمسي در كرمانشاه،درخانداني اهل علم وادب زاده شد. پدر ايشان دكتر سيد جعفر سجادي، كه در آن زمان در جامه روحانيت و از فضلاي ايشان بود، و سالياني پيش از آن به خواست و دعوت مرحوم آيت الله آقا سيد ابوالحسن اصفهاني، همراه چند تن از فضلا مانند مرحوم اشرفي اصفهاني، براي تأسيس و ترويج حوزه علميه كرمانشاه، در آن شهر اقامت گزيده بود، چندي بعد به تهران آمد و همانجا ماند.

تحصيلات رسمي و حرفه اي : سيد جعفر سجادي پيش از آنكه دوران مكتب را تجزيه نمايد نزد پدر الفبا و يك جزو قرآن را آموخت . پدر هر چند علاقمند بود سيد جعفر به تحصيل علم بپردازد ولي نمي خواست به مدرسه جديد برود چون اعتقاد داشت كه« تحصيل در اين گونه مدارس موجب بي ديني و بي اعتقادي مي شود». بنابراين سيد جعفر در پنج سالگي در همان روستاي كار ماسه، با يك قران شهريشهريه در هر ماه

به مكتب سپرده شد. سيد جعفر در پنج سالگي تحصيلات خود را نزد «زن آخوند» كه بانوي مكتب داري بود ادامه داد. او در هفت سالگي به مكتب ملا هاشم كله اي رفت. اين ملا هاشم كه به «معلم» ملقب بوده مردي فاضل و خوش خط بود و از ادب فارسي و عربي بهره اي داشت. سيدناجي نام استاد بعدي سيد جعفر بود كه در نزد او جامع المقدمات را فرا گرفته است. سيد جعفر در اين زمان از محضر ميرزا عبدلله نكوآبادي هم كسب فيض مي كرد. وي همچنين از شيخ محمد حسين شريعت فلاورجاني نيز ادبيات و اخلاق آموخته است. [همان، ص 7-5] سيد جعفر هنگامي كه براي ادامه تحصيل به اصفهان رفت، دركارخانه هراتي اصفهان مشغول به كار شد. او روزهايي را كه به كار نمي رفت در مدارس علوم قديمه اصفهان در مجلس درس استادان حاضر مي شد. او در اين زمان به خريدو فروش هندوانه و خربزه نيز مي پرداخت و چون از اين طريق مبلغي فراهم كرده بود عزم كرد كه يكسره به تحصيل بپردازد. بدان علت در مدرسه اسماعيليه يا خاتون آبادي كه در يكي از محلات دروازه حسن آباد اصفهان واقع بود به تحصيل پرداخت. علاوه بر آن سيد جعفر در مدرسه ثقه الاسلام، مدرسه صدر مدرسه عربان، مدرسه ملا عبدالله ومدرسه جده بزرگ درس خواند . سيد جعفر سجادي چون در مدرسه مروي خوش درخشيد از طرف مسئولين حوزه جهت اخذ مدرك ليسانس به دانشكده معقول و منقول معرفي شد و پس از سه سال تحصيل در سال 1329 ه.ش فارغ التحصيل شد. در سال 1334 شمسي،

سجادي براي تحصيل در دوره دكتري در رشته معقول (علوم عقلي و فلسفي) ثبت نام كرد و در سال 1341 از رساله خود دفاع كرد و دوره دكتري را به انجام رسانيد.

استادان و مربيان : سيد جعفر سجادي در مدرسه اسماعيليه يا خاتون آبادي اصفهان نزد شيخ ابوالفضل مسجد شاهي تعليم ديد. او در مدرسه صدر اصفهان نيز در محضر حاج سيد رضا خراساني و آيت الله سيد حسين خادمي كسب فيض كرده است. سيد جعفر در مدرسه عربان اصفهان در محضر شيخ امان الله و شيخ عبدالجواد فريدني بود. سجادي در مدرسه عربان از كساني چون ميرزا عباس شيخ الاسلامي بهره برده است. همچنين در مدرسه جده بزرگ نزد كساني همچون حاج شيخ محمد حسن نجف آبادي، شيخ محمد تقي تفرشي، حاج آقا صدر كوهسپايي، فياض، سيد حسين خادمي، شيخ محمد علي حبيب آبادي، حاج سيد جواد غروي و حاج آقا رحيم ارباب به تحصيل پرداخته است.[مهدي محقق.احوال و زندگي علمي دكتر سيد جعفر سجادي ، ص 9-12] سيد جعفر سجادي در مدرسه ميرزا محمود تهران نيز تحصيل نمود. اين مدرسه چون تازه تاسيس شده بود و استاد و مدرس فاضل و متبحري نداشت سيدجعفر به مدارس ديگري از جمله مدرسه مروي مي رفت و در درس سيد كاظم كروندي شركت مي كرد. او همچنين محضر آيت ا... حاج شيخ علي تهراني ميرزا باقر آشتياني، شيخ محمد رضا قلي زاده تهراني، شيخ محمد تقلي آملي، سيد عباس آيت الله زاده فشاركي طباطبايي، سيد صدر الدين جزايري، سيد ابوالقاسم كاشاني و محمد باقر كمره اي، را نيز درك كرده است. استادان سيد جعفر سجادي در

دوران دكتري عبارت بودند از: غلامحسين صديقي، بديع الزمان فروزانفر.

هم دوره اي ها و همكاران : از جمله همدرسي هاي سيد جعفر سجادي، مي توان به حاج شيخ محي الدين انواري، حاج يخ مصطفي مسجد جامعي، شيخ محمدشاه آبادي و مهدي محقق بودند.

وقايع ميانسالي : بعد از اين كه دكتر موسي عميد به نمايندگي مجلس انتخاب شد دوستانش در منزل ايشان به او تبريك و تهنيت گفتند. در آن ميان سيد جعفر سجادي نيز بود. سجادي نقل مي كند:«... در آن ميان من نيز برخاسته و گفتم جناب استاد من هم به نوبه خود انتخاب حضرتعالي را به نمايندگي مجلس تبريك عرض كرده و به مردم ايران تسليت مي گويم!» حاضرات بهت زده شدند كه اين ديگر چه هيولايي است؟ دكتر عميد با خوشرويي گفت تبريك به من معلوم است ولي چرا تسليت به مردم؟ عرض كردم از آنجا كه خود را شاگرد و يار شمامي دانم اين منصب را تبريك گفتم: ولي چون وكيل بلا موكل هستيد و به ملت تحميل شده ايد به مردم تسليت عرض كردم. دكتر محقق نيز درآن مجلس حضور داشت. دكتر عميد مبلغي خنديد و گفتند: سيد تو در زندگي به هيچ جا نخواهي رسيد. »

مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : سيد جعفر سجادي در سال 1330 ه.ش به استخدام وزارت فرهنگ درآمد و بلافاصله به عنوان دبيربه اروميه منتقل گرديد.بعد از يكسال تدريس در آن شهر در سال 1331 ه.ش به كرمانشاه منتقل شد. او در آنجا به عنوان بازرس ويژه انتخابات براي نظارت بر انتخابات كنگاور انتخاب شد. سجادي تا سال 1338 شمسي در مدرسه فرخي واقع

در ميدان مولوي تهران تدريس مي كرد. ليكن از دي ماه 1338 به بعد به عنئان استاديار در دانشگاه تهران مشغول به فعاليت شد.سيد جعفر سجادي به دعوت دكتر معين در موسسه لغت نامه به فعاليت پرداخت و تاليف و تنظيم قسمتي از حرف «ع» لغت نامه دهخدا را بر عهده داشت. او مدير گروه ادبيات فارسي دانشگاه تهران هم بود. سجادي در سال 1342 شمسي به رتبه استادياري ارتقا يافت. او از سال 1348 شمسي به مرتبه دانشياري ترفيع يافت. بعدا در سال 1353 شمسي درجه استادي يافته و درهمين سمت از اعضاي ثابت شوراي دانشكده بود. وي از سال 1353 به پيشنهاد دكتر كيا به عضويت فرهنگستان درآمد و در آن ايام به عضويت كميسيون انتصابات و ترفيعات دانشكده ادبيات منصوب شد. او مدتي هم دربنياد دايره المعارف اسلامي نيز فعاليت داشت.

جوائز و نشانها : مجامع علمي، سمينارها و جوايز سيد جعفر سجادي به ترتيب ذيل است: 1- سال 1338ه.ش: دريافت جايزه بهترين كتاب سال به خاطر تاليف كتاب فرهنگ فلسفي. 2- سال 1349ه.ش: عضويت در انجمن روابط فرهنگي ايران و هند و همكاري با دكت تاراچند. 3-سال1351ه.ش: سفر به پاكستان و بازديد از دانشگاه هاي آن كشور و تاسيس اولين انجمن فارغ التحصيلان پاكستاني دانشگاه تهران. 4-سال 1352ه.ش: شركت در كنگره بزرگداشت ابوريحان بيروني. 5- سال 1353ه.ش: سفر به تركيه براي ايراد سخنراني و بازديد از دانشگاه ها. 6- سال 1354ه.ش: شركت در كنگره بزرگداشت ابونصر فارابي. 7- سال 1355ه.ش: دريافت جايزه بهترين كتاب سال در بخش ترجمه، به خاطر ترجمه حكمه الاشراق شيخ شهاب الدين سهروردي. 8-سال 1356ه.ش: شركت در جشنواره هنر

اسلامي در لندن.

--------------------------------------------------------------------------------

آثار :

1 ابوحيان توحيدي

ويژگي اثر : [ص 61]

2 ابوريحان قلعه فولادين منطق ارسطو رادر هم مي ريزد

ويژگي اثر : [ص 58]

3 احكام يا عناوين ثانويه

ويژگي اثر : [ص 62]

4 از احساس تا قوت نطق و ناطقه

ويژگي اثر : [ص 60]

5 استفاده از علوم عقلي در نحو عربي

ويژگي اثر : [ص 60]

6 اصل و اصول

ويژگي اثر : [ص 59]

7 اصلاحات پزشكي در جهان عرب، م، ح، الخياط

8 افكار اجتماعي فارابي

ويژگي اثر : [ص 59]

9 افكار فلسفي و علمي ابوريحان بيروني

ويژگي اثر : [ص 58]

10 الادب الفارسي به زبان عربي

ويژگي اثر : [ص 57]

11 الادب الفارسي بين روافد التصوف و العرفان

ويژگي اثر : به زبان عربي. [ص 57]

12 انسان كامل

ويژگي اثر : [ص 59]

13 اوضاع اجتماعي نيم قرن

ويژگي اثر : [ص 60]

14 بررسي مجموعه رسايل مرحوم سيد كاظم عصار

ويژگي اثر : [ص 58]

15 بنياد اصول فقه

ويژگي اثر : [ص 58]

16 تاريخ برمكيان

17 تاريخ دولت هاي اسلامي و خاندان هاي حاكم بر سرزمين اسلامي

ويژگي اثر : ترجمه و تلفيقي است از كتابهاي استنلي لين پور، برتولت و خليل ادهم

18 تاريخ نگاري در اسلام

ويژگي اثر : بحثي نظري درباره ديدگا هاي تاريخ نگاري توسط مورخان عصر اسلامي و مكتب هاي تاريخ نگاري و شيوه ضبط ئ درج حوادث تاريخي است

19 تاليف و تنظيم حرف «ع» لغت نامه دهخدا

ويژگي اثر : [ص 56]

20 تجلي عرفان درادب فارسي

ويژگي اثر : [ص 57]

21 ترجمه زبده البيان في احكام القران مقدس اردبيلي

ويژگي اثر : [ص 55]

22 ترجمه و تحشيه آرا اهل مدينه الفاضله ابونصر فارابي

ويژگي اثر : [ص 55]

23 ترجمه و تحشيه حكمه الاشراق

ويژگي اثر : اين اثر تاليف شيخ شهاب الدين سهروردي است [ص 55]

24 ترجمه و تحشيه سياسات مدينه ابونصر فارابي

ويژگي اثر : [ص 55]

25 ترجمه و تحشيه فصل المقال فيمابين الحكمه و الشريعه من الاتصال

ويژگي اثر : اين اثر تاليف ابن رشد است. [ص 55]

26 ترجمه و شرح بيست باب مقدمه دلاله الحائرين ابن ميمون

ويژگي اثر : [ص 55]

27 تصحيح جغرافياي حافظ ابرو

28 تصحيح ديوان حافظ

29 تصحيح و تحشيه تفسير حدائق الحقايق

ويژگي اثر : اين اثر تاليف معين الدين هروي است. [ص 54]

30 تصحيح و توضيح فرهنگ المرقاه

ويژگي اثر : اين اثر تاليف بديع الزمان اديب نطنزي است. [ص 55]

31 تفسير قرآن و تاريخچه آن

ويژگي اثر : [ص 58]

32 جلال الدين مولوي بين طريقت و شريعت

ويژگي اثر : [ص 58]

33 جهان تصوف

ويژگي اثر : [ص 59]

34 حدوث و قدوم

ويژگي اثر : [ص 60]

35 حركت جوهري

ويژگي اثر : [ص 62]

36 حق و حقيقت

ويژگي اثر : [ص 59]

37 حكمت اسلامي و فلسفه يوناني

ويژگي اثر : [ص57 ]

38 حكمه الاشراق

ويژگي اثر : [ص 61]

39 حكومت جهاني

ويژگي اثر : [ص 59]

40 حواس پنجگاه از نظر شيخ اشراق

ويژگي اثر : [ص 61]

41 روشهاي تفسير قرآن مجيد

ويژگي اثر : [ص 55]

42 سفرنامه برزو به هند و منشا كليله و منه

ويژگي اثر : ترجمه است و نوشته محقق ارجمند فرانسوا دوگلوا

43 سهم ايرانيان در گسترش تمدن اسلامي

ويژگي اثر :

[ص 61]

44 سير فلسفه در شرق

ويژگي اثر : [ص 61]

45 شرح احوال و آثار سيد قطب

ويژگي اثر : [ص 59]

46 شرح تمثيلات رسايل فارسي شيخ اشراق

ويژگي اثر : [ص 56]

47 شهاب الدين سهروردي و فلسفه اشراق

ويژگي اثر : اين مقاله در يادنامه هنري كربن چاپ شدهاست. [ص 57]

48 طبيعت و اطلاعات آن

ويژگي اثر : [ص 59]

49 عشق و هنر در فلسفه اسلامي

ويژگي اثر : [ص 62]

50 عقل از نظر فلاسفه و ارباب مذاهب

ويژگي اثر : [ص 61]

51 عقل در فلسفه وعرفان

ويژگي اثر : [ص 60]

52 علوم عقلي در خدمت ادب و فرهنگ (معاني و بيان)

ويژگي اثر : [ص 61]

53 علوم فلسفي و هدفهاي آن

ويژگي اثر : [ص 59]

54 عين و اعيان

ويژگي اثر : [ص 59]

55 فارابي افكار فلسفي وي

ويژگي اثر : [ص57 ]

56 فرهنگ علوم عقلي

ويژگي اثر : [ص 54]

57 فرهنگ علوم فلسفي و كلامي

ويژگي اثر : [ص 54]

58 فرهنگ علوم نقلي و ادبي

ويژگي اثر : [ص 54]

59 فرهنگ

لغات و اصطلاحات فلسفي

ويژگي اثر : اين اثر در سال 1338 شمسي بهترين كتاب سال شد. [ص45 ]

60 فرهنگ لغات و اصطلاحات و تعبيرات عرفاني

ويژگي اثر : [ص 54]

61 فرهنگ لغات واصطلاحات فلسفي ملاصدرا

ويژگي اثر : [ص 54]

62 فرهنگ معارف اسلامي

ويژگي اثر : [ص 55]

63 فلسفه اشراق

ويژگي اثر : [ص 60]

64 فيزيك و متافيزيك

ويژگي اثر : [ص 62]

65 فيلسوف بزرگ عبدالله زنوزي

ويژگي اثر : [ص 58]

66 قواي نفساني انسان

ويژگي اثر : [ص 60]

67 مباني اصطلاحات ذوقي

ويژگي اثر : [ص 62]

68 مقالات فلسفي و كلامي در دايره المعارف بزرگ اسلامي

ويژگي اثر : [ص 62]

69 مقالات فلسفي و كلامي در دايره دانشنامه جهان اسلام

ويژگي اثر : [ص 62]

70 مقاله: مواقف مع العطار

ويژگي اثر : [ص 57]

71 مقدمه بر منطق

ويژگي اثر : [ص 54]

72 ملاصدرا و عشق

ويژگي اثر : [ص 62]

73 منشور تحريم فلسفه

ويژگي اثر : [ص 62]

74 ناصر خسرو و مقام وي درآئين اسماعيلي

ويژگي اثر :

به زبان انگليسي و گجراتي. [ص 57]

75 نظري بر سه مذهب بزرگ سامي

ويژگي اثر : [ص 59]

76 نظري بر سياسات مدينه فارابي

ويژگي اثر : [ص 59]

77 نظري پيرامون آرا اهل مدينه فاضله

ويژگي اثر : [ص 58]

78 نقد ادبيات تطبيقي ايران و عرب

ويژگي اثر : [ص 55]

79 نقدي بر ترجمه الفهرست ابن النديم به قلم رضا تجدد

ويژگي اثر : [ص 60]

80 نقدي بر سه حكيم مسلمان، اثر دكتر سيد حسين نصر

ويژگي اثر : [ص 58]

81 نقدي بر سيتره فلسفيه رازي

ويژگي اثر : [ص 60]

82 نقدي بر قاموس اليوم

ويژگي اثر : [ص 61]

83 نقدي بر مجموعه سوم مصنفات شيخ اشراق

ويژگي اثر : [ص 60]

84 هندوستان يا مهد ذوق و عرفان

ويژگي اثر : [ص 61]

85 وجود در فلسفه

ويژگي اثر : [ص 59]

86 وجود ذهني

ويژگي اثر : [ص 61]

87 وحدت وجود

ويژگي اثر : [ص 59]

سجادي، محمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد محمد سجادي

محل تولد : دامغان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1335/7/1

زندگينامه علمي

اينجانب سيد محمد سجادي نژاد فرزند مرحوم حاج سيد عباس. بعد از گرفتن ششم

ابتدايي بر اساس علاقه شديد خودم به دروس حوزوي به همراه پدرم به شهرستان دامغان آمديم. مرحوم والد كه دائيشان حضرت آيةالله حاج شيخ محمد كاظم مهدوي دامغاني بود و در مشهد مقدس اشتغال به تدريس داشت. و علماء و بزرگان دامغان او را كاملا مي شناختند من را به آيت الله ترابي،آيت الله شاهچراغي،آيت الله خدايي و آيت الله نصيري معرفي نمود. مدت دو سال در مدرسه علميه حاج فتحعلي بيك ساكن و از محضر آن بزرگواران استفاده نمودم.سالهاي 1347 تا 1349 به همراه دو نفر از دوستان و هم بحثي هايم بنامهاي حاج شيخ احمد فواديان استاد فعلي و مدير مدرسه دامغان عازم شهر مقدس قم شديم. پس از امتحان اوليه و گزينش مدرسه كرمانيها در قم مدت پنج سال تحت برنامه خاص از محضر اساتيدي همچون استاد مظاهري،استاد احمدي ميانجي،استاد شريعتي،استاد محمدي ري شهري،استاد نعيم آبادي،استاد فهيم كرماني،سيد يحيي موسوي،حاج شيخ حسين جاويدي استفاده كردم.پس از آن در امتحانات حوزه شركت و بعد از قبولي براي ادامه دروس سطح حوزه علميه از محضر حضرت آيت الله حاج شيخ محمد تقي ستوده مكاسب و كفايتين،از محضر حاج شيخ حسن تهراني رسائل واز محضر سيد محمد جواد ذهني تهراني رسايل را به اتمام رسانده و در امتحانات حوزه علميه شركت كرده و بعد از قبولي وارد دروس سطوح عاليه شدم.از محضر آيت الله شيخ محمد فاضل لنكراني(ره)خارج اصول،از محضر آيت الله مكارم شيرازي خارج اصول،از محضر آيت الله علي مشكيني(ره)فقه و تفسير و اخلاق،از محضر آيت الله انصاري شيرازي فلسفه و حكمت،واز محضر آيت الله نوري همداني مبحث قضا در اسلام و از محضر

سيد شهاب الدين مرعشي و آيت الله سيد محمد رضا گلپايگاني دروس خارج فقه را فراگرفته و تا كنون ادامه دارد. فعلا از محضر استاد دكتر احمد عابدي فقه و اصول و آيت الله جوادي آملي درس تفسيررا بيش از 20 سال است كه زانوي ادب بر زمين زده و تلمذ نموده ام.فعاليت سياسي – علمي:در اين ايام بدليل اينكه جناب استاد فهيم كرماني عده اي از طلاب را كانديد و راهنمائيهاي لازمه را داده بودند كه يكي از آن افراد اين حقير بود براي بردن كتاب حكومت اسلامي حضرت امام خميني( رضوان الله تعالي عليه) به شهرستانهاي مختلف و پخش اطلاعيه هاي مرحوم حضرت امام (ره) مورد شناسايي و تحت تعقيب ساواك قرار گرفتم. لذا مدت 4 ماه در باغات روستايمان زرين آباد دامغان مخفي بودم بمحض آمدن به قم مورد تعقيب مجدد قرار گرفته.ومجدد تا چندين ماه به تهران رفتم.تا اينكه بنا به پيشنهاد رفقايم معمم شده و به شهرستانها و روستاهاي مختلف براي تبليغ و ارشاد مي رفتم بدليل منبر سياسي در نطنز مورد تعقيب قرار گرفتم و بنا بدستور سرلشكر محققي محكوم به اعدام غيابي شدم كه بعد از پيروزي انقلاب حكم اعدام در ژاندارمري شهرستان دامغان نشانم دادند.در جريان حمله كماندوهاي رژيم سفاك پهلوي به چهار مدرسه قم،فيضيه،حجتيه،خان و رضويه. نيمه شب به مدرسه خان هجوم ساواكيها شروع شد در حجره شماره 11 كه من ساكن بودم. يك فرد ساواكي كه داخل حجره براي تفتيش شد و من به او اعتراض كردم كه چرا با كفش پا روي زيلويي كه متعلق به امام زمان(عج الله تعالي فرجه الشريف) هست پاي

مي گذاري آن مرد ملعون مرا طلب كرد وقتي جلويش رفتم آنچنان سيلي به صورتم زد كه سرم بديوار حجره خورد و مدهوش شدم بعد از سه شبانه روز فهميدم در بيمارستان آيت الله گلپايگاني هستم باز براي مدت كوتاهي به روستايمان رفتم. چون اگر قم بودم شناسايي و دستگير مي شدم در دامغان به كانون جوانان براي سخنراني طبق دعوت مرحوم شهيد سيد حسن شاهچراغي رفتم در آنجا هم دستگيرشده و بعد از 48 ساعت با وساطت علماء دامغان آزاد شدم.سپس به قم آمدم و در منازل دوستان بسر مي بردم تا اينكه كم كم طنين انقلاب اسلامي با تظاهرات مردم به رهبري حضرت امام(ره) و ساير علماء قم شروع شد.اينجانب نيز شركت در راهپيمائيها و بعضا سخنراني هاي آتشين و بيان اعلاميه هارا وظيفه خود مي دانستم. بعد از انقلاب طبق دعوت شهيد عزيز حاج سيد قاسم موسوي دامغاني(ره) براي تدريس و مديريت حوزه علميه و امام جمعه موقت مدت 3 سال در رامهرمز اهواز بودم.بعد از آن طبق دعوت موسوي كرماني بعنوان معاونت آيت الله محمد حسين كرماني نماينده حضرت امام(ره) در سازمان عقيدتي- سياسي شهرباني به مدت 5 سال معاونت دوائر و شعب اداره عقيدتي سياسي شهرباني در تهران را عهده دار بودم. سپس با رفتن آن بزرگوار از شهرباني من هم به قم آمده طبق دعوت آيت الله احمد علي احمدي شاهرودي و حجت الاسلام و المسلمين محمد حسن نعيمي مدت ده سال بعنوان استاد دروس اخلاق و تربيت ريشه هاي انقلاب معارف 1 و 2، و صيتنامه الهي و سياسي حضرت امام(ره) و بعنوان مسئول دفتر فرهنگ اسلامي

در دانشگاههاي آزاد اسلامي دامغان و شاهرود مشغول خدمت بودم. در دوران دفاع مقدس در اين زمان با بيش از هيجده ماه حضور در جبهه هاي حق عليه باطل را داشتم. طبق دعوت كتبي فرمانده محترم لشكر 14 امام حسين (عليه السلام) شهيد خرازي و فرمانده محترم لشكر حضرت ابوالفضل (عليه السلام) در جنوب و غرب بانه، مريوان و سقز و ... مشغول به تبليغ و بيان احكام براي رزمندگان اسلام بودم. بدليل اينكه فرزندانم بزرگ شده بودند و مستاجري براي ما مشكل آفرين شده بود به قم آمده و بعد از 24 ساعت طبق دعوت جناب حجت الاسلام و المسلمين نظري در قسمت مديريت فرهنگي آستانه مقدسه حضرت فاطمه معصومه (س) در قسمت كتابخانه مشغول خدمت شدم كه تا كنون ادامه دارد و بحمدالله در اين فاصله 14ساله در سفري كه مقام معظم رهبري به قم داشتند و سوال معظم له از توليت آستانه مقدسه آقاي مسعودي كه شما راجع به وكلاء ائمه اطهار(ع) كه در قم مدفونند و علماء و بزرگانيكه در حرم مطهر، شيخان و ... چه كرديد؟ آيا آنها را احياء كرده ايد؟ لذا توليت آستانه دو نفر را كانديد احياء اين امر خدا پسندانه كرد كه جناب حجت الاسلام والمسلمين حاج شيخ محمود مهدي پور بعنوان مسئول و اين حقير بعنوان مدير اجرايي و ارزياب و عضو شوراي ستارگان شديم.عصاره اين امر 25 جلد كتاب با نام مبارك"ستارگان حرم" مي باشد كه چاپ شده و در مراكز مختلف علمي بعنوان منبع از آنها استفاده مي شود. و روزهاي چهار شنبه تلويزيون از همين كتاب ها بيوگرافي راويان،محدثان،وكلاء و علماء را

شرح مي دهد.ضمنا بيش از 14 مقاله تحت عنوان زندگينامه علماء رباني كه به تحقيق و نگارش اينجانب در ستارگان حرم و گلشن ابرار چاپ گرديده است. خدمات اجتماعي:1-در فاصله سي و سه سال تبليغ و ارشاد در مناطق مختلف شهرها و روستاهاي ايران تاسيس بيش از بيست كتابخانه با كتابهاي متنوع براي مردم مخصوصا نسل جوان. 2-ايجاد حمام بهداشتي براي روستا به صورت نمره.3- ترميم راههاي روستا و ايجاد پل در چند روستا.4-كمك به فقراي آبرومند بيش از دويست مورد.

سجادي، محمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد سجادي

محل تولد : اصفهان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1326/1/2

زندگينامه علمي

ولد السيد محمد السجادي في مدينه اصفهان سنه 1326 ه. ش فهو ابن حجه الاسلام السيد ابو الحسن السجادي ، الذي ينتهي نسبه الي السيد حسين الاصغر ابن الامام علي بن الحسين بن علي بن ابي طالب صلوات الله و سلامه عليهم اجمعين .

وقد بدأ داسته في الحوزه العلميه في مدينه اصفهان بعد أن أنهي دراسته الابتدائيه و بعد إنهائه دروس المقدمات انتقل إلي عش آل محمد مدينه قم المقدسه : لاكمال دراسه الفقه والاصول في حوزتها العلميه.

ولانه ممن لم يكونوا في منأي عما يدور من الأحداث السياسيه ، التي كانت تعصف ببلاده و با قي بلدان العالم الاسلامي . فقد كان بتمتع بحس سياسي ملفت للنظر. لهذا كان من المطاردين من قبل قوات أمن النظام الشاهنشاهي المقبور، مما اضطره الي الهجره الي العرق .و بعد ما استقر ،سكن في مدينه النجف الشرف، بجنب باب مدينه العلم لينهل علوم اهل بيت من منبعه الصافي علي يد اساتذه لهم الباع الطويل في مجال

التعليم و التدريس ، نذكر منهم :

آيه الله العظمي الامام خميني

آيه الله الغظمي السيد الخوئي

آيه الله العظمي السيد البجنوردي

العلامه الشهيد آيه الله مصطفي الخميني

والي جانب دراسته العلميه المستمره والموفقه ، لم ينس بلده و ما بعانيه الشعب الايراني تحت حكم الطاغوت البغيض من القهر والظلم والابتراز ، لهذا فد انضم الي صفوف ( روحانيون مبارز خارج از كشور ) التي كان لها صدي قوي في التصدي الي النظام و فضع تصرفاته الشائنه ولما أراد الامام خميني ترك الاراضي العراقيه عن طريق الحدود الكويتيه ، لملابسات يعلم بها الجميع ، كان المولف حفظه الله في ركاب ذلك القائد العظيم . فهاجر معه هجرتين من الكويت الي فرنسا ، ومن فرنسا الي ايران بعد أن فتح الله تعالي علي المجاهدي في ايران من دحر النظام العميل ، وارساء اللبنه الاولي في صرح الدوله الاسلاميه المجيده ، التي هي نموذج ساطع للدول الاسلاميه في كافه أنحاء العلم .

وبعد أن استقرالنظام اسلامي في ايران و تثبتت أركانه ، عاد المولف الي مدينه العلم و العلماء الي قم المقدسه ليتحف الحوزه العلميه فيها بما كسبه من علم و معرفه .لينشر ها بين طلابها

و من انجازاته جمع و تنظيم وتحقيق مولفات استاد الشهيد العلامه آيه الله السيد مصطفي الخميني و قد بذل جهداً كبيراً و مضنياَ في سبيل اخراج ذلك السفر الكبير ،و قد تم نشره بكامله ، و هو الان من الكتب التي تحضي باهتام ومتابعه طلاب الحوزات العلميه كافه.

سحرخوان، محمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد سحرخوان

محل تولد : كاشان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1341/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب محمد سحرخوان در سال 1341

در خانواده اي مذهبي در كاشان به دنيا آمدم بعد از تحصيلات ابتدايي و راهنمايي به خاطر جو مذهبي خانواده و شركت در جلسات مذهبي در سال 1355 وارد حوزه علميه مرحوم آيت الله بشري شدم. دروس مقدمات ج اول و اصول فقه و لمعه را در كاشان نزد اساتيد بزرگوار خواندم و در سال 58 وارد حوزه علميه قم شدم. در سال 60 با خانواده اي محترم از سادات ازدواج كردم كه ثمره ازدواج يك پسر و دو دختر مي باشد كه مشغول تحصيلات حوزوي مي باشند همزمان با شروع جنگ در حد توان در جبهه حضور پيدا كردم و بيشترين برنامه تبليغي اينجانب همكاري با حوزه نمايندگي ولي فقيه در سپاه بوده است و مدت يكسال به عنوان مسئول حوزه نمايندگي گچساران مشغول بوده ام از سال 1370 در دوره سوم تخصصي تفسير شركت كرده و در سال 74 به پايان رسيد و در سال 76 تاكنون با مركز فرهنگ و معارف قران در گروه دائرة المعارف ها به عنوان محقق و دبير گروه همكاري مي كنم و در سال 82 با مركز تحقيقاتي اسراء همكاري علمي دارم. دروس فقه و اصول را از اساتيد بزرگوار آيت الله سيد علي محقق داماد، آيت الله فاضل لنكراني ، آيت الله تبريزي، آيت الله معرفت و آيت الله سبحاني و آيت الله وحيد خراساني بهره مند شده ام. خداوند انشاء الله به ما توفيق بيشتر عنايت فرمايد و اساتيد بزرگوار را خير عنايت فرمايد و از ما راضي نگه دارد.

سخاوتي لاداني، نصرالله

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

نصرالله سخاوتي لاداني

محل تولد : اصفهان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1340/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب نصرالله سخاوتي لاداني فرزند قاسمعلي متولد 1340 در اصفهان در خانواده اي متدين و مذهبى در منطقه اي ازاصفهان ديده به جهان گشودم. مختصري از آنچه به ياد مي آورم بدين شرح است: دوران ابتدايي را با موفقيت فوق العاده اي كه ايزد منان عنايت فرموده بود، در محله مجاور به پايان رساندم. چنانكه مي توان گفت در كليه كلاسهاي ابتدايى، شاگرد اول كلاس و در كل مدرسه شاگرد نمونه بودم. چه لذت بخش و سرور آفرين بود روزي كه معلم كلاس اول ما به بنده مباهات مي كرد و در يك شرط بندي با معلم كلاس چهارم مرا به آن كلاس برد تا هرچه آنها مي گويند بنويسم! دوران راهنمايي را در همان محل تولد (يعني لادن كه زادگاه آيت الله جنتي و مرحوم پدرش نيز مي باشد) سپري نمودم. امّا از آنجا كه علي رغم سن پايينم كه هنوز به بلوغ نرسيده بودم شديداً سياسي شده بودم! و به راديوهاي مخالف با رژيم در آن زمان گوش مي دادم و اطلاعاتي كه به دستم مي رسيد مي خواندم و نيز به نوارهاي حضرت امام(ره) گوش مي دادم لذا به دلايل فوق الذكر تا حدودي از پرداختن به كيفيت درس هايم عقب ماندم.

با اخذ مدرك سيكل وارد حوزه علميه اصفهان شدم و پس از يكسال به قم آمدم و در مدرسه رسالت به دروس حوزوي تداوم بخشيدم. در عين حال از گرفتن مدرك ديپلم در كنار دروس حوزوي غافل نماندم و با تغيير رشته از رياضي به اقتصاد به اخذ ديپلم نيز نائل شدم. البته تا سال 56 كه به قم آمدم اجازه ندادم كسي با خبر شود كه

اينجانب به چه كاري اشتغال دارم چون جو زمانه اصلاً به نفع و در راستاي تشويق ما نبود. بنابراين براي خود من هم تعجب آ ور است كه چگونه چنين شد. زيرا در آن زمان ما شديداً سياسي شده و تحت القائات جزوات سياسي مجاهدين (منافقين) و... قرار داشتيم و ممكن به نظر نمي رسيد كه يك دفعه از حوزه سردرآوريم، اما به لحاظ لقمه پاكي كه از رنج پدر و دعاي مادر ناشي مي شد خداوند بر ما منت نهاد. به لحاظ شناخت برخي دوستان از اينجانب، پس از انقلاب هرچه تلاش كردم كه به درس هايم ادامه دهم موفق نشدم و لذا در سپاه پاسداران بودم و تا سال 60 كه اينجانب را به فرماندهي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي بروجن منصوب نمودند و بعد از آنكه خواستم براي ادامه تحصيل به قم بيايم، باز به فرماندهي عمليات سپاه اصفهان منصوب شدم و تا سال 63 كه موفق شدم به قم بيايم عضو شوراي فرماندهي سپاه اصفهان بودم، و در سال 65 نيز جهت ادامه تحصيل موفق به استعفا از سپاه گرديدم.

البته بعضاً در اين دوران در جبهه ها مسئوليت گردان در لشكر امام حسين(ع) را نيز داشتم. همزمان با دروس حوزوى، اين بار به تحصيل در موسسه در راه حق نيز پرداختم و دوره عمومي معارف و الهيات را به پايان رساندم. حدوداً سال 71 كه جهت تبليغ به كردستان رفته بودم با اصرار دوستان، مسئوليت مركز بزرگ اسلامي غرب كشور كه كليه علما، طلاب و روحانيون كردستانات (آذربايجان غربي و كردستان) را تحت پوشش دارد پذيرفتم و تا سال 73 در آنجا بودم پس از بازگشت از

كردستان در رشته علوم سياسي (كارشناسي ارشد) موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره) شركت كردم. سال 75 از پايان نامه ام با عنوان همگرايي در خاورميانه به مشاورت آقاي دكتر سريع القلم و راهنمايي آقاي دكتر قوام، با درجه عالي و نمره 18 دفاع نمودم.

پوشيده نماند كه در همين دوران سفر به كردستان و پيش از آن؛ در دانشگاههاي نراق، كردستان، آشتيان، علامه طباطبايي (ادبيات و حسابداري) در قم و تهران به تدريس معارف و الهيات اشتغال ورزيدم و هم اينك در موسسه امام خميني به دروس تخصصي علوم سياسي (تاريخ روابط بين الملل) و همچنين در دانشگاه آزاد اسلامي قم نيز به دروس تخصصي رشته علوم سياسي مشغول هستم و اين علاوه بر اشتغالات ويژه روزانه ام در رابطه با تدريس سيوطي و... در خود حوزه (مدرسه معصوميه) مي باشد. به مدت دو سال نيز پس از آمدن ازكردستان به عنوان معاونت پژوهشي حضرت آيت الله مصباح يزدي الشريف در موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره)خدمت مي كردم كه بعد به بهانه تعقيب دكتري رها نمودم. از نظر تحقيق و تأليف بايد بگويم كه علاقه فراوان دارم لكن زمانه پرشور ما كه انقلاب و جنگ و امثال آن بود توفيق كافي از اين نظر را از ما سلب نمود در عين حال در سال 1358 فقط يكي از كتابهاي داستانم تحت عنوان قصه حامد و حميد توسط انتشارات آزادي چاپ گرديد.

همچنين مقاله اي از اينجانب تحت عنوان خطر صهيونيزم در سه شماره از مجله پاسدار اسلام از منشورات سپاه پاسداران انقلاب اسلامي در سالهاي 64 به چاپ رسيد. با روي كار آمدن طالبان در افغانستان به سال 73 يعني

همان زماني كه خيلي ها حسن نيت نشان مي دادند، اين حقير به گوشزد نمودن خطرات فراوان آنها در يك مقاله كه آخرين شماره روزنامه كيهان 1373 تحت عنوان اگر طالبان نباشد آن را به چاپ رسانيد، پيشنهاد نموده بودم كه با تلاش فراوان و پيگيرى، چگونه مي تواند فعاليت هاي طلاب و روحانيون شيعه و سني در افغانستان يك كاسه شود. فعاليتهاي علمي حقير علاوه بر مقاله فوق و مطالب بالا عبارتند از: مقاله ديگري در كيهان به مناسبت 26 آذر 1379، سه مقاله نيمه مفصل در شماره هاي 22 و 43 و 55 مجله علمي تخصصي معرفت، سه مقاله در روزنامه رسالت، بيشتر از ده مقاله در هفته نامه پرتو، يك مقاله در مجله تبيان (به اضافه مدتي سردبيري اين مجله)، نوشتن بخش مياني كتاب غرب شناسي چاپ مؤسسه امام خميني تحت عنوان رنسانس، نوشتن دروس سياسي كه در انتهاي كتاب مباني انديشه هاي اسلامي به قلم جمعي از نويسندگان در موسسه امام خميني (سال 1381) به چاپ رسيد. كتاب اسلام و دموكراسي نشر مركز مطالعات حوزه علميه در سال 1383 نيز به قلم اينجانب بود.

سراج، محمدابراهيم

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمدابراهيم سراج

محل تولد : فيروز كوه

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1345/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب محمدابراهيم سراج در سال 1362 وارد حوزه علميه امام صادق(ع) شهرستان دماوند شدم. پس از گذراندن دروس مقدمات در سال 1366 وارد حوزه علميه قم شدم و دروس سطح را گذراندم و در سال 1372 به تحصيل دوره خارج حوزه پرداختم و از دانش حضرات آيات،مكارم شيرازى،وحيد خراسانى،فاضل لنكراني(ره)و برخي اعاظم ديگر بهره مند شدم. در كنار تحصيلات حوزوي و تأليف كتب، به

تدريس علوم اسلامي در دانشگاه نيز مشغول شده ام كه به لطف خداوند با ارتباط نيكويي كه با دانشجويان برقرار نمودم، توفيق انتقال مفاهيم ناب ديني و رفع شبهات از آنها را يافتم كه اكنون نيز اين ارتباط تداوم دارد.لازم به ذكر است كه در خلال تدريس در دانشگاه، موفق به نگارش مقالات متعددي شده ام از جمله: آفاتي كه جوانان را تهديد مي كند،پيامبر اكرم(ص) از ديدگاه انديشمندان غيرمسلمان،شناخت صهيونيزم،انسان شناسى،استقامت در سيره پيامبر اعظم(ع)،كه مقاله اخير را براي يكي از همايش ها ارسال نموده ام كه حائز رتبه گرديد و از مقالات منتخب محسوب شد.اميدوارم خداوند متعال توفيقات خويش را بر اين حقير و همه ره پويان راه علم و ايمان افزون فرمايد.

سراقي، علي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

علي سراقي

محل تولد : نهاوند

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1349/1/1

زندگينامه علمي

با اتمام تحصيلات دوره راهنمايي در زادگاهم در سال 1364 به هنرستان فني نهاوند رفتم ولي در سال دوم تصميم به شركت در امتحانات حوزه علميه گرفتم و يك سال در نهاوند به تحصيل پرداخته و سال بعد به عنوان مبتدي در امتحانات ورودي قم شركت نموده و توفيق نصيبم شد تا در حوزه علميه قم حضور پيدا كنم. البته سالهاي بعد به صورت متفرقه دروس دبيرستاني در رشته ادبيات فارسي را گذراندم و پس از اتمام دروس سطح در امتحانات ورودي موسسه آموزشي پژوهشي امام خميني(ره) شركت نموده و در رشته علوم قرآني قبول گرديدم كه مدت چهار سال دوران كارشناسي اين رشته را طي نمودم. لازم به ذكر است كه در اين مدت در دروس خارج فقه و اصول حضرات آيات مكارم شيرازي ،

وحيد خراساني، صالحي مازندراني و تبريزي شركت نموده ام.

سرايي، حسن

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

دكتر حسن سرايي در سال 1321 خورشيدي در شهر همدان به دنيا آمد.ايشان داراي دكتراي جامعه شناسي از دانشگاه شيكاگو آمريكا (1975) است.وي هم اكنون عضو هيئت علمي دانشگاه علامه طباطبايي مي باشد. كتاب "رگرسيون چند متغيري در پژوهش رفتاري" ترجمه حسن سرايي ، در دوره ششم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به عنوان كتاب سال برگزيده شد.گروه : علوم انسانيرشته : جامعه شناسيتحصيلات رسمي و حرفه اي : حسن سرايي دورة تحصيلات ابتدايي و دبيرستاني را در زادگاه خود به پايان برد و وارد دانشگاه گرديد. او پس از طي دورة ليسانس از دانشگاه ابوريحان راهي آمريكا شد و در ادامة تحصيلات عالية دانشگاهي به دريافت درجات فوق ليسانس از دانشگاه ايلينوي جنوبي و دكتراي جامعه شناسي از دانشگاه شيكاگو (1975) نايل آمدفعاليتهاي ضمن تحصيل : حسن سرايي همزمان با تحصيل در دانشگاه شيكاگو، به مدت چهار سال در مركز مطالعات خانواده و اجتماع مشغول تدريس و تحقيق بوده است.مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : حسن سرايي پس از فراغت از تحصيل به ايران بازگشت و به كار تحقيق و تدريس در دانشگاه علامه طباطبايي پرداخت. او اكنون عضو هيأت علمي دانشكدة علوم اجتماعي در آن دانشگاه است.جوائز و نشانها : كتاب "رگرسيون چند متغيري در پژوهش رفتاري" ترجمه حسن سرايي ، در دوره ششم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به عنوان كتاب سال برگزيده شد.آثار : رگرسيون چند متغيري در پژوهش رفتاري ويژگي اثر : ترجمه-اين

كتاب در دوره ششم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران ،از طرف وزرات فرهنگ و ارشاد اسلامي معرفي و برگزيده شده است.

برگرفته از كتاب :شرح حال تخصصي استادان و دانشياران كشور (جلد سوم)

سرائي، محمدحسين

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

دكتر محمدحسين سرائي داراي مدرك دكتري جغرافيا و برنامهريزي شهري و استاديار پايه 17 دانشگاه يزد و عضو هيئت علمي دانشگاه پيام نور تفت است.گروه : علوم انسانيرشته : جغرافياگرايش : جغرافيا و برنامهريزي شهريتحصيلات رسمي و حرفه اي : محمدحسين سرائي داراي مدرك دكتري جغرافيا و برنامهريزي شهري مي باشد. - موضوع پايان نامه كارشناسي ارشد: «بازار يزد، پيدايش، پويش و كاركردهاي آن» - موضوع پايان نامه دكتري «فرايند عرضه زمين و تأثير آن بر كيفيت گسترش شهرها، مورد شهر يزد» مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : مشاغل و سمتهاي مديريتي و اجرايي دكتر محمدحسين سرائي به قرار زير است: - مسئول روابط عمومي دانشگاه پيام نور تفت، بيش از يك سال، - مدير گروه علوم انساني دانشگاه پيام نور تفت، بيش از دو سال، - معاون گروه جغرافياي دانشگاه يزد، قريب پنج سال، - معاون مدير كل دانشجوئي دانشگاه يزد از 24/6/1386 تاكنون، - نماينده تحصيلات تكميلي گروه جغرافيا در مجتمع علوم انساني از 1/6/1386 تا ايجاد دانشكده علوم انساني، - نماينده تحصيلات تكميلي دانشكدة علوم انساني در مجتمع علوم انساني از 6/11/1386 تا انحلال مجتمع علوم انساني، - نماينده مجتمع علوم انساني در شوراي طرحهاي عمراني جهت پيگيري ساختمان مجتمع علوم انساني، - عضو پيوسته انجمن بين المللي همكاري هاي علمي ايران شناسي، - عضو پيوستة انجمن جغرافيدانان ايران. چگونگي عرضه آثار : - راهنماي يازده پايان نامه فوق ليسانس با موضوعات شهري

و برنامه ريزي شهري - مشاوره هفت پايان نامه فوق ليسانس با موضوعات شهري و برنامه ريزي شهري - داوري ده ها پايان نامه فوق ليسانس با موضوعات شهري و برنامه ريزي شهري - داوري ده ها مقاله علمي- پژوهشي با موضوعات شهري و برنامه ريزي شهري - تعداد مجري طرحهاي پژوهشي: بيش از سه مورد - تعداد مقالات علمي- پژوهشي ارائه شده توسط ايشان: بيش از 10 مورد - تعداد مقاله پذيرفته شده جهت سخنراني و چاپ: بيش از 8 مورد

سرآباداني، غلامرضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

غلامرضا سرآباداني

محل تولد : تفرش

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1342/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب غلامرضا سر آباداني ديپلم رياضي و فيزيك را كه مصادف با سالهاي اوليه انقلاب شكوهمند اسلامي بود در سال 1359 در شهرستان تفرش و از دبيرستان شهيد مطهري اخذ كردم . به رغم علاقه و توجهي كه به شركت در كنكور داشتم، به علت تعطيل شدن دانشگاهها به منظور تحقق انقلاب فرهنگي ، نتوانستم به دانشگاه بروم. سپس به جهت علاقه وافر به تحصيل علم و دانش اندوزي و بخصوص علوم حوزوي ، مارا به سمت حوزه كشاند در پائيز سال 1361 رسما دروس حوزي را در مدرسه علميه صاحب الامر آشتيان آغاز كردم . دروس مقدماتي و مقداري از فقه و اصول را نيز در آشتيان گذراندم . سال 1364 وارد حوزه علميه قم شده و در دروس اساتيد معروف آن زمان قم در دروس سطح شركت كردم و نهايتاً در سال 1369 دروس سطح را به اتمام رساندم .در زمان جنگ نيز با همكاري با سازمانهاي مربوطه و به منظور انجام وظيفه تبليغي افتخار حضور در جبهه را

نيز پيدا كردم . در اواخر جنگ همكاري خود را با نمايندگان ولي فقيه در سپاه و معاونت جذب روحانيون آغاز كرده و اين همكاري طي سالهاي متمادي بعد از جنگ نيز ادامه يافته و مأموريتهاي تبليغي در مناطق غرب و جنوب و ساير مكانها داشته ام . در عين حال از سال 1369 دروس دانشگاهي رانيز در رشته اقتصاد شروع كردم .

دوره هاي تحقيقاتي نگرش اسلام به فعاليت هاي بازار بورس اوراق بهادار كه در دانشگاه مفيد انجام دادم در كنگره دين پژوهان در رشته اقتصاد اسلامي رتبه اول را بدست آورد. در سال 1382 نيز در جشنواره اولين جايزه اقتصاد اسلامي در دانشگاه تربيت مدرس ، رتبه سوم را كسب كرد. آخرين طرح تحقيقاتي كه انجام دادم با عنوان دولت و تورم بود كه در پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي انجام دادم كه اكنون در دست چاپ است . مقالاتي طي اين سالهاي تأليف كرده ام كه برخي در سمينارها و برخي نيز در مجلات چاپ شده ان در ضمن سابقه تدريس در دانشگاه آزاد اسلامي رانيز دارم .

سرباز زاده، احمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

احمد سرباز زاده

محل تولد : اهر

شهرت

تابعيت : ايران

زندگينامه علمي

اينجانب احمد سرباززاده ( اهري ) در سال 1348 طلبگي را شروع نمودم . 1 سال در اهر، 3 سال در تبريز و از سال 52 به شهر مقدس قم مشرف شدم و در مدرسه حجتيه حجره گرفتم و معمم شدم . از همان تبريز تدريس ادبيات (مقدمات و سيوطي) را شروع كردم و در قم هم توام با تدريس به دروس اساتيد سطح ، آقايان:

آيت الله اعتمادي ، اشتهاردي و صلواتي و در منظومه، آقايان: احمد بهشتي و محمدي گيلاني و درس خارج آقايان: آيت الله كوكبي و شيخ جواد تبريزي و شيخ كاظم تبريزي و آيت الله سيد محمد روحاني و ... مشغول شدم .

هميشه مشغول تدريس همه دروس سطح ولو خصوصي بودم. چند سال درجامعة الزهراء تدريس نمودم و چند سال در مدرسه مرعشيه و مدرسه آيت الله گلپايگاني .

از سال 60 و 61 توام با كارهاي قبلي تحقيقات را شروع نمودم . حدود 6 سال در موسسه دايرة المعارف شيعه 200 اثر لغوي و فقهي اصطلاحات فقهي را بين 3 صفحه اي الي 12 و15 صفحه اي تحقيق نمودم كه در اوائل بحوث فقهي كتاب نفيس دائرة المعارف شيعه درج و چاپ مي شود .

سرخه اي، احسان

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

احسان سرخه اي

محل تولد : بابل

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1344/1/1

زندگينامه علمي

در سال 1362 پس از اخذ ديپلم وارد حوزه علميه قم شدم و پس از طي دروس مقدمات خدمت استاد محترم طالقاني و آدينه وند و امين شيرازي در درس فقه حضرت آيةالله استادي و عراقچي و اصول حجةالاسلام والمسلمين محمدي و خاتمي شركت نمودم دروس مكاسب و رسائل را در خدمت استاد بزرگواري چون محقق داماد و پاياني و اعتمادي گذراندم و با درس كفايه استاد گنجي سطح را به پايان بردم.در دروس خارج حضرت آيات بهجت و فاضل لنكراني و تبريزي و وحيد خراساني و سيد احمد مددي تاكنون شركت داشته ام و پايان نامه سطح 3 را ارائه نموده ام.

در سال 69 با شركت در دوره هاي آموزش

كامپيوتر و مركز تحقيقات به تدريس كامپيوتر دعوت و تا سال 74 در سازمان كامپيوتر نور به تدريس دوره هاي ويژه طلاب اشتغال داشتم.در سال 72 با مؤسسه علمي فرهنگي دارالحديث پژوهش هاي حديثي را آغاز و در تدوين دانشنامه بزرگ ميزان الحكمة همكاري نموده و در زمينه حديث و علوم حديث تحقيقاتي را انجام داده ام.در سال 78 براي اخذ مدرك كارشناسي (مهندسي) كامپيوتر وارد دانشگاه شده و اين دوره را به پايان برده ام هم اكنون بعنوان مدير فناوري اطلاعات و ارتباطات موسسه علمي فرهنگي دارالحديث مشغول همكاري مي باشم.

سرداري نيا، صمد

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

دكتر صمد سرداري نيا، مورخ و محقق تاريخ معاصر آذربايجان متولد 1319 در شهر تبريز بود.وي پس از اتمام تحصيلات دوران ابتدايي تا دبيرستان ،در سال 1346 وارد دانشگاه تبريز شده و در سال 1350در مقطع كارشناسي تاريخ، فارغ التحصيل شد. ايشان پس از استخدام در صدا و سيما اين بار در رشته حقوق قضائي دانشگاه ملي تهران به تحصيل پرداخته و در سال 1357 فارغ التحصيل شد.از ايشان آثازيادي در باره تاريخ آذربايجان و مشاهير آن بياد گار مانده است.صمد سرداري نيا پنجشنبه 22 فروردين 1387بر اثر عارضه سكته قلبي در تبريز دار فاني را وداع گفت.

گروه : علوم انساني

رشته : حقوق

گرايش : نويسندگي

اوضاع اجتماعي و شرايط زندگي : صمد سرداري نيا، مورخ و محقق تاريخ معاصر آذربايجان متولد 1319 در شهر تبريز بود.سرداري نيا، در 21در محله« اميره خيزي» تبريز ديده به جهان گشود .

تحصيلات رسمي و حرفه اي : صمدسرداري نيا پس از اتمام تحصيلات دوران ابتدايي و متوسطه در سال 1346 وارد دانشگاه تبريز شد. وي در سال 1350در

مقطع كارشناسي تاريخ از اين دانشگاه فارغ التحصيل شد و پس از استخدام در صدا و سيما بار ديگر به دانشگاه رفت ولي اين بار در رشته حقوق قضائي به تحصيل پرداخته و در سال 1357 فارغ التحصيل شد. او سپس وكيل دادگستري شد.

زمان و علت فوت : صمد سرداري نيا پنجشنبه 22 فروردين 1387بر اثر عارضه سكته قلبي در تبريز دار فاني را وداع گفت.

مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : صمد سرداري نيا پس از استخدام در صدا و سيما اين بار در رشته حقوق قضائي دانشگاه ملي تهران به تحصيل پرداخته و در سال 1357 فارغ التحصيل شد.از ايشان آثازيادي در باره تاريخ آذربايجان و مشاهير آن بياد گار مانده است.او به حقوق بازنشستگي اش از صدا و سيما قناعت كرد و هرگز طبع لطيفش را به زر و تزوير نيالود.

آرا و گرايشهاي خاص : صمد سردارينيا ،اين محقق بزرگ آذربايجان بي هيچ حب و غرضي، گوهر حب وطن در صدف وجود خويش تربيت كرد و سال ها پشت ميز تحرير كوچكش قلم بر دست، بر لوح تاريخ، برگ هايي زرين از گذشته و حال مردمان ديارش رقم زد. برگ برگ تاريخ را ورق زد تا نشاني مستند بر پايه واقعيت و نه گزافه و اغراق از لياقت، كفايت و درايت ايران و ايرانيان و شجاعت و مردانگي آذربايجان و آذربايجانيان بيابد. در سطر سطر نوشته هاي شيوايش مي توان روح متعالي يك ايراني وطن دوست و يك آذربايجاني جليل القدر را ملاحظه كرد. بي اغراق مي توان گفت كه اگر اكنون هر آذربايجاني و هر شهروند تبريزي، به آساني و در عين افتخار و با قدرت از تبريز، به

عنوان شهر اولين ها ياد مي كند، حاصل سال ها تلاش اين پير فرزانه است. نويسنده اي كه سال ها در ميان اوراق تاريخ گشت تا گلستاني از افتخارات مستند و واقعي آذربايجان گردآورد تا مردمانش سرافرازانه به داشتن آن قله هاي بزرگ فخر فروشند و مباهات ورزند. از قابليت هاي آب و خاك و جان آذربايجان گفت تا جهان و جهانيان بدانند كه اينجا آذربايجان است. كانون عشق ورزي، محور ايثار و مردانگي، ديوار بلند مقاومت، با مردماني مهربان و هنرورز، با ادبياتي آميخته به شور شبنم و شوق خدمت.

جوائز و نشانها : صمد سرداري نيا مفتخر به دريافت دو عنوان «دكتراي افتخاري» از دو كشور خارجي گرديده است.

--------------------------------------------------------------------------------

آثار :

1 آذربايجان پيشگام جامعه مدني

2 ايروان يك ايالت مسلمان نشين بود

3 باقرخان سالار ملي

ويژگي اثر : ناشر: ايرانيان -1369

4 باكو شهر نفت و موسيقي

ويژگي اثر : پديدآورنده: مناف سليمانوف، صمد سرداري نيا (مترجم)، ناشر: اختر - 22 اسفند، 1385

5 تاريخ روزنامه ها و مجلات آذربايجان

6 تبريز شهر اولين ها

ويژگي اثر : ناشر: كانون فرهنگ و هنر آذربايجان - 1381

7 تبريز مهد صنعت چاپ در ايران

ويژگي اثر : ناشر: سرداري نيا، صمد - 10 بهمن، 1384

8 جنگ قره باغ

ويژگي اثر : پديدآورنده: ضياء الدين سلطانوف، صمد سرداري نيا (مترجم)؛ ناشر: هاشمي

سودمند - 10 اسفند، 1384

9 دارالفنون تبريز، دومين مركز آموزش عالي ايران

ويژگي اثر : ناشر: نداي شمس - 1382

10 سيري در تاريخ آذربايجان

ويژگي اثر : ناشر: اختر - 04 دي، 1386

11 قتل عام مسلمانان در دو سوي ارس

12 قره باغ

13 قره باغ در گذرگاه تاريخ

ويژگي اثر : ناشر: نداي شمس - 10 اسفند، 1384

14 مشاهير آذربايجان،

ويژگي اثر : انتشارات شايسته تبريز - 1379

15 ملانصرالدين در تبريز

ويژگي اثر : ناشر: اختر تبريز

سرشار تهراني، عبدالله

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عباد الله سرشار تهراني

محل تولد : ميانه

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1324/1/1

زندگينامه علمي

اين جانب در يك خانواده مذهبي و متدين در سال 1324 شمسى، در يكي از روستاهاي شهرستان ميانه چشم به جهان گشودم. در همان سال هاي نخست پدرم را از دست دادم و تحت تفل دايي زحمتكشم بزرگ شدم، و در هفت سالگي بر اثر حادثه اي از ناحيه دست چپ معلول شدم. پس از اتمام تحصيلات ابتدايي در همان روستا، جهت فراگيري علوم آل محمد ( عليهم السلام ) و دروس حوزوي عازم شهرستان ميانه شدم، و پس از دو سال تحصيل در آن شهر و علاقه زياد به دروس حوزه، روانه شهر خون و قيام قم شدم، و اين سفر مصادف با رحلت جانگداز مرحوم آيت الله العظمي بروجري (

رحمه الله ) بود. پس از وقوع پيوستن جريانات سال هاي 41 ، حوادث خونين خرداد 42، خروش مردم انقلابي و بازداشت امام خميني ( قدس سرّه ) در تهران، بر اثر فعاليت هاي سياسي و انقلابي مجبور شدم براي ادامه تحصيل به نجف اشرف هجرت كنم، مدتي كه در آن ديار بودم _ يعني : تا سال 1353 شمسي _ همواره در درسهاي خارج حضرات آيات عظام و مراجع عالي قدر به ويژه امام امّت، خميني كبير ( قدس سره ) و مرحوم آيت الله العظمي السيد الخوئي شركت مي كردم. در سال 1353 كه رژيم ضد خدائي بعث، تصميم به بيرون راندن ايرانيان از عراق گرفت، اينجانب به همراه عده اي از فضلا و علماي ايراني مقيم نجف اشرف، از آن ديار رانده شديم، و از همان سال تاكنون در شهر مقدس قم ساكن هستم. تاكنون بيش از سي و پنج سال است كه به تحقيق علوم و احاديث و اخبار ائمه اطهار ( عليهم السلام ) مشغول ام، مدت چهارده سال آن در مؤسسه الامام المهدي ( عجل الله تعالي فرجه الشريف ) ، يك سال در بخش تحقيقات دفتر تبليغات اسلامي قم، نوزده سال در مؤسسه بنياد معارف اسلامى، مركز تحقيقات حج و بخش تحقيقات بنياد جانبازان و تحقيقات متفرق ديگر به فعاليت مشغول بودم، هم اكنون نيز در مركز فقه الائمه الاطهار ( عليهم السلام ) و مدرسه امام باقر العلوم ( عليه السلام ) به تحقيقات ادامه مي دهم.

سروش، محمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد سروش

محل تولد : قم

شهرت : سروش محلاتي

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1340/1/1

زندگينامه علمي

در سال 1355 وارد حوزه علميه قم شدم. پس از دروس سطح در خدمت حضرات آيات ستوده و سيد علي محقق داماد، در درس خارج آيت الله حائري يزدي(ره) حاضر شدم ، همچنين مدت 15 سال از درس خارج حضرات آيات وحيد خراساني و شبيري زنجاني و برخي اساتيد ديگر استفاده كردم. در همين مدت فلسفه و عرفان را از محضر حضرات آيات حسن زاده آملي ، جوادي آملي و انصاري شيرازي استفاده كردم.حدود 10 سال تدريس سطح عالي داشتم و سپس به تدريس خارج فقه واصول مشغول شدم كه در مدرسه آيت الله گلپايگاني(ره) ، حدود 10 سال است ادامه يافته است گرايش اصلي من در پژوهش ، فقه سياسي است.

سعادت، اسماعيل

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

اسماعيل سعادت زبان شناس و مترجم آثار فلسفي در سال 1304 در خوانسار متولد شد. در سال 1322 راهي گلپايگان و سپس عازم تهران شد و در سال 1330 موفق به اخذ مدرك ليسانس در رشته زبان فرانسه و انگليسي از دانشكده ادبيات دانشگاه تهران شد. سعادت مدرك كارشناسي ارشد زبان شناسي خود را در سال 1347 از دانشگاه تهران گرفت .سعادت عضو پيوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسي از سال 78 و مدير دانشنامه زبان و ادب فارسي مي باشد. درسال 1386 به عنوان برگزيده فرهنگستان زبان و ادب فارسي نشان درجه يك دانش به ايشان اهدا شد. كتاب " در آسمان" ترجمه اسماعيل سعادت ، در دوره نوزدهم انتخاب كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ،به عنوان كتاب سال برگزيده شد.

گروه : علوم انساني

رشته : زبان و ادبيات فارسي

گرايش : ترجمه

والدين

و انساب : پدر اسماعيل سعادت احتمالا هنگامي كه او در حدود شش سال سن داشت فوت كرده است .

خاطرات كودكي : اسماعيل سعادت به نقل ازدوران كودكي بيان مي دارد : يادم مي آيد كه يك روز صبح كه به مكتب مي رفتم ،در را ه به چند تا از بچه هاي هم سن و سال خودم برخوردم كه بازي مي كردند . من بي اختيار در بازي آنها شركت مي كردم و آن قدر از اين كار لذت مي بردم كه كيفم را در سوراخي درديوار باغي كنار كوچه پنهان مي كردم .ظهركه شد كيفم رابرداشتم و به خانه رفتم . دو سه روزي كارم اين بود تا اينكه يكي از بستگان نزديكم مرا در راه ديد . توجه گريز پايي من شد ، مرا به مكتب برد و آهسته درگوش معلم چيزي گفت و پيدا بود كه سفارش كرد كه تقصير مر اناديده بگيرد . به پدرم هم كه مرد سختگيري بود چيزي نگفت . ولي همين باعث شد كه سال تحصيلي بعد مرا به دبستان دولتي بردند .

تحصيلات رسمي و حرفه اي : اسماعيل سعادت كه تحصيلات مكتبي داشت تحصيلات رسمي خودرا از كلاس دوم ابتدايي شروع كرد كه دراين زمان هشت ساله بوده است . او در سيزده سالگي دوران ابتدايي را به پايان رسانيد و كلاس اول و دوم دبيرستان را درخوانسار مشغول شده و درهر دو سال شاگرد اول شده است ليكن سال سوم دبيرستان در خوانسار داير نشده واو بلاتكليف ماند . وي بعدا به اصفهان رفته و در دبيرستان حكيم نظامي ثبت نام كرد و آن

سال تحصيلي را دراصفهان گذرانيد و سال بعد درگلپايگان دردانشسراي مقدماتي ثبت نام كرده و آنجا نيز شاگرد اول شد . وي سال بعد رابا راهنمايي دكتر مشايخ فريدني دردانشسراي تهران ثبت نام كرد و در سال تحصيلي24-1323 از دانشسراي مقدماتي تهران فارغ التحصيل شده و در سال دوم تدريس خود در تهران توانست به دانشگاه برود و دررشته زبان و ادبيات فرانسه به تحصيل پرداخت و در سال 1331 فارغ التحصيل شد . وي سال بعد كه رشته زبانشناسي در دانشكده ادبيات دانشگاه تهران داير شد ، ثبت نام كرده و ادامه تحصيل داد ليكن درسال آخر تحصيلي بورس از طرف يونسكو به او داده شد و او به فرانسه رفت و اين وقفه درتحصيل ، ترك تحصيل محسوب شده و او نتوانست تحصيلات خود را به پايان برساند .

خاطرات و وقايع تحصيل : اسماعيل سعادت كه در مكتب درس خوانده بود تعريف مي كند كه در مكتب رسم بود كه وقتي شاگردي مثلا رخصت مي گرفت يعني از ملا اجازه مي گرفت كه آن روز بچه ها تعطيل باشند .يكي از شيرين ترين روزهاي سعادت و دوستانش همين رخصتهابود كه به عده شاگردها و به تناسب ارتقاي تحصيلي آنها تكرار مي شد .

فعاليتهاي ضمن تحصيل : اسماعيل سعادت درضمن تحصيل دانشگاهي ، تدريس هم مي كرد .او مي بايست هجده ساعت در هفته تدريس مي كرد .

استادان و مربيان : آقا شيخ محمد باقر مهدوي در دوران دبيرستان و دبستان معلم فارسي و عربي اسماعيل سعادت بوده است كه تشويق هايش در توفيق هاي تحصيلي اسماعيل خيلي موثر بوده و سعادت هميشه او

را به ياد داشته و از وي به نيكي ياد مي كند . دكتر بروخيم ،عيسي سپهبدي ،خانم نفيسي .خانم پاكروان و مادام رهاوي نيز استادان سعادت در دوران دانشگاه بودند . آقا شيخ محمد حسن رفيعي يك معلم روحاني بود كه اسماعيل سعادت در تعطيلات تابستان پيش او به تحصيل مي پرداخت . اسماعيل پيش وي گلستان سعدي و نصاب صبيان را آموخته است .

هم دوره اي ها و همكاران : بيشتر همكلاسي هاي ابتدايي اسماعيل سعادت ترك تحصيل كردند و دنبال كسب و كار پدرشان رفتند . اصولا در آن زمان تا آنجا اين فكر غالب بود كه هر پسري پس از ياد گرفتن خواندن و نوشتن و حساب كردن ،بايد همان شغل پدرش را دنبال كند . از اين الحاظ بزرگتر هاي اسماعيل نيز اختيار او را داشتند و از قضا آنهامخالف تحصيلات اسماعيل بودند .سعادت در دوران دانشگاه با كساني چون ابوالحسن نجفي ،هوشنگ اعلم و عبد الله توكل همدوره بوده است .

مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : اسماعيل سعادت زماني كه درسال 1324 از دانشسراي مقدماتي تهران فارغ التحصيل شد به شغل آموزگاري در تهران مشغول شد و در سال 1331 كه تحصيلات دانشگاهي را به پايان رسانيد از آموزگاري به دبيري ارتقاء يافت . سعادت دربنگاه ترجمه و نشر كتاب هم فعاليت داشته و ويرايش كتابها را برعهده داشته است .او درموسسه فرانكلين هم فعاليت داشته است . به طور كلي اسماعيل سعادت حدود هفت سال دربنگاه ترجمه و نشر كتاب كاركرد و بعد از آن هم مدتي در اداره مجله راهنماي كتاب با آقاي ايرج افشار ، مدير

مجله همكاري داشت . سپس به انتشارات فرانكلين رفته و بعد از آن نيز در مركز تهيه مواد خواندني براي نو سوادان به سرپرستي ايرج جهانشاهي مشغول به فعاليت شده است . او عهده دار سر دبيري مجله پيك دانش نيز بوده است و درهمان وقت معاون انتشاراتي مركز تهيه موا د خواندني براي نو سوادان بود . سعادت ويراستاري و سر دبير مجله معارف نيز مي باشد كه از سوي مركز نشر دانشگاهي چاپ مي شود .وي عضو شوراي عالي و ويرايش زبان فارسي صدا و سيما بوده است. او به عضويت پيوسته فرهنگستان زبان و ادبيات فارسي در سال1377 انتخاب شده و در آن ميان ، مديريت دانشنامه زبان و ادبيات فارسي به او محول شده است .

فعاليتهاي آموزشي : اسماعيل سعادت بيشتر درموردويرايش و ترجمه فعاليت كرده است . نقل مي كند ويرايش از جهت فعاليت ذهني جدا از ترجمه نيست ، مترجم خوب مي تواند ويراستار خوبي هم باشد و بالعكس . چون از نظر نوع كار ، چندان تفاوتي با هم ندارند مثلا وقتي كه متني راويرايش مي كنند ، آن را جمله به جمله با متن اصلي مقابله مي كنند . يعني هر مرحله متن را كه مي خوانند اول در ذهن خودتان آن را ترجمه مي كنند ،بعد ترجمه ذهني خود را با ترجمه متر جم مقايسه مي كنند و اگر تفاوتي باشد درجمله متر جم تصرف مي گردد .

آرا و گرايشهاي خاص : اسماعيل سعادت درمورد توجه معتقد است كه ترجمه سه ركن اساسي دارد و متر جم بايد بر اين سه ركن مسلط باشد تا بتواند

خوب ترجمه كند ،يكي زبان مبدا است ،ديگري زبان مقصد است و سوم موضوع متني كه بايد ترجمه شود . تسلط بر زبان مبدا وموضوع زودتر و آسان تر حاصل مي شود تاتسلط برزبان مقصد . در تر جمه متون ادبي و به طور كلي متون مربوط به علوم انساني ،مترجم بايد با روح زبان مادري خود خوب آشنا باشد و شم زباني كافي داشته باشد و متون ادبي زبان مادري خودرا بسيار خوانده باشد تا بتواند دقايق متن زبان مبدا را كه دريافته است به زبان مادري خود منتقل كند . دردانستن زبان مبدا فهم زبان و آگاهي از دقايق آن لازم است ام در برگرداندن اين دقايق به زبان مادري ،علاوه بر آن ،خلاقيت هنري هم لازم است يعني ذهن بايد بيشتر از فعاليتي كه براي ادراك چيزي لازم است فعاليت كند وبه جولان در بيايد تا بتواند چيزي را كه در عالم خارج نيست هست كند . آن هم به گونه اي كه اهل زبان مقصد بتوانند معني متن رابه همان خوبي كه اهل زبان مبدا مي فهمند ،بفهمند . اسماعيل سعادت به ترجمه آثار كلاسيك فلسفي مانند آثار ارسطو علاقه خاصي دارد چون او آن آثار ر ابا فلسفه اسلامي مرتبط مي داند و مقصد است كه فلاسفه اسلامي درتفكر است فلسفي شان به آثار آنها نظر داشته اند .

جوائز و نشانها : - برنده جايزه بهترين ترجمه به خاطر ترجمه كتاب « ميكل آنژ» در سال 1334 و در همان سال مجله سخن كه بنيانگذارش پرويز خانلري بود، جايزه ممتاز خود را به اين كتاب اهدا كرد. - برنده جايزه

كتاب سال جمهوري اسلامي ايران در سال 1374به خاطر كتاب تفسير قرآني و زبان عرفاني - برنده جايزه كتاب سال جمهوري اسلامي ايران در سال 1378 به خاطر كتاب در كون و فساد ارسطو - دريافت نشان درجه يك دانش بعنوان برگزيده فرهنگستان زبان و ادب فارسي درسال 1387 - برنده جايزه كتاب سال جمهوري اسلامي ايران در دوره نوزدهم كتاب سال به خاطر ترجمه كتاب " در آسمان"

چگونگي عرضه آثار : چاپ و انتشار جلد دوم دانشنامه زبان و ادب فارسي، عضويت پيوسته در فرهنگستان زبان و ادب فارسي و فعاليت در پروژه فرهنگ آثار اسلامي از جمله برنامه هاي اسماعيل سعادت است. - ترجمه و تاليف و ويرايش مقالات مجله هاي پيك در سالهاي خدمت در مركز انتشارات آموزش - ترجمه و تاليف مقالات در مجله سخن ، راهنماي كتاب، اموزش وپرورش، نشر دانش و معارف

--------------------------------------------------------------------------------

آثار :

1 ترجم? ايزابل

ويژگي اثر : از آندره ژيد

2 ترجم? زندگي ميكل آنژ

ويژگي اثر : ترجمه،تاليف :رومن رولان

3 ترجمه آثار ميكل آنژ

ويژگي اثر : اين كتاب تاليف رومن رولان است واولين ترجمه اسماعيل سعادت مي باشد كه در سال 1334 به چاپ رسيد . اين كتاب برنده جايزه ادبي مجله سخن كه بنيانگذار آن پرويز خانلري بود شد ه و بهترين ترجمه سال 1334 شناخته شده است .

4 ترجمه ابوسليمان سجستاني منطقي او مانيست بزرگ قرن چهارم هجري

ويژگي اثر : اين مقاله توسط عبد

الرحمان بدوي تهيه و تدوين يافته است

5 ترجمه اخلاق

ويژگي اثر : اين كتاب تاليف جرج ادوارد مور است

6 ترجمه از وجوه و نظائر مقاتل بن سليمان و حكيم ترمذي تا تفسير امام صادق (ع)

ويژگي اثر : اين مقاله تاليف پل نويا است

7 ترجمه از وولف تا كانت

ويژگي اثر : بخش اول از جلد ششم تاريخ فلسفه كاپلستون، سروش 1372

8 ترجمه اسپينوزا

ويژگي اثر : اين كتاب تاليف راجر سكروتن است ض

9 ترجمه انرژي

ويژگي اثر : اين كتاب تاليف آيزا ك آسيمون است

10 ترجمه ايزابل

ويژگي اثر : آندره ژيد

11 ترجمه بخشي از سير فلسفه در جها ن اسلام

ويژگي اثر : اين كتاب تاليف ماجد فخري است

12 ترجمه بكر زدايي

ويژگي اثر : اين مقاله درمجله سخن به چاپ رسيده است

13 ترجمه پل نويا

ويژگي اثر : اين مقاله تاليف دانيل ژيماره است

14 ترجمه تاريخ فلسفه

ويژگي اثر : اين كتاب تاليف كاپلستون است و بخش اول از جلد ششم توسط اسماعيل سعادت ترجمه شده است .

15 ترجمه تاريخ و فلسفه

ويژگي اثر : اين كتاب تاليف بريه است و شامل هفت جلد مي باشد كه جلد هاي اول و دوم و چهارم آن توسط

اسماعيل سعادت تر جمه شده است .

16 ترجمه تفسير قرآني و پيدايش زبان عرفاني

ويژگي اثر : اين مقاله تاليف پل نويا است

17 ترجمه تفسير قرآني وزبان عرفاني

ويژگي اثر : اين كتاب تاليف پل نويا است

18 ترجمه تلخكاميهاي سوفي

ويژگي اثر : اين كتاب تاليف كنتس دوسگور مي باشد .

19 ترجمه خيمه شب بازي درهند

ويژگي اثر : اين مقاله درمجله سخن به چاپ رسيده است

20 ترجمه در كون وفساد

ويژگي اثر : اين كتاب تاليف ارسطواست

21 ترجمه درآسمان

ويژگي اثر : اين كتاب تاليف ارسطو مي باشد .اين كتاب ، در دوره نوزدهم انتخاب كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ،به عنوان كتاب سال معرفي و برگزيده شد. آشنايي با كتاب : «در آسمان» در آسمان/ ارسطو؛ ترجمه اسماعيل سعادت.- تهران: هرمس، 1379 . بيست و يك، 306 ص: مصور. واژه¬نامه. كتابنامه: ص [299]- 306. ترجمه امّهات متون فلسفي يكي از نيازهاي فرهنگي ماست. به دليل تأثيري كه فلسف? ارسطو در تكوين فلسف? اسلامي داشته، ترجم? آثار ارسطو براي اهل فلسف? ما بسيار ضروري است. در آسمان، به رغم استطرادهاي اجتناب ناپذير، يكي از منظم ترين، روشن ترين و سامان يافته ترين رساله هاي مجموع? ارسطويي است. اين رساله، كه درمورد ويژگيهاي اجسام جهان تحت قمر و ديگر انواع تغييرات آنها، با اطلاعات دقيقتر در كون و فساد و كائنات جوّ،

و در بخش كيهان شناختي خود، با كتاب لامبداي متافيزيك، كامل مي شود، تصوير تمام نمايي از جهان جسماني به دست مي دهد. موضوع اين رساله بررسي حركت انتقالي (حركت مكاني) در اطلاق آن بر موجوداتي است كه كلّ جهان هستي را تشكيل مي دهد و مشيِ كلّي رساله تمايز اساسي ميانِ «جهان فوق قمر» شامل فلك ثوابت و افلاك سيارات مختلف، از يك سو، و «جهان تحت قمر» از سوي ديگر است كه از زمين ما تا منطق? بلافاصله واقع در زير قمر امتداد مي يابد. مترجم محترم، اين رساله را از روي دو ترجم? فرانسوي (ژ. تريكو و پل مورو) و يك ترجم? انگليسي (ج. ل. استاكز) و با توجه به ترجم? عربي آن (عبدالرحمن بدوي) به فارسي برگردانده است. البته در ترجم? فارسي از ترجم? فرانسوي تريكو پيروي كرده، ولي در مواردي كه ترجم? تريكو را روشن نيافته از دو ترجم? ديگر فرانسوي و انگليسي ياري گرفته و ترجمه اي امين و قابل اعتماد فراهم ساخته است. از امتيازات اين ترجمه، يادداشتهاي آخر كتاب است كه مترجم براي توضيح متن و رفع دشواريها و ابهامهاي آن برپاي? ترجمه هاي فرانسوي و انگليسي اين رساله ترتيب داده است. مترجم در عين تقيد به شيوايي و رسايي، دقت را فداي سادگي بيان نكرده و اگر گاهي تعقيدي در اين ترجمه ديده مي شود، به دليل پيچيدگي متن اصلي و بيان ارسطو است. از ديگر ويژگيهاي ترجم? حاضر اين است كه اصطلاحات كتاب همان اصطلاحاتي است كه در فلسف? اسلامي به كار رفته و مترجم معادلهاي انگليسي و فرانسوي غالب اصطلاحات را هم در پانوشت

ذكر كرده است. در متني چنين سنگين، رعايت نقطه گذاري درست يك اصل اساسي است، كه مترجم اين اصل را بسيار خوب رعايت كرده است. دو واژه نام? كتاب («فرانسه، انگليسي، يوناني و لاتيني به فارسي» و «فارسي به فرانسه، انگليسي، يوناني و لاتيني») بر فايد? ترجمه افزوده است

22 ترجمه درسايه آفتاب

ويژگي اثر : نشر دريانورد ، 1380

23 ترجمه رسالت كتابخانه

ويژگي اثر : اين مقاله تاليف آندره موروامي باشد

24 ترجمه رساله اسما الله فخررازي

ويژگي اثر : اين مقاله تاليف ژرژ قنواتي است

25 ترجمه رساله دراصلاح فاهمه

ويژگي اثر : اين كتاب تاليف اسپينوزا مي باشد .

26 ترجمه رساله كتاب الصفات ابوسعيد خراز

ويژگي اثر : اين مقاله تاليف پل نويا است

27 ترجمه زندگي ارسطو

ويژگي اثر : اين مقاله توسط ديوگنس لائريتوس تاليف يافته است

28 ترجمه زندگي ارسطو درآثار تذكره نويسان سرياني و عرب

ويژگي اثر : اين مقاله تاليف هرمان كروست است

29 ترجمه زندگي افلوطين و ترتيب و توالي رساله هايش

ويژگي اثر : اين مقاله تليف فرفوريوس است

30 ترجمه زندگي و آثار تا گور

ويژگي اثر : اين مقاله درمجله راهنماي كتاب به چاپ رسيده است

31 ترجمه ژان غرغرو، ژان خنده رو

ويژگي اثر : كنتس دوسگور، هرمس 1381

32

ترجمه ساختار و واژگان تجربه عرفاني

ويژگي اثر : اين مقاله ترجمه پل نويا است

33 ترجمه سرود نيبلو نگن

ويژگي اثر : اين كتاب حماسه قوم ژرمن است

34 ترجمه سيري دررساله هاي ابوسعيد خراز

ويژگي اثر : اين مقاله تاليف پل نويا است

35 ترجمه شير و جادوگر

ويژگي اثر : اين كتاب تليف سي . اس لويس مي باشد

36 ترجمه ظهور كراميه درخراسان

ويژگي اثر : اين مقاله تاليف ادموند بوزورث است

37 ترجمه عصر بدگماني

ويژگي اثر : اين كتاب تاليف ناتالي ساروت است ض

38 ترجمه فلسفه ابو سليمان سجستاني

ويژگي اثر : اين مقاله تاليف فهمي جدعان است

39 ترجمه فن ترجمه انتقال فلسفه يوناني به جهان اسلام

ويژگي اثر : اين مقاله تاليف عبدالرحمان بدوي است

40 ترجمه كشفيات نوين در روان پزشكي

ويژگي اثر : اين كتاب تاليف كليفورد آلن مي باشد .

41 ترجمه كودكان وحشي

ويژگي اثر : اين مقاله تاليف ژرژبلون است

42 ترجمه گرولوس ،نخستين كتاب ارسطو

ويژگي اثر : اين مقاله تاليف هرمان كروست ميباشد

43 ترجمه گفت و گو درباره مرگ

ويژگي اثر : اين مقاله تاليف لودويك اسكنازي است

44 ترجمه گوشه اي از داستان سفرهاي فيلسوفان يوناني

به ايران

ويژگي اثر : اين مقاله تاليف ماريا دزيسكا است

45 ترجمه ماجراي دريفوس

ويژگي اثر : اين مقاله تاليف ژان بلوك ميشل بوده وشامل يادداشتهاي روژه مارتن دوكارمي باشد

46 ترجمه مرگ اليويه بكي

ويژگي اثر : اين مقاله تاليف اميل زولا مي باشد و در مجله سخن چاپ شده است

47 ترجمه مسئله اختيار در تفكر فلسفي و پاسخ معتزله به آن

ويژگي اثر : اين كتاب درباره آراء معتزله درباره مساله اختيار است درتقابل با آراء مذاهب كلامي ديگر

48 ترجمه مونتني

ويژگي اثر : اين كتاب تاليف پبتربوك است

49 ترجمه ميكروبها

ويژگي اثر : اين كتاب تاليف آيزاك آسيموف است

50 ترجمه نظريه مثل ومسئله معرفت در فلسفه اسلامي

ويژگي اثر : اين مقاله تاليف ابراهيم مدكور است

51 ترجمه نهضت ترجمه در جهان اسلام

ويژگي اثر : اين مقاله نگارش ابراهيم مدكوراست

52 ترجمه وويرايش فرهنگ آثار

ويژگي اثر : اين كتاب درپنج جلد مي باشد

53 دانشنامه زبان و ادب فارسي

ويژگي اثر : انتشارات زبان و ادب فارسي، 1384

54 راي بعد از ماي نكره

ويژگي اثر : اين مقاله در فصلنامه نشر دانش به چاپ رسيده است

55 زبان فارسي،مميز ذيروح ازغير روح

ويژگي اثر

: اين مقاله درفصلنامه نشردانش به چاپ رسيده است

56 كدام عذرا؟

ويژگي اثر : اين مقاله در فصلنامه نشر دانش به چاپ رسيده است

57 يادي از حجه الاسلام غزالي

ويژگي اثر : اين مقاله درمجله معارف به چاپ رسيده است

58 يادي از فخرالدين رازي

ويژگي اثر : اين مقاله درمجله معارف به چاپ رسيده است

--------------------------------------------------------------------------------

منابع :

1http://www.aftab.ir/articles/art_culture/literature_verse/c5c1183292543_esmaeel_saadat_p1.php2http://www.ketabnews.com/detail-7125-fa-0.html3www.ketabesal.ir4كيمياي سعادت ، گفتگو با اسماعيل سعادت ، كتاب ماه ادبيات و فلسفه ،سال چهارم ، شماره هفتم ،ارديبهشت 1380 ، پياپي 43 ، ص 4

سعيدي روشن، محمدباقر

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد باقر سعيدي روشن

محل تولد : قزوين

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1340/12/19

زندگينامه علمي

محمد باقر سعيدي روشن در نوزدهم اسفند 1340 هجري شمسي در يكي از روستاهاي استان قزوين بدنيا آمدم، ابتدايي را در روستا گذراندم. به خاطر علاقه به تحصيل علوم دينى، برخي از دروس مقدماتي عربي و راهنمايي تحصيلي را همزمان درمدرسه علميه (شيخ الاسلام) شهرستان قزوين كه در آن زمان با مديريت عالم وارسته جناب حجة الاسلام والمسلمين هادي باريك بين از شاگردان امام خميني(ره) اداره مي شد گذراند، در گرماگرم انقلاب اسلامي وهجوم ماموران ساواك شاه به مدرسه كه مركز نشر انديشه هاي امام خميني(ره) در اين شهربود . به حوزه علميه قم آمد و دردروس مدرسه علميه (رسالت) با مديريت جناب حجه الاسلام و المسلمين دشتي شركت كرد، پس از طي دروس مقدماتى، منطق را در محضر حجه الاسلام و المسلمين حسيني بوشهرى، اصول فقه

را در محضر حجه الاسلام و المسلمين موسوي تهرانى، شرح لمعه را در محضر مرحوم آيت الله وجداني ، رسائل را در محضر آيت الله اعتمادي (دام ظله) مكاسب را در محضر مرحوم آيت الله پايانى، كفايتين را از حضرت آيت الله فاضل بهره برد ودر دروس خارج نيز همزمان از محضر درس آيات عظام؛ مكارم شيرازى، وحيد خراساني و فاضل لنكراني استفاده برد.همچنين در كنار دروس رسمي حوزه، از سال 1358 در برنامه هاي آموزشي موسسه (در راه حق) با مديريت حضرت آيت الله مصباح يزدي (دام عزه) شركت نمود. در اين مركز به جز استفاده از دروس اصلي تفسير، معارف، قرآن ، منطق و فلسفه از محضر استاد بزرگوار مصباح يزدى، با زبان خارجه، اقتصاد، جامعه شناسى، روان شناسى، حقوق، علوم سياسى، و برخيدروس جديد ديگر بيشتر آشنايي يافت.در دهه هفتاد هم زمان با تدريس و پژوهش در حوزه ، علوم قرآن، تفسير، كلام ودين پژوهى، دروس عالي دانشگاهي را نيزاستمرار بخشيد و در سال 1375 كارشناسي ارشد را اخذ و در سال 1381 خورشيدي از رساله دكتري تخصصي در رشته علوم قرآن و حديث تحت عنوان (تحليل زبان قرآن و متدولوژي فهم آن) دفاع نمود.برخي از دروسي كه در مراكز علمي حوزه اي ودانشگاهي در سطوح كارشناسي و كارشناسي ارشد و دكتري توسط وي ارائه شده به قرار ذيل است:علوم قرآن، تفسير ومعارف قرآن، هرمنوتيك ومباني تفسير قرآن، روش تحقيق در علوم قرآن، معجزه شناسى، كلام جديد و قديم، نهج البلاغه، فقه الحديث و علم الحديث، انسان شناس و تاريخ اديان، زبان قرآن ، زبان دين و ...همچنين در خلال اين مدت

راهنمايي يا مشاوره رساله هاي متعدد دانشگاهي و حوزوي را به عهده داشته ام.

سعيدي زاده، رسول

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

رسول سعيدي زاده

محل تولد : رشت

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1344/7/1

زندگينامه علمي

شيخ رسول سعيدي زاده فرزند طاهر از محققان و پژوهشگران مقيم مشهد در غروب آخرين روز خرداد سال 1344 ه_.ش مصادف با سالروز تولد خاتم پيغمبران در يكي از محلات قديمي شهر رشت به نام پلكو (جنب كوچه مهديه فعلي) متولد گرديد.

پدر و مادرش هر دو اهل رشت و اجدادش از حومه آنجا بودند. پدر او يك كارگر ساده و مادرش زني زحمت كش بود، كه در ميانسالي به خاطر تحمل كار و سختي زياد از حد زندگي جان بر كف نهاد و دار فاني را وداع گفت. سعيدي زاده متاهل و داراي دو فرزند دختر و پسر و نيز جانباز انقلاب اسلامي مي باشد.

او تحصيلات خود را تا سطح ديپلم در زادگاهش خواند و سپس درسال 1362 ه_.ش، براي فراگيري دروس حوزوي وارد مدرسه علميه جامع رشت شد. پس از طي دروس مقدماتي درسال 1366 ه_ . ش، به مشهد مهاجرت و در آنجا سطح و بعد خارج فقه و اصول را به مدت شش سال متوالي خواند. هم زمان دروس مقدمات حوزوي را در مدرسه آيت الله خوئي تدريس نمود. در كنار درس هاي حوزه به تحصيلات دانشگاهي تمايل يافت و توانست درسال 1372 ه_ . ش، در رشته كارشناسي ادبيات فارسي از دانشگاه پيام نور مشهد و در سال 1384 ه_ . ش، در رشته كارشناسي ارشد علوم قرآن و حديث از دانشگاه علوم اسلامي رضوي مشهد

فارغ التحصيل شود. موضوع پايان نامه كارشناسي ارشد او «خاندان هاي معروف سادات با تكيه بر خاندان علمي» است.

از جمله اساتيدي كه حق بزرگي در تربيت او دارند مي توان به آيات عظام شيخ محمد ازدي لاكاني، سيد مجتبي رودباري، سيد علي اكبر بني هاشمي، سيد حسن مرتضوي شاهرودي، سيد جواد فقيه سبزواري و استاد رضا زاده نام برد.وي مسافرت هايي به كشورهاي تركيه، عراق، سوريه و عربستان انجام داده كه حاصل آن چند سفرنامه مكتوب است.

سعيدي زاده در كنگره هاي داخلي چندي از جمله مشاركت در شيراز، مسكن در اصفهان، دومين و نيز سومين كنگره ديدگاه هاي اسلام در پزشكي در مشهد، ميراث علمي و معنوي حضرت فاطمه زهرا (س) در مشهد، بزرگداشت علامه سيد عبدالحسين شرف الدين در قم، بزرگداشت عالمان فرزانه نهاوندي در نهاوند همدان و بزرگداشت حكيم متاله سيد جلال الدين آشتياني در مشهد و غيره شركت نمود.

سعيدي مهر، محمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد سعيدي مهر

محل تولد : تهران

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1342/1/1

زندگينامه علمي

در سال 1360 هجري شمسي در رشته رياضي فيزيك از دبيرستان خوارزمي تهران فارغ التحصيل شدم. به علت علاقمندي به دروس حوزوي (و تعطيلي دانشگاهها به علت انقلاب فرهنگي)، در حوزه شهيد بهشتي تهران تحصيلات حوزوي را آغاز كردم. در سال 1361 در كنكور سراسري و نيز كنكور ورودي دانشگاه امام صادق(ع) شركت كردم و پس از قبولي در هر دو جا دانشگاه امام صادق(ع) را برگزيدم و يك سال در اين دانشگاه مشغول تحصيل شدم.

به علت علاقه شديد به دروس حوزوي و نظام آموزش حوزه، در آغاز نيمسال سوم تحصيلي (بهار

1383) با جلب نظر موافق مديريت محترم دانشگاه امام صادق(ع)، از ادامه تحصيل انصراف داده و در مدرسه آيت الله مجتهدي تهران تحصيلات حوزوي را ادامه دادم. در مهرماه 1364 وارد حوزه علميه قم شدم و به تحصيل سطح ادامه دادم و همزمان در دروس فلسفه نيز شركت مي كردم. در سال 1367 سطح حوزه را به اتمام رسانده به تحصيل در مقطع خارج فقه و اصول مشغول شدم. در سال 1369 در كنكور ورودي تربيت مدرس قم شركت كرده و همزمان با شركت در دروس خارج و دروس فلسفه و عرفان، در سال 1372 در مقطع كارشناسي ارشد الهيات فارغ التحصيل شدم. در سال 1373 در آزمون ورودي دانشگاه تربيت مدرس تهران شركت كردم و پس از قبولي و شركت در دوره آموزشي، سرانجام در سال 1379 با دفاع از رساله دكتري با عنوان( بررسي انتقادي«ضرورت» در فلسفه تحصيلي معاصر)، فارغ التحصيل شدم.

در سال 1378 به مدت يكسال در كشور انگلستان مشغول گذراندن يك دوره پژوهشي بوده ام. از سال 1380 به عنوان عضو هيأت علمي گروه فلسفه دانشگاه تربيت مدرس مشغول هستم و در حال حاضر استاديار گروه فلسفه اين دانشگاه مي باشم. در طي دوران تحصيل در دانشگاه و حوزه، با مراكز متعدد پژوهشي در قم و تهران، همچون مركز تحقيقات كامپيوتري علوم اسلامي، مركز تحقيقات استراتژيك، معاونت اساتيد و دروس معارف اسلامي نهاد مقام معظم رهبري در دانشگاهها، موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني، پژوهشكده حكمت و فلسفه دفتر تبليغات اسلامي، سازمان حكمت، موسسه فرهنگي طه و ... همكاري مديريتي و پژوهشي داشته ام.

سعيدي، عباس

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

دكتر عباس سعيدي در

سال 1329 خورشيدي در تهران بدنيا امد. ايشان پس اخذ ديپلم طبيعي در رشته جغرافيا به تحصيل پرداخت و مدرك كارشناسي جغرافيا و كارشناسي ارشد جغرافياي طبيعي را از دانشگاه ملي تهران بترتيب در سالهاي 1353 و 1355 اخذ كرد. ومدرك دكتري رشته علوم طبيعي را از دانشگاه فيليپس واقع در شهر ماربورگ آلمان در سال 1363 دريافت كرد.نامبرده هم اكنون عضو هيئت علمي و دانشيار پايه 18 گروه جغرافياي دانشكده علوم زمين دانشگاه شهيد بهشتي از سال 1364 مي باشد.گروه : علوم انساني رشته : جغرافياگرايش : علوم طبيعيتحصيلات رسمي و حرفه اي : اخذ ديپلم متوسطه رشته علوم طبيعي از دبيرستان اديب،اتهران در سال1349 اخذ مدرك ليسانس رشته جغرافيا از دانشگاه ملي ايران در سال1353 اخذ مدرك فوق ليسانس رشته جغرافياي طبيعي از دانشگاه ملي ايران، در سال1355 اخذ مدرك دكتري رشته علوم طبيعي از دانشگاه فيليپس،آلمان/ماربورگ در سال1363 پس از دكتري رشته آموزش دانشگاهي و توسعه بين المل از دانشگاه كاسل آلمان/ كاسل،در سال 1364مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : شغل و همكاري علمي _ تحقيقاتي عباس سعيدي: _ عضو هيأت علمي گروه جغرافياي دانشكده علوم زمين دانشگاه شهيد بهشتي از سال 1364 (رتبه علمي: دانشيار پايۀ 18)؛ _ همكاري با مركز دايره المعارف بزرگ اسلامي (از سال 1365)؛ در حال حاضر: مدير گروه جغرافياي دانشنامه فارسي و عضو شوراي عالي مركز؛ همچنين مولف و ويراستار؛ _ همكاري با بنياد مسكن انقلاب اسلامي از سال 1369 به عنوان مشاور عالي اجتماعي _ اقتصادي؛ _ عضو هيأت رئيسه انجمن جغرافيايي ايران از آغاز فعاليت پس از انقلاب (دو دوره دبير انجمن) تاكنون (1382)؛ چگونگي عرضه

آثار : عباس سعيدي آثار خود را بصورت تاليف كتب (شامل سه كتاب است) و ترجمه يك كتاب ارائه مي كند. ايشان همچنين مقالاتي در دايره المعارف بزرگ اسلامي در يازده جلد دارد . - راهنمايي پايان نامه هاي كارشناسي: 30 پايان نامه - راهنمايي پايان نامه هاي كارشناسي ارشد: 47 پايان نامه - راهنمايي پايان نامه هاي دكتري: 3 پايان نامه طرح پژوهشي دكتر سعيدي به قرار زير است: سطح بندي روستاهاي كشور (با همكاري مهدي طالب، صديقه حسيني و...)، بنياد مسكن انقلاب اسلامي، 3 جلد، 1371-1377؛ استقرار بهينه روستاهاي پراكنده استان كهگيلويه و بوير احمد (با همكاري مهدي طالب، جواد صفي نژاد)، بنياد مسكن انقلاب اسلامي، 4 جلد، 1373؛ گونه شناسي معماري و سازه اي مسكن روستايي استان سمنان، 3 جلد، جهاد دانشگاهي دانشگاه شهيد بهشتي/ بنياد مسكن، 1376؛ ساماندهي روستاهاي پراكنده شهرستان ايذه، بنياد مسكن... استان خوزستان، 3 جلد، 1377-1378؛ كيش: مرواريد خليج فارس، سازمان منطقه آزاد كيش، 1379. مكان گزيني سكونتگاههاي روستايي، بنياد مسكن انقلاب اسلامي، 1381؛ امكانات و تنگناهاي منابع آب كشور از ديدگاه جغرافيايي، دانشگاه شهيد بهشتي، 1380-1381؛ آثار : nbsp1 ايران: شهر _ روستا _ عشاير (اكارت اهلرس) ويژگي اثر : ترجمه عباس سعيدي، انتشارات منشي، تهران، چاپ اول، 13802 شيوه هاي سكونت گزيني و گونه هاي مسكن روستايي، بنياد مسكن/برنامه توسعه سازمان ملل ويژگي اثر : تهران، 13753 مباني جغرافياي روستايي ويژگي اثر : انتشارات سمت، تهران، چاپ اول، 1377 (چاپ چهارم، 1381)4 مباني دانش جغرافيا، دفتر تحقيقات و برنامه ريزي، وزارت آموزش و پرورش،

ويژگي اثر : چاپ اول، 1374 (چاپ هشتم، 1381)

سكندري، علي جان

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

علي جان سكندري

محل تولد : اسلام آباد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1341/12/15

زندگينامه علمي

علي سكندري (علي جان سكندري) فرزند سكندر متولد 1341 ش، در اسلام آباد (صلايان) يكي از روستاهاي آن زمان قاينات چشم به جهان گشود. تحصيلات ابتدايي را در همان زادگاهش به پايان رساند. دوره هاي ابتدايي و راهنمايي را در شهر خضري و متوسطه را در دبيرستان دكتر شريعتي شهرستان قاين به پايان برد. وي در كنار تحصيل در اوقات بيكاري در كشاورزي به پدرش كمك مي نمود .

پس از اتمام دوره متوسطه در سال 1361 ش، وارد حوزه علميه قاين شد. يك سال بعد براي ادامه تحصيل عازم مشهد مقدس گرديد تا تحصيلات حوزوي را در جوار مرقد حضرت علي بن موسي الرضا (ع) ادامه دهد. نخست با اقامت در مدرسه امام محمد باقر (ع) مقدمات را فرا گرفت و سپس دوره هاي تحصيلات تكميلي و عالي را در مدارس جعفريه و آيت الله خوئي نزد اساتيد برجسته حوزه علميه از جمله: آيت الله مرتضوي، آيت الله رضا زاده، آيت الله واعظ طبسي، آيت الله صالحي و حجت الاسلام و المسلمين گرايلي گذراند.

در سال 1366 ش، در كنار دروس حوزوي وارد دانشگاه شد و در دانشكده الهيات دانشگاه فردوسي مشهد درگرايش تاريخ اديان ادامه تحصل نمود. پس از اين وارد فعاليت هاي علمي و پژوهشي شد و در دانشگاه آزاد اسلامي مشهد در گروه معارف اسلامي و دفتر فرهنگ اسلامي مشغول كار گرديد. در همين زمان بود كه با نگارش مقالاتي دست

به قلم شد و با نوشتن مطالب سياسي در روزنامه ها ومجله ها، فعاليت قلمي را آغاز كرد و دو شماره از فصلنامه فرهنگي دانشگاه آزاد مشهد را منتشر ساخت.

سلطان القرائي، خليل

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

خليل سلطان القرائي به سال 1329 در شهر تبريز در يك خانواده متدين و عالم به دنيا آمد. دوران تحصيلات ابتدايي و دبيرستاني را در زادگاهش گذراند و در كنار آن به كسب علوم قراني نزد علماي ديني نيز مي پرداخت. در سال 1346 وارد دانشگاه تبريز شد و در رشته فلسفه تا مقطع كارشناسي ارشد به تحصيل پرداخت. وي دكتراي رشته فلسفه تعليم و تربيت را پس از عزيمت به فرانسه از دانشگاه ميراي فرانسه شهر تولوز در سال 1359 كسب كرد. وي از سال 1361 به عنوان عضو هيئت علمي دانشگاه تبريز در گروه علوم تربيتي مشغول به كار شد. گروه : علوم انساني رشته : علوم تربيتي گرايش : فلسفه تعليم تربيتوالدين و انساب : والد خليل سلطان القرائي، علي سلطان قرائي پسر سوم شيخ شيخ ابوالقاسم كه خانواده اش از دودمان علم و سلك روحانيت بود كه جد بزرگوارش در بين بزرگان علما و مشايخ عرفا آن زمان صاحب تعالي و مراتب بوده است. نسبت مادرشان از دودمان مرحوم حاج ميرزا علميان سركارات است، پدر ايشان علي سلطان القرائي رفيفه دختر سوم حاج ميرزا علميان سركارات را كه از رجال عصر خود بود به نكاح خود در آورد.خاطرات كودكي : خليل سلطان القرائي از خاطرات آن دوران مي گويد: « از آنجائكه پدرم با عموهايم در يك خانواده زندگي ميكرديم هميشه با عموزاده هايم بوديم غير از بازس دسته جمعي بيشتر

اوقات با مشاعره و مسابقه خوشنويسي مي گذرانديم و به سياحت و گردش همراه عموزاده ها در اطراف تبريز باغات آن مشغول بوديم كه اين علاقه به طبيعت تا به امروز هم ادامه دارد.»اوضاع اجتماعي و شرايط زندگي : خليل سلطان القرائي در اين باره مي گويد: « خانواده ما از نظر اقتصادي يك خانواده متوسط بود و از نظر فرهنگي و اجتماعي يك دودمان شناخته شده در عرصه علم و فرهنگ ميباشد. پدر و جد بزرگ پدر همه در كسوت روحانيت و معروف عام و خاص بودند. آيت ا... العظمي حاج ميرزا جواد سلطان القرائي از مجتهدان بنام و از علماي طراز اول كشور بود. حاج ميرزا جعفر سلطان القرائي از مورخان هنرمندان و هنرشناسان معروف اين مملكت بودندو پدر اينجانب در محضر ايت بزرگان علم آموزي كرده و تربيت يافته بود.»تحصيلات رسمي و حرفه اي : ديپلم متوسطه از دبيرستان لقمان سال 1346 كارشناسي و كارشناسي ارشد رشته فلسفه از دانشگاه تبريز سال 1355 مدرك دكتراي رشته فلسفه تعليم و تربيت از دانشگاه تولوز فرانسه سال 1359خاطرات و وقايع تحصيل : از وقايع آن دوران خليل سلطان القرائي فوت پدر بزرگوارشان عنوان ميكنند و به خاطر اين حادثه نتوانستند رشته مورد علاقه اي كه در فرانسه زير نظر استادشان آقا سيمون انتخاب كرده بودند ادامه دهند و تمام برنامه هايشان بهم خورد.فعاليتهاي ضمن تحصيل : فعاليت هاي دوران تحصيل خليل سلطان القرائي با توجه به علاقه وي به ورزش در دانشگاه و دبيرستان به رشته هاي فوتبال ، واليبال و كوهنوردي مواردت ميورزيدند و اكثر قله هاي معروف كشور و بعضي از قلل خارج از

كشور هم صعود كرده اند.استادان و مربيان : از استادان خليل سلطان القرائي ميتوان به : مرحوم علمي اكبر محقق، مرحوم حسن قاضي طباطبائي، دكتر رحيمي موقر، دكتر حسن خانلو، دكتر مهرگان، مرحوم رتضوي برازجاني، دكتر رجايي خراساني، دكتر عيوضي، دكتر تسليمي، دكتر محمود نوايي، اشاره كرد.هم دوره اي ها و همكاران : خليل سلطان القرائي از همكارانش به دكتر محمد نوالي، دكتر علي اصغر كوشافر، دكتر داوود حسيني نسب، دكتر پرويزي سرندي، دكتر اسكندر رفتحي آذر نام ميبرد.همسر و فرزندان : بعد از مراجعت از فرانسه خليل سلطان القرائي با سركار خانم صديقه حسين پور سخا از يك خانواده اصيل تبريزي كه داراي تحصيلات پزشكي و متخصص كودكان است ازواج كردند.مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : خليل سلطان القرائي مديريت گروه علوم تربيتي دانشكده علوم تربيتي و روانشناسي حدود 20 سال و نيز معاونت آموزش دانشكده علوم تربتي را بر عهده داشته است. و اكنون در تمام شوراهاي دانشكده حضور دارند و از هيئت تحريريه فصنامه روانشناسي دانشگاه تبريز هستند و نيز سرپرست گروه كوهنوردي استادان و كاركنان دانشگاه تبريز مي باشند. فعاليتهاي آموزشي : خليل سلطان القرائي از سال 1361 فعاليتهاي آموزشي خود را با درس "تاثير عرفان در اخلاق اسلامي" كه با دعوت مدير گروه فلسفه اقاي دكتر نوالي صورت گرفته بود آغاز شد و اكنون به تدريس دروس مختلف رشته فلسفه رسيده است كه بيشتر در مقطع كارشناسي ارشد و دكتري ميباشد.ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : خليل سلطان القرائي از سال 1363 عضو هيئت مديره كتابخانه ملي و فعلا هم عضو هيئت امناي كتابخانه مركزي تبريز (ملي) ميباشد.شاگردان : از شاگردان

خليل سلطان القرائي كه ادامه تحصيل دادند و در دانشگاههاي مختلف مشغول هستند ميتوان به دكتر فريد دكتر محرم آقا زاده دكتر جواد حاتمي دكتر عليرضا حسيني پور دكتر مرعشي دكتر يوسف اديب و ... اشاره كرد.چگونگي عرضه آثار : آثاري كه خليل سلطان القرائي به چاپ رسيده به صورت مقاله در مجلات دانشكده ادبيان دانشگاه تبريز و دانشگاه مشهد و پژوهشكده قم ميباشد و نيز ارائه مقالات زيادي در سمينارها و همايشهاي مختلف.آثار : فلسفه تعليم و تربيت و آراي تربيتي

منابع زندگينامه :تكميل پرسشنامه فرهيختگان توسط دكتر سلطان القرائي بنا به در خواست بنياد ايرانشناسي - زمستان 1385

سلطان محمدي، ابوالفضل

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

ابوالفضل سلطان محمدي

محل تولد : قزوين

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1342/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب ابوالفضل سلطان محمدي پس از گذراندن تحصيلات دوره ابتدايي درمقطع راهنمايي وارد حوزه علميه قم شدم و با فرا گرفتن دروس مقدماتي ، دروس سطح را در نزد استادان معظم آقايان : وجداني فخر ، اعتمادي ، قديري ، بني فضل ، صالحي مازندراني و استادي به پايان بردم و در سال 1369 به دروس خارج فقه و اصول راه يافتم و اكنون بيش از پانزده سال است كه در درس خارج فقه حضرت آيت الله ميرزا جواد تبريزي و خارج اصول حضرت آيت الله وحيد خراساني شركت نموده و از محضر علمي ايشان استفاده مي نمايم هم چنين در سال 1368 در موسسه آموزش عالي باقر العلوم (ع) در دوره كارشناسي علوم سياسي پذيرفته شدم . پس از گذراندن اين دوره در سال 1373 با مركز

تحقيقات و مطالعات اسلامي دفتر تبليغات ، در حوزه تحقيق و پژوهش ابتدا در واحد اطلاع رساني ( نمايه سازي مجلات كتب و روزنامه ها ) و سپس در پژوهشكده انديشه سياسي وابسته به اين مركز در گروه فقه سياسي با گرايش فقه سياسي ، تاريخ انديشه عالمان شيعي ، احاديث و روايات اهل بيت (ع) به همكاري و فعاليت هاي تحقيقي و پژوهشي پرداختم كه اين همكاري در قالب پروژه هاي تحقيقي تا كنون ادامه يافته است .

محصول دوازده سال تلاش علمي اينجانب چهار كتاب و تعدادي مقاله بوده كه در موضوعات گوناگون به نگارش درآمده و غالب آنها به چاپ رسيده است و برخي در دست تحقيق است .

سلطان محمدي، حسين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حسين سلطان محمدي

محل تولد : قم

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1355/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب حسين سلطان محمدي متولد 1355اهل ومتولدقم مي باشم پس از طي مراحل مقدماتي تحصيل را از 5 سالگي شروع و وارد مدرسه ابتدايي و سپس در مقطع راهنمايي و مقطع متوسطه در رشته رياضي فيزيك را با موفقيت با اخذ ديپلم رياضي فيزيك به پايان رساندم با توجه به علاقه به تحصيل در علوم ديني در سال 1374 وارد حوزه علميه قم شدم و دروس مقدماتي را در مدرسه علميه معصوميه (س) شروع نمودم . سه سال بعد در دانشگاه مفيد در رشته اقتصاد نظري پذيرفته شدم و همزمان موفق شدم اين رشته را در كنار ساير دروس حوزوي تحصيل نمايم و در سال 1380در مقطع ليسانس فارغ التحصيل شدم اينجانب با توجه به علاقه وافري كه به تحصيل علوم ديني داشتم

توانستم دروس مقدماتي و سطوه را در طول مدت 7 سال به پايان برسانم و چند نوبت هم به عنوان شاگرد ممتاز در حوزه باشم. در طول مدت تحصيل در حوزه و دانشگاه و در ظل عنايت حق تبارك و تعالي مشغول به نوشتن مقالات در حول مباحث اقتصادي و اسلامي بودم كه هم اكنون مقالاتي از اينجانب در مجلات تخصصي و علمي و روزنامه ها به چاپ رسيده بالغ بر چهل عنوان مي باشد.

سلطاني رناني، مهدي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد مهدي سلطاني رناني

محل تولد : اصفهان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1358/1/19

زندگينامه علمي

ورود به عرصه علم و تحصيل در مهرماه 1365 هجري شمسي با تحصيلات ابتدايي آغاز گرديد. دوره هاي ابتدايي و راهنمايي و متوسطه را به ترتيب در دبستان پاسداران رهنان، مدرسه راهنمايي شهيد دكتر حسن آيت و دبيرستان منيرخانه اصفهان و به مدت 11 سال با كسب رتبه هاي ممتاز و درجات عالي علمي در سطح استان و حتي كشور پشت سر گذاشتم. تحصيلات دانشگاهي را با پذيرفته شدن در آزمون سراسري سال 1378 هجري شمسي در دانشگاه تهران و در رشته الهيات (علوم قرآن و حديث) آغاز نمودم. دوره كارشناسي ( ليسانس) را در مدت سه سال طي نمودم و در همه ترم ها به عنوان دانشجوي رتبه اول و ممتاز انتخاب شدم. در سال 1379 از طرف كميته استعدادهاي درخشان دانشگاه تهران به عنوان دانشجوي نخبه ( استعداد درخشان ) انتخاب شده و در بين همه دانشجويان دوره و رشته خويش بالاترين معدل تحصيلي را كسب نمودم. در سال 1382 در آزمون كارشناسي ارشد شركت كرده

و در رشته الهيات ، علوم قرآن و حديث دانشگاه دولتي قم پذيرفته شدم. در اين دوره نيز به عنوان دانشجوي نمونه (علمي ، پژوهشي )شناخته شدم . تحصيلات حوزوي را نيز به صورت آزاد و داوطلبانه در مدارس علميه اصفهان و قم آغاز نموده و پشت سر نهادم. ارتباط دائم خويش را نيز با حوزه هميشه حفظ نموده و مي نمايم. و با اين نهاد معنوي همكاري هاي علمي و پژوهشي بسياري داشته و دارم . از جمله عضو انجمن قرآن پژوهي حوزه علميه قم، عضو محققين معاونت تبليغ و پژوهشي هاي كاربردي حوزه علميه قم ، عضو محققين مركز جهاني علوم اسلامي و محققين حوزه علميه اصفهان مي باشم . به لطف و مرحمت و توفيقات الهي فعاليت خويش را در عرصه علم و پژوهش ادامه مي دهم و در صدد تدريس در دانشگاهها و عضويت هيئت علمي هستم كه به زودي انشاء الله محقق خواهد شد. همچنان تدريس خويش را نيز در حوزه هاي علميه ادامه مي دهم. اين جانب در اولين دوره عالي تربيت مدرس تفسير و علوم قرآن كه توسط انجمن قرآن پژوهي حوزه علميه قم و با همكاري مركز تحقيقات قران الكريم المهدي (عج) قم و مركز هماهنگي ، توسعه و ترويج فعاليتهاي قرآني كشور ، مركز آموزش تخصصي تفسير و علوم قرآن و مركز مديريت حوزه علميه قم در سال 1386 برگزار گرديد شركت كرده و دوره را با موفقيت و رتبه ممتاز پشت سر گذاشته و گواهي نامه عالي آن را دريافت نمودم

سلطاني نژاد، هدايت الله

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

هدايت الله سلطاني نژاد

محل تولد : بافت

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1339/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب با آمادگي قبلي و اطلاعات اوليه رسما از اول مهر ماه 1362 وارد حوزه علميه قم شدم . دوره سطح تا پايان كفايه و مكاسب را در محضر اساتيدي چون آيت الله پاياني و ستوده در سال 1366 به پايان بردم از آن به بعد تا تاريخ 1378 به مدت بيش از 10 سال در درس خارج فقه و اصول اساتيد معظم آيات عظام چون آيت الله ميرزا جواد تبريزي ، آيت الله ناصر مكارم شيرازي ، آيت الله وحيد خراساني ، آيت الله فاضل لنكراني و در درس تفسير آيت الله جوادي آملي شركت و بهره جسته ام . دربخش خارج مكاسب شيخ انصاري چند سال از درس آيت الله منتظري بهره مند شدم . از آثار اين دوره تهيه تقريرات درس اساتيد و تعقليات بر كتب فقهي و اصولي مي باشد . به موازات دروس حوزوي اينجانب سال ها در مراكز آموزشي تدريس و تحصيل داشته و از سال 1372 تا كنون به طور مستمر در دانشگاه هاي مختلف كشور از جمله دانشگاه قم به تدريس دوره هاي كارشناسي و كارشناسي ارشد حقوق خصوصي و راهنمايي پايان نامه هاي دانشجويي و فعاليت هاي پژوهشي اشتغال داشته ام . 3 دوره كارشناسي حقوق را در دانشگاه تهران ، كارشناسي ارشد حقوق خصوصي را در دانشگاه شهيد بهشتي و دوره دكتراي تخصصي حقوق خصوصي را در دانشگاه آزاد اسلامي واحد تحقيقات عالي تهران در سال 1378 به پايان بردم . داراي مقالات و كتب علمي چون خسارت معنوي ، بيع كالي به كالي ، مسئوليت مدني قاضي

، ماهيت حقوقي طلاق خلع ، شرط لزوم عقود جايز ، روش تحقيق در حقوق ، تعديل قرارداد ، شش قاعده حقوقي از كتاب عوائد الايام مرحوم نراقي و دهها پايان نامه دانشجويي كارشناسي ارشد به راهنمايي اينجانب مي باشد . در كتاب فعاليت هاي آموزشي و پژوهشي سابقه مديريت در معاونت پژوهشي ، مديريت كل امور فرهنگي وزارت آموزش و پروش ، عضو هيات امناء موسسه تربيت ، معاونت دانشجويي و فرهنگي دانشگاه قم ، مديريت گروه حقوق خصوصي دانشگاه آزاد اسلامي و... دارم .

سلطاني، عبدالظاهر

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عبدالظاهر سلطاني

محل تولد : بيرجند

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1311/9/1

زندگينامه علمي

آقاي عبدالظاهر سلطاني در سال 1311 در گزيك از توابع بيرجند به دنيا آمد، او در كنار خانواده اي با اخلاص و مومن رشد و نمو يافت خفقان دوران رضاخان مانع از آن نشد كه ايشان به تحصل علوم ديني روي نياورد و لذا در سال 1333 وارد حوزه علميه گزيك شد و ايشان در طي دوران تحصيل سفري علمي هم به هرات افغانستان داشتند كه اين سفر حدود دو سال طول كشيد. پس از آن به زادگاه خويش بازگشت و در مدرسه علميه فخرالمدارس تربت جام مشغول تربيت طلاب علوم ديني شد كه تاكنون ادامه دارد.

سلطاني، مصطفي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

مصطفي سلطاني

محل تولد : آمل

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد

زندگينامه علمي

اينجانب دوران ابتدايي را در زادگاهم روستاي آهنگر كلا هوازپي دشت كه از توابع مهم شهرستان آمل است گذراندم . براي ادامه تحصيل تا ديپلم به شهرستان آمل رجوع كردم . در سال تحصيلي62 _ 61 موفق به اخذ ديپلم شدم . پس از آن راهي حوزه علميّه قم گرديده ام . دوره مقدّماتي را در مدرسه سعادت طي كردم . پس از آن همچون ديگر طلاب به فراگيري علوم حوزوي در حوزه ادامه دادم و در سال 1378 دروس سطح را به اتمام رساندم . همپاي دروس حوزوي ، آموزش و فراگيري علوم عقلي را آغاز كردم . بحث عقلي را به صورت خصوصي نزد علماي فن تلمذ نموده ام . اين را با كتاب بدايه الحكمه آغاز و با اسفار به پايان

رساندم . از سال 1371 در درس خارج فقه و اصول شركت كردم . در سال 1375 به صورت تخصصي به فراگيري علوم فوق با گرايش3 تشيع پرداختم . اين زمان همپاي تحصيل مشغول تدريس و پژوهش در اين بخش از علوم شدم. از سال 1380 تا كنون به صورت خاص مشغول تحقيق پيرامون فرقه زيديه هستم .

سلم آبادي، رضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

رضا سلم آبادي

محل تولد : اراك

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1349/6/7

زندگينامه علمي

در شهريور ماه سال 1349 در روستاي سلم آباد فراهان در استان مركزي متولد شدم دوره ابتدايي و راهنمايي را در همان جا با رتبه ممتاز طي نمودم همزمان با تحصيل در دبستان قرآن را نزد پدر بزرگم مرحوم محمد ابراهيم سلم آبادي فراگرفتم .

سپس براي ادامه تحصيل راهي قم شدم و در دبيرستان حضرت امام صادق (ع) مشغول به تحصيل دوره متوسطه شدم. با اصرار و تشويق پدرم در سال 1365 وارد حوزه علميه اراك شدم يكسال و اندي در مدرسه امام المهدي (عج) مشغول تحصيل بودم در سال دوم مدتي بنا به تكليف توفيق حضور در جبهه را يافتم، بعد از بازگشت از جبهه جهت ادامه تحصيل به تهران و مدرسه علميه اميرالمؤمنين (ع) رفتم، در طي يكسال و نيم پايه دوم و سوم را با موفقيت طي نمودم در همين زمان دروس پايه اول را تدريس مي نمودم در ادامه تحصيل به همراه برخي دوستان به مدرسه علميه مروي نقل مكان نموديم و مدت يكسال و اندي در آن مدرسه مشغول تحصيل بودم و سپس در سال 1369 به حوزه علميه قم عزيمت نمودم

در سال 1373 پس از اتمام دروس سطح مدرك اتمام كفايتين را با موضوع پايان نامه بطلان عقد الصبي دريافت نمودم و از همان سال بصورت مداوم و مستمر تاكنون در درس هاي خارج فقه و اصول حوزه علميه حضور يافته ام.

سلماني اميري، جواد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

جواد سلماني اميري

محل تولد : اميركل بابل

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1347/1/1

زندگينامه علمي

سال ورود به حوزه 1365 در حوزه علميه امام خميني(ره)/شهر قم اينجانب(جواد سليماني)فرزند (علي)به سال(1347 ش) در شهر امير كلا از توابع استان مازندران به دنيا آمده ام.دوران ابتدايي تا اوّل دبيرستان را در زادگاه خود تحصيل نموده و بقيه دوران دبيرستان را تا اخذ ديپلم در رشته رياضي در بابل گذرانده ام.خانواده ام مذهبي بوده و مواضع سياسي روشني در دفاع از انقلاب اسلامي داشت. شايد اين امر موجب فعاليت اينجانب در تشكل هاي سياسي- مذهبي مانند انجمنهاي اسلامي و حزب جمهوري گرديد.

در خلال دوره دبيرستان و جنگ تحميلي اندك اندك انگيزه تحصيل علوم ديني زنده شد. از اين رو بعد از ديپلم در سال (1365 ش) وارد حوزه علميه قم شدم و درسهاي مقدّماتي و سطح را در مدارس تحت برنامه و حلقه هاي درس آزاد برخي فضلا گذراندم.آنگاه پس از اتمام كفايتين و پشت سر نهادن امتحان هاي شوراي مديريت حوزه در درس خارج شركت نموده از محضر آيات عظام جعفر سبحاني،ناصر مكارم شيرازي،جوادي آملي،خاتم يزدي،شيخ جواد تبريزي و سيد محمّد رضا مدرسي (دامت بركاتهم) در فقه و اصول بهره برده ام.

در سال (1369 ش) دوره كارشناسي معارف اسلامي و الهيات و سپس در سال (1373 ش) دوره

تخصصي كارشناسي ارشد تاريخ را آغاز كردم و بعد از ده سال (1379 ش) در مؤسسه آموزشي-پژوهشي امام خميني(قدس سره) زير نظر حضرت آيه الله مصباح يزدي(دامت بركاته) به پايان رسانده ام.پس از اتمام دوره كارشناسي ارشد تاريخ تاكنون در محورهاي زير مشغول فعّاليت مي باشم.

1. تحقيق در مباحث تاريخ صدر اسلام و معاصر(عص مشروطه)و نشر آن در قالب كتاب و مقاله.2. تدريس در مقولات فوق.3. اجراي طرح دانشنامه مشروطيت.4. اشتغال به سطح(4)حوزه.

ذكر نام اساتيد اصلي در حوزه

1. جوادي آملي/خارج فقه

2. جعفر سبحاني/خارج اصول

3. مكارم شيرازي/خارج فقه

4. خاتم يزدي/خارج فقه

5. جواد تبريزي/خارج فقه

6. محمّد رضا مدرسي/خارج اصول

7. محمّد رضا مدرسي/خارج فقه

سلماني آراني، حبيب الله

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حبيب الله سلماني آراني

محل تولد : آران

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1331/4/1

زندگينامه علمي

تحصيلات ابتدايي و متوسطه را در زادگاه گذراندم . در سال 1348 شمسي به قم آمدم ؛ دوره دوم متوسطه را متفرقه خواندم و ديپلم ادبي گرفتم . دو سال در مدرسه جهانگير خان سپس دو سال در مدرسه حقاني و پس از آن تا شروع انقلاب در مدرسه دارالشفاء و فيضيه سكونت و اشتغال به تحصيل داشتم و سطح را به پايان بردم . همزمان با نهضت در آران و ساير شهرهاي ايران فعاليت در حد تبليغ ، حضور و شركت فعال در تظاهرات ، پخش اعلاميه و نوار امام(ره) تا پيروزي انقلاب اسلامي داشته ام .

سپس در قم سكونت گزيده و به درس خارج فقه و اصول آيات عظام نوري همداني ، ناصر مكارم ، منتظري و برخي دوره هاي تخصصي زبان و مكالمه عربي ، تربيت مربي دفتر تبليغات

، تمرين نويسندگي و غيره اشتغال ورزيدم . يك سال در جبهه به كارهاي فرهنگي مشغول بودم ؛ سالها با ستاد منطقه 2 و 6 سازمان تبليغات در قسمت هاي اعزام مبلغ ، روابط عمومي فعاليت داشتم ؛ از سال 72 با پژوهشكده باقر العلوم (ع) همكاري را آغاز و تا كنون ادامه دارد.

سلماني كياسري، محمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد سلماني كياسري

محل تولد : كياسر

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1347/1/1

زندگينامه علمي

بعد از سيكل وارد حوزه شدم. در تهران حوزه حاج ابوالفتح و مروي تحصيل نمودم تا پايان سطح در تهران و خارج نيز تهران مشغول شدم. سپس به قم آمدم سال 1375 وارد قم شدم و در درس خارج حضرات آقايان فاضل و مكارم شركت كردم. بيشتر تحقيقات در زمينه نهج البلاغه خصوصاً مسايل سياسي و حكومتي و كتابم نيز در اين زمينه چاپ شده. حكومت و رهبري در نهج البلاغه سال 84 – مجموعاً 4 اثر چاپ شده – ده ها مقاله در روزنامه و نشريات و كنگره ها ارايه شده. جوايزي نظير سكه و لوح دريافت داشتم. ودر زمينه حكومت و مسائل سياسي آشنايي در حد تخصص دارم. پاسخگوي سئوالات و محافل علمي خواهم بود. 8 سال مسئول بررسي جرايد مديريت حوزه علميه قم مي باشم. در حال حاضر يك كتاب در حال تحقيق دارم. توجه به تحقيق بسيار ضعيف است. اگر حمايتي صورت گيرد رشد خواهد كرد.

سليم زاده، خيرالله

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

خيرالله سليم زاده

محل تولد : تويسركان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1305/1/1

سليمان اف، معصوم

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

معصوم سليمان اف

محل تولد : جلفا

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1346/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب معصوم سليمان اف بعد از اتمام مدرسه 10 كلاسى، در سال 1984 ميلادي وارد دانشگاه نفت و شيمي باكو، ( رشته شناسايي بسترهاي نفت و گاز و غيره با روشهاي ژئوفيزيكي) وارد شدم و در سال 1991 و دو سال سربازي در وسط، دانشگاه را تمام كرده بعد از شش ماه به ايران آمده و وارد مدرسه علميه شدم. الآن مشغول نهايه الحكمه در سطح 3 موسسه فلسفه و كلام امام صادق(ع) هستم.

سليمان پور خاكستر، قربانعلي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

قربانعلي سليمان پور خاكستر

محل تولد : دره گز

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1346/7/1

زندگينامه علمي

آقاي قربانعلي سليمان پور خاكستر در سال 1346هجري شمسي در خانواده اي متدين و كاملا مذهبي در شهرستان دره گز ديده به جهان گشود.نامبرده دوران ابتدايي، راهنمايي و دبيرستان را زادگاه خويش با موفقيت سپري كرد و در پي تشويق خانواده و اطرافيان و علاقه فراوان خويش به فراگيري علوم ديني در سال 1365 وارد دانشگاه امام صادق(ع) گرديد تا در كنار دروس دانشگاهي به تحصيل در دروس حوزوي هم بپردازد. ازنخستين روزهاي ورود به دانشگاه امام صادق عليه السلام با تلاش و كوشش فراوان به تحصيل پرداخت و از محضر درس اساتيدي همچون آيت الله علم الهدي، آيت الله سيد حسن مصطفوي، آيت الله مهدوي كني و ديگر اساتيد برجسته دانشگاه بهره ها برد.استاد در سال 1372 در مقطع كارشناسي ارشد از پايان نامه خويش با عنوان"فاشيسم در تئوري وعمل" دفاع كرد وفارغ

التحصيل گرديد.ايشان ضمن تبليغ سالهاي متمادي است كه به تدريس در دانشگاه بيرجند، دانشگاه پيام نور بيرجند، دانشگاه علوم پزشكي بيرجند ودانشگاه فردوسي مشهد مشغول است. نامبرده در زندگي سراسر علمي خود جز به تدريس و قلم و كتاب و تحقيق و نگارش و تأليف به چيز ديگري نينديشيده است كه برخي از آثار آن را با عنوان"اهداف و ابزار در سياست خارجي" و "ريشه هاي تاريخي فاشيسم در آلمان و ايتاليا" نام برد..

سليماني آشتياني، مهدي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

مهدي سليماني آشتياني

محل تولد : آشتيان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1353/4/28

زندگينامه علمي

حقير در 28 تير 1353در آشتيان به دنيا آمدم .بعد از طي دوران كودكي و نوجواني و گذراندن تحصيلات متوسطه وارد حوزه علميه آشتيان شدم و پس از حدود دو سال به تهران رفتم و در مدرسه علميه چيذر حدود يك سال مشغول به تحصيل بودم و پس از آن به قم آمدم و در مدارس عترت آل محمد (ع) و المهدي (ع) و سپس در دروس آزاد حوزه مشغول بوده ام. اكنون نيز در مقطع كارشناسي ارشد رشته علوم حديث در دانشكده حديث مشغول تحصيل مي باشم. بعد از طي دوره سطح حوزه اندكي در درس خارج حضرت آية الله بهجت شركت نموده ام.

سليماني، حسين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حسين سليماني

محل تولد : اردستان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1349/4/1

زندگينامه علمي

حسين سليماني در تابستان سال 1349 در شهرستان اردستان به دنيا آمد . در 15 سالگي ، پس از تحصيل در دوره ابتدايي و راهنمايي ، براي تحصيل علوم ديني به قم هجرت كرد و به طور همزمان تحصيلات جديد را نيز ادامه داد . در سال 1371 در رشته حقوق در مجتمع آموزش عالي قم به تحصيل مشغول شد و پس از اتمام دوره كارشناسي ، در رشته حقوق جزا و جرم شناسي دانشگاه شهيد بهشتي (ره) ، مقطع كارشناسي ارشد پذيرفته شد . اكنون نيز در مقطع دكتري در همين دانشگاه به تحصيل مشغول است .

وي از سال 1375 در كنار تحصيلات حوزوي و دانشگاهي در مركز مطالعات

و تحقيقات اديان و مذاهب به مطالعه و پژوهش در حوزه اديان به ويژه اديان ابراهيمي مشغول شده كه حاصل آن چندين اثر چاپ شده يا در آستانه چاپ است . وي اكنون عضو هيئت علمي مركز فوق الذكر است و در كنار پژوهش در حوزه اديان ابراهيمي ، سمت سرويراستارمركز اديان را نيز داراست .

دلمشغولي فعلي وي مطالعات تطبيقي در زمينه حقوق كيفري در قوانين ايران، شريعت اسلامي و مقايسه با حقوق يهودي است .

سليماني، عبدالرحيم

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عبدالرحيم سليماني

محل تولد : بهبهان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1341/1/1

زندگينامه علمي

در سال 1341 هجري شمسي در خانواده اي روحاني در شهرستان بهبهان متولد شدم. تحصيلات خود را تا ديپلم در آن شهر ادامه دادم. همدوش با ساير جوانان در فعاليتهاي عليه نظام طاغوت در قبل از انقلاب شركت كرده و با پيروزي انقلاب عضو فعال بسيج و سپس در زمان جنگ تحميلي براي مدتي (حدود يكسال) عضو سپاه پاسداران شهرستان بهبهان شدم و در همين مدت دروس طلبگي را نيز نزد پدر بزرگوارم (رحمة الله عليه) و برخي علماي شهر بهبهان آغاز كردم. سال 1361 براي ادامه تحصيل به شهر مقدس قم مهاجرت كرده و در كنار دروس حوزه ، به جبهه هاي جنگ رفته و در عمليات هاي مختلف شركت مي كردم. تدريس دروس حوزوي را به طور رسمي از سال 70 -1369 و از مدرسه علميه حقاني آغاز كردم . در همين سال سطح را تمام كرده و وارد درس خارج شدم. سال 1372 همزمان با آغاز فعاليت مركز تخصصي كلام حوزه علميه قم به عنوان

اولين دوره اين مركز مشغول به تحصيل در اين رشته شدم. سال 1376 فارغ التحصيل اين مركز در سطح 4 شده و در همان مركز به عنوان استاد ، به ادامه همكاري پرداختم. از سال تحصيلي 80 – 1379 به عنوان مدير مركز تخصصي كلام در كنار تدريس به خدمت پرداختم. عضو هيات علمي مؤسس انجمن علمي تازه تاسيس كلام بوده و با مراكز مختلف علمي ، پژوهشي همكاري دارم. داراي تعدادي مقاله چاپ شده و كتاب در حال تدوين مي باشم. راهنمايي و مشاوره تعداد زيادي رساله علمي طلاب حوزه علميه قم و مركز جهاني علوم اسلامي را در سطح 3 و 4 به عهده دارم.

سليمي، عبدالحكيم

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عبدالحكيم سليمي

محل تولد : ني قلعه قره باغ

شهرت

تابعيت : افغانستان

تاريخ تولد : 1340/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب عبدالحكيم سليمي فرزند علي حسن در سال 1340 در يك خانواده مذهبي در ده بخشي ني قلعه قره باغ از توابع ولايت (استان) غزني شهر حكيم سنائي غزنوي ديده به جهاني گشودم .

آغاز حيات علمي ام در مكتب خانه روستا نزد روحاني محل و مدرسه ابتدايي ني قلعه بوده است . دوره متوسطه را تا صنف دوازدهم (ديپلم) در ليسه (دبيرستان) سنائي غزني به پايان رساندم .

پس از روي كار آمدن حكومت دست نشانده شوروي سابق در سال 1357 و تجاوز آشكار ارتش سرخ شوروي در سال 1358 به افغانستان ، من همانند بسياري از هموطنانم به ناچار راهي ديار غربت شدم . هجرتم به ايران (در سال 1360) نقطه عطفي در زندگي ام به شمار مي رود . در سال 1362 تحصيلات علوم اسلامي را

در مدرسه ميانچال كاشان شروع كردم . مدت دو سال و اندي كه در كاشان بودم سرنوشت سازترين برهه اي از عمرم به حساب مي آيد . در اين مدت تحصيلات كلاسيك من جهت پيدا كرد ، لطف و عنايت الهي را كاملا در لحظه لحظه زندگي ام احساس مي كردم . استادان شايسته ، دوستان صادق ، فضاي معنوي مدرسه ، كتب و منابع ديني و درس هاي اخلاقي مدرسه ، جلوه هايي از لطف پروردگار بود كه شامل حالم گرديده بود .

در سال 1364 وارد حوزه علميه قم شدم ؛ در سال 1369 در برنامه هاي آموزشي موسسه در راه حق شركت كردم كه اكنون با نام «موسسه آموزشي پژوهشي امام خميني (ره)» فعاليت دارد . در سال 1374 موفق به اخذ مدرك علمي كارشناسي «الهيات و معارف اسلامي» گرديدم . در سال 1379 مدرك كارشناسي ارشد «حقوق بين الملل» را از همان مركز علمي دريافت كردم .

از لحاظ دروس حوزوي در سطح چهار هستم . شش نوبت در مصاحبه شركت كرده ام . از سال 1376 در كنار آموزش ، فعاليت تحقيقاتي را به طور جدي شروع كردم . ثمره آن يك كتاب با عنوان «نقش اسلام در توسعه حقوق بين الملل» و مقالات متعددي است كه در نشريات معتبر ايراني و افغاني به چاپ رسيده است و آثاري آماده چاپ مي باشد .

هم اكنون بيشتر اوقاتم صرف تحقيق و تدريس مي شود . در موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره) و مركز جهاني علوم اسلامي تدريس دارم . فصلنامه هاي «امت» و «در انديشه فردا» با مدير مسئولي بنده فعال

است . با بعضي از مراكز علمي همكاري دارم .

سماواتي، عباس

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عباس سماواتي

محل تولد : رفسنجان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1342/6/1

زندگينامه علمي

اينجانب پس از پايان تحصيلات دوره راهنمائي در سال 1356 وارد يكي از مدارس اسلامي (تعليمات اسلامي) شهر يزد شدم و در خرداد 1360 تحصيلات دبيرستاني خود را در رشته رياضي فيزيك با معدل 20/18 به لطف خداي متعال به پايان رساندم. پس از مقداري تحصيل دروس علمي به طور متفرقه در يزد در سال 1362 با وجود قبولي در دانشگاه صنعتي شريف تهران در حوزه علميه قم مشغول به تحصيل شدم. و در سال 1371 امتحانات سطوح عالي حوزه علميه قم را با معدل كل 02/17 به پايان رسانده و پس از آن سالها از دروس خارج اساتيد معظم حوزه به ويژه درس فقه وتفسير قرآن حضرت آيةالله جوادي آملي، درس خارج اصول آيةالله سيدكاظم حائري و آيةالله سيدمحسن خرازي بهره بردم. آخرين استاد درس خارج فقه اينجانب حضرت آيةالله بهجت مي باشد.

در سال 1381 از رساله علمي سطح 3 حوزه علميه تحت عنوان «اخذ الاجرة علي الواجبات و الينابة في الفبادات» كه به زبان عربي به نگارش در آمده بود دفاع نموده كه اين رساله نمره عالي 90 به دست آورد.

از سال 1368 تاكنون در برخي مراكز علمي حوزوي دانشگاهي مشغول تدريس بوده و هم اكنون مشغول نوشتن رساله دكتري در رشته فقه و مباني حقوق اسلامي مي باشم در طول اين مدت جزوات فقهي و مقالاتي نيز به نگارش در آوردم كه يكي از آنها مقاله اخلاق گرانمايه و برجسته اجتماعي شهيد والامقام

آيةالله سيدمحمد باقر صدر مي باشد اين مقاله را براي كنگره بين المللي شهيد صدر به تحرير در آوردم و به لطف خداي سبحان جزء مقالات منتخب و ويژه قرار گرفته و در روز اول كنگره خلاصه اي از آن توسط اينجانب قرائت شد.

سمسار، محمداحمد

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محقق.

تولد: 1274، تبريز.

درگذشت: اوايل فروردين 1360، آمريكا.

محمداحمد سمسار تحصيلات خود را در استانبول به پايان برد و سپس به آمريكا رفت و در آنجا ماند و سال ها به تدريس تركى در دانشگاه هاى آن كشور پرداخت.

از تأليفات او فهرست نسخ خطى عربى و فارس وتركى، مجموعه ى جان فردريك لوئيس موجود در كتابخانه ى آزاد فيلادلفيا است ه در سال 1937 در فيلادلفيا انتشار يافته است. در اين فهرست يك صد و چهل و نه نسخه فارسى معرفى شده است. ديگر مقدمه اى است بر كتاب طوطى نامه ى ضياء نخشى نوشت. البته ترجمه انگليسى طوطى نامه هم از محمداحمد سمسار است.

(تو ح 1360 -1274 ش)، محقق. وى در تبريز متولد شد، تحصيلات ابتدايى را در اين شهر و تحصيلات عالى را در استانبول به پايان برد و حدود سال 1310 ش به امريكا رفت و سالها به تدريس زبان و ادبيات تركى در دانشگاه هاى آن مملكت اشتغال داشت. وى در آمريكا وفات يافت. از تاليفات او «فهرست نسخ خطى عربى و فارسى و تركى مجموعه ى جان فردريك لوئيس» موجود در كتابخانه ى آزاد فيلادلفياست كه در سال 1937 م در فيلادلفيا انتشار يافت. در اين فهرست يكصد و چهل و نه نسخه ى فارسى معرفى شده است. ديگر از آثار وى مقدمه اى است بر چاپ «طوطى نامه» ضياء نخشى و ديگر ترجمه ى اين كتاب است به زبان انگليسى.[1]

برگرفته

از كتاب :اثرآفرينان (جلد اول-ششم)

منابع زندگينامه :

[1] آينده (س 7، ش 4، ص 331).

سميعي، احمد

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

احمد سميعي ( گيلاني ) در بهمن 1299 در محله قديمي سنگلج تهران تولد يافت و پس از چند ماه ، با خانواده خود روانه رشت شد. پس از طي مقطع ابتدايي و متوسطه در گيلان ، در امتحانات ورودي دانشكده فني دانشگاه تهران با احراز رتبه اول پذيرفته شد، ولي پس از يكي دو ماه ، آن دانشكده را ترك گفت و با موفقيت در امتحان ورودي دانشكده ادبيات دانشگاه تهران ، در رشته زبان و ادبيات فارسي مشغول تحصيل شد و در همين رشته موفق به اخذ درجه دكترا شد. وي در زمان تحصيل به دليل مشكلات مالي ، در راه آهن دولتي ايران اشتغال يافت، و توانست در كنار كار ، تحصيلات خود را نيز به پايان برد. از جمله فعاليت هاي سميعي در طول تحصيل و بعد از آن ، ورود به مسائل سياسي بود كه به همين خاطر چندين مرتبه توسط ماموران رژيم پهلوي دستگير شد. سميعي علاوه بر فعاليت در راه آهن به شغل ويراستاري در موسسه انتشارات فرانكلين اشتغال يافت. پس از انحلال موسسه انتشارات فرانكلين ، در سازمان ويرايش و توليد فني ، كه در خدمت دانشگاه آزاد ايران بود ، به سمت مسئول بخش ويرايش و عضو هئيت مديره ، مشغول به كار شد. پس از پيروزي انقلاب وي با چندين موسسه فرهنگي به همكاري پرداخت ؛ او همچنين به مدت هفت سال در دانشكده ادبيات و علوم انساني دانشگاه تهران ، تربيت معلم و تربيت مدرس ( تهران ) ، و

دانشكده ادبيات و دانشگاه آزاد اسلامي گيلان تدريس كرد. دكتر سميعي همچنان به فعاليت هاي فرهنگي خود با موسسات و پژوهشكده ها ادامه مي دهدو آثاري چند نيز تاكنون عرضه نموده است .

گروه : علوم انساني

رشته : زبان و ادبيات فارسي

گرايش : ويراستاري

تحصيلات رسمي و حرفه اي : احمد سميعي پس از تولد يافتن در تهران با خانواده به رشت رفته و تحصيلات ابتدايي و متوسطه را در رشت گذراند و در خرداد سال 1318 دوره دبيرستان را با احراز رتبه اول در گيلان به پايان رساند. در شهريور همان سال، براي ادامه تحصيلات به تهران رفت و در امتحانات ورودي دانشكده فني دانشگاه تهران با احراز رتبه اول پذيرفته شد. ولي پس از يكي دو ماه آن دانشكده را ترك گفت و با موفقيت در امتحان ورودي دانشكده ادبيات دانشگاه تهران، در رشته زبان و ادبيات فارسي مشغول تحصيل شد. در سال 1321 با احراز رتبه اول و اخذ مدال درجه يك علمي، دوره ليسانس، خود را به پايان رساند. ضمن تحصيل در دانشكده ادبيات دوره درسي انستيتوي روزنامه نگاري را نيز گذراند. از سال 1334، از فعاليتهاي سياسي كناره گرفت و به تحصيل و فعاليتهاي فرهنگي پرداخت. پس از حدود چهارده سال دوري از محيط دانشگاهي، بار ديگر در دوره دكتري ادبيات فارسي نام نويسي كرد و طي دو سال، هشت شهادتنامه از ده شهادتنامه اين دوره را گذراند. در 1355 ، در كنكور فوق ليسانس زبان شناسي همگاني دانشگاه تهران با رتبه اول پذيرفته شد و در 1358 ( با معدل 3/89 از 4/00 به اخذ مدرك فوق ليسانس نايل گشت.

استادان و

مربيان : احمد سميعي در حوزه درسي استاداني چون ملك الشعراي بهار، بديع الزمان فروزانفر، احمد بهمنيار، كاظم عصار. فاضل توني، دكتر علي اكبر سياسي، دكتر يحيي مهدوي، دكتر محمد باقر هوشيار و دكتر رضازاده شفق، شركت جست. همچنين با استاداني چون رشيد ياسمي، مطيع الدوله حجازي، خانبابا بياني، عبدالرحمن، فرامرزي گذراند.

وقايع ميانسالي : فعاليتهاي سياسي احمد سميعي از اواخر سال 1323 آغار شد و تا 1334 ادامه يافت. مجموعا“ سه سال و چهار ماه در زندان سياسي به سر برد و حدود پنج سال به فعاليت مخفي و نيمه علني پرداخت و در همين مدت، يك سال و نيم را در كشورهاي اروپايي گذراند. در سال 1342، دستگاه حكومتي كه بر اثر وقايع 15 خرداد 1342، فشار به فعالان سياسي را شدت بخشيده بود، به اتهام فعاليتهاي سياسي سابق، وي را به سه سال زندان محكوم كرد كه شش ماه آن را بيشتر گذرانده بود و تا پايان سال 1345 به مدت دو سال و نيم ديگر را در زندان سياسي به سر برد.

مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : احمد سميعي مدتي در راه آهن دولتي ايران اشتغال داشت. سپس به شغل ويراستاري در موسسه انتشارات فرانكلين اشتغال يافت و كتاب هاي متعددي را ويرايش كرد. بر اثر انحلال موسسه انتشارات فرانكلين، در سازمان ويرايش و توليد فني، كه در خدمت دانشگاه آزاد ايران بود، به سمت مسئول بخش ويرايش و عضو هيئت مديره، مشغول به كار شد. پس از انقلاب اسلامي ، سازمان ويرايش و توليد فني منحل شد و او سالهاي پس از انقلاب را در بنگاه ترجمه و نشر كتاب، مركز

انتشارات علمي و فرهنگي، بنياد دايره المعارف اسلام، موسسه مطالعات و تحقيقات فرهنگي، مركز نشر دانشگاهي ، انتشارات سروش ، به خدمات ويرايشي پرداخت. وي از 1370 به عضويت پيوسته شوراي فرهنگستان زبان و ادب فارسي انتخاب شد و مسئوليت سر دبيري نامه فرهنگستان را به عهده گرفت. وي، علاوه بر اين، در حال حاضر، عضو گروه ويرايش و از مترجمان فرهنگ آثار در انتشارات سروش، عضو شوراي عالي ويرايش صدا و سيماي جمهوري اسلامي و مشاور علمي پژوهشگاه علوم انساني ( موسسه تحقيقات و مطالعات فرهنگي ) است.

فعاليتهاي آموزشي : احمد سميعي دوره هاي كتاب داري كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان، دروس زيبا شناسي، مكاتب ادبي و آيين نگارش تدريس مي كرد. در عين حال مدت هفت سال در دانشكده ادبيات و علوم انساني دانشگاه تهران، تربيت معلم و تربيت مدرس (تهران)، و دانشكده ادبيات و دانشگاه آزاد اسلامي گيلان تدريس كرد. وي در دوره هاي كوتاه مدت و ميان مدت آموزش ويراستاري موسسه مطالعات و تحقيقات فرهنگي، نيروي هوايي، موسسه امام جعفر صادق (ع) قم، موسسه باقر العلوم قم، مركز نشر دانشگاهي ، صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران و وزارت ارشاد اسلامي نيز دروس «ويرايش زباني» و «آيين نگارش» را بر عهده گرفت. تدريس «مكتب هاي ادبي » در چند دوره كلاس كتاب داران كانون پرورش فكري كودكان ونوجوانان. تدريس (شاهكارهاي ادبي يونان باستان) در دانشكده ادبيات و علوم انساني دانشگاه تهران. تدريس (شاهكارهاي ادبي رم باستان) در دانشكده ادبيات و علوم انساني دانشگاه تهران. تدريس (متون ادب فارسي) در دانشگاه تربيت معلم. تدريس (آيين نگارش) در دانشگاه تربيت مدرس. سردبيري

مجموعه سخن پارسي(11 عنوان). دبيري (داخلي) مجله سپيده فردا (دانش سراي عالي) در سالهاي 1336-1337. مشاور ويرايشي موسسه مطالعات علمي و فرهنگي . مسئول بخش ويرايش انتشارات علمي و فرهنگي(پنج سال). ويراستار ارشد مركز نشر دانشگاهي. تدريس متون ادب فارسي،سبك شناسي،آيين نگارش در دانشگاه گيلان(7 سال). تدريس متون ادب فارسي و سبك شناسي در دانشگاه آزاد گيلان (5 سال). تدريس دروس (ويرايش زباني)، آيين نگارش در دوره هاي دو ساله ويرايش مركز نشر دانشگاهي. عضويت هيئت علمي مجمع علمي آموزش زبان وادب فارسي.

ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : احمد سميعي با مجلات سپيده فردا، ارگان دانش سراي عالي، و با سازمان لغت نامه دهخدا همكاري داشت. در سال 1341 به معرفي راه آهن، در دوره پنج هفته اي سمينار آموزشي مديريت در زيبا كنار (گيلان) و همچنين دوره يك هفته اي بازآموزي تابستان 1342 در همدان شركت كرد. وي ، همزمان، سردبيري مجموعه سخن پارسي را نيز به عهده داشت و يازده عنوان آن را، كه به صورت كتاب درسي دانشگاهي در آمدند، سرپرستي كرد. ضمن خدمات ويرايشي، بامجلات كتاب امروز، پيك جوانان، ماهنامه آموزش و پرورش همكاري مستمر داشت و در مجلات فرهنگ و زندگي ، رودكي ، الفبا، قفقوس پويه، پبام يونسكو مقالاتي (تاليف و ترجمه) از وي به چاپ رسيد.

--------------------------------------------------------------------------------

آثار :

1 ترجمه برادرزاده راموو هنرپيشه كيست؟

ويژگي اثر : اثر ديدرو

2 ترجمه چومسكي

ويژگي اثر : اثر جان لاينر

3 ترجمه چيزها

ويژگي اثر : اثر ژرژ پرك

4

ترجمه خيال پروري ها

ويژگي اثر : اثر روسو

5 ترجمه دلدار و دلباخته

ويژگي اثر : اثر ژرژ ساند

6 ترجمه ساخت هاي نحوي

ويژگي اثر : اثر چومسكي

7 ترجمه سالاميو

ويژگي اثر : اثر فلوبر

8 ترجمه كنفوسيوس

ويژگي اثر : اثر كارل ياسپرس

منابع زندگينامه :منابع :

1نشريه بخارا-شماره 15-آذر و دي 79

سميعي، جمشيد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

جمشيد سميعي

محل تولد : آبادان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1335/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب از سال 1358 يعني پس از انقلاب مقدس اسلامي به طور موازي شروع به تحصيلات دانشگاهي و حوزوي نموده ام. الف ) – در دانشگاهها از اساتيد خوبي بهره برده و تا آنجا كه امكان داشت به صورت عمومي در كلاس از محضر آنها استفاده و از برخي اساتيد روحاني و دانشگاهي به صورت خصوصي استفاده هاي شاياني نمودم. ب ) – همزمان با تحصيلات دانشگاهي در فرصتهاي مناسب و روزهاي تعطيلي از محضر اساتيد حوزوي با تمام علاقه و شوق استفاده نموده و به صورت تحقيقي و يا تطبيقي از كتب حضرات بهره بردم. ج ) – هزاران ساعت از عمر خود را به واسطه استفاده از نوار و يا سي دي صرف كرده و از درسهاي فلسفه حضرت آيت الله جوادي آملي اعلي الله مقامه و اسفار حضرت آيت الله مصباح ، ابن عقيل و مغني حضرت استاد آدينه وند بهره برده و در حواشي

كتب مربوط يادداشتهاي بسياري نموده ام .

ه ) – اكنون نيز در فرصتهايي كه دارم از طريق اينترنت از دروس خارج حضرات تا آنجائي كه ميتوانم به صورت تحقيقي استفاده ميكنم. از جمله دروس خارج فقهي كه به عنوان منبع تحقيق بهره مي برم دروس خارج فقه مقام معظم رهبري ادام الله ظله الشريف است. البته در دوران دانشجوئي در تهران ،مقداري از درس تفسير سوره بقره ايشان در حسينيه امام خميني ره استفاده كرده جلساتي را شركت نمودم. البته شركت در جلسات تفسير آقا يكي از بزرگترين مشوقهاي اينجانب بود كه همت خود را در تحصيل فقه ، اصول و تفسير و حكمت و فلسفه گسترش داده و اكنون نيز در اين حوزه ها مشغول تحقيق هستم . د ) – اكنون بسياري از نوشته هاي اينجانب به صورت زيراكس و يا دست نوشته در اختيار دانشجويان مختلف دوره هاي كارشناسي و كارشناسي ارشد قرار دارد و مورد استفاده واقع ميشود. نكته: در رابطه با دروس اسلامي دانشگاهي نيز مشغول تنظيم مطالبي هستم.

سند، محمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد سند

محل تولد : بحرين

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1340/1/1

زندگينامه علمي

حدود چهار سال و نيم سن داشتم كه به دبستان رفتم . پانزده سال و نيم داشتم كه ديپلم گرفتم. سپس عازم لندن شدم و فوق ديپلم هندسه را در سال اول گرفتم. در سال دوم موارد اضافي را فرا گرفتم تا در دانشكده تخصصي امپريال وارد شوم ولي در نزديك اواخر سال دوم تصميم به رفتن به حوزه علميه قم را گرفتم. با ورود به حوزه ، با تمام جديت

، شبانه روز و پنجشنبه و حتي جمعه و تعطيلات ، هميشه مشغول تحصيل بودم و همه متون قديمه مانند قوانين، شرح نظام، مطول و شمسيه و هيئت چغمين و عروقي و غيره را فرا گرفتم البته كتابهاي مقدمات را خودم به تنهايي فرا گرفتم چون در دبيرستان جزو مواد درسي بود و با آنها آشنا بودم.

در مدت سه سال و نيم ، سطوح عاليه را به اتمام رساندم كه البته ساعات كاري اين سه سال و نيم معادل ساعتهاي درسي حوزه در هفت سال برآورد ميشود . سپس درسهاي خارج آقايان روحاني و ميرزا هاشم آملي و وحيد خراساني ، در بيع و اصول الفاظ و صلاة و اصول عمليه و فلسفه اسفار و سپس بخصوص نزد آقاي جوادي آملي و اشارات هم پيش آقاي حسن زاده آملي و همراه اين سالها درسهاي آقاي گلپايگاني كه درقضاء و شهادات و حدود بود را، در تعطيلات فرا گرفتم و قضا و شهادات آقاي تبريزي و همچنين طهارت و غيره آنها .

در اواخر حضور درسي دو سال نزد آقاي علامه فاني اصفهاني اصول فشرده و بيع و مكاسب محرمه و قضاء و خلل صلاة و غيره همچنين بحثهاي تعطيلي آقاي روحاني شركت داشتم كه در خلل صلاة و قواعد اصولي بود و در اواخر سه سال فقه طهاره و اصول عمليه و جلسه استفتاء آقاي تبريزي شركت داشتم سپس بدستور استاد آقاي روحاني و ميرزا هاشم آملي شروع به تدريس بحث خارج نمودم.البته شروع تدريس بحث خارج فقه و اصول همگام با دو سال اخير حضور اينجانب در درسهاي آقايان بود و همينطور تدريس منظومه ملا

هادي مرتبه دوم بود. سپس اشارات بوعلي و سپس شفاء بوعلي و سپس اسفار كه چندين جلد آنرا تا بحال تدريس داشتم و همينطور يك دوره عقايد در امامت در طي چهار سال، همينطور تدريس مسائل مستحدثه در تعطيلات پنج شنبه و جمعه كه اكنون هم ادامه دارد و بحث كتاب حج دو دوره (خلاصه و مفصل) در تعطيلات داشتم و دوره اصول از اول الفاظ تا آخر استصحاب ، در طي 12 سال . بسياري از اين بحثها بچاپ رسيده و در زمينه مسائل مستحدثه متعدد و بسياري از شاگردان حاضر در بحث بدرجه تدريس كفايه و مكاسب و رسائل بلكه تدريس تقريرات رسيده و بسياري از آنها داراي تاليفات متعدد در زمينه هاي مختلف هستند.در زمينه مقالات و سخنراني ها در شهرها و كشورهاي مختلف شركت داشته ام.

سهيلي خوانساري، احمد

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

(تو 1290 ش)، كتاب شناس، خطاط و شاعر. وى در تهران به دنيا آمد و پس از اتمام تحصيلات به خدمات فرهنگى مشغول شد. او چهل سال رييس كتاب خانه ى ملك در تهران بود. سهيلى از اوان جوانى به شاعرى پرداخت و در انجمن هاى ادبى عضو بود. او در نسخ و ثلث از شاگردان اميرالكتاب بوده است. سهيلى داراى تاليفاتى است از جمله: «حصار ناى»، در شرح حال مسعود سعد سلمان؛ «كمال هنر»، در احوال و آثار كمال الملك؛ كتابهاى: «آداب الحرب و الشجاعه»؛ «ذيل عالم آراى عباسى»؛ «ديوان حافظ»؛ «ديوان بابا فغانى»؛ «خسرونامه ى عطار»؛ «شهنامه ى نادرى»؛ «ديوان صفاى اصفهانى» را تصحيح و تحشيه كرده است. «ديوان» اشعار وى بيش از شش هزار بيت است.[1]

محقق، اديب، شاعر.

تولد: 1291، تهران.

درگذشت: 8 مرداد 1373.

احمد سهيلى خوانسارى،

فرزند غلامرضا، پس از پايان تحصيلات، بيشتر اوقات خود را صرف تحقيق و پژوهش در متون كهن ادب پارسى كرد. وى سال ها رياست كتابخانه ى ملك را به عهده داشت.

علاوه بر اين تحقيقات ولى غزل نيز مى سرود. ضمنا به تصحيح متون كهن فارسى و ديوان هاى شاعران ايران نيز مى پرداخت.

از جمله آثارى كه به قلم وى تنظيم شده يا نه همت تصحيح شده است مى توان به اين عنوان هاى زير اشاره نمود: ديوان خواجوى كرمانى، ديوان بابا فغانى شيرازى، ديوان حكيم صفاى اصفهانى، شاهنامه ى نادرى، خسرونامه ى عطار، ديوان جلوه، ذيل عالم آراى عباسى، شاهنامه ى نادرى محمدعلى فردوسى ثانى، محمود و اياز (1332)، كمال هنر (احوال و آثار محمد غفارى- كمال الملك)، حصار ناى (شرح احوال مسعود سعد سلمان).

برگرفته از كتاب :اثرآفرينان (جلد اول-ششم)

منابع زندگينامه :[1]تذكره ى شعراى خوانسار (131 -119)، الذريعه (480/9)، سخنوران نامى معاصر (1848 -1844 /3)، فرهنگ سخنوران (473)، مؤلفين كتب چاپى (407 -406 /1).

سيد كريمي، عباس

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد عباس سيد كريمي

محل تولد : قزوين

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1338/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب سيد عباس سيد كريمي مشهور به حسيني فررزند سبد افضل در سال 1338 شمسي در خرمدشت (نهاوند)از توابع قزوين ديده به جهان گشودم. بعد از پايان رساندن مقطع ابتدايي در زادگاه خود در سال 1350 شمسي براي تحصيل علوم ديني به حوزه علميّه قم وارد شدم. مقطع سطح و دروس فقه و اصول را در مدّت بيست سال با جديت كامل به پايان بردم. در كنار فقه و اصول به مدت شش سال از فلسفه و كلام نيز بهرمند شدم. علاوه بر دروس متداول حوزوي از اساتيد اخلاق گوناگون به ويژه عارف

وارسته حضرت آيت الله بهاء الدين- قدس سره- سالياني چند بهرمند شدم همزمان با تحصيل توفيق تدريس دروس حوزوي به طور پيوسته نصيب اينجانب گرديد كه اين توفيق به مدّت سي سال است ادامه دارد.

در حال حاضر در حوزه علميّه قم مشغول به تدريس فقه در سطوح عالي هستم و نيز از اساتيد تفسير در مركز تخصصي تفسير مي باشم. حاصل تدريس ساليان دراز وجود شاگرد فاضل در مراكز مختلف حوزه علميّه قم و غير آن مي باشد. علاوه بر تدريس در حوزه توفيق تدريس فقه در دانشكده شهيد محلاتي به مدّت هشت سال را داشته ام. بعد از گرفتن توشه سهل از علوم رائج حوزوي علاقه به قرآن موجب شد كه به تفسير قرآن رو بياورم. از اين رو در كنار تدريس فقه به فعّاليتّهاي قرآني اعم از مطالعه كتب تفسيري و تدريس و تأليف آن روي آوردم كه حاصل آن كتابهاي تفسير و غير آن است .

سيد موسوي، سيدابراهيم

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيدابراهيم سيدموسوي

محل تولد : قزوين

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1339/7/2

زندگينامه علمي

از سال 1345 تحصيلات دوره ابتدائي ام شروع شد و تا سال 1357 ديپلم دبيرستان را گرفتم، در اين مدت با برخي گروههاي مذهبي همكاري داشتم كه گاهي به مطالعه و تلخيص كتابهاي ديني يا بررسي برخي آيات و ارائه در جمع و گروه مربوطه مي انجاميد. از سال 1358 تا سال 1360 به كشور كانادا جهت تحصيل در رشته فيزيك رفتم. در آنجا با عضويت در انجمن اسلامي آمريكا و كانادا به فعاليت هاي جنبي تبليغي و گاهي علمي مي پرداختم، مثل بررسي

تفاسير قرآن، تحقيق موضوعي در زمينه هاي مختلف و ارائه به انجمن يا در ميان دانشجويان ايراني و عرب كه هر هفته در مسجدي جمع مي شدند. از آنجايي كه برگزاري تظاهرات در آن كشور به نفع انقلاب و حمايت از مظلوميت ايران در جنگ عليه عراق و گاهي هم برگزاري جلسات سخنراني در دانشگاهها كه در برخي موارد به درگيري با نيروهاي ضد انقلاب منجر مي شد، پرونده مطلوبي در ادامه مهاجرت به كانادا نداشتم و اين دليل باعث شد ادامه حضور را در آن كشور لغو كنند. در سال 1361 به ايران برگشتم و مستقيم به تحصيلات حوزوي در قم پرداختم. البته چند ماهي به مدرسه عالي شهيد مطهري در تهران رفتم ولي دوباره به قم برگشتم و از آن زمان تا به حال در قم هستم. در كنار دروس حوزوى، البته پس از دروس لمعه و همراه با درس رسائل و مكاسب دوباره در دانشگاه از طريق كنكور شركت كردم و در دانشگاه تهران به درس فلسفه پرداختم. در قم نيز هم در درس تخصصي كلام و هم در رشته دين شناسي(موسسه امام ره) شركت كردم.

سيد ميرزايي، محمد

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

دكتر سيد محمد سيد ميرزايي ،پس از اخذ ديپلم ادبي ،از تهران ،در رشته جامعه شناسي در مقطع كارشناسي در دانشگاه تهران پذيرفته و در سال 1350به پايان رسانيد.وي تحصيلات تكميلي خود را در مقطع كارشناسي ارشد رشته جامعه شناسي در دانشگاه استراسبورگ آغاز كرد و تا دوره دكترا در همان رشته در دانشگاه مذكور پيشرفت و در سال 1356 دكتراي خود را اخذ كرد. نامبرده هم اكنون عضو هيئت علمي و استاد گروه جامعه

شناسي, دانشكده ادبيات و علوم انساني ،دانشگاه شهيد بهشتي مي باشد. گروه : علوم انسانيرشته : جامعه شناسيتحصيلات رسمي و حرفه اي : سوابق تحصيلي سيد محمد سيد ميرزايي به ترتيب زير است: ديپلم: ادبي / 1326/ تهران كارشناسي: جامعه شناسي / 1350/ تهران / دانشگاه تهران كارشناسي ارشد: جامعه شناسي / 1352 / استراسبورگ / دانشگاه استراسبورگ دكتري: جامعه شناسي / 1356 / استراسبورگ / دانشگاه استراسبورگ مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : سوابق كاري و مديريتي سيد محمد سيد ميرزايي به قرار زير است: _ مدير گروه جامعه شناسي دانشكده ادبيات و علوم انساني دانشگاه شهيد بهشتي سال 58 _ معاون آموزشي دانشگاه الزهرا سال 63 _ معاون پژوهشي دانشكده ادبيات و علوم انساني دانشگاه شهيد بهشتي از سال 62 تا 66 _ معاون آموزشي دانشكده ادبيات و علوم انساني دانشگاه شهيد بهشتي از سال 68 تا 69 _ معاون آموزشي دانشگاه يزد از سال 70 تا 79 _ مدير گروه جامعه شناسي دانشگاه شهيد بهشتي از سال 74 _ رييس دانشكده ادبيات و علوم انساني دانشگاه شهيد بهشتي از سال 79 تا 83 _ رييس دانشكده ادبيات و علوم انساني دانشگاه شهيد بهشتي از سال 85 تاكنون عضويت در مراكز علمي و پژوهشي _ مدير مسئول پژوهشنامه دانشكده ادبيات و علوم انساني (علمي _ پژوهشي) از سال 79 تا 83 _ مدير مسئول پژوهشنامه دانشكده ادبيات و علوم انساني (علمي _ پژوهشي) از سال 85 تاكنون _ نامه علوم اجتماعي دانشگاه تهران سال 80 تاكنون _ مجله علوم انساني دانشگاه مشهد از سال 79 تا 80 فعاليتهاي آموزشي : سوابق تدريس: از سال 56 تاكنون در دانشگاه

شهيد بهشتي آرا و گرايشهاي خاص : علايق پژوهشي سيد محمد سيد ميرزايي : حوز ه هاي مورد علاقه تحقيق: جمعيت شناسي / جامعه شناسي شهري زمينه تخصصي : جمعيت شناسي چگونگي عرضه آثار : فعالايت هاي پژوهشي سيد محمد سيد ميرزايي : تعداد مقالات چاپ شده در مجلات علمي :13 مورد عنوان هاي طرح هاي پژوهشي و زمان اجرايي آن _ تحولات جمعيتي و شاخص هاي اجتماعي و اقتصادي آن طي 30 سال گذشته تعداد راهنمايي رساله هاي پايان نامه كارشناسي ارشد و دكتري: 7 موردآثار : جمعيت جهان (2 جلد) ويژگي اثر : ترجمه، انتشارات دانشگاه شهيد بهشتي. سال 13812 جمعيت جهان در سال 2002 ويژگي اثر : ترجمه، انتشارات دانشگاه شهيد بهشتي. سال 13843 جمعيت شناسي آماري ويژگي اثر : ترجمه، انتشارات دانشگاه شهيد بهشتي. سال 13704 جمعيت شناسي عمومي ويژگي اثر : تاليف، انتشارات دانشگاه شهيد بهشتي. سال 13825 شهر امروز (حوزه جامعه شناسي شهري) ويژگي اثر : ترجمه، انتشارات دانشگاه شهيد بهشتي. سال 1382

سيد هاشمي، محمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيدمحمد سيدهاشمي

محل تولد : كاظمين

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1344/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب سيدمحمد ميرهاشمي از سال 1362 وارد حوزه علميه مشهد مقدس شدم، همزمان نيز شبانه تحصيلات را در مقطع دبيرستان در رشته فرهنگ و ادب به اتمام رساندم. (66 _ 1365) در سال 1370 در دانشگاه علوم اسلامي رضوي در مقطع كارشناسي (رشته فلسفه و كلام اسلامي) شركت نموده و در تابستان سال 1375 فارغ التحصيل شدم.

در سال 1376 بعد از ارائه يكسال امتحان درس خارج فقه و اصول در مشهد رهسپار حوزه علميه قم شدم. در سال 1378 و نيز سال 1380 در مقطع كارشناسي ارشد رشته فلسفه و كلام اسلامي در برخي دانشگاهها مانند باقر العلوم(ع) تربيت مدرس قم شركت نموده ولكن علي رغم قبولي در مراحل بعدي شركت نكردم. از سال 1380 به بعد تاكنون به عنوان مدرس دروس معارف اسلامي در برخي دانشگاههاي آزاد و جامع علمي كاربردي تدريس داشته ام. از سال 1383 به بعد در عرصه تحقيق و پژوهش في الجمله فعاليتي داشته ام برخي از آثار حقير (كه البته به مرحله چاپ نرسيده است) به شرح ذيل مي باشد: الف) اخلاق اسلامي ب) مجموعه مقالات اصول كاربردي آيين زندگي ج) معادشناسي د) اعتقاد به منجي عدالت گستر و آثار آن ه) مطلق گرايي در اخلاق. در سال 1384 با اخذ موضوع پايان نامه از شوراي مديريت حوزه علميه قم رساله خود را با عنوان مطلق گرايي در اخلاق تحت راهنمايي استاد راهنما جناب آقاي دكتر عباسي به اتمام رسانده و اكنون رساله سطح 3 حوزه بنده در نوبت دفاع قرار دارد. از حدود سالهاي 1382 به بعد به عنوان مشاور در برخي واحدهاي دانشگاهي در حوزه هاي مختلف مذهبى، اعتقادى، خانوادگى، مشاوره و رسماً در برخي جلسات جلسه پرسش و پاسخ دانشجويي فعاليت داشته ام. در تمام اين مدت تاكنون در دروس خارج فقه و اصول (حضرت آيت الله وحيد خراسانى، حضرت آيت الله مكارم شيرازي شركت داشته ام). در سال تحصيل جاري (نيمسال دوم 86 _ 85) در جامعة الزهراء قم تدريس برخي دروس را نيز به عهده دارم. از زمان

تدريس در دانشگاهها (باعنوان رتبه اول استادياري) مشاوره برخي دانشجويان را در تحقيقات آنها (استاد مشاور) برعهده داشته ام.

سيدحسيني، رضا

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

رضا سيدحسيني درسال 1305 در اردبيل زاده شد. وي علوم ارتباطات دور را در مدرسه پست و تلگراف و تهران آموخت وي در مدرسه عالي ارتباطات دور فرانسه و نيز در دانشگاه U.S.C آمريكا مدتي تحصيل كرد و به تدريس در آموزشكده تئاتر پرداخت. وي هم اكنون عضو هيئت علمي دايرة المعارف اسلامي است و نيز در مركز آموزش تئاتر وزارت ارشاد اسلامي نقد ادبي تدريس مي كند. كتاب"ضد خاطرات" ترجمه وي ، در دوره سوم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به عنوان كتاب سال برگزيده شد.گروه : علوم انسانيرشته : زبان و ادبيات فارسيگرايش : ترجمه ادبيوالدين و انساب : رضا سيدحسيني ازسادات شهرستان اردبيل مي باشد.تحصيلات رسمي و حرفه اي : رضا سيدحسيني دورۀ دبيرستان را در زادگاهش و تحصيلات تخصصي در رشته مخابرات را در آموزشگاه عالي پست و تلگراف تهران فراگرفت. سپس به فرانسه رفت و در مدرسه عالي ارتباطات دور و سپس دردانشگاه U.S.C آمريكا به تحصيل فيلم سازي مشغول شد. وي پس از بازگشت به ميهن زبانهاي فرانسه و فارسي را به طور عميق تر نزد عبدالله توكل، پژمان بختياري و ناتل خانلري فرا گرفت.خاطرات و وقايع تحصيل : سفرها و اقامت رضا سيدحسيني در فرانسه و آمريكا از وقايع مهم زندگي علمي وي بوده است.فعاليتهاي ضمن تحصيل : رضا سيدحسيني در كنار مطالعه رشته فيلم سازي، به طور جدي به مطالعه آثار ادبي ملل گوناگون مي پرداخت و ترجمه هاي فراوان

و ارزشمندي از آنها به عمل آورد كه وي را در اين زمينه مشهور كرد. وي كار ترجمه را از شانزده سالگي آغاز كرده است. از زبانهاي فرانسه و تركي استامبولي و انگليسي ترجمه مي كند. در سال 1334 كتاب «مكتبهاي ادبي» را تأليف كرده است كه اغلب در رشته هاي ادبي دانشگاهها تدريس مي شود. عبالله توكل را (كه به اتفاق او چند كتاب از آثار اشتفان تسوايك و بالزاك و آندره ژيد را ترجمه كرده) و نيز مرحوم پژمان بختياري را اولين معلم هاي خودش در كار ترجمه مي داند، اما رشد ادبي خود را مديون دكتر پرويز خانلري است كه ساليان دراز در مجلۀ سخن ( به عنوان دستيار و سر دبير) در واقع شاگرد مكتب او بوده است.استادان و مربيان : رضا سيدحسيني زبان فرانسه و فارسي را نزد استاداني همچون عبدالله توكل، پژمان بختياري و دكتر پرويز ناتل خانلري به طور عميق تري فرا گرفته بود.وقايع ميانسالي : رضا سيدحسيني پس از بازگشت از آمريكا و فرانسه به ميهن مدتي به تدريس در آموزشكده تئاتر پرداخت. وي سالهاي متمادي سردبير مجله سخن و فعال در اداره مخابرات و راديو و تلويزيون بو. و در كنار آن به طور جدي به ترجمه آثار ادبي ملل گوناگون به زبان فارسي مشغول بوده است.مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : برخي از مشاغل رضا سيدحسيني عبارتند از : - عضو هيأت علمي دايره المعارف اسلامي -مدرس مباني نقد فلسفه هنر و ادبيات در آموزشكده تئاتر -سردبير مجله سخن -فعاليت دراداره مخابرات و راديو و تلويزيون -مترجم ادبيات ملل به زبان فارسي فعاليتهاي آموزشي : رضا

سيدحسيني پس از فراغت از تحصيل و بازگشت از آمريكا مدتي در آموزشكده تئاتر به تدريس مباني نقد فلسفه هنر و ادبيات مي پرداخت.ايشان هم اكنون عضو هيئت علمي دايرة المعارف اسلامي است و نيز در مركز آموزش تئاتر وزارت ارشاد اسلامي نقد ادبي تدريس مي كند.ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : مطالعه وترجمه آثار ادبي مشهور ملل گوناگون به ويژه ملتهاي فرانسوي زبان از امور مورد علاقه رضا سيدحسيني بوده و هست.همفكران فرد : رضا سيدحسيني در زمينه ترجمه آثار ادبي ملل در كنار بزرگاني چون نجف دريا بندري و احمد آرام قرار مي گيرد.آرا و گرايشهاي خاص : رضا سيدحسيني از جمله مترجميني است كه عمدتا به ترجمه آثار ادبي ملل گوناگون علاقمند است.جوائز و نشانها : رضا سيدحسيني درسال 1380در نخستين همايش چهره هاي ماندگار به عنوان چهره ماندگار در عرصه ترجمه برگزيده و معرفي شد.همچنين كتاب"ضد خاطرات" ترجمه وي ، در دوره سوم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به عنوان كتاب سال برگزيده شد.ايشان سر ويراستار كتا "فرهنگ آثار (معرُفي آثار مكتوب ملل جهان از آغاز تا امروز)" بوده اند كه كتاب فوق در دوره بيست و يكم كتاب سال انتخاب شده است.

--------------------------------------------------------------------------------

آثار : آن سوي كوهستان و ، گرما را بكشند ويژگي اثر : ترجمه، از ياشار كمال (به اتفاق جلا ل خسروشاهي)2 آنسوي كوهستان nbsp3 اميد nbsp4 اميد ويژگي اثر : ترجمه،از آندره مالرو5 بهانه ها و

بهانه هاي تازه nbsp6 تاريخ رمان مدرن nbsp7 تونيوكروگر ويژگي اثر : ترجمه، اثر توماس مان8 جادۀ تنباكو و غوغاي ژوئيه ويژگي اثر : ترجمه، از ارسكين كالدول9 چشم انداز ادبيات جهان nbsp10 دايره المعارف فرهنگ آثار ويژگي اثر : استاد رضا سيد حسيني سرپرستي دايره المعارف فرهنگ آثار را برعهده دارد.11 در تنگ ويژگي اثر : ترجمه، اثر آندره ژيد (به اتفاق عبدالله توكل)12 در تنگ nbsp13 در دفاع از روشنفكران nbsp14 ضد خاطرات ويژگي اثر : ترجمه، خاطرات از آندره مالرو ( به اتفاق ابو الحسن نجفي)،اين كتاب در دوره سوم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران ،از طرف وزرات فرهنگ و ارشاد اسلامي معرفي و برگزيده شده است.آشنايي با كتاب ضد خاطرات: در تاريخ ادبيات جهان هيچ نويسندۀ ديگري را نمي توان نشان داد كه مانند آندره مالرو كه زندگيش با اين همه حوادث بزرگ و اين همه آثار بزرگ آميخته باشد...زماني آندره ژيد در بارۀ او گفته بود: «هر باركه مالرو دهان باز مي كند نبوغ سخن مي گويد». مالرو ضد خاطرات را در سالهاي آخر عمرش نوشته است و اين كتاب درواقع حاصل عمر پر بار او است و بر پايۀ خاطراتي كه از مراحل مختلف زندگي خود دارد، از قبيل اسارت در زندانهاي آلماني، و ملاقات

با بازرگاني از قبيل نهرو، مائو و ديگران نوشته است. اما كتاب فقط خاطرات نيست و خود او دربارۀ آن چنين مي گويد: «من از كتابم شرح حال را به عمد كنار گذاشته ام . اين كتاب متكي بر كارهاي روزانه يا يادداشتهاي متفرق ديگر نيست، بلكه بر اساس عناصر مشخصي از تجربه ام كوشيده ام تا شخص را، يا پاره هايي از تاريخ را ، باز يابم. رويداد و شخص را به گونه اي وصف كرده ام كه گويي به خودم مربوط نيست.» 15 طاعون ويژگي اثر : ترجمه، از آلبر كامو16 فرهنگ آثار (معرُفي آثار مكتوب ملل جهان از آغاز تا امروز) ويژگي اثر : سرويراستار ،اين كتاب ، در دوره بيست و يكم انتخاب كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ،به عنوان كتاب سال معرفي و برگزيده شد. آشنايي با كتاب: فرهنگ آثار (معرُفي آثار مكتوب ملل جهان از آغاز تا امروز)/ ]ترجمه و تأليف[ تحت نظر هيأت علمي: اسماعيل سعادت، احمد سميعي (گيلاني)، رضا سيّدحسيني، ابوالحسن نجفي، به سرپرستي رضا سيّدحسيني._ تهران: انتشارات سروش، 6 ج ] 4 ج تاكنون[، ج 4، 1381. اين اثر شش جلدي ثمرة همكاري پژوهشگران ايتاليايي و فرانسوي است. باني آن والنتينو بومپياني بوده و انتشار چاپ نخست آن از 1953 آغاز شده است. مقالات اين فرهنگ عرصه اي وسيع را در بر مي گيرند: رمان، شعر، نمايشنامه، خاطرات، مجموعة نامه ها، دانشنامه، انواع علوم و فنون، ادب و فلسفه، حقوق، علوم تجربي، علوم انساني، تاريخ و هنر و آثار مذهبي، از متون باستاني مصر و

چين گرفته تا شاهكارهاي روزگار ما. اعضاي هيأت علمي همة مدخل هاي اين فرهنگ را مطالعه و آن ها را به سه درجه تقسيم كردند كه از آن ميان مقالات كم ارزش و بي اهميت (مقالات درجة سه) حذف شد و نيز مقالات مربوط به آثار موسيقي كنار گذاشته شد و به جاي آن ها مقالات مهم ديگري از فرهنگ ادبي آلماني معروف كيندلرز دربارة آثار شاعران و نويسندگان ملل جهان سوم انتخاب و ترجمه شد. مهمترين آثار ايراني و اسلامي نيز در مقالاتي تأليفي معرفي و به صورت الفبايي در داخل فرهنگ قرار گرفت. و بدين ترتيب معرّفي و تحليل و نقد قريب بيست هزار جلد كتاب هاي متعدد فرهنگ هاي گوناگون و ملل مختلف صورت پذيرفت. اين فرهنگ عصاره و زبدة همة كتاب ها و همة آثار ذوقي و علمي بشر را در بر دارد و ضرورتش براي انسان امروز نه تنها به حكم گسترش دامنة آن در زمان است بلكه به سبب شمول قلمرو آن در مكان نيز هست. هدف اين كار بزرگ مطلقاً آن نبوده است كه خواننده را از خواندن اصل آثار معاف كند، بلكه برعكس، هدف اساسي اين بوده است كه ابزاري براي كشف نگرش اجمالي و انتخاب اين آثار به دست خواننده دهد و بدين¬گونه او را به مراجعة مستقيم به خود آثار برانگيزد 17 مكتب هاي ادبي

سيدعلوي، ميرابراهيم

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

مير ابراهيم سيدعلوي

محل تولد : تبريز

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1318/1/1

زندگينامه علمي

اين جانب مير ابراهيم سيد علوي فرزند مرحوم حاج مير سليمان بن سيد جعفر بن سيد حسين ابن سيد محمد موسوي در سال 1318 ه.ش برابر

با يكم شوال 1358 ه.ق در روز عيد فطر در شهر تبريز در محله ويجويه (ورجي) متولد شد ه ام. پس از گذراندن دوران تحصيلات ابتدايي در مدرسه ديانتي محمديه كه با اذن مرحوم آيت الله العظمي سيد محمد حجت كوه كمره اي باني و موسس مدرسه حجتيه قم تاسيس يافته بود در همان سنين نوجواني به فراگيري علوم اسلامي و دانش هاي ديني علاقه نشان دادم و روزها در مدرسه طالبيه (جمعه مسجد) به يادگيري صرف و نحو عربي پرداختم و جامع المقدمات، سيوطى، جامي و ديگر كتب ادبي را آموختم. آنگاه براي ادامه تحصيلات عازم حوزه علميه قم شدم. اول در مدرسه فيضيه و سپس در مدرسه حجتيه، منزل كردم. و دروس سطح را (شرح لمعه، منطق، معالم، رسايل، مكاسب، كفايه الاصول و غيره) را نزد اساتيد وقت، حضرات: حاج ميرزا يدالله دوزدوزانى، جعفر سبحانى، ناصر مكارم، ميرزا حسين نورى، ميرزا علي مشكينى، سيد محمد باقرسلطاني (طباطبايي) حدودا در سال هاي 1333 ش الي 1340ش سال وفات آيت الله بروجردي خواندم. و ضمنا دروس فلسفه و كلام و تفسير و نهج البلاغه را همزمان نزد علامه طباطبايي و ديگر اساتيد وقت مي خواندم از قبيل حاج سيد حسين قاضي تبريزي و حاج آقا مصطفي خميني و دكتر مفتح و غيرهم. و تقريبا پس از پايان سطوح، ده سال و اندي در درس خارج فقه و اصول مراجع و آيات وقت رضوان الله عليهم، و اندك زماني در درس هاي امام خميني قدس سره حضور يافتم و زماني كوتاه هم به نجف اشرف مشرف شدم ليكن پس از چند ماه مراجعت كردم و در

قم به ادامه تحصيل پرداختم. در سال 1350 ش بعد از آن كه از دانشكده الهيات (دانشكده معقول و منقول) به تشويق مرحوم دكتر مفتح ديپلم مدرسي در رشته معقول كسب كرده بودم با ديپلم ادبي و شركت در كنكور سراسري وارد دانشگاه تهران شدم و در رشته جامعه شناسى، ليسانس گرفت. و از زمان هاي جواني در جلسات نويسندگي آيت الله مكارم شيرازي (شب هاي جمعه) و جلسات اسلام شناسي دكتر مفتح در رشته نويسندگي وارد شدم و از همان وقت كتا ب هايي تاليف، ترجمه و تحقيق كردم كه برخي به چاپ رسيده است و نيز به مناسب هاي علمي مقالاتي مي نويسم كه نزديك يكصد مقاله به طبع آراسته شده است.

سيدي ساروي، حسين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حسين سيدي ساروي

محل تولد : ساري

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1343/2/1

زندگينامه علمي

در يكي از روزهاي سبز اديبهشت 1343 در ساري شهري كه همسايه دريا و كشتزاران است وعطر شاليزار درآن مي وزد چشم به جهان گشودم. اولين كاري كه در عمرم كردم اين بود كه با آمدنم پدر و مادرم را به گريه انداختم و بعد فاميلهاي ديگر را ( باغي كه نكوست از بهارش پيداست ) تا يازده سالگي در كوچه هاي آكنده از عطر درختان نارنج به دنبال سنجاقك و پروانه مي دويدم. رگهاي برگها را مي شمردم و لطافت پرهاي سار و سبز قبا را با نگاهم لمس مي كردم. با اينكه آن روزها هم شهر نشين بودم اما گوشم با شيهه اسب و زنگوله گوسفندان آشتي داشت.در سال 1353 براي فرو نشاندن تشنگي روح به حوزه

علميه قم وارد شدم . تا سال 1359 برگهاي دفتر عمرم خالي از رنگ شعر و ادب و هنر است. از همان سال حرفهايي از چشمه روحم جوشيدند و در جويبار شعر جاري شدند . در يك برخورد از نوع معمولي با استاد " صادق موسوي گرمارودي " آشنا شدم و ايشان به پاكسازي و پالايش اين چشمه پرداخت . در مدت يكي - دو سال هر بار كه خار جفا در پاي دل مي رفت و يا پرنده شادي بر شاخسار احساس مي خواند چشمه مي جوشيد و چند نفري هم از شنوندگان راديو " ساري " و خوانندگان مجلات آن روزها از ان نوشيدند .از سال 1362 باز به تشويق همان استاد به ترجمه روي آوردم كه تا امروز 40 تايشان در قفسه هاي كتابفروشي ها و كتابخانه ها نشسته اند. اين شعله هر چند وقت يكبار از زير خاكستر پراكنده كاريها سر بر مي كشد و تا فاصله اي را روشن و درون عده اي - وبيشتر بچه ها - را گرم مي كند . سال 1363 بود كه پس از مدتي كلنجار رفتن با روحم او را به دوربين فروشي بردم و از پشت " ويزور " دوربين دنيا را نشانش دادم . آن قدر خوشش آمد كه از آنروز تا الآن هميشه از آنجا به عالم و آدم نگاه مي كند . تا حالا هم بيش از 12 جايزه عكاسي به من هديه كرده است. معطل كارهاي ديگري هم شده ام كه هرگز اين پراكنده كاريها را به كسي توصيه نمي كنم .

سيدي نيا، اكبر

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيداكبر سيدي نيا

محل تولد : سلماس

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1353/6/10

زندگينامه علمي

اينجانب در سال 1353 در شهرستان سلماس در خانواده مذهبي متولد شدم و تا تحصيلات دوره متوسطه در رشته رياضي فيزيك در اين شهرستان مشغول به تحصيل بودم. در مهر سال 1370 به منظور كسب معارف عالي اسلامي وارد حوزه علميه تبريز مدرسه وليعصر (عج) شده و تا سال 1374 با پايان سطح يك حوزه علميه وارد حوزه علميه قم شدم. در سال 1378 مدرك سطح دو حوزه علميه را دريافت كردم. سال 1377 در مركز تربيت محقق و نويسنده دفتر تبليغات اسلامي، دوره كارشناسي ارشد علوم قرآن و تفسير را گذرانده و سال 1378 در رشته جامعه شناسي وارد دانشگاه باقرالعلوم (ع) شدم. از سال 1383 نيز عهده دار وظيفه دبير تحريريه و مدير اجرايي مجله علمي پژوهشي اقتصاد اسلامي شده و در كنار تحصيلات به تأليف مقالات و پژوهش ها در زمينه جامعه شناسي ، انسان شناسي، علوم قرآن و تفسير و كلام شدم و مقالاتي از اينجانب در مجلات علمي پژوهشي، همايش ها و مجلات تخصصي به چاپ رسيده است. همچنين از سال 1377 در دروس خارج حوزه علميه شركت داشته و از محضر حضرات آيات عظام جوادي آملي (دام عزه)، مرحوم صالحي مازندارني (ره)، فاضل گلپايگاني و عابدي اصفهاني فيض برده ام. در كنار دروس خارج از درس پر بركت تفسير علامه آيت الله جوادي آملي (دام عزه) بهره بردم

سيديان، مهدي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد مهدي سيديان

محل تولد : كاشان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1353/10/2

زندگينامه علمي

در سال 1368 با مدرك سيكل وارد حوزه علميه قم شدم و

به مدت 5 سال تا پايان پايه ششم حوزه در مدرسه علميه معصوميه به تحصيل علوم و مقدمات معارف اسلامي و حوزوي پرداختم .همزمان با ادامه تحصيل در مقطع سطح حوزه در سال 1373وارد نظام آموزشي موسسه امام خميني شدم و در مدت 5 سال دوره عمومي الهيات و معارف اسلامي را به پايان رساندم در سال 1378 پس از موفقيت در آزمون دوره تخصصي موسسه مشغول به تحصيل در رشته علوم سياسي شدم و به تدوين پايان نامه خود با عنوان < جهاني شدن و حكومت جهاني اسلام > اقدام نمودم . تاكنون چندين مقاله علمي تخصصي در حوزه فلسفه سياسي تأليف نموده ام و به دليل آشنايي با زبان انگليسي و اصول ترجمه مقالات متعدد خبري . تحليلي .دائره المعارفي و فلسفي . سياسي ترجمه و منتشر شده است . هم اكنون به عنوان دبير پژوهشي گروه علوم سياسي موسسه امام خميني و عضو همكاري علمي در موسسه به فعاليت علمي و پژوهشي خود ادامه مي دهم و اميدوارم خداوند متعال به بركت دعاهاي خاصه حضرت حجه ابن الحسن العسكري ، زمينه توفيق روز افزون ما را در پاسداري از كيان اسلامي و نشر و ترويج معارف اسلامي عنايت فرمايد.

سيف، سوسن

قرن:14

جنسيت:زن

مليت:ايران

دكتر سوسن سيف در سال 1321 در تهران بدنيا آمد. پس از اتمام تحصيلات ابتدايي و متوسطه ،تحصيلات دانشگاهي را در دانشگاه الزهرا در رشته روانشناسي آغاز كرد. وي پس از اخذ مدرك كارشناسي روانشناسي و كارشناسي ارشد رشته مشاوره و راهنمايي خانواده از دانشگاه علامه طباطبائي ، در سال 1361 موفق به دريافت دكتري رشته مطالعه خانواده و كودك از

دانشگاه سراكيوز آمريكا شد.وي هم اكنون عضو هيئت علمي و دانشيار دانشگاه الزهرا و عضو هيئت علمي مدرسه عالي شميران 0دانشگاه علامه طباطبائي ) مي باشد.گروه : علوم انساني رشته : روان شناسي تحصيلات رسمي و حرفه اي : سوسن سيف تحصيلات ابتدايي خود را در دبستان «همايون» و دوره دبيرستان را در دو مدرسه «آزرم» و «ناموس» سپري كرده است. ليسانس روانشناسي اش را از مدرسه عالي دختران [دانشگاه الزهرا(س)] و فوق ليسانس خود را از مدرسه شميران [با نام فعلي دانشگاه علامه طباطبايي] اخذ مي كند. پس از اين براي ادامه تحصيل و كسب مدرك دكترا با بورسي كه به او تعلق مي گيرد به دانشگاه «سيراكيوز» آمريكا مي رود و همانگونه كه در كشور خود موفق مي شود رتبه اول را در دانشگاه به دست آورد، آنجا نيز با همين رتبه فارغ التحصيل مي شود. خلاصه سابقه تحصيلي سوسن سيف به قرار زير است: 1_ ليسانس روانشناسي _ مدرسه عالي دختران ( دانشگاه الزهرا ) 54 _50 2_ فوق ليسانس مشاوره و راهنمايي خانواده _ مدرسه عالي شميران ( دانشگاه علامه طباطبايي ) 56 _ 54 3_ دكتراي مطالعه خانواده و كودك _ دانشگاه سراكيوز آمريكا 57 _ 61 استادان و مربيان : سوسن سيف تمايلاتي نيز به علوم ديگر دارد. به زيباشناسي، هنر و از همه مهمتر به فلسفه علاقه مند است و در اين رابطه به يكي از اساتيدش كه تا حد زيادي تحت تأثير او قرار گرفته بوداشاره مي كند: «در دوره ليسانس، ما استادي داشتيم به نام خانم دكتر «مهتاب مستعان» - كه حالا بازنشسته شده اند- ايشان به

قدري شيرين، فلسفه را درس مي دادند كه گاهي اوقات من وسوسه مي شدم رشته ام را عوض كنم و بروم فلسفه بخوانم. در مراحل ديگر پيشرفت هاي علمي ام، اساتيد خوبي مثل آقاي دكتر كيانوش هاشميان داشتم يا آقاي دكتر عباس طباطبايي يزدي كه استاد آمار من بودند. جالب اينجاست كه اين افراد هم اكنون از بهترين همكاران من محسوب مي شوند.» وقايع ميانسالي : سوسن سيف پس از بازگشت به وطن، به سرعت دستاوردهاي آموزشي اش را به كار مي گيرد و اندك زماني بعد صاحب مرتبه و مقام ارزنده اي در علم روانشناسي كشور مي شود.مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : سابقه اشتغال به خدمت سوسن سيف : _ عضو هيات علمي مدرسه عالي شميران ( دانشگاه علامه طباطبايي ) _ عضو هيات علمي دانشگاه الزهرا ( دانشيار ) _ عضو هيات علمي دانشگاه اما م صادق ( واحد خواهران ) _ عضو هيات علمي مركز مطالعات و تحقيقات مسائل زنان _ عضويت در شاخه كودكان استثنايي و برنامه ريزي وزارت فرهنگ و آموزش عالي _ مديريت گروه علوم تربيتي دانشگاه الزهرا - عضو كميته مشورتي انستيتو روانپزشكي _ مدير تحصيلات تكميلي ( كارشناس ارشد و دكترا دانشكده الهيات ، ادبيات و علوم انساني دانشگاه الزهرا _ عضويت در كميته علمي سمينار روانشناسي در اسلام و دبير سمينار دانشگاه الزهرا _ عضو كميته برنامه ريزي آموزش كودكان استثنايي و عضويت در چهارشاخه اختلالات عاطفي ، ناتواني يادگيري ، عقي ماندگي ذهني و چند معلوليتي _ رياست دانشكده علوم تربيتي و روانشناسي دانشگاه الزهرا _ عضو شوراي تحقيقات سازمان آموزش و پرورش استثنايي فعاليتهاي آموزشي

: سوسن سيف با وجود آن كه سابقه تدريس در ديگر دانشگاه ها را نيز دارد ولي به زعم خويش، تمام زندگي و وجودش در دانشگاه الزهرا(س)، خلاصه مي شود و بيشترين حجم فعاليت هايش را در اين مركز آموزشي متمركز كرده است.مراكزي كه فرد از بانيان آن به شمار مي آيد : سوسن سيف تاكنون راه اندازي و تأسيس دانشكده علوم تربيتي و روانشناسي و كتابخانه آن در سال ،74 مركز كلينيك مشاوره و روانشناسي دانشگاه الزهرا(س) [واقع در خيابان 16آذر به همت و پشتيباني رياست دانشگاه دكتر زهرا رهنورد و به مديريت دكتر طيبه زندي پور]، برنامه مشاوره پيشگيري از تالاسمي [در وزارت بهداشت و درمان] و درس كارگاهي آن، طرح و اجراي دروس كارگاهي «مصاحبه مشاوره اي»، «آموزش خانواده»، «دانش افزايي همسران» و «سلامت بلوغ در دختران» را در كارنامه خود ثبت كرده است. آرا و گرايشهاي خاص : سوسن سيف معتقد است: «علاقه من به مسائل خانواده در تمام فعاليت هاي تحقيقاتي و پژوهشي ام نمود عيني داردو در داخل يا خارج از كشور مدام روي مشاوره خانواده و كودك كار مي كنم. در تعاريف كلي و از نقطه نظر اجتماعي خانواده را اين گونه تشريح مي كنند كه واحد بسيار كوچكي است. اما به نظر من اساس و پايه شكل گيري جامعه و يادگيري فرزندان، ارتباط همسران و... همه در خانواده است. من همه چيز را به خانواده ربط مي دهم و معتقدم خانواده در تشكيل و گسترش روح ملي و در نهايت حفظ حدود و ثغور فرد براي خود، نقش بزرگي ايفا مي كند. اگر كشورها مباني خانوادگي سالم

نداشته باشند و رابطه افراد در خانواده خيلي به هم نزديك نباشند، همبستگي و تعاون بين آن ها ديده نشود، همه چيز بي پايه و سست مي شود. بنابراين هميشه بايد خانواده را يك اصل قرار دهيم كه داراي جايگاه پر مهر و محبتي است، حس همدلي و دوستي و فداكاري و... در آن هست و تمام اين ها ريشه در خانواده دارد. من در همه كارهاي تحقيقي ام تاكنون اين چرخه خانواده را در نظر گرفتم. چرخه خانواده كاملاً مشخص است، ابتدا جوانان ازدواج مي كنند، بعد فرزنددار مي شوند و بچه هايشان به مدرسه رفته، فارغ التحصيل مي شوند و باز آنان هم ازدواج مي كنند و چرخه ادامه مي يابد.» از ديد سوسن سيف، روانشناسي در واقع نوعي انسان شناسي است: «شناخت ابعاد انسان به دليل پيچيدگي به سادگي امكان پذير نيست. گروهي سعي دارند از ديدگاه وراثت درباره انسان ها صحبت كنند، بعضي ديگر از منظر محيط، برخي مي گويند ارزش ها اهميت دارند و تعدادي هم تفكر و گروهي نيز ادراك و احساس را پراهميت مي دانند.» سوسن سيف در عالم مشاوره بيش از هر كس به «ويرجينيا ستير» گرايش دارد و او را يكي از برترين مشاورهاي جهان مي پندارد و براي اثبات نظريات خويش در خصوص ارتباط و همدلي با ديگران به گفته اي از او استناد مي كند: «ستير جمله قشنگي دارد با اين مضمون؛ مرا باور اين است بهترين هديه اي كه مي توانم بخواهم و آرزو كنم همانا ديده شدن، شنيده شدن، فهميده شدن و حس شدن از سوي ديگران است و والاترين هديه اي

كه من مي توانم به ديگران بدهم ديدن، شنيدن و درك و پذيرش روح آنهاست. آنچه ستير مي گويد خواسته هاي من نيز هست. به اعتقاد من زندگي را بايد مجموعه ارتباطات در ابعاد زيستي، رواني و اجتماعي دانست. بنابر رويكرد ارتباطي ستير، افرادي كه در نحوه برقراري ارتباط داراي الگوي سالمي هستند، بانشاط، سرزنده و بامحبتند و قدرت ريسك كردن دارند، با حقوق خود و ديگران آشنايند، حضور قلب و چهره هاي آرام دارند و صحبت هاي آن ها با آهنگي پرمايه و گرم همراه است، مهربانند و گشاده رو و اگر ساكتند، حتي سكوتشان، آرامبخش است. در عوض افرادي كه نمي توانند به خوبي از عهده برقراري ارتباط برآيند، بداخلاقند و چشم هايشان تنگ است، گوش هايشان نمي شنود، صداهاي خشني دارند و شوخي هايشان زننده است!» جوائز و نشانها : سوسن سيف تاكنون چندين مرتبه به عنوان پژوهشگر نمونه در دانشگاه الزهرا(س) انتخاب شده و مورد تقدير قرار گرفته است. در سال هاي 83-82 استاد نمونه كشور بوده و براي اغلب سخنراني هايش موفق به دريافت جوايز و تقديرنامه هايي شده است.چگونگي عرضه آثار : ارائه و تدوين چندين طرح ملي نيز در كارنامه علمي پربار سوسن سيف به چشم مي آيند. «طرح جامع تشكيل كارنامه فراگيري خاص براي كودكان عقب مانده ذهني» [1380]، «آزمون دوره آمادگي قبل از دبستان»، «استانداردسازي و هنجاريابي مقياس سنجش خانواده» [تيرماه 1380]، «پودمان مديريت زن»، و «بررسي علل و عوامل مدرسه گريزي دانش آموزان دختر دبيرستان هاي تهران» [سال تحصيلي 82-81] برخي از آنهاست. مقالاتي كه سوسن سيف دركنفرانس ها و سمينارهاي داخلي و خارجي نيز

مطرح كرده است، موضوعاتي همچون «فرضيه زبان و تفكر ويگوتسكي»، «مقايسه مشكلات دختران نوجوان ايراني با مشكلات دختران نوجوان ايراني مقيم آمريكا»، «فقدان پدر و تأثير آن در روند رشد كودكان»، «جوان و عزت نفس»، «پياژه و اسكينر»، «بهداشت رواني و عوامل مؤثر در انتخاب رشته تحصيلي دانشجويان دانشگاه الزهرا(س)» و مواردي از اين دست را شامل مي شوند كه شرح فهرست آنها در اين حجم كوتاه نمي گنجد. اين مقالات گاه در مجله هاي علوم انساني وزارت آموزش عالي، فصلنامه وزارت آموزش و پرورش و مجله علوم انساني دانشگاه الزهرا(س)، به چاپ رسيده اند يا مي رسند. برخي از آن ها نيز در همايش ها و كنگره هاي علمي ارائه شده اند. علاوه بر آن چه از فعاليت هاي پژوهشي - تحقيقي سوسن سيف آورده شد، او در مجلات مرتبط با حوزه كاري اش نيز از اعضاي هيأت تحريريه است. مجلات «خانواده پژوهي دانشگاه شهيد بهشتي»، «فصلنامه روانشناسي و علوم تربيتي دانشگاه علامه طباطبايي» و «روانشناسي و علوم تربيتي دانشگاه تهران» سه مورد از آن هاست. همچنين سردبيري فصلنامه هاي «مطالعات روانشناختي» و «انديشه هاي نوين تربيتي» از ديگر مسؤوليت هاي اوست. دكتر سوسن سيف با همه اين فعاليت هاست كه امروزه از جمله نام آشنايان عرصه علم روانشناسي است و نمي توان به سادگي و بي تفاوت از كنار او گذشت. او سعي كرده زندگي اش را وقف ارائه بهترين و ارزشمندترين خدمت هاي بشردوستانه كند، تا چه قبول افتد و چه در نظر آيد.» آثار :آموزش و پرورش دوران نخستين كودكي ويژگي اثر : ترجمه2 ارزيابي

ناتواني يادگيري ، اصلاح رفتار كودكان استثنايي ويژگي اثر : تاليف و ترجمه4 افزايش خود پنداره دانش آموزان در مدارس ويژگي اثر : ترجمه5 تئوري رشد خانواده ويژگي اثر : تاليف و ترجمه 6 جابه جا كردن كودك خردسال فلج مغزي در خانه ويژگي اثر : تاليف و ترجمه7 جابه جا كردن كودك خردسال فلج مغزي در خانه ويژگي اثر : تاليف و ترجمه8 خانواده درماني ، رشد كودكان تهراني از يك سالگي تا پنج سالگي ويژگي اثر : بررسي و تحقيق و تاليف 10 روانشناسي رشد كودكان و نوجوانان ويژگي اثر : تاليف مولي و راسل اسمارت: ترجمه11 ريشه هاي فلسفي و تاريخي تئوري هاي نوجواني ويژگي اثر : تاليف و ترجمه 12 مباحثي در اختلالات دوران نوجواني ويژگي اثر : تاليف13 مشاوره خانواده ويژگي اثر : تاليف14 ناتواني هاي يادگيري ، تشخيص و درمان ويژگي اثر : تاليف15 ياور ماهر ويژگي اثر : ترجمه

سيفي، حسين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حسين سيفي

محل تولد : محمود آباد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1351/9/1

زندگينامه علمي

اين حقير سوم راهنمايي را طي كرده بودم كه خداوند توفيق داد وارد حوزه علميه دماوند شوم. در دوران تحصيل علاوه

بر درس آموختن طلاب جديدي كه وارد حوزه مي شدند تدريس مي كردم. در سال 1370 بعد از طي كردن مقطع دروس حوزوي دماوند كه پايان لمعتين بود وارد حوزه علميه قم شدم، ابتداء در مدرسه آيت الله كوهستاني حجره اي به ما دادند حدود يكسال در آنجا بودم و دروس خود را در مدرسه آيت الله گلپايگاني تحصيل مي كردم. بعد از يكسال به مدرسه امام صادق(ع) چهارمردان رفتم. حدود دو سالي در آنجا حجره داشتم و مشغول درس و تحصيل بودم و از استادان بزرگ و دانشمندي همچون آيت الله محفوظي، آيت الله دوزدوزاني و آيت الله جوادي آملي كسب علم مي كردم. در سال 1373 مصادف شد با سنين ازدواج اين حقير كه يك سال و نيم بعد از ازدواج خداوند دختري به ما عنايت كرد و از آن سال تا سال 1382 از دروس اساتيد حوزه و درس خارج بزرگان حوزه تلمذ مي كردم. از سال 1382 به دعوت يكي از دوستان وارد موسسه تنظيم و نشر آثار امام(ره) شدم. از آن سال تاكنون در قسمت دانش نامه موسسه مشغول تحقيقات علمي هستم كه تا به حال بيش از چند مدخل كه حضور ذهن ندارم تحول موسسه دادم كه هر كدام تبديل به مقاله و بعضي ها تبديل به كتاب شدند. الان هم دو تا كلاس صبح مي روم اول كلاس آيت الله جوادي آملي و دوم كلاس آيت الله مقتدايي و بعد از آن صبح ساعت 10 و بعدازظهر ساعت 30/3 تا ساعت 8 در موسسه مشغول تحقيقات هستم.

سيفي، علي اكبر

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

علي اكبر سيفي

محل تولد : بابلسر

شهرت : سيفي مازندراني

تابعيت : ايران

تاريخ تولد :

1335/1/1

زندگينامه علمي

در سال 1350 براي شروع تحصيل به حوزه خاتم الانبياء بابل رفته و پس از يك سال به حوزه علميه قم مشرف شدند. ايشان با پشتكار و جديت فراوان دروس مقدماتي و سطح را در طول سه سال به پايان رسانده و با اينكه درگير مسائل سياسي كشور بودند هيچگاه از تعليم و تعلم علوم حوزوي غفلت نورزيده و با جديت و پشتكار بسيار زياد دروس خارج حضرت آيت الله ميرزا هاشم آملي را به نوشته عربي تقرير فرموده و به نظر معظم له مي رساندند و ايشان نيز پس از ملاحظه تقريرات، تشويق و ترغيب فراواني مي نمودند. از سال 1355 تا پيروزي انقلاب اسلامي بيشتر راهپيمايي هايي كه عليه رژيم پهلوى،در برخي از شهرهاي استان مازنداران برگزار مي شد به رهبري و يا پشتيباني ايشان بود تا جائيكه، نام ايشان در ليست ساواك و اداره امنيت ملي استان بعنوان اخلالگر و مخرب، ثبت شده و هميشه تحت پيگرد بودند و حتي چندين مرتبه هم مورد حمله مسلحانه نيروهاي ساواك قرار گرفتند. پس از پيروزي انقلاب اسلامى، مانند قبل با جديت فراوان، دروس آيت الله گلپايگاني را به عربي تقرير و هر از چند گاهي جزوات و تقريرات خود را به معظم له ارائه و مورد تشويق و ترغيب ايشان، قرار مي گرفتند. در همان زمان توفيق تدريس لمعه، مكاسب و رسائل و فلسفه را نيز داشتند.

پس از آغاز جنگ تحميلى، حضوري فعال در جبهه هاي حق عليه باطل داشتند و موفق به تدريس يك دوره كلام و معارف اسلامي در جبهه شدند كه مورد استقبال سرداران و فرماندهان

سپاه قرار گرفت.ايشان با توجه به اينكه مسئوول تبليغات لشكر 25 كربلاي مازنداران بودند ولي همواره، در طول جنگ نيز، دروس فقه و اصول را رها ننموده و جزء اصلي كارهاي خود را اختصاص به پرداختن عميق به اين علوم مي دادند. در سال 1360 افتخار جانبازي از ناحيه چشم را داشته و هم اكنون يك چشم ايشان، بيناست. پس از چنگ تحميلي نيز، در دروس خارج آيت الله اراكي و پس از آن در جلسات خصوصي فقه آيت الله تبريزي و سيد محمود شاهرودي حاضر شده و خود نيز به تدريس خارج كفايه به زبان عربي مشغول بودند. از سال 1372 در مدرسه فيضيه و گلپايگاني تدريس خارج فقه و اصول را آغاز كرده و تاليفات خود را كه از مجموعه دروس و تحقيقاتشان بود، به مرحله چاپ رسانيدند كه انتشارات جامعه مدرسين و موسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني (ره) به چاپ آنها اقدام نموده و مي نمايند. هم اكنون، ايشان يكي از مدرسين دورس عالي حوزه علميه قم بوده و شاگردانشان نيز اغلب از محققان و مدرسان دروس سطح مي باشند.

سيمايي صراف، حسين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حسين سيمايي صراف

محل تولد : مشهد

شهرت : سيمايي

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1347/7/1

زندگينامه علمي

اينجانب حسين سيمايي صراف در سال 1347 در مشهد مقدس متولد شدم و در سال 1362 با علاقه اي وافر به تحصيلات حوزوي روي آوردم و سپس به دلايلي كه اكنون جاي طرح آن نيست به تحصيل در دانشگاه نيز پرداختم. اهم تحصيلات حوزوي و دانشگاهي و سوابق آموزشي و پژوهشي اينجانب به شرح زير است.

الف) تحصيلات حوزوي:

1.

ورود به حوزه علميه مشهد در سال 1362.

2. ادامه تحصيل در سطح عالي از سال 1366 در حوزه قم.

3. شركت در مقطع تحصيلي خارج فقه و اصول از سال 1370 در محضر بزرگان از جمله حضرت آيت الله تبريزي و حضرت آيت الله وحيد خراساني.

4. فراگيري كلام در محضر استاداني چون حضرت آيت الله فلسفي و نيز فلسفه اسلامي.

ب) تحصيلات دانشگاهي:

1. ليسانس حقوق از دانشگاه تهران.

2. كارشناسي ارشد حقوق خصوصي از دانشگاه تربيت مدرس

3. دكتري حقوق خصوصي از دانشگاه شهيد بهشتي (هم اكنون ادامه دارد)

ج) سوابق آموزشي:

از همان سال هاي آغازين تحصيل در حوزه، مقاطع و دروس ماقبل را تدريس مي نمودم. ادبيات عرب منطق، فقه و اصول از جمله مواد تدريسي اينجانب مي باشد. همچنين از سال 1372 در دانشگاه هاي مختلف قم و تهران به تدريس پرداختم و ليكن بطور رسمي از سال 1376 عضو هيأت علمي گروه حقوق خصوصي دانشگاه قم شدم و لذا رسما در اين دانشگاه و نيز در دانشگاه شهيد بهشتي (تهران) و گروه حقوق مؤسسه آموزش عالي جهاد دانشگاهي و برخي مراكز ديگر مشغول به تدريس مواد درسي رشته حقوق مي باشم.

د) سوابق پژوهشي:

با مراكز مختلف پژوهشي از جمله پژوهشكده فقه و حقوق مركز تحقيقات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم و كميته هاي علمي برخي كنگره هاي علمي همكاري نزديك داشته و برخي پروژه ها و طرح هاي تحقيقاتي دخالت داشته ام. علاوه بر اين تاليفات و تحقيقاتي نيز شخصا به انجام رسانده ام كه برخي به چاپ رسيده و برخي در حال چاپ مي باشند.

شادمان، زهرا

قرن:14

جنسيت:زن

مليت:ايران

زهرا شادمان يكي از استادان به

نام رشته كتابداري است . او پس از اخذ مدرك دكتري از دانشگاه سوربن پاريس به ايران بازگشته و درمشاغل مختلفي به فعاليت پرداخته است . مشاغل مهم وي دراين دوران عبارتند از : عضو هيئت علمي موسسه تحقيقات و برنامه ريزي علمي و آموزشي ، مركز خدمات كتابداري (درمرتبه رهبري پژوهش و سرپرستي مركز ) ، مدرس مدعو كتابداري دانشگاه تهران ، ، عضو هيات علمي كتابخانه ملي جمهوري اسلامي ايران ، عضو كميته كشورهاي در حال رشد ايفلا ، عضو كميته برنامه ريزي و كميته فني طرح كتابخانه ملي پهلوي سابق ، مشاوركتابخانه ملي جمهوري اسلامي ايران ، عضو كميته مارك ايران ومشاور ورئيس كتابخانه هاي پژوهشگاه علوم انساني .گروه : علوم انساني رشته : كتابداريگرايش : فهرست نويسي تحصيلات رسمي و حرفه اي : زهرا شادمان تحصيلات ابتدايي ، متوسطه و دانشگاهي خودرا تامقطع ليسانس در رشته ادبيات فرانسه درتهران گذراند . سپس جهت ادامه تحصيل عازم فرانسه گشت . او درسال 1347 موفق به اخذ مدرك فوق ليسانس كتابداري از مدرسه عالي پاريس شده و در سال 1348 دكتراي ادبيات تطبيقي را از دانشگاه سوربن پاريس اخذ نمود .هم دوره اي ها و همكاران : زهرا شادمان زماني در كتابخانه سناي سابق مشغول به فعاليت شد كه كيكاوس جهانداري رئيس آن كتابخانه بود . شادمان به عنوان مشاور كتابخانه هفته اي يك روز درآن جا حضور داشت . او دراين دوران بخش فهرست نويسي را درآنجا راه اندازي كرد . خانم جميله دبيري ، مهوش شاهق ، مهرانگيز صمدي ، شهلا رجالي ، مرحوم آقاي طاهري عراقي و كامران فاني از همكاران

شادمان دركتابخانه سناي سابق بودند. شادمان ، كيكاوس جهانداري را كتاب شناس بسيار خوبي مي داند كه توانسته است مجموعه بسيار خوبي را انتخاب و تهيه كرده بود . احسان يار شاطر ، عباس زرياب خويي و قريشي (اهل پاكستان ) از جمله كساني بودند كه از مجموعه كتاب هاي كتابخانه سناي سابق به نحو مفيدي استفاده مي كردند . خانم حكمي وراستين و كتابخانه هاي پژوهشگاه علوم انساني ، آقاي مظاهر و تفضلي و خانم سلطاني هم در مر كز خدمات كتابداري از جمله همكاران شادمان بودند . همچنين آقاي نيكنام نيز از جمله همكاران شادمان دركتابخانه ملي بود..وقايع ميانسالي : زهرا شادمان معتقد است كه معمولا درساعات كاراداري با كسي حرف نمي زند ، مگر اين كه ارجع به كا رباشد . بنابراين خاطرات او ، خاطره كاربود ، آن هم كار با آدم هايي كه اعتقاد به كارشان داشتند . وي كاربا اين آدم ها را هميشه لذت بخش مي داند . اولين خاطره شادمان راجع ه نقل و انتقال كتابخانه ها ، مربوط به جابه جايي مركز خدمات كتابداري است. كه از خيابان خردمند به ساختماني نبش خيابان كاخ (فلسطين جنوبي ) و خيابان شاهرضا (انقلاب فعلي ) منتقل گرديد . در آن زمان تمام كاركنان مركز خدمات كتابداري كه 27الي 28 نفر بودند ، با ماشين هاي شخصي كليه كشوهاي برگه دان ها را پس ا بسته بندي حمل كردند . تجربه بعدي او در كتابخانه ملي بود كه قرار شد مجموعه ايران شناسي آن را از ساختمان نبش خيابان فلسطين به ساختمان نياوران انتقال دهند . شادمان و خانم راستين

قبل از انجام جابجايي ، جاي جديد را بررسي كردند ، طوري كه تمام فضاها را اندازه گيري كرده و تمام اتاق هاي كارمندان را تعيين نمودند . همچنين مخازن را تعيين نموده و چگونگي نصب آنها را بررسي كردند . آنها حتي بسته بندي كتابها را نيز خود نشان برعهده داشتند . شادمان نقل مي كند كه وقتي ليسانس گرفته بود اصلا كار بلد نبود ، طوري كه كار را صددر صد تجربي آموخته است . او مي گويد : وقتي كار به من دادند و گفتند كه انجام بده از شرمندگي اين كه بلد نبودم ، تمام ابزار كار فهرست نويسي رابه منزل مي بردم و مطالعه مي كردم و درنتيجه با پشتكار و مطالعه خودم و با راهنمايي هاي خانم سلطاني كارياد گرفتم .مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : زهر اشادمان كه به زبان هاي فرانسه و انگليسي مسلط مي باشد ، عضو هيئت علمي موسسه تحقيقات و برنامه ريزي علمي و آموزشي ، مركز خدمات كتابداري (در مرتبه رهبري پژوهش و سرپرست مركز درار سالهاي 1358و 1359 ) ، مدرس مدعوو كتابداري دانشگاه تهران ، عضو هيئت علمي كتابخانه ملي جمهوري اسلامي ايران ، عضو كميته كشورهاي در حال رشد ايفال ، عضو كميته برنامه ريزي و كميته فني طرح كتابخانه ملي پهلوي سابق ، مشاور كتابخانه ملي جمهوري اسلامي دربرنامه احداث و تجهيز ساختمان كتابخانه ، عضو كميته مارك ايران ومشاور رئيس كتابخانه هاي پژوهشگاه علوم انساني است . شادمان درباره روحيه كاري خود نقل كرده است ؛ تنها هنري كه داشت اين بود كه براي صفات خوب و پسنديده افراد ارزش

قائل مي شد و آنها وقتي متوجه صفت ارزشمند خود مي شدند جهت حفظ و تقويت آن كوشش مي كردند .آرا و گرايشهاي خاص : زهرا شادمان درمورد كار و زندگي ، براين عقيده است كه هر كس با ارزش كارخود ، شناسايي و موفقيت پيدا مي كند ، نه با روابط سببي و نسبي . ازاين روي او به همگام تصدي امورات كتابخانه سناي سابق از استخدام اشخاص به صورت سفارشي و فاميلي دوري كرده و تنها به شايستگي او توجه داشته است تا ميزان بهره وري بالارود . شادمان فهرست نويسي رايك كارمشاوره اي مي داند . بدان علت تمام كارمندان كتابخانه مجلس سناي سابق دوريك ميز كار مي كردند ، تا سنخيت رفتاري باهم داشته باشند وهمه اصل كار باشند . شادمان درباره كتابخانه عقيده دارد كه آن چه آدم را كتابدار مي كند علاقه به كار ، پشتكار و داشتن يك راهنماي خوب است .

منابع زندگينامه :هما افراسيابي ، مصاحبه باخانم دكتر زهرا شادمان ، پيام بهارستان ، شماره 19و 20 ، سال دوم ،دي و بهمن 1381 ، ص24

شادي طلب، ژاله

قرن:14

جنسيت:زن

مليت:ايران

دكتر ژاله شادي طلب دانشيار گروه توسعه روستايي دانشكده علوم اجتماعي دانشگاه تهران است. ايشان داراي دكتري رشته جامعه شناسي از دانشگاه ايالتي آيوا در امريكا مي باشد.گروه : علوم انساني رشته : جامعه شناسي تحصيلات رسمي و حرفه اي : ژاله شادي طلب مدرك كارشناسي را در رشته علوم اجتماعي از دانشگاه تهران (1347)، كارشناسي ارشد را در رشته جامعه شناسي از دانشگاه ايالتي بال اينديانا در امريكا و (1947) و دكتري را در رشته جامعه شناسي از دانشگاه ايالتي

آيوا در امريكا اخذ نموده است.مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : در خصوص سابقه خدمات علمي اجرايي خانم دكتر شادي طلب مي توان مواردي همچون «معاون برنامه ريزي بخش كشاورزي و عمران روستائي» و «رياست مركز مطالعات و تحقيقات زنان دانشكده علوم اجتماعي» را نام برد. ايشان عضو هيئت علمي و دانشيار دانشكده علوم اجتماعي دانشگاه تهران مي باشد. فعاليتهاي آموزشي : موارد تدريس ژاله شادي طلب به قرار زير است: «اصول آموزش و ترويج تعاوني»، «اقتصاد ايران» و «سازماندهي و مديريت درتعاوني» (در مقطع كارشناسي) و «اصول و سياستهاي توسعه صنعتي روس»، «برنامه ريزي روستائي»، «توسعه اجتماعي»، «توسعه اقتصادي» و «جنسيت و توسعه» (در مقطع كارشناسي ارشد و دكتري) است. چگونگي عرضه آثار : ژاله شادي طلب مولف كتاب «جامعه شناسي فاجعه تجربه زلزله رودبار و منجيل» (1372 ) و مقالات «تجربه اي نو در برنامه ريزي توسعه روستائي برنامه ريزي چند سطحي»، «زن در توسعه»، «عوامل موثر برمشاركت آسيب ديدگان زلزله در روند بازسازي»، «نقش مناطق آزاد تجاري -صنعتي در توسعه»، «آسيب پذيري شهر تهران»، «ابعاد اجتماعي -اقتصادي تجربه سيل گنبد و گرگان»، «بررسي زمينه هاي اجتماعي تجربه زلزله منجيل»، «تعديل ساختار اقتصادي و سياستهاي اعتباري بخش كشاورزي»، «جامعه شناسي كاربردي و نقش جامعه شناس»، «زنان روستائي گروه هاي حاشيه اي در توسعه»، «مديريت بحران برنامه ريزي پس از فاجعه زلزله»، «مديريت فاجعه: عوامل موثر بر مشاركت آسيب ديدگان زلزله در روند بازسازي»، «مديريت فاجعه –درس هايي از هشدارهاي زلزله»، «مديريت فاجعه: سازمان هماهنگي ملي»، «مسائل سيستم اعتبار كشاورزي در ايران (عدم باز پرداخت )»، «بازسازي و توسعه اولين قدم از يك تجربه»،

«جامعه شناسي فاجعه :تجربه زلزله رودبار- منجيل»، «اشتغال زنان در فرآيند توسعه»، «الگوي پس انداز در جامعه روستايي ايران»، «ديدگاه مردان روستايي نسبت به كار زنان»، «ضرورت تحقيقات بين بخشي و مشكلات جامعه شناسي»، «فرايند توسعه و عقب ماندگي زنان ايران»، «مديريت زنان: ضرورت تغيير رفتار در نقش مديريت»، «حرفهاي دامداران را هم بشنويم»، «سازمانهاي غير دولتي زنان راهي براي مشاركت در جامعه مدني»، «مشاركت زنان روستايي در تامين و تجهيز منابع»، «زنان كشاورز ايراني در برنامه توسعه»، «برنامه ريزي جنسيتي بر پايه واقعيتها»، «زنان ايراني انتظارات ارتقاء يافته»، «زنان: بسته ترين حلقه زنجير فقر»، «سياستهاي اجتماعي در مديريت جنگل»، «مشاركت اجتماعي زنان»، «فقر زنان سرپرست خانوار»، « Iranian Women: Rising Expectations»، «The Phenomenlogy of an Experience...»، « Rural women's Bank of » و « Middle Eastern Women on the Move» است. ايشان مسئوليت طرحهاي تحقيقاتي مختلفي از جمله «توانمندسازي زنان سرپرست خانوار»، «رايزني و ترويج»، «بررسي ابعاد اقتصادي- اجتماعي مهاجرت روستايي در شهرستان گچساران طي سالهاي 1385-1375 (مطالعه موردي دهستان بابويي)»(1386 )، «بررسي عوامل اقتصادي- اجتماعي موثر بر پذيرش آبگرمكن خورشيدي خانگي در نواحي روستايي: مطالعه موردي شهرستان بردسكن»(1386)، «پيامدهاي توسعه مشاركت زنان»، «زنان و توسعه : چالشها و چشم اندازهاي توسعه ايران»، «ابعاد جنسيتي الگوها و ويژگيهاي فقر در ايران»، «ابعاد جنسيتي بازار كار و ويژگيهاي اشتغال در ايران» و «سياست ها و برنامه?هاي دولت براي ايجاد اشتغال» را نيز برعهده داشتند. گزارشهاي علمي با عناوين زير از ديگر فعاليتهاي علمي ايشان است: «پس انداز زنان روستائي»، «بازتاب تلاش هاي سازمان هاي بين المللي درجامعه زنان روستائي»، «بررسي آسيب پذيري شهر تهران در

برابر زلزله : ابعاد اجتماعي – اقتصادي»، «جامعه شناسي يك رفتار اقتصادي»، «جنگلداري و اجتماع»، «زنان روستائي ايران»، «مروري بر مهاجرت از روستا به شهر» و «مسائل سيستم اعتباري كشاورزي در ايران: عدم بازپرداخت». آثار : «جامعه شناسي فاجعه تجربه زلزله رودبار و منجيل» (1372 ) ويژگي اثر : تاليف

شاكر اردكاني، سيد اسماعيل

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد اسماعيل شاكر اردكاني

محل تولد : اردكان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1356/12/18

زندگينامه علمي

اينجانب سيّد اسماعيل شاكر اردكاني فرزند سيّد حسن متولد 18/12/1356 در اردكان يزد هستم .پدر بنّا و سخت در كار و كسبش كوشا و پر كار است و مادرم خانه دار.از ميان 6 فرزند پدرم،فرزنددوّم هستم.از ابتداي نوجواني علاقه زيادي به علوم ديني و مجالس امام حسين(عليه السلام)داشتم.پس از گرفتن سيكل تصميم بر رفتن به حوزه گرفتم امّا عده اي به من گفتند ديپلم بگير و بعد برو در دبيرستان به رشته علوم تجربي مشغول شدم و با وجود آنكه قبول شدم ،سال اوّل را ادامه نداده، به حوزه رفتم و در اردكان طلبه شدم و از محضر اساتيدي چون مرحوم حاج شيخ علي بهجتي و حاج شيخ محمّد شاكري و حاج سيّد مهدي حسيني نژاد و همچنين از استاداني ديگر مثل حاج شيخ علي محيطي،حاج شيخ رضا جعفري،حسين ثقفي،مجيد جعفري،شيخ رضا مختاري،شيخ علي جديدي و.... استفاده نمودم.

پس از اتمام سطح (پايه ششم) به قم آمدم و دروس حوزه را ادامه دادم و همراه آن به

رشته تخصصي تبليغ ادامه تحصيل دادم واكنون نيز به كارشناسي ارشد آن مشغولم.

شاكري، روح الله

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

روح الله شاكري زواردهي

محل تولد : قم

شهرت : شاكري

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1345/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب روح الله شاكري زواردهي ،فرزند عيسي متولد 1345 محل تولد قم ،دوران دبستان و راهنمايي را در شهرستان بابل گذراندم و به خاطر فضاي مذهبي خانواده روحاني بودن علاقه وافري به طلبه شدن پيدا كردم لذا در سال آخر سوم راهنمايي تصميم گرفتم به حوزه بروم وارد حوزه شدم چند ماهي را در مدرسه علميه صدر[خاتم الانبياء ] بابل گذراندم و از آنجائي كه امكانات لازم فراهم نبود وارد حوزه علميه قم شدم در سالهاي اول در كنار دروس فقه در دبيرستان هم تحصيل مي كردم و در اين سالها توانستم ديپلم را اخذ نمايم ، با اخذ ديپلم تصميم گرفتم در كنكور سراسري شركت كنم ، با اينكه خيلي مطالعه نكرده بودم و بدون آمادگي قبلي در كنكور با رتبه عالي قبول شدم ، ولي پس از مدتي احساس كردم اين كار ممكن است باعث دور شدن من از حوزه علميه شود لذا با مشورت اساتيد از دانشگاه صرف نظر كرده و در دروس حوزوي متمركز شدم . دوره سطح را در نزد اساتيد بزرگوارحوزه كه خيلي از آنان در قيد حيات هستند گذراندم اگر چه دو بزرگواري كه بسيار بر بنده حق دارند و در شكوفايي فكر و انديشه ام نقش داشته در قيد حيات نيستند آيةالله وجداني فخر كه لمعه و شرح آن را محضر ايشان تلمذ كردم و ديگر مرحوم آيةالله پاياني كه

مكاسب را در نزد ايشان آموختم. با پايان يافتن سطح به دروس خارج فقه و اصول راه يافتم. خارج فقه را در نزد حضرت آيةالله العظمي شيرازي –مدظله – به مدت هفت سال استفاده بردم و خارج اصول را در نزد حضرت آيةالله العظمي سبحاني –مدظله – به مدت شش سال – يك دوره گذراندم .

به موازات درس خارج در رشته كلام اسلامي مقطع سطح چهار [دكترى] قبول شدم و به مدت چهار سال در اين مراكز از اساتيد بهره گرفتم،و بعد در آزمون تخصصي تربيت مدرس مهدويت حوزه علميه قم با گرايشي كلامي قبول شدم و يك دوره مهدويت خواندم . دراين سال در كنار تحصيل به تدريس خصوصي گرفته با عمومي پرداختم و ده سا ل اخير را مرتب به عنوان مدرس حوزه در مدارس برادران و خواهران و مراكزتخصصي مشغول و در دانشگاه هم درعلوم معارف اسلامي چند سال مشغول تدريس مي باشم . يكي از رسالتهاي مهم روحاني تبليغ دين بود كه به مدت 15 سال به عنوان مبلغ از روستاها گرفته ،شهرها و تا دانشگاه ها ،ازتبليغ سنتي ،غير سنتي و كلاسيك توفيق داشته ام . درعرصه پژوهشي چند مقاله و كتاب دارم كه برخي از آنان قبول درسي مي باشند.

شاكرين، حميدرضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حميدرضا شاكرين

محل تولد : اصفهان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1338/1/1

زندگينامه علمي

در سال 1355 تحصيل در حوزه علميه اصفهان را آغاز نموده و درسال 1360 به حوزه علميه قم وارد شدم. درس خارج را از سال 1362 آغاز نموده و از محضر اساتيدي چون آيت الله تبريزي، آيت الله مكارم، آيت

الله فاضل لنكراني و آيت الله وحدي خراساني بهره جستم. درس فلسفه را نيز از محضر استاد فياضي آيت الله مصباح يزدي، و آيت الله جوادي آملي كسب فيض نموده و همراه با دروس رسمي به مطالعه فردي پرداخته و عمدتا از آثار علامه طباطبايي، شهيد مطهري، شهيد صدر و آيت الله مصباح يزدي استفاده نموده تا به حريم دايره مطالعات خود را بسط داده و عمدتا در عرصه مباحث فلسفي و كلامي، بويژه كلام جديد مطالعات خود را گسترش داده ام اكنون نيز در اين زمينه به فعاليت خود ادامه مي دهم.

شالباف، شوقي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

شوقي شالباف

محل تولد : كربلا

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد

زندگينامه علمي

اينجانب در دوران جنگ دفاع مقدس در دانشگاه بغداد ، رشته ادبيات عربي تحصيل مي كردم و به علت فشار بعثيان به شيعه و مومنان بنده به ايران اسلامي مهاجرت كردم(به خاطر اصليه ايراني). و بعد از مشرف شدن در جبهه حق عليه باطل و انتها عمليات جنگ در سال 1369ش به حوزه علميه قم ملحق شدم و تا كنون ادامه تحصيل دادم. ازسال 1370ش در زمينه تحقيق و مطالعات و بررسي آثار و كتابهاي مذهبى، اجتماعي و فرهنگي مشغول بودم در مراكز تحقيقاتي مختلف از جمله موسسه انتشارات جامعه مدرسين، دارالعلوم القرآن، و در سال 1375 با مركز تحقيقات مجمع تقريب مذاهب اسلامى- قم تاكنون همكاري دارم.

در سال 1380 تاكنون به دفتر تبليغات اسلامي ملحق شدم و در واحد فقه و حقوق و تصحيح متون و ويرايش مشغوليم.ده ها مقالات علمى، فقهى، اصولى، مذهبي و فرهنگي در مجلات مختلف منتشر شد و كتابهاي

عربي كه تحقيق بنده است نيز منتشر شد. تاكنون به عنوان سر ويراستار و كارشناس پژوهش مركز مطالعات و تحقيقات علمي مجمع تقريب مذاهب مشغوليم و تاليف كتاب در زمينه جهاني سازي كه دو جلد خواهد شد مشغوليم.

شانظري، جعفر

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

جعفر شانظري

محل تولد : اصفهان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1336/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب جعفرشانظري فرزند محمد متولد 1336 عضو هيئت علمي دانشگاه اصفهان گروه الهيات پس از گذراندن مراحل تحصيل علوم جديد درسال 1349 بر اساس علاقه و اشتياق خود، به حوزه علميه اصفهان جهت تحصيل در علوم حوزوي وارد و در سال 1356 براي ادامه تحصيل به حوزه علميه قم مهاجرت نمودم. در سال 1360 دوره سطح حوزه را تمام و به سطح عالي (درس خارج فقه و اصول) شركت كردم و به مدت 16 سال درس خارج فقه و اصول را از محضر استادان گرامي حضرت آيات مكارم شيرازي، فاضل لنكراني، ميرزا جواد تبريزي، وحيد خراساني كسب فيض نموده و در درس منطق، فلسفه، كلام و تفسير نيز شركت كرده و از محضر استادان انصاري شيرازي، جوادي آملي و حسن حسن زاده آملي بهرمند شدم. در سال تحصيلي 68 _ 1367 در كنكور مركز تربيت مدرس وابسته به دانشگاه قم جهت دوره كارشناسي ارشد الهيات و معارف اسلامي شركت و پس از قبولي و پذيرش به تحصيل ادامه داده و در سال 71 _ 70 پس از گذراندن واحدهاي آموزشي و دفاع پايان نامه تحت عنوان «نفس در عرفان » فارغ التحصيل شدم. پس از آن براي ادامه تحصيل در دروه دكتراي فلسفه و كلام اسلامي در امتحان

دانشكده الهيات دانشگاه تهران به سال 73 _ 1372 شركت و بعد از پذيرش دوره آموزشي را گذرانده سرانجام پس از امتحان جامع و دفاع پايان نامه تحت عنوان «تصحيح و تحقيق كتاب المبدء و المعاد ملا صدرا و مقايسه علمي با مبدء و معاد ابن سينا» در سال 1379 موفق به اخذ مدرك دكترا در رشته فلسفه و كلام اسلامي گرديدم.

شاه بيك، حسين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حسين شاه بيك

محل تولد : تهران

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1342/1/1

زندگينامه علمي

همزمان با دروس كلاسيك دوره دبيرستان ، دروس حوزوي را در مدرسه علميّه اشتهارد آغاز نمودم و با ورود به حوزه علميه قم در سال 1360 در مدرسه حضرت آيت الله العظمي گلپايگاني و تحت برنامه هاي درسي آن مدرسه قرار گرفتم . همزمان از دروس آزاد حوزه نيز بهره مي جستم و از محضر حضرات : مدرس افغاني ، طالقاني ، حسين بوشهري ، نظري ، وجداني فخر، اشتهاردي ، اعتمادي ، صالحي مازندراني و ستوده دروس سطح حوزه را تلمذ نمودم .

از سال 1367 درس خارج فقه را نزد حضرت آيت الله العظمي ميرزا هاشم آملي آغاز و سپس از دروس فقه آيات عظام تبريزي و جوادي آملي بهره مند گرديدم . يك دوره خارج اصول حضرت آيت الله تبريزي را طي 11 سال به اتمام رسانده و از سال1375 مجددا دور دوم خارج اصول را در محضر حضرت آيت الله وحيد خراساني تا كنون تلمذ مي نمايم . در كنار اشتغال به دروس اصلي حوزه ، به مدت 10 سال در درس تفسير حضرت آيت

الله جوادي آملي شركت كردم و در بخش فلسفه ، منظومه مرحوم سبزواري را نزد حضرت آيت الله انصاري شيرازي و اسفار را نزد حضرت آيت الله حسن زاده آملي و مباحث عرفان علمي را نزد حضرت آيت الله ممدوحي سپري نمودم .

اما در بعد تعليم علوم اسلامي ، علاوه بر تدريس دروس سطح در حوزه علميّه قم ، از طرف مديّريت حوزه علميّه قم به مدّت دو سالي دروس سطح را در مدرسه علميّه اميرالمؤمنين تدريس نموده و همچنين مباحث فلسفه (بدايه) ، مباني حقوق بشر اسلامي و مباحث كلامي را نيز در مركز آموزش مبلغان خارج كشور با فضلاء غير ايراني داشته ام .

امّا در بعد تحصيلات كلاسيك پس از پايان دوره كارشناسي حقوق قضايي از دانشگاه تهران ، دوره كارشناسي ارشد حقوق عمومي را نيز در اين دانشگاه به اتمام رسانده و رساله اي تحت عنوان مقايسه تطبيقي آزادي عقيده از حقوق اسلام و ايران با اسناد بين المللي حقوق بشر ، تاليف و تحقيق نمودم . در كنار تأليف برخي از موضوعات علوم اسلامي كه هنوز موفق به چاپ آنها نشده ام ، در تأليف 70 عنوان جزوه هاي آموزشي براي مبلغان اعزامي به خارج از كشور مشاركت داشته و در قالب گروه علمي بخش پژوهش هاي سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي در تحقيق و تأليف موضوعات مختلف شركت داشتم و همزمان به عنوان استاد راهنما و يا مشاور در تحقيق بيش از 30 پايان نامه فارغ التحصيلان مركز آموزش تخصصي مبلغان خارج از كشور مشاركت نمودم . در ضمن ، دوره هاي مختلف زبان عمومي انگليسي و دوره عالي زبان

انگليسي را نيز در مركز مربوطه گذرانده ام .

شاه عليزاده، علي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

علي شاه عليزاده

محل تولد : تهران

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1342/1/1

زندگينامه علمي

در سال 1363 وارد حوزه علميه شدم و در مدرسه القائم (ع) به آموختن درسهاي حوزوي مشغول گشتم و تا سال 1369 تحت نظارت و سرپرستي حضرت آيت الله سيد جواد علم الهدي درسهاي مقدماتي و پايه را گذراندم و در همان سال به حوزه علمييه قم هجرت كردم و كتابهاي سه گانه رسائل و مكاسب و كفايه را فرا گرفتم و در كنار آن به آموختن معارف قرآن در موسسه در راه حق تحت اشراف حضرت آيت الله مصباح يزدي پرداختم و از سال 1373به فراگيري درسهاي خارج فقه و اصول مشغول گشتم و بيشترين حضور من در درس خارج فقه حضرت آيت الله مكارم شيرازي و درس خارج آيت الله جعفر سبحاني بود و در همين دوران از سال 1376 به همكاري با موسسه پژوهشي و آموزشي دارالحديث اشتغال يافتم و طي اين سالها علاوه بر فراگيري علوم تخصص حديث در بخش هاي پاسخ به پرسشهاي حديث و تفسير اثري به پژوهش و تحقيق اشتغال داشته و دارم.

شاهچراغ، سعيد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد سعيد شاهچراغ

محل تولد : دامغان

شهرت : شاهچراغي

تابعيت : ايران

زندگينامه علمي

اينجانب سيد سعيد شاهچراغي فرزند حجت الاسلام والمسلمين سيد مسيح شاهچراغي در 15 شهريور 1354 در دامغان به دنيا آمده و طي گذراندن دوران تحصيلي مقدماتي در سال 1368 وارد حوزه علميه دماوند شدم . بعد از سه سال به قم آمدم و دروس سطح را نزد اساتيد بزرگواري چون طهماسبي ، آيت الله اعتمادي ،

حسيني بوشهري و ... گذراندم.. در درس خارج فقه آيات عظام جوادي آملي (6 سال) ميرزا جواد آقا تبريزي (1 سال) و آيت الله مومن سال) آيت الله مكارم شركت نمودم و از درس خارج اصول آيت الله خاتمي (6سال) و آيت الله وحيد خراساني استفاده نمودم. از فعاليتهاي فرهنگي و پژوهشي اينجانب همكاري در تدوين دانشنامه مشاهير و مفاخر دامغان كه در سال 1384توسط بنياد ريحانه الرسول يزد در دو جلد چاپ شده و نگارش بيش از 60 مطلب تاريخي منتشره در هفته نامه كوير ويژه استان سمنان را مي توان اشاره نمود...

شاهمراديان، روح الله

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

روح الله شاهمراديان

محل تولد : ايلام

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1358/1/1

زندگينامه علمي

در استان شهيد پرور ايلام متولد شدم تحصيلات متوسطه را در دبيرستان دكتر حسابي و سپس در هنرستان امام خميني(ره) در رشته برق به پايان رسانيده و در اثناء اين مدت در ترم پنجم وارد حوزه علميه ايلام شدم و در حين تحصيلات حوزوي ديپلم گرفته و پس از آن پيش دانشگاهي را در رشته علوم انساني به پايان رسانيدم. حوزه را تا پايه ششم در ايلام خواندم و در اين مدت به تدريس همزمان سيوطي، نحومقدماتي،صرف پرداخته و توفيق نصيبم شد به دوره طرح ولايت (آشنائي با مباني انديشه اسلامي) بروم وطي دو سال در دو دوره فشرده 40روزه يعني 80روزه در تهران و مشهد موفق به گذراندن 22واحد معرفت شناسي از جمله(معرفت شناسي )از جمله (معرفت ديني هستي شناسي خداشناسي نظام سياسي و اسلام فلسفه حقوق فلسفه سياست منطق انسان شناسي را با معدل 19و 18به

پايان برسانم انصافا"از اساتيد استفاده هاي كامل و جامع برديم پس از آن براي تكميل تحصيلات حوزوي وارد شهر مقدس قم شدم و طي چهار سال موفق به اتمام دروس سطح (به استثناءشفاهي )شده و دروس خارج را با اساتيد بزرگوار حضرات آيات مكارم و سبحاني حفظهما شروع نمودم در طول دوره سطح در آزمون مركز تخصصي حقوق و قضاء اسلام شركت كرده و در آن مركز پذيرش شدم و در مقطع سطح 2 (كارشناسي حقوق و قضاءاسلامي )همزمان با دروس سطح مشغول به تحصيل شده كه در كنار درس كارهايي تحقيقي مرتبط با حقوق و غير آن را نيز به صورت پژوهش شروع نمودم. الان نيز حدود دو سال است سطح را به پايان رسانده و ترم آخر سطح2 كارشناسي حقوق مي باشم و انشاءالله از ترم بعد يا ترم اول سال آينده دانش پژوه(دوره سطح 3 )يا كارشناسي ارشد حقوق مي باشم و دروس خارج را نزد آيات عظام مكارم و سبحاني و بعضا"آقاي فقيهي مي گذارنم به اميد موفقيت در مراحل علمي معنوي و به كلامي رسيدن البته مطالعات فلسفي را بيشتر از حقوق دوست دارم و در اين اوقات نيز با نوشتن (داستانهاي كوتاه خود را مشغول مي نمايم).

شاهنگيان، محسن

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد محسن شاهنگيان

محل تولد : تهران

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1343/9/1

زندگينامه علمي

آقاي سيد محسن شاهنگيان در سال 1343هجري شمسي در خانواده اي متدين و كاملا آگاه به مسائل مذهبي در شهر تهران ديده به جهان گشود.نامبرده دوران ابتدايي، راهنمايي و دبيرستان را در زادگاه خويش با موفقيت سپري كرد و در پي علاقه

وافر خويش به فراگيري علوم ديني در سال 1361 وارد دانشگاه امام صادق(ع) تهران گرديد تا در كنار دروس دانشگاهي به تحصيل در دروس حوزوي هم بپردازد. ازنخستين روزهاي ورود به دانشگاه با تلاش و كوشش فراوان به تحصيل پرداخت و از محضر درس اساتيدي همچون آيت الله مصطفوي، آيت الله مهدوي كني و استادحميد زنجاني، بهره ها برد.

استاد پس از فارغ التحصيلي در مقطع كارشناسي ارشد از دانشگاه امام صادق عليه السلام در سال 1368مدتي در خارج از كشور به عنوان رايزن فرهنگي مشغول به خدمت گرديد.استاد سالهاي متمادي است كه به تدريس در دانشگاه هاي تهران مشغول است، و علاوه بر پژوهش مقالاتي از قبيل "تحليل تصوري تصميم گيري دولت"، "شرح حديث ثقلين" و... را به رشته تحرير و زيور طبع آراسته است.

شايان، سياوش

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سياوش شايان در سال 1333 به دنيا آمد. او در رشته جغرافياي طبيعي تحصيلات آكادميك را دنبال كرد و با اخذ دكتراي ژئومرفولوژي از دانشگاه تهران فارغ التحصيل شد. وي از سال1370 با تربيت معلم تهران و از سال 1375 همكاري خود را به عنوان استاد مدعو با گروه جغرافياي دانشگاه تهران آغاز كرد و هم اكنون نيز عضو هيات علمي دانشگاه تربيت مدرس مي باشد. او ضمن ارائه مقالات تخصصي در همايشها و سمينارهاي مختلف، آثاري نيز به رشته تحرير درآورده و باتوجه به همكاري نزديكي كه با نشريات تخصصي داشته برخي مقالات خود را در اين نشريات به رشته تحرير درآورده است.گروه : علوم انسانيرشته : جغرافياتحصيلات رسمي و حرفه اي : سياوش شايان پس از اتمام دوره دبيرستان، وارد دانشگاه تبريز شد و در

سال 1358 ليسانس جغرافياي طبيعي را به اتمام رساند. پس از آن مقطع كارشناسي ارشد را در رشته جغرافياي طبيعي با گرايش اقليم شناسي در دانشگاه تهران دنبال كرد و تا سال 1366تحصيلات اين مقطع ادامه يافت. او سرانجام در سال 1379 به اخذ درجه دكتراي جغرافياي طبيعي با گرايش ژئومرفولوژي نائل آمد.هم دوره اي ها و همكاران : سياوش شايان با دكتر حسين شكويي، استاد گروه جغرافياي دانشكده علوم انساني دانشگاه تربيت مدرس، دكتر فرج ا…محمودي.استاد ژئومورفولوژي دانشكده جغرافياي دانشگاه تهران و دكتر عبدالرضا افتخاري، استاديار جغرافياي روستايي دانشكده علوم انساني دانشگاه تربيت مدرس همكاري نزديكي دارد.مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : سياوش شايان به عنوان كارشناس برنامه ريزي وتاليف كتابهاي درسي جغرافيا با سازمان پژوهش و برنامه ريزي آموزشي همكاري دارد. او همچنين از سال 1375به عنوان مدير داخلي مجله رشد آموزش جغرافيا همكاري خود را آغاز و تاكنون ادامه دارد.فعاليتهاي آموزشي : سياوش شايان عضو هيات علمي گروه جغرافياي دانشكده علوم انساني دانشگاه تربيت مدرس مي باشد. علاوه بر آن وي از سال1370 با تربيت معلم تهران و از سال 1375 همكاري خود را به عنوان استاد مدعو با گروه جغرافياي دانشگاه تهران آغاز كرد.او تاكنون تدريس دروس زير را به عهده داشته است: نام درس دوره 1-جغرافياي ناحيه اي ايران(كوهستاني) كارشناسي 2-ژئومرفولوژي شهري كارشناسي 3-كاربرد ژئومرفولوژي دربرنامه ريزي شهري وروستايي كارشناسي 4-جغرافياي طبيعي شهر(ژئومرفولوژي) كارشناسي ارشد 5-اكوسيستم هاي محيطي كارشناسي ارشد 6-مطالعات محيطي در برنامه ريزي روستايي كارشناسي ارشد 7-مديريت زيست محيطي دكتري 8-ژئومرفولوژي ومديريت محيط دكتري 9 - برنامه ريزي محيطي كارشناسي ارشد 10-واحدهاي ژئومورفولوژي ايران كارشناسي ارشد 11-متون جغرافيايي

(شهري- روستايي-طبيعي و انساني ) كارشناسي و كارشناسي ارشد ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : سياوش شايان با فصلنامه پژوهشهاي جغرافيايي ( موسسه جغرافيا دانشگاه تهران )، فصلنامه فرهنگان(موسسه فرهنگي عليمراديان)، فصلنامه رشد آموزش جغرافيا ( سازمان پژوهش و برنامه ريزي آموزشي)، كتاب ماه تاريخ وجغرافيا (وزارت فرهنگ وارشاداسلامي) و كتاب سال جمهوري اسلامي ايران همكاري دارد. او از داوران جشنواره خوارزمي به شمار مي آيد. از جمله فعاليتهاي ديگر دكتر شايان عبارتند از: 1-عضويت وشركت در كميته آموزشي ،كميته ملي كاهش اثرات بلاياي طبيعي،وزارت كشور،75-1374 2-عضويت وشركت در كميته آموزشي زلزله،كميته ملي سازمان پژوهشهاي علمي كشور ،وزارت علوم ،تحقيقات وفناوري،1375 3-شركت در كارگاه برنامه ريزي درسي وآموزش جغرافيا،مركز آموزش مديريت دولتي،تهران،1374 4-شركت در كارگاه روشهاي تدريس،دانشگاه تربيت مدرس ،تهران،1379 5-عضويت وشركت در كميته برنامه ريزي درسي جغرافيا،سازمان پژوهش و برنامه ريزي آموزشي،1364تا كنون 6-عضويت در كميته ايرانشناسي،سازمان پژوهش و برنامه ريزي آموزشي،1378تا كنون 7-عضويت درهيئت تحريريه مجله رشد آموزش جغرافيا،1365تاكنون 8-عضويت درهيئت تحريريه فصلنامه فرهنگان،1378تاكنون 9-عضويت در انجمن جغرافيايي ايران1381 آرا و گرايشهاي خاص : زمينه هاي مورد علاقه تحقيقاتي سياوش شايان عبارتند از: 1-ژئومرفولوژي كاربردي (در برنامه ريزي هاي محيطي) 2-اكوسيستم هاي كوهستاني وتغيير در مورفولوژي نواحي كوهستاني 3-هيدرولوژي جرياني(رودخانه اي) و اشكال حاصل از جريان وتحولات ژئومورفولوژيكي حاصل از آن 4- كاربردهاي علم سنجش از دور در مطالعات ژئومورفولوژيكي 5- تحولات ژئومرفولوژي ايران طي كواترنر 6- فرسايش آنتروپوژنيك (حاصل فعاليت انسان)ونتايج آن در تحولات آب ،خاك.گياه 7- مبناهاي ژئومورفولوژيكي در ارزيابي هاي زيست محيطي

شايعي، حسين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حسين شايعي

محل تولد : كرج

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1339/1/1

زندگينامه علمي

سال 58ديپلم گرفتم بلافاصله وارد دانشگاه شدم (رشته رياضي دانشگاه تربيت معلم تهران) به علت تعطيلي دانشگاهها جهت تحصيل علوم حوزوي به دليل علاقه اي كه داشتم سال 59 وارد حوزه علميه قم شدم و دوران مقدمات سطح عالي را در طي چهار سال گذراندم؛ به اين صورت كه مقدمات و ادبيات عرب و منطق مظفر را در طي يكسال تحصيلي نزد بعضي از طلاب فاضل خراساني گذرانيدم و سال دوم لمعتين و معالم و اصول فقه مرحوم مظفر را و سال سوم و چهارم رسائل را نزد آقاي اعتمادي و مكاسب و كفايه را نزد مرحوم آقاي ستوده ودرسال 63در درس خارج آقاي وحيد شركت كردم اصول پنچ سال و فقه يكسال و درس كتاب شريف رسائل شيعه را نزد (شامل فقه الحديث مباحث رجالي و درايه )استاد بزرگوار جناب حاج سيد احمد مددي در همان سال 1363آغاز كردم و بعدا در درس خارج فقه ايشان شركت كردم و عمده فقه را با ايشان گذراندم همچنين از درس فقه مرحوم آقاي حرم پناهي رضوان الله تعالي عليه نيز استفاده كردم و از ايشان اجازه اجتهاد گرفتم .

در سال 68 وارد دانشگاه مفيد قم رشته اقتصاد شدم و دو سال بعد انصراف دادم و مشغول كارهاي حوزوي تدريس دروس حوزوي شدم در سال 75با موسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني همكاري كردم و تا به حال ادامه دادم در اين موسسه ابتدا كتاب واجبات الصلاه مرحوم آقا مصطفي خميني (ره) را تحقيق كردم و بعد از آن مسئوليت علمي آثار فقهي و اصولي حضرت امام به اين حقير داده شد و نيز

مسئوليت علمي چاپ آثار مرحوم مصطفي خميني را نيز ه عهده گرفتم و آثار ايشان و حضرت امام خميني از سال 75 تا تقريباً80 به چاپ رسانديم و الان براي چاپ مجدد آثار امام تحت عنوان مجموعه آثار امام خميني بعنوان مشاور علمي و ناظر علمي در خدمت اين موسسه مي باشد

در ضمن به تدريس فقه و اصول در مدرسه علميه معصوميه تقريباً از سال 81 تا زمان حاضر مشغول مي باشم سال 79و 80 را نيز در پژوهشگاه امام خميني وابسته به مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني به تدريس اصول در رشته كارشناسي ارشد فقه و حقوق اشتغال داشتم.

شب زنده دار، مهدي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

مهدي شب زنده دار

محل تولد : داراب فارس

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1332/1/1

زندگينامه علمي

حجة الاسلام والمسلمين مهدي شب زنده دار در سال 1332 در داراب متولد شد؛ البته او بزرگ شده شهر قم است و پدرش كه در كسوت مقدس روحانيت بود، در تابستان به همراه خانواده به داراب سفر كرده بود كه فرزندش در همان جا متولد شد.حجة الاسلام والمسلمين شب زنده دار تحصيلات دورة دبستان را به پايان رساند و يك سال نيز به دبيرستان رفت . پس از آن وارد حوزة علميه قم شد. او كه قسمتي از دروس مقدمات و دورة سطح را نزد پدر خود آية الله شيخ حسين شب زنده دار خوانده بود، مغني را نزد آية الله جنتي ، رسائل را نزد حضرات آيات مصلحي ، طاهري و مؤمن آموخت و براي فراگيري مكاسب به نزد حضرات آيات شب زنده دار، مؤمن ، مشكيني و ستوده رفت . استادان او در كفايه حضرات آيات مؤمن و سبحاني بودند. حجة الاسلام والمسلمين شب زنده دار كشف المراد را نزد

آية الله حسيني كاشاني ، بخشي از شرح منظومه را نزد حضرات آيات مؤمن ، مفتح و صالحي مازندراني و بخش هايي از اسفار رانزد آية الله سيد رضا صدر، آية الله اميني و آية الله انصاري شيرازي فرا گرفت . قسمتي از شفا را نزد آية الله جوادي آملي و بخشي از اشارات را نزد آية الله حسن زاده آملي آموخت .حجة الاسلام والمسلمين شب زنده دار با پايان يافتن دوره سطح به درس خارج آيات عظام شيخ كاظم تبريزي ، شيخ مرتضي حائري ، وحيد خراساني و شيخ جواد تبريزي رفت و از محضر آنان بهره هاي بسيار برد. حجة الاسلام والمسلمين شب زنده دار سالها به تدريس دروس دوره سطح پرداخته و شرحي نيز بر قسمتي از تحريرالوسيله نگاشته است . او مدير مؤسسه و مدرسه بقية الله (عج ) است . حجة الاسلام والمسلمين شب زنده دار هم اكنون در قم حضور دارد و به تربيت طلاب مي پردازد و علاوه بر عضويت در جامعه مدرسين حوزه علميه قم نمايندگي شوراي عالي در هيأت امناي مركز جهاني علوم اسلامي و سازمان مدارس خارج از كشور و نيز عضويت در مجمع مشورتي فقهي شوراي نگهبان را به عهده دارد.

شباهنگ، رضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

دكتر رضا شباهنگ درسال 1970(1349 شمسي) تحصيلات خود را در دانشگاه سيراكيوز نيويورك تكميل كردند و به اخذ درجه دكتري در رشته مديريت بازرگاني با گرايش حسابداري نائل آمدند. ايشان ازآن پس به تدريس در دانشگاههاي ايران و مطالعه و تحقيق و تاليف كتاب پرداختند. دكتر شباهنگ كارتدريس دروس حسابداري را از دانشگاه ملي سابق (دانشگاه شهيد بهشتي) و مؤسسه عالي حسابداري شروع كردند و پس از انقلاب اسلامي ايران در دانشكده علوم اداري دانشگاه تهران, دانشگاه تربيت مدرس و دانشگاه آزاد اسلامي (دوره عالي تحقيقات) به تدريس پرداختند. ايشان درحال حاضربه عنوان عضو

هيئت علمي و رئيس گروه مديريت دوره عالي تحقيقات دانشگاه آزاد اسلامي فعاليت داشته و با سمت استادي به تدريس در دوره دكتراي مديريت اشتغال دارند.

دكتر شباهنگ درسال 1351 در زماني كه كتابهاي اصول حسابداري به زبان فارسي در ايران انگشت شمار بود, كتاب تئوريهاي حسابداري راتاليف كردند. تسلط ايشان به مبحث تئوريهاي حسابداري و نياز مبرم دانشپژوهان دوره دكتراي حسابداري به كتابي مرجع دراين مبحث موجب شده است كه ايشان تاليف كتاب جديدي با همين عنوان را در برنامه كار خود قراردهند.

آقاي دكتر شباهنگ از سال 1365 همكاري خود را با مركز تحقيقات تخصصي حسابداري و حسابرسي سازمان حسابرسي آغاز كردند كه هنوز ادامه دارد. ثمره اين همكاري انتشار كتابهاي متعدد در زمينه هاي حسابداري مالي, حسابداري مديريت, مديريت مالي و حسابرسي عملكرد بوده است. آثار ارزنده دكتر شباهنگ توجه محافل علمي را به خود جلب كرده و چندين جايزه را به خود اختصاص داده است.

كتابشناسي دكتر رضاشباهنگ

تئوري حسابداري, چاپ سوم, مؤسسه عالي حسابداري,1373

استفاده از ماشينهاي محاسب الكترونيك در مديريت, مؤسسه عالي حسابداري, 1351

حسابداري مالي (جلد اول), چاپ ششم, مركز تحقيقات تخصصي حسابداري و حسابرسي سازمان حسابرسي,1380

حسابداري مالي (جلد دوم), چاپ ششم, مركز تحقيقات تخصصي حسابداري و حسابرسي سازمان حسابرسي,1380

حسابداري صنعتي, (جلد سوم) چاپ هشتم, مركز تحقيقات تخصصي حسابداري و حسابرسي سازمان حسابرسي,1380 (كارمشترك با عزيز عالي ور)

استفاده از تكنيكهاي آماري در حسابرسي, چاپ دوم, مركز تحقيقات تخصصي حسابداري و حسابرسي سازمان حسابرسي, 1374 ( مورد تقدير در نهمين دوره كتاب سال 1370)

راهنماي بكارگيري اصول پذيرفته شده حسابداري, مارتين اي ميلر, چاپ دوم, مركز تحقيقات تخصصي حسابداري

وحسابرسي سازمان حسابرسي,1377

حسابرسي عملكرد مديريت, مركز تحقيقات تخصصي حسابداري وحسابرسي سازمان حسابرسي, 1373 (مورد تقدير در سيزدهمين دوره كتاب سال 1375)

مديريت مالي (جلد اول), چاپ سوم، مركز تحقيقات تخصصي حسابداري و حسابرسي سازمان حسابرسي, 1375

مديريت مالي (جلد دوم), مركز تحقيقات تخصصي حسابداري و حسابرسي سازمان حسابرسي, 1374

حسابداري پيشرفته _ صورتهاي مالي تلفيقي (جلد اول), چاپ دوم, مركز تحقيقات تخصصي حسابداري وحسابرسي سازمان حسابرسي, 1379 (مورد تقدير در هفدهمين دوره كتاب سال 1378)

حسابداري مديريت (با تجديدنظر كامل), چاپ ششم, مركز تحقيقات تخصصي حسابداري و حسابرسي سازمان حسابرسي, 1378

حسابداري پيشرفته (جلد دوم), مركز تحقيقات تخصصي حسابداري و حسابرسي سازمان حسابرسي, 1379ِ

شجاعي پور، علي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

علي شجاعي پور

محل تولد : اراك

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1323/5/10

زندگينامه علمي

اينجانب علي شجاعي پور در تاريخ 10/5/1323 هجري شمسي در شهر اراك پاي به عرصه وجود گذاشتم پس از سپري نمودن دوران كودكي در دبستان اميركبير به تحصيل علوم ابتدايي پرداختم و دوران تحصيل متوسطه را در دبيرستان صمصام الملك بيات تا سال چهارم دبيرستان گذراندم و به علت فوت پدر و وضع اقتصادي نامطلوب خانواده مجبور به ترك تحصيل شدم كه جهت تامين مخارج خانواده به كارگري بپردازم پس از مدتي به صورت معلم روز مزد در اداره فرهنگ اراك به خدمت روستا در آمدم و چون در بعضي از روستاها تنها معلم روستا بودم كلاسهاي شش پايه يعني از كلاس اول تا ششم كه در يك اتاق بودند را اداره مينمودم و مدت ده سال در روستاها به خدمت شريف معلمي اشتغال داشتم و چون شغل

معلمي نيازمند مطالعه و كسب معلومات لازم بود به ادامه تحصيل مشغول شدم و ديپلم دانشسراي مقدماتي را در كوتاهترين مدت اخذ نمودم و چون با اين پايان نامه نمي توانستم به دانشگاه راه يابم لذا در اواخر رژيم ستمشاهي و اوائل رژيم مقدس و انقلاب اسلامي موفق به اخذ ديپلم كامل گرديدم در اين ايام هنگام با همكاران فرهنگي انجمن اسلامي معلمان را تشكيل ويكي از اعضاي فعال انجمن بودم كه با همكاري دو تن از همكاران ديگر از سهميه يك روز نفت استانها و از سهم آموزش و پرورش مشغول ساختن مدارس در روستاهاي محروم شديم و تعداد 25 مدرسه با فضاهاي مختلف و مناسب روستا در سختترين شرائط و شروع اشغال عراق و نبود مصالح ساختماني ساخته شد و چون افراد فاميل اين جانب اكثرا در قم ساكن بودند و تمايل اينجانب به زندگي در قم و شروع تحصيلات حوزوي به قم منتقل گرديدم و از مهرماه 1360 تحصيلات حوزوي را آغاز نمودم ضمن تحصيل در حوزه در آزمون سراسري دانشگاهي شركت و در رشته روانشناسي و مشاوره در دانشگاه شهيد بهشتي رحمت الله عليه پذيرفته شدم و با زحمات فراوان اياب و ذهاب و مشكلات خانواده و وضع مشكل اقتصادي موفق به اخذ مدرك كارشناسي در رشته مذبور گرديدم و ناگفته نماند كه در ايام جنگ تحميلي بنا به ضرورت تابستاني در جبهه هاي دفاع مقدس شركت مينمودم كه مجموعا يك سال را در جبهه ها حضور داشتم و به وظايف رزمي تبليغي مشغول بودم وپس از پايان دوره كارشناسي در دبيرستان امام صادق عليه السلام به وظيفه مشاوره و تدريس

مشغول گرديدم از سال 1375 به دعوت معاونت پيشگيري سازمان بهزيستي در صداي مشاور به خدمت شهروندان محترم قم در آمدم و به دليل نياز خانواده ها و جوانان به آموزش و اطلاع رساني مسائل خانوادگي و مسائل جنسي پرداختم و چون با مشكلات تربيتي كودكان توسط خانواده ها آشنا گرديدم مبادرت به تاليف جزوات لازم به منظور آشنايي و آگاهي دادن به خانواده ها نمودم و در همايش هاي مربوط به مشاوره از ديدگاه اسلام در استان يزد و قم و همايش انجمن مشاوران ايران در تهران كه يكي از اعضاي اين انجمن ميباشم شركت نمودم و بنا بر ضرورت و احساس وظيفه و مسئوليت دوره هاي زيادي در راي گيري رياست جمهوري و نمايندگي مجلس به عنوان رياست حوزه هاي انتخابيه فعاليت داشتم و در دوره پنجم نمايندگان مجلس كانديد نمايندگي در شهرستان شدم كه به علت مشكل اقتصادي موفق به تبليغ و معرفي خود نگرديدم و در طول مدت خدمت در مسئوليت مشاوره به خدمت شهروندان محترم به كمك نوجوانان و جوانان و خانواده ها مشغول گرديدم و تحصيلات حوزوي را هم تا دو سال شركت در دروس خارج ادامه دادم كه ان شاالله و با توفيق پروردگار تصميم دارم كه تحصيلات حوزوي و دانشگاهي را تا پايان درس خارج و دكتراي رشته تخصصي ادامه دهم

شجاعي، احمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

احمد شجاعي

محل تولد : اهر

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1345/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب احمد شجاعي فرزند حسن در سال 1345 در يكي از روستاهاي دور افتاده آذربايجان شرقي شهرستان اهر، بخش هوراند، روستاي هواي متولد شدم، تحصيلات ابتدايي

و راهنمايي و متوسطة در منطقه خود به اتمام رساندم، پس از پايان دورة متوسطه، به علّت شدّت علاقه به فراگيري علوم ديني در سال 1364 وارد حوزه علميه حضرت وليعصر(عج) تبريز شدم. مقدمات و يك دوره اصول فقه مقدماتي رابه مدت 5 سال در حوزة ياد شده گذراندم، سپس جهت ادامة تحصيل، در سال 1369 وارد حوزه عمليه قم شدم و طي مدت 4 سال سطوح عالي را به پايان رسانيده و وارد درس خارج شدم، در دروس خارج فقه و اصول و تفسير از محضر حضرات آيات، جوادي آملى، جعفر سبحانى، شيخ جواد تبريزى، وحيد خراسانى، نوري همدانى، مكارم شيرازى، فاضل لنكراني بهره بردم، در كنار دروس خارج به علت علاقه شديد به علوم عقلي و اعتقادي متون فلسفي همچون، بدايه، نهايه، شرح اشارات و اسفار اربعه را فرا گرفته و به صورت كلاسيك سطح چهار تخصصي كلام اسلامي را سپري كردم پس از پايان تحصيلات در تخصصي كلام، به دعوت دوستان، مسئوليت معاونت پژوهشي تخصصى كلام را عهده دار شدم و تا حال در خدمت دانش پژوهشان مركز به انجام وظيفه مشغول هستم.

شرعي، محمدعلي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد علي شرعي

محل تولد : داراب فارس

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1314/1/1

زندگينامه علمي

آية الله حاج شيخ محمد علي شرعي در اسفند ماه 1314 خورشيدي در داراب فارس ديده به جهان گشود. خانواده ايشان بخاطر تقوي و عشق و علاقه به اهل بيت (عليهم السلام ) از محبوبيت خاصي در ميان اهالي داراب برخوردار بود. پدرش مرحوم آية الله حاج شيخ غلامحسين شرعي شيرازي كه از علماي بزرگ و مبارز

آن نواحي محسوب مي شد تحصيلات خود را در نجف ادامه داده بود و پس از بازگشت به ايران ابتدا در داراب و بعد از چندي در قم ساكن گرديد. مرحوم آية الله حاج شيخ غلامحسين در قم نيز از اهتمام به تحصيل باز نماند و از محضر اساتيدي همچون آيات عظام مرحوم خوانساري ، مرحوم صدر و مرحوم بروجردي بهره فراوان برد و تا پايان عمر به تدريس علوم حوزوي اشتغال داشت . عشق و علاقه اين بزرگمرد به اهل البيت (عليهم السلام ) بويژه حضرت اباعبدالله الحسين (ع ) زبانزد خاص و عام بود و در مصائب آن حضرت بسيار بي تابي مي نمود بگونه اي كه صفحات جلد دهم كتاب بحارالانوار كه در باره حضرت اباعبدالله الحسين (ع ) است با قطرات اشك ايشان درآميخته است .

از وي چند مرثيه و منقبت به زبان فارسي و عربي بر جاي مانده است . حضرت آية الله حاج شيخ محمدعلي شرعي در دامان چنين پدري پرورش يافت و در نخستين ماههاي زندگي به همراه پدر در زمان مرحوم آيت الله العظمي حاج شيخ عبدالكريم حائري و همزمان با فشار و اختناق حكومت رضاخان از داراب به قم آمدند. آية الله حاج شيخ محمدعلي شرعي در پنج سالگي شروع به آموختن قرآن نمود و پس از آن گلستان سعدي و بخشي از كليله و دمنه را نزد مرحوم حاج شيخ علي انصاري «دشتي » فرا گرفت سپس شرح امثله و صرف مير را نزد مرحوم حجة الاسلام والمسلمين آقا سيد محمود يثربي آموخت .

با تشويق و ترغيب پدر دانشور خود تمام نصاب الصبيان و تهذيب المنطق را حفظ نمود و عموم مطالب صمديه و الفيه را نيز به خاطر

سپرد سپس سيوطي را نزد حاج شيخ احمد زرندي و حاج شيخ حسين مؤمن شيرازي فرا گرفت و بخشي از مغني را نزد آقاي رباني خراساني كه از شاگردان مبرز مرحوم اديب نيشابوري بود و معاني و بيان را از حاج شيخ رحمة الله فشاركي آموخت . علاقة به ادبيات بويژه درك دقيق و درست از شعر و كاربرد آن در نشر مفاهيم مذهبي و اخلاقي موجب گرايش و بزرگداشت وي از هنر منظوم متعهد گرديد و در اين رويكرد كه تا هم اكنون باقي است بايد تأثير قريحة ادبي و علاقه و توجه پدر وي _ مرحوم آية الله حاج شيخ غلامحسين شرعي _ را به شعر و فنون ادبي موثر دانست و لذا در تابستان برخي از سالها كه به مشهد مقدس مي رفت و از محضر علمي و ادبي زنده ياد مرحوم اديب نيشابوري بهره مي برد. آية الله حاج شيخ محمدعلي شرعي شرح لمعه را نزد آية الله ستوده و آية الله شب زنده دار و بخشي از آن را نزد پدر خود فرا گرفت وي چندي نيز آداب و فنون مناظره را به شيوه متكلمان در معيت آية الله طاهري خرم آبادي و حجة الاسلام شهيد حق دان و حجة الاسلام مرعشي از محضر آية الله شب زنده دار آموخت و پس از فراگيري شرح تجريد از آية الله شيخ ابوالحسن شيرازي ، از درس آية الله تقديري براي آموختن شرح منظومه استفاده نمود.

سپس قسمتي از رسائل و مكاسب را از محضر آية الله مشكيني و بخشي از كفايه را نزد آية الله منتظري و بيشتر آن را از آية الله سلطاني و آية الله حرم پناهي آموخت . با اتمام اين دوره در درس خارج حضرت امام خميني (قدس سره )

حضور يافت و مسائل مستحدثه را از محضر ايشان فرا گرفت و همزمان در درس آيات عظام گلپايگاني و شريعتمداري و حاج شيخ كاظم فاروبي شركت مي نمود. ايشان در طي سالهاي تحصيلي خود با بسياري از شخصيت هاي علمي و سياسي مراوده و دوستي داشتند كه از آن جمله مي توان به حضرات آيات احمدي ميانجي ، سيدمهدي روحاني ، راستي كاشاني ، مظاهري اصفهاني ، عندليب شيرازي ، شيخ حسين امراللهي و مرحوم آية الله صدرالدين حائري شيرازي و برادر ايشان آية الله محي الدين و نيز آية الله مجدالدين محلاتي اشاره كرد.

دامنة ارتباطات مردمي آية الله شرعي تا اقصي نقاط كشور گسترده است . ايشان با بسياري از تجار متدين ، كارمندان شريف و جوانان فعال و حق طلب از هر قشر و طبقه اي ارتباط فكري و عقيدتي داشت كه غالباً به صميميت وي و ارادت آنها منتهي مي گرديد. در اين راه و روش به عنوان عالمي روحاني و مبارزي پرتلاش عليه نظام منحوس پهلوي با عده كثيري از علماي بزرگ شهرستانها ارتباط و آشنايي پيدا نمود همچنان كه رشته مودّت ميان وي و عموم دوستان پدرش _ مرحوم آية الله حاج شيخ غلامحسين شرعي _ برقرار ماند كه از آن جمله مي توان به دوستي و مراودة وي با آية الله حاج شيخ محمدرضا كاظمي در كرمانشاه و آية الله سيداسماعيل هاشمي در اصفهان اشاره نمود.

حضرت آية الله حاج شيخ محمدعلي شرعي از معدود دانشوران حوزوي است كه عمر با بركت وي در نشر و گسترش معارف خاندان عصمت و طهارت : و ارائه خدمات گوناگون فرهنگي ، علمي ، سياسي و اجتماعي و تربيتي سپري شده است كه در اين قسمت به برخي از تلاشهاي علمي و فرهنگي اين روحاني

خستگي ناپذير اشاره اي گذرا خواهيم داشت . وي تدريس علوم حوزوي را از اولين سالهاي طلبگي خود آغاز نمود و در اين راه از تدريس هيچ درسي استنكاف نورزيد. سيوطي ، مغني ، حاشيه ملاعبدالله ، لمعه ، معالم الاصول و اصول مظفر و... را به شيوة علماي سلف صالح تدريس نمود و براي تربيت شاگردان و طلبه هاي فاضل ، مبارز، با اخلاق ازانجام هيچ تلاشي رويگردان نبود. وي به خوبي مي دانست كه نيروي انساني در هر جامعه اي برترين و مهمترين سرماية ارتقا و اعتلاي آن است بنابراين تمام تلاش خويش را براي فراهم نمودن شرايط مساعد تربيت بكار گرفت و پس از بازسازي مدرسة رضويه با پيشنهاد شهيد آية الله قدوسي به اداره آن همت گماشت تا گوشه اي از نابساماني هاي آموزشي و درسي طلاب را سامان دهد. از جمله فعاليت هاي ايشان در مدرسه رضويه افزون بر ارائه يك سيستم منظم آموزشي ، برگزاري سلسله جلسات علمي و اعتقادي بود. آية الله شرعي پس از آشنايي با مرحوم شهيد مطهري در زندان ساواك به همراه تني چند از فضلاي حوزه توانست مقدمات حضور و تدريس ايشان را در قم و در مدرسه رضويه فراهم آورد.

سلسله دروس اعتقادي و فلسفي شهيد مطهري دو روز در هفته برگزار مي گرديد. اين درسها كه با استقبال كم نظير طلاب قم مواجه مي شد پاورقي هاي جلد چهارم و پنجم كتاب «روش رئاليسم » را تشكيل مي دهد. آية الله شرعي با توجه به لزوم ايجاد تشكيلات منسجم در حوزه هاي علميه براي ارتقاي وضعيت علمي و آموزشي طلاب و فراهم نمودن زمينه هاي لازم در مبارزه با رژيم طاغوت ، مديريت مدرسه رضويه را بر عهده گرفت و سالهاي متمادي در آنجا به كار و تلاش

پرداخت . در آن ايام جريانهاي انحرافي وابسته به سياستهاي فرهنگي غرب و وهابيت قصد داشت با نفوذ به حوزه هاي علميه اذهان طلاب جوان را منحرف سازد تا بتواند از آنها در مقاصد گوناگون استفاده نمايد.

اين جريانها توسط برخي روحاني نمايان در مدرسه رضويه رخنه كرده بود. آية الله شرعي با هوشياري و اشراف كامل ، به مبارزه غير علني با آنها پرداخت و با بر پايي جلسات مناظره از فضلايي همچون آية الله مصباح يزدي و حجج اسلام حاج شيخ محمدرضا آشتياني و حاج شيخ جعفر امامي استفاده نمود تا شبهات ايجاد شده را پاسخ گويند. اين جلسات به قدري مفيد و جذاب بود كه تحسين بسياري از اساتيد حوزه را برانگيخت . آية الله شرعي پس از رفع شبهات از اذهان طلاب جوان به طرد و تصفيه عناصر التقاطي همت گماشت و مدرسه رضويه را از اين بليّه رهايي بخشيد. در بررسي خدمات گوناگون آية الله شرعي بايد مجموعة آنها را در دو دورة قبل و بعد از پيروزي انقلاب اسلامي مورد توجه قرار داد. اعتقاد راسخ وي به حقانيت مكتب اهل البيت (عليهم السلام ) و پيروزي حق بر باطل در فرجام امور، رويكردي آينده شناسانه را به وي ارزاني داشته كه براساس آن به بسيج تمامي نيروها و امكانات جامعه براي اعتلاي كلمة حق و امحاء باطل كوشيده است و در راه تحقق آرمانهاي الهي و حفظ و گسترش ارزشهاي ديني به انجام هر گونه خدمت و قبول هر رنج و مصيبتي دل مي سپارد.

زنداني شدن در زندانهاي ساواك ، تلاش در هماهنگ سازي نيروهاي طرفدار حق ، ايجاد امكانات رفاهي و آموزشي براي آحاد مردم ، تشويق و ترغيب

قشرهاي گوناگون به دفاع از اسلام و انقلاب اسلامي ، شهادت فرزندش حجة الاسلام شهيد محمدتقي شرعي در جبهه هاي جنگ تحميلي و... مجموعه اي از عملكردهاي باورمند وي را نشان مي دهد. بارزترين ويژگي آية الله شرعي را بايد در اميدواري و اميدبخشي نسبت به تحقق وعده هاي الهي دانست و ظلم ستيزي وي را نيز همدوش آن ديد. آية الله حاج شيخ محمد علي شرعي را مي توان يكي از چهره هاي سياسي و فرهنگي معاصر دانست . جمع آوري مجموعه اي از خاطرات اين دانشي مردنستوه مي تواند بسياري از زواياي سياسي و اجتماعي ديروز و امروز ايران اسلامي را آشكار سازد. مبارزه مداوم وي بر عليه نظام طاغوت موجب شد تا در عاشوراي سال 1342 كه براي تبليغ به مشهد اردهال رفته بود توسط ژاندارمري دستگير و براي بازجويي به نراق منتقل گردد.

پس از چندي وي را در ساواك قم مورد بازجويي قرار دادند. سپس به پادگان عشرت آباد فرستادند و چندي او را در زندان انفرادي نگه داشتند. پس از انتقال به بند عمومي زندان از محضر عالمان مبارزي چون آية الله بهاءالدين محلاتي ، آية الله خادمي اصفهاني ، آية الله قاضي تبريزي و... استفاده هاي فكري و معنوي نمود. آية الله شرعي از زندان پادگان عشرت آباد به زندان شهرباني تهران منتقل گرديد. در ايام پانزدهم خرداد اين زندان محل بازداشت اهل منبر و وعاظ معروفي همچون حضرات آيات شهيد مطهري ، شهيد هاشمي نژاد، مرحوم فلسفي وآية الله مكارم شيرازي و... بود.

آشنايي آية الله شرعي در اين زندان با شهيد مطهري ثمرات بسياري براي نهضت و مردم را در پي داشت . وي در اين ايام با برخي از دوستان خود روزنامة «انتقام » و «بعثت » را چاپ و منتشر مي نمود كه ماهيتي

سياسي داشت و مسائل مهم آن روزها را تحليل مي كرد تا حوزه و روحانيت را از آنچه در اطرافشان رخ مي داد آگاه نمايد. در ادامه اينگونه فعاليتهاي سياسي بود كه آية الله شرعي توانست با تهيه يك دستگاه چاپ و تكثير، سخنرانيهاي مرحوم امام (قدس سره ) را در ميان افراد انقلابي منتشر سازد كه يكي از شاخص ترين اين موارد چاپ و نشر سخنراني مشهور حضرت امام (قدس سره ) در پانزدهم خرداد سال 42 مي باشد. پس از موضع گيري صريح امام (قدس سره ) در برابر كاپيتولاسيون ، آية الله شرعي با همكاري حجة الاسلام سيدمحمود دعايي اعلاميه آن مرجع نستوه را در اندك زماني چاپ كرد و در كمترين زمان ممكن به صورت هماهنگ در سراسر كشور توزيع نمود. پي گيري ساواك براي جستن عاملان اين حركت انقلابي منجر به بازداشت آية الله شرعي و جمعي از فضلا گرديد.

وي را ابتدا به زندان قزل قلعه و سپس به زندان قصر منتقل نمودند. در گيرودار همين دستگيري بود كه مأموران ساواك به سركردگي جلاد معروف آن يعني سرهنگ ازغندي به خانة آية الله شرعي يورش بردند. جلاد ساواك قصد ورود به اطاقي را داشت كه زنان خانواده در آن حضور داشتند و مي كوشيدند تا اسناد مربوط به روحانيون مبارز را براي مصون ماندن از اين هجوم ناگهاني به منزل همسايگان منتقل نمايند. سرهنگ ازغندي كه قصد داشت با ايجاد ارعاب وارد اطاق شود با فرياد و سيلي خشم آهنگ آية الله شرعي روبرو شد. همين ابراز شجاعت موجب شد تا فرصت كافي براي پنهان سازي اسناد انقلابي فراهم آيد. شهيد حجة الاسلام محمدتقي شرعي در سالها بعد مي گفت : من شجاعت و شهامت را از آن سيلي

كه پدرم در حال اسارت به جلاد ساواك نواخت ، آموختم . آية الله شرعي در ايام هجرت حضرت امام (قدس سره ) به نجف اشرف به سوريه رفت تا از آنجا به عراق برود و به ديدار امام (قدس سره ) نائل شود.

هدف وي از اين سفر پرسش از امام (قدس سره ) در باره شركت در انتخابات و چگونگي برخورد با اين موضوع در ايران بود. وي كه نتوانسته بود ويزاي عراق را تحصيل نمايد پرسش هاي خود را در سوريه در يك نوار ضبط نموده و آن را به همراه نامه اي كه با همفكري آية الله سيدمنيرالدين حسيني در قم تهيه و براي انتقال به سوريه در يك دستگاه راديو جاسازي شده بود توسط آقاي علي جنتي فرزند آية الله جنتي به دست امام (قدس سره ) در عراق رسانيد و پس از مدتي كوتاه پاسخ امام (قدس سره ) را مبني بر تحريم انتخابات دريافت نمود. آية الله شرعي با شروع سلسله دروس ولايت فقيه توسط مرحوم امام (قدس سره ) در نجف ، مجموعة نوارهاي اين دروس را پس از انتقال به قم با جمعي از دوستان مورد مطالعه و مباحثه قرار داده آن را منتشر ساختند. با شروع انقلاب اسلامي ايران و هجرت امام (قدس سره ) از نجف به پاريس ارتباط تلفني وي با امام (قدس سره ) برقرار گرديد و ايشان مطالب و نقطه نظرات بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران را به وسيله يك شبكه گسترده و سرّي به كليه علما و فضلاي مبارز در سراسر كشور منتقل مي نمودند.

وي در هماهنگ سازي علماي بزرگ شهرستانها با نهضت اسلامي تلاش مضاعفي را بكار بردند كه از آن جمله مي توان به ملاقاتهاي ايشان با

آية الله ارباب در اصفهان اشاره نمود. با پيروزي انقلاب اسلامي ايران تمام تلاش آية الله شرعي اين مبارز خستگي ناپذير به حفظ و گسترش دستاوردهاي انقلاب اسلامي معطوف گرديد و در مسؤوليت هاي گوناگون تصوير روشني از فراست و شهامت و تلاش خداجويانه روحانيت حق طلب شيعي را به منصه ظهور رساند كه در پي به برخي از آن خدمات اشاره مي شود: الف : با پيروزي انقلاب اسلامي ايران ، ستاد انقلاب اسلامي در قم ايجاد گرديد كه فرامين حضرت امام (قدس سره ) را در رفع معضلات و مشكلات كشورابلاغ و پيگيري مي نمود.

آية الله شرعي با قبول رياست اين ستاد در روزهاي بحراني آغاز پيروزي ، با همكاري آية الله شيخ محمد يزدي به رفع مشكلات مردم در اقصي نقاط كشور و دفع غائله هاي سياسي از جمله در گنبد و كردستان همت گماشت . زنده ياد شهيد چمران با حمايت همين ستاد مردمي و انقلابي آشوب كردستان را سامان بخشيد و نيروهاي اعزامي از جوانان غيور قم نيز غائله گنبد را پايان دادند آية الله شرعي در اين ستاد نمايندگاني را براي نظارت و تقويت عملكرد قوه قضائيه گسيل داشت و با صدور بيش از 13 هزار حكم به عنوان بازوي اجرائي حضرت امام (قدس سره ) در سراسر كشور عمل نمود. ب : عده اي از مدرسين و فضلاي حوزه علميه قم در دوران استيلاي رژيم طاغوت با هدف حمايت از مواضع سياسي حضرت امام خميني (قدس سره ) و نشر افكار و آثار آن قائد بزرگ به تأسيس جامعه مدرسين همت گماشتند. آية الله شرعي در اولين سالهاي تأسيس جامعه مدرسين به پيشنهاد و درخواست آية الله رباني شيرازي به عضويت آن درآمدند و در تمام فعاليت هاي سياسي آن

فعالانه شركت داشتند. آية الله شرعي تا هم اكنون از اعضاي جامعه مدرسين مي باشند. ج : با شروع جنگ تحميلي ايشان تمام توان و تلاش خويش را به تقويت جبهه هاي نبرد معطوف نمود و در تهيه تجهيزات انفرادي و جمعي براي رزمندگان و ارسال آنها به خطوط مقدم صميمانه كوشيد. فرزند ارشد وي حجة الاسلام محمدتقي شرعي كه از چهره هاي بسيار با استعداد و موفق حوزوي محسوب مي شدند و از اوان نوجواني در فعاليت هاي سياسي و اجتماعي و فرهنگي پدر خويش شركت مؤثر داشتند در روز ميلاد حضرت امام محمدتقي (ع ) به فيض شهادت نائل آمدند.

حضرت آية الله شرعي اين داغ جانگداز را تحت الشعاع جشن شادي ميلاد با سعادت حضرت جوادالائمه (ع ) قرار دادند و در آن سال و هر سال جشن ميلاد نهمين پيشواي معصوم (ع ) را با شكوه خاصي برگزار نمودند بي گمان يكي از برازنده ترين القاب براي اين عالم مجاهد عنوان «ابوالشهيد» است و از همين حركت عاشقانه و عالمانه ميزان ارادت و اخلاص وي را به ساحت مقدس ائمه هدي (عليهم السلام ) به خوبي مي تواند دريافت . د: حضرت آية الله شرعي براي دو دوره به عنوان نماينده مردم قم به مجلس شوراي اسلامي راه يافتند. در دوره اول از اعضاي كميسيون دفاع مجلس بودند و در طي آن دوره با همكاري ديگر اعضاي كميسيون ، اساسنامة ارتش و سپاه را تدارك ديدند. در اين دوره است كه ايشان سعي بليغي را براي حفظ و ارتقاي جايگاه ولايت فقيه در اساسنامه هاي نيروهاي مسلح بكار بردند و به اين مهم توفيق يافتند. در دورة دوم نمايندگي ، وي به عضويت در كميسيون اصل 90 پيوست و 23 هزار

پروندة راكد و جاري را در طي اين دوره به فرجام رساند.

تغيير اساسنامة كميسيون اصل 90 و اقتدار بخشيدن به اين كميسيون همراه با ساماندهي سيستم بايگاني و اداري آن از ديگر خدمات ماندگار ايشان محسوب مي شود. حضرت آية الله شرعي با توجه به توانايي و استعداد زنان در كسب علوم حوزوي و لزوم آموزش علمي و ديني براي آنان و نيز ارائه الگوي عيني در اين امر، در قبل از پيروزي انقلاب اسلامي به تأسيس مدرسه اي جهت آموزش حوزوي دختران دست يازيدند كه اين تلاش به رغم كارشكني هاي رژيم طاغوت و بي اعتنايي برخي از علماي آن عصر با مساعدت و همكاري شهيد آية الله قدوسي به نتايج موفقيت آميز رسيد. با پيروزي انقلاب اسلامي ايران حضرت امام (قدس سره ) هيأت موسسي را براي تشكيل حوزة علميه خواهران تعيين فرمودند كه حضرات آيات و حجج اسلام مشكيني ، فاضل ، موسوي اردبيلي ، جنتي ، شرعي ، توسلي و شيخ حسن صانعي از زمرة اعضاي آن هيأت بودند. در اين دوره تلاش آية الله شرعي با پشتوانة تجارب قبل از پيروي انقلاب و همفكري ديگر اعضاي هيأت موسس به ايجاد جامعة الزهرا(س ) انجاميد.

همچنانكه كوشش پيگير وي موجب ايجاد وحدت رويه و نظارت كامل شوراي عالي حوزه علميه بر حوزه هاي علميه خواهران شد. و: حضرت آية الله شرعي براي بي نياز كردن جامعه زنان در مراجعه به پزشكان مرد و نيز ايجاد الگوي عيني در آموزش علوم پزشكي براي بانوان به تأسيس دانشگاه علوم پزشكي فاطميه قم مبادرت نمودند. ايجاد اين دانشگاه نتايج گوناگوني را در پي داشت كه از آن جمله مي توان با جذب تخصص هاي پزشكي در قم ، فارغ التحصيل شدن بيش

از پانصد پزشك زن در تخصصهاي گوناگون ، ايجاد دانشگاهي تخصصي ويژة بانوان به عنوان ايجاد نمونه عيني و تحقق امكان پذيري نظام آموزشي همگن اشاره نمود. ز: با مراجعت حضرت امام (قدس سره ) به قم و ازدهام هر روزة هزاران نفر از اقصي نقاط كشور، براي زيارت آن رهبر بزرگ در اطراف منزل ايشان ، لزوم ايجاد مركز و مكاني جهت پذيرايي و رفاه اين زائرين ، حضرت آية الله شرعي را بر آن داشت تا به ايجاد فضايي مناسب براي اسكان و پذيرايي مردم اقدام نمايد. به همين منظور با همكاري حجة الاسلام والمسلمين حاج سيدرضا برقعي «از مؤلفان كتب درسي آموزش و پرورش » به خريدن و مهيا نمودن زمين وسيعي با تأسيس امكانات رفاهي مبادرت ورزيد. امكانات و اماكن فراهم آمده را كه با گذشت زمان وسعت مي يافت بنياد ارشاد و رفاه امام صادق (ع ) ناميد و به تهيه اساسنامه و تعيين هيأت امناء براي آن اقدام نمود.

اين مؤسسه آموزشي و رفاهي تا هم اكنون در تهران ، قم ، مشهد و تنكابن منشأ خدمات فراواني شده است . ح : مدرسه عالي قضايي قم كه پس از چند سال به دانشگاه قم تبديل گرديد و با همت و پايمردي رجل علمي و ديني ايجاد شده بود با توجه به سوابق خدمات فرهنگي و تأثيرگذاري حضرت آية الله شرعي درگسترش مراكز علمي و ديني ، ايشان از سوي جامعه مدرسين حوزه علميه قم به عنوان يكي را از اعضاي هيأت امناي اين دانشگاه انتخاب شده و در طي 4 سال از راهبردها و تجربه ها و تلاشهاي مؤثر وي بهره مند گرديدند. ط : اوايل پيروزي انقلاب اسلامي برخي از خيرين با مساعدت و همكاري

آية الله سيدعلي محقق براي تهيه مسكن جهت طلاب علوم ديني به تأسيس شهرك مهديه اقدام نمودند. شورايعالي مديريت حوزه هاي علميه هيأت امنايي را از بازاريان متدين و روحانيون دلسوخته براي ايجاد اين شهرك تعيين نمود كه حضرت آية الله شرعي از آن جمله مي باشد اين شهرك هم اكنون با بيش از هزار واحد مسكوني پذيراي طلاب ايراني و خارجي است تا در دوران تحصيل با آرامش خاطر به كسب علوم ديني بپردازند. شهرك مهديه با همت و تلاش هيأت امناء و پيگيري مداوم حجة الاسلام والمسلمين شيخ مهدي صباحي گسترش روز افزون داشته هم اينك دو هزار و هفتصد واحد مسكوني ديگر به همراه مراكز فرهنگي ، آموزشي ، رفاهي و بهداشتي در حال ساخت است . ي : قبل از پيروزي انقلاب اسلامي نماز جمعة قم در مسجد امام اقامه مي گرديد و پس از پيروزي و توجه روز افزون آحاد مردم به شركت در اين عبادت سياسي ، اقامة نماز جمعه در حرم مطهر حضرت معصومه (س ) و سپس در دبيرستان امام صادق (ع ) انجام مي پذيرفت .

لزوم ايجاد مصلاي وسيعي براي اقامه اين نماز عبادي و سياسي حضرت آية الله شرعي را بر آن داشت تا با همكاري و تلاش آقايان حاج حسن صبوري و حاج ابوالفضل عباسي به ايجاد مصلاي بزرگ قم اقدام نمايد. ايشان هم اكنون از اعضاي هيأت امناي ستاد اقامه نماز جمعه قم مي باشند. ك : جمعيت مبارزه با فقر كه با نظارت آية الله حاج شيخ مرتضي حائري در قم تأسيس گرديده بود و آيت الله موسوي همداني و آقاي سيد محمود طباطبايي از اعضاي بسيار فعال آن بودند قبل از پيروزي انقلاب اسلامي نيز به وضع معيشتي فقرا و

ايتام كمكهاي شاياني مي نمود. حضرت آية الله شرعي كه از اوايل تأسيس اين جمعيت به همكاري با آن پرداخته بود و با سخنراني هاي پرشور خويش آحاد مردم و خيرين را به ياري رساندن اين جمعيت تشويق و ترغيب مي كردند از آيت الله حاج شيخ مرتضي حائري و سيد محمود طباطبائي خواستند تا براي ايتام ويژگي خاصي را قائل شوند.

اين پيشنهاد مورد قبول مؤسسين واقع گرديد و در اولين قدم زير نظر مرحوم آية الله حائري به انتشار قبض هايي مبادرت نمودند كه به جلب حمايت هاي مردمي براي ايتام اختصاص داشت . پس از آن ، جمعيت سرپرستي ايتام قم توسط آقاي زاهدي به تأسيس مدرسه اي براي ايتام اقدام نمود حضرت آية الله شرعي كه از اعضاي هيأت امناي اين جمعيت مي باشند در جلب نظر شخصيت هاي علمي و ديني و مشاركت خيرين براي ساماندهي اوضاع معيشتي و تربيتي ايتام تلاش وافري را به منصه ظهور رسانده اند. ل : در اوايل جنگ جمعي از جوانان پرشور قم به تأسيس هيأتي براي عزاداري سالار شهيدان با عنوان حسينيه شهدا اقدام نمودند. اين گروه با برپايي چادري در فضايي باز به انجام مراسم عاشورا مبادرت كردند. اين حسينيه با حضور و مشاركت آية الله شرعي و جمعي از جوانان پرشور و انقلابي و همكاري مداح اهل بيت (ع ) سيد احمد شمس از رونق خاصي برخوردار شد و هر ساله بر امكانات آن افزوده گشت . شهيد حجة الاسلام محمدتقي شرعي در زمرة جواناني بود كه در اين حسينيه عاشقانه خدمت مي نمود. در طي سالهاي گذشته حسينيه شهداي قم موفق به ساختن بنايي مناسب در فضايي بسيار وسيع گرديد و حضرت آية الله شرعي با تعيين هيأت امنايي براي آن

كوشيده اند تا اين حسينيه نيز مركزي براي تربيت جوانان در راه تعميق و گسترش ارزشهاي والاي شيعي گردد. در سال 1370 حضرت آية الله شرعي مؤسسه پژوهش و مطالعات عاشورا را در مشهد مقدس تأسيس نمودند.

اين مؤسسه كه با انجام بيش از هشتاد پروژة تحقيقاتي خرد و كلان يكي از فعال ترين دفاتر پژوهشي كشور در حوزة علوم انساني است در كارنامة خود كاركرد بيش از يكصد و هفتاد نفر از اساتيد حوزه و دانشگاه را در طي يك دهه نشان مي دهد. پژوهشكده هاي معارف ، جغرافيا، آينده شناسي ، ادبيات و هنر از دفاتر اقماري اين مؤسسه بودند كه با تلاش پژوهشگران خويش به احياء تراث ادبي و ديني و نقد و نظر در حوزة جغرافياي انساني و آينده شناسي ايران و جهان مبادرت مي ورزيد. هزاران برگه تحقيقاتي به همراه دهها مقاله و كتاب از خروجي هاي علمي اين مؤسسه محسوب مي شود. اهتمام حضرت آية الله شرعي به ايجاد زيرساخت هاي علمي و فرهنگي و تهيه راهبردهاي اجرايي در حفظ و نشر معارف علوم موجب پديد آمدن «كانون تفكر» در مؤسسه پژوهش و مطالعات عاشورا گرديد. اعضاي اين كانون كه بطور موازي با شوراي عالي پژوهش به تشكيل جلسه مي پردازند از مبرزترين اساتيد حوزه و دانشگاه مي باشند پايگاه اينترنتي اين مؤسسه براي پاسخگويي مستدل به شبهات معاندين مكتب علوي در شرف ايجاد است . حضرت آية الله شرعي با تأسيس انتشارات تاسوعا زمينة پشتيباني چاپ و نشر آثار تحقيقاتي و فرهنگي مؤسسه پژوهش و مطالعات عاشورا را فراهم نمودند. اين انتشارات تاكنون آثاري از تراث ادبي و ديني را به جامعه علمي ارائه نموده است

شرف الدين، حسين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حسين شرف الدين

محل تولد : ايذه

خوزستان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1340/1/1

زندگينامه علمي

1340 تولد، 1359 پايان دوره متوسطه، 1361 پايان دوره نظام وظيفه، 1362 ورود به حوزه علميه قم و شروع طلبگى، 1365 ورود به موسسه در راه حق و شروع دوره تحصيلي اين مركز به موازات آموزش هاي مرسوم حوزه، 1369 اتمام دوره سطح (پايه دوم) 1369 شروع درس خارج و شروع دوره كارشناسي ارشد پيوسته در رشته جامعه شناسى، 1373 _ 1376 شروع و اتمام دوره كارشناسي ارشد الهيات و معارف اسلامي با گرايش فلسفه و كلام در بخش تربيت مدرس دانشگاه قم. 1376 اتمام دوره كارشناسي ارشد جامعه شناسي در موسسه امام خميني ره.1377 پذيرش عضويت هيات علمي در موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره).در اين سنوات علاوه بر دروس رسمي (اصلي و جنبي) حوزه افتخار شركت در دروس تفسير قرآن استاد جوادي آملي (6 سال)، و آموزش دروس مختلف علوم انساني در موسسه در راه حق (به مدت 4 سال و حدود 140 واحد) و دروس مختلف فلسفه، علوم القرآن داشته است.

شركت در درس خارج بزرگان حوزه همچون آيات: فاضل لنكرانى، مكارم شيرازى، سبحانى، تبريزى.

تدريس : از سال 1367_ 1372در دروس مختلف حوزه به صورت حلقات شاگردان خصوصي، تدريس در مراكز دانشگاهي از 1372_ 1379در قالب، درس عمومي (معارف اسلامي و ريشه هاي انقلاب) و از 1372تا كنون تدرس مباني جامعه شناسى، فلسفه تعليم و تربيت، روش تحقيق، كلام جديد، انسان شناسى، نظريه هاي جامعه شناسى، انديشه هاي اجتماعي متفكران مسلمان، جامعه شناسي دين، قشربندي اجتماعى، سنت هاي اجتماعي در قرآن و ساير دروس علوم اجتماعي

در مراكز مختلف حوزوي بويژه موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني ره و برخي دانشگاه هاي قم چون دانشگاه قم، دانشگاه مفيد مركز جهاني علوم اسلامى، مركز آموزش مبلغان. از سال 1383تاكنون دانشجوي دكتري فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق(ع).

شرفي، حسين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حسين شرفي

محل تولد : نيشابور

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1338/1/1

زندگينامه علمي

آقاي حسين شرفي در سال 1338هجري شمسي در خانواده اي متدين وكاملا آگاه به مسائل مذهبي در شهر نيشابور ديده به جهان گشود. وي دوران ابتدايي، راهنمايي و دبيرستان را در زادگاه خويش با موفقيت سپري كرد و در پي علاقه وافر به فراگيري علوم ديني در سال 1354 ، درست در سال هاي خفقان رژيم شاهنشاهي وارد حوزه علميه نيشابور گرديد.از نخستين روزهاي ورود به حوزه علميه با تلاش و كوشش فراوان به تحصيل پرداخت و پس از مدتي در پي علاقه وافر خويش به ادامه تحصيلات و استفاده ازمحضر بزرگان علم و ادب مشهد وارد حوزه علميه مشهد مقدس گرديد و ضمن انس با آستان ملكوتي علي بن موسي الرضا(ع ) از درس بزرگاني همچون آيت الله فاضل،آيت الله مكارم، آيت الله صالحي و آيت الله ستوده بهره ها برد. استاد ضمن تبليغ به تدريس در دانشگاه آزاد مشهد و... و پرداخت. ايشان در زندگي سراسر علمي خود جز به كلاس و درس و قلم و كتاب و تحقيق و نگارش و تأليف به چيز ديگري نينديشيده است و شاهد اين مدعا مشغول بودن ايشان به امور پژوهشي در دانشگاه رضوي از سال 1361 تا كنون مي

باشد.

شريعتمداري جهرمي، عبدالرسول

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عبدالرسول شريعتمداري جهرمي

محل تولد : جهرم

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1301/9/1

زندگينامه علمي

سيّد عبد الرسول حسيني شريعتمداري جهرمي در 19 شوّال 1347 ق در شهر جهرم از توابع فارس چشم به جهان گشود پدرش سيّد محمد علي معروف به «جامي فاضل» از علماء معروف به تقوي در شهر جهرم بود كه در سال 1352 ه ق در گذشت مادرايشان دختر سيد عبد الحسن نجفي دزفولي معروف به سيّد عبد الحسين احدي در سال 1342 ه ق در جهرم در گذشت

ايشان درس را در ابتداء در جهرم نزد براد و بزرگوارش سيد حسن شروع كرد و از جهرم به لار از لاربه شيراز براي طلب علم سفر كرد و در شيراز نزد شيخ ابن الحسن الاصطهباني كه از او تاد بود درس شرح لعمه و قوانين را شروع كرد و درسال 1366 ه ق به قم مهاجرت كرد و در نزد شهيد صدوقي درس شرح لمعه و قوانين را به اتمام رساند و در نزد شيهد مطهري در سائل به شيخ مرتضي حائري يزدي مكاسب و شيخ عبد الجواد اصفهاني به كفايه را فرا گرفت و بعد از آن در دس خارج اصول رفته حضرت آيت الله بروجردي به مدّت 3 سال شركت كرد و در درس آيت حجة كوهكردي به بيع مكاسب و امام خميني«اصول فقه» و طباطبايي«تفسير» حاضر شدند سپس در سال 1372 ه ق به نجف اشرف مشرف و در من حضراتي همچون آية سيد محسن حكيم و سيد ابولقاسم خوئي و شيخ ميرزا باقر زنجاني و شيخ حسين حلّي و شيخ ميرزا هاشم

آملي شركت كردند و در سال 1378 ه ق براي تكميل استفاده از اساتيد به قم بازگشتندو در درس آيت الله بروجردي و آيت الله و داماد و سيّد محمّد كاظم تبريزي حاضر شدند.

ايشان در سال 1378 ه ق از شيخ آقا بزرگ تهراني اجازه روايت حديث گرفتند و نيز آيت الله شيخ ميرزا هاشم آملي در سال 1398 ه ق به ايشان اجازه اجتهاد و روايت حديث دادند.

شريعتمداري، حميدرضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حميدرضا شريعتمداري

محل تولد : قم

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1346/1/1

زندگينامه علمي

حميد رضا شريعتمدارى فرزند حجت الاسلام والمسلمين شيخ محمد صادق شريعتمدارى در سال 1346 هجرى شمسى در قم متولد شد. او پس از دو سال همراه خانواده به تهران عزيمت كرد و مقطع ابتدايى و راهنمايى را در تهران(مدارس ملى نو، اثنا عشرى و مجاهدان)تمام كرد و در سال 1360 هجرى شمسى به حوزه علميه قم (مدرسه حقانى و سپس شهيدين ) وارد شد. در مدرسه شهيدين علاوه بر دروس متعارف حوزوى دروس ديگرى را كه اغلب در آن زمان در حوزه علميه رايج نبودند فرا گرفت( نهاية الحكمه، معارف قرآن ، حفظ قرآن تا 20 جزء ، اقتصادنا، ادوار فقه ، ادوار تفسير، دوره هاى مختلف عقائد و كلام اسلامى، تاريخ اسلام و ... )از آن جمله دوره كامل مكالمه عربي(در دانشگاه امام صادق تهران و در خود مدرسه شهيدين) و انگليسى است كه در آن مدرسه پشت سر گذاشت، به ادبيات فارسى و نويسندگى نيز در همين مدرسه علاقمند شد و در همين زمينه تدريس داشت. وي ساليان متمادي را در دروس خارج حوزه( در

فقه و اصول ) در محضر استاداني چون آيت الله سيد كاظم حائري شركت جسته است . در سال 1368 هجرى شمسى هم نويسندگى و هم عربى جديد را با قوت تمام ادامه داد. سه سال مسؤول مكالمه عربى مدرسه معصوميه بود(با دو دوره تابستانى در دانشگاه رضوى مشهد و مدرسه امام صادق دماوند) در سال 1370 هجرى شمسى در دوره جامعه شناسى دفتر همكارى حوزه و دانشگاه شركت كرد(به مدت يكسال و نيم)پس از آن جهت مأموريت به نمايندگى از طرف سازمان تبليغات اسلامى به كشورهاى آلبانى و مقدونيه سفر كردبه مدت 2 سال: 1372 تا 1374 هجرى شمسي) پس از بازگشت براى يكسال مسئول مكالمه عربى در مدرسه شهيدين بود ، با مجله حوزه و دانشگاه هم همكارى داشت. از سال 1370 هجرى شمسى كه اولين مقاله را در باب راه هاى سياسى كردن دانشگاه ها در روزنامه جمهورى اسلامى نوشت تاكنون بيش از يكصد مقاله در موضوعات عمومي(سياسى و اجتماعي) و تخصصي( اسلامى شدن علوم، اديان و مذاهب و..) نوشته است مثلا 30 مقاله در مورد كشورآلباني در روزنامه اطلاعات .در سال 1375 هجرى شمسى به خواست وكمك و با مديريت حجه الاسلام والمسلمين جناب آقاى سيد ابوالحسن نواب و جناب آقاى سيد حميد كاظمي مركز مطالعات اديان و مذاهب را بنيان گذاشت، 2 سال قائم مقام او و از سال 1378 هجرى شمسى تا كنون سردبير مجله هفت آسمان بوده است ايشان هم اكنون عضو هيأت علمى ، مدير گروه شيعه شناسي و معاون ارتباطات مركز اديان است. اودر راه اندازى مجله نامه جامعه وابسته به جامعه الزهراء نقش داشت و

در شماره هاى انتشار يافته دوره نخست آن سر مقاله نويس بود .در مراكز مختلف تدريس داشته و دارد (جامعة الزهرا و دانشكده هاى، مدرسه شهيدين، دانشگاه مفيد، دانشگاه امير كبير ، دانشگاه آزاد آشتيان، مدرسه امام خمينى و اخيراً مؤسسه آموزش عالي اديان و مذاهب در مواد درسي حلقات الاصول، روش تحقيق، عربى جديد، متون تخصصى انگليسى، متون عربى معاصر، مبادى العربيه، جواهر البلاغة، تاريخ كلام اسلامى، متون اسلامى، منطق اشارات، منطق صورى ، ادبيات فارسى ، معارف اسلامي ، نهايه الحكمه ، تاريخ فلسفه غرب و تاريخ فلسفه اسلامي)با مراكز مختلفى از جمله مركز تحقيقات امام موسى صدر(ترجمه بيش از 20 مقاله از آثار و سخنرانى هاى امام موسى صدر)تنظيم و نشر آثار حضرت امام (در كنگره اخلاق عرفانى امام خميني(ره) در ويراستارى مجله اشراق)، جامعة الزهراء (امور پايان نامه ها و نشريه نامه جامعه )دبيرخانه خبرگان(با مجله حكومت اسلامي) موسسه گفت و گوى اديان در تهران، دانشگاه مفيد و مراكز ديگر همكارى داشته است.در زمينه تحصيلات دانشگاهى، كارشناسى ارشد را در رشته مدرسى الهيات و معارف اسلامى در مركز تربيت مدرس دانشگاه قم گذرانده موضوع پايان نامه شان كه به چاپ هم رسيده، سكولاريزم در جهان عرب است در سال 1380 هجرى شمسى در كنكور ورودى مقطع دكترى تخصصى (phd) در دانشكده الهيات و معارف و دانشگاه تهران رتبه اول را احراز كرد و در سال 1384 از پايان نامه خود تحت عنوان تفكر عقلي در قرن چهارم، از منظر ابوحيان توحيدي دفاع كرد. در سال 1385 به مدت دو ماه به عنوان محقق مدعو در دانشگاه هاروارد آمريكا به پژوهش

اشتغال داشت.

شريعتمداري، علي

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

دكتر علي شريعتمداري در 1302 در شيراز متولد شد. پس از اخذ ديپلم در شيراز به آموزگاري پرداخت. وي در سال1330 كارشناسي رشته قضايي و در سال 1332 كارشناسي فلسفه و علوم تربيتي را از دانشگاه تهران گرفت. سپس از امتياز شاگرد اولي استفاده كرده و به همراه ديگر شاگردان اول ديگر دانشگاهها به آمريكا رفت. و درسال 1336 كارشناسي ارشد و در سال 1338 دكتري فلسفه و تعليم و تربيت و برنامه ريزي درسي را دريافت كرد. پس ازمراجعت به ايران به عضويت هئيت علمي دانشگاه شيراز در آمد.وي در 1344 پس از انتقال به دانشگاه اصفهان به مقام استادي رسيد.گروه : علوم انسانيرشته : تعليم و تربيتگرايش : فلسفه و تعليم و تربيت و برنامه ريزي درسيوالدين و انساب : پدر و پدر بزرگ علي شريعتمداري از روحانيون شيراز بودندو پدرش امام جماعت مسجد بود.دكتر شريعتمداري مادر خود را در سن 15 سالگي از دست دادند.تحصيلات رسمي و حرفه اي : دكتر علي شريعتمداري پس از طي دوره ابتدايي وارد دانشسراي مقدماتي شيراز شدند و بعد از آن وارد دانشكده حقوق دانشگاه تهران گرديد. حدود سال 1330 كارشناسي رشته قضايي اخذ كردو در همان زمان وارد دانشگاه ادبيات دانشگاه تهران شده و در رشته فلسفه و علوم تربيتي به تحصيل پرداختند قابل ذكر است نامبرده جزو شاگردان اول اين رشته بودند .ايشان در سال 1335 به همراه ديگر دانشجويان رتبه اول دانشگاهها ، عازم آمريكا شده ، به ايالت ميشيگان رفتند، در دانشگاه اين ايالت حدود 4 ماه زبان را فرا گرفت و بعد از آن در دوره آموزش

متوسطه دانشگاه ميشيگان شركت كرده و ظرف مدت يكسال دوره كارشناسي ارشد را گذراند و مدرك آن را كسب نمود.سپس در دانشگاه تنسي ، دوره دكتري فلسفه و تعليم و تربيت و برنامه ريزي درسي را تمام كردند. خاطرات و وقايع تحصيل : اقامت و تحصيل علي شريعتمداري در آمريكا در دانشگاههاي ميشيگان و تنسي از وقايع مهم زندگي وي به شمار مي روند.ايشان از خاطرات و وقايع اتفاق افتاده خود چنين مي گويد: "در سالهاي 1325 و 1326 در شيراز، انجمن پيروان اسلام را تشكيل دادم و در دانشسراي مقدماتي، مراقب شبانه بودم كه معمولاً شاگردانم در فعاليتهاي ديني ما شركت مي كردند ، من در فسا، جهرم ، استهبان و ديگر شهرهاي استان فارس فعاليت سياسي و فرهنگي داشتم و سخنراني هم مي كردم. سال 1328 در شهرستان فسا، چند ماهي پس از واقعه ترور شاه، در دفتر روزنام_ه پارس شيراز، به اتهام شركت در سوءقصد عليه شاه، دادگاه نظامي مرا احضار كرد. بعد به فسا رفته و خود را معرفي نمودم. آن زمان پادگان به جهرم منتقل شده بود؛ به آنجا رفتم كه اعلام كردند ، حكومت نظامي لغو شده و سرانجام مخفيانه به شيراز آمدم. نكته جالب توجه اين كه در واقع سخنراني هاي من هيچ ارتباطي با ترور شاه نداشت. اين اتهام، صرفاً نوعي بهانه بود كه مانع فعاليتهاي بنده شود. بعد از اين وقايع به تهران آمدم. در آن زمان آيت ا... كاشاني را به اتهام دست داشتن در ترور شاه به لبنان تبعيد كرده بودند و من در جلسات طرفداران ايشان شركت مي كردم. در يكي از اين جلسات

فردي به نام محمد نخشب كه آن زمان مسئول يك نهضت آزادي خواه بود و جوانان ديندار را به همكاري دعوت مي كرد، مرا به همكاري براي تشكيل ائتلاف دعوت كرد ، من هم قبول كردم ، ائتلاف كرديم و به صورت حزب مردم ايران فعاليت مي كرديم ، سرانجام حوالي آبان ماه سال 1332 پس از جلسه اي كه در منزل آيت ا... زنجاني به منظور تنظيم برنامه اعتصاب سراسري داشتيم، دستگير و زنداني شدم و به اين ترتيب در فعاليتهاي سياسي و جريانهاي مختلف قبل از انقلاب حضور فعالي داشتيم." فعاليتهاي ضمن تحصيل : علي شريعتمداري درحين تحصيل به تدريس در مدارس شيراز مشغول بوده است.استادان و مربيان : دكتر علي اكبر سياسي ،دكتر هوشيار ،دكتر غلامحسين صديقي ،دكتر مهدوي و استاد محمود شهابي از استادان علي شريعتمداري به شمار مي روند.هم دوره اي ها و همكاران : آقايان مرتضي اشرف الكتاب ،حسام توكليان ،رحمان تسودي و علي درودگر از همدوره ايهاي علي شريعتمداري مي باشند.همسر و فرزندان : علي شريعتمداري متاهل و داراي همسر بنام سركار خانم نورالسادات سلاميان و يك فرزند دختر بنام مرضيه شريعتمداري مي باشد.وقايع ميانسالي : علي شريعتمداري از وقايع بوقوع پيوسته خود چنين مي گويد: "پس از دريافت دكتري رشته فلسفه تعليم و تربيت از دانشگاه تنسي ،در سال 1338 چون قبل از اينكه به خارج اعزام شوم ، چند بار به زندان رفته بودم ، فكر مي كردم كه اگر به ايران بازگردم ، به من اجازه نخواهند داد ، در دانشگاههاي كشور به تدريس مشغول شوم به همين خاطر در آمريكا با كمك و معرفي

يكي از اساتيد برجسته آمريكا ، به 12 دانشگاه ، براي تدريس دوره ليسانس معرفي شدم و كار خود را در آمريكا ادامه دادم. اما نتوانستم خودم را قانع كنم و در آمريكا بمانم ، بنابراين در سال 1337 به ايران بازگشتم. در آن زمان مي خواستند، در دانشگاه شيراز دبير علوم تربيتي، تربيت كنند ، بنابراين احتياج مبرمي به استاد تعليم و تربيت داشتند. از اين رو بنده به عنوان دانشيار علوم تربيتي در دانشگاه شيراز مشغول به كار شدم. تقريباً 3 سال در شيراز مشغول به كار بودم و در آنجا به علّت فعاليتهاي سياسي مدت 4 ماه را در زندان سپري كردم. پس از آنكه آزاد شدم، به عنوان شرط اشتغال به تدريس مي خواستند از من تعهد بگيرند كه فعاليت سياسي نكنم، البته من قبول نكردم و به همين خاطر مدتي بيكار شدم. سرانجام در سال 1341 وارد دانشگاه اصفهان شده و تا سال 1357 به كار خود ادامه دادم. در آن سال براي استقبال امام همراه شهيد بهشتي و مقام معظم رهبري، به تهران آمدم و بعد به اصفهان بازگشتم، پس از آن از طرف دولت موقت و شوراي انقلاب، پيشنهاد تصدي وزارت علوم و فرهنگ و ارشاد به بنده داده شد. اين دو وزارتخانه آن زمان با هم يكي بودند. سپس در سال 1359 كه امام خميني (ره) تصميم به تشكيل ستاد عالي انقلاب فرهنگي گرفتند، به فرمايش ايشان من عضو اين شورا شدم و عضويتم در اين ستاد همچنان ادامه دارد. مدتها مسئول گروه علوم انساني در شوراي عالي برنامه ريزي و همچنين مسئول گروه علوم انساني در

شوراي عالي پژوهش كشور بودم. مدتي هم رياست فرهنگستان علوم را برعهده داشتم." مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : آموزگار در مدارس شيراز استاد رشته علوم تربيتي در دانشگاه شيراز استاد رشته علوم تربيتي در دانشگاه اصفهان استاد مدعو فلسفه تعليم و تربيت در دانشگاههاي آمريكا تا سال 1346 تدريس در دانشگاه تربيت معلم تهران از 1358 تا كنون عضو و رئيس دوره اي فرهنگستان علوم ايران وزير علوم و آموزش عالي و وزير فرهنگ و هنرفعاليتهاي آموزشي : علي شريعمتداري از سال 1338 عضو هئيت علمي گروه علوم تربيتي دانشگاه شيراز و مدتي بعد با همين سمت در دانشگا ه اصفهان بود. وي استاد مدعو فلسفه تعليم و تربيت در دانشگاههاي آمريكا تا سال 1346 و استاد همين رشته در دانشگاه تربيت معلم تهران از سال 1358 تا كنون مي باشد.مراكزي كه فرد از بانيان آن به شمار مي آيد : علي شريعتمداري انجمن علمي علوم تربيتي و روانشناسي را تاسيس كرده است.ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : مطالعه، تحقيق و تاليف آثاري در زمينه علوم تربيتي و فلسفه تعليم و تربيت از امور مورد علاقه علي شريعتمداري بوده و هست.همفكران فرد : دكتر حسين شكوهي نيز همانند علي شريعتمدار داراي مقدماتي در زمينه تعليم و تربيت است.آرا و گرايشهاي خاص : اصولاً تربيت، تنها وسيله ارائه آموزش هاي ديني، علمي، اخلاقي و ... است. يعني آنچه در جامعه انساني اهميت دارد، مسئله تربيت است و انبياء هم براي تربيت انسان ها آمده اند. تربيت معلم، يك مسئله اساسي و مهم است كه بايد براي آن هزينه شود. براي فهم درستِ نسبت دين،

اخلاق و تربيت ، بايد تعريف درستي از هريك از اين سه مفهوم ارائه دهيم، آنگاه در پرتو برداشت مناسب، از مفاهيم آن، نسبت اين سه مفهوم با يكديگر آشكار مي شود. دربارۀ دين، تعاريف بسيار زيادي ارائه شده است و اساساً يكي از دشواريهاي علمي در جامعه شناسي دين، ارائه تعريف جامعي از دين است، به طوري كه بتوان از آن تعريف قدر مشتركي ميان همه اديان پيدا كرد. به نظر مي رسد ارائه چنين تعريفي با چنين رويكردي كه بتواند همه اديان را در بر بگيرد غير ممكن است. به تعبير ديگر بي آنكه خواسته باشيم، وارد منازعات مفهومي در اين خصوص مي شويم؛ در عبارت مختصر: دين عبارت است از مجموعه قواعد و قوانين اخلاقي، فردي و اجتماعي كه سعادت آدمي در گرو عمل به آن است. بنابراين دين امري مقدس است ، و بدين معنا از سوي عالم ربوبي به بنده نازل شده است. اخلاق، جمع خُلق است و خُلق به معني صفت ساكن در نفس آدمي است. اخلاق مشتمل بر دستور العملهايي است كه ضمن مطابقت با فطرت آدمي، فعليّت كمال روح آدمي نيز در گرو عمل به آن است. از تربيت نيز تعاريف بسياري به عمل آمده است. يكي از بهترين تعاريف از تربيت، تعريفي است كه مرحوم استاد مطهري به عمل آورده اند. تربيت عبارت است از "شكوفايي قواي آدمي." مفهوم قواي نفس، از مفهوم اخلاق است، يعني مجموعه قواي مثبت روحي كه خداوند در شخصيت آدمي به وديعه نهاده ، بنابراين مفهوم دين اعم از اخلاق است. زيرا مشتمل بر قوانين حقوقي ، اجتماعي و ... نيز

مي شود. از سوي ديگر مفهوم تربيت نيز اعم از اخلاق است، زيرا مشتمل بر مجموعهايي از توانايي هاي روحي و بشري است. جوائز و نشانها : علي شريعتمداري در سال 1381 در دومين همايش چهره هاي ماندگار، به عنوان چهره ماندگار در عرصه تعليم و تربيت برگزيده و معرفي شد.

--------------------------------------------------------------------------------

آثار : آمادگي تربيتي معلمان مدارس ابتدائي در ايران ويژگي اثر : تاليف2 ارزيابي شخصيت در مناسبات انساني ويژگي اثر : تاليف3 اصول تعليم و تربيت ويژگي اثر : تاليف4 اصول راهنمايي و مشاوره ويژگي اثر : ترجمه5 اصول فلسفه تعليم و تربيت ويژگي اثر : تاليف6 اصول و راهنمايي، تفكر منطقي، منطق تئوري تحقيق ، شيوه هاي فكر ويژگي اثر : تاريخ انديشه هاي تربيتي و مقالات فراوان ديگر آثار ترجمه اي استاد دكتر علي شريعتمداري به شمار مي آيند.7 اصول و فلسفه، تعليم و تربيت، اصول تعليم و تربيت ،روان شناسي ويژگي اثر : تربيتي، فلسفه و جامعه و تعليم و تربيت و پرورش فكر و ... از آثار تاليفي استاد دكتر علي شريعتمداري مي باشند.8 انقلاب فرهنگي و آزادي دانشگاه ويژگي اثر : تاليف9 پرورش تفكر ويژگي اثر : تاليف10 تئوري ويژگي اثر : ترجمه11 تاريخ انديشه هاي تربيتي

ويژگي اثر : ترجمه12 تعليم و تربيت اسلامي ويژگي اثر : تاليف13 تعليم و تربيت در اسلام و اصول اخلاقي اسلام ويژگي اثر : تاليف14 جامعه و تعليم و تربيت ويژگي اثر : تاليف15 چند مبحث در برنامه ريزي درسي ويژگي اثر : تاليف16 دو گفتار ويژگي اثر : تاليف17 رسالت تربيتي و علمي مراكز آموزشي ويژگي اثر : تاليف18 رسالت دانشگاه و تعهد روشنفكر ويژگي اثر : تاليف19 روانشناسي تربيتي ويژگي اثر : تاليف20 روش تعليم و تربيت ويژگي اثر : ترجمه21 روشنفكر كيست ؟ ويژگي اثر : تاليف22 سياست و خردمندي ويژگي اثر : تاليف23 شناخت ويژگي اثر : تاليف24 شيوه هاي فكر ويژگي اثر : ترجمه25 فرهنگ سكوت ويژگي اثر : ترجمه26 فلسفه ويژگي اثر : تاليف27 مقدمه روانشناسي ويژگي اثر : تاليف28 منطق ويژگي اثر : ترجمه29 نقد آراء برخي از دانشمندان معاصر ويژگي اثر : تاليف30

نقد و خلاقيت در تفكر ويژگي اثر : تاليف31 نقدي بر فلسفه مادي ديالكتيكي و ويژگي_هاي نظام توحيدي ويژگي اثر : تاليف

شريعتمداري، نور الدين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيدنورالدين شريعتمداري

محل تولد : شوشتر

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1327/1/1

زندگينامه علمي

در سال 1340 شمسي وارد حوزه شوشتر شدم و از مقدمات تا سطح عالي را در مدت 7 سال در خدمت مرحوم آيت الله سيد محمد حسن آل طيب و مرحوم آيت الله سيد محمد موسوي جزائري به پايان برده و در سال 1347 وارد حوزه نجف اشرف گشته و در درس خارج امام خميني (قدس سره) و آيت الله العظمي خوئي و سيد عبدالاعلي سبزواري و سيد محمد جعفر مروج مولف منتهي الدرايه شركت نمودم و در سال 1350 وارد حوزه علميه قم شدم و از دروس خارج اساتيدي مانند آيات عظام شيخ كاظم تبريزي و علامه فاني اصفهاني و وحيد خراساني و ميرزا هاشم آملي بهره ها بردم . از سال 1372 شركت در درس خارج را رها ساختم و در سال 1374 به اخذ اجازه اجتهاد از دو نفر از مراجع و بزرگان حوزه علميه گشتم .

در سال 1350 شمسي كه وارد حوزه علميه قم شدم تدريس سطح را شروع نمودم و تا سال 1376 تدريس سطح را به تدريس خارج فقه مبدل كردم و از همان سال تا امسال ( سال 1384 ) به تدريس خارج فقه اشتغال دارم . تحقيق و نويسندگي را از همان دوران اشتغال به فراگيري سطح شروع كردم ؛ درس را پس از فراگيري

از استاد خلاصه مي كردم و مي نوشتم و زماني كه در نجف اشرف به محضر اساتيد مي رفتم درس هاي خارج را به زبان عربي مي نوشتم و تقريرات درس فقه و اصول اساتيد را نگاشتم كه اكنون موجود است .

بيش از 60 مقاله علمي در علوم مختلف به زبان فارسي و عربي به مناسبت كنگره ها و همايش ها به نگارش درآمده كه بسياري از آنها در مجموعه مقالات به چاپ رسيده و در جلسه ارئه شده است و يا در برخي از مجلات و جزوه ها به چاپ رسيده است.

تدريس در دانشگاه امام محمد باقر عليه السلام به مدت 5 سال ، فقه سياسي در كارشناسي ارشد ، تدريس در مركز جهاني در مدرسه حجتيه ، سطح عالي مكاسب و كفاية الاصول و تفسير موضوعي به مدت 6 سال ، ارزيابي بيش از صدها مقاله در ارتباط با كنگره ها و همايش ها و مجلات و موسسات پژوهشي ، همكاري با موسسه مجمع جهاني اهل بيت (ع) و مجمع فقه و فقه و حقوق وابسته به دفتر تبليغات و موسسه فقه بر مذهب اهل بيت (ع) و همكاري با نوشتن و ارزيابي مقالات فقهي و اصولي موسوعه فقه بر مذهب اهل بيت (ع) كه 5 جلد از آن تا كنون به چاپ رسيده است . نوشتن قواعد اصولي در يك جلد و قواعد فقهي در دو جلد قواعد اصولي صد قاعده و قواعد فقهي در بيست قاعده با همكاري برخي از محققين و فضلاي حوزه علميه قم ، همكاري با موسسه مجمع فقه به مدت 10 سال ، عضو هيئت علمي و

عضو هيئت تحريريه مجله فصلنامه علوم سياسي و نگارش مقاله هايي در آن مجله ، تدريس فقه تطبيقي براي كساني كه به عنوان روحاني حج امتحان داده و برگزيده شده اند ، همكاري با موسسه نشر آثار امام خميني (ره) با مقالات گوناگون و ارزيابي مقالات وارده در ارتباط با كنگره ها و نگارش مقالات علمي فقهي و اصولي ؛ تفسير ، هر شب پس از اقامه نماز جماعت در مسجد تكيه يزديهاي بازار قم و استاد راهنما شدن در بسياري از پايان نامه هاي مركز جهاني و حوزه علميه قم و دانشگاه امام محمد باقر عليه السلام از سال 1340 ، در آغاز در شوشتر اشتغال به امامت جماعت و تبليغ در ايام ماه محرم وصفر و رمضان داشته و پس از ورود به قم نيز تا امسال ادامه داشته و در ضمن سپري كردن يك عمر در نگارش و تحقيق ، خداوند فيض اقامه جماعت و تبليغ را نيز به من عنايت كرده است .

شريعتي نيا، محمدباقر

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد باقر شريعتي نيا

محل تولد : اسفراين

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1319/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب محمد باقر شريعتي نيا فرزند رمضانعلي معروف به شريعتي سبزواري در سال 1319 در صفي آباد متولد شدم و دوران تحصيلات مقدماتي را در سبزوار گذرانيدم و از سن 14 سالگي وارد حوزه علميه سبزوار مدرسه حاج ملاهادي سبزواري

شدم بحث ادبيات را پيش اساتيد سبزوار مرحوم آقاي فاضلي و شيخ عباسعلي خواندم پس از اتمام جامع المقدمات و منطق كبرا كه غالبا درس خوانده شده براي همه شاگردان خودم تقرير ميكردم.

سيوطي را در سبزوار تمام

كردم سپس وارد حوزه علميه مشهد شدم مطول را خدمت مرحوم اديب نيشابوري به پايان رسانيدم. معالم را از محضر آيت الله دامغاني و هم چنين لمعه را خدمت مرحوم مدرس به پايان رسانيدم حاشيه ملاعبدالله را از محضر آقاي آيت الله عيدگاهي بهره بردم در درس عقايد و اخلاق مرحوم آيت الله ميرزا جواد آقاي تهراني شركت جستم سپس راهي حوزه علميه قم شدم سطوح عالي را خدمت مرحوم آيت الله ستوده و آيت الله جعفرسبحاني و فاضل لنكراني گذرانيدم و كفايه را از مرحوم آيت الله سلطاني استفاده نمودم و حدود ده سال درس آيت الله وحيد اصول و فقه و دو سال درس مرحوم امام حاضر شدم چند سالي از مرحوم آيت الله ميرزا هاشم آملي بهره برداري نمودم. در فلسفه اشارات را خدمت آيت الله جوادي و شفا را خدمت آقاي حسن زاده آملي و منظومه را نزد آيت الله تقديري سبزواري تلمذ داشتم و دو جلد اسفار را محضرعلامه طباطبائي خواندم و از محضر شهيد مطهري نيز بهره بردم.

شريعتي، حسن

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حسن شريعتي

محل تولد : نياسر

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1312/1/1

زندگينامه علمي

حسن آقا شريعتي در سال 1312 ش. در خانواده اي روحاني و تقوا پيشه در نياسر كاشان ديده به جهان گشود. وي همچون بسياري از نام آوران و بزرگان در كودكي پدر خويش را از دست داد و غم يتيمي بر سرش سايه افكند و ازتربيت و سرپرستي مادر فداكار و بزرگوارش بهره مند گرديد. اين مام مهربان در رشد و پرورش وي از هيچ كوششي دريغ نكرد و سرمايه عمر خويش

را در راه تربيت فرزند نهاد و هيچگاه در مقابل سختي ها و تلخي ها ناتوان نشد و با ايمان كامل و توكل به خداوند سبحان، فرزندان را تربيت نمود.

هر آن مادر كه وي را عفت و فضل و هنر باشد

توانا پرورد فرزند و از دامان گهر بارد

آموزش و تحصيل:

قهرمان گفتار ما روخواني قرآن را نزد مادر گرامي خود آموخت و پس از آن قرائت و تجويد را در جلساتي كه در منازل محترمين كاشان با حضور و نظارت آيت الله سيّد محمّد حسين رضوي از شاگردان مرحوم آخوند خراساني و داراي تاليفات متعدد، اداره مي شد، با اشتياق فراوان پي گيري نمود؛ تا آنكه در همان اوان كودكي تلاوت قرآن را به خوبي و زيبايي فرا گرفت.

او دوران خردسالي و نوجواني را در همان منطقه سپري كرد و به آموختن و خواندن و نوشتن در مدارس آن زمان پرداخت و پس از سپري شدن مراحل ابتدايي آموزش كه با تنگدستي و دشواري هاي مستمر همراه بود، به آموختن علوم دين روي آورد و با سفارش و معرفي آيت الله حاج ميرزا مجدالدين نراقي (دايي مادرش كه خود از شاگردان مرحوم آخوند خراساني بوده است) براي تحصيل علوم ديني و حوزوي به مدرسه گذر بابا ولي در كاشان قدم گذاشت.

مدّتي بعد به همراه مادر ارجمندش رهسپار اراك گرديد و در حوزه علميّه آنجا كه يادگار مرحوم آيت الله العظمي حاج شيخ عبدالكريم حائري يزدي بود، تحصيل خود را پي گرفت و در مدرسه آقا ضياء الدين عراقي و مدرسه حاج محمّد ابراهيم به خواندن مقدّمات دروس حوزوي پرداخت. او در اين دوره از اساتيد

ممتاز و بنام آنجا چون حضرات آيات: حاج آقا اسماعيل نجم الاسلامي هفته اي ،آقا شيخ ذبيح الله ارضي و آقا شيخ قنبر رفيعي بهره برد. بخش زيادي از كتاب مطول را نزد آيت الله علي ميريحيي در منزل وي آموخت و حدود يك دوره تفسير عمومي قرآن را از محضر آيت الله آقا كاظم موسوي گلپايگاني كه هر شب در مسجد ايشان معروف به «مسجد حاج تقي خان» برگزار مي گرديد، استفاده كرد. او از عالمان بزرگ اراك و شاگرد مرحوم آيت الله العظمي حاج شيخ عبدالكريم حائري بود.

سپس به آشيانه آل محمّد عليهم السلام (قم) سفر كرد و چون در آن زمان مدرسه علميّه بسيار كم بود و يافتن حجره دشوار، بناچار در مسافرخانه اي منزل گرفت. عشق به تحصيل چنان سراسر وجودش را فرا گرفته بود كه فقر وسختي هاي طاقت فرساي آن روزها را به راحتي تحمل كرد و با جديت تمام تحصيلات خود را ادامه داد.

زيب دانش در لباس فقر دارد جلوه اي

وقت من خوش كاين دو را كامل عيارم داده اند

در قم به خواندن ادامه كتاب مطول نزد انديشمند توانا و مخلص: امام موسي صدر در يكي از حجره هاي صحن شريف حرم پرداخت. شرح لمعه را نزد شهيد بزرگوار صدوقي در ايوان مدرسه فيضيّه و بخشي از آن را نيز نزد متفكر شهيد مرتضي مطهري در حجره ايشان در مدرسه مزبور، و قوانين را نزد آيت الله شيخ محمّد لاكاني رشتي در يكي از حجرات صحن حرم و نيز آيت الله حاج ميرزا جواد تبريزي _ دامت بركاته _ در مسجد كچويي ها فرا گرفت. قسمتي از رسائل

را نزد آيت الله حاج ميرزا علي مشكيني _ دام ظله _ در مسجد عشقعلي، و كتاب كفايه را نزد آيت الله شيخ محمّد مجاهدي در يكي از شبستان هاي مسجد امام حسن عسكري عليه السلام و نيز آيت الله شيخ عبدالجواد سدهي جبل عاملي آموخت. او نيز در مسجد عشقعلي تدريس مي كرد.

در همين دوران در پي مسافرت چند ماهه به مشهد مقدّس، بخشي از رسائل و مكاسب را نزد استاد عالي قدر و با فضليت آيت الله حاج شيخ هاشم مدرس قزويني از اساتيد بسيار ژرف نگر، تحصيل نمود. وي در مدرسه نواب و باقريه تدريس مي فرمود.

در تابستان ها كه به ولايت خويش نياسر عزيمت مي كرد، بخش هايي از مباحث مشكل شرح لمعه و كفايه را به ترتيب با دو آيت بزرگ حاج ميرزا مجد الدين نراقي و آقا مير سيد علي يثربي كاشاني در ميان گذشته، نزدشان فرا ميگرفت. اين دو از عالمان ممتاز زمان خويش بودند كه از وجود پر ارج ايشان چنانكه بايد بهره اي درخور گرفته نشد. اقامت گاه ميرزا مجد الدين نراقي مزرعه روييده و منزل مرحوم يثربي مزرعه بللا در حاشيه نياسر بود. ايشان با اشتياق فراوان خدمت آن دو بزرگمرد شرفياب مي شد و آنان نيز كه از شخصيت هاي علمي كم نظير عصر خود بودند با فروتني رموز و معضلات آن دو كتاب را به خوبي براي ايشان روشن مي نمودند.

محقق جوان ما پس از فراگيري درس هاي متداول حوزه در دوره هاي مقدّمات و سطح حدود يك سال در درس خارج پيشواي شيعه آيت الله العظمي حاج آقا حسين بروجردي حضور يافت

و از درس فقه و اصول حضرت امام خميني ره كه به ترتيب در مسجد محمّديه و سلماسي برگزار مي گرديد زماني طولاني بهره برد. علاوه بر اين، وي مدّتي نيز در درس خارج اصول آيت الله حاج شيخ محمّد تقي بروجردي از شاگردان و نگارندگان درس اصول آقا ضياء الدين عراقي، در ايوان رو به روي كتابخانه در مدرسه فيضيّه شركت جست. برخي مباحث اصول را از آيت الله حاج آقا مرتضي حائري يزدي در منزل حاج شيخ، و قاعده لا ضرر را از آيت الله حاج ميرزا ابوالفضل زاهدي در مسجد امام حسن عسكري استفاده كرد. در بحث خارج بيع و قسمتي از طهارت و مباحثي ديگر از آيت الله حاج سيّد كاظم شريعتمداري در مقبره مرحوم آقاي حجت و مدرسه فيضيّه و تابستان ها در منزلش بهره مند شد.

ايشان با حضور در درس استاد علّامه سيّد محمّد حسين طباطبايي نيز كه در مسجد سلماسي و مدرسه حجتيّه واقع مي شد از مباحث فلسفي و تفسيري وي بهره گرفت. با استفاده از جلسات اساتيد و مربيان بزرگ اخلاق چون حضرات آيات، عالمان رباني: مرحوم حاج ميرزا علي آقا شيرازي، استاد بزرگ نهج البلاغه كه به دعوت مرحوم بروجردي براي تدريس معارف و اخلاق به قم آمده بود و در مدرس مدرسه فيضيه افاضه مي فرمود و نيز حاج شيخ عباس تهراني در مدرسه حجتيه، تهذيب نفس و پاكسازي روح را پيشه خود ساخت. آن دو به حق از آيات بزرگ الهي و نوادر روزگار بودند و جلسات درسشان از معنويت بسيار والايي برخوردار بود و اندرزهايشان از جان برمي آمد و جان ها

را صيقل داده، به تسخير درمي آورد.

من الرجال المصابيح الذين هم

كانهم من نجوم حيه صنعوا

اخلاقهم نورهم، من اي ناحيه

اقبلت تنظر في اخلاقهم سطعوا

مهاجرت به نجف:

استاد شريعتي پس از كسب موفقيت در اوّلين دوره امتحان درس خارج كه از سوي آيه الله بروجردي رحمه الله عليه برگزار شده و با وفات آيت الله حاج سيّد محمّد تقي خوانساري مصادف گرديده بود، براي آستان بوسي پيشوايان معصوم عليهم السلام و ادامه تحصيل و درك محضر استادان و بزرگان حوزه مشهور نجف اشرف، در سال 1335ش. به مهد فقه و اجتهاد عزيمت كرده، در مدرسه تازه بنياد آيت الله بروجردي اقامت گزيد و حدود چهار سال در آن حوزه به تحصيل پرداخت.

وي در آنجا در درس اصول آيت الله سيّد محمود شاهرودي در مسجد هندي، و درس فقه آيت الله سيّد محسن حكيم در مسجد شيخ طوسي حاضر شده، از آنان بهرمند مي گرديد. همچنين از درس فقه و اصول آيت الله سيّد علي علّامه فاني اصفهاني بهره فراوان برد. اين دو درس به ترتيب در مقبره ميرزاي شيرازي و مسجد كوچكي مقابل مسجد هندي كه محل تدريس آيت الله العظمي شيخ محمّد حسين اصفهاني نيز بود، تشكيل مي گرديد. درس اصول آيت الله ميرزا باقر زنجاني، در مقبره ميرزا از ديگر دروسي است كه ايشان در آن شركت نمود. اما به فرموده استاد بيشترين استفاده وي از درس هاي فقيه ژرفنگر علّامه فاني بوده است؛ چنانكه در جلسات تخصصي استفتا و بررسي مسايل فقهي ايشان كه براي تعليقه نگاري بر كتاب عروه ترتيب داده مي شد با حضور آيت الله فاني و در كنار ديگر شخصيت

هاي علمي آن دوره شركت نموده، از اركان مجلس استفتا به شمار مي رفت.

در همان ايام كه در نجف اشرف به سر مي برد چندين بار به سامرا سفر كرد كه گاه با نماينده مطلق آيت الله بروجردي و مدير مدرسه ايشان در نجف، مرحوم آقا شيخ نصر الله خلخالي همراه بود. در يكي از ماه هاي مبارك رمضان كه به سامرا مشرف گرديده بود آيت الله حاج شيخ مجتبي حاتمي لنكراني نيز در آنجا حضور داشت كه با جمعي از طلاب، كتاب رحله المدرسيه استادش آيت الله شيخ جواد بلاغي را نزد وي آموختند و در همين ايام بود كه مطالعه دوره الغدير را نيز با استخراج لغات و مشكلات آن به پايان رسانيد.

بازگشت به ايران:

استاد بزرگوار پس از رحلت آيت الله العظمي حاج آقا حسين بروجردي، به ايران بازگشت و به احترام مادر گرامي خود در تهران اقامت گزيد.وي در تهران در درس آيت الله حاج شيخ محمّد تقي آملي در منزل آن بزرگوار شركت مي جست و اقامت وي در تهران حدود يك سال طول كشيد.آرزو و شوق شديد استاد به كسب فضايل و كمالات بيشتر، او را واداشت تا پس از ازدواج براي ادامه و تكميل تحصيلات عالي بار ديگر به شهر مقدّس قم بازگردد و براي هميشه در آنجا سكني گزيند.

ايشان سال ها در دروس آيات عظام، آقايان: حاج شيخ محمّد علي اراكي در مدرس مدرسه فيضيه و حاج سيّد محمّد رضا گلپايگاني در مسجد اعظم شركت جست و نيز چند سالي از درس آيت الله سيّد محمّد محقق داماد در مسجد موزه حرم مطهر تا پايان حيات آن

بزرگوار بهره برد؛ ولي وي نسبت به درس هاي شيخ الفقهاء و المجتهدين آيت الله العظمي اراكي علاقه و انگيزه بيشتري داشت و حتي در زماني كه عهده دار مشاغل اداري و قضايي در تهران بود، تا حد ممكن در درس وي حضور مي يافت. پس از بازگشت به قم بود كه در درس خارج مكاسب آيت الله حاج آقا حسن فريد محسني عراقي در منزلشان شركت نمود و ايشان تقليد را براي وي جايز ندانست؛ كه اين نشان از اجتهاد مطلق و توانايي دستيابي ايشان به احكام شرعي از منابع و ادله آن دارد.همان گونه كه گذشت و در ميان دوستان آن جناب نيز معروف است، آيت الله شريعتي در طول حيات علمي خود از استادان و بزرگان بسياري بهره برده است كه در افراد ياد شده خلاصه نمي گردد. آن جناب پيش از تشكيل شوراي مديريت حوزه علميّه قم با آيت الله حاج سيّد عباس خاتم يزدي، از سوي امام راحل «قدس» چند سالي امتحان طلاب و فضلاي حوزه در رتبه سوم (سطح عالي و درس خارج) را به عهده گرفته بودند.

حضور در جبهه:

آن جناب با اشتغالات فراوان، از مسايل جبهه و جنگ غافل نبود و براي تبليغ دين و تحكيم مباني فكري و عقيدتي نيروهاي اسلام و تثبيت روحيه جهاد در آنها، دو نوبت در جبهه هاي نبرد شركت نمود. در اين فرصت ها ضمن فراگيري فنون نظامي، كلاس هاي اخلاق و تفسير و احكام براي مربيان داير كرده و در نمازهاي جماعت، افراد را با وظايف خويش آشنا ميساخت. نوبت نخست در سوسنگرد و سپس در تجمعگاه نيروها در گلف اهواز

به انجام تكليف مي پرداخت. در اين نوبت فرزند شهيدشان او را همراهي كرده بود.افزون بر آنچه ذكر شد براي كمك به نيروها با جمعي از فضلاي محترم به شهرهاي مختلف مرزي سركشي مي نمود و نيازهاي آنان را در خوراك و پوشاك و وجوه نقدي تا حد تأمين برطرف مي ساخت.

شريعتي، روح الله

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

روح الله شريعتي

محل تولد : اردستان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1347/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب روح الله شريعتي در سال 1347 شمسي در خانواده اي مذهبي در يكي از روستاهاي شهرستان اردستان (روستاي فران) ديده به جهان گشودم پدرم حجت الاسلام و المسلمين حاج شيخ محمد باقر شريعتي از روحانيون با سابقه و از شاگردان حضرت امام خميني ره مي باشند كه در ابتداي طفوليت بنده، با دعوت مردم اردستان از ايشان براي سكونت، به مقتضاي انجام وظيفه، تحصيل و تدريس در قم را ترك و براي سكونت به شهر اردستان عزيمت نموده اند. تحصيلات ابتدايى، راهنمايي و يك سال متوسطه را در همان شهر گذراندم ولي شوق تحصيل در حوزه مرا از ادامه تحصيلات كلاسيك بازداشت و به دنبال آن در مهر 1362 براي تحصيل علوم ديني راهي قم شدم يك سال به صورت آزاد و سپس در مدرسه علميه امام محمد باقر عليه السلام واقع در ابتداي نيروگاه به تحصيل مشغول شدم در اين بين هر از گاهي در ظل عنايات حضرت حق توفيقي حاصل مي شد و در جبهه هاي نبرد نيز حضور مي يافتم تحصيلات بنده تا اتمام سطح تا سال 1371 به طول انجاميد سپس در درس خارج آيت الله فاضل لنكراني

و اصول آيت الله مكارم حاضر مي شدم. پس از دو سال به درس خارج فقه آيت الله تبريزي رفته و در اين درس تا 6 سال به طور مرتب شركت مي جستم. سپس به طور متفرقه در دروس ديگر مراجع حاضر مي شدم. بحمد الله در سال 1373 ازدواج كرده و صاحب دو فرزند مي باشم.در كنار دروس حوزه از سال 1369 الي 1371 سه سال باقيمانده تحصيلات متوسطه را به طور متفرقه به اتمام رساندم و در سال 1371 با شركت در كنكور سراسري در دو رشته حقوق و مديريت دولتي پذيرفته شدم، رشته حقوق را انتخاب كرده و همزمان با حضور در درس خارج دوره كارشناسي حقوق را عصرها در دانشگاه مفيد قم گذراندم. پس از آن نيز در سال 1377 با شركت در كنكور دوره كارشناسي ارشد رشته حقوق بين الملل را پشت سر گذاشته و در تابستان 1380 از پايان نامه كارشناسي ارشد دفاع كردم.تحقيق و پژوهش را پس از اتمام دوره كارشناسي يعني در سال 1375 به تشويق يكي از دوستان محقق شروع نمودم و در همين راستا اولين تحقيقات علمي خويش را در پژوهشكده انديشه سياسي اسلام كه جزئي از پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي دفتر تبليغات اسلامي به شمار مي رفت به انجام رساندم تا به حال كتب و مقالات ناچيزي را براي آن مركز يا مراكز ديگر به نگارش در آورده ام گفتني است كه پس از فراغت از تحصيل گاه در دانشگاه نيز به تدريس دروس حقوق پرداخته ام كه همه را مرهون توجهات و الطاف حضرت حق، تشويق ها و دعاهاي والد ارجمندم

و مساعدت و بردباري خانواده ام مي دانم.

شريعتي، سعيد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سعيد شريعتي

محل تولد : اردستان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1351/1/1

زندگينامه علمي

تحصيلات ابتدايي و راهنمايي را در زادگاهم اردستان گذراندم و در سال 1365 وارد حوزه علميه قم شدم. با اقامت در مدرسه علميه امام محمد باقر(ع) ، مشغول به تحصيل مقدمات و سطوح شدم و سپس در درس خارج اساتيدي چون آيت الله شبيري زنجاني و شيخ جواد تبريزي و شيخ ابوالقاسم عليدوست(خارج اصول) شركت نمودم. همزمان با تحصيل در حوزه، به صورت متفرقه دروس دبيرستان را امتحان داده و نهايتاً در سال 1371 موفق به اخذ ديپلم رشته علوم انساني شدم، در همين سال در رشته حقوق دانشگاه مفيد پذيرفته شده و مشغول به تحصيل شدم در سال 1375 فارغ التحصيل شده و در همين دانشگاه در مقطع كارشناسي ارشد ادامه تحصيل دادم و در سال 1378 با معدل 49/18 و كسب رتبه اول در ميان فارغ التحصيلان، فارغ التحصيل شدم. در سال 1384 در مقطع دكتري حقوق خصوصي دانشگاه تهران- پرديس قم مشغول به تحصيل شدم كه هم اكنون هم در حال تحصيل هستم.

شريعتي، محمدكاظم

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد كاظم شريعتي اندراتي

محل تولد : بهشهر

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1348/9/1

زندگينامه علمي

استاد گرانقدر آقاي محمد كاظم شريعتي اندراتي در سال 1348هجري شمسي در خانواده اي كاملا مذهبي ديده به جهان گشود.نامبرده دوران ابتدايي، راهنمايي و دبيرستان را در شهر مقدس مشهدگذراند و در پي تشويق خانواده و اطرافيان و علاقه خود به فراگيري علوم ديني به و براي

ادامه تحصيل وارد حوزه علميه مشهد گرديد و از نخستين روزهاي ورود به حوزه علميه مشهد به جد و جهد، در درس بزرگان حوزه علميه حاضر شد و از درس بزرگان آن ديار همچون آيت الله علي فلسفي،آيت الله سيد عبدالهادي مرتضوي و آيت الله موسوي نژاد بهره ها برد.استاد در كنار تحصيل دروس حوزوي از تحصيلات دانشگاهي غافل نماند و در رشته الهيات در مقطع كارشناسي ارشد در سال 1381از دانشگاه فردوسي فارغ التحصيل گرديد. ايشان ضمن تدريس در بنياد پژوهش هاي قرآني به تحقيق و پژوهش مشغول مي باشدو در زندگي سراسر علمي خود جز به كلاس و درس و قلم و كتاب و تحقيق و نگارش و تأليف به چيز ديگري نينديشيده است كه كتابهاي "قرآن و اقتصاد" و "قرآن و حقوق" از جمله آثار ايشان است.

شريفي اشكوري، محمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد شريفي اشكوري

محل تولد : رودسر

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1346/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب محمد شريفي درسال 1362 وارد حوزۀ علميه قم ومشغول به تحصيل علوم ديني شدم و دورۀ سه ساله مقدمات (صرف ونحوومعاني وبيان ...) را با موفقيت به پايان رساندم و سپس كتاب لمعه و اصول الفقه را نزد اساتيد بزرگوار آقايان استادي وخاتمي شروع كردم .

بعضي از ابواب فقهي شرح لمعه را نزد اساتيد ،مرحوم وجداني و استاد اشتهاردي به اتمام رساندم و پس از اتمام لمعتين و اصول الفقه ،كتاب مكاسب و رسائل را نزد اساتيد بزرگوار مرحوم وجداني و استاد محترم آقاي هادوي تهراني و پس از آن كتاب كفايتين مرحوم اخوند خراساني (كفايةالصول

)رانزد استاد بزرگوارم فاضل گلپايگاني شروع نمودم و با موفقيت به اتمام رساندم و درامتحانات حوزه درسال (70/69) پايه نهم قديم را با موفقيت كامل باتمام رساندم.

و درضمن درآن سال (70) با مراكز تحقيقاتي مثل دفتر تبليغات و مركز كامپيوتري علوم اسلامي قم در بخش تصحيح كتب عرب فعاليت داشتم و درسال (74) هم از طرف مقام معظم رهبري به امامت جمعه بخش هفتگل ازتوابع استان خوزستان منصوب شدم و پس از اتمام پايان مأموريت سه ساله ام به قم مراجعت نموده و به تحصيل خارج و تدريس مكاسب و كفايةالصول مشغولم و تأليفاتي را در زمينه اخلاق ،فقه،... دارم كه درآخراين جزوه مكتوب نموده ام.

شريفي اقدم، محمود

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمود شريفي اقدم

محل تولد : شريف آباد قزوين

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1331/1/1

زندگينامه علمي

محمود شريفي اقدم در شريف آباد قزوين متولد شد، او دروس ابتدايي در همانجا خواند وسپس وارد حوزه علميه قزوين شد، پس از خواندن جامع المقدمات در سال 1346 عازم حوزه علميه قم شد، سال اول را درمدرسه علميه مرحوم آيت الله گلپايگاني (ره) بود و سيوطي را همانجا خواند ، در همان سال وارد مدرسه منتظريه(حقاني) شد و سطح را در آنجا تمام كرد و درس خارج فقه و اصول رادر محضر اساتيدي چون حضرات آيات : مرحوم احمدي ميانجي ،محمدي گيلاني ، شهيد آيت الله قدوسي ، شهيد مفتح ، جنتي ، صانعي ، آذري قمي ، مؤمن ، مصباح و راستي ادامه داد.

پس از پيروزي انقلاب اسلامي با دعوت شهيد آيت الله قدوسي(ره) به مدرسه رفاه و سپس به دادسراي

انقلاب اسلامي مركز رفته و به عنوان داديار انقلاب مشغول خدمت شد. سپس به عنوان دادستان انقلاب اسلامي گنبد منصوب شد ، پس از حدود دو سال دوباره به تهران آمده و مسؤليت گزينش دادستاني محل را پذيرفت، آنگاه به دعوت آيت الله جنتي وارد سازمان تبليغات اسلامي شد، ابتدا به عنوان معاون فرهنگي آن سازمان مشغول كار شد و سپس در سال 1369 به قم منتقل شد و پس ازتاسيس پژوهشكده باقرالعلوم(ع) توسط ايشان وتعدادي از فضلاء مسئووليت آن مركز را پذيرفت، ايشان هم اكنون مشغول پژوهش در حديث وامور فرهنگي هستند.

شريفي نيا، محمدحسين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد حسين شريفي نيا

محل تولد : سبزوار

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1343/6/1

زندگينامه علمي

اينجانب محمدحسين شريفي نيا در اول شهريور 1343 در شهرستان سبزوار درخانواده اي روحاني ديده به جهان گشودم. تمامي سالهاي دوره ابتدايي را با رتبه ممتاز (شاگرد اول مدرسه و بعضاً شهرستان) در دبستان اسرار سبزوار در سال 1354 به پايان رساندم. پس از اتمام دوره ابتدايي به علت فقر خانواده و نياز به كار من و برادران و خواهرانم، دوره راهنمايي را بطور شبانه در مدرسه راهنمايي بزرگمهر همان شهر گذراندم و بلافاصله پس از پايان مقطع راهنمايي براي تحصيل علوم حوزوي در سال 1357 به قم مهاجرت نمودم. در قم در مدرسه حقاني كه آن روزگار جزء بهترين مدارس حوزه علميه قم به شمار مي آمد و زير نظر شهيد دكتر بهشتي و شهيد آيت الله قدوسي اداره مي شد، پذيرفته شده و شروع به آموختن علوم ديني نمودم.

در اين سالها كه مصادف با انقلاب شكوهمند ملت ايران به رهبري امام

خميني (ره) بود، من هم با وجود سن كم چونان قطره اي از اقيانوس مواج و طوفاني ملّت سعي داشتم به اندازه توان خويش در صحنه هاي مختلف انقلاب از قبيل شركت در راهپيمائي ها و درگيريها، پخش اعلاميه هاي حضرت امام (ره) و سران نهضت، و بعضاً سخنراني در محافل و مجالس و روستاها نقش كوچكي ايفا نمايم. پس از پيروزي انقلاب به دستور شهيد قدوسي دو سال در دادستاني انقلاب مركز در كنار شهيد لاجوردي به كار پرداختم كه اين سالها جزء سالهاي پر التهاب، دشوار و در عين حال آموزنده زندگيم است. بعد از شهادت شهيد قدوسي در شهريور 1360 به حوزه علميه قم برگشته و همراه با تحصيلات حوزوى، درس هاي دبيرستان را ادامه داده تا در سال 1363 ديپلم خود را در رشته اقتصاد و علوم انساني اخذ نمودم.

در طول سالهاي دفاع مقدس مهمترين وظيفه خويش را دفاع از كيان انقلاب و تماميت ارضي كشور دانسته و همراه با خيل عظيم بسيجيان سلحشور بطور مداوم در جبهه هاي عشق و شهادت حضور يافته و در عملياتهاي متعدد رزمندگان اسلام به عنوان روحاني گردان و تيپ و يا مسئوليت هاي عملياتي ديگري همچون فرماندهي گردان و مسئوليت اطلاعات روحانيون كرد عراقي شركت داشتم كه از اين رهگذر بارها مجروح شدم و هر چند از فيض عظماي شهادت محروم ماندم، اما توفيق جانبازي در راه حق را يافتم و اينك داراي 50٪ جانبازي مي باشم. حضور در جبهه مانع از ادامه تحصيل در حوزه و دانشگاه نبود. به همين جهت با وجود اشتغال به دروس سطح عالي حوزه با شركت در كنكور سراسري سال 1364 با رتبه 51 در رشته

روان شناسي دانشگاه علامه طباطبايي پذيرفته شدم. به خاطر حضور متوالي در جبهه ها و مجروحيت هاي پياپي و مسؤوليت هاي اجرايي همچون مسئول واحد اطلاعات سياسي _ اجتماعي سازمان تبليغات اسلامى، رياست بنياد جانبازان انقلاب اسلامي قم ... دوره كارشناسي تا سال 1370 بطول انجاميد. در سال 1372 در مقطع كارشناسي ارشد پذيرفته شدم و در سال 1374 به عنوان رتبه اول دانشجوي ايثارگر كشور از دست رئيس جمهور وقت حضرت حجت الاسلام والمسلمين هاشمي رفسنجاني جايزه و لوح تقدير دريافت نمودم.

در سال 1376 به خاطر موفقيتهاي علمي اينجانب و نياز مبرم حوزه هاي علميه به متخصصين روان شناسي اعزام من به خارج از كشور براي تحصيل در مقطع دكتري مورد تصويب هيأت رئيسه مؤسسه آموزشي پژوهشي امام خميني (ره) كه بر اساس مصوبه شوراي عالي انقلاب فرهنگي تنها مرجع قانوني اعزام روحانيون به خارج براي ادامه تحصيلات دانشگاهي بوده، قرار گرفت. بر اين اساس در زمستان همان سال از سوي دفتر مقام معظم رهبري به نيوزيلند اعزام شدم. در اين سفر تز دكتري خود را تحت عنوان «عشق درماني روشي نو براي درمان اختلالات خلقى، اضطرابي و شخصيتي بر اساس رويكردي عرفاني مولانا» كه بر اساس كاربرد ديدگاه عارف بزرگ اسلام و ايران مولانا جلال الدين محمد رومى در درمان اختلالات رواني استوار است را به تعدادي از اساتيد دانشگاههاي آن كشور ارائه دادم كه از آن ميان پروفسور گراهام وون استاد و رئيس دپارتمان روان شناسي دانشگاه آكلند ، پروفسور سيمون كمپ استاد دپارتمان روان شناسي دانشگاه كنتربرى و پروفسور رابرت نايت استاد دپارتمان روان شناسي دانشگاه اوتاگو آن را تأييد و آمادگي خود را براي پذيرش

راهنمايي آن اعلام نمودند. اما طوفان سهمگين فضاي سياسي سال 1376 كشور و تنگ نظري هاي جناحي امان نداد و با قطع حمايت مالي از اينجانب تحصيل خود را نيمه تمام رها كرده و به ايران بازگشتم. از سال 1370 همزمان با ادامه تحصيل، فعاليت خود را در پژوهشگاه حوزه و دانشگاه (دفتر همكاري حوزه و دانشگاه سابق) آغاز نمودم كه از سال 1380 به عنوان عضو هيأت علمي اين همكاري همچنان ادامه دارد.

در كنار آن از سال 1373 به تدريس دروس حوزوي و روان شناسي در دانشگاه ها و مراكز آموزش عالي حوزه نيز اشتغال دارم با توجه به شيوع فراوان پريشاني هاي رواني و ناهنجاري هاي رفتاري و نياز مبرم جامعه مخصوصاً جوانان به راهنمايى، مشاوره و روان درماني و حل مشكلات عاطفى، خانوادگي و عقيدتى، در سال 1378 اولين مركز خدمات مشاوره اي استان قم را تأسيس نمودم كه مورد توجه و استقبال خوب مردم قرار گرفت و اينك جزء موفق ترين مراكز خدمات مشاوره اي كشور مي باشد.در سال 1379 سردبيري فصلنامه علمي _ تخصصي حوزه و دانشگاه را به عهده گرفتم و همزمان با پذيرفته شدن در دانشگاه تربيت مدرس، دوره دكتري روان شناسي را مجدداً شروع كردم كه اينك در آستانه اتمام آن مي باشم. در سال 1383 به عنوان نفر اول دانشجويان نمونه كشوري و در سال 1384 به عنوان برگزيده جشنواره مبتكرين و مخترعين بسيجي و ايثارگر كشور معرفي گرديدم. در حال حاضر ضمن اجراي طرحي عظيم در زندان هاي كشور براي اصلاح رفتار و بازسازي شخصيت مجرمين و بازگشت سعادتمندانه آنان به جامعه، در راستاي تحقق آرمان بلند مقام معظم رهبري در باب نهضت نرم افزاري و توليد علم

و نظريه پردازي در علوم انسانى، مشغول تدوين نظريه جامع يكپارچگي توحيدي مي باشم. لازم به ذكر است كه اين نظريه براي اولين بار در جهان مطرح شده و در صورت تكميل، تحول بزرگي در دانش روان شناسي معاصر ايجاد خواهد نمود.

شريفي، حسين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حسين شريفي

محل تولد : نيشابور

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1338/1/1

زندگينامه علمي

آقاي حسين شرفي در سال 1338هجري شمسي در خانواده اي متدين وكاملا آگاه به مسائل مذهبي در شهر نيشابور ديده به جهان گشود.نامبرده دوران ابتدايي، راهنمايي و دبيرستان را در زادگاه خويش با موفقيت سپري كرد و در پي علاقه وافر خويش به فراگيري علوم ديني در سال 1354 و درست در سال هاي خفقان رژيم شاهنشاهي وارد حوزه علميه نيشابورگرديد از نخستين روزهاي ورود به حوزه علميه با تلاش و كوشش فراوان به تحصيل پرداخت و پس از مدتي در پي علاقه وافر خويش به ادامه تحصيلات و استفاده ازمحضر بزرگان علم و ادب مشهد وارد حوزه علميه مشهد مقدس گرديد و ضمن انس با آستان ملكوتي علي بن موسي الرضا(ع ) از درس بزرگاني همچون آيت الله فاضل،آيت الله مكارم، آيت الله صالحي و آيت الله ستوده بهره ها برد.استاد ضمن تبليغ به تدريس در دانشگاه آزاد مشهدو... پرداخت،.ايشان در زندگي سراسر علمي خود جز به كلاس و درس و قلم و كتاب و تحقيق و نگارش و تأليف به چيز ديگري نينديشيده است و شاهد اين مدعا مشغول بودن ايشان به امور پژوهشي در دانشگاه رضوي از سال 1361 تا كنون مي باشد.

شريفي، عنايت

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عنايت شريفي

محل تولد : سياهكل

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1347/1/1

زندگينامه علمي

در سال 1353 تحصيلات ابتدايي را آغاز و در سال 1362 پس از اخذ ديپلم وارد حوزه علميّه قم شدم و به مدّت

هشت سال دوره مقدّمات و سطح را در دروس: ادبيّات عرب، منطق، فلسفه اسلامي، اصوف فقه و فقه و ... گذراندم. در سال 1370 دروس خارج فقه و اصول فقه را آغاز و بعد به مدت هشت سال از محضر حضرات آيات مكارم شيرازي، سبحاني، جوادي آملي، شيخ جواد تبريزي و وحيد خراساني بهرهمند شدم.

در سال 1373 همزمان با تحصيل خارج فقه و اصول فقه و همكاري تحقيقاتي با مراكز تحقيقاتي و پژوهشي، در مركز تخصصي تبليغ حوزه علميّه قم پذيرفته شدم و پس از هشت سال تحصيل و تدوين رساله علمي سطح چهار با عنوان «روابط فقه و اخلاق» و دفاع از آن با كسب امتياز خوب و نمره 43/16 فارغ التحصيل شدم. و به مدت پنج سال است كه با دانشگاههاي علامه طباطبايي تهران، تربيت معلّم تهران و علوم پزشكي ايران در تدريس معارف اسلامي(1و2) ، اخلاق و تربيت اسلامي، تاريخ اسلام و متون اسلامي همكاري دارم و هم اكنون به عنوان هيئت علمي دانشگاه علامه طباطبايي مشغول تدريس در آن آموزشگاه مي باشم. ضمنا به مدّت پانزده سال است كه با پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلام دفتر تبليغات اسلامي همكاري تحقيقاتي و پژوهشي دارم

شريفيان، عبدالحسين

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عبدالحسين شريفيان درسال 1305در بندر تاريخي بوشهربه دنيا آمد . عبد الحسين شريفيان دوران ابتدايي و متوسطه رادر بوشهر سپري كرد .وي موفق به اخذ ديپلم دررشته ادبي شد .در فروردين ماه 1329 به خدمت سربازي رفت و دوره نظام را دردانشكده افسري سپري كرد.ايشان پس از دوسال خدمت سربازي را به پايان رساند و همان سال وارد دانشگاه تهران شد و در

رشته زبان و ادبيات انگليسي مشغول به تحصيل شد . اما اونتوانست تحصيلاتش راتا پايان ادامه دهد و در همان سال دوم تحصيل براي هميشه ترك تحصيل كرد . از وي آثار متعددي كه ترجمه و منتشر شده وجود دارد از جمله نخستين اثراو «رمان شوم» كه به طور مستقل كار ترجمه آن را انجام داده است .گروه : علوم انسانيرشته : زبان و ادبيات انگليسيگرايش : ترجمهوالدين و انساب : عبدالحسين شريفيان درسال 1305در بندر تاريخي بوشهربه دنيا آمد . نام مادرش شهر بانو و نا پدرش غلام است . پدر وپدر بزرگش ناخدا و اهل سير و سفر دريايي و كشتيراني بودند . پدر بزرگش ناخداي يكي از كشتي ها حاج معين التجار (از رجال اقتصادي وسياسي مشهور بوشهر و ايران در فاصله سالهاي قبل از انقلاب مشروطه تا سقوط رضا شاه پهلوي ) بود و در خط دريايي خرمشهر (محمره ) و اهواز (ناصري ) دردوران قاجار مشغول به كار بود .تحصيلات رسمي و حرفه اي : عبد الحسين شريفيان درسال 1312 پا به مدرسه گذاشت و دوران ابتدايي را درتابستان فردوسي و متوسطه را در دبيرستان سعادت بوشهر سپري كرد .درسال1328 موفق به اخذ ديپلم دررشته ادبي از اين مدرسه شد .در فروردين ماه 1329 به خدمت سربازي رفت و دوره نظام را دردانشكده افسري سپري كرد.ايشان پس از دوسال خدمت سربازي را در سال 1331 به پايان رساند و همان سال وارد دانشگاه تهران شد و در رشته زبان و ادبيات انگليسي مشغول به تحصيل شد . اما ايشان نتوانست تحصيلاتش راتا پايان ادامه دهد و در سال 1332 سال

دوم تحصيل براي هميشه ترك تحصيل كرد .خاطرات و وقايع تحصيل : دوران جواني و نوجواني عبد الحسين شريفيان مصادف بود با شهريور 1320 و سقوط و فرار شاه پهلوي از ايران و اشغال ايران و بندر بوشهر ،توسط قواي متجاوز متفقين .بوشهر در آن سالها به تصرف نيروهاي متجاوز انگليسي درآمد و تعداد زيادي نظامي هندي و انگليسي دربوشهر مستقر شدند. در سال 1332به دليل سفرهاي متعدد كاري براي شركت ژاپني ،استاد شريفيان نتوانست تحصيلاتش را تا پايان اخذ ليسانس ادامه دهد و ناار شد درسال دوم تحصيل ،دانشگاه را براي هميشه ترك كند و وارد دانشگاه اصلي يعني زندگي شود.استادان و مربيان : عبد الحسين شريفيان درهنگام تحصيل درمدرسه سعادت شاگرد شاعر مشهور سيد محمد طاهر دشتي ملقب به (شفيق شهرياري) بود.از ديگر اساتيد مي توان از ميرزا محمد رحيم خان بوشهري( استاد زبان انگليسي ) ، سيد مهدي سعادت (از فعالان و مروجان هنر تئاتر در مدارس بوشهر ) نام برد . از اساتيد استاد شريفيان دردوران تحصيل مي توان به مرحومان دكتر لطف علي صورتگر (مترجم و اديب معروف دردهه 30و 40 ) و دكتر علاء الدين پاسارگارد (مولف و مترجم صاحب نام ) و دكتر پرويز ناتل خانلري (محقق معروف زبان و ادبيات فارسي و سر دبير مجله ادبي سخن ) نام برد .مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : عبد الحسين شريفيان به عنوان مترجم در دانشكده توپخانه منصوب شد و در كنار وظيفه مترجمي ، اطلاعات و خصوصا دايره لغات انگليسي خود را گسترده دادو كاملا بر تكلم اين زبان مسلط شد. درهمين سالها يعني سال 1331 بود كه

به تشويق روزنامه نگار برجسته بوشهري مرحوم عبد الرحيم جعفري شروع به تر جمه برخي از داستان هاي كوتاه انگليسي كرد . استاد شريفيان كارترجمه كتابهاي ادبي ،هنري ،رمان ،اسطوره و تاريخ رابه طور جدي و حرفه اي از اواخر دهه چهل خورشيدي و درخدمت شركت انتشاراتي فرانكلين آغاز كرد .چگونگي عرضه آثار : عبد الحسين شريفيان از جمله مترجماني است كه حجم زيادي از آثار رمان نويس ژرف انديش هرمان هسه را به فارسي ترجمه كرده و از اين نظر سهم به سزايي در شناسايي و معروفي اين نويسنده الماني به مردم ايران و خصوصا نسل جوان ،بر عهده دارد وايشان علاوه بر هرمان هسه ،آثاري از سامراست موام ، روزنبرگ ،ويليام شايرر،ويليام فاكنر ،جك لندن ،ريچارد رايت ،گوستاوفلوبر ،تئودور داستايوسكي ،جان تولند ،هاواردفاست ،آندره ژيد،برونو آپستز ،همونداينس ،چالزديكنز و.....رابه فارسي ترجمه و منتشر كرده است.آثار : آخرين تابستان لينگزور ويژگي اثر : از هرمان هسه در 13782 آدولف هيتلر ويژگي اثر : از جان تولند در دو جلد از تهران 13733 اساطير جهان ويژگي اثر : دردوجلد است ،دوناروزنبرگ در تهران 13794 اسب قرباني ويژگي اثر : ويليام فاكنر5 اسطوره بين النهرين ويژگي اثر : از رابرت گريوز6 اسطوره يونان ويژگي اثر : كتاب مرجع اسطوره ها دردو جلد است از رابرت گريوز7 اعجوبه ويژگي اثر : از هرمان

هسه در 13778 الاغ طلايي ويژگي اثر : از آپوليوس درسال 13799 ايزابلا ويژگي اثر : از آندره ژيد10 بازي مهره ي شيشه اي ويژگي اثر : از هرمان هسه در تهران 131811 برهنه ميان گرگها ويژگي اثر : از برونواپتز درتهران 136912 پايبندي هاي انساني ويژگي اثر : سامراست موام ،تهران 1364در دو جلد13 پيتر كامنتسيد ويژگي اثر : از هرمان هسه در تهران 137414 تر جمه سقوط جمهوري سوم ويژگي اثر : شرح شكست فرانسه در جنگ جهاني دوم به قلم ويليام شايرر،تهرا ن 135215 ترجمه پسرك سياه پوست ويژگي اثر : اين اثر نوشته ريچارد رايت را به فارسي ترجمه كرد و درهفته نامه محلي دريا كنار (به سردبيري عبد الرحيم جعفري ) به چاپ رساند .16 ترجمه ميراث شوم ويژگي اثر : نخستين اثري كه به طورمستقل به فارسي برگرداند و منتشركرد .اين رمان نوشته سالتيكوف شچدرين رمان نويس رئاليست روسي بود . اين كتاب در قطع جيبي توسط سازمان كتابهاي جيبي در 344صفحه و باشمارگان پنچ هزار نسخه درسال 1346درتهران چاپ و منتشر كرد .17 تعطيلات وحشت زا ويژگي اثر : از ريارد رايت درسال 134818 جوان خام ويژگي اثر : از داستايوسكي در

تهران 136819 خاورميانه نفت و قدرت هاي بزرگ ،آن شريدان ويژگي اثر : تهران 135220 خورشيد تابان ويژگي اثر : از جك لندن21 دائره المعارف آكسفورد ويژگي اثر : در دو جلد درباره رويدادهاو شخصيتهاي تاريخي از پيش از تاريخ تا اواسط قرن بيستم22 داستانهاي پنج دهه (سفرهاي رويايي ) ويژگي اثر : از هرمان هسه در تهران 137723 درتنگ است ويژگي اثر : آندره ژيد138224 دره ماه ويژگي اثر : جك لندن25 دميان ويژگي اثر : از هرمان هسه در تهرا ن سال137426 دوست مشترك ما ويژگي اثر : از چارلزديكنز ، تهران 136927 ديروز و امروز ويژگي اثر : سامراست موام ،تهران 138228 روشنايي ماه اوت ويژگي اثر : ويليام فاكنر29 زيردريايي در قطب ويژگي اثر : از همونداينس30 سرزمين مردم ايسلند nbsp31 سرزمين مردم پاكستان nbsp32 سرزميني كه خداوند به قابيل داد ويژگي اثر : از همونداينس33 سفريبه سوي شرق ويژگي اثر : از هرمان هسه در تهران 137834 سلطان انگشتري ويژگي اثر : از تول كين35

سمفوني كليسايي ويژگي اثر : از آندره ژيد138236 سيري در اساطير يونان و روم ويژگي اثر : اديت هميلتون ،تهران 137637 ظهور زرتشت ،اگر جنگ ادامه يابد ويژگي اثر : از هرمان هسه 137938 كنولپ ويژگي اثر : از هرمان هسه در تهران 137839 لويي چهاردهم ويژگي اثر : از سري كتابهاي تاريخ تمدن ويل دورانت ويراست دوم تهران ،136840 مادام آرنو ويژگي اثر : از گوستاوفلوبر41 مجموعه داستانهاي كوتاه ويژگي اثر : از سامراست موام در چهار جلد است .42 مسخ اوويد nbsp43 نار سيسوس و گولدموند (نرگس و زرين دهان ) ويژگي اثر : از هرمان هسه44 همشهري تام پين ويژگي اثر : از همونداينس45 واتيكان و اروپاي عصر جاهليت ويژگي اثر : از ويليام منچستر در سال 1382

شعاري نژاد، علي اكبر

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

استاد علي اكبر شعاري نژاد درسال 1304 در شهر تبريز متولد شد. وي در سال 1334 فارغ التحصيل رشته فلسفه و علوم تربيتي از دانشسراي مقدماتي شد و تحصيلات تكميلي خود را در دانشگاه تهران سپري كرد و در سال 1347 فارغ التحصيل شد. شعاري نژاد سابقه مديريت گروه روانشناسي تربيتي دانشگاه علامه طباطبائي و تدريس در دانشگاه هاي تهران را در كارنامه علمي خود دارد و از تحصيلات حوزوي

نيز برخوردار است. همچنين وي تاكنون 43 كتاب با موضوعات روان شناسي رشد، روان شناسي يادگيري، اصول ادبيات كودكان و فلسفه آموزش وپرورش به چاپ رسانده است و 3 كتاب ديگر در دست چاپ دارد.استاد ممتاز دانشگاه تربيت معلم، استاد و پژوهشگر نمونه دانشگاه علامه طباطبايي و عضو شاخص هيئت علمي دانشكده پزشكي دانشگاه شهيد بهشتي از ديگر سوابق علمي اين استاد 83 ساله است. گروه : علوم انساني رشته : روان شناسي والدين و انساب : خانواده علي اكبر شعاري نژاد شش نفري بود والدين و دو خواهرانش، بي سواد و برادرش هم كم سواد (حدود سوم ابتدايي) بودند. وي در اين باره مي گويد :"من اين بخت را داشتم كه بيشتر با والدينم باشم. پدرم بيشتر به محافل درس قرآن مي رفت و با اينكه نام خودش را به زحمت مي نوشت، ولي غالبا با قرآن كريم مانوس بود و حتي ترجمه و تفسير هم مي كرد. گاهي نيز در برخي محافل به وعظ و خطابه مي پرداخت؛ به طوري كه براي اشخاص ناآشنا شخصي باسواد و مفسر قرآن جلوه مي كرد. شايد همين ويژگي آن مرحوم، و همراهي مداوم من با ايشان در مجالس وعظ و خطابه و روضه، از مهمترين عوامل تعيين كننده رفتار امروزم تلقي شوند." خاطرات كودكي : استاد علي اكبر شعاري نژاد از دوران كودكي و قبل از شروع تحصيلات رسمي خود چنين بياد دارد:"موقعيت روزهاي كودكي من سبب شد كه پيش از رفتن به مدرسه، مكتب خانه را تجربه كنم و قرآن ياد بگيرم. حتي بعد از آغاز تحصيلات رسمي نيز به يادگيري قرآن و زبان عربي و درس هاي (به اصطلاح) حوزوي ادامه دادم.

براي مثال، با يادگيري صرف مير، صمديه، سيوطي، و چندين كتاب عربي، به آموختن زبان عربي و دستور عربي ادامه دادم و كتاب هاي فقهي و حديثي متعدد و متنوعي را البته به زبان عربي، خواندم. هميشه در دوران تحصيل سعي مي كردم خودم بفهمم و خودگردان باشم." تحصيلات رسمي و حرفه اي : علي اكبر شعاري نژاد دوره تحصيلات ابتدايي شش ساله را در دبستان <بدر> تبريز گذراند.وي سپس به يادگيري زبان عربي و درسهاي حوزوي و درسهاي كلاسهاي هفتم و هشتم و نهم مشغول مي شد، به طوري كه اين سه پايه را در مدت چهار ماه و ده روز گذراندو در امتحان رسمي آموزش و پرورش شركت كرده و پذيرفته شد. " چون شغل معلمي را دوست داشتم و هنوز هم دوست دارم، دو شاگرد خصوصي داشتم كه به آنها خواندن و نوشتن ياد مي دادم. چون برادرم با درس خواندن من مخالف بود، هرگز اجازه نمي داد من كتاب بخرم و ناچار بودم كتاب را از ديگران امانت بگيرم و رونويسي كنم يا اينكه پولهاي توجيبي هفتگي را جمع كنم و كتاب بخرم كه برخي از آنها را هنوز هم دارم." علي اكبر شعاري نژاد بعد از فراغت از تحصيل در دوره اول دبيرستان، ابتدا در امتحان دفترياري و سردفتري وزارت دادگستري شركت كرده و پذيرفته شد.حدود دو سال و اندي به دفترياري درجه يك چند دفترخانه در تبريز منصوب گرديد. بعد در دبيرستان ملي شمس تبريز به عنوان آموزگار كلاس پنجم ابتدايي استخدام شد. در همين زمان، به مطالعه درسهاي دانشسراي مقدماتي پرداخته و بعد از دو سال تحصيل، از دانشسراي مقدماتي تبريز فارغ التحصيل شد

و سپس به استخدام آموزش و پرورش درآمد. "در دبستان حكمت، واقع در كوچه مجتهدها در تبريز، به عنوان آموزگار كلاس پنجم ابتدايي به تدريس پرداختم. حدود ده سال هم در دانشسراي مقدماتي و كالج تربيت معلم كه از ابتكارهاي مرحوم علي دهقان، مديركل شايسته آموزش و پرورش بود، مفتخر شدم. " وي در خردادماه 1334 در رشته فلسفه و علوم تربيتي، با رتبه اول فارغ التحصيل و به اخذ ديپلم خاص و مدال فرهنگي آن زمان از شوراي عالي آموزش كشور مفتخر نائل آمد.در مهرماه همان سال ، تدريس روان شناسي در دانشسراي مقدماتي را به عهده گرفت. "در آن زمان شرايطي وجود داشت كه زمينه هاي فعاليت فراهم بود و براي همين هم من توانستم مجله <معلم امروز> را راه اندازي كنم. آقاي دهقان، مدير كل وقت آموزش و پرورش استان آذربايجان شرقي و آقاي خانلو، رئيس دانشسرا، به طور كامل از من حمايت مي كردند. آقاي دهقان منشاء خدمات زيادي براي آموزش و پرورش بود و طي 9 سال، 80 مدرسه ساخت. سال 1381 هم، در تبريز مراسم تجليلي براي وي برگزار شد. " استاد شعاري نژاد تحصيلات عالي خود را در دانشگاه تهران، در رشته روان شناسي آغاز كرد و در سال 1347 به پايان رساند. وي در كنار تحصيلات رسمي و حرفه اي به تحصيلات حوزوي هم پرداخته است.او دروس حوزوي را در تبريز و تهران و تا حدودي در قم خوانده است. "يك اتفاق جالب اين بود كه به واسطه خواهرم با يك خانواده روحاني فاميل شديم. وقتي وي فوت كرد تمام كتابهايش را به من دادند كه خود تشويقي شد كه دروس حوزوي را بخوانم. در

اداره كل مطالعات كه همان دفتر تاليف كتب درسي فعلي است، با شهيد باهنر همكار بوديم. من كارشناس تربيت معلم بودم و ايشان كارشناس تعليمات ديني. يك روز به شهيد باهنر گفتم كه آيا مي خواهيد بچه ها واقعا مسلمان بشوند؟گفت: يعني چه؟ معلوم است. گفتم: يك راه بيشتر ندارد: تعليمات ديني را از برنامه درسي حذف كنيد. با تعجب گفت: چطوري؟ و توضيح دادم كه آموزشهاي ديني بايد جزء تمامي دروس باشد و نه فقط يك درس مشخص."خاطرات و وقايع تحصيل : علي اكبر شعاري نژاد از دوران تحصيل خود در دواه ابتدايي چنين خاطره اي را بياد دارد: "در دوران تحصيل در مقطع ابتدايي من جايزه اي كه اداره آموزش و پرورش به جهت كسب رتبه اول به من اهدا كرد، چهار مقاله عروضي بود. اين كتاب اكنون در دوره هاي كارشناسي ارشد و دكتري زبان و ادبيات فارسي استفاده مي شود. در پي حمله روس، انگليس و امريكا به ايران، مدرسه ها تعطيل شدند و به همين سبب، چند سالي ميان كلاس هاي پنجم و ششم فاصله افتاد. البته، من هم مثل ساير كودكان، از اين جريان لذتي كودكانه مي بردم، به خصوص از اين لحاظ كه معلم كلاس پنجم ما بسيار سخت گير بود و روزي نديدم كه بدون چوب تعليم در كلاس حاضر شود! مي زد و خيلي هم خوب مي زد." استاد شعاري نژاد از دوران تعطيلي خود چنين مي گويد: "دو ماه به مكتب خانه اي در مسجد جامع تبريز رفتم كه مدير يا صاحب آن يك روحاني بود و شخصي به نام آقاي ميرزاعلي اصغر (مغازه دار) را معلم ما كرده بود. خودش فقط عصرها هنگام مرخصي مي آمد، با يك

چوب تر و تميز. به مسائل انضباطي مكتب خردسالان رسيدگي مي كرد. روزي را به ياد ندارم كه چوب نخورده به خانه آمده باشم! همين محبت وجود به ز مهر پدر استاد سبب شد كه از مكتب خانه فرار كنم! براي اينكه اخلاقم خراب نشود، به شاگردي يك مغازه زرگري در بازار امير تبريز مامور شدم، آنجا نتوانستم دوام بياورم؛ زيرا حتي عطسه كردنم براي صاحب مغازه مساله بود! پدرم در بازار راسته تبريز، مغازه فاستوني فروشي داشت. مرا مامور كرد كه ميرزاي ايشان باشم، و ناچار مدتي را هم به ميرزايي پدرم مشغول شدم. پيش از آغاز تحصيل در كلاس ششم ابتدايي، مدتي هم به دستفروشي پرداختم و تجربه هاي رنگارنگي به دست آوردم! به لطف الهي، وضع اقتصادي پدرم خوب شد و كارگاهي پارچه بافي با چهارده دستگاه به راه انداخت كه مديريت آن برعهده برادرم بود. مرحوم برادرم بيست سال از من بزرگتر بود و با ادامه تحصيلم مخالفت مي كرد. حتي با جلب موافقت اجباري پدرم مرا واداشت مثل ساير كارگران در همان كارگاه كار كنم و از تحصيل محروم شوم! حتي حق نداشتم كمتر از يك كارگر با سن بيشتر، كار تحويل بدهم. اي كاش مي توانستم آن صحنه ها را شبيه سازي كنم و نشان دهم كه در هر صورت، مي توان ياد گرفت و پيش رفت. تنبلي هم مهارتي است آموختني!" از ديگر خاطرات علي اكبر شعاري نژاد اشتغال در آموزش و پرورش و تاليف كتاب بود . "در سال 1336 دوره تخصصي تربيت معلم در ايران و در شهر تبريز با نام <كالج تربيت معلم> براي ديپلمه ها تاسيس شد و تدريس درسهاي روانشناسي رشد، روان شناسي

يادگيري و ادبيات كودكان، به اضافه روشهاي تدريس، به عهده اين جانب واگذار شد كه در ايران چندان سابقه نداشت. هم چنين، اين توفيق الهي، نصيب من شد كه يادداشت هاي خود را در درسهاي مورد اشاره گردآوري كنم و به صورت كتاب درآورم. شايد اين جانب اولين نفر باشم كه كتابهاي <روان شناسي رشد>، <روان شناسي يادگيري> و <اصول ادبيات كودكان> را در ايران تاليف كرده است. اين كتابها با گذشت زمان، پيوسته تجديدنظر شده اند و هنوز هم اين كار ادامه دارد. خوشبختانه در حال حاضر بر شمار اين گونه كتابها افزوده شده است. در سال 1344 به درخواست اداره كل مطالعات و برنامه هاي وزارت آموزش و پرورش در تهران، به عنوان <كارشناس تربيت معلم> به اداره كل منتقل شدم؛ البته با كلي مشكلات خانوادگي، ناآشنايي با شهر تهران، نداشتن مسكن و بي تجربگي نسبت به كارهاي اداري كه به شخصيت و فرهنگ خاصي نياز دارد و معلم با آنها بيگانه است و زمان لازم است تا ياد بگيرد و بسازد!"فعاليتهاي ضمن تحصيل : علي اكبر نوجوان در ايام تدريس، به كار خاص ديگري هم اشتغال داشتند كه از زبان ايشان چنين مي توان گفت: با همكاري صميمانه و صادقانه مرحوم دكتر حسن محمد خانلو، رئيس دانشسراي مقدماتي پسران، توفيق انجام دو امر مهم تربيتي را يافتم: 1) تشكيل انجمن دبيران فلسفه و علوم تربيتي تبريز؛2) انتشار مجله معلم امروز. اين مجله تا سال انتقال من به تهران (يعني مهرماه 1344) چاپ و منتشر شد و مختص معلمان بود.من صاحب امتياز و سردبير و مدير مسئول آن بودم؛ انتشار مجله معلم امروز مهرماه سال 1334 شروع شد و تا

1344 ادامه پيدا كرد. تيراژ مجله چهار هزار نسخه بود و به صورت صحافي شده عرضه مي شد و كساني مانند بهرنگي و ساعدي در آن مقاله داشتند. اين دوره ده ساله را بهترين ايام زندگي خود مي پندارم. اين مجله هيچ گونه درآمد اضافي جز به ميزان هزينه نداشت و هر شماره با بهاي پنج ريال منتشر مي شد. محصلان دانشسراي مقدماتي پسران، از بهترين ياران صادق و صميمي من بودند و در همه مراحل انتشار مجله، مرا كمك مي كردند. هم دوره اي ها و همكاران : دكتر حسن محمد خانلو، رئيس دانشسراي مقدماتي پسران و دكتر محمدعلي طوسي و دكتر شهيد باهنر از همكاران علي اكبر شعاري نژاد بوده اند. علي اكبر شعاري نژاد درباره دكتر طوسي چنين ياد مي كند: "دكتر محمدعلي طوسي كه شهريور سال گذشته مرحوم شد، انساني بود كه براي فرهنگ اين كشور بسيار زحمت كشيد. وي بسياري از كتاب هاي مديريتي را در ايران ترجمه كرده است. اما وقتي از دنيا رفت، كمتر كسي از وي ياد كرد. طوسي مديركل مطالعات برنامه بود، من هم در دانشسرا دبير بودم. به دانشسرا رفت و آمد داشت و براي مجله ما مقاله مي نوشت. ايشان مرا به عنوان كارشناس تربيت معلم به تهران آورد و من تقاضاي انتقال به كسي ندادم. چهار سال با وي همكار بودم. سفرم به ژاپن به دعوت يونسكو به واسطه دكتر طوسي صورت گرفت. " مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : علي اكبر شعاري نژاد در سال 1347 پس از فارغ التحصيل از دانشگاه تهران ، از مهرماه همان سال براي تدريس در دانشسراي عالي تهران (دانشگاه تربيت معلم امروز) و

دانشگاه سپاهيان انقلاب، به صورت پاره وقت دعوت شد. در سال 1352 به عنوان استاديار به دانشگاه سپاهيان انقلاب منتقل گرديد.وي در نخستين سالهاي تاسيس آموزش عالي مكاتبه اي (آموزش از راه دور) به مديريت گروه آموزش ابتدايي انتخاب و در سال 1356 به رياست دانشكده ادبيات و علوم انساني همين دانشگاه منصوب شد و تا پايان سال تحصيلي 1357 در اين سمت باقي ماند.در دانشگاه سپاهيان انقلاب، ضمن مديريت گروه، به انتشار مجله <جهان انديشه> موفق شد كه چهار شماره از آن انتشار يافت. علي اكبر شعاري نژاد پس از پيروزي انقلاب اسلامي و تاسيس موفق نظام جمهوري اسلامي و آغاز فعاليت هاي آموزش عالي، در دانشكده روان شناسي و علوم تربيتي دانشگاه علامه طباطبابي كه جانشين چند دانشگاه ادغام شده بود، به تدريس پرداخت. در همين دانشكده، به مديريت گروه روان شناسي تربيتي انتخاب شد.او در سال 1375 به سبب مسافرت به خارج از كشور، به صورت غيابي، بازنشسته شد. پس از مراجعت به كشور، به صورت پاره وقت تدريس خود را در همان دانشكده ادامه داد. ايشان در اين خصوص چنين ياد مي كند: از خداوند متعال سپاسگزارم كه توفيق داده است تا به امروز خواندن، نوشتن، آموزش و معلمي را ادامه دهم و از سه نعمت پرارزش رشد شغلي، پيشرفت علمي و عشق حرفه اي بهره مند باشم. زندگي سالم و موفق از آن كساني است كه از تغذيه سالم، تحرك سالم و تفريح سالم برخوردار باشند وبپذيرند و باور كنند كه كار و تفريح، دو فرايند ضروري و نشاط انگيز زندگي سالم هستند و تنبلي و فرار از قبول مسئوليت، شخص را به شكل مجسمه اي بي روح در مي آورد

كه بدون ترديد سربار جامعه خواهد شد. مراكزي كه فرد از بانيان آن به شمار مي آيد : 1) تشكيل انجمن دبيران فلسفه و علوم تربيتي تبريز 2) انتشار مجله معلم امروزساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : علي اكبر شعاري نژاد در كنار فعاليت هاي آموزشي ،در حال حاضر به فعاليتهاي تاليفي نيز مي پردازد كه از آن جمله مي توان به موارد زير اشاره كرد: تجديدنظر و تكميل كتاب <فرهنگ علوم رفتاري> شامل افزودن بيش از هزار اصطلاح روان شناسي و آموزشي و پرورشي كه تازه توسط ايشان گردآوري شده است ،تجديدنظر اساسي در كتاب <فلسفه آموزش و پرورش.> و غيره شاگردان : دكتر توفيق ه.سبحاني مدير انتشارات انجمن آثار و مفاخر فرهنگي كه يكي شاگردان استاد علي اكبر شعاري نژاد بودند از وي چنين ياد مي كند او همچنين در بياناتش خاطراتي را هم متذكر مي شوند: احتمال مي دهم اگر بسامد كلمه <معلم> را در نود و دو زندگي نامه پيشين استخراج كنيم، بدون آنكه كوچكترين ترديدي به دل راه دهيم كه اكثر نود و دو انسان برجسته و بزرگي كه انجمن آثار و مفاخر فرهنگي به ادله گوناگون و از جمله به دليل معلم بودن و موثر بودن آنان در فرهنگ و كوشش آن گراميان در تعالي امور فرهنگي در مرز و بوم ايران براي آنان بزرگداشت گرفته است، شايد به اندازه اين زندگينامه به كلمه معلم برنخوريم. در ميان هجده مقاله مندرج در زندگي نامه آقاي دكتر علي اكبر شعاري نژاد، قريب ده مقاله درباره معلم، آموزش و پرورش، تكنولوژي معلمي و عنوانهايي از اين قبيل است و مقالات ديگر هم بي ارتباط با

عناوين دهگانه نيست. اين حسن تصادف از امتيازات استاد گرامي جناب آقاي علي اكبر شعاري نژاد است. اگر در تعريف حرفه معلمي بگوييم كه <معلمي عشق است> يا <معلمي انتقال معلوماتي از ذهن (يا مغز) معلم به ذهن (يا مغز) متربي و متعلم است...>، يا <معلمي استعداد خدادادي است>، و يا <معلمي شغل انبياست>، يا هر تعريف ديگري را پيدا و علاوه كنيم، من كه خود قريب چهل سال در كسوت معلمي بودم، هرگاه به كلمه معلم و مصداق آن و شغل معلمي انديشيده ام، سيماي استاد شعاري نژاد را در ضمير خود يافته ام. شكر خدا را بايد به جاي آورم كه در طول حيات خود معلمان برجسته اي داشته ام. معلمي ديگر كه هميشه در مخيله من مدلول كلمه معلم را تجسم بخشيده، زنده ياد استاد دكتر علي محمد كاردان بوده، ديگري استاد دكتر محرم آقازاده. در سال 1338 - يا سالي بالاتر و پايين تر - در گرماي تابستان در دانشسراي مقدماتي تبريز كلاس هايي براي تربيت معلم تشكيل داده بودند، شخصا در آن كلاس ها شركت كرده ام و در كلاس درس استاد شعاري نژاد حاضر شده ام. باور كنيد هرگز در سر كلاس ايشان در هرم تابستان، گذشت زمان را احساس نمي كردم. صداقت و ايمان به گفته ها از بيان آقاي شعاري نژاد واقعا مي تراويد. آن زمان در بعضي كارها نوعي افراط و در بعضي كارها هم تفريط بود. همكلاسي هاي مستعد و خوبي داشتيم. در جريان شعر و نثر معاصر بوديم و مي كوشيديم از قافله خيلي عقب نمانيم. صمد بهرنگي همشهري و همدوره ما بود. در كتابفروشي ها و باشگاه معلمان كه چسبيده به دبيرستان فردوسي در تبريز بود - ظاهرا هنوز هم هست - گاهي

در باغ هاي پيكريه در جانب غربي دانشگاه تبريز او را مي ديدم. هنوز به مرگ نابه هنگام او بيش از ده سال باقي بود. ترديدي نيست كه او در <كندوكاو در مسائل تربيتي ايران> درباره تعليم و تربيت و معلم، كودك، زبان قابل فهم براي كودك و مسائلي از آن قبيل به نكته هايي دست گذاشته بود كه پيش از وي يا كسي توجهي به آن مسائل نداشت، يا اگر داشت خيلي بي صدا و آميخته با سكوت و ولرم بود. يادم مي آيد كه در آن زمان بازرسان اداره فرهنگ معمولا كيفي به دست و احيانا كلاه شاپويي بر سر داشتند، دانش آموزان نام آنان را نمي دانستند و هر وقت مردي كيف به دست و كلاه شاپو بر سر وارد مدرسه مي شد، به جاي <بازرس>، <اريك قيزاردان> مي گفتند. در قاموس بچه ها اين كلمه به حشره اي گفته مي شد كه به باور آنان در نيمه هاي تابستان روي درخت زردآلو مي نشست و با جيرجير خود سبب سرخ شدن نيمه اي از چهره زردآلو مي شد. بازرس با بچه ها درست آن كار جيرجيرك را مي كرد. سئوال دشوار از بچه ها مي پرسيد، نمي توانستند جوابش را بدهند، از شرم قرمز مي شدند. بهرنگي در آن كتاب در بخش <بازرس فرهنگي و انواع و اقسام آن > به دقت تمام آن بازرسان را كه ما و بچه ها ديده بوديم، به تصوير كشيده است. اما انصاف را - وبال ديگر همكلاسها را به گردن نگيريم - من در كلاسهاي استاد شعاري نژاد حرفهاي بسيار جديد، علمي، قابل پذيرفتن و قابل آزمودن مي شنيدم كه از ديگران نشنيده بودم. يكي دو بار به صمد بهرنگي كه در بعضي جاها اشاراتي به آقاي شعاري نژاد داشت، گفتم كه

به نظر من فلان كس و بهمان كس را نبايد با آقاي شعاري نژاد در يك ترازو نهاد و يكسان به باد انتقاد گرفت. بهرنگي خود مي دانست كه آقاي شعاري نژاد با چه مجاهداتي مدارج تحصيلي را طي كرده است. در منزل پدري ايشان، همانند بسياري از خانواده ها، درس خواندن چندان مرسوم و پسنديده نبود. خانواده هاي ضد تحصيل در مدارس جديد كم نبودند. صمد همه اين ماجراها را مي دانست. الان كه من اين سطرها را مي نويسم، نيم قرن از آن سالها گذشته است، اكنون در ذهن من اين مضمون ته نشين مانده است كه بهرنگي هم براي آقاي شعاري نژاد جايگاهي ديگر قائل بود و او را با بسياري از معلمان كه واقعا يكي از تعاريف معلمي درباره آنان صادق بود كه <معلمي هم حرفه اي است مانند حرفه هاي ديگر> نمي آميخت. من از كودكي مي خواستم معلم شوم و - چنان كه عرض كردم - قريب چهل سال آن كسوت را به تن داشتم، به احتمال قوي اگر در كلاس هاي تابستاني شركت نمي كردم و آقاي شعاري نژاد را نمي ديدم، شايد در ميانه راه شغل ديگري پيدا مي كردم و معلم نمي شدم. مرا آقاي شعاري نژاد به اين راه كشانيد. اگر بخواهم براساس ارادت قلم بزنم، مثنوي هفتصد من كاغذ خواهد شد. فقط از انبوه خاطرات دو خاطره كوچك نقل مي كنم و نوشتن را به پايان مي برم: آن زمان در تبريز اداره فرهنگ آذربايجان شرقي مديركلي به نام آقاي دهقان داشت كه مردي بلندبالا و خوش سيما بود، سيرت بسيار نيكويي هم داشت. در مدت كوتاه در استان هشتاد مدرسه ساخت. همان آقاي دهقان كه دوران خدمتش در آذربايجان به پايان رسيده بود، همه فرهنگ دوستان سوگوار شده بودند،

او ترفيع پيدا كرده بود و مقرر بود كه استاندار گيلان شود. مرحوم شهريار در واقع در رثاي تغيير ماموريت دهقان چكامه اي به مطلع زير دارد: جان آذربايجان دنبال دهقان مي رود دارد از فرهنگ آذربايجان جان مي رود اين مرد خير و نيكنام كه نمي دانم در حياتند يا نه، اگر در حياتند كه خداوند مويد و سلامت شان دارد و اگر به ديار حق رفته اند، خداوند روحش را شاد گرداند، كتابخانه اي هم در تبريز ساخته بود به نام كتابخانه ملي تبريز واقع در ضلع شرقي ارك تاج الدين علي شاه - وزير اولجايتو و ابوسعيد بهادرخان - يا باغ ملي. بناي رفيع و سنگي داشت، از نظر من كه ساختمان بلندتري نديده بودم، بسيار مجلل بود. آن زمان مرحوم حاج عباسقلي چرندابي روحاني دانشمند و مورخ نامي و بزرگ كتاب هاي خطي خود را به آن كتابخانه داده بود. كتاب هاي مرحوم حاج محمدآقا نخجواني و حاج حسين آقا نخجواني به آن كتابخانه اهدا شده بود. مرحوم ميرودود يونسي فهرست آنها را تهيه مي كرد و مرحوم عبدالعلي كارنگ به آنجا رفت و آمد داشت. آن بنا با كمك هاي مردمي سر برآورده بود. من شايد شخصا از پول يوميه خود قريب دو تومان به صندوق كمك هاي كتابخانه ريخته بودم و خود را در بناي آن سهيم مي دانستم. آن بنا را ويران كردند. روزي به استاد شعاري نژاد برخوردم. ايشان هميشه حرف هاي شنيدني و ناب داشتند و هنوز هم دارند. صحبت بر سر تخريب كتابخانه ملي رسيد. گفتند: <وقتي آوار را ديدم، بر سر خاك پدرم رفتم و سر مزار پدرم بر كتابخانه ملي اشك ريختم و عقده دلم را خالي كردم.> روزي مي گفتند:

<فردي براي مشورت پيش من آمد و گفت: آقاي شعاري نژاد! چون شما به خيلي از مسائل وقوف داريد، مي خواهم با شما مشورت كنم. گفتم: اگر راه خطا و صواب را تشخيص دهم، از ابراز آن دريغ نخواهم كرد. گفت: مي دانيد من منزل كوچكي دارم، مي خواهم آن را بفروشم و بروم دكتري بگيرم. نظر شما در اين مورد راهگشاي من خواهد بود. من تاملي كردم و گفتم من در اين مورد به صراحت نظري ندارم، اما ديده ام و مي بينم افرادي كه رفته اند يا مي روند دكتري بگيرند، برآنند كه برگردند و مثل شما منزلي كوچك براي خود دست و پاكنند. شما حي و حاضر منزل كوچك خود را مي خواهيد بفروشيد، دكتري بگيريد كه چه بكنيد؟> صمد بهرنگي يكي ديگر از دانشجويان استادشعاري نژاد بودند وي از صمد بهرنگي چنين خاطره اي بياد دارد: "من وقتي در سال 1334 وارد دانشسرا شدم صمد بهرنگي سال دومي بود و قبل از من مرحوم صبا روان شناسي تدريس مي كرد. اولين كار من تبديل كتابهاي ديويي به كتاب هاي درسي بود كه فكر مي كنم در تغييرات فكري بهرنگي هم موثر بودند. بهرنگي يك سال شاگرد من بود و در مجله هم همكاري مي كرد. در كتاب <كندوكاوي در تربيت> اسمي از من برده است و گفته كه: كتاب ها را خوانده و كتاب نوشته است؛ در حالي كه توجه نداشت كه علم به يكباره خلق نمي شود و استفاده از تجارب ديگران هم لازم است. " آرا و گرايشهاي خاص : به نوشته شخص جناب شعاري نژاد: <فرايند <تعريف> (معرفي كردن) به ويژه <تعريف جامع و مانع> تقريبا در همه علوم و معارف، بسيار دشوار و حتي گاهي

غيرممكن است. به همين سبب برخي از دانشمندان براين باورند كه خود را به <تعريف> مقيد نكنند؛ و در علوم به اصطلاح انساني <تعريف> را به عهده خود خوانندگان بگذارند....> علي اكبر شعاري نژاد در مورد ضعف معلمان در نوشتن و بيان تجربيات شان را چنين بيان مي كند: "تلاش مي كنم آنچه را مي فهمم، بنويسم. من بر روي واژه <برداشت> تاكيد دارم و به همه نويسندگان يا ويراستاران توصيه مي كنم كه مطلب را طوري تنظيم كنند كه خواننده هم به راحتي بفهمد. من ممكن است از نظر خودم مطالب خوبي بنويسم؛ ولي نوشتن من ضمانت اجرايي ندارد و خوانند بايد بفهمد كه منظور نويسنده چه بوده است. الان هم در كلاسها و به خصوص امتحانات، يكي از بزرگ ترين مشكلات من اين است كه به نوشته دانشجو نمره مي دهم؛ اما او مي آيد و به كم بودن نمره اي اعتراض مي كند. مي گويد من منظورم اين بود، جواب مي دهم كه من منظور شما را از كجا بدانم؟ من به نوشته و برداشتي كه از آن مي كنم، نمره مي دهم. به تازگي به اين نتيجه رسيده ام كه معلمان ما هم در سه مورد ضعف دارند: اول: روش كار (متدلوژي). مدتي پيش در يكي از مناطق تهران براي دبيران فيزيك و رياضي كارگاه آموزشي اجرا مي كردم. از حجم كتابها و زمان كم براي تدريس شكايت داشتند؛ اينكه نمي رسند كتاب را تمام كنند. گفتم شما روش تدريس علم را با روش تدريس كتاب اشتباه نگيريد. اگر با روش تدريس كتاب آشنا باشيد، نه تنها حجم كتاب زياد نيست، بلكه كم است، اما نه اينكه همه آنچه را در كتاب است، دوباره بيان كنند.

دوم: تحليل موضوع. معلمها در حلاجي و تحليل موضوع مطالب درسي مشكل دارند. به عنوان مثال معلم ادبيات مي خواهد شعر را به فارسي روان ترجمه كند، اما مشكل بچه ها را چند برابر مي كند! چرا؟ چون نمي تواند شعر را تحليل كند. سوم: تبيين. چرا اين موضوع چنين است؟ هدف آن چيست؟ چه چيز را مي خواهد بيان كند؟ هدف نهايي هر معلم تغيير رفتار دانش آموز است، چون معلم در سه نكته ياد شده مشكل دارد و نمي تواند بنويسد. " علي اكبر شعاري نژاد در باره نحوه انتخاب موضوع كتابهايش چنين بيان مي كند: "مي دانيد كه من ماشين ندارم و اهل اتوبوس هستم. اعتقاد هم دارم كه هركس گفت من كتاب خواندم و روان شناسي ياد گرفتم، چيزي ياد گرفته است؛ ولي روان شناسي نيست! به عنوان مثال مي گويند تئوري فراشناخت؛ در حالي كه فراشناخت تئوري نيست. اين موضوع از قبل هم بوده؛ ولي الان بيشتر مورد توجه قرار گرفته است. يا در حال حاضر از <هوش هيجاني> صحبت مي شود. آنهايي كه كتابي فكر مي كنند، از دانياي واقعي فاصله دارند. من به دانشجويانم توصيه مي كنم كه هرچه در روان شناسي به شما مي گويم اول به خودتان مراجعه كنيد، ببينيد آيا موضوع در مورد شما صادق است يا نه؟ اگر صادق نبود، يا من غلط گفته ام يا اين موضوع نبوده است. منشاء علم خود انسان است. روان شناسان هم رفتار انسانها را مطالعه كرده و بعد قوانين رفتار را كشف مي كنند و اينها را مي نويسند. هوش هيجاني هم موضوع تازه اي نيست؛ ولي حالا بيشتر مورد توجه قرار گرفته است. به اين ترتيب، آنچه كه در زندگي مردم جريان دارد، مهم است و من هم

موضوعهاي كتابهايم را از زندگي مردم پيدا مي كنم. " جوائز و نشانها : به مناسبت گذشت بيش از هشتاد سال از عمر پربار و بركت استاد گرانمايه و مدير مدبر و محقق توانمند جناب آقاي دكتر علي اكبر شعاري نژاد، و به پاس بيش از شصت سال تدريس و تحقيق و ارشاد فرزندان اين كشور، مجلس بزرگداشتي در روز يكشنبه، دهم شهريور ماه 1387 در انجمن آثار و مفاخر فرهنگي برگزار گرديد و از خدمات شايان و صفات برجسته ايشان تقدير به عمل آمد.ايشان همچنين در كارنامه افتخارات خود استاد ممتازي دانشگاه تربيت معلم و استاد و پژوهشگر نمونه دانشگاه علامه طباطبايي را دارد.چگونگي عرضه آثار : علي اكبر شعاري نژاد تاكنون 43 كتاب با موضوعات روان شناسي رشد، روان شناسي يادگيري، اصول ادبيات كودكان و فلسفه آموزش وپرورش به چاپ رسانده است و 3 كتاب ديگر در دست چاپ دارد.آثار : ادبيات كودكان ويژگي اثر : (چاپ بيست و ششم، انتشارات اطلاعات)2 بهداشت رواني خانواده، با همكاري مرحوم دانش دوست ويژگي اثر : انتشارات فرانكلين سابق3 درآمدي به روان شناسي انسان ويژگي اثر : انتشارات آزاده4 روان شناسي اجتماعي ويژگي اثر : آماده براي چاپ5 روان شناسي پرورش كودك ويژگي اثر : ضميمه مجله معلم امروز6 روان شناسي درسي ويژگي اثر : دانشگاه ابوريحان بيروني سابق7 روان شناسي رشد ويژگي اثر : (چاپ

هفدهم) .1385 8 روان شناسي رشد ويژگي اثر : وزارت آموزش و پرورش9 روان شناسي رشد بزرگسالان ويژگي اثر : انتشارات آزاد/مشهد10 روان شناسي رشد و يادگيري ويژگي اثر : وزارت آموزش و پرورش11 روان شناسي رشد/1 ويژگي اثر : دانشگاه پيام نور12 روان شناسي رشد/2 ويژگي اثر : دانشگاه پيام نور13 روان شناسي عمومي ويژگي اثر : دانشگاه سپاهيان انقلاب سابق14 روان شناسي كودك ويژگي اثر : آماده براي چاپ15 روان شناسي نوجوان ويژگي اثر : انتشارات فاخر16 روان شناسي نوجواني ويژگي اثر : وزارت آموزش و پرورش17 روان شناسي يادگيري و تربيتي 1 و 2 ويژگي اثر : وزارت آموزش و پرورش18 روان شناسي يادگيري و كاربرد آن در آموزش ويژگي اثر : (انتشارات توس)19 روانش شناسي عمومي ويژگي اثر : انتشارات توس20 روانش شناسي عمومي 1 و 2 ويژگي اثر : وزارت آموزش و پرورش21 فرهنگ اصطلاحات روان شناسي و جامعه شناسي و آموزش و پرورش/ توصيفي ويژگي اثر : انتشارات حقيقت تبريز22 فرهنگ علوم رفتاري ويژگي اثر : (چاپ دوم 1375، انتشارات

اميركبير، در حال تجديد نظر)23 فرهنگ و آموزش و پرورش ويژگي اثر : وزارت ارشاد/در دست انتشار24 فلسفه آموزش و پرورش ويژگي اثر : وزارت آموزش و پرورش25 فلسفه آموزش و پرورش ويژگي اثر : چاپ هشتم، انتشارات اميركبير26 فلسفه پراگماتيسم ويژگي اثر : ضميمه مجله معلم امروز27 گزارش پيشرفت دانش آموزان ويژگي اثر : [ترجمه] (دانشسراي عالي سابق)28 مباحثي از روان شناسي و آموزش و پرورش ويژگي اثر : وزارت آموزش و پرورش29 مباني روان شناختي تربيت ويژگي اثر : چاپ سوم، 1375، پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي30 نظريه هاي انگيزش در آموزش و پرورش ويژگي اثر : نشرني31 نظريه هاي رشد و تكامل انسان ويژگي اثر : آستان قدس رضوي32 نقش آموزش و پرورش در فرهنگ عمومي، نقش فعاليتهاي فوق برنامه در تربيت نوجوانان ويژگي اثر : (چاپ يازدهم، 1385، انتشارات اطلاعات)34 نگاه نو به روان شناسي آموختن، 2 جلدي ويژگي اثر : انتشارات چاپخش35 نگاه نو به روان شناسي انسان سالم يا سيري كوتاه در شخصيت انسان ويژگي اثر : اطلاعات، 1385

شفتي، مهدي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد مهدي شفتي

محل تولد : اصفهان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1337/1/1

زندگينامه

علمي

اينجانب در دي ماه سال 1355 براي تحصيل علوم ديني وارد حوزه علميه اصفهان (مدرسه ذوالفقار) شدم كتب مقدمات حوزه را در نزد بعضي از اساتيد مدرسه و عمده آن را در خدمت حضرت آيت الله آقاي حاج سيد حسن فقيه امامي خواندم. (معالم الدين _ المنطق _ حاشيه ملاعبدالله و شرح لمعه) دوره سطح (فرائد الاصول _ مكاسب _ كفاية الاصول) و كتاب المطول را نزد حضرت آيت الله آقاي حاج شيخ ابوالقاسم انصاري (از اسباط مرحوم شيخ اعظم انصاري) خواندم ناگفته نماند كه بعضي از قسمت هاي اين كتاب ها را نزد اساتيد ديگري كه در اصفهان بودند مي خواندم و از محضرشان استفاده مي بردم. دوره خارج فقه را در سال 1368 در محضر مرحوم آيت الله حاج شيخ حسن صافي اصفهاني از كتاب الخمس شروع كردم و تا پايان عمر با بركت ايشان در بحث فقه و درس هاي اخلاق ايشان شركت كرده و استفاد ها مي بردم تقريرات بحث فقه ايشان را نوشته ام و بحث هاي اصولي آن مرحوم را از كتاب الهداية في الاصول استفاده و مطالعه مي نمودم. در سال هاي اخير كه حضرت آيت الله مظاهري به اصفهان آمده اند فرصت را غنيمت شمرده و از بحث اصول ايشان كه متن آن كتاب كفايه بوده شركت كردم كه تقريباً يك دوره كامل اصول بود خواندم و سپس در بحث هاي فقهي ايشان شركت كردم و بعضي از ابواب فقهي را استفاده مي بردم. در خلال سال هايي كه در حوزه علميه اصفهان مشغول تحصيل و تدريس كتب مختلف حوزوي بودم از نوارهاي درس اساتيد حوزه مشرفه و مباركه علميه قم استفاده مي نمودم و درس خارج اصول مرحوم آيت الله تبريزي(ره)

قسمت الفاظ آن را نوشته و مطالعه مي كردم. در سال هاي مختلف تحصيلي بر تدريس كتاب هاي (جامع المقدمات _ سيوطي _ مغني اللبيب _ حاشيه ملا عبدالله _ المنطق مرحوم مظفر و اصول الفقه ايشان و كتاب هاي شرايع الاسلام و شرح لمعة) براي طلاب و محصلين علوم حوزه مشغول بوده و درس هاي مختلف و كتاب هاي غيردرسي را با بعضي از فضلاي حوزه مباحثه داشته و دارم. اين بود شمّه اي از گزارش تحصيلي و عملكرد علمي اينجانب در طول زندگي حوزوي اينجانب و اكنون كم و بيش مشغول تحصيل و بيشتر به تدريس در حوزه مشغول مي باشم و در كنار آن به جمع آوري آثار و تأليفات سلف صالح خويش، علماء أتقياء و صلحاء بزرگوار يعني مرحوم آيت الله العظمي علامه بزرگوار السيد محمدباقر الشفتي المعروف به (حجة الاسلام) مي باشم و تاكنون چندين مجلد از تأليفات آن بزرگوار و فرزند برومند و دانشمند ايشان يعني مرحوم حاج سيد اسدالله(ره) جدّ بزرگوار و عالي مقام حقير كه بعضي از تأليفات و آثار ايشان نيز به طبع رسيده است كه در صفحه قبل مشروح آن نوشته شد.

شفقت، محمدعلي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد علي شفقت

محل تولد : شيراز

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1346/5/1

زندگينامه علمي

آقاي محمد علي شفقت در اول مرداد سال 1346هجري شمسي در خانواده اي متدين، مذهبي و دوستدار اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام در شهرستان شيراز ديده به جهان گشود. دوران ابتدايي، راهنمايي و دبيرستان را در زادگاه خويش با موفقيت سپري كرد. در پي تشويق خانواده و علاقه خويش به فراگيري علوم ديني در

سال 1365 وارد حوزه علميه شيراز گرديد و از محضر بزرگان آن ديار بهره ها برد. از سوي ديگر به شوق زيارت و هم جواري با بارگاه كريمه اهل البيت حضرت معصومه سلام عليه رهسپار حوزه علميه قم گرديد. از نخستين روزهاي ورود با تلاش و كوشش فراوان به تحصيل پرداخت. پس از گذراندن سطوح عالي در سال 1376 به حلقه دروس خارج راه يافت. وي در ايام تحصيل در قم از محضر بزرگاني چون آيت الله مومن، آيت الله زبرجد، و ديگر ستارگان درخشان حوزه علميه قم كسب فيض كرد.

استاد در كنار تحصيل دروس حوزوي از تحصيلات دانشگاهي غافل نماند و در رشته فقه و مباني حقوق در مقطع كارشناسي ارشد در سال 1383از دانشگاه آزاد جيرفت فارغ التحصيل گرديد . و با موفقيت از پايان نامه خويش با عنوان"تطبيق و مقارنه فقهي ازدواج موقت در مذاهب خمسه" دفاع كرد استاد هم اكنون به امر تدريس در دانشگاه آزاد بندر عباس و دانشگاه هرمزگان اشتغال دارد. وي درطول حيات علمي خود به امرنگارش و پژوهش پرداخته است و آثاري از قبيل "تطبيق مقارن فقهي ازدواج موقت "و"درختواره تاريخ فقه"را به رشته تحرير در آورده است.

شفيع آبادي، عبداللَّه

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سال تولد: 1322، مرتبه علمى: استاد، رشته: مشاوره و راهنمايى، دانشكده: روانشناسى و علوم تربيتى، دانشگاه: علامه طباطبائى

خلاصه شرح حال تخصصى

سوابق تحصيلى:

دكتراى مشاوره و راهنمائى از دانشگاه ايلينويز شمالى آمريكا در سال 1354.

مرتبه علمى:

پس از طى مراحل استاديارى و دانشيارى، ارتقاء به درجه استادى دانشگاه علامه طباطبائى.

زمينه هاى علمى و تحقيقاتى:

راهنمائى و مشاوره، تدريس در كلاسهاى آموزش

ضمن خدمت معلمان و مديران و جلسات آموزشى خانواده در كلينيك هاى مشاوره و روان درمانى دانشگاه علامه طباطبائى و استان تهران، استاد راهنما و مشاور 33 پايان نامه كارشناسى ارشد و دكترا.

تأليفات

تعداد تأليفات (نگارش يا ترجمه كتاب) بزبان فارسى: 10

تعداد تأليفات (نگارش يا ترجمه كتاب) بزبان خارجى:-

زمينه علمى تأليفات:

راهنمائى و مشاوره، روانشناسى، علوم تربيتى و فنون تربيت كودك.

مقالات

تعداد مقالات بزبان فارسى: 38، تعداد مقالات بزبان خارجى: 2

زمينه علمى مقالات:

راهنمائى و مشاوره، روانشناسى و علوم تربيتى.

برگرفته از كتاب :شرح حال تخصصي استادان و دانشياران كشور (جلد سوم)

شفيعي دارابي، حسين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد حسين شفيعي دارابي

محل تولد : دارابكلاء

شهرت : شفيعي

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1338/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب سيد حسين شفيعي دارابي در حدود سال 48 وارد حوزه علميه جعفريه زادگاه خويش روستاي دارابكلاء ساري شدم سپس براي ادامه تحصيل به حوزه علميه مشهد رفتم نزديك به سه سال در جوار حرم ملكوتي امام رضا به فراگيري علوم مختلف ادبيات منطق و فقه واصول اوليه پرداختم در سال تحصيلي 54 از مشهد الرضا به جوار كريمه اهلبيت و حوزه علميه قم منتقل شدم از آن پس تا به حال در اين شهر مقدس مشغول به تدرس ، تدريس و تحقيق مي باشم پس از ورود به قم احساس كردم بايد تقويت بنيه علمي ام بخشي از ادبيات و منطق را مرور كنم و از محضر اساتيد خوش آوازه آن زمان از قبيل مرحوم مدرس افغاني ، عرفاني و ... بهره بردم سپس به فراگيري كتب مربوط به فقه و اصول شرح لمعه ، اصول فقه مظفر ، رسايل و مكاسب شيخ انصاري ، كفايه الاصول مرحوم

آخوند خراساني و فلسفه و منطق و ... پرداختم و از محضر اساتيد بزرگواري همچون آيات ستوده ، پاياني ، سيد علي محقق داماد ، سيد مصطفي محقق داماد ، سيد حسن شجاعي ، شيخ يحيي انصاري شيرازي ، دكتر احمد بهشتي ، دوزدوزاني ، موسوي تهراني ، سيد ابوالفضل موسوي تبريزي بهره جستم پس از آن در كلاس درس اساتيد خارج شركت نمودم ، از سال 62 به بعد تدريس يك دوره اصول آيت الله العظمي شيخ جواد تبريزي را درك كردم در مباحث فقهي نيز خارج زكوه را از كلاس درس آقاي منتظري كه خداوند عاقبتش را به خير كند و از اطرافيان و مشاوران ناباب نجاتش دهد استفاده نمودم خارج دو كتاب معظم فقهي يعني خمس و حج را از محضر حضرت استاد آيت الله جوادي آملي بهره بردمدر كنار دروس رايج در حوزه يعني فقه و اصول و ادبيات با شركت در كلاس درس اسفار آيت الله جوادي آملي و درس هيئت آيت الله حسن زاده آملي با كلياتي از فلسفه و نجوم اسلامي آشنا شدم همچنين از مباحث تفسيري و اعتقادي و اخلاقي فرزانگاني همچون مرحوم آيت الله مشكيني ، آيت الله مكارم شيرازي ، آيت الله جعفر سبحاني ، آيت الله ابراهيم اميني ، آيت الله اصفهاني و ... با لطف و عنايت الهي در برنامه امتحان عمومي كه پس از پيروزي انقلاب اسلامي توسط شهيد مطهري در حوزه علميه برگزار شد شركت كردم ودر قدم اول جزء 200 نفري بودم كه در امتحان كتبي قبول شدم ، سپس در مصاحبه ايكه خود آن شهيد بزرگوار به عمل آورد شركت

نمودم و جزء شصت نفري بودم كه قبول شدم سرانجام در دوره آموزشي كوتاه مدت شركت كردم تا در كنار ديگر عزيزان با دانشهاي غير حوزوي آشنا گشتم كمتر از 2 هفته از زمان تشكيل اين كلاسها گذشته بود كه حادثه عظيم شهادت شهيد مطهري رخ داد ولي شاگردان و دست پروردگانش راه را ادامه دادند و ما را ياري رساندنددر ادامه راه با سلسله مباحث و برنامه هاي مفيد و كلاسيك و منظم فرزانه روزگارمان حضرت استاد آيت الله مصباح يزدي آشنا گشتم پس از آزمون وارد برنامه آموزشي موسسه در راه حق ، سپس بنياد فرهنگي باقرالعلوم و از محضر اين شخصيت بزرگوار شيعه و برنامه هاي آموزشي مورد نظر ايشان بهره هاي فراوان بردم بايد بگويم حيات علمي اينجانب بيش از هركس موهون زحمات و راهنماييهاي اين استاد گرانمايه بوده و مي باشد ناگفته نماند در طول سه سالي كه در مشهد بودم با حضور در بحث تفسيري و نماز جماعت مسجد كرامت به امامت مقام معظم رهبري و جلسات شهيد هاشمي نژاد در محل كانون بحث و انتقاد ديني و نيز كلاس تفسيري عارف صمداني حضرت آيت الله ميرزا جواد آقاي تهراني بهره ها بردم در كنار فراگيري علوم مختلف از محضر اساتيد بزرگوار به تدريس دروس مربوطه علاقه وافري داشته ام بدين جهت تمام متون درسي حوزه از جامع المقدمات تا رسايل و مكاسب را در اين مدت تدريس نموده ام گاه درمدارس تحت برنامه شوراي مديريت شهيدين و عترت گاه در مراكز علمي ديگر جامعه الزهرا و غيره و گاه به صورت انفرادي و سالها به صورت دروس عمومي

مدرس3 و 4 دارالشفاء به تدريس علوم مختلف پرداختم سالهاي پيش از پيروزي انقلاب و پس از ماجراي انقلاب فرهنگي سالها در دانشگاه صنعتي امام باقر تهران و دانشگاه آزاد اسلامي بروجرد به تدريس معارف اسلامي فلسفه اخلاق و تاريخ اسلام تاريخ سياسي ايران پرداختم در كنار تدريس با توفيق الهي توانسته ام چندين كتاب و مقاله را به چا پ برسانم پاره اي از مقالات، از مقالات ممتاز شناخته شده اند به لطف پروردگار از جمله طلاب موفق در عرصه خطابه و سخنراني مي باشم تا به حال در شهرهاي بزرگ و كوچك حدود 20 استان كشور مسافرت تبليغي داشته ام سالهاست كه به عنوان مبلغ بعثه خطيب و سخنران در ايام عمره مفرده به مدينه و مكه اعزام مي شوم در همين راستا در دو ماه رمضان به روسيه و ازبكستان اعزام شدم و بارها قبل از خطبه هاي نمازجمعه قم دفتر مقام معظم رهبري در قم دفتر آيت الله مكارم ، حرم مطهر حضرت معصومه مدرسه فيضيه ، حرم مطهر امام رضا به ايراد خطبه و سخنراني پرداخته ام .

شفيعي دارابي، محمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد محمد شفيعي دارابي

محل تولد : ساري

شهرت : شفيعي مازندراني

تابعيت : ايران

زندگينامه علمي

حجت الاسلام سيد محمد شفيعي دارابي (معروف به شفيعي مازندراني ) متولد 1328 در دارابكلي ساري است و پدرش ازكشاورزان مازندران است و پدر بزرگش از شاگردان شيخ مرتضي انصاري بود پس از گذراندن تحصيلات ابتديي وارد حوزه علميه داراب كلا شد و دوره مقدمات و بخشي از دوره سطح را در انجا گذراند و از محضر آيت الله شيخ محمد باقر

داراب كليي بهره برد سپس در حدود سال 1348-1349 به حوزه علميه قم پا نهاد و دوره هي سطح و خارج را در انجا تا اجتهاد ادامه داد او از استاداني مانند آ يات عظام، محمدي گيلاني ، سبحاني ، مكارم شيرازي ، مصباح يزدي ، صالحي مازندراني ، فاضل لنكراني ، جوادي آملي ، حسن زاده آملي ، آيت الله العظمي گلپيگاني ، ميرزا هاشم آملي ، وحيد خراساني و اراكي علوم منطق، اصول فقه، فلسفه، تفسير، رجال و غيره آموخت همچنين اجازه نقل حديث و اجازه اجتهاد از چند مرجع تقليد دارد و همچنين داراي درجه علمي كه جهت تبديل به استاد ياري كه پرونده از سوي دانشگاه آزاد اسلامي واحد قم به تهران انتقال يافته است دكتري علوم حوزوي از حوزه علميه قم و فوق ليسانس فلسفه و كلام از وزارت علوم دارد در حوزه و دانشگاه به تدريس و تحقيق ميپردازد عضو هيئت علمي و مدير گروه الهيات دانشگاه آزاد اسلامي واحد قم بوده و ساكن قم است كتاب مينويسد و شعر ميسريد انتشارات (فرهنگ آفتاب) را دارد و به عنوان عضو علمي با ديره المعارف فقه شيعه همكار است كه زير نظر آيت الله مكارم شيرازي تدوين ميشود فهرست اثار او به رقمي نزديك به هشتاد ميرسد .

شفيعي راد، علي اكبر

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

علي اكبر شفيعي راد

محل تولد : قم

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1342/10/1

زندگينامه علمي

اينجانب علي اكبر شفيعي راد فرزند حجه الاسلام و المسليمن حاج شيخ محمّد باقر ابوالقاسمي معروف به شفيعي سال 1342 در قم متولد شده پس از تحصيلات دوره راهنمائي وارد

حوزه علميه شدم سال اول در مدرسه آيت الله گلپايگاني و از سال دوم در مدرسه علميّه رسالت قم اشتغال به تحصيل داشتم و تا پايه هشتم در مدرسه علميه رسالت و پس از آن از درس آزاد حوزه علميه استفاده كردم.

از محضر اساتيد بزرگوار حضرت آيت الله وجداني فخر حضرت آيت الله نكونام حضرت آيت الله پاياني و حضرت آيت الله بني فضل واز درس خارج آيات عظام مكارم شيرازي ، فاضل لنكراني و حاج سيّد احمد خاتمي استفاده نمودم و حدود دو سال نيز از درس تفسير آيت الله جوادي آملي نيز بهره گرفتم همزمان با دروس حوزه دروس كلاسيك را نيز ادامه داده و پس از اخذ ديپلم در رشته اقتصاد اجتماعي در دروس دانشگاه نيز شركت كرده و موفق به اخذ ليسانس در رشته الهيات و معارف اسلامي از دانشگاه پيام نور قم شدم يك دوره شش ماهه مكالمه عربي دفتر تبليغات را نيز گذراندم.

شفيعي سروستاني، ابراهيم

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

ابراهيم شفيعي سروستاني

محل تولد : شيراز

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1343/1/1

زندگينامه علمي

ابراهيم شفيعي سروستاني در سال 1343هجري شمسي در شيراز به دنيا آمد. با پايان تحصيلات متوسطه در سال 1362، دروس حوزه را در همان شهر آغاز كرد و در سال 1365 پس از گذراندن دروس مرحله اول سطح، براي ادمه تحصيل به شهر مقدس قم مهاجرت نمود. همزمان با گذراندن دوره اول خارج فقه و اصول و اخذ مدرك سطح چهار حوزه علميه قم(معادل دكترا) تحصيلات دانشگاهي را نيز تا مقطع كارشناسي ارشد حقوق جزا و جرم شناسي به پايان رساند.حوزه تخصصي مطالعه و پژوهش نامبرده،فقه

جزايي اسلام، مباحث زنان و موضوع مهدويت است و در اين زمينه ها تا كنون آثار متعددي به صورت كتاب و مقاله توسط ايشان تدوين و منتشر شده كه چهار مورد از آنها به عنوان پژوهش برگزيده، تشويقي و برتر سال انتخاب شده است.

شفيعي، حسين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حسين شفيعي

محل تولد : فريدن

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1337/1/1

زندگينامه علمي

سال 1337 در بوئين مياندشت از توابع شهرستان فريدن اصفهان بدنيا آمدم. پس از گذراندن تحصيلات ابتدائي در زادگاهم ، در سال 1350 به موجب انسي كه با قرآن داشتم با حوزه آشنا شدم و در سال 1352 به حوزه علميه قم راه يافتم.بخش اعظم دروس سطح را در مدرسه مرحوم آيت الله گلپايگاني(قدس سره) فرا گرفتم و از اساتيدي چون آيات عظام طالقاني ، استادي ، صلواتي ، مقتدائي و تهراني بهره بردم . بخش ديگر دروس سطح را در خدمت اساتيد بزرگوار: اعتمادي و مرحوم آيت الله ستوده بوده در محضر آيت الله اميني و جناب دكتر بهشتي با علوم عقلي آشنا شدم .در سال 1365 در درس تفسير حضرت آيت الله جوادي آملي شركت جستم . سال 1370 نقطه عطفي در زندگي علمي من بود ، زيرا به توفيق الهي ، مفتخر شدم در جلسات خصوصي درس تفسير حضرت استاد كه براي پاسخگويي به شبهات تفسيري تشكيل مي شد حضور يابم و مباحث عميق تفسيري را از معظم له فرا بگيرم . به موازات تدرس به تدريس نيز ابتدا به صورت خصوصي و سپس در برخي مدارس مي پرداختم . در تدريس به توصيه حضرت استاد

بيشتر تفسير و علوم قرآني را مورد توجه قرار دادم . همزمان به كارهاي تحقيقاتي نيز روي آوردم . تصحيح برخي متون نسخه هاي خطي جزو كارهاي اوليه اينجانب بود . به توصيه يكي از دوستان فاضل و محقق رسما" نخستين مقاله خود را به رشته تحرير در آوردم كه در يكي از مجلات قرآني به چاپ رسيد . در سال 1373 به موسسه" اسرا " راه يافتم و به تدوين ، نگارش و تنظيم كتب حضرت آيت الله جوادي آملي پرداختم . طي اين مدت ، از تاليف مقاله، مشاوره دادن و فعاليتهاي تبليغي نيز غافل نبودم و در فرصتهاي پيش آمده رسالت ترويج مكتب اهل بيت (عليهم السلام) را با قلم و بيان به دوش مي كشيدم. در همين ارتباط از سال 1363 مسئوليت امامت موقت جمعه زادگاهم را نيز پذيرفتم و گهگاه در برنامه "بر كرانه نور" راديو معارف پاسخگوي سوالات دروس تفسير حضرت استاد جوادي آملي هستم. هم اكنون علاوه بر تدريس در دو موسسه قرآني نيز مشغول انجام وظيفه هستم .

شفيعي، عباس

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عباس شفيعي

محل تولد : سميرم

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1346/1/1

زندگينامه علمي

در سال 61 _ 1360 وارد حوزه علميه شدم . در مدرسه علميه صاحب الزمان شهرضا تحصيل حوزوي را آغاز نمودم . دو سال در كاشان در مدرسه آيت الله يثربي بودم و از افاضات اساتيد آنجا استفاده نمودم . بعد وارد حوزه علميه قم شده و الان مدت 10 سال است كه در دروس خارج فقه و اصول از آيات عظام سبحاني ، تبريزي و وحيد خراساني شركت نموده

و از فيوضات علمي اين بزرگواران بهره مند مي شوم . درسال 1379 موفق به اخذ كارشناسي ارشد در رشته مديريت دولتي شدم و در پايان نامه ارشد با عنوان" استراتژي رهبري امام خميني (ره)" به عنوان پايان نامه برتر دانشجويي در هفدهمين حوزه پايان نامه سال دانشجويي پذيرفته شدم. تحقيقات خود را در زمينه علوم اسلامي و انساني به ويژه در مديريت اسلامي آغاز كردم و در زمينه شاخه هاي ديگر ديني مانند زندگاني ائمه اطهار (ع) و بيوگرافي علماي شيعه و مباحث تربيت ديني نيز مجموعه هايي را تدوين نموده و در مراكز مختلف از جمله بيمه ايران به چاپ رسانده ام .

شفيعي، علي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

على شفيعي

محل تولد : قوچان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1349/1/1

زندگينامه علمي

در سال 1349 در روستايي از توابع شهرستان قوچان – به نام گزكوه – متولد شدم – در خانواده اي مذهبي و كشاورز، تحصيلات ابتدايي را در همان روستا به پايان رساندم و براي ادامه تحصيل به شهرستان قوچان آمدم كه تا پايان سوّم راهنمايي در مدرسه شهيد بهشتي به تحصيلات خويش ادامه دادم. تقدير و پاره اي پس زمينه هاي ذهني و تربيت هاي خانودگي علاوه بر برخي اتفاقات در دوران تحصيلات راهنمايي ام مسير زندگي ام را تغيير داد و در سال 1363 همراه با دو نفر از دوستان دوران تحصيل به حوزه علميه قوچان رفتم دروس ابتدائي حوزه را نزد اساتيد ي همچون حجت الاسلام : غلام محسين دلاور – حسن وطنخواه – جعفر ابراهيمى-سيد احمد صفويان – محمد مروج و محمد شريعتي شروع كرده و به فرجام

رساندم . در سال 1367 با شركت در امتحانات ورودي حوزه علميه خراسان وارد مشهد شدم. در مشهد ابتداء به دروس اساتيد گرامي چون فقيه سبزواري – صالحي – واعظي – نصراللهي – سيدان – رضازاده – اشرفي شاهرودي رفته و سطح را در محضر ايشان تلمّذ كردم و از هريك به فراخور خصوصيات اخلاقي و رفتاري بهره ها بردم.

در مشهد در مدارس علميه امام زين العابدين(ع) – مدرسيه علميّه سيّد خندان – مدرسه علميه آيت الله خوئي سكونت داشتم و همزمان در مدرسه علميه امام زين العابدين(ع) (نيشابوري ها كه البته مدتي بعد از آمدنم به قم متوجه شدم تعطيل شد) به تدريس تهذيب المغني و سيوطي پرداختم.با پايان يافتن دروس سطحي در محضر استاد گرانقدر مرحوم مهدوي دامغاني حضور يافتم و شروع درس خارج فقه را با ايشان تجربه كردم – وي از شاگردان مبرّز مرحوم آيت الله ميلاني و داراي روحيات معنوي و عرفاني عجيبي بود كه فرصت ذكرشان نيست – خارج نكاح را با ايشان شروع كردم و تا پايان حضورم در مشهد يعني حدوداً سه سال اين بهره گيري ادامه داشت.

چند سال حضورم در مشهد مقدس همراه بود با آشنا شدنم با فضاهاي جديد فكري و حضورم در هيئت تحريريه روزنامه توس – چاپ مشهد – كه بعد از مدتي دبير صفحه حوزه و انديشه آن روزنامه شدم.بشتر مقالاتي كه منتشر كردم مربوط به همين دوران بوده است.در سلا 1375 به قم عزيمت كردم. در ابتداي ورود به قم با حضور در درس خارج فقه و اصول آيات عظام وحيد خراساني – حاج شيخ جواد تبريزي(ره) – شيخ

جعفر سبحاني و ناصر مكارم شيرازى در نهايت با توجه به برخي معيارهاي شخصي خويش به درس آيت الله محمدعلي گرامي رفته و تا سال 1383 به مدت نزديك 73 سال از محضر ايشان بهره بردم مكاسب محرمه و برخي مباحث جديد را كه در مكاسب محرمه اشاره مرحوم شيخ نبوده و بيع را نزد ايشان تحصيل و به پايان بردم.همزمان در درس تفسير و خارج آيت الله دكتر محمدصادق تهراني حاضر مي شدم و استفاده مي كردم.

تحصيل در مركز تخصصي تفسير و علوم قرآني و آشنائي با انديشه هاي فقهي اصولي امام خميني(ره) – موسسه تنظيم و نشر آثار – از ديگر مراحل زندگي نامه علمي ام بود. كه پايان نامه مركز تخصصي ام آمده براي دفاع است.حضور در پژوهشكده فقه و حقوق و دبير اجرايي گفت و گوهاي پژوهشكده سبب شد در تدريس خود نظم و انضباطي مناسب با فعاليت فوق بدهم و كه سبب شد درس فقه آيت الله گرامي را تكر و پي درس اصول استاد لاريجاني و درس فقه آيت الله صانعي بروم.دبير اجريي گفت گوهاي – حق و حكيم –آسيب شناسي فقه و قانون گذاري – اصول فقه حكومتي – احتياط مباني دگرها و ريشه ها و ... سبب شد همكاري ام با پژوهشكده فقه و حقوق تداومي تعريف يافته تر پيدا كمند و در سال 1383 به عنوان مدير دفتر پژوهش آن پژوهشكده انتخاب شدم.مديريت دفتر پژوهش سبب آشنايي با فضاهاي علمي جديدي شد كه اين همكاري نهايتاً به عضويتم در هيئت علمي پژوهشكده انجامدي كه ادامه دارد.در مدت حضورم در قم به همكاري علمي و

اجرايي با مراكزي همچون راديو معارف، نمايندگي رهبري در جهاد سازندگي سابق تهران مركز فرهنگ و معارف قرآن پرداخته ام و در مدارسي همچون معصوميه و شهيد صدوقي به تدريس علوم قرآني اشتغال داشته ام.

شفيعي، محمود

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمود شفيعي

محل تولد : گرماب

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1348/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب محمود شفيعي فرزند علي حسن متولد 1348 در گرماب (مركز بخش) از شهرستان خدابنده ، بعد از اتمام دوره ابتدائي و راهنمايي در همان جا تا سال 1362 جهت ادامه تحصيل (در علوم ديني) به حوزه علميه دامغاني در همدان وارد شدم و به مدت 2 سال ادبيات عرب را تحصيل نمودم. بعد از اين در سال 1364 به مدرسه مهدي موعود (عج) در قم آمدم و تا سال 1372 دوره سطح را در آن مدرسه (يك سال)، شهابيه (حدود 5 سال)، خان (حدود 5 سال) و مدارس ديگر به پايان رساندم. از سال 1367 به صورت متفرقه دوره دبيرستان را در رشته فرهنگ و ادب بعد از آنكه در آن سال از جبهه جنگ (4 ماه) برگشتم شروع كردم و در 1370 به پايان رساندم. در اين سال بعد از شركت يكساله در آموزش زبان انگليسي در دانشگها باقرالعلوم (ع) دفتر تبليغات حوزه علميه قم (مؤسسه باقرالعلوم (ع) آن روز) از سال 1371 رسماً تحصيل در رشته علوم سياسي را شروع كردم و در سال 1375 در سطح كارشناسي فارغ التحصيل شدم. بعد از يك سال وقفه بخاطر عدم موفقيت در مصاحبه جهت ادامه تحصيلات تكميلي در همان دانشگاه پذيرفته شدم و در سال 1378 بعد از دفاع

از پايان نامه كارشناسي ارشد و قبول در كنكور دوره دكترا جهت ادامه تحصيل وارد دانشگاه امام صادق (ع) تهران شدم و در ارديبهشت 1385 موفق شدم از دوره دكتري دفاع نموده و فارغ التحصيل گردم. از 1372 تا 1382 خارج درس فقه و اصول را (يك دوره كامل خارج اصول اب آيت الهل سبحاني) تحصيل كرده ام.

از سال 1379 تدريس در دانشگاه باقر العلوم (ع) را شروع كردم و همزمان به مدت دو سال مدير پژوهش آن دانشگاه بودم. در سال 1381 به عضويت هيأت علمي دانشگاه مفيد در آمدم و تاكنون مشغول تدريس در آن دانشگاه مي باشم. از ابتداي سال تحصيلي 87-86 مديريت گروه علوم سياسي نيز به عهده اين جانب مي باشد. تاكنون علاوه بر تدريس ، تعدادي مقاله (تقريباً 20 تا) و دو جلد كتاب منتشر كرده ام. همچنين تعدادي سخنراني علمي در دانشگاهها و مراكز علمي معتبر داخلي انجام داده ام. در اين مدت چندين كتاب (تقريباً 5 مورد) نيز مورد نقد قرار داده ام. هم اكنون تعداد دو كتاب و چهار مقاله در دست انتشار دارم. در كنار تدريس در دانشگاه هفته اي يك جلسه فقه سياسي را در يك جمع تقريباً ده نفري مورد مباحثه قرار مي دهيم. لازم به ذكر است اكثر مقالات در مجله هاي علوم سياسي، فرهنگ و انديشه، پگاه ، و دانش سياسي چاپ شده است با تشكر مدير گروه علوم سياسي.

شكراللهي، نادر

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

نادر شكراللهي

محل تولد : تهران

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1346/1/1

زندگينامه علمي

متولد 1346ديپلم برق( تهران هنرستان شهيد موافق) ليسانس علوم سياسي، فوق ليسانس

فلسفه و كلام دكتراي فلسفه تطبيقي. از سال 1364وارد حوزه علميه شدم و تا هفت سال در درس خارج فقه و اصول شركت كردم و كتاب هاي عرفاني و فلسفي مثل فصوص و اسفار را خوانده ام . از همان ابتدا در حوزه به تدريس مقدمات و بعد سطح مشغول بودم و از سال 1382در دانشگاهها مشغول تدريس هستم و عضو هيئت علمي پاره وقت پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي هستم و از سال 1376جزء اولين افراد شبكه راديوئي معارف بودم، و در سمت هاي نويسندگي، سر دبيري، كارشناسي و مجري كارشناسي مشغول فعاليت بودم .تاكنون يك كتاب با عنوان آسيب شناسي حكومت ديني از بنده منتشر شده و 2مقاله هم ترجمه كردم كه چاپ شده است و چندين مقاله نوشته شده و ترجمه شده آماده چاپ دارم .

شكراني، رضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

رضا شكراني

محل تولد : خميني شهر

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1340/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب در سال 1340 هجري شمسي در خميني شهر اصفهان متولّد شدم و در خرداد 1359 ديپلم خود را گرفتم. شركت فعال در محافل مبارزه با رژيم ستمشاهي از بزرگترين توفيقات الهي بود كه طي سال هاي قبل از انقلاب نصيب من شد. با آغاز جنگ تحميلي و بسته شدن دانشگاهها در پاييز 1359 به امر امام (ره) به خدمت سربازي درآمدم و از آنجا داوطلبانه به جبهه هاي جنگ رفتم. با پايان خدمت سربازي در پاييز 1361 باز بلافاصله از طريق بسيج به جبهه هاي جنگ رفتم و در عمليات والفجر مقدماتي مجروح شدم. همزمان با طي دوران نقاهت، در بهار 1362 در اولين كنكور

سراسري پس از انقلاب فرهنگي، شركت كردم و در اوّلين رشته انتخاب خود يعني دبيري الهيات دانشگاه تهران پذيرفته شدم. در تابستان 1366 دوره كارشناسي را به اتمام رساندم و همزمان در آزمون كارشناسي ارشد دانشگاه تهران شركت نمودم و به عنوان نفر اول آزمون كارشناسي ارشد رشته علوم قرآن و حديث دانشگاه تهران پذيرفته شدم. در پاييز 1369 با دفاع از پايان نامه خود كه "استخراج مباحث تفسير سيد مرتضي (ره)" از كليه آثار او و تحقيق و ترجمه بخشي از آن بود، فارغ التحصيل شدم. علي رغم درخواست موكد مدير گروه علوم قرآن و حديث دانشگاه تهران، جناب دكتر سيد محمد باقر حجتي، مبني بر اشتغال به تدريس در آن گروه، تدريس در دانشگاه اصفهان را انتخاب نمودم. بر اين اساس در سال 1370 به عضويت هيات علمي گروه زبان و ادبيات عربي دانشگاه اصفهان درآمدم و در همين سال با تني چند از دوستان دوران تحصيل، رشته الهيات را در دانشگاه اصفهان راه اندازي نموديم و دو سال بعد به گروه الهيات رفتم. در سال 1373 با فراهم آمدن امكان تحصيل در دانشگاه ليدز انگلستان قصد ادامه تحصيل در دكتراي زبان شناسي با تكيه بر زبان قرآن را داشتم كه به علت ابتلاء به بيماري ديسك از عزيمت به انگلستان بازماندم. به همين دليل در سال 1365 به تحصيل در مقطع دكتراي زبان شناسي همگاني مشغول شدم اما پس از يك سال تحصيل در اين رشته، با پذيرش در آزمون دكتراي علوم قرآن، به تحصيل در رشته دكتراي علوم قرآن دانشگاه تهران مشغول شدم و سرانجام با دفاع از رساله دكتري خود

با عنوان «تحليل ساخت هاي نحوي قرآن» در مقطع دكترا فارغ التحصيل شدم. همزمان با تحصيل در دبيرستان و دانشگاه به صورت جنبي دروس حوزوي را نيز تا اواخر سطح به همراه يك دوره فلسفه و كلام فرا گرفتم.

شكري، علي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد علي شكري

محل تولد : ورامين

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1362/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب سيّد علي شكري2سال در مدرسه امام عصر (عج) وسه سال در مدرسه الهادي(ع) ويك سال در مدرسه رضائي ويك سال در مدرسه معصوميه (س) مشغول تحصيل بودم وهم اكنون پايه 9و10را به صورت آزاد مشغول تحصيل هستم . چند سال را به صورت ارتقائي خواندم با طلاب زيادي هم بحث بودم من جمله :علي حاتمي,سيد پور آذر,اكبر نجفيان ,مجيد غلامي ,مرتضي عالي پور ,سيدهادي زماني ,داود ميرزائي ,محمد حسن زاده و...وهمچنين ازاساتيد فراواني بهره برده ام من جمله استاد فروزانفر,استاد كوشا,استاد شكوري ,استاد سنائي ,ستاد پور رضا,استاد علي محمد خراساني ,استاد گنجي ,استاد جوادي آملي ,استاد حياتي ,استاد رضوي ,استاد متقي و...كه خدا حفظشان كند ود رزمينه تفسير وكلام ونحو وصرف وفقه واصول وحديث ونهج البلاغه زياد كار كردم .

شكوهي، مسعود

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

مسعود شكوهي

محل تولد : هريس

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1350/1/1

زندگينامه علمي

بنده در نهم ارديبهشت سال 1350 در شهرستان هريس، استان آذربايجان شرقي به دنيا آمدم. پدرم در آن ايام مشغول تحصيل در حوزه علميه قم بود و در سال 1353 خانواده را هم به قم منتقل كرد و دوران كودكى، نوجواني و جواني را در اين شهر گذراندم. شايد مهم ترين مربي دوران كودكي ام پدرم باشد كه با حوصله و صبر خاصي هميشه آماده پاسخ گويي به سوالان كودك پرسشگري چون من بود و هم او بود كه بذر علاقه به علم و كتاب را در دل من كاشت علاقه، ارتباط و انس من با كتاب از

همان نخستين سال هاي كودكى، اطلاعات كتاب شناختي فراواني برايم به وجود آورد. در سال 1365 به عضويت كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان قم درآمدم، كانون قم در آن سال ها با مديريت فعال و رونق خاصي كه داشت، نقش بسيار مهمي در حيات فرهنگي من داشته است در آنجا با بسياري از مسائل و مباحث فرهنگى، ادبي و هنري آشنا شدم، دقت در نكات ادبي و آشنايي با شيوه هاي سامان جمله در آن ايام، به تدريج مرا به صورت تجربي به دنياي ويراستاري لفظي و محتوايي عبارات فارسي وارد كرد كه البته بعدها به صورت علمي نيز دوره هايي را گذراندم و ويرايش يكي از زمينه هاى فعاليت بنده شد.

در سال 1369 پس از اخذ ديپلم متوسطه در رشته علوم تجربي وارد حوزه علميه قم شدم و در مدرسه مباركه رضويه تحصيلات حوزوي را آغاز كردم تا شهريور 71 در اين مدرسه بودم و درس هاي پايه اول و دوم شامل: تعدادي از كتاب هاي جامع المقدمات، صرف ساده، سيوطى، حاشيه، قسمت هايي از المنطق و ... خواندم. در مهر ماه سال 1371 وارد حريم قدس رضوي شدم و با آغاز سال تحصيلي 72 _ 71 بنده تحصيلاتم را همزمان در دانشگاه آزاد مشهد در رشته الهيات با گرايش فقه و مباني حقوق اسلامي و نيز در حوزه علميه خراسان ادامه دادم. همجواري با امام ثامن بركات فراواني برايم داشت در طول اين مدت، تحصيلات كارشناسي و كارشناسي ارشد را در رشته مذكور گذراندم و مقداري نيز از دروس سطح حوزه را خواندم همچنين با برخي از مراكز تحقيقاتي مشهد مانند «موسسه پژوهش و مطالعات عاشورا» «خانه كودك»

«دُرسا» و... همكاري داشتم، حاصل اين تحقيقات فيش هاي فراوان تحقيقاتي در رشته هاي مختلف علوم اسلامي است كه در مراكز مذكور موجود است و برخي از آنها به صورت كتابهايي چون: «نقد قصه هاي پيشوايان معصوم در كتب درسي» «احكام ما و كودكان» و... منتشر شده است. با آغاز سال 78 مجدداً به قم بازگشتم و پس از تنظيم برنامه هاي حوزه، يك دوره فشرده احياي نسخ خطي را خدمت استاد مختاري گذراندم، البته من قبلاً به صورت تجربي سراغ اين كار رفته بودم و زمينه اصلي تز من در دوره كارشناسي ارشد نيز به اين مهارت مربوط مي شد، با اندوخته هاي جديد دوباره سراغ «الاثنا عشريات الخمس» شيخ بهايي رفتم و حدود يك سال به تكميل آن پرداختم.

در اين ايام به عنوان ويراستار با برخي از مراكز نشر همكاري داشم همچنين سلسله مقالاتي نيز در مجله «گلستان قرآن» به چاپ رساندم. در نيم سال دوم 80 _ 79 در دانشگاه پيام نور مرند «متون اسلامي» و «قواعد فقه مدني»، در نيم سال اول 81 _ 80 در دانشگاه آزاد قم «تاريخ اسلام» و «معارف اسلامي 1»، و در نيم سال دوم سال 81 _ 80 در آزاد آشتيان «تاريخ اسلام» در نيم سال اول و دوم 82 _ 81 در دانشگاه آزاد قم آشتيان و نراق «تاريخ اسلام» و «اخلاق اسلامي» و در نيم سال اول و دوم 83 _ 82 در دانشگاه آزاد قم آشتيان و نراق «تاريخ اسلام» و «متون اسلامي» و «معارف اسلامي 1 و 2»، در تابستان 83 در آزاد نراق «متون فقه 4» تدريس كرده ام. كتاب هايي را از زبان عربي به فارسي ترجمه كرده ام كه از ميان آنها

كتاب «مظلوميت برترين بانو» چاپ شده است و بقيه نيز در مراحل پاياني هستند همچنين تصحيح و تعليق «الاثنا عشريات الخمس» شيخ بهايي از بنده چاپ شده است و تصحيح و تعليق «الكلم الطيب» نوشته سيد عليخان مدني را زير چاپ دارم.

شكيبا، احمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

احمد شكيبا

محل تولد : تبريز

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1348/1/1

زندگينامه علمي

در سال 1367 وارد حوزه علميه تبريز شدم و دروس مقدمات را با اساتيد مجرب آن حوزه آغاز نمودم پس از 4 سال سطح اول حوزه كه شامل دروس منطق ، ادبيات عرب . و فقه و اصول در سطح هاي لمعتين و اصول فقه مظفر را با موفقيت به اتمام رساندم پس از آن با شركت در امتحانات حوزه علميه قم از تبريز به قم جهت ادامه تحصيل آمدم و درس كتاب مكاسب و كفايه و خارج فقه و اصول و فلسفه و كلام 2 را در محضر اساتيد حوزه علميه از جمله آيت الله دوزدوزاني ،آيت الله سبحاني و آيت العظمي اردبيلي و ساير اساتيد حوزه شروع نمودم در حين تحصيلات حوزوي از سال 72 وارد دانشگاه مفيد شدم و در رشته اقتصاد شروع به تحصيل نمودم و در سال 79 از دانشگاه مفيد در سطح كارشناسي ارشد اقتصاد فارغ التحصيل شدم با توجه به علاقمندي شخصي خود مباحث حوزه حقوق بشر در دانشگاه مفيد را دنبال نمودم و با تلاش و همت سعي دانشگاه مفيد و پس از برگزاري دو همايش دو سالانه حقوق بشر در دانشگاه مفيد اولين مركز مطالعات حقوق بشر در قم را راه اندازي نمودم

پس از راه اندازي مركز تلاشي گسترده اي در زمينه مطالعات حقوق بشر اسلامي و همكاري با سازمان هاي بين المللي در اين حوزه را آغاز كردم .

در سال 1382 باتوجه به رشته تخصصي خودم عضو هيئات علمي پژوهشي جهاد دانشگاهي شدم و با راه اندازي گروه پژوهشي اقتصاد پژوهشكده علوم انساني و اجتماعي جهاد دانشگاهي فعاليت جديد علمي خود را آغاز نمودم و تا به حال نيز اين فعاليت ها در زمينه هاي مختلف تحقيقاتي ادامه داشته است از جمله تدوين شبكه برنامه علمي گروه پژوهش كه شامل 13 طرح پژوهشي كه بايستي در مدت سه سال اجرا شود و همچنين طراحي و دبير علمي همايش ملي نفت و گاز و انرژي در افق 1404 و ساير فعاليت هاي علمي و اجرايي ديگر مانند برگزاري همايش بين المللي سياسي پيامبر اعظم در برنامه هاي درسي جهان اسلام را عهده دار شدم . با توجه به اهميت سيره اقتصادي حقوق اقتصادي اخيراً تمركز بر اين مسئله را از هم موضوعات تحقيقي خودم قرار داده ام .

شمس الدين، محمدحسن

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد محمدحسن شمس الدين

محل تولد : مسجد سليمان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1344/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب سيد محمد حسن شمس الدين در سال 64 پس از اخذ ديپلم وارد حوزه علميه مقدس در اراك شدم و دو سال مقدمات را در آنجا بودم و سال سوم يعني 67 به حوزه علميه مقدسه قم آمدم تا بحال اين توفيق را دارم در سال 68 در مقطع كارشناسي به دانشگاه شهيد بهشتي تهران رفته و با رشته ادبيات عرب را در سال 1372 فارغ

التحصيل شدم. در سال 1375 موفق به سطح سه حوزه شدم و همزمان سال وارد دروس تخصصي حوزه شدم كه 2 سال آن در دفتر تبليغات و چهار سال در مركز تخصصي تفسير و علوم قرآني سطح چهار را با پايان نمه آفرينش در قرآن و عمدين به پايان رساندم در طول اين سالها در مراكزي همچون آموزش و پرورش و دانشگاه آزاد و پيام نور واحد نراق و ساوه و سپاه تديس داشته ام و در بخش تحقيق و بررسي علمي در موسسه دائرة المعارف فقه اهل بيت و پژوهش مركز تحققاتي قضائي و مركز تحقيقاتي امام حسن عسكري عليه السلام چند سالي مشغول بوده كه حاصل آن كتب و مقالاتي بودكه نوشتم.

شمس الدين، مهدي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد مهدي شمس الدين

محل تولد : قم

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1337/1/1

زندگينامه علمي

استاد سيد مهدي شمس الدين فرزند واعظ شهير جناب حجة الاسلام والمسلمين مرحوم حاج سيد صادق شمس الدين در روز هفدهم دي ماه سال 1337 در استان قم متولد شد . پس از اتمام مقطع ابتدايي در دبستان اميركبير به حوزه علميه قم وارد و همزمان با تحصيل در حوزه ، دروس متوسطه را نيز در دبيرستان صدوق قم ادامه داد . ساليان اوليه را در مدرسه علميه حقاني و چند سالي هم در مدرسه آيه الله گلپايگاني ادامه تحصيل داد. و اينك بيش از بيست سال است در حلقه درس خارج حوزه مشغول تحصيل است . قبل از پيروزي انقلاب و سالهاي اوليه انقلاب ، و نيز انجام وظيفه در صحنه تبليغي داخل و خارج كشور ، سالهاست

به امر نويسندگي و تأليف و تصنيف اشتغال دارد كه حاصل آن دهها كتاب چاپ شده يا در شرف چاپ ، ونيز ارائه دهها مقاله است كه در روزنامه ها و مجلات رسمي كشور به چاپ رسيده و يا در كنگره ها و سمينارهاي مختلف عرضه شده است .

شمس ناتري، محمدابراهيم

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد ابراهيم شمس ناتري

محل تولد : چالوس

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1343/1/1

زندگينامه علمي

دكتر محمد ابراهيم شمس ناتري در سال 1358 در رشته رياضي فيزيك در شهر چالوس فارغ التحصيل گرديد. در سال 1359 جهت تحصيل علوم حوزوي به قم مهاجرت كرد و در طول مدت 7 سال دروس مقدمات و سطح حوزه علميه قم را نزد اساتيدي از قبيل حضرات آيات و حجج اسلام آل غفور ، اعتمادى، سيد علي آقا محقق داماد و محفوظي با موفقيت به پايان برده و از سال 1366 به دروس خارج حوزه مشغول شدند. دروس خارج فقه و اصول را در محضر اساتيد بزرگواري همچون حضرات آيات عظام منتظرى، وحيد خراسانى، سبحاني و مكارم شيرازي و شيخ جواد تبريزي گذراندند.ايشان در سال 1367 با شركت در كنكور سراسري دوره كارشناسي در رشته حقوق دانشگاه تهران پذيرفته شده و دروس دانشگاه را در جنب دروس حوزوي گذراند و در سال 1371 با كسب رتبه اول كنكور سراسري كارشناسي ارشد رشته حقوق جزا و جرم شناسي را در دانشگاه تربيت مدرس تهران به تحصيل مشغول گرديد. در سال 1375 و با دفاع از پايان نامه كارشناسي ارشد در امتحانات ورودي دوره دكتري همين دانشگاه پذيرفته شد و در سال 1381 با دفاع

از رساله دكتري تحت عنوان « سياست كيفري ايران در قبال جرايم سازمان يافته با رويكرد به حقوق جزاي بين المللي » در رشته حقوق جزا و جرم شناسي فارغ التحصيل شده و با عنوان استادياري به عضويت هيئت علمي دانشگاه تهران _ پرديس قم _ نائل گرديد و هم اينكه عضو هيئت علمي دانشكده حقوق پرديس قم دانشگاه تهران مي باشد. دكتر شمس علاوه بر تدريس دروس حقوقي در دانشگاههاي مختلف داراي آثار و تأليفات متعددي نيز بوده و در كنفرانسهاي بين المللي متعددي نيز حضور فعّال داشته است.

شمس، سعيد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سعيد شمس

محل تولد : مسجد سليمان

شهرت

تابعيت : ايران

زندگينامه علمي

اينجانب سعيد شمس فرزند محمد در سال 1345 در يكي از بزرگترين محله هاي شهرستان مسجد سليمان به دنيا آمده خانواده ما از قشر كم در آمد و پايين تر از متوسط بود پدرم خياط بود. دوران ابتدايي را در دبستان نوروز در همان محله گذراندم و دوران راهنمايي را در مدرسه ابو ريحان بودم كه سال دوم راهنمايي درگيري هاي انقلاب آغاز شد با همان سن پايين در حد خودم در تظاهراتها شركت مي كردم. در سال 1359 همزمان با آغاز جنگ تحميلي وارد هنرستان فني شريف واقفي شهرستان شده و در دوران دو سال تحصيل، عضو فعال انجمن اسلامي بودم. سپس جذب اتحاديه انجمن هاي اسلامي دانش آموزي كه آن زمان كانون انجمن دانش آموزان بود شده و مسئوليت كتابخانه را عهده دار شدم. علت اين علاقه وافر اينجانب از دوران كودكي به كتاب بود كه برخلاف كودكان هم سن و سال خودم همواره از پدرم درخواست مي كردم برايم كتاب بخرد. در سال

1361 هنرستان را رها كرده وارد حوزه علميه المهدي در مسجد سليمان شدم. ابتدا دروس مقدماتي را در اين مدرسه فراگرفتم از جمله اساتيد اينجانب استاد ميرى، واعظى، شيروانى، مهريزي و... بودند.

شمسي قارند، قديرعلي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

قدير علي شمسي قارند

محل تولد : اصفهان

شهرت : شمس

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1347/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب در سال 1361 وارد حوزه علميه اصفهان (مدرسه ذوالفقار) شدم. ادبيات و معالم و اصول الفقه و لمعتين و بخشي از مكاسب و رسائل را در محضر اساتيد آن حوزه فرا گرفته و در سال 1368 وارد حوزه علميه قم شدم و بقيه سطوح عاليه را در محضر اساتيد بزرگوار حجج اسلام دوزدوزاني، اعتمادي، استادي، گنجي، به پايان رسانده و سپس در درس خارج استاد آيت الله تبريزي يك دوره كامل اصول و بخش هاي از كتاب الطهارة و كتاب الصلاة را حدود ده سال از محضر آن بزرگوار بهره بردم و در اواخر همين دوره در موسسه تحقيقاتي بقية الله در زمينه فقه و اصول از محضر اساتيد راهنماي آن موسسه استفاده كرده و رساله هاي فقهي چند تاليف كردم.

همزمان در جلسات فقهي استاد گنجي دام ظله كه جلسات گفتگو و مباحثه بود شركت كرده . صلاة مسافر بخشي از كتاب الصدم و تمام كتاب الحج و مضاربة و اخيراً هم كتاب الاجارة را به همراه بررسي مباحث حقوقي روز در محضر آن بزرگوار بررسي نموده و مي نمايم.

در يكي دو سال اخير در موسسه بقية اله به تدوين شرحي كامل بر وسائل الشيعة زير نظر استاد بزرگوار شب زنده دار مشغول بوده و در رابطه با شرح

متن روايت همكاري مي نمايم.اينجانب سالها به صورت موردي و براي نفراتي محدود به تدريس اصول الفقه ، رسائل، مكاسب ، لمعه اشتغال داشته و چندين سال است كه در مدرسه فقهي امام باقر عليه السلام به تدريس مكاسب و همينطور بعنوان استاد راهنما همكاري دارم.

شمسي لاريجاني، حسن

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

(تو 1293 ش)، محقق و نويسنده. تحصيلات اوليه را كه گذرانيد به دانشكده ى فنى رفت و در ضمن، فن نقشه بردارى را نيز فراگرفت. چندى نيز مدير مجله ى «اختراعات» بود. پس از آن براى تكميل تحصيلات به امريكا عزيمت كرد و در دانشگاه سيراكوز به تحصيل در رشته ى فيزيك الكترونيك پرداخت و در مدت كوتاهى بنا بر استعداد و پشتكار خود دوره ى دانشگاه را به اتمام رسانيد و به ايران بازگشت. مراجعت وى مصادف با ملى شدن نفت بود و او پس از رفتن انگليسيها رياست دانشگاه نفت آبادان را عهده دار شد. از آثارش: «دوره ى كامل نقشه بردارى و ژئودزى و دوره ى الكتريسيته صنعتى و راديو»؛ «نقشه بردارى زمينى»؛ «نقشه بردارى هوايى».

برگرفته از كتاب :اثرآفرينان (جلد اول-ششم)

منابع زندگينامه :رجال مازندران (159)، مؤلفين كتب چاپى (575 -574 /2).

شمشيري، حسين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حسين شمشيري

محل تولد : سنقر

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1349/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب تحصيلات ابتدايي و راهنمايي را در زادگاهم ( قشلاق – سنقر) به اتمام رساندم و تحصيلات حوزوي را از سال 1362 با شركت در دروس حوزه علميه شهرستان سنقر شروع كردم. بعد از 2 سال به حوزه علميه كرمانشاه رفته و در نهايت به حوزه علميه قم آمدم . دروس سطح را در قم به اتمام رسانده و 3 سال در درس خارج فقه و اصول شركت كردم . همزمان با دروس حوزه ، دوره عمومي موسسه آموزشي امام خميني (ره) را به مدت 5 سال گذراندم و پس از آن دوره كارشناسي ارشد علوم سياسي آن موسسه را به پايان رساندم. از سال 1370 تاكنون همكار مركز تحقيقات كامپيوتري علوم اسلامي بوده و

در توليد محتواي تعدادي از نرم افزارهاي اسلامي اين مركز از جمله نورالانوار ( در زمينه قرآن كريم و تفسير) و نورالجنان ( در زمينه دعا ، زيارت و اخلاق) در كارهاي گروهي شركت داشته ام .

شهرآرايي، مهرناز

قرن:14

جنسيت:زن

مليت:ايران

مهرناز شهر آرايي متولد 1324 است. ايشان داراي مدرك دكتري رشته تعليم و تربي_ت و روان شناس_ي رش_د، از دانش_گاه ك_اليفرني_ا، لوس آنجلس در سال 1356 است. وي هم اكنون عضو هيئت علمي گروه روانشناسي دانشگاه تربيت معلم تهران مي باشد.گروه : علوم انسانيرشته : روان شناسيتحصيلات رسمي و حرفه اي : تحصيلات رسمي مهرناز شهر آرايي به قرار زير است: كارشناسي روان شناسي، دانشگاه كاليفرني_ا در لوس آنجل_س 1351 كارشناسي ارشد روان شناسي ، دانش_گاه ايالت_ي كاليفرني_ا در لوس آنجلس 1353 دكتري تعليم و تربي_ت و روان شناس_ي رش_د، دانش_گاه ك_اليفرني_ا، لوس آنجلس 1356، تحصي_لات تكميلي پاسيفيكا (Pacifica Graduate Institute در كاليفرنيا ) همسر و فرزندان : مهرناز شهر آرايي متاهل و داراي همسر بنام رضامدني پور(دكتراي مديريت بازرگاني و اداري، مشاور مديريت و سازمان) و دو فرزند بنامهاي: شهرزاد، دانشجوي پزشكي دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي؛شهريار، دانشجوي مهندسي الكترونيك و كامپيوتر دانشگاه ايرواين، كاليفرنيا است. مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : مهرناز شهر آرايي عضو هيات علمي گروه روان شناسي دانشگاه تربيت معلم (تهران) است. از ديگر مشاغل وي مي توان به مديريت گروه روان شناسي دانشگاه تربيت معلم و مشاور روانشناسي اشاره كرد.فعاليتهاي آموزشي : مهرناز شهر آرايي از سال 1357 تا كنون در دانشگاههاي دانشگاه شيراز، دانشگاه شهيد بهشتي ، دانشگاه تربيت مدرس و تربيت معلم به امر تدريس(دور هاي كارشناسي ، كارشناسي ارشد، دكتري) مشغول مي باشد. چگونگي عرضه آثار

: تعدادي از آخرين مقالات مهرناز شهر آرايي به قرار زير است: 1. «ترغيب وآموزش خلاقيت درسازمانهاي پويا» دانش مديريت.دانشگاه تهران.شماره37و38 تابستان و پاييز 1376.(با همكاري دكتر رضا مدني پور) 2. « فشار رواني در سازمان » مجله علمي پژوهشي اقتصاد و مديريت. تابستان و پاييز 1377.شماره 37و38.(باهمكاري دكتر رضا مدني پور) . 3. « رابطه بين تكلم خصوصي وخلاقيت كودكان پيش دبستاني » با همكاري نوشاد قاسمي، پژوهشهاي روان شناختي. زمستان1377دوره 5،شماره 1و2. 4. « آموزش و پرورش مطلوب در آستانه سده بيست و يكم » پژوهشهاي تربيتي. فصلنامه علمي ، پژوهشي موسسه تحقيقات تربيتي دانشگاه تربيت معلم .جلد چهارم .شماره 3و4 ، پاييز و زمستان 1375(تاريخ انتشار 1378) 5. « ارتباط مكان كنترل مادر و فرزند با پيشرفت تحصيلي فرزند» مجله روان _ شناسي وعلوم تربيتي، دانشگاه تهران سال چهارم . شماره2 ، تابستان 1378 (با همكاري خانم گلرخ شلويري) پژوهش شايسته سال 1378 وزارت فرهنگ وارشاد اسلامي . 6. «رويكردهاي چند وجهي: راه حلي براي مشكلات پژوهش در خلاقيت » فصلنامه علمي. پژوهشي موسسه تحقيقات تربيتي دانشگاه تربيت معلم. شماره 3و4 سال 1379 آثار : اصول و مباني رشد ويژگي اثر : انتشارات كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان . چاپ اول ، 1360، چاپ دوم ، 13632 ترجمه فصل رشد ويژگي اثر : محمد نقي براهني. تهران ، انتشارات رشد3 چشم انداز هايي در روانشناسي ويژگي اثر : ويدلي، اليسون، برچ، ان و ماليم، توني. انتشارات مرواريد4 راهنماي انتخاب اسباب بازي

ويژگي اثر : انتشارات كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان، 5 رشد در دوران قبل از تولد ويژگي اثر : انتشارات كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان. چاپ اول ،1361، چاپ دوم ، 13636 رشد كودك از تولد تا دوازده سالگي ويژگي اثر : انتشارات كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان ، چاپ اول ، 13667 رشدجنسيت ويژگي اثر : گلمبروك، اس. و فيوش، آر. انتشارات ققنوس. ترجمه سال 13788 روان شناسي يادگيري كودك و نوجوان ويژگي اثر : انتشارات رشد ، چاپ اول، 1369؛ چاپ دوم، 1372.زمينه روانشناسي ، اتكينسون ، ريتا و همكاران . (1378) . جلد اول ، ويراستاردكتر براهني

شهرياري، حميد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حميد شهرياري

محل تولد : تهران

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1342/10/1

زندگينامه علمي

حميد شهريارى، در دي ماه 1342 در تهران بدنيا آمد. تحصيلات متوسطه خود را در دبيرستان خوارزمي (شريعتي) ميدان بهارستان گذراند و در سال 1360 با بالاترين معدل كتبي بين دانش آموزان سه كلاس رياضي فيزيك، ديپلم گرفت. وي همان سال به حوزه علميه قم رفت و دروس سطح حوزه را در مدت شش سال به پايان رساند. او در اين سالها در پايه هفتم حوزه (رسايل و مكاسب) شاگرد اول شد و از دست آيات عظام وقت و حضرت امام - قدس سره- جوائزي دريافت كرد. وي در كنار تحصيل، به تدريس دروس حوزوي شامل ادبيات، منطق، كلام، فقه و اصول اشتغال داشت و پس از طي دوره

آموزشي سطح، به مدت ده سال در درس خارج فقه و اصول استاداني همچون آية الله سيد كاظم حائري و مرحوم آية الله شيخ جواد تبريزى، به طور مستمر شركت كرد. از همان ابتدا به درس منطق و فلسفه علاقه داشت.

در همين سالها با مسافرت يك ساله به كشور نيوزلند با دنياي غرب آشنا شد و پس از بازگشت از سفر ضمن ادامه دروس حوزه. به مطالعه و تحقيق در علوم عقلي جديد از جمله كلام جديد، فلسفه اخلاق، فلسفه دين، منطق جديد، الهيات مسيحي و يهودي و علوم وابسته به آنها در بنياد باقر العلوم- عليه السلام- همت گماشت. همزمان در دانشگاه تربيت مدرس قم پذيرفته شد و كارشناسي ارشد الهيات و معارف اسلامي را با نگارش رساله اي با عنوان «شورا در فتوا» به پايان رساند. اين اثر بعدها به عنوان پژوهش برتر در حوزه دين نائل شد. شهريارى از سال 1375 مديريت مركز تحقيقات كامپيوتري علوم اسلامي قم را بر عهده دارد. نور الانوار نام يكي از دهها نرم افزار توليدي اين مركز است كه در سال 1378 رتبه دوم تحقيقات كاربردي را در جشنواره خوارزمي بدست آورد. شهريارى، دكتراي فلسفه تطبيقي را در دانشگاه قم گذراند و با سفري يك ساله به عنوان دانشجوي مدعو در دانشگاه منچستر به سال 1381 به نگارش اثر فلسفه اخلاق در تفكر غرب از ديدگاه السدير مك اينتاير، دست يازيد، كه كتاب برتر دانشگاهي سال 85 شد. او رياست مركز تحقيق و توسعه علوم انساني (سازمان سمت) ، مديريت شبكه اطلاع رساني (اينترنت) حوزه و دبيري شوراي عالي اطلاع رساني كشور را نيز در كارنامه اجرايي خود دارد. استاد

شهريارى به عربي مسلط است و به رواني به انگليسي سخن مي گويد.

شهرياري، حميد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حميد شهرياري

محل تولد : تهران

شهرت

تابعيت : ايران

زندگينامه علمي

حميد حوالي شهرياري، در دي ماه 1342 در تهران بدنيا آمد. تحصيلات متوسطه خود را در دبيرستان خوارزمي (شريعتي) ميدان بهارستان گذراند، در سال 1360 با بالاترين معدل كتبي بين دانش آموزان سه كلاس رياضي فيزيك، ديپلم گرفت. همان سال به حوزه علميه قم مهاجرت كرد و دروس سطح حوزه را طي مدت شش سال به پايان رساند. او در اين سالها در پايه هفتم حوزه (رسايل و مكاسب) شاگرد اول حوزه شد و از دست آيات عظام وقت و حضرت امام - قدس سره- جوائزي دريافت كرد. در كنار تحصيل به تدريس دروس حوزوي شامل ادبيات، منطق، كلام، فقه، و اصول اشتغال داشت. پس از طي دوره آموزشي سطح، به مدت ده سال در درس خارج فقه و اصول اساتيدي همچون آية الله سيد كاظم حائري، و مرحوم آية الله شيخ جواد تبريزي، به طور مستمر، شركت كرد. از همان ابتدا به درس منطق و فلسفه علاقه داشت. در همين سالها با مسافرت يك ساله به كشور نيوزلند با دنياي غرب مواجه شد و پس از بازگشت از سفر ضمن ادامه دروس حوزه به مطالعه و تحقيق در علوم عقلي جديد از جمله كلام جديد، فلسفه اخلاق، فلسفه دين، منطق جديد، الهيات مسيحى و يهودى و علوم وابسته به آنها در بنياد باقر العلوم- عليه السلام- همت گماشت. همزمان در دانشگاه تربيت مدرس قم پذيرفته شد و كارشناسي ارشد الهيات و معارف اسلامي را با نگارش رساله اي با

عنوان شورا در فتوا به پايان رساند. اين اثر بعدها به عنوان پژوهش برتر در حوزه دين نائل آمد. از سال 1375 مديريت مركز تحقيقات كامپيوتري علوم اسلامي قم را بر عهده دارد. نور الانوار نام يكي از دهها نرم افزار توليدي اين مركز است كه در سال 1378 رتبه دوم تحقيقات كاربردي را در جشنواره خوارزمي بدست آورده است. دكتراي فلسفه تطبيقي را در دانشگاه قم گذراند. با سفري يك ساله به عنوان دانشجوي مدعو در دانشگاه منچستر به سال 1381 به نگارش اثر فلسفه اخلاق در تفكر غرب از ديدگاه السدير مك اينتاير، دست يازيد، كه كتاب برتر دانشگاهي سال 85 و نيز كتاب سال فلسفه جمهوري اسلامي ايران در سال 85 شد. او رياست مركز تحقيق و توسعه علوم انساني (سازمان سمت)،معاون پژوهشي آن سازمان ، مديريت شبكه اطلاع رساني (اينترنت) حوزه و دبيري شوراي عالي اطلاع رساني كشور را نيز در كارنامه اجرايي خود دارد. او به عربي مسلط است و به رواني به انگليسي سخن مي گويد.

شهيدي پور، محمدرضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد رضا شهيدي پور

محل تولد : قم

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1337/1/1

زندگينامه علمي

در سال 1337 هجري شمسي در يك خانواده روحاني در شهرستان قم ديده به دنيا گشودم تحصيلات ابتدايي را در دبستان ملي مسعود گذراندم و در بيشتر سالها شاگرد نمونه كلاس بودم پس از گذراندن ششم ابتدايي با تشويق پدرم كه روحاني برجسته اي است در سال 1351 وارد حوزه ي علميه قم شدم و در مدرسه علميه مرحوم آيت الله العظمي گلپايگاني مشغول به تحصيل ادبيات و زبان عربي و دروس مقدماتي حوزه گرديدم. از همان دوران

تحصيلات حوزوي اشتياق فراواني نسبت به قرائت و حفظ قرآن كريم در خويش يافتم و در كنار تحصيل به فراگيري فنون قرائت و حفظ قرآن پرداختم و به فضل الهي موفق به حفظ كل قرآن كريم در مدت چهار سال (1352 _ 1355) شدم و در مدارس حوزه به تدريس فنون قرائت قرآن پرداختم. ضمناً در جلسات قرائت قرآن نيز به تدريس قرائت و مفاهيم قرآن به جوانان مشغول بودم.

در سال 1356 در مسابقات حفظ و قرائت قرآن كه در سطح شهرستان قم در مسجد محمديه سه راه موزه برگزار گرديد به عنوان استاد و داور قرآن، همكاري داشته ام. با پيروزي انقلاب شكوهمند اسلامي به رهبري حضرت امام خميني(ره) كه احياگر ارزشهاي قرآني در كشور ايران و جهان اسلام بود فعاليتهاي قرآني شكل تازه اي به خود گرفت و فراگير شد و با استقرار دولت جمهوري اسلامي در ايران، فعاليت هاي قرآني در نهادهاي انقلابي و مؤسسات علمي و حوزه و دانشگاه آغاز و رشد و توسعه يافت اينجانب نيز در نهادهايي انقلابي از جمله سپاه پاسداران، بسيج، جهاد سازندگي اوقاف و امور خيريه سازمان تبليغات اسلامي به تدريس فنون قرائت پرداختم. در سال 1359 به دعوت سازمان اوقاف و امور خيريه به عنوان داور مسابقات سراسري حفظ و قرائت قرآن و سپس در سال 1360 در مسابقات بين المللي حفظ و قرائت قرآن به داوري مشغول شدم كه تاكنون ادامه دارد و سابقه اينجانب در داوري مسابقات بين المللي بالغ بر 25 سال مي باشد سابقه تدريس اينجانب در دانشگاه از سال 1363 تاكنون و افزون بر 22 سال مي باشد و در دانشكده شهيد محلاتي دانشگاه آزاد اسلامي

قم و اراك دانشگاه قم پيام نور دانشكده علوم قرآني قم و مجمع آموزش عالي پرديس قم به تدريس فنون قرائت مشغول مي باشم.

اينجانب تاكنون در مسابقات قرآني فراواني به عنوان داور مسابقات شركت داشته ام از جمله: دانشگاه آزاد (قرآن و عترت) سازمان تبليغات، نيروهاي مسلح، ارتش، نيروهاي انتظامي ، سپاه پاسداران، مسيح، جهاد دانشگاهى، پيام نور، بنياد شهيد، بنياد جانبازان، تربيت بدنى، فهرستي و سازمان اداره زندانها مي باشد. بيشترين فعاليت اينجانب در كنار تدريس فنون قرائت، تربيت مربي قرآن بوده كه با همكاري برخي نهادها از جمله سازمان تبليغات اسلامى، مركز پژوهشهاي قرآن و عترت و جهاد دانشگاهى و نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري در دانشگاه ها انجام شد و حاصل آن به ترتيب مربيان برجسته و متعهد در سراسر نقاط ميهن اسلامي ايران مي باشد. اينجانب موفق به تأليف چند كتاب گرديدم كه هر كدام متن درسي قرائت و تجويد قرآن در حوزه علميه و دانشگاه ها از جمله دانشگاه آزاد اسلامي در سراسر كشور مي باشد از جمله كتاب روان خواني و تجويد قرآن، همكاري جناب آقاي علي حسيني و آموزش قرائت قرآن با همكاري آقاي حسين اسدى. نوشته ديگري كه به سفارش مركز جهاني علوم اسلامي انجام شده كتاب آشنايي با اصول قرائات مي باشد كه متن درسي طلاب علوم ديني غيرايراني قرار گرفته است.

توضيحات تحليلي وقف و ابتداء در حاشيه مصحف به سفارش شواري عالي قرآن صدا و سيما انجام شده كه در مراحل چاپ و نشر مي باشد و براي قاريان قرآن بسيار لازم و ضروري مي باشد. با توجه به اين كه عنوان درس قرائت قاريان برجسته جهاني اسلام را تهيه كرده ام كه از جمله غني ترين

آرشيو تلاوت هايي قرآن در كشور به شمار مي رود كه شامل ده هزار تلاوت 000/10 مي گردد كه برخي از آنها در اختيار راديو قرآن قرار گرفته و از آن راديو پخش شده است اين مجموعه در اختيار افرادي كه در زمينه قبول قرائت تلاش مي كنند قرار مي گيرند و نيز در كلاسها و جلسات آموزش قبول قرائات استفاده مي شود. اينجانب عضو شوراي عالي قرآن اوقاف و امور خيريه و كارشناس تلاوت هاي قرآن در شوراي قرآن صدا و سيما و عضو كميسيون تحقق مركز طبع و نشر قرآن كريم مي باشم. در گروه گزينش استادان قرآن در دانشگاه آزاد اسلامي عضو بوده و در سال 1384 به عنوان خادم نمونه قرآن در زمينه آموزش و ترويج فرهنگ قرآني معرفي گرديده و توسط رئيس محترم جمهوري اسلامي ايران جناب آقاي دكتر احمدي نژاد مورد تقدير قرار گرفته ام كه خداوند را بسيار شاكرم كه توفيق خدمتگزاري به ساحت مقدس قرآن كريم را به اينجانب عنايت فرمود اميد است لياقت اين عنوان را داشته باشم و از شفاعت قرآن و عترت در دو جهان بي بهره نباشم

شهيدي زندي، ناصر

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

ناصر شهيدي زندي

محل تولد : كرمان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1347/7/15

زندگينامه علمي

اينجانب ناصر شهيدي زندي متولد 1347 ، از سال 1361 وارد حوزه علميه شده و همزمان تحصيلات كلاسيك را تا مقطع ديپلم ادامه دادم. در دروس حوزوي همزمان با شروع درس خارج وارد رشته تخصصي كلام و فلسفه اسلامي شده و موفق به دريافت سطح چهار فلسفه و كلام اسلامي شدم.

در سال 1379 از طريق كنكور در رشته حقوق پذيرفته و در سال 1382 موفق به دريافت

كارشناسي اين رشته شدم.از سال 1376 وارد مركز تحقيقات دبيرخانه مجلس خبرگان رهبري شده و در ابتدا مسئوليت كتابخانه دبيرخانه را به عهده داشتم و در ادامه مسئول دفتر مركز تحقيقات بودم. همچنين به عنوان معاون آموزشي و پژوهشي دانشكده هدي وارد جامعه الزهرا (س) شدم و همزمان در دانشكده و تحصيلات تكميلي آن مشغول به تدريس شدم.

در حال حاضر مسئول گروه كلام اسلامي و مسئول دفتر برنامه ريزي درسي جامعه الزهرا(س) مي باشم. در سال 1386 نيز معاون آموزشي موسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني (ره) دفتر قم بودم كه اخيرا به دليل مسئوليت جديد در معاونت پژوهشي مركز تحقيقات كامپيوتري علوم اسلامي از آن سمت استعفا دادم. در حال حاضر در دانشگاه مفيد و مدرسه علميه حجتيه مختصري تدريس دارم و طي دو سال قبل هفته اي يك روز در دانشگاه علوم پزشكي دانشگاه تهران به تدريس معارف اسلامي مشغول بوده ام.

شيباني، محمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد شيباني

محل تولد : قاين

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1336/9/1

زندگينامه علمي

آقاي محمد شيباني در سال 1336هجري شمسي در خانواده اي متدين، مذهبي و دوستدار اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام در خضري از توابع قائنات ديده به جهان گشود. دوران ابتدايي، راهنمايي و دبيرستان را در زادگاه خويش با موفقيت سپري كرد. در پي تشويق خانواده و علاقه خويش به فراگيري علوم ديني در سال 1351 كه سال هاي خفقان و ترس از رژيم شاهنشاهي بر كشور حاكم بود و حوزه هاي علميه از طرف رژيم منحوس پهلوي به شدت تحت فشار بودند وارد حوزه علميه

گناباد گرديد. از نخستين روزهاي ورود به حوزه علميه با تلاش و كوشش فراوان به تحصيل پرداخت و از درس بزرگان آن ديار بهره هاي علمي فراوان برد اما شوق زيارت و هم جواري با بارگاه ثامن الحجج عليه السلام او را راهي حوزه علميه مشهد گردانيد. از نخستين روزهاي ورود به حوزه علميه مشهد، ضمن انس با آستان ملكوتي علي بن موسي الرضا(ع ) با تلاش و كوشش فراوان، در درس بزرگان حوزه علميه آن ديارحاضر شد و پس از گذراندن سطوح عالي در سال 1368 به حلقه دروس خارج راه يافت. در آن ديار از درس بزرگاني همچون آيت الله رضا زاده، آيت الله مرتضوي، آيت الله حجت هاشمي، آيت الله واعظي طبسي و... بهره ها برد.

استاد در كنار تحصيل دروس حوزوي از تحصيلات دانشگاهي غافل نماند و در رشته علوم قرآن در مقطع كارشناسي ارشددر سال 1379از دانشگاه علوم اسلامي رضوي فارغ التحصيل گرديد ايشان براي تبليغ مذهب انسان تشيع به كشوورهاي متعددي از جمله غنا، مالاوي و كنيا سفر كرده است، سالهاي متمادي است كه به تدريس در دانشگاه تربيت معلم سبزوار و...مشغول است. ايشان در زندگي سراسر علمي خود از نگارش و تأليف غافل نبوده است و مقالات متعددي به رشته تحرير در آورده است.

شيخ الاسلامي، محسن

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد محسن شيخ الاسلامي متولد 1332 تهران داراي كارشناسي كارشناسي ارشد ازدانشگاه تهران ودكتري حقوق بين الملل ازدانشگاه نانت فرانسه درسال 1374 است . وي عضو هيئت علمي گرونه حقوق عمومي وبين الملل دانشگاه شيراز است. وسمت دانشيار دارد.

گروه : علوم انساني

رشته : حقوق

گرايش :

حقوق بين الملل و عمومي

تحصيلات رسمي و حرفه اي : سيد محسنشيخ الاسلامي داراي كارشناسي وكارشناسي ارشد حقوق ازدانشگاه تهران ودكتري حقوق عمومي وبين الملل ازدانشگاه نانت دركشور فرانسه مي باسد.

خاطرات و وقايع تحصيل : اخذ كارشناسي حقوق ازدانشگاه تهران موجب ارائه تحصيل ويقين مسير جهت تحقيقت سيد محسن شيخ الاسلامي درهمين رشته شده است.

فعاليتهاي ضمن تحصيل : سيد محسن شيخ الاسلامي درتحينتحصيل دررشته حقوق به مطالعه ، تحقيق وتاليف آثاري دراين زمينه مي پرداخته است.

وقايع ميانسالي : سيد محسن شيخ الاسلامي پس ازبازگشت ازفرانسه عضو هيئت علمي دانشگاه شيرازشد. وازآن پس به تحقيق ، تاليف ومطالعه آثاري دراين زمينه مشغول است.

مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : سيد محسن شيخ الاسلامي عضوهيئت علمي گروه حقوق عمومي دانشگاه شيراز وبين سالهاي 1379- 1377 معاونت فرهنگي دانشكده حقوق وعلوم سياسي دانشگاه شيراز بوده است.

فعاليتهاي آموزشي : سيد محسن شيخ الاسلامي پس از بازگشت ازفرانسه درسال 1374، عضو هيئت عليم دانشكده حقوق دانشگاه شيرازاست.

ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : سيد محسن شيخ الاسلامي دركنار تدريس ورسيدگي به امور مربوطبه مسئوليت هاي حقوق ، به مطالعه، تحقيق وتاليف آثاري درباره حقوق بين الملل مشغول است.

آرا و گرايشهاي خاص : سيد محسن شيخ الاسلامي ازجمله حقوق دان هاني است كه به حقوق بين الملل توجه تخصصي دارد.

چگونگي عرضه آثار : سيد محسن شيخ الاسلامي بسياري ازمقالات خود را درفصلنامه هاي حكومت اسلامي ، كنگره امام علي ونامه مفيد به چاپ رسانيده است.

--------------------------------------------------------------------------------

آثار :

1 تقلب نسبت به قانون در حقوق بين الملل خصوصي، فصلنامه علمي پژوهشي نامه مفيد.دانشگاه مفيد قم شماره 1380،40

2 حدود اختيارات ولايت فقيه، تأليف، نشر انديشه، 1380

3 حدود اختيارات ولي فقيه از ديدگاه امام خميني، فصلنامه حكومت اسلامي، تابستان 1378.

4 حقوق اساسي تطبيقي، تأليف، نشر كوشامهر، 1380

5 حقوق عمومي-ترجمه -نشر كوشا مهر-شيراز- 1380 .

6 دولت اسلامي از ديدگاه امام علي(ع)، فصلنامة كنگره بزرگ امام علي(ع)، تهران، 1380

7 مباني اجراي قانون خارجي در حقوق بين الملل خصوصي، فصلنامه علمي پژوهشي نامه مفيد.دانشگاه مفيد قم شماره 37 ،1380 .

8 نهادهاي جمهوري فرانسه، ترجمه، نشر دادگستر، 1380حقوق عمومي، ترجمه، نشر كوشامهر، 1380

شيخ الاسلامي، محمود

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمود شيخ الاسلامي

محل تولد : قم

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1347/1/1

زندگينامه علمي

در سال 1363 وارد حوزه علميه قم شدم و در حين تحصيل دروس متوسطه را اخذ نمودم و مدتي توفيق حضور جبهه را داشتم در سال 1371 به تحصيل كفايتين و مكاسب اشتغال داشتم و به دست مقام معظم رهبري به لباس روحانيت ملبس شدم و در سال 1372 به بعد در دروس خارج فقه و اصول حضرات آيات عظام سبحاني،مكارم به تلمذ مشغول شدم ودر اين همه سالها به تبليغ و ارشاد هم موفق بودم در سال 1374در دروس تخصصي كلام در موسسه امام صادق تحت اشراف آيت الله سبحاني پذيرفته شدم و پس از فارغ التحصيلي به تدريس در حوزه و دانشگاه اشتغال يافتم در سال 85بعنوان

عضو هيات علمي در دانشگاه پيام نور پذيرفته ودر مركز نطنز اداي وظيفه مي كنم و در خدمت دانشجويان و اساتيد فرهيخته هستم .

شيخ الرئيسي، محمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد شيخ الرئيسي

محل تولد : كرمان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1320/1/1

زندگينامه علمي

آقاي محمد شيخ الرئيسي در سال 1320 در خانواده اي متدين و كاملا آگاه به مسائل مذهبي و دوستدار خاندان پاك نبوت و امامت در كرمان ديده به جهان گشود ، دوران ابتدائي ، راهنماي و دبيرستان را با موفقيت پشت سر گذاردند و در سال 1340 وارد حوزه علميه كرمان گرديد پس از مدتي تحصيل در كرمان در سال 1355 كه اوج مبارزات مردم و روحانيت عليه رژيم ستم پيشه شاهنشاني بود وارد حوزه علميه قم گرديد تا در كنار تحصلات حوزوي به جرگه معترضين به رژيم شاه بپيوندد . در قم از محضر بزرگان علم و اخلاق همچون مرحوم آيت الله مشكيني و منتظري بهره ها برد.

در كنار تحصيلات حوزوي در سال 1378 در مقطع دكترا از دانشگاه آزاد تهران فارغ التحصيل شد و از پايان نامه خويش با عنوان شعراي شيعه در اثر عباسي اول با موفقيت دفاع كرد، و در كنار تحصيل علاوه بر تدريس به امر پژوهش هم اشتغال دارد كه در اين زمينه آثاري را هم در مجلات و روزنامه هاي كشور به زيور طبع آراسته است.

شيخاني، علي باقر

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

علي باقر شيخاني

محل تولد : رشت

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1341/1/1

زندگينامه علمي

در سال 1341 در يكي از روستاهاي استان گيلان در اطراف رشت به دنيا آمده و از سن هفت سالگي به مدرسه رهسپار گرديدم و در سال 1361 در رشته اقتصاد اجتماعي ديپلم گرفتم.

در سال 1361 براي فراگيري علوم ديني رهسپار شهرستان

رشت شده و در حوزه علميه امام صادق (ع) وابسته به سازمان تبليغات اسلامي به تحصيل پرداختم اما پس از يك سال به شهر تهران رفته و در حوزه علميه شهيد بهشتي مشغول به تحصيل شدم اما پس از يك سال به دليل اختلاف در مديريت مدرسه آن را ترك گفته وارد حوزه علميه وليعصر (عج) وابسته به برادران باقري بنابي شده و تا سال 66 در آن حوزه علمي تا پايان جلد اول لمعه را فرا گرفتم

در سال 1366 براي ادامه تحصيل به حوزه علميه قم وارد شدم و از محضر اساتيد بزرگوار آن بهرهمند گرديدم و در ابتدا اصول فقه مرحوم مظفر را نزد استاد علي محمدي خراساني فرا گرفتم همچنين برخي از ابواب جلد دوم لمعه را نزد ايشان و استاد شب زنده دار و استاد احمد خاتمي و مرحوم وجداني فخر تلمذ نمودم پس از آن مكاسب محرمه و كتاب بيع را نزد مرحوم احمد پاياني و كتاب رسائل را نزد استاد اعتمادي فرا گرفتم و كتاب خيارات مكاسب را نزد استاد عباس محفوظي فرا گرفتم و پس از آن كتاب كفايه را نزد مرحوم صالحي مازندراني و استاد مهدي هادوي آموختم.

در ضمن اين سالها به دروس فلسفه منظومه استاد احمد بهشتي و درس اسفار استاد جوادي آملي و استاد حسن ممدوحي و استاد نكونام شركت جستم.

از سال 71 به بعدتا كنون در درس خارج اصول آيت الله وحيد خراساني شركت داشته و در دروس خارج فقه اساتيد بزرگوار مشكيني ، بهجت ، محقق داماد ، موسوي اردبيلي ، فاضل لنكراني ، مكارم شيرازى، و نوري همداني شركت جسته بهرهمند

گرديدم.

همچنين در سال 72 در اولين دوره رشته تخصصي تبليغ شركت جسته و با موفقيت به پايان رسانده و مشغول تاليف پايان نامه سطح چهارم آن مي باشم همچنين در رشته تخصصي مذاهب اسلامي دوره پنجم آن شركت جسته در سال 81 به پايان رسانده ام.

شيرازي، حسن

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

آيت الله شهيد سيد حسن شيرازي : سال 1345 قمري با ولادت طفلي مبارك از اين نسل پاك خاندان شيرازي ها با ريگر به خود باليد و مردمان بسياري را به دعاي شكر وادار كرد .

پس از گذراندن دوران كودكي در جوار بارگاه اميرالمومنين عليه السلام عشق به مكتب اهلبيت عليهم السلام سيد حسن را به تحصيل در علوم حوزوي كشانيد تا با اقتدا به اجداد پاك و مطهرش آينده اي روشن را براي خود رقم زند . سالها گذشت و او روح و جانش را با اشتياق در زير آّبشار علوم آل الله شستشو داد تا مفتخر به اجتهاد گرديد آن شهيد والا مقام در حيات پر افتخارش در ممالك متعددي از جمله سوريه و لبنان و عراق و مصر سعي وافر در خدمتي خالصانه به اسلام نمود و سالياني دراز دليرانه به مبارزه با ظلم وستم پرداخت و بارها تا مرز شهادت پيش رفت

او در عراق با انتشار مجلات و تاليف كتب مختلف به زبان عربي ضمن ايجاد تحول در نحوه فراگيري ادبيات عرب نقشي سبز در اعتلاي سطح فرهنگي مردم شيعه عراق ايفا نمود در همين سالها به مخالفت با جريانهاي ضد ديني كه در عراق شكل ميگرفت ميپرداخت و مقالالت كوبنده اي را منتشر ميساخت.

در سوريه با تاسيس حوزه علميه زينبيه خدمت بزرگي به

مسلمانان اين كشور نمود و در همين راستا توانست با فعاليتهاي گسترده و نگرشي عالمانه در راستاي اصلاح فرقه هاي علي اللهي و اهل حق كه از عقايد منحرفي برخوردار بودند خدمت شاياني از خود به يادگار گذارد .

ايشان در لبنان با تاسيس پايگاه علمي و فرهنگي و سازماني به ام جماعة العلما برگ زرين ديگري بر افتخارات خود افزود و همچنين تاسيس مدرسه الام المهدي از ديگر اقدامات ايشان بود در لبنان.

چندي بعد به دعوت بازرگان مهاجر لبنانب به كشور ساحل عاج رفته و در اندك زمان توقف خود در انجا اقدام به ساهت بناي مركز اسلامي نمود

ايشان همچنين در نبرد با حزب بعث كه در سوريه شكل گرفته بود به مبارزه علني و آگاهي بخشي به توده هاي مردم روي آورد و در اين راهم متحمل سختيهاي بسيار گشت . اما سرانجام در روز جمعه 12 ارديبهشت سال 59 انگاه كه تصميم داشت در مجلس يادبود شهيد محمد باقر صدر شركت كند مورد حمله قرار گرفت و به شهادت رسيد و پيكر ايشان پس از انتقال به قم و خواندن نماز توسط آيت الله العظمي مرعشي نجفي در صحن حرم حضرت معصومه سلام الله عليها به خاك سپرده شد

شيرازي، محمدحسين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد حسين شيرازي

محل تولد : نيشابور

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1336/9/1

زندگينامه علمي

آقاي محمد حسين شيرازي در سال 1336هجري شمسي در خانواده اي متدين، مذهبي و دوستدار اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام در شهرستان نيشابور ديده به جهان گشود. دوران ابتدايي، راهنمايي

و دبيرستان را در زادگاه خويش با موفقيت سپري كرد. در پي تشويق خانواده و علاقه خويش به فراگيري علوم ديني در سال 1350 كه سال هاي خفقان و ترس از رژيم شاهنشاهي بر كشور حاكم بود ايشان بدون هيچگونه ترس و واهمه اي وارد حوزه علميه گلشن نيشابور گرديد. از نخستين روزهاي ورود به حوزه علميه با تلاش و كوشش فراوان به تحصيل پرداخت و از درس بزرگان آن ديار بهره هاي علمي فراوان برد اما شوق زيارت و هم جواري با بارگاه ثامن الحجج عليه السلام او را راهي حوزه علميه مشهد گردانيد. از نخستين روزهاي ورود به حوزه علميه مشهد و ضمن انس با آستان ملكوتي علي بن موسي الرضا(ع ) با تلاش و كوشش فراوان، در درس بزرگان حوزه علميه آن ديارحاضر شد و پس از گذراندن سطوح عالي در سال 1365 به حلقه دروس خارج راه يافت و از محضر ستارگان آن ديار همچون آيت الله رضا زاده،آيت الله شاهرودي، آيت الله زنجاني، آيت الله فلسفي، آيت الله خلخالي و... كسب فيض كرد.

استاد در كنار تحصيل دروس حوزوي از تحصيلات دانشگاهي غافل نماند و در رشته حقوق و الهيات در مقطع كارشناسي ارشد در سال 1385از دانشگاه فردوسي فارغ التحصيل گرديد . و با موفقيت از پايان نامه خويش با عنوان"اجاره در فقه اسلامي و حقوق مدني" دفاع كرد.ايشان در زندگي سراسر علمي خود جز به تحقيق و نگارش و تأليف به چيز ديگري نينديشيده است كه كتاب "حديث انقلاب نور" از جمله آثار ايشان است.

نامبرده ضمن تبليغ سالهاي

متمادي است كه به امر تدريس در دانشگاه آزاد نيشابور، و ... مشغول مي باشد.

شيرجعفري، قاسم

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

قاسم شير جعفري

محل تولد : شهر ري

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1347/1/1

زندگينامه علمي

در سال1365هجري شمسي پس از اخذ مدرك ديپلم علوم تجربي از تهران براي ادامه تحصيل وارد قم شدم و دروس مقدمات را تا سه سال در مدرسه علميه امام محمد باقر (ع) طي نمودم و سپس تا اتمام كفايتين را به صورت آزاد با دروس جنبي سپري كردم و پس ازآن چندين سال در دروس خارج فقه واصول اساتيدي چون :آيت الله جعفر سبحاني ،آيت الله مكارم شيرازي ،آيت الله شيخ جواد تبريزي و آيت الله وحيد خراساني شركت نمودم .

شيرخاني، علي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

علي شيرخاني

محل تولد : قزوين

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1355/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب علي شيرخاني پس از اخذ مدرك سوم راهنمايي در سال 1363 وارد حوزه علميه قزوين شده و در مدراس صالحيه سردارين و شيخ الاسلام آن شهر جامع المقدمات ، سيوطي و حاشيه ملا عبدالله را گذراندم و از سال 1365 وارد حوزه علميه قم گرديدم و ادامه دورس حوزوي را در اين حوزه مقدس طي نمودم . همزمان با دروس حوزه ، دبيرستان را متفرقه خوانده و در سال 1370 ديپلم فرهنگ و ادب اخذ نمودم . اساتيد بنده در قزوين آيت الله محمد تاكندي ، حجت الاسلام فيروزي و حجت الاسلام مرتضوي بوده­اند و بخشي از جامع المقدمات را نيز نزد آقاي كاظم عباسي مولايي گذراندم . در قم نيز نزد اساتيدي چون آقايان : يعقوبعلي برجي ، عليدوست ، آل غفور جزايري ، حسين خراساني ، محمدي خراساني ، فياضي ،

اسحاقي ، فتوحي ، صالحي افغاني و مهري دروس سطح و منطق و فلسفه را خوانده­ام . پس از طي دروس سطح وارد درس خارج شده و نزد آقايان : مكارم شيرازي ، صالحي مازندراني ، جوادي آملي ، سبحاني ، صادق لاريجاني ، معرفت و مومن اين دروس را تلمذ نموده­ام . از سال1370 وارد موسسه آموزشي عالي باقر العلوم شدم و در سال 1379 مدرك فوق ليسانس را از آنجا دريافت نمودم . سال 1380 نيز در آزمون دكتري قبول شده و در اين مقطع تحصيل كردم و از همان سال نيز عضو هيات علمي گروه علوم سياسي دانشگاه اسلامي واحد قم شدم . از سال 1370 مقاله نويسي را با نشريه هفتگي ولايت قزوين كه هم اكنون به روزنامه تبديل شده است ، آغاز كردم و از نيمه دوم دهه هفتاد ، مقالات و كتب مختلفي به چاپ رسيده است. البته لازم است يادي نيز از اساتيد معروف دانشگاه داشته باشيم .

آقايان دكتر : سيف زاده ، دكترسريع (تعلم) ، دكتر بشريه ، دكتر نقيب زاده ، دكترسيد محمد هاشمي ، دكتر ميرعباسي ، دكتر حميد احمدي ، دكتر ازغندي ، دكتر كاظمي ، دكتر قوام ، دكتر ملكوتيان ، دكتر صدرا ، دكتر ابوالحسني ، دكتر ساعي ، دكتر طاهري ، دكتر فيرحي ، دكتر قادري (حاتم) دكتر منوچهري و ... .از سال 1381 (اواخر 81) مسووليت مركز اسناد انقلاب اسلامي قم را بر عهده دارم و البته با مراكز مختلف پژوهشي نيز همكاري دارم .

شيرين، جلال

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

جلال شيرين

محل تولد : اهواز

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ

تولد : 1362/1/15

زندگينامه علمي

حقير ابتدائي را در شهر اهواز گذرانده و پس از آن همراه خانواده به قم آمدم دوره راهنمائي را در مدرسه امير كبير و دبيرستان را در مدرسه دين و دانش خيابان 19 دي پشت سر گذاشتم و دبيرستان را با معدل 2/15 در رشته رياضي فيزيك به اتمام رساندم پس از آن وارد حوزه مقدس علميه شدم و پنج سال اول را در مدرسه علميه امام حسن مجتبي عليه السلام و سال ششم را در مدرسه امام محمد باقر عليه السلام خوانده و هم اكنون در پايه 7 مشغول به تحصيل به علوم ديني مي باشم لازم به ذكر است پايه 4-5-6 سه سال به عنوان طلبه ممتاز معرفي شدم از سه سال پيش ابتدا به عنوان دفتر دار يكي از معاونين و بعد به عنوان پژوهشگر مجله الرشاد در سازمان حوزه هاو مدارس خارج از كشور مشغول به كار شدم .كار ها در مجله تهيه و تنظيم مقالات مورد نظر از قبيل تدوين . نگارش . تلفيق . و مطابقت با معيارهاي بين المللي مجله است و در آخر ترجمه آن به زبان ها ن انگليسي . فرانسه . عربي . چيني . وغيره ... اين حقير همچنين ترم اول مترجمي فرانسه هستم از دانشگاه باقر العلوم .

صابري، احمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

احمد صابري

محل تولد : همدان

شهرت : صابري همداني

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1302/1/1

زندگينامه علمي

آية الله احمد صابري همداني در سال 1302 روستاي بيوك آباد از توابع همدان و در ميان خانواده اي متدين و دوستدار خاندان پاك پيامبر(ص ) به

دنيا آمد. نام پدرش غياثعلي بود و روستاي او همواره زيستگاه علماي بزرگ بوده يكي از اجداد مادري ايشان حاج محمد شفيع بيوك آبادي كه رساله اي در عرفان نوشته و همچنين عارف بزرگ و فقيه بزرگوار مرحوم حاج محمد جعفر مجذوب در آنجا مي زيسته است . آية الله صابري همداني تحصيلات خود را از مكتب خانه آغاز كرد و پس از آن به دبستان رفت . دورة دبيرستان رانيز تا كلاس چهارم گذراند و كتب گلستان ، كليله و دمنه و... را به خوبي فرا گرفت . در سال 1319 به حوزه علميه همدان عزيمت كرد و در مدرسة آخوند سكونت داشت . او دروس دورة مقدمات و بخشي از دروس سطح را در همدان به پايان برد و سپس به علت تعطيلي بسيار حوزه علميه همدان و كمبود استاد به حوزه علميه مشهد رفت . در مشهد به نزد مرحوم حاج شيخ كاظم دامغاني رفت و نامة استاد خود حاج ميرزامحمدعلي دامغاني را به او نشان دهد. در آن نامه درخواست شده بود كه وي در مدرسه مرحوم دامغاني به تحصيل ادامه بدهد. حاج شيخ كاظم دامغاني نيز وي را مورد احترام قرار داد و به او سفارش كرد به حوزه علميه قم برود؛ زيرا آن حوزه براي ترقي او مناسب تر بود. او نيز مدتي در مشهد ماند تا اينكه مقدمات سفر او به قم فراهم آمد. او در سال 1325 به حوزه علميه قم وارد شد و از محضر استادان آن ديار عالم خيز در رشته هاي فقه و اصول و فلسفه و تفسير و عرفان و... بهره هاي بسيار برد. او در سالهاي تحصيل خود بسياري از خطبه هاي نهج البلاغه را حفظ

كرده بود. همچنين به ادبيات علاقه ويژه اي داشت و بسياري از اشعار فارسي و عربي را از بر كرده بود.آية الله صابري همداني در سالهاي تحصيل به محضر استادان بسياري شرفياب شد. او دروس مقدمات و سطح خود را در حوزه علميه همدان در محضر استاداني چون حاج سيد مصطفي هاشمي ، حاج ميرزا محمدعلي دامغاني ، حاج شيخ محمد حسين بهاري ، حاج ميرزا ابوالقاسم رباني شاهنجراني ، حاج ميرزا اسدالله حجت و حاج شيخ علي انصاري به پايان برده بود. مدتي در مشهد به درس مرحوم حاج شيخ هاشم قزويني رفت و سپس در قم در درس آية الله سلطاني طباطبايي (ره )، آية الله العظمي بروجردي (ره )، آية الله العظمي امام خميني (ره )، آية الله العظمي گلپايگاني (ره ) و آية الله العظمي محقق داماد(ره ) حاضر شد و از آن بهره هاي بسيار برد وي همچنين مدت قابل توجهي از محضر حضرت آيت الله العظمي حاج سيد احمد خوانساري كسب فيض نمود. او در زمينة علوم عقلي نيز به محضر علامه سيد محمدحسين طباطبايي (ره ) رفت . همچنين او در سالهاي تحصيل خود در دروس اخلاق امام خميني (ره )، حاج آقا حسين قمي (ره )، حاج آقارضا بهاءالديني (ره )، علامه طباطبايي (ره ) و آية الله العظمي گلپايگاني (ره ) شركت مي كرد تا همواره علم خود را با عمل توأم سازد. همچنين همنشيني با شهيد آية الله مدني در شكل گيري شخصيت او بسيار موثر بود. آية الله صابري همداني در سالهاي تحصيل خود با استادان و فضلاي بسياري رابطه دوستي داشت و دروسي را كه آموخته بود، با آنها مباحثه مي كرد كه از ميان آنها از مرحوم آية الله احمدي ميانجي مي توان ياد كرد.آية الله صابري همداني تا به امروز خدمات بسياري در عرصه علم و فرهنگ به انجام رسانده است . او از نخستين

سالهاي تحصيل خود، به امر تدريس اشتغال داشت و در حوزه علميه همدان و قم ، شاگردان بسياري را تربيت كرد. او كتب دورة مقدمات و سطح را تدريس كرده است .او در ايام تبليغ ، به مناطق گوناگون كشور سفر كرده و ضمن ارشاد گروههاي گوناگون مردم ، در بسياري از مناطق مسجد يا حسينيه بنا كرده است . همچنين براي تبليغ به كشورهاي استراليا، آذربايجان ، تركيه ، انگلستان ، اسپانيا، ايتاليا، يونان ، آلمان ، هلند، ژاپن ، چين ، پاكستان ، هندوستان و روسيه سفر كرده و در مجامع گوناگون به سخنراني پرداخته است . بسياري از اين تأليفات ايشان به زبانهاي لاتين و روسي ترجمه شده است .او همچنين مقالات فراواني به زبانهاي گوناگون و در زمينه هاي مختلف نگاشته كه برخي در مجله «حكومت اسلامي » به چاپ رسيده است وي تقريرات زيادي از اساتيدش نوشته كه به چاپ رسيده است. آية الله صابري همداني همواره در صحنه هاي گوناگون مبارزه با رژيم شاه حضور فعال داشته است . او در جواني با شخصيت نواب صفوي و واحدي آشنا شده بود، همواره مي كوشيد كه روحية آن مبارزان را در خود بپروراند و حماسة ديني و مذهبي را با علم توأمان سازد. كتاب «از فيضية 42 تا فيضيه 57» از جمله كتابهايي است كه نقش بسزايي در نهضت اسلامي داشته و پس از پيروزي انقلاب بارها تجديد چاپ شده است . آية الله صابري دراين كتاب وقايع پانزده خرداد 1342 و بسياري ديگر از وقايع را با قلمي حماسي نگاشته ، به گونه اي كه هر خواننده اي با خواندن آن احساس شور و شعف بسيار مي كند. آية الله صابري همداني در سالهاي مبارزه بر ضد رژيم شاه ، همواره از خط امام خميني (ره ) دفاع مي كرده و

در راه تحقق نظام اسلامي از هيچ گونه تلاشي دريغ نورزيده است . او پس از انقلاب نيز خدمات شاياني را به انجام رسانده است

صابري، عليرضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عليرضا صابرى

محل تولد : صدوق يزد

شهرت : صابري يزدي

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1328/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب علي رضا صابري يزدي اهل يزد متولد سال 1328 ه ش يكي دو سال بعد از گرفتن گواهينامه ششم ابتدائي با راهنمايي يكي از فضلاء يزد مرحوم حجه الاسلام و المسلمين آقاي حاج سيد كاظم رضوي در سال 1344 وارد شهر مقدس قم شدم و در مدارسي كه تحت نظارت حضرت آيت الله العظمي آقاي گلپايگاني بود مشغول تحصيل علوم ديني شدم و بعد از پايان دوره چهارساله آنجا در درسهاي عمومي حوزه شركت نمودم و دنباله دروس سطح را از محضر اساتيد گرامي حضرات آيات و حجج اسلام آقايان حسين شب زنده دار ، علوي گرگاني ، دوزدوزاني ، اعتمادي ، ستوده و ظرف چند سال قسمتهايي از خارج فقه را از محضر حضرت آيت الله آقاي حسين نوري همداني و حضرت آيت الله العظمي آقاي گلپايگاني بهره مند شدم . از سال 1352با راهنمائي يكي از دوستان مرحوم حجه الاسلام شهيد محمد علي گرگاني در جلسه نويسندگي كه هفته اي يك شب به سرپرستي استاد و نويسنده مرحوم حجه الاسلام و المسلمين آقاي مصطفي زماني اداره مي شد شركت نمودم اين جلسه تا سال 1357 ادامه يافت و در اين مدت نيز با سالنامه پيام اسلام كه تقريبا محصول همان جلسات بود همكاري داشتم .

از سال 1354 به فضل خداوند و عنايات ائمه اطهار عليهم

السلام با اشتياق وافري كه ميتوان گفت ناگهان در من پيدا شد در رشته احاديث مشغول تتبع و تاليف شدم.ماجراي تاليف كتاب الحكم الزاهرهقابل ذكر است كه قبل از تاليف اين كتاب در صدد بودم تا براي سخنرانيهاي خودم و براي بخشي از حديث كتاب نغمه هاي مناجاتي و نداهاي عاطفي احاديثي را جمع آوري نمايم و متاسفانه ياخوشبختانه ( چون نداشتن كتاب باعث تاليف كتاب شد) چندان كتاب حديث هم نداشتم و در آنزمان امكان خريد هم نبود ، با خودم گفتم كه در كتابخانه ها كتب احاديث را مطالعه ميكنم و احاديث مورد نيازم را يادداشت مينمايم ، لذا به مطالعه و سير در كتب روايات پرداختم و پس از آنكه حدود 700 حديث جمع آوري شده بود با چند تن از اساتيد فن و صاحبنظران حوزه علميه قم به مشورت و نظر خواهي پرداختم و آن آقايان به طور اتفاق حسن انتخاب و روش تاليف مرا بسيار پسنديدند و آنرا ستودند ، بر اين اساس منهم دلگرم شدم و حتي قبل از اينكه احاديث انتخاب شده را در نوشته هاي فارسي خود به كار برم به اين فكر افتادم كه با آنهمه تشويق خوبست به سير در كتب روايات و جمع آوري احاديث ادامه دهم.

در آنزمان علاقه ام به مطالعه به اندازه اي بود كه بارها اتفاق مي افتاد اولين شخصي كه وارد كتابخانه فيضيه يا ديگر كتابخانه ها ميشد و آخرين نفر از مراجعين كه از كتابخانه خارج ميشد من بودم.خلاصه پس از سالها پشتكار ممارست و زحمت بعد از آنكه به حمد الله موفق شدم دو سه نوبت به طور

اجمال و تفصيل كتاب عظيم بحارالانوار و اكثر مدارك آنرا هم مطالعه نمايم (كه مدرك حديث در الحكم الزاهره گواه اين سخن است) جلد اول الحكم الزاهره تكميل و تنظيم گرديد و به وسيله انتشارات اسلامي وابسته به جامعه مدرسين چاپ شد و در بهمن 1363 انتشار يافت و به حمد الله هم مورد استفاده طلاب عزيز و خطباء گرانقدر و ائمه جمعه و جماعات قرار گرفت و هم توجه علماء و اساتيد بزرگ حوزه علميه قم را بخود جلب نمود و هركدام به نحوي اينجانب را مورد تفقد و تشويق قراردادند كه اظهارات كتبي برخي از آن عزيزان شاهد ميباشد.قابل يادآوري است : كه در جلد اول و دوم الحكم الزاهره بغير ازده ها مدرك به 80 جلد از مجلدات بحارالانوار و به 18 جلد وسائل الشيعه و به 16 جلد جامع الاحاديث الشيعه و به 12 جلد روضه المتقين و به 10 جلد تهذيب الاحكام و به 8 جلد اصول و فروع و روضه كافي مدرك و آدرس داده شده است و اين 5000 حديث در 500 عنوان كه در جلد يك و دو ميباشد از بيش از 112 تاليف كه جمعا افزون بر 350 جلد ميشود استخراج شده است .

صاحبي فرد، علي اكبر

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

علي اكبر صاحبي فرد

محل تولد : كاشان

شهرت

تابعيت : ايران

زندگينامه علمي

بعد از اتمام دوره ابتدايي دوره دبيرستان (نظام قديم) را شبانه در دبيرستان محمديه كاشان گذراندم و درسال 1352 بعد از آشنايي با يكي از دوستان طلبه در كلاس درس دبيرستان علاقه ام به دروس حوزوي تقويت شده بالاخره در همان سال دروس مقدمات

را شروع كردم ؛ تا سال 1357 در مدرسه علميه امام خميني (ره) و مدرسه علميه مرحوم آيت الله يثربي بوده و از محضر بزرگاني چون حضرات آقايان صبوري ، اسلامي تبار ، مناقب (قدس سرهم) و جناب آقايان حضرات خراساني ، علم الهدي ، صراف زاده و ... بهره بردم و از تفسير مرحوم آيت الله نجفي در كاشان استفاده نمودم . در سال 1357 به حوزه مقدسه قم مشرف شدم و در مدرسه مهديه در خيابان 19 دي ساكن شدم و بقيه دروس سطح را نزد بزرگاني چون مرحوم آيت الله اعتمادي ، مرحوم آيت الله حرم پناهي ، مرحوم آيت الله ستوده ، و نيز حضرات آقايان حسيني كاشاني و شريفي نياسري و عماني و اشعري (محمد حسين) استفاده كردم .

در ضمن در سال 1359 به مدت يك سال به دعوت يكي از دوستان در مدرسه اماميه شهركرد مشغول به تدريس مقدمات شدم .حدود سال 1361 به درس خارج فقه و اصول رفتم و يك دوره درس اصول حضرت آيت الله مظاهري و مباحثي از درس آيت الله وحيد خراساني (مباحث الفاظ) و بخشي از مباحث اجتهاد و تقليد آيت الله تبريزي را شركت كردم و نيز از مباحث فقهي حضراتي چون آيت الله مكارم شيرازي و آيت الله فاضل لنكراني بهره مند شدم و از حدود سال 1360 در درس تفسير حضرت آيت الله جوادي آملي شركت كردم .فلسفه (منظومه) را نزد حضرت آيت الله گرامي و بخشي از اسفار را در نزد حضرت آيت الله انصاري تلمذ كردم .از سال 1363 در فكر حفظ قرآن افتادم و بحمد الله و

المنه اين كار كه بايد حدود 1370 به پايان مي رسيد به علت وقوع حادثه اي به تاخير افتاد و بحمد الله سال 1373 به انجام رسيد .

از آنجا كه به كارهاي قرآني علاقمند بودم اولين نكته ناب قرآني درسال 1374 به ذهنم خطور كرد و به پيشنهاد دوستان اولين قلم زني را شروع كرده و كتاب «اتمام حجتي ديگر يا اجر رسالت» را به لطف خداوند به رشته تحرير درآوردم .

به علت تدريس دانشگاه و تشويق حضرت حجت الاسلام حاج محسن قرائتي كار قرآني در باب تاريخ اسلام را انجام دادم كه نتيجه آن كتاب تاريخ اسلام در قرآن است كه در سال 1381 از چاپ خارج شد همچنين به دنبال رهنمود مقام معظم رهبري در نام گذاري سال 1379 به نام امير مومنان سلام الله عليه ، آيات درباره آن حضرت به صورت يك مجموعه در آمد تا اينكه در سال 1382 مزين به زينت طبع گرديد و در همان سال چاپ دوم آن نيز صورت گرفت .

در سفر بيت الله الحرام با توطئه وهابيت كه بدترين تبليغات عليه تشيع صورت مي گرفت بيشتر آشنا شده و با رهنمود دوستان در بعثه مقام معظم رهبري در مكه مكرمه و هدايت حضرت آيت الله سبحاني نقدي بر كتاب تهاجمي «اهلبيت از خود دفاع مي كنند» به نام «اهلبيت از دين دفاع مي كنند» با كمك يكي از دوستان انجام شد . اين كتاب درسال 82 در شبكه اينترنت ، سايت ولي عصر (عج) قرار گرفت و مورد استقبال قرار گرفت و در تابستان 1383 به چاپ رسيده و الان در آستانه چاپ دوم قرار

دارد .

و بالاخره توفيق ديگر قرآني كه خداوند به اين حقير داد بررسي آيات مربوط به حضرت زهرا سلام الله عليها و به نام مبارك آن حضرت 135 آيه درباره اين بانو در يك مجموعه جمع آوري شد كه در نوع خود كم نظير يا بي نظير است و الان مشغول دو كار قرآني ديگر هستم يكي مكالمات و گفتگوهاي بعد از مرگ در قرآن و ديگر خيرات و مبرات از منظر قرآني كه تقريبا حدود 80% كار آنها نيز انجام شده است .

اكنون نيز برنامه هاي تدريس در حوزه و آموزش متوسطه و برنامه هاي قرآني در شهرهايي چون كاشان و ساوه دارم .

صاحبي، محمدجواد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد جواد صاحبي

محل تولد : شاهرود

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1333/11/20

زندگينامه علمي

محمد جواد صاحبي در سال 1333 در محله مغان شهرستان شاهرود به دنيا آمد تحصيلات ابتدايي را در مغان و تحصيلات متوسطه را تا مقطع ديپلم ادبي در شهرستان شاهرود گذراند ،همزمان بخشي از مقدمات علوم ديني را به طور متناوب در همانجا از محضر فضلاي بزرگواري همچون جناب حجت الاسلام شيخ محمد حسين صائب چهكندي و ديگران فرا گرفت، با حوزه هاي مشهد و قم نيز در رفت و آمد بودو از سال 1357 در قم مستقر شد و علوم متداول حوزه را فرا گرفت.

ادبيات عرب را از محضر حجج اسلام آقايان بهجتي شفق، بياني افغاني،سيد محمود طالقاني، سيد عباس موسوي و ديگران آموخت كلام و عقايد را از جناب حجت الاسلام و المسلمين آقاي مسعودي، فقه شرح لمعه را از حضرت آيت شيخ علي پناه اشتهاردي و مكا

سب را از آيت الله بني فضل استفاده كرد، اصول را از آقايان موسوي گرگاني و صالحي افغاني و خارج اصول و بخشي از ابحاث فلسفي و عرفاني را از آيت الله علي عابدي شاهرودي بهره برد

در درس خارج فقه آيت الله موسوي اردبيلي و آيت الله شيخ محمد ابراهيم جناتي نيز شركت نمود .

ورود به عرصه مطبوعات را از روزنامه ديواري شروع كرد و با ارسال مقاله براي مطبوعات قم از جمله مجله سالنامه پيام اسلام به مطبوعات مذهبي و كشوري راه يافت، نخستين مقاله براي سالنامه مزبور را در سال 1355 فرستاد كه با نشر آن،به نگارش و تأليف علاقمند شد،در سال 1357 دو اثر با عناوين « پيشگامان تحولات بنيادي و تاكتيكهاي انقلابي سيد جمال الدين اسد آبادي» منتشر ساخت.

در سال 1358 با تشكيل سپاه پاسداران انقلاب اسلامي،نخست به عنوان مسؤول آموزش سياسي عقيدتي نيروهاي عملياتي سپاه و سپس به سمت مسؤول انتشارات و مطبوعات كل سپاه منصوب شد كه تا سال 1362 ادامه يافت مدتي هم عضو مركز تحقيقات سپاه بود و مجددا به قم مراجعت كرد.

در سال 1364 مجله كيهان انديشه را تأسيس كرد كه در اين راه از حمايتهاي مرحوم شهيد شاه چراغي و جناب آقاي سيد محمد خاتمي (نماينده امام در مؤسسه كيهان) بهره مند بود، اين مجله 14 سال تمام ادامه يافت و هشتاد و چهار شماره از آن منتشر شد همزمان با مطبوعات ديگر نيز به همكاري پرداخت ومقالات بسياري از ايشان در روزنامه ها و ساير نشريات علمي و فرهنگي نيز به چاپ رسيده است.

در كنار اين فعاليتها از تحصيل و تدريس نيز باز

نماند از آن جمله مي توان تدريس در دانشسراي تربيت معلم سمنان، دانشگاه تربيت معلم تهران، مؤسسه امام خميني قم، مركز تخصصي كلام حوزه علميه قم، دفتر همكاري حوزه و دانشگاه، مركز آموزش مديريت دولتي را نام برد همچنين دركنگره هاي علمي و ديني متعددي به عنوان عضو و دبير فعاليت داشته اند، افزون به اينها به عنوان راهنما و مشاور در تدوين رساله هاي آموزشي و پژوهشي مشاركت كرده اند.

صادقي اردستاني، احمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

احمد صادقي اردستاني

محل تولد : اردستان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1323/7/1

صادقي پناه، حسن

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حسن صادقي پناه

محل تولد : تهران

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1352/6/21

زندگينامه علمي

سال 75-80 همراه با اساتيد بزرگوار دوره كارشناسي تاريخ را گذراندم و در سال 80 در مقطع ارشد قبول شدم و الحمدالله در سال 82 به پايان رسيد در مقطع كارشناسي پايان نامه مواضع تجدد خواهي بر اساس مذاكرات پنجم مشروطه نگاشته شد و در مقطع ارشد پايان نامه بررسي زندگاني سيره امام حسن مجتبي(ع) درمكاتب تاريخي نوشته شده و در حوزة علميه قم در سال 82 رساله سطح 3 بررسي زندگاني و سيره امام حسن مجتبي درمدينه نوشته شد. مقالات متعدد مطبوعاتي در زمينه هاي مختلف تاريخي سياسى- اجتماعي در بين سالهاي 78-81 نوشته شد و در مطبوعات مختلف به چاپ رسيد.

تدريس در حوزه و دانشگاه از سال 78 تا سال جاري ادامه دارد قابل ذكر است اينجانب از سال 1368 با مدرك سيكل وارد حوزه علميه روي توان شدم و همراه با گذراندن دروس حوزوي ديپلم رشته انساني را نيز گرفتم و با ورود به حوزه علميه قم در سال 1374 در دانشگاه نيز شركت نموده و موفق به ادامه تحصيل در حوزه و دانشگاه گرديدم هم اكنون از نظر تحصيلات حوزوي مشغول تدوين رساله از سطح 4 حوزه مي باشم و از نظر دانشگاهي نيز جهت آزمون دكتري آماده مي شوم.

البتّه جهت انجام راهنمايي ومشاوره براي طلاب گرامي موارد متعددي را به عهده داشته ام.

صادقي فدكي، غلام عباس

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد غلامعباس صادقي فدكي

محل تولد : فدك شهرستان خواف

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1339/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب سيد غلامعباس صادقي

فدكي به شهرت سيد عباس رضوي در فروردين 1339 در روستاي فدك از توابع شهرستان خواف (خراسان رضوي) در خانواده اي كشاورز متولد شدم. پس از پايان تحصيلات ابتدائي پدرم مرحوم كربلائي سيد حسين مرا براي تحصيل علوم ديني به شهرستان تربت حيدريه آورد و در مدرسه هراتي به سرپرستي شيخ عبدالله امامي از علماي دانشمند و خليق مشغول شدم. نزديك به يك سال در تربت بودم. مرحوم امامي بيشتر به تربيت و تهذيب اخلاق طلاب توجه داشت و به مناسبتها طلاب را از درسها و اندرزهاي اخلاقي مستفيد مي ساخت. بخشي از ادبيات از جمله: نصاب الصبيان و بخشي از جامع المقدمات را نزد استاد مرحوم شيخ حسن كله از علماي خليق و مهربان اين شهر خواندم. در سال 1350 به مشهد آمدم.

سكونتم به ترتيب در منزل آقاي قطميري شيرازى، مدرسه حاج حسن و مدرسه نواب بود و عمده درسها را در مدرسه آقاي موسوى نژاد مشغول بودم. مدرسه موسوى نژاد واقع در كوچه مير علم خان از مدارس منظم و تحت برنامه بود كه افزون بر برنامه هاي درسي برنامه هاي جنبي سودمندي را مانند درس اخلاق، عقايد، حديث، در آن گنجانده بود. مدت دو سال1365 الي 1367 در پژوهش تفسير راهنما شركت داشته و به همراه آقاي محمدحسن نجفى، محمد صادق مزينانى، سيد عباس ميرى دو دفتر از دفاتر آقاي رفسنجاني از سوره يونس الي سوره احزاب و سبا را تنظيم كرده ايم.از سال 1364 با موسسه اميرالمومنين(ع) به سرپرستي آيت الله موسوى اردبيلي در كار پژوهشهاي علوم قرآني مشاركت داشته ام. كار اين موسسه تصحيح و تكميل پژوهشهاي قرآني بود كه پيش از انقلاب

توسط آقاي بهشتى، مهدوي كنى، زنجانى، موسوى اردبيلي و... انجام يافته و پس از انقلاب آقاي اردبيلي فيش هاي كار شده را به قم آوردند و ما با مشاركت گروهي از فضلا از جمله آقاي اميرعلي خادم عليزاده و آقاي عادل نيا آن را كامل كرديم. از سال 1361 تاكنون به همراهي برادران محمد حسن نجفى، سيد عباس ميرى، محمد صادق مزينانى، عبدالرضا ايزد پناه و سيد عباس صالحي و... مجله حوزه را بنا نهاده و تا كنون در اين مجله پژوهشى، تبليغي به كار تحقيق و تاليف مشغول هستم و تاكنون چندين مقاله از اينجانب در مجله حوزه، مجله فقه و ديگر مجلات به چاپ رسيده است.

صادقي، حسين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حسين صادقي

محل تولد : بيجگان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1353/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب حسين صادقي در سال 1353در روستاي بيجگان حومه دليجان متولد شدم و به علت علاقه شديد پدرم به حضرت امام خميني (ره) ايشان تصميم مي گيرند كه من را به حوزه علميه بفرستند تا در كسوت روحانيت درآيم .دراين راستا پس از گذراندن تحصيلات راهنمائي در سال1365وارد حوزه علميه قم شدم و درمدرسه رضويه مشغول تحصيل گرديدم و درس ها را با علاقه خاص پيگيري كردم و پس از گذراندن سطح وارد تخصصي كلام امام صادق (ع)شدم و دوره تخصصي الهيات را در آنجا سپري كردم وهم اكنون مشغول پايان نامه دكتراي خود مي باشم و در حال حاضر به كارهاي تحقيقي وتبليغي مشغول مي باشم .

صادقي، حسين

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حسين صادقي در سال 1337، در تهران به دنيا آمد. او در سال 1365 ليسانس اقتصاد را از دانشگاه علامه دريافت كرد و پس از آن تحصيلات خود را در دانشگاه تربيت مدرس پي گرفت و با اخذ درجه دكتراي از اين دانشگاه فارغ االتحصيل شد. او پس از اين در دانشگاه امام حسين و تربيت مدرس به امر تدريس مشغول شد. وي ضمن فعاليت آموزشي به چاپ مقالات مختلف و حضور در سمينارهاي متعدد اهتمام ورزيد و بر پشتوانه هاي علمي خود افزود.گروه : علوم انساني رشته : اقتصاد تحصيلات رسمي و حرفه اي : حسين صادقي پس از پايان تحصيلات ابتدايي و دبيرستان، وارد دانشگاه علامه طباطبايي شد و در سال 1365 ليسانس اقتصاد را دريافت كرد. پس از آن تحصيلات خود را در

دانشگاه تربيت مدرس پي گرفت و در سال 1369 مدرك كارشناسي ارشد و در سال 1373دوره دكتراي اقتصاد را اخذ نمود.مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : حسين صادقي تاكنون مديريت گروه لجستيك دانشگاه امام حسين (ع)، قائم مقام دانشكده لجستيك دانشگاه امام حسين (ع)، مديريت گروه اقتصاد دانشگاه تربيت مدرس و رياست پژوهشكده اقتصاد دانشگاه تربيت مدرس را به عهده داشته است. او همچنين عضو كميته انرژي و اقتصاد - كميته ملي انرژي - جمهوري اسلامي ايران و در شوراي گروه اقتصاد -عضو شوراي آموزشي و پژوهشي دانشكده علوم انساني و عضو شوراي دانشگاه فعاليت بوده است.فعاليتهاي آموزشي : دكتر صادقي پس از فارغ التحصيل شدن ابتدا از سال 1369 تا 1374 به عنوان مربي دردانشگاه امام حسين مشغول تدريس شد. سپس به عنوان استاديار به فعاليت خود در دانشگاه تربيت مدرس ادامه داد.ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : حسين صادقي علاوه بر چاپ مقالات تخصصي درنشريات تخصصي، عضو هيات تحريريه مجله سياست دفاعي - دانشگاه امام حسين (ع)، عضو هيات داوران مجله تحقيقات اقتصادي - دانشگاه اقتصاد - دانشگاه تهران، داوري مقالات و تحقيقات در جشنواره خوارزمي، مدير مسئول مجله پژوهشهاي اقتصادي - پژوهشكده اقتصاد و عضو هيات داوران مجله سياستها و پژوهشهاي اقتصادي - معاونت امور اقتصادي بوده است. دكتر صادقي به عنوان دبير سومين همايش بررسي قاچاق، دبير اولين همايش بررسي خودرو و دبير دومين همايش بررسي خودرو تجربيات بسيار ارزنده اي را در اين زمينه در كارنامه خود ثبت نموده است. شاگردان : حسين صادقي راهنمايي و مشاوره بسياري از شاگردان خود را به عهده داشته است كه برخي از

آنها عبارتند از: عناوين پايان نامه ها و اسامي دانشجويان تحت راهنمايي الف - كارشناسي ارشد: 1) ارزيابي كارايي جنگ اقتصادي با تاكيد بر مورد جمهوري اسلامي ايران بهرام عرفاني راد 2) تحليل اقتصادي نقش بخش دفاع در اشتغال محمدتقي رمضاني 3) تعيين اولويت سرمايه گذاري در بخشهاي اقتصادي با استفاده از جدول داده - ستانده يزدان سيف 4) پتانسيل هاي صرفه جويي در صنعت برق با استفاده از شيوه هاي اصلاح مديريت بار (تحليل مقايسه اي ايران با ساير كشورها) نصرت نادم 5) نقش هزينه هاي مسكن در تعيين خط فقر و سياستهاي فقر زدايي صادق فنايي 6) بررسي وضعيت توليد درآمد در استان مازندران و مقايسه آن با كل كشور عباس باباگل زاده 7) نقش بودجه هاي عمراني در توسعه استان مازندران افشين كريمي 8) جايگاه مخابرات در برنامه سوم توسعه اقتصاد اجتماعي محمدعلي يوسفي 9) نقش انرژيهاي نو در تامين انرژي روستايي بهمن كرد 10) بررسي نقش هزينه هاي عمراني در اقتصاد كشور محمدرضا انصاري 11) كارايي ابزارهاي اقتصادي در كاهش آلودگي هاي محيط زيست عليعباس حيدري 12) تحليل هزينه فايده آموزسهاي فني و حرفه اي ايران، مورد: مراكز ثابت آموزشي عليرضا كشاورز 13) انرژيهاي پاك و ضرورت توسعه آن از ديدگاه اقتصاد(مورد ايران) خليل كاظمي ب - دكتري : 1) برآورد اقتصاد غيررسمي در ايران و علل پيدايش آن عليرضا شكيبايي 2) تحليل اقتصادي سياستهاي قيمت گذاري محصولات دامي (با تاكيد بر گوشت، مرغ) مصطفي بستاكي 3) برآورد استهلاك منابع و درجه پايداري در اقتصاد ايران لطفعلي عاقلي 4) خود اشتغالي در ايران هادي قوامي 5) برآورد و تجزيه و تحليل

كارآيي انرژي در اقتصاد ايران ابراهيم حيدري عناوين پايان نامه ها و اسامي دانشجويان تحت مشاوره الف كارشناسي ارشد: 1) اثر اقتصادي توريسم در جمهوري اسلامي ايران سعيد اميريان 2) بررسي مزيت نسبي صادرات صنعت فولاد ايران آناهيتا باقرزاده 3) تحليل عملكرد هزينه - فايده مجتمع آلومينيوم المهدي شادي اصفيا 4) مدلسازي استقرار صنايع آلومينيوم در ايران علاالدين ازوجي 5) تجزيه و تحليل روند رشد اشتغال و تغييرات ساختاري آن در بخش صنعت در استانهاي مختلف ايران رمضان جمشيدي 6) شناسايي نقش سيستم حسابداري پيشرفته در توسعه اقتصادي كشورهاي در حال توسعه سيد مجيد رباط سرپوش 7) تخمين تابع تقاضاي حمل و نقل جاده اي كالا از استان هرمزگان هوشنگ داميار 8) بررسي وضعيت اشتغال در استان سمنان و شناسايي مزيتهاي نسبي از ديدگاه اشتغال محمد عبايي 9) نقش تسهيلات اعطايي بانكي در توسعه استان مازندران طاهره نورسته 10) جايگاه صنعت گل و گياهان زينتي در اقتصاد ايران محسن خاكپور 11) تجزيه و تحليل ارزش حجم فعاليتهاي غير رسمي خانوار با استفاده از آمارهاي درآمدهزينه 12) براورد ظرفيت مالياتي استان آذربايجان شرقي با توجه به عملكرد مالياتي كشور عزيزا... صفري 13) تخمين فرار سرمايه در ايران(77-1350) و ارزيابي روشهاي متفاوت تخمين مصطفي پاشازاده 14) تخمين سطح و توزيع سرمايه انساني و ارتباط آن با درامد خانوار علي همت جو 15) بررسي تطبيقي كارائي بانكداري غير ربوي در سه كشور ايران، اردن و بحرين محمود نادري كزج 16) بررسي آزاد سازي تجاري بر بهره وري بخش صنعت كارخانه اي كشور با تاكيد بر نرخ تعرفه گمركي رضا غوجي 17) آزمون آشوب در بازارهاي آتي نفتي و

پيش بيني آن با يك مدل شبكه عصبي مصنوعي فائزه فروتن ب - دكتري: 1) بررسي و تحليل امكان سازگاري معيارهاي عدالت و كارايي در نظام اقتصاد اسالمي حسين عيوضلو 2) مدل خصوصي سازي در صنعت برق غلامرضا حيدري 3) جايگاه صنعت ميگو در اقتصاد ايران ابوالقاسم مرتضوي 4) ربا و كاهش ارزش پول ميثم موسايي 5) نقش RCD از طريق تجارت خارجي بر رشد اقتصادي ايران ابوالفضل شاه آبادي 6) تبيين نظريه رفتار مصرف كننده مسلمان مرتضي عزتي 7) آثار سياستهاي تعديل اقتصادي بر توزيع درآمد و ثروت عليمحمد احمدي 8) مدلسازي مالكيت مسكن در مناطق شهري ايران جعفر قادري 9) آثار جهاني شدن اقتصاد بر رشد، اشتغال و بويژه توزيع درامد در ايران علي اكبر ناجي ميداني 10) يكپارچگي اقتصادي در كشورهاي در حال توسعه حميدرضا اشرف زاده 11) جريان بين بخشي سرمايه در اقتصاد ايران نادر مهرگان 12) تبيين همزمان عوامل موثر بر قيمت و حاشيه ارزي بازار موازي ارز و نرخ ارز واقعي ايران حسين قادري 13) جهش (پولي) نرخ ارز و تاثير آن بر رابطه مبادله اميرحسين مزيني 14) بررسي عوامل موثر بر رشد اقتصادي: مورد كشورهاي صادر كننده نفت با تاكيد برمورد ايران بهزاد سلماني آثار : انرژي و امنيت ملي - مجله اطلاعات سياسي اقتصادي . انرژي و امنيت ملي - مجله اطلاعات سياسي اقتصادي . محيط زيست از منظر دين و اقتصاد؛ اقتصاد اسلامي، شماره دهم، تابستان 82 . محيط زيست از منظر دين و اقتصاد؛ اقتصاد اسلامي، شماره دهم، تابستان 82 . سبز وروشهاي محاسبه آن، مجله منابع طبيعي ايران، بهار 82 .

سبز وروشهاي محاسبه آن، مجله منابع طبيعي ايران، بهار 82 . ارزيابي استهلاك منابع ماهي در ايران؛ پژوهش وسازندگي، شماره 55، تابستان 81 . ارزيابي استهلاك منابع ماهي در ايران؛ پژوهش وسازندگي، شماره 55، تابستان 81 . ارزيابي اقتصادي احداث مراكز بازسازي ماشين آلات ، ارزيابي اقتصادي كارگاههاي پرورش ماهي ،ارزيابي اقتصادي كارگاههاي پرورش ماهي ، ارزيابي حجم آلاينده هاي زيست محيطي ناشي از فعاليتهاي صنعتي در استان تهران و بررسي ابزارهاي اقتصادي مناسب جهت كاهش آلودگي، اندازه گيري آثار مداخله دولت در قيمت گذاري محصولات دامي- مورد بررسي: گوشت مرغ؛ اقتصاد كشاورزي و توسعه، شماره 37، بهار 81. اندازه گيري آثار مداخله دولت در قيمت گذاري محصولات دامي- مورد بررسي: گوشت مرغ؛ اقتصاد كشاورزي و توسعه، شماره 37، بهار 81. بررسي آثار اقتصادي قاچاق كالا در اقتصاد ملي ، بررسي اقتصاد پديده خاموشي واهميت محاسبه هزينه خاموشي؛ فصلنامه مدرس، دوره دوم، شماره2، بهار 76. بررسي اقتصاد پديده خاموشي واهميت محاسبه هزينه خاموشي؛ فصلنامه مدرس، دوره دوم، شماره2، بهار 76. بررسي امكان پذيري افزايش قيمت اولين سري كالاهاي مشمول تنظيم بازار (مطالعه موردي فلز مس) بررسي امكان سرمايه گذاري صنعتي در جهت گسترش اشتغال ، بررسي شاخصهاي برآورد افزايش (يا كاهش) مبادلات غيرقانوني (قاچاق) بررسي طرح ساماندهي اقتصادي (گردهمايي بسيج دانشجويي - دانشگاه شيهد بهشتي، 1377) بررسي طرح ساماندهي اقتصادي (گردهمايي بسيج دانشجويي - دانشگاه شيهد بهشتي، 1377) بررسي عوامل اقتصادي اثرگذار بر جرم، تحقيقات اقتصادي، پذيرش، بررسي عوامل اقتصادي اثرگذار بر جرم، تحقيقات اقتصادي، پذيرش بررسي كشش قيمتي ووقفه هاي مالياتي

در ....؛ تحقيقات اقتصادي، شماره 65، بررسي كشش قيمتي ووقفه هاي مالياتي در ....؛ تحقيقات اقتصادي، شماره 65، بررسي محيط پيرامون لجستيك ، بررسي مشكلات اقتصادي زنان سرپرست خانوار ، بررسي نحوه تامين انرژي روستايي، بررسي نقش مديريت در سوددهي كارگاههاي پرورش ماهي ، بررسي نقش مديريت در سوددهي كارگاههاي پرورش ماهي ، بهينه يابي در قيمت گذاري برق ، تحليل هزينه - فايده پروژه هاي سرمايه گذاري در زمينه فولاد ، تحولات برق رساني و توسعه شبكه انتقال و توزيع برق در ايران ، توسعه پايدار در ايران (گردهميي اقتصاد ملي، عدالت اجتماعي و جهان متحول - بزرگداشت استاد عالي نسب - دانشگاه تهران ، 1379) توسعه پايدار در ايران (گردهميي اقتصاد ملي، عدالت اجتماعي و جهان متحول - بزرگداشت استاد عالي نسب - دانشگاه تهران ، 1379) جايگاه بودجه آموزش عالي در بودجه كل كشور (حسين صادقي، عباسعلي تسنيمي، گردهمايي روساي دانشگاهها) جايگاه بودجه آموزش عالي در بودجه كل كشور (حسين صادقي، عباسعلي تسنيمي، گردهمايي روساي دانشگاهها) جايگاه كارگري در سياستهاي حمايت دولت ،جغرافياي انرژي وبرخي ملاحظات در ...، اطلاعات سياسي اقتصادي، مهر 1375 . جغرافياي انرژي وبرخي ملاحظات در ...، اطلاعات سياسي اقتصادي، مهر 1375 . چالشهاي بخش انرژي در دهه 1380 (گردهمايي چالشهاي اساسي اقتصاد ايران در دهه 1380، دانشگاه تربيت مدرس، 1379) چالشهاي بخش انرژي در دهه 1380 (گردهمايي چالشهاي اساسي اقتصاد ايران در دهه 1380، دانشگاه تربيت مدرس، 1379) رشد اقتصادي در بخش كشاورزي و توزيع درآمد روستايي - اقتصاد كشاورزي و توسعه، سال هشتم - شماره

31 پاييز 1379. رشد اقتصادي در بخش كشاورزي و توزيع درآمد روستايي - اقتصاد كشاورزي و توسعه، سال هشتم - شماره 31 پاييز 1379. رشد جمعيت، رشد اقتصادي واثرات زيست محيطي، تحقيقات اقتصادي، شماره 64، بهار 1383 . رشد جمعيت، رشد اقتصادي واثرات زيست محيطي، تحقيقات اقتصادي، شماره 64، بهار 1383 . روند تخريب زيست محيطي در ايران- كاربرد منطق فازي؛ اقتصاد كشاورزي و توسعه، شماره 36، زمستان 80. روند تخريب زيست محيطي در ايران- كاربرد منطق فازي؛ اقتصاد كشاورزي و توسعه، شماره 36، زمستان 80. طرح جامع استان هرمزگان - زير بخش انرژي ، عوامل موثر بر كارايي واقتصاد در مقياس طرحهاي ... ، اقتصاد كشاورزي و توسعه، پذيرش. عوامل موثر بر كارايي واقتصاد در مقياس طرحهاي ... ، اقتصاد كشاورزي وتوسعه، پذيرش. فرار ماليا تي و اندازه اقتصاد زير زميني- با روش اقتصاد سنجي فازي؛ نامه مفيد، شماره 27، پاييز 80. فرار ماليا تي و اندازه اقتصاد زير زميني- با روش اقتصاد سنجي فازي؛ نامه مفيد، شماره 27، پاييز 80. قيمت گذاري برق در بخش خانگي كاربرد تحليل هزينه - فايده در صنعت فولاد؛ مجله تحقيقات اقتصادي، شماره 50 ، بهار و زمستان 76 . كاربرد تحليل هزينه - فايده در صنعت فولاد؛ مجله تحقيقات اقتصادي، شماره 50 ، بهار و زمستان 76 . ،كاربرد مالياتها و يارانه ها در كاهش آلودگي صنايع در استان تهران؛ پژوهشهاي اقتصادي، شماره چهارم ، بهار 82. كاربرد مالياتها و يارانه ها در كاهش آلودگي صنايع در استان تهران؛ پژوهشهاي اقتصادي، شماره چهارم ، بهار 82. مباحثي

در اقتصاد خرد - نگرش اسلامي (ترجمه) - موسسه تحقيقات اقتصادي ، 1365 ، مقايسه ساختار درآمد و هزينه خانوارهاي شهري و روستايي و نقش بيمه هاي اجتماعي در ايجاد توازن ميان آنها نقش بخش كشاورزي در طرح ساماندهي اقتصاد كشور ، نقش كشاورزي در تامين اشتغال و كاهش بيكاري ؛ پژوهشهاي اقتصادي،سال اول، شماره اول ، بهار 80. ، نقش كشاورزي در تامين اشتغال و كاهش بيكاري ؛ پژوهشهاي اقتصادي،سال اول، شماره اول ، بهار 80. هزينه خاموشي برق براي مشتركين بخش كشاورزي ، هزينه خاموشي در بخشها (خانگي، صنعت، تجاري، عمومي) و اقتصاد ملي، هزينه خاموشي مترتب بر اقتصاد ملي، مصرف كننده و صنعت برق ، هزينه خاموشي و مديريت بار براي كارگاههاي شهري ، هزينه خاموشي و مديريت بار براي واحدهاي تجاري و عمومي، هزينه هاي خاموشي براي واحدهاي بزرگ صنعتي

صادقي، علي اشرف

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

دكتر علي اشرف صادقي (1320 _ قم ) داراي دكتري زبان شناسي همگاني از دانشگاه سوربن فرانسه است. وي هم اكنون مدير گروه فرهنگ نويسي و مدير گروه دستور زبان فارسي فرهنگستان زبان و ادب فارسي و عضو هيئت علمي و استاد گروه زبان شناسي دانشگاه تهران مي باشد. كتاب "زبانهاي ايراني" ترجمه وي ، در دوره هيجدهم انتخاب كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ،به عنوان كتاب سال برگزيده شد. گروه : علوم انساني رشته : زبان شناسي عمومي والدين و انساب : پدر علي اشرف صادقي فرهنگي بود و خانواده پدري اش عمدتا همه از روحانيون بودند.پدربزرگش -اشرف الواعظين- واعظ معروف قم و جدش حاج ملا محمد

صادق مجتهد بود.خاطرات كودكي : علي اشرف صادقي از دوران كودكي چنين اذعان دارد: "در خانواده اي بزرگ شدم كه از همان دوره ابتدايي شوق كتاب خواندن را در من برانگيخت.معلم كلاس اول ابتدايي ام ،پدرم بود.چون ايشان فرهنگي و مدير مدرسه و معلم بود اين است كه كلاس اول را پيش او خواندن و از همان ابتدا خيلي براي من مايه گذاشت ودر خانه هم به من كمك مي كرد.من خواندن و نوشتن را سريع ياد گرفتم."تحصيلات رسمي و حرفه اي : تحصيلات رسمي علي اشرف صادقي به قرار زير است: ديپلم ادبي از دبيرستان حكيم نظامي قم داراي ليسانس ادبيات فارسي از دانشكده ادبيات دانشگاه تهران در 1341 ( بعنوان شاگرد اول فارغ التحصيل شد و با بورس دولتي در سال 1342 به كشور فرانسه اعزام گرديد) داراي دكتراي زبان شناسي از دانشگاه سربن (پاريس) در 1967 (1346).خاطرات و وقايع تحصيل : علي اشرف صادقي در دوران تحصيل در دبيرستان كتاب برهان قاطع نوشته مرحوم دكتر معين را مطالعه مي كرد.او در توضيحات دكتر معين و متن برهان قاطع مقدار زيادي اشتباه ديد و به ايشان اين اشتباهات را رساند. دكتر معين هم در توضيحات آخر جلد پنجم اين توضيحات را به اسم دكتر صادقي اضافه كرد.فعاليتهاي ضمن تحصيل : علي اشرف صادقي در كنار تحصيل در فرانسه در رشته زبان شناسي عمومي به كلاسهاي زبانهاي قديم ايران مانند زبان پهلوي و زبان اوستا مي رفت و استفاده مي كرد.ايشان از همان دوران مقطع متوسطه به زبان فارسي علاقه مند بود او در كنار دروس دبيرستان كتابهايي همچون برهان قاطع (مرحوم دكتر معين چهار

جلد) را مطالعه ميكرد.استادان و مربيان : علي اصغر فقيهي دبير دبيرستان و داراي كتابهاي متعدد در تاريخ آل بويه و تاريخ قم و امثال اينها است.از ديگر اساتيد علي اشرف صادقي مي توان به چند تن اشاره كرد: مرحوم بديع الزمان فروزانفر ،مرحوم استاد جلال همايي ،مرحوم استاد پورداود،دكتر خانلري،دكتر صفا،دكتر معين،دكتر حسين خطيبي،دكتر حسن منوچهر،دكتر صادقي گوهرين فاستاد ،استاد محمد تقي مدرس رضوي ،مرحوم مير جلال الدين محدث ارموي،مرحوم مجتبي مينوي و دكتر صادق كياهم دوره اي ها و همكاران : غلامرضا ارژنگ از همكلاسيهاي علي اشرف صادقي بودند.دكتر كيا،دكتر ماهيار نوابي ،دكتر ميلانيان ،دكتر باطني و دكتر تفضلي از همكاران ايشان بشمار مي آيند.همسر و فرزندان : علي اشرف صادقي در سال 1350 در سن 31 سالگي با يكي از دانشجويان دانشكده ادبيات(رشته زبان انگليسي) ازدواج نمود.وقايع ميانسالي : علي اشرف صادقي در سال 1348 پس از اخذ دكتري رشته زبان شناسي به استخدام در گروه زبان شناسي دانشكده ادبيات دانشگاه تهران در آمد. مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : سمتهاي مورد تصدي علي اشرف صادقي به قرار زير است: 1. عضو شوراي ويرايش زبان فارسي در صدا و سيما 2. عضو شوراي علمي دائره المعارف بزرگ اسلامي 3. مدير و مؤسس مجله زبان شناسي از 1363 تاكنون 4. استاد پايه 20 گروه زبان شناسي دانشكده ادبيات دانشگاه تهران از سال 1348 5.مدير گروه فرهنگ نويسي و مدير گروه دستور زبان فارسي فرهنگستان زبان و ادب فارسي 6. عضو پيوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسي از سال 1370 مراكزي كه فرد از بانيان آن به شمار مي آيد : علي اشرف صادقي در سال 1363 مجله زبان

شناسي را راه اندازي كرد.جوائز و نشانها : از علي اشرف صادقي در سال 1380 در نخستين همايش چهره هاي ماندگار به عنوان چهره ماندگار عرصه زبان و ادبيات فارسي تجليل به عمل آمد.از ديگر افتخارات ايشان انتخاب كتاب "زبانهاي ايراني" ترجمه وي ، در دوره هيجدهم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران( از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي )،به عنوان كتاب سال مي باشد.چگونگي عرضه آثار : از دكتر صادقي 5 كتاب و 130 مقالۀ علمي به زبانهاي فارسي، انگليسي و فرانسوي منتشر شده است.آثار : nbsp1 تدوين بخشي از حرف "گ" لغت نامه دهخدا ويژگي اثر : تدوين2 ترجمه دو فصل از كتاب زبان شناسي نوين، نتايج انقلاب چامسكي ويژگي اثر : از ن. ايميث و د. ويلسون، تهران، آگاه، 1367.3 ترجمه كتاب زبانهاي ايراني ويژگي اثر : از ي. اورانسكي، تهران، سخن 1378.اين كتاب ، در دوره هيجدهم انتخاب كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ،به عنوان كتاب سال معرفي و برگزيده شد. آشنايي با كتاب: «زبانهاي ايراني» زبانهاي ايراني / يوسف ميخائيلوويچ اُرانسكي؛ ترجم? علي اشرف صادقي. – تهران: سخن، 1378.- 208ص. جدول. كتابنامه: ص[183] – 200؛ همچنين به صورت زيرنويس. اين اثر از جمله كوششهاي ارجمندي است كه براي طبقه بندي زبانها وگويشهاي ايراني صورت پذيرفته است. كتاب حاضر در پنج فصل سامان يافته است. در ابتدا اطلاعاتي درباره خانواده زبانهاي ايراني ارائه مي دهد و سپس به زبانهاي ايراني باستان، ايراني ميانه و

ايراني نو مي پردازد و در خاتمه، كلياتي راجع به طبقه بندي تاريخي و گويش شناختي اين زبانها بيان مي كتد. مترجم محترم، اين كتاب را از روي ترجم? فرانسوي اصل كتاب به فارسي برگردانده و به منظور رفع برخي نارساييها و سهوها، متن كتاب و به ويژه آوانويسيهاي آن را با اصل روسي كتاب مقابله كرده است كه مبيّن دقت و رعايت امانت در ترجمه است. اضافه كردن سالهاي قمري در كنار سالهاي ميلادي، برخي توضيحات و ذكر بعضي منابع مهم و اساسي (علاو بر متن گسترش يافت? كتابنام? پايان كتاب توسط مترجم فرانسوي) از ديگر اقدامات ايشان است. 4 تصيح ترجمه الابانه، شرح السامي في الاسامي ويژگي اثر : ضميمه شماره 10 نامه فرهنگستان، 1379. 5 تصيح خلاصهلغت فرس اسدي ويژگي اثر : تهران، ضميمه شماره 9، نامه فرهنگستان، 1379. 6 تصيح فرهنگ فارسي مدرسه سپهسالار، منسوب به قطران ويژگي اثر : تهران، سخن، 1380. 7 تصيح لغت فرس اسدي ويژگي اثر : با همكاري دكتر فتح الل_ه مجتبائي، تهران، خوارزمي، 13658 تكوين زبان فارسي، تهران ويژگي اثر : دانشگاه آزاد ايران، 13579 دستور زبان فارسي براي رشته فرهنگ و ادب آموزش و پرورش ويژگي اثر : با همكاري غلامرضا ارژنگ، 3 جلد 7-1355.10 فارسي قمي ويژگي اثر : قم، باورداران، 1380. 11 گردآوري يادنامه دكتر احمد تفضلي

ويژگي اثر : تهران، سخن، 137912 مسائل تاريخي زبان فارسي ويژگي اثر : تهران، سخن، 1380.13 نگاهي به گويشنامه هاي ايراني ويژگي اثر : تهران، فرهنگستان زبان و ادب فارسي و مركز نشر دانشگاهي، 1379.

منابع زندگينامه :جشن نامه دكتر علي اشرف صادقي ،پژوهشهاي زبان شناسي در ايران (1) به اهتمام امير طبيب زاده ،انتشارات هرس،تهران 13825چهره هاي ماندگار ،بزرگداشت مقام علمي و فرهنگي مشاهير ايران ،به اهتمام محمد اسعدي ،انتشارات زمان و جهان فرهنگ تهران 1382

صادقي، مصطفي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

مصطفي صادقي

محل تولد : كاشان

شهرت

تابعيت : ايران

زندگينامه علمي

پس از گذراندن تحصيلات دوره راهنمايي و به سال 1362 در مدرسه علميه امام خميني (سلطاني) كاشان به تحصيل علوم ديني مشغول شد. مدت كوتاهي در كنار رزمندگان بود و سال 1366 به حوزه قم آمد و در مدرسه عترت آل محمد(ص) به تحصيل ادامه داد. پس از آن در مدرسه آيت الله بروجردي (مدرسه خان) مقيم شد و دروس را در خارج از مدارس ادامه داد. همزمان با دروس حوزوي، تحصيلات كلاسيك را ادامه داد و پس از آن در سال 1373 به منظور تدريس، به گچساران رفت. پس از مراجعت به قم، خارج فقه و اصول را نزد حضرات آيات فاضل لنكراني و سبحاني آغاز كرد. همزمان در سال 1374 با شركت در دورة تربيت محقق و نويسندة تاريخ اسلام كه از سوي دفتر تبليغات حوزه قم برگزار مي شد، به رشته تاريخ قدم گذاشت و پس از اتمام دوره و تدوين پايان نامه آن، استعداد خود را در تأليف و تحقيق

در اين موضوع يافت. در اين سالها به جهت آشنايي با استاد مورخ و محقق رسول جعفريان از طريق گروه تاريخ پژوهشگاه حوزه و دانشگاه و با پيشنهاد و همكاري ايشان، فهرست مقالات تاريخي مجلات عربي موجود در كتابخانه تاريخ را جمع آوري و تنظيم كرد. اين مجموعه با مقدمه استاد و از سوي پژوهشگاه مذكور با عنوان «فهرس المقالات التاريخيه» در سال 1380 منتشر شد. همزمان با اشتغال به تحصيل و مطالعه تاريخ، در درس خارج فقه و اصول آيت الله مددي كه نگاهي تاريخي به دروس حوزوي داشت، شركت كرد. اثر دوم وي پايان نامه دوره تربيت محقق بود كه در پژوهشكده تاريخ و سيره اهل بيت (ع) تكميل و ضمن تغييراتي با عنوان «پيامبر و يهود حجاز» منتشر شد و به سال 1381 در كنگره دين پژوهان مورد تشويق قرار گرفت. در پي انتشار اين اثر، پژوهشكده پيشنهاد تحقيق و بررسي علائم تاريخي ظهور را به وي داد كه به رغم ترديدها و مشكلات اين كار و در اثر تشويق دوستان، به ثمر رسيد و كتاب «تحليل تاريخي نشانه هاي ظهور» منتشر شد. در اين زمان به منظور تقويت مباحث مهدويت كه در راستاي موضوع تحقيقش بود دوره تخصصي مهدويت را نيز گذراند. كتاب نشانه هاي ظهور، چهار بار مورد لطف و تشويق محافلي چون كتاب سال دانشجويي، ولايت و حوزه قرار گرفت. همكاري با مركز تحقيقات كامپيوتري علوم اسلامي و مشاركت در توليد نرم افزار علمي نورالسيره از اشتغالات وي در اين دوره بود. همچنين به عنوان نماينده دانش پژوهان مركز تربيت محقق تاريخ، مدتي در كنار اعضاي هيئت مؤسسان انجمن تاريخ پژوهان در جلسات اوليه

آن شركت داشت. در سال 1383 به دانشگاه امام صادق(ع) تهران راه يافت و درجه كارشناسي ارشد اولين دوره رشته تاريخ تشيع را اخذ كرد. پايان نامه وي به تناسب رشته تحصيلي اش، تاريخ تشيع كاشان بود كه چند ماه پس از دفاع به سال 1386، بخش اعظم آن از سوي مؤسسه شيعه شناسي قم با عنوان «كاشان در مسير تشيع» چاپ شد. پس از آن همكاري وي در پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي وابسته به دفتر تبليغات حوزه علميه قم به شكل رسمي تري در آمد و پس از مدتي همكاري، مديريت گروه تاريخ تشيع پژوهشكده تاريخ و سيره اهل بيت (ع) بر عهده او گذاشته شد. تدريس تاريخ اسلام و همكاري علمي و تحقيقي با برخي مراكز تاريخي حوزوي و دانشگاهي، از فعاليت هاي اوست؛ هر چند علاقه اصلي اش تحقيق در موضوع سيره ائمه، تاريخ اسلام، حديث و به ويژه مباحث تاريخي مرتبط با علوم حوزوي است. والحمدلله. .

صادقي، هادي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

هادي صادقي

محل تولد : كرمانشاه

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1341/1/1

زندگينامه علمي

هادي صادقي در سال 1341 هجري شمسي در كرمانشاه به دنيا آمد و در همان سال به اتفاق خانواده به تهران هجرت كرد. در رشته رياضي فيزيك تحصيل كرد اما پس از انقلاب بر اثر گرايش به معارف ديني در رشته الهيات دانشگاه شركت كرد و در دانشگاه فردوسي مشهد و نيز در اولين دوره كارشناسي ارشد ناپيوسته مدرسه عالي شهيد مطهري پذيرفته شد ، اما تحصيل در حوزه را بر آنها ترجيح داد و در سال 1362 به حوزه علميه قم رفت و تاكنون مشغول به تحصيل است . دروس

مقدمات و سطح حوزوي را در شش سال به پايان رسانيد ، حدود هفت سال درس خارج را ادامه داد. وي از سال 1370 تا كنون در رشته كلام جديد به تحصيل و تحقيق اشتغال دارد و دكتري رشته كلام جديد مركز تربيت مدرس را دارد.

صافي، محمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد صافي

محل تولد : قم

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1356/1/1

زندگينامه علمي

در سال 1356 در شهرستان قم در خانواده اي مذهبي و روحاني متولد شدم. بعد از تحصيلات متوسطه در سال 73 وارد حوزه شدم از سال 71 شروع به حفظ قرآن كردم در سال 78 بيش از 28 جزء را حفظ كردم و بهمين دليل بيشتر فعّاليّتها در زمينه حفظ قرآن و تربيت حافظ بوده در مراكزي مثل مهد قرآن و مجتمع هاي فرهنگي و سازمان تبليغات. در سال 81 با آشنايي با جامعه القرآن الكريم قم بعنوان مسئول شعبه ازنا چهارده ماه در اين شهرستان مشغول به تربيت حافظ بوده و زمينه يك مقالات رمزگرداني آيات مشابه فراهم شد و بعد از بازگشت به قم با انتشار آن مقالات در نشريه كه هنوز ادامه دارد در دوره هاي تربيت مربي جامعه القرآن بعنوان مدرس رمزگرداني مشغول بوده و با اصرار جامعه القرآن الكريم انشاء الله تبديل به كتاب خواهد شد.

صافيان اصفهاني، محمدجواد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد جواد صافيان اصفهاني در سال 1342 در اصفهان بدنيا آمد. ايشان تحصيلات دانشگاهي را در سه مقطع كارشناسي، كارشناسي ارشد و دكتري در دانشگاه تهران در رشته فلسفه ادامه داده است.وي هم اكنون عضو هيئت علمي گروه فسفه دانشگاه اصفهان مي باشد.

گروه : علوم انساني

رشته : فلسفه

گرايش : فلسفه غرب

تحصيلات رسمي و حرفه اي : محمدجواد صافيان تحصيلاتش را تا ديپلم متوسطه در شهر اصفهان به انجام رسانده و تحصيلات دانشگاهي در سه مقطع كارشناسي، كارشناسي ارشد و دكتري در دانشگاه تهران در رشته فلسفه ادامه داده است. عنوان پايان نامه ي وي، «هنر نزد ارسطو،

كانت و هايدگر» بوده كه استاد راهنمايش، رضا داوري اردكاني بوده است

استادان و مربيان : استاد راهنماي دوره دكتراي محمد جواد صافيان اصفهاني ، رضا داوري اردكاني بوده است.از ديگر اساتيدي كه در زندگي علمي اياشن تاثير گذار بوده اند عبارت اند از : دكتر محسن جهانگيري،دكتر كريم مجتهدي،مرحوم دكتر جلال الدين مجتبوي،دكتر غلامحسين دنياني،مرحوم اعتماد عباس معارف،دكتر غلامعلي حداد عادل

هم دوره اي ها و همكاران : همدوره ايها :دكتر محمد رضا حسيني بهشتيفدكتر حميد طالب زاده،دكتر آيت اللهي،دكتر شاقول و دكتر شيخ شعاعي همكاران گروه : دكتر محمد علي اژه اي،دكتر مهدي دهباشي،دكتر فتحعلي اكبري،دكتر كرباسي زاده

همسر و فرزندان : دكتر محمد جواد صافيان اصفهاني متاهل و داراي همسر بنام سركار خانم الهام حاجي غلامي مي باشد. ايشان داراي مدرك كارشناسي فلسه است. وي داراي دو فرزند دختر بنامهاي سارا(دانش آموز مقطع متوسطه) و زهرا (دانش آموز دوره ابتدايي) مي باشد.

مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : محمد جواد صافيان اصفهاني به مدت دو دوره مديريت گروه فلسفه دانشگاه اصفهان را برعهده داشته است. وي همچنين در گروه تخصصي فلسفه و حكمت فرهنگستان هنر جمهوري اسلامي ايران عضويت دارد.

فعاليتهاي آموزشي : از سوابق آموزشي محمد جواد صافيان اصفهاني مي توان به تدريس در دانشگاه اصفهان در رشته فلسفه از سال 1369 تا كنون اشاره كرد.ايشان همچنين در دانشگاه هاي پيام نور و دانشگاه آزاد اسلامي هم به امر تدريس مي پردازند.

--------------------------------------------------------------------------------

آثار :

1 عالم مثال و خيال در حكمت ملاصدرا

ويژگي اثر : عالم مثال و خيال در حكمت ملاصدرا» به دنبال خيال و عالم

مثال در آثار ملاصدرا - فيلسوف مسلمان - است. ملاصدرا در بسياري از آثار خويش به بحث از خيال پرداخته و به طور كلي، خيال در آثار او از سه جهت، مورد نظر قرار گرفته است. به گفته ي صافيان، ملاصدرا از سويي خيال را به عنوان مرتبه اي از ادراك كه بين حس و عقل قرار دارد، مي داند و همچنين قايل به جنبه ي هستي شناختي خيال نيزهست، و در مرحله اي ديگر به وجه انسان شناسانه ي خيال نظر دارد. اين اثر هم اكنون در مراحل پاياني ويرايش است.

2 فلسفه ي هنر هايدگر

ويژگي اثر : كتاب «فلسفه ي هنر هايدگر» به تبيين و بررسي اجمالي نظر هايدگر درباره ي هنر مي پردازد و از جمله سرفصل هاي آن به «كلياتي در باب انديشه ي هايدگر»، «نقد هايدگر بر زيبايي شناسي»، «روش پديدارشناسي - هرمنوتيك در تأمل بر هنر»، «هنر و حقيقت؛ ذات حقيقت»، «سرآغاز كار هنري چيست؟» و «تفكر شاعرانه ؛ ذات شعر» مي توان اشاره كرد. .اين كتاب به سفارش انتشارات علمي - فرهنگي در 120 صفحه در دست تأليف است.

3 مابعدالطبيعه چيست؟

ويژگي اثر : اثر مارتين هايدگر (ترجمه) 1373 اين كتاب در عين اختصار از آثار مهم و كيليدي هاديگر است. و از اولين اثر هديگر مي باشد كه به فارسي ترجمه شده است.ترجمه فرانسوي آن توسط هانري كرين صورت گرفته است از اولين آثار ترجمه شده به زبان فرانسه است.

4 هنر و هايدگر

ويژگي اثر : اثر جوزف كوكلمانس (ترجمه)1382.اين كتاب در شرح فلسفه هاديگر است.شرحي است روان و در عين حال معتبر. اين كتاب از منابع

درسي دوره تخصصي دكترا و كارشناسي ارشد رشته فلسفه هنر در دانشگاههاي مختلف كشور مي باشد.

صالح آبادي، محمدحسين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد حسين صالح آبادي

محل تولد : حكم آباد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1347/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب متولد سال 1347هستم .دوران دبستان رادر روستاي محل تولد وراهنمائي رادر شهرستان سبزوار گذراندم و از سال تحصيلي 63-64 وارد حوزه علميه قم شدم و پايه 1-6را در مدارس المهدي ومهدي موعود گذراندم و درسال 1375امتحانات كتبي وشفاهي دوره سطح را تمام نمودم .پس از اين اتمام سطح در درس خارج حضرات آيات مكارم و سبحاني و جوادي آملي شركت كردم . همچنين درسال 1376دوره كارشناسي حقوق را در دانشگاه پرديس قم (مجتمع عالي سابق قم ) به اتمام رساندم .از سال 1375د رمراكزعلمي پژوهشي همچون مجله فقه اهل بيت ودفتر تحقيقاتي ياسين همكاري كردم و از سال 1376 تا كنون با موسسه فرهنگي دارالحديث بخش موسوعه نگاري همكاري مي نمايم .بخش عمده كارهاي علمي انجام شده در اين مركز به صورت گروهي است و به مرور در قالب موسوعه ميزان الحكمه جديد و موسوعه امام حسين (ع) وموسوعه امام مهدي (ع)چاپ خواهد شد .

صالح، محسن

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد محسن صالح

محل تولد : قم

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1353/1/1

زندگينامه علمي

در سال 1353در شهر قم به دنيا آمدم سال 1357به تهران رفته تحصيلات ابتدايي را در مدرسه فلق شهرستان شميرانات و دوران راهنمايي را در مدرسه مهدي و دوران متوسطه را در هنرستان فني فيضيه در رشته راه و ساختمان به پايان رساندم.پس از اخذ ديپلم وارد حوزه علميه ملا محمد جعفر معروف به مدرسه علميّه آيت الله مجتهدي شده و مدّت دو سال در آنجا دروس

مقدماتي را فرا گرفتم.

همزمان با ورود به حوزه در سال 72 وارد دانشگاه شده دررشته الهيات ادامه تحصيل دادم. با ورود به دانشگاه نشريه معراج قلم را در بسيج دانشجويي منتشر كرده به صورت سراسري در سطح دانشگاه هاي كشور توزيع شد. سال 73 به حوزه علميّه قم وارد شده دروس مقدماتي را ادامه دادم. در سال 1374اولين مقاله خودم را قلمي نمودم . آن زمان در حالي كه مشغول به تحصيل كتاب مغني بودم با مرحوم دكتر محمّد حسين روحاني مناظره مطبوعاتي انجام داده پيرامون آياتي از قرآن كريم مباحثه مكتوب انجام داديم.

حاصل اين نقد و پاسخهاي آن در فصلنامه بينات به چاپ رسيد. چاپ اين نوشتار سر آغازي ميمون و مبارك در امر نويسندگي و پژوهش بود و از آن زمان تا به امروز مقالات و كتب متعددي را به زيور طبع آراسته ام. پس از پايان دروس مقدّمات بخشي از رسائل و مكاسب را از محضر آيت الله رسولي تهراني وبخشي را نزد آيت الله موسوي خوئي فرا گرفتم. كفايه را از درس حضرت حجّت الاسلام و المسلمين سيّد احمد خاتمي و شرح اشارات را از محضرحجّت الاسلام و المسلمين فياضي و نيز شرح اسفاررا از محضر ايشان استفاده نمودم. پس از اتمام دوره سطح دردرس فقه حضرت آيت الله جوادي آملي و حضرت آيت الله ميرزا جواد آقا تبريزي و درس اصول آيت الله وحيد خراساني شركت كردم.

ازهمان سالهاي نخست طلبگي به واسطه شدت علاقه اي كه به حضرت آيت الله جوادي آملي داشتم به صورت مداوم در درس تفسير ايشان شركت كرده بيش از هزار نوار درس ايشان را پياده

و تايپ كردم. هم اينك نيز به عنوان كارشناس مسائل سياسي و تاريخي در جامعه مدرسين حوزه علميّه قم مشغول به فعّاليّت بوده در كنار آن نيز مشغول دروس خارج فقه و اصول مي باشم.

صالحپور، قدرت الله

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

قدرت الله صالحپور

محل تولد : شهرضا

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1319/1/1

زندگينامه علمي

زندگي نامه اينجانب مدت 50 سال به عنوان واعظ شهير شهر در مجالس و مراسم عزاداري سرور و سالار شهيدان عزاداري كرده ام و افتخارم اين است كه توانسته ام عمرم را در اين راه سپري مي كنم از طرف دانشگاه هاي اصفهان و تهران و مراكز حوزه ي علميه هاي قم و اصفهان و دانشگاه هاي آزاد شهرضا، مجلسي، دهاقان، پيشنهادهايي براي تدريس ارائه شد كه اينجانب منبر را بر تدريس ترجيح دادم بنابراين زندگينامه اينجانب وقف حسين بن علي عليه السلام آقا و سرورمان شده است و در اكثر شهرستان هاي ايران منبر رفته ام.

صالحي اميري، مهدي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد مهدي صالحي اميري

محل تولد : فريدونكنار

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1356/6/10

زندگينامه علمي

اينجانب سيد مهدي صالحي اميري درتاريخ 10/6/1356 در روستاي مهلبان از توابع فريدونكنار استان مازندران متولد شدم .تحصيلات ابتدايئ وراهنمايئ را در روستاي محل سكونت گذراندم. و در سال 69 براي تحصيلات دروس حوزوي به مدرسه خاتم الانبيا (صدر)بابل رفتم .بعد ازاتمام تحصيلات مقدماتي جهت ادامه تحصيلات در سال 75 به حوزه علميه مقدسه قم آمدم .وهمزمان در رشته كارشناسي ارشد الهيات ومعارف اسلام در موسسه آموزشي وپژُوهشي قم پذيرفته شدم. ودر بهار 81 از پايان نامه خود دفاع كردم .از بهمن ماه 1380 به عنوان مسئول گروه دين پژوهي مركزمطالعات وپژوهشهاي فرهنگي مشغول به خدمت هستم .ازسال 1383 با ستاد پاسخگويي به مسائل مستحدثه دين در امر تحقق و پژوهش همكاري مي نمايم واز تيرماه

1385 با معاونت پژوهشي پژوهشگاه علوم وفرهنگ اسلام جهت ارزيابي پروژَه ها همكاري مي نمايم .

صالحي مازندراني، مهدي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

مهدي صالحي مازندراني

محل تولد : بابل

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1346/7/1

زندگينامه علمي

اينجانب مهدي صالحي شهرت به صالحي مازندراني در سال 342 در شهرستان بابل مازندران به دنيا آمدم، لازم به ذكر است حقير از خانواده روحاني و از والده سيده سبزواري كه خود براي اعضاي خانواده معلم اوليه بوده است. شروع تحصيلات اينجانب در چهار سالگي به مكتب خانه محله با همراهي والدين به حضور استاد مكتبي خواندن قرآن و غيره متداول آن روز را فراگرفتم. پس در روستاي نزديك شهر بابل روستايي دونه سه كه محله آباد و بافرهنگ هم بوده و هست مراحل كودكي و دبستان و دوران راهنمايي را با موفقيت به پايان رساندم پس براي ادامه تحصيلات مجدداً به شهر بابل در دبيرستان شيخ كبير براي رشته تحصيلي در گروه علوم انساني رشته ادبيات و فرهنگ و ادب مشغول به تحصيل شدم و در سال 1366 ديپلم رشته مربوطه را اخذ نمودم و در همان سال وارد دانشكده حقوق و الهيات و معارف اسلامي دانشگاه آزاد اسلامي واحد زنجان شدم ولي به علت تهاجم رژيم صدام و حملات هوايي وارد دانشگاه مازندان ادامه تحصيل دادم و در سال 70 در اين رشته (كارشناسي مربوط را اخذ نمودم) و در همان سال 71 _ 70 در دانشگاه الهيات و معارف اسلامي دانشگاه كرج در مقطع كارشناسي ارشد پذيرفته شدم و در سال 74 با دفاع از پايان نامه نمودم كه در باب نفقه ذوجه در اسلام بود

كارشناسي ارشد اين رشته شناخته شدم و در همان سال براي تدريس در دانشگاههاي ؟؟؟ مازندران بابل در دانشگاه آزاد اسلامي حتي از زمان دانشجويي مشغول تدريس شدم و همزمان در شهرستان آزادشهر به عنوان عضو هيئت علمي رشته مربوطه در دانشكده الهيات مشغول بودم. همچنين در حوزه علميه شاه آبادي مازندران واحد بابل همكاري لازم را در دروس مطرح شده در اين حوزه تدريس مي نمودم. تا اينكه در كنار همه اين فعاليت هاي علمي و آموزشي از آنجا كه از خانواده روحاني بودم زمينه هاي طلبگي در اينجانب وجود داشته در حوزه علميه فيضه مازندران و صدر بابل (خاتم الانبياء) به مدت پنج سال مشغول بودم و تا مقطع و سطح يك را تمام نمودم و در سال 77 ه . ش وارد حوزه مقدس علميه قم شدم و الان مشغول درس خارج فقه و اصول و دروس جنبه اي تفسير و غيره مشغول فعاليت هستم. از آنجايي كه در زمينه تبليغ موفقيت هايي داشتم و داراي پرونده به خارج از كشور در سازمان ارتباطات تهران براي كشورهاي اروپايي و آسيايي و آفريقايي و آمريكايي در آزمون مربوطه قبول شدم و سفر تبليغي به هندوستان داشته و دارم لازم به ذكر است كه داخل كشور و شهرهاي مختلف دعوت به امور تبليغ هستم. بحمدالله ؟؟؟ رضايت و موفقيت مي باشم.

و الان هم عضو هيئت علمي دانشكده الهيات و معارف اسلامي در راستاي كار علمي خودم از سال 74 در تهران و دانشگاه آزاد اسلامي واحد رودهن مشغول به خدمتگزاري هستم.

اينجانب از آنجايي كه عضويت هيئت علمي دانشگاه مربوطه با تاييد صلاحيت عمومي و اختصاصي زير نظر نهاد نمايندگي مقام

معظم رهبري در دانشگاههاي كشور مي باشم در گرايش هاي تخصيصي عمومي رشته هاي مربوطه در تاريخ تحليلي صدر اسلام و تمدن هاي اسلامي و در اخلاق و فلسفه اخلاق و گرايش تاريخ امامت و غيره به اخذ مجوز نهاد نائل آمدم تا مقدمه ورود به دانشكده معارف اسلامي براي تدريس دروس عمومي شدم. از آنجايي كه در دانشگاههاي كشور علاوه موارد ياد شده در تهران مركز و پيام نور و دانشگاه باقرالعلوم قسمت معاونت آموزش ؟؟؟؟ به تدريس دروس تخصيصي شدم و الان هم همكاري لازم با دانشگاه پيامبر نور قم در رشته تخصيصي نمودم و در اين زمينه مطالبي هم تدوين نموده ام كه انشاء الله به زودي براي چاپ مهيا خواهد شد. موضوعاتي در باب نفقه زوجه در اسلام و تاريخ اسلام و اخلاق در قرآن و چند مقاله كه با بازنگري و اصلاحات انشاء الله زمينه چاپ فراهم خواهد شد. تا به سهم خودم خدمتي كرده باشم به اين فرهنگ غني و ناب محمدي(ص).

صالحي نجف آبادي، نادعلي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

نادعلى صالحي نجف آبادي

محل تولد : نجف آباد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1337/1/2

زندگينامه علمي

اينجانب ناد علي صالحى فرزند حيدر علي به شماره شناسنامه 910متولد 1337در نجف آباد به دنيا آمدم. تا ششم ابتدائي قديم را خواندم.از سال 1350وارد حوزه علميه شدم و در مدرسه الحجه نجف آباد به تحصيل علوم ديني پرداختم در آن حوزه ادبيات و صرف و نحو را در محضر آية الله ايزدي رحمة الله عليه فرا گرفتم و پس از شركت در امتحان عمومي حوزه علميه قم و قبولي در رتبه يك درسال 1353 وارد حوزه علميه قم شدم

و شرح لمعه را در محضر حجة السلام مروي و رسايل را در محضر آية الله صالحي نجف آبادي در مدت چهار سال به اتمام رساندم و هم چنين كفاية را نزد آية الله ستوده و استاد بزرگوار جناب آقاي باقري حاجي آبادي به اتمام رساندم. از سال 1357، سال پيروزي انقلاب تا 1359باز به تحصيل بعضي از بخش هاي مانده از درسهاي قبل پرداختم و ضمنا به درس آية الله نوري همداني از قبل از 1357 به بررسي مسايل اقتصادي مربوط مي شد نيز حاضر مي شدم وسال 1360به عنوان مدير مدرسه الحجة نجف آباد به تحصيل و تدريس و مديريت مدرسه اشتغال داشتم از 1361به بعد تا 1372به ترتيب به درس خارج مشغول بودم و از محضر اساتيدي هم چون:

1-آّية الله منتظري 2-آية الله فاضل لنكراني 3-آية الله صانعي 4-آية الله صالحي نجف آّبادي استفاده كردم ضمنا در درس تفسير آقاي جوادي آملي نيز حاضر مي شدم. از سال 1369تاكنون به كار تحقيقي روي آورده ام نتيجه آن تاكنون هفت جلد كتاب بوده و حدود شصت مقاله در زمينه هاي مختلف و نيز ارائه مشاوره در مجله معارف اسلامي وابسته به دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم كه در حدود 20شماره چاپ شده است. هم اكنون نيز به دنبال تدوين كتابهاي ديگر مانند خانواده بهتر زندگي بهتر، گنجينه حكمت ج 2 ، بازكاوي اعتقادات شيعه در منابع عامه و غيره هستم. در سال 1371مدارج علمي خارج يك را گرفته ام در رتبه 2 شهريه مي گيرم و بيشتر از راه فروش كتاب ارتزاق مي كنم.

صالحي، جواد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

جواد صالحي

محل تولد : خمين

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1350/1/1

زندگينامه علمي

جواد صالحي هستم در ششم شهريور سال 1350 در روستاي قلعه بردي از توابع اليگودرز متولد شدم.پيشه مردم آن منطقه، در آن زمان، دامداري و كشاورزي بود، گرچه اكنون معدنكاري هم به آن اضافه شده است.تحصيلات ابتدايي را در همان روستا به پايان رساندم، با معلماني كه از آب زلال تر بودند و آقايان گودرزى، جوادي و عسكرى. و تا سوم راهنمايي را هم در مدرسه شهيد مفتح اليگودرز طي كردم. پس از آن، متأثر از شهيد رحمان حيدري سر به تحصيل در حوزه سپردم، چند سالي درشهرستان اليگودرز و سپس راهي ديار قم. از سال 1377 تا 1380 را در اين شهر سكني گزيدم.همه اين ايام را با مطالعه شعر و ا دبيات فارسي و كلام جديد طي كردم و در كنار آن، سطح حوزه را تمام كردم و چند سالي هم مدير واحد فرهنگي و ادبي دفتر تبليغات بودم. از سال 1380 هم به تهران كوچيدم و همراه با دوستان، از جمله دكتر ديباجي و صادق رحمانى، با راديو فرهنگ همكاري كردم. اين همكاري همچنان ادامه دارد...در سال 77 اولين نوشته من، كه نقدي بود بر مجموعه اشعار خانم فاطمه راكعى، با اسم مستعار در روزنامه كيهان منتشر شد. پس از آن هم چند بار ديگر، به همان شيوه، براي آن رونامه مطلب نوشتم و اين آغازي بود بر همكاري با روزنامه ها(جمهوري اسلامى، اطلاعات، و يكي دو مورد).چند باري هم براي مجلات(آينه پژوهش، اربستان و...) مطلب نوشتم. شعرهايي هم اينجا و آنجا، در همين ايام، مي

خواندم يا نشر مي دارم. در اين مدت، چندين نقد و مطلب هم براي مجله شعر تحرير كردم.از تو مي گويم اي بشارت مشكل، عنوان بلند كتاب مختصري است كه گزيده اي از شعرهاي مرا دربر مي گيرد و توسط نشر همسايه در سال 1381 منتشر شد.گزيده نقد و نوشته هاي گذشته را هم تدوين شده كه اگر شد به علاقمندان به اين گونه مباحث تقديم شود. آنچه را كه پس از سال 81 سروده ام نيز در دفتري گرد آورده ام كه شايد همين روزها در معرض داوري شعر دوستان قرار دهم.

صالحي، عباس

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيدعباس صالحي

زندگينامه علمي

از سال 1351 وارد حوزه علميه مشهد شدم . دروس مقدماتي ، سطوح مقدماتي و عالي را در حوزه علميه مشهد گذراندم . از سال 60 به حوزه علميه قم عزيمت كردم و دروس خارج را تا سال 68 در آن حوزه گذرانيده مجددا به مشهد عزيمت داشته و در دروس خارج اساتيد مشهد ادامه تحصيل دادم و در سال 76 مجددا به حوزه علميه قم مراجعت تحصيلي و علمي داشتم .

دروس مقدماتي را در مدرسه آقاي موسوي نژاد و دروس سطح را در خدمت آقايان حضرات صالحي ، مدرسي و فلسفي گذرانيدم . در حوزه علميه قم از دروس حضرات آيات وحيد خراساني، شيخ جواد تبريزي بهره مند شدم . پس از عزيمت از مشهد در دروس حضرات آيات زنجاني و علم الهدي شركت كرده ام .

در مباحث فلسفي از حضرات اساتيد ابراهيمي ديناني ، انصاري شيرازي و حسن زاده آملي بهره بردم .

از ابتداي ورود در حوزه ، فعاليت هاي تدريس داشته ام از جمله

مكرر اصول فقه ، شرح لمعه ، معالم و مكاسب را تدريس كرده ام .

در سال 67 _ 65 سردبير مجله حوزه و در سال 76 _ 73 مسئول دفتر تبليغات اسلامي خراسان بوده ام . از سال 76 تا كنون در سه دوره متوالي عضو هيات مديريه دفتر تبليغات اسلامي (و سپس عضو هيات امناي آن) بوده ام .

از سال 76 مدير مسوول نشريه پژوهش هاي قرآني و از همان سال عضو هيات تحريريه نشريات فقه اهل بيت و كاوش فقه در فقه اهل بيت بوده ام .

هم چنين از سال 78 مدير مسوولي و سردبيري نشريه پگاه را بر عهده داشته ام كه تا كنون 176 شماره از آن منتشر شده است .

از سال 61 در مجله حوزه به عنوان يكي از نويسندگان آن مشغول به فعاليت بوده ام همچنين از همكاران تفسير راهنما از ابتداي فعاليت تا مراحل پاياني آن بوده ام ضمنا در پاره اي از پروژه ها و فعاليت هاي علمي ، در مديريت و يا در طراحي آن نقش هايي داشته ام چون : كاربرد دانش اصول در فقه و ...

صالحي، عبدالكريم

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عبدالكريم صالحي

محل تولد : خشت

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1345/6/1

زندگينامه علمي

اينجانب الكريم صالحي در سال 1345 در شهر خشت در خانواده مذهبي ديده به جهان گشودم از آنجائي كه علاقه بسياري به دروس حوزه و مكتب محمد وآل محمد داشتم در سال 1361وارد حوزه علميه امام صادق (ع) شيراز شدم و در سال 1363 وارد حوزه علميه قم شدم و در مدرسه مباركه رضويه تا سال1365 سكونت داشتم

و از محضر اساتيد حوزه علميه قم استفاده وافر بردم.

از سال 1365 با مركز تربيت مربي كودكان و نوجوانان دفتر تبليغات همكاري خود را در زمينه آموزش ديدن، تحقيق، اعزام آغاز كردم و تاكنون در زمينه تدريس دوره آموزشي و برگزاري اردوهاي دانش آموزي، تدريس روش ادواري ادامه دارد از سال 1375 تا 1377 با مركز پژوهش هاي اسلامي صدا و سيما به مدت 2 سال در سمت مدير گروه پژوهشي كودك و نوجوان فعاليت هايي در قالب پژوهش، شركت در شوراي كودك شبكه 2،شوراي محتوايي كودك سازمان صدا و سيما و تنظيم بيش از 20 مقاله و جزوه براي برنامه سازان كودك و نوجوان سازمان و شبكه ها داشتم.

حدود 8 سال در درس خارج اصول وفقه حضرات عظام سبحاني و مكارم زيد عزهما شركت داشتم و اكنون درس خارج حج آيت اله مكارم را ادامه مي دهم. حدود 5 سال عضو شوراي معارف كودك شبكه 2 بودم اكنون عضو شواري معارف مركز فرهنگي صبا(تنها مركز توليد انيميشن صدا و سيما) هستم- حدود 3 سال است در دفتر فناوري اطلاعات حوزه علميه خواهران به عنوان مدير توليد و فرآوري جهت تبديل دروس حوزوي و فرهنگي به فرمت هاي صوتي و تصويري انجام وظيفه مي نمايم.تا كنون چندين جلد كتاب در موضوع آموزش معارف به كودك و نوجوان تاليف داشته ام. يك مقاله براي همايش نماز در گرگان نوشتم و حائز رتبه شد. و دوره هاي آموزشي مركز واردوداري و مديريت اسلامي را بيش از 12 بار تدريس كرده ام.

صالحي، محسن

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محسن صالحي حاجي آبادي

محل تولد : حاجي آباد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ

تولد : 1348/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب محسن صالحي حاجي آبادي در سال 1348در روستاي نمونه كشور،حاجي آباد از توابع نجف آباد اصفهان متولد شدم. دوران ابتدائي و راهنمائي را در همان روستا گذراندم وبعد از گرفتن سيكل وارد حوزه علميه نجف آباد شده وهمزمان با آن به جبهه هاي جنگ اعزام شدم. در سهاي مقدماتي صرف ونحو تا معالم را در آن حوزه سپري كردم وسپس وارد حوزه علميه قم شدم ودروس لمعه واصول به بالا را نزد اساتيدي چون آقايان : حسيني خراساني ،صفائي ،طاهري مازندراني ،و...گذراندم . سپس به درس آيت الله علوي بروجردي شركت كرده ولي به علت بيماري وجانبازي چند سالي از دروس حوزه محروم شده وتوفيق شرفيابي نزد اساتيد را نداشته ود راين سالها بيشتر به ادبيات فارسي ،قصه ،داستان وشعر كودك ونوجوان ودفاع مقدس پرداختم وهم اكنون در اين زمينه ها بيشتر فعاليت مي نمايم .

صالحي، محمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد صالحي

محل تولد : قم

شهرت : صالحي مازندراني

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1343/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب محمد صالحي مشهور به صالحي مازندرانى، در سال 1343 در يكي از روستاهاي شهرستان سوادكوه و در خانواده اي مذهبي به دنيا آمدم. قبل از رفتن به مدرسه كلام خداوند كريم (قرآن مجيد) را بصورت كامل نزد مادرم فرا گرفتم و همين امر سبب گرديد تا در دوران تحصيل به عنوان شاگرد ممتاز باشم به گونه اي كه در سال چهارم ابتدايي توسط وزير آموزش وقت لوح تقدير دريافت داشتم. در سال 1361 در رشته رياضي فيزيك موفق به اخذ ديپلم شدم و سپس در سال 1362

وارد حوزه علميه قم شده و با جديت تمام دروس حوزوي را دنبال نمودم. در سال 136 بعد از گذشت چند سال از انقلاب فرهنگي و نياز قوه قضائيه به كادر قضائى، آزموني سراسري در رشته حقوق برگزار گرديده كه اين جانب در آن آزمون شركت جسته و موفق به قبولي شده و ليكن با مشورت يكي از بزرگان حوزه از ادامه تحصيل منصرف گرديدم. شوق زائدالوصف اينجانب به دروس حوزوي از يك طرف و استعداد اعطايي خداوندي از طرف ديگر موجب گرديد كه دروس حوزوي را به آساني گذراندم به گونه اي كه حدود 5 سال نگذشته بود كه توانستم سطح عالي را به اتمام رسانده و تمامي امتحانات را با موفقيت پشت سر گذرانده و وارد درس خارج فقه و اصول شدم و لذا در سال دوم شروع درس خارج، يعني سال 1368، براي بار دوم تصميم گرفتم در كنار دروس حوزوي به دانشگاه راه يابم و لذا در آزمون سراسري سال 1368 شركت جسته و موفق به قبولي در رشته حقوق دانشگاه تهران(مجتمع آموزش عالي قم) شده و پس از اتمام اين دوره در سال 1373 در آزمون كارشناسي ارشد شركت جسته و در رشته حقوق خصوصي دانشگاه تهران پذيرفته شدم كه در سال 1376 با دفاع از پايان نامه كارشناسي ارشد تحت عنوان "اصل صحت در قانون مدنى" با راهنمايي استاد دكتر كاتوزيان فارغ التحصيل شدم و در سال 1377 در آزمون دكتري حقوق خصوصي دانشگاه تهران شركت جسته و موفق به پذيرش گرديده كه پس از گذشت چند سال و با دفاع از رساله دكتري با عنوان"مسئوليت مدني ناشي از

تصميمات و خدمات قضائي با مطالعه تطبيقي در مذاهب اسلامى" با راهنمايي استاد دكتر مصلحي در بهمن ماه 1383 توانستم با موفقيت اين دوره را نيز پشت سر گذرانم. لازم به يادآوري است كه اينجانب در تمامي دوره هاي تحصيلي به طور مستمر به دروس فقه و اصول درس خارج نزد اساتيد بزرگ حوزه من جمله: مرحوم آيت الله صالحي مازندرانى، آيت الله العظمي فاضل لنكرانى، آيت الله العظمي وحيد خراساني شركت نموده و توانستم از درياي مواج علمي اين بزرگان به قدر تشنگي حظي ببرم. علاوه بر امر تحصيل، همزمان به تدريس دروس مختلف حقوقي در مراكز علمي دانشگاهي و حوزوي نيز اشتغال داشته و از طرفي همكاري علمي و پژوهشي با برخي مراكز پژوهشي قم از جمله مركز تحقيقات دارالحديث، مركز تحقيقات قوه قضائيه، مركز پژوهشهاي صدا و سيما از جمله فعاليتهاي اين جانب در طول سالهاي طولاني بوده و هست.

صانعي دره بيدي، منوچهر

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

دكتر منوچهر صانعي دره بيدي در سال 1325 در شهرستان فردين اصفهان به دنيا آمد.وي داراي مدرك دكتري رشته فلسفه از دانشگاه تهران در سال 1371است. ايشان هم اكنون عضو هيئت علمي و استاد گروه فلسفه دانشكده ادبيات و علوم انساني دانشگاه شهيد بهشتي مي باشد.

گروه : علوم انساني

رشته : فلسفه

گرايش : فلسفه

والدين و انساب : پدر منوچهر صانعي دره بيدي اهل خوانسار و مادرشان متولد روستايي در دامنه فريدن است.

خاطرات كودكي : منوچهر صانعي دره بيدي از دوران كودكي خود چنين ياد مي كند: "زندگي در يك خانواده كشاورز روستايي ،روزهاي تابستان را كار در مزرعه و در دامنه هاي پوشيده از گل هاي رنگارنگ و كنار جويبار هاي همراه

با صداي پرندگان خوش نقش و نگار و خوش صدا ،و شبهاي زمستان را در زير كرسي و گوش دادن به شاهنامه خواني پدر و پدربزرگ گذرانده ام.و ماندگار ترين خاطره از دوران كودكي ،خاطره فقر است."

اوضاع اجتماعي و شرايط زندگي : منوچهر صانعي دره بيدي در خانواده اي سنتي ايراني و از نظر مادي در فقر و از لحاظ معنوي و مذهبي ،متدين به ديانت اسلام و مذهب شيعه به دنيا آمد.

تحصيلات رسمي و حرفه اي : منوچهر صانعي دره بيدي داراي مدرك ديپلم ادبي در سال 1350،كارشناسي رشته فلسفه از دانشگاه تهران در سال 1354،كارشناسي ارشد و دكتري فلسه از دانشگاه تهران در سالهاي به ترتيب 1357 و 1371است.

خاطرات و وقايع تحصيل : منوچهر صانعي دره بيدي پس از ورود به دانشگاه ، تمام وقت خود را در كلاس و يا كتابخانه سپري ميكرد و در گروه بندي آن روز دانشجويان داخل بچه مذهبي ها بود.ايشان دوران دانشجويي خود را با چهره هاي مذهبي قبيل بعضي شاگردان مرحوم مطهري ،صدرالدين طاهري(هم اكنون استاد فلسفه دانشگاه علامه و امام صادق است)و آيينه وند و غيره گذراند.

فعاليتهاي ضمن تحصيل : منوچهر صانعي دره بيدي در كنار تحصيل به آموختن زبانهاي خارجي و كار در گارگاه نجاري مي پرداخت.

استادان و مربيان : منوچهر صانعي دره بيدي از محضر اساتيد زيادي بهره برده است كه مي توان به مرحومين دكتر عليمراد داودي ،منوچهر بزرگمهر و آقايان دكتر مجتهدي ،دكتر داوري و دكتر جهانگيري اشاره كرد.

هم دوره اي ها و همكاران : از همكاران امروز منوچهر صانعي دره بيدي مي توان به آقايان دكتر رشيديان ،دكتر حكمت

و دكتر علوي اشاره كرد.

همسر و فرزندان : منوچهر صانعي دره بيدي متاهل و داراي همسر (بازنشسته آموزش و پرورش )و دو دختر مي باشد. فرزند ارشد دانشجوي رشته مكانيك و ديگر فرزندش دانشجوي رشته فرش مي باشد.

وقايع ميانسالي : منوچهر صانعي دره بيدي از وقايع تلخ ميانسالي خود فوت پدرش در سن 84 را بيان مي كند.

مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : منوچهر صانعي دره بيدي از سال 1358 تا 1364 عضو انجمن فلسفه بود كه به كار تحقيق در متون فلسفي مشغول بود. وي از سال 1364 تا اكنون عضو هيئت علمي دانشگاه شهيد بهشتي است. و هم اكنون در آنجا با درجه استادي مشغول به تدريس و تحقيق مي باشد .

فعاليتهاي آموزشي : منوچهر صانعي دره بيدي به تدريس دروس فلسفه غرب در دوره هاي يوناني و جديد مي پردازد.

ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : منوچهر صانعي دره بيدي در كنار تدريس به تاليف و ترجمه در پيرامون فلسفه مي پردازد.

آرا و گرايشهاي خاص : منوچهر صانعي دره بيدي معتقد است : "به علت تهاجم يونانيان (اسكندر ) ، اعراب و تركان با تهاجم سه گانه تاريخي ،كشور و ملت ما جايگاه تاريخي خود را از دست داده است. و اكنون ما (ايراني ها ) بايد بكوشيم تا جايگاه از دست رفته خود را به دست آوريم و باز سازي كنيم."

جوائز و نشانها : منوچهر صانعي دره بيدي شاگرد ممتاز در هر سه دوره كارشناسي ،كارشناسي ارشد و دكتري بود.وي همچنين يك تشويق نامه به مناسبت شركت فعال در جنگ تحميلي (به مدت 6 ماه ) و چندين لوح و تقدير

نامه از رئيس دانشگاه شهيد بهشتي براي تاليف و ترجمه دريافت كرده است.

چگونگي عرضه آثار : منوچهر صانعي دره بيدي داراي 14 ترجمه ، 6 تاليف و بيش از 30 مقاله در زمينه فلسفي است.وي همچنين در 12 كنفرانس داخلي و خارجي شركت داشته و مقالاتي را هم ارائه كرده است.

--------------------------------------------------------------------------------

آثار :

1 اصول فلسفه

ويژگي اثر : ترجمه

2 انفعالات نفس

ويژگي اثر : ترجمه

3 بخشي از تاريخ فلسفه فخري

ويژگي اثر : ترجمه

4 پيام نيچه

ويژگي اثر : تاليف

5 جايگاه انسان در انديشه كاتت

ويژگي اثر : تاليف

6 جوهر النضيد

ويژگي اثر : ترجمه

7 درس هاي فلسفه اخلاق

ويژگي اثر : ترجمه

8 دنش نامه زيبايي شناسي

ويژگي اثر : ترجمه

9 دين در محدوده عقل تنها

ويژگي اثر : ترجمه

10 رشد عقل

ويژگي اثر : تاليف

11 شلاير ماخر

ويژگي اثر : ترجمه

12 فرهنگ فلسفي صليبا

ويژگي اثر : ترجمه

13 فلسفه اخلاق در تفكر غرب

ويژگي اثر : تاليف

14 فلسفه اخلاق و مباني رفتار

ويژگي اثر : تاليف

15 فلسفه حقوق

ويژگي اثر

: ترجمه

16 فلسفه فضيلت

ويژگي اثر : ترجمه

17 فلسفه لايب نيتس

ويژگي اثر : تاليف

18 قواعد هدايت ذهن

ويژگي اثر : ترجمه

19 منطق مظفر

ويژگي اثر : ترجمه

20 نقد عقل عملي

ويژگي اثر : ترجمه

صبري حلوايي، حميد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حميد صبري حلوايي

محل تولد : آذرشهر

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1335/7/8

زندگينامه علمي

سال 1335 هفتم مهر در آذرشهر متولد شدم. هفت سالگي وارد دبستان بيژن آذر شهر شدم. سال1347 وارد دبيرستان آذرشهر شدم.سال 1351 وارد دبيرستان توحيد شيراز شدم. 1356 در رشته طبيعي ديپلم گرفتم. سال 1383 در جشنواره مبتكران _ مخترعان _ نو آوران و ممتازين دانشجوي بسيجي به عنوان ممتاز علمي شناخته شدم در همان سال و همان جشنوار با كسب مقام اول پروژه كارشناسي ارشد ممتاز پروژه نيز معرفي شدم سال 1384 برگزيده مؤلف نمونه در همايش اهل قلم سازمان صدا و سيما تجليل شدم. در پاييز سال 1384 به عنوان برگزيده كنگره بين المللي روابط عمومي و در بهار همان سال برگزيده كنگره بين المللي جنبش نرم افزاري كه در سالن اجلاس سران سال 84 برگزار شد معرفي شدم.

در جشنواره هاي گوناگون تحقيقاتي سازمان صدا و سيما رتبه هاي پژوهش برتر را اخذ نمودم از جمله:

الف: جشنواره هفتم شيراز ارديبهشت 76 با پژوهش بيوگرافي شهيد آيت الله قاضي.

ب: در جشنواره 12 يزد با پژوهش نهضت خدمات رساني.

ت: در جنشواره 13 تبريز با پژوهش نهضت پاسخگويي به مطالبات مردم.

ج: در جشنواره 14 كه

در اصفهان برگزار شد 3 عنوان پژوهش تا مرحله عالي داوري راه يافت با عناوين.

1. معراج. 2. مشاركت عمومي. 3. كندوان بهشت گمشده

ث: در جشنواره 15 با پتروشيمي تحت عنوان و ماه بشكافت شق القمر معجزه پيامبر اعظم(ص)

فعلاً مدير مسئول و صاحب امتياز هفته نامه تبريز مي باشم.

صحافيان، مهدي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

مهدي صحافيان

محل تولد : مشهد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1349/1/1

زندگينامه علمي

آقاي مهدي صحافيان در سال 1349هجري شمسي در خانواده اي متدين، مذهبي و دوستدار اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام در شهرستان مشهد ديده به جهان گشود. دوران ابتدايي، راهنمايي و دبيرستان را در زادگاه خويش با موفقيت سپري كرد. در پي تشويق خانواده و علاقه خويش به فراگيري علوم ديني در سال 1364 وارد حوزه علميه مشهد . از نخستين روزهاي ورود به حوزه علميه مشهد، ضمن انس با آستان ملكوتي علي بن موسي الرضا(ع ) با تلاش و كوشش فراوان، در درس بزرگان حوزه علميه آن ديار حاضر شد و پس از گذراندن سطوح عالي در سال 1374 به حلقه دروس خارج راه يافت استاد در ايام تحصيل از محضر ستارگاني بزرگ همچون آيت الله مرتضوي،آيت الله مروي، آيت الله اشرفي و... كسب فيض كرد.

استاد در كنار تحصيل دروس حوزوي از تحصيلات دانشگاهي غافل نماند و در رشته ادبيات فارسي در مقطع كارشناسي ارشد در سال 1379از دانشگاه فردوسي فارغ التحصيل گرديد . و با موفقيت از پايان نامه خويش با عنوان"تقابل عقل و عشق در متون منصوب فارسي" دفاع كرد.ايشان در زندگي سراسر علمي خود جز به تحقيق و نگارش و

تأليف به چيز ديگري نينديشيده است. نامبرده ضمن تبليغ سالهاي متمادي است كه به امر پژوهش در دفتر تبليغات اسلامي مشهد مشغول مي باشد.

صحتي سردرودي، محمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد صحتي سردرودي

محل تولد : تبريز

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1343/1/1

زندگينامه علمي

پدرم عبدالعظيم صحت ، پسر حاج الله وردي خان مشهور به حاج آقا عمو ، معلم اول نگارنده ، عارفي است ، پاكباخته كه دراين سراي خاكي جز عبادت خدا كس و كاري ندارد . سال 1343 شمسي درسردرود تبريز زاده شدم، از هفت سالگي همراه با آموزش رسمى، قرائت قرآن، آداب و اخلاق را از دانشوران ديني سردرود و بيش از همه از محضر محمدتقي محمدي و ميرزا مجيد قنادي كه روزانه درس ترجمه قرآن داشت ياد گرفتم. سال 56 هنگام تعطيلات نوروزي به قم آمدم تا در«دارالتبليغ» اسم نويسي كرده مشغول تحصيل دروس حوزوي شوم، اما چون خرد سال بودم و سال تحصيلي هم رو به پايان بود به تبريز برگشتم تا يكي دو سال در آنجا ادامه تحصيل دهم.در تبريز و بناب «مقدمات» و اندكي از «سطح» را پيش استادان بزرگوارم ابراهيم وثوقي و سيد مهدي مرعشي و عبدالمجيد بنابي آموختم و بيشتر از استاد سيد مهدي مرعشي بهره بردم در همان ايام تا جاييكه مي توانستم با نهج البلاغه انس و الفتي داشتم و چندين سال در برخي جلسات مذهبي آن را ترجمه و توضيح مي دادم. كم كم عاشق نهج البلاغه شدم و هميشه مي گشتم كه استادي پيدا كنم تا چنان كه بايسته است با نهج البلاغه آشنا شوم در تبريز و بناب پيدا نكردم

و با همين آرزو درسال 1369 به شهر قم هجرت كردم. اما افسوس كه در قم هم نهج البلاغه متروك و غريب است و تا حال نديده ام كه كسي آن را جدي بگيرد و تدريس كند.در قم به هر درسي سري زدم و پس از اتمام «سطح» در محضر اساتيد بزرگوار حضرات آيات پاياني و اعتمادى، مدت سه سال از درس «اصول» آقاي مكارم شيرازي و اندكي از درس «فقه» ميرزا جواد تبريزي و ... بهره مند بودم، بيش از پنج سال در تفسير آقاي جوادي آملي و يكسال در درس استاد حسن زاده آملي كه در مسجد معصوميه كتاب «مصباح الانس» را شرح مي داد شركت جستم.از نوجواني گاه گاهي شعر مي سرودم و هنگامي كه در تبريز بودم، به طور مرتب در جلسات هفتگي انجمن ادبي شهريار، و ديگر انجمنها شركت مي كردم و اشعارم را مي خواندم و گاهي نيز مورد تشويق برخي از اساتيد واقع مي شدم و از آرا و انديشه هاي آنها همواره راه مي جستم كه بايد از استادان بزرگوارم در اين وادي نيز ياد كنم كه هر يك زماني ماه مجلس بودند. از آن ميان نام و ياد استاد دكتر پديده (ره) و استاد يحيي شيدا و استاد محمد عابد را هميشه در خاطر دارم.

صحفي، مجتبي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد مجتبي صحفي

محل تولد : قم

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1341/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب سيد مجتبي صحفي فرزند حجت الاسلام سيد مهدي صحفي در خانواده اي مذهبي در شهر قم در تاريخ 1/1/1341 به دنيا آمدم و تحصيلات ابتدايي و راهنمايي را به

پايان رساندم و دبيرستان را سال اول آنرا به اتمام رساندم و همزمان در حوزه علميه قم نيز مقدمات را شروع نموده بودم با آغاز جنگ تحميلي رهسپار جبهه ها شدم همراه با ساير رزمندگان مكرر در جبهه حضور يافتم و در بعضي مواقع به همراه چهار تن از برادر هايم سيدمرتضي، سيد روح الله كه در فاو شهيد شد، سيد محمد تقي كه در رمضان مرحله پنچم شهيد شد، سيد مصطفي و سيد محمد حسين در طول جنگ در حوزه علميه نيز به تحصيل اشتغال داشتم و پس از گذراندن سطوح حوزه به درس خارج فقه و اصول علماي ياد شده در همين جزوه حضور پيدا كردم. اين بنده نيز در يك دوره اي چهار ساله رشته تخصصي تفسير و علوم قرآن تحت اشراف حضرت آيت الله مكارم حضور يافتم و شركت جستم و پس از چهارسال فارغ التحصيل شدو و مع الاسف هنوز اقدام جدي براي دريافت موضوع سطح چهار ننموده ام . حقير بسيار مختصر در كارهاي تحقيقي دخالت داشته و دارم كه در برگه هاي ضميمه درج گرديده است.

صحفي، محمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد محمد صحفي

محل تولد : قم

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1313/1/1

زندگينامه علمي

دوره مقدماتي (ادبيات عرب ، منطق و معاني بيان) را در مدرسه ناصريه مقابل مسجد جمعه قم نزد اساتيد متعدد و مختلف گذراندم . قسمتي ازفقه را از محضر استاد فقيد شهيد صدوقي و سپس از محضر استاد آيت الله مشكيني و بخشي از اصول را از محضر استاد شهيد امام موسي صدر و آيت الله سلطاني و ديگر اساتيد

استفاده نمودم . دردروس خارج آيت الله العظمي بروجردي و آيت الله العظمي امام خميني و ديگر مراجع را شركت داشته ام . از تفسير علامه فقيد طباطبايي و دروس علامه بزرگوار نيز استفاده كردم .

صدر، جلال

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

جلال صدر

محل تولد : محلات

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1349/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب جلال صدر در سال 1349 در شهرستان محلات متوّلد شدم. تحصيلات ابتدايي و متوسطه را در همانجا به پايان رساندم و در سال 1366 وارد حوزه علمّيه شدم و از محضر اساتيدي چون سيدطه مقدّسي، معصومي، عظيمي و ديگران بهره بردم. پس از اتمام دوره مقدّمات به شهرستان قم آمدم و در حوزه علميّه قم ادامه تحصيل دادم و در سال 1379 در مركز تخصّصي تبليغ مشغول به تحصيل شدم. درسال 1382 به عنوان روحاني مستقر از طرف سازمان تبليغات اسلامي به شهرستان بومهن عزيمت نمودم و علاوه بر تبليغ به تدريس و تحقيق مشغول شدم. در همان سال از طرف امام جمعه بومهن به سمت امام جمعه موقت آن شهرستان برگزيده شدم وهم اكنون در همانجا مشغول تدريس و تحقيق و تبليغ مي باشم.

صدراللهي، حسن

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حسن صدرالهي

محل تولد : دامغان

شهرت

تابعيت : ايران

زندگينامه علمي

ايجانب حسن صدراللهي در سن 8سالگي به مدرسه ابتداي رفتم و در روستاي صالح آباد و وكلاء محمد آباد دوران ابتدائ را سپري كردم وچند سالي در محيط روستا (حاجي آباد )مشغول كارهاي روستاي شدم در همان ايام اشعاري را سرودم .اشتياق زيادي به طلبه شدن داشتم و بارها مطرح مي كردم ولي موافقت نمي كردند تا اينكه روزي اشعاري در رابطه با حضرت امام حسين (ع)و حضرت مسلم سرودم شب امام را در خواب ديدم به من فرمود:اگر مي خواهي موفق به طلبگي شوي برو

در اخر مفاتيح دعاي حاجت را عمل كن ،صبح كه بيدار شدم نمي دانستم مفاتيح چه كتابي است از روحاني محل به نام آقاي راسخي سئوال كردم فرمودند:همين كتاب دعا است .مفاتيح تهيه كردم درآخر آن دعائي است كه هر كس حاجتي دارد بنويسد ودر رقعه اي از گل بگذارد ودر آب جاري بياندازد خداوند حاجت اورا روا مي كند .

آنچه در مفاتيح دستور داده شده عمل كردم ،پس از مدتي پدرم بر اساس اصرار بنده رفت خدمت يكي از علماءشهر ،به نام خدائي استخاره كرد آن عالم فرمود آيه علم آمده سريع اقدام كن ،پدرم دست مرا گرفت ودردست آن عالم فاضل گذاشت .مدت چهار سال در دامغان مدرسه حاج فتحعلي بيك مشغول تحصيل شدم آن عالم خيلي به بنده احترام مي گذاشت .پس از دوسال روانه قم شدم ودرمدرسه حجّتيه در پارك 8اطاق 73با آقاي رفيعي كه از طلاب فاضل ومتدين بود هم حجره شدم .در واقع او مربي خوبي براي من بود شخصيت طلبگي من درآن زمان شكل گرفت .خاطرات خوشي از آن دوران دارم خداوند جزاي خير به آقاي رفيعي دهد.

زمانيكه در قم بودم دوران پرفرازو نشيبي داشتم گاه مريضي وگاه بي پولي ،تا جائي كه براي امرار معاش در تهران بعضي از تعطيلات كارگري مي كردم .وايام هفته درقم درس مي خواندم .روزگار سختي بود.در دوران قبل از انقلاب شور خاصي در رابطه با نشر احكام اسلامي داشتم لذا در قم وشهرستانها كلاسهاي قرآن . عقائد سياسي برگزار مي كردم همين امر باعث شد كه ساواك مرا تعقيب كند در كرمانشاه، دزفول، دامغان مورد تعقيب قرار گرفتم تا

اينكه در يزد خدمت شهيد محراب صدوقي رفتم مشكل را بيان داشتم كه امنيت ندارم ايشان پرونده اي ترتيب داد كه طلبه يزد هستم اين كار در واقع راه گم كردن براي ساواك بود وهمين كار باعث شد كه ساواك نتواند مرا دستگير كند در اين دوران خاطرات تلخ و شيريني دارم كه مجال نوشتن نيست .پس از پيروزي انقلاب احساس مي شد كه وضعيت تغيير كرده .ديدگاههاي انحرافي به وجود آمده وروزبه روز رشد مي كند .لذا به فكر افتادم مطالعه عميقي راجع به كمونيسم واصطلاحات سياسي داشته باشم .اين كار انجام گرفت .دفترهاي مخصوصي در اين زمينه ها نوشتم درسالهاي اول انقلاب ،موسسه در راه حق يك گروه هفتاد نفره به نام گروه (دال )گزينش كردند كه دوران بسيار خوبي بود. تا حدودي با ادبيات فارسي ،تحليل مسائل سياسي ،اقتصاد،جامعه شناسي ،حقوق،فلسفه غرب اشنا شدم .با ديدن اين دوره وتكميل ان با مطالعه ، وارد عرصه تحليل مسائل سياسي ،اقتصاد،جامعه شناسي ،حقوق وغيره شدم .وهمين مطالعات باعث شد به دانشگاه راه پيدا كنم .

مدّت 13سال در دانشگاه حقوق ،فقه ،اصول ،ادبيّات عرب تدريس كردم تا اين كه در سال 78همسرم دچار عارضه قلبي شد لذا نتوانستم به دانشگاه ادامه دهم .د رحوزه مشغول تحقيق شدم وبعضي از نقدهاي اينجانب به ديدگاها در حوزه نشر شد.تا اينكه دفتر حضرت آيت الله فاضل لنكراني (محمد جواد فاضل )از بنده دعوت كرد كه بخشي درمركز فقهي راه اندازي كنم تحت عنوان شبهات فقه واصول .

اين كار ابتكاري را شروع كردم شبهات ابواب فقه بر اساس كتاب شرايع جمع اوري شد به اضافه شبهات جديد .شبهات در

اختيار دانش پژوهان قرار ميگيرد .پس از بررسي خلاصه جواب به نام محقق ثبت مي شود وهم اكنون عضو گروهي هستم كه در زمينه هاي علمي فعّاليّت دارند ودر كنار جامعه مدرسين هستم .

صدرنبوي، رامپور

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

دكتر رامپور صدر نبوي در سال 1316 در شهر كاشمر بدنيا آمد.ايشان داراي مدرك دكتري رشته اقتصاد از دانشگاه هايدلبرگ آلمان در سال 1347 مي باشد. وي پس از بازگشت به ايران در دانشكده جامعه شناسي دانشگاه فردوسي مشهد مشغول به كار گرديد و پس از طي مراتب و مدارج علمي از استادياري به دانشياري و استادي و در سال 1385 به افتخار بازنشستگي نائل آمد.گروه : علوم انساني رشته : جامعه شناسي گرايش : اقتصاد والدين و انساب : پدر رامپور صدر نبوي حاج سيد مهدي فخر العلما است كه به سبب ملاحضاتي نام خود را به توصيه و ابلاغ مرحوم احمد قوام السلطنه به صدر العلما تغيير دادند.ايشان بشغل كشاورزي و تجارت شتغال داشتند كه بعلت گرايش شديد فلسفي و عرفاني تاجر خوبي نشدند.ايشان از اولاد سيد امير استحق هستندكه شجره آنها به سادلات قائن جمله احمدي ها ،مصطفوي ها ، مجتهدي ها ،مرحوم دكتر مجتهد زاده (استادمعارف اسلامي) مي رسد و طبق اظهار خود آن مرحوم نسل سي و ششم تا امام زين العابدين(ع) مي باشد. مادر رامپور صدر نبوي دختر حاج رستم قره باغي از تجار بزرگ مشهدبا گرايشهاي مشروطه خواهي بوده اند. مادر دكتر صدري نبوي بهمراه برادران و پسر عموهايش به شهرت باقرف در قفقاز بخصوص در قره باغ به فعاليت اقتصادي و سياسي مشغول بوده ند. پدربزرگ دكتر صدر نبوي ،حاج رستم باقرف

به سبب وقايع 1917 روسيه به ايران پناهنده شد و با تابعيت ايران در مشهد زندگي كرد.خاطرات كودكي : رامپور صدر نبوي از خاطرت دوران كودكي خود چنين مي گويد: "مادر بزرگ پدرم نا بينا شده بود و ما در سايه وجود ايشان در يك خانواده شش نفره زندگي مي كرديم.پدرم و مادرم احترام ايشان را به نهايت داشتند.روزي قرار بود برادرم رضا كه-هم اكنون استاد روان پزشكي دانشگاه فردوسي مشهد مي باشد- دست مادر بزرگم را گرفته و ايشان را به خانه عمو جانم كه ديوار به ديوار منزل ما بود ببرد.منزل عمو جان و پدرم بزرگ بودو درخت فراوان داشت. برادرم كه بچه بازيگوش و سربه هوايي بودايشان را در ميان درختان رها كرده و خود بدنبال بچه گنجشكي كه از آشيانه زود پريده بودرفته بود. پدرم در همين احوال سر رسيده و مادر بزرگم را سرگشته در ميان درختان ديده بود. يادم هست دست مادر بزرگ در دست پدرم بود در حاليكه از شدن غضب و عصبانيت فرياد ميزد " اين رضاي پدر سوخته كجاست" وقتي برادرم را پيدا كردند او را به فلك كشده و تنبيه مفصلي شد از آنجايي كه برادرم فرياد مكشيد مادربزرگم با داد و فرياد و گريه متوقف شدن تنبيه را از پدرم خواست با اين كار مادربزرگم يك سكوت عميقي بر محيط خانواده حاكم شد."اوضاع اجتماعي و شرايط زندگي : پدر و مادر رامپور صدر نبوي هر دو داراي گرايش هاي سنتي ،اخلاقي و مذهبي نسبتا محكمي داشتند. پدرش به كشاورزي اشتغال داشت و گاه و بيگاه به تجارت نيز مي پرداخت . ولي بعلت عقايد

و باورهاي مذهبي و مطالعات فلسفي توفيق چنداني در اين حرفه بدست نياورد.تحصيلات رسمي و حرفه اي : رامپور صدر نبوي تحصيلات ابتدايي و سيكل اول متوسطه را در كاشمر گذرانيد. او براي ادامه تحصيل در سيك دوم متوسطه به مشهد رفت و سال چهارم و پنجم متوسطه را در مشهد گذراندو ديپلم را در دبيرستان بامداد تهران اخذ كرد.ايشان پس از اخذ ديپلم به المان رفت و در رشته اقتصاد و جامعه شناسي به تحصيل پرداخت و پس از ده سال و اندي با مدرك دكتري اقتصاد از دانشگاه هايدلبرگ آلمان در سال 1347 به ايران بازگشتند.خاطرات و وقايع تحصيل : يكي از خاطرات مهم دوران تحصيل رامپور صدر نبوي محاوره اي بود كه در گنگره جامعه شناسان كه در شهر هادلبرگ بين پوپرو هربرت ماركوزه درباره ديالليك اتفاق افتاد.فعاليتهاي ضمن تحصيل : رامپور صدر نبوي در كنار تحصيل به تدريس و تحقيق و مديريت گروه جامعه شناسي مي پرداخت.استادان و مربيان : پرفسور رولف.واگن فور،پروفسور هانس هالر ،پروفسور هانس هلر ،پروفسور ويلكه و غيره از اساتيد رامپور صدر نبوي مي باشند.هم دوره اي ها و همكاران : دكتر جواد شيخ الاسلامي،هلموت كل ،دكتر علي شريعتي ،دكتر حاتري ،دكتر غلامحسين يوسفي ،دكتر سيروس سهامي ،دكتر برادران رفيعي ،دكتر منوچهربيات مختاري ،دكتر منوچهر آشياني غيره از همدوره ايها و همكاران رامپور صدر نبوي مي باشند.همسر و فرزندان : رامپور صدر نبوي متاهل و داراي همسر بنام سركار خانم فرشته رفعت متولي است ايشان داراي دو فرزند دختر بنامهاي نازنين (متخصص داخلي ) ،فاطمه (دانشجوي دكتري جامعه شناسي) و يك فرزند پسر بنام محمد (دكتري داروسازي

) مي باشد.مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : رامپور صدر نبوي عضو هيئت علمي و استاد دانشگاه فردوسي مشهد بودند.وي همچنين عضو هيئت تحريريه مجله دانش و توسعه دانشكده علوم اداري و اقتصاد دانشگاه فردوسي مشهد مي باشد.رامپور صدر نبوي عضو هيئت رئيسه كميته ويژه توسعه سومين جشنواره ملي طلاي سرخ قاينات ميباشد.فعاليتهاي آموزشي : رامپور صدر نبوي سابقه بيش از سي سال تدريس در دانشگاههاي ايران و آلمان را دارد.مراكزي كه فرد از بانيان آن به شمار مي آيد : رامپور صدر نبوي از پايه گذاران رشته جامعه شناسي و رشته مديريت در خراسان و عضو هيات علمي دانشگاه فردوسي مشهد مي باشد.چگونگي عرضه آثار : - تعدا مقالات منتشر شده در مجلات داخلي : 30 مقاله - تعداد پايان نامه كارشناسي راهنمايي شده : 111 رساله - تعداد پايان نامه كارشناسي ارشد راهنمايي شده : 31رساله آثار : انسان شناسي فلسفي ويژگي اثر : ترجمه-13502 بزرگان جامعه شناسي ويژگي اثر : تاليف- 13543 تاريخ جامعه شناسي ويژگي اثر : ترجمه- 13524 جامعه شناسي حق طبيعي ويژگي اثر : تاليف-13545 جامعه شناسي كار و مشاغل ويژگي اثر : تاليف-13716 جامعه و تمدن ويژگي اثر : ترجمه و نگارش- 13517 فرد و جامعه ويژگي اثر : ترجمه و تاليف-13708 كار و مشاغل با تكيه بر اشتغال زنان ، گفتارهايي در علوم اجتماعي

ويژگي اثر : كتاب حاضر به سبب تفاوت و گستردگي مطالب «گفتارهايي در علوم اجتماعي» نام دارد، از پنج فصل تشكيل شده است. فصل اول آن را مقالات و تحقيقاتي مربوط به جامعه شناسي كار، شغل و جامعه شناسي صنعتي، خانواده و اهميت آن براي جريان توليد، انساني شدن كار و موارد مشابه تشكيل مي دهد. در فصل دوم، نظريه نقش اجتماعي با تكيه بر نظريات نام آوران اين رشته در نظريه هاي جامعه شناسي مورد بررسي قرار گرفته است. فصل سوم، به انواع جوامع بشري و نظريه هاي جامعه شناسي اختصاص يافته كه بخشي از آن ترجمه قسمتي از كتاب دانشمند صاحب نام آلماني «لئوپلدفن ويزه» تحت عنوان «دانش روابط انساني» است. فصل چهارم هم به بررسي اهميت حسد به عنوان يكي از عوامل مهم اجتماعي پرداخته كه در واقع نوعي جامعه شناسي و روانشناسي حسد است. در فصل پنجم كتاب، مسأله حق طبيعي از نظر مكاتب مختلف اروپايي مانند كاتوليسيسم، ماركسيسم و ناسيونال سوسياليسم مطرح شده است. اين كتاب توسط انتشارات 59 به چاپ رسيده است-1385

صدقياني، محمدتقي

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمدتقي صدقياني در سال 1302 در شهر سبزوار ديده به جهان گشود .پس از طي دورة تحصيلات ابتدايي و متوسطه وارد دانشگاه تهران شد و در سال 1325 موفق به دريافت دانشنامة ليسانس در رشتۀ زبان و ادبيات انگليسي از آن دانشگاه گرديد.ايشان در دانشكده ادبيات و علوم انساني مشهد و بعد در دانشگاه تهران به تدريس پرداخت.وي در سال 1362 دعوت حق را اجابت كرد و به سراي جاويد شتافت. ترجمه كتاب" شيوه هاي نقد ادبي " مرحوم محمد تقي صدقياني ،

در دوره ششم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به عنوان كتاب سال برگزيده شد.گروه : علوم انسانيرشته : زبان و ادبيات انگليسيتحصيلات رسمي و حرفه اي : محمدتقي صدقياني پس از طي دورة تحصيلات ابتدايي و متوسطه وارد دانشگاه تهران شد و در سال 1325 موفق به دريافت دانشنامة ليسانس در رشتۀ زبان و ادبيات انگليسي از آن دانشگاه گرديد.زمان و علت فوت : محمدتقي صدقياني در سال 1362 دعوت حق را اجابت كرد و به سراي جاويد شتافت.مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : محمدتقي صدقياني از سال 1325 با سمت دبير تاريخ و ادبيات انگليسي در فرهنگ خراسان استخدام شد. سپس از سال 1331 در دانشكدة ادبيات دانشگاه مشهد و از سال 1347 در دانشگاه تهران به تدريس زبان انگليسي پرداخت.جوائز و نشانها : ترجمه كتاب" شيوه هاي نقد ادبي " محمد تقي صدقياني ، در دوره ششم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به عنوان كتاب سال برگزيده شد.چگونگي عرضه آثار : مرحوم صدقياني به تاريخ و ادبيات و گرامر زبان انگليسي تسلّط كامل داشت. جزوات گرامر انگليسي كه بوسيلة ايشان تهيه و تدوين شده بود گوياي اين مدّعاست. كارهاي ترجمه آن مرحوم بيشتر به صورت پراكنده موجود است و به ندرت چاپ و منتشر شده است. مهمترين اثر ترجمه اي نامبرده ترجمه كتاب شيوه هاي نقد ادبي است كه با همكاري و مساعدت دوست دانشمند خود دكتر غلامحسين يوسفي آن را به اتمام رسانيد. آثار : شيوه هاي نقد ادبي ويژگي اثر : ترجمه-با همكاري و مساعدت دكتر

غلامحسين يوسفي آن را به اتمام رسانيد-اين كتاب در دوره ششم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران ،از طرف وزرات فرهنگ و ارشاد اسلامي معرفي و برگزيده شده است.

صديق جهانبان، مصطفي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

مصطفي صديق جانبهان

محل تولد : بستان آباد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1331/1/2

زندگينامه علمي

آقاي مصطفي صديق جانبهان مشهور به صديق در سال 1331 در شهرستان بستان آباد در خانواده اي آگاه به مسائل مذهبي، دوستدار خاندان نبوت و امامت ديده به جهان گشود پس از سپري كردن تحصيلات ابتدائي به خاطر عشق وافر، تشويق پدر در سال 1355، سالي كه نهايت ظلم از طرف حكومت خاندان پهلوي بر مردم و روحانيت روا مي شد و شديدا حوزه علميه را تحت نظر و كنترل داشتند و از سويي ديگر جو اختناق و ترس را حاكم كرده بودند وارد حوزه علميه گرديد . از محضر بزرگان حوزه علميه چون آيت الله پاياني ، موسوي تبريزي، بني فضل بهره هاي علمي ، اخلاقي برد، در كنار تحصيل به تدريس در دانشگاههاي مختلف كشور پرداخت و در كنار تدريس هيچ وقت از تبليغ معارف ناب الهي ، اسلامي و شيعي غافل نبود و در اين زمينه تلاشهاي فراواني به انجام رساند.

صديق سروستاني، رحمت الله

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

دكتر رحمت اله صديق سروستاني استاد گروه جامعه شناسي دانشكده علوم اجتماعي دانشگاه تهران است. ايشان دوره كارشناسي و كارشناسي ارشد را در رشته عمران ملي -گرايش جامعه شناسي روستايي- در دانشگاه شيراز گذرانده اند.در سال 1979 م در رشته جامعه شناسي - گرايش جامعه شناسي شهري از دانشگاه اهايو آمريكا درجه كارشناسي ارشد را اخذ كردند و سپس با ادامه تحصيل در دوره دكتري در همان رشته و دانشگاه، در سال 1984م. به اخذ درجه دكتري جامعه شناسي نائل شدند. گروه : علوم انساني رشته : جامعه شناسي گرايش :

جامعه شناسي شهريتحصيلات رسمي و حرفه اي : دكتر رحمت اله صديق سروستاني دوره كارشناسي و كارشناسي ارشد را در رشته عمران ملي -گرايش جامعه شناسي روستايي- در دانشگاه شيراز گذرانده اند. عنوان پايان نامه كارشناسي ارشد ايشان «بررسي ارتباط بين قشربندي اجتماعي و آرزوهاي شغلي دانشجويان دانشگاه پهلوي»بوده است(سال 1354). در سال 1979 م. با دفاع از پايان نامه شان با عنوان «بررسي تأثير همسايگي بر نگرش نسبت به ناآرامي هاي مدني» در رشته جامعه شناسي - گرايش جامعه شناسي شهري از دانشگاه اهايو آمريكا درجه كارشناسي ارشد را اخذ كردند و سپس با ادامه تحصيل در دوره دكتري در همان رشته و دانشگاه، در سال 1984م. به اخذ درجه دكتري جامعه شناسي نائل شدند. عنوان پايان نامه دوره دكتري ايشان «بررسي نگرش دانشجويان آمريكايي نسبت به مسلمين بوده است.» وقايع ميانسالي : دكتر صديق سروستاني از سال 1363 تاكنون عضو هيئت علمي دانشكده علوم اجتماعي دانشگاه تهران هستند و از سال 1383 به درجه استادي رسيده اندمشاغل و سمتهاي مورد تصدي : رحمت اله صديق سروستاني در حوزه خدمات علمي و اجرايي نيز داراي مسئوليت هاي متعدد بوده اند از جمله: - عضوشوراي ارزشيابي وزارت علوم(1366-1364 و 1374-1370) - عضو كميسيون ارزشيابي وزارت علوم(1364 تاكنون) - رئيس دانشكده علوم اجتماعي دانشگاه تهران(1365-1364) - عضو شوراي عالي پژوهش كميته ملي المپيك(1372 تاكنون) -عضو گروه جامعه شناسي دفتر همكاري حوزه و دانشگاه(1371-1366) - عضو دائرة المعارف بزرگ فارسي (1375-1372) - معاون پژوهشي دانشكده علوم اجتماعي دانشگاه تهران(1377-1375) - سرپرست مؤسسه مطالعات و تحقيقات اجتماعي(1377-1375 و 1365-1364) - عضو كميسيون اجتماعي دبيرخانه شوراي عالي انقلاب فرهنگي(1383

تا كنون) - رئيس كميته داوري معاونت فرهنگي مركز مطالعات استراتژيك مجمع تشخيص مصلحت نظام. عضويت ها : - انجمن جامعه شناسي ايران (ISA) - انجمن جامعه شناسي آمريكا(ASA) - انجمن جمعيت شناسي ايران - انجمن ايراني تعليم و تربيت آرا و گرايشهاي خاص : زمينه هاي پژوهشي مورد علاقه رحمت اله صديق سروستاني: جامعه شناسي ، بررسي مسائل اجتماعي، آسيب شناسي اجتماعي، جامعه شناسي صنعتي، قشر بندي و نابرابري اجتماعي، جامعه شناسي صنعتي، روش تحقيق كمي، روش تحقيق كيفي. آثار : nbsp1 The Status of Girls and Women in Kurdistan ويژگي اثر : ترجمه ، يونيسف13772 آسيب شناسي اجتماعي(جامعه شناسي انحرافات اجتماعي) ويژگي اثر : تاليف،سمت13873 آسيب­شناسي (جامعه­شناسي انحرافات اجتماعي) ويژگي اثر : تاليف،آن 1383و1385و13864 تاريخچه جامعه­شناسي ويژگي اثر : تاليف،سمت 13735 راهنماي مديريت ورزشي ويژگي اثر : ترجمه ، كميته ملي المپيك13806 روش تحقيق در تربيت بدني ويژگي اثر : ترجمه ، سمت13867 رويكردهاي نظري هفتگانه در بررسي مسانل اجتماعي ويژگي اثر : ترجمه ، دانشگاه تهران1382و1383و13868 فراتر از پيروزي ويژگي اثر : ترجمه ، كميته ملي المپيك 1379و1382و13859 ما و دختران امروز(رويكردي جامعه شناختي ويژگي اثر : تاليف،آموزش و پرورش138310 مباني جامعه­شناسي ويژگي اثر : تاليف،سمت 137311 مديريت و رهبري در

ورزش ويژگي اثر : تاليف،كميته ملي المپيك 1374 و 137612 نيازها، نظرها و آرمان­هاي جوانان ويژگي اثر : تاليف،شهرداري تهران 137413 واژه­نامه علوم ورزشي ويژگي اثر : ترجمه ، كميته ملي المپيك1376

صديقي يار، محمود

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمود صديقي يار

محل تولد : تهران

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1349/9/4

زندگينامه علمي

پس ازگرفتن مدرك سيكل به دروس علوم دينيه مشغول وتادرسيوطي درمدرسه امام صادق (ع)ورامين مشغول به تحصيل شدم تا در زمان جنگ جهت نگهداري ازپدرم هشت ماهي در دروسم فاصله افتاد ولطما تي را ديدم و به پيشنهاد يكي ازدوستانم به مدرسه عبدالعظيم واقع درشهرري رفتم واز عوا مل في النحومجدداً دروس خودرااغازكردم وبعد ازاتمام ادبيات عرب وشروع به تحصيل اصول وفقه به تدريس دردروس پايه مانند صرف ،تصريف ،صرف ساده وعوامل في النحومشغول شدم تا اينكه با مشكلات جديدي مواجه شدم و يكسالي ازدروس حوزه دورافتادم واين وضع به خاطر جبران عقب ماندگي ها وتكميل دروس و.... وبدون هيچ شهريه اي به قم امدم وبا داشتن يك فرزند وهمسر وبا سختي امتحانات خودرابه صورت متفرقه دادم وشهريه خودرا وصل نمودم و در كنار آن در مؤسسه اي كه قبل از وصل شهريه درآن كارمي كردم مشغول كار تحقيقات رجالي وحديثي بودم كه بعداز مدتي از آنجا بيرون آمدم ودرجاي ديگري كه هم كار علمي درآن به چشم ميخورد وهم از لحاظ مادي با تعداد چهار فرزند تأمين مي شدم دركناردروس خود مشغول شدم وحتي دردروس تخصصي تبليغ دو سال مشغول بودم وبه خاطر لطمه

خوردن دروس اصلي حوزه ام كه ناقص مانده بود انصراف دادم والان مشغول به كار درمجله مبلغان هستم وهم مشغول به تحصيل، و سطح 2 حوزه را دارا هستم .

صديقي، ابراهيم

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

ابراهيم صديقي

محل تولد : كرج

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1338/1/1

زندگينامه علمي

در سال 1357 پس از اخذ ديپلم در رشته رياضي فيزيك وارد حوزه علميه قم شدم و در مدرسه حقاني تحت اشراف آيت الله قدوسي و آيت الله بهشتي مشغول به تحصيل شدم .

همزمان با پايان دوره سطح و ورود به درس خارج فقه و اصول در دوره تربيت مدرس شركت كردم و در سال 1372 از پايان خود آن تحت عنوان « عيسي مسيح از ديدگاه قرآن و انجيل » به راهنمايي دكتر احمد بهشتي با نمره 19 و درجه عالي دفاع كردم در سال 1374 وارد دانشگاه آزاد اسلامي شدم و در رشته فقه و مباني حقوق اسلامي دوره تخصصي دكتري (ph.d) را شروع كردم و در سال 1380 از پايان نامه خويش تحت عنوان « مقايسه و بررسي آراء اصولي شيخ طوسي و علامه حلي» به راهنمايي دكتر ابوالقاسم گرجي با درجه عالي و نمره 19 دفاع كردم و به عنوان عضو هيات علمي در سال 74 در دانشگاه آزاد اسلامي مشغول خدمت هستم.

صديقي، اسماعيل

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

اسماعيل صديقي

محل تولد : خشكبيجار رشت

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1343/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب اسماعيل صديقي متولد 1343 در شهر خشكيبيجار رشت به دنيا آمدم و از سال 1361 وارد حوزه علميّه شدم و مشغول تحصيل در حوزه ،پس از اتمام سطح به مدّت 7 سال در دروس خارج محضر آيات عظام تبريزي ، فاضل لنكراني ، سبحاني ، مكارم شيرازي حفظهم الله شركت كردم و تا حال 6

كتاب تأليف نموده ام در انتشاراتي هاي مختلف قم به چاپ رسيده است .

صديقي، اصغر

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

اصغر صديقي

محل تولد : اصفهان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1344/1/1

زندگينامه علمي

اصغر صديقي در سال 1334 در شهرزيبا و با صفاي اصفهان ديده به جهان گشود و در خانواده اي متوسط رشد كرد . سالهاي ابتدايي ، راهنمايي و دبيرستان را با موفقيت پشت سر گذاشت . پس ازاتمام سربازي در جلسات و هيئت هاي مذهبي شهر اصفهان چه به صورت پنهان و چه به صورت آشكار شركت مي جست كه اينگونه جلسات خميرمايه متدين شدن او را فراهم ساخت ، وي در روند شكل گيري انقلاب اسلامي حضور چشمگيري داشت .پس از پيروزي انقلاب به مدت يكسال و نيم در سپاه پاسداران انقلاب اسلامي اصفهان و سيستان و بلوچستان خدمت كرد و در سال 1360 وارد حوزه علميه مباركه قم شد و دروس حوزوي را يكي پس از ديگري پشت سر گذاشت ، در خلال اين مدت از توفيق شركت در جبهه هاى حق عليه باطل بي نصيب نماند در مجموع بيش از يكسال و نيم (19 ماه ) از عمر خود را در كنار رزمندگان عزيز اسلام گذراند ، وي در سال 1364 در يكي از دوره هاي مركز تربيت مربي شركت جست و با علاقه بسياري مراحل ابتدايي و عالي اين رشته را طي نموده و به عنوان يكى از شاگردان نمونه آن مركز شناخته شد ، دوره هاي مهارتهاي تدريس ، روان شناسي عمومي ، ادبيات كودك ،

روانشناسي كودك ، سيره عملي پيامبر(ص) و ائمه ، تاريخ اسلام ، بحث داستان و داستانگويي و ... از جمله دوره هايي بود كه در اين مدت گذراند ، ضمن ادامه تحصيلات حوزوي و شركت در دروس مراجع عظام و اساتيد حفظهم الله در زمينه هاي تخصصي تربيت مربيان كودك و نوجوان مهارتهايي كسب كرد و در استانهاي هرمزگان ، مازندران ، قم ، فارس ، تهران و سيستان و بلوچستان به آموزش و تربيت مربيان كودك و نوجوان پرداخت ، نامبرده ضمن تداوم دروس حوزوي ، مربي گري خويش و همكاري صميمي با مركز تربيت مربي دفتر تبليغات ، از سال 1376 تا كنون با مركز تحقيقات كامپيوتري علوم اسلامي ( قسمت اينترنت ) همكاري مي نمايد ، انشاء الله تاكنون مورد رضايت خداوند تبارك و تعالي بوده باشد

صرامي، سيف الله

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيف الله صرامي

محل تولد : خميني شهر

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1342/1/1

زندگينامه علمي

در سال 1360 هجري شمسي با ديپلم رياضي فيزيك وارد حوزه علميه اصفهان مدرسه ذوالفقار شدم. تا حدود شش ماهي كه در آنجا بودم مقدمات را از سيوطي و المنطق كه در فاصله دو سال آخر دوره دبيرستان به آن رسيده بودم تا مغني و اصول استنباط رساندم. اواخر سال 60 توفيق حضور در حوزه علميه قم ، مدرسه امام صادق(ع) را يافتم. در آنجا حدود يك سال بقيه مغني، مختصر المعاني و تا اواسط شرح لمعه و اصول فقه را تمام كردم.

تا اواخر سال 66 دروس مقدمات و سطح را تقريبا به اتمام رساندم و توفيق متناوب و البته جسته و گريخته اي

در تدريس همان دروس تا سطح شرح لمعه را داشتم. از اواسط سال 68 شاگرد درس خارج فقه و اصول بودم، در حالي كه در خلال دروس مقدمات و سطح چند دور درس فلسفه را هم تجربه كرده بودم بدايه الحكمه، نهاية الحكمه و شرح منظومه اسفار را هم در حد ج 1 و 6 در سال هاي 67 تا 69 خواندم.سال 69 دوره فوق ليسانس تربيت مدرس دانشگاه قم را در الهيات و معارف اسلامي آغاز كردم كه در سال 73 به پايان رسانيدم.از سال 69 با شركت در تهيه برخي فيش هاي بحار الانوار براي تدوين نرم افزار هاي مربوط در مركز تحقيقات كامپيوتري علوم اسلامي همكاري خود را با مركز تحقيقاتي، با پيش زمينه اي در برخي از كارهاي تحقيقاتي شخصي آغاز كردم. پس از مدت كوتاهي با تشكيل معاونت انديشه اسلامي مركز تحقيقات استراتژيك رياست جمهوري محترم به آن پيوستم. حاصل كار با آن معاونت تا سال 67 غير از مديريت گروه فقه دو كتاب احكام حكومتي و مصلحت و احكام مرتد از ديدگاه اسلام و حقوق بشر بود.

از سال 75 همكاري با پژوهشكده فقه و حقوق مركز مطالعات و تحقيقات اسلامي دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم (ابتدا با عضويت در شوراي علمي آن و از سال 76 تاكنون به عنوان مدير گروه مسائل فقهي حقوق آن) را آغاز كردم .

از اساتيد حوزوي بيش از همه از محضر حضرت آيت الله استاد شيخ جواد تبريزي (مد ظله العالي) و پس از ايشان حضرت آيت الله استاد سيد كاظم حائري (مد ظله العالي) بهره برده ام. از محضر اساتيد گرانقدر حضرت

آيت الله مددي و حضرت حجه الاسلام و المسلمين آقاي شيخ مهدي گنجعلي نيز در درس هايي با روش مباحثه و گفتگو بهره هاي فراوان برده ام. توفيق تدريس دروس سطح را نيز به تناوب و البته به شكل خصوصي داشته ام.

صرفي پور، محمدتقي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد تقي صرفي پور

محل تولد : قم

شهرت : صرفي

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1344/1/1

زندگينامه علمي

در سال 60 وارد حوزه علميه قم (مدرسه كرمانيها) شد. اگر چه قبل از ورود رسمي به حوزه نزد پدرش تا لمعه تحصيل نمود . بعد از دوران مقدمات رسمي وارد دروس فقه و اصول شده و نزد آقايان آيةالله اشتهاردي، اعتمادي، ستوده سطح را تمام نمود. دروس خارج را از دروس آيات عظام مكارم، تبريزي و فاضل بهره برد. تاكنون در حوزه هاي علميه شهرستانهاي انديمشك، اسدآباد، مينودشت و صحنه وپلدختردروس حوزه را تا لمعه و اصول ورسائل ومكاسب تدريس نموده است.

همچنين مسائل اخلاقي و اعتقادي و تاريخي و سيره ائمه را در اين شهر ها براي گروه هاي مختلف مردم تبيين نموده است. ودر دانشگاه آزاد نيز تدريس داشته اند.تاكنون 27 جلد كتاب تاليف نموده و بيش از 50 جلد كتاب اماده نشر مي باشد. وتقريبا بيست مقاله آماده عرضه دارند همچنين بيش از سيصد جلسه راديويي در راديو لرستان ازايشان به عنوان كارشناس ديني برنامه هاي معارف اسلامي ضبط و پخش و يا براي پخش منظور شده است.

صفارزاده، طاهره

قرن:14

جنسيت:زن

مليت:ايران

طاهره صفارزاده را بيشتر به عنوان يك شاعر مي شناسيم. مخاطبان شعر در دهه40 او را با شعر «كودك قرن» به خاطر مي آورند و در دهه 50 با كتاب «سفر پنجم».شعرهاي قديمي اش يادآور سال هاي گلوله و فرياد است.علاوه بر شعر، در ترجمه و پژوهش هم استادي بي همتا است.

▪ طاهره صفارزاده شاعر، نويسنده ، محقق و مترجم ،متولد 1315 سيرجان

▪ ليسانس ادبيات انگليسي از

دانشگاه تهران

▪ ادامه تحصيل در انگلستان و سپس آمريكا در دانشگاه آيووا

▪ كسب درجه MFA

▪ استخدام در دانشگاه ملي (شهيد بهشتي) در سال 1349

▪ رئيس دانشگاه شهيد بهشتي و دانشكده ادبيات

▪ دكترا در رشته نقد تئوري و عملي ادبيات جهان

▪ برگزيده شدن در «فستيوال بين المللي داكا» در سال 67 به عنوان يكي از 5 عضو بنيانگذار كميته ترجمه آسيا،

▪ «استاد نمونه» سال 71 از سوي وزارت علوم و آموزش عالي

▪ «خادم القرآن» پس از انتشار ترجمه «قرآن حكيم »، سال 80

سرپرستي و ويراستاري 36 كتاب زبان تخصصي براي رشته هاي مختلف دانشگاهي

▪ قصه ، پيوندهاي تلخ، 1341

▪ شعر ، رهگذر مهتاب، 1341

Brella the Red um (سروده هايي به زبان انگليسي)، آيووا 1967م.= 1347ش.

طنين در دلتا [و دفتر دوم]، سد و بازوان، 1350 ، سفر پنجم، 1356 ، حركت و ديروز، 1357 ، بيعت با بيداري، 1358 ، مردان منحني ، ديدار صبح، 1366 ، در پيشواز صلح، 1385 ، گزيده ادبيات معاصر، 1378 ، هفت سفر، 1384 ، روشنگران راه، 1384 ، انديشه در هدايت شعر، 1384

● اصول ترجمه، نقد ترجمه، ترجمه

▪ اصول و مباني ترجمه: تجزيه و تحليلي از فن ترجمه ضمن نقد عملي آثار مترجمان، از 1358

ترجمه هاي نامفهوم، 1384

▪ ترجمه مفاهيم بنيادي قرآن مجيد (فارسي و انگليسي)، 1379

▪ ترجمه قرآن حكيم (سه زبانه - متن عربي با ترجمه فارسي و انگليسي)، 1380

▪ ترجمه قرآن حكيم (دو زبانه متن عربي با ترجمه فارسي)، 1382

▪ ترجمه قرآن حكيم (دو زبانه متن عربي با

ترجمه انگليسي)، 1385

▪ لوح فشرده قرآن حكيم (سه زبانه - متن عربي با ترجمه فارسي و انگليسي)، 1383 (نشر دوم) كامل وجزء 30.

▪ دعاي عرفه (دعاي امام حسين عليه السلام در روز عرفه (متن عربي با ترجمه فارسي)، 1381

▪ دعاي ندبه و دعاي كميل (متن عربي با ترجمه فارسي)، 1383

▪ مفاهيم قرآني در حديث نبوي: گزيده اي از نهج الفصاحه با ترجمه فارسي و انگليسي، 1384

دعاي جوشن كبير، 1385

طاهره صفارزاده را بيشتر به عنوان يك شاعر مي شناسيم. مخاطبان شعر در دهه40 او را با شعر «كودك قرن» به خاطر مي آورند و در دهه 50 با كتاب «سفر پنجم».شعرهاي قديمي اش يادآور سال هاي گلوله و فرياد است.علاوه بر شعر، در ترجمه و پژوهش هم استادي بي همتا است.صفارزاده نخستين مترجم قرآن كريم به 3 زبان زنده دنيا است. صفارزاده شاعر، نويسنده ، محقق و مترجم به سال 1315 در سيرجان در خانواده اي متوسط چشم به جهان گشود.اجدادش از عرفاي مقيد به مقابله با ظلم و عدالت پروري بوده اند.پدر و خواهرش هم اهل تصوف بودند . در خانواده، برپايي مجالس ذكر و دعا بويژه در اظهار ارادت به حضرت علي عليه السلام متداول بود.خانواده اش پيشينه عرفاني داشتند وهمين امر سبب شد كه او از همان آغاز نگاهي ويژه به پيرامونش داشته باشد.قبل از آنكه به مدرسه برود تجويد و قرائت و حفظ قرآن كريم را در مكتب محل آموخت و تحصيلات ابتدايي و متوسطه را در كرمان گذرانيد.

از كودكي ذوق نويسندگي و عشق به مطالعه آثار ادبي داشت ودر دبستان به عنوان شاعر شناخته

شده بود.در اين زمينه آموزگاران و بعد دبيران او را بسيار تشويق مي كردند.

نخستين شعر را در 13 سالگي سرود كه در روزنامه ديواري مدرسه به ثبت رسيد و نخستين جايزه شعر را كه يك جلد ديوان جامي بود در سال چهارم دبيرستان به پيشنهاد دكتر باستاني پاريزي كه آن زمان از دبيران دبيرستان بهمنيار بود، از رئيس آموزش و پرورش استان دريافت كرد.

در ششم ادبي شاگرد اول شد و با جرأت در امتحان ورودي دانشگاه در رشته هاي حقوق و ادبيات فارسي و زبان و ادبيات انگليسي كه مناسب آن ديپلم بود شركت كرد و در هر سه قبول شدو چون ترديد در انتخاب داشت خانواده اش به استخاره رجوع كردند و در نتيجه در زبان و ادبيات انگليسي ليسانس گرفت . مدتي به عنوان مترجم متون فني در شركت نفت كار كرد و چون به دنبال يك سخنراني در اردوي تابستاني فرزندان كارگران مجبور به ترك كار شد، براي ادامه تحصيل به انگلستان و سپس به آمريكا رفت .در دانشگاه آيووا ، هم در گروه نويسندگان بين المللي پذيرفته شد و هم به كسب درجه MFA نايل آمد.MFAدرجه اي مستقل است كه به نويسندگان و هنرمنداني كه داوطلب تدريس در دانشگاه باشند اعطا مي شود و نويسندگان به جاي محفوظات و تاريخ ادبيات به آموختن نقد به صورت تئوري و عملي و انجام طرح هاي ادبي متنوع به مطالعات وسيع درباره آثار نويسندگان و شاعران مي پردازند.دوره آن يك سال بيش از فوق ليسانس است و استخدام دارنده اين مدرك در دانشگاه هاي آمريكا با پايه دكتري انجام مي پذيرد.در زبان

عربي استعداد خاصي داشت و چنانكه در مقدمه «ترجمه مفاهيم بنيادي قرآن مجيد»گفته است: «در دوره دبيرستان و به تشويق يك استاد دلسوز و دانشمند، عربي پايه را خوب فرا گرفتم و هرگز رابطه ام با آموختن آن زبان قطع نشد چه كلاس هاي عادي و چه درس خصوصي را در محضر استاداني تلمذ مي كردم كه قرآن شناس بودند .خودم بر اين عقيده هستم كه بروز و شكوفايي استعداد من در زبان عربي به دليل اين بود كه تجويد و قرائت قرآن كريم را در كودكي در سن 6 سالگي آموخته بودم .»

طاهره صفارزاده براي دروس اصلي «شعر امروز جهان »، «نقد ادبي» و «نقد عملي ترجمه » را انتخاب كرد و در بازگشت به ايران اگرچه به دليل فعاليت هاي سياسي در خارج، مشكلاتي براي استخدام داشت اما چون در كارنامه اش از 48 واحد درسي 18 واحد ترجمه ثبت شده بود و كمبود و نبود استاد ترجمه براي رشته هاي زبان خارجي موجب گله مندي گروه هاي زبان بود، در سال 1349 با استخدام او در دانشگاه ملي (شهيد بهشتي) موافقت شد. دكتر طاهره صفارزاده پايه گذار آموزش ترجمه به عنوان يك علم و برگزاركننده نخستين «نقد عملي ترجمه » در دانشگاه هاي ايران محسوب مي شود.دانشگاه آيووا بنا به درخواست شاعران و نويسندگان «كارگاه نويسندگي »، نخستين مركزي بود كه به گنجاندن اين درس در برنامه آموزشي رشته هاي زبان و ادبيات اقدام كرد. صفارزاده حدود 3 سال بعد در كنار نويسندگان دانشجو به بهره مندي هايي از اين آموزش جديد دست يافت .صفارزاده از ابتداي تدريس خود در ايران

متدي مبني بر شناخت و تطابق مفهومي ، دستوري و ساختاري دو زبان مبدأ و مقصد ابداع كرد و اين شيوه پيشنهادي در درسي كه سابقه تدريس قانونمند نداشت نزد بسياري از همكاران وي الگو قرار گرفت .پس از انقلاب اسلامي تعيين كتاب «اصول و مباني ترجمه »اثر وي به عنوان كتاب درسي در زمينه شناخت نظريه ها و نقد عملي ترجمه به ويژه براي دانشجويان رشته «ترجمه » مفيد افتاد.

دكتر طاهره صفارزاده به عنوان كارشناس ترجمه معتقداست: «در ترجمه دانستن موضوع يا مطلب مورد ترجمه مقدم بر دانستن زبان مبدأ و مقصد است .اين خطر بزرگي است كه متخصص رشته علوم انساني ، حتي رشته مهندسي متن پزشكي را و بالعكس يك پزشك متن جامعه شناسي را ترجمه كند ، چون كه اصطلاحات خاص مجموعاً زبان علمي يك رشته را تشكيل مي دهند. » بر اساس اين فكر دو تمرين «ترجمه تخصصي »و «معادل يابي براي واژگان تخصصي» در كتابهاي زبان براي رشته هاي دانشگاهي به پيشنهاد اوگنجانده شد.

طاهره صفارزاده در زمينه شعر و شاعري نيز به دليل مطالعات و تحقيقات ادبي به معرفي زبان و سبك جديدي از شعر با عنوان شعر «طنين» توفيق يافت كه در آغاز بسيار بحث برانگيز شد زيرا شعر مقاومت و طنز سياسي ، حكومت پسند نبود.سرانجام در سال 55 به اتهام نوشتن شعر مقاومت ديني از دانشگاه اخراج و براي دومين بار به خانه نشيني و فراغت اجباري رفت.و در ايام تنهايي و مشاهده پاره اي خيانت هاي سياسي و اجتماعي، درون مذهبي او بيش از پيش متوجه حمايت خداوند گرديد و تحولي شديد در

وي ايجاد شد آن گونه كه در زمان خانه نشيني، تمام وقت خود را وقف خواندن تفاسير و مطالعات قرآني كرد.

كتاب «سفر پنجم» او كه دربرگيرنده اشعار مقاومت با مضامين ديني است در سال 56 در دو ماه به سه چاپ با شمارگان سي هزار رسيد. از مجموعه شعرهاي او مي توان به : رهگذر مهتاب، 1341 brelld the Red um (سروده هايي به زبان انگليسي)، آيووا 1967م. 1347ش.

طنين در دلتا [و دفتر دوم]، سد و بازوان،سفر پنجم، حركت و ديروز، بيعت با بيداري، مردان منحني، ديدار صبح، در پيشواز صلح،گزيده ادبيات معاصر، هفت سفر، روشنگران راه و انديشه در هدايت شعر، اشاره كرد.

اشعار صفارزاده با نظر به مسائل سياسي و اشاره به وقايع مهم جهان داراي خط فكري خاصي است.در همه آثارش به جريان هاي سياسي ايران و جهان نظر دارد.صفارزاده با استفاده از زبان محاوره، اصطلاحات عاميانه، حتي مطرح كردن شعارها، تلاش مي كند به شعر و زبان مردمي نزديك تر شود.شايد به همين دليل، از آوردن واژه ها و اسامي، از زبان هاي بيگانه خودداري مي كند.

شعر صفارزاده داراي انديشه هاي شكل يافته است كه در قالب كلمات عرضه مي شود.در شعر صفارزاده، فرصت ها گرانبهاترند و خواننده با شاعري مواجه مي شود كه اسلوب را در زباني فشرده و با بار بيشتر از لحاظ انديشه و تفكر مي بيند.او با استفاده از تعابير مذهبي و قصص و آيات قرآن كريم به صورت تلميح و جهان مداري و سياست محوري، رنگ و بوي خاص به اشعارش بخشيده است.خودش مي گويد: شعر مقاومت و طنز سياسي هيچ وقت حكومت

پسند نبوده است.

صفاري، سعدي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سعدى صفاري

محل تولد : قزوين

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1347/9/1

زندگينامه علمي

اينجانب سعدي صفاري در سال 1347 هجري شمسي در روستاي تسمكلايه از روستاهاي منطقه الموت قزوين در خانواده اي ساده و متدين به دنيا آمدم، تحصيلات دوره ابتدايي و راهنمايي را در همان روستا گذراندم. سپس وارد حوزه علميه قزوين شدم (1363) يكسال در حوزه علميه صالحيه درس خواندم و همان سال عازم جبهه شدم. همزمان با درس حوزه دروس دبيرستان را نيز به صورت متفرقه ادامه دادم، سال 1365 وارد حوزه علميه قم شدم. چون مدتي از سال قبل را در جبهه بودم و بخشي از آن سال را نيز مشغول درس هاي دبيرستان بودم درس هاي حوزه را از اول شروع كردم.پس از اتمام ديپلم اقصاد و سال چهارم حوزه ازدواج كردم و همزمان در كنكور دانشگاه شركت كردم و در رشته ادبيات فارسي دانشگاه كِلان قبول شدم اما به دليل دوري مسافت يك ترم مرخصي گرفتم و بعد از آن از رفتن به دانشگاه منصرف شدم و درس هاي حوزه را ادامه دادم، ولي به دليل مشكلات اقتصادي ناچار شدم به منطقه الموت برگردم و مشغول كارهاي تبليغي باشم. اما شوق ادامه تحصيل مرا وادار كرد دوباره به قم برگردم و تا جايي كه ممكن است ادامه دهم پس از پايان دهم در دروه كارشناسي ارشد مركز تربيت مدرس نيز شركت كردم و همزمان با دروس خارج حوزه در كارشناسي ارشد مدرسي الهيات مركز تربيت مدرس دانشگاه قم فارغ التحصيل شدم.در طول اين مدت ماه هاي مبارك رمضان محرم و ايام تابستان را

در مناطق مختلف كشور بالاخص ستاد مشترك سپاه در تهران مشغول به تبليغ بوده ام. پس از پايان كارشناسي ارشد تربيت مدرس با اخذ مجوز تدريس از نهاد نمايندگي رهبري در دانشگاه به تدريس در دانشگاه آزاد تفرش مشغول شدم، قابل ذكر است كه قبل از آن در حوزه علميه صدوق قم نيز تدريس مي كردم و در حال حاضر نيز به عنوان عضو هيئت علمي دانشگاه پيام نور بوئين زهرا هفته اي سه تا چهار روز در آن دانشگاه تدريس دارم و در كنار تدريس گاهي مقالاتي را نيز مي نويسم كه يكي از آنها به چاپ رسيده است.

صفايي بوشهري، غلامعلي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

غلامعلى صفائي بوشهري

محل تولد : بوشهر

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1338/1/1

زندگينامه علمي

بنده در سال 1338 در بوشهر به دنيا آمدم ، پدر و مادري مهربان و متدين متكفل تربيت بنده بودند كه با تمام تلاش به اين مهم پرداختند و هم اينك در جوار حق آرميده اند. دوران ابتدائي در مدرسه باقرى دبيرستان در دبيرستان سعادت سپري كردم. از كودكي با حضور در مسجد و آشنائي با مباني دين و ولايت خاندان پيامر عليهم السلام بافت روحي مذهبي در وجودم شكل گرفت به همين جهت در تمامي مراسم در مسجد حضور فعال داشتم و با شكل گيري شكوهمند انقلاب اسلامي به فعاليتهاي انقلابي از قبيل تشكيل گروه مطالعه و آموزش و پخش اعلاميه هاي حضرت امام ره نوارهاي سخنرانيهاي ايشان ، ايجاد نمايشگاه كتاب و عكس و همراهي با نيروهاي انقلابي اصيل به رهبري روحانيت و شكل دهي به راهپيمائيها پرداختم و بعد از پيروزي انقلاب با خدمت در جهاد

سازندگي و اندكي در كميته انقلاب اسلامي توفيق داشتم و به تشخص نياز انقلاب و منطقه و علاقه وافري كه به تحصيل در حوزه داشتم در سال 1361 به قم و تحصيل مشغل شده ام ، با جديت و تلاش وافر به تحصيل پرداختم و با دقت به اين مهم مشغول شدم به طوري كه در سال سوم دعوت به تدريس شدم و تا كنون به اين موهبت الهي اشتغال داشته و در همه سطوح تدريس كرده ام ، قريب به هفده سال در مدارس سپس در مدرسه دارالشفاء به آموزش معارف و علوم اسلامي مشغولم درهمين اوان متأهل و داراي دو دختر و يك پسر مي باشم . با آشنائي با اساتيد تزرگ معارف و اخلاق اسلامي با مباني اصيل عرفاني و اخلاقي پرداختم و از اساتيد عالي مقالم حوزه علميه حظ وافر بردم سالها تدريس ادبيات ، اصول و فقه داشته و دروس اخلاق و صحيفه سجاديه در مدارس ، مركز تربيت مدرس حوزه و منزل از ديگر توفيقات اينجانب است. پس از چندي از طرف دفتر تدوين و نشر متون حوزه جهت تاليف كتب آموزشي حوزه دعوت به همكاري شده و كتب آموزشي حوزه مثل آموزش صرف ، بدايه النحو ، نهايه النحو ،مغنى الاديب و طراحي جديد آموزش ادبيات عرب را آغاز و به سرانجام رساندم . هم اينك مشغول تدريس خاج اصول و معارف اخلاقي و صحيفه سجاديه مي باشم خداوند همه ما را عاقبت به خير نمايد.

صفائي حائري، علي

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

آيت اللّه علي صفائي حائري در سال 1330 ه . ش (1370 ق) در بيت علم و تقوا و در مهد دانش، در

شهر مقدس قم چشم به جهان گشود.گروه : علوم انساني رشته : الهيات و معارف اسلامي والدين و انساب : پدرعلي صفائي حائري ، حضرت آيت اللّه آقاي حاج شيخ عباس صفايي حائري (ره) از افاضل علماي زمان خود به شمار مي رفت. پدر بزرگش مرحوم آيت اللّه العظمي آقاي حاج شيخ محمد علي صفايي حائري قمي (ره) ، از فحول علماي نجف بود.تحصيلات رسمي و حرفه اي : علي صفائي حائري پس از اتمام تحصيلات ابتدايي، به فراگيري علوم اسلامي پرداخت.وي ادبيات و بخشي از سطح را نزد مرحوم حاج شيخ نصرت ميانجي و آيت اللّه جليلي آموخت. شرح لمعه را نزد شهيد محراب، مرحوم آيت اللّه مدني و آيت اللّه ميرزا ابوالفضل موسوي تبريزي و آيت اللّه موسوي اردبيلي، كتاب رسائل را نزد حضرت آيت اللّه آقاي حاج سيد مهدي روحاني و مكاسب و كفايه را نزد آيت اللّه ستوده (ره) ، آيت اللّه ميرزا حسين نوري و آيت اللّه فاضل لنكراني فرا گرفت.مرحوم صفايي از استعدادي فوق العاده و هوشي سرشار برخوردار بود؛ به همين جهت در مدتي كوتاه توانست مدارج ترقي را پيموده، دروس سطح را با فراست و دقت پشت سر گذاشته و به درس خارج فقه و اصول راه پيدا كند. اساتيد او در درس خارج فقه و اصول، حضرات آيات عظام آقايان: مرحوم محقق داماد؛ و حاج آقا مرتضي حائري؛ و مرحوم پدرش آيت اللّه حاج شيخ عباس صفايي حائري بودند. وي مراحل عالي فقه و اصول را با كنجكاوي و ذكاوت خاص خود در محضر پدر طي نمود، تا آن جا كه به حلقه مباحثات علمي ايشان راه پيدا كرد. شوق زايد الوصف او در فراگيري علوم و عشق

و علاقه اش به راهي كه انتخاب كرده بود، از عواملي بودند كه لحظه اي او را آرام نگذاشتند و هيچ مانعي باعث نشد كه او از فراگيري دانش و معرفت غافل شود. او لياقت خود را در درك عميق و صحيح مباني فقه و اصول به همگان نشان داد و به عنوان يكي از اساتيد صاحب نام و طراز اوّل حوزه علميه، درخشيد و در عنفوان جواني به مقام شامخ اجتهاد نايل آمد.استادان و مربيان : از استاداني كه علي صفايي حائري درمحضرشان كسب فيض نموده به شرح زير است: حاج شيخ نصرت ميانجي و آيت اللّه جليلي، مرحوم آيت اللّه مدني ، آيت اللّه ميرزا ابوالفضل موسوي تبريزي ، آيت اللّه موسوي اردبيلي،حضرت آيت اللّه آقاي حاج سيد مهدي روحاني ، آيت اللّه ستوده (ره) ، آيت اللّه ميرزا حسين نوري ، آيت اللّه فاضل لنكراني ، مرحوم محقق داماد، حاج آقا مرتضي حائري و عمده ترين استاد او در اين مقطع، مرحوم پدرش بود.زمان و علت فوت : علي صفائي حائري سرانجام اين مشعل فروزان در سحرگاه روز سه شنبه بيست و دوم تير ماه 1378 در حالي كه طبق عادت هميشگي با تني چند از دوستان و شاگردان خود عازم زيارت مرقد مطهر حضرت ثامن الائمه (ع) بود، در سانحه تصادف جان به جان آفرين تسليم كرد.پيكر آن فقيد سعيد به قم منتقل شد و روز پنجشنبه بيست و چهارم تيرماه پس از اقامه نماز توسط حضرت آيت اللّه آقاي حاج سيد مهدي روحاني، در ميان موجي از غم و اندوه و بر روي دوش دوستان و شاگردانش با حضور جمعي از علما، فضلا، اساتيد حوزه علميه و اقشار مردم قم از حرم

مطهر حضرت فاطمه معصومه (س) تا گلزار شهداي قم با شكوه تمام تشييع و در جوار قبر فرزند شهيدش محمد صفايي به خاك سپرده شد.مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : علي صفايي حائري در حمايت از نظام مقدس اسلامي تا بدانجا پيش رفت كه در اين راه فرزندش نيز به شهادت رسيد. آيت اللّه صفايي حائري در سال 59 طرح حمايت ازنظام را مطرح مي كردند و در مقابل دوستاني كه اعتراض مي كردند اين چه حكومت اسلامي است كه در يك سو بازرگاني است كه ملي گراست و ديگران به صورت ديگر؟! ايشان مي فرمودند: وقتي اهداف مقدس است، بايد كمك كرد.» و اين عبارت قصار معروف ايشان است كه:«تضعيف خيانت است، توجيه حماقت است و تكميل رسالت. با كمبودها بايد ساخت. اگر نيرو نيست، تربيت كن؛ اصلاً خود تو نيروي خوبي باش...»شاگردان : علي صفائي حائري در انتقال معارف كسب كرده خود هيچ بخلي به خرج نمي داد و آنچه را كه خود آموخته بود، در كمال اخلاص همواره به ديگران نيز مي آموخت و از اين رهگذر شاگردان زيادي را تربيت كرد. روش او در تربيت شاگردان، سنّت فراموش شده علماي سلف را زنده كرد، او با اقتدا به شيوه پر بار گذشته حوزه هاي علميه، افرادي را تربيت كرد كه از ابتدايي ترين مراحل تحصيلي تا دروس ادبيات و سطح را به آنها آموخت و همگام با آنان و در كنارشان تا آن جا اين روش را ادامه داد كه درس هاي خارج حوزه را با آنها به مباحثه نشست و نه تنها در كارهاي علمي كه در همه امور زندگي در كنار آنها بود و به حل مشكلاتشان پرداخت.آثار

: آرامش (مجموعه شعر) از زلال ولايت (بررسي چهل حديث از سخنان امام حسين (ع) ) چاپ انتشارات مسجد جمكران قم. از معرفت ديني تا جامعه و حكومت ديني (در دست چاپ) استاد و درس و روش تدريس استاد و درس، ادبيات، هنر و نقد انسان در دو فصل (اشاره به دو دوران قبل از بلوغ و بعد از بلوغ) انفاق (نگاهي به بحث انفاق و اثرات سازنده آن) اي قامت بلند امامت (تحليلي كوتاه از مسأله انتظار در زمان غيبت) بررسي (مباحث اين كتاب عمدتاً به نقد مكتب ماركسيسم مي پردازد و ضمن بيان مسائلي درباره تاريخ، طبيعت، آزادي، زن، حجاب و مالكيت اسلامي، پاسخ هاي لازم را در مورد اين زمينه ها بيان مي كند.) بشنوازني (بحثي در مورد دعا، زيارت و شرحي بر دعاي ابوحمزه ثمالي) پاسخ به پيام نهضت آزادي / انتشارات هجرت. پنج نامه بلند به فرزندانش قبل از بلوغ. پيروز (مجموعه شعر) تابوت (مجموعه شعر) تطهير با جاري قرآن، جلد تفسير سوره توحيد تطهير با جاري قرآن، جلد (4) تفسير سوره نصر تطهير با جاري قرآن، جلد (5) تفسير سوره كافرون تطهير با جاري قرآن، جلد (6) تفسير سوره كوثر تطهير با جاري قرآن، جلد (7) تفسير سوره هاي همزه، فيل، قريش و ماعون تطهير با جاري قرآن، جلد

تفسير سوره هاي فلق و ناس تطهير با جاري قرآن، جلدتفسير سوره تبت تفسير سوره هاي بقره، انعام، آل عمران، لقمان، مدثرو علق (دنباله مباحث تطهير با جاري قرآن كه آماده چاپ است.) تقريرات درس اصول تقريرات درس فقه دفتر اول: تعريف انقلاب اسلامي و آرمان انقلاب دفتر پنجم: ميزان دفتر چهارم: مسئله انتظار دفتر دهم: موارد تقيّه و احكام تقيّه دفتر دوازدهم: قيام دفتر دوم: بينات دفتر سوم: بينش و آگاهي دفتر ششم: ولايت فقيه دفتر نهم: ضرورت تقيّه دفتر هشتم: مفهوم تقيّه دفتر هفتم: عمل در ارتباط با معرفت و محبت دفتر يازدهم: ائمه و تقيّه ذهنيّت و زاويه ديد (اين اثر به نقد ادبيات داستاني معاصر مي پردازد و در آن مجموعاً 11 اثر از نويسندگاني چون: حسن عابديني، سيمين دانشور، محمود دولت آبادي، رضا براهني، اسماعيل فصيح، شهرنوش پارسي پور، تقي مدرسي و گابريل گارسياماركز مورد نقد و ارزيابي قرار گرفته است. اين كتاب از طرف انتشارات كوبه در تهران با نام علي حائري در سال 1369 و در تيراژ 5500 نسخه انتشار يافته است.) ، رشد (ديداري با سوره والعصر) ، روش برداشت از قرآن ، روش نقد، جلد (1) نقد هدف ها و مكتب ها nbsp41 روش نقد، جلد (2) نقد مكتب ها، آرمان آزادي ، روش

نقد، جلد (3) نقد مكتب ها، آرمان آگاهي و عرفان، روش نقد، جلد (4) نقد مكتب ها، آرمان تكامل، ماركسيسم ، روش نقد، جلد (5) نقد مكتب ها، آرمان تكامل، اگزيستانسياليزم ، شعرهاي شهادت (مجموعه شعر) ، صراط (ديداري با سوره حمد) ، طرحي در زمينه روحانيت، مسائل حوزه و تبليغ. ، طرحي در زمينه مسائل فقه. عاشورا (نگاهي به مسأله قيام امام حسين (ع) ، غدير (بحثي فشرده در زمينه مسأله ولايت و رهبري) ، فرياد (شعري بلند در زمينه توحيد و خداشناسي) ، فقر (مباحثي در زمينه اقتصاد اسلامي) ، مسئوليت و سازندگي ، نزديك به 300 نواركاست و ويديويي از سخنراني هاي مختلف او درباره مباحث كلامي، اخلاقي، تاريخي، تفسير و فقه ، نوشته اي در 46 صفحه دست نويس كه قبل از رفتن به جبهه در سال 1365 نوشته و طرح هاي كلي و آراء و عقايد خود را در آن بيان داشته است. ، وداع (مجموعه شعر) ، وصيت نامه او

منابع زندگينامه :سايت حوزه علميه قم/ بخش زندگينامه علماwww.hawzah.net/ - 1kz

صفت گل، منصور

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

دكتر منصور صفت گل،عضو هيئت علمي و دانشيار گروه تاريخ دانشگاه تهران است.

گروه : علوم انساني

رشته : تاريخ

مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : منصور صفت گل عضو هيات علمي وابسته پژوهشكده تاريخ علم دانشگاه تهران و. عضو هيات تحريريه مجله تاريخ، عضو هيات علمي وابسته پژوهشكده تاريخ علم دانشگاه تهران، عضو هيات تحريريه مجله رشد تاريخ سازمان پژوهش و برنامه ريزي آموزشي، عضوافتخاري موسسه فرهنگ هاي شرقي دانشگاه توكيو و عضو گروه نويسندگان مجموعه: Abstracta Iranica: Paris, France براي تاريخ ايران

از قرن دهم تا سيزدهم قمري است

آرا و گرايشهاي خاص : دكتر منصور صفت گل، دانشيار گروه تاريخ دانشگاه تهران است كه زمينه هاي پژوهش وي «تاريخ ايران در عهد صفويان با تاكيد بر تحولات انديشه اي و موسسات مدني»، «تاريخ نويسي و تاريخ نگاري در ايران به ويژه ايران عهد صفويه و پس از آن» و «نهادها و تحولات اقتصادي در ايران از سده دهم هجري تا سده دوازدهم» است.

جوائز و نشانها : دكتر منصور صفت گل پيش از اين كتاب «دين و دولت در عصر صفوي»را انتشار داد كه عنوان رساله برگزيده دانشجويي را در مقطع فوق ليسانس از آن نويسنده كرد.

چگونگي عرضه آثار : از منصور صفت گل كه مقالات بسياري در مقوله تاريخ از وي در مجلات پژوهشي داخل و خارج از كشور چاپ شده، تا به حال كتاب­هاي «ساختار نهاد و انديشه ديني در ايران عصر صفوي»، ترجمه «برآمدن و فرمانروايي تيمور» بئاتريس فوربز منز، تصحيح «مرآت واردات: تاريخ سقوط صفويان و فرمانروايي ملك محمود سيستاني»، و تصحيح «شجرة الملوك؛ تاريخ منظوم سيستان از كهن ترين روزگاران تا آغازين سال هاي فرمانروايي قاجاران» منتشر شده است. تعداد مقالات : بيش از 54 مورد تعداد شركت در كنفرانسها : 11 مورد

--------------------------------------------------------------------------------

آثار :

1 برآمدن و فرمانروايي تيمور

ويژگي اثر : تاليف بئاتريس فوربز منز. ترجمه منصور صفت گل. رسا. تهران 1377.

2 تاريخ شناسي

ويژگي اثر : منصور صفت گل و ديگرمؤلفان. دفتر برنامه ريزي و تاليف كتب درسي. وزارت آموزش و پرورش. تهران 1382.

3 تاريخ نويسي در ايران

عصر صفوي. دوران شاه عباس يكم.

ويژگي اثر : تأليف شعله كويين. ترجمه منصور صفت گل. (آماده براي انتشار

4 ساختار نهاد و انديشه ديني در ايران عصر صفوي

ويژگي اثر : چاپ اوّل. انتشارات رسا. تهران 1381.

5 شجرة الملوك؛ تاريخ منظوم سيستان از كهن ترين روزگاران تا آغازين سال هاي فرمانروايي قاجاران

ويژگي اثر : تصحيح- منصور صفت گل. مؤسسه پژوهشي ميراث مكتوب. تهران (در دست انتشار)

6 قم در قحطي بزرگ سال 1288 قمري

ويژگي اثر : جان گرني و منصور صفت گل. انتشارات كتابخانه بزرگ حضرت آ يت الله مرعشي نجفي. قم. (در دست انتشار)

7 مرآت واردات: تاريخ سقوط صفويان و فرمانروايي ملك محمود سيستاني

ويژگي اثر : تاليف محمد شفيع طهراني (وارد) . مقدمه و تصحيح و تعليقات. منصور صفت گل. نشر ميراث مكتوب. تهران 1383.

صفرعلي پور، حشمت الله

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حشمت الله صفرعلي پور

محل تولد : كرمانشاه

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1343/1/1

زندگينامه علمي

دوران ابتدائي و راهنمايي از محضر پدر روحاني آيت الله سيدمجتبي ميبدي (كه خداوند درجات ايشان را متعالي فرمايد) بهره ها گرفتم و قبل از انقلاب از امام خميني(ره) تقليد مي نموديم دو رساله بدون جلد ايشان را داشتيم. دوران دبيرستان كه مصادف با انقلاب بود به صورت پاره وقت در حوزه علميه امام خميني كرمانشاه از محضرات آيات و از جمله آيت الله اشرفي اصفهاني شهيد محراب در معارف و اخلاق و تفسير بهره مند مي شدم و در سال 1360 ه .

ش به طور رسمي تحصيل علوم حوزوي را در قم آغاز نمودم و تمامي كتابهاي درسي اصلي سطح و جنبي مرسوم در حوزه را نزد اساتيد برجسته و مشهور فراگرفتم و در ادبيات از مدرس افغاني و صنايع بديع و منحصر المعاني و مطول از حاج آقاي علوي گرگاني و اديب دوم حجت هاشمي (به مدت شش ماه در مشهد مقدس) تلمذ نمودم و در منطق و فلسفه بداية الحكمه و منطق مظفر و حاشيه را نزد آيت الله رباني گلپايگاني و نهاية الحكمه و شرح منظومه را نزد آيت الله ممدوحي آموختم و باب حاوي عشر را تلمذ نموده و شرح تجريد را مطالعه و گاهي بحث مي نمودم و تابستانها گاهي به تدريس ادبيات و اصول اشتغال داشتم و در تفسير از محضر آيت الله جوادي آملى، معارف و نهج البلاغه از آيت الله مكارم شيرازي و در دروس اخلاق از محضر آيات عظام همچون آيت الله بهاء الديني(ره) و آيت الله مظاهري بهره مي گرفتم. شرح لمعه را نزد آيت الله شب زنده دار، محامى، استادي و سيد احمد خاتمي آموختم و رسائل و مكاسب و كفايه را نزد آيت الله اعتمادى، پاياني و استادي فراگرفتم. رجال و ملل و نحل و درايه را نزد آيت الله سبحاني و علم حديث و سيره رانزد آيت الله سيد احمد خاتمي بهره گرفتم. در سال 66 به دست آيت الله بهجت حفظ الله ملبس شدم و در اين ميان به صورت تبليغي در جبهه هاي نبرد غرب و جنوب حضور پيدا مي نمودم. دروس خارج فقه و اصول را بيشتر از محضر آيت الله العظمي فاضل لنكراني و وحيد خراساني

تلمذ نمودم برقي از كتابهاي مباحث خارج فقه و اصول را نزد آيت الله شيخ جواد تبريزي(ره) و آيت الله جوادي آملي استفاده نمودم.از سال 70 با مراكز تحقيقاتي قم همكاري داشتم و در كنار دروس حوزه به تحقق و تأليف در زمينه عقائد و امامت و ولايت پرداختم و آثاري را تأليف و به چاپ رسانيدم و در زمينه كتاب شناسي اختصاصي امام حسين(ع) به صورت گزارشى، تخصصي و كاربردي بيش از دو سال در كتابخانه ها و مراكز تخصصي تحقيق نمودم و كتاب «كتابشناسي اختصاصي امام حسين(ع) را تدوين و در اختيار علاقمندان و محققان قرار دادم و ثواب معنوي آن را هديه به مقام معظم رهبري حضرت آيت الله العظمي خامنه اي نمودم. پايان نامه سطح سوم به عنوان معادل فوق ليسانس در موضوع خيار عيب در سال 73 و پايان نامه سطح سوم به عنوان مدرك رسمي كارشناسي ارشد در موضوع نقش علم اجمالي در اصول را در سال 81 به پايان رسانيدم و هم اكنون پايان نامه مقطع دكتري و سطح چهارم در دست تدوين دارم. در ضمن چند سال در ايام تبليغ از طرف نهاد رهبري در دانشگاهها توفيق حضور در جمع دانشجويان دانشگاههاي دولتي و آزاد مختلف تهران و شهرستا ها را پيدا نموده ام و از معاونت امور اساتيد در دانشگاهها مجوز تدريس دارم.

صفري فروشاني، نعمت الله

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

نعمت الله صفري فروشاني

محل تولد : خميني شهر

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1345/1/1

زندگينامه علمي

در سال 1355 هجري شمسي در شهرستان خميني شهر وارد حوزه علميه شدم، سال 59 به حوزه علميه اصفهان وارد شدم و تا سال 63 دروس سطح داني را

به پايان بردم. از سال 64 تا كنون در حوزه علميه قم مشغول به تحصيل مي باشم و در دروس فقه، اصول، تفسير و فلسفه از اساتيدي همچون آيات ستوده، اعتمادى، مؤمن، محقق داماد(سيد علي)، اسماعيل پور، قمشه اى، مكارم شيرازى، وحيد خراسانى، جوادي آملي و فاضل گلپايگاني بهره بردم در سال 1367 در امتحانات حوزه علميه قم نفر اول پايه ششم و در امتحانات پايه نهم حوزه در سال 68 رتبه دوم را كسب كردم هم زمان با ادامه دروس حوزوى در سال 1374 در رشته معارف و الهيات موفق به دريافت مدرك كارشناسي از دانشگاه قم (تربيت مدرس) شدم و در سال 1377 در رشته تاريخ و تمدن ملل اسلامي دانشگاه تهران، دانشكده الهيات در مقطع دكتري پذيرفتنه شدم و در آذر 1385 از پايان نامه خود با عنوان(ارزيابي منابع مكتوب اماميه در مورد زندگاني ائمه(ع)از آغاز تا پايان نيمه اول قرن پنجم هجري دفاع كردم. از سال 1369 وارد كارهاي پژوهشي شدم و با موسسات و مراكز مختلف همچون پژوهشكده فقه و حقوق دفتر تبليغات اسلامى، مركز معجم فقهى، سازمان اوقاف، صدا و سيما،دار الحديث، و پژوهشكده تاريخ و سيره دفتر تبليغات همكاري داشتم. همچنين در همين مدت شروع به نگارش مقالات و كتب نمودم كه حاصل آن حدود سي مقاله منتشر شده در مجلات تخصصي و همايش ها و چهار كتاب و مشاركت در تأليف پنج كتاب است كه در همين راستا موفق به دريافت هشت تقدير نامه از مراكز معتبر همچون كتاب سال جمهوري اسلامى، كتاب سال حوزه، كتاب سال دانشجويى، كنگره دين پژوهان، پژوهش و فرهنگي سال و

جشنواره فرهنگي اشراق شده ام. نوشته هاي اينجانب در حوزه هاي مختلف همچون فقه، تاريخ اسلام، كلام و حديث ،مي باشد. همچنين تاكنون چند مدخل مانند جابربن يزيد جعفى،حربيه و خاندان جعفي براي دانشنامه جهان اسلام به نگارش درآورده ام. اينجانب از سال 1378 تاكنون در برنامه ريزي هاي مربوط به رشته تاريخ اسلام در مراكزي همچون مركز جهاني علوم اسلامى، سازمان مدارس خارج از كشور، رشته تخصصي تاريخ اسلام حوزه علميه قم و حوزه علميه خواهران شركت فعال داشته ام. كه اين برنامه ريزي ها در دو سطح كارشناسي و كارشناسي ارشد در گرايش هاي مختلف تاريخ اسلام انجام گرفته است . از سال 1378 تاكنون مدير گروه تاريخ اسلام مدرسه عالي امام خميني (ره) وابسته به مركز جهاني علوم اسلامي مي باشم كه داراي سه عضو هيأت علمي و حدود چهل استاد مشغول به تدريس در دو مقطع كارشناسي و كارشناسي ارشد مي باشند. همچنين مدتي مديريت گروه تاريخ اسلام واحد تاريخ و سيره پژوهشكده تاريخ و سيره دفتر تبليغات را به عهده داشتم. در سال 1382 دردوره اول انتخابات تاريخ پژوهان حوزه علميه قم به عنوان يكي از اعضاي هيأت مديره انتخاب شدم و مديريت بخش پژوهش اين انجمن را به عهده گرفتم. همچنين اينجانب از سال 1378 تاكنون ارزيابي نوشته ها اعم از كتب و مقالات تاريخي را براي مراكز، موسسات ، مجلات و جشنواره هاي مختلف انجام داده ام. ضمنا اينجانب از سال 1379 تا كنون در مراكز مختلف حوزوي و دانشگاهي همچون دانشكده الهيات دانشگاه تهران،دانشگاه مفيد قم،مدرسه عالي امام خميني(ره)وابسته به مركز جهاني علوم اسلامى،جامعة الزهرا،موسسه آموزش

و پژوهش امام خميني(ره)مجمع جهاني اهل بيت(ع) مركز تخصصي مهدويت،پژوهشكده مهدويت و مركز تخصصي تاريخ حوزه علميه قم به تدريس دروس مختلف تاريخى،حديثي و فرقه شناسي اشتغال داشته ام.

صفي نژاد، جواد

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

جو اد صفي نژ اد در نهم شهريور 1308شمسي در شهر ر ي متولد شد. او در شهر ر ي تحصيلات خود به پايان رسانيد و به اخذ ديپلم موفق شد. در سال 1332 در رشته تاريخ و جغر افي د انشگاه تهر ان پذيرفته شد و در سال 1336 درجه ليسانس ر ا دريافت كرد و از آنجا كه استعد اد و پشتكار چشمگير ي از خود نشان د اده بود، تعهد دبير ي خود ر ا لغو كرد و به ر ا هنمايي دكتر گنجي در د انشكده ادبيات د انشگاه تهر ان استخد ام شد. در سال 1340 بود كه كارشناسي ارشد خود را در رشته علوم اجتماعي با ارائه پايان نامه اي درباره اماكن مقدسه شهرري دريافت داشت. در سال 1345 به مناسبت گسترش روز افزون بخش مطالعات روستايي ، بخش مطالعات عشاير ي از آن جد ا شد و صفي نژ اد به اتفاق دو تن از همكار انش به سرپرستي دكتر نادر افشار نادر ي بخش مطالعات و تحقيقات عشاير ي ر ا مستقلا" پايه گذ ار ي كردند. استاد صفي نژاد در سال هاي اوليه دهه اخير به افتخار بازنشستگي نائل آمد.گروه : علوم انسانيرشته : علوم اجتماعيوالدين و انساب : نياكان جو اد صفي نژاد از لر ها ي بختيار ي بودند.تحصيلات رسمي و حرفه اي : جو اد صفي نژاد در شهر ر ي تحصيلات خود به پايان رسانيد و به اخذ ديپلم موفق شد. در سال 1332 در رشته تاريخ و جغر افي د انشگاه تهر ان پذيرفته شد و در سال 1336 درجه ليسانس ر ا دريافت كرد و از آنجا كه استعد اد و پشتكار چشمگير ي

از خود نشان د اده بود، تعهد دبير ي خود ر ا لغو كرد و به ر ا هنمايي دكتر گنجي در د انشكده ادبيات د انشگاه تهر ان استخد ام شد. از سال 1337 همكاري خود را با موسسه مطالعات و تحقيقات اجتماعي دانشگاه تهران آغاز كرد. او ابتدا در گروه جامعه شناسي شهري و سپس مطالعات روستايي اين موسسه مشغول به كار شد. در سا ل1340 بود كه كارشناسي ارشد خود را در رشته علوم اجتماعي با ارائه پايان نامه اي درباره اماكن مقدسه شهرري دريافت داشتوقايع ميانسالي : جو اد صفي نژاد در سال 1345 به مناسبت گسترش روز افزون بخش مطالعات روستايي ، بخش مطالعات عشاير ي از آن جد ا شد و صفي نژ اد به اتفاق دو تن از همكار انش به سرپرستي دكتر نادر افشار نادر ي بخش مطالعات و تحقيقات عشاير ي ر ا مستقلا" پايه گذ ار ي كردند. با آ غاز اين كار بخش مطالعه ميد اني گروه به قلمرو تركمن ها و سپس مناطق عشايرنشين شا هسون گسترش يافت . از سال 1346 پژو هش ها ي عشاير ي استاد صفي نژ اد در قلمرو كهگيلويه و به خصوص بوير احمد آ غاز گرديد كه تا به امروز ادامه دارد. ايشان در سال 1370(1991) به مدت يك سال به همكاري با موسسه شرق شناسي دانشگاه مونيخ/ آلمان در بخش ايران شناسي پرداخت و در د انشگاه مونيخ تدريس كرد. حاصل اين امر اثر ي است با همكار ي آقا ي كامر ان هاشمي كه مجمو عه ا ي از 60 سند تاريخي از كشاورز ي سنتي اير ان را شامل مي شود .مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : فعاليت هاي حرفه اي جو اد صفي نژاد به قرار زير است: 1337: همكاري با موسسه مطالعات و تحقيقات اجتماعي دانشگاه تهران، ابتدا در گروه جامعه شناسي شهري و سپس مطالعات روستايي 1345:

همكاري در تاسيس وعضو كادر موسسه مطالعات و تحقيقات عشايري همكاري با موسسه شرق شناسي دانشگاه مونيخ در بخش ايران شناسي 1373-4: همكاري با پژوهشكده مردم شناسي سازمان ميراث فرهنگي 1373-3: همكاري با سازمان مسكن انقلاب اسلامي همكاري با گروه انسان شناسي دانشگاه تهران فعاليتهاي آموزشي : جو اد صفي نژاد تاكنون به تدريس دروسي چون مباني جغرافياي انساني ، جامعه شناسي ايلات و عشاير ، مردم شناسي ايران با تكيه بر ايلات و عشاير ، زمينه ها و شيوه هاي همياري، مسائل كوچ نشيني ، انسان و محيط، منابع و ماخذ جغرافيا و نظام هاي آبياري در ايران به طور عمده در موسسه مطالعات و تحقيقات اجتماعي، دانشكده ادبيات و دانشكده علوم اجتماعي دانشگاه تهران، گروه جغرافياي دانشگاه تهران و نيز دانشگاه علامه طباطبايي به تدريس پرداخته است. از فعاليت هاي پژوهشي استاد صفي نژاد در طي اين سال ها مي توان به مطالعات ميداني در ميان تركمن ها و شاهسون ها و مناطقي از كهگيلويه و بويراحمد، سبزي كاري و سبزي كاران شهرري، پيشينه جغرافيايي و تاريخي شمال خراسان، انجام منوگرافي متعدد، كار بر روي موضوعاتي چون قنات، بنه، نظام هاي زراعي، نظام هاي آبياري و اسناد عشايري در ايران اشاره كرد. ايشان در زمينه هاي فوق جز متخصصين منحصر به فرد به شمار مي رود. آرا و گرايشهاي خاص : جو اد صفي نژاد درباره علاقه خود به تحقيق درباره ايران مي گويد: « همه آثار من، تحقيقي است و در حوزه وطن عزيز ما ايران است. من جز راجع به مناطق روستايي و عشايري، وارد حوزه هاي ديگر نشدم. در كتابخانه شخصي من، 90% از آثار متعلق

به پژوهش هاي ملي است. اگر بشنوم در دره گز كتابي راجع به دره گز چاپ شده مي روم آن را تهيه مي كنم. اين قدر علاقه مندم كه كتابهاي مربوط به مناطق مختلف كشور را داشته باشم» چگونگي عرضه آثار : - تعداد مقالات متشر شده در مجلات معتبر علمي : 38 مورد - تعداد طرح هاي تحقيقاتي : 13 مورد - نگارش مقدمه : 4 مورد - راهنمايي و مشاوره پايان نامه دانشجويان : 21 مورد آثار : پهنه جهان : [تلخيص و بازنويسي كتاب حدود العالم من المشرق الي المغرب از نويسنده اي ناشناخته ] ويژگي اثر : تاليف قرن چهارم هجري، زيرنظر اكبر ايراني ، عليرضا مختارپور؛ تهران : اهل قلم ، مصور، جدول ، نمونه اين كتاب در كتاب ماه تاريخ و جغرافيا، دي و بهمن، ص مورد برسي قرار گرفته است. 2 آبياري در روستاهاي بياباني كاشان ، آبياري سنتي در كاشان ، گل و گلاب در كاشان ويژگي اثر : به همراه حسين دستمالچي،مسعود مهدوي، تهران: دانشگاه تهران، مركز تحقيقات مناطق كويري و بياباني ايران، 1368، 104 صفحه،تصوير، جدول، نمودار، نقشه، كتابنامه 3 اسناد بنه ها ويژگي اثر : تهران، دانشگاه تهران : دانشكده علوم اجتماعي وتعاون، 2536 [1356]، جدول جلد اول اين كتاب اسنادبنه هاي شهرري ( غار و فشاپويه ) را مورد بررسي قرار مي دهد. 4 اطلس ايلات كهگيلويه براي سازمان عمران كهگيلويه ويژگي اثر : تهران : دانشگاه تهران ، موسسه مطالعات و تحقيقات اجتماعي ، گروه عشايري

, شهريور 1347، هفت + 223 ص . مجدول . نمودارها. نقشه ها. -(با نادر افشار نادري، عزيز رخش خورشيد، حسن پارسا، هوشنگ كشاورز)5 بررسي اقتصادي و اجتماعي سي سخت بوير احمد ويژگي اثر : ( از مجموعه مونوگرافي هاي كهگيلويه)، گزارش شماره 12، دانشگاه تهران ، موسسه مطالعات و تحقيقات اجتماعي ، گروه عشايري، 120 ص، شهريور 1347 6 بنه ويژگي اثر : [تهران] : دانشگاه تهران - موسسه مطالعات و تحقيقات اجتماعي _ بخش تحقيقات انسان شناسي,[1351] ، 155 ص ، نقشه ها، مجدول، نمودار؛ ويرايش جديدي از اين كتاب در سال 1353 با نام «بنه: نظام هاي توليد زراعي جمعي ، قبل و بعداز اصلاحات ارضي» در تهران توسط انتشارات توس در دوازده + 272 + 3 ص. و همراه با جدول، نمودار و نقشه به چاپ رسيد. اين كتاب بارديگر در سال 1368 توسط انتشارات اميركبير در 584 صفحه با عنوان « بنه : نظامهاي زراعتي سنتي در ايران» به چاپ رسيد. 7 تحليل و تفسير طومار و آبياري قرن هشتم شهر قزوين ويژگي اثر : تهران : وزارت نيرو: موسسه گنجينه ملي آب ايران ، ص . مصور، نقشه ، جدول 8 تحليل و تفسير مجموعه اسناد روستايي و عشايري ايران (متني در شناخت روستاها و مزارع ) ويژگي اثر : تهران : سازمان ميراث فرهنگي كشور، مديريت پژوهشهاي مردم شناسي : آتيه ، جلد. (بيست و پنج ،ص )مصور، نقشه ، جدول ، نمودار. - جلد اول اين كتاب شامل دو كتاب است : كتاب اول : ولايت تربيت حيدريه

(ه.ق ) – كتاب دوم : سرشماري ولايت طبس (ه.ق ). ص . جلد دوم كتاب نيز داراي دو كتاب است: كتاب سوم : طومار دشمن زياري . ص . كتاب چهارم : اسناد زراعي ورامين . ص تعاوني هاي عشايري سررود بويراحمد عليا ويژگي اثر : تهران، موسسه مطالعات و تحقيقات اجتماعي، گروه تحقيقات عشايري، 157ص، ارديبهشت 1363 -( با شاهرخ ترغيبي و هيبت الله غفاري) 10 جمعيت و شناسنامه ايلات كهگيلويه ويژگي اثر : (بخش بويراحمد عليا ، سفلي و گرليه) ( مشخصات كتابشناختي اين اثر به دست نيامد ) 11 جهان نامه ويژگي اثر : -اين كتاب بازنويسي كتاب جهان نامه اثر محمدبن نجيب بكران مي باشد. كتاب حاضر در ماه تاريخ و جغرافيا، ش ، دي و بهمن ، ص مورد بررسي قرار گرفته است. 12 خان نامه ويژگي اثر : تحقيق درعشاير كهگيلويه و بويراحمد ( در دوره خان خاني)، مجله دانشكده، نشريه مركزي دانشگاه تهران ( فرهنگ و علوم انساني)، سال اول، شماره 2، 1355 13 سد زيرزميني قنات و زوان- ميممه اصفهان، به همراه بيژن دادرس ويژگي اثر : تهران: وزارت نيرو، موسسه گنجينه ملي آب ايران، ص، مصور(بخشي رنگي)، جدول، نمودار، نمونه. اين كتاب به مناسبت اولين همايش بين المللي قنات كه در ارديبهشت در يزد برگزار شد، منتشر گرديد و در كتاب ماه هنر، شماره ، خرداد و تير ، مورد نقد و بررسي قرار گرفت. 14 سفرهاي سليمان سيرافي از خليج فارس تا چين

ويژگي اثر : تهران : موسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران ، 30ص. ،مصور، نقشه 15 سوق طيبي از مجموعه مونوگرافي هاي كهگيلويه ويژگي اثر : تهران، دانشگاه تهران ، موسسه مطالعات و تحقيقات اجتماعي ، گروه عشايري، 1347، 56 ص - ( با نادر افشار نادري، و هوشنگ كشاورز)16 شناسنامه جامعه عشايري ويژگي اثر : دانشكده علوم اجتماعي دانشگاه تهران، جزوه درسي مربوط به درس مردم شناسي عشاير ايران، 94 ص، 136117 عشاير مركزي ايران ويژگي اثر : تهران : اميركبير، 8 6 3 1 ، بيست و سه + 6 3 7 ص .، مصور، نقشه ، جدول ، عكس -اين كتاب در فصلنامه مطالعات ملي: عشاير و هويت ايراني،8 مورد بررسي قرار گرفته است18 غارت ويژگي اثر : درآمد مستمر خان در دوره خان خاني، مجله دانشكده، نشريه مركزي دانشگاه تهران ( فرهنگ و علوم انساني)، سال دوم، شماره 6، 1355 19 كشاورزي سنتي ايران براساس اسناد جنوب تهران (دروان قاجاريه ) ويژگي اثر : تهران : موسسه جغرافيايي و كارتوگرافي سحاب ، ص .نقشه ، جدول ، نمودار -( با ابرهارد كروگر)20 كهن شهرها [تلخيص و بازنويسي كتاب مسالك الممالك اثر ابواسحاق ابراهيم بن محمد فارسي اصطخري ] ويژگي اثر : به كوشش جواد صفي نژاد؛ زيرنظر اكبر ايراني ، عليرضا مختارپور؛ تهران : اهل قلم ، ص .مصور، نقشه ، جدول ، نمودار 21 كوششي در آموزش خط سياق ويژگي اثر : تهران: سازمان اسناد و كتابخانه ملي جمهوري اسلامي ايران: بنياد ايران شناسي،

ص. 22 گاو چاههاي فارس با تكيه بر گاو چاههاي جهرم ويژگي اثر : تهران : وزارت نيرو، موسسه گنجينه ملي آب ايران ، ص . مصور، جدول ، عكس (رنگي ) 23 لرهاي ايران لر بزرگ ، لر كوچك ويژگي اثر : تهران : آتيه ، مصور، جدول ، نمودار 24 مباني جغرافياي انساني ويژگي اثر : تهران : دانشگاه تهران ، موسسه انتشارات و چاپ ، بيست و يك ص . مصور، نقشه ، جدول . ( چاپ اول اين كتاب سال ها قبل منتشر شده بود ) 25 مجموعه تفضيلي مآخذ عشاير ايران ويژگي اثر : تهران، موسسه مطالعات و تحقيقات اجتماعي و معاونت پژوهشي و آموزشي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، 1376 -( با شاهرخ ترغيبي و علي پاينده )26 مردم شناسي ايران با تكيه بر ايلات و عشاير ويژگي اثر : جزوه درسي، دانشكده علوم اجتماعي دانشگاه تهران و دانشگاه علامه طباطبايي، جدول ، نقشه ، نمودار، 242 ص، 1364 27 مقدمه اي بر دو روزنامه شرف و شرافت ويژگي اثر : نگارش جواد صفي نژاد؛ به خط غلامحسين اميرخاني ، فرهنگسرا: (يساولي )، 28 مونوگرافي ده طالب آباد ويژگي اثر : تهران، انتشارات موسسه مطالعات و تحقيقات اجتماعي ، يازده ص . مصور، نقشه ، جدول ، نمودار 29 نان سنگك: مطالعه اي مردم شناختي، مولف داود روغني ويژگي اثر : به گردآوري جواد صفي نژاد، تهران: اختران، 1385، 216 ص، مصور (رنگي)،

نقشه اين كتاب در مقاله اي با عنوان « سفر ساله كتاب نان سنگك : نگاهي به كتاب خاطرات شاطر داوود روغني » نوشته غلامرضا معصومي منتشره در روزنامه جام جم ، ارديبهشت ، مورد بررسي قرار گرفت. 30 نظام سنتي آبياري در نائين ويژگي اثر : تهران، كميته ملي آبياري و زه كشي، 594 ص، 1384 اين كتاب درمصاحبه اميرهوشنگ انوري با نولف تحت عنوان «آبنامه ها راز قنات ها را فاش مي كنند: گفتگو با دكتر جواد صفي نژاد درباره كتاب نظام هاي آبياري در نايين، » منتشره در كتاب هفته ،دوره جديد، شماره ، مهر :مورد بررسي قرار گرفته است.31 نظامهاي آبياري سنتي در ايران ويژگي اثر : تهران ، دانشكده علوم اجتماعي و تعاون ، موسسه مطالعات و تحقيقات اجتماعي ، 9 5 3 1 ، سه ، 2 8 2 ص . مصور، جدول ، عكس ، نمودار. اين كتاب در سال 1368 با تغييراتي در دو جلد در مشهد توسط موسسه چاپ و انتشارات آستان قدس رضوي ، به چاپ رسيد. 32 واحدهاي اندازه گيري در روستاهاي ايران ويژگي اثر : همراه با حسين ملك، تهران ، دانشگاه تهران ، موسسه مطالعات و تحقيقات اجتماعي ، 1349، 95 صفحه ، جدول ، نقشه33 واژه نامه قنات، همراه با عبدالوحيد آغاسي ويژگي اثر : : شركت سهامي آب منطقه اي يزد ص . مصور، جدول اين كتاب به مناسبت اولين همايش بين المللي قنات كه در ارديبهشت در يزد برگزار شد، منتشر گرديد. كتاب حاضر در كتاب ماه هنر، شماره خرداد و تير مورد بررسي قرار گرفت. 34 وصف خليج فارس در نقشه هاي

تاريخي ويژگي اثر : همراه با محمدحسن گنجي، محمدباقر وثوقي و با همكاري فاطمه فريدي مجيد امير هوشنگ انوري ؛ مقدمه، تدوين و بازبيني نهايي حسن حبيبي، تهران: بنياد ايران شناسي

صلح جو، علي

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

علي صلح جو ، متولد سال 1323 در قزوين ، از ويراستاران و مترجمان باتجربه و خبره و از معلمان ويراستاري در دوره هاي آموزش ويرايش است .گروه : علوم انساني رشته : زبان شناسي عمومي گرايش : ويراستاري تحصيلات رسمي و حرفه اي : تحصيلات رسمي علي صلح جو به قرار زير است: - كارشناسي رشته زبان و ادبيات انگليسي،مدرسه عالي ادبيات و زبانهاي خارجي،1354 -كارشناسي ارشد رشته زبانشناسي همگاني،دانشگاه تهران،1359همسر و فرزندان : علي صلح جو متاهل و داراي چهار فرزند مي باشد.مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : مشاغل و سمتهاي علي صلح جو به قرار زير است: - نمونه خوان،موسسه انتشارات فرانكلين از سال 1341 تا 1344 - ويرستارفموسسه انتشارات فرانكلين از سال 1344 تا 1348 - ويراستار موسسه دايره المعارف فارسي مصاحب از سال 1348 تا 1354 - ويراستار دانشگاه آزاد اسلامي از سال 1354 تا 1358 - ويراستار مركز نشر دانشگاهي از سال 1359 تا 1382 - ويراستار مجله پيام يونسكو از سال 1365 تا 1370 - دبير اجرايي مجله زبان شناسي از سال 1366 تا1380 - ويراستار دانشگاه پيام نور از سال 1373 تا كنون - عضو هيئت تحريريه مجله مترجمفعاليتهاي آموزشي : فعاليت هاي آموزشي علي صلح جو به ترتيب زير است: تدريس دروس ، زبان شناسي،ترجمه ،ويرايش از سال 1362 تا كنون در دانشگاههاي شيهيد بهشتي،آزاد اسلامي،پيام نور،جهاد دانشگاهي دانشگاه تهران،مركز نشر دانشگاهي

دانشكده حديث و انتشارات سروش .چگونگي عرضه آثار : علي صلح جو از ويراستارانو مترجمين و مولفين در پيرامون زبان،فرهنگ و تارخ و غيره است كه از ايان تا كنون 12 مقاله منتشر شده است.آثار : nbsp1 آموزش بدمينتون 2 (رشته تربيت بدني و علوم ورزشي) ويژگي اثر : پديدآورنده: آذر آقاياري، علي صلح جو (ويراستار)، ژاله معماري (ويراستار) ناشر: دانشگاه پيام نور - 27 اسفند، 1386 2 آموزش بسكتبال (1) (رشته تربيت بدني و علوم ورزشي) ويژگي اثر : پديدآورنده: حسن محمدزاده جهتلو، علي صلح جو (ويراستار)، خليل نسودي رضايي (ويراستار) ناشر: دانشگاه پيام نور - 31 ارديبهشت، 1384 3 اصول آموزش تنيس روي ميز 1 (رشته تربيت بدني و علوم ورزشي) ويژگي اثر : پديدآورنده: محمدرضا رمضانپور، علي صلح جو (ويراستار)، بهمن تاروردي زاده (ويراستار) ناشر: دانشگاه پيام نور - 15 اسفند، 1386 4 اصول آموزش فوتبال (1): رشته تربيت بدني و علوم ورزشي ويژگي اثر : پديدآورنده: قدرت الله باقري راغب، علي صلح جو (ويراستار)، ابوالفضل فراهاني (ويراستار) ناشر: دانشگاه پيام نور - 14 آبان، 1386 5 پژوهش و نگارش ويژگي اثر : پديد آورنده :علي صلح جو،نشر آگاه 13686 تاريخ زبان فارسي (رشته زبان و ادبيات فارسي) ويژگي اثر : پديدآورنده: مهري باقري، علي صلح جو (ويرايشگر)، حسن انوري (ويراستار) ناشر: دانشگاه پيام نور - 27 اسفند، 1386 7 ترجمه متون

ادبي (رشته مترجمي زبان انگليسي) ويژگي اثر : پديدآورنده: محمود علي محمدي، علي صلح جو (ويراستار) ناشر: دانشگاه پيام نور - 14 آبان، 1386 8 چگونه تحقيق كنيم؟ (رشته هاي كارشناسي ارشد علوم انساني) ويژگي اثر : پديدآورنده: لورن بلكستر، كريستينا هيوز، ملكم تايت، ابوالفضل فراهاني (مترجم)، عيسي ابراهيم زاده (مترجم)، محمدرضا سرمدي (مترجم)، علي صلح جو (ويراستار) ناشر: دانشگاه پيام نور - 12 شهريور، 1385 9 خواهر وسطي ويژگي اثر : پديدآورنده:ميريام ميس،مترجم(علي صلح جو)،ابن سينا 134610 درآمدي به اصول و روش ترجمه ويژگي اثر : پديدآورنده: كاظم لطفي پورساعدي، علي صلح جو (ويراستار) ناشر: مركز نشر دانشگاهي - 12 تير، 1385 11 راهنماي آمادگي جسماني براي زندگي سالم 1 (رشته تربيت بدني) ويژگي اثر : پديدآورنده: مت رابرتس، بهروز ژاله دوست ثاني (مترجم)، ابوالفضل فراهاني (مترجم)، محمدرضا اسد (مترجم)، علي صلح جو (ويراستار) ناشر: دانشگاه پيام نور - 11 مهر، 1385 12 رشد و تكامل حركتي (رشته تربيت بدني و علوم ورزشي) ويژگي اثر : پديدآورنده: حسن خلجي، علي صلح جو (ويراستار)، مريم سيف نراقي (ويراستار) ناشر: دانشگاه پيام نور - 22 مهر، 1386 13 روشها و فنون در آموزش علوم، براي كارشناسان و معلمان علوم تجربي ويژگي اثر : پديدآورنده: مهتاش اسفندياري، علي صلح جو (مترجم) ناشر: مدرسه - 1382 14 زبان شناسي نوين:نتايج انقلاب چامكسي

ويژگي اثر : پديدآورنده :ديردري ويلسن،مترجم(علي صلح جو-ترجمه مشترك)136715 زبان و ذهن ويژگي اثر : پديدآورنده: نوآم چامسكي، كوروش صفوي (مترجم)، علي صلح جو (ويراستار) ناشر: هرمس - 17 خرداد، 1384 16 زبان و زبان شاسي ويژگي اثر : پديدآورنده: الكساندر كنداتف،مترجم(علي صلح جو)،ايران ياد 136317 فرستادگان نور ويژگي اثر : پديدآورنده: اميده صدارت، جيمز توئيمن، علي صلح جو (مترجم)، مريم بيات (مترجم)، مرجان انصاري (مترجم) ناشر: سخن - 1382 18 فرهنگ اصطلاحات انگليسي - فارسي و چگونگي كاربرد آنها ويژگي اثر : پديدآورنده: علي صلح جو، حسين وثوقي ناشر: رهنما - 1382 19 فرهنگ انديشه نو(مقالات زباننشاسي) ويژگي اثر : پديدآورنده :مازيار،مترجم(علي صلح جو) فن مطالعه ويژگي اثر : پديدآورنده: ليندافريل انيس، علي صلح جو (مترجم)، احمد سميعي(گيلاني) (ويراستار) ناشر: مركز نشر دانشگاهي - 06 آذر، 1386 21 گفتمان و ترجمه ويژگي اثر : پديدآورنده: علي صلح جو ناشر: نشر مركز - 05 اسفند، نظريه هاي ترجمه در عصر حاضر ويژگي اثر : پديد آورنده :هرمس ،مترجم(علي صلح جو) 138023 نكته اي ويرايش ويژگي اثر : پديدآورنده: علي صلح جو ناشر: نشر مركز - 27 اسفند، 1386 24 نمادها و نشانه ها ويژگي اثر : پديدآورنده: آلفرد هوهنه گر، علي صلح جو (مترجم)

ناشر: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، سازمان چاپ و انتشارات - 08 آبان، 1386 25 نمونه هاي نثر ساده انگليسي (رشته مترجمي زبان انگليسي) ويژگي اثر : پديدآورنده: علي صلح جو (ويراستار)، محمود علي محمدي (ويراستار)، بهروز عزبدفتري (گردآورنده) ناشر: دانشگاه پيام نور - 19 اسفند، 1386

صلواتي، محمود

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمود صلواتي

محل تولد : خميني شهر اصفهان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1332/1/1

زندگينامه علمي

در سال 1345 پس از اتمام تحصيلات ابتدايي به تحصيل علوم اسلامي پرداختم . پس از اتمام دروس مقدمات براي ادامه تحصيل از اصفهان به قم آمدم. درسهاي فقه و اصول و منطق و فلسفه را در قم آموختم. در سال 1351 بازداشت و به سربازي اعزام شدم آنگاه به زندان افتادم در سربازي و زندان مطالعات و تحقيقات خود را ادامه دادم بيشترين رشد علمي من در زندان بود كه يك دوره كتابهاي ملاصدرا را مباحثه كردم به صورت منظم روي قران و نهج البلاغه كار كردم و آنها را براي هم زندانيان تدريس كردم. آشنايي با علوم روز مطالعه تاريخ اسلام، تاريخ ايران، تاريخ جهان و ... رجعون ايام فراغت دوران زندان بود.

پس از پيروزي انقلاب اسلامي مراكز تحقيقات عقيدتي سياسي سپاه را در قم راه اندازي كردم كه وظيفه آن تهيه جزوات آموزشي براي سپاه در سراسر كشور بود و در اين ايام كتابها و جزوات بسياري تدوين و منتشر شد ، كتاب روش تحليلي مسائل سياسي ، تداوم انقلاب بر اساس ايمان ، هجرت ، جهاد. شرح بسياري از خطبه هاي نهج البلاغه ، رمضان ماه خدا، و

... در سال 1359 مدرسه رسول اكرم و آنگاه امام باقر و سپس دارالشفاء را زير نظر آيت الله العظمي منتظري راه اندازي كردم كه بيش از دو هزار طلبه در اين مدارس به تحصيل مشغول شدند. در كنار كارهاي اجرايي به پژوهش و تاليف پرداختم. كه هشت مجله سياسي فقهي حكومت اسلامي، تقرير و ترجمه درسهاي استاد بزرگوار آيت الله منتظري نتيجه اين دوره از زندگي است. ترجمه قران و صحيفه سجاديه را از زندان آغاز كردم با شيوه اي نوين (مسجع و موزون) آنگاه به ويرايش و تكميل آن پرداختم تا به چاپ رسيد.هم اكنون نيز با ياري خداوند متعال به پژوهش و تدريس مشغولم و با مجمع مدرسين و محققين حوزه علميه قم همكاري دارم.

صمدي شاه آباد، اكبر

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

اكبر صمدي شاه آباد

محل تولد : تفت

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1340/4/17

زندگينامه علمي

در سال 1352 وارد حوزه عليمه يزد شدم پس از گذراندن مقدمات و مقداري از سطح در سال 1358 به حوزه علميه قم مشرف شدم و نزد اساتيد ذكر شده بهره مند شدم. از آنجا كه از ابتدا به امر منبر و تبليغ علاقه زيادي داشتم به اين امر مقدس روي آموردم كه به لطف خداوند در اين زمينه موفق بودم به گونه اي كه در شهرهاي مختلف كشور منبر رفته و مي روم و گاهي ايام تبليغي را از يكسال قبل وعده مي دهم . در قم نيز در بيوت رهبري ، آيت الله فاضل و مكارم نيز گاهي منبر رفته و مي روم 0 سفرهايي به خارج از كشور مثل امارات بحرين جهت

تبليغ رفته ام0 سفرهايي از طرف بعثه مقام معظم رهبري به عربستان و سوريه جهت تبليغ رفته ام . در كار تاليف نيز علاقه دارم كه تا كنو 5 جلد كتاب و ده ها مقاله نوشته ام و تاليفاتي نيز در دست دارم

صميمي، غلامحسين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

غلامحسين صميمي

محل تولد : كرير

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1339/1/1

زندگينامه علمي

از دست آوردهاي بزرگ انقلاب اسلامي رهايي دانش از بند استبداد بود كه سالياني دراز چون ديگر فضايل انساني در سايه حكومت ستم شاهي ، ناچيز و بي ارزش بود و پس از آن در تلالوء فجر پيروزي در لواي معارف بلند اسلام رخ نمود و اميد در دل مشتاقان گشود و در همين افق بود كه پس از پيروزي انقلاب اسلامي ايران به سال 1359 وارد حوزه علميه كاشمر شدم و چون پيش از آن در حزب جمهوري اسلامي كه در آن دوران تشكلي زنده و مؤثر در برابر تبليغات انحرافي گروهكهاي التقاطي و ضد اسلامي مشعوليتي داشتم و فرصتي براي دروس و مطالعه نداشتم به پيشنهاد يكي از دوستان دور كه از حوزه علميه يزد به كوشه اي بي توشه و آماده از براي كسب دانش و مطالعه نام مي برد بدانجا رفتم و درسها را از آغاز پي گرفتم ولي باز همان دل مشغوليتهاي پيش به اضافه عضويت غير رسمي در سپاه و بدين گونه بود تا پس از سه سال كه چندي هم در مناطق جنگي و بويژه در محورهاي عملياتي كردستان سپري شد به قم آمدم و در مدرسه شهابيه ساكن شدم و در درس معالم آقاي قاسمي

كاشاني كه اخلاق و منش به عنوان نخستين استاد در قم در من تأثيري ژرف داشت داشت شركت جستم و ماهي چند خود نيز براي چند دانش آموز مقطع دبيرستان كه آشنايي اتفاقي داشتيم در حرم حضرت معصومه (س) به تدريس شرح امثله و سپس صرف مير پرداختم. اين كلاس تقريباً هر وقت از منطقه جنگي به قم مي آمدم ادامه مي يافت. و بدين گونه توفيقي آمد تا از جامع المقدمات كتابي چند مانند شرح امثله و صرف مير و شرح تصريف ، و الموذج تدريس شد .

ساليان بعد نيز در كنار فراگيري كتابهاي سطح منطق كبري و شرح باب حادي عشر را تدريس نمودم .همراه با دروس خارج فقه و اصول و فلسفه و آيات الاحكام و تفسير قرآن كريم هم در زمينه تاريخ كه از خردسالي بدان علاقه داشتم به كاوش پرداختم. اين پژوهش كه اكنون 12 ساله است غالباً در سده نخست اسلام بوده است و چهار سالي است كه روزانه بين چهار تا پنج ساعت است كه بهره اش 580 فيش تحقيقاتي و 360 ورق آچار است و روزهاي پنج شنبه نيز در مسجد امام زين العابدين(ع) براي روحانيون تدريس سيره دارم سيره سياسي رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم حدود چهل مقاله هم در نشريات گوناگون.

صنعتگر، خليل

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

خليل صنعتگر

محل تولد : كامو

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1337/1/1

زندگينامه علمي

در سال 1352 وارد حوزه علميه قم شدم و از محضر برجسته اساتيد مدرسه امثال حضرات حج اسلام، خراسانى،حسينى،بار فروش تحصيل نمودم.در سال 1357 در نيمه دوم آن وارد حوزه

علميه قم شدم بعد از پيروزي انقلاب از محضر اساتيد بزرگواري چون آيت الله نورانى،ستوده ، علوي گرگانى،محفوظى، سطح را به اتمام رساندم و در ادامه جهت درس خارج از محضر بزرگاني چون حضرات آيات عظام مكارم شيرازى،سبحانى،نوري همدانى،تلمذ نموده ام و همچنين دو سال متوالي از درس تفسير ارزشمند حضرت آيت الله جوادي كسب فيض نموده ام .در كنار درس اصلي حوزه آشنايي با مباني اهل سنت و حوزه تخصصي مذاهب اسلامي را گذرانده كه به علت بعضي تغييرات در حال طي نمودن مقدمات پايان نامه آن مي باشم .دوره زبان عربي را در سال 1360 و انگليسي را در سال 1372 گذرانده ام.

صنيعي، مهدي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

مهدي صنيعي

محل تولد : قم

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1344/1/1

زندگينامه علمي

پس از پشت سر گذاشتن دوره تحصيلات ابتدايي در مدرسه سنايي قم، مشغول تحصيل در مدرسه راهنمايي امام موسي صدر شدم.سال او تحصيلات دوره متوسطه را در دبيرستان صدر و سال دوم را در رشته رياضي فيزيك در دبيرستان حكيم نظامي و سال سوم دبيرستان را در تابستان سال 1360 هجري شمسي گذراندم.پس از دريافت مدرك ديپلم رياضي فيزيك در خرداد ماه 1361، در اولين دوره آزمون ورودي دانشگاهها پس از انقلاب اسلامي شركت كرده و همزمان در چندين مركز آموزش عالي پذيرفته شدم و از طرف دولت، پيشنهاد تحصيل در خارج از كشور را به صورت بورسيه دريافت كردم.سرانجام در مهرماه 1362 در دانشگاه شيراز در رشته پتروشيمي با رتبه بالا پذيرفته شده و مشغول به تحصيل شدم.شوق به تحصيل در حوزه علميه، مانع از ادامه تحصيل در دانشگاه

شد و در همان ماه اول ورود به دانشگاه، درخواست انصراف دائم دادم و علي رغم ممانعت جدي از سوي مسوولان وقت دانشگاه شيراز خود را در آغوش گرم حوزه علميه قم قرار دادم.با ورود به حوزه علميه قم در سال 1362 دوره مقدمات علوم حوزوي را در مدرسه مباركه رضويه به پايان رساندم و سطوح بعدي را در خدمت اساتيد بزرگواري كه نام آنها در ليست اساتيد آمده است تلمذ كردم.همزمان با تحصيلات حوزوي ، در سال 1366 در آزمون ورودي دانشگاهها شركت كرده و پس از پذيرش در دانشگاه تهران در رشته الهيات و معارف اسلامي – گرايش علوم قرآن و حديث – مشغول تحصيل شده و در تيرماه 1370 فارغ التحصيل گرديدم. (در مقطع كارشناسي)

پس از گذراندن دوران سطح در حوزه علميه قم و همزمان با شركت در دروس خارج فقه و اصول، از سال 1375 در رشته تخصصي علم كلام ، سطح جهار مشغول تحصيل و در سال 1379 اين دوره را به پايان رساندم.از سال 1379 تا سال 1384 به مدت پنج سال در كانون انديشه جوان وابسته به پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي مشغول ارزيابي و كارشناسي آثار بودم.تدريس در مباحث اعتقادي حوزه علميه قم نيز از فعاليت هاي علمي اينجانب است.

والسلام.

ضابط پور، غلامرضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

غلامرضا ضابط پور كاري

محل تولد : بابلسر

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1348/1/1

زندگينامه علمي

سال 1376 پس ازاتمام دوم دبيرستان وارد حوزه علميه قم شدم .درمدرسه حقاني به مدت سه سال ادبيات را گذرانديم و وارد مدرسه امام امام باقر (ع) شديم .سال 1371 همزمان با دروس فقه واصول دوره

دبيرستان را ادامه دادم و سال 1373 موفق به اخذ ديپلم شدم . سپس دركنكور سراسري شركت كردم و دردانشگاه باقر العلوم (ع) دررشته علوم سياسي پذيرفته شدم همزمان دروس دانشگاهي و حوزوي را ادامه دادم و پس از اخذ ليسانس علوم سياسي دروس سطح حوزه را نيز به پايان بردم و در سال 1377 درارشد شركت كردم و پذيرفته شدم كه همزمان با دروس ارشد درس خارج فقه واصول را نيز ادامه دادم سال 1380موفق به اخذ فوق ليسانس شدم وپس از 4 سال وقفه درمقطع دكتري شركت كرده و درسال 1384 مقطع دكتري در دانشگاه باقر العلوم در رشته علوم سياسي پذيرفته شدم وهم اينك مشغول تحصيل مي باشم .

ضابطي پور، احمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

احمد ضابطي پور

محل تولد : مشهد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1338/1/1

زندگينامه علمي

استاد گرانقدر آقاي احمد ضابطي پور در سال 1338هجري شمسي در خانواده اي متدين، مذهبي و دوستدار اهل بيت عليهم السلام در مشهد مقدس به دنيا آمد. دوران ابتدايي، راهنمايي و دبيرستان را در زادگاه خويش، با موفقيت سپري كرد. در پي تشويق خانواده و علاقه فراوان خويش به فراگيري علوم ديني در سال 1351 و در اوج خفقان حاكم بر كشور از سوي حكومت ستمگر و ظالم شاهنشاهي خصوصا بر حوزه هاي علميه بدون هيچ ترس و واهمه اي وارد حوزه علميه مشهد مقدس شد تا پاسدار دين خويش و اقتداگر مولاي خود باشد. از نخستين روزهاي ورود به حوزه علميه مشهد با تلاش و كوشش فراوان، در درس بزرگان حوزه علميه

حاضر شد پس از اتمام دوران سطوح عالي و شاگردي اساتيد مبرزي چون آيت الله شاهرودي، فاضل لنكراني و ميزرا علي آقاي فلسفي در سال 1357 سال پيروزي انقلاب شكوهمند اسلامي به حلقه درس خارج راه يافت و از محضر بزرگاني همچون همچون آيت الله وحيد و آيت الله لنگروي كسب فيض كرد واز دامن ستارگان پر فروغ حوزه علميه مشهد مشغول خوشه چيني گشت و تا كنون در اين زمينه از هيچ كوششي دريغ نكره است.

استاد در كنار تحصيل دروس حوزوي از تحصيلات دانشگاهي غافل نماند و در رشته فلسفه و كلام اسلامي در مقطع كارشناسي ارشد در سال 1376از دانشگاه آزاد اسلامي مشهد فارغ التحصيل گرديد و باموفقيت از پايان نامه خويش باعنوان "ارشاد در فقه اسلامي و قانون مدني" دفاع كرد. ايشان ضمن تدريس در دانشگاه فردوسي، آزاد اسلامي مشهد و مراكز آموزش عالي علمي كاربردي به تحقيق و پژوهش مشغول مي باشد كه مقالاتي مانند "وظايف متقابل نهاد حاكميت و مردم" ، "جستاري در دموكراسي ديني" و ولايت فقيه ، فقه تاريخ يا كلام"در مجلات معتبر كشور به چاپ رسانده است.

ضياء شهابي، پرويز

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

پرويز ضياء شهابي متولد 1322 در تهران است. تحصيلات متوسطه را در همين شهر به پايان برده و پس از آن در رشته علوم تربيتي دانشگاه تهران پذيرفته شده است.شهابي مدرك كارشناسي اش را در رشته فلسفه و علوم تربيتي در سال 1344 از دانشگاه تهران گرفته وپس از وقفه اي چندساله كارشناسي ارشد را نيز در رشته فلسفه دنبال مي كند. شهابي مدرك كارشناسي

ارشد خود را درسال 1350 در رشته فلسفه از دانشگاه تهران گرفته است.او همچنين در2 رشته اصلي و فرعي يكي فلسفه در رشته اصلي و تاريخ اديان و اسلام شناسي دررشته فرعي دكترا گرفته است.شهابي در خلال اين سال ها تدريس را نيز به جد دنبال كرده و از سال 1352به عضويت هيأت علمي دانشگاه فردوسي مشهد در آمده است.

گروه : علوم انساني

رشته : فلسفه

تحصيلات رسمي و حرفه اي : _ پايان تحصيلات متوسطه در تهران _ دريافت مدرك كارشناسي در رشته فلسفه و علوم تربيتي از دانشگاه تهران سال 1344 _ دريافت مدرك كارشناسي ارشد در رشته فلسفه از دانشگاه تهران سال 1350 _ دريافت مدرك دكتراي فلسفه در رشته اصلي و تاريخ اديان و اسلام شناسي دررشته فرعي

استادان و مربيان : پرويز ضياء شهابي از شاگردان احمد فرديد بوده و از محضر اين استاد بهره هاي فراوان برده است.

فعاليتهاي آموزشي : پرويز ضياء شهابي عضو هيأت علمي دانشگاه فردوسي مشهد از مرداد1352 تا اول مهر 1382 و استاديار واحد علوم و تحقيقات دانشگاه آزاد اسلامي از اول مهر 1382 نيز بوده است

آرا و گرايشهاي خاص : «هايدگر وجود را تعريف ناپذير مي داند. پرويز ضياء شهابي معتقد است بايد ميان «وجود» و «موجود» تفاوت گذاشت. او اين تفاوت را تفاوت «آنتولوژيك» مي نامد. هايدگر در كتاب «نظر افلاطون درباره حقيقت» پيش از شروع، در مطلبي ميان آموزه متفكر و گزاره هاي علمي تفاوت گذاشته است. هايدگر در يك نيم سال تحصيلي و در4 واحد دانشگاهي تفسير جمله به جمله افلاطون در رساله سوفسطايي را موضوع درس خود قرار داد، زيرا او در اين

دوران به آثار سوفسطايي و افلاطون توجه داشت. هايدگر پس از افلاطون مي گويد: آيا مي دانيم كه هر گاه لفظ موجود را به كار مي بريم در حقيقت چه مي خواهيم؟ او مي گويد، به هيچ رو پاسخي نداريم و بايد پرسش از معناي وجود را از نو آورد. بدين رو در شروع و مقدمه رساله «وجود و زمان» مي گويد: كساني كه از مابعدالطبيعه دم مي زنند از وارد شدن به بحث اصلي آن باز مي مانند. ارسطو كليت وجود را وراي كليت جسمي مي دانست. هايدگر وجود را تعريف ناپذير مي داند و معتقد است بايد ميان وجود و موجود فرق گذاشت. او اين تفاوت را تفاوتي «آنتولوژيك(هست شناسي)» مي نامد. وجود پيش از هر موجود است، هر چه هست از وجود هست. به بيان ديگر از وجود تعريفي نمي توان ارائه كرد و قابل پرسش نيست. او معتقد است هر كس كه لفظ وجود را به كار مي برد، معناي آن را مي فهمد. هايدگر سپس به توضيح ساختار و صورت هر پرسش مي پردازد و سؤال مي كند كه لازمه ذات هر پرسش چيست؟ كه هر پرسش جست وجويي است و در اين ميان جست وجو، بايد از آن چه كه مقصود است، هدايت گرفت، هر پرسش، پرسشي است درباره چيزي. هايدگر براي آن 3 جزء قائل مي شود كه در فارسي بيان دوتاي آن مشكل ندارد: مسئول (كسي كه از او مي پرسند) و مسئول عنه (چيزي كه از او مي پرسند). در پرسش از معناي وجود، بايد ديد از چه كسي بايد پرسيد؟ در ميان موجودات، موجودي است

كه به داشتن فهم از ديگران ممتاز است و شايد آن موجود كه خودمان هستيم، سزاوارتر براي «مسئول» بودن است، براي شنيدن پاسخ موجود از او.«دازاين» در آلماني به معني وجود يا واقعيت است. هايدگر خود مي گويد، جان كلمه در وجود و زمان و «او» ميان آنهاست. وجود عبارت است از زمان و آن زماني كه از آن فهم داريم. هايدگر عقيده دارد از وجود اكنون، زمان را فهميده اند و معلوم مي شود اصل آن زمان مندي است.«پرسش وجود» نزد هايدگر مهم بود. پرسش وجود نزد او از نحوه وجود انسان منفك نبوده است»... شايد بسياري از اهالي انديشه رابا اين شرح مختصر بتوان با حوزه علايق و گرايش هاي شهابي در فلسفه نيز آشنا كرد.نخستين نشانه اين آشنايي را مي توان از گرايش او به هايدگر و تأثير روشن از انديشه هاي فرديد بازشناسي كرد. شهابي از شاگردان احمد فرديد بوده اما جست وجوهاي او در حوزه انديشه به اين گرايش مختصر نشده و دامنه وسيع تري بخصوص در مباحث پديدار شناسي يافته است.

چگونگي عرضه آثار : پرويز ضيا شهابي مؤلف و مترجمي بسيار آگاه به فلسفه و مسلط بر زبان هاي فارسي و آلماني است. ويژگي هايي كه در كمتر اهل اين حوزه يكجا گرد آمده است.بي شك پرويز ضياء شهابي در افق پيش رو توانايي تأليف و ترجمه آثاري مهم تر و اثرگذاري جدي تر در فلسفه ايران امروز را دارد. برخي از مقاله هاي او در حوزه فلسفه عبارتند از : _ تهيه مقدمات آشنايي با منطق جديد، مجله دانشكده الهيات مشهد 1376 _ تالس تولد

فلسفه، مجله دانشكده الهيات مشهد 1378 _ پا به پاي ارسطو به جست وجوي دانش برين، مجله برهان و عرفان پيش شماره نخست _ هست شناسي ،دانشي كه بايد جست،مجله برهان و عرفان شماره دوم زمستان 1383

--------------------------------------------------------------------------------

آثار :

1 درآمدي پديدار شناسانه به فلسفه دكارت

ويژگي اثر : به وسيله نشر هرمس به چاپ رسيد. درآمدي پديدار شناسانه به فلسفه دكارت عنوان مهم ترين اثر پرويز شهابي در حوزه انديشه است.تسلط او به زبان آلماني و در نتيجه در اختيار داشتن منابع دست اولي براي تحقيق در كنار دقت نظر و نگاه ايتومولوژيك به متن،اثر شهابي را ممتاز و بسيار قابل توجه كرده است.اين نگاه ظريف را مي توان از جاي جاي متن كتاب دريافت كرد و بر دقت نظر شهابي در تأليف ،صحه گذاشت. به طور نمونه در مقدمه كتاب دغدغه دقت به خوبي نمايان است:«صفت رئال از اسم res به معني چيز، جوهر، ماهيت ساخته شده است و آن را بايد به جوهري يا ماهوي ترجمه كرد. اگر رئال را از روي معناي جديدش به واقعي يا حقيقي ترجمه كنيم - كه مترجمان مي كنند- در فهم مقصود امثال دكارت و بخصوص كانت (به طور مثال آن جا كه گفته است وجود محمولي رئال نيست) [كه منظور او همين جاست] با اشكال هاي حل نشدني مواجه مي شويم. » شهابي اينجا نيز نقبي به هايدگر مي زند و مي گويد: هايدگر مهم ترين جمله بخش نخست كتاب« سنجش خرد ناب» را جمله نخستين آن مي داند كه در آن كانت

بر داده بودگي خود اشيا انگشت گذاشته است.

2 راه هايي به تفكر فلسفي

ويژگي اثر : ترجمه، نوشته يوزف ماري بوخنسكي ، انتشارات پرسش در اصفهان ، 1381

3 راه هايي به تفكر فلسفي درآمدي به مفاهيم بنيادين

ويژگي اثر : اين كتاب حاصل گفت وگوها و گفتارهايي است درباره «چيستي فلسفه» كه بوخنسكي در يك سري برنامه ها و مصاحبه هاي راديويي عنوان كرده بود و به دليل اهميت مباحث مطرح شده دراين برنامه ها، اين مباحث به صورت كتاب درآمد و بنابر موضوع گفتار با عنوان هاي قانون، فلسفه، شناخت، حقيقت، تفكر، ارزش، انسان، وجود، جامعه و مطلق تنظيم شد. بسياري از كتاب هاي قطور فلسفي هستند كه انبوهي از اطلاعات فلسفي را در خود گنجانده اند، اما خواننده پس از مطالعه آنها كمتر قادر است تا خود فلسفي بينديشد و فلسفه ورزي كند، زيرا فلسفه آموختن و فلسفه آموزاندن به غير از فلسفه ورزي و فلسفي انديشي است. مي توان انبوهي از اطلاعات فلسفي را در ذهن انبار كرد، اما در مواجهه با مسائل گوناگون، فلسفي نينديشيد. مترجم فاضل كتاب، ضياء شهابي به درستي به اين موضوع اشاره دارد: «درميان آوردن اين پرسش كه «فلسفه چيست؟»، ... درآمد فلسفه ورزي است كه آن را با فلسفه آموزي (در ? معناي تعلّم فلسفه و تعليم آن) نبايد يكي گرفت. بايسته فلسفه ورزي پُرسندگي است. فلسفه آموزي فراگيري پاسخ هايي است به پرسش هايي بي آن كه حال پرسندگي، مقام فراگيرنده گردد.» كتاب راه هايي به تفكر فلسفي به جاي آن

كه خواننده تازه كار را با انبوهي از نام ها و فلسفه ها گيج كند، مي كوشد تا در موضوعات و صفحاتي محدود و با زباني ساده و منطقي خواننده را درگير پرسش هاي بنيادين فلسفي كند و دلايلي بر رد و اثبات برخي نظرگاه هاي فلسفي بياورد. بوخنسكي ?? موضوع زير را براي منظور خود برگزيده است: ?_ قانون، ?- فلسفه، ?- شناخت، ?- حقيقت، ?- تفكر، ?- ارزش، ?- انسان، ? _ وجود، ?- جامعه و ??-مطلق. يكي از مهم ترين فصل هاي كتاب، فصل فلسفه است. نويسنده در ابتداي اين فصل ادعايي مي كند كه شايد براي افراد ناآشنا به فلسفه غريب بنمايد. او مي گويد كه فلسفه از اموري نيست كه تنها به اهل فن، يعني فيلسوفان و فلسفه دوستان، اختصاص داشته باشد. كم و بيش هر كس در زندگي خود بارها پرسش هايي فلسفي از خود كرده است. از همين روست كه پرسش «فلسفه چيست؟»، پرسشي است كه به همه ما مربوط مي شود. با اين حال اين پرسش، يكي از دشوارترين پرسش هاي فلسفي است. كمتر كلمه اي وجود دارد كه مانند فلسفه بر اين همه معناهاي گوناگون دلالت كند. فلسفه به نظر راسل مفهومي است جمعي كه دلالت دارد بر هر آن چه كه نتوان آن را به شيوه علمي بررسي كرد. راسل و ديگر پوزيتيويست ها معتقدند كه در نزد ارسطو فلسفه هم معناي علم بود. پس از ارسطو، علوم خاص مانند پزشكي و فيزيك (طبيعيات)، روانشناسي و منطقِ صوري از آن جدا شدند. بنابراين فلسفه در حال حاضر به نظر اينان شامل اموري مي شود كه

نمي توان به طور علمي در باره آنها سخن گفت. مؤلف كتاب مي كوشد تا نظر راسل را از نزديك بنگرد و شك هايي در درستي آن بيندازد.

4 سرآغاز كار هنري

ويژگي اثر : ترجمه، نوشته مارتين هايدگر ، نشر هرمس به چاپ دوم رسيد

5 فلسفه هنر به نزد هايدگر

ويژگي اثر : ترجمه ، نوشته فن هرمن، فريد ريش

6 فلسفه و بحران غرب

ويژگي اثر : ضياء شهابي از جمله مترجمان كتاب «فلسفه و بحران غرب» نيز هست كه ? سال پيش به وسيله نشر هرمس و با همكاري جمعي از مترجمان فلسفه منتشر شد. علاوه بر انتشار اين آثار،شهابي مقاله هاي ارزشمندي نيز در دهه گذشته به نگارش درآورده كه در نشريات دانشگاهي به چاپ رسيده و مورد توجه دانشجويان و علاقه مندان و جويندگان مباحث نظري فلسفه در ايران نيز قرار گرفته است.از آن جمله است مقاله مقدمات آشنايي با منطق جديد، تالس تولد فلسفه، پا به پاي ارسطو به جست وجوي دانش برين، هست شناسي دانشي كه بايد جست و ... كه بيشتر آنها در دوران حضور او در دانشگاه فردوسي مشهد در نشريه دانشكده ادبيات به چاپ رسيده است...

ضيايي فر، سعيد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سعيد ضيائي فر

محل تولد : كاشان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1342/1/1

زندگينامه علمي

در سال 1359 دروس حوزوي را همراه با سال چهارم دبيرستان در كاشان آغاز كرد، پس از اخذ ديپلم رياضي در سال 1360 وارد حوزه علميه قم شد. دروس سطح را سال

1346 به اتمام رسانيد و به مدّت 12 سال در دروس خارج فقه و اصول شركت كرد و چند سالي نيز از اين سال ها را به تحصيل كلام و فلسفه پرداخت تدريس در حوزه دانشگاه از زمره فعاليت هاي علمي اوست و اكنون نيز در برخي مراكز به تدريس اشتغال دارد و مهمترين برنامه علمي وي تحقيق است كه از سال 1370 آغاز و تاكنون ادامه دارد به علاوه از سال 1377 تاكنون مدير گروه پژوهش «فلسفه فقه و حقوق اسلامي» پژوهشكده فقه و حقوق پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي وابسته به دفتر تبليغات حوزه عليمه قم و عضو هئيت علمي و شوراي پژوهشي اين پژوهشكده است. همچنين راهنمايي و مشاوره برخي از پايان نامه ها را بر عهده داشته است.

ضيايي، محمدحسين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد حسين ضيايي نجف آبادي

محل تولد : آبادان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1335/1/1

زندگينامه علمي

بنده در استان خوزستان، شهرستان آبادان در يك خانواده كارگري متولد شدم، در سال 1335 (پدر 5 كلاس سواد _ مادر 2 كلاس قرآني) دوران دبستان، راهنمايي و دبيرستان (در رشته رياضي) را با تلاش و كوشش بسيار و با موفقيت پشت سر گذاردم در سال 1356 به خدمت نظام رفتم و يك سال بعد به فرمان بنيان گذار جمهوري اسلامي ايران حضرت امام خميني پادگان را ترك كرديم و پس از پيروزي انقلاب شكوه مند اسلامي به فرمان امام دوباره به پادگانها برگشتيم و به پاس اين لبيك گويي به فرمان امام(ره) يك سال تشويقي گرفته و از خدمت نظام بيرون آمدم. و چندي بعد به فرمان امام(ره) وارد «جهاد سازندگي» شدم 27/3/58 و

با عشق و علاقه خدمت به روستائيان در اين نهاد انقلابي به خدمت مشغول شدم در سال 1361 پس از شكسته شدن حصر آبادان به اصفهان هجرت نمودم و در كنار كار به تحصيل در مدرسه علميه ذوالفقار اصفهان (دروس حوزوي) مشغول به تحصيل شدم و پس از تمام كردن جامع المقدمات به مدرسه علميه صدر بازار رفته و «سيوطي» را فراگرفتم و در سال سوم به مدرسه علميه امام صادق(ع) رفته و «مُغني» (باب اول و باب رابع) را فراگرفتم. در سال 1364 تصميم گرفتم وارد دانشگاه شوم در رشته علوم انساني ثبت نام نموده و با تلاش و كوشش بسيار موفق شدم در دانشگاه علامه طباطبايي تهران قبول شوم و از مهرماه سال 1365 مشغول به تحصيل در رشته علوم تربيتي با گرايش تكنولوژي آموزشي شدم. در سال 1369 (بهمن ماه) مقطع كارشناسي را با معدل 75/16 به پايان رساندم و تصميم گرفتم به حول و قوه الهي در مقطع كارشناسي ارشد نيز شركت كنم، سرانجام پس از دوبار شركت در كنكور سراسري موفق به قبولي در مقطع كارشناسي ارشد دانشگاه علامه طباطبايي در رشته برنامه ريزي آموزشي شدم. از مهرماه سال 1372 مشغول به تحصيل شدم و در تاريخ 75.3.25 اين مقطع تحصيلي را نيز با معدل 17.77 به لطف خدا پشت سر گذاشتم. (شايان ذكر است در زمان تحصيل، همكاري فعال با انجمن اسلامي دانشگاه، بسيج دانشجويي و جهاد دانشگاهي داشتم). با توكل بر خدا تصميم گرفتم آخرين قدم را نيز بردارم و در مقطع دكترا وارد شوم كه متأسفانه رشته تحصيلي مرا در داخل نداشتند و بايد در خارج از كشور

ادامه مي دادم كه به دليل شرايط زندگي (با داشتن سه فرزند) عملاً نتوانستم وارد اين مقطع شوم. تصميم گرفتم با تقويت زبان انگليسى، در آزمون وزارت علوم جهت عضويت در هيأت علمي دانشگاهها شركت كنم كه با لطف و عنايت خدا و تلاش شبانه روزي موفق شدم در سال 1377 در امتحان مربوط به عضويت در هيأت علمي دانشگاهها، موفق شدم و از آن سال به عضويت هيأت علمي موسسه آموزشي عالي علمي _ كاربردي وزارت جهاد كشاورزي درآمدم. در اين ساليان علاوه بر تدريس دروس عمومي و تخصصي به انجام طرح هاي تحقيقاتى، مقاله نويسي و تأليف كتاب نيز پرداخته ام و در كنار آن مسئوليتهاي اجرايي نيز داشته ام كه به حول و قوه الهي توانسته ام به تكاليف و وظايف محوله به خوبي عمل كنم. همواره عشق به يادگيري مطالب بيشتر در زمينه تخصصم و علوم ديگر در وجودم زبانه مي كشد و از خداوند سبحان مي خواهم اين عشق و علاقه را همواره در وجودم مستدام بدارد و بتوانم در وهله اول براي خود ، خانواده و فرزندانم و در وهله بعد جامعه ام (محيط كاري و دانشجويان دختر و پسري كه با آنها سر و كار دارم) مفيد و مثمر ثمر باشم.

ضيائي، عبداللَّه

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد عبداللّه ضيايي از چهره هاي برجسته اي بود كه علاوه بر دروس حوزه، دروس عاليه دانشگاهي را آموخت و در حقيقت جامع علوم ديني و كلاسيك بود. معظم له در سال 1302 ش در روستاي درياكنار شهرستان لنگرود از شهرهاي قديمي استان گيلان، در بيت سيادت و فضيلت پاي به عرصه وجود گذاشت. گروه : علوم انساني رشته : الهيات و معارف اسلامي والدين و انساب

: سيد حسين، پدر بزرگوار سيد عبداللّه ضيايي مردي متدين و شب زنده دار بود و به همان شيوه نياكان و اسلاف گرامي اش به كشاورزي (برنج كاري) و نوغان داري (پرورش كرم ابريشم) مشغول بود.تحصيلات رسمي و حرفه اي : سيدعبدالله ضيايي در سن پنج سالگي براي آموختن قرآن به مكتب رفت و چند سالي را در آنجا نزد معلمان طالقاني - كه از طالقان براي تعليم و تربيت اطفال بدان نواحي مي آمدند - قرآن و برخي از كتب متداول آن زمان، همانند «احسن المراسلات»، «سيد الانشاء نوظهور»، «كليله و دمنه» و «بوستان سعدي» و همچنين طرز نوشتن سندِ اجاره و فروش و انواع نامه نگاري، را فرا گرفت. او به دليل نبوغ و استعداد ذاتي و سرشارش، در مراكز تجمع همانند مسجد، ميدان كُشتي گيريِ گيل مردان حاضر مي شد تا معلم مكتب خانه از حافظه و استعداد او در فراگيري قرآن و درس، براي جذب اطفال اهالي آن سامان در مكتب خانه استفاده نمايد. آيت اللّه دكتر ضيايي پس از تحمل سختي هاي فراوان موفق به اخذ پايان نامه كلاس ششم ابتدايي از مدارس دولتي شد و آن گاه در سال 1323 ش عازم حوزه علميه قم گرديد. دكتر ضيايي هر قدر كه براي فراگيري علم و دانش تلاش مي كرد، به همان اندازه نيز متخلّق به آداب و اخلاق نبوي و سيره عملي معصومين (ع) بود. او علم و تعهد و معنويت را با هم آميخته بود.آيت اللّه دكتر ضيايي، پس از اقامت در قم، به درس خارج آيت اللّه بروجردي و نيز به درس فلسفه و حكمت حضرات: علامه طباطبايي و امام خميني حاضر و تنها از

اين بزرگواران بهره مند شد.اقامت آيت اللّه ضيايي در قم، چندان دوامي نيافت و پس از چندي به ناچار به تهران رفته، در مدرسه علميه مروي تهران به تحصيل خود ادامه داد و در درس خارج «كفايه»و «رسائل» و «مكاسبِ» آيات عظام: حاج سيد احمد خوانساري، حاج عمادالدين غروي رشتي، آقا باقر آشتياني و آقا ميرزا هاشم آملي 4 شركت جست. وي در اين باره مي نويسد:«من نيز دروس آيات عظام: خوانساري، غروي رشتي - كه شايد در علم اصول بي نظير بود - ، آقا ميرزا هاشم آملي و آقا باقر آشتياني را فرا گرفته و در مدرسه شيخ عبدالحسين سمت مدرسي داشتم و نيز به دعوت آيت اللّه خوانساري در جلسه استفتاي معظم له حضور مي يافتم. تا اين كه پس از چند سالي به اتفاق عده زيادي از فضلاي تهران و قم - كه از آن جمله شهيد مطهري بود - در امتحان تصديق مدرسي، كه براي اولين بار تشكيل شده بود، شركت كرديم.»خاطرات و وقايع تحصيل : سيد عبداللّه ضيايي درباره مسافرت خود به حوزه علميه قم مي نويسد:«من به همراه عدّه اي كه عازم كربلا بودند، با مختصر اثاثيه زندگي مجرّدي و مبلغ 350 تومان، كه شايد 70 تومان هم خودم داشتم، به طرف قم حركت كرديم. اما از رشت تا قم دو شب و يك روز طول كشيد تا وارد قم شديم.در سال 1323 ه . ش بود. فرداي آن روز، وارد يكي از حجرات مدرسه فيضيه، كه سه نفر از طلاب گيلان سكونت داشتند، شديم. با آنها در آن حجره بوديم و مشغول درس شديم. تا يكي از روزها بعضي از بزرگان علما از من

ديدن كردند و پس از چند سؤال از صرف مير و امثله از ما چند نفر، خطاب به حاضرين كرده و فرمودند: هر چه زودتر برايش لباس روحانيت تهيه كنيد تا در نرود!». دكتر محمدضيايي در مورد تحصيل در آن دوران اينگونه مي گويد كه: «تمام افرادي كه با من بودند، استخدام شدند و من جرأت دخول در جرگه ظلمه را نداشتم و شبهه ركون به ظالم و معاونت ظلمه در نزد من قوي بود و زندگي براي من بسيار سخت شده بود. روزي از آيت اللّه خوانساري پرسيدم كه طلبه اي چنين و چنان است و مي گويد اگر در دستگاه دولتي قرار بگيرم ممكن است داد مظلومي و يا جاي يك بهايي يا كمونيست را بگيرم، آيا جايز است؟ فرمودند: «اين همه، وسوسه هاي شيطاني است و شيطان قوي است.» و قصه اي نقل كردند كه شيطان از طريق حمايت از دين مرجعي را گول زد و ديگر راه جبران نداشت كه شرحش مفصل است. «و بعد فرمودند: «اگر روزگار خيلي سخت مي گذرد، چرخ دستي بگيريد و سيب زميني بفروشيد.» بالاخره به مدت دو تابستان در روستاي ما، درياكنار لنگرود، مشغول پرورش كرم ابريشم شدم؛ اما چون نابلد بودم خيلي بر من سخت گذشت، به پاي خداوند متعال محسوب داشتم.»دكتر ضيايي با همه سختي ها و گرفتاري هاي زندگي، لحظه اي از كسب علم و دانش غافل نماند. ايشان بعد از اخذ مدرك ليسانس، به تحصيلات دانشگاهي ادامه داد تا موفق به اخذ دكترا در رشته علوم تربيتي از دانشگاه تهران شد. وي در اين باره خاطره اي نقل مي كند:«در دوره دكترا مبصر كلاس بودم، آخر سال ها بود، يعني در حدود

سال 1335 ش، كه مرحوم «آقاي مشكاة» حُسن ظنّي به من داشت، در حضور جمعي از اساتيد از من خواست كه استخدام شوم؛ اما من اين كار را حرام مي دانستم، به تعلّل متوسل شدم. بالاخره استدلال آنها قوي بود و من جرأت نمي كردم كه بگويم من حرام مي دانم. تا آنجا كه مستأصل شدم، گفتم استخاره مي كنم. قرآن گرفتم و استخاره كردم. از باب اعجاز قرآن، اين آيه در اول صفحه دست راست قرآن، بعد از گشودن، نوشته شده بود: (اهم يقسمون رحمة ربّك نحن قسمنا بينهم معيشتهم.)وقتي اين آيه را ديدند، كانّه علي رؤوسهم الطير!! در مورد عدم قبول استخدام دولتي خيلي حرف ها خوردم؛ اما همه را به پاي خدا محسوب داشتم كه ان شاء اللّه همان طور كه در دنيا پاداش مضاعف داده، در آخرت نيز عطا فرمايد.»استادان و مربيان : از استاداني كه سيد عبداللّه ضيايي در محفلشان كسب فيض نمود مي توان به : آيت الله بروجردي، طالقاني، حاج سيداحمد خراساني، حاج عماد الدين غروي رشتي، آقا باقر اشتياني، ميرزا هاشم آملي، علامه طباطبايي و امام خميني اشاره كرد.وقايع ميانسالي : با توجه به سابقه طولاني و خدمات بي نظير سيد عبداللّه ضيايي، مردم منطقه به محض اطلاع از رحلت ايشان، جامه عزا به تن كردند و همه جا را سياهپوش نمودند. مجالس مختلف و متعددي در همه شهرها، بخش ها و روستاهاي كوچك و بزرگ منعقد گرديد. مجالس متعددي نيز از سوي بزرگان در تهران، قم و... منعقد شد.فرزندان آيت اللّه ضيايي نقل كرده اند كه: در شب وفات، حالت بيهوشي به آن مرحوم دست داد ؛ به طوري ما خيال كرديم از دنيا

رفته است. لذا شروع به گريه و زاري كرديم؛ ولي پس از چندي، ايشان به هوش آمدند و فرمودند: چرا مرا برگردانديد؟ آن گاه فرمودند: من نماز نخوانده ام. سپس با همان حالت ضعف و ناراحتي تيمّم نمودند، نماز به جا آوردند و با خنده فرمودند: گلاب بپاشيد، مگر نمي بينيد؟! و چندين بار اين جمله را تكرار كردند. ما نيز اين كار را انجام داديم. در اين هنگام نيم قامت برخاستند و در حالي كه مي خنديدند و كلماتي زير لب زمزمه مي كردند، چشم از جهان فرو بستند و ما به ياد جمله اميرالمؤمنين (ع) افتاديم كه فرمود:يا حار هَمْدانِ مَنْ يَمُتْ يَرَني مِنْ مُؤْمِنٍ اَوْ مُنافِقٍ قُبلاًزمان و علت فوت : سيد عبداللّه ضيايي، كه به امراض معده و سرطان مبتلا شده بود و پس از معالجات ممتد در ايران و خارج (اتريش و انگليس) در شب شام غريبان حضرت ابي عبداللّه (ع) در بيست و سوم مرداد 1368 ش دار فاني را وداع گفت و به عالم بقا شتافت.مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : سيد عبداللّه ضيايي ، بعد از اخذ مدرك دكترا و اخذ اجازات اجتهاد از آيات عظام، به امر مراجع تقليد، تهران را به قصد توطن در گيلان ترك كرد و در آستانه اشرفيه رحل اقامت افكند. وي به مدت 17 سال، يعني از سال 1341 تا 1357 ش، به امر آيات عظام، بويژه حضرت امام خميني (ره) ، مأمور به امامت جماعت مسجد جامع و مديريت حوزه علميه جلاليه آستانه اشرفيه گرديد.دكتر ضيايي مبارزه را از هنگام ورود به دانشگاه آغاز كرد و با مباحث و مناظرات علمي با چهره هاي منحرف و وابسته

به رژيم طاغوتي و استخدام نشدن در دوائر دولتي - كه نشانه مشروع ندانستن حكومت طاغوت بود - ، در عرصه هاي مختلف به مصاف طاغوت و انديشه هاي منحرف رفت. زماني كه به آستانه اشرفيه بازگشت، باز هم از مبارزه باز نايستاد و در منابر و سخنراني ها، در مناسبت هاي مختلف، به شدت از رژيم طاغوتي انتقاد مي كرد؛ به طوري كه يك سال قبل از انقلاب ممنوع المنبر شد و چند ماه قبل از پيروزي انقلاب اسلامي، منزل او به دست عوامل مزدور ساواك به آتش كشيده شد كه بر اثر آن، بسياري از نوشته ها، كتب و تقريرات درسي مربوط به حوزه و دانشگاهش از بين رفت. او بعد از پيروزي انقلاب اسلامي به عنوان يكي از خبرگان از استان گيلان به منظور تدوين قانون اساسي انتخاب گرديد و سپس به طور موقت به تهران رفته، پس از چندي هم در قم مقيم شد. ايشان علاوه بر تدريس در حوزه، در شوراي مديريت حوزه علميه قم در سمت دبير شورا هم انجام وظيفه مي كرد.فعاليتهاي آموزشي : مرحوم سيد عبداللّه ضيايي از جمله شخصيت هاي برجسته و شاخصي بود كه با توجه به تحصيلات دانشگاهي و تسلط و احاطه بر مباني مسلك ها و شناخت عناصر منحرف و عقايد آنان، منزل خود را پايگاه پاسخ گويي به سؤالات علمي و شبهات گوناگون اساتيد دانشگاه ها، فرهنگيان، گروه هاي مختلف از قبيل توده اي ها، بهايي ها، كمونيست ها و جوانان مسلمان دانشجو و... قرار داده بود. او نقش به سزايي در روشن شدن اذهان مردم در برابر اين انحرافات داشت. او كانون توجه و مراجعه روشنفكران بود.وعظ و خطابه او باعث بيداري نسل جوان در برابر تهاجمات

و خطرات فكري، فرهنگي، عقيدتي، علمي و... مي شد ؛ در يك كلمه، گرچه او در شهر كوچك آستانه اشرفيه سكونت داشت، ولي در حقيقت مركز هدايت فكري و فرهنگي تمام گيلان و غرب مازندران به شمار مي رفت و در اين راستا با عده اي از واعظان و نويسندگان منطقه، همانند مرحوم آيت اللّه احسان بخش، آيت اللّه قرباني و...، همكاري داشت. به همت ايشان و جمعي از بزرگان حوزه علميه و مدرسين عالي مقام، نخستين برنامه جهت ساماندهي و قانون مندي دروس و امور مربوط به طلاب تدوين شد.مراكزي كه فرد از بانيان آن به شمار مي آيد : سيد عبداللّه ضيايي جزو معدود عالماني بود كه توفيق يافت منشأ خدمات اجتماعي و سياسي و آثار و بركات معنوي گردد؛ از جمله خدمات وي است:.1 بازسازي و احياي حوزه علميه جلاليه آستانه اشرفيه، با تجهيزات كامل..2 تربيت و پرورش صدها نفر طلبه كه بسياري از آنان در سمت امامت جمعه و جماعت و مناصب دولتي و قضايي به نظام اسلامي خدمت مي كنند..3 احياي مسجد جامع آستانه اشرفيه با گنبدي بسيار زيبا..4 احداث بيمارستان در آستانه اشرفيه..5 احداث و مرمت مساجد و حسينيه هاي فراوان در منطقه..6 احداث پمپ بنزين..7 احداث ساختمان هاي فراوان وقفي از قبيل حمام و... .. 8 اعزام مبلغ به روستاهاي گيلان و مازندران، يكي از روش هاي پسنديده و موفق وي در اين باب بود.از آنجا كه ايشان با روحيه و آداب و رسوم مردم منطقه كاملاً آشنايي داشت، اول ماه محرم يا رمضان، مبلغان اعزامي از قم و مشهد وقتي وارد استان گيلان مي شدند، ابتدا به منزل وي در آستانه مي آمدند. ايشان در منزل از آنان

امتحان منبر به عمل مي آورد و بعد به تناسب نوع سخنراني و لحن و معلومات طلبه، مي فهميد كه او را به كدام محل بفرستد تا هر دو راضي باشند. مردم منطقه از اين روش همواره رضايت كامل داشتند و از او به نيكي ياد مي كنند.چگونگي عرضه آثار : سيد عبداللّه ضيايي از طبع شاعرانه هم بي بهره نبود و اشعاري از ايشان به يادگار مانده است. از باب نمونه، غزلي را كه ايشان به سال 1354 ش در مدح حضرت بقية اللّه الاعظم - عجّل اللّه تعالي فرجه الشريف - سروده است.

برگرفته از كتاب :گنجينه دانشمندان (جلد هفتم)

منابع زندگينامه :سايت حوزه علميه قم/ بخش زندگينامه علماwww.hawzah.net/ - 1kz

ضيغميان، محمدحسين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد محمد حسين ضيغميان

محل تولد : كرمانشاه

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1344/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب در فروردين ماه سال1344به دنيا آمدم .مرحوم والد از روحانيون كرمانشاه بودند.پس از طي دوران ابتدائي و راهنمائي كه مصادف با انقلاب شكوهمند اسلامي بود و بعد دفاع مقدس كه دراين زمان بود به علّت حضور در جبهه حق عليه باطل وقفه اي چند ساله در راه تحصيل اينجانب گرديد. كه خداوند را شاكرم توفيق حضور هر چند كم ارزش در كنار رزمندگان اسلام را داشتم.پس از ايام دفاع مقدس و بعد از قبول قطعنامه از آنجائي كه علاقه اي وافر به حوزه داشتم وارد حوزه علميه امام خميني (ره ) (حوزه حضرت آيت الله بروجردي )كرمانشاه گرديدم.

همزمان دروس دبيرستان را هم تا مقطع ديپلم علوم انساني گذراندم . و پس از اتمام لمعتين به قم هجرت نمودم .در قم نيز از اساتيدي همچون حجج الاسلام آقايان

علوي.ابراهيمي .نكونام .موسوي تهراني .رباني .حسيني قزويني .الهي زاده .عزيزالهي .بهره مند گرديدم .و در دروس خارج آيات عظام مكارم .سبحاني و دكترعابدي بهره مند شدم. وهم اكنون در درس آيت الله مكارم حضور دارم. اينجانب وقتي در دوره راهنمائي تحصيل مي نمودم سه جزوه پيرامون مسئله دروغ .چگونه بيد بود وغيره با امكانات تكثير مدرسه نوشتم و در بين دانش آموزان توزيع كردم.

در سالهاي اخير چند زندگينامه علماءومقالاتي براي ستارگان حرم نوشتم . و يك جلد كتاب پيرامون موانع استجابت دعا وكتاب لاله هاي زاگرس پيرامون زندگي چهار تن از شهداي اطلاعات عملياتي نبي اكرم(ص)و كتابي هم در رابطه با علماء و كرامات آنها در دست تأليف دارم كه هنوز در مراحل اوليه چاپ قرار دارد. وهمچنين مقاله اي هم تحت عنوان عيد قربان دردست چاپ مي باشد.

طالب، مهدي

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

دكتر مهدي طالب استاد و مدير گروه توسعه روستايي دانشكده علوم اجتماعي دانشگاه تهران است.ايشان داراي مدرك دكتري رشته جامعه شناسي از دانشگاه ميرال فرانسه مي باشد.گروه : علوم انساني رشته : جامعه شناسي تحصيلات رسمي و حرفه اي : مهدي طالب مدرك كارشناسي را در رشته علوم اجتماعي از دانشگاه تهران ، كارشناسي ارشد را در رشته جامعه شناسي از دانشگاه ميرال فرانسه و نيز در رشته جغرافياي انساني از دانشگاه دانيل فوشه – ميرال تولوز فرانسه و دكتري را در رشته جامعه شناسي از دانشگاه ميرال فرانسه اخذ نموده است. عنوان رساله وي در دوره كارشناسي ارشد «بررسي مقايسه اي منابع معيشت در سه روستاي ايراني با خصوصيات طبيعي مختلف» و در دوره دكتري بوده است. مشاغل و سمتهاي مورد تصدي :

در خصوص سوابق خدمات علمي و اجرايي آقاي دكتر طالب مي توان مواردي همچون «معاون آموزشي دانشكده»، «مدير گروه تعاون و رفاه اجتماعي»، «رئيس توسعه تحقيقات تعاوني» و «سرپرست تحصيلات تكميلي دانشكده» را نام برد. فعاليتهاي آموزشي : موارد تدريس مهدي طالب «اصول انديشه هاي تعاوني»، «تامين اجتماعي»، «تامين ورفاه اجتماعي» و «زمينه ها و شيوه هاي همكاري درجا» ( در مقطع كارشناسي) و «رهبري ومديريت»، «روش تحقيق درتوسعه و رفاه اجتماعي»، «مديريت روستائي»، «تحولات جامعه روستايي ايران»، «روش تحقيق درتوسعه»، «سازمانهاي مشاركتي روستائي»، «سيستم هاي اطلاعاتي مديريت»، «طرح تحقيق»، «مديريت روستائي» و «مطالعه تطبيقي تجارب توسعه دركشور» (در مقطع كارشناسي ارشد و دكتري) است. چگونگي عرضه آثار : مهدي طالب مولف كتب «چگونگي انجام مطالعات اجتماعي» (1369)،«روش تحقيق در علوم اجتماعي»(1370)، «مديريت روستايي در ايران»(1371)، «جامعه شناسي اعتبارات روستائي در ايران»(1373)، «اصول و انديشه هاي تعاوني»(1376)، «مديريت روستايي در ايران»(1376)، «كتاب تامين اجتماعي»(1378)، «شيوه هاي علمي مطالعات اجتماعي (روش تحقيق عملي)»(1380) و «جامعه شناسي روستايي: ابعاد تغيير و توسعه در جامعه روستايي ايران»(1384) و مقالات «مسائل و موانع جامعه شناختي توسعه روستايي در ايران»، «عوامل موثر در تقطيع اراضي زراعي »، «شيوه هاي همياري در جامعه روستايي ايران»، «واحدهاي بهره برداري خانوادگي»، «اهميت مفاهيم و اصطلاحات در علوم اجتماعي»، «عوامل اجتماعي مهاجرتهاي روستايي»، «نقش واحدهاي بهره برداري خانوادگي در توسعه كشاورزي»، «مسائل و مشكلات توسعه در ايران»، «طرحي براي مديريت روستائي در ايران»، «فرهنگ شورائي و تاملاتي در مديريت شهري»، «شوراهاي اسلامي روستائي»، «فلسفه تعاونيهاي مصرف»، «فلسفه قيمت گذاري در تغاوني مصرف»، «همياري در ازدواج در ايران»، «قوميت و جنسيت: مطالعه موردي گروههاي قومي در

سيستان و بلوچستان»، «دلايل ناكامي نظام برنامه ريزي توسعه در ايران عصر پهلوي دوم»، «جايگاه رشته هاي مختلف علوم اجتماعي در مطالعات روستايي» و «بررسي جايگاه و نقش مطالعات بين رشته اي در مطالعه جوامع روستايي با تاكيد بر ايران» است. علاوه براين، مقالاتي نيز با موضوعات «مقاله ماهيت مشاركت و مشاركت در منابع طبيعي »، «نقش تعاوني ها در صنعت روستا »، «عوامل اجتماعي موثر بر مهاجرت در ايران »، «شيوه هاي همياري در جامعه روستائي ايران »، «علوم اجتماعي در كتب درسي »، «ترويج و واحدهاي بهره برداري خانوادگي »، «جنبه هاي جامعه شناختي ترويج »، «لزوم تشكيل مشاع ها در كشور وزارت كشاورزي »، «نقش واحدهاي بهره برداري در توسعه كشاورزي »، «استراتژي توسعه در فقر زدائي »، « نقش تعاوني ها در توزيع در ايران »، « مسائل و مشكلات تحقيقاتي اجتماعي در ايران »، « نگاهي ديگر به مقوله مسكن در ايران »، « بحران در خانواده »، « بررسي جامعه شناختي موانع بازگشت مهاجرين جنگ تحميلي »، « اولويت هاي پژوهش فرهنگي در جامعه مدني »، « نقش اعتبارات خرد در تامين عدالت اجتماعي »، « چالش هاي اساسي بازتوليد سرمايه اجتماعي »، « اسلام و تكنولوژي سيردگرگونيهاي اجتماعي و الزامات تكنولوژيك »، « اعتياد و خانواده »، « Rural people participation in reconstruction of the quake struck region »، و ... را در سمينارها و همايشهاي مختلف ارائه نموده اند . مسئوليت طرحهاي تحقيقاتي مختلفي از جمله «نقش اعتماد اجتماعي در ميزان كارآيي شوراهاي اسلامي»(1386 )، «بررسي عوامل موثر بر توسعه توريسم (مطالعه موردي: روستاهاي بخش سامان از

توابع شهرستان كرد)»(1385، «بررسي مدلهاي توسعه در تبليغات انتخاباتي كانديداهاي مجلس: مطالعه موردي هشتمين دوره انتخابات مجلس شوراي اسلامي در شهر تهران»(1386)، «انجام مطالعات اقتصادي اجتماعي در زمينه شيلات كشور و تعاونيهاي صيادي»، «سرپرست بخش آموزش كميته فرعي مقابله با حوادث طبيعي ( زلزله) و انجام پروژه هاي مطالعاتي»، «طرح بسيج توان فني كشور براي مقابله با زلزله با مشاركت UNDP در ايران»، «مديريت بخش تحقيقات اجتماعي و اقتصادي بنياد مسكن انقلاب اسلامي و مديريت پروژه مطالعاتي مديريت روستائي در ايران»، «مسئول شوراي پژوهشي وزارت مسكن و شهرسازي و انجام مطالعاتي در زمينه مسكن و شهرسازي»، «مسئول شوراي بررسي اقتصادي و اجتماعي وزارت مسكن و شهرسازي به مدت 4 سال و انجام مطالعات در زمينه مسكن و مسائل شهرسازي»، «مسئول شوراي علمي مركز مطالعات و تحقيقات شهرسازي و معماري و بررسي پروژه در دست اجراي مركز مزبور»، «بررسي اقتصادي اجتماعي روستاهاي مشهد»، «بررسي اقتصادي-اجتماعي روستاهاي ايلام»، «بررسي اقتصادي-اجتماعي روستاهاي سبزوار»، «بررسي-اقتصادي اجتماعي روستاهاي بيرجند»، «بررسي-اقتصادي اجتماعي روستاهاي نيشاپور»، «بررسي-اقتصادي اجتماعي روستاهاي قاين»، «بررسي اقتصادي-اجتماعي روستاهاي اراك»، «تك نگاري ميكائيل آباد خلخال»، «تك نگاري ( مونوگرافي ) ده نو اراك»، «تك نگاري ( مونوگرافي ) ابراهيم آباد نيشابور با همكاري پروفسور موريو انو استاد ژاپني»، «بررسي اقتصادي-اجتماعي روستاهاي خلخال»، «بررسي تعاونيهاي روستائي تهراني»، «تك نگاري ساعتلو اروميه ( رضائيه ) با همكاري پروفسور موريوانو»، «بررسي تعاونيهاي توليد كنندگان مركبات شمال»، «بررسي تعاونيهاي ساوه»، «بررسي تعاوني توليد كنندگان پسته رفسنجان»، «بررسي تعاوني اعتبار كارگري اصفهان»، «بررسي ادغام خدمات روستائي در سه ده»، «بررسي تعاونيهاي صنايع دستي اصفهان»، «بررسي تعاونيهاي مسكن استان تهران»، «مشاركت در انجام طرح سطح

بندي روستاهاي كشور يكي از محققان»، «طرح جامع شيلات در ايران توسط موسسه مطالعاتي Cofrapeche»، «تراكم جمعيتي در شهرهاي كشور » و «ساماندهي نظام آبياري در ساوه و گرمسار»را نيز بر عهده داشته اند. آثار : nbsp1 «اصول و انديشه هاي تعاوني»(1376) ويژگي اثر : تاليف2 «جامعه شناسي اعتبارات روستائي در ايران»(1373) ويژگي اثر : تاليف3 «جامعه شناسي روستايي: ابعاد تغيير و توسعه در جامعه روستايي ايران»(1384) ويژگي اثر : تاليف4 «روش تحقيق در علوم اجتماعي»(1370) ويژگي اثر : تاليف5 «شيوه هاي علمي مطالعات اجتماعي (روش تحقيق عملي)»(1380) ويژگي اثر : تاليف6 «كتاب تامين اجتماعي»(1378) ويژگي اثر : تاليف7 «مديريت روستايي در ايران»(1371) ويژگي اثر : تاليف8 «مديريت روستايي در ايران»(1376) ويژگي اثر : تاليف9 چگونگي انجام مطالعات اجتماعي» (1369) ويژگي اثر : تاليف

برگرفته از كتاب :شرح حال تخصصي استادان و دانشياران كشور (جلد سوم)

طالبي نيا، سعيد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سعيد طالبي نيا

محل تولد : خوى

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1353/1/24

زندگينامه علمي

اينجانب هنگامي كه در كلاس چهارم در رشته رياضي فيزيك نظام قديم درس مي خواندم شيفته حوزه علميه شدم و در سال 1372 قدم در آن نهادم مقدمات را در حوزه علميه بناب در محضر اساتيدي همچون

استاد صدر كريمي (صرف و نحو) استاد آتش زر

(منطق) استاد طباطبايي (فقه) استاد سيدي (اصول) و استاد معظم بنابي (اخلاق و شرح لمعه) به پايان رساندم. آنگاه در مهر ماه سال 1378 عازم حوزه علميه قم شدم و دروس سطح را در محضر بزرگاني همچون آيت الله احمدي ميانجى، آيت الله استادي، استاد حسيني بوشهرى، استاد سيد احمد خاتمى، استاد لطفي كاشانى، استاد عليدوست، استاد سجادي امين، استاد در گاهي تبريزي و ... به پايان رساندم و از دروس خارج حضرات آيات بهجت، وحيدخراساني، مكارم شيرازي، جعفر سبحاني ،نوري همداني و فروغي اردبيلي بهره بردم. در كنار دروس رايج حوزه، در مقطع كارشناسي ارشد رشته تخصصي تفسير و علوم قرآن نيز تحصيل كرده ام. هم اكنون يكي از مديران راديو معارف هستم.

طالقاني اصفهاني، عبدالوهاب

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد عبدالوهاب طالقاني اصفهاني

محل تولد : اصفهان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1309/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب سيد عبدالوهاب طالقاني سال 1335 شمسي وارد دانشكده الهيات (علوم منقول و اصول) شدم سال 7-1367 با گرفتن بورس تحصيلي به دانشگاه آمريكايي سروت au.b وارد شدم و مدت يكسال تحصيلي روانشناسي بر دولتي و ساير دروس مربوطه را گذراندم و برگشتم. سال 1339 از الهيات فارغ التحصيل شدم و بكار تديس و رياست يك گروه فرهنگي اشتغال دارم.

طالقاني اصفهاني، هدايت الله

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد هدايت الله طالقاني اصفهاني

محل تولد : اصفهان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1331/5/28

زندگينامه علمي

اينجانب سيد هدايت الله طالقاني اصفهاني در 28/5/1331 در اصفهان متولد شدم. در خرداد 50 ديپلم رياضي از دبيرستان حكيم سنائي اصفهان گرفتم و در همان سال مهر 50 وارد دانشگاه ملي سابق (شهيد بهشتي) رشته فيزيك شدم و ليسانس فيزيك دريافت نمودم و مقداري دبير دبيرستانها سپس مدرس مركز تربيت معلم بودم. دروس حوزوي را در اواخر دوران دبيرستان در اصفهان شروع كردم سپس بطور جدي در مهر 63 دروس را در اصفهان پي گرفتم و از سال 65 در حوزه علميه قم مشغول بوده ام. پس از گذراندن 13 سال درس خارج و دريافت مدرك سطح چهار از مهر 79 پاي درسي شركت ننمودم و صرفاً به كارهاي تحقيقاتي پرداختم.

طاهر خرسندي، عسگر

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عسگر طاهر خرسندي

محل تولد : رشت

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1342/7/1

زندگينامه علمي

آقاي عسگر طاهر خرسندي در سال 1342هجري شمسي در خانواده اي متدين، مذهبي و دوستدار اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام در شهررشت ديده به جهان گشود. دوران ابتدايي، راهنمايي و دبيرستان را در زادگاه خويش با موفقيت سپري كرد. در پي تشويق خانواده و علاقه خويش به فراگيري علوم ديني در سال 1363 وارد حوزه علميه شهرستان رشت گرديد و از محضر بزرگان آن ديار بهره ها برد. پس از مدتي تحصيل در حوزه علميه رشت به شوق زيارت و هم جواري با بارگاه

كريمه اهل البيت حضرت معصومه سلام عليها رهسپار حوزه علميه قم گرديد. از نخستين روزهاي ورود با تلاش و كوشش فراوان به تحصيل پرداخت. پس از گذراندن سطوح عالي در سال 1372 به حلقه دروس خارج راه يافت. وي در ايام تحصيل در قم از محضر بزرگاني چون آيت الله سبحاني، مرحوم آيت الله فاضل ،آيت الله جوادي آملي، مرحوم آيت الله جواد تبريزي و ديگر ستارگان درخشان حوزه علميه قم كسب فيض كرد.

وي پس از طي تحصيلات جهت خدمت علمي و فرهنگي به مردم ديار خويش به زادگاهش بازگشت، و هم اكنون در دانشگاه دولتي گيلان و دانشگاه آزاد واحد رشت به امر تدريس اشتغال دارد. وي درطول حيات علمي خود به امرنگارش و پژوهش پرداخته است و آثاري از قبيل "مقايسه آراي تطبيقي فارابي و بوعلي سينا و دانشمندان غربي"و "مفاهيم قرآن"را به رشته تحرير در آورده است.

طاهري آزاد، محمدباقر

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد باقر طاهري آزاد

محل تولد : بردسير

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1335/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب محمد باقر طاهري آزاد در سال 1335 در بردسير كرمان متولد شده و پس از گذراندن تحصيلات كلاسيك در سال 1352 وارد حوزه علميه شدم و در سال 1360 شروع به درس خارج نمودم كه از محضر اساتيد حضرات آيات وحيدخراساني ، فاضل لنكرانى، و مكارم شيرازي بهره جستم .

طاهري خرم آبادي، علي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد علي طاهري خرم آبادي

محل تولد : قم

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1348/3/3

زندگينامه علمي

در سال 62 پس از اتمام دوره راهنمايي تحصيلي وارد حوزه علميه شدم و تا سال 70دوره سطح را به اتمام رساندم . از سال 71تا75 در دروس خارج فقه و اصول شركت كردم . سال 68 وارد موسسه در راه حق شده و سپس از سال 73تا78 دوره تخصصي ( كارشناسي ارشد ) فلسفه را در موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره ) به اتمام رساندم.

در سال 77 در آزمون ورودي كارشناسي ارشد دانشگاهها شركت و در رشته فلسفه غرب دانشگاه تهران قبول گرديدم سال 79 اين دوره را به اتمام رسانده و بلا فاصله قبولي در دوره دكتري . تحصيلات خود را در همان رشته فلسفه غرب ادامه دادم . در تير ماه 86 دوره دكتري را به اتمام رساندم . از سال 79 در موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره ) به تدريس و تحقيق اشتغال داشته و از سال 83 تاكنون عضو هيات علمي اين موسسه مي باشم .

طاهري، ابوالقاسم

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

ابوالقاسم طاهري

محل تولد : ساري

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1342/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب ابوالقاسم طاهري در سال 1353 وارد حوزه علميه رستمكلا شدم و در سال تحصيلي 1356-1357 وارد حوزه علميه قم شدم و سطح حوزه را در محضر اساتيدي چون آقايان و آيات عظام حبيب الله طاهري ، صالحي مازندراني ، بني فضل ، ستوده ، اعتمادي و ... به پايان بردم.

درس خارج حوزه را در محضر اساتيدي همچون آيات عظام فاضل لنكراني ، بهجت ، وحيد خراساني ، سيد جعفر كريمي ، جوادي آملي ، سبحاني و ... فرا گرفتم و هم اكنون نيز در درس خارج فقه آيات عظام وحيد و كريمي شركت ميكنم.از سال 1366 با مرحوم حجه الاسلام دشتي تحقيق پيرامون نهج البلاغه را آغاز و تا هم اكنون آن راه ادامه دارد و از سال 1376 در دانشكده ها و دانشگاههاي نام برده تدريس و همكاري دارم 1. دانشكده شهيد محلاتي قم 2. دانشگاه الزهراء تهران 3. مجتمع آموزش عالي قم (وابسته به دانشگاه تهران) 4. مراكز آموزشي سپاه قم 5. جامعه الزهراء قم واز سال 1376 تأليف كتاب و مقاله را آغاز كردم كه برخي از آنها در صفحه وضعيت آثار پژوهشي ارائه شده است و هم اكنون كارهاي ديگري در دست تأليف دارم.

طاهري، احمدعلي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

احمد علي طاهري

محل تولد : قم

شهرت : طاهري قمي

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1304/1/1

زندگينامه علمي

احمد علي طاهري قمي فرزند آيه الله العظمي آخوند ملامحمد طاهر اشعري قمي اعلي الله مقامه شريف مي

باشم درسن ده سالگي پدرم را ازدست دادم و تحت كفالت مادرم به درس خواندن خود ادامه دادم .تحصيلات ابتدائي را درمكتبي كه متعلق به مرحوم سيد هاشم مير شجاعي قمي رحمته الله عليه بود به سر بردم سپس در مدرسه رشديه چند سالي نزد پير معارف مرحوم حاج ميرزا حسن رشديه تحصيلات كلاسيك را فرا گرفتم آنگاه اساتيد بنده درتكميل دروس مقدماتي صرف و نحو و منطق و معني بيان و هيئت و گاهنامه عبارتند از(كه درصفحه بعد به انها اشاره شده است )ازبرخي ازاين بزرگان تقريراتي درفقه و اصول نوشته ام كه اگر توفيق نصيب شود آنها را تنظيم نموده و به چاپ خواهم رساند

طاهري، حبيب الله

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حبيب الله طاهري

محل تولد : نكاء

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1328/1/1

زندگينامه علمي

او در روستايي به نام آكرد، واقع در هزار جريب از توابع شهرستان نكاء در مازندران در خانواده اي روحاني درشهريور 1328 متولد شدم. و در سن پنج سالگي قرآن را در مدت دو ماه در محضر پدرش شيخ حسين طاهري فرا گرفت، و سپس به خواندن كتب فارسي در نزد پدر ادامه داد.

تا اينكه در تيرماه 1342 پدرش به رحمت ايزدي پيوست. او به همت مادرش در 23 آذر همان سال به حوزه علمية شهرستان نكاء در مازندران كه زير نظر حضرت آية الله حاج شيخ علي ليموندهي بود، رفت و در سال 43 به حوزة علمية كوهستان رفته و در سال 45 به حوزه علميه مشهد و از سال 48 به حوزة علميه قم وارد شده كه تاكنون در آنجا هست.

اساتيد فقه و

اصول: در سطوح عاليه در قم بسيارند از جمله آنها: آقايان: صلواتي اعتمادي، فاضل لنكراني و نوري همداني و.... و در خارج آيات عظام:ميرزا هاشم آملي سيد محمد رضا گلپايگاني، محمد فاضل لنكراني، ناصر مكارم شيرازي و......

اساتيد فلسفه و عرفان: آقايان: انصاري شيرازي، مصباح يزدي، جوادي آملي، حسن زاده آملي و......

در دانشگاه: در سال 1367 موفق به اخذ دكترا رتبه: استاد ياري شدم.و در همان سال به عنوان عضو هيأت علمي در دانشگاه تهران برگزيده شدم و در 25 اسفند 1383 موفق به اخذ و دانشياري از دانشگاه تهران شدم.

تدريس: علاوه بر تدريس به صورت خصوصي از همان اوايل طلبگي، در سال 1367 در حوزه علميه قم به صورت عمومي به تدريس فلسفه و اصول (كتابهايي مانند نهاية الحكمه علامه طباطبايي و شرح منظومه سبزواري و رسائل شيخ انصاري) مشغول شدم و سپس مكاسب شيخ انصاري در فقه و كفاية الاصول آخوند خراساني را مكرر تدريس كردم و همچنان اين تدريس ادامه دارد.در دانشگاه نيز گرايشهاي مختلف علوم انساني مانند(عقايد، تاريخ اسلام، فقه، قواعد فقه اصول فقه، منطق، تفسير، علوم قرآني، اخلاق، انقلاب و ريشه ها و...) را تدريس مي كنم.

طاهري، حسن

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد حسن طاهري

محل تولد : خرم آباد

شهرت : طاهري خرم آبادي

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1317/1/1

زندگينامه علمي

حضرت آيت الله سيد حسن طاهري خرم آبادي در روز اول خرداد ماه 1317 هجري شمسي در خرم آباد به دنيا آمد. پدرش مرحوم حاج سيد حيدر طاهري خرم آبادي از شاگردان برجستة مرحوم آيت الله حاج شيخ عبدالكريم حائري يزدي و از دوستان نزديك حضرت امام (ره ) و آيت الله گلپايگاني (ره ) بود كه پس از سالها تحصيل

و بهره بردن از محضر عالمان بزرگ حوزه علميه اصفهان ، مشهد و قم با درخواست مردم شريف خرم آباد به زادگاه خود بازگشت و تا آخر عمر به رتق و فتق امور مردم همت گماشت . از ويژگيهاي بارز مرحوم حاج سيد حيدر برخورداري از محبوبيت فراوان بين مردم و علماي شهر، حلم و بردباري و عدم علاقه به زخارف دنيا و ماديات بود. آية الله سيد حسن طاهري خرم آبادي كه شيفتگي زائدالوصفي به پدر داشت ، در سن 9 سالگي مجبور به بردوش كشيدن داغ هجرت پدر شد و اين يتيمي زودهنگام در پرورش و استواري آيندة او تأثير بسزايي داشت . وي از خاطرات شيرين همراهي با پدر، خاطره سفر به عتبات عاليات را ذكر مي كند كه در آن ، ضمن باريابي به حرم ملكوتي ائمة هدي ، به محضر علماي بزرگ آن ديار نيز شرفياب شدند. مادر او نيز كه زني پاكدامن و از طائفة اشعريون قم بود، در حدود سال 1360 شمسي دار فاني را وداع گفت . آية الله طاهري خرم آبادي تحصيلات خود را در يكي از دبستانهاي خرم آباد آغاز كرد. وي اصرار داشت كه با لباس روحانيت به مدرسه برود؛ اما بسياري از معلمان شديداً با اين مسأله مخالف بودند كه پشتيبانيهاي مرحوم حجة الاسلام والمسلمين حاج سيد احمد طاهري ، عموي ايشان ، آنها را وادار به سكوت مي كرد. وي در همان دورة دبستان ، با ديگر شاگردان مدرسه به مناظره در باره مسائلي چون علم و ثروت مي پرداخت و گاهي كه نماز جماعت برپا مي شد، امامت آن را به عهده مي گرفت . با پايان يافتن دوره ابتدايي ، به مدرسه علميه كماليه رفت و طي دو سال جامع

المقدمات و سيوطي را فرا گرفت . سپس به همراه مادر خود، به قم عزيمت كرد تا تحصيلات حوزوي خود را در آن ديار عالم پرور ادامه دهد. در نخستين روز سكونت در قم ، به حرم مطهر حضرت معصومه (س ) آمد و در كنار صحن بزرگ ، مشغول وضو گرفتن شد كه ناگاه چهره اي ملكوتي ، او را به خود جلب نمود كه در حال بازگشت از حرم بود. بي اختيار از يكي از طلاب پرسيد: اين آقا كيست ؟ و او پاسخ داد: حاج آقا روح الله خميني ! بدين ترتيب از همان آغاز ورود به قم ، شيفته امام (ره ) شد و بعدها، به سبب رفاقت نزديك امام (ره ) با پدرش ، مورد تفقد و عنايت ويژه ايشان قرار گرفت . در همان سال اول ورود به قم ، مغني ، حاشيه ملاعبدالله و مقداري از سيوطي كه باقي مانده بود فرا گرفت . در سال بعد معالم الاصول و شرح شمسيه و در دو سال بعد از آن ، لمعه ، قوانين و مطول را آموخت و در سال پنجم رسائل و مكاسب شيخ انصاري را آغاز كرد. ظرف سه سال آن كتابها را به همراه جلد اول كفايه به پايان برد و جلد دوم كفايه را هم زمان با رفتن به درس خارج امام (ره ) شروع نمود. مقداري از درس خارج قضا را در محضر آية الله العظمي بروجردي فرا گرفت كه به دليل فوت ايشان ، از ادامة آن باز ماند. هم زمان در درس بيع امام شركت مي جست و پس از تبعيد امام نيز به درس مرحوم آية الله داماد و آية الله حاج آقا مرتضي حائري يزدي رفت . حضرت آية الله طاهري خرم آبادي در دورة تحصيل خود از محضر

استادان و عالمان برجسته اي كسب فيض نمود كه حوزه هاي علميه خاطرة مبارزات و مجاهدتهاي آنان را هرگز از خاطر نمي زدايد. وي با ورود به قم ، حاشيه ملاعبدالله را نزد آقاي هاشمي رفسنجاني فرا گرفت . براي تحصيل معالم الاصول و مطول به نزد آقاي شب زنده دار رفت و لمعه را نزد مرحوم حاج آقا حسين جزايري از فضلاي خرم آباد، آقايان باقري كني و ستوده خواند و رسائل شيخ انصاري را نزد آقايان مكارم شيرازي ، شب زنده دار، مشكيني و سبحاني فرا گرفت و براي آموختن مكاسب محرمه با آقاي حاج سيد علي محقق داماد به مباحثه پرداخت كتاب بيع را نيز نزد آية الله خزعلي فرا گرفت . كفاية الاصول را نيز در محضر مرحوم شيخ عبدالجواد اصفهاني (جبل عاملي ) و مرحوم سلطاني (طباطبايي ) آموخت . براي تحصيل درس خارج ، به درس مرحوم آية الله بروجردي و مرحوم امام خميني رفت . ايشان در باره ويژگي علمي امام (ره ) مي فرمايد: «بحث ايشان ، شاگرد پرور بود و فكر را به كار مي انداخت . تنها نقل عبارت ديگران نبود. درس ايشان تفاوت زيادي داشت با كل درسهايي كه ما تا آن موقع در حوزه ديده بوديم . الان هم معتقدم كه نوشته هاي فقهي و اصولي ايشان قابل طرح و استفاده و درخور دقت است . البته نمي خواهم بگويم كه نظري فوق نظرات ايشان نيست . شاگردان ايشان همان موقع به نظرات ايشان اشكال مي گرفتند و خود ايشان هم مشوّق بود؛ اما نظرات ايشان در همة ابعاد به قدري عميق و دقيق است كه هميشه قابل طرح و بحث خواهد بود. از نظر علمي مي توان گفت كه حضرت امام در ابعاد مختلف فقهي ، اصولي ، فلسفي و عرفاني در عصر خويش فقيه و

انديشمندي استثنايي بود. حضرت امام از يك نبوغ و استعداد بالايي برخوردار بود. بدون هيچ گونه مبالغه اي مي توانم بگويم بعد از معصومين (ع ) حضرت امام يك انسان استثنايي بود». آية الله طاهري خرم آبادي ، پس از تبعيد امام ، در درس آقايان گلپايگاني ، شيخ مرتضي حائري و داماد شركت نمود و از محضر مرحوم حاج آقا حسن فريد اراكي بهره هاي فراوان برد. در بخش فلسفه نيز، ايشان منظومه ملاهادي سبزواري را نزد مرحوم آية الله حاج آقا مصطفي خميني و آية الله اميني آموخت . اشارات و الهيات شفا را نزد آية الله جوادي آملي و مقداري از اسفار را نزد مرحوم علامه طباطبايي فرا گرفت . بخشي از اسفار را نيز در محضر آية الله شهيد مطهري خواند. ايشان در دوره سطح با آقايان سيد احمد مرعشي ، سيد علي محقق ، عميد زنجاني به مباحثه مي پرداخته است و از هم مباحثه ايهاي دورة تحصيل درس خارج ، از آقايان مؤمن ، حسيني كاشاني ، رباني املشي و حاج حسن تهراني نام مي برد. آية الله طاهري خرم آبادي ، در سالهاي متمادي حضور در حوزه علميه قم ، خدمات علمي و فرهنگي شاياني را به اين حوزة سترگ تقديم داشته است . در بخش تدريس ، ايشان بسياري از كتب دوره سطح را به نوآموزان حوزه درس داده است و هم اكنون نيز به تدريس درس خارج فقه و اصول مشغول است و طلاب و فضلاي بسياري را به جامعة علمي و فقهي كشور ارزاني داشته است . در كنار تدريس ، از سالهاي پيش از انقلاب تاكنون ، در نشريات گوناگوني ، مقاله هاي جامع علمي و سياسي خود را به چاپ رسانده است كه برخي از آنها به صورت كتاب منتشر شده است .برخي از كتب ايشان در

دست چاپ است كه از آنها مي توان به كتابي در ردّ شبهات وهابية و كتابهايي چون منابع مالي اسلام در حكومت اسلامي و كتاب الخمس و ذبايح اهل كتاب و كتاب ولاية الفقية اشاره كرد. زندگي عالمان مجاهد در عصر ما، همواره با مبارزه با رژيم منحوط پهلوي همراه بوده است . آية الله طاهري خرم آبادي نيز، چون ديگر عالمان عصر خويش و مانند پير و مراد و مقتداي خويش ، حضرت امام خميني (ره ) حكومت ننگين پهلوي و سكوت در مقابل ستمهاي آن را برنمي تابيد و روز و شب را به مبارزه با آن مي گذراند. سخنرانيها، نامه ها و اعلاميه ها، به زندان رفتنها و شكنجه شدنهاي وي نقش مهمي را در پيشبرد انقلاب و پيروزي آن ايفا مي كرد كه ذكر نمونه ها و شرح آن ، در اين مختصر نمي گنجد. در سال 1341، شاه و عوامل آن ، لوايح ششگانه اي را با ظاهر اصلاحات و ايجاد رفاه براي مردم تدوين كردند و مي خواستند آن را به رفراندوم بگذارند. امام (ره ) كه به خوبي از حيله ها و عوامفريبي هاي شاه اطلاع داشت ، مخالفت خود را با لوايح اعلام نمود و به آية الله طاهري خرم آبادي نيز دستور داد كه به خرم آباد برود و مسائل مطرح شده را با علما و مردم آن ديار در ميان بگذارد. تلاش آية الله طاهري خرم آبادي در آن روزگار براي رساندن پيام امام (ره ) و گرد هم آوردن علماي خرم آباد و تصميم گيري براي مسائل پيش آمده ، نقطة عطفي در مبارزات ايشان مي باشد. همچنين ايشان پس از مدتي به قم رفت و گزارش مذاكرات علما و جريانهاي پيش آمده در شهر را به اطلاع امام (ره ) رساند. وي در اوايل

سال 1342 به منظور تبليغ و در آستانه ماه محرم ، تصميم به عزيمت به كاشان گرفت و آن را با امام (ره ) در ميان گذاشت . امام (ره ) موافقت فرمودند و پيامهايي براي علماي كاشان با موضوعيت جريانهاي پيش آمده و ضرورت مبارزه با رژيم شاه ، دادند. وي ضمن رساندن اين سخنرانيهاي مهم و افشاگرانه اي را در ايام ماه محرم انجام داد كه شور عجيبي در مردم كاشان ايجاد كرد و ساواك و عوامل رژيم پهلوي را هراسناك ساخت . همچنين سخنراني وي پس از حادثه پانزدهم خرداد در حرم مطهر حضرت معصومه (ع ) در حمايت از امام (ره ) و محكوم كردن جنايات رژيم ، در كارنامه مبارزاتي او مي درخشد. در طول سالهاي مبارزه ، آية الله طاهري خرم آبادي ، بارها و بارها مورد تعقيب ساواك قرار گرفت و بارها تبعيد يا زنداني شد. اما بينش صحيح وي از انقلاب و همچنين اطاعت محض از امام (ره ) و علاقة وافر به ايشان ، تبعيد و زندان و... را بر ايشان هموار مي ساخت . ايشان هدف امام خميني (ره ) از نهضت را اينگونه بيان مي كند: «از پاي درآوردن حكومت سلطنتي در حد ساقط كردن آن و يا ضعيف كردن آن ، به عنوان هدف ميان مدت براي همه روشن بود. اما هدف نهايي نمي خواهم بگويم براي همه ، ولي براي بسياري از مبارزان نيز مجهول بود. به هر حال تا قبل از مطرح شدن مباحث ولايت فقيه حضرت امام ، بحثي در مورد نظام جايگزين رژيم شاهنشاهي نشده بود. مباحث امام افق مبارزه را وسيع تر كرد و يك هدف مشخص و روشن را براي نهضت ترسيم كرد و آن ، حكومت اسلامي و مسأله ولايت فقيه بود». آية الله طاهري خرم آبادي ، در حدود

سال 56 به عضويت رسمي جامعه مدرسين حوزه علميه قم درآمد، هر چند پيش از آن نيز در فعاليتهاي مبارزاتي با اعضاي اين مركز همكاري داشت . فعاليتهاي سياسي آية الله طاهري خرم آبادي به پيش از انقلاب محدود نيست . ايشان پس از پيروزي شكوهمند انقلاب اسلامي نيز در مسؤوليتهاي گوناگون به ايفاي نقش پرداختند و خدمات ارزشمندي را در عرصه هاي گوناگون به انجام رساندند

طاهري، حسين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد حسين طاهري

محل تولد : مشهد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1338/1/2

زندگينامه علمي

آقاي سيد حسين طاهري شهرت طاهري وحدتي در سال 1338 در خانواده اي مؤمن و پاي بند به مسائل ديني در مشهد به دنيا آمد. در سال 1354 به دنبال اشتياق فراوان به تحصيل علوم ديني وارد حوزه علميه مشهد شد. ادبيات عرب را از محضر حجةالاسلام آقايان رضواني و حجت هاشمي آموخت. سطح را در محضر اساتيد مبرز مشهد از جمله مرحوم بني هاشمي، مرتضوي و رضازاده سپري كرد و خارج فقه و اصول را نزد آيات علم الهدي، زنجاني و مرحوم فلسفي تلمذ كرد. عشق ايشان به بارگان ملكوتي امام رضا(ع) مانع از آن شد تا به حوزه اي علميه و ديگر شهرها از جمله قم وارد شود و لذا در همان جا در حين تحصيل به تدريس علوم ديني و غيرديني پرداخت و در اين رهگذر شاگردان بارزي جهت خدمت به انقلاب و مردم و... را تربيت كرد.

طاهري، محمود

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد محمود طاهري

محل تولد : بابل

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1348/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب ارديبهشت سال 1348 به دنيا آمدم. دروس جديد را تا سوم راهنمايي به اتمام رسانده و در سال 1362 هجري شمسي وارد حوزه علميه رستم كلاي (بوشهر) شدم و سالها از محضر حضرت آيت الله ايازي استفاده كردم. در سال 1370 براي ادامه تحصيل وارد حوزه عليمه قم شدم و بعد از اتمام دوره سطح حوزه، اكنون هفت سال است كه به درس خارج مشغول مي باشم.اساتيدي در دوره درس سطح حوزه قم

از آنها استفاده بردم عبارتند از: 1- آيت الله العظمي علوي گرگاني 2- آيت الله العظمي صافي گلپايگاني 3- حجت الاسلام حبيب الله طاهرى.اساتيدي كه در درس خارج از آنها بهره برده و مي برم عبارتند از:1- آيت الله العظمي علوي گرگاني 2- آيت الله العظمي صافي گلپايگاني 3- آيت الله احمدي يزدي 4-آيت الله مصطفوي 5- آيت الله سبحاني اكنون نيز به مدت تقريبا 15 ماه است كه سردبيري ماهنامه طوبي را به عهده دارم.

طاهريان، جليل

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

جليل طاهريان

محل تولد : سمنان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1340/1/1

زندگينامه علمي اينجانب جليل طاهريان در سال 1340 در خانواده اي مذهبي در جنوب شهر ديه به جهان گشودم. پدر بزرگوارم جهت كسب روزي حلال به كفش دوزي و والده مكرمه ام به پخته نان در منازل مشغول بودند. كه هر دو از دنيا رفته و روحشان شاد باد. بعد از دوران ابتدائي پدرم مرا به حوزه علميه صادقيه سمنان هدايت نمود. كه دوره مقدمات و سطح يك و دو را گذراندم. آنگاه جهت درس خارج نزد استاد حضرت آيةالله عالمي كه به درجه اجتهاد نائل شده بودند، رفته و همزمان درس كلاسيك را در شبانه و دانشگاه ادامه دادم. تا سال 1371 از دانشگاه آزاد اسلامي موفق به كارشناسي ارشد در رشته فقه و مباني حقوق در آمده و در سال 1372 عضو هيئت علمي ساعتي در دانشگاه آزاد اسلامي فعاليت علمي و پشتكار باعث گرديد. كه در سال 1380 امام جماعت نمونه كشور در سال 1381 پژوهشگر برتر در حوزه فرهنگ و دين و در سال 1382 نيروي

فرهنگي ممتاز از سوي نهاد نمايندگي ولي فقيه و همچنين در سال 1384 مبلغ برتر از سوي صدا و سيما حوزه علميه دفتر تبليغات و سازمان تبليغات اسلامي شده و همچنين در سال 1385 پژوهشگر برتر از دانشگاه آزاد اسلامي انتخاب شده، و در حال حاضر مديريت حوزه علميه و تدريس در دانشگاه آزاد اسلامي را دارم. اولين مقاله اي كه نوشتم درباره نقش ورزشكاران در احياء نماز بود كه مورد پذيرش قرار گرفت و اين خود عاملي بود كه دست به قلم زده و كتاب رازها و رمزها نماز را كه با رهنمود استادم كه درس خارج فقه را بر عهده داشتند. تحرير نموده و بحمدالله مورد پذيرش قرار گرفتند كار مطالعاتي و تحقيقاتي را استمرار داده. كه آخرين تحقيقات حقير پيرامون تهي كردن دين از بصيرت ترويج خرافه پرستي. و ترويج ابتذال تحت عنوان آزادي و مدعيان دروغين در ارتباط با حضرت ولي عصر بوده اخيراً گوشه آي از فعاليت هاي علمي را كه من جمله درباره حضرت معصومه(س) با عنوان بانوي مهر و همچنين مقالات چاپ شده در ارتباط با اتحاد ملي و انسجام اسلامي و موعود باوري عاملي در ايجاد اتحاد ملي و انسجام اسلامي بود در حوزه علميه صادقيه كه در زمان بازديد استاندار سمنان صورت گرفت به نمايش گذاشتند كه موجب تعجب علماء و طلاب گرديده بود. انجام امور پژوهشي و تحقيقاتي و چاپ مقالات متعدد باعث گرديد كه اجراي برنامه هاي زنده در صداوسيما را به عهده حقير گذاشتند و بحمدالله با ارائه بحث هاي جديد علمي من جمله ازدواج- آفات زندگي – سنگ صبور بحث حوزه و دانشگاه جايگاه علمي خوبي را

پيدا نموده و عضو پژوهشگران كشوري شدم و در نمايشگاه پژوهشگران راه يافتم. همچنين با شناختي كه مسئولين پيدا نموده برگزاري همايش هاي بزرگ از قبيل عفاف و حجاب، مديريت و رهبري، توليد علم و نهضتف، نرم افزاري و برگزاري نمايشگاه نغمه دل كه ويژه نماز بود به حقير محول نموده كه آقاي قداستي بصورت مكتوب اين جمله را نوشتند كه اولين كار علمي در كشور به صورت نمايشگاه مجازي به ثمر رسيد و قدرداني نمودند.

طاهريان، محمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد طاهريان

محل تولد : كاشمر

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1337/1/3

زندگينامه علمي

آقاي محمد طاهريان در سال 1337هجري شمسي در خانواده اي متدين، مذهبي و دوستدار اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام در شهرستان كاشمر ديده به جهان گشود. دوران ابتدايي، راهنمايي و دبيرستان را در زادگاه خويش با موفقيت سپري كرد. در پي تشويق خانواده و علاقه خويش به فراگيري علوم ديني در سال 1348 كه سالهاي خفقان و ترس از رژيم شاهنشاهي بر كشور حاكم بود و حوزه هاي علميه از طرف رژيم منحوس پهلوي به شدت تحت فشار بودند وارد حوزه علميه كاشمر گرديد و در مدرسه حاج آقا سلطان مشغول تحصيل گرديد. از نخستين روزهاي ورود به حوزه علميه با تلاش و كوشش فراوان به تحصيل پرداخت و از درس بزرگان آن ديار بهره هاي علمي فراوان برد اما شوق زيارت و هم جواري با بارگاه كريمه اهل البيت حضرت معصومه سلام الله عليها او را راهي حوزه علميه قم گردانيد و به مدرسه علميه حجتيه رفت. از نخستين روزهاي ورود به حوزه علميه قم ضمن

انس با آستان ملكوتي كريمه اهل البيت حضرت معصومه سلام الله عليها با تلاش و كوشش فراوان، در درس بزرگان حوزه علميه آن ديار حاضر شد و پس از گذراندن سطوح عالي در سال 1358 به حلقه دروس خارج راه يافت. وي در ايام تحصيل حورزوي از محضر بزرگاني چون آيت الله مشكيني، آيت الله سعيدي، استاد شريعت، استاد فرقاني، استاد مدرس و... كسب فيض كرد.

استاد در كنار تحصيل دروس حوزوي از تحصيلات دانشگاهي غافل نماند و در رشته علوم تربيتي در مقطع كارشناسي در سال 1360 از مدرسه عالي تربيتي قم فارغ التحصيل گرديد. پس از مدتي تحصيل در قم دوباره به مشهد بر گشت و بر كرسي استادي تكيه زد و در دانشگاههاي فردوسي، علوم پزشكي و... به امر تدريس پرداخت كه حاصل زحمات ايشان پرورش دانشجويان فراوني مي باشد. وي در زندگي سراسر علمي خود از امر تحقيق و نگارش و تأليف غافل نماند و ضمن پژوهش در بنياد پژوهشهاي آستان قدس رضوي كتب "معاد در افق نهج البلاغه"، " رستاخيز از ديدگاه قرآن و نهج البلاغه" و "درسهايي از نهج البلاغه " را به رشته تحرير در آورده است.

طباطبايي پور، عليرضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد عليرضا طباطبايي پور

محل تولد : مهدي شهر سمنان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1345/7/22

زندگينامه علمي

سيدعلي طباطبائي در 29 جمادي الثاني 1386 ه . ق برابر با 22/7/1345 در مهدي شهر سمنان در يك خانواده مذهبي و زحمتكش به دنيا آمدم تا سال 1360 همراه با تحصيلات، مشغول كار و تلاش و فعاليت بودم، در نيمه دوم سال

1360 به لطف الهي وارد حوزه علميه شدم. چند ماهي در حوزه سمنان ماندم بعد به حوزه تهران منتقل شدم پنج سال در تهران بودم در اين مدت مقدمات و سطح را گذراندم و از آنجايي كه تهران مركز مسائل سياسي بود آن هم در آن زمان حساس اين پنج سال برايم يك دوره آموزش سياسي اجتماعي محسوب مي شد ولي هرگز مسائل سياسي اجتماعي مرا از درس غافل نمي كرد.

در فروردين 1366 به قم آمدم بعد از اتمام سطح درس خارج اصول را خدمت آيت الله حاج شيخ جواد تبريزي گذراندم و خارج فقه را همواره در محضر مبارك حضرت آيت الله جوادي آملي دامت بركاته توفيق حضور داشتم.

بر اساس كلام نوراني حضرت امام سجاد(ع) (هَلَكَ مَنْ ليس له حكيم يرشده) از ابتداي تحصيل به اين حقيقت پي بردم كه بدون راهنما و هادي، اين مسير رفتي نيست و خطرهاي گوناگون انسان را تحديد مي كند لذا از همان زماني كه به قم آمدم (بلكه علت اصلي آمدنم به قم) گمشده خويش را در وجود عالم رباني، حكيم مرشد الهي حضرت آيت الله علامه جوادي آملي دامت بركاته يافتم و دست بيعت به او دادم و همواره راهنمايي هاي ايشان چراغ فروزان زندگي من بوده و هست.

در ابتداء ورود به قم فرمودند بايد چهار درس رسمي داشته باشيد فقه، اصول، تفسير و معقول، لذا در كنار درس فقه و اصول حدود هشت سال از درس پرفروغ تفسير قرآن ايشان استفاده كردم كه واقعاً شبستان مسجد اعظم در اين دوران برايم بيت المعمور بود.

در معقول آن حكيم فرزانه اصرار داشتند كه قبل از فلسفه بايد يك دوره كلام ببينيد لذا

كتابهاي كه در اين رشته خوانده شد عبارت بود از: باب حادي عشر بعد شرح تجريد بعد بداية الحكمة بعد نهاية الحكمة اين كتاب را خدمت استاد بزرگوار آية الله مصباح يزدي استفاده كردم، خواندن اين كتاب يك سرفصل ديگري در مسائل فلسفي برايم بود، آنگاه آن مربي الهي فرمودند قبل از حكمت متعاليه بايد يك دوره حكمت مشاء ببينيد لذا كتاب عظيم الشأن شرح اشارات را خدمت بزرگ حكيم و عارف دوران حضرت آيت الله الحق جناب آقاي حسن زاده آملي دامت بركاته خوانديم با خواندن اين كتاب نزد آن حكيم متأله دنياي ديگري به سوي ما باز شد و تحوّل اساسي در زندگي برايم به وجود آورد، در دفتري گفته ام:

اشارات شمع شب هاي پرسوز من اشارات شاهد دردهاي دلسوز من

نمط هاي او كسب و كار هر روز من مقامات او باعث ناله هاي جگرسوز من

چه خوش، وقت درسش وقت هر روز من كه شب هاي تارم شده روز من

با ارشارات حضرت استاد فقط خواندن كتاب نبود هم مباحثه بسيار قوي و معنوي داشتم هم تقريرات درس نوشته مي شد آن هم با يك روش درست و با راهنمايي آن بزرگوار، يادداشت هاي شرح اشارات يكي از مهم ترين و پرثمرترين ذخيره در آثار علمي ماست.

بعد از اتمام شرح اشارات وارد درياي عظيم اسفار شديم امور عامه اسفار را خدمت استاد عظيم الشأن آيت الله حسن زده آملي خواندم اگرچه خيلي از مباحث كليدي اسفار را دوبار درس گرفتم يعني بار دوم خدمت استاد متأله آيت الله جوادي آملي دامت بركاته استفاده كردم، الهيات اخص و سفر نفس اسفار را هم خدمت همين بزرگوار درس گرفتم، از آنجايي كه درسها بر

اساس برنامه و طي مقدمات لازم خوانده مي شد هيچ گاه در مباحث متحيّر نبودم بلكه مباحث كتابها را رصد مي كردم و همراه هر كتابي چندين جزوه و يادداشت به لحاظ موضوعات گوناگون داشتم وقتي مرحله ششم اسفار يعني بحث علت و معلول تمام شد (جلد دوم اسفار) فرمودند بايد كتاب تمهيد القواعد صائن الدين علي بن تُركه را ببينيد كه اولين كتاب درسي در عرفان نظري مي باشد اين كتاب عزيز الوجود را خدمت خود ايشان يعني آيت الله جوادي آملي دامت بركاته درس گرفتيم واقعاً آن دوران خوش برايم ليلة القدر بود، بعد از اتمام تمهيد القواعد كتاب گرانقدر فصوص يعني شرح جناب علامة قيصري بر فصوص الحكم محيي الدين عربي را در محضر انور عارف مستقيم آيت الله حسن زاده آملي دامت بركاته از اول تا آخر استفاده كرديم بعد كتاب مصباح الأنس يعني شرح جناب ابن فناري بر مفتاح غيب الجمع و الوجود صدر الدين قونوي كه سومين كتاب درسي عرفان نظري مي باشد خدمت همان بزرگ عارف دوران خوانده شد. در ابتدا كتاب مصباح الانس يك خاطره شيرين نوشته ام كه عين آن خاطره را در اين جا مي آوريم:

«در سحر روز جمعه 14 جمادي الاول 1412 براي مشرف شدن خدمت حضرت آيت الله حكيم متأله، عالم رباني، عارف مستقيم جناب آقاي حسن زاده آملي دامت بركاته از محضر قرآن كريم به قصد استجازه استخاره نمودم اين آيه آمد (و ناديناهُ من جانِبِ الطُّور الاَيمن و قربناءُ نجّينا) (مريم: 52) ساعت 10 صبح همان روز خدمت آن جناب رسيدم فرمودند ما كتاب مصباح الأنس را شروع كرده ايم شما هم شركت كنيد و اين آيه در استخاره براي دعوت به اين

درس بوده است و ما از شما دعوت مي كنيم، بعد فرمودند اين را به عنوان خاطره بنويسيد».

به حول و قوه الهي حدود 15 سال است كه مشغول تدريس فقه، فلسفه، منطق و كلام در حوزه علميه قم هستم و هم اكنون يعني سال 1385 مشغول تدريس شرح اشارات و نهاية الحكمة (دوره دوم) شرح منظومه (دوره دوم) مي باشم و تفسير موضوعي نهج البلاغه را نيز چهار سال است شروع كردم.

از آنجايي كه معرفت نفس در سرنوشت و سعادت انسان نقش اساسي دارد و تا انسان خود را نشناسد و حيات انساني را درك نكند نمي تواند زندگي هدفمند داشته باشد و زندگي بدون هدف مردگي است و تحصيلات بدون هدف دوام و لذت نخواهد داشت و اشتغال علمي بدون هدف متعالي و جهت مشخص ثمره اي جز سرگرداني و حيرت ندارد لذا يكي از كارهاي مهمي كه به عنايت الهي در حوزه علميه قم انجام داديم تدريس معرفت نفس بوده است.

اگرچه بسياري از بزرگان علم و انديشه پيرامون معرفت نفس كتابها نوشته اند ولي آثار استاد اعظم ما در معارف الهي حضرت آيت الله حسن زاده آملي دامت بركاته در اين موضوع حقيقتاً بديع و كم نظير است بر اين اساس همراه درسهاي معقول و منقول ابتدا كتاب شريف دروس معرفت نفس در جمع عده اي اهل صفا و معنويت تدريس شد بعد از آن كتاب دروس اتحاد عاقل به معقول تدريس شد و آنگاه كتاب بي نظير عيون مسائل النفس و هم اكنون دوره دوم معرفت نفس را هم مشغول هستيم، تدريس اين سه كتاب پيرامون معرفت نفس در طول هم هدف اصلي ماست و حضرت استاد هم چند بار به ما اصرار

فرمودند كه عيون مسائل النفس را در حوزه علميه قم تدريس كنيد در تأسيس و ترويج اين رشته درسي تأييد، تشويق و دعاي آن استاد بي بديل، بدرقه راه ما بوده و هست.

هر كسي به حسب حال خود در زندگي، خوشي و تلخي ديده و در مسير زندگي با فراز و نشيب هاي گوناگون روبرو مي شود من نيز به نوبه خود با حوادث سرد و گرم زندگي دست و پنجه نرم كرده ام در خورد و خواب و لوازم ديگر زندگي به حداقل ضروري قناعت نموده بقيه را به درس و مطالعه مي پرداختم، امدادهاي الهي را در زندگي بسيار ديده ام كه مرا از پرتگاه خطر نجات داده است، خاطرات آموزنده، و گفتني هاي در زندگي فراوان دارم ولي با نقل يك خاطره اين اوراق را ختم مي كنم.

در اوائل ورودم به حوزه مطالب علمي را دير مي فهميدم و فهميده ها را هم زود فراموش مي كردم از طرفي كسي را هم نداشتم تا مرا راهنمايي كند و يا بار اندازه روحي من باشد ولي اين را مي دانستم و اعتقاد داشتم كه اين خانه را صاحب خانه اي است به اميد او به حوزه آمده بودم تا اين كه با آن وضعيت، كاسه صبرم لبريز شد از بي كسي دلِ شكسته داشتم روزي درب حجره را از پشت بستم و در يك توسل جدي و سرنوشت ساز محضر مبارك وليعصر(عج) به آن حضرت عرض كردم من جاي ديگر و كس ديگر ندارم يا اجازه فرماييد دفتر عمرم بسته شود يا توفيق فهم و درك معارف را به من عنايت فرمائيد، از آن روز عنايت فرمائيد، از آن روز عنايت حضرت شامل حال ما شد و در

حقيقت تولد ديگر يافتم و دوران تحصيلم آغاز شد خدا را سپاسگذارم از آن روز تاكنون از درس و بحث علمي خسته نشدم و هر چيز غير از مسائل علمي برايم قسري مي باشد.

من به سرچشمه خورشيد نه به خود بردم راه ذره اي بودم و مهر تو مرا بالا برد

من خس بي سروپايم كه به سيل افتادم او كه مي رفت مرا هم بدل دريا برد

طباطبايي فر، عباس

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد عباس طباطبايي فر

محل تولد : نطنز

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1341/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب سيد عباس طباطبايي فر درسال 1341درروستاي اوره از شهرستان نطنز درخانواده اي روستايي به دنيا آمدم ودرسال 1359 از دبيرستان امام خميني نطنز ديپلم گرفتم ويك سال بعد با مشورت بعضي بستگان روحاني ام (كه بين سپاه پاسدارران و حوزه مردد بودم ) عازم قم شدم يك سال بطور آزاددرس خواندم يرا هنوز حوزه مديريت منسجم نداشت سال بعدمدارس حوزه وطلاب تحت پوشش مديريت حوزه قرارگرفت ومن نيزدرمدرسه مباركه رضويه مشغول شدم وپس ازاتمام مقدمات وشروع سطح ،دردرس اساتيدي مانند آيت الله راستي كاشاني (شرح لمعه ) وجداني فخر – محامي –واستاد علوي سرشكي( خصوصي) بهره بردم وعلم اصول را نيز نزد آقايان هادوي تهراني وصالحي مازندراني وسپس مكاسب رانزد مرحوم آيت الله پاياني شروع كردم ورسائل را نزد آيت الله راستي وپس ازبيماري وتعطيلي درس ايشان از اساتيد ديگرازجمله استاد محمدي خراساني استفاده نمودم ودركفايه آيت الله قديري شركت نمودم وضمناً براي اينكه ازتعطيلات سود برده باشم بعضي از قسمتهاي رسائل كفايه ومكاسب را ازطريق نوار مرحوم آيت الله ستوده استفاده وبا دوستان بحث ميكرديم .درس

خارج رانيز يك سال اصول آيت الله مكارم شيرازي شركت نمودم وبا ورودبه رشته تخصصي كلام كه عصرها بزگزار مي شد از درس ايشان محروم شدم لذا مدتي اصول آيت الله وحيد رفتم ومقداري نيزآيت الله سبحاني وحدود هفت سال فقه آيت الله مكارم ويك سال آيت الله سبحاني نيز شركت كردم سه سال نيز از بحث خارج اصول استاد علوي سرشكي استفاده نمودم (نصف دوره)كه بسيار براي من پربهره بود اما ايشان فقه واصول را رها نمودند وبه مباحث فلسفي وكلام جديد پرداختند واين درس نيز تعطيل شد اما بحث خارج ايشان (هفته اي يك جلسه )دارند كه شركت مينمايم وبحث ها نوشته وچاپ ميشود .صمناً ازپايه چهارم درايام تبليغي خصوصاً محرم ورمضان به امر تبليغ ميپردازم درزمان جنگ براي تبليغ به جبهه ها نيزرفتم كه اميدوارم خداوند توفيق تبليغ دين را برايم حفظ نمايد .مدتي پس از اتمام تخصصي كلام تدريس مباحث اعتقادي درمدارس را شروع كردم وچند سالي است (هفت يا هشت سال )كه اين برنامه را دارم والان نيز درجامعةالزهرا(سلام الله عليها )به تدريس مباحث كلامي مشغولم .

طباطبايي نژاد، محمود

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد محمود طباطبائي نژاد

محل تولد : اردستان

شهرت : طبائي

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1340/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب سيد محمود طباطبايي نژاد در سال 1356 پس از اخذ سيكل وارد حوزه علميّه قم شدم شركت در برنامه ها و تظاهرات انقلاب و سپس حضور در جبهه در كنار درس ادامه يافت ضمنا در همين دوران ديپلم خود را نيز گرفتم از جمله استادان عاليمقام من مرحوم مدرس افغاني مرحوم وجداني و حضرت آيات اشتهاردي، فاضل

و تبريزي، زنجاني، مددي ،شهيدي، مصباح يزدي و جوادي آملي بوده اند در سال 1371 به عنوان محقق جذب دارالحديث گرديدم و هم اكنون مسئول گروه سيره و تاريخ در اين موسسه مي باشم

طباطبايي نسب، محمدرضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد محمد رضا طباطبائي نسب

محل تولد : تهران

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1349/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب سيد محمد رضا طباطبائي فرزند شهيد حجت الاسلام و المسلمين حاج سيد حسن طباطبايي نسب كه در تاريخ 1/12/64 همراه با شهيد آيت الله محلاتي به شهادت رسيدند. ايشان بعد از شهادت پدر بزرگوارش در سال 1365 وارد حوزه علميه قم شده، دوره مقدماتي را در مدارس علميه رضويه و المهدي گذرانيد. دوره سطح را در محضر اساتيد برجسته همچون حضرات آيات: احمدي ميانجى، كريمي جهرمى، اعتمادي ، وجدانى، شيخ احمد عابدى، سيد احمد خاتمي بهره هاي فراوان برد. دوره عالي حوزه ، دروس خارج فقه و اصول را به مدت 10 سال در محضر حضرات آيات عظام: خامنه اي ، وحيد خراسانى، ميرزا جواد تبريزى، مكارم شيرازى، هاشمي شاهرودي دنبال نمود و هم اينك در درس خارج فقه مقام معظم رهبري اشتغال به تحصيل دارد، در همين راستا از سوي كميته علمي معاونت امور حوزوي دفتر مقام معظم رهبري ( طي نامه شماره 2013/30 مورخ 31/6/1380 ) مقرر گرديد ايشان پيرامون موضوع « حكمت جعل قوانين جزائي» كاري علمي و تحقيقي تدوين نمايند كه بعد از تحقيق و تكميل ، پذيرفته و مورد تأييد آن معاونت محترم قرار گرفت.

در عرصه تحقيقات و تأليف كتاب از ايشان تا به حال 35 عنوان

در موضوعات مختلف در تيراژ صدها هزار جلد توسط مؤسسه فرهنگي نورالائمه عليهم السلام منتشر گرديده است كه از آن جمله مي توان به كتابهاي ( بركرانه ها جلد 1 و 2 ، پرسش از خدا، حج ميثاق بندگى، سيماي امام مهدي عليه السلام، جلوه هائي از نور، چشمه هاي معرفت پيرامون زندگانمي ائمه معصومين عليهم السلام اشاره كرد و در خصوص موضوعات علمي و حوزوي تا به حال چندين اثر تدوين شده از جمله شرح رسائل _ آشنايي با ابواب فقه ( شرح لمعه ) و ... كه هنوز منتشر نگرديده است. در عرصه فرهنگي با تأسيس و مديريت مؤسسه فرهنگي و تحقيقاتي نورالائمه عليهم السلام تا كنون 19 طرح عظيم فرهنگي را براي بيش از صدها هزار نفر بويژه جوانان با همكاري دستگاههاي مختلف فرهنگي برگزار نموده است كه گزارش آن كتباً به استحضار مقام معظم رهبري رسيد و معظم له نيز طي نامه اي شماره 816134 مورخه 5/3/1383 اقدامات و خدمات اين مؤسسه را مورد عنايت ويژه و تقدير قرار دادند.

طباطبايي، ابوالفضل

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد ابوالفضل طباطبائي

محل تولد : بابلسر

شهرت : طباطبائي اشكذري

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1347/1/1

زندگينامه علمي

جناب آقاي سيدابوالفضل طباطبائي مشهور به طباطبائي اشكذري پس از طي تحصيلات ابتدائي و راهنمايي در شهرستان بابلسر، در سال 1361 وارد حوزه علميه شهر فريدونكفار شد و تحصيلات مقدماتي تا رتبه اول سطح را زير نظر حضرت آيت الله باكويي از اساتيد بزرگ حوزه علميه به اتمام رسانده پس از آن جهت تكميل تحصيلات حوزوي خويش رهسپار قم گرديد. اين هجرت در سال 1367 اتفاق

افتاد و سپس در قم دوره سطح عالي را در محضر اساتيدي همانند آيت الله وجداني فخر، اعتمادي، تهراني و... در مدت 3 سال سپري نمود و در سال 1370 رسماً تحصيلات خارج را شروع كرد كه به مدت 5 سال در درس خارج آيت الله مكارم شيرازي و 13 سال در درس خارج آيت الله وحيد خراساني شركت كرد. در كنار فقه و اصول برخي علوم ديگر را نزد آيت الله جوادي آملي و معرفت آموخت و در سال 1372 در رشته تخصصي تفسير و علوم قران فارغ التحصيل گرديد آغاز به كار تحقيقات و پژوهش از سال 1370 در قالب همكاري با مؤسساتي چون مؤسسه تحقيقاتي حضرت ولي عصر(عج) شروع گرديد، محصول اين همكاري هاي تأليفات فراواني در زمينه هاي مختلف علوم اسلامي مي باشد.

طباطبايي، نورالله

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

در يكي از روزهاي سال 1319 ه . ش در خانواده روحاني و مبارز، حاج ميرزا علي آقا طباطبايي، در اين آبادي با صفا، كودكي ديده به جهان گشود كه پدر نام سيد نور اللّه را برايش برگزيد. اين غنچه نو رسته از همان آغازين روزهاي حيات، تحت تربيت پدري متدين و فاضل و پرورش مادري پاكدامن، دانش دوست و علاقه مند به خاندان رسالت بالندگي يافت.چون فضاي خانه اي كه سيد نور اللّه دوران طفوليت را در آن مي گذارنيد به علم و ايمان و پارسايي آراسته بود، از همان اوان شيرخوارگي، دانش طلبي در پرتو معنويت، با جان اين نوباوه عجين گشت و تا آخر با او بود. او پويش علمي و عمل صالح را از پدري عالم و عامل و مادري فضيلت پرور، در كلاس تربيت خانوادگي آموخت و بي آن

كه پايش بلغزد، در طريق صلاح و فلاح گام نهاد و از پي تحصيل معرفت و مكارم به حريم مردان خدا، راه يافت.گروه : علوم انساني رشته : الهيات و معارف اسلامي والدين و انساب : نام پدر سيد نورالله طباطبايي ، حاج ميرزا آقا است. حاج ميرزا علي طباطبايي در عمل، اخلاق و تقوا انساني نمونه بود و در منطقه اردستان با فرقه ضالّه بهائيت به مبارزه برخاست، مردمان اين سامان پس از سال ها كه از غروب آن ستاره فروزان مي گذرد، زحمات وافر و تلاش هاي ارزشمند آن مرد بزرگ را در راه نشر معارف اسلامي و قلع و قمع تبه كيشان تبه ساز و خدمت به مردمان محروم روستاها، از ياد نبرده اند و خود را رهين كوشش هاي او مي دانند.تحصيلات رسمي و حرفه اي : سيد نوراللّه طباطبايي آموزش قرآن و مقدمات علوم ديني را نخست نزد پدر فاضل و خوش نامش آموخت.پس از تحصيلات ابتدايي براي افزايش دانسته ها و آشنايي هر چه بيشتر با معارف قرآن و عترت (ع) به توصيه پدر، ظفرقند (زفرقند) را به قصد اقامت در شهر مقدس قم ترك كرد و در سنين نوجواني رهسپار اين ديار شد. در آنجا نزد مدرسان خبره و استادان برجسته، با ادبيات عرب، فقه، اصول، حكمت، فلسفه و تفسير قرآن آشنا شد. اخلاص اين نوجوان به همراه صفاي خانواده موجب آن گرديد كه خداوند لطفش را شامل حال او كند و از استعدادي سرشار و ذوقي عالي و همتي وافر، بهره مندش سازد؛ در نتيجه دوره مقدمات و سطح را در مدتي كوتاه و با سرعت فرا گرفت و از عهده كليه امتحانات به خوبي برآمد.پس از

پشت سر نهادن اين دوره ها به دوره خارج فقه و اصول راه يافت و اين لياقت را به دست آورد تا به محضر پرفيض حضرت آيت اللّه العظمي گلپايگاني (ره) راه يابد. وي با كوششي پي گير، عزمي استوار و اراده اي خستگي ناپذير، مراحل علمي را در چنين محفلي طي كرد و به كمالات علمي دست يافت.در آن زمان، آيت اللّه گلپايگاني با تلاشي مجدّانه روح فقاهت را در كالبد شاگرداني چون سيد نوراللّه مي دميد و امثال او را به عنوان پيشتازان فكري و طلايه داران انديشه هاي ديني پرورش مي داد. وي در ضمن فراگيري علوم نزد آن فروغ فقاهت، موفق گرديد بيش از گذشته بذر مكارم و فضايل را در مزرعه وجود خويش بيفشاند و با احترام به آراء بزرگان بر كشتي نقد و پژوهش نشسته و اقيانوس معارف غني تشيع را به غواصي پرداخته و صيد گوهرهاي ثمين و دُرهاي گرانبها، به دست آورد.شهيد سيد نوراللّه طباطبايي نژاد به محفل نوراني عالم رباني، متفكر شهيد و فيلسوف عاليقدر، آيت اللّه مرتضي مطهري (ره) راه يافت. انس وي با اين دانشمند به خون خفته، سرچشمه اي مهم در برنامه هاي درسي، پژوهشي و نيز تحولي شگرف در شيوه هاي تبليغي، رفتاري و اخلاقي او به حساب مي آيد.به بركت اين ارتباط علمي، شهيد طباطبايي نژاد (ره) در حراست از مرزهاي عقيدتي، حفاظت از حصن حصين اسلام، التقاط زدايي و زدودن خرافه ها از فرهنگ مردم، نقش ارزنده اي را ايفا كرد. آن شهيد با مباني فكري و آراء فلسفي شهيد مطهري آشنا شد و در كنار فراگيري فقه و اصول، آموختن مضامين فلسفي و حكمي را پي گرفت و در اين بوستان از خرمن دانش

آيت اللّه مطهري (ره) خوشه ها چيد.فعاليتهاي ضمن تحصيل : سيد نورالله طباطبايي (ره) به موازات بيست سال تحصيل و تدريس و در اثناي اين تلاش ها از كاوش و تتبع در منابع قرآني غافل نشد. چه شب هاي زيادي، كه آنها را با بحث و تحقيق در آيات قرآني احيا مي كرد! ويژگي ها، ضرورت ها و تقاضاهاي آن عصر، مسائلي را طرح مي نمود كه نشان مي داد از پيدايش مسائل جديد و مفاهيم تازه در عرصه زندگي افراد، سرچشمه مي گيرد. شهيد طباطبايي نژاد (ره) از آن دسته روحانياني بود كه اين مسائل و تحولات را درك كرد و با احساس وظيفه فهميد، نمي توان در برابر اين دگرگوني ها خاموش و بي تفاوت نشست و با بدگويي از زمانه، فقط بر اوضاع تأسف خورد يا در انزوا فرصتي طلايي را انتظار كشيد.استادان و مربيان : از استادان سيد نورالله طباطبايي بعد از پدرش مي توان به آيه الله العظمي گلپايگاني و آيه الله مرتضي مطهري اشاره كرد.همسر و فرزندان : از سيد نورالله طباطبايي چهار فرزند باقي مانده كه فرزند كوچكش در زمان شهادت وي چهار ساله بود.زمان و علت فوت : سيدنورالله طباطبايي در هفتم تيرماه 1360ه.ش به همراه سالار شهيدان انقلاب اسلامي در كربلاي سرچشمه به شهادت رسيد و پيكر پاكش را در شيخان قم دفن گرديد.مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : سيد نورالله طباطبايي (ره) از وقتي كه به حوزه علميه قم راه يافت با انديشه هاي حضرت امام خميني (ره) آشنا گرديد و در پرتو افكار تابناك آن روح قدسي، ستيز با استبداد و نفي هر گونه ستم را يكي از مهم ترين برنامه هاي خود قرار داد. وي از هيچ تهديد

و خطري نهراسيد و هر چه شب پرستان تاريك دل و خفاش صفت محيط فعاليت را برايش تنگ كرده و او را از سنگري محروم مي نمودند، به عرصه ديگري مي شتافت و چون آذرخش، كوير جهل انسانها را روشن كرده و آنها را از خواب غفلت بيدار مي ساخت. خطابه هاي آموزنده اين شهيد برفراز منبر و نيز سخنان روشنگرش در جمع دوستان و جلسات خصوصي، ضمن بيان حقايقي از تعاليم اسلامي و ترسيم فضيلت ها، در اوج فصاحت و شيوايي بر دل ها مي نشست. سخنراني هاي وي اين خصوصيت را داشت كه با ارائه نمونه ها، اشاره به مصاديق و تطبيق اختناق رژيم پهلوي با دوران خفقان عباسيان و امويان، فساد و تباهي اعوان و انصار استبداد را برملا مي كرد. هر كجا رژيم شاه حركتي را بر ضد باورهاي مذهبي مردم مرتكب مي گرديد، با افشاي آن، استوار و فداكارانه خشم و نفرت خود را از تبهكاري هاي ستمكاران بروز مي داد.آن شهيد سعيد همواره در ايام تبليغي در نقاط مختلف كشور به هدايت و ارشاد مردم مي پرداخت. ايشان در راه به ثمر رسانيدن انقلاب شكوهمند اسلامي بارها در قم و منطقه اردستان و زواره مورد ضرب و شتم دشمنان اسلام قرار گرفت. در آن دوران خفقان چندين مرتبه اتفاق افتاد كه بعد از نماز مغرب و عشا، در حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه (س) در قم، وقتي سخنان و بيانات امام خميني (ره) را براي مردم تشريح مي كرد و براي آن مرد بزرگ، دست به دعا بر مي داشت، به دست مأموران پهلوي مورد هتك و شتم قرار مي گرفت؛ ولي اين فشارها نه تنها هيچ گونه تأثير منفي در اراده استوارش - كه از قلبي

لبريز از ايمان و تقوا نشأت مي گرفت.- نمي نهاد؛ بلكه او را در راه هدف جدي تر هم مي ساخت و براي وارد آوردن ضربات كوبنده تر به ريشه پوسيده استبداد بيش از پيش توان خويش را به كار مي گرفت.در منطقه اردستان و زواره، اطلاعيه هاي حضرت امام (ره) را با شگرد خاص خود توزيع مي كرد و در ضمن مبارزه شديد، تقيه را هم در نظر داشت، تا بتواند به كمك اين سلاح سازنده، راه خويش را در جهت محو ستم ادامه دهد. او در واقع مأموران ساواك و عوامل رژيم را كه با مراقبت دائمي، مي خواستند سر از كارش درآورند، غافل مي ساخت. مثلاً ايشان، ماشين حامل اعلاميه امام (ره) را با فاصله اي نسبتاً طولاني، از مسجد يا محل ديگر كه مي خواست آنها را در آنجا توزيع كند، پارك مي كرد؛ سپس از كوچه هاي فرعي به حالت كاملاً عادي، طوري كه شك مأموران را برنينگيزد، به آن مجلس وارد مي شد و اطلاعيه ها را به افرادي مي سپرد تا آنها خود، آن را پخش كنند. ايشان در شهر زواره، از دست طرفداران شاه به تنگ آمده بود؛ زيرا هر وقت او را مي ديدند با بدگويي از مبارزان و مخالفان رژيم، بدترين نوع توهين ها را نسبت به حاميان امام (ره) و نهضت اسلامي، روا مي داشتند؛ اما او با حفظ مصلحت هاي لازم ضمن تعريف از مبارزين، مراقب بود تا بهانه اي دست اين افراد ندهد، براي اين كه مبادا براي آنان زحمتي ايجاد كنند؛ يا در فعاليت هاي سياسي اين نيروها اختلال به وجود آورند.ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : سيدنورالله طباطبايي در سال 1349 ش، در آن بحبوحه كه مجلس فرمايشي رژيم پهلوي، هر روز قوانيني

جديد در مخالفت با اسلام و تشيع و معارضت با قرآن و عترت وضع مي كرد، شهيد طباطبايي نژاد (ره) با قاطعيت تمام در يكي از مجالس عمومي و بر فراز منبر، نمايندگان آن روز را نوكر اجانب خواند. به دنبال اين افشاگري، در منطقه اردستان و توابع ممنوع المنبر گشت و با پرونده اي حجيم كه مأموران امنيتي برايش تنظيم كرده بودند، به ساواك مركزي اصفهان منتقل گرديد. با اين همه پس از آزادي، مجدّداً به تلاش هاي روشنگرانه خود ادامه داد و در جهت تنوير افكار عمومي و تغذيه فكري نسل جوان لحظه اي آرام نگرفت تا آن كه در سال 1356 ش، به دست عوامل رژيم دستگير و روانه زندان شد؛ اما در روز بيست و ششم دي ماه در سال 1357 كه مقارن با فرار شاه مخلوع بود، از زندان رهايي يافت.در حدود سالهاي 1351 يا 1352 ش بود كه حضرت حجة الاسلام و المسلمين كرباسي - روحاني اعزامي از قم - در مسجد پامنار زواره (واقع در شمال اردستان) به مناسبت سالروز ولادت با سعادت حضرت مهدي (عج) جشني بر پا كرده بود. شهيد طباطبايي نژاد در اين مراسم سخنراني كرد. حداقل در منطقه اردستان و زواره ايشان بود كه براي نخستين بار از رهبر و قائد نهضت اسلامي ايران، به عنوان «امام خميني» اسم برد.آرا و گرايشهاي خاص : سيد نورالله طباطبايي (ره) از همان اوان كودكي، در مكتب پدر و اساتيد وارسته خود، با فضايل و مكارم آشنا گشت و خود نيز با تزكيه نفس، عبادت و ارتباط با خداوند در جهت كسب خوي عالي و نيل به خوبي ها كوشيد و به صفات نيك

و خصال پسنديده آراسته گرديد، از مهم ترين خصوصيت هاي اخلاقي او، فروتني بود كه در لحظه هاي متفاوت زندگي او نشانه هاي آن را مي توان ديد. وقتي مي خواست در مجلسي بنشيند، هر كجا را كه جا بود، انتخاب مي كرد؛ با هر كسي كه روبرو مي شد، در سلام كردن از او پيشي مي گرفت؛ در گفتگوهايش، اهل جدال نبود؛ دوست نداشت او رابه تقوا و ايمان بستايند. اگر از كسي بدي مي ديد، تا آنجا كه به خودش مربوط مي شد، با عفو و نيكي، از آن چشم مي پوشيد؛ اما اگر آن عمل خلاف، به بهاي هتك ارزشها تمام مي شد؛ يا اگر با از بين بردن آبروي مؤمني ملازم بود؛ به شدت بر افروخته مي شد. در واقع خشم و عصبانيت اين شهيد سعادتمند، در احياي فضايل و ميراندن رذائل تجلي مي كرد. اگر كسي انتقادي نسبت به رفتار او يا برخي مسائل ديني داشت، او را به نحوي متقاعد مي كرد كه آن طرف مقابل، آن مسائل را نه به عنوان جواب انتقاد بلكه به عنوان حقايقي روشن در كام مي كشيد. آن شهيد فروتني در مقابل اهل كبر و غرور را روا نمي ديد؛ مخصوصاً نسبت به افراد وابسته به طاغوت سعي مي كرد با اين گونه اشخاص، از موضع صلابت و قدرت رفتار كند. يكي از اعضاي شوراي شهر اردستان (در زمان رژيم گذشته) حاج آقا نوراللّه طباطبايي (ره) را كاملاً مي شناخت. طباطبايي نژاد (ره) به علت برخورداري از مواهب الهي، از خشونت روحي بيزار؛ و اهل صفا و صميميت بود. از آنجا كه او خويش را از زندان «خود» و «نفس» رهانيده بود، بر اساس مهر و محبتي كه داشت، به راحتي با ديگران پيوند

قلبي بر قرار مي كرد؛ اما اين عاطفه و احساسات، هم با ايمان تلطيف شده و هم به كمك ديگر فضايل، از جمله تقوا، جهت دار و داراي مقاصد الهي گشته بود. همين ويژگي موجب جذب افراد به سوي او گرديد و سبب مي شد اظهارات و توصيه هايش ثمر بخش گردد. نگارنده كه از دوران نوجواني و جواني، با شركت در محافل عمومي و برخي جلسات خصوصي، افتخار آشنايي، با حالات اخلاقي آن شهيد را داشته، ناظر صفا، صداقت و اخلاص آن شهيد بزرگوار بوده است. من به خوبي مي ديدم كه چگونه حرارت و نورانيت وي، حاضران را به تحرك و جوشش وا مي داشت، آنان را براي گوش دادن به سخنان آموزنده اش مهيا مي كرد.اين سيد بزرگوار، با آن كه با استفاده از ميراث خانوادگي، مي توانست زندگي مادي مناسبي را براي خود فراهم كند؛ اما در نهايت ساده زيستي و اكتفا به تأمين حداقل مايحتاج خانواده، روزگار مي گذرانيد. طباطبايي نژاد ضمن آن كه خود را به صداقت آراسته بود، عقيده داشت مسؤولان نظام اسلامي همه بايد بر اين اساس انتخاب شوند و بر اين باور بود كه جامعه بدون صداقت نمي تواند در خط سعادت پيش برود.چگونگي عرضه آثار : سيدنورالله طباطبايي با هوشياري كامل اين خلاء فكري و اجتماعي را دريافت و تصميم گرفت آن را به شكلي صحيح پركند و از چشمه اي حيات بخش و جاويدان، جرعه هايي جانبخش در كام نسل تشنه و عطشان جامعه بريزد؛ لذا با وجود گرفتاري ها و اشتغالات بسيار و نيز اختناق سياه در رژيم شاهي ناگهان به عنوان روزنه اميدي، به فكر او و برخي از دوستان فاضلش رسيد تا به همراه ساير

پژوهشگران با اخلاص و آگاه، زير نظر حضرت آيت اللّه مكارم شيرازي (مدّ ظلّه) نگارش و تفسير نمونه را آغاز نمايند. تلاش شبانه روزي آنان در مدت كوتاهي به ثمر نشست و بسيار زودتر از آنچه تصور مي گرديد، جلد اولش به طبع رسيد. اين تفسير به دليل شيوايي نثر، محتواي مفيد و پاسخگويي به نيازها و سؤالات نسل جوان و رفع برخي اشكالات و ايرادهايي كه در خصوص اصول و فروع دين مطرح مي گرديد، با استقبال فوق العاده اي مواجه شد؛ و به زودي براي تدوين كنندگان فاضل اين مجموعه، مشخص گشت كه عطش جامعه به تفسيري كه در عين سادگي عبارات مباحث فراگير علمي، كلامي، اجتماعي و توأم با مسايل روز و طرح موضوعات مستحد باشد، تا چه اندازه شديد است؛ لذا كوشيدند تا تمام توان خود را به پاي تكميل آن مباحث بريزند. شهيد سيد نور اللّه طباطبائي نژاد (ره) تا جلد يازدهم با تلاش زياد و همه جانبه براي نگارش اين اثر ارزنده و آموزنده، همكاري داشت.

منابع زندگينامه :سايت حوزه علميه قم/ بخش زندگينامه علماwww.hawzah.net/ - 1kz

طباطبايي، نورالله

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

در يكي از روزهاي سال 1319 ه . ش در خانواده روحاني و مبارز، حاج ميرزا علي آقا طباطبايي، در اين آبادي با صفا، كودكي ديده به جهان گشود كه پدر نام سيد نور اللّه را برايش برگزيد. اين غنچه نو رسته از همان آغازين روزهاي حيات، تحت تربيت پدري متدين و فاضل و پرورش مادري پاكدامن، دانش دوست و علاقه مند به خاندان رسالت بالندگي يافت.چون فضاي خانه اي كه سيد نور اللّه دوران طفوليت را در آن مي گذارنيد به علم و ايمان و پارسايي آراسته بود، از

همان اوان شيرخوارگي، دانش طلبي در پرتو معنويت، با جان اين نوباوه عجين گشت و تا آخر با او بود. او پويش علمي و عمل صالح را از پدري عالم و عامل و مادري فضيلت پرور، در كلاس تربيت خانوادگي آموخت و بي آن كه پايش بلغزد، در طريق صلاح و فلاح گام نهاد و از پي تحصيل معرفت و مكارم به حريم مردان خدا، راه يافت.گروه : علوم انساني رشته : الهيات و معارف اسلامي والدين و انساب : نام پدر سيد نورالله طباطبايي ، حاج ميرزا آقا است. حاج ميرزا علي طباطبايي در عمل، اخلاق و تقوا انساني نمونه بود و در منطقه اردستان با فرقه ضالّه بهائيت به مبارزه برخاست، مردمان اين سامان پس از سال ها كه از غروب آن ستاره فروزان مي گذرد، زحمات وافر و تلاش هاي ارزشمند آن مرد بزرگ را در راه نشر معارف اسلامي و قلع و قمع تبه كيشان تبه ساز و خدمت به مردمان محروم روستاها، از ياد نبرده اند و خود را رهين كوشش هاي او مي دانند.تحصيلات رسمي و حرفه اي : سيد نوراللّه طباطبايي آموزش قرآن و مقدمات علوم ديني را نخست نزد پدر فاضل و خوش نامش آموخت.پس از تحصيلات ابتدايي براي افزايش دانسته ها و آشنايي هر چه بيشتر با معارف قرآن و عترت (ع) به توصيه پدر، ظفرقند (زفرقند) را به قصد اقامت در شهر مقدس قم ترك كرد و در سنين نوجواني رهسپار اين ديار شد. در آنجا نزد مدرسان خبره و استادان برجسته، با ادبيات عرب، فقه، اصول، حكمت، فلسفه و تفسير قرآن آشنا شد. اخلاص اين نوجوان به همراه صفاي خانواده موجب آن گرديد كه

خداوند لطفش را شامل حال او كند و از استعدادي سرشار و ذوقي عالي و همتي وافر، بهره مندش سازد؛ در نتيجه دوره مقدمات و سطح را در مدتي كوتاه و با سرعت فرا گرفت و از عهده كليه امتحانات به خوبي برآمد.پس از پشت سر نهادن اين دوره ها به دوره خارج فقه و اصول راه يافت و اين لياقت را به دست آورد تا به محضر پرفيض حضرت آيت اللّه العظمي گلپايگاني (ره) راه يابد. وي با كوششي پي گير، عزمي استوار و اراده اي خستگي ناپذير، مراحل علمي را در چنين محفلي طي كرد و به كمالات علمي دست يافت.در آن زمان، آيت اللّه گلپايگاني با تلاشي مجدّانه روح فقاهت را در كالبد شاگرداني چون سيد نوراللّه مي دميد و امثال او را به عنوان پيشتازان فكري و طلايه داران انديشه هاي ديني پرورش مي داد. وي در ضمن فراگيري علوم نزد آن فروغ فقاهت، موفق گرديد بيش از گذشته بذر مكارم و فضايل را در مزرعه وجود خويش بيفشاند و با احترام به آراء بزرگان بر كشتي نقد و پژوهش نشسته و اقيانوس معارف غني تشيع را به غواصي پرداخته و صيد گوهرهاي ثمين و دُرهاي گرانبها، به دست آورد.شهيد سيد نوراللّه طباطبايي نژاد به محفل نوراني عالم رباني، متفكر شهيد و فيلسوف عاليقدر، آيت اللّه مرتضي مطهري (ره) راه يافت. انس وي با اين دانشمند به خون خفته، سرچشمه اي مهم در برنامه هاي درسي، پژوهشي و نيز تحولي شگرف در شيوه هاي تبليغي، رفتاري و اخلاقي او به حساب مي آيد.به بركت اين ارتباط علمي، شهيد طباطبايي نژاد (ره) در حراست از مرزهاي عقيدتي، حفاظت از حصن حصين اسلام، التقاط زدايي و زدودن

خرافه ها از فرهنگ مردم، نقش ارزنده اي را ايفا كرد. آن شهيد با مباني فكري و آراء فلسفي شهيد مطهري آشنا شد و در كنار فراگيري فقه و اصول، آموختن مضامين فلسفي و حكمي را پي گرفت و در اين بوستان از خرمن دانش آيت اللّه مطهري (ره) خوشه ها چيد.فعاليتهاي ضمن تحصيل : سيد نورالله طباطبايي (ره) به موازات بيست سال تحصيل و تدريس و در اثناي اين تلاش ها از كاوش و تتبع در منابع قرآني غافل نشد. چه شب هاي زيادي، كه آنها را با بحث و تحقيق در آيات قرآني احيا مي كرد! ويژگي ها، ضرورت ها و تقاضاهاي آن عصر، مسائلي را طرح مي نمود كه نشان مي داد از پيدايش مسائل جديد و مفاهيم تازه در عرصه زندگي افراد، سرچشمه مي گيرد. شهيد طباطبايي نژاد (ره) از آن دسته روحانياني بود كه اين مسائل و تحولات را درك كرد و با احساس وظيفه فهميد، نمي توان در برابر اين دگرگوني ها خاموش و بي تفاوت نشست و با بدگويي از زمانه، فقط بر اوضاع تأسف خورد يا در انزوا فرصتي طلايي را انتظار كشيد.استادان و مربيان : از استادان سيد نورالله طباطبايي بعد از پدرش مي توان به آيه الله العظمي گلپايگاني و آيه الله مرتضي مطهري اشاره كرد.همسر و فرزندان : از سيد نورالله طباطبايي چهار فرزند باقي مانده كه فرزند كوچكش در زمان شهادت وي چهار ساله بود.زمان و علت فوت : سيدنورالله طباطبايي در هفتم تيرماه 1360ه.ش به همراه سالار شهيدان انقلاب اسلامي در كربلاي سرچشمه به شهادت رسيد و پيكر پاكش را در شيخان قم دفن گرديد.مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : سيد نورالله طباطبايي (ره) از وقتي

كه به حوزه علميه قم راه يافت با انديشه هاي حضرت امام خميني (ره) آشنا گرديد و در پرتو افكار تابناك آن روح قدسي، ستيز با استبداد و نفي هر گونه ستم را يكي از مهم ترين برنامه هاي خود قرار داد. وي از هيچ تهديد و خطري نهراسيد و هر چه شب پرستان تاريك دل و خفاش صفت محيط فعاليت را برايش تنگ كرده و او را از سنگري محروم مي نمودند، به عرصه ديگري مي شتافت و چون آذرخش، كوير جهل انسانها را روشن كرده و آنها را از خواب غفلت بيدار مي ساخت. خطابه هاي آموزنده اين شهيد برفراز منبر و نيز سخنان روشنگرش در جمع دوستان و جلسات خصوصي، ضمن بيان حقايقي از تعاليم اسلامي و ترسيم فضيلت ها، در اوج فصاحت و شيوايي بر دل ها مي نشست. سخنراني هاي وي اين خصوصيت را داشت كه با ارائه نمونه ها، اشاره به مصاديق و تطبيق اختناق رژيم پهلوي با دوران خفقان عباسيان و امويان، فساد و تباهي اعوان و انصار استبداد را برملا مي كرد. هر كجا رژيم شاه حركتي را بر ضد باورهاي مذهبي مردم مرتكب مي گرديد، با افشاي آن، استوار و فداكارانه خشم و نفرت خود را از تبهكاري هاي ستمكاران بروز مي داد.آن شهيد سعيد همواره در ايام تبليغي در نقاط مختلف كشور به هدايت و ارشاد مردم مي پرداخت. ايشان در راه به ثمر رسانيدن انقلاب شكوهمند اسلامي بارها در قم و منطقه اردستان و زواره مورد ضرب و شتم دشمنان اسلام قرار گرفت. در آن دوران خفقان چندين مرتبه اتفاق افتاد كه بعد از نماز مغرب و عشا، در حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه (س) در قم، وقتي سخنان و بيانات امام

خميني (ره) را براي مردم تشريح مي كرد و براي آن مرد بزرگ، دست به دعا بر مي داشت، به دست مأموران پهلوي مورد هتك و شتم قرار مي گرفت؛ ولي اين فشارها نه تنها هيچ گونه تأثير منفي در اراده استوارش - كه از قلبي لبريز از ايمان و تقوا نشأت مي گرفت.- نمي نهاد؛ بلكه او را در راه هدف جدي تر هم مي ساخت و براي وارد آوردن ضربات كوبنده تر به ريشه پوسيده استبداد بيش از پيش توان خويش را به كار مي گرفت.در منطقه اردستان و زواره، اطلاعيه هاي حضرت امام (ره) را با شگرد خاص خود توزيع مي كرد و در ضمن مبارزه شديد، تقيه را هم در نظر داشت، تا بتواند به كمك اين سلاح سازنده، راه خويش را در جهت محو ستم ادامه دهد. او در واقع مأموران ساواك و عوامل رژيم را كه با مراقبت دائمي، مي خواستند سر از كارش درآورند، غافل مي ساخت. مثلاً ايشان، ماشين حامل اعلاميه امام (ره) را با فاصله اي نسبتاً طولاني، از مسجد يا محل ديگر كه مي خواست آنها را در آنجا توزيع كند، پارك مي كرد؛ سپس از كوچه هاي فرعي به حالت كاملاً عادي، طوري كه شك مأموران را برنينگيزد، به آن مجلس وارد مي شد و اطلاعيه ها را به افرادي مي سپرد تا آنها خود، آن را پخش كنند. ايشان در شهر زواره، از دست طرفداران شاه به تنگ آمده بود؛ زيرا هر وقت او را مي ديدند با بدگويي از مبارزان و مخالفان رژيم، بدترين نوع توهين ها را نسبت به حاميان امام (ره) و نهضت اسلامي، روا مي داشتند؛ اما او با حفظ مصلحت هاي لازم ضمن تعريف از مبارزين، مراقب بود تا بهانه اي دست اين

افراد ندهد، براي اين كه مبادا براي آنان زحمتي ايجاد كنند؛ يا در فعاليت هاي سياسي اين نيروها اختلال به وجود آورند.ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : سيدنورالله طباطبايي در سال 1349 ش، در آن بحبوحه كه مجلس فرمايشي رژيم پهلوي، هر روز قوانيني جديد در مخالفت با اسلام و تشيع و معارضت با قرآن و عترت وضع مي كرد، شهيد طباطبايي نژاد (ره) با قاطعيت تمام در يكي از مجالس عمومي و بر فراز منبر، نمايندگان آن روز را نوكر اجانب خواند. به دنبال اين افشاگري، در منطقه اردستان و توابع ممنوع المنبر گشت و با پرونده اي حجيم كه مأموران امنيتي برايش تنظيم كرده بودند، به ساواك مركزي اصفهان منتقل گرديد. با اين همه پس از آزادي، مجدّداً به تلاش هاي روشنگرانه خود ادامه داد و در جهت تنوير افكار عمومي و تغذيه فكري نسل جوان لحظه اي آرام نگرفت تا آن كه در سال 1356 ش، به دست عوامل رژيم دستگير و روانه زندان شد؛ اما در روز بيست و ششم دي ماه در سال 1357 كه مقارن با فرار شاه مخلوع بود، از زندان رهايي يافت.در حدود سالهاي 1351 يا 1352 ش بود كه حضرت حجة الاسلام و المسلمين كرباسي - روحاني اعزامي از قم - در مسجد پامنار زواره (واقع در شمال اردستان) به مناسبت سالروز ولادت با سعادت حضرت مهدي (عج) جشني بر پا كرده بود. شهيد طباطبايي نژاد در اين مراسم سخنراني كرد. حداقل در منطقه اردستان و زواره ايشان بود كه براي نخستين بار از رهبر و قائد نهضت اسلامي ايران، به عنوان «امام خميني» اسم برد.آرا و گرايشهاي خاص : سيد نورالله طباطبايي

(ره) از همان اوان كودكي، در مكتب پدر و اساتيد وارسته خود، با فضايل و مكارم آشنا گشت و خود نيز با تزكيه نفس، عبادت و ارتباط با خداوند در جهت كسب خوي عالي و نيل به خوبي ها كوشيد و به صفات نيك و خصال پسنديده آراسته گرديد، از مهم ترين خصوصيت هاي اخلاقي او، فروتني بود كه در لحظه هاي متفاوت زندگي او نشانه هاي آن را مي توان ديد. وقتي مي خواست در مجلسي بنشيند، هر كجا را كه جا بود، انتخاب مي كرد؛ با هر كسي كه روبرو مي شد، در سلام كردن از او پيشي مي گرفت؛ در گفتگوهايش، اهل جدال نبود؛ دوست نداشت او رابه تقوا و ايمان بستايند. اگر از كسي بدي مي ديد، تا آنجا كه به خودش مربوط مي شد، با عفو و نيكي، از آن چشم مي پوشيد؛ اما اگر آن عمل خلاف، به بهاي هتك ارزشها تمام مي شد؛ يا اگر با از بين بردن آبروي مؤمني ملازم بود؛ به شدت بر افروخته مي شد. در واقع خشم و عصبانيت اين شهيد سعادتمند، در احياي فضايل و ميراندن رذائل تجلي مي كرد. اگر كسي انتقادي نسبت به رفتار او يا برخي مسائل ديني داشت، او را به نحوي متقاعد مي كرد كه آن طرف مقابل، آن مسائل را نه به عنوان جواب انتقاد بلكه به عنوان حقايقي روشن در كام مي كشيد. آن شهيد فروتني در مقابل اهل كبر و غرور را روا نمي ديد؛ مخصوصاً نسبت به افراد وابسته به طاغوت سعي مي كرد با اين گونه اشخاص، از موضع صلابت و قدرت رفتار كند. يكي از اعضاي شوراي شهر اردستان (در زمان رژيم گذشته) حاج آقا نوراللّه طباطبايي (ره) را كاملاً مي شناخت.

طباطبايي نژاد (ره) به علت برخورداري از مواهب الهي، از خشونت روحي بيزار؛ و اهل صفا و صميميت بود. از آنجا كه او خويش را از زندان «خود» و «نفس» رهانيده بود، بر اساس مهر و محبتي كه داشت، به راحتي با ديگران پيوند قلبي بر قرار مي كرد؛ اما اين عاطفه و احساسات، هم با ايمان تلطيف شده و هم به كمك ديگر فضايل، از جمله تقوا، جهت دار و داراي مقاصد الهي گشته بود. همين ويژگي موجب جذب افراد به سوي او گرديد و سبب مي شد اظهارات و توصيه هايش ثمر بخش گردد. نگارنده كه از دوران نوجواني و جواني، با شركت در محافل عمومي و برخي جلسات خصوصي، افتخار آشنايي، با حالات اخلاقي آن شهيد را داشته، ناظر صفا، صداقت و اخلاص آن شهيد بزرگوار بوده است. من به خوبي مي ديدم كه چگونه حرارت و نورانيت وي، حاضران را به تحرك و جوشش وا مي داشت، آنان را براي گوش دادن به سخنان آموزنده اش مهيا مي كرد.اين سيد بزرگوار، با آن كه با استفاده از ميراث خانوادگي، مي توانست زندگي مادي مناسبي را براي خود فراهم كند؛ اما در نهايت ساده زيستي و اكتفا به تأمين حداقل مايحتاج خانواده، روزگار مي گذرانيد. طباطبايي نژاد ضمن آن كه خود را به صداقت آراسته بود، عقيده داشت مسؤولان نظام اسلامي همه بايد بر اين اساس انتخاب شوند و بر اين باور بود كه جامعه بدون صداقت نمي تواند در خط سعادت پيش برود.چگونگي عرضه آثار : سيدنورالله طباطبايي با هوشياري كامل اين خلاء فكري و اجتماعي را دريافت و تصميم گرفت آن را به شكلي صحيح پركند و از چشمه اي حيات بخش و

جاويدان، جرعه هايي جانبخش در كام نسل تشنه و عطشان جامعه بريزد؛ لذا با وجود گرفتاري ها و اشتغالات بسيار و نيز اختناق سياه در رژيم شاهي ناگهان به عنوان روزنه اميدي، به فكر او و برخي از دوستان فاضلش رسيد تا به همراه ساير پژوهشگران با اخلاص و آگاه، زير نظر حضرت آيت اللّه مكارم شيرازي (مدّ ظلّه) نگارش و تفسير نمونه را آغاز نمايند. تلاش شبانه روزي آنان در مدت كوتاهي به ثمر نشست و بسيار زودتر از آنچه تصور مي گرديد، جلد اولش به طبع رسيد. اين تفسير به دليل شيوايي نثر، محتواي مفيد و پاسخگويي به نيازها و سؤالات نسل جوان و رفع برخي اشكالات و ايرادهايي كه در خصوص اصول و فروع دين مطرح مي گرديد، با استقبال فوق العاده اي مواجه شد؛ و به زودي براي تدوين كنندگان فاضل اين مجموعه، مشخص گشت كه عطش جامعه به تفسيري كه در عين سادگي عبارات مباحث فراگير علمي، كلامي، اجتماعي و توأم با مسايل روز و طرح موضوعات مستحد باشد، تا چه اندازه شديد است؛ لذا كوشيدند تا تمام توان خود را به پاي تكميل آن مباحث بريزند. شهيد سيد نور اللّه طباطبائي نژاد (ره) تا جلد يازدهم با تلاش زياد و همه جانبه براي نگارش اين اثر ارزنده و آموزنده، همكاري داشت.

منابع زندگينامه :سايت حوزه علميه قم/ بخش زندگينامه علماwww.hawzah.net/ - 1kz

طباطبائي بروجردي، محمد

قرن:13

جنسيت:مرد

مليت:ايران

فرزند سيد عبدالكريم بن سيد مراد طباطبائى اصفهانى بروجردى.

علامه ى فقيه زاهد محقق بارع مصنف، خواهرزاده ى علامه ملا محمد باقر مجلسى، و جد پنجم مرحوم آيةالله حاج آقا حسين بروجردى. در اصفهان متولد شده، و در اين شهر و نجف تحصيل نموده، سال ها در كرمانشاه

ساكن بوده، و قبرش در بروجرد زيارتگاهى معروف است.

وفاتش بنا به نوشته ى مجله ى المرشد در 1200 روى داده است.

كتب زير از تأليفات اوست:

1- اثبات عصمة الائمة از آيه ى (و اذ ابتلى ابراهيم ربه) 2- الاحباط و التكفير 3- تحفه الغرى، در معنى و تحقيق در اسلام و ايمان 4- رساله ى رضاعيه 5- رساله در رد ايراد وحيد بهبهانى بر شهيد ثانى 6- رساله در اسرار اشكال خاصه به حروف تهجى 7- رساله در رد صدوق و قائلين به سهو النبى صلى الله عليه و اله و سلم 9- رساله در فضل مسجد كوفه 10- رساله در طالع ولادت و زايجه 11- رساله درباره ى شهادت زنان 12- رساله درباره ى روزه ى روز عاشورا 13- رساله در اين كه آيا فجر از روز است يا از شب؟ 14- رساله در امر و بيان از مباحث اصولى 15- شرح زيارت جامعه ى كبيره 16- شرح مفاتيح 17- مواليد النبى و الائمة؛ و غيره.

برگرفته از كتاب :دانشمندان و بزرگان اصفهان (جلد دوم)

طرفه، علي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

علي طرفه

محل تولد : دشت آزادگان

شهرت : طرفي

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1328/7/10

حجت الاسلام و المسلمين حاج شيخ علي طُ_رفه

مشهور به شيخ علي طُرفي

1- نسب

2- معرفي نياي پدري

3- زندگينامه

1- نسب شيخ على طرفى

حاتم طايى شخصيت معروف تاريخ كه به بخشش و كَرَم مشهور است از ديار يمن است. و از عشيره بزرگ طِيّ. فرزند او عدى بن حاتم از ياران خاص پيامبر اسلام و اميرالمومنين بود. عدى سه

پسر داشت به نام هاى طُرفه، طارف و طريف كه هر سه در جنگ صفين در ركاب امام خود به دست سپاه معاويه به شهادت رسيدند. داستان ايمان آوردن عدى، تعريف كم نظير پيامبر از او و همچنين داستان هايى كه از فداكارى ها و ارادت او و فرزندانش نسبت به خاندان عصمت و طهارت خبر مى دهند بسيار است.

خانواده عدى پس از اسلام آوردن به خدمت پيامبر مكرّم اسلام به مدينه آمدند و پس از دوره حيات ظاهرى ايشان و در دوره حكومت اميرالمومنين به كوفه هجرت كردند.

عشيره بزرگ بنى طُرُف كه از بنى طِىّ هستند اكنون در يمن، عراق و جنوب خوزستان زندگى مى كنند.

حجت الاسلام و المسلمين حاج شيخ على طُرفى (طُرفي) فرزند مرحوم آيت الله حاج شيخ عيسى طرفى از همين عشيره اند. از افتخارات اين خانواده همين بس كه همه اجداد آنان از بزرگان و علماى مخلص و مجاهدند و به ارادت به اهلبيت و مردمى بودن شهره اند..

2- همه قبيله من عالمان دين بودند...

حاج شيخ على طرفى فرزند شيخ عيسي فرزند شيخ سالم فرزند شيخ محمد...

آيت الله حاج شيخ عيسى طرفى از فقهاي مجاهد و بزرگ خوزستان است. ايشان در جوانى به عشق معارف اهلبيت عليهم السلام به نجف اشرف هجرت كردند و نزديك به20 سال از عمر پر بركتشان را صرف تحصيل علوم حقه شيعه كردند. آيت الله طرفى پس از كسب اجازه اجتهاد و به درخواست مردم ديار خود و دستور مراجع عظام نجف به ايران بازگشتند و به ارشاد اهالى خوزستان پرداختند. ايشان از سال 41

با حضرت امام آشنا شده و به نهضت پيوستند. حاج شيخ عيسى طرفى نماينده حضرت امام و اولين امام جمعه دشت آزادگان و امام جمعه موقت آبادان بودند. محبوبيت ايشان ميان مردم عرب و عجم خوزستان زبانزد است.

شيخ سالم پدربزرگ حجت الاسلام شيخ على طرفى از بزرگان و عالمان مجاهد و مردمى بوده است كه در واقعه معروف جهاد عشاير بنى طرف عليه غاصبان انگليسى حضور داشته است.

شيخ محمد پدر شيخ سالم از علماى بزرگ و مخلص و صاحب كرامت بوده است. در سفرى كه به زيارت حضرت امام رضا عليه السلام ميرفته، به سختي بيمار مي شود و حضرت را در راه زيارت كرده و از ايشان شفا مى گيرد. و با مركبي كه حضرت به ايشان عطا فرموده بودند راه طولاني مشهد را در اندك زماني با طيّ الارض مي پيمايد. مقبره ايشان در دشت آزادگان واقع در هميلي نزديك مقبره سيد خلف است.

3- نگاهي كوتاه به زندگي روحاني مبارز و رزمنده بسيجي، نماينده امام خميني (ره) و مقام معظم رهبري (دام ظله) و امام جمعه دشت آزادگان (سوسنگرد، بستان و هويزه)

ما زنده از آنيم كه آرام نگيريم

موجيم كه آسودگى ما عدم ماست

حجت الاسلام و المسليمن حاج شيخ علي طُرفي (طُرفه) دهم مهرماه سال 1328 ديده به جهان گشود. پدرش علامه مجاهد حضرت آيت ا لله حاج شيخ عيسي طُرفي از علماي خوزستان و ياران حضرت امام بودند كه از ابتداي نهضت حضرت امام (ره) ضمن ارتباط مستمر با ايشان، به مبارزه با رژيم شاهنشاهي پرداختند و بارها از

سوي ساواك مورد بازجويي قرار گرفتند. پس از انقلاب از سوى حضرت امام خمينى(ره) به عنوان نماينده در آبادان، سوسنگرد، بستان و هويزه انتخاب شدند. حاج شيخ عيسي طُرفي دوشادوش رزمندگان اسلام در خط مقدم جبهه حاضر مي شدند و با سخنراني هاي پرشور خود در دل هاى بسيجيان شوق مجاهدت و ايثار در راه خدا را افزون مى كردند. ايشان سرانجام در سال 61 بر اثر عارضه قلبي به ملكوت اعلي پيوستند و به وصيت خودشان در ميان شهداي جنگ در گلزار شهداي اهواز به خاك سپرده شدند.

حجت الاسلام حاج شيخ علي طُرفي تحصيلات ابتدايى و متوسطه را تا دوم دبيرستان در آبادان سپري كرد و سال هاى پايانى دبيرستان را در سوسنگرد به آخر رساند. از خاطرات شيرين ايشان در سنين نوجواني، ملاقات با حضرت امام خميني (ره) به همراه پدرشان است. در اين باره چنين مى گويند: اولين بار سال 41 به همراه مرحوم والد با حضرت امام رضوان الله تعالي عليه در بيت ايشان واقع در محله يخچال قاضي قم ملاقات كردم. چهره امام و بيان ايشان چنان جذاب و زيبا بود كه مجذوب ايشان شدم. من در آن زمان 13ساله بودم و همان ملاقات در روح و جان من تأثير عميقي گذاشت به طوري كه عاشق امام و سخنان و خط مشي انقلابي ايشان شدم. به گفته حجت الاسلام طُرفي، از همان زمان كه مرحوم آيت الله حاج شيخ عيسي طُرفي با امام در شهر مقدس قم ملاقات كردند، خانه ايشان كانون گرم انقلاب و سيره امام، الگوي جاويدان زندگانيشان شد. اين سيره عملى از آغاز نهضت مقدس حضرت

امام تا مرحله پيروزي و تا به امروز تداوم دارد. وى پس از اخذ ديپلم، براي گذراندن دوره نظام وظيفه به شهرهاي تهران، كرمان و شيراز اعزام شدند و پس از طي دوران خدمت سربازي، حدود سال 1350 جهت تحصيلات حوزوي به شهر مقدس قم هجرت كرد. اوج فعاليت انقلابي حجت الاسلام طُرفي از زمان شروع نهضت و در دوران طلبگي در شهر مقدس قم متبلور گرديد. در آن زمان ضمن تماس و ملاقات با عده اي از پيروان و شاگردان حضرت امام و منتسبين به بيت شريف ايشان از جمله: آقاي اعرابي داماد امام، به مباني نهضت امام آگاهي يافته و خود يكي از مبلّغين و مروّجين آن شد و با شركت در راهپيمايي ها و پخش اعلاميه و... به انجام وظايف انقلابى پرداخت. در سال هاي 56 و 57 به منظور آگاهى بخشى به مردم مانند رساندن اعلاميه و نوار سخنراني هاي انقلابي، به صورت مستمر به شهرهاي خوزستان به ويژه آبادان سفر مي كردند و در مساجد، مجالس، محافل و نشست هاي سرّي با ايراد سخنراني، آخرين مواضع انقلاب را تبيين مي كردند.

اهم فعاليت هاي ايشان در سال هاي قبل از پيروزي انقلاب شكوهمند اسلامي را مرور مي كنيم:

· شركت در راهپيمايى ها، از جمله شركت در اولين راهپيمايي انقلابي 19 دي قم.

· تهيه نوارهاي سخنراني و اعلاميه هاي انقلابي و

ارسال آن ها به آبادان و ساير شهرها.

· تهيه وسائل تكثير اعلاميه و ارسال آن به آبادان

· تشكيل جلسات آموزش قرآن كريم براي جوانان در در آبادان و آگاهى بخشى انقلابي در خلال جلسات.

· سخنراني هاي انقلابي در مساجد و محافل مردمي.

· سازماندهي و راه اندازي راهپيمايى در مناطق شهري و روستايى.

· تسخير راديو تلويزيون آبادان در ابتداي انقلاب.

حجت الاسلام طُرفه پس از انقلاب وظايف انقلابى خود را پى گرفت. برخى از اين فعاليت ها چنين است:

· تشكيل ستاد عشاير آبادان و نظارت بر كميته هاي محلي كه مشتمل بركميته هاي مهم مرزي اروندرود بود.

· حل مشكلات اجتماعي و اختلافي با تشكيل كميته اي به نام كميته حل اختلاف كه جايگزين برخي از شعب دادگستري به صورت موقت بود.

·

مبارزه با قاچاق.

· مبارزه با گروهك هاي منافق و كمونيست و انهدام پايگاه هاي آنان كه به عناوين مختلف از قبيل چريك هاي اقليت و اكثريت در آبادان فعاليت داشتند.

· مديريت راديو نفت ملي آبادان.

· تشكيل مجمعا لخطباي آبادان.

· تشكيل مجمعا لشعراي آبادان.

· تأسيس مركز الثقافي (مركز فرهنگي) آبادان.

· راه اندازي محافل شعر و ادب انقلابي به زبان عربي و ضبط و پخش آن از صدا و سيما.

حاج شيخ علي طُرفي در مدت هشت سال دفاع مقدس و غيورانه از مرزهاى ايران عزيز، دوشادوش رزمندگان حضوري آگاهانه داشتند.

پارها ى از فعاليت هاى ايشان در سال هاى دفاع و پس از آن چنين است:

· حضور در جبهه ها از اولين روز شروع

جنگ تحميلي تا پايان آن به عنوان نيروي رزمي و فرهنگي در راديو و كميته انقلاب اسلامي

· بيش از 12 سال نماينده حضرت امام و رهبرى و امام جمعه دشت آزادگان (سوسنگرد، بستان و هويزه).

· تهيه سلاح و مهمات جنگي و تدارك نيازمندي هاي جبهه رزمندگان عشاير آبادان.

· حضور مستمر درخطوط مقدم نبرد.

· رئيس ستاد پشتيباني جنگ دشت آزادگان و تهيه و ارسال كمك هاي مردمي براى رزمندگان اسلام.

· نماينده ولي فقيه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامي سوسنگرد، بستان و هويزه.

· نماينده جامعه روحانيت در بنياد مسكن.

· رئيس جمعيت هلال احمر دشت آزادگان.

·

رييس ستاد اعزام روحانيون به جبهه دشت آزادگان.

· سرپرست امور فرهنگي جهادسازندگي آبادان در دوران جنگ.

ساير سوابق و مسئوليت هاي علمي، فرهنگي و سياسي حجت الاسلام طُرفي:

· بيش از 30 سال تحصيل و تدريس در حوزه هاي علميه و همچنين افتخار تلمذ سطوح نزد استاداني چون: مدرس افغاني، تهراني، سيد علي علوي، شيخ حسين قطيفي، بحث خارج نزد آيات عظام مرحوم ميرزا جواد تبريزي، مكارم شيرازي، سيد كاظم حايري.

· بناي بيش از 40 باب مسجد و بناى حوزه علميه و مصلاي دشت آزادگان.

· مسئول بخش عربي راديوهاي استان خوزستان.

· مسئول بخش عربي صداي سپاه پاسداران استان خوزستان.

· سرپرست اداره اوقاف و امورخيريه آبادان.

· رئيس شوراي حل اختلاف دادگستري آبادان.

ايشان صاحب تأليفات متعددى

هستند كه از آن جمله كتابب «آبادان در تاريخ اسلامي» و «مساجد آبادان» به چاپ رسيده است. و تأليفات ديگرشان از جمله «طيّ قبيله المؤمنه»، «نامه ي امام جعفر صادق عليه السلام به دولتمردان» ، «الزرع و الزراعه» و «الاخلاق الاسلامي»، «ديوان اشعار عربي و فارسي» در شرف چاپ هستند.

و آخر دعوانا أن الحمد لله ربّ العالمين و الصّلاة و السّلام علي سيّدنا و نبيّنا أبي القاسم محمّد و علي أهل بيته الطّيّبين الطّاهرين المعصومين المنتجبين و اللّعن الدّائم علي أعدائهم أجمعين إلي يوم الدين.

طريقه دار، ابوالفضل

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

ابوالفضل طريقه دار

محل تولد : قم

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1337/1/1

زندگينامه علمي

به سال1337 شمسي در قم به دنيا آمد تحصيلات خود را در رشته ادبيات تا پايان دبيرستان در همين شهر به پايان رساند در مهر ماه سال 1357 در رشته ي فلسفه به دانشگاه شهيد بهشتي (ملي سابق) راه يافت و يك سال هم در دانشگاه تهران به تحصيل مشغول شد و از محضر اساتيدي همچون دكتر محمد علي شيخ ، دكتر غلامرضا اعواني، دكتر حسين الهي قمشه اي ، دكتر رضا داوري ، دكتر عبد الكريم سروش، دكتر ابراهيمي ديناني سود برد. حدود چهار سال در دبيرستان هاي علوم و معارف اسلامي تدريس كرد. در سال1363 علوم ديني را در حوزه علميه قم به طور آزاد و از سر علاقه آغاز كرد و از محضر اساتيدي چون آيت الله مدرس افغاني ، آيت الله شيخ علي صفائي و اساتيد ديگر بهره برد. آشنايي با علوم ديني و چگونگي استنباط احكام از منابع ، شناخت حدود

مرزها، تاريخ تطور و ضرورت فايده دانش هاي ديني مثل منطق ، اصول فقه ، رجال ، درايه ، فقه و حديث و غور و بررسي منابع و چگونگي حجيت آنها براي ايشان جذاب بود لذا با مطالعات پي گير در طول دو سال موضوع متدلوژي اجتهاد را پي گيري و ثمره كار خود را در اثري به نام «آشنايي با روش اجتهاد» گرد آوري كرد. وي در كنار مطالعه و پژوهش به كار نگارش و ويرايش همت گماشت و از طريق مركز نشر دانشگاهي در تهران با ويرايش فني آشنا شد. در اين فن از محضر اساتيدي همچون احمد سميعي (گيلاني) ، پرويز شيخ كريمي ، بهاء الدين خرمشاهي و ابوالحسن نجفي بهره برد در سال 1366 به ويرايش آثار «موسسه در راه حق» پرداخت سپس در سال 1367 سر ويراستار انتشارات جامعه مدرسين حوزه علميه قم گرديد آنگاه به پژوهشگاه فرهنگ و علوم اسلامي دفتر تبليغات اسلامي آمد و از سال 1368 تا1385به مدت هفده سال سر ويراستار آنجا بود. اكنون سر ويراستاري موسسه چاپ و انتشارات دفتر تبليغات اسلامي (موسسه بوستان كتاب) را بر عهده دارد. كتاب «انواع ويرايش» در 400 صفحه وزيري و «شيوه نامه بوستان» در 200 صفحه حاصل تجربه و تدريس ايشان در مقوله ويرايش است. وي به آموزش و تربيت ويراستاران زيادي در حوزه علميه قم همت گماشته كه معمولاً در مراكز پژوهشي قم به كار مشغولند. ايشان غير از ويرايش به پژوهش نيز علاقه ي فراوان دارد و كتاب هاي مختلفي در زمينه معارف اسلامي از ايشان منتشر شده است

طوسي، اسدالله

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

اسدالله طوسي

محل

تولد : بهشهر

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1346/1/1

زندگينامه علمي

حقير آموزش قرآن كريم را نزد پدر بزرگوارم آموختم آنگاه براي تحصيل وارد مدرسه ابتدايي واقع در محل تولدم در يكي از روستاهاي ييلاقي در مناطق جنگلي و خوش آب و هواي مازندران , بخش هزار جريب ساري شدم تا پايه سوم ابتدايي را گذراندم سپس توسط برادر بزرگوارم جناب حجت الاسلام شيخ محمد علي طوسي به شهر مقدس قم آمدم از پايه چهارم ابتدايي تا پايان دوره متوسطه در اين شهر مشغول به تحصيل بودم خرداد سال 1362 موفق به اخذ ديپلم شدم و سال بعد يعني 1363 به حوزه علميّه قم وارد شدم . شروع به تحصيلات حوزوي از بركات زندگي حقير بود . آشنايي با مراكز علمي حوزوي و اساتيد و كارشناسان حوزوي و افتادن در وادي علم و تحصيل و تحقيق براي بنده بسيار مغتنم بود .

سال 1367 يعني وقتي مشغول به گذراندن سطح 4 حوزه بودم وارد بخش آموزش مؤسسه در راه حق شدم كه بعدها به بنياد باقر العلوم (ع) و سپس به موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره) تغيير نام يافت . پس از اتمام دوره عمومي در سال 1371 دوره تخصصي در رشته تربيتي را آغاز كردم . پس از اتمام دوره تخصصي در سال 1376 از پايان نامه كارشناسي ارشد در رشته علوم تربيتي با عنوان روش هاي تربيتي انذار و تبشير در قرآن با نمره عالي 5/18 دفاع كردم . فراغت از تحصيلات دوره هاي مؤسسه همزمان بود با درخواست هاي برخي دوستان و نيز اساتيد براي فعّاليّت در بخش

هاي مختلف آموزشي و پژوهشي كه حقير با فعاليت در مراكز مطالعات و پژوهش هاي فرهنگي حوزه علميّه قم موافقت كردم و بعنوان مسئول گروه تربيت و مشاوره ادامه داشت . همزمان به اتفاق يكي از دوستان دست به ترجمه مجموعه مقالات تخصصي علوم تربيتي از يكي از منابع خارجي شديم به صورت كتاب با عنوان گامي به سوي نظريه پردازي در تعليم و تربيت اسلامي چاپ و منتشر گرديد .

با افتتاح واحد تربيت مربي اخلاق در مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره) به سرپرستي و هدايت حضرت استاد حاج آقاي دكتر تهراني ، حقير جذب آنجا شدم و از اولين گروه آموزشي آن واحد بودم سال بعد از آن خود نيز بنا به درخواست و لطف و عنايت استاد وارد فعّاليّت هاي واحد شده و سپس به عنوان مسئول واحد تربيت مربي اخلاق تا كنون مشغول به انجام وظيفه هستم . همزمان با فعال بودن در واحد تربيت مربي اخلاق فعاليت هايي نيز در حوزه آموزش و پرورش داشتم.

طهماسبي نيك، علي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

علي اشرف طهماسبي نيك

محل تولد : كوهدشت

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1338/7/1

زندگينامه علمي

تحصيلات ابتدايي خود را از سال 1345 در شهرستان كوهدشت لرستان آغاز نمودم و تا سال دوم دبيرستان را در همين شهرستان مشغول تحصيل بودم آنگاه دوره تربيت معلم را در دانشسراي مقدماتي شهرستان بروجرد در سال 1354 آغاز و درسال 1356 موفق به اتمام دوره با رتبه اول در استان محل تحصيل شدم و سال بعد كار تدريس در مقطع ابتدايي را به صورت پيماني آغاز نمودم ، ولي بخاطر درگيري

با حراست و ساواك در زمان رژيم پهلوي از محل كار تبعيد شدم . ابتداي سال 1357 محل را مخفيانه ترك و عازم قم شدم چرا كه اولين جرقه و بارقه انقلاب اسلامي در شرف آغاز بود و از آنجا كه مرحوم امام راحل (ره) دستور داده بودند كه سربازها پادگان ها را ترك كنند بنده كه دفترچه آماده به خدمت وظيفه دريافت نموده بودم از رفتن به خدمت سربازي رژيم سابق امتناع نمودم و در قم به جرگه نيروهاي انقلاب پيوستم و تا پيروزي انقلاب در قم ماندم و دروس حوزوي را هم جسته و گريخته آغاز نمودم.

پس از پيروزي انقلاب به محل تولد خود بازگشتم و مدتي را با بسيج و سپاه همكاري نمودم و در كنار آن كار تدريس در مقطع متوسطه را در دروس بينش ديني و فلسفه و منطق و تاريخ اسلام آغاز نمودم تا سال 1363 كه به همراه خانواده به قم مهاجرت نمودم و همزمان با تحصيل در دانشگاه (مجتمع آموزش عالي قم) در رشته حقوق كار تحصيل دروس حوزوي را نيز رسما آغاز نمودم و پنج پايه اول سطح حوزه را يكجا در سال 1365 امتحان دادم و قبول شدم و از آن پس بيشتر وقت را صرف تحصيلات حوزوي نمودم . در سال 1368 در مقطع ليسانس حقوق از دانشگاه تهران (مجتمع آموزش عالي قم) فارغ التحصيل شدم و در دروس حوزوي متمركز شدم تا اتمام دروس سطح از حدود سال 1374 تحصيلات حوزوي را در مقطع خارج با شركت در دروس اعلامي همچون آيات عظام مومن، تبريزي، و شبيري زنجاني آغاز نمودم ضمن اينكه در

تمام اين مدت با استاد محبوب خود يعني مرحوم آيت الله حاج شيخ علي صفائي حائري مرتبط بودم و از مجلس درس و بحث و وعظ و مباحث تربيتي و عقيدتي ايشان بهره مند مي شدم.

در سال 1374 همزمان ، كار تحصيل دانشگاهي در مقطع كارشناسي ارشد در رشته حقوق جزا و جرم شناسي در دانشگاه قم را آغاز و در اسفند 1376 در همين مقطع با رتبه اول فارغ التحصيل گشتم و سپس از آن كار تحقيق و فيش برداري و نوشتن را آغاز نمودم .

طيب نيا، محمدصالح

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد صالح طيب نيا

محل تولد : اصفهان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1356/6/8

زندگينامه علمي

در سال 1374 در رشته مهندسي آبياري در دانشگاه صنعتي اصفهان پذيرفته شدم. از همان زمان علاقه زيادي به علوم اسلامي بويژه مباحث كلامي و اعتقادي داشتم. در دوران تحصيل كتب شهيد مطهري و برخي از كتب فلسفي را مطالعه مي كردم.

در همين ايام در محضر يكي از اساتيد مبرز حوزه علميه المنوق منظومه سبزواري و سپس نهاية الحكمه را گذراندم. در اواخر سال 1377 همزمان با تحصيل در دانشگاه دروس حوزوي را نيز شروع نمودم و تا سال 1379 نيز به تحصيل در دروس حوزوي ادامه دادم. (در سال 1378 از دانشگاه فارغ التحصيل گشتم.)

بخاطر علاقه ايجاد شده به فلسفه در سال 1381ذ در رشته فلسفه و كلام اسلامي در مقطع كارشناسي ارشد دانشگاه قم پذيرفته شدم. عليرغم آنكه رشته كارشناسي بنده علوم انساني نبود اما دانشجوي ممتاز و رتبه اول گروه بودم و در سال 1383 با معدل 98/18 فارغ التحصيل شدم. موضوع پايان نامه

؛ خدا در آينه خود آگاهي بود كه در واقع تبيين فلسفي و ديني از روايت شريف (من عرف نفسه فقد عرف ربه) بحساب مي آيد.

بلافاصله بعد از فارغ التحصيلي ، تدريس دروس معارف اسلامي را آغاز كردم و با اخذ مجوزهاي لازم به تدريس در دانشگاه جامع علمي – كاربردي و سپس آزاد نجف آباد پرداختم و سرانجام در سال 1385 در دانشگاه صنعتي اصفهان به عنوان هيأت علمي گروه معارف مشغول شدم.

در سال 1383 به همت برخي از اساتيد دانشگاه اصفهان و ساير دوستان ، مركز مطالعات و تحقيقات حيات طيبه را راه اندازي نموديم كه تا پايان سال 1384 مديريت مجموعه را بر عهده داشتم.

ظهيري، عباس

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عباس ظهيري

محل تولد : اصفهان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1339/1/1

زندگينامه علمي

در سال 1339 در اصفهان به دنيا آمدم و پس از سپري كردن درسهاي كلاسيك در سال 1353 وارد حوزه علميه شدم البته در مدرسه ذوالفقار اصفهان. در سال 1361 درس خارج را شروع كرده و از محضر حضرات آيات عظام تبريزى، وحيد خراسانى، بهجت و فلسفه و تفسير را نيز در محضر اساتيد معظم آيات جوادي و حسن زاده كسب فيض نمودم و در حين تحصيل به تدريس فقه و اصول و تفسير در مراكز مختلف مشغول بودم و در عين حال به تاليف نيز پرداخته ام كه نام آنها را در صفحه آثار نوشته ام .

عابدي، محمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد عابدي

محل تولد : كندوان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1352/1/1

زندگينامه علمي

بسمه تعالي

تولد و تحصيلات

در سال 1352 ش در روستاي كندوان از توابع شهرستان ميانه در استان آذربايجان شرقي متولد شدم پدرم بنا و مادرم خانه دارو از خانواده اهل علم بود. از جمله آيت الله شيخ نصرت الله بنارواني كه دايي آنان شمرده مي شد. بعد از چند سالي به ميانه نقل مكان كرديم و دوره ابتدايي، راهنمايي و اول دبيرستان را همان جا خواندم و وارد حوزه علميه ميانه شدم و به فاصله كمتر از چند ماه در سال 69 به حوزه علميه مسجد الدوله تهران رفتم. در تهران در مدارس ايلچي بيك (شهيد باهنر) و رضائيه و در نهايت مروي هم تحصيل كردم و تا لمعتين را در اين مدارس خواندم. استادان دوره مقدمات آقايان ميرحسيني، فاضل، عبدالمجيد

رشيدپور (استاد اخلاق) و... بودند لمعه را هم با اساتيدي چون مرحوم پاكتچي، تقوايي و ... خواندم.ظاهرا در سال 73 به حوزه علميه قم آمدم. در مدرسه فيضيه و آنگاه دارالشفا ساكن شدم با حضرات اساتيد اعتمادي، وجداني فخر، موسوي تهراني، درياباري، رمضاني، و.... دروس را تا سطح خارج ادامه دادم. در سال 81 وارد رشته تخصصي تفسير و علوم قرآن شدم. و از محضر اساتيدي چون آيت الله معرفت، بهشتي، و آقايان فاضل گلپايگاني، عبدالهي (همكار تفسير نمونه) دكتر رضايي اصفهاني، نصيري و نعمتي پورفر و .... در دروس مختلف تفسير استفاده بردم همزمان به درس خارج آيات مكارم و سبحاني حاضر شدم و 2 سال به درس خارج ادامه دادم. 2.5 سال هم درس خارج جناب استاد سروش محلاتي حاضر شدم و درس خارج فقه امر به معروف و نهي از منكر و بخشي از قصاص را خواندم.آنگاه به درس خارج اصول آيت الله وحيد خراساني حاضر شدم و درس تفسير قرآن آيت الله جوادي آملي هم توفيق حضور يافتم.و اينك هم در دروس آيات مكارم، وحيد و جوادي توفيق حضور دارم.در طي سالهاي حضور در حوزه به امر تبليغ هم اهتمام دانسته ام و در داخل و خارج قم به تبليغ پرداخته ام. و همزمان فعاليتهايي در حوزه كتاب و مطبوعات هم داشته ام.

عابدي، محمدرضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد رضا عابدي

محل تولد : قم

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1339/1/1

زندگينامه علمي

سال 1362 وارد حوزه علميه مقدّسه قم شدم. ابتدا مقدّمات را به طور آزاد و در ادامه در مدرسه مباركه رضويه در حضور اساتيد؛ حضرت حجة الاسلام آقاي

كاشانى، حاج آقا هادوي تهرانى، حاج آقا علوي و... استفاده نمودم. معالم، رسائل و مكاسب را در محضر اساتيد محترم؛ استادى، اعتمادي، مرحوم حاج آقا پايانى و در ادامه در محضر استاد حاج آقا حضرت آية الله عبدالله جوادي آملي دام عزّه در كلاس درس استاد، محضر قرآن بودم و در خارج فقه كتاب صوم و مكاسب تلمذ نموده ام. در زمينه تخصصي نسبت به فراگيري اصول و روش تربيت كودكان و نوجوانان در دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم بخش مركز تربيت مربي كودكان و نوجوانان در محضر اساتيد محترم؛ حاج آقا محمّد حسن راستگو سعد آبادي، مهاجراني، يحيي كبير و.... اشتغال داشته و دارم. در اين زمينه به مدّت 15 سال با ساير دوستان محقق و نويسنده در تهيه و تدوين كتاب هاي ره توشه راهيان نور ويژه دو مقطع ابتدايي و راهنمايي تحصيلي فعّاليّت و همكاري نزديك دارم. هم چنين در گروه هاي تخصصّي بخش تحقيقات مركز كودكان و نوجوانان از جمله؛ گروه هاي تحقيقي اخلاق، قرآن، معارف و ... شركت جسته و سرگروهي گروه اخلاق را به عهده دارم. با تحقيق و پژوهش و نويسندگي در زمينه كودكان و نوجوانان، در زمينه ي اخلاق اسلامي ويژه كودكان و نوجوان چه در ره توشه راهيان نور و چه به طور مجزا فعّاليّت هاي نوشتاري داشته ام. در گروه قرآن هم در طول ساليان متمادي به بررسي آيات قرآني از جزء اول تا جزء 30 قرآن نسبت به طرح استفاده كودكان و نوجوانان از معارف قرآني به زبان آنان به بررسي و طرح آيات قرآني به صورت 4 گزينه اي فعّاليّت نمودم.

البته اين فعّاليّت در قالب گروهي بوده كه با مهارت هاي مختلف ارائه شده است. جزء اول اين فعّاليّت به صورت كتاب منتشر شده است و 6 جزء ديگر آن به صورت آماده و قابل چاپ و در مراحل نهايي مي باشد و مابقي اجزاء قرآن در حال بررسي و آماده سازي نهايي است.

عابدي، محمود

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

دكتر محمود عابدي در سال 1323 ش در چادگان - يكي از روستاهاي آن روز شهرستان فريدن - به دنيا آمد.ايشان داراي دكتري رشته زبان و ادبيات فارسي مي باشد.ايشان اكنون استاد گروه زبان و ادبيات فارسي دانشگاه تربيت معلم تهران است.كتاب"كشف المحجوب" تصحيح وي ، در دوره بيست و سوم انتخاب كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ،به عنوان كتاب سال برگزيده شد.

گروه : علوم انساني

رشته : زبان و ادبيات فارسي

تحصيلات رسمي و حرفه اي : محمود عابدي تحصيلات ابتدايي و بخشي از متوسطه را در زادگاه خود- فريدن- به انجام رساند و پس از طي دورة دانشسراي مقدماتي در سال 1342 به استخدام آموزش و پرورش درآمد. ضمن خدمت در آموزش و پرورش، دورة كارشناسي زبان و ادبيات فارسي را در سال 1354 در دانشگاه اصفهان به پايان برد و مقاطع كارشناسي ارشد و دكترا را در سالهاي 1354 - 1363 در دانشگاه تهران پشت سر گذاشت.پايان نامة دكتراي وي تصحيح انتقادي نفحات الانس جامي بود كه در سال 1371 به عنوان كتاب سال جمهوري اسلامي شناخته شد.

استادان و مربيان : محمود عابدي از محضر استادان بزرگي چون: دكتر سيدجعفر شهيدي، دكتر زرين كوب، دكتر پرويز خانلري، دكتر خليل خطيب رهبر، دكتر احمد مهدوي دامغاني و

دكتر مظاهر مصفا و ... بهره ها برد و در كارهاي پژوهشي اش هماره به تأثير نفس و عظمت تحقيقات استادان ياد شده مي انديشد.

مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : محمود عابدي هم اكنون استاد گروه زبان و ادبيات فارسي دانشگاه تربيت معلم تهران است

جوائز و نشانها : پايان نامة دكتراي محمود عابدي تصحيح انتقادي نفحات الانس جامي بود كه در سال 1371 به عنوان كتاب سال جمهوري اسلامي شناخته شد. همچنين كتاب"كشف المحجوب" تصحيح وي ، در دوره بيست و سوم انتخاب كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ،به عنوان كتاب سال برگزيده شد.

چگونگي عرضه آثار : محمود عادبذي افزون بر سخنرانيها و مقالات متعدد در زمينه هاي تصوف و عرفان، بخصوص حافظ و شعر او، داراي آثار گرانسنگي است .

--------------------------------------------------------------------------------

آثار :

1 ترجمة كهن عهدنامة مالك اشتر

ويژگي اثر : تصحيح

2 تكلمة نفحات الانس

ويژگي اثر : تصحيح

3 جستجويي در نهج البلاغه

ويژگي اثر : ترجمه

4 خردنماي جان افروز

ويژگي اثر : تصحيح

5 درويش گنج بخش

ويژگي اثر : تاليف

6 علم و علم آموزي در اسلام

ويژگي اثر : تاليف

7 كشف المحجوب

ويژگي اثر : تصحيح،اين كتاب ، در دوره بيست و سوم انتخاب كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ،به عنوان كتاب سال معرفي و برگزيده شد. آشنايي با كتاب كشف المحجوب كشف المحجوب / تأليف علي بن

عثمان هجويري؛ مقدمه، تصحيح و تعليقات محمود عابدي. - تهران: سروش، 1383. هفتاد و چهار، 1156 ص. كشف المحجوب اثر كم نظير ابوالحسن علي بن عثمان هجويري يكي از ارزشمندترين متون صوفيانه فارسي است كه در سدة پنجم هجري به رشتة تحرير درآمده است. اين اثر علاوه بر شرح بسياري از اصول تصوف و آداب صوفيان، در گزارش فرق صوفيه و كشف حقايق بعضي از احكام و آداب ديني و آييني صوفيان فصولي دارد كه در نوع خود بي سابقه و در ميان منابع اصلي تصوف بي مانند است. افزون بر اينكه وسعت دايرة واژگان در اين اثر به اندازه اي است كه براي محققان گونه هاي زبان فارسي حوزة حيات مؤ لف و عصر او، بررسي و مطالعة آن امري ضروري و اجتناب ناپذير مي نمايد. از كشف المحجوب دست نوشته هاي متعددي در كتابخانه هاي تاشكند، لاهور، هند و برخي از كشورهاي ديگر جهان موجود است و اين امر از فراواني خوانندگان و علاقه مندان اين كتاب حكايت دارد. اين اثر نخستين بار به سال 1383 ه' . ق در شهر لاهور چاپ و پس از آن نيز بارها به طبع رسيده است كه از ميان آنها طبع لنينگراد با تصحيح والنتين ژوكوفسكي، مدرس زبان فارسي دارالفنون سن پترزبورگ قابل ذكر مي باشد و همين چاپ نيز بارها در ايران به صورت افست منتشر شده است. تصحيح جديد اين اثر به همت جناب آقاي دكتر محمود عابدي بر اساس نسخه هاي معتبر و قابل توجه، همراه با مقدمه و تعليقات ارزشمند و رفع كاستيهاي چاپهاي پيشين اين كتاب، صورت گرفته است و تلاش مصحح محترم براي ارائه تصحيحي دقيق و سودمند از اين اثر

قابل ستايش مي باشد

8 كلمات علية غر ا

ويژگي اثر : تصحيح

9 مطلوب كل طالب

ويژگي اثر : تصحيح

10 نفحات الانس

ويژگي اثر : تصحيح

11 نهج البلاغه از كيست

ويژگي اثر : ترجمه

عابدين، عليرضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

دكتر عليرضا عابدين ، تحصيلات دانشگاهي خود را در مقطع كارداني علوم سياسي، در لوركلمبيا كالج، لانگ ويو، واشنگتن آغاز و در سال 1360به پايان برد.ايشان تحصيلات خود را در دانشگاه ايسترن واشنگتن، چيني، واشنگتن تا مقطع كارشناسي ارشد در رشته روانشناسي باليني ادامه داد و در سال 1365 موفق به اخذ مدرك فوق گرديد.نامبرده همچنين مدرك دكتراي روانشناسي باليني، را از دانشگاه روانشناسي حرفهاي كاليفرنيا، بركلي، كاليفرنيا، در سال 1374دريافت كرده است.وي هم اكنون عضو هيئت علمي و دانشيار گروه روانشناسي, دانشكده علوم تربيتي و روانشناسي دانشگاه شهيد بهشتي مي باشد. گروه : علوم انساني رشته : روان شناسي گرايش : روانشناسي باليني تحصيلات رسمي و حرفه اي : سوابق تحصيلي دكتر عليرضا عابدين به ترتيب زير است: دكتراي روانشناسي باليني، دانشگاه روانشناسي حرفهاي كاليفرنيا، بركلي، كاليفرنيا، 1374. متخصص مشاوره بيماران معتاد، كالج اسپكن فالز، اسپكن، واشنگتن، 1366. كارشناسي ارشد روانشناسي باليني، دانشگاه ايسترن واشنگتن، چيني، واشنگتن، 1365. كارشناسي جامعه شناسي و علوم سياسي، دانشگاه ايسترن واشنگتن، چيني، واشنگتن، 1363. كارشناسي روانشناسي، دانشگاه ايسترن واشنگتن، چيني، واشنگتن، 1362. كارداني علوم سياسي، لوركلمبيا كالج، لانگ ويو، واشنگتن، 1360. مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : سوابق كاري و مديريتي عليرضا عابدين به قرار زير است: . سرپرستي كلينيك تخصصي خانواده و

كودك دانشگاه شهيد بهشتي تاريخ: 1384 – تاكنون معرف: دكتر مظاهري وظايف: نظارت فعاليتهاي روانشناسي كلينيك شامل روان درماني و آزمونهاي روانشناختي؛ تدريس كلاسهاي روانشناسي و بين رشتهاي 2. مديرعامل افقهاي نوين تحول تاريخ: 1383 – تاكنون معرف: هيأت امناء موسسه وظايف: مشاوره، تحقيق و توسعه و اجراي برنامههاي آموزشي و تجربي در راستاي مديريت سازمانها با تاكيد بر بعد انساني 3. سرپرست روانشناسي درمانگاه شماره 1، انستيتو روانپزشكي تهران تاريخ: 1381 - 1384 معرف: دكتر مجد وظايف: نظارت فعاليتهاي روانشناسان و انترنها شامل تستهاي روانشناسي و خدمات درماني، آموزش تعداد كلاسهايي مانند آسيبشناسي، روانشناسي رشد، خانواده و گروه درماني و مصاحبه تشخيصي 4. رئيس كاميونيتي ساپورت نت ورك، سانتارزا، كاليفرنيا تاريخ: 1372 – 1379 معرف: هيأت امناء سي اس ان وظايف: پيشبرد برامههاي باليني، طرح و اجراء بودجه، جذب، رشد و همكاري با هيأت امناء، مديريت پرسنل 5. درمانگر سرپايي پتلوما هلت سنتر، بيمارستان راس، پتلوما، كاليفرنيا تاريخ 1373 – 1375 معرف: دكتر استيو هيوبرت وظايف: آموزش و پيشگيري از سوء استفاده مواد مخدر، مداخله و درمان از طريق تشخيص و مصاحبه (خانواده، گروه، فردي) و مشاوره سوء استفاده مواد مخدر 6. مشاوره سرپايي فميلي سرويس ايجنسي سان متيو كانتي، برلين گيم، كاليفرنيا تاريخ: 1370 – 1371 معرف: ديويد فيشر وظايف: مشاوره ازدواج، خانواده، كودك، فردي و گروهي 7. درمانگر سرپايي مركز سلامت روان بخش سان متيو، گروه تشخيصهاي همبودي، كاليفرنيا تاريخ: 1369 – 1371 معرف: دكتر گيفين و دكتر ولكاو وظايف: مديريت موردهاي باليني، آزمونهاي روانشناختي، خدمات آسيب شناسي انفرادي و گروهي براي بيماران بزرگسال و كودكان بزهكار 8.درمانگر سرپايي نيوپرسپكتيوز مرين، لاركسپر،

كاليفرنيا تاريخ: 1368 – 1369 معرف: دكتر پاول گود وظايف: آموزش پيشگيري از مواد مخدر، مداخله و درمان نوجوانان 9.معاونت درمان و پيشگيري از سوءاستفاده مواد مخدر، نيوهرايزن كرسنتر، اسپكن، واشنگتن تاريخ: 1364 – 1368 معرف: هال لتزنهيسر وظايف: اشغال 90% ماتريكس تختهاي درمان، ناظر كادر درمان، همكاري و مشاركت با ديگر سازمانها، طرح و اجرا بودجه 10. درمانگر كاميونيتي منتال هلت سنتر (مركز سلامت روان)، استيت منتال هلت (مركز ايالتي سلامت روان)، واشنگتن تاريخ: 1364 – 1365 معرف: دكتر سالتراپ و گيل برگهارد وظايف: مداخله در بحران و درمان باليني 11. دستيار بخش روانشناسي، دانشگاه ايسترن واشنگتن، چيني تاريخ: 1364 – 1366 معرف: دكتر فيل انست و دكتر گيل هيكس وظايف: حمايت و هدايت دانشجويآن سال اول كارشناسي ارشد، همكاري در تدريس كلاس­­هايي مانند آمار پيشرفته، فيزيولوژي، آسيبشناسي داراي گواهينامه هاي تخصصي: كارشناس حرفهاي سلامت رواني كارشناس مشاوره الكل و مواد مخدر كارشناس توانبخشي اجتماعي ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : شركت در فعاليتهاي پيوسته حرفه اي : انجمن روانشناسي آمريكا كميته تعليمات اينلند ايمپاير سازمان مبارزه با اعتياد به الكل عضو ساي كاي سازمان توانبخشي اجتماعي كاليفرنيا سازمان بين المللي توانبخشي روانشناسي نظام روانشناسي و مشاوره ايران

عابديني، ابوالفضل

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

ابوالفضل عابديني

محل تولد : مرند

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1329/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب ابوالفضل عابديني استاديار دانشگاه تهران، دانشكده الهيات، در سال 1329 در مرند (آذربايجان شرقي) متولد شده و تحصيلات ابتدايي را در آن شهر گذرانده سپس به تبريز هجرت كردم و در مدرسه طالبيه تبريز (حوزه علميه) تحصيلات حوزوي را شروع كردم و در ضمن دروس

جديد را هم ادامه دادم. (1342) سپس به شهر قم رفتم، منطق و اصول و لمعتين و رسائل و مكاسب را پيش اساتيد بزرگ جناب آقاي پاياني و جناب آقاي سبحاني خواندم (تا پايان سطح) در كنار علوم دينى، دروس جديد را هم تا ديپلم ادبي و سپس در سال بعد ديپلم تجربي را پشت سر گذاشتم (2 ديپلم گرفتم ادبي و تجربي). در سال 1353 در دانشگاه تهران در رشته تاريخ قبول شدم يكي دو سال از قم به تهران تردّد مي كردم و سرانجام به قول طلبه ها سلب توفيق شده و ناچار از قم بريدم و براي هميشه ساكن تهران شدم. در سال 1355 ليسانس گرفتم _ مجدداً دوره فوق ليسانس را در همان دانشگاه ادامه دادم. به انقلاب و انقلاب فرهنگي خورد _ مدتي دانشگاه ها تعطيل شد. سرانجام در سال 1364 فوق ليسانس گرفتم.در سال 1369 از طريق اعزام دانشجو به خارج، از طريق وزارت علوم به كشور فرانسه براي اخذ دكترا، اعزام شدم 2 سال در فرانسه بودم، بنا به دلايل سياسي و فرهنگي نتوانستم در آنجا ادامه تحصيل بدهم، ناتمام برگشتم. مجدداً براي دكترا امتحان دادم و در دانشگاه شهيد بهشتي ادامه تحصيل دادم و سرانجام از آن دانشگاه دكترا گرفتم. و هم اكنون به كار تدريس و تحقيق و پژوهش مشغول هستم.

عابديني، احمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

احمد عابديني

محل تولد : نجف آباد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1338/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب احمد عابديني فرزند يدالله متولد 1338 در نجف آباد اصفهان در خانواده اي كشاورز متولّد شدم از طرف مادرم نسبم به مرحوم آيةالله مير سيّدعلي آيت نجف آبادي

مي رسد. به همين جهت مادر و دايي هايم كه نوادگان مرحوم مير سيّدعلي بودند به درس خواندن من اصرار داشتند، از جهت ديگر كشاورزي و رسيدگي به اموري از اين قبيل مطرح بود به همين جهت معمولاً درس خواندن منحصر به مدرسه بود و بيشتر وقت خارج از مدرسه به كمك پدر در امر كشاورزي مي گذشت معمولاً شبهاي زمستان را در جلسات قرآن و حضور در مسجد و خواندن مقدمات صرف كردم. در سال 1356 ديپلم گرفتم و در كنكور شركت كردم و پس از قبولي در دانشگاه در رشته فيزيك به تحصيل پرداختم. در همان تابستان اولين كلاس آموزش قرآن را تشكيل دادم و تمامي دوستاني كه با هم درس مي خوانديم و ديپلم گرفتيم در آن كلاس شركت كردند و روخواني قرآن را فرا گرفتند. پس از ورود به دانشگاه نيز بنده خود را به دفاع از قرآن و اسلام مي دانستم. جو خاص آن زمان و وجود جوانان فراواني كه كمونيست شده بودند و بنده و دوستانم با آنان بحث مي كرديم و نا تواني از پاسخ به شبهات آنان، نياز به خواندن فلسفه را برايمان يقيني ساخت ولي مبارزه با شاه به شكلهاي گوناگون از جمله تشكيل نمايشگاه هاي كتاب در شهرهاي مختلف از جمله شهرهاي استان چهارمحال و تدارك تظاهرات و نيز درسهاي دانشگاه فرصت پرداختن به فلسفه را از ما گرفت با پيروزي انقلاب و افتادن بيشتر دانشگاه ها به دست كمونيستها و التقاتيها به منظور انقلاب فرهنگي، دانشگاه تعطيل شد و بنده فرصت را براي فلسفه خواندن غنيمت شمردم با چند تن از دوستان خدمت مرحوم

آيةالله ايزدي امام جمعه نجف آباد كه از شاگردان خاص مرحوم آيةالله علامه طباطبائي و از هم دوره اي هاي مرحوم شهيد مطهري بود رسيديم و تقاضاي فلسفه كرديم و ايشان نپذيرفت و فهم فلسفه را منوط به خواندن منطق دانست.

از روي ناچاري به قم رفتيم كه روز ورود به قم مصادف شد با حمله عراق به ايران. در درسهاي فلسفه نظير منظومه شركت مي كرديم ولي كامل نمي فهميديم، يكي از استادان حاضر شد تنها پنجشنبه ها چهار ساعت برايمان فلسفه بگويد كه باز مناسب نبود و ذهنمان كشش نداشت. شروع جنگ و بي برنامگي ما و تعطيل شدن هر روزي درسهاي حوزه و بي پولي و ... دوباره ما را به نجف آباد كشاند اين بار استاد حاضر شد براي ما بداية الحكمه بگويد و ما نيز تصميم به خواندن منطق گرفتيم و منطق مظفر را شروع كرديم. كم كم براي فهميدن درست عربي به خواندن كتابهاي مقدماتي صرف و نحو مشتاق شديم و كم كم دروس حوزوي را به سبكي كه طلاب مي خواندند شروع كرديم، ولي بنده با سرعت بيشتر و اشتياق فراوان آنها را بسيار زودتر از ديگران به پايان بردم. برخي كتابها را با استاد خواندم و برخي را خودم مطالعه كردم، برخي را با مباحثه و برخي را ضمن تدريس فرا گرفتم.

از جمله اساتيدمان مرحوم شيخ محمّدعلي صفر نورالله بود كه هدايه، عوامل ملامحسن، مقداري سيوطي و مغني و مقداري تحريرالوسيله را نزد او خواندم. در عرض اين دروس، بدايةالحكمه، منطق مظفر، مقداري اصول فلسفه و روش رئاليسم با مقداري نهايةالحكمه را نزد مرحوم آيةالله ايزدي فرا گرفتم.

نجف آباد برايم بسيار مناسب و خوب بود زيرا برخي درسها را كه نمي توانستم شركت كنم دوستانم برايم نوار مي گرفتند و آن را گوش مي دادم هرگاه خبردار مي شديم كه عمليات است و جبهه رفتن لازم است با توافق يكديگر درس را تعطيل مي كرديم و پس از بازگشت از جبهه از همانجا شروع مي كرديم.

در سال 1361 دوباره به قم وارد شدم و در ايام تحصيل با عشق و علاقه به درس خواندن پرداختم. بقيه اصول و لمعه را نزد آقايان كوه كمره اي، احمدي ميانجي، محامي، و مرحوم وجداني فخر خواندم و در همان زمان سيوطي و هدايه را تدريس كردم و بعد به رسائل و مكاسب مشغول شدم و از درسهاي آقايان اعتمادي تهراني و مرحوم پاياني و مرحوم ستوده استفاده كردم و كفايتين را تنها نزد مرحوم آيةالله ستوده خواندم. در طي اين مدت تلاش كردم در درس منظومه آيةالله انصاري شيرازي و صبح هاي زود در درس اسفار جلد 9 آيةالله جوادي شركت كنم.

زماني كه در نجف آباد بودم گاهي در درس تفسير آيةالله ايزدي شركت مي كردم ولي اين شركت مرتب نبود اما در قم پس از اينكه حضرت آيةالله جوادي آملي تفسير قرآن را در مسجد محمديه شروع كردند در آن شركت كردم، كم كم جمعيّت زياد شد و درس به مسجد اعظم انتقال يافت و بنده همچنان در آن شركت مي كردم. بالاخره در خرداد 1365 دروس سطح كاملاً تمام شد و در امتحان كفايه شركت كردم در واقع شروع رسمي طلبگي بنده اواخر شهريور 1359 بود كه تا خرداد 1365 كه حدود

6 سال ميباشد طول كشيد. بنده علاوه بر درسهاي رسمي حوزه كه امروزه طي 10 سال مي خوانند مقدار زيادي فلسفه و تفسير نيز اندوخته داشتم و با طلاب مباحثه كرده بودم.

از خاطرات به ياد ماندني آن دوران يكي آنكه شبي هنگام مباحثه كفايه به دوستان گفتم هرجا مطلب مشكل است و خود صاحب كفايه نمي فهمد مي گويد خالي از دقت نيست، دقت كن و ... در اثر همين توهين به ايشان يك مرتبه تيز فهميم از بين رفت و فرداي آن روز هرچه كردم متن كفايه را نمي فهميدم. فردا شب در سر مباحثه پيش دوستان خود به گناه خود اعتراف كردم و در حرم حضرت معصومه (س)نيز توبه و انابه كردم تا مقداري از آن فهم و حافظه برگشت ولي خوب روشن است كه پارچه كثيفِ شسته شده هيچ گاه مثل پارچه نظيف نيست. از آن زمان تصميم گرفتم به علما و بزرگان اهانت نكنم و به جاي اتهام به آنان فهم خود را مورد اتهام قرار دهم.

از خاطرات آن دوران اينكه گروهي بوديم كه در تمام درسها تلاش مي كرديم قبل از درسها پيش مطالعه كنيم و به همين جهت تنها خارج درس را گوش ميداديم و نيازي نمي ديديم كه تطبيق مطالب با متن را گوش دهيم و به همين جهت از درس خارج مي شديم، روزي مرحوم آيةالله پاياني در ضمن توضيح خارج مكاسب به برخي غلطهاي چاپي كتاب اشاره كرد و فرمود مي خواهم كساني كه تطبيق با متن را نمي نشينند به درد سر نيفتند از اينكه استاد كار مارا به رسميت شمرده بود خوشحال بوديم. در

تابستانها و ايام تعطيل دروس، برنامه هاي ديگري داشتيم. تابستان 1356 قبلاً بيان شد. تابستان 1357 را در شهر كرد صرف كرديم. در آن وقت و در ايام تعطيل دانشگاه در جاهاي مختلف نمايشگاه كتاب مي زديم. تابستان 1358 را در جهاد سازندگي استان چهارمحال و بختياري شهرستان جونقان و روستاهاي اطراف آن به سر بردم و به كارهاي فرهنگي و عمراني اشتغال داشتم. تابستان سال 1359 در بخش اردل و نوقان و روستاهاي آن به كارهاي فرهنگي و عمراني اشتغال داشتم. پس از شروع جنگ بيشتر تابستانها يا ايام تعطيل يا ايّام عمليات در جبهه مي گذشت.

تابستان سال 1360 به سر پل ذهاب رفتيم ، خوب به ياد دارم كه صبح زود هوا هنوز تاريك بود و ما سه نفر طلبه در كوچه هاي كرمانشاه قدم مي زديم تا به ستاد اعزام نيرو برسيم كه خبر شهادت 72 تن را از راديو شنيديم و خبر شهادت رجائي و باهنر را نيز در سر پل ذهاب و قبل از عمليّات معروف بازي دراز شنيديم. تلاش مي شد اوقاتمان در جبهه به بطالت نگذرد ، مباحثه تحرير الوسيله، حفظ قرآن، خواندن كتابهايي نظير پرواز در ملكوت از امام امت محصول تلاش آن دوره است. اگرچه اكنون كه به گذشته ها مي نگرم باز بسيار وقت تلف كرده ام كه امكان بهره برداري بهتر از آنها وجود داشت.

در تابستان 1364 كلاسهايي از سوي شوراي سرپرستي طلاب خارجي گذاشته شد و بنده در آن كلاسها شركت كردم و در امتحان نمره خوبي آوردم و روزي در حظور استادهاي عربي و محضر مرحوم استاد آيةالله ايزدي به عربي سخن

گفتم كه اثر شادابي آن به خوبي در چهره استادانم ظاهر بود. به همين جهت و براي كامل شدن تكلم به عربي در تابستان 1365 و اتمام دروس سطح، چهار نفر از آن كلاس به لبنان فرستاده شديم، ورود ما به لبنان مصادف بود با شروع درگيري هاي حركت امل و فلسطينيان. مدرسه رسول اكرم در حومه جنوبي بيروت و در سر راه فرودگاه كه محل استقرار ما بود درست در منطقه وسط درگيري بود و خمپاره هاي طرفين از بالاي مدرسه عبور مي كرد و چندين مرتبه به مدرسه اصابت كرد.

همه فكر آن جمع چهار نفري اين بود كه در ضمن كار و فعاليت، تمرين زبان كنيم. از جمله آن كارها ايجاد نمايشگاه كتاب بود كه يكي از آنها در جلوي مسجد امام رضا(ع)(محل اقامه نماز توسط آيةالله سيد محمدحسين فضل الله) به مدت 10 روز برگذار شد.

هرهفته بنده جدا از دوستان به جنوب لبنان، حوزه صديقين مي رفتم و با طلاب آنجا جلسه داشتم و گاهي به روستاهاي اطراف نيز مي رفتم، در ضمن برخي دروس را براي طلاب تدريس مي كردم.پس از پايان تابستان مسئولان مدرسه از بنده و يكي از دوستان خواستند كه براي تدريس آنجا بمانيم و خودشان با ايران هماهنگ كردند و زن و فرزندانمان را به لبنان آوردند و يك سال تحصيلي در آنجا مانديم.

در آنجا صبح ها خدمت آيةالله سيد محمدحسين فضل الله درس خارج فرا مي گرفتم و بقيه روز را به تدريس مشغول بودم روزهايي كه درگيري شديد بود و يا روزهاي يكشنبه كه تعطيلي رسمي لبنان بود و اساتيد در دروس خود حاضر نمي

شدند من خودم را موظف مي دانستم درس آنان و يا درسي جايگزين را تدريس كنم، گاهي اوقات تدريسها به 11 عدد مي رسيد كه 2 تا 3 تا از آنها در مدرسه خواهران بود كه همسرم مسئوليتش را بر عهده داشت و يكي از آنها درس عدل الهي بود كه پس از نماز مغرب و عشا براي دانشجويان مي گفتم.

بله از امور بسيار جالب در لبنان اين بود كه يك كلاس براي دانشجويان هفته اي سه شب گذاشته بودم و كتاب عدل الهي استاد مطهري را توضيح مي دادم. حدود 30 تا 40 دانشجو در آن كلاس شركت مي كردند اين مقدار دانشجو در آن شرايط بد امنيتي و استمرار آن، چشم همه افراد را خيره كرده بود و مي گفتند اين گونه كلاسها با اين تعداد دانشجو بي سابقه است.

در بين تمامي اين برنامه ها از برنامه براي ايرانيان قافل نشديم و محرم در آنجا منبري گذاشتيم و جلسه اي به زبان فارسي، سخنراني و مداحي به سبك ايراني براي مجموع ايرانيهاي موجود در بيروت اعم از سفارتي ها يا غير از آنها داشتيم كه بسيار جالب بود و مورد استقبال واقع شد. شب شام غريبان دسته عزاداري به سبك ايراني با شمع و ... به راه انداختيم و با نوحه سرائي به زبان فارسي به پشت درهاي مسجد امام رضا(ع) و سپس مسجدي كه مرحوم شمس الدين در آن اقامه جماعت مي كرد رفتيم. هر دو مسجد بسته بود و كسي در آنجا نبود، اما جالب اينكه بنده در طول راه زنان بي حجاب زيادي را ديدم كه مي آمدند روسري از

يكي از خانم ها قرض مي گرفتند و به سر مي كردند و مقداري دسته عزاداري را همراهي مي كردند و سپس روسري را تحويل مي دادند و مي رفتند. اين نشان مي داد كه بي حجابها ضد دين نيستند بلكه علاقه زيادي به دين دارند و شرايط زندگي، آنان را به اين وضع در آورده است.

اوايل تابستان 66 لبنان را به قصد ايران ترك كرديم تا دوباره اوايل مهر به آنجا بر گرديم ولي ديگر توفيق يار اينجانب نشد. پس از چند ماهي از ورود به ايران با گروه تفسير دفتر تبليغات آشنا شدم و به كار تحقيق در قرآن پرداختم و يكي از پژوهشگران تفسير راهنما گشتم كه بحمدالله در 20 جلد به چاپ رسيده است. از آن زمان تا سال 77 به مدت 12 سال در تفسير راهنما بودم و گاهي اوقات بخصوص تابستانها روزها يا هفته ها مي گذشت كه تنها قرآن و تفسير مطالعه مي كردم و خداوند را بر اين نعمت بزرگ شاكرم. در اين مدت درسهاي خارج زيادي از مراجع معظم قم را شركت كردم.نوارهاي درسهاي اصول و رجال را گوش دادم و مباحثه كردم نوارهاي جلدهاي 6و 7و 8 اسفار را گوش دادم و مباحثه كردم،دو دوره رسائل و زيادي از مكاسب را تدريس كردم و ... .

در سال 70 با باز شدن دوباره راه خانه خدا و شروع مجدد حج در امتحان زبان دانها شركت كردم و پس از قبولي ، در همان سال به حج مشرف شدم _البته پول حج را خودم پرداخت كردم و در واقع امتحان، اولين سفر را بي نوبت كرد_در مسير

بين مكه و مدينه اتومبيل حامل ما به سختي تصادف كرد و چند نفر از زبان دانان شهيد و بنده نيز به شدت از ناحيه پاها ضربه ديدم. پس از مراجعه به ايران و بدتر شدن روز به روز كوفتگي پا، مجبورم كرد كه چند ماهي در خانه بمانم و هيچ راه نروم اين زمان فرصت خوبي بود براي شروع به نوشتن كه اولين مقاله عربي در مورد طهارت اهل كتاب نوشته شد. پس از خوب شدن و فعاليتهاي دوباره بيرون از خانه، ديگر نوشتن رها نشد و در هر فرصتي قلم بر كاغذ رفت و مقاله هاي متعدد نوشته شد كه از سال 74 يكي پس از ديگري در مجله كاوشي نو در فقه و ساير مجلات به چاپ رسيد كه ليست ناقصي از آنها تهيه شده است.

در دوره چهارم تربيت مدرس دارالشفاء شركت كردم و مدرك كارشناسي ارشد دريافت كردم و در همان زمانها و شروع اعطاي مدارج علمي از سوي مديريت حوزه قم در آنجا نيز امتحان دادم و مدرك سطح چهار گرفتم. در سال 77 با به پايان رسيدن تقريبي كار تفسير راهنما از رفتن به آنجا خود داري كردم و پس از چند ماهي توفيق راه اندازي «مركز تحقيقات طب اسلامي امام صادق(ع)» نصيب اين جانب شد و توفيق يار شد تا يك دور كتب اربعه حديثي شيعه را با دقت بخوانم كه برايم بسيار مفيد بود و نزديك است كه مسير آينده تحقيقات و تأليفاتم را رقم بزند.

در تابستان 81 و تقريباً تمام شدن دور فيش برداري از كتب اربعه و اصرار خوانواده براي ترك قم و هجرت به

اصفهان و بسيار خوب بودن استخاره هاي فراوان در اين رابطه علي رغم ميل باطني، راهي اصفهان شدم و از اوّل مهر 81 در اصفهان به تدريس در حوزه پرداختم تا خداوند چه بخواهد. برخي از مراجع معظم تقليد بنده را با ورقه اجتهاد، وكالت و امثال آن مورد لطف قرار دادند. تا كنون شش جلد كتاب از اين جانب به چاپ رسيده است و اميدوارم بتوانم مقاله هاي چاپ شده ام را با اصلاح و اكمال براي چاپ آماده سازم، زيرا اكثر مقالات از نوآوري بهره مند است، بويژه مقالات فقهي كه شرطش نوآوري همراه با استدلالهاي محكم است و به همين جهت برخي از آنها در جشنواره ها برنده شده و جايزه اي نظير عمره برايم به ارمغان آورده است. برخي مكرر در جاهاي مختلف چاپ شده و برخي دستمايه محققان براي طرح هاي تحقيقاتي گشته است. و خداوند را براي همه اين نعمتها شاكرم. و اكنون نيز به طرحي پيرامون احاديث اهل بيت مي انديشم.

شايد بتوان روحيه نو آوي اين جانب را - اگر واقعاً موجود باشد- ناشي از دانشجو بودن قبل از انقلاب و برخورد با افكار مختلف در دانشگاه و نيز سفر به لبنان در سخت ترين شرايط و برخورد و تضارب آرا با اكثر گروه هاي موجود در صحنه و بودن در حوادث گوناگون دانست. از ناكامي هاي اين جانب نداشتن هم مباحثه دائم است، در دوران جنگ با هركسي هماهنگ و هم طراز شدم تا با هم پرواز كنيم به جبهه رفت و به پروازي ديگر مبادرت ورزيد. پس از آن نيز هم مباحثه ها، تدريس در دانشگاه

ها،ورود به ارگانها و ...را بر طلبگي صرف و كمي امكانات ترجيح دادند و به همين جهت كارهاي تحقيقاتي اين جانب به تنهايي انجام مي پذيرد و به همين جهت از نظر كيفيت و كميت روند مطلوبي كه خودم آن را مي پسندم ندارد و به ويژه كه گاهي ويراستاران نيز به ويرانگري مي پردازند و غلط گيران نيز بي دقتي مي كنند و ناگهان مقاله اي منتشر مي شود كه ... .

از خداوند منان عاجزانه تقاضا دارم كه توفيقي عنايت كند كه مجموعه حديثي مورد نظر بدون هر اشكالي به پايان رسد. از مهر ماه 83 شروع به تدريس ترتيبي قرآن مجيد و نوشتن آن به عربي كردم كه الحمدلله اكنون يك جزء از قرآن به اتمام رسيده و بيش از دو جلد دست نويس تفسير موجود است كه اميد است با توفيق خداوند بتوانم يك دوره تفسير را به آخر برسانم و در معرض نظر علاقه مندان قرار دهم.

عارف كشفي، جعفر

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد جعفر عارف كشفي

محل تولد : استهبان فارس

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1334/3/15

زندگينامه علمي

آقاي سيد جعفر عارف كشفي در سال 1334هجري شمسي در خانواده اي پاك، باصفا، متدين، مذهبي و دوستدار اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام در شهرستان استهبان استان فارس ديده به جهان گشود. دوران ابتدايي، راهنمايي و دبيرستان را در زادگاه خويش با موفقيت سپري كرد. در پي تشويق خانواده و علاقه خويش به فراگيري علوم ديني در سال 1356 كه سال هاي خفقان و ترس از رژيم شاهنشاهي بر كشور حاكم بود وارد حوزه علميه شيراز گرديد. از نخستين

روزهاي ورود به حوزه علميه با تلاش و كوشش فراوان به تحصيل پرداخت و پس از گذراندن سطوح عالي در سال 1364 به حلقه دروس خارج راه يافت و از محضر درس بزرگان آن ديار همچون مرحوم آيت الله فلسفي، آيت الله صالحي ، آيت الله حسن آيت اللهي و... بهره ها برد.

استاد در كنار تحصيل دروس حوزوي از تحصيلات دانشگاهي غافل نماند و در رشته فقه و مباني حقوق اسلامي در مقطع كارشناسي ارشد در سال 1369از دانشگاه فردسي مشهد تهران فارغ التحصيل گرديد . و با موفقيت از پايان نامه خويش با عنوان" مقايسه آراء شيخ طوسي و ابن ادريس در احكام قضاة " دفاع كرد. ايشان ضمن تبليغ تدريس در دانشگاه فردوسي، دانشگاه امام صادق تهران ، دانشگاه پيام نور تهران ، دانشگاه آزاد قسمت جنوب ، دانشگاه علامه طباطبائي تهران ، دانشگاه آزاد مشهد ، دانشگاه پيام نور مشهد ، دانشگاه شيراز و.... را در كارنامه خود دارد.

ايشان در زندگي سراسر علمي خود جز به كلاس و درس و قلم و كتاب و تحقيق و نگارش و تأليف به چيز ديگري نينديشيده است كه كتاب هاي " پيرامون سيره رسول خدا و اهل كتاب " ، " اولياء بني اسرائيل " ،" آثار اهل كتاب در آثار اسلامي " و... از جمله آثار ايشان است.

عاقلي، باقر

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

باقر عاقلي متولد 1308 قزوين و داراي مدرك دكتراي علوم سياسي از دانشگاه تهران و دكتراي تاريخ از دانشگاه ميشيگان امريكا است. وي داراي تأليف ده ها مقاله و تأليف 25 جلد كتاب در حوزه هاي تاريخي و

سياسي است.گروه : علوم انسانيرشته : علوم سياسيوالدين و انساب : پدر باقر عاقلي حاج شيخ محمد فقيه - روحاني مجتهد بوده است كه اداره مدرسه علميه التفاتيه را به عهده داشته .تحصيلات رسمي و حرفه اي : باقر عاقلي تحصيلات ابتدايي را در زادگاهش شروع كرده و به پايان مي رساند و بعد از اخذ مدرك ابتدايي به منظور ادامه تحصيل به تهران مي آيد و در مدرسه دارالفنون مشغول به تحصيل مي شود. وي در سال 1327 ديپلم ادبي مي گيرد و در رشته هاي «حقوق و علوم سياسي» و «ادبيات» دانشگاه تهران پذيرفته مي شود. - اخذ مدرك ديپلم ادبي در سال 1327 از مدرسه دارالفنون. - اخذ مدرك ليسانس علوم سياسي از دانشگاه تهران در سال 1330. - اخذ مدرك ليسانس حقوق قضايي از دانشگاه تهران، 1331. - اخذ مدرك فوق ليسانس علوم اداري از مدرسه علوم اداري، 1337. - اخذ مدرك دكتراي علوم سياسي از دانشگاه تهران، 1338. چند سال پيش هم مي كوشد مدرك دكترايي ديگر و از دانشگاه ميشيگان دريافت كند. او با ترجمه 5 كتاب خودش به انگليسي و ارائه آنها به دانشگاه مذكور، در واقع به عنوان رساله دكترا پذيرفته شده و مسؤولان دانشگاه ميشيگان، وي را به عنوان مورخ ارزيابي كرده اند. - اخذ مدرك دكتراي تاريخ از دانشگاه ميشيگان در سال 1380.خاطرات و وقايع تحصيل : باقر عاقلي پدرش - حاج شيخ محمد فقيه - روحاني مجتهد بوده كه كتابخانه اي داشته و فرزند كتابخوان خانواده هم عمدتاً كتاب هاي مذهبي و تاريخي متعددي همچون «دره نادري» و آثار ابن سينا را مطالعه كرده

است. قبل از خريد روزنامه توسط برادرانش، او هم به مطالعه روزنامه هاي آن روزگار مي پردازد. نوشته هاي ابراهيم خواجه نوري با عنوان بازيگران عصر طلايي كه در اوايل دهه 1320 به چاپ مي رسيده از نظر او دلچسب و جذاب بوده است. خواجه نوري در آثار و نوشته هايش زندگينامه و بيوگرافي 11 تن از نخبگان آن دوران همچون داور، تيمورتاش و دشتي را به چاپ مي رساند و باقر عاقلي هم بعد از مدتي مي كوشد كه از نزديك با خواجه نوري آشنا شود و اين آشنايي باعث مي شود كه به زعم عاقلي «دست راست» خواجه نوري شده و گاه طرف مشورت او باشد. مطالبي هم در زمينه هاي سياسي و اجتماعي مي نويسد و آنها را براي روزنامه هايي چون «جوانمردان»، «شعله ور» و «مهر ايران» فرستاده و به چاپ مي رسد. علاقه به مطالعه كتاب او را به وادي اي مي كشاند كه به شدت به خريد كتاب روي مي آورد. به ياد مي آورد كه نطق هاي دكتر محمد مصدق ليدر اقليت مجلس شوراي ملي را هم مطالعه كرده و از مضمون آنها باخبر گشته است. از جمله خاطرات تلخ و ناگوار عاقلي در دوران دانشگاه ، ترور دكتر زنگنه توسط يكي از دانشجويان بوده است. زماني كه عاقلي مشغول مطالعه كتاب بوده است، آن دانشجو، رئيس دانشكده را جلوي ساختمان دانشكده به قتل مي رساند.استادان و مربيان : از جمله معلمان سرشناس باقر عاقلي در دارالفنون آقاي تربتي بوده كه مدير روزنامه «پر» بوده و امير پرويز هم كه تحصيلكرده فرانسه بوده تاريخ تدريس مي كرده. وي

نزد پدرش كه اداره مدرسه علميه التفاتيه را به عهده داشته درس شرايع و صرف و نحو را گذرانده است. از جمله استادانش در دوره ليسانس دكتر عميد، آيت الله سنگلجي، آيت الله شهابي، دكتر نصيري بوده اند و همچنين دكتر متين دفتري كه عاقلي بعدها كتابي در مورد او هم مي نويسد.در زمان تحصيل در رشته قضايي، در محضر آيت الله باريك بين هم حضور پيدا مي كند و مسائل حقوقي را از ايشان مي پرسيده. تاريخ از ديد باقر عاقلي امري دوست داشتني است و يكي از كساني كه حس تاريخ نگاري را در او تشويق كرده، خواجه نوري بوده است.هم دوره اي ها و همكاران : از جمله همشاگردي هاي باقر عاقلي در مدرسه دارالفنون آقاي كاتوزيان بوده كه هم اينك از حقوقدانان برجسته ايران است.مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : از سال 1333 تا سال 1337 به عنوان كارمند اداره حقوقي بانك ملي در دوره آموزشي مدرسه علوم اداري شركت مي كند. در سال 1340 مأمور به خدمت در بانك جديد التأسيس رفاه كارگران مي شود و متصدي امور اداري مي شود و بانك رفاه را در اصفهان هم تشكيل مي دهد و همزمان مدتي هم مديريت كارخانه ريسندگي و بافندگي ريسباف را به عهده مي گيرد. در اواسط دهه 1340 به بعد عضو هيأت مديره شركت واحد مي شود و در سال 1349 هم مديرعامل آن مي شود. از جمله اقدامات رفاهي كه در دوره مديريت او در اين شركت راه اندازي شده تأسيس ده ها گرمابه در تعميرگاه هاي شركت واحد بوده است و دست اندركاران حمل و نقل

اين شركت از جمله راننده ها مي توانسته اند در مواقع ضروري استحمام كنند. فعاليتهاي آموزشي : تدريس در مدرسه عالي بازرگاني (58-1340) و دانشگاه تربيت معلم از فعاليتهاي آموزشي باقر عاقلي بوده و از جمله دروسي كه در دانشگاه تربيت معلم و مدرسه عالي بازرگاني ارائه نموده «حقوق اداري» و «تبليغات بازرگاني» بوده است.ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : باقر عاقلي مدتي هم سردبيري برخي نشريات همچون «صداي مردم» را عهده دار مي شود و مؤسسه خبرگزاري هم راه اندازي كرده و تهيه خبر يكي از فعاليت هاي اين مؤسسه بوده است. وي در چهار سال قبل هم در زمان تأسيس كتابخانه وزارت خارجه از تجربه و تخصص او در زمينه شناسايي كتاب هاي معتبر و مهم بهره مي گيرند و وقتي بدانيم كه حدود 500 هزار جلد كتاب معتبر شناسايي شده مي توان قدر مشاوره عاقلي و ديگر استادان دست اندركار را دانست. باقر عاقلي را به جرأت مي توان گفت كه در زمينه شناسايي عكس رجال، نخبگان و افراد سرشناس و مشهور معاصر ايران نسبت به اقران خود از تخصص بسيار بيشتري برخوردار است و بي دليل نيست كه او به مدت 20 سال به عنوان مشاوره امور عكس شناسي به مؤسسه مطالعات معاصر ايران ياري رسانده است. به بيان ديگر مي توان گفت كه باقر عاقلي اين توانمندي را به دست آورده كه اسم هزاران نخبه، فرد سرشناس و معروف معاصر را با ديدن عكس آنها به سرعت نام ببرد و كمتر كسي از افراد معروف و شناخته شده از دوره قاجاريه به بعد است كه باقر عاقلي نتواند نامش

را تشخيص بدهد.چگونگي عرضه آثار : تأليف ده ها مقاله و تأليف 25 جلد كتاب در حوزه هاي تاريخي و سياسي از آثار باقر عاقلي است.آثار : از رؤياي پادشاهي تا زندان رضاشاهي ، تبليغات بازرگاني ، تيمورتاش در صحنه سياست ايران ، حقوق اداري ، خاطرات حاج عزالممالك اردلان ، خاطرات دكتر متين دفتري ، خاطرات مسعود انصاري ، خاندان هاي حكومتگر ايران (جلد) ، داور و عدليه ، ذكاءالملك فروغي ، رضاشاه و قشون متحدالشكل ، روزشمار تاريخ معاصر ايران ويژگي اثر : شاخص ترين فعاليت هاي تحقيقي و تأليفي او، تأليف و انتشار روزشمار تاريخ معاصر در دو جلد است كه از نظر دقت، گستردگي، مستند بودن و مشتمل بودن بر ده ها عكس تاريخي از رجال و مشاهير ايران معاصر، بسيار باارزش و كم نظير است. گردآوري عكس هاي اين اثر بسيار دشوار بوده و در كنار هم قرار گرفتن عكس هاي تاريخي و مطالب تاريخي، يادگيري و تداعي موضوعات تاريخي را در ذهن محققان و كتابخوانان تسهيل مي كند.13 زندگينامه ساعد ، شرح حال قوام السلطنه ، مشاهير و رجال ، نخست وزيران ايران

منابع زندگينامه :بنياد ايرانشناسي

عاقلي، محمدرضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد رضا عاقلي

محل تولد : كرمان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1342/7/1

زندگينامه علمي

اينجانب محمدرضا عاقلي فرزند اكبر داراي پرونده در حوزه مباركه 13734 پس از اخذ ديپلم در سال 63 _ 62 در كنكور همان سال شركت كرده و در رشته فني مهندسي (مخابرات و الكترونيك) قبول شدم، اما

از آنجا كه علاقه وافري به فراگيري دروس حوزوي داشتم، عليرغم فشار اطرافيان، حوزه مقدسه را را مقدم بر دانشگاه دانسته و حاضر به ورود به دانشگاه نشدم، لذا با همان مدرك قبولي كنكور وارد حوزه مقدسه علميه شدم كه اين را از الطاف حفيه الهي مي دانم، در بدو ورود به مدت دو سال (به علت عدم پذيرش حوزه علميه قم از داوطلبان شهرستاني) در حوزه علميه يزد (مدرسه امام خميني(ره)) درس حوزه را آغاز و پس از دو سال به قم عزيمت نموده، پس از امتحان ورودي در مدرسه المهدي(عج) حضرت آيت الله العظمي گلپايگاني(ره) به ادامه تحصيل دروس حوزه پرداختم كه بحمدالله به مدت 10 سال دوران سطح را با موفقيت به پايان رسانده، سپس در دروس خارج حوزه ادامه دادم.

در اثناء، دوره تخصصي تفسير را بحمدالله سپري نموده، و در آزمونهاي متعددي كه از طريق نهادها و ارگانها من جمله: آزمون حج، كه لطف خاص الهي شامل حال اين حقير شده و بحمدالله هر ساله در خدمت زائرين بيت الله الحرام مي باشم.

همچنين در آزمون نهاد ولي فقيه در دانشگاهها شركت كرده، و در گرايش تاريخ اسلام شركت كرده كه بحمدالله بعد از موفقيت در آزمونهاي كتبي، شفاهي و مصاحبه، به عنوان استاد در گرايش تاريخ اسلام پذيرفته شده، كه مدرك آن نيز موجود مي باشد.

و به زودي به دانشگاه آزاد اسلامي واحد گلپايگان مسئول واحد فرهنگي آن دانشگاه، كار خودم را شروع خواهم كرد انشاء الله.

در طول سفرهاي تبليغي نيز لطف الهي شامل اين حقير بوده، كه در چندين جا با ياري مردم و همكاري آنان چند باب مسجد و حسينيه بنا گرديده

مِن جمله: در يكي از روستاهاي رفسنجان، در يكي از روستاهاي بخش گلباف، در يكي از روستاهاي مركزي شهرستان كهنوج، چندين مرتبه سپاه پاسداران كرمان از اين حقير جهت همكاري دعوت به عمل آورده، اما از آنجا كه علاقه ام به درس و بحث بيش از كارهاي اجرايي است حاضر به قبول آن نشدم و نيز عدم قبول امامت جمعه براي يكي از شهرستانهاي كرمان، كه خداوند لطف نمود كه از پذيرش آن استنكاف ورزم.

عالم زاده، هادي

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سال تولد: 1316، مرتبه علمى: دانشيار، رشته: تاريخ و تمدن ملل اسلامى، دانشكده: الهيات و معارف اسلامى، دانشگاه: تهران

خلاصه شرح حال تخصصى

سوابق تحصيلى:

كارشناسى فرهنگ و تمدن اسلامى، كارشناسى ادبيات فارسى از دانشگاه تهران، كارشناسى ارشد فلسفه و علوم تربيتى از دانشسراى عالى تهران، دكتراى فرهنگ و تمدن اسلامى از دانشگاه تهران، تدريس در دانشگاههاى فردوسى مشهد، تهران، تربيت مدرس و شهيد بهشتى از سال 1353.

مرتبه علمى:

دانشيار دانشكده الهيات و معارف اسلامى دانشگاه تهران.

زمينه هاى علمى و تحقيقاتى:

تاريخ اسلام، تاريخ تشكيلاتى اسلامى، تاريخ هنرهاى اسلامى، تاريخ فرق و مذاهب، راهنمائى، مشاوره و نظارت بر 24 پايان نامه دكترا و كارشناسى ارشد.

تأليفات

تعداد تأليفات (نگارش يا ترجمه كتاب) بزبان فارسى: 2

تعداد تأليفات (نگارش يا ترجمه كتاب) بزبان خارجى:-

زمينه علمى تأليفات:

تاريخ اسلام، تاريخ تمدن و فرهنگ اسلامى.

مقالات

تعداد مقالات بزبان فارسى: 30، تعداد مقالات بزبان خارجى:-

زمينه علمى مقالات:

تاريخ و تمدن ملل اسلامى (تاريخ اسلام، تشكيلات و سازمانهاى حكومتى، هنرهاى اسلامى)

برگرفته از كتاب :شرح حال تخصصي استادان و دانشياران كشور (جلد سوم)

عالمي، ابوالقاسم

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

ابوالقاسم عالمي

محل تولد : دامغان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1338/5/1

زندگينامه علمي

در سال 1353 وارد حوزه علميه قم شدم و پس از مدتي در تشكيل كلاسهاي تعليم قرآن كريم در سمنان اقدام كردم و از سال 1360 وعظ و تبليغ و منبر را درسمنان آغاز كردم و تا سال 1373 در سمنان در ايام تبليغي سفر كردم و از آن تاريخ تا كنون در شهر مقدس قم به وعظ و خطابه مشغول هستم . كتاب نامه ها و ملاقاتهاي امام حسين ع به قلم اينجانب و با همكاري جناب حجت الاسلام و المسلمين نظري مفرد

و كتاب 40 حديث در 40 مجلس از آثار قلمي اينجانب است ، صبح ها دو ساعت در دفتر آيت الله لطف الله صافي گلپايگاني دامت بركاته مشغول به پاسخ به سوالات تلفني و مشاوره اشتغال دارم و مقداري هم به كارهاي تحقيقاتي در بنياد معارف اسلامي وقت صرف ميكنم.

عالمي، خليل

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

خليل عالمي

محل تولد : اهر

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1348/1/1

زندگينامه علمي

در سال 1372 وارد حوزه علميه قم شده ام و دو سال در مدرسه امام مهدي موعود(عج) واقع در ميدان توحيد، سه سال در مدرسه امام محمد باقر(ع) و سه سال در مدرسه حسينه گذراندم. دروس سطح را در سال 1380 در مدت 8 سال به پايان رساندم همزمان در سال 1377 (ع) وارد مؤسسه امام خميني(ره) شدم و در رشته حقوق كارشناسي گرفتم و در ادامه در سال 1383 وارد تحصيلات تكميلي در رشته حقوق عمومي ادامه تحصيل مي دهم. الان در حال گذراندن ترم آخر كارشناسي ارشد اين رشته هستم از سال 1380 در دروس خارج فقه مرحوم آيت الله تبريزي و اصول فقه حاج شيخ صادق لاريجاني شركت نمودم. و از همان سال در درس تفسير حضرت آيت الله جوادي آملي شركت نموده ام كه همه اينها جز درس آيت الله تبريزي ادامه دارد.

تقريباً از سال 1379 در واحد حقوق و سياست مركز مطالعات و پژوهش فرهنگي حوزه همكاري مستمر داشته ام و در پاسخ به سئوالات محاله به اين واحد شركت كرده دستورات ديگري را پاسخ داده ام. و اين همكاري هنوز هم ادامه دارد.كه تاكنون سه مقاله از اينجانب به

چاپ رسيده است.

عالمي، محمدضامن

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد ضامن عالمي

محل تولد : سراب

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1348/12/14

زندگينامه علمي

اينجانب محمد ضامن عالمي متولد 14/12/48 در يك خانواده متدين و مذهبي متولد شدم به خاطر علاقه وافر پدرم و توجيه ايشان به روحانيت به درس حوزوي توجه خاص پيدا كردم كه در سال 63 با ورود به حوزه علميه امام هادي (ع) درس حوزوي رسماً آغاز و بنده به عنوان طلبه مشغول فراگيري دروس حوزوي شدم.

بعد از مدتي به خاطر ادامه تحصيلي راهي جمهوري اسلامي ايران شدم و در ابتدا ورود به حوزه علميه صادقيه سمنان رفتم كه با راهنماي دلسوزانه و پدرانه جناب استاد نصيري در پذيرش سال 68 كه از طرف مركز جهاني علوم اسلامي برگذار شد شركت كردم و در مرحله اول قبول شدم و بعد از اين سال درسهايم جدي تر شروع شد و با علاقه شديد كه داشتم در مدتي بسيار كوتاهي دروس سطح تمام شد و يك سال درس خارج خوانده بودم كه از طرف مركز جهاني سازمان مدارس خارج از كشور و مجمع روحانيون غزني به عنوان مدرس عازم افغانستان شدم و از سال 73 تا اواخر 75 مشغول تدريس و نظارت بر مدرسه و حل دعاوي مردم بودم و در سال 76 دوباره به حوزه مقدسه قم برگشتم و درسها كمافي السابق با جديت شروع شد و سال دوم خارج را با درسهاي فقه آية الله العظمي تبريزي قدس سره الشريف و اصول آية الله وحيد خراساني آغاز گرديد.

و همزمان با درسهاي كه مي رفتم كارهاي تحقيقاتي در موسسه دارالصديقةالشهيدة كه زير نظر

آية الله العظمي تبريزي اداره مي شد شروع كردم. و در سال 1384 با معرفي مركز جهاني به موسسه عالي علوم انساني فعلاً مشغول تحصيل آخرين ترم از روانشناسي مي باشم. اين بود اجمالي از گذشت روزهاي كه در آن مشغول به تحصيل بوده ام كه بطور فشرده و خلاصه خدمت تقديم شد شايد بتوان گفت زندگي علمي.

اين شعار هر مسلماني است كه به عزت اسلامي مي انديشد. خدايا اين يگانه آرزوي ما است تا انقلاب مهدي از نهضت خميني محاظفت بفرما خامنه اي رهبر به لطف خود نگهدار. آمين يا رب العالمين.

عاليشاهي، احمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

احمد عاليشاهي

محل تولد : بهشهر

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1388/8/1

زندگينامه علمي

اينجانب در سال1353وارد حوزه علميه مشهد شدم و دروس سطح مانند ادبيات عرب و بخشي از تفسير قرآن و كلام و فقه و اصول را در آنجا ادامه دادم و بعد از پيروزي انقلاب اسلامي در سال 1358وارد حوزه علميه قم شده ام تا الان در اين حوزه مقدسه مشغول درس و تدريس و تحقيق مي باشم.

مراحل فراگيري علوم حوزوي را از ابتداء با دروس خارج فقه و اصول در صفحه مخصوص اين مطالب ياد آور شدم

اما تدريس بنده عبارتند از: بخشي از ادبيات عرب در حوزه علميه مشهد و يكسال تدريس دروس سطح در حوزه علميه دامغان (1364تا1365)و سه سال تدريس در حوزه علميه مسجد سليمان (1369تا1370)از ادبيات عرب با دروس رسائل و مكاسب مشغول بوده ام و حدود سه سال در بخش حوزه علميه خواهران مربوط به دفتر تبليغات در قم دروس فقه و اصول را تدريس نمودم (1377تا1380)و

از سال 1372تا1380در مركز جهاني بخشي از دروس فقه و تفسير و علوم قرآن طلاب خارجي را به عهده داشتم .

البته خداوند عنايت نمود كه از سال 1372تا اوائل سال 1375قرآن كريم را هم حفظ نمودم و مباحثه حفظ ما همچنان ادامه دارد.در ايام تبليغي هم بنده از سال 1357كه ملبس به لباس مقدس روحانيت شده ام تا الان براي تبليغ معارف ديني به جاهاي مختلف كشور اعم از ارگانها وغير آن حضور پيدا كردم و مي كنم و از سال 1375به اين طرف غالبا به دانشگاههاي مختلف كشور از طريق دفتر اعزام مبلغ رهبري در دانشگاهها اعزام شده ام و در سالهاي 1364و1370در تبليغات خارجي حج هم به مكه و مدينه اعزام شدم ،جهت تبليغ حجاج خارجي از سا ل1376به اين طرف در شبكه حج به عنوان روحاني كاروان در خدمت زا ئران حج وعمره بوده ام .

عاليشوندي، مسعود

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

مسعود عاليشوندي

محل تولد : فراشبند

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1341/4/1

زندگينامه علمي

اينجانب درسال 1357در اوايل پيروزي انقلاب شكوهمند اسلامي ملت ايران به رهبري امام خميني (ره) براي تحصيل علوم ديني به قم عزيمت نمودم و در امتحانات ورودي مدارس حقاني و رسالت كه در آن زمان از بهترين و منظم ترين و مطابق نيازهاي جامعه برنامه ريزي شده بودند، شركت نمودم و در هر دو مدرسه با رتبه خوب(19 و 16 ) قبول گرديدم. ولي چون مدرسه رسالت زودتر نتايج خود را اعلام نمود در آن مدرسه ثبت نام نمودم و تا پايان سال تحصيلي 61-1360 به مدت سه سال در آن مدرسه حضور داشتم و دوره

مقدمات را كه مطابق برنامه جديد حوزه پايه 4 محسوب مي شود به پايان رساندم. از تاريخ اول مهرماه 1361 در مدرسه امام حسن مجتبي (ع) زير نظر آيت الله مكارم شيرازى كه عصرها برنامه هاي فوق برنامه همچون كشف المراد (شرح تجريد) علامه، درس تفسير قرآن، نهج البلاغه، اصول فلسفه و روش رئاليسم كه توسط اساتيد مجرب از جمله حضرت آيت الله مكارم تدريس مي گرديد، شركت ميكردم.

در حوزه نيز به صورت آزاد دروسي همچون شرح لمعه و اصول فقه مظفر و باب هادي عشر و... را به مدت دو سال نزد اساتيدي همچون مرحوم وجداني فخر، صالحي افغاني و سيد مرتضي مهري تحصيل نمودم. سپس به مدت سه سال دروس رسائل و مكاسب را نزد اساتيد معروف حوزه از جمله آقاي حاج شيخ مصطفي اعتمادي و... خواندم. سپس به مدت دو سال كفايتين آيت الله آخوند خراساني (ره) را نزد مرحوم آيت الله ستوده تحصيل نمودم. در اين مدت در دروس جنبي نيز شركت مي نمودم، از جمله اصول عقايد را نزد آيت الله مصباح يزدى، نهج البلاغه را نزد آيت الله مكارم شيرازى، رجال را نزد آيه الله سبحاني تبريزي خواندم و همه اين دروس را امتحان داده و تا سال تحصيلي 68-1367 به پايان رساندم و دوره سطح به مدت 10 سال به اتمام رسيد. از سال 69-1368 در درس خارج فقه و اصول آيات، فاضل لنكرانى، مكارم شيرازى، سبحاني تبريزي و... به مدت 15-14 سال شركت نموده ام.

در سال 1376 در كنار درس خارج فقه و اصول در رشته تخصصي تفسير و علوم قرآني حوزه علميه شركت نمودم و

به مدت 4 سال دوره سطح 4 تفسير و علوم قرآني را در سال تحصيلي 80-1379 به پايان رساندم. پس از اتمام سطح 4 حوزه در رشته فوق، در رشته تخصصي تازه تاسيس كلام، گرايش مهدويت شركت نمودم و پس از 4-3 سال اين دوره را به عنوان اولين گروه در سال 1383 به پايان رساندم. از آن پس تا شهريور 1384 در مركز تخصصي مهدويت و پژوهشكده مهدويت در موضوعات و مباحث مهدوي به تحقيق و مطالعه مشغول بودم و در فصل نامه انتظار موعود وابسته به مركز تخصصي مهدويت از شماره 4 تا 8 در موضوع (كلام جديد و مهدويت) مباحثي را تنظيم نمودم كه به چاپ رسيد، همچنين در واحد پاسخ گويي به پرسشها در پژوهشكده مهدويت مشغول بودم. همچنين از سال 1379 تا تابستان1384 در بخش تحقيقات و تهيه جزوات در مركز مشاوره حوزه علميه قم ساعاتي به امر تحقيق مشغول بودم كه حاصل آن تهيه جزوات متعددي بود كه توسط آن مركز به چاپ رسيدند. از سال تحصيلي 85-1384 تاكنون نيز در دانشكده علوم قرآني به تدريس دروس تفسير و علوم قرآني مشغول بوده ام. همچنين در سال1385 در دانشگاه آزاد زاهدان و دانشگاه دولتي سيستان و بلوچستان به تدريس دروس مختلف از جمله متون عرفان عربى، تاريخ قرآن و نظامهاي اقتصادي صدر اسلام مشغول بوده و هستم.

عامري شهرابي، هادي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

هادي عامري شهرابي

محل تولد : تهران

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1346/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب هادي عامري شهرابي درسال 1346 درتهران متولد شدم. پس ازاتمام تحصيلات كلاسيك درسال 1363 وارد حوزه علميه شدم وازاساتيد بزرگوار

حوزه كسب فيض نمود م، همراه با دروس رسمي حوزه دررشته تخصصي كلام نيز مشغول شدم و درسال 1380 فارغ التحصيل شدم وپايان نامه خود را با موضوع اثبات خلافت بلافصل حضرت علي عليه السلام ارائه دادم. همزمان باتحصيل به تاليف نيز پرداختم كه فهرست آثار درصفحات بعد آمده است.

عاملي اصفهاني ، زين الدين

قرن:12

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عمه زاده ى سيد عباس بن على بن نور الدين عاملى مؤلف كتاب «نزهة الجليس» بوده. عالم فاضل محقق اديب و شاعر بوده، و در رجب 1131 زنده بوده است، و مؤلف اعيان الشيعة احتمال داده كه اين دو شيخ زين الدين يك نفر باشند.

برگرفته از كتاب :دانشمندان و بزرگان اصفهان (جلد دوم)

عاملي رناني، سعيدرضا

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

دكتر سعيدرضا عاملي رناني دانشيار گروه ارتباطات اجتماعي دانشكده علوم اجتماعي، رئيس دانشكده مطالعات جهان دانشگاه تهران است. وي مدرك كارشناسي را در رشته علوم اجتماعي از دانشگاه تهران (1371) و مدرك كارشناسي ارشد را در رشته جامعه شناسي از دانشگاه دابلين ايرلند (1374) و مدرك دكتراي را در رشته ارتباطات از دانشگاه Royal Holloway University of London (1380) اخذ نموده است.گروه : علوم انسانيرشته : جامعه شناسيگرايش : ارتباطاتتحصيلات رسمي و حرفه اي : دكتر سعيدرضا عاملي مدرك كارشناسي را در رشته علوم اجتماعي از دانشگاه تهران (1371) و مدرك كارشناسي ارشد را در رشته جامعه شناسي از دانشگاه دابلين ايرلند (1374) و مدرك دكتراي را در در رشته ارتباطات از دانشگاه Royal Holloway University of London (1380) اخذ نموده است. عنوان رساله وي در دوره كارشناسي ارشد ، « ارتباط بين تلويزيون و باورها و رسومات مذهبي» و رساله دوره دكترا « تاثير جهاني شدن بر هويت مسلمانان بريتانيا» مي باشدمشاغل و سمتهاي مورد تصدي : سوابق كاري و مديريت سعيدرضا عاملي رناني به قرار زير است: • موسس و عضو هيئت امناي كالج اسلامي مطالعات پيشرفته _ لندن از 1997 تا به حال • موسس و رئيس موسسه ي مطالعات اسلامي _ لندن 1997_ 1999 • موسس و عضو هيئت امناي

موسسه ي اسلامي حقوق بشر _ لندن از 1997 تا به حال • عضو كميته ي بين المللي مطالعات جهاني _ لندن از 2002 تا به حال • عضو هيئت علمي دانشكده ي علوم اجتماعي دانشگاه تهران _ گروه ارتباطات از 2001 تا به حال • موسس و رئيس موسسه مطالعات امريكاي شمالي و اروپا از مهرماه 1383 تا كنون • عضو هيئت علمي و دانشيار دانشكده ي علوم اجتماعي _ دانشگاه تهران • عضو هيات تحريريه "دانشنامه علوم اجتماعي" , دانشگاه تربيت مدرس 1383 • عضو هيات تحريريه "پژوهشنامه جهاني شدن" , مركز ملي مطالعات جهاني شدن 1386 • معاون طرح و برنامه دانشگاه تهران , سازمان مركزي دانشگاه تهران دفتر طرح و برنامه 1387 • سرپرست دانشكده مطالعات جهان , دانشكده مطالعات جهانفعاليتهاي آموزشي : موارد تدريس سعيدرضا عاملي رناني : ارتباطات وفرهنگ، جهاني شدن ارتباطات، سمينارمسائل سياسي واستراتژي معاصر، فلسفه رسانه هاي جمعي، مطالعات فضاي مجازي، نقدوتفسيرومقاله درمطبوعات (مقطع كارشناسي) . سمينار ، قوم شناسي و ساختار حكومتي و قانون اساسي، ارتباطات وفرهنگ، جامعه شناسي جهاني شدن ، جهاني شدن وفرهنگ، جامعه شناسي ارتباطات بين فرهنگي، جهاني شدن وفرهنگ، مسائل رسانه اي ايران وجهان، مطالعات فضاي مجازي ، مقدمه اي بر مطالعات آمريكاي شمالي(مقطع كارشناسي ارشد و دكترا) است.چگونگي عرضه آثار : تعداد راهنمايي پايان نامه دوره كارشناسي و كارشناسي ارشد به ترتيب 1 و24 تعداد طرحهاي تحقيقاتي:14 مورد تعداد مقالات چاپ شده در مجلات داخلي:13 مورد تعداد مقالات چاپ شده در مجلات خارجي:7 مورد تعداد مقالات ارائه شده در همايشها در ايران: 19 مورد تعداد مقالات ارائه شده در همايشها در خارج از كشور : 41 موردآثارnbsp1 Dual Citizenship:

British, Islamic or Both: Obligation, Recognition, Respect and Belonging, London, IHRC, – co- authors, Saied R. Ameli Arzu Mirali ويژگي اثر : بزبان خارجي-20042 Globalization, Americanization and British Muslim Identity, London, ICAS Press ويژگي اثر : بزبان خارجي-20023 Secular or Islamic? What Schools do British Muslims want for their children?, London, IHRC, Co-authors, Saied R. Ameli , Alya Azam, Arzu Mirali ويژگي اثر : بزبان خارجي -20054 Social Discrimination: Across the Muslim Divide, London, IHRC, Saied R. Ameli, Manzur Elahi Arzu Merali ويژگي اثر : بزبان خارجي-20045 ارزيابي فضاي مجازي ايراني ويژگي اثر : تاليف-13866 دين و رسانه ويژگي اثر : تاليف-1385

عاملي، محمد معصوم

قرن:11

جنسيت:مرد

مليت:ايران

فرزند محمد مهدى اعتماد الدوله بن حبيب الله صدر عاملى موسوى. عالم فاضل [حكيم] محقق جليل القدر، شيخ الاسلام بوده، و در سال 1095 در اصفهان وفات يافته است، و نصرآبادى وفاتش را در 1081 مى نويسد. [وى به مصطفى الحكماء معروف بوده].

برگرفته از كتاب :دانشمندان و بزرگان اصفهان (جلد دوم)

عبادي، جليل

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

جليل عبادي

محل تولد : تبريز

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1341/1/1

زندگينامه علمي

در سال 1357 وارد حوزه علميه تبريز شدم پس از تحصيل مقدمات مشغول تحصيل در شرح لمعه شدم در عين تحصيل از تدريس مقدمات شروع كرده و به تدريج به تدريس هاي خود اضافه نمودم بعد از چهار سال به مدرسه باهنر در تهران رفتم در آن مدرسه ضمن تحصيل مشغول تدريس صرف و نحو بودم بعد از يك سال و اندي جهت ادامه تحصيل وارد قم شدم در قم بعد از اتمام سطح وارد درس خارج شدم و در ضمن تحصيل سطوح، كتاب اصول فقه، شرح لمعه و صرف مير و صمديه و كتابهاي ديگر ادبيات را تدريس نموده و هم اكنون تدريس در فقه و اصول و ادبيات ادامه دارد. پس از شروع جنگ توفيق حضور در جبهات جنگ نصيب ما شد و در اثر اصابت تركش حدود يك سال و نيم در خانه و بيمارستان بستري بودم. بعد از بهبودي نسبي و خاتمه جنگ تحميلي از نهادهاي مختلف جهت همكاري و كارهاي اجرائي و تبليغي دعوت شدم ولكن اينجانب تحقيق و تدريس در حوزه را به همه مناصب وكارهاي ديگر ترجيح دادم و مشغول تحصيل و تدريس و تاليف شدم و حاصل كوشش هاي فراوان در

طي اين مدت تدريس در مقاطع مختلف و همچنين تاليف بعضي از كتابها مي باشد. از جمله: شرح اسقحاب رسائل شيخ انصاري كه تقريباً كامل شده است، شرح تعادل و تراجيع كتاب جرائد الاصول شيخ الانصاري و شرح مباحث الفاظ كتاب كفاية الاصول مي باشد با اينكه اينجانب سعي داشتم كه محور فعاليت حوزه باشد ولكن در سالهاي اخير با بعضي از مراكز دانشگاهها نيز همكاري مي كنم و وقتي وارد محيط دانشگاه شدم احساس نمودم به كتابهاي درسي عقايد نياز دارند و كتابهاي حاضر جوابگوي نياز آنها نمي باشد به اين جهت تصميم گرفتم كتابهاي درسي براي دانشگاهها تاليف نمايم و بحمدالله اين كتابها در دست تاليف است ولكن هنوز مقداري از مباحث آنها ناقص است. از جمله اين كتابها مي توان انديشه اسلامي جلد يك و انديشه اسلامي جلد دو نام برد و هم اكنون تدريس در حوزه و دانشگاه برقرار است و اميدوارم خداوند خودش ما را در جهت خدمت به فرهنگ اسلامي ياري كند و آخرين كلام حمد خداوند مي باشد.

عباس زاده، سعيد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سعيد عباس زاده

محل تولد : اهر

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1345/10/5

زندگينامه علمي

در دي ماه سال 1345 در شهرستان اهر متولد شدم و درس ابتدايي و راهنمايي را در زادگاه خود فرا گرفتم و سال 61 به تبريز منتقل شدم و همزمان با دوره دبيرستان وارد مدرسه ديني تبريز شدم. مدت 8 سال در مدرسه ديني طالبيه تبريز ماندگار شدم و با وقفه هايي كه به جهت حضور در جبهه ها پيش آمد در اين مدت سطح حوزه را به اتمام رساندم.

در سال 70 به شهرستان قم رفتم و

دروس حوزه را در حوزه علميه قم ادامه دادم و موفق شدم يك دور خارج فقه و يك دور خارج اصول را در محضر اساتيد بزرگ فرا بگيرم. در سال 72 همزمان با تحصيل فعاليت هاي پژوهشي را نيز آغاز كرده و مدت 14 سال با مركز تحقيقي همچنان همكاري دارم و آثار متعدد از جمله نزديك به 60 مقاله در زمينه هاي متعدد ثمره اين سال ها بوده است.

عباس زاده، محمدجواد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمدجواد عباس زاده

محل تولد : خرم آباد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1346/1/1

زندگينامه علمي

در سال 1356 در خرم آباد و مشغول تحصيل شدم و در كنار تحصيل به كار ادامه دادم در سال 1364 به علت علاقه به تحصيل درمراكز ديني وارد حوزه علميه كماليه شدم و نزد اساتيد مبرز آن حوزه مشغول شدم و تاكنون سال 1387 ادامه دارد. از اساتيد بزرگواري همچون حضرت آيت الله صادقي رئيس حوزه علميه و استاد اصول و فقه استفاده نمودم. همچنين جناب حجة الاسلام و المسلمين دكتر حميد عيدي – حاج آقا سيد شكرالله طاهري – حاج آقا ساكي و ساير اساتيد استفاده نمودم و هم اكنون بعنوان مسئول آموزش حوزه علميه در خدمت طلاب هستم و در ضمن با كميته امداد در بحث احياي زكات همكاري مي نمايم بعنوان مسئول اجرايي ستاد احياي زكات و بعنوان مبلغ در محافل و مساجد مشغول هستم و در مراكز آموزش عالي به تدريس و تبليغ و اقامه نماز جماعت مشغول مي باشم و اميدوارم خداوند توفيق خدمت به اسلام را عنايت فرمايد.

عباسپور، محمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد عباسپور

محل تولد : خرم آباد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1337/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب تحت تأثير اقامت پيشين حضرت امام (ره) در فرانسه در سال 58 براي ادامه تحصيل به فرانسه رفتم ولي به دليل عدم تناسب فرهنگي پس از حدود دو ماه به كشور بازگشتم و مدتي در جهاد سازندگي به امور فرهنگي مشغول شدم پس از آن به حوزه علميه قم آمدم و به تحصيلات حوزوي مشغول

شدم، در كنار دروس رسمي حوزه به مدت 4 سال در مؤسسه در راه حق دوره معارف اسلامي را گذراندم سپس در سال 70 به پژوهشگاه حوزه و دانشگاه وارد شده و پس از طي دروس آموزشي در رشته روانشناسي از مقطع كارشناسي تا كارشناسي ارشد و اخذ مدرك كارشناسي ارشد در سال 79 از آن مركز و نيز در همين زمان مدرك كارشناسي علوم تربيتي را از دانشگاه پيام نور ساوه دريافت كردم.سپس از همان زمان به امر پژوهش در پژوهشگاه حوزه و دانشگاه مشغول شدم و كتبي را به صورت گروهي به اتمام رسانيديم، و اكنون نيز پژوهشي در زمينه اضطراب با نگاه ديني در دست اجرا دارم. ضمناً در خلال انجام كارهاي پژوهشي از كلاسهاي آموزشي نظير دوره هاي متعدد كامپيوتر و زبان انگليسي و نيز كارگاههاي متنوع آموزشي و شركت در سمينارها بهره برده ام. اينجانب عضو سازمان نظام روانشناسي جمهوري اسلامي ايران مي باشم، و مدتي با مركز مشاوره مركز جهاني علوم اسلامي همكاري داشته ام، و در اين مركز و جامعة الزهراء و دانشگاه مفيد و دفتر تبليغات اسلامي حوزه علمية قم به تدريس دروس مختلف روانشناسي پرداخته ام و در مقاطعي هم در سپاه پاسداران تهران به تدريس در كلاسهاي محوله مشغول بوده ام.

عباسي فردويي، غلامعلي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

زندگينامه علمي

اينجانب غلامعلي عباسي فردويي درسال 1334شمسي در يكي از روستاهاي قم به نام فردو به دنيا آمده و پس از اتمام تحصيلات ابتدائي در سال1351به حوزه علميه وارد شده و د ر مدرسه حضرت آ يت الله العظمي گلپايگاني به تحصيل مشغول شدم. سطح را در محضر حجج اسلام و آيات بزرگوار چون :مير احمدي معروف

به طالقاني ،حججي ،نكونام ،حاج آقاحسن تهراني ، صلواتي ، حاج شيخ مهدي بيگدلي ،امينيان ، مقتدائي ،رضا استادي ،اعتمادي و ستوده به پايان رساندم. فلسفه را نزد اساتيد معروف حكمت و فلسفه حضرات آيات :انصاري شيرازى،مصباح يزدي ،صالحي مازندراني ،و اميني فرا گرفتم .و نيز از سال 64در درس خارج فقه و اصول حضرات آيات :فاضل لنكراني ،مكارم شيرازي ،و جعفر سبحاني شركت نمودم. د رسال 1360موفق به اخذ مدرك كارشناسي شده و در سال 1371با ارائه پايان نامه خود باعنوان( سير علم كلام تا قرن سوم) مدرك كارشناسي ارشد الهيات و معارف اسلامي را از دانشگا ه تربيت مدرس دريافت نمودم.

از فروردين 1373تا آغاز مهر 85 به عنوان مدير مسئول فرهنگي آستانه مقدسه به خدمت مشغول و از آغاز مهر سال 85 به عنوان مديريت پژوهشي اين آستان مشغول به خدمت در اين عرصه نوراني هستم. دو سال تبليغ سيار در مناطق عشايري استان فارس از سال 58-59 از ارزشمندترين سنوات عمر اينجانب بوده است . و نيز د وسال ازسال 61تا 62در منطقه شازند به عنوان كارشناس امور تربيتي در آموزش و پرورش به خدمت مشغول بودم.

تا كنون موفق به تاليف :فروغ آفتاب ،تاريخ علم كلام تا قرن چهارم ،قم در عصر حضور ائمه ،تذكره مشايخ قم ،فلسفه بست و بست نشينى، در پرتو مكتب زهرا (س) و مشروطيت و عبرتها شده ام . اميد است با توجها ت حضرت ولي عصر (عج)بتوانم دراين عرصه خدماتي را داشته باشم.

عباسي، علي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

على عباسي

محل تولد : سربند اراك

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1342/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب

علي عباسي در سال 1361 پس از اخذ ديپلم وارد حوزه علميه اراك شدم . مدت يك سال در اراك تحصيل نمودم و در سال 1362 وارد حوزه علميه قم شدم . دوره سطح را در سال 1370 به پايان رساندم . از سال 1370 تا 1381 به مدت 11 سال در درس خارج فقه و اصول حضرات آيات وحيد خراساني , تبريزي , فاضل لنكراني و هاشمي شاهرودي شركت نمودم . در سال 1367 همزمان با تحصيلات حوزوي به تحصيل در رشته فيزيك در دانشگاه تهران پرداختم و در سال 1371 مدرك كارشناسي فيزيك با گرايش اتمي دريافت نمودم . از سال 1374 تا 1377 نيز دوره كارشناسي ارشد فيزيك را در رشته فيزيك ذرات بنيادي در دانشگاه تربيت معلم تهران گذراندم . از سال 1375 تا 1383 دوره دكتراي فلسفه تطبيقي را در واحد تربيت مدرس دانشگاه قم طي نمودم و در حال حاضر رساله دكتراي خود را تحت عنوان ماده در فلسفه و فيزيك زير نظر آقايان دكتر اعواني و دكتر گلشني , آماده دفاع كردم . در ساليان آغازين طلبگي به تدريس ادبيات و منطق و فقه و اصول اشتغال داشتم . اكنون عمده فعاليت علمي من , تدريس مباحث فلسفي و كلامي در مراكز و مدارس حوزه است . تدريس فلسفه اسلامي , فلسفه غرب , تاريخ فلسفه غرب , كلام اسلامي , كلام جديد , انسان شناسي , معرفت شناسي , شبهات كلامي در مركز جهاني علوم اسلامي , موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره) , مركز تخصصي تبليغ و برخي مراكز ديگر از اين جمله است . از

سال 1374 تا 1380 به پژوهش در مباحث حديثي در مؤسسه دارالحديث اشتغال داشتم . حاصل اين دوره , جمع آوري و تدوين و بيان نگاري بيش از 50 كلاسور است كه در مباحث مختلف به ويژه مباحث كلامي در دارالحديث آماده نشر است . گمان مي كنم مجموعه " العمل في الكتاب و السنه" به تنهايي بيش از 5 مجلد خواهد شد . از سال 1379 تا 1382 نيز همكاري پژوهشي نيمه وقتي با پژوهشكده حوزه و دانشگاه داشتم . در سالهاي اخير راهنمايي و مشاوره و داوري پايان نامه هاي متعددي را در حوزه علميه قم و مركز جهاني علوم اسلامي و مؤسسه امام خميني (ره) و دانشگاه مفيد بر عهده داشته ام كه تعداد آنها متجاوز از 40 مورد است. از سال 1381 در مركز جهاني علوم اسلامي معاونت پژوهشي اين مركز و مديريت گروه فلسفه و كلام را نيز بر عهده دارم . يكي از محصولات معاونت پژوهش نشريه اطلاع رساني پژوهه است كه اينجانب به عنوان مدير مسئول و عضو شوراي علمي آن فعاليت دارم .مسئوليت گروه حكمت فاطمي دانشنامه حضرت زهرا (س) كه پژوهشگاه فرهنگ و انديشه در حال تدوين آن است نيز برعهده اينجانب است .

عباسي، فرج الله

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

فرج الله عباسي

محل تولد : هشترود

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1350/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب فرج الله عباسي فرزند اسلام در سال 1350 در روستايي به نام داش بلاغ از توابع شهرستان هشترود استان آذربايجان شرقي به دنيا آمده ام پدرم در خانه افتخار معلمي قرآن كريم را بر بچه هاي تحصيل نكرده و نيز ابتدائي

تمام كرده ها داشت و خود نيز تا به امروز از افرادي است كه هميشه قرآن مي خواند هرچند به بركت نظام مقدس جمهوري اسلامي و اهميت دادن به قرآن كريم، ديگر دانش آموزان نياز چنداني به گذراندن روخواني قرآن را ندارند. بنابراين تولدم در يك خانواده مذهبي و خانه ي قرآني بود كه روحانيتم را مديون دعاهاي مادري و صوت دلرباي قرآني پدري مي دانم. تحصيلات ابتدائي را در همان روستا و راهنمايي را در روستاي همجوار به نام آق زيارت به پايان رساندم و با صلاحديد پدر قرآنيم در سال 1366 وارد حوزه علميه امامزاده شهرستان مراغه شده و ادبيات را نزد اساتيد بزرگوار حج اسلام آقايان قدسي و نجفي گذراندم و در سال 1369 به حوزه علميه قم وارد شده و منزلي در مدرسه مومنيه مرحوم آيةالله العظمي نجفي مرعشي تهيه كرده و در نزد اساتيد حوزه علميه مرحوم آيه الله وجداني فخر و نيز آيه الله اشتهاردي به تحصيل شرح لمعه و معالم الاصول را نزد حجه الاسلام مومني و اصول فقه را در محضر حجةالاسلام شفيعي به پايان رساندم و در سال 72 با به پايان رساندن سطح يك حوزه و در سن 22 سالگي تشكيل خانواده دادم و به ادامه درس مشغول شدم.سطح دو را نزد اساتيدي چون حج السلام صالحي مازندراني و طاهري خرم آبادي و عليدوست به تحصيل پرداخته و كفايه را از محضر استاد نكونام استفاده نمودم. و در سال 78 درس هاي سطح 3 را تمام كرده ولي امتحان پايه دهم به 79 ماند و با توجه به اينكه در آن سال در فلسفه

قبول نشدم در نتيجه قبولي امتحانات كتبي و شفاهي پايه دهم در سال 81 به پايان رسيد.با توجه به تمام شدن تحصيل سطح سه در سال 78-77 براي شركت در درس خارج فقه در درس نكاح حضرت استاد آيه الله مكارم شيرازي تابه امروز و نيز سه سال در فقه حضرت استاد آيه الله نوري همداني كه پس از درس حضرت مكارم شروع مي شد و در مسائل روز، قضا و ... از سال 80 تا 82 شركت نمودم.براي خارج اصول اول در محضر حضرت استاد آيه الله سبحاني بهره بردم ولي از سال بعد يعني 79 با صلاحديد برخي از اساتيد به درس خارج حضرت استاد آيه الله وحيد خراساني رفته و تا سال 83 استفاده نمودم.در كنار دروس حوزوي و در سال 71 به روش تدريس و تجويد قرآن دوره تربيت معلم كه سازمان تبليغات اسلامي قم برگزار مي كرد شركت نمودم و كارنامه دوره مقدماتي را در سال 72 اخذ كردم. ازسال 78 در مقطع كارشناسي ارشد تربيت محقق و نويسندگي علوم قرآني دفتر تبليغات به مدت دو سال و نيم به تحصيل پرداخته ولي متاسفانه موفق به نوشتن پايان نامه نشدم. و با توجه به رشته قرآني به مطالعه درباره موضوعات قرآني علاقه مند گشته و موضوعاتي به عنوان تحقيق در كلاس و بعد از پايان دوره نيز جمع آوري كردم از جمله: 1. بررسي ترجمه سوره مد در ترجمه هاي موجود و نگاهي به روش هاي ترجمه؛2. سيماي دانشمندان در قرآن و بررسي آيات اولوالالباب و موضوعات مطرح شده در ذيل اين آيات؛ 3. آيات مربوط

به صراط مستقيم و جمع آوري آياتي كه به مشخصات صراط مستقيم مرتبط بودند؛ 4 . رمز عشق و زنگ نفرت: آياتي كه مي رساند خداوند به افرادي محبت ورزيده و از عده اي به خاطر كارهاي ناشايست نفرت دارد. در سال 85 ازسوي معاونت تبليغ حوزه علميه قم در يك دوره كوتاه مدت آشنائي با تصوف شركت كردم و از سال 84 در رشته كلام و دين شناسي در سطح كارشناسي ارشد در موسسه تنظيم و نشر آثار حضرت امام خميني مشغول به تحصيل شده و در اسفند 86 به پايان رسيد كه مقاله تحت عنوان اجمالي از تاريخ تحول علم كلام براي تحقيق در كلاس و نيز مقاله اي 26 صفحه با عنوان كرامت در نظام حقوقي اسلام در ارتباط با غير مسلمانان براي همايش كرامت نوشته ام كه در روزنامه قدس چاپ مي شود.در كنار اينها به تحقيقات ديگري نيز پرداخته و در سال 83 به دفتر تبليغات قسمت نشر رسانه دو مقاله 10 صفحه اي نوشتم تحت عنوان: 1. اقتدار جامعه اسلامي و راه كارهاي قرآني ؛ 2. راه كارهاي فقرزدايي كه در سال 84 در روز نامه كيهان به چاپ رسيد.همچنين از سال 83 تاكنون در مركز مطالعات و پژوهشهاي فرهنگي حوزه علميه مشغول پاسخ گويي كتبي به پرسشها در دو گروه اديان و مذاهب، قرآن و حديث مي باشم كه بيش از 280 مقاله سه و چهار صفحه اي به اين مركز ارائه داده و حدود 11 نمونه نيز در سايت انديشه قم وابسته به اين مركز آمده است كه در موضوعات مختلفي همچون بهائيت، اهل

حق، ماتريديه، قاديانيه، اسماعيليه، و ... مي باشند. علاوه بر مقاله هاي مزبور كتابي نيز با يكي از محققين برجسته در نقد مباني و انديشه هاي يكي از فرقه ها را آماده كرده ايم كه در آينده نزديك چاپ خواهد شد.از دي ماه 85 نيز به عنوان همكار گروه قرآن و حديث در همين مركز فعاليت كرده و به مقالات محققان كه در پاسخ پرسش ها آماده مي كنند؛ نظارت دارم. براي سطح 3 حوزه علميه نيز پايان نامه ي آسيب شناسي جامعه منتظر در آئينه روايات نوشته ام كه در حال نظارت استاد راهنما براي تاييد به دفاع مي باشد كه در همين جا لازم مي دانم از اساتيد راهنما و مشاور كمال تشكر را بنمايم. در كنار تحصيل و تحقيق براي بيان معارف و احكام در ايام دهه محرم و ماه رمضان به مناطق ديگر هجرت نموده و از سال 1372 به تبليغ و انجام وظيفه در مناطق مختلف مشغول انجام وظيفه بوده ام و دو سال نيز در طرح هجرت تابستاني به شهرستان مراغه رفته و در قم نيز با پايگاه مسجد و بسيجيان فعاليت هاي ديني و تبليغي دارم. و به خاطر اشتغال در تحقيقات و درس كلام و دين شناسي در سال 85 و 86 در درس خارج نكردم ولي از سال 87 در درس اصول آيه الله العظمي سبحاني و فقه آيه الله العظمي مكارم موفق به اشتغال شده ام . باشد كه خداوند خدمت در سنگر پاسخ گويي به شبهات را مورد قبول و لطف خويش قرار دهد و از زحمات پدر و مادرم خود

تشكر نمايد كه ما عاجز از انجام وظيفه كامل در اين مسيريم و كوتاهي ما را به كرم خويش ببخشد. والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته

عباسي، مراد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

مراد عباسي

محل تولد : سارى

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1339/1/1

زندگينامه علمي

سال ورود به حوزه سال 1360 ه- ش، اتمام سطح در سال 1368 و از سال 1369 در دروس خارج حوزه شركت نمودم در سال 1371 در رشته حقوق وارد دانشگاه قم شدم و بعد از اتمام دوره كارشناسي به لحاظ علاقه به رشته تفسير به مركز تخصصي تفسير و علوم قرآني وارد و بعد از چهار سال در مقطع سطح چهار از آن مركز فارغ التحصيل شدم.همچنين جهت ادامه تحصيل در رشته حقوق در سال 1384 در دانشگاه مازندران در رشته حقوق خصوصي پذيرفته شدم و در حال حاضر مشغول نوشتن پايان نامه در رشته مورد نظر مي باشم.

عباسي، يعسوب

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

يعسوب عباسي علي كمر

محل تولد : اردبيل

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1314/1/1

زندگينامه علمي

در سال 1314 در روستاي علي كمر از توابع اردبيل بدنيا آمده ام تحصيلات اوليه در زادگاهم بوده سپس عازم حوزه هاي علميه اردبيل، قم، مشهد و تا سطح عالي (كفايتين از دروس حوزوي از اساتيد بزرگوار بهره مند شدم و مدت 6 ماه از درس خارج فقه مرحوم آيت الله ميلاني استفاده كردم در سال 1345 به اخذ ديپلم درسي رشته منقول و در سال 1351 ديپلم ادبي نائل آمدم در سال 1352 وارد دانشگاه شدم در سال 1356 به اخذ كارشناسي ارشد ادبيات عرب و در سال 1364 كارشناسي ارشد فقه و مباني اسلامي از دانشگاه فردوسي نائل گرديدم از سال 1364 كار تحقيق و پژوهشي را در گروه حديث بنياد پژوهشهاي اسلامي آستان قدس رضوي زير

نظر مرحوم استاد شانه چي شروع و حاصل فعاليتم ترجمه كتاب الفتره وسائل الشيعه شيخ قرّ عاملي به نام (آداب معاشرت از ديدگاه معصومين(ع) به اتفاق مرحوم محمدعلي فارابي بوده كه فعلاً به تجديد چاپ دهم رسيده است.

عبدالحسيني پور فرد، مسعود

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

مسعود عبدالحسيني پورفرد

محل تولد : آبادان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1338/3/21

زندگينامه علمي

دوره ابتدايي ، راهنمايي و متوسطه را در شهرستان آبادان و اخذ ديپلم رياضي و فيزيك . در سال 1357 همزمان با انقلاب اسلامي در بخش فرهنگي ارگان هاي انقلابي مانند جهاد سازندگي و كميته عشاير خوزستان و ... همكاري نمودم . در سال 62 وارد مدرسه رضويه شدم و سرانجام دروس خارج را نزد آيت الله صالحي مازندراني (ره) ، استاد هادوي و آيت الله وحيد خراساني فرا گرفتم .تحصيلات كلاسيك را در رشته علوم سياسي در موسسه آموزش عالي باقر العلوم (ع) شروع كردم و از سال 1383 به عنوان دانشجوي دكتراي علوم سياسي در دانشگاه تربيت مدرس تهران مشغول به تحصيل شدم و اكنون پژوهشگر و عضو هيات علمي گروه علوم سياسي پژوهشكده علوم و انديشه سياسي مي باشم .

عبدالله آبادي، سليمان

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سليمان عبدالله آبادي

محل تولد : قزوين

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1337/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب در سال 1352 وارد حوزه علميه قزوين شدم و نزديك به دو سال كه در آن حوزه بودم علم صرف و نحو را آموختم و در سال 1354 به حوزه علميه قم آمدم و دروس سطح را نزد اساتيدي چون استاد باكويي استاد لمعه و مرحوم عرفانيان (اصول فقه) و اعتمادي (رسائل) و مرحوم ستوده (مكاسب و كفايه) و ممدوحي (بدايه الحكمه) و انصاري شيرازي (شرح منظومه) فرا گرفتم و در حدود سال 63 وارد درس خارج فقه و اصول آيت الله شيخ جواد تبريزي شدم و در حدود 15

سال به درس خارج ايشان رفتم و در كنار درس خارج كتاب اسفار و بعد از آن كتاب تمهيد القواعد و مصباح الانس را نزد استاد انصاري شيرازي فرا گرفتم. در سال 1376 رسما وارد حوزه تحقيقات شدم كه تحقيقات انجام شده را در بخش وضعيت آثار پژوهشي توضيح خواهم داد. لازم به تذكر است كه در كنار خواندن دروس تدريس هم داشتم، كتاب هايي كه تدريس كردم عبارتند از صرف ساده (دو دوره) خلاصه المنطق (دو دوره) منطق مظفر (يك دوره) بدايه الحكمه (پنج دوره) اصول استنباط (يك دوره) روش تحقيق (يك دوره) و همچنين در ايام تبليغ به مناطق مختلف كشور براي تبليغ مي رفتم و هم اكنون 10 سال است كه پشت سر هم از طرف نهاد مقام معظم رهبري در دانشگاه ها در ايام تبليغ به دانشگاه مي روم.

عبداللهي، حسين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حسين عبداللهي

محل تولد : ماكو

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1345/1/1

زندگينامه علمي

در تاريخ 10 / 7 / 1345 در روستاي قره تپه از توابع شهرستان ماكو استان آذربايجان غربي چشم به جهان گشودم .تحصيلات ابتدايي و راهنمايي را در زادگاه خود، و دبيرستان را تا سوم نظري در شهر ماكو به اتمام رساندم . مدت دو سال در جبهه هاي حق عليه باطل در كنار ياوران خميني كبير (ره) به جهاد مشغول بودم و در اين مدّت دو بار از چند ناحيه ي بدنم مجروح شدم و جانباز 40% هستم .پس از برقراري صلح در سال 1367 تحصيلات حوزوي را از مدرسه ولي عصر (عج) تبريز شروع كردم.

در سال 1372 وارد حوزه

علميه قم شدم و دروس ده ساله حوزه را در مدت شش سال به اتمام رساندم. يك دور كامل درس خارج اصول فقه و مدتي درس خارج فقه را از افاضات علمي حضرت آيت الله فاضل لنكراني ، شيخ جواد تبريزي ، جوادي آملي و جعفر سبحاني استفاده نمودم . نيز دوره چهار ساله سطح 4 تخصصي علم كلام را به پايان رساندم و رساله سطح 3 حوزه را در موضوع قاعده لا ضرر و لا ضرار با موفقيت دفاع كردم .

در سال 1377 در امتحانات كتبي اجتهاد مجلس خبرگان رهبري با معدل 5/17 قبول شدم .مدتي است تحقيقات گسترده اي در موضوع علم رجال انجام داده ام و اكنون مشغول تاليف كتابي در موضوع تحول در علم رجال هستم .ويژگي بارز اين كتاب اين است كه با شواهد و دلائل محكم ثابت مي كند اقوال رجاليون (توثيقات و تضعيفات آنها) شرايط حجيت را دارا نيستند و ايرادات و اشكالاتي بر آنها وارد است به طوري كه بي اساس بودن عقيده طرفداران علم رجال آشكار است . و هم چنين اين حقيقت را روشن مي كند كه وجود روايت در يكي از كتب معتبر قدماء اصحاب بي اشكال بودن آن از جهت سند را مي رساند و ديگر نيازي نيست كه اسناد آن روايت با عنايت به اقوال رجاليون بررسي شود .

عبداللهي، محمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد عبداللهي

محل تولد : شاهرود

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1355/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب محمد عبداللهي متولد سال 1355هجري شمسي متولد يكي از روستاهاي شهرستان شاهرود بنام حسين آباد كالپوشاز توابع خش ميامي هستم. تحصيلات

اينجانب درمقطع راهنمائي ومحل مذكور و سپس به دبيرستان و از آنجا راهي حوزه قم شدم وهم اكنون در درس خارج استاد آيه الله سبحاني شركت نموده و از تفسير حضرت آيه الله جوادي بهره جسته همچنين از محضر آيه الله استادي، استاد عليدوست، استاد حسيني قزويني..... نيزاستفاده نموده ام. ضمن اينكه در مقطع كارشناسي رشته علوم تربيتي موسسه امام خميني(ره) نيز مشغول مي باشم.

در بخش كودك و نوجوان نيز اينجانب مربي اين بخش مي باشم و دراين زمينه كتابهايي به صورت شعر كودك تاليف نموده ام كه به عللي هنوز به چاپ نرسانده ام .اينجانب درموسسه قرآن و نهج البلاغه در بخش آموزش و برنامه ريزي و تحقيقات مشغول و به حفظ قران كريم و نهج البلاغه خدمت مي كنم كتابهاي به چاپ رسيده در بخش تحقيقات اين موسسه راه روشن ج 1/2است كه توسط گروه تحقيقي اين موسسه در بخش حكمتهاي نهج البلاغه به چاپ رسيده است.

عبداللهي، محمدباقر

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد باقر عبداللهي

محل تولد : اردستان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1335/1/1

زندگينامه علمي

بنده محمدباقر عبداللهي فرزند رمضانعلي به سال 1335 در خانواده اي متوسط و كشاورز در روستاي نيسيان برزاوند اردستان به دنيا آمدم. پدرم كشاورزي خداشناس و دينداري بصير بود، كه به خاطر كردار حكيمانه و رفتار خردمندانه اش مورد تكريم و اعتماد اهالي محل بوده روياهاي صادقه و نمازهاي عارفانه اش اسراري بود كه كمتر آن را ابراز مي كرد يا كسي از آن خبر داشت، مادرم سيده طباطبايي مريم بيگم معلم قرآن بود كه از پدر و مادرش كه آنها

نيز از سلسله جليله روحانيت و سادات و داراي درجات و كمالات بودند به ارث برده بود.در سال 1353 پس از پايان دوره متوسطه و دبيرستان در رشته رياضى، براي آغاز دور جديد زندگي و سرنوشت، وارد حوزه علميه قائم(عج) در ...... تهران به اشراف روحاني عالي مقام حاجي سيد علي اصغر هاشمي شدم و در آنجا با اساتيد بزرگوار علم و اخلاق و مبارزه همچون شهيد مفتح، شيخ علي اندرزگو، حاج شيخ مصطفي ملكي و... آشنا شدم و پس از مدت كوتاهي اقامت براي ادامه تحصيل به قم مهاجرت نمودم.در اين زمان، قرآن واسلام و روحانيت بسيار غريب و مظلوم و منزوي بودند. چون از طرفي مكتب الحادي ماركسيستى، كمونيستي پرچم مبارزه عليه استكبار جهاني را بلند كرده بود و خود را طرفدار طبقه محروم و مستضعف قلمداد مي كرد و خدا را ساخته ذهن بشري و دين را افيون جامعه معرفي مي كرد كه ساخته و پرداخته زورمداران مي باشد، و از سوي ديگر استكبار جهاني و رژيم طاغوت مانع مهم و سد اصلي در برابر خود را براي چپاولگري منابع ملت ايران را اسلام و روحانيت مي دانست. لذا به انواع ترفندها و به هر بهانه اي حوزه و روحانيت را تضعيف مي كرد، تا با خاطري جمع و فراغ بال به اهداف استكباري خود جامه عمل بپوشاند. در چنين شرايطي طلبه شدن و به حوزه آمدن يك جهاد بزرگ بود كه شهامتي عظيم و ايماني قوي مي طلبيد. به هر صورت درسهاي حوزه را با حفظ روحيه مبارزه ادامه دادم. درسهاي لمعه، اصول، رسائل، مكاسب، كفايه را نزد اساتيدي بزرگواري همچون وجداني

فر، فاضل هرندى، بني فضل، اعتمادى، پايانى، آل عصفور، رضازاده و... تلمذ كردم. دروس خارج اصول و فقه را در پاي كرسي تدريس آيات عظام فاضل لنكرانى، ميرزا جواد آقا تبريزى، وحيدخراساني و فقه القضاي اردبيلي و... زانو زدم.و از درسهاي تفسير استاد جوادي آملي توشه ها برگرفتم و از درسهاي اسفار و مصباح الانس استاد ذوالفنون حسن زاده آملي نيز خوشه ها چيدم. البته در حاشيه درسهاي حوزه به حسب نياز و ضرورت زمان، مطالعات جانبي و پي گير و فشرده اي در زمينه هاي اعتقادى، كلامى، فلسفى، اجتماعي و غيره داشته ام و ضمناً علاوه بر اتمام دروس كلاسيك دوره عالي زبان خارجي (انگليسي) را گذرانده ام. در كنار دروس حوزه، دروس تخصصي تبليغي را در گرايش اديان شناسي به پايان بردم، و در سال 1384 از رساله علمي سطح چهار خود با امتياز خوب دفاع كردم.كار تحقيقي و پژوهشي خود را از سال 1376 با چندين سوال شروع كردم كه ضروري ترين و فوري ترين آنها كه بايد پاسخ داده مي شد اين بود كه: چرا ملتي كه اعتقاد به خدا يگانه با چنين اسماي حسنايي دارد و پيامبري همچون محمد امين(ص) و رهبران معصومي همچون علي(ع) و فرزندانش دارد از نظر اجتماعى، اخلاقى، روابط خانوادگي و... در سطح ملتهاي كفر و شرك يا كمتر از آنها باشد. لذا در اين زمينه پژوهش و تحقيقي چندين ساله براي يافتن ريشه و علل آن انجام گرفت كه نمره آن كتاب 530 صفحه اي به نام «بهانه راز» پيرامون ذكر و نقش فردي و اجتماعي آن شد. البته ذكر به معناي قرآني آن،

يعني حضور و توجه دائمي به خداي متعال، كه با اين معني خود قرآن، نماز، پيامبر(ص) و همه چيز مي تواند ذكر باشد و انسان را به خدا توجه دهد و به دنبال اين كتاب تحقيقى، ده جلد كتاب پالتويي با چشم انداز اعتقادي اخلاقى تأليف گرديد كه ويژه ائمه جماعات مي باشد كه ترتيب و تنسيق آنها بر حسب معيارهاي حساب شده و دقيق چينش يافته اند كه به شرح ذيل مي باشند.

1. صباي وصال (نماز)

2. گنجي پنهان (آشنايي و دولتي با خداي مهربان)

3. مراد دل (در جستجوي حق تعالي)

4. عيار (به معيار و ميزان ايمان مي پردازد)

5. طلعت يار (كه جهان همه طلعت و جلوه و چهره اوست مي پردازد)

6. محك تجربه (ادعاي اسلام و ايمان موقعي سودمند است كه در مرحله عمل با احكام پنجگانه به اثبات برسد، مي پردازد).

7. رندان بلاكش (مؤمن بيدار و هوشيار و دورنگر، هميشه در تاب و تب و بي قراري است).

8. جاودانگي و خلود (بزرگترين دغدغه و آروزي انسان، فرار از نابودي و رسيدن به جاودانگي است).

9. جان عبادات (ذكر به معني قرآني كه حضور و توجه دائمي به خداي عزوجل مي باشد، جان و روح تمامي عبادات و كارهاي مؤمن است)

10. سنتهاي الهي (به بيش از چهل سنت و قوانين ثابت و فراگير و تبديل و تحويل ناپذير الهي كه در همه زمانها، مكانها و اقوام جاري و ساري است مي پردازد).

سه كتاب اول چاپ شده اند و هشت مجلد ديگر آن انشاء الله حداكثر تا دو ماه ديگر به زينت طبع آراسته خواهند شد.

ضمناً مقالات و جزوه هاي ديگري نيز آماده و يا در

حال تأليف مي باشند كه انشاء الله اميد است تا پايان سال جاري به مرحله طبع سپرده شوند.

عبداللهي، محمدعلي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد علي عبداللهي

محل تولد : نيشابور

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1359/1/1

زندگينامه علمي

در سال 1346 در نيشابور به دنيا آمدم در سال 1359 وارد حوزه علميه نيشابور شدم و در سال 1361 به حوزه علميه مشهد رفتم پس از فراگيرى ادبيات عرب ، معانى و بيان، منطق و مقدارى اصول و فقه در سال 1364 وارد حوزه علميه قم شدم در سال 1367 پس از اتمام سطح به درس خارج فقه و اصول راه يافتم و به مدت 8 سال پيوسته از درس اصول آيت الله وحيد خراسانى و فقه آيت الله جواد تبريزى استفاده كردم . همزمان با تحصيل فقه و اصول در مقطع سطح به تحصيل فلسفه اسلامى پرداختم، كتابهاى بدايه، نهايه و منظومه را درس گرفتم و جلد اول اسفار را نزد آيت الله جوادى آملى خواندم.

در سال 1371 از طريق آزمون سراسرى وارد دانشگاه تهران شدم و در رشته فلسفه غرب به تحصيل پرداختم در سال 1377 كارشناسى ارشد فلسفه غرب را از دانشگاه تهران اخذ كردم و بلافاصله وارد دوره دكترى شدم و اكنون در رشته فلسفه غرب در دانشگاه تهران مشغول نوشتن پايان نامه دكترى هستم

عبداللهي، محمود

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمود عبداللهي

محل تولد : اصفهان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1326/1/1

زندگينامه علمي

حجة الاسلام والمسلمين عبداللهي در سال 1326 در اصفهان در خانواده اي متدين و دوستدار خاندان پاك پيامبر اسلام (ص ) چشم به جهان گشود. حجة الاسلام والمسلمين عبداللهي پس از طي كردن دورة دبستان ، براي كسب علوم ديني به قم آمد. مشوق اصلي او در اين راه ، مادر وي بود و

نيز برادران وي در كسوت روحانيت به سر ميبردند. او با ورود به قم ، به مدرسه علميه علوي رفت . آن مدرسه متعلق به بيت آية الله العظمي گلپايگاني (ره ) و با سرپرستي و اشراف آية الله شهيد بهشتي و مرحوم آية الله رباني شيرازي اداره مي شد. وي در آنجا به تحصيل دروس دورة مقدمات پرداخت و پس از آن براي آموختن دروس دورة سطح در درس استادان مشهور دورة خود حاضر شد.

با اتمام دورة سطح نيز به درس خارج علماي بزرگ حوزه علميه قم راه يافت . حجة الاسلام والمسلمين عبداللهي در سالهاي تحصيل خود از استادان برجسته اي بهره مند شد. او كه سيوطي و مغني را نزد آية الله شيخ حسن تهراني و حجة الاسلام والمسلمين يثربي فراگرفته بود در درس منطق استاد نحوي حاضر مي شد و مختصر را نزد آية الله دوزدوزاني آموخت . شرح لمعه را نزد آية الله صلواتي فرا گرفت . رسائل را نزد آية الله شاه آبادي ، آية الله اعتمادي و آية الله العظمي نوري همداني و نيز مكاسب را نزد آية الله ستوده آموخت و در درس كفاية الاصول آية الله العظمي فاضل لنكراني حاضر شد. همچنين او در بخش علوم عقلي ، فلسفه را نزد آية الله شهيد مفتح ، شهيد استاد مطهري و اسفار را نزد آية الله جوادي آملي و كلام را از محضر آية الله شيخ محمد شاه آبادي فرا گرفت . با پايان يافتن دروس دورة سطح ، به درس خارج آيات عظام شيخ مرتضي حائري ، شريعتمداري ، منتظري ، اراكي و ميرزاهاشم آملي رفت اما بطور عمده در حدود دوازده سال از محضر آية الله شيخ مرتضي حائري بهره برد.

در طي اين سالها از شركت در درسهاي تفسير نيز غافل نماند و در درس تفسير حضرت آية الله خزعلي شركت جدي داشت . حجة الاسلام والمسلمين

عبداللهي داراي فعاليتهاي علمي و فرهنگي بسياري است . او ضمن تدريس كتب دوره سطح ، سالها به تدريس تفسير براي دوره هاي عمومي حوزه اشتغال داشته و نيز در مركز تخصصي تفسير و تبليغ ، به آموزش تفسير موضوعي پرداخته است . همچنين وي در دانشگاهها فعاليتهاي علمي بسياري از خود برجا نهاده كه از جمله آنها تدريس او در دانشكده هاي شهيد بهشتي و شهيد محلاتي (سپاه پاسداران ) را مي تواند نام برد. حجة الاسلام والمسلمين عبداللهي از كساني است كه در تدوين تفسير نمونه همكاري داشته است . تفسير نمونه تفسيري است كه در طول ساليان دراز و با اشراف علمي آية الله مكارم شيرازي و با همكاري بسياري از استادان و فضلاي حوزه علميه قم تدوين و نگاشته شده است و امروزه در اختيار بسياري از مردم و جوانان كشور قرار دارد.

همچنين وي تاكنون كتابهاي بسياري نگاشته كه از جمله آنها مي توان به «توحيد و توسل » «اخلاق براي همه »، «25 داستان »، در سالهاي پيش از انقلاب و نيز كتاب «مباني فقهي اقتصاد اسلامي » كه از جمله تأليفات وي در سالهاي اخير به شمار مي رود، اشاره كرد. از وي مقالات بسياري در زمينه هاي گوناگون در مجله نور علم به چاپ رسيده است . همچنين مباحث متعددي در موضوعات عقيدتي كه به صورت تفسير موضوعي در قالب جزوه هاي درسي تهيه و در اختيار دانش پژوهان قرار گرفته است . حجة الاسلام والمسلمين عبداللهي در سالهاي پيش از انقلاب و پس از آن همواره از فعاليتهاي سياسي غافل نمانده است . از فعاليتهاي سياسي وي در پيش ازانقلاب مي توان به همكاري او با جامعه مدرسين حوزه علميه قم اشاره كرد. او در شهرهاي مختلف ايراد سخنراني كرد.با حضور در

فعاليتها و حركتهاي سياسي به اطلاع رساني و توزيع رساله و بيانيه هاي حضرت امام پرداخته كه از اين رو در يكي از سفرهاي تبليغي دستگير و بازداشت گرديد.

عبداللهيان، حميد

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

دكتر حميد عبداللهيان در سال 1336 در شهرستان شاهرود متولد شد.ايشان داراي مدرك دكتري رشته جامعه شناسي تاريخي و ارتباطات از دانشگاه كارلتون -كانادا در سال 1375 است. وي هم اكنون عضو هيئت علمي و دانشار دانشگاه تهران مي باشد.گروه : علوم انسانيرشته : جامعه شناسيگرايش : جامعه شناسي تاريخي و ارتباطاتوالدين و انساب : پدر حميد عبداللهيان علي اصغر عبداللهيان كارمند اداره ثبت احوال شاهرود و نام مادر محترمشان خانم طاهره قريشي خانه دار است.خاطرات كودكي : دوران كودكي حميد عبداللهيان در ميان طبيعت شهر شاهرود سپري شد او در دوران نوجواني به فوتبال علاقه مند بود . از بدترين خاطره ايشان از دست دادن پدرش در سن هشت سالگي اش بود.اوضاع اجتماعي و شرايط زندگي : پدر حميد عبداللهيان كارمند اداره ثبت احوال بودو بعد از فوت ايشان وضعيت مالي خانواده حميد عبداللهيان مناسب نبود.تحصيلات رسمي و حرفه اي : تحصيلات رسمي حميد عبداللهيان به ترتيب زير است: - دوران ابتدايي را در دبستان خاقاني - در سال 1355 دوره متوسطه را در دبيرستان شاهپور (دكتر شريعتي فعلي ) - مهر 1356 تا بهمن 1363، دانشجوي كارشناسي در دانشگاه تهران (پژوهشگري) - بهمن 1363 تا بهمن 1366، دانشجوي كارشناسي ارشد جامعه شناسي در دانشگاه تهران - ژانويه 1990 تا آبان 1996، دانشجوي دكتراي جامعه شناسي در دپارتمان جامعه شناسي و انسان شناسي دانشگاه كارلتون كانادا - ژانويه 2003 تا ژانويه 2004، فرصت مطالعاتي و استاد مهمان در

بخش جامعه شناسي و انسان شناسي دانشگاه كارلتون در اتاوا، كانادا. عنوان پايان نامه دكتر عبداللهيان : موانع تاريخي در راه توسعه توليدات كشاورزي در مناطق روستايي پيش از سرمايه داري در ايران؛ مطالعه موردي مالكيت غيابي. استاد راهنما : پروفسور بروس مك فارلين، دانشگاه كارلتون، اوتاوا، كاناداخاطرات و وقايع تحصيل : در دوران دانشجويي حميد عبداللهيان در دانشگاه تهران در گير جنبش دانشجويي بود و در سال 1357 نيز وقايع انقلاب اسلامي را تجربه كرد.فعاليتهاي ضمن تحصيل : حميد عبداللهيان در كنار تحصيل به فعاليت هاي سياسي مي پرداختند و در سن 19 سالگي ازدواج كرده و اولين فرزندش در سن 22 سالگي وي بدنيا آمد.استادان و مربيان : دكتر توسلي ، دكتر ساروخاني ، دكتر عسگري ، دكتر محمد ميرزايي ،دكتر انصاري ، دكتر وثوقي ، دكتر ازكيا ، دكتر طالب ،دكتر بورس مك فارلين ، دكتر ژاك شواليه ،دكتر مجيد الجح ، دكتر پادوگفسكي ،دكتر جان ميلز ،دكتر يوسفي زاده ، جواد صفي نژاد و آلن استيوز از اساتيد دكتر عبداللهيان مي باشند.هم دوره اي ها و همكاران : دكتر دهقان ،دكتر آزاد ارمكي ،دكتر اباذري ،دكترحسيني زاده ،دكتر ناهيد مطيع ،دكتر پريچه ابراهيمي و دكتر يحي علي بابايي از همدوره ايهاي و همكاران حميد عبداللهيان مي باشند.همسر و فرزندان : حميد عبدالهيان داراي همسر و سه فرزند مي باشد .همسرش سركار خانم فاطمه محبي نژاد خانه دار و فرزندانش بنامهاي عليرضا (دانشجويي عمران در كشور كانادا) محمد كه در سن 18 سالگي بعلت مبتلا به تومور مغزي در سال 1381 فوت كردو آرش (دانش آموز مقطع متوسطه ) عبدالليهان مي باشد.وقايع ميانسالي : از وقايع

تلخ دوره ميانسالي حميد عبداللهيان فوت پسر دومش بعلت مبتلا به تومور مغزي بود كه در سال 1381 دار فاني را وداع گفت .مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : - ارديبهشت 1364 تا آذر 1368 مدير دفتر پيمايش افكار عمومي، مؤسسه روزنامه كيهان، تهران، ايران. - اسفند 1377 تا آبان 1378 معاون آموزشي، دانشكده علوم اجتماعي - آبان 1378 تا بهمن 1381 معاون پژوهشي و رئيس مؤسسه مطالعات و تحقيقات اجتماعي، دانشكده علوم اجتماعي، دانشگاه تهران، ايران. - آبان 1378 تا بهمن 1381 عضو شوراي پژوهشي دانشگاه تهران – دانشگاه تهران – ايران. - خرداد 1378 تا بهمن 1381 عضو كميته ارزيابي براي برنامه هاي دوره دكترا – دانشكده علوم اجتماعي، دانشگاه تهران، ايران. - ارديبهشت 1383 تا ارديبهشت 1385 مدير گروه ارتباطات، دانشكده علوم اجتماعي، دانشگاه تهران، ايران. - 1378 تا 1385 عضو انجمن جامعه شناسي ايراني. - 1382 تا 1385 عضو انجمن جمعيت شناسي ايران - 1385 -1388 ,سر دبير مجله جهاني رسانه,دانشكده علوم اجتماعي - 1384 ,سردبير نشريه جهاني رسانه,دانشكده علوم اجتماعيفعاليتهاي آموزشي : عناوين دروس آموزشي ارائه شده توسط حميد عبداللهيان به قرار زير است: - فوريه 1991 تا مارس 1996 دستيار استاد در بخش جامعه شناسي و انسان شناسي در درسهاي قدرت (يك ترم)، تئوريهاي كلاسيك جامعه شناسي (يك ترم)، ديدگاههاي مقايسه اي در جامعه شناسي و انسان شناسي (5 ترم). - مهر 1377 تا خرداد 1378 تدريس روش تحقيق (در دو بخش عملي و نظري)، مباني جامعه شناسي، افكار عمومي و وسايل ارتباط جمعي. - مهر 1378 تا خرداد 1379 تدريس در سه درس روش تحقيق، مباني جامعه شناسي، افكار عمومي و وسايل ارتباط جمعي. - مهر 1379

تا خرداد 1380 تدريس در سه درس روش تحقيق، مباني جامعه شناسي، افكار عمومي و وسايل ارتباط جمعي. و درس جامعه شناسي تاريخي در دوره دكتراي جامعه شناسي - مهر 1380 تا خرداد 1381 تدريس در سه درس روش تحقيق، مباني جامعه شناسي، افكار عمومي و وسايل ارتباط جمعي. و تدريس جامعه شناسي تاريخي در دوره دكتراي جامعه شناسي و روش تحقيق براي كارشناسي ارشد ارتباطات - مهر 1381 تا بهمن 1381 تدريس روش تحقيق در سطح كارشناسي ارشد ارتباطات و جامعه شناسي تاريخي در سطح دكترا. -بهمن 1381تا بهمن 1382 فرصت مطالعاتي در دانشگاه كارلتون، كانادا. - بهمن 1382 تا خرداد 1383 تدريس در سه درس روش تحقيق، مباني جامعه شناسي، افكار عمومي و وسايل ارتباط جمعي در سطح كارشناسي. و تدريس روش تحقيق براي كارشناسي ارشد ارتباطات - مهر 1383 تا خرداد 1384 تدريس در سه درس روش تحقيق، مباني جامعه شناسي، افكار عمومي و وسايل ارتباط جمعي. تدريس روش تحقيق در سطح كارشناسي ارشد و دو درس جامعه شناسي تاريخي و روابط بين فرهنگي در سطح دكترا. - مهر 1383 تا خرداد 1384 تدريس در سه درس روش تحقيق، مباني جامعه شناسي، افكار عمومي و وسايل ارتباط جمعي در سطح كارشناسي. - مهر 1383 تا خرداد 1384 تدريس روش تحقيق در كارشناسي ارشد ارتباطات و روش تحقيق كيفي در كارشناسي ارشد مطالعات زنان. و تدريس سمينار پايان نامه در سطح كارشناسي ارشد. - مهر1384 تا بهمن 1384 تدريس روش تحقيق (نظري و عملي)، نظريه هاي علوم اجتماعي، مباني جامعه شناسي در سطح كارشناسي و دروس روش تحقيق در ارتباطات و روش تحقيق در مطالعات فرهنگي و رسانه و سمينار كارشناسي ارشد در

سطح كارشناسي ارشد. -بهمن 1384 تا خرداد 1385 تدريس نظريه هاي علوم اجتماعي، رسانه ها و حوزه عمومي، روش تحقيق در سطح كارشناسي تدريس قدرت و فرهنگ، سمينار پايان نامه در سطح كارشناسي ارشدمراكزي كه فرد از بانيان آن به شمار مي آيد : - 1382 تا 1385 مؤسس انجمن ايراني مطالعات فرهنگي و ارتباطات، اين انجمن در آبان 1383 تأسيس شد. - باني مجله جهاني رسانه - راه اندازي دوره كارشناسي ارشد مطالعات فرهنگي و رسانه - راه اندازي دوره دكتري ارتباطات دانشكده علوم اجتماعي دانشگاه تهران شاگردان : دكتر لاجوردي ،دكتر عباس كاظمي ،خانم زهرا اجاق ، خانم مريم اصغري ،آقاي اباذر توكلي و دكتر عبدالهي از دانشجويان و دانش آموختگان حميد عبداللهيان مي باشند.همفكران فرد : حميد عبداللهيان با دكتر دهقان ،دكتر جوادي يگانه و دكتر سعيدي داراي همفكري نزديكي است.آرا و گرايشهاي خاص : زمينه و گرايشهاي خاص حميد عبدالهيان به قرار زير است: - روابط تركيبي شيوه هاي فرهنگي - جامعه شناسي تاريخي،روانشناسي - روش تحقيق در ارتباطات و مطالعه فرهنگي و جامعه شناسيچگونگي عرضه آثار : - تعداد مقالات چاپ شده در مجلات داخلي : 10 مقاله - تعداد مقالات چاپ شده در مجلات خارجي : 6 مقاله - تعداد مقالات ارائه شده در همايشها : 5 مقاله - تعداد مقالات چاپ شده در همايشها : 11 مقاله - تعداد طرحهاي تحقيقاتي به پايان رسيده : 6 طرح - تعداد پايان نامه هاي راهنمايي شده كارشناسي : 2 رساله - تعداد پايان نامه هاي راهنمايي شده كارشناسي ارشد : 8 رساله - تعداد پايان نامه راهنمايي شده دكتري : 2

رساله آثار : nbsp1 Conceptualization of reality in Historical Sociology; Narrating Absentee Landlordism ويژگي اثر : تهران: انتشارات سايه روشن-تابستان 20042 جزوه: نظريه تضاد ويژگي اثر : محل انتشار: دانشكده علوم اجتماعي تاريخ انتشار: 31/01/1385 تاريخ تجديد نظر: 15/07/1386 عنوان درس: نظريه هاي علوم اجتماعي ملاحظات: اين جزوه در واقع ترجمه بخشي از كتاب دن مارتينديل است 3 دين و رسانه ويژگي اثر : تاليف كتاب و چاپ توسط ساير مراكز نشر -ناشر: دفتر پژوهشهاي راديو تاريخ انتشار: 22/07/1386 محل انتشار: تهران- ايران ملاحظات: اين كتاب مجموعه اي از مقالات را چاپ كرده است و ما دو نفر علاوه بر اينكه مقاله داريم كار ويرايش و آماده سازي و چاپ آنرا به عهده داشته ايم

عبدي پور، ابراهيم

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

ابراهيم عبدي پور

محل تولد : كوهدشت

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1341/1/1

زندگينامه علمي

تحصيلات ابتدايي و متوسطه را در شهر محل تولد خود گذراندم و در سال 60 در رشته علوم تجربي به عنوان شاگرد اول شهرستان خود فارغ التحصيل شدم بعلت تعطيلي دانشگاهها ابتدا وارد مراكز تربيت معلم شدم و در كنار آن مطالعات خود را در زمينه علوم اسلامي آغاز كردم در سال 65 در رشته حقوق قضايي وارد دانشگاه شدم و ليسانس خود را در سال 69 از مجتمع آموزش عالي قم (وابسته به دانشگاه تهران ) اخذ نمودم و همزمان با آن بقيه دروس ادبيات و سطح حوزه را از محضر اساتيد حوزه علميه قم استفاده نمودم در سال

69 تحصيلات دانشگاهي خود را در رشته حقوق خصوصي ادامه دادم و همزمان با آن در مباحث درس خارج فقه و اصول اساتيد معظم حوزه شركت نموده و به تحقيقات خود در فقه و حقوق اسلامي ادامه دادم در سال 79 رساله دكتري خود را با عنوان مباني حقوقي التزام به عقد با درجه عالي دفاع نموده و موفق به اخذ دكتري تخصصي حقوق خصوصي از دانشگاه تهران شدم از سال 72 تا كنون در مراكز آموزش عالي به تدريس دروس حقوقي مشغول هستم.

عبدي، حمزه

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حمزه عبدي

محل تولد : قزوين

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1350/1/1

زندگينامه علمي

در سال 1368 وارد حوزه علمييه قم شدم، در آن سال 18 سال داشتم يعني متولد 1350. در مدرسه كرمانيها دروس حوزوي خود را آغاز كردم، سال چهارم حوزه را در مدرسه امام صادق نيروگاه ادامه دادم. پايه ششم را در مدرسه رضويه ادامه دادم، سالهاي پايانى درس تا پايه 10 را خارج از مدرسه خواندم.اكثر اساتيدم كه بيشترين بهره را بردم، آقايان حجج اسلام پرنده غيبى، موسوي گرگانى، حسيني خراسانى، موسي تبريزى.درس سطح را نيز در محضر آقايان حسني خراسانى، سيد احمد خاتمى، هادوي تهرانى، علي دوست.درس خارج : آيت الله شيخ جواد تبريزي و آيت الله سيد احمد مددى.در سال 1376 وارد موسسه امام خميني شدم. در سال 1380 در رشته روان شناسي مدرك كارشناسي اخذ كردم.در سال 1382 كارشناسي ارشد رشته روان شناسي قبول شدم و هم اكنون مشغول پايان نامه هستم.از سال 1375 تاكنون با موسسه دارالحديث همكاري داشتم و الآان

همكار بخش (روان شناسي و حديث) پژوهشكده دارالحديث هستم.محصول اين همكاري چند مقاله و طرح تحقيقي بوده است كه 2 مورد از آن در گزارش مقاله ها آمده است.

عبدي، صادق

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

صادق عبدي

محل تولد : بابل

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1342/9/1

زندگينامه علمي

زندگينامه علمي بنده بازگشت به سه دوره دارد

الف) دوران تحصيلي قبل از ورود به حوزه: اينجانب كه در سال 1342 در روستايي پايين كلا از توابع شهرستان بابل استان مازندران متولد شده ام، دروان ابتدايي را از سال 54 _ 1349 در محل تولد به پايان رساندم پس دوران راهنمايي را در يكي از روستاهاي همجوار به نام پايين كتاب به فاصله 7 كيلومتر از سال 1357 _ 1354 به اتمام رسانده ام بعد از آن براي ادامه تحصيل در دروه دبيرستان عازم شهرستان بابل شده و در دبيرستان هاي اين شهر از سال 1361 _ 1357 مشغول به تحصيل شده ام كه در سال 1361 موفق به اخذ ديپلم در رشته رياضي فيزيك شده ام.

ب) دوران تحصيلي دروس حوزوي:

بعد از اخذ ديپلم همانند بسياري از جوانان ديگر به دليل وجود انقلاب عظيم اسلامي و زنده شدن روح معارف خواهي و انگيزه، ياد گيري دانش و علوم اسلامي در سال 1363 وارد حوزه علميّه مشهد مقدس شده و در مدرسه سليمانيه به تحصيل مشغول شدم. بخشي از دروس مقدماتي و ادبيات عرب را (جامع المقدمات سيوطي، مطول، مغني) در آن مدرسه به اتمام رسانده ام.

اساتيد اين مدرسه از ميان طلبه هاي ورودي بنده و دو نفر ديگر را به دليل آنكه فكر مي كرده

اند ما مي توانيم پيشرفت بيشتري داشته باشيم، از جمع ساير طلاب جدا كرده و بطور خصوصي تدريس مي كرده اند كه از جمله سال هاي با بركت از جهت پيشرفت تحصيلي براي بنده بوده است. در كنار اساتيد مدرسه از درس هاي استاد معروف ادبيات عرب آقاي حجت هاشمي به طور همزمان بهره مي بردم. پس از آن در سال 1365 وارد حوزه علميه قم شده ام و تا سال 1370 دوران سطح را به اتمام رسانده ام در طي اين دروان در نزد اساتيدي چون محمد خراساني، استاد پاياني، استاد عراقي و استاد اعتمادي زانوي تلمذ زده ام. و از سال 1370 به بعد تا سال 1376 در دروس خارج فقه و اصول شركت مي نمودم و محضر اساتيدي چون حضرت آيت الله جوادي آملي، حضرت آيت الله فاضل لنكراني، حضرت آيت الله وحيدي خراساني، و حضرت آيت الله شاهرودي را درك كرده ام.

ج) دوران تحصيل در دانشگاه:

در سال 1370 همزمان با تحصيلات حوزوي در دانشگاه سراسري در رشته علوم انساني شركت نموده و با رتبه عالي در رشته حقوق در دانشگاه تهران مجتمع آموزش عالي قم قبول شده ام و در سال 1374 موفّق به ا خذ كارشناسي شده ام. در همين سال بطور همزمان در دوره كارشناسي ارشد و وكالت شركت نمودم و در هر دو مقطع قبول شدم.

دوره كارشناسي ارشد را در دانشگاه قم در سال 1377 با دفاع از پايان نامه ام تحت عنوان مباني فقهي، حقوقي شرط عدم مسئوليت قرار دادي سپري نموده ام و در همين سال بعنوان دانشجوي نمونه انتخاب گرديده ام. در سال 1374 همزمان

با ادامه تحصيل در دوره كارشناسي ارشد با معاونت پژوهشي مجتمع آموزش عالي قم مشغول به همكاري شده ام و اين همكاري تا سال 1378 يعني سال ورود به حرفه وكالت ادامه داشته است كه حاصل اين دوره تاليف كتاب نكات مهم حقوق قرار دادها، و نوشتن مقالات و ساير كارهاي تحقيقي بوده است، در همين دوره بوده است كه با وزارت فرهنگ و آموزش عالي بخش پژوهشگاه علوم انساني بعنوان يكي از ارزيابان كتب علوم انساني در رشته حقوق همكاري داشته ام

عبوديت، عبدالرسول

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عبدالرسول عبوديت

محل تولد : اصفهان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1333/1/1

زندگينامه علمي

عبدالرسول عبوديت در سال 1333 در شهر اصفهان به دنيا آمد،او پس از گذراندن تحصيلات ابتدائى و متوسطه در اصفهان سال 1352 در دانشگاه صنعتى شريف پذيرفته شد،در سال1358 فارغ التحصيل گرديد،آنگاه سالهاى 58 و 59 را در اصفهان به خواندن ادبيات و فقه و اصول گذراند درسال 1359 وارد حوزه علميه قم شد و به ادامه تحصيل در فقه و اصول مشغول شد،در كنار دروس فقه واصول به ياد گيرى فلسفه در موسسه در راه حق همت گماشت و پس از چند سال شركت در دروس خارج آيات عظام بهجت ، تبريزى ، منتظرى و مدت كمى آقاى وحيد و آقاى فاضل لنكرانى به طور تخصصى به فلسفه مشغول گرديد

عدناني سادات، عبدالمالك

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيدعبدالمالك عدناني ساداتي

محل تولد : سادات

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1344/1/1

زندگينامه علمي

حقير به سنه 1344 در روستايي محروم به نام سادات از توابع استان چهار محال و بختياري و در خانواده اي بسيار ساده و مذهبي كه مذهبيت خود را چون سيادت خويش نسل به نسل از اجداد گرامي از شجره مباركه محمد و آل محمد(ص) به ارث برده اند به دنيا آمده و پس از شش سال دوران كودكي تحصيلات خود را (جهت محروميت منطقه و نبودن امكانات مدرسه دولتي) در مكتب خانه سنتي آغاز نموده و پس از مدت دو سال و آمدن سپاه دانش وارد دوره ابتدايي شدم و پس از كلاس دوم ابتدايي به سبب زلزله اي بسيار شديد در سال 1354

كه باعث تخريب روستا و پراكندگي مردم و نيامدن معلم و محروميت محسوس، منجر به چهار سال ترك تحصيل شد ولي بعد از پيروزي انقلاب اسلامي ايران در سال 1357 به بركت بيداري مردم و بينش ديني مجددا در شهرستان بروجن ادامه تحصيل داده و پس از پايان دوران ابتدايي در سال 1359 وارد مدرسه صاحب الزمان شهرستان شهرضا شدم و مقدمات دروس علميه را شروع نموده و پس از چهار سال جهت ادامه تحصيل در سال 1363 وارد حوزه عليمه قم گرديده كه ابتدا در مدرسه المهدي واقع در خيابان صفاييه كه زير نظر حضرت آيت الله گلپايگاني اداره مي شد از محضر اساتيدي گرامي چون آيت الله سيد محمد حسين ديباجي و رباني گلپايگاني و ... بهره مند شده و پس از سپري كردن دروس مدرسه وارد نظام حوزوي شدم كه در اين مقطع دروس سطح را از محضر اساتيدي بزرگواري چون حضرت آيت الله رضا استادي و آيت الله وجداني فر و صالحي افغاني و محسن دوزدوزاني و آيت الله اعتمادي استفاده نمودم و پس از اتمام سطوح مدونه، دروس خارج حوزوي را از محضر آيات عظام آيت الله سبحاني ، آيت الله مكارم شيرازي ، آيت الله فاضل لنكراني، و آيت الله جوادي آملي بهره وافر برده و هم اكنون كه سال 1386 را سپري مي كنم از افتخار شاگردي مكتب نوراني اين عزيزان برخوردار بوده و هستم و اميدوارم خداوند سايه بلند ايشان را طولاني قرار دهد تا بتوان از خرمن پرفيض ايشان بهره كامل گرفت.

و لازم به تذكر است كه از سال 1361 همزمان با تحصيلات حوزوي به امر

تبليغ كه همان رسالت انبيا عظام است پرداخته كه به لطف الهي در زمينه منبر و سخنوري رتبه يكم را به خود اختصاص داده به شماره پرونده 8747 در دفتر تبليغات حوزه علميه قم مثبوت است و در اين جهت نوار كاست و سي دي هايي هم وجود دارد كه اميد است مورد استفاده دوست داران اهل بيت(ع) قرار گيرد.

و با توجه به مطالبي كه ذكر شد و به واسطه فيض و عنايات خاصه دائمي امام زمان(عج) بيش از 25 سال سابقه تبليغي در شهرهاي مختلف كشور كه حتي همين شهرستان مقدس قم از جمله آنها به امر تبليغ و انجام وظيفه مي پردازم و با توجه به اهميت موضوع تدوين كتبي چند كه نتيجه تجربه چندين ساله است پرداخته كه اين توفيقات را منحصرا از ناحيه پروردگار عليم و رحيم مي دانم اميدوارم آنچه كه انجام شد و مي شود مورد توجه خاص ولي الله الاعظم روحي له الفداء گردد. و همه سعي و كوشش ما مورد تاييد امضاي سبز و نوراني حضرت واقع شود و خداوند تمام اعمال و كردار و گفتار و رفتار و حركات و سكنات ما را مورد رضاي خويش قرار دهد.

عراقي، غلامرضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

غلامرضا عراقي

محل تولد : آمل

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1347/7/1

زندگينامه علمي

آقاي غلامرضا عراقي در سال 1347هجري شمسي در خانواده اي متدين، مذهبي و دوستدار اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام در شهرستان آمل ديده به جهان گشود. دوران ابتدايي، راهنمايي و دبيرستان را در زادگاه خويش با موفقيت

سپري كرد. در پي تشويق خانواده و علاقه خويش به فراگيري علوم ديني از يك سو و شوق ادامه تحصيل در قم، زيارت و هم جواري با بارگاه كريمه اهل البيت حضرت معصومه سلام عليها از سوي ديگر وي را رهسپار قم و درسال 1367 وارد حوزه علميه قم گرديد. از نخستين روزهاي ورود ضمن انس با آستان ملكوتي كريمه اهل بيت(ع ) با تلاش و كوشش فراوان به تحصيل پرداخت. پس از گذراندن سطوح عالي در سال 1375 به حلقه دروس خارج راه يافت. وي در ايام تحصيل در قم از محضر بزرگاني چون آيت الله مكارم، آيت الله جوادي آملي، و ديگر ستارگان درخشان حوزه علميه قم كسب فيض كرد.

استاد در كنار تحصيل دروس حوزوي از تحصيلات دانشگاهي غافل نماند و در رشته علوم سياسي در مقطع كارشناسي ارشد در سال 1377از دانشگاه آزاد تهران مركزي فارغ التحصيل گرديد و با موفقيت از پايان نامه خويش با عنوان"مكتب سياسي فارابي" دفاع كرد . وي پس از سالها تلاش و علم اندوزي در قم، جهت خدمت علمي و فرهنگي به مردم ديار خويش به زادگاهش بازگشت، و هم اكنون علاوه بر مديريت گروه معارف دانشگاه چالوس، در اين دانشگاه به تدريس دروس معارف اسلامي مشغول مي باشد. وي درطول حيات علمي خويش از امرنگارش و پژوهش غافل نمانده است و آثاري از قبيل "انقلاب اسلامي ايران" و" نقش طبقه متوسط در انقلاب اسلامي ايران " را به رشته تحرير در آورده و به زيور طبع آراسته است.

عرب ابوزيدآبادي، عبدالرضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عبدالرضا عرب

ابوزيد آبادي

محل تولد : كاشان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1354/7/1

زندگينامه علمي

تحصيلات ابتدايي و راهنمايي را در منطقه ابوزيد اباد كاشان گذراندم و در سال 1369 وارد حوزه علميه قم شدم مقدمات و سطح را در مدرسه علميه معصوميه گذراندم و از محضر اساتيد فرهيخته حوزه بهره بردم از جمله حجج اسلام اقايان مسعودي رضواني حسيني قزويني منتظري مقدم نائيني يغمايي و ...

رسائل ومكاسب را نزد استاد عليدوست و كفايه را نزد استاد محسن غرويان فرا گرفتم و چندي در درس خارج اقايان لاريجاني و واعظي شركت كردم در سال 1375 وارد موسسه امام خميني شدم و دوران كارشناسي معارف اسلامي را در 5 سال سپري كردم كه علاوه بر فلسفه ومعارف اسلامي با علوم انساني نيز اشنا شدم

سپس در سال 1380 وارد گرايش تاريخ اسلام در موسسه امام خميني شدم و از محضر اساتيد فرهيخته تاريخ همجون استاد يوسفي غروي مهدي پيشوائي يعقوب جعفر ي صادق ايينه وند امامي مير سپاه سيد حميد روحاني و لك زائي بهره گرفتم و در سال 1385 پايان نامه فوق ليسانس خود را دفاع نمودم و از همان زمان به تحقيق و پژوهش در زمينه تاريخ اسلام مشغول شدم كه حاصل آن انتشار 6 مقاله علمي تحقيقي در نشريات و فصلنامه هاي تخصصي است علاوه بر اين به تدريس تاريخ اسلام و تاريخ و فرهنگ ايران ٰ تاريخ امويان و تاريخ عباسيان در مركز جهاني علوم اسلامي و جامعه الزهرا مشغول هستم و هم چنين با گروه تاريخ مدرسه عالي فقه ومعارف اسلامي (مدرسه حجتيه

) همكاري مي كنم و دبير اموزشي گروه تاريخ اين مدرسه هستم

مدتي نيز با معاونت پژوهشي موسسه امام خميني همكاري تحقيقاتي و پژوهشي داشتم و در پروژه مقتل جامع امام حسين مطالبي را تهيه كردم .

عرب زاده، ابوالفضل

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

ابوالفضل عرب زاده

محل تولد : قم

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1313/1/1

زندگينامه علمي

ابوالفضل عرب زاده د رخانواده مذهبي و متوسط الحال شهرستان قم در سال 1313شمسي تولد يافت .دوران كودكي را از مكتب ميرزا محمود مدير استفاده كرده و ابتدائي را در مدرسه سنائي آموخته .،ادبيات و سطح را از حجج الاسلام مرحوم حاج شيخ علي توكلي، و حاج شيخ محمد رضا نظري استفاده نموده است .او در سال 1348شمسي با افتتاح كتابخانه دارالتبليغ اسلامي قم به مديريت آية الله حاج شيخ مهدي حائري تهراني ، معاونت كتابخانه را داشته و كتب كتابخانه را تنظيم ،رده بندي و فهرست نموده است .از سال 1351با مهاجرت آية الله حائري به تهران ،تا سال 1361،مدير مسئول كتابخانه مذكور بوده است .با فراز و نشيبهاي سال 1361همزمان مسئوليت تنظيم ،رده بندي و فهرست نگاري چند كنابخانه را داشته .من جمله كتابخانه مدرسه حقاني ،كتابخانه مدرسه امام صادق (ع)(حضرت آية الله العظمي حاج سيد صادق روحاني ) كتابخانه مباركه بنياد فرهنگي امام مهدي (عج)( حضرت آية الله العظمي حاج شيخ مهدي حائري تهراني )كه به صورت قفسه باز اداره مي شود و كتابخانه آية الله سبحاني و كتابخانه مجمع جهاني اهل البيت و كتابخانه دارالعلم مدرسه آية الله بهبهاني(مجتهد زاده )اهواز و.....همچنين بنيانگذار كتابخانه آية الله العظمي گلپايگاني كه هم اكنون در

خدمت كتابخانه فوق الذكر مي باشد .

عرب زاده تاليفات وآثاري دارد كه برخي ازآنها به اين شرح است :

1-معرفي بعضي مخطوطات نفيس كتابخانه آية الله العظمي گلپايگاني (مجله رسالة القرآن )

2-معرفي نسخه اي كهن از نهج البلاغه (اوائل قرن ششم )در مجله رسالة القرآن

3- معرفي نسخه رسائل ومسائل مرحوم نراقي (كنگره نراقي )

4-فهرست 10360نسخه خطي كتابخانه آية الله العظمي گلپايگاني چاپ 1378/850صفحه ،ناشر :دارالقرآن

5-طرحي نو در نظام كتابداري (روشي كه اكنون با برنامه رايانه در بعضي كتابخانه هاي قم معمول است )ناشر:انتشارات اسلامي قم .

اشعاري هم داردبه خصوص درسرودن ماده تاريخ از ان جمله است مصرع دوم قصيده معجزيه از مرحوم ناطق كه شصت ودوبيت است .عدد تمام حروف مصرع اول قصيده 1218ماده تاريخ سال تذهيب گنبد حضرت معصومه (س) از مرحوم ناطق ،وعدد تمام حروف مصرع دوم 1425ماده تاريخ تعمير وتذهيب اخير گنبد ازعرب زاده است كه در فضائل حضرت معصومه (س)ومدح حضرت ولي عصر نيز مي باشد .

وديگر ماده تاريخ زاير سراي امام صادق (ع)در مشهد مقدس كه در ذيل مي آوريم .در سفري كه به زيارت حضرت علي بن موسي الرضا عليه آلاف التحية والثناءمشرف بودم ود رزائر سراي امام صادق (ع)سكونت داشتم د رتابلو كاشي كاري معرق زائر سرا تاريخ تجديد بنا را به شمسي نوشته بودند وحيفم آمد كه سال قمري نداشته باشد به نام امام هشتم هشت بيت شروده شد وسطري كه ماده تاريخ تجديد بناست به حساب ابجد هم سال قمري محسوب مي شود وهم سال شمسي واين ازالطاف الهي است .يعني عدد ابجدي حروف از نام بنا ونام باني با هشت بگوي بناي آنرا،1373مي

شود كه سال بنا به تاريخ شمسي است به طريق ديگر

عرب محفوظي، محمدمهدي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد مهدى عرب محفوظي

محل تولد : تهران

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1360/3/24

زندگينامه علمي

اينجانب محمدمهدي عرب محفوظي در سال 1374تحصيلات حوزوي خود را در مدرسه علميه ابا صالح(عج) آغاز كردم و از همان سالهاي آغازين تحصيل، به تدريس علوم حوزوي از ادبيات عرب گرفته تا منطق و...پرداختم. همچنين به خاطر علاقه قبلي به ادبيات فارسي در كلاسهاي درس استاد سيدابوالقاسم حسيني شركت كردم و دست به قلم بردم. در طول اين سالها در برخي نشريات داخلي مدرسه قلم زدم و چند شماره از نشريه قلم را نيز به همكاري دوستان منتشر كردم. در سالهاي پس از مدرسه در ضمن ادامه جدي فقه و اصول در محضر اساتيد فن به موسسه امام صادق رفتم و به تحصيل در علم كلام پرداختم و اين رشته تخصصي را تا انتهاي سطح سه در سال 1385دنبال نمودم و در سال تحصيلي 1385-86 به سمت استادي در اين موسسه انتخاب شدم. همچنين به مدت يك و نيم سال در موسسه تربيت مدرس حوزه تدريس نمودم و همچنان در برخي از مدارس حوزوي اشتغال به تدريس دارم. در طول اين سالها مقالات و نوشته هاي متعددي را ويرايش نمودم و در زمينه مباحث اعتقادي و كلامي و ادبي تحقيقاتي انجام دادم و مقالاتي نگاشتم و اكنون نيز مقالاتي در دست نگارش دارم.

والسلام عليكم و رحمه الله

عرفان، حسن

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

در سال 1336 در خانواده اى مذهبى در شهرضا چشم به دنيا گشودم پدرم يك خياط مذهبى و مادرم سيده اى از تبار سادات طبائيان(طباطبائي)بود.

شش كلاس ابتدايى را در مدرسه خيام به پايان بردم و سپس به حسينيه سادات رفتم تا دروس دينى را بياموزم در محضر حجج اسلام حاج سيد محمد على طبائيان (طباطبائي)زارعان، محمدحسين رهايي، حاج شيخ على تاكى و ... زانو زدم.

سپس به اصفهان رفتم و از استادانى چون حاج آقا حسن امامى و آقاى ابراهيمى و آقاى فقيهى بهره گرفتم، آنگاه به قم آمدم از فروغ علم گسترانى چونان حضرات اعلام: طالقاني، تهراني، مدرس افغاني، كريمى جهرمي، استادي، ابطحي، زاهدي، اعتمادي، خسرو شاهي، پيشوايى تهرانى و آيت الله اسماعيلپور و آيت الله شيخ جواد تبريزى پرتوهايى نه در خور آنان كه همساز با فانوس كورسوز خويش برگرفتم.

ساليانى چند ادبيات فارسي، حاشيه، مغني، معالم، مختصر، مطول، لمعه، مكاسب، و كاربرد علوم بلاغى در قرآن را با سروران مدارس رسالت، كرمانى ها، رضويه، حقانى و موسسه امام خمينى رحمة الله عليه باز گفته ام.

چندين پايان نامه را به مشورت و يا به اصطلاح راهنمايى

نشسته ام .

تاكنون به عربستان،عراق،سوريه، سوئد، امارات سفر زيارتى و تحقيقى و تبليغى داشته ام و تحقيقاتى در دست سامان بخشى دارم

از همسر سيده ام پنج فرزند دارم دو پسر و سه دختر، عليرضا در مدرسه كرمانى ها درس مى خواندو امير محسن در مدرسه شهيدين.

كتب:

كرانه ها / سه مجلد

شرح جواهر البلاغه / دو مجلد

شرح و ترجمه تهذيب البلاغه

فرهنگ غلط هاى رايج

پژوهشى در اعجاز قرآن

خاطر و خاطره

آفت ها و لطافت هاى جنسي

زبان آگاهي

پدر و مادر در فرهنگ اسلامي

درمان نازائي.

مقالات:

ازلابلاى متون / حديث زندگى 3

رمز و راز شادابى و نشاط در جواني/ گفت و گو /ديدار آشنا 23

موفقيت و شانس / حديث زندگى 3

زبان آگاهى پيامبر (ص) و امامان(ع)/علوم حديث 12

عفت در انديشه، گفتار و رفتار /حديث زندگى 6

اعتماد به نفس / حديث زندگى 3

زبان آگاهى پيامبر(ص) و امامان(ع)/علوم حديث 6

زبان آگاهى پيامبر(ص) و امامان(ع)/علوم حديث 5

عرفاني، اسماعيل

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

اسمعيل عرفاني فرزند ميرزا ابوطالب خان عرفاني است. خود ابوطالب خان در رودبار متولد شده است. او پس از پايان گرفتن تحصيلاتش در شاهزاده عبدالعظيم (شهرري)، براي مطالعه و آشنايي با روشهاي نوين آموزش و پرورش به قفقاز رفت و در آنجا مدرسه اي براي ايرانيان مقيم قفقاز تاسيس كرد. پس از آن راهي سمرقند شد و در آنجا نيز به تاسيس مدرسه براي فرزندان ايرانيان مقيم آن شهر همت گماشت. شادروان ابوطالب عرفاني پس از انقلاب اكتبر، مانند بسياري از ايرانيان مهاجر، به ميهن بازگشت و در بندر انزلي دست به تاسيس مدرسه اي زد كه اسمعيل و برادرش ابراهيم از نخستين شاگردان آن بودند. سپس براي اينكه فرزندانش به دانشگاه راه

يابند در سال 1309 به تهران آمد. ابوطالب خان عرفاني از ياران و همرزمان ميرزا كوچك خان بود و مدتي را همراه سردار جنگل در اقامتگاه او سپري كرد و در همانجا همسر و يكي از فرزندانش را از دست داد.

در كتاب سردار جنگل، نوشته ابراهيم فخرايي نيز از او به نام ميرزا ابوطالب ياد شده است. از آن زمان به بعد چون پيشينه سياسي و مبارزاتي وي با اوضاع و احوال سياسي آن زمان سازگار نبود، كوشيد تا زندگي خود را در گمنامي بگذراند.

ابوطالب عرفاني، خدمتگزار فرهنگ اين مرز و بوم سرانجام در پي چهل سال تلاش در راه ايجاد مدارس جديد و تصدي مشاغلي چون رياست فرهنگ انزلي، كفالت فرهنگ گيلان و رياست مدرسه ناصرخسرو سرانجام در سال 1325 چشم از جهان فروبست.

اسمعيل عرفاني فرزند سوم از چهار فرزند نخستين ازدواج پدر در سال 1295 در بندر انزلي بدنيا آمد، تحصيلات مقدماتي خود را در مدرسه اي كه پدر تاسيس كرده بود، در انزلي به پايان رسانيد و بعد براي ادامه تحصيل به رشت رفت و دوره متوسطه را در آن شهر گذراند. درآن زمان دانش آموزان مي توانستند در صورت برخورداري از استعداد و توانايي تحصيلي چشمگير چند كلاس را در يكسال بگذرانند و اسمعيل عرفاني نيز با استفاده از اين حق و به اتكاي استعداد وظرفيت خارق العاده اش توانست در سن 15 سالگي به اخذ ديپلم كامل متوسطه و پس از سه سال در 18 سالگي به دريافت درجه ليسانس حقوق نايل آيد. او پس از پايان دوره دانشكده حقوق به استخدام بانك ملي ايران درآمد و دوسال بعد، در

سال 1315 همراه نخستين گروه اعزامي از سوي بانك ملي ايران براي تحصيل در رشته حسابداري به انگلستان رفت، و اين دوره را كه مدت آن هشت سال بود در پنج سال به پايان رسانيد و با موافقت بانك ملي ايران دو سال نيز در مدرسه اقتصاد لندن به تحصيلات عالي در رشته اقتصاد پرداخت و در اين رشته موفق به دريافت درجه فوق ليسانس شد.

بازگشت اسمعيل عرفاني به ميهن، تا پايان جنگ جهانگير دوم به طول انجاميد. در اين زمان او نخستين حسابدار خبره اي بود كه به ايران برگشت و در بانك ملي ايران به خدمت ادامه داد و به دستور مدير عامل وقت اين بانك، به بررسي و بازنگري سازمان بانك ياد شده ماموريت يافت.

اسمعيل عرفاني، با كمال تاسف، در سال 1326؛ يعني در سن 30 سالگي، در جريان مسافرت به شمال كشور، در اثر تصادفي شديد هنگام رانندگي از ناحيه كمر به شدت آسيب ديد و از هر دوپا فلج شد. اين حادثه تاثيري ناگوار بر روحيه او نهاد و افسردگي شديدي بروي عارض كرد تا آنكه از سوي بانك ملي ايران به منظور معالجه براي مدت 6 ماه به انگلستان فرستاده شد. منتها معالجات نتيجه اي در پي نداشت، اما چون اين مدت را در ميان معلولان جنگي جنگ جهانگير دوم به سر برد، از مشاهده روحيه اميدوار و فعاليت و تحرك آنان روحيه اش بكلي دگرگون شد و از آن پس به مدت 27 سال روي صندلي چرخدار با نهايت جديت و اميدواري به فعاليتهاي علمي و فرهنگي خود ادامه داد. به گفته دكتر فضل ا… اكبري:“بخش درخور توجه

عمرشان كه زمان بعد از تصادف را دربر مي گرفت، روي تحت و در يك اتاق در طبقه زير زمين بانك ملي و سپس بانك مركزي سپري كردند”.

در اين زمان مبارزات مردم ايران در راه ملي كردن صنعت نفت آغاز شده بود و او با همان وضعي كه داشت به اين مبارزات پيوست و در همان حال در اجتماعات حضور مي يافت و در راه پيماييها شركت مي كرد. افزون بر اين با انتشار مقاله هاي اقتصادي در روزنامه هاي كيهان و اطلاعات نظريه هاي جديدي براي سازماندهي اقتصاد بدون اتكا به درآمد نفت ارائه كرد كه مورد توجه دكتر محمد مصدق قرار گرفت و او را در شمار مشاوران اقتصادي خود برگزيد و هفته اي چند بار با وي به مشورت مي پرداخت.

در همين زمان بود كه گروهي از نمايندگان مجلس شوراي ملي به تحريك دشمنان نهضت، به شدت برعليه دكتر مصدق به مخالفت برخاستند. اسمعيل عرفاني از طريق يكي از دوستانش توانست فهرست اسامي سهامداران ايراني شركت سابق نفت انگليس را كه از شمار مخالفان مصدق بودند به دست آورد و اين فهرست را در روزنامه ها منتشر ساخت و آشكار شد وكلايي كه به سركردگي جمال امامي با اقدامات دكتر مصدق مخالفت مي كردند، از سهامداران شركت نفت بوده اند. اين اقدام او سبب شد كه از شدت مخالفتها كاسته شود و دكتر مصدق نيز وي را مورد تشويق قرارداد. او در همين زمان به عنوان رييس هيئت عالي بازرسي شركت ملي نفت در جريان خلع يد از شركت انگليسي منصوب شد و به همراهي دوست و همكار هميشگي اش زنده ياد

استاد حسن سجادي نژاد به استقرار نظام مالي صنعت نفت ياري رسانيد.

اسمعيل عرفاني از بنيانگذاران دانشكده حسابداري و علوم مالي شركت ملي نفت ايران است. دكتر فضل ا... اكبري در اين باره مي گويد: “ايشان به لحاظ وضع جسماني خود نمي توانستند دركارهاي اجرايي فعاليت يا حتي تدريس كنند، مرحوم سجادي نژاد دانشكده ياد شده را پايه گذاري كردند و رياست آنرا برعهده گرفتند، منتها در همه حال از ياري و همراهي مرحوم اسمعيل عرفاني بهره مند بوند”،. غلامرضا حيدر خويي از شاگردان اسمعيل عرفاني فضاي جلسه اعلام موافقت با به رسميت شناختن مقاطع تحصيلي مدرسه عالي حسابداري و علوم مالي را به وسيله استاد چنين توصيف كرده است: “آن جثه رنجور به كمك ياران صميمي اش برروي صندلي چرخدار پشت تريبون قرار گرفت و موافقت مسئولان وقت را با صدايي آرام، نگاهي نافذ و تبسمي حاكي از احساس رضايت به آگاهي مشتاقان حاضر در جلسه رسانيد. سكوتي ژرف فضاي جلسه را فرا گرفت و با جدا شدن صندلي چرخدار از تريبون بود كه حاضران به احترام به پا خاستند و با كف زدنهاي ممتد استاد و پشتيبان خود را ستودند”. او پيش از اين نيز مدرسه حسابداري بانك ملي ايران را كه گواهينامه دانشگاهي نمي داد، تاسيس كرده بود و نخستين كتاب حسابداري و حسابرسي خود را براي آموزش در اين مدرسه تاليف كرد.

اسمعيل عرفاني تا آنجا كه توانست به تدريس پرداخت و همراه آن به تاليف كتابهايي در رشته حسابداري، از جمله سه جلد كتابهاي حسابداري مديريت و كتاب حسابرسي همت گماشت. كتابهاي پيشگفته معتبرترين منبع مطالعه در زمينه حسابداري مديريت و حسابرسي

تا سالهاي اخير و انتشار كتابهاي جديد در اين رشته بود.

عملكرد شغلي و رفتار حرفه اي او درخور توجه بسيار است. ذكر داستاني در اين مورد خالي از لطف نيست. زماني كه عرفاني رييس هيئت عالي بازرسي شركت نفت بود، آگاه شد تعدادي از اعضاي هيئت مديره اين شركت _ برخلاف قانون _ در شركتهاي نفت خارجي سهم دارند. نخست در آمريكا و پس از توفيق نيافتن در اين باره در كتابخانه پارلمان كانادا به جستجو پرداخت و موفق به دستيابي به مدارك مورد نياز جهت اثبات موضوع شد و اعضاي مورد نظر را در موقعيتي قرار داد كه ناگزير بودند يا از سهام خود در شركتهاي پيشگفته صرفنظر كنند يا آنكه از عضويت هيئت مديره شركت نفت استعفا دهند. زماني ديگر با خبر شد برخي از شركتهاي نفتي در قراردادهاي خود با يكي از كشورهاي بحرين يا كويت امتيازهاي درخور توجهي را براي اين كشورها در نظر گرفته اند در حالي كه در موارد مشابه، همان امتيازها را از ايران دريغ داشته بودند و وجود چنين امتيازاتي را در قرارداد با ساير كشورها نيز انكار مي كردند. او درصدد اثبات موضوع برآمد، تا آنكه به منظور بررسي سيستمهاي مالي شركتهاي نفتي خارجي به آمريكا اعزام شد. در آنجا كوشيد تا در كتابخانه معروف كنگره به قراردادهاي موردنظر دست يابد، اما رييس قسمت خاورميانه كتابخانه يادشده، از هرگونه همكاري در اين زمينه، به دليل محرمانه بودن اسناد مذكور خودداري كرد. اسمعيل عرفاني با وضعيت جسمي خود رنج سفر را برخود هموار كرد و فاصله دو هزار كيلومتري واشينگتن تا كانادا را طي كرد اما بازهم

به نتيجه نرسيد. به شيكاگو كه قراربود سيستمهاي مالي شركتهاي استاندارد اويل و اينديانا را در آنجا مطالعه كند، بازگشت و سرانجام با كوششها و پيگيريهاي وصف ناپذير و هوشمندانه و در پرتو شناخت و آگاهي كه از مناسبات و سيستمهاي اداري و اطلاعاتي آن شركتها داشت به اسناد مورد نظر دست يافت و امكان دسترسي به امتيارات مورد انتظار را در مذاكرات بعدي فراهم ساخت. زماني نيز موفق به كشف تقلب و حساب سازي در حسابهاي كنسرسيوم شد، اما مديران كنسرسيوم با اتكا به پشتيباني دربار به گزارشهاي او وقعي نگذاشتند. اسمعيل عرفاني آنان را تهديد كرد كه در صورت نپرداختن حقوق كامل شركت ملي نفت ايران، آنان را به دليل رعايت نكردن قوانين مالياتي آمريكا درخود آن كشور تعقيب خواهد كرد، همين تهديد سبب شد كه كنسرسيوم جبران خسارتهاي وارد شده به ايران از اين بابت را بپذيرد. مدعاي عرفاني نزديك به 50 ميليون دلار بود، اما دكتر اميني نخست وزير وقت كه براي وصول اين مطالبات به خارج رفته بود، در آنجا كل خسارت را به 20 ميليون دلار مصالحه كرد و اين موضوع باعث رنجش عرفاني شد كه معتقد بود، حق با ايران بوده و مي توانسته اند تمامي خسارت را مطالبه كنند.

در اواخر خدمتش در شركت نفت به علت اختلافهايي كه بين او و دكتر اقبال به خاطر گزارشهاي او در مورد تخلفات شركتهاي خارجي بروز كرده بود، ناگزير شد، شركت نفت را ترك كند و به بانك مركزي بازگردد. در آنجا فعاليت خود را به عنوان معاون مطالعاتي اين بانك ادامه داد، يك سال هم در اين سمت بود

كه بازنشسته شد و در سال 1352، در سن 57 سالگي به علت نارسايي كليه درگذشت.

به گفته دكتر فضل ا... اكبري “...اصطلاحهاي حسابرس و حسابرسي را براي نخستين بار مرحوم اسمعيل عرفاني به كار بردند. پيش از اين كه ايشان اين اصطلاحها را پديد آورند، واژه هاي مميز و مميزي به كار مي رفت كه صرف نظر از مفهوم كلي، در عرف مردم بيشتر به رسيدگي از ديد و براي تشخيص ماليات اطلاق مي شد”.

اسمعيل عرفاني پيشگام تاسيس تشكلهاي حرفه اي در ايران بود، دكتر اكبري در اين باره گفته است: “علاقه ايشان به پيشرفت حرفه و توسعه و تشكل آن به حدي بود كه به رغم مشكلات جسمي و گرفتاريهاي شغلي برتمامي فعاليتها نظارت مي كردند و خودشان نيز پا به پاي ديگران در تمام كارها مشاركت مي جستند. در واقع دليل پيشرفتهاي درخور توجه حرفه در دوره فعاليت ايشان همين بود”.

نخستين انجمن حسابداران ايران در سال 1342 به ثبت رسيد. دكتر اكبري گفته است:“.... باني تاسيس اين انجمن مرحوم اسمعيل عرفاني بودند و جلسات نيز در دفتر ايشان تشكيل مي شد و پيگيري و پايه گذاري آنرا خود ايشان برعهده داشتند”.

جنبه ديگر شخصيت اسمعيل عرفاني، وجه فردي، رفتاري و فرهنگي اوست. دكتر اكبري در اين باره گفته است: “... شخصيت ممتازي بودند و دفترشان مركز تجمع حسابداران برجسته وصاحبنظران آن زمان بود و سمت پيشكسوتي داشتند. نقش جشمگير ايشان در تاسيس انجمن حسابداران و تاليف كتابهاي حسابداري و حسابرسي بر همگان روشن است. در واقع هر كار و كوششي از دفتر ايشان آغاز مي شد”. دكتر اكبري همچنين گفته است: “دو صفت تيزهوشي

و جدي بودن را بيش از ساير ويژگيهاي ايشان به خاطر دارم و فكر مي كنم اين صفات با كيفيتي كه در مرحوم اسمعيل عرفاني وجود داشت، در كمتر كسي يافت مي شود، بويژه در شرايطي كه ايشان به فلج مبتلا بودند و پيامدهايي كه اين بيماري براي ايشان داشت. با اين حال چنان فعال بودند كه بندرت مي توان فردي اين گونه فعال سراغ كرد”.

در ميان طيف گسترده علائق و دلبستگيهاي او مانند فعاليتهاي حرفه اي، فعاليتهاي اجتماعي، تاليف و تدريس و متشكل ساختن حرفه و تاسيس دانشگاه و جز آن، شعر نيز از امتياز چشمگيري نزد او برخوردار بود. در ميان شعراي ايراني، به اشعار سعدي و حافظ و بيش از همه به مولانا دلبستگي داشت و به مطالعه و بررسي عرفان علاقمند بود.

به مسافرت و گذران در طبيعت و مناطق كوهستاني علاقه بسيار داشت و پيش از آنكه آن حادثه دردناك، شيوه دلخواهانه زندگي را از او دريغ نمايد، از هر فرصتي براي اقامت همراه دوستان و بستگانش در طبيعت كوهساران بهره مي جست.

براي افراد درستكار و صادق و كوشا احترام بسيار قائل بود و از دروغ و ريا و شنيدن حرفهاي نسنجيده و ناروا برآشفته مي شد. بسيار صريح بود و ناخرسندي خود را از ديگران به آساني با آنان در ميان مي نهاد. روابط او با ديگران دوستانه و همراه با احترام بود، درستكار و دقيق و سختكوش بود و با ديگران مناسباتي جدي، صميمانه، ملاطفت آميز و مهربان داشت. در عين حال در مواردي كه ادامه روابط خود را با ديگران مناسب نمي دانست، بسيار صريح نظر خود را

ابراز مي داشت و در منتهاي خونسردي و احترام بتدريج با آنان قطع رابطه مي كرد. از ورود به حوزه شخصي زندگي افراد به شدت پرهيز مي كرد و به ديگران نيز اجازه نمي داد كه به مسائل شخصي او بپردازند. با دانشجويانش صميمي و حمايتگرانه و در عين حال با انضباط و جدي رفتار مي كرد. ساده و بي پيرايه مي زيست، قانع و از تجملات بيزار بود، معاشرت با دوستان و بستگاني را كه ساده زندگي مي كردند بسيار دوست داشت و تا حد امكان از حضور در مراسمي كه با تشريفات و تجملات همراه بود، پرهيز مي كرد، اما از مشاركت در امور اجتماعي به هر شكلي كه ممكن بود، از جمله به صورت اهداي كمكهاي مالي موثر استقبال مي كرد.

بالاترين آرزويش اين بود كه مردم خوب و درست كاركنند و كار به كاردان سپرده شود و ديگر اينكه، مگر روزي بهبود يابد و از رنج بيماري وارهد.

خانواده اسمعيل عرفاني برايش احترام بسيار قايل بودند، كوششهاي او را تقدير مي كردند و وي را موجب مباهات خود مي دانستند.

اسمعيل عرفاني معتقد بود:“ اگر واقعاً سيستم حسابداري و حسابرسي درستي در مملكت نداشته باشيم، هيچگاه اصلاحات اقتصادي به جايي نمي رسد”.

عرفاني، فاضل

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

فاضل عرفاني

محل تولد : عراق- كربلا

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1343/1/1

زندگينامه علمي

متولد 1343 در شهر مقدس كربلا مي باشم، تحصيلات ابتدايي و متوسطه را در شهر اهواز گذراندم و از همان سنين نوجواني و دوره راهنمايي جذب جلسات مذهبي و علمي شدم و در سال 1357 رتبه نخست قرائت قرآن

در مقطع مدارس راهنمايي استان خوزستان را كسب كرده و براي مسابقات كشوري به شهر مقدس مشهد اعزام شدم. در سال 1358 پس از پيروزي شكوهمند انقلاب اسلامي وارد حوزه علميه اهواز شدم. سپس در سال 1360 در حوزه علميه قم مشغول به تحصيل شده و از اساتيد حوزه بهره مند شدم در مقطع سطح از اساتيدي همچون حضرات آقايان: پايانى، ستوده، اعتمادى، دوزدوزانى، صالحي مازنداني بهره بردم. و در دوره خارج از حضرات آيات: وحيد خراسانى، ميرزا جواد تبريزى، فاضل لنكرانى، صافي گلپايگانى.دروس معقول را نزد حضرات آقايان: انصاري شيرازى، مصباح يزدى، حسن زاده آملي گذراندم.در اولين دوره چهار ساله تخصصي علم كلام زير نظر آيت الله جعفر سبحاني شركت كردم و با معدل 25/19 با رتبه ممتاز در سال 1374 فارغ التحصيل شدم.

عزيزكيا، غلامعلي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

غلامعلي عزيزكيا

محل تولد : بندر آباد يزد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1342/4/23

زندگينامه علمي

تحصيلات ابتدايي را در دبستان همام روستاي بندر آباد در 30 كيلومتري يزد گذراندم سپس در مدرسه راهنمايي طراز يزد و يكسال نيز در دبيرستان 17 شهريور يزد تحصيل نمودم. در مهر 1357 به حوزه علميه يزد وارد شده و مدت دو سال دروس مقدمات ادبيات و منطق را نزد استادان حوزه از جمله مفيدي فر، حجة الاسلام علاقه بند، مير حسينى، مفيدي، معالى، عجمين فرا گرفتم. در مهر 1359 وارد حوزه علميه قم شدم و باقيمانده دروس مقدماتي و سطح عالي را گذراندم. در اين دوران از اساتيدي چون آقايان اشتهاردى، عبايى، صالحي افغانى، اعتمادى، موسوي تهرانى، ستوده، علوي گرگاني محقق، طاهري حسن آبادي بهره بردم. از سال 1361

هم زمان با دروس حوزوي از برنامه هاي علمي موسسه در راه حق نيز بهره بردم و از درس هاي آية الله مصباح مدظله و ديگر استادان آنجا از جمله آقايان فياضي، رجبى، ميرسپاه استفاده كردم در اين سال ها به طور متناوب در درس اخلاق جناب آية الله مظاهري نيز شركت مي كردم.

در سال 1367 در درس خارج فقه آية الله ميرزا جواد آقا تبريزي(ره) حاضر شده و بيش از هفت يا هشت سال از محضر ايشان بهره بردم. هم زمان طي 6 سال يك دوره خارج اصول جناب آية الله مكارم مدظله را درك نمودم، در همين ايام(از 1367- 1373) در دوره تخصصي تفسير و علوم قرآني بنياد فرهنگى باقرالعلوم(ع) شركت كردم و با معدل 33/18 از پايان نامه حوزه با موضوع آثار اجتماعي دين از ديدگاه قرآن دفاع نمودم.

پس از آن در مؤسسه پژوهشي حوزه دانشگاه طرح پژوهش روش شناسي تفسير قرآن را با همكاري استادان آن مؤسسه اجرا نموده (در سال 1379 اين كتاب منتشر شد.) سپس طرح مكاسب تفسير را ارائه كه با همكاري جناب استاد بابايي اجرا شد(بنده در اين طرح حدود پنج مقاله كوتاه و بلند ارائه كردم كه در جلد اول مكاسب تقرير در مقاله كوتاه آن منتشر شد و بقيه در آينده منتشر خواهد شد.در سال 1378 در مؤسسه امام خميني(ره) طرح پژوهشى زن در فرهنگ و انديشه اسلامي را اجرا نموديم كه حاصل آن يك جلد كتاب جستاري درهستي شناسي زن در سال 1382 منشر شد. در سال 1379 در آزمون ورودي دوره دكتراي علوم و قرآن و تفسير موسسه، شركت و به اين

دوره راه يافتم و اكنون در حال تدوين رساله پايان نامه اين مقطع به عنوان نقش حديث در تفسير قرآن هستم. در طي سال هاي گذشته آثار ناچيزي در زمينه تفسير و علوم قرآني به صورت مقاله نگاشته ام. هم چنين دو اثر از مباحث جناب آية الله مصباح يزدي دام ظله را تحقيق و تدوين نمودم و در زمينه اعجاز قرآن/ مباني و قواعد تفسيرى/روايات تفسيرى/متون تفسيري در مؤسسه، مركز جهانى، جامعة الزهرا، مركز تحقيق تفسير،مركز سيد الشهداء در دو مقطع كارشناسي و كارشناسي ارشد تدوين نمودم.

نه شكوفه اي نه برگي نه ثمر نه سايه دارم متحيرم كه دهقان به چه كار كشت ما را

عزيزي، حبيب الله

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حبيب الله عزيزي

محل تولد : مراغه

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1333/1/1

زندگينامه علمي

ايشان نقش آفريني نغمه هاي نوراني ، نظريه مديريت عارفانه (رويكرد اشراقي مديريت)، همكاري با مركز پژوهش هاي مجلس شوراي اسلامي با ارائه طرح احياي معاونت امور تربيتي وزارت آموزش و پرورش ، تدوين طرح جامع آموزش قرآن وزارت آموزش و پرورش و با همكاري اساتيد بزرگ قرآن : شهيدي ، علامي، حاج ابوالقاسمي اديب زاده، مديريت تدوين طرح تربيت داوران فنون قرائت ، حفظ و معارف قرآن در دو سطح عمومي و تخصصي را در كارنامه خود دارد.

يكي از خدمات ارزنده ايشان به جامعه قرآني دو سال

تلاش حقوقي براي احياي قانون اعطاي مدرك كارشناسي و بالاتر به حافظان قرآن مي باشد (ابطال تبصره هاي مغير با اين قانون توسط ديوان عدالت اداري در شهريور 1383) ايشان هم اكنون علي رغم بعضي نامهرباني ها پيگير شكل گرفتن معاونت امور قرآني وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي مي باشد.

عسكرآبادي، مهدي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

مهدي عسكرآبادي

محل تولد : حسن آباد نيشابور

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1358/7/3

زندگينامه علمي

در سپيده دم روز مبارك جمعه سوم مهر ماه 1358 خورشيدي در روستاي حسن آباد سرتپه ازدهات خاك پاك نيشابور (متبرك و مزيي به وجود مبارك و قدوم نازنين ثامن الحجج مولا امام علي بن موسي الرضا المرتضي عليه السلام) در خانواده اي متدين و زحمتكش با چشمي گريان و قلبي شادمان پا به عرصه ي فاني و دنياي داني نهادم.

طفوليت را در آب و هواي فرحبخش و دلنواز روستا با فعاليت هاي جانكاه پدر و مادر عزيزم در قاليبافي، كشاورزي، شباني، بنايي و كار در كوره هاي آجرپزي و... به پايان رسانده و پايه هاي ابتدايي درس و مدرسه را در شهر مقدس مشهد الرضاعليه السلام فراگرفتم. دوران نوجواني و جواني حقير با شركت در جلسات قرآني منازل و مساجد و مدارس (تعليم و تعلم و اداره جلسات) و فعاليت در انتظامات و انجمن اسلامي مدارس و نيروي مقاومت بسيج و نيروهاي امر به معروف و امور فرهنگي (كتابخانه اي، مسجدي،...) و... مزين بود.

در سن هفده سالگي بعد از گذراندن مقداري از دروس مقطع متوسطه، به توفيق الهي و عنايات ائمه معصومين عليهم السلام و به اميد تهذيب نفس وارد حوزه مقدسه علميه شدم. مدت سه سال در

مدرسه مباركه امام محمدباقر عليه السلام (به مديريت حجةالاسلام والمسلمين دياني حفظه الله) و همان جا در امتحان شهريه شركت نموده و سپس جهت كلاسهاي رسائل و مكاسب و كفايه دو سال در مدرسه علميه حضرت آيةالله العظمي خويي رحمة الله عليه و مفتخر به تعممم به لباس مقدس قطب عالم امكان حضرت مهدي موعود ارواح العالمين(عج) لباس مقدس روحانيت در نيمه شعبان 1378 شمسي شدم. به بركت ورود به مدرسه مبارك حضرت آيت الله العظمي خويي رحمة الله عليه با برنامه هاي آموزشي دفتر تبليغات اسلامي خراسان آشنا شدم و همزمان دو رشته تخصصي مكالمه و ترجمه عربي و رشته تخصصي علوم و معارف قرآني (كه سه سال طول كشيد) را آغاز نمودم. و پايان نامه علوم قرآني را با موضوع «تقديم و تأخير در قرآن كريم از منظر علامه طباطبايي و جلال الدين سيوطي» ارائه دادم. در سال 1381 توفيق ورود به حوزه مباركه قم مقدسه و همجواري كريمه اهلبيت حضرت فاطمه معصومه سلام الله عليها نصيبم شد و علاوه بر شركت در دروس خارج فقه و اصول علماء عظام (همچون حضرت آيةالله العظمي وحيد خراساني، حضرت آيت الله العظمي ميرزا جواد تبريزي، حضرت آيت الله العظمي فاضل لنكراني، حضرت آيت الله العظمي ميرزا محمدحسين احمدي فقيه يزدي، حضرت آيت الله العظمي جوادي آملي، حضرت حجةالاسلام حاج احمد عابدي مدظلهم) در دوره يكماهه تربيت مربي قرآن كريم (تحت نظر واحد تهذيب حوزه)،مديريت مسجد، (با مسئوليت حجةالاسلام تقي قرائتي) دوره شش ماهه انديشه هاي امام خميني رضوان الله عليه (واحد آموزش مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني(ره) ، دوره دو ماهه آشنايي با فرقه ي تصوف (سفيران هدايت)، دوره

تخصصي سه ساله تفسير و علوم قرآن حوزه علميه قم شركت نمودم. و هم اكنون مشغول به نگارش پايان نامه تخصصي تفسير با عنوان «تحليل شبهات تفسير المنار رشيد رضا در تفسير شريف الميزان علامه طباطبايي رحمة الله) مي باشم.

ناگفته نماند در مشهد مقدس از محضر علماء اعلام و فضلاء كرام همچون حضرت آيةالله العظمي مرحوم ميرزا حسنعلي مرواريد، حضرت آيت الله العظمي مرحوم سيد صادق فقيه سبزواري، حضرت آيةالله العظمي سيد مهدي عبادي رضوان الله عليهم، حضرت آيت الله العظمي سيد محمد موسوي شاهرودي، حضرت آية الله العظمي جوهري، حضرت آيةالله العظمي دهشت، حضرت آيةالله العظمي سيد جعفر سيدان، حضرت حجةالاسلام والمسلمين ميرزا جواد مرواريد، حضرت حجةالاسلام و المسلمين نوقاني، حضرت حجةالاسلام و المسلمين سيد مرتضي حسيني شاهرودي، حضرت حجةالاسلام والمسلمين علي سائلي حفظهم الله تعالي مستفيض گرديدم. ضرورت مي دانم نهايت تشكر و سپاسگزاري خويش را نسبت به والدين عزيزم اداء كنم كه با بذل جان خويش امكانات تحصيل حقير را فراهم آوردند و نيز از همسر محترم خويش قدرداني مي نمايم كه محيط خانه را فضاي مساعد براي مطالعه حقير قرار داده است.

عسكري پاشايي

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عسكري پاشايي سال 1318 در شهر ساري به دنيا آمده است. دوران ابتدايي و دبيرستان را در زادگاهش - ساري - گذراند، در سال 1338 وارد دانشسراي عالي تهران شد و در آنجا مشغول به تحصيل در رشته فلسفه و علوم تربيتي شد. در سال 1341 فارغ التحصيل شد. گفتن و نوشتن از آثار و ترجمه هاي ع. پاشايي كاري بس سخت است. ترجمه هاي متنوع و بسيار خوانده اش خوانندگان را برآن مي دارد كه ديگر اثرهايش را با دقت بيشتري بخوانند.

حضور او به عنوان مترجمي توانا در تاريخ ادبيات ايران به ثبت خواهد رسيد. باشد كه از او در سالهاي بعد ترجمه هاي ديگري ببينيم.گروه : علوم انسانيرشته : علوم تربيتياوضاع اجتماعي و شرايط زندگي : عسكري پاشايي در دامان مادري غمخوار و پدري مهربان. او آخرين فرزند خانواده بود و در كنار دو برادر و يك خواهر با آرامش يك خانواده حقيقي ايراني رشد كرد و همين آرامش را مي توان در آثارش نيز ديد و به وضوح دريافت كرد.تحصيلات رسمي و حرفه اي : عسكري پاشايي دوران ابتدايي و دبيرستان را در زادگاهش - ساري - گذراند، در سال 1338 وارد دانشسراي عالي تهران شد و در آنجا مشغول به تحصيل در رشته فلسفه و علوم تربيتي شد. در سال 1341 فارغ التحصيل شدخاطرات و وقايع تحصيل : در آن دوره براي مقطع كارشناسي پايان نامه اي در نظر نمي گرفتند اما بايد مقاله اي تهيه مي كردند، عسكري پاشايي نيز به پيشنهاد دكتر هومن مقاله اي درباره آيين بودا - كه بسيار مورد علاقه اش بود و در طي سه سال دانشسرا مشغول به خواندن آن بود - نوشت و بعدها در حدود 10 كتاب در همين زمينه از پاشايي به صورت تأليف و ترجمه به جامعه ادبي و هنر دوست عرضه شده كه اين كتاب ها در نوع خود كتاب هاي كامل و خوبي هستند و براي كساني كه به اين آيين علاقه مندند يا تحقيق و پژوهشي در اين زمينه دارند بسيار ارزشمند است.استادان و مربيان : پاشايي در دانشسراي عالي دكتر هومن را تنها استاد خود مي داند.فعاليتهاي آموزشي

: عسكري پاشايي بعد از آن به مدت يازده سال در شهر ساري مشغول به تدريس در دبيرستان هاي ساري بود اما بعد از مشكلاتي كه ساواك برايش به وجود آورد ديگر ممنوع التدريس و از نظر اداري به تهران تبعيد شد و همين امر سبب شد كه بعد از آن تمام وقت خود را صرف نويسندگي، ترجمه و ويراستاري بكندچگونگي عرضه آثار : در زمينه كتاب شناسي پاشايي بايد آثار عسكري پاشايي را به سه سمت ويرايش، ترجمه و تأليف تقسيم كرد؛ ابتدا ترجمه هاي او كه خود چند زمينه دارد: 1- درزمينه آيين بودا 2 - ذن، از آيين بودا 3- هند 4 - چين 5 - ژاپن 6 - سرخ پوستان 7- شعر هند و جهان. در زمينه آيين بودا آثار پاشايي مانند فرهنگي است كه براي ورود به دنياي بودا هر يك از آن تأليفات و ترجمه ها مي تواند گامي مؤثر محسوب شوند دراين زمينه مي توان به كتاب هاي زير اشاره كرد: «بودا»، «هينه يانه - از تاريخ آيين بودا» و ... و در بخش ديگر آثار ترجمه پاشايي در زمينه ذن از آيين بودا نيز مي توان به : «ذن چيست؟»، «روش ذن»، «ذن در هنر كمان گيري» و ... اشاره كرد در زمينه ژاپن نيز مي توان به كتاب هايي؛ «هايكو شعر ژاپني»، «صد هايكوي مشهور»، «لاك پوك زنجره»، «تاريخ فرهنگ ژاپن»، «جان ژاپني» و «ژاپن: روح گريزان» اشاره كرد. . يكي از جنبه هاي تحقيقي پاشايي بررسي آثار شاملو است. در زمينه شعر شاملو كتاب هاي «از زخم قلب...»، «انگشت و ماه» و «نام همه شعرهاي

تو» (دوجلد) حاصل پژوهش هاي ع. پاشايي است. آثار :«چيق مقدس ويژگي اثر : ترجمه، درزمينه سرخ پوستان2 آشوكا و تمدن هند ويژگي اثر : ترجمه، در زمينه هند3 آيين بودا ويژگي اثر : ترجمه، در زمينه آيين بودا4 از زخم قلب ويژگي اثر : : «از زخم قلب...» گزينه اي از شعرها و خوانش شعر احمد شاملو - شاعر معاصر - است كه شامل شعر و زبان، خوانش شعر، پديده شناسي و نمونه هايي از خوانش شعرهاي از زخم قلب آمال جان، از زخم قلب ...، مرگ نازلي، تقابل گفتن و خاموشي، ماهي، ماهي يقين ميلاد، باغ خيال هاي اسطوره اي و دردآگاهي، هنوز در فكر آن كلاغم، بررسي لحن در هنوز در فكر آن كلاغم، خاطره، زنجير مسخ آوازهاي درد و نمونه اشعار. در پيشگفتار اين كتاب مي خوانيم: «هر خواننده آغازگر شعر بي گمان و به ناگزير در راه خواندن شعر پرسش هايي دارد كه راه را با آنها آغاز مي كند، پرسش هايي از اين گونه: چرا شعر مي گويند؟ چرا زبان شعر اين همه با زبان آشناي معمولي فرق دارد؟ و... براي پاسخ دادن به اين پرسش ها است كه اين كتاب نوشته شده است. هم در دو گفتار شعر و زبان و خوانش شعر. در سراسر كتاب مي كوشيم به اين پرسش ها پاسخ دهيم، آن هم در عمل، نه به طور نظري. خوانش شعر در اين كتاب به معني درك روح و فرم شعر است

و براي رسيدن به اين مقصود راه پرسش از خود و سعي در پاسخ به آن پرسش ها را در پيش گرفته ايم و در اين راه يك شيوه ثابت را در نظر نداشته ايم. 5 انگشت و ماه ويژگي اثر : : كتاب «انگشت و ماه» از ديگر آثار تأليفي ع. پاشايي محسوب مي شود كه در راستاي تحقيقات او پيرامون خوانش اشعار شاملو صورت گرفته است. اين كتاب خوانش نه شعر را در برمي گيرد كه نخست در سوئد با عنوان فرعي نظاره هشت شعر شاملو - چاپ شده بود اما پاشايي تصميم به بازخواني مجدد مي كند و با دستكاري در برخي فصل ها و رعايت شيوه جديد تر كتابت و نكات تازه به خوانش نه شعر مرگ ناصري، هنوز در فكر آن كلاغم، ترانه آبي، باران، صبح، رستاخيز سلاخي مي گريست، شبانه اقدام كرده است. اين اثر در واقع نظاره اي در نه شعر شاملو است همراه با يكي دو مقاله، پس نمي تواند شناخت شاملوي شاعر باشد و درواقع مي تواند شرايطي را فراهم آورد كه خواننده علاقه مند شود تا ديگر آثار شاملو را مورد مطالعه قرار دهد.6 بودا ويژگي اثر : «بودا» از جمله آثار ترجمه در زمينه بودا است كه راه گشاي ورود به انديشه بودا است. اين كتاب متن هايي است كه از كتاب بسيار كهن بودايي از مجموعه معروف به سه سبد يا به اصطلاح بوداشناسان اروپايي، كانون پالي، درباره بودا، آيين او و انجمن كهن رهروان بودايي فراهم آورده و از زبان

انگليسي به فارسي برگردانده شده است. اين كتاب درواقع گزارش تاريخي آيين بودا نيست. در اين كتاب كه به دو بخش تقسيم شده در بخش اول دفتر اول: آيين، دفتر دوم: زندگي بودا و دفتر سوم انجمن رهروان آشنا مي شويم و در بخش دوم؛ متن هاي بودايي، نمونه هايي از كانون پالي، انجمن رهروان در كانون پالي را مشاهده مي كنيم. 7 بي دلي در ذن ويژگي اثر : ترجمه، در زمينه ذن، از آيين بودا8 بيداري ايمان در ماهايانه ويژگي اثر : ترجمه، در زمينه آيين بودا9 تاريخ فرهنگ ژاپن ويژگي اثر : ترجمه، در زمينه ژاپن10 تاريخ فلسفه چين ويژگي اثر : تاريخ فلسفه چين باستان، چوجاي و وينبرگ جاي نيز يكي ديگر از آثار ترجمه پاشايي در زمينه چين است. اين كتاب راهنماي ساده و خواندني در حوزه مجذوب كننده ولي پيچيده است، براي آناني كه با فلسفه آشنا نيستند. در اين كتاب ابتدا گزارش كوتاه زندگي هر فيلسوف آورده شده است دوم بحثي درباره تعليم هاي او با تأكيد مهمترين ويژگي آن. سوم بررسي تأثيرهاي اجتماعي و سياسي مؤثر در او و جهان نگري او در آخر مقايسه او با فيلسوفان بزرگ ديگر - تا ببينيم كه فرزانگان گوناگون كه با آنها رقيب بوده اند چگونه در همان حال مكمل يكديگر نيز بوده اند و چگونه انديشه ها و نوشته هاي گذشتگان و يكديگر را به كار مي برند و در پايان برآورد تأثير فيلسوف مورد

بحث در شكفته شدن انديشه چيني. مترجم كتاب اظهار مي دارد: فلسفه چيني آميزه اي از (مفهوم هاي) ايده آليستي و واقع بينانه، اخلاقي ولي متافيزيكي است اين تا حدي از تماس ميان دو دستگاه بزرگ انديشه چيني، دبستان دائو، دبستان كنفوسيوسي، پيدا شده است اگر برآن باشيد كه فلسفه چيني را بفهميد بايد اين روح تركيب را در انديشه داشته باشيد. 11 جان ژاپني ويژگي اثر : ترجمه، در زمينه ژاپن12 دائو رابطه ها ويژگي اثر : ترجمه، در زمينه چين13 دائو؛ راهي براي تفكر ويژگي اثر : ترجمه، در زمينه چين14 دعوت به تمرين ذن ويژگي اثر : ترجمه، در زمينه ذن، از آيين بودا15 ذن چيست ويژگي اثر : «ذن چيست؟» كتابي است كه راهگشاي ورود به دنياي ذن است. در پيشگفتار اين كتاب مي خوانيم: «با جناب احمد شاملو كتابي درباره هايكو - كه قسمتي شعر كوتاه ژاپني است - آماده مي كنيم از آنجا كه هايكو سرشار از انديشه ها و جهان نگري بودايي ذن است، خواننده براي فهميدن اين شعرهاي كوتاه - و نيز به طور كلي فهم هنرهاي ژاپني و چيني - لازم است كه به طور كلي با ذن آشنا شود. از اين رو اين كتاب فراهم آمد تا روزني باشد گشوده به بخش بنيادي جهان نگري چينيان و ژاپنيان ذن كه به چيني چن خوانده مي شود - در طي قرن ها به آرامي در راه

و رسم زندگاني چيني و ژاپني چنان عميق ريشه دوانده است كه اكنون بي آشنايي به آن آگاهي به فرهنگ اين دو ملت كاري ناممكن است.» پاشايي در بيان «ذن چيست» زباني ساده وقابل فهم را انتخاب كرده است و كوشيده كه از بيان فني ذن دور شود تا طيف وسيع تري بتوانند از اين كتاب استفاده كنند. در اين كتاب با مطالبي چون از هند به چين - ذن منطق گريز - ذن چيست؟ - ساتوري يا ندانستگي - شناسايي شهوري - يگانگي با طبيعت - كو - آن - ذندو و راه و رسم رهروي نظر كلي به فرهنگ هنري ژاپن - مراحل كمال معني ده تصوير گاو و گاوچران و در پايان فهرست نام ها و مفهوم ها روبرو مي شويم. 16 ذن در هنر كمان گيري ويژگي اثر : ترجمه، در زمينه ذن، از آيين بودا17 ذن در هنر گل آرايي ويژگي اثر : ترجمه، در زمينه ذن، از آيين بودا18 ذن و فرهنگ ژاپني ويژگي اثر : ترجمه، در زمينه ذن، از آيين بودا19 راه آيين ويژگي اثر : «راه آيين» نيز از سري كتاب هاي نگاه معاصر درباره بودا است كه با همت پاشايي ترجمه و تأليف شده است. اين كتابها از متن بسيار معروف بودايي است.20 راه بودا ويژگي اثر : ترجمه، در زمينه آيين بودا21 روش ذن ويژگي اثر : ترجمه،

در زمينه ذن، از آيين بودا22 ژاپن: روح گريزان ويژگي اثر : ترجمه، در زمينه ژاپن23 سخن بودا ويژگي اثر : ترجمه، در زمينه آيين بودا24 صدهايكوي مشهور ويژگي اثر : ترجمه، در زمينه ژاپن25 فراسوي فرزانگي ويژگي اثر : «فراسوي فرزانگي» نيز از سري كتابهاي آيين بودايي است كه درواقع عرفان بودا را به تصوير كشيده است. اين كتاب پژوهشي است در كهن ترين سوتره ها يا سوره هاي عرفاني بودايي هند كه به سوره هاي پركيا پارميتا كه به كمال فراشناخت معروف است اين سوره ها هسته و نورانديشه هاي بنيادي مهايانه را در خود دارند و مادر مكاتبي چون ذن به شمار مي آيند.26 كليدهاي ذن ويژگي اثر : ترجمه، در زمينه ذن، از آيين بودا27 گوزن سياه سخن مي گويد ويژگي اثر : ترجمه، درزمينه سرخ پوستان28 لاك پوك زنجره ويژگي اثر : ترجمه، در زمينه ژاپن29 ماه نو و مرغان آواره ويژگي اثر : ترجمه، در زمينه هند30 نام همه شعرهاي تو ويژگي اثر : در زمينه احمد شاملو31 نگارگري و معماري بودايي بودايي ويژگي اثر : ترجمه، در زمينه آيين بودا32 نيلوفر عشق ويژگي اثر : ترجمه، در زمينه هند33 هايكو،

شعر ژايني با همكاري احمد شاملو ويژگي اثر : هايكو، شعر ژاپني، از آغاز تا امروز» نيز عنوان ديگري از تأليفات ع. پاشايي است كه با همكاري احمد شاملو انجام شده است. در اين كتاب سعي برآن آمده مخاطب بيش از هر چيز با فرهنگ ژاپني و حساسيت هاي شعري مردم ژاپن آشنا شود. در مقدمه مؤلف مي خوانيم: هايكو به دو معني است. مثلاً وقتي مي گوييم هايكو داراي چنين و چنان صفات است منظور ما همان شعرهاي هفده هجايي است كه امروزه گاهي كمتر از هفده هجاهم دارد. معناي دوم آن اشاره است به گرايش يا حالت شاعرانه جان شاعران هايكو سرا كه اين خود راه زندگي آنهاست، طريقت آنها است. ذن، از نظر پيوندش با شعر، با مفهوم آغازين ماناي پلي نزيايي همانند است.34 هستي بي كوشش ويژگي اثر : ترجمه، در زمينه هند35 هند و همسايگانش ويژگي اثر : ترجمه، در زمينه هند36 هندوئيسم ويژگي اثر : ترجمه، در زمينه هند37 هينه يا نه ويژگي اثر : ترجمه، در زمينه آيين بودا

عشاقي، حسين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حسين عشاقي

محل تولد : اصفهان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1334/5/8

زندگينامه علمي

از حدود سال 1347 همراه با گذراندن دوره دبيرستان وارد حوزه علميه اصفهان شدم و در آنجا حدود سه سال به ادبيات و سپس تا پيروزي انقلاب به سطوح پايه در منطق، فقه، اصول و كلام و بعد از آن تا سال

64 به سطوح عالي اصول فلسفه و فقه مشغول بوده ام درسال 64 براي تكميل تحصيلات مخصوصا فراگيري عرفان به حوزه علميه قم هجرت نمودم و در نزد اساتيدي همچون آيات جوادي آملى، حسن زاده آملى، وحيد خراسانى، تبريزى، و شاه آبادي ادامه تحصيل داده و حدود 9 سال در درس خارج فقه وا صول آن بزرگان شركت نمودم.علاوه بر تحص

يلات بخش عمده وقتم به تدريس سطوح مختلف مخصوصا علوم عقلي صرف شده است و كتب رايج حوزه را همچون نهايه الحكمه ، شرح منظومه ، شرح اشارات، شوارق الالهام را به طور مكرر و غير مكرر تدريس نمود ه ام و اينك چند سالي است به تدريس در سطوح عاليه فلسفه و عرفان مشغولم.در مراكز تحقيقاتي نيز همكاري علمي داشته ام مثل استخراج محتواي متون فلسفي جهت كامپيوتري كردن آنها ، و اصطلاح يابي و مقاله نويسي جهت دائرة المعارف علوم عقلي و غيره

عصيري، مجتبي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد مجتبى عصيري

محل تولد : آران و بيدگل

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1349/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب سيدمجتبي عصيري فرزند سيد محمد متولد اول مرداد ماه سال 1349 ه . ش در خانواده اي مذهبي و از نظر اقتصادي متوسط، در منطقه بيدگل كاشان مي باشم كه در سن 5 سالگي به همراه خانواده پدري جهت سكونت به شهرستان كاشان عزيمت نموده و تحصيلات ابتدائي و راهنمايي خود را در اين شهر آغاز نمودم. از همان اوان طفوليت كه همزمان با تحصيل در مدرسه ابتدائي بود به علت جوّ خانواده و حرمت و قداستي كه در آن نسبت به

مقام شامخ روحانيت و اين كسوت وجود داشته و همچنين علاقه و ارادت وافري كه والدين اين جانب، بالاخص پدر كه خود به شغل معماري ساختمان مشغول بود توجهم به اين سوي جلب گرديد. در دومين سال تحصيلي در مقطع راهنمايي بود كه فكر روي آوردن به دروس حوزوي به طور جدي به فكرم خطور نمود اما با توصيه بعضي از دوستان جهت تكميل مقطع راهنمايي مجدداً به ادامه تحصيلات روز مشغول گرديدم و در پايان مقطع راهنمايي چون جهت شركت در جبهه هاي نبرد حق بر عليه باطل اعزام گرديده بودم تا حدودي از فكر حوزه دور گرديدم و همزمان با حضور در جبهه ها تحصيلات دبيرستان را آغاز نمودم. تا اينكه در سال دوم دبيرستان و دومين حضور در جبهه به طور جدي عزم خود را جزم نموده و تصميم خود را گرفته و در سال 1366 _ 1367 رسماً وارد حوزه علميه مقدسه قم گرديدم و در كنار تحصيلات حوزوي ديپلم علوم انساني و سپس تحصيلات دانشگاهي در مقطع كارشناسي و نيز كارشناسي ارشد را در رشته زبان و ادبيات عرب اخذ نمودم. سپس براي مدت سه سال در دانشگاه به تدريس مشغول گرديدم. اما پس از آن خود را متمركز و ممحَّض در دروس حوزه نموده و پس از پايان دروس سطح حوزه در سال 1377 وارد دروس خارج فقه و اصول گرديده و تا اين زمان نيز به اين مهم اشتغال دارم و در كنار آن به بعضي از كارهاي قلمي و تأليفي نيز اشتغال دارم كه از خداوند متعال مزيد توفيقاتش را مسئلت دارم.

عطايي كوزاني، عنايت

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عنايت عطايي كوزاني

محل تولد

: فومن

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1353/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب عنايت عطائي فرزند محمّد دوران متوسطه را در رشته رياضي فيزيك، در سال 1371 به پايان رساندم، و در سال 1372 وارد حوزه علمية قم شدم، كه تا كنون مشغول تحصيل فقه، اصول و فلسفه هستم.

عظيمي، شمس الدين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد شمس الدين عظيمي

محل تولد : بروجرد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1333/1/1

زندگينامه علمي

از روحانيون قبل از انقلاب و طلاب مدرسه حقاني (به مديريت شهيد قدوسي) و بعد از آن مؤسسه مرحوم آيت الله گلپايگاني (المهدي فعلي) بوده و همان زمان در كنار دروس حوزوي به تدوين و نوشتاري و مقاله نويسي مبادرت مي نمودم به كتب آن زمان استاد محقق و آيت الله فعلي مكارم شيرازي و مدرس آن موقع حوزه و آيت الله فعلي نوري همداني علاقه زيادي داشتم روش رئاليسم مرحوم مطهري و ماترياليسم و ديالكتيك استاد آيت الله فعلي جعفر سبحاني را مطالعه مي نمودم به مراكز مختلف اعم از روستاها و شهرهاي كشور نيز جهت انجام خدمات تبليغي مهاجرت مي نمودم دروس سطح را قبل از انقلاب اتمام نموده مدتي در كرمانشاه در درس خارج فقه مرحوم آيت الله ميبدي شركت مي كردم يك دوره شرح تجديد نزد مرحوم حقي سرابي در مسجد فاطميه گذرخان (قبل از انقلاب) تلمذ نمودم. سه سال بحث مسيحيت را نزد استاد عبدالقائم شوشتري (الأن از ائمه جمعه هستند) برادر وزير سابق دادگستري تعليم گرفتم نزد ايشان دو سال هم تصوف خواندم، يكسال هم مبحث بهائيت و ردّ آن را نزد استاد قدرت الله نجفي خواندم پيوسته از شاگردان ممتاز استاد

شوشتري بودم الان بسياري از شاگردان آن موقع و همدرسان حقير از مسئولين طراز اول نظام هستند اوائل انقلاب به تهران هجرت نمودم مدتي درس خارج فقه جواهر مرحوم حقي سرابي در مدرسه و مسجد امام حسين(ع) فعلي شركت نمودم آنگاه در ميدان بهارستان (دبيرستان شريعتي روزانه) به تدريس عربي و ديني چهارم دبيرستان و در دبيرستان شهيد رجائي و شبانه ابتدايي پاسداران به همان دروس پرداختم مدتي در مركز نشر دانشگاهي زير نظر دكتر پورجوادي مصحح كتب و مقابله كتب ديني و غيرديني بودم همان زمان از سري دوازده گانه كتب محمدعلي دخيل از علماي نجف جلد اول آن يعني الأمام اميرالمؤمنين علي(ع) را به فارسي ترجمه كردم و به بنياد بعثت تحويل دادم سپس وارد ارتش شدم و ضمن قبول مسئوليت عقيدتي سياسي بيشتر به تدريس اصول عقايد و ماترياليسم و ريشه هاي انقلاب و خدمات متقابل اسلام و ايران اشتغال داشتم از اساتيد مركز آموزشهاي هوايي بودم پس از ارتش به سپاه رفتم و آنجا نيز ضمن داشتن مسئوليت عقيدتي سياسي بيشتر مربي و مدرس بودم يكسال ورامين، يكسال نقده، يكسال سقزّ بودم و سپس به خدمت در سازمان تبليغات اسلامي درآمدم در دانشگاه خواجه نصير استاد اخلاق و ريشه هاي انقلاب شدم امام جماعت نيز بودم در سازمان هم ضمن داشتن مسئوليت به نوشتن مقاله و همكاري فرهنگي و تبليغي ادامه دادم.

پس از 20 سال متاركه رسمي دروس حوزوي مجدداً به قم برگشتم و ضمن انتقال كار اداري از تهران به طور موقت به قم شروع به تجديد و مرور به دروس قبل از انقلاب نمودم سطح 2 و سطح 3 را

گرفتم و چون فرصت خوبي برايم پيش آمد و تدريس در دانشگاه ها هم نياز به مجوز پيدا كردم مبادرت به امتحان و مصاحبه علمي معاونت اساتيد معارف دانشگاه ها را نمودم و موفق به اخذ دو مجوز تدريس اخلاق اسلامي و معارف (انديشه 2) گرديدم هم اكنون در تهران در دانشگاه آزاد واحد تهران مركزي طي 12 ساعت در هفته (بعد از ظهرها) اشتغال به تدريس دارم هفته اي سه روز يعني روزهاي يكشنبه و دوشنبه و سه شنبه در درس خارج فقه (مكاسب محرمه) مقام معظم رهبري شركت مي كنم تدوين پايان نامه با عنوان (حكمت الهي در اديان توحيدي) دارم كه قائل ارائه مي باشد جزوه ديگري آماده چاپ تحت عنوان 14 درس اخلاق براي دانشجويان كه تقريباً تدريس براي يك ترم دانشگاهي است دارم با هيئت رزمندگان اسلام در تهران در بخش فرهنگي آن همكاري فرهنگي دارم كه مصاحبه اخير حقير در مجله ماهانه آنها چاپ مي گردد با مركز مشاوره جناب دكتر افروز در ارتباط هستم و بيش از 5 سال است كه به بصورت تجربي و روانشناسي و دعا درمانى اسلامي و سنتي خانواده ها را سرويس دهي مشاوره اي مي نمايم و اخيراً با مركز مشاوره جهت اخذ مجوز ارتباط برقرار نموده ام ناشر نيز هستم تحت عنوان انتشارات مه رويان و كتاب شرح كامله كليله و دمنه را كه بيش از هزار صفحه و در يك مجلد و تأليف 14 ساله حجت الاسلام دكتر موسوي و عضو هيئت علمي دانشگاه آزاد واحد تهران جنوب مي باشد حدود 5 الي 6 ماه است كه چاپ و نشر نموده ام و آماده عرضه مي باشد و در پايان بايد بگويم كه هم اكنون در تهران و قم

(بيشتر تهران) اشتغال به كار اجرايى، مشاوره، دعا درمانى، شركت در درس خارج فقه رهبر انقلاب، تدريس در هفته در دانشگاه آزاد واحد تهران مركزي و... دارم.

عظيمي، فخرالدين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

فخرالدين عظيمي در سال 1332 در شهر تهران به دنيا آمد. وي تحصيلات تكميلي خود را بعد ازدانشگاه تهران در لندن پي گرفت و در سال 1985 موفق به اخذ دكتراي تاريخ از دانشگاه آكسفورد لندن گرديد او هم اكنون در دانشگاههاي كانتيكات آمريكا مشغول تدريس است. دكتر عظيمي از انديشمندان پرمايه تاريخ نگاري معاصر ايران است.

گروه : علوم انساني

رشته : تاريخ

گرايش : تاريخ معاصر ايران

تحصيلات رسمي و حرفه اي : - ورود به دانشگاه تهران و تحصيل دررشته حقوق و علوم سياسي اين دانشگاه - اخذ مدرك ليسانس با رتبه نخست از دانشكده حقوق و علوم سياسي - عزيمت به لندن و تحصيل در رشته علوم سياسي دانشگاه لندن - اخذ دكتراي تاريخ از دانشگاه آكسفورد لندن 1985

فعاليتهاي آموزشي : فخرالدبن عظيمي از سال91 در دانشگاه كنتيكت آمريكا مشغول به تدريس است و دانشيار گروه تاريخ دانشگاه كانتيكات آمريكا از سال 1995 است.

مراكزي كه فرد از بانيان آن به شمار مي آيد : فخرالدين عظيمي از پايه گذاران رشته ايران شناسي در دانشگاه كلمبيا است.

آرا و گرايشهاي خاص : فخرالدين عظيمي درباره مناقشات فكري و كارايي فلسفه در جامعه ايران معتقد است: «در ايران جذبه و رعبي كه نسبت به فلسفه وجود دارد نسبت به شاخه هاي ديگر معرفت وجود ندارد. شايد يكي از پيامدهاي اين وضع اين است كه در ايران برخي از اهل فلسفه معناي پيشين خود را از دست داده است و

شاخه هاي مختلف علم از جمله علوم اجتماعي _ انساني پديد آمده اند و بسياري تبيين هاي جالب، پرسشهاي اساسي و نظريه هاي كارآمد در حوزه هاي علوم اجتماعي و انساني مطرح مي شود و نه در حوزه فلسفه. گذشته از اين فلسفه بيش از آنكه پاسخ هاي قانع كننده پديد آورد پرسشهاي استوار و اساسي در ميان مي نهد و راههاي گوناگون پاسخ دادن به اين پرسشها را بررسي مي كند. اگر پاسخ معيني به عنوان تنها پاسخ ممكن مطرح شود و جاي پرسش و گفت وگوي بيشتر نباشد ديگر كار چنداني براي اهل فلسفه باقي نمي ماند. اين سخنان به هيچ وجه به معناي انكار اهميت فلسفه و نقش اساسي آن در كمك به تعمق فكري و روشنگري نيست. هر دانشجوي جامعه و تاريخ بايد به فلسفه به عنوان مهمترين ياور درك و طرح پرسشهاي اساسي بنگرد. البته از نظر من آن مشربهاي فلسفي كه فهم مسائل پيچيده اجتماعي _ سياسي و فرهنگي و شيوه تحليل اين مسائل را تسهيل نكنند يا امكان طرح پرسشهاي مهم مربوط به زندگي اجتماعي را فراهم نسازند و به پرورش ذهني نقاد و ورزيده كمك نكنند، در خور توجه زياد نيستند. متأسفانه در ايران برداشت برخي كسان از فلسفه و از راهيابي مشكلات جامعه موجب شده است خيال كنند كليد فهم و حتي حل مسائل كشور را مثلاً بايد در فلسفه هگل يا فيخته يا فيلسوفان ديگر ديد ولي به گمان من اين شيوه نگرش به فلسفه و به مسائل ايران نگران كننده و مايه شگفتي است.» عظيمي در عين حال نقش دانشگاهها را در پيشبرد فلسفه

در جامعه ايراني مورد انتقاد قرار مي دهد: «متأسفانه دانشگاههاي ما نقش قاطعي در نضج بينش تحليلي و گسترش دانش فلسفي در كشور ايفا نكرده اند و حتي بهترين ترجمه هاي متون فلسفي هم اغلب در خارج از حوزه دانشگاهها انجام شده است. دوم اينكه فلسفه دانان اين كشور اغلب از دانشهايي مانند تاريخ وانسان شناسي كه براي مباحثات و كاوشهاي فلسفي خلاق اهميتي اساسي دارند، غفلت كرده اند. به گمان من ميزاني از اعتقاد به موجبيت فرهنگي معقول و تلطيف شده و توجه به زمينه تاريخي و فرهنگي انديشه ها، براي تفكر فلسفي بسيار مهم است. البته در اروپا نيز برخي از فيلسوفان از توجه به نقش تاريخ و فرهنگ غافل مانده اند و طبعاً برخي هم راه افراط پيموده اند و مثلاً كارايي مفاهيم را تنها محدود به حوزه فرهنگي خود آنها دانسته اند. شايد بتوان گفت كمابيش اغلب فيلسوفان نسبت به فرهنگ و چارچوب تاريخي _ فرهنگي انديشه ها و مفاهيم بي توجه بوده اند و گمان كرده اند كه مي توان اصولي انتزاعي را يافت كه به همه فرهنگها و سرزمين ها قابل تسري باشد و ريشه در هيچ فرهنگ و سرزميني هم نداشته باشد. اين بي تفاوتي درباره تفاوتهاي فرهنگي به همان اندازه در خور سرزنش است كه تقليل كارايي همه مفاهيم و مقولات به زمينه فرهنگي خاص و به حوزه زباني كه آنها را پديد آورده است.»

جوائز و نشانها : فخرالدين عظيمي كه از سال91 در دانشگاه كنتيكت آمريكا مشغول به تدريس است، برنده جايزه تحقيقات عالي و نيز عضو برگزيده انستيتو پژوهش هاي علوم انساني آن دانشگاه نيز

هست و به راستي كه از انديشمندان پرمايه تاريخ نگاري معاصر ايران است.

چگونگي عرضه آثار : فخرالدين عظيمي علاوه بر مقالات متعدد در زمينه هاي تاريخ تحليلي معاصر و علوم سياسي، در كار تأليف نيز سابقه درخشان دارد و گرچه كتب تأليفي اش را به زبان انگليسي مي نگارد اما از ترجمه آن به زبان فارسي نيز دريغ نمي كند و علاوه بر مخاطبان بين المللي كنجكاو در مسائل خاورميانه و تاريخ معاصر ايران، نظر مخاطبان و دانشجويان و استادان ايراني را نيز به آثار خويش معطوف داشته و نظر آنان را نيز جلب كرده است. كتاب «بحران دموكراسي در ايران» او از جمله اين آثار است. فخرالدين عظيمي همچنان كه به كار تأليف آثار خويش مي پردازد، از كار مؤلفين ديگر نيز بي خبر نمي ماند و در نقش مخاطب و حتي منتقد آثار مولفين ديگر در حوزه تاريخ نيز حضوري پررنگ دارد. نمونه اين حساسيت او را مي توان در نقد جامعي كه بر كتاب «جمهوري سوسياليستي شورايي در ايران» نوشته خسروشاكري نگاشته دنبال كرد. وي كه سالهاست تحقيقات تاريخي خود را بر روي سياست، اجتماعي و فرهنگ اجتماع مدرن ايران متمركز كرده، چندسالي است كه به تاريخ و فرهنگ سياسي ايران در ميان دوانقلاب مشروطه و انقلاب اسلامي مي انديشد و در اين حوزه مي نگارد و مي انديشد.

--------------------------------------------------------------------------------

آثار :

1 بحران دموكراسي در ايران

ويژگي اثر : تاليف دكتر فخرالدين عظيمي به زبان انگليسي ترجمه توسط عبدالرضا هوشنگ مهدوي و بيژن نوذري سال?? توسط نشر البرز در تهران منتشر شد.

2

حاكميت ملي و دشمنان آن

ويژگي اثر : اليف دكتر فخرالدين عظيمي به زبان انگليسي ترجمه به فارسي در سال???? توسط نشر نگاره آفتاب. دكتر عظيمي»، در كتاب خود كوشش كرده است تصويري از تلاشهايي به دست دهد كه از يك سو براي به كرسي نشاندن حاكميت ملي ايران و از سوي ديگر براي دست نيافتني كردن اين هدف و برانداختن دولت «مصدق» صورت گرفت. او همچنين به بررسي نيروهاي درگير، اهميت نسبي آنها و پيوندهاي ستيزه گران بومي و بيگانه پرداخته و جنبه هايي از كارنامه سياسي دولت «مصدق» را نيز بررسي نموده است. بررسي نقش، تركيب و انگيزه هاي ياران «مصدق» و بويژه مخالفان او، ارزيابي قلمرو يا حوزه اقتدار و امكانات و دشواريهاي گوناگوني كه وي در روزگار نخست وزيري پيش رو داشت، از جمله مباحث ديگري هستند كه در اين پژوهش مورد توجه قرار گرفته است. نويسنده براي تدوين اين كتاب، از تازه ترين سندها و منابعي كه از آرشيوهاي انگلستان و آمريكا يا از منابع ايراني به دست آمده استفاده كرده است و از برشمردن نكاتي كه بارها درباره آنهانوشته شده پرهيز كرده است.

عفتي، قدرت الله

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

قدرت الله عفتي

محل تولد : آمل

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1345/4/9

زندگينامه علمي

9 تير 1345 در خانواده اي مذهبي، متدين و كشاورز در روستاي سرسبز مريج محله از توابع آمل استان مازندران، ديده به جهان گشودم.

در همان روستا دوره ابتدائي را به پايان بردم، براي ادامه تحصيل بايد به شهر مي رفتيم و به دور از خانواده زندگي مي كرديم تا درس بخوانيم،

به همين منظور به فريدونكنار رفتم، راهنمايي و دبيرستان را در آنجا گذراندم و در سال 1364 موفق به اخذ ديپلم شدم.

مهر 1364 وارد حوزه علميه آمل «مسجد هاشمي» شدم يك سال از محضر اساتيد ارزشمند آقايان مرحوم موسوي و ابراهيمي بهرمند گرديدم.

مهر 1365 وارد حوزه علميه قم شدم، دروس مقدمات را به مدت سه سال از محضر اساتيد برجسته اي همچون آقايان: درويش، درخشان پور، مرحوم مهدي زاده و ... بهرمند گرديدم.

دروس سطوح عالي را نزد اساتيد بزرگ حوزه آقايان محمدي، علي دوست، طالقاني، اعتمادي، نكونام، درياباري ، خاتمي، مرحوم وجداني فخر، مرحوم شيخ علي پناه اشتهاردي و ... كسب فيض نمودم.

مهر 1372 (معمولاً درس هاي حوزه علميه قم، هر ساله از اواسط شهريور شروع مي شد) در پي استادي براي درس خارج بودم كه بتوانم مطالب ايشان را به خوبي درك كنم، براي همين منظور كلاس هاي مجتهدين بزرگ و برجسته را مي رفتم تا اينكه در فروردين 1373 در كلاس خارج فقه وخارج اصول فقه مرحوم آيت الله العظمي صالحي مازنداراني (قدس الله سره الشريف) وارد شدم و تا سال 1379 از محضرشان فيض مي بردم در اين سال روح بلندشان به ملكوت اعلي پرواز كرد و ما از فيض وجودش بي بهره شديم.

از سال 1374 در كلاس خارج فقه حكيم متاله آيت الله جوادي آملي بهرمند شدم و تاكنون (1388) از وجود پر بركتش بهرمند هستم.

مهر 1377 در كنار دروس حوزوي وارد دانشگاه شدم و در سال 1380 موفق به كسب مدرك كارشناسي گرديدم. همراه با وظايف طلبگي، از فروردين 1381 تاكنون (1388) از محققان دانشنامه

امام خميني در موسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني (ره) هستم.

عقيقي بخشايشي، عبدالرحيم

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عبدالرحيم عقيقي بخشايشي

محل تولد : تبريز

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1322/1/1

زندگينامه علمي

عبدالرحيم فرزند حاتم، معروف به «عقيقي بخشايشي»، در سال 1361 ه.ق (مطابق با 1320 ه.ش) در قصبه «بخشايش» (زادگاه مادر پروين اعتصامى، شاعره نامدار) در 65 كيلومتري شرق تبريز، در يك خانواده كشاورز پا به عرصه حيات نهاد. با داشتن علاقه وافر به تحصيل، زادگاه خويش را به عزم تبريز ترك گفته و در مدرسه طالبيه دروس ادبي و مقدماتي را فرا گرفت؛ تا اينكه درسال 1378 ه .ق به قصد ادامه تحصيل، رهسپار حوزه علميه قم گرديد. در آن حوزه مباركه، از محضر اساتيد معروف روز، بهره مند شد. دروس سطح را از اساتيد هم زبان خويش، آقايان حجج اسلام: شيخ احمد پايانى، حاج ميرزا يدالله دوز دوزانى، و استاد جعفر سبحاني و دروس عاليه فلسفه و حكمت و فقه را از محضر اساتيد بزرگوار، شادروان علامه طباطبايي و معلم شهيد مرتضي مطهري و آيت الله سلطانى، اصول فقه را از محضر امام خميني (ره) و خارج فقه را از محضر آيت الله العظمي گلپايگاني و برخي ديگر از مراجع معروف و دروس اخلاق و معارف عاليه را، ازمحضر آيت الله العظمي آخوند ملا علي معصومي همدانى، كسب نمود، و از محضر ايشان موفق به اجازه روايتي در مسير اجازات حاج آقا بزرگ تهراني گرديد.

هم زمان با تحصيلات حوزوى، در دروس دانشكده الهيات و معارف اسلامي دانشگاه تهران، شاخه فقه و مباني حقوق اسلامى، و دروس دارالتبليغ اسلامي

قم شركت جست، تا درسال 1391 ه.ق (1349 ه.ش) موفق به دريافت ليسانس از دانشگاه تهران و پايان نامه تحصيلي از اين موسسه اسلامي گرديد. پس از كسب تحصيلات عاليه حوزه و دانشگاه، زندگي او در دو كلمه خلاصه ميشود: قلم و قدم،با توجه به شوق و علاقه خاصي كه در خود ميديد، رشته نويسندگي و خلق آثار قلمي را تعقيب نمود و تاكنون لحظه اي قلم را ترك نگفته است. اين رشته را رسما از سال 1340 ه . ش با جرايد معروف آن روز، مانند هفته نامه نداي حق، وظيفه، مجله نور دانش و ... آغاز كرده و نخستين تاليفات خود، «نظري به انجيل و تعليمات مسيحيت» و «همسران رسول خدا (ص) » را در سال 1340 و 1341 نگاشت و در جلسات اسلام شناسي زير نظر دكتر مفتح به چاپ رسيد تا اينكه در سال 1350 ه. ش به عضويت هيات تحريريه نخستين مجله اسلامي حوزه علميه قم، «درسهايي از مكتب اسلام» برگزيده شد و مقالات مختلفي در زمينه هاي اجتماعى و فرهنگي و اخلاقي منتشر ساخت.

محصول اين همكارى، پديد آمدن خمير مايه آثار چاپي متحددي است كه تعداد آنها، هم اكنون به 110 جلد بالغ مي شود.كه برخي از اين آثار به زبانهاي زنده جهان، مانند انگليسى، عربى، فرانسه و اردو و تركي نيز ترجمه و منتشر شده اند. پس از پيروزي انقلاب اسلامى، حدود 12 سال، در دانشكده هاي مختلف كشور، به ويژه دانشگاه آزاد اسلامى، در مرحله كارشناسي ارشد تدريس داشته و هم اكنون عضو هيات علمي دانشگاه تهران و مدرس دروس معارف اسلامي مي باشد. اخيرا در

پي نگارش كتاب «ديداري با مسلمانان جمهوري آذربايجان»، موفق به دريافت درجه «دكترا» از آكادمي علوم آن جمهوري گرديده كه از طريق سفارت ايران به صورت رسمي به ايشان اعطا شده است. او در تعدادي از كنگره هاي بزرگ علمي و ادبي شركت جسته و مقالاتي را ارائه داده است. ازآن ميان كنگره عاشورا، كنگره اوحد الدين مراغه اي و كنگره شيخ شهاب الدين اهري را مي توان نام برد. نويسنده كتاب، بر اين اعتقاد است كه فلسفه وجودي افراد و زكات حيات و بقاي آنان، آثار خير و باقيات صالحاتي است كه ازآنان به يادگار مي ماند، و اگر جامعه بشري چنين انگيزه اي را در خود حس ننمايد، زندگي او بهره روحي و نشاط معنوي نخواهد داشت.

از اين رو، به بركت انقلاب اسلامي و خونهاي گرانبهاي شهيدان، و با همكاري مردم خوب و متدين و فداكار، چند اقدام عملي و قدم خير فرهنگي و عمراني را با فضل الهي به مرحله عمل درآورده است، كه محض تشويق ديگر عزيزان، در اين وجيزه مبادرت به درج آنها مي گردد: 1. احداث دو باب دبيرستان 12 كلاسه به نام دبيرستان امام اميرالمومنين (ع) با همكاري مردم، در سال 1366 ه. ش، در زادگاه خويش، بخشايش كه اكنون با فضل الهي جمعي از فارغ التحصيلان آن به دانشگاه راه يافته اند. 2. احداث يك دستگاه پل بزرگ، به طول صد متر (10 دهنه)، به نام «پل عباسيه» در سال 1370 ه. ش بر روي رودخانه «اوجان چاي» در زادگاه خويش، با هزينه بالغ بر يكصد ميليون ريال آن روز، كه مسير عبور بخش نو، جانقور، شيخ

رجب تا جاده اهر را تامين مي نمايد. 3. احداث و مرمت جاده شوسه 14 كيلومتري در مسير بخشايش به جاده اهر، در سال 1367 كه هم اكنون مورد بهره برداري مي باشد. 4. فراهم آوردن مقدمات جاده كشي 12 كيلومتري راه كردكندى، اشتلق عليا و سفلي و تازه كند، به بخشايش، در محور جاده سراب و اردبيل كه در عبور و مرور مردم آن منطقه تاثير بسزايي دارد. 5. خريد زمين، به مساحت 4000 متر و پي ريزي دبيرستان 8 كلاسه به نام «دبيرستان صديقه طاهره ع» در بخشايش جهت تحصيل دختران، كه هم اكنون از سوي اداره كل نوسازي آموزش و پرورش آذربايجان شرقى، مشغول تكميل آن مي باشند. 6. ايجاد و احداث يك باب مسجد به نام مسجد عباسيه (ع) در آذربايجان غربى، در محوطه نيروي انتظامي پادگان جلديان در حومه نقده، پيش از پيروزي انقلاب اسلامى. 7. اداره انتشارات «نويد اسلام» در قم كه تا كنون حدود 250 عنوان كتاب در عرصه هاي تاريخى، اجتماعى،آموزشي فرهنگى، تربيتي و دروس حوزوى، چاپ و نشر داده است و اخيرا مجهز به چاپخانه اي با همان نام (نويد اسلام) گرديده است. 8. مفروش نمودن حرم مطهر و نوبنياد حضرت رقيه (س) در سوريه، به عنوان روحاني كاروان، از طريق جلب كمكهاي زايران، در سفرهايي كه به آن كشور داشته است. 9. توجه دادن جمعي از مردم شريف جمهوري آذربايجان، به احكام ديني و وظايف الهي و فرايض مذهبى، در سفرهاي متعددي كه به آن كشور آزاد شده از چنگال كمونيسم داشته است. و چاپ بيش از 15 عنوان كتاب تربيتي و معرفي ائمه اطهار(ع)

به زبان كريل نيز داشته ام.

علامه، ميرحسين

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

دكتر سيد مير حسين علامه در سال 1352 در اصفهان بدنيا آمد.وي داراي دكتري تاريخ اسلام و عضو هيئت علمي دانشگاه هنر اصفهان است.

گروه : علوم انساني

رشته : تاريخ

گرايش : تاريخ اسلام

والدين و انساب : پدر سيد مير حسين علامه ،حضرت ايه الله سيد ضيا ءالدين علامه فرزند حضرت آيه الله سيد حسن فاني يزدي و مولف بيش از 50 جلد كتاب است. نام مادر محترمشان خانم اعظم دكتر مجدي است.

تحصيلات رسمي و حرفه اي : سيد مير حسين علامه علاوه بر درجه اجتهاد داراي كارشناسي مهندسي كامپيوتر -نرم افزار و دكتري تاريخ اسلام مي باشد.

استادان و مربيان : از استادان و مربيان سيد مير حسين علامه مي توان به چند تن از آنها اشاره كرد: حضرت آيه الله علامه - حضرت آيه الله فاضل لنكراني- حضرت آيه الله جوادي تبريزي -حضرت آيه الله صافي -حضرت آيه الله مكارم شيرازي -حضرت آيه الله مظاهري- حضرت آيه الله امامي - حضرت آيه الله جوادي آملي - دكتر نعمت بخش و دكتر آئينه وند

همسر و فرزندان : سيد مير حسين علامه متاهل و داراي همسر به نام آزاده السادات داوري و داراي فرزند بنام سيده زهرا علامه مي باشد.

مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : سيد مير حسين علامه مدير گروه دانشگاه هنر اصفهان و مدير مركز تحقيقات علوم اسلامي و رايانه مي باشد.

مراكزي كه فرد از بانيان آن به شمار مي آيد : سيد مير حسين علامه بنياد فرهنگي آل ياسين (ع) را پايه گذاري كرد.

--------------------------------------------------------------------------------

آثار :

1 بلوزاليسم ديني و نقد آن

ويژگي اثر : تاليف

2 تاكتيكهاي قرآني پيرامون روابط اجتماعي

ويژگي اثر : تاليف

3 جوان ،پاكدامن و تمناهاي كاذب

ويژگي اثر : تاليف

4 شرايط الخيار في الفقه اسلامي

ويژگي اثر : تاليف

5 فرآيند تكامل شيعه در قرن سوم هجري (ري - بغداد - قم و خراسان)

ويژگي اثر : تاليف

6 فروغ ضياء

ويژگي اثر : تاليف

7 مديريت جذب نبوي بر اساس آموزه هاي قرآني

ويژگي اثر : تاليف

8 نفس در قرآن

ويژگي اثر : تاليف

9 هنر خوباوري

ويژگي اثر : تاليف

10 وجدان اخلاقي

ويژگي اثر : تاليف

11 ويژگيهاي هنر ازديدگاه قرآن

ويژگي اثر : تاليف

منابع زندگينامه :

1تكميل پرسشنامه فرهيختگان توسط دكتر سيد مير حسين علامه بنا به درخواست بنياد ايرانشناسي -زمستان 1385

علامي، محمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد علامي

محل تولد : هشترود

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1309/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب مقدمات را تا مغني و مطول پيش آقاي انصاري كه مدرس برجسته مقدمات در حوزه تبريز بود خواندم. مغني و مطول را از محضر آقاي شيخ علي اكبر اديب معروف و متخصص فن و لمعتين را از محضر آيت الله آقاي حاج سيد مهدي انگجي فرا گرفتم و مكاسب را از محضر حضرت آيت الله آقاي حاج

ميرزا فتاح شهيدي (ره) صاحب كتاب «هدايه الطالب الي اسرار المكاسب» كه مجتهد معروف حوزه علميه تبريز بود و فرائد را محضر حضرت آيت الله مرحوم آقايي حاج ميرزا محمود آقا دوزدوزاني خواندم و آن زمان از اساتيد معروف مطول و مغني بودم جمع كثيري در درس مطولم حاضر مي شدند چون عبارات را صحيح و با دقت مي خواندم الان هم تدريسم در حوزه علميه قم از نظر خوب عبارت خواندن مورد تحسين فضلاي حوزه است و فضلا بارها گفته اند عبارت خواندن شما در مقام تدريس بي نظير است.

كفايتين را از محضر حضرت آيت الله آقاي مرعشي نجفي (ره) استفاده كردم ، منظومه حكمت و اسفار را از محضر حضرت آيت الله علامه طباطبايي (ره) فرا گرفتم دوازده سال حكمت خوانده ام به منظومه حكمت شرح نوشته ام درعلم حكمت خيلي كار كرده ام فضلاي حوزه مي گويند درس حكمت در حوزه شروع كنيد بي ميلي نيستم اگر توفيق رفيق شد درس حكمت در حوزه شروع كنم انشاء الله در درس خارج فقه حضرت آيت الله العظمي آقاي بروجردي و حضرت آيت الله آقاي حجت كبير پانزده سال شركت و استفاده كامل نموده ام بعد از وفات اين دو بزرگوار باقي دوره درس خارج را از محضر مبارك امام رضوان الله تعالي عليه و آيت الله گلپايگاني و آيت الله داماد تكميل نموده ام بيش از بيست سال درس خارج فقه خوانده ام.

علم الهدي، محسن

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد محسن علم الهدي

محل تولد : تهران

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1350/1/1

زندگينامه علمي

درسال 1350 در25 رجب درخانواده معمولي متولد

وازآن جايي كه پدرخانواده انگيزه هاي ديني بسيار زيادي داشت با اينكه خود كاسب معمولي بود نسبت به شغل وحرفه خود نزد فرزندان تبليغ وترويجي نداشت بلكه نسبت به روحاني شدن فرزندان تبليغ زيادي داشت .بعد از گذراندن دوران ابتدايي وراهنمايي وارد حوزه علميه شدم ،چند سالي درتهران وبعد چند سال ديگري رادرقم و بازسپس درتهران ونهايت بعد ازگذراندن اكثر دروس دوره مقدماتي وسطح را درقم مشغول تحصيل بودم وهم زمان مختصر تدريسي در حوزه داشتم ودر زمانهايي كه درتهران تحصيل حوزوي داشتم به امر پراهميت تبليغ مشغول بودم درواحد فرهنگي مسجد سلمان فارسي وبرنامه هاي تابستاني متعددي تدريس قرآن ،روخواني ،حفظ،و احكام ومباحث اخلاقي اعتقادي را داشتم وحدود 3سال درهمكاري با نهاد نمايندگي رهبري دردانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي درخوابگاه هاي دانشجويان درتهران كارهاي تبليغي را ادامه دادم وحدود5/1 سال به عنوان نماينده نهاد رهبري دربيمارستان آموزشي طرفه تهران كارهاي مذهبي دركنار تحصيلات حوزوي ادامه دادم ودرسالهاي دوران تحصيل سطح درقم با امورفرهنگي بنياد جانبازان قم همكاري زيادي داشتم وبرنامه هاي فرهنگي فرزندان جانبازان قم را داشتم وكلاسهاي هفته اي وبرنامه هاي تابستاني و اردوهاي فرهنگي را برنامه ريزي واجرا كردم.درسالهاي بعد ازدوره مقدما تي حوزه همزمان با تحصيل وكارهاي فرهنگي فوق كه درفن خطابه ومنبر درمساجد وهيئات مشغول بودم .وازسال 78 به بعد كه مراجعت دوم به قم داشتم سال آخرتحصيل ودرس خارج فقه واصول را درنزد اساتيد بزرگ به قم ادامه دادم وهمچنان درايام محرم وصفر ورمضان وفاطميه درتهران فن خطابه ومنبر رابه لطف خدا درسطح بالايي ادامه دادم .

علومي، محمدعلي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد علي علومي نويسنده و محقق معاصر است .

او اهل كرمان بوده و در مورد مسائل فرهنگي به تحقيق و تفحص مي پردازد . وي صاحب آثار چندي است كه به چاپ رسيده اند . علومي ابتدا معلم بوده و سپس به فعاليت درمطبوعات پرداخت . وي بعد از آن دراداره ارشاد كرمان مشغول شده است .گروه : علوم انساني رشته : علوم سياسي خاطرات كودكي : محمد علي علومي در محله اي نزديك به ارگ بم دوران كودكي راطي نمود.تحصيلات رسمي و حرفه اي : محمد علي علومي پس ازطي تحصيلات ابتدايي و متوسطه در سال 1358وارد دانشگاه تهران شدو دررشته علوم سياسي به تحصيل پرداخت.وقايع ميانسالي : تحصيل دردانشگاه تهران، زمينه مهاجرت محمد علي علومي را به سوي تهران فراهم نمود. شرايط سخت زندگي ابتدا او را وارد عرصه كار و تلاش نمود، چنانكه براي تامين معاش به كارهاي مختلف روي آورد و درروستاهاي جيرفت ، مدتي به كار خدماتي دراداره سيم كشي ساختمان ، معلمي و سرانجام فعاليت مطبوعاتي مشغول شد.مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : محمد علي علومي مدتي به كار معلمي و مطبوعات اشتغال داشت. پس ازآن وارد اداره فرهنگ و ارشاد اسلامي كرمان شد و به امور فرهنگي اين اداره اشتغال ورزيد.فعاليتهاي آموزشي : مهمترين فعاليت آموزشي محمد علي علومي كارمعلمي بود كه ديري نپاييد به اداره فرهنگ و ارشاد اسلامي منتقل شد.ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : محمد علي علومي يك فيلم نامه كودك براساس پيوند زندگي واقعي مردم ، با افسانه ها ، مجموعه اي از داستان هاي كوتاه (مندرج درماهنامه هاي ادبي ) ، نوشته هاي خود او وهمچنين بعضي نوشتهها كه او

شبيه به شعر مي نامد ، چاپ كرده است . ازاو مقالات متعددي نيز درمعرفي ادبيات كهن و داستانهاي شاهنامه و معرفي نحوه نگاه و طرز داستان نويسي كهن چاپ گرديده است.آرا و گرايشهاي خاص : محمد علي علومي ،آزادي درمعناي عالي آن را باعث تغيير و تبديل انديشه مي داند. او آزادي به معناي معمول راباعث بصيرت فرد مي دانسته و معتقد است كه آزادي مانع مي شود كه انسان بنده انسان ديگر باشد . وي براين باوراست كه وقتي هنر با سرشت و گوهر عرفان بياميزد، مي تواند در جهت سير وسلوك براي كشف حقيقت باشد . اين مسير نيست مگر آنگاه كه از ذهنيات خو د، بت نسازيم و ابراهيم تبرداري راهنمايان باشد. آثار : آذرستان ، آوردگاه آفتاب ويژگي اثر : دراين كتاب شرح اساطيري بخشي از تاريخ ايران آمده است.3 شاهنشاه دركوچه دلگشا ، فرهنگ عوام دارالامان ويژگي اثر : اين اثر مجموعه اي از داستانهاي كوتاه طنز است .5 هفت حكايت

علوي فرد، يحيي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

يحيي علوي فرد

محل تولد : بجنورد

شهرت : عموعلوي

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1352/9/21

زندگينامه علمي

يحيي علوي فرد

يحيي علوي فرد در سال 1352 در روستاي باغچق از توابع شهرستان بجنورد به دنيا آمد . سال هاي ابتدائي مدرسه را در روستاي محل زندگي گذراند و در سال 1366 وارد حوزه علميه بجنورد شد . او بعد ها به مشهد رفت و در سال 1374 وارد حوزه علميه

قم شد . علوي فرد از همين زمان به صورت جدي وارد عرصه شعر كودك و نوجوان شد . او در جلسات هفتگي شعر مركز تربيت مربي كودكان و نوجوانان با مديريت آقاي تقي متقي شركت كرد . علوي در سال 1377شروع به درس خواندن در رشته روان شناسي در موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره) كرد . همچنين در همين سال همكاري خود را با مطبوعات كودك و نوجوان آغاز كرد . نتيجه كار او تا كنون چاپ صد ها قطعه شعر ، نقد ادبي و نثر در مجلات كودك و نوجوان است .

علوي برخلاف بيشتر شاعران كودك و نوجوان سعي مي كند به قالب چهارپاره بسنده نكند و در قالب هاي غزل و شعر نيمايي نيز فعاليت دارد . او همچنين به صورت پراكنده شعر بزرگسال نيز مي گويد كه در نشريات مختلف به چاپ رسيده است .

عناوين و افتخارات

علوي در سال 1380 در پنجمين جشنواره دو سالانه مطبوعات كودك و نوجوان در رشته شعر رتبه اول را به دست آورد .

همچنين در سال 1381 در جشنواره شعر دانشجويان شاهد رتبه دوم شعر بزرگسال را كسب كرد .

او در سال 1382 ليسانس روان شناسي گرفت . همچنين در اين سال يكي از شش نامزد دريافت جايزه در ششمين جشنواره مطبوعات كودك و نوجوان بود .

در سال 1383 از سوي سازمان صدا و سيما، نويسنده برگزيده گروه كودك و نوجوان معرفي شد .

در سال 1387 در مقطع كارشناسي ارشد رشته زبان و ادبيات فارسي در دانشگاه قم قبول شد و در اين سال در جشنواره هنر آسماني

(طلاب سراسر كشور) در بخش كودك و نوجوان مقام اول را به دست آورد. از شاعران برگزيده شعر فجر در استان قم بود . همچنين كتاب نوآوري اين است برگزيده ششمين جشنواره كتاب فصل در سال 1387شد.

فعاليت ها

علوي در كنار سرودن شعر ، نقد ادبي را جدي ترين فعاليت خود مي شمارد . او در اين زمينه با مجلاتي مثل كتاب ماه كودك و نوجوان و ماهنامه سلام بچه ها همكاري جدي تري دارد كه بعضي از اين نقد ها با اسم مستعار (ي. باغچقي) به چاپ مي رسد . او مقالات آموزشي در زمينه شعر و نثر ادبي را در مجلات انتظار نوجوان و ماهنامه مليكا با اسم مستعار (عموعلوي) ارائه مي كند . كتاب هاي چاپ شده از او عبارتند از :

فصل ها زيبايند1385

بهار ماندني 1387 (تقدير شده اولين جشنواره آخرين منجي)

نوآوري اين است 1387(برگزيده ششمين دوره كتاب فصل)

محمد دوباره مي آيد (زير چاپ)

و...

يكي از جدي ترين فعاليت هاي علوي در كنار سرودن شعر و نقد ادبي ، تدريس زيبا نويسي ، مخاطب شناسي در ادبيات كودك و نوجوان، سرود دانش آموزي، و اداره جلسات نقد كارگاهي ادبيات كودك و نوجوان در قم مي باشد . سابقه تدريس او در مراكز زير صورت گرفته است :

تدريس و نقد شعر در انجمن ادبي شاهد استان قم از سال 1378 تا 1382

تدريس و نقد شعر در موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني ره در سال 1382

تدريس سرود دانش آموزي در دانشگاه قم در سال تحصيلي 1382-1383

تدريس و نقد شعر كودك و نوجوان در مركز تربيت مربي

كودكان و نوجوانان از سال 1382 تا 1386

تدريس و نقد شعر كودك و نوجوان در حوزه هنري سازمان تبليغات اسلامي قم در سال 1385

و...

او هم اكنون در مقطع فوق ليسانس زبان و ادبيات فارسي مشغول به تحصيل است . عضو تحريريه ماهنامه سلام بچه هاست از سال 1384 دبير بخش ماهنامه انتظار نوجوان است و به مدت 5 سال سردبير ماهنامه قاصدك بود . (ماهنامه قاصدك در مركز پژوهش هاي اسلامي صدا و سيما براي برنامه سازان كودك و نوجوان به چاپ مي رسد .)

علوي فريدني، محمدتقي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد محمد تقي علوي فريدني

محل تولد : قم

شهرت : علوي

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1333/1/1

زندگينامه علمي

پس از پايان دوره دبيرستان و گذراندن دوره ناظم وظيفه به حوزه علميه وارد و در مدرسه مرحوم آيت الله العظمي گلپايگاني قدس سره شورع به تحصيل ادبيات عرب نمودم و تا پايان لمعه در همان مدرسه بودم در سال 1361رسائل را در محضر آيت الله اعتمادي و مكاسب محرمه را با آيت الله علوي گرگاني و بحث بيع و خيارات مكاسب را در دروس مرحوم آيت الله ستوده شركت نمودم. و نيز از كفاية الاصول مرحوم آيت الله پاياني استفاده كردم.

خراج اصول را در درس آيت الله مكارم شيرازي و نيز قسمتي از خارج فقه بحث مكاسب محرمه ايشان شركت كردم سپس مدت سه سال در درس حدود مرحوم آيت الله العظمي گلپايگاني شركت نمودم بعد از فوت ايشان سه سال درس حج آيت الله صافي و دو سال حدود آيت الله مكارم و نيز مدت 6 سال

از درس مرحوم آيت الله تبريزي بهره بردم. و نيز دو سال در درس خيارات آيت الله وحيد خراساني شركت كردم.

بطور همزمان با درسهاي حوزه دوره موسسه در راه حق شامل دروس تفسير و فلسفه و... را گذرانده و در دوره تخصصي اقتصاد موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني شركت نموده و دروس مختلف را در دانشگاه گذرانده و از موسسه به دريافت كارشناسي ارشد اقتصاد تامل گشتم ضمناً از سال 1368 تا 72 در دفتر استقنائات مرحوم آيت الله گلپايگاني به پاسخ گويي سؤالات اشتغال داشتم تنظيم دو جلد از مجمع المسائل ايشان و آماده ساززي جلد ديگر آن را بهمراه درج حواشي ايشان در مناسك حج محشي بر عهده اينجانب بود و بعد از ايشان نيز با دفتر آيت الله صافي مركز پژوهشهاي حوزه و مركز فرهنگي نهاد و مركز ملي پاسخگويي به سؤالات همكاري پاسخگويي و تحقيق دارم.

علوي قزويني، علي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد على علوي قزويني

محل تولد : قزوين

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1342/1/1

زندگينامه علمي

حجه الاسلام سيّد علي علوي قزويني فرزند مرحوم آيت الله حاج سيّد جواد علوي قزويني ره در سال 1342 هجري شمسي در شهرستان قزوين در يك خانواده اصيل و ريشه دار علمي متولد شد پدر و اجداد نامبرده همگي از علماء و دانشمندان عصر خود بشمار مي رفتند، جد پدري وي مرحوم علامه سيد علي موسوي قزويني (متوفي 1298 ه.ق) از فقها و اصوليين نامدار قرن سيزدهم هجرى، و صاحب تاليفات فراوان در فقه و اصول مي باشد از جمله حاشيه معروف وي بر قوانين الاصول ميرزاي قمي است. او خواهر

زاده مرحوم سيد ابراهيم موسوي قزويني صاحب ضوابط الاصول مي باشد. حجه الاسلام علوي پس از اتمام تحصيلات مقطع ابتدايي و راهنمايى، همزمان با تحصيل در دوره متوسطه دروس مقدماتي علوم ديني را در نزد والد بزرگوار خود فرا گرفت و پس از اخذ ديپلم رياضي فيزيك در سال 1360 وارد حوزه علميّه قزوين شد و در نزد اساتيد آن حوزه به تحصيل علوم اسلامي (فقه، اصول، فلسفه) پرداخت.

اهم اساتيد وي درحوزه علميّه قزوين در زمينه هاي فقه و اصول عبارتند از مرحوم آيت الله ميرزا عبدالرحيم سامت قزوينى، آيت الله مرحوم شيخ محمد مظفرى، مرحوم آيت الله شيخ محمود شريعت مهدوي و در فلسفه (منظومه سبزواري) نيز از محضر حكيم متاله آيت الله شيخ محمد حسين اويسي قزويني بهرمند گرديد. وي در سال 1363 براي تكميل تحصيلات خود رهسپار حوزه علميه قم شد و از محضر آيات و اساتيد اين حوزه بهره هاي فراوان برد و بالاخص در درس خارج اصول حضرات آيات سيّد محمّد روحاني (ره)، سيّد محمود هاشمي شاهرودى، وحيد خراسانى، و نيز از درس خارج فقه حضرات آيات منتظرى، شبيري زنجانى، تبريزي و فاضل لنكرانى بهره مند گرديد، همچنين دروس عالي فلسفه و عرفان (اشارات، اسفار، مصباح الانس) را در محضر حضرات آيات: انصاري شيرازى، حسن زاده آملي و حاج آقا محمد شاه آبادي تلمذ نمود.

ايشان از برخي اساتيد خود از جمله حضرات آيات شبيري زنجانى، فاضل لنكرانى، و نيز آيت الله سيستاني مفتخر به اخذ اجازه روايت و امور حسبيه است او همچنين به مدت 8 سال توفيق مراوده و درك محضر عرفاني و اخلاقي عارف كامل مرحوم

آيت الله علامه سيّد محمّد حسيني تهراني را يافت. ايشان همزمان با تحصيلات علوم اسلامي به تحصيلات دانشگاهي نيز همت گمارد و در سال 1362 در مقطع كارشناسي رشته حقوق دانشگاه تهران پذيرفته و در سال 1366 با احراز رتبه ممتاز و اخذ لوح تقدير فارغ التحصيل شد و در همان سال در مقطع كارشناسي ارشد حقوق خصوصي دانشگاه شهيد بهشتي پذيرفته و در اسفند ماه سال 1369 از اين دانشگاه فارغ التحصيل گرديد، و در سال 1382 دكتري حقوق خصوصي دانشگاه تهران ارتقاء يافت نامبرده در سال 1370 به عضويت هيئت علمي دانشگاه تهران (گروه حقوق _ پرديس قم) در آمد و تاكنون در اين دانشكده و نيز دانشگاه مفيد قم در رشته هاي حقوق مدنى، فقه به امر تدريس اشتغال دارند ايشان با برخي مراكز تحقيقاتي از جمله مركز فقهي تحقيقات قوه قضائيه، پژوهشكده فقه و حقوق دفتر تبليغات حوزه علميّه قم، پژوهشكده حوزه و دانشگاه، بنياد دايره المعارف جهان اسلام، دانشگاه مفيد و ... همكاري علمي داشته است و نيز مسئوليت مشاوره پايان نامه هاي تعدادي از دانشجويان كارشناسي ارشد رشته حقوق را نيز بر عهده داشته است. وي با برخي از زبان هاي خارجى، عربى، انگليسى، فرانسه نيز آشنايي دارد. مقالات و تحقيقات متعددي نيز از ايشان به چاپ رسيده است.

علوي گنابادي، سلمان

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد سلمان علوي گنابادي

محل تولد : مشهد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1358/10/1

زندگينامه علمي

متولد 1358

ورود به حوزه علميّه 1373

پس از آشنايي با انجمن شعر و قصّه قم مطالعات ادبي من جلوه جدي تري به خود گرفت. و از

آن پس در محافل ادبي سراسر كشور و سمينارها و همايش هاي شعر دعوت شدم و در كنار استاد بزرگ خودم جناب زكريا اخلاقي به عنوان شاعران حوزوي سعي بر اين داشتيم كه رسالت حوزوي خويش را از رهگذر شعر و ادبيات در محافل جوان انجام دهيم.

در سال 84-85 خدمت مقام معظم رهبري شرفياب شدم و به فضل الهي اثري كه نزد ايشان ارائه شد مورد تحسين و تأييد معظم له قرار گرفت.

گرچه تا كنون كتاب مستقلي از بنده به چاپ نرسيده لكن در نشريات، و كتاب هايي كه گردآوري شده آثار شاعران است، اشعار و مقالات زيادي تا كنون از بنده به چاپ رسيده است.

پس از ورود بنده به مؤسسه امام خميني (ره) مطالعات من شكل ديگري به خود گرفت و بيشتر در حوزه فلسفه و كلام متمركز شدم. بالطبع فعّاليّت هاي ادبي نيز كژدار و مريض ادامه دارد لكن از سال 81 ( ورود به مؤسسه) تحقيقاتم را در زمينه فلسفه و كلام جدي تر پي گيري كردم لكن اين فعاليت ها و تحقيقات بيشتر جنبه هاي شخصي داشته كه تا كنون در صدد انتشار آنها نبوده ام.

گاهي نيز تحقيقاتي – نه در اين دو حوزه – داشته ام كه آن نيز جنبه شخصي دارد و در صدد چاپ و انتشارش نبوده ام مثل جايگاه شركت QI در جوامع بين المللي.

علوي مهر، حسين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حسين علوي مهر

محل تولد : اهواز

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1342/1/1

زندگينامه علمي

آقاي حسين علوي مهر در تيرماه سال 1342 در شهرستان اهواز در خانواده اي مذهبي به دنيا آمد و در سنين كودكي

به بوشهر مهاجرت مي كند تحصيلات خود را تا ديپلم در همان شهر گذرانده، سپس با وجود اين كه در سالهاي 61 و 62 در كنكور امتحان داده و پذيرفته مي شود اما ترجيح مي دهد دروس حوزه را بخواند. وي جهت ادامه تحصيل راهي حوزه علميه اصفهان شده و ادبيات عرب را در مدت يك سال و نيم در آن حوزه تمام مي كند. سپس براي ادامه تحصيل به شهر مقدس قم هجرت ميكند. از سال 1363 به ادامه دروس پرداخته و سطوح عاليه را نزد اساتيد بارز آن زمان، از جمله آيات وجداني فخر، اعتمادى، موسوي تهرانى، احمد پايانى، جعفر سبحاني و جوادي آملى به اتمام مي رساند. از سال 1368 در درس خارج آيات عظام مكارم شيرازى، وحيد خراسانى، و ميرزاي تبريزي شركت نموده و در سال 1371 در آزمون ورودي رشته تخصصي تفسير و علوم قرآن حوزه علميه قم شركت نموده و پذيرفته مي شوند و در سال 76- 75رتبه ممتاز را كسب مي نمايد. و با يك سال مرخصي در سال 1377 سطح چهار را به پايان مي رساند. ايشان دروس تفسير را نزد آيات مكارم شيرازى، جوادي آملى، معرفت، شب زنده دار، خزعلي و محقق داماد و اساتيد ديگر گذرانده است. پس از اتمام دوره در سال 1384 پايان نامه سطح چهار خود را با نام بررسي تفسيري و كلام آيات وحي با نمره عالي دفاع نموده و موفق به اخذ مدرك سطح 4 = دكترا شده است. تاكنون دو كتاب از ايشان با نام روش ها و گرايش هاي تفسيري و تاريخ تفسير و مفسران

چاپ شده كه دو كتاب نيز با نام قرآن و دفاع(مبارزه) و بررسي حقيقت و اركان وحي آماده چاپ دارند افزون بر آن بيش از بيست مقاله از ايشان در مجلات كشور منتشر شده است.

علوي نيا، سهراب

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سهراب علوي نيا در سال 1322 در كاشان به دنيا آمد. وي ابتدا تحصيلات عالي خود را در رشته فني دنبال كرد ولي دكتراي خود را در رشته فلسفه تحليلي با دريافت بورس از وزارت علوم از دانشگاه ويلز در بريتانيا اخذ كرد. دكتر علوي نيا تز دكتراي خود را درباره پايگاه معرفت شناختي قضاياي رياضي تدوين كرد. مطالعات ايشان بطور تخصصي آراء و نظريه هاي ويتگنشتاين را در بر مي گيرد. وي به مطالعه روي نظريه مجموعه ها و طبيعت شناسي نظريه اي مجموعه اي علاقه مند است و به كار كردن در فلسفه رياضي و فيزيك تمايل دارد. وي در مرداد ماه سال 1387 بدرود حيات گفت.

گروه : علوم انساني

رشته : فلسفه

گرايش : فلسفه تحليلي

تحصيلات رسمي و حرفه اي : سهراب علوي نيا در كاشان و در رشته رياضي ديپلم گرفت و بعد به دانشكده فني دانشگاه تهران راه يافت و در سال 1346 با درجه فوق ليسانس در رشته مهندسي شيمي فارغ التحصيل شد. پس از آن كه به عضويت هيات علي دانشگاه تبريز در آمد با بورس وزارت علوم در 1349 به دانشگاه كارل پراگ رفت. اقامت وي در آنجا طولي نكشيد و به علت گرفتاريهاي شخصي به ايران بازگشت. علوي نيا در سال 1353 براي ادامه تحصيل به دانشگاه لندن رفت و در بدفور كالح آن دانشگاه امتحانات ورودي دوره تحصيلات تكميلي (qualifying

Course) را با موفقيت گذراند. علوي نيا دكتراي فلسفه تحليلي خود را با بورس وزارت علوم از دانشگاه ويلز در بريتانيا گرفت.

خاطرات و وقايع تحصيل : سهراب علوي نيا در مدتي كه براي ادامه تحصيلات در لندن اقامت داشت ، به رشته شيمي و شغل مهندسي تمايلي نداشت . تا اين كه با آشنايي با عرفاي اسلام، به گمشده خود رسيد. شغل مورد علاقه اش معلمي و رشته مورد نظرش را فلسفه يافت.

استادان و مربيان : سهراب علوي نيا در لندن دانشجو و شاگرد هاورد ماونس بود كه خود شاگرد رش ريس (Rush Rhess ) دوست و شاگرد وينگشناين بوده است.

زمان و علت فوت : حضور دكتر علوي نيا در انجمن حكمت و فلسفه و گروه فلسفه شهيد بهشتي به عنوان استادي فاضل و خوش برخورد و با اخلاق، حضوري فراموش نشدني است. وي در مردادماه سال 1387 بدرود حيات گفت روحش شاد.

مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : سهراب علوي نيا در سال 1346 پس از كسب مرتبه كارشناسي ارشد در رشته مهندس شيمي به عنوان عضو هيئت علمي دانشگاه تبريز پذيرفته شد. در اسل 1349 با بورس وزارت علوم به دانشگاه كارل پراگ راه يافت اما به علت گرفتاري هاي شخصي به ايران بازگشت و در كنسرسيوم سابق نفت و سپس پتروشيمي ايران- ژاپن تا سال 1353 كه براي ادامه تحصيل به دانشگاه لندن رفت، مشغول به كار شد.

فعاليتهاي آموزشي : وي دكتراي فلسفه رياضي خود را از دانشگاه ويلز انگلستان اخذ كرده بود. مين امر باعث شده بود مرحوم علوي نيا به خوبي در حوزه فلسفه علم و فلسفه تحليلي نسبت هاي خاصي برقرار كند

و اين در نحوه تدريس و نگاه ايشان به فلسفه تحليلي قابل مشاهده است. او همچنين به همين خاطر در دانشگاه هاي شريف و اميركبير مدتي به تدريس فلسفه علم اشتغال داشت. دكتر علوي نيا از سال 1364 در دانشگاه شهيد بهشتي مشغول به تدريس شد و در دانشگاه هاي تهران، شريف، امير كبير و آزاد به عنوان استاد مدعو تدريس كرده است.

آرا و گرايشهاي خاص : سهراب علوي نيا به اين گفته راس اعتقاد دارد كه «فقط كسي مي تواند مسائل فلسفي را را درك كند كه پايه محكمي در رياضيات و فيزيك نظري داشته باشد.» دكتر علوي نيا تز دكتراي خود را درباره پايگاه معرفت شناختي قضاياي رياضي تدوين كرد. عنوان اين رساله «راسل، ويتگنشتاين وكواين در جستجوي حقيقت Russell, Quine and Wittgenstein in Pursuit of Truth« است كه به زبان فارسي ترجمه نشده است. دكتر علوي نيا از دو جهت به آرا و نظريه هاي ويتگنشتاين را پرداخته است. اول به سبب شخصيت مذهبي ويتگنشتاين است و دوم دو وجهي بودن فلسفه ويتگنشتاين است كه يك وجه آن متاثر از فرگه وراسل است و وجه ديگر آن نقش شوپنهاور بر فرهنگ و انديشه اوست. جاذبه ديگر ويتگنشتاين را تعارض فكري اين فيلسوف اروپايي با مردان انديشه دوران حاضر مي داند. دكتر علوي نيا فلسفه مذهب و فلسفه اخلاق ويتگنشتاين را نزديك به كانت مي داند. و تمايل اخلاقي وي به كانت و مشابهت هايي كه در اين ميان با كنايات عرفاي اسلام مي ديد، از جذابيت هاي ويتگنشتاين مي داند. دكتر علوي نيا به مطالعه روي نظريه مجموعه ها و طبيعت شناسي نظريه

اي مجموعه اي علاقه مند است. و به كار كردن در فلسفه رياضي و فيزيك تمايل دارد. مرحوم علوي نيا اعتقاد داشت تنها صورت مجاز فلسفه، فلسفه تحليلي است و وقتي فلاسفه از مباحثي همچون وجود و عقول عشره و اتحاد عاقل و معقول و نظاير آن بحث مي كنند، يا در مقام شهود و تحققند يا نه! اگر در مقام شهودند، عارف محسوب مي شوند و اگر نيستند پس سخن گفتن در اين مقام نارواست. اين فكر البته مقدمه اش به آراي راسل برگشت دارد؛ فيلسوفي كه در نظر دكتر علوي نيا بسيار معتبر بود. اما وجه مميزه ديگر اين استاد فقيد فلسفه، روحيه عرفاني وي به شمار مي رفت. او در زندگي شخصي خود سرشار از ذوق و وجد مي نمود و در گرايش هاي عرفاني خود نيز بسيار به اهل جذبه و اصحاب سكر گرايش داشت و باز از آن ميان شيخ فخرالدين عراقي عارف و شاعر قرن هفتم را مي ستود و دوست داشت، به طوري كه در كلاس هاي خصوصي شان بارها لمعات عراقي را تدريس كرده بود و مقالاتي نيز درباره عراقي نوشته بود كه در مجله عرفان ايران چاپ شده است. برخورد وي با عرفان، عملي و شهودي بود، از سر تصنع نبود و درحقيقت به عرفان عملي عشقي سترگ مي ورزيد.

چگونگي عرضه آثار : دكتر علوي نيا جداي از اين تاليفات در حوزه فلسفه تحليلي كه تخصص اش بوده است اثر سترگي چون «درآمدي بر فلسفه تحليلي» اثر جان هاسپرس را نيز ترجمه و تقديم علاقه مندان اين حوزه در ايران كرده بود. كتاب هايي مثل «معرفت شناسي رياضي» و ترجمه كتاب« فلسفه اخلاق» نوشته اتكينسون از ديگر آثار اين استاد مرحوم

است.

--------------------------------------------------------------------------------

آثار :

1 تاليف كتاب ماهيت بشر از ديدگاه ويتگنشتاين

2 تاليف معرفت شناسي رياضي

3 ترجمه بخش هاي فلسفه زبان و معرفت شناسي كتاب تحليل فلسفي جان هاسپرس

ويژگي اثر : اين كتاب در سال 1370 ترجمه گرديد.

4 ترجمه درآمدي بر رساله ويتگنشتاين اثر هاوارد ماوس

ويژگي اثر : دكتر علوي تبار هاورد راعالمي توانا در بيان مطالب دشوار مي داند. دكتر علوي تبار هاورد را معلمي توانا در بيان مطالب دشوار مي داند. و شرح ماونس را ساده ترين شرحي مي داند كه به رساله منطقي- فلسفي ويتگنشتيان نوشته شده استو آن را براي دانشجويان شيوا و گويا مي داند.

5 ترجمه فلسفه اخلاق پرفسور اتكيشون

6 ترجمه كتاب درآمدي به رساله ويتگنشتاين

7 ترجمه كتاب روش هاي منطق كواين

8 مقاله در شعر عرفاني فارسي تا قرن نهم

ويژگي اثر : اين مقاله در مجموعه تحقيقات اسلامي در سال 1366 (با مقدار زيادي غلط چاپي) بچاپ رسيد.

منابع زندگينامه :

1بانك رسانه ها ، روزنامه همشهري ، 6-5-1387، "عمري سرشار از ذوق و جذبه"ا

علوي، حميدرضا

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

دكتر سيد حميدرضا علوي در سال 1340 در سيرجان به دنيا آمد. وي تحصيلات ابتدايي خود را در سيرجان آغاز كرد و با قبولي در دانشگاه شهيد باهنر كرمان براي ادامه تحصيل به آنجا رفت.

با شروع جنگ و تعطيلي دانشگاهها به مدت سه سال در همان فوق ديپلم رشته شيمي ماند و با بازگشايي دانشگاه تغيير رشته به دبيري زيست شناسي ادامه تحصيل داد. كارشناسي ارشد خود را در دانشگاه اصفهان با رشته برنامه ريزي آموزشي ادامه تحصيل داد. با قبولي در دوره دكتري دانشگاه تربيت مدرس عازم تهران شد و تا پايان تحصيل آنجا ماند. وي تدريس در دانشگاههاي داخلي كشورمان را آغاز كرد و معاونت آموزشي و پژوهشي دانشگاه آزاد سيرجان را بر عهده دارد. از وي مقالات و كتابهاي زيادي در زمينه هاي مختلف به جا مانده است. با توجه به آثار قوي ايشان بارها بعنوان كتاب و مقاله برگزيده در استان كرمان از ايشان تجليل به عمل آمده است. گروه : علوم انساني رشته : علوم تربيتي گرايش : تعليم و تربيت اسلامي والدين و انساب : پدر سيد حميدرضا علوي، جناب آقاي حاج سيد عبدالرضا علوي مي باشند كه آثاري از ايشان از جمله فرهنگ عربي به فارسي به چاپ رسيده است و از طبع شعري نيز برخوردار مي باشند كه برخي اشعارشان نيز چاپ شده است.مادر او نيز سركارحاج خانم طاهره مجد رضوي هستند كه از جمله كارهاي ايشان تدوين مجموعه گلچيني از ضرب المثل هاي رايج در استان كرمان مي باشد.انساب اينجانب غالباً از روحانيون بزرگ استان كرمان بوده اند كه آرامگاه برخي از آنان به صورت مجموعه هايي زيارتي در آمده است و مورد استقبال معنوي مردم قرار گرفته اند.خاطرات كودكي : سيدحميدرضا علوي از خاطرات كودكي خود اينچنين ياد مي كند: به ياد دارم كه پدرم مي فرمودند كه در

خواب ديدند كه بال در آورده اند و در آسمان پرواز مي كنند. روحاني محل، خواب ايشان را اينگونه تعبير نمودند كه به زودي مكه مشرف خواهند شد. تقريباً همزمان با تولدم (يكماهه بودم كه)ايشان بهمراه مرحوم مادر محترمشان به مكه مشرف گرديدند. پدرم اين موضوع را به فال نيك گرفتند و از همان دوران كودكي به من مي فرمودند كه قدم تو براي ما خير بوده است. آنگونه كه پدر و مادر بزرگوارم تعريف مي كنند عشق و علاقه معنوي و ديني اينجانب از همان دوران كودكي بسيار زياد بوده است كه غالباً چنين عشقي در غالب رفتارهاي خاص ديني نظير نماز و قرآن خواندن و يا اذان گفتن و مواردي از اين قبيل جلوه گر مي شده است. همچنين به ياد دارم در مقطع ابتدايي، صبحگاهان كه از خواب برمي خاستيم پروانه وار گرد شمع وجود پدر مي نشستيم و ايشان قرآن را با صوت خوش و بلند مي خواندند ما هم قرآن را با ايشان تلاوت مي نموديم و مهر قرآن از آن زمان بر قلبم نشست، ايشان محبوبيت داشتند و قرآن مي خواندند و لذا قرآن در نزد ما محبوب شد. اوضاع اجتماعي و شرايط زندگي : سيدحميدرضا علوي دررابطه با شرايط زندگي خود اينطور مي گويد: خانواده ما از لحاظ معنوي در سطح بسيار بالا و از لحاظ مادي در سطح متوسط بودند براستي فضاي حاكم بر خانواده به گونه اي بود كه مشوق من به سوي معنويت و ديانت بود. احساس مي كردم زماني از مقبوليت، پذيرش و محبوبيت بيشتري در پيشگاه والدينم برخوردارم كه بهترم و به مسائل

معنوي و ديني توجه افزونتري از خودشان مي دادم. روابط اعضاي خانواده با يكديگر خوب و حسنه بود. پدر و مادرم هر يك براي من به عنوان يك الگو محسوب مي شدند. اين امر نه تنها در مورد من بلكه در مورد دو خواهر و يك برادرم نيز صادق بود. برادرم از من چهار سال بزرگتر بود و دو خواهرم هر كدام چهار و هشت سال از من كم سن تر بودند.برادرم شاعر و نويسنده مي باشند كه بعضي از اشعار ايشان به چاپ رسيده است و مجموعه اي را نيز در زمينه شادي و غم در دست تأليف دارند. همچنين ايشان از هنر خوشنويسي در سطح بالايي برخوردارند كه مجموعه آثار و تابلوهايي هنري را خلق نموده اند. همچنين يكي از دو خواهرم نيز از طبع شعري بسيار بالايي برخوردارند كه تا كنون اشعار مختلفي را سروده اند.تحصيلات رسمي و حرفه اي : سيدحميدرضا علوي تحصيلات رسمي خود را در مقاطع دبستان، راهنمايي و دبيرستان در سيرجان گذراندم.در سال 1358در كنكور شركت نمود و در رشته شيمي دانشگاه شهيد باهنر كرمان پذيرفته شد .در سال 1359 به علت برخورد به انقلاب فرهنگي به مدت حدود 3 سال دانشگاههاي كشور تعطيل گرديد. بعد از بازگشايي دانشگاهها در سال 1362 تعدادي واحد درسي ( تقريباً در حد فوق ديپلم ) در رشته شيمي گذراند. سپس به رشته دبيري زيست شناسي تغيير رشته داد. در سال 1365 در رشته دبيري زيست شناسي از دانشگاه شهيد باهنر كرمان دانش آموخته يا فارغ التحصيل گرديد. در همان سال در كنكور كارشناسي ارشد شركت نمود و در رشته برنامه ريزي

آموزشي دانشگاه اصفهان پذيرفته شد. در سال 1369 در رشته مذكور از دانشگاه اصفهان فارغ التحصيل شد. در همان سال 1369 در كنكور دكتري دانشگاههاي تهران، تربيت مدرس، و اعزام دانشجو به خارج از كشور در رشته فلسفه تعليم و تربيت شركت كرد و در هر سه مورد قبول شد.دانشگاه تربيت مدرس را انتخاب نمود. در سال 1370 تحصيلات خود را در مقطع دكتري آغاز كرد و در سال 1374 در رشته فلسفه تعليم و تربيت با گرايش تعليم تربيت اسلامي از پايان نامه دكتري خود دفاع نمود و بدين ترتيب در رشته مذكور از دانشگاه تربيت مدرس فارغ التحصيل گرديد. خاطرات و وقايع تحصيل : خاطرات تحصيل سيد حميدرضا علوي به شرح زير است: از بهترين خاطرات دوران تحصيل، خاطره خوش معلمين و اساتيدي است كه با كلام و رفتار شايسته خويش - خصوصاً در مقطع نوجواني- ما را به سوي حقيقت و معنويت رهنمون مي ساختند. نيك به ياد دارم استادي كه در مقطع دكتري درس تربيت در نهج البلاغه را به ما مي آموخت عبارتي از اميرالمؤمنين علي (ع) را به گونه اي ترجمه نمودند كه به نظر من اندكي مغاير با ترجمه صحيح آن عبارت بود. آن استاد بزرگوار چندان نظر من را تأييد ننمودند و خواستار تفحص بيشتر در اين مورد گرديدند. اما در جلسه بعد آنگاه كه وارد كلاس درس گرديدند با قاطعيت و صراحت اظهار داشتند آنچه دانشجويم در جلسه قبل گفت صحيح بود و آنچه من ترجمه نمودم غلط، و مجدداً زماني كه جمع دانشجويان كلاس درس كامل تر گرديد همين عبارت را تكرار نمودند. آن استاد

محترم روش تلقين به نفس و تحميل به نفس را از ديدگاه علي (ع) به ما تعليم مي دادند. طاقت نياوردم تا زماني كه فارغ التحصيل مي گردم اين جمله را به استاد نگويم كه اگر شما يكصدسال فقط با لفظ و حرف، چنين روشهايي را به ما آموزش مي داديد به اندازه آن رفتار زيبا و شايسته شما در كلاس درس بر من تأثير نمي گذارد. يادم هست چند سال بعد از آن، روزي در منزل تنها نشسته بودم و پايم به سمت تلويزيون دراز بود. ناگهان ايشان را ديدم كه بر صفحه تلويزيون ظاهر گرديدند. براستي نتوانستم پايم به سمت تلويزيوني دراز باشد كه فردي چون ايشان در آن مشغول حرف زدن بودن و لذا بي اختيار پايم را به اداي احترام جمع نمودم.استادان و مربيان : استادان و مربيان دانشگاهي سيدحميدرضا علوي- خصوصاً در مقطع دكتري - از چهره هاي شاخص كشوري بوده اند نظير جناب آقاي دكتر علي شريعتمداري، جناب آقاي دكتر سيد محمد باقر حجتي، جناب آقاي دكتر علي قائمي اميري، جناب آقاي دكتر محمود مهر محمدي، جناب آقاي دكتر محمد علي طوسي، جناب آقاي دكتر عزت ا... نادري، جناب آقاي دكتر عليمحمد كاردان و...هم دوره اي ها و همكاران : سيدحميدرضا علوي در دانشگاه اصفهان و علوم پزشكي اصفهان نيز افتخار همكاري با اساتيدي نظير حجت الاسلام والمسلمين رسول جعفريان، استاد مبلغ، جناب آقاي دكتر منصور كوشا، سركار خانم هلن اوليائي و... را داشت. همچنين غالب همدوره اي هاي اينجانب در مقطع كارشناسي ارشد موفق به اخذ مدرك دكتري نيز شدند كه هم اكنون در يكي از دانشگاههاي كشور

به تدريس اشتغال دارند. و بعضي همدوره اي هاي وي نيز در مقطع دكتري هم اكنون در يكي از دانشگاههاي مطرح كشور نظير دانشگاههاي تهران، تربيت مدرس و... به تدريس اشتغال دارند. از جمله همدوره اي هاي مقطع دكتري مي توان از جناب آقاي دكتر محمد رضا شرفي، جناب آقاي دكتر محسن ايماني، جناب آقاي دكتر هاشم مناف زاده و... نام برد. همسر و فرزندان : همسر سيدحميدرضا علوي، سركار خانم مريم كلانتري هستند. نامبرده اهل رفسنجان بوده و مزين به عاليترين صفات و خصوصيات انساني، اخلاقي، شخصيتي و علمي مي باشند. ايشان هم اكنون دانشجوي دكتراي رشته شيمي آلي دانشگاه شهيد باهنر كرمان بوده و همزمان در دانشگاه مذكور و همچنين دانشگاه پيام نور كرمان مشغول تدريس هستند.داراي دو فرزند به نامهاي عرفان و علي هست.مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : سيدحميدرضا علوي در سال 70 – 1369 معاونت آموزشي و پژوهشي دانشگاه آزاد اسلامي واحد سيرجان را عهده دار بود.فعاليتهاي آموزشي : سيدحميدرضا علوي به مدت 21 سال است كه در دانشگاههاي اصفهان، علوم پزشكي اصفهان، تربيت مدرس تهران، علامه طباطبائي، آزاد اسلامي خوراسگان و تهران مركزي و كرمان، شهيد باهنر كرمان و... در سطوح كارشناسي، كارشناسي ارشد و دكتري به تدريس اشتغال داشت، يعني از آغاز سال 1365 ، كه از سال 1374 آن به صورت رسمي تر در دانشگاه شهيد باهنر كرمان بوده است.ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : سيد حميدرضا علوي در مطالعه و تحقيق، خصوصاً در قالب نوشتن مقالات و كتب علمي، ارائه سخنرانيهاي علمي و فرهنگي، و همكاري با برنامه هاي علمي، فرهنگي و ديني صدا و

سيماي جمهوري اسلامي و عضويت در شوراهاي گوناگون.آرا و گرايشهاي خاص : بالاترين گرايش زندگي سيد حميدرضا علوي به سوي معنويت بوده است كه عاليترين مرتبه تجلي آن دانايي و ديانت مي باشد.جوائز و نشانها : 1. تقديرنامه و لوح يادبود،1384، انتخاب كتاب روش تدريس سخنراني و پرسش وپاسخ به عنوان كتاب برگزيده علوم تربيتي استان كرمان، اداره كل فرهنگ و ارشاد اسلامي استان كرمان 2. تقدير نامه و لوح تقدير، 1384 ،انتخاب طرح عوامل موثر بر اعتياد ومفاسد اجتماعي به عنوان طرح برگزيده استان كرمان، اداره كل فرهنگ و ارشاد اسلامي استان كرمان 3. تقدير نامه و لوح تقدير،1383، انتخاب مقاله مرگ و شهادت از ديدگاه اميرالمومنين(ع) به عنوان مقاله ديني برگزيده استان كرمان، اداره كل فرهنگ و ارشاد اسلامي استان كرمان 4. تقدير نامه و لوح تقدير، 1382، انتخاب به عنوان پژوهشگر نمونه دانشكدة ادبيات و علوم انساني دانشگاه شهيد باهنر كرمان،دانشگاه شهيد باهنر كرمان 5. تقدير نامه و لوح تقدير،1381، انتخاب كتاب شهيد باهنر در قلمروانديشه و رفتار بعنوان كتاب قابل تقدير استان كرمان، اداره كل فرهنگ و ارشاد اسلامي استان كرمان 6. تقدير نامه و لوح تقدير، 1380، انتخاب طرح بررسي رفتارو عملكردديني دانش آموزان به عنوان طرح برگزيده استان كرمان، اداره كل فرهنگ و ارشاد اسلامي استان كرمان 7. تقدير نامه و لوح تقدير، 1376،نوشتن ده مجمومه مستقل در مورد سرداران شهيد استان كرمان، كنگره بزرگداشت سرداران و هشت هزار شهيد استان هاي كرمان و سيستان و بلوچستان 8. تقدير نامه و لوح تقدير، 1374،احراز رتبه اول مقطع دكتراي رشته فلسفه تعليم و تربيت دانشگاه تربيت مدرس، دانشگاه تربيت مدرس

تهران 9. سپاس نامه و لوح تقدير، 1384 به پاس ده سال همكاري با صدا وسيماي مركز كرمان، اداره كل صدا و سيماي مركز كرمان 10. تقديرنامه و لوح تقدير، 1376، نوشتن ده مجموعه مستقل در مورد سرداران شهيد استان كرمان، دانشگاه شهيد باهنر كرمان 11. ديپلم افتخارو لوح تقدير، 1385َ، احراز عنوان بهترين كارشناس در جشنواره توليدات راديويي و تلويزيوني مراكز استان ها در سراسر كشور، سازمان صدا وسيماي جمهوري اسلامي ايران- معاونت مجلس 12. لوح سپاس 1385، كسب عنوان بهترين كارشناس در جشنواره توليدات راديويي و تلويزيوني مراكز استان ها در سراسر كشور، نماينده ولي فقيه در استان و امام جمعه كرمان 13. مداليوم و لوح تقدير، 1385، پژوهشگر برگزيده، وزارت علوم ، تحقيقات و فن آوري 14. هديه و نشان تقدير، 1385، سخنراني در همايش منطقه اي ستادهاي نماز جمعه استان، امام جمعه و فرماندار سيرجان 15. هديه و لوح تقدير، 1385، انتخاب به عنوان پژوهشگر برتر دانشكده ادبيات و علوم انساني دانشگاه شهيد باهنر كرمان، دانشگاه شهيد باهنر كرمان چگونگي عرضه آثار : از آثار در حال چاپ و يا چاپ شده سيد حميدرضا علوي به شرح زير مي باشد: 6مقاله چاپ شده و يا داراي پذيرش چاپ در نشريات ISI 13 مقاله چاپ شده و يا داراي پذيرش چاپ در نشريات بين المللي (علمي- پژوهشي) 10 مقاله چاپ شده و يا داراي پذيرش چاپ در نشريات داخلي علمي- پژوهشي 3 مقاله چاپ شده و يا داراي پذيرش چاپ در نشريات علمي-ترويجي 18مقاله چاپ شده و يا داراي پذيرش چاپ در نشريات علمي-ادواري 2 مقاله پذيرفته شده در همايش هاي علمي خارجي

1 مقاله علمي كامل چاپ شده در گزارش همايش علمي معتبر 2خلاصه مقاله علمي كامل چاپ شده در گزارش همايش علمي معتبر 1ترجمه كتاب 15 گزارشهاي علمي طرحهاي پژوهشي آثار : nbsp1 Shared Religious Foundations of Education: Islam Christianity ويژگي اثر : 1385 (انتشارات بين المللي انصاريان – قم)2 بررسي تطبيقي آراء و نظريات تربيتي ژان ژاك روسو و اسلام ويژگي اثر : انتشارات دانشگاه شهيد باهنر كرمان (در حال بررسي)3 بررسي تطبيقي ترجمه هاي انگليسي قرآن كريم ويژگي اثر : در اين كتاب، پنج عدد از ترجمه هاي انگليسي قرآن كريم كه توسط پروفسور آربري، پيكتال، شاكر، اروينگ، و خانم طاهره صفارزاده انجام شده است از لحاظ اصول و قواعد مرتبط با ترجمه متون عربي به انگليسي با يكديگر مورد مقايسه قرار گرفته اند.4 تجلي تعليم و تربيت در ادب فارسي ويژگي اثر : انتشارات دانشگاه شهيد باهنر كرمان (پذيرش چاپ)5 دايره المعارف علوم تربيتي، جلد 1 ويژگي اثر : انتشارات دانشگاه شهيد باهنر كرمان (در حال بررسي)6 روش تدريس سخنراني و پرسش و پاسخ ويژگي اثر : در اين كتاب، روش تدريس سخنراني و پرسش و پاسخ در قالب تشريح نكات مختلف مرتبط با هر كدام توضيح داده شده اند.7 شهي_دباهنر در قلمرو انديشه و رفتار ( بررسي سيرة نظري و عملي دانشمند شهيد دكتر محمد جواد باهنر در زمينه تربيت

و اخلاق) ويژگي اثر : 1381 (دفتر نشر فرهنگ اسلامي – تهران )8 فرهنگ موضوعي مفاهيم تربيتي و اخلاقي گلستان سعدي ويژگي اثر : در اين كتاب، حدود دويست عنوان تربيتي و اخلاقي از گلستان سعدي انتخاب شده اند و آنگاه موضوعات متعدد مرتبط با هر كدام از گلستان استخراج شده اند و در ذيل آن عناوين ذكر گرديده اند و در مواردي گلستان تصحيح محمد علي فروغي با گلستان تصحيح دكتر غلامحسين يوسفي تطبيق داده شده است و آيات و روايات مبين هر دو مفهوم ذكر شده است.9 نحوه ترجمه قرآن و متون عربي به زبان انگليسي ويژگي اثر : در اين كتاب، با تشريح موضوعات مرتبط با ادبيات عرب، نحوه ترجمه قرآن و متون عربي مستقيماً به زبان انگليسي توضيح داده شده است.10 نكات اساسي در فلسفه تعليم و تربيت و مكاتب فلسفي - تربيتي ويژگي اثر : در اين كتاب مهمترين نكته ها در خصوص فلسفه، تعليم و تربيت، و فلسفه تعليم و تربيت، و همچنين شاخه هاي هستي شناسي ( و انسان شناسي )، شناخت شناسي، و ارزش شناسي، و تأثيرات تربيتي هر كدام در مكاتب ايداليسم، رئاليسم، پراگماتيسم، اگزيستانسياليسم، ناتوراليسم، و اسلام تشريح شده اند و سپس موارد مذكور به صورت مختصر با يكديگر مورد مقايسه قرار گرفته اند.11 نگارش علمي

علوي، سليمان

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد سليمان علوي

محل تولد : سبزوار

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1329/4/1

زندگينامه علمي

اينجانب

سيد سليمان علوي در سن بزرگ سالي پس از معاف شدن از سربازي در سال 1349 به طور رسمي در سبزوار تحصيلات حوزوي را آغاز و در سال 22/6/1352 وارد حوزه علميه قم شدم و ادبيات را از جامع المقدمات آغاز نمودم دروس معمول حوزه سطح را گذراندم سپس درس خارج آغاز و تاكنون شركت در درس فقه و اصول ادامه دارد.و در سال 1365 در امتحان پايه 9 قديم حوزه موفق شدم.

كاري علمى:

مدتي با دايرة المعارف قرآن و دائرة المعارف فقه فارسي حضرت آيت الله حاج سيد محمود شاهرودي همكاري داشتم.مدتي در نهاد مقام معظم رهبري به سوالات شرعي دانشجويان پاسخ مي دادم.همچنين به سوالات اينترنتي مركز اينترنتي حوزه پاسخ كتبي مي دادم.از سال 1375 وارد دانشگاه آزاد اراك شدم و به عنوان كارشناس از دفتر فرهنگ مشغول و از آن تاريخ تا سال 1380 به تدريس مشغول و نيز از مهرماه سال 1385 دوباره به تدريس متون مشغول شدم.و از سال 1378 تاكنون در دانشگاه شهيد بهشتي تهران به طور حق التدريس مشغول تدريس مي باشم.

تاليف:

تاكنون به لطف الهي موفق كتابي با نام «آواي ملكوتي» تفسير چهل پيام از زيارت عاشورا تأليف نمايم كه در سال 1385 به چاپ رسيده است.

علوي، موسي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد موسي علوي

محل تولد : دايكندي

شهرت

تابعيت : افغانستان

تاريخ تولد : 1351/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب سيد موسي علوي فرزند سيد كاظم در سال 51 در كشور افغانستان استان دايكندي مركز نيلي در يك خانواده مذهبي به دنيا آمدم. پس از فراگرفتن سواد خواندن و نوشتن فارسي و قسمت از ادبيات عرب در زادگاهي خودم در سال 70

براي ادامه تحصيلات وارد حوزه علميه مقدسه قم و مشول درسهاي مستداول حوزه شدم و تا سال 79 موفق به اتمام سطوح عالي حوزه شدم و از سال 80 تا حالا مشغول درسهاي خارج فقه و اصول مي باشم البته با انجام 5 سال مصاحبه درس خارج از نظر مدرسه عالي فقه و معارف اسلامي فارغ التحصيل هستم.

از محضر اساتيد مرحوم وجداني فخر، حسيني ميانجي، علي محمدي، حسيني بوشهري، نظري ميانجي و حضرات آيات مكارم شيرازي و حيد خراساني ، جعفر سيبحاني و جوادي املي دامت بركاتهم استفاده كردم.

در ضمن درسهاي معمولي حوزه در رشته فلسفه و كلام در سطح كارشناسي ارشد در مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام صادق (ع ) تحصل نموده ام در اين رشته از استاد علي رباني گلپايگاني در كلام قديم و جديد و از استاد خسرو پناه در معرفت شناسي و فلسفه غرب استفاده نمودم.

علوي، نادر

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

نادر علوي

محل تولد : تهران

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1339/10/1

زندگينامه علمي

درسال 57ديپلم در رشته رياضي گرفتم در همان سال در مدرسه عالي ترجمه تهران قبول شدم امّا بعد از انقلاب انصراف دادم وعازم خدمت سربازي شدم درسال63وارد حوزه علميّه قم شدم ودر طول پنج سال سطح را به پايان رساندم ودرسال68ازدرسهاي مرحوم ميرزا جواد تبريزي ووحيد خراساني بهره مند شدم تا حال .در طول در س از خارج از درس اساتيدي چون جوادي آملي سيّد محمد روحاني ،شبيري زنجاني، فاضل وسبحاني نيز استفاده كردم همزمان با درس خارج دوره زبانهاي خارجه دفتر ، كاميپوترICDL، در وههاي كلام جديد (مباحث استاد سروش )را طي كردم ودر

سال 70شروع به تحقيقات علمي راجع به تاريخ وتاريخ معاصر ايران نمودم به مدّت 8سال ودر سال78موفق به اخذ كارشناسي ارشد از علوم سياسي علامه طباطبايي شد.در مراكز علمي – پژوهشي مختلف كارهاي تحقيقاتي انجام دادم ازجمله معاونت پژوهشي مركز اسناد انقلاب اسلامي قم ، مركز تحقيقات مركز تبليغات ، مركز پژوهشهاي مجلس ع معاونت فرهنگي ارشاد تهران ، نهاد نمايندگي ولي فقيه در دانشگاهها ومركز علميّه حوزهاي خواهران و....

علويان، مرتضي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

مرتضي علويان

محل تولد : بابل

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1346/4/1

]زندگينامه علمي

اينجانب مرتضي علويان در سال 1364 ديپلم خود را در رشته اقتصاد با معدل كتبي 06/16 در يكي از دبيرستانهاي اخذ نمدم كه در سال 1365 عليرغم پذيرفته شدن در دانشگاه مازندران رشته اقتصاد ، دانشگاه رضوي مشهد وهمچنين مراكز ديگر راهي حوزه علميه قم شدم و درس حوزه را آغاز نمودم كه تا سال 1371 دروس سطح را با ميانگين بالايي از نمره طي نمودم .

از سال 1373 همزمان با شركت در درس خارج تحصيلات دانشگاهي در رشته علوم سياسي را نيز آغاز كرده و با گذراندن كارشناسي و همچنين كارشناسي ارشد علوم سياسي را دانشگاه باقرالعلوم ع اخذ نمودم. در كنار فعاليتهاي علمي از سال 77-1376 مشغول تدريس در دانشگاههاي تهران، بين المللي امام خميني ، علامه و مازندران شدم كه البته از مهر 1381 به عنوان هيات علمي دانشگاه مازندران مشغول بكار شدم. در كنار مطالعات حوزوي و دانشگاهي داراي تاليفات و مقالاتي در موضوعات مختلف مي باشم

علي اكبري، محمدحسين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد حسين علي اكبري

محل تولد : بيرجند

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1332/1/1

زندگينامه علمي

به سال 1332 در روستايي به نام تقي آباد، از توابع شهر بيرجند (مركز استان خراسان جنوبي) در خانواده اي مذهبي به جهان ديده برگشودم. پدرم كشاورز و مادرم خانه دار است. دوران كودكي را در مهد مهر و محبت مادر و سايه رافت پدر گذراندم و پس از آن براي فراگيري علم و ادب اجتماعي قدم به دبستان

نهادم. به لحاظ اينكه در آن زمان بسياري از روستاهاي كشور ما از جمله روستاي ما فاقد دبستان بود، هر روزه دوره ابتدايي را از طي مسافت شش كيلومتر، فاصله تا دبستان را در فصل سرما و گرما ناگزير بودم. پس از پايان مقطع ياد شده مقدّمات ورود به حوزه علميّه فراهم گرديد و عليرغم همه وسوسه ها و موانع با عنايت الهي حدود سال 1345 هجري شمسي به حوزه علميّه شهرستان بيرجند راه يافتم و ادبيات عرب و اخلاق را در كنار حوزه مقدّسه از محضر استاد فرزانه حضرت آيت الله شيخ جواد عارفي (ره) فرا گرفتم. سرانجام بعد از قريب پنج سال تلمذ با استيذان و مشورت از استاد به منظور ادامه تحصيل عازم شهر مقدس قم گرديده به حوزه مقدّسه قم راه يافتم. البته در آغاز ورود به حوزه مشكل حجره و شهريه وجود داشت كه پس از مهماني يك ماهه در مدرسه فيضيه و موفّقيّت در آزمون خوابگاه، حجره اي در مدرسه مؤمنيه حضرت آيت الله نجفي مرعشي(ره) به بنده و يكي از دوستانم تحويل و مشكل حجره برطرف گرديد، چنانكه موضوع شهريه نيز، پس از يك سال كوشش و تلاش و شركت در آزمون و موفقيت درآن مرتفع شد گر چه به حق در آن يك ساله خدا يار بود و نه تنها در آن ايام بلكه پيش از آن كمك هزينه تحصيل فراهم گرديد. حدود پنج سال در مدرسه ياد شده سكونت داشته و هر روز آن را صبح و شام، براي حضور در حوزه هاي درسي و تلمذ از محضر اساتيد، با پاي پياده، مسافت تا حرم مطهر

حضرت معصومه (س) را مي پيموديم و به وقت آمدن به حجره با خستگي از راه و درس و بحث مي بايست به تهيه غذا بپردازيم. زيرا بر خلاف اين زمان و امكانات آن در آن روزها نه چيزي از آشپز و آشپزخانه در مدارس بود نه از ماشين لباسشويي و غيره. البتّه جد و جهد و تهجد، مباحثه هاي از پيش مطالعه و جدي حتي گاهي پيش از اذان صبح بود حرم و زيارت شب هاي جمعه و تشرف به مسجد جمكران با پاي پياده از ياد نرفته ترك نمي شد.

چنانكه امروزه هم براي بسياري از طلاب حوزه علميّه بحمد الله آن شور و نشاط و اخلاص و گرايش به تزكيه و طهارت هست. به هر حال در اين مقطع تحصيلي، در معاني و بيان از محضر استاد گرانمايه، امين شيرازي، در اصول از اساتيد بزرگواري همانند استاد عرفاني و سليمي و در فقه از محضر اساتيدي همچون استاد گرانقدر فاصل هرندي و عندليب شيرازي و در منطق نيز از محضر استاد ارزشمند ديگري چون جناب استاد فقيهي بهره وافر بردم. پس از گذر از اين مرحله به حوزه فقه و اصول استدلالي راه يافته مكاسب و رسائل را در محضر اساتيدي فرهيخته حضرات آيات سيّد علي محقق داماد و شيخ علي كرباسي فرا گرفتم.

در تفسير قرآن كريم پاي كرسي فرزانه زمان حضرت آيت الله جوادي آملي زانوي ادب زدم و در عرفان و كلام و فلسفه از اساتيد كم نظير و يا بي بديل فرهيخته اي همچون آيت الله علامه حسن زاده آملي و انصاري شيرازي بهره ها و نكته ها آموختم و

به انديشه و جانم حيات بخشيد. و هم اكنون كه بيست و ششمين سال از انقلاب شكوهمند اسلامي را پشت سر مي گذاريم، مي توان گفت بيست و پنجمين سالي است كه در دروس خارج فقه و اصول حضرات آيات، آيت الله العظمي وحيد خراساني، و شيخ جواد تبريزي و برخي ديگر از اساتيد حضور داشته و از محضر پر فيض و دانش بي كران آن برجسته فرزانگان عرصه علم و تقوي همواره روح تشنه ام را سيراب مي كنم.

شايان ذكر است كه در همه مقاطع تحصيلي جز چند سال نخست آن امر مهم تبليغ را به ياد داشته، ايفاي مسئوليت كرده ام همچنان كه از حضور در عرصه تحقيق و پژوهش غفلت نورزيده آن را وظيفه اي در راه جبران كاستي هاي حوزه هاي علميّه شيعي و پاسخگويي به نيازهاي فرهنگي جامعه، بلكه جوامع بشري مي دانسته ام.

از همين رو است كه از سال 1370 فعّاليّت خويش را در اين حوزه نيز آغاز كرده، تا سال 1374 به فيش برداري از منابع اوّليه حول موضوع تاريخ و سيره اهل بيت اشتغال داشته و پس ازآن با عنايات الهي و قرين شدن توفيق، قلم برداشته، _ هر چند با بضاعت اندكي علمي _ در پاره اي از موضوعات صفحاتي را به رشته تحرير درآورم.

علي بابايي، احمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

احمد علي بابايي

محل تولد : تهران

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1344/8/21

زندگينامه علمي

اينجانب احمد علي بابائي در تاريخ 21/8/1344 در تهران به دنيا آمدم. پس از گذراندن تحصيلات جديد در سال 1361 به عنوان بسيجي به جبهه اعزام شدم. فضاي آنجا

مملو از معنويت و از خود گذشتگي و ايثار بود، مرا وارد مرحله جديدي در زندگيم نمود. از اين رو پس از بازگشت از جبهه در شهريور همان سال وارد حوزه علميه حاج ملا محمد جعفر(مجتهدي) شدم و تا سال 1364 دروس مقدمات را فرا گرفتم. روزهاي پنج شنبه و جمعه نيز با چند تن از دوستان در درسهاي باب حادي عشر و تبصره المتعلمين مرحوم علامه شركت مي كردم. در اين سالها از محضر استاد اخلاق حضرت آيت الله مجتهدي بهره هاي فراواني بردم.

از ابتداي ماه رمضان سال 1364 ش به مدت چهل روز در كنار بارگاه ملكوتي حضرت علي بن موسي الرضا(ع) اقامت گزيدم و از محضر آيت الله ميرزا علي آقا تنكابني(فلسفي) بهره هاي اخلاقي فراواني بردم. همچنين از محضر آيت الله ميرزا جوادآقا تهراني و آيت الله حاج شيخ حسنعلي مرواريد استفاده نمودم.

از ابتداي سال تحصيلي 1364 وارد حوزه علميه قم شدم و از محضر استاد طالقاني در ادبيات و استاد احمد امين شيرازي در فن معاني و بيان و استاد هادوي تهراني در درس" معالم الاصول " بهره جستم. همچنين در بعضي دروس از محضر استاد اديب، مدرس افغاني استفاده بردم. جلدين " اصول فقه" را نزد آيت الله هادوي تهراني و " شرح لمعتين" را در محضر مرحوم آيت الله وجداني فخر آموختم.در اين سالها سعي من بر اين بود كه درسها را بنويسم و به عنوان شرح و توضيح آن كتاب براي چاپ و نشر آماده نمايم.

از سوي ديگر، علاقه به مطالعه و تحقيق در يك موضوع خاص مرا بر آن داشت تا از كتابهاي موجود در كتابخانه

شخصي ام فهرست موضوعي مبسوطي تهيه كنم. از آنجا كه قرآن، كتاب آسماني ما مسلمانان، تمام نيازهاي امروز و فرداي بشر را بيان كرده است و خود كتاب بسيار جامعي در موضوعات مختلف است، تفسير قرآن را انتخاب كردم و براي سهولت و سرعت كار از " تفسير نمونه" آغاز كردم. در ميان راه به فكر افتادم تا اين فهرست را به طور مستقل براي اين تفسير به چاپ برسانم. از اين رو با نويسنده آن آيت الله مكارم شيرازي موضوع را در ميان گذاردم كه با استقبال ايشان روبرو شدم.

اين كتاب زير عنوان" فهرست موضوعي تفسير نمونه" در سال 1367 به چاپ رسيد و تاكنون پانزده بار تجديد چاپ شده است.بهترين دوران زندگي جواني من همان روزهايي بود كه تفسير قرآن را براي تهيه فهرست موضوعات آن مي خواندم. اين توفيقي بود كه يك دوره كامل تفسير قرآن را مطالعه نمايم. همين موضوع سبب شد كه آيات روحبخش قرآن آرامش خاصي به من مي بخشيد.كتاب " رسائل" را نزد آيت الله حاج شيخ مصطفي اعتمادى، كتاب" مكاسب" وجلد اول" كفايه الاصول" را نزد آيت الله حاج شيخ احمد پاياني و جلد دوم" كفايه الاصول" را نزد آيت الله سيد رسول موسوي تهراني خواندم.در نيمه شعبان سال 1369 ش با صبيه استاد معظم آقاي حاج شيخ محمد حسن رئوفي ازدواج نمودم و اكنون چهار فرزند دارم.پس از چاپ " فهرست موضوعي تفسير نمونه" اين انگيزه در من بسيار قوي شد كه درسهايي را كه در آن شركت مي كنم به طور مبسوط نوشته و سپس به عنوان شرح آن كتاب براي چاپ آماده نمايم. از

اين رو هنگاميكه در درس " مكاسب" شركت مي كردم، همه مطالب بيان شده توسط استاد را از توضيحات خارج درس تا تطبيق عبارات مي نوشتم. با پيشنهاد يكي از دوستان نوشته هاي " مكاسب محرمه" را در اختيار وي قرار دادم تا براي چاپ آماده نمايد. وي تنها سه جلد از آن را زير عنوان " در كلاس درس مكاسب" به چاپ رساند. سپس اطلاع يافتم يكي از هم درسي هاي سابق قصد دارد شرح خيارات مكاسب را به چاپ برساند. در محضر استاد پاياني با وي قرار گذاشتيم شرح مكاسب محرمه و بيع را به طور مشترك منتشر سازيم به اين صورت كه نوشته ها از من باشد و او با متن اصلى مطابقت دهد. و آنها را براي چاپ آماده نمايد. متاسفانه او پس از آنكه دفاتر را از من گرفت، مطالب را به سرقت برد و با فروش آن به يكي از ناشران كار را به نام خود و زير عنوان " در محضر شيخ انصارى" چاپ و منتشر نمود و حقوق مرا پرداخت نكرد.از سال 1370 در درس خارج اصول آيت الله مكارم شيرازي شركت كردم و با تجربه اي كه در تهيه " فهرست موضوعي تفسير نمونه" داشتم، به ايشان پيشنهاد كردم"تفسير نمونه" را خلاصه نمايم. اين كار زير نظر ايشان به دست چهل تن از طلاب رشته تخصصي تفسير در حال انجام بود و به من فرمودند شما مسئوليت جمع آوري مطالب را به عهده بگيريد.نوشته ها را تحويل گرفتم ولي بيشتر آنها ناقص بودند و بعضي مجلدات اصلا كار نشده بود و متاسفانه در

ميان نوشته ها اغلاط املايي فراواني يافت مي شد. از اين رو به هيچ عنوان قابل استفاده نبود و من پيشنهاد كردم اين كار را از ابتدا خودم انجام دهم. همان روز شروع كردم و سوره حمد و چهل آيه از سوره بقره را خلاصه نمودم.

بدين ترتيب كه آيات قرآن سپس ترجمه و بعد شرح مختصري از آيه را مي آوردم و از ميان تفاسير، يك تفسير كه نويسنده آن را از ميان اقوال مختلف پذيرفته بود درج مي كردم.سرانجام پس از سه سال كار شبانه روزي اين كتاب زير عنوان" برگزيده تفسير نمونه" به جمع كتب قرآني و تفسير پيوست و بحمدلله از سوي تمام اقشار جامعه مورد استقبال قرار گرفت. اين كتاب شانزدهمين چاپ خود را پشت سر گذاشت. و از آنجا كه در بسياري از كلاسها كه تفسير قرآن جزء مواد درسي آنهاست، به عنوان كتاب و متن درسي انتخاب گرديد، ترجمه اين كتاب به زبانهاي ديگر نيز مورد توجه قرار گرفت.اين كتاب توسط آقاي فائق ولي اوغلي به زبان تركي آذري ترجمه و تا كنون دو جلد از آن چاپ و منتشر شده است. ترجمه انگليسي توسط آقاي مهندس منصور اميني و در پنج جلد چاپ و منتشر شده است.

ترجمه عربي توسط اينجانب با بهره گيري از كتاب" الامثل" كه ترجمه تفسير نمونه است تهيه شده و به زودي در اختيار علاقمندان قرار خواهد گرفت.اين رويكرد و استقبال مرا بر آن داشت تا در سال 1380 بار ديگر آن را مورد مداقه و تجديد نظر قرار دادم و روش اعراب گذاري آيات آن را تغيير دادم، همچنين ترجمه آيات

را طبق آنچه به عنوان ترجمه قرآن از آيت الله العظمي مكارم منتشر شده اصلاح كردم و نيز در مقدمه تفسير آيات، ترجمه و شرح واژه ها را افزودم و اصلاحات فراواني در متن اصلي نمودم.از سال 1377 در درس خارج فقه آيت الله العظمي تبريزي شركت كردم و تا كنون ده ها كتاب را تصحيح و ويرايش نمودم كه همگي به چاپ رسيده است.اميدوارم تا زنده ام خداوند اين توفيق را نصيبم گرداند كه به مكتب اهل بيت عصمت و طهارت(ع) خدمت نمايم و شفاعت آن بزرگواران شامل حال من گردد.

علي پور، حسين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حسين علي پور

محل تولد : فردوس

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1331/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب حسين علي پور فرزند علي اكبر در سال 1331 در شهرستان فردوس متولد شدم و در سال 1349 پس از دوران تحصيلات ابتدايي در محل تولد به قصد زيارت بارگاه رضوي (عليه السلام) به مشهد مقدس شرفياب شدم و تحصيلات حوزوي را در جوار ملكوتي حضرت ثامن الحجج عليه السلام آغاز نمودم. در سال 1352 براي تكميل دروس حوزوي به حوزه علميه قم در جوار كريمه اهل بيت (عليهم السلام) آمده و تا سال تحصيلي 1355 سطح را با تلاش شبانه روزي به اتمام رساندم و از سال 1355 تا سال1380 توفيق حضور در درس خارج فقه و اصول حضرت آيت الله وحيد خراساني را داشته ام.

علي پور، مسيح

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

مسيح علي پور

محل تولد : كهگيلويه

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1348/1/1

زندگينامه علمي

در سال 1348 در روستايي از توابع استان كهكيلويه و بويراحمد به نام كفش كنان و در خانواده اي مذهبي متولد شدم . در سال هاي قبل و بعد از انقلاب تحصيلات خويش را در مقاطع ابتدايي راهنمايي و تا سال دوم دبيرستان در همين روستا و روستاهاي اطراف سپري نمودم . در سال 1363 وارد حوزه علميه قم شده و همزمان علاوه بر حضور در جبهه هاي جنگ تحصيلات حوزوي و رسمي را نيز دنبال نمودم . در سال 1369 وارد دانشگاه شهيد بهشتي تهران شده و تا سال 1373 در رشته فلسفه غرب تحصيل نمودم در سال 1376 نيز در مقطع كارشناسي ارشد فلسفه

از دانشگاه علامه طباطبايي فارغ التحصيل شدم . در ايام تحصيل در دانشگاه دروس حوزه را نيز مطالعه و مباحثه مي كردم حدود 3 سال در دروس خارج آيات عظام ، مكارم شيرازي ، صانعي ، سبحاني و گرامي شركت مي نمودم . در اين اثنا مدتي نيز دروس دانشگاهي را در دانشگاه هاي پيام نور و علامه تدريس كرده و به كارهاي پژوهشي اشتغال داشتم . از سال 1378 مسئول واحد پژوهشي اداره كل فرهنگ و ارشاد اسلامي و دبير شوراي پژوهشي بودم . در اين سال ها راهنمايي و نظارت بر ده ها پروژه علمي اجتماعي و فرهنگي را به عهده داشته و خود نيز مجري پروژههاي ميداني فرهنگي و اجتماعي بودم . در سال هاي اخير سردبير نشريه فرهنگي- پژوهشي نامه قم بودم كه تا كنون 29 شماره از آن منتشر شده است . همين طور در سال هاي گذشته سه سال به عنوان پژوهشگر برتر و نمونه استاني معرفي شدم و يك بار نيزبه عنوان كارشناس نمونه استاني.

علي حسيني، علي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

على علي حسيني

محل تولد : رفسنجان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1352/1/1

زندگينامه علمي

از سال 1366 وارد حوزه علميه شدم دروس حوزوي را تا پايان سطح تا سال 1374 به پايان رسانيدم و امتحانات جتبي و شفاهي را به طور كامل پشت سرگذاشته وازآن سال دردرس خارج شركت كرده ام.ازسال1370تا 1371 به مدت دو سال زبان انگليسي را به صورت تخصصي كار كردم و در سال 1373 دوره اير فروك كه اموزش زبان انگليسي سيستم نيروي هوايي است را پشت سر گذاشتم.در سال 1375 دوره

كارشناس علوم سياسي را آغاز و در سال 1379 به پايان رساندم. همان سال در كنكور كارشناسي ارشد شركت كرده و موفق به ورود به دوره فوق ليسانس شده و در سال 1382 از پايان نامه خود با نمره عالي 60/19 دفاع كردم. در سال 83 در كنكور دوره دكتري دانشگاه تهران شركت كردم و موفق به ورود به اين دوره شدم و دوره اموزشي دكتري به پايان رسيده و اكنود در مرحله پژوهشي آن يعني پايان نامه دكتري هستماز سال 82 تا كنون در رشته علوم سياسي در دانشگاه مفيد و برخي مراكز خارج از اين دانشگاه مشعول به تدريس دروس علوم سياسي هستم . علاوه بر آن به عنوان پژوهشگر و كارشناس تخقيقات سياسي در معاونت پژوهشي دانشگاه مفيد مشغول به همكاري و فعليت هستم.برخي مقالات تا كنون به رشته تحرير در آورده ام و در برخي از مجلات به چاپ رسيده . رخي نيز در حال انتشار است و برخي ديگر در دست تاليف

در برخي از همايش هاي علمي شركت داشته ام و به ارايه مقاله پرداخته ام.

دو دوره دبير كميته علمي علوم سياسي همايش هاي دانشجويي بوده ام و در سال 85 به عنوان دبير همايش اخلاق به فعاليت پرداخته ام.

علي عسگري، سعيدرضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سعيد رضا علي عسگري

محل تولد : قم

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1344/1/1

زندگينامه علمي

پس از ديپلم در سال 1363 و پس از ترميم برخي مجروحيتها دوران دفاع مقدس و مسائل جبهه و جنگ در آبانماه سال 1366 وارد حوزه علميه شدم و دروس مقدماتي را آغاز كردم

در سال 1370 به دليل احساس نياز و تعهد به مسائل فرهنگي وارد جامعه مدرسين حوزه علميه و فعاليت در بخش سياسي فرهنگي را آغاز كردم و در نشريه گزيده ها به مدت دوسال ونيم فعاليت داشتم در سال 1373 جهت كار پژوهشي حديثي وارد دارالحديث شدم كه تا سال 1383 ادامه داشت در سال 1374 جهت تحصيل و ارتقاي سطح دانش ادبيات عرب وارد دانشگاه مجتمع آموزش عالي (پرديس) و در سال 1378 فارغ التحصيل شدم در سال 1382 در رشته كارشناسي ارشد ادبيات عرب وارد دانشگاه آزاد اسلامي شدم و سال 1384 فارغ التحصيل شدم پايان نامه اينجانب راجع به؛ بازخواني و جنبش جديد كتاب مقاييس اللغه در سال 1385 و با رتبه عالي نمره 5/19 مورد قبول واقع شده است

علي محمدي، كريم

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

كريم علي محمدي

محل تولد : تبريز

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1340/2/25

زندگينامه علمي

آقاي كريم علي محمدي در سال 1340 در خانواده اي با نشاط ، دوستدار خاندان امامت و نبوت در تبريز ديده به جهان گشود. پس از اتمام تحصيلات ابتدائي در سال 1360 وارد حوزه علميه تبريز شد تا ازمعارف ناب الهي سيراب شود و عطش چندين ساله خود را برطرف سازد غافل از اينكه اين عطش او را به ديار قم كشاند پس از ورود به قم ضمن انس با بارگاه ملكوتي كريم اهل بيت حضرت معصومه به جديت در امر تحصيل حوزوي پرداخت و در سال 1368 به پاي درس خارج بزرگان آن زمان نشست و از محضر اساتيد معزز حضرات آيات جوادي آملي، مكارم شيرازي و

خرازي بهره هاي علمي ، اخلاقي فراوان برد. در كنار تحصيل از تدريس و پژوهش غافل نماند و آثاري از قبيل شرح خطبه دوم حضرت زهرا سلام الله عليها و پيامبر و عكس العمل مردم در برابر آن را به زيور طبع آراست.

علي مدد، مصطفي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

مصطفي علي مدد : در آذرماه 1315 در تهران در خانواده اي متوسط متولد شدم. پدرم، مرحوم ابوالقاسم علي مدد متخلص به قطره، نانوا بود و در عين حال، در مدح و در رثاي پيامبر، ائمه و معصومين، مديحه و مرثيه مي سرود و چند كتاب مدايح و مراثي حاصل كار او است.

دوران دبستان و دبيرستان را در تهران و در مدارس دولتي گذرانيدم و در سال 1334 ديپلم رياضي گرفتم. در سال 1337 در مؤسسه علوم اداري دانشگاه تهران پذيرفته شدم و در سال 1339 گواهينامه عالي حسابداري گرفتم. در سال 1343 در مؤسسه عالي حسابداري به ادامه تحصيل در رشته حسابداري پرداختم و در سال 1347 ليسانس گرفتم. در مهر 1347 در دوره فوق ليسانس دانشكده اقتصاد دانشگاه تهران در رشته اقتصاد مالي پذيرفته شدم و در بهمن 1348 دوره را تمام كردم. در سالهاي 57-1351 به تناوب به انگلستان رفتم و مطالعاتي را انجام دادم كه به مدركي نينجاميد.

در سال 1335 به عنوان كارمند در بنگاه عمران دهات مشغول به كار شدم و سه سال را در دهات گرمسار كار كردم. در سال 1337 به تهران منتقل شدم و تا سال 1346 مشاغل مختلفي را به عهده داشتم كه آخرين آن معاون حسابداري بود. در اين سال اداره امور كمكهاي اهدايي به طرحهاي عمراني دهات به من

محول شد كه تا اوايل سال 1347 در بنگاه عمران و سپس در وزارت آباداني و مسكن ادامه داشت. در اواسط سال 1347 به وزارت علوم و آموزش عالي منتقل شدم و در سمت معاون مديركل مالي تا سال 1350 خدمت كردم. در اين سال به سمت مديركل طرحها و بررسيهاي وزارت علوم منصوب شدم كه تا سال 1353 ادامه داشت. در اين سال با عنوان معاون و قائم مقام رئيس دانشگاه بلوچستان در كار تأسيس و شروع به كار دانشگاه مزبور خدمت كردم كه تا سال 1357 ادامه داشت. در سال 1358 به سمت معاون اجرايي وزارت علوم منصوب شدم كه تا سال 1359 ادامه يافت و در اين سال بازنشسته شدم.

در سالهاي 1348 تا 1352 در موسسه عالي حسابداري، مدرس دروس مختلف حسابداري بودم و از آن پس تا سال 1353 در دانشگاه تربيت معلم مامازن و دانشكده مديريت گيلان به طور پاره وقت تدريس كردم. در سال 57-1356 در دانشكده مهندسي دانشگاه بلوچستان اقتصاد مهندسي درس مي دادم. از سال 1363 تا 1369 در دانشكده حسابداري شركت نفت، دانشگاه امام صادق و دانشكده تحصيلات تكميلي دانشگاه آزاد، مدرس پاره وقت بودم و از آن سال تا كنون در دوره فوق ليسانس مؤسسه عالي بانكداري ايران سيستمهاي حسابداري و حسابداري بانكها را درس مي دهم.

در سالهايي كه در طرح و بررسيهاي وزارت علوم كار مي كردم بنا به نوع كار، كارهاي پژوهشي مختلفي را سرپرستي كردم و در طول سالهاي خدمت در بلوچستان مطالعاتي در زمينه وضعيت اقتصادي _ اجتماعي منطقه و همچنين مطالعاتي در زمينه برنامه ريزي آموزش عالي از

ديدگاه توسعه منطقه اي انجام دادم كه در تهيه طرح جامع آموزشي آن دانشگاه مورد استفاده قرار گرفت. پس از بازنشستگي از خدمت دولت در سال 1359 از اوايل سال 1360 به عنوان پژوهشگر پاره وقت در مركز تحقيقات تخصصي حسابداري و حسابرسي سازمان حسابرسي به كار پاره وقت پرداختم كه تاكنون ادامه دارد.

فهرست كتابها

اصول حسابداري _ جلد 1، با آقاي نظام الدين ملك آرايي، مركز تحقيقات تخصصي حسابداري و حسابرسي، سازمان حسابرسي، 1368، سيزدهمين چاپ، 1380

اصول حسابداري _ جلد 2، با آقاي نظام الدين ملك آرايي، مركز تحقيقات تخصصي حسابداري و حسابرسي، سازمان حسابرسي، 1370، هشتمين چاپ، 1380

مباني و روشهاي عمومي حسابداري، با آقاي نظام الدين ملك آرايي، مركز تحقيقات تخصصي حسابداري و حسابرسي، سازمان حسابرسي، 1374، پنجمين چاپ، 1380

حسابداري پيمانكاري، با آقاي نظام الدين ملك آرايي، ويرايش اول 1363، ويرايش دوم 1378، مركز تحقيقات تخصصي حسابداري و حسابرسي، سازمان حسابرسي، هشتمين چاپ، 1380

بررسي تحليلي يا استفاده از تجزيه و تحليل در حسابرسي، با آقاي دكتر فضل الله اكبري، مركز تحقيقات تخصصي حسابداري و حسابرسي، سازمان حسابرسي، 1379

اوراق مشاركت: سوابق، مقررات و حسابداري، مركز تحقيقات تخصصي حسابداري و حسابرسي، سازمان حسابرسي، 1380

حسابداري استهلاك، با آقاي دكتر فضل الله اكبري، مركز تحقيقات تخصصي حسابداري و حسابرسي، سازمان حسابرسي 1372، پنجمين چاپ، 1378

گزيده اي از قوانين و مقررات تجاري براي مديران و حسابداران، با آقاي نظام الدين ملك آرايي، مركز تحقيقات تخصصي حسابداري و حسابرسي، سازمان حسابرسي، 1364

اقتصاد ايران، تأليف جوليان باري ير، ترجمه، با آقايان تقوي، تيموري و نفيسي، مؤسسه حسابرسي سازمان صنايع ملي، 1363

استاندارد

بين المللي حسابداري شماره 1، افشاي رويه هاي حسابداري، ترجمه، با آقايان دكتر تقوي و عالي ور، مؤسسه حسابرسي سازمان صنايع ملي، 1360

استاندارد بين المللي حسابداري شماره 5، اطلاعاتي كه بايد در صورتهاي مالي افشا شود، ترجمه، با آقايان دكتر تقوي و عالي ور، مؤسسه حسابرسي سازمان صنايع ملي، 1361

استاندارد بين المللي حسابداري شماره 9، حسابداري فعاليتهاي تحقيق و توسعه، ترجمه، با آقايان گودرزي و تيموري، مؤسسه حسابرسي سازمان صنايع ملي، 1361

استاندارد بين المللي حسابداري شماره 10، وقايع احتمالي و رويدادهاي بعد از تاريخ ترازنامه، ترجمه، با آقاي ارباب سليماني، مؤسسه حسابرسي سازمان صنايع ملي، 1361

استاندارد بين المللي حسابداري شماره 11،حسابداري پيمانكاري، ترجمه، با آقايان ملك آرايي و عالي ور، مؤسسه حسابرسي سازمان صنايع ملي، 1361

استاندارد بين المللي حسابداري شماره 16، حسابداري اموال ماشين آلات و تجهيزات، ترجمه، با آقايان عالي ور و ملك آرايي، مؤسسه حسابرسي سازمان صنايع ملي، 1361

استاندارد بين المللي حسابداري شماره 18، شناخت درامد، ترجمه، با آقاي ارباب سليماني، مؤسسه حسابرسي سازمان صنايع ملي، 1362

استاندارد بين المللي حسابداري شماره 21، حسابداري آثار تغييرات نرخ ارز، ترجمه، با آقاي عباس ارباب سليماني، مؤسسه حسابرسي سازمان صنايع ملي، 1363

استاندارد بين المللي حسابداري شماره 30، موارد افشا در صورتهاي مالي بانكها و مؤسسات مالي مشابه، ترجمه، با آقاي عباس ارباب سليماني، مركز تحقيقات تخصصي حسابداري و حسابرسي، سازمان حسابرسي، 1381

رهنمودهاي بين المللي حسابرسي: شامل رهنمودهاي مقدمه، هدف و دامنه حسابرسي صورتهاي مالي، موافقتنامه حسابرسي، اصول بنيادي حاكم بر حسابرسي و گزارش حسابرسي، ترجمه، با آقاي عباس ارباب سليماني، مركز تحقيقات تخصصي حسابداري و حسابرسي، سالهاي

70_1364

استانداردهاي بين المللي حسابرسي: شامل استانداردهاي مقدمه، مباني نظري و قرارداد حسابرسي، ترجمه، با آقاي عباس ارباب سليماني، مركز تحقيقات تخصصي حسابداري و حسابرسي، سازمان حسابرسي، سالهاي 76_1373

حسابداري كالاي اماني، با آقاي نظام الدين ملك آرايي، انتشارات پيام، 1353، ويرايش دوم، انتشارات پيشبرد، 1370

اشتباهات و اصلاحات، با آقاي نظام الدين ملك آرايي، انتشارات پيام، 1354

جريان وجوه نقد، با آقاي نظام الدين ملك آرايي مدرسه عالي مديريت گيلان، 1354

بخش عمومي و اقتصاد ايران، 1354 منتشر نشده

فهرست اهم مقالات

فرهنگ اصطلاحات حسابداري ، ميراث استادان فقيد ،مجله حسابرس ، شماره 28،بهار 1384

درآمدي بر اخلاق و آئين رفتار حسابداران حرفه اي ،مجله حسابرس ،شماره 27،زمستان 1383

نگاهي به شيوه تاليف زنده ياد دكتر عزيز نبوي ،مجله حسابرس ،شماره 22،زمستان 1382

استانداردهاي حسابداري و نقد حسابداري و گزارشگري مالي در بانكهاي ايران، مجله حسابرس ، شماره21 ، پائيز 1382

پژوهشي در ضوابط تجديد ارزيابي دارائيهاي ثابت در جهان و مقررات و تجارب تجديد ارزيابي در ايران – مجله حسابرس – شماره 16 – مهر و آبان 1381

شوراي جامعه حسابداران رسمي ايران و چالش پيش رو، مجله حسابرس، شماره 12، پاييز 1380

مروري تاريخي بر شكل گيري جوامع حسابداري، مجله حسابرس، شماره 3، آبان 1378

نگاهي به مباني نظري، ضرورتها و الزامات تجديد ارزيابي داراييها، حسابداري برق شماره هاي 19، 20 و 21، بهار، تابستان و پاييز 1378

بحثي كارشناسانه درباره اوراق مشاركت و مسائل آن، مجله پيام امروز، شماره هاي 26 و 27 مهر و آبان 1377

مروري اجمالي بر روشها و تكنيكهاي تحليل مالي، حسابداري برق، شماره هاي 12 و

13، تابستان و پاييز 1376

اوراق مشاركت، سرمايه هاي كوچك براي طرحهاي بزرگ، مجله پيام امروز، شماره 15، دي 1375

نگاهي به مباني نظري سيستمها در توضيح كاركرد سيستم حسابداري، حسابرس: مجموعه مقالات شماره 2، انتشارات سازمان حسابرسي، زمستان 1373

نگاهي به عوامل نارسايي در بيان اطلاعات حسابداري، حسابرس: مجموعه مقالات، شماره 1، انتشارات سازمان حسابرسي، تابستان 1372

در تعريف سيستمي سيستم حسابداري، مجله حسابدار، شماره 84-83، نوروز 1371

حسابداري و قانون در ايران، مجله حسابدار، شماره 80_79، شهريور و مهر 1370

جوايز علمي

كتاب اصول حسابداري جلدهاي 1 و 2 تأليف مشترك با آقاي نظام الدين ملك آرايي به عنوان كتاب سال 1371 دريافت تقديرنامه و جايزه از رئيس جمهور

كتاب بررسي تحليلي يا استفاده از تجزيه و تحليل در حسابرسي تأليف مشترك با آقاي دكتر فضل الله اكبري در نوزدهمين دوره انتخاب كتاب سال به عنوان كتاب درخور تقدير در سال 1379

دريافت تقديرنامه و جايزه به مناسبت پژوهشها و خدمات انجام شده از مراجع مختلف از جمله سازمان حسابرسي و وزارت نيرو

عضويت در مجامع حرفه اي

پذيرش در اولين دوره، به عنوان حسابدار رسمي در سال 1380

عضويت در هيئت عالي انتظامي جامعه حسابداران رسمي ايران

علي نقي پور، احمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

احمد علي نقي پور

محل تولد : نجف آباد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1341/1/1

زندگينامه علمي

اين جانب احمد علي نقي پور نجف آبادي فرزند محمد حسين ش ش 465 ت ت 1341 نجف آباد. در سال 1385 وارد حوزه علميه نجف آباد شدم و پس از گذراندن بعضي كتاب هاي مقدماتي در سال 1359 به حوزه علميه قم

راه يافتم و دروس سطح را نزد اساتيدي چون حضرت آيت اله ستوده، وجداني فر، نظري ميانجي و... به پايان رساندم و همراه با درس رسمي حوزوي در درس تفسير آيت اله جوادي آملي شركت نمودم و در زمينه فلسفه نيز كتاب هاي بداية الحكمه ونهاية الحكمه را نزد آيت اله گرامي و فياضي خوانده و سپس در درس شرح منظومه حضرت آيت اله انصاري شيرازي وارد شدم و تا پايان آن نزد ايشان شرح اسفار را نيز شاگردي كردم.

پس گذارندن دوره سطح به درس خارج حضرات آيات منتظرى، وحيد، تبريزي و فاضل وارد شدم و از آنان استفاده كردم در كنار درس هاي حوزه به خاطر عشق و علاقه اي كه به نويسندگي و ادبيات فارسي داشتم دوره هايي در حوزه از طرف دفتر تبليغات و غيره گذاشته مي شد شركت مي كردم و تا حدودي اصول و روش نوسيدگي را آموختم و همواره از هنگام شروع درس خارج به تحقيق در مسائل قرآنى و علوم قرآني پرداختم.

عليان، حسين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حسين عليان

محل تولد : فريدن

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1328/7/2

زندگينامه علمي

در يكي از دهكده هاي شهرستان فريدن در يك خانواده كارگر متولد شدم و تا كلاس پنجم ابتدائي در آنجا مشغول تحصيل بودم و در سن چهارده سالگي وارد حوزه علميه نجف آباد اصفهان شدم مقدمات و سيوطي و مغني و معالم و حاشيه را به اتمام رسانيدم. و سپس در سال 1345 وارد حوزه علميه شهر مقدس قم گرديدم.

در حوزه علميه قم در امتحان حوزه در رتبه يك در امتحانات

مدرسه آية الله گلپايگاني شركت كرده و قبول شدم و بعد از دو سال در رتبه دوم نيزشركت كردم و قبول شدم.

در امتحان رتبه سوم بعد از شركت در امتحان كتبي در فاجعه مرحله دوم مدرسه فيضيه بدست دژخيمان شاه دستگير و به زندان اوين در تهران همراه گروه زيادي از طلاب منتقل شديم .

بعد از انقلاب اسلامي با جهاد سازندگي شهرستان فريدن همكاري داشتم. و همينطور حدود دو سال در تهران با عقيدتي سياسي ارتش در پادگان لويزان و پادگان حر در تدريس همكاري داشتم بعد از آن مشغول به تحقيقات در رابطه با فقه آل محمد (ص) شدم و تاكنون حدود شانزده جلد كتاب مقاله با هشت مذهب نوشته ام.

عليان، حسين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حسين عليان

محل تولد : فريدن

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1328/7/2

زندگينامه علمي

در يكي از دهكده هاي شهرستان فريدن در يك خانواده كارگر متولد شدم و تا كلاس پنجم ابتدائي در آنجا مشغول تحصيل بودم و در سن چهارده سالگي وارد حوزه علميه نجف آباد اصفهان شدم مقدمات و سيوطي و مغني و معالم و حاشيه را به اتمام رسانيدم. و سپس در سال 1345 وارد حوزه علميه شهر مقدس قم گرديدم.

در حوزه علميه قم در امتحان حوزه در رتبه يك در امتحانات مدرسه آية الله گلپايگاني شركت كرده و قبول شدم و بعد از دو سال در رتبه دوم نيزشركت كردم و قبول شدم.

در امتحان رتبه سوم بعد از شركت در امتحان كتبي در فاجعه مرحله دوم مدرسه فيضيه بدست دژخيمان شاه دستگير و به زندان اوين در تهران همراه

گروه زيادي از طلاب منتقل شديم .

بعد از انقلاب اسلامي با جهاد سازندگي شهرستان فريدن همكاري داشتم. و همينطور حدود دو سال در تهران با عقيدتي سياسي ارتش در پادگان لويزان و پادگان حر در تدريس همكاري داشتم بعد از آن مشغول به تحقيقات در رابطه با فقه آل محمد (ص) شدم و تاكنون حدود شانزده جلد كتاب مقاله با هشت مذهب نوشته ام.

عليانسب، ضياءالدين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد ضياءالدين عليانسب

محل تولد : آذربايجان شرقي

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1345/1/1

زندگينامه علمي

آقاي سيدضياءالدين عليانسب در سال 1345 در خانواده اي پاك، با صفا، مخلص و متعهد در سراب ديده به جهان گشود. پس از پايان موفقيت آميز تحصيلات متوسطه، به خاطر شوق وافر و تشويق خانواده در سال 1362 وارد حوزه علميه تبريز شد. پس از مدتي تحصيل در آنجا به حوزه علميه تهران رفت و در نهايت در حوزه علميه قم سكني گزيد و در سال 1373 به حلقه درس خارج راه يافت. وي در مدت تحصيل در حوزه علميه از آسمان پرفيض و بركت حوزه علميه از ستارگاني همچون مرحوم آيت الله معرفت، مرحوم آيت الله فاضل لنكراني، آيت الله سبحاني استاد احمد عابدي كسب فيض علمي و اخلاقي نمود و پس از مدتي تحصيل در قم به زادگاه خويش برگشت و در آن دياربه تدريس دانشگاهها پرداخت تا مصداق حديث زيباي «زكات العلم نشرها» گردد.و هيچ وقت از امر پژوهش هم غافل نماند و در اين راستا آثاري به چاپ رسانده است كه كتابهاي «صحابه در قرآن» و «جريان شناسي انجمن حجتيه» از جمله اين

آثار است.

عليجاني، بهلول

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

دكتر بهلول عليجاني در سال 1325 در تبريز متولد شد. تحصيلاتش را در رشته جغرافيا آغاز كرد از آنجايي كه او دانشجوي مستعدي بود براي ادامه تحصيل به آمريكا عزيمت كرد و موفق شد دورۀ فوق ليسانس رشته جغرافياي طبيعي و دورۀ دكترا رشته آب و هواشناسي سينوپتيك را در دانشگاه ايالتي ميشيگان به پايان برساند او در سال 1360 به ايران بازگشت و همزمان با بازگشائي دانشگاه ها، در دانشسراي عالي يزد مشغول تدريس شد. كتاب"مباني آب و هواشناسي" تاليف بهلول عليجاني ، در دوره يازدهم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به عنوان كتاب سال برگزيده شد.گروه : علوم انسانيرشته : جغرافياگرايش : رشته آب و هواشناسي سينوپتيكتحصيلات رسمي و حرفه اي : بهلول عليجاني در مهر سال 1348 در رشتۀ جغرافياي طبيعي دانشسراي عالي تهران پذيرفته شد و در سال 1352 مدرك ليسانس جغرافيا را دريافت كرد. پس از دو سال تدريس در دبيرستان هاي فيروزكوه، در سال 1354 در امتحان اعزام دانشسراي عالي تهران قبول شد و در خرداد 1355 جهت ادامۀ تحصيل در دانشگاه ايالتي ميشيگان به آمريكا رهسپار شد. دورۀ فوق ليسانس را در جغرافياي طبيعي و دورۀ دكترا را در آب و هواشناسي سينوپتيك به پايان رسانيد و در سال 1360 به ايران بازگشت.مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : بهلول عليجاني پس از اخذ مدرك دكتري آب و هواشناسي سينوپتيك،از آمريكا در سال 1360 به ايران بازگشت. همزمان با بازگشائي دانشگاه ها، در دانشسراي عالي يزد مشغول تدريس شد. مشاغل ايشان در طي اين مدت، عبارت بوده است از:

تدريس در دانشگاه يزد، معاونت دانشسراي عالي يزد، مديريت گروه جغرافيا در دانشگاه يزد، تدريس در دانشگاه تربيت مدرس، تدريس در دانشگاه تربيت معلم، معاونت پژوهشي دانشكدۀ ادبيات، عضويت در هيئت تحريريه مجله و فصلنامۀ تحقيقات جغرافيائي آستان قدس رضوي و مجلۀ دانشكدۀ ادبيات دانشگاه تربيت معلم، دبير اجرائي اولين سمينار بررسي مسائل آموزش جغرافيا در ايران (سال 1372)؛ عضويت در كميتۀ جغرافياي سازمان مطالعه و تدوين كتب علوم انساني دانشگاه ها (سمت)، عضويت در كميتۀ برنامه ريزي جغرافياي شوراي عالي برنامه ريزي وزارت فرهنگ و آموزش عالي. جوائز و نشانها : كتاب"مباني آب و هواشناسي" تاليف بهلول عليجاني ، در دوره يازدهم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به عنوان كتاب سال برگزيده شد.چگونگي عرضه آثار : ايشان علاوه بر اين تأليفات و اجراي چندين طرح تحقيقاتي _ همچون طرح تحقيقي مطالعه اقليم نوار مرزي با گروه جغرافياي دانشگاه امام حسين و طرح پژوهشي نقش ارتفاعات البرز در توزيع بارندگي _ مقالاتي نيز نوشته و انتشار داده اند كه به قرار ذيل است:(بيش از 10 مورد) - عليجاني، ب، 1371، عوامل سينوپتيك، بارش هاي ايران، مجله دانشكدۀ ادبيات و علوم انساني، دانشگاه تربيت معلم تهران. - عليجاني، ب، 1366، رابطۀ پراكندگي مسيرهاي سيكلوني خاورميانه با سيستمهاي هوايي سطح بالا، فصلنامۀ تحقيقات جغرافيايي شمارۀ 4. - عليجاني، ب، 1367، آب و هوا و برنامه ريزي فعاليتهاي نظامي، فصلنامۀ تحقيقات جغرافيايي شمارۀ 10. - عليجاني، ب، 1369، چگونگي تشكيل فرابار سيبري و اثر آن بر اقليم شرق ايران، فصلنامه تحقيقات جغرافيائي، شمارۀ 17. دكتر عليجاني بيش از 7 مقاله را

در سمينارهاي داخلي و خارجي ارائه كرده است. وي همچنين داراي دو طرح تحقيقاتي مي باشد.

آثار : آب و هواي كر? زمين ويژگي اثر : جلد دوم، منطق? برون حاره (ترجمه)؛ سمت (زيرچاپ).2 اصول عكس هاي هوائي ويژگي اثر : (تأليف)؛ انتشارات دانشگاه پيام نور3 درآمدي بر روش ها و فنون ميداني جغرافيا ويژگي اثر : (ترجمه)؛ انتشارات وزارت كشاورزي.4 مباني آب و هواشناسي ويژگي اثر : تاليف،اين كتاب در دوره يازدهم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران ،از طرف وزرات فرهنگ و ارشاد اسلامي معرفي و برگزيده شده است.

عليدوست، ابوالقاسم

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

ابوالقاسم عليدوست

محل تولد : ابركوه

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1340/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب ابوالقاسم عليدوست در تاريخ 1340 در شهرستان ابركوه ( از توابع استان يزد) متولد شدم.

در سن هفت سالگى به مدرسه رفتم. دوران دبستان را در پنج سال به پايان رساندم. حدود سه الى چهار ماه قبل از پايان يافتن دوران تحصيل در دبستان شوق عجيبى به طلبه شدن و ورود به حوزه علميه در من پيدا شد. در تابستان همان سال روزى در عبور از مجلس روضه اى به طور اتفاقى با پدرم در آن مجلس شركت كرديم. واعظ آن مجلس (مرحوم آقاى شيخ على اسلامي) در پايان سخنرانى اظهار داشت كه ما تصميم داريم در شهرستان ابركوه حوزه اى تشكيل دهيم. در مدرسه ساده اى كه به همين منظور ساخته شد ما با 22 نفر ديگر تحصيل را

شروع كرديم. ( حوزه علميه ولى عصر عج الله تعالى فرجه الشريف) با توجه به نبود استاد و مديريت قوى ، عدم مساعدت جو و شركت برخى افراد بدون ذوق و شناخت، در ادامه از اين مجموعه 14 نفر بيرون رفتند و حوزه با 9 نفر به فعاليت خود ادامه داد. عده اى هم در سال دوم از حوزه بيرون رفتند و در پايان سال دوم 2 نفر مانديم. حقير براى سال تحصيلى 55 -1354 وارد حوزه علميه شيراز شدم. در آن جا آيت الله شهيد دستغيب (ره) ما را با گرمى پذيرفتند. در مدرسه (ايمانيه) شيراز با مديريت خود شهيد تحصيل را شروع كردم و در درس اخوى ايشان استاد آيت الله سيد مهدى دستغيب شركت كردم. در همان زمان هم نزد حاج آقا سيد هاشم (فرزند شهيد) در مدرسه حكيم تحصيل مى نمودم. با اين احوال سال 1355 به شهر مقدس قم مهاجرت كردم. فعاليت سه ساله تحصيلم در ابركوه و شيراز فقط مرا در سال دوم حوزه علميه در مدرسه الونديه از مدارس حضرت آيت الله گلپايگانى نشاند، اما سال 56 -1355 دوم و سوم حوزه و سال بعد چهارم و پنجم و ششم حوزه را جهشى گذراندم. و سه سال مافات گذشته را جبران نمودم. در سال 57 دو جلد شرح لمعه را تمام نمودم و در همان حال 40 تا 50 درصد درسها را خود مطالعه مى كردم. دروس رسائل، مكاسب و كفايه را عموما نزد مرحوم آيت الله ستوده تلمذ نمودم و كمى از آن را هم نزد آيات كريمى، جهرمى، و صلواتى گذراندم. كه با اتمام سطح همراه

بود. سال 60 يا 61 بود كه تحصيل دروس خارج را شروع كردم كه با 2 سال درس خصوصى مرحوم آيت الله خاتم يزدى در اصول همراه بود. درس آيات عظام مكارم شيرازى ، فاضل لنكرانى ، جواد تبريزى و سبحانى را درك و عمده دروس خارج فقه واصول را خدمت حضرت آيت الله استاد وحيد خراسانى تلمذ نمودم كه 11 سال ادامه داشت. فلسفه را با شرح منظومه سبزوارى خدمت آيت الله گرامى و سپس آيت الله انصارى شيرازى و اسفار را نزد علمائى چون مصباح يزدى، جوادى آملى، حسن زاده آملى، انصارى شيرازى و محمدى گيلانى و نكونام تلمذ نمودم. در همان حال بدايه و نهايه راخودم مطالعه نمودم. ابتداى شروع به تحصيل ، تدريس را در همان مدارس شيراز شروع كردم، يعنى كتابى را كه تحصيل مى كردم، اوايل آن را تدريس مى نمودم. اين وضع برايم جذابيت خاصى داشت. بر همين منوال از سال 62 رسما در مدرسه (المهدي) قم – كه زير نظر حضرت آيت الله گلپايگانى (قدس سره) اداره مى شد تدريس سيوطى را شروع كردم و اين اولين تدريسم به صورت رسمى بود. بعد از آن در مدارس رسول اكرم (صلى الله عليه و آله)، رضويه، عترت، معصوميه و . . . درسهاى سيوطى، مغنى و عموم كتب سطح را تدريس كرده ام (برخى را 5 يا 6 بار) تقريبا 10 سال بعد يعنى سال 71 يا 72 تدريس رسائل را در مدرسه حضرت آيت الله گلپايگانى شروع كردم و سپس مكاسب را كه تا كنون 3 دوره تدريس داشته ام. تفسير را به صورت درس تخصصى

از سال 77 در مركز تخصصى تفسير شروع نمودم. تدريس خارج اصول را در سال 1375 و خارج فقه را در سال 1382 شروع كردم و تا كنون ادامه دارد.

عليزاده، اكبراسد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

اكبر اسد عليزاده

محل تولد : مشكين شهر

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1343/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب پس از اتمام دوره راهنمايي در سال 1361 به حوزه علميه شهرستان اردبيل وارد شدم. پس از دو سال و نيم تحصيل به جهت موفقيت بيشتر در تحصيل و استفاده از محضر اساتيد مجرب در سال 1364 وارد حوزه علميه قم شدم و دوره سطوح را از محضر اساتيدي چون آيات عظام وجداني فخر، اعتمادى، تبريزى، پاياني و صالحي افغاني بهره بردم.

پس از اتمام دوره سطوح در سال 1372در درس خارج فقه و اصول حضرات آيات مكارم شيرازي و صالحي مازندراني شركت كردم و همزمان از درس كلام و فلسفه استاد علامه جعفر سبحاني و مصباح يزدي نيز استفاده مي كردم. و در سال 1374 رشته تخصصي كلام اسلامي را شروع و در سال 1378 فارغ التحصيل گرديدم و در حال حاضر مشغول نوشتن پايان نامه دكتراي كلام اسلامي مي باشم.

به جهت علاقه فراوان به تأليف و تحقيق، كار تحقيقي خود را از سال 1371 شروع و در حال حاضر بيش از 60 اثر تأليفي و تحقيقي اعم از كتاب و مقاله از ما به چاپ رسيده است. اين فعاليت سبب شد در سال 1382 به عنوان پژوهشگر نمونه كشور انتخاب شوم و يكي از كتابهايم (سياستهاي فقر زدايي در كلام معصومين عليهم السلام) در اولين جشنواره فرهنگي صدا و

سيما در سال 1382 به عنوان پژوهش برتر شناخته شود.

عليزاده، عبدالرضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عبدالرضا عليزاده

محل تولد : رشت

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1343/1/1

زندگينامه علمي

سال آغازين تحصيل من در هنرستان صنعتي شهر رشت مقارن شد با اعتراض هاي انقلابي ملت و پس از پيروزي انقلاب و اتمام دوره هنرستان در رشته اتومكانيك با همه علاقه اي كه به مباحث مكانيك داشتم و كارنامه هاي آن دوره گواه آن است ، به فلسفه وتحصيل در علوم حوزوي علاقه مند شدم و در حوزه علميه رشت كه رونق چنداني نداشت به تحصيل پرداختم و به همراه برادر شهيدم (مسعود عليزاده) كه از من هم جدي تر و بهتر درس مي خواند آغاز كرديم و يك ساله درس هاي يك سال و نيم حوزه علميه قم را خوانديم زيرا ما بي وقفه و تعطيلي كار مي كرديم ولي وقتي در سال 1362 به حوزه علميه قم آمديم ديديم كه ما سيوطي را نبايد مي خوانديم . ما در رشت جامع المقدمات ، منطق كبري و منطق شهيد مطهري ، سيوطي تا باب ابتدا ، كتاب صرف ساده و قسمتي از شرح النظام را در ظرف يك سال خوانديم و آن طور خوانديم كه در آنجا جامع المقدمات را تدريس مي كرديم . به قم آمدم و چون از جنگ و چند گرفتاري ديگري نمي توانستيم شانه خالي كنيم تا سال 1369 به پايان سطح رسيدم و درس خارج را شروع كردم اما همراه با آغاز تحصيل در دانشگاه دوباره به دروس سطح بازگشتم و قسمتي از مكاسب و كفايه را تكميل كردم و

تعداد درس هاي حوزوي خود را نيز كم كردم . سال 1371 (حدودا) به درس خارج مشغول شدم (البته غير از درس هايي كه نزد برخي از آقايان به صورت كوتاه مدت گذراندم مانند خارج نكاح نزد آيت الله مشكيني ، خارج قسمت كوتاهي ازاصول نزد استاد آيت الله سبحاني، حدود 2 سال و اندي در خارج فقه آيت الله سيد محمود شاهرودي و 3 سال درس خارج آيت الله وحيد خراساني و نيز بيش از 2 سال درس خارج اصول ايشان را شركت كردم .

از سال 1369 دروس دانشگاهي خود را در رشته حقوق در مجتمع آموزش عالي قم (دانشگاه تهران) شروع كردم و در سال 1373 فارغ التحصيل شدم و سپس در دانشكده حقوق و علوم سياسي دانشگاه تهران به تحصيل فوق ليسانس حقوق خصوصي پرداختم آنگاه وقتي در سال 1376 فارغ التحصيل شدم بلافاصله در دوره دكتراي حقوق خصوصي همان دانشگاه پذيرفته شدم و سرانجام رساله دكتراي حقوق خصوصي خود را درخصوص حقوق شناسي اجتماعي گذراندم . در سال 1383 فارغ التحصيل شدم و در پرديس قم دانشگاه تهران (همان مجتمع آموزش عالي قم سابق) به عنوان استاد يار حقوق خصوصي استخدام شدم .از سال 1372 در كنار تحصيل حقوق و علوم حوزوي در پژوهشگاه حوزه و دانشگاه (دفتر همكاري حوزه و دانشگاه سابق) به تحصيل جامعه شناسي درسطح فوق ليسانس پرداختم و سال 1376 فارغ التحصيل شدم و در آنجا به تحصيل در موضوعات جامعه شناختي پرداختم و حاصل آن شركت درترجمه كتاب وبر و اسلام (Weber and Islam) و نگارش كتاب جامعه شناسي معرفت بود . كتاب وبردر اسلام در

هشتمين دوره كتاب سال دانشجويي رتبه دوم ترجمه را كسب كرد و كتاب جامعه شناسي معرفت تا كنون رتبه تشويقي دبيرخانه دين پژوهان كشور برگزيده كتاب سال دانشجويي (يازدهمين دوره) و نيز برگزيده كتاب سال حوزه به خود اختصاص داده است .

اكنون در گروه حقوق خصوصي دانشكده حقوق پرديس قم دانشگاه تهران رسما به عنوان استاديار حقوق به تدريس دروس اصول فقه (در سطح كارشناس و كارشناسي ارشد) ، مقدمه علم حقوق ، مباني جامعه شناسي ، جامعه شناسي حقوق ، حقوق كار ، داوري هاي بين المللي و متون حقوقي به زبان انگليسي اشتغال دارم .همچنين در پژوهشگاه حوزه و دانشگاه گروه علوم اجتماعي همكاري دارم و عضو شوراي علمي گروه علوم اجتماعي آن پژوهشگاه هستم .در سال هاي گذشته در مراكزي چون دانشگاه قم ، جامعه الزهراء ، مركز تخصصي قضا و دانشگاه پيام نور تدريس كرده ام .

عليزاده، غلامحسين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

غلامحسين عليزاده

محل تولد : بابل

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد

زندگينامه علمي

اينجانب غلامحسين عليزاده فرزند حجّت بعد از اتمام دوره راهنمايي در سال 1355 وارد حوزه بابل مدرسه خاتم الانبياء مشغول به درس شدم و بعد از اتمام ادبيّات عرب و منطق و معالم و قسمتي از كتاب مختصر المعاني در سال 1358 وارد حوزه علميّه قم مدرسه المهدي زير نظر آيه الله العظمي گلپايگاني (قده) به مدت سه سال مشغول به درس بودم بعد از اتمام دو جلد لمعه و اصول فقه در درس رسائل حضرت آيت الله اعتمادي شركت و در فقه مكاسب حضرت آيت الله بني فضل و كفايه را از محضر

آيت الله فاضل و علوي گرگاني استفاده كردم و درس شرح منظومه از محضر حضرت آيت الله گرامي و فلسفه جلد اول اسفار را از محضر حضرت آيت الله جوادي آملي و شرح اشارات را از حضرت علّامه حسن زاده آملي استفاده كردم . در درس خارج از اساتيد معظم حوزه همچون حضرت آيت الله العظمي وحيد خراساني در دوره اصول و در درس خارج فقه در بحث طهاره حضرت آيت الله العظمي تبريزي و همچنين حدود و قصاص و شهادت را از معظم له بهره مند شدم در رجال از محضر حضرت آيت الله زنجاني استفاده كردم.

در بخشي از الفاظ اصول (خارج) از محضر حضرت آيت الله العظمي فاضل لنكراني بهره مند شدم . در دوره تخصصي تفسير زير نظر حضرت آيت الله العظمي مكارم شيرازي شركت كردم و بعد از اتمام و ارائه پايان نامه ، مشغول تحقيق در حوره تفسير هستم. در ضمن تحصيل و تحقيق همكاري با مؤسسه ولي عصر و مركز دائره المعارف اسلامي و جامعه الزهراء و دانشگاه آزاد اسلامي براي تحقيق و تدريس داشتم و مقالاتي براي كنگره تمدن دانشگاه علّامه طباطبائي و طرحي براي كنگره اخلاق و عرفان حضرت امام (ره) ارسال نمودم

عليزاده، محسن

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محسن عليزاده

محل تولد : اصفهان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1353/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب محسن عليزاده متولد 1352 در شهر اصفهان از دوران دبيرستان در جلسات هفتگي علمي مذهبي شركت نمودم و كم كم از طريق اين جلسات و آشنايي با طلاب حوزه هاي علميه اصفهان و قم علاقه به حوزه و طلبگي

پيدا كردم – سال 72 وارد حوزه علميه قم شده و پس از اتمام پايه 6 حوزوي وارد موسسه امام خميني شدم و در سال 81 براي مركز مطالعات و پژوهش هاي حوزه علميه قم تا به اكنون پاسخ به سوالات سياسي و حقوقي داده ام و نيز در طول اين سالها مقالاتي را در بازتاب انديشه به چاپ رسانده ام افزون بر اين در سال 81 مدتي به عنوان ويراستار پس از گذراندن دوره هاي آن در موسسه مشغول شدم و سه سال در كارورزي فقه سياسي و به مدت حدود شش ماه هم كارورزي معرفي و شناخت اسلام را گذراندم كه اين دوره ها در تقويت نويسندگي علمي و پژوهشي اينجانب بسيار سودمند بود نيز در سال 85 وارد مقطع كارشناسي ارشد فقه و جزا در موسسه امام خميني گرديدم و هم اكنون در زمينه پژوهش هاي مربوط به فقه سياسي – حقوق زنان و حكومت اسلامي و حقوق جزا مطالعه و تحقيق مي نمايم.

عليني، محمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد عليني

محل تولد : تهران

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1343/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب محمد عليني در سال 1343 در تهران به دنيا آمدم. تحصيلات كلاسيك خود را تا مقطع ديپلم در شهر قم ادامه دادم. با وجود قبولي در دانشگاه تهران و مركز تربيت معلم لويزان در سال 1363 وارد حوزه علميه قم شدم. دروس سطح خود را نزد اساتيدي همچون ايوبى، نكونام، عراقچى، عليدوست، و مرحوم پاياني گذراندم. پس از اتمام سطح در درس خارج اصول مرحوم آيت الله صالحي مازندراني و خارج فقه آيت الله جوادي آملي شركت نمودم.از

سال 1370 به جهت علاقه به كار با كودك و نوجوان كه به نظرم زير بناي كار فرهنگي در جامعه محسوب ميشود وارد مركز تربيت مربي كودكان و نوجوانان دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم به رياست حاج آقا راستگو شدم.

بعد از گذراندن دوره عمومي و تخصصي مركز وارد گروه تحقيقاتي معارف زير نظر حاج آقا كبير شدم و بر روي آثار شهيد مطهري كار نمودم. در ضمن وارد گروه تحقيقاتي روان شناسي زير نظر استاد مهاجراني شدم و روان شناسي رشد و شخصيت را فرا گرفتم و به تدوين جزوه همراه با ساير دوستان مركز پرداختم. علاوه بر تحقيق و پژوهش در زمينه هاي معارف ، روان شناسي ، تعليم و تربيت، احكام، مسائل اجتماعي و ... به تدريس در مقاطع ابتدايى، راهنمايي و دبيرستان در ايام تابستان در قم و شهرستان ها در مراكز فرهنگي مشغول مي باشم.

همچنين در تدوين كتاب هاي ره توشه راهيان نور در مقطع ابتدايي و راهنمايي با ساير دوستان محقق و نويسنده از سال 1376 همكاري نزديك دارم و مسئول هيات تحريريه در مركز تربيت مربي مي باشم. در سال 1379 در كنار دروس حوزوي و تحقيق و پژوهش به تحصيل در رشته علوم اجتماعي گرايش پژوهشگري در دانشگاه باقر العلوم عليه السلام پرداختم. علاوه بر تحقيق و پژوهش و نويسندگي در زمينه كودكان و نوجوانان و حضور در درس تفسير آيت الله جوادي آملي به پژوهش و نويسندگي در زمينه مسائل جامعه شناسي اشتغال دارم كه اميدوارم با عنايت ويژه خداوند و اهل بيت عصمت و طهارت بتوانم در خدمت اسلام و جامعه اسلامي باشم. لازم

به ذكر است از سال 1384 در مقطع كارشناسي ارشد جامعه شناسي دانشگاه باقرالعلوم عليه السلام اشتغال به تحصيل دارم. همچنين از ابتداي سال1385 در پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي با عنوان پژوهشگري در دفتر مطالعات و تحقيقات فرهنگي و اجتماعي مشغول مي باشم.

عماد خراساني، نسرين دخت

قرن:14

جنسيت:زن

مليت:ايران

نسرين دخت عماد خراساني در سال 1327در تهران متولد شد .ايشان تحصيلاتش را در رشته علوم سياسي دانشگاه تهران آغاز كرد .او تحصيلات خود را در رشتۀ علوم كتابداري در مقطع كارشناسي ارشد در همان دانشگاه ادامه داد و بعد از اتمام تحصيلات برخي دوره هاي تخصصي سيستم هاي اطلاع رساني را نيز در كشورهاي ايتاليا و ژاپن گذراند.وي در حال حاضر رئيس بخش اطلاعات وانتشارات مركز مطالعات برنامه ريزي و اقتصاد كشاورزي در وزارت كشاورزي مي باشد. كتاب"فهرستگان كشاورزي ايران"تاليف سيمين دخت عماد خراساني ، در دوره دوازدهم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به عنوان كتاب سال برگزيده شد.گروه : علوم انساني رشته : كتابداري گرايش : سيستم هاي اطلاع رساني تحصيلات رسمي و حرفه اي : نسرين دخت عماد خراساني پس از گذراندن تحصيلات ابتدايي و متوسطه، در رشتۀ علوم سياسي دانشگاه تهران به تحصيل پرداخت و پس از اخذ درجۀ كارشناسي، تحصيلات خود را در رشتۀ علوم كتابداري در مقطع كارشناسي ارشد در همان دانشگاه ادامه داد و بعد از اتمام تحصيلات برخي دوره هاي تخصصي سيستم هاي اطلاع رساني را نيز در كشورهاي ايتاليا و ژاپن گذراندمشاغل و سمتهاي مورد تصدي : نسرين دخت عماد خراساني 27 سال است كه در وزارت كشاورزي به خدمت اشتغال دارد و علاوه

بر آن در مراكز مختلف علمي نيز در دوره هاي كوتاه مدت، به تدريس كتابداري پرداخته است. وي در حال حاضر رئيس بخش اطلاعات وانتشارات مركز مطالعات برنامه ريزي و اقتصاد كشاورزي در وزارت ياد شده مي باشد.جوائز و نشانها : كتاب"فهرستگان كشاورزي ايران"تاليف نسرين دخت عماد خراساني ، در دوره دوازدهم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به عنوان كتاب سال برگزيده شد.آثار : آموزشهاي مذهبي در ادبيات كودكان و نوجوانان ويژگي اثر : (ويژه نامه نمايشگاه بين المللي كتاب)2 خدمت اطلاع رساني كشاورزي در ايران: يك تجربه ويژگي اثر : مقاله،(نشر كتابداري دانشگاه تهران)3 فهرستگان كشاورزي ايران ويژگي اثر : تاليف،اين كتاب در دوره دوازدهم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران ،از طرف وزرات فرهنگ و ارشاد اسلامي معرفي و برگزيده شده است.آشنايي با كتاب:«فهرستگان كشاورزي ايران»: فهرستگان كشاورزي ايران (5 جلد)؛ زيرنظر نسرين دخت عماد خراساني؛ تهران: وزارت كشاورزي، مركز مطالعات برنامه ريزي و اقتصاد كشاورزي، 1372. براي هرگونه پژوهش علمي در زمينه هاي گوناگون كشاورزي، شناخت و ارزيابي پژوهش هاي انجام شده در گذشته ضروري است. فهرستگان كشاورزي ايران – شامل كليه منابع فارسي و غيرفارسي، اعم از كتاب، مقاله، پايان نامه و گزارش مربوط به كشاورزي ايران از دوران قديم تا سال 1369 – با چنين منظوري تدوين شده و براي نخستين بار است كه بدين صورت جامع منتشر مي شود. اين كتاب در پنج مجلد به شرح زير تنظيم شده است: جلد اول، مقدمه، كتابها، اسناد

و مدارك. جلد دوم، كتابها، اسناد و مدارك. جلد سوم؛ مقاله ها و پايان نامه. جلد چهارم؛ آثار كشاورزي به زبانهاي غيرفارسي. جلد پنجم؛ نمايه ها. دسته بندي فوق به گونه اي است كه هماهنگي و انسجام مطالب را تضمين كرده است. «فهرستگان كشاورزي ايران» در حكم ابزاري مطمئن است كه از طريق آن پژوهشگران مي توانند به منابع موجود دسترسي يابند.

عماد، علي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد علي عماد

محل تولد : بيرجند

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1338/1/1

زندگينامه علمي

سال 1356 وارد حوزه علميه قم شدم مقدمات و فقه و اصول مقدماتي را در مدسه علميه رسالت گذراندم در اين اثناء بلحاظ ضرورت هاي انقلاب براي مدتي كوتاه عضو شوراي فرماندهي سپاه پاسداران (1358) برضد و عضو مستشار حقوقي (1359) دادگاه انقلاب بيرجند شدم.

سپس تحصيلات حوزوي را در فقه و اصول ادامه دادم در اين اثناء به فلسفه و علوم قرآن و تفسير نيز اهتمام ورزيدم. سال 1364 وارد درس خارج شده و تاكنون نيز به درس و بحث و مطالعه و تحقيق در اين رشته مي پردازم . چندين سال نيز به عنون تدريس دروس تخصصي گروه علوم قرآن دانشگاه تربيت معلم تبريز به صورت پروازي در دانشكده الهيات آن دانشگاه تدريس داشته ام . مدتي نيز به ضرورت به حوزه مديريت پژوهش اعم از صف هاي پژوهش و ستاد پژوهش (معاونت پژوهشي حوزه) سر كسب مي كشم.

مهمترين بخش دغدغه هاي فقهي حقير گذشته از مطالعه پيرامون سامان ياي علوم به چگونگي توسعه و رشد علوم برتر فقه اختصاص مي يابد.

طراحي و مطالعه در راستاي تدوين كار مجموعه اي فقه

القرآن به صورت گسترده وفراگير نيز بخش قابل توجه مطالعات را در بر مي گيرد.

عمادي چاچكامي، كمال الدين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد كمال الدين عمادي چاچكامي

محل تولد : ساري

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1340/1/1

زندگينامه علمي

سال 1340 در روستاي چايكام از توابع شهرستان ساري متولد شدم دوران ابتدايي در روستاي خود و روستاهاي همجوار طي كردم، براي ادامه تحصيل به ساري هجرت كردم بعد از اخذ ديپلم در سال 1361 وارد دانشكده تربيت معلم در رشته زبان شدم. بعد از مدت 5 ماه به دليل علاقه شديد از آن انصراف داده به حوزه علميه اماميه ساري نزد آيت الله صدوقي مشغول به تحصيل شدم. سال دوم تحصيلي 1362 به قم هجرت نمودم تا سال 1370 مقدمات و سطح را به پايان رساندم از سال 1370 به درس خارج راه يافتم در اين مقطع از افاضات آيات عظام صالحي مازندراني و جوادي آملي و ديگر اساتيد بهره بردم به مدت ده سال از خرمن پرفيض اساتيد خارج استفاده كردم در اين مدت تحقيقات مهم فقهي زير نظر استادم انجام دادم كه مورد عنايت استادم قرار گرفت.در رشته فلسفه ابتدا بداية الحكمة را نزد آيت الله ممدوحي كرمانشاهي خواندم. سپس منظومه منطق و حكمت را نزد آيت الله طاهري مازندراني خوانده و در پايان در درس اسفار حكيم عالي قدر جوادي آملي شركت نمودم كه بيش از 2 سال موفق به ادامه آن نشدم.

درس عرفان را با اشاره حكيم متاله عارف بزرگ حسن زاده آملي آغاز نمودم با آنكه مقدمات را نخوانده بودم به تشخيص استاد در درس مصباح الانس ايشان شركت نمودم

كه به مدت دو سال فيض برده ام. سپس به دليل بيماري استاد به امر ايشان نوار درس فصوص را پيگيري نمودم.از ابتداي ورود به حوزه مقدس قم علاقه به تحقيق و نوشن داشتم. لذا در موضوعات گوناگون تحقيقاتي انجام داده ام كه برخي از آنها چاپ و برخي به صورت مقاله در همايش هاي علمي ارائه گرديده است كه ليست تفصيلي آن در ص 8 ارائه گرديده است.به دليل شركت فعال در درس خارج حضرت استاد آيت الله صالحي مازندراني و تاليف مقالات علمي متعدد زير نظر آن استاد به دريافت گواهي اجتهاد در سال 1374 نائل شده ام.اكنون بيشتر اوقات سرگرم تحقيقات قرآني و فقهي و كلامي هستم در ضمن تحصيل به تدريس دانشگاهي و همچنين علوم حوزوي پرداختم. كتاب بدايه الحكمه براي جمعي از طلاب دو دوره تدريس نمودم و همچنين كتاب اصول الفقه و مكاسب محرمه شيخ انصاري براي برخي از طلاب تدريس كرده ام.

عمراني، ابوالحسن

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد ابوالحسن عمراني

محل تولد : لامرد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1351/6/1

زندگينامه علمي

در زمستان سال 1351 در يكي از روستاهاي جنوب استان فارس، از مناطق گرم و خشك كشور به دنيا آمدم. تحصيلات ابتدايي را در زادگاه پشت سر گذاشته و در همين زمان قرائت قرآن را در نزد پدر تعليم يافتم. در دوره تحصيلات راهنمايي به مدرسه علميه شهرستان لاجر وارد شدم و برخي از دروس كلاسيك را همزمان با تحصيلات حوزه ادامه دادم.

پس از چند سال به حوزه علميه شيراز وارد و در مدرسه علميه قوام به ادامه تحصيل و از سال 1370 به تدريس در مواد

درسي ادبيات عرب (سيوطي) و منطق مشغول گرديدم.در همين سال به نگارش و ترجمه متون عربي روي آورده و در سال بعد شعر را كه از چند سال پيش از سر تفنن مي سرودم و در خانواده ما موروثي بود _ به صورت جدي تر پي گرفتم.بركات معنوي حضرت شاهچراغ(ع) و ديگر امامزادگان مدفون در شهر شيراز به علاوه همجواري با پارسي سرايان ايران در اين شهر، بر توفيق اين راه افزود و سرودن اشعار فارسي و عربي تا حال ادامه يافته است. در طول اين سال ها با تشكيل پرونده تحصيلي در مركز مديريت حوزه علميه قم و حضور در موعد امتحانات آخر سال در شهر قم، تدريس را در شيراز به همراه تحقيق و نگارش ادامه دادم.

ترجمه كتاب علي بن ابي طالب من المهد الي اللحد (كه اجازه ترجمه اين كتاب از مؤلف فقيه آن دريافت نمودم) ترجمه علي و الحسين (تأليف برلي سلامه شاعر لبناني) نگارش، زينب سالار رسالت عاشورا ترجمه كتاب «الم ذل الحسيني» (بزمگاه خون) _ ترجمه علي لاسواء (فقط علي) ترجمه منظوم قسمتي از صحيفه سجاديه با عنوان «ترجمان عشق» و... سرودن و چاپ مجموعه شعر «دُرّواره هاي عشق) و ... مربوط به اين سال ها است. در سال 79 – 78 تحصيل دوره خارج را در كلاس آيت الله دستغيب آغاز و در سال 81 با شركت در آزمون ورودي دانشكده صدا و سيما مصاحبه خصصي و گزينش، در رشته ارتباطات با گرايش تهيه كنندگي تلويزيون، در دانشكده صدا و سيماي قم به تحصيل پرداختم.

تحصيل در اين دانشكده با هدف ارتباط هر چه قوي تر ميان مباني دين و هنر، و ترميم علمي هنر

ديني صورت گرفته و در همين زمان به تحصيلات خارج فقه و اصول در كلاس هاي درس آيت الله مكارم شيرازي و آيت الله سبحاني ادامه دادم. كتاب «ياس در آتش» در همين سال چاپ و منتشر شد. اين كتاب ترجمه كتاب «الحجة الغراء مع شهادة الزهرا» تأليف آيت الله جعفر سبحاني است ه در نقد و رد مقاله اي از اهل سنت با عنوان فاطمه زهرا از ولادت تا افسانه شهادت مي باشد. اين كتاب چند ماه به (اواسط سال 82) به وسيله مو سسه امام صادق قم تجديد چاپ گرديد. در مدت تحصيل در دانشكده صدا و سيما مجموعه هاي «السفيران نجران، رابطه ديني و سينما» رابطه اسلام و هنرهاي زيبا، مهتاب كوير نگارش و نيز «كليپ حريم عمرش نما، برنامه كوتاه استوديوي» ادبيات تعزيه ساخته شد. هم اينك ضمن تدريس در حوزه علميه شيراز طرح نگارش، اختران خاك و تكميل كرانه هاي سرخ و ترجمان عشق و نيز پيش توليد و توليد برخي برنامه هاي تلويزيوني در دست انجام دارم.

تا چه قبول افتد و چه در نظر آيد...

عمومي، محمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد عمومي

محل تولد : اصفهان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1343/1/1

زندگينامه علمي

تولد:1343 ديپلم:1361 ورود به دانشگاه:1362 و 2 سال تحصيل رشته رياضي كاربردي دانشگاه صنعتي اصفهان تحصيل دروس حوزوي به صورت متفرقه از سال 1361 اشتغال رسمي به دروس حوزه از سال 1364 اشتغال به خارج فقه و اصول از سال 1371 در اصفهان هجرت به قم در سال 1374 تحصيل در رشته تخصصي فقه و اصول در موسسه بقيه الله از سال 1376 تا 1382

بيش از 18 سال سابقه تدريس در حوزه همكاري علمي پژوهشي با مركز تحقيقات فقهي قوه قضائيه از سال 1380همكاري علمي با پژوهشكده باقرالعلوم(ع) تدريس در برخي از موسسات آموزش عالي و بيش از 13 سال حضور تبليغي در دانشگاهها موفقيت در آزمون علمي شوراي نگهبان براي انتخابات خبرگان و در سال 1385 همكاري علمي و هنري با صدا و سيما در تهيه برنامه هاي قرآني را دارم

عميد، مسعود

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

مسعود عميد

محل تولد : بروجرد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1349/1/1

زندگينامه علمي

به سال 1349 در بروجرد در خانواده اي مذهبي چشم به جهان گشودم در سال 1367 در رشته علوم تجربي در مقطع متوسطه فارغ التحصيل شدم. در دوران دبيرستان در فعاليت هاي اجتماعي سياسي حضور داشتم و به عنوان معاون آموزش در انجمن اسلامي دبيرستان و عضو فعال بسيج دانش آموزي انجام وظيفه مي كردم به سال 1367 پس از اخذ ديپلم با شوقي فراوان به جرگه تشنگان ولايت و اهل بيت در حوزه علميه قم پيوستم. در دوره سطح عالي از اساتيد گرامي آقايان پاياني، محمدي خراساني و علوي بهره بردم. از سال 1377 با شركت در درس خارج فقه و اصول آيت الله مهدي هادوي تهراني از محضر ايشان كسب فيض نموده ام. همچنين مدتي توفيق درك محضر آيت الله شبيري زنجاني را داشتم. به موازات اشتغال به درس خارج در سال 77 مدتي با مركز پژوهش هاي اسلامي صدا و سيما همكاري داشتم. از سال 83 بنابرعلاقه به موضوعات تقريبي با مركز تحقيقات علمي مجمع جهاني تقريب مذاهب اسلامي – قم – همكاري

پژوهشي داشته و در كنفرانس سالانه وحدت اسلامي به عنوان عضوي از پيكره تقريب شركت داشته ام. از سال 1384 تا كنون در دانشگاه آزاد اسلامي واحد اراك به تدريس تاريخ اسلام اشتغال دارم. همچنين در خلال اين سالها در فن ترجمه متون سنگين ادب و لغت عرب چون قرآن كريم و نهج البلاغه و نيز پاره اي موضوعات فقهي فعاليت داشته ام كه برخي به چاپ رسيده است. نيز به ارائه نكات انتقادي با نگرش جوان پسند پرداخته ام كه حاصل آن دست نوشته هايي است كه هنوز توفيق تنظيم و چاپ آنها را نيافته ام.

در پايان بر اين باورم كه مي بايست از متون اساسي و جاودانه اي چون قرآن و نهج البلاغه هر ده سال يكبار ترجمه اي روز آمد و متناسب با تحولات و ساختار زباني به جامعه فرهنگ دوست عرضه شود.

عميق، محسن

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محسن عميق

محل تولد : تهران

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1350/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب از سال 1368 وارد حوزه علميه قم شدم و فعاليت علمي و آموزش حوزوي را شروع كرده و در مدارس معصوميه و الهادي و امام باقر عليه السلام دوران مقدمات و لمعه ها را به اتمام رسانده و رسائل و مكاسب را در محضر اساتيدي همچون محسن وحيد خراساني و حسيني خراساني و محمدي و .. به اتمام رساندم. و از سال 1374 دروس خارج فقه و اصول آيات عظام وحيد خراساني و مكارم شيرازي و تبريزي و سبحاني ، نوري همداني و درس تفسير استاد جوادي آملي شركت داشته و در سال 1376 دوره تخصصي كلام اسلامي را

در مؤسسه امام صادق عليه السلام شروع كرده و در سال 80 فارغ التحصيل شدم و پايان نامه سطح 4 حوزه در حال دفاع مي باشد در اين مدت همكاريهايي با برخي از مؤسسات علمي پژوهشي همچون نشر آثار حضرت امام(ره) و پژوهشگاه فرهنگ و انديشه و ... داشتم و در كتاب تا بحال منتشر شده يكي فلسفه خلقت و ديگر اخلاق زيست محيطي در اسلام و مقالاتي نيز منتشر داشته ام. و از سال 1384 در مركز جهاني معاونت پژوهش مدارس تخصصي فقه و اصول اشتغال اجرائي و علمي دارم و در كنار حوزه فعاليتهاي تبليغي و تدريس نيز داشته ام .

عناصري، جابر

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

جابر عناصري در سال 1324 در شهر اردبيل زاده شد. او از كودكي به تعزيه و شبيه خواني علاقه مند بود. وي گرچه دكتري خود را در رشته فلسفه از دانش گروه : علوم انساني رشته : علوم اجتماعي گرايش : تعزيهخاطرات كودكي : علي عناصري( پدر جابر) بدليل علاقه و ارادتي كه به ائمه اطهار عليهم السلام داشت، هر ساله مراسم عزاداري، شبيه خواني و تعزيه را در منزل خود برپا مي نمود. جابر از كودكي به شبيه خواني و تعزيه علاقه مند بود. و زير نظر پدر، مراسم شبيه خواني را آموخت. در زماني كه پدرش مراسم شبيه خواني را برگزار مي نمود، جابر مشق هاي خود را در پشت نسخه هاي تعزيه مي نوشت.اوضاع اجتماعي و شرايط زندگي : جابر عناصري در يك خانواده فرهنگي - مذهبي در اردبيل به دنيا آمد . و بدليل علاقه پدرش به ائمه اطهار و اجراي مراسم تعزيه و شبيه خواني در

منزل وي، جابر به تعزيه علاقه مند گرديد. پدرش نيز يكي از مردان سرشناس اردبيل بود و در نظر مردم بسيار محترم بود. خانه او نيز هر ساله محل برگزاي مراسم تعزيه و شبيه خواني بود. از اين رو در همه جاي آن آلات و ادوات شبيه خواني و تعزيه به چشم مي خورد.تحصيلات رسمي و حرفه اي : جابر عناصري تحصيلات ابتدايي و دبيرستان خود را در اردبيل طي كرد و سپس بخاطر عشق به ادبيات عامه، در سال 1339 راهي تهران شد تا ادبيات را در دارالفنون بياموزد. در سال 1342 تحصيلات دانشگاهي خود را در رشته فلسفه و علوم تربيتي در دانشگاه تهران آغاز كرد و در اين رشته تحصيلات خود را تا دكتري ادامه داد.در سال 1352 براي پژوهش و سبك تخصصي در زمينه ايران شناسي اجتماعي را در دانشگاه لندن به پايان رساند.خاطرات و وقايع تحصيل : جابر عناصري در سيزده سالگي در دوره دبيرستان يك پژوهش فرهنگي را انجام داد و آنرا بصورت روزنامه ديواري ارائه نمود.فعاليتهاي ضمن تحصيل : جابر عناصري در ضمن تحصيل به پژوهش در ادبيات و فرهنگ عامه مشغول بود. چنانكه يك تك نگاري درباره روستايي بنام ججين را در سال 1345 انجام داد و در مجله هنر و مردم به چاپ رساند. دكتر عناصري پس از اخذ درجه دكتري از دانشگاه تهران و گذراندن دوره تخصصي مردمشناسي در انگلستان با تكيه بر پژوهشهاي قبلي خود، به تحقيق درباره خاورميانه، جنوب غرب آسيا و بويژه مسائل فرهنگي تركيه و ايران و افغانستان پرداخت.استادان و مربيان : جابر عناصري ادبيات را در دارالفنون از جلال الدين

شريفيان آموخت . اولين استاد وي درباره هنر و ادبيات عامه، پدرش علي عناصري بود.همسر و فرزندان : همسر جابر عناصري كارشناسي ارشد كتابداري است و همواره او را در يافتن اسناد و مدارك و تحقيق و نقد آنها ياري و تشويق نموده است. فرزندان وي نيز همواره از كودكي با كتاب مانوس بوده و بعنوان شاگردان پدر و دستياران تحقيقاتي و حتي طراحان جلد كتابهاي وي،وي را ياري مي نمايند.وقايع ميانسالي : جابر عناصري از دوره تحقيقات ميداني خود در گوشه و كنار ايران خاطرات تلخ و شيريني دارد. يكي از آنها ر زماني رخ داد كه وي با يك دوربين عكاسي جديد و مدرن به يكي از روستاهاي آذربايجان شرقي رفته بود. در آنجا به پيرمردي كه در حال كشاورزي بود برخورد. دكتر عناصري بدليل اينكه مبادا پيرمرد را ناراحت كند، بدون اينكه از وي عكسي بگيرد بسرعت از كنار وي گذشت و از چند جوان روستايي كه در آن نزديكي بود عكسهايي تهيه كرد پيرمرد كه اين صحنه را ديد، فرياد زد، عجب روزگاري شده از جوانها عكس مي گيرند، ولي از پيرها عكس نمي گيرند.دكتر عناصري نيز از او خواست كه هر تعداد عكس مي خواهد از او بگيرد. اما پيرمرد آنرا مشروز بر گرفتن عكس دستجمعي با خانواده خود و در لباسهاي نو دانست، دكتر عناصري نيز از آنها خواست تا لباس محلي آذربايجان را بپوشند، چند لحظه بعد عكسي زيبا و مردم شناسانه بوجود آمده بود.مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : جابر عناصري علاوه بر سابقه تدريس در دانشكده هنرهاي دراماتيك( از سال 1356 ه.ش) دانشكده هنرهاي زيباي دانشگاه

تهران، دانشكده سينما و تئاتر دانشگاه هنر و دانشكده هنر دانشگاه تربيت مدرس، در حال حاضر(1381 ه.ش) سرپرست برخي گروههاي تحقيقي مردم شناسي و مسئول تحقيقات ايلي و عشايري مي باشند.فعاليتهاي آموزشي : جابر عناصري از بيست و يك سالگي در دانشكده هنرهاي دراماتيك مشغول به تدريس شد(1356 ه.ش) . وي در سال 1377 درجه استادياري داشت و تا سالهاي اخير به تدريس مشغول بود.[دكتر محسن تهراني زاده، اسامي و مشخصات استادياران كشور، تهران: معاونت پژوهش، تدوين و تنقيع قوانين و مقررات كشور،1377، ص 319]. از اين گذشته وي بعنوان استاد تعزيه شناسي در دانشكده هنرهاي زيباي تهران، دانشكده سينما و تئاتر دانشگاه هنر، دانشكده هنر دانشگاه تربيت مدرس تدريس نموده است.ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : جابر عناصري در كنار تدريس و مسئوليت هاي اداري تحقيق در زمينه ادبيات عامه ، شبيه خواني و تعزيه را ادامه مي دهد.همفكران فرد : مرحوم احمد شاملو( نويسنده دايره المعارف كتاب كوچه در باره امثال ايراني)، دهخدا( نويسنده امثال و حكم) صادق هدايت(گرد آورنده حكايات و مثل هاي محلي برخي مناطق ايران) در گرد آوري ادبيات عامه پيشگام بوده اند. اما امروزه كساني چون صادق همايوني، دكتر محمود روح الاميني، مهرداد وحدتي دانشمند، محسن ميهن دوست، محمد- احمد پناهي سمناني و دكتر علي بلوكباشي در رديف همفكران جابر عناصري قرار ميگيرند كه با نگاهي مردم شناسانه يا هنري به هنر و ادبيات عامه مي نگرد.آرا و گرايشهاي خاص : مهمترين علاقه جابر عناصري ادبيات عامه، شبيه خواني و تعزيه است. وي در اين راه اعتقاد كاملي به پژوهش ميداني و مصاحبه دارد. چنانكه وي بيشتر عمر

خود را صرف تحقيق در روستاهاي گوشه و كنار ايران نموده است. وي اين روش را ابزاري براي ارتباط نزديكتر با واقعايت مي داند.جوائز و نشانها : تك نگاري درباره روستاي ججين اولين پژوهش چاپ شده جابر عناصري بود كه از سوي مجله هنر و مردم بعنوان يكي از تحقيقات نمونه انتخاب شد(1352 ه.ش) هنگامي كه دكتر عناصري در انگلستان به سر مي برد تحقيقاتي با تكيه بر پژوهشهاي قبلي خود درباره خاورميانه، جنوب غرب آسيا و بويژه مسائل فرهنگي تركيه ايران و افغانستان انجام داد و در سال 1356 با كسب عنوان دانشجوي برجسته دوره پژوهش به ايران بازگشت.آثار : ويژگي اثر : وي در آثار خود از نگاهي جامعه شناسانه و مردم شناسانه به تئاتر و تعزيه ايراني مي نگرد. [جابر عناصري، مراسم آييني و تئاتر ، تهران: چهارين فصلنامه تئاتر، 1358، ص جلد]2 ادبيات نمايشي مذهبي ، تجلي قرآن در قاب آئينه فرهنگ عامه ايران و ... [جابر عناصري، مراسم آييني و تئاتر، تهران: چهارمين فصلنامه تئاتر، 1358 . و سه مردمشناسي و روانشناسي هنري، تهران:اسپرك،1366. و سه ، شناخت اساطير ايران بر اساس طومار نقالان، تهران: سروش ،1370. و سه ، شبيه خواني كهن الگوي نمايشهاي ايراني، تهران: مركز هنرهاي نمايشي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، 1372] ، دكتر جابر عناصري تا كنون (1381) 12 تعداد 1200 مقاله و 34 كتاب نگاشته اند، كه 20 عنوان از كتابهاي پژوهشي مي باشند و از آن جمله است: شبيه خواني كهن الگوي نمايشهاي ايراني(1372) ، شناخت اساطير ايران بر اساس طومار نقالان( 1370)

ويژگي اثر : پژوهشي است ميداني درباره داستانهاي شاهنامه كه توسط نقالان نقل شده است. [جابر عناصري، شناخت اساطير ايران بر اساس طومار نقالان، تهران: سروش،1370، صص فهرست]7 مراسم آييني و تئاتر(1358) ، مردم شناسي و روانشناسي هنري(1366) ويژگي اثر : دكتر عناصري در كتاب مردم شناسي و روانشناسي هنري به جايگاه قصه هاي عاميانه در هنر ايران، باورهاي عاميانه، تاثير رسانه هاي جمعي در گسترش هنر، مباحث رنگ شناسي، سمبوليسم رنگ و ارتباط آن با روانشناسي مي پردازد. سپس به روانشناسي هنري وارد شده و بحث هاي هنر درماني، تئاتر درماني و نقش تئاتر در درمان كودكان معلول و ... را مطرح مي نمايد. [جابر عناصري، مردم شناسي و روانشناسي هنري، تهران: اسپرك، 1366، و نيز، سه، جابر عناصري، مردم شناسي و روانشناسي هنري، تهران: رشد، 1380، صص جلد و فهرست]9 نسيم خاطرات[صارمي، عاشقترين عاشقان فرهنگ، فرهنگ و پژوهش، ص 21] ويژگي اثر : مجموعه مقالات نسيم خاطرات در بردارنده 150 مقاله در باره تاريخ شفاهي اردبيل و گريزهايي به فرهنگ محل ايران است. [صارمي، عاشقترين عاشقان فرهنگ، فرهنگ و پژوهش، ص 21]

منابع زندگينامه :جواد عناصري، مراسم آييني و تئاتر، تهران: چهارمين فصلنامه تئاتر، 1358، ص جلد2دكتر محسن تهراني زاده، اسامي و مشخصات استادياران كشور، تهران: معاونت پژوهش، تدوين و تنقيع قوانين و مقررات كشور،1377، ص 319]3صارمي، عاشقترين عاشقان فرهنگ، فرهنگ و پژوهش. ص 20و نيز جابر عناصري، شبيه خواني الگوي نمايشهاي ايراني، تهران: مركز هنرهاي نمايشي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي،1372، صفحات جلد كتاب]4كتاب ماه هنر، ويژه هنر عامه1،

شماره 40-39(آذر و دي 1380)، ص 2. و نيز كتاب ماه هنر ( ويژه هنر عامه 2)، شماره 44-43 (فروردين و ارديبهشت 1381)،ص 2

عودي، ستار

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

دكتر ستار عودي درسوم خرداد 1333ه.ش در بغداد متولدشد. تحصيلات ابتدايي و دبيرستان را در مدارس عراق گذراند. و در پانزدهم اسفند 1350 ه.ش به همراه خانواده، همانند بيش از پانصد هزار ايراني ديگر توسط حكومت يعني صدام حسين، از عراق اخراج شدند. وي بين سالهاي 1354_ 1352 ه.ش به انجام خدمت نظام وظيفه با درجه گروهبان درلشكر 77خراسان پرداخت و بعد از انقلاب اسلامي به اشتغال در چند شركت خصوصي و از سال 1364ه.ش در وزارت راه و ترابري مشغول به كار شد. در فروردين 1367تا كنون 1383 به عنوان مترجم، دبير و سر دبير خبر عربي مشغول به كار است. وي داراي مدرك دكتراي تاريخ و تمدن اسلامي است.گروه : علوم انساني رشته : الهيات و معارف اسلامي گرايش : تاريخ تمدن اسلامي والدين و انساب : ستار عودي در سال 1333 در خانواده مردي ايراني به نام غلام از زني به نام سليمه متولد شد.خاطرات كودكي : ستار عودي كه كودكي و نوجواني خود را در اطراف كاظمين سپري كرد و گرچه خاطرات زيادي از آن روزگار در ذهن ندارد، آنجا را به سبب رونق مراسم هاي مربوط به عاشورا در آن روزگار همواره به ياد مي آورد.اوضاع اجتماعي و شرايط زندگي : پدر ستار، شغل آزاد و نسبتا مرفه و جزو طبقه متوسط اجتماعي بود. ستار نيز در كنار يك خواهر و پنج برادر خود ( به نامهاي سهام، جلال، كمال، خالد، سالم و حافظ) تا سال

1350 از زندگي خوبي برخوردار بوده اند . تا اينكه در ديماه 1350 دولت عراق دار اينهاي آنان را ضبط كرد.تحصيلات رسمي و حرفه اي : ستار عودي ديپلم خود را در شهر ري دريافت كردو از سال 1364 دررشته زبان انگليسي وارد دانشگاه تهران شد، در سال 1369 نيز ليسانس ادبيات فارسي را از دانشگاه پيام نور احراز كرد و در سال 1374 فوق ليسانس تاريخ و تمدن ملل اسلامي و در سال 1380 مدرك دكتري خود را در همان رشته از دانشگاه تهران دريافت كرد.خاطرات و وقايع تحصيل : ستار عودي در كنار تحصيل، به گذراندن يك دوره خبرنگاري و نيز يك دوره ديپلم عالي بازرگاني از لندن ( از طريق نامه نگاري) نائل آمده است . در كنار اينها در جاده كرج مشغول به كار بوده است و گاه از فرط خستگي برسر كلاس به خواب مي رفته است.فعاليتهاي ضمن تحصيل : ستار عودي در حين تحصيل علاوه بر اشتغال و تحصيل در چندين مقطع و رشته، به چندين جلسه علمي در خارج كشور رفت و نيز براي بنياد دايره المعارف اسلامي بزرگ مقالاتي تهيه مي كرد. همچنين مدتي را به فراگيري زبان فرانسه و اسپانيول مشغول بود.استادان و مربيان : خانم دكتر برزگر و ديگر استادان، به ويژه استادان رشته تاريخ و تمدن ملل اسلامي در دانشكده الهيات دانشگاه تهران از استادان ستار عودي بوده اند. از آن جمله اند: استاد دكتر اسعدي، استاد دكتر حسين قره چانلو، دكتر نصيريان، دكتر هادي عالم زاده و دكتر نورالله كسائي.هم دوره اي ها و همكاران : ستار عودي نام همدوره اي ها و

همكاران روزگار تحصيل خود را به سبب سپري شدن زمان و وقوع بسيار در زندگي او به خاطر نمي آورد.همسر و فرزندان : ستار عودي در 19شهريور 1360ه.ش با دختر خاله خود به نام بتول آهنگري ازدواج كرد و حاصل اين ازدواج سه فرزند به نامهاي علي متولد 1361، حيدر 1364، و محمد 1371 مي باشند.وقايع ميانسالي : روزگار ميانسالي ستارعودي به تحصيل دررشته تاريخ تمدن و ملل اسلامي در دانشكده الهيات دانشگاه تهران و نيز اشتغال در بخش عربي اخبار جمهوري اسلامي ايران، و نيز به عنوان مترجم و دبير مي گذرد.مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : ستار عودي مشاغل گوناگوني چون مدير امور فروش، مديريت امور انبارها، استادي زبان انگليسي درنيروي هوايي، استاد زبان عربي در دانشكده وزارت امور خارجه، استاد در دانشگاه هاي تهران و دانشگاه امام صادق(ع) و سردبير خبر بين المللي عربي در خبر گذاري جمهوري اسلامي ايران را تجربه نموده است.فعاليتهاي آموزشي : ستار عودي سابقه درخشاني در تدريس داشته است كه عبارت است از: استاديار رشته تاريخ و تمدن ملل اسلامي در دانشگاه امام صادق. استاديار رشته تاريخ و تمدن ملل اسلامي در دانشكده فرهنگ اسلامي و ارتباطات ( شاخه تاريخ تشيع) . استاد مدعو در دانشكده الهيات دانشگاه تهران از 1378 تا كنون 1383. استاد ناظر بر رساله هاي دانشجويان در دانشكده خبر عضو هيات علمي بنياد دايره المعارف بزرگ اسلامي . كارشناس امور خبري در بخش بين المللي خبر گذاري جمهوري اسلامي ايران. ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : ستار عودي در دانشگاههاي مختلف در تهران به تدريس و نيز مطالعه و تحقيق مشغول است.

و نيز سر دبيري خبر بين المللي بخش عربي را بر عهده دارد.شاگردان : ستار عودي چنانكه خود نوشته است شاگردان بسياري را طي يك دهه آموزش تربيت كرده است كه برخي از آنان مسئوليت هاي مهمي را عهده دار مي باشند.آرا و گرايشهاي خاص : تز دكتري ستار عودي تحت عنوان« تاريخ دولت اغلبيان در افريقيه ( تونس) در قرن سوم هجري »پس از پنج سال تحقيق صورت گرفته است. وي با توجه به تسلط بر زبانها عربي و انگليسي و فارسي و دانستن زبانهاي فرانسه و اسپانيايي منابع گسترده اي در اين باره را شناسايي و مطالعه كرده است.جوائز و نشانها : جايزه بهترين مقاله دايره المعارفي براي مقاله «تاريخ نگاري در شمال آفريقا» 1383/11/15چگونگي عرضه آثار : ستار عودي بيش از 50مقاله علمي به بنياد دايره المعارف اسلامي تقديم كرده است كه در جلد ششم دانشنامه جهان اسلام هفت مقاله از آن به چاپ رسيده است . از اين گذشته وي تعدادي مقاله براي دايره المعارف بزرگ اسلامي نوشته است كه در حال چاپ مي باشند. و نيز پنج مقاله درباره شخصيتهاي عرب قديم از جمله بشار بن بردو مجله اول در فرهنگستان زبان وادب فارسي زير چاپ است . دو مقاله در جمله ماهنامه ديني و يك مقاله در مجله ريحانه و يك مقاله در دايره المعارف زنان، حدود 100مدخل براي دايره المعارف جديدي بر سبك و سياق دايره المعارف مصاحب دردست چاپ دارد.آثار : ايران يك شريك تجاري ويژگي اثر : اين كتاب در رشته بازرگاني و ترجمه اي است از زبان انگليسي به

عربي كه در اجلاس سران كشورهاي اسلامي به نمايش گذاشته شد و دومين چاپ آن نيز منتشر شده است .2 تاريخ آل مظفر ويژگي اثر : اين كتاب خلاصه اي است به زبان ساده كه از كتب پيچيده روزگار پس از ايلخانان استخراج شده و توسط موسسه اهل قلم _ ميراث مكتوب در حال چاپ است.3 تاريخ دولت اغلبيان در افريقيه ( تونس) درقرن سوم هجري ويژگي اثر : عنوان فوق، شامل تز دكتري ستار عودي بود كه پس از پنج سال تحقيق و مطالعه بيش از 700 منبع به پايان رسيده و در موسسه امير كبير در زير چاپ است.4 زندگينامه شاه عباس دوم ويژگي اثر : اين كتاب خلاصه اي است با نثري روان كه براي مخاطبين جوان تهيه شده است اين اثر خلاصه اي است از منابع مربوط به عصرصفوي كه در موسسه اهل قلم _ ميراث مكتوب در حال چاپ مي باشد.5 سرگرميهاي رياضي ويژگي اثر : ترجمه كتابي سرگرم كننده در رشته رياضي است كه در موسسه علمي _ فرهنگي وابسته به وزارت علوم زير چاپ است.

منابع زندگينامه : اظهارات و نوشته هاي ستار عودي

عيسي زاده، ولي الله

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

ولي الله عيسي زاده

محل تولد : آمل

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1345/1/1

زندگينامه علمي

در سال 1352 ه . ش وارد دبستان دولتي روستاي رزكه از توابع بخش مركزي شهرستان آمل شدم، و تا پايان دوره ابتدايي كه مدرسان و معلمان سپاه دانش مربي

ما بودند در همان مدرسه اشتغال به تحصيل داشته و از امتيازات بالايي برخوردار بودم.دوره راهنمايي را همزمان با مبارزات انقلابي مردم آمل در اين شهر آغاز كردم و سال سوم راهنمايي را در مدرسه معتمدي (شهيد سقاعليزاده) با موفقيت به پايان رساندم.

دوره متوسطه را در دبيرستان امام خميني(ره) آمل شروع كردم كه با درگيري منافقان در اين شهر همزمان بود، سپس در سال 1364 با اخذ مدرك ديپلم در رشته اقتصاد راهي جبهه شدم و در سال 1365 وارد حوزه علميه مسجد هاشمي آمل شدم.آن گاه در سال 1366 وارد حوزه علميه مقدسه قم شدم و همزمان با تحصيل در حوزه وارد موسسه امام خميني(ره) شده و دوره عمومي آن را در سال 1378 به پايان رسانده و مدت 2 سال براي خدمت به طلاب و آشناياني با اهل سنت به حوزه علميه منتظريه گنبد كاووسي مهاجرت كردم و در اين مدت ضمن مديريت و تدريس در فعاليت هاي فرهنگي و علمي منطقه فعال بودم و در دانشگاه آزاد شهرستان آزاد شهر تدريس مي كردم.سپس در سال 1381 به قم مهاجرت كردم و در موسسه اسراء كه تحت اشراف حضرت آيت الله جوادي آملي است به تحقيق مشغول شدم و در ضمن فعاليت هاي علمي در موسسه به تاليف كتاب و مقاله و تدوين پايان نامه مشغول شدم كه همچنان به فضل الهي ادامه دارد.در ضمن در تمامي اين مدت (از زماني كه ملبس به لباس مقدس روحانيت شدم 1370) تا به حال در سه مقطع تبليغي رمضان، محرم و صفر به اين امر مهم مشغول هستم. از سال 1375 نيز در خدمت گذاري خدمت زائران محترم حرمين شريفين و

عتبات عاليات فعال هستم.

عيسي لو، عبدالله

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عبدالله عيسي لو

محل تولد : اروميه

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1343/1/1

زندگينامه علمي

در سال 1362 همزمان با اخذ ديپلم _ با توجه به اشتياق فراوان به تحصيل و تبليغ علوم ديني _ وارد حوزه علميه حضرت ولي عصر(عج) تبريز گرديدم و پس از مدت دو سال و اندي تحصيل در آن حوزه مباركه و آموختن درسهايي از مقدمات علوم دينى، در پاييز سال 1364 وارد حوزه علميه قم شدم و نخست در مدرسه علميه بعثت ساكن و به ناچار شروع به تحصيل در برخي موضوعات درسي كه اندكي متفاوت با آنچه كه در تبريز فراگرفته بودم بود، كردم؛ و حتي آشنايي ام با جناب استاد علي مؤمني ارموي كه سالها در محضر مرحوم مدرس افغاني تلمذ كرده و اديبي بارع و مدرس فاضل گشته بود. تصميم به تقويت پايه علمي در زمينه ادبيات عرب و منطق گرفتم (نخست در خدمت استاد رباني گلپايگاني كه در حسينيه آيت الله نجفي مرعشي منطقه مظفر تدريس مي كرد عمده مباحث آن را فراگرفتم). از اين رو در خدمت استاد مومني تا چندين سال به فراگيري (حاشيه ملا عبدالله) و مطول تفتازاني و سپس مباحثي از اوائل كتاب رسائل شيخ انصاري و پس از آن نمط اول شرح اشارات (طبيعيات) را در خدمت ايشان تلمذ كرديم در اين ميان در حال حيات مرحوم مدرس افغاني مدتي در درس شرح تصريف ايشان شركت كرديم و بخشي از كتاب سيوطي را نزد ايشان فراگرفتيم و با توجه به اين كه در سالهاي قبل از آن و در زمان سلامت احوال

مدرس، درسهاي ادبيات را تدر يس كرده بود و در نوارهاي كاست ضبط گرديده بود، از آن نوارها هم تا اندازه اي بهره بردم. پس از آن كه مباحثي از طبيعيات شرح اشارات بوعلي را فراگرفتم. درس نمط سوم شرح اشارات را در خدمت استاد علي مؤمني شروع كرده و در مدت دو سال مباحثي مهم از آن را بهره برديم.

و به دنبال آن نهاية الحكمه مرحوم علامه طباطبايي را نزد همان استاد (علي مؤمني ارموي) شروع كرديم كه حدود بيش از دو سال طول كشيد. و به دليل همين درس ها بود كه هنگامي كه وارد مركز تخصصي كلام اسلامي براي شركت در دوره هشتم سطح چهار گرديدم، در سال اول برايم خسته كننده و تكراري بود و لذا با درخواست از مدير آموزشي آن مركز در سال دوم به همراه دوره هفتم به ادامه تحصيل در آن مركز پرداختم و تنها در امتحانات سال اول به صورت ارتقائي شركت نمودم. درس هاي سطح حوزه را نيز عمدتاً به صورت آزاد _ و در نزد اساتيدي از جمله مرحوم استاد پايانى، استاد مسجد ارموى، استاد صلواتى، استاد موسوي تهرانى، استاد مدرس يزدي و... فراگرفتم و به طور مرتب در امتحانات كتبي و شفاهي حوزه علميه شركت مي كردم.

عيسي نيا، رضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

رضا عيسي نيا

محل تولد : رودسر

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1343/7/1

زندگينامه علمي

رضا عيس نيا،فرزند در مهر 1343 از شهرستان رودسر استان گيلان،در روستاي قاسم آباد سفلي واقع در چند كيلومتري درياي خزر و جنگل هاي گيلان،در خانواده اي مذهبي چشم به جهان گشودم و در دامن پدر و مادري زحمت

كش و پرتلاش و كشاورز و مسلمان مسئول،تربيت يافتم؛دوران تحصيلات ابتدايي و راهنمايي خود را در روستاي قاسم آباد سفلي شروع كرده و مدرك ابتدايي را با معدل 52/15 و راهنمايي را با 17 در خرداماه به پايان رسانيده و پس از اتمام تحصيلات دوره راهنمايي براي ادامه تحصيل به خاطر فقر اقتصادي خانواده و تبليغات زياد مركز آموزش كشاورزي در اذهان كشاورزان به رشته كشاورزي پرداختم. دبيرستان را كه از سال هاي 57 تا 61-60 كه دوران انقلاب و جنگ بود،را با معدل 88/17 به پايان رساندم و با حضور در جبهه هاي جنگ بمدت 14 ماه و آشنايي با طلبه هاي جوان با دعوت آنها مسافرتي به قم كردم كه در اين سفر بود(سال 62)كه تشويق به علم آموزي در حوزه هاي علميه شدم مصادف با اين پيشنهاد در سطح كشور اعلام شد كه حوزه علميه قم از ميان فارغ التحصيلان در مقطع ديپلم طلبه جهت تربيت كادر قضايي مي پذيرد بنابر اين در امتحان ورودي حوزه علميه قم جهت گذراندن دوره قضاوت كه 6 سال پيش بيني شده بود شركت كرديم و از ميان داوطبان 300 نفر برگزيده شديم اما متاسفانه پس از چند ماه تحصيل در مدرسه رضويه مسئولين حوزه علميه اعلام كردند كه به خاطر مشكلاتي قادر به ادامه كار خود جهت پرورش قضات نيستند بنابراين پذيرفته شدگان در صورت تمايل مي توانند دروس حوزوي را ادامه دهند لذا كساني كه مايل نبودند انصراف دادند،اما بنده دروس مقدمات تا لمعه را در مدرسه رضويه و المهدي به پايان رسانده و در كنار دروس حوزوي وارد دانشگاه باقر العلوم(ع) قم شده

و در كنار دروس حوزوي به تحصيل در رشته علوم سياسي در مقطع كارشناسي پرداخته و اين دوره را با معدل 8/16 به پايان رسانده و سپس كارشناسي ارشد را هم با معدل 26/16 و با ارائه پايان نامه«دو دوره تجربه نوانديشي و نوسازس سياسي در ايران» با نمره الف، به پايان رساندم پس از فارغ التحصيل شدن در مقطع كارشناسي ارشد با مدرك 5 سال حضور در درس خارج فقه و كارشناسي ارشد علوم سياسي و پذيرش در گزينش اساتيد قم،براي تدريس دروس عمومي (انقلاب اسلامي)وارد دانشگاه شدم. در كنار تدريس در پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي در پژوهشكده علوم و انديشه سياسي مشغول كارهاي تحقيقاتي مي باشم.

غبرايي، مهدي

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

مهدي غبرايي در سال 1326 در شهر لنگرود به دنيا آمد. تحصيلات ابتدايي و متوسطه را در همان شهر گذراند و در رشته كارشناسي علوم سياسي فارغ التحصيل شد. در دوران نوجواني بسيار كتاب مي خواند. دهه 40 مهدي غبرايي به صورت جدي مطالعه را شروع كرد. اغلب كتاب هايي را كه مي خواند، از لنگرود تهيه مي كرد و گاهي هم به رشت مي آمد و تفريحي جز مطالعه كردن نداشت. در دوره دانشجويي بسيار تحت تأثير آثار «ساعدي»، «رادي» و «بيضايي» بود و آنها در شكل گيري عقايد و افكار او بسيار مؤثر بودند. مدتي در يك وزارتخانه كار كرد و بعد از چند سال عذر او را خواستند و از سال 60 مشغول ترجمه شد. برادرانش فرهاد و هادي مدت ها بود كه ترجمه مي كردند. «فرهاد» ترجمه ادبي انجام مي داد و هادي غيرادبي و ويرايش. نخستين اثرش، بخشي از مجموعه

داستان هاي نويسنده اي روسي به نام «آواي رنج كهنه سرباز» بود كه به چاپ رسيد. بعدها با برادرش همكار شد و در زمينه ترجمه از راهنمايي هاي او استفاده كرد. البته به دليل تحصيل در رشته علوم سياسي، گهگاه مقاله سياسي هم ترجمه مي كرد مهدي غبرايي، از آن دسته مترجماني است كه آگاهانه ترجمه مي كند، زبان مبدأ را مي شناسد و به زبان مقصد مسلط است. در واقع او امانتداري است كه آثار را مانند فرزندان خود دوست دارد و براي آنها ارزش قائل است. عشق به ادبيات و سينما در او باعث شده با فضاي رمان و داستان مأنوس باشد و وقتي اثري را ترجمه مي كند گويي آن را خود نويسنده ترجمه كرده است. گروه : علوم انسانيرشته : علوم سياسيتحصيلات رسمي و حرفه اي : _ گذراندن دوران ابتدايي و دبيرستان در لنگرود _ دريافت مدرك كارشناسي در رشته علوم سياسي آرا و گرايشهاي خاص : مهدي غبرايي معتقد است: «ترجمه دريچه اي است به جهان. به راستي دريچه اي است كه مي توانيم جهان پيرامون خود را ببينيم. در مورد اين كه ترجمه هنر است يا فن، بايد بگويم؛ در جايي به هنر پهلو مي زند. به ويژه زماني كه سر و كار مترجم با ترجمه ادبي است. ترجمه ادبي بايد از لحاظ لحن، كلام و زمان با زبان مبدأ مطابقت داشته باشد، به طوري كه اگر نويسنده قرار بود به زبان مقصد بنويسد همان گونه مي نوشت كه ترجمه شده است. رعايت اصل امانت داري نيز بسيار حائز اهميت است. در واقع، ترجمه يك كار مكانيكي است

و اصل را بايد تحت اللفظي يعني همانطور كه نويسنده نوشته به زبان خود ارائه كرد.، تا مخاطب متوجه حضور مترجم در متن نشود. مترجم بايد دانشش را به روز كند و هميشه در اين امر پيشتاز باشد. بايد بسيار مطالعه كند، مطالعه اي روزافزون در رشته اي كه كار مي كند. مترجم در ترجمه اثر، نقش بسيار مهمي دارد. مترجم در انتقال گنجينه ادبي نويسنده سهيم است و اگر او تسلط لازم را به دو زبان داشته باشد اين مهم را بخوبي انجام مي دهد. وقتي از او در باب توصيه به جوانان سؤال كرديم او گفت: «من هيچ وقت توصيه نمي كنم و اگر بشود تجربه ام را به نسل جوان منتقل مي كنم. يك مترجم بايد غناي واژگاني اش را حفظ كند و يكي از كتاب هايي كه در ابتداي كار به يك مترجم كمك بسياري مي كند «مباني يا اصول ترجمه» از خانم طاهره صفارزاده است.» دانستن زبان فارسي و استفاده به موقع از آن نيز در جهت بهبود زبان مترجم مؤثر است. متون ادبي هر كدام دنياي منحصر به فردي هستند كه علاوه بر انتقال داستان، فرهنگ آن سرزمين را به خواننده مي شناسند، پس مترجمان مي توانند سفير فرهنگي بين ملل محسوب شوند و وظيفه خطيري را در اين ميان به عهده دارند.» چگونگي عرضه آثار : مهدي غبرايي، از آن دسته مترجماني است كه ويژگي هاي گفته شده را دارد. او آگاهانه ترجمه مي كند، زبان مبدأ را مي شناسد و به زبان مقصد مسلط است. در واقع او امانتداري است كه آثار را مانند فرزندان خود دوست

دارد و براي آنها ارزش قائل است. عشق به ادبيات و سينما در او باعث شده با فضاي رمان و داستان مأنوس باشد و وقتي اثري را ترجمه مي كند گويي آن را خود نويسنده ترجمه كرده است. مهدي غبرايي، مترجمي منظم است كه به نظم و دقت عادت دارد. صبح از ساعت هشت تا دوازده و بعدازظهرها اصولاً از پنج عصر تا نه شب سرگرم كار است. آثار : انتخاب الويرا ويژگي اثر : «انتخابات الويرا» با ترجمه مهدي غبرايي از آثار شاخص اوست كه در نوع خود بي همتاست. «الويرا» نام منطقه اي است كه از نام دختر يكي از مالكان گرفته شده است. مترجم در ترجمه اين اثر سعي كرده با توجه به رعايت اصل امانتداري همان گونه كه نويسنده «نايپل» معتقد است و در بيشتر كتاب هايش اين موضوع را هم مورد توجه قرار مي دهد (حفظ لهجه هاي اسپانيولي) اثر را به اصلش نزديك كند.2 ترجمه بادبادك اثر خالد حسيني ويژگي اثر : «بادبادك باز» عنوان رماني پر كشش است از نويسنده افغاني مقيم آمريكا، خالد حسيني، كه به تازگي با ترجمه مهدي غبرايي به بازار آمده است. در آغاز اين رمان كه با ترجمه بسيار قوي و به زبان فارسي برگردانده شده، آمده است: خالد حسيني را نه در ايران و نه در آمريكا كه مقيم آنجاست، نمي شناسند. او چهل و چند سال پيش در كابل به دنيا آمد. پسر يك ديپلمات است كه خانواده اش به آمريكا پناهنده شدند. او بادبادك باز را

نوشت، در واقع نخستين رمان اوست... به هر حال، رمان «بادبادك باز» بر خلاف نظر بسياري كسان كه مي گويند در هند و افغانستان و چين همه اش صحبت از فقر و فلاكت و بدبختي است و در ايران مخاطب وسيعي نخواهد يافت، مرا به سهم خود شيفته خود كرده است. 3 ترجمه پيترپن اثر جيم ج.بري nbsp4 ترجمه خانه اي براي آقاي بيسواس اثر و.س. نايپل ويژگي اثر : اين رمان درواقع احتضار طولاني آدمي را به تصوير مي كشد كه از همان آغاز، حس تعليق و حادثه سازي را در ذهن مخاطب به وجود مي آورد. موضوع فقر و تنگ نظري مردم و مسائل مردم جهان سوم است كه متن انگليسي و در قطع وزيري به فارسي چاپ شده است. اين رمان كه مدت ها به دليل شرايط نامطلوب نشر، بدون ناشر بود، با آمدن نايپل به ايران و اضافه شدن چند داستان ديگر، سال ها بعد به نام «خيابان ميگل» ترجمه شد. «مشتمالچي عارف» نيز از ديگر آثار نايپل است كه مهدي غبرايي ترجمه كرده است. بدعت نايپل در نويسندگي، استفاده از فضاي بومي است كه با بياني ساده، زيبايي خاصي به اثر بخشيده است. مهدي غبرايي در مورد شيفتگي اش به آثار «نايپل» مي گويد: فضاسازي داستاني نايپل شبيه فضاي دوران كودكي من در لنگرود است، يعني عناصر مشترك (دريا، كشتزار)، مردمان دل زنده و شاد كه با تنگ نظري و تعصبات محلي، خرافات، دعواها، شادي ها و محبت ها ... به ويژه در «خيابان ميگل» براي

من جذاب بود. از نظر شخصيتي او را انساني همچون برادرم مي ديدم. افتاده و سياه چرده كه با كلاه شاپويش اين احساس را در من به وجود مي آورد و مورد ديگر كه نقطه اشتراك مابود مرگ برادرش «شيوا نايپل» بود. من هم برادرم «فرهاد» را از دست داده بودم. من آنقدر با فضاي داستان هاي او اخت شده بودم كه وقتي ترجمه ام را تمام كردم ده روز در خانه را بستم و جايي نرفتم. طنز تلخ موجود در متن را به خوبي حس كرده بودم. اين رمان يادآور دوران تلخ كودكي ام بود. 5 ترجمه دفترهاي مالده لائوريس بريگه اثر راينر مارياريلكه ويژگي اثر : «دفترهاي مالده لائوريس بريگه» اثر «ماريا ريلكه» يكي از آثار برجسته نيمه اول قرن بيستم ترجمه ديگري از مهدي غبرايي است كه ترجمه آن سال به طول انجاميده است و چنان كه غبرايي مي گويد: « سال نثر آن را با دست و جان صيقل داده است.» اين متن به سبب دشواري انديشه هاي مطرح شده و ژرفاي انديشه و نگرش اش، يكي از كتاب هاي مطرح در ادبيات محسوب مي شود. مهدي غبرايي دفتر هاي مالده اثر مارياريلكه، كوري از ساراماگو، خانه اي براي آقاي بيسواس از و.س.نايپل و چنداثر ديگر را از ترجمه هايي مي داند كه دوستشان دارد و عاشقانه ترجمه اشان كرده است. 6 ترجمه راهنما اثر ر.ك.نارايان ويژگي اثر : «راهنما» اثر ر. ك نارايان _ يكي از قديمي ترين نويسندگان اقليمي هند _ به زبان انگليسي نوشته شده

است. آثار اين نويسنده به گونه اي مانند آثار «فالكنر» است. او در آثارش سرزميني را خلق كرده است كه همه اتفاق هاي آثارش در آن سرزمين رخ مي دهد.شخصيت اصلي رمان، راهنماي گردشگران و جهانگردان است و در طول يكي از سفرها، عاشق يك زن مي شود كه در رقص آييني و ديني كاتاكالي تبحر دارد. در طول داستان اتفاقات جالبي براي اين فرد پيش مي آيد. گفتني است كه براساس اين رمان فيلم هايي نيز ساخته شده است، البته به رمان اشاره اي نكردند.7 ترجمه ساعت ها، مايكل كانينگهام ، ترجمه سياهاب اثر جويس كرول اوتس ويژگي اثر : رمان «سياهاب» از «جويس كرل اوتس» كه نويسنده آن يك زن آمريكايي است از ديگر ترجمه هاي مهدي غبرايي است. اين زن آمريكايي در حدود شصت و هشت سالگي بيش از اثر نوشته كه رمان در اين ميان به چشم مي خورد9 ترجمه عشق و مرگ در كشوري گرمسيري، شيوا نايپل ، ترجمه كوري اثر ژوزه ساراماگو ويژگي اثر : رمان «كوري» از «روژه ساراماگو» با ترجمه مهدي غبرايي يكي از برجسته ترين و پخته ترين آثار او محسوب مي شود. اين رمان تاكنون به چاپ دهم رسيده است و دو مترجم تواناي ديگر، نيز آن را ترجمه كرده اند.11 ترجمه گرما و غبار اثر روت پريور جابوالا ، ترجمه ليري ال اثر رومن گاري ، ترجمه موج ها اثر ويرجينيا وولف ، ترجمه هرگز تركم نكن اثر ايشي گورو ، ترجمه وقتشه كه با من

زندگي كني اثر جويس كرول اوتس ويژگي اثر : رمان «وقتشه كه با من زندگي كني» از «كارول اوتس» نيز از ديگر ترجمه هاي مهدي غبرايي است. از ترجمه هاي ديگر مهدي غبرايي مي توان «ساعت ها» اثر مايكل كاينينگهام را نام برد. ساعت ها، هم بزرگداشت ويرجينيا وولف است و هم مخلوق او، اين اثر كه تاكنون جوايز بسياري مانند جايزه پن/ فاكنر ، جايزه پوليتزر ، دو جايزه گولدن گلوب و جايزه اسكار را از آن خود كرده است. در اين اثر جاودان نويسنده به قهرمان ادبي خود زندگي بخشيده و دركنار آن، سرگذشت ويرجينيا وولف را به زندگي دو زن معاصر پيوند مي زند. وولف يك روز صبح از خواب بيدار مي شود، او خوابي ديده كه بزودي به رمان خانم دالوي تبديل خواهد شد. اين رمان سه راوي زن دارد. راوي اول ويرجينيا وولف است كه داستان از خودكشي او شروع مي شود. راوي دوم در واقع بازشناختي از «خانم دالوي» اثر ويرجينيا وولف است. در لس آنجلس در سال ، لورا براون، زني حامله، تمام تلاشش را مي كند تا جشن تولد شوهرش را بگيرد، اما نمي تواند از خواندن كتاب ويرجينيا وولف دست بكشد. زندگي اين سه زن با رمان خانم دالوي به هم پيوند خورده است. راوي سوم «لورا براون» تصوير ديگري از خانم دالوي است. او مادر ريچارد است، شاعري كه عاشق خانم دالوي مي شود و در داستان دوم، سرنوشتش به رشته تحرير درآمده است. مهارت و تجربه مهدي غبرايي در آثارش كاملاً مشهود است. غبرايي با انعكاس توصيف ها

و صحنه ها به طور دقيق توانسته آن فضا را در ترجمه هايش به تصوير بكشد. 16 كتاب ريتمها ويژگي اثر : «كتاب ريتم ها» با ترجمه مهدي غبرايي كتابي مصور از «لنگستون هيوز» شاعر آمريكايي است كه درباره جست وجوي ريتم در شعر و موسيقي و جلوه هاي ديگر طبيعت است كه براي گروه سني نوجوانان نوشته شده.

غروي، اسماعيل

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

اسماعيل غروي

محل تولد : باغملك

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1330/1/1

زندگينامه علمي

در سن 7 سالگي احكام ديني و خواندن و نوشتن را در محضر پدر خود فرا گرفتم سپس به مكتب جهت خواندن قرآن و ساير كتاب هاي ديني مدت 4 سال مشغول شدم 2 سال ديگر از محضر پدر استفاده كردم.

در سن 14 سالگي راهي حوزه علميه اهواز شدم .

مدتي از استاداني مانند سيد شمس الدين ، سيد عبد الكريم موسوي نجفي ، شيخ مروج (استاد جامع المقدمات امام) سپس از مرحوم سيد محمد كاظم آل طيب و از سيد اسماعيل مرعشي و مرحوم امامي ، مرحوم علم الهدي و شيخ ابوالحسن انصاري ، مرحوم آيت الله بهبهاني ، آقاي شيخ مرتضي انصاري وساير اساتيد محترم مانند مرحوم آيت الله كرمي و... استفاده كردم .

مدتي در حوزه علميه شوشتر از اساتيد بزرگواري از علماء شوشتر مرحوم صاحب قاموس رجال و ديگران بهره وافري بردم .

پس از آن به نيشابوررفتم و مدت چهار سال در نيشابور از اساتيدي مانند مرحوم آقاي مروي و ضيائي ، حاج آقا رضا نجفي و آيت الله موسوي نيشابوري استفاده كردم .

بعد از آن به

مشهد مقدس رفتم از اديب خراساني مرحوم كفايي مرحوم شيرازي ميلاني مصباح واعظي مرحوم افتخاري و ديگر اساتيد محترمي كه در مشهد مقدس بحث داشته اند بهره بردم .

سپس به قم آمدم و از مرحوم آيت الله مرعشي نجفي ، گلپايگاني و مرحوم آيت الله سلطاني هم درس و هم مشي زندگي بهره بردم .

از اساتيد فوق الذكر صرف ، نحو ، منطق ، احكام ، اصول ، فقه تا سطح خارج استفاده كردم در قسمت طب از مرحوم والد و از دكتر جزايري و دكتر خراساني دكتر موسوي و از دكترهاي روان شناس استفاده نمودم و در قسمت جامعه شناسي از اساتيد بزرگواري استفاده نمودم .

غروي، محمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد محمد غروي

محل تولد : تهران

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1329/1/1

زندگينامه علمي

سيد محمد غروي در سال 1329 در تهران در خانواده اي از سلسلة جليله سادات و اهل علم به دنيا آمد، اجداد او همه از اهل علم و فضل بوده اند، و پدر او آيت الله سيد محمد رضا غروي از علماي تهران و وكيل مورد اعتماد حضرت امام (ره ) و ديگر مراجع بزرگ تقليد بود و هم اكنون در تهران امام جماعت مي باشد و به تدريس و رتق و فتق امور مردم مي پردازند. غروي تحصيلات حوزوي خود را در تهران در مدرسة حاج ملا محمد جعفر كه به مدرسة آقاي مجتهدي معروف است در سال 1341 آغاز كرد او پس از طي دروس مقدمات ، دروس سطح را آغاز كرد و تا اواخر رسائل و مكاسب را در تهران خواند و سپس در سال 1348 به قم عزيمت نمود در

قم نيز دروس سطح عالي را پشت سر گذاشت ، و به درس خارج استادان برجستة حوزة علميه قم راه يافت ، او سالها در درس خارج استادان بزرگ بطور فعّال شركت مي جست و هم اكنون خود از اساتيد و محققان برجستة حوزه بشمار مي رود. غروي در دوران تحصيل خود به محضر عالمان و فرهيختگان بسياري راه يافت ، او در تهران دروس مقدماتي از قبيل صرف و نحو و منطق و معاني بيان و بديع را از اساتيدي چون حضرات حجج اسلام و المسلمين و آيات : حاج شيخ محمدرضا ناصري (امام جمعه فعلي شهركرد)، حاج شيخ محسن حبيبي ، و حاج آقا موسوي تهراني و حاج آقاي طبرستاني ، و اخوان حاج سيد حسن مصطفوي وحاج سيد حسين مصطفوي آموخت ، و معالم و شرح لمعه را خدمت حضرات آيات : حاج ميرزا علي سعيديان و حاج شيخ ابوالقاسم تنكابني و حاج سيد هاشم حسيني تهراني ، و دروس رسائل و مكاسب را عمدتا خدمت حضرات آيات : حاج شيخ حسين كني و حاج آقا مرتضي تهراني ، و حاج آقا تقي قمي ، فرا گرفت ، با ورود به حوزة علميه قم در سال 48 باقيمانده رسائل را نزد مرحوم آيت الله حرم پناهي (ره )، و خيارات مكاسب را نزد آيت الله العظمي فاضل لنكراني آموخت ، و پس از آن در درس كفايه آيت الله العظمي فاضل لنكراني و آيت الله سلطاني و آيت الله سبحاني شركت كرد.

با اتمام دوره سطح به درس خارج فقه و اصول آيات عظام حاج سيدمحمدرضا گلپايگاني (ره )، حاج شيخ مرتضي تهراني ، حاج شيخ كاظم تبريزي ، حاج شيخ محمد شاه آبادي و حاج سيد محمد روحاني ، و حاج شيخ حسين وحيد

خراساني ، و حاج شيخ جواد تبريزي رفت و سالها (حدود سي سال ) از محضر آنان بهره مند گرديد.او در بخش علوم عقلي ، شرح منظومه را نزد حضرات آيات : انصاري شيرازي و محمدي گيلاني ، شرح اشارات را نزد آيت الله حسن زاده آملي و نهاية الحكمه و فلسفتنا و نقد فلسفة غرب را نزد آيت الله مصباح و شرح تجريد را نزد آيت الله حاج سيد حسين قاضي طباطبايي و اسفار را نزد ح_ضرات آيات : جوادي آملي و شاه آبادي آموخت . ضمناً دو دوره عرفان (تمهيد و شرح الفصوص ) و تفسير را از آيت الله جوادي آملي آموخت ،و چند سالي نيز از تفسير موضوعي و درس اخلاق آيت الله مصباح استفاده نمود. ايشان در خلال چند سالي كه در تهران بود (1348 _ 1341) ضمن استفاده از اساتيد مختلف مقدمات و سطوح ، به تدريس صرف و نحو و منطق در سطوح مختلف مشغول بود و پس از هجرت به قم در كنار استفاده از دروس اساتيد برجسته همواره به تدريس سطح و سطح عالي اصول ، فقه ، فلسفه و تفسير اشتغال داشته است و هم اكنون نيز داراي تدريس خارج فقه مي باشد، ضمن آنكه چندين سال در مؤسسه امام خميني (ره ) و مركز تخصصي كلام و تفسير تدريس مي نمود، و هم اكنون در مؤسسه امام خميني (ره ) داراي تدريس است .

ايشان در سال 54 ضمن ادامه درس و تدريس در حوزه در اوّلين دوره آموزشي مؤسسه در راه حق شركت جست و برخي از دروس تفسير و فلسفة و ديگر دروسي كه در حوزه ارائه نمي شد، در آنجا گذراند، و پس از پيروزي انقلاب اسلامي و دفاع مقدس در سالهاي 58

و 59 و 60 مدتهاي زيادي را در شمال و خرمشهر و آبادان و بوشهر به تبليغ و تدريس معارف در مراكز علمي و نظامي سپري كرد و در خرمشهر و آبادان و بوشهر به عنوان نمايندگي ولي فقيه فعاليّت مي نمود و پس از آن نيز دو بار ديگر به مناطق جنگي غرب كشور و جنوب كشور براي تبليغ عزيمت نمود و از آن زمان تا كنون در قم بطور متمركز مشغول تحقيق و تدريس مي باشد. در سال 1361 كه به امر حضرت امام خميني (ره ) مبني بر لزوم بازنگري در علوم انساني دفتر همكاري حوزه و دانشگاه تأسيس شد (كه امروزه با ارتقائي كه يافته تبديل به پژوهشگاه حوزه و دانشگاه گرديده است ) و در كنار همه كارهاي علمي حوزوي با گروه روانشناسي آن مركز همكاري داشته و دارد كه حاصل آن جزواتي است كه در آن زمينه تهيه شده و همچنين تدوين دو جلد كتاب مكتبهاي روانشناسي و نقد آن كه تمامي نقدهاي آن كه بيشترين قسمت كتاب را تشكيل مي دهد از ايشان است و ارائه مشاوره و نظارت جدي علمي بر حدود ده (10) اثر ارزشمند در زمينة روانشناسي ، جامعه شناسي ، تفسير و... از قبيل دو جلد روانشناسي سلامت انسان از ديدگاه اسلام ، روانشناسي اجتماعي ، روانشناسي رشد (دو جلد) مكاتب تفسيري و كتاب نابرابري و ستم جنسي از ديدگاه اسلام و فمينيسم ، روانشناسي تبليغ تبليغ ، روانشناسي باورهاي ديني ، خانواده از ديدگاه اسلام با رويكردي روانشناختي و... همچنين نامبرده در مجموعه محققان مؤسسه اسراء در گروه تفسير جايگاه خاصي دارد و عضو عالي آن مجموعه تلقي مي شود و تا كنون بازنگري محتوايي حدود بيست (20)

جلد اثر تفسيري حضرت آيت الله جوادي (اعم از تفسير تربيتي تسنيم و دو جلد توحيد در قرآن و يك جلد وحي و نبوت و يك جلد تفسير انسان به انسان ) را عهده دار بوده است و نظرات ايشان مورد توجه حضرات استاد قرار گرفته و هم اكنون نيز ادامه دارد. لازم به ذكر است ايشان پس از بازگشايي دانشگاهها از سال 60 تا 79 يك روز در هفته وقت خود را به تدريس در دانشگاههاي تهران ، شهيد بهشتي و... اختصاص داد و در آن مراكز علمي دروس تخصصي اسلامي از قبيل فقه ، اصول ، فلسفه ، كلام و ديگر معارف اسلامي و انساني را ارائه مي نمود. در خلال سالهاي اخير اضافه به تدريس و تحقيق و تأليف و نظارت و مشاوره دادن به كارهاي علمي ، استاد راهنما يا مشاور و يا داور دهها رساله كارشناسي ارشد و سطح 3 و 4 بود، ضمن آنكه مقالاتي در مجله نور علم ، حوزه و دانشگاه و معرفت و يا مصاحبه هاي علمي در مجلات حوزوي ارائه نموده است ، و اكنون نيز در خلال كارهاي علمي و تدريس مديريت گروه روانشناسي پژوهشگاه حوزه و دانشگاه و مؤسسه امام خميني (ره ) را بعهده دارد. از مسؤوليتهاي ايشان عضويت در دو دوره شوراي عالي سياستگزاري حوزه علميه و عضويت در جامعه مدرسين ، عضويت در شوراي مدارك علمي حوزه علميه ، و عضو هيأت علمي در گروه تفسير پژوهشگاه انديشه و فرهنگ مي باشد.

غرويان، محسن

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محسن غرويان

محل تولد : نيشابور

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1338/1/1

زندگينامه علمي

محسن غرويان در سال 1338 در نيشابور بدنيا آمد و پس از اخذ

مدرك ديپلم فنى راه و ساختمان در سال 1357 راهى حوزه علميه قم شد و در سال 1358 رسما شروع به تحصيل علوم حوزوى نمود. وى دروس مقدمات و سطح را به پايان رسانيد و در دروس خارج فقه و اصول از محضر آيات عظام وحيد خراسانى- فاضل لنكرانى – شيخ جواد تبريزى – مكارم شيرازى و جوادى آملى بهره برد تا اينكه براى كانديداتورى در مجلس خبرگان رهبرى در دوره سوم در امتحان اجتهاد شركت نموده و آن را با موفقيت پشت سر گذاشت. ايشان در كنار دروس فقه و اصول در موسسه در راه حق و بنياد فرهنگى باقرالعلوم(ع) و موسسه آموزشى و پژوهشى امام خمينى (ره) دروس كلام و فلسفه و آشنايى با مكاتب غربى را پشت سر گذاشته و هم اينك عضويت در شوراي سردبيرى مجله علمى – تخصصى معرفت را با مديريت آيت الله مصباح يزدى بعهده دارد.

محسن غرويان عضو هيئت علمى و استاد موسسه آموزشى و پژوهشى امام خمينى (ره) است. از ايشان تاكنون بيش از 40 اثر علمى به صورت كتاب بچاپ رسيده است و مقالات كوتاه و بلند ايشان كه در مطبوعات مختلف به چاپ رسيده بالغ بر 500 مقاله است . موسسه فرهنگى – انتشاراتى «يمين» به همت ايشان تاسيس شده و تاكنون قريب 20 عنوان كتاب منتشر كرده است. محسن غرويان با دو زبان انگليسى و عربى آشناست و تاكنون در همايشها و كنگره هاى مختلف داخلى و خارجى مقالاتى را به زبانهاى فوق ارائه نموده است. ايشان هم اكنون به تدريس خارج اصول و اسفار ملا صدرا اشتغال دارد و در كناراشتغالاتش در حوزه

، در مجامع مختلف علمى – سياسى با ارائه كنفرانس و سخنرانى به امر تبليغ مى پردازد. وى از سوى بعثه مقام معظم رهبرى(دام عزه) به عنوان مبلغ زباندان و عضو هيئت علمى برگزيده شده است. محسن غرويان نويسنده اى است كه مستمرا شبهات دينى و فلسفى و اعتقادى را در نشريات و مطبوعات مطالعه مى كند و مورد نقد و بررسى قرار مى دهد. مجموعه اين پرسش و پاسخها تاكنون علاوه بر چاپ در مطبوعات به صورت چهار جلد كتاب نيز بچاپ رسيده است. وى سفرهاى متعدد علمى به كشورهاى مختلف جهان داشته است: در سال 1361 براى تبليغ در مجامع علمى و دانشگاهى به كشورهاى فيليپين- مالزى و هند سفر كرده است .

در سال 1369 براى شركت در سمينارهاى علمى، كلامى و فلسفى به كشور كانادا مسافرت نموده است. چهار سفر بعنوان زباندان و عضو هيئت علمى بعثه مقام معظم رهبرى به حج اعزام شده است. علاوه بر اين با سفر به كشورهاى سوريه و عراق با برخى چهره هاى علمى و فرهنگى نشستها و گفتگوهاى علمى در باب اديان و ملل و نحل داشته است. محسن غرويان يكى از داوران و صاحبنظران در گزينش كتاب سال در حوزه دين و فلسفه است و بعنوان عضو شوراى بررسى كتاب استان قم نيز بر روند چاپ و نشر كتب نظارت داشته است. وى هم اكنون عمدتا به تحقيق و تدريس و تاليف اشتغال دارد. محسن غرويان بخشى از وقت روزانه خود را صرف پاسخگويى به سوالات و شبهات علمى – اعتقادى مى كند و با شماره تلفن 2936054 به پرسشهاى علاقمندان بخصوص نسل

جوان پاسخ مى گويد .

غريب رضا، حميدرضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حميدرضا غريب رضا

محل تولد : اهواز

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1358/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب حميدرضا غريب رضا بعد از گذراندن دوران تحصيلات متوسطه در شهرستان اهواز براي ادامه تحصيل در سال 1376 به شهر مقدس قم مهاجرت كردم. تحصيلات دوره مقدمات را تا پايه 6 در مدرسه علميه معصوميه گذراندم و بعد از پايان تحصيلات مقدمات دوره سطح را در مدرسه آيت الله گلپايگاني و مدرسه فيضيه در خدمت اساتيدي چون حجج الاسلام حيدري ، نور مفيدي، نائيني و عبدالله النمر گذراندم.

در كنار دروس رسمي حوزه به جهت اشتغال و اهتمام به مسائل اعتقادي و مسائل جهان اسلام مطالعات و تحقيقات خود را در محور مباحث فرق به ويژه سلفي گري متمركز نمودم. همچنين بررسي جريانهاي اسلامي و سياسي و فكري و نوانديشان مسلمان را در دستور كار قرار دادم.

تاكنون مقالاتي را در موضوعات پيش گفته در نشريات منتشر نموده ام. با تاسيس موسسه فرهنگي گفتگوي ديني به دنبال اين هستيم كه جايگاه اسلام ، تشيع و ايران را در دنياي معاصر به جوان ايراني معرفي كنيم. همچنين با نخبگان معتدل جهان اسلام بر اساس گفتمان و اسلام ناب و الگوي انديشه امام راحل(ره) و مقام معظم رهبري حفظه الله ارتباط فكري و فرهنگي برقرار نموده ايم.

در طول نزديك به دو سال فعاليت موسسه با همكاري نهادهاي فرهنگي و افراد خير تاكنون نزديك به 80 نشست را با حضور انديشمندان خارجي و داخلي برگزار نموده ايم.

غفاري ساروي، حسين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حسين غفاري ساروي

محل تولد : سارى

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1333/1/1

زندگينامه

علمي

اينجانب حسين ساروي فرزند حسين در سال 1333 در ساري متولد شدم. درسال 1348به دليل علاقه فراواني كه دروس حوزوي داشتم وارد حوزه علميه شدم و در آنجا به تحصيل و تحقيق پرداختم ولي كار تحقيقات را به طور جد از سال 1366 آغاز و تاكنون ادامه دارد. هم اكنون ننيز در پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي مشغول مي باشم و در رشته تفسير قرآن همچنان مشغول فعاليت هستم.

غفاري فر، حسن

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حسن غفاري فر

محل تولد : بابل

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1343/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب حسن غفاري فر در سال 1361 ديپلم را اخذ و در سال 61-62 وارد مدارس علوم مقدس ديني شدم . ابتدا مدت كوتاهي را در تهران ، سپس در بابل و نهايتا در سال 67-68 براي ادامه تحصيل وارد شهر مقدس قم شدم ، تقريبا در همان سال تحصيلي ، دروس سطح را به اتمام رساندم ، البته به جهت شهرستاني بودن و عدم ساماندهي فراگير حوزه هاي شهرستانها در آن ايام ، امتحانات حوزوي در سالهاي بعد به اتمام رسيد .

از سال تحصيلي 67-68 تا كنون در دروس خارج حوزه شركت مي كنم ، قابل ذكر است تقريبا از سال 78 به بعد تك درس خارج فقه يا اصول را شركت مي كنم . از سال تحصيلي 71-72 وارد موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره) شدم. ابتدا دوره پنج ساله عمومي را ( طبق طرح قديم ) در سال 75-76 به اتمام رساندم ، سپس از سال 76-77 وارد ارشد جامعه شناسي و طبق طرح قديم ( با سپري نمودن 80

واحد پيش نياز و بيش از 30 واحد اصلي و دفاع از پايان نامه ) در سال تحصيل 80-81 به اتمام رساندم .

قريب به پنج سال در موسوعه فقه اهل بيت(ع) به مديريت آيت الله شاهرودي در فاصله سالهاي 75 -80 همكاري پژوهشي داشتم و قريب به 6 ماه عضو گروه كارورزي پژوهشي تاريخ معاصر به مديريت دكتر موسي نجفي در موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره) اشتغال داشتم .

به صورت متفرقه با قسمت تحقيقات و پژوهش معارف صدا و سيماي جمهوري اسلامي مستقر در قم ، همكاريهاي نظارتي بر كتابها مي نمايم كه تا كنون نيز ادامه دارد، به عنوان ناظر و يا داور رساله هاي علمي موسسه هاي علمي زير مجموعه حوزه علميه قم همكاري دارم ، قريب به 6 ماه عضو گروه پژوهش حوزه جامعه شناسي در موسسه انتظار نور وابسته به دفتر تبليغات بودم.

بيش از 10 عنوان در حوزه هاي تاريخ اسلام ، تاريخ ايران ، تاريخ تشيع ، مهدويت ، جامعه شناسي ، عقايد ، سياسي ( به ويژه بحث ولايت فقيه ) و در مراكز حوزوي ، دانشگاهي و نهادهاي انقلابي و گاهي دانش آموزي تدريس نموده ام.

غفاري، ابوالحسن

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

ابوالحسن غفاري

محل تولد : كندوان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1346/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب ابوالحسن غفاري درسال1364شمسي در شهرستان سراب موفق به اخذ ديپلم در رشته علوم انساني شدم وپس ازآن در حوزه علميه حاج صفرعلي تبريز مشغول تحصيل شده وهمزمان باآن به تحصيل رشته هاي دانشگاهي پرداخته ومدرك فوق ديني وعربي را اخذكردم دوسال بعد به

حوزه علميه المهدي سراب رفته وبه ادامه تحصيل پرداخته ودرس فقه را نزدمرحوم حاج آقا رسولي وحاج آقا كمالي امام جمعه محترم سراب خوانده وهمچنين بخشي از فلسفه وشرح منظومه رانزدآقا كمالي خواندم درحين تحصيل دروس ادبيات ومنطق را تدريس نمودم درسال71و72به قم مهاجرت و در درس رسائل آيت اله محمد كوه كمره اي ومكاسب مرحوم آيت اله پاياني شركت كردم، پس از مكاسب كفايه رادرنزد مرحوم پاياني خوانده وهمزمان باآن دردرس تفسير حضرت آيت اله جوادي املي ودروس فلسفه دكتر بهشتي وعرفان آقاي نكونام شركت نمودم پس از پايان سطح به درس خارج فقه حضرت آيت اله جوادي املي واصول آيت اله ملكوتي حاضرشده وهم اينك نيز در محضر آنان ودرس فلسفه حضرت آيت اله انصاري شيرازي شركت دارم از سال 1372وهمزمان باتحصيلات حوزه دركنكورشركت كرده ودر رشته فلسفه دانشگاه تهران پذيرفته شدم درسال 1376موفق به اخذ مدرك ليسانس شده ودرسال1377پس از موفقيت در امتحان ورودي دررشته فلسفه همان دانشگاه در دوره كارشناسي ارشد مشغول به تحصيل شده ودرسال1380موفق به اخذ مدرك كارشناسي ارشد از دانشگاه تهران شدم ، درسال1384دررشته فلسفه دانشگاه تربيت مدرس تهران شركت كرده ودردوره دكتري پذيرفته شدم وهم اينك مشغول تحصيل در دوره دكتري درآن دانشگاه هستم. ازسال1377دردانشگاه آزاداسلامي مشغول تدريس دروس فقه، فلسفه، ومعارف شدم واز سال1382درمركز جهاني علوم اسلامي در مقطع كارشناسي ارشد دروس فلسفه وكلام ومتون مثل نهايه الحكمه وشرح تجريد وفلسفه غرب را تدريس مي نمايم .

غفاري، غلامرضا

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

دكتر غلامرضا غفاري دانشيار گروه برنامه ريزي و رفاه اجتماعي و معاون آموزشي و تحصيلات تكميلي دانشكده علوم اجتماعي دانشگاه تهران است. وي مدرك كارشناسي را در رشته علوم

اجتماعي و تعاون از دانشگاه علامه طباطبايي (1368)، كارشناسي ارشد را در رشته جامعه شناسي از دانشگاه تهران (1371) و دكتري را نيز در رشته جامعه شناسي از دانشگاه تهران (1380) اخذ نموده است. گروه : علوم انسانيرشته : جامعه شناسيوالدين و انساب : نام پدر: امراللهتحصيلات رسمي و حرفه اي : دكتر غلامرضا غفاري مدرك كارشناسي را در رشته علوم اجتماعي و تعاون از دانشگاه علامه طباطبايي (1368)، كارشناسي ارشد را در رشته جامعه شناسي از دانشگاه تهران (1371) و دكتري را نيز در رشته جامعه شناسي از دانشگاه تهران (1380) اخذ نموده است. عنوان رساله وي در دوره كارشناسي ارشد «بررسي پيوند بين فعاليت هاي علمي و تكنولوژيكي با نياز هاي اجتماعي اقتصادي » و دوره دكتري «تبيين عوامل اجتماعي و فرهنگي موثر بر مشاركت اجتماعي- اقتصادي سازمان يافته روستاييان» است. مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : در خصوص ديگر خدمات علمي و اجرايي دكتر غفاري مي توان مواردي همچون «رياست موسسه تحقيقات تعاوني دانشكده علوم اجتماعي» (1381)، «مسئوليت اداره خدمات آموزشي دانشكده علوم اجتماعي» ، «معاون دانشجويي و فرهنگي دانشكده علوم اجتماعي» ،« معاون دانشجويي و فرهنگي , دانشكده علوم اجتماعي در سال 1382»و«بازرس چهارمين دوره هيات مديره انجمن جامعه شناسي ايران»را نام برد. فعاليتهاي آموزشي : موارد تدريس غلامرضا غفاري ،«تغييرات اجتماعي»، «روش تحقيق عملي»، «روش تحقيق نظري»، «سياست اجتماعي»، «فنون برنامه ريزي اجتماعي»، «كاربرد كامپيوتر در علوم اجتماعي» (در مقطع كارشناسي) است و «روش تحقيق در رفاه اجتماعي» و «روش ها و تكنيك هاي برنامه ريزي رفاه» (در مقطع كارشناسي ارشد) است. آرا و گرايشهاي خاص : از زمينه هاي پژوهشي مورد علاقه وي مي توان به

موضوعات «سرمايه اجتماعي»، «توسعه اجتماعي » و « تحولات اجتماعي » اشاره نمود.وي مسئوليت طرح هاي تحقيقاتي مختلفي از جمله «سنجش سرمايه اجتماعي در ايران» را نيز بر عهده داشتند. چگونگي عرضه آثار : تعداد راهنمايي پايان نامه ها : الف-پايان نامه هاي كارشناسي:1مورد ب- پايان نامه هاي كارشناسي ارشد:17 مورد تعداد مقالات چاپ شده در مجلات داخلي:18 مورد تعداد مقالات چاپ شده در مجلات خارجي : 1 مورد تعداد مقالات ارائه شده در همايشها:6 موردآثار : اعتماد: نظريه جامعه شناختي ويژگي اثر : پديدآورنده: پيوتر زتومكا، غلامرضا غفاري (مترجم) ناشر: شيرازه - 11 اسفند، 1386 2 توسعه روستايي با تاكيد بر جامعه روستايي ايران ويژگي اثر : پديدآورنده: مصطفي ازكيا، غلامرضا غفاري ناشر: نشر ني - 26 خرداد، 1386 3 جامعه شناسي تغييرات اجتماعي ويژگي اثر : پديدآورنده: عادل ابراهيمي لويه، غلامرضا غفاري ناشر: آگرا - 23 آبان، 1384 4 جامعه شناسي توسعه ويژگي اثر : پديدآورنده: غلامرضا غفاري، مصطفي ازكيا (مترجم) ناشر: كلمه - 1381 5 جامعه شناسي توسعه ويژگي اثر : پديدآورنده: مصطفي ازكيا، غلامرضا غفاري ناشر: كيهان - 07 مهر، 1387 6 جامعه شناسي مشاركت ويژگي اثر : پديدآورنده: غلامرضا غفاري، محسن نيازي ناشر: نزديك - 22 خرداد، 1386 7 جامعه شناسي نسلي در ايران ويژگي اثر : پديدآورنده: غلامرضا غفاري، تقي آزادارمكي (مترجم) ناشر: پژوهشكده علوم انساني و اجتماعي

جهاد دانشگاهي - 1383 8 جامعه شناسي نسلي در ايران ويژگي اثر : پديدآورنده: تقي آزادارمكي، غلامرضا غفاري ناشر: سازمان انتشارات جهاد دانشگاهي - 19 شهريور، 1386 9 سرمايه اجتماعي ويژگي اثر : پديدآورنده: جان فيلد، غلامرضا غفاري (مترجم)، حسين رمضاني (مترجم) ناشر: كوير - 30 آبان، 1386

غفاري، مسعود

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

مسعود غفاري در سال 1333، در تهران به دنيا آمد. او پس از اخذ ليسانس علوم سياسي از دانشگاه شهيد بهشتي، به انگلستان عزيمت كرد و مقطع كارشناسي ارشد را در سال 1371 در دانشگاه ليدز انگلستان و درجه دكتري علوم سياسي را در سال 1376 از دانشگاه برادرفورد انگلستان اخذ نمود. دكتر غفاري پس از اتمام تحصيلات خود، از سال 1377 تا 1383 به عنوان استاديار دانشگاه تربيت مدرس به امرتدريس اشتغال ورزيد. او علاوه بر حضور در مجامع مختلف علمي و تحقيقاتي، همكاري نزديكي با مجلات و نشريات تخصصي داشته است.گروه : علوم انسانيرشته : علوم سياسيتحصيلات رسمي و حرفه اي : مسعود غفاري پس از اتمام تحصيلات متوسطه وارد دانشگاه شهيد بهشتي شد و دوره ليسانس علوم سياسي را در سال 1365 در اين دانشگاه به اتمام رساند. پس از آن تحصيلات تكميلي را در سال 1371 در دانشگاه ليدز انگلستان و درجه دكتري را در سال 1376 از دانشگاه برادرفورد انگلستان اخذ نمود.هم دوره اي ها و همكاران : از همكاران مسعود غفاري به افرادي چون: دكتر رضا رئيس طوسي عضوگروه روابط بينالملل دانشگاه تهران ، دكتر حاتم قادري عضو گروه علوم سياسي دانشگاه تربيتمدرس، دكتر عباس منوچهري عضو گروه

علوم سياسي دانشگاه تربيتمدرس و... مي توان اشاره كرد.مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : مسعود غفاري علاوه بر تدريس در دانشگاه، سمت هايي چون: رياست دانشكده علوم انساني دانشگاه تربيتمدرس را در سال1383 ، عضويت در شوراي تخصصي گروه علومسياسي دانشگاه تربيتمدرس از سال 1377 تا كنون، عضويت در كميته برنامهريزي علومسياسي، دفتر گسترش آموزش عالي، وزارت علوم، تحقيقات و فناوري، مدير گروه علوم سياسي دانشكده علوم انساني دانشگاه تربيتمدرس 82-1378و... داشته است.فعاليتهاي آموزشي : مسعود غفاري پس از اتمام تحصيلات خود، از سال 1377 تا 1383 به عنوان استاديار دانشگاه تربيت مدرس به امرتدريس اشتغال ورزيد. وي در اين مدت دروسي چون تحولات سياست خارجي ايران از قاجار تا 1320 دوره كارشناسي ارشد، مسائل سياسي و اقتصادي نفت در كشورهاي خاورميانه دوره كارشناسي ارشد، سمينار مسائل سياسي و اقتصادي در كشورهاي جهان سوم دوره كارشناسي ارشد، تحولات سياسي و اجتماعي ايران 57-1324 دوره كارشناسي ارشد، سمينار انقلاب اسلامي ايران دوره كارشناسي ارشد، مسائل توسعه ايران دوره دكتري، سمينار انقلاب اسلامي و ... دوره دكتري و روابط شمال و جنوب دوره دكتري را تدريس نموده است. ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : مسعود غفاري در مجامع مختلف علمي نظير كميته علمي همايش بزرگداشت پرفسور ادوارد سعيد (83-1382)، كميته علمي بزرگداشت يكصدمين سالگرد مشروطيت، دانشگاه تهران (83-1382) ، كميته علمي همايش هويت ملي و جهاني شدن(1382) انجمن علوم سياسي ايران و انجمن جامعهشناسي ايران عضويت داشته است. او ضمن داوري مجلات و مقالاتي چون فصلنامه علمي- پژوهشي مدرس دانشگاه تربيت مدرس ، فصلنامه علمي دانشگاه امام صادق، مجله بينالمللي علوم انساني دانشگاه تربيت مدرس، جشنواره

خوارزمي فعاليت زير را نيز به انجام رسانده است: - اقتصاد سياسي نفت در ايران پس از انقلاب، مسعود غفاري، مجله بينالمللي علوم انساني شماره 3، جلد 7، تابستان 2000 م. - نقش نفت در برنامهريزي ايران (79-1945)، مسعود غفاري، مجله بينالمللي علوم انساني شماره 1، جلد 10، تابستان 2003 م - The Impact of Massmedia ICTS and Interpersonal Relationships on the Political Awareness of the Students, The Journal of Humanities, No. and 4, Vol.10, 2004. نويسندگان: سردارآبادي، محسنيانراد، سينايي و غفاري فهرست مقالات ارائهشده در مجامع علمي از سوي دكتر غفاري به شرح ذيل مي باشد: 1) بررسي تأثير نفت بر اقتصاد سياسي ايران، مسعود غفاري، اولين كنگره سراسري نفت و توسعه پايدار، دانشگاه نفت، آبادان، 1377. 2) چگونگي شكلگيري دولت- ملت در ايران 41-1921، مسعود غفاري، همايش بررسي زمينه هاي تاريخي و ريشه هاي انقلاب اسلامي در ايران، انگلستان (لندن)، 1999. 3) پارادوكس در شناخت از مسئله فلسطين، مسعود غفاري، همايش بين المللي فلسطين و نگاه ايراني، تهران، دانشگاه تربيتمدرس، 1380. 4) علل راهبردي حمله آمريكا به عراق، مسعود غفاري، مركز تحقيقات و توسعه علومانساني تهران، 1382. 5) بررسي نسبت سازمان و آزادي در انقلاب مشروطيت، مسعود غفاري، پيش همايش بزرگداشت يكصدمين سالگرد مشروطيت، تهران، دانشگاه تهران، 1382. 6) دموكراسي و جهاني شدن در ايران، مسعود غفاري، همايش هويت ملي و جهاني شدن، مركز تحقيقات و توسعه علوم انساني، تهران، دانشگاه تهران، 1383 آرا و گرايشهاي خاص : تحقيقات و مطالعات مسعود غفاري عموماً با گرايش بر مطالعات اقتصاد سياسي (ايران و بين الملل) ، اقتصاد سياسي نفت، تحولات سياسي و اجتماعي در

ايران بوده است.

غفراني، محمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد غفراني

محل تولد : خرم آباد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1345/6/30

زندگينامه علمي

اينجانب محمد غفراني فرزند خيرالحاج جناب آقاي حاج حسين غفراني از معتمدين شهر خرم آباد كرالان مجاور حضرت رضا(ع) هستند در سال 63 عازم شهر مقدس قم شده تا در جوار حرم حضرت معصومه (س) و حوزه كريمه علميه به تحصيل علوم ديني اشتغال ورزم. تحصيلات مقدماتي را در مدرسه علميه الهادي تحت اشراف حضرت آية الله مشكيني رئيس مجلس خبرگان رهبري آغاز كردم. به لحاظ نظارت آية الله مشكيني بر مدرسه زمينه ارتباط بيشتر با ايشان ميسر شده و حضرت آية الله مشكيني حفظه الله كفايت اخلاقي را نيز از مدّنظر نمي گذراندند و تذاكراتي در خلال ارتباط بيان مي فرمودند و مي توان گفت ايشان استاد اخلاق ساليان ابتداي تحصيل اينجانب است. كتب سطح را نزد عالمان ديني از جمله استاد عالي قدر حجة الاسلام ابوالقاسم علي دوست ، استاد عالي قدر حجة الاسلام علي نكونام، استاد عالي قدر جناب حجةالاسلام حاج آقا موسوي تهراني، جناب استاد حجة الاسلام فتوحي همداني، آية الله استاد عراقچي همداني، جناب استاد حجة الاسلام هادوي تهراني به پايان رسانده و درس حديث شناسي را نزد آية الله احمدي يزدي و كتب خارج خمس و حج را نزد آية الله سبحاني و كتب مكاسب ، و حج مختصراً نزد آية الله گرامي و كتاب قضا و تكمله قضاء را نزد آقايان آيةالله سبحاني و گرامي فراگرفتم.در خلال تحصيل پاره اي از كتب مقدماتي و تفسير را نيز به جمعي از دوستان

منتقل كردم.

از جمله علاقه اي كه در طول تحصيل داشتم، پژوهش و تحقيق و نوشتن مقالات بود كه اين امر منجر به تدوين جزوات احكام كه قابل تدريس است گرديد. در اين ميان مقالاتي اخلاقي و حقوقي و اعتقادي از سال 74 تا به حال به رشته تحرير در آمد و در رسانه هاي كثيرالانتشار چاپ گرديد. اين مهم با همكاري مركز پژوهشها و مطالعات حوزه علميه قم صورت گرفته است. از ديگر فعاليتهاي علمي ، همكاري با شبكه سراسري راديو معارف است كه از سال 81 تا به حال ادامه دارد و در برنامه مشكاة هدايت به عنوان كارشناس به تكليف خود عمل مي كنم. تدريس البته الفيه ابن مالك از ديگر كارهاي ماندگار است كه براي سايت بنيان انجام گرفت. همكاري با سايت انديشه وابسته به حوزه علميه قم نيز از ديگر فعاليتها است. مركز جهاني علوم اسلامي نيز به لحاظ تكميل بانك سؤالات و نيز ارزيابي طلاب سطح 2 به عنوان كارشناس جلساتي دعوت نموده كه در اين جا نيز به اداء تكليف اقدام شده است.از ديگر خدمات علمي حضور در حوزه علميه كوتاه مدت است كه از سال 81 تا 85 به عنوان استاد ادبيات اشتغال داشتم. و در اين مدت مدير گروه علمي ادبيات بودم. و عضو شوراي عالي حوزه علميه كوتاه مدت از سال 85 به عنوان كارشناس فقه مركز پاسخ گويي تلفني پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي به اداء تكليف مبادرت مي ورزم. مدارسي كه به عنوان استاد تدريس داشته ام مدرسه سفيدان، الهادي، معصوميه است.

غفوري، حبيب الله

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حبيب الله غفوري بارجيني

محل تولد : ميبد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1341/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب حبيب الله غفوري بارجيني فرزند محمد علي به شماره شناسنامه 487 و متولد سال 1341 دوران تحصيلات ابتدايي و راهنمايي را در روستاي بارجين و فيروز آباد ميبد به انجام رساندم و از مهرماه 1356 ش در مدرسه قديري قم كه شعبه شماره 2 مدرسه كرمانيها محسوب مي شد شروع به تحصيل علوم ديني نمودم در حاليكه نوجواني بيش نبودم دروس حوزه را به همراه جريانات انقلاب اسلامي و دفاع مقدس گذراندم كه شرح آن مفصل است تا سال 71 به درس و بحث در حوزه علميه قم مشغول بودم كه در ضمن آن آموزش نظامي ، زبانهاي عربي و انگليسي و دوره دبيرستان را نيز به انجام رساندم. از سال 71 تاكنون توفيق داشته ام مراكز متعدد و مهم علمي را تاسيس و اداره نمواه ام كه بحمدالله ثمره آن دهها طلبه فاضل و توانمند است.

در اين مدت كتب حوزوي را تا سائل و مكاسب تدريس نموده ام و دروس اعتقادات و اخلاق دانشگاه را نيز بارها تدريس كرده ام و زبان انگليسي دبيرستان را نيز در اين دوره تدريس نموده ام. با توجه به اصرار رهبر معظم انقلاب مبني بر ضرورت تحول در نظام آموزشي حوزه هاي علميه كشور نمظام آموزشي خاص حوزه ها بر اساس ديدگاهها و نظرات مقام معظم رهبري را با همكاري جمعي از دوستان فاضل و دلسوز طراحي و در مدرسه علميه علوي قم اجرا نموديم كه بحمدالله ثمره آن تربيت دهها نفر طلبه فاضل و پژوهشگر شده است كه اميد آينده حوزه علميه قم مي

باشند.عليرغم عنايت الهي در داشتن قلمي روان كه اساتيد معظم همواره مشوق اينجانب بوده اند به علت اشتغال زياد در امور مديريتي و اجرايي متاسفانه تاكنون نتوانسته ام از آن بهره مطلوبي ببرم و حاصل كارهاي پژوهشي متفرقه اينجانب تعدادي مقاله ، جزوه و 2 كتاب در دست تاليف است كه به صورت نيمه كاره مانده است.

غفوري، محمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد غفوري

محل تولد : مشهد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1350/1/1

زندگينامه علمي

محمد غفوري متولد 1350 و تحصيل كرده حوزه و دانشگاه تحصيلات ابتدائي و راهنمائي را در مشهد گذراندم و پس از آن به قم آمده و دروس حوزه را از اواخر دهه 60 آغاز كردم. پس از پايان دروس مقدمات و سطح نزد اساتيد متعدد، در مقطع خارج اشتغال يافتم. در سال 1379 در كنار دروس حوزه، در رشته تاريخ وارد دانشگاه شدم و پس از اخذ مدرك كارشناسى، در سال 1384 در مقطع كارشناسي ارشد و در گرايش "تاريخ اسلام" پذيرفته شدم و هم اكنون در حال نگارش پايان نامه فوق ليسانس هستم. هم چنين دوره تخصصي تاريخ اسلام را طي دو سال( 1379-1377) در مركز تخصصي تاريخ اسلام حوزه علميه قم(زير مجموعه دفتر تبليغات اسلامي) به پايان بردم.از سال 1380 تا كنون به عنوان پژوهشگر در پژوهشكده تاريخ و سيره اهل بيت (ع) پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي مشغول هستم و از سال 1381 مديريت اجرايى" فرهنگ نامه مولفان اسلامى" را بر عهده دارم. در طي اين مدت شخصيت نگاري مولفان پنج قرن نخست هجري به پايان رسيده و قرن ششم در دستور كار

قرار دارد و جلد اول فرهنگ نامه شامل مولفان سه قرن نخست هجري آماده انتشار است. علاوه بر نگارش شماري از مقاله ها كنترل علمي و بازخواني بسياري از مقالات فرهنگ نامه را هم انجام داده ام.

غلام جمشيدي، محمدصادق

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد صادق غلام جمشيدي

محل تولد : دماوند

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1340/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب محمد صادق غلام جمشيدي در سال 1340 درخانواده اي متدين، دوستدار اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام ديده به جهان گشودم. تحصيلات ابتدائي، راهنمائي و متوسطه را در زادگاهم شهرستان دماوند با موفقيت سپري كردم. پس از آن به خاطر عشق فراوان به ذي طلبگي، تحصيل علوم ديني وارد حوزه علميه تهران و مدرسه آيت الله مجتهدي شدم. در محضر اساتيد تهران، مخصوصاً آيت الله مجتهدي بهره هاي علمي و اخلاقي فراوان بردم، شوق زيارت آستان ملكوتي بي بي دو عالم حضرت فاطمه معصومه سلام الله از يك سو و كسب تحصيلات بالاتر از سوي ديگر مرا به قم كشاند.

البته ذكر اين نكته لازم است كه سال ورودم به حوزه علميه سال 54 بود سالي كه استبداد رژيم شاهنشاهي بيداد مي كرد، حوزه هاي علميه در فشار و اختناق شديد از سوي حكومت بودند اما تنها چيزي كه مرا به اين سمت كشاند شوق فراوان به دروس ديني بود. مدتي كه در قم بودم از محضر بزرگان حوزه علميه قم آيت الله وحيد خراساني، ميزراي تبريزي و فاضل لنكراني بهره هاي فراوان بردم. و هم اكنون در تهران مشغول به پژوهش و تدريس در دانشگاههاي مختلف تهران هستم كه حاصل

اين زحمات پرورش دانشجويان فراواني مي باشد.

غلامعلي، مهدي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

مهدي غلامعلي

محل تولد : تهران

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1353/1/1

زندگينامه علمي

در سال 1371 از دبيرستان علوم و معارف اسلامي شهيد مطهري تهران فارغ التحصيل شدم در كنار دروس دبيرستان ، دروس حوزوي را نيز از اساتيد معزز مدرسه عالي شهيد مطهري فرا گرفتم . پس از اخذ ديپلم توفيق حضور در حوزه علميه مروي (تهران) را يافتم و با امتحان سه پايه نخست به من اجازه دادند در درس هاي پايه چهارم شركت كنم . بخشي از ادبيات عرب ، معاني و بيان ، شرح لمعه ، اصول مظفر ، منطق ، فلسفه و بخشي از رسائل و مكاسب را از اساتيد بزرگوار آن مدرسه آموختم . بعضي از اساتيد گرانقدر اينجانب در آن دوران عبارتند از حجج اسلام و آيات اعلام : مرحوم سيد ابوالفضل موسوي تبريزي ، مرحوم پاكتچي ، اصطهباناتي ، رجايي ، كثيري ، تقوايي ، شريتعمداري ، جورابچي (قفقازي) و شريف زاده .

در سال 1374 براي ادامه تحصيل به شهر مقدس قم مشرف شدم و تا كنون نيز در حوزه علميه قم مشغول فراگيري علوم و معارف اهل بيت عليهم السلام مي باشم ؛ كتب شريف رسائل ، مكاسب و كفايه را در محضر حضرات آيات و حجج اسلام آقايان مرحوم احمدي ميانجي ، نكونام ، اعتمادي ، سيد احمد خاتمي ، حسيني خراساني ، محمدي (فيضيه) و احدي آموخته ام . مدت شش سال است كه در دروس خارج فقه آيات عظام آقايان حاج شيخ جواد تبريزي ، حاج محمد فاضل لنكراني(ره) ، حاج

سيد احمد مددي و حاج مهدي گنجي (گنجعلي) شركت مي كنم . بداية الحكمه و نهاية الحكمه را نيز از جنابان حجج اسلام محمدي همداني، و حاج مرتضي جوادي آملي فرا گرفتم . همچنين از سال 1375 تا كنون در موسسه تحقيقاتي دار الحديث به مطالعه و پژوهش پيرامون مباحث حديث مشغول هستم . در اين مدت از كلاس ها و كارگاه هاي علمي حجج اسلام آقايان استاد عبدالهادي مسعودي ، استاد سيد كاظم طباطبايي ، استاد محمد كاظم رحمان ستايش و استاد محمد احساني فر استفاده كرده ام .

در طول مدت حضور در موسسه تحقيقاتي دارالحديث با گروه هاي دانشنامه نگاري ، تفسير روايي ، تاريخ و سيره و مصدريابي همكاري علمي داشته ام و مدخل هاي متعددي را تنظيم نموده ام.

غياثي طرزي، محمدرضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد محمدرضا غياثي طرزي

محل تولد : راور كرمان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1338/1/1

جناب استاد غياثي ضمن معرفي كامل خودتان ،آثار برتر ومنتخب خودتان را كه طي 30سال گذشته تاليف كرده ايد،معرفي نماييد .

بسم ا...الرحمن الرحيم ،اينجانب سيد محمد رضا غياثي كرماني متولد سال 1338در روستاي زيباي «طرز»از توابع شهرستان راور كرمان از سال 1354وارد حوزه ي علميه شده وتا كنون يعني سال 1387مدت 33سال است كه به تحليل وتاليف وتدريس اشتغال دارم .تا كنون 70عنوان كتاب تاليف كرده ام كه 7مورد از آنها به عنوان كتاب سال وآثار مكتوب برتر وقابل تقدير ،شناخته شده اند كه عبارتنداز :

1_ اختران هدايت (سال 72)،2_فضيلت هاي اخلاقي (سال 78)،3_ ابومسلم اصفهاني (سال 79)،4_ آيات الاحكام (سال 80)،5_ صحيفه كاظميه (ع)(سال 81)،6_ پژوهشهاي قرآني علامه شعراني

(سال 86)،7_ در محضر علامه شعراني /پرسش ها وپاسخها ي قرآني (سال 87)

لازم به ذكر است ،كتاب پژوهشهاي قرآني علامه شعراني دو مرتبه به عنوان كتاب سال برگزيده شده است .يكي در كرمان از سوي اداره كل فرهنگ وارشاد اسلامي وديگري از سوي كميته ي انتخاب كتاب سال دانشجويي تهران .

_ استادغياثي،اگر ممكن است نام كتابهاي خود را بفرماييد .

چون نام بردن از 70 عنوان اولاً در خاطرم نيست ودر ثاني از حوصله يك مصاحبه روزنامه اي خارج وبراي خوانندگان عزيز هم خسته كننده است ولذا از ذكر آنها خوداري مي كنم ،ولي لازم است كه از روزنامه وزين كرمان امروز كه همواره ابراز محبت نموده وبه ويژه سردبير محترم ومسوول وصاحب امتياز آن،جناب آقاي «فتح نجات»كه خود فرهيخته اي خديم علم ونديم قلم هستند ،تشكر كنم كه همواره در مسير نشر فرهنگ ديني كوشا هستند در فرصتي بيشتر در اين باره گفتگو خواهيم كرد ،ان شاءا.....

غياثي، نقي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

نقي غياثي

محل تولد : كبودرآهنگ

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1340/9/1

زندگينامه علمي

آقاي نقي غياثي در سال 1340هجري شمسي در خانواده اي كاملا مذهبي در شهرستان كبودر آهنگ ديده به جهان گشود.نامبرده دوران ابتدايي، راهنمايي و دبيرستان را در ديار خويش سپري كرد و در پي تشويق پدر و علاقه خود به فراگيري زبان عربي و علوم ديني به و براي ادامه تحصيل راهي حوزه علميه همدان شد سپس ايشان به منظور ادامة تحصيل و بهره گيري از محضر عالمان و دانشمندان قم ، بدانجا روانه شد. از نخستين روزهاي سكونت در شهر قم ، به جد و جهد،

در درس بزرگان حوزه علميه حاضر شد و ضمن انس با آستان ملكوتي كريمه اهل بيت عليهم السلام از درس بزرگان آن ديار همچون مرحوم آيت الله ستوده، مرحوم آيت الله فاضل لنكراني، مرحوم آيت الله شيخ جواد تبريزي و آيت الله وحيد خراساني بهره ها برد. نامبرده پس اتمام تحصيلات دگر بار به زادگاه خويش بازگشت و پس از بازگشت بر كرسي تدريس در دانشگاههاي شهر همدان مشهد تكيه زد و در اين مدت دانشجويان فراواني از محضر ايشان بهره هاي فراوان علمي برده اند.استاد در زندگي سراسر علمي خود جز به كلاس و درس و قلم و كتاب و تحقيق و نگارش و تأليف به چيزي ديگري نينديشيده كه مقالات "نقد مستند ذاتي بودن الهي" و "اصحاب و وكلاي همداني" از جمله آثار ايشان است.

غيوري، مجتبي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد مجتبي غيوري

محل تولد : نجف آباد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1350/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب در سال 1368 ه ش با اخذ ديپلم رياضي ( در شهرستان نجف آباد ) به شهر مقدس قم وارد و در مدرسه علميه عترت (آل محمد ) مشغول به تحصيل دروس حوزه گشتم و با عنايت الهي توانستم تا پايان لمعتين را در اين مدرسه با معدل 20 به پايان برسانم . علاوه بر آن همزمان دروس مقدماتي را تدريس نمايم . رسائل . مكاسب و كفايه را در مدرسه آيت الله گلپايگاني در نزد استاداني چون دوزدوزاني . عليدوست و حسيني خراساني به اتمام رساندم.

از سال 74 دروس خارج فقه و اصول را در مسجد اعظم

نزد استادان وحيد خراساني و تبريزي آغاز و در ادامه نزد استادان مكارم شيرازي و سبحاني تلمذ نموده و استفاده هاي وافر از اين عزيزان بردم.

همزمان با شركت در دروس خارج با موسسه صاحب الامر و جعفريه همكاري نموده و به عنوان محقق كارهائي چون مقابله .تخريج . تقويم النهي و مراجعه نهائي را به عهده گرفتم در ادامه در سال 76 با موسسه دارالحديث قرارداد همكاري بسته و در تدوين دائرة المعارف حديث شيعه تحت عنوان موسوعة ميزان الحكمه به فعاليت مشغول شدم . همچنين با قسمت پاسخگوئي به سوالات حديثي كه از اقصي نقاط كشور از طريق تلفن صورت گرفته پاسخ گفته و در اين زمينه مشاوره هاي مقتضي را ارائه داده كه در حال حاضر نيز اين فعاليتها ادامه دارد . علاوه بر موارد فوق در تدوين و تحقيق دوموسوعه بزرگ حديثي يعني موسوعة الامام علي بن ابيطالب في الكتاب و السنه و التاريخ به زبان عربي و ترجمه فارسي و نيز حكمت نامه پيامبر اعظم صلي الله عليه وآله در اين موسسه همكاري داشته ام كه در ليست كتب گذشت.

در سال 77 ش همكاري با موسسه فقهي دائرة المعارف فقه اسلامي را آغاز نمودم در اين موسسه نيز در تدوين دائرة المعارف فقه اسلامي بر طبق مذهب اهل بيت به فعاليت مشغول گرديدم كه تا كنون 8 جلد از آن منتشر گرديده و هنوز اين همكاري ادامه دارد .در كنار فعاليتهاي فوق اينجانب در سال 81 با تأسيس و راه اندازي انتشارات رسول اكرم به كار چاپ كتاب و فعاليتهاي فرهنگي پرداختم كه در اين زمينه دو كتاب نيز در موضوعات

مهدويت و ادبيات كودك منتشر نمودم و لكن به دليل مشغوليتهاي علمي و كثرت كار متأسفانه فعاليتهاي انتشارات را كه مانده و در حال حاضر ادامه ندارد . در ضمن حقير در سال گذشته پايان نامه سطح 3 خود را با موضوع التنجيم في الفقه الاسلامي آغاز نمودم كه ان شاء الله در آينده نزديك به پايان خواهد رسيد .

فارسي مهر، مهدي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

مهدي فارسي مهر

محل تولد : تهران

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1338/7/1

زندگينامه علمي

در سال 1357 ديپلم رياضي در تهران گرفته در همان سال در دانشكده علوم اجتماعي و اقتصادي بابلسر در رشته اقتصاد قبول شدم . بعد از انقلاب فرهنگي و تعطيلي دانشگاهها به سپاه پاسدارن پيوستم . در سال 1361 در تهران طلبه شدم و در سال 1363 به قم آمدم، مقدمات و سطح را به پايان رسانده و خارج فقه و اصول را از دروس آقاي مكارم شيرازي استفاده كردم و چند سال نيز از درس خارج فقه آقاي جوادي آملي و آقاي سيد محمود هاشمي بهره بردم . در حال حاضر قدرت استنباط از دلائل شرعي را دارم . در سال 1362 كتاب جامع المقدمات را اصلاح و نو نويسي و زيبا كاري كرديم كه چاپ شد و تا چاپ ششم هم رفت . و سپس كتاب تجارب و نكات تبليغي را نوشتم كه حاوي تجربيات تبليغي خود و مبلغين ديگر بود، چون هيچ كس نبود كه اشتباه كاريها و قدرتهاي تبليغي آقايان مبلغين را به ديگران منتقل كند . سپس تجارب مبلغان هنرمند را نوشتم و بعد روش مديريت و تبليغ در

مناطق تسنن را نوشتم زيرا مناطق تسنن، نيازها و مشكلات و ساز و كارهاي ديگري را ميطلبد . در زمينه معالجات پزشكي از راه طبيعت تجربيات خوبي دارم، در زمينه روان شناسي به اذن خدا كارآمدي بالايي دارم، در زمينه عرفان عملي هم مي توانم نيازمنديها را اشباع كنم . كتابهايي كه در حال حاضر نيمه تمام دارم در زمينه نماز و عرفان عملي و تجربيات پزشكي و تجربيات روان شناسي و ... مي باشد.

فارسيجاني، پرويز

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

پرويز فارسيجاني

محل تولد : تهران

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1343/1/1

زندگينامه علمي

آقاي پرويز فارسيجاني در سال 1343 در خانواده اي دوستدار خاندان پاك عصمت و طهارت در تهران ديده به جهان گشود، شوق فراوان او به تحصيل علوم ديني سبب گرديد تا در سال 1360 وارد حوزه علميه گردد. در روزهاي نخستين ورود به حوزه با جديت تمام به تحصيل پرداخت و از آسمان آستان حوزه علميه ستاره ها چيد. در درس اخلاق مرحوم آيت الله مجتهدي تهراني حاضر گرديد. شرح تجريد را نزد آيت الله مكارم شيرازي آموخت، از محضر آيت الله صالحي مازندراني به تحصيل رسائل و مكاسب پرداخت.

در كنار درس، تدريس را نيز فراموش نكرد و در حوزه علميه آيت الله مجتهدي تهراني، دانشگاه آزاد تهران و دانشگاه علوم قرآني تهران دروس مختلفي را تدريس كرد. وي هيچ وقت از امر پژوهش نيز غافل نبوده است و كتابهايي نيز به چاپ رسانده كه برخي از آنها عبارتند از: ميزان حكمت، نگين هستي

فاضل بخشايش، جواد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

جواد فاضل بخشايش

محل تولد : بستان آباد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1345/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب جواد فاضل بخشايش در سال 1345 در شهر بخشايش از توابع شهرستان بستان آباد واقع در آذربايجان شرقي در يك خانواده روحاني ديده به جهان گشودم تا مقطع سيكل در زادگاه خودم تحصيل كردم پس از اتمام سيكل در سال 1363 وارد حوزه علميه مدرسه طالبيه تبريز شدم و مقدمات ادبيات عرب و مقداري از فقه و اصول را در آن جا فراگرفتم. سپس در

سال 1367 وارد حوزه علميه قم شدم و به تحصيل فقه و اصول و فراگيري كلام و فلسفه و عرفان از اساتيد بزرگواري همچون مرحوم آية الله پاياني قدس سره، حاج آقا اعتمادي، حاج آقا موسوي تهراني و استاد اسحاق نيا حفظهم الله تعالي مشغول بوده و هستم.

الان بيشتر فعاليتم آموختن فلسفه و عرفان و تحقيق در نهج البلاغه و تفسير مي باشد. در هر هفته يك روز مدت 8 سال است كه مشغول تدريس تفسير قرآن براي جوانان هستم. در طول اين مدت با دفتر تبليغات و موسسه علمي فرهنگي دارالحديث در تحقيق موضوعات و آثار مختلف اسلامي همكاري داشته و دارم.

فاضل لنكراني، محمدجواد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد جواد فاضل لنكراني

محل تولد : قم

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1341/1/1

زندگينامه علمي

حجة الاسلام والمسلمين محمد جواد فاضل لنكراني در سال 1341 در قم و در ميان خانواده اي از سلك روحانيت به دنيا آمد. پدرش آية الله العظمي فاضل لنكراني (ره)است . او پيش از تولد فرزند خود در خواب ديده بود كه خدا به او پسري عطا مي كند كه به بدن او متصل است كه آن را به روحاني شدن فرزند خود تعبير كرده بود. مادر او نيز از سادات مكرّم قمي است كه نقش بسياري در تربيت و پيشرفت وي داشته است . حجة الاسلام والمسلمين محمد جواد فاضل لنكراني تحصيلات خود را در قم آغاز كرد و تا پنحم ابتدايي به پايان برد. پس از آن به دليل تبعيد پدرش به يزد، دروس خود را در آنجا پي گرفت و سپس به قم باز گشت . او پس از به پايان بردن سال اول دبيرستان ، با

مشورت با بزرگان و به دليل شوق بسيار براي تحصيل علوم ديني به حوزه علميه قم پا نهاد و همزمان دروس دبيرستان را نيز پي گرفت تا موفق به كسب ديپلم شد. سالهاي نخستين تحصيل او در حوزه علميه قم با راهپيمايي ملت ايران براي سرنگوني رژيم شاه مصادف شده بود و او كه از طلاب مدرسه رسالت بود نيز از خيل عظيم ملت ايران باز نماند و هماره با مبارزه همراه بود. او پس از سالهاي اندكي دروس دورة سطح را به پايان برد و به درس خارج فقه و اصول استادان برجسته حوزه علميه قم ، از جمله پدر گرامي خود راه يافت . حجة الاسلام والمسلمين فاضل لنكراني در سالهاي تحصيل خود به محضر عالمان بسياري شرفياب شد. او دروس دورة ادبيات را نزد استاد بيگدلي كه هم اكنون نيز از استادان برجسته دورة سطح است ، گذراند و در رسائل ، به درس آية الله سيد رسول تهراني و آية الله مصطفي اعتمادي راه يافت . براي فراگيري مكاسب نيز به درس آية الله پاياني (ره ) رفت . با پايان يافتن دوره سطح به درس خارج فقه و اصول پدر گرامي خود _ حضرت آية الله العظمي فاضل لنكراني _ راه يافت و حدود 15 سال از محضر ايشان بهره برد. همچنين در حدود هفت سال در درس خارج فقه و اصول آية الله العظمي وحيد خراساني و در حدود دو سال در درس آية الله سيد كاظم حائري شركت كرد. در بخش دروس عقلي نيز اشارات را نزد آية الله حسن زادة آملي و اسفار را نزد آية الله جوادي آملي فرا گرفت . او در طي اين سالها با فضلاي بسياري رابطة دوستي داشت و

دروس فرا گرفته را با آنان مباحثه كرد كه از ميان آنها مي توان به شيخ عبدالله اسلامي و شيخ علي حكيم را مي توان نام برد. حجة الاسلام والمسلمين فاضل در طول سالهاي تحصيل خود هماره به امر تدريس نيز عنايت ويژه اي داشت به گونه اي كه 5 بار كتاب معالم ، 4 بار كتاب اصول فقه ، چند بار كتاب شرح لمعه ، 3 بار كتاب مكاسب و بيش از 5 بار كتاب كفايه را تدريس كرد و هم اكنون هشت سال است كه به تدريس خارج فقه و اصول اشتغال دارد. او در طي اين سالها مقالات فراواني در زمينه هاي فقهي و اصول و... نگاشته كه برخي در كنگره هايي همچون كنگره شيخ انصاري و مرحوم نراقي و مقدس اردبيلي ممتاز شناخته شده است . همچنين بر كتابهاي اصول فقه ، مكاسب و كفايه حاشيه هايي نگاشته كه هنوز به چاپ نرسيده است . از فعاليتهاي مهم ايشان در اين عرصه ، ادارة مركز فقهي ائمه اطهار است كه در آن طلاب و فضلاي بسياري به تحصيل و پژوهش مي پردازند و تاكنون كتب بسياري در آنجا به چاپ رسيده است . از كارهاي مهم اين مركز برگزاري لجنه هاي فقهي گسترده است كه سهم بسزايي در پيشبرد مباحث فقهي و اصولي داشته است . حجة الاسلام والمسلمين محمد جواد فاضل ، در طول سالهاي مبارزه ملت ايران ، هماره با آنان همگام بوده است . او در سنين نوجواني در روز عاشورا در محفلي مقاله اي در باره نهضت امام حسين (ع ) و اهداف آن خواند كه در همان زمان رئيس ساواك را كه خود در جلسه حاضر بود، به خشم واداشت . او كه در سالهاي تبعيد با پدر خود همراه بود، همواره

از مسائل مهم نهضت آگاه بود و ظلم رژيم شاه را به چشم خود مي ديد. حجة الاسلام والمسلمين فاضل ، پس از پيروزي انقلاب نيز هماره مدافع نظام وانقلاب بود و در سالهاي جنگ تحميلي و پس از آن ، به حراست از دستاوردهاي نظام ، اهميت ويژه اي مي داد. او هم اكنون از اعضاي جامعه مدرسين حوزه علميه قم است و در شهر قم به تدريس و تربيت طلاب مي پردازد.

فاضل ميبدي، محمدتقي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد تقى فاضل ميبدي

محل تولد : ميبد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1332/1/2

زندگينامه علمي

در سال 1350 وارد حوزه علميه قم شدم. اساتيد سطح بنده آقايان: باكوبى، دوزدوزانى، موسوي تبريزي و صانعي. اساتيد فلسفه آقايان انصاري شيرازى، جوادي آملي بودند. خارج اصول: 6 سال درس آقاي مكارم شيرازي خارج فقه: 6 سال درس آقاي منتظري و تدريس دروس شرح لمعه، حاشيه منطق، بداية الحكمه، اصول فقه و كفايه را نيز داشته ام.

فاضل هرندي، محي الدين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محي الدين فاضل هرندي

محل تولد : هرند

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1313/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب در سال 1313 شمسي در شهر «هرند» از توابع استان اصفهان در خانواده اي روحاني و مذهبي متولد شدم. پدرم از علماي بنام و مدرسان معروف اصفهان به شمار مي آمد و از مجتهداني بود كه در احاطه به فقه و اصول و ادبيات عرب زبانزد علماي اصفهان بود. تا سال 1322 شمي در «هرند» زندگي مي كردم و در مدت سه سال، خواندن و نوشتن و قرائت قرآن را در مكتب خانه هاي هرند فرا گرفتم و از سال 1322 شمسي در پي مهاجرت پدر بزرگوارم به اصفهان مهاجرت كردم و تا سال 1330 شمسي در اصفهان، ادبيات فارسي، دوره ابتدايي و مقدمات را فرا گرفتم و از سال 1330 شمسي به قم عزيمت نمودم و تا سال 1337 شمسي در اين شهر مقدس دوره سطح را طي كردم و در همان سال از عهده امتحان رتبه سوم حوزه برآمدم و در درس خارج فقه مرحوم آيت الله العظمي بروجردي

«قدس سره» و بحث خارج اصول حضرت امام خميني «قدس سره» نيز شركت مي نمودم و از سال بعد در بحث خارج فقه حضرت امام خميني «قدس سره» نيز شركت كردم و در شمار يكي از شاگردان رسمي خارج فقه و اصول حضرت امام «قدس سره» به حساب مي آمدم. هم بحثهاي من به ترتيب عبارت بودند از: آيت الله مومن، آيت الله گرامي و آيت الله مقتدايي اصفهاني كه حدود ده سال با ايشان هم بحث بودم.

بعد از تبعيد حضرت امام «قدس سره» در بحث خارج فقه و اصول مرحوم آيت الله محقق داماد «قدس سره» شركت كردم و پس از ارتحال ايشان در بحث خارج فقه مرحوم آيت الله العظمي گلپايگاني «قدس سره» و اصول حضرت آيت الله اراكي «قدس سره» شركت مي كردم. به دليل قريحه سرشار و بيان شيوا، از ابتداي اشتغال در حوزه علميه به تدريس مقدمات، ادبيات، معاني، بيان، منطق مشغول شدم. در سال 1340 شمسي به تدريس سطح از كتاب شرح لمعه و سپس رسائل و مكاسب مشغول گرديدم. در كنار تحصيل و تدريس به كار تبليغ نيز اشتغال داشتم و در ايام تبليغي در شهرهاي مختلف ايران از جمله شهر مقدس قم به وعظ و ارشاد مردم اشتغال داشتم.

هم چون پدرم از رژيم پهلوي متنفر بودم و با خاندان ستمگر آن، دشمني خاصي داشتم و لذا با هر كس كه مخالف رژيم بود، دوستي ايجاد مي كردم. خصوصا اگر اين مخالفت نشأت گرفته از مذهب بود. فعاليتهاي من به عنوان ايفاي وظيفه نهي از منكر و مبارزه با بدعت صورت مي گرفت. براين اساس، بعد از علني

شدن فعاليت گروه مخلص و متعهد فدائيان اسلام به رهبري شهيد بزرگوار مرحوم نواب صفوي «قدس سره» رسما به عضويت اين گروه مذهبي _ سياسي درآمدم و از ياران نزديك مرحوم «نواب» و «واحدي» قرار گرفتم. بعد از رحلت مرحوم آيت الله العظمي بروجردي «قدس سره» و مسئله انجمن هاي ايالتي و ولايتي و قضيه رفراندوم شاه و مسئله «كاپيتولاسيون» براي انجام هر كاري در جهت گسترش انقلاب اعلام آمادگي كردم. بعد از تبعيد حضرت امام «قدس سره» و ترور «منصور» براي اداي وظيفه اسلامي گاه از سوي شهداي بزرگوار باهنر و سعيدي، سفرهايي خطير و پر خطر را انجام دادم. بعد از شهادت مرحوم آيت الله حاج آقا مصطفي خميني «قدس سره» كه مبارزات رنگ ديگري به خود گرفت و نقطه عطفي در انقلاب اسلامي بود. بنده نيز مثل ساير هم سنگران خود به افشاگري عليه رژيم ستم شاهي پرداختم. در نتيجه اين فعاليتهاي سياسي و انقلاب در اوائل سال 1357 شمسي دستگير و زنداني و در تيرماه همان سال به علت خون ريزي شديد از زندان به بيمارستان شماره چهار شهرباني منتقل و پس از آن آزاد گرديدم. در همان سال پس از آزادي از زندان، ماه مبارك رمضان را در شهر «سيرجان» به سر بردم و مبارزات و راهپيمايي مردم را سامان دادم و در روز عيد فطر بزرگترين و بي نظيرترين راهپيمايي را در آن شهر رهبري كردم.

در محرم همان سال به اهواز رفتم و به دليل سخنرانيهاي روشن گرانه ام، مرا ممنوع المنبركردند. از آنجا به سنندج رفتم و به جمع متحصنين در مسجد جامع سنندج كه به حمايت از

دو طايفه شيعه _ كه دستگير شده بوند _ پيوستم. بعد از ورود حضرت امام «قدس سره» به كشور در ستاد استقبال مستقر در مدرسه رفاه با مرحوم آيت الله رباني شيرازي و مرحوم رباني املشي همكاري مي كردم. به دنبال اين همكاريها، در اواخر بهمن 1357 براي تأسيس كميته هاي انقلاب اسلامي به شهرهاي شمال كشور مسافرت نمودم. در اسفند ماه همان سال، بعد از مراجعت حضرت امام «قدس سره» به قم براي بررسي مسائل كردستان، دو دفعه از جانب حضرت امام «قدس سره» به كردستان سفر كردم. از اوايل سال 1358 شمسي از سوي حضرت امام «قدس سره» به عنوان قاضي شرع شهر قائن منصوب گرديدم كه ماههاي شعبان و رمضان را در آن جا به سر بردم و بعد از مراجعت به قم به عنوان قاضي شرع و رئيس دادگاه انقلاب اسلامي استان سيستان و بلوچستان منصوب گرديدم. در اواخر همان سال به دنبال محاصره زندان خرم آباد به وسيله گروههايي از مردم سفري به آن شهر كردم و معترضان را به آرامش دعوت كردم و بحمد الله به دست اينجانب غائله ختم گرديد. از سال 1359 شمسي كه ستاد مركز هيئت هاي هفت نفره كار خود را شروع كرد، به نمايندگي ولي فقيه در ستاد مزبور منصوب شدم و تا كنون با حكم مقام معظم رهبري مد ظله العالي در اين سمت به خدمت مشغول هستم.

در تير 1360 به دنبال شهادت مرحوم آيت الله دكتربهشتي به همراه 28 نفر از نمايندگاني مجلس، در انتخابات ميان دوره اي از سوي مردم اقليد فارس به نمايندگي مجلس شوراي اسلامي انتخاب گرديدم و

از بدو ورود به مجلس كار خود را در كميسيون كشاورزي شروع كردم و طولي نكشيد كه از سوي اعضاي محترم كميسيون كشاورزي به رياست كميسيون برگزيده شدم. در دوره هاي دوم و سوم مجلس شوراي اسلامي هم از سوي مردم شريف اصفهان انتخاب و به مجلس راه يافتم. مجموعا هشت سال به رياست كميسيون كشاورزي و يك سال به رياست كميسيون امور اقتصاد و دارايي مجلس برگزيده شدم.

در مدت نمايندگي، علاوه بر تصدي رياست كميسيونهاي مذكور، در كميسيونهاي ويژه مجلس كه به صورت اضطراري تشكيل مي شد، گاه رياست آن كميسيونها را نيز عهده دار بودم از جمله كميسيون ويژه تدوين و بررسي اساس نامه جهاد سازندگي، كميسيون خاص ادغام يا تفكيك وظايف وزارت خانه هاي جهاد سازندگي و كشاورزي، كميسيون خاص بررسي طرح قانوني بخش تعاون در نظام جمهوري اسلامي را نام برد

فاضل، محمدهادي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد هادي فاضل

محل تولد : نجف اشرف

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1340/8/12

زندگينامه علمي

اينجانب محمد هادي فاضل پس از دوره راهنمائي در سال 1353 وارد حوزه شدم و پس از يك سال تحصيل دروس ابتدائي در نجف اشرف به ايران عزيمت كرده و تا سال 56 در بابل در حوزه مدرسه صدر آن شهر ادامه دادم و از سال 56 وارد حوزه مقدس قم شدم و تا سال 1359 سطح را به پايان رسانده و از آن سال در درس خارج آقاي وحيد خراساني شركت كردم (در فقه واصول) و تا سال 1372 از محضر ايشان استفاده نمودم در كنار اين درسها منظومه سبزواري را خدمت آقايان گرامي و انصاري شيرازي خواندم

وا شارات را خدمت آقاي ممدوحي و مقداري از اسفار را خدمت آقاي احمدي يزدي و نيز از نوارهاي منطق (برهان شفا) و فلسفه استاد مصباح يزدي (شفا و نهايه و مباحث متفرقه فلسفي ديگر) و استاد جوادي آملي (اسفار جلدهاي اول و دوم و سوم و ششم و هفتم و هشتم و نهم و كتاب شرح فصوص الحكم قيصري و قبل از ان تمهيد القواعد ابن تركه) بهره بردم و در درس مصباح الانس استاد حسن زاده آملي شركت كردم.

در فقه و اصول حدود 6 سال در درسهاي مرحوم شيخ جواد تبريزي شركت كردم و سه سال در درس مكاسب (خارج) آقاي هاشمي شاهرودي و از سال 1384 تاكنون نيز در درس آقاي شبيري زنجاني شركت مي كنم . مطالعات تاريخي، تفسيري، علوم سياسي، كلامي، اخلاقي و عرفاني نيز داشته و دارم.

بيشتر فعاليتهاي اينجانب تدريس كتب حوزوي و درس بوده و از سال 64 تدريس را به طور رسمي از كتب ادبيات و فقه و اصول آغاز نموده و تا به حال همچنان مشغول تدريس سطوح عالي فقه و اصول (مكاسب، كفايتين، جواهر الكلام) و عرفان نظري (شرح فصوص قيصري) هستم. اين درسها به طور آزاد و يا در مدارس قم عرضه شده و از سال 72 تا 78 در حوزه فيضيه مازندران واقع در شهر بابل به عنوان مدرسي مشغول بودم و در سال 85 و 86 نيز در امتحانات شفاهي مدارس براي پايه هاي مختلف سطح يك و دو به عنوان ممتحن خدمت كرده ام.

فاضلي، احمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد احمد فاضلي

محل تولد : بيارجمند

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد :

1338/1/3

زندگينامه علمي

پس از گذراندن دوران كودكي به فراگيري قرآن مجيد، ادبيات فارسي و دروس ابتدائي (حساب و هندسه) پرداخت در سال 1351 در سيزده سالگي به حوزه عمليه گرگان (مدرسه علميه صالحيه) در محضر اساتيد وقت از آن جمله آيت الله حاج سيّد علي رئيسي به آموختن ادبيات (صرف مير، تصريف، عوامل) همت برگماشت؛ سپس در سال 1354 به حوزه علميه قم مشرف شد و سطوح را در محضر حضرات آيات حاج شيخ محمد علي مدرس (ره) (صمديه و سيوطي) ،حاج شيخ فخر الدين وجداني (ره) (شرح لمعه و مكاسب شيخ انصاري) ،حاج شيخ مصطفي اعتمادي (معالم و رسائل شيخ انصاري) و آيت الله حاج شيخ محمد تقي ستوده (ره) (كفايتين) را فرا گرفت. و از سال 1363 به درس خارج حضرات آيات عظام حاج شيخ جعفر سبحاني، حاج شيخ ميرزا جواد آقا تبريزي (ره)، آيت الله وحيدي خراساني و حضرت آيت الله سيد شهاب الدين مرعشي نجفي(ره) حاضر شد و از محضر آنان توشه ها برگرفت و در كنار آن به تدريس، تاليف، تحقيق و تأسيس دست يازيد.

در ايام تحصيل و تحقيق خود در دانشگاه نيروي انتظامي تهران و پرندك رباط كريم تدريس مي كرد؛ دروسي كه وي تدريس مي كرد عبارت بودند: متون اسلامى، اخلاق، معارف و احكام تخصصى

بيش از 15 سال سابقه تبلغي در ايام محرم و صفر و ماه رمضان كه بيش از 14 ماه آن در جبهه هاي نبرد حق عليه باطل بوده است.

فاضلي، قادر

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

قادر فاضلي

محل تولد : هشترود

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1341/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب قادر فاضلي در سال

1360 ديپلم در رشته الكترونيك را گرفته سپس وارد حوزه علميه شدم دروس حوزوي را تا درس خارج ادامه داده و به تحقيق و تدريس پرداخته ام . در كنار دروس فقه و اصول به فلسفه و عرفان پرداخته و نزد استاداني چون علامه حسن زاده آملي، جوادي آملي و مصباح يزدي تلمذ كرده ام . وقتي از قم به تهران مراجعه كردم به محضر علامه محمد تقي جعفري شرفياب شده و مدت قريب 10 سال در موضوعات فقه و دين شناسي از خدمت ايشان استفاده نمودم. از سال 1367 به تدريس در دانشگاهها مشغول شده و هم اكنون نيز ادامه دارد .

قريب به 10 سال است كه در شبكه هاي مختلف تلويزيوني برنامه هاي مختلف داشته و در راستاي مسائل ديني و اجتماعي بيش از 100 برنامه از اينجانب پخش شده است. بيش از 30 مقاله علمي در مجله هاي داخل و خارج كشور چاپ و منتشر شده است. تا كنون قريب به 50 جلد كتاب در موضوعات مختلف نوشته ام كه تعداد 24 عنوان از آنها به چاپ رسيده است.

فاضلي، محمدرضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمدرضا فاضلي

محل تولد : نجف

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1348/1/1

زندگينامه علمي

پس از به پايان رساندن دبيرستان در رشته رياضي، فيزيك سال 69 – 70 وارد حوزه شدم و سه سال در مدرسه معصوميه از محضر بعضي اساتيد مانند آقايان عاملي، نائيني، حيائي و حسيني ادبيات عربي را فرا گرفتم و سه سال بعد در مدرسه رضويه از محضر اساتيدي چون استاد علي دوست و قاروبي لمعتين را خواندم و اصول مرحوم مظفر را نيز

به پايان رساندم. پس از اين شش سال با گذراندن دوره سطح وارد درس خارج شدم و خارج اصول را نزد آيت الله كرباسي شروع كردم و دو سال از محضر ايشان بهره بردم در همين سال خارج فقه آيت الله جوادي آملي را نيز شروع كردم و با شركت در درس ايشان از وجود درس وي نيز بهره بردم. علاوه بر استفاده از محضر اين دو استاد درس خارج فقه آيت الله زنجاني نيز در دروسي بود كه در دو سال با شركت در آن درس استفاده لازم از درس ايشان نيز بردم. سال 1384 در درس مرحوم آيت الله العظمي تبريزي حاضر شدم و از وجود با بركت ايشان نيز بهره بردم تا اينكه ايشان به رحمت ايزدي نائل گشت. در اين سالها يعني از سال 1380 تاكنون مشغول انجام كارهاي تحقيقي و احياء آثار بعضي از دانشمندان و بزرگان گذشته شدم و با تصحيح و تحقيق در حدود 10 رساله قرآني و شرح صحيفه سجاديه شيخ علي اصغر از نوادگان شهيد ثاني مشغول فعاليت هستم.

فاطمي ابهري، محمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد محمد فاطمي ابهري

محل تولد : قم

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1340/1/1

زندگينامه علمي

در سال 1358 با معدل بالايي اخذ ديپلم كردم و در چندين مركز آموزشي پذيرفته شدم. در نهايت در رشته دكتراي دامپزشكي دانشگاه تهران مشغول شدم ولي بعد از حدود دو سال جذابيت علوم حوزوي مرا بر آن داشت كه دانشگاه را به طلب حوزه ترك كرده و دروس حوزه را با جديت دنبال كردم. دروس سطح و ادبيات عرب را در

مدرسه امام خميني (ره) با موفقيت در عرض سه سال به پايان رساندم وسپس دروس خارج فقه و اصول را مشغول شدم، از اساتيد بسيار والا مقامي چون استادى، محفوظى، محقق داماد، وجداني فخر و اعتمادي در سطح استفاده بسيار بردم و در درس خارج از آيت الله وحيد و آيت الله تبريزي بهره هاي وافري بردم. تدريس در دانشگاه را در سال 1375 در دانشگاه تهران، دانشگاه آزاد تهران مركزي آغاز كردم و در سال 1376 نيزدروس حوزوي را تدريس كردم و تا كنون مشغول به تدريس تفسير قرآن كريم بر مبناي الميزان و مكاسب و اصول شيخ انصاري مي باشم. بيش از 11 سال در زمينه قرآن پژوهش خوبي داشتم و چهار سال در دوره تخصصي تفسير قرآن كريم شركت داشتم.

فاطمي جهرمي، ابوالقاسم

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

دكتر سيد ابوالقاسم فاطمي جهرمي پس از اتمام دوره تحصيلات متوسطه و اخذ ديپلم ،تحصلات دانشگاهي خود را در مقطع كارشناسي رشته زبان و ادبيات انگليسي دردانشگاه تهران آغاز و بپايان رسانيد.او براي تكميل معلومات دانشگاهي عازم آمريكا شده و در رشته آموزش زبان انگليسي مدرك دكتراي خود را اخذ نموده است.نامبرده هم اكنون عضو هيئت علمي و دانشيار گروه زبان و ادبيات انگليسي, دانشكده ادبيات و علوم انساني دانشگاه شهيد بهشتي مي باشد. گروه : علوم انساني رشته : زبان و ادبيات انگليسي گرايش : آموزش زبان انگليسي تحصيلات رسمي و حرفه اي : سوابق تحصيلي سيد ابوالقاسم فاطمي جهرمي به ترتيب زير است. ليسانس زبان و ادبيات انگليسي دانشگاه تهران فوق ليسانس آموزش زبان انگليسي آمريكا دكتري آموزش زبان انگليسي آمريكا مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : سوابق كاري و

مديريتي سيد ابوالقاسم فاطمي جهرمي به قرار زير است: عضو هيات علمي (دانشيار)دانشگاه شهيد بهشتي از سال 1352 تاكنون مدير گروه زبان و ادبيات انگليسي به مدت 16 سال معاون آموزشي دانشكده ادبيات و علوم انساني به مدت 8 سال معاون آموزشي دانشگاه به مدت 4 سال فعاليتهاي آموزشي : سوابق تدريسي و آموزشي سيد ابوالقاسم فاطمي جهرمي : زبان شناسي، آواشناسي، متون پيشرفتة نثر ادبي، جامعه شناسي زبان، روش تدريس، روان شناسي زبان، تجزيه و تحليل كلام، مقاله نويسي چگونگي عرضه آثار : فعاليت هاي پژوهشي سيد ابوالقاسم فاطمي جهرمي : تعداد مقالات علمي منتشر شده:11 مورد تعداد سخنراني هاي علمي : بيش از 3 مورد تعداد طرح هاي تحقيقاتي خاتمه يافته : 2 مورد آثار : درك متون انگليسي Reflections on Reading ويژگي اثر : چاپ دانشگاه شهيد بهشتي 1375 2 رهيافتي بر آموزش واجهاي انگليسي به فارسي زبانان A Comprehens Sive Pedagogical Approach to Teaching English Phonemes to Persian Students ويژگي اثر : چاپ دانشگاه شهيد بهشتي 13853 مروري بر آواشناسي انگليسيA Survey of English Phonetics ويژگي اثر : چاپ دانشگاه شهيد بهشتي 1370

فاطمي، حسن

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد حسن فاطمي

محل تولد : قم

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1345/1/1

زندگينامه علمي

سال 1345در شهر قم متولّد شدم. سال 1360پس از اتمام كلاس اول دبيرستان در رشته علوم تجربي، با ثبت نام در مدرسه آيت الله گلپايگاني (امام مهدي فعلي) وارد حوزه علميّه شدم. تحصيلات را در اين مدرسه تا ابتداي شرح لمعه فرا

گرفتم و از آن پس به صورت آزاد تحصيلات را ادامه دادم. از حدود سال 1370 در درس خارج حاضر شدم و به مدّت 5 سال ادامه دادم و از آن پس به فعاليتهاي تحقيقي با تدوين مقاله و كتاب روي آوردم. ضمن تحصيلات حوزوي دروس دبيرستان را در رشته فرهنگ و ادب ادامه دادم. سال1369 با معادل ليسانس از حوزه در مقطع فوق ليسانس در رشته الهيات و معارف اسلامي گرايش فقه و مباني حقوق در دانشگاه آزاد اسلامي اراك پذيرفته شدم. به دليل رسميت نداشتن مدرك حوزوي، مقطع ليسانس را نيز در رشته الهيات و معارف اسلامي گرايش علوم قرآن و حديث فرا گرفتم. نظر به اينكه با موافقت رياست كل دانشگاه آزاد واحدهاي بيشتر از معمول را مي توانستم انتخاب كنم در سال 1372 هر دو مقطع را به پايان رساندم. تا كنون 4 كتاب وحدود 150 مقاله اعم از بي امضاء يا با امضاي خودم يا با نام مستعار از اينجانب چاپ شده است.

فاطمي، ولي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

ولي فاطمي

محل تولد : قائم شهر

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1332/10/1

زندگينامه علمي

اينجانب ولي فاطمي در سال 1355 پس از سه ماه در حوزه علميه بابل در پائيز همان سال به قم مشرف شدم و دروس حوزوي را در نزد اساتيد اين حوزه مباركه ادامه دادم . پس از مدّتي كه به طور آزاد مشغول تحصيل بودم وارد مدرسه مباركه رضويه شدم كه از افتخارات و اسباب توفيق حقير، آشنايي با عالم رباني حضرت آيت الله بدلا قدس سره بود كه درحقيقت هديه معنوي

حضرت معصومه سلام الله عليها به حقير بود كه با عالم فرهيخته و مهذبي همچون معظم له آشنا شدم و اين آشنايي تا آخر عمر شريف ايشان ادامه داشت و آنچنان با هم مأنوس و معاشر بوديم كه عقد اخوت ميان من و ايشان خوانده شد. بنده بسياري از توفيقاتم را در پرتو قرآن و عترت عليهم السلام و توسل به آن ذوات مقدس بويژه امام زمان عليه السلام برايم حاصل شد اين ناچيز به همه طالبان علم و معرفت توصيه ميكنم كه از دامان عترت پيامبر عليهم السلام نكشند و از همنشيني با علماي مهذب و متقي حداكثر بهره برداري را بنمايند.

ما توفيقي الا بالله عليه توكلت و اليه انيب

فاكر، محمدرضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد رضا فاكر

محل تولد : مشهد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1324/1/1

زندگينامه علمي

حجة الاسلام محمدرضا فاكر در سال 1324 در مشهد مقدس و در ميان خانواده اي متدين و ارادتمند به ساحت بلند علي بن موسي الرضا (ع ) چشم به جهان گشود. حجة الاسلام فاكر به دليل شغل پدرش ، به اتفاق ديگر اعضاي خانواده مدتي به اصفهان آمد و در آنجا ضمن طي نمودن دروس دورة ابتدايي ، با بخشي از دروس دورة مقدمات حوزه آشنا شد. سپس به مشهد بازگشت و تحصيلات خود را به صورت جدي در كنار مرقد علي بن موسي الرضا (ع ) پي گرفت و پس از چندي دورة مقدمات را در خدمت اديب نيشابوري به پايان برد. او در سال 1343 پس از طي نمودن بخشي از دروس دورة سطح به قم آمد. در قم ، باقيماندة شرح لمعه را خواند و سپس در دروس رسائل ،

مكاسب و كفاية استادان مشهور زمان خود شركت كرد. سپس به درس خارج رفت و در اين ميان از شركت در دروس جنبي ، همچون تفسير نيز غافل نماند. حجة الاسلام فاكر در طول سالهاي تحصيل به خدمت استادان بسياري شرفياب شد. او كه دروس مقدمات را بيشتر نزد مرحوم اديب نيشابوري فرا گرفته بود، براي فراگيري شرح لمعه به نزد مرحوم مدرس يزدي رفت و بخشهايي از شرح لمعه را نزد او آموخت . در قم ، باقيماندة شرح لمعه را نزد حضرات آيات صلواتي و دوزدوزاني آموخت و در درس مكاسب آية الله خزعلي و آيت الله العظمي فاضل لنكراني شركت كرد، ضمن اينكه رسائل را نزد آية الله العظمي نوري همداني مي خواند. حجة الاسلام فاكر در درس كفايه الاصول مرحوم آية الله سلطاني طباطبايي و آية الله العظمي فاضل لنكراني شركت كرد و سپس به درس خارج فقه و اصول راه يافت . او در اين دوره بيشتر در درس آية الله العظمي گلپايگاني (ره ) و آية الله العظمي وحيد خراساني شركت كرد. همچنين در زمينة تفسير، به درس آية الله مشكيني مي رفت . او در طي سالهاي تحصيل در دروس اخلاق استادان خود نيز شركت جدي داشت . حجة الاسلام فاكر در طي سالهاي تحصيل خود با طلاب و فضلاي بسياري رابطه دوستي داشت كه از آن جمله شهيد شيخ عباس شيرازي و حجج اسلام هادي مروي ، آقا ضياء مسجد جامعي و محمد حسين امراللهي را مي توان نام برد.

حجة الاسلام فاكر در سالهاي تحصيل خود، بسياري از دروسي را كه آموخته بود، تدريس مي كرد و پس از آن نيز، سالها به اين امر مهم در حوزه هاي علميه اشتغال داشت . او تقريرات دروس خارج را نگاشته و در طول سالهاي

تحصيل و پس از آن بارها به مناطق مختلف سفرهاي تبليغي و سياسي كرده است . حجة الاسلام فاكر از مبارزان خستگي ناپذير سالهاي پيش از انقلاب و از مدافعان اصلي انقلاب اسلامي به شمار مي آيد. او مبارزات خود را در دوره اي آغاز كرد كه در مشهد به خواندن ادبيات مشغول بود. در آن زمان او بسياري از اعلاميه هاي امام (ره ) را در حجرة خود تكثير و يا از روي آن مي نوشت و سپس آن را به طور مخفيانه بر در و ديوار شهر نصب مي كرد يا به اطلاع ديگر هواداران انقلاب مي رساند. او نخستين بار در سال 1341 دستگير و روانة زندان شد و دومين بار در 15 خرداد 1342 بازداشت شد و در زندان با حضرت آية الله خامنه اي ، آشنا شد. رژيم شاه آنها را به بيگاري كشيده بود تا آنها ضمن اين كارها، تحمل و صبر خود را از دست بدهند. او ديگر بار در اوايل سال 1352 دستگير و روانه زندان شد. و تا آخر سال 1355 در زندان بسر برد علت آن هم سخنراني وي در نهاوند بر ضد رژيم شاه و افشاگري عملكرد آن رژيم مزدور و همكاري با گروه ابوذر بود.

رژيم شاه پس از انتقال وي از مشهد به تهران او را روانه زندان كرد. از فعاليتهاي مهم حجة الاسلام فاكر طرح مرجعيت امام (ره ) به همراه بسياري از استادان و فضلاي حوزه علميه قم ، پس از درگذشت آية الله العظمي حكيم (ره ) بود. او در اين زمينه ، تصميم گرفت طي سفري به خرمشهر و آبادان و زاهدان و... علماي آن ديار را با تصميم فوق آشنا كند و براي اين كار عزم سفر

كرد و ضمن ارائه آخرين اطلاعات و اخبار در بارة نهضت مردم ايران ، آنان را از تصميم علماي حوزه علميه قم آگاه ساخت . فعاليتهاي وي به پيش از انقلاب منحصر نماند. پس از انقلاب نيز وي همواره مدافع نظام بود و مدتي نيز به عنوان نمايندة امام (ره ) در سپاه پاسداران انقلاب اسلامي به ايفاي نقش مي پرداخت . او چند دوره به نمايندگي از مردم مشهد در مجلس شوراي اسلامي حضور يافت و در سالهاي ظهور خط نفاق و ليبراليسم ، همواره به افشاي ماهيت پليد آنان مي پرداخت كه از اين رهگذر، بارها مورد حمله گروههاي به اصطلاح اصلاح طلب قرار گرفت او پس از انقلاب لااقل سه بار مورد سوء قصد ضدانقلاب قرار گرفت كه از همه آنها جان سالم به در برد. حجة الاسلام فاكر در پيش و پس از انقلاب با جامعه مدرسين حوزه علميه قم بوده است و امضاء او در زير بسياري از اعلاميه ها و بيانيه هاي مهم آن مركز به چشم مي خورد

فاني، كامران

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

كامران فاني در سال 1323 ، در قزوين به دنيا آمد. با تحصيل در رشته ادبيات ، به رشته كتابداري نيز علاقمند شد و تحصيلات خود را در اين زمينه ادامه داد. او پس از قبولي در رشته كتابداري ، در مركز خدمات كتابداري كه مراكز جديد التاسيس آن دوره وزارت علوم بود ، استخدام شد و در سال 1361 كه استادش دكتر محقق دايره المعارف تشيع را تاسيس نمود به عنوان دستيار در خدمت استادش بود و تاكنون نيز همواره بدين كار پرداخته و با سرپرستي سيداحمد صدر حاج سيدجوادي و جمعي از نويسندگان توانسته اند سه جلد

از دايره المعارف تشيع را به چاپ برسانند. كتاب"دايره المعارف تشيع"كامران فاني (ويراستار و مؤلف)، در دوره سيزدهم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به عنوان كتاب سال برگزيده شد.گروه : علوم انسانيرشته : كتابداريتحصيلات رسمي و حرفه اي : كامران فاني تحصيلات مقدماتي را در قزوين گذراند و با اخذ ديپلم طبيعي در سال 1341 ، وارد دانشكده پزشكي شد. اما پس از گذشت سه سال ، به ادبيات فارسي علاقمند گرديد و با ترك تحصيل از رشته پزشكي و موفقيت مجدد در كنكور دانشگاه ، تحصيلات خود را در رشته ادبيات پي گرفت و در سال 1347 موفق به اخذ ليسانس گرديد. عشق و علاقه به كتاب سرانجام او را به سوي كتابداري كشاند و توانست وارد دانشكده كتابداري گردد. درسال 52-1350 درمقطع كارشناسي ارشد دررشته كتابداري و در سال 77-1976 درمقطع دكتري دررشته علوم اطلاع رساني از دانشگاه لاف بارو درانگلستان موفق به كسب اين مدارج علمي گرديد .خاطرات و وقايع تحصيل : عشق و علاقه به مطالعه دركامران فاني از همان دوران ابتدايي تحصيل وجود داشته ، به شكلي كه از همان دوران اول و دوم دبستان ، كتابهاي بزرگسالان را مطالعه مي كرده او در اين باره مي گويد: » در آن زمان هنوز ادبيات كودكان رسم نشده بود. ناگزير كودك كتابخوان همان كتابهايي را مي خواند كه بزرگسالان مي خواندند. در قزوين كتابخانه عمومي وجود نداشت. يكي دو تا مغازه و يا در واقع دكه كتابفروشي بود كه كتاب كرايه مي دادند ، به شبي « يك قران » كه ظاهراً پول كلاني

مي آمد و همين شد كه اجباراً تندخواني را آموخت. »فعاليتهاي ضمن تحصيل : آشنايي كامران فاني با قرآن به سالهاي آخر دبيرستان باز مي گردد. او در اين زمان مي توانست به كمك ترجمه هاي تحت الفظي و زيرنويس قرآن كه در آن زمان منحصر به دو ترجمه مرحوم معزي و مرحوم الهي قمشه اي بود ، به فهم ظاهري معاني قرآن برسد.استادان و مربيان : كامران فاني در دوران تحصيل از محضر درس استاداني چون دكتر جعفر شهيدي ، دكتر مهدي محقق ، استاد عبدالحميد بديع الزمان كردستاني ، امير حسين يزدگردي و ذبيح الله صفا بهره مند گرديد.هم دوره اي ها و همكاران : كامران فاني در دوران تحصيلات دانشگاهي با بهاء الدين خرمشاهي همكلاس بود و اين رابطه به دليل قزويني بودن هر دو ادامه يافت و همچنان با يكديگر همكاري نمودند ، چنانكه خرمشاهي در اين باره چنين مي گويد: « درست نوزده سال پيش بود كه در چنين شب يا روزي با جان جانان جناب فاني نشسته بوديم و از هردر سخن مي گفتيم ، بحثمان در اطراف داستان « كريستين وكيد » نوشته هوشنگ گلشيري بود كه به تازگي منتشر شده بود ، به فاني گفتم نقدي بر اين كتاب بنويس و... كه گفت خود تو چرا نمي نويسي و خلاصه چند ماه بعد به پايمردي فاني اين نقد در مجله سخن چاپ گرديد.» مهندس حسين معصومي همداني دكتر سعيد حميديان ،حسن انوشه ، ملايري ، ثلاثي و اسدپور بيرانفر از جمله دوستان ديگر فاني بودند.وقايع ميانسالي : كامران فاني حتي در دوران سربازي از كتاب و ترويج

فرهنگ كتاب خواني دور نماند ، او اين موضوع را اين گونه تعريف مي كند: « در كنار اروند رود و دهانه فاو و در زير نخلهاي بلند كتابخانه كوچكي درست كردم كه اولين تجربه من در كتابداري بود. روزهاي گرم و بلند تابستان خوزستان به كندي مي گذشت و سربازان و گروهبانان و افسران به بطالت وقت كشي مي كردند و روز را به شب مي رساندند. به اصرار كتاب داستان و شعر به آنها مي دادم ، نخست از خواندن ابا داشتند ، آن را امري شاق مي پنداشتند. ولي كم كم شيفته مطالعه شدند. به وضوح مي ديدم هر انساني كه سواد خواندن داشته باشد بالقوه دوستدار كتاب و كتابخواني است ، فقط امكان و فرصت آن را نيافته است. نقش كتابخانه در همين است كه چنين فرصتي را به سهولت در اختيار همگان مي گذارد.مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : كامران فاني پس از قبولي در رشته كتابداري ، در مركز خدمات كتابداري كه مراكز جديد التاسيس آن دوره وزارت علوم بود ، استخدام شد. او به عنوان دستيار در خدمت استادش دكتر محقق دايره المعارف تشيع را تاسيس نمودبود ، همچنانكه خرمشاهي نيز به اين كار پرداخت. اما همكاري با دكتر محقق يك سال بيشتر طول نكشيد كه دكتر محقق « بنياد دايره المعارف بزرگ اسلامي » را تاسيس نمود اما توصيه و سفارش اكيد به فاني و خرمشاهي نمود كه اين راه را ادامه دهند و تاكنون نيز همواره بدين كار پرداخته و با سرپرستي سيداحمد صدر حاج سيدجوادي و جمعي از نويسندگان توانسته اند سه جلد از دايره

المعارف تشيع را به چاپ برسانند. وي عضوهيئت علمي كتابخانه ملي و سرپرست بخش ايرانشناسي كتابخانه ملي مي باشد .فعاليتهاي آموزشي : كامران فاني پس از اخذ ليسانس به تدريس زبان فارسي پرداخت. او همچنين در سال 1358 به تدريس ترجمه و تفسير قرآن در مركز خدمات كتابداري ايران پرداخت ، كه مدت دو سال به طول انجاميد.ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : كامران فاني در سال 1350 سربازي را به اتمام رساند و به انگلستان سفر نمود. شايد آن گونه كه خود او بيان مي دارد ، براي آموختن زبان انگليسي اين سفر را تجربه نمود. به هرحال پس از آن وي در كنار مشاغل اداري و كار موسسات پژوهشي به كار ترجمه و تاليف كتاب پرداخت.جوائز و نشانها : كتاب"دايره المعارف تشيع"كامران فاني (ويراستار و مؤلف)، در دوره سيزدهم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به عنوان كتاب سال برگزيده شد.چگونگي عرضه آثار : نزديك به 150 مقاله نيز اعم از تأليف و ترجمه كامران فااني تاكنون در نشريات و مجلات مختلف از جمله سخن، نگين، رودكي، نگاه نو، كلك، بخارا، نشر دانش، كيان، كيهان فرهنگي، جهان كتاب و غيره چاپ شده است. آثار : ترجمه آدمهاي ماشيني: روباتها ويژگي اثر : نوشته كارل چابك مي باشد2 ترجمه بخشي از كتاب «تاريخ فلسفه اسلامي» ويژگي اثر : م. م. شريف، بخشي از كتاب «زندگينامه علمي دانشمندان اسلامي». 3 ترجمه خطابه پوشكين ويژگي اثر : نوشته داستايوسكي مي باشد4

ترجمه كتاب سلوك روحي بتهوون ، ترجمه مرغ دريايي ويژگي اثر : نوشته آنتون چخوف مي باشد6 ترجمه موش وگربه ويژگي اثر : نوشته گونترگراس، نويسنده آلماني و برنده جايزه نوبل 1999. 7 تريستانا ويژگي اثر : ترجمه،نوشته لوئيس بونوئل، فيلمساز اسپانيايي 8 جنگ جهاني اول ودوم ، دانشنامه كودكان و نوجوانان ، دايره المعارف تشيع ويژگي اثر : اين كتاب در دوره سيزدهم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران ،از طرف وزرات فرهنگ و ارشاد اسلامي معرفي و برگزيده شده است11 رده بندي تاريخ ايران ، رده بندي فلسفه اسلامي ، زردشت : سياستمدار يا جادوگر ويژگي اثر : اين كتاب نوشته هنينگ و ترجمه فاني مي باشد14 سرعنوانهاي موضوعي فارسي ويژگي اثر : سه جلد مي باشد15 سه خواهر ويژگي اثر : ترجمه،نوشته آنتون چخوف 16 علم درتاريخ ويژگي اثر : نوشته جان برنال مي باشد كه فاني آنرا ترجمه كرده است17 فرهنگ موضوعي قرآن مجيد ويژگي اثر : تاليف،با همكاري آقاي بهاءالدين خرمشاهي18 گسترش رده بندي تاريخ ايران ويژگي اثر : تاليف19 لنتس و ديتسك، ويژگي اثر : نوشته بوفنر، نويسنده آلماني20 مقاله اسطوره شناسي ، مقاله بيت الحكمه و دارالترجمه ، مقاله

پايان فلسفه ، مقاله زبان موسيقي ، مقاله زندگي سيدنعمه الله جزايري ، مقاله سياحت شرق ، مقاله شيوه نقد كتابهاي علمي ، مقاله طبقه بندي علوم دراسلام ، مقاله عناوين موضوعي درزبان فارسي ، مقاله فلسفه ميرداماد ، مقاله كتب درسي فلسفه درحوزه هاي علميه ، مقاله كتب فارسي ابن سينا ، مقاله گفتگوهاي تمدنها ، مقاله نقد ادبي

فاني، مهدي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

مهدي فاني

محل تولد : تهران

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1342/9/1

زندگينامه علمي

آقاي مهدي فاني در سال 1342هجري شمسي در خانواده اي متدين، مذهبي و دوستدار اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام در تهران ديده به جهان گشود. نامبرده پس از فراغت از تحصيل در دوران ابتدايي، راهنمايي و دبيرستان در زادگاه خويش، در پي تشويق خانواده و علاقه خويش به فراگيري علوم ديني در سال 1363 وارد حوزه علميه تهران و مدرسه آيت الله مجتهدي گرديد. از نخستين روزهاي ورود به حوزه علميه با تلاش و كوشش فراوان به تحصيل پرداخت و از درس بزرگان آن ديار و خصوصا مرحوم آيت الله مجتهدي بهره هاي علمي اخلاقي فراوان برد. وي پس از گذراندن سطوح عالي در سال 1370 به حلقه دروس خارج راه يافت. و از درس ستارگان درخشان حوزه هاي علميه شيعه همچون مرحوم آيت الله فاضل، آيت الله مكارم، آيت الله استادي، استاد اعتمادي، استاد پاياني و... بهره ها برد. وي در كنار تحصيل دروس حوزوي از تحصيلات دانشگاهي غافل نماند و در رشته مدرسي معارف در مقطع دكترا سال 1379در دانشگاه علوم حديث مشغول به تحصيل

مي باشد.

استاد علاوه بر عضويت هيأت علمي دانشگاه شهيد بهشتي به تدريس در اين دانشگاه و دانشگاه آزاد اسلامي تهران، مشغول است. ايشان در زندگي سراسر علمي خود جز به امر تبليغ، تحقيق و نگارش و تأليف به چيز ديگري نينديشيده است كه مقالات متعددي از جمله اخلاق پرستاري، آسيب شناسي روابط دختر و پسر، الگوهاي انتخاب همسر، پيامبر و مكارم اخلاق، اخلاق در مكتب امام حسين (ع) و تنهاترين سردار را به رشته تحرير و زيور طبع آراسته است.

فائزي، محمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد فائزي

محل تولد : رودسر

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1341/9/1

زندگينامه علمي

آقاي محمد فائزي در سال 1341هجري شمسي در خانواده اي متدين و كاملا مذهبي در شهرستان رودسر ديده به جهان گشود. نامبرده دوران ابتدايي، راهنمايي و دبيرستان را زادگاه خويش با موفقيت سپري كرد. علاقه وافرخويش به فراگيري علوم ديني، تشويق خانواده و اطرافيان او را براي تحصيل به مشهد مقدس كشاند و در سال 1363 وارد حوزه علميه مشهد مقدس گرديد. وي ضمن انس با آستان ملكوتي علي بن موسي الرضا (ع ) از درس بزرگان آن ديار همچون آيت الله علمي اردبيلي، آيت الله شاهرودي و آيت الله رضا زاده بهره ها برد.

استاد در كنار تحصيل دروس حوزوي از تحصيلات دانشگاهي غافل نماند و در رشته زبان در مقطع كارشناسي در سال 137 از دانشگاه فردوسي فارغ التحصيل گرديد.

وي پس از سالها تلاش و علم اندوزي در مشهد مقدس، جهت خدمت علمي و فرهنگي به مردم ديار خويش به زادگاهش بازگشت، و هم اكنون علاوه بر مديريت آموزش و

پرورش، در دانشگاه علوم گيلان، دانشگاه آزاد رشت و دانشگاه آزاد لاهيجان مشغول تحصيل مي باشد. وي در طول حيات علمي خويش از امرنگارش و پژوهش غافل نمانده است و مقالاتي از قبيل (تهاجم فرهنگي، نماز و چرا به فلسفه نيازمنديم) را به رشته تحرير و به زيور طبع آراسته است.

فتحي، حجت الله

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حجت الله فتحي

محل تولد : آمل

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1346/1/1

زندگينامه علمي

در سال 1365 بعد از اخذ ديپلم همزمان در حوزه و دانشگاه قبول شدم و با انتخاب حوزه، در مدرسه امام صادق (ع) حوزه علميّه قم دروس طلبگي را آغاز كرده و در سال 1372 سطح را به اتمام رساندم. در همين سال با شروع درس خارج فقه و اصول با قبولي در رشته حقوق دانشگاه مفيد دروس دانشگاهي را آغاز نمودم و در سال 1376 كارشناسي حقوق را به اتمام رسانده و در همان سال كارشناسي ارشد حقوق جزا و جرم شناسي را در دانشگاه مفيد آغاز كرده و در سال 1379 اين دوره را به پايان رساندم. در طول اين سالها در كنار حضور در دانشگاه دروس خارج فقه و اصول را با جديت پي گرفته و اكنون مشغول تدوين رساله سطح 4 مي باشم. از پاييز 1379 تحقيقات و پژوهشهاي فقهي حقوقي را به صورت جدي آغاز نمودم كه تا اين زمان ادامه دارد. حاصل اين سالها دهها مقاله و اثر مي باشد كه مهمترين اثر اين دوران آسيب شناسي فقهي قوانين كيفري است كه در 2جلد به چاپ رسيده است. جلد اوّل اين كتاب و بخش

عمده اي از جلد دوم اين كتاب از آثار حقير است. همچنين پروژه تحقيقاتي تدوين مواد عمده حدود را در اين دوران به اتمام رساندم كه آماده چاپ مي باشد. در حال حاضر مديريت گروه حدود مركز تحقيقات فقهي قوه قضائيه را بر عهده داشته و در دانشگاه آزاد قم مشغول تدريس مي باشم.

فتحي، علي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

علي فتحي

محل تولد : زنجان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1352/12/2

زندگينامه علمي

سال (1365-1359) دوره ابتدايي را در زادگاه خود، روستاي قلابرسفلي از توابع زنجان، روستايي با قدمت بيش از هزار سال گذراندم به علت محروميت روستا، يك سال سال سوم ابتدايي معلم نداشتيم لذا در زمستان همان سال، به مكتب خانه رفتم و در مدت 2 يا سه هفته روخواني قرآن را ياد گرفته و موفق به ختم قرآن شدم و يك هفته هم به كلاس «تنبيه الغافلين» رفتم بعد استاد گفت شما ديگر لازم نيست به كلاس بياييد.

سال (68-1365) روستاي ما، مدرسه راهنمايي نداشت. من با 4 نفر ديگر به روستاي ديگر (نيكه كند ضيائي) در حدود 20 كيلومتر روستاي خود رفتيم و آن چهارنفر بعد از مدتي فرار كردند و تنها من ماندم و در اين مرحله نفر اول يا دوم مدرسه شبانه روزي بودم.

با اصرار و رايزنيهاي جدي يكي از دوستان دوره راهنمايي كه يكسال قبل از من به قم آمده بود، جناب برادر ارجمند جناب حجة الاسلام عبدالله بهرامي عليرغم ميل باطني، به حوزه علميه قم آمدم، با آن كه براي اولين بار بود كه قم و فضاي حوزه و مدارس علميه را ميديدم، مدرسه شهيدين را كه با شرايط

خاصي، گزينش مي كرد، براي تحصيل انتخاب كردم. مقدمات و سطح را درمدرسه شهيدن(ره) پايه ششم مدرسه معصوميه با حفظ خوابگاه و موقعيت در شهيدين در اين مرحله نيز به لطف الهي نفر اول يا دوم در برخي از پايه ها از نظر معدل بودم.

همزمان دوره ي دبيرستان را به صورت متفرقه گذراندم. در سطح دو و سه حوزه را نيز به توفيق الهي جزو ممتازين شدم. (در ليست ممتازان شناسايي شده مركز خدمات) توفيق شركت در دوره ي عالي فقه و اصول تخصصي با اشراف و نظارت، مدرسه ي شهيدين(ره) كه مباحث به طور تفصيلي نوشته مي شد و در محضر استاد ارائه مي گرديد؛ اصول: استاد ارجمند حاج آقاي علي عندليب از اساتيد ياد شده دروس فقه آيةالله شبيري زنجاني نيز به مدت يك سال و نيم شركت داشته ام و اخيراً نيز در درس اصول حاج آقاي لاريجاني شركت مي كنم.

كارشناسي: رشته معارف اسلامي و علوم قرآني؛ نفر ممتاز گرديده، توفيق تدريس همزمان با تحصيل در سطح كارشناسي تدريس دروس چون حلقات شهيد صدر، دراية و علم الحديث، علوم قرآن و... در جامعةالزهرا و مركز جهاني علوم اسلامي و در سطح كارشناسي ارشد، تدريس متون عربي (كهن و معاصر)؛ اصول و روش ترجمه قرآن، فن ترجمه، زبان قرآن، علوم قرآن و... در جامعةالزهرا و دانشكده علوم قرآني و...

كارشناسي ارشد: نفر اول گروه با معدل 86/18، موضوع پايان نامه: معيارشناسي ارتباط الفبايي آيات قرآن كريم، كه با عنوان مباني و معيارهاي تفسير قرآن به قرآن درموسسه امام خميني با تكميل و اصلاحات براي چاپ پذيرفته شده است. از جمله اساتيد اين دوره ها، آية الله معرفت (ره)، حاج آقاي محمود رجبي،

حاج آقاي يوسفي غروي، دكتر نجارزادگان دكتر رفيعي، دكتر جباري، حاج آقاي حسن عرفان، دكتر شمالي و...

(ج) دكتري 87 – 86: همزمان با نگارش پايان نامه به توفيق الهي در آزمون دكتراي پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، رشته علوم قرآن و حديث پذيرفته شدم. و در حال حاضر مشغول ترم دوم و از محضر اساتيدي چون دكتر معيدي روشن، حاج آقاي رجبي، حاج آقاي احمد واعظي، حاج آقاي بابائي و جاج آقاي مهدوي راد، استفاده مي كنيم. خدا عاقبت ما را به خير گرداند.

فتحي، كورش

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

دكتر كورش فتحي واجارگاه ،تحصيلات دانشگاهي خود را در رشته علوم تربيتي و روانشناسي در دانشگاه اصفهان آغاز كرد و پس از اتمام اين دوره در مقطع كارشناسي ارشد رشته علوم تربيتي (برنامه ريزي درسي) _ دانشگاه تربيت معلم تهران به تحصيل پرداخت. وي به تحصيل تا اين مقطع اكتفا نكرد و براي تكميل معلومات دانشگاهي مدرك دكتري رشته علوم تربيتي (برنامه ريزي آموزشي و درسي ) را از دانشگاه تربيت مدرس و دوره تخصصي پس از دكتري در خصوص مديريت پژوهشي و برنامه ريزي آموزش عالي را از دانشگاه كاسل _ آلمان اخذ كرد. نامبرده هم اكنون عضو هيئت علمي و دانشيار گروه علوم تربيتي, دانشكده علوم تربيتي و روانشناسي دانشگاه شهيد بهشتي مي باشد. گروه : علوم انساني رشته : علوم تربيتي گرايش : مديريت پژوهشي و برنامه ريزي آموزش عالي تحصيلات رسمي و حرفه اي : سوابق تحصيلي كورش فتحي واجارگاه به ترتيب زير است: _ ليسانس علوم تربيتي (مديريت وبرنامه ريزي آموزشي ). دانشگاه اصفهان _ فوق ليسانس علوم تربيتي (برنامه ريزي درسي) _ دانشگاه تربيت معلم تهران _

دكتري تخصصي (Ph.D) در علوم تربيتي (برنامه ريزي آموزشي و درسي ) دانشگاه تربيت مدرس _ دوره تخصصي پس از دكتري در خصوص مديريت پژوهشي و برنامه ريزي آموزش عالي _ دانشگاه كاسل _ آلمان - فرصت مطالعاتي در دانشگاه هاي ساترن كراس و كوئينزلند استراليا در زمينه مطالعه برنامه درسي در آموزش مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : سوابق كاري و اجرايي و مديريتي كورش فتحي واجارگاه به قرار زير است: 1_ مشاور اداره كل بهبود مديريت ، وزارت آموزش وپرورش 2_ مشاور اداره كل آموزش هاي ضمن خدمت وزارت آموزش و پرورش 3_ مشاور اداره كل تربيت معلم و آموزش نيروي انساني وزارت آموزش وپرورش 4_ مشاور اداره كل ضمن خدمت كميته امداد 5_ مشاور اداره كل برنامه ريزي و تاليف كتب درسي وزارت آموزش و پرورش 6_ مشاور اداره كل روابط عمومي معاونت محرومان بنياد مستضعفان و جانبازان 7_ مدير كل پژوهشي پژوهشكده فرهنگ و معارف 8_ معاون پژوهشكده فرهنگ و معارف 9_ دبير كميته نظارتي طرح هاي توسعه فرهنگي سازمان مديريت وبرنامه ريزي كشور 10_ مشاور اداره كل امور اداري بنياد شهيد انقلاب اسلامي 11_ عضو شوراي پژوهشي سازمان پژوهش و برنامه ريزي آموزشي وزارت آموزش وپرورش 12_ عضو شوراي پژوهش اداره كل برنامه ريزي و تاليف كتب درسي وزارت آموزش و پرورش 13_ مدير مركز چاپ وانتشارات دانشگاه شهيد بهشتي 14_ عضو شوراي پژوهشي اداره كل آموزش هاي فني حرفه اي وزارت آموزش وپرورش 15- مشاور آموزشي سازمان فني و حرفه اي كشور 16- معاون پژوهشي و تحصيلات تكميلي دانشكده علوم تربيتي دانشگاه شهيد بهشتي 17- مسئول كميسيون روابط بين

الملل انجمن مطالعات برنامه درسي ايران 18 – عضو شوراي انتشارات. موسسه پژوهش برنامه ريزي آموزش عالي 19-عضو شوراي توسعه علوم انساني. پژوهشكده مطالعلت فرهنگي-اجتماعي. وزارت علوم تحقيقات و فناوري عضويت در قطب هاي علمي كشور: عضو قطب پزوهش هاي خانواده. دانشگاه شهيد بهشتي تهران عضو قطب مطالعات برنامه درسي. دانشگاه تربيت معلم تهران عضويت در انجمن هاي علمي _ تخصصي انجمن مطالعات برنامه درسي ايران (ICSA) انجمن مطالعات برنامه درسي استراليا (ACSA) انجمن ايراني تعليم و تربيت (IAE) انجمن آموزش عالي ايران (IAHE) انجمن اروپايي تحقيقات آموزشي (EERA) انجمن تحقيق و توسعه آموزش عالي استراليا (HERDSA) انجمن تحقيقات آموزشي بريتانيا (BERA) عضويت در هيأت تحريريه مجلات علمي _ پژوهشي سردبير فصلنامه مديريت و برنامه ريزي در نظام هاي آموزشي، دانشگاه شهيد بهشتي سردبير ميهمان فصلنامه نوآوري هاي آموزشي، سازمان پژوهش و برنامه ريزي آموزشي عضو هيأت تحريريه فصلنامه دانشور _ دانشگاه شاهد عضو هيأت تحريريه فصلنامه مطالعات برنامه درسي، انجمن مطالعات برنامه درسي ايران عضو هيأت تحريريه فصلنامه نوآوري هاي آموزشي، سازمان پژوهش و برنامه ريزي آموزشي همكاري با مجلات علمي _ پژوهشي: فصلنامه تعليم و تربيت فصلنامه پژوهش در مسائل تربيتي فصلنامه علوم انساني دانشگاه اصفهان فصلنامه علوم انساني، دانشگاه شهيد بهشتي فصلنامه علوم انساني، دانشگاه الزهراء (س) فصلنامه پژوهش در برنامه ريزي آموزش عالي فصلنامه دانش _ دانشگاه آزاد اسلامي فصلنامه علوم انساني _ دانشگاه شيراز فصلنامه مروري بر پژوهش هاي تطبيقي (CER) دانشگاه شيكاگو _ آمريكا فعاليتهاي آموزشي : سوابق تدريسي و آموزشي كورش فتحي واجارگاه به قرار زير است: 1_ دانشيار دانشكده علوم تربيتي و روانشناسي دانشگاه شهيد بهشتي تهران

(درحال حاضر) 2- دانشيار وابسته مؤسسه مطالعه آموزش عالي (GHIE) دانشگاه گريفيث _ كوئينزلند _ استراليا 2_ داراي سوابق تدريس در دانشگاهها در مقطع كارشناسي و كارشناسي ارشد و دكترا - دانشگاه كاشان - دانشگاه پيام نور - دانشگاه الزهراء (س) - دانشگاه آزاد اسلامي - دانشگاه شهيد بهشتي - دانشكده مديريت و برنامه ريزي آموزشي وزارت آموزش و پرورش - دانشگاه اصفهان 3_ داراي سوابق تدريس وبرگزاري كارگاههاي آموزشي در سازمان ها (براي كارشناسان ، مديران كل و معاونين آنها : - وزارت آموزش وپرورش - وزارت نيرو - بنياد شهيد - بنياد مستضعفان - وزارت نفت مركز آموزش مديريت دولتي سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي دانشگاه شاهد (دوره آموزشي اعضاي هيات علمي ، مديران گروه و روساي دانشكده ها) كميته امداد سازمان تبليغات اسلامي سازمان نهضت سواد آموزي گمرك وزارت صنايع شركت فولاد شيلات پتروشيمي بيمه ايران تدريس در مقاطع مختلف در دروس : 1_ برنامه ريزي درسي 2_ اقتصاد آموزش و پرورش 3_ روشها و فنون تدريس 4_ آموزش ضمن خدمات كاركنان 5_ آموزش عالي 6_ راهنمائي و مشاوره رساله در تحصيلات تكميلي ب – تدريس در دوره ها ي كوتاه مدت تحصصي : 1_ نياز سنجي (تكنيك ها و روشها) 2_ برنامه ريزي درسي (ابتدائي ، متوسطه ، عالي ) : الگوها و روش ها 3_ توسعه منابع انساني ( آموزش ضمن خدمت) 4_ آموزش از راه دور و طراحي متون خود آموز 5- ارزشيابي 6_ روش تدريس جوائز و نشانها : جوايز علمي و لوح هاي دريافتي كورش فتحي واجارگاه به ترتيب زير است: •دريافت بورس تحصيلي پس از دكتري،

مؤسسه مطالعه آموزش عالي و كار _ دانشگاه كاسل آلمان •عضو هيأت علمي وابسته (Adjunct Associate Professor) دانشگاه گريفيث كوئينزلند _ استراليا 2008-2006 •دريافت جايزه مقاله برتر سال رشته علوم تربيتي، پژوهشكده تعليم و تربيت، 1383 •دريافت پايه تشويقي بواسطه انجام پژوهش هاي متعدد _ دانشگاه شهيد بهشتي _ 1384 •رتبه اول قطب علوم انساني. وزارت علوم تحقيقات و فناوري.1386 _ رتبه اول فارغ التحصيلان ليسانس مديريت وبرنامه ريزي آموزشي دانشگاه اصفهان _ رتبه اول آزمون ورودي كارشناسي ارشد دانشگاه هاي كشور _ رتبه اول فارغ التحصيلان مقطع كارشناسي ارشد _ رتبه اول آزمون ورودي دكتري داخل و اعزام به خارج _ رتبه اول فارغ التحصيلان مقطع دكتراي تخصصي چگونگي عرضه آثار : - تعداد مقالات ارائه شده در كنفرانسهاي علمي : 23 مورد - تعداد طرحهاي تحقيقاتي و پژوهشي :12 موردآثار : nbsp1 آشنايي با آموزش ضمن خدمت كاركنا ن وزارت آموزش و پرورش ويژگي اثر : 1373 تاليف2 آموزش مهارت هاي زندگي در مدارس ويژگي اثر : انتشارات فاخر جلد اول ، 13843 آموزش مهارت هاي شهروندي، ويژگي اثر : انتشارات فاخر _ جلد دوم. 1384 4 ارزشيابي اثربخشي دوره هاي آموزشي، ويژگي اثر : انتشارات آييژ، 13855 اصول برنامه ريزي درسي ويژگي اثر : انتشارات ايران زمين 1377 تاليف6 برنامه درسي به سوي هويت هاي جديد (جلد دوم) ويژگي اثر : كتب در

حال اتمام براي چاپ-7 برنامه درسي چيست؟ (مفاهيم، و حدود و ثغور برنامه درسي به عنوان يك رشته تخصصي) ويژگي اثر : كتب در حال اتمام براي چاپ-تاليف8 برنامه درسي، به سوي هويت­هاي جديد، ويژگي اثر : انتشارات مؤسسه پژوهشي برنامه ريزي درسي ونوآوري هاي آموزشي، زير چاپ 9 برنامه ريزي آموزش ضمن خدمت كاركنان ويژگي اثر : انتشارات سمت. 138410 برنامه ريزي درسي و طراحي درس در آموزش عالي، ويژگي اثر : نوشته رابرت دايموند، ترجمه. مؤسسه كورش چاپ، 138511 تجربيات و روند آموزش كاركنان در پانزده كشور آسيا و اروپا ويژگي اثر : وزارت آموزش و پرورش . تاليف12 تدريس بر عليه جهاني شدن ويژگي اثر : كتب در حال اتمام براي چاپ-نوشته پيترمك لارن. ترجمه13 تدوين برنامه درسي در آموزش عالي ويژگي اثر : كتب در حال اتمام براي چاپ-نوشته استارك ولاتوكا 14 جامعة مدني و تربيت شهروندي ويژگي اثر : انتشارات فاخر . 1381 . تاليف15 در آمدي بر برنامه ريزي آموزش ضمن خدمت ويژگي اثر : انتشارات سرآمد كاوش 1376 . تاليف16 در آمدي بر برنامه ريزي درسي دانشگاهي nbsp17 راهنماي آموزش شهروندي در مدارس، ويژگي اثر : انتشارات كتابيران (زير چاپ) 18 راهنماي

تدريس موثر ويژگي اثر : انتشارات تربيت . 1379 ترجمه19 راهنماي علمي مديريت آموزشي ويژگي اثر : وزارت آموزش و پرورش 1378 تاليف20 راهنماي نظارت بر معلمان تازه كار، ويژگي اثر : انتشارات تربيت . 1378 ترجمه21 روش هاي پژوهش در برنامه درسي ويژگي اثر : (ترجمه يك فصل از كتاب) زير چاپ 22 روش هاي مطالعه و تحصيل (نحوه موفقيت در تحصيل) ويژگي اثر : انتشارات فاخر 1379 ترجمه23 رويكردها و چشم­اندازها در برنامه درسي، ويژگي اثر : (بصورت همكاري درتدوين بخش­هايي از كتاب) تاليف و ترجمه.138124 طراحي و تدوين نظام جامع آموزش كاركنان ويژگي اثر : بنياد شهيد انقلاب اسلامي ، 1381 تأليف 25 فهم برنامه درسي در بستر آموزش عالي ويژگي اثر : كتب در حال اتمام براي چاپ-تاليف26 مباحث تخصصي در برنامه ريزي درسي ويژگي اثر : انتشارات كتابيران . 1382تأليف و ترجمه27 مباني برنامه ريزي آموزشي (تحليل هزينه – فايده) ويژگي اثر : انتشارات نخستين. 1375 . ترجمه28 مباني مديريت و برنامه ريزي اردو ويژگي اثر : انتشارات فاخر 1379 تاليف29 مدرسه استاندارد ويژگي اثر : انتشارات فاخر. 1379 تاليف 30 نظام آموزشي در كشورهاي مختلف جهان

ويژگي اثر : سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي ، تاليف31 نقش زنان در حفظ محيط زيست و توسعه پايدار ويژگي اثر : دانشگاه شهيد بهشتي ، 138232 نياز سنجي آموزشي (الگوها و روش ها) ويژگي اثر : انتشارات كتابيران . 1381 ، تاليف33 نيازسنجي آموزشي پيشرفته ويژگي اثر : كتب در حال اتمام براي چاپ-تاليف34 نيازسنجي برنامه ريزي درسي مدرسه _ محور (SBCNA). ويژگي اثر : انتشارات مؤسسه پژوهشي برنامه ريزي درسي و نوآوري هاي آموزشي، زير چاپ 35 نيازسنجي پژوهشي (الگوها و فنون) ويژگي اثر : انتشارات كتابيران، 1385 36 نيازسنجي در برنامه ريزي آموزشي و درسي ويژگي اثر : اداره كل تربيت معلم و آموزش نيروي انساني. 1373. تاليف

فرازي، عباس

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عباس فرازي

محل تولد : بيرجند

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1349/4/1

زندگينامه علمي

در سال 1363 وارد حوزه علميه مرحوم آيه الله آيتي در شهرستان بيرجند شدم در سال 1364 وارد حوزه علميه مشهد مقدس مدرسه علميه سلمانيه شدم و طي 7 سال حضور در حوزه مشهد ضمن شركت در درسهاي مدرسه و استفاده از برنامه هاي خوب مدرسه از محضر استاد حجت هاشمي در ادبيات و اساتيد چون استاد سائلي، استاد سيد عباس صالحي، استاد آيه الله فقيه سبزواري، آيه الله صالحي و استاد شيخ جواد مروي آيه الله رضازاده و آيه الله فلسفي

بهره بردم و در سال 71 به حوزه علميه قم مشرف شدم. ابتداء از دروس اخلاق آيه الله اشتهاردي، احمدي ميانجي و استاد خاتمي بهره بردم و در درس فقه واصول حضرات آيات وحيد خراساني، شيخ جواد تبريزي، مكارم شيرازي، جعفر سبحاني و سيد احمد خاتمي شركت كردم. و در كنار تحصيل دروس رسمي حوزه از دروس تفسير آيه الله جوادي آملي و استاد خاتمي بهره بردم و به مدت 4 سال در رشته تخصصي تبليغ شركت كردم كه واقعاً دوره طلائي بود زيرا در موضوعات مختلف از اساتيد زبده و جوان مانند استاد كرمي، استاد عابدي، استاد رباني گلپايگاني، استاد نبوي و استاد دشتي استفاده كردم. پس از هجرت به تهران توفيق حضور در درس فقه مقام معظم رهبري و اصول آيه الله هاشمي شاهرودي را پيدا كردم و پس از هجرت به چالوس به عنوان امام جمعه در حوزه علميه برادران و خواهران و دانشگاه آزاد اسلامي به تدريس دروس حوزه و معارف و اخلاق پرداختم. ضمناً در كنار تحصيل و تدريس و تبليغ همواره در محضر اساتيد و دوستان از خود بهتر به امر تحقيق نيز پرداخته ام كه اميد وارم خداي مهربان در اين ميدان بر توفيقات من بيفزايد انشاء الله ...

فرج زاده، منوچهر

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

دكتر منوچهر فرج زاده اصل در سال 1344، در مراغه به دنيا آمد. او پس از اتمام دوره كارشناسي و كارشناسي ارشد جغرافياي طبيعي از دانشگاه تبريز، در سال 1374 به اخذ در جه دكترا نائل آمد و در همين سال به عنوان استاديار دانشگاه تربيت مدرس فعاليت خود را آغاز كرد. او ضمن فعاليت آموزشي در

انجام طرحهاي تحقيقاتي ، تاليف و چاپ مقالات تخصصي اهتمام زيادي ورزيده است.گروه : علوم انسانيرشته : جغرافياتحصيلات رسمي و حرفه اي : دكتر فرج زاه پس از اتمام دوره دبيرستان، كارشناسي جغرافياي طبيعي را در سال 1366 و كارشناسي ارشد همين رشته را از دانشگاه تبريز اخذ نمود. او سرانجام در سال 1374 به دريافت درجه دكترا از دانشگاه تربيت مدرس نائل آمد.هم دوره اي ها و همكاران : دكترفرج زاده با دكترشكويي ، دكتر افتخاري و دكترپرهيزكار كه از اعضا گروه جغرافيا دانشگاه تربيت مدرس مي باشند، همكار مي باشد.مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : از جمله فعاليتهاي كه دكتر فرج زاده تاكنون تصدي آنها را داشته است عباتند از: - عضو كميته تخصصي تحصيلات تكميلي گروه سنجش از دور دانشگاه تربيت مدرس از 1374 تاكنون. - - عضو كميته تخصصي تحصيلات تكميلي گروه جغرافياي دانشگاه تربيت مدرس از 1374 تاكنون. - مدير بخش GIS موسسه بين المللي زلزله شناسي و مهندسي زلزله در سال 1375. - معاون اداري و مالي دانشكده علوم انساني دانشگاه تربيت مدرس از 1378 تا 1381 - مدير گروه سنجش از دور و سيستم اطلاعات جغرافيايي دانشگاه تربيت مدرس از 1375 تا كنون. او همچنين عضو انجمن جغرافيدانان ايران ، عضو انجمن و نايب رئيس انجمن سنجش از دور و GIS ايران و عضو انجمن بينالمللي هيدرولوژي مي باشد. دكتر فرج زاده علاوه بر فعاليت هاي ياد شده، سهم قابل توجه اي در اجراي پروژه هاي زير داشته است: 1- مسئول مطالعات اقليمشناسي طرح لايروبي رودخانه بهمنشير (70-1369)، شركت مهندسين مشاور سازهپردازي ايران2- مسئول مطالعات اقليمي شناسي و

هيدرولوژي طرح لايروبي خور جاسك (1370)، شركت مهندسين مشاور سازهپردازي ايران3- مسئول مطالعات اقليمشناسي طرح احداث موجشكن بندر صلخ (71-1370)، شركت مهندسين مشاور سازهپردازي ايران4- مسئول مطالعات منابع پايه در طرح پهنبندي روانگرايي ايران (71-1370) پژوهشگاه بينالمللي زلزلهشناسي و مهندسي زلزله 5- مسئول تلفيق اطلاعات طرح پهنهبندي لغزه منطقه جاجرود با استفاده از GIS (1373) پژوهشگاه بينالمللي زلزلهشناسي و مهندسي زلزله6- مسئول مطالعات منابع پايه طرح ساماندهي سكونتگاههاي پراكنده استان كهكيلويه و بويراحمد (1374) بنياد مسكن انقلاب اسلامي7- مسئول مطالعات منابع پايه طرح ساماندهي سكونتگاههاي پراكنده استان قزوين (1374) بنياد مسكن انقلاب اسلامي8- مسئول مطالعات منابع پايه طرح ساماندهي سكونتگاههاي روستايي شهرستان تكاب (1375) بنياد مسكن انقلاب اسلامي9- مسئول مطالعات منابع پايه طرح ساماندهي سكونتگاههاي روستايي شهرستان پيرانشهر (1375) بنياد مسكن انقلاب اسلامي10- مسئول مطالعات منابع پايه طرح ساماندهي سكونتگاههاي روستايي بخش پيشين (1375) بنياد مسكن انقلاب اسلامي11- مشاور عالي طرح حادثهخيزي استان كرمانشاه (1376) بنياد مسكن انقلاب اسلامي كرمانشاه12- مشاور عالي طرح ساماندهي روستايي پاوه و پيرانشهر (1376) بنياد مسكن انقلاب اسلامي كرمانشاه13- مسئول مطالعات منابع پايه و عضو كميته راهبري طرح توسعه اقتصادي و اجتماعي استان هرمزگان (1377) استانداري هرمزگان14- مسئول مطالعات اقليم شناسي طرح پهنهبندي خشكسالي در كشور (1381) مركز تحقيقات حفاظت خاك و آبخيزداري15- مسئول مطالعات اقليمشناسي طرح تهيه نقشه دماي درياي خزر با استفاده از تصاوير ماهواره نوا مركز سنجش از دور ايران16- مدير علمي و تلفيق برنامه اقدام ملي بيابانزدايي و تعديل اثرهاي خشكسالي در كشور (82-80) سازمان جنگلها و مراتع كشور17- مسئول تلفيق مطالعات مكانيابي تأسيسات كنار راه بزرگراه شهيد كلانتري (اروميه تا تبريز)، 1382 18- قائم مقام

مطالعات طرح مديريت يكپارچه مناطق ساحلي كشور، (ادامه دارد) شركت مهندسين مشاور سازهپردازي ايران فعاليتهاي آموزشي : دكتر فرج زاده اصل از سال 1374 تاكنون به عنوان استاديار دانشگاه تربيت مدرس به امر تدريس فعاليت داشته است. او آمار ، اصول و كاربرد سيستم اطلاعات جغرافيايي، هيدرولوژي آبهاي سطحي را در مقطع كارشناسي و مديريت زيست محيطي و مباني كامپيوتر و برنامه نويسي را در مقطع دكتري تدريس مي كند.ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : دكتر فرج زاده ضمن ارائه مقالات متعدد در نشريات تخصصي و كنفرانسهاي علمي، داوري مجلاتي چون مجله مدرس علوم انساني، جشنواره خوارزمي، مجله علمي پژوهشي پژوهشهاي جغرافيايي، مجله علمي پژوهشي فصلنامه تحقيقات جغرافيايي، مجله علمي پژوهشي ، پژوهش و سازندگي ومجله علمي ترويجي رشد آموزش جغرافيا را عهده داشته است. او همچنين راهنمايي و مشاوره پايانامه هاي بسياري را به عهده داشته كه از جمله به موارد زير مي توان اشاره كرد: عناوين پايان نامه هاي كارشناسي ارشد راهنمايي شده 1- نقش كاربري اراضي در ايجاد و تشديد حركات توده اي جنگل واز (1374) 2- بررسي اثرات تغييرات ناشي از شهرسازي در مسيل هاي شمال تهران به منظور ارائه روشهاي كنترل و مديريت سيلاب (1374) 2- بررسي اثرات تغييرات ناشي از شهرسازي در مسيل هاي شمال تهران به منظور ارائه روشهاي كنترل و مديريت سيلاب (1374)3- تجزيه و تحليل قابليت رسوبدهي حوضه آبريز آق لاقان چاي با استفاده از سنجش از دور و سيستم اطلاعات جغرافيايي (1377) 4- تحليل هيدروژئولوژيكي دشت دهلران با استفاده از سنجش از دور و سيستم اطلاعات جغرافيايي (1377) 5- مدلسازي هيدروژئولوژيكي دشت مهران با

استفاده از سيستم اطلاعات جغرافيايي. 6- تحليل چند متغييره وقوع زمين لغزه با استفاده از سنجش از دور و سيستم اطلاعات جغرافيايي (1377) 7- كاربرد سيستم اطلاعات جغرافيايي در مطالعات باستانشناسي در منطقه شوش 8- رسوب سنجي و رسوب شناسي مخزن سد اكباتان با استفاده از سيستم اطلاعات جغرافيايي (1377) 9- مكان گزيني يك لشكر نمونه در عمليات آفندي با استفاده از سنجش از دور و سيستم اطلاعات جغرافيايي (1378)10- ارزيابي و تحليل اثرات ايجاد سد در تغيير پوشش اراضي با استفاده از سنجش از دور و GIS (مطالعه موردي: شهرستان، اهر، سد ستارخان) (1382)11- ارزيابي اثرات هيدرولوژيكي تغييرات كاربري اراضي بر رژيم سيل حوزههاي شرقي دامنه شمالي البرز با استفاده از سنجش از دور و سيستم اطلاعات جغرافيايي (1382)12- مديريت و مكانيابي فضاهاي آموزشي با استفاده از سيستم اطلاعات جغرافيايي (GIS) مورد مدارس راهنمايي منطقه 7 تهران (1381)13- ارزيابي و تحليل توزيع فضايي كتابخانههاي عمومي در شهر تهران (1382)14- ارزيابي ايمني جادهاي با رويكرد مخاطرات محيطي با استفاده از GIS ( مطالعه موردي: مسير سنندج، مريوان) (1381)15- تحليل تصادفات جادهاي با رويكرد اقليمي با استفاده ا ز GIS ، مطالعه موردي، محور فيروزكوه، ساري (1381)16- كاربرد سنجش از دور و سيستمهاي اطلاعات جغرافيايي در تهيه نقشه سايتهاي باستاني منطقه مياناب شوشتر، جنوب تهران (1382)17- كاربرد تصاوير سنجنده AVHRP در تهيه نقشه دماي سطح دريا (SST) در منطقه خليجفارس (1379)18- پهنهبندي خطر زلزله با بكارگيري سنجش از دور و سيستمهاي اطلاعات جغرافيايي در شهرستان تبريز (1379)19- مكان گزيني يك لشكر نمونه در يك عمليات آفندي با استفاده از سيستم اطلاعات جغرافيايي و سنجش از دور

(مطالعه موردي منطقه زاويه) (1377)20- پهنهبندي قابليت سيلخيزي حوزه آبخيز رودخانه گاورود در جنوب استان كردستان با استفاده GIS و RS (1378)21- كاربرد مدل رياضي و تكنيك ساج (GIS) در ترسيم و تحليل خطوط همبارش، با تاكيد بر دادههاي فضايي و مكاني (مطالعه موردي منطقه نهاوند) (1377)22- مدلسازي بهينه كاربري اراضي در منطقه خرمآباد با استفاده از سنجش از دور (1378)23- بررسي عناصر اقليمي و تاثير آن بر پرورش زنبور عسل در شهرستان سلماس (1378)24- برآورد جريان سطحي در حوضه آبريز بشار به روش شماره منحني CN با استفاده از GIS (1377)25- ارزيابي و مدلسازي روند تغييرات كاربري با استفاده از دادههاي ماهوارهاي چند زمانه و GIS (مطالعه موردي منطقه مراغه) (1378)26- مدلسازي ميزان عملكرد محصول گندم ديم با توجه به پارامترهاي اقليمشناسي كشاورزي در استان آذربايجان غربي (1378)27- امكانسنجي كاربرد عكسهاي هوايي در مطالعات باستانشناسي مطالعه موردي: گنبد قابوس (1378)28- برآورد جريان سطحي در حوضه آبريز بشار به روش شماره منحني (CN) با استفاده از GIS (1377)29- ناحيهبندي اگروكليمايي (اقليم شناسي كشاورزي) استان همدان با استفاده از تكنيك سيستم اطلاعات جغرافيايي با تاكيد بر گندم ديم (1377) عناوين رسالههاي دكتراي راهنمايي شده1- مدلسازي برنامه محيطي با استفاده از سيستمهاي جغرافيايي مطالعه موردي: زيست منطقه طالقان (1381)2- تحليل و الگويي مكاني و زماني نظام بارش در ايران (1382) عناوين مشاورههاي پاياننامههاي كارشناسي ارشد 1- تحليلي بر تاثير رشته كوه زاگرس روي سيستمهاي سينوپتيكي موثر بر اقليم ايران مركزي (1378)2- برنامهريزي توسعه فضائي شهرستان بناب (1382)3- تحليل الگوي توزيع مكاني حرارت در شهر تهران با استفاده از دادههاي سنجش از راه دور (1380)4- تجزيه و تحليل

خطر خشكسالي با استفاده از دادههاي سنجش از دور و سيستم اطلاعات جغرافيايي در استان خراسان (1380)5- تهيه نقشه پوشش برف با استفاده از تصاوير NOAA/AVHRR و تكنيكهاي GIS (منطقه مورد مطالعه: حوضه آبريز رودخانه كرج (1380)6- بررسي روند تغييرات دما، بارش و ساعات آفتابي در تهران (1379)7- مدلسازي خطر شيوع بيماري مالاريا در شهرستان كهنوج با استفاده از دادههاي ماهوارهاي (1379)8- تعيين شدت سيلخيزي زير حوضهها و بررسي عوامل موثر بر آن در حوضه آبخيز دماوند9- مدلسازي برنامهريزي محيطي با استفاده از سيستمهاي اطلاعات جغرافيايي مطالعه موردي: زيست منطقه طالقان (1378)10- بررسي امكان استفاده از شاخصهاي پوشش گياهي حاصل از تصاوير چه زمانهاي ماهوارهاي در طبقه بندي و مطالعه تغييرات زماني پوشش گياهي مطالعه موردي : استان اردبيل (1377)11- كاربردهاي نظامي مدل ارتفاعي زمين DTM و تعيين آن در روند عمليات (مطالعه موردي منطقه شرق تهران) (1377)12- مدلساز ي روند تغييرات كاربري اراضي با استفاده از دادههاي سنجش از دور و سيستمهاي اطلاعات جغرافيايي (1377)13- تعيين بارش موثر كشاورزي در منطقه خرم آباد (1378)14- تعيين الگوي توزيع زماني و مكاني بارشهاي كوتاه مدت در استان تهران (1378)15- بررسي سينوپتيكي پديده النينو و تاثير آن بر روي ناهنجاري بارشهاي جنوب و جنوب غرب ايران (1378)16- مدلسازي ميزان عملكرد محصول گندم ديم با توجه به پارامترهاي اقليمشناسي كشاورزي در استان آذربايجان غربي (1378)17- النينو و رابطه آن با بارشهاي ايران18- طراحي يكپارچهسازي اراضي كشاورزي با استفاده از سيستم اطلاعات جغرافيايي19- مكانيابي مراكز خدماترساني با استفاده از GIS مطالعه موردي: مدارس متوسطه شهر نفت (1379)20- بحران آب و تنشهاي اجتماعي، سياسي، مطالعه موردي گناباد (1378) عناوين مشاورههاي

رسالههاي دكترا 1- تحليل ابعاد فضايي رفاه اجتماعي روستايي و ارايه الگوي بهينه آن، مورد استان مركزي(1380)2- تحليل سينوپتيكي تاوه قطبي و اثرها آن در اقليم ايران (1377)3- نظيرسازي هيدروكليماتولوژيكي مدلهاي بارش - رواناب در حوضههاي آبريز جنوبغربي ايران (منطقه مورد مطالعه: حوضه آبريز رودخانههاي خرمآباد و كشكان در استان لرستان) (1377)4- توسعه پايدار شهري با تاكيد بر توانهاي محيطي (مورد شهر كاشمر) (1377)5- بررسي كارايي استفاده از واحدهاي ژئومرفولوژي در ارزيابي فرسايش و رسوب (مطالعه موردي حوضه آبخيز بوحان) (1378)6- ارزيابي قابليتهاي محيط طبيعي، كشت، گندم، ديم با تاكيد بر اقليم شناسي كشاورزي مورد: كرمانشاه (1377)7- نقش هيدروژئوپوليتكي ايران (محدوده مورد مطالعه : غرب ، جنوب غرب) (1377)8- تحول كارست و نقش آن در شناسايي منابع طبيعي با تكيه بر آبهاي زيرزميني (مطالعه موردي ناهمواريهاي بيستون) (1378)9- تحليل و ارائه الگوهاي سينوپتيكي حاكم بر بارشهاي شديد و فراگير فصل تابستان ايران (1377)10- امكان سنجي باروري ابرها در ارتفاعات جنوبي كرمان (1377) آثار : nbsp1 Lake management using geographic information system, 8 th. conference of lake management . 1999 nbsp2 Liquefaction susceptibility macrozonation of Iran. 5th the conference of Zonation. France. 1997. nbsp3 The estimate of soil erosion with MPSIAC model using remote sensing and geographic information system in Aglaganchi basin - northwest of Iran. 27 th . conference of remote sensing . 1998 nbsp4 ارزيابي منابع بالقوه آبهاي زيرزميني با استفاده از سيستم اطلاعات جغرافيايي (منطقه مورد مطالعه: دشت دهلران)، مجله مدرس علوم انساني دانشگاه

تربيت مدرس- شماره 4 - زمستان 1378- ص 39 تا 55 ، الگوهاي فضايي و زماني بارش در كشور، مجله مدرس علوم انساني، برآورد دبي سيلاب در حوضههاي آبريز بر مبناي ويژگيهاي فيزيوگرافيك (مطالعه موردي: حوضههاي آبريز زهره و خيرآباد) ، پهنه بندي زمين لغزه با استفاده از سيستم اطلاعات جغرافيايي. مجموعه مقالات سومين كنفرانس سيستم هاي اطلاعات جغرافيايي. انتشارات سازمان نقشه برداري كشور. 1373 ، پهنه بندي فرسايش خاك با استفاده از سيستم اطلاعات جغرافيايي. چهارمين كنفرانس سيستم هاي اطلاعات جغرافيايي. انتشارات سازمان نقشه برداري كشور. 1376 ، پهنهبندي قابليت و سايش خاك با استفاده از سنجش از دور و سيستم اطلاعات جغرافيايي - مجله مدرس علوم انساني دانشگاه تربيت مدرس - ص 150 تا 168- دوره دوم - شماره هشتم - پاييز 1377 ، پيشبيني احتمالاتي خشكسالي در ايران- مجله مدرس علوم انساني دانشگاه تربيت مدرس، ص 55 تا 68 دوره دوم- شماره چهارم - پاييز1376 ، تحول ژئومورفولوژي ولكانو سديمانترهاي سهند. هشتمين كنگره جغرافيدانان ايران . دانشگاه اصفهان. 1373 ، تغييرات زماني و مكاني خشكسالي در ايران. اولين كنفرانس منطقه اي تغيير اقليم .1374 ، تغييرات كاربري اراضي در حوضه آبريز واز و نقش آن در وقوع حركات توده اي. مجموعه مقالات دومين كنفرانس زمين لغزه و كاهش خسارتهاي آن در ايران. انتشارات موسسه بين المللي زلزله شناسي و مهندسي زلزله. 1376 ، چشمانداز خطر بيابانزايي و تأثير آن بر روند توسعه كشور - مجله جنگل و مرتع- انتشارات سازمان جنگلها و مراتع كشور- بهار

1381 ، چگونگي استفاده از روش تحليل عاملي در ناحيهبندي فيزيوگرافيك حوضههاي آبريز - مجله دانشكده ادبيات و علوم انساني دانشگاه تربيت معلم- دوره جديد سال هشتم- شماره 30 و 31 پاييز و زمستان 1379 ص 55 تا 69 ، خشكسالي در ايران- مجله دانش كشاورزي دانشگاه تبريز، جلد5 - ص 31 تا 53- شمارههاي 1 و 2 سال 1374 ، خشكسالي و روشهاي مطالعه آن مجله جنگل و مرتع، انتشارات سازمان جنگلها و مراتع كشور - 1375 - ص 22 تا 29 ، خشكسالي، از مفهوم تا راهكار (زير چاپ) ، زمين لغزه در ايران، گستردگي و اهميت اقتصادي آن. انتشارات موسسه بين المللي زلزله شناسي و مهندسي زلزله . 1374 ، سيستم اطلاعات جغرافيائي - فصلنامه دانشگاه انقلاب - ص 115 تا 129 - شماره 111- بهار 1377 ، سيستمهاي اطلاعات جغرافيايي و كاربردهاي آن در مسايل زلزله- پژوهشنامه موسسه بينالمللي زلزله شناسي و مهندسي زلزله - سال چهارم - شماره ششم و هفتم - 1374 ، كاربرد سيستم اطلاعات جغرافيايي در توريسم(تحت تأليف) ، كلان پهنه بندي قابليت روانگرايي با استفاده از سيستم اطلاعات جغرافيايي. مجموعه مقالات اولين كنفرانس سيستم هاي اطلاعات جغرافيايي. انتشارات سازمان نقشه برداري كشور. 1373 ، كلان پهنه بندي قابليت و احتمال روانگرايي ايران. مجموعه مقالات دومين كنفرانس بين المللي زلزله شناسي و مهندسي زلزله. انتشارات موسسه بين المللي زلزله شناسي و مهندسي زلزله. 1374 ، مدلسازي ميزان عملكرد محصول گندم ديم با

توجه به پارامترهاي اقليمشناسي كشاورزي در استان آذربايجان غربي - مجله مدرس علوم انساني ، ناحيهبندي اگروكليمايي استان همدان با استفاده از سيستم اطلاعات جغرافيايي با تاكيد بر گندم ديم + نشريه پژوهشهاي جغرافيايي- انتشارات دانشگاه تهران - ص93 تا 105- شماره 41-سال 33- اسفند 80

فرجي سلطان آبادي، علي اكبر

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

اينجانب علي اكبر فرجي سلطان آباد هشترودي درسال 1326هجري شمسي درقريه گنجينه كتاب ازتوابه هشترود آذربايجان شرقي دريك خانواده اهل علم به دنيا آمدم. تمام تحصيلات علوم ديني من تا لمعتين نزد مرحوم پدرم بود (كه ازعلما و وعاظآن منطقه به شمار مي رفت) ودرسال 1349به قم منتقل شده وپس ازآشنائي با وضع دروس حوزه همزمان با تحصل مكاسب وكفايه دردارالتبليغ اسلامي نيز مشغول تحصيل شدم كه درسال 1354سطح راتمام كرده واز دارالتبليغات اسلامي فارغ التحصيل شدم. مدت 2سال در دارالزهراء مشغول تدريس دررشته هاي تفسير قرآن، تاريخ اسلام وادبيات فارسي بودم. بعدا چون به تحقيق علاقه مند بودم باچند نفر ازرفقا لجنه تحقيقي تشكيل داديم وكتاب نفيس وبسيار ارزشمند مرحوم سيد هاشم بحراني بنام (غايه المرام وحجه الخصام) را زير نظر مرحوم آيه الله آقاي سيد رضا صدر شروع به تحقيق وپاورقي نموديم ونزديك به 4 سال اين كار بطول انجاميد كه الحمد لله الآن 3جلد چاپ شده وبقيه زير چاپ است (چاپ اول 1425ق 1383ش نشر دانش حوزه) مقاله اي ازاينجانب درباره اصلاحات ارضي كه پاسخي به يك نويسنده بود درروزنامه اطلاعات شنيه 30 فروردين 1359به چاپ رسيده ضمنا چون اينجانب طبع شعر هم دارم اشعار زيادي به آذري وفارسي سروده ام كه يكي ازاشعارم بعنوان (البلاءللولاء) درآخرين شماره مجله

مكتب اسلام چاپ شده است البته چون اينجانب واعظ ومنبري هستم فعلا اغلب فعاليتم دراين زمينه است

اللهم وفقنا لما تحب و ترضى علي اكبر فرجي هشترودي

22/2/86

فرخ، علي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

علي فرخ

محل تولد : رودسر

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1338/7/3

زندگينامه علمي

بعد از گرفتن ديپلم طبيعي در سال 1356 شمسي به مدت شش ماه در شروع انقلاب اسلامي در رشته حسابداري صنعتي وارد انستيتو تبريز شدم و در واقعه 29 بهمن 1356 كه در چهلم شهداي قم اتفاق افتاد در ميان تظاهرات بودم بعد از جريان انقلاب يك سال قبل از طلبگي در دو اردويي كه در تهران و قم شركت نمودم با تاريخ عمومي و تاريخ صد ساله اخير و اساطير و .... آشنا شدم. بعد در سال 1360 وارد حوزه شدم . در سال 1365 در دايره درسي استاد بزرگوار حسن زاده آملي در مسجد معصوميه وارد شدم و با ايشان تا سالهاي 1370 همراهي داشتم. و درسهايي را از قبيل اشارات و هيئت و مصباح همراه بودم بعداً از نوار درسي فصوص الحكم ايشان استفاده نمودم و همچنانكه به درسهاي حوزوي مشغول بودم علاقه شديد به درسهاي معارف از جمله تفسير و عرفان و ... داشتم به

اين خاطر بعد از چند سالي درس فقه و اصول وارد حلقه درسي استاد عاليقدر جوادي آملي در درس تفسير شدم كه اكنون كه در تاريخ دفتر درسي دارم از سال 1376مستمراً با ايشان همراهي نموده ام و احساس مي كنم كه اگر چيزي از حوزه گرفته ام از پاي استاد حسن زاده آملي و جوادي آملي بوده است و تبليغ را هم البته از جمله وظايف و واجب عيني براي خود و هر طلبه اي مي دانم و در سالهاي 1374 كه ديوان طلوعي گيلاني را تنظيم و چاپ نمودم همراه عده اي از دوستان وارد تصحيح بعضي از كتب و مقالات دارالحديث شدم كه تا چند سال پيش ادامه داشت كه نهايتاً به تحقيق درباره زندگي خاندان ملا محمد جعفر شريعتمدار (استر آلادي) تهراني كشيد كه تحقيق وسيعي از زندگاني وي و خانواده اش كه داراي مجتهدين و فضلاي بزرگاني از 200 سال پيش تا روزگار ما بوده اند و اكنون هم خانواده اش در تهران معروفند تحقيق كاملي نمودم كه حاصل آن تحقيقات اكنون در دست چاپ است كه اين تحقيق به كمك و ياري خانواده اش صورت گرفت و علاوه بر اينها مي توانم تاكيد كنم كه در علومي همچون رياضي و فيزيك، برق و الكترونيك و علوم طب قديم و ... آشنايي نسبي دارم يعني نسبتاً با علوم جديد آشنايي داريم چون يكي از چيزهايي كه در حوزه به آن برخورد مي شود اين است كه طلاب علوم ديني بخاطر اقتضاي طلبگي نسبت به علوم متداول روز بيگانه هستند و آشنايي چنداني ندارند.

فردانش، هاشم

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

دكتر هاشم فردانش در سال 1330

در شهر تهران بدنيا آمد ايشان داراي دكتري رشته روانشناسي و تكنولوژي آموزشي از دانشگاه كاليفرنياي جنوبي، لوس آنجلس آمريكا مي باشد. وي هم اكنون عضو هيئت علمي و دانشيار دانشگاه تربيت مدرس مي باشد.گروه : علوم انساني رشته : روان شناسي گرايش : روانشناسي و تكنولوژي آمورشي تحصيلات رسمي و حرفه اي : تحصيلات دكتر فردانش به ترتيب زير است: - ليسانس اقتصاد، دانشگاه شيراز، شيراز ايران - فوق ليسانس تكنولوژي آموزشي، دانشگاه سيراكيوس، سيراكيوس، نيويورك آمريكا - دكترا روانشناسي و تكنولوژي آمورشي، دانشگاه كاليفرنياي جنوبي، لوس آنجلس آمريكا مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : سوابق كاري دكتر فردانش به قرار زير است: دانشيار (1378 - تا كنون) دانشكده علوم انساني، دانشگاه تربيت مدرس، تهران ايران. استاديار (1371 - 1378) دانشكده علوم انساني، دانشگاه تربيت مدرس، تهران، ايران. استاديار (1378 - 1365) سازمان پژوهش و برنامه ريزي آموزشي، وزارت آموزش و پرورش، تهران، ايران. مدير كل دفتر تكنولوژي آموزشي (1370 - 1369) سازمان پژوهش و برنامه ريزي آموزشي، وزارت آموزش و پرورش، تهران ايران. عضو انجمن ايراني تعليم و تربيت از سال 1381 تا كنون عضو European Association for Research on Learning and Instruction (EARLI) از سال 1383 تا كنون عضو هيئت تحريريه نوآوري هاي آموزشي، علمي پژوهشي عضو هيئت تحريريه دانش و پژوهش علمي ترويجي عضو هيئت تحريريه مطالعات تربيتي و روانشناسي، علمي پژوهشي آرا و گرايشهاي خاص : علايق دكتر فردانش به شرح زير است: نظريه هاي آموزشي، طراحي آموزشي، برنامه ريزي و توسعه آموزشي ، روشهاي تدريس ، رويكردهاي آموزشي، نظريه هاي يادگيري ، و تمام عنوان هايي كه با تدريس

و آموزش مربوط استجوائز و نشانها : دكتر فردانش لوح تقدير پژوهشگر برتر سال،1379 را از معاونت پژوهشي دانشگاه تربيت مدرس دريافت كردند. چگونگي عرضه آثار : - تعداد مقالات منتشر شده در مجلات معتبر علمي : 15 مقاله - تعداد مقالات ارائه شده در سمنيارها و كنفرانسها: 7 مقاله - تعداد رساله هاي راهنمايي شده دكتري : 9رساله - تعداد رساله هاي تحت مشاوره دكتري : 8 رساله - تعداد رساله هاي راهنمايي شده كارشناسي ارشد : 11 رساله - تعداد رساله هاي تحت مشاوره كارشناسي ارشد : 10 رساله آثار : راهبردها و فنون طراحي آموزشي (چاپ سوم) ويژگي اثر : ترجمه - 1374، تهران 2 طراحي نظام هاي آموزشي ويژگي اثر : ترجمه - 1379، تهران 3 مباني نظري تكنولوژي آموزشي (چاپ هفتم) ويژگي اثر : 1382، تهران -تجديد چاب همراه با تجديد نظر 4 مباني نظري تكنولوژي آموزشي ويژگي اثر : تاليف-1372 ، تهران5 يك فصل از كتاب “علوم تربيتي ماهيت و قلمرو آن” ويژگي اثر : تاليف- 1380، تهران

فردوسي مشهدي، مهدي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

مهدي فردوسي مشهدي

محل تولد : مشهد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1357/1/17

زندگينامه علمي

اينجانب مهدي فردوسي مشهدي در فروردين ماه 1357 در شهر مشهد متولد شدم. تحصيلات ابتدايي و متوسطه را در همان شهر به پايان بردم از كودكي در كنار اشتغال به تحصيل در مكتبهاي

آموزش قرآن شركت مي كردم. استاد هروي كه از اساتيد بنام در اين زمينه هستند روخواني، تجويد و حفظ قرآن را به من آموزش دادند، از آنجا كه در جلسات مذهبي به خواندن دكلمه و بعدها ايراد سخنراني مي پرداختم با اشاره و هدايت استاد حكيم باشي كه از اساتيد حوزه علميّه مشهد بودند براي تقويت زبان و ادبيّات عربي و نيز بالا بردن سطح علمي مقالاتي كه ارائه مي كردم وارد حوزه شدم. ايشان حقير را به جناب آقاي موسوي نژاد كه مدرس و صاحب مدرسه اي در يكي از محله هاي قديمي شهر مشهد بودند معرفي كردند. سال ورود رسمي ام به حوزه 1373 بود كه در مدت 7 سالي كه در مشهد بودم از شخص آقاي موسوي نژاد، استاد انصاريان، استاد شاهرودي، استاد مرتضوي، استاد حجت هاشمي، استاد فلسفي، استاد سيدان و استاد مرواريد بهره بردم. در سال 1380 وارد حوزه علميه قم شدم كه با شركت در درس تفسير استاد جوادي آملي و درس اصول آقاي وحيد خراساني به تقويت ضعفهاي علميم همت كردم. در طي 5 سالي كه در حوزه علميّه قم مشغول هستم با توجه به ضرورت ارتباط علمي با غير هم زبانان ضعفهاي خود در اين زمينه را هم تا حدودي رفع كرده ام، شركت در دو دوره تافل زبان انگليسي و گذراندن دوره هاي آموزش زبان انگليسي مؤسسه باقر العلوم از جمله اين فعاليتهاست.

فرزام، حميد

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

دكتر حميد فرزام در 1302 دركرمان متولد شد . و پس از اتمام تحصيلات ابتدايي ، به تهران آمد و تحصيلات خودراتا درجه دكتري ادبيات دردانشگاه تهران ادامه داد . سپس بعنوان استاد

در دانشگاه اصفهان به تدريس مشغول شد و پس از بازنشستگي درسال1359 به تهران آمد و به تدريس دردانشگاه تهران ، دانشكده اقتصاد و دانشگاه امير كبير پرداخت و در همان سال به عضويت فرهنگستان زبان و ادب فارسي درآمد . وي در كنارتدريس به تحصيل در ادبيات عرفاني ايراني بويژه دراحوال و آثار شاه نعمت الله ولي مشهور است .

گروه : علوم انساني

رشته : زبان و ادبيات فارسي

گرايش : ادبيات فارسي

والدين و انساب : حميد فرزام ،پدرش را درشش سالگي ومادرش را درسيزده سالگي ازدست دادو از طرف مادر بزرگ عموو بستگان حمايت شد.

تحصيلات رسمي و حرفه اي : تحصيلات ابتدايي فرزام دركرمان سپري شد . وي داراي دكتراي زبان و ادبيات فارسي از دانشگاه تهران است . پايان نامه تحصيلي وي درمقطع دكترا ، به راهنمايي استاد فروزانفر و درباره احوال و آثار شاه نعمت الله ولي بوده است .

خاطرات و وقايع تحصيل : حميد فرزام دردوران نوجواني ، حساس ، زود رنج و بسيار پرتوقع بود ، اما حافظه خوبي داشت .

فعاليتهاي ضمن تحصيل : فرزام زماني كه دانشجو دوره دكترا بود ، در دبيرستاني درباغ فردوس ، ادبيات فارسي و عربي درس مي داد . علاوه برآن ، ضمن درس از نهج البلاغه و آيات و قرآن كريم هم استفاده مي كرد و همزمان ، ابياتي از مولانا و حافظ مي خواند و حالي عجيب و عرفاني پيدا مي كرد و اشك درچشمانش حلقه مي زد و اين حال او ، دانش آموزان را تحت تاثير قرار مي داد كه اين امر درزمان تحصيل او فعاليت ويژه اي بود .

استادان و مربيان : استادان معروف حميد فرزام

عبارتند از : ملك الشعرا ء ، استاد بهمنيار ، استاد جلال همايي ، استاد عبد العظيم قريب ، استاد اقبال آشتياني ، استاد سيد محمد كاظم عصار و استاد فروزانفر ، استاد معين ، استاد محمد باقر هوشيار . او با استاد بهمنيار نسبت و رابطه خويشاوندي دوري داشت . استاد راهنماييش نيز دردوره دكترا مرحوم فروزانفر بود . ولي بهترين استادي كه از جنبه معنوي داشته است شيخ رجبعلي نكوگويان بود كه از محضر پرفيض ايشان كسب فيض فراوان كرده است .

همسر و فرزندان : دكتر حميد فرزام دراين باره نقل مي كند كه : « دراوايل ازدواجم يك روز سرسنگين وبدون خداحافظي با همسر م تقريبا به حالت قهر از خانه بيرون رفتم .آن زمان رييس دبيرستان صبا ء در تجريش بودم . هنگام غروب با چند نفر از دوستان وضو گرفتيم و براي نماز مغرب و عشاء آماده شديم وبه اتاق جناب شيخ نكوگويان رفتيم هنوز يك ربع ساعتي به اذان مغرب مانده بود . جناب شيخ هم وضو گرفتندو آمدند وهمين كه نگاهشان به من افتاد با حالت تعجب گفتند : قهر مي كني ؟ بايد تحمل داشت زود از ميدان در مي روي و بلافاصله شعر مناسبي از حافظ خواندند .

وقايع ميانسالي : فرزام درسن 30 يا 31 سالگي از ضربان قلب و درد آن ناراحت بود . بدان علت از طريق آقاي گويا به استادش شيخ رجبعلي نكوگويا خياط پيغام فرستاد كه من قلبم ناراحت است و مثل اينكه بايد مرخص شوم . «وقتي كه اين حرف به گوش شيخ رسيد . گفت كه از جانب من به فرزام بگويند

ناراحت نباش ، موهاي سرو صورتت هم سفيد مي شود يعني به سن هفتاد و هشتاد هم مي رسي و من مي بينم .» اين سخن شيخ به واقتيت پيوسته و فرزام هشتاد ساله است .

مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : دكتر فرزام استاددانشگاه اصفهان و سپس استاد دانشگاه تهران بود. او دردانشكده اقتصاد دانشگاه امير كبير نيز تدريس مي كرد ه است . وي عضو فرهنگستان زبان وادب فارسي نيز مي باشد.

فعاليتهاي آموزشي : تدريس دردبيرستان باغ فردوس درتهران ، دانشگاه اصفهان ، دانشگاه تهران ، ونيز در دانشكده اقتصاد دردانشگاه امير كبير از فعاليتهاي آموزشي دكتر فرزام بوده است .

ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : استاد فرزام در كنار تدريس در دانشگاه به تحقيق و تاليف و تصحيح متون ادبيات و عرفان ايراني و فارسي پرداخته است .

شاگردان : دكتر فرزام شاگردان بسياري داشت . بعضي از شاگردان او 75 ساله هستند او با بعضي از آنها نيز ارتباط مي داشت . يكي از آن دانشجويان سيد محمد خاتمي مي باشد كه به منصب رياست جمهوري ايران رسيده است .

همفكران فرد : يكي از همفكران فرزام ، دكتر گويا بود كه دروران تدريس درباغ فردوس با هم آشنا شدند . اين دوبه حافظ و مولوي عشق مي ورزيدند وبه شيخ رجبعلي خياط ارادت خاصي داشتند .

آرا و گرايشهاي خاص : استاد فرزام ادبيات فارسي را دربعد عرفان اسلامي و ايران مورد بررسي قرارداده و نظري تخصصي برعرفان نعمت الهيه وشيخ نعمت الله ولي دارد .

چگونگي عرضه آثار : بيشتر آثار استاد فرزام از سوي فرهنگستان زبان وادب فارسي و نيز دانشگاه اصفهان منتشرشده است

.

--------------------------------------------------------------------------------

آثار :

1 احوال وآثار شاه نعمت الله ولي

ويژگي اثر : احوال وآثار شاه نعمت الله ولي كرماني عنوان پايان نامه دكتري استاد فرزام است كه تحت نظر استاد فروزانفر دفاع شده است .

2 شعر افسانه زندگي

3 شعري درباره فلسطين

4 شعري درجواب سلمان رشدي

5 كتاب تحقيق دراحوال ونقد آثار و افكار شاه نعمت الله ولي

6 كتاب تعليم و تربيت دراسلام، اصول اخلاقي اسلامي

ويژگي اثر : اين كتاب اثري مشترك است از دكتر علي شريعتمداري (بخش اول كتاب ) و دكتر حميد فرزام كه توسط انتشارات كانون علمي و تربيتي جهان اسلام منتشر شده است .

7 كتاب روابط معنوي شاه نعمت الله ولي با سلاطين ايران وهند

ويژگي اثر : اين كتاب ضميمه دوره سلسله ازآثار شاه نعمت الله ولي توسط انجمن كتابخانه اي عمومي اصفهان وابسته به وزارت فرهنگ و هنر منتشر شده است .

8 كتاب شاه ولي ودعوي مهدويت

ويژگي اثر : اين كتاب كه ضميمه اي بنام رساله مهديه اثر شاه نعمت الله ولي دارد كه درسال 1381 منتشر شده است .

9 كتاب نكته ها و نقد ها

ويژگي اثر : عنوان مجموعه مقالاتي است كه شامل (55مقاله ادبي وعرفاني ، تاريخي و مذهبي ، تربيت و اجتماعي و انتقادي

است بامقدمه دكترمهدي محقق كه در 1380 توسط مطالعات اسلامي دانشگاه تهران و دانشگاه مك گيل كانادا چاپ شده است .

10 مسافرت هاي شاه نعمت الله ولي و ارزش آن از جهات تربيت اجتماعي وسياسي

ويژگي اثر : اين كتاب توسط شخص استاد فرزام (ناشر _مولف ) دراصفهان به چاپ رسيده است .

--------------------------------------------------------------------------------

منابع :

1[شهلا پروين زاده،نگاهي به آثار استاد حميد فرزام ، كيهان فرهنگي ، ص29 ]2مقام عشق وعرفان ،يادنامه جناب شيخ رجبعلي خياط نكوگويان ، درگفت و گو با دكتر حميد فرزام ، ماهنامه كيهان فرهنگي ، سال بيستم ، شهريور 1382 ، پياپي 203 ، ص17

فرزانه پور، حسين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حسين فرزانه پور

محل تولد : گناباد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1344/7/3

زندگينامه علمي

آقاي حسين فرزانه پور در سال 1344هجري شمسي در خانواده اي متدين و كاملا مذهبي در شهرستان گناباد ديده به جهان گشود. نامبرده دوران ابتدايي، راهنمايي و دبيرستان را در زادگاه خويش با موفقيت سپري كرد و در پي تشويق خانواده و اطرافيان و علاقه فراوان خويش به فراگيري علوم ديني در سال 1362 وارد دانشگاه امام صادق(ع) تهران گرديد تا در كنار دروس دانشگاهي به تحصيل در دروس حوزوي هم بپردازد. از نخستين روزهاي ورود به دانشگاه امام صادق عليه السلام با تلاش و كوشش فراوان به تحصيل پرداخت و از محضر درس اساتيدي همچون آيت الله علم الهدي، آيت الله سيد حسن مصطفوي، آيت الله عميد زنجاني و حجت الاسلام عابدي بهره ها برد. استاد پس از فارغ التحصيلي در مقطع

كارشناسي ارشد از دانشگاه امام صادق عليه السلام در سال 1383 در مقطع دكتراي علوم سياسي از پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي فارغ التحصيل گرديد و از رساله دكتراي خويش با عنوان "تساهل و مدارا در انديشه سياسي اسلام" دفاع كرد. ايشان ضمن تبليغ سالهاي متمادي است كه به تدريس در دانشگاه آزاد بيرجند، دانشگاه پيام نور بيرجند، دانشگاه علوم پزشكي بيرجند مشغول است و هم اكنون عضو هيأت علمي دانشگاه بيرجند مي باشد. نامبرده در زندگي سراسر علمي خود جز به تدريس و قلم و كتاب و تحقيق و نگارش و تأليف به چيز ديگري نينديشيده است.

فرزانه، حافظ

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حافظ فرزانه

محل تولد : ليلان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1350/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب حافظ فرزانه متولد 1350 در شهر ليلان از توابع استان آذربايجان شرقي به دنيا آمدم. بعد از آتش بس جنگ ايران و عراق بنا بر اينكه به فضاي جبهه و بسيجيها عادت كرده بودم و با آنها مأنوس بودم و در آن روز هيچ جا مثل حوزه فضاي معنوي را نداشت و تنها حوزه بود كه فضاي جبهه را تداعي مي كرد، بنا بر اين در سال تحصيلي 1368-1369 با تشويق حضرت استاد باقري بنابي مسئول حوزه وليعصر بناب وارد همان حوزه شدم و در مدت 5 سال موفّق به اتمام شرح لمعه (پايه شش) شدم. بلافاصله در همان سال وارد حوزه علميّه قم شدم، مكاسب را در محضر حضرت استاد وجداني و رسائل را در محضر استاد حسيني تهراني تلمذ كردم. بعد از اتمام آنها كفايه را در محضر استاد اعتمادي

كه آخرين دوره تدريس كفايه ايشان بود به اتمام رساندم، بعد از پايه نهم و هم عرض ديگر دروس در مركز تربيت محقق و نويسنده در گرايش تاريخ اسلام پذيرفته شدم. در دو سال موفق به فارق التحصيلي از آن مركز شدم، بنا بر علاقه اي كه به نهج البلاغه داشتم 3 سال تمام بدون تعطيلي تابستان و ديگر مناسبتها در محضر استاد صدر كريمي به تلمذ نهج البلاغه پرداختم و از بوستان گل و درياي در نشان حضرت امير(ع) و كلمات گهربار ايشان خوشه چيني كردم. در اين سه سال موفق به اتمام اين كتاب نوراني شدم به طوري كه با تلاش استاد به سبك و سياق و لحن كلام امير سخن حضرت علي (ع) آشنا شدم. ضمن حفظ دو سوّم نهج البلاغه مي توانستم كلمات نهج البلاغه و احاديث حضرت علي (ع) را در بين كلمات و احاديث ديگر تشخيص دهم بنا بر اين با تشخيص استاد خود به تحقيق در جوانب مختلف نهج البلاغه پرداختم مخصوصاً نقد تاريخي خطبه شقشقيه و برخي خطبه ها. به لطف حضرت امير (ع) مجموعه خوبي در اين موضوع به دست آمد و شواهد تاريخي خطبه شقشقيه را جمع آوري كردم كه اميدوارم در آينده به چاپ رسد. در طول سالهاي تحصيلي 1378 تا 1382 به مدت 4 سال به پيشنهاد و اصرار و تشويق جمعيّت تعاون اسلامي و رئيس هيئت مديره آن، حضرت آية الله غيوري در شهرستان بيجار مسئوليت حوزه علميّه را به عهده گرفتم و بعد از 4 سال بنا بر علاقه اي كه به تحقيق و پژوهش داشتم موفق به برگشت و

مراجعت به شهر مقدس قم شدم و در موضوعات تاريخي و مهدويت به تحقيق و پژوهش مي پردازم كه تا امروز ادامه دارد. بنده مقالات زيادي به چاپ رسانده و دو كتاب در دست چاپ دارم و فرهنگ جامع متمهدين( مدعيان مهدويت و نبوت و امامت) را با همكاري و مشاركت يكي از دوستانم در دست تأليف داريم كه اميدوارم با الطاف غيبي حضرت وليعصر(عج) موفق به اتمام شويم.

فرقاني، محمدرضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمدرضا فرقاني

محل تولد : رضوانشهر ، اصفهان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1342/1/14

زندگينامه علمي

اينجانب تا مقطع ديپلم را در اصفهان سپري نمودم و در سال 60- 61 به حوزه علميه قم مشرف شدم، دوره 3 سال اول را در مدرسه مباركه رضويه گذراندم و طي 6 سال بعد دوره سطح را نزد اساتيد گرانقدري مانند استاد نكونام، حسيني بوشهري، مرحوم استاد پاياني و اعتمادي گذراندم. سپس درس خارج را طي هشت سال نزد اساتيد گرانقدر آية الله وحيد خراساني، آية الله فاضل، آية الله اعتمادي و آية الله شاهرودي كسب فيض نمودم. همزمان رشته تخصصي قضاء شركت نمودم و از سال 1376 لغايت 1381 موفق به گذراندن رشته تخصصي قضاء گرديدم. همچنين همزمان تحصيلات حوزوي از سال 1373 لغايت 1376 در رشته حقوق دانشگاه تهران (مجتمع آموزش عالي قم) قبول و دوره كارشناسي را در آن دانشگاه گذراندم. ضمناً از سال 1365 تاكنون در دانشگاههاي متعددي به تربيت دانشگاه آزاد ، دانشگاه ابوريحان پاكدشت و دانشگاه تهران به دروسي از قبيل معارف اسلامي، متون اسلامي، اخلاق اسلامي، ادبيات عرب، فقه، اصول فقه، قواعد فقه،

مدني 5 (حقوق .......)، مهمات ارث، آيين دادرسي مدني و غيره توفيق تدريس داشته ام. در سال 1381 ابلاغ قضايي دريافت كردم كه پس از طي دوره قاضي تحقيق، دادرسي، ابلاغ رياست شعبه حقوقي دريافت نموده و آرزوي توفيق خدمت به مردم خوب ترين را دارم.

فرمانيان، مهدي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

مهدي فرمانيان

محل تولد : كاشان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1352/10/1

زندگينامه علمي

اينجانب مهدي فرمانيان اهل كاشان متولد 1352، بعد ازسيكل به حوزه علميّه قمصر وارد شده و تا سال 1371 در قمصر تا لمعه را خواندم. سال تحصيلي 1371-1372را در مدرسه علميّه آيت الله يثربي كاشان سپري كردم و از سال 1372 تا كنون در قم اقامت دارم. در سال 1372 به مؤسسه در راه حق وارد شده ولي بيشتر از يك ترم نماندم و آنجا را ترك كرده و به مطالعه شخصي پرداختم و چند سال به درس خارج رفتم. از سال 1372 تا 1376 مسئول كانون فرهنگي در مسجد صفائي كاشان بودم و با بسيج نيز همكاري داشتم. در سال 1376 به مركز مطالعات و تحقيقات اديان و مذاهب وارد شده و در رشته مذاهب اسلامي مشغول به تحصيل شدم كه تا سال 1380 ادامه يافت. در سال 1378 در كارشناسي ارشد تربيت مدرس دانشگاه قم رشته فلسفه و كلام شركت كرده و قبول شده ام و در سال 1381 از پايان نامه خود با عنوان «انديشه هاي كلامي قاضي سعيد قمي» دفاع كردم. از اين سال به بعد جزو هيئت علمي مركز اديان و مذاهب شدم كه هنوز هم ادامه دارد. از سال 1381 در مدرسه

امام خميني (ره) به تدريس مذاهب پرداخته و در مقطع كارشناسي و كارشناسي ارشد سطح دوم و سوّم تدريس كردم. اماميه، تاريخ تشيع، اسماعيليه، فرق تسنن، وهابيت، زيديه، گرايشهاي فكري جهان اسلام معاصر، فرق نخستين و روش تحقيق در مذاهب را تدريس كرده ام. از سال 1382 در مؤسسه مذاهب اسلامي در سطح سوم به تدريس اسماعيليه و زيديه پرداخته و در سال 1383 مذاهب كلامي ديگر همچون خوارج، غلات، وهابيت، قاديانيه، يزيديان، نصيريه و ... را تدريس كرده ام (تدريس در معاونت تبليغ: وهابيت). همچنين در مركز تخصصي تاريخ دفتر تبليغات، تاريخ تشيع تدريس نموده ام، در مركز اديان روش تحقيق در مذاهب، تاريخ فرق اسلامي، فرق نخستين، تاريخ كلام شيعه و فرق تسنن در مقطع كارشناسي ارشد تدريس كرده ام و در حال تدريسم. از سال 1378 به تحقيق روي آورده و مقالات زيادي را تأليف و به چاپ رسانده ام.

فروزانفر خراساني، بديع الزمان محمد حسن

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

(تو 1282 -1278- وف 1349 ش)، نويسنده، استاد دانشگاه، محقق، مصحح، مترجم و شاعر. در روستاى بشريه از توابع طبس خراسان در خانواده اى اهل علم به دنيا آمد. نسب وى به ملا احمد تونى، از علماى عصر شاه عباس، مى رسيد. وى مقدمات علوم قديمه را در زادگاه خود آموخت و در 1338 ق به مشهد رفت و محضر اديب نيشابورى را درك كرد و ادب و منطق را نزد او خواند و مدتى نزد ميرزا حسين سبزوارى تلمذ كرد و اصول و بعضى از مباحث فقه را از حاج شيخ مرتضى آشتيانى فراگرفت. در 1342 ق به تهران آمد، و يك دوره شرح «اشارات» و «شفا» و «كليات قانون» را نزد ميرزا

طاهر تنكابنى خواند و نزد آقا حسين نجم آبادى تحصيل فقه و اصول كرد. وى قسمت الهيات كتاب «اسفار» را نزد آقا ميرزا مهدى آشتيانى، و «شرح چغمينى» را نزد اديب پيشاورى فراگرفت. فروزانفر، از آغاز ورود به تهران، با اديب پيشاورى و شمس العلماى گركانى و ميرزا لطفعلى صدرالافاضل و ميزا رضاخان نائينى و شاهزاده افسر و ذكاءالملك فروغى و علامه محمد قزوينى مأنوس و محشور بود. در 1305 ش به جاى شمس العلماى گركانى در مدرسه دارالفنون به تدريس فقه و اصول مشغول شد و در 1306 ش معلم منطق در مدرسه ى حقوق شد و سال بعد معلم زبان عربى و منطق و از 1308 ش معلم زبان و ادبيات فارسى در دارالمعلمين شد. پس از تأسيس دانشكده ى علوم معقول و منقول به سمت معاونت آنجا انتخاب و رياست مؤسسه ى وعظ و خطابه را به عهده داشت. از ابتداى تأسيس دانشگاه تهران، استاد تاريخ ادبيات فارسى شد. وى سمت هاى متعددى در دانشكده هاى مختلف داشت. فروزانفر سفرهاى متعدد به خارح كشور كرد. از جمله، به دعوت دانشگاه بيروت براى تأسيس كرسى زبان فارسى، به لنبان و براى مشاركت در كنگره اسلامى پاكستان، به لاهور و براى بازديد از مؤسسات فرهنگى و خاورشناسى و زيارت مزار مولانا جلال الدين رومى و ديدار از كتابخانه هاى علمى،به تركيه نيز سفر كرد. وى دانشمندى نكته سنج، استادى محقق و مدرسى بى نظير بود. سر انجام بر اثر سكته قلبى در تهران درگذشت. از آثارش: «منتخبات شاهنامه»؛ «سخن و سخنوران»؛ «منتخبات ادبيات فارسى»؛ «رساله در تحقيق احوال و زندگانى مولانا جلال الدين محمد»؛ «تاريخ ادبيات ايران»؛ «فرهنگ تازى به فارسى»؛ «خلاصه ى مثنوى»؛ «دستور زبان فارسى»؛ «شرح

مثنوى شريف»؛ تصحيح «فيه مافيه»؛ «زنده ى بيدار (حى بن يقظان)»، ترجمه؛ «قديمترين اطلاع از زندگى خيام»؛ «احاديث مثنوى»؛ تصحيح «كليات شمس» يا «ديوان كبير». لازم به ذكر است كه در مجله ى «راهنماى كتاب» نام فروزانفر، جليل ذكر شده است.

برگرفته از كتاب :اثرآفرينان (جلد اول-ششم)

منابع زندگينامه :ادبيات معاصر (29 -27)، از نيما تا روزگار ما (126 -122)، راهنماى كتاب (س 13، ش 3 و 4، ص 167 مكرر- 170 مكرر، ص 267 -262)، زندگينامه ى رجال و مشاهير (93 -92 / 5)، سخنوران نامى معاصر (519 -512 / 1)، سواد و بياض (617-611)، شرح حال رجال (37 -36 / 5)، فرهنگ سخنوران (128)، كلك (س 7، ش 3 -1، ص 306 -186)، مجله ى دانشكده ى ادبيات و علوم انسانى دانشگاه تهران (به ياد استاد بديع الزمان فروزانفر)، مستدركات اعيان (227 -226 / 3)، مقدمه ى مجموعه ى مقالات و اشعار فروزانفر (مقدمه/ سيزده- بيست و پنج)، يغما (س 23، ش 2، ص 125 -123).

فروغي نژاد، عبدالله

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عبدالله فروغي نژاد

محل تولد : گلپايگان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1350/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب عبداله فروغي نژاد به ش ش 61 صادره از گلپايگان متولد سال 1350، پس از اخذ مدرك سيكل در سال تحصيلي 1365 وارد حوزه عمليه گلپايگان شدم. پس از گذراندن بخشي از سطح حوزه در سال تحصيلي 1370 وارد حوزه علميه ولي عصر(عج) شهرستان خوانسار شدم و دروس لمعه و اصول، رسائل و مكاسب و كفايتين را تا سال 1376 به اتمام رساندم. سال 1376 وارد حوزه علميه قم شدم و در درس خارج فقه حضرت آية الله العظمي مكارم شيرازي شركت

نمودم و تا هم اكنون توفيق حضور محضر ايشان را دارم. در سال تحصيلي 1383-1382 در درس خارج فقه آية الله جوادي آملي و آية الله نوري همداني نيز شركت داشتم. و همچنين درس خارج اصول را در محضر آية الله جعفر سبحاني از سال 1376 تا سال 1383 شركت نمودم. در سال تحصيلي 1379 با قبولي در سطح 2 مركز تخصصي تفسير و علوم قرآن اشتغال به اين رشته تحصيلي پيدا نمودم تا در سال 1382 مقطع كارشناسي آن به پايان رسيد. و هم اكنون در مقطع كارشناسي ارشد مشغول تحصيل هستم كه در ترم پاياني آن هستم. در باب تدريس، در سالهاي 1368و1369 كه مشغول خواندن سيوطي و معالم بودم. درسهاي ادبيات عرب، عوامل في النحو و هدايه و صمديه را در حوزه علميه گلپايگان تدريس داشتم. و در حوزه علميه خوانسار نيز سالهاي 1376-1375 به مدت دو سال. ادبيات عرب: هدايه، صمديه، صرف ساده و مبادي تدريس داشتم. در زمينه تبليغ نيز خداوند توفيق مرحمت نمود تا از سال 1370 به تبليغ معارف دين بپردازم و بحمداله تاكنون اين توفيق را داشتم تا در فصلهاي تبليغي، ماه مبارك رمضان، دهه محرم، دهه صفر و ايام فاطميه را در اقصي نقاط ميهن عزيزمان به تبليغ و بيان معارف دين پرداخته كه اميدوارم اين توفيق از طرف حضرت حق جل جلاله و عنايت خاص ولي عصر(عج) ادامه داشته باشد. از سال 1379 تا اكنون توفيق تحقيق و پژوهش در مركز تحقيقات كامپيوتري علوم اسلامي داشتم كاري كه در سالهاي 1380 الي 1383 با كمك برادران بزرگوار ديگر مخصوصاً مسئول محترم پروژه حضرت حجةالاسلام ابن

الرضا صورت گرفت كار تقطيع و فايل سازي و نمايه موضوعي پيرامون كتاب شريف الغدير يادگار علامه اميني رحمة الله عليه بود و هم اكنون در حال تنظيم و تدوين درختواره الغدير هستم كه اميد است به زودي جامعه بزرگ اسلام از اين كار نو و جديد بهره مند شوند.

فروغي، حسن

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

دكتر حسن فروغي در سال 1323 در شهرستان طبس متولّد شد.وي مدرك دكتري ادبيات فرانسه و تطبيقي را از دانشگاه سوربن فرانسه در سال 1357 دريافت داشته است.ايشان از سال 1358 با درجه استادياري در دانشكده ادبيات و زبان هاي خارجي دانشگاه شهيد چمران اهواز آغاز و نامبرده درسال 1377 به مرتبه دانشياري و در سال 1385 به مرتبه استادي نايل گرديده است. دكتر فروغي در حال حاضر با پايه 35 استادي در اين دانشگاه مشغول بكار مي باشد. گروه : علوم انساني رشته : زبان و ادبيات فرانسه گرايش : ادبيات فرانسه و تطبيقي والدين و انساب : پدر حسن ،محمد فروغي متولد 1297،از اولين فارغ التحصيلان ششم ابتدايي و از اولين آموزگاران شهرستان طبس و معلم اغلب فارغ التحصيلان دوره هاي گذشته اين شهرستان مي باشد.ايشان بادانش و حافظه تاريخي فوق العاده در قيد حيات مي باشند.مادرش خاندار است. او نيز شش برادر و يك خواهر دارد.خاطرات كودكي : " در منطقه اي محروم ولي در خانواده اي فرهنگي پرورش يافتم. آگاهي فرهنگي پدرم و اقتدار مادرم از ما فرزنداني آگاه ،با پشتكار و موفق آفريد"اوضاع اجتماعي و شرايط زندگي : حسن فروغي در خانواده اي فرهنگي و با شرايط اقتصادي متوسط در طبس بدنيا آمد.تحصيلات رسمي و حرفه اي

: حسن فروغي در سال 1336 تحصيلات ابتدايي را در دبستان ميرطبس و در سال 1342 تحصيلات متوسطه را در دبيرستان شيباني همان شهرستان به پايان رساند و در سال1342 موفّق به اخذ ديپلم متوسطه در رشته تجربي گرديد. ايشان در سال 1352 مقطع كارشناسي رشته زبان فرانسه را در مدرسة عالي ترجمه تهران به پايان رسانيد و در سال 1353 (همزمان با گذراندن چندواحد از دروس ادبي براي تبديل ليسانس مترجمي به ليسانس ادبيات) به دريافت كارشناسي ارشد ادبيات فرانسه از دانشگاه سوربن پاريس و درسال 1357 به دريافت درجه دكتري ادبيات فرانسه و تطبيقي از دانشگاه سوربن پاريس توفيق يافت. دكتر فروغي همچنين در سال هاي 1349 تا 1352 دورة كارشناسي علوم اجتماعي را در دورة شبانة دانشسراي عالي تهران به صورت ناتمام گذرانده و در طول اقامت خود در فرانسه، در سال 1353 موفّق به اخذ ديپلم مهارت آموزش زبان فرانسه به روش هاي سمعي وبصري و در سال 1356 موفّق به اخذ فوق ليسانس(DEA= دانشوري) جامعه شناسي از مدرسة مطالعات عالي پاريس نيز گرديده است. خاطرات و وقايع تحصيل : " پس از دو سال توقف در پشت كنكور بخاطر اصرار خودم در پذيرفته شدن در رشته هاي پزشكي يا مهندسي و پس از انجام خدمت سربازي ،استخدام در آموزش و پرورش و علاقه فراوان به شغل معلمي تصميم گرفتم در رشته هاي زبان و يا جامعه شناسي تحصيل كنم كه تا در سطح تخصص در دانشگاه هم شد...."فعاليتهاي ضمن تحصيل : حسن فروغي در حين تحصيل به كار تدريس در آموزش و پرورش اشتغال داشت.استادان و مربيان : در ايران ،خانم ها و

آقايان : دكتر بروخيم ،دكتر بارويان،دكتر شاهين ،مهندس پايور،دكتر فولادوند در رشته زبان و ادبيات فرانسه،دكتر غلامعباس توسلي ،دكتر خسروي ،دكتر خوئي ف و غيره در رشته علوم اجتماعي در فرانسه : دكتر ژاك شوئيه،رئيس وقت دانشگاه پاريس سه (سوربن پاريس جديد)و استاد راهماي دكتر حسن فروغي ،دكتر ژاك ورنان ،ريمون آرون در رشته جامعه شناسي هم دوره اي ها و همكاران : همدوره ايهاي و همكاران حسن فروغي در مقاطع مختلف تحصيل و اشتغال به قرار زير است: دانشسراي عالي تهران : آقاي محمد نبي حبيبي دانشگاه شهيد چمران اهواز : دكتر عبدالله محتشمي ،دكتر سيد علاء الدين گوشه گير،خانم دكتر الميرا داور ،دكتر محمودرضا گشمرري(؟)،دكتر مسعود نذري دوست ،دكتر سيد جمال موسوي شيرازي و چند استاد فرانسوي در اوايل انقلاب.همسر و فرزندان : دكتر حسن فروغي متاهل و داراي همسر بنام سركار خانم زهرا صدقي است. ايشان آموزگار بازنشسته آموزش و پرورش مي باشد.ماحصل ازدواج آنها سه فرزند بنامهاي مريم (پزشك)،فرامرز(پزشك) و مرجان مهندس كامپيوتر است.مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : در زمينة فعاليت هاي اجرايي، حسن فروغي در دو دوره، از فروردين 1358 تا آذر 1359 و از ديماه 1380 تا 1382 مديرگروه فرانسه، در سال تحصيلي 1358تا 1359، دبيرشوراي مديريت دانشكده زبان هاي خارجي و عضو شوراي دانشگاه جندي شاپور، و از سال 1377 تا 1386، نماينده منتخب اعضاي هيأت علمي دانشكده ادبيات در كميته ارتقاء بوده است. در زمينة فعاليت هاي علمي- پژوهشي دكتر فروغي از سال 1375 تا بهمن ماه 1379، عضو شوراي پژوهشي گروه فرانسة سازمان مطالعه وتدوين كتب علوم انساني دانشگاه ها بوده و در حال حاضر عضو هيأت تحريرية

مجله هاي دانشكدة ادبيات دانشگاه شهيد چمران، مجلة پژوهش دانشگاه تهران، مجلة لقمان در مركز نشر دانشگاهي و مجله هنرهاي نمايشي دانشگاه تهران مي باشد. خلاصه اي از فعاليت هاي اداري و مديريتي دكتر حسن فروغي به قرار زير است: عضو شوراي پژوهشي گروه فرانسه سازمان سمت از تاريخ 1/1/1375 تا كنون ادامه دارد عضو كميته علمي هفته پژوهش دانشكده ادبيات و علوم انساني دانشگاه شهيد چمران اهواز در تاريخ 1/1/1382 دبير شوراي مديريت دانشكده زبانهاي خارجي دانشكده ادبيات و علوم انساني دانشگاه شهيد چمران اهواز از تاريخ 1/1/1358تا تاريخ 1/1/1359 عضو شوراي دانشگاه شهيد چمران اهواز از تاريخ 2/2/1358 تا تاريخ 2/2/1359 مدير گروه فرانسه دانشكده ادبيات و علوم انساني دانشگاه شهيد چمران اهواز از تاريخ 3/3/1358تا تاريخ 3/3/1359 نماينده منتخب دانشكده ادبيات و علوم انساني دانشگاه شهيد چمران اهواز در كميته ارتقاء از تاريخ 1/1/1377 تا كنون ادامه دارد عضويت در هيئت تحريريه مجله دانشكده ادبيات و علوم انساني دانشگاه شهيد چمران اهواز از تاريخ 1/1/1379تا كنون ادامه دارد مدير گروه فرانسه دانشكده ادبيات و علوم انساني دانشگاه شهيد چمران اهواز از تاريخ 1/1/1380 تا كنون ادامه دارد عضو هيات تحريريه مجله دانشكده ادبيات وعلوم انساني از تاريخ 1/1/1382 تا كنون ادامه دارد عضو كميته تاليف و ترجمه دانشكده ادبيات و علوم انساني دانشگاه شهيد چمران اهواز از تاريخ 1/1/1384 تا كنون ادامه دارد عضو جامعة ادبي قرن 18 فرانسه،(پاريس). عضو بنيان گذار « جامعه ادبي ديدرو»، (پاريس). عضو جامعه ادبي منتسكيو، (پاريس). عضو خزانه دار انجمن علمي مطالعات فرانسوي زبان، (ايران). فعاليتهاي آموزشي : فعاليت هاي آموزشي دكتر فروغي از سال 1358 با

درجه استادياري در دانشكده ادبيات و زبان هاي خارجي دانشگاه شهيد چمران اهواز آغاز و نامبرده درسال 1377 به مرتبه دانشياري و در سال 1385 به مرتبه استادي نايل گرديده است. دكتر فروغي در حال حاضر با پايه 35 استادي در اين دانشگاه مشغول بكار مي باشند. ايشان بسياري از دروس مقاطع كارشناسي ،كارشناسي ارشد در رشته ادبيات فرانسه از جمله ادبيات فرانسه ،نقد ادبي،تفسير متون ادبي ،روش تحقيقي و ادبيات تطبيقي تدريس مي كند. ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : دكتر حسن فروغي در كنار فعاليت هاي پژوهشي و آموزشي به ورزش و پيگيري اخبار داخلي و خارجي و غيره مي پردازد.شاگردان : دكتر عادل خنياب نژاد(؟)، و دكتر ابراهيم سليمي (عضو هيئت علمي گروه فرانسه اصفهان) از دانش آموختگان حسن فروغي مي باشند.آرا و گرايشهاي خاص : گرايش هاي ايشان عبارت است از : ادبيات فرانسه، ادبيات تطبيقي، نقد ادبي، روش تحقيق، تفسير متون ادبي فرانسهجوائز و نشانها : دكتر فروغي در سال 1381 به عنوان مولف و مترحم برگزيده دانشگاه و در سال هاي 1384 و 1386 به عنوان پژوهشگر برتر انتخاب شده است.ايشان در سال 1381 به عنوان مولف و مترجم برگزيده دانشگاه شهيد چمران اهواز مورد تقدير قرار گرفته است.چگونگي عرضه آثار : بيش از صد پايان نامة كارشناسي و چندين پايان نامه كارشناسي ارشد توسط دكتر فروغي در سال اخير راهنمايي شده است.آثار : ترجمة كتاب اسلام وتمدن اسلامي ويژگي اثر : (دوجلد) از آندره ميكل، هانري لوران، انتشارات سمت ، 1381. اين كتاب به عنوان يك كتاب مبنايي براي تدريس در بيشتر

رشته هاي دانشكده الهيات به چاپ رسيده است.2 تفسير متون ادبي ويژگي اثر : (به زبان فرانسه )، انتشارات سمت، 1381.اين كتاب ،كتاب درسي مربوط به سه درس تفسير متون در دوره كارشناسي ادبيات فرانسه كه در اين دوره تدريس مي شود.3 فرانسه براي دانشجويان رشته علوم ويژگي اثر : (به زبان فرانسه )، انتشارات سمت، چ اوّل، 1373، (با همكاري دكترعبدالله محتشمي و دكترسيد علاء الدين گوشه گير). 4 يادداشت برداري و روش تحقيق ويژگي اثر : (به زبان فرانسه)، انتشارات سمت، چاپ اوّل 1380 ، چاپ دوم 1382 ، چاپ سوم 1385-اين كتاب از كتابهاي درسي دانشگاهي است كه در دوره كارشناسي و كارشناسي ارشد زبان و ادبيات فرانسه در گروه هاي آموزشي تدريس مي شود.

فروغي، نعمت الله

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

نعمت الله فروغي

محل تولد : مباركه

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1343/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب تحصيلات كلاسيك را در شهرستان مباركه يكي از شهرستانهاي استان اصفهان آغاز نمودم و مقارن با انقلاب اسلامي در آن شهرستان موفق به دريافت گواهي نامه ديپلم شدم با مدرك ديپلم وارد حوزه علميه اصفهان شدم يكي دو سالي در آنجا مقدمات را گذراندم و بعد از آن به شهر مقدس قم هجرت نمودم و در اين شهر ادبيات عرب، منطق، فلسفه، فقه و اصول و به تعبيرات حوزوي سطح را در طي چند سال گذراندم و البته همزمان در دانشگاه اصفهان هم تحصيل نمودم و موفق به ليسانس در رشته ادبيات فارسي شدم. حدود 10 سالي است كه

در دروس خارج آيات عظام شركت دارم و سال 81 موفق به نوشتن پايان نامه سطح سه در موضوع و نقش تربيتي مساجد در جوامع اسلامي شدم و همچنين يك دوره علميه قرآن را گذراندم ده سالي است علاوه بر تحصيل، مقالات و آگاهي هم نوشته ام و در بخش آثار آنها را ذكر كرده ام همچنين در مدارس حوزه قم درس آيين نگارش هم تدريس مي نمايم.

فرهادي، مرتضي

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

دكتر مرتضي فرهادي در سال 1323 در ملاير ديده به جهان گشود. ايشان داراي دكتري رشتۀ جامعه شناسي مي باشد. فرهادي عضو هيئت علمي دانشكده علوم اجتماعي دانشگاه علامه طباطبئي مي باشد. نامبرده از سال 1346 همكاري با مطبوعات را شروع كرده و تا كنون به شكل هاي گوناگون آن را ادامه داده است و در حال حاضر، سردبيري فصلنامة «علوم اجتماعي» دانشكدۀ علوم اجتماعي دانشگاه علامه طباطبايي را به عهده دارد. كتابهاي " فرهنگ ياريگري در ايران" و "واره: نوعي تعاوني سنتي كهن و زنانه در ايران" تاليف،وي، به ترتيب در دوره هاي سيزدهم و بيستم انتخاب كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به عنوان كتاب سال برگزيده شدند.گروه : علوم انساني رشته : علوم اجتماعي تحصيلات رسمي و حرفه اي : مرتضي فرهادي پس از طي تحصيلات ابتدايي و متوسطه، تحصيلات دانشگاهي را در مقطع ليسانس در رشتۀ روان شناسي، فوق ليسانس در رشتۀ ارتباطات اجتماعي و دكترا در رشتۀ جامعه شناسي به پايان رساند.مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : مرتضي فرهادي از سال 1346 همكاري با مطبوعات را شروع كرده و تا كنون به شكل هاي گوناگون آن را

ادامه داده است و در حال حاضر، سردبيري فصلنامة «علوم اجتماعي» دانشكدۀ علوم اجتماعي مي باشدفعاليتهاي آموزشي : مرتضي فرهادي از كمي قبل از انقلاب اسلامي تا كنون، در دانشكده هاي مختلف به تدريس دروسي نظير مباني مردم شناسي، مردم شناسي روستايي، مردم شناسي ايران، مردم شناسي هنر، مردم شناسي فرهنگي، جامعه شناسي ايلات وعشاير، جامعه شناسي روستايي، تعاوني هاي سنتي، نظريه ها و سازمان هاي مشاركتي، روان شناسي اجتماعي و ... پرداخته است. نخستين پژوهش ميداني و مردم شناسي وي در سال 1347 انجام و در سال 1348، در نخستين ويژه نامة روستايي ايران به نام كتاب روستا به چاپ رسيده است.وي هم اكنون عضو هيئت علمي دانشكدۀ علوم اجتماعي دانشگاه علامه طباطبايي است.جوائز و نشانها : كتاب موزه هاي درباد ايشان كتاب برجستة هشتمين دورة معرفي كتاب هاي برگزيدة دانشگاه تهران و پژوهش برگزيدۀ فرهنگي سال 1375 در زمينة مردم شناسي و تاريخ هنر بوده است. كتاب "فرهنگ ياريگري در ايران " وي نيز برندة جايزة نخست نهمين جشنوارة روستايي وزارت جهاد سازندگي، كتاب برجستۀ هفتمين دورة معرفي كتاب هاي دانشگاهي دانشگاه تهران و كتاب برگزيدة سيزدهيمن دورة كتاب سال جمهوري اسلامي در زمينة علوم اجتماعي شده است. همچنين كتاب"واره: نوعي تعاوني سنتي كهن و زنانه در ايران" تاليف وي ، در دوره بيستم انتخاب كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ،به عنوان كتاب سال برگزيده شد.چگونگي عرضه آثار : مرتضي فرهادي در حوزة مردم شناسي و توابع آن، ركور ددار چاپ مقاله در مجلات علمي _ پژوهشي وعلمي _ ترويجي بوده و تا كنون بيش از 105 مقالة چاپ اول در سالنامه ها، فصلنامه ها، گاهنامه ها و

ماهنامه هاي علمي _ تخصصي به چاپ رسانده است. از سال 1357 تا كنون از ايشان هفت جلد كتاب و پژوهشنامه و يك جلد كتاب شعر به چاپ رسيده است. همچنين افزون بر چهل مقاله در موضوعات مختلف جامعه شناسي و مردم شناسي درمجلات و نشريات گوناگون از ايشان به چاپ رسيده است كه برخي از آن ها عبارت اند از: 1. «گونه شناسي ياوري ها و يريگري هاي سنتي در ايران»، نامة علوم اجتماعي، دورة جديد، ش1 (پاييز 1367)، دانشكدة علوم اجتماعي دانشگاه تهران؛ و كيهان فرهنگي، سال 2، شمارة 10 (دي ماه 1364) 2. «آيا كشاورزان ايراني تكرو هستند؟»، فصلنامۀ تعاون روستايي و كشاورزي، ش 3 و 4 (زمستان 67 و بهار 1368). سازمان مركزي تعاون روستايي ايران. 3. «سابقة تاريخي و معناشناسي نام خمين»، مجله باستان شناسي و تاريخ، ش6 (نيمسال اول 1368)، مركز نشر دانشگاهي. 4. «نقش ميش در هنرهاي كلامي و ادبيات عاميانة عشاير سيرجان و چند شهر پيرامون آن»، فصلنامة هنر، ش11 (تابستان 1365)، وزارت فرهنگ وارشاد اسلامي. 5. «دگرياري و خودياري در جشن ميان بهار در اسك لاريجان آمل»، فصلنامة رشد علوم اجتماعي، ش3 (بهار 1369) دفتر تحقيقات و برنامه ريزي و تأليف كتب درسي. ايشان، همچنين، ده كتاب آمادة چاپ دارند كه در آيندة نزديك، منتشر خواهد شد. آثار : nbsp1 در فصل هاي خنده دشوار ويژگي اثر : (مجموعة شعر)2 فرهنگ ياريگري در ايران ويژگي اثر : تاليف،اين كتاب در دوره سيزدهم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران ،از طرف وزرات فرهنگ و ارشاد اسلامي معرفي و برگزيده شده است.آشنايي با كتاب:

«فرهنگ ياريگري در ايران»: فرهنگ ياريگري در ايران؛ مرتضي فرهادي؛ تهران: مركز نشر دانشگاهي، 1373. موضوع كتاب فرهنگ ياريگري در ايران، شناخت ياريگريهاي سنتي و گونه شناسي آنها و معرفي بهترين مصاديق ياريگري در دو زمين? آبياري و كشاورزي (كشتكاري و باغداري) است. مؤلف لزوم بهره گيري از تجربيات تعاونيها و ياريگريهاي سنتي در تعاونيهاي جديد و همچنين بسيج گسترد? مردم به منظور مشاركت در امر توسعه را از مهمترين انگيزه هاي خود براي تأليف كتاب بيان كرده است. اطلاعات ارائه شده در كتاب، بخشي از طريق مسافرتهاي مؤلف به نقاط مختلف ايران و تحقيقات ميداني و مصاحبه و بخشي ديگر نيز با استفاده از منابعي كه در كتاب هم ذكر شده به دست آمده است. «فرهنگ ياريگري در ايران» مي تواند به عنوان يك الگوي پژوهشي، علمي و آموزشي در زمين? مردم شناسي كاربردي، جامعه شناسي، جغرافياي انساني، تعاون و... به شمار رود. همچنين توضيح شيوه هاي مديريت سنتي و دسته جمعي بر منابع طبيعي و فعاليتهاي توليدي سنتي در ايران بيان تعاريف مشخص و دقيق براي هر يك از موضوعات مطروحه را مي توان از ديگر ويژگيهاي كتاب برشمرد. كتاب فرهنگ ياريگري در ايران و سه بخش و هشت فصل تدوين شده است 3 موزه هاي بازيافته nbsp4 نام? كمره ويژگي اثر : دو جلد5 نگاهي به اهميت و پيشينة كبوترخانه هاي ايران nbsp6 واره: نوعي تعاوني سنتي كهن و زنانه در ايران ويژگي اثر : تاليف،اين كتاب ، در دوره بيستم انتخاب

كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ،به عنوان كتاب سال معرفي و برگزيده شد. آشنايي با كتاب: واره واره: نوعي تعاون سنتي كهن و زنانه در ايران؛ درآمدي به مردم شناسي و جامعه شناسي تعاون و مشاركت مردمي نوشتة مرتضي فرهادي؛ ويراستة غلامحسين صالح نسب. _ تهران: وزارت جهاد كشاورزي، معاونت ترويج و مشاركت مردمي، دفتر مطالعات و برنامه ريزي، 1380.630 ص.: مصور، نوشته، جدول، نمودار. واژه نامه. «واره» نوعي سازمان غير رسمي تعاوني سنتي غالباً زنانه و بسيار كهن، با محور اصلي هم ياري از نوع تجميعي(همگرا) است. در «واره» اعضا بيشتر به يك كاسه كردن توليدات شيري خود توجه دارند؛ اما در كنار آن، هم به انواع ديگر ياريگري و هم به انواع ديگر مبادله، روي مي آورند. سازمان واره داراي كاركردهاي مختلف اقتصادي، اجتماعي، رواني، آموزشي و تفريحي است و به جهت كاركردهاي مهم آن، هزاران سال است كه در جامعة سنتي ما و برخي كشورهاي همسايه وجود دارد. اثر پژوهشي حاضر كه به همت و پشتوانة سه دهه تلاش محقق ارجند سامان پذيرفته است، يكي از بهترين نمونه هاي پژوهش در زمينة دانش بومي در ايران است. نويسنده با به تصوير كشيدن كلية خطوط و زواياي پنهان يك سازمان اجتماعي پيچيده در بين زنان روستايي ايران، به خوبي نشان داده است كه دانش بومي ما، در عين پيچيدگي، خود، يك ثروت عظيم فرهنگي و اجتماعي است. اين كتاب، حاصل كندوكاوي عميق براي شناساندن ابعاد نا شناخته و ارزشمند دانش بومي و برخي شيوه هاي مشاركتي زنان روستايي اين مرز و بوم است. اهتمام مؤلف محترم درتدوين اين كتاب كه حاصل پژوهش هاي گسترده و

مستمر خود اوست، جاي تقدير و ستايش دارد. غالب منابع و ارجاعات، دست اول است. كتاب از آن روي كه¬مبتني بر يك سلسله تحقيقات روشمند و مستند و دقيق و بديع است، يكي از آثار ارزشمند در حوزه هاي پژوهش هاي مردم شناسي و جامعه شناسي روستايي به شمار مي رود. كتاب شناسي مفصل (شامل كتاب ها، پژوهش ها، پايان نامه ها، گزارش هاي تحقيقي و ...) و فهارس نُه گانه (نام اشخاص، نام طوايف و عشاير و اقوام، نام جاي ها، فهرست اصطلاحات و واژگان محلي و...) بر مزي_ّت آن افزوده است.

فرهاديان، رضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

رضا فرهاديان

محل تولد : همدان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1327/6/1

زندگينامه علمي

به نقل از كتاب والدين مسئول و كتاب يار مهربان يادمان نخستين جشنواره انتخاب كتاب معلم: مولف در سال 1327 در جوار آرامگاه حكيم و فيلسوف بزرگ شرق شيخ الريئس ابو علي سينا و شاعر شوريده بابا طاهر در شهر همدان پا به عرصه هستي گذاشت. تحصيلات را در زادگاهش آغاز كرد و پس از اخذ مدرك ديپلم در دانشگاه علم و صنعت تهران در رشته مهندسي مكانيك و دانشگاه تربيت معلم (دانشسراي عالي تهران) در رشته مشاوره و راهنمائي تحصيلي (علمي) قبول گرديد به دليل علاقه مندي به تعليم و تربيت و معارف اسلامى، دانشگاه تربيت معلم را انتخاب نموده و با طي دوره دانشگاه زمينه براي ورود به آموزش و پرورش و درآمدن به كسوت شريف معلمي فراهم شد و در سال 1352 با استخدام در آموزش و پرورش سالهاي پر شور و به ياد ماندني تدريس و مشاوره تعليم و تعلم در زندگي فرهنگي او آغاز شد. با ارتباطي كه با

مرحوم شهيد دكتر بهشتي (ره) داشت جهت فعاليتهاي فرهنگي قبل از انقلاب در سال 1353 به سمت مدير عامل موسسه آيت فيلم انتخاب گرديد. و در اسفند ماه سال 1357 با تاييد و پيشنهاد شهيد مرحوم آيت الله مدني(ره) به سمت مدير صدا و سيماي استان همدان منسوب گرديد و در اسفند سال 1358 به سمت مدير صدا و سيماي استان كردستان منسوب گرديد و در سال 1360 به سبب احساس نياز و علاقمندي به علوم اسلامي وارد حوزه علميه قم شد و با علاقه فراوان به فراگيري دروس حوزه پرداخت. وي در طول سالهاي خدمت در آموزش و پرورش به مطالعه، مشاوره و تحصيل دروس حوزوي اشتغال داشته و ساعاتي به عنوان مشاور و راهنماي دانش آموزان و اولياي آنها نقش موثري در پيشبرد اهداف تعليم و تربيت داشته و مسئوليت مركز مشاوره خانواده در آموزش و پرورش استان قم از ديگر مسئوليتهاي وي در آموزش و پرورش بوده است در سال 1367 طي حكمي عضو ستاد تغيير بنيادي نظام آموزش و پرورش گرديد و در تدوين فلسفه تعليم و تربيت و پيش نويس طرح بنيادي تغيير نظام آموزش و پرورش با وزارت آموزش و پرورش مشاركت نمود. در طي اين دوران همچنان به دروس حوزه اشتغال داشته و به فراگيري درس خارج از اساتيدي چون آيت الله جوادي آملى، فاضل لنكراني (ره)، مكارم شيرازى، وحيد خراساني بهره برده است و دوره تخصصي فلسفه اسلامي از منطق منظومه تا فلسفه و عرفان اسلامي را گذرانده است. وي در طول دوره هاي تحصيل حوزه و خدمت در آموزش و پرورش در سال 1369 با تاسيس

موسسه فرهنگي تربيتي توحيد در جهت پيشبرد اهداف تعليم و تربيت اسلامي تلاش نموده و حاصل سالها فعاليت و مطالعه و تجربه مفيد آموزشي و تربيتى، تاليف بيست جلد كتاب و مقالات مختلف در مجله پيوند و تربيت و ساير روزنامه ها و ويژه نامه هاي تربيتي وابسته به آموزش و پرورش اقدام نموده است كه برخي از اين كتابها بارها به چاپ رسيده است و تجديد چاپ مكرر گرديده است و در حال حاضر كماكان مدير موسسه فرهنگي تربيتي و مجتمع آموزشي دخترانه و پسرانه توحيد مي باشند و با طرح ارزشيابي توصيفى، حركتي نو در جامعه آموزشي ايران ايجاد نموده و اخيرا با وزارت آموزش و پرورش در جهت تاليف كتاب مهارتهاي زندگي همكاري مستمر داشته اند. (مهر 1385)

فرهنگ، ناصرالدين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

ناصر الدين فرهنگ

محل تولد : قم

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1347/4/3

زندگينامه علمي

اينجانب ناصر فرهنگ (ناصرالدين انصاري قمي) در اول ربيع الثاني 1388 ق- سوم تيرماه 1347 ش- در شناسنامه 5 مرداد 1346 ثبت است. در بيت علم و فضيلت زاده شدم. پدرم شارح و ناظم نهج البلاغه، و شاعر اهلبيت مرحوم حجة الاسلام حاج شيخ محمد علي انصاري قمي و عمو هايم حجج الاسلام: حاج شيخ مرتضى، حاج شيخ احمد و حاج شيخ محمود انصاري از علماي قم و نجف بوده اند. كودكي را در دامان پدرم پشت سر نهادم و از او درس قرآن و نهج البلاغه و ادبيات آموختم و در 14 سالگي به طلبگي روي آوردم و در اندك مدتي مقدمات را آموختم و به فراگيري سطوح پرداختم. از همان

اول به تدريس و تاليف علاقمند بودم و چند بار جامع المقدمات و بعد معالم و شرح لمعه را تدريس كردم، سپس در سال 1377 تدريس نموده ام. از سال 1368 ش، مقالاتم در مجله نور علم و مشكاة به چاپ رسيد كه تاكنون هم ادامه دارد. از سال 1365 ش، به تبليغ دين و منبر در شهرها و روستاهاي مختلف پرداختم كه تا كنون هم ادامه دارد. از سال 1375 ش به امامت جماعت در مسجد شاه خراسان (قم) هر دو وعده اشتغال دارم و از سال 1377 عضو مجلس استفتاي آيت الله العظمي علوي گرگاني بوده ام و از سال 1384 به عنوان نماينده طلاب و فضلاي قمي به خدمت اشتغال داشته ام. در سال 1385 ش به عنوان كانديداي مجلس خبرگان رهبري از استان قم ثبت نام كردم كه بعد، انصراف دادم. در كنگره هاي مختلف با ارائه مقالات و سخنرانيها شركت داشته ام:

1. كنگره جهاني امام رضا (ع) - مشهد (2 بار) 2. كنگره كتاب و كتابخانه در اسلام- مشهد (2 بار) 3. كنگره كتاب ميرزا محمد حسن آشتيانى- آشتيان 4. كنگره سيد عبد الله بلادي بوشهرى- بوشهر 5. كنگره سيد جعفر اعرجى- ايلام 6. كنگره شيخ انصاري - قم 7. كنگره شيخ مفيد- قم 8. كنگره محقق اردبيل- قم9 . كنگره علامه مجلسى- اصفهان 10. كنگره آقا جمال خوانسارى- خوانسار 11. كنگره محقق نراقى- كاشان 12. كنگره فيض الاسلام- خميني شهر 13. كنگره حضرت عبد العظيم- شهر ري 14. كنگره شيخ خطى- تهران 15. كنگره شيخ فضل الله نورى- نور و دهها همايش و كنگره ديگر 16. كنگره شرف الدين

– قم 17. كنگره علامه بلاغي – قم 18. همايش مدرس خيابانى- تهران 19. همايش شيخ محمد تقي آملى- تهران 20. كنگره حضرت زينب – همدان. ضمنا از آيات عظام (مذكور در ذيل) اجازه روايت و امور حسبيه دارم:1. آيت الله علوي گرگاني (روايت و حسبيه) 2. آيت الله فاضل لنكراني (روايت و حسبيه) 3. آيت الله صافي گلپايگاني (روايت و حسبيه) 4. آيت الله مظاهري اصفهاني(روايت و حسبيه) 5. آيت الله سبحاني (روايت) 6. آيت الله نجومي(روايت) 7. آيت الله پاياني ادربيلي (روايت) 8. آيت الله نجفي مرعشي(روايت) 9. آيت الله گلپايگاني (روايت)10. آيت الله شيخ بشير نجفي (روايت)

فريد، يدالله

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

دكتر يدالله فريد در سال 1308 شمسي در شهر تبريز به دنيا آمد.ايشان تحصيلات عالي (دورة دكترا) رادر دانشكدة ادبيات علوم انساني دانشگاه سربن پاريس از اول سال تحصيلي 1958 آغاز كرد و به مدت سه سال زير نظر پرفسور پيرژرژ، استاد دانشمند ومعتبر فرانسه، به تحقيق پرداخت و پس از انجام امتحان مقدماتي، در 16 آوريل 1961 از رسالة خود دفاع كرد و با درجة ممتاز، مدرك دكتراي جغرافيايي انساني با گرايش شهري را دريافت كرد.ايشان عضو هيئت علمي دانشگاه تبريز بودند كه در سال 1358 به افتخار بازنشستگي نائل آمد. بعد از بازگشايي دانشگا ه ها و لزوم ايجاد دوره هاي تكميلي و كارشناسي ارشد و دكترا در دانشگاه هاي كشور دوباره به كار دعوت شد و در تاريخ 1/8/69 براي بار دوم همكاري خود را بر گروه جغرافياي دانشگاه تبريز ادامه داد. وي از تاريخ 1/1/78 تاكنون عضو هيأت علمي دانشگاه آزاد اسلامي (واحد اهر) درآمد و در يكي از محروم ترين نقاط آذربايجان مشغول تدريس

و تحقيق است. كتاب "شناخت شناسي و مباني جغرافياي انساني" تاليف يدالله فريد، در دوره بيستم انتخاب كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ،به عنوان كتاب سال برگزيده شد.گروه : علوم انسانيرشته : جغرافياگرايش : جغرافياي انساني با گرايش شهريتحصيلات رسمي و حرفه اي : يدالله فريد تحصيلات ابتدايي، دبيرستاني و دانشسراي مقدماتي را در زادگاه خود به پايان برد و در سال 1326 به اخذ ديپلم ششم ادبي نائل شد. ضمن خدمت، در آموزش و پرورش در سال 1326 در رشتة تاريخ وجغرافيا و علوم تربيتي دانشكدة ادبيات و علوم انساني دانشگاه تبريز ثبت نام كرد و بعد از سه سال تحصيل دانشگاهي، در سال 1329 موفق به اخذ ليسانس تاريخ و جغرافيا و علوم تربيتي شد و در رشتة علوم تربيتي رتبة اول آن سال بود. تحصيلات عالي (دورة دكترا) در دانشكدة ادبيات علوم انساني دانشگاه سربن پاريس از اول سال تحصيلي 1958 آغاز شد و به مدت سه سال زير نظر پرفسور پيرژرژ، استاد دانشمند ومعتبر فرانسه، به تحقيق پرداخت و پس از انجام امتحان مقدماتي، در 16 آوريل 1961 از رسالة خود دفاع كرد و با درجة ممتاز، مدرك دكتراي جغرافيايي انساني با گرايش شهري را دريافت كرد.فعاليتهاي ضمن تحصيل : دكتر فريد در جريان تحصيل، به منظور ژرفا بخشيدن به تحقيقات خود، به مدت يك سال در انستيتوي ملي آمار و مطالعات اقتصادي فرانسه دربارۀ مسايل جمعيتي به تحقيق پرداخت و در تاريخ 27ژوئن 1960 موفق به اخذ گواهي از آن انستيتو شد.استادان و مربيان : پرفسور پيرژرژ، استاد دانشمند ومعتبر فرانسه ،استاد دوره

دكتري ،دكتر فريد بوده است.مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : يدالله فريد بعد از پايان تحصيلات در مردادماه سال 1340 به ايران مراجعت كرد.در سال 1343 بعد از انجام امتحان استادياري در دانشگاه تهران و پذيرش در آن به طور رسمي به خدمت دانشگاه تبريز درآمد و تا سال 1358، علاوه بر تدريس در دانشكدة ادبيات و علوم انساني و تدريس جمعيت شناسي براي دو ترم در برنامة بهداشت سال پنجم پزشكي در سمت هاي مديريت گروه آموزشي جغرافيا، معاونت و رياست دانشكدۀ ادبيات و علوم انساني و مديريت بخش شهرشناسي و جمعيت شناسي مؤسسة تحقيقات اجتماعي و علوم انساني وابسته به دانشكدۀ ادبيات و علوم انساني دانشگاه تبريز انجام وظيفه كرد و در سال 1358 بازنشسته شد. بعد از بازگشايي دانشگا ه ها و لزوم ايجاد دوره هاي تكميلي و كارشناسي ارشد و دكترا در دانشگاه هاي كشور دوباره به كار دعوت شد و در تاريخ 1/8/69 براي بار دوم همكاري خود را بر گروه جغرافياي دانشگاه تبريز ادامه داد. وي از تاريخ 1/1/78 تاكنون عضو هيأت علمي دانشگاه آزاد اسلامي (واحد اهر) درآمد و در يكي از محروم ترين نقاط آذربايجان مشغول تدريس و تحقيق است.ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : يدالله فريد ، علاوه بر تأليفات در زمينه رشته تخصصي خود ،چند طرح تحقيقاتي دربارة مسائل جمعيتي و تنظيم خانواده، و افزون بر بيست مقاله در زمينه هاي جمعيت و رشد جغرافيايي دارد كه حكايت از فعاليت و پشتكار بسيار او دارد.جوائز و نشانها : كتاب "شناخت شناسي و مباني جغرافياي انساني" تاليف يدالله فريد، در دوره بيستم انتخاب كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ

و ارشاد اسلامي ،به عنوان كتاب سال برگزيده شد.آثار : nbsp1 بريتانيا و بازار مشترك از ديدگاه جغرافيايي ويژگي اثر : (تأليف/ انتشارات چهر، 1348)2 جغرافيا و شهرشناسي ويژگي اثر : (تأليف/ انتشارات دانشگاه تبريز، 1368)؛ (كتاب تشويقي كتاب سال 1369)3 جغرافياي تغذيه ويژگي اثر : (تأليف/ انتشارات مؤسسة تحقيقات علوم اجتماعي وانساني وابسته به دانشكدة ادبيات و علوم انساني دانشگاه تبريز، 13514 جغرافياي جمعيت ويژگي اثر : (تأليف/ انتشارات مؤسسة تحقيقات علوم اجتماعي انساني وابسته به دانشكدة ادبيات وعلوم انساني دانشگاه تبريز، 1346؛ چاپ چهارم، با تجديد نظر كلي در سال 1381)؛5 سه جلد تاريخ اتّحاد براي دور? اول دبيرستان ها ويژگي اثر : با همكاري مؤلفان (تأليف/ ناشر: كتابفروشي حقيقت، سال هاي 1336_ 1338)6 سه جلد جغرافياي اتّحاد براي دورة اول دبيرستان ها ويژگي اثر : با همكاري مؤلفان ديگر (تأليف/ناشر: كتابفروشي حقيقت، 1337)7 سه جلد علوم اجتماعي اتحاد براي دورة اول دبيرستان ها ويژگي اثر : با همكاري مؤلفان ديگر (تأليف/ ناشر: كتابفروشي حقيقت، 1336 _1338 )8 سير انديشه در قلمرو جغرافياي انساني ويژگي اثر : (تأليف/ انتشارات موسسة تحقيقات علوم اجتماعي و انساني وابسته به دانشكدة ادبيات و علوم انساني دانشگاه تبريز؛ چاپ اول: 1357، چاپ پنجم: 1380)؛9 شناخت شناسي و مباني جغرافياي انساني ويژگي اثر : تاليف،اين

كتاب ، در دوره بيستم انتخاب كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ،به عنوان كتاب سال معرفي و برگزيده شد. آشنايي با كتاب:شناخت¬شناسي و مباني جغرافياي انساني/ تأليف يدالله فريد. _ اهر: دانشگاه آزاد اسلامي، واحد اهر، 1379. هفت، 556 ص.: مصور، جدول، نمودار، نقشه. كتابنامه به صورت زير نويس. اثر حاضر نخستين كتاب جامع و مفصّلي است كه دربارة مباني نظري جغرافياي انساني به زبان فارسي تدوين شده است. مؤلف ارجمد كه ساليان متمادي در اين رشتة تخصصي مشغول تحقيق و تدريس و تأليف است، به منظور رفع كمبودِ منبع درس جغرافياي انساني در دانشگاه ها، به تأليف اين كتاب اهتمام ورزيده است. اين كتاب در دو بخش و سيزده فصل تنظيم شده است. بخش اول، طي سه فصل، به تعاريف و مفاهيم و شناخت¬شناسي و شناخت شناسي جغرافياي انساني و جغرافياي كورماتيك، به عنوان نوآوري ديگر شناخت شناسي و روش¬شناسي جغرافياي انساني مي پردازد. در فصل نخستين بخش دوم كتاب، تعاريف، مفاهيم و گرايش هاي نو در قلمرو جغرافياي انساني مطرح شده است و از تحولات انديشه هاي جغرافياي انساني ثلثِ آخرِ قرنِ بيستم در كشورهاي فرانسه زبان و سوئد، به عنوان پيشتاز نظريه هاي نوين سخن رفته و جغرافياي انساني نسبت به علوم ديگر به عنوان دانش تركيب فضايي و روابط همزيستي انسان ها مورد بحث قرار گرفته است. در فصول دوم تا پنجم به مباني فيزيكي، اكولوژيكي، بيولوژيكي و اجتماعي جغرافياي انساني پرداخته و در فصول ششم تا نهم، جغرافياي روستايي، جغرافياي شهري، جغرافياي اقتصادي و جغرافياي فرهنگي مورد بررسي واقع شده است و در فصل دهم اين بخش، از ناحيه

به عنوان مناسب ترين محدودة فضايي براي تحقيقات جغرافيايي بحث شده است. مؤلف ارجمند در تنظيم مطالب، از آرا و نظريات جغرافي دانان معتبر صاحب مكتب خارجي، به ويژه از كشورهاي فرانسه زبان، به طور وسيع استفاده كرده و همچنين از افكار وانديشه ها و كارهاي ارزشمند جغرافي دانان كشورمان نيز سود جسته است. استناد به منابع معتبر و دست اول، تحليل مطالب جديد در حوزة جغرافياي انساني، همبستگي و انسجام مطالب، تبيين مفاهيم و نظريه هاي دشوار به زبان ساده و رسا و مناسب با موضوع، از ويژگي هاي اثر حاضر است. 10 كاربرد جغرافيا در روش تحقيق شهر و روستا ويژگي اثر : (تأليف/ انتشارات دانشگاه تبريز؛ چاپ اول: 1371، چاپ سوم: 1380)11 مقدمه بر روش تحقيق شهرهاي ايران ويژگي اثر : (تأليف/ انتشارات مؤسسه تحقيقات علوم اجتماعي وانساني وابسته به دانشكدة ادبيات و علوم انساني دانشگاه تبريز، 1349)

فريدوني، براتعلي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

براتعلى فريدوني

محل تولد : آزاد شهر

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1338/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب داراي تحصيلات حوزوي خارج در حوزه علميه قم و تحصيلات دانشگاهي در مقطع كارشناسي ارشد در رشته علوم سياسي از دانشگاه تهران مي باشم. و در حال حاضر دانشجوي علوم سياسي در مقطع دكتري دانشگاه تهران مي باشم. تحصيلات حوزوي خود را تا سطح اول در مدرسه علميه امام خميني كاشان گذرانده و در سال 1366 در حوزه علميه قم مشغول به تحصيل و ادامه آن گرديده و ادامه دروس سطح و خارج فقه و اصول را در اين شهر مقدس گذراندم. در كنار تحصيلات حوزوي در

رشته علوم سياسي ادامه تحصيل داده و فارغ التحصيل علوم سياسي از دانشگاه تهران مي باشم. فعاليتهاي پژوهشي اينجانب در گرايش انديشه سياسي مي باشد كه حاصل آن انتشار كتابهاي انديشه سياسي اخوان الصفا و انديشه سياسي ابوالحسن عامري است كتاب اول از طرف پژوهشگاه فرهنگ و هنر و ارتباطات به عنوان پژوهش برتر اعلام گرديده و كتاب دوم نيز به عنوان كتاب برگزيده ششمين دوره كتاب سال حوزه معرفي گرديد همچنين كتابي با عنوان كتابشناسي انديشه سياسي حاصل همكاري مشترك است. پژوهشهاي ديگري مانند انديشه سياسي ابن خلدون و ابوحيان توحيدي انجام داده ام كه هنوز به چاپ نرسيده است. ترجمه ها و مقالاتي نيز با گرايش سياسي دارم كه در مجلات و نشريات به چاپ رسيده است همچنين در سال 1383 به عنوان پژوهشگر نمونه استان قم از سوي فرهنگ و ارشاد اسلامي معرفي گرديده ام. در كنار فعاليتهاي پژوهشي و علمي در دانشگاههاي مختلف به تدريس اشتغال داشته و هم اكنون نيز در دانشگاه كاشان مشغول تدريس مي باشم.

فصيح، اسماعيل

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

اسماعيل فصيح در تاريخ دوم اسفند ماه سال 1313 در تهران به دنيا آمد. در سن شش سالگي به مدرسه ابتدايي عنصري رفت ؛ وي از پاييز سال 1326 دوران تحصيلات متوسطه خود را در دبيرستان رهنما آغاز كرد و در سال 1332 موفق به اخذ ديپلم طبيعي شد. در آغاز تابستان سال 1335 از راه استانبول و پاريس به آمريكا رفته و در شهر بوزمن به تحصيل ادامه داد و ليسانس شيمي را دريافت كرد. وي پس از يك سال زندگي در سانفرانسيسكو به ايالت مانتانا بازگشت و طي يك سال

از (University of Montana ) در شهر ميسولا ، به اخذ ليسانس ادبيات انگليسي نائل شد . اسماعيل فصيح پس از بازگشت از آمريكا ، به كار ترجمه براي « موسسه انتشارات فرانكلين » پرداخت. بعد از آن با معرفي نامه اي از طرف صادق چوبك كه خود سال ها در شركت ملي نفت ايران در تهران مشغول بود ، در تابستان 1342 به استخدام رسمي شركت نفت درآمدو به اهواز يكي از مراكز مهم نفت خيز كنسرسيوم ( شركت بين المللي ساخته و پرداخته محمدرضاشاه پس از مصدق ) بود، رفت و در هنرستان صنعتي شركت نفت مشغول به كار شد. اسماعيل فصيح در يك سفر ماموريتي پژوهشي شركت ملي نفت ايران به آمريكا ،توانست در دانشگاه ميشيگان فوق ليسانس زبان و ادبيات انگليسي را اخذ نمايد. پس از بازگشت به ايران كار تدريس در دانشكده نفت آبادان (A.I.T )AbadanInstitute f Technology )آغاز كرد. با شروع جنگ ايران و عراق و بسته شدن اين دانشكده ، وي در سن چهل و هفت سالگي با سمت استاديار زبان انگليسي تخصصي مجبور به بازنشستگي شد.گروه : علوم انسانيرشته : زبان و ادبيات انگليسياوضاع اجتماعي و شرايط زندگي : زندگي اسماعيل فصيح با جنگ ها و انقلاب هاي متعدد كشور عجين بوده كه در زندگي و كارهاي او نيز بي شك آثار عمده نهاده است.تحصيلات رسمي و حرفه اي : فصيح از مهرماه 1320 ، در سن شش سالگي به مدرسه ابتدايي عنصري رفت ؛ از پاييز سال 1326 دوران تحصيلات متوسطه خود را در دبيرستان رهنما آغاز كرد و در سال 1332 با اخذ ديپلم طبيعي

، تحصيلات اين مقطع وي به پايان رسيد. در آغاز تابستان سال 1335 از راه استانبول و پاريس به آمريكا رفته و در شهر بوزمن به تحصيل ادامه داد و موفق به دريافت ليسانس شيمي گرديد. وي پس از يك سال زندگي در سانفرانسيسكو به ايالت مانتانا بازگشت و طي يك سال از (University of Montana ) در شهر ميسولا ، به اخذ ليسانس ادبيات انگليسي نائل شد . اسماعيل فصيح در يك سفر ماموريتي پژوهشي شركت ملي نفت ايران به آمريكا ،توانست در دانشگاه ميشيگان فوق ليسانس زبان و ادبيات انگليسي را اخذ نمايد.خاطرات و وقايع تحصيل : شروع تحصيل اسماعيل فصيح با جنگ جهاني دوم به ايران ( 1320 ) مصادف بود . او همچنين در اوج انقلاب ملي دكتر مصدق و آشوب هاي سال 1331 و حكومت چند روزة احمد قوام السلطنه دوره متوسطه تحصيلي را به پايان رساند.هم دوره اي ها و همكاران : اسماعيل فصيح پس از بازگشت از آمريكا با عده اي از بزرگان اهل قلم آن سال ها از جمله : صادق چوبك ، نجف دريابندري ، مهشيد امير شاهي و دكتر غلامحسين ساعدي آشنا شد.همسر و فرزندان : اسماعيل فصيح در سانفرانسيسكو با دختري اروپايي ازدواج كرد، اما متاسفانه اين ازدواج پس از گذشت يك سال با مرگ همسرناكام ماند.مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : اسماعيل فصيح پس از بازگشت از آمريكا ، به كار ترجمه براي « موسسه انتشارات فرانكلين » پرداخت. بعد از آن با معرفي نامه اي از طرف صادق چوبك كه خود سال ها در شركت ملي نفت ايران در تهران مشغول بود

، در تابستان 1342 به استخدام رسمي شركت نفت درآمدو به اهواز يكي از مراكز مهم نفت خيز كنسرسيوم ( شركت بين المللي ساخته و پرداخته محمدرضاشاه پس از مصدق ) بود، رفت و در هنرستان صنعتي شركت نفت مشغول به كار شد.فعاليتهاي آموزشي : اسماعيل فصيح با اخذ درجه فوق ليسانس از دانشگاه ميشيگان ، به ايران بازگشت و به كار تدريس در دانشكده نفت آبادان (A.I.T )AbadanInstitute f Technology )پرداخت. با شروع جنگ ايران و عراق و بسته شدن اين دانشكده ، وي در سن چهل و هفت سالگي با سمت استاديار زبان انگليسي تخصصي مجبور به بازنشستگي شد.آرا و گرايشهاي خاص : از اسماعيل فصيح ترجمه هاي متعددي انتشار يافته كه روشنگر دو زمينه از اشتغال ذهني او به ادبيات جهاني و همچنين به علم جديد تحليل رفتار متقابل روانشناختي و حالت هاي شخصيتي فرد منعكس مي سازد ، علمي كه امروزه تحت نام(Transactional Analysis) يا (TA )در رشته هاي بسيار گوناگون روانشناسي ، روان درماني ، آموزش ، مديريت و بازسازي شخصيت در جهان كاربردهاي متعدد و موثر دارد.آثار : nbsp1 باده كهن nbsp2 بازي ها ويژگي اثر : نوشته دكتر اريك برن3 ترجمه استادان داستان ويژگي اثر : اين كتاب شامل سي داستان كوتاه از نويسندگان شهير جهان ترجمه و انتخاب و بصورت ناشر مترجم انتشار يافت.4 ترجمه هملت ويژگي اثر : اثر ويليام شكسپير5 ترجمه وضعيت آخر

ويژگي اثر : نوشته تامس آ. هريس6 تولد/عشق/ عقد/مرگ ، ثريا در اغما nbsp8 خاك آشنا ، خودشناسي به روش يونگ ويژگي اثر : نوشته دكتر مايكل دانيلز10 داستان جاويد ويژگي اثر : اين كتاب در مايه كياني آيين زرتشتي پس از شش سال پژوهش و ويراستاري موبد رستم شهزادي ( چاپ اول 1353 ) توسط انتشارات امير كبير بيرون آمد.11 درد سياوش ، دل كور ، ديدار در هند ، رستم نامه ويژگي اثر : اين كتاب نوشته پرفسور ام. ويلمونت باكستون مي باشد. كه شامل داستان هاي جاوداني شاهنامه فردوسي به صورت داستان هاي كوتاه و پيوسته بي نظيري مي باشد كه اكنون جزو كتب كلاسيك جهان در غرب است .15 زمستان 62 ، شراب خام ويژگي اثر : اين كتاب توسط انتشارات فرانكلين و زير نظر نجف دريابندري و ويراستاري بهمن فرسي انتشار يافت.17 شكسپير ويژگي اثر : اين كتاب شامل زندگي نامه ، مقدمه اي بر كل آثار شكسپير و همچنين چكيده كليه سي و هفت نمايشنامه هاي كمدي ، تاريخي و تراژدي او مي باشد.18 شهباز و جغدان ، فرار فروهر ، لاله برافروخت ويژگي اثر : پيش نويس اين رمان به زبان انگليسي تحت عنوان Child Martyrs «بچه هاي شهيد ) در مركز كتب ايراني دانشگاه آكسفورد زير نظر دكتر

جان گرني موجود است.21 ماندن در وضعيت آخر ويژگي اثر : نوشته خانم دكتر ام بي. هريس و دكتر تامس آ. هريس22 نمادهاي دشت مشوش

فضائلي، مصطفي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

مصطفى فضائلي

محل تولد : گلپايگان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1339/1/1

زندگينامه علمي

در شهرستان گلپايگان دوران مدرسه را گذراندم و در رشته علوم تجربي در سال 1359 با رتبه ممتاز فارغ التحصيل شدم، اين سالها با تعطيلي دانشگاهها مصادف بود پائيز همان سال به خدمت سربازي رفتم در سال 1361 با پايان خدمت حضور داوطبانه خود را در جبهه هاي نبرد عليه تجاوز رژيم بعث عراق به ميهن عزيز اسلامي ادامه دادم، سال 1362 وارد حوزه علميه قم شدم و دروس سطح را در مدرسه امام خميني و رضويه گذراندم، همان سال در آزمون ارشد حقوق بين الملل دانشگاه شهيد بهشتي با رتبه 2 پذيرفته شدم. و در سال 1372 با درجه عالي فارغ التحصيل شدم. در آزمون اعزام دانشجو به خارج در مقطع دكتري در مجموعه حقوق رتبه اول را كسب كردم، اما به دلايلي موفق به اعزام نشدم. دروس سطح حوزه را درسال1370 به پايان رساندم و ازآن سال در درس خارج فقه آيت الله وحيد خراساني شركت مي كردم. اين دوره تا 1377 ادامه داشت دركنار آن از سال 1371 با مركز مطالعات و تحقيقات علوم اسلامي (وابسته به دفتر تبليغات اسلامي) و ساختار منطقي انديشه سياسي ترجمه چند كتاب از جمله: تحولات حقوقي جهان اسلام، تاريخ شيعه در هند، و ساختار منطقي انديشه سياسي اسلام بوده كه به چاپ رسيده است. در سال

1377 در آزمون پذيرش دانشجويي دكتري در دانشگاه شهيد بهشتي پذيرفته شدم و در سال 1384 با درجه عالي فارغ التحصيل شدم. در سال 1381 به عنوان دانشجوي نمونه كشوري شناخته شده و از دست وزير علوم، تحقيقات و فناوري لوح تقدير و جايزه دريافت كردم. از آغاز سال تحصيلي 76- 1375 به عضويت هيئت علمي دانشگاه قم در آمدم. مقالاتي چند نيز ترجمه و تاليف كرده ام كه در مجلات مختلف حقوقي مانند حكومت اسلامى، نقد و نظر، پژوهشهاي علوم اسلامى، مجله حقوقي (دفتر حقوق اسلامي) به چاپ رسيده است. همچنين در همايش حقوق زن و دانشگاه مازندران (1382 اسفند) مقاله و سخنراني ارائه كردم كه تقدير نامه و جايزه دريافت نمودم، در همايش بررسي فقهي حقوقي شهادت طلبي (1382 تابستان) سخنراني داشته ام كه از شبكه چهار سيما طي دو قسمت پخش شده است. تا كنون دو سفر علمى خارج از كشور(هلند و آلمان در سالهاي 2001 و 2004 داشته ام) كه هر كدام حدود دو ماه بوده است. در حال حاضر كتاب داد رسي عادلانه از اينجانب در دست انتشار است. طرحهايي در زمينه داد رسي عادلانه در اسلام و حقوق بين الملل، و «اصل حكومت قانون در دولت اسلامي» در دست مطالعه دارم.

فقهي زاده، عبدالهادي

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

دكتر عبد الهادي فقهي زاده ، استاد دانشكده الهيات و معارف اسلامي دانشگاه تهران است . او معاون پژوهشي دانشكده علوم و حديث همان دانشگاه نيز مي باشد . از او آثار متعددي درباره دين پژوهي به چاپ رسيده است كه هركدام به نوبه خود جايگاه ويژه اي را دارا مي باشند .گروه : علوم انساني رشته

: الهيات و معارف اسلامي گرايش : علوم قرآن و حديث اوضاع اجتماعي و شرايط زندگي : عبد الهادي فقهي دوران كودكي و نوجواني خود را در بهبهان و در خانواده اي روحاني سپري كرد .تحصيلات رسمي و حرفه اي : فقهي زاده درسال 1365 شمسي وارد دانشگاه تهران شده و تحصيل در رشته علوم قرآن و حديث را پي گرفت . وي دوره كارشناسي ارشد خود را دراين رشته درسال 1369 در دانشگاه تربيت مدرس گذراند و دوره دكتري خودرا نيز در همان دانشگاه سپري كرد .استادان و مربيان : يكي از استادان عبد الهادي ، استاد عبد الكريم بي آزار شيرازي مي باشد .مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : فقهي زاده درسال 1370 شمسي تدريس دانشجويان مقطع كارشناسي ارشد الهيات دردانشگاه تهران رابه عهده گرفت و درسال 1375 عضو هيات علمي گروه علوم و حديث دانشگاه تهران شد . همچنين او عهده دار مسئوليت معاونت پژوهشي دانشكده علو م حديث مي باشد .همفكران فرد : استاد عبدالكريم بي آزار شيرازي ، يكي از همفكران فقهي زاده است .آرا و گرايشهاي خاص : فقهي زاده معتقد است كه مودت اهل بيت دردل همه وجود دارد . وي براين نظر است كه هيچ مسلماني نيستس كه محبت اهل بيت را دردل نداشته باشد .آثار : پژوهشي درنظم قرآن ،درآمدي بر علم رجال، نقش و جايگاه زن درحقوق اسلامي ، وحدت اسلامي ازديدگاه قرآن و سنت

منابع زندگينامه : مودت اهل بيت (ع) ،محوروحدت مسلمانان / گفتگو با دكتر بي آزار شيرازي ،كيهان فرهنگي ، سال هيجدهم ،بهمن 1380 ، پياپي 184و ص

10

فقيه محمدي، محمدمهدي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد مهدي فقيه محمدي جلالي

محل تولد : آستانه اشرفيه

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1351/1/1

زندگينامه علمي

نگارنده در هشتم ارديبهشت 1351 ه . ش در خانواده اي مذهبي كه بالغ بر سه قرن روحاني و از سرشناسان شهرستان آستانه اشرفيه بوده اند بدنيا آمدم در سال 1368 رسما وارد حوزه عليمه جعفريه آستانه اشرفيه شده و توانستم از محضر اساتيدي همچون شيخ موسي كهنسال و استاد حجة الاسلام المسلمين حاج سيد جواد مير حسيني خراسان اديب استفاده نمايم. پس از اتمام مقدمات جهت استفاده بيشتر به حوزه علميه جامع رشت هجرت نموده و اصول فقه مظفر را نزد آية الله استاد حاج سيد مجتبي رودباري حفظه الله گذرانده و سپس با موفقيت كامل در امتحانات ورودي حوزه علميه خراسان مجاورت مشهد رضوي را برگزيد و از اساتيدي همچون آيت الله سيد جواد سبزواري و استاد حجة الاسلام و المسلمين حاج سيد جواد مير حسيني خراساني اديب كسب فيض نمودم. در مشهد رضوي در كنار دروس حوزه به مكالمه عربي و اردو همت گماشته و در كمتر از 8 ماه توانست به خوبي مكالمه عربي را فرا گرفته و به زبان اردو آشنا شوم. همچنين در تابستان سال 1373 رسما قلم به دست گرفته و تحقيقات خود را در زمينه بقاع متبركه آغاز نمودم به گونه اي كه شرح حال تمامي امام زادگان خراسان، نيشابور، سبزوار، كاشمر، مشهد را مفصلا همراه شجره نامه آنان بررسي كردم. طبق دعوت نامه اي كه اوقاف استان قم بعمل آورد جهت بررسي بقاع متبركه استان مذكور و جهت استفاده

بيشتر از اساتيد بزرگ حوزه علميه قم و استجابت دعوت اداره كل اوقاف قم در سال 1374 به آنجا هجرت نموده و در كمتر از يك سال كتاب تاريخ قم و زندگاني امامزادگان داخل شهر را تحقيق و تاليف نمودم كه از سوي مسجد مقدس جمكران به چاپ رسيد و مورد استقبال علماء، فقهاء و محققين قرار گرفت. نگارنده شش ماه پس از تاليف كتاب مذكور موفق به ديدار ولي امر مسلمين حضرت آية الله العظمي سيد علي خامنه اي دامت بركاته شد و مورد عنايت معظم له قرار گرفتم و در همان ديدار پس از مباحثه 20 دقيقه اي با معظم له از سوي ايشان لقب محقق گرفته و همين امر باعث شد كه در ميان طلاب گيلاني به محقق گيلاني شهرت يابم هنوز چند ماهي از ديدار مذكور نگذشته بود كه از سوي دفتر مقام معظم رهبري جهت تحقيق در مورد بقعه اي در شهر آمل مامور شده و پس از يك ماه بررسي حول زندگاني حسن بن علي الاطروش مجددا به ملاقات خصوصي آن رهبر فرزانه نايل و مراحل تحقيق را شخصا تقديم نموده و باز هم مورد عنايت معظم له قرار گرفتم. نگارنده در قم به درس خارج اصول حضرت استاد آية الله جعفر سبحاني و درس فقه آية الله العظمي سيد محمد صادق روحاني و حضرت آية الله سيد محمد علي ميلاني شركت و از محضر شان استفاده مي نمايد. طبق دعوتي كه آستانه مقدس علي بن موسي الرضاء از ايشان نمود در سال 1380 به مشهد رضوي مهاجرت كرد و در بنياد پژوهشهاي اسلامي آستان قدس رضوي طبق قرار

دادي به فعاليت پژوهشهاي اسلامي آستان قدس رضوي طبق قرار دادي به فعاليت پژوهشي به كار مشغول شدم. نگارنده در كنار تعلم به تحقيق و تاليف اشتغال دارد و تخصص در علم رجال و انساب و تاريخ امام زادگان و شرح حال آنان مي باشد. از جمله جوانترين محققان كشور است.

فقيهي، محمدتقي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد محمدتقي فقيهي

محل تولد : اصفهان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1342/1/1

زندگينامه علمي

سيد محمدعلي فقيهي فرزند حجة السلام آقا مصطفي فقيهي ازروحانيون محله برزان اصفهان و امام جماعت مسجد امام زاده عبدالله و حسينيه آفاران واقع درخيابان شهيدان. نامبرده نوه دختري مرحوم آية الله سيد علي اصغر ازمجتهديني كه داراي اجازه اجتهاد از آيا ت عظام سيد ابوالحسن اصفهاني وآغا ضياء عراقي ومحمد حسين فشاركي بوده اند. آقاي فقيهي داماد مرحوم آية الله سيدعلي اكبرواعظ است، وي درسادات حسيني كه نسب او با 35 واسطه به امام زين العابدين عليه السلام ميرسد. وي درسال 1342 شمسي درخانواده اي با ايمان درشهر اصفهان ديده به دنيا گشود، تحصيلات جديد را دراصفهان گذراند وپس ازاخذ ديپلم درسال 1361جهت تحصيل علوم ديني وحوزوي به شهر مقدس قم هجرت نمود ابتدا درمدرسه علميه رسالت وپس ازآن درمدرسه امام مجتبي (ع) تحت اشراف آية الله مكارم شيرازي به تحصيل دروس حوزوي مشغول بود دروس سطح را تا سال1369 به پايان رساند ودرتمام مقاطع تحصيلي ازطلاب ممتاز بود وپس ازآن دردرس خارج فقه واصول مراجع عظام شركت نمود و مدت 9سال مؤسسه تحقيقاتي بقية الله (ع) زيرنظر آية الله طاهري خرم آبادي دررشته تخصصي فقه واصول اشتغال

به تحقيق داشته وچند رساله فقهي واصولي درموضوعات مختلف به رشته تحرير درآورده است. ايشان علاوه برفقه واصول در دروس تفسير عقائد وفلسفه شركت نموده ودركنارتحصيل سالياني به تدريس دروس مختلف ادبيات عرب (صرف ساده- جامع المقدمات – سيوطي – مغني – تجزيه وتركيب) عقائد (آموزش عقائد آية الله مصباح بداية المعارف الاليه) منطق وفقه (شرح لمعه) واصول (رسا ئل –اصول فقه مظفروحلقات شهيد صدر) درمدارس علميه معصوميه ورضويه وشهيدين مشغول بود. درهنگام تدريس با طلاب صميمي بود وبا آنها به گفتگو مي پرداخت وبراي آنان مشاور مطمئني درامور درسي وغير درسي بود. ايشان دركنار تدريس وتحصيل وتحقيق تقريرات دروس آيات عظام فاضل لنكراني، شيخ جواد تبريزي و وحيد خراساني رابه رشتۀ تحريرآورد.

فقيهي، محمدرضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد محمد رضا فقيهي

محل تولد : اصفهان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1334/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب سيد محمد رضا فقيهي در سال 1334در شهر اصفهان متولد شدم و در سال 1349طلبگي را درهمين شهر شروع كردم. پس از دو سال به قم آمده و دروس حوزوي را در قم دنبال كردم در سال 57 در اوج مبارزات مردمي دستگير و زنداني شدم در پايان بهمن ماه آزاد درس خارج را پس از انقلاب شروع كردم علاقه شديدي به مباحث قرآني داشتم سعي كردم قرآن را مباحثه كنم در محضر آيت الله جوادي بيش از ده سال تفسير را آموختم سپس كار تفسير گروهي را با متد جديدي در دفتر تبليغات شروع كرديم كه نتيجه آن20 جلد تفسير راهنما مي باشد خمير مايه اصلي اين كار تلاش جناب هاشمي رفسنجاني در زندان بود كه

گروهي كار را بازنگري كردند و نهايتا" پس از ده سال كار به اتمام رسيد در كنار آن به درس اخلاق فقه و اصول نيز مشغول بودم وسپس به فعاليت اجرائي فرهنگي مشغول شدم حدود 14سال فعاليت فرهنگي را در دانشگاهها شروع كردم .

فكري فلاح، جعفر

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

جعفر فكري فلاح

محل تولد : لاهيجان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1336/1/1

زندگينامه علمي

از سال 1350 هجري شمسي وارد حوزه علميه شدم و پس از سالهاي اوليه تحصيل علاقه مند به پژوهش شدم و در كنار تحصيل به كارهاي تحقيقي نيز پرداختم و سرانجام به همكاري با پژوهشگاه علوم اسلامي دفتر تبليغات اسلامي و نيز مركز پژوهشهاي اسلامي و نيز به عنوان عضو هيات تحريريه مجله با معارف اسلامي ادامه دادم و اين فعاليت علمي و فرهنگي به فضل الهي ادامه دارد و اميدوارم بتوانم منشأ اثري در خدمت به اسلام و مسلمين باشم.

فكور، محمدحسين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمدحسين فكور

محل تولد : شهرضا

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1343/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب محمد حسين فكور در سال 1358 با شروع انقلاب اسلامي در ايران و علاقه به علوم حوزوي وارد حوزه علميه شدم و به تحصيل پرداختم و مانند ساير محصلين و طلاب حوزه هاي علميه به خواندن درسهاي سطح پرداخته درا ين بين با شروع جنگ تحميلي در سال 1361 به مدت يك سال تمام در جبهه ها حضور يافتم پس از آن مجددا به تحصيل ادامه دادم و از اساتيدي همانند آيات عظام سيد محسن خرازى، ستوده، پايانى، موسوي تهرانى، اعتمادى و فياضي در دروس سطح بهره بردم سپس به درس خارج پرداخته و از اساتيدي همانند آيت الله شيخ محمد علي اسماعيل پور شهرضايى، وحيد خراسانى، شيخ جواد تبريزي و آيت الله بهجت بهره بردم در اين بين در لجنه تحقيقاتي كتاب وزين جامع احاديث الشيعه كه به امر آيت

الله بروجردي در حال تاليف بود و تا ساليان اخير نيز ادامه داشت به مدت چند سال شركت كرده و از اين لجنه استفاده فراواني بردم با توجه به علاقه ذاتي به ادبيات و نويسندگي به مطالعه آثار ادبي نويسندگان بزرگ ايران و جهان پرداخته كه اين امر در ارتقاي مساله نويسندگي در اين جانب نقشي اساسي داشت در سالهاي بعد با دعوت سردبير مجلات كودك و نوجوان، پوپك و سلام بچه ها در آنجا به فعاليت پرداختم كه اين مساله تا كنون ادامه دارد. همزمان به تحصيل دانشگاهي در مقطع كارشناسي ارشد در دانشگاه قم نيز پرداختم و در سال 1383 موفق به دفاع از پايان نامه خود با درجه عالي با عنوان خداشناسي در مكتب اهل بيت عليهم السلام شدم.

فكوري يزدي، محمد

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

شيخ محمد فرزند آقا حسين يزدي در سال 1324ه.ق، در احمد آباد اردكان و در خانواده اي مذهبي و مستضعف ديده به جهان گشود. پس از گذشت حدود بيست بهار از زندگيش، رهسپار حوزه علميه قم شد و در مدرسه فيضيه اقامت گزيد و با اشتياق فراوان به تحصيل و تهذيب نفس پرداخت.وي بر اثر تفكّر زياد در تحقيق مطالب و فهم مسائل، به لقب « فكور» معروف بودند. آن گونه كه مشهور است، حضرت آيةاللّه حائري( ره) ايشان را به اين لقب خواندند» .گروه : علوم انساني رشته : الهيات و معارف اسلامي والدين و انساب : نام پدر شيخ محمد ، آقا حسين بود. تحصيلات رسمي و حرفه اي : شيخ محمد كمتر از 6سال داشت كه جهت فراگرفتن قرآن مجيد پاي به مكتب گذاشت. به زودي كلام خدا را آموخت.

چون درآمد مالي پدرش كفاف مخارج خانواده اش نمي كرد، نزد شخصي به نام حاج عبدالصمد وكيلي به شاگردي رفته و همزمان با كار، خواندن و نوشتن را نيز فراگرفت.بيشتر شبها با اجازه صاحب مغازه در همان مغازه مي ماند تا با فراغت بيشتر به مطالعه ادامه دهد.استعداد سرشار و شوق آموختن سبب شد تا سرانجام به مدرسه علميه اردكان راه بيابد و پس از طي تحصيلات مقدماتي، جهت ادامه تحصيل راهي يزد شود.با مستمري اندكي كه حاج عبدالصمد در اختيارش قرار مي داد، توانست در مدرسه عبدالرحيم خان يزد كه رونق خاصي داشت، به تحصيل بپردازد. پس از گذشت حدود بيست بهار از زندگيش، رهسپار حوزه علميه قم شد و در مدرسه فيضيه اقامت گزيد و با اشتياق فراوان به تحصيل و تهذيب نفس پرداخت.استادان و مربيان : طي سالهاي متمادي كه شيخ محمد فكوري يزدي در حوزه پربركت قم مشغول تحصيل بود، از محضر استادان زيادي بهره مند گرديد. بعضي از آن آيات عظام عبارتند از:-1حاج شيخ عبدالكريم حائري يزدي، مؤسس حوزه علميه قم-2سيد محمد حجت كوه كمري-3سيد محمدتقي خوانساري-4سيد صدرالدين صدر-5امام خميني(ره)-6 محمد علي قمي-7سيد شهاب الدين مرعشي نجفي-8سيد محمدرضا گلپايگاني.-9سيد حسين بروجردي طباطبايي.هم دوره اي ها و همكاران : شيخ محمد فكوري يزدي در دوران تحصيل بيشتر اوقات با شهيد محراب آيةاللّه حاج شيخ محمد صدوقي مباحثه مي كرد.(5) تا اينكه از مدرسين عالي رتبه حوزه علميه شد و در صحن بزرگ حضرت معصومه (س)شروع به تدريس كرد.همسر و فرزندان : از شيخ محمد فكوري يزدي تنها يك دختر داشت.زمان و علت فوت : شيخ محمد فكوري يزدي در روز جمعه هشتم ذيعقده سال 1394ديده از جهان

فرو بست و در مقبره شيخان قم، در جوار زكريا بن آدم اشعري، سمت شرقي شيخان، بدن مطهرش به خاك سپرده شد.فعاليتهاي آموزشي : شيخ محمد فكوري يزدي در حدود 18سال از محضر آيةاللّه العظمي بروجردي بهره برد و به درجه اجتهاد نايل آمد. وي به امر تدريس خيلي اهميت مي داد. از اين روي شاگردان زيادي در مكتبش تربيت شدند كه اكثر آنان هنوز در قيد حيات و مايه افتخار حوزه هاي علميه اند. بعضي از شاگردان ايشان عبارتند از:آيةاللّه شهيد حاج آقا مصطفي خميني( ره) كه بخشي از دروس فلسفه و حكمت را از وي فرا گرفت. حاج سيد عباس خاتم يزدي، محمدتقي مصباح يزدي، شيخ حسين راستي، غلامرضا رضواني خميني و حاج سيد جعفر كريمي و...ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : شيخ محمد با روش خاصي براي مراجعين استخاره مي كرد. نوعا جوابهايش درست بود. بدين سبب نيز شهره آفاق گرديد و از خارج و داخل براي همين امر به وي مراجعه مي كردند.آرا و گرايشهاي خاص : آيةاللّه فكور، نسبت به امام خميني علاقه زيادي داشت. در ايامي كه راه عتبات عاليات باز بود، آيةاللّه فكور سالي دو مرتبه به كربلا و نجف مشرف مي شد، آنگاه هم كه راه بسته شد، با زحمات زيادي از بيراهه ها با راهنمايي افراد خاصي خود را براي زيارت عتبات عاليات به نجف و كربلا مي رساند و مدتي هم مي ماند.وقتي به حرم اباعبداللّه (ع)مشرف مي شد، ساعت ها از حرم بيرون نمي آمد، به گونه اي مجذوب حرم مي شد كه متوجه هيچ كس نمي شد.عشق و علاقه اي خاص به امام حسين (ع)داشت. گاه ساعت ها در صحنِ حرم مي نشست و گنبد و بارگاه اباعبداللّه را مي نگريست

و نمي توانست از آن دل بكند و به خانه برگردد.خودش مي گفت: « دوست روحاني متديني داشتم كه مدتي پيش از دنيا رفته بود، آرزو داشتم او را در خواب ببينم و از احوال عالم برزخ سؤال كنم و خبري بگيرم.اين را هم مي دانستم كه بر اساس روايات: در روز قيامت پيامبر (ص)و ائمه معصومين (ع) و...شيعيان را شفاعت مي كنند و از آن مهلكه ها نجات مي بخشند.آنچه كه خود آنها سفارش كردند، اين است كه براي عالم برزخ فكري بكنيد. شفاعت مال روز قيامت است.به اين جهت خيلي دلم مي خواست بدانم كه چه عملي در عالم برزخ به كار مي آيد و انسان را نجات مي دهد؟ تا اينكه شبي او را در خواب ديدم؛ جلو رفتم، دستش را گرفتم و پرسيدم: در عالم برزخ چه عملي ارزش دارد و سبب نجات انسان مي شود؟ ابتدا دستش را از من جدا كرد و عقب عقب رفت، دويدم گريبانش را گرفتم و گفتم تا جوابم را ندهي، رهايت نمي كنم. گفت: « براي عالم برزخ زيارت اباعبداللّه الحسين (ع)را فراموش نكن» .از ديگر خصوصيات بارز ايشان احترام بسيار به سادات بزرگوار و فرزندان اهل بيت (ع) خصوصا اهل علم آنها بود با تعظيم و تكريم زايدالوصفي با آنها روبرو مي شد.

منابع زندگينامه :سايت حوزه علميه قم/ بخش زندگينامه علماwww.hawzah.net/ - 1kz

فكوهي، ناصر

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

ناصر فكوهي درسال 1335 در شهر تهران به دنيا آمد. تحصيلات خود را تا درجه دكتراي در كشور فرانسه در شهر پاريس به پايان رسانيد. او همكاري حرفه اي خود را با مطبوعات و نشريات تخصصي در حوزه شهرسازي آغاز كرد و هم اكنون مشغول تدريس در دانشگاه علوم اجتماعي دانشگاه تهران

مي باشد. حضور وي در همايش هاي داخلي و بين المللي و ارائه مقاله در اين همايش ها و ميز گرد ها از جمله فعاليتهاي وي مي باشد.گروه : علوم انساني رشته : جامعه شناسي تحصيلات رسمي و حرفه اي : كارشناسي جامعه شناسي، دانشگاه پاريس، فرانسه، 1359 كارشناسي ارشد جامعه شناسي، دانشگاه پاريس، فرانسه، 1361 دكتراي جديد(nouveau regime) جامعه شناسي و انسان شناسي سياسي، دانشگاه پاريس، فرانسه، 1373 عنوان رساله دكترا: مفهوم سياست در مزديسناي ساساني، مصوب 9 ماه مه 1994، ارزشيابي وزارت علوم و فناوري به تاريخ بهمن 1373: دكترا در جامعه شناسي و انسان شناسي سياسي پايان نامة دكترا برنده جايزه پژوهش بين المللي برگزيده سال، نخستين دوره، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي 1377 همسر و فرزندان : ناصر فكوهي متاهل است.مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : مدير گروه انسان شناسي، دانشكده علوم اجتماعي دانشگاه تهران، 1383 تا 1385 دانشيار گروه انسان شناسي، دانشكده علوم اجتماعي دانشگاه تهران، 1383 تا امروز استاديار گروه انسان شناسي، دانشكده علوم اجتماعي دانشگاه تهران، 1377 تا 1383 سردبير مجله انجمن انسان شناسي ايران، نامه انسان شناسي، 1381 - 1384 مدير آگاهسازي و پروژه هاي فرهنگي، معاونت امور انرژي وزارت نيرو، 79-1374 همكاري حرفه اي با مطبوعات و نشريات تخصصي در حوزه شهرسازي، فرهنگ، اقتصاد و توسعه، 1374 تا امروز عضو هيات علمي گروه انسان شناسي دانشكده علوم اجتماعي دانشگاه تهران، 1377 تا امروز عضو پيوسته گروه ارتباطات دانشكدة علوم اجتماعي دانشگاه تهران، 1379 تا 1381 عضو مؤسس، عضو هيات مديره و رئيس انجمن انسان شناسي ايران 1379تا 1385 ( دوره رياست 1384-1385) عضو انجمن جامعه شناسي ايران،

1379 تا امروز عضو هيئت مديره انجمن جامعه شناسي ايران،1385 تا امروز عضو انجمن روانشناسي اجتماعي ايران، 1381 تا 1384 عضو شوراي علمي و مسئول بخش انسان شناسي در گروه علوم اجتماعي مركز بين المللي گفتگوي تمدن ها، 81-1379 عضو شوراي علمي پژوهشكده مردم شناسي سازمان ميراث فرهنگي، 1379 تا 1381 عضو و رئيس كميسيون پژوهش هاي كاربردي، معاونت پژوهشي دانشگاه تهران، 81-1380 عضو شوراي علمي تحصيلات تكميلي، بنياد ايرانشناسي، 1384 تا امروز عضو شوراي علمي مجلة ”فرهنگ و معماري“ ، 1384 تا امروز دبيري علمي همايش هاي داخلي 1- همايش فرهنگ لر، دانشكده علوم اجتماعي دانشگاه تهران، 1382 2- نخستين همايش انسان شناسي فرهنگي و اخلاق شهروندي، مركز مطالعات فرهنگي شهر تهران و انجمن جامعه شناسي ايران، 1385 3- نخستين هم انديشي انسان شناسي هنر، فرهنگستان هنر جمهوري اسلامي و انجمن جامعه شناسي ايران، بهمن 1385. 4- دومين همايش انسان شناسي فرهنگي و اخلاق شهروندي، مركز مطالعات فرهنگي شهر تهران و انجمن جامعه شناسي ايران، بهمن 1386 5- دومين هم انديشي انسان شناسي هنر، فرهنگستان هنر جمهوري اسلامي و انجمن جامعه شناسي ايران، ۀذر 1386. سردبيري ويژه نامه هاي علمي 1- نشرية ”خيال“ ، شمارة ويژة انسان شناسي هنر، فرهنگستان هنر جمهوري اسلامي، زمستان 1384 2- نشرية ” فرهنگ مردم“، شمارة ويژة اسطوره ها و فلكلور شهري، زمستان 1384 3- نشرية ”انديشة ايرانشهر“، شمارة ويژة انسان شناسي شهري، دفتر پژوهش هاي فرهنگي، گروه شهر شناسي، زمستان 1386 فعاليتهاي آموزشي : تدريس در دروس كارشناسي و كارشناسي ارشد و دكترا را در دانشگاه هاي همچون دانشگاه شهيد بهشتي ،دانشگاه علامه طباطبايي،دانشگاه آزاد اسلامي و دانشگاه امام صادق را

عهده دار بود. - دروس ارائه شده در دانشگاه ها دوره كارشناسي 1- مباني جامعه شناسي، گروه رياضي و آمار، دانشگاه شهيد بهشتي، 1374 2- جامعه شناسي كار و شغل، دانشكدة علوم اجتماعي، دانشگاه علامه طباطبائي، 78 -1374 3- جامعه شناسي جهان سوم، دانشكدة علوم اجتماعي، دانشگاه علامه طباطبائي، 78-1374 4- مباني انسان شناسي، دانشكدة علوم اجتماعي، دانشگاه تهران، 1377 تا امروز 5- انسان شناسي سياسي، دانشكدة علوم اجتماعي، دانشگاه تهران، 1377 تا امروز 6- انسان شناسي شهري، دانشكدة علوم اجتماعي، دانشگاه تهران، 1379 تا امروز 7- فرهنگ و توسعه، دانشكدة علوم اجتماعي ، دانشگاه تهران، 1379 تا امروز 8- نظريه هاي انسان شناسي، دانشكدة علوم اجتماعي، دانشگاه تهران، 1378 تا امروز 9- تاريخ انسان شناسي، دانشكدة علوم اجتماعي، دانشگاه تهران، 1381 تا امروز 10- اصول علم سياست، دانشكدة علوم اجتماعي، دانشگاه تهران، 82-1379 11- فرهنگ و ارتباطات، دانشكدة فرهنگ، ارتباطات و معارف اسلامي. دانشگاه امام صادق(ع)، 1384 تا امروز دوره كارشناسي ارشد 1- جامعه شناسي انقلابات، مركز تحصيلات تكميلي تهران، دانشگاه آزاد اسلامي، 78-1374 2- انسان شناسي سياسي، دانشكدة علوم اجتماعي، دانشگاه تهران، 81-1378 3- انسان شناسي سياسي ايران، دانشكدة علوم اجتماعي، دانشگاه تهران، 1381 تا امروز 4- نظريه هاي كلاسيك انسان شناسي، دانشكدة علوم اجتماعي، دانشگاه تهران، 81-1380 5- نظريه هاي جديد انسان شناسي، دانشكدة علوم اجتماعي، دانشگاه تهران، 1379 تا امروز 6- ارتباطات بين فرهنگي، دانشكدة علوم اجتماعي، دانشگاه تهران، 82-1380 7- سمينار مردم شناسي(درس مشترك)، دانشكدة علوم اجتماعي، دانشگاه تهران، 82-1380 8- برنامه ريزي امور فرهنگي، دانشكدة علوم اجتماعي دانشگاه علامه طباطبايي، 1383 9- انسان شناسي شهري ايران، دانشكدة علوم اجتماعي ، دانشگاه تهران،

1384 تا امروز 10- مباحث ويژة فرهنگي ، بنياد ايران شناسي ، 1384 تا امروز دورة دكترا 1- انسان شناسي فرهنگي(پيش نياز دكترا) ، دانشگاه امام صادق(ع)، 1383. مراكزي كه فرد از بانيان آن به شمار مي آيد : ناصر فكوهي موسس انجمن انسان شناسي ايران درسال 1379 تا 1385 مي باشد.ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : از ديگر فعاليتهاي ناصر فكوهي مي توان به موارد زير اشاره كرد : 26 راهنمايي و مشاوره پايان نامه هاي كارشناسي ارشد در دانشكده علوم اجتماعي دانشگاه تهران 17 راهنمايي و مشاوره پايان نامه هاي ساير دانشگاه ها 8 راهنمايي و مشاوره پايان نامه هاي كارشناسي در دانشكده علوم اجتماعي دانشگاه تهران فعاليت در 14 كارگاه آموزشي دبيري علمي 5 همايش هاي داخلي سردبيري 3 ويژهنامه هاي علميجوائز و نشانها : پاياننامة دكترا برنده جايزه پژوهش بين المللي برگزيده سال، نخستين دوره، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي شد.از ديگر افتخارات ايشان مي توان به انتخاب كتاب "گستره علوم انساني"به عنوان كتاب برگزيده سال در دانشگاه تهران در سال 1383 اشاره كرد.چگونگي عرضه آثار : از آثار ناصر فكوهي و فعاليتهاي او مي توان به موارد زير اشاره كرد: حضور در 44 سخنراني علمي ترجمه 13 اثر به صورت انفرادي ترجمه 3اثر به صورت دست جمعي (سرپرستي ويرايش و ويرايش هاي علمي ) 17مقاله در خصوص مقالات علمي-پژوهشي 19 مقالات به زبان هاي انگليسي و فرانسه 13 طرح هاي پژوهشي 28مقاله در همايش هاي داخلي 27مقاله در همايش هاي بين المللي 13 نقد كتاب 68 مقاله در زمينه مسائل اجتماعي-فرهنگي توسعه و اقتصاد 53 مصاحبه هاي اختصاصي با مطبوعات

8 گفت و گوي ناصر فكوهي با انديشمندان 29 ترجمه مقالات و گفتگوها 14 ميزگرد 102 مقاله در زمينه انسان شناسي، هنر و فرهنگآثار : از فرهنگ تا توسعه، مسائل توسعه سياسي، اجتماعي و اقتصادي در ايران، ويژگي اثر : تهران، انتشارات فردوس، 13782 اسطوره شناسي سياسي، ويژگي اثر : تهران، انتشارات فردوس3 افسانه هاي شرقي، ويژگي اثر : ترجمه، مارگارت يورسنار، (چاپ نشده) 4 امپراتوري نشانه ها، ويژگي اثر : ترجمه، رولان بارت، تهران، نشر ني، 1383 5 انسان شناسي سياسي، ويژگي اثر : ترجمه، كلود ريوير، تهران، نشر ني، 13826 انسان شناسي شهري، ويژگي اثر : تهران، نشر ني، 1383.7 پاره هاي انسا ن شناسي، ويژگي اثر : نشر ني، 13858 تاريخ انديشه و نظريات انسان شناسي، ويژگي اثر : تهران، نشر ني، 13819 توسعه سياسي، ويژگي اثر : تهران، نشر قطره، 137910 جامعه مدني و جوانان ويژگي اثر : تهران، نشر قطره، 137811 حاكمان، مبارزه طبقاتي در شوروي، ويژگي اثر : ترجمه، شارل بتلهايم، تهران، نشر ني، 1381 12 خاطرات جواني، ويژگي اثر : ترجمه، رومن رولان، تهران، انتشارات فردوس، 136913 خشونت سياسي، نظريات، مباحث، اشكال و راهكارها،

ويژگي اثر : تهران، نشر قطره، 137814 خط قرمز، آزادي و حدود آن، ويژگي اثر : تهران، نشر قطره، 137815 در آمدي بر انسان شناسي تصويري و فيلم اتنوگرافيك ويژگي اثر : ترجمه، تهران نشر ني، ( در دست چاپ ) 16 در هزارتوهاي نظم جهاني، ويژگي اثر : گفتارهايي در مسائل توسعه فرهنگي و اقتصادي، نشر ني، 138417 درآمدي بر انسان شناسي، ويژگي اثر : ترجمه، كلود ريوير، تهران، نشر ني، 1379 18 زن و فرهنگ، ويژگي اثر : در بزرگداشت مارگارت ميد، تهران، پژوهشكدة مردم شناسي سازمان ميراث فرهنگي، 138319 زندگاني تولستوي، ويژگي اثر : ترجمه، رومن رولان، مشهد، انتشارات دانش، 1364 20 سال هاي گورباچف، مؤخره ويژگي اثر : ترجمه، شارل بتلهايم بر ترجمه فارسي حاكمان و محكومان، تهران، نشر ني، 1381 21 فرهنگ انسان شناسي فرهنگي و اجتماعي، ويژگي اثر : ترجمه، سرويراستار و مترجم همراه گروه مترجمان، تهران، نشر ني(دردست چاپ) 22 فرهنگ و انسان شناسي (در دست چاپ) قرن روشنفكر ان، ويژگي اثر : تهران، هرمس، 137924 قوم شناسي سياسي، ويژگي اثر : ترجمه، رولان برتون، تهران، نشر ني، 1380 25 گستره اسطوره، ويژگي اثر : تهران، نشر هرمس، 1382 26

گسسترة علوم انساني، ترجمه به همراه جلال الدين رفيع فر و مرتضي كتبي، ويژگي اثر : ترجمه، تهران، نشر ني، 1382( برنده كتاب سال دانشگاه تهران، 1383). 27 گفتمان انسان شناسي(در دست چاپ) ، محكومان، مبارزه طبقاتي در شوروي، ويژگي اثر : ترجمه، شارل بتلهايم، تهران، نشر ني، 1381 29 مفهوم سياست در مزديسناي ساساني، ويژگي اثر : مصوب 9 ماه مه 1994، ارزشيابي وزارت علوم و فناوري به تاريخ بهمن 1373: دكترا در جامعه شناسي و انسان شناسي سياسي30 موندو و داستان هاي ديگر، ويژگي اثر : ترجمه، ج. لوكلزيو، (چاپ نشده) 31 نشانه شناسي سياسي مزديسناي ساساني، تهران، نشر ني، ( در دست چاپ ) ، همسازي و تعارض هويتي( در دست چاپ) ، هنر و تاريخ، مقالاتي در زيباشناسي، ويژگي اثر : ترجمه، اوكتاويو پاز، تهران، انتشارات توس، 1374 34 يك نظريه علمي درباره فرهنگ، برونيسلاو مالينوفسكي، ويژگي اثر : ترجمه، ويرايش و مقابله علمي و نگارش مقدمه، تهران، انتشارات آوا، 1380

منابع زندگينامه :تكميل پرسشنامه توسط دكتر ناصر فكوهي بنا به درخواست واحد آموزش بنياد ايرانشناسي-زمستان 1384

فلاح تفتي، محمدرضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمدرضا فلاح تفتي

محل تولد : قم

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد

زندگينامه علمي

پدرم اصالتا اهل يزدند؛ تفت يزد. اما پيش از انقلاب براي تحصيل علوم حوزوي به قم آمدند و چنين شد كه من شدم قمي.

ابتدايي را در مدرسه خديوي و راهنمايي را در مدرسه علامه حلي و دبيرستان را در هدايت گذراندم. سال 76 ديپلم رياضي گرفتم. معدلم 98/18 بود. دبيران مدرسه تشويقم مي كردند كه دانشگاه بروم .اما من مي خواستم در فضاي حوزه رشد كنم.فضاي خانواده و بويژه شخصيت پدرم مرا شيفته حوزه كرده بود. همان سال وارد حوزه شدم و در مدرسه معصوميه درس را شروع كردم.مقررات مدرسه سرعت بيش از حد را اجازه نمي داد ولي با استفاده از تبصره ها و الحاقيه ها پنج ساله دروس مقدمات را گذراندم و سال 81 وارد دروس سطح شدم. سال 84 هم آخرين امتحان شفاهي پايه ده را دادم و از همان سال وارد دروس خارج شدم كه اين مقطع هم چنان جاري است.

فلاح رزومي، علي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

علي فلاح رزومي

محل تولد : ساري

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1343/1/1

زندگينامه علمي

آقاي علي فلاح رزومي در سال 1343 در خانواده اي دوستدار اهل بيت (ع) ديده به جهان گشود. تحصيلات ابتدائي، راهنمايي و متوسطه را در ساري گذرانده و در سن 20 سالگي براي تحصيل علوم ديني به مشهد مهاجرت كردند نامبرده در كنار دروس حوزوي به تحصيل دروس دانشگاهي نيز پرداخت و در سال 1378 در مقطع ارشد رشته فلسفه و كلام از دانشگاه فردوسي مشهد فارغ التحصيل گشته و هم اكنون نيز در مقطع دكترا در حال تحصيل مي باشند. ايشان همزمان با تحصيل، حوزه درسي را داير كردند و به تربيت طلاب و دانشجويان پرداختند. ايشان ادبيات عرب را نزد حجت الاسلام و المسلمين رازيني و شرح لمعه

را نزد آيت الله صالحي آموختند سپس مكاسب را نزد آيت الله واعظي و كفايه را نزد آيت الله رضازاده تلمذ كردند، پس از آن مدت مديدي در درس خارج فقه و اصول آيت الله فلسفي شركت كردند و نامبرده سفرهاي متعدد تبليغي نيز به خارج از كشور داشته اند كه برخي از آنها را مي توان چون عربستان و نامبيا نام برد.

فلاح زاده، حسين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد حسين فلاح زاده

محل تولد : ابركوه

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1342/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب سيّد حسين فلاح زاده متولد سال 1342 شمسي مي باشم . دوران نوجواني و قسمتي از دوران جواني ام را در زادگاهم گذراندم . به هنگام وقوع انقلاب اسلامي سال سوّم دوره راهنمايي را مي گذراندم. بسياري از شعارهاي انقلاب را در آن سالها در همان مقطع يادداشت كرده ام كه اميدوارم بتوانم روزي آنها را انتشار دهم. پس از اخذ ديپلم تجربي در سال 1360عليرغم علاقه اي كه به علوم فني و مهندسي داشتم، به سبب آشنايي با چهره هاي برجسته اي از روحانيت همچون حضرت امام (ره) و شهيد بهشتي تحت تاثير قرار گرفتم و لذا جهت تحصيلات ديني به قم آمدم و به تحصيل دروس حوزوي پرداختم. در كنار آن به سبب پاره اي مطالعات كه در علوم انساني بخصوص تاريخ داشتم، چند سالي را با مركز اسناد انقلاب اسلامي تهران همكاري مي كردم. پس از آن در سال 1367 پس از شركت در كنكور سراسري وارد رشته تاريخ دانشگاه تهران شدم. به دنبال اتمام مقطع كارشناسي، در كنار تداوم دروس حوزوي، تحصلات دانشگاهي را نيز

ادامه دادم. در سال 1374 كارشناسي ارشد را به اتمام رساندم و در همان سال به عنوان عضو هيات علمي در گروه تاريخ مؤسسه آموزش عالي باقر العلوم (ع) مشغول شدم كه تا كنون نيز ادامه دارد. در سال 1379 در رشته تاريخ ايران اسلامي دانشگاه شهيد بهشتي در مقطع دكتري پذيرفته شدم و هم اكنون در مرحله دفاع از پايان نامه و فارغ التحصيلي مي باشم. در مؤسسه باقر العلوم (ع) عضو هيات تحريريه فصلنامه تاريخ اسلام نيز هستم و چندين سال مديريت گروه را برعهده داشته ام. در دانشگاهها و مراكز ديگري چون دانشگاه شهيد بهشتي، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، مركز تخصصي تاريخ حوزه علميّه قم، پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي، دانشگاه اهل البيت (ع) نيز در مقطع كارشناسي و ارشد به تدريس اشتغال داشته و پژوهشهايي را انجام داده ام. علاوه بر اين از طراحان و مؤسسين انجمن تاريخ پژوهان حوزه نيز بوده ام كه خود منشأ شكل گيري انجمنهاي علمي ديگري در حوزه گرديد. در طراحي و تنظيم واحدها و سرفصلهاي مركز تخصصهاي تاريخ حوزه نيز فعال بوده و چندين ترم نيز در آن مركز پس از راه اندازي تدريس داشته ام. هم اكنون نيز علاوه بر مدريت گروه تاريخ مؤسسه، مدير گروههاي تاريخ دانش نامه قرآن شناسي و دانش نامه و فرهنگ فاطمي (س) نيز مي باشم و با گروه تاريخ پژوهشگاه فرهنگ نيز همكاري دارم.

فلاح زاده، محمدحسين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد حسين فلاح زاده

محل تولد : ابركوه

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1338/1/1

زندگينامه علمي

در سال 1354 ه.ش دروس حوزوي را در مدرسه علميه حكيم شيراز

كه زير نظر شهيد محراب، آيت الله سيد عبدالحسين دستغيب اداره مي شد شروع كردم. يك سال بعد به قم آمدم و در مدرسه منتظريه (معروف به حقاني) كه به مديريت شهيد آيت الله قدوسي اداره مي شد، مشغول به تحصيل شدم. دروس سطح را خدمت اساتيد محترم آن مدرسه و برخي ديگر از اساتيد حوزه به پايان رساندم. در سال 1359 دروس دبيرستان را به طور جهشي به صورت شبانه در كنار دروس حوزه امتحان دادم و ديپلم اقتصاد گرفتم. پس از دروس سطح، درس خارج فقه و اصول را به مدت بيش از ده سال خدمت اساتيد بزرگ حوزه علميه قم گذارندم. در كنار دروس فقه و اصول، علوم حديث، منطق و فلسفه و كلام را نيز به طور متداول در حوزه خدمت اساتيد اين فن فرا گرفتم. از سال 1358 تحقيق، بازنگري، بازنويسي و تدريس احكام دين را به صورت تخصصي آغاز كردم، تمام ابواب فقه را به سبك جديد بازنويسي و تنظيم و دسته بندي كردم و در كنار آن تدريس احكام را در مدارس علميه قم و برخي از دانشگاهها آغاز كردم كه اين روش جديد آموزشي مورد استقبال قرار گرفت و در نتيجه، نگاشته هاي خود را براي استفاده بيشتر علاقه مندان به چاپ رساندم كه با عنايت الهي تا كنون بيش از 20 نمونه آن منتشر شده و برخي از آنها در تيراژ بسيار گسترده مورد استفاده قرار گرفته است. اكنون نيز به امر تبليغ و نگارش و نيز تحصيل مسائل ديني مشغول و از خداي بزرگ آرزوي توفيق و قبولي اعمال و حسن عاقبت را دارم. انه

ولي التوفيق

فلاح شيرواني، محمدرضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد رضا فلاح شيرواني

محل تولد : تهران

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1349/1/1

زندگينامه علمي

حقير دوره هاي دبستان و راهنمايي را در شهرك خزانه تهران در مدارس ديني مناسبي گذراندم و دوره دبيرستان را در مدرسه نمونة دولتي رشد (ظاهراً اولين مدرسه نمونه دولتي آن زمان- تأسيس 1364) گذراندم (ورودي دوره اول آن بودم) اين مدرسه هم محصول خوبي داشت. و همين تأثيرات چشمگيري روي چند منطقه جنوب شهر گذاشت. پس از ديپلم در سال 68 در رشته مخابرات دانشگاه صنعتي شريف مشغول تحصيل شدم. منتها انديشه اي كه يكبار سال چهارم دبيرستان سر كوبش نموده بودم دوباره سراغم آمد و اين بار جدي تر و تحليلي تر گريبانم را گرفت. به طور جدي به اين مي انديشيدم كه آيا بايد ادامه تحصيل در رشته مهندسي بدهم يا به حوزه بروم. مخالفتها متنوع و همه جانبه بود و موافقين برخي عاطفي برخورد مي كردند و برخي تحليلهايشان ضيعف بود. پس از چند ماه تحقيق و حتي سكونت چند ماهه در قم جهت تحقيقي در اين باب بالاخره تصميم خود را قاطعانه گرفتم و در سال 71 پس از انصراف از دانشگاه وارد حوزه شدم. در عرض سه سال تا چهار سال پايه ده 10 حوزه را گذراندم (سال 74 تخصصي هاي پايه ده و درسال 75 عموميها را امتحان دادم. از سال 74 به درسهاي خارج سرزدم. از همان سال اول به دروس معقول علاقه اي ويژه داشتم لذا در كنار ادبيات عرب و حلقات شهيد صدر المنطق را هم (پس از مطالعه دقيق آموزش منطق

غرويان و مباحثه مفصل آن) تمام كردم و كتاب «آشنايي با فلسفة» شهيد مطهري و «علم چيست، فلسفه چيست» را نيز خواندم. تابستان همان سال اول (72) با كتاب در آمدي بر آموزش فلسفه آقاي غرويان و در محضر آقاي معلمي رسماً دوره فلسفه را شروع كرديم و پس از آن در سال دوم آموزش فلسفه را با ايشان ادامه داديم و تا انتهاي همان سال (72) هر دو جلد را تمام كرديم پس از آن به مطالعاتي در باب فلسفه غرب رو آورديم كه به صورت كامل پيگيري نشد و در سال بعد نهايه را با نظارت جناب استاد فياضي و برگزاري جلسات مرتب رفع اشكال توسط ايشان گذراندم. پس از آن به جهت فشار دروس اصول و فقه و اصرار بر اتمام سطح 2 سير فلسفي مدتي متوقف شد. در سال 76 در كنار دروس فقه و اصول دوره اشارات(حكمت) را با نوارهاي آيت الله حسن زاده حفظه الله شروع كردم و پس از آن «اسفار اربعه» را با نوارهاي آيت الله جوادي حفظه الله مطالعه كردم. از سال 77 دروس عرفان نظري با كتاب «تمهيد القواعد» توسط استاد يزدان پناه حفظه الله شروع شد كه توفيق شركت مستمر در آن و پس از آن «شرح فصوص الحكم» مرحوم قيصري و در كنار آن دروس حكمة الاشراق و جلسات فلسفة بود. دروس فقه و اصول پس از پاية 10 با حضور در كلاسهاي آيت الله تبريزي و بهجت حفظهم الله حجة الاسلام و المسلمين مددي و تحريري و همچنين حجة الاسلام شيخ صادق لاريجاني ادامه پيدا كرد؛ تا سال 82 كه با پذيرفتن

مسؤوليت بخش شهيد بهشتي (فارغ التحصيلان دانشگاهي كه به حوزه آمده بودند) در مدرسه معصوميه، كلاً برنامه هاي علمي بنده متوقف شد. پس از استعفا از مسؤوليت آن بخش در سال 84 دوباره برنامه دروس عرفاني و فلسفي و تحقيقات تربيتي پي گرفته شد. همزمان با استعفا از دو گروه پژوهشي اخلاق و تربيت در پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي مشغول شدم. سال تحصيلي 86 _ 87 معاونت پژوهشي مدرسۀ معصوميه را پذيرفتم و در زمستان همان سال (86) گروه پژوهشي «اخلاق و عرفان» را به كمك تعدادي از دوستان در پژوهشكدۀ علمي _ كاربردي باقرالعلوم ع وابسته به سازمان تبليغات طراحي و تأسيس كرديم. دغدغۀ ما در اين گروه پژوهشي فعال كردن تحقيقات كاربردي در حوزۀ اخلاق و عرفان توسط پژوهشگران توانمند اين عرصه بود.

فلاح نژاد، عبدالحميد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عبدالحميد فلاح نژاد

محل تولد : خرم آباد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1342/1/1

زندگينامه علمي

در سال 1357وارد حوزه علميه كماليه خرم آباد شدم و دروس مقدماتي را همراه با سال سوم راهنمائي شروع كردم درسال 58 به مدرسه علميه ولي عصر (عج) بروجرد عزيمت كردم. در سال 59 به حوزه علميه مقدسه قم منتقل شدم ابتدا در مدرسه امام صادق (ع) و سپس در مدرسه حجتيه مستقر شدم در سال 60 وارد مدرسه آيت الله گلپايگاني شدم و تا لمعتين را در آن مدرسه بودم سپس وارد درسهاي عمومي حوزه شده وتا سال 1368 دوره سطح عالي گذراندم. در سال 68 در درس اصول آيت الله فاضل لنكراني شركت كردم و ازسال 69 در درس فقه آيت الله تبريزي و به

مدت 2سال در درس فقه و اصول آيت الله مكارم شيرازي و از سال 72 تاكنون دردرس خارج فقه واصول آيت الله وحيد خراساني حضور مي يابم. جلد1اسفار اربعه ملاصدرا را از محضر آيت الله جوادي آملي و مجلات 2 تا 9 اسفار را از محضر آيت الله ممدوحي استفاده بردم. در سال 70 به صورت داوطلب آزاد ديپلم فرهنگ و ادب گرفتم در سال 76 در دوره تخصصي تبليغ حوزه قم شركت كرده ودر سال 80 اين دوره را به پايان رساندم ودر حال حاضر مشغول تدوين پايان نامه سطح 4حوزه تحت عنوان شيوه جدال احسن در تبليغ دين مي باشم. در سال 80 در كنكور دانشگاه آزاد مقطع كارشناسي ارشد شركت كردم و بارتبه دوم در رشته فلسفه و حكمت اسلامي پذيرفته شدم و در سال 1382 اين مقطع را به پايان رساندم و پايان نامه اي تحت عنوان مباني ولايت از ديدگاه امام خميني (ره) به نگارش در آوردم . از سال دوم طلبگي تدريس دروس مقدماتي را آغاز كردم و در سال 74 در دانشگاه مشغول تدريس شدم كه هم اكنون نيز ادامه دارد در سال 75 در مدارس تحت پوشش حوزه علميه قم تدريس ادبيات عرب شدم و سپس فقه و اصول را شروع كردم از سال 80 تاكنون نيز دروس سطح عالي حوزه را تدريس مي كنم. چند مقاله در موضوعات ارتداد ولايت فقيه امام خميني و فلسفه تخطئه و تصويب در نظر مذاهب اسلامي به رشته تحرير در آوردم كه بعضي از آنها را در اختيار بعضي مجلات قرار داده ام هم اكنون در حال تدريس در حوزه

و دانشگاه مي باشم.

فلاح، حسن

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حسن فلاح احمد چالي

محل تولد : بابل

شهرت : فلاح بابلي

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1342/1/1

زندگينامه علمي

آقاي حسن فلاح احمدچالي در سال 1342هجري شمسي در خانواده اي متدين، مذهبي و دوستدار اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام در شهرستان بابل ديده به جهان گشود. دوران ابتدايي، راهنمايي و دبيرستان را در زادگاه خويش با موفقيت سپري كرد. در پي تشويق خانواده و علاقه خويش به فراگيري علوم ديني در سال 1355 و در اوج خفقان حاكم بر كشور از سوي حكومت ستمگر و ظالم شاهنشاهي خصوصا با فشار مضاعف بر حوزه هاي علميه وارد حوزه علميه بهشهر گرديد و از محضر بزرگان آن ديار بهره ها برد. پس از مدتي به شوق زيارت و هم جواري با بارگاه كريمه اهل البيت حضرت معصومه (سلام الله عليها) رهسپار حوزه علميه قم گرديد. از نخستين روزهاي ورود با تلاش و كوشش فراوان به تحصيل پرداخت. پس از گذراندن سطوح عالي در سال 1362 به حلقه دروس خارج راه يافت. وي در ايام تحصيل در قم از محضر بزرگاني چون آيت الله مكارم، مرحوم آيت الله فاضل، آيت الله منتظري، و ديگر ستارگان درخشان حوزه علميه قم كسب فيض كرد. استاد در كنار تحصيل دروس حوزوي از تحصيلات دانشگاهي غافل نماند و در رشته عرفان اسلامي در مقطع دكترا از دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقيقات فارغ التحصيل گرديد. پس از طي تحصيلات جهت خدمت علمي و فرهنگي به مردم ديار خويش به زادگاهش بازگشت. وي هم اكنون در

دانشگاه آزاد اسلامي شهرستان بابل به امر تدريس اشتغال دارد. درطول حيات علمي خويش به امر نگارش و پژوهش پرداخته است و آثاري از قبيل "صبر و استقامات"و"روش تحقيق و تأليف"را به رشته تحرير در آورده است.

فلاح، محمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد فلاح سلوكلائي

محل تولد : ساري

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1349/1/4

زندگينامه علمي

مشخصات فردي:

محمد فلاح سلوكلايي _ تاريخ تولد 4/1/1349 _ شهرستان ساري

سابقه تحصيلات:

از دبستان تا پايان دبيرستان را در شهرستان ساري گذراندم.

سال 1368 وارد حوزه علميه قم شده و در مدرسه معصوميه سلام الله عليها مشغول تحصيل شدم.

در سال 1371 ملبس به لباس روحانيت شدم.

در سال 1372 براي انجام خدمت سربازي به خدمت رفتم و به عنوان مربي عقيدتي _ سياسي در پادگان ولي عصرعجل الله فرجه شهرستان ساري مشغول بودم و در سال 1374 مجدداً به قم بازگشتم.

در سال 1379 دروس سطح را تمام كرده و وارد دروس خارج فقه و اصول شدم.

بعضي از اساتيدي كه از محضرشان بهره مند شدم: حجج اسلام موحدي، عليدوست، رضواني و آيات عظام: وحيد خراساني، مكارم شيرازي و صالحي مازندراني.

در سال 1378 وارد مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني قدس سره شده و در رشته حقوق مشغول تحصيل شدم و در سال 1383 مقطع كارشناسي را به

پايان رساندم.

در همان سال در مقطع كارشناسي ارشد حقوق عمومي در مؤسسه پذيرفته شده و در سال 1388با معدل كل 21/18 فارغ التحصيل شدم. موضوع پايان نامه «سازوكارهاي نظارت بر حكومت در اسلام و ليبرال دموكراسي» بود كه با نمره 20 دفاع نمودم و به عنوان دانش پژوه ممتاز معرفي شدم.

بعضي از اساتيدي كه از محضرشان بهره مند شدم: آيت الله كعبي، آيت الله عميد زنجاني، دكتر كدخدايي، دكتر مكرمي، دكتر راعي.

سابقه كار و فعاليت:

در سال 1366 به جبهه اعزام شدم و نزديك به شش ماه در جبهه حضور داشتم.

از همان سال هاي آغازين طلبگي براي تبليغ به شهرستان هاي مختلف و نيز به چند دانشگاه اعزام شدم.

در سال 1386 به مدت دو ماه معاون آموزش مركز تخصصي حقوق و قضاي اسلامي بودم. از 1/2/87 تا1/2/88 نيز به عنوان مدير آموزش نيمه حضوري مؤسسه اشتغال داشتم.

چند سالي هم به عنوان كارشناس در واحد مشاوره معاونت فرهنگي نهاد رهبري در دانشگاه و نيز در مركز مطالعات فرهنگي حوزه مشغول بوده و به سؤالات مختلف در حوزه حقوق زن، فلسفه احكام، حكومت اسلامي و حقوق و سياست، پاسخ مي دادم.

چند ترم هم به تدريس «اخلاق اسلامي» در دانشگاه و نيز «درآمدي بر نظام ارزشي و سياسي اسلام» در طرح ولايت دبيران و دانشجويي مشغول بودم.

مقالات چاپ شده:

حكمت هاي تفاوت قصاص مرد و زن در اسلام. اين

مقاله در مجله معرفت شماره 85 چاپ شد؛ اين مقاله در همايش حقوق زن در دانشگاه مازندران نيز ارائه شد؛

سيماي كارگزاران دولت اسلامي از منظر امام علي عليه السلام. اين مقاله در مجله معرفت شماره 93 به چاپ رسيد؛

تهاجم فرهنگي و راه هاي مبارزه با آن از منظر قرآن و نهج البلاغه. اين مقاله در شش شماره در هفته نامه پرتوسخن چاپ شد. (شماره هاي 125 به بعد).

فلاحتي، احمدحسين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

احمدحسين فلاحي

محل تولد : سربند اراك

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1351/1/1

زندگينامه علمي

تحصيلات ابتدائي را در زادگاهم در يكي از روستاهاي سربند اراك سپري و در سال 1367 با مدرك سيكل وارد حوزه علميه اراك و همزمان تا ديپلم تحصيلات را ادامه دادم در سال 1372 وارد حوزه علميه قم شدم و دروس سطح را در محضر اساتيدي همچون مرحوم شيخ حسن تهراني، موسوسي تهراني، بيگدلي ، فقيهي، آل غفور و .... گذراندم و در سال 1376 وارد درس خارج و از محضر حضرات آيات: آية الله سبحاني، مكارم شيرازي، جوادي آملي، وحيد خراساني و سيد احمد خاتمي بهره مند شدم. يك دوره درس خارج اصول را از محضر آيت الله سبحاني و 8 سال خارج فقه آيت الله مكارم و 2 سال خارج فقه آقاي خاتمي و مدتي كمتر از يك سال هم از محضر حضرات آيات جوادي آملي و وحيد خراساني بهره بردم. در سال 76 همزمان با درس خارج وارد موسسه كلام اسلامي شدم و دوره سطح 4 را در آنجا سپري كردم و از محضر اساتيد بزرگواري چون آيت

الله سبحاني و رباني گلپايگاني بهره مند شدم با فارغ التحصيل شدن از آنجا همزمان با تدوين پايان نامه سطح 4 دوره تخصصي مذاهب اسلامي و اهميت اطلاعات بيشتر در سطح 3 گذراندم و مدت دو سال بعنوان پژوهشگر با مركز مطالعات حوزه و موسسه مذاهب و موسسه تنظيم آثار امام همكاري داشتم. با دفاع از پايان نامه در سال 1385 وارد دانشگاه پيام نور شدم و با عضويت هيئت علمي تاكنون در استان همدان مشغول فعاليت بوده و از حوزه علميه همدان هم در سطح حوزه مشغول تدريس مي باشم.

فلاحتي، رسول

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

رسول فلاحتي

محل تولد : صومعه سرا

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1342/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب رسول فلاحتي فرزند معصوم متولد سال 1342 شمسي در يكي از روستاهاي شهرستان صومعه سرا در سال 1357 با معدل 17 و اندي در دبيرستان بازرگاني رشت سال اول دبيرستان را سپري كردم و با شروع سال تحصيلي 1358 وارد حوزه مقدسه قم شدم و دوم دبيرستان را در اين شهر خواندم البته همراه با دروس حوزه. دروس مقدمات را در مدرسه امام صادق (عليه السلام) به اتمام رسانده و شرح لمعه را نزد حضرات آيات وجداني فخر قدس سره، اشتهاردي و شب زنده دار و اصول فقه را از آيت الله صالحي بهره بردم. رسائل شيخ اعظم را از استاد آيت الله اعتمادي و مكاسب را از حضرات آيات صلواتي، بني فضل و دوزدوزاني استفاده بردم. كفايه جلد اول را از آيت الله دوزدوزاني، تبريزي و جلد دوم را از حضرت آيت الله ستوده بهره مند شدم. فلسفه را

از حضرات آيات جوادي آملي و انصاري شيرازي استفاده كرده ام و درس خارج فقه و اصول را به محضر حضرات آيات فاضل لنكراني، جوادي، تبريزي، مكارم شيرازي، بهجت، باريافته و استفاده كرده ام كه بيشتر اين ايام در محضر حضرت آيت الله فاضل سپري گرديده است كه مباحث خارج حج و اصول ايشان را به عربي به رشته تحرير درآورده ام. حدود سه سال نيز در مركز فقهي ائمه اطهار عليهم السلام با اشراف آيت الله العظمي فاضل لنكراني كار فقهي تخصصي انجام داده ام كه حاصل آن طرح مباحثي پيرامون مسائل مستحدثه حج بود كه مجموعه اي بنام نور الفقه تنظيم گرديد. از سال 1365 به تدريس سطوح درسي حوزه مانند شرح لمعه و رسائل و مكاسب و كفايه تا كنون مشغول مي باشم. البته به صورت خصوصي بدايه الحكمه و نهايه الحكمه علامه طباطبايي را نيز تدريس داشته ام و هم اينك نيز مشغول تدريس سه كتاب رسائل، مكاسب و كفايه هستم.

فلاحتي، محمدحسين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد حسين فلاحتي

محل تولد : سبزوار

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1329/1/1

زندگينامه علمي

آقاي محمد حسين فلاحتي در سال 1329هجري شمسي در خانواده اي متدين، مذهبي و دوستدار اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام در شهرستان سبزوار ديده به جهان گشود. دوران ابتدايي، راهنمايي و دبيرستان را در زادگاه خويش با موفقيت سپري كرد. در پي تشويق خانواده و علاقه خويش به فراگيري علوم ديني در سال 1341 كه سالهاي خفقان و ترس از رژيم شاهنشاهي بر كشور بود ايشان بدون هيچگونه ترس و واهمه اي وارد حوزه

علميه مشهد گرديد. پس از ورود به مشهد مقدس ضمن انس با آستان ملكوتي علي بن موسي الرضا (ع ) از نخستين روزهاي ورود به حوزه علميه با تلاش و كوشش فراوان به تحصيل پرداخت و از درس بزرگان آن ديار همچون مرحوم آيت الله فاضل، آيت الله مكارم، آيت الله سيد جواد سبزواري و آيت الله واعظ طبسي بهره ها برد. و در سال 1367 به حلقه درس خارج ستارگان مشهد پيوست. ايشان ضمن تبليغ سالهاي متمادي است كه به امر تدريس در دانشگاه آزاد سبزوار، آموزش و پرورش سبزوار و ... مشغول مي باشد.

فلاحي اصل، حسين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حسين فلاحي اصل

محل تولد : خرم آباد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1343/1/4

زندگينامه علمي

خرداد سال 1362 ديپلم را از ديرستان 13 آبان خرم آباد اخذ و همان ماه به شهر قم آمدم و در مدرسه رسول اكرم (ص) مشغول به تحصيل شدم در سال 1369 سطح 2 را به پايان برده و وارد درس خارج فقه واصول شدم اصول را ابتدا خدمت آيت الله مكارم شيرازي و سپس با تعطيلي درس اصول ايشان به حوزه درس آيت الله سبحاني منتقل شدم و فقه را در خدمت آيت الله مكارم ادامه دادم. سال 1372 در رشته تخصصي كلام اسلامي (مؤسسه تحقيقاتي امام صادق (ع)) تحت اشراف حضرت آيت الله سبحاني وارد شدم و در سال 1376 از آن فارغ التحصيل گشته و بعد از وقفه اي كه در معرفي پايان نامه و شرايط آن عموماً پديد آمد سال 1379 به پايان نامه پرداخته و موضوع "الامر بين

الامرين" را با راهنمايي استاد آيت الله هادوي تهراني نگاشتم و در سال 83 از اين پايان نامه دفاع شد و با اين حساب مدرك سطح چهار حوزه علميه را اخذ كرده و همان سال به عنوان عضو هيات علمي دانشگاه لرستان گروه معارف پذيرفته شده و هم اكنون به عنوان استاد در آن دانشگاه مشغول تدريس هستم. ضمناً درس خارج اصول استاد سبحاني را يك دوره و نيم طي كردم و حدود 8 سال هم درس خارج فقه آيت الله مكارم شيرازي شركت نمودم.

فلاحي، محمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد فلاحي

محل تولد : قم

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1355/1/1

زندگينامه علمي

در سال 1369 وارد حوزه علميه قم شدم. دوره مقدمات را در مدرسه حقاني سپري كردم و دوره سطح را در مدرسه علميه معصوميه در سال 1372 آغاز نمودم پس از اتمام لمعتين رسائل و مكاسب را در مدرسه مرحوم آيت الله گلپايگاني در سال 1375 آغاز كردم و در محضر اساتيدي نظير موسوي تهراني، نكونام، حسيني خراساني و ... كسب فيض كردم. حدودا از سال 1380 در درس خارج آيات عظام شيخ صادق لاريجاني، مكارم، سبحاني و عابدي نجف آبادي شركت نمودم. همزمان در سال 1375 وارد موسسه امام خميني (ره) شدم و در سال 1384 دوره كارشناسي ارشد رشته دين شناسي را گذراندم. هم اكنون در موسسه شيعه شناسي به عنوان مدير ترجمه همكاري مي كنم.

فلاطوري، جواد

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

فيلسوف.

تولد: 1304 ق.، اصفهان.

درگذشت: 9 دى 1375.

عبدالجواد فلاطورى از نوادگان آخوند ملا اسماعيل اصفهانى، استاد فلسفه ى حاجى سبزوارى، است. فلاطورى از ابتداى جوانى علاوه بر تحصيلات دبيرستانى به كسب معارف اسلامى همت گماشت و در شهرهاى اصفهان، تهران و مشهد در محضر استادانى نظير محمدعلى شاه آبادى، مهدى آشتيانى، آيت الله محمدتقى آملى، آيت الله خوانسارى، محمدرضا كلباسى و آيت الله هادى كدكنى نيشابورى به شاگردى پرداخت .

در سال هاى 1328 و 1329 كتاب جواهر را با آيت الله محمدرضا كلباسى مباحثه كرد و از محضر وى به اخذ روايت و گواهى درجه ى اجتهاد نايل آمد.

فلاطورى در سال 1333 براى تحصيل روانه آلمان شد و در رشته ى فلسفه به تحصيل پرداخت. وى در رشته ى «كانت شناسى» به درجه ى استادى رسيد.

همچنين در آلمان به تحصيل رشته هاى فلسفه، روان شناسى علوم تربيتى، علوم اجتماعى، و تطبيق اديان پرداخت. در همين ايام زبان هاى لاتين و يونانى را نيز فراگرفت و پس از نوشتن مقالات و رسايل كوچكترى به نوشتن رساله ى استادى خود پرداخت و آن را درباره ى «دگرگونى بنيادى فلسفه ى يونانى بر اثر طرز انديشه اسلامى» نگاشت و به درجه ى استادى نايل آمد. دكتر فلاطورى استاد دانشگاه كلن آلمان در رشته هاى فلسفه (به شيوه ى تطبيقى) و حقوق و كلام و علوم اسلامى و اسلام معاصر بود.

از جمله فعاليت هاى دكتر فلاطورى، تأسيس مركز آكادمى كلن در سال 1356 بود كه دست به اصلاح كتاب هاى درسى مدارس آلمان زد، و نواقص و كاستى هاى كتاب هاى درسى را در زمينه هاى اسلام و تاريخ اسلام اصلاح كرد و در اين ارتباط شش كتاب تأليف شد كه به عنوان مرجعى براى نويسندگان كتاب هاى درسى آلمان و ديگر كشورهاى اروپا از قبيل فنلاند، فرانسه، پرتغال و اسپانيا شد و خود اروپايى ها براساس اقدامات و تأليفات استاد فلاطورى، مطالب كتاب هاى درسى خود را اصلاح بازنويسى كردند.

دكتر فلاطورى براى اين كه مركز آكادمى كلن به عنوان يك نهاد علمى جزء دانشگاه قرار بگيرد، آن را از شهر كلن به هامبورگ انتقال داد و از آن پس جزيى از دانشگاه هامبورگ شد. قصد وى اين بود كه در اين مركز آكادمى، دانشجوى علوم اسلامى تربيت كند و مدرك معتبر نيز بدهد.

دكتر فلاطورى در آلمان به عنوان يك مرجع اسلامى و دانشمند فلسفه و علوم اسلامى مطرح بود. هر زمان كه مجلس اروپا در تجزيه و تحليل و بيان مسايل اسلامى و تفاهم و همفكرى و گفت و گوى

بين پيروان ادييان اسلام و مسيحيت و يهوديت دچار مشكل مى شدند، به وى مراجعه مى كردند و نظرخواهى و راهنمايى مى خواستند. وى براى ايجاد مباحثه، تفاهم، همفكرى، و همكارى بين پيروان اديان مختلف تلاش مى كرد. وى در برپايى اجلاسى كه پيش از فوتش بين مفتكران و انديشمندان مسلمان، مسيحى و يهودى در يونان برگزار شد، مسئوليت داشت.

از آثار ترجمه ى اوست: تاريخ ايران در قرون نخستين اسلامى (تأليف برتولد اشپولر، تهران، 1349).

دكتر عبدالجواد فلاطورى روز يكشنبه نهم دى 1375 هنگام تدريس در كلاس درس بر اثر سكته ى قبلى درگذشت.

برگرفته از كتاب :گلزار مشاهير

فلسفي، نصرالله

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

نصرالله فلسفي در سال 1280 ، در تهران متولد گرديد. تحصيلات مقدماتي را در مدارس اقدسيه و آليانس فرانسه و دارالفنون فراگرفت. فلسفي پس از تكميل معلومات عاليه ، به استخدام وزارت پست و تلگراف درآمد و در سال 1307 چندماهي در وزارت دادگستري به خدمت پرداخت ، سپس به وزارت فرهنگ منتقل گرديد. وي از سال 1335 تا 1340 به سمت رايزن فرهنگي ايران در ايتاليا و اسپانيا منصوب و مشغول خدمت شد تا سرانجام در سال 1343 به درخواست خودش بازنشسته و در اروپا ساكن شد. گذشته از سمت هاي اداري و مشاغلي كه متذكر گرديديم ، وي به امر آموزش نيز پرداخته است. او در سال 1307 در دارالفنون ، دانشسراي عالي و ساير مدارس متوسطه تهران به تدريس تاريخ و جغرافيا و علوم ادبي پرداخت و با تاسيس دانشگاه تهران به عنوان استاد به تدريس تاريخ پيش از اسلام در دانشكده ادبيات مشغول گرديد. وي همچنين مدتي نيز استاد مدعو در دانشگاه استراسبورگ فرانسه بود. نصرالله فلسفي علاوه بر نويسندگي

و ترجمه ي كتاب هاي فراوان ، مقالات تحقيقي درباره ي تاريخ و ادبيات ايران در نشريات به چاپ رسانده است. نصرالله فلسفي سرانجام در سال 1360 ، يك ماه بعد از ورود به ايران ، زندگي را بدرود گفت و در شهر ري به خاك سپرده شد.

گروه : علوم انساني

رشته : زبان و ادبيات فارسي

والدين و انساب : نصرالله فلسفي ، فرزند ميرزا نصرالله خان سوادكوهي مستوفي ( از مستوفيان دربار قاجار ) بود كه اصل خانواده اش از سوادكوه قزوين است.

اوضاع اجتماعي و شرايط زندگي : فلسفي شش روز پس از مرگ پدرش به دنيا آمد.

تحصيلات رسمي و حرفه اي : فلسفي تحصيلات مقدماتي را در مدارس اقدسيه و آليانس فرانسه و دارالفنون فراگرفت.

زمان و علت فوت : نصرالله فلسفي سرانجام در سال 1360 ، يك ماه بعد از ورود به ايران ، زندگي را بدرود گفت و در شهر ري به خاك سپرده شد.

مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : فلسفي پس از تكميل معلومات عاليه ، به استخدام وزارت پست و تلگراف درآمد و در سال 1307 چندماهي در وزارت دادگستري به خدمت پرداخت ، سپس به وزارت فرهنگ منتقل گرديد. وي از سال 1335 تا 1340 به سمت رايزن فرهنگي ايران در ايتاليا و اسپانيا منصوب و مشغول خدمت شد تا سرانجام در سال 1343 به درخواست خودش بازنشسته و در اروپا ساكن شد.

فعاليتهاي آموزشي : استاد فلسفي در سال 1307 در دارالفنون ، دانشسراي عالي و ساير مدارس متوسطه تهران به تدريس تاريخ و جغرافيا و علوم ادبي پرداخت و با تاسيس دانشگاه تهران به عنوان استاد به تدريس تاريخ

پيش از اسلام در دانشكده ادبيات مشغول گرديد. وي همچنين مدتي نيز استاد مدعو در دانشگاه استراسبورگ فرانسه بود.

ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : نصرالله فلسفي علاوه بر نويسندگي و ترجمه ي كتاب هاي فراوان ، مقالات تحقيقي درباره ي تاريخ و ادبيات ايران در مجلات تهران از جمله : تعليم و تربيت ، مهر ، سخن ، شفق سرخ ، اتحاد ، مرز آزاد ، اطلاعات ، شرق ، يغما ، دانشكده ادبيات و علوم انساني تبريز ، نشريه كتابخانه ملي تبريز و وحيد به چاپ رسانده است. وي به روزنامه نگاري هم مي پرداخت كه از جمله مجلاتي كه توسط وي منتشر شده است ، عبارتند از : مديريت داخلي مجله آينده ( 1304 ) ، كفالت مجله پست و تلگراف ( فقط سه شماره ، 1304 ) ، مجله ايران ( نشريه كلوپ بين المللي ايران براي تمبر و مجموعه هاي ديگر از سال 1301 تاي 1311 ) ، مجله تعليم و تربيت ( وابسته به وزارت معارف ، 1313 - 1314 ) ، مهر ( از 1312 به مدت چهارسال ، دوره ي يك تا چهار ) ، مديريت و سردبيري مجله هفتگي اميد ( 1322 ، مدت سه سال ) ، همكاري فكري در نشر مجله اطلاعات ماهانه ( در سال هاي 1330 - 1334 ) ، مجله ايرانيكا به زبان ايتاليايي در دوره ي رايزني فرهنگي در ايتاليا. فلسفي گاهي شعر هم مي سرود و آثار منظومي از وي به يادگار مانده است ، از آن جمله است منظومه ي « بيچارگان » و قصايد و قطعات ديگر.

مجموعه اي از اشعار وي در سال 1351 در تهران چاپ و منتشر شده است.

جوائز و نشانها : نصرالله فلسفي در سال 1354 ، عنوان « استاد ممتاز » دانشگاه تهران را يافت.

--------------------------------------------------------------------------------

آثار :

1 اصول آموزش و پرورش

2 تاريخ اروپا در قرن 19 و 20

ويژگي اثر : انتشار در سال 1309.

3 تاريخ ايران بعد از اسلام

ويژگي اثر : انتشار در سال 1317.

4 تاريخ ايران پيش از اسلام

ويژگي اثر : انتشار در سال 1317.

5 تاريخ روابط اروپا و ايران در دوران صفوي

ويژگي اثر : انتشار جلد اول در سال 1316.

6 تاريخ عمومي جهان در قرن هاي هفدهم تا بيستم ميلادي

ويژگي اثر : مشتمل بر دو مجل____د

7 تاريخ عمومي در قرن معاص___ر

8 تاريخ غزنويان ؛ اصول تعليم و تربيت

ويژگي اثر : انتشار در سال 1314.

9 تاريخ و جغرافيا

ويژگي اثر : مشتمل بر دوازده جلد ، براي تدريس در دبيرستان ها با مشاركت علي اصغر شميم.

10 ترجمه ي اشعار منتخب شاعران رمانتيك فرانسه

ويژگي اثر : انتشار در سال 1341.

11 ترجمه ي تاريخ انقلاب روسيه

ويژگي اثر : انتشار در سال 1302.

12 ترجمه ي تاريخ تمدن روم

و يونان

ويژگي اثر : تاليف فوستل دوكولانژ ، انتشار در سال 1319.

13 ترجمه ي تاريخ تمدن قديم

ويژگي اثر : تاليف فوستل دوكولانژ ، انتشار در سال 1309.

14 ترجمه ي تاريخچه ي سلطنت قباد و ظهور مزدك

ويژگي اثر : اثر كريستين سن ، با مشاركت احمد بيرشك ، انتشار در سال 1306.

15 ترجمه ي تهران قدي_م

ويژگي اثر : تاليف فوستل دوكولانژ ، انتشار در سال 1309.

16 ترجمه ي داستان توده ي طلا

ويژگي اثر : انتشار در سال 1304.

17 ترجمه ي داستان دندان ببر

ويژگي اثر : اثر موريس لبلان ، انتشار در سال 1302.

18 ترجمه ي داستان سر تنگ بلور

ويژگي اثر : انتشار در سال 1302.

19 ترجمه ي داستان هاي كوتاه از نويسندگان بزرگ

ويژگي اثر : انتشار در سال 1333.

20 ترجمه ي داستان هشتصد و سيزده

ويژگي اثر : انتشار در سال 1302.

21 ترجمه ي راز فلورانس

22 ترجمه ي سرگذشت ورتر

ويژگي اثر : تاليف گوت____ه ، انتشار در سال 1305.

23 ترجمه ي فرهنگ فلسفي ولتر

ويژگي اثر : انتشار در سال 1337.

24 ترجمه ي منتخب اشعار ويكتور هوگو

ويژگي اثر

: انتشار در سال 1335.

25 ترجمه ي منظومه ي بيچارگان

ويژگي اثر : تاليف ويكتور هوگو ، و به نظم فارسي ، انتشار در سال 1305.

26 جغرافياي مفصل ؛ جغرافياي ممالك بزرگ دنيا

ويژگي اثر : انتشار در سال 1316.

27 جنگ چالدران

ويژگي اثر : انتشار در سال 1332.

28 دوره ي كامل تاريخ ايران

ويژگي اثر : مشتمل بر پنج مجلد براي كلاس هاي مدرسه هاي متوسطه.

29 زندگي شاه عباس كبير

ويژگي اثر : مشتمل بر سه جلد ، انتشار در سال هاي 1342 ، 1353 و 1364 .

30 شرح حال بزرگان ( داريوش و انوشيروان )

31 مجموعه ي هشت مقاله تاريخي

ويژگي اثر : انتشار در سال 1330.

--------------------------------------------------------------------------------

منابع :

1شاعران تهران از آغاز تا امروز ، تاليف : مجيد شفق ، ج 2 ، تهران : انتشارات سنايي ، ص 8442گلزار مشاهير ؛ زندگي نامه درگذشتگان مشاهير ايران ( 1358 - 1376 ) ، انجمن آثار و مفاخر فرهنگي ، ص 319

فلسفيان، عبدالمجيد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد عبدالمجيد فلسفيان

محل تولد : دهدشت

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1338/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب سيد عبدالمجيد فلسفيان با شروع به تحصيل در سالهاي اخير مطالعات خود را به قرآن و نهج البلاغه اختصاص داده ام كه در زمينه نهج البلاغه دو كتاب «علي و پايان تاريخ» و

«علي و جاري حكمت» را توسط انتشارات مسجد مقدس جمكران و انتشارات ليله القدر ناشر آثار استاد علي صفائي حائري (ع _ صاد) عرضه شده است كه كتاب اول عنوان فرعي آن امام زمان (عج) در نهج البلاغه است و كتاب دوم شرح چهل حكمت از حكمتهاي نهج البلاغه مي باشد. در زمينه قرآن نوشته هايي همچون پيش زمينه هاي برداشت از قرآن تفسير سوره روم، لقمان، قمر و يوسف به رشته تحرير در آمده كه هيچكدام به چاپ نرسيده است. و فعاليت ديگري كه چند سال اخير به آن مشغول بوده ام همكاري با دوستان و شاگردان زنده ياد استاد علي صفائي حائري (ع _ صاد) براي نوشتاري كردن سخنرانيهاي ايشان در زمينه هاي مختلف معارف ديني بالاخص مباحثي در حوزه نهج البلاغه از جمله روش برداشت از نهج البلاغه شرح شقشقيه با عنوان مشكلات حكومت ديني شرح حكمت 147 با عنوان خط انتقال معارف و شرح خطبه 32 با عنوان روزگار ستمگر و...

فنايي اشكوري، محمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد فنايي اشكوري

محل تولد : رودسر

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1340/1/1

زندگينامه علمي

محمد فنايى اشكورى در سال1340 در شهرستان رود سر به دنيا آمد، در سال 1355 هجرى شمسى وارد حوزه علميه قزوين شد و ادبيات، منطق و مقدارى فقه و اصول را در آنجا در مدرسه صالحيه گذراند. در سال 1359 هجرى شمسى به قم هجرت كرد و دروس سطح را طى سه سال به پايان رساند، خارج فقه و اصول را نزد آيه الله سيد محمود هاشمى شاهرودى فرا گرفت و همزمان دروه چهار ساله مؤسسه در راه حق

را به پايان رساند. درسهاى فلسفه و عرفان را نزد حضرات آيات جوادى آملى، حسن زاده آملى و مصباح يزدى بهره برد و به مدت دو سال در گروه تخصصى فلسفه بنياد باقرالعلوم عليه السلام مشغول بود و همزمان در درسهاى فلسفه غرب در دانشگاه تهران نزد اساتيد مختلف شركت كرد. در سال 1371 هجرى شمسى به كانادا اعزام شد، كارشناسى ارشد را طى دو سال از مؤسسه مطالعات اسلامى دانشگاه مك گيل در فلسفه و منطق تطبيقى گذراند سپس در رشته فلسفه غرب دوره دكترى را در دانشگاه مك گيل به پايان برد. طى ده سال اقامت در شمال امريكا در دانشگاههاى مختلف آمريكا و كانادا سخنرانى داشت و در بسيارى از كنفرانسهاى فلسفه و دين مقاله ارائه نمود. در سال 1380 هجرى شمسى به ايران برگشت و در مؤسسه آموزشى و پزوهشى امام خمينى (ره) به تدريس فلسفه تطبيقى، فلسفه سياسى وعرفان پرداخت. تا كنون حدود ده پايان نامه تخصصى در رشته هاى فلسفه، دين شناسى و عرفان با راهنمائى ايشان به انجام رسيده است.

فنايي نعمت سرا، هادي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

هادي فنايي نعمت سرا

محل تولد : ---

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1343/1/1

زندگينامه علمي

بنده از سال 1365 كه در دبيرستان مشغول تحصيل بودم به مطالعات ديني پرداختم و همراه با تحولات سياسي و اجتماعي و پديد آمدن گروههاي ماركيستي والتقاطي به مطالعه آثار آنها پرداختم تا در مناظرات با آنها با مشكلي مواجه نباشم، تقريبا ماركسيست را يك دوره به طور كامل مطالعه كردم و در كنارش آثار فلسفي و كلامي متكلمين و فيلسوفاني را كه

به زبان فارسي بود مطالعه كردم عطش مطالعات علوم اسلامي مرا وادار نمود كه به حوزه علميه وارد شوم و به صورت فني بحث را ادامه بدهم، پس از ورود به حوزه علميه همزمان با دروس كلاسيك حوزه و مطالعات ديني به مطالعه پيرامون آثار روشنفكران مسلمان پرداختم چون گفتمان غالب در مناظرات دهه شصت و هفتاد مباحث روشنفكري بود كه به اعتقاد بنده با بيماري مواجه است و نشناختن آن موجبات كج فهمي در داوريها خواهد شد. براي تعميق بخشيدن اين مباحث رشته كلام و فلسفه را به صورت تخصصي در حوزه ادامه دادم و خوشبختانه بيشترين استفاده را در اين حوزه برده ام و به بركت اندوخته هاي همين حوزه امروز در دانشگاهها مشغول تدريس هستم. البته در كنار دروس فلسفه و كلام، دروس حوزه را تا مرحله يك دوره خارج اصول و چند كتاب فقهي به پايان رساندم.

فولادوند، عزت الله

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عزت الله فولادوند در سال 1314 ش در شهرستان اصفهان به دنيا آمد.ايشان تحصيلات دانشگاهي خود را در آمريكا پي گرفت و موفق شد كارشناسي و كارشناسي ارشد فسفله را از دانشگاه كلمبياي نيويورك دريافت كند.ايشان در كنار فعاليت در شركت ملي نفت ايران و وزارت امور اقتصادي و دارايي به فعاليت هاي فرهنگي نيز مي پردازد.از ايشان چندين ترجمه به يادگار است. تترجمه كتابهاي "فلسفه كانت" و "آگاهي و جامعه" عزت الله فولادوند ، به ترتيب در دوره هشتم و نهم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به عنوان كتاب سال برگزيده شده است.

گروه : علوم انساني

رشته : فلسفه

تحصيلات رسمي و حرفه اي : عزت الله فولادوند

بعد از گذراندن تحصيلات ابتدايي و دبيرستاني جهت ادامه تحصيل عازم كشور امريكا شد و از دانشگاه كلمبياي نيويورك در رشتة فلسفه موفق به دريافت ليسانس و فوق ليسانس گرديد.

استادان و مربيان : از اساتيد برجسته عزت الله فولادوند مي توان به «آرتور دانتو»، «رابرت كامينگ» و «سيدني مورگن بسر» اشاره كرد.

مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : عزت الله فولادوند از سال 1343 تا 1359 در سمتهاي مختلف در شركت ملي نفت ايران و وزارت امور اقتصادي و دارايي مشغول به كار بوده است.

جوائز و نشانها : ترجمه كتابهاي "فلسفه كانت" و "آگاهي و جامعه" عزت الله فولادوند ، به ترتيب در دوره هشتم و نهم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به عنوان كتاب سال برگزيده شده است.

--------------------------------------------------------------------------------

آثار :

1 آگاهي و جامعه

ويژگي اثر : ترجمه، (ه_ . استيوارت هيوز)،اين كتاب در دوره نهم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران ،از طرف وزرات فرهنگ و ارشاد اسلامي معرفي و برگزيده شده است.آشنايي با كتاب: « آگاهي و جامعه»: موضوع اصلي اين كتاب جستجوي پاسخي براي اين پرسش است كه انسان چگونه به خود وحيات اجتماعي اش آگاهي مي يابد و اصولاً علم انسان به خود و اجتماعش چگونه ممكن است. اين مساله در اين كتاب به صورت تاريخي بررسي شده است و قصد نويسنده روشن كردن اين نكته بوده است كه چگونه در ميانه دهة آخر قرن نوزدهم و دهة سوم قرن بيستم ميلادي از برخورد انديشه ها و نگرشهاي گوناگون تصور تازه از آگاهي بشري و نگرش جديدي به اجتماع و

حيات اجتماعي پديد آمد. كتاب آگاهي و جامعه از نمونه هاي خوب و موفق تاريخ فكري است و به همين دليل هر چند بيش از يك ربع قرن از تأليف آن مي گذرد هنوز هم خواندني و آموزنده است. ترجمه اين كتاب دقت و روشني بيان را با هم در يكجا جمع كرده است و مترجم در انتقال مباحث گوناگون اين كتاب به زبان فارسي كاملاً موفق بوده است

2 آلبر كامو

ويژگي اثر : ترجمه،(كانر كروز اوبراين)

3 آيا انسان پيروز خواهد شد؟

ويژگي اثر : ترجمه، (اريش فروم)

4 امريكايي آرام

ويژگي اثر : ترجمه،(گراهام گرين)

5 انقلاب

ويژگي اثر : ترجمه،(هانا آرنت)

6 جامعه باز و دشمنان آن

ويژگي اثر : ترجمه، 4 ج (كارل پوير)

7 خشونت

ويژگي اثر : ترجمه،(هانا آرنت)

8 رشد سياسي

ويژگي اثر : ترجمه، (سي. ايچ. داد)

9 فلاسفة بزرگ

ويژگي اثر : ترجمه، (براين مگي)

10 فلسفه كانت

ويژگي اثر : ترجمه، (اشتفان كورنر) ،اين كتاب در دوره هشتم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران ،از طرف وزرات فرهنگ و ارشاد اسلامي معرفي و برگزيده شده است.آشنايي با كتاب:«فلسفه كانت» : به گمان بسياري از اهل نظر كانت بزرگترين فيلسوف اروپايي از زمان ارسطو و شاهكار او «نقد عقل محض»، مهمترين كتاب فلسفي پس از «مابعدالطبيعه» معلم اول بوده است. كتاب فلسفه

كانت در واقع مدخلي بر فلسفه كانت به شمار مي رود و از نظر نظم و دقت و ايجاز و وضوح عبارت و جامعيت كم نظير است. مؤلف توانسته است در كتابي هر چند مختصر، انديشة كانت را از نظرگاهي جامع و عام بررسي كند و با پاره اي از مسائل فلسفه معاصر پيوند دهند. مترجم نيز با سابقة درخشاني كه در ترجمة آثار وزين و ارزشمند فلسفي دارند، به خوبي از عهدة ترجمة كتاب برآمده و با انتقال مضامين آن به زبان فلسفة اسلامي، خدمت ارزنده اي به جامعة علمي نموده اند و در پايان كتاب نيز واژه نامة مفيد و سودمندي به كتاب افزوده و فايدة آن را فزوني بخشيده اند

11 فيلسوفان و مورّخان

ويژگي اثر : ترجمه، (ود مهتا)

12 كاتالونيا

ويژگي اثر : ترجمه،(جرج اروِل)

13 گريز از آزادي

ويژگي اثر : ترجمه،(اريش فروم) برندة جايزه ترجمة ممتاز در علوم اجتماعي پيشرفته از يونسكو (1348)

فولادي وندا، محمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد فولادي وندا

محل تولد : گچساران

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1342/6/2

زندگينامه علمي

در دوم شهريور سال 1342 در خانواده اى مذهبى و ساده روستايى در شهرستان گچساران چشم به جهان گشودم. پس از طى تحصيلات ابتدايى و راهنمايى، همزمان با پيروزى شكوهمند انقلاب اسلامى در بهمن 1357 تحصيلات متوسطه را در هنرستان فنى طالقانى گچساران آغاز نمودم. در اين هنرستان و همزمان با فعاليت گروههاى سياسى در اوائل پيروزى انقلاب، به اتفاق يكى از هم كلاسيها، اقدام به تشكيل و راه اندازى انجمن اسلامى نموديم. اين انجمن، از معدود انجمنهاى

فعّال در مبارزه با گروهكهاى سياسى آن روزگاران بود. با آغاز جنگ تحميلى و در كنار تحصيل، بارها و بارها توفيق حضور در جبهه هاى نور را يافتم. سرانجام، در خرداد ماه سال 1360 على رغم حضور سه ماه مستمر در جبهه در ايام تحصيل، به عنوان شاگرد ممتاز موفق به اخذ ديپلم گرديدم. به دليل ارتباط منظم با روحانيت و دعوت مستمر از آنان در انجمن اسلامى و اردوهاى دانش آموزى، در شهريور همان سال، در حوزه علميه قم پذيرش و در مدرسه مباركه رضويه مشغول به تحصيل شدم. به دليل آشنايى قبلى با مجموعه استادان و طلاب فرهيخته مؤسسه در راه حق، توفيق يافتم كه در نزديكى بارگاه ملكوتى آستانه مقدسه حضرت معصومه (س) با اين عزيزان هم حجره باشم. ارتباط با اين مجموعه، نقش بسزايى در تعيين مسير آينده زندگى من داشت. دروس سطح و خارج را نزد استادان گرانسنگ و بزرگوارى همچون، اعتمادى، وجدانى، سبحانى، مكارم شيرازى و... سپرى نمودم. علاوه برآن، دوره عمومى مؤسسه در راه حق، و دوره تخصصى بنياد فرهنگى باقرالعلوم (عليه السلام) و سپس مؤسسه امام خمينى (ره) را در مقطع كارشناسى ارشد جامعه شناسى، با دفاع اولين رساله اين رشته در حوزه جامعه شناسى در اين مؤسسه در سال 1375، موفق به اخذ مدرك كارشناسى ارشد جامعه شناسى شدم.

فولادي، حفيظ الله

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حفيظ الله فولادي

محل تولد : -

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1344/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب ديپلم خود را در سال 1362 در رشته برق اخذ نموده و در سال 1363 وارد حوزه علميّه اصفهان (مدرسه ذو الفقار) شدم و بعد از حدودا 4 ماه

در سال 1364 به حوزه علميّه قم (مدرسه رضويه) مشرف شدم و تا كنون اين توفيق نصيب اينجانب بوده است. در سال 1366 وارد مؤسسه در راه حق شده و به استفاده از اساتيد معزز آن مجموعه پرداختم. در سال 1370 در مجموعه گروههايي كه توسط دفتر همكاري حوزه و دانشگاه جهت آموزشهاي تخصصي در رشته هاي روان شناسي، علوم تربيتي و جامعه شناسي شكل گرفته بود، وارد گروه جامعه شناسي شدم و پس از طي اين دوره ها در مقطع كارشناسي ارشد از سال 74 تا كنون در زمينه هاي مختلف اين رشته به تحقيق و پژوهش مشغول هستم. خداوند اين توفيق را به بنده داد كه از سال 1375 تا 1380 در اكثر قريب به اتفاق پالايشگاههاي كشور در خدمت مهندسين و مديران و نيز پرسنل مجموعه صنعت نفت به تدريس در زمينه علوم اسلامي، مديريّت اسلامي و ... پرداختم.

فهيم، مرتضي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

مرتضي فهيم

محل تولد : كرمان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1313/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب روز چهار شنبه 12/6/1330هجري در كرمان وارد حوزه علميه آنجا شدم و مشغول تحصيل علوم ديني گشتم، بعد از مدت 8 سال با اينكه خودم ادامه تحصيل مي دادم روزانه حدود 5 الي 6 درس به افراد تازه وارد مجوزه مي گفتم پس از ده سال تحصيل و اتمام دوره سطح در سال چهل فوت آقاي بروجردي وارد قم شدم در قم به درس مرحوم امام خميني (ره) داماد، حائري يزدي، و ديگران شركت مي كردم و از آن سال به بعد در قم ماندگار هستم و براي رفاه

حال طلاب استان كرمان مدرسه كرمانيها را در قم و سپس مدرسه اي در كرمان تأسيس نمودم كه هم اكنون مورد بهره برداري و از بهترين مدارس علمي بشمار مي روند...

فهيمي، عزيزالله

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عزيزالله فهيمي

محل تولد : قم

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد

زندگينامه علمي

اينجانب عزيز الله فهيمي در سال 1340 در بخش خلجستان قم متولد شدم. تحصيلات ابتدايي را در قم و تهران سپري نمودم و تحصيلات دوره راهنمايي و دبيرستان را در تهران گذراندم. بعد از اخذ ديپلم و خدمت سربازي در سال 1361 وارد حوزه علميه قم شدم و در مدرسه علميه امام صادق (ع) مقدمات را گذراندم و سطح 2 و 3 و 4 را از دروس آزاد حوزه استفاده كردم كه نام اساتيد محترم حوزه را در جدول آتي ذكر كرده ام. از سال 1370 مشغول درس خارج شدم و پس از ده سال درس خارج رساله سطح 4 خود را با عنوان مباني و قلمرو اصل حجت در حوزه علميه قم تدوين نمودم كه اين رساله در بهار سال 1385 دفاع گرديده است. همزمان با دروس حوزه از زمان اشتغال به سطح 3 حوزه وارد دانشگاه تهران شدم و در رشته حقوق قضايي در سال 1371 ليسانس گرفتم و در سال 1377 از دانشگاه شهيد بهشتي در همين رشته فوق ليسانس گرفته و رساله علمي خود در زمينه ارث اقليتهاي ديني ايران در مقايسه با قوانين اسلام را تدوين نمودم كه بعدها به صورت كتاب مستقل چاپ شد. در سال 1377 بعد از فارغ التحصيلي از دانشگاه شهيد بهشتي به عنوان عضو هيات علمي در

دانشگاه قم مشغول تدريس شدم كه منافاتي با تحصيل حوزوي هم نداشت. در سال 1381 براي تكميل تخصص دانشگاهي وارد دانشگاه امام صادق (ع) تهران شدم و در رشته دكتراي حقوق خصوصي مشغول تحصيل شدم كه تا كنون ادامه دارد. تا كنون دهها پايان نامه علمي حوزوي و دانشگاهي زير نظر اينجانب تدوين شده است و دهها مقاله علمي و نشريات معتبر علمي چاپ گرديده است و پايان نامه علمي سطح 4 اينجانب نيز با عنوان مباني و قلمرو اصل حجت در معاملات در دست چاپ مي باشد. در دانشگاه در رشته حقوق قضايي در سطوح ليسانس و فوق ليسانس در دروس مختلف تدريس داشته ام. در حوزه نيز دروس مختلف فقهي و اصولي مثل لمعه و اصول و مكاسب را تدريس نموده ام.

فياضي، غلامرضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

غلامرضا فياضي

محل تولد : قم

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1328/1/1

زندگينامه علمي

حجة الاسلام والمسلمين غلامرضا فياضي در سال 1328 در قم و در ميان خانواده اي متدين و دوستدار روحانيت و علماي شيعه به دنيا آمد. پدرش مرحوم حاج اسدالله ، به بنايي اشتغال داشت و از همان راه روزگار مي گذراند. حجة الاسلام والمسلمين فياضي پس از اينكه قرآن و بخشي از دروس فارسي را نزد مادر خود و مكتب خانه فرا گرفت ، با پدر خود به بنايي ساختمان ميرفت . در يكي از روزها كه با پدر خود به منزل روحاني جليل القدري براي تعمير ساختمان رفته بود، مورد عنايت آن روحاني جليل القدر قرار گرفت و با عنايت او و رخصت پدر به امر اشتغال در حوزه علميه قم رو آورد. پس از طي مقدمات ، به

دروس سطح در نزد استادان مشهور آن روزگار راه يافت و سپس به درس خارج فقه و اصول استادان برجسته حوزه علميه قم رفت و سالها از محضر آنان بهره مند شد. او همزمان با تحصيل فقه و اصول ، علوم عقلي را نيز در نزد استادان خبره فرا گرفت ، به گونه اي كه بعدها خود به تدريس آن دروس رو آورد و درس او در زمره بهترين دروس حوزه در علوم عقلي به شمار رفت . حجة الاسلام والمسلمين فياضي در سالهاي تحصيل خود به محضر استادان برجستة بسياري شرفياب شد. او جامع المقدمات را نزد مرحوم شيخ محمد حسن قاضي زاده كه همانا مشوق اصلي او براي رو آوردن به تحصيل در حوزه بود، فرا گرفت . سيوطي را نزد حجة الاسلام والمسلمين باكويي امام جمعه فريدون كنار و مغني را هم نزد او و نيز در محضر آية الله شيخ حسن تهراني و آقاي جليلي آموخت . حاشيه را نزد حجة الاسلام والمسلمين باكويي و مختصر را نزد آية الله دوزدوزاني و معالم را نزد حجة الاسلام والمسلمين فاضل هرندي خواند و سپس به دروس لمعه آقاي سيد ابوالفضل موسوي تبريزي و آقاي تقديري رفت . استاد او در رسائل آية الله العظمي نوري همداني و آية الله مؤمن ، در مكاسب آية الله شيخ علي پناه اشتهاردي و آية الله العظمي فاضل لنكراني و در كفايه آية الله العظمي نوري همداني و آية الله العظمي فاضل لنكراني بود. وي از سال 51 به مدت چهارده سال در دروس خارج حضرات آيات آقايان گلپايگاني ، اراكي ، حائري، شاه آبادي، شيخ كاظم تبريزي، شيخ جواد تبريزي و وحيد خراساني شركت كرد. او در بخش علوم عقلي، شرح منظومه سبزواري را نزد آية الله گرامي، بدايه را نزد آية الله

جوادي آملي، نهايه را نزد آية الله مصباح يزدي و اسفار را نزد آية الله جوادي آملي فرا گرفت . همچنين او تمهيدالقواعد و شرح فصوص الحكم را نزد آية الله جوادي آملي آموخت . از دوستان او در سالهاي تحصيل، حجة الاسلام والمسلمين غروي را مي توان نام برد. حجة الاسلام والمسلمين فياضي در سالهاي متمادي و ازسالهاي آغازين تحصيل به امر تدريس اهتمام ويژه اي داشت. او در دروس مختلف دورة مقدمات و سطح را بارها تدريس كرده و سپس به تدريس بدايه، نهايه و شرح اشارات رو آورده است و هم اكنون نيز به تدريس اسفار اشتغال دارد. تبيين زيبا و استوار علوم عقلي از ويژگيهاي اوست و دروس و حتي نوارهاي تدريس او همواره مورد استفاده طلاب بوده است. از حجة الاسلام والمسلمين فياضي تعليقه اي بر نهاية الحكمه علامه طباطبايي به چاپ رسيده است . او از اعضاي جامعه مدرسين است و هم اكنون در قم ضمن اشتغال به تدريس، به پژوهش در مؤسسه امام خميني (ره ) مي پردازد.

فيروزمهر، محمد مهدي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمدمهدي فيروز مهر

محل تولد : بابل

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1346/1/1

زندگينامه علمي

سال 62 وارد حوزه علميه امام جعفر صادق (ع) در رستمكلاي بهشهر شدم تا سال 64 مقدمات دروس حوزوي را به اتمام رساندم و سال تحصيلي 65 روانه مشهد شدم و تا سال 69 در حوزه مشهد اشتغال به تحصيل داشتم؛ زمستان 69 وارد حوزه علميه قم شدم و دروس سطح حوزوي را ادامه دادم. سال 72 سطح را به اتمام رساندم و به دنبال آن در درس خارج فقه آيت الله فاضل لنكراني و خارج اصول آيت الله صالحي مازندراني حضور پيدا كردم

و همزمان با آن در رشته تخصصي تفسير و علوم قرآن شركت كردم كه سال 77 دوره چهار ساله اين رشته علمي را به پايان رساندم و همزمان با تحصيل در اين رشته، سال 76 دوره كارشناسي ارشد فلسفه و كلام اسلامي در دانشگاه قم را آغاز كردم كه در سال 79 از پايان نامه اين دوره دفاع كرده و مدرك اين رشته را اخذ كردم. همزمان با تحصيل در تخصصي تفسير و علوم قرآن و تحصيل در دانشگاه با مركز فرهنگ و معارف قرآن به عنوان محقق علوم قرآني همكاري مي كردم كه تا الآن كم و بيش ادامه دارد.

فيض الاسلام، علينقي

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

(ح 1364 -1284 ش)، عالم دينى، شارح و مصحح. در سال 1284، در چنين خانواده اي كه به صفاي معنوي آراسته بود، كودكي ديده به جهان گشود كه سيد علي نقي ناميده شد و بعدها به سيد علي نقي سدهي اصفهاني آل ديباج مشهور و به فيض الاسلام موسوم گشت. لفظ سده در پسوند نامش، به زادگاهش اشاره دارد كه در دوازده كيلومتري شمال غربي اصفهان است و اكنون خميني شهر ناميده مي شود. وى دانشمندى پركار و پرثمر بود، و از آقا سيد ابوالحسن اصفهانى، حاج شيخ ضياءالدين عراقى، آقا شيخ محمد كاظم شيرزاى اجازه ى اجتهاد داشت و نيز صاحب اجازه ى روايتى از آيت الله حاج شيخ على اكبر نهاوندى و حاج شيخ عباس محدث قمى بود. وى بيش از چهل سال پيش «نهج البلاغه» را به فارسى روان ترجمه و شرح كرد كه اين كتاب به «نهج البلاغه» فيض الاسلام مشهور است. از ديگر آثارش: ترجمه و شرح «صحيفه ى كامله ى سجاديه»، كه در 1375 ق منتشر شده؛ «قرآن

عظيم»، ترجمه و خلاصه تفسير، در سه مجلد كه مؤلف حدود چهارده سال وقت خود را صرف تأليف اين كتاب نموده؛ «اشارات الرضويه»؛ «افاضات الغرويه فى اصول الفقهيه»، عربى؛ «چراغ راه»؛ «رهبر گمشدگان در رجعت»، ردى بر عبدالوهاب فريد.[1]

سيد علينقى مشهور به (فيض الاسلام) صاحب ترجمه نهج البلاغه كه در سده از حيات سلطان دختر شيخ فاضل آقا ملا محمدصادق سدهى به دنيا آمده و تحصيلات خود را در سده و اصفهان و قم و نجف اشرف نموده و بعد رحل اقامت به تهران افكنده و تا حال تحرير در كسوت روحانيت به كار تجارت و تبليغ دين و تأليف اشتغال و آثار گرانقدرى كه ذيلا مى نگارم از خود به يادگار گذارده است.

1- ترجمه نهج البلاغه در 6 جزء كه در دو مجللد مكرر به طبع رسيده.

2- ترجمه صحيفه سجاديه. 3- تفسير كلام اللَّه مجيد 4- ترجمه صحيفه علويه.

برگرفته از كتاب :اثرآفرينان (جلد اول-ششم)

منابع زندگينامه :[1] كيهان فرهنگى (س 2، ش 2، ص 31)، مؤلفين كتب چاپى (610 -609 / 4)، نهج البلاغه (مقدمه).

فيض پور، احمدرضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

احمد رضا فيض پور

محل تولد : مشهد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1354/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب از بدو تحصيل در حوزه علميه خوانسار در سال 1369 با گرايش و علاقه در زمينه علوم قرآني و معارف اسلامي با مطالعه در زمينه ادبيات عرب و علم لغت و صرف و نحو و تفسير و علوم قرآني با همكاري يكي از اساتيد به نام حضرت حجت الاسلام و المسلمين سيد صادق حسيني اشكوري در صدد تاليف و تدوين فرهنگ لغت فارسي به عربي برآمديم كه اين كار با مشقت 8 ساله هم

اكنون در حال بهره برداري است در سال 1378 ضمن تسلط كافي بر كامپيوتر در كتابخانه تخصصي صاحب الزمان (عج) وابسته به مسجد مقدس جمكران در زمينه كتاب شناسي و تحقيق و اطلاع رساني جامع پيرامون مهدويت و امام عصر در قالب كتب چاپي نسخ خطي مطالب نشريات و روزنامه اي و آثار هنري و ارسالي به فعاليت مشغول بودم كه اين فعاليت هنوز ادامه دارد. از سال 1380 در انتشارات مسجد مقدس جمكران به تحقيق و پژوهش به نحو گسترده تر پيرامون حضرت ولي عصر (عج ) ادامه دادم و در زمينه هاي امور فرهنگي و تبليغي و نيز فعاليتهاي نمايشگاهي در حال فعاليت مي باشم.

فيض، محمدعلي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد علي فيض

محل تولد : لاهيجان

شهرت : فيض گيلاني

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1303/1/1

زندگينامه علمي

آية الله محمدعلي فيض گيلاني در سال 1303 هجري شمسي در يكي از روستاهاي لاهيجان و در ميان خانواده اي متديّن به دنيا آمد. پدرش دروس حوزوي را تا لمعتين به پايان رسانيده بود و به دليل عارضه لكنت زبان ، به كار كشاورزي مي پرداخت و از همان راه روزگار مي گذراند. او كه به اخلاص و پرهيزگاري مشهور بود مورد اعتماد مردم روستا و مرجع حل مشكلات و اختلافات آنان بود. استاد فيض گيلاني تحصيلات خود را از مكتب خانه شروع كرد و پس از به پايان بردن آن به دبستان رفت. در دبستان به دليل هوش سرشار و توانايي بسيار، مورد استقبال معلمان قرار گرفت و با تصميم آنان تحصيلات خود را از سال سوم دبستان آغاز كرد. او سه سال نيز به دبيرستان رفت

و پس از آن به تحصيل علوم حوزوي رو آورد. او كه تحصيلات حوزوي خود را در سال 1322 آغاز كرده بود، در مدت كوتاهي دروس مقدمات را به پايان رسانيد و در محضر استادان بزرگواري دروس دوره سطح را پي گرفت و پس از اتمام سطوح عالي به درس خارج استادان مشهور آن روزگار راه يافت. او در سالهاي تحصيل خود، همواره در دروس اخلاق شركت جدي داشت و مي كوشيد علم خود را با عمل درهم آميزد و نيز به مطالعه كتابهاي جنبي علاقة بسيار داشت. استاد فيض در سالهاي تحصيل خود به محضر عالمان بسياري راه يافت. او مطوّل را در محضر شهيد آية الله مطهري (ره ) و سيوطي را نزد شيخ اسدالله اصفهاني آموخت. شرح لمعه را در محضر شهيد آية الله صدوقي (ره ) و شيخ حسن علي اصفهاني فرا گرفت. دروس رسائل و مكاسب و كفايه را نيز در نزد آية الله سلطاني طباطبايي (ره ) كه از استادان بنام آن روزگار بود آموخت. با پايان يافتن دروس سطح و نيز اندكي پيش از آن، به درس خارج آية الله العظمي بروجردي (ره ) رفت و همزمان در دروس خارج امام خميني (ره ) نيز شركت داشت. استاد اصلي او در دروس خارج امام (ره ) بود؛ اما با تبعيد آن مرجع حماسه آفرين، وي مجبور شد در دروس ديگر شركت كند كه از جمله آنان درس آية الله العظمي محقق (ره ) بود. استاد فيض، در طي اين سالها در دروس اخلاق امام خميني (ره ) شركت جدّي داشت و با بسياري از فضلاي آن روزگار، رابطه دوستي داشت و دروس پيش آموخته را مباحثه مي كرد كه

از جمله آنان حجة الاسلام و المسلمين امينيان _ امام جمعه آستانه اشرفيه است . استاد فيض گيلاني در سالهاي عمر پربركت خود، خدمات فرهنگي بسياري را به انجام رسانيده است، از جمله آن مي توان به ساخت چند مسجد در مناطق محروم اشاره كرد كه خود باعث تحولات عظيمي در آن مناطق شد، او پيش از انقلاب و پس از آن در ايام حجّ در بعثه امام (ره ) خدمات بسياري را براي حجّاج فراهم آورده و در ساماندهي امر حجّ و آشنايي واقعي با احكام و اهداف آن نقش مهمي را ايفا كرده است. او سالها در دانشگاهها به تدريس علوم و معارف اسلامي مي پرداخته، و مدتي نيز نماينده امام (ره ) در دانشگاه الزهرا(س ) بوده است. استاد فيض چند كتاب تأليف نموده كه هنوز به چاپ نرسيده است؛ از جمله آنان تاريخ و زندگي عالمان لاهيجان است. استاد فيض گيلاني در سالهاي حكومت خاندان پهلوي، فعاليتهاي مبارزاتي بسياري را به انجام رسانيده است. او كه خود از شاگردان امام (ره ) بود همچون ديگر شاگردان آن مرجع بزرگ و نيز همچون مردم ظلم ستيز ايران در مبارزات و تظاهرات بسياري شركت كرده است. او در زمان رژيم طاغوت منزلي را كه در قم به تازگي خريده بود، به درخواست اطرافيان امام (ره ) در خدمت امام (ره ) قرار داد. اين قضيه، مدتي پس از تبعيد امام (ره ) به تهران بود. فعاليتهاي سياسي استاد فيض به پيش از انقلاب محدود نشد. وي پس از انقلاب نيز در عرصه هاي گوناگوني به خدمت پرداخت . او در طول سالهاي دفاع مقدس، بارها در جبهه هاي جنگ حضور يافت و ضمن تبليغ مباني اعتقادي اسلام ،

انگيزه و شعف رزمندگان را دو چندان مي ساخت.

فيضي طالب، عزيز

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عزيز فيضي طالب

محل تولد : الشتر لرستان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1344/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب عزيز فيضي طالب در خانواده اي روستايي با آداب و سنن مذهبي سنتي در اسفند ماه 1344 شمسي چشم به جهان گشودم. دوران ابتدايي را همزمان با اعزام سپاه دانش به مناطق روستايي و عشايري كشور در سال 1351 شمسي آغاز نموده و در سال 1355 شمسي تحصيلات ابتدايي را با موفقيت سپري كردم. دوره راهنمايي را با تشويق برادرم آغاز كرده و براي صعود از نردبان ترقي علمي از روستاي زادگاه خود مهاجرت نموده و به شهر خرم آباد (مركز استان لرستان) هجرت نمودم و تا پايان دوران متوسطه در آن ديار به تحصيل مشغول بودم كه به علت اوج جنگ تحميلي به مدت دو سال و چهار ماه در مناطق جنوب مشغول سپري كردن دوران خدمت وظيفه بودم، همين ايام در امتحان ورودي دانشگاه علوم اسلامي رضوي شركت نموده و در آن آزمون رتبه قبولي كسب نمودم و عملا در آبان ماه 1367 تحصيل دورس حوزوي را با شيوه جديد در دانشگاه علوم اسلامي رضوي (مشهد مقدس) آغاز كردم و علاوه بر دروس پايه به مكالمه زبان انگليسي و عربي تسلط نسبي پيدا نمودم. در سال 1372 همزمان با مهاجرت از شهر مشهد مقدس به قم در كنكور سراسري شركت و در رشته حقوق دانشگاه مفيد پذيرفته شدم و در سال 1376 موفق به دريافت دانشنامه كارشناسي گرديدم. پس از يك سال وقفه در سال 1378 در آزمون ورودي كارشناسي ارشد رشته

حقوق خصوصي پذيرفته شده و در سال 1382 از پايان نامه كارشناسي ارشد كه بررسي فقهي _ حقوقي مباني رياست شوهر نام داشت، دفاع كردم. در فاصله 1367 تا 1382 پايه و اساس تحصيلات، دروس حوزوي بود و فعاليتهاي دانشگاهي در وضعيت جانبي قرار داشت. در سال 1379 در آزمون ورودي كانون وكلاي مركز شركت كردم كه پس از موفقيت در آزمون ورودي دوره كارآموزي را سپري كرده و در اختبار كتبي و شفاهي نيز رتبه قبولي دريافت كردم و در 20/9/1382 پروانه پايه وكالت دادگستري را اخذ نمودم كه اكنون با محور قرار دادن دروس حوزوي از پروانه وكالت به عنوان ابزاري براي ارتباط با عالم نظر و عمل بهره مي گيرم.

فيوضات، ابراهيم

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

دكتر سيد ابراهيم فيوضيات در سال 1312 در شهر كازرون به دنيا آمد. دوران ابتدايي را بعد از رفتن به مكتب خانه در زادگاهش سپري كرد. وي تحصيلات دوره متوسطه و دبيرستان را در آبادان به صورت متفرقه گذراند زيرا روزها به كاركردن مشغول بود. در سال 1346 بعد از قبولي در كنكور دانشگاه تهران دوره كارشناسي و كارشناسي ارشد را در رشته زبان انگليسي به پايان برد. در همه اين سالها كاركردن در شركتهاي مختلف را رها نكرد. وي ابتدا با قبولي در بورسيه به انگليس سفر كرد و پس از يك وقفه يكساله و برگشت به ايران به دانشگاه پاريس رفت و در سال 1357 موفق به دريافت دكتراي تخصصي جامعه شناسي سياسي گرديد.گروه : علوم انسانيرشته : جامعه شناسيگرايش : جامعه شناسي سياسيوالدين و انساب : وي فرزند سيد اسماعيل فيوضات از خاندان سادات حسيني است .

سيد ابراهيم 3 يا 4 ساله بود كه پدر را كه بازرگاني ساده بود از دست داد. مادرش همسر دوم پدر، كم سواد اما شجاع و پرهيزگار و اهل منطقه دوان بود . بيست ساله بود كه مادر نيز از دنيا رفت، پدرش از همسر اول نيز دو پسر به نامهاي سيد محمد و سيد محمد علي و دختري به نام بيگم دارد.خاطرات كودكي : سيد ابراهيم فيوضات 3 يا 4 ساله بود كه پدر را از دست داد و در همان ايام مادرش او را به مكتب خانه ها براي كسب سواد فرستاد وي از آن دوران خاطرات جالب و شنيدني دارد: "براي اينكه مشغوليتي داشته باشم، مادرم مرا از سه سالگي به مكتب خانه شاباجي خانم برد كه سواد بياموزم. پس از مدتي هم به مكتب خانه حاجي رضا رفتم كه ملايي آن را اداره ميكرد دست آخر هم از مكتب خانه شيخ عبدالرحيم سر در آوردم. فضاي آموزشي بنا به عرف رايج آن زمان خشن و خشك بود، و ما به خاطر هر اشتباه كوچكي فلك ميشديم به خاطر دارم يك بار 56 چوب به كف پايم زدند كه اثرات منفي اين رفتارها را پس از گذشت ساليان دراز هم هنوز با خود دارم. درآن موقع برايم دشوار بود كه تصور كنم ميتوانم روزي با سواد شوم."اوضاع اجتماعي و شرايط زندگي : سيد ابراهيم به علت اينكه پدر را در كودكي از دست داده بود مجبور بود براي امرار معاش خود و خانواده كار كند. وي در سن 13 سالگي به علت مشكلات اجتماعي آن دوران به آبادان رفت و استخدام شركت نفت در

آمد و به كارآموزي و كارگري مشغول بود. هم زمان با دوره تحصيلي به ويژه در ايام تعطيل و تابستان زماني را صرف يادگيري و تهيه گيوه كه تنها پاي افزار آن دوران بود ميكرد. او در اين باره مي گويد :" استاد پينه دوز در عوض كار وجهي كم (توجيبي) ميداد زماني هم در حجره تاجري به نام زهرايي چاي به مشتري ها ميدادم و گاهي هم در مغازه آقاي سيد احمد حسيني شاگردي ميكردم."تحصيلات رسمي و حرفه اي : اخذ مدرك ديپلم در سال 1338 به صورت متفرقه و قبولي در دانشگاه تهران در رشته زبان انگليسي و كسب مدرك كارشناسي در سال 1344 سپس كسب مدرك كارشناسي ارشد در رشته علوم اجتماعي دانشگاه تهران و اخذ مدرك دكتراي جامعه شناسي از دانشگاه پاريس 8 واكل پراتيك فرانسه در سال 1357خاطرات و وقايع تحصيل : در اوايل سال 1350 در يك دوره (بورسيه) سه ماهه سازمان مذكور براي انگلستان شركت كرد و پس از پذيرفته شدن راهي دانشگاه اكسفورد انگليس شد و به علت استخدام در سازمان اموراداري و استخدامي كشور در خواست مرخصي وي قبول نشد به ناچار از سازمان استعفا داد و مجددا به انگليس برگشت و در نهات به اين نتيجه رسيد كه تحصيلات خود را در فرانسه ادامه دهد.فعاليتهاي ضمن تحصيل : فيوضات در دوره كارشناسي با انجام شش ساعت كار روزانه در امور حسابداري در شركت فني برودت (يخچالسازي) به تحصيل پرداخت سپس حدود يكسال را با كار در سركت ايتاليايي سد سازي در هفت تپه خوزستان گذرانيد و سال بعد در دوره كارشناسي ارشد پذيرفته شد بعد

از آن در سارمان امور اداري و استخدامي كشور به عنوان كارشناس تشكيلات به كار مشغول شد.استادان و مربيان : از استادان دكتر فيوضات در دوره هاي مختلف ميتووان به دكتر سيد صادق گوهرين و دكتر آداكليان در دوره كارشناسي دكتر غلام حسيني صديقي، دكتر صناعي، دكتركاروان، دكتر بهنام و ... در دوره كارشناسي ارشد و در دوره هاي بهد دكتر صديقي و مهنئس مدتي اشاره كرد.هم دوره اي ها و همكاران : از همدوره ايهاي دكتر فيوضات، نادر ابراهيمي و اقاي سپانلو در دوره كارشناسي و دكتر هما زنجاني زاده، آقاي نقي اصفهاني و دكتر منچهر محسني در دوره كارشناسي ارشد. سيروس پرهام و ميرصادقي در حال حاضر دكتر سعيد ميرزايي، خانم ممتاز ، دكتر تولايي و ... اشاره داشت.همسر و فرزندان : همسر دكتر فيوضات، سركار خانم پروين وثوقي است كه به شغل پرستاري مشغول است . و فرزند وي پيمان فيوضات علاقه مند به موسيقي و نوازندگي پيانو و دانشجوي رشته مهندسي برق است.مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : دكتر سيد ابراهيم فيوضات در مسئوليت هاي زير فعاليت داشته است: مسئول فروش (تهران) شركت كف داروگر 45-1343. كارشناس امور اداري طبقه بندي مشاغل و سازماندهي 49-1345. مدير گروه علمي جامعه شناسي دانشگاه تهران 74-1370. عضو هيئت تحريريه مجله پژوهش دانشكده ادبيات دانشگاه شهيد بهشتي 70-1369. عضو انجمن جامعه شناسي ايران 79-1377. عضو هيئت تحريريه مجله پژوهش اقتصاد اجتماعي دانشگاه شهيد چمران اهواز 1378. عضو هيئت تحريريه مجله پژوهشي اجتماعي دانشگاه فردوسي مشهد. عضو كارگروه برنامه ريزي دوره دكتري دانشگاه شهيد بهشتي 1381. مشئول بخش صنعت در انجمن جامعه شناسي ايران از 1382 تا كنون.

عضو هيئت تحريريه مجله تربيت معلم 1384 و مجله دانشگاه آزاد اسلامي واحد گرمسار.فعاليتهاي آموزشي : دكتر فيوضات تدريس در گروه جامعه شناسي دانشگاه شهيد بهشتي، دانشگاه الزهرا و دانشگاه آزاد واحد كرج به مدت 2 سال را در دروس مختلف جامعه شناسي و اقتصاد ايران در كارنامه دارد.مراكزي كه فرد از بانيان آن به شمار مي آيد : دكتر فيوضات در تاسيس گروه جامعه شناسي صنعتي (انجمن جامعه شناسي ايران) همكاري داشته است.ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : دكتر سيد ابراهيم فيوضات غير از فعايت هاي آموزشي به طرحهاي پژوهشي نيز پرداخته است: - برسي اجتماعي و اقتصادي شهرستان هاي دزفول و انديمشك در خوزستان و كرمانشاه شركت ايران آمايش سال 62-1360 - برري توسعه شهري و روان بخش روستايي شهرهاي ميناب، رودان، سيريك، جاسك، و حاجي آباد هرمزگان، سال 63-1362 - بررسي تقتصادي - اجتماعي استان آذربايجان شرقي براي طرح توسعه 20 ساله دانشگاه تبريز ( مجتمع مهندسين مشاور ايران آرك سال 64-1363 - پروژه تحقيقات آموزشي نيروي انساني در وزارت صنايع سال 1365 - نقش كار در ادب فارسي شعر و از طريق طنز سال 1384چگونگي عرضه آثار : دكتر سيد ابراهيم فيوضات آثارش در قالب تاليفات، مقالات و ارائه شخنراني در سمينار هاي مختلف ميتوان تقسيم كرد. وي بيش از 30 مقاله در مجلات گوناگون به چاپ رسانده است.آثار : اخلاق كار و نخبه گرايي در ايران ويژگي اثر : نشر شادگان ،تهران، 13832 اصلاح گري و انقلاب ويژگي اثر : 13843 بازتاب نقش كار در ادب منظومه

ايراني ويژگي اثر : در دست چاپ4 بررسي تحولات نظام استاد - شاگردي در ايران ويژگي اثر : دانشگاه شهيد بهشتي، 13725 توسعه صنعتي و موانع آن درايران ويژگي اثر : مجموعه مقالات، چاپخش تهران، 13746 جامعه شناسي صنعتي ويژگي اثر : انتشارات سازمان سمت، تهران، 13867 دولت در عصر پهلوي ويژگي اثر : چاپخش، تهران، 13758 گسست هاي فرهنگي و تاريخي ايران ويژگي اثر : در دست چاپمنابع : nbsp1تكميل پرسشنامه توسط دكتر فيوضات بنا به درخواست بنياد ايرانشناسي - زمستان 13852كتاب گفت و گو با چهره ها، گفتگو با دكتر ابراهيم فيوضات- به كوشش عمادالدين شيخ الحكمايي انتشارات كازرونيه 1383

قابل، هادي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

هادي قابل

محل تولد : تربت جام

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1334/4/5

زندگينامه علمي

مختصر از زندگي علمي و سياسي آقاي هادي قابل (جامي) در پنچم تيرماه 1334 شمسي در خانواده مذهبي و روحاني متولد شد. پدر ايشان از علماي مشهد مقدس و امام جمعه شهرستان فريمان بود. در سال 1349 پس از اخذ مدرك ششم ابتدايي وارد حوزه علميه مشهد شد. دروس مقدماتي تا شرح لمعه را در مدرسه مرحوم آيت الله العظمي ميلاني گذراند. سپس با هجرت به قم تحصيلات خود را در حوزه علميه قم ادامه داد تا به درجه اجتهاد رسيد. اساتيد ايشان در ادبيات، حضرات آيات و حجج اسلام حجت هاشمى، رضوانى، ذاكرى،

اسلامي (در مشهد مقدس) و منطق، شرح نظام و منظومه، واعظى، آقا شيخ يحيي انصارى، نعيم آبادي و در اصول، شهيد حاج شيخ عباس شيرازى، احمد بهشتى، دوزدوزانى، ستوده، موسوي تهرانى، سيد علي محقق و در فقه، فاضل هرندى، علوي گرگانى، ستوده، دوزدوزانى، طاهري خرم آبادي و در خارج فقه و اصول حضرات آيات عظام: منتظرى، وحيد خراسانى، فاضل لنكرانى، ميرزا جواد تبريزى، موسوي اردبيلي و يوسف صانعي بوده اند. همچنين از محضر اساتيد بزرگوار، مشكينى، جوادي آملى، شهيد حقاني و... دروس تفسير قرآن، اخلاق و فلسفه را فرا گرفت. از آغاز طلبگي با مبارزات روحانيت به رهبري امام خميني (ره) آشنا شد. از سال 1353 كه منبر و تبليغ را آغاز كرد به بيان انديشه هاي امام و مبارزاني همچون مرحوم طاقانى، آيت الله منتظرى، بازرگان و شريعتي پرداخت. در خرداد سال 1354 در مدرسه فيضيه پس از مضروب شدن، توسط مأموران گارد دستگير و روانه زندان اوين شد. سپس به سربازي اعزام گرديد كه تا سال 1365 ادامه يافت. پس از مراجعه مجدد به حوزه علميه و ادامه تحصيل، مبارزات خود را با جديت بيشتري پيگيري كرد. در زمان اوج گيري مبارزات ملت ايران در سالهاي 56 و 57 در شهرهاي قم، نايين، تربت جام، فريمان و مشهد، هم پاي ملت بزرگ ايران در تمامي صحنه ها حاضر بود.

قادري سهي، بهزاد

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

بهزاد قادري سهي درسال 1331 در شهر زاهدان ديده به جهان گشود. بعد از كلاس اول ابتدايي در زادگاهش به شهر كرمان رفتند و سه سال در آنجا بودند بعد به شهر بجنورد رفتند و سال پنجم تحصيل خود را در آن شهر

سپري كردند.گروه : علوم انساني رشته : زبان و ادبيات انگليسي گرايش : ادبيات نمايشي والدين و انساب : پدر بهزاد قادري سهي اصفهاني و مادرش اهل سيستان بودند.پدرش همرديف بود؛ يعني در پست مهندسي ارتش و با لباس شخصي مسئوليت فني موتورهاي برق و آب مناطق را بر عهده داشت. مادرش خانه دار است و از طايفه توكلي هاي سيستان و بلوچستان است.خاطرات كودكي : خاطرات كودكي بهزاد قادري سهي به زبان خودش: شش سال اول زندگي را در زاهدان زندگي كردم. از همان كودكي با پدرم به سفر مي رفتم.. شب هاي كويري و خرگوش هايي كه نور چراغ اتومبيل آن ها را چراغي مي كرد، وهم شب هاي كوير و جيغ و زوزه حيوانات و آدم ها. آنچه سخت در ذهنم جا خوش كرده روز اول دبستان بود، در نمي دانم كجاي زاهدان.. سرگشته، از كلاسي به كلاسي ديگر مي رفتم. در يك كلاس نقشه پلاس جهان بود: مي خواستم بدانم من كجاي اين جهان هستم! دلهره اي همراه نااميدي اما شيرين. بعد ها، خودم كه به كلاس پنجم رسيدم براي درس جغرافي زمين را نقش زدم كه معلمم، آقاي عبدالرمضاني، خيلي تشويقم كرد. تحصيلات رسمي و حرفه اي : بهزاد قادري سهي بعد از گذران تحصيلات اوليه خود در شهرهاي زاهدان ، كرمان و بجنورد، مقاطع تحصيلات ليسانس خود را در رشته زبان و ادبيات انگليسي، دانشگاه فردوسي، مشهد، 1354گذراند و فوق ليسانس ادبيات آمريكا، دانشگاه شيراز، شيراز، 1357طي كرد، و دكتراي ادبيات نمايشي قرن نوزده و سه دههُ 1960-1990دربريتانيا به اتمام رسانيد.خاطرات و وقايع تحصيل : از وقايع تحصيل بهزاد

قادري سهي به زبان خود او: آن روز ها رشته پزشكي خيلي طرفدار و اعتبار داشت. من در كنكور كه شركت كردم، انتخاب اولم زبان وادبيات انگليسي دانشگاه مشهد بود. وقتي هم كه از امتحان برگشتم، به مادرم گفتم، "كاسه بشقاب من را آماده كن، دارم ميرم مشهد"! ولي وقتي قبول شدم، فوج دوستان پيش پدرم رفتند كه نگذارد من در رشته ادبيات انگليسي درس بخوانم. ولي او گفته بود، "هرچه خودش مي خواهد." خاطره خوشي كه از اين دوران دارم، به ويژه دوره كارشناسي، بيرون آمدن از كتابخانه دانشكده همراه با رفتگر و در دير وقت شب هاست. فعاليتهاي ضمن تحصيل : بهزاد قادري سهي تنها مطالعه مي كرد و در عين حال تدريس هم مي كرد. در دوره كارشناسي ارشد، در شيراز، دانشكده اش كنار حافظيه بود .استادان و مربيان : از استادان بهزاد قادري سهي در دوره تحصيلات تكميلي به شرح زير است: دوره كارشناسي: دكتر قنادان، دكتر فرخ، خانم شايگي، استاد حديدي، استاد صدر، استاد برادران رفيعي دوره كارشناسي ارشد: دكتر باليتاس، دكتر ويليام هاروي، استاد يارمحمدي، استاد ابجديان دوره دكتري: راجر هاوارد، پيتر هيوم، الين جوردن، آنجلا ليوينگستن هم دوره اي ها و همكاران : از همدوره ايهاي دكتر بهزاد قادري سهي مي توان به دكتر عليرضا امامي، دكتر عليرضا انوشيرواني، دكتر هادي كاميابي، دكتر فارسيان، دكتر جهانبخش لنگرودي اشاره نمود.همسر و فرزندان : بهزاد قادري سهي ازدواج كرده و حاصل اين ازدواج چهار فرزند است كه: دو پسر (سياوش و سعيد) و دو دختر (مريم و مهرديس). سياوش در شهريور 86 تخصصش را در رشته پاتولوژي دانشگاه علوم پزشكي

تهران تمام مي كند؛ سعيد كارشناسي ارشد عمران را تمام خواهد كرد؛ مريم در رشته كارشناسي ارشد گياهپزشكي درس مي خواند و مهرديس دارد خودش را براي ورود به مراحل ديگر زندگي آماده مي كند.وقايع ميانسالي : شهادت برادر بهزاد قادري سهي به نام حيدرعلي قادري سهي، در سوسنگرد در سال 1360. در گذشت پدرم در سال 1382 در شهرستان بجنورد. انتقال از دانشگاه شهيد باهنر كرمان به دانشگاه تهران در سال 1384.مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : 1-سرپرستي كتابخانه ملي كرمان در بدو تاسيس 2-سرپرستي گروه زبانهاي خارجي، دانشگاه شهيدباهنر كرمان 3-معاونت آموزشي دانشكده هنر، دانشگاه كرمان 4-عضو هيات تحريريه نشريه دانشكده ادبيات و علوم انساني 5-عضو شوراي تخصصي گروه زبان و ادبيات انگليسي 6- عضو هيات امناي تئاتر كرمان به مدت دو سال 7- عضو هيات مميزه دانشگاه هاي جنوب شرق ايران 9-عضو هيات تحريريه نشريه پژوهش زبان هاي خارجي، دانشكده زبان هاي خارجي، دانشگاه تهران 10- عضو مركز ايبسن شناسي دانشگاه اسلو-نروژ فعاليتهاي آموزشي : 1- تدريس دروس نقد ادبي، نمايشنامه، مكتبهاي ادبي، اصول و روش ترجمه، شعر، رمان، داستان كوتاه و نثر انگليسي در دانشگاه كرمان از مهر ماه 57 تا 84. 2-تدريس همين دروس در دانشگاه آزاد كرمان. 3- تدريس همين دروس در دانشگاه ولي عصر(عج) رفسنجان (به مدت چهار ترم) 4- تدريس دروس فوق و نيز دروس كارشناسي ارشد ادبيات انگليسي در دانشكده زبان هاي خارجي، دانشگاه تهران 5- تدريس دروس عصر روشنگري، عصر رمانتيسيسم، و نمايشنامه قرن نوزدهم در مقاطع كارشناسي و كار شناسي ارشد در دانشگاه Essex انگلستان از سال 1372 تا پايان تحقيقاتِ دورهُ دكتري (1376).

6- شركت در تدوين برنامه دوره دكتري زبان و ادبيات انگليسي در دانشگاه تهرانساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : 1-پژوهش در زمينه ادبيات نمايشي 2-ترجمه و تاليف مقاله و كتاب 3-راهنمايي پايان نامه و تشويق دانشجويان به استخراج مقاله از آن ها شاگردان : 1-دكتر پيرنجمالدين، دانشگاه اصفهان 2-دكتر اميد طبيبزاده، دانشگاه همدان 3-دكتر طاهره احمديپور، دانشگاه ولي عصر (رفسنجان) 4-دكتر محمد حسن حفيظي، دانشكاه فلوريدا، آمريكا 5-دكتر محمد شهابي، دانشگاه آزاد كرمان 6-دكتر آزاد منش، دانشگاه آزاد كرمان 7-خانم ناهيد فخرشفايي، دانشگاه شهيد باهنر كرمان 8-خانم زهرا ميهنخواه، دانشگاه شهيد باهنر كرمان (مرحوم) 9-دكتر رضا پاشا مقيمي، دانشگاه آزاد كرمان همفكران فرد : 1-آقاي اكبر رادي، نمايشنامه نويس 2-آقاي جلال ستاري، نويسنده و منتقد 3-خانم لاله تقيان، نويسنده و منتقد 4-آقاي يدا... آقاعباسي، دانشگاه شهيدباهنر كرمان 5-دكتر حسين پيرنجم الدين، دانشگاه اصفهان 6-دكتر محمد مرندي، دانشگاه تهران 7-دكتر آزبيورن اورشيث، دانشگاه برگن-نروژ 8-دكتر كنوت برينتسول، دانشگاه اسلو- نروژ 9-دكتر فروده الان، دانشگاه اسلو-نروژ 10-دكتر ويگديس استا، دانشگاه اسلو-نروژ 11-دكتر پيتر هيوم، دانشگاه اسكس-انگليس 12-دكتر توماس برتونيو، دانشگاه دولتي نيويورك 13-دكتر جون تمپلتن، دانشگاه نيويورك 14-دكتر كاري مايزر، دانشگاه پنسيلوانيا آرا و گرايشهاي خاص : گرايش به مكتب رمانتيسيسم، شيوه جدلي هگلي و تكيه بر ايبسن به عنوان يكي از جدلي انديشان دوران مدرنجوائز و نشانها : 1-استاد نمونه دانشگاه شهيد باهنر كرمان در سال 1376 2-لوح تقدير براي ترجمه متون نمايشي در استان كرمان در سال 1378 3-نمايشنامه مرد يخين مي آيد به عنوان ترجمه برتر در نخستين جشن ادبيات نمايشي كانون نمايشنامهنويسان خانه تئاتر، تهران: 26 شهريور ماه 84. 4-ترجمة مرگ تراژدي

به عنوان پژوهش و ترجمة برتر در نخستين جشن ادبيات نمايشي كانون نمايشنامهنويسان خانه تئاتر، تهران: 26 شهريور ماه 84. 5-لوح سپاس از سوي سفارت نروژ در تهران و مركز هنرهاي نمايشي در سال 1385 براي پژوهش در باره آثار ايبسن. 6-با چراغ در آينه هاي قناس، نوشته بهزاد قادري، نشر قطره، 1384، به عنوان كتاب برتر سال در ميان كتب دانشگاهي در سال 1384. چگونگي عرضه آثار : بهزاد قادري سهي بيش از 19 طرح نمايشنامه را ترجمه كرده است و عهده دار 10ترجمه مقاله را داشته، وي 39 مقاله در عنوانهاي مختلف ارائه داده است.آثار : nbsp1 Theatres of the Mind ويژگي اثر : B. Ghaderi Sohi,: Revolutions and British Drama, New Delhi, Bahri Publications, 2002.2 ايبسن ويژگي اثر : بهزاد قادري: آرمانشهر و آشوب، زير چاپ3 با چراغ در آينه هاي قناس ويژگي اثر : بهزاد قادري، ادبيات نمايشي رمانتيسيسم و تئاتر پسا-مدرن، تهران: نشر قطره، 1384.4 گذر از تئاتر ارسطويي به درام پسا-مدرن، كرمان ويژگي اثر : بهزاد قادري، انتشارات دانشگاه شهيدباهنر كرمان، 13825 مرگ تراژدي ويژگي اثر : جورج اشتاينر، زير چاپ. تهران: مركز هنر هاي نمايشي. اين كتاب بررسي نسبتا جامعي است در باره زوال تراژدي از يونان باستان تا دهه 60 قرن بيستم و يكي از كتب بسيار ارزشمند و مرجع براي دانشجويان و علاقمندان به هنر تئاتر و نمايشنامه نويسي است.6 هر كسي

را اصطلاحي داده اند ويژگي اثر : بهزاد قادري، شش گفتار پيرامون ترجمه متون نمايشي، كرمان: انتشارات دانشگاه شهيد باهنر كرمان، 1382

قاسملو خويي، يعقوب

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

يعقوب قاسملو خويي

محل تولد : خوي

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد

زندگينامه علمي

حقير در شهرستان خوي از توابع آذربايجان غربي متولد شدم وپس از دوران كودكي در مدرسه بابالو شهانق تحصيلات ابتدايي و راهنمايي را به اتمام رساندم با توجه به اينكه در سوم راهنمايي شاگرد ممتاز شده بودم برادرانم پشنهاد دادند كه در رشته رياضي فيزيك مشغول تحصيل شوم ولي برادر بزرگم چون فني بود و در رشته برق استاد بود به من گفت كه در هنرستان شهيد رجايي خوي مشغول تحصيل شوم بنده نيز حرف او را گوش داديم و در رشته برق در هنرستان مشغول شدم و در سال 1374 موفق به اخذ ديپلم فني شدم با توجه به اينكه برادرم در سال 1364 به فيض شهادت نايل شده بود و مادر مرحومه ام هميشه به من مي گفت كه تو بايد راه برادرت را ادامه بدهي اين فرمايش او هميش در ذهنم بود وهنوز هم هست. باعث شد كه ما جذب حوزه علميه بشويم ابتدا تا پايه ششم در حوزه علميه تبريز مشغول تحصيل شديم از اساتيد بنده در تبريز مي توانم حجه الاسلام والمسلمين پور محمدي و حجه الاسلام وثوقي را نام ببرم كه هردو آدمهاي اخلاقي و ملايي بودند. سپس در سال 1377 وارد حوزه علميه قم شدم و همزمان در دانشگاه مفيد مشغول تحصيل در رشته فلسفه محض شدم و دانشگاه از

محضر اساتيدي همچون حجج الاسلام ديواني، انتظام، كاملان و اديب بهره هاي فراواني بردم و در رسائل و مكاسب از محضر استاد بزرگوار حجه الاسلام ولمسلمين محمد باقري شاهرودي بهره بردم و كفايه را نيز از محضر آيت الله اعتمادي بهره بردم سپس در سال 1385 به قصد تبليغ در وزارت دفاع مشغول شدم همزمان در درس خارج فقه حضرت آيت الله خامنه اي و در خارج اصول حضرت آيت الله شاهرودي به مدت دو سال استفاده هاي معنوي و علمي برديم و با توجه به اتمام ماموريت در وزارت دفاع به قم باز گشتم و به امر تبليغ و تاليف و تحصيل مشغول هستم اينجانب داراي تاليفات زير مي باشم. 1. دين و آزادي 2. طبيب عاشقان (خاطرات و اشعار علامه طباطبايي) 3. فروغ دانايي (خاطرات علامه جعفري) 4. خلاصه الغدير 5. گامي به سوي تدوين منشور وحدت اسلامي 6. مقاله در زمينه اشعار علامه طباطبايي در كتاب مرزبان وحي چاپ د فتر تبليغات اسلامي.

قاسمي طوسي، محمداسماعيل

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد اسماعيل قاسمي طوسي

محل تولد : نكاء

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1343/3/3

زندگينامه علمي

آقاي محمد اسماعيل قاسمي طوسي در دوم خرداد سال 1343هجري شمسي در خانواده اي متدين، مذهبي و دوستدار اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام در شهرستان نكا ديده به جهان گشود. دوران ابتدايي، راهنمايي و دبيرستان را در زادگاه خويش با موفقيت سپري كرد. در پي تشويق خانواده و علاقه خويش به فراگيري علوم ديني در سال 1359 وارد حوزه علميه شهرستان بهشهر گرديد و از محضر بزرگان آن ديار بهره ها برد.

پس از مدتي تحصيل در حوزه علميه بهشهر به شوق زيارت و هم جواري با بارگاه كريمه اهل البيت حضرت معصومه سلام الله عليها رهسپار حوزه علميه قم گرديد. از نخستين روزهاي ورود با تلاش و كوشش فراوان به تحصيل پرداخت. پس از گذراندن سطوح عالي در سال 1368 به حلقه دروس خارج راه يافت. وي در ايام تحصيل در قم از محضر بزرگاني چون آيت الله مكارم، مرحوم آيت الله فاضل، آيت الله صالحي مازندراني، و ديگر ستارگان درخشان حوزه علميه قم كسب فيض كرد. استاد در كنار تحصيل دروس حوزوي از تحصيلات دانشگاهي غافل نماند و در رشته علوم سياسي در مقطع كارشناسي ارشد در سال 1378از دانشگاه باقر العلوم (ع) فارغ التحصيل گرديد. و با موفقيت از پايان نامه خويش با عنوان جايگاه و نقش مردم در نظام جمهوري اسلامي ايران از ديدگاه امام دفاع كرد. وي پس از طي تحصيلات جهت خدمت علمي و فرهنگي به مردم ديار خويش به زادگاهش بازگشت، و هم اكنون در دانشگاه مازندران و ساري به امر تدريس اشتغال دارد. وي درطول حيات علمي خود به امر نگارش و پژوهش پرداخته است و آثاري از قبيل انسان معاصر، بايد ها و نبايدها را به رشته تحرير در آورده است.

قاسمي، حسين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حسين قاسمي

محل تولد : كاشان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1347/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب حسين قاسمي متولد شهرستان كاشان، پس از گذراندن تحصيلات كلاسيك در سال 1363 وارد حوزه علميه مرحوم آيت الله يثربي در كاشان شدم و پس از طي مقدمات و

سطوح ابتدائي حوزه در سال 1367 وارد حوزه علميه قم شدم و از آن زمان تاكنون سطوح مختلف حوزوي را گذرانده و اكنون در مقطع خارجي سطح مشغول به تحصيل هستم. البته در كنار دروس حوزوي در زمينه هاي فلسفي و كلامي مطالعاتي در رشته و دارم و در ضمن تأليفاتي نيز در هر دو حوزه فقهي و فلسفي داشته ام.

قاسمي، علي محمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

علي محمد قاسمي

محل تولد : نيك آباد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1333/1/1

زندگينامه علمي

حدود سال 1350 وارد حوزه علميه قم شدم قستمي از دوره سطح را در مدرسه مرحوم آيت الله العظمي گلپايگاني و قسمتي ديگر را بطور آزاد در محضر اساتيد بزرگواري همچون آيت الله ستوده، آيت الله اعتمادي، آيت الله پاياني و آيت الله فاضل گذارندم پس از پيروزي انقلاب و اتمام تقريبي سطح از درس خارج فقه و اصول حضرات آيات عظام، وحيد خراساني و تبريزي بيشترين استفاده را كردم و قبل از آن از محضر آيات عظام آيت الله مكارم شيرازي و آيت الله جوادي آملي نيز بهره مند شدم، كنار درسهاي فقه و اصول و همزمان با شروع درس خارج دوره آموزشي مؤسسه در راه حق و بنياد فرهنگي باقر العلوم را با موفقيت گذراندم (بين سالهاي 68-61) و در بنياد باقر العلوم، در كنار برنامه آموزشي شروع به كارهاي تحقيقاتي بطور دسته جمعي نموديم. در كنار كارهاي تحقيقاتي و همزمان با گذراندن دوره آموزشي كارشناسي ارشد موفق به اخذ كارشناسي ارشد از مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره) شدم. خداي متعال توفيق داد كه بيش از

15 سال در مدرسه عترت (ع) مشغول تدريس اصول و كلام شدم كه هم اكنون نيز ادامه دارد و از سال 77 تا كنون نيز در مؤسسه امام خميني (ره) قبل از آن در مؤسسه در راه حق و گاهي در برخي مؤسسات همانند جامعة الزهرا، مركز جهاني علوم اسلامي و... اشتغال به تدريس دروس معارف و تفسير موضوعي قرآن دارم. حدود پنج سال است كه عضو هيئت علمي مؤسسه امام خميني (ره) مشغول تدريسم. و در ساعاتي كه فراغتي باشد مشغول تهيه معجم موضوعي معاد و توحيد هستم.

قاضي زاده، كاظم

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

كاظم قاضي زاده

محل تولد : تهران

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1340/1/1

زندگينامه علمي

تحصيلات دبستان و دبيرستان را به سرعت طي كرد و در سال 1356 (16 سالگي) به دانشگاه و در رشته فيزيك مشغول تحصيل شد. همراه با انقلاب فرهنگي به حوزه علميه قم آمد دروس سطح را نيز در حدود شش سال فرا گرفت و ازسال 1366 به درس خارج اساتيد حوزه حاضر شد. وي تا سال 1380 (به مدت 15 سال) از دروس خارج حوزه بهره برد. اهم اساتيد وي به ترتيب استفاده زماني بيشتر عبارتند از: آيت الله تبريزي، آيت الله سيد كاظم حائري، آيت الله منتظري، آيت الله سيد محمود هاشمي، آيت الله جوادي آملي (در تفسير)، آيت الله سيد موسي شبيري، آيت الله محمد فاضل لنكراني و آيت الله وحيد خراساني. گرچه وي اقدامي جهت اخذ مدرك رسمي از حوزه علميه نكرده است اما در امتحان كتبي و شفاهي مجلس خبرگان در سال 1377 كه در سطح تاييد تجربي در اجتهاد داوطلبان

شركت و در نامزدي مجلس خبرگان رهبري برگزار مي شد شركت كرده و با درجه عالي موفق به قبولي در امتحانات مربوطه شد. وي درسال 1371 همزمان با تحصيلات فردي در دوره كارشناسي ارشد تربيت مدرس قم تحصيل كرد و با ادامه آن در مقطع دكتري علوم قرآن و حديث در اين رشته نيز موفق به اتمام شد. اهم فعاليتهاي علمي وي تدريس در حوزه و دانشگاه بوده است. از سال 1360 تدريس حوزوي را با تدريس ادبيات و منطق شروع كرد و در ادامه با تدريس فقه و اصول ادامه داد. در آغاز مدارس رضويه و رسالت محل تدريس وي بود ولي در سطوح عالي حوزه در مدرسه آيت الله گلپايگاني، مسجد امام زين العابدين و مدرسه آيت الله بروجردي مشغول به تدريس بوده و هست. هم اكنون پنج سال است كه به تدريس خارج فقه اشتغال دارد. از سال 1380 نيز تدريس در دانشگاه را آغاز كرد و هم اكنون در مقاطع دكتري و كارشناسي ارشد به تدريس تفسير و علوم قرآن، حديث و رجال نيز اشتغال دارد.

قاضي زاهدي، ابراهيم

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

ابراهيم قاضي زاهدي

محل تولد : گلپايگان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1333/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب ابراهيم فرزند مرحوم آيت الله حاج آقا علي قاضي زاهدي متولد سال 1333 شمسي تحت تربيت والد معظم پرورش يافته پس از خواندن دروس ابتدائي و اوليه در گلپايگان براي تحصيل علوم دينيه در سال 1349 شمسي به قم هجرت نموده و مقدمات و سطوح وسطي را در مدرسه آيت الله العظمي گلپايگاني قدس سره در خيابان تهران نزد جمعي از فضلاء

و علماء خوانده و بعد از چند سال به مدرسه خان مدرسه آيت الله العظمي مرحوم بروجردي قدس سره رفته و سطوح نهائي فقه واصول را از آيات عظام و حجج الاسلام مرحوم آيت الله ستوده اراكي و سيد ابوالفضل موسوي نيريزي (ره) و صلواتي و فاضل لنكراني و نوري همداني و سبحاني به تكميل رساندم و سپس شركت در درس خارج مرحوم آيت الله العظمي گلپايگاني قدس سره و مرحوم آيت الله شيخ مرتضي حائري يزدي قدس سره و نجفي مرعشي تا پايان عمر شريفشان از ابحاث فقهي مستضعفين و اكنون از دراسات آيت الله وحيد خراساني مدظله العالي استفاده و تقريرات ايشان را به رشته تحرير در آورده و از غالب نامبردگان اجازات روايتي و غيره دريافت نموده و اكنون به عنوان يك واعظ نامي كشور در اكثر شهرهاي ايران منبر مي روم و مورد تشويق مؤمنين در مجالس سنگين اداي وظيفه اسلامي نمايم و از طريق منبر و خطابه خدمات ارزنده و چشمگيري نموده چند سالي هم در يكي از حجرات صحن تدريس لمعه و مكاسب داشتم و كتابهاي خطي نوشتم كه اميد است بتوانم آنها را به چاپ برسانم.

قاضي طباطبايي، محمود

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

دكتر محمود قاضي طباطبايي دانشيار گروه جمعيت شناسي دانشكده علوم اجتماعي دانشگاه تهران است. وي مدرك كارشناسي را در رشته علوم سياسي از دانشگاه ملي ايران(1354)، كارشناسي ارشد را در رشته علوم سياسي از دانشگاه ميشيگان غربي امريكا (1357) و دكتري را در رشته جامعه شناسي از دانشگاه ايالتي يوتا امريكا (136) اخذ نموده است.گروه : علوم انسانيرشته : جامعه شناسيتحصيلات رسمي و حرفه اي : محمود قاضي طباطبايي مدرك كارشناسي

را در رشته علوم سياسي از دانشگاه ملي ايران(1354)، كارشناسي ارشد را در رشته علوم سياسي از دانشگاه ميشيگان غربي امريكا (1357) و دكتري را در رشته جامعه شناسي از دانشگاه ايالتي يوتا امريكا (136) اخذ نموده است. عنوان رساله وي در دوره كارشناسي ارشد « شخصيت سياسي محصول زمان يا خصوصيات فردي» و دوره دكتري «تطابق محيطي بزهكاري: آزمون طولي تئوري» است.مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : در خصوص ديگر خدمات علمي و اجرايي دكتر قاضي طباطبايي مي توان مواردي همچون «معاون پژوهشي موسسه پژوهش و برنامه ريزي آموزش عالي (1378 -1384) را نام برد. فعاليتهاي آموزشي : موارد تدريس وي «آمار در علوم اجتماعي» (در مقطع كارشناسي)، «آمارپيشرفته»، «تكنيك هاي تحقيق »، «روش تحقيق » و «روش هاي تحقيق پيشرفته» و «روش تحقيق پيشرفته» و «روش هاي تحليل آمار پيشرفته» و «نرم افزار» (در مقطع دكتري) است. آثار : nbsp1 بررسي پديده خشونت خانگي عليه زنان: از جلد 2 تا جلد 17 و از جلد 19 تا جلد 28 ويژگي اثر : تاليف 13832 روشهاي پيشرفته آماري ويژگي اثر : تاليف 1385

قاضي عسكر، علي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد علي قاضي عسكر

محل تولد : اصفهان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1333/3/5

زندگينامه علمي

اينجانب سيد علي قاضي عسكر در روز پنجم خرداد ماه يك هزار و سيصد و سي و سه شمسي برابر با 23 رمضان المبارك 1373 هجري قمري در يك خانواده مذهبي در خيابان مسجد سيد اصفهان متولد شدم. تحصيلات دوره ابتدايي را در دبستان جعفري وابسته

به تعليمات اسلامي كه در محله بيدآباد اصفهان واقع شده بود سپري كردم و دوره راهنمائي را نيز در مدرسه احمديه كه مديريت آن را يك نفر روحاني به نام حجت الاسلام آقاي سيد ابوالحسن بدري بعهده داشت گذراندم. پدرم آقاي حاج سيد مصطفي قاضي عسكر كه كارمند كارخانه صنايع پشم اصفهان و از مقلدان حضرت امام خميني (ره) بود بسيار علاقه داشت تا يكي از فرزندان خود را به حوزه فرستاده تا دروس حوزوي بخواند، از اين رو در سن 15 سالگي وارد حوزه علميه اصفهان شدم و جامع المقدمات را آغاز كرده از اساتيد بزرگوار آن حوزه بهره مند شدم. سپس با گذشت يك سال به دليل آوازه و شهرتي كه قم داشت تصميم گرفتم به قم آمده و در حوزه كهن قم ادامه تحصيل دهم در قم به ترتيب در مدرسه مومنيه واقع در خيابان چهارمردان، مدرسه آيت الله نجفي مرعشي واقع در خيابان ارك قم، مدرسه فيضيه و سپس در مدرسه حجتيه سكونت داشتم. دروس مقدماتي را از محضر اساتيد بزرگواري از جمله مرحوم حجت الاسلام و المسلمين آقاي كافي اصفهاني، مرحوم شهيد حجت الاسلام و المسلمين آقاي سيد حسن بهشتي طاب ثراه امام جمعه موقت اصفهان پس از انقلاب كه به دست منافقين به شهادت رسيدند، حجت الاسلام و المسملين آقاي حجازي اصفهاني، مرحوم حجت الاسلام و المسلمين آقاي يحيي سلطاني و ... فرا گرفتم. سپس به درس مرحوم آيت الله ستوده، آيت الله خزعلي، آيت الله انصاري شيرازي حاضر شدم و مكاسب را در درس آيت الله حاج شيخ يوسف صانعي و كفايه را در محضر حضرت آيت

الله فاضل لنكراني بهره گرفتم. و سپس در دروس خارج آيت الله فاضل لنكراني، آيت الله منتظري، آيت الله حاج شيخ جواد تبريزي حاضر شده سالها از محضر اين اساتيد بهره مند شدم در دروس تفسير و اخلاق از محضر آيت الله مشكيني استفاده كردم در دروس تخصصي مرحوم شهيد آيت الله مرتضي مطهري كه در مسجد ارك قم برگزار ميشد شركت داشتم و بخشي نيز از محضر آيت الله جوادي آملي استفاده كرده ام و بر اساس تاييديه مكتوبي كه از اساتيد بزرگوار و اعزه همچون حضرت آيت الله فاضل لنكراني، حضرت آيت الله سبحاني، حضرت آيت الله خاتم يزدي، حضرت آيت الله محمد حسن قديري و ... دارم بيش از ده سال از دروس خارج حوزه استفاده كردم. بنده از ابتداي تكليف مقلد حضرت امام خميني (ره) بودم و از آنجا كه پدرم درحادثه 15 خرداد در قم حضور داشت و شاهد حمله كماندوهاي رژيم پهلوي به مدرسه فيضيه و شهادت و مجروحيت طلاب و روحانيون حوزه علميه بود و با روحانيون مبارزه و تلاشگر مانوس بود بطور طبيعي اينجانب از همان سال اول تحصيل با قيام حضرت امام همراه شدم، در همان سال اول طلبگي در مدرسه ملا عبدالله گاهي شبها نوارهاي كاست كه از نجف ارسال شده بود را همراه با تني چند از طلاب آن روز مدرسه كه حاوي سخنرانيهاي امام خميني (ره) بود استماع و در توزيع اعلاميه هاي ايشان مشاركت داشتم، و پس از آنكه به قم آمدم اين فعاليتها ادامه يافت و با اكثر چهره هاي انقلابي حوزه آشنا و همراه شدم.

قاضي عسكر، محمد حسن

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

معروف به داور

پناه. عالم فاضل، و محقق جليل، در خوانسار متولد گرديده، و در محل تولد خود و اصفهان و نجف تحصيل كرد، مجتهدى عالى مقدار، و مدرسى كامل بود. در فقه و اصول و ادبيات در حدود سطوح و خارج تدريس مى فرمود، و در كشف معضلات علوم، يد بيضا مى نمود. سال ها در مدرسه ى دركوشك، فرائد و متاجر و كفايه مباحثه مى نمود، جمعى از افاضل اين شهر خدمت او تحصيل نموده اند.

از بدو تشكيل مدارس جديد به خدمت فرهنگ وارد شده، و بدين جهت مقامات علمى مشاراليه مجهول ماند، و آن طور كه بايد و شايد از ايشان استفاده نگرديد.

در ارتش سال ها به عنوان قاضى عسكر خدمت مى نمود.

نگارنده مدتى از محضر ايشان در علوم عربيت استفاده نموده است.

در رجب سال 1382 به سن متجاوز از هشتاد وفات يافته، در اين تكيه در بقعه اى مخصوص مدفون گرديد.

برگرفته از كتاب :دانشمندان و بزرگان اصفهان (جلد دوم)

قاضي كمره اي، جعفر

قرن:12

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عالم فاضل محقق، استاد علماى زمان، و مرجع فتوى و احكام بوده، در خدمت آقا حسين خوانسارى، و ملا محمدباقر سبزوارى، و ملا محمدتقى مجلس تلمذ نموده، و سال ها منصب قضاوت اصفهان را داشته؛ بر بسيارى از كتب حواشى و شرح نوشته، از آن جمله است:

1 - حواشى و تعليقات بر شرح لمعه 2 - حواشى بر كفايه ى سبزوارى 3 - رساله در اصول دين، فارسى 4 - ذخائر العقبى، در تعقيبات 5 - وجيزه، در حكم ولايت وصى بر نكاح صغير؛ و غيره.

وفاتش در 1115 در مسافرت حج در عراق روى داده است، و در نجف مدفون گرديده.

برگرفته از كتاب :دانشمندان و بزرگان اصفهان (جلد دوم)

قاضي، قاسم

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

دكتر قاسم قاضي در سال 1312 درشميران متولد شد. وي در سال 1333 وارد رشتة فلسفه و علوم تربيتي دانشكدة ادبيات دانشگاه تهران شد. در سال 1336 ، با رتبة شاگرد اولي و اخذ مدال درجه يك علمي فارغ التحصيل گرديد. در همان سال در رشته دكتري فلسفه دانشكده ادبيات دانشگاه تهران پذيرفته شد و به اخذ روشها و تنامه در روان شناسي و طبقه شناسي نايل آمد.ايشان همچنين در سال 1340 برا ي ادامه تحصيل به كشور انگلستان اعزام شد. پس از دريافت دو مدرك ديپلم آموزش و كارشناسي ارشد تعليم و تربيت به ايران مراجعه كرد و به دانشگاه تهران انتقال يافت. پس از 3 سال خدمت در دانشكدة روان شناسي و علوم تربيتي براي دريافت درجة دكتري عازم كشور آمريكا شد. پس از 3 سال تحصيل در دانشگاه ايالتي بال ، در رشتة تعليم و تربيت و تخصص در رشتة روان شناسي مشاوره در سال

1350 به ايران بازگشت. از آن تاريخ به بعد به ترتيب مدارج استادياري، دانشياري و استادي را طي كرد.گروه : علوم انساني رشته : روان شناسي گرايش : آموزش و پرورش پيش دبستاني تحصيلات رسمي و حرفه اي : دكتر قاسم قاضي تحصيلات دبستان و دبيرستان خود تا پنجم دبيرستان را در دبيرستان شاهپور تجريش كه آن زمان هر دو دوره را دربر مي گرفت، گذرانيد. ششم دبيرستان را در دبيرستان علميه و در رشته ادبي به پايان رسانيد و در سال 1333 وارد رشتة فلسفه و علوم تربيتي دانشكدة ادبيات دانشگاه تهران شد. در سال 1336 ، با رتبة شاگرد اولي و اخذ مدال درجه يك علمي فارغ التحصيل گرديد. در همان سال در رشته دكتري فلسفه دانشكده ادبيات دانشگاه تهران پذيرفته شد و به اخذ روشها و تنامه در روان شناسي و طبقه شناسي نايل آمد. در سال 1340 برا ي ادامه تحصيل به كشور انگلستان اعزام شد. پس از دريافت دو مدرك ديپلم آموزش و كارشناسي ارشد تعليم و تربيت به ايران مراجعه كرد و به دانشگاه تهران انتقال يافت. پس از 3 سال خدمت در دانشكدة روان شناسي و علوم تربيتي براي دريافت درجة دكتري عازم كشور آمريكا شد. پس از 3 سال تحصيل در دانشگاه ايالتي بال ، در رشتة تعليم و تربيت و تخصص در رشتة روان شناسي مشاوره در سال 1350 به ايران بازگشت.همسر و فرزندان : دكتر قاضي متأهل،و داراي دو فرزند است.وقايع ميانسالي : دكتر قاضي پس از كسب دكتري در رشته آموزش و پرورش كودكان به عضويت هيئت علمي دانشكده روانشاسي و علوم تربيتي دانشگاه

در آمد وي هم اكنون با رتبه علمي استادي مشغول به تدريس است.مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : دكتر قاضي عضو هيئت علمي و استاد دانشكده روانشناسي و علوم تربيتي دانشگاه تهران است. تجارب مديريتي از آذرماه 1358 تا ارديبهشت 1359 سرپرست دانشكده روانشناسي و علوم تربيتي. از آبان ماه 1352 تا مهرماه 1356، سرپرست گروه آموزشي روش ها و برنامه هاي درسي دانشگاه تهران. مدير گروه آموزشي كارشناسي ارشد روان شناسي مشاوره در دانشگاه آزاد اسلامي (واحد رودهن) 1371 تاكنون. سرپرست مركز مشاوره و خدمات روانشناسي در دانشگاه آزاد اسلامي (واحد رودهن) 1371 تاكنون كارآموزي معلمي در مدارس مدرن انگلستان به مدت يك ترم- 1363 ميلادي. سرپرست گروه مشاوران راهنمايي مدارس گروه فرهنگي هدف –1351 تا 1353. سرپرست گروه مشاوران راهنمايي و دبيرستان نظام تهران- 1354 تا 1357. عضو كميته عالي برنامه ريزي برنامه خانواده در سازمان راديو تلويزيون ملي ايران 1352. عضو هيئت داوران هفتمين و هشتمين فستيوال فيلم هاي كودكان و نوجوانان (تهران) 1351 و 1352. عضو آموزشي كلينيك خواندن و مركز مواد خواندني- دانشگاه ايالتي بال- امريكا 1371 تا 1372. عضو هيئت تحريريه مجله روانشناسي و علوم تربيتي- دانشكده روانشناسي و علوم تربيتي دانشگاه تهران، از 1351 تاكنون. ويراستار بين المللي مجله انجمن بين المللي روان شناسي آموزشگاهي. مدير دفتر مشاوره و راهنمايي كودك و خانواده (دفتر خصوصي) از 1352 تاكنون. عضو انجمن روان شناسي ايران (قبل و بعد از انقلاب اسلامي ايران) عضو انجمن بين المللي روان شناسي آموزشگاهي (ISPA) از 1972 ميلادي تاكنون عضو انجمن ايراني تعليم و تربيت عضو انجمن بين آلمللي ميزگرد براي پيشبرد مشاوره(irfac) عضو (سابق) انجمن روان شناسي امريكا (APA) عضو شوراي دانشجويان خارجي دانشگاه ايالتي بال در سال

تحصيلي 72-1971 ميلادي. عضو هيآت امنا كتابخانه و موزه ملك، تهران 1358 تا 1360. عضويت افتخاري انجمن ملي همايت از كودكان در ايران 1375. رئيس كميته تخصصي روان شناسي مشاوره _ بخش روان شناسي مشاوره انجمن روان شناسي ايران، از 1375 تا 1377. تقديرنامه از طرف قائم مقام وزير آموزش و پرورش براي بنيان گذاري نظام جديد آموزش متوسطه (دبيرستانهاي نظام جديد)، شماره 4400/400 تا تاريخ 8/5/1374. عضو هيئت مديره انجمن روان شناسي ايران، 1379، به مدت 2 سال فعاليتهاي آموزشي : قاسم قاضي پس اخذ مدرك كارشناسي، از خدمت دبيري وزارت آموزش و پرورش درآمد و در سال 1340 برا ي ادامه تحصيل به كشور انگلستان اعزام شد. پس از دريافت دو مدرك ديپلم آموزش و كارشناسي ارشد تعليم و تربيت به ايران مراجعه كرد و به دانشگاه تهران انتقال يافت. پس از 3 سال خدمت در دانشكدة روان شناسي و علوم تربيتي براي دريافت درجة دكتري عازم كشور آمريكا شد. پس از 3 سال تحصيل در دانشگاه ايالتي بال ، در رشتة تعليم و تربيت و تخصص در رشتة روان شناسي مشاوره در سال 1350 به ايران بازگشت. از آن تاريخ به بعد به ترتيب مدارج استادياري، دانشياري و استادي را طي كرد. دكتر قاسم قاضي پس از اخذ تخصص در رشتة روان شناسي مشاوره ، به موازات تدريس در دانشگاههاي تهران، شهيد بهشتي، علامه طباطبايي و علوم بهزيستي و توانبخشي به كار مشاوره و روان درماني با افراد و خانواده ها مشغول بوده است كه حاصل تجربه هاي خود را در كتاب هاي مختلف و به طور اختصاصي در كتاب آورده است. عنوان دروس ارائه شده توسط

ايشان به قرار زير است: دروس :روشهاي مشاوره و مصاحبه - روانشناسي مشاوره و راهنمايي - نظريه هاي مشاوره و روان درماني- آموزش و پرورش پيش دبستاني و دبستاني در دانشكده روانشناسي و علوم تربيتي دانشگاه تهران دروس : اصول و فنون مشاوره و راهنمايي در دانشكده علوم اجتماعي دانشگاه تهران. دروس : نظريه هاي پيشرفته مشاوره و روان درماني دانشگاه اسلامي رودهن دروس : تمرين و كارورزي مشاوره در دانشگاه آزاد اسلامي و دانشكده روانشناسي رود هن. جوائز و نشانها : - فارغ التحصيل رتبه اول دوره كارشناسي رشته فلسفه و علوم تربيتي دانشگاه تهران. دريافت مدال درجه 1 علمي. مهرماه 1336. - دريافت بورس تحصيلي و مأموريت علمي از طرف وزارت آموزش و پرورش از 1340 تا 1344. - دريافت بورس تحصيلي و مآموريت علمي از طرف دانشگاه تهران از آبان ماه 1348تا فروردين ماه 1351. -دريافت بورس تحصيلي از دانشگاه ايالتي بال از نوامبر 1969تا مارس 1972. چگونگي عرضه آثار : دكتر قاضي استاد راهنماي بيش از 10 پايان نامه كارشناسي ارشد بوده است. وي همچنين داراي 20 مقاله به زبان فارسي و 3 تاليف و 4 ترجمه است. قابل ذكر است كه دكتر قاسم قاضي در تأليف و ترجمة آثار زير شركت داشته است : 1 _ آموزش و پرورش پيش دبستاني و دبستاني، نوشته بازرسان سلطنتي انگلستان، چاپ جهاد دانشگاهي تهران، 1373 2 _ نظريه ها و روشهاي مشاوره و روان درماني، چاپ چهارم، جهاد دانشگاهي تهران، 1378. 3 _ سه گفتار و يك آزمون ، چاپ انتشارات سپهر، 1368. 4 _ بازي تفكر كودك است ، نوشتة اولين شارپ، انتشارات سپهر، چاپ

چهارم، 1369. 5 _ روان شناسي انسان سلطه جو، نوشتة اورت شوستر و م، انتشارات سپهر، چاپ چهارم، 1369.آثار : آموزش و پرورش پيش دبستاني و دبستاني ويژگي اثر : ترجمه جهاد دانشگاهي - دانشگاه تهران فارسي 13752 بازي تفكر كودك است ويژگي اثر : نوشتة اولين شارپ، انتشارات سپهر، چاپ چهارم، 13693 در آمدي بر انسان شده ويژگي اثر : ترجمه- دانشگاه آزاد اسلامي- فارسي 13694 روانشناسي انسان سلطه جو ويژگي اثر : ترجمه- انتشارات سپهر- فارسي 13725 روشها و تكنيكهاي مشاوره و روان درماني ويژگي اثر : تاليف - جهاد دانشگاهي دانشگاه تهران - فارسي 13706 زمينه مشاوره و راهنمايي ويژگي اثر : تاليف- موسسه انتشارات دانشگاه تهران- فارسي 13737 سه گفتار و يك آزمون ويژگي اثر : تاليف- انتشارات سپهر - فارسي 13698 مورد پژوهي در مشاهده روان درماني nbsp9 نظريه ها و روشهاي مشاهده و روان درماني ويژگي اثر : چاپ چهارم، جهاد دانشگاهي تهران، 1378

قافي، حسين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حسين قافي

محل تولد : قم

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1350/1/1

زندگينامه علمي

در سال 64 با مدرك سيكل وارد حوزه علميّه قم شدم و از سال 65 به همراه خانواده به شهر يزد عزيمت نموده و تحصيلات خود را تا سال 72 در حوزه علميّه آن شهر

ادامه دادم و اكثر دروس صرف و نحو و معاني و بيان و دوره مقدّماتي فقه و اصول را نزد اساتيد مبرز حوزه يزد گذراندم در كنار تحصيلات حوزوي از سال 68 به صورت متفرقه در امتحانات دوره متوسطه شركت كرده و در سال 72 موفّق به اخذ ديپلم علوم انساني گرديدم. در همان سال در كنكور سراسري دانشگاه شركت نموده و در همان سال در رشته فلسفه دانشگاه شهيد بهشتي تهران و نيز رشته هاي حقوق و فلسفه دانشگاه مفيد قم (به صورت نيمه متمركز) پذيرفته شدم. در نتيجه از بهمن ماه 72 به قم مراجعت نموده و همزمان با تحصيلات حوزوي در رشته حقوق دانشگاه مفيد مشغول به تحصيل شدم و دوره ليسانس را ظرف سه سال و نيم به پايان رساندم. قابل ذكر است كه كلاسهاي دانشگاه نوعا عصرها برگزار مي گرديد و صبح ها به دروس حوزوي اشتغال داشتم. در سال 76 پس از اخذ مدرك ليسانس در كنكور كارشناسي ارشد شركت نموده و در رشته حقوق خصوصي دانشگاه مفيد پذيرفته شدم و در سال 79 موفّق به دريافت مدرك كارشناسي ارشد گرديم. از سال 74 تا كنون در دروس خارج فقه و اصول آيات عظام تبريزي، وحيد، شبيري، سبحاني و قافي يزدي (ابوي محترم) دامت بركاتهم شركت داشته ام. از الطاف بزرگ خداوند نسبت به اينجانب، اين بوده كه در تمام مراحل تحصيلي جزء ممتازين بوده ام به گونه اي كه موفّق به احراز رتبه اول پايه دهم حوزه و نيز رتبه اول فارغ التحصيلان رشته حقوق دانشگاه مفيد (سال 76) گرديدم. در حال حاضر چندين سال است كه به

پژوهش و تحقيق در زمينه مسائل حقوق، فقهي و اصولي و نيز تدريس در اين زمينه ها اشتغال دارم و با مراكز پژوهشي و آموزشي همچون پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، بنياد دائره المعارف اسلامي، دانشگاه يزد و دانشگاه قم همكاري دارم.

قافي، علي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

علي قافي

محل تولد : تفت

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1348/6/3

زندگينامه علمي

اينجانب در سال 1362 پس از گذراندن كلاس سوم راهنمائي وارد حوزه علميه قم شدم و در مدرسه علميه ابوالصدق مشغول به فراگيري دروس حوزوي شدم ادبيات عرب (صرف و نحو) منطق معاني و بيان اصول الفقه (معالم) و فلسفه (بدايه الحكمه) همچنين احكام و اخلاق از جمله دروسي بود كه طي سه سال از آنها بهره مند شدم از مهرماه 1365 با اتمام دوران تحت برنامه دروس حوزوي وارد دروس آزاد فقه (لمعتين) و اصول (اصول فقه مظفر) شدم و ضمن تدريس برخي دروس مقدماتي به تحصيل مشغول بودم و تا سال 1369 كليه دروس باقيمانده سطح شامل رسائل مكاسب و كفايه را نزد اساتيدي همچون حضرات آيات: اعتمادي، پاياني، طاهري خرم آبادي، قديري، اصفهاني، گنجي، استادي و مصلحي اراكي تلمذ نمودم و از سال تحصيلي 1370-1369 از درس خارج حضرت آيت الله العظمي سيد موسي شبيري زنجاني مبحث اجتهاد و تلمذ آيت الله سيد كاظم حائري مبحث خمس و درس خارج، خارج اصول حضرت آيت الله العظمي وحيد خراساني بهره بردم همچنين بصورت متفرقه دروس دبيرستاني را در رشته علوم انساني تا اخذ مدرك ديپلم پي گرفتم. از سال 1372 مدتي در مدرسه علميه خاتم الانبياء (ص) واقع درمدرسه

الهادي در قسمت آموزشي در خدمت طلاب غير ايراني بودم. سپس در مؤسسه فرهنگي دارالحديث مشغول به فعاليت تحقيقي در زمينه موضوعات اخلاقي در آيات و روايات گشتم و تا سال 1374 قريب به 12 عنوان از عناوين اخلاقي كتاب ميزان الحكمه توسط اينجانب مورد تحقيق قرار گرفت و حجم مطالب هر عنوان قريب به سه برابر با عنوان بندي جديد گرديد از سال 1374 به مؤسسه تنظيم و نشر آثار حضرت امام خميني (ره) رفتم و به تدوين كتاب طهارة كبير مرحوم حاج سيد مصطفي خميني (ره) مشغول شدم از سال 1378 به تدريس در دانشگاه آزاد واحد تهران مركزي پرداختم و از مهر سال 1383 در دانشگاه تربيت مدرس به فعاليت فرهنگي و همزمان تدريس در دانشگاه علوم پزشكي ايران مشغول شدم.

قانع، محمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد قانع مباركه

محل تولد : خاتم - يزد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1347/9/1

زندگينامه علمي

آقاي محمد قانع مباركه مشهور به قانع در سال 1347هجري شمسي در خانواده اي متدين وكاملا آگاه به مسائل مذهبي در هراورجان ديده به جهان گشود. نامبرده دوران ابتدايي، راهنمايي و دبيرستان را در زادگاه خويش با موفقيت سپري كرد و در پي علاقه وافر خويش به فراگيري علوم ديني در سال 1369 وارد دانشگاه امام صادق (ع) تهران گرديد تا در كنار دروس دانشگاهي به تحصيل در دروس حوزوي هم بپردازد. ازنخستين روزهاي ورود به دانشگاه امام صادق عليه السلام با تلاش و كوشش فراوان به تحصيل پرداخت و از محضر درس اساتيدي همچون آيت الله بجنوردي، آيت الله مرعشي و ديگر اساتيد

آن دانشگاه بهرهها برد. وي در مقطع كارشناسي ارشد از دانشگاه امام صادق عليه السلام در رشته حقوق خصوصي در سال 1376 فارغ التحصيل شد و با موفقيت از پايان نامه خويش با عنوان حمايت از حقوق خانواده در ميثاق بين المللي مدني سياسي و مقايسه با حقوق اسلام دفاع كرد. استاد سالهاي متمادي است كه به تدريس در دانشگاه آزاد واحد تهران مركزي، و جامع علمي كاربردي تهران مشغول است. وي درطول حيات علمي خويش از امرنگارش و پژوهش غافل نمانده است و آثاري از قبيل عنصر مادي و معنوي جرم در دستگاههاي حكومتي و حقوق خانواده در اسلام و حقوق بشر را به رشته تحرير و به زيور طبع آراسته است.

قانعي راد، محمدامين

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

دكتر سيد محمد امين قانعي راد متولد سال 1324در شهر ري ، نويسنده، پژوهشگر و استاد دانشگاه داراي دكتري جامعه شناسي از دانشگاه تهران در سال1368 و عضو هئيت علمي مركز تحقيقات سياست علمي كشور .گروه : علوم انسانيرشته : جامعه شناسيوالدين و انساب : دكترسيد محمد امين قانعي راد از جمله سادات صحيح و نسب شهر ري مي باشد.تحصيلات رسمي و حرفه اي : دكتر محمدامين قانعي راد داراي مدرك ليسانس پژوهشگري اجتماعي ، درسال1364فوق ليسانس جامعه شناسي 1368 و دكتري همين رشته از دانشگاه تهران مي باشد.خاطرات و وقايع تحصيل : اخذ دكتري در رشته جامعه شناسي از وقايع مهم در زندگي علمي دكترسيد محمد امين قانعي راد مي باشد.فعاليتهاي ضمن تحصيل : دكتر سيد محمدامين قانعي راد در كنار تحصيل به مطالعه، تحقيق و تاليف آثاري پيرامون رابطه جامعه شناسي و علم درايران مي پرداخت.آرا و

گرايشهاي خاص : دكتر سيد محمدامين قانعي راد از جمله جامعه شناساني است كه به رابطه ي علم و جامعه شناسي و نيز به جامعه شناسي به ديده تخصصي مي نگرد.آثار : تبار شناسي عقلانيت مدرن ، تعاملات و ارتباطات در اجتماع علمي ، جامعه شناسي توليد و كاربرد دانش در ايران ، جامعه شناسي رشد و افول علم در ايران ، گليس فرهنگي صنعت ، ناهمزماني دانش

قائمي مقدم، محمدرضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد رضا قائمي مقدم

محل تولد : اسفراين

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1344/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب محمد رضا قائمي مقدم فرزند محمد در بهمن ماه 1344 در روستاي روئين از توابع شهرستان اسفراين در خراسان شمالي در خانواده اي روحاني متولد شدم. پدرم را در سه سالگي از دست دادم و تحت حمايت مادرم و پدر بزرگم كه روحاني و منبري محل بود بزرگ شدم. تحصيلات ابتدائي و نيز آشنايي با قرآن و عربي را در روستا گذراندم و تحصيلات راهنمايي را در شهر اسفراين به پايان رساندم و در سال 1360 براي تحصيلات حوزوي وارد قم شده و در مدرسه حقاني (شهيدين) پذيرفته شدم تا سال 1370 كليه دروس سطح و نيز چند سالي از درس خارج را زير نظر مدرسه شهيدين گذراندم و سپس به صورت آزاد در دروس خارج حوزه شركت مي كردم و از محضر اساتيدي چون آيات عظام استادي، خرازي، سيد كاظم حائري، سبحاني، مرحوم آيهة الله تبريزي و...غيره بهره مي بردم. ديپلم را نيز همزمان در طول تحصيل گرفتم در سال 1370 همزمان با دروس حوزه براي گذراندن تحصيلات دانشگاهي

وارد برنامه هاي پژوهشگاه حوزه و دانشگاه (دفتر همكاري حوزه و دانشگاه سابق) شدم كه همزمان با تحصيل به كار تحقيق نيز مشغول شدم و در نهايت در سال 1379 از مقطع كارشناسي ارشد با گرايش تاريخ و فلسفه آموزشي و پژوهشي فارغ التحصيل شدم و هم اكنون نيز به تحقيق و بررسي در حوزه تعليم و تربيت اسلامي به ويژه در خصوص روشهاي تربيت در قرآن كريم مشغول هستم. و همزمان مسؤليت واحد تحقيقات و پايان نامه هاي جامعة الزهرا(س) را بعهده دارم. دوره هاي تربيت مربي دفتر تبليغات، روش تحقيق دكتر فرامرز فرا ملكي و آشنايي با دوره هاي كامپيوتر IcdL را نيز گذرانده ام. بيشترين تدريس بنده در جامعة الزهرا (س) بوده است كه شامل دروس ادبيات عرب، اخلاق اسلامي، درايه رجال، روانشاسي عمومي، اصول (طبقة اولي) الموجزئي علم الاصول و... مي شود. راهنمايي چندين پايان نامه را نيز در مركز جهاني و جامعه الزهرا بعهده داشته و دارم.

قائمي نيا، عليرضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عليرضا قائمي نيا

محل تولد : اروميه

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1343/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب عليرضا قائمي نيا در سال 1343 در شهرستان اروميه به دنيا آمدم و تحصيلات ابتدايي و راهنمايي و دبيرستان را در همانجا به پايان رساندم همزمان در كلاسهاي قرآني و هيئت هاي مذهبي شروع به فعاليت كردم و با شروع انقلاب اسلامي در سال 57 – 56 به فعاليتهاي سياسي روي آوردم پس از پيروزي انقلاب اسلامي علاوه بر تحصيلات دولتي در دبيرستان به تحصيلات حوزوي پرداختم و در سال 61 – 60 براي ادامه تحصيلات حوزوي وارد حوزه علميه

قم شدم و تا تحصيلات درس خارج پيش رفتم و در دروس خارج برخي از مراجع شركت نمودم. همراه با تحصيل سطح، به صورت تخصصي در رشته فلسفه در موسسه امام خميني (ره) شركت كردم و در سال 79 موفق به اخذ كارشناسي ارشد در رشته فلسفه شدم و پس از اندكي در رشته دكتري فلسفه در دانشگاه تربيت مدرس تهران پذيرفته شدم و اكنون به تدوين رساله دكترا اشتغال دارم. در تمام اين سالها همراه با تحصيل، در مراكز مختلف حوزوي ودانشگاهي به تدريس اشتغال داشته ام و مقالات و كتابهاي زيادي را تاليف نموده ام كه برخي منتشر شده اند و برخي در دست انتشار مي باشند. در ضمن ايشان در حال حاضر سر دبيري مجله ذهن را به عهده دارند.

قبيسي، هادي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

هادي قبيسي

محل تولد : نجف

شهرت

تابعيت : لبنان

تاريخ تولد : 1347/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب هادي قبيسي تبعه لبنان داراي پرونده مركز جهاني (15352) كه در سال 1364 ش تشكيل شد و از آن تاريخ شروع به تحصيل علوم حوزوي نموده ام. برنامه تحصيلي اينجانب طبق روش حوزه هاي عربي بود كه از متن الاجروميه و قطر الندي و شرح ابن عقيل شروع شد و ادامه تحصيل منطق مظفر حاشيه ملا عبدالله، بعد به مرحله چهارم و پنجم لمعتين و اصول فقه مظفر، و بعد از آن رسائل و مكاسب شيخ انصاري و كفايتين و بدايه الحكمه تا مرحله درس خارج رسيد درس آيت الله وحيد خراساني فقه و اصول شروع نموده ام و درس فقه آيت الله تبريزي. اما مرحله تحقيق متون تراثي و مشاركت در نوشته

هاي علمي بعد از پايان درس سطح و شروع به درس خارج بود و آن زير نظر مرحوم سيد عبد العزيز طباطبائي نسبت به آشنائي با روش تحقيق متون و نسخه هاي خطي. اما تدريس از زمان اشتغال به درس سطح شروع به تدريس مقدمات و غيره و تا الان تدريس قطع نشده است، در مدارس زير نظر حوزه تدريس نموده ام مثل مدرسه الهادي آيت الله مشكيني، مدرسه دائره المعارف آقاي مالكي، مدرسه منتدي جبل عامل طلاب لبناني، مدرسه علميه مركز السجاد طلاب كويتي، مدرسه مهدي موعود (عج) غير از برنامه هاي درسي مستقل از اين مدارس. در سال 1373 حائز به جايزه تحقيق از وزارت ارشاد براي مسابقه سراسري با همكاري موسسه آل البيت(ع).

قدرتي، حسينعلي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حسينعلي قدرتي

محل تولد : شاهرود

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1343/1/1

زندگينامه علمي

در سال 1343 در روستاي حسينبان از توابع شاهرود در خانواده اي مستضعف متولد شدم تحصيلات ابتدائي را در روستا گذراندم و براي ادامه تحصيل به سمنان عزيمت كردم و دوران راهنمائي و دبيرستان را در سمنان سپري كردم و پس از اخذ ديپلم به دليل علاقه شديد به قم عزيمت نمودم و مدت 12 سال در قم بودم و دروس مقدماتي و شرح لمعه را در مدرسه رسول اكرم (ص) خواندم و در مدت در قم از دروس آقاي محمدي خراساني، حسيني، تهراني، فياضي، اعتمادي، نكونام، خاتمي، مكارم شيرازي، جوادي آملي و وجداني فخر بهره مند شدم و در سال 73 به كار اجرايي مشغول شدم و ارتباط با حوزه نيز دارم.

قدردان قراملكي، محمدحسن

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمدحسن قدردان قراملكي

محل تولد : تبريز

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1334/1/1

زندگينامه علمي

محمد حسن قدردان قراملكى در سال 1344 هجرى شمسى در محله قراملك تبريز ديده به جهان گشود. در سال 1362 وارد حوزه علميه تبريز شد ودوره مقدمات و سطح را توانست در پنج سال با موفقيت به پايان رساند. ايشان به مدت دوازده سال از دروس خارج آيات عظام شيخ جواد تبريزى در فقه و جعفر سبحانى در اصول و در فلسفه از محضر استاد جوادى آملى و آيت الله گرامى خوشه چينى كردند. وى در اولين دوره تخصصى علمى كلام مركز مديريت حوزه علميه قم شركت كرده و از پايان نامه دكتراى خود با امتياز عالى 20/19دفاع نمود، از ايشان بيش

از ده جلد كتاب و سى مقاله چاپ و منتشر شده است. كتاب «خدا و مساله شر» به عنوان كتاب سال حوزه سال 1378 و «قرآن و پلوراليزم» ديگر كتاب سال حوزه 1381 و مقاله «اسلام، قرائتها و امام خمينى (ره) » به عنوان مقاله برگزيده جشنواره مطبوعات كشور در سال 1378 ومقاله «پاسخهاى متفاوت به ارتداد» به عنوان مقاله برگزيده اولين جشنواره مطبوعات اسلامى در رشته فقه 1383 برگزيده و انتخاب شد. وى استاديار هيئت علمى گروه كلام ودين پژوهشى پژوهشگاه فرهنگ وانديشه اسلامى است.

قدسي شيرازي، محمد

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

(1361 -1288 ق)، خطاط، مصحح و شاعر، متخلص به قدسى. اصلش از دارابجرد فارس است. در شيراز به دنيا آمد و همان جا نشوونما يافت. او از سادات حسينى است. قدسى از خواص شاگردان شيخ مفيد، صاحب «مرآت الفصاحه»، بود كه تواسنت در خدمت استاد در زمينه علوم ادبى و كلام و حكمت بهره ها ببرد. خط نستعليق را نيكو مى نوشت. از سبك ميرعماد حسينى پيروى مى كرد. در سرودن اشعار عربى و فارسى ذوق و طبعى سليم و مستقيم داشت. از آثارش: «خطائر القدس»، در كلمات و كرامات استادش شيخ مفيد؛ «فردوس الكمال»، مشتمل بر تفسير بعضى از آيات و شرح برخى از احاديث و پاره اى از حكم.

برگرفته از كتاب :اثرآفرينان (جلد اول-ششم)

منابع زندگينامه :آثار عجم (80 -78)، تذكره ى طلعت (204 -202)، حديقه الشعراء (1426 -1424 / 2)،دانشمندان و سخن سرايان فارس (199 -195 / 4)، زندگينامه ى رجال و مشاهير (108 / 3)، شرح حال رجال (199 -198 / 6)، فرهنگ سخنوران (741)، مرآت الفصاحه (501-500).

قديري، محمدحسن

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد حسن قديري سال 1315 در اصفهان ديده به جهان گشود و پس ازگذراندن تحصيلات متوسطه و دروس مق_دم_اتي حوزه در سال 1337 براي طي سطوح عالي ح_وزه به نج_ف اشرف عزيمت كرد و در آنجا از محضر بزرگاني چون آيت الله خويي بهره مند شد. آيت الله محمد حسن قديري با آغاز نهضت امام خميني (ره) و تبعيد به عراق از همان ابتدا در زمره ي_اران و نزديكان ايشان درآمد و ضمن تلمذ در محضر آن حضرت در برخي فعاليت هاي مبارزاتي علي_ه رژيم منحوس پهلوي فعالانه شركت داشت. در سال 1350 به عضويت هيات استفتاءات حضرت امام خميني(ره) درآمد و اين مسئوليت

را تا زمان ارتحال ايشان بر عهده داشت. امامت جمعه بخش رويدشت استان اصفهان، عضويت در هيات استفتاءات م_رحوم آيت الله العظمي اراكي و دفتر مقام معظم رهبري، تدريس دروس خارج فقه اصول درحوزه علميه قم و عضويت در شوراي نگهبان قانون اساسي از ديگر فعاليت ها و خدمات اين عالم رباني در طول 72 سال عمر پر بركت وي محسوب مي شود. گروه : علوم انساني رشته : الهيات و معارف اسلامي تحصيلات رسمي و حرفه اي : محمدحسن قديري پس ازگذراندن تحصيلات متوسطه و دروس مق_دم_اتي حوزه در سال 1337 براي طي سطوح عالي ح_وزه به نج_ف اشرف عزيمت كرد و در آنجا از محضر بزرگاني چون آيت الله خويي بهره مند شد. علت فوت : محمدحسن قديري 87/7/26 در سن 72 سالگي درگذشت و پيكر ايشان صبح شنبه از مسجد امام حسن عسگري(ع) تا حرم مطهر حضرت معصومه(س) تشيع خواهد شد.مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : محمد حسن قديري با آغاز نهضت امام خميني (ره) و تبعيد به عراق از همان ابتدا در زمره ي_اران و نزديكان ايشان درآمد و ضمن تلمذ در محضر آن حضرت در برخي فعاليت هاي مبارزاتي علي_ه رژيم منحوس پهلوي فعالانه شركت داشت. در سال 1350 به عضويت هيات استفتاءات حضرت امام خميني(ره) درآمد و اين مسئوليت را تا زمان ارتحال ايشان بر عهده داشت. امامت جمعه بخش رويدشت استان اصفهان، عضويت در هيات استفتاءات م_رحوم آيت الله العظمي اراكي و دفتر مقام معظم رهبري، تدريس دروس خارج فقه اصول درحوزه علميه قم و عضويت در شوراي نگهبان قانون اساسي از ديگر فعاليت ها و خدمات اين عالم رباني در طول 72

سال عمر پر بركت وي محسوب مي شود.آثار : البحث في الرسلات عشر ، البيع تقريرات درس حضرت امام (ره) ، التيمم ، الحاشيه علي العروه الوثقي ، المباحث في علم الاصول ، رساله في الوضع والاستعمال

قربان زاده، مهدي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

مهدي قربان زاده

محل تولد : بابل

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1353/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب مهدي قربان زاده متولد 1353 ازشهرستان بابل مي باشم. ديپلم خود را دررشته رياضي فيزيك درسال 1374دريافت نمودم ودرسال 1375 وارد حوزه علميه شدم. تحصيلات حوزوي را درشهرستان بابل واز مدرسه علميه فيضيه مازندران شروع كردم. درسال 1380 وارد حوزه علميه قم شدم ودر همين سال مدرك اتمام سطح يك را دريافت نمودم و چند سال بعد درسال 1385 مدرك سطح دوم را دريافت كردم . درسال 1385سطح سه را نيزبه پايان بردم. ازسال 1382 تا سال 1384 به مؤسسه فرهنگستان علوم اسلامي وارد شده، دوره آموزشي آن مؤسسه را به پا يان رسانيدم. لازم به ذكراست كه فعاليت آموزشي وپژوهشي اين مؤسسه درزمينه فلسفه اسلامي وبا گرايش فلسفه شدن اسلامي است. ازسال 1378 وارد عرصه مطبوعات شدم و تا به حا ل چهل مقاله ازاين جانب درمطبوعات اعم از هفته نامه و فصل نامه به چاپ رسيده است. درسال 1384 نخستين كتاب خود را با نام راز آبرومندي به چاپ رسانيدم وسپس درهمين سال به كمك دوتن ازدوستان كتاب نهضت نرم افزاري ازنگاه مقام معظم رهبري را به نگا رش درآورديم واين كتاب درسال 86 به چاپ رسيد درحال حاضردردروس خارج آيات

عظام مشغول ميباشم.

قربان نيا، ناصر

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

ناصر قربان نيا

محل تولد : رودسر

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1343/1/1

زندگينامه علمي

1. ورود به حوزه علميه قم پس از اخذ ديپلم علوم تجربي در سال 62

2. تحصيل در رشته فلسفه دانشگاه تهران در سال 68

3. تحصيل در رشته حقوق دانشگاه مفيد در سال 70

4. قبولي در كارشناس ارشد حقوق بين الملل با رتبه دوم كشورى

5. فارغ از تحصيل در سال 76 با دفاع از رساله كارشناسي ارشد با نمره 20

6. ورود به مقطع دكتري دانشكده حقوق و علوم سياسي دانشگاه تهران در سال 1380

7. دفاع از رساله دكتري در شهريور 85 با درجه عالي

8. كسب رتبه اول در پايه ششم حوزه علميه قم با معدل عالى، رتبه دوم در پايه هفتم، رتبه اول در پايه هشتم و نهم در امتحان همزمان

9. انتخاب كتاب اخلاق و حقوق بين الملل به عنوان رتبه اول در جشنواره كتاب سال 79

10. تاليف بيش از پنجاه مقاله و چاپ آن در مجلات معتبر علمي به زبان هاي فارسي عربي و انگليسى

11. كسب عنوان پژوهشگر برتر كشورى، استاني و دانشگاهي در سال هاي متوالي 81، 82 ، 83

12. تدريس در دانشگاه هاي قم و بعضا تهران

13. عضو هيئت علمي گروه حقوق و معاون پژوهشي دانشگاه

14. شركت در بيش از صد رساله كارشناسي ارشد دانشگاه به عنوان استاد راهنما، مشاور و يا داور.

15. همكاري با مراكز علمي پژوهشي حوزوي و دانشگاهى

16. ارائه سخنراني هاي علمي در همايش هاي مراكز دانشگاهي داخلي و خارجى

17. انتخاب كتاب «عدالت حقوقي» به عنوان رتبه دوم در جشنواره كتاب سال 82

قرباني، علي اصغر

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

علي اصغر قرباني ده برزوئي

محل تولد : ده برزو

شهرت : قرباني

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1337/1/1

زندگينامه علمي

در تاريخ اوّل فروردين سال هزار و سيصد و پنجاه و چهار هجري شمسي با سواد قرآني و خواندن و نوشتن وارد حوزه علميّه شدم؛ مدرسه فولاد در تربت حيدريه، صرف مير و شرح المثله را در محضر استاد شيخ حسن كلّه (قده) فرا گرفتم. كتابهاى: ملامحسن، هدايه، قطرالندي و نحو را از محضر مرحوم آقاي بحر آموختم. خط را از هنر شيخ محمود هروي بهره بردم. سيوطى، مغنى، مختصر، منطق (حاشيه ملاعبدالله) و اندكي از اصول فقه مظهر و لمعه را از محضر استاد فرزانه مرحوم صدر الدين رباني فرا گرفتم. در ضمن، كلاس پنجم ابتدايي را به صورت شبانه آزاد همزمان خواندم. در سال 57 حدود پنج ماهي زندان وكيل اندر مشهد زنداني شده و در آنجا از محضر برخي اساتيد، مانند جناب آقاي جواد منصوري مقداري از مسايل سياسي و اقتصادي را آموختم. در سال پنجاه وهشت كه به قم آمدم ادامه اصول مظفر را از محضر استاد مصطفي محقق داماد (جلد اول را)و استاد مرحوم عمّاني (جلد دوم) را فرا گرفته و ادامه درس لمعه را هم از محضر سرورانى، چون شمّاعي همدانى، نظري و وجداني فخر و مقدار اندكي از آن را هم در محضر آيت الله اشتهاردي فرا گرفتم. بخشي از كتابهاى اصول فقه و لمعه و تفسير را هم از محضر مرحوم استاد محامي و عرفاني كسب فيض كردم. هم زمان با درسهاي فقه و اصول براي تكميل مباحث ادبيات و

منطق چند صباحي پاي دروس منطق استاد انصاري شيرازي و مطون استاد مرحوم مدرس افغاني حاضر شدم. استاد محمد رضا حكيمي كه از دير باز مورد علاقه من بود، درسي از كتاب الحيات را در حوزه آغاز فرمودند كه بنده متأسفانه در آن شركت مي كردم و مطالب ارزنده اي تصمييم مي شد. درسهاي اخلاق استاد و بزرگوار آيت الله مشكيني هم حال و هواي خاص خود داشت. كه بنده از پاي بندان به شركت در آن بودم. بخشي از درسهاي تقسير ايشان را هم شركت كردم. درس اخلاق حضرت آيت الله بهاءالديني روزهاي پنجشنبه در مدرس زير كتابخانه فيضيه زمزمه محبتي بود كه تا پنجشنبه ديگر جانم را سرشار از طراوت مي كرد. از حدود سال 60 رسايل را در محضر اعتمادي تبريزي در شبستان آيت الله گلپايگاني مسجد اعظم قم هر روز ساعت هفت صبح شركت كردم؛ اما اين درس مصادف با جنگ تحميلي و ماجراي جانبازي بنده شد به همين دليل مقداري طولاني شد و تا سال حدودا 64 طول كشيد همزمان با اين درس، درس مكاسب را در محضر استاد گرانقدر سيد حسن طاهري خرم آبادي حاضر مي شدم تا بيع و خيارات را به پايان بردم، امّا مكاسب درس كفايتين را در محضر استاد صالحي مازنداراني رحمة الله آموختم. پس از اتمام دروس سطح عالي خارج اصول را با شركت در درس حضرت آيت الله فاضل آغاز كردم. بخشي از خارج اصول را هم پاي درس استاد فرزانه حضرت آيت الله مكارم شيرازي نشستم، در مدرسه امام امير المؤمنين، عصرها يك ساعت به غروب، درس خارج فقه؛ كتاب الظهاره و

بخشي از كتاب الصلاة و كتاب القضا را(البته كتاب القضاء روزهاي چهارشنبه هر هفته) در مسجد اعظم در شبستان آيت الله بروجردي(ره)از محضر حضرت آيت الله شيخ جواد تبريزي (ره) به مدت هشت سال كسب فيض كردم. درس خارج فقه حضرت آيت الله نوري همداني مدظله را هم حدود دو سال شركت مي كردم و بهره فراواني بردم، به ويژه كه موظف بوديم آن را با جمعي از دوستان به عربي بنويسيم و نوشته ها مان ارزيابي و نقد و بررسي مي شد؛ علاوه بر آن رجال سند هم به دقت تمام بررسي و جرح و تعديل مي شد. اين درس در مدرسه آيت العظمي گلپايگاني خيابان ارم (در مدرس بزرگ يا مسجد مدرسه) برگزار مي شد و موضوع بحث كتاب الصلاة بود. و سرانجام؛ درس خارج اصول آيت الله وحيد خراساني كه از اواخر جلد اول كفايه، مباحث قطع و علم رجال و مباحث اصول عمليه و تاكنون كه بحث تعادل و تراجيح است و هنوز مشغول به آن هستم.

قرباني، ولي الله

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

ولي الله قرباني

محل تولد : فاروج

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1326/12/10

زندگينامه علمي

اينجانب ولي الله قرباني فرزند علي محمد اهل خراسان شمالي متولد 10/12/1326(فاروج) از سال 1342 تا سال 1343 به مدت يك سال به مكتب رفته و در حوزه علميه شهرستان قوچان تحصيلات حوزوي را در محضرحضرات اساتيد: شيخ غلامحسين احمدي (جامع المقدمات) 2. سلامي (سيوطي) شيخ عبد الله ابراهيمي (شرح النموذج منطق) 3. محمود موقر (عقائد باب حادي عشر) 4. شيخ حسين حسين زاده ( مغني) و در سال 1347 به

صورت قاچاق از طريق آبادان در آغاز حكومت حزب بعث به عراق رفتم و ادامه مغني و سيوطي را در محضر حضرت استاد شيخ محمد علي مدرس افغاني و اصول (معالم، اصول مظفر) در حضور آقايان قاضي زاده و عزيز و قاهاني استفاده بردم و شرح لمعه جلد اول را در حضور آقاي مصطفوي كاشاني و جلد دوم شرح لعمه در محضر حضرت آيت الله شهيد مدني خوانده و كتابهاي متداول حوزه را در محضر اساتيدي چون آقايان لنكراني و بعضي آقايان ديگر خوانده ام. در سال 1349 از عراق اخراج شدم و مدت كوتاهي در مشهد بودم و مقداري از بقيه درس لمعه در محضر آقاي محامي خواندم و بعد از چندي به قم آمدم و درس اصول و فقه را مثل كفايه جلد اول و دوم و رسائل و مكاسب را در محضر حضرات آقايان اعتمادي و مظاهري اصفهانى، آيت الله فاضل لنكراني و قديري اصفهاني خواندم. در درس خارج آقاي ميرزا جواد تبريزي (خارج فقه، مكاسب) يك دوره حاضر شده و در برخي درسهاي متداول حوزوي از محضر حضرات آيات عظام: وحيد خراساني، مكارم شيرازي و غيره استفاده نمودم. مقداري نهج البلاغه از درس آيت الله حسين نوري استفاده نمودم و در تفسير آقاي خزعلي نيز متناوباً حاضر بودم. در سال 1359 وارد مدرسه عالي قضائي شدم و از محضر حضرات آقايان: سيد محمود شاهرودي (اقتصاد غرب)، استاد فياضي (فلسفتنا)، آقاي ممدوحي (بداية الحكمه) و تفسير را از آقاي رضا استادي استفاده بردم و درس اخلاق توسط استاد مظاهري و روانشناسى دكتر اهرى و در اقتصاد اسلامي از آقاي حسيني استفاده

بردم. در درس ادبيات فارسي از مرحوم آقاي ناظمي بهره مند بوديم. پس از دريافت مدرك ليسانس در الهيات مشغول به كارهاي تحقيقي (إحياء آثار) شده و اولين كار تأليف معجم الفاظ احاديث بحار الأنوار به صورت گروهي كه حدوداً 14سال طول كشيد،آغاز شد. و اينجانب عضو هيئت علمي بوده و چند گروه به نام گروههاي مقابله را اداره و كارها را كنترل نموده و آماده چاپ مي نموديم و در سال 1373 به واحد احياء آثار اسلامي منتقل شدم و اولين كار در واحد مزبور كار در غاية المراد شهيد اول بود و هم زمان منتقد المنافع آقاي شريف كاشاني را انجام مي داديم و بعد از آن كتاب روضه الجنان را شروع كرديم و پس از آن كتاب انيس المجهتدين آقاي نراقي را كار كرديم. همزمان آثار آقاي بلاغي و شرف الدين را تحقيق نموديم و چندين رساله تفسيري و هلالي را به دست گرفتيم. رسائل شهيد را نيز تحقيق نموديم. رساله اي در حلق اللحيه تحقيق نمودم كه چاپ شده. كتاب قواعد و فوائد شهيد را نيز در دست اقدام داريم. چهار جلد كتاب حدود الشريعه آقاي محسني آصفي را تحقيق و اصلاح نموده ام، همچنين كتاب الفقه و مسائل طبيه ايشان را و كتاب الحكم الزاهره آقاي صابري يزدي را اصلاح نمودم.

قرخلو، مهدي

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

مهدي قرخلو به سال 1330 در شهر نور آباد ممسني استان فارس در يك خاواده كشاورز و عشيره به دنيا آمد. دوران ابتدايي وي، در مدارس عشاير زير چادر سپري شد كه از اين حيث قابل توجه است. دوره دبيرستان را در رشته رياضي بطور مستم آزاد

بدون اينكه در كلاسي شركت كند به پايان برد. .او كارشناسي جغرافياي اقتصادي را از دانشگاه اصفهان و كارشناسي ارشد جغرافياي انساني را از دانشگاه تهران كسب كرد. و دست آخر دكتراي جغرافياي شهري را از دانشگاه اوتاواي كانادا در سال 1375 اخذ كرد.گروه : علوم انسانيرشته : جغرافياگرايش : جغرافياي شهريوالدين و انساب : پدر دكتر قرخلو در استان اصفهان زندگي ميكند و مادر وي به رحمت ايزدي رفته است.خاطرات كودكي : قرخلو به دليل اينكه زندگي كوچ نشيني داشتند و از ييلاق به قشلاق دائما در حركت بودند تحصيلات ابتدايي خود را در همان مدارس عشاير كه زير چادر برگزار ميشد ادامه داد. او از آن دوران خاطرات فراواني در ذهن دارد.اوضاع اجتماعي و شرايط زندگي : دكتر قرخلو در يك خانوداده كشاورز پرورش يافت او مي گويد: "شرايط زندگي مناسبي در دوران كودكي نداشتيم چون زندگي عشايري داشتيم از سال 1345 ساكن شديم ئ به كشاورزي مي پرداختيم كه در آن دوره شرايط خانوادگي در حد متوسط بود. خانواده اي پر جمعيت بوديم در مجموع 15 برادر و خواهر هستيم و اكثر فرزندان خانواده تحصيل كرده هستند"تحصيلات رسمي و حرفه اي : مهدي قرخلو دوران ابتدايي را در چادر هاي آموزشي عشاير و دبيرستان را متفرقه و غير حضوري در رشته رياضي در سال 1355 به اتمام رساند. دوره كارشناسي را در دانشگاه اصفهان در رشته جغرافياي اقتصادي سال 1365 و كارشناسي ارشد را در دانشگاه تهران در رشته جغرافياي انساني در سال 1368، و مدرك دكتراي جغرافياي انساني را از دانشگاه اوتاواي كانادا سال 1375 اخذ كرد.خاطرات و وقايع تحصيل :

از وقايع اين دوران دكتر قرخلو سفر به شيراز و اصفهان براي تحصيل و مهاجرت به كانادا و تحصيل در اين كشور اشاره ميكند.فعاليتهاي ضمن تحصيل : از فعاليت هاي ضمن تحصيل قرخلو بعد از اتمام دوره دانشسراي عشايري در شيراز روي آوردن به شغل مقدس آموزگاري است كه تا اينك در درجه استادي ادامه دارد. وي همچنين در دانشگاه اوتاواي كانادا مسئوليت آزمايشگاه GIS را بر عهده داشته است.استادان و مربيان : از استادان وي دكتر شاپور گودرزي، دكتر رهنمايي، دكتر مشيري، دكتر كردواني، و از استادان دانشگاه اوتاوا پروفسور ميشل فيليپ و پروفسور آندره لانگلوآ ميتوان نام برد.هم دوره اي ها و همكاران : دكتر مهدي قرخلو از همدوره ايهاي خود به دكتر عظيمي استاد دانشگاه گيلان، دكتر جاني استاد دانشگاه مشهد، دكتر خورشيدوست از دانشگاه تبريز و دكتر قدير استاد دانشگاه تهران اشاره كرد.همسر و فرزندان : دكتر مهدي قرخلو داراي همسر و چهار فرزند 3 دختر و يك پسر ميباشد.مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : دكتر قرخلو در فعاليت هاي اجرايي خود معاونت تحصيلات تكميلي دانشكده جغرافياي دانشگاه تهران در گذشته و معاونت مالي و پشتيباني دانشكده جغرافيا را نيز در حال حاضر بر عهده دارد.فعاليتهاي آموزشي : علاوه بر آموزگاري در دوران تحصيل دكتر قرخلو سابقه 10 سال تدريس در دانشگاه تهران دانشكده جغرافيا را در زمينه GIS و ديگر رشته ها را در كارنامه دارد و به آن مشغول است.مراكزي كه فرد از بانيان آن به شمار مي آيد : دكتر مهدي قرخلو در توسعه آزمايشگاه GIS دانشكده جغرافيا از سال 1376 به بعد همكاري داشته است.ساير فعاليتها و برنامه

هاي روزمره : دكتر قرخلو علاوه بر شركت در كنفرانس هاي بين المللي و چاپ مقاله هاي علمي به اجراي پروژه هاي تحقيق داخلي و خارجي نيز ميپردازد.همفكران فرد : دكتر قرخلو از همفكران خود اساتيد برجسته دانشكده جغرافيا؛ دكتر رهنما، دكتر فرهودي، دكتر پور احمد، دكتر حاتمي نژاد و دكتر زيادي و ... نام ميبرد.چگونگي عرضه آثار : بيشتر آثار دكتر قرخلو ؛ ترجمه و تاليف و ارائه مقاله در سمينارهاي مختلف در زمينه جغرافيا و GIS ميباشد.آثار : جغرافياي جهانگردي و برنامه ريزي اوقات فراغت ويژگي اثر : تاليف، جهاد دانشگاهي، 13862 جغرافياي فرهنگي ويژگي اثر : ترجمه، نشر سمت، 13833 كاربرد اينترنت در جغرافيا و علوم انساني ويژگي اثر : تاليف، 13854 كاربرد كامپيوتر در جغرافيا ويژگي اثر : تاليف، 13835 مهاجرت و اسكان عشاير ويژگي اثر : تاليف، نشر ميان، 1382

قرشي، مجتبي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد مجتبي قرشي

محل تولد : شهرضا قمشه

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1339/12/5

زندگينامه علمي

در پنجم اسفند ماه سال 1339 در شهرضاي اصفهان متولد شده ام با گذراندن تحصيلات ابتدائي و اول راهنمائي به دليل علاقه مندي به دروس حوزوي و جو مذهبي خانواده در سال 1354 در مدرسه علميه صاحب الزمان شهرضا به تحصيل علوم حوزوي مشغول شدم حدود يك سال ادبيات و احكام قرآن خواندم و پس از آن به قم سفر كرده و در مدرسه آيه الله گلپايگاني به

ادامه تحصيل پرداختم و بخشي از ادبيات (سيوطي، مغني، مباني بيان، منطق، عقائد، عروق الوثقي، لمعتين، بخشي از مكاسب شيخ انصاري و رسائل) را در آن مدرسه خواندم. در ايام تحصيلات تابستان در شهرضا به فعاليتهاي فرهنگي و تبليغي و تدريس احكام و روش قرائت قرآن مشغول بودم با آغاز مبارزات در حد توان به صورت مخفي و گاهي عملي در حد توان در مبارزه با رژيم شاه شركت و فعاليت داشتم ودر سالهاي اوليه پيروزي انقلاب تا سال 1364 مكاسب و رسائل (كه بخشي از آن را خوانده بودم) مجددا از ابتدا نزد اساتيد بزرگ حوزه آقايان ستوده و اعتمادي و كفايتين را نزد استاد ستوده خواندم و به لحاظ شرايط خاص كشور و جنگ تحميلي عراق و دستور امام اعلام نياز قوه قضائيه به كمك طلاب حوزه از طريق دفتر تبليغات اسلامي پس از قبولي در آزمون ورودي و معرفي به قوه قضائيه و گذراندن دوره آموزشي علمي و عملي از اواخر سال 1360 همكاري خود را با قوه قضائيه و در دادگاههاي انقلاب آغاز نمودم. اما اين همكاري تا حدود ده سال اكثرا به صورت چند ساعت در روز همزمان اشتغال به تحصيل ادامه يافت و در اين اثناء با پايان دروس سطح و اشتغال به درس خارج فقه و اصول نزد اساتيد حوزه آيات فاضل لنكراني، موسوي اردبيلي، منتظري، مكارم شيرازي، سبحاني و تبريزي مشغول بودم از سال 1369تا 1373 از طرف قوه قضائيه به استانهاي كردستان و خوزستان اعزام شده و پس از پايان و انجام وظايف محوله كه به فعاليتهاي تبليغي و فرهنگي و تدريس نهج البلاغه و احكام

و باز خواني دروس حوزه (كفايتين) پرداختم از سال 1373 تا1379 مستمراً در درس خارج فقه و اصول آيه الله سبحاني شركت كرده و در سال 1375 بخشي از تقريرات درس ايشان را به نام (رساله في الجبر و الاختيار) به زبان عربي نگاشته و با تقريظ استاد به چاپ رسانديم و همزمان كتاب ديگري را به نام صلاحيتهاي قانوني دادگاههاي انقلاب تدريس نموده و چاپ و منتشر نمودم. با ثبت نام در قسمت مدارج علمي حوزه مقطع سطح چهار وتصويب موضوع پايان نامه به نام « رساله في علم القاضي » چندين ماه به تحقيق و نگارش آن مشغول شده و پس از اتمام آن و دفاع از رساله در حضور آيه الله معرفت و ساير اساتيد موفق به اخذ مدرك سطح چهار شدم و يكي از اساتيد حوزه آيت الله لاجوردي نيز با ملاحظه آن رساله و مطالعه آن اجازه روائي و اجتهاد نويسنده را گواهي فرمود در سال 1381 در آزمون سراسري دانشگاه آزاد در مقطع كارشناسي ارشد شركت نموده و در رشته مذكور در دانشگاه قم دائر شده لذا آن را گذرانده و موفق به اخذ مدرك كارشناسي ارشد در آن رشته شدم. موضوع پايان نامه به پيشنهاد اساتيد تكميل تحقيقات در زمينه اعتبار علم قاضي و جايگاه آن در فقه و قوانين جزائي ايران بود كه با نگارش و دفاع از آن به عنوان پايان نامه برتر و به قول اساتيد درحد پايان نامه مقطع دكترا انجام شده و پايان پذيرفت در سال 1382 با شركت در آزموني ديگر در رشته علوم قرآن و حديث در مقطع كارشناسي

ارشد دانشگاه دولتي قم قبول شده و در آن رشته مشغول تحصيل شدم و تمامي تحقيقات و مقالات مربوطه به علوم قرآن و حديث كه نام آنها در صفحات قبل ذكر شده در ظرف زماني سالهاي 1383 تا 1384 نگارش يافته و بعضا پس از تكميل به صورت كتاب قابل ارائه و انتشار است اين دوره نيز با انتخاب موضوع در بررسي تحليل علوم قرآني در تفسير نمونه به عنوان پايان نامه و دفاع از آن پايان پذيرفت سال 1385 موفق به اخذ مدرك كارشناسي ارشد در آن رشته نيز شدم از سالهاي 1379 تا 1383 علاوه بر اشتغالات قضائي و درسي با مركز مشاوره حوزه علميه قم در زمينه مشاوره حقوقي و با مركز تحقيقات فقهي قوه قضائيه واحد تدوين متون همكاري و در تدوين برخي از كتب نظير قتل عمد و محاربه و افساد في الارض و برخي موضوعات ديگر نظارت و دخالت داشتم و از آن پس تاكنون نيز به تكميل برخي از تحقيقات گذشته مشغول مي باشم و ما توفيق الا با الله العزيزالحكيم و الحمدلله رب العالمين.

قره چانلو، حسين

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

دكتر حسين قره چانلو در سال 1319 در شهر تهران به دنيا آمد.وي داراي دكترا رشته الهيات و معارف اسلامي از دانشگاه تهران است.نامبرده، پس از فراغت از تحصيل، به كار تدريس از دانشكدة الهيات و معارف اسلامي دانشگاه تهران و دانشگاه آزاد اسلامي پرداخت. ترجمه كتاب "الاعلاق النفيسه" حسين قره چانلو ، در دوره پنجم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به عنوان كتاب سال برگزيده شد.گروه : علوم انسانيرشته : الهيات و معارف

اسلاميتحصيلات رسمي و حرفه اي : حسين قره چانلو تحصيلات ابتدايي و دبيرستان را در تهران به پايان رسانيد. سپس وارد دانشگاه شد و موفق به گرفتن مدرك ليسانس و فوق ليسانس و دكترا در رشتة الهيات و معارف اسلامي از دانشگاه تهران گرديد.مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : حسين قره چانلو ، پس از فراغت از تحصيل به كار تدريس از دانشكدة الهيات و معارف اسلامي دانشگاه تهران و دانشگاه آزاد اسلامي پرداخت. دكتر قره چانلو در تهيه و تنظيم قسمتهايي از دايرة المعارف شيعه و دايره المعارف اسلام همكاري كرده، هم اكنون طرّاح مسائل تاريخي در كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان است.جوائز و نشانها : ترجمه كتاب "الاعلاق النفيسه" حسين قره چانلو ، در دوره پنجم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به عنوان كتاب سال برگزيده شد.چگونگي عرضه آثار : حسين قره چانلو بيش از چهارصد مقالة تحقيقي و تاريخي نوشته است كه تمامي آنها در مجله بررسيهاي تاريخي ارتش و مجله بررسيهاي دانشكده الهيات و معارف اسلامي و دايرة المعارفهاي مختلف فارسي به چاپ رسيده است.آثار : ترجمة الاعلاق النفيسه ويژگي اثر : ابن رسته، 1365، اميركبير-اين كتاب در دوره پنجم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي برگزيده شد-آشنايي با كتاب «الاعلاق النّفيسه» مقصود مؤلف از نوشتن اين كتاب، فراهم آوردن اطلاعاتي از مجموعه علوم زمان تأليف كتاب بوده است. او علاوه بر توصيف بلاد اسلامي از سرزمينهاي خارج از جهان اسلام نيز سخن به ميان آورده است و به صورتي كامل و جامع از جغرافياي نجومي و

رياضي با استناد به آيات قرآني و آثار نجومي و اقوال دانشمندان سخن رانده است. مطالب كتاب در مورد سرزمين صنعا و امپراتوري بيزانس و هند شرقي و سقلابيان و اقوام اورال و آلتايي و اقوام اطراف درياي سياه و نواحي اصفهان در خور توجه بوده و اطلاعات جمع آوري شده در باب مكه و مدينه و توصيف رودها و مناطق طبرستان از اهميّت خاصي برخوردار است. با توجه به تنوع اطلاعاتي كه در كتاب فراهم آمده، مي توان آنرا دايرة المعارفي كوچك از علوم، جغرافيا و تاريخ گذشتة جهان دانست 2 حرمين شريفين ويژگي اثر : 1362، اميركبير .

برگرفته از كتاب :شرح حال تخصصي استادان و دانشياران كشور (جلد سوم)

قريشي كوه كمره اي، عبداللطيف

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد عبداللطيف قريشي كوه كمره اي

محل تولد : كوه كمره

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1310/1/1

زندگينامه علمي

حاج سيد عبداللطيف قريشي كوه كمره اي فرزند سيد علي اكبر فرزند سيد جليل فرزند سيد حسين در تاريخ 14 صفر الخير سال 1350 برابر با 1310 ش در روستاي « كوه كمر» در بيت سيادت و معنويت به دنيا آمد. نسب شريفش از طريق سيّد تاج الدين حسن معروف به « سيد حسن بابا » صاحب آرامگاه معروف در روستاي كوه كمر به امام زين العابدين حضرت سيد الساجدين عليه السلام مي رسد. علوم مقدماتي را از عالم زاهد آقا مير رسول بن سيد عبد الله كوه كمري فرا گرفت و سپس درمعيت پدرش به شهرستان خوي مهاجرت نمود و در مدرسه نمازي سكونت نمود و آنگاه در پيش استاداني همچون : حاج

مير علي محدث (مطول)، حاج شيخ جابر فاضلي خويي، حاج شيخ علي مجتهدي خويي، عالم زاهد حاج شيخ حبيب فياضي خويي، حاج شيخ ابوالفتح خويي (حاشيه و معالم)، آيت الله شيخ صادق خويي (قوانين و رسائل) و آيت الله سيد ابراهيم علوي خويي به تحصيل دروس حوزوى همّت گماشت و پس از آن به شهر عش آل محمّد عليهم السلام مهاجرت نمود و دروس فقه اصول و درس خارج را از محضر فرزانگان حوزه علميّه قم مانند : آيت الله شيخ محمد مجاهدي تبريزي، آيت الله سيد محمد باقر سلطاني طباطبايي، آيت الله شيخ عباسعلي شاهرودي، علامه سيد محمد حسين قاضي طباطبايي، آيت الله سيد حسن حجت، آيت الله سيد محسن حجت، آيت الله شيخ احمد كافي الملكي (رسائل و مكاسب)، آيت الله شيخ عبد الرحيم مدرس تبريزي (رسائل و مكاسب و كلام)، آيت الله سيد حسين مشهور به « حاج آقا حسين بروجردي »، آيت الله سيد محمد رضا گلپايگاتي، آيت الله حاج سيد روح الله خميني، آيت الله سيد شهاب الدين مرعشي نجفى فرا گرفت و خود به تحقيق و تاليف پرداخت.

قزويني، رضي

قرن:11

جنسيت:مرد

مليت:ايران

آقا رضي از علماى محقّقين، و واعظ صالح، و عالم كامل معاصر اواخر صفويّه بود.

در ريحانة الادب (1: 55) گويد: از شاگردان ملاّ خليل قزوينى، و مؤلّف كتب عديده است، از آن جمله: 1- ابطال الرمل تاريخ علماى قزوين [=ضيافة الاخوان] 3- رساله ي شير و شكر 4- رساله ي نوروز 5- ضيافة الاخوان 6- قبله الآفاق 7- كحل الابصار 8- لسان الخواص 9- هدية الخلاّن، و غيره.

وفاتش در 1096 رويداده است.

مولي ادهم به مناسبت نام او صاحب

عنوان و بستگانش نام فاميلي ادهم انتخاب كردند عالم فاضل محقق بوده.

برگرفته از كتاب :دانشمندان و بزرگان اصفهان (جلد اول)

قزويني، عبدالباقي

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

از سادات سيفى قزوين، عالم فاضل محقق، امام مسجد سرخى بوده، در سال 1316 وفات يافته، در تكيه ى آقا رضى مدفون گرديد.

برگرفته از كتاب :دانشمندان و بزرگان اصفهان (جلد دوم)

قزويني، فتح الله

قرن:11

جنسيت:مرد

مليت:ايران

شيخ فتح الله قزويني (متوفي سال 1050ه_.ق) از علماي بزرگ قزوين بود. وي پس از آنكه در علوم عقلي و نقلي به نبوغ علمي دست يافت ، كرسي تدريس و رهبري را در حوزه قزوين به دست گرفت و طلاب علوم ديني از اطراف و اكناف به حلقة درسي او پيوستند. او در خطابه و وعظ مهارت بسيار داشت و به همين خاطر به واعظ قزويني مشهور گرديد. شيخ فتح الله آثاري به تاليف رسانده كه عموماً حوزه علوم ديني را در مي گيرد.گروه : علوم انسانيرشته : الهيات و معارف اسلاميوالدين و انساب : تبار و ذريه شيخ فتح الله به دو شاخه تقسيم مي شوند: خاندان شفائي و خاندان سامت. بقيه خاندان سامت را امروزه در قزوين با شيخ العلما ميرزا عبدالرحيم سامت مي شناسند. اصل اين طابفه از قريه صفي آباد در نواحي قزوين بوده و نخستين شخصي كه در عصر صفوي قزوين را مسكن خويش قرار داده و به تحصيل علوم ديني پرداخته است. علماي ديگري نيز از اين خاندان برخواسته اند از جمله شيخ عبدالكريم صاحب كتاب نظم الغرر و شيخ محمد يحيي صاحب ترجمان اللغه و... تحصيلات رسمي و حرفه اي : شيخ فتح الله قزويني پس از تكميل مقدمات متداوله ، به فراگيري فنون ادب و علوم عقلي و نقلي مشغول شد.استادان و مربيان : شيخ فتح الله محضر درس شيخ بهايي و فخرالدين سماكي قزويني را در

ك نموده است.همسر و فرزندان : شيخ فتح الله قزويني سرسلسله خاندان واعظ قزويني و پدر شيخ ملا رفيع الدين محمد قزويني متخلص به واعظ و متوفي سال 1089 ه_ق صاحب كتاب ابواب الجنان است. شيخ حر عاملي (1033-1104ه_.ق ) نيز در امل الآمل شيخ فتح الله را پدر ملا رفيع الدين محمد دانسته است.زمان و علت فوت : شيخ فتح الله قزويني متوفي سال 1050ه_.ق مي باشد.فعاليتهاي آموزشي : شيخ فتح الله قزويني پس از آنكه در علوم عقلي و نقلي به نبوغ علمي دست يافت ، كرسي تدريس و رهبري را در حوزه قزوين به دست گرفت و طلاب علوم ديني از اطراف و اكناف به حلقة درسي او پيوستند.ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : شيخ فتح الله در خطابه و وعظ مهارت بسيار داشت و به همين خاطر به واعظ قزويني مشهور گرديد. او همچنين آثاري به تاليف رسانده كه حوزه علوم ديني را در مي گيرد.آرا و گرايشهاي خاص : شيخ فتح الله از متكلمان شيعه و شيوخ مجتهدين عصر خويش در قزوين بود. همچنين او را رديف عالمان علوم عقلي و نقلي قرار داده اند.آثار : رساله در امامت ،رساله در عرفان

منابع زندگينامه :نسيم قزوين ، بنياد فرهنگي قزوين شناسي ، به كوشش محمدعلي حضرتي ، دفتر اول ، زمستان 1375 ، ص 160

قزويني، محمد

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد قزويني در سال 1254 خورشيدي در قزوين متولد گرديد. تا سال 1306 ق. كه پدرش در حال حيات بود ، مقدمات صرف و نحو را نزد پدر آموخت. پس از فوت پدر تحت سرپرستي شمس العلما شيخ محمدمهدي عبدالرب

آبادي قزويني ، نزد علماي وقت به تكميل تحصيلات پرداخت. قزويني پس از مدتي به جهت مطالعات بيشتر به اروپا رفت و مدتها در فرانسه ، انگلستان و آلمان اقامت داشت. علامه محمد قزويني در سن 26 سالگي به اروپا رفت. در لندن پس از آشنا شدن به طرز كار خاورشناسان ، به دعوت پرفسور ادوارد براون و امناي اوقاف گيب دست به كار تصحيح و انتشار تاريخ جهانگشاي جويني زد ، پس از دو سال اقامت در لندن ، در ماه ربيع الثاني 1324 به پاريس رفت ؛ او در اين مدت به نشر جلد اول تاريخ جهانگشاي جويني و آماده كردن جلد دوم آن براي چاپ توفيق يافت و ضمناً چند مقاله و رساله درباره ادبيات و تاريخ ايران نوشت ، و دو سه متن از متون قديمه فارسي را تصحيح كرد. قزويني يك سال پس از جنگ جهاني اول به آلمان رفت . بعد از خاتمه جنگ در روز 13 دي ماه 1298 ( 4 ژانويه 1920 ) به دعوت ميرزا محمدعلي خان فروغي به پاريس برگشت و تصحيح كتبي را كه نيمه كاره مانده بود از سر گرفت. در اين زمان از سوي وزارت فرهنگ مبلغي در اختيار او گذاشته شد كه از بعضي نسخ خطي نفيس عكسبرداري نموده و به ايران ارسال دارد. قزويني در سال 1318 ، به علت جنگ جهاني دوم فرانسه را ترك كرد و براي اقامت دايم به ايران بازگشت. در ايران نيز اوقات قزويني پيوسته مصروف مطالعه و تحقيق و تصحيح متون قديمه بود. علامه محمد قزويني در روز جمعه ششم خرداد ماه 1328 ش.

در تهران درگذشت.

گروه : علوم انساني

رشته : زبان و ادبيات فارسي

گرايش : تصحيح متون

والدين و انساب : نام پدر محمد قزويني، عبدالوهاب بن عبدالعلي قزويني است. عبدالوهاب يكي از مولفين اربعه «نامه دانشوران» مي باشد.

اوضاع اجتماعي و شرايط زندگي : پدر علامه قزويني از علماي زمان خود بود كه در مدرسه دوستعلي خان معير الممالك ، در تهران به كار تدريس اشتغال داشت. او از جمله كساني است كه با سه تن از دانشمندان ديگر ، در نوشتن « نامه دانشوران » شركت داشته و بيشتر ترجمه احوال علماي لغت و صرف و نحو و ادب و فقه در كتاب مزبور به قلم اوست.

تحصيلات رسمي و حرفه اي : محمد تحصيلات علوم متداوله اسلامي را در تهران سپري كرد. قزويني با وجود آنكه از خانواده علماي دين بود، از همان عهد جواني در خط تحصيل زبان هاي اروپايي و آشنا گشتن با طريقه تتبع و تحقيق فرنگيان افتاد.

فعاليتهاي ضمن تحصيل : علامه قزويني در ايام تحصيل با درس دادن به بعضي از دوستان و آشنايان خود امرار معاش مي نمود. از جمله فعاليت هاي ديگر او در اين زمان ترجمه مقالات و كتب از زبان عربي بود كه توسط روزنامه تربيت ايشان انتشار مي يافت.

استادان و مربيان : محمد قزويني، صرف و نحو را درخدمت پدرش عبد الوهاب بن عبد العلي قزويني و در خدمت حاجي سيد مصطفي قنات آبادي در مدرسه معير الممالك و فقه را در خدمت، همسو و شيخ محمد صادق تهراني و اندكيكمتر در محضر شيخ فضل اللهنوري، كلام و حكمت قديم را از شيخ علي نوري درمدرسه خان مروي و

اصول فقه را نزد ملا محمد آملي در مدرسه خازن الملك، اصول فقه خارج را در محضر افضل المتاخرين ميرزا حسن آشتياني آموخته است. او همچنين از محضر شيخ هادي نجم آبادي نيز بهره برده است، اما بدون تدريس و تدرس كتب رسمي وي از سيد احمد اديب پيشاوري نيز كسب فيض كرده است. شمس العلما شيخ محمد مهدي قزويني عبدالرب آبادي، ميرزا محمد حسين خان اصفهاني (متخلص به فروغي و ملقب به ذكا الملك) نيز از اساتيد قزويني بوده اند.

همسر و فرزندان : محمد قزويني در سفر دوم خود به پاريس با يك خانم ايتاليايي ازدواج نمود ، كه حاصل آن يك دختر بود كه براي او به يادگار ماند.

وقايع ميانسالي : در اوايل سال 1322 محمد قزويني بنا به دعوت برادرش (ميرزا احمد خان) به لندن سفر كرد، و از كتابخانه بزرگ لندن ديدن كرد. او در اين سفر با مستشرقين انگليسي بسياري آشنا شد از جمله پرفسور توان (A.A.Bevan)، الس (A.G.Elis)، آمد روز (H.F.Amedroz) و ادوارد براون (E.G.Browne). علامه قزويي با ميرزا عباس خان اقبال آشتياني نيز مراوده و مكاتبه داشت، همچنين با مير محمد حسين خان عميدالملك حسابي. [محقق. مهدي، زندگينامه و آثار مرحوم علامه محمد قزويني، دي ماه 1378، ص 30-29] قزويني با كازانوا (P.Casanova) و گابريل فران (.FerandG)، مستشرقين فرانسوي نيز آشنا بود. علامه قزويني، با احمد زكي وليدي طوغان ، رهانري ماسه، ماسينيون، برتلز، ماركوارت و ادوارد براوان آشنايي داشته است. محمد قزويني با علي اكبر دهخدا، نويسنده لغت نامه دهخدا، همدوره و دوست بود. همچنين با حاجي سيد نصر الله اخوي، حسينقلي خان نواب، سيد حسن تقي زاده، ميرزا

فضلعلي آقا مجتهد تبريزي، سيد محمد علي خان جمال زاده، ميرزا محمود خان غني زاده، ميرزا حسين خان كاظم زاده (ايرانشهر) ميرزا محمد علي خان تربيت، سيد محمد رضا مساوات و ميرزا ابراهيم پور داود. از دوستان آلماني محمد قزويني مي توان به مستشرقيني همچون ماركوارت (j.Marquart)، زاخائو(E.Sachau)، موريتز (B.Moritz) هارتمن (M.Hartmann)، مان(o.Mann)، ميتووخ (E.Mitwoch)، فرانك (Frank)، بك (S.Beck)، نولدكه(T.Noldeke) اشاره كرد. قزويني به پاريس نيز مسافرتي داشت كه بر اثر آن لبا جمعي از مستشرقين فرانسه آشنا شده است همانند هرتويك درنبورك (Hartwig Dernbourg)، باربيه دومنار (Barbier de Meynard)، ميه (A.Meillet) و هوارت (C.Huart) قزويني در اواخر زندگاني خود مي گفت: «... اكنون كه تاميل ايام گذشته مي كنم و بر عمر تلف كرده تاسف ميخورم باز يكي از بهترين تفريحات من مطالعه شرح رضي و مغني البيب است كه براي من احلي من وصل الحبيب است! العاده كالطبيعه الثانيه.»

زمان و علت فوت : محمد قزويني، روز جمعه ششم خرداد 1328 شمسي مطابق با 28 رجب 1368 قمري، حدود ساعت ده و نيم در كوچه دانش منشعب از خيابان فروردين تهران، چهره در نقاب خاك كشيد.

ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : محمد قزويني در سن 26 سالگي به اروپا رفت. در لندن پس از آشنا شدن به طرز كار خاورشناسان ، به دعوت پرفسور ادوارد براون و امناي اوقاف گيب دست به كار تصحيح و انتشار تاريخ جهانگشاي جويني زد ؛ چون بهترين نسخ آن كتاب در كتابخانه ملي پاريس بود، پس از دو سال اقامت در لندن ، در ماه ربيع الثاني 1324 به پاريس رفت ؛ و از آن تاريخ تا سال

1333 ق. هميشه در پايتخت فرانسه مقيم بود ؛ او در اين مدت به نشر جلد اول تاريخ جهانگشاي جويني و آماده كردن جلد دوم آن براي چاپ توفيق يافت و ضمناً چند مقاله و رساله درباره ادبيات و تاريخ ايران نوشت ، و دو سه متن از متون قديمه فارسي را تصحيح كرد. قزويني يك سال پس از جنگ جهاني اول ، به دعوت سيدحسن تقي زاده ، كه در برلين سرپرستي كميته ايراني آلمان را داشت و در آنجا روزنامه كاوه را منتشر مي ساخت ، به همراهي حسينقلي خان نواب كه به سمت سفير ايران در آلمان انتخاب شده بود ، به آلمان رفت و در 18 ذي الحجه 1333 (27 اكتبر 1915 ) به برلين رسيد و تا چندي پس از پايان جنگ در آن شهر ماند. بعد از خاتمه جنگ در روز 13 دي ماه 1298 ( 4 ژانويه 1920 ) به دعوت ميرزا محمدعلي خان فروغي به پاريس برگشت و تصحيح كتبي را كه نيمه كاره مانده بود از سر گرفت. در اين زمان از سوي وزارت فرهنگ مبلغي در اختيار او گذاشته شد كه از بعضي نسخ خطي نفيس عكسبرداري نموده و به ايران ارسال دارد ؛ او جمعاً 16 كتاب عكس گرفت و با مقدمه هاي به ايران فرستاد. قزويني در سال 1318 ، به علت جنگ جهاني دوم و مشكلاتي كه خارجيان مقيم در اروپا گريبانگير آن شدند ، فرانسه را ترك كرد و ، بعد از سي وشش سال غربت ، در مهر ماه آن سال ، براي اقامت دايم به ايران بازگشت. در ايران

نيز اوقات قزويني پيوسته مصروف مطالعه و تحقيق و تصحيح متون قديمه بود.

همفكران فرد : روش محمد قزويني در كار متن شناسي آن چنان از دقت نظر برخوردار بود كه بزرگاني چون فروزانفر ، بهار ، دهخدا ، اقبال آشتيانبي ، مينوي و ... را متآثر ساخت.

آرا و گرايشهاي خاص : محمد قزويني در كار متن شناسي ، استادي زبردست بود. اجتهاد متن شناسي وي نه تنها در متوني كه خود تصحيح كرد ، بلكه در مقالات و رسائلش نيز به خوبي قابل درك است. دكتر قاسم غني همكار علمي قزويني در تصحيح ديوان حافظ در مورد وي چنين مي گويد: « مرحوم قزويني روش تدقيق و نقد ادبي را به معاصرين خود آموخت؛ آفتاب فياض با بركتي بود كه هركس را مستعد مي ديد به تربيت و ارشاد او مي پرداخت... »

--------------------------------------------------------------------------------

آثار :

1 .

ويژگي اثر : علامه محمد قزويني براي كتابخانه شخصي خود كه اكنون در دانشكده ادبيات تهران محفوظ است براي خود فهرستي تهيه كرده و براي همه كتابهاي چاپي و خطي به شيوه اي دقيق كتابداري، اطالعات لازم را نوشته است كه شامل چهار جلد فهرست را شامل مي گردد.

2 بيست مقاله

ويژگي اثر : اين كتاب شامل دو جلد است.[ص45]

3 تصحيح المعجم في معايير اشعار العجم

ويژگي اثر : اين اثر تاليف شمس قيس رازي است. [ص42]

4 تصحيح تاريخ جهانگشاي جويني

ويژگي اثر : اين اثر تاليف علا الدين عطا

ملك جويني است.[صص 4-43]

5 تصحيح چهار مقاله نظامي عروضي سمرقندي

ويژگي اثر : اين اثر تاليف نظامي عروضي سمرقندي است[ص43]

6 تصحيح ديوان حافظ

ويژگي اثر : اين اثر تاليف حافظ شيرازي است.[ص44]

7 تصحيح كتاب شد الازار في حط الاوزار عن زوار المزار

ويژگي اثر : اين اثر تاليف معين الدين شيرازي است.[ص 44]

8 تصحيح مرزبان نامه

ويژگي اثر : اين اثر تاليف مرزبان بن رستم است.[ص42]

9 تصحيح مقدمه قديم شاهنامه

ويژگي اثر : اين اثر تاليف فردوسي لوسي است. [ص 47]

10 رساله اي در شرح حال مسعود سعد سلمان

ويژگي اثر : [ص45]

11 رساله در شرح احوال شيخ ابوالفتوح رازي

ويژگي اثر : اين اثر به نام خاتمه الطبع راجع به شرح احوال مولف كتاب و وصف اجمالي تفسير حاضر چاپ شده است. [صص 8-47]

12 رساله ممدوحين سعدي

ويژگي اثر : [ص47]

13 مقاله تاريخي و انتقادي راجع به كتاب نفثه المصدور

ويژگي اثر : اين اثر تاليف نور الدين محمد نسوي است.[ص47]

14 مقدمه تذكره الاوليا

ويژگي اثر : اين اثر تاليف عطار نيشابوري است.[ص45]

15 مقدمه تذكره الشعرا عوض

ويژگي اثر : اين اثر موسوم به لباب الالباب است.[ص45]

منابع زندگينامه :سيماي تاريخ و فرهنگ قزوين ، نوشته: پرويز ورجاوند ،

ج 2 ، تهران : نشر ني ، ص 1254]2[محقق. مهدي، زندگينامه و آثار مرحوم علامه محمد قزويني، دي ماه 1378، ص 1]3از نيما تا روزگار ما ، تاليف: يحيي آرين پور ، ج3 ، تهران: انتشارات زوار ، ص108

قشقاوي، هادي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

هادي قشقاوي

محل تولد : بابل

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1351/10/1

زندگينامه علمي

در سال 1365 وارد حوزه علميه روحيه بابل شدم در طي 5 سال دروس مقدمات و سطح را به پايان رساندم پس از آن به مدت 3 سال در درس خارج فقه و اصول حضرت آية الله محمدي در همان مدرسه مباركه و سپس در قم در دروس خارج حضرات آيات وحيد خراساني، شبيري زنجاني، هاشمي شاهرودي، صادق لاريجاني در مجموع بيش از 12 سال شركت نمودم. دروس فلسفه را در قالب كتابهاي آموزش فلسفه، بداية الحكمة، نهاية الحكمة اشارات شواهد الربوبية، برخي از قسمتهاي اسفار از اساتيد فوق حضرات آية الله مصباح، حجة الاسلام ميانجي، استاد حشمت پور و برخي از اساتيد ديگر عمدتا به صورت غير حضوري فرا گرفتم از سال 1368 تاكنون به تدريس دروس مقدمات و سطح از ادبيات و منطق، فقه و اصول كتابهاي سيوطي، حاشيه ملا عبدالله، معالم الاصول،اصول فقه،شرح لعمه،مكاسب و رسائل و كفايه مشغول مي باشم. با عضويت در گروه فقه دانشنامه امام خميني (ره) از سال 1381 به تهيه و تنظيم و تاليف و بازنويسي مقالات فقهي در مورد امام مي باشم، موضوعات فقهي چون اتلاف، اجهاض (سقط جنين)،استحاضه، تعزيه و برخي موضوعات ديگر در موسسه دائرة المعارف فقه اسلامي تحقيق نموده ام.

قلي بيگيان، مرتضي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

مرتضى قلي بيگيان

محل تولد : تهران

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1340/1/1

زندگينامه علمي

در سال 1340 درتهران متولد شدم و در سال 1358 از دبيرستان دارالفنون در رشته رياضي فيزيك فارغ التحصيل گرديدم

وسپس در همان سال در مدرسه عاليه شهيد مطهري مشغول به تحصيل در رشته علوم ديني گرديدم و درسال بعد به موسسه مجتهدي (ملا جعفر) درتهران ادامه داده و درسال 65-64 به قم منتقل گرديدم ودر دروس اساتيد پاياني وستوده وحاج شيخ جواد تبريزي و وحيد خراساني به دروس سطوح و خارج مشغول شده ودر ضمن به تدريس نيز اشتغال داشته و دارم، اشتغال به تدريس شامل تدريس در دبيرستان وحوزات علميه تهران و قم ميباشد در ضمن حدود 10 سال به كار تحقيقات در مؤسسه نشر آثار مشغول بوده ودوره تخصصي فقه واصول را در موسسه ائمه اطهار كه زير نظر اقاي فاضل لنكراني مي باشد به مدت 5 سال په پايان رساندم و پايان نامه اينجانب تحت عنوان پيوند اعضا مي باشد.

قلي زاده مشكول، مجتبي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

مجتبي قلي زاده مشكول

محل تولد : خلخال

شهرت : قلي زاده

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1353/3/7

زندگينامه علمي

اينجانب مجتبي قلي زاده در تاريخ 7/3/1353 در يكي از توابع شهرستان خلخال در يك خانواده كشاورز و معنوي به دنيا آمدم و تحصيلات ابتدائي و راهنمائي را درآن محل پشت سر گذاشتم و در سال 1370 وارد حوزه علميه خلخال شدم كه چون حوزه علميه در حال ساخت و توسعه بود نتوانستم خوب بهره علمي بگيرم لذا هجرت كرديم و به حوزه علميه كاشان وارد شديم. و پس از پايان مقدمات در سال 1379 وارد حوزه علميه قم شدم و پس از سپري كردن پايه هاي تحصيلي در سال 1384 از محضر مراجع گرانقدر درس خارج فقه اصول بهره مي گيرم. «و من

الله التوفيق» و اكنون مشغول تحقيق و يادداشت برداري هستم. اميدوارم توفيق الهي همراه من و شما عزيزان باشد.

قمبواني سميرمي، محمد مهدي

قرن:13

جنسيت:مرد

مليت:ايران

فرزند محمد صادق. عالم فاضل محقق، در اصفهان خدمت جمعى از افاضل تحصيل نموده، و هم در اين شهر ساكن، و مرجع حكم و فتوا بوده، و در شب جمعه سوم رجب 1255 وفات يافته، در تخت فولاد جنب فاضلان مدفون گرديد.

برگرفته از كتاب :دانشمندان و بزرگان اصفهان (جلد دوم)

قمرزاده، مرتضي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

موسي قمرزاده

محل تولد : اهواز

شهرت : حاج قمر

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1347/2/14

زندگينامه علمي

بنده پس از پايان جنگ و دوران دفاع مقدس وارد حوزه علميه شدم و ابتدا در شهرستان دزفول حوزه آيت الله قاضي و سپس در قم اشتغال به تحصيل پيدا كردم. گرچه از قبل به مطالعه علاقه وافري داشتم و از همان دوران نوجواني و در جبهه و سپاه پيوسته برنامه مطالعاتي داشتم ولي با آمدن به حوزه به اين علاقه افزوده شد. هنوز مشغول به تحصيل در دوره سطح 1 بودم كه كار تدريس را نيز رسماً در مدارس شروع كردم و از همان سال تا كنون همه ساله درس يا دروسي را مشغول به تدريس بوده ام. علاقه ام بيشتر به مطالعه و تحقيق در حوزۀ علوم عقلي و سپس نقلي بوده و در كنار آن به تحقيقات پيرامون تاريخ خصوصا تاريخ معاصر ميپردازم. در زمينه موضوعاتي كه تدريس كرده ام تحقيق و مطالعهۀ گسترده نيز انجام مي دهم و در حال تهيۀ مطالبي نيز هستم. در زمينه تاريخ معاصر نيز مجموعه اي در قالب كتاب در دست نوشتن دارم. همچنين جلد اول خاطرات دفاع مقدس با عنوان حديث وصل و هجران را به چاپ رسانده

ام كه در جشنواره كتاب سال دفاع مقدس بعنوان كتاب برگزيده انتخاب شد دفتر دوم كتاب خاطراتم نيز در حال آماده شدن براي چاپ است و در زمينه ادبيات نيز كتاب نجوا با شلمچه به چاپ رسيد كه چاپ دوم آن در حال حاضر منتشر شده است.

قمي، محسن

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محسن قمي

محل تولد : مامازند ورامين

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1339/1/1

زندگينامه علمي

در سال 1339 هجري شمسي در روستاي مامازند ورامين به دنيا آمد. پدرش از كشاورزان زحمتكش و ساده زيست آن منطقه بود كه به علت تدين و پارسايي زياد به شيخ حسين معروف شده بود. اورا كه پنجمين فرزند خانواده بود، محسن نام نهادند. در سن پنج سالگي قرآن را از پدر خويش ياد گرفت. محسن در 7سالگي وارد كلاس درس شد و تحصيلات ابتدايي را در مدرسه انديشه به اتمام رسانيد. درسال 1350 ودر سن 11 سالگي به قم رفت وبه تحصيل علوم ديني در مدرسه حضرت آيت الله العظمي گلپايگاني مشغول شد. او دردوران طلبگي شاگرد ممتاز مدرسه بود و به دفعات مكرر توسط حضرت آيت الله گلپايگاني مورد تشويق قرار گرفت و در سن 14 سالگي شروع به تدريس دروس ادبيات و مقدماتي در حوزه علميه نمود. ايشان سطوح عاليه تحصيل حوزوي خود را نزد اساتيد بزرگواري همچون حضرات آيات فاضل لنكراني، ستوده، اعتمادي، صلواتي و صالحي مازندراني به پايان رسانيد. حجة الاسلام والمسلمين محسن قمي پس از پيروزي انقلاب اسلامي به تحقيق وتحصيل وتدريس در حوزه پرداخت و با شروع جنگ تحميلي همراه با برادران خويش به نداي پير انقلاب لبيك گفته

و عازم جبهه هاي نبرد حق عليه باطل شدند. در سال 1360 در هنگام محاصره آبادان مجروح گرديده وبه مقام رفيع جانبازي نائل گشت. در جريان انقلاب اسلامي و دفاع مقدس 5 نفر از خانواده حجة الاسلام محسن قمي به فيض شهادت نايل گشتند.

قميشه اي، مرتضي

قرن:13

جنسيت:مرد

مليت:ايران

ابن حسين بن على. عالم فاضل حكيم محقق، در 1236 متولد، و در 1341 وفات يافته، در تكيه ى ملك جنب قبر استادش آخوند ملا محمد كاشانى مدفون شد.

برگرفته از كتاب :دانشمندان و بزرگان اصفهان (جلد دوم)

قنادي، صالح

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

صالح قنادي

محل تولد : كربلا

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1340/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب صالح قنادي پس از اخذ ديپلم در رشته الكترونيك و قبولي در دانش سراي تربيت معلم و دانشگاه تهران، دروس طلبگي را در مدرسه حاج آقاي مجتهدي تهران شروع كردم. از سال حدود 63 تا 67 دروس مقدماتي تا اوايل رسايل و مكاسب را گذراندم و براي ادامه تحصيل به قم عزيمت كردم و از محضر اساتيد محقق داماد و استادي و اعتمادي جهت رسايل و مكاسب استفاده كردم و كفايه را نزد آيت الله قديري گذراندم و حدود هشت سال درس فقه آيت الله ميرزا جواد تبريزي و اصول آيت الله وحيد خراساني گذراندم و هم زمان رشته تخصصي تفسير و علوم قرآني را گذراندم و در اين زمان پايان نامه سطح 3 مدارج علمي را با موضوع اجتماعي امر و نهي دفاع كردم و پايان نامه سطح 4 با عنوان صفات جماليه و جلاليه خداوند با رويكرد تجلي صفات در نظام تكوين و تشريع و نظام آخرت. حظ عبد از اين صفات به پايان رساندم و در سال 79 با موفقيت دفاع كردم. هم زمان و در ادامه سه جلد تفسير موضوعي با عنوان مفاهيم اعتقادي در قرآن، اخلاق در قرآن و مفاهيم اخلاقي در قرآن جهت مدارس علميه خارج از كشور تاليف كردم و با همكاري

آقايان حميد محمدي و غلام علي همايي شش جلد تفسير تربيتي بشري تدوين شده است كه اكنون كتاب درسي حوزه هاي خواهران مي باشد. هم چنين كتاب قرآن شناسي با همكاري جمعي از محققان با جمع آوري پرسش و پاسخهاي دانشجويان تدوين شده است. و حدود بيست جلد كتاب پرسش و پاسخهاي دانشجويي را به عنوان مسئول اداره مشاوره و پاسخ نهاد رهبري در دانشگاهها تنظيم و به چاپ رسانيدم. هم زمان به تدريس در دوره كارشناسي و كارشناسي ارشد در موضوعات تفسير تربيتي و تفسير موضوعي داشته ام و به عنوان استاد راهنما و مشاور و داور حدود 10 پايان نامه را عهده دار بودم.

قوام، عبدالعلي

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

دكتر عبدالعلي قوام ،پس از اتمام تحصيلات ابتدايي و متوسطه تحصيلات دانشگاه خود را در مقطع رشته كارشناسي علوم سياسي در دانشگاه شهيد بهشتي (ملي سابق) اغاز و در سال 1347 بپايان رسانيد.نامبرده براي تكميل معلومات دانشگاهي ابتدا به آمريكا و بعد انگلستان عزيمت كرد و موفق به اخذ مدرك دكتراي علوم سياسي- دانشگاه ابردين، انگلستان، 1980م شد. نامبرده هم اكنون عضو هيئت علمي و استاد گروه علوم سياسي, دانشكده علوم اقتصاد و سياسي دانشگاه شهيد بهشتي مي باشد. گروه : علوم انساني رشته : علوم سياسي تحصيلات رسمي و حرفه اي : سوابق تحصيلي و دانشگاهي عبدالعلي قوام به ترتيب زير است: كارشناسي « علوم سياسي »- دانشگاه ملي ايران 1347. كارشناسي ارشد « اداره امور دولتي »- دانشگاه ايلي نوي (شمپين- اوربانا)، آمريكا، 1973. كارشناسي ارشد « تئوري اجتماعي و سياست عمومي »- دانشگاه ابردين، انگلستان 1975 دكتراي علوم سياسي- دانشگاه ابردين، انگلستان، 1980. مشاغل و سمتهاي

مورد تصدي : سوابق كاري و اجرايي عبدالعلي قوام به قرار زير اس: از 1357 تا 1359رئيس مركز آموزش و پژوهش سازمانهاي محلي وشهرداريهاي كشور از 1366 تا 1382مدير گروه علوم سياسي و روابط بين الملل دانشگاه شهيد بهشتي فعاليتهاي آموزشي : سوابق تدريسي و آموزشي دكتر عبدالعلي قوام به ترتيب زير است: 1357- 1367استاديار علوم سياسي و روابط بين الملل 1367- 1377دانشيار علوم سياسي و روابط بين الملل از 1377 استاد تمام، علوم سياسي و روابط بين الملل آرا و گرايشهاي خاص : زمينه هاي مطالعاتي عبدالعلي قوام : توسعه سياسي، تجزيه و تحليل سياست خارجي، نقد و ارزيابي نظريه هاي روابط بين الملل، سياستهاي مقايسه اي، جهاني شدن، روابط بين المللي فرهنگي، رسانه هاي جمعي و روابط بين الملل، سياست خارجي قدرتهاي بزرگ، مسائل شرق اروپا، آسياي مركزي و روسيه. چگونگي عرضه آثار : تعداد مقالات علمي منتشر شده در مجلات علمي : 31 مورد آثار : « اصول سياست خارجي و سياست بين الملل » ويژگي اثر : انتشارات « سمت » 1371، انتخاب كتاب برگريدة سال 1371- چاپ يازدهم 1384. 2 « توسعه سياسي و تحول اداري » ويژگي اثر : انتشارات قومس، 1373. 3 « سياستهاي مقايسه اي » ويژگي اثر : انتشارات « سمت » 1376. 4 « نقد نظريه هاي نوسازي و توسعه سياسي » ويژگي اثر : انتشارات دانشگاه شهيد بهشتي 1374. 5 تأليف كتاب « اهميت و مسائل حوزه اقيانوس آرام » ويژگي اثر

: با همكاري مريم دفتري، انتشارات دفتر مطالعات سياسي و بين المللي وزارت امور خارجه، 1370. 6 ترجمه و تحقيق « مباني ديپلماسي: چگونگي مطالعه روابط ميان دولتها » ويژگي اثر : انتشارات قومس 1367. 7 ترجمه و تحقيق كتاب « تحولات سياسي و اجتماعي اروپاي شرقي تا 1345 » ويژگي اثر : انتشارات قومس 1369. 8 جهاني شدن و جهان سوم ويژگي اثر : انتشارات دفتر مطالعات سياسي و بين المللي وزارت امور خارجه، 1382. 9 چالش هاي توسعه سياسي ويژگي اثر : انتشارات قومس، 138110 روابط بين الملل: نظريه ها و رويكردها ويژگي اثر : انتشارات سمت، 1384.

قوامي، تقي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

تقي قوامي

محل تولد : شهرري

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1308/1/1

زندگينامه علمي

در شهر ري در خانواده روحاني چشم باز كردم؛ پدرم حضرت آيت الله ميرزا محمد حسن قوام الشريعه. (كه اين لقب را مرحوم آيت الله حكيم، مرحوم آيت الله شواني و مرحوم آيت الله دكتر مشكاة به ايشان داده اند). سطح را در محضر بزرگاني چون آيت الله علامه شواني و همچنين آيت الله شيخ محمد حسين تهراني كه شاگرد مرحوم آخوند بودند گذراندم؛ همچنين از حضرت آيت الله العظمي سلطاني طباطبايي، بروجردي وآيات عظام: خوانساري، گلپايگاني و مرعشي نجفي استفاده كرده و تا زمان اين بزرگواران به مباحثه بحث خارج فقه و اصول جمعي اشتغال و پس از درگذشت اين عزيزان درس خارج فقه و اصول و تفسير مي گويم

و چند سالي است كه براي تبليغ داخل و خارج كشور به تربيت مبلغ مشغول هستم. منظومه هايي قبل و بعد از انقلاب اسلامي بصورت فكاهي و در ذم طاغوت به چاپ رسيده است.

قوامي، صمصام الدين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد صمصام الدين قوامي

محل تولد : كرمان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1334/1/1

زندگينامه علمي

تحصيلات من در تهران تا اخذ ديپلم رياضي، سال 1352 بوده است و سال 1356 فارغ التحصيل كارشناسي رشته مديريت صنعتي از مدرسه عالي مديريت گيلان شدم (شهر لاهيجان) كه پايان نامه اي تحت عنوان كتاب و كتابخواني تنظيم كردم كه مورد توجه قرار گرفت. در حاليكه 23 سال داشتم از من براي تدريس دعوت به عمل آمد كه توفيق نشد. در همان سال 1356 در فوق ليسانس مديريت صنعتي در مركز مديريت صنعتي تهران پذيرفته شدم ولي در مصاحبه شفاهي به علت اينكه فرزند روحاني بودم و خودم هم به شدت مذهبي بودم مردود شدم. بعد از انقلاب از من براي ادامه تحصيل دعوت به عمل آمد كه به علت فرو رفتن در فعاليتهاي انقلابي در آموزش و پرورش و سپس در سپاه ترجيح را به خدمت دادم. در سپاه در عين حال كه مشغول پذيرش سپاه تهران بودم سخنرانيهاي علمي و كلاسهاي عقيدتي را برگزار كردم و به من به عنوان يك نيروي علمي نگريسته مي شد و بعد كه دبيرستان سپاه را طراحي كرديم و دو سال مدير آن بودم (در لانه جاسوسي آمريكا، سال62 تا 63) تدريس معارف ديني و اخلاق داشتم. قبلا هم در آموزش و پرورش مسئول تربيتي دبيرستانهاي ناحيه 9 بودم كه براي

دبيران كلاس اسلام شناسي داشتم و جزوه اي هم در توحيد و نبوت نگاشتم. از سال 62 به حوزه بازگشتم و 2 سال مدير و مدرس حوزه علميه محموديه كرمان شدم و ادبيات عرب تدريس كردم و سال 1365 وارد قم شده، دروس خارج را شروع كردم و در عين حال مديريت مدرسه علميه بعثت را در سال 1366بعهده گرفتم كه تدريس اخلاق و ادبيات داشتم و در سلسله هاي بعدي مديريت، مدارس علميه رسول اكرم (ص) و امام محمد باقر (ع) را بعهده گرفتم؛ همزمان تدريس فقه و اصول را مشغول شدم كه اكنون يك دوره فقه و اصول سطح را تدريس كرده ام و مشغول تدريس كفايه الاصول هستم. در سال 1373به دبيرخانه مجلس خبرگان پيوستم و در مركز تحقيقات علمي آنجا مشغول شدم كه حاصل آن پژوهش و مديريت از منظر كتاب و سنت شد كه پژوهش برتر سال 82 از دبيرخانه دين پژوهان گرديد با لوحي از رئيس جمهور؛ در همين دبيرخانه عضو هيئت علمي فصلنامه حكومت اسلامي شدم كه چندين مقاله در آن نوشتم و ارزيابي كردم كه يكي از مقالات تحت عنوان ساختار حكومت پيامبر (ص) در سال 82 مقاله برتر از طرف وزارت ارشاد شد و در حاشيه آن مقالات زيادي در نشريات گوناگون نگاشته ام ( در فصلنامه انتظار، ماهنامه پيام زن، نشريه پگاه و مقالاتي در كنگره هاي حكومت اسلامي مخصوص انديشه امام و كنگره نراقي و كنگره انديشه هاي اخلاقي عرفاني امام و غيره.) اكنون كتاب دوم من تحت عنوان نظريه خدمت به شوراي سياستگذاري ائمه جمعه كه به شكل پروژه بوده است، آماده چاپ

است در حاليكه كتاب اول اكنون در آستانه چاپ سوم مي باشد. پروژه پژوهش (شيوه رهبري امام خميني (ره)) از طرف دبيرخانه مجلس خبرگان سومين كتاب من خواهد بود، كه به شدت و سرعت مشغولم و تا حداكثر 2 سال به مثابه يك پروژه علمي چاپ خواهد شد. اين اثر با تاكيد اكيد حضرت آيت الله ابراهيم اميني انجام مي گيرد. و دست ياراني هم مرا كمك مي كنند. من صاحب امتياز و مدير مسئول دو فصل نامه نخل شهداد و زيره كرمان هستم كه از طرف هيئت نظارت مطبوعات مجوز رسمي كشوري دارد. در نخل شهداد بعد از حدود 10 شماره اجتماعي و بعد از آنكه كتاب مديريت پژوهشي برتر شد با سفارش نخبگان تبديل به ارگان مديريت اسلامي شده است كه مرتب منتشر مي شود و به علت موفقيت از حمايتهاي وزارت ارشاد بهره مند شده است. اينجانب رسما با انتخاب مديريت پژوهشي حوزوي در سال جاري به عنوان رئيس مجمع عمومي انجمن علمي مديريت اسلامي برگزيده شدم كه آرمان و رسالت آن توليد دانش مديريت اسلامي و برنامه نهضت مديريت اسلامي است. اين انجمن زير نظر معاونت پژوهشي حوزه است و داراي هيئت مديره و بازرس و اركان رسمي ديگر است. علت انتخاب اينجانب دارا بودن كتاب و مجله مديريت و رشته مديريت است؛ در ضمن در مباحث رسانه اي شركت دارم مدتهاست كه مهمترين آن، شركت در ميزگرد نقد و نظر در رشته مديريت اسلامي است كه در بيش از 20 جلسه در راديو معارف با محققان عالي مديريت شركت كردم كه هنوز ضبط و پخش آن ادامه دارد. در ضمن

حدود 20 جلسه برنامه عرفاني سحرهاي راديو معارف در برنامه در خلوت يار از من ضبط و پخش شده است كه مورد استقبال واقع شده البته برنامه هاي پراكنده زنده و غير زنده در مناسبتهاي مختلف از صدا و سيما منتشر شده است. اينجانب طي سالهاي 78 تا 81 مدير كل آموزش حوزه هاي خارج از كشور بودم كه در خلال آن عضو هيئت علمي نشريه بين المللي الرشاد شدم كه به زبانهاي مختلف چاپ مي شود و ارگان سازمان حوزه هاي خارج از كشور است. من در حوزه بين المللي هم تا به حال به كشورهاي زيادي براي بازرسي از حوزه هاي خارج از كشور سفر كرده ام و بيش از ده سال است كه در مدرسه امام خميني (ره) تدريس دارم و اكنون در مقطع كارشناسي ارشد آنجا حلقه ثالثه از شهيد صدر را تدريس مي كنم و قبل از حلقات قبلي مباحث اخلاق و تعليم و تربيت و عقائد تدريس كرده ام و سخنرانيهاي زيادي براي طلاب غيرايراني دارم و نيزمشاور اخلاقي طلاب غير ايراني در مدرسه المهدي (عج) هستم. من در ضمن عضو هيئت علمي دائره المعارف فقه اهل بيت (ع) كه زير نظر آيت الله مكارم شيرازي تدوين مي شود هستم و تا بحال مقالات زمان و مكان، خطوط كلي اقتصاد اسلامي و سليقه هاي مختلف اجتهادي را تنظيم كرده ام كه در جلدهاي اول و دوم آن چاپ مي شود. نام من در فهرست صاحبان و تدوين كنندگان مقاله در اين دائره المعارف ثبت مي شود.

قورچيان، نادرقلي

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

نادرقلي قورچيان در سال 1330 به دنيا آمد. وي در كل زمينه

هاي تحصيلي با رتبه هاي عالي توانست به درجه ممتازي برسد و هم اكنون دكتري تخصصي برنامه ريزي و رهبري آموزشي را دارا هستند.فعاليت خود را با تعليم شاگرداني در تربيت معلم آغاز و بعدها به درجه معاونت نائل آمد . عضو هيات امناي دانشگاهها و موسسات پژوهشي و رياست شوراي تصويب طرح هاي پژوهشي و رياست كميته انتشارات موسسه پژوهش و برنامه ريزي آموزش عالي به عهده ايشان مي باشد. از وي مقالات و ترجمه هاي متعددي به جا مانده است.گروه : علوم انساني رشته : روان شناسي تحصيلات رسمي و حرفه اي : دكتر نادر قلي قورچيان داراي ليسانس روانشناسي دانشگاه اصفهان با ( رتبه اول ) در سال 1353مي باشد. وي فوق ليسانس علوم تربيتي را در دانشگاه تهران با درجه ممتاز در سال 1356گرفت. و دكتري تخصصي برنامه ريزي و رهبري آموزشي را از دانشگاه پيتزبرگ پنسيلوانيا آمريكا رتبه اول با معدل A+ بورسيه وزارت علوم ،تحقيقات و فناوري سال 1367 مي باشد. مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : مسئوليتهاي نادرقلي قورچيان در زمينه هاي مختلف به صورت زير اشاره شده است: پژوهشيار و كارشناس مسئول گروه تحقيقات و برنامه هاي سازمان پژوهش و برنامه ريزي آموزشي وزارت آموزش و پرورش سال 1364 پژوهشيار و كارشناس مسئول سازمان پژوهش و برنامه ريزي آموزشي از سال 1367لغايت 1371 عضو شاخه برنامه ريزي آموزشي و درسي شوراي عالي برنامه ريزي وزارت فرهنگ و آموزش عالي از سال 1371 لغايت 1381 سردبير فصلنامه پژوهش و برنامه ريزي آموزش عالي ،وزارت فرهنگ و آموزش عالي از سال 1372لغايت 1374 مدير گروه تطبيقي و نوآوري آموزش

عالي ،موسسه پژوهش و برنامه ريزي آموزش عالي از سال 1372 لغايت 1374 رياست شوراي تصويب طرح هاي پژوهشي ،موسسه پژوهش و برنامه ريزي آموزش عالي از 1372 لغايت 1374 رياست كميته انتشارات موسسه پژوهش و برنامه ريزي آموزش عالي از سال 1372 لغايت 1374 معاون موسسه پژوهش و برنامه ريزي آموزش عالي از سال 1372 لغايت عضو هيأت امناي دانشگاهها و موسسات پژوهشي به مدت 4 سال از سال 1374 لغايت 1378 با حكم رياست جمهور ورئيس شوراي انقلاب فرهنگي مشاور معاونت پژوهشي وزارت بهداشت (1375)،مشاور برنامه ريزي وزير فرهنگ و آموزش عالي ( مهر ماه 1376 تا 1379)،مشاور و سرپرست مركز اطلاعات ،مشاور دبير كل ستاد مبارزه با موارد مخدر مدير كل دفتر آموزش و پرورش از سال 1375 لغايت 1376 رياست بنياد دانشنامه بزرگ فارسي وابسته به وزارت علوم تحقيقات و فناوري از 1377 تا كنون رئيس مركز آموزشهاي عالي بين المللي دانشگاه آزاد اسلامي و... فعاليتهاي آموزشي : نادر قلي قورچيان مدرس تربيت معلم ،معاون و مدير آموزشي صنايع پنها از سال 1356 لغايت 1363 بوده است. وي مدرس دوره هاي ليسانس ،فوق ليسانس و دكتري در دانشگاههاي تهران ،دانشگاه آزاد اسلامي ،تربيت مدرس و تربيت معلم ،دانشگاه علوم پزشكي تهران ،علامه طباطبائي ،دانشگاه شاهد از سال 1376 تا كنون بوده است.چگونگي عرضه آثار : دكتر نادر قلي قورچيان استاد راهنماي 21 پايان نامه دوره دكتري مي باشد. داراي 22 ترجمه و تأليف داراي 47 مقاله چاپ شده داراي 27 طرح تحقيقاتي استاد راهنماي 21 پايان نامه دوره دكتري آثار : داراي 22 ترجمه و تأليف ، داراي

27 طرح تحقيقاتي ، داراي 47 مقاله چاپ شده

قهپايي، عنايت الله

قرن:11

جنسيت:مرد

مليت:ايران

زكى الدين بن شرف الدين على بن محمودبن شرف الدين على قهپايى نجفى. عالم فاضل محقق رجالى كبير، معروف به زكى نجفى، از شاگردان: مقدس اردبيلى، و ملا عبدالله تسترى، و شيخ بهائى و جمعى ديگر بوده، در جميع علوم متداوله بالاخص و درايه تبحر و بصيرتى داشته.

كتب چندى تأليف نموده، از آن جمله است:

1 - ترتيب رجال شيخ طوسى 2 - ترتيب رجال كشى 3 - ترتيب رجال نجاشى 4 - ترتيب فهرست شيخ طوسى 5 - حاشيه بر نقد الرجال مير مصطفى تفرشى 6 - مجمع الرجا، معروف ترين و مشهورترين تأليفات او كه اخيرا به همت دانشمند بزگوار و فاضل عالى مقدار صاحب تأليفات كثيره آقاى حاج سيد ضياءالدين علامه ى فانى در اصفهان در هشت مجلد به طبع رسيده، و تاريخ تأليف 1016 مى باشد.

برگرفته از كتاب :دانشمندان و بزرگان اصفهان (جلد دوم)

قهرماني نژاد، بهاءالدين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

بهاءالدين قهرماني نژاد

محل تولد : تهران

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1343/1/1

زندگينامه علمي

آقاي بهاء الدين قهرماني نژاد در بيست و پنجم مرداد سال 1343هجري شمسي در خانواده اي متدين، مذهبي و دوستدار اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام در تهران ديده به جهان گشود. نامبرده پس از فراغت از تحصيل در دوران ابتدايي، راهنمايي و دبيرستان در زادگاه خويش، در پي تشويق خانواده و علاقه خويش به فراگيري علوم ديني در سال 1361 وارد حوزه علميه شيخ عبدالحسين در تهران گرديد. از نخستين روزهاي ورود به حوزه علميه با تلاش و كوشش فراوان به تحصيل پرداخت و از درس بزرگان آن ديار بهره هاي علمي و اخلاقي فراوان برد. وي پس از گذراندن

سطوح عالي در سال 1372 به حلقه دروس خارج راه يافت. و از درس ستارگان درخشان حوزه هاي علميه عالم شيعه همچون مرحوم آيت الله فاضل لنكراني، آيت الله موسوي تبريزي، آيت الله جوادي آملي، و... بهره هاي فراوان علمي و اخلاقي برد. وي در كنار تحصيل دروس حوزوي از تحصيلات دانشگاهي غافل نماند و در رشته تاريخ اسلام در مقطع دكترا از دانشگاه اصفهان فارغ التحصيل گرديد. و هم اكنون به تدريس در دانشگاه تهران مشغول مي باشد. ايشان در زندگي سراسر علمي خود جز به تبليغ، تحقيق و تأليف به چيز ديگري نيانديشيده است كه آثار متعددي از جمله" علويان طبرستان، قيام سبز جامگان، و...را به رشته تحرير و زيور طبع آراسته است.

قياسي، جلال الدين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

جلال الدين قياسي

محل تولد : كرمانشاه

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1337/1/1

زندگينامه علمي

با گرفتن ديپلم رياضي در سال 1355 وارد دانشگاه شده و در رشته مهندسي آبياري به تحصيل خود ادامه دادم. پس از انقلاب فرهنگي و تعطيلي دانشگاهها از ادامه تحصيلات دانشگاهي منصرف و درسال 1360 جهت فراگيري علوم اسلامي به حوزه علميه قم آمدم. دروس مقدمات و سطح را طي 8 سال نزد اساتيدي همچون آيت الله اشتهاردي، اعتمادي ستوده، وجداني فخر و كريمي جهرمي گذراندم و از سال 1368 در درس خارج اساتيدي همچون آيت الله سبحاني، وحيد، تبريزي و مكارم شيرازي شركت نمودم. در سال 1368 مجددا به تحصيلات دانشگاهي پرداختم و در سال 1372 از دانشگاه تهران (پرديس قم) ليسانس حقوق و در سال 1375 از دانشگاه شهيد بهشتي كارشناسي ارشد حقوق جزا

و جرم شناسي و در سال 1383 از دانشگاه تربيت مدرس تهران دكتراي حقوق خود را در رشته حقوق جزا و جرم شناسي دريافت كردم. از سال 1373 به تدريس و تاليف و تحقيق در مراكز آموزشي و تحقيقاتي پرداخته ام.

قيطاسيان، امير

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

امير قيطاسيان

محل تولد : كرمانشاه

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1358/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب امير قيطاسيان فرزند احمد رضا متولد 1358 كه در سال 1376 از دبيرستان شهيد رضا رضايي ديپلم ادبيات را اخذ نمودم و در همان سال وارد حوزه علميه امام صادق (ع) كرمانشاه و سپس وارد حوزه علميه قم، مدرسه حقاني شدم. اكنون در پايه هشتم حوزه در مدرسه آيت الله گلپايگاني مشغول به تحصيل مي باشم. بنده چند دوره در كلاس نويسندگي (انجمن قلم حوزه) شركت داشته ام. همچنين در كلاس ويرايش حوزه هنري دفتر تبليغات قم به كسب مهارت ويرايش پرداخته ام و چندين كتاب را ويرايش كرده ام. از جمله آنها ميتوان به كتاب: اسوه پاكي با مقدمه حضرت آيت الله جوادي آملي دام ظله العالي و قلم حجت الاسلام و المسلمين مهدي حنيان و مهدي موعود در بيست گفتار از سخنراني استاد محمد صادقي اشاره كرد.

قيوم زاده، محمود

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمود قيوم زاده

محل تولد : يزد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1347/6/15

زندگينامه علمي

در سال 1347 در حوالي شهرستان يزد روستاي حزانق متولد شدم در دوران كودكي به يزد هجرت نموديم. در سال 1357 در حالي كه كلاس پنجم ابتدايي بودم با شكل گيري مبارزات انقلابي اسلامي مردم جذب آنها تدبير و پس از پيروزي انقلاب اسلامي بلافاصله و در مدت كوتاهي قرآن را فرا گرفته و در حالي كه 12 سال داشتم در يزد تدريس قرآن مي كردم . در سال 1361 پس از گرفتن سيكل وارد حوزه يزد شدم هميشه در حوزه شاگرد ممتاز بودم و

در كنار تحصيل تدريس داشتم. در حوزه علميه يزد عمدتاً ادبيات و منطق و اصول مظفر تدريس مي كردم در سال 1366 و امتحان اصول مظفر و لمعتين وارد حوزه علميه قم شدم. و بلافاصله شروع به تصحيل نموده و در سال 1368 به درس خارج آيةالله مكارم رفتم. در مدت 14 سال شركت در درس خارج به تدريس در حوزه نيز مشغول بودم در سال 1371 در رشته تخصصي كلام حوزه وارد شدم و اين دوره را با موفقيت طي كردم و با نوشتن پايان نامه در سال 1380 مدرك سطح چهار حوزه را اخذ كردم. در دوره آشنايي با فقه و كلام اهل سنت كه نمايندگي رهبري در امور اهل سنت بلوچستان در سال 1369 تشكيل داده بود به مدت دو سال شركت كردم در سال 1373 در دوره كارشناسي ارشد مركز تربيت مدرس شركت كردم و در سال 1373 با موفقيت فارغ التحصيل شدم و الان هم در كنار تحصيل در دوره هاي درس خارج و فلسفه به تدريس در حوزه (لمعه، بداية، اصول فقه و دانشگاه (معارف اسلامي، اخلاق اسلامي، تعدي اسلامي، فلسفه اسلامي و كلام اسلامي) مشغول هستم. به لحاظ علاقه به مطالعات و تحقيقات فلسفي كتب منظومه (منطق و فلسفه) بداية الحكمة، نهايةالحكمه، اشارات، شفاء، اسفار را خوانده ام و هم اكنون هم در حال پوياي انديشه فلسفي و دين خود هستم.

قيومي، محمدباقر

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد باقر قيومي

محل تولد : بابل

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1346/7/1

زندگينامه علمي

اينجانب دوره ابتدايي و راهنمايي را در مدرسه بدر و اسلامي بابل گذراندم.

دروه متوسطه در رشته تجربي تا دوم تجربي را در مدرسه آيت الله طالقاني گذراندم. سال 1362 وارد حوزه علميه روح بابل شدم و كتب صرف و نحو (جامع المقدمات، سيوطي، ملا هادي، مبادي، مغني و مختصر المعاني) را درس گرفتم. تقريبا چند ماه پس از ورود به تدريس مشغول شدم و تا كنون (تقريبا بدون وقفه) تدريس در زمينه هاي گوناگون اشتغال دارم. درسال 1365 به قم براي ادامه تحصيل در سطح بيع مكاسب مسافرت كردم. از سال 1367 به طور رسمي در درس خارج شركت جستم. در سال 1370 به گروه كلام جديد در بنياد فرهنگي باقر العلوم عليه السلام (بخش تخصصي موسسه در راه حق) وارد شدم و تا سال 1375 درسهاي كارشناسي ارشد رشته دين شناسي موسسه امام خميني (ره) را به اتمام رساندم. درسال 1372 وارد دوره كارشناسي ارشد تربيت مدرس دانشگاه قم شدم. در سال 1374 به تدريس در دانشگاه مشغول شدم. سال 1376 براي كمك در اداره حوزه شهرستان بابل رفتم و در آنجا مدير مدرسه و مدرس آنجا گرديدم همچنين در دانشگاه و جامعه الزهراي بابل نيز درس مي گفتم و بعضا كارهاي اجتماعي و نيز امامت جماعت مسجدي در بابل را بعهده داشتم. از سال 1377 در دوره دكتري فلسفه تطبيقي تربيت مدرس قم پذيرفته شدم. در سال 1382 پس از اتمام دوره آموزشي امتحان جامع را داده و موضوع پايان نامه با اصالت فاعل شناسايي در هايدگر ملا صدرا را مشغول شدم. از سال 1381 هيات علمي تمام وقت مركز جهاني علوم اسلامي شدم و در گروه اديان و مذاهب مدرسه عالي امام خميني (ره)

عهده دار تدريس و اداره گروه بودم. در اين دوره ها موضوعاتي چند در زمينه هاي كلام، فلسفه، (اسلام و غرب) معرفت شناسي، مباحث اديان و مذاهب (بويژه اديان ابراهيمي) ذهن مرا اشغال كرد. و بعضا صفحات زندگي را قلمي نمودم. مكتوب پاياني دوره كارشناسي ارشد درباره متكلمان قرن بيستم مسيحي بود. امروزه تا حدي آشنا با موضوعات ذيل مي باشم: ادبيات عرب، فقه، اصول، اديان ابراهيمي، مذاهب معتزله، اشاعره، ماتريديه، تاريخ فقه، كلام اسلامي، فلسفه اسلامي و تاريخ آن، تاريخ فلسفه غرب، معرفت شناسي، مباحث كلام تطبيقي بين الاديان و المذاهب البته در هيچ حوزه اي ادعاي تخصص نمي توانم داشته باشم. عمده اساتيد بنده در حوزه هاي علميه سنتي، آيات محمدي بابلي، مرحوم حاج سيد حسن محقق بهشتي، محمد فاضل، حاج سيد محمود شاهرودي، مرحوم سيد محمد روحاني، ميرزا جواد تبريزي، حاج سيد علي محقق و... بودند. شاهرودي در دوره دروس جديد، جناب آقاي آيت الله مصباح يزدي، حجت الاسلام فياضي، جوادي آملي، شيخ صادق لاريجاني، شيخ علي عابدي، دكتر اخوان، دكتر پازوكي، دكتر احمدي، دكتر حداد عادل، حجت السلام توفيقي، مصطفي ملكيان، دكتر لگنهاوزن، دكتر مجتبايي، دكتر ضياء موحدي، دكتر ديناني

كابلي، ميرعابدين

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

مير عابدين كابلي در سال 1322 در شهرستان بابل متولد شد. وي تحصيلات خود را در رشته باستان شناسي تا مقطع ليسانس در دانشگاه تهران ادامه داد و مقطع كارشناسي ارشد را بدلايلي در همان دانشگاه ناتمام رها كرد. كابلي فعاليت خود را در اداره كل باستان شناسي پس از انجام خدمت سربازي آغاز كرد و از آن زمان در بسياري از كاوش هاي باستان شناسي با مسئوليت هاي مختلف

شركت كرده است. اين كاوش ها به دوران مختلف تاريخي مربوط مي شوند. وي در خصوص مطالعات و پژوهش هاي انجام شده صاحب تاليفات متعددي است.گروه : علوم انساني رشته : باستان شناسي والدين و انساب : مير عابدين كابلي در 9 شهريور 1322 در بابل مازندران به دنيا آمد .تحصيلات رسمي و حرفه اي : مير عابدين كابلي تحصيلات خود را در دبستان بدر , دبيرستان قناد و دبيرستان فردوسي سپري نمود و در سال 1343 موفق به دريافت ديپلم شد. در همان سال وارد دانشگاه شده و در رشته باستان شناسي و تاريخ هنر مشغول تحصيل شد.وي در سال 1347 از مقطع كارشناسي فارغ التحصيل گرديد و تحصيل در دوره كارشناسي ارشد را ادامه داد . ليكن در سال 1349 بدلايلي چند انصراف داده است. مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : مير عابدين كابلي در سالهاي 50-1348 خدمت نظام وظيفه را در قصر شيرين ، مرز خسروي و كرمانشاه به انجام رساند. وي از 16 خرداد 1350 به خدمت اداري مشغول شد. كابلي ابتدا در اداره كل باستان شناسي و فرهنگ عامه و از 19 آذر 1351در مركز با ستان شناسي ايران و سر انجام در آذر 1367 در سازمان ميراث فرهنگي كشور مشغول به فعاليت شد . كابلي از سال 1352 تا 1356 معاون قسمت پژوهش ادره كل با ستان شناسي بود . و از سال 1356 تا 1359 به رياست بخش كاوش اداره كل باستان شناسي منصوب شد . وي از سال 1367 تا 1372نيز معاون پژوهشي اداره ميراث فرهنگي استان تهران بوده است. فعاليتهاي آموزشي : از فعاليت هاي آموزشي

مير عابدين كابلي مي توان به تدريس «باستان شناسي كشورهاي همجوار» در مركز آموزش عالي ميراث فرهنگي و همچنين تدريس «آشنايي با ميراث فرهنگي » و «آشنايي با فرش» و «صنايع مستظرفه» در دانشكده امور اقتصادي اشاره كرد. ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : يكي از عمده فعاليت هاي مير عابدين كابلي، شركت در پژوهش هاي ميداني است كه بشرح زير مي باشد: - شركت در كاوش هاي هفت تپه خوزستان (دوره: ايلامي ميانه) در سال 1345، به مدت 20 روز - شركت در كاوش هاي ابوفندوا در خوزستان (دوره : پيش از تاريخ) ، در سال 1345 بمدت 20 روز - شركت در بررسي هاي محوطه باستاني شمال خراسان (عمومي) در سال 1346 بمدت 30 روز - شركت در كاوش هاي شهداد كرمان ، در سال هاي ، 1352، 1351، 1350 ، هر سال بمدت 75 روز و به عنوان باستان شناس و معاون هيات و ارائه گزارش ، مقاله و سخنراني - شركت در بررسي هاي هليلان در ايلام، به عنوان سرپرست مشترك هيات در سال 1353 و بمدت 65 روز و ارائه گزارش - شركت در كاوش هاي شوش خوزستان ( پيش از تاريخ)، به عنوان باستان شناس در سال 1353 و بمدت 60 روز - شركت در كاوش هاي تپه يحيي كرمان ( پيش از تاريخ) ، به عنوان نماينده مركز باستان شناسي در سال 1354 و بمدت 60 روز - شركت در كاوش هاي تپه حصار دامغان (پيش از تاريخ)، به عنوان باستان شناس و بمدت 20 روز در سال 1355 - شركت در كاوش هاي شوش خوزستان 0پيش

از تاريخ) به عنوان نماينده مركز باستان شناسي بمدت 95 روز در سال 1355-1354 - شركت در كاوش هاي شهداد كرمان (پيش از تاريخ) ، در سالهاي 1355 و 1356 در هر سال بمدت 60 روز و به عنوان معاون هيات و سرپرست هيات - شركت در كاوش هاي سنگ سياه برازجان (هخامنشي) به عنوان باستان شناس و نقشه بردار، در سال 1357 بمدت 55 روز - شركت در كاوش هاي تپه جلدو خرم آباد لرستان (پيش از تاريخ، ايلامي، ايلامي نو) به عنوان سرپرست هيات بمدت 30 روز در سال 1359 - شركت در كاوش هاي ارجان بهبهان (ايلامي نو) به عنوان باستان شناس بمدت 25 روز و در سال 1360 - شركت در كاوش هاي شوش خوزستان (هخامنشي، پارتي ، اسلام) به عنوان سرپرست هيات در سال 1362 و1363 بمدت 30 روز - شركت در كاوش هاي تپه ماسور خرم آباد (اسلامي، تاريخي، پيش از تاريخ) به عنوان سرپرست هيات و بمدت 30 روز - شركت در كاوش هاي ويژه در بند مهران (پيش از تاريخ) به عنوان سرپرست هيات و بمدت 30 روز در سال 1367 - بررسي محوطه باستاني قمرود در قم (عمومي) به عنوان سرپرست هيات و بمدت 30 روز - تعيين حريم محوطه باستاني شهداد كرمان (عمومي) به عنوان سرپرست هيات بمدت 30 روز در سال 1368 - شركت در كاوش هاي ارجان خوزستان (ايلامي نو) به عنوان سرپرست هيات و بمدت 30 روز در سال 1368 -بررسي محوطه باستاني قمرود در قم (عمومي) به عنوان سرپرست هيات بمدت 20 تا 25 روز در سال هاي 1371،1372 ، 1370،

1369 - شركت در كاوش هاي قره تپه قمرود (پيش از تاريخ) به عنوان سرپرست هيات در سال 1373 - شركت در كاوش هاي شهداد كرمان (پيش از تاريخ) به عنوان سرپرست هيات در سال 1373 - شركت در كاوش هاي شوش - خوزستان (هخامنشي) به عنوان سرپرست هيات در سال 1374 - شركت در كاوش هاي قره تپه قمرود (پيش از تاريخ) به عنوان سرپرست هيات و در سال 1374 - شركت در كاوش هاي شهداد كرمان (پيش از تاريخ) به عنوان سرپرست هيات و در سال 1374 - شركت در كاوش هاي شوش خوزستان (هخامنشي) به عنوان سرپرست هيات و در سال 1375. چگونگي عرضه آثار : مير عابدين كابلي نتايج مطالعات و پژوهش هاي خود را در كنگره ها و همايش هاي ملي و بين المللي تخصصي ارائه داده است كه از آن جمله مي توان به موارد زير اشاره نمود: - دومين مجمع سالانه كاوش ها و پژوهش هاي باستان شناسي در ايران. موزه ايران باستان ، تهران 1352 - هفتمين كنگره بين المللي باستان شناسي و تاريخ هنر ايران، مونيخ 1354 - نخستين گردهمايي مردم شناسي، سازمان ميراث فرهنگي كشور، تهران 1369 - نخستين گردهمايي باستان شناسي پس از پيروزي انقلاب اسلامي ، شوش 1373 - نخستين كنگره تاريخ معماري و شهرسازي در ايران ، بم(كرمان) در سال 1374آثار : nbsp1 آب و آبياري در شهداد هزاره سوم ويژگي اثر : منتشر شده در شماره 1 نشريه فروهر در سال 13622 باستان شناسي به روايت مردم

ويژگي اثر : منتشر شده در نشريه نامه فرهنگ ايران، شماره 12 سال 1364 مربوط به بنياد نيشابور3 بررسي آثار بعد از اسلام در مجموعه بازيافته ويژگي اثر : منتشر شده در نشريه ميراث فرهنگي شماره پنجم سال 13714 بررسي آثار پيش ازاسلام در مجموعه باز يافته ويژگي اثر : منتشر شده در نشريه ميراث فرهنگي شماره سوم و چهارم در سال 13705 بررسيهاي باستان شناسي در قمرود ويژگي اثر : اين كتاب شامل متن، نقشه، طرح ، عكس و جدول است.6 درباره دومين فصل كائش در قره تپه قمرود ويژگي اثر : منتشر شده در گزارش هاي باستان شناسي شماره 17 دره ماژين و آثار باستاني كول كئني در پيش كوه لرستان ويژگي اثر : ارائه شده در: Akten Des VII Internationalen Kongresses Fur Iranische Kunst und Archaologia Munchen . DIETRICH REIMER VERLAG I BERLIN 1979.8 روابط فرهنگي و بازرگاني شهداد و منطقه تركستان در هزاره سوم ويژگي اثر : منتشر شده درمجموعه مقالات كرمان شناسي در سال 13699 شهداد ويژگي اثر : منتشر شده در جلد سوم مجموعه شهرهاي ايران به كوشش دكتر محمد يوسف كياني كه در سال 1368 توسط جهاد دانشگاهي منتشر شد.10 شهداد تجلي گاه فرهنگ ايران در هزاره سوم پيش از ميلاد ويژگي اثر : منتشر شده در نشريه انجمن

فرهنگ ايران باستان، شماره 16 سال 135311 شهداد در هزاره سوم پيش از ميلاد ويژگي اثر : منتشر شده در گزارش هاي دومين مجمع سالانه كاوش ها و پژوهش هاي باستان شناسي در ايران -1353 ، زير نظر فيروز باقر زاده12 شهداد مركز ايالت آراتا ويژگي اثر : منتشر شده در نشريه باستان شناسي و تاريخ سال 1، شماره پياپي 18 در سال 136513 شوش و ميراث باستاني دشت شوشان ويژگي اثر : منتشر شده در نشريه ميراث فرهنگي شماره 12 سال 137314 گزارش دهمين فصل كاوش گروه باستان شناسي دشت لوت در محوطه باستاني شهداد ويژگي اثر : منتشر شده در گزارش هاي باستان شناسي شماره 1 سال 137615 گزارش دومين فصل كاوش جبهه غربي تختگاه آپاداناي شوش و طرح مرمت و بازسازي ديوار تختگاه -بهار 1374 ويژگي اثر : منتشر شده در گزارش هاي باستان شناسي شماره 1 سال 137616 گزارش كاوش هاي تپه جلدو خرم آباد - 1360 ، گزارش كاوش هاي تپه ماسور خرم آباد- 1363 ، گزارش كاوش هاي كاخ هديش در آپاداناي شوش-1355 ، گزارش كاوش هاي گورستان هزاره سومي كان گنبد ايلام-1367 ، گزارش كاوش هاي محوطه باستاني ويغ ويژ در بند مهران- ايلام-1369 ، گزارش كاوش هاي نخستين فصل كاوش در جبهه غربي تختگاه آپاداناي شوش- 1364 ، گزارش هاي محوطه ايلامي ارجان- 1369 ، گزارش هاي يازدهمين فصل

كاوش در محوطه باستاني شهداد ويژگي اثر : شامل متن ، نقشه ، طرح و عكس در سال 137424 مساكن شهر شهداد و مقايسه آن با سكونتگاههاي جنوب شرق ايران در چهارهزار سال پيش ويژگي اثر : منتشر شده در مجموعه مقالات كنگره تاريخ معماري و شهرسازي ايران ، جلد سوم ، 137525 نمود پاره اي از سنتهاي پيش از تاريخي در دوران معاصر ويژگي اثر : منتشر شده در مجموعه مقالات اولين گردهمايي مردم شناسي در سال 1371

منابع زندگينامه :استان پژوهي , زمستان 1379 , ويژه نامه سمينار باستان شناسي دانشگاه تهران

كاتوزيان، امير ناصر

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

دكتر امير ناصر كاتوزيان سال 1310 شمسي در تهران متولد شد. تحصيلات ابتدايي را در دبستان اقبال و دوره متوسطه را در دبيرستان علميه گذراند و دوره هاي عالي و تكميلي را تا اخذ مدرك دكتري رشته حقوق خصوص و اسلامي در دانشگاه تهران سپري كرد. وي از سال 1343 با درجه استادياري به تدريس در دانشگاه تهران پرداخت نامبرده در سال 1351 به درجه استادي تمام وقت گروه حقوق خصوصي و اسلامي با پايه يك استادي نائل آمد. تأليف 42 جلد كتاب در زمينه هاي حقوق مدني، فلسفه حقوق و آيين دادرسي و ارائه حدود 400 مقاله علمي در زمينه قضايي از جمله فعاليت هاي علمي دكتر كاتوزيان است.

گروه : علوم انساني

رشته : حقوق

گرايش : حقوق خصوصي و اسلامي

والدين و انساب : پدر امير ناصر كاتوزيان وكيل موفق و مشهوري بود و مادر محترمشان هم خانه دار است.ايشان نيز چهار برادر ناتني بنامهاي مرحومان رضا و اصغر

كه به رحمت ايزدي پيوسته اند و محمد و عباس در قيد حياتند،دارد.

خاطرات كودكي : دكتر ناصر كاتوزيان از دوران كودكي خود چنين مي گويد: در دوم ارديبهشت ماه ???? در تهران به دنيا آمدم. محله زندگي ما خيابان ري، كوچه دردار بود. در خانه اي متولد شدم كه، متاسفانه، آن را خراب كرده اند.كودكي من نيز تقريبا مثل كودكي ديگران گذشت براي تحصيل به دبستان اقبال ميرفتم انتهاي خيابان آبشار در محله دروازه دولاب (اين دبستان هنوز هم بر جاي خودش باقي است). اگر بخواهم خاطره اي از آن ايام ذكر كنم بايد بگويم كه در محله ما جوان ها دوست داشتند هرچه بيشتر ابراز قدرت نمايند و حريف بطلبند و غالبا با همديگر دعوا ميكردند و قهرا من هم از كتك خوردنها بي نصيب نمي ماندم! جو و فضاي غالب اين محيط موجب شد كه من در يكي از تابستانها با سماجت تمام به ورزش بپردازم. اين روحيه ورزشكاري، هنوز هم در من باقي مانده است. به مرور اين فكر به ذهنم چيره شد كه اگر بخواهم سالم زندگي كنم بايد “قوي” باشم. استادم، مرحوم سنگلجي، ميگفت: براي انسان يك سانتي متر شاخ بهتر از سه متر دم است! و من در طول زندگي اين گفته طنز مرحوم سنگلجي را كاملا احساس كردم و به اين نتيجه رسيدم كه آدميزاد در هر محيطي كه زندگي ميكند بايد قوي باشد، حالا اگر در محيط دانشمندان قرار گرفت بايد سلطه خودش را از نظر عقلي و علمي ثابت نمايد و اگر در محيط اشخاصي كه اهل دعوا و نزاع هستند قرار بگيرد بايد بتواند خود

را در آن جمع حفظ كند. غريزه صيانت نفس چيزي استكه هرگز نميتوان آن را انكار كرد.

تحصيلات رسمي و حرفه اي : دكتر كاتوزيان دوران ابتدايي اش را در دبستان اقبال در خيابان «شهباز» به اتمام رسانده و دوران دبيرستان را در دبيرستان علميه طي مي كند و پس از نقل مكان به خيابان «آب منگل» در خيابان ري در همان دبيرستان مي ماند تا اتمام اين دوران. دكتر كاتوزيان با كلاس پنجم نظام قديم رشته علمي را دنبال مي كند و در كلاس ششم آن زمان رشته ادبي را انتخاب مي كند، در همان رشته ادبي در ايران شاگرد اول مي شود و موفق به دريافت مدال درجه ?علمي براي اولين بار در ايران مي شود. همين دريافت مدال مشوق او مي شود براي ادامه تحصيل. او با انتخاب رشته حقوق تحصيلات خود را در دانشگاه ادامه مي دهد و در اين رشته موفق به كسب مدال درجه يك علمي اين رشته مي شود. با فوت پدر در سال دوم دانشگاه ضربه بزرگي به دكتر كاتوزيان وارد مي شود و اين ضربه باعث مي شود تا او از رفتن به وزارت امورخارجه پشيمان شود و رشته قضا را انتخاب كند. او در اين رشته در مقاطع مختلف تا دكترا همواره با عنوان شاگرد اولي فارغ التحصيل مي شود و رساله اش را در سال ???? باعنوان «وصيت» به پايان مي رساند.

خاطرات و وقايع تحصيل : امير ناصر كاتوزيان از خاطرات دوران تحصيل چنين به ياد دارد: "من لازم ميدانم از معلم عارف خودم مرحوم ميرافضلي كه به مثنوي بسيار علاقه داشت و درس

عربي را به صورت تجزيه و تركيب نهج البلاغه براي ما ميگفت، ياد كنم. ايشان وقتي وارد كلاس ميشد دو بيت از مثنوي را با صداي شكسته و لرزان ميخواند و بچه ها بي نهايت براي اين پيرمرد احترام قائل بودند و مطلقا در كلاسش لودگي و شيطنت نميكردند. بي گمان اولين جرقه هاي عرفان و فلسفه توسط ايشان در ذهن و ضمير من روشن شد. مرحوم ميرافضلي قطعه اي از نهج البلاغه را سر كلاس مينوشت و بعد آن را معني و تجزيه و تركيب ميكرد و صرف و نحو را به اين طريق به ما مي اموخت." پدرم اصرار داشت كه من وارد دانشكده حقوق شوم و رشته علوم سياسي بخوانم و در وزارت خارجه مشغول به كارشوم. من هم بر اثر همين تمايل او وارد دانشكده حقوق شدم، اما دانشجوي سال دوم بودم كه، متاسفانه، پدرم فوت كرد. آن روزها در وزارت خارجه كساني را كه آشنا يا قوم و خويشي در آنجا داشتند مي پذيرفتند و غالبا ورود افراد متفرقه _ حالا هر چه قدر هم كه لياقت و شايستگي داشته باشند _ دشوار بود. از همينرو، تصميم گرفتم كه به رشته قضايي بروم. در رشته قضايي چون مغزم به رياضيات و استدلال بيشتر توجه داشت تا به مسائلي كه ميبايد “حفظ ميشد”، توفيق بيشتري پيداكردم و در دانشكده حقوق دوباره صاحب رتبه اول شدم. در همين زمان قرار شد كه محصلين برتر ايراني را براي ادامه تحصيل به خارج بفرستند (????). در آن دوران، مرحوم دكترمصدق به عنوان نخست وزيري بسيار محبوب كه در دل غالب مردم و عمدتا جوان

ها جاي خاصي داشت، بر سر كار بود و شاه هم با مصدق سر ستيز داشت. روزي كه قرار بود شاه به من مدال درجه يك علمي بدهد، به عنوان اعتراض به رفتار شاه نسبت به مصدق، در آن جلسه اهداي مدال حاضر نشدم، و همين باعث شد كه بورس تحصيلي را حذف نمايند و من از تحصيل در خارج محروم شوم. در دوره ليسانس، كشش فوق العاده اي به فرهنگ اسلامي پيدا كردم، به طوري كه ورقه امتحاني اصول مرا كه مرحوم استاد محمود شهابي ملاحظه كرد، از اين كه دانشجويي از تمام كتب فقها و اصوليين شاهد و مثال مي اورد و ادله و براهين براي اثبات موضوع ذكر ميكند، بسيار متعجب شد. پس از آن، ورقه مرا مهر و موم كردند و گفتند كه آن را به قم مي فرستيم تا آقايان مراجع و طلاب ببينند كه ما در دانشكده حقوق چه جور دانشجوياني داريم.

فعاليتهاي ضمن تحصيل : فعاليت هاي ضمن تحصيل دكتر كاتوزيان بزبان خودش:" در دوران تحصيل در دبيرستان هم رئيس انجمن ورزش بودم و هم رئيس انجمن موسيقي. آن سال در رشته ادبي نيز شاگرد اول شدم و مدال درجه دوم علمي را به همين مناسبت به من دادند (????). البته بايد بگويم كه در موسيقي، من ساز به خصوصي نميزدم، اما به رديف هاي ايراني تسلط داشتم و آنها را ميشناختم. اما برخي از همكلاسي هاي من هم اكنون در موسيقي اشخاص سرشناسي هستند: مثلا مهندس همايون خرم عضو انجمني بود كه من سرپرست آن بودم و ايرج در آنجا خواننده، و ناصر ملكمطيعي كاراكتر، و دكتر

بهمن نياكان نوازنده ويلن هم عضو اين انجمن بود. در مجموع در دبيرستان علميه فعاليتهاي خارج از برنامه باعث جلب توجه معلمين و مدير مدرسه ميشد. از همين رو اصرار كردند كه من در همان دبيرستان بمانم و رشته ادبي بخوانم."

استادان و مربيان : اساتيد امير ناصر كاتوزيان به قرار زير است كه وي از آنها چنين ياد مي كند: استاد محمد سنگلجي "ايشان به نوعي هم ذوق فقهي را در من بيدار نمودند و هم ذوق عرفاني را. من هم در درسهاي مثنوي و هم در ديگر درسهاي ايشان در خارج از كلاس حاضر ميشدم و استفاده ميكردم. به ويژه منش عرفاني و بي پيرايه اي كه ايشان داشت در من ذوقي اخلاقي ايجاد كرد"،مرحوم دكتر سيدحسن امامي"ديگر استادي بود كه بسيار بر من تاثير گذاشت. بلند نظري و ديده باز ايشان از جمله صفات پسنديده اي بود كه بسيار به چشم مي امد و جلب نظرميكرد. دكتر امامي قانون مدني را از روي كتاب منصور السلطنه عدل ميخواند و براي ما توضيح ميداد و مطالبي را نيزخودش بر مواد آن كتاب اضافه ميكرد و به ما درس ميگفت"،استاد عميد و مرحوم استاد شهابي " ايشان به واقع ”مجسمه تقوا و علم” براي من بود.

هم دوره اي ها و همكاران : مهندس همايون ، ناصر ملكمطيعي كاراكتر و دكتر بهمن نياكان از همدوره ايهاي امير ناصر كاتوزيان بوده اند.

همسر و فرزندان : امير ناصر كاتوزيان در سال ???? در سن ??سالگي ازدواج مي كند كه حاصل آن دو فرزند پسر است كه يكي از آنها دكتراي روانشناسي باليني دارد و در حال حاضر مقيم

آمريكا است و ديگري مهندس الكترونيك است و در همان ديار زندگي مي كند.

وقايع ميانسالي : امير ناصر كاتوزيان بعد از انقلاب فرهنگي و در جريان پاكسازي دانشگاه ها به انفصال ابد از خدمات دولتي محكوم شد. مدت يازده سال او به تحقيق مشغول بود تا اين كه در سال 1370 رأي پاكسازي شكسته شد و به اين ترتيب استاد را به دانشكده حقوق برگرداندند. دكتر كاتوزيان از جمله نويسندگان نخستين پيش نويس قانون اساسي جمهوري اسلامي است .

مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : خدمات علمي و اجرايي امير ناصر كاتوزيان: • 1345 -1379 ,رئيس دادگاه بخش و شهرستان و مشاور دادگاه استان و معاون اداره حقوقي,كانون وكلاي دادگستري • 1331 -1343 ,رئيس دادگاه بخش و شهرستان و مشاور دادگاه استان و معاون اداره حقوقي,دادگستري • 1354 مدير گروه حقوق خصوصي و اسلامي دانشگاه تهران • 1334 رياست دادگاه بخش اراك • 1343 استاديار حقوق مدني در دانشگاه تهران • 1351 استاد گروه حقوق خصوصي و اسلامي دانشگاه تهران

فعاليتهاي آموزشي : عناوين دروس آموزشي ارائه شده توسط دكتر كاتوزيان: كارشناسي • فلسفه حقوق كارشناسي ارشد • حقوق مدني 1 • مسئوليت مدني دكتري • حقوق مدني پيشرفته 1 • حقوق مدني پيشرفته 2 • مسئوليت مدني تطبيقي

آرا و گرايشهاي خاص : امير ناصر كاتوزيان معتقد است:" انسان انديشمند در برابر اين پرسش كه از كجا آمده و به كجا ميرود و قانون حركت او چيست، درمانده. در جستجوي وطن مالوف به هر تلاش دست ميزند و كمتر به معلوم ميرسد. جهان مادي را مسخر كرده است و بر بام آسمان نشسته، ولي راز آفرينش را دور

از دسترس خود ميبيند و هر زمان كه پا از دايره محسوس بيرون مينهد، عقل را ناتوان و پاي استدلال را چوبين مييابد. فلسفه تاريخ نيز با همه گيرايي راه به جايي نبرد، و جز مشتي فرض و ظن و قرينه ارمغاني نياورد. خردگرايان گره اي نگشودند و آخرين ديالكتيك اين شد كه هستي همچنان كه از مطلق آغاز شده به مطلق نيز ميرسد، و در دايره اي سر به مهر در حركت است. نوميدي از علم، انسان را به عرفان كشاند، به اين سودا كه در آينه صافي دل حقيقت را ببيند"

جوائز و نشانها : مدالها و نشانهاي علمي دكتر امير ناصر كاتوزيان به قرار زير است: - نشان درجه دو فرهنگ ،بمناسبت احراز رتبه نخست در امتحانات نهايي رشته ادبي سال ششم دبيرستان -1328 - نشان درجه يك فرهنگ بمناسبت شاگرد اولي در رشته قضايي دانشكده حقوق دانشگاه تهران-1332 -دريافت لوح تقدير از كانون وكلاي دادگستر مركز -1383 - دريافت لوح تقدير به مناسبت تاليف جلد چهارم عقود معين ،كتاب سال جمهوري اسلامي از طرف وزرات فرهنگ و ارشاد اسلامي -دريافت لوح تقدير به مناسبت تاليف حقوق مدني (عقود معين ج3) ،به عنوان كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي در دوره چهارم انتخاب كتاب سال - دريافت لوح تقدير به مناسبت تاليف كتاب"حقوق مدني: نظريه عمومي تعهدات"، به عنوان كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي در دوره نوزدهم انتخاب كتاب سال -دريافت لوح تقدير به مناسبت تاليف كتاب "نظريه عمومي تعهدات" به عنوان كتاب سال جمهوري اسلامي ايران -1382 -دريافت لوح

تقدير وزارت ارشاد اسلامي به مناسبت تاليف سه جلد فلسفه حقوق - دريافت نشان درجه يك دانشگاه تهران در سال 1381-1382 - استاد برگزيده نماد آموزشي عالي كشور در سال 1381-1382 - استاد برگزيده دانشگاه تهران در سال 1381 - نشان درجه يك دانش بمناسبت مجموع تحقيقات و خدمات علمي در سال1382 -دريافت لوح تقدير از انجمن آثار و مفاخر فرهنگي در سال 1383 - دريافت لوح سپاس و تقدير دانشكده حقوق و علوم دانشگاه تهران در سال 1383 - دريافت لوح تقدير ازدادگستري بيرجند با عنوان سرباز عدالت در سال 1384 - دريافت لوح تقدير از دانشگاه آزاد اسلامي دامغان در سال 1378 - دريافت لوح تقدير ازدانشگاه آزاد اسلامي مشهد و دانشگاه و دانشگاه فردوسي مشهد -دريافت لوح تقدير از شعبه مركزي دانشگاه آزاد اسلامي تهران - دريافت لوح تقدير از دانشجويان دانشكده حقوق شهيد بهشتي - دريافت لوح تقدير از دانشگاه مفيد در سال 1370 - دريافت لوح تقدير انجمن دانش آموختگان نابينايان كشور در سال 1383 - تقدير مشترك رئيس دانشگاه تهران و رئيس پرديس قم 1382 - دريافت لوح تقدير از دانشجويان دوره دكتري دانشكده حقوق در سالدريافت 1384 - لوح تقدير ازرئيس دانشكده حقوق دانشگاه شهيد بهشتي در سال 1382 - دريافت لوح تقديراز دانشگاه علامه طباطبائي 1384

چگونگي عرضه آثار : از دكتر كاتوزيان مقالات متعددي در دو جلد كتاب تحت عنوان «گامي به سوي عدالت» به چاپ رسيده است. تعداد مقالات چاپ شده در مجلات داخلي : 13 مقاله تعداد مقالات ارائه شده در همايشها : 4 مقاله

--------------------------------------------------------------------------------

آثار :

1 ... گوياتر

از گفتارها، مجموعه مقدمه ها، پيش گفتارها و سرآغازها

ويژگي اثر : پديدآورنده: ناصر كاتوزيانناشر: دانشگاه تهران - 1383

2 اثبات و دليل اثبات: شهادت، اماره، سوگند و اصول علمي

ويژگي اثر : پديدآورنده: ناصر كاتوزيان ناشر: ميزان - 30 ارديبهشت، 1385

3 اثبات و دليل اثبات: قواعد عمومي اثبات - اقرار و سند

ويژگي اثر : پديدآورنده: ناصر كاتوزيان ناشر: ميزان - 30 ارديبهشت، 1385

4 از كجا آمده ام، آمدنم بهر چه بود؟: زندگي من

ويژگي اثر : پديدآورنده: ناصر كاتوزيان ناشر: شركت سهامي انتشار - 16 تير، 1386

5 اعتبار امر قضاوت شده در دعواي مدني

ويژگي اثر : پديدآورنده: ناصر كاتوزيان ناشر: ميزان - 1383

6 تحولات حقوق خصوصي

ويژگي اثر : پديدآورنده: ناصر كاتوزيان ناشر: دانشگاه تهران - 1381

7 توجيه و نقد رويه قضايي

ويژگي اثر : پديدآورنده: ناصر كاتوزيان ناشر: ميزان - 21خرداد، 1386

8 حقوق مدني (عقود معين: ج 3)

ويژگي اثر : دكتر ناصر كاتوزيان . (استاد سابق دانشكده حقوق دانشگاه تهران) تهران: بهنشر، 1364، وزيري، 647 ص-اين كتاب در دوره چهارم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران برگزيده شده است-ويژگي عقود معين آن است كه از ارتباط و نظم خاصي برخوردار بوده و بايد كوشيد اين نظم و اصول را دريافت و استخراج كرد و براي كمك به تفسير هماهنگ و درست قانون، عقودي را كه

جوهر مشترك دارد در كنار هم و ذيل اصول حاكم بر آنها قرار دارد. تلاش نويسند? كتاب در اين راستا بوده و براي نيل بدين مهم، عقودي را كه در كتاب آمده است در دو دفتر جداگانه مطرح مي كند: 1- دفتر نخست به عاريه، وديعه و وكالت اختصاص يافته است كه اين عقود چهر? «اذني، نيابتي، اماني» را به عنوان وصف بارز و خصيص? مشترك دارا هستند. 2- دفتر دوم، شامل عقودي است كه به طور معمول در كتاب «ديون» مي آيد و ضمان، حواله، كفالت و رهن را شامل مي شود.

9 حقوق مدني خانواده: اولاد، روابط پدر و مادر و فرزندان، نسب، همبستگي خانوادگي و حمايت از كودكان، فرزندخواندگي

ويژگي اثر : پديدآورنده: ناصر كاتوزيان ناشر: شركت سهامي انتشار - 20 آبان، 1385

10 حقوق مدني خانواده: نكاح و طلاق، روابط زن و شوهر

ويژگي اثر : پديدآورنده: ناصر كاتوزيان (گردآورنده)ناشر: شركت سهامي انتشار - 19 فروردين، 1385

11 حقوق مدني: الزامهاي خارج از قرارداد (ضمان قهري)

ويژگي اثر : پديدآورنده: ناصر كاتوزيان ناشر: دانشگاه تهران، موسسه انتشارات و چاپ - 03 مرداد، 1385

12 حقوق مدني: الزامهاي خارج از قرارداد (ضمان قهري): مسووليت مدني

ويژگي اثر : پديدآورنده: ناصر كاتوزيان ناشر: دانشگاه تهران - 25 شهريور، 1386

13 حقوق مدني: ايقاع: نظريه عمومي - ايقاع معين

ويژگي اثر : پديدآورنده: ناصر كاتوزيان ناشر: ميزان - 25خرداد، 1384

14 حقوق مدني: عقود اذني - وثيقه هاي

ديني: وديعه، عاريه، وكالت، ضمان، حواله، كفالت، رهن

ويژگي اثر : پديدآورنده: ناصر كاتوزيان ناشر: شركت سهامي انتشار - 15 شهريور، 1385

15 حقوق مدني: قواعد عمومي قراردادها: اجراي عقد و عهدشكني مسووليت قراردادي

ويژگي اثر : پديدآورنده: ناصر كاتوزيان ناشر: شركت سهامي انتشار - 14 ارديبهشت، 1384

16 حقوق مدني: قواعد عمومي قراردادها: انحلال قرارداد - خيارات

ويژگي اثر : پديدآورنده: ناصر كاتوزيان (گردآورنده)ناشر: شركت سهامي انتشار - 03 ارديبهشت، 1384

17 حقوق مدني: قواعد عمومي قراردادها: انعقاد و اعتبار قرارداد، ضمانت اجراي شرايط اساسي معامله، ...

ويژگي اثر : پديدآورنده: ناصر كاتوزيان ناشر: بهمن برنا - 19 مهر، 1385

18 حقوق مدني: قواعد عمومي قراردادها: مفهوم عقد - انعقاد و اعتبار قرارداد "تراضي"

ويژگي اثر : پديدآورنده: ناصر كاتوزيان (گردآورنده)ناشر: بهمن برنا - 21 بهمن، 1385

19 حقوق مدني: مشاركتها - صلح - شركت - مضاربه - مزارعه و مساقات - جعاله - گروبندي مشروع - صلح

ويژگي اثر : يدآورنده: ناصر كاتوزيان (گردآورنده)ناشر: گنج دانش - 13 شهريور، 1386

20 حقوق مدني: معاملات معوض - عقود تكميلي - بيع - معاوضه - اجاره - قرض

ويژگي اثر : پديدآورنده: ناصر كاتوزيان ناشر: شركت سهامي انتشار - 16 مهر، 1384

21 حقوق مدني: نظريه عمومي تعهدات

ويژگي اثر : تاليف،اين كتاب ، در دوره نوزدهم انتخاب كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف

وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ،به عنوان كتاب سال معرفي و برگزيده شد. آشنايي با كتاب «حقوق مدني: نظريه عمومي تعهدات» حقوق مدني: نظريه عمومي تعهدات/ ناصر كاتوزيان.- تهران: نشر دادگستر، 1379. 647. ص. كتابنامه: ص. [645]-[647]؛ همچنين به صورت زيرنويس. نظري? تعهدات بر تمام روابط حقوقي انسانها حكومت مي كند. علاوه بر مباحث حقوق مدني، اين نظريه مبناي بسياري از مسائل مربوط به حقوق تجارت و ساير رشته هاي حقوق خصوصي نيز قرار مي گيرد. نگاهي به مباحث حقوق عمومي، به ويژه حقوق اداري، نشان مي دهد كه قواعد عمومي تعهدات در زمين? قراردادها و مسئوليت مدني تا چه اندازه در ساختمان منطقي اين رشته ها نيز اثر دارد. استخراج «نظري? عمومي تعهد» فكري بيگانه است كه به تازگي در حقوق ما نفوذ پيدا كرده است: در حقوق اسلام، عقد يا معامله و ضمان قهري عنوانهاي اصلي مطالعه در باب روابط اشخاص است و از احكام تعهد (به معني دين نه پيمان) به طور پراكنده و فرعي گفتگو مي شود. قانون مدني نيز كم و بيش همين شيوه را ادامه مي دهد، با اين تفاوت كه، براثر تقليد از روش قانون مدني فرانسه، اصطلاح تعهد و عقد را با هم مخلوط مي كند و ارزش متعارف در اين زمينه به دور مي افتد. مبحث تعهدات، به عنوان آثار حاصل از عقود و پاره اي از ايقاعات، در حقوق ايران، تا قبل از اثر حاضر، موضوع تحقيق مستقلي قرار نگرفته بود. اين كتاب با ديدگاهي جديد و بديع، بحث تعهدات را مطرح مي نمايد و همانند ساير آثار مؤلف محترم، برآورند? يكي از نيازهاي اساسي

اساتيد و دانشجويان حقوق و قضات و اهل تحقيق در زمين? حقوق مدني است. مؤلف محترم به سبب استمرار در مطالعه و تحقيق و نيز به جهت تسلط به زبانهاي انگليسي و فرانسوي و عربي و اشراف به حقوق اروپا و آمريكا و ممالك اسلامي، از مصادر فقهي و منابع معتبر دست اول استفاده كرده است. تازگي بسياري از مباحث اين كتاب در حقوق ايران، وسعت و جامعيت طرح مطالب، به ويژه شيو? بيان تطبيقي و مقارن آنها، شيوايي و رسايي و سبك ممتاز نويسنده و نيز وضع بحثهاي تحقيقي به عنوان قرائت و تمرين به منظور افزايش دقت مخاطب از ديگر امتيازات اثر حاضر است.

22 حقوق مدني، قواعد عمومي قراردادها، آثار قرارداد در رابطه دوطرف و نسبت به اشخاص ثالث

ويژگي اثر : پديدآورنده: ناصر كاتوزيان ناشر: بهمن برنا - 1383

23 حقوق مدني، مشاركتها - صلح

ويژگي اثر : پديدآورنده: ناصر كاتوزيان ناشر: گنج دانش - 1383

24 دوره مقدماتي حقوق مدني: ارث

ويژگي اثر : پديدآورنده: ناصر كاتوزيان (تدوين)ناشر: ميزان - 05 شهريور، 1384

25 دوره مقدماتي حقوق مدني: اعمال حقوقي: قرارداد - ايقاع

ويژگي اثر : پديدآورنده: ناصر كاتوزيان ناشر: شركت سهامي انتشار - 23 مرداد، 1385

26 دوره مقدماتي حقوق مدني: اموال و مالكيت

ويژگي اثر : تاليف-ناشر: ميزان

27 دوره مقدماتي حقوق مدني: خانواده

ويژگي اثر : پديدآورنده: ناصر كاتوزيان ناشر: ميزان - 18آذر، 1385

28 دوره

مقدماتي حقوق مدني: درسهايي از عقود معين براي دانشجويان دوره كارشناسي: بيع. اجاره. قرض. جعالعه. شركت. صلح

ويژگي اثر : پديدآورنده: ناصر كاتوزيانن اشر: گنج دانش - 13 شهريور، 1386

29 دوره مقدماتي حقوق مدني: درسهايي از عقود معين براي دانشجويان دوره كارشناسي: وديعه، عاريه، وكالت، ضمان، حواله، كفالت، رهن

ويژگي اثر : پديدآورنده: ناصر كاتوزيان ناشر: گنج دانش - 13 شهريور، 1386

30 دوره مقدماتي حقوق مدني: وقايع حقوقي

ويژگي اثر : پديدآورنده: ناصر كاتوزيان ناشر: شركت سهامي انتشار - 11 مهر، 1385

31 دوره مقدماتي حقوق مدني، درسهايي از: شفعه - وصيت - ارث

ويژگي اثر : پديدآورنده: ناصر كاتوزيان ناشر: ميزان - 09 آبان، 1386

32 طرح تقويت ظرفيتهاي آموزش و پژوهش حقوق بشر: حكومت قانون و جامعه مدني

ويژگي اثر : پديدآورنده: ناصر كاتوزيان ناشر: دانشگاه تهران، دانشكده حقوق و علوم سياسي - 01 اسفند، 1385

33 عدالت قضايي، گزيده آراء

ويژگي اثر : پديدآورنده: ناصر كاتوزيان ناشر: ميزان - 1383

34 فلسفه حقوق: تعريف و ماهيت حقوق

ويژگي اثر : پديدآورنده: ناصر كاتوزيان ناشر: شركت سهامي انتشار - 10 خرداد، 1385

35 فلسفه حقوق: منابع حقوق

ويژگي اثر : پديدآورنده: ناصر كاتوزيان ناشر: شركت سهامي انتشار - 23 مرداد، 1385

36 فلسفه حقوق: منطق حقوق

ويژگي اثر : يدآورنده: ناصر كاتوزيان ناشر: شركت سهامي انتشار

- 18 مرداد، 1385

37 قانون مدني در نظم حقوقي كنوني

ويژگي اثر : تاليف-ناشر: ميزان

38 كليات حقوق: نظريه عمومي

ويژگي اثر : پديدآورنده: ناصر كاتوزيان ناشر: شركت سهامي انتشار - 12 بهمن، 1384

39 مباني حقوق عمومي

ويژگي اثر : پديدآورنده: ناصر كاتوزيان ناشر: ميزان - 1383

40 مسووليت ناشي از عيب توليد: مطالعه انتقادي و تطبيقي در تعادل حقوق توليدكننده و مصرف كننده

ويژگي اثر : پديدآورنده: ناصر كاتوزيان ناشر: دانشگاه تهران، موسسه انتشارات و چاپ - 15 آذر، 1384

41 مقدمه علم حقوق و مطالعه در نظام حقوقي ايران

ويژگي اثر : پديدآورنده: ناصر كاتوزيان ناشر: شركت سهامي انتشار - 07 آبان، 1386

كاردان، علي محمد

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

دكتر علي محمد كاردان در سال 1306 در شهر يزد به دنيا آمد. پس از طي دوره مقدماتي و متوسطه درزادگاه خود براي ادامه تحصيل به دانشسراي عالي تهران اعزام شد و به تحصيل مشغول شد. با اتمام اين دوره در سال 1328 اين دانشگاه به دليل آنكه فارع التحصيل رتبه اول دوره خود بود بر طبق قانون براي ادامه تحصيل در دوره دكتري به دانشگاه ژنو اعزام و در دانشكده ادبيات و موسسه علوم تربيتي آن ، معروف به موسسه ژان ژاك روسو مشغول تحصيل شد. وي پس از اخذ دكتراي علوم تربيتي ، در سال 1336 به ايران بازگشت و به امر تدريس در دانشگاه تهران روي آورد . وي به موازات تدريس و تحقيق ، از همان آغاز كار در

مديريت امور دانشگاه نيز شركت فعال داشت. از جمله تا سال 1341 مديريت دروس موسسه مطالعات و تحقيقات اجتماعي و از سال 1341 تا 1348 رياست اداره كل آموزش دانشگاه تهران و از سال 1348 تا 1356 رياست دانشكده علوم تربيتي دانشگاه را عهده دار بود. پس از انقلاب نيز افزون بر تدريس در دوره هاي مختلف كارشناسي و كارشناسي ارشد و دكتري از سال 1363 تا 1376 سرپرستي موسسه روانشناسي دانشگاه تهران را به عهده داشت.دكتر كاردان در سال 1369 از سوي شوراي انقلاب فرهنگي به عضويت پيوسته فرهنگستان علوم جمهوري اسلامي برگزيده شد و سرانجام در مهر ماه 1379 به افتخار بازنشستگي نائل گرديد.ايشان برگزيده همايش طرح سپاس درسال 85 در فرهنگسراي ابن سينا مي باشند.گروه : علوم انساني رشته : علوم تربيتي گرايش : فلسفه علوم تربيتي اوضاع اجتماعي و شرايط زندگي : پدر عليمحمد كاردان به كار ابريشم بافي اشتغال داشت و در ضمن او را با ادبيات و عرفان الفتي بود و نامش در تذكره شعراي معاصر يزد آمده است.تحصيلات رسمي و حرفه اي : علي محمد كاردان دوره ابتدايي را در دبيرستان سعدي و دوره متوسطه را در دبيرستان ايرانشهر و دانشسراي مقدماتي زادگاه خود گذراند و چون با رتبه اول فارغ التحصيل شد ، بنا بر مقررات آن زمان براي ادامه تحصيل به دانشسراي عالي تهران اعزام شد و پس از گذراندن « كلاس مخصوص » در دوره ليسانس دبيري فلسفه و علوم تربيتي دانشسراي عالي تهران به تحصيل مشغول شد. بدين ترتيب در سال 1328 به دليل كسب رتبه اول فارغ التحصيلي ، خود بود بر طبق

قانون براي ادامه تحصيل در دوره دكتري به دانشگاه ژنو اعزام و در دانشكده ادبيات و موسسه علوم تربيتي اين دانشگاه ، معروف به موسسه ژان ژاك روسو مشغول تحصيل شد.سرانجام در سال ١٣٣٦ به اخذ درجه دكتري فلسفه علوم تربيتي از دانشكده ادبيات دانشگاه ژنو نايل شد.استادان و مربيان : عليمحمد كاردان وي در طول تحصيل در دانشسراي عالي، زبان فارسي را نزد بزرگاني چون دكتر معين، دكتر پرويز ناتل خانلري و بديع الزمان فروزانفر، زبان عربي را در محضر آيت الله مهدي الهي قمشه اي، فلسفه قديم را نزد آيت الله محمد حسين فاضل توني، فلسفه جديد را در محضر دكتر يحيي مهدوي، دكتر رضا زاده شفق و دكتر غلامحسين صديقي گذراند. در روان شناسي از محضر دكتر علي اكبر سياسي و در جامعه شناسي از محضر دكتر غلامحسين صديقي فيض برد. درسهاي علوم تربيتي را نزد دكتر محمدباقر هوشيار، دكتر عيسي صديقي و دكتر اسدالله بيژن و فيزيولوژي اعصاب را نزد دكتر عبدالله شيباني تلمّذ كرد. وي فلسفه را نزد استاداني چون شارل ورنر(Ch. Werner) (مؤلف تاريخ فلسفه يونان)، روان شناسي را نزد روان شناس و معرفت شناس مشهور ژان پياژه (Jean Piaget) و تعليم و تربيت را نيز نزد استاداني مانند روبر دوترانس (Robert Dottrens) آموخت.زمان و علت فوت : علي محمد كاردان استاد ممتاز دانشگاه تهران پنجشنبه شب در سن 80 سالگي درگذشت. به گزارش ايسنا، دكتر كاردان از چهره هاي ماندگار رشته تعليم و تربيت بود كه بر اثر بيماري سرطان دار فاني را وداع گفت. مراسم تشييع پيكر دكتر «علي محمد كاردان» صبح روز سهشنبه 11 دي ماه از مقابل مسجد دانشگاه تهران برگزار مي شود.مشاغل و سمتهاي مورد

تصدي : عليمحمد كاردان به موازات فعاليت آموزشي و پژوهشي ، از همان آغاز كار در مديريت امور دانشگاه نيز شركت فعال داشت. از جمله تا سال 1341 مديريت دروس موسسه مطالعات و تحقيقات اجتماعي و از سال 1341 تا 1348 رياست اداره كل آموزش دانشگاه تهران و از سال 1348 تا 1356 رياست دانشكده علوم تربيتي دانشگاه را عهده دار بود. پس از انقلاب نيز افزون بر تدريس در دوره هاي مختلف كارشناسي و كارشناسي ارشد و دكتري از سال 1363 تا 1376 سرپرستي موسسه روانشناسي دانشگاه تهران را به عهده داشت. دكتر كاردان در سال 1369 از سوي شوراي انقلاب فرهنگي به عضويت پيوسته فرهنگستان علوم جمهوري اسلامي برگزيده شد و سرانجام در مهر ماه 1379 به افتخار بازنشستگي نائل گرديد.فعاليتهاي آموزشي : دكتر كاردان پس از اخذ درجه دكتري به رغم اينكه از سوي پروفسور پياژه براي دستياري در «مركز معرفت شناسي تكويني» به كار دعوت شد، به سائقه وظيفه شناسي، بي درنگ به وطن بازگشت. پس از شركت در آزموني از سوي دانشگاه تهران براي انتخاب به عنوان دانشيار كرسي اصول آموزش و پرورش و جانشيني استاد فقيد دكتر هوشيار- كه در تابستان ١٣٣٦ از دنيا رفته بود - و پذيرفته شدن در آن آزمون به خدمت در دانشكده ادبيات دانشگاه تهران مشغول شد .و تدريس درسهايي مانند اصول آموزش و پرورش و تاريخ آموزش و پرورش را به عهده گرفت.با تأسيس مؤسسه مطالعات و تحقيقات اجتماعي در دانشگ_اه ته_ران (١٣٣٧ _ ١٣٣٨) و ايجاد دوره ليسانس و فوق ليسانس علوم اجتماعي از وي براي تحقيق و تدريس در اين مؤسسه نيز دعوت شد. لذا

تا سال ١٣٤٥ به تدريس روان شناسي اجتماعي و روش تحقيق در علوم اجتماعي پرداخت؛ همچنين به ترجمه كتابهاي مهمي در روان شناسي اجتماعي و مردم شناسي و روش تحقيق در زمينه هاي فوق توفيق يافت. دكتر كاردان علاوه بر تدريس در دوره هاي مختلف كارشناسي و كارشناسي ارشد و دكتري در دانشگاههاي تهران و تربيت مدرس، از ١٣٦٣ تا ١٣٧٦ سرپرستي مؤسسه روان شناسي دانشگاه تهران را عهده دار بود. دكتر كاردان سالها در شوراي دانشگاه تهران و هيئت مميزه علمي آن و نيز هيئت مميزه مركزي عضويت داشته و فعاليت كرده است. وي همچنين از نخستين صاحبنظراني است كه در سازماندهي متمركز و جديد آزمون ورودي دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالي كشور از سال ١٣٤٢ نقش ويژه اي داشته استمراكزي كه فرد از بانيان آن به شمار مي آيد : گسترش رشته هاي مختلف علوم تربيتي در سطح كارشناسي ارشد و تاسيس نخستين دوره دكتري علوم تربيتي در سال 1353 از جمله اقدامات ماندگار دكتر كاردان به شمار مي آيد . و بنيانگذار رشته روانشناسي و علوم تربيتي در دانشگاه تهران بود.ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : عليمحمد كاردان از نخستين استاداني است كه از سال 1342 مسابقه ورودي دانشگاهها و موسسات آموزش عالي كشور را به صورت متمركز و با روش جديد سازمان داده و اجرا نمود. دكتر كاردان از سال 1361 تاكنون مديريت گروه علوم تربيتي سازمان مطالعه و تدوين كتب درسي ( سمت ) وابسته به وزارت علوم ، تحقيقات و فن آوري را به عهده داشته است. وي سال ها در شوراي دانشگاه تهران و هيات علمي مميزه ، ونيز هيات مميزه مركزي عضويت داشته

و فعاليت كرده است. هم اكنون نيز عضو شوراي دوره دكتري دانشكده روانشناسي و علوم تربيتي دانشگاه تهران و كميته ارتقا اين دانشكده است. دكتر كاردان در دوره چهل و پنج ساله خدمت خود علاوه بر تدريس و تحقيق به نوشتن مقالات و تاليف و ترجمه كتاب هاي مهمي در زمينه علوم تربيتي ، روانشناسي ، جامعه شناسي و علوم انساني پرداخته است. وي افزون بر حدود صد مقاله و ده ها سخنراني ، و موفق به انتشار 26 اثر ( 4 تاليف و 22 ترجمه ) شده است. دكتر كاردان در حال حاضر در انجمن جامعه شناسي ايران ، انجمن ايراني تعليم و تربيت ، انجمن بين اللملي تعليم و تربيت ، انجمن بين اللملي جامعه شناسان فرانسوي زبان و انجمن پژوهش آموزشي عضويت دارد. همچنين در هيات تحريريه مجله دانشكده روانشناسي و علوم تربيتي دانشكده تهران ، مجله دانشكده علوم اجتماعي و علوم تربيتي دانشگاه تهران فصل نامه تعليم و تربيت ، مجله دانشكده ادبيات و علوم انساني دانشگاه تهران و مجله علوم انساني و اجتماعي دانشگاه شيراز عضويت فعال داشته و ضمناً سمت سردبيري مجله پژوهش در تعليم و تربيت را عهده دار مي باشد.جوائز و نشانها : - نشان (مدال) فرهنگ (١٣٢٩) به دليل احراز رتبه اول در دوره ليسانس فلسفه و علوم تربيتي از سوي وزارت فرهنگ وقت. - نشان (مدال) سپاس (١٣٥٣) به مناسبت داشتن خدمات شايان در مقام رياست دانشكده علوم تربيتي دانشگاه تهران از سوي شواري عالي فرهنگ (آموزش و پرورش). - تجليل از ايشان به عنوان استاد ممتاز دانشگاه تهران. - نكوداشت شخصيت علمي و آثار

ايشان از سوي انجمن آثار و مفاخر فرهنگي. - از ميان تاليفات ايشان تاريخ روانشناسي در سال ١٣٦٨ به عنوان كتاب سال برگزيده شد و ترجمه كتاب جامعه شناسي و تربيت در سال ١٣٨٠ از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي شايسته دريافت لوح تقدير گرديد. - پژوهشگر نمونه فرهنگستان علوم در سال ١٣٨١. - نام ايشان در سومين همايش چهره هاي ماندگار در سال ١٣٨٢ به عنوان يكي از چهره هاي ماندگار كشور در رشته روانشناسي و علوم تربيتي به ثبت رسيده است. - لوح تقدير از سازمان «سمت» به امضاي رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام آقاي هاشمي رفسنجاني به مناسبت برگزيده شدن به عنوان مدير نمونه گروه پژوهشي علوم تربيتي. آثار : nbsp1 L’Organisation Scolaire en Iran, Histoire et Perspective; Thèse de Doctorat, Faculté des Lettres, Université de Genéve, Imprimerie Reggioni et Jaccoud, 1957 ويژگي اثر : تاليف2 آراء و نظريه ها در علوم انساني ويژگي اثر : ترجمه،ژولين فروند، انتشارات مركز نشر دانشگاهي، چاپ اول، 1362، چاپ دوم، 1372. 3 اصول راهنمايي در آموزش و پرورش ويژگي اثر : ترجمه، نوشته رژه گال، انتشارات وزارت فرهنگ، 1339.4 اصول راهنمايي در آموزش و پرورش همراه با طرح ويژگي اثر : ترجمه، لانژون _ والون، انتشارات دانشگاه تهران، چاپ پنجم، 1381. 5 اصول روش آزمايشي بخشي از «مقدمه بر مطالعه طب آزمايشي» ويژگي اثر : ترجمه، كلود برنار، انتشارات دانشگاه تهران، 1357. 6

تاريخ روان شناسي ويژگي اثر : ترجمه،مولر، انتشارات مركز نشر دانشگاهي، 1367_ 1368.7 تاليف كتاب تاريخ روانشناسي ويژگي اثر : درسال 1368 به عنوان كتاب برگزيده سال8 ترجمه كتاب جامعه شناسي و تربيت ويژگي اثر : در سال 1380 از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي شايسته دريافت لوح تقدير9 درآمدي بر جامعه شناسي اسلامي ويژگي اثر : دفتر همكاري حوزه و دانشگاه و چاپ سلمان فارسي، 1363؛ (بخش «طبيعت آدمي»، ص 291-307).10 روان شناسي اجتماعي ويژگي اثر : ترجمه، ژان مزون نوو، انتشارات دانشگاه تهران، چاپ دوم، 134311 روان شناسي اجتماعي ويژگي اثر : ترجمه، اتوكلاين برگ، شركت انتشارات علمي و فرهنگي، چاپ سيزدهم، 1383. 12 روان شناسي اجتماعي ويژگي اثر : ترجمه، ژان استوتزل، انتشارات دانشگاه تهران، چاپ پنجم، 1371. 13 روان شناسي و دانش آموزش و پرورش ويژگي اثر : ترجمه،ژان پياژه، انتشارات دانشگاه تهران، چاپ سوم، 1371.14 روش مردم شناسي ويژگي اثر : ترجمه، پيربس؛ انتشارات دانشگاه تهران، چاپ دوم، 1344. 15 سير آراء تربيتي در غرب ويژگي اثر : سازمان مطالعه و تدوين كتب علوم انساني دانشگاهها (سمت)، 138016 سيطره كميت و علايم آخر زمان ويژگي اثر : ترجمه،رنه گنون، انتشارات مركز نشر دانشگاهي، چاپ دوم، 1372. 17 طرح اصلاح

فرهنگ فرانسه ويژگي اثر : ترجمه، پل لانژون و هانري والون، انتشارات وزارت فرهنگ، 133718 طرح روان شناسي طبقات اجتماعي ويژگي اثر : ترجمه، هالبواكس، انتشارات دانشگاه تهران، چاپ اول، 1340، برگزيده سال 1340 (انجمن كتاب)، چاپ سوم، 1371.19 علوم تربيتي، ماهيت و قلمرو آن ويژگي اثر : تاليف-سازمان مطالعه و تدوين كتب علوم انساني دانشگاهها (سمت)، 1383؛ (مقدمه و فصل دوم؛ اين كتاب زير نظر استاد دكتر كاردان و با همكاري گروهي از استادان علوم تربيتي تأليف و منتشر شده است.20 فلسفه تعليم و تربيت (جلد اول) ويژگي اثر : تاليف-دفتر همكاري حوزه و دانشگاه و سازمان مطالعه و تدوين كتب علوم انساني دانشگاهها (سمت)، 1372؛ تاريخچه تعليم و تربيت، بخش اول، ص 60-110؛ تعليم و تربيت از ديدگاه افلاطون، بخش دوم، فصل اول، ص 167-173؛ تعليم و تربيت از ديدگاه ارسطو، بخش دوم، فصل اول، ص 173-178؛ تعليم و تربيت از ديدگاه ژان ژاك روسو، بخش دوم، فصل اول، ص 209-215؛ تعليم و تربيت از ديدگاه اميل دوركيم، بخش دوم، فصل اول، ص 223-226؛ طبيعت از ديدگاه علوم رواني، بخش سوم، فصل اول، ص 381-388؛ طبيعت از ديدگاه علوم اجتماعي، بخش سوم، فصل اول، ص 388-397.21 قواعد روش جامعه شناسي ويژگي اثر : ترجمه، اميل دوركيم، انتشارات دانشگاه تهران، چاپ سوم،1362. 22 مراحل تربيت ويژگي اثر : ترجمه، موريس دبس، انتشارات دانشگاه تهران، چاپ نهم، 1370.23 مسائل روان شناسي جمعي

و روان شناسي اجتماعي ويژگي اثر : ترجمه، ژرژ گورويچ و ديگران، مؤسسه چاپ و انتشارات دانشگاه، چاپ دوم، 1371. 24 معني و حدود علوم تربيتي ويژگي اثر : ترجمه،ميالاره، انتشارات دانشگاه تهران، چاپ دوم، 1375.25 وضع و شرايط روح علمي ويژگي اثر : ترجمه، ژان فوراسيته، انتشارات دانشگاه تهران، چاپ سوم،1371

كاردن سلماني، رضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

رضا كاردان سلماني

محل تولد : مشهد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1319/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب رضا كاردان سلماني در سال 1319 در مشهد مقدس به دنيا آمدم. برخي از كتب ادبيات عرب را در مشهد نزد استاد معروف مرحوم «اديب نيشابوري (ره)» خواندم و حدود سال 1340 به حوزه علميه قم وارد شدم و كتاب شرح لمعه را نزد استاد مرحوم آقاي «ستوده (ره)» و مكاسب را از استاد آقاي «خزعلي» و رسائل را از استاد آقايان «نوري و اعتمادي» و كفايه را از آقايان «سلطاني و فاضل لنكراني» بهره گرفتم و نزديك يك دوره درس خارج اصول مرحوم «حاج شيخ هاشم آملي (ره)» شركت كردم و درس خارج فقه «آية الله گلپايگاني» و «حضرت امام» (قدس سرهما) و بيش از يك دوره خارج اصول «آية الله وحيد خراساني» و خارج فقه مكاسب ايشان نيز شركت كردم.

كاشاني، محمد كاظم

قرن:13

جنسيت:مرد

مليت:ايران

ابن محمد صادق اصفهانى. عالم فاضل محقق، در 1205 متولد، و در 1273 وفات يافته، در نزد سى نفر از بزرگان علم و ادب تحصيل نموده، و جمعى كثير حدود دويست نفر از محضر او مستفيد شده، و مدت سى سال به فصل دعاوى و اصلاح بين الناس اشتغال داشته؛ تأليفاتى دارد: 1 - سوانح العمرى 2 - شرح روضة البهيه؛ و غيره.

برگرفته از كتاب :دانشمندان و بزرگان اصفهان (جلد دوم)

كاظمي، حسين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حسين كاظمي

محل تولد : نجف آباد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1360/1/1

زندگينامه علمي

درسن 14 سالگي وارد حوزه علميه قم شدم و دروس رسمي حوزه مثل: (ادبيات عرب، اصول، فقه، فلسفه اسلامي و امثال آن) را مطابق برنامه معمول حوزه ها خواندم و خارج از برنامه و به عنوان علاقۀ شخصي، در زمينه «عرفان، اخلاق، فلسفه غرب، ادبيات فارسى، روانشناسي، علوم سياسى، مكالمه عربي و انگليسى و امثال آن» در حدّ وسع، مطالعات و مباحثات داشتم. به علاوه عرفانهاي مختلف از قبيل: «هندي، آمريكائي و فلسفه آنها و مباحث به انرژي و انرژي درماني و ما يشبهه» كه هنوز هم ادامه دارد و به عنوان گرايش اصلي علمي خودم، آنها را انتخاب كرده ام.

غرض نقشي است كز ما باز ماند كه از گردون نمي بينم بي وفائي

مگر صاحبدلي روزي ز رحمت كند در حق درويشي دعائى

كاظمي، علي اصغر

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد علي اصغر كاظمي در يك خانواده مذهبي در محله قديمي سرآسياب دولاب تهران متولد شد. قبل از آغاز سن دبستان ابتدايي در مكتب خواندن قرآن را فرا گرفت. دوره ابتدايي را در دبستان صابر در همان محله و دوره متوسط را تا كلاس نهم در دبيرستان ابوريحان در خيابان دلگشا (دروازه دولاب) طي كرد. سپس در سال 1335 وارد دبيرستان نظام تهران شد و در سال 1338ديپلم رياضي را اخذ نمود. در همان سال از طريق كنكور نيروي دريائي با اخذ رتبه اول براي طي دوره آكادمي دريائي به كشور فرانسه اعزام شد. در سال 1342 با درجه افسري وارد خدمت نيروي دريائي شد و تا سال 1370 در سمت هاي مختلف انجام وظيفه كرد. در طول خدمت در نيروي دريائي فرصت يافت مدارج مختلف علمي و آكادميك را در رشته هاي مديريت و حقوق بين الملل در كشورامريكا طي كند. پس از بازنشستگي به عنوان هيات علمي مدارج دانشگاهي را تا مرتبه استادي طي نمود. هم اكنون نيز مشغول تدريس در واحد علوم و تحقيقات دانشگاه آزاد اسلامي مي باشد. گروه : علوم انسانيرشته : علوم سياسيگرايش : حقوق و روابط بين المللوالدين و انساب : پدر سيدعلي اصغر كاظمي حاج سيد كاظم كاظمي دولابي فرزند حاج سيد باقر از سادات اصيل ، متدين و

خير سر آسياب دولاب بود كه املاك و مستغلات معتنابهي را وقف اهل بيت براي صرف مساجد و تكايا نمود.خاطرات كودكي : سيدعلي اصغر كاظمي از دوران كودكي خود اينطور ياد مي كند كه : «من فرزند دوم خانواده هستم يك برادر بزرگتر،دو خواهر و سه برادر كوچكتر دارم.دوران كودكي ما در تهران قديم مانند ديگران بسيار ساده بود. وجود باغها و مزارع سر سبز اطراف محله ما نوعي انس با طبيعت و ذوق هنري را در من پرورش داد. در اولين سالهاي آشنائي با قلم مبادرت به سرودن شعر كردم كه شديداً مورد تمجيد اطرافيان بويژه مادر بزرگم كه زني اهل فضل بود قرار گرفت. از همان كودكي به نقاشي،خطاطي و موسيقي علاقمند بودم. بسياري از اشعار حافظ را كه معاني آن را به خوبي فهم نمي كردم از بر داشتم وبا كودكان ديگر مشاعره مي كردم. علاقه به مطالعه و نگارش از همان اوان كودكي در من ايجاد شد. در مدرسه همواره شاگرد ممتاز بودم و مورد تشويق قرار مي گرفتم. دروس مدرسه هيچگاه كنجكاوي مرا اغناء نمي كرد و در هر فرصتي مطالعه مي كردم. البته طبيعي است كه اين مطالعات چندان جهت دار و هدفمند نبود. بعدها هنگامي كه به كشور فرانسه رفتم سعي كردم در جوار موضوعات تخصصي به مطالعات خود جهت بدهم. هنوز هم در عصر انقلاب اطلاعات با بهره گيري از ابزارهاي نوين از هر فرصتي براي افزايش دانش عمومي استفاده مي كنم. » اوضاع اجتماعي و شرايط زندگي : پدر و مادر سيدعلي اصغر كاظمي به دليل اعتقادات مذهبي هيچگاه با رفتن وي به خارج از كشور

براي تحصيل و خدمت در نظام موافق نبودند. در اصل هدف او از پيوستن به نيروي دريائي تحصيل در خارج از كشور بود. اما حرفه تخصصي او مانع از ادامه تحصيل در ساير رشته هاي دانشگاهي نشد.تحصيلات رسمي و حرفه اي : مدارج تحصيلي سيد علي اصغر كاظمي به شرح زير مي باشد: -فارغ التحصيل آكادمي علوم دريائي كشور فرانسه (مدرسه كميسرياي دريائي) 1342- 1338 -درجه كارشناسي ارشد(M.S.) در مديريت از مدرسه تحصيلات تكميلي نيروي دريائي امريكا 1970 -درجه كارشناسي ارشد(M.A.) در علوم سياسي (رشته امنيت بين الملل ) از مدرسه حقوق و ديپلماسي فلچر وابسته به دانشگاه تافتس و هاروارد امريكا(1977) -درجه كارشناسي ارشد(M.A.L.D.) در حقوق و ديپلماسي از مدرسه حقوق و ديپلماسي فلچر(1978) -درجه دكتراي فلسفه(.PhD) در حقوق بين الملل (تخصص حقوق دريائي)از مدرسه فلچر(1979) فعاليتهاي ضمن تحصيل : بيشتر فعاليت سيد علي اصغر كاظمي در تخصص حرفه اي نيروي دريائي بوده كه در جوار آن به تحصيل و پژوهش نيز پرداخته است.استادان و مربيان : از ميان استادان سيد علي اصغر كاظمي كه وي به خوبي از آنها ياد مي كند به شرح زير است كه همه داراي تاليفات متعدد هستند: دريا دار دكتر ژاك فريهJacques Ferrier رئيس دانشكده كميسرياي دريائي فرانسه پرفسور رابرت فالزگراف Robert L.Pfaltgraff استاد راهنماي رساله دكتري و رئيس مركز مطالعات سياست خارجي- كمبر يج ماساچوست پرفسور دانيل نايهارت Daniel Nyhart از دانشگاه MiTاستاد مشاور رساله دكتري پرفسور جفري كمپ Geoffrey Kemp استاد راهنماي رساله كارشناسي ارشد،فعلا رئيس بنياد نيكسون امريكا پرفسور لوتيز سون Luis Sohn از دانشكده حقوق دانشگاه هاروارد پرفسور لئو گروس Leo Gross استاد حقوق

بين الملل پرفسور آلفرد روبينAlfred Rubin استاد حقوق بين الملل هم دوره اي ها و همكاران : سيدعلي اصغر كاظمي از دوستان و هم دوره ايهايش به خوبي ياد مي كند مي گويد كه يكي از آنها بعدها رئيس جمهور ماداگاسكار ، و يك از همكلاسي هندي اش معاون دبير كل سازمان ملل و يكي ديگر فرمانده ناوگان دريائي ايالت متحده امريكا در جنگ دوم خليج فارس بود.همسر و فرزندان : سيدعلي اصغر كاظمي در سال 1349 هنگامي كه در ايالات متحده امريكا تحصيل مي كرد به صورت غيابي ازدواج كرد. همسرش خانم طيبه محرر كه از بستگان آنهاست فارغ التحصيل رشته حقوق قضائي از دانشگاه تهران است. حاصل ازدواج شان دو فرزند پسر است كه هر دو پزشك هستند. فرزند بزرگتر كاميار فارغ التحصيل دانشگاه تهران و متخصص جراحي چشم از دانشگاه شيراز است. فرزند كوچكتر فرزاد دندانپزشك دانش آموخته دانشگاه شهيد بهشتي است. كاميار متاهل و داراي دو فرزند دختر و پسر است. همسرش نيز پزشك متخصص جراحي زنان مي باشد. فرزاد مجرد است و عاشق موسيقي است.مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : سيدعلي اصغر كاظمي علاوه بر تصدي مشاغل رسمي طي 32 سال (70-1338) خدمت در نيروي دريائي و ستاد مشترك ارتش فعاليتهائي به شرح زير داشته است: عضو و مشاور حقوقي هيات نمايندگي ايران در اجلاس هاي مختلف كنفراس سازمان ملل درباره حقوق درياها عضو و حقوقدان كميته برآورد خسارات جنگ تحميلي ،دفتر حقوقي وزارت امور خارجه عضو و مشاور حقوقي هيات نمايندگي جمهوري اسلامي براي اجراي قطع نامه 598 و استقرار آتش بس عضو و مشاور حقوقي هيات اعزامي براي

مذاكرات صلح ايران و عراق زير نظر دبير كل سازمان ملل متحد عضو كميته آتش بس و اجراي قطعنامه 598 عضو پيوسته كميته تخصصي شوراي عالي برنامه ريزي وزارت فرهنگ و آموزش عالي (گروه علوم سياسي و روابط بين الملل) فعاليتهاي آموزشي : سيد علي اصغر كاظمي در زمينه آموزشي فعاليتهايي را داشته است كه به شرح زير مي باشد: استاد دانشگاه دفاع ملي ارتش جمهوري اسلامي تدريس به صورت پاره وقت در دانشگاه هاي مختلف كشور استاد تمام وقت دانشكده حقوق و علوم سياسي واحد علوم و تحقيقات دانشگاه آزاد مراكزي كه فرد از بانيان آن به شمار مي آيد : سيد علي اصغر كاظمي از بانيان مراكز زير مي باشد: - مركز مطالعات خليج فارس در نيروي دريايي كه بعد به وزارت خارجه منتقل شد - مركز مطالعات استراتژيك در ستاد مشترك ارتش جمهوري اسلامي - دانشكده حقوق و علوم سياسي واحد علوم و تحقيقات دانشگاه آزاد اسلامي ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : از جمله كارهاي روزمره سيد علي اصغر كاظمي نقاشي و موسيقي كلاسيك ايراني ( رديف هاي سنتي ) با سازهاي ويلن ، تار و سه تار مي باشد.آرا و گرايشهاي خاص : از نظرات سيد علي اصغر كاظمي مي توان به : « همواره به فرزندان و شاگردانم مي گويم كه نسل ما در تاريخ ايران منحصر به فرد است، چرا كه ما هم «چراغ نفتي » را تجربه كرده ايم وهم ماهواره و اينترنت را . قطعاً در هيچ دوره اي چنين تحولي شگرف در زندگي گذشتگان رخ نداده و در آينده هم بعيد است اتفاق بيفتد.

ما سهمي در اين تحول نداشته ايم ولي اميدوارم آيندگان دين خود را به ملت و كشور ايران آنطور كه شايسته است ادا كنند. كساني كه با آثار متنوع اين قلم آشنا هستند معتقدند كه تقريباً همه آنها با درون مايه اخلاقي و انتقادي نوشته شده اند. تا آنجا كه به خود من مربوط است هيچ عمدي در اين كار نبوده است و شايد اين ويژگي ناشي از ساختار بينشي و ذهني من باشد كه در محيط اوليه خانواده شكل گرفته است. نگاه انتقادي من به برخي مسائل تخصصي نظامي و انعكاس آن به رده هاي بالاتر گاهي موجب دردسرهاي جدي شده است .»جوائز و نشانها : دريافت نشان دانش به خاطر فعاليتهاي علمي در سال 1353 ( قبل از انقلاب) برنده دوازدهمين دوره جايزه كتاب سال 1374 جمهوري اسلامي برنده پنجمين دوره جايزه اول كتاب دفاع مقدس چگونگي عرضه آثار : سيد علي اصغر كاظمي مقالات حقوقي ، سياسي و بين المللي متعددي را در مجلات و نشريات مختلف داخل و خارج كشور به چاپ رسانده است كه ليست گزيده برخي از مقالات در سايت علمي معرفي شده موجود است.آثار : nbsp1 - ابعاد حقوقي حاكميت ايران در خليج فارس (دفتر مطالعات بين المللي وزارت خارجه 1368) - ابعاد حقوقي دورنماي صلح بين ايران و عراق( تهران : دفتر نشر فرهنگ اسلامي 1377) برنده پنجمين دوره جايزه سال دفاع مقدس - اخلاق و سياست : نظريه سياسي در عمل ( تهران : نشر قومس، 1376) - بحران جامعه مدرن ( تهران : دفتر نشر فرهنگ اسلامي 1377)

- بحران نوگرايي و فرهنگ سياسي در ايران معاصر( تهران : نشر قومس، 1376) - پايان سياست و واپسين اسطوره ( تهران : نشر قومس، 1381) - جهاني شدن فرهنگ و سياست ( تهران : نشر قومس، 1380) - ديپلماسي نوين در عصر دگرگوني در روابط بين الملل ( تهران : دفتر مطالعات وزارت خارجه 1365) - روابط بين الملل در تئوري و عمل ( تهران : نشر قومس، 1374) برنده دوازدهمين دوره جايزه كتاب سال - روش و بينش در سياست ( تهران : موسسه چاپ و انتشارات وزارت امور خارجه 1374) - زنجيره تنازعي در سياست وروابط بين الملل. نشر قومس 1370 - سياست سنجي ( تهران : موسسه چاپ و انتشارات وزارت امور خارجه 1374) - مديريت بحرانهاي بين المللي ( تهران : دفتر مطالعات بين المللي وزارت خارجه 1366) - مديريت سياسي و خط مشي دولتي ( تهران : دفتر نشر فرهنگ اسلامي 1379) - نظريه همگرايي در روابط بين الملل ( تهران : نشر قومس، 1370) زنجيره تنازعي در سياست و روابط بين الملل ( تهران : نشر قومس، 1371) - نقش قدرت در جامعه و روابط بين الملل ( تهران : نشر قومس، 1369) - هفت ستون سياست( تهران : دفتر نشر فرهنگ اسلامي 1379)

كاظمي، محمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد كاظمي

محل تولد : كركوك

شهرت

تابعيت : عراق

تاريخ تولد : 1343/1/1

زندگينامه علمي

در شهر «كركوك» واقع در شمال عراق و دقيقاً

در منطقه «تسعين» متولد شدم و در همانجا دوره ابتدائي، راهنمائي و دبيرستان را سپري كردم. بعد از آن در دانشكده به عنوان «كلية التربيه» در رشته شيمي قبول شدم. در اين دانشگاه، طلاب به عنوان معلم شيمي در دوره راهنمائي و دبيرستان فارغ التحصيل مي شوند ولي در سال 1991م در اثر نافرجامي قيام مردم عراق كه در آن شركت كرده بودم؛ دانشكده را در آخرين ترم ترك كردم و به جمهوري اسلامي پناهنده شدم.

در ايران بعد از دو سال خدمت در لشگر «بدر» در سال 1972 وارد حوزه علميه قم شدم و در مدرسه «شهيد صدر» كه زير نظر: (آيت الله حائري) است مشغول تحصيل شدم و بعد از سه سال تحصيل در اين مدرسه به مدرسه «اهل البيت» كه زير نظر (شيخ شهيد مهدي عطار) بود؛ منتقل شدم. در اين مدرسه بقيه كتاب لمعه را تمام كردم و پيش از آن، مكاسب محرمه را با «قسم اول حلقه ثالثه شهيد صدر» به اتمام رساندم.

در سال 1378 بعد از قبولي در امتحان ورودي، مشغول دوره فوق ليسانس در رشته: «فلسفه و كلام» در مدرسه (عالي امام خميني ره) مشغول تحصيل شدم و در سال 1381 اين دوره را به اتمام رساندم و پايان نامه كه با عنوان: «الخلود في الجهنم عند المفسرين و المتكلمين و الفلاسفه» نوشته بودم و نمره عالي 1/19 گرفتم كه اين پايان نامه مورد پسند مركز جهاني علوم اسلامي واقع شد و آن را در سال 1983 به عنوان كتاب چاپ كرده است.

در سال 1384 بعد از قبولي در امتحان ورودي در دوره دكتري در رشته: «فلسفه اسلامي»

در مدرسه (عالي امام خميني ره) مشغول تحصيل شدم و تا الان مشغول درس در اين دوره هستم. قبل از دوره دكتري مشغول يك بحث تحقيقي شدم با عنوان: «تفكر در كتاب و سنت و مقصود از تفكر واژه تفكر نه روش تفكر» و اين بحث بعد از فيش برداري فصل بندي شده است و قبل از شروع به نگارش دوره دكتري مطرح شد و مجبور شدم نگارش اين بحث را به آينده موكول كنم.

كاظمي، محمدايوب

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمدايوب كاظمي

محل تولد : بيرجند

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1340/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب تا دوم دبيرستان در بيرجند، درس خواندم و دو كلاس آخر دبيرستان را در تهران، همزمان با سال چهارم به عنوان «مربي تربيتي» در منطقه 15 تهران مشغول شدم. در سال 62 كه ديپلم گرفتم؛ در دانشگاه قبول شدم اما حوزه را براي ادامه درس انتخاب كردم و همزمان با حوزه در امور تربيتي هم فعاليت مي كردم و تا سال 1373 اين دو فعاليت، همزمان ادامه داشت و در اين سال در رشته تخصصي «تبليغ» در حوزه قم مشغول شدم. همزمان با تحصيل در رشته مذكور، در پژوهشكده باقرالعلوم به نوشتن مشغول شدم و حاصلش 3 كتاب بود كه دوتاي آن چاپ شده است.

تحقيقات زيادي در حدود 15 جلد كتاب جمع آوري كردم كه در فرصت مناسب به چاپ برسانم. از سال دوم دبيرستان، شعر مي گويم و تاكنون بيش از ده هزار بيت شعر گفته ام و نيز از سال سوم راهنمايي خاطرات روزانه ام را مي نويسم. بعد از اتمام دروس تخصصي در

دانشگاههاي آزاد و دولتي تدريس مي كنم و بهترين كارم در زمان فعلي، تحقيق و كار بر روي طرح «اصلاح نظام آموزشي حوزه» است كه با گرفتن نظرات بزرگان حوزه، تصميم در اين طرح را به سر منزل مقصود و به نتايج قابل قبولي برسانم. تصميم دارم تحقيقات و مطالعاتي با كمك نرم افزارهاي موجود و كتابهاي مرجع درباره بسياري از موضوعات انجام داده و به جامعه ارائه نمايم.

كافي، مجيد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

مجيد كافي

محل تولد : اصفهان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1344/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب مجيد كافي در سال 1344 در اصفهان متولد شدم و در سال 68 موفق به اخذ ديپلم تجربي گرديدم. از سال 61 تا سال 68 در حوزه اصفهان مشغول تحصيل بودم و از سال 68 وارد حوزه علميه قم گرديدم. در سال 70 جذب دوره «دفتر همكاري حوزه و دانشگاه» شدم و تا هم اكنون، افزون بر تحصيل علوم حوزوي در پژوهشگاه حوزه و دانشگاه؛ (دفتر همكاري حوزه و دانشگاه سابق)، مشغول به تحقيق مي باشم. همچنين از سال 74 تاكنون در دانشگاه هاي تهران: (علامه طباطبايي و تهران)، مشغول تدريس دروس معارف اسلامي هستم. از سال 79 نيز در مركز جهاني علوم اسلامي (مدرسه امام خميني ره) به تدريس دروس جامعه شناسي اشتغال دارم.

كاوه نافچي، محمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد كاوه نافچي

محل تولد : آبادان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1341/9/2

زندگينامه علمي

اينجانب در سال 1362 دروس حوزوي را در حوزه علميه قم شروع كردم و از همان ابتدا در كنار دروس اصلي حوزه، نه تنها كتاب هاي متنوعي در همان موضوع را مطالعه مي كردم بلكه به مطالعات غير دروس حوزوي مي پرداختم تا اين كه در سال 1369 موفق شدم دروس سطح حوزه را تمام بكنم. همزمان با شروع درس خارج در سال 69 در امتحان ورودي كنكور شركت كردم و با آوردن رتبه 500 در رشته فلسفه، در دانشگاه شهيد بهشتي تهران پذيرفته شدم.

در سال 74 در كنكور ارشد رشته «فلسفه غرب» شركت كرده و رتبه 14 را كسب

كردم و همزمان در امتحان ورودي رشته تخصصي حوزه (كلام) پذيرفته شدم و در ميان اين دو، انتخاب رشته تخصصي «كلام» را ترجيح داده و در كنار شركت در دروس خارج فقه: (آيت الله علوي گرگاني)، خارج اصول: (آيت الله مكارم)، به تحصيل در رشته كلام پرداختم در سال 78 توانستم دروس تخصصي را با موافقت و امتيازات عالي در هر ترم به پايان برسانم.

در سال 79، موضوع «معرفت ديني و معرفت علمي» را انتخاب و موضوع رساله دكتري كلام خود انتخاب كردم. بعد از دفاع از رساله خود در دانشگاه آزاد واحد جنوب تهران به عنوان: (عضو هيئت علمي) پذيرفته شدم و در گروه معارف اسلامي به ادامه تدريس دروس معارف اسلامي پرداختم.

لازم به ذكر است اينجانب از سال 1378 مشغول تدريس دانشگاههاي: آزاد اراك، دولتي شاهرود، تربيت معلم تهران، شاهد و آزاد شاهرود شدم. در سال 1383 مقاله اي به نام: «مقايسه معرفت ديني و علمي» نوشتم كه در مجله رواق انديشه صدا و سيما به چاپ رسيد. در سال 1385 مقاله اي به نام: «جلوه هاي رفتاري پيامبر اعظم» نوشتم كه در همايش دانشگاه آزاد لاهيجان پذيرفته و در آنجا ارائه گرديد.

كاوياني، محمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد كاوياني اراني

محل تولد : تهران

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1341/1/1

زندگينامه علمي

متولد 1341 هستم، در سال 1360 با ديپلم تجربي وارد حوزه علميه قم شدم، طي شش سال دروس سطح را تحصيل و بعضاً تدريس كردم. از سال 1367 به صورت رسمي در دروس خارج فقه، اصول فقه، تفسير و فلسفه شركت كردم. ضمن دروس رسمي

حوزه علميه، در دروس معارف اسلامي موسسه در راه حق (موسسه آموزشى، پژوهشي امام خميني) شركت كردم و فوق ليسانس دريافت كردم.

دوره آموزش زبان انگليسي را طي يكسال به طور فشرده در دفتر تبليغات اسلامي قم گذراندم. در كنار دروس حوزه و پس از اتمام درس هاي موسسه در راه حق، به گروه روانشناسي پژوهشگاه حوزه و دانشگاه پيوستم، پس از اتمام دروس فوق ليسانس، در رشتۀ «روانشناسي بالينى»، براي ادامۀ تحصيل در دكتراي روانشناسي، به دانشگاه اصفهان وارد شدم. هم اكنون در حال نوشتن پايان نامه دكتراي روانشناسي هستم.

در ضمن تحصيلات مختلفي كه داشتم تدريس هاي متعدد نيز به صورت دائم در حوزه و دانشگاه و مجموعه هاي جانبي حوزه علميه قم داشته ام و دارم. اكنون عضو هيئت علمي «گروه روانشناسي پژوهشگاه حوزه و دانشگاه» هستم. تأليفات و ترجمه ها از نوع كتاب و مقاله و پژوهش داشته ام كه اطلاعات مفصل آن در پرونده ضميمه درج شده است. اكنون روحاني كاروان حج نيز هستم و 8 سفر مشرف شده ام.

كاوياني، منصوره

قرن:14

جنسيت:زن

مليت:ايران

منصوره «شيوا» كاوياني ، نويسنده ، مترجم و شاعر ، در سال 1316 در بندر خرمشهر زاده شد. تحصيلاتش را در رشته ي كارشناسي تاريخ و كارشناسي ارشد كتابداري در دانشگاه شيراز و دانشگاه تهران به پايان رسانيد. سپس در آلمان به اخذ درجه دكتراي فلسفه نايل آمد.او در زمينه فلسفه و اديان غرب و شرق به ويژه ايران ، زيباشناسي ، موسيقي ، جامعه شناسي و ادبيات تطبيقي در ايران و در سطح جهان مطالعه، پژوهش مي نمود و تاكنون نزديك به بيست جلد كتاب ترجمه ، تحقيق

و تاليف و سي و پنج مقاله به زبان فارسي و انگليسي از روي به چاپ رسيده و يا آماده چاپ است. او از نوجواني به سرودن شعر نيز علاقه نشان داده و در اين زمينه هم به موفقيت هايي دست يافته است.

گروه : علوم انساني

رشته : فلسفه

والدين و انساب : منصور كاوياني با تباري بوشهري در ندر خرمشهر زاده شد.

تحصيلات رسمي و حرفه اي : منصوره كاوياني تحصيلاتش را در رشته ي كارشناسي تاريخ و كارشناسي ارشد كتابداري در دانشگاه شيراز و دانشگاه تهران به پايان رسانيد. سپس براي ادامه تحصيل به آلمان رفته و به اخذ درجه دكتراي فلسفه نايل شد.

ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : از منصوره كاوياني تاكنون نزديك به بيست جلد كتاب ترجمه ، تحقيق و تاليف و سي و پنج مقاله به زبان فارسي و انگليسي به چاپ رسيده و يا آماده چاپ است. او از نوجواني به سرودن شعر نيز علاقه نشان داده و در اين زمينه هم به موفقيت هايي دست يافته است.

آرا و گرايشهاي خاص : منصوره كاوياني در زمينه فلسفه و اديان غرب و شرق به ويژه ايران ، زيباشناسي ، موسيقي ، جامعه شناسي و ادبيات تطبيقي در ايران و در سطح جهان مطالعه نموده است.

--------------------------------------------------------------------------------

آثار :

1 آموزش و شناخت انتقادي

2 اوروگوئه

3 خرد زيبا

4 خلق مدام

5 ديدارها

6 ديدارها

7 رازوري در آيين زرتشت

8 سفر ديگرگون

9 شبكه اطلاعات علمي

10 شهر در گذر زمان

11 صوفيسم ابن عربي و آيين لائوتسه

12 عرفان و فلسفه ي يهود

13 فرزانگي در آيينه ي زمان

14 فرهنگي علوم اجتماعي

15 فلسفه ي انساني موسيقي

16 فلسفه ي روشنگري

17 فهم موسيقي

18 كتاب در ايران: كتاب نامه و مقاله نامه

19 كتاب شناسي و طرح مطالعه ي امپرياليسم

20 كتاب نور و روشنايي

21 مجموعه ي داستان

22 نفس انسان و روان شناسي اسلامي

منابع زندگينامه :دانشنامه زنان فرهنگساز ايران و جهان ( زن از كتيبه تا تاريخ ) ، به كوشش : پوران فرخزاد، ج 2 ، تهران: انتشارات زرياب ، چاپ اول 1378 ، ص 1382

كتبي، مرتضي

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

مرتضي كتبي در سال 1311 در شهر تهران ديده به جهان گشود. در سال 1331 ديپلم علوم طبيعي را با معدل بالا كسب كرد و در آزمون هاي در سال 1331 وارد دانشكده ادبيات دانشگاه

تهران شد و توانست در سال 1335 در رشته زبان خارجي فرانسه و انگليس فارغ التحصيل شود. او پس از استخدام در آموزش و پرورش به آمل رفت و در آنجا مشغول تدريس شد در همان سال به فرانسه اعزام شد و چون دبير آموزش و پرورش بود دانشجوي رشته روان شناسي شد . وي توانست مدرك ليسانس روان شناسي اش را با موفقيت از دانشكده سوربن فرانسه بگيرد و همزمان با اخذ ليسانس، دكتراي زبان و ادبيات فرانسه را نيز از همان دانشكده دريافت كند. او در سال 1341 به ايران بازگشت و به استخدام دانشگاه تهران درآمد سپس بعد از هشت سال براي فرصت مطالعات از ايران خارج شد و براي دومين بار در رشته روان شناسي اجتماعي دكتراي دولتي را از دانشكده «رنه دكارت» سوربن فرانسه در سال 1353 دريافت كرد. او در سال 1382 نيز از دانشگاه تهران براي دومين بار بازنشسته شد گروه : علوم انساني رشته : روان شناسي گرايش : روانشناسي اجتماعي اوضاع اجتماعي و شرايط زندگي : مرتضي كتبي پدرش يكي از تجار آن زمان محسوب مي شد و اصالتاً تهراني بود. دوران كودكي را در خانواده اي فرهنگ دوست گذراند. دبستان را در مدرسه بدر و دبيرستان را در مدرسه دارالفنون با موفقيت سپري كرد. تحصيلات رسمي و حرفه اي : - اخذ ديپلم طبيعي 1331 دارالفنون تهران - اخذ ليسانس زبانهاي خارجي فرانسه و انگليس 1335 دانشكده ادبيات دانشگاه تهران - اخذ ليسانس دوم در رشته روان شناسي 1341 سوربن - اخذ دكتراي دانشگاهي در رشته ادبيات فرانسه 1341 سوربن - اخذ دكتراي دولتي در

رشته روان شناسي اجتماعي 1353 رنه دكارت سوربنفعاليتهاي ضمن تحصيل : مرتضي كتبي در سال 1331 وارد دانشكده ادبيات دانشگاه تهران شد و توانست در سال 1335 در رشته زبان خارجي فرانسه و انگليس فارغ التحصيل شود. او پس از استخدام در آموزش و پرورش به آمل رفت و در آنجا مشغول تدريس شد و در همان ايام در آزمون اعزام به خارج شركت كرد و از ميان شش هزار شركت كننده توانست جزو صد نفر قبولي اين آزمون باشد. و به فرانسه اعزام شد. مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : در سال 1357 به مدت يك سال براي مرتضي كتبي فرصت مطالعاتي ايجاد شد و به فرانسه رفت و در آن ايام در خبرگزاري فرانسه مشغول به كار شد و اخبار انقلاب را منعكس مي كرد. وي هم اكنون مديريت گروه زبان و ادبيات فرانسه انتشارات «سمت» را عهده دار است.فعاليتهاي آموزشي : مرتضي كتبي در سال 1341 بعد از اخذ دكترا زبان و ادبيات فرانسه به ايران بازگشت و به استخدام دانشگاه تهران درآمد و بعد از هشت سال در يك فرصت مطالعاتي مجدد به فرانسه اعزام گرديد و براي دومين بار در رشته روان شناسي اجتماعي دكتراي دولتي را از دانشكده «رنه دكارت» سوربن فرانسه در سال 1353 دريافت كرد. در سال 1357 به مدت يك سال برايش فرصت مطالعاتي ايجاد شد و به فرانسه رفت و در آن ايام در خبرگزاري فرانسه مشغول به كار شد و اخبار انقلاب را منعكس مي كرد. مرتضي كتبي در سال 1368 وقتي به ايران بازگشت در دانشگاه تهران به تدريس دروس مقدمات روان شناسي،

روان شناسي اجتماعي (عمومي، كاربردي)، بهداشت رواني، پويايي گروهي، بررسي افكار عمومي، روش هاي تحقيق در علوم اجتماعي، جامعه شناسي ادبيات پرداخت و همزمان تدريس دروس تاريخ و تمدن ايران معاصر و جامعه شناسي ايران معاصر در دانشگاه هاي خارجي (سوربن و مدرسه عالي لسنه شرق پاريس) را به عهده گرفت. او در سال 1382 نيز از دانشگاه تهران براي دومين بار بازنشسته شد. مراكزي كه فرد از بانيان آن به شمار مي آيد : مرتضي كتبي مؤسس انجمن فارغ التحصيلان علوم اجتماعي در ايران است و انجمن روان شناسي اجتماعي ايران را با كمك همكارانش تأسيس كرده و در حال حاضر نيز مديريت گروه زبان و ادبيات فرانسه انتشارات «سمت» را عهده دار است.ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : مرتضي كتبي همچنين طرح هاي تحقيقاتي مهمي را انجام داده است كه بسيار ثمر بخش بوده اند و در ميان آنها مي توان به شرايط رواني اجتماعي كار صنعتي در ايران، «بررسي افكار عمومي (سنجش) افكار تماشاگران تلويزيوني»، جايگاه دروغ و الگوهاي رفتاري آن در روابط اجتماعي ما و ... اشاره كرد.چگونگي عرضه آثار : يكي از مهمترين ويژگي هاي مرتضي كتبي در ترجمه هاي نثر شيوا و شاعرانه اوست. وي در حالي كه يك اثر كاملاً علمي را ترجمه مي كند با استفاده از واژگان معادل زيبا و مناسب، متن سنگين علمي را به متني دلنشين و خواندني تبديل مي كند. او كه شيفته ادبيات است و با رمز و راز آن آشنا ست در روح بخشيدن به ترجمه هايش از هيچ تلاشي فروگذاري نكرده است. از ديگر ويژگي هاي فعاليت علمي كتبي،

تنوع و تعدد فعاليت هاي اوست. ترجمه كتاب هاي متعدد در زمينه هاي روان شناسي اجتماعي و ... ترجمه و تأليف مقاله هاي علمي در زمينه هاي مختلف اين علم، اجراي طرح هاي تحقيقاتي، معرفي و نقد حدود صد كتاب و مقاله در زمينه علوم اجتماعي در ايران در سالنامه فرانسوي «چكيده هاي ايران شناسي»، تأليف آثار پژوهشي از سال ،1346 تدريس در دانشگاه هاي داخل و خارج كشور و شركت در همايش هاي مختلف علمي او را به عنوان مترجم، پژوهشگر و استادي كوشا و تأثير گذار معرفي كرده است. كتبي علاوه بر ترجمه آثار مهم علمي در زمينه روان شناسي اجتماعي گرايش ويژه اي به ادبيات داشته و دارد. وي در سال 1370 رماني را با نام «درجست وجوي هويت گمشده» منتشر كرده است. از زمينه هاي ديگر فعاليت علمي مرتضي كتبي بايد به نوشتن و ترجمه مقاله اشاره كرد. از جمله مقاله هاي مهم او مي توان به «بررسي مسائل تلويزيون در ايران»، «مسائل انساني تحقيق در علوم اجتماعي در ايران»، «نقش شرق شناسي در استعمار غربي»، نگرش هاي مزاحم و مناسب تحقيقات اجتماعي»، «دروغ: پديده اي رواني- اجتماعي كلان و كهن» و ... اشاره كرد. آثار :

- گرايش و مسائل دانشجويان داوطلب ورود به دانشگاه ها در كشور هاي در حال رشد پاريس ويژگي اثر : رساله دكتري، رنه دكارت پاريس افكار عمومي ويژگي اثر : «افكار عمومي» هم يكي ديگر از كتاب هاي مهمي است كه مرتضي كتبي آن را ترجمه كرده است. اين كتاب سه بار

تجديد چاپ شده است. در اين كتاب مفهوم افكار عمومي براي خواننده بررسي شده است و با آوردن بخش هايي چون «افكار عمومي، نيروي سياسي كم شناخته» ، «ريشه مفهوم افكار عمومي»، «مجاري تشكيل دهنده افكار عمومي»، «ارتباط ميان فردي و افكار عمومي»، «ارتباط جمعي و افكار عمومي» و «مشاهده افكار عمومي» سعي شده است كه خاستگاه افكار عمومي و چگونگي تأثير آن در روند شكل گيري جريانات اجتماعي بررسي شود3 افكار عمومي و گستره علوم انساني ، ايران نخستين جمهوري به زبان فرانسه ، بورژوازي قبل از جنگ در «خانواده تيبوي» ويژگي اثر : رساله دكتري، رژه مارتن دوگار، پاريس، سوربن جامعه شناسي ادبيات ، جامعه شناسي ادبيات ويژگي اثر : : اين كتاب ترجمه؛ نوشته روبراسكارپيت است. كتبي در مقدمه اين كتاب مي نويسد: «جامعه شناسي ادبيات در خانواده بزرگ علوم اجتماعي از جوان ترين آن هاست. اين شاخه علمي نوپا كه نطفه آن در تاريخ فرهنگ ها بسته بود و قرن ها در بطن جامعه ها به صورت جنين زندگي مي كرد، بالاخره زاييده شد و با همان كندي اي كه دوران جنيني خود را پشت سر گذاشت، بعد از تولد به تندي رشد كرد و به جامعه شناسي به طور اعم و جامعه شناسي هنر به معناي اخص جان تازه بخشيد...» وي با ترجمه اين اثر كه تاكنون سه بار به چاپ رسيده است راهي نو در شناخت جامعه شناسي ادبيات براي علاقه مندان گشوده است. 8 جامعه شناسي و بيماري و پزشكي

ويژگي اثر : : اين كتاب كه نوشته دكتر لورانس و ترجمه دنيا كتبي، دختر استاد، است با همكاري او ترجمه و چاپ شده است. مرتضي كتبي در مقدمه اين كتاب با عنوان «حرف خودي» چنين نوشته است: «از زماني كه انسان خود راشناخت، درد را شناخته است و به سلامتي توجه نشان داده است. با وجود اين كه هيچ گاه اهميت سلامتي از اهميت نيازهاي ديگر انسان مانند خوراك، پوشاك و كار و مسكن كمتر نبوده، هرگز مانند امروز به يك موضوع اجتماعي همه گير تبديل نشده است. از اين روست كه پزشكي زمان ماديگر از حالت زيستي و حتي فني و علمي ساده بيرون شده و به صورت مسأله اجتماعي - سياسي تمام عيار در آمده است...» بخش هاي مختلف و متنوع اين كتاب خواننده را با بيماري هاي همه گير در طول تاريخ، پيدايش پزشكي نوين، سلامتي، بيماري و تفسير هاي فرهنگي و اجتماعي آن و مسائل مهم ديگري در اين زمينه آشنا مي كند.9 جامعه شناسي و بيماري و پزشكي ، در جست وجوي هويت گمشده (رمان اجتماعي) ، درآمدي بر روان شناسي اجتماعي ويژگي اثر : عنوان ترجمه ديگري از مرتضي كتبي است. اين كتاب مجموعه ضرورت هاي جامعه شناسي رواني را به راهنمايي كلودتاپيا با مقاله هايي از دانيل آلافيليپ، كار مل كامي يري آندره دومايي و ... در بر گرفته است. اين كتاب با رويكردي كاملاً علمي در پنج فصل مهم تهيه شده است كه عبارت است از : «روان شناسي اجتماعي عمومي و آزمايشي»، «روان شناسي بين فرهنگي»، «جامعه شناسي

رواني كار و ارگونومي»، «جامعه شناسي رواني سازمان ها» و «جامعه شناسي رواني كهن سالي» از ويژگي هاي مهم اين كتاب كه با ترجمه شيوا و منحصر به فرد استاد كتبي به دوستداران روان شناسي اجتماعي تقديم شده است مي توان به بخش هاي مختلف هر فصل كه در بردارنده تعريف و بيان مفهوم هر فصل در آغاز و نتيجه گيري و ذكر منابع در پايان هر فصل است اشاره كرد. چنين ويژگي مهمي اين كتاب را به عنوان مرجع معتبر در زمينه روان شناسي اجتماعي تبديل كرده است.12 درآمدي بر روان شناسي اجتماعي ، درجست وجوي هويت گمشده ويژگي اثر : اين رمان كه با رويكردي جامعه شناختي به نگارش درآمده برگرفته از زندگي واقعي كودك سر راهي است كه پدر و مادر خود را جست وجو مي كند. در ميان شرح زندگي شخصيت اصلي رمان از نابساماني هاي اجتماعي به گونه اي تأثير گذار پرده برداشته مي شود و فراز و فرود حوادث داستان خواننده را به شدت تحت تأثير خود قرار مي دهد. 14 كاوش در جامعه شناسي رواني ، نظريه ها در روان شناسي اجتماعي ، نظريه ها در روان شناسي اجتماعي ويژگي اثر : يكي از مهمترين كتاب هايي است كه مرتضي كتبي آن را به دانشجويان و پژوهشگران معرفي كرده است. اين كتاب كه نوشته مورتون دوچ و روبرت م. كراوس است در هفت فصل به معرفي و بررسي نظريه هاي مختلف روان شناسي اجتماعي مي پردازد و در پايان گرايش هاي امروز روان شناسي اجتماعي را

شرح مي دهد. كتبي در مقدمه اين كتاب در باره لزوم رشته روان شناسي اجتماعي در جامعه علمي ما مي نويسد: «جامعه پويا و دائماً در حال تغيير امروز ما قابل بررسي و شناخت علمي نيست مگر آن كه قبلاً به مطالعه حيات سنتي ديروز در اين سرزمين دست زده باشيم. نيك مي دانيم كه چه مطالعه جامعه سنتي و چه بررسي جامعه در حال تحول ما، هر دو به نحوي به كمك علوم اجتماعي انجام مي پذيرد. نگاهي عميق بر شخصيت اجتماعي و روان شناسي فرهنگي، مذهبي، تاريخي، سياسي، اجتماعي و خانوادگي ما - كه مي توانند زمينه هاي اساسي علمي كار را در شناخت جامعه سنتي فراهم آورند - به تحقيقات اساسي در علوم اجتماعي نيازمند است و بررسي پديده هاي ارتباطي جديد، شهر نشيني، اداره و مديريت، رفتار هاي سياسي، جامعه پذيري، نو آوري، بهداشت رواني و نيز پديده هاي خانوادگي، انگيزه ها و رفتارهاي جمعيتي، روابط بين المللي و تبادلات فرهنگي به پژوهش هاي كاربردي...»

كرامتي، محمدتقي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمدتقي كرامتي

محل تولد : بابل

شهرت : كرامتي

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1347/1/1

زندگينامه علمي

در سال 1363 با مدرك سيكل وارد حوزه علميه فيضيه مازندران به سرپرستي «آية الله فاضل استر آبادي» شدم. پس از آن به حوزه علميه امام صادق دماوند رفتم و تا سال 68 را در آن حوزه به تحصيل و تدريس دروس پايه هاي پايين تر اشتغال داشتم و تقريبا پس از اتمام لمعتين و اصولين به قم مهاجرت كرده و دروس رسائل، مكاسب و كفايه را نزد اساتيد برجسته حوزه: حضرت آيت الله استادي، آيت

الله مرحوم طاهر شمس، آيت الله طاهري خرم آبادي و استاد رحماني گذراندم. كتاب هاي: (بداية الحكمه، نهاية الحكمه، اشارات، شواهد الربويه و حكمةالاشراق) را نزد اساتيدي همچون: فياضي، نيكزاد، حشمت پور و دكتر بهشتي گذراندم.

پس از پايان دروس سطح، در دروس خارج فقه و اصول به مدت پنج، شش سال شركت و نزد اساتيدي همچون: آيت الله فاضل لنكراني، استاد شيخ جواد تبريزي، صادق لاريجاني و استاد شهيدي بهره جستم. همزمان با ادامه تحصيلات دانشگاهي به مركز تربيت مدرس دانشگاه قم وارد شدم و مقطع فوق ليسانس را در رشته «مدرسي الهيات و معارف اسلامي و گرايش فلسفه و كلام» گذراندم و با دفاع پايان نامه ام تحت عنوان «تاثير مباني فلسفي در تفسير صدر المتالمين» با نمره 19 موفق به اخذ مدرك كارشناسي ارشد گرديدم. در همان سال هاي پاياني، امتحان تدريس در دانشگاه توسط نهاد نمايندگي ولي فقيه را نيز با عنايت الهي پشت سر نهاده و موفق به اخذ مجوز تدريس در دانشگاهها شدم.

به دليل حضور مستمر در جنگ و پس از آن در عرصه انقلاب و نيز علاقه به مقوله تاليف، وارد اين حوزه ها نيز گرديدم. در مجموع، مدت 6 - 7 سال سابقه تدريس در حوزه هاي علميه شهرستان دماوند، مركز جهاني علوم اسلامي قم، تدريسي آزاد و حوزه علميه شهرستان فريدن را دارم. كتابها ي مورد تدريس: دروس سطح اول حوزه، كلام اسلامي و فلسفه مي باشد و اكنون نيز امام جمعه شهرستان فريدن اصفهان هستم.

كرباسچي، غلامرضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

غلامرضا كرباسچي

محل تولد : قم

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1334/1/1

زندگينامه

علمي

تحصيلات حوزوي: قسمتي از سطح را نزد پدرم حاج شيخ محمد صادق تهراني (كرباسچي) و دائي ام عبدالحميد معاديخواه خواندم و سپس وارد مدرسه حقاني (منتظريه) شدم. درسهاي مدرسه حقاني علاوه بر دروس متداول حوزوي، شامل درسهاي ديگري بود كه به اين شرح است:

«تاريخ اسلام؛ دكتر محمد مفتح»، «هيئت و نجوم؛ آيت الله حسين نوري»، «نويسندگي؛ زين العابدين قرباني، محمد مجتهد شبستري، محسن مجتهد شبستري، علي حجتي كرماني، دكتر احمد بهشتي»، «ادبيات فارسي؛ حسن حسن زاده آملي»، «زبان انگليسي؛ دكتر خليلي»، «جامع المقدمات؛ محمد علي شيخ زاده»، «دستور زبان فارسي؛ حسين حقاني»، «شرح نظام و سيوطي؛ محمد رضا آدينه وند»، «محاوره عربي؛ خاقاني»، «مغني؛ احمد جنتي»، «مختصر المعاني؛ محمد علي گرامي»، «عروه الوثقي؛ علي قدوسي»، «لمعه؛ محمدي گيلاني»، «تجويد و قرائت قرآن؛ قارائي» و اساتيد ديگري دروس سطح را تدريس مي كردند.

سپس وارد حوزه شدم و از محضر اساتيد ديگري همچون: «آيت الله فاضل لنكراني؛ كفاية الاصول»، «آقاي ستوده؛ مكاسب و لمعه»، «آقاي محمد علي گرامي؛ رسائل»، «آقاي اسدالله بيات؛ كفايه و مكاسب»، «آيت الله نوري همداني؛ خارج فقه»، «آيت الله منتظري؛ خارج فقه»، «آيت الله انصاري شيرازي؛ فلسفه»، «آيت الله فاضل لنكراني؛ خارج اصول» و «آيت الله صانعي؛ خارج فقه» را فرا گرفتم.

كردواني، پرويز

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

پرويز كردواني در سال 1310 در گرمسار بدنيا آمد. وي از جمله استادان رشته جغرافيا است كه در زمينه « توسعه پايدار محيط زيست » تحقيقات زيادي را به انجام رسانده و در قالب مقالات و سخنراني هاي متعدد بازتاب پيدا نموده است. او مدت زيادي را در خارج از كشور به سر برده و از سال

1345 كه به ايران بازگشت و در دانشگاه اروميه مشغول به كار شد. استاد در سال 1346 رهسپار تهران شد و تحقيق پيرامون بيابان لوت را به همراه آقاي دكتر ستوني شروع كرد. پرويز كردواني بنيانگذار مركز تحقيقات كويري و بياباني دانشگاه تهران است.گروه : علوم انسانيرشته : جغرافياگرايش : كوير شناسيوالدين و انساب : پرويز كردواني فرزند حسين علي كردواني ملقب به بلوكباشي مي باشد.تحصيلات رسمي و حرفه اي : پرويز كردواني تحصيلات ابتدائي را تا كلاس نهم در گرمسار خواند و ديپلم متوسطه را در مدرسه فرانسويها (دبيرستان رازي) در تهران گذراند.وي تحصيلات دانشگاهي خود را در آلمان ادامه داد و موفق شد دكتري خود را در باره "تأثير انواع كودهاي شيميايي و حيواني بر محصولات كشاورزي در خاكهاي تحت تأثير نمك (اراضي شور و قليائي)" به پايان برساند.خاطرات و وقايع تحصيل : پرويز كردواني براي تهيه پايان نامه خود درباره " تأثير انواع كودهاي شيميايي و حيواني بر محصولات كشاورزي در خاكهاي تحت تأثير نمك (اراضي شور و قليائي)" مجبور شد ، يك تن از خاك كويرها (نمكزارها)ي ايران را به آلمان منتقل كند.هم دوره اي ها و همكاران : دكتر ستوني و مجيد رهنما از جمله دوستان و همكاران پرويز كردواني هستند كه در دانشگاه تهران و در تحقيقات كوير شناسي به اتفاق هم كار مي كنند.مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : پرويز كردواني از سال 1345 كه به ايران بازگشت و به عنوان اولين عضو هيأت علمي در دانشكده جديدالتأسيس كشاورزي و دامپروري دانشگاه اروميه مشغول شد. او در تاريخ 28/12/1347به گروه آموزشي جغرافيا دانشگاه تهران منتقل گرديد.استاد در سال

1346 تحقيق پيرامون بيابان لوت را به همراه آقاي دكتر ستوني شروع كرد كه 5 سال به طول انجاميده و تا سال 1351 در بيابان لوت بودند. تا اينكه بالاخره ثابت كردندكه لوت گرمترين نقطه كره زمين است. سمت ها با حفظ وظايف آموزشي: استاد دانشگاه تهران،مديركل دفتر مطالعات آموزشي دانشگاه تهران 54-1348, رئيس مركز تحقيقات مناطق كويري و بياباني ايران 58-1354. مراكزي كه فرد از بانيان آن به شمار مي آيد : پرويز كردواني بنيانگذار مركز تحقيقات كويري و بياباني دانشگاه تهران است.ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : پرويز كردواني درباره برنامه زندگي روزمره خود نقل كرده كه « من ساعت11/30-11 شب مي خوابم ، ساعت 2/30 دقيقه صبح بيدار مي شوم و تا ساعت 3/30 ورزش مي كنم ... از 3/30 تا 4 صبح هم صبحانه مي خورم تا ساعت 6 صبح مطالعه مي كنم و بعد براي اينكه توي ترافيك نمانم همان ساعت مي روم دانشگاه . تا ساعت 9 شب يا در حال كار هستم يا مطالعه . 9 به بعد ديگر مطالعه نمي كنم چون شب دچار بي خوابي مي شوم... » كردواني معتقد است كه هيچ تفريحي جز كار و مطالعه ندارد . او قبلا كه حياط داشت به باغباني مي پرداخت ولي الان از ساعت 9 تا 11 شب به قدم زدن و پياده روي مي پردازد. وي بيشترين تفريح خود را بيرون رفتن ، نوشتن و خواندن مي داند. پرويز كردواني بيست جلد كتاب به رشته تحرير درآورده است. كه آخرين آن « خشكسالي و راههاي مقابله با آن » مي باشد. البته يكي دو كتاب

ديگر نيز در دست تهيه دارد كه هنوز ناتمام است. اولين آثار خود را حاصل تجربياتي مي داند كه وي در طي سفر به دور دنيا كسب كرده است.شاگردان : دكتر ناصر كرمي ، يكي از شاگردان پرويز كردواني است. رساله دكتراي ناصر كرمي كه با عنوان « امكان سنجي و ظرفيت سازي هنجارهاي توسعه پايدار در مناطق خشك » با درجه عالي زير نظر پرويز كردواني تدوين شده است ، در حال حاضر تنها مرجع در اين زمينه در كشور ما به شمار مي آيد.آرا و گرايشهاي خاص : عقيده پرويز كردواني براي توسعه پايدار و حفظ محيط زيست كه در قالب مقالات و سخنراني هاي او بازتاب پيدا مي كند. اصولا دكتر كردواني به اهميت جلب توجه مردم به هنجار هاي توسعه پايدار اعتقادي ويژه دارد و شايد به همين خاطر هم باشدكه در بسياري از كتاب ها و مقالاتش ، مخاطبان او به واقع نه دانشمندان همكار ، و بلكه عموم مردم هستند. مردمي كه در نهايت مجري هر طرح توسعه محسوب مي شوند و هيچ برنامه جامعي بدون مشاركت جدي و آگاهانه آنها هرگز تحقق نمي يابد. شايد يكي ديگر از دلايل محبوبيت كردواني ويژگي هاي اخلاقي جذاب او باشد، از جمله جوش و خروش زياددر سن بالاي هفتاد سال ، كار مداوم و هميشگي ، و سخنراني هاي مشهورش ، از جمله ديدگاه هاي هميشگي دكتر كردواني مي توان از « ضرورت احياي فناوري هاي سنتي كشاورزي و مديريت منابع آب در ايران » نام برد. او حفظ ، احياء و گسترش فناوري قنات را ضروري مي داند. طوري كه

اين نظر او به عنوان راهي براي توسعه مناطق خشك جهان و كاهش اثرات خشكسالي در مناطقي همچون صحرا و شرق آفريقا در ساليان اخير به شدت مورد توجه سازمان ملل قرار گرفته است. اهميت حفاظت از منابع طبيعي و بويژه « ضرورت حياتي جلوگيري از فرسايش خاك » نيز از جمله دغدغه هاي هميشگي دكتر كردواني بوده است.جوائز و نشانها : پرويز كردواني در سال 1381 ه .ش برنده جايزه مهرگان علم شد. او اين جايزه را به خاطر تاليف كتاب « خشكسالي و راههاي مقابله با آن » دريافت كرده است. وي جايزه خود را كه شامل يك تنديس به اضافه مبلغ يك ميليون تومان بود را به جوانان گرمسار اهداء كرد تا برايشان كتاب خريداري شود. ديگر افتخارات كسب شده استاد كردواني به قرار زير است: - احراز رتبه اول در بين تمامي دانشجويان رشته كشاورزي در آلمان در سال 1966 (1345) و دريافت جوائز به همين مناسبت از مقامات مربوط در آلمان و ايران - 5 سال تحقيق در بيابان لوت ايران 51-1347 و كشف جديد و منحصر به فرد در جهان در آن (گرمترين نقطه كره زمين به عبارت ديگر خيلي گرم تر از ديگر بيابانهاي جهان, مانند كلوتها عارضه منحصر به فرد در جهان و ديگر ويژگي ها), احراز رتبه سوم در طرح كارائي علمي در بين تمامي 1367 نفر اعضاء هيأت علمي دانشگاه تهران و مؤسسات وابسته در سال تحصيلي 76-73. - انتخاب به عنوان شخصيت برجسته و مفاخر فرهنگي استان سمنان (زادگاه خود) در سال 1377 - احراز سه پايه ترفيع استادي در يك سال (دو پايه تشويقي

به منظور قدرداني از فعاليتهاي آموزشي و پژوهشي) در سال 1379 - دريافت جايزه كتاب برتر استان زادگان (سمنان), آبان 1380, برنده جايزه "مهرگان علم" به خاطر تأليف بهترين كتاب سال 1380 از بين 157 كتاب در زمينه محيط زيست - انتخاب به عنوان استاد نمونه دانشگاه تهران, 1380 - دريافت لوح تقدير به خاطر "اهداء كننده نمونه كتاب" در سطح استان زادگان, 1381 - انتخاب به عنوان عضو اصلي قطب علمي دانشگاه, 1381 - احراز رتبه 29 استادي در سال 82 و بازنشسته شدن در شهريور همين سال. -انتخاب به عنوان چهره ماندگار علمي كشور در سال 84. - تجليل و قدرداني به مناسبت هاي مختلف توسط سازمانهاي مختلف (بعد از بازنشستگي) چگونگي عرضه آثار : تأليفات و مقالات علمي - پژوهشي دكتر پرويز كردواني : 21 جلد كتاب, ده ها مقاله علمي - پژوهشي چاپ شده به زبان فارسي-آلماني و انگليسي در مجلات معتبر داخلي و خارجي, بيش از يكصد فقره سخنراني در مجامع علمي داخلي و خارجي, عضويت در چندين مجامع علمي داخلي و بين المللي مانند: شبكه آب خاورميانه, بنياد مطالعات آسيائي, عضو هيأت امناء صلح سبز (جبهه سبز), رئيس كميته بيابان زدائي انجمن متخصصان محيط زيست ايران, انجمن جغرافيايي ايران, عضو هيئت تحريريه و شوراي انتشارات چندين مجله علمي - پژوهشي, اجراي چندين طرح تحقيقاتي درباره مناطق مختلف ايران به ويژه نواحي بياباني و كويري, داوري ده ها كتاب و صدها مقاله علمي و طرحهاي تحقيقاتي, راهنمائي بيش از دويست فقره پايان نامه فوق ليسانس و ده فقره رساله دكتري دانشجويان دانشگاه ها, راهنمائي دانشجويان در سفرهاي علمي به تمام

نقاط كشور عزيزمان و 20 كشور خارجي, صدها فقره مصاحبه مطبوعاتي تلويزيوني, ماهواره اي و راديوئي داخلي و خارجي. آثار : اثر انسان و عوامل طبيعي در پيشرو بيابان لوت (ايران) ويژگي اثر : انتشارات مركز تحقيقات مناطق كويري و بياباني ايران وابسته به دانشگاه تهران 13562 اكوسيستم هاي آبي ويژگي اثر : تاليف : پرويز كردواني ناشر: علم - 1383 3 اكوسيستم هاي طبيعي، عمومي ويژگي اثر : تاليف : پرويز كردواني ناشر: قومس - 1382 4 بررسي مسائل اقتصاد روستائي بياباني شرق كاشان (روستاهاي منطقه ايوزيد آباد) ويژگي اثر : انتشارات مركز تحقيقات مناطق كويري و بياباني ايران وابسته به دانشگاه تهران 1356 ( مشترك با آقاي ذبيح اله كرمي خواجه)5 جغرافياي خاكها ويژگي اثر : تاليف : پرويز كردواني ناشر: دانشگاه تهران - 1382 6 حفاظت خاك ويژگي اثر : تاليف : پرويز كردواني ناشر: دانشگاه تهران، موسسه انتشارات و چاپ - 04 ارديبهشت، 1385 7 خاك و محيط زيست ويژگي اثر : انتشارات دانشگاه آزاد ايران 13578 خشكسالي و راه هاي مقابله با آن در ايران: آب: در كشاورزي، صنعت و شهر ويژگي اثر : تاليف : پرويز كردواني ناشر: دانشگاه تهران، موسسه انتشارات و چاپ - 30 آبان، 1386 9 خشكسالي وراههاي مقابله با آن ، ژئوهيدرولوژي

ويژگي اثر : تاليف : پرويز كردواني ناشر: دانشگاه تهران، موسسه انتشارات و چاپ - 19 ارديبهشت، 1386 11 شهداد تا ده سلم(خاك آب پوشش گياهي و اوضاع كشاورزي) ويژگي اثر : انتشارات موسسه جغرافيا - دانشگاه تهران مرداد ماه 135012 كوير (نمكزار) بزرگ مركزي ايران و مناطق همجوار آن (مسائل، توانمندي ها و راههاي بهره برداري) ويژگي اثر : تاليف : پرويز كردواني ناشر: دانشگاه تهران - 29 ارديبهشت، 1386 13 مراتع ،مسائل و راه حلهاي آن در ايران ويژگي اثر : انتشارات ،موسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران 137114 مراتع ايران ويژگي اثر : تاليف : پرويز كردواني ناشر: دانشگاه تهران، موسسه انتشارات و چاپ - 26 ارديبهشت، 1385 15 منابع و مسائل آب در ايران: آبهاي سطحي و زيرزميني و مسائل بهره برداري از آنها ويژگي اثر : تاليف : پرويز كردواني ناشر: دانشگاه تهران - 29 ارديبهشت، 1386 16 مناطق خشك جلد دوم ،خاكها(طبقه بندي جغرافيايي و مسائل بهره برداري از آنها) احياء اصلاح و آباد كردن ويژگي اثر : انتشارات،موسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران -چاپ سوم 137117 مناطق خشك: ويژگيهاي اقليمي، علل خشكي، مسائل آب و غيره ويژگي اثر : تاليف : پرويز كردواني ناشر: دانشگاه تهران، موسسه انتشارات و چاپ - 03 مرداد، 1385 18 نمونه هايي از خاك هاي بخش شهداد كرمان

ويژگي اثر : انتشارات موسسه جغرافيا،دانشگاه تهران تير ماه 135019 نمونه هايي از خاكهاي لوت زنگي احمد(بيابان لوت) ويژگي اثر : انتشارات موسه جغرافيا،دانشگاه تهران مرداد ماه 1349

كرمي، علي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

علي كرمي

محل تولد : فريدن

شهرت : كرمي فريدني

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1334/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب علي كرمي فريدني، در سال 1334 هجري شمسي در منطقه ي فريدن از استان اصفهان ديده به جهان گشودم و پس از تحصيلات ابتدايي به فراگيري علوم حوزوي گرايش يافته و با ترغيب دايي بزرگوارم مرحوم آيت الله فرهادي به آموزش آن پرداختم. مقدمات را نزد آن مرحوم آموختم، آنگاه با راهنمايي او در سال 1348 به مدرسه مرحوم آيت الله گلپايگاني در قم آمدم و ادامه ادبيات و بخشي از سطح را در آنجا خواندم و بخش ديگر را نزد اساتيد بزرگوار و آياتي چون: شهيدي، شبستري، باكويي، وجداني، ستوده، صلواتي، پاياني، دوزدوزاني، اعتمادي، سيد ابوالفضل موسوي، نوري، فاضل، سبحاني، احمد بهشتي و ... فرا گرفتم.

همزمان با ادامه درس و بحث، براي فراگيري ديگر معارف اسلامي و دانش روز پس از مشورت با بزرگاني همچون: استاد مطهري، گلسرخي و محقق به دارالتبليغ اسلامي رفتم و دوره كارشناسي آنجا را با موفقيت و دريافت جوائز متعدد به پايان رسانده و به عنوان دانشجوي ممتاز براي ادامه تحصيل و پژوهش براي اعزام به خارج برگزيده شدم كه متأسفانه رحلت نابهنگام پدر و مسئوليت اداره خانواده و خردسالي برادران و خواهران و تنگناي اقتصادي، اجازه رفتن نداد.

همزمان قرآن و نهج البلاغه را كه مرحوم

آيت الله فرهادي، استاد شهيدي و بلاغي جرقه اش را در انديشه و جانم زده بودند از آغاز با شماري از دوستان به مباحثه و حفظ برخي خطبه ها و نامه ها و قصار آن نشستم و اين گام ابتكاري و مبارك، به لطف خدا با شوق و پشت كار خستگي ناپذيري ادامه يافت و اندوخته هاي آن، همراه ره توشه اين نويسنده و سخنور ناچيز در راه پژوهش و نگارش و نيز سخنراني ها و نشست هاي علمي و يكي از رازهاي احساس رضايت و موفقيت او در زندگي است.

اينجانب بخش هايي از فقه استدلالي را در دارالتبليغ اسلامي و بخش هاي ديگر را در درس برخي از آيات همچون: فاضل، سبحاني، شيرازي و ديگران گذراندم اما عمده ترين استادم در (خارج فقه و اصول، تفسير، عقايد، معارف اسلامي و هنر نويسندگي)؛ آيت الله مكارم شيرازي بود كه چيزي حدود يك دهه يا يك دوره كامل در درس هاي متنوع ايشان به ويژه خارج فقه و اصول شركت نموده و مباحث را خلاصه نگاري و با دوستان مباحثه كردم و به استاد ارائه دادم و بارها مورد تشويق كتبي و شفاهي او قرار گرفتم. دوره ي نويسندگي و ترجمه را از دارالتبليغ آغاز نمودم و همزمان با تلاش و تمرين بسيار دوبار دوره تخصصي ترجمه را گذراندم و آن گاه به ترجمه مقالات و كتاب ها پرداختم كه اينك به لطف خدا دهها اثر مطرح به صورت تأليف و ترجمه از اينجانب چاپ شده و برخي از آنها رتبه اول را آورده است.

فراتر از يك دهه پيش، توفيق پژوهش هاي قرآني روزي اين بنده

ناچيز شد و از سوي برخي از مراكز قرآني از جمله دارالقرآن آيت الله گلپايگاني به همكاري دعوت شدم. اين راه نيز تاكنون به صورت تلاش فردي و گروهي ادامه يافته است كه ره آورد آن چندين كتاب و مقاله چاپ شده و نيز ترجمه وزيني از قرآن است كه از نظر دقت در ترجمه و انتخاب واژه ها و زيبايي جمله ها در همايش اهل قلم رتبه نخست را آورده است.

كرمي، محمدحسين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد حسين كرمي اسفه

محل تولد : شهرضا

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1341/4/12

تصوير بزرگتر

زندگينامه علمي

مقاطع ابتدايي و راهنمايي را در شهرستان شهرضا گذراندم و سپس وارد شهرستان قم شده و در مدرسه علميه منتظريه (حقاني) پذيرش شدم (در سال 1365)، در سال 1385 در مؤسسه «در راه حق» يك دوره صد روزه درباره مباحث نقد و بررسي ماركسيسم را گذراندم. در همان سال و در آزمون ورودي مؤسسه در راه حق براي گذراندن يك دوره 6 ساله الهيات و معارف اسلامي پذيرش شدم، در اين دوره دروس (فلسفه، تفسير قرآن كريم، فلسفه اخلاق، منطق شفا و اخلاق) را نزد استاد آية الله مصباح و پاره اي ديگر از دروس را نزد اساتيد ديگر فرا گرفتم.

پس از آن به دوره تخصصي اقتصاد در بنياد فرهنگي باقرالعلوم (ع) و مؤسسه آموزشي و پژوهشى امام خميني (ره) وارد شدم. در سال 1367 همزمان با دروس تخصصي اقتصاد براي انجام پژوهش اقتصاد اسلامي به دفتر همكاري حوزه و دانشگاه كه اكنون «پژوهشگاه حوزه و دانشگاه» نام گرفته است راه يافتم و تاكنون

در آن پژوهشگاه به پژوهش اشتغال داشته ام. اكنون نيز در مقطع دكترا در رشته اقتصاد پژوهش مشغول به تحصيل هستم. همراه اين تحصيلات و پژوهشها، دروس متداول حوزوي را ادامه دادم و پس از اتمام سطح از محضر اساتيد بزرگي، خارج فقه و اصول را استفاده نموده ام. در ضمن تحصيل، اقدام به نوشتن رساله شش سال درس خارج نموده و در سال 1376 موفق به دريافت مدرك آن از حوزه علميه قم شدم.

كرمي، محمدمهدي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد مهدي كرمي

محل تولد : شهرضا

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1338/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب محمد مهدي كرمي در سال تحصيلي 1354 _ 1353 وارد حوزه علميه قم، مدرسه علميه منتظريه (حقاني) شدم. ادبيات عرب، منطق و اصول الفقه مقدماتي را در آنجا گذراندم و ادامه مباحث فقه و اصول را در حوزه علميه به طور آزاد تا سال 1360 ادامه دادم. سپس در درس خارج اساتيد: «آيت الله وحيد خراساني»، «آيت الله تبريزي»، «آيت الله مظاهري»، «آيت الله هاشمي شاهرودي» و «آيت الله خرازي» شركت نمودم.

همزمان در موسسه (در راه حق) بخش آموزش، ابتداء كلاس هاي پاسداري از سنگرهاي ايدئولوژيك استاد مصباح و سپس در دروس تخصصي و عمومي اقتصاد شركت نمودم. اين آموزش ها در بنياد فرهنگي باقرالعلوم (ع) و موسسه آموزشي، پژوهشي امام خميني (ره) ادامه يافت كه در سال 1377 با تكميل واحدهايي از دروس باقيمانده و تدوين پايان نامه كارشناسي ارشد با عنوان «بررسي فقهي جبران كاهش ارزش پول و آثار اقتصادي آن» مدرك كارشناسي ارشد اقتصاد را از موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني

(ره) دريافت نمودم.

از سال 1369 به عضويت دفتر همكاري حوزه و دانشگاه (پژوهشگاه حوزه و دانشگاه) در آمدم و در سال 1380 به عضويت هيئت علمي و تا سال 1383 به تحقيق پيرامون اقتصاد اسلامي پرداختم. هم اكنون به تدوين رساله سطح چهارم حوزه علميه قم تحت عنوان «حقوق معنوي» مشغول مي باشم.

كريمي پور، يدالله

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

دكتر يدالله كريمي پور در سال 1335 در شهرستان بهبهان بدنيا آمد. تحصيلات اش را در رشته جغرافياي طبيعي شروع كرد و تا مقطع دكترا پيش رفت و موفق به اخذ دكتراي رشته جغرافياي سياسي از دانشگاه تربيت مدرس (در سال 1371) گرديد.ايشان هم اكنون عضو هيئت علمي و دانشيار دانشگاه تربيت معلم تهران مي باشد.گروه : علوم انسانيرشته : جغرافياگرايش : جغرافياي سياسيتحصيلات رسمي و حرفه اي : تحصيلات رسمي دكتر يدالله كريمي نژاد به قرار زير است: كارشناسي رشته جغرافياي طبيعي از دانشگاه تربيت معلم در سال 1361 كارشناسي ارشد رشته جغرافياي سياسي از دانشگاه تربيت مدرس در سال 1367 دكتراي رشته جغرافياي سياسي از دانشگاه تربيت مدرس در سال 1371همسر و فرزندان : يدالله كريمي نژاد متاهل و داراي 4 فرزند مي باشد.فعاليتهاي آموزشي : يدالله كريمي نژاد عضو هيئت علمي و دانشيار دانشگاه تربيت معلم تهران مي باشد.ايشان در مقاطع كارشناسي ارشد و دكتري در دانشگاه هاي تربيت معلم ،تربيت مدرس و شهيد بهشتي به امر تدريس اشتغال دارد.چگونگي عرضه آثار : يدالله كريمي نژاد داراي بيش از 12 مقاله چاپ شده در مجلات علمي-پژوهشي ،و 123 مقاله منتشر شده در مطبوعات و جرايد مي باشد.ايشان همچنين 11 طرحپژوهشي و سه طرح ملي را در كارنامه

فعاليت هاي پژوهشي خود دارد.آثار : مقدمه اي بر ايران و همسايگان ويژگي اثر : موضوع: علوم سياسي نويسنده :يدالله كريمي پور سال انتشار:1380 نوبت چاپ: اول تعداد صفحات : 243 ناشر : جهاددانشگاهي واحد تربيت معلم 2 مقدمه اي بر تقسيمات كشوري ايران ويژگي اثر : تاليف،در دو جلد

كريمي والا، محمدرضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمدرضا كريمي والا

محل تولد : تبريز

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1352/1/1

زندگينامه علمي

حقير در سال 1370 افتخار ورود به حوزه را كسب نمودم. ابتدا در حوزه علميه حضرت ولي عصر (عج) شهرستان بناب مشغول تحصيل شدم و تا سال 1374، پايه ششم را تمام نمودم. سال 1374 عازم قم شدم و دروس سطح را آغاز كردم و از محضر اساتيد فيض بردم. در سال 1375 وارد دوره كارشناسي ارشد الهيات و معارف اسلامي موسسه امام خميني (ره) شده و در سال 1380 پايان نامه اين دوره را دفاع نمودم سپس به مدت دو سال به حوزه عليمه بناب برگشتم و دروس مقدمات را در اين حوزه تدريس كردم.

بعد از بازگشت به قم شروع به تدوين پايان نامه سطح چهار نمودم و در سال 1385 پايان نامه را دفاع كردم. ضمنا از سال 77 الي 81 در درس خارج شركت مي كردم. همچنين از 83 الي 86 در دروس خارج شركت مي كردم. حقير به مدت 8 ترم در دانشگاه آزاد تهران جنوب، به مدت 4 ترم در دانشگاه تربيت معلم تهران، به مدت 2 ترم در دانشگاه قم، همچنين امسال

يعني (87 - 86) مشغول تدريس بداية المعارف و شرح لمعه در حوزه علميه مدرسه معصوميه بودم و مشغول تدريس دروس معارف بودم.

كريمي، جعفر

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد جعفر كريمي

محل تولد : بابل

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1308/1/1

زندگينامه علمي

آيت الله سيد جعفر كريمي در سال 1309 هجري شمسي در روستاي ديوكلا از توابع بابل و در ميان خانواده اي مذهبي به دنيا آمد. پدرش مرحوم سيد رضا كريمي ، كه به درخواست والده فاضله اش و تشويق دايي خود مرحوم آية الله العظمي حاج سيد احمد استاد مصمم بود به تحصيل علوم ديني مشغول شود. در اثر فوت والده و نيز پيش آمد مشكلات ديگر ناگزير به پيشينه كشاورزي روي آورده و از تحصيل بازماند. مادرش نيز زني پاكدامن و روحاني زاده بود كه نقش بسزايي در تربيت فرزند خود ايفا مي كرد.

اقوام آيت الله كريمي بيشتر از طبقۀ برجسته و بنام روحانيان بودند و براي اشتغال به تحصيل علوم ديني ارزش فراوان قائل مي شدند. دوران كودكي آيت الله كريمي با اوج ستم رضا خاني همراه بود. او تا پايان شهريور 1320 تنها به فراگيري قرآن در مكتب خانه بسنده كرده بود و از سال 1321 براي فراگيري مقدمات ، به نزد ثقة الاسلام سيد محمود موحدي رفت و بخشي از جامع المقدمات را فرا گرفت . از مهرماه 1323 به حوزه علميه بابل رفت و تا مهر 1326 در محضر استادان و عالمان آن حوزه به فراگيري ادبيات عرب اشتغال داشت . در مهرماه 1326 عازم قم شد تا در حوزه علميه قم و در محضر استادان و عالمان آن ديار، پله هاي پيشرفت علمي و

عملي را بپيمايد. دروس دوره سطح را تا سال 1332 در محضر استادان برجسته قم به پايان برد و سپس به درس خارج علماي بزرگ حوزه علميه قم مشرف شد.

در دي ماه سال 1333 به سفارش پدر، به نجف اشرف ، مشرف شد تا به محضر استادان آن حوزه عظيم نيز شرفياب شود. حضور او در نجف تا سال 1357 ادامه پيدا كرد. در طي سالهايي كه امام (ره ) در نجف اشرف حضور داشت ، همواره به درس ايشان مي رفت و هنگامي كه دولت عراق به محاصره بيت ايشان پرداخته و آن مرجع بزرگ را به خروج از عراق وادار كرده بود، او با گروهي، امام (ره ) را تا مرز صفوان بدرقه كرد. او در طي اين سالها، خود نيز به تدريس دروسي كه آموخته بود پرداخت و نيز از محضر دروس اخلاق استادان خود بهره مند بود. آيت الله سيد جعفر كريمي در سالهاي تحصيل خود، به محضر استادان گرانقدر بسياري شرفياب شد. او كه بخشي از جامع المقدمات را نزد ثقة الاسلام سيد محمود موحدي در زادگاه خود آموخته بود، در حوزه علميه بابل ، دروس مقدمات را نزد حجج اسلام حاج سيد حسن استادزاده ، حاج شيخ علي موحد، حاج سيد محمد محقق ، حاج شيخ محمد علي طبرستاني و آيت الله حاج شيخ ولي اللّه مدرس آموخت . در قم نيز دروس سطح را نزد حضرات آيات: صدوقي ، شيخ محمد فكور يزدي ، طباطبايي و ... به پايان رساند. سپس حدود يك سال در درس خارج آيت الله العظمي حاج شيخ مهدي امامي اميري (ره ) و مدتي در درس خارج فقه آيت الله العظمي بروجردي (ره ) شركت كرد.

وي در حوزه علميه نجف نيز، از محضر استادان بسياري بهره برد.

او مدت هشت سال در دروس خاج فقه و اصول آيت الله العظمي آملي (ره ) شركت كرد. او مدت 24 سال در درس خارج فقه و اصول آيت الله العظمي خويي (ره ) حضور داشت و مدت 12 سال نيز در درس خارج فقه آيت الله العظمي شاهرودي (ره ) شركت جست . در ميان سالهاي ياد شده ، مدت چهار ماه به بحث خارج فقه آيت الله العظمي اصطهباناتي (ره ) و مدت شش ماه به درس خارج اصول آيت الله العظمي يزدي (ره ) رفت . او از مهر 1340 تا 1343 در درس خارج فقه آيت الله حلي شركت كرد و مدت 3 سال در درس خارج فقه آيت الله العظمي حكيم (ره ) حاضر شد.

آيت الله سيد جعفر كريمي ، با ورود حضرت امام خميني (ره ) به نجف اشرف ، از سال 1344 تا تيرماه 1357 يعني آخرين سال حضور امام (ره ) در نجف ، در درس خارج فقه ايشان ، حضور مستمر داشت . آيت الله سيد جعفر كريمي ، در سالهاي تحصيل و پس از آن با بسياري از طلاب و فضلاي آن روز رابطه دوستي و رفاقت داشت كه از ميان آنها مي توان از مرحوم آيت الله سيد عباس خاتم يزدي نام برد.

زندگي آيت الله كريمي ، تاكنون از خدمات علمي و فرهنگي بسيار سرشار بوده است . او در سالهاي تحصيل خود تقريرات درس استادان خود را نگاشته است كه از ميان آنها مي توان به تقريرات درس خارج فقه حضرات آيات عظام : (حلّي و حكيم) و تقريرات درس اصول آيت الله العظمي خويي اشاره كرد. جلد چهارم تقريرات درس

فقه آيت الله العظمي آملي نيز با عنوان «كشف الحقائق عن الفقه الجعفري » به چاپ رسيده است . آيت الله سيد جعفر كريمي تا به حال دروس منطق ، ادبيات عرب ، فقه و اصول تا سطوح عالي را چندين بار تدريس فرموده است و به مدت يك سال در مدرسه عالي قضايي و تربيتي قم و دو سال در مدرسه عالي شهيد مطهري و مدرسه علوم قضايي تهران (دانشكدۀ علوم قضايي ) تدريس داشته است . آيت الله كريمي از سال 1370 در حوزه علميه قم به تدريس خارج فقه قضا اشتغال ورزيد و هم اكنون نيز چندين سال است به تدريس خارج فقه عبادات و معاملات مي پردازد.

امام خميني (ره ) پس از ورود به نجف و ملاحظه نابسامانيهاي موجود در آن حوزۀ شريف ، به آيت الله كريمي و دو تن از فضلاي حوزه دستور دادند كه با مذاكره با بيت آيت الله العظمي خويي (ره )، هيأت مشتركي براي تنظيم برنامه و امتحانات تشكيل دهند كه اين امر، با كارشكني برخي از آقايان روبرو شد. از اين رو امام (ره ) تصميم گرفت خود، به اين امر اقدام نمايد و مسئوليت برگزاري امتحانات طلاب و نظارت بر دفتر شهريه را به آيت الله كريمي واگذاشت . در سال 1345، تحقيق و بازنگري و تصحيح رساله عمليۀ عربي زبدة الاحكام و رسالۀ فارسي توضيح المسائل را امام (ره ) به آيت الله كريمي واگذار كرد و در سال 1346، آيت الله كريمي با همكاري آيت الله خاتم يزدي (ره ) كتاب البيع امام (ره ) را تحت نظارت و اشراف ايشان ، در بهترين اسلوب و در پنج جلد در نجف اشرف به چاپ رسانيد. او كتاب

خلل صلات امام را نيز به امر معظم له در نجف اشرف تحقيق و تصحيح كرد كه بعدها در ايران به چاپ رسيد.

آيت الله كريمي از سال 1347 تا پايان مدت حضور امام (ره ) در نجف ، نوشتن پاسخ استفتائات تحت نظارت امام (ره ) را در بيت ايشان به عهده داشت . اين مسئوليت در ايران نيز از سال 1358 تا پايان عمر آن مرجع بزرگ ، در قم به عهدۀ ايشان بود. او بارها براي استعلام نظر مبارك امام (ره ) در زمينه هاي گوناگون به تهران سفر مي كرد و با استاد و مراد خود ديدار مي نمود. با انتخاب آيت الله خامنه اي به رهبري انقلاب در 14 خرداد 1368، و در مرداد همان سال ، آيت الله كريمي عهده دار پاسخ دادن به استفتائات ايشان شد كه پاسخها با نظارت ايشان ، هم اكنون نيز ادامه دارد. از مهر ماه 1368 تاكنون شوراي افتاي رهبري ، غالباً هفته اي يك بار با حضور رهبر انقلاب تشكيل مي شود كه آيت الله كريمي همواره در آن حضور دارند. مباحث فقهي و مسائل مستحدثه به صورت استدلالي مورد بحث قرار مي گيرد. مقام معظم رهبري تنظيم استفتائات در قالب كتاب را نيز بر عهدۀ آيت الله كريمي نهادند كه تاكنون دو جلد آن به چاپ رسيده است . او از زمان حضور امام خميني (ره ) تاكنون در جلسات استفتاي بعثۀ او و بعثۀ مقام معظم رهبري حضور دارد و همواره به زائران بيت الله الحرام در مدينه و مكه خدمت مي رساند. آيت الله كريمي از سال 1358 تا سال 1369 در شوراي عالي حوزه علميه قم حضور داشت و به برنامه ريزي درسي و اخلاقي براي طلاب

و نيز برقراري جلسات امتحان نهايي طلاب مي پرداخت .

آيت الله سيد جعفر كريمي ، از سنين نوجواني تا به امروز در عرصه هاي گوناگون سياسي ، به انجام دادن وظيفه مي پرداخته است . او كه در سنين كودكي و نوجواني طعم تلخ استبداد رضاخاني را چشيده بود و حس مبارزه و انگيزه برچيني بساط ظلم در وجودش جوانه زده بود، در سال 1327 به جمع فدائيان اسلام به رهبري شهيد مجتبي نواب صفوي پيوست و در صحنه هاي گوناگون مبارزه حضور فعال داشت . پس از كودتاي 28 مرداد و اقدام جدّي حكومت ستم شاهي بر تعقيب و دستگيري اعضاي جمعيت فدائيان اسلام به سفارش پدر براي ادامۀ تحصيل به نجف اشرف رفت . در سال 1348 رژيم بعثي عراق ، قصد انحلال حوزه علميه نجف را در سر مي پروراند و امام (ره ) تصميم گرفت با ازدياد شهريه ، طلاب را به درس خواندن و پايداري در برابر رژيم بعثي ، تشويق كند؛ اما در حوزه علميه نجف، افراد مشكوك و ناصالحي وجود داشتند كه گاه وابسته به حزب بعث بودند و امام (ره ) خوش نمي داشت كه سهم امام را نصيب آنان كند. از اين رو به آيت الله سيد جعفر كريمي دستور داد كه به پاك سازي حوزه از عناصر وابسته به رژيم بپردازد. اين امر باعث شد كه آيت الله كريمي با سازمان امنيت عراق درگير شود و مورد احضار قرار گيرد.

از ديگر فعاليتهاي وي در نجف اشرف ، ورود به جمع حاميان آيت الله العظمي حكيم (ره ) در مبارزه با حزب توده بود. او در كنار بارگاه مقدس علوي همواره يار و مدافع امام (ره ) بود و پس از تبعيد امام به تركيه ، همواره

در معيت دوست ديرين حضرت امام مرحوم حجة الاسلام حاج شيخ نصرالله خلخالي با برقراري جلسات توجيهي در نجف اشرف به حمايت از اهداف امام (ره ) در تشكيل حكومت اسلامي مي پرداخت . و با تنظيم تلگراف و ارسال آن به سفارتخانه هاي دولتهاي اسلامي در بغداد آنان را از حوادث دنياي اسلام آگاه مي ساخت . در سال 1356 اخبار جسته گريخته اي مبني بر سوء قصد به جان امام (ره ) به گوش مي رسيد. اين اخبار را بيشتر عمال رژيم شاه پخش مي كردند. امام در تاريخ 27 ذي حجه 1397 هجري قمري ، آقايان سيد جعفر كريمي ، شيخ حبيب الله اراكي ، سيد عباس خاتم يزدي و رضواني خميني را وصي خود قرار داد و وصيت نامه را در پاكتي سر بسته تحويل آنان داد و پشت پاكت نوشته بود: اين پاكت نزد جناب آقاي سيد جعفر كريمي محفوظ باشد و پس از فوت اين جانب آن را باز كنند و مطالعه كنند.

آيت الله كريمي ، پس از پيروزي شكوهمند انقلاب اسلامي نيز، در مسؤوليتهاي گوناگوني به انجام وظيفه پرداخت . او در مرداد سال 1358 با فرمان امام (ره )، داوطلب نمايندگي مجلس خبرگان قانون اساسي شد كه با رأي مردم مازندران به آن مجلس راه يافت و در پاره اي از موضوعات رابط مجلس و امام (ره ) بود. در سال 1360، آيت الله كريمي به نمايندگي از سوي امام (ره ) به همراه آيت الله احمدي ميانجي (ره ) در شوراي عالي اقتصاد، بر لوايح قانوني و تنظيم برنامۀ متناسب با نظام در زمان دولت آقاي مير حسين موسوي حضور داشت و در همان سال ، با عضويت در دادگاه عالي انقلاب ، به بازنگري پرونده هاي محاكم مي پرداخت .

آيت الله كريمي از سال 1358 به عضويت جامعه مدرسين حوزه علميه قم در آمد و در طي اين سالها، نقش مهم و مثبتي در احياي حوزه هاي علميه و اعتلاي اسلام ناب محمدي ايفا كرده است . او هم اكنون در قم به تدريس بحث خارج فقه معاملات اشتغال دارد و در دفتر مقام معظم رهبري به پاسخ استفتائات و خدمت رساني به مردم انقلابي مي پردازد.

كريمي، جلال

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

جلال كريمي مهرجردي

محل تولد : مهرجرد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1343/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب جلال كريمي مهرجردي فرزند «حبيب»، دروس ابتدايي را در مدرسه ابتدايي «فارابي» در مهرجرد و دروس راهنمايي را در مدرسه راهنمايي «ابن سينا» گذراندم. در سال 1356 وارد حوزه علميّه ميبد شدم. هر چند در دوران نوجواني به سر مي بردم ولي در راه پيمائي ها و پخش اعلاميه ها و حتي تكثير آنها بوسيله كاربن، نقش داشتم. پس از پيروزي انقلاب اسلامي يك سال در حوزه علميه «مصلاي يزد» و مدرسه «خان يزد» تحصيل كردم. در سال 1364 به حوزه علميّه قم وارد شدم و پايه چهارم را ادامه دادم (از سال 1359 در منطقه محروم سيستان، بلوچستان و منطقه سوسنگرد و ... بودم ).

در سال 1373 وارد مركز تفسير و علوم قرآن شدم كه در سال 1376 در سطح چهار فارغ التحصيل شدم. از سال 1364 شروع به حفظ قرآن نمودم كه پس از سه سال، بيش از 20 جزء را همزمان با تحصيل حفظ كردم. از اساتيد جامعة القرآن جهت حفظ يك ساله بودم. كارشناس شبكه قرآن سيما و برنامه

«آيه هاي زندگي» در شبكه راديويي معارف بودم. نشريه پيام و راهنما را تهيه و ويراستاري مي كردم (اين نشريه مختص روحانيون سپاه مي باشد). تحقيقات دوران مركز تخصصي تفسير و علوم قرآن نيز دارم.

كتاب روش حفظ قرآن در 5 مرحله را نوشتم كه در دو مرحله چاپ شده است. در آزمون تفسير قرآن كريم توسط ستاد قرآن كريم، جزء ممتازين بودم كه به عمره مفرده اعزام شدم. در چندين مرحله مسابقات حفظ شركت كردم و رتبه اول را كسب كردم. از طرف سازمان مدارس علميّه خارج از كشور، عازم «ساحل عاج» شدم كه در معهد اهل البيت (عليهم السلام) تدريس مي كردم كه براي همه موضوعات تدريسي ام جزوه به زبان عربي نوشته ام.

كريمي، عليجان

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عليجان كريمي

محل تولد : محلات

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1340/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب پس از پايان تحصيلات ابتدايي با تشويق والد بزرگوارم راهي حوزه علميه قم شدم و در مدرسه آيت الله گلپايگاني به تحصيل مقدمات علوم حوزوي پرداختم و از اساتيد نامي چون: (حاج حسن آقا تهرانى، صلواتى، كريمي جهرمى، تقوي اشتهاردي و ...) بهره وافر بردم. در سال 1356 با شروع انقلاب اسلامي به حوزه آزاد وارد شده و در دروس فقه و اصول: «آيت الله بني فضل» و «وجداني فخر» شركت جستم.

در سال 1359 در اولين دوره مدرسه «عالي تربيتي و قضايي طلاب قم» كه به منظور تربيت مربي و دبير بينش ديني از سوي شوراي انقلاب تأسيس گرديد؛ شركت كرده و پس از فارغ التحصيلي در دوره كوتاه مدّت، براي تدريس در دبيرستان ها راهي شهرستان ايلام

شده و به مدّت سه سال در دبيرستانهاي اين شهر به تدريس پرداختم. در كنار آن به تدريس دروس حوزوي نيز تا حدودي مي پرداختم.

از سال 1364 مجدداً به حوزه علميه قم مراجعت نموده و بخشي از دروس حوزه را مجدداً بازخواني كردم. در سال 1367 در اولين دوره مركز تربيت مدرس كه به منظور تربيت استاد معارف براي دانشگاهها تاسيس گرديد شركت نمودم. پس از فارغ التحصيلي به مدّت پنج ترم در دانشگاه اصفهان و نيز در دانشگاه آزاد اراك، پيام نور ساوه و دانشگاه آزاد محلات به تدريس (معارف، تاريخ اسلام و متون ادبي) پرداختم. ناگفته نماند كه در خلال سالهاي 1364 _ 1368 از دروس فقه «آيت الله ستوده» و «علوي گرگاني» بهره مي بردم.

در سال 1368 در درس خارج فقه «آيت الله منتظري» حاضر شدم و به مدّت هفت سال از محضر ايشان استفاده كردم، از سال 1371 _ 1373 در درس خارج اصول «آيت الله ميرزا جواد تبريزي» شركت جستم و از سال 1371 تاكنون در مركز (فرهنگ و معارف قرآن) به پژوهشهاي قرآني اشتغال دارم، حاصل كار تحقيقات اين دوره كه به صورت كار جمعي صورت مي پذيرد عبارتند از:

1. فرهنگ موضوعي تفاسير در سه جلد.

2. فرهنگ موضوعي قرآن (10 جلد آن تاكنون چاپ شده) كه پيش بيني مي شود به 30 جلد برسد.

در همين سالها مقالاتي نيز تدوين نموده ام از جمله: مقاله «مباني تفسير عرفاني امام خميني (ره)» كه در سلسله مقالات كنگره اخلاقي عرفاني امام خميني به چاپ رسيد. و در مقاله با عنوان «ويژگيهاي جامعه الهي» به ستاد نشر رسانه اي مركز فرهنگ و معارف قرآن ارائه گرديد تا

در رسانه هاي مكتوب به چاپ رسد. مقاله اي نيز با عنوان «حقوق خانواده در قرآن» به بنياد پژوهشهاي مشهد مقدس ارائه شد تا در مجموعه اي به چاپ رسد. ناگفته نماند كه در خلال سالهاي 1364 _ 1370 از دروس تفسير «آيت الله جوادى»، درس اسفار «مصباح يزدي» (از طريق نوار)، شفاي «بوعلي» (تدريس مصباح يزدي و از طريق نوار)، استفاده بردم و چندي نيز در درس اسفار «انصاري شيرازي» شركت جسته ام.

اينجانب در سال 1367 با وجود مأموريت هايي كه براي تبليغ در جبهه داشتم و با توجه به فاصله چند ساله اي كه با دروس حوزه داشتم مجدداً در امتحانات حوزه از پايه چهارم تا نهم شركت كردم و در سال 1367 رتبه سوم را كسب نموده و از جانب امام خميني و آيت الله گلپايگاني (همه ممتازين و از جمله اينجانب) مورد تشويق قرار گرفته و جوايزي به اينجانب اهدا شد و در روزنامه جمهوري آن زمان نيز ليست ممتازين منتشر شد. چند بار در امتحان تفسير كه از سوي ستاد تفسير قرآن برگزار شده، شركت كرده و هر بار جز ممتازين بوده و جوايزي دريافت كرده ام.

در سال 1382 جهت آماده كردن پرونده خود در شوراي مديريت، جهت نوشتن پايان نامه سطح چهارم حوزه در مصاحبه درس خارج شركت كردم و پس از آن به عنوان كسب رتبه ممتاز از اين حين، فوق العاده و نيز افزايش شهريه مقام رهبري به مدت يك سال بهره مند شدم. اكنون نيز در مركز (فرهنگ و معارف قرآن) به عنوان عضو شوراي علمي گروه به تحقيق در علوم و تفسير قرآن اشتغال دارم و اميدوارم كه خداوند متعال در ظل عنايات خود

و حضرت ولي عصر اين توفيق را از اينجانب سلب نكرده كه تا آخر عمر در خدمت قرآن كريم بوده باشم.

كريمي، مرتضي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

مرتضى كريمي

محل تولد : اردكان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1360/6/30

زندگينامه علمي

اينجانب مرتضي كريمي متولد 1360 پس از اخذ سيكل در شهرستان اردكان در سال 1374 به قم عزيمت كردم و در مدرسه شهيدين، تحصيلات حوزوي خود را آغاز كردم. دوره سطح را در طول 7 سال به پايان رساندم. همزمان از سال 1379 دوره كارشناسي رشته كلام در مؤسسه امام خميني (ره) مشغول تحصيل شدم. از سال 1381 درس خارج را آغاز كردم و در اين راستا در دوره تخصصي فقه و اصول مدرسه شهيدين شركت كردم و از محضر آقاي عندليب و آيت الله تبريزي كسب فيض كردم. پس از اخذ مدرك كارشناسي در سال 1384 از مؤسسه امام خميني (ره)، در 4 آزمون كارشناسي ارشد شركت كردم كه در همه آنها رتبه اول را كسب كردم كه عبارتند از:

1. ارشد دين شناسي موسسه امام خميني (ره)

2. فلسفه و كلام اسلامي

3. كلام

4. اديان ابراهيمي مركز مطالعات اديان و مذاهب كه از سال 1384 در مركز اخير مشغول به تحصيل در رشته اديان ابراهيمي شده ام.

در طول تحصيل در مدرسه شهيدين در دوره هاي زبان عربي (2 سال) و انگليسي (3 سال) شركت كردم و چند سالي است به عنوان مترجم زبان انگليسي با مراكزي همكاري دارم. چند سالي نيز به عنوان محقق سايت يهود شناسي مؤسسه لوح و قلم با اين موسسه و مدتي نيز به عنوان

محقق بخش پرسش و پاسخ سايت حوزه نت با اين مركز همكاري داشته ام. آخرين كارهاي علمي بنده عبارت است از: ترجمه مدخل ايران از دايرة المعارف اسلام كه به زودي به صورت كتاب چاپ خواهد شد و نيز ترجمه مقالاتي پيرامون هولاكاست كه با همكاري عده اي از دوستان و با هزينه موسسه لوح و قلم به صورت كتاب چاپ خواهد شد.

كريمي، مصطفي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

مصطفى كريمي

محل تولد : همدان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1348/1/1

زندگينامه علمي

مصطفي كريمي در سال 1348 در روستاي «دستجرد» از استان همدان متولد شد. دوره ابتدايي را در روستاي خود و دوره راهنمايي و دبيرستان را در شهرستان گذراند. در سال 1367 وارد حوزه علميه قم شد. حدود هفت سال در دروس خارج فقه و اصول از محضر: «آيت الله سبحانى»، «آيت الله مكارم شيرازي» و «حجت الاسلام و المسلمين لاريجاني» و در تفسير از محضر: «آيت الله جوادي آملي» و در علوم قرآني از محضر: «آيت الله معرفت» (حفظهم الله) بهره برد و در كنار دروس حوزه از سال 1369 دوره عمومي پنج ساله موسسه امام خميني (قدس سره) را گذراند و از سال 1374 تا 1380، دوره تخصصي تفسير و علوم قرآني (كارشناسي ارشد) را به پايان رساند. در مراكز حوزوي و دانشگاهي فعاليتهاي علمي وي در سه بخش: مديريت علمى - آموزشي، پژوهش و تدريس در مراكز حوزوي و دانشگاهي بوده است.

كريميان ميقلان، علي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

علي كريميان ميقلان

محل تولد : فومن

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1346/7/1

زندگينامه علمي

آقاي علي كريميان در سال 1346 هجري شمسي در خانواده اي متدين، مذهبي و دوستدار اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام در شهرستان «فومن» ديده به جهان گشود. دوران ابتدايي، راهنمايي و دبيرستان را در زادگاه خويش با موفقيت سپري كرد. در پي تشويق خانواده و علاقه خويش به فراگيري علوم ديني از يك سو و شوق ادامه تحصيل در قم، زيارت و هم جواري با بارگاه كريمه اهل البيت حضرت معصومه

(سلام الله عليها)، وي را رهسپار قم و در سال 1367 وارد حوزه علميه قم گرديد. از نخستين روزهاي ورود، ضمن انس با آستان ملكوتي كريمه اهل بيت (ع )، با تلاش و كوشش فراوان به تحصيل پرداخت. پس از گذراندن سطوح عالي در سال 1376 به حلقه دروس خارج راه يافت. وي در ايام تحصيل در قم از محضر بزرگاني چون: «آيت الله جوادي آملي»، «استاد فياضي»، «آيت الله مصباح»، و ديگر ستارگان درخشان حوزه علميه قم كسب فيض كرد.

استاد در كنار تحصيل دروس حوزوي از تحصيلات دانشگاهي غافل نماند و در رشته «مباني نظري» در مقطع دكترا در سال 1387 از موسسه پژوهشي آموزشي امام خميني فارغ التحصيل گرديد. وي پس از طي تحصيلات، جهت خدمت علمي و فرهنگي به مردم ديار خويش به زادگاهش بازگشت و هم اكنون در دانشگاه گيلان علاوه بر تدريس، «مسئول نهاد رهبري» در اين دانشگاه نيز مي باشد. وي در طول حيات علمي خويش از امر نگارش و پژوهش غافل نمانده است و آثاري از قبيل: «اسوه حسنه» و «سه مكتب مشاء، اشراق و حكمت متعاليه» را به رشته تحرير در آورده است.

كزازي، ميرجلال الدين

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

استاد ميرجلال الدين كزازي در ديماه 1327 در كرمانشاه در خانواده اي فرهيخته و فرهنگي كه بنيادگذار آموزش نوين در اين سامان است، چشم به جهان گشود. خوگيري به مطالعه و دلبستگي پرشور به ايران و فرهنگ گرانسنگ و جهاني آن را از پدر كه مردي آزادمنش و فراخ انديش و مردم دوست بود به يادگار ستاند. دوره دبستان را در مدرسه آليانس كرمانشاه گذرانيد و از ساليان دانش آموزي با زبان

و ادب فرانسوي آشنايي گرفت. سپس دوره دبيرستان را در مدرسه رازي به فرجام آورد و آنگاه براي ادامه تحصيل در رشته زبان و ادب پارسي كه در چشم او رشته و دانشي است گرامي و سپند، به تهران رفت و در دانشكده ادبيات فارسي و علوم انساني دانشگاه تهران دوره هاي گوناگون آموزشي را سپري كرد و به سال 1370 به اخذ درجه دكتري در اين رشته نائل آمد.او اينك عضو هيأت علمي و استاد در دانشكده ادبيات فارسي و زبانهاي خارجي وابسته به دانشگاه علامه طباطبايي است.ايشان برنده جايزه نخستين در پژوهشهاي بنيادين در هيجدهمين جشنواره بين المللي خوارزمي ،براي نوشتن زنجيره اي از كتاب بنام " نامه باستان " - بهمن 1383 است.

گروه : علوم انساني

رشته : زبان و ادبيات فارسي

والدين و انساب : پدر ميرجلال الدين كزازي سيد محمود كزازي (فرزند سيد احمد كزازي) است. سيد احمد كزازي برادر سيد حسين كزازي (آزاديخواه كه در دوره هاي دوم وسوم نماينده مجلس بود و در سال 1340 قمري رئيس معارف و فوايد عامه كرمانشاه گرديد و يك سال بعد بعلت تاسيس مدرسه دخترانه در اين شهر به شهادت رسيد )است. نيا كان دكتر كزازي از كزاز استان مركزي بودند از اين روي نام كزازي بر خاندان ايشان مانده است.

خاطرات كودكي : ميرجلال الدين كزازي از پدر خود بعنوان اولين آموزگارش ياد ميكند و از وي كه نمونه برجسته اي از فرهيخته ايراني است به نيكي ياد ميكند.او روزهاي تعطيل را در دهستانهاي زنگيشاه ، هولان و شلان سپري مي كند.روزهاي كودكي دكتر آميخته است با گشت و گذار در چشمه ساران ،كوهها

،هامونهاي سبز و غيره.

اوضاع اجتماعي و شرايط زندگي : ميرجلال الدين كزازي در خانواده اي فرهنگي و فرهيخته و از نظر اقتصادي در وضعيت متوسطي بدنياآمد. از آنجايي كه از خانواده اي سرشناس بودند در ميهماني هاي باشكوه با بزرگان و فرهيختگان روزگار خود آشنا مي شد و از وجود آنان بهره مي برد.

تحصيلات رسمي و حرفه اي : ميرجلال الدين كزازي دوره دبستان را در مدرسه آليانس كرمانشاه گذرانيد و از ساليان دانش آموزي با زبان و ادب فرانسوي آشنايي گرفت. سپس دوره دبيرستان را در مدرسه رازي به فرجام آورد و آنگاه براي ادامه تحصيل در رشته زبان و ادب پارسي كه در چشم او رشته و دانشي است گرامي و سپند، به تهران رفت و در دانشكده ادبيات فارسي و علوم انساني دانشگاه تهران دوره هاي گوناگون آموزشي را سپري كرد و به سال 1370 به اخذ درجه دكتري در اين رشته نائل آمد

فعاليتهاي ضمن تحصيل : ميرجلال الدين كزازي در كنار تحصيل از ساليان نوجواني نوشتن و سرودن را آغاز كرده است و در آن ساليان با هفته نامه هاي كرمانشاه همكاري داشته و آثار خود را در آنها به چاپ مي رسانيده است. در جلسات انجمن ها و جشنهايي كه در مدرسه به بهانه هاي مختلف برگزار مي شد بعنوان سخنران سخنراني ميكرد يا شعر مي خواند.وي همچنين با همكاري دو تن از از دانش آموزان كه يكي از آنها خوشنويس بود و ديگري نگارگر ، روزنامه ديواري بنام " نائره ها " پديد آوردند.

استادان و مربيان : دكتر سيد جعفر شهيدي ،دكتر عبدالحسين زرين كوب ،دكتر مظاهر مصفا ،دكتر

شفيعي كدكني و دكتر اسماعيل حاكمي والااز استادان ميرجلال الدين كزازي بودند.

همسر و فرزندان : ميرجلال الدين كزازي در سال 1354 با همسر خود سركار خانم پيوند پيوكاني ازدواج كردايشان داراي چهار فرزند مي باشد: - دكتر امير صدر الدين ،پزشك - مهندس امير رهام ،كارشناس برق و الكترونيك - ستي آناهيت ،كارشناس زبان و ادبيات انگليسي - ستي ماندان ،كارشناس باستان شناسي

وقايع ميانسالي : ميرجلال الدين كزازي اينك عضو هيأت علمي در دانشكده ادبيات فارسي و زبانهاي خارجي وابسته به دانشگاه علامه طباطبايي است. او افزون بر زبان فرانسوي كه از ساليان خردي با آن آشنايي يافته است، با زبانهاي اسپانيايي و آلماني و انگليسي نيز آشناست.چندي را نيز در اسپانيا به تدريس ايرانشناسي و زبان فارسي اشتغال داشته است. او گهگاه شعر نيز مي سرايد و نام هنري اش در شاعري "زروان" است. ترجمه او از "انه ايد ويرژيل" برنده جايزه بهترين كتاب سال شده است .

مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : ميرجلال الدين كزازي عضو هيئت علمي و استاد دانشكده ادبيات و زبانهاي خارجي وابسته به دانشگاه علامه طباطبائي است.

فعاليتهاي آموزشي : ميرجلال الدين كزازي عضو هيئت علمي دانشكده ادبيات و زبانهاي خارجي دانشگاه علامه طباطبايي مي باشد . چندي را نيز در اسپانيا به تدريس ايرانشناسي و زبان فارسي اشتغال داشته است. سوابق تدريس دكتر كزازي به ترتيب زير است: تدريس تمام وقت : - دانشگاه رازي كرمانشاه از سال 1355 - 1358 - دانشگاه علامه طباطبايي - دانشكده هاي ادبيات فارسي و زبان هاي خارجي از سال 1358 - 1386 - دانشگاه بارسلون اسپانيا تدريس زبان پارسي ، ايران شناسي

و شيعه شناسي ازسال 1376 - 1379 تدريس پاره وقت : - دانشگاه تربيت معلم تهران - دانشگاه سراسري گيلان - دانشگاه سراسري يزد - دانشگاه آزاد اسلامي - واحد اراك - دانشگاه آزاد اسلامي - واحد ساوه - دانشگاه آزاد اسلامي - واحد كرمانشاه

آرا و گرايشهاي خاص : ميرجلال الدين كزازي در نوشتار و گفتارش پارسيگرايي را دنبال مي كند.

جوائز و نشانها : - برنده جايزه كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي (دوره نهم)براي ترجمه كتاب "انه ايد "در سال 1369 - برنده جايزه نخستين در پژوهشهاي بنيادين در جشنواره بين المللي خوارزمي ،براي نوشتن زنجيره اي از كتاب " نامه باستان " - بهمن 1383 - چهره برگزيده در نخستين همايش تجليل از برگزيدگان استان - نشان زرين و سپاسنامه از بزرگترين انجمن ادبي و فرهنگي يونان ، پارناسوس ، به عنوان برجسته ترين ايراني در گسترش و شناسانيدن فرهنگ و ادب يونان زمستان 1384 - پژوهشگر برگزيده در دانشكده ادبيات فارسي و زبان هاي خارجي دانشگاه علامه طباطبايي در سال 1385 - چهره ماندگار فرهنگ و ادب ايران در پنجمين همايش آن به سال 1384

چگونگي عرضه آثار : آثار ميرجلال الدين كزازي به ترتيب زير است: - تعداد تاليفات : 25 تاليف - تعداد كتب ترجمه شده : 13 ترجمه - تعداد كتب ويرايش و تصحيح شده : 6 كتاب - تعدا مقالات منتشر شده ك بيش از 100 مقاله

--------------------------------------------------------------------------------

آثار :

1 آب و آيينه (مجموعه مقاله)

2 آتا لا ورنه

ويژگي اثر : ترجمه اثر شاتو بريان-چاپ اول : نشر مركز - سال 1366 چاپ دوم : نشر مركز - سال 1367 چاپ سوم : نشر مركز - سال 1369 چاپ چهارم : نشر مركز - سال 1380 "آتالا و رُنه" در بر گيرنده دو داستان جداگانه از نويسنده چيره دست و مشهور فرانسوي "شاتوبريان" است. دكتر كزازي در ديباچه مفصل اين كتاب ، زندگينامه شاتوبريان را بر پايه نوشته هاي وي ، بويژه كتاب گرانسنگ "يادمانهاي آن سوي گور" بررسي كرده و سرچشمه هاي دو داستان آتالا و رُنه را به دست داده است.

3 آنه ايد

ويژگي اثر : ترجمه اثر ويژيل،چاپ اول : نشر مركز - سال 1369 ،ترجمه،اين كتاب در دوره نهم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران ،از طرف وزرات فرهنگ و ارشاد اسلامي معرفي و برگزيده شده است.آشنايي با كتاب: «انه ايد»: آشنايي با آثار ادبيات كلاسيك جهان به ويژه حماسه هاي برجستة ملتها مورد علاقه هر دانش پژوهي است، انه ايد يكي از بارزترين آثار ادبي جهان است كه به زبان لاتين نوشته شده است و مترجم آن را به شيوه زيبا و رسايي به زبان فارسي ترجمه كرده است چاپ سوم : نشر مركز - سال 1381 "انه ايد" اثر ويرژيل ، حماسه سراي بزرگ لاتين است كه براي اولين بار توسط دكتر كزازي به فارسي ترجمه شده است. انه ايد ، يكي از سه اثر بزرگ پهلواني در فرهنگ و ادب اروپايي است. دو حماسه ديگر ، "ايلياد" و "اُديسه" است. انه ايد را مي توان همچون اُديسه ، دنباله اي بر ايلياد

شمرد. "انه" بزرگزاده اي تروايي بوده است كه از آتش و خون جان به در برده و در جستجوي سرزميني نويد داده شده در درياها و خشكي ها سرگردان شده است.

4 اديسه

ويژگي اثر : چاپ اول : نشر مركز - سال 1379 چاپ چهارم : نشر مركز - سال 1383 "اُديسه" اثر ديگر هومر ، يكي ديگر از سه گانه هاي ادب پهلواني اروپايي است كه توسط دكتر كزازي به پارسي ترجمه شده است.

5 از دهلي نو تا آتن كهن

ويژگي اثر : اين كتاب را نشر نويسنده در سال 1387 چاپ كرده است. كتاب چهار سفرنامه را در دارد كه سه از آنها پيشتر در روزنامه ها و ماهنامه هاي فرهنگي به چاپ رسيده است. اين سفر نامه به شيوه كتابهاي روزهاي كاتالونياو ديدار با اژدها نوشته شده است.

6 از گونه اي ديگر

ويژگي اثر : مجموعه مقالات-چاپ اول : نشر مركز - سال 1368 چاپ دوم : نشر مركز - سال 1380 "از گونه اي ديگر" مجموعه اي فراهم آمده از چهار جستار يا مقاله است كه خمگي در زمينه فرهنگ و ادب نوشته شده اند. گفتارهاي اين دفتر كه برخي از آنها براي اولين بار در اين اثر به چاپ رسيده اند و بعضي پيش تر در گاهنامه ها نشر شده اند ، در چند زمينه پيوسته با هم و جملگي بر زمينه فرهنگ ايراني و ميراث معنوي آن است.

7 ايلياد

ويژگي اثر : چاپ اول :

نشر مركز - سال 1377 چاپ چهارم : نشر مركز - سال 1383 "ايلياد" شاهكار "هومر" اثري است كه بارها به زبانهاي اروپايي ترجمه شده است. پس از ترجمه "انه ايد" و استقبال اهل فرهنگ و ادب از اين اثر ، دكتر كزازي به درخواست دانشوران ، دو نامه ديگر پهلواني در ادب اروپايي ، ايلياد و اوديسه را نيز به همان شيوه به پارسي ترجمه كردند.

8 بدايع الافكار في صنايع الاشعار

ويژگي اثر : تصحيح و ويرايش-نشر مركز - سال 1369 "بدايع الافكار في صنايع الاشعار" كتابي است از ملاحسين واعظ كاشفي سبزواري ، نويسنده و دانشور پركار ايراني در سده نهم هجري. اين كتاب كه در آرايه هاي سخن نوشته شده است ، پرمايه ترين كتاب در دانش "بديع" است. در ديباچه مفصل كتاب ، تاريخچه بديع نويسي و بديع سرايي در پهنه ادب پارسي ، از نخستين كتاب بديعي "ترجمان البلاغه" تا واپسين كه "مدارج البلاغه" است ، توسط دكتر كزازي نوشته و بررسي شده است. در بخش گزارش هاي كتاب نيز ، اين كتاب با ديگر كتاب هاي بديعي سنجيده شده است.

9 بهار خسرو

ويژگي اثر : نشر مركز - سال 1374 "پيترو چيتاتي" ، از ايران شناسان دلبسته و علاقمند به تاريخ و فرهنگ ايران است. وي در اين اثر بديع ، شاعرانه و دل انگيز ، به شيوه اي داستانگونه ، نماها و چشم اندازهايي از تاريخ و فرهنگ ايران را بررسي و به زيبايي ارايه كرده است.

10 پارسا و ترسا

ويژگي اثر : انتشارات دانشگاه علامه طباطبايي - سال 1376 "پارسا و ترسا" گزارشي است از داستان شيخ صنعان ، عطار. اين چامه كه از دشوارترين و پيچيده ترين چامه هاي خاقاني است ، توسط دكتر كزازي از سه ديدگاه ويژه واژه شناسي ، زيباشناسي و ژرفاشناسي بررسي شده است.

11 پرنيان پندار

ويژگي اثر : سراچه آوا و رنگ (خاقاني شناسي) چاپ اول : انتشارات سمت - سال 1376 چاپ سوم : انتشارات سمت - سال 1385 "سراچه آوا و رنگ" كتابي است كه دكتر كزازي آن را در "خاقاني شناسي" نوشته است. در اين اثر ، دوازده قصيده ، يك تركيب بند ، شانزده غزل ، نُه قطعه و هشت رباعي يا چارانه بررسي و كاويده شده است. در گزارش بيت ها ، زمينه ها و دانش هاي گونه گون چون: واژه شناسي ، ريشه شناسي ، زبانشناسي سنجي ، باورشناسي ، نمادشناسي و زيباشناسي به كار گرفته شده اند.

12 پند و پيوند

ويژگي اثر : "پند و پيوند" در حقيقت ، جلد دوم كتاب ديرمغان است كه در آن ، دكتر كزازي به شيوه اي نو به گزارش غزل هاي حافظ پرداخته است و غزلهاي خواجه را بر پايه زيبا شناسي و باورشناسي بررسي و گزارش كرده است.

13 تَرجُماني و تَرزَباني (هنر ترجمه)

ويژگي اثر : نشر جامي - سال 1374 "تَرجُماني و تَرزَباني" حاصل كند و كاوها ، درنگ ها و ديدگاه هاي دكتر كزازي درباره هنر ترجمه است كه در چند جستار

فراهم آمده است و در آن شيوه هاي گونه گون ترجمه مورد بررسي قرار گرفته است.

14 تلماك

ويژگي اثر : ترجمه اثر فنلون-نشر مركز - سال 1368 جايگاه تلماك ، اثر گرانسنگ "فنلون" را در ادب و فرهنگ فرانسه ، تنها مي توان با "گلستان" سعدي و "قابوسنامه" سنجيد و برابر نهاد. سات هاي بسيار ، تلماك را در آموزشگاه هاي فرانسه همچون گلستان به قصد آموختن ادب و اخلاق و آيين به نوآموزان مي آموخته اند و فنلون چون آموزگاري فرزانه ، در چهره نمادين "مانتور" ، فرزند جوان اوليس ، تلماك را اندرز مي داده است.

15 تندبادي از كنج (شاهنامه شناسي)

16 توانهاي نهاني در آدمي

ويژگي اثر : نشر ني - سال 1372 اين كتاب ، سومين اثري است كه دكتر كزازي در زمينه فرا روانشناسي به زبان فارسي ترجمه كرده است. "كالين و ويلسن" نويسندگان اين كتاب ، با ديدي سنجيده ، روانشناسانه و دانشورانه ، پديده هاي فراروانشناسي را مورد بررسي و تحقيق قرار داده است.

17 جهان اشباح

ويژگي اثر : ترجمه اثر مرورودين-انتشارات عطايي - سال 1370 "جهان اشباح" كتابي در زمينه فرا روانشناسي است كه دو نويسنده "دانيل هامر" و "آلكس رودَن" آن را نوشته اند. در اين اثر ، پديده هاي "فرا روانشناسي" به گونه اي گسترده و فراگير بررسي شده است. جهان اشباح ، دومين ترجمه دكتر كزازي در زمينه فرا روانشناسي است.

18 جهان پس از مرگ

ويژگي اثر : چاپ اول : نشر دنياي كتاب - سال 1361 چاپ دوم : نشر دنياي كتاب - سال 1371 "جهان پس از مرگ" اثر نويسنده نامدار انگليسي "سر آرتور كُنان دويل" خالق كارآگاه معروف "شرلوك هلمز" است. كنان دويل در سال هاي واپسين زندگي ، به پديده روحگرايي دلبستگي يافت و اين اثر ، رهاورد همان سال هاست. كتاب از دو بخش پژوهش ها و داستان ها پديد آمده است و هر يك از داستان ها بر پايه يكي از آزمون ها و پديده هاي روحگرايي نوشته شده است.

19 خاقاني شرواني

ويژگي اثر : اين كتاب را دفتر پژوهشهاي فرهنگي در مجموعه "از ايران چه مي دانم؟" به سال 1387 چاپ كرده است و هشتادو پنجمين كتاب از اين مجموعه است. در اين كتاب ،نويسنده به شيوه اي نوآيين و در پيكره داستاني دلكش،زندگاني و شعر خاقاني را بسر رسيده است تا خواننده كه بيشتر از جوانانند با شور و شراري افزونتر كتاب را بخوانند و با اين چامه سراي بزرگ آشنا بشوند.

20 در درياي دري

ويژگي اثر : در بزرگداشت شاعران ايران-"دُرّ درياي دَري" كتابي كم نظير در ادب پارسي است. اين كتاب گزارش درازآهنگي است از قصيده اي بلند كه دكتر كزازي آن را در 278 بيت سروده است و چنين آغاز مي شود : هر كه او را شور معني گستري است زيب شعرش دُرّ درياي دَري است در اين چامه بلند ، سرگذشت شعر پارسي از آغاز تا روزگار ما نموده شده است. علاوه بر آن

، زندگينامه ، نكات ويژه زندگي و نيز شيوه سخنوري هر شاعر بيان گرديده است. نويسنده در مقدمه گسترده خويش بر اين اثر ، مطالب جالب و مفيدي در زمينه "چيستي هنر" و نيز "چگونگي آفرينش هنري" آورده است كه در جاي خود ، روزني به جهان پر رمز و راز هنر است. در درياي دري در سال 1368 به همت نشر مركز بچاپ رسيده است.

21 دستان مستان

ويژگي اثر : اين كتاب را نشر نويسنده در سال 1387 چاپ كرده است. دستان مستان گزيده اي از سروده هاي مير جلال الدين كزازي است .كه در دهه 1370 تا 1380 سروده شده اند.

22 ديدار با اژدها

ويژگي اثر : تصحيح و ويرايش - انتشارات نشر قطره 1380-ديدار با اژدها ،روزنگار سفر كوتاه دكتر كزازي به چين سرزمين افسانه اي آسيا است. اين اثر كه از ديد شيوه و قالب يكسره با روزهاي كاتالونيا همسان و دمساز است ،پيوندهاي فرهنگي تاريخي ايران و چين مورد بررسي قرار داده است.

23 دير مغان

ويژگي اثر : دير مغان (حافظ شناسي) نشر قطره - سال 1375 "دير مغان" گزارش بيست غزل حافظ است ، از آغاز ديوان وي و بر پايه زيباشناسي و باورشناسي. دكتر كزازي در اين اثر كوشيده است از نگاهي متفاوت ، غزل هاي خواجه شيراز را بنگرد و آنها را بر پايه زيباشناسي و باورشناسي كه ديگر حافظ پژوهان كمتر بدان پرداخته اند ، بكاود و بررسد. نويسنده وعده كرده است كه در آينده ، بقيه اشعار

حافظ را به همين شيوه مورد كند و كاو قرار دهد.

24 ديوان خاقاني

ويژگي اثر : نشر مركز - سال 1375 "ديوان خاقاني" ويرايشي نو از ديوان سخن سالار بزرگ شروان است. اين ويرايش بر پايه نسخه هاي چاپي و برخي برنوشته ها ، به انجام رسيده است. دكتر كزازي در اين ويرايش جديد ، تاريكي ها ، دشواري ها و بي اندامي هاي متن را كه از ريخت و ضبط نادرست بيت ها مايه گرفته است برطرف كرده و هرجا كه نسخه بدل ها "پچينها" ناكارآمد بوده است ، به ياري دانش هاي ادب ، چون : واژه شناسي ، سبك شناسي ، زيبا شناسي و جز آن كوشيده است كه ريخت و صورت درست به دست داده شود. ويراستار ديوان خاقاني ، همه جا در پانوشت ، دگرگونيهاي رخ داده در متن را با برهان باز نموده است.

25 ديوان ميرزا محمد باقر حسيني سپاهاني

ويژگي اثر : نشر مركز - سال 1376 "ديوان ميرزا محمدباقر حسيني سپاهاني" سخنور توانا و كم شناخته سده يازدهم و دوازدهم هجري ، بر پايه نسخه اي منحصر به فرد ويراسته شده است. در ديباچه كتاب نيز سبك هندي در شعر فارسي و همچنين سروده هاي سخنور و پيوند او با ديگر سرايندگان اين سبك بررسي و باز نموده شده است.

26 رباعيات خيام

ويژگي اثر : تصحيح و ويرايش-چاپ اول : نشر مركز - سال 1371 چاپ سوم : نشر مركز - سال 1384 "رباعيات خيام" ، همچون غزلهاي

سعدي ويرايشي تازه از چارانه هاي اين شاعر و انديشمند بزرگ ايراني است كه با شيوه اي نو نقادي شده است

27 رخسار صبح

ويژگي اثر : گزارش چامه از خاقاني با ديباچه اي بلند در شناخت او-چاپ اول : نشر مركز - سال 1368 چاپ سوم : نشر مركز - سال 1374 "رخسار صبح" كتابي است حجيم و هفتصد صفحه اي در گزارش قصيده اي بلند و دلپسند از خاقاني. به تقريب ، نيمي از اين كتاب ، شامل ديباچه مفصلي است در شرح زندگاني و شيوه شاعري اين قصيده سراي بزرگ ايران. دكتر كزازي در اين اثر كوشيده است بر پايه سروده ها و نوشته هاي خاقاني ، زندگي وي را بررسي كرده و روشنايي هايي بر بخش هاي تاريك و ناشناخته زندگي وي بيندازد. دكتر كزازي در اين كتاب ، همانند كتاب هاي "سوزن عيسي" و "پارسا و ترسا" كوشيده است تا اين چامه بلند خاقاني را بر بنياد واژه شناسي ، زيباشناسي و ژرفاشناسي بررسي كند.

28 روزهاي كاتالونيا

29 رويا ، حماسه ، اسطوره (شاهنامه شناسي)

ويژگي اثر : چاپ اول : نشر مركز - سال 1372 چاپ سوم : نشر مركز - سال 1385 "رؤيا ، حماسه ، اسطوره" آنچنانكه از عنوان آن برمي آيد ، سه قلمرو پر رمز و راز و جاودانه رويا ، حماسه و اسطوره را در بر مي"يرد. اين اثر ، در حقيقت پايان نامه و تز دكتري نويسنده است كه به قول قدما "به زيور طبع آراسته

شده است".

30 رويدادهاي شهر سنگي

ويژگي اثر : ترجمه اثر اسماعيل كاداره-نشر مركز - سال 1370 "اسماعيل كاداره" در اين اثر داستاني ، به شيوه اي دلنشين و شاعرانه ، خاطرات دوران كودكي و نوجواني خويش را به رشته تحرير درآورده است. وي از نويسندگان نامدار آلبانيايي است كه اكنون به شهرتي جهاني دست يافته است. يكي از داستانهاي او با عنوان "سردار سپاه مرده" به بيش از پانزده زبان دنيا ترجمه شده است. دكتر كزازي با ترجمه اين اثر ، اسماعيل كاداره را به جامعه فرهنگي ايران شناسانده است.

31 زيبا شناسي

ويژگي اثر : در دو جلد

32 زيبا شناسي سخن(2) معاني

ويژگي اثر : چاپ اول : نشر مركز - سال 1370 چاپ ششم : نشر مركز - سال 1385 "معاني" جلد دوم از مجموعه سه جلدي "زيباشناسي سخن پارسي" است كه زبان شكرين و شيواي پارسي را بر پايه اين دانش بررسي و كاويده است.

33 زيبا شناسي سخن(3)بديع

ويژگي اثر : چاپ اول : نشر مركز - سال 1373 چاپ پنجم : نشر مركز - سال 1385 "بديع" سومين جلد از مجموعه "زيباشناسي سخن پارسي" است. جلدهاي اول و دوم اين مجموعه عهده دار بررسي دو دانش ديگر زيباشناسي ادب پارسي ، يعني "بيان" و "معاني" هستند.

34 زيباشناسي سخن پارسي -1- بيان

ويژگي اثر : جلد اول - بيان (زيباشناسي سخن پارسي) چاپ اول : نشر مركز - سال 1368 چاپ هفتم :

نشر مركز - سال 1385 اين كتاب نخستين جلد از دوره سه جلدي "زيباشناسي سخن پارسي" است كه در موضوع دانش بيان نوشته شده است. دكتر كزازي اين اثر را به شيوه كتاب هاي آموذشي براي دانشجويان دانشگاه ارايه كرده است.

35 سراچه آوا و رنگ

ويژگي اثر : سراچه آوا و رنگ (خاقاني شناسي) چاپ اول : انتشارات سمت - سال 1376 چاپ سوم : انتشارات سمت - سال 1385 "سراچه آوا و رنگ" كتابي است كه دكتر كزازي آن را در "خاقاني شناسي" نوشته است. در اين اثر ، دوازده قصيده ، يك تركيب بند ، شانزده غزل ، نُه قطعه و هشت رباعي يا چارانه بررسي و كاويده شده است. در گزارش بيت ها ، زمينه ها و دانش هاي گونه گون چون: واژه شناسي ، ريشه شناسي ، زبانشناسي سنجي ، باورشناسي ، نمادشناسي و زيباشناسي به كار گرفته شده اند.

36 سه داستان

ويژگي اثر : ترجمه اثر گوستاوفلوبر-نشر مركز - سال 1367 "گوستاو فلوبر" نويسنده بلند آوازه و آفريننده آثار برجسته اي چون: "مادام بواري" و "سالامبو" است. فلوبر ، اين اثر را در سال هاي پاياني زندگاني خود نوشت. سال هايي كه نويسنده را در تلخكامي و اندوهي ژرف فرو برده بود. كتاب شامل سه داستان "ساده دل" ، "افسانه ژولين ، تيمارگر پاك" و "هروديا" است.

37 سوزن عيسي

ويژگي اثر : انتشارات دانشگاه علامه طباطبايي - سال 1376 "سوزن عيسي" گزارشي است از چامه ترسايي خاقاني كه از

پيچيده ترين و ديرياب ترين چامه هاي اوست. در اين كتاب دكتر كزازي ، قصيده بلند ترسايي را چونان "رخسار صبح" در سه بخش واژه شناسي ، زيبا شناسي و ژرفا شناسي بررسيده است و هرگاه نيازي نبوده كه بيت ها را از آن سه ديدگاه بررسد ، تنها از دو ديد نخستين كاويده است.

38 سيلوي

ويژگي اثر : ترجمه آثار ژراردو نروال-نشر مركز - سال 1370 "سيلوي" داستاني نه چندان بلند از "ژرار دونروال" است. وي از نويسندگان سخنور و نامدار فرانسوي در سده نوزدهم بوده است. ژرار دونروال چونان شوريده سراني كه زندگي را به سوداي يافتن آنچه يافت نمي شود ، سير كرده اند ، سراسر زندگاني را در پي نازنيني گشت كه هرگز در عالم خاكي به دست نمي آيد. از اينرو ، به دنبال آنچه در عالم واقع به دست نمي آمد و در دسترس نبود ، به خواب و رويا پناه برد و سر در پي اين سودا نهاد و در رويا گم شد.

39 غزل هاي سعدي

ويژگي اثر : تصحيح و ويرايش -چاپ اول : نشر مركز - سال 1371 چاپ سوم : نشر مركز - سال 1384 "غزلهاي سعدي" ويرايشي تازه از غزلهاي شاعر و سخنور توانا و نامي ايران است كه برپايه نسخه هاي چاپي ، به شيوه اي سخن سنجانه و دانشورانه ، توسط دكتر كزازي انجام گرفته است.

40 گزارش دشواريهاي ديوان خاقاني

41 گزيده اي از سروده هاي شيخ الرئيس قاجار

ويژگي اثر : تصحيح و ويرايش-نشر مركز - سال 1369 "شيخ الرئيس قاجار" از نوادگان فتحعليشاه قاجار ، شاهزاده اي دانش دوست و سخنور بود كه به كسوت روحانيت و درويشي درآمد. دكتر كزازي كتاب حاضر را بر پايه چاپ سنگي "منتخب نفيس از آثار شيخ الرئيس" ، طبع شده در سال 1312 هجري ويراسته است و در مقدمه كتاب ، زندگي و آثار وي را بررسي و شرح كرده است.

42 مازهاي راز

ويژگي اثر : چاپ اول : نشر مركز - سال 1370 چاپ دوم : نشر مركز - سال 1380 "مازهاي راز" جستارهايي است در شاهنامه فردوسي و در برگيرنده شش مقاله درباره شاهنامه است. نخستين جستار ، "نمادشناسي اسطوره در داستان ضحاك" است كه به همايش جهاني بزرگداشت فردوسي كه در دي ماه 1369 در تهران برگزار شد ، پيشكش شده است.

43 نامه باستان

ويژگي اثر : انتشارات سمت در سال 1379-نامه باستان ويرايش و گزارشي است كه از شاهنامه فردوسي كه نخستين جلد آن در سال 1379 منتشر شده . اين جلد از اثر ،آغاز شاهنامه تا پايان زال و پادشاهي منوچهر را در بر ميگيرد.نامه باستان بر پايه بر نوشته فلورانس و چاپ مسكروژول مول و خالقي و مطلق انجام گرفته است.

44 نامه باستان در هشت جلد

ويژگي اثر : اين كتاب را سازمان سمت در سال 1387 چاپ كرده است و هشتمين جلد از زنجيره اي است از كتاب در ويرايش و گزارش شاهنامه فردوسي با نام نامه باستان.

منابع زندگينامه

:ttp://adabiateallameh.persianblog.ir/2http://parsisaray.blogfa.com/3http://www.kazzazi.com4www.ketabesal.ir5تكميل پرسشنامه فرهيختگان توسط دكتر مير جلال الدين كزازي بنا به درخواست بنياد ايرانشناسي- بهار 13866سيد محمد باقر برقعي ، سخنوران نامي معاصر ايران ، ج 3 ، ص 1650

كسائي، علي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد علي كسائي

محل تولد : رشت

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1341/1/1

زندگينامه علمي

آقاي سيد علي كسائي در سال 1341 هجري شمسي در خانواده اي پاك، با صفا، متدين و كاملا آگاه به مسائل مذهبي در رشت ديده به جهان گشود. نامبرده دوران ابتدايي، راهنمايي و دبيرستان را در زادگاه خويش با موفقيت سپري كرد. در پي علاقه وافر خويش به فراگيري علوم ديني در سال 1361 وارد حوزه علميه قم شد. از نخستين روزهاي ورود به حوزه با تلاش و كوشش فراوان به تحصيل پرداخت و از محضر درس اساتيدي همچون: «آيت الله باقري كني»، «آيت الله سيد حسن مصطفوي» و ديگر اساتيد بهره ها برد.

وي در كنار تحصيل دروس حوزوي از تحصيلات دانشگاهي غافل نماند و در مقطع كارشناسي ارشد در رشته معارف اسلامي و علوم سياسي از دانشگاه امام صادق عليه السلام در سال 1369 فارغ التحصيل شد و با موفقيت از پايان نامه خويش با عنوان «جنگ تحميلي» دفاع كرد و سالهاي متمادي است كه در مدرسه عالي سوره، و ديگر دانشگاهها به تدريس مشغول مي باشد.

ايشان در طول حيات علمي خويش از امر نگارش و پژوهش غافل نمانده است و در كتابخانه ملي تهران مشغول تحقيق و پژوهش مي باشد و آثار متعددي از جمله: «كتابخانه هاي ملي جهان»، «نسخه هاي خطي و اسلامي در جهان»، «تاريخ اوقاف در جهان» و ... را

به رشته تحرير و به زيور طبع آراسته است.

كشتكاران، علي اصغر

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

علي اصغر كشتكاران

محل تولد : شيراز

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد

زندگينامه علمي

همزمان با انقلاب اسلامي وارد دبيرستان ابوذر شيراز شدم. اين دبيرستان بزرگترين دبيرستان در شيراز بود و كانون فعّاليّت هاي انقلابي، با پيروزي انقلاب به تدريج وارد انجمن اسلامي دبيرستان شده و فعّاليّت هاي فرهنگي را انجام داده و در ضمن آن، در مسجد محله (مسجد امتياز) كتابخانه كوچكي داير نمودم. اواخر سال هاي تحصيل به جبهه رفتم و با انجام خدمت وظيفه نزديك سه سال توفيق حضور در جبهه را داشتم. بلافاصله بعد از پايان خدمت وظيفه (1366) وارد حوزه علميّه قم شدم و در ضمن تحصيل دوباره نيز توفيق حضور در جبهه را پيدا كردم. (ابتدا بايد اذعان كنم كه آشنايي و راه يابي حقير به مسائل مذهبي از هيئت مذهبي آقاي سيف كه فرد انقلابي بود قبل از انقلاب آغاز شد. اين هيئت تأثير زيادي در جهت گيري بنده داشت.) دروس حوزه را از مدرسه مباركه رضويه شروع كردم تا نزديك 5 سال بخش هاي مهمي از دروس سطح را خواندم تا با فرهنگستان علوم اسلامي قم آشنايي پيدا كردم.

بنده از ابتداي انقلاب به مسايل سياسي، فلسفي، ديني و ... علاقه داشتم ولي نمي دانستم چگونه ممكن است همه اين امور با هم جمع شوند حتي در دوران 5 سال تحصيل در حوزه، اين سوال در ذهن بنده روشن تر مي شد به گونه اي كه با مرور برخي مقالات، حقير در بسياري از مسايل در حد خود نظريات مبنايي و ريشه

اي دارم كه البته رو به تكامل است، (هم در مسايل فلسفي، هم اقتصادي، هم كلامي و ...) البته درك اين مسايل مبنايي بيشتر ناشي از تاثيرات اساتيد گرامي ام: امام راحل، مقام معظم رهبري، مرحوم آيت الله سيّد منيرالدين حسيني الهاشمي و حضرت حجّت الاسلام و المسلمين ميرباقري مي باشد. البته بر نوشته جات زيادي نيز كه در مسايل گوناگون داشته كه يا تحت نامه به برخي بزرگان بوده و يا نياز به كار براي انتشار دارد در صورت لزوم ناگفته نماند كه فضاي پرورشي اي كه ما داشتيم باعث سرعت در دريافت بسياري از مطالب مي شد يعني به جاي كارهاي فردي با استفاده از كارهاي گروهي و مباحثه و مشاوره در مسائل مختلف به مسائل مبنايي دست مي يافتيم بر خلاف رويه موجود حوزه كه بيشتر كارها فردي انجام مي شود. ما با استفاده از اساتيد و افراد مختلف كه با بخش هاي مختلف نظام، حوزه و دانشگاه ارتباط داشتند مسايل ريشه اي را متوجه مي شديم و لذا در تحقيقات مختلف راحت تر به مباني نظريات رسيده و آنها را مورد نقد و بررسي قرار مي دهيم.

به نظر حقير مقاله «ارتباط متقابل معارف بشري و نقش آن در نسبي معرفي كردن معرفت ديني» كه به نقد و بررسي آراء موجود پرداخته و نظريه مختار را تبيين نموده مهمترين اثر بنده مي باشد كه متاسفانه توجه جدي به آن نشده است. در هر صورت اميدوارم به تدريج كارهاي تحقيقاتي سازماني براي پاسخگويي به مسايل اداره نظام كه مورد درخواست مقام معظم رهبري مي باشد فعّال گردد و جبهه فرهنگي منسجم و

قوي اي در مقابل جريان انحرافي شكل گيرد و مسايل مورد ابتلا سياسي، فرهنگي و اقتصادي نظام كه بارها مقام رهبري آنها را درخواست نمودند توسط فضلاي دلسوز توليد گردد و نياز ما به الگوهاي وارداتي قطع شود. انشاء الله

كشفي، جعفر

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد جعفر كشفي

محل تولد : استهبان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1325/1/1

زندگينامه علمي

تحصيلات ابتدائي و متوسطه در استهبان تا سال 1341، شروع به تحصيلات حوزوي به صورت رسمي در استهبان نزد مرحوم شهيد حاج شيخ احمد فقيهي، همزمان تكميل ادبيات فارسي و فعاليت خوشنويسي با نظارت و تشويق مرحوم پدرم آيت الله مجاهد مير سيد محمد كشفي متوفاي 1349، ورود به حوزه علميه داراب اول سال 1342، ادامه دروس مقدماتي نزد مرحوم حاج شيخ محمد حسن عندليبي و استفاده از محضر آيت الله نسابه رو، ورود به حوزه علميه قم از مهرماه 1342 تا دي ماه 1345، همزمان تكميل دروس متوسطه به صورت داوطلب در قم تا گرفتن ديپلم ادبي.

عزيمت به حوزه علميه نجف اشرف در زمستان سال 1345، ادامه تحصيل در نجف اشرف تا سال 1351 شمسي در نجف اشرف از محضر اساتيد مرحوم حاج سيد محمد علي تهراني، حاج شيخ نصرالله شاه آبادي، آيت الله محمد فاضل استرآبادي، آيت الله حاج شيخ مصطفي اشرفي شاهرودي، مرحوم آيت الله سيد محمد باقر صدر و مرحوم آيت الله خوئي رضوان الله، سال 1351 بازگشت به حوزه علميه قم، استفاده از دروس مرحوم آيت الله محمد هادي معرفت، مرحوم آيت الله علامه فاني اصفهاني، دروس آيت الله وحيد خراساني و شركت در

دروس آيت الله مكارم شيرازي به مدت شش ماه (شروع دوره اصول خارج آقاي مكارم در مسجد اعظم) همزمان تدريس در مدرسه رضويه، مدرسه آيت الله گلپايگاني و ادامه فعاليتهاي نويسندگي و خوشنويسي.

شروع به آموزش خط ثلث در نجف اشرف و استفاده از حضرت آيةالله نجومي كرمانشاهي و آيةالله سيد علي باقري خراساني، استفاده از استاد مرحوم حميد ديرين در خط نستعليق (شيراز) و استاد مرحوم سيد حسن ميرخاني (تهران)، عزيمت به حوزه علميه خوانسار براي تدريس و برنامه ريزي تا اول مهرماه 1365، شركت در مبارزات انقلابي تا پيروزي انقلاب اسلامي در قم و استهبان، پس از پيروزي انقلاب در سمت امام جمعه استهبان و سپس انتخاب به عنوان اولين نماينده شهر «ني ريز» استهبان در مجلس شوراي اسلامي. همزمان فعاليت تحقيقي و تاليفي در گروه پژوهش و نگارش مدرسه عالي شهيد مطهري، تاليف جزوات درسي اقتصاد اسلامي و عقايد، و توليد آثار مختلف علمي توسط حضرت آية الله معرفت (من جمله رساله ولايت فقيه، مالكيت الاراضي، و ترجمه التمهيد ايشان توسط آقاي ابو محمد وكيلي).

در سال 60 همزمان با وظيفه نمايندگي، عضويت در شوراي مديريت مجتمع دانشگاهي هنر و شروع به فعاليت هاي هنري در تهران تدريس حكمت هنرهاي اسلامي در دانشگاه. در سال 61 بازسازي موزه شهدا تحت پوشش بنياد شهيد انقلاب اسلامي ادامه فعاليتهاي فرهنگي و هنري در بنياد شهيد و وزارت ارشاد (عضويت شوراي عالي انجمن خوشنويسان كه از سال 60 تا 70) ادامه داشت، عضويت در شوراي فيلمنامه و بازبيني فيلم. چاپ مقالات و معارف اسلامي در مجله شاهد. مقالات هنري در فصل نامه هنر در دو سه مورد.

برگزاري نمايشگاه هاي هنري و گسترش كارگاه هاي هنر خط و تذهيب و نگارگري در موزه شهدا و مجمع عالي هنر و ادب و چاپ نشر آثار هنري. تدريس دروس هنري در دانشگاه هنرهاي زيباي تهران و دانشگاه الزهراء (س)، بازگشت به حوزه علميه قم در سال 1369 و ادامه تحصيل و تحقيق، همكاري با دائرةالمعارف فقه اسلامي، تاليف و تحقيق در زمينه ادبيات ديني با همكاري برادرم سيد ابا صالح كشفي در مجمع انديشه اسلامي از سال 1370 تا 1374. همزمان همكاري با امور فرهنگي آستانه مقدسه و گسترش كتابخانه آستانه مقدسه و تاسيس كارگاه هنري آستانه مقدسه.

فعاليت هاي مختلف تبليغي، تاليفي و هنري تا اين تاريخ كه حاصل آن: در زمينه علوم اسلامي بيش از هفتاد جزوه و رساله و كتاب از جمله: نور علي نور در تفسير آيه نور چاپ شده. از آفرينش تا اكمال دين چاپ شده، اصول عقائد بخش اول، درسهائي در حكمت و فلسفه نماز، فن نويسندگي، فن خطابه، خطبه هاي عربي نماز جمعه، مجموعه هاي سخنراني در چندين دفتر، مقالات ادبي، طنز پر طلا، طنز كلك نگارين، رساله هاي توضيح واضحات رد كفايه فلسفة السلطنة و ...

در زمينه خوشنويسي: كتابت كامل قرآن كريم به خط نسخ، كتابت 6 جزء از قرآن كريم به خط ثلث (محقق) در قطع 60 × 45، كتابت 7 جزء از قرآن كريم به خط محقق در قطع 25 × 35 و استمرار آن تاكنون، كتابت كتيبه هاي مختلف در قم و تهران و شهرهاي مختلف و قطعات گوناگون خط و خوشنويسي. فعاليت فرهنگي در خارج كشور از سال 1376 تا 1382 در سوئد،

توليد و تاليف بيش از 22 اثر: چاپ و نشر ترجمه سوئدي گلستان سعدي، (نظارت و تحقيق و بررسي به عهده حقير بوده است.) چاپ و نشر و ترجمه سوئدي افسانه هاي ايران، (نظارت و تحقيق و بررسي و خوشنويسي به عهده حقير بوده است.) چاپ شرح أسماء الله الحسني به زبان انگليسي در سوئد (خوشنويسي به عهده حقير بوده است). چاپ شرح اسماء الله الحسني به زبان انگليسي در آفريقاي جنوبي (خوشنويسي به عهده حقير بوده است). ترجمه تاريخ ادبيات سوئد به فارسي (ج 1) با نظارت و ويراستاري حقير. ترجمه تعزيه و عزاداري در ايران از سوئدي به فارسي با نظارت و ويراستاري حقير. ترجمه پرده نشينان «بانوان ايراني» از سوئدي به فارسي با نظارت و ويراستاري حقير. دائرةالمعارف نويسندگان ايراني در سوئد (با همكاري دو تن از دوستان) سوئد (معرفي كشور سوئد و فرهنگ سوئد) در دو نوبت 120 صفحه و 90 صفحه (همكاري جمعي) مجلات فصلي گويا و ضمائم (6 شماره)، مقالات طنز با اسم مستعار پرش در برخي مطبوعات فارسي سوئد (حدود 10 مقاله)، ترجمه بخشي از كتاب اسلام زرد و آبي (موضوع اسلام در سوئد) نظارت و ويراستاري با حقير بوده است. جنگ فرنگ در هزار صفحه (در حال تدوين و تايپ) و ... از آثار اينجانب بوده است.

كعبي، عباس

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عباس كعبي

محل تولد : اهواز

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1341/1/1

زندگينامه علمي

حجة الاسلام و المسلمين كعبي در سال 1341 هجري شمسي در منطقه «لشكرآباد اهواز» و در ميان خانواده اي متدين و معتقد به مباني مستحكم اسلام به دنيا آمد. عشق به

اهل بيت (ع ) و روحانيت شيعه از وي انساني متدين و مجاهد ساخته و در همان دوران نوجواني او را به خدمت در راه تعالي اسلام و تشيع علاقه مند ساخته بود. حجة الاسلام و المسلمين كعبي تحصيلات ابتدائي و راهنمايي را در مدارس اهواز سپري نمود. شركت وي در مجالس و محافل مذهبي و حضور علمايي همچون: «حاج شيخ صالح طرفي» و «مرحوم حاج سيد عبدالمطلب جزايري» در مسجد جامع لشكرآباد سبب شد تا در سن سيزده سالگي و بنا به توصيه پدر، همزمان با تحصيل در مقطع دبيرستان به مدرسه علميه «آية الله كرمي» رفته ، دروس حوزوي را فرا گيرد.

وي در سال 1355 به حوزه علميه اهواز رفته به صورت رسمي تحصيلات حوزوي خود را پي مي گيرد. با اوج گيري انقلاب و حضور جدي در مبارزات پيش از انقلاب و نيز فعاليتهاي پس از انقلاب و شروع جنگ تحميلي وقفه اي چند ساله در سير درسي ايشان ايجاد مي شود اما در سال 1360 مجدداً تحصيلات حوزوي را پي گرفته براي استحكام بنيۀ علمي خود، دروس مقدمات را در مدرسه علميه امام خميني اهواز بازآموزي مي كند. در سال 1364 به قم مهاجرت كرده و پس از اتمام دوره سطح در درس خارج حضرات آيات: «ميرزا جواد تبريزي »، «وحيد خراساني» ، «مكارم شيرازي» ، «صافي گلپايگاني» ، «جعفر سبحاني» ، «سيد كاظم حائري» و «سيد محمود هاشمي شاهرودي» شركت كرد.

حجة الاسلام و المسلمين كعبي با اهتمام ويژه اي كه به مباحث تفسيري و معارف اسلامي داشت از محضر حضرات آيات: «مشكيني» ، «جوادي آملي» ، «مصباح يزدي» و «مظاهري» كسب فيض نمود. وي در طول سالهاي تحصيل خود در درسهاي اخلاق شركت مي جست و به تهذيب

نفس (به عنوان مهمترين دغدغه درسي خود) اهميت بسيار مي داد. حجة الاسلام و المسلمين كعبي همزمان به تحصيل در دانشگاه نيز پرداخته مقطع كارشناسي رشته حقوق از مجتمع آموزش عالي قم و مقطع كارشناسي ارشد رشته حقوق عمومي دانشكده حقوق دانشگاه تهران را به پايان رساند.

حجة الاسلام و المسلمين كعبي فعاليتهاي بسياري را در زمينه تدريس و تأليف به انجام رسانده است . او تدريس علوم ديني را از آغازين سالهاي طلبگي شروع كرده و تاكنون به تدريس دروس بسياري از جمله تدريس كتابهاي: (لمعه ، رسائل ، مكاسب ، حلقات اصول شهيد صدر و نيز شش سال خارج فقه و اصول) توفيق يافته است . همچنين مباحثي نظير: (علوم حديث ، درايه ، نهج البلاغه ، تاريخ اسلام ، ولايت فقيه ، فلسفه و فقه روابط بين الملل) را بارها تدريس فرموده اند. استاد كعبي در دانشگاه نيز دروسي همچون: (فلسفه حقوق ، فلسفه سياست ، نظام حقوقي در اسلام ، دولت و نظام سياسي در اسلام ، حقوق كار و ...) را بارها تدريس كرده است . وي همچنين بيش از پنجاه دوره حقوق اساسي را تدريس كرده است .

او در زمينه مباحث فقهي و حقوقي داراي تأليفات بسياري است كه از آن جمله مي توان به كتاب: «الحصيله في حكم الجهاد الابتدائي في عصر الغيبة »، «احكام الميت »، «النظام القانوني في الاسلام مقارناً بالنظم الوضعية المعاصرة »، «فلسفه سياست » و ... اشاره كرد. بسياري از جزوات و دست نوشته هاي ايشان به عنوان كتب درسي در مراكز حوزوي و دانشگاهي در حال تدريس است . جزواتي نظير: «علوم الحديث و الدراية »، «مصادر الحديث »، «مجموعه درسهايي از نهج البلاغه »، «ضمانت اجرائي قانون اساسي »، «تبيين ولايت فقيه از منظر فقهي ، حقوقي و سياسي ». ارائه مقالات علمي در

همايشها، ضمن طرح راهكارهاي مناسب در حل برخي معضلات و پرسشهاي فقهي و حقوقي از ويژگيهاي بارز استاد كعبي است . بيشترين اين مقالات در زمينه هاي فقهي و حقوقي بوده كه از جمله آنها مي توان به «نوآوريهاي فقهي آية الله نائيني و آية الله شيخ فضل الله نوري »، «كنكاشي در اختيارات رهبري »، «شيوه مجازات اسلامي و اجراي علني حدود» و «دبير علمي همايش مردم سالاري ديني» كه مجموعه مقالات آن در دو مجلد منتشر گرديد، اشاره كرد.

او در كارنامه خود، سفرها و مصاحبه هاي علمي بسياري را به ثبت رسانده كه «حضور در كنفرانس دين و توسعه دانشگاه بيروت » و «انجام مصاحبه و مناظره با آقاي تيموتي ويليام واترز استاد دانشگاه هاروارد در كنفرانس حقوق بشر» از آن جمله اند. فعاليتهاي علمي و فرهنگي ، استاد كعبي را از فعاليتهاي گوناگون در عرصه سياست باز نداشته است . او كه همواره پايبندي خود را به امام (ره )، نظام و ارزشهاي انقلاب اعلام داشته از سنين نوجواني در فعاليتهاي مبارزاتي پيش از انقلاب حضوري جدي داشته است . پس از پيروزي انقلاب در جهاد سازندگي در زمينه محروميت زدايي و توزيع زمين براي خانه سازي محرومان و نيز مبارزه با گرانفروشي حضوري جدي داشت .

با شروع جنگ تحميلي وارد سپاه پاسداران انقلاب اسلامي شد و فعاليت هاي فرهنگي و نظامي خود را در بخش عربي سپاه آغاز كرد. در سال 1360 به لبنان رفت و همراه با شهيد سيد عباس موسوي دبيركل سابق حزب الله لبنان و سيدحسن نصرا... به سازماندهي تشكيلات حزب الله پرداخت . او مدت 46 ماه از عمر خود را در جبهه هاي دفاع مقدس گذرانده و دو بار نيز در مناطق

عملياتي مجروح شده است . از جمله فعاليتهاي حجة الاسلام و المسلمين كعبي در اين عرصه ، عضويت در مجلس خبرگان رهبري ، مخبري كميسيون سياسي _ اجتماعي ، نائب رئيسي كميسيون حراست و پاسداري از ولايت فقيه و نيز عضويت در كميسيون تحقيق است . استاد كعبي هم اكنون عضو جامعه مدرسين حوزه علميه قم و از حقوقدانان شوراي نگهبان است.

كلانتري، ابراهيم

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

ابراهيم كلانتري

محل تولد : مرودشت

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1345/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب ابراهيم كلانتري پس از اتمام دوره ابتدايي در روستاي محل تولد (شوراب) براي فراگيري علوم اسلامي به مدرسه علميه «حضرت امام صادق (عليه السلام)» شهرستان «مرودشت» آمدم. پس از يكسال با اوج گيري انقلاب اسلامي به رهبري حضرت امام خميني (قدس سره) مدتي حوزه تعطيل گرديد كه بنده در اين مدت به فعاليت­هاي انقلابي مشغول بودم تا اينكه مجدداً دروس حوزه داير گرديد و بنده نيز به تحصيل ادامه دادم. در سال 1360 هجري شمسي براي ادامه تحصيل به حوزه علميه «آقا باباخان شيراز» عزيمت نمودم و تحصيلات حوزوي را در اين مدرسه تا سال 1364 ادامه دادم. همزمان با تحصيل در شيراز و بازگشايي دانشگاهها پس از انقلاب فرهنگي، چند نيم سال تحصيلي در دانشگاه شيراز به تدريس دروس عمومي از قبيل: (صرف و نحو عرب، منطق و متدولوژي) مشغول بودم. تابستان 1364 براي ادامه تحصيل علوم اسلامي به حوزه علميه قم آمدم و به صورت ممحض به تحصيل مشغول بودم.

از محضر ارجمند حجج اسلام: (خدايي، موسوي نژاد و موحد شيرازي) در شهرستان و در قم از محضر بزرگان حوزه حضرات آيات: (اعتمادي، پاياني و ستوده)

و دروس خارج را از محضر حضرات آيات: (جعفر سبحاني، وحيد خراساني و فاضل لنكراني) بهره­مند شدم. تحصيلات در حوزه قم تا تابستان سال 1373 ادامه داشت. همزمان با تحصيل در حوزه قم، دروس متوسطه را ادامه دادم و سال تحصيلي 71 - 70 پس از قبولي در مركز تربيت مدرس، كارشناسي ارشد الهيات و معارف اسلامي را آغاز و در تابستان 1374 از رساله كارشناسي ارشد تحت عنوان: «تكامل زيستي موجودات زنده و پيامدهاي كلامي آن» دفاع و با درجه عالي و نمره 19 به پايان رساندم.

از بهمن ماه 1375 در مقطع دكتري الهيات گرايش (علوم قرآن و حديث) تحصيل خود را آغاز و پس از اتمام واحدهاي نظري به تحقيق در موضوع «قرآن و چگونگي پاسخگويي به نيازهاي زمان» پرداختم. در دي ماه 1381 از رساله دكتري خود تحت همان موضوع دفاع كردم و با نمره 23/17 و درجه خوب فارغ التحصيل شدم. از سال 1373 (مهرماه) به دانشگاه اصفهان عزيمت نمودم و همزمان با فعاليت­هاي ديني، فرهنگي در مسئوليت «نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري در دانشگاه مذكور»، به تدريس دروس الهيات و معارف اسلامي مشغول شدم. در طول سالهاي تدريس در دانشگاه، علي رغم گرفتاريهاي بسيار كاري در موضوعات مختلفي نيز به تحقيق و پژوهش پرداخته­ام. نتايج برخي از پژوهش ها تا كنون منتشر گرديده اما نتايج برخي نيز هنوز به مرحله انتشار نرسيده است. در حال حاضر عضو هيأت علمي دانشگاه هستم و با مرتبه استادياري به تدريس در دانشگاه الزهراء (سلام الله عليها) مشغول مي­باشم.

كلاهي، رسول

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

رسول كلاهي در سال 1311 در شهر اردبيل بدنيا آمد. ايشان داراي

مدرك دكتري رشته جغرافيا با گرايش جغرافياي انساني و اقتصادي از دانشگاه سوربن پاريس است. دكتر كلاهي هم اكنون عضو هيئت علمي و استاد دانشگاه آزاد واحد تهران شمال مي باشد. گروه : علوم انساني رشته : جغرافيا گرايش : جغرافياي انساني و اقتصادي تحصيلات رسمي و حرفه اي : رسول كلاهي تحصيلات ابتدايي را در مدرسه تدين شهر اردبيل و متوسطه را در دبيرستان صفوي به پايان رسانيد . در سال 1327 وارد دانشسراي مقدماتي تبريز شد و در سال 1329 موفق به اخذ ديپلم گرديد. استاد در سال 1330 جهت تكميل تحصيلات وارد دانشسراي عالي تهران شد و در سال 1333 رشته تخصصي خود را با موفقيت كامل به پايان رسانيد و رتبه اول را در امتحانات بدست آورد. طبق قانون شاگرد اولي به فرانسه اعزام شد. استاد كلاهي سالها در دپارتمان جغرافياي دانشگاه معروف سوربن پاريس تحصيل نمودو از رساله خود تحت عنوان بررسي تطبيقي دو شهر روستايي در ايران و فرانسه (اردبيل و اتامپ) كه زير نظر پروفسور پير ژرژ تاليف شده بود با موفقيت دفاع كرد و ضمن دريافت چندين شهادتنامه علمي در رشته هاي اقتصاد و تجارت جهاني و ارتباطات و انرژي به اخذ درجه دكتري جغرافيا با تخصص در جغرافياي انساني و اقتصادي نائل آمد.وقايع ميانسالي : دكتر گنجي در صفحه 124 كتاب " جغرافيا در ايران از دارالفنون تا انقلاب اسلامي " در باره رسول كلاهي چينين مي نويسد: " ... در سال 1349 دكتر رسول كلاهي كه سال قبل از دانشگاه شيراز به دانشسراي عالي تهران منتقل شده بود به مديريت گروه آموزشي جغرافيا برگزيده شد

و با تجربه اي كه در دوران 8 ساله خدمت خود در شيراز كسب كرده بود توام با تدبير ذاتي خود موفق شد و گروه آموزشي را در دشوارترين سالها بخوبي اداره كند و استحكام بخشيد . در دوره مديريت دكتر كلاهي جغرافيا در دانشسراي عالي توسعه فراوان يافت زيرا از طرفي ايجاد دوره شبانه وظايف عادي او را دو برساخته بود و از طرف ديگر اداره تدريس جغرافيا در زاهدان و يزد كه در آنجا دانشسراي عالي شعبه هايي داير كرده بود هم بر عهده گروه تهران بود و استادان جغرافياي دانشسراي عالي ناگزير بودند مكرر به يزد و زاهدان مسافرت كرده و به پيشرفت برنامه هاي درسي آنجا كمك كنند" مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : - عضو انجمن بين المللي جغرافيدانان جهان - عضو انجمن جغرافيدانان ايران - مدير گروه آموزشي جغرافيا دانشگاه شيراز ازسال 1341-1347 - مدير گروه آموزشي جغرافيا دانشسراي عالي تهران از سال 1349-1351 - ارزياب رشته هاي تحصيلي كارشناسي ارشد جغرافياي انساني و قتصادي دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران مركز 1370 - ارزياب رشته هاي تحصيلي دكتري جغرافيا ،دانشگاه آزاد اسلامي واحد دوره تحقيقات عالي 1370 - ارزياب رشته هاي كارشناسي ارشد جغرافياي طبيعي دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران مركز 1370 - ارزياب رشته تحصيلي جغرافيا در مقطع كارشناسي ارشد دانشگاه آزاد اسلامي واحد شهر ري در سال 1372 - ارزياب رشته تحصيلي جغرافيا در مقطع دكتري دانشگاه آزاد اسلامي واحد دوره هاي تحقيقات 1372 - مسئول هماهنگ كننده دروس توسعه اقتصادي و برنامه ريزي ماليه عمومي و خط مشي دولت ها فراگرد تنظيم كنترل و بودجه دانشكده

مديريت و علوم اجتماعي واحد تهران شمال 1378 - مسئول كنكور شبانه دانشگاه تربيت معلم تهران - مشاور برنامه ريزي آموزشي دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران شمال - مدير گروه آموزشي جغرافيا دانشگاه آزاد اسلامي واحد اردبيل از سال 1370 تا سال 1378 - عضو شوراي دانشگاه تربيت معلم - عضو شوراي دانشكده ادبيات و علوم انساني دانشگاه تربيت معلم - عضو شوراي هيئت مميزه دانشگاه تربيت معلم - عضو شوراي تاليف و ترجمه دانشگاه تربيت معلم - عضو شوراي تداركات دانشگاه تربيت معلم - رئيس كميته هماهنگي و همكاري در آموزش و پژوهش جغرافيا در نخستين در نخستين كنگره جغرافيدانان ،تهران 1352 - دبير انجمن پنجمين كنگره جغرافيدانان ايران دانشگاه تربيت معلم ،تهران 1356 - عضو اصلي هيئت اجرايي انجمن جغرافي دانان ايران - رئيس شوراي عمومي و اجرايي گروه آموزشي جغرافيا در دانشگاه شيراز دانشسراي عالي تهران ،دانشگاه تربيت ملم تهران ،دانشگاه آزاد اسلامي واحد اردبيل - رئيس دانشسراي عالي استان يزد 1358 - رئيس دانشسراي عالي استان سيستان و بلوچستان 1358فعاليتهاي آموزشي : سوابق آموزشي رسول كلاهي به قرار زير است: - آموزگار دبستان دولتي انوري اردبيل نميه اول سال تحصيلي 1328-1329 - دبير دبيرستان هاي صفوي اردبيل ، دبير دبيرستانهاي شيراز (1334) - دانشگاه شيراز از سال 1341-1347 - دانسراي عالي تهران 1347-1352 - دانشگاه تربيت معلم تهران 1353-1359 - دانشگاه شهيد بهشتي حدود 7 سال - دانشسراي عالي زاهدان - دانشگاه آزاد اسلامي واحد لار - دانشگاه آزاد اسلامي واحد شهر ري - عضو هيئت علمي رسمي تمام وقت دانشگا ازاد واحد تهران شمال بمدت 10 سال - دانشگاه آزاد

واحد تهران جنوب حدود 4 سال عنوان دروسي كه توسط رسول كلاهي ارائه شده به قرار زير است: ژئومورفولوژي ،كليما تولوژي ،كارتوگرافي ،هيدروگرافي ،بيوژئو گرافي كليات طبيعي و انساني و اقتصاد ايران و كشورها و مخصوصا جغرافيا جهان سوم ،روابط بين الملل، محيط شناسي انساني جغرافياي سياسي ،مباني محيط زيست ،مباني علم جغرافيا ، و ... و در حال حاضر جغرافياي شهر ي و روستاي كليات علم اقتصادي و برنامه ريزي و ....مراكزي كه فرد از بانيان آن به شمار مي آيد : - تاسيس و راه اندازي گروه آموزش جغرافيا و تجهيز كامل آزمايشگاه جغرافيا در دانشگاه شيراز از سال 1340 تا 1347 - تاسيس و راه اندازي گروه آموزشي جغرافيا طبيعي و تجهيز آزمايشگاه ههاي متعدد آن در دانشگاه آزاد اسلامي واحد اردبيل از سال 1369 تا 1379 - تاسيس و راه اندازي كارشناسي ارشد جغرافياي طبيعي در دانشگاه آزاد اسلامي اردبيل از سال 1379 - گسترش روز افزون و مداوم گروه آوزشي جغرافيا در دانشگاه تربيت معلم تهران و زاهدان و يزد با سمت مدير گروهساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : رسول كلاهي در كنار تدريس و تحقيق با مجلات علمي جغرافيا (انجمن جغرافيدانان) ،مجله زمين و زمان و چند ماهنامه و مجله ديگر همكاري داشته و دارد.آرا و گرايشهاي خاص : جوائز و نشانها : فهرست جوايز علمي ،نشان و مدالهاي دريافتي : - مدال درجه اول علمي بعلت احراز مقام اول در رشته هاي جغرافيا و تاريخ و علوم تربيتي از دانشكده ادبيات دانشگاه تهران و دانشسراي عالي ،سال 1333 استاد به موجب قانون براي ادامه تحصيل به كشورهاي

بلژيك و سويس و فرانسه اعزام گرديدند. - استاد نمونه در سطح دانشكده مديريت و علوم اجتماعي دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران شمال 1374 - استاد نمونه در سطح دانشكده مديريت و علوم اجتماعي ،دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران شمال 1375 - استاد نمونه در سطح واحد دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران شمال 1376 -لوح سپاس و افتخار بمناسبت روز معلم ،دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران شمال 1369 - لوح سپاس بماسبت روز معلم واحد تهران شمال 1370 - لوح سپاس دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران شمال 1374 - لوح سپاس دانشگاه ازاد اسلامي واحد تهران شمال 1375 - لوح سپاس بماسبت روز معلم واحد تهران شمال 1376 - لوح سپاس و قدرداني دانشجويان رشته كتابداري و اطلاع رساني دانشكده علوم انساني دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران شمال دي ماه 1378 - دريافت 3 سكه بهار آزادي بماسبت تلاش در تربيت نسل جوان در دانشكده ها ،واحد تهران شمال 3 سال متوالي - لوح سپاس و قدرداني بماسبت قبولي فارغ التحصيلان اردبيل در مقطع كارشناسي ارشد در تهران تعداد قبوليها 60 نفر - لوح قدرداني بماسبت ارائه مقاله تحقيقاتي در كنفرانس سراسري محيط زيت دانشگاه ازاد اسلامي واحد اردبيل خرداد 1378 - لوح قدرداني مدير گروه آموزشي مديرت دانشگاه ازاد واحد تهران شمال1376 - لوح تقدير مدير گروه آموزشي علوم اجتماعي ،دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران شمال 1376 و لوح تاييديه و نشان از دانشگاه لوس آنجلس آمريكا- كاليفرنيا سال 1977 ميلادي و تشويق نامه هاي متعدد ديگر.چگونگي عرضه آثار : - تعداد مقالات متتشر شده در مجلات علمي : بيش از 58 مورد -

تعداد مقالات ارائه شده در سمينارها و كنفرانسهاي علمي : بيش از 15 مورد -استاد راهنماي بيش از 1000 پايان نامه كارشناسي و كارشناسي ارشد و دكتري آثار : اقتصاد ژاپن ، اهميت جغرافيا در جهان امروز ويژگي اثر : علي كاردان جهرمي ،زير نظر استاد كلاهي - چاپ شيراز3 توسعه اقتصادي ويژگي اثر : جلد اول انتشارات دانشگاه آزاد اسلامي تهران شمال 13784 جغرافياي جهان سوم ويژگي اثر : انتشارات دانشگاه شيراز 13495 سوره مباركه يس به زبان آذري ، مجموعه سخنراني ها در پنجمين كنگره جغرافيدانان ايران ويژگي اثر : دانشگاه تربيت معلم تهران -1357 بكوشش استاد كلاهي دبير اجرايي كنگره7 مجموعه مقد و بررسي 20 كتاب تاريخي و جغرافيايي ، نمودارهاي جغرافيايي ويژگي اثر : انتشارات دانشگاه شيراز 1343-با مقدمه پروفسور والتر كروز عضو هيئت علمي دانشگاه هاروارد

منابع زندگينامه :سيد محمد تقي مليح ،شرح حال استادان دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران شمال ،تابستان 1380 صص103-116

كلباسي، ابوالمعالي محمّد

قرن:13

جنسيت:مرد

مليت:ايران

فرزند مرحوم [آية الله]حاج محمّد ابراهيم.

عالم فاضل محقّق، مجتهد جامع، فقيه اصولى، جامع معقول و منقول، از اكابر علما و مجتهدين، محقّق مدقّق و دقيق الفكر، كثير التتبّع، در غايت زهد و تقوى؛ درباره زهد و ورع ايشان بين الخواص و العوام حكاياتى منقول است كه همگى دلالت بر عظمت مقام او مى كند.

در شب 4 شبنه 7 شبعان 1247 متولّد، و شب 4 شنبه 27 ماه صفر المظفر سال 1315 وفات يافته، در تخت فولاد، در تكيه اى

مخصوص مدفون گرديد.

در تذكرة القبور درباره او فرمايد: مجلس آن مرحوم، مصداق حديث حواريين و عيسى عليه السلام بود كه عرض كردند: مَن نُجالس ّ فرمود: مَن يُذَكر كم الله رويته، و يزيدكم فى العلم منطقه، و يرغبكم فى الآخره عمله.

در اصفهان خدمت آقا مير سيد حسن مدّرس تحصيل نموده. كتب و رسائل زيادى تأليف فرموده كه از آن جمله است:

1- استخارات 2- الاستشفاء بالتربة [مطبوع] 3- الاستجاريّة 4- الاسرافيّة 5- بشارات، در اصول، سه مجلد 6- تعارض استصحاب و اصالة الصحّة 7- جبر و تفويض 8- حجّيّت مظنّه 9- رساله در تزكيه ي اهل رجال 10- رساله در نيّت 11- رساله در مفطر بودن قليان 12- سند صحيفه ي كامله 13- شرح خطبه ي شقشقيه 14- شرح زيارت عاشورا 15- شرح كفايه سبزوارى، در فقه 16- متجاوز از بيست رساله در شرح حال روات و علما [مطبوع] 17- متجاوز از سى جلد كتاب و رساله ي ديگر در فقه و اصول و رجال 18- شرح زيارت جامعه.

(مجموع كتب و رسائل تأليفى ايشان متجاوز از هشتاد مجلد مى شود).

جمعى كثير از بزرگان علما و مجتهدين از شاگردان ايشان مى باشند كه معروف تر از همه ي آنها مرحوم آيت اللَّه العظمى مرحوم حاج آقا حسين بروجردى رحمة اللَّه عليه مى باشد.

در شرح زندگانى مرحوم بروجردى چندين مجلّد كتاب، و چند شماره مجلّه نوشته شده است كه از جمله ي آنها كتابى است كه نگارنده تأليف نموده و به ضميمه ي تاريخچه ي شهر سامراء به طبع رسيده است.

برگرفته از كتاب :دانشمندان و بزرگان اصفهان (جلد اول)

كلباسي، ايران

قرن:14

جنسيت:زن

مليت:ايران

دكتر ايران كلباسي در سال 1318 در شهر اصفهان متولد گرديد. ايشان

داراي دكتري رشته زبان شناسي همگاني از دانشگاه تهران در سال 1351است .وي هم اكنون عضو هيئت علمي و استاد پژوهشكده زبانشناسي پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي تهران مي باشد.

گروه : علوم انساني

رشته : زبان و ادبيات فارسي

گرايش : زبان شناسي

تحصيلات رسمي و حرفه اي : - دريافت گواهي نامه ششم ابتدايي : دبستان دانش ،اصفهان 1331 - دريافت ديپلم متوسطه : دبيرستان شاهدخت سابق ،اصفهان رشته علوم طبيعي ،1337 - دريافت گواهي نامه كارشناسي:در رشته زبان و ادبيات فارسي، از دانشگاه شيراز، در سال 1342 - دريافت گواهي نامه ارشد:در رشته زبانشناسي همگاني، از دانشگاه تهران، در سال 1346 - دريافت گواهي نامه دكتري:در رشته زبانشناسي همگاني، از دانشگاه تهران، در سال 1351

مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : سوابق شغلي ايران كلباسي به قرار زير است: - استخدام در وزارت آموزش و پرورش، در اصفهان،1337 - رئيس انستيتو تربيت معلم، وابسته به وزارت آموزش و پرورش در تهران، از سال 1351-1353 - انتقال از آموزش و پرورش به فرهنگستان سابق زبان ايران، در تهران، در سال 1353 - انتقال به پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي، در تهران بعد از انقلاب اسلامي - استفاده از فرصت مطالعاتي، در دانشگاه لندن، مدرسه مطالعات شرقي و افريقايي (SOAS) در سالهاي 1365-1371 - استاد، پژوهشگر و مدير فعلي گروه گويش شناسي در پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي - مدير فعلي گروه گويش شناسي در انجمن زبانشناسي ايران

فعاليتهاي آموزشي : ايران كلباسي در دانشگاههاي تهران ،شهيد بهشتي ،الزهرا،علوم پزشكي ايران ، پيام نور ،پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي و دانشگاه آزاد اسلامي به تدريس مي

پردازد.

آرا و گرايشهاي خاص : ايران كلباسي در زمينه گويش هاي ايراني تخصص دارد و بيشتر مقالات خود را در اين زمينه نوشته است.

چگونگي عرضه آثار : - تعداد راهنمايي پايان نامه هاي دكتري و كارشناسي ارشد در رشته زبانشناسي همگاني : بيش از 100 رساله - تعداد مقالات ارائه شده در همايشها به همراه ايراد سخنراني : بيش از 40 مورد - تعداد تاليف كتاب : 10 كتاب - تعداد مقالات منتشر شده در مجلات علمي : 56 مقاله

--------------------------------------------------------------------------------

آثار :

1 بررسي ساخت واژه در زبان رومانو(1373)

2 زبان فارسي و زبانهاي محلي

ويژگي اثر : دانشكده مكاتبه اي، 1355

3 ساخت اشتقاقي واژه در فارسي امروز

ويژگي اثر : پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي، 1371

4 ساخت واژه در گويش كليميان اصفهان

ويژگي اثر : پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي، 1373

5 ساخت واژه در گويش لاري

6 ساختمان آوايي در فارسي

7 فارسي اصفهاني

ويژگي اثر : پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي 1370

8 فارسي ايران و تاجيكستان

ويژگي اثر : دفتر مطالعات سياسي وزارت امور خارجه، 1374

9 گويش كلاردشت (رودبارك) ببپژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي

ويژگي اثر : 1376

10 گويشهاي ايراني و لهجه هاي فارسي (1371)

11

گويشهاي كردي مهاباد

ويژگي اثر : پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي،1362

منابع زندگينامه : 1http://www.ihcs.ac.ir/User/People.aspx?ID=3322پوران فرخزاد، دانشنامه زنان فرهنگساز ايران و جهان ، ج 2 ، ص 14243تكميل پرسشنامه فرهيختگان توسط دكتر ايران كلباسي بنا به درخواست بنياد ايرانشناسي- پاييز 1386

كلباسي، روح الامين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

روح الامين مجتبي كلباسي اشتري

محل تولد : اصفهان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1336/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب در حدود سال 1350 وارد حوزه علميه اصفهان شدم و تحصيلات مقدماتي را در مدرسه علميه «ذوالفقار» طي كرده و در سال 1354 وارد حوزه علميه قم شدم و در درس حضرات: «اعتمادي»، «دوزدوزاني»، «خزعلي»، «مظاهري» و «سبحاني» شركت و در درس خارج هم از اساتيد عظيم همچون: «آيت الله تبريزي»، «فاضل»، «سبحاني» و «منتظري» استفاده نمودم و از سال 1362 در كارهاي پژوهشي ابتداء در مركز تازه تأسيس (پژوهشگاه دفتر تبليغات) شركت كردم. در پژوهشگاه «سيره معجم بحار الانوار و ... » بالاخره در كار «تفسير راهنما» در مركز فرهنگ و معارف قرآن توفيق يافتم. لازم به ذكر است در تأسيس مركز فرهنگ و معارف قرآن و پايه ريزي كارهاي پژوهشي در آن مركز، نقش اساسي داشتم. در همان سال ها موفق به مديريت توليد نرم افزار تبيان 3 شدم كه اولين فرهنگ موضوعي قرآن به صورت نرم افزار رايانه اي بود.

چندي بعد (سال 75) واحد پاسخ به سوالات نهاد نمايندگي رهبري در دانشگاه ها را راه اندازي كردم كه در طي چندين سال به هزاران سوال پاسخ داده شد و نرم افزار «پرسمان» حاصل بخشي از آن

فعاليت ها است. از سال 79 به بعد «ستاد تفسير قرآن كريم» زير نظر حجت الاسلام و المسلمين قرائتي تشكيل و حقير تاكنون دبير آن ستاد بوده و توفيق خدمتگذاري داشته ام كه شرح فعاليت ها مجالي وسيع مي طلبد. همچنين از سال 82 مديريت «مركز تخصصي مهدويت» را پذيرفتم كه تاكنون اين توفيق سلب نشده است. در طول اين سال ها صدها ساعت برنامه راديويي در عرصه پاسخگويي به سوالات تفسير و برخي موضوعات ديگر داشته ام. همچنين ساعتها بحث و پاسخگويي از طريق سيما داشته ام كه البته از تاثير و يا نقش آن بي خبرم.

كلباسي، محمد

قرن:13

جنسيت:مرد

مليت:ايران

فرزند علامه حاج محمد ابراهيم كلباسى.

عالم فاضل زاهد محقق جامع، امام مسجد حكيم، و مدرس در آنجا. عمر عزيز خود را به تأليف كتب و رسائل، و درس و بحث، و اقامه ى جماعت، و رفع خصومات و مرافعات مى گذرانيده، و مواظب آداب شرعيه بوده، به طورى كه كمتر مستحبى از او فوت مى شده.

در خدمت پدر بزرگوار و جمعى ديگر تلمذ نموده، و از پدر و حاج سيد محمد باقر [شفتى] و شيخ حسن نجفى [صاحب جواهر] اجازه داشته.

كتب زير از تأليفات اوست:

1 - انوار النزول 2 - رساله در آداب نفس 3 - رساله در ميراث 4 - رساله در صوم 5 - رساله در جنايز 6 - رسائلى در رجال 7 - شرح تهذيب علامه 8 - شرح خلاصة الحساب 9 - شرح «نتايج» سيد ابراهيم قزوينى 10 - كتابى در حدود و ديات 11 - كتابى در طهارت و صلات، با استدلال 12 - منبع الحيات، در اصول، كه به فرموده ى حاجى، جمع

عبارت علماى اصول نموده، از متقدمين و متأخرين، در 15 مجلد 13 - نور حدقة الناظرين، در آداب و اخلاق و ادعيه و مواعظ 14 - هدية الشيعة، كه رساله ى عمليه ى ايشان است؛ و غيره.

در روز جمعه 22 ربيع الاول سال 1292 وفات يافته، داخل بقعه ى پدر مدفون گرديد.

برگرفته از كتاب :دانشمندان و بزرگان اصفهان (جلد دوم)

كلباسي، محمد جعفر

قرن:13

جنسيت:مرد

مليت:ايران

شيخ محمّد جعفر، از علماى ازكيا، فاضل اديب محقّق، در 14 شهر رمضان المبارك سال 1219 متولّد، و در نزد پدر و ديگران تلمّذ فرموده، و در جمعه 26 محرم الحرام سال 1292 وفات يافته، در مقبره ي پدر مدفون گرديد

كتب زير از اوست:

1- رساله ي مبسوطى در حدود 2- رساله اى در ديات به نام تحفة الجعفريّة 3- رساله اى در شرح حال پدر خود 4- منهاج الهدايه 5- منهج الرشاد، در شرح ارشاد.

برگرفته از كتاب :دانشمندان و بزرگان اصفهان (جلد اول)

كلباسي، محمد مهدي

قرن:13

جنسيت:مرد

مليت:ايران

فرزند علامه حاج محمد ابراهيم. عالم زاهد و ورع متقى، از فحول علما و مجتهدين، محقق مدقق، در اصفهان متولد گرديده، و نزد پدر خود و سيد حجةالاسلام و جمعى ديگر تحصيل نموده، در مسجد حكيم امامت و تدريس مى نموده، و مرجعيت تامه يافته، و مورد وثوق و احترام قاطبه ى طبقات بوده، و بسيار متواضع و در عين حال ساده بوده است. حكايتها از سادگى ايشان نقل مى شود كه ذكر آنها موجب اطاله ى كلام است، و همگى آنها دليل بر خوبى او مى شود. وى هرگز درباره ى مردم گمان بد نمى برده است.

كتب زير از ايشان است:

1- رساله در استصحاب 2- رساله در اراضى مفتوح العنوة 3- رساله در طهارت 4- رسائلى در اصول - شرح طهارت لمعه 5- شرح منهاج الهدايه ى پدرش موسوم به «معراج الشريعة» در 8 مجلد - شرح روضة البهية 6- شرح تصريف 7- شرح بر قسمتى از لمعه در چهار مجلد 8- شفاء الاسقام، در شرح تهذيب المنطق 9- ضياء العوالم، در اصول فقه 10- عيون الاصول، در اصول، مختصر 11- مشارق الاصول 12- مصابيح الاصول 13- منهج السداد، در شرح

ارشاد 14-نور العيون [للمتقين] 15- هداية الطالبين، نام رساله ى عمليه ى ايشان است؛ و غيره.

مشاراليه داماد حاج سيد محمدباقر بيدآبادى و مجاز از ايشان بوده، و در شب 4 جمادى الثانيه سال 1278 وفات يافته، در جنب پدر در مقبره ى مقابل مسجد حكيم مدفون گرديد.

برگرفته از كتاب :دانشمندان و بزرگان اصفهان (جلد دوم)

كلوري، رضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيدرضا كلوري

محل تولد : تهران

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1351/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب در سال 1369 پس از فارغ التحصيلي از «هنرستان رشته هنر و گرافيك» در تهران، وارد حوزه علميه «مجد» شدم كه از مدارس سازمان تبليغات اسلامي بود و پس از آن در زير مجموعه مدارس «مروي» تهران و در نهايت در مدرسه «مروي» به مدت 7 سال در تهران به تحصيل علوم حوزوي اشتغال داشتم. در اين زمان با قبولي در «موسسه آموزشي پژوهشي امام خميني (ره)» به قم عزيمت كردم و به تحصيلات حوزوي در قم ادامه دادم. در موسسه امام خميني (ره) در مقطع كارشناسي ارشد، رشته (جامعه شناسي) را به اتمام رسانده ام و به تدوين پايان نامه اشتغال دارم. مقالاتي از بنده به چاپ رسيده است و مقاله اي و كتابي نيز قرار است چاپ شود.

در ابتداي دروس خارج به محضر اساتيد حضرات آيات: «مكارم شيرازي» و «آيت الله سبحاني» حضور يافتم. اما پس از يكسال و اندي و با آشنائي با جناب استاد «آيت الله هادوي تهراني» از كلاس خارج فقه و اصول ايشان بهره مند شدم و تا اين سال يعني 1385، حدود پنج سال است كه از محضر وي بهره مي برم.

كمال عزت، هادي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

هادي كمال عزت

محل تولد : مشهد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1356/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب تحصيلات كلاسيك را تا مقطع ديپلم در مشهد گذرانده و پس از آن در آبان سال 1374 با توجه به علاقه اي كه به دروس حوزه

و جهان طلبگي پيدا كردم، شروع به خواندن اين دروس كرده و پس از اتمام دروس اصلي مانند ادبيات، اصول فقه و ... در سال 1376 موفق به شركت در امتحانات حوزه علميه قم و قبولى پايه 6 شدم. از ابتداي سال تحصيلي 1376 دروس سطح 2 را با سري درسهاي مدرسه حضرت «آيت الله گلپايگاني» آغاز كرده و هم زمان به تدريس دروس (الموجز، اصول فقه، لمعه، مباحث طهارت، نماز، حدود، قصاص، ديات، متاجر، صوم، خمس، زكات، ارث، امر به معروف و نهي از منكر، منطق، ادبيات، ابن عقيل، صرف ساده، نحو مقدماتي، هدايه، صمديه و مختصر) به صورت آزاد و خارج از مدارس پرداختم.

پس از اتمام دروس سطح در سال 1379 - 1380، جهت تدريس به مدرسه «امام موسي بن جعفر (ع) تهران» دعوت شدم و پس از يك سال تدريس دروس ادبيات، فقه و اصول به قم بازگشته و در مدرسه «انوار الرسول» به عنوان مربي و مدرس دعوت به همكاري شدم و تا سال 82 – 83 در آن مدرسه مباركه مشغول به فعاليتهاي علمي بودم و پس از آن در سال 83 همزمان با خدمت در مدرسه معصوميه به تدريس (درس احكام) براي طلاب پايه 1 و (الموجز) براي طلاب پايه 4 پرداختم.

دروس خارج را از سال 1380 (همزمان با تدريس)، در تهران با شركت در درس فقه [قصاص] مقام معظم رهبري آغاز نمودم و در سالهاي بعد در محضر «حضرت استاد شهيدي» در درس فقه و اصول افتخار تلمذ پيدا كردم. هم اكنون افتخار تدريس در مدرسه امام مهدي (عج) از مدارس مركز جهاني علوم اسلامي و

همزمان تدوين دو عنوان كتاب احكام 1 و 2 (احكام تمهيديه) جهت ترم 1 و 2 دانشستان امام خميني (دانشگاه مجازي وابسته به مركز جهاني علوم اسلامي) را دارم.

كمال عزت، هادي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

هادي كمال عزت

محل تولد : مشهد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1356/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب تحصيلات كلاسيك را تا مقطع ديپلم در مشهد گذرانده و پس از آن در آبان سال 1374 با توجه به علاقه اي كه به دروس حوزه و جهان طلبگي پيدا كردم، شروع به خواندن اين دروس كرده و پس از اتمام دروس اصلي مانند ادبيات، اصول فقه و ... در سال 1376 موفق به شركت در امتحانات حوزه علميه قم و قبولى پايه 6 شدم. از ابتداي سال تحصيلي 1376 دروس سطح 2 را با سري درسهاي مدرسه حضرت «آيت الله گلپايگاني» آغاز كرده و هم زمان به تدريس دروس (الموجز، اصول فقه، لمعه، مباحث طهارت، نماز، حدود، قصاص، ديات، متاجر، صوم، خمس، زكات، ارث، امر به معروف و نهي از منكر، منطق، ادبيات، ابن عقيل، صرف ساده، نحو مقدماتي، هدايه، صمديه و مختصر) به صورت آزاد و خارج از مدارس پرداختم.

پس از اتمام دروس سطح در سال 1379 - 1380، جهت تدريس به مدرسه «امام موسي بن جعفر (ع) تهران» دعوت شدم و پس از يك سال تدريس دروس ادبيات، فقه و اصول به قم بازگشته و در مدرسه «انوار الرسول» به عنوان مربي و مدرس دعوت به همكاري شدم و تا سال 82 – 83 در آن مدرسه مباركه مشغول به فعاليتهاي علمي بودم و پس

از آن در سال 83 همزمان با خدمت در مدرسه معصوميه به تدريس (درس احكام) براي طلاب پايه 1 و (الموجز) براي طلاب پايه 4 پرداختم.

دروس خارج را از سال 1380 (همزمان با تدريس)، در تهران با شركت در درس فقه [قصاص] مقام معظم رهبري آغاز نمودم و در سالهاي بعد در محضر «حضرت استاد شهيدي» در درس فقه و اصول افتخار تلمذ پيدا كردم. هم اكنون افتخار تدريس در مدرسه امام مهدي (عج) از مدارس مركز جهاني علوم اسلامي و همزمان تدوين دو عنوان كتاب احكام 1 و 2 (احكام تمهيديه) جهت ترم 1 و 2 دانشستان امام خميني (دانشگاه مجازي وابسته به مركز جهاني علوم اسلامي) را دارم.

كوثري، عباس

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عباس كوثري

محل تولد : تربت حيدريه

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1335/1/1

زندگينامه علمي

پس از پايان تحصيلات ابتدائي در سال 1348 وارد حوزه علميه هراتي شهرستان «تربت حيدريه» شدم و جامع المقدمات، سيوطي، بخشي از مغني اللبيب (كه در ادبيات عرب است) را نزد اساتيد آن حوزه فراگرفتم. سپس جهت ادامه تحصيل رهسپار حوزه علميه مشهد شدم و ادبيات تكميلي، منطق، معاني بيان و بديع را در محضر اساتيد بزرگوار آن سامان به ويژه آقاي: «واعظي» و آقاي «حجت هاشمي» به پايان رساندم. پس از اتمام معالم الاصول و شرح لمعه، كتاب مكاسب شيخ انصاري را (كه در معاملات نگاشته شده) در نزد «آيت الله ميرزا علي فلسفي» شروع نمودم و در سال 1354 به قم آمدم. جهت ادامه مكاسب در درس «آيت الله ستوده» حاضر شدم، كفاية الاصول مرحوم آخوند خراساني را نزد

اساتيد معروف قم از آن جمله: «آيت الله فاضل لنكراني» و «آيت الله سلطاني» خواندم و سال 1356 براي خارج فقه و اصول در درس «آيت الله وحيد خراساني» حاضر شدم و حدود بيست سال، آن را ادامه دادم و مدت حدود دو سال نيز از درس خارج فقه و اصول «آيت الله تبريزي» نيز استفاده بردم.

در كنار درس هاي فقهي و اصولي، كتابهاي فلسفي را از محضر اساتيد فلسفه آموختم: (شرح منظومه) را نزد «آيت الله انصاري شيرازي»، (نهاية الحكمه) را نزد «آيت الله مصباح» و (اسفار ملاصدرا) را از محضر «آيت الله جوادي» بهره مند شدم. اين در حالي است كه در كنار تحصيل، همواره به تدريس، اشتغال داشته ام كه از آن جمله مي توان به اين موارد اشاره كرد: (مكاسب، كفاية الاصول، تدريس ادبيات، فقه و اصول). همچنين در زمينه هاي مختلف به ويژه موضوعات قرآني داراي تاليفاتي كه در قبل ذكر شده مي باشم.

كوثري، عبدالله

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عبدالله كوثري در سال 1325 شمسي در شهر همدان متولد شد.كوثري از جمله مترجماني است كه ادبيات امريكاي لاتين را ترجمه كرده و در شناساندن اين ادبيات به اهل فرهنگ ايران، تلاش فراواني است. از عبدالله كوثري، بيش از 50 عنوان كتاب در حوزه ادبيات و اقتصاد ترجمه شده است. كتابهاي "جنگ آخر زمان" و "خاطرات پس از مرگ " ترجمه عبدالله كوثري، به ترتيب در دورهاي هيجدهم و بيست و دوم انتخاب كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ،به عنوان كتاب سال برگزيده شدند.

گروه : علوم انساني

رشته : زبان و ادبيات فارسي

گرايش : ترجمه

تحصيلات رسمي و حرفه

اي : عبدالله كوثري تحصيلات ابتدايي متوسطه را در تهران سپري كرد و در سال 1344 شمسي از دبيرستان البرز فارغ التحصيل شد. تحصيلات دانشگاهي را در رشته اقتصاد دانشگاه ملي (شهيد بهشتي) گذراند و در سال 1348 شمسي موفق به اخذ ليسانس گرديد.

مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : عبدالله كوثري از همان سالها در نشريات ادبي اشعار آقاي كوثري چاپ مي شد. وي ترجمه را از سال 1352 شروع كرد و در كنار ترجمه، در امر ويرايش كتابهاي ترجمه شده در زمين? علوم انساني نيز فعاليت مي كرد.

جوائز و نشانها : كتابهاي "جنگ آخر زمان" و "خاطرات پس از مرگ " ترجمه عبدالله كوثري، به ترتيب در دورهاي هيجدهم و بيست و دوم انتخاب كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ،به عنوان كتاب سال برگزيده شدند.

چگونگي عرضه آثار : از عبدالله كوثري، بيش از 50 عنوان كتاب در حوزه ادبيات و اقتصاد ترجمه شده است؛ از جمله «پوست انداختن»، «خودم با ديگران»، «آئورا» از كارلوس فوئنتس، «خوان رامون خيمس» از هاواردتي يانگ، «الكساندر پوشكين» از جي ناماس شا و... «گزيده شعرها» نام كتابي است كه در سال 1377 به چاپ رسيده و در آن 43 قطعه شعر سروده شده عبدالله كوثري طي سال هاي 1346 تا 1373 ارايه شده است.

--------------------------------------------------------------------------------

آثار :

1 آئورا

ويژگي اثر : ترجمه،نوشت? كارلوس فوئنتس نشر تندر

2 آدام اسميت

ويژگي اثر : ترجمه،نوشت? د.د. رافائل نشر طرح نو

3 آنتوان بلوايه

ويژگي اثر :

ترجمه،نوشت? پل نيزان نشر توس

4 پوشكين

ويژگي اثر : ترجمه، نوشت? تامس شا نشر نسل قلم

5 تراژدي اورستيا

ويژگي اثر : ترجمه،نوشت? آيسخلوس نشر تجربه

6 جنگ آخر زمان

ويژگي اثر : تاليف:ماريو بارگاس يوسا؛ترجمه: عبدالله كوثري.- تهران: آگه، 1377 [توزيع 1378].- 919ص.اين كتاب ، در دوره هيجدهم انتخاب كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ،به عنوان كتاب سال معرفي و برگزيده شد. آشنايي با كتاب : «جنگ آخر زمان» جنگ آخر زمان/ ماريو بارگاس يوسا؛ عبدالله كوثري.- تهران: آگه، 1377 [توزيع 1378].- 919ص. رمان جنگ آخر زمان شاهكار ادبي يوسا، نويسند? برجست? اهل پرو است كه به سبكي رئاليستي (و به دور از هرگونه «نوپردازي») نوشته شده است. از ويژگيهاي اين رمان، ترسيم فضاي بومي و حال و هوايي است كه مختص كشورهاي لاتين است و رويدادهاي آن به قرن نوزدهم مربوط مي شود. شيو? روايت اين رمان وابسته به فضاي اسطوره اي- حماسي آن است كه به شيوه اي ساده و صريح و سنتي صورت مي گيرد و در آن از بازيهاي شكلي خبري نيست. در هر بخش رمان به تناوب، شخصيتهاي رمان معرفي مي شوند و گذشته شان دركمال ايجاز و اختصار شرح داده مي شود و در كنار اين معرفي شخصيتها، ماجرايا حادث? داستان نيز دنبال مي شود. مترجم محترم در ترجم? حاضر ضمن رعايت دقت و امانت در انتقال مطالب و مضامين، به حفظ سبك نويسند? كتاب نيز وفادار مانده و كوشيده است ترجمه اي استوار، روان

و خوشخوان به دست دهد. تلاش مترجم در رساندن پيام كتاب يوسا به زبان فارسي با بياني روشن و دلنشين ستودني است.

7 خاطرات پس از مرگ

ويژگي اثر : ترجمه،اين كتاب ، در دوره بيست و دوم انتخاب كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ،به عنوان كتاب سال معرفي و برگزيده شد.آگه آشنايي با كتاب : خاطرات پس از مرگ خاطرات پس از مرگ براس كوباس / نوشته ماشادو دِ آسيس، ترجمة عبدالله كوثري. - تهران: مرواريد، 1382 داستانهاي برزيلي - قرن 19 ژواكيم ماريا ماشادو دِ آسيس (1839 - 1908) نويسندة برزيلي، از نامدارترين نويسندگان قرن نوزدهم آمريكاي لاتين و از بهترين آنها در همة زمانهاست. در خانواده اي فقير زاده و در كودكي يتيم شد. زندگي را نخست با كار كردن در چاپخانه و آنگاه با روزنامه نگاري و سپس با نويسندگي مي گذراند. در برزيل به شهرت و منزلت دست يافت و اولين رئيس آكادمي ادبيات اين كشور شد و تا پايان عمر در اين سمت برجا بود. ماشادو در خلق طرح هاي پيچيدة رواني و آنچه ماية آزار انسان است، استادي بي بديل بود. خاطرات پس از مرگ براس كوباس شاهكار ماشادو به شمار مي رود و نويسنده در آن با آميزش هنر كامل نقل و طنزنويسي، محيطي خاص به وجود آورده است. داستان خاطرات ثروتمندي را شرح مي دهد كه در عشق با ناكامي و تيره روزي همراه است. قهرمان كتاب در واقع نويسنده است كه انديشه ها، آرزوها، خاطرات، رؤ ياها و احساس هاي خويش را در ضمن توصيفي از آداب و رسوم بيان كرده است. ماشادو در

آثار خود توانسته است نثر برزيل را از حالت منطقه اي و تصوير منظره ها و آداب و رسوم خاص آن خارج كند و به مطالعة بشر از نظر كلي و جهاني نزديك شود. او به وسيلة تحليل دقيق رواني و تحقيقي استادانه موفق گشته است احساس تلخ ناكامي هاي خود را در وراي لحن مطايبه آميز و طنز آرام و لطيف بپوشاند و ناپيداترين گوشه هاي زندگي را چون مسائلي عالي آشكارا پيش چشم گذارد. آثار داستاني ماشادو يك سلسله پردة نقاشي منعكس كنندة واقعيت هاست و بيان موجز او كه از زبان و فرهنگ عامه رنگ دارد، وي را يكي از بزرگترين نويسندگان زبان پرتغالي ساخته است.

8 خودم با ديگران

ويژگي اثر : ترجمه،نوشت? كارلوس فوئنتس نشر قطره

9 روانكاو و داستان هاي ديگر

ويژگي اثر : ترجمه، آشنايي با كتاب : روانكاو و داستان هاي ديگر روانكاو و داستان هاي ديگر / نوشته ماشادو دِ آسيس، ترجمة عبدالله كوثري - تهران: لوح فكر، 1382. مجموعة روانكاو و داستان هاي ديگر، شامل يك داستان بلند و يازده داستان كوتاه از نويسندة مشهور برزيلي ژواكيم مآريا ماشادو دِ آسيس است كه توسط مترجم نامدار عبداله كوثري به زبان فارسي ترجمه گرديده و انتشارات لوح فكر آن را منتشر كرده است. نثر شيوا و رواني كه مترجم براي برگرداندن متن به زبان فارسي به كار برده، واجد چنان ويژگي هاي ممتازي است كه خواندن ترجمة اين مجموعه داستان نه فقط افادة لذت مي كند، بلكه همچنين مشابه همان تأثيري را در خوانندة فارسي زبان باقي مي گذارد كه متن اصلي در خوانندة اسپانيايي زبان مي گذارد. مترجم با دقتي

لغت شناسانه و با وسواسي محققانه كوشيده است تا سطح كلام را در گفتار هريك از راويان يا شخصيت هاي داستان ها متناسب با متن اصلي حفظ كند. به اين منظور، وي علاوه بر گزينش دقيق برابرهاي مناسب براي واژگان، به نحو يا تركيب واژه ها در جمله نيز توجه نشان داده است. مترجم به سبب تسلطي كه به سبك نويسنده دارد، موفق شده است متني را به خوانندة فارسي زبان عرضه كند كه تا حد امكان مؤ لفه هاي متمايزكنندة طرز داستان نويسيِ ماشادو دِ آسيس را هم شامل مي شود. رعايت امانت در ترجمه، به كارگيريِ معادل هاي دقيق و كوششِ درخور تحسين براي حفظ يا بازآفريني سبك متن اصلي، از جملة بارزترين ويژگي هاي ممتازِ اين ترجمه است.

10 شكسپير

ويژگي اثر : ترجمه،نوشت? جرمين گرير نشر طرح نو

11 كارلوس فوئنتس

ويژگي اثر : ترجمه، نوشت? لانين. آ. گيورگو نشر نسل قلم

منابع زندگينامه : 1http://www.ibna.ir/vdcauin6.49nm015kk4.html2www.ketabesal.ir

كوشا، محمدعلي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد على كوشا

محل تولد : بيجار گروس- سيرلان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1331/1/1

زندگينامه علمي

در تاريخ 1/1/1331 در يكي از روستاهاي توابع شهرستان «بيجار گروس» واقع در استان «كردستان» به نام «دولت آباد» به دنيا آمده ام كه به گفته مرحوم پدرم پس از 14 روز به روستاي «سيرلان» كوچ مي كنند و تا كلاس ششم ابتدايي در سيرلان تحصيل نمودم و پس از آن وارد دبيرستان در شهر بيجار شدم. تا كلاس يازده نظام قديم در بيجار و سال آخر دبيرستان را در شهرستان «سقز» به پايان رساندم و سال 1353 وارد حوزه علميه

قم شدم و در مدرسه آيت الله گلپايگاني مقدمات را خواندم و سپس در حلقه هاي دروس ديگر تا شروع لمعه شركت كردم و سپس دروس رسائل، مكاسب و كفايه را به پايان بردم و آنگاه در درس خارج شركت كردم.

پا به پاي دروس سطح عالي در مدرسه «الهادي» و «امام عصر» حدود 12 سال يا بيشتر تدريس نمودم و در زندانهاي سياسي كشور از جمله «اوين» در تهران و نيز «ساحلي» در قم و همچنين در اراك و همدان براي افراد سطح عالي به تدريس عقايد پرداختم و اكنون مدت 10 سالي است كه به كار تحقيق و نوشتن مشغول هستم. جمعاً 26 اثر تأليفي، تحقيقي و تصحيحي را ارائه نموده ام كه عمده آنها به چاپ رسيده است. اخيراَ به علوم قرآني بيشتر توجه نموده ام و ترجمه هاي قرآن را مورد نقد و بررسي قرار داده ام كه كتاب معروف اينجانب به نام «ترجمه هاي ممتاز قرآن در ترازوي نقد» مورد توجه محافل ادبي و دانشگاهي به ويژه قرآن پژوهان، با استقبال خوبي مواجه بوده است و حدود 11 مجله مثل آيينه پژوهان، ترجمان وحي، بينات و ... مقالات اين بنده را در موضوعات كتابشناسي، نقد، ترجمه و ... چاپ كرده اند و همچنين با شماري از روزنامه ها و هفته نامه ها مصاحبه داشته ام و مقالاتي نيز در آنها به چاپ رسانده ام.

هدف اصلي من از طلبه شدن «فهم اسلام و فهماندن آن» بوده و چيزي جز اين هم از خدا نخواسته ام به هر حال (از خدا جوييم توفيق ادب - بي ادب محروم ماند از لطف رب). ضمناَ

در ايام تعطيلي برنامه هاي وسيع تبليغي در پيش و پس از انقلاب اسلامي داشته ام كه مي توانم بگويم در تمام آنها موفق بوده ام. از جمله: در شهرهاي سبزوار، نيشابور، تربت جام، آبادان، زابل، شيراز، فيروز آباد فارس، همدان، تويسركان ، نهاوند، ملاير، بيجار و لار علاوه بر سخنراني، كلاسهاي تدريس اصول عقايد و پاسخ به پرسش ها و تفسير قرآن را نيز برقرار نموده و در همه آنها موفقيت چشمگيري داشته ام.

كوه كمره اي، محمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد محمد كوه كمره اي

محل تولد : تبريز

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1319/1/1

زندگينامه علمي

الحمدلله المفيض علي الاطلاق المتّجلي علي الانفس و الاخلاق، و الصلوة و السلام علي النّبي الاعظم و النور الاتم و الخلق الاول محمد و آله الطاهرين و لعنة الله علي اعدائهم اجمعين.

بر همه راهيان علم و ادب و فرهنگ و هنر و سالكان راه حق و حقيقت، پوشيده نيست كه يكي از كارهاي ارزشمند و مفيد بر حال همۀ طبقات جوامع بشري احياي آثار و تراجم احوال بزرگان علم و ادب مي باشد. مع الاسف اين كمترين داخل در اين مقوله نيست چون نه مشكلي را با بيان حل كرده و نه گره و عقدۀ علمي را با بنان، تا صاحب تصنيف و تأليفي باشم شايسته تحسين و سزاوار تبيين، نه به مقامي واصل و نه بهره و اثري از او حاصل، ليكن بنا به منطق شرع مبين كه اجابت دعوت مؤمن مستحسن است و لازم، به دعوت مركز تحقيقات كامپيوتري علوم اسلامي نور (شكر الله مساعيهم) لبيك گفته چند كلمه مختصر به عنوان بيوگرافي و شرح حال اجمالي

نوشته و بازگويي مي نمايم: اينجانب سيد محمد كوه كمري فرزند مرحوم خلد آشيان حاج سيد ابوالفضل كوه كمري (غفر الله و لنا)، به سال يك هزار سيصد و نوزده هجري شمسي و روز چهاردهم شعبان المعظم در شهرستان تبريز ديده به جهان گشوده و تحت مراقبت و كفالت پدر و مادر الهي تربيت يافته و از شير مادري مؤمنه و عفيفه تغّذي نموده ام (سقاهما الله و جميع المؤمنين و المؤمنات شرابا طهورا) و انتساب پر افتخار و سلسله سيادت اسره و خانواده اينجانب با 29 واسطه به چهارمين اختر تابناك امامت و ولايت حضرت سيد الساجدين و زين العابدين علي بن الحسين (عليهما السلام) مي رسد و از سادات صحيح النسب كوه كمره كه از توابع و نواحي شهرستان تبريز شمرده مي شود؛ مي باشد و در اين رابطه مناسب و به جا مي بينم كه متذكر و متمثل به اشعار استاد شهريار رحمة الله عليه باشم

جز يك نسب كه از تو به خود بسته چيستم من آنچنانكه آل علي هست، نيستم

امّا مرا هم اي علي از خود مران كه من تا چشم داشتم به حسينت گريستم

پس از پايان تحصيلات ششم ابتدايي در شهرستان تبريز وارد مدارس علوم ديني شده و مشغول خواندن كتابهاي ادبيات فارسي معمول و متعارف آن زمان مانند گلستان، نصاب،

تاريخ معجم، كليله و دمنه و كتابهاي ديگر و بعد مشغول فرا گرفتن كتب ادبيات عربي متعارف حوزه هاي آن عصر از محضر اساتيد بزرگوار و روحانيون عالي مقام گرديدم (غفر الله للماضين منهم و ادام الله افاضين الباقين و اداء حقوقهم) كه به اسم مبارك بعضي از بزرگواران اشاره و ياد آوري مي نمايم: مرحوم مغفور شيخ عبدالكريم دستجردي، آقاي حاج شيخ موسي ناصحي، آقاي ميرزا رحيم قراملكي و آقاي حاج شيخ جعفر اشراقي كه هر سه بزرگوار در قيد حيات مي باشند (وفقهم الله لمرضاته) و در سال 1340 هجري شمسي پس از ارتحال مرحوم حضرت آية الله العظمي بروجردي (رحمة الله عليه) به حوزه مقدسه علميّه قم (صانها الله عن الحوادث و الفتن) مشّرف شدم. پس از زحمات فراوان در مدرسه مباركه حجتيه (اعلي الله درجات مؤسسها و بانيها) حجره گرفته و تحصيل را ادامه دادم و باقيمانده لمعتين، رسائل و مكاسب را در محضر اساتيد بزرگوار و گرانقدري چون: جناب مستطاب «حاج ميرزا جعفر سبحاني»، «حاج سيد جواد خطيبى»، «آقاي شيخ كريم مّلائي»، «آقاي ميرزا ابوالفضل علمائي» و «شيخ حسين ايوبي» استفاده كردم و جلدين كفايه را در محضر انور و پر فيض «مرحوم آية الله سيد محمد باقر طباطبائي بروجردي» معروف به (سلطاني) فرا گرفته و بهره جستم. (حشره الله مع اجداده الطاهرين و جزاه الله عن الاسلام خيرا).

از علوم عقلي كتاب شريف شرح تجريد را در خدمت مرحوم آقاي «شيخ اسحاق آستارائي» و شرح منظومه را در خدمت مرحوم شهيد بزرگوار «آيت الله دكتر محمد مفّتح» و مدت نه سال مشغول خواندن كتاب شريف اسفار مرحوم ملاصدرا در

محضر نوراني و پر از معنويت و روحاني حكيم الهي «حضرت آيت الله جوادي آملي» (ادام الله ظله العالي) بوده و بهره كامل برده و مدت چهار سال از محضر اقدس و نوراني حكيم الهي و عارف رباني «حضرت آيت الله حسن زاه آملي»، مقداري از هئيت قديم و مقداري از مصباح الانس را تلّمذ نموده و استفاده كافي بردم و پيش از انقلاب مقدس اسلامي مرحوم شهيد بزرگوار فيلسوف عاليقدر و اسلام شناس آن هم به معني واقعي كلمه، «حضرت آيت الله مطّهري» (اعلي الله درجات العاليه و جعل ابخته مثواه) مدت كوتاهي در شب هاي پنجشنبه، خارج اسفار و روزها بحث شناخت، افاضۀ فيض مي فرمودند و اينجانب هم افتخار شركت داشتم.

پس از اتمام دورۀ سطح در علوم عقلي و نقلي قسمت خارج فقه و اصول را شروع نمودم كه نسبتاً زمان طولاني بود در محاضرات و دراسات آيات عظام و اسطوانه هاي فقه و فقاهت و مراجع گرانقدر آن زمان حضور مستّمر داشتم و اول كسي كه در درس خارج او شركت نمودم و از چهرۀ دل آراي او لذت مي بردم؛ شخيصيت والا مقام و كم نظير، عالم متضلع و فقيه مطلق و نائب بر حق حضرت حجة بن الحسن العسكري (عليه السلام) و بينان گذار جمهوري اسلامي ايران «حضرت آيت الله العظمي امام خميني» بود (اعلي الله درجاته العاليه و جزاه الله عن الاسلام خيراً) و البته بايد بگويم من در آن زمان هنوز سطح را تمام نكرده بودم وليكن به جهت شدت محبت و اردات بي­شائبه­اي كه به ايشان داشتم؛ بعد ازظهرها در خارج اصول ايشان در مسجد اعظم

قم افتخار محضرشان را داشتم و از جمله كساني­ كه از خرمن علمي آنها خوشه چيني نموده و استفاده كافي برده ام عبارتند از: «حضرت آيت الله شريعتمداري»، «حضرت آيت الله گلپايگاني»، «آيت الله علامه سيد علي فاني» كه مدت 12 سال در محضر پرفيضشان بهره مند شدم، «حضرت آيت الله داماد»، «حضرت آيت الله ميرزا هاشم آملى»، «حضرت آيت الله فيروز آبادي»، «حضرت آيت الله وحيد خراساني» و ساير بزرگان علم (غفر الله الماضين منهم و اصال الله عمر الباقين).

(و اما خدمات اجتماعي): از 22 سالگي وظيفۀ سنگين امر به معروف و نهي از منكر را به عهده گرفته و در مناطق و محل­هاي مختلف مانند: تهران، تبريز، خلخال، آمل، اطراف تبريز و جاهاي ديگر منبر رفته و در اشتغال مقدس تبليغات ايفاء وظيفه نموده ام و در كنار تبليغات در اطراف تبريز و در تهران، حمام و لوله كشي محل و حسينيه و تعمير مساجد بنيان نهاده ام. و در خارج كشور در آذربايجان شوروي منبر رفته ام و خاطرات شيرين و بياد ماندي دارم كه به يكي از آنها اشاره مي نمايم: در اولين شب ورودم كه شب اربعين حضرت سيد الشهداء عليه السلام بود در يك منزلي مجلس عزا و احسان منعقد شده بود. بنده هم به آنجا دعوت شدم و رفتم و پس از صرف شام، صاحب منزل آمد پيش من و گفت جناب آقا، بنده جهت اين احسان مبلغ چهار هزار مانت (واحد پول آنجا) خرج و هزينه نموده ام. خمس مبارك اين مبلغ چقدر مي شود بفرمائيد تا من پرداخت نمايم. براي بنده اين منظره بسيار جالب بود

كه پس از گذشتن هفتاد و دو سال از حكومت كمونيستي و لامذهبي اين چنين عقيده پاك خودش را حفظ نموده است كه قدر آيه شريفه (يريدون ليطفئوا ...) تداعي مي شد.

و باز در قسمت خدمات و كار اجتماعي بايد بگويم از همان اوائل شروع به تحصيل، اشتغال مقدس تدريس و تعليم و در كنارش تربيت را به عهده گرفته ام. يعني از آن دوران كه در تبريز بودم تا به امروز كه سال 1387 هجري شمسي مي­ باشد؛ اكثر متون و كتب درسي را در دوره هاي مكرر تدريس نموده ام و الان هم بحمدالله و المنه در حوزه علميه مقدسه قم در محضر پر فيض حضرت فاطمه المعصومه (عليها سلام)، تدريس مكاسب و كفاتين ادامه دارد و از خداوند منّان توفيقات هر چه بيشتر براي سالكان راه حق و حقيقت و راهيان علم و عمل عموماً و براي اين كمترين و خاك پاي پويندگان راه سعادت خصوصاً مسئلت مي نمايم و حسن عاقبت و رضاي حضرت حق (جل و علي) براي عموم شيعيان امامت و ولايت خواهانم. (و آخر دعوانا ان الحمد لله رب العالمين). ضمناً در كار تصحيح و تحقيق بعضي از كتابهاي علمي مانند: كتاب «مهذب قاضي ابن براج» و ساير كتابها مشاركت داشتم. و ضمناً چندين سال است كه امامت ظهرين و عشائين و تبليغ و نشر احكام و تفسير قرآن كريم در مسجد قائم واقع در بلوار شهيد منتظري را تقبّل نموده و مشغول هستم.

كوهپايه اي، ابوالقاسم

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

احمد بن محمد (حسين) حسنى حسينى قهپايه اى.

عالم فاضل محقّق، از شاگردان حاج سيد محمّد باقر حجةالاسلام است.

كتب زير از اوست:

1- الارشاد، در

شرح حال صاحب بن عبّاد كه در سال 1259 آن را تأليف نموده و به طبع رسيده است

2- تحف العقول فى توضيح قوانين الاصول، حاشيه بر قوانين

3- فهرس ابواب الكتب الاربعه (استبصار - تهذيب - فقيه - كافى)

نواده اش مرحوم حاج سيد حسين خوش آبى عالم فاضل، قبل از سال 1350 وفات يافت.

برگرفته از كتاب :دانشمندان و بزرگان اصفهان (جلد اول)

كهنوجي، مهدي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

مهدي كهنوجي

محل تولد : كرمان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1348/1/1

زندگينامه علمي

نامبرده تحصيلات حوزوي خود را از سال تحصيلي 1363 - 1364 در حوزه علميه كرمان آغاز كرد. پس از گذراندن برخي از كتابهاي مقدمات در سال 1365 به شهر مقدس قم هجرت نمود و در حوزه مقدس علميه قم به فراگيري دروس حوزوي مشغول شد. در همان سال وي به علت احساس نياز، به جبهه هاي حق عليه باطل رفته و در عمليات هاي كربلاي 4 و 5 شركت كرد و از ناحيه (شانه و فك) مجروح شد و بعد از پذيرش قطع نامه به تحصيلات خود ادامه داد. فراگيري دروس كلاسيك و آموزش عالي را بعد از موفقيت در امتحانهاي كتبي حوزه از سال 1372 در رشته «فلسفه» آغاز كرد و به توفيق و عنايت خداوند متعال پيوسته در اين رشته مشغول بوده است به ترتيب: «دانشگاه تهران»، «تربيت مدرس تهران» و «علوم و تحقيقات تهران» و هم اكنون در حال دفاع از رساله دكتري است.

ايشان در مدتي كه مشغول به تحصيل بوده با «دايرة المعارف علوم عقلي اسلامي موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره)» از سال 1378 همكاري پيوسته داشته است و در سه سال

اخير در گروه «تربيت محقق عرفان اسلامي» پذيرفته شده و پس از گذراندن بيش از 80 واحد عرفان نظري اسلامي، هم اكنون در حال نوشتن پايان نامه در اين رشته مي باشد. وي تدريس خود را در مراكز علمي و دانشگاهي از سال 1382 شروع كرده و هم اكنون ادامه دارد. ايشان عضو «نخبگان حوزوي كرمان» و «جانبازان استان قم» مي باشد.

كياالحسيني، ضياءالدين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد ضياء الدين كيا الحسيني

محل تولد : گرگان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1340/5/1

زندگينامه علمي

اينجانب سيد ضياء الدين كيا الحسيني در مرداد ماه سال 1340 در خانواده اي متوسط در روستا به دنيا آمدم. تحصيلات ابتدايي، راهنمايي و متوسطه را در گرگان به سال 1358 به اتمام رسانده و در همان سال براي تحصيلات عاليه در يكي از مراكز عالي مشهد در رشته تأسيسات حرارتي قبول شده و مشغول به تحصيل شدم. با شروع انقلاب فرهنگي در خرداد سال 1359 به كارهاي فرهنگي ديني در شهرستان «كردكوي» مشغول بودم.

در سال 1360 با شركت در امتحانات ورودي حوزه علميه قم و موفقيت در آنان (كه از قبل علاقه مندي به اين دروس در اينجانب وجود داشته و با مطالعه آثار شهيد مطهري بيشتر شد)، وارد حوزه علميه قم شده و در مدرسه (امام صادق عليه السلام) مشغول به تحصيل شدم. در سال 1367 دوره سطح را تمام كرده و مشغول درس خارج گشتم كه عمده اساتيد سطح اينجانب در شرح لمعه «حجت الاسلام و المسلمين سيد علي اكبر مدني» و در رسائل از محضر استاد «مصطفي اعتمادي» و در مكاسب از محضر مرحوم استاد «احمد پاياني» و در

كفايه و خيارات مكاسب از محضر استاد «محمد حسن قديري» بهره بردم. خارج اصول را عمدتاً از محضر اساتيد: «وحيد خراساني» و «تبريزي» بهره بردم. و اين حضور به مدت 7 سال ادامه داشت.

با اتمام دروس سطح و تاسيس دانشگاه مفيد توسط «حضرت آيت الله موسوي اردبيلي»، در آنجا مشغول به تحصيل رشته «اقتصاد» در مقطع كارشناسي شدم و در سال 73 با اتمام مقطع كارشناسي وارد مقطع كارشناسي ارشد شدم. در سال 1377 با نوشتن پايان نامه خود با عنوان: «زكات در قرآن و تخمين تابع آن در ايران» مطالعه موردي سال هاي 75 _ 1361 فارغ التحصيل شدم و به عنوان عضو هيئت علمي در آنجا مشغول به فعاليت علمي شدم. در طي اين مدت به تدريس و تدوين بعضي از مقالات و آثار علمي پرداخته و در سال 1380 در امتحان ورودي اولين دوره دكتري اين دانشگاه قبول و در حال حاضر (1384) امتحانات آموزشي و جامع را پشت سر گذاشته و مشغول تدوين پايان نامه مي باشم.

كياشمشكي، ابوالفضل

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

ابوالفضل كياشمشكي

محل تولد : شميران

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1345/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب ابوالفضل كياشمشكي پس از گذراندن دوران تحصيلي رسمي در مقاطع ابتدايي، راهنمايي، متوسطه و اخذ مدرك ديپلم در رشته (رياضي فيزيك)، به دليل علاقه بسيار به معارف ديني وارد حوزه علميه شدم. در سال 1363 ابتداء به حوزه علميه «حضرت قائم (ع) چيذر» رفته و طي چهار سال دروس مقدمات و سطوح را به پايان رسانده و در سال 1367 وارد حوزه علميه قم شدم. پس از موفقيت در آزمون هاي سطح

و تشكيل پرونده در شوراي مديريت حوزه علميه قم، موفق به شركت در دروس خارج آيات عظام: «ميرزا جواد تبريزى»، «وحيد خراساني»، «فاضل لنكراني»، «ميرزا هاشم آملي» و «سيد محمود هاشمي شاهرودي» شدم. در كنار دروس خارج فقه و اصول، توفيق حضور در دروس (فلسفه و عرفان) اساتيد فن، حضرات آيات: «حسن زاده آملي» و «جوادي آملي» را يافتم و موفق به تحصيل كتب اساسي (فلسفه و عرفان): «اسفار اربعه»، «تمهيد القواعد»، «فصوص الحكم» و «مصباح الأنس» شدم.

همزمان در سال 1372 در آزمون تربيت مدرس دانشگاه قم شركت نموده و پس از قبولي در آزمون و گذراندن دوره، مدرك كارشناسي ارشد در رشته (الهيات و معارف اسلامي) را اخذ نمودم. سال 1374 پس از اخذ مدرك كارشناسي ارشد، در آزمون دكتري دانشگاه تهران شركت نموده و پذيرفته شدم و در سال 1379 موفق به پايان دوره دكتري و دفاع رساله خود با عنوان: «معاد جسماني در حكمت متعاليه» با درجه عالي شدم. در كنار تحصيل در دانشگاه، رساله سطح چهار حوزه (مدارج علمي) را با موضوع «تقليد ميت» نوشته و مدرك سطح چهار حوزه را نيز دريافت كردم. همزمان با تحصيل، به تدريس در حوزه و دانشگاه نيز اشتغال داشتم و علاوه بر دروس (فقه، اصول و سطوح)؛ فلسفه، عرفان و كلام را نيز تدريس مي نمودم. به قدر وسع فعاليت هاي پژوهشي نيز در قالب كتاب و مقاله داشته ام و در حال حاضر نيز تمام وقت من صرف تدريس و تحقيق در مباحث معارفي به ويژه فلسفه، عرفان، كلام و تفسير مي شود.

كيامنش، عليرضا

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عليرضا كيامنش در سال 1323 در

شهر انديمشك متولد شد . دوره ابتدايي را در زادگاهش گذراند. دوره دبيرستان را در 3 شهر انديمشك، دزفول و اهواز گذراند اما ديپلمش را از دزفول گرفت. پس از آن به عنوان معلم روزمزد وارد آموزش و پرورش شد و در همان مدرسه اي كه خود روزگاري دوره دبستان را در آن خوانده بود. مدتي به سربازي رفت و 18 ماه در سپاه دانش فعاليت كرد. سال 1348 از دانشگاه تربيت معلم ليسانس آموزش ابتدايي گرفت و يك سال در كرمانشاه دبير سپاه دانش آموزش هاي معلمي شد. در سال 1349 براي تحصيل در رشته مشاوره و راهنمايي در مقطع فوق ليسانس قبول شد و به دانشگاه تربيت معلم بازگشت وسال 51 موفق به گرفتن مدرك خود شد. اسفندماه 1354 با استفاده از بورس راهي آمريكا شد. زماني كه تنها دفاع از پايان نامه اش باقي مانده بود، بنا به دلايلي مجبور شد به ايران بازگردد. در سال 1360 مجدد به آمريكا برگشت و موفق به اخذ مدرك دكتري رشته روش هاي تحقيق و ارزشيابي از دانشگاه UCLA آمريكا شد . وي هم اكنون استاد دانشگاه تربيت معلم تهران است. ترجمه جلد دوم كتاب "استدلال آماري در علوم رفتاري" عليرضا كيا منش ، در دوره هفتم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به عنوان كتاب سال برگزيده شد.گروه : علوم انساني رشته : علوم تربيتي گرايش : روشهاي تحقيق و ارزشيابي خاطرات كودكي : پدر عليرضا كيامنش كارمند راه آهن بود و از اين رو، دوره دبستان را در ايستگاه راه آهن ميان انديمشك و دورود سپري كرده

است، چرا كه روستاي آن ها كنار خط آهن واقع بود و بخشي از كلاس هاي درس را براي كودكان در اتاق هاي خالي ايستگاه قطار برپا كرده بودند، تا كلاس ششم را بي دردسر گذراند و پس از آن به دليل نبودن امكانات آموزشي كافي در روستا، بچه ها بايد به شهر مي رفتند و اين براي آن ها مسأله ساز مي شد. با اين همه، مادرش براي ادامه تحصيل به او فشار مي آورد و كيامنش به راه روشن خويش ادامه داد و همين امر انگيزه اي در پنج _ شش خواهر و برادر ديگر او ايجاد كرد كه آن ها نيز به هر قيمت درسشان را ادامه دهند. تحصيلات رسمي و حرفه اي : _ فوق ديپلم راهنمايي تعليماتي مدارس از دانشگاه سپاهيان انقلاب (مامازن) _ كارشناسي رشته آموزش ابتدايي (دانشگاه تربيت معلم) سال 1348 _ كارشناسي ارشد رشته مشاوره و راهنمايي (دانشگاه تربيت معلم) سال 1351 _ فوق ليسانس رشته روش هاي تحقيق و ارزشيابي از دانشگاه UCLA آمريكا _ دكتراي رشته روش هاي تحقيق و ارزشيابي از UCLA آمريكا سال 1360 _ ديپلم تخصصي تحقيق و ارزشيابي برنامه هاي درسي آموزش جمعيت از دانشگاه ويلز، كارديف، (انگلستان) خاطرات و وقايع تحصيل : از خاطراتي كه عليرضا كيامنش از آن دوران به آن اشاره ميكند واقعه طبس در سال 1354 است كه منجر به طولاني شدن تحصيلات دكتري دكتر كيامنش شد به طوريكه براي دفاعيه پايان نامه اش نتوانست به آمريكا سفر كند و اين كار تا سال 1360 به طول انجاميد. يكي از دلايل مهمي كه سبب شد دكتر كيامنش از

رشته مشاوره به رشته تحقيقات آموزشي روي بياورد، نقش مؤثر و تعيين كننده اي بود كه يكي از استادانش در خارج از كشور به نام دكتر شيبرسون در تغيير سرنوشت او ايفا كرد: «من را به عنوان كمك استاد انتخاب كرده بودند و بايد در تاريخ معيني خودم را به استادي معرفي و كارم را آغاز مي كردم و براي آن ماهانه 700 دلار حقوق مي گرفتم. اين در زماني بود كه كل بورس من 450 دلار بود و 700 دلار اضافه گرفتن يعني دوبرابرشدن حقوق! فكر مي كردم من يك دانشجوي خارجي و با مشكلات فراوان زبان، آيا واقعاً مي توانم كمك استاد باشم؟ آن هم با دانشجوهاي رشته دكتري و فوق ليسانس. چون آنجا اصلاً ليسانس نداشتيم. دانشجويان دكتري سؤالاتشان را از من مي پرسيدند و اگر من قادر به حل آن ها نبودم، از استاد مي پرسيدم و مي گفتم. اين موضوع از نظر شغلي برايم افتخار بود و از نظر مالي ارزشمند. ولي هر طور حساب مي كردم، مي ديدم توانش را ندارم. رفتم پيش دكتر شيبرسون و گفتم چرا مرا انتخاب كرديد؟ گفت لابد حس كردم توانايي هايي داري كه مي تواني اين كار را انجام بدهي و بعد از برخي درس هايم و نمره هايم سؤال كرد و گفت هر كس اين در س ها را گرفته باشد از نظر دانشگاه آدمي است كه توانايي انجام اين كار را دارد و شما هم به اين دليل انتخاب شده اي و يكي از كساني هم كه تو را انتخاب كرد خودم بودم. گفتم من نمي توانم اين كار را بكنم.

دكتر شيبرسون گفت: «از نظر ما كسي كه اين درس ها را بگيرد و قبول شود، بايد اين توانايي ها را داشته باشد. اگر تو مي گويي من اين درس ها را گرفتم ولي اين توانايي ها را ندارم فقط مي توانم بگويم ما در نمره دادن به تو اشتباه كرده ايم! لذا شما بايد از اين دانشگاه تشريف ببريد.» گفتم خب شايد من نتوانم. گفت شما احتمالاً اعتماد به نفس نداري. يا مي روي اعتماد به نفست را پيدا مي كني يا از فردا جايت در اين دانشگاه نيست. من چند روزي نگران بودم تا اين كه دكتر شيبرسون گفت چرا معطل مي كني و جواب نمي دهي؟ و دستم را گرفت و برد پيش همان استادي كه قرار بود من كمكش باشم و گفت: «ايشان كمك شماست و از همين امروز كارش را شروع مي كند. او اعتماد به نفس ندارد. اولين روزي كه حس كردي نمي تواند خبرم كن.» پس از آن ديدم واقعاً هيچ وقت مشكلي نداشتم و خيلي خوب از عهده كار برآمدم. 3_2 سال پيش دكتر شيبرسون را در برلين ديدم. به من گفت ظاهراً ديگر مشكل اعتماد به نفس نداري، من هنوز يادم است كه آمدي و گفتي من نمي توانم. اما حالا احساس مي كنم خيلي كارها مي تواني انجام بدهي. هر چند كه همان زمان هم خيلي كارها مي توانستي انجام بدهي! فعاليتهاي ضمن تحصيل : عليرضا كيامنش بعد گرفتن ديپلم متوسطه مدتي بعد به سربازي رفت و 18 ماه در سپاه دانش در روستاهاي دزفول و كهگيلويه و بويراحمد فعاليت كرد. با اتمام خدمت سربازي،

جذب آموزش و پرورش شد و در دزفول براي دبيري استخدام شد و در شوش به تدريس پرداخت. در بهمن 1343 به دانشگاه تربيت معلم رفت و يك دوره دوساله راهنماي تعليماتي را گذراند. پس از آن، دوباره به دزفول بازگشت و مدت يك سال در روستاهاي دزفول، شوش، هفت تپه، انديمشك و ... در مقام مسئول راهنماي تعليماتي روستاها به انجام وظيفه پرداخت و با دوچرخه و موتور از اين روستا به آن روستا و از اين معلم به آن معلم سركشي كرد. سال 1348 از دانشگاه تربيت معلم ليسانس آموزش ابتدايي گرفت و يك سال در كرمانشاه دبير سپاه دانش آموزش هاي معلمي شد. با اتمام اين دوره توسط آموزش و پرورش به اصفهان فرستاده شد. آن زمان كارخانه ذوب آهن به تازگي در حال شكل گيري بود و آهسته آهسته اصفهان به شهري صنعتي تبديل مي شد. آنجا يك طرح سوادآموزي تابعه يونسكو برپا بود كه كيامنش نيز براي آموزش كارگران بي سواد تلاش مي كرد. در مردادماه ،1349 به سوسنگرد منتقل شد و يك ماه مسئوليت مدارس روستايي اين محل را به دوش كشيد اما همان سال براي تحصيل در رشته مشاوره و راهنمايي در مقطع فوق ليسانس قبول شد و به دانشگاه تربيت معلم بازگشت وسال 51 موفق به گرفتن مدرك خود شد و با همين مدرك به دزفول رفت و در هيبت مشاور و راهنماي مدارس دوره راهنمايي دزفول شروع به كار كرد. ضمن اين كه مركز مشاوره اي هم راه اندازي و خود را به عنوان سرپرست مركز معرفي كرد. 3 سال در دزفول به فعاليت پرداخت. مدت

كوتاهي نيز در دانشسراي مقدماتي به صورت پاره وقت با آموزش و پرورش دزفول همكاري كرد. در چنين شرايطي در حالي كه دريافت بورس تحصيلي و ادامه تحصيل ميان جوان هاي آن روزگار به نوعي مد شده بود و از طرفي دانشگاه تربيت معلم در تلاش براي تربيت نيرو بود، دكتر كيامنش در چند بورس تحصيلي پذيرفته شد از جمله بورس دانشگاه زاهدان و دانشگاه تربيت معلم. مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : _ رئيس دانشكده روانشناسي و علوم تربيتي دانشگاه تربيت معلم تهران _ عضو انجمن روانشناسي ايران _ عضو انجمن ارزشيابي آموزشي ايران _ مؤسس و عضو انجمن ايراني تعليم و تربيت _ عضو سابق انجمن تحقيقات تربيتي آمريكا به مدت 10 سال _ عضو سابق انجمن بين المللي ارزشيابي پيشرفت تحصيلي به مدت 9 سال _ مؤسس و عضو انجمن تحقيقات آموزشي _ مدير گروه مشاوره دانشگاه تربيت معلم تهران _ عضو كميته ملي تربيتي، علمي و فرهنگي ملل متحد (يونسكو) در ايران _ مشاور تحقيقاتي وزارت آموزش وپرورش در يك دوره _ عضو كميسيون روانشناسي و علوم تربيتي، حقوق، علوم سياسي و اجتماعي (شوراي پژوهش هاي علمي كشور) _ سرپرست مركز تحقيقات آموزشي و دبير شوراي تحقيقات وزارت آموزش و پرورش _ عضو شوراي تغيير نظام آموزش و پرورش با تأييد شوراي عالي انقلاب فرهنگي فعاليتهاي آموزشي : عليرضا كيامنش تاكنون با دانشگاه هاي بسياري در سطح تهران و ايران همكاري هاي علمي _ آموزشي داشته و در دانشگاه هاي تربيت مدرس، الزهرا (س)، شهيد بهشتي، دانشگاه تهران، علامه طباطبايي و اغلب دانشگاه هايي كه به نحوي دانشكده هاي علوم تربيتي

و روانشناسي دارند، تدريس كرده است و اين همكاري ها همچنان ادامه دارد. وي هم اكنون استاد دانشگاه تربيت معلم تهران است. مراكزي كه فرد از بانيان آن به شمار مي آيد : _ مؤسس و عضو انجمن ايراني تعليم و تربيت _ مؤسس و عضو انجمن تحقيقات آموزشي ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : در مورد عليرضا كيامنش بايد گفت او هميشه مسئوليتي را برعهده داشته و حتي گاهي چند پست را با هم انجام مي داده و در همه موفق و شايسته عمل كرده است. محض نمونه مدتي مدير گروه تكنولوژي دانشگاه تربيت معلم بوده است، همچنين مسئول مؤسسه تحقيقات تربيتي دانشگاه در نخستين سال هاي دهه ،70 براي يك فرصت مطالعاتي يك ساله به دانشگاه سانتاباربارا در آمريكا مي رود و پس از اقامتي هشت ماهه در حالي كه هنوز بايد براي اتمام كارش چند ماه ديگر بماند، از او درخواست مي شود به ايران بيايد و مسئوليت هايي را بپذيرد و او با ميل و علاقه به ايران برگشته، همكاري هاي نزديكي را با آموزش و پرورش آغاز مي كند. مركز تحقيقات آموزش و پرورش را اداره مي كند. وي در كسوت دبير شوراي تحقيقات اين سازمان قرار مي گيرد و طرح هاي تحقيقاتي مختلفي را با سازمان اجرا مي كند. از مهم ترين آن ها مي توان به حضور در شوراي تغيير نظام آموزشي اشاره كرد كه ارزشياب اين برنامه هم بوده است و در سال هاي اول تا سوم، ارزشيابي جامعي از نظام جديد آموزشي متوسطه را انجام مي دهد. در سال ،1375 هماهنگي سومين طرح «مطالعه بين المللي

رياضي و علوم» ( TIMSS99 ) را به عهده مي گيرد. اگرچه پيشتر مسئوليت نخستين دوره آن در سال 95ميلادي و دومين دوره اش نيز بر عهده كيامنش بوده است. در سال ،72 از مرتبه استادياري به دانشياري تغيير وضعيت مي دهد و تا سال 79 ارتباط خود را جسته گريخته با آموزش و پرورش حفظ مي كند ازجمله در زمان وزارت دكتر نجفي. اما از اين سال به بعد ارتباط رسمي او با سازمان كم و كمتر شد و اگر هم ارتباطي بود در زمينه كارهاي پژوهشي بوده است. ديگر فعاليتها : _ مدير طرح سنجش صلاحيت هاي پايه: ارزشيابي درون داده ها و برون داده هاي آموزشي در ايران پايه پنجم ابتدايي ( ABC )، صندوق كودكان ملل متحد ( UNICEF ) و پژوهشكده تعليم و تربيت _ مدير طرح ارزشيابي از طرح آموزش دختران روستايي شاغل ( UNICEF ) _ عضو هيأت تحريريه نشريات علمي _ پژوهشي انديشه هاي نوين تربيتي (دانشگاه الزهرا)، فصلنامه تعليم و تربيت (دانشگاه علامه طباطبايي)، مجله علوم تربيتي و روانشناسي (دانشگاه شهيد چمران اهواز)، دو فصلنامه روانشناسي معاصر و .... _ مدير مسئول نشريه «پژوهش نامه آموزشي» و سردبير نشريه فصلنامه تعليم و تربيت آرا و گرايشهاي خاص : عليرضا كيامنش بارها با ارائه تحقيقات و پژوهش ها و اجراي پروژه هاي تربيتي _ آموزشي، علاقه مندي و توانايي هايش را در اين عرصه به منصه ظهور گذارده است، اگرچه درخصوص عدم بهره گيري از اين برنامه ها و مشكلات موجود بر سر راه، بر شيوه عملكرد حوزه علوم تربيتي انتقادهايي دارد و كاستي هايي را بيان مي دارد: «ما در هر حوزه اي از

جمله علوم تربيتي مشكل داريم. شايد يكي از دلايل مشكلاتمان اين است كه جامعه ما جامعه اي علمي نيست. وقتي جامعه علمي نباشد، بالطبع نمي توانيم با مسائل علمي برخورد كنيم. بنابراين، راه حل علمي نمي يابيم و مسائل روي هم انباشته مي شوند. ما دنيايي داريم به نام جامعه كه قوانين خاص خودش را دارد و در اين جامعه بزرگ بخشي به نام آموزش و پرورش داريم كه 18_17 ميليون نفر را دربردارد. يك جامعه كوچكتر هم داريم كه جامعه دانشگاهي ماست و در دل آن زيرمجموعه اي به نام علوم تربيتي و روانشناسي است كه انتظار مي رود اين بخش، مقداري راهگشا و هدايت كننده آن جامعه بزرگ يعني آموزش و پرورش باشد و همچنين جامعه بزرگ تري به عنوان كشور كه از نظر مسائل رفتاري و روحي و رواني موجود در جامعه دچار اشكال است. در مجموع، چه از نظر تعداد، چه از نظر حجم كار و چه از نظر توانمندي ها، واقعاً توانايي انجام كار را نداريم و جالب است كه نتوانيم با هم ارتباط نيز برقرار كنيم. مثلاً آموزش و پرورش در زمينه هايي از ما خيلي جلوتر است، اما در بخش هايي هم ما احساس مي كنيم چيزهايي داريم كه آنها ندارند ولي نه فرصت مي شود از تجارب آنها استفاده كنيم و نه فرصتي كه ما برويم در آزمايشگاه هاي آنها و نظريه هايمان را تبديل به عمل كنيم.» جوائز و نشانها : ترجمه جلد دوم كتاب "استدلال آماري در علوم رفتاري" عليرضا كيا منش ، در دوره هفتم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ

و ارشاد اسلامي به عنوان كتاب سال برگزيده شد.چگونگي عرضه آثار : عليرضا كيامنش مؤلف 8 عنوان كتاب و مترجم بيش از 10 جلد كتاب با عناويني چون: استدلال آماري در علوم رفتاري، ارزشيابي آموزشي و ... آثار : ارزشيابي آموزشي ويژگي اثر : مقام بهترين كتاب تحقيقي سال را به دست آورد -تأليف ريچارد ام ولف2 استدلال آماري در علوم رفتاري ويژگي اثر : ترجمه 1367،جلد دوم اين كتاب در دوره هفتم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران ،از طرف وزرات فرهنگ و ارشاد اسلامي معرفي و برگزيده شده است.آشنايي با كتاب:«استدلال آماري در علوم رفتاري»: متن اصلي كتاب (1981) به زبان انگليسي در شش بخش تنظيم شده است. ويژگيهاي اثر حاضر با توجه به كمبود منابع در زمينة روشهاي استنباط آماري به فارسي اين است كه با كاربرد اصول آموزش و يادگيري جهت تهية مطالب و با ارائة مثالها، نمودارها و دستورالعملهاي متعدد، درك مطالب پيچيدة آماري را براي خواننده آسان مي سازد. مترجم در اين مجلد، سه بخش از اثر اصلي را ترجمه كرده و جهت رفع برخي محدوديتهاي كتاب در زمينة روش تحليل داده ها در نمونه هاي با حجم نامساوي و نيز تحليل واريانس يك متغيري در طرحهاي بلوكي تصادفي و نيز طرحهاي كاملاً تصادفي، با استفاده از منابع مختلف به تدوين سه بخش ديگر با عنوان ضميمه اقدام كرده است 3 سنجش و اندازه گيري ويژگي اثر : مجموعه كتاب ها، 1384، اين مجموعه كتاب ها از جانب آموزش و پرورش به عنوان كتاب هاي برتر

كمك آموزشي برگزيده شد.

كياني، مسيب

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

مسيب كياني

محل تولد : نهاوند- گيان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1347/7/30

زندگينامه علمي

اينجانب اواخر سال 1363 وارد حوزه علميه نهاوند گرديدم و بعد از حدود هشت ماه به قم منتقل و در مدرسه علميه مهدي موعود (عج الله) زير نظر حضرت آيت الله العظمي نوري همداني مشغول به تحصيل شدم و دروس مقدماتي را در آن مدرسه و سطح را در مدارس حوزه علميه قم به اتمام رساندم.

در سال 1375 در درس خارج فقه و اصول شركت نمودم. در سال 1374 وارد پژوهشكده باقرالعلوم (ع) وابسته به سازمان تبليغات اسلامي شده و به پژوهش و تحقيق در اين موسسه مشغول و به فعاليت در زمينه علوم اسلامي و كار نمايه سازي و اطلاع رساني در اين مجموعه مشغول بودم.

در سال 1377 وارد دانشگاه مفيد در قم گرديدم. در سال 1380 فارغ التحصيل رشته «علوم سياسي» در مقطع كارشناسي شدم. در طول حضور در پژوهشكده در برنامه (نمايه سازي، كتاب شناسي، كتابخانه و همچنين اطلاع رساني) جهت تدوين پايان نامه ها، رساله، مقالات و راهنمائي «افراد، محققين، طلاب و دانشجويان» مشغول بوده ام.

كيميا، محمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد محمد كيميا

محل تولد : تهران

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1357/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب سيد محمد كيميا در سال 1372 وارد حوزه علميه شدم و در 1377 وارد شهر مقدس قم و حوزه علميه گرديدم. از سال 77 بود كه علاقمند به تحقيق و نوشتن مقالات علمي شده و از همان زمان بود كه تحقيق در موضوعات مختلف اعم از فقهي، كلامي و تحقيق در نهج البلاغه

را شروع نمودم كه تعدادي از مقالات و تحقيقات اينجانب در مجلات و هفته نامه هاي داخلي و استاني به چاپ رسيده است.

گرايلي، حسين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حسين گرايلي

محل تولد : بهشهر

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1322/1/1

زندگينامه علمي

استاد مسلم حوزه علميه حضرت آيت الله حسين گرايلي در سال 1322 در خانواده اي دوستدار اهل بيت عصمت و طهارت (ع) در شهرستان بهشهر ديده به جهان گشود. شور زايد الوصف ايشان به تحصيل در علوم ديني سبب گرديد در سال 1335 وارد حوزه علميه مازندران گردد. پس از مدتي تحصيل عشق به پابوسي امام رضا (ع) سبب شد تا براي ادامه تحصيل به مشهد مقدس مشرف شود و از محضر بزرگان آن زمان حضرت آيات ميلاني، فلسفي، شمس و مرحوم علم الهدي بهره مند شد. در كنار تحصيل به امر تدريس هم اشتغال ورزيد كه شاگردان زيادي از خرمن فيض ايشان خوشه ها چيدند. نامبرده در كنار فقه و اصول به تحصيل در امر فلسفه و تفسير هم همت ورزيد تا جايي كه در اين دو رشته نيز از اساتيد مسلم حوزه علميه گرديد.

گرايلي، فريدون

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

فريدون گرايلي در سال 1321 در نيشابور ديده به جهان گشود. تحصيلات ابتدايي و متوسطه و دانشسرا را در زادگاهش گذراند و در رشته تاريخ از دانشگاه اصفهان فارغ التحصيل شد. او در سال 1340 به استخدام آموزش و پرورش در آمد و مدت 33 سال در كسوت معلمي به امر آموزش و تربيت همت گماشت. گرايلي علاوه بر تاليف آثار تاريخي و فرهنگي، اشعار زيبايي سروده است. منزل وي همواره محل ورود اهل علم بويژه اساتيد ادب فارسي و تاريخ و دانشجويان بود كه از محضر او كسب فيض مي كردند. فريدون گرايلي سرانجام در 14 مهرماه 1379 دارفاني

وداع گفت.

گروه : علوم انساني

رشته : تاريخ

تحصيلات رسمي و حرفه اي : فريدون گرايلي تحصيلات ابتدايي و متوسطه و دانشسرا را در زادگاهش گذراند. او پس از چند سال خدمت در آوزش و پرورش، براي ادامه تحصيل به شهر مقدس مشهد و از آنجا به شهر اصفهان عزيمت نمود و در رشته تاريخ از دانشگاه اصفهان فارغ التحصيل شد.

فعاليتهاي ضمن تحصيل : فريدون گرايلي همواره در دوران تحصيلات دانشگاهي به تحقيقات و پژوهشهاي تاريخي گرايش نشان داده و با انديشمندان و شاعران بزرگ كشور در ارتباط بود و از محضر آنان كسب فيض نمود و اشعار زيبايي در اين مدت سرود.

زمان و علت فوت : فريدون گرايلي در 14 مهرماه 1379 دارفاني وداع گفت.

فعاليتهاي آموزشي : با علاقه و عشق خاصي كه در فريدون گرايلي به شغل معلمي وجود داشت، در سال 1340 به استخدام آموزش و پرورش در آمد و مدت 33 سال در كسوت معلمي به آموزش و تربيت همت گماشت. او در يكي از اشعار خود چنين مي گويد: با هزاران دانش اندوزي كه الفت داشتم بذر مهر و دوستي در سينه هاشان كاشتم سي و اندي سال مي باشد در كسب هنر برده ام رنج فراوان، خورده ام خون جگر سينه تاريخ نيشابور را طي قرون چاك كرده ام تا مگر خوب و بدش آرم برون

ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : فريدون گرايلي علاوه بر تاليف آثار تاريخي و فرهنگي، اشعار زيبايي از او به يادگار مانده است. منزل استاد همواره محل ورود اهل علم بويژه اساتيد ادب فارسي و تاريخ و دانشجويان بود كه از محضر او كسب

فيض مي كردند.

--------------------------------------------------------------------------------

آثار :

1 مشاهير نيشابور شهر قلمدانهاي مرصع

ويژگي اثر : اين اثر استاد جايگاه خود را در بين دانشگاهيان و استاتيد بخوبي باز نمود و در حال حاضر بعنوان يك كتاب مرجع تاريخي قلمداد مي شود. استاد دكتر شفيعي كدكني درباره اين كتاب چنين فرموده است :"كتاب نيشابور شهر فيروزه جامع ترين كتاب در تاريخ نيشابور مي باشد."گرايلي در كتاب «مشاهير نيشابور شهر قلمدانهاي مرصع» حداقل 600 اديب و دانشمند نيشابوري را به جهانيان معرفي نموده و خود نيز در اين باره چه زيبا گفته است : قلم تو شاهدي شبهاي تار فريدون تا سحرگه بود بيدار پي تحقيق تاريخ نيشابور فراهم كرد هر چه بود مقدور

2 نيشابور شهر فيروزه

ويژگي اثر : در سال 1357 گرايلي اولين اثر خود بنام " نيشابور شهر فيروزه " را چاپ و منتشر ساخت كه در مدت بسيار كوتاهي كمياب گرديد و بعدا تا چاپ چهارم هم رسيد.

3 نيشابور و محاكمه حكيم عمرخيام

ويژگي اثر : گرايلي كتاب " نيشابور و محاكمه حكيم عمرخيام) را در سال 1379 به چاپ رساند. ا و با انتشار اين كتاب تلاش كرد تا تيرگيهاي ايام را از چهره حكيم عمر خيام نيشابوري زدوده و او

را در دادگاه تاريخ تبرئه نمايد.

گرجيان عربي، محمدمهدي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمدمهدي گرجيان عربي

محل تولد : عربخيل بابلسر

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1342/4/20

زندگينامه علمي

اينجانب در 20 تيرماه 1342 در محله عربخيل بابلسر در يك خانواده مذهبي متولد شدم و در سن شش سالگي به تحصيل در دبستان مسعود سعد وارد شدم و دوران راهنمايي ر ا نيز در همانجا گذراندم و دوران دبيرستان را در رشته علوم تجربي در سال 1360 به پايان رساندم و بعد از چند بار قبولي در دانشگاه در رشته هاي مختلف و شركت در جبهه هاي حق عليه باطل با توجه به علاقه شديدم به تحصيلات حوزوي به حوزه علميه روحيه بابل وارد شدم و تحت تعليم حضرت آيت الله محمدي طبري و آيت الله بهشتي (ره) دروس سطح را تقريبا در طي كمتر از چهار سال به پايان رساندم و در اواخر سال 1364 به قم مشرف شدم. به محض ورود به درس خارج فقه حضرت آيت الله شيخ جواد تبريزي و كفايه را نزد حضرت آيت الله محقق داماد ادامه دادم و از همان سال در درس اصول حضرت آيت الله وحيد خراساني نيز شركت مي نمودم در سال 1375 همزمان به دانشگاه علامه طباطبائي رشته علوم اجتماعي وارد شدم و بعد از اتمام بلافاصله در مقطع حقوق ليسانس و بعد نيز بلافاصله در دوره دكتري قبول شده و ادامه تحصيل دادم و در مجموعه آموزشي موسسه در راه حق كه تحت اشراف استاد مصباح يزدي بود شركت نمودم و دوره آموزش آنجا را به اتمام رساندم و دروس فلسفه (اشارات) و عرفان (فصوص الحكم

و مصباح الانس) را نزد حضرت استاد آيت الله حسن زاده آملي به اتمام رساندم و در بعضي دروس جناب استاد آيت الله جوادي آملي شركت مي نمودم ضمنا در درس فقه حضرت آيت الله هاشمي شاهرودي به مدت 7 سال شركت نمودم، لازم به ذكر است كه از همان سال سوم حوزه به تدريس دروس اشتغال داشتم (كه مي توان گفت بيش از 19 سال مشغول به تدريس دروس حوزوي و 17 سال به تدريس دروس دانشگاهي مشغول مي باشم و تمام دروس سطح را چند بارتدريس نموده ام).

گرم آبدشتي، عليرضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عليرضا گرم آبدشتي

محل تولد : گرم آبدشت

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1345/6/5

زندگينامه علمي

دوره دبستان را در روستاي جيركل كه نزديك روستاي خودمان مي باشد تمام كردم و بعد دوره راهنمايي را در مدرسه افجه اي و متوسطه را در دبيرستان شهيد بهشتي شهرستان رودسر و بعد در سال 1363 شمسي رهسپار حوزه علميه صاحب الزمان (عج) شهرستان لنگرود شدم و در درس حجت الاسلام مرحوم آقاي ممجد رحمة الله شركت كردم. در آنجا رسم بر اين بود كه طلبه هاي يك سال درس مي خواندند و اگر استاد صلاح مي ديد براي تازه وارديها تدريس مي كردند و اين حقير يكي از همان طلبه ها بودم كه استاد برايم تدريس گذاشت و بعد از دو سال به استان اصفهان و در حوزه علميه ذوالفقار و صدر رفتم. حدودا بيش از سه سال در آنجا درس خواندم و نزد اساتيدي همچون حجج اسلام آقايان: سيد مصطفي ابطحي، شيخ علي اكبر فقيهي، نظري، حيدري و شهيد زنده استاد

محمد تقي سنايي كه به حق استاد مبرز در ادبيات عرب هستند تلمذ كردم. در حوزه علميه اصفهان تدريس هم داشتم و شرحي هم از اوايل مغني باب اول را داشتم و بعد در سال 1368 شمسي به حوزه علميه قم آمدم و در دروس حجج اسلام آقايان: محمدي خراساني، اعتمادي و درس حضرت آيت الله محفوظي شركت كردم و هم اكنون در دروس خارج حضرت آيت الله العظمي بهجت و حضرت آيت الله محفوظي شركت مي كنم.

گرم آبدشتي، محمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد گرم آبدشتي

محل تولد : گرم آبدشت

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1350/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب محمد گرم آبدشتي متولد 1350 در روستاي گرم آبدشت شهرستان رودسر متولد شدم. دوران ابتدائي وراهنمائي را در روستاي همجوار سپري كردم. بعد از آن در آزمون سراسري حوزه علميه شركت كردم وپذيرفته شدم. دوران مقدمات حوزه را به ترتيب در مدارس حقاني، الهادي و رضويه شهر مقدس قم به پايان رساندم ودرسهاي پايه هفت تا ده را به صورت آزاد گذراندم. دركنار تلمذ دروس خارج فقه واصول مديريت معارف اسلامي حوزه را هم به عهده دارم و در كنار آن تدريس نيز مي نمايم. در روش كلاسداري براي دانش آموزان در سال 1379به عنوان مدرس نمونه كشوري انتخاب شدم.

گروسي فرشي، ميرتقي

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

دكتر مير تقي گروسي فرشي استاد گروه روان شناسي دانشگاه تبريز در سال 1325 در تبريز بدنيا آمد.ايشان در سال 1377 مدرك دكتري در رشته روانشناسي عمومي را از دانشگاه تربيت مدرس با موفقيت اخذ كرد. وي از سال 1365به عنوان عضو هيات علمي در گروه روانشناسي دانشكده علوم تربيتي و روانشناسي مشغول خدمت شد. اين هم كاري تا كنون ادامه دارد.گروه : علوم انساني رشته : روان شناسي گرايش : روانشناسي عمومي تحصيلات رسمي و حرفه اي : مير تقي گروسي فرشي تحصيلات ابتدايي را در دبستان منوچهري به پايان رسانده و ديپلم خود را در سال 1346 از دبيرستان فردوسي اخذ كرده اند ايشان مدرك كارشناسي در رشته مشاوره را از دانشگاه تربيت معلم و كارشناسي ارشد مشاوره و راهنمايي را در سال 1356 از دانشگاه تهران دريافت نموده

اند و در سال 1377 مدرك دكتري در رشته روانشناسي عمومي را از دانشگاه تربيت مدرس با موفقيت اخذ كرده اند . عنوان پاياننامه : الف - كارشناسي ارشد : ترادف رشد مفاهيم بقا ذهني و رشد قضاوت اخلاقي در كودكان پرورشگاهي ب - دكتري : هنجاريابي آزمون جديد شخصيتي تئو و بررسي تحليلي ويژگيها و ساختار عاملي آن در بين دانشجويان دانشگاههاي ايران وقايع ميانسالي : دكتر گروسي فرشي در سال 1377 مدرك دكتري در رشته روانشناسي عمومي را از دانشگاه تربيت مدرس با موفقيت اخذ كرد. وي از سال 1365به عنوان عضو هيات علمي در گروه روانشناسي دانشكده علوم تربيتي و روانشناسي مشغول خدمت شد. مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : مشاغل و سمتها اداري و مديريتي مير تقي گروسي فرشي به ترتيب زير است: 1- عضو هيأت علمي گروه روان شناسي دانشگاه تبريز از سال 1365 تا كنون. 2- مدير گروه روان شناسي دانشگاه تبريز، 1367 الي 1371 و 1377 الي 1380. 3- معاونت دانشكده علوم تربيتي و روان شناسي دانشگاه تبريز، ارديبهشت 1382 الي شهريور1382. 4- رياست دانشكده علوم تربيتي و روان شناسي دانشگاه تبريز، از شهريور 1382 الي تا كنون. 5- رياست سازمان نظام روانشناسي و مشاوره منطقه 5 شمالغرب كشور 6- عضو انجمن روانشناسي آمريكا، شاخه روانشناسي كاربردي 7- عضو اساتيد راهنماي دانشجويان دوره دكتري دانشگاه استكهلم سوئد، رشته طب اجتماعي 8- عضو پيوسته انجمن روان شناسي ايران. 9- مدير مسئول و عضو هيأت تحريريه مجله روانشناسي دانشگاه تبريز 10- ناظر پروژه هاي برنامه ملي تحقيقات كشور در علوم انساني 11- عضو كميسيون تخصصي روانشناسي كودكان استثنايي سازمان نظام

روانشناسي 12- عضو شوراي عالي برنامه ريزي وزارت فرهنگ و آموزش عالي 13- مشاور طرحهاي تحقيقاتي نيروي انتظامي استان آذربايجان شرقي 14- عضو كميته تخصصي و هيأت مميزه دانشگاه تبريز. 15- عضو كميته تخصصي بهداشت مدارس و جوانان استان فعاليتهاي آموزشي : فعاليتهاي آموزشي دگر گروسي فرشي به قرار زير است: الف: تدريس 1-دوره كارشناسي : دروس روانشناسي مشاوره و راهنمايي ، كاربردآزمونهاي رواني ، روانشناسي شخصيت ، روان درماني 2- تحصيلات تكميلي: دروس روانشناسي شخصيت ، روانشناسي عمومي ، رشد پيشرفته ب - برگزاري كارگاه ها : كارگاه آموزشي وابسته هاي شخصيتي بيماريهاي قلبي - عروقي 1380 ، 1382 ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : كارگاههاي آموزشي مير تقي گروسي : 1- كارگاه آموزشي وابسته هاي شخصيتي بيماريهاي قلبي _ عروقي در سال1380. 2- كارگاه آموزشي وابسته هاي شخصيتي بيماريهاي قلبي _ عروقي. 8-4 بهمن ماه سال 1382. 3- كارگاه آموزشي مهارتهاي زندگي. مهرماه و آبان ماه 1383، دانشگاه علوم پزشكي تبريز چگونگي عرضه آثار : - تعداد طرحهاي تحقيقاتي:19 مورد - تعداد مقالات منتشر شده در نشريات معتبر داخلي :17 مورد - تعداد مقالات منتشر شده در نشريات معتبر خارجي :3 مورد - راهنماي پايان نامه هاي دوره دكتري:4 مورد -راهنمايي پايان نامه هاي دوره كارشناسي ارشد:9 مورد - تعداد مقالات ارائه شده در كنفرانسهاي داخلي و خارجي:10 مورد آثار : ثبات و تغيير شخصيت در بزرگسالي ويژگي اثر : (1381)(مترجم) انتشارات جامعه پژوه. 2 روانشناسي فيزيولوژيك ويژگي اثر : (1383)(همكار مؤلف) انتشارات سنجش تكميلي.3 رويكرد فردگرا در مشاوره

سوء مصرف مواد ويژگي اثر : (1384)(مترجم)، انتشار معاونت بهداشتي دانشگاه علوم پزشكي تبريز4 رويكردهاي نوين در ارزيابي شخصيت ويژگي اثر : (1380)(مؤلف) انتشارات جامعه پژوه5 كودك مبتلا به سندرم داون ويژگي اثر : (1367)(مترجم) انتشارات دانشگاه تبريز.

گلايري، علي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

علي گلايري

محل تولد : بابل

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1349/1/1

زندگينامه علمي

در تاريخ 15 شهريور 65 وارد حوزه علميه مازندران شدم و مدت 4 سال تا لمعتين در آنجا از محضر استاد ارجمند حضرت آيت الله فاضل دام ظله بهره بردم و سپس وارد حوزه علميه قم شدم و از محضر اساتيدي همچون حضرت آيت الله اعتمادي و حاج آقا محمدي و درس خارج حضرات آيات تبريزي، مرحوم صالحي مازندراني و جوادي آملي استفاده كردم و در اين مدت 4 سال در موسسه تخصصي كلام حضرت آيت الله سبحاني و مدت 4 سال كلاس فن خطابه در دفتر تبليغات اسلامي گذراندم و از سال 82 همكاري خود را با مجله وزين رواق انديشه شروع نمودم كه حاصل آن چاپ دوازه مقاله بوده است.

گلستاني، علي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

علي گلستاني

محل تولد : همدان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1317/9/1

زندگينامه علمي

تحصيلات حوزوي

سال ورود به حوزه 1333 درشهرهمدان/ همان سال شروع به درس خارج 1350،اينجانب شيخ علي گلستاني در سال 1317 در شهر همدان متولد شدم و تحصيلات ابتدائي را در آنجا گذراندم سپس وارد حوزه علميّه همدان مدرسه آيه ا... آخوند همداني شدم و بعد از چهار سال به قم مشرف شده به محضر آيه ا... فاضل لنكراني و جعفر سبحاني رسيدم و ازآنان كسب فيض كرده و سپس به محضر آيه الله العظمي سيد شهاب الدين الحسيني مرعشي رسيدم و بعد از ايشان آيه الله گلپايگاني و شيخ جواد تبريزي كسب فيض كردم و در اين مدّت اقدام به

تأليف اين كتب نيز نمودم ضمناً يك كتاب عربي نيز در دست چاپ دارم.

گلشني، عبدالكريم

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عبدالكريم گلشني چهاردهم خردادماه 1307 در شهر رشت در محله «مسجد ملاعلي محمد» به دنيا آمد. عبدالكريم تحصيلات ابتدايي و متوسطه را در مدارس زادگاه خود، قاآني، اميد، تربيت و شاهپور، همزمان با تعليمات دوره اي خارج مدرسه، به پايان برد. تابستان 1320 در مكتب سراي مرحوم شيخ محمدرضا انشايي، راسته علاقبندان، به مشق خط مشغول شد. سال بعد در كلاس دوم دبيرستان به آموختن زبان روسي پرداخت و تا اخذ شهادت نامه و برگزاري جشن فارغ التحصيلي از طرف انجمن روابط فرهنگي ايران و شوروي به مدت هفت سال در رشت و تهران ادامه داد. او سال 1329 در دانشكده افسري ثبت نام كرد و خدمت وظيفه را در گارد گمرك مشهد به پايان برد و در سال 1330 هفته نامه سياسي - انتقادي «هفگز» را با همكاري تني چند از دوستان آزاده و صاحبنظرش در رشت منتشر كرد كه جمعاً هفده شماره (از آذر 1330 تا خرداد 1331) به چاپ رسيد. بعد از كودتاي 28 مرداد 1332 مدت سه سال در وزارت فرهنگ به شغل معلمي روي آورد و در سال 1335 براي ادامه تحصيلات دانشگاهي به آلمان رفت. قبل از ثبت نام در دانشگاه، مقدمات آلماني را در كلاس هاي زبان آموخت. شش ماه هم در كارخانه كنتس الكتروموتور در هامبورگ - آلتونا از نزديك با «كار در آلمان» آشنا شد كه در پيشرفت مكالمه وي تأثير داشت. گلشني تا سال 1348 در دانشگاه هامبورگ به تحصيل و تحقيق و تدريس اشتغال داشت در سال 1347 به

دريافت درجه دكتراي تاريخ و شرق شناسي «Dr.phil» نايل شد. در شهريور 1348 به دعوت رسمي دانشگاه به وطن بازگشت و به عنوان استاد قراردادي و سرپرست بخش تاريخ دانشكده ادبيات وعلوم دانشگاه شيراز به تدريس و پژوهش مشغول شد. . دكتر عبدالكريم گلشني از فضلاي افتخارآفرين اين سرزمين است. او با حوصله و همت عمر گرانبهايش را در اين مسير صرف كرده است. مقالات او كه بيش از صد عنوان است، درباره تاريخ و معارف اسلامي، ادبيات، تاريخ ايران و تاريخ پيش از اسلام است.

گروه : علوم انساني

رشته : تاريخ

گرايش : ايران دوره اسلامي

والدين و انساب : پدر عبدالكريم گلشني در كاروانسراي «شيشه كوچك» به داد و ستد اشتغال داشت و تجارت او بيشتر با انواع كاغذ و مقوا بود. در حريق بازار به سال 1298 هجري شمسي حجره او و همسايگانش طعمه آتش شد و ناگزير به سراي گلشن تغيير مكان داد كه بعدها به «گلشني» شهرت يافت. به نوشته شادروان ابراهيم فخرايي، در اين آتش سوزي كه ظاهراً عمدي بوده و به قصد غارت اموال بازرگانان صورت گرفت، بسياري از تاجران اموال خود را از دست دادند.

تحصيلات رسمي و حرفه اي : عبدالكريم گلشني تحصيلات ابتدايي و متوسطه را در مدارس زادگاه خود، قاآني، اميد، تربيت و شاهپور، همزمان با تعليمات دوره اي خارج مدرسه، به پايان برد. تابستان 1320 در مكتب سراي مرحوم شيخ محمدرضا انشايي، راسته علاقبندان، به مشق خط مشغول شد. سال بعد در كلاس دوم دبيرستان به آموختن زبان روسي پرداخت و تا اخذ شهادت نامه و برگزاري جشن فارغ التحصيلي از طرف انجمن روابط فرهنگي ايران و

شوروي به مدت هفت سال در رشت و تهران ادامه داد در سال 1335 براي ادامه تحصيلات دانشگاهي به آلمان رفت. قبل از ثبت نام در دانشگاه، مقدمات آلماني را در كلاس هاي زبان آموخت تا سال 1348 در دانشگاه هامبورگ به تحصيل و تحقيق و تدريس اشتغال داشت. در سال 1347 به دريافت درجه دكتراي تاريخ و شرق شناسي «Dr.phil» نايل شد.

فعاليتهاي ضمن تحصيل : عبدالكريم گلشني سال 1329 در دانشكده افسري ثبت نام كرد و خدمت وظيفه را در گارد گمرك مشهد به پايان برد و در سال 1330 هفته نامه سياسي - انتقادي «هفگز» را با همكاري تني چند از دوستان آزاده و صاحبنظرش در رشت منتشر كرد كه جمعاً هفده شماره (از آذر 1330 تا خرداد 1331) به چاپ رسيد. بعد از كودتاي 28 مرداد 1332 مدت سه سال در وزارت فرهنگ به شغل معلمي روي آورد و در سال 1335 براي ادامه تحصيلات دانشگاهي به آلمان رفت.

استادان و مربيان : عبدالكريم گلشني تا سال 1348 در دانشگاه هامبورگ به تحصيل و تحقيق و تدريس اشتغال داشت و از محضر استاداني چون برتولد اشپولر، ولفگانگ لنتس، هريبرت بوسه و هلموت براون بهره ها برد.

مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : عبدالكريم گلشني در شهريور 1348 به دعوت رسمي دانشگاه به وطن بازگشت و به عنوان استاد قراردادي و سرپرست بخش تاريخ دانشكده ادبيات وعلوم دانشگاه شيراز به تدريس و پژوهش مشغول شد. در سال 1355 پس از انتقال به دانشگاه تهران به عنوان مدير گروه تاريخ دانشگاه تهران 1357 تا 1364 و رئيس كميته تخصصي تاريخ در همكاري با شوراي عالي برنامه

ريزي ستاد انقلاب فرهنگي از 1364 تا 1368 مشغول به كار بوده است.و همچنين با سازمان مطالعه و تدوين كتب علوم انساني دانشگاه ها (سمت) همكاري داشته است.

فعاليتهاي آموزشي : بعد از كودتاي 28 مرداد 1332 عبدالكريم گلشني به مدت سه سال در وزارت فرهنگ به كار معلمي پرداخت. در شهريور ماه 1348 به دعوت رسمي دانشگاه (سابق) به وطن بازگشت و به عنوان استاد قراردادي و سرپرست بخش تاريخ دانشكده ادبيات و علوم دانشگاه شيراز به كارهاي علمي و اداري مشغول شد. در سال 1355 به تهران انتقال يافت و به جمع استادان و اعضاي هيئت علمي گروه تاريخ دانشكده ادبيات و علوم انساني دانشگاه تهران پيوست و مديريت گروه تاريخ دانشگاه تهران را بر عهده گرفت. دكتر گلشني ضمن اشتغال به امور آموزشي و تدريسي در دانشگاههاي هامبورگ، شيراز، تهران، شهيد بهشتي (ملي سابق)، تربيت معلم و آزاد اسلامي، به كارهاي پژوهشي نيز پرداخته است.

ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : عبدالكريم گلشني در مطبوعات سابقه بسيار طولاني دارد و در اين راه عمر بسيار صرف كرده است در آن ايام يعني پس از جنگ جهاني دوم بين سال هاي 1332 - 1320 كه روزنامه ها بدون محابا حقايق اخبار و اطلاعات را در اختيار مردم مي گذاشتند. او كه جواني پرشور و آزاديخواه بود و فارغ از قيد و بند و سرشار از روحيه مردم سالاري بود در انتشار «هفگز» در رشت همكاري داشته است. فريدون نوزاد -شاعر و پژوهشگر گيلاني در نشريه گيلان ما - در وصف ويژگي هاي عبدالكريم گلشني مي گويد: «در چنين حال و هوايي، جواني پرشور و

هيجان، عاشق آزادي و رهايي مردم از قيد بند، سرشار از روحيه مردم سالاري با گردآوري چند نوجوان نوخيز و ضد استبدادي و قلدري به دور خويش، هفته نامه طنزپرداز هفگز را در رشت بنياد نهاد. عبدالكريم گلشني از زنده ياد محمدصادق غنچه صاحب امتياز و مدير هفته نامه صفدر خواست تا اجازه دهد به صورت ضميمه صفدر با شعار: «هفگز بلاي جان عدوي وطن بود» منتشر شود و او نيز با سعه صدري كه داشت، بدون هيچ شرطي موافقت خود را اعلام داشت و بدين سان نخستين شماره اين نشريه را با سرمقاله پرمحتوا انتشار داد.» انتشار هفگز درست همزمان با هفدهمين دوره انتخابات مجلس شوراي ملي ايران صورت گرفت و در ميان مردم گيلان آنچنان محبوبيتي يافت كه فريدون نوزاد مي گويد: «بازار داغي در ميان مردم يافته و به راستي غوغا مي كرده است و موجبي فراهم آورده بود كه هفگز بلافاصله پس از انتشار ناياب مي شد.» حضور عبدالكريم گلشني در نشريه هفگز باعث جلا و ارتقاي آن نشريه بود. او با احاطه بر اصول شعري و ادبيات موجب صلابت بيشتر اشعار به چاپ رسيده در آن نشريه شد. فريدون نوزاد درباره عبدالكريم گلشني مي گويد: «عبدالكريم گلشني كه امروزه از فضلاي افتخارآفرين جامعه ماست بشدت از بيگانگي پرستي نفرت داشت و هنوز هم اين ويژگي را در نهاد خود حفظ كرده است. به همين علت همان گونه كه با رهبران فرمانبردار بعضي از احزاب اشتباه كار مي جنگيد. از مبارزه با مسئولان زورگو و مردم ستيز هم بازنمي ايستاد، براي او جمال امامي، سيدشوشتري يا رئيس قدرتمند شهرباني هاي گيلان،

علي بني آدم فرماندار رشت و همچنين سرتيپ مغروري فرمانده تيپ منطقه به خاطر خصلت مردم ستيزي كه داشتند، با آن گروه اول تفاوتي وجود نداشت، هر دو گروه بد مي كردند، و بدي را نمي بايد بدون جزا و مكافات گذاشت.

چگونگي عرضه آثار : از عبدالكريم گلشني پنجاه مقاله تحقيقي در زمينه تاريخ و فرهنگ ايران و اسلام در مجلات علمي آلمان و ايراني به جاي مانده است.عبدالكريم گلشني در بسياري از جشن نامه ها مانند يادگار نامه فخرايي به كوشش رضا رضازاده لنگرودي، جشن نامه استاد دكتر عبدالحسين زرين كوب به كوشش علي دهباشي، ستوده نامه به كوشش ايرج افشار و يادنامه و جشن نامه دكتر محمدامين رياحي مقالات با ارزش و گرانقدر ارائه كرده اند. مقاله هاي ارزشمندي كه در نگارش آنها از جان مايه گذاشت و عمر خود را در اين مسير صرف كرد تا دانشجويان و استادان تاريخ بتوانند از آنها بهره ببرند. در مقاله اي از او با عنوان «جمال الدين شرواني» كه در «دانشنامه جهان اسلام» منتشر شده است؛ مي خوانيم: «جمال الدين شرواني، وزير موسي خان از شوال تا ذيحجه 736 وزير اميرعلي پادشاه، وي پسر تاج الدين علي بود. با مرگ سلطان ابوسعيد بهار در 13 ربيع الآخر 736 و فقدان فرمانروايي لايق اقتدار دولت ايلخاني وسيله اي براي قدرت طلبي اميران با نفوذ شد. پس از جلوس اَرپاخان / اَرپاي گائون، به جانشيني ابوسعيد، اين كه غياث الدين محمد، وزير سلطان ابوسعيد، امرا را به اتحاد دعوت كرده بود، اميرعلي پادشاه، دايي سلطان ابوسعيد و حكمران دياربكر، به سلطنت ارپاخان رضايت نداد و موسي خان

مغول نواده بايدو را به شاهي برگزيد...» «.... ايلخانيان مغول در بيش از يك قرن فرمانروايي در ايران (653 ، 756) به رغم حفظ وحدت دولت، نتوانستند حدود مسئوليت صاحبان مناصب و وزيران را مشخص كنند و نفوذ هر ايلخان يا وزير در قلمرو حاكميتش، به شخصيت خود او بستگي داشت و همين موضوع يكي از عوامل انقراض اين سلسله شد.»

--------------------------------------------------------------------------------

آثار :

1 - طبقات ابن سعد

ويژگي اثر : نخستين ترجمه، تصحيح و چاپ، نشريه تاريخ (مجله تخصصي گروه تاريخ دانشگاه تهران)

2 ابوحنيفه دينوري گياه شناس. از فؤاد سزگين.

ويژگي اثر : ترجمه عبدالكريم گلشني. به كوشش دكتر مهدي محقق. تهران .«ز بلبر برگ كتاب النبات را، از نظر ريخت شناسي گياهي (مورفولوژي) «جالب ترين قسمت گياه شناسي آن روزگار يافته است» و در آن يك نظريه ريخت شناسي نسبتاً فوق علمي پيدا كرده كه اصطلاحات به كار رفته و رايج براي اعضا و اندام هاي مختلف گياه و تعريف و تبيين واژه ها آن را تصديق و تأييد مي كند. (يك عامل با ارزش ديگر) اين تجسم جنبه هاي ريخت شناختي (مورفولوژيكي)، ارائه اشكال پيچيده نبات از طريق مقايسه با نمونه هاي معلوم و مشهور است. اين همان واقعيتي است كه برتسل Bretzl در بررسي هاي گياه شناختي يونان، در كارتئو فراست، Theophrast، بازشناخته است و در تحقيقاتش در زمينه گياه شناسي راه اسكندر، به طور ممتاز و پرمعنايي، توصيف ويژگي هاي گياه را از نظر ريخت شناسي و قيافه شناسي نشان داده است.»

3 ستوده نامه (دكتر

منوچهر ستوده). پاسخ ابن عميد به پرسش هاي عضدالدوله. از پروفسور هانس داي بر.

ويژگي اثر : ترجمه و تلخيص از عبدالكريم گلشني پژوهش هاي ايرانشناسي، نامواره دكتر محمود افشار، جلد ، به كوشش ايرج افشار با همكاري كريم اصفهانيان - محمدرسول درياگشت. تهران

4 فرهنگ ايران در قلمرو تركان

5 قيام گئومات مغ(ترجمه)

6 مقابله متن آلماني با ترجمه كتاب «تاريخ نگارش هاي عربي» تأليف فؤاد سزگين، جلد اول (علوم قرآني، حديث، تاريخ، فقه، عقايد و تصوف) و جلد دوم (شعر).

ويژگي اثر : چاپ خانه كتاب

7 مقالات چاپ شده در دايرة المعارف بزرگ اسلامي،

ويژگي اثر : زير نظر كاظم موسوي بجنوردي

8 مقالات در دانشنامه جهان اسلام

ويژگي اثر : زير نظر غلامعلي حداد عادل، جلد تهران

9 نقد و معرفي كتاب تقويم التواريخ

ويژگي اثر : تأليف حاجي خليفه كاتب چلبي. تصحيح مير هاشم محدث. آيينه ميراث، سال اول شماره ، تهران

برگرفته از كتاب :شرح حال تخصصي استادان و دانشياران كشور (جلد سوم)

گنجي گرگري، حمزه

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حمزه گنجي در سال 1320 در هاديشهر از بخشهاي شهر مرند بدنيا آمد. وي دوران ابتدايي را در زادگاهش گذراند و پس از گذراندن دوره متوسطه و قبولي در امتحانات دانشسراي مقدماتي تبريز دوره دبيرستان را طي ميكند و ديپلم طبيعي را در سال 1341 پس از يك بار مردودي در سال قبل، اخذ ميكند و بعد دو سال

تدريس در دبيرستانهاي جلفا در رشته زبان فرانسه در دانشگاه تبريز ثبت نام ميكند و در ادامه بعد از كسب مدرك كارشناسي و كارشناسي ارشد رشته علوم تبيتي در سال 1351با بورسيه راهي فرانسه ميشود و در رشته دكتراي روانشناسي از دانشگاه پل والري شهر مون پليه فارغ التحصيل ميشود. وي هم اكنون استاد دانشگاه آزاد رودهن است. گروه : علوم انساني رشته : روان شناسي خاطرات كودكي : حمزه گنجي به حكم شناسنامه متولد سال 1321 است اما از آنجا كه پدرش _ بي آن كه در حوزه روانشناسي درس خوانده باشد _ روانشناس بود! سن فرزندانش را هميشه يك سال كوچكتر مي گرفت تا وقتي به مدرسه مي روند بزرگتر از بچه هاي ديگر باشند و در نتيجه بهتر درس بخوانند و يا زماني كه به خدمت سربازي مي روند كاملتر باشند و دوري خانواده را بهتر تحمل كنند. با اين حساب تاريخ توليد حقيقي دكتر گنجي، سال 1320 است. چون به دليل بيماري نتوانسته بود كلاس اول را در يك سال تمام كند دو سال را در اول ابتدايي گذراند. تا سوم ابتدايي وضع درسي درخشاني نداشت ولي از كلاس چهارم ناگهان پيشرفت چشمگيري از خود بروز داد، تنها به اين دليل كه معلم كلاس چهارم را _ كه سراسر وقار و بسيار شيك پوش بود! _ خيلي دوست مي داشت. تا كلاس سوم دوره اول دبيرستان را با شاگرد اولي سپري مي كند و در اين زمان در يادگيري رياضيات استعداد عجيبي از خود نشان مي دهد. اما هيچ گاه در دروس املا و انشا نمره اي بالاتر از 17 نگرفت.

تحصيلات رسمي و حرفه اي : - گذراندن دوره دبيرستان در دانشسراي مقدماتي تبريز و سپس گرفتن ديپلم طبيعي (علوم تجربي) با قبولي در امتحانات و كسب رتبه ممتاز در سال 1341 - كارشناسي در رشته زبان فرانسه از دانشگاه تبريز سال 1348 - كارشناسي ارشد رشته علوم تربيتي از دانشگاه تهران سال 1351 - دكتراي روانشناسي عمومي از دانشگاه پُل والري در شهر مون پليه (فرانسه) خاطرات و وقايع تحصيل : حمزه گنجي از دوران دبيرستان خاطرات جالبي دارد: «كتاب هاي ديپلم رياضي را همراه برده بودم تا براي گرفتن ديپلم رياضي به صورت متفرقه آماده بشوم. نخستين تصميمم اين بود كه وقتي ديپلم مي گيرم حتماً شاگرد اول بشوم. اما بعد از يك ماه مطالعه پي بردم يادگيري رياضي بدون معلم ساده نيست. كتاب هاي رياضي را پس دادم و اين بار كتاب هاي علوم تجربي را گرفتم. پس از چند ماه مطالعه به معدل 15 رضايت دادم، هنگام امتحان انتظارم را حتي در حد معدل 10 پائين آوردم اما يكضرب مردود شدم. در نوبت بعد يعني بهمن ماه 1341 با معادل 12/19 موفق به اخذ مدرك ديپلم در رشته علوم تجربي شدم. در همين امتحانات معلم كلاس چهارم ابتدايي ام را ديدم كه او هم مانند من ديپلم نداشت و مي خواست به طور متفرقه ديپلم بگيرد».فعاليتهاي ضمن تحصيل : حمزه گنجي پس از فارغ التحصيلي از دانشسراي مقدماتي، با داشتن مدرك كلاس يازده در تاريخ چهارم مهرماه 1340 به عنوان آموزگار استخدام و به روستاي زال از توابع مرند رفت و دو كلاس اول و پنجم ابتدايي را تدريس ميكرد. و

پس از گرفتن مدرك ديپلم متوسطه در سا ل1341 با گذشت دو سال، در سال 42 از روستاي زال به دبيرستان جلفا در 15 كيلومتري زادگاهش منتقل مي شود و آنجا تدريس دروس رياضي وعربي را به عهده مي گيرد. اين كار سبب شد با قواعد و مباحث عربي آشنا شود و همين مسأله در ورودش به دوره كارشناسي بسيار مؤثر واقع شد. دو سال بعد همراه با عده اي از همكارانش در كنكور دانشگاه ها ثبت نام مي كند و بعد از كسب مدرك كارشناسي . در مهرماه 48 با تقاضاي انتقال به تهران او موافقت مي شود و اوبه پايتخت مهاجرت مي كند. در ابتداي امر در دبيرستان فرخي واقع درميدان مولوي مشغول تدريس مي شود.استادان و مربيان : از استادان حمزه گنجي ميتوان به دكتر غلامحسين شكوهي در دانشگاه تهران اشاره كرد.مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : - رئيس دانشكده علوم تربيتي ابوريحان بيروني (به مدت يك سال) - مدير گروه روانشناسي دانشگاه آزاد رودهن (2 سال) - رئيس آزمايشگاه روانشناسي در دانشگاه علامه طباطبايي (به مدت 20 سال) - عضويت در هيأت تحريريه مجله پژوهش هاي روانشناختي - سردبير مجله نوآوري هاي آموزشي در آموزش و پرورش (يك سال به صورت قراردادي) - مدير انتشارات «ساوالان» از 1379 با هدف چاپ كتاب هاي روانشناسي حمزه گنجي، مدتي را در مركز مشاوره آموزش و پرورش (خيابان طالقاني فعلي) به عنوان روانشناس و مشاور مزكر فعاليت كرد كه اين موضوع به سال 1340 برمي گردد. فعاليتهاي آموزشي : حمزه گنجي در مقطعي نيز به شكل حق التدريسي با دانشگاه هاي سپاهيان انقلاب و

ابوريحان همكاري داشته است. تا 1360 را در مامازن ورامين به خدمت مي گذراند و پس از آن به تهران منتقل مي شود. مدتي را نيز در دانشگاه پيام نور امروزي به تدريس سر مي كند و سرانجام تا سال 73 و زمان بازنشستگي اش در سن 52سالگي در مقام استاد دانشگاه علامه طباطبايي به تدريس مشغول مي شود و امروز از اعضاي هيأت علمي دانشگاه آزاد رودهن است.ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : . حمزه گنجي در حال حاضر علاوه بر حضور درجمع اساتيد دانشگاه آزاد رودهن، در سمت مدير نشر ساوالان به همراه فرزندش «مهدي گنجي » به چاپ كتاب هاي روانشناسي سرگرم است، بدين صورت كه پسرش كتاب ها را از زبان انگليسي و فرانسه به فارسي ترجمه و حمزه گنجي آنها را به لحاظ ادبي ويرايش و منتشر مي كند.آرا و گرايشهاي خاص : حمزه گنجي كاملاً موقعيت امروزي اين علم نوپا را مساعد و مناسب ارزيابي مي كند و حتي آن را با روانشناسي جهان به مقايسه مي گذارد: «جايگاه فعلي روانشناسي را خيلي خوب مي بينم و به گمانم اين روانشناسي كه اينجا تدريس مي شود و دانشجويان ما مي خوانند دقيقاً هماني است كه در كانادا و آمريكا هم تدريس مي شود و هيچ كم و كسري ندارد! من در سفرهايي كه به طور مرتب به كانادا دارم از دانشگاه هاي آنجا مي پرسم چه كتاب هايي تدريس مي كنند. مثلاً مي گويند كتاب «وَندِن زَندِن». آن را مي گيرم و مي آورم اينجا ترجمه مي كنم كه تا هم اكنون 10 بار تجديد چاپ شده و

ويرايش جديدش هم درآمده است. من كتاب هايي انتخاب مي كنم كه آنجا تدريس مي شود. بنابراين روانشناسي ايران خيلي خوب و قوي است و با روانشناسي دنيا و بسياري از كشورها مطابقت دارد. دانشجويان ما بيش از دانشجويان خارجي، مطالب را مي خوانند و كار مي كنند و حتي معتقدم دانشجوي امروز، نسبت به زماني كه ما دانشجو بوديم، هم فعال تر است، هم باهوش تر و هم مؤدب تر. قدر استاد را مي داند و به او احترام مي گذارد. هم اكنون منابع هم به اندازه كافي موجود است و دانشجويان انواع و اقسام كتب روانشناسي را در اختيار دارند».چگونگي عرضه آثار : حمزه گنجي مترجم و مؤلف در حدود 24 جلد كتاب و ارائه 26 مقاله تأليفي و ترجمه در همايش ها و انتشار در مجلات معتبر علمي كه برخي از آنهايند: اثر آگاهي از نتايج بر عملكرد (فصلنامه تعليم و تربيت)، پير شدن (مجله بهداشت جهان)، ماجراي نمره منفي (با همكاري دكتر يوسف كريمي _ انتشارات دانشگاه آزاد اسلامي)، اثر توارث و محيط از ديدگاه سعدي، مجموعه مقالاتي درباره عشق (ويژه نامه روانشناسي دانشگاه آزاد اسلامي واحد رودهن)، چگونه سؤالات امتحاني را طرح كنيم؟ و... از آثار دكتر گنجي ميباشد.آثار : (روانشناسي اجتماعي، مباني روانشناسي عمومي، روانشناسي رشد (اثر وَندِن زَندِن) ارزشيابي شخصيت، روانشناسي كار ، بهداشت رواني ، روانشناسي ارزشيابي تحصيلي ، روانشناسي بزرگسالان يا پيري (اثر بريان اِل ميشارا و روبرت جي رايدل با همكاري خانم ها الما داوديان و و فرنگيس ، روش تحقيق در روانشناسي (اثر فرانسوا برتيوم و آندره لامورو)

گنجي، حسين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حسين گنجي

محل تولد : كرج

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1333/1/1

زندگينامه علمي

سال 1351 وارد حوزه و در مدرسه آيت الله گلپايگاني مشغول شدم. سال دوم طلبگي مشغول تدريس صمديه و در آن مدرسه سپس سيوطي و مغني شدم در ضمن درس خواندن. البته بعضي كلاسها را جهشي خواندم سپس در حوزه مشغول تدريس بود و در مدرسه امام علي عليه السلام از مقدمات تا مكاسب و رسائل مشغول تدريس بودم. ضمناً در منزل بصورت جلسات خصوصي در فقه، نهج البلاغه، زيارت جامعه كبيره و مدّتي اصول كافي مشغول تدريس بودم. ولي تقدير زيباي الهي ما را در سنگر خطابه قرار داده كه امروزه عمده فعّاليّت بنده دراين سنگر است. البته چندين سال با راديو قم در مناسبات متعدد بيش از 6 سال است با راديو در انتظار سبز در ارتباط هستم با شبكه ها مخصوصاً قم در ارتباط تبليغي هستم و راديو قم و معارف از نوارها استفاده ميكنند.

گنجي، محمد حسن

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد حسن گنجي، در 21 خرداد 1291 شمسي در بيرجند به دنيا آمد. پس از طي تحصيلات ابتدايي در مدرسه شوكتيه بيرجند، وارد دارالمعلمين عالي تهران شد و در رشته تاريخ و جغرافيا به اخذ درجه ليسانس نائل گرديد. در شهريور ماه همان سال به عنوان دانشجوي برگزيده رهسپار اروپا شد. وي در رشته جغرافيا در دانشگاه ويكتورياي منچستر انگلستان ادامه تحصيل داد و در سال 1317 درجه ليسانس تخصصي جغرافيا را احراز نمود. دكتر گنجي بار ديگر با استفاده از دو بورس تحصيلي در سال 1331 به منظور تكميل تحصيلات خود عازم آمريكا شد و

در دانشگاه كلارك آمريكا به اخذ درجه دكتراي جغرافيا توفيق يافت. دكتر گنجي پس از پشت سر نهادن رتبه هاي علمي و مسئوليتهاي دانشياري، استادي، مديريت گروه جغرافيا، رياست دانشكده ادبيات و علوم انساني و معاونت دانشگاه تهران، بازنشسته گرديد. با وجود اين استاد هيچگاه دست از كار نكشيد و از سال 1364 با مركز دايره المعارف بزرگ اسلامي همكاري خود را آغاز كرد. دكتر گنجي از سال 1370 به عنوان مشاور رئيس دانشكده علوم زمين با دانشگاه شهيد بهشتي همكاري دارد. از جمله سمت هاي ديگر وي، رياست اداره كل هواشناسي ايران، رياست هواشناسي منطقه آسيا و عضو كميته اجرايي سازمان هواشناسي جهان است. وي برگزيده همايش طرح سپاس در سال 86 در فرهنگسراي سينا مي باشد.گروه : علوم انسانيرشته : جغرافياگرايش : اقليم شناسيوالدين و انساب : نام پدر محمد حسن گنجي، ابوتراب است. افراد خانواده او بيشتر در خدمت امراي قاينات (بيرجند ) يعني خاندان علم بودند و پدرش مدتها نايب الحكومه شهر قاين بود. او سه برادر و دو خواهر داشت كه چهار نفر آنها بعد از اتمام مدارس ابتدايي يا متوسطه بيرجند در مدارس محلي به تدريس اشتغال داشتند. در حال حاضر همه آنها به غير از دو نفرشان از دنيا رفته اند.خاطرات كودكي : محمد حسن گنجي در 21 خرداد 1291 خورشيدي برابر با 11 ژوئن 1912 ميلادي در شهر كوچك و دورافتاده بيرجند در مركز قائنات (قهستان) به دنيا آمد. سرزمين قهستان مانند جزيره اي در درياي شن بود و ورود به آن از هر سو نيازمند گذشتن از فرسنگ ها كوير بي آب و علف بود. اكثريت ساكنان آن و به ويژه اهالي بيرجند

از ريشه ايرانيان قديمي با رگه هايي از ديگر اقوام تشكيل مي شد كه بيشتر از راه كشاورزي همراه با دامداري روزگار مي گذراندند. خانواده گنجي نيز از همين مردمان بودند. شش ساله بود كه وارد مدرسه شوكتيه در بيرجند شد. بيشتر دوران تحصيل مقدماتي او در دهه نخست 1300 خورشيدي با تحولات سياسي، اجتماعي گسترده كشور و پايان سلطنت دويست ساله قاجار و آغاز دوران پهلوي همراه شد. بيرجند كه تا آن زمان روستاي دورافتاده اي با جمعيتي حدود 9000 نفر به شمار مي رفت، كم كم به عنوان يك منطقه استراتژيك مطرح شد و مركز فرماندهي تيپ نظامي قائنات و سيستان و بلوچستان لقب گرفت. در مدرسه شوكتيه رسم بر اين بود كه به شاگرد نخست، دوم و سوم به ترتيب مدال طلا، نقره و يك كتاب نفيس هديه مي دادند و گنجي در طول شش سال تحصيل چهار مدال طلا و دو نقره، به دست آورد و در جشن پايان دوره كه آن مدال ها را به سينه زده بود چنان احساس سربلندي مي كرد كه به بيان خودش گويي قلعه خيبر را فتح كرده بود. وي همچنين به شكار كبك و تيهو كه در آن زمان در كوهپايه هاي اطراف روستا زياد ديده مي شدند مي پرداخت. اغلب خويشاوندان ايشان در روستا چهارپاياني مثل اسب، قاطر و الاغ داشتند و سواركاري با حيوانات از سرگرمي هاي آن دوران به شمار مي رفت. دو رويداد مهم در آن سال ها رخ داد كه اثر عميقي بر گنجي گذاشت: يكي خشكسالي شديدي كه تاثيرات انساني دردناكي برجاي گذاشت. پس از سه چهار سال همه قنات هاي بيرجند خشكيد، محصولات كشاورزي از ميان رفت و بسياري از روستاييان به

شهرهاي ديگر كوچ كردند. خانواده گنجي در آن سال ها بسيار سختي كشيدند و حتي آب آشاميدني را از جاهاي ديگر فراهم مي كردند. دومين رويداد هنگامي رخ داد كه او كلاس چهارم يا پنجم دبستان بود. زمستان 1343 هجري قمري بود كه پس از چند روز بارش پيوسته باران، سيلي بزرگ رخ داد و همه قنات ها را نابود كرد و آسيب زيادي به بار آورد. خاطره تلخ آن دو رويداد هواشناختي همچنان در ذهن گنجي ماند و حتي در انتخاب روش زندگي و روي آوردن او به دانش جغرافيا و هواشناسي تأثير زيادي گذاشت. اوضاع اجتماعي و شرايط زندگي : محمدحسن گنجي در خانواده اي كه در آن اصول و اعتقادات ديني و مذهبي كاملاً رعايت مي شد و از نظر مالي هم در شرايط متوسطي بود بدنيا آمد و بزرگ شد. پدرش به شغل كشاورزي و دامپروري اشتغال داشت.تحصيلات رسمي و حرفه اي : محمدحسن گنجي پس از به پايان رساندن تحصيلات متوسطه در زادگاه خود يعني بيرجند در مهرماه 1309 خورشيدي به تهران آمد تا حقوق بخواند. ولي در تهران متوجه شد كه بيشتر استادان مدرسه عالي حقوق آن زمان، فرانسوي هستند و چون زبان فرانسوي نمي دانست به دارالمعلمين عالي رفت كه نخستين بنياد آموزش عالي آن زمان بود. دارالمعلمين عالي، كه در 1307 بنيان گذاري شده بود، دو گروه «فلسفه و ادبيات» و «تاريخ و جغرافيا» داشت. گنجي در رشته تاريخ و جغرافيا نام نويسي كرد و پس از سه سال در 1312 ليسانس آن رشته را دريافت كرد. از آنجا كه گنجي در كنكور اعزام به خارج در بخش معلمي تاريخ و جغرافيا مقام اول را

به دست آورده بود، در 25 شهريور 1312 همراه با حدود 90 نفر ديگر كه 20 نفر از آنان از دانش آموختگان دانشسراي عالي بودند، به فرانسه فرستاده شد. چون در دبيرستان شوكتيه بيرجند تا اندازه اي با زبان انگليسي آشنا شده بود، او را با 12 نفر ديگر از دانشجويان كه به زبان انگليسي آشنايي داشتند، پس از چند روز ماندن در پاريس به لندن فرستادند. در آن روزها معمول بود كه دانشجويان فرستاده شده به انگلستان را براي يكسال به زندگي در يك خانواده انگليسي وا مي داشتند تا زبان و آداب انگليسي را فراگيرند. اما چون گنجي زبان انگليسي را به اندازه نياز مي دانست، او را بي درنگ پس از ورود به انگلستان به دانشگاه ويكتوريا در منچستر معرفي كردند كه در آن زمان يكي از پنج دانشگاه معتبر پس از آكسفورد و كمبريج به شمار مي آمد. در سال دوم در انگلستان بود كه پس از يك سال مطالعه و بررسي رشته هاي گوناگون، تصميم خود را گرفت كه در زمينه جغرافيا كار كند و از آن زمان تاريخ براي او در درجه دوم اهميت قرار گرفت. او در آن سال در گروه تخصصي جغرافيا در دانشگاه منچستر نام نويسي كرد و پس از چهارسال توانست ليسانس تخصصي و ممتاز در جغرافيا (B.A.Honurs) را به دست آورد كه برابر كارشناسي ارشد به شمار مي آيد. او دليل گرايش خود را به جغرافيا و به ويژه هواشناسي، دو رويداد خشكسالي و سيلي مي داند كه در روزگار كودكي و نوجواني در زادگاهش رخ داد و باعث آسيب زيادي به روستاييان شده بود. همچنين، در روزگاري كه در خارج تحصيل مي كرد، بحث هاي داغي

پيرامون نظريه تكامل در جريان بود و از آنجا كه بارها شنيده بود كه پاسخ جانداران به دگرگوني آب و هوا، نقش مهمي در تكامل جانداران دارد، به موضوع هاي مربوط به آب و هوا و محيط بسيار گرايش پيدا كرده بود. گنجي در مهرماه 1317 به ايران بازگشت و با عنوان دبير (امروزه در رتبه بندي علمي دانشگاهي به آن مربي مي گويند) در دانشكده ادبيات و دانشسراي عالي به تدريس جغرافيا پرداخت. دوره خدمت دبيري او 14 سال به طول انجاميد و چون با مقررات آن روز هرگز نمي توانست بدون درجه دكترا، استاد دانشگاه شود، با استفاده از فرصت مطالعاتي در شهريور 1331 به آمريكا رفت. او پس از دوسال تحصيل در دانشگاه كلارك (در شهر ورستر ايالت ماساچوست) كه از مراكز بسيار معتبر آموزش و پژوهش جغرافيا بود، درجه دكترا در جغرافيا را به دست آورد. خاطرات و وقايع تحصيل : محمدحسن گنجي، در تمام دوره متوسطه همواره شاگرد اول يا دوم كلاس خود بود. در مدرسه شوكتيه بيرجند، چنين مرسوم بود كه در پايان سال تحصيلي به منظور تشويق دانش آموزان، به نفر اول در امتحانات پايان سال يك مدال طلا و به نفر دوم يك مدال نقره جايزه مي دادند و دكتر گنجي در شش سال دوره متوسطه 4 مدال طلا و 2 مدال نقره كسب نمود. دوران تحصيل در مقطع ابتدايي و متوسطه دكتر گنجي با تغييرات و تحولات مملكت همزمان بود به اين صورت كه يك سلسله ارامنه و بيگانگان مي رفتند و يك سلسله از آنها برمي گشتند. شهر چهره نظامي با نيروهاي بيگانه به خود گرفته بود. از خاطرات ديگر ايشان

مي توان به صف آرايي دانش آموزان و مشاركت دادن آنها در تظاهرات سياسي و همچنين ديدار آنها با افسرهاي غير بومي به صورت معلمين مدرسه اشاره كرد كه براي دكتر گنجي خاطره انگيز بوده است.فعاليتهاي ضمن تحصيل : محمدحسن گنجي از دوران تحصيل در مقاطع ابتدايي و متوسطه خود چنين به ياد مي آورد: «در ايام تعطيل (تابستان) بسياري از ما را به يادگيري حرفه هاي سنتي وا مي داشتند و دانش آموزاني كه پدراني با حرفه بازاري داشتند در خلال تحصيل به پدر خود كمك مي كردند. در زمان تحصيلات ابتدايي من پيش آهنگي در مدارس متداول شده بود و بسياري از حرفه ها را از طريق پيش آهنگ به ما ياد مي دادند.» دكتر گنجي، در ضمن تحصيل در انگلستان چندين مسافرت علمي همراه گروه هاي دانشگاهي به نواحي داخلي انگلستان و اسكاتلند و همچنين به شبه جزيره ايبري ( سپانيا و پرتغال) و اسكانديناوي (دانمارك، سوئد و فنلاند) و ممالك ديگر اروپايي انجام داد.استادان و مربيان : مربيان و استادان محمدحسن گنجي طي دوران تحصيل عبارت بودند از: ميرزا احمد نراقي، شيخ احمد سليماني نراقي، كلنل علينقي وزيري مفيدالملك، سيدرضي حسين ( ناظم هندي )، عباس اقبال آشتياني، ماژور مسعودخان كيهان، بديع الزمان فروزانفر، سيدمحمدكاظم عصار، دكتر صادق رضازاده شفق، عبدالحسين شيباني وحيدالملك، دكتر عيسي صديق، دكتر اسدالله بيژن و ... .هم دوره اي ها و همكاران : آقايان احمد مستوفي، احمد سعادت عداله فريار، صورتگر، حسين علي سلطان زاده پسيان، احمد بهفروز، بهادر عامري (دندانپزشك)،جواد بيرجندي، حسام الدين ضيائيان، عليقلي حكيم نژاد (صاحب كارخانه آبسال)، محمد تقي سياه پوش و ابراهيم صفوي از هم دوره اي هاي محمدحسن گنجي بشمار مي روند.همسر و فرزندان :

محمدحسن گنجي در 24 ديماه 1320 با سركار خانم لطيفه جوادزاده (از ايرانيان مقيم ارمنستان) ازدواج كردند.وقايع ميانسالي : محمدحسن گنجي از وقايع ميانسالي خود چنين مي گويد: من با دبيري در دانشگاه تهران شروع كردم و بعد از 13 سال استاديار اين دانشگاه شدم، اولين كسي بودم كه با تحصيلات عاليه جغرافيا به ايران برگشتم و در سال دوم تأسيس دانشگاه تهران به همراه دو نفر از همكارانم رشته جغرافيا را پايه گذاري كرديم. بعد از ما شش نسل جغرافيدان در ايران تربيت شده است كه من به نوعي خود را پدربزرگ اين جريان احساس مي كنم. مدتي رئيس دانشكده و معاون دانشگاه تهران بودم. در دوران بازنشستگي هم دانشگاه بيرجند را تأسيس كردم. قبل از انقلاب مدتي معاون پارلماني وزارت راه بودم. پس از انقلاب در دوران جنگ ايران و عراق مشاور وزير دفاع بودم حالا هم در اين دانشگاه (شهيد بهشتي) مشاور دانشكده علوم زمين هستم و دو دانشجوي دكتري دارم، بيش از صد مقاله به فارسي و انگليسي نوشته ام و چهارده كتاب درسي به چاپ رسانده ام ، مهمتر از همه اينها انتشار كتابي با عنوان «جغرافيا در ايران از دارالفنون تا انقلاب اسلامي» كه داستان علم جغرافيا در كشور است. پانزده سال است كه با دائره المعارف اسلامي همكاري مي كنم و اين اواخر با مركز گفتگوي تمدن ها ارتباط نزديك دارم و قرار است اطلس جغرافيايي تمدن ها را تهيه كنم. مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : محمدحسن گنجي در كنار فعاليت خود در دانشگاه تهران، از مهرماه 1335 تا مهرماه 1347 رياست اداره كل هواشناسي ايران را نيز عهد ه دار بود. در اين مدت، وي نماينده ثابت

دولت ايران در سازمان هواشناسي جهاني، به مدت 5 سال رياست هواشناسي منطقه آسيا ( به مدت 5 سال) و عضويت كميته اجرايي سازمان مزبور را برعهده داشت. دكتر گنجي از ارديبهشت ماه 1342 تا مهرماه 1347 معاونت پارلماني وزارت راه و در زمان رياست دانشگاهيِ پروفسور رضا، از سال 1347 به مدت يك سال پست معاونت اداري و مالي دانشگاه تهران را عهده دار شد. آنگاه پس از چندي مشاور دانشگاه گرديد و سپس از خردادماه 1353 عهده دار رياست دانشكده ادبيات و علوم انساني گرديد و تا پايان خدمت 37 ساله دانشگاهي خود در اين سمت باقي بود. وي در اول بهمن ماه 1354 به افتخار بازنشستگي نائل آمد و از مهرماه 1354 تا پايان سال 1357 رياست مؤسسه آموزش عالي امير شوكت الملك علم بيرجند را برعهده داشت. وي از سال 1368 تا 1372 مشاور رئيس سازمان جغرافيايي نيروهاي مسلح (سازمان جغرافياي سابق) بود. و از سال 1373 نيز با سمت مشاور دانشكده علوم زمين دانشگاه شهيد بهشتي در طراحي و اجراي برنامه ها مشاركت داشته است. همچنين از سال 1365 عضويت بخش جغرافيايي سازمان مطالعه و تدوين كتب دانشگاهي (سمت) را دارا بوده و با بيشتر دانشگاه هاي تهران مخصوصاً دانشگاه تربيت مدرس در دوره هاي دكتراي جغرافيا تدريس و همكاري داشته است. وي همچنين عضويت كميته رهبري اطلس اقليمي ايران را در سازمان هواشناسي برعهده داشته است. از ديگر مشاغل وي مي توان به موارد زير اشاره كرد: 1- عضو مادام العمر انجمن جغرافيائي انگلستان 2- عضو سابق انجمن سلطنتي مردم شناسي انگلستان و ايرلند 3- عضو شوراي عالي آمار 4- عضو هيئت تحريريه دائره المعارف بريتانيا 5- عضو

افتخاري انجمن آمريكائي پيشرفت علوم 6- عضو شوراي عالي مردم شناسي 7- عضو انجمن جغرافيائي كشورهاي آسيا و آفريقا 8- عضو كميته ملي آبشناسي (يونسكو) 9- عضو هيئت مميزه دانشگاه تهران 10- عضو كميسيون بورسهاي دانشگاهي 11- عضو كميسيون همكاري فرهنگي ايران و فرانسه (دانشگاهي) 12- عضو كميته جغرافيائي فرهنگستان ايران 13- عضو شوراي عالي جغرافيائي وابسته به سازمان جغرافيائي كشور 14- عضو كميته برنامه ريزي وزارت آموزش و پرورش 15- عضو هيئت امناي مدرسه عالي بازرگاني رشت 16- عضو هيئت امناي مدرسه عالي علوم اراك 17- عضو هيئت امناي مدرسه عالي فني تهران 18- عضو اتحاديه انجمن هاي علمي 19- رئيس اولين كنگره جغرافيدانان ايران 1352 20- عضو شوراي دانشگاه تهران 21- اولين رئيس انجمن جغرافيدانان ايران 1353 تا 1357فعاليتهاي آموزشي : محمدحسن گنجي پس از اخذ درجه ليسانس از انگلستان (در سال 1317)، به ايران بازگشت و به مدت 14 سال با سمت دبيري در دانشكده ادبيات دانشگاه تهران و دانشسراي عالي به تدريس جغرافيا پرداخت. وي همچنين پس از اخذ مدرك دكترا در سال 1334 از آمريكا به ايران بازگشت و پس از طي 5 سال دوره دانشياري، در سال 1339 (با رتبه 10) به عنوان استادي پاره وقت دانشگاه تهران ارتقاء يافت و متصدي كرسي جغرافياي انساني شد. در مهرماه 1347 خدمت تمام وقت دانشگاه را پذيرفت و از سال 1348 در سمت استاد و مدير گروه آموزشي جغرافيا در دانشگاه انجام وظيفه كرد. [ گزارش گفتگو، مركز بين المللي گفتگوي تمدن ها، سال اول، شماره 12، نيمه اول مهر 1380، ص 18 _ اثرآفرينان (زندگينامه نام آوران فرهنگي ايران)، ج 5، زير نظر دكتر عبدالحسين نوايي، تهران:

انجمن آثار و مفاخر فرهنگي، ص 81 ] مراكزي كه فرد از بانيان آن به شمار مي آيد : از جمله خدمات علمي محمدحسن گنجي مي توان به تشكيل «انجمن جغرافي دانان ايران» و بنيان گذاري سازمان هواشناسي كشور اشاره نمود. وي در مهرماه 1354 به موجب ابلاغ وزير علوم و آموزش عالي مأموريت يافت كه مقدمات تهيه و تشكيل دانشگاهي را در بيرجند فراهم سازد و در تيرماه 1355، مؤسسه آموزش عالي اميرشوكت الملك علم بيرجند را بنياد نهاد.ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : محمدحسن گنجي در كنار تدريس و تحقيق در بسياري از موسسات دولتي و خصوصي كه با اموري در زمينه هاي جغرافيايي ارتباط داشته اند در مراحل برنامه ريزي و همچنين اجرايي مشاركت داشته است.شاگردان : بيشتر اساتيد جغرافياي كنوني دانشگاههاي ايران يا مستقيماً در زمره شاگردان محمدحسن گنجي بوده اند و يا بطور غير مستقيم از شخصيت علمي و تاليفات وي بهره برده اند. از جمله شاگردان وي دكتر فاطمه بهفروز استاد گروه جغرافياي دانشگاه تهران مي باشد. دكتر پيروز مجتهدزاده كه در دوره كارشناسي شاگرد دكتر گنجي بوده است، درباره استاد خود چنين گفته است: «با همه استادانم رابطه اي نزديك و منطقي داشتم، به ويژه با دكتر گنجي كه رابطه مان به شكل رابطه پدر و فرزندي در روابط اجتماعي و نيز در محيط دانشگاه بود. صرف نظر از پدر و مادر كه نقش انكارناپذيري در شخصيت من داشته اند، سه نفر ديگر هم تاثير ژرفي بر زندگي من ايجاد كرده اند. نخستين آنها دكتر گنجي است كه نگاه اساسي ام را به علم و زندگي مديون او هستم. در دوران دانشجويي ام به همه استادانم احترام مي گذاشتم ولي دكتر گنجي به راستي

با بقيه تفاوت داشت. او كسي بود كه مي توانست همه گونه پرسش را در مباحث جغرافيايي و به ويژه هواشناسي پاسخ دهد. با وجود اين، هيچ ادعايي نداشت و احترام عميق من به او به سبب همين بي ادعايي است. هميشه سعي مي كرد در حال آموختن باشد. من همواره در برابر پرسش هاي علمي و فرهنگي و اجتماعي مختلفي كه برايم پيش مي آمد نزد او مي رفتم. گنجي شخصيتي استثنايي و ارزشمند است و من شخصيتي در شأن و پايه او نديده ام. در واقع آموختن من از دكتر گنجي فقط به دوره هاي خاص دانشگاهي مانند ليسانس و فوق ليسانس و حتي دكترا محدود نبود. من هنوز هم از او مي آموزم.» همفكران فرد : علاوه بر عباس سحاب كه بنيانگذار اولين موسسه كارتوگرافي بازرگاني ايران (موسسه جغرافيايي و كارتوگرافي سحاب) است، مهندس عباس جعفري و سعيد بختياري از دوستداران نقشه و فعالان در انتشار مجموعه هاي اطلس و نقشه هاي جغرافيايي، پيروز مجتهدزاده، جواد صفي نژاد، مصطفي ارمني، محمدتقي رهنمائي، ابراهيم مقيمي، دره مير حيدر، حسن كامران، محمد سليماني، حسين شكوئي و فرج الله محمودي همفكري نزديكي با دكتر محمدحسن گنجي دارند.آرا و گرايشهاي خاص : محمدحسن گنجي همواره مفهوم علم جغرافيا را در چهارچوب شناخت روابط بين انسان و محيط زندگي وي (ديدگاه «انسان محيطي»)، يا در قالب شناسايي مشخصات ناحيه اي شامل پديده هاي طبيعي و انساني (ديدگاه ناحيه اي) و بالاخره در محدوده بررسي پراكندگي مكاني هر پديده جغرافيايي خاص ( ديدگاه فضايي) مورد نظر قرار داده اند. اين مطلب نشانه آن است كه وي همواره در پي جديدترين اطلاعات بين المللي درباره جغرافيا بوده است. در ارتباط با ديدگاههاي سازمان

يافته جغرافياي (انسان محيطي، ناحيه اي و فضايي) دكتر گنجي مسائل علم جغرافيا را در دو بخش طبيعي و انساني قابل مطالعه مي داند، كه مي توانند در چهارچوب روشهاي عمومي و يا ناحيه اي مورد بررسي قرار گيرند. و همگام با اين توجيهات روش تحقيقي، استاد گنجي براي اصالت قوانين جغرافيايي در بررسي هاي ناحيه اي، اهميت و اعتبار خاصي قائل مي شوند. ايشان با استناد به منابع جديد و معتبر خارجي در اين زمينه معتقد است كه پديده هاي انساني اگرچه به اندازه پديده هاي طبيعي تابع قوانين علمي نيستند، معهذا با استفاده از اطلاعات آماري و روشهاي كميتي مي توان در مورد يك پديده خاص انساني مدل سازي و يا تيپ شناسي كرد كه اين روش گامي به سوي قانون گرايي خواهد بود. از اين گذشته، دكتر گنجي كاربرد كامپيوتر را جهت تحليل اين داده هاي آماري ضروري مي داند و اين نوگرايي دكتر گنجي، با توجه به اينكه وي قديمي ترين استاد جغرافياي ايران است، قابل ملاحظه مي باشد. [ بهفروز، دكتر گنجي و گسترش دانش جغرافيا در ايران، مجموعه مقالات جغرافيايي جشن نامه دكتر محمدحسن گنجي، صص 5-24]جوائز و نشانها : محمدحسن گنجي، در سال 1354 به عنوان استاد ممتاز دانشگاه تهران انتخاب شد. وي در بيست و نهمين كنگره اتحاديه بين المللي جغرافيايي در كره جنوبي در سال 2000 ميلادي به عنوان يكي از 15 جغرافيدان برجسته جهان شناخته شد و سازمان هواشناسي جهاني، جايزه علمي سال 2001 خود را به وي اعطا كرد. ايشان همچنين نشان درجه سه در خدمات دولتي را دريافت كرده است. دكتر گنجي از اوايل انقلاب تا اكنون بالغ بر 63 لوح تقدير از مراكز آثار و

مفاخر علمي، چهره هاي ماندگار، انجمن هاي علمي جغرافيايي و دانشگاهها دريافت كرده است. وي برگزيده همايش طرح سپاس درسال 86 در فرهنگسراي سينا مي باشد.چگونگي عرضه آثار : محمدحسن گنجي سفرهاي علمي متعددي به كشورهاي اسكاتلند ، پرتقال ، دانمارك ، سوئد ، فنلاند ، پاكستان ، هندوستان ، ژاپن ، اندونزي ، مالزي ، سنگاپور ، هنگ كنگ ، لبنان ، اطريش ، آلمان ، هلند ، بلژيك ، اسپانيا ، فرانسه ، نروژ ، شوروي ( مسكو ، كيو ، ايروان و باكو ) ، استراليا ، كانادا ، كشورهاي متحده آمريكا و كليه شيخ نشين هاي خليج فارس نمود. وي عضو مادام العمر انجمن جغرافيايي انگلستان ، عضو سابق انجمن سلطنتي مردم شناسي انگلستان و ايرلند ، عضو شوراي عالي آمار ، عضو هيئت تحريريه دايره المعارف بريتانيا ، عضو افتخاري انجمن آمريكايي پيشرفت علوم ، عضو شوراي عالي مردم شناسي ، عضو انجمن جغرافيايي كشورهاي آسيا و آفريقا ، عضو كميته ملي آبشناسي يونسكو ، عضو هيئت مميزه دانشگاه تهران ، عضو شوراي دانشگاه تهران ، عضو كميسيون همكاري فرهنگي دانشگاهي ايران و فرانسه ، عضو كميته جغرافيايي فرهنگستان ايران ، عضو شوراي عالي جغرافيايي وابسته به سازمان جغرافيايي كشور ، عضو كميته برنامه ريزي وزارت آموزش و پرورش ، عضو هيئت امناي مدرسه عالي بازرگاني رشت ، عضو هيئت امناي مدرسه عالي علوم اراك ، عضو هيئت امناي مدرسه عالي فني ، عضو اتحاديه انجمن هاي علمي ، رئيس اولين كنگره جغرافي دانان ايران (1352) ، اولين رئيس انجمن جغرافي دانان ايران (1353-1362) ، عضو سازمان مطالعه و تدوين كتب دانشگاهي (سمت)

، عضو محققين مركز دايره المعارف بزرگ اسلامي و عضو كميته رهبري طرح اطلس اقليمي ايران مي باشد. دكتر گنجي در كنگره بين المللي جغرافيايي ( آمستردام - 1938 ، واشينگتن - 1952 ، دهلي نو - 1968 و مونترال كانادا - 1972) ، سمينار جغرافيايي كشورهاي آسيايي و آفريقايي (عليكره هندوستان - 1956) ، كميسيون حل اختلاف آب هيرمند بين ايران و افغانستان (واشنگتن - 1956) ، كميته اجرايي طرح مناطق خشك يونسكو ( كانبراي استراليا - 1956) ، كميته منطقه اي سازمان هواپيمايي كشوري بين المللي (رم - 1959) ، كميته هواشناسي سازمان پيمان مركزي ( آنكارا - 1959 ، 1960 ، 1961 و 1963 ، لندن - 1960) ، اجلاسيه هواشناسي منطقه آسيا ( رنگون بيرماني - 1959 ، بانكوك - 1962 ، تهران - 1966 و توكيو - 1970) ، كميسيون اقليم شناسي سازمان هواشناسي جهاني (لندن - 1960 و استكهلم - 1965) ، كنگره سازمان هواشناسي جهاني (ژنو - 1963 ، 1967 و 1971) ، اجلاسيه كميته اجرايي سازمان هواشناسي جهاني (ژنو - 1965 ، 1966 ، 1968 ، 1969 و 1971) ، كميته ارتباطات سازمان عمران منطقه اي (اسلام آباد - 1966)، دومين كنگره سازمان ملل درباره يكنواخت ساختن اسامي (لندن - 1972) ، كنفرانس يونسكو درباره آموزش جغرافيا در آسياي شرقي و اقيانوسيه (سنگاپور - 1972) ، دومين اجلاسيه گروه كارشناسان هواشناسي جهاني درباره كاربرد اقليم شناسي در مسائل محيطي (ژنو - 1972) ، دومين كميته فني اندازه گيري آلودگي هوا (هلسينكي - 1973) ، كنفرانس يونسكو درباره آموزش جغرافيا در آسياي جنوبي (دهلي نو - 1974) ، هشتمين اجلاسيه

گروه كارشناسان جغرافياي سازمان ملل (نيويورك - 1975) ، سمپوزيوم هواشناسي در رابطه با آمايش زمين دراشويل ( كاروليناي شمالي - 1975) ، بيست و سومين كنگره بين المللي جغرافيا (مسكو - 1976) ، سومين كنگره سازمان ملل براي يكنواخت كردن اعلام جغرافيايي (آتن - 1356 ، مونترال - 1365 و ژنو - 1370) ، سفر عتبات عاليات در گروه دانشگاه تهران (1356) ، سفر چين در گروه دانشگاه تهران (1357) ، يازدهمين اجلاسيه گروه كارشناسان ملل متحد (ژنو - 1363) ، چهارمين اجلاسيه منطقه اي براي همسان سازي نام هاي جغرافيايي (تهران - 1369) ، سمينار مرزهاي ايران در مركز ژئوپلوتيك و مرزهاي بين المللي دانشگاه لندن (لندن - 1370)، سمينار هويت ايران در پايان قرن بيستم در دانشگاه لندن (لندن - 1377) شركت فعال داشته است. دكتر گنجي ، حدود 10 درس جديد و مختلف را به تدريج وارد برنامه رشته جغرافيا نمود و همه را شخصاً به تناوب در سال هاي تحصيلي مختلف تدريس كرد. از آثار ايشان مي توان به 1 جزوه درسي ، 16 اثر تأليفي ، 6 نقد كتاب ، 12 مقدمه كتاب ، 80مقاله علمي ، 19سخنراني و 14 مقاله به زبان انگليسي اشاره نمود.آثار : مقاله جغرافيايي ويژگي اثر : مجموعه اي است از مقالات جغرافيايي و اقليم شناسانه و چند مقاله تاريخي كه عمدتاً درباره ايران مي باشد، اين كتاب براي اولين بار در سال 1352 توسط موسسه جغرافيايي و كارتوگرافي سحاب به چاپ رسيده است. { گنجي، 32 مقاله جغرافيايي، تهران: موسسه جغرافيايي و كارتوگرافي سحاب، 1352، پنج}2 آب و هواي ايران (فصلي

از تاريخ ايران كمبريج 1968) ، آب و هواي ايران (قاهره) ، آب و هواي كشورهاي آسياي مركزي ، آتشفشان سنت هلن، آثاري از دكتر گنجي كه به انگليسي منتشر نموده اند ، آمار بارندگي در ايران ، آمايش زمين بصورت يك منبع طبيعي (نمونه هايي از آسيا) ،آمريكا را بشناسيد ، آموزش جغرافيا ، اطلس اقليمي ايران ، اطلس كامل تهران ، اكولوژي و اقليم شناسي ، انتشارات پنهاني (يادداشت) ، انحطاط جغرافيايي شهر بيرجند ، ايران (دايره المعارف و رلدمارك چاپ نيويورك) ، برتراند راسل و جغرافيا ، برداشتي جغرافيايي از جمعيت مسلمان جهان و پاره اي از مشخصات و گرافيك آن ، بررسي اجمالي باران 13 سال اخير ايران ، بستر جغرافيايي تاريخ ايران ، به انگيزه اگر باران به كوهستان ببارد ، پاره اي جنبه هاي جغرافيايي ايران ، پيام آقاي دكتر محمدحسن گنجي ويژگي اثر : مجموعه سخنرانيهاي چهارمين كنگره جغرافيدانان ايران (به اهتمام گروه آموزشي جغرافيا) ، دانشگاه فردوسي: دانشكده ادبيات و علوم انساني، مشهد، صفحات 18-7.24 پيشگفتار و نقد مقاله ها ويژگي اثر : فصلنامه تحقيقات جغرافيايي، شماره 2، موسسه چاپ و انتشارات آستان قدس رضوي، صفحات 10-5.25 تاثير آب و هوا در زندگي بشر ، تاريخ جغرافياي اسلامي ، تاريخچه جغرافيا در اسلام ، تاريخچه نهضت هاي پان ، ترجمه بشر چيست ؟ ويژگي اثر : تأليف: مارك تواين.30 تغييرات

آب و هوا ، تغييرات ناگهاني هواي ساحل جنوبي ، تقسيمات اقليمي ايران ، جغرافيا در ايران از دارالفنون تا انقلاب اسلامي ويژگي اثر : كتابي است در شرح سير تطور علم جغرافيا در ايران معاصر كه در 1367 در انتشارات آستان قدس رضوي به چاپ رسيد. [ جزني « يادداشتهايي درباره مقام علمي دكتر گنجي، مجموعه مقالات جغرافيايي» (جشن نامه دكتر محمدحسن گنجي)، ص 12}34 جغرافيا و آمار ويژگي اثر : نشريه سالانه اداره كل آمار عمومي، تهران35 جغرافياي اقليمي ، جغرافياي ايران ويژگي اثر : كتابي است درباره كليات جغرافياي ايران و تقسيمات و فصل بندي مطالعات جغرافيايي در اين باره، كه در چهار فصل در جلد اول نشريه شماره 22 ايرانشهر منتشر شده است.37 جغرافياي سال پنجم ابتدايي ويژگي اثر : با همكاري دكتر لطف الله مفخم پايان و حسين خليل فر.38 جغرافياي سال ششم ابتدايي ويژگي اثر : با همكاري حسين خليل فر.39 جنگ و جغرافيا يا روابط دول بزرگ در اقيانوسيه ويژگي اثر : اين كتاب در 1321 توسط كتابفروشي پروين به چاپ رسيد، بحث هاي ژئوپولتيكي جالبي درباره رقابت هاي استعمارگران در قاره اقيانوسيه را در بر مي گيرد.40 خاورميانه كجا است، خشكسالي در قائنات ، دون ژوان ايراني ، روند تحقيقات جغرافيايي در ايران ، سازمان هواشناسي جهاني و هواشناسي ايران ، سخني چند درباره هواشناسي ، شمه اي

از خدمات جغرافيايي سازمان جغرافيايي و چندين مقاله جغرافيايي در دايره المعارف بزرگ اسلامي ، فهرست مقالات جغرافيايي ويژگي اثر : با همكاري جواد صفي نژاد.48 كتب جغرافياي دبيرستاني ، كليات جغرافياي طبيعي ، كمك به اقليم شناسي باستاني ايران ، گزارش ششمين كنگره بين المللي جغرافيايي در لندن ، گزارش كميته هواشناسي مناطق خشك ، گزارش كنفرانس يونسكو در استراليا درباره آب و هواي مناطق خشك جهان ، گزارش كنفرانس يونسكو درباره نحوه آموزش جغرافيا در جنوب خاوري آسيا ، لزوم تهيه نقشه هاي جغرافيايي ، مشخصات جغرافياي طبيعي ايران ، مطالعه اجماليِ فرهنگ هاي جغرافيايي ، مطالعه جغرافياي در خواص جمعيتي امت مسلمان در جهان ، مفهوم جغرافيا و روش تدريس آن ويژگي اثر : نشريه انجمن دبيران علوم اجتماعي و تاريخ و جغرافيا، شماره 1، تهران.60 مفهوم واقعي نژاد ، مقالاتي درباره جغرافياي ايران ، مقدمه بر اصول جغرافياي انساني و اشاراتي به جغرافياي انساني ايران ، مقدمه بر اطلس افغانستان ، مقدمه بر اطلس بزرگ جهان، مقدمه بر اطلس تاريخي ايران، مقدمه بر اطلس خليج فارس ،مقدمه بر اطلس عمومي جهان ، مقدمه بر جغرافياي پزشكي ويژگي اثر : تأليف: هوشورزدشت.69 مقدمه بر شهرستان نور ويژگي اثر : تأليف: پيروز مجتهدزاده.70 مقدمه بر كليات ژئومورفولوژي ايران ويژگي اثر : تأليف: دكتر محمود حريريان.71 مقدمه بر گزيده اي از فرهنگ و اصطلاحات جغرافيايي

ويژگي اثر : تأليف: عاشوري.72 مقدمه بر گيتاشناسي كشورها ، مقدمه بر متن انگليسي مقاله دكتر مهدوي [ جزني،« يادداشتهايي درباره مقام علمي دكتر گنجي،» مجموعه مقالات جغرافيايي ( جشن نامه دكتر محمد حسن گنجي)، صص 19-11} ، ملاحظاتي درباره آلودگي هوا و باران در تهران ، ملاحظاتي درباره باران چند سال اخير ايران، 6 ملاحظاتي درباره باران سال ، ملاحظاتي درباره باران هاي تابستان 1954 ، ملاحظاتي درباره پزشكان ايران مقيم آلمان غربي ، ملاحظاتي درباره جغرافيا و برنامه آن ، ملاحظاتي درباره جغرافيا و برنامه آن ويژگي اثر : نشريه گروه آموزشي جغرافيا دانشگاه تهران، ضميمه مجله دانشكده ادبيات و علوم انساني، شماره 1، چاپ ميهن، صفحات ج-ر.81 ملاحظاتي درباره سيد محمد فرزان ،ملاحظاتي درباره نظرات و روشهاي نو در جغرافيا ويژگي اثر : نشريه انجمن دبيران جغرافيا و تاريخ و علوم اجتماعي ، شماره 10، تهران83 ملاحظاتي موقت راجع به تبخير در ايران ، نامه هاي قهستان ، نظري به نشريات ادواري جغرافيايي ، نقشه جغرافيا و سياست ، نگرشي مجدد بر سمينار بين المللي جغرافيايي جمهوري اسلامي ايران ، هانينگتون و پارسيان هند ، هوا آستانه فضا ، هواشناسي در ايران ، يادي از دكتر صديق اعلم ( مردان نامي ايران)

برگرفته از كتاب :اثرآفرينان (جلد اول-ششم)

منابع زندگينامه :[1] جشن نامه ى دكتر محمد حسن گنجى، جغرافيا در ايران از دارالفنون تا انقلاب (مقدمه)، چهره هاى آشنا (507 -506)، زندگينامه و خدمات علمى و فرهنگى استاد دكتر محمد

حسن گنجى، فهرست كتابهاى چاپى فارسى (32 ،2488/ 2 ،1030 ،508 ،51/ 1) مقاله جغرافيايى (مقدمه)، مؤلفين كتب چاپى (626/ 2).

پرسشنامه تكميل شده توسط دكتر محمدحسن گنجي بنا به درخواست بنياد ايران شناسي- بهار 13864زندگينامه مشاهير معاصر ايران ، دبيرخانه همايش چهره هاي ماندگار ، شبكه چهار سيما ، مهر 1380 ، ص 42 _ گزارش گفتگو ، مركز بين المللي گفتگوي تمدن ها ، سال اول ، شماره 12 ، نيمه اول مهر 1380 ، ص 185گزارش گفتگو ، مركز بين المللي گفتگوي تمدن ها ، سال اول ، شماره 12 ، نيمه اول مهر 1380 ، ص 186گنجي، اطلس كامل گيتا شناسي (مقدمه) ، صفحات مقدمه

گندمي نصرآبادي، رضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

رضا گندمي نصرآبادي

محل تولد : كاشان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1346/10/10

زندگينامه علمي

تحصيلات حوزوي را در مدرسه علميه امام خميني (ره) كاشان آغاز كردم (تير ماه 1361) بعد راهي حوزه علميه قم شدم. ابتدا در مدرسه كرمانيها مشغول به تحصيل شدم و بعد زير نظر شوراي عالي حوزه دروس حوزوي را پي گرفتم. پس از اتمام دوره سطح به مدت شش سال در درس خارج فقه و اصول حضرات آيات مكارم شيرازي و جعفر سبحاني شركت كردم. از سال 1368 در كنار دروس حوزوي دروس جديد را ادامه دادم. پس از اخذ ديپلم در سال 1370 در كنكور سراسري با رتبه بالا در رشته مورد علاقه ام فلسفه غرب در دانشگاه تهران پذيرفته شدم. در سال 1374 در آزمون كارشناسي ارشد شركت و رتبه نخست اين آزمون را احراز كردم. با موافقت اساتيد از نيم سال اول كار نوشتن پايان

نامه را شروع و در پايان نيم سال سوم از آن دفاع كردم و هم زمان در آزمون اعزام به خارج قبول شدم و با تلاش بسيار موفق به اخذ پذيرش از دانشگاه سوربون شدم كه وزارت علوم به بهانه اتمام وقت قانوني با اعزام بنده موافقت نكرد تا اين كه در سال 1382 در آزمون دكتري فلسفه دانشگاه شركت كردم و در حال حاضر مشغول نوشتن پايان نامه مي باشم. ضمنا از سال 1379 تا كنون با مركز مطالعات و تحقيقات اديان و مذاهب در گروه اديان ابراهيمي همكاري مي كنم.

گودرزي، محمود

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمود گودرزي

محل تولد : ملاير

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1334/1/1

زندگينامه علمي

الحمد لله رب العالمين و الصلوة و السلام علي سيدنا و نبيّنا محمد و آله الطاهرين و لعنة علي اعدائهم اجمعين الي قيام يوم الدين. اينجانب محمود گودرزي پس از گذراندن دوران ابتدائي در سيزده سالگي به سال 1347 خورشيدي وارد حوزه علميه قم شدم و از همان ابتدا به مدرسه روزانه مرحوم آيت الله العضمي گلپايگاني رضوان الله تعالي عليه كه در آن زمان تنها مركز علم اي بود كه با برنامه اي جامع و حساب شده و نظم و انضباطي در خور توجه با حضوراساتيدي مجرب و شناخته شده همچون آقايان صلواتى، حاج حسن آقا تهرانى، مقتدائى، بني فضل، طالقاني و .... اداره مي شد، راه پيدا كردم و بمدت هفت سال آنجا بودم و دروس اصلي حوزه را از امثله تا مقدار قابل توجهي از رسائل و مكاسب را در اين مركز مقدس فرا گرفتم، باقي مانده رسائل و مكاسب

و جلدين كفايه و شرح تجريد را در خارج از آنجا گذارندم سپس در حلقه دروس خارج فقه و اصول و درسهاي جنبي ديگري مانند شرح منظومه حاج ملا هادي ره و اسفار اربعه شركت مي كردم تقريبا در سالهاي 56 و 57 بود، امتحانات كتبي شفاهى:در سال 1350 رتبه اول و در سال 1353 رتبه دوم و در سال 56 يا 57 امتحانات رتبه سوم را با موفقيّت به پايان رساندم. نا گفته نماند كه در كنار تحصيل به تدريس دروس حوزوي از مقدمات تا شرح لمعه و مقداري از رسائل نيز مي پرداختم تا اينكه در سال 1375 در امتحانات مقطع دوم جهت تدريس شركت نمودم و پس از قبولي كتبي و شفاهي از سوي مركز مديريت حوزه در زمان آقاي استادي برخي حوزهاي شهرستانها مانند نطنز و دامغان اعزام شدم و درس تا پايه پنجم را تدريس مي كردم در سال 1377 به مركز فرهنگ و معارف قرآن كريم دعوت شدم و تاكنون در اين مركز مقدس و پر بركت قرآن كريم افتخار خدمت و بهره وري از خرمن پر فيض معارف والاي قرآن را دارم اميد است مورد قبول و رضاي خداوند متعال قرار گرفته باشد و تا آخرين نفس هم ادامه دهنده اين را بوده باشم. و آخر دعولنا الحمد لله رب العالمين.

گودرزي نژاد، شاهپور

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

دكتر شاپور گودرزي نژاد در سال 1303 در گرگان متولد شد. ايشان پس از اخذ كارشناسي جغرافيا از دانشگاه تهران ،فوق ليسانس و دورۀ آموزشي دكتري را در دانشگاه دولتي تنسي آمريكا گذراند و دكتراي جغرافيا را نيز از دانشگاه تهران دريافت داشت. وي

همچنين گواهي تخصصي ژنومورفولوژي مناطق خشك- مشترك دانشگاه سوربن و دمشق تحت سرپرستي يونسكو- را كسب كرد.نامبرده در حال حاضر با سمت استادي در دانشگاه تهران مشغول به خدمت است. كتاب"جغرافيا، تركيبي نو" ترجمه ، شاپور گودرزي نژاد، در دوره پانزدهم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به عنوان كتاب سال برگزيده شد.گروه : علوم انساني رشته : جغرافيا تحصيلات رسمي و حرفه اي : شاپور گودرزي نژاد پس از طي دوره هاي ابتدايي و متوسطه، ليسانس تاريخ و جغرافيا را از دانشكدۀ ادبيات دانشگاه تهران و ليسانس آموزش جغرافيا را از دانشسراي عالي دانشگاه تهران اخذ كرد. فوق ليسانس و دورۀ آموزشي دكتري را در دانشگاه دولتي تنسي آمريكا گذراند و دكتراي جغرافيا را از دانشگاه تهران دريافت داشت. وي همچنين گواهي تخصصي ژنومورفولوژي مناطق خشك- مشترك دانشگاه سوربن و دمشق تحت سرپرستي يونسكو- را كسب كرد.مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : شاپور گودرزي نژاد از سال 1341 در دانشگاه تهران مشغول به كار شد و در حال حاضر با سمت استادي در دانشگاه تهران به خدمت ادامه مي دهد. دانشياري مدعو در دانشگاه دورهام انگلستان (سال 76-75 م )، عضويت در شوراهاي مختلف دانشگاه تهران و كميتۀ تخصصي جغرافيايي وزارت فرهنگ و آموزش عالي، تدريس در دانشگاههاي شهيد بهشتي، تربيت مدرس و آزاد اسلامي نيز در شمار فعاليتهاي آموزشي دكتر گودرزي نژاد قرار دارند. جوائز و نشانها : كتاب"جغرافيا، تركيبي نو" ترجمه ، شاپور گودرزي نژاد، در دوره پانزدهم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به عنوان كتاب سال برگزيده شد.آثار

: جغرافيا، تركيبي نو ويژگي اثر : ترجمه،اين كتاب در دوره پانزدهم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران ،از طرف وزرات فرهنگ و ارشاد اسلامي معرفي و برگزيده شده است. آشنايي با كتاب: «جغرافيا، تركيبي نو»: جغرافيا، تركيبي نو (دو جلد)؛ پروفسور پيترهاگت؛ ترجمه شاپور گودرزي نژاد؛ تهران: سازمان مطالعه و تدوين كتب علوم انساني دانشگاهها (سمت)، 1375. جغرافيا، تركيبي نو اثري در زمينه ماهيت علم جغرافيا است كه تمامي مفاهيم و قلمروهاي جغرافيا را در يك چارچوب منطقي مورد بحث قرار مي دهد. مطالب كتاب طوري تنظيم شده است تا هم از جنبه نظري و هم از جنبه كاربردي، افق ديد دانشجويي را كه آموزش قبلي جغرافي ندارد، به سرعت گسترش دهد و بر توان نتيجه گيري منطقي وي بيفزايد. پنج بخش اين كتاب همچون زنجيره اي به يكديگر متصل است و اصل بي طرفي و جامعيت درباره مطالب مورد بحث كاملاً رعايت شده است. سبك مقبول اين كتاب به دانشجويان فرصت مي دهد جغرافي را به طريق جامع بنگرند و طبقه بندي مرسوم و سنتي آن را، چه به صورت طبيعي يا انساني و چه ناحيه اي يا سيستماتيك، رها كنند. يكي از امتيازات كتاب آن است كه فهرست مراجع براي مطالعه بيشتر خوانندگان كتاب در انتهاي هر فصل گنجانده شده است. كتاب از جهت رعايت نكات فني، اصول ويرايش، ترسيم نقشه و نمودارها در رديف آثار مطلوب جغرافيايي قرار دارد 2 جغرافياي ايران (انساني) ، جغرافياي تركيه ،روستاهاي اسدآباد ، ژئومورفولوژي و مديريت محيط (جلد 1و 2) ، سفرنامه پاتينجر

منابع زندگينامه :بنياد ايرانشناسي

گيلاني ، شمسا

قرن:16

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عالم

فاضل محقق. وى مؤلف فصول الاصول، حواشى بر معالم الاصول است. در رياض العلماء نامى از او مذكور است.

وى از جمله ى سى و چند نفر عالم و دانشمندى هستند كه در مجموعه ى ميرزا محمد مقيم كتابدار شاه عباس مطالبى نوشته اند.

برگرفته از كتاب :دانشمندان و بزرگان اصفهان (جلد دوم)

گيلاني، محمد محسن

قرن:13

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عالم فاضل محقق كثير التأليف، شاعر اديب زاهد، در اواخر عمر ظاهرا در طهران ساكن بوده، و در آن شهر وفات يافته، در نجف مدفون گرديد. نسب او به علامه محقق شيخ بهائى مى رسد و شايد انتساب او از طرف مادر باشد.

تعداد مؤلفاتش از كتاب و رساله متجاوز از 116 مجلد مى شود، از آن جمله است: 1- اجابة المحب 2- اربعين 3- انيس الصالحين 4- انيس العباد 5- ايقاظات 6- بحر الحكم [شرح هدايه ى ميبدى] 7- بحر الامكان 8- بحر الامال 9- بحر المآرب 10- بحر المصائب 11- بروق اللوامع 12- بستان الجعفرية 13- بديهيات 14- بنيان الاصول 15- تحفة الايادى 16- تحفه الاخيار 17- جامع المسائل 18- جامع المصائب، در دو جلد 19- جنات عدن 20- جنة الامان 21- خلاصة الخلاصة 22- درج الدرايج 23- درر الاقوال [فى فقه سيدنا محمد و آله الاطهار المفضال] 24- دليل المتحيرين 25- ديوان اشعار، و در آن «عاصى» تخلص مى كند 26- دره ى مضيئه 27- ذخيرة المعاد 28- ذريعة الوداد [تفسير سوره ى يوسف] 29- رضوان الامال 30- روض الرياض [حاشيه ى معالم] 31- رياض الارواض [شرح معالم] 32- روضة حسينيه 33- رسائل الرسائل 34- وريقات الانيقات 35- زاد السالكين 36- سبيل السبل 37- سفينة النجاة 38- سوانح 39- شد الوثيق 40- ضياء الذاكرين 41- عوالم العوالم 42- غزوه ى خيبر، منظوم 43-

قبلة الافاق 44- القواعد و الفوائد 45- قوانين المصائب 46- كشايف الاسرار 47- كشف الحجب 48- كشف المقال 49- كنز الاحباب 50- كنز الاخوان 51- لوايح الطرايح 52- متروك الانظار 53- مجمع الاذكار 54- مجمع المعانى [حاشيه ى رياض] 55- مرجع الضماير، در دو مجلد 56- منهاج الدين، در اصول دين 57- مثنوى شش دفتر 58- مثنوى شور و شيرين 59- مفاتيح النجاة 60- ملتمس المحبوب 61- نظم المجالس، در چندين مجلد 62- نسج النسوج 63- وقايع الصفين 64- وسيلة المراد 65- وسيلة النجاة، فارسى، در جبر و تفويض، و آن را در سال 1269 تأليف نموده 66- هدية الاخوان 67- ينابيع الدرر؛ و غيره.

برگرفته از كتاب :دانشمندان و بزرگان اصفهان (جلد دوم)

گيلك حكيم آبادي، محمدتقي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمدتقي گيلك حكيم آبادي

محل تولد : راميان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1334/10/2

زندگينامه علمي

ديپلم رياضي خود را در سال 1353 از دبيرستان استرآبادي شهرستان گرگان با معدل كل 5/17 گرفتم و در همين سال در رشته مهندسي ماشين آلات كشاورزي دانشگاه تبريز پذيرفته شدم كه در سال 1358 فارغ التحصيل شدم از سال 1363 براي تحصيل در حوزه علميه قم از سپاه پاسداران انقلاب اسلامي استعفا دادم و پس از تلاش شبانه روزي و عليرغم حضور در جبهه هاي حق عليه باطل توانستم بعد از 6 سال وارد درس خارج شوم و از سال 1371 تحصيلات دانشگاهي خود را در رشته اقتصاد ادامه دادم البته از سال 1369 در دانشگاه مفيد قم حدود 60 واحد رشته اقتصاد را گذراندم از سال 1373 كارشناسي ارشد گرفته و در همين سال وارد دوره

دكتري شدم. در طي دوران تحصيل كارشناسي ارشد و دكتري با دانشگاه مفيد قم همكاري كردم. همچنين با پژوهشگاه حوزه و دانشگاه و فرهنگ و انديشه اسلامي نيز همكاري نزديك داشتم و به تأليف كتب و تدريس مشغول شدم. كتابي كه با همكاري جناب آقاي حسن نظري تحت عنوان نگرش علمي به هزينه درآمد دولت اسلامي نوشتم 3 جايزه از ارشاد، حوزه علميه و آموزش عالي گرفت.

گيوه چي مفرد، حسن

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حسن گيوه چي مفرد

محل تولد : مشهد

شهرت : پويا

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1337/1/2

زندگينامه علمي

اينجانب پس از اخذ سيكل نظام قديم (قبل از نظام راهنمايي) سال اول دبيرستان را در رشته طبيعي نيز خواندم. پس از آن در مكتب امام صادق (ع) در مشهد شبها به دروس حوزوي مشغول بودم. سپس در سال 55 _ 56 به صورت نيمه روزه در مدرسه معروف به مدرسه آقاي موسوي نژاد مشغول به تحصيل شدم و سپس در مدرسه آيت الله شيخ غلامحسين تبريزي حجره گرفتم و به صورت خصوصي به دروس حوزه به صورت تمام وقت ادامه دادم و در تمام ايام سال جز جمعه ها و يا تعطيلات مهم به درس مشغول بودم به صورتي كه در سال 59 كه به قم آمدم به درس مكاسب مرحوم آيت الله ستوده و كفايه مرحوم آيت الله پاياني رحمهما الله رفتم و يك جلد از كفاية را نيز نزد آيت الله دوزدوزاني خواندم و بخشي از آن را با نوار، در اين اثنا نوارهاي دروس بدايه و نهاية آيت الله مصباح را نيز گوش مي كردم عمدتا در مشهد به

صورت خصوصي درس خواندم و تنها به درس تفسير مرحوم آيت الله ميرزا جواد آقا تهراني حاضر مي شدم. و بخشهائي از كتاب شرح لمعه را نيز در دروس حوزه مشهد شركت مي كردم. پس از اتمام سطح به درس خارج اصول آيت الله شيخ جواد تبريزي كه از ابتداي اصول شروع شده بود شركت كردم و جز ايامي كه در دوران دفاع مقدس به جبهه مي رفتم تقريبا يك دوره اصول كامل درس ايشان را شركت كردم و همزمان به درس فقه ايشان كه آن زمان كتاب البيع بود و چهارشنبه ها بحث كتاب القضاء بود شركت مي كردم. ضمنا از ابتدايي كه آيت الله منتظري به قم آمدند و در منزلشان درس فقه را شروع كردند تقريبا تا آخرين روزهاي درس ايشان شركت كردم. در اين اثنا كتاب اشارات را به صورت كامل در آخرين دوره درس آيت الله حسن زاده آملي خواندم كه بسيار از نظر معنوي پر بهره بود. تا اينكه در سال 1364 با تاسيس موسسه معارف اسلامي امام رضا (ع) كه اينجانب از هسته هاي اوليه و اصلي آن بودم ابتداء كلاسهاي آموزشي كه تا آن روز درحوزه متداول نبود و به اعتقاد ما نياز حوزويان بود برگزار شد و بنده ضمن برنامه ريزي و برگزاري اجرايي آنها در همه آنها شركت كردم كه آنها عبارتند از: دوره مديريت منابع انسانى، تشريح انسان، اقتصاد، تاريخ معاصر ايران و جهان، كلام جديد، علوم قرآن و تفسير، اخلاق، روان شناسي عمومى، روان شناسي كودك، جامعه شناسى، تند خواني و ... برخي از اين كلاسها به صورت اردوهاي آموزشي در مشهد و

تهران برگزار شد و حتي به صورت عملي مثل شركت در سالن تشريح، شركت در برخي ادارات وابسته به بنياد مستضعفان در حين درس مديريت و... عمدتا از اساتيد برجسته و طراز اول آن زمان از دانشگاه مثل استاد شعاري نژاد، زرگر نژاد، ابطحى، سروش، آيت الله معرفت، حسن پور، حائري و ... استفاده مي شد. با پايان يافتن اين دوره ها و نيز تاسيس مراكز مختلف آموزشي در قم و شروع به كار اولين فصلنامه تخصصي قرآن و تفسير با نام بينات در سال1373، اينجانب ضمن شركت در يك درس خارج، تمام وقت و همت خود را مصروف مباحث قرآني كردم و به لطف خداوند تا كنون كه سال دوازدهم نشر اين نشريه است همچنان در سطح بسيار بالايي مي درخشد. (ضمنا قبل از نشريه بينات از آغاز تاسيس و نشر مجله حوزه اينجانب در گروه اخلاق آن نشريه فعاليت داشتم تا اينكه در سال حدودا 75 _ 76 از مجله خارج شدم.) اينجانب همزمان با برخي از دورس به تدريس نيز اشتغال داشتم بويژه ادبيات، علوم قرآن و ... كه به لحاظ موقعيت آن زمان به صورت غير آكادميك و مباحثه هاي طلبه اي بوده است. همزمان با سردبيري نشريه بينات، معاونت پژوهشي موسسه معارف اسلامي امام رضا عليه السلام را پس از دوران مسووليت آموزشي به عهده داشتم و سپس جزو هيات تحريريه دو نشريه قرآني ديگر يعني بشارت و آفاق نور بوده و هستم. در ضمن مدتي در معاونت بين الملل وزارت ارشاد به عنوان كارشناس جهت اعزام به رايزني ايران در لاهور بوده ام و سفري به آنجا رفتم. سپس

در سال 1379 معاونت پژوهشي موسسه تنظيم و نشر آثار امام (ره) را پذيرفتم و در سال 83 مديريت طرح و برنامه و اكنون نيز معاونت پژوهشي موسسه مي باشم كه به لطف خداوند تا كنون دهها جلد از آثار حضرت امام (ره) و يا درباره امام خميني (ره) از آن سال تا كنون منتشر شده است.

لاريجاني، صادق

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

صادق لاريجاني

محل تولد : نجف اشرف

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1339/1/1

زندگينامه علمي

بسم الله الرحمن الرحيم

اينجانب صادق لاريجاني (آملي) در سال 1339 هجري شمسي در نجف اشرف ديده به جهان گشودم. پدرم مرحوم آيت الله العظمي حاج ميرزا هاشم آملي «قدس سره» از اعاظم فقهاء و مراجع نجف اشرف و قم بوده اند كه شاگردان بسياري در اين دو شهر بزرگ علم و تقوا پرورانده اند. مادرم صبيّه مرحوم آيت الله العظمي حاج سيّد محسن اشرفي «قدس سره» است كه ايشان از بزرگان شهر اشرف (بهشهر) بود و در آن شهر سمت رياست و مرجعيت داشت و از شاگردان مبرّز مرحوم آخوند خراساني «قدس سره» محسوب مي شد كه به علت انزوا طلبي، نام چنداني از خود باقي نگذاشته است. قريب يكسال و اندي داشتم كه مرحوم والد از نجف اشرف به شهر قم نقل مكان نمودند و بساط تدريس در اين شهر گشودند.

تحصيلات اوليه: از سال 1345 تا 1356 در مراحل دبستان و دبيرستان به دروس جديد اشتغال داشته ام و بحمدالله در همه اين سطوح، درسها را با موفقيّت تمام به پايان برده ام و كمتر اتفاق مي افتاد كه رتبة اوّل را حائز نباشم. نيك به خاطر دارم كه از سال اوّل

دبيرستان مسير تحقيقم از درسهاي معمولي دبيرستان، بسيار فراتر رفت و كتابهاي متعدّد دانشگاهي در رشته رياضي را خود بدون كمك استاد فراگرفتم. مثل: Precalculus نوشته Serge lang و دو مجلّد Calculus نوشته Tom . Apostol و Mathematical Analysis نوشته Rudin و Measure Theor نوشته Monro و همه اينها قبل از وارد شدن به سال چهارم دبيرستان بود. و با فراهم آمدن بورس تحصيلي از دانشگاه صنعتي شريف، عازم تحصيل در يكي از كشورهاي غربي بودم كه ناگهان زندگيم چرخش تمام پيدا كرد و انديشه و شوق تحصيل در علوم و معارف اسلامي و دنبال كردن مسير تحقيقات فقهاء و مجتهدان و فيلسوفان اسلامي، حركتي ديگر را باعث شد. علل اين شوق و انديشه جديد خود داستان عجيبي دارد كه اين جا مجال بيان آن نيست.

تحصيلات علوم اسلامي: به هر حال با تغيير مسير علمي و في الواقع تغيير مسير زندگي ام، از سال 56 وارد عالم طلبگي شدم و با ولع و اشتياق فراوان علوم رسمي حوزه را فرا مي گرفتم، و در كنار آن ها با مباحث فيلسوفان غربي هم آشنا مي شدم. اكثر درسهاي دوره مقدمات و سطح حوزه را با اساتيدي مبرز و عمدتاً به طور خصوصي طي كردم. بحثهاي خارج اصول و فقه را از محضر مرحوم والد آيت الله العظمي ميرزا هاشم آملي «قدس سره» و آيت الله العظمي حاج شيخ حسين وحيدي خراساني دامت بركاته كه افتخار دامادي ايشان را هم دارم، استفاده برده ام. فلسفه اسلامي را نيز مدّتي در نزد آيت الله جوادي آملي و آيت الله حسن زاده آملي استفاده كردم. از حوالي سال 1368، پس از تدريس بسياري از كتب

سطح، به تدريس خارج اصول و پس از مدّتي به تدريس خارج فقه پرداخته ام و بحمدالله تاكنون مشغول به اين دو بحث هستم. در جريان انقلاب در كنار مرحوم والد، در پاره اي اقدامات شركت جسته ام و پس از چندي حس كردم تهاجم فرهنگي غرب، كمي از تهاجم نظامي آن ندارد و لذا در حد وسع خويش و با بضاعتي مزجاه همّ خويش را در مقابله با اين تهاجم فرهنگي قرار دادم. تهاجمي كه ايمان مردم را هدف گرفته و قطعاً در راستاي اهداف شوم استعماري است. چون نيك مي دانند اين كشور اسلامي با ايمان مردم زنده مانده است نه تجهيزات مادي و اقدامات نظامي.

مدت هاست كه رهبر معظم انقلاب حضرت آيت الله خامنه اي «دام ظله» با بيانات مختلف به اين خطر عظيم اشاره كرده اند و اخيراً هم با بياني صريح و رسا به افشاء آن پرداخته اند. علاوه بر تدريس خارج فقه و اصول در حوزه علميه قم و نگاشتن كتابها و مقالاتي در باب مباحث جديد كلامي، چند سال است كه به عضويت هيئت علمي دانشگاه قم در آمده ام و به طور منظم در دانشگاه تربيت مدرس قم در سطح كارشناسي ارشد و دكترا، كلام جديد و فلسفه تطبيقي تدريس مي كنم. و در دانشگاه رضوي مشهد، هم پاره اي از پژوهشهاي فقهي و فلسفي را سرپرستي مي كنم.

آثار قلمي اين جانب برخي به طبع رسيده است كه عمده ترين آن ها عبارت است از:

1. فلسفه اخلاق در قرن حاضر، نوشته وارنك اين كتاب ترجمه اي است از Contemporay moral philosophy كه با تعليقات مبسوط اين جانب به طبع رسيده است. انتشارات علمي فرهنگي، تهران، 1362.

2. انسان از آغاز تا انجام،

نوشته علامه سيّد محمّد حسين طباطبايي، اين كتاب ترجمه اي است از (كتاب الانسان) كه با تعليقات مبسوط اين جانب همراه است. انتشارات الزهراء، تهران چاپ دوم، 1371.

3. سرمايه ايمان، ملاعبدالرزاق لاهيجي تصحيح اين كتاب توسط اين جانب صورت گرفته است. انتشارات الزهراء، تهران، چاپ سوم 1372.

4. معرفت ديني، نقد نظريّه قبض و بسط تئوريك شريعت، مركز ترجمه و نشر كتاب تهران، 1370

5. قبض و بسط در قبض و بسطي ديگر، مركز ترجمه و نشر كتاب، تهران 1372

6. واجب مشروط، انتشارات كنگره شيخ انصاري «قدس سره» 1374

7. فلسفه تحليلي، دلالت و ضرورت، انتشارات مرصاد، قم،

كتابهاي زير در حال تدوينند:

1. مكتوباتي در حسن و قبح عقلي و قاعده ملازمه، انتشارات مرصاد

2. دين و اخلاق، (ترجمه از انگليسي) انتشارات مرصاد

3. فلسفه تحليلي، تئوري هاي معناداري

4. فلسفه تحليلي، فعل گفتاري

5. زبان دين

6. براهين اثبات واجب، برهان وجودي

7. قلمرو دين

8. مباني كلامي فلسفي حكومت ديني

9. فلسفه اخلاق

علاوه بر كتابهاي فوق مجموعه متعددي از مقالات كلامي، فلسفي در مجلات مختلف، همچون نقد و نظر و كيهان فرهنگي و ماهنامه صبح و ... به طبع رسانده ام.

در فقه و اصول، تقريباً تمامي درسهايي را كه شركت جسته ام، تقرير كرده ام و به علاوه دو مجلّد در علم اصول از ابتدا تا مبحث مشتق به عربي نگاشته ام و رساله اي مبسوط در «صلوة مسافر» به شكل شرحي بر عروة الوثقي تصنيف نمودم كه تتمه اي از آن باقي مانده است. در سال 1377به عنوان نماينده دوره سوم مجلس خبرگان از استان مازندران به مجلس خبرگان راه يافتم، و در سال 1380 با حكم مقام معظم رهبري به عنوان عضوي از فقهاي شوراي نگهبان منصوب گشتم و حكايت همچنان

باقي است ...

رياست قوه قضاييه:

آيت الله خامنه اي رهبر جمهوري اسلامي ايران وي را در تاريخ شنبه 24 مرداد ماه سال 1388 به سمت رياست قوه قضاييه منصوب كرد.

لاهوتي، حسن

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حسن لاهوتي در سال 1323 در سبزوار متولد شد.وي از نخستين مترجمان و محققاني است كه در بنياد پژوهشهاي اسلامي آستان قدس رضوي مشغول به كار شد .ايشان در جوار استاد سيدجلال الدين آشتياني توانست اثار ارزشمندي چون «شكوه شمس» پروفسور شيمل را ترجمه كند.نامبرده مدرس دانشگاه پيام نور بوده و در حال حاضر نيز عضو هيأت علمي دانشگاه آزاد اسلامي مشهد مي باشد. كتاب "شرح مثنوي معنوي"ترجمه ،حسن لاهوتي ، در دوره چهاردهم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به عنوان كتاب سال برگزيده شد.

گروه : علوم انساني

رشته : زبان و ادبيات فارسي

گرايش : ترجمه

تحصيلات رسمي و حرفه اي : حسن لاهوتي تحصيلات ابتدايي، متوسطه و دانشگاهي را تا مقطع فوق ليسانس در مشهد طي كرد و پس از آن براي ادامه تحصيل به دانشگاه ايالتي ميشيگان «MSU» رفت.

مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : حسن لاهوتي از نخستين مترجمان و محققاني است كه در بنياد پژوهشهاي اسلامي آستان قدس رضوي مشغول به كار شد و آثاري چون «جنبشهاي اسلامي و گرايشهاي قومي در مستعمره هند»، «هند بريتانيا»، «خدمات مسلمانان به جغرافيا» همراه با تعليقات و تحقيقات ديگر حاصل سالها همكاري او با آن بنياد است. مطالع? آثار كهن عرفاني و اسلامي و ادب فارسي كه از اوان جواني بدان پرداخته وبهر? وافري كه در طول ساليان دراز از محضر استاد سيدجلال الدين آشتياني برده است او را به

ترجم? اثار ارزشمندي چون «شكوه شمس» پروفسور شيمل توانا ساخت

جوائز و نشانها : كتاب "شرح مثنوي معنوي"ترجمه ،حسن لاهوتي ، در دوره چهاردهم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به عنوان كتاب سال برگزيده شد.

--------------------------------------------------------------------------------

آثار :

1 جنبشهاي اسلامي و گرايشهاي قومي در مستعمره هند

ويژگي اثر : ترجمه

2 خدمات مسلمانان به جغرافيا

ويژگي اثر : ترجمه

3 شرح مثنوي معنوي

ويژگي اثر : ترجمه،اين كتاب در دوره چهاردهم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران ،از طرف وزرات فرهنگ و ارشاد اسلامي معرفي و برگزيده شده است. آشنايي با كتاب: «شرح مثنوي معنوي»: شرح مثنوي معنوي مولوي (شش دفتر)، رينولد ا. نيكلسون، ترجمه و تعليق حسن لاهوتي، تهران: شركت انتشارات علمي و فرهنگي، 1374. درك سخنان عارفان? مولانا در مثنوي، بي نياز از شرح نيست. در اين كتاب با هم? سلاست بيان و شيوايي و سادگي، فراوان است مضاميني كه فهم آن بدون اطلاع كافي از دقايق ادب فارسي و اصول معارف عالي? اسلام، دشوار، بلكه غيرممكن است. همين ضرورت، توجه دانشمندان نكته سنج را به نوشتن شروح گوناگون بر مثنوي معطوف داشته است، تا آنجا كه دانشمندي به نام نيكلسون 20 سال تمام از عمر خود را صرف تهي? نسخه اي كامل از مثنوي كرد. مترجم با دقت نظر در يافتن معادلهاي درست و قانوني الفاظ و تعبيرات و اصطلاحات عرفاني و فلسفي، كوشيده است عين نقل قولهاي مستقيم را بيابد و در متن فارسي بگنجاند. مترجم در

برگردان اين اثر تحقيقي- كه هفت سال به طول انجاميد- از راهنمايي و همكاري عالماني چند برخوردار بوده است و با پيشگفتار محققانه و عالمان? سيدجلال الدين آشتياني اثر خود را مزين نموده است

4 هند بريتانيا

ويژگي اثر : ترجمه

منابع زندگينامه :1www.ketabesal.ir

لبيكي، مصطفي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

مصطفي لبيكي

محل تولد : اليگودرز

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1348/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب مصطفي لبيكي در سال 1370 وارد حوزه علميه شدم. دروس مقدمات را در حوزه علميه اليگودرز شروع نموده و سپس براي ادامه دروس سطح و عالي وارد حوزه علميه قم شدم. در حوزه علميه قم از سال 1375 تا كنون از محضر اساتيد بزرگواري چون مرحوم وجداني فخر، وحيدي، حسيني بوشهري، عليدوست، عندليب همدانى ودروس خارج فقه و اصول حضرات آيات عظام وحيد خراساني، مكارم شيرازي ودكتر عابديني، استفاده نموده وهم اكنون نيز در محضر اين بزرگان زانوي تلمذ را بر زمين زده و از خرمن پر فيض آنان استفاده مي كنم.

لشكري، عليرضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عليرضا لشكري

محل تولد : بهبهان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1341/1/1

زندگينامه علمي

تحصيلات حوزوي از سال 1361 پس از اخذ مدرك ديپلم مشغول به تحصيل در علوم حوزوي در حوزه علميه اميريه خوزستان شدم. سال 1362 به قم مهاجرت كرده و تحصيل علوم ديني را در اين حوزه مقدس دنبال كردم. تحصيل در دانشگاه: از سال 1369 در دانشگاه مفيد قم آغاز به تحصيل در رشته اقتصاد نمودم و در سال 1373 در مقطع كارشناسي فارغ التحصيل شده و بلافاصله در همان رشته مقطع كارشناسي ارشد دنبال كرده و در سال 1377 فارغ التحصيل شدم. در سالهاي 77 و 78 با پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي همكاري علمي داشتم و از سال 1378 به بعد همكاري خود را با پژوهشگاه حوزه و دانشگاه آغاز نمودم و هم اكنون اين همكاري ادامه

داشته و عضو هيئت علمي گروه اقتصاد اين پژوهشگاه مي باشم.

لشگري آهنگراني، علي اصغر

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

علي اصغر لشگري آهنگراني

محل تولد : اراك

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1346/1/1

زندگينامه علمي

در سال تحصيلي 64-63 به حوزه علميه قم مشرف شدم. بعد از تحصيل مقدمات و سطح در حوزه علميه قم در سال 1371 در درس خارج آيات عظام شركت كردم در فقه درس آيت الله مكارم به مدت ده سال، آيت الله كريمي جهرمي به مدت 4 سال و آيت الله بهجت شركت كردم. در اصول مدتي درس خارج آيت الله مظاهري در قم و مدتي كم درس آيت الله وحيد خراساني و يك دوره كامل اصول كه تقريبا 7 سال به طول انجاميد را در خدمت آيت الله سبحاني بودم. كه از اساتيد محترم گواهي گرفته و تمام تقريرات را در فقه و اصول نوشتم. همزمان با تحصيل به تدريس در حوزه علميه قم نيز اشتغال داشته و بحمد الله تا كنون نيز ادامه دارد در مدرسه علميه رسالت ادبيات و همچنين در مدرسه آيت الله گلپايگاني به تدريس مكاسب مشغولم. اولين تاليف حقير در سال 1371 بوده تا كنون 5 مورد از تاليفات اين حقير به چاپ رسيده و اكنون نيز به توفيق الهي به تحقيق و تدريس و تاليف اشتغال دارم. از نظر اجازات نيز از حضرت آيت الله صافي گلپايگاني اجازه كامل در امور حسبيه را دارم و از آيت الله مكارم نيز اجازه تدريس رسمي كتاب رسائل و مكاسب را دارم.

لطف آبادي، حسين

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

دكتر حسين لطف آبادي فرزند نيشابور است. وي در سال 1345 وارد دانشگاه تهران شد. دورة ليسانس را در رشتة روان شناسي و دورة فوق ليسانس

را در رشتة روان شناسي تربيتي در اين دانشگاه گذراند.ايشان سپس در سال 1353 براي دريافت آموزش دكترا به سوئد رفت و ده سال در آن كشور ماندگار شد. از آن ده سال، پس از دريافت درجة دكتراي تخصصي در رشتة روان شناسي تربيتي (سنجش و ارزشيابي آموزشي)، از سال 1358 به مدت پنج سال ابتدا در دانشگاه لين شوپينگ و سپس در دانشگاه تربيت معلم كالمر در سوئد به عنوان استاديار روان شناسي تربيتي به تدريس پرداخت.وي همزمان با بازگشايي دانشگاهها در ايران، به سبب عشق ديرين و پايان نايافتني به ميهن، از سال 1363 و در سالهاي سخت جنگ تحميلي به ايران بازگشت و در دانشگاه فردوسي مشهد مشغول به كار شد و تا سال 1380 به عنوان استاد روان شناسي تربيتي در آن دانشگاه به تدريس و تحقيق پرداخت.نامبرده هم اكنون در دانشگاه شهيد بهشتي مشغول فعاليت هاي اموزشي و پژوهشي مي باشد.گروه : علوم انسانيرشته : روان شناسيگرايش : روان شناسي تربيتي (سنجش و ارزشيابي آموزشي)اوضاع اجتماعي و شرايط زندگي : دكتر لطف آبادي فرزند نيشابور و خراسانِ بزرگِ ايرانِ كهن است كه در خانواده اي دانش دوست و دهقان و باغدار پرورش يافته است.تحصيلات رسمي و حرفه اي : حسين لطف آبادي در چهل و چهار سال گذشته (از سال 1342 تا كنون)، زندگي خود را به كار تعليم و تربيت و روان شناسي آراسته است. ايشان پس از دانش آموزي در دورة ديپلم علوم تجربي در دبيرستان كمال الملك و كار آموزگاري سپاه دانش در محيط آباد نيشابور و آموزگاري دبستان در روستاي عباس آباد موقوفه در شهر ري،

در سال 1345 وارد دانشگاه تهران شد. دورة ليسانس را در رشتة روان شناسي و دورة فوق ليسانس را در رشتة روان شناسي تربيتي در اين دانشگاه گذراند.ايشان سپس در سال 1353 براي دريافت آموزش دكترا به سوئد رفت و ده سال در آن كشور ماندگار شد. از آن ده سال، پس از دريافت درجة دكتراي تخصصي در رشتة روان شناسي تربيتي (سنجش و ارزشيابي آموزشي)، از سال 1358 به مدت پنج سال ابتدا در دانشگاه لين شوپينگ و سپس در دانشگاه تربيت معلم كالمر در سوئد به عنوان استاديار روان شناسي تربيتي به تدريس پرداخت. رساله ي دكترا: ارزشيابي آموزشي و سنجش پيشرفت آموزشي و پژوهشي دانشجويان دكتراي روانشناسي تربيتي در دانشگاههاي سوئد. انتشارات دانشگاه لين شوپينگ، سوئد. 1359 — به زبان انگليسي رساله ي فوق ليسانس: بررسي تعميم پذيري آزمونهاي ادراك خواندن و خزانه ي لغات دانش آموزان كلاسهاي اول و سوم و ششم ابتدايي مدارس تهران. دانشكده ي علوم تربيتي دانشگاه تهران. 1353 وقايع ميانسالي : حسين لطف آبادي در سال 1353 براي دريافت آموزش دكترا به سوئد رفت و ده سال در آن كشور ماندگار شد. از آن ده سال، پس از دريافت درجة دكتراي تخصصي در رشتة روان شناسي تربيتي (سنجش و ارزشيابي آموزشي)، از سال 1358 به مدت پنج سال ابتدا در دانشگاه لين شوپينگ و سپس در دانشگاه تربيت معلم كالمر در سوئد به عنوان استاديار روان شناسي تربيتي به تدريس پرداخت .دكتر لطف آبادي، همزمان با بازگشايي دانشگاهها در ايران، به سبب عشق ديرين و پايان نايافتني به ميهن، از سال 1363 و در سالهاي سخت جنگ

تحميلي به ايران بازگشت و در دانشگاه فردوسي مشهد مشغول به كار شد و تا سال 1380 به عنوان استاد روان¬شناسي تربيتي در آن دانشگاه به تدريس و تحقيق پرداختمشاغل و سمتهاي مورد تصدي : خلاصه اي از مشاغل و سمتهاي اداري دكتر لطف آبادي : استاد روانشناسي تربيتي دانشگاه شهيد بهشتي از سال 1380 تا كنون پروفسور(عضو همكار) دپارتمان روان شناسي كاربردي دانشگاه تورانتو كانادا از سال 1376 تا كنون استاد روانشناسي تربيتي دانشگاه فردوسي از سال 1376 تا 1380 پروفسور مهمان دپارتمان روان شناسي كاربردي دانشگاه تورانتو كانادا از سال 1374 تا سال 1375 دانشيار روان شناسي تربيتي دانشگاه فردوسي از سال 1371 تا 1376 استاد مهمان دپارتمان سنجش رواني-تربيتي دانشگاه تورانتو كانادا از سال 1372 تا سال 1373 استاديار روانشناسي تربيتي دانشگاه فردوسي از سال 1363تا سال 1371 استاديار روانشناسي تربيتي دانشگاه كالمار سوئد از سال 1360 تا سال 1363 مربي روان شناسي تربيتيدانشگاه لين شوپينگ سوئداز سال 1354 تا سال 1360 دبير دبيرستان در مدارس آموزش و پرورش تهران از سال 1348 تا سال 1353 آموزگار دبستاندر مدارس نيشابور و شهر ري از سال 1342 تا سال 1347 سردبير فصلنامة علمي- پژوهشي نوآوريهاي آموزشي وزارت آموزش و پرورش عضو شوراي علمي انجمن پژوهشهاي آموزشي عضو شوراي پژوهشي مؤسسة پژوهشي برنامهريزي درسي و نوآوريهاي آموزشي عضو گروه روانشناسي تربيتي پژوهشكدة تعليم و تربيت عضو وابستة كميتة علمي دپارتمان روانشناسي رشد كاربردي دانشگاه تورانتو - كانادا عضو انجمن روانشناسي آنتِريو كانادا عضو انجمن ايراني تعليم و تربيت عضو كميتة ارزشيابي و برنامه ريزي آموزش عالي وزارت علوم عضو هيأت تحريرية مجلة برنامه ريزي

و پژوهش در آموزش عالي مدير گروه علوم تربيتي دانشكدة علوم تربيتي دانشگاه فردوسي عضو شوراي پژوهشي دانشگاه فردوسي رئيس كلينيك رواني-تربيتي دانشكده ي علوم تربيتي و روان شناسي دانشگاه فردوسي و اداره ي كل آموزش و پرورش عضو انجمن روان شناسي تربيتي سوئد فعاليتهاي آموزشي : حسين لطف آبادي ، همزمان با بازگشايي دانشگاهها در ايران، به سبب عشق ديرين و پايان نايافتني به ميهن، از سال 1363 و در سالهاي سخت جنگ تحميلي به ايران بازگشت و در دانشگاه فردوسي مشهد مشغول به كار شد و تا سال 1380 به عنوان استاد روان شناسي تربيتي در آن دانشگاه به تدريس و تحقيق پرداخت. در اين مدت، چهار سال را نيز به عنوان پروفسور مهمان و مدعو در دانشگاه تورونتو در كانادا در انستيتوي مطالعات تربيتي آنته ريو به تدريس و پژوهش اشتغال داشت.پروفسور لطف آبادي، از سال 1380 به دانشگاه شهيد بهشتي در تهران (كه قبلاً “دانشگاه ملي ايران” ناميده مي شد) انتقال يافت و به عنوان استاد روان شناسي تربيتي به تدريس و پژوهش پرداخت. هم اكنون نيز ايشان استاد همين دانشگاه است و با برخي دانشگاههاي كانادا نيز همكاري دارد.ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : حسين لطف آبادي در كنار تدريس دروس روان شناسي تربيتي و پژوهش در مسائل اين رشته، ايشان با آموزش و پرورش ايران نيز همياري علمي و تحقيقاتي دارد و سردبير فصلنامة علمي- پژوهشي نوآوريهاي آموزشي و مجلة تازه تأسيس نيز هستآرا و گرايشهاي خاص : نظرية بنيادي دكتر لطف آبادي در پژوهشهاي روان شناسي و علوم تربيتي با نام خردگرايي مينوي و علمي” ارائه شده

كه فلسفة زيربنايي همة ديدگاههاي او است. او معتقد است و در آثار خود نشان داده است كه با اتكاء به خردمندي و انديشة درست مي توان دانش عيني در روان شناسي و علوم تربيتي را با هستي مينوي و متعالي در پيوند با يكديگر قرار داد و از اين راه، افقهاي روشن و مطمئن و رهايي بخش براي زندگي رسا و شادمانه را پيش روي خود گشود. اين ديدگاه بنيادي و كاربردهاي آن را مي توان در آثار دكتر لطف آبادي (از جمله در آخرين مقالاتي كه متن كامل آنها در اين سايت ارائه شده) مطالعه كردچگونگي عرضه آثار : حوزه هاي مطالعات و تجربه: 1-روانشناسي تربيتي 2- روانشناسي رشد - كودكي و نوجواني و جواني 3-روشهاي تحقيق در روانشناسي و علوم تربيتي 4-سنجش رواني _ تربيتي 5-روانشناسي زبان و آموزش خواندن آثار : كتاب كودك: اعداد ويژگي اثر : پديدآورنده: وحيده نوروزقلعه، حسين لطف آبادي (زيرنظر) ناشر: مهاجر - 15 مهر، 1387 2 15 كتاب كودك: اعداد نقطه به نقطه ويژگي اثر : پديدآورنده: وحيده نوروزي، حسين لطف آبادي (زيرنظر) ناشر: مهاجر - 16 مرداد، 1386 3 15 كتاب كودك: اعداد: نقطه به نقطه ويژگي اثر : پديدآورنده: وحيده نوروزقلعه، حسين لطف آبادي (زيرنظر) ناشر: مهاجر - 05 شهريور، 1387 4 15 كتاب كودك: اعداد، تصاوير مخفي ويژگي اثر : پديدآورنده: وحيده نوروزقلعه، حسين لطف آبادي (زيرنظر) ناشر: مهاجر - 07 مهر، 1387 5 15 كتاب كودك: حيوانات:

رنگ بزن، پر رنگ كن، و ياد بگير ويژگي اثر : پديدآورنده: وحيده نوروزقلعه، حسين لطف آبادي (زيرنظر) ناشر: مهاجر - 18 شهريور، 1387 6 15 كتاب كودك: رنگ ها: بر اساس روش آموزش مداخله اي ويژگي اثر : پديدآورنده: وحيده نوروزقلعه، حسين لطف آبادي (زيرنظر) ناشر: مهاجر - 05 شهريور، 1387 7 15 كتاب كودك: شكل ها: بر اساس روش آموزش مداخله اي ويژگي اثر : پديدآورنده: وحيده نوروزقلعه، حسين لطف آبادي (زيرنظر) ناشر: مهاجر - 18 شهريور، 1387 8 15 كتاب كودك: شكل هاي مخفي ويژگي اثر : پديدآورنده: وحيده نوروزقلعه، حسين لطف آبادي (زيرنظر) ناشر: مهاجر - 26 آبان، 1386 9 15 كتاب كودك: مارپيچ ويژگي اثر : پديدآورنده: وحيده نوروزقلعه، حسين لطف آبادي (زيرنظر) ناشر: مهاجر - 26 آبان، 1386 10 15 كتاب كودك: مخالف ها: رنگ بزن، پر رنگ كن، و ياد بگير: بر اساس روش آموزش مداخله اي ويژگي اثر : پديدآورنده: وحيده نوروزقلعه، حسين لطف آبادي (زيرنظر) ناشر: مهاجر - 05 شهريور، 1387 11 آزمونهاي رواني - شناختي كودكان (CAT BENDER) براي مشاوره كودك ويژگي اثر : پديدآورنده: حسين لطف آبادي ناشر: به نشر - 15 آذر، 1385 12 آزمونهاي رواني - شناختي كودكان، CAT Bender، براي مشاوره كودك ويژگي اثر : پديدآورنده: حسين لطف آبادي ناشر: به نشر

- 1382 13 آموزش رفتار خلاق و استعدادهاي درخشان در دانش آموزان ويژگي اثر : پديدآورنده: دوريس شل كراس، حسين لطف آبادي (مترجم)، علي سالياني (مترجم)، مجتبي جواديان (مترجم) ناشر: به نشر - 1382 14 آموزش كودكان تيزهوش ويژگي اثر : پديدآورنده: جيمزجان گالاگر، حسين لطف آبادي (مترجم)، حسن عطايي (مترجم)، مجيد مهدي زاده (مترجم)، احمد رضواني (مترجم) ناشر: به نشر - 1381 15 آموزش كودكان تيزهوش ويژگي اثر : پديدآورنده: جيمزجان گالاگر، مجيد مهدي زاده (مترجم)، احمد رضواني (مترجم)، حسين لطف آبادي ()، حسن عطايي () ناشر: به نشر، كتابهاي پروانه - 26 مرداد، 1387 16 آموزش و پرورش كودكان عقب مانده ذهني ويژگي اثر : پديدآورنده: ساموئل الكساندر كرك، جورج اوريل جانسون، حسين لطف آبادي (مترجم)، محمدرضا شجاع رضوي (مترجم)، مجيد مهدي زاده (مترجم)، حسنعلي قهرمان (مترجم) ناشر: به نشر - 1382 17 اختلالهاي رفتاري كودكان ويژگي اثر : پديدآورنده: آلن ايزرائيل، ريتا ويكس-نلسون، حسين لطف آبادي (مترجم)، جواد كاميابي (مترجم)، محمدتقي منشي طوسي (مترجم)، مجيد مهدي زاده (مترجم) ناشر: به نشر - 1381 18 روان شناسي تربيتي ويژگي اثر : پديدآورنده: حسين لطف آبادي ناشر: سازمان مطالعه و تدوين كتب علوم انساني دانشگاهها (سمت) - 05 خرداد، 1387 19 روانشناسي رشد (1) ويژگي اثر : پديدآورنده: پروين كديور، حسين لطف آبادي، سوسن سيف، رضا كرمي نوري ناشر: سازمان مطالعه و

تدوين كتب علوم انساني دانشگاهها (سمت) - 24 آبان، 1385 20 روانشناسي رشد (2): نوجواني، جواني و بزرگسالي ويژگي اثر : پديدآورنده: حسين لطف آبادي ناشر: سازمان مطالعه و تدوين كتب علوم انساني دانشگاهها (سمت) - 05 مهر، 1385

لطيفي، محمود

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمود لطيفي

محل تولد : همدان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1331/1/1

زندگينامه علمي

سال 1343سال ورود اينجانب به حوزه علميه قم است. اوائل سال تحصيلي 46-47 به حوزه علميه نجف اشرف منتقل شدم و ادامه تحصيل تا پايان سطح در محضر استاد بزگوارم مرحوم سيد ابوالقاسم حصاري ارومي بوده ام. هم چنين يك دوره تفسير قرآن، تفسير صافى، نيمي از نهج البلاغه، يك دوره رياضيات، هيئت، خلاصه الحساب، شرح چفمينى، شرح منظومه منطق و نيمي از فلسفه در محضر ايشان بوده ام. سال تحصيلي 51-52 به خاطر برخي از مشكلات خانوادگي به ايران آمدم و در آن سال تنها به تكميل باقي مانده كفايه در محضر آية الله فاضل موفق شدم. از سال 52-53 نخست براي مدتي در درس آية الله ميرزا هاشم آملي و مكارم شيرازي رفته و سپس بصورت منظم در درس فقه و اصول آية الله ملكوتي تا پيروزي انقلاب اسلامي بودم. پس از پيروزي انقلاب و مدتي ترك تحصيل در سال 60-61 در محضر آية الله وحيد خراساني شركت نموده و پس از آن با اشتغال درحوزه تبريز عملا موفق به بهرمندي از اساتيد نشدم. ضمنا ادامه حكمت منظومه را در محضر آية الله انصاري شيرازي و مجلدات اسناد را از محضر شهيد بزرگوار مطهري و حاج آقا رضا

صدر و آية الله يزدي و صالحي مازندراني خوانده ام. تمهيد القواعد رااز محضر آية الله جوادي و شرح فصوص قيصري را در محضر آية الله حسن زاده بوده ام.

لك زايي، نجف

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

نجف لك زايي

محل تولد : سيستان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1348/1/1

زندگينامه علمي

نجف لك زايي در سال 1348 در سيستان متولد شد. وي هم زمان با تحصيل در حوزه علميه، از سال 1360 تاكنون، موفق شده است تا تحصيلات دانشگاهي خود را در رشته علوم سياسي در مقاطع كارشناسي، كارشناسي ارشد و دكتري ادامه دهد. ايشان هم اكنون عضو هيأت علمي گروه علوم سياسي موسسه آموزش عالي باقر العلوم عليه السلام و سر دبير فصلنامه علوم سياسي است.

لك علي آبادي، محمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد لك علي آبادي

محل تولد : درود

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد

زندگينامه علمي

با عنايت حضرت حق و توجهات حضرت ولي عصر عليه السلام در سال 1368وارد حوزه علميه قم شده و پس از گذراندن دوره مقدمات در مدرسه حقاني ادبيات عرب را گذراندم.سطح1حوزه قم را در مدرسه امام محمد باقر عليه السلام با رتبه ممتاز طي كرده و وارد دروس سطح2حوزه قم شدم واز محضر اساتيد محترم اقايان علي دوست و حسيني خراساني وحسيني بوشهري استفاده كردم.دروس خارج فقه و اصول را از حضرات ايات بهجت ومبشركاشاني و علوي بروجردي كسب فيض كردم و همچنان خوشه چين محضر مبارك اساتيد بزرگوارم هستم.از محضر ايت الله جوادي املي در علم تفسير قران بهره مند شده و در زمينه اخلاق و عرفان افتخار استفاده از محضر استاد معظم شيخ عبد القائم شوشتري و مرحوم ايت الله لنگرودي را دارم. 5 سال در امور فرهنگي مسجد مقدس جمكران در واحدهاي مختلف انجام وظيفه كرده و2سال در مسئوليت سازمان تبليغات شهرستان دورود مشغول

بوده ام.در كنار تحصيل همواره به امر تبليغ و تدريس ارج نهاده و هم اكنون غير از تكميل دروس خارج فقه و اصول به تحقيق و تاليف و راه اندازي مركز پژوهش انتشارات هنارس مبادرت كرده ام كه از جمله فعاليت هاي اين مركز مجموعه 20جلدي مهارت هاي زندگي است كه مزين به دو هزار روايت مي باشد كه در سال نواوري وشكوفايي منتشر گرديد.تحقيقات و تاليفات اينجانب بيشتر در زمينه سيره اهل البيت عليهم السلام و اخلاق وعرفان مي باشد كه از ان جمله است مجموعه هواي وصل در7جلد وصاحب دلان در5جلد

مازنداراني، هادي

قرن:12

جنسيت:مرد

مليت:ايران

فاضل جامع، و محقق كامل بوده، و كتب و رسائل عديده تأليف نموده، كه از آن جمله است: 1 - ترجمه ى قرآن مجيد، و شأن نزول و نيك و بد استخاره، و به مناسبت اين ترجمه، او را آقا هادى مترجم گويند 2 - ترجمه ى صحيفه ى كامله ى سجاده 3 - ترجمه ى شافيه 4 - ترجمه ى كافيه ى ابن حاجب 5 - ترجمه و شرح معالم الاصول 6 - حاشيه ى عربى بر تفسير بيضاوى 7 - حاشيه ى مواريث قواعد الاحكام علامه 8 - حدود و ديات، فارسى 9 - شرح بر فروع كافى 10 - شرح كافيه 11 - شرح تلخيص المفتاح، فارسى 12 - شرح شافيه كه به نام نواب حسين على خان تأليف شده 13 - شرح نظام، به فارسى 14 - شرح شمسيه 15 - شرح صحيفه ى سجاديه، به فارسى 16 - شرح قواعد علامه، و ممكن است همان حاشيه باشد 17 - رساله رضاعيه، كه در 1107 تأليف شده 18 - رساله ى رسم الخط 19 - انوار البلاغة، در

معانى بيان [مطبوع] 20 - حاشيه ى فارسى بر تفسير بيضاوى، 21 - العوائد، در كلام؛ و غيره.

در سال 1120 وفات يافته، در بقعه ى مجلسى در كنار ايوانچه مدفون گرديد، و بر قبرش صندوق چوبى نصب گرديد.

ماده تاريخ وفات او [كه مير عبدالعال نجات گفته] اين است:

از پى سال رحلتش گفت آه

هادى و رهنماى ايمان رفت

در قصص العلماء و رجال اصفهان شرحى راجع به سكته كردن و به هوش آمدنش در قبر، و نذر او جهت ترجمه ى قرآن نوشته، و نظير اين قضيه را جهت فضل بن حسن طبرسى و ملا فتح الله كاشانى نيز نوشته اند.

برگرفته از كتاب :دانشمندان و بزرگان اصفهان (جلد دوم)

مازندراني اصفهاني، ابوجعفر

قرن:12

جنسيت:مرد

مليت:ايران

از علماى قرن دوازدهم، و مجاز از شيخ محمّد مكّى از (اعقاب شهيد اوّل) بوده، تاريخ اجازه 1183، و همچنين مجاز از سيد عبداللَّه تسترى است، و در آنجا وى را به «الفاضل الجامع المحقّق القاضى باصفهان» وصف مى كند، تاريخ اجازه 1168.

برگرفته از كتاب :دانشمندان و بزرگان اصفهان (جلد اول)

مازني، احمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

احمد مازني

محل تولد : بندر گز

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1340/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب احمد مازني در سال 1340 در شهرستان بندرگز(نوكوه)متوّلد شدم پس از اتمام تحصيلات كلاسيك در سال 1354 وارد حوزه علميّه خراسان شدم وا ز اساتيد آنجا كسب فيض نمودم و در عين حال به تحصيلات دانشگاهي پرداختم و در كارشناسي ارشد رشته مديريت فارغ التحصيل شدم.

مدّت سه سال در بنياد شيهد خراسان مشغول بودم و 2 سال بنياد شهيد گرگان شدم و بعد از آن 5 سال مدير كل بنياد شهيد منطقه گرگان و رشت مشغول بودم.

ماندگار، محمدمهدي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد مهدي ماندگار

محل تولد : مشهد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1387/4/2

زندگينامه علمي

تولد بنده در 2 تير ماه 1343 در خانواده اي مذهبي در مشهد مقدس، پدر روحاني مادر خانه دار، تحصيلات دبستان از سال 1348 لغايت 1354 در دبستان هروي مشهد مقدس. تحصيلات دوره راهنمايي 1354 لغايت 1357 در مدرسه راهنمايي مجلسي مشهد مقدس. تحصيلات دوره متوسطه 1357 لغايت 1361 در دبيرستان دكتر علي شريعتي مشهد مقدس. تحصيلات حوزوي غير رسمي از سالهاي 1356 لغايت 1362 در مشهد مقدس با استاد خصوصى. تحصيلات رسمي حوزوي از سال 1362 در حوزه علميه قم: دوره ادبيات و مقدماتي در مدرسه رضويه، دوره سطح محضر اساتيدي همچون خاتمي، وجدانى، استادى، هادوي تهرانى، اعتمادى، پايانى، دوره درس خارج محضر اساتيدي همچون وحيد خراسانى، تبريزى، جوادي آملى، سيد كاظم حائرى، هادوي تهرانى. ازدواج سال 1363 تحصيلات دانشگاهي از سال 1372 لغايت 1379 در دو مقطع كارشناسي و كارشناسي ارشد علوم سياسي در

موسسه آموزش عالي باقر العلوم عليه السلام قم، پايان نامه ارشد «خطي مشي هاي سياسي در نهج البلاغه» حضور در جبهه ها به توفيق الهي از ابتدا تا پايان مجموعا حدود 22 ماه به صورت متناوب (رزمي _ رزمي تبليغي) امامت جمعه موقت طبس از 1370 لغايت 1374 مسئوليتهاي آموزشي و مديريتي در دفتر تبليغات از 1370 لغايت 1382 در مركز آموزش خواهران، مركز تحقيقات، مركز آموزش مبلغين مسئوليت نهاد رهبري دانشگاه علم و صنعت از سال 1380 لغايت 1382 راه اندازي گروه تفحص سيره شهدا كه كار تربيت مبلغ و راوي عرصه فرهنگ ايثار و شهادت را بعهده دارد از سال 1379 و مسئوليت اين گروه از سال 1382 تاكنون مي باشم.

ماندگاران، محمدعلي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد علي ماندگاران نجف آبادي

محل تولد : نجف آباد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1327/1/1

زندگينامه علمي

پس از پايان تحصيلات دبستان (نظام قديم كه شش كلاس بود) البتّه اوّل دبيرستان را هم اوائل طلبگي در قم خواندم و مدرك آن را گرفتم، پدرم راضي به ادامه تحصيل در دبيرستان نشد چرا كه آن روز مدارس دولتي را عامل فساد و گمراهي مي دانستند و در حد دبستان را ضروري مي دانستند و بس. پس از آن مشغول كار در نزد پدرم شدم ولي به خاطر علاقه به دين و روحانيت مرا به مدرسه علميّه الحجه كه در شهر خودمان نجف آباد بود برد و با معرفي به يك نفر از طلاب قرار شد شبها بعد از نماز مغرب و عشا يك ساعت بروم و رساله و قرآن بياموزم. همين امر سبب

شد كه بنده علاقه شديد به طلبگي پيدا كنم و پس از مدتي طلبه شدم چند ماهي در نجف آباد تحصيل كردم ولي با تشويق بعضي براي آغاز سال تحصيلي 1344 به قم مشرف شدم و وارد مدرسه اي شدم كه اولين و تنها مدرسه اي بود كه با برنامه شروع شده بود به نام مدرسه حقاني و سال دومش را مي خواست آغاز كند كه با لطف خداوند و امام زمان (عج) بنده امتحان ورودي دادم و قبول شدم و از ابتداي جامع المقدمات شروع به تحصيل كردم و به عنايت و الطاف خداوند و ائمه (ع) تا پيروزي انقلاب در اين مدرسه بودم. لازم به بيان است كه بگويم 1- بنده در طفوليت با يك مريضي سختي مشرف به مرگ بودم كه با راهنمايي و سفارش يك روحاني كه همسايه ما بود، مادرم نذر كرد طلبه شوم و پس از آن بهبودي حاصل شد و نجات يافتم و چون دو فرزند قبل از بنده، نمردم 2- هنگامي كه خواستم در برنامه مدرسه حقاني شركت كنم يكي از طلبه هاي نجف آباد كه هوش و حافظه و استعدادش بسيار بهتر از بنده بود مرا نصيحت كرد كه در آن مدرسه و برنامه هايش شركت نكنم و در حوزه آزاد درس بخوانم چرا كه مي گفت اين مدرسه برنامه هايش سخت و سنگين است، به علاوه حفظ قرآن هم در حد سالي يك جزء تا پانزده سال دارد. بنده بي اعتنا به حرف او وارد آن مدرسه شدم و تا آخر از الطاف غيبي خداوند بهره مند شدم در حالي كه اين رفيق بنده پس

از دو سال سردرد گرفت و از طلبگي رفت. (تقدير چنان بود) 3- بنده در اوائل طلبگي درسها را جدي نمي گرفتم و زماني كه جدي گرفتم متوجه شدم فهم و درك لازم را ندارم. آن وقت بود كه دلم سوخت و با توسل و گريه و زاري مورد لطف و عنايت خداوند قرار گرفتم و باب فهم به رويم گشوده شد به طوري كه يكبار مورد ملامت و نارضايتي شهيد قدّوسي قرار گرفتم ولي پس از آن حتي مورد تشويق و تقدير هم قرار گرفتم و تا پيروزي انقلاب با كمكهاي خداوند و ائمه (ع) از عهده امتحانات هفتگي و نيمه سال و پايان سال درسهاي حوزوي بر آمدم و خوب موفق بودم. آن هم درسهاي سنگين حوزوي همراه با زبان عربي، انگليسي، روانشناسي، حديث شناسي، مقداري جامعه شناسي، اقتصاد، تاريخ اسلام و طبيعي و ... (به تدريج در طول سالهاي تحصيلي). بيشترين فعاليت علمي بنده به تحصيل و تدريس و تبليغ گذشته، بنده از سالهاي اول طلبگي بخشهايي از كتاب جامع المقدمات، سيوطي، مغني، مختصر المعاني، حاشيه، منطق مظفر، اصول الفقه، بدايه الحكمه و عقائد (باب حادي عشر و ...)، شرح لمعه و مكاسب شيخ انصاري و تفسير (در سطح بعضي از كتابها مثل جوامع الجامع و جزوه هاي درسي كه خدمت آيت الله مصباح يزدي زيد عزه و تحقيقات تفسيري كه زير نظر ايشان نوشته ايم) تدريس كرده ام و اكنون هم به تدريس تفسير و مكاسب اشتغال دارم به اضافه بعضي جلسات اخلاقي كه شامل تدريس منية المريد و چهل حديث امام و ... بوده و هست. هفت يا هشت سال

درسهاي، شامل مقدّمات و سطح و درسهاي جنبي بوده و پس از آن بيشتر در رشته معارف قرآن (تفسير قرآن) و فلسفه كار مي كردم كه فلسفه هم شامل فلسفه قديم و جديد (غرب) بود از قبيل بك دور فلسفه ژيسون و كار تحقيقي روي اصول فلسفه علامه طباطبايي (ره) زير نظر آيت الله مصباح يزدي و در اواخر فلسفه هگل بود كه شهيد بهشتي هفته اي يك مرتبه به قم براي تدريس آن به مدرسه ما مي آمدند. (ايشان (شهيد بهشتي) يك برنامه هفتگي براي ما داده بود كه حدود 14 سال پياده شد ولي ...) فقه و اصول هم در برنامه به صورت درس خارج بود كه عمده فقه بود و بخشي از آن در محضر آيت الله وحيد خراساني زيد عزه العالي بود و طبق برنامه مدرسه ما درسهاي هر يك هفته ايشان را به عربي مي نوشتيم و خدمت ايشان مي داديم و هفته بعدش در يك جلسه (پنج شنبه ها) در منزل و محضر ايشان در رابطه با آن جزوه بحث و گفتگو داشتيم.

بنده در ماه رمضان و محرم هم به تبليغ مي رفتم. پس از انقلاب يك سال و نيم امام جمعه (در فريدون شهر اصفهان) بودم و پس از آن ديگر به قم برگشتم و بيشتر به درس و تدريس مشغول بوده ام. پس از انقلاب تا حدود چهار پنج سال پيش درس خارج را ادامه مي دادم كه عمده درسهاي آيت الله منتظري بود (ولايت فقيه و ...) حدود پنج سال هم امام موقّت جمعه كيش بودم. در تفسير تحقيقات زيادي زير نظر آيت الله مصباح يزدي

داشتيم كه در اين رابطه هم جزوه هاي زيادي به وجود آمده است. مخفي نماند كه تمام اين كارها كه شد مقدمه بود براي يك مطلب مهم كه آن نشد. اينها مقدمه براي آدم شدن مثل بنده بود كه متاسفانه آدم نشدم لذاست كه واقعا مي گويم: «الهي لقد افنيت عمري في شرة السهو عنك و ابليت شبابي في سكرة التباعد منك» و بايد بگويم اينها همه هيچ همه هيچ همه هيچ.

مايلي، محمدتقي

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمدتقي مايلي در 8 آذر 1305 متولد گرديد. وي ليسانسيه زبان فرانسه از دانشگاه تهران و داراي فوق ليسانس در زبان انگليسي از دانشگاه شيكاگو و گواهينامه تخصص در زبان ايتاليايي از دانشگاه فلورانس و نيز گواهينامه فراغت از تحصيل زبان روسي از خانه فرهنگ انجمن روابط فرهنگي ايران و اتحاد شوروي ( وكس ) بود. مايلي در رشته هاي زبان شناسي و كتابداري نيز سال ها در آمريكا تحصيل كرده بود. مايلي پس از پايان دادن به تحصيلات دانشگاهي به عنوان دبير زبان در دبيرستان هاي گرگان شروع به تدريس نمود. وي بعدها كار تدريس را در دانشگاه دنبال نمود و به تدريس متون فلسفي انگليسي پرداخت. محمدتقي مايلي پس از آنكه از گرگان به تهران رفت در ادرات مركزي وزارت آموزش و پرورش مصدر خدماتي گرديد كه بيشتر ترجمه و آماده كردن مواد درسي براي كودكان و نوآموزان بود. از ديگر سمت هاي اداري مايلي كه قابل ذكر است : معاونت كتابخانه دانشكده ادبيات ، مديريت كل روابط فرهنگي در وزارت فرهنگ و هنر ، ترجمه دادخواست و لوايح حقوقي دولت ايران براي دادگاه لاهه به زبان هاي فرانسوي و

انگليسي و عضويت در دفتر خدمات حقوق بين الملل. وي با دائره المعارف بزرگ اسلامي و مديران و دست اندركاران آن نشريه نيز همكاري داشت. استاد محمدتقي مايلي در 23 مرداد سال 1372 دار فاني را وداع گفت.گروه : علوم انسانيرشته : زبان و ادبيات انگليسيتحصيلات رسمي و حرفه اي : محمدتقي مايلي ليسانسيه زبان فرانسه از دانشگاه تهران و داراي فوق ليسانس در زبان انگليسي از دانشگاه شيكاگو و گواهينامه تخصص در زبان ايتاليايي از دانشگاه فلورانس و نيز گواهينامه فراغت از تحصيل زبان روسي از خانه فرهنگ انجمن روابط فرهنگي ايران و اتحاد شوروي ( وكس ) بود. مايلي در رشته هاي زبان شناسي و كتابداري نيز سال ها در آمريكا تحصيل كرده بود.همسر و فرزندان : از محمدتقي مايلي يك دختر به نام هندو و يك پسر به نام مسيح باقي مانده كه هر دو مشغول تحصيل اند.زمان و علت فوت : محمدتقي مايلي در 23 مرداد سال 1372 دار فاني را وداع گفت.مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : محمدتقي مايلي پس از آنكه از گرگان به تهران رفت در ادرات مركزي وزارت آموزش و پرورش مصدر خدماتي گرديد كه بيشتر ترجمه و آماده كردن مواد درسي براي كودكان و نوآموزان بود. از ديگر سمت هاي اداري مايلي كه قابل ذكر است : معاونت كتابخانه دانشكده ادبيات ، مديريت كل روابط فرهنگي در وزارت فرهنگ و هنر ، ترجمه دادخواست و لوايح حقوقي دولت ايران براي دادگاه لاهه به زبان هاي فرانسوي و انگليسي و عضويت در دفتر خدمات حقوق بين الملل. وي با دائره المعارف بزرگ اسلامي و مديران و دست

اندركاران آن نشريه نيز همكاري داشت.فعاليتهاي آموزشي : محمدتقي مايلي پس از پايان دادن به تحصيلات دانشگاهي به عنوان دبير زبان در دبيرستان هاي گرگان شروع به تدريس نمود. وي بعدها كار تدريس را در دانشگاه دنبال نمود و به تدريس متون فلسفي انگليسي پرداخت.ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : محمدتقي مايلي خط بسيار زيبايي داشت ، او در ايام جواني از استاد شريفي تعليم خط گرفته بود. آثار : اصول تربيت مربي ، بيابان هاي جهان ، پزشكان بزرگ

مبلغي، حميد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حميد مبلغي

محل تولد : لرستان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1340/1/1

زندگينامه علمي

در سال 61 پس از اخذ ديپلم وارد حوزه علميه قم شدم و پس از طي دوره مقدمات و سطح كه نام برخي از اساتيد آنرا در كادر وضعيت تحصيلات حوزوي آورده ام در سال 69 به درس خارج فقه واصول مشغول شدم. كتابهاي مقدماتي را تدريس كرده ام. 4 سال در مجمع التقريب به تحقيق ديدگاههاي اصولي و فقهي مشغول بوده ام. دوره تخصصي كلام اسلامي را گذرانده ام ولي پايان نامه آنرا تكيمل نكرده ام. بيش از ده سال در دانشگاهها به تدريس دروس اسلامي اشتغال داشته ام و اخيرا نيز در پژوهشگاه دفتر تبليغات بناي همكاري دارم.

مبيني، محمدعلي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمدعلي مبيني

محل تولد : ميبد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1345/11/2

زندگينامه علمي

اينجانب در سال 1361 وارد حوزه علميه يزد شدم و بعد از گذراندن دوره مقدمات در سال 1369 وارد حوزه علميه قم شدم. در قم در كنار تحصيلات حوزوي به تحصيل در مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره) پرداختم و مدارك كارشناسي در رشته معارف اسلامي و كارشناسي ارشد در رشته دين شناسي را از آنجا اخذ كردم. سپس در دوره دكتراي كلام در مركز تربيت مدرس دانشگاه قم پذيرفته شده و اكنون در مرحله تدوين پايان نامه هستم. ضمنا عضو هيأت علمي پژوهشكده فلسفه و كلام اسلامي پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي وابسته به دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم مي باشم.

متفكر، حسين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حسين متفكر

محل تولد : مرند

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1341/1/1

زندگينامه علمي

حسين متفكر متولد 1341، در روستاي كشكسراي مرند آي در يك خانواده كاملا مذهبي به دنيا آمد. دوران ابتدايي را در دبستان رازي و مقطع راهنمايي را در مدرسه راهنمايي شيخ هلال روستاي كشكسراي با رتبه اول به پايان رساند. در كنار تحصيل به دامداري و كشاورزي نيز مشغول بود. در سال 57-56 وارد دبيرستان شد، سال اول را با رتبه اول به پايان رساند. علاوه بر شركت در تمامي راهپيماييها، اولين راهپيمايي كشكسراي را سازماندهي كرده و اقدام به سخنراني عليه شاه نمود كه با اين فعاليتها تحت تعقيب ساواك قرار گرفت. در اين دوران به آموزش نيروهاي جوان و انقلابي پرداخته و حدود هزار نفر از افراد كشكسراي و

حومه را تحت آموزش قرار داد. در اوايل سال 58 به عضويت رسمي سپاه درآمد. در اين زمان و بعد از پيروزي انقلاب در مبارزه با منافقين و حزب توده، چريكهاي فدايي خلق، روشنفكرمأبان، متحجرين و مقدس مأبان، شركت نمود. با شروع مبارزات حزب خلق مسلمان عليه انقلاب متفكر كه در تبريز براي مقابله با آنها در اكثر صحنه ها از جمله باز پس گيري صدا و سيما، بخشهايي از دانشگاه تبريز و تصرف مقر حزب خلق مسلمان و برخوردهاي خياباني حضور فعال داشت. در سال 61 عازم جبهه شد و به عنوان مسئول آموزش پيرانشهر مشغول فعاليت شد و به صورت غير متوالي حدود 45 ماه در جبهه ها حاضر شد.

متقي راد، محمدرضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد رضا متقي راد

محل تولد : تهران

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1336/1/1

زندگينامه علمي

قبل از انقلاب اسلامي درسال 1355 ازتهران به قم آمدم و در شهر مقدس قم سكونت اختيار كردم. دروس حوزه علميه را در مدرسه مباركه رضويه شروع كردم و از سال 1358رسما در امتحانات حوزه شركت كردم و اساتيد اينجانب حضرات آيات جوادي آملى، فاضل لنكرانى، اشتهاردى، دوز دوزانى، مظاهرى، مشكينى و خرازى بوده اند. مدت 8 سال در پژوهشكده حوزه و دانشگاه (موسسه) به عنوان محقق و عضو گروه مديريت و مدت 2 سال در موسسه فرهنگي انتظار نور به عنوان محقق و كارشناس مطالعات و پژوهش همكاري داشته ام. مقالاتي را در برخي مجلات دانشگاهي و غير دانشگاهي به چاپ رسانده ام و قبلا و عمده فعاليتهايم در بخش برنامه ريزي پژوهشي است و مقالاتي چند در دست تحقيق

دارم به مدت يكسال نيز به عنوان مدرس در مدرسه هاي علميه كاشان مشغول بوده ام و بخش وسيعي از فعاليتهاي اينجانب در تبليغ معارف اسلامي در دانشگاهها و ساير مراكز مردمي بوده است و در حال حاضر در دانشگاه، دروس معارف و اخلاق اسلامي را تدريس مي كنم. دروس دانشگاهي را از سال 69 آغاز كردم و فعلا فارغ التحصيل كارشناسي ارشد رشته مديريت دولتي هستم.

متقي زاده، احمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

احمد متقي زاده

محل تولد : سربند اراك

شهرت : متقي زاده

تابعيت : ايران

تاريخ تولد

زندگينامه علمي

احمد متقي زاده

متولد1342 ديپلم تجربي، تحصيلات حوزوي را تا سطح اول در حوزۀ علميه بروجرد نزد آيت الله صاحب زماني و آيت الله جواهري نوه هفتم صاحب جواهر گذراندم و سطح دو و سه را درحوزۀ علميه قم نزد اساتيد حوزِِِۀ علميه قم حضرت آيت الله سيد علي محقق داماد، آيت الله اعتمادي، آيت الله سبحاني و ... تلمذ نموده ام، درس خارج فقه و اصول به مدت 5 سال در محضر آيت الله سبحاني ، مرحوم آيت الله ميرزا جواد آقاتبريزي، آيت الله مكارم، آيت الله جوادي آملي و آيت الله محمد كريم مروجي شركت و كسب فيض نموده ام و تحصيلات دانشگاهي كار شناسي در رشته علوم سياسي و كارشناسي ارشد را نيز در رشته علوم سياسي و در حال ادامه تحصيل دكتري و عضو هيئت علمي دانشگاه پيام نور در حال حاضر هستم . بيش از 15 سال سابقه تدريس در دانشگاههاي تهران مثل علامه طباطبايي و شهيد رجايي و امام

علي دانشگاههاي ازاد اسلامي واحد تهران شمال و تهران مركزي و علوم تحقيقات و پيام نور و علوم اقتصادي و.... هستم.

مسئوليتها در نهاد مقام معظم رهبري در دانشگاهها :

1-مسئول اداره نظارت و ارزيابي

2-مسئول اداره جذب و گزينش نهاد

3-مدير ارتباطات و اطلاع رساني

مسئول و راه انداز دانشگاه پيام نور واحد چهاردانگه

فعاليتهاي پژوهشي: تاليف بيش از 10 جلد كتب و بيش از 20 مقالات علمي پژوهشي

تاليفات:

1-كتاب انقلاب اسلامي ايران و عوامل وقوع ان

2-تجزيه و تركيب قرآن كريم

3-تاريخ تحول دولت در اسلام

4-آشنايي با قانون اساسي جمهوري اسلامي

5-يكصد و چهل حديت اخلاقي از رسول اعظم

6-آشنايي با انديشه سياسي امام خميني ره و...

متقي زاده، ايرج

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

ايرج متقي زاده

محل تولد : لنگرود

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1343/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب از سال 1362 وار حوزه علميه لنگرود شدم. پس از سه سال وارد حوزه علميه قم شدم و در سال 1369 در رشته فلسفه دانشگاه شهيد بهشتي قبول شدم. همزمان به تحصيل و تحقيق نيز ادامه دادم، بطوري كه حدود 2 سال در قسمت مخزن كتابهاي مرجع آيت الله مرعشي نجفي (ره) مشغول تحقيق بودم. از سال 1368 همزمان با تحصيل با جناب آقاي محمد دشتي مترجم

نهج البلاغه آشنا شدم كه اين همكاري در موسسات تحقيقات اميرالمومنين (ع) به مدت 8 سال مستمر ادامه داشت كه حاصل تلاش آن چاپ كتابهاي زيادي ازجمله شعر و شاعري در نهج البلاغه در دو جلد فرهنگ لغات نهج البلاغه و ... فهرست موضوعي نهج البلاغه كه اختصاصا مربوط به اينجانب مي باشد. علاوه بر آن شرح و ترجمه كتاب از جرجي زيدان نيز در طول اين سالها يكي از كارهاي اينجانب بود.

متقي زاده، عبدالله

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عبدالله متقي زاده

محل تولد : سربند اراك

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1345/1/1

زندگينامه علمي

دوره فوق ليسانس جامعه شناسى را در پژوهشگاه حوزه و دانشگاه با گرايش پژوهشگري گذراندم، سابقه تدريس: از سال 1364 در حوزه علميه قم ادبيات و اصول و منطق و كلام را به طور مستمر تدريس داشته ام و از سال 1373 تا 1384 در دانشگاههاي مختلف چون علامه طباطبايي، اميركبير، دانشگاه آزاد پرديس تفرش و غيره تدريس داشته ام.

تأليفات: سه جلد كتاب در زمينه هاي ادبيات عرب، جامعه شناسى، بحث جامعه شناسى ارتباطات و جامعه شناسى تغيييرات و حدود 16 مقاله علمى، كلامي و اجتماعي نگاشته ام كه بعضا به چاپ رسيده و يك كتاب به عنوان آسيب شناسي محرم در دست چاپ است و در طول دفاع مقدس حدود 1 سال تمام در جبهه ها شركت داشته ام و عضو خانواده شهدا مي باشم و حدود يك سال و نيم در سپاه پاسداران به عنوان تبليغ و تدريس فعاليت داشته ام و بعد از جنگ در سنگر فرهنگي حدود 12 سال تدريس و تبليغ در دانشگاهها

و مسئوليت دفتر نهاد رهبري در دانشگاه اميركبير واحد تفرش را حدود 5 سال عهده دار بوده ام و حدود 7 سال درصدا و سيما در مسئوليتهاي گروه فلسفه و كلام و طرح و برنامه راديو معارف و فعلاً به عنوان مديريت پژوهشهاي برنامه اي و فيلم نامه اي را در مركز پژوهشهاي اسلامي صدا و سيما عهده دار هستم.

متقي، تقي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

تقي متقي

محل تولد : رشت

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1340/1/1

زندگينامه علمي

«تقي متقي » هستم ؛ يعني «مختصر » آنچه در شناسنامه ام به طور «مطوّل » آمده : محمد تقي پور متقي آلماني. اشتباه نكنيد ! اين « آلمان » ، سرزمين معروف ژرمنها نيست. بلكه نام روستاي زادگاهم در بخش « خشكبيجار » از توابع شهرستان «رشت » است. طبق روايات حسن – اسم برادر بزرگترم در بهار سال 1340 به دنيا آمدم. به جان شما من كه اصلا يادم نيست، اجازه بدهيد از سر دبستان و راهنمايي و دبيرستان بپريم، بلكه پرش طول و عرضمان بهتر شود. پس از اخذ ديپلم متوسطه در رشته حسابداري، با همه بي حساب شدم، كه چند و چونش بماند براي روز مبادا. از سال 1362 رسما فراگيري دروس حوزوي را در قم آغاز كردم : مدرسة رسالت، خيابان صفاييه، كوچه ممتاز، درست در همين ساختماني كه هم اكنون دفتر حضرت آيت الله العظمي اردبيلي است؛ البته قديمها اين همه جديد نبود! تا يادم نرفته عرض كنم كه در سالهاي پاياني دبيرستان، فرشته شعر – و علي ما قيل : شيطان

شعر به سراغم آمد؛ نه در دامن كوه و جنگل يا ساحل دريا بلكه در اوج امتحانات آخر سال، وسط درس و درس و درس و درست موقعي كه راديو را روشن كردم و مجري برنامه، شعري را زمزمه مي كرد. همين زمينه شد تا من نيز جسارت سرودن از سر و كولم بالا برود. و چنين، شعر رفيق گرمابه و گلستانم شد. به همين سادگي.

بازگرديم به اصل مطلب. « مقدمات » را در مدرسه رسالت، امام حسن عسكري (ع) فعلي خواندم و « مؤخّرات » را « خارج » مدرسه، در محضر اساتيد و ايات عظام : وجداني فخر، رحمه الله عليه، موسوي تهراني، استادي، موسوي تبريزي، محقق داماد، اعتمادي، سبحاني، مكارم شيرازي، جوادي آملي و ... در كنار چهار يار هميشگي ام، شعر، نگارش، ترجمه و ويرايش، به عنوان پژوهشگر با « مركز مطالعات و تحقيقات حوزه نمايندگي ولي فقيه در جهاد كشاورزي » همكاري و سردبيري فصلنامه « فرهنگ جهاد » را به عهده دارم. علاوه بر عضويت در « انجمن نويسندگان كودك » و « انجمن قلم حوزه » و سرگروهي بخش شعر « مركز تربيت مربي » ، مديريت « كتابخانه تخصصي ادبيات » نيز بر دوش ناقابل بنده است. از اين ميان، البته با شعر، صميمي تر و خودماني ترم : شعر خردسال، كودك، نوجوان، بزرگسال؛ يعني شعر در همة سايزهاي آن. تا كنون افزون بر10 عنوان كتاب، تعداد زيادي مقاله از اين رهين بي ناصر و معين به چاپ رسيده كه در ادامه بر خواهم شمرد. صاحب اين قلم اعني خودكار محترم در بسياري از كنگره

هاي سراسري « شعر و ادب دانشجويان » ، « شعر و قصه طلاب » و « شعر و قصه كودك مسلمان بلوچ ( چوكان انقلاب ) » حضور داشته و به ارائه اثر يا داوري آثار پرداخته است.

مجاهد، احمد

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

احمد مجاهد در سال 1314 در شهر قزوين متولد شد، دوره هاي دبستان و دبيرستان را در اين شهر گذراند و براي ادامه تحصيل به تهران آمد تا در رشته اي كه دوست مي داشت و در خويش استعدادي از آن را يافته بود،يعني ادبيات فارسي،ادامه تحصيل دهد.مجاهد ليسانس ادبيات را از دانشكده ادبيات دانشگاه تهران گرفت ودوره فوق ليسانس را در دانشكده الهيات دانشگاه تهران گذراند و براي ادامه تحصيل در مقطع دكترا به لبنان رفت و دكترا را در دانشگاه فرانسوي بيروت گذراند. مجاهد بعد از بازگشت به ايران،آموزش آنچه آموخته بود را آغاز كرد.تدريسي كه مدت ?? سال در مقاطع مختلف آموزشي ادامه يافت. مجاهد گرچه از اوايل تحصيل كنجكاوي هايي در متون كهن داشت،اما فراغت بعد از بازنشستگي بود كه شرايطي را براي پرداخت جدي تر به حوزه علاقه اش فراهم كرد.او سالهاست كه به تصحيح متون ادبيات مشغول است و تاكنون بيش از بيست جلد كتاب از گنجينه آثار كهن ادب فارسي را تصحيح كرده است.

گروه : علوم انساني

رشته : زبان و ادبيات فارسي

گرايش : تصحيح

تحصيلات رسمي و حرفه اي : پايان تحصيلات متوسطه در زادگاه _ ادامه تحصيل در دانشگاه تهران در رشته ادبيات _ اخذ فوق ليسانس از دانشكده الهيات دانشگاه تهران _ ادامه تحصيل در مقطع دكترا در دانشگاه فرانسوي بيروت

فعاليتهاي آموزشي : احمد مجاهد

بيش از ?? سال سابقه تدريس در مقاطع مختلف آموزشي را د ركارنامه خود دارد

--------------------------------------------------------------------------------

آثار :

1 التجريد في كلمه التوحيد

ويژگي اثر : تصحيح اثر احمد غزالي

2 تصحيح جلد ? مثنوي كه شرح مشكلات مثنوي است از محمد صالح قزويني

3 تصحيح ديوان حافظ فريدون ميرزا

ويژگي اثر : تصحيحي از ديوان حافظ نيز ارائه كرده كه در نوع خود قابل تأمل است.تصحيح او از اين ديوان در همايش حاميان نسخ خطي در كنار دو اثر ديگر در حوزه ادبيات شايسته تقدير شناخته شد. در اوايل قرن دهم هجري، يعني چند دهه پيشتر از زمان كتابت دستنويس قونيه، فريدون ميرزاي بايقرا، جمعي از اهل فضل را در شهر هرات كه مركز فرهنگي ايران در آن زمان بود جمع آورد و مأمورشان كرد كه نسخه منقحي از ديوان حافظ فراهم آورند. اين گروه فاضل، همه نسخه هاي موجود تا آن زمان را گرد آوردند و مقابله كردند و در سال ??? هجري ديوان جامعي از اشعار حافظ ترتيب دادند و بر آن عبدالله مرواريد كرماني ديباچه اي نگاشت. اين نسخه را احمد مجاهد تصحيح و انتشارات دانشگاه تهران سه سال پيش چاپ كرد. اين نسخه پر است از غزلهاي ديگران كه نصيب حافظ شده است و مصحح ارجمند يكايك آنها را جسته و گوشزد كرده است. همچنين ترتيب و ضبط ابيات حافظ در اين نسخه تفاوتهاي كلي با نسخه هاي معتبر دارد. ماجراي دقيق تر تدوين اين ديوان بدين قرار است كه

فريدون ميرزا پسر سلطان حسين بايقرا و نسل پنجم تيمور گوركاني كه هم اهل رزم بود و دلاور، و هم اهل بزم و شاعر، «انجمني» داشته است كه در آن «انجمن كه مجمع افاضل ايام» بود، اشعار شاعران بويژه شعر «شمس الدين محمد حافظ» را مي خوانده اند و «غث و سمين» آن را از هم باز مي كرده اند.در آن «انجمن» گاه بوده است كه مي ديده اند شعري از حافظ فقط در يك نسخه خطي از ديوان آمده و در ساير نسخه ها نيامده است، و گاه بوده است كه مي ديده اند شعري از حافظ فقط در يك جنگ و سفينه هاي آمده است و در نسخه هاي ديوان ديده نمي شود. از اين رو، اين شاهزاده تيموري «حكم» مي كند كه يك بار ديگر ديوان حافظ را گردآوري و تدوين كنند. براي اين كار، «جمعي كثير از فضلاي انيس و ندماي جليس به جمع و تصحيح اين كتاب» مأمور مي شوند، و «قريب پانصد جلد ديوان حافظ به هم مي رسانند، و بعضي سفاين و غزليات كه پيش از فوت خواجه نوشته شده بود با هم مقابله مي كنند، و بسياري از غزلهاي دل فريب و جان بخش كه به واسطه كاهلي و تصرف كتاب ناقص ادراك از صفحه روزگار مهجور و نامشهور مانده بود، در سلك ربط در مي آورند،» و هر شعر در هر جا كه به نام حافظ مي بينند در مجلدي جمع مي كنند، كه «درواقع اكنون رشك نگارخانه چين و غيرت فردوس برين است.» مجاهد درباره اين نسخه مي گويد:«اين نسخه مفقودي از متن حافظ بود

كه آن را پيدا كردم و شامل حدود???غزل و همين مقدار قطعه، رباعي و مثنوي بيشتر از متون ديگر است. و اين نسخه متعلق به «فريدون ميرزا» پسر «سلطان حسين بايقرا»و به رياست «عبدالله مرواريد» متخلص به «بياني كرماني» نوشته شده است.»(?) اين كتاب نخستين بار توسط انتشارات دانشگاه تهران چاپ شد .

4 تصحيح سماع و فنون

5 تصحيح كتاب شيخ و شيوخ

ويژگي اثر : «شيخ و شوخ» نيز از جمله آثار تصحيح شده توسط مجاهد است و رساله اي است انتقادي با رويكرد فرهنگي، سياسي، اجتماعي و حتي در بعضي بخشها نظامي و اقتصادي. سبك نگارش روايي و داستان گونه و متعلق به اواخر عصر قاجاريه است.شايد «شيخ و شوخ» جزو معدود آثاري باشد كه اين گونه عريان، به تقابل سنت و تحول دامن زده و سعي در پاسخگويي از موضع سنت دارد؛ نويسنده اين رساله كه به اعتقاد احمد مجاهد نخواسته است رساله به نام او منتشر شود، نگاهي تك بعدي، ذهني و مجرد به موضوع مورد بحث اش ندارد. در حقيقت، اين رساله كه بازگوكننده داستان مناظره بين يك شيخ و جمعي از معلمان و صاحب منصبان مدرسه دارالفنون است، قصد ندارد بدون نظر به واقعيات اجتماعي و فرهنگي جامعه زمان خود، به نقد بنشيند. شيخ كه در حقيقت همان نويسنده است، در بعضي از فصول، اگر به فرنگي مآبي ايراد وارد مي كند، تنها از جهت تشبه به كفار نيست كه معترض است و تسهيل زندگي خلق الله را در رفع آن مي بيند. مجاهد، در مقدمه اي

كه در ابتداي اين رساله به چاپ رسانده، اشاره اي هم به ديگر نوشته هاي اين مؤلف نامعلوم دارد.مناظره شيخ و شوخ را مي توان به دو بخش كلّي تقسيم كرد؛ ايرادات شيخ به علوم جديده و دفاعيات او از علوم بومي و سنتي. و دوم، فصلي در نقد مفاسد اقتصادي، سياسي، اجتماعي و فرهنگي كه از مدرسه دارالفنون آغاز شده و به دولت و صاحبان مناصب در صفوف مختلف ختم مي شود. البته بخش دوم مفصل تر است و عمق و نكته سنجي آن بر بخش اول مي چربد. حتي بخش ابتدايي انتقادات شيخ تحت آسيب شناسي بخش دوم طرح مي شود، چنانكه اگر شيخ علومي چون پولتيك، ديپلماسي و... را به سخره مي گيرد، جابه جا مثالهاي ملموس مي آورد. با اين حال اساس انتقادات بر وضعيت و توليدات مدرسه دارالفنون _ يا به قول مؤلّف معلّم خانه _ قرار گرفته است. محاجه شيخ و شوخ و آن مجلس ميهماني كه كل كتاب را تشكيل مي دهد، با بيدار شدن راوي از خواب به پايان مي رسد. درواقع، تمام اين پرسش و پاسخها ساخته و پرداخته ذهن نويسنده است كه با سبكي داستاني نوشته شده است. با اين همه نوع نگاه، آسيب شناسي اجتماعي _ سياسي و نقد نظام علمي سالهاي پاياني عصر قاجار، از امتيازاتي است كه اين رساله را ممتاز مي كند. رساله «شيخ و شوخ» تا سالهاي انتهايي دهه پنجاه _ كه نخستين بار به صورت مقاله به چاپ رسيد مورد اعتنا قرار نگرفته بود. به نظر مي رسد اين رساله و آثاري از اين دست مي توانند در روشن

شدن وضعيت فرهنگي و اجتماعي ايران در سالهاي آغازين عصر حاضر، مفيد باشد

6 تصحيح كتاب كدو مطبخ قلندري

ويژگي اثر : تأليف ادهم خلخالي، . اثر قابل توجه ديگر كه توسط احمد مجاهد تصحيح شده، كتاب «كدو مطبخ قلندري» تأليف«ادهم خلخالي» متخلص به «عزلتي» (د.????) و معاصر «شيخ بهايي» است كه در زمان صفويه تأليف و براي نخستين بار تصحيح و چاپ شده است.

7 تصحيح كتاب گلشن راز شبستري

8 توارق العلما في رد علي من محيرم السماع

ويژگي اثر : همچنين توارق العلماء في ردّ علي مَن يُحرمُ السِّماعَ بالاِجماع، تأليف احمد بن محمد طوسي از عارفان قرن هفتم هجري. اين كتاب نخستين كتابي است به زبان فارسي كه در اباحت و حلّيت موسيقي در اسلام نوشته شده است.»

9 جوحي

ويژگي اثر : احمد مجاهد كتابي، نيز با عنوان جوحي تأليف كرده كه در آن به شخصيت فكاهي متون كهن يعني جوحي پرداخته است. متن حاضر كه يك متن تحقيقي است و براي نخستين بار در زبان فارسي ارائه مي شود، در زمينه : فرهنگ عامه، ادبيات داستاني براصل تطبيقي و ريشه يابي، تأليف شده است. در اين كتاب سعي شده است تا حق به حق دار برسد، يعني صاحبان اصلي و اوليه حكايات جرحي معلوم شود و سهم هريك از فرهنگ هاي ترك تركيايي(عثماني) و عرب و فارس روشن باشد.

10 گلشن راز شبستري با كشف الابيات و ارجاع

ويژگي اثر :

تصحيح

11 لغات مصطلحه عوام

ويژگي اثر : تصحيح

12 لمعات

ويژگي اثر : مجاهد كتاب لمعات را نيز از فخرالدين عراقي تصحيح كرده است: «كتاب «لمعات»(به فتح لام و ميم ، جمع لمعه) نوشته شيخ فخرالدّين عراقي ، يكي از پر شورترين آثار منثور در زمينه ادبيات صوفيانه است. اين كتاب كه بر سنن كتاب «سوانح» از جناب شيخ احمد غزالي(از اقطاب بزرگوار) نگاشته شده ، به موضوع عشق صوفيانه و اطوار و ادوار سلوك عاشقانه پرداخته است. » مجاهد درباره اين كتاب مي گويد: «به خواست يكي از مريدان كه از حقايق كتاب «لمعات» چندان نصيبي نبرده بود ، قطب الموحدين ، حضرت شاه نعمت الله ولي كرماني ، شرحي بر كتاب «لمعات» مي نويسد. اين كتاب خوشبختانه قبل از انقلاب به سعي جواد نوربخش به زيور طبع آراسته گشت ، ولي متأسفانه بعد از انقلاب ديگر چاپ نشد. فقير حقير با زحمت فراوان توانست چاپ سال ???? را در كتابخانه دانشگاه تهران بيابد و مست فيوضات شرح حضرت شاه شود.»

13 مجالس غزالي

ويژگي اثر : تصحيح اثر احمد غزالي با عربي و فارسي انتشارات دانشگاه تهران

14 مجموعه آثار فارسي احمد غزالي

ويژگي اثر : تصحيح و حواشي انتشارات دانشگاه تهران

15 نوادر

ويژگي اثر : ترجمه كتاب محاضرات الادبا و محاورات الشعرا و البلغاء از راغب اصفهاني، ترجمه محمدصالح قزويني.نوادر از متون ادب عرب بوده و شامل ??هزار مطلب با موضوعات تاريخي، اجتماعي، سياسي،

اقتصادي، حقوقي و... مستند است. اين كتاب ?? حد دارد كه هر حد چند باب و هر باب شامل چند فصل بوده و براي نخستين بار به زبان فارسي ترجمه و تصحيح شده است.

مجتبوي، جلال الدين

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

دكتر سيّدجلال الدّين مجتبوي در سال 1307 در تهران به دنيا آمد . پس از طي دورۀ دبستان و دبيرستان، در رشتۀ فلسفه، در دانشگاه تهران مشغول تحصيل شد و در سال 1346 دورۀ دكتراي اين رشته را به پايان رسانيد.از سال 1349 رسماً با سمت استادياري گروه فلسفه دانشگاه تهران مشغول تدريس شد. اكنون نيز با رتبۀ دانشياري آن گروه به تدريس اشتغال دارد.قابل ذكر است ترجمه كتابهاي «تاريخ فلسفه» ، جلد اول ، و "علم اخلاق اسلامي " سيّدجلال الدّين مجتبوي ،به ترتيب در دوره دوم و چهارم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به عنوان كتاب سال برگزيده شده است.

گروه : علوم انساني

رشته : فلسفه

تحصيلات رسمي و حرفه اي : سيّدجلال الدّين مجتبوي پس از طي دورۀ دبستان و دبيرستان، در رشتۀ فلسفه، در دانشگاه تهران مشغول تحصيل شد و در سال 1346 دورۀ دكتراي اين رشته را به پايان رسانيد.

استادان و مربيان : اساتيد برجستۀ ايشان در دوران تحصيل عبارتند از: مرحوم فاضل توني، مرحوم سيدكاظم عصّار، مرحوم دكتر رضازادۀ شفق.

مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : سيّدجلال الدّين مجتبوي از سال 1349 رسماً با سمت استادياري گروه فلسفه دانشگاه تهران مشغول تدريس شد. پس از پيروزي انقلاب به مدت چهارسال سرپرست گروه فلسفه دانشگاه تهران گرديد. و اكنون نيز با رتبۀ دانشياري آن گروه به تدريس اشتغال دارد.

جوائز و نشانها :

ترجمه كتابهاي «تاريخ فلسفه» ، جلد اول ، و "علم اخلاق اسلامي " سيّدجلال الدّين مجتبوي ،به ترتيب در دوره دوم و دوره چهارم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به عنوان كتاب سال برگزيده شده است.

--------------------------------------------------------------------------------

آثار :

1 بنياد حكمت سبزواري

ويژگي اثر : ترجمه از انگليسي

2 تاريخ فلسفه

ويژگي اثر : ترجمه از انگليسي (برگزيده كتاب سال جمهوري اسلامي ايران در دوره دوم كتاب سال) -آشنايي با كتاب: «تاريخ فلسفه» ، جلد اول اين كتاب، كه اثر مشهوري از فردريك كاپلستون است، به بررسي تاريخ فلسفه از آغاز تا زمان معاصر مي پردازد. تفكر فلسفي قدمتي برابر با قدمت فرهنگ بشري دارد . در طول قرنها انديشمندان گوناگون با كوشش بسيار به پي ريزي روشهاي مختلف فلسفي پرداخته اند. در زمان حاضر آشنايي با تاريخ فلسفه براي آگاهي بر انديشه هاي صحيح و پرهيز از انحرافات گذشتگان براي هر انديشمندي و بويژه دانشجويان و پژوهندگان رشته فلسفه ضروري است. تاريخ فلسفه، گردآوري محض عقايد يا نقل و حكايت مطالب جدا و مجزاي فكري كه هيچ ارتباطي با يكديگر نداشته باشند نيست، بلكه نمايش جستجوي حقيقت از سوي انسان از طريق استدلال و برهان است. كتاب حاضر يكي از مشهورترين كتابهاي تاريخ فلسفه است كه مؤلف آن را نه براي فضلا و متخصصان فن، بلكه براي دانشجويان اين رشته نگاشته است. جلد اول ترجمه اين كتاب شامل مباحث مربوط به فلسفه پيش از سقراط، دوره سقراطي، و افلاطون مي باشد..

3

علم اخلاق اسلامي (ترجمه جامع السعادات مرحوم محقّق نراقي)

ويژگي اثر : ترجمه-برگزيده كتاب سال جمهوري اسلامي ايران در دوره چهارم كتاب سال-آشنايي با كتب علم اخلاق اسلامي: كتاب مشتمل بر دو جنبه علوم عقلي و نظري و – ديني و عملي با سبك و اسلوبي ويژه است مؤلّف محترم در آغاز درباره نفس انسان و قوا و غرايز او سخن مي گويد و هر يك از فضايل اخلاقي را به يكي از قواي نفس اسناد داده و هر يك از رذايل اخلاقي را به غريزه اي متصل و مربوط مي سازد و آنگاه به شناساندن يكايك آن قوا مي پردازد. سپس مطالب خود را با آيات و روايات وارده و به طور كلي با تعاليم شروع مقدس اسلام مورد تقويت و تأييد قرار مي دهد و در پايان راه معالجه و درمان هر رذيلتي را به شيوه اي حكيمانه بيان مي كند. و علاوه بر اينها گه گاه به نصيحت و موعظه مي پردازد و با كلامي مؤثّر خواننده را به تهذيب اخلاق و تصحيح رفتار و كردار خويش دعوت مي كند. مترجم محترم در ترجم? اين كتاب با تحمّل زحمات عديده به اصل احاديث و روايات رجوع كرده و اغلاط فاحش در ضبط نسخه متن را برطرف ساخته و نسخه جامع و صحيح را به دست داده است. كتاب با قلمي شيوا و روان به فارسي برگردانده شده كه در خور تقدير و شايسته تحسين است.

4 فلسفه يا پژوهش حقيقت

ويژگي اثر : ترجمه از انگليسي

5 كتاب درسي فلسفه و

منطق دبيرستان

ويژگي اثر : سالهاي 60 و 61

6 كليّات فلسفه

ويژگي اثر : ترجمه و تأليف

مجتهد اصفهاني، محمد حسن

قرن:13

جنسيت:مرد

مليت:ايران

فرزند سيد محمّد تقى مستجاب الدعوة، عالم فاضل جليل، و محقّق كامل بى بديل، مجتهد فقيه اصولى، جامع معقول و منقول بوده، در حدود سال 1207 متولّد، و در جمادى الاولى سال 1263 وفات يافته، در تخت فولاد جنب پدر مدفون گرديد.

در اصفهان نزد: پدر خود، و آخوند ملا على نورى، و ميرزا ابوطالب صاحب حاشيه [برسيوطي]، و حاجى كلباسى، تحصيل نموده، و از جمعى از علما به اخذ اجازه روايت و اجتهاد مفتخر شده كه از آن جمله است:

1- آقا رضا بن سيد مهدى بحرالعلوم، تاريخ آن 1251. 2- آقا محمّد رضى اصفهانى 3- آقا سيد صدرالدين عاملى 4- آقا سيد محمّد كاظم رشتى (احتمالا) 5- ملا مهدى قمبوانى 6- ميرزا محمّد مهدى نايب الصدر اصفهانى. تا به مقامات عاليه علم و اجتهاد رسيده، و حوزه درس و بحث تشكيل داده، و به مناسباتى به طهران مهاجرت كرده، و دو سال در آنجا ساكن بوده، و به تدريس اشتغال جسته.

كتب زيادى نوشته از آن جمله است:

1- حواشى غير مدوّنه بر كتب زير:

حاشيه ميرزا ابى طالب بر سيوطى؛ و شرح لمعه؛ و شوارع الهدايه حاجى كلباسى؛ و شوارق لاهيجى؛ و قوانين ميرزاى قمى؛ و رساله عدم جواز تقليد ميّت حاجى كلباسى؛ و رساله در حجّيّت مظنّه سيد مجاهد؛ و صمديّه شيخ بهائى؛ و غيره.

2- رساله جبتيّه، در تطبيق جبت و طاغوت بر اوّلى و دوّمى 3- رساله در اختلاف معانى الفاظ شرعيّه 4- رساله در شيربها 5-

رساله در جنايت امّ ولد 6- رساله در ردّ مظالم 7- رساله در حكم زنى كه خود را بلامانع معرّفى كند 8- رساله در احياى موات 9- رساله در شرط ضمن العقد 10- رساله در جواز تسامح در ادلّه سنن 12- رساله در معرفت خدا و پيغمبر و امام عليهم السلام 13- رساله در انفراد طلاق به عوض خلع 14- رساله در اعجاز قرآن، مطبوع 15- سؤال و جواب در ارث 16- شرح مبحث شكوك كتاب منهاج استادش كلباسى 17- شرح كتاب مراح الارواح، در صرف 18- شرح تهذيب منطق تفتازاتى 19- يك دوره فقه كامل در 6 مجلّد 20- مهجة الفؤاد در شرح ارشاد علاّمه در چهارده مجلّد 21- نصايح العلماء، در نصيحت خطاب به فرزندش حاج سيد مهدى نحوى 22- مناسك حج، ناتمام 23- رساله در اصالت برائه، ناتمام 24- شرح بر شرح رضى بر شافيه؛ و غيره.

برگرفته از كتاب :دانشمندان و بزرگان اصفهان (جلد اول)

مجتهدي، كريم

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

كريم مجتهدي استاد گروه فلسفه دانشكده ادبيات و علوم انساني دانشگاه تهران است . وي آثار متعددي درزمينه فلسفه خلق كرده است كه حائز اهميت مي باشند . او علاوه بر تدريس ، اقدام به تهيه يك مجله كاملا تخصصي درمورد فلسفه است كه شش شماره از آن منتشر گرديده است .

گروه : علوم انساني

رشته : فلسفه

والدين و انساب : حاجي ميرزا جواد مجتهدي تبريزي كه از علماي مشهور تبريز بود ، پدربزرگ كريم مجتهدي مي باشند .

اوضاع اجتماعي و شرايط زندگي : كريم مجتهدي متولد شهر تبريز است ليكن دردوران كودكي خانوده اش به تهران نقل مكان نموده اند .

تحصيلات رسمي و حرفه اي : كريم

مجتهدي تحصيلات خودرا درتهران دردبيرستان فيروز بهرام و كالج سابق البرز به پايان رسانيد . او بعداز دوره متوسطه ، جهت ادامه تحصيل راهي فرانسه شد و ابتدا مدرك ليسانس فلسفه و ادبيات را دريافت كرده و بعد ها نيزموفق به اخذ مدرك فوق ليسانس و دكترا گرديد .

خاطرات و وقايع تحصيل : تحصيلات دانشگاهي كريم مجتهدي در دانشگاه سوربن پاريس بود . درآن زمان و در اوايل دوران تحصيل ، معلوماتي زباني او چندان خوب و روان نبود ودر فهم وشرح مفاهيم پيچيده فلسفي مشكلاتي رخ مي داد و وي به لحاظ عدم هضم مفاهيم مشكل و ارتباز با محيط . درتنگنا بود .

استادان و مربيان : از مهمترين اساتيد درددانشگاه سوربن پاريس مي توان به گورويچ وژان وال اشاره كرد .

مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : كريم مجتهدي ازسال 1343-44 شمسي ، عنوان استاد دردانشگاه تهران مشغول به تدريس مي باشد .

فعاليتهاي آموزشي : علاوه برتدريس فلسفه يكي از فعاليتهاي آموزشي دكتر مجتهدي اقدام به تهيه يك مجله كاملا تخصصي درمورد فلسفه است كه شش شماره از آن منتشر گرد يد . اين مجله به عنوان ضميمه مجله دانشكده ادبيات به دست علاقمندان رسيده است .

ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : برنامه روزمره كريم مجتهدي درانطباق با برنامه تدريس وي است .او براين گمان است كه بدين طريق مي تواند در حيات و زندگي اجتماعي جامعه خود ، شريك و سهيم باشد .

همفكران فرد : يكي از همفكران كريم مجتهدي ، هانري كربن دانشمند فرانسوي بود كه با معاشرت داشته است . دردانشگاه تهران نيز دكتر مهدوي ، دكتر خوانساري ، دكتر جليلي از جمله همفكران

وي بوده اند .

آرا و گرايشهاي خاص : كريم مجتهدي معتقد است كه راسيو ناليسم غربي (اصالت عقل ) ريشه درسنت هاي فلسفه اسلامي دارد و چهره اي كه از اواسط قرن سيزدهم ميلادي به بعد درغرب ، نفوذ فوق العاده اي درميان اروپاييان پيدا مي كند، ابن رشد است كه اغلب متفكران اروپايي ازافكار وي الهام گرفته اند . در اين سنت ، عقل يك داده اوليه وابتدايي نيست بلكه خود عقل مراحل ارتقايي راطي كرده و پيشرفت مي كند كه بهترين نمونه ازاين طرز فكردر آثار دكارت و به نحو بارزتري در آثار اسپينوز را مي توان يافت .

--------------------------------------------------------------------------------

آثار :

1 la chute dalamout

2 آشنايي ايرانيان با فلسفه هاي جديد غرب

3 پديدار شناسي روح بر حسب نظر هگل

ويژگي اثر : اين كتاب جنبه تخصصي صرف داشته ومحتواي آن از آثار ژان هيپوليت (هگل شناس معروف فرانسوي ) اقتباس شده است .

4 ترجمه مقدمه كربن بو المشاعر ملاصدرا

5 چند بحث كوتاه فلسفي

ويژگي اثر : در اين كتاب را جع به مسائل فلسفي و آراد بزرگان اين رشته و ارتباط روانشناسي با منطق صحبت شده است .

6 درباره هگل وفلسفه او

7 دونس اسكورتوس و كانت به روايت ديگر

8 سيد جمال الدين اسد آبادي و تفكر جديد

ويژگي

اثر : دراين كتاب نحوه آشنايي سيد جمال الدين اسد آبادي با فرهنگ غربي شرح داده شده و موضوع سياسي و اجتماعي وي تبيين گشته است .

9 فلسفه تاريخ

10 فلسفه در قرون وسطي

ويژگي اثر : در اين اثر به آراي فلاسفه غرب پرداخته شده وافرادي همانند فارابي ، كندي ، ابن سينا و غزالي درغرب مطرح شده اند .

11 فلسفه غرب

ويژگي اثر : اين كتاب مجموعه مقالات است

12 فلسفه نقادي كانت

ويژگي اثر : اين اثر ، كتابي در سطح مقدماتي است و مقالات تخصصي نزدي درباره كانت را شامل گردد .

13 مدارس و دانشگاه هاي اسلامي و غرب درقرون وسطي

ويژگي اثر : اين كتاب كارگروهي ازاساتيد از جمله دكتر مجتهدي است .

14 منطق ازنظر گاه هگل

15 نگاهي به فلسفه هاي جديد ومعاصر درجهان غرب

ويژگي اثر : اين كتاب مجموعه مقالاتي است كه درباره دكارت . اسپينوزا و لايب نتيس كه سرد كارتي معروف قرن هجدهم ميلادي محسوب مي گردند .

برگرفته از كتاب :شرح حال تخصصي استادان و دانشياران كشور (جلد سوم)

منابع زندگينامه :

كريم مجتهدي ، تهران : نشر روزگار ، انتشارات جهان فرهنگ ، 1381، ص11

مجيدي فياض، علي اكبر

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

علي اكبر مجيدي فياض فرزند سيد عبدالمجيد به سال 1277 ه. ش در مشهد متولد گرديد . وي پس از طي نمودن مراحل مقدماتي تحصيل ، در سال 1307

ه.ش به خدمات فرهنگي مشغول شد كه ازجمله همكاري در تاسيس دانشسراي مقدماتي مشهد ، و به عهده گرفتن رياست آن بود . دكتر مجيدي فياض در سال 1322 درجه دكتراي زبان و ادبيات فارسي را از دانشگاه تهران احراز كرد ، و به استادي دانشكده ي علوم معقول ومنقول برگزيده شد .او در دوره هاي دوازدهم و سيزدهم نمايندگي مردم مشهد را در مجلس شوراي ملي برعهده داشت ولي پس از دوره اخير ، يكسره به مطالعه و تحقيق و تدريس پرداخت . در سال 1324 ه.ش از طرف وزارت فرهنگ ماموريت يافت تا دانشكده ادبيات مشهد را تاسيس كند . وي قريب نه سال رياست اين دانشكده را برعهده داشت . همچنين در پايه گذاري و تكميل كتابخانه ي آن كوشيد . چندسال نيز دانشكده علوم معقول ومنقول دانشگاه مشهد را سر پرستي كرد . از سال 1343ه.ش به دانشگاه تهران برگشت ، و در سال 1346 ه.ش بازنشسته شد . در بهمن سال1349 ه.ش دانشكده ادبيات و علوم انساني دانشگاه مشهد جهت تدريس در اين دانشكده از وي دعوت به عمل آورد ، اما ديري نگذشت كه در روزپنجشنبه چهارم شهريور ماه 1350ه.ش دار فاني را وداع گفت و به ديدار حق شتافت .

گروه : علوم انساني

رشته : زبان و ادبيات فارسي

والدين و انساب : علي اكبر مجيدي فياض در خانواده اي از سادات و روحانيون مشهد بدنيا آمد پدرش سيد عبدالمجيد ثقه الاسلام از مجتهدان و فضلاي روزگار خود بود و مردي محترم ،تربيت خانوادگي در پرورش وي مؤثر افتاد.

اوضاع اجتماعي و شرايط زندگي : علي اكبر مجيد فياض از همان

كودكي به آموختن قرآن و مقدمات زبان عربي پرداخت.و از تعاليم پدر بهر ه ها برد .

تحصيلات رسمي و حرفه اي : علي اكبر مجيدي فياض علوم قديمه را در مدارس مشهد آموخت و در علوم معقول و منقول و ادبيات فارسي و عربي تبحر يافت . بجاي پدر بعنوان خادم باشي كشيك اول در آستان قدس رضوي منصوب گرديد. او به سال1316 ه.ش به تهران آمد و با آن كه مردي پخته و درسن كمال بود و معلومات فراوان اندخته، دوره هاي ابتدايي و متوسطه را در مشهد و تهران امتحان داد و وارد دانشگاه تهران شد .

زمان و علت فوت : علي اكبر مجيدي فياض روز پنجشنبه چهارم شهريور ماه 1350 ه.ش در مشهد درگذشت .و در آستان قدس رضوي به خاك سپرده شد .

مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : علي اكبر مجيدي فياض در ايجاد «دانشسراي مقدماتي» در مشهد 1314 ه.ش ،تاثير داشت و نخستين رئيس آن موسسه بود. دركتابخانه دانشكده ادبيات و دانشسراي عالي چندي به كتابداري اشتغال داشت . در دوره هاي دوازدهم و سيزدهم نيز نمايندگي مردم مشهد را در مجلس شوراي ملي برعهده داشت ولي پس از دوره اخير يكسر به مطالعه و تحقيق وتدريس پرداخت . به مدت قريب نه سال رياست دانشكده ادبيات مشهد را برعهده داشت در ضمن پايه گذاري و تكميل كتابخانه آن دانشكده كوشيد .

فعاليتهاي آموزشي : علي اكبر مجيدي فياض در سال 1307 ه.ش به عنوان فياض به خدمات فرهنگي مشغول شد .رياست دبيرستان شاهرضاي مشهد به و ي تفويض شد . بعد ها به تدريس در دانشگاه پرداخت و استاد

ملل و نحل در دانشكده علوم معقول و منقول برگزيده شد .در برخي اين سالها ،در دانشكده ادبيات مشهد تاريخ ادبيات فارسي ،تاريخ تمدن، و تاريخ ايران بعداز اسلام را تدريس مي كرد .چند سال نيز دانشكده علوم معقول و منقول دانشگاه مشهد را -كه خوددر تاسيس آن همكاري داشت-علاوه بر دانشكده ادبيات سرپرستي مي نمود . از سال 1343 ه.ش به دانشگاه تهران برگشت و به مديريت گروه اديان و مذاهب در دانشكده الهيات و معارف اسلامي انتخاب شد تا اين كه در سال 1346 ه. ش به افتخار بازنشستگي رسيد و در مشهد اقامت گزيد، ،از بهمن 1349 دعوت دانشكده ادبيات و علوم انساني دانشگاه مشهد را پذيرفت و در رشته فوق ليسانس زبان و ادبيات فارسي ، سير عقايد و آراء . اسلامي متون نثر فارسي را تدريس فرمود ،با بعضي از دوستان خويش خاصه مرحوم دكتر قاسم غني در تصحيح تاريخ بيهقي و تاليف تاريخ عصر حافظ مشاركت و همقدمي داشت .

مراكزي كه فرد از بانيان آن به شمار مي آيد : علي اكبر مجيدي فياض در سال 1334 ه.ش از طرف وزارت فرهنگ ماموريت يافت دانشكده ادبيات مشهد را تاسيس كند .

منابع زندگينامه :رحمت الله ابريشمي ،كار نامه بزرگداشت بزرگان علم وادب ايران ، ص 248

مجيدي، غلامحسين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

غلامحسين مجيدي

محل تولد : خوانسار

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1346/3/10

زندگينامه علمي

اينجانب غلامحسين مجيدي در سال 1346 در شهرستان خوانسار متولد شدم. از سال 1361 وارد حوزه علميه ولي عصر (ع) آن شهرستان گرديدم كه دروس سطح را تا ابتدا درس خارج در آن شهرستان با استاداني همچون

تقديري و رفيعيان گذرانده و درعرض تحصيل در آن حوزه مشغول به تدريس دروس مقدماتي گرديدم و از سال 1371 وارد حوزه علميه شهر مقدس قم گرديدم و در درس خارج حضرت آية الله فاضل و مكارم شيرازي شركت كرده و از سال 1375 ادامه تحصيل را با درس فقه ميرزا جواد تبريزي (ره) و اصول حضرت آية الله وحيد ادامه دادم و در عرض تحصيل به تحقيق كتاب اشتغال يافتم كه ابتدا در تاريخ 1373 كار تحقيق را با مؤسسه دار الحديث شروع نمودم. كه با همكاري گروهي چندين اثر به چاپ رسيده و نيز چندين اثر بطور مستقل از بنده به چاپ رسيده كه يكي از آنها در سال 1382 كتاب سال ولايت شمرده شد. در ادامه همكاري با دار الحديث اكنون مدير گروه حكمتنامه ها و فرهنگنامه هاي اين مؤسسه مي باشم كه تاكنون چندين حكمتنامه و فرهنگنامه از اين گروه به چاپ رسيده است. مثل، حكمتنامه بسيج حكمتنامه، كودك حكمتنامه جوان- و غيره...

مجيدي، فريبرز

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

فريبرز مجيدي در تير ماه 1319 در شهر مشهد متولد شد. وي پس از اخذ مدرك كارشناسي ارشد رشته مديريت آموزشي از دانشگاه ابوريحان بيروني تهران،همه وقت خود را يكسره صرف تحقيق و ترجمه كرد. در كارنامه وي، ترجمه 14 اثر به تنهايي و 12 ترجمه مشترك نيز به چشم مي خورد. از ديگر فعاليت هاي وي مي توان به سرپرستي و همكاري بخش هايي از مركز دايره المعارف بزرگ اسلامي و فرهنگستان هنر و ... اشاره كرد. كتاب"زيبايي شناسي و ذهنيت: از كانت تا نيچه" ترجمه فريبرز مجيدي ، در سال1386 از طرف وزرات فرهنگ و ارشاد اسلامي

به عنوان كتاب سال جمهوري اسلامي ايران برگزيده شد.

گروه : علوم انساني

رشته : زبان و ادبيات فارسي

گرايش : ترجمه

تحصيلات رسمي و حرفه اي : فريبرز مجيدي سه سال از دوره ابتدايي را در مشهد گذراند و در 1327 همراه خانواده به تهران مهاجرت كرد و بقيه تحصيلاتش را در تهران ادامه داد. او در سال 1336 دوره متوسطه را در دبيرستان علميه در رشته ادبي به پايان رساند و در سال 1338 به دانشسراي عالي وارد و در رشته فلسفه و علوم تربيتي به تحصيل مشغول شد. او در سال 1356 با استفاده از بورس تحصيلي، دوره كارشناسي ارشد خود را در رشته مديريت آموزشي در دانشگاه ابوريحان بيروني تهران گذراند .

مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : فريبرز مجيدي در سال 1356 با استفاده از بورس تحصيلي، دوره كارشناسي ارشد خود را در رشته مديريت آموزشي در دانشگاه ابوريحان بيروني تهران گذراند و از آن پس همه وقت خود را يكسره صرف تحقيق و ترجمه كرد. در كارنامه وي، ترجمه 14 اثر به تنهايي و 12 ترجمه مشترك نيز به چشم مي خورد. علاوه بر اين ها، ده ها كتاب و صدها مقاله را ويرايش كرده است و از سال 1364 تاكنون با مراكز فرهنگي متعددي همكاري داشته و در برخي از آن ها سرپرستي بخش هايي برعهده وي بوده كه عبارتند از؛ شركت انتشارات علمي و فرهنگي، بنياد دانشنامه بزرگ فارسي، مركز دايره المعارف بزرگ اسلامي، شركت دانش گستر، سازمان مطالعه و تدوين (سمت)، فرهنگستان هنر. مجيديد، همكاري خود را با تعدادي از اين مراكز ادامه داده است.

ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : فريبرز مجيدي در كنار كار تحرير و

ترجمه به مطالعه كتابهايي همچون فلسفه هنر، رمان، شعر شاعراني مثل نيما، شاملو، اخوان، فروغ و از شاعراي كهن هم حافظ، سعدي و... علاقه دارد.

آرا و گرايشهاي خاص : فريبرز مجيدي در باره ارتباط هنر و زيبايي چنين اظهار نظر مي كند: تولستوي در كتاب هنر چيست، هنر را خلق زيبايي تعريف مي كند. زيبايي قائم به ذات نيست و براي هر جماعتي متفاوت و نسبي است. هنر هم قائم به ذات نيست و در هر دوره و عصري، معناي خاص خود را دارد. نقاشي درون غار در دوران اوليه يك هنر محسوب مي شود اما اگر پيكاسو آن را انجام مي داد، ديگر يك هنرمند نبود. هنر پيكاسو مثل زيبايي، وابسته به شرايط اجتماعي و محيطي در دوران تاريخي است

جوائز و نشانها : كتاب"زيبايي شناسي و ذهنيت: از كانت تا نيچه" ترجمه فريبرز مجيدي ، در سال1386 از طرف وزرات فرهنگ و ارشاد اسلامي به عنوان كتاب سال جمهوري اسلامي ايران برگزيده شد.

چگونگي عرضه آثار : بيشتر آثاري را كه مجيدي از زبان انگليسي به فارسي برگردانده به فلسفه، مسايل مختلف اجتماعي و جامعه شناسي شناخت مربوط مي شوند؛ البته در اين ميان آثاري در زمينه ادبيات (رمان، نمايشنامه و داستان هاي كوتاه) نيز ترجمه كرده، اما اين كارها بيشتر جنبه تفنن داشته اند. تعدادي از مهم ترين كارهايي كه فريبرز مجيدي به صورت مشترك و با همكاري مترجمان ديگر انجام داده است بدين قرارند؛ فرهنگ انديشه نو (1369)؛ زندگينامه علمي دانشوران (از 1369 تا 1375)؛ آفرينندگان جهان نو (1372)؛ فرهنگ علوم اجتماعي (1376)؛ جهان پيش از تاريخ از ديدگاهي نو (1379)؛ دايره المعارف دانش بشر (1381)؛ براي قرن بيست و يكم:

گفت وگوي دو فرزانه (1381)؛ 32 هزار سال تاريخ ها (1382)؛ دايره المعارف دموكراسي (3 جلد، 1381)؛ دايره المعارف ناسيوناليسم (2 جلد، 1383)؛ فرهنگ اديان جهان (1385).

--------------------------------------------------------------------------------

آثار :

1 ايدئولوژي و اوتوپيا

ويژگي اثر : ترجمه،(1355؛ ويراست دوم، 1380)

2 تكامل فرهنگ

ويژگي اثر : ترجمه،1379

3 دموكراسي

ويژگي اثر : ترجمه،1374

4 روح آيين پروتستان

ويژگي اثر : ترجمه،1382

5 زندگينامه استوارت ميل

ويژگي اثر : ترجمه،1380

6 زيبايي شناسي و ذهنيت: از كانت تا نيچه

ويژگي اثر : ترجمه،1385.اين كتاب در سال 1386 ،از طرف وزرات فرهنگ و ارشاد اسلامي به عنوان كتاب سال جمهوري اسلامي ايران برگزيده شده است.

7 ساخت اجتماعي واقعيت

ويژگي اثر : ترجمه،1375

8 طرحي كوتاه از تاريخ فلسفه

ويژگي اثر : ترجمه، 1349

9 فرهنگ تلفظ نام هاي خاص

ويژگي اثر : (حاوي 60 هزار مدخل) كتابي است كه براي راهنمايي پژوهشگران، مترجمان به منظور تلفظ و ثبت صحيح نام هاي خاص (با تلفظ 30 مليت) تاليف كرده كه در سال 1381 به همت بنگاه انتشارات فرهنگ معاصر به چاپ رسيده است.

10 فلسفه در عمل

ويژگي اثر : ترجمه،1382چاپ پنجم 1385

11 مار و روباه: مقدمه اي بر منطق

ويژگي اثر : ترجمه،1385

12 مفهوم ايدئولوژي

ويژگي اثر : ترجمه،1380

13 مونادشناسي

ويژگي اثر : ترجمه،1370

محامي، مصطفي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

مصطفى محامي

محل تولد : مشهد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1344/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب مصطفي محامي در شهريور 1344 در مشهد مقدس در خانواده اي روحاني به دنيا آمدم از حدود چهار يا پنج سالگي روانه مكتبخانه شدم و پس از فرا گرفتن قرآن و مقداري ادبيات فارسي يكسره به كلاس دوم دبستان رفتم پس از گذراندن كلاس چهارم براي جبران پيشرفت اوليه يكسال از تحصيل در دبستان باز ماندم ولي از آن فرصت استفاده نموده و ادبيات عرب و فقه (عروه الوثقي) را نزد والد ماحد دام ظله تلمذ نمودم پس از يكسال كلاس پنجم را نيز گذرانده و در سال 55 رسما وارد حوزه علميه شدم با توفيقات الهي ايام تحصيل و تعطيل را مشغول تحصيل بوده و دروس سطح را (به غير از ايام انقلاب كه دروس با رخوتي همراه بود) نسبتا سريع گذراندم اضافه بر دروس جنبي و ساير كلاسها كه در حوزه متعارف نبود ولي در مدرسه ما جزو برنامه هاي درسي بود دروان تحصيل در مشهد در مدرسه حجه الاسلام والمسلمين جناب حاج آقاي موسوي نژاد دامت توفيقاته و پس از آن بيشتر نزد حضرت آيت الله مرتضوي دامت بركاته (رسائل، نيمه اول خيارات، مكاسب و بخشي از كفايه) سپري شد. سال 1360 يا 1361 وارد حوزه علميه قم شدم و طي يك سال ضمن تكميل مكاسب در خدمت مرحوم آيت الله ستوده رضوان الله تعالي عليه و كفايه نزد حضرت آيت الله سيد حسين

شمس و حضرت آيت الله محقق داماد دامت بركاته همزمان در درس خارج اصول حضرت آيت الله وحيد خراساني دامت بركاته حاضر شدم پس از يكسال ممحض در درس خارج گشته و تا پايان دهه 60 به همان درس اصول ادامه دادم گرچه مدتي شايد بيش از يكسال اضافه بر آن در درس اصول حضرت آيت الله ميرزا جواد تبريزي رحمت الله عليه نيز حاضر گشتم. در مورد بحث فقه، نخست بحث زكاه را از نوار هاي آقاي منتظري پي گرفتم و سپس در بحث خارج حضرت آيت الله وحيد خراساني دامت بركاته حاضر گشته و نيز مدتي شايد بيش از يكسال از فقه حضرت آيت الله تبريزي رضوان الله تعالي عليه بهره بردم. در مورد فلسفه در اين دهه پس از خواندن منظومه و فلسفتنا يكدوره اشارات را خدمت حضرت آيت الله حسن زاده دامت بركاته گذراندم بخشي از اسفار و تمهيد القواعد را با اجازه حضرت آيت الله جوادي آملي دامت بركاته از نوار ايشان استفاده نموده و مباحثه كردم. اما در مورد قرآن گرچه از آغاز طلبگي توفيق مباحثه تفسير و حفظ سوره ها و اجزائي از قرآن حاصل شده بود، ولي شكوفائي بيشتر آن در قم و با شركت چند صباحي در درس تفسير آيت الله مشكيني دامت بركاته و سپس با آغاز درس تفسير آيت الله جوادي آملي دامت بركاته انجام گرفت كه تا اواخر دهه شصت ادامه يافت و با انجام تحقيقات قرآني به صورت فردي و جمعي همراه بود و سرانجام به تشكيل گروه تفسيري براي تفسير راهنما در مركز فرهنگ و معارف قرآن سپس كنترل كارهاي انجام

گرفته منجر شد. چنانچه مطالعه و مباحثه كتب حديثي مختلف نيز هر از چند گاهي در دستور كار قرار ميگرفت. آغاز دهه هفتاد به مدت سه سال به كارهاي فرهنگي، اجتماعي در سيستان و بلوچستان پرداخته با تاسيس دفتر نمايندگي مقام معظم رهبري در امور بلوچستان – سراوان- مسئوليت آنرا پذيرفته و سپس با حفظ سمت معاونت امور شهرستانها و پس از افزون بر آن معاونت امور سياسي و اجتماعي دفتر نمايندگي مقام معظم رهبري در امور بلوچستان در زاهدان را قبول نموده و تا سال 1373 به انجام وظيفه در آن خطه مشغول بودم و دركنار آن چندين مقاله در موضوعات كلامي مورد اختلاف بين مذاهب اسلامي براي كنفرانسهاي آنجا نيز تدوين گشت. پس از بازگشت به قم بيشتر به امور آموزشي و پژوهشي و مديريت آموزشي ومديريت پژوهشي پرداختم 1. آموزش شامل: تدريس مكاسب كفايه، بدايه و نهايه الحكمه، حلقات اولي، ثانيه و ثالثه شهيد صدر، تفسير تربيتي وتفسير موضوعي، فقه مقارن (المسائل الفقهيه مرحوم شرف الدين عاملي و الاعتصام بالكتاب والسنه جناب آقاي سبحاني) به اضافه ايفاي نقش به عنوان استاد راهنماي طلاب درس خارج و راهنما ئي و مشاوره تعدادي پايان نامه در سطح 3 وكارشناسي ارشد همچنين مسائل متعدد اصولي ، فقهي به روش درس خارج و همچنين كتب متعدد تفسيري و روائي مورد مباحثه قرار گرفت. 2. پژوهش شامل : تهيه طرح و اقدام براي تدوين دائره المعارف قرآن كريم، تدوين چند مقاله براي آن، تهيه پاسخهاي علمي براي پرسشهاي اهل سنت ارسالي از بخش برون مرزي صدا و سيما و مشاوره و نظارت نسبت به برخي از

پروژه هاي تحقيقاتي مورد نياز ايشان وايفاي نقش مشاور وارزياب در برخي از پژ وهشي تحقيقاتي وكتب تأ ليف شده.3. مديريت آموزشي شامل: ساماندهي امور طلاب بلوچستاني مقيم قم كه شامل برگزاري كلاسهاي آموزشي و كار بردي در امر تبليغ براي منطقه، انجام امور پژوهشي و اقدام براي اعزام به منطقه 1 وسر كشي از ايشان مي گشت و پذيرش مسئوليت.2 معاونت آموزشي _ پژ وهشي مركز جهاني علوم اسلامي به مدت سه سال پس از يكسال مسئوليت تدوين طرح كلان مركز جهاني علو م اسلامي و مديريت مدرسه عالي فقه و معارف اسلامي (حجتيه) از سال 1380 تا كنون.4. مديريت پژوهش شامل: مديريت گروه دائره المعارف قرآن و مديريت گروه تفسير راهنما به مدت چند سال در مركز فرهنگ و معارف قرآن و مسئوليت آن مركز از سال 1375 تا 1383، مسئوليت همزمان مركز مطالعات و تحقيقات اسلامي و معاونت پژوهشي دفتر تبليغات اسلامي در سال1380، عضويت در شوراي گروه تفسير موضوعي و شوراي پژ وهش مركز فرهنگ ومعارف قرآ ن، شوراي پژ وهش پژ وهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي دفتر تبليغات اسلامي از سال 1383 تا كنون.

محبوبي، مجيد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

مجيد محبوبي

محل تولد : ملكان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1352/1/1

زندگينامه علمي

مجيد محبوبي در دوازدهمين روز اسفند سال 1352 در روستاي قره گل شهرستان ملكان به دنيا آمد. دوران كودكي و نوجواني اش را در روستا گذراند. بعد از اتمام دوره راهنمايي و تحصيل يك ساله در دبيرستان بوعلي سينا شهرستان مياندوآب، سال 1369 وارد حوزه علميه وليعصر(عج) تبريز شد. در تبريز به كلاسهاي قصه خواني استاد عبدالمجيد

نجفي راه يافت و به آموزش اصول قصه نويسي پرداخت. آشنايي با شعراي موفق و مطرحي چون آقايان جلال محمدي، سيد قاسم ناظمي، محمدرضا لوايي، اسحاق راهب و همچنين نويسنده ادبيات مقاومت جناب داوود اميريان، اشتياق او به نويسندگي را مضاعف كرد. محبوبي در كنار تحصيلات حوزوي، به طور چشمگيري به مطالعه آثار بزرگان داستان نويسي همت گمارد كه در اين ميان انس و الفت او با كتابهاي مرحوم جلال آل احمد بيشتر بود. آشنايي محبوبي با مجله «سوره نوجوانان»، علاقه او به ادبيات بزرگسال را كاهش داد. او در اين مقطع همه هم و غمش را به اين مجله معطوف كرد و اگرچه نوشته هاي او در آن زمان مناسب چاپ در آن مجله تشخيص داده نشد؛ ولي چندي بعد با چاپ اولين قصه اش در مجله «سلام بچه ها»، كه تشويقهاي مداوم استاد مظفر سالاري را به همراه داشت، وارد وادي ادبيات كودك و نوجوان شد. محبوبي در مجلاتي مانند«سروش نوجوان»، «سلام بچه ها»، «پوپك»، «انتظار نوجوان»، «مليكا»، «ياران امين» و «قاصدك» براي كودكان و نوجوانان و در مجلاتي چون «كتاب ماه كودك و نوجوان»، «كوثر«، «مبلغان»، «پگاه»، «پيشگامان»، «شميم ياس» و «خشت اول» براي بزرگسالان قلم زده است. از اين نويسنده تاكنون اين كتابها منتشر شده است:1. آن روز، آن مهماني، 2. يك روز بهاري 3. كبوتر سفيد، 4. هديه، 5. تربت و دريا، 6. اولين برفي كه زمين نشست، 7. آفتاب حكمت، 8. آينه اخلاص، 9. روح اخلاص، 10. گزيده اي از حكايات شيخ عباس قمي، 11.ستارگان حرم (گروهي) 12. گلشن ابرار(گروهي)، 13. مهربانترين، 14. فرزند كعبه، 15. خانه در آتش، 16. ملاقات در شب مهتابي.

همچنين كتابهاي 1.

ديدار در خانه دوست، 2. خورشيد در نخلستان، 3. دعاي باران، 4. فرشته اي در كوير، 5. باراني از مهر، 6. زيباترين شب، 7. همسفر با فرشته، 8 . رؤياي شيرين، 9. فرشته اي در قصر، 10.آن شب، آن شعر، 11.نوشتهٔ نامرئي، را در زير چاپ دارد.

«نامزد دريافت جايزه كتاب سال جمهوري اسلامي» در سال 1386 و «مؤلف برتر اولين جشنواره مرزباني وحي و خرد» در سال 1387، تنها عناويني است كه تا به حال محبوبي در عرصه رقابتهاي فرهنگي ادبي به دست آورده است.

محبي پروشي، صاحب علي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

صاحب علي محبّي پروشي

محل تولد : لنگرود

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1343/3/2

زندگينامه علمي

در سال 1343، در روستايي به نام : «پروش» از توابع شهرستان «لنگرود» استان «گيلان» در خانواده­اي كه در دوران خفقان، از خانواده­هاي مذهبي محسوب مي­شد، به دنيا آمد. و از وجود دو نعمت پدر و مادر در دوران كودكي و دبستان تا چهارم ابتدائي در همان روستا بهره­مند بود. در بين خانواده كه همگي مذهبي و متدّين بودند، يكي از دو برادر­هاي ايشان به نام مرحوم «قربان»، بسيار مشتاق آموختن مسايل ديني و مذهبي بود، ولي از اين كه به دليل مشكلات زندگي، نتوانست به خواسته اش دست يابد، سخت ناراحت بود؛ ازاين رو با توجّه به علاقه و زمينه بسيار مساعدي كه در ايشان ملاحظه مي كرد، به اهل خانواده، پيشنهاد كرد كه حدّاقل، من كه اين توفيق را نيافتم، «صاحب» را براي آموختن دروس طلبگي، به حوزه بفرستيم، كه در اصل آن (طلبگي)، جملگي، اعم از پدر، مادر و برادر بزرگ كه اكنون نيز در قيد حيات هستند، موافقت

كردند، تنها يك نظر هم اين بود كه پس از اخذ ديپلم براي اين رشته بروند كه اين نظر نيز از سوي همان برادر «قربان»، به اين دليل كه چون محيط امروز بسيار نامساعد است و اگر ايشان تحصيلات جديد را تا سطح ديپلم ادامه دهد، ممكن است ذوق و علاقه فعلي مورد تهديد قرار گيرد، ردّ شد. در اينكه چه كساني در تشويق ايشان يا خانواده براي روي­آوردن ايشان به دروس علمي و مذهبي نقش داشتند، بايد گفت كه اين بيت در آن روستا، پاتوق علماء، فضلا و روحانيون معزّزي بود كه براي امر تبليغ به آنجا مي­آمدند؛ لذا رفتار عملي و انس آنان با خانواده از نزديك و نيز ارتباط ايشان با آنها، نه فقط اين شوق را در ايشان، بلكه در مجموع خانواده، به ويژه در برادر بزرگتر از خودش (قربان) ايجاد كرد، تا جايي كه بحمدالله اين تشويقها و اين انسها، منجر به يك تصميم جدّي شد كه مايه خير و بركت الهي در دنيا و آخرت شد. البته ناگفته نماند، از بين روحانيوني كه به اين بيت رفت و آمد داشتند، يكي از آنها به نام حاج آقاي رضائي (كه اكنون پدر عيال ايشان مي­باشند)، نقش فوق­العاده­اي داشت؛ زيرا ايشان نه تنها در ايّام تبليغ، بلكه به طور مستمر با خانواده، در ارتباط بودند، تا جائي كه در آن زمان، ايشان هر هفته از راه دور، براي ذكر مصايب اهل بيت در شبهاي جمعه، به آن بيت دعوت مي شدند؛ ازاين رو اين ارتباط مستمر ايشان، و نيز تشويقهاي پي­در­پي ايشان نسبت به نماز و عبادت و روي آوردن به دروس علمي و حوزوي،

در بين نقش ساير عزيزان برجسته­تر و بهتر و بيشتر بوده است.

آغاز دروس حوزوي

ايشان پس از اخذ مدرك چهارم ابتدايي، به حوزه علميه صاحب الزمان (عج) لنگرود براي شروع دروس ديني در سال 1353، رفتند و تا چهار سال تمام در اين مدرسه مشغول درس و هم­زمان تدريس در سطحي كه خوانده بودند مشغول بودند و در 17شهريور سال 1357، هم­زمان با جنايت رژيم پهلوي در جمعه سياه در ميدان ژاله سابق تهران و ميدان شهداي فعلي، با نهايت سختي، وارد «حوزه علميه قم» شدند.

اس_ات_ي_د

در لنگرود، نزد مرحوم آيت الله حاج شيخ عليرضا ممجّد، حدود چهار سال دروس پايه و بعداً پس از مراجعه به قم، در ايّام تعطيلي و مأموريتهاي تبليغي در آن ديار، دروس سطح را نزد ايشان خواندند؛ وي استاد برجسته و متبّحري بودند و نسبت به ايشان نيز، با توجّه به ويژگيهايي كه ملاحظه كرده بودند، علاقه خاصي داشت. تلاش اين استاد نيز، نسبت به ايشان، تلاش ويژه­اي بود. كه بعدها، در مورد اين استاد، ايشان، مصاحبه­اي با راديو گيلان در سالهاي گذشته انجام دادند كه اكنون در برخي از سايت­ها، موجود است. همچنين در قم نزد آقايان: صلواتي، نيكونام، عالمي، شوشتري، استادي، جلال طاهر شمس، مرحوم آيت ­الله مشكيني، آيت ­الله جوادي آملي، آيت ­الله منتظري، مرحوم آيت ­الله ستوده، مرحوم آيت ­الله فاضل لنكراني، آيت ­الله مكارم شيرازي، آيت­الله شب زنده دار، آيت­الله مصباح يزدي، آقاي فياض، آيت­الله وحيد خراساني، آقاي سيّدي، مرحوم آيت­الله تهراني، مقام معظم رهبري حضرت آيت­الله خامنه­اي، آيت­الله مظاهري، آيت­الله شاهرودي (رئيس قوه قضائيه)، آيت­الله مرحوم سيد محمد شيرازي، مرحوم آيت­الله وجداني، آقاي شمّاعي و... سالهاست كه

تلمّذ كرده اند و دروسي كه نزد مجموع اين بزرگواران طي شده عبارتند از: فقه و اصول سطح و خارج و تفسير، اخلاق، فلسفه، اقتصاد، كلام، اديان و... .

محجوب، حسن

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حسن محجوب در سال 1307 ه_ .ش در يك خانواده فرهنگي متولد شد، و به مقتضاي جو فرهنگي كه در خانواده اش حاكم بود از همان ابتدا نسبت به كار كتاب و امور فرهنگي علاقمند شد. محجوب اگرچه همچون ديگر هم نوعان خود نتوانست دوران تحصيل خود را به پايان رساند و حتي پس از اتمام تحصيلات ابتدايي و با اصرار خانواده تحصيلات خود را ناتمام نهاد ، اما با علاقه به كار فني و كسب وارد يك كارگاه صحافي شد. سپس اين شغل را تغيير داد و در يك كتابفروشي كار خود را ادامه داد. همكاري او در اين كتابفروشي باعث شد تا با شخصيت هاي مهم علمي و ادبي آشنا شود كه از آن جمله تقي زاده مي باشد. اين آشنايي سرانجام به استخدام او در وزارت فرهنگ انجاميد. پس از آن جهت همكاري با مرحوم عباس زرياب خويي به كتابخانه سنا منتقل شد و با حسن انجام كار به ارتقا رسيد و معاون كتابخانه سناي سابق شد. علاوه بر اشتغال در كتابخانه ، بخشي از اشتغالات وي در در زمينه نشر است كه هم اكنون در «شركت انتشار» اين كار را دنبال مي نمايد.گروه : علوم انساني رشته : كتابداري خاطرات كودكي : روزنامه ملا نصرالدين از روزنامه هاي مورد علاقه حسن محجوب در دوران كودكي، بود اين روزنامه به زبان تركي و در قفقاز به چاپ مي رسيد. حسن آن را

ورق مي زد و از تماشاي كاريكاتورها و عكسهايش لذت مي برد.اوضاع اجتماعي و شرايط زندگي : حسن محجوب در سال 1307 ه .ش در يك خانواده فرهنگي متولد شد. وي به مقتضاي جو فرهنگي كه در خانواده حاكم بود از همان ابتدا نسبت به كار كتاب و امور فرهنگي علاقمند شد.تحصيلات رسمي و حرفه اي : تحصيلات حسن محجوب دريك مقطع كوتاه سپري شد، چرا كه او نتوانست همچون ديگر هم نوعان خود نتوانست دوران تحصيل خود را به پايان رساند و حتي پس از اتمام تحصيلات ابتدايي عليرغم اصرار خانواده، تحصيلاتش را ناتمام نهاد ، اما با علاقه به كار فني و كسب وارد يك كارگاه صحافي شد.خاطرات و وقايع تحصيل : حسن محجوب از اين دوران، محجوب با توجه به زمينه مطالعات اوليه در دوران كودكي، درس و مدرسه رها كرد و به كسب و كار پرداخت، او چنين ياد مي كند: « روز اول مهرماه 1320ه_.ش كه اطفال آن موقع روانه دبستانها و دبيرستانها بودند ، به همراه پدرم به يك كارگاه صحافي مراجعه نمودم و پدرم مرا به عنوان شاگرد به شخص صحاف معرفي نمود شخص صحاف هم خيلي استقبال كرد و اينجانب را به عنوان شاگرد پذيرفت. اين شغلي كه من براي خودم انتخاب كرده بودم ، خواه ناخواه منجر به اين شد كه با مسائل كتاب كه از قبل هم با آن بيگانه نبودم بيشتر آشنا و علاقمند شوم. اشخاصي كه به صحافي مذكور مراجعه مي كردند ، اغلب افراد فاضلي بودند. با وجود اين كه من در سنين طفوليت بودم ، شخصيت بزرگ آن بزرگواران به قدري براي

من جالب توجه بود كه هنوز خاطرة آن زمان را فراموش نكرده ام. »هم دوره اي ها و همكاران : سعيد نفيسي ، عباس زرياب خويي ، سيد حسن تقي زاده ، عبدالحسين زرين كوب، كيكاوس جهانداري از جمله همدروه ايها و همكاران حسن محجوب بودند.مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : حسن محجوب در اوان كودكي به كار صحافي مشغول شد. سپس اين شغل را تغيير داد و در يك كتابفروشي كار خود را ادامه داد. همكاري او در اين كتابفروشي باعث شد تا با شخصيت هاي مهم علمي و ادبي آشنا شود نظير تقي زاده اين آشنايي سرانجام به استخدام او در وزارت فرهنگ انجاميد. پس از آن جهت همكاري با مرحوم عباس زرياب خويي به كتابخانه سنا منتقل شد و با حسن انجام كار به ارتقا رسيد و معاون كتابخانه سناي سابق شد. علاوه بر اشتغال در كتابخانه ، بخشي از اشتغالات وي در در زمينه نشر است كه هم اكنون در «شركت انتشار» اين كار را دنبال مي نمايد.

محدثي، جواد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

جواد محدثي

محل تولد : سراب

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1331/1/1

زندگينامه علمي

در سال 1331 در شهرستان سراب (آذربايجان شرقي) به دنيا آمد پدر و پدر بزرگش روحاني بودند و در مكتب مرحوم ميرزا جليل واعظ سرابي به درس و تدريس اشتغال داشتند. وي به لحاظ روحاني بودن پدرش از كودكي در قم مي زيست. در اين شهر بزرگ شد و تحصيلات ابتدايي و متوسطه را در قم گذراند از سال 1344 ش وارد حوزه علميه قم شد و در مدرسه عليمه منتظريه معروف به حقاني به

تحصيل پرداخت در اين مدرسه كه با مديريت شهيد آيت الله قدوسي و همكاري شهيد آيت الله بهشتي، آيت الله جنتي و آيت الله مصباح يزدي اداره مي شد با استفاده از محضر اساتيد برجسته، انقلابي و متقي كه اغلب از شاگردان امام راحل «قدس سره» بودند درسهاي حوزه را از مقدمات تا خارج فقه فرا گرفت از اساتيد بسيار اين دوره 14 ساله مي توان از شهيد قدوسي، شهيد مفتح، شهيد شاه آبادي و آيات عظام : مشكيني، وحيد خراساني، شبيري زنجاني، جنتي، احمدي ميانجي، مصباح يزدي، گرامي، انصاري شيرازي، حسن زاده آملي، مير محمدي، آذري قمي، صانعي، مومن، محمدي گيلاني، حائري شيرازي، ابراهيم اميني، مقتدايي و بزرگان ديگر ياد كرد پس از انقلاب نيز در درسهاي آيات عظام حضور مي يافت. پيش از انقلاب به سبب مبارزات سياسي و سخنراني در شهرستانها دو بار دستگير و زنداني شد يك بار در سال 54 به مدت دو هفته و بار ديگر در سال 56 به مدت 9 ماه. با پيروزي انقلاب اسلامي در كنار فعاليتهاي درسي به تلاشهاي فرهنگي و تبليغي در شهرستانهاي مختلف پرداخت، با صدا و سيما امور تربيتي آموزش و پرورش، سازمان تبليغات اسلامي، دفتر تبليغات اسلامي، پژوهشكده باقر العلوم، سپاه پاسداران و بخش فرهنگي بنياد شهيد و جهاد سازندگي همكاريهاي فرهنگي و قلمي داشت، در عرصه مطبوعات ديني و مجلات انقلابي و مذهبي فعالانه همكاري داشت و با نگارش سلسله مقالاتي در زمينه هاي هنري، اخلاقي، اجتماعي، مباحث قرآني و تربيتي، خانوادگي، در مجلاتي همچون : عروة الوثقي، پيام انقلاب، پيام زن، حوزه، مكتب جبهه، مكتب انقلاب، اميد انقلاب، كميته،

پيام هلال، ميقات حج، كوثر، فرهنگ جهاد، پاسدار انقلاب، پرسمان، حديث زندگي، افق خانواده، مسجد دانشگاه همچنين با همكاري قلمي با روزنامه هاي جمهوري اسلامي و كيهان و هفته نامه «صبح صادق» و«ري» و نشريه «زائر» در ايام حج، در طول ساليان متمادي حضور ادبي و فرهنگي داشت. چند سال در اوايل انقلاب با حضور در دانشگاههاي مختلف و تدريس تاريخ اسلام، تعليم و تربيت اسلامي، منطق و موضوعات ديگر نيز حضور مكرر در مجامع دانشگاهي و جمعهاي دانشجويي و اردوهاي دانش آموزي و سمينارهاي فرهنگي و تربيتي آموزشي و پرورش معلمان، در فضاي فكري اجتماعي جوانان حضوري اثر گذار داشت. يك بار هم سفري دو ماهه به جنوب لبنان و ارتباط و همكاري با حزب الله داشت. نه سفر هم به حج رفته است. وي به دليل بر خورداري از قريحه شعر و سابقه شاعري كه به سالهاي پيش از انقلاب بر مي گردد در بسياري از مجامع ادبي و محافل شعري و شبهاي شعر بويژه در اوايل انقلاب به عنوان يك حوزوي شاعر و خوش ذوق حضور مي يافت و آثار خويش را عرضه ميكرد و اين حضور نقش مثبت و بسزايي داشت. از ويژگيهاي خاص او بعد ادبي و قلمي است و به همين جهت در راستاي انتقال تجارب قلمي و نگارشي خويش به نسل جوان حوزه از پيش از انقلاب تا حال حاضر پيوسته در مدارس مختلف حوزه علميه (چه جامعة الزهرا و چه مدارس برادران و چه مراكز تخصصي حوزه) آموزش ادبيات فارسي و روش نگارش و تحقيق داشته است و در اين زمينه كتاب (روشها ي) او به عنوان

يك متن آموزشي فشرده به شمار مي رود وي همچنين در مراكز مختلفي به عنوان عضو هيئت علمى، طرح و برنامه، بررسي و نظارت حضور و همكاري داشته است.

محرابي، محمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد محرابي

محل تولد : كرمانشاه

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1345/9/19

زندگينامه علمي

سال 1361 پيش از اخذ ديپلم (دوم دبيرستان) وارد حوزه علميه قم شدم و پس از مدتي به صورت متفرقه سه سال دبيرستان را امتحان دادم و ديپلم گرفته شد. در بدو ورود به حوزه، وارد حوزه علميه امام خميني كرمانشاه شدم و پس از يك سال رهسپار حوزه علميه قم گرديدم. در سال 1371 دروس سطح و امتحانات آن (كتبي و شفاهي) به پايان رسيد و وارد درس خارج شدم. از دروس خارج آيه الله جوادي آملي، سيد جعفر كريمي، سبحاني، خاتم يزدي، تبريزي، و ديگر استادهاي گرانقدر حوزه در فرصت هاي زماني كوتاه و بلند استفاده و خوشه چيني شد.

در كنار درس خارج، از حدود سال 1374 در محضر استاد آيه الله جوادي آملي بوده و ضمن بهره مندي از گوهر وجود ايشان، در موسسه اسرا، به تنظيم سه كتاب قرآن در قرآن، ولايت فقيه و عدالت اجتماعي در پرتو نهضت حسيني (ع) از ايشان توفيق يافته ام كه دو كتاب اول چاپ شده و كتاب سوم در مرحله پيش از چاپ قرار دارد. از آنجا كه بنده در زندگي علمي وحوزوي خود به دنبال پاسخ دهي به نياز ها و پرسش هاي اساسي خود بودم، نخست به مطالعات فلسفي و عقلاني پرداختم كه در كتاب هاي بدايه، نهايه، بخشي از منظومه، مختصري از

اسفار، شرح منظومه استاد مطهري، اصول فلسفه و روش رئاليسم صورت گرفت. دغدغه در مباحث معرفت شناسي نيز سبب شد تا در اين زمينه مطالعات و تفكراتي صورت گيرد و مختصري هم نوآاوري حاصل شد و در اين زمينه بيشترين استفاده از مباحث معرفت شناسانه اصول فلسفه و روش رئاليسم برده شد.

علاوه بر عرصه عقلاني، عرصه فرهنگي و تربيتي نيز بخش از زندگي علمي بنده را به خود اختصاص داده است. اينجانب از سال اول طلبگي به برگزاري برنامه ها و كلاس هاي فرهنگي پرداختم و به تدريج از سطح دبستان و راهنمايي به دبيرستان و سپس به سطح دانشگاهي و جلسات گفتگو با برخي اساتيد دانشگاه منتهي شد. حدوداً از 10 سال پيش تا كنون ارتباط با فضاي دانشگاهي به صورت فردي، گروهي، جلسات سخنراني و پرسش و پاسخ وجود داشته است. چند سال ارتباط تبليغي و دو سال نهاد رهبري دانشگاه ايلام و سه سال تدريس معارف در دانشگاه از جمله آنهاست.

عرصه سوم زندگي علمي بنده، عرصه اخلاقي و معنوي بوده كه در دو سوي متفاوت اما مرتبط با يكديگر صورت گرفته است، از سويي به مطالعه و تفكر در نظام اخلاقي و معنوي اسلام پرداخته و ضمن مطالعه كتب اخلاقي و معنوي عالمان ديني، به دنبال دستيابي به نظام اخلاقي اسلام بوده ام و از سوي ديگر، به مطالعه برخي كتب روانشناسي، روانكاوي ، هيپنوتيزم، ضمير ناهشيار و نيمه هشيار، روانشناسي تصوير ذهني، زندگي موفق، مديريت زمان، كتب عرفاني شرقي و غربي و ... پرداخته ام. تاسيس ابتكاري مركز مشاوره ديني و اداره و ارائه مشاوره در سه بخش اعتقادي، اخلاقي،

و بهداشت رواني و خانواده يك سال و نيم در كرمانشاه و نيز تدريس مديريت زمان، روش همسرداري، روش تربيت براي طلاب و فضلاء حوزه، از ديگر خدمات اينجانب بوده است.

محرمي، غلامحسن

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

غلامحسن محرمي

محل تولد : هشترود

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1347/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب غلامحسن محرمي در يكي از روستاهاي اطراف تبريز در سال 1347 متولد شده و از دوازده سالگي به شهر رشت مهاجرت كرده و بعد از دو سال به مراغه بر گشته ايم و سال 63 وارد حوزه و در حوزه مراغه و تبريز به تحصيل پرداخته و سال 65 وارد حوزه علميه قم شده و تا شش سال بعد از آن مشغول تحصيل سطح حوزه بودم و بعد از آن تا 13 سال در درس خارج شركت كردم.اساتيد اينجانب در دو سطح عبارتند از :آيه الله وجداني فخر ، استاد صالحي افغاني ، آيه الله اشتهاردي ، استاد طالقاني ، آيه الله شيخ كريم ملائي تبريزي ، آيه الله اعتمادي ، استاد محقق داماد ، آيه الله دوزدوزاني ، استاد صلواتي ، همچنين فلسفه را از محضر استاد غلامرضا فياضي ، استاد مير سپاه و استاد غرويان استفاده كردمعرفان نظري را از محضر استاد عسگري گيلاني بهره جستم.

همچنين به مدت چهار سال روزهاي تعطيل از محضر علامه حسن زاده آملي ، درس هيئت و نجوم فرا گرفته ام كه استاد اين درسها را در دو جلد كتاب به نام دروس هيئت به نگارش در آورده است.همچنين دو سال شبهاي پنجشنبه از محضر آيه الله مكارم شيرازي اصول عقائد فرا گرفته ام

در درس خارج نه سال درس فقه آيه الله العظمي شيخ جواد تبريزي بوده ام و نيز دو سال درس اصول ايشان و نيز سه سال درس خارج حضرت آيات سبحاني ، وحيد خراساني ، هاشمي شاهرودي ، محمد حسن احمدي فقيه و جناتي شركت داشته ام .و از دروس حوزه از صرف مير تا رسائل و مكاسب تدريس كرده ام كه بعضي را يك نوبت و بعضي را چند نوبت در مدرسه هاي شهابيه (مركز جهاني علوم اسلامي) ، مدرسه شهيدين ، مدرسه سفيران هدايت تدريس داشته ام . و از سال 76 در دانشگاههاي آزاد تهران پيام نور مراغه و علوم پزشكي تبريز تدريس داشته ام.

محسني اراكي، نيكچهره

قرن:14

جنسيت:زن

مليت:ايران

75 سال پيش در شهر اراك به دنيا آمد. نام كاملش نيز بر همين اساس، «نيكچهره محسني اراكي» است. او تا سال چهارم ابتدايي را در زادگاه خويش به تحصيل گذراند. . پس از گرفتن ليسانس زبان و ادبيات فرانسه از دانشگاه تهران، در سال 1333 به فرانسه رفت و در دانشگاه سوربن پاريس روانشناسي خواند و آن را تا سطح دكترا ادامه داد. زماني به ايران بازگشت كه دانشكده علوم تربيتي دانشگاه تهران درحال شكل گيري بود. بنابراين در كنكور استادياري شركت كرد و پس از قبولي در مقام استاديار در دانشگاه تهران مشغول به تدريس شد. محسني سلسله مراتب استادياري تا دانشياري دانشگاه تهران را در 5 سال طي كرد. سپس به فرانسه رفت و 3 سال آنجا ماند. در اين مدت، يك ترم در دانشگاه نروژ و مدتي هم در پرتغال به تدريس پرداخت. وي از شاگردان ژان پياژه بود و رساله دكترايش

را نيز با او گذراند. در نروژ، مسئوليت تحقيق يك كار ميان فرهنگي را به عهده گرفت و براي انجام آن به ايران آمد. 3 ماه روي مقايسه رشته شناختي ميان بچه هاي شهري تهران با بچه هاي روستايي ايراني و بچه هاي اروپايي تحقيق كرد و انجام طرح هاي پژوهشي و تاليف ترجمه كتاب هايي در باره روانشناسي رشد را پي ريزي كرد.گروه : علوم انساني رشته : روان شناسي گرايش : روان شناسي رشد اوضاع اجتماعي و شرايط زندگي : تولد نيك چهره محسني اركي معاصر بود با اواسط سلطنت رضا خان و روزگار سلطه ي روس و انگليس برشمال و جنوب ايران بود . پدرش وكيل دادگستري و از خانواده هاي سرشناس اراكي بودند. مادرش زني خانه دار، اما بسيار باسواد و تحصيلكرده بود و تقريباً تمام ديوان حافظ را از بر داشت. نيكچهره و خواهرش تنها فرزندان والدينشان بودند. لحاظ طرز نگاه و تفكر نسبت به زندگي شايد بتوان گفت دكتر محسني خصايصي را از مادربزرگ خويش به ارث برده است. وابستگي شديد او در دوران كودكي به مادربزرگش، شخصيتي بشردوست را در او پديد آورده است. آن چنان كه ابراز مي دارد، مادر بزرگش انساني متواضع و فروتن بود كه بسيار ديگران را دوست مي داشت. او بي اندازه سخاوتمند بود و به افراد رده پايين توجه خاصي داشت. اين رفتار براي نيكچهره كوچك قابل تقدير و الگو بود. محسني دراين باره مي گويد: «انسان بودن و احترام به انسانيت را از مادر بزرگم آموختم. احترام به انسان ها، صرف نظر از رنگ پوستشان، مقام و اعتقاد و مذهبشان. آنها

هرچه باشند انسان اند.» تحصيلات رسمي و حرفه اي : نيك چهره محسني اركي - ليسانس زبان و ادبيات فرانسه از دانشكده ادبيات دانشگاه تهران - داراي مدارك ليسانس، فوق ليسانس و دكتراي روانشناسي از دانشگاه سوربن پاريس (46-1333) خاطرات و وقايع تحصيل : پدر نيك چهره محسني اركي علاقه مند بود دخترش به تحصيل در رشته پزشكي بپردازد، ولي عذاب وجدان و ترسي هميشگي از اين كه او باعث مرگ كسي شود، فكر پزشكي را از سرش مي راند: «مي گفتم اگر من نسخه اي براي بيماري بنويسم، در خانه اش را رها نمي كنم تا خوب شود. چون اگر اين مريض بميرد، زندگي من تمام است. مي گفتم نمي روم پزشكي بخوانم تا مبادا آدم بكشم، بدون اين كه خود بخواهم. خيلي فكر بچگانه اي بود! البته ادبيات فرانسه هم عشقم نبود. وقتي به فرانسه رفتم، چون آدم ها را دوست داشتم، روانشناسي را براي ادامه تحصيل انتخاب كردم. هنوز هم آدم ها را دوست دارم. با وجود اين كه خيلي عوض شده اند. ولي آنچه من به دنبالش مي گشتم، در روانشناسي پيدا نكردم.»استادان و مربيان : نيك چهره محسني اركي از شاگردان ژان پياژه بود و رساله دكترايش را نيز با او گذراندمشاغل و سمتهاي مورد تصدي : - سردبير مجله روانشناسي و علوم تربيتي دانشكده علوم تربيتي به مدت 3 سال - عضو هيأت تحريريه دو فصلنامه روانشناسي معاصر، مجله هاي روانشناسي دانشگاه الزهرا (س) و دانشگاه چمران - عضو انجمن روانشناسي ايران فعاليتهاي آموزشي : نيكچهره محسني اراكي از سال 1345به كار تدريس در دانشگاه ، انجام طرحهاي پژوهشي

و تاليف و ترجمه كتابهايي درباره روانشناسي رشد روي آورد. - شروع به تدريس در دانشكده علوم تربيتي دانشگاه تهران از سال 1346 - سابقه تدريس در دانشگاه نروژ و مؤسسه روانشناسي «ژان پياژه» در پرتغال زماني به ايران بازگشت كه دانشكده علوم تربيتي دانشگاه تهران درحال شكل گيري بود. بنابراين در كنكور استادياري شركت كرد و پس از قبولي در مقام استاديار در دانشگاه تهران مشغول به تدريس شد. اگرچه همزمان با اين همكاري، توسط دانشگاه شيراز و مدرسه عالي دختران تهران دعوت به كار شده بود، اما از آنجا كه خود دانشگاه تهران را به ساير اماكن آموزشي ترجيح مي داد، همانجا ماندگار شد. پيش از اين، او دو ترم در مدرسه عالي دختران تدريس كرده بود. محسني سلسله مراتب استادياري تا دانشياري دانشگاه تهران را در 5 سال طي كرد. سپس به فرانسه رفت و 3 سال آنجا ماند. در اين مدت، يك ترم در دانشگاه نروژ و مدتي هم در پرتغال به تدريس پرداخت. همچنين وي سابقه همكاري با بسياري از دانشگاههاي داخلي از جمله دانشگاه گيلان ، شيراز( تدريس مقطع دكترا) دانشگاه الزهرا(س)، علامه، ازاد را در كارنامه خود دارد. مراكزي كه فرد از بانيان آن به شمار مي آيد : نيكچره محسني اركي مؤسس «آزمايشگاه روانشناسي كودك» در دانشكده علوم تربيتي دانشگاه تهران است.شاگردان : نيكچهره محسني اركي از شاگردان خود ميگويد: «يكي از جنبه هاي مثبت زندگي من، رابطه دوستانه ام با دانشجويانم بوده و آن دوستي اي كه باقي مانده. خيلي از دانشجوهايم در حال حاضر خودشان مشغول تدريس و كارند، مثل دكتر سيد امير امين يزدي

كه در دانشگاه مشهد استاديار است و درس هاي فوق ليسانس و رساله اش را با من گذرانده يا خيلي از بچه هايي كه در دانشگاه شيراز يا اراك كار مي كنند. از ديگر دانشجويانم كه مي توانم نام ببرم، دكتر علي نقي پور ظهير، دكتر قورچيان، دكتر نسرين اكبرزاده، پروين كديور و خانم دكتر بني جمالي هستند... مهمترين كارم هميشه تدريس بوده و اهميتي به نوع ارتباطي كه با دانشجويم برقرار مي كردم، مي دادم و تأثيري كه از اين لحاظ مي توانستم داشته باشم. آرا و گرايشهاي خاص : نيكچهره محسني اركي در مورد كاربرد روانشناسي در جامعه مي گويد: «نمي دانم آنچه ياد مي گيريم و ياد مي دهيم، تا چه اندازه مي تواند ثمر بخش باشد. نسبت به آن ترديد دارم. همچنان كه در مورد خودم نيز آنچه ياد گرفتم خيلي به دردم نخورد. آدم ها پيچيده تر از آن هستند كه در قالب و قانون بگنجند.» او تاكنون هيچ گاه به كار مشاوره و درمان نپرداخته است. تنها يك بار در سال هاي پيش از انقلاب، در قالب يك برنامه راديويي - كه برحسب اتفاق بسيار پرطرفدار بود و با استقبال كم نظيري مواجه شد - از ديدگاه روانشناسي به ارائه مشاوره در خصوص مشكلات و مسائل خانوادگي، شخصي و از اين قبيل پرداخت. با اين همه، پيشامدهايي سبب ناراحتي در روحيه لطيف و حساس دكتر محسني مي شد: «عده اي با يك اميدي پيش من مي آمدند و اصرار داشتند با من حرف بزنند و من در حقيقت غير از صحبت، كاري از دستم بر نمي آمد كه برايشان

بكنم. اين موضوع ناراحت كننده بود. همين شد كه مشاوره را كنار گذاشتم. هدفم در آن برنامه، دادن آگاهي به ديگران بود. در حالي كه فردي كه به من مراجعه مي كرد، مسأله اي داشت و اين برايم ناخوشايند بود. ازكسي فقط براي آن استفاده كنم كه بخواهم به ديگران يك مفهومي يا آموزشي را برسانم! من حتي براي رفع اين معضل، پيشنهادهايي به راديو دادم كه گويا جزو برنامه هايشان نبود و قبول نكردند. به نظر من، نمي توان به آدم ها حقه زد. بايد به آنها احترام گذاشت. انسان ها محترم اند و اگر كسي نمي تواند كاري برايشان بكند، نبايد به آنها بگويد و اين وعده را بدهد.» جوائز و نشانها : - دريافت تقديرنامه از دانشگاه جورجيا (اتننر) براي تحقيق بر روي كودكان آمريكاييچگونگي عرضه آثار : نيك چهره محسني اركي مقالات خودرا در مجله دانشگاه تربيت معلم به چاپ رسانيده است . وي با ارايه مقاله در كنفرانسهايي خارجي شركت موثر داشته است . از محسني اراكي مقالاتي در مجله دانشگاه تربيت معلم به چاپ رسيده است. عمده مقالات دكتر نيكچهره محسني شامل موضوعاتي چون رشد و شناخت اجتماعي و شناخت منطقي مي شود و برخي از مقالات تحقيقاتي او در مجلات فرانسوي زبان به چاپ رسيده اند. چندين سخنراني نيز در فهرست فعاليت هاي وي وجود دارد، از جمله سخنراني تحقيقي اش در زمنيه self (خود) در نروژ كه تحقيقش در ايران انجام شده بود. در پژوهشكده تعليم و تربيت نيز درباره ژان پياژه سخنراني كرده است و همچنين در انجمن روانشناسي ايران. و نگارش در حدود 17 مقاله

علمي - پژوهشي به زبان هاي فارسي و فرانسه و ارائه برخي از آن ها در سمينارها و كنفرانس هايي در آمريكا، دانمارك، فرانسه و... و حالا دكتر محسني پس از سال ها تحقيق و تفحص در علم بي پايان روانشناسي، امروز در ميان دهه هفتم عمر خويش چه مي خواهد؟ «هميشه دلم مي خواسته كتاب بنويسم. نه در حوزه روانشناسي، بلكه با محوريت ادبيات داستاني. گرچه هنوز كتابي ننوشته ام، ولي هرگاه كتابي بنويسم آن هنگام حس مي كنم از زندگي ام راضي هستم. دوست دارم زندگي زن ايراني را بنويسم. اگر ما به سال هاي پشت سرمان نگاه كنيم، مي بينيم زن ايراني پستي و بلندي هاي زيادي را گذرانده است. او حتي يك بار هم در سال هاي دور، پيش از سفر به فرانسه نوشتن كتابي را شروع كرده بود، اما آن داستان نيمه كاره ماند و او به فرانسه رفت. در آن نوشته نيز نشانه هايي از علاقه و ميل شديد محسني به انسان ها به چشم مي خورد. موضوع داستان درباره بچه يك خانواده فقير روستايي بود كه به محض تولدش، مادرش را از دست مي دهد و با مسئوليت همسايه اي كه مثل آنها مشكل فقر دارند، بزرگ مي شود. اين بچه تصور خاص و غريبي از «ارباب» دارد، اما وقتي ارباب را مي بيند و اين تفكر در ذهنش شكل مي گيرد كه ارباب مثل آنها انسان است و فرقي با يكديگر ندارند، دنياي ذهني و زندگي اش تغيير مي كند و... آثار : ادراك خود از كودكي تا بزرگسالي ، پنج گفتار در روانشناسي (ترجمه)

ويژگي اثر : با همكاري دكتر حسن احدي3 روانشناسي رشد،1371

محسني تبريزي، عليرضا

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

دكتر عليرضا محسني تبريزي ليسانس جامعه شناس خود را از دانشگاه ملي ايران، فوق ليسانس جامعه شناسي از دانشگاه ميشيگان غربي و دكتراي خود را از همان دانشگاه(1364) اخذ كرد و فوق تخصص روان شناسي را نيز از دانشگاه ميشيگان (1365) كسب كرد. او از معدود جامعه شناسان و روان شناسان اجتماعي امروز ايران است كه با درك درست از خواسته ها و نيازهاي جامعه پيرامون، به بهتر زيستن مي انديشد و با اين آرمان است كه نگاهي عميق به موانع تحقق آن دوخته است. گروه : علوم انساني رشته : علوم اجتماعي گرايش : روان شناسي اجتماعي تحصيلات رسمي و حرفه اي : . عليرضا محسني تبريزي ليسانس جامعه شناسي خود را از دانشگاه ملي ايران در سال 1352دريافت كرد و بلافاصله بعد از اين دوره براي ادامه تحصيل راهي آمريكا شد.محسني فوق ليسانس جامعه شناسي اش را از دانشگاه ميشيگان غربي در سال 1357 اخذ كرد.و اين رشته را تا دريافت دكتراي جامعه شناسي ازدانشگاه ميشيگان ادامه داد(1364). همانندي هاي فراوان دو رشته روان شناسي اجتماعي و جامعه شناسي محسني تبريزي را كه سري پرشور در تحصيل و آموختن داشت،ترغيب به ادامه تحصيل در رشته روان شناسي اجتماعي كرد.او موفق به اخذ فوق تخصص روان شناسي اجتماعي از همان دانشگاه در سال 1365 شد. در خلال اين سالها محسني تبريزي ديپلم عالي زبان انگليسي اش را نيز از دانشگاه ميشيگان آمريكا دريافت كرد و در كنار تحصيل ،پژوهش و حضور در عرصه هاي

علمي مرتبط با رشته اش را به جديت به پيش برد. عنوان رساله وي در دوره كارشناسي ارشد ، «نخبگان و فرايند استخدام سياسي» و در دوره دكتري تخصصي، «بيگانگي فعال و بيگانگي منغعل» مي باشد. مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : _ عضو انجمن جامعه شناسي _ عضو انجمن جامعه شناسي كلمبيا-آمريكا تا اكنون _ عضو شوراي پژوهشي دانشگاه تهران عضو كميته تخصصي علوم انساني عضو هيأت مديره انجمن ايراني روان شناسي اجتماعي ايران - سرپرست حوزه معاونت پژوهشي - سرپرست مؤسسه عالي پژوهش و برنامه ريزي آموزش عالي - معاون پژوهشي دانشكده علوم اجتماعي - دانشگاه تهران (1370 -1375) (1378 -1379) - رئيس مؤسسه مطالعات و تحقيقات اجتماعي (1368 -1375) - سرپرست بخش تحقيقات روان شناسي اجتماعي ,مؤسسه مطالعات و تحقيقات اجتماعي (1368 -1375)فعاليتهاي آموزشي : عليرضا محسني تبريزي بعد ازپايان تحصيلات به ايران بازگشت و بلافاصله در مراكز آكادميك و علمي رشته تحصيلي اش مشغول به كار شد.او كه سابقه تدريس مباني جامعه شناسي را از دانشگاه ميشيگان با خود به ايران آورده بود، دردانشگاه تهران به عنوان مدرس جامعه شناسي و روان شناسي اجتماعي مشغول به كار شد و به تدريس روان شناسي اجتماعي كاربردي، انديشه هاي سياسي قرن بيستم و نظريه هاي روان شناسي اجتماعي در مقطع ليسانس وفوق ليسانس پرداخت. او در كنار اشتغال تمام وقت در اين دانشگاه، در دانشگاه علامه ،دانشگاه اصفهان ،دانشگاه الزهرا ،دانشگاه تربيت مدرس، دانشكده روابط بين الملل ،دانشگاه عالي، دانشگاه آزاد و... به تدريس دروس مرتبط با جامعه شناسي و روان شناسي اجتماعي پرداخته است. و نيز _ تدريس در دانشگاه تهران، علامه

،دانشگاه اصفهان،دانشگاه الزهرا، دانشگاه تربيت مدرس، دانشكده روابط بين الملل، دانشگاه عالي ،دانشگاه آزاد و... در كارنامه دارد. موارد تدريس وي «انديشه هاي سياسي درقرن بيستم»، «روانشناسي اجتماعي»، «روانشناسي اجتماعي كاربردي» و «سنجش واندازه گيري» (در مقطع كارشناسي)، «جامعه شناسي باليني»، «جامعه شناسي بهداشت و سلامت جوانان»، «نظريه هاي جامعه شناسي انحرافات» و «نظريه هاي روانشناسي اجتماعي» (در مقطع كارشناسي ارشد)، «جامعه شناسي انحرافات اجتماعي»، «جامعه شناسي سياسي ايران»، «جامعه شناسي فرهنگي» و «مسائل اساسي نظري روانشناسي اجتماعي» (در مقطع دكتري) است.ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : عليرضا محسني تبريزي علاوه بر اينها در مجامع علمي، سمينارها، كنگره ها و سمپوزيوم هاي ملي، منطقه اي و بين المللي نيز حضور مستمر داشته و عضو انجمن جامعه شناسي ، انجمن جامعه شناسي كلمبياو هيأت مديره انجمن ايراني روان شناسي اجتماعي ايران نيز هست.در كنار اين همه حضور اما چهره حقيقي محسني را بايد از لابه لاي متن هاي تحقيقي و پژوهش هاي كاربردي اش جست وجو كرد. طرح بررسي عوارض رواني جنگ، طرح بررسي زمينه هاي مشاركت روستاييان در نظام ترويج ، بررسي عوارض رواني _ اجتماعي زلزله خرداد 68 گيلان، بررسي عملكرد آموزشياران و معلمان آموزش و پرورش همكار با نهضت سوادآموزي و ...آرا و گرايشهاي خاص : از زمينه هاي پژوهشي مورد علاقه وي مي توان به موضوعات مشاركت اجتماعي - سياسي؛ مسائل اجتماعي ، روان شناسي اجتماعي و انحرافات اشاره نمودچگونگي عرضه آثار : . عليرضا محسني تبريزي درباره محدوده و دامنه ونداليسم در اجتماع امروز نظريات جالبي دارد: «امروزه ونداليسم خصوصاً براي كساني كه در شهرهاي بزرگ و پرجمعيت زندگي مي كنند پديده اي ملموس و

مشهود و واقعيتي تلخ و در عين حال گريزناپذير است كه بعنوان يكي از نمودهاي زندگي اجتماعي جامعه مدرن و ماشيني بروز و حضور دارد. در همه شهرهاي بزرگ همه روزه ما شاهد ويرانگري تعمدي و رفتارهاي غيرمسئولانه و ضداجتماعي وندال هايي هستيم كه عمداً كمر به تخريب و نابودي هر آنچه زيباست و هر آنچه متعلق به همگان است بسته اند. نقاشي هاي به نمايش درآمده در گالري ها، آثار باستاني و عتيقه هاي موجود در موزه ها، ابنيه تاريخي ، مجسمه هاي نصب شده در ميادين، پارك ها و اماكن عمومي، منازل خالي از سكنه، پارك ها و فضاهاي سبز عمومي، چراغ هاي معابر، صندلي هاي اتوبوس و مترو، كتابهاي كتابخانه ها، تلفن هاي عمومي و ده ها موضوع مورد تخريب ديگر از جمله موضوعاتي هستند كه در اثر ونداليسم متحمل خسارات و صدمات گرديده و مورد تخريب قرار مي گيرند. امروزه در بسياري از شهرهاي بزرگ ونداليسم بصورت يك مشكل اجتماعي حاد مطرح است كه نه تنها سلامتي و امنيت جامعه را به مخاطره مي اندازد، بلكه هزينه هاي مالي گزافي را بر ماليات دهندگان و ساكنين اين شهرها تحميل مي كند. برخلاف بسياري از جرايم و انحرافات، آثار ونداليسم مشهود و پيداست. براساس گزارشهاي ارائه شده و آمارهاي مربوط به موضوعات ونداليسم در برخي كشورها نظير آ مريكا ، كانادا، روسيه، سوئد، انگلستان، هلند، فرانسه، آلمان و استراليا، تخريب اموال مدرسه، علائم ترافيك و تابلوهاي راهنمايي، شكستن شيشه اماكن خالي از سكنه، شكستن لامپ خيابان ها و پارك ها، تخريب كيوسك تلفن و شكستن دستگاه تلفن عمومي، قطع سيم برق و

تلفن، شكستن درختان خيابان ها و پارك ها، تخريب مجسمه هاي ميادين، تخريب اموال پارك ها و اماكن عمومي، پاره كردن صندلي سينماها، تئاترها و اتوبوس هاي شهري، تخريب اموال كتابخانه ها، تخريب و صدمه زدن به اتومبيل هاي پارك شده در خيابان ها، تخريب برخي وسايل داخل هواپيماهاي مسافربري و قطارها و ترن هاي زيرزميني، تخريب ريل هاي راه آهن، تخريب اموال بيمارستان ها، كارخانه ها، مراكز تجاري، ايجاد آتش سوزي درجنگل ها، مراتع و برخي انبارهاي عمومي، تخريب اموال عمومي، استفاده از مواد منفجره نظير ترقه و بمب دستي به منظور آسيب و تخريب برخي از متعلقات اشخاص حقيقي و حقوقي و موارد عديده ديگر از رايج ترين صور رفتار بزهكارانه و ونداليستي در جامعه مدرن است. توسعه جامعه مدرن خصوصاً شهرها و تحولاتي كه در سطح ساختارهاي اجتماعي و روابط و مناسبات جمعي در دوران جديد بوجود آمده تمامي شئون و جنبه هاي مختلف زندگي فردي و اجتماعي را متأثر ساخته و در دنياي امروز روابط انسان ها در معرض تغيير و تحول و پيچيده تر شدن دائم و مستمر قرار دارد. تمدن ماشيني امروز كه به دنبال خود توسعه شهرهاي صنعتي ايجاد محلات پرجمعيت، تغيير زندگي ساده قديمي و تبديل آن به يك زندگي پرتجمل و پيچيده، تغيير زندگي ساده و مبتني بر روابط عاطفي و همدلي به يك زندگي مبتني بر روابط رسمي و بي روح همراه با فردگرايي مفرط، رقابت سرسختانه و عقل گرايي، درآميختگي سنت هاي كهنه و نو، تضعيف انسجام و همبستگي اجتماعي، شكست ها و عقده هاي رواني پنهاني و اميال سركوب شده و آرزوهاي ناكام

مانده و تشديد احساسات درماندگي، سرخوردگي، ناتواني و اجحاف را به ارمغان آورده است، پيامد ديگري نيز داشته و آن عصباني شدن روزافزون انسانها بخصوص نسل جوان در برابر واقعيات اجتماعي و نيروهاي سركوب گر بيروني است. به ويژه سرپيچي و عدم متابعت از قواعد و سنجه هاي حاكم بر روابط اجتماعي و طغيان عليه نظم دستوري جامعه و واكنش به محرك هاي بيروني در فرم عكس العمل هاي منفي يكي از مهم ترين و شاخص ترين واكنش هاي رفتاري برخي از گروه ها و افراد در جامعه امروز است.» آثار : بررسي پديده خشونت خانگي عليه زنان ويژگي اثر : تاليف، در 28 جلد (1383)2 بررسي پرخاشگري و خشونت در ورزش فوتبال ويژگي اثر : از جمله پژوهش هاي كاربردي عليرضا محسني تبريزي براي نهادها و سازمان هاي مرتبط است. يكي از پژوهش ها كه دامنه وسيع تري دارد را نيز با هم مرور مي كنيم؛ «بررسي پرخاشگري و خشونت در ورزش فوتبال» :اين مقوله در بين مباحث و مقوله هايي كه در جامعه شناسي ورزش قابل بحث و تأمل هستند. خشونت تماشاگران رويدادهاي ورزشي به ويژه رقابت هاي فوتبال همواره به عنوان يك پديده اجتماعي مهم مورد توجه قرار داشته است. در پژوهش محسني تبريزي افزون بر بررسي تئوري هاي تبيين كننده خشونت و پرخاشگري بين تماشاگران مسابقات فوتبال ، رفتارهاي پرخاشجويانه و گاه خشونت آميز تماشاگران مورد مطالعه جامعه شناختي قرار گرفته است. هدف اين مطالعه به طور عمده پرداختن به سبب شناسي پديده خشونت و پرخاشگري در بين تماشاگران ورزش

فوتبال است كه مشخص مي سازد اختلال در كدام يك از عناصر اين ساختار سبب بروز «سوء كاركرد» در آن مي شود و اين سوء كاركرد تحت تأثير چه متغيرهاي اجتماعي قرار دارد. در اين پژوهش از دو روش تحليل تاريخي و پيمايشي استفاده شده است. روش نمونه گيري به صورت تصادفي بوده و براي جمع آوري اطلاعات از ابزار پرسشنامه استفاده شده است و درنهايت آناليز داده ها با استفاده از روش هاي آماري توصيفي و تحليلي صورت گرفته است. نتايج اين پژوهش حاكي از آن است كه متغيرهاي اهميت و حساسيت نتيجه بازي از نظر كسب امتياز و تعيين جايگاه تيم هاي مورد علاقه در رده بندي مسابقات قهرماني، حركات و اعمال خشونت آميز و پرخاشجويانه بازيكنان هنگام بازي و كيفيت داوري عمدتاً بر بروز پرخاشگري كلامي طرفداران تيم هاي مورد بررسي تأثير مي گذارد. متغيرهاي سن ، ميزان كنترل و نظارت خانواده و پايگاه اقتصادي - اجتماعي تأثير منفي بر گرايش طرفداران تيم هاي فوتبال مورد مطالعه به رفتارهاي پرخاشجويانه و خشونت آميز دارند و متغيرهاي سابقه نزاع، سابقه رفتار مجرمانه، سابقه تنش و ناكامي در فعاليت هاي تحصيلي و آموزشي، مصرف سيگار، سابقه تنش در محيط خانواده و عدم سازگاري انتظارات ورزشي و وسايل تحقق آنها داراي تأثير مستقيم بر گرايش به ارتكاب رفتارهاي پرخاشجويانه و خشونت آميز ورزشي هستند. اين طرح در چند زمينه كاربرد دارد: ?- شناسايي و آگاهي از عوامل مؤثر در بروز رفتارهاي پرخاشجويانه و خشونت آميز ?- يافته هاي اين پژوهش مي تواند به مسئولان امور ورزشي و برگزار كنندگان مسابقات فوتبال كمك كند تا با

برنامه ريزي دقيق تر و آگاهانه تر از بروز رفتارهاي پرخاشجويانه و خشونت آميز در بين تماشاگران فوتبال جلوگيري به عمل آورند. 3 روان شناسي اجتماعي كاربردي nbsp4 علل و نداليسم درتهران و راههاي پيشگيري و درمان ويژگي اثر : «علل ونداليسم در تهران و راههاي پيشگيري و درمان» نيز عنوان پژوهش ديگري از عليرضا محسني تبريزي است. اين تحقيق در صور و قالبي پربارتر با عنوان ونداليسم در قالب كتاب انتشار يافت و به سرعت به منابع دانشگاهي رشته روان شناسي اجتماعي بدل گشت. كتاب حاضر در هفت فصل فراهم آمده است: فصل اول تحت عنوان كليات پس از ارائه تاريخچه اي از مفهوم و وجه تسميه آن در ادبيات آسيب شناسي اجتماعي به تعريف و معني ونداليسم مي پردازد و با طرح ونداليسم به عنوان يك آسيب اجتماعي، به عنوان يك رفتار نابهنجار و به عنوان يك معضل اجتماعي، مي كوشد جايگاه آن را به عنوان يكي از صور كژرفتاري ها و انحرافات در طبقه بندي انواع جرايم و نابهنجاريها مشخص نمايد. در فصل دوم مباني نظري ونداليسم با استعانت از يك رويكرد تلفيقي به تفصيل مطرح شده است. در اين فصل ابتدا آن دسته از نظريه هاي جامعه شناسي انحرافات كه با مباحث روان شناختي اجتماعي ونداليسم خصوصاً اتيولوژي آن بعنوان يكي از صور بزهكاريها و كجروي هاي اجتماعي قرابت و انتساب بيشتري دارند مطرح مي شوند. سپس تئوريهاي روانشناسي و روانكاوي انحرافات بخصوص آن دسته از نظريه هاي روان شناسي مرتبط با رفتار ونداليستي مرور و بررسي مي گردند. بالاخره

در قسمت پاياني اين فصل نظريه هاي روان شناسي اجتماعي انحرافات كه بطور اخص بر ونداليسم و ويرانگري تأكيد دارند مطرح مي شوند. فصل سوم تحت عنوان خشونت و ونداليسم در ورزش فوتبال ناظر بر بررسي خشونت و ويرانگري در ورزش فوتبال است. در اين فصل ضمن گونه شناسي خشونت و پرخاشگري، خاستگاه و مباني نظري خشونت در ورزش براساس پارادايم هاي زيست شناسي، روانكاوي و روان شناسي، انسان شناسي و جامعه شناسي تبيين مي شوند و بالاخره پژوهش هاي انجام شده در باب ونداليسم و خشونت در ورزش فوتبال در چند كشور مطرح و نتايج حاصله كه مبين اتيولوژي و اپيدميولوژي خشونت و ونداليسم در محيط هاي ورزشي است تشريح مي گردند. فصل چهارم زير عنوان اتيولوژي ونداليسم ناظر بر علل و انگيزه هاي رفتار ونداليستي است و مي كوشد در پرتو مباني و يافته هاي تجربي به سبب شناسي ونداليسم بپردازد. در فصل پنجم اپيدميولوژي و همه گيرشناسي ونداليسم مورد توجه قرار گرفته است. در اين فصل به استناد اطلاعات تجربي در چند كشور نظير ايالات متحده آمريكا، هلند، آلمان، فرانسه و نظاير آن وسعت و گستره ونداليسم بررسي مي شود. فصل ششم يافته هاي دو پژوهش تجربي را در باب ونداليسم در ايران مطرح مي سازد.پژوهش اول مروري است بر يافته هاي تحقق «ونداليسم در تهران بزرگ» كه عمدتاً ناظر بر علل و انگيزه هاي رفتار ونداليستي است. تحقيق دوم عوامل جامعه شناسي خشونت تماشاگران فوتبال را در تهران تبيين مي كند. فصل هفتم زير عنوان پيشنهادات و توصيه هاي كاربردي، كليه سياست ها و استراتژيهاي اجرايي را در شكل طرح هاي

مداخلات اجتماعي، آگاه سازي، پيشگيري و درمان ونداليسم مطرح مي سازد.5 مباني و كليات روان شناسي اجتماعي ، نظريه هاي روان شناسي اجتماعي ونداليزم:مباني روانشناسي اجتماعي رفتار وانداليستي در مباحث آسيب شناسي اجتماعي ويژگي اثر : تاليف،1383

محسني نيا، محمدرضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمدرضا محسني نيا

محل تولد : يزد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1344/1/1

زندگينامه علمي

در سال 1362 پس از اخذ ديپلم تجربي از مدرسه اسلامي زرگران در يزد از طريق مركز مديريت حوزه علميه قم در مدرسه علميه مباركه رضويه مشغول به تحصيل شدم از سال 1368 در دروس خارج فقه و اصول اساتيد بزرگوار آقايان وحيد خراساني، ميرزا جواد آقا تبريزي، سيد كاظم حائري، هاشمي شاهرودي، بهجت، شبيري زنجاني و ... شركت كردم از سال 1371 با برخي از مراكز علمي از جمله مركز تحقيقات كامپيوتري علوم اسلامي، دانشگاه مفيد، پژوهشگاه فرهنگ و علوم اسلامي همكاري علمي داشته ام و به مدت 5 سال در مدرسه علميه المهدي به تدريس اشتغال داشته ام .

محسني، منوچهر

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

علوم انساني رشته : علوم اجتماعي گرايش : جامعه شناسي تحصيلات رسمي و حرفه اي : منوچهر محسني پس از اتمام تحصيلات مقدماتي و متوسطه، در سال 1340ه.ش وارد دانشگاه تهران شد و هم زمان در دو رشته علوم اجتماعي و علوم اداري به تحصيل پرداخت. وي دورة كارشناسي ارشد را در موسسه تحقيقات اجتماعي، كه زير مجموعه دانشگاه ادبيات و علوم انساني دانشگاه تهران بود، طي نمود و براي تحصيلات تكميلي عازم فرانسه عزيمت شد. محسني در سال 1351 با درجه دكترا، تحصيلات خود را در پاريس به پايان رساند.مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : منوچهر محسني در سال هاي 1344 - 1343 به عنوان پرسشگر و مصاحبه كننده در سطح تهران فعاليت خود را آغاز نمود. پس از مدتي وارد گروه تحقيقات روستايي موسسه تحقيقات اجتماعي شد

و فعاليت خود را در اين موسسه ادامه داد. او در سال 1353 و به دنبال آن در سال 1358 با موسسه پژوهش در علوم اجتماعي و توسعه ايران ، پي گيري و پژوهش در طرح پيمايش ملي را به عهده گرفت چنانكه در سال 1373 مسئوليت اين طرح به صورت مستقيم به ايشان واگذار شد. از ديگر مشاغل وي معاونت دانشكدة بهداشت دانشگاه تهران و بعد از آن مديريت مركز نوآوري جامعه پزشكي بوده است. در حال حاضر استاد طرحي به نام « جامعه شناسي فرهنگي ايران » را زير نظر پژوهشگاه فرهنگ و ارتباطات ( وابسته به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ) دنبال مي نمايد.فعاليتهاي آموزشي : منوچهر محسني همكاري با مراكز آموزشي و دانشگاهي را در سال 1352 ، با عضويت در هيات علمي دانشگاه تهران آغاز كرد. سپس حوزه فعاليت آموزشي خود را در دانشگاه هاي شهيد بهشتي ، تربيت مدرس ، امام صادق (ع) ، علوم بهزيستي و علوم پزشكي ايران گسترش داد.ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : فعاليت هاي منوچهر محسني عموماً با انجام امور علمي و تحقيقاتي سپري شده است. وي به طور كلي بيشتر اوقات خود را با مطالعه ، آموزش ، تحقيق و حضور در كنگره ها و سمينارهاي ملي و بين المللي مي گذراند. سابقه همكاري او با نشريات و مجلات علمي را نيز مي توان با ارائه 18 مقاله در مجلات بين المللي و 32 مقاله در مجلات دانشگاهي ايران مورد نظر و توجه قرار داد.آثار : جامعه شناسي اطلاعاتي ويژگي اثر : اين كتاب درهفت فصل

و با عناوين شناخت جامعه اطلاعاتي ، تكنولوژي اطلاعاتي ، اينترنت و جامعه اطلاعاتي ، ارتباطات علوم رساني الكترونيك ، جامعه اطلاعاتي و زمينه هاي اجتماعي و فرهنگي ، جامعه اطلاعاتي ساختارسياسي و اقتصادي و بالاخره سازماندهي و مديريت اطلاعات نوشته شده است . مولف در پيشگفتار كتاب نوشته است : «اصطلاح جامع اطلاعاتي و تجديد سازمان جامعه ، پيرامون جريان اطلاعات است . »2 جامعه شناسي پزشكي ، جامعه شناسي علم ، جامعه شناسي عمومي ، جامعه شناسي وسايل ارتباط جمعي ويژگي اثر : اين اثر با همكاري دكتر باقر ساروخاني صورت گرفته شده است .6 جمعيت شناسي ، مقدمات جامعه شناسي

محفوظي، عباس

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عباس محفوظي

محل تولد : رودسر

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1307/1/1

زندگينامه علمي

آيت الله عباس محفوظي در سال 1307 هجري شمس در يكي از روستاهاي شهرستان رودسر و در ميان خانواده اي مذهبي و دوستدار خاندان پاك پيامبر(ص ) به دنيا آمد. تولد او با شب ولادت حضرت ابوالفضل العباس (ع ) مصادف شده بود. پدرش پيشه كشاورزي داشت و گاه نيز به تجارت مي پرداخت . آيت الله محفوظي دروس دورة ابتدايي را در رودسر به پايان برد و سپس به دبيرستان رفت . امّا حدود يك سال بعد به سبب اشتياق فراوان به تحصيل دروس ديني ، به حوزه علميه رودسر وارد شد. حوزه علميه رودسر در آن روزگار رونق چنداني نداشت و استبداد رضا خاني باعث شده بود كه مردم كمتر به تحصيل علوم ديني رو آورند. استاد محفوظي پس از حدود 2 سال اقامت در حوزه علميه رودسر به اين

نتيجه رسيد كه براي يافتن استاداني بهتر و شرايط تحصيلي مناسب تر به قم آيد. اين در حالي بود كه دروس دورة مقدمات تا سيوطي را در حوزه رودسر به پايان رسانيده بود. با ورود به حوزه علميه قم ، به محضر استادان مبرّز و صاحب نام آن ديار مشرف شد و در زماني كوتاه دروس مقدمات و سطح را به پايان برد و به درس خارج علماي بنام آن روزگار همچون آيت الله العظمي بروجردي (ره ) و امام خميني (ره ) راه يافت . او مدتي نيز براي تحصيل به نجف اشرف رفت . قصد او براي اين سفر، آشنايي با سبك تدريس علماي آن ديار و سنجش شرايط تحصيل بود؛ امّا پس از بازگشت با مخالفت خانواده رو به رو شد و از سفر به نجف منصرف شد. آيت الله عباس محفوظي در ساليان تحصيل خود، محضر استادان بسيار را درك كرد. تنها استاد او در حوزه علميه رودسر آقاسيد هادي روحاني بود كه دروس مقدمات تا سيوطي را نزد او به پايان برد. با ورود به قم در سال 1324 به درس استاداني همچون آقاميرزا علي راسخي ، آقا شيخ حسين زرندي و آقا شيخ نعمت الله صالحي رفت و مطول را نزد آيت الله مشكيني و شرح لمعه را نزد آيت الله صدوقي ، آقا سيد محمد حسين درچه اي و شهيد آيت الله بهشتي و آية الله منتظري آموخت . براي فراگيري رسائل به نزد آقا شيخ عبدالجواد اصفهاني رفت و مكاسب را نزد مرحوم شيخ مرتضي حائري و مرحوم مجاهدي تبريزي فرا گرفت . استاد او در كفايه ، مرحوم سلطاني طباطبايي بود. او با اتمام دوره سطح به دروس خارج آيت الله العظمي بروجردي (ره )، آيت الله العظمي امام خميني (ره )، آيت الله

العظمي ميرزا هاشم آملي (ره )، آيت الله العظمي محقق داماد(ره )، آيت الله العظمي گلپايگاني (ره )، آيت الله العظمي شيخ عباسعلي شاهرودي (ره ) رفت و از محضر آن بزرگواران بهره هاي بسيار برد. امّا استاد اصلي او در فقه و اصول ، امام خميني (ره ) بود. او در بخش حكمت نيز از محضر علامه طباطبايي (ره ) بهره مند شد شرح منظومه حكمت را نيز از آية الله منتظري آموخت . او در درسهاي اخلاق استادان خود نيز حاضر مي شد. آيت الله محفوظي در سالهاي تحصيل خود با فضلاي بسياري رابطه دوستي داشت و درسهاي آموخته را مباحثه مي كرد كه از آن ميان مي توان آيت الله محمدي گيلاني ، شهيد هاشمي نژاد و شهيد شيخ عبدالحسين رضايي و شيخ محمدباقري طاهري شاهرودي را نام برد. آيت الله عباس محفوظي تا به امروز، تلاشهاي فرهنگي بسياري را به انجام رسانده است . او كه از نخستين سالهاي تحصيل به تدريس مي پرداخته ، بارها و بارها كتب دوره مقدمات و سطح را به طلاب مستعدّ و فضلاي بسياري درس داده است ؛ و سالهاست كه به تدريس خارج فقه مي پردازد و طلاب بسياري را از درس و اخلاق خود بهره مند مي سازد. او در زمينه علوم عقلي نيز به تدريس كتب فلسفي ، از جمله شرح منظومه سبزواري پرداخته است كه اين تدريس ، تا هم اكنون نيز ادامه دارد. همچنين وي كتابي در زمينه ولايت فقيه نگاشته است و كتابهاي بسياري نيز در دست چاپ دارد. آيت الله محفوظي در كنار تحصيل و تدريس ، همواره از مبارزه بر ضد رژيم پهلوي باز نمانده است و ضمن شركت در جلسات جامعه مدرسين حوزه علميه قم ، زير بسياري از اعلاميه هاي افشاگرانة آن مركز را امضا كرده است . او در رژيم گذشته بارها مورد تعقيب ، بازجويي

و تبعيد قرار گرفته است و با پيروزي شكوهمند انقلاب اسلامي در سال 1357 نيز همواره مدافع و يار امام (ره ) و رهبر معظم انقلاب بوده است . آيت الله محفوظي هم اكنون در قم به تدريس و تربيت طلاب اشتغال دارد.

محققان گورتاني، رضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

رضا محققيان گورتاني

محل تولد : اصفهان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1348/4/10

زندگينامه علمي

اينجانب شيخ رضا محققيان گورتاني فرزند حاج اسماعيل در تاريخ 10/4/1348 در اصفهان متولد شده و پس از سپري كردن دوران دبستان و راهنمايي به سال 1362 وارد حوزه علميه اصفهان شده و دروس مقدمات و مقداري از سطح را در حوزه علميه اصفهان در مدرسه ذوالفقار فرا گرفته و در اصفهان در دروس حضرات آيات مرحوم سيد احمد امامي و حاج سيد حسن امامي و حاج آقا حجت ابطحي و شيخ علي اكبر فقيه و... شركت نمودم.

در سال 1368 به حوزه علميه قم هجرت نمودم و دروس خارج را در محضر آيات عظام آيت الله ميرزا جوادآقاي تبريزي و آيت الله وحيد خراساني و... فرا گرفتم و در اين مدت رشته تخصصي تفسير سطح چهار را سپري نموده و موفق به حفظ كامل قرآن كريم شدم و قريب به 10 سال است كه به تدريس علوم حوزوي و تدريس مكاسب و رسائل و... اشتغال دارم.

هم اكنون در مركز تحقيقات فقهي قوه قضائيه مشغول به باز نويسي و باز نگري قانون مجازات اسلامي قصاص و ديات مي باشم.

محمد حسين

قرن:11

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عالم و فاضل محقّق از آثارش [كتابت] شرح حديث غمامه (معروف به حديث بساط) است كه قاضى سعيد قمى فرزند محمد مفيد شاگرد فيض كاشانى در سال 1099 در اصفهان تأليف نموده، و صاحب عنوان آن را در سال 1263، براى خود نوشته، و در كنار آن حواشى پدر خويش را در اين كتاب نقل نموده است.

برگرفته از كتاب :دانشمندان و بزرگان اصفهان (جلد اول)

محمدبديعي، محمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد محمد بديعي

محل تولد : قم

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1329/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب محمد بديعي متولد سال 1329 تحصيلات ابتدايي و دبيرستان را در تهران سپري كردم، و در سال 1350 براي تحصيل علوم ديني به قم هجرت نموده و در مدرسه علميه آيت الله گلپايگاني مشغول به فراگيري ادبيات شدم. پس از يك سال در امتحان ورودي مدرسه حقاني كه با مديريت آيت الله شهيد قدوسي اداره مي شد شركت كرده و پس از قبول مشغول به تحصيل شدم. يكي از افتخاراتم اين است كه علاوه بر تعليم در چنين مدرسه اي كه با برنامه ريزي شهيد بهشتي اداره مي گرديد در كلاس هايي شركت مي كردم كه استادش خود آن شهيد بزرگوار بود. اگر چه زمان تحصيل بنده در آن مدرسه مباركه خيلي به درازا نكشيد، ولي از استاد هاي بزرگي بهره ها بردم و سرانجام به مدرسه فيضيه رفته و در آنجا ساكن شدم و به تحصيل ادامه دادم تا اينكه در 15 خرداد 1354 كه براي سالگرد شهداي 15 خرداد مراسمي بر پا شده بود با حدود چهار صد طلبه ديگر پس از ضرب

و شتم بسيار دستگير و به زندان اوين در تهران منتقل شديم. پس از يك ماه بازجويي با عده اي از طلاب براي گذراندن سربازي به شهر بيرجند اعزام شديم و البته بعد از چهارماه از سربازي فرار كردم تا اينكه در سال 1356 مجدداً دستگير و پس از محاكمه به دوسال زندان محكوم شدم و سرانجام با پيروزي انقلاب اسلامي آزاد و به صف مردم پيوستم و پس از مدتي به تحصيل در محضر آيات جوادي آملي و حسن زاده آملي و سعادت پرور و ... ادامه دادم. در كنار تحصيل به احياء و نشر آثار اسلامي همت گماردم، و مؤسسه انتشارات تشيع را تأسيس نمودم و تاكنون آثار بسياري را به چاپ رساندم و نيز مقالات بسياري را تحرير و در نشريات گوناگون به چاپ رسانده ام و نيز ويرايش كتاب هاي بسيار زيادي را به عهده گرفته ام و تاكنون همواره به تحقيق و پژوهش اشتغال دارم. حدود ده سال مدير داخلي و ويراستار مجله علمي كيهان انديشه بودم. ضمناً در اوائل انقلاب و نيز قبل از انقلاب به امر تبليغ مشغول بودم و از طرف دفتر تبليغات اسلامي قم به شاه زند اراك اعزام شده و نزديك يك سال در آنجا به تبليغ اشتغال داشتم.

محمدرضايي، محمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد محمد رضايي

محل تولد : قم

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1339/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب محمد محمد رضايي در اول فرودين 1339 در يك خانواده مذهبي در شهر مقدس قم به دنيا آمدم. تحصيلات ابتدايى، راهنمايي و دبيرستان را در قم گذراندم. در سال 57- 1356 در رشته علوم تجربي از دبيرستان حكيم

نظامي قم، ديپلم گرفتم. در دانشگاه، جهت ادامه تحصيل، رشته شيمي را انتخاب كردم. حدود 80 واحد درسي را در اين رشته پاس نمودم. كه به جهت علاقه و نياز دانشگاهها به مسائل فكري و عقيدتي به رشته فلسفه غرب روي آورده و ليسانس و فوق ليسانس را در همين رشته در دانشگاه تهران به اتمام رساندم. بعد از اتمام فوق ليسانس، دكتراي فلسفه و كلام را در سال 1378 از دانشگاه تربيت مدرس تهران اخذ نمودم. به جهت آشنايي با تفكر اسلامي از سال 1359 تا سال 1378 در حوزه علميه قم به تحصيل در دوره سطح و خارج فقه و اصول و فلسفه اشتغال داشته ام

محمدي عراقي، محسن

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محسن محمدي عراقي

محل تولد : نجف اشرف

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد

زندگينامه علمي

اينجانب محسن محمدي عراقي حدود سال 1348 تحصيلات حوزوي خود را در حوزه مقدسه نجف اشرف زير نظر مرحوم آيت الله والد آغاز كردم . مقدمات و قسمتي از سطوح را نزد مرحوم والد (مرحوم آيت الله العظمي ميرزا حبيب الله اراكي) گذراندم . قسمتي ديگر از سطوح را نزد آيات : خاتم يزدي ، سيد كاظم حائري ، سيد محمود هاشمي شاهرودي ، مرتضوي ، روشني ، رضواني ، شيخ محمد تقي جواهري به پايان رساندم . در تفسير از محضر آيات : سيد محمد باقر حكيم ، محمد هادي معرفت و حاج آقا مصطفي خميني استفاده بردم . در فلسفه و عرفان از محضر آيت عظمي مرحوم آقاي شيخ عباس قوچاني استفاده كردم . پس از پايان دوره سطح در خارج فقه

از مرحوم آيت الله العظمي خويي و نيز از خارج فقه و اصول مرحوم آيت الله العظمي شهيد سيد محمد باقر صدر استفاده كردم .

در آغاز سال 1354 پس از تحت تعقيب قرار گرفتن از سوي رژيم بعثي صدام به ايران آمدم و از همان آغاز در درس خارج فقه مرحوم آيت الله العظمي ميرزا كاظم تبريزي شركت كردم و حدود 4 سال از فقه ايشان بهره بردم (كتاب الطهاره) . قريب يك دوره خارج اصول از محضر آيت الله العظمي وحيد خراساني استفاده كردم و قريب يك دوره خارج اصول نيز از محضر آيت الله حائري استفاده كردم . در خارج فقه نيز صلاه ، مكاسب محرمه ، احياء ميراث را از محضر آيت الله وحيد خراساني ، كتاب الاجاره ، كتاب الخمس ، فقه العقود ، كتاب القضاء ، اجتهاد و تقليد ، حكومت اسلامي ، را از محضر آيت الله سيد كاظم حائري بهره بردم . در فلسفه بخشي از اسفار را از محضر آيت الله جوادي آملي و بخشي ديگر را از محضر آيت الله شهيد مطهري بهره بردم . نهايه الحكمه را خدمت استاد آيت الله مصباح يزدي گذراندم . و از محضر ايشان بهره هاي فراوان بردم . در فلسفه غرب از محضر آيت الله شهيد بهشتي استفاده كردم . در مجموع از 1348 تا سال 1374 از محضر اساتيد در فنون مختلف بهره بردم .

در تمام اين مدت از آغاز آنچه مي خواندم تدريس مي كردم . از سال 1349 تدريس مقدمات را آغاز نمودم . از سال 1351 به تدريس لمعه و سپس رسائل و مكاسب و

كفايه پرداختم و در كنار تدريس فقه و اصول سال ها به تدريس فلسفه و تفسير نيز اشتغال داشتم . از ابتداي حضور در حوزه قم در مدارس : حقاني ، آيت الله گلپايگاني ، رضويه و سپس در مدارس شهيدين ، باقرالعلوم(ع) ، الهادي و غير آنها تدريس كردم . سال 1358 حوزه علميه اي در خرمشهر تاسيس كردم كه با شروع جنگ متوقف شد . از سال 1360 در حوزه علميه امام خميني (ره) تدريس كردم . در سال 1365 كه به دزفول رفتم در حوزه آنجا تدريس كردم و حوزه دزفول را راه اندازي نمودم .

در حوزه قم به طور آزاد موارد متعددي نظير لمعه ، رسائل ، مكاسب ، كفايه ، اشارات شيخ ، شرح منظومه ، شرح تجريد ، خارج فقه و اصول ، تفسير و حديث تدريس كرده ام و هم اكنون به تدريس خارج فقه و اصول و نيز تفسير و حديث اشتغال دارم . در سال 1366مجمع الفكر الاسلامي را تاسيس كردم و در سال 1373 كنگره شيخ انصاري را بر پا كردم و به عنوان دبير كلي آن فعاليت مي كردم، و از سال 1374 تا سال 1383 در لندن به سمت نمايندگي مقام معظم رهبري (مد ظله) حضور داشتم كه در آنجا موسسات زيادي تاسيس نمودم . از جمله : مركز اسلامي انگليس ، كالج اسلامي لندن ، اكسفورد و اكادمي كه بعد به دانشگاه آزاد اسلامي واگذار شد و هم اكنون به عنوان Azad univercity فعاليت مي كند ، موسسه بوك اكسترا و ... در سال 1376 دانشكده اصول دين دزفول را تاسيس كردم

كه هم اكنون مشغول فعاليت است .

محمدي عراقي، محمود

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمود محمدي عراقي

محل تولد : كنگاور

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1331/1/1

زندگينامه علمي

حجت الاسلام والمسلمين محمود محمدي عراقي در سال 1331 در خانواده اي روحاني ، با تقوا و اهل علم در كرمانشاه ديده به جهان گشود؛ جد بزرگ وي مرحوم حاج آقا بزرگ محمدي عراقي كه از حوزه علميه اراك برخاسته و بدين لحاظ به محمدي عراقي شهرت پيدا كرده بود، از بزرگان علم و معرفت بود كه به دستور مرجع تقليد بزرگ زمان، مرحوم شيخ مرتضي انصاري (ره) به كرمانشاه عزيم پدر وي، حجت الاسلام والمسلمين بهاء الدين محمدي عراقي نيز پس از سالها خدمت به ساحت علم و معرفت و مردم خطه كرمانشاه در سال 1360 به شهادت رسيد.محمدي عراقي، پس از طي تحصيلات عمومي در كرمانشاه جهت تكميل تحصيلات علوم ديني به شهر قم عزيمت كرد و همزمان با تحصيلات جديد، در به ثمر رسيدن پيروزي انقلاب تلاش هاي قابل توجهي كرد.وي در دوران تحصيل از محضر انديشمنداني نظير شهيد آيت الله دكتر بهشتي، شهيد آيت الله قدوسي و جمعي ديگر از بزرگان علم و ادب بهره اي وافر برد و علاوه بر علوم متداول در حوزه هاي علميه، به صورت تخصصي در حوزه فلسفه و علوم قرآني مدارج علمي را طي كرد.محمدي عراقي پس از پيروزي انقلاب و سازماندهي فعاليتهاي اجتماعي و قبول مسئوليت هاي مختلف در نهادهاي انقلاب اسلامي، به فعاليتهاي علمي و پژوهشي روي آورد.وي در شكل گيري دفتر همكاري حوزه و دانشگاه مشاركت داشته و چندين سال مسئوليت اين دفتر و سرپرستي گروه جامعه

شناسي را بر عهده داشت. نمايندگي حضرت امام در سپاه پاسداران نمايندگي رهبري در دانشگاه تهران و عضويت در شوراي نظارت بر صداوسيما از ديگر سوابق او است.محمدي عراقي همچنين براي سالها رياست سازمان تبليغات اسلامي را بر عهده داشت و پس از آن، براي دو دوره و به مدت شش سال رئيس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي شد. او در حال حاضر با حكم مقام معظم رهبري عضو شوراي عالي انقلاب فرهنگي و نيز، عضو شوراي عالي نمايندگان ولي فقيه در دانشگاهها است.

محمدي فتيده، رضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

رضا محمدي فتيده

محل تولد : لنگرود

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1307/7/1

زندگينامه علمي

آقاي رضا محمدي فتيده در سال 1307هجري شمسي در خانواده اي متدين، مذهبي و دوستدار اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام در لنگرود ديده به جهان گشود. دوران ابتدايي، راهنمايي و دبيرستان را در زادگاه خويش با موفقيت سپري كرد. در پي تشويق خانواده و علاقه وافرخويش به فراگيري علوم اسلامي در سال 1322وارد حوزه علميه گرديد. پس از گذراندن سطوح عالي در سال 1332به حلقه دروس خارج راه يافت. وي در ايام تحصيل علوم حوزوي از محضر بزرگاني چون مرحوم امام خميني(ره)، مرحوم آيت الله بروجردي(ره)، مرحوم آيت الله زاهدي(ره) و ديگر ستارگان درخشان حوزه علميه نجف اشرف و قم كسب فيض كرد. وي پس از سالها تلاش و علم اندوزي در حوزه علميه نجف اشرف و قم، جهت خدمت علمي و فرهنگي به مردم ديار خويش به زادگاهش بازگشت. و هم اكنون علاوه بر امامت جمعه موقت لنگرود به تدريس و پژوهش در دانشگاه

سراسري و پزشكي رشت ، مشغول تدريس مي باشد. وي در طول حيات علمي خويش از امر نگارش و پژوهش غافل نمانده است و آثاري از قبيل "جاذبه هستي " ، " گفتگوي مستقيم با ارواح"، " شناخت وجودي خدا" و"ديوان اشعار" را به رشته تحرير و به زيور طبع آراسته است.

محمدي كرمانشاهي، اسماعيل

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

اسماعيل محمدي كرمانشاهي

محل تولد : صحنه كرمانشاه

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1350/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب اسماعيل محمدي كرمانشاهي در سال 1350 هجري شمسي در كرمانشاه متولد شدم. در سال 1367 وارد حوزه علميه امام صادق (عليه السلام) كرمانشاه شدم. از سال 1368 به حوزه علميه قم آمدم و در مدارس رسول اكرم (ص)، شهيد صدوقي، امام صادق عليه السلام و رضويه (ع) تحصيل كردم. پس از آن در مدارس دار الشفاء و خان ساكن شده و در مدرسه مرحوم آية الله گلپايگاني (ره) ادامه تحصيل دادم. از محضر اساتيدي چون : آقاي صفائي بوشهرى، حاج آقاي علي محمدي خراسانى، حاج آقاي حسيني بوشهري درسهايي را فرا گرفتم و نيز آية الله طاهري خرم آبادي ، حاج آقاي احمد عابدي ، آية الله وحيد خراسانى، آية الله سبحاني ، آية الله مكارم شيرازي ، و آية الله جوادي آملي از بزرگواراني بوده اند كه از محضر آنها استفاده علمي برده و توفيق حضور در مكتب درسي آنان را داشته ام. ابتداي شركت در درس خارج فقه از سال 1374 و از محضر آية الله طاهري خرم آبادي بود. از سال 1374 بطور غير رسمي با پژوهشكده باقر العلوم (عليه السلام) همكاري علمي خود را

آغاز كردم. شركت در جلسات مجمع اهل قلم بطور مستمر در همان سال با همكاري جمعي از دوستان حدود 6 ماه بطور متناوب به تهران رفته و فهارس نسخ خطي مجلس شوراي اسلامي مجلدات 25 و 26 و 35 توسط مجموعه اي از دوستان و زير نظر ا ستاد عبدالحسين حائري تهيه گرديد. از سال 1376 تا 1379 به صورت ساعتي و متناوب با مركز تحقيقات علمي دبيرخانه مجلس خبرگان رهبري همكاري داشتم. كنترل پروژه رايانه اي ساختار درختي حكومت اسلامى و كتابشناسي عدالت اجتماعي و حكومت امام علي (ع) محصول آن سالها بود. حداقل به مدت 6 ماه از نيمه سال 78 تا نيمه اول سال79 مديريت اجرايي مجله مبلغان را به عهده داشتم. (از ابتدا تا شماره 4) از خرداد سال 79 تا تير 1385 مديريت داخلي مجله فرهنگ كوثر را به عهده داشته ام. (از شماره 39 تا 64 )در سال 1381 حدود 6 ماه سردبير نشريه پيام آستانه بودم. از ابتداي سال 81 تا پاييز 83 مديريت داخلي مجلات حوزه و فقه را عهده دار بودم. در سال 1383 به عنوان خادم فرهنگي برگزيده آستانه مقدسه از سوي جشنواره رضوي معرفي و موفق به دريافت لوح تقدير از رئيس جمهور شدم. در اين سالها حدود 50 كتاب و مقاله از اينجانب از سوي دفتر تبليغات اسلامى، پژوهشكده باقر العلوم (ع) (انتشارات نور السجاد(ع)) ، انتشارات فقه، انتشارات پارسايان و انتشارات نبوغ و نيز در نشريات مبلغان، حضور، حكومت اسلامى، فرهنگ كوثر و برخي روزنامه ها و نشريات استاني مقالاتي منتشر شده است. در ضمن در سال 1382 با موافقت مدير محترم

فرهنگي آستانه مقدسه كتابخانه تخصصي چهارده معصوم(س) با پيشنهاد و پيگيري و مسئووليت اينجانب تأسيس شده كه در حال حاضر به محققان و پژوهشگران پيرامون اهل بيت عليهم السلام سرويس ميدهد.

محمدي مظفر، محمدحسن

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد حسن محمدي مظفر

محل تولد : رشت

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1347/1/1

زندگينامه علمي

در سال 1363 به حوزه علميه رشت وارد شدم و تا سال 1370 به تحصيل دروس مقدماتي و سطح در آنجا اشتغال داشتم و همزمان دروس مقدماتي را نيز تدريس مي كردم(عمدتاً معاني و بيان) و از سال 1370 تا 1372 به مدّت دو سال براي ادامه تحصيلات حوزوي، به حوزه علميه مشهد رفتم و پس از آن از سال 1372 به حوزه علميه قم آمدم و همزمان با تحصيلات حوزوي، به تحصيل در رشته فلسفه در دانشگاه مفيد قم پرداختم و با پايان يافتن اين دوره در سال 1376 به مرحله بعد يعني كارشناسي ارشد در رشته فلسفه و كلام اسلامي در دانشگاه قم راه يافتم و اين دوره را نيز با اتمام پايان نامه كه موضوعش تصحيح الفرقة الناجيه شيخ ابراهيم قطينعي بود، در سال 1379 به پايان رساندم و در سال 1384 در رشته علوم قرآن و حديث مركز تربيت مدرس دانشگاه قم پذيرفته شده و هم اكنون در اين دوره به تحصيل اشتغال دارم. همچنين از ابتداي سال 1376 كه مركز مطالعات و تحقيقات اديان و مذاهب به طور رسمي و عمومي كار خود را آغاز كرد، در اين مركز به آموزش و پژوهش مجله هفت آسمان نيز به بنده سپرده شده است. علاوه بر اينها

تاكنون سعي كرده ام كه با دروس حوزوي قطع رابطه نكنم و تا حد امكان سعي مي كنم در درس خارج حوزه شركت كنم.همچنين از سال 1382 تا سال 1384 به مدت سه ترم در مدرسه امام خميني(ره) براي رشته مذاهب به تدريس زبان تخصصي در رشته مذاهب اسلامي اشتغال دارم. در سالهاي اخير آثاري نيز اعم از كتاب يا مقاله در قالب تصحيح، تأليف و ترجمه داشته ام كه برخي از آنها چاپ شده و برخي چاپ نشده است و فهرستي از آنها را در صفحه مربوط به آنها عرضه كرده ام.

محمدي نجف آبادي، عبدالكريم

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عبدالكريم محمدي نجف آبادي

محل تولد : نجف آباد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1341/1/1

زندگينامه علمي

متولد 1341 هستم. در شهر نجف آباد اصفهان متولد شدم در سال 1360 در آن شهر ديپلم خود را در رشته علوم تجربي گرفتم، پس از آن وارد حوزه ي علميه شدم و مستقيما وارد قم شدم. سطوح را در مدرسه امام باقر عليه السلام گذراندم و از محضر استاداني مانند حضرات مهري، ميري ، فتوحي ، سيد احمد خاتمي، محمدي، بهره گرفتم و پس از آن فلسفه را شروع كردم و از محضر آقايان فياضي (بداية الحكمة) ، انصاري شيرازي (منظومه)، حسن زاده آملي و جوادي (اسفار و اشارات) خوشه چيني كردم.در اين ميان كفايتين را پيش آقاي گنجي فرا گرفتم و خارج اصول و فقه را نزد استادان بنام حوزه فرا گرفتم ، سال 72 وارد دانشگاه شدم و تا مرحله كارشناسي ارشد در رشته فلسفه ادامه تحصيل دادم و بويژه از آقايان پازوكي ، عبدالكريم

رشيد يان ، دنيايي استفاده كردم. از آنجايي كه علاقه اصلي ام پژوهش بوده است در اين خصوص سعي وافر نمودم. شايان ذكر است هم اينك مشغول تحصيل در حوزه هستم و هفته اي يك روز به عنوان استاد معارف در دانشگاه آزاد اسلامي پرند تدريس مي نمايم. گفتني است به عنوان حق التدريس در اين باره انجام وظيفه مي نمايم.

محمدي نيا، اسدالله

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

اسد الله محمدي نيا

محل تولد : روانج دليجان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1337/1/1

زندگينامه علمي

حقير سال 60 وارد حوزه مباركه علميه قم شدم اگر چه قبل از آن مشغول تحصيل درس هاي حوزوي بودم اما به طور مرتب و رسمي سال 60 بود با توجه به اينكه ايام جنگ بود در ضمن تحصيل به مناطق جنگي و براي كمك به رزمندگان و كارهاي تبليغي ايام تابستان به ويژه از سال 63 به مناطق ويژه كرند غرب مي رفتم تا اينكه سال 67 _ 66 به مدت يك سال و اندي مسئول عقيدتي سياسي تيپ يك لشكر 92 و جانشين عقيدتي لشكر بودم و مجدداً به قم برگشته و در سال 70 به خاطر اصرار زياد و احساس نياز قرار بر اين شد يك سال ديگر در دزفول مسئول عقيدتي سياسي تيپ 2 شدم كه اين يك سال تبديل به سه سال و نيم شد و مجدداً با اصرار زياد از جانب ارتش به خاطر علاقه اي كه به تدريس و درس و تحصيل داشتم به قم برگشتم و در سال 73 تا امروز سال 86 در قم مشغول تحصيل و تدريس هستم و تا احساس نياز

شديد نكنم تدريس و تحصيل و تحقيق را بر همه چيز ترجيح مي دهم و ناگفته نماند از ابتداي پيروزي انقلاب هم تا قبل از آن در كميته ي جماران مشغول كار به ويژه كارهاي فرهنگي بودم. و عذرخواهي مي كنم چون حقير حوصله پر كردن اين فرم ها را ندارم.

محمدي، ابراهيم

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

ابراهيم محمدي

محل تولد : اصفهان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1342/1/1

زندگينامه علمي

پس از اخذ ديپلم در سال 62 وارد حوزه علميه نجف آباد شدم و پس از 5/1 سال به قم آمدم و دروس سطح را در سال 69 به پايان رساندم و در درس خارج آيت الله العظمي منتظري ، آيت الله العظمي تبريزي، آيت الله العظمي وحيد خراساني، آيت الله العظمي مكارم و آيت الله حسين شمس خراساني ، آيت الله محقق داماد شركت كرده و در ضمن تحصيل بعضي از كتب را نيز تدريس نموده ام و در ضمن آن به تحقيقات علمي روي كتاب شرح لمعه و .... همت گماشتم از سال 72 با مركز تحقيقات كامپيوتري نور همكاري كرده ام در اين مدت با بيش از چند هزار جلد كتاب اعم از تصحيح مقابله اي عترت ، آيات ، برخورد داشته ام سفرهاي تبليغي زيادي داشته ام و از آن جمله چندين سفر بعنوان معين و روحاني كاروان به مكه مشرف شده ام.

الان نيز ضمن شركت در دروس خارج به حاشيه بر كتاب تحرير الوسيله و عروة نزد بعضي از اساتيد مشغول مي باشم. در ضمن به مدت 28 ماه در 16 نوبت در جبهه هاي جنگ شركت كرده ام

و 3 بار نيز مجروح گرديده ام.

محمدي، اردشير

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

اردشير محمدي

محل تولد : دزفول

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1351/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب اردشير محمدي متولد 1351 در شهرستان دزفول به دنيا آمدم .دوران ابتدائي و راهنمائي و دبيرستان را در اهواز سپري كردم و بعد از اتمام دبيرستان وارد حوزه علميه مسجد سليمان شده و بعد از اتمام مقدمات عازم قم شدم و هم اكنون 8 سال است مشغول به تحصيل در درس خارج مي باشم .از سال 1378تا 1382 دوره تخصصي كلام اسلامي را گذراندم (سطح چهارم ) و پايان نامه سطح چهار اينجانب با عنوان نقش دين در بهداشت روان از منظر قرآن مي باشد .در ضمن حدود 5 سال است كه در دانشگاههاي مختلف مشغول تبليغ وتدريس بوده ام و هم اكنون جزء هيئت علمي دانشگاه پيام نور استان خوزستان مي باشم و همچنين جزء هيئت منتخب گروه معارف اسلامي دانشگاه پيام نور مي باشم .

محمدي، حسن

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حسن محمدي

محل تولد : احمد آباد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1339/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب بعد از اتمام مقطع دبستان وارد مدرسه علميه اردكان شدم، بعد از دو سال به قم آمدم و در مدرسه حضرت آيت الله گلپايگاني به تحصيل در دروس حوزوي ادامه دادم و همزمان با دروس حوزه مقطع راهنمايي و دبيرستان را به صورت متفرقه و شبانه به پايان رساندم. سپس در موسسه در راه حق به تحصيلات ادامه دادم و بعد از اتمام دوره موسسه همزمان با پذيرفته شدن در رشته كلام وفلسفه دانشكده الهيات دانشگاه تهران از طريق كنكور سراسري از

طرف دفتر همكاري حوزه و دانشگاه دعوت به ادامه تحصيل در رشته روان شناسي شدم و چون جمع اين دو دشوار بود از تحصيل در دانشگاه الهيات منصرف و دوره پنج ساله دفتر همكاري در رشته روان شناسي البته بدون نوشتن پايان نامه و در نتيجه بدون گرفتن مدرك به پايان رساندم. در طول اين مدت به تدريس در جامعة الزهرا و دانشگاه آزاد نراق در زمينه معارف اسلامي و روان شناسي مشغول شدم تا اينكه به عضويت هيئت علمي اين دانشگاه درآمدم و هم اكنون به ادامه تدريس در همين دانشگاه مشغول مي باشم.

محمدي، حسين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حسين محمدي

محل تولد : گرگان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1345/7/2

زندگينامه علمي

آقاي حسين محمدي در سال 1343هجري شمسي در خانواده اي متدين، مذهبي و دوستدار اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام در شهر گرگان ديده به جهان گشود. دوران ابتدايي، راهنمايي و دبيرستان را در زادگاه خويش با موفقيت سپري كرد. در پي تشويق خانواده و علاقه خويش به فراگيري علوم ديني در سال 1363 وارد حوزه علميه شهرستان بهشهر گرديد و از محضر بزرگان آن ديار بهره ها برد. پس از مدتي تحصيل در حوزه علميه گرگان به شوق زيارت و هم جواري با بارگاه كريمه اهل البيت حضرت معصومه سلام عليها رهسپار حوزه علميه قم گرديد.

از نخستين روزهاي ورود با تلاش و كوشش فراوان به تحصيل پرداخت. پس از گذراندن سطوح عالي در سال 1369 به حلقه دروس خارج راه يافت. وي در ايام تحصيل در قم از محضر بزرگاني چون آيت الله استادي، آيت الله خاتمي ،استاد

علي محمدي، و ديگر ستارگان درخشان حوزه علميه قم كسب فيض كرد.استاد در كنار تحصيل دروس حوزوي از تحصيلات دانشگاهي غافل نماند و در رشته فلسفه و كلام در مقطع كارشناسي در سال 1376از دانشگاه تهران فارغ التحصيل گرديد.

وي پس از طي تحصيلات جهت خدمت علمي و فرهنگي به مردم ديار خويش به زادگاهش بازگشت، و هم اكنون در دانشگاه علوم كشاورزي گرگان، دانشگاه علوم پزشكي گرگان و حوزه علميه گرگان به امر تدريس اشتغال دارد. وي درطول حيات علمي خود به امر نگارش و پژوهش پرداخته است و آثاري از قبيل "بررسي نگرش دانشجويان نسبت به نماز" و "تجربه ديني و شهود عرفاني" را به رشته تحرير در آورده است.

محمدي، ذكرالله

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

ذكرالله محمدي

محل تولد : خدابنده

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1350/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب ذكرالله محمدي درسال 1350 در يكي از روستاهاي محروم استان زنجان و در يك خانواده اصيل مذهبي به اين دنياي پر راز و رمز چشم گشودم و در ايام كودكي راهي مكتب خانه شده با قرآن و گلستان سعدي و چند كتاب ديگر آشنا گشتم . بعد از پيروزي انقلاب شكوهمند اسلامي ايران هم زمان با ادامه تحصيل در مكتب خانه اول دبستان را شروع كردم . پس از اتمام دوره ابتدايي، اول راهنمايي رادر يكي از آباديهاي هم جوار گذراندم. دوم راهنمايي رادر روستاي خودمان به صورت متفرقه فرا گرفته و در پايان سال تحصيلي درشهر خدابنده امتحان داده و قبول شدم . با توجه به اينكه علاقه اي فراوان به فراگيري علوم اسلامي

از خود نشان مي دادم لذا در مهرماه 1367 وارد حوزه علميه زنجان شدم و سوم راهنمايي را هم به صورت شبانه پشت سر گذاشتم. هم زمان با ادامه تحصيل درحوزه علميه اول متوسطه را در دبيرستان دكتر شريعتي زنجان فرا گرفته و در پايان سال تحصيلي بعنوان شاگرد ممتاز درشبكه راديوئي استان زنجان شركت كردم. بعد ازاتمام اول دبيرستان تحصيل در علوم جديد را به منظور تقويت بنيه علمي حوزوي را آغاز كرده و بيش ازپيش درفراگيري علوم ديني كوشيدم . پس ازدوسال ترك تحصيل علوم جديد دوباره به تحصيل اين علوم روي آورده و درمدت سه سال همزمان با ادامه تحصيل در حوزه علميه زنجان دوره دبيرستان را تمام كردم. ضمناً پايه ي ششم حوزوي را نيز با امتياز بالا به اتمام رسانيدم. با شركت دركنكور سراسري دردانشگاه بين المللي امام خميني(ره) قزوين دررشته تاريخ تمدن قبول شده و همچنين درموسسه آموزش عالي باقر العلوم عليه السلام قم نيز پذيرفته شدم و به خاطر ادامه تحصيل درعلوم حوزوي درقم ازدانشگاه قزوين منصرف شده وازسال 1374وارد حوزه مقدسه قم گشته و رشته تاريخ راهم درموسسه عالي باقر العلوم(ع) ادامه دادم درسال 1380با تاليف پايان نامه دررابطه با آيت الله شيخ عبدالكريم حائري(ره) با اخذ مدرك كارشناسي تاريخ ازاين موسسه فارغ التحصيل گشتم و هم چنين درخلال تحصيل درموسسه مزبور دركلاسهاي تاريخ اسلام دفتر تبليغات نيز شركت مي كردم، دوره فشرده مهدويت را نيز درسالهاي اخير درپژوهشكده مهدويت پشت سر گذاشته وهمكاري علمي با آن پژوهشكده راآغاز كرده ام. همچنين اخيرا با مركز مطالعات و پژوهشهاي حوزه علميه قم همكاري فعالي دارم. حدود سه

سال در درس خارج فقه آيت الله شبيري زنجاني شركت كرده ام و نيز توفيق تبليغ دين مبين اسلام به مدت 6سال نصيب حقير در ايام رمضان و محرم شده است.

خدايا چنان كن سرانجام كار تو خوشنود باشي مارستگار

محمدي، رحيم

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

رحيم محمدي

محل تولد : دره شهر ايلام

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1341/1/1

زندگينامه علمي

در سال1341در مركز بخش بدره از توابع استان ايلام در خانواده اي متدين و كشاورز به دنيا آمدم و به دليل مشكلات معيشتي در سن 4 سالگي به همراه خانواده به خرمشهر مهاجرت نموديم و تا سال 1358 درآنجا مانديم. با شروع جنگ تحميلي در حالي كه تمام دارايي و خانه و كاشانه خود را از دست داده بوديم مجدداً به موطن اصلي خود يعني ايلام بازگشتيم و در سال 1359 وارد حوزه تازه تأسيس شهرستان دره شهر شدم و در كنار درس دبيرستان به تحصيل در آن حوزه مشغول بودم. اساتيد اينجانب در آنجا امام جمعه محترم جناب آقاي صالحي و مرحوم فقيهي افغاني بودند. در سال 1360 به حوزه علميه المهدي اراك تحت نظر حضرت آيت الله شيخ ابوالفضل خوانساري امام جمعه وقت اراك وارد شدم و در آنجا ضمن تحصيل علوم روز حوزوي و حفظ قرآن و حفظ اشعار سيوطي و... به تدريس در سطوح پايينتر حوزه

در همان حوزه مباركه و در حوزه علميه حاج محمد ابراهيم و حاج آقاضياء اراك مشغول بودم و در اواخر سال 1363 وارد حوزه مباركه قم شدم و در طي تحصيل و تدريس هيچ وقت ارتباطم با جبهه و جنگ و وعظ و خطابه و منبر قطع نشد.

در جنگ تحميلي مجروح شدم و تا مرز شهادت نيز پيش رفتم اما لياقت آن برايم حاصل نشد در حوزه مباركه قم ضمن تحصيل هيچ وقت از تدريس در سطوح مختلف غافل نبودم و سعي بر آن داشتم يا در مطالعه باشم يا مباحثه يا تحصيل يا تدريس و دل مشغولي اي جز اين نداشتم. هميشه يك ساعت يا بيشتر قبل از طلوع فجر بيدار بودم و بسيار پا بند به اداي واجبات و مستحبات و پرهيز از مكروهات داشتم، كه متأسفانه هم اكنون آن حالات آنچنان كه بايد وجود ندارد و غبطه آن ايام را مي خورم. در حوزه اراك سيوطي و مغني و مختصر و قسمت عمده اي از مطول و معالم را نزد آقا شيخ مهدي عظيمي خواندم و تحرير الوسيله حضرت امام(ره) را نزد آقاي رجايي و گلستان سعدي را نيز نزد آقاي خوش گفتار و حفظ قرآن را نيز تحت نظارت آقاي هجرتي و تاريخ اسلام و اعتقادات را نيز نزد مرحوم آقاي شيخ محمدحسن خوانساري و حاشيه حاج ملا عبدالله و المنطق مرحوم مظفر را نيز نزد آقاي فرجي و عظيمي تلمذ نمودم در حوزه مباركه قم شرح لمعه را نزد حضرات آيات و حجج اسلام الهامى، وجداني فخر، راستي كاشاني و نكونام و اصول فقه را نزد آقاي حسيني بوشهري و رسائل را نزد

آقاي اعتمادي و مكاسب را نزد آقاي ستوده و دوزدوزاني و پاياني و كفايه را نزد آقاي اعتمادي و قسمتي را نزد آقاي گنجي گذراندم. اساتيد درس خارج فقه و اصول اين حقير حضرات آيات مكارم شيرازى، وحيد خراسانى، تبريزي و فاضل لنكراني(ره) بودند.

دوره چهار ساله تخصصي علم كلام اسلامي را در موسسه امام صادق(ع) در سال 1374 به پايان بردم در اين دوره اسفار را نزد آيت الله دكتر بهشتى، سبحانى، گرامي و نهاية الاصول را نزد آقاي فياضي و اشارات و تنيهات ابن سينارا نزد استاد گرامي و ممدوحي و سبحانى و شناخت مكتب ماترياليسم و نظرية المعرفه و كشف المراد را نزد آيت الله سبحانى و قسمتي را نزد آيت الله دكتر بهشتي و مسائل جديد كلامي را نزد استاد ملكيان و مباحث توحيد و شرك در قرآن و نهج البلاغه و مباحث مربوط به امامت و اصالة الفطرة و... نزد استاد رباني گلپايگاني تلمذ نمودم. در مدرسه حضرت بقية الله حاجي آباد لك ها صبح ها به تدريس ادبيات عرب و منطق و لمعه و عصرها در مدرسه حضرت آيت الله گلپايگاني به تدريس مكاسب و كفايه مشغول بودم و در سال 1377 با شركت در امتحان اجتهاد توسط شوراي نگهبان و وارد شدن در مجلس خبرگان رهبري به عنوان نماينده استان ايلام به ايفاي وظيفه مشغول شدم و همچنان تدريس در حوزه مباركه قم در سطح كفايه و خارج فقه و اصول در يكي از مدرس هاي حرم مطهر و مدرسه خان را ادامه دادم و هيچوقت به خود اجازه ترك تدريس و تحصيل را نداده و نمي دهم و اميدوارم در اين راه

در حالي كه خداوند از اين بنده حقيرش راضي باشد جهان را ترك نمايم. در طول مدت حضور در حوزه دست نوشته هايي فراهم شده كه صلاح ندانسته ام چاپ شوند و يا هزينه آنها نبوده و اميدوارم آنچه خير است همان اتفاق بيفتد به مدت چندين سال است كه در دانشگاه مشغول تدريس هستم تا بدين وسيله ارتباطم با فرهيختگان غيرحوزوي و دانشجويان قطع نشود و در تأسيس بعضي ساختمان هاي دانشگاه آزاد اسلامشهر نيز كمك هاي فراواني نمودم و در سال امام علي(ع) به اتفاق دو نفر از دوستان به نام هاي آقايان حجت الاسلام علي انصاري نيا و پيمان به تأسيس مجمع جهاني شيعه شناسي اقدام نموديم كه هم اكنون تحت مديريت آقاي انصاري به فعاليت هاي خود ادامه مي دهد. جزاه الله خير الجزاء.

محمدي، رمضان

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

رمضان محمدي

محل تولد : همدان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1343/1/1

زندگينامه علمي

بعد از گرفتن ديپلم در سال1362 وارد حوزه علميه قم شدم در طي هشت سال دروس حوزه را تا سطح به اتمام رساندم و در سال1370به تدريس دروس ادبيات (جامع المقدمات.سيوطى.مغني) پرداختم و استاد رسمي يكي از حوزه هاي علميه شهرستان شدم در كنار تدريس در حوزه به تدريس تاريخ اسلام، عقايد، دانش سياسي، در ساير مراكز دولتي نيز مشغول بودم در سال 1372 ودوره تحصيل فقه وكلام مقارن را در مركز مذاهب اسلامي با موفقيت به پايان بردم و همزمان با تحصيل در مركز مذاهب اسلامي به تحصيل در دوره كارشناسي ارشد مشغول شدم و بعد از چند سالي موفق به اخذ مدرك كارشناسي ارشد در رشته تاريخ اسلام شدم مدت هفت سال

در دروس خارج فقه و اصول مرحوم آيت الله تبريزي، آيت الله فاضل، جوادي آملي و سبحاني اشتغال داشتم و اكنون مشغول تحقيق در پژوهشگاه حوزه و دانشگاه هستم .و هم زمان مدير واحد پاسخ به شبهات قرآني دفتر تبليغات اسلامي قم هستم .

محمدي، صادق

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد صادق محمدي

محل تولد : خرمشهر

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1346/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب سال 1362 تحصيلات حوزوي را آغاز نمودم، دروس مقدماتي و دوره سطح را در مدرسه علميه ملامحمد جعفر مشهور به مدرسه علميه مجتهدي تهراني و سپس در مدرسه علميه مروي تهران گذراندم و در طول اين مدت نيز قسمتي از منظومه ملاهادي سبزواري را در محضر آيت الله سيد رضي شيرازي تلمذ نمودم و پس از آن در سال 1370 وارد حوزه علميه قم شدم و دروس خارج فقه و اصول را نزد آيت الله العظمي تبريزي و وحيد خراساني آغاز نمودم و حدود ده سال از نظرات فقهي و اصولي اين دو فقيه عالي قدر استفاده نمودم و همچنين حدود شش سال در موسسه بقية الله الاعظم دوره تخصصي فقه و اصول را گذراندم.اينجانب از همان اوائل طلبگي مشغول تدريس بوده و تاكنون در حدود 20 سال مشغول تدريس كتب حوزوي بوده و هم اكنون مشغول تدريس دروس سطح مي باشم.

محمدي، عبدالله

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عبدالله محمدي

محل تولد : اصفهان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1338/1/1

زندگينامه علمي

وي در سال 1338 در يك خانواده روحاني فرهنگي در اصفهان چشم به جهان گشود . به دليل ذوق سرشار و استعداد استثنايي دوران تحصيلات ابتدايي را در حالي به اتمام رساند كه بخشي از دروس ابتدايي حوزوي را در محضر آيت الله والدش فرا گرفته بود . بلافاصله وارد حوزه علميه اصفهان و پس از دو سال وارد حوزه علميه قم شد و با جديت و سرعت و پيشرفت چشمگير دروس حوزوي را

نزد اساتيد برجسته حوزه علميه قم و در فصل تابستان در اصفهان مي آموخت . تحصيلات كلاسيك را همزمان و در عرض دروس حوزوي پي گيري كرد تا موفق به اخذ درجه دكتري تخصصي گرديد . در سال 1369 بنا به تاييد مراجع تقليد و اساتيد دروس خارج فقه و اصول حوزه علميه قم و شهادت مكتوب آنها در امتحان دروس خارج شركت كرد و بنا به تاييد هيئت ممتحنين موفق به اخذ مدرك رسمي اتمام دوره اول خارج فقه و اصول شد . ايشان از آن تاريخ تا كنون عليرغم پذيرش مسؤوليت هاي فرهنگي اجرايي چندين سال ديگر از درس خارج اساتيد برجسته حوزه قم و تهران استفاده مي نموده است .

دكتر محمدي اصفهاني در سال 1375 موفق به اخذ مدرك دكتراي تخصصي از واحد علوم و تحقيقات تهران در رشته عرفان اسلامي گشت .عنوان رساله دكتراي وي كه با درجه عالي پذيرفته شده است ، ختم ولايت مي باشد .در متون عرفاني با تكيه بر آراء شيخ اكبر محي الدين بن عربي و عنوان پايان نامه كارشناسي ارشد ايشان سير تكاملي نگارش منطق الطير در اسلام از شيخ الرئيس ابو علي سينا تا عطار نيشابوري است .ايشان علاوه بر طي دروس رايج حوزه علميه از محضر اساتيد بزرگ حوزه و دانشگاه ، در دروس فلسفه و حكمت ، اخلاق ، تفسير ، عرفان نظري و عملي ، هيئت و نجوم ، دوره تخصصي مديريت خلاق مكالمه زبان هاي انگليسي و عربي طي ساليان متمادي بهره گرفت .

دكتر محمدي اصفهاني از سال 1350 تا كنون و حتي در دوره هاي مسؤوليت فرهنگي اجرايي

به طور مستمر اشتغالات علمي ، تحصيلي ، تدريسي ، پژوهشي و تاليفي در حوزه هاي علميه ، مراكز آموزش عالي تخصصي و دانشگاه هاي قم ، تهران و بعضي از شهرهاي بزرگ كشور را داشته اند .اهم مواد تدريس توسط ايشان در دانشگاه ها و حوزه ها در طي 25 سال گذشته به اين شرح است :ادبيات ، منطق ، اصول فقه ، فقه (لمعتين و مكاسب محرمه) ، فلسفه (بدايه و نهايه علامه) ، عرفان (فتوحات مكيه ابن عربي و نمط نهم اشارات و تنبيهات ابو علي سينا در عرفان ، احكام (نبراس ملا هادي سبزواري) ، بررسي اديان (اديان شناسي) ، تعليم و تربيت ، مشاوره خانواده ، تفسير ، روان شناسي ، علم النفس ، قرائت و درك متون عرفاني سير و سلوك اسلامي ، فلسفه اخلاق ، كلام تخصصي ، جغرافيايي سياسي جهان اسلام و ... .دكتر محمدي اصفهاني تا كنون حدود يك صد رساله دانشگاهي را در مقطع كارشناسي ارشد يا دكتري به عنوان استاد راهنما يا مشاور به عهده داشته است كه در مراكز دانشگاهي يا مراكز آموزش تخصصي دفاع شده است .ايشان علاوه بر تدريس رسمي خود در دانشگاه ها و حوزه ها در طي ده سال گذشته در درس هاي خصوصي خود به تربيت شاگردان عرفاني خود همت گماشته است و جمع كثيري از جوانان دختر و پسر از محضر وي عرفان ناب اسلامي را شناخته و آن را از انحرافات صوفيه و مدعيان عرفان تميز داده اند و به سير و سلوك مشروع و منطبق با معارف شيعه پرداخته اند .

محمدي، عزت الله

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عزت الله

محمدي

محل تولد : فيروزآباد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1347/10/1

در شهرستان فيروزآباد فارس – پس از دوره راهنمايي در حوزه علميه شهرستان مشغول به تحصيل شدم و در سال 1364 به حوزه علميه قم آمدم در مدرسه آيت الله گلپايگاني ره مشغول به تحصيل مقدمات شدم پس از اتمام معالم و مختصر در حوزه (دروس آزاد بيرون از مدارس مقدماتي) در درسهاي اصول فقه و لمعه و رسائل و كفايه. استادان محترم محمدي، سعيدي، خاتمي، عليدوست، استادي، اشتهاردي، وجداني فخر ره، حسيني بوشهري، حسيني تهراني، اعتمادي، پاياني ره، شركت نموده و درسهاي الهيات ، رجال، آيين واهبيت، تفسير از استادها معظم آيت الله سبحاني، رباني گلپايگاني، خرازي، استادي بهره مند شدم و درس خارج فقه واصول اساتيد معظم : آيت الله فاضل ره ، آيت الله مكارم، آيت الله سبحاني، آيت الله تبريزي، و آيت الله وحيد شركت نموده و از محضر آنان فيض برده و همه را نوشتم و مكتوب نمودم. و با شركت در تخصصي كلام دوره 4 ساله را طي نموده و پايان نامه اخذ كه هنوز موفق به نوشتن آن نشده ام و در دانشگاه كارشناسي مديريت را تحصيل كردم. علاوه به تحقيقاتي كه خودم داشته ام فقط يا پژوهشگاه حوزه مدتي همكاري نمودم.

محمدي، علي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

على محمدي جوركويه

محل تولد : رشت

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1343/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب علي محمدي جوركويه در سال 1343در روستاي جوركويه از بخش خشكبيجار از توابع شهرستان رشت در خانواده اي مذهبى متولد شدم. تحصيلات ابتدائي را

در روستاي جوركويه و دوره راهنمائي را در بخش خشكبيجار گذراندم و تحصيلات دبيرستان را تا سال سوم دبيرستان در بخش خمام خواندم و آنگاه وارد حوزه علميه بندر انزلي شدم. از سال 1361 دروس حوزوي را در مدرسه قائميه بندر انزلي آغاز كردم. در سال1363 به حوزه علميه قم آمدم و در مدرسه علميه امام باقر(ع) دروس حوزوي را پي گرفتم.

همزمان با تحصيل در حوزه علميه قم، دوره دبيرستان را به اتمام رساندم و ديپلم گرفتم. از سال 1367 در مركز آموزش عالي دفتر تبليغات دوره معارف اسلامي گذراندم و در سال 1370 از آن مركز مدرك معادل ليسانس گرفتم. درسال 1372 در كنكور سراسري در رشته حقوق پذيرفته شدم و در كنار دروس حوزه، به تحصيل در دانشگاه پرداختم. سال 1376 از دانشگاه مفيد ليسانس حقوق گرفتم و همان سال در دوره فوق ليسانس دانشگاه تهران در رشته حقوق جزا پذيرفته شدم و در سال 1379 موفق به اخذ درجه فوق ليسانس گرديدم. از سال 1369 فعاليت تحقيقاتي خود را در مركز تحقيقات سپاه شروع كردم و آنگاه فعاليت خود را در پژوهشكده باقرالعلوم سازمان تبليغات دنبال كردم.

از سال 1378 همكاري خود را با مركز تحقيقات فقهي قوه قضائيه آغاز نمودم و مدتي در سمت معاون پژوهشي مركز مذكور بوده ام. در كنار فعاليت در مركز تحقيقات قوه قضائيه، به همكاري با دفتر پژوهشهاي اسلامي سازمان زندانها پرداختم و مدتي به عنوان مدير پژوهش اين دفتر انجام وظيفه نمودم. از سال 1383 به عنوان عضو هيئت علمي پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي پذيرفته شدم كه تا كنون ادامه دارد و به عنوان

مدير امور پژوهشي پژوهشگاه(دفتر قم) و عضو هيئت علمي آن به فعاليت مديريتي و پژوهشي اشتغال دارم. در كنار فعاليتهاي مديريتي و پژوهشى، فعاليت آموزشي نيز در برخي دانشگاهها در رشته حقوق داشته ام. پس از سالها حضور در دروس خارج فقه و اصول اساتيد بزرگ حوزه همچون آيات عظام اردبيلى، مكارم شيرازي و سبحاني اكنون به نوشتن رساله سطح چهار حوزه اشتغال دارم.

محمدي، علي محمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

علي محمد محمدي

محل تولد : تهران

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1344/1/1

زندگينامه علمي

بعد از دوره دبيرستان در سال 1362 مشغول دروس حوزوي شدم و تا اتمام دوره لمعتين در يزد مشغول تحصيل بودم از سال 69 وارد قم شده در درس بحث آقايان مرحوم وجداني و مرحوم پاياني و آيت الله سيد احمد خاتمي و آيت الله سبحاني و آيت الله عبدالله جوادي آملي و ديگر آقايان شركت نمودم در كنار درس از سال 1372 وارد محيط ادبيات داستاني شدم در سال 1373 به بعد در مجلات كودكان داستان ارائه كردم. كم كم درمجلات نوجوان و جوان هم داستان و مقالات ادبي ارائه نمودم در همين سالها بود كه با مجله كودك و نوجوان (سلام بچه ها پوپك) همكاري داشتم و در درسهاي نادر ابراهيمي شركت كردم.

محمدي، عليرضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عليرضا محمدي

محل تولد : كرمان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1352/1/1

زندگينامه علمي

اواخر سال 1369 تحصيل علوم حوزوي و معارف اسلامي را در مدرسه علميه سليمانيه مشهد مقدس آغاز نمودم و پس از اتمام دروس مقدماتي در سال 1372به حوزه علميه قم وارد شده و دروس سطح را در محضر اساتيد بزرگوار اقايان حسيني بوشهرى، محمدي خراساني، حسيني خراساني، سيد احمد خاتمي اشتهاردي، رباني گلپايگاني گذراندم و از سال 1376تاكنون در دروس خارج فقه آيت الله مكارم شيرازي و خارج اصول ايت الله سبحاني بهره مند شده ام. به موازات دروس حوزه در سال 1375 وارد دانشگاه مفيد قم شده و در رشته علوم سياسى مقطع كارشناسي به تحصيل مشغول بودم و

درسال 1371در كارشناسي ارشد رشته علوم سياسي دانشگاه علامه طباطبائي تهران پذيرفته و اين مقطع را گذراندم .علاوه بر تحصيل در حوزه و دانشگاه از سال 1380تاكنون در مركز مشاوره معاونت تبليغ و آموزش نهاد رهبري در دانشگاهها، در حوزه هاي مختلف انديشه سياسي اسلام وغرب، فقه سياسى، مسائل روز و تاريخ تحولات ايران و جهان، معضلات سياسي اجتماعي و فرهنگي جامعه و موضوعات متعدد ديگر، به تحقيق و پژوهش مشغول مي باشم.

محمدي، محمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد محمدي

محل تولد : رودسر

شهرت : محمدي گيلاني

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1307/1/1

زندگينامه علمي

آية الله محمد محمدي دعوي سرايي مشهور به گيلاني در سال 1307 در روستاي دعوي سرا از توابع شهرستان رودسر در استان گيلان در ميان خانواده اي متدين و دوستدار خاندان پاك پيامبر به دنيا آمد. پدر او محمدجعفر نام داشت و در همان روستا زندگي مي كرد و از راه كشاورزي روزگار مي گذرانيد. آية الله محمدي گيلاني در شش سالگي به مكتب خانه رفت و قرآن مجيد و كتابهاي معمول در ادبيات فارسي را فرا گرفت . سپس با تأسيس نخستين دبستان دولتي در نزديكي روستاي دعويسرا در سال 1315 به دبستان رفت و در كلاس سوم دبستان پذيرفته شد. با به پايان بردن دورة دبستان و شروع جنگ جهاني دوم در سال 1320 مجبور به ترك مدرسه شده ، به خدمت پدر رفت و چند سال به كشاورزي مشغول شد. در سال 1323 همزمان با تأسيس حوزه علميه رودسر توسط مرحوم حجه الاسلام والمسلمين آقاي حاج سيد محمد هادي روحاني به حوزه علميه رودسر رفت و جامع المقدمات را فرا گرفت . آنگاه در

سال 1325 به حوزه علميه قم مشرف شد و به تكميل دروس ادبيات و فراگيري دروس دوره سطح پرداخت . با پايان يافتن دوره سطح ، به درس خارج آية الله العظمي بروجردي (ره ) راه يافت و در مدت دوازده سال كتاب صلوة را در محضر ايشان به اتمام رساند. به موازات آن در درس اصول فقه امام خميني (ره ) نيز حضور پيدا كرد و از آن بهره هاي بسيار برد. در طول اين مدت در درس اسفار و شفاي علامه سيد محمدحسين طباطبايي نيز به مدت هفت سال شركت نموده است . او در سالهاي تحصيل خود با استادان و فضلاي بسياري رابطة دوستي داشته كه برخي از اعضاي جامعه مدرسين از آن جمله اند. آية الله محمدي گيلاني در سالهاي عمر خود تا به امروز خدمات فرهنگي بسياري را به انجام رسانده است . او بسياري از كتب دورة سطح در فقه و اصول و حكمت و تفسير را بارها تدريس كرده است و هم اكنون نيز در تهران به تدريس خارج فقه و اصول اشتغال دارد. از اين رهگذر شاگردان بسياري تربيت و به عالم اسلام تقديم شده اند. آية الله محمدي گيلاني از فعالان سياسي در پيش از انقلاب و پس از آن بوده است . او با حضور در جلسات جامعه مدرسين و امضاي اعلاميه ها و نامه هاي آن و نيز سخنرانيها و افشاگريها سهم بسزايي در پيروزي انقلاب داشته است . پس از انقلاب نيز به دستور امام تشكيل دادگاه انقلاب را بر عهده گرفت و پس از تشكيل شوراي عالي قضايي به عضويت اين شوراي در آمد.

محمدي، محمدحسين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد حسين محمدي

محل تولد : قم

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1339/6/2

زندگينامه علمي

اينجانب در شهريور ماه سال 1339 در شهرستان مقدس قم در خانواده اي مذهبي و روحاني به دنيا آمدم و بعد از گذراندن دوره ابتدايي و دوران راهنمايي در سال 1357 با ذوق و علاقه شخصي و راهنمايي پدرم وارد حوزه علميه شده و در مدرسه علميه رسالت مشغول به تحصيل گرديدم. با توجه به شروع انقلاب اسلامي در راهپيمايي ها و تظاهراتي كه برگزار مي گرديد به طور جدي شركت نموده و اطلاعيه هاي حضرت امام خميني(ره) را در سطح شهر قم پخش كرده و به دست مردم و جوانان مي رساندم تا اين كه در سال 1358 در شهر قم توسط عوامل مزدور شاه دستگير شدم و مدتي را در زندان به سر بردم و به ياري خداوند بعد از مدتي آزاد گرديدم، سپس بعد از آزادي به ادامه تحصيل در شهر مقدس قم ادامه داده و درس مقدمات را نزد اساتيدي چون حسيني بوشهري و استاد مرحوم طالقاني و مرحوم مدرس افغاني و ... سپري كردم. دروس لمعه را نزد استاد وجداني فخر و فقيه شيرازي و استاد ابوالفضل احمدي و استاد گنجي و ... تمام نمودم و سپس در سال 1361 به علت نياز منطقه در شهر هرسين كرمانشاه در حوزه علميه امام صادق(ع) مشغول تدريس ادبيات و منطق به مدت يك سال گرديدم. سپس بعد از مراجعت از هرسين دروس حوزه را ادامه دادم و درس مكاسب را نيز در محضر استاد احمدي و مرحوم استاد ستوده و مرحوم استاد پاياني تلمذ نمودم و در درس كفايه نيز در محضر استاد ستوده بودم و

بعد از اتمام دروس سطح، در درس خارج آيت الله وحيد خراساني و مدتي محضر حضرت آيت الله ملكي تبريزي ولي اكثر درس خارج فقه و اصول را از محضر حضرت آيت الله العظمي مكارم شيرازي استفاده نمودم.

سپس بعد از اعلام شروع رشته هاي تخصصي توسط حوزه در سال 1377 وارد اولين دوره رشته تخصصي تفسير شدم و به مدت چهار سال دوره آموزشي نزد آيات مكارم شيرازي، جوادي آملي، معرفت، شب زنده دار، خزعلي و محقق داماد و اساتيد ديگر گذراندم و همزمان با دروس مركز به درس خارج نيز ادامه دادم و در ضمن مشغول به تدريس مباحث تفسيري و علوم قرآني در مراكز دانشگاهي و حوزوي شدم كه سوابق تدريس اين جانب پيوست مي باشد.

محمدي، محمدرضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد رضا محمدي

محل تولد : بيرجند

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1341/1/1

زندگينامه علمي

با سلام و درود به روح بلند امام راحل و شهداي گرانقدر اسلام كه با نثار جان خويش زمينه ترويج فقه آل محمد (ص) را فراهم آوردند ، يادشان گرامي و راهشان مستدام حقير درسال 1354 وارد حوزه عمليه بيرجند شدم . مقدمات را در آنجا فرا گرفتم و همزمان با اوج انقلاب اسلامي در سال 1357 به قصد ادامه تحصيل وارد حوزه علميه قم شدم .(البته آن روزها، قم سخن از انقلاب و نهضت داشت نه تدريس و تدرس) از آغاز سال تحصيلي 1358 وارد مدرسه تحت برنامه حضرت آيت الله العظمي گلپايگاني (قدس سره) شدم و تا سطح را از محضر اساتيد ارجمندي همچون حضرات آقايان : طالقاني ، عالمي ، نكونام ، مسعودي كاشاني

، صلواتي ، ابراهيم جناتي ، و استادي (ادام الله بقائهم) حظ وافري بردم .

پس از آن وارد دروس آزاد حوزه شدم و از محضر اساتيد گرانقدري همچون حضرات آقايان : اعتمادي ، خرازي و مرحومان مغفوران پاياني و ستوده سطوح عاليه را فرا گرفتم .

پس از آن از دروس خارج فقه و اصول آيات عظام : وحيد خراساني ، فاضل لنكراني ، ناصر مكارم ، ميرزا جواد آقاي تبريزي ، و غيرهم (ادام الله ظلهم) بقدر وسع خوشه چيده و اگر توفيق حاصل آيد در صدد استفاده هستم . در بحث تفسير از محضر آيات و اساتيد ارجمند آقايان : مشكيني و جوادي آملي (ادام الله بقائهم) بي بهره نمانده ام.چند صباحي را هم افتخار تلمذ فيلسوف فرزانه حضرت آيت الله حسن زاده آملي را در بحث فلسفه داشته ام .

محمدي، محمدعلي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد على محمدي

محل تولد : شاهرود

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1346/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب محمدعلي محمدي آن گونه كه در شناسنامه ام آمده در سال 1346 در روستاي ابرسج از توابع شهرستان شاهرود به دنيا آمدم تحصيلات ابتدايي و راهنمايي را در روستا گذراندم و بعد از آن كه يك سال در دبيرستان مشغول تحصيل بودم در سال 1362 راهي حوزه علميه شدم سال 1362 را در حوزه علميه بسطام(حوزه علميه شاهرخيه يا باقر العلوم) گذراندم آن حوزه تحت زمامت حضرت حجة السلام و المسلمين حاج شيخ عبد الرسول حسني (قدس سره) بود. ايشان به راستي اسوه اخلاق بود به گونه اي كه به راستي هنوز نيز به شدن تحت تأثير افطار آن مرد

بزرگ قرار دارم و محاسن اخلاقي آن بزرگ را هيچ گاه فراموش نمي كنم و اگر توفيق دعا براي اساتيدم را داشته باشم آن بزرگوار از اولين افرادي است كه برايش دعا مي كنم. در سال 1363 و پس از شهادت برادر عزيزم راهي حوزه علميه شاهرود(مدرسه بازار) شدم در آن حوزه مباركه از محضر اتاتيد زيادي بهره مند بودم كه برخي از آن ها عبارتند از:حضرت آيت الله اشرفي(دام ظله) ، حضرت حجة السلام و المسلمين شيخ احمد داوري(زيد محب) حضرت حجة السلام و المسلمين سيد ولي الله حسيني(زيد توفيقه).

در سال 1365 براي اولين بار راهي جبهه هاي نبرد حق عليه باطل شدم و در سال 1367 پس از اتمام لمعتين و دو جلد اصول فقه مرحوم مظفر راهي حوزه علميه مباركه قم شدم حضرت حجة السلام و المسلمين حاج سيد احمد خاتمي (زيدعزه) اولين استادم بودند كه قسمت هاي زيادي از رسائل و مكاسب را خدمت ايشان تلمذ كردم چنان كه در همين سال ها مدتي نيز از درسهاي آيت الله خرم آبادي و حجة السلام و المسلمين علي محمدي نيز استفاده مي كردم شايد اولين سالهايي كه مي خواستم در درس خارج شركت كنم خدمت حاج آقا خاتمي مي رسيديم؛ جمع چند نفر (شايد 6 الي 8 نفر) بوديم. آن درس با درس خارج مصطلح نيز تفاوتهاي داشت. از محضر استاد خاتمي نيز استفاده هاي فراواني برده ام خداوند بر توفيقاتش بيفزايد از ديگر اساتيد كه از درس خارج آنها استفاده كردم مي توان به اين عزيزان اشاره كرد: حضرت آيت الله العظمي مكارم شيرازي ،حضرت آيت الله العظمي وحيد خراسانى

حضرت آيت الله العظمي سبحاني ، حضرت آيت الله العظمي جوادي آملى وقتي مشغول تحصيل سطوح عليه بودم با مراكز تحقيقاتي نيز همكاريم شروع شد حاصل اولين همكاري ها كتاب هاي زندگي نامه آيت الله دستغيب و ميرزا شيرازي دوم بود كه چاپ هم نشد. اولين كتابي كه نوشتم«آسمان عرفان و سپس«نگين قرآن» و آن گاه«شيخ شريعت» و اخيراً دو جلد سر سفره خدا و با بهار دلها است. چندين مقاله نيز نوشته ام كه از جمله مي توان به مقالات اسماء الحسنى.ادراك عالمي حيلة العدر، روشهاي تبليغي پيامبر اكرم و... اشاره كرد كه دو مقاله اول را براي دانشنامه كلام نوشته ام.

از اولين سالهاي ورود به حوزه علميه به تدريس نيز اشتغال داشته ام كه هم اكنون نيز در حوزه علميه سفيران هدايت به تدريس اشتغال دادم. چند سالي است كه مسئوليت واحد و گروه پاسخ به سؤالات و شبهات را نيز به عهده دارم كه حاصل اين كار پاسخ دهي كتبي به بيش از پنجاه هزار سئوال است هزار پاسخ تلفني و .... مي باشد براي گروه فوق با كمك ديگر مسئولان مركز فرهنگ و معارف قرآن چندين وبلاگ و دو و سه سايت نيز تحصيل كرده ايم .

محمدي، محمدعلي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمدعلى محمدي

محل تولد : همدان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1337/1/1

زندگينامه علمي

حقير در سال 1337 در همدان متولد شدم، پس از فراگيري قرآن مجيد و برخي از كتب متداول آن روز در مكتب خانه هاي رايج آن زمان پرداخته سپس در دبستان تا كلاس پنجم ابتدايي را سپري كرده. در سال 1355 وارد حوزه علميه قم

شدم، ادبيات عرب، معاني بيان و منطق را از محضر اساتيدي از جمله استاد مدرس افغاني استفاده نمودم، معالم الاصول، اصول فقه مظفر، شرح لمعه نيز از اساتيد دروس فقه در آن زمان فرا گرفتم، فلسفه را در حد بدايه الحكمه و نهايه الاحكمه از محضر استاد فياضي شرح منظومه را از استاد گرامي و انصاري شيرازى، بهره گرفتم اسفار را از محضر استاد حسن زاده آملي و جوادي آملي فرا گرفتم.وسايل را از محضر استاد اعتمادي و ديگر بزرگان استفاده كردم. مكاسب و كفايه را بيشتر از محضر استاد ستوده بهره گرفتم. سپس در درس خارج در محضر اساتيدي بوده و هستم كه نوشته شده است. در كنار تحصيل حوزوي تحصيلات كلاسيك را تا سوم نظري ادامه دادم سپس با پذيرش در كنكور تربيت مدرس دانشگاه قم مدرك كارشناسي ارشد را دريافت كردم. و طبق رسم رايج در حوزه ها در فرصت هاي مناسب تبليغ را وظيفه خود ديده از آن غفلت و دريغ نكردم، در مواقع لزوم مناطق محروم كشور را جهت تبليغ مسايل اسلامي برگزيدم. تدوين و نوشتن را طبق توصيه اساتيد بزرگ غنيمت شمرده، در مواردي كه احساس وظيفه مي نمودم از همكاري با نهادهاي مرتبط با نظام مقدس جمهوري اسلامي كوتاهي نمي نمودم از جمله همكاري با گروه تاريخ اسلامي مركز تحقيقات سپاه، دفتر تبليغاتي اسلامي سازمان تبليغات اسلامي و ... و اينك نيز در خدمت مركز تحقيقات فقهي قوه قضاييه مي باشم.

محمدي، مسلم

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

مسلم محمدي

محل تولد : اردل

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1352/1/1

زندگينامه علمي

پس از گذراندن دوران تحصيلي مدرسه در سال

1365تا سال1370سطوح مقدماتي را د رحوزه هاي علميه استان چهار محال و بختياري گذراندم. از سال 1370تا كنون در حوزه علميه قم هستم و دروس سطح تا خارج را گذراندم. و در سال 1379وارد رشته تخصصي كلام و فلسفه سطح 4شدم و اكنون د رحال تدوين مراحل پاياني پايان نامه آن مي باشم كه با عنوان (نسبيت گرائي اخلاق از ديدگاه مكاتب اخلاقي غرب و روشنفكران مسلمان ) نوشته شده است .مدتي در مركز مطالعات حوزه به پرسشهاي ارسالي پاسخ مي دادم و در مجله صباح وابسته به آن مجموعه نيز برخي مقالات از بنده چاپ شده، همچنين مقالاتي د رحوزه مسائل اجتماعي و سياسي در نشريات و روزنامه هاي كشور به چاپ رساندم. از سال 1381تا سال 1383مسئول نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري در دانشگاه علوم پزشكي ايلام د رحال خدمت بودم كه در همان سال اول به عنوان مسئول نمونه كشوري معرفي گرديدم .

لازم به ذكر است از سال 1368تاكنون فعاليتهاي تبليغى در مدارس ،مناطق عشايري ،روستاها ،نيروهاي نظامي و دانشگاههاي سراسر كشور به انجام رسانده ام. الان نيز به عنوان مشاور سردبير و دبير تحرير مجله علمي پژوهشي نشريه انديشه نوين ديني به فعاليت علمي مشغول هستم. لازم به ذكر است كه سطح مجله از نظر علمي ويژه اساتيد دانشگاه و محققين كشور مي باشد. از نظر فعاليت هاي علمي از سالهاي اول طلبگي تا الان به تدريس دروس حوزه از صرف و نحو ،منطق وفلسفه تدريس داشته ام،هم د رحوزه هاي شهرستان و هم قم . و علاوه بر اينها در مركز جهاني علوم اسلامى مدتي تدريس كردم .همچنين مدتي

د رسال1372مدير داخلي مدرسه علميه شهر قصر شيرين بوده ام. از سال 1381تا1383 تدريس در دانشگاههاي علوم پزشكي و آزاد اسلامي ايلام را عهده دار بودم و سال1384تربيت معلم شهيد رجائي تهران و ترم قبل والان دانشگاه قم ،و همچنين در ترم گذشته و همچنين جهت ترم آينده دانشگاه تهران (ميدان انقلاب) تدريس به عهده گرفته ام .

محمدي، منوچهر

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

دكتر منوچهر محمدي در سال 1318 هجري شمسي در كرمان متولد شده است. وي مدرك كارشناسي ارشد خود را در رشته علوم سياسي از دانشگاه شهيد بهشتي و دكتراي خود را در رشته روابط بين الملل از آمريكا اخذ نموده است. دكتر محمدي مديريت گروه روابط بين الملل دانشگاه تهران و عضويت هيئت علمي دانشكده حقوق و علوم سياسي را دارا مي باشد. گروه : علوم انساني رشته : علوم سياسي گرايش : مطالعات بين الملل والدين و انساب : نام پدر منوچهر محمدي، حسين محمدي و كارمند جزء ثبت اسناد و داراي 11 فرزند بود.خاطرات كودكي : منوچهر محمدي قبل از رفتن به دبستان 30 جزء قرآن را نزد ملاي مكتبي به اتمام رسانيد.اوضاع اجتماعي و شرايط زندگي : منوچهر محمدي در خانواده اي مسلمان و متدين و نسبتاً فقير بدنيا آمد.تحصيلات رسمي و حرفه اي : منوچهر محمدي پيش از ورود به دبستان در مكتب خانه خواندن قران را فرا گرفت. دوره ابتدايي را در دبستان اسلامي وابسته به جامعه تعليمات اسلامي به پايان رسانيد و سه سال دوره اول متوسطه را در دبيرستان امام خميني (پهلوي سابق) كرمان گذراند و به علت فقر مالي به دانشسراي مقدماتي رفت و پس از اخذ ديپلم در رفسنجان

مشغول تدريس شد. وي در سال 1345 تحصيلاتش را در دانشكده حقوق دانشگاه تهران ادامه داد. مدارك دانشگاهي ايشان به ترتيب زير است: - كارشناسي حقوق سياسي از دانشكده حقوق و علوم سياسي دانشگاه تهران در سال 1349 - كارشناسي ارشد علوم سياسي از دانشگاه شهيد بهشتي در سال 1352 - كارشناسي ارشد علوم سياسي از دانشگاه ويسكانسين مديسون آمريكا در سال 1355 - دكتري مطالعات بين المللي از دانشگاه كاروليناي جنوبي در شهر كلمبيا - آمريكا در سال 1358فعاليتهاي ضمن تحصيل : منوچهر محمدي پس از اخذ ديپلم در رفسنجان به تدريس مشغول شدند.همسر و فرزندان : منوچهر محمدي متاهل و داراي همسر و چهار فرزند مي باشد.وقايع ميانسالي : منوچهر محمدي با توجه به شرايط اجتماعي و اقتصادي از وزارت آموزش و پرورش استعفا داد و به استخدام شركت ملي نفت در جنوب در آمد و مدت شش ماه در مناطق نفت خيز خوزستان در امور اداري مشغول خدمت شد. در سال 1354 با توجه به شرايط سياسي و اجتماعي و علاقه به ادامه تحصيل از شركت نفت استعفا داد و عازم آمريكا گرديد و مدت يكسال در دانشگاه ويسكانسين به تحصيل پرداخت و موفق به اخذ كارشناسي ارشد در رشته علوم سياسي گرديد. وي همچنين توانست دكتري خود را در رشته مطالعات بين الملل كسب كند و با توجه به نياز انقلاب به كشور ايران بازگشت.مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : خدمات علمي و اجرايي: - 1369 -1370، معاون حقوقي و امور مجلس وزارت دفاع و پشتيباني نيروهاي مسلح - وزارت دفاع - 1368 -1369، مشاور حقوقي وزير دفاع - وزارت دفاع

- 1364 -1368، مشاور حقوقي مديرعامل صنايع دفاع - 1363، وزارت فرهنگ و آموزش عالي - 1360 -1362، معاون نخست وزير و سرپرست دفتر خدمات حقوقي بين المللي - 1359 -1360، استانداري سيستان و بلوچستان - 1358 -1359، فرمانداري خرمشهر - از 1363 تا كنون، عضو هيئت علمي در دانشكده روابط بين الملل دانشگاه تهران - 1360-1362 معاون دانشجويي وزارت فرهنگ و آموزش عالي - 1377-1380 مشاور حقوق بين المللي مدير عامل شركت بيمه ايران - 1384 معاونت امور بين الملل موسسه پژوهشي، فرهنگي انقلاب اسلامي - 1378 رئيس كميته حقوقي شوراي عالي انقلاب فرهنگي - مدير گروه علوم سياسي موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره)فعاليتهاي آموزشي : عناوين دروس آموزشي ارائه شده توسط منوچهر محمدي: كارشناسي ارشد: - انقلاب اسلامي و روابط بين الملل - سمينار روابط خارجي ايران - سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران دكتري: - ايران و كشورهاي همسايه - سياست خارجي ايران در تئوري و عملي آثار :استراتژي آمريكا بعد از 11 سپتامبر آمريكا روياروي اسلام ويژگي اثر : انتشارات سروش -13822 انقلاب اسلامي در مقايسه با انقلابهاي فرانسه و روسيه ويژگي اثر : تاليف 13743 انقلاب اسلامي در ميان انقلابهاي بزرگ جهان ويژگي اثر : مقاله4 انقلاب اسلامي و نظام جهاني ويژگي اثر : مقاله5 انقلاب اسلامي، زمينه ها و پيامدها ويژگي اثر : دفتر نشر معارف 13806 بازتاب جهاني انقلاب اسلامي

ويژگي اثر : در دست چاپ7 بيداري جهان اسلام ويژگي اثر : مقاله8 پيشنهادات ضروري براي مسئولين جمهوري اسلامي در برخورد با تحولات جديد ويژگي اثر : مقاله9 تحليلي بر انقلاب اسلامي ويژگي اثر : چاپ امير كبير - چاپ يازدهم 138310 تحليلي بر كودتاي 28 مرداد 1332 ويژگي اثر : مقاله11 تحول اداري تغيير در شيوه يا اصول ويژگي اثر : مقاله12 تقابل دين و آزادي ويژگي اثر : مقاله13 دكترين تعامل سازنده خارجي جمهوري اسلامي ايران ويژگي اثر : تاليف14 رابطه امام خميني و مردم در انقلاب اسلامي ويژگي اثر : مقاله15 سياست خارجي جمهوري اسلامي ويژگي اثر : نشر دادگستر - 138016 ضربه پذيري منافع امنيتي ايالات متحده آمريكا ويژگي اثر : مقاله17 مافياي قدرت ويژگي اثر : مقاله18 مروري بر سياست خارجي دوران پهلوي ويژگي اثر : تاليف، دادگستر، 1377

محمديان، محمدتقي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد تقي محمديان

محل تولد : نورآباد لرستان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1351/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب محمد تقي محمديان در سال 1351 در يك خانواده مذهبي در شهرستان نورآباد لرستان متولد شدم. دوران ابتدايي را در سال 1362 تمام كردم. سال اول و

دوم و سوم راهنمايي را در دوران جنگ سپري كردم. حال و هواي جبهه و شهادت برادر بزرگم بر روحيه من تأثير عميقي گذاشت و باعث شد كه اين حقير ، سال سوم راهنمايي عازم جبهه شوم براي اولين بار. در پاييز 1366 به حوزه علميه سيد مرتضي علم الهدي نورآباد رفته و ثبت نام كردم. اما آن سال را نيز با رفتن به جبهه گذراندم و اصولا حال و هواي جبهه نمي گذاشت به درس فكر كنيم.

در طول سال 1366 فقط صرف مير را خوانديم . مجدداً در بهار سال 1367 به جبهه رفتيم كه تا پايان جنگ تحميلي ادامه داشت. سال 67 و 68 را در نورآباد با موفقيت تمام درس خوانديم هدايه و صمديه را پيش استاد بزرگوار آقاي رضواني (از طلاب مهاجر افغاني) كه مدرس حوزه علميه بودند با موفقيت تمام كرديم. سيوطي و باب رابع مغني ، حاشيه ملاعبدالله در منطق و ... يادم هست كه در اكثر امتحانات نمره خيلي خوبي مي گرفتم. در امتحان باب رابع مغني بيست گرفتم و همين باعث شد كه يك تخته پتوي يك نفر به من جايزه دهند.

عطش زيادي به تحصيل در قم داشتم چندين بار اقدام مي كردم اما ميسر نمي شد. با دو نفر از دوستان همشهري تصميم گرفتيم كه به حوزه علميه جعفريه پاكدشت (تهران) بريم. علت اين تصميم اين بود كه امام جمعه و مسئول حوزه اين شهرستان حجة الاسلام و المسلمين كاظمي (آل كاظمي) از همشهريان ما بود. عالم فاضل و وارسته اي است. مخصوصا خلف مرحوم آيت الله شيخ فرج الله موموندي است كه ايشان از

شاگردان آية الله نائيني و آيت الله اصفهاني قدس سره هم بوده اند و در منطقه غرب داراي آوازه و نفوذ زيادي هستند و همين جاذبه معنوي آن مرحوم ما را به حوز ه علميه فرزندانشان كشاند. يك سال در آنجا درس خواندم و البته ادبيات هم تدريس مي كردم. ولي دوري راه و محيط اين حوزه علميه كه محيط حوزه و ..... نمي توانست ذهن و جان مرا كه نام قم در گوشه گوشه ي قلبم نوشته شده بود سيراب كند لذا بعد از يك سال به بروجرد برگشتم. رياست حوزه با مرحوم حجة الاسلام و المسلمين نواب بود، كه خود ايشان و مرحوم حجةالاسلام و المسلمين حسين دوست هم استاد بودند و به اين حقير و به حجة الاسلام والمسمين حقيان كه اكنون امام جمعه شهر كرج است عنايت بسيار داشتند . شرح لمعه و اصول مظفر را در نزد اين دو بزرگوار خوانديم. در عين حال بنده در بروجرد تدريس هم مي كردم . ادبيات ، جامع المقدمات، منطق و ... و حتي باعث تدريس حقوق مي گرفتم. بعد از اتمام لمعتين و اصول به فكر آمدن به قم افتادم. ثبت نام كردم و به طور متفرقه در امتحانات قم شركت مي كردم تا اينكه در سال 1373 با نمرات عالي قبول شدم و وارد حوزه علميه قم (المقدسه) شدم. دو سال در خوابگاه جعفريه پشت بيمارستان آيةالله گلپايگاني ساكن بودم.

و در سال 1374 ازدواج كردم اما باز آن سال در خوابگاه بودم. از سال 1375 خانواده را به قم منتقل كردم تا با دقت و حدت بيشتري به تحصيل

بپردازم. دوران سختي را داشتيم با هفده هزار تومان شهريه كه ده هزار تومان آن را به كرايه خانه مي داديم روزگار سپري مي كرديم و البته فضل خدا همواره كمك و مدد بوده و هست.

به شدت به تحصيل مشغول بودم درسها را مباحثه مي كردم مي خواندم و مي نوشتم گاهي مباحثه هاي ما ساعت 9 و 10 شب طول مي كشيد در اين سالها تصميم گرفتم كه پرونده تحصيلات كلاسيك را از بروجرد (مدرسه ايثارگران) به مدرسه ايثارگران قم منتقل كنم.

و نم نمك دوره دبيرستان را هم مي خواندم. در سال 1377 در آزمون ورودي دانشگاه مفيد ثبت نام كردم و در رشته فلسفه قبول شدم . دانشگاه مفيد در مقطع كارشناسي از نظر علمي ، دانشگاه خوب است و اساتيد قوي را دعوت مي كند.

دوره كارشناسي را با رتبه الف در سال 1380 (بهمن ماه) تمام كردم. و همان سال در امتحانات كارشناسي ارشد سراسري شركت كردم و با رتبه دو رقمي 17 قبول شدم. رشته فلسفه را در دانشگاه علامه طباطبايي ادامه دادم.

در سال 1384 پايان نامه خود كه در حوزه فلسفه دين (بررسي مسأله فناناپذيري روح) كه چندين مقاله از فيلسوفان غربي در باره جاودانگي روح و حيات پس از مرگ بود ترجمه كردم و بر اساس مباني اسلامي و فلسفه صدرايي و .... مشايي نقد كردم. نمره پايان نامه من عالي شد. قصد داشتم همان سال دكتراي فلسفه را هم ادامه دهم اما برخي مشكلات زندگي مانع شد. در همان سال آخر دانشگاه به عنوان محقق با موسسه پژوهشي – آموزشي امام خميني (ره) در قم همكاري مي كردم

و در بخش دائرة المعارف علوم عقلي به عنوان محقق در اصطلاح يابي فلسفي مشغول بودم دو سالي در آنجا همراه با تحصيل در حوزه به حيات علمي خود ادامه مي دادم.

در اول سال 1385 تحصيلي تقاضاي سطح چهار نمودم بعد از بررسي پايان نامه كارشناسي ارشد دانشگاه آن را پذيرفته و اجازه دادند كه به دنبال موضوع براي سطح چهار حوزه علميه قم باشم.

موضوع را انتخاب كردم « تعامل فلسفه و تفسير» و موضوع تصويب شد و طرح آن را هم نوشتم و طرح نيز پس از نقضي و ابرامي تاييد شده بالاخره هم اكنون مشغول نوشتن رساله سطح 4 هستم و استاد راهنماي اين طرح آقاي دكتر محمد حسن زماني است. و استاد مشاوره بنده هم دكتر احمد عابدي مي باشد.

لازم به يادآوري است كه مدت يك سال است كه در دانشگاه علوم پزشكي رفسنجان هم به عنوان هيئت علمي دانشگاه مشغول به تدريس هستم و هم اكنون هفته اي سه روز براي تدريس به دانشگاه رفسنجان مي روم.

و از تاريخ 15/10/1386 هم در واحد ترجمه پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي قم مشغول به خدمت هستم.باشد تا خداوند سبحان عاقبت امر ما را ختم به خير نمايد. آمين. و صلي الله علي محمد و آل الطاهرين و الحمدلله رب العالمين.

محمود، محمود

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

يكى از دانشمندان و مورخان دوران مشروطيت است كه در اواخر عمر اثرى بسيار ارنزده و محققانه به نام روابط سياسى ايران و انگليس در قرن نوزدهم در هشت مجلد تنظيم و انتشار داد. تولد او در 1259 ش اتفاق افتاد. تحصيلات قديم را نزد اساتيد روز و تحصيلات جديد را

در مدرسه امريكائى به پايان رسانيد. در اوايل مشروطيت در سلك آزاديخواهان درآمد و عضو حزب دموكرات گرديد و در آن هنگام مقالاتى به طرفدارى از آزادى و مشروطه در جرايد مى نوشت. مدتى به كارهاى دولتى اشتغال ورزيد و در وزارت پست و تلگراف مقاماتى را طى نمود. در اوايل سلطنت رضاشاه مدتى سرپرست محصلين وزارت پست و تلگراف در اروپا بود. در 1324 پس از روى كار آمدن قوام السلطنه به استاندارى تهران رسيد و در دوره پانزدهم از نجف آباد وكيل شد. در تشكيل حزب دموكرات ايران با قوام السلطنه همكارى نزديك داشت و يكى از عوامل مؤثر حزب به شمار مى رفت. پس از پايان دوره پانزدهم از كارهاى سياسى كناره گرفت و به تحقيق و تتبع در تاريخ پرداخت چند كتاب نيز ترجمه نمود كه از جمله جنگ نفت اثر موهر و شهريار ماكياول مى باشد. در اواخر عمر از نعمت بينائى محروم گرديد و در 1344 ش در 85 سالگى وفات يافت. وى خواهرزاده عسگر گاريچى تبريزى صاحب بزرگترين مؤسسه حمل و نقل در اوايل مشروطيت است. محمود در تنظيم و تأليف بعضى از كتب مورخين بعد از شهريور 20 دست داشت. نام خانوادگى وى ابتدا پهلوى بود.

(1344 -1261 ش)، نويسنده و مترجم. در تبريز به دنيا آمد. از آزاديخواهان صدر مشروطيت بود. نام اصليش محمود پهلوى بود كه بعدها به محمود محمود تغيير داد. خدمات دولتى او در وزارت پست و تلگراف و سپس در اداره راديو بود و مدتى نيز سمت استاندارى تهران را به عهده داشت. همچنين در دوره ى پانزدهم نماينده ى مجلس شوراى ملى بود. وى مقالاتى در مجله ى «آينده» و روزنامه ى

«ستاره ى ايران» و ديگر مجلات به چاپ مى رساند. او كتابهاى «تعليم و تربيت در خانواده»، «تعليم و تربيت در مدرسه»، «تربيت ايرانى براى جامعه ى ايرانى» را با نام مستعار رسول نخشبى منتشر كرد. از ديگر آثار وى: «تاريخ روابط سياسى ايران و انگليس در قرن نوزدهم ميلادى»، در هشت مجلد؛ «شهريار»، ترجمه؛ «جنگ نفت»، ترجمه.[1]

برگرفته از كتاب :اثرآفرينان (جلد اول-ششم)

منابع زندگينامه :[1] دايرةالمعارف فارسى (2701/ 2)، شرح حال رجال (45 -44/ 4)، فهرست كتابهاى چاپى فارسى (2184/ 2 ،1066 ،708/ 1)، كلك (س 5، ش 55 و 56، ص 388 -382)، مؤلفين كتب چاپى (87/ 6).

محمودي اصل، حميد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حميد محمودي اصل

محل تولد : تبريز

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1341/1/1

زندگينامه علمي

من در شهر تبريز مدرسه طالبيه از سال 1362 وارد حوزه شده ام.بعد از يك سال و نيم وارد حوزه علميه قم شدم. سطح را تا سال 1368 تمام كردم.در كنار دروس معمول حوزه از اساتيد برجسته اخلاق همچون آيت الله مشكينى، اميني و كربلائي و مظاهري بهره جستم. درس خارج را از سال 1374 در خدمت استاد سبحاني (اصول) و استاد مكارم (فقه) بودم. فلسفه بدايه و نهايه را با آقاي ممدوحي و مقداري از منظومه را از استاد شيرازي تلمذ كرده ام. فلسفه غرب را از استاد خاتمي و ملكيان استفاده كرده ام. شرح تجريد و كلام جديد را به ترتيب در حوزه و دانشگاه قم (تربيت مدرس) خوانده ام مطالعات زيادي (ده سال) در زمينه روانشناسي رفتاري شروع كرده ام و الان تحقيقات و تدريس و سمينارهاي فراوان در تبريز برگزار مي كنم.در

حوزه هنر فيلم بيني و مطالعات سينمايي را از سال 1375 در حوزه هنري قم شروع كردم و الان نيز با كارگردانهاي جهان همچون اسكوريزي و كوبريك ارتباط فكري دارم. الان در تبريز مورد مشاوره سازمانهاي صنعتي و كارشناس كلينيك خانواده و مشاوره جمعيت هلال احمر در حوزه مهارتهاي زندگي در خدمت جوانان هستم. عمده دغدغه من استخراج از منابع ديني در خصوص مهارتهاي رفتاري مي باشد.

محمودي بختياري، عليقلي

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عليقلي محمودي بختياري ، در هفتم آذرماه سال 1311 شمسي چشم به جهان گشود. پس از آنكه تحصيلات مقدماتي را به پايان رساند ، در سال 1332 براي ادامه ي تحصيل راهيِ تهران شد و پس از گذراندن سال ششم متوسطه در دبيرستان مروي ، به دانشكده هاي حقوق و ادبيات راه يافت ؛ اما رشته ي ادبيات را برگزيد و در سال 1337 از دانشكده ادبيات فارغ التحصيل گرديد. محمودي در سال 1338 دوره ي فوق ليسانس علوم اجتماعي را گذراند و در سال 1342 دوره ي دكتراي رشته ي زبان شناسي و زبان هاي باستاني ايران را پي گرفت و از دانشكده ادبيات دانشگاه تهران به اخذ درجه ي دكترا توفيق يافت. وي از سال 1339 به استخدام وزارت فرهنگ درآمد و دو سال معاونت اداره ي تأليف و ترجمه ي اداره ي كل نگارش و سرپرست نظارت بر كتاب هاي درسي را به عهده داشت. در شهريور سال 1346 براي تدريس وارد دانشكده ادبيات دانشگاه تهران دعوت شد و از مهرماه همان سال با تأسيس دانشكده علوم و ارتباطات اجتماعي ، به اين دانشگاه رفت. دكتر محمودي ، در سال 1349 به دانشگاه ابوريحان

بيروني ( دانشسراي عالي سپاه دانش - دانشگاه سپاهيان انقلاب ) مأموريت يافت. در سال 1350 با حفظ سمت به معاونت دانشگاه ابوريحان بيروني منصوب گرديد. او در سال 1351 از اين سمت كناره گرفت و تا سال 1359 ، مديريت گروه بنيادهاي آموزش و پرورش را عهده دار گرديد.آنگاه در سال 1355 بنا به دعوت دانشگاه كلمبيا ، به مدت يك سال به تدريس و مطالعه و تكميل دوره ي زبان شناسي در آن دانشگاه اشتغال داشت و پس از بازگشت به ايران ، دوباره بنا به دعوت دانشگاه يوتا ، سفري دو ماهه به آمريكا رفت.گروه : علوم انساني رشته : علوم اجتماعي گرايش : زبان شناسي والدين و انساب : عليقلي محمودي بختياري ، فرزند مهراب ، نوه ي حاج عبدالله خان بهداروند و نبيره ي محمودخان ، رئيس و سردودمان ايل بختياروند هفت لنگ بختياري مي باشد.تحصيلات رسمي و حرفه اي : عليقلي محمودي بختياري ، تحصيلات مقدماتي را در مكتب سنتي گذراند ، سپس به دبستان رفت و با امتحان ورودي به كلاس چهارم راه يافت. آنگاه دوره ي اول و دوم متوسطه را در خرم آباد و سال سوم را در اليگودرز و سال هاي چهارم و پنجم را در بروجرد به انجام رسانيد. وي در سال 1332 براي ادامه ي تحصيل راهيِ تهران شد و پس از گذراندن سال ششم متوسطه در دبيرستان مروي ، در كنكور دانشگاه شركت جست و به دانشكده هاي حقوق و ادبيات راه يافت ؛ اما رشته ي ادبيات را برگزيد و در سال 1337 از دانشكده ادبيات فارغ التحصيل گرديد. محمودي در

سال 1338 دوره ي فوق ليسانس علوم اجتماعي را گذراند و در سال 1342 دوره ي دكتراي رشته ي زبان شناسي و زبان هاي باستاني ايران را پي گرفت و از دانشكده ادبيات دانشگاه تهران به اخذ درجه ي دكترا توفيق يافت.مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : عليقلي محمودي بختياري از سال 1339 به استخدام وزارت فرهنگ درآمد و دو سال معاونت اداره ي تأليف و ترجمه ي اداره ي كل نگارش و سرپرست نظارت بر كتاب هاي درسي را به عهده داشت. وي در سال 1350 با حفظ سمت به معاونت دانشگاه ابوريحان بيروني منصوب گرديد و در سال 1351 از اين سمت كناره گرفت و تا سال 1359 ، مديريت گروه بنيادهاي آموزش و پرورش را عهده دار بود.فعاليتهاي آموزشي : عليقلي محمودي بختياري در دبيرستان هاي فيروزبهرام ، رازي ، اديب و چند دبيرستان ديگر تدريس نمود. سپس در شهريور سال 1346 براي تدريس ادبيات فارسي و رشته ي مترجمي دانشكده ادبيات دانشگاه تهران دعوت به كار شد و از مهرماه همان سال با تأسيس دانشكده علوم و ارتباطات اجتماعي ، براي تدريس ادبيات معاصر و فن نويسندگي فراخوانده شد. وي از سال 1338 با تصويب شوراي علمي دانشكده به عنوان استاد تمام وقت مشغول به كار شد و علاوه بر تدريس ادبيات معاصر و آيين نگارش ، درس هاي ادبيات كلاسيك « فرهنگ و تمدن ايران » نيز به او واگذار گرديد. دكتر محمودي ، در سال 1349 به دانشگاه ابوريحان بيروني ( دانشسراي عالي سپاه دانش - دانشگاه سپاهيان انقلاب ) مأموريت يافت. آنگاه در سال 1355 بنا به دعوت

دانشگاه كلمبيا ، به مدت يك سال به تدريس و مطالعه و تكميل دوره ي زبان شناسي در آن دانشگاه اشتغال داشت و پس از بازگشت به ايران ، دوباره بنا به دعوت دانشگاه يوتا ، سفري دوماهه به آمريكا رفت.مراكزي كه فرد از بانيان آن به شمار مي آيد : عليقلي محمودي بختياري از سال 1334 با همكاري دوستانش « انجمن ادبي دانشكده » را بنياد نهاد ، كه يكي از انجمن هاي فعال و پربار آن روزگار بود.ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : عليقلي محمودي بختياري از دوران كودكي آغاز به سرودن شعر كرد و در دوران دانشجويي رسماً كارِ شعر و شاعري را شروع نمود و در آغاز شعرهاي فارسي سره مي سرود ، اما وي هيچ وقت به شعر و شاعري متظاهر نبود. در سال 1351 در پايان كتاب « شكرستان » ، نمونه هاي شعر خود را به چاپ رسانيد و در سال 1357 نيز در آخرِ كتاب « گنج راز » به عنوان نمونه ، اشعاري ارائه كرد. از فعاليت هاي دكتر محمودي در زمان معاونت دانشگاه ابوريحان بيروني ، ايجاد بخش دانشجويان خارجي بود و در كنار آن ، طرح بازآموزي زبان و فرهنگ ايراني را به استادان و دبيران زبان و ادبيات فارسي دانشگاه هاي هند و پاكستان به تصويب رسانيد. وي در سال 1356 خود سفري به پاكستان كرد و با ديدار از دانشگاه هاي سراسر آن كشور ، زمينه ي مساعدي را براي فراخواني همه ي استادان زبان و ادبيات فارسي سراسر شبه قاره هند و پاكستان فراهم نمود. او در سال 1357 به

مصر سفر نمود و ضمن ديدار از دانشگاه هاي قاهره و اسكندريه ، در دانشگاه عين الشمس قاهره سخنراني كرد و طرح گسترش زبان فارسي در آن دانشگاه را با توجه به كثرت داوطلب پي ريزي نمود.جوائز و نشانها : در سال 1356 ، كتاب « زمينه ي فرهنگ و تمدن ايران » عليقلي محمودي بختياري به عنوان كتاب درسي در بخش خاورشناسي دانشگاه يوتا انتخاب شد.آثار : او - تو - من ويژگي اثر : عرفان از ديدگاه حافظ.2 بابل دل ايرانشهر ، چرا حافظ ؟ ، خاقاني در ايوان مدائن ، دفتر دوم فرهنگ و تمدن ايران ، دفتر دوم گنج گهر ، راهي به مكتب حافظ ، زايش دوباره در آفرينش و عشق از ديدگاه مولانا جلال الدين بلخي ، زمينه ي فرهنگ و تمدن ايران ، شكرستان ، فراز و نشيب سياست و شيوه ي كشورداري ايران ، كمينگاه دشمن، كوروش در بابل ، گنج راز ، گنج گهر ويژگي اثر : نمونه هاي نثر و نظم.16 هفت نگار در هفت تالار ويژگي اثر : تحليلي اجتماعي از هفت پيكر نظامي.17 ويرايش و آرايش دفتر يكم سبك شناسي ( تاريخ تطور شعر فارسي ) ويژگي اثر : تأليف: ملك الشعراي بهار.

محمودي، احمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد احمد محمودي

محل تولد : اصفهان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1336/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب سيد احمد محمودي در سال 1336 در يك خانواده روحاني

و اهل علم كه پدر و اجداد همه روحاني و مبلغ دين بوده اند در محلي به نام جزه كوهپايه چشم به جهان گشودم و پس از گذراندن دوران تحصيلات كلاسيك در حوزه علميه اصفهان مشغول به تحصيلات حوزوي شدم و پس از گذراندن چهار سال تحصيلي در حوزه علميه اصفهان، جهت ادامه تحصيلات در حوزه علميه قم مشغول تحصيل شدم و ضمن تحصيلات به تدريس ادبيات، اصول، منطق، فقه پرداختم و از اساتيد بزرگوار حوزه علميه قم در رشته هاي فقه و اصول، فلسفه و كلام، عرفان و غيره بهره فراواني گرفتم به ويژه از درس خارج فقه و اصول حضرت آيت الله فاضل لنكراني حدود پانزده سال بهره علمي بردم و هم زمان نيز از سال 1365 تاكنون در دانشگاه اصفهان و علوم پزشكي مشغول تدريس معارف اسلامي مي باشم. در سال 1381 موفق به مرتبه استادياري مدرك (دكترا) در رشته معارف اسلامي از وزارت علوم و تحقيقات و فناوري شدم و داراي تأليفات و مقالات متعددي مي باشم و اينك به عنوان مدير گروه معارف اسلامي دانشگاه اصفهان و نيز امام جمعه شهرستان كوهپايه مشغول خدمت به اسلام و نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران مي باشم اميد است مورد رضايت خداوند متعال و صاحب حوزه هاي علميه حضرت بقية الله اعظم بوده است.

محمودي، اميرملك

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

امير ملك محمودي

محل تولد : اليگودرز

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1351/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب امير ملك محمودي فرزند جواد شماره شناسنامه: 1347 متولد 1351 صادره از اليگودرز لرستان پس از تحصيلات دوره راهنمايي در روستاي «مغانك سفلي» از توابع شهرستان اليگودرز در سال 1368

وارد حوزه علميه قم شدم و در كنار دروس حوزوي به درس هاي كلاسيك نيز ادامه دادم و نيز كلاسهاي كامپيوتر، ورزش، نويسندگي، روش تحقيق و نگارش، دوره هاي تربيت مربي كودكان و نوجوانان، دوره تربيتي مربي قرآن و مهارتهاي تبليغ و تخصصي تبليغ را نيز با موفقيت طي نمودم.

در كنار تحصيل با جديّت و در حدّ توان به تبليغ علوم اسلامي در سطح شهرستانها مساجد، روستاها، مدارس، دبيرستان ها، دانشگاهها، زندانهاي مختلف در سراسر كشور پرداخته و سپس به عشق و علاقه اي كه به نوشتن داشتم از سال 1360 تاكنون به كارهاي مقاله نويسي و نوشتن ادامه داده كه در سال 1374 با جديت به كار چاپ و نشر روي آوردم كه تاكنون به لطف الهي توفيق داشته ام بيش از پنجاه اثر در زمينه هاي مختلف: ديني، اجتماعي، خانوادگي، روان شناسي، جوانان تأليف نمايم.

اكثر كتب اينجانب به بيش از بيست بار تجديد چاپ شده اند و بعضي از تأليفات اينجانب در سطح كشور در وزارت خانه هاي مختلف و ساير مراكز به صورت كتاب مسابقه انتخاب شده است و فعلاً نيز با عنايت باري تعالي و عشق و علاقه اي كه به كار علمي، پژوهشي و تأليف دارم با تمام توان مشغول به كار نوشتن و تأليف هستم.

محمودي، حسن

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حسن محمودي

محل تولد : كرج

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1356/1/1

زندگينامه علمي

. اينجانب حسن محمودي متولد1356درمحمدشهر كرج مي باشم درسال 1376بواسطه اشنايي بااقاي محسن عباسي راهي حوزه علميه اصفهان شدم ودرانجا از محضر اساتيد بزرگوارچون ايت الله مظاهري وايت الله ناصري دولت ابادي وايت الله مهدوي وحجج اسلام اقايان عبوديت وكشكولي ومعمارمنتظرين وديگربزرگان بهرهها

بردم

محمودي، محسن

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد محسن محمودي

محل تولد : محلات

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1343/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب در سال 1360 توفيق تشرف به حوزه علميه قم يافتم. در مدرسه مرحوم آيةالله العظمي گلپايگاني قدس سره مشغول تحصيل شدم، سپس در درس شرح لمعه مرحوم آيةالله وجداني فخر(ره) حضور يافم، مكاسب را در محضر مرحوم آيةالله پاياني (ره) و بالاخره كفايه را در محضر آيةالله اعتمادي مدظله خواندم. خارج فقه و اصول را در محضر آيةالله العظمي مكارم شيرازي مدظله آغاز كردم. بالاخره فقه ايشان را بيش از 10 سال ادامه داده و نظر به تعطيل شدن اصول ايشان، يك دوره اصول را در محضر حضرت آيةالله سبحاني مدظله خواندم در درس فقه حضرت آيات عظام فاضل لنكراني، صافي گلپايگاني مدظله و تبريزي (ره) حضور يافتم. از محضر حضرت آيةالله جوادي آملي در تفسير و حضرت آيةالله مظاهري در اخلاق بهره مند شدم. فلسفه را در محضر آيةالله ممدوحي آموختم.

سپس در مركز تخصصي تفسير و علوم قرآني دوره چهار ساله را گذراندم.هم اكنون نيز در دانشگاه آزاد اسلامي، حوزه علميه و دانشگاه شهيد محلاتي تدريس داشته و توفيق همكاري با راديو معارف را به عنوان كارشناس داشته ام.بيش از 10 سال است كه با انتشار مقالات و مطالب در زمينه هاي گوناگون در دو هفته نامه فرهنگ اسلام در عرصه مطبوعات حضور دارم.آنچه كه نوشتم امتثال امر بود وگرنه هرگز خود را لايق ندانسته و آنچه نصيبم گرديده به بركت دعاي خير والدين و فضل الهي بود كه اميدوارم توفيق شكرگذاري آن را داشته باشم.

محمودي، محمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد محمودي

محل تولد :

نجف اشرف

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1340/1/1

زندگينامه علمي

سال 1354 وارد حوزه علميه شيراز شدم و در مدرسه حكيم كه زير نظر شهيد محراب آية الله دستغيب قدس سره اداره مي شد مشغول تحصيل شدم. ادبيات را نزد اساتيد بزرگوار آقايان سيد محمود آية اللهي و سيد هاشم دستغيب خواندم. منطق را نيز نزد مرحوم حجة الاسلام والمسلمين سيد احمد آية اللهي تلمذ نمودم. سال 1356 وارد حوزه علميه قم شده و در مدرسه حجتيه ساكن شدم اصول فقه را نزد مرحوم حجة الاسلام و المسلمين سلطاني (امام جمعه اردستان) خواندم و شرح لمعه را از حجج اسلام آقايان باكوئي (زين العابدين) و وجداني فخر قدس سره آموختم. رسائل را نزد جناب حجة الاسلام والمسلمين حاج شيخ علي اصغر حجتي زاده خواندم. مكاسب محرمه را نزد حجة الاسلام والمسلمين سيد علي محقق داماد خواندم و بيع را از مرحوم آية الله شيخ نقي ستوده آموختم. خيارات مكاسب را نزد آية الله علوي گرگاني خواندم. استاد كفايه مرحوم آية الله ستوده مي باشند كه عمده آن را نزد وي خواندم و بخشي از آن را نزد آية الله محسن دوزدوزاني و اندكي نيز نزد مرحوم آقاي عبايي خراساني خواندم. شرح منظومه سبزواري را نزد آية الله ممدوحي خواندم و در درس بداية الحكمه آقاي جليلي تبريزي شركت كردم.

از سال1363پس از پايان سطح، نزد حضرات آيات عظام مكارم شيرازي، فاضل لنكراني، مرحوم ميرزا جواد تبريزي قدس سره دروس خارج فقه و اصول را خواندم كه البته دوره كامل اصول را نزد آية الله العظمي مكارم شيرازي

دامت بركاته، همزمان در درس فقه معظم له نيز شركت مي كردم كتاب الحج و حدود و ديات را نزد آية الله العظمي فاضل لنكراني دامت بركاته تلمذ نمودم و كتاب الصلاة را نزد مرحوم ميرزا جواد تبريزي قدس سره خواندم. در كنار دروس اصلي حوزه هم زمان در محضر عموي پدرم مرحوم آية الله علامه محمد باقر محمودي قدس سره به تحقيق و تصحيح در متون حديث و تفسير به ويژه مناقب اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام پرداختم.

اولين اثري كه منتشر شد فهرست جامع و كامل شواهد التنزيل حاكم حسكاني نيشابوري بود كه به عنوان جلد سوم اين كتاب ارزشمند در سال 1411هجري قمري به چاپ رسيد. اكنون در جاهاي مختلف علمي و چند مركز تحقيقاتي به پژوهش ،تاليف و تصحيح متون حديثي اشتغال دارم كه بيشترين آنها در مجمع احياء فرهنگ اسلامي قم مي باشد كه عضو هيئت علمي و هيئت امناء آن نيز مي باشم ، همچنين در بخش تحقيقات كتابخانه بزرگ آية الله العظمي مرعشي نجفي قدس سره با جمعي از دوستان به تاليف مجموعه ارزشمند در موسوعه الامامه في نصوص اهل السنه مشغولم كه تا كنون پنج جلد آن منتشر شده است كه درسال 1385 به عنوان ممتاز كتاب سال حوزه دست يافته است. با دار الحديث نيز همكاري علمي دارم. همچنين با ميراث قرآني شيعه كه زير نظر كتابخانه تخصصي قرآن و وابسته به دفتر آية الله العظمي سيستاني منتشر ميشود همكاري دارم.

محمودي، محمدحسين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد حسين محمودي

محل تولد : نهبندان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد

: 1346/1/4

زندگينامه علمي

در مورخه 4/1/1346 در شهرستان نهبندان در جنوب خراسان بدنيا آمد. دوره ابتدايي و راهنمايي را در زادگاه خود گذراند و سپس جهت تحصيل علوم حوزوي به زاهدان رفت پس از يكسال و اندي به شهر رضوي و در نهايت در سال 1363 وارد حوزه علميه گرديد . دروس سطح را تا سال 1370 به پايان رسانيد و از سال 1370 از محضر بزرگان حوزه حضرات آيات منتظري و مكارم شيرازي، سبحاني و وحيد خراساني بهره مند گرديد . همزمان با دروس حوزه علميه ، ديپلم را بصورت متفرقه اخذ و وارد دانشگاه باقر العلو م گرديد . پس از پايان دوره كارشناسي كارشناسي ارشد روابط بين الملل را به اتمام رسانيد. از سال 1378 اقدام به تأسيس موسسه فرهنگي و هنري دانشوران معاصر نمود.

محمودي، محمدرضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد محمد رضا محمودي

محل تولد : اصفهان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1341/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب سيدمحمدرضا محمودي در سال 1341 هجري _ شمسي مطابق با ربيع الاول 1382 هجري _ قمري در خانواده روحاني در روستاي جزه از بخش كوهپايه اصفهان دنيا آمده و تحت تربيت و نظر والد معظم مرحوم آيت الله حاج سيد حسين محمودي (فقيه) دوره صباوت و كودكي را طي و دوره نوجواني و تحصيلات مقطع ابتدايي و راهنمايي را در آن منطقه سپري و سپس مقطع دبيرستان را در اصفهان گذرانده و بعد وارد حوزه علميه قم و در مدرسه علميه حقاني با مديريت مرحوم شهيد آيت الله قدوسي مشغول به تحصيل علوم ديني شدم و

با حادثه مهم (19 دي 1356) و در پي آن تعطيلي دروس حوزه علميه قم و در نهايت بعد از پيروزي انقلاب اسلامي طبق تقدير و خواست الهي ادامه تحصيل را در حوزه علميه اصفهان (مدرسه علميه ذوالفقار) با مسوليت آيت الله حاج سيد حسن امامي تا مقطع اتمام لمعتين (پايه 6) گذراندم و در سال 1362 دوباره به قم مراجعت و دروس سطوح عاليه (رسائل _ مكاسب _ كفايه _ فلسفه _ تفسير) را نزد اساتيد بزرگواري همچون آيات آقايان (جوادي آملي _ اعتمادي _ ستوده(ره) _ پاياني(ره) _ بني فضل _ محقق داماد) گذرانده و سپس در درس خارج فقه و اصول حضرت آيت الله العظمي آقاي فاضل لنكراني (دامت بركاته) شركت و مدت ده سال تلمذ نموده و همچنين در دروس فقه حضرات آيات عظام آقايان تبريزي(ره) و مكارم شيرازي و نوري همداني دامته بركاتهم شركت و استفاده لازم برده شد.

در اين مدت (قريب 30 سال) تحصيل در حوزه علميه قم و اصفهان از همان ابتدا (بعد از اتمام كتاب جامع المقدمات و سيوطي) بنا به امر و سفارش اساتيد محترم وقت تدريس را شروع و بحمدالله تا هم اكنون ادامه دارد.تدريس در حوزه هاي علميه: حوزه علميه اصفهان (5 سال) تدريس ادبيات عرب (جامع المقدمات سيوطى، مغني فقه مختصر النافع مرحوم محقق حلي) پايه هاي 1 تا 3.2. حوزه علميه القائم(عج) محلات: (12 سال تدريس و مديريت آن حوزه طبق حكم و مأموريت مدير مركز مديريت حوزه علميه قم) تدريس دروس فقه و اصول (لمعه _ اصول الفقه _ رسائل _ مكاسب _ كفايه).3. حوزه علميه قم: ده سال تدريس دروس سطوح عاليه

رسائل _ مكاسب _ كفايه الاصول پايه هاي 7 تا 10.لازم به ذكر است در زمان جنگ تحميلي 9 سفر تبليغي به جبهه هاي جنگ داشته كه حدود 7 ماه مي باشد. يادآور مي شوم كه رساله علمي (سطح 4 _ دكتري) با موضوع قمسة الخمين نگارش، دفاع و مورد تاييد هيئت داوران قرار گرفت و اخذ شده است و هم اكنون با اشتغال به تدريس سطوح عاليه در حوزه علميه قم قريب به سه سال است در دانشگاه امام علي(ع) (دانشكده عقيدتي _ سياسي) مشغول به تدريس دروس گروه الهيات و معارف اسلامي به ويژه دروس تخصصي (فقه _ مبادي _ معاني بيان) مي باشم.

محمودي، مهدي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد مهدي محمودي

محل تولد : محلات

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1344/8/1

زندگينامه علمي

اينجانب سيد مهدي محمودي در سال 1362 وارد حوزه شدم و تا اتمام در حوزه علميه امام صادق(ع) ورامين تحصيل كردم و سپس به قم هجرت نمودم. در سال 1372 دوره سطح حوزه را به اتمام رساندم و سپس به درس خارج فقه و اصول مراجع معظم تقليد شركت نمودم به مدت 3 سال و در سال 1376 جهت تدريس و مديريت به حوزه علميه امام صادق عليه السلام ورامين اعزام گرديدم و تاكنون در همين حوزه به تدريس و مديريت اشتغال دارم. در زمينه هنري از سال 1359 امر خوشنويسي را شروع نمودم و در سال 1365 از انجمن خوشنويسان ايران در دوره ممتاز فارغ التعليم شدم و در خطوط چهارگانه نستعليق و نسخ و ثلث و شكسته خوشنويسي مي كنم و آثار متنوعي را در همه خطوط ارائه نموده ام.

محموديان، حسين

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

دكتر حسين محموديان دانشيار و مدير گروه جمعيت شناسي دانشكده علوم اجتماعي دانشگاه تهران است. وي مدرك كارشناسي را در رشته علوم اجتماعي از دانشگاه تهران ، كارشناسي ارشد را در رشته جامعه شناسي از دانشگاه تربيت مدرس و دكتري را در رشته جمعيت شناسي از دانشگاه نشنال استراليا اخذ نموده است. گروه : علوم انسانيرشته : جامعه شناسيتحصيلات رسمي و حرفه اي : دكتر حسين محموديان مدرك كارشناسي را در رشته علوم اجتماعي از دانشگاه تهران (سال؟)، كارشناسي ارشد را در رشته جامعه شناسي از دانشگاه تربيت مدرس و دكتري را در رشته جمعيت شناسي از دانشگاه نشنال استراليا اخذ

نموده است. مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : در خصوص خدمات علمي و اجرايي آقاي دكتر محموديان مي توان مواردي همچون «معاونت اداري و مالي دانشكده علوم اجتماعي» و سمت «مشاور پژوهشي استانداري سمنان» را نام برد. فعاليتهاي آموزشي : موارد تدريس دكتر محموديان «آمار مقدماتي»، «آمار در جمعيت شناسي»، «جمعيت و تنظيم خانواده»، «جامعه شناسي روستائي»، «روش تحقيق»، «روش تحليل جمعيت شناسي»، «كاربرد كامپيوتر در علوم اجتماعي»، «مباني جامعه شناسي» و «مباني جمعيت شناسي» (در مقطع كارشناسي) و «باروري»، «جمعيت و جامعه»، «طرح تحقيق» و «مقدمات آمار» (در مقطع كارشناسي ارشد) است.چگونگي عرضه آثار : مسئوليت طرح هاي تحقيقاتي مختلفي از جمله «كاهش باروري و تغيير در موقعيت زنان در ايران,1384»، «بررسي عوامل اجتماعي و جمعيتي موثر بر سلامت كودكان زير 5 سال در ايران,1386»، «بررسي مشاركت زنان در نيروي كار در استانهاي كشور در سالهاي 1355و 1365 و 1375» و «بررسي ويژگيهاي اقتصادي-اجتماعي سالمندان: گذشته، حال و آينده» را نيز بر عهده داشتندآثار : nbsp1 بررسي ميزان و علل مشاركت روستاييان در طرحهاي عمراني ويژگي اثر : تاليف 13712 دانش خانواده ويژگي اثر : پديدآورنده: احمد احمدي، محمدرضا شرفي، حسين محموديان، سهيلا خوش بين ناشر: سازمان مطالعه و تدوين كتب علوم انساني دانشگاهها (سمت) - 26 شهريور، 13873 درآمدي بر مطالعات جمعيتي ويژگي اثر : پديدآورنده: حسين محموديان (مترجم)، ديويد لوكاس (گردآورنده)، پل ماير (گردآورنده) ناشر: دانشگاه تهران، موسسه انتشارات و چاپ - 01 بهمن، 13844 فرهنگ ده هاي ايران-استان همدان

ويژگي اثر : تاليف1369

محيطي اردكاني، احمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

احمد محيطي اردكاني

محل تولد : اردكان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1335/1/1

زندگينامه علمي

درارديبهشت 1335 ﻫ.ش در شهر اردكان در يك خانواده مذهبي و روحاني متولد شدم بعد از اتمام دوره سيكل به پيشنهاد پدر بزرگوارم و علاقة شديدي كه به علوم اسلامي داشتم به مدرسه علميه اردكان وارد شدم در سال 1352 ﻫ.ش به قم آمدم و در مدرسه حقاني (منتظريه) كه زير نظر شهيد دكتر بهشتي (ره) و سيد قدوسي(زه) اداره مي شد به تحصيل مشغول شدم.ادبيات و معاني بيان و مقداري از شرح لعمه و منطق مظفر را در آنجا زير نظر اساتيد مجرب چون حجت الاسلام امينى، و آيت الله احمد جنتي (عضو محترم شوراي نگهبان) و حجت الاسلام حائري شيرازي «امام جمعه محترم شيراز» خواندم.درمدّت چهار سال كه در مدرسه حقاني بودم ، درسهاي اخلاق شهيد قدوسي و درس هاي عقائد حجت الاسلام حائري شيرازى، بسي را راهگشا و سازنده بود.در سال 1357 و اوجگيري انقلاب اسلامي چند ماهي در شهر اردكان با پخش اعلاميه ها و كمك در برپايي راهپيمائي ها و پخش نوارهاي سخنراني امام خميني(ره) بنيانگذار جمهوري اسلامى، حضور فعال داشتم.با پيروزي انقلاب شكوهمند ايران در 22 بهمن 1357 دوباره به حوزه علميه قم آمده و مشغول تحصيل گرديدم. و از اساتيد برجسته قم در اصول و فقه و تفسير قرآن وفلسفه بهره بردم ، بيش از سي سال است كه در ايام تبليغي (دهه محرم و صفر و ماه مبارك رمضان) در شهرها و روستاها و بخش هاي مختلف به

امر مهم تبليغ پرداخته و چند سالي در ايام تعطيل تابستان در مدرسه علميه اردكان به تدريس مقدمات و معالم و باب رابع مغني مشغول بوده در ضمن در سپاه پاسداران اردكان و پادگاه ولي عصر(عج) به امر آموزش معارف مشغول بودم.در طول هشت سال دفاع مقدس هر سال 20 روز به جبهه ها حق عليه باطل اعزام و به امر تبليغ پرداختم كه پنج نوبت آن در دفتر تبليغات ثبت شده است در مدت ده سال كه در درس خارج فقه و اصول استاد آيت الله صالحي مازندراني(رحمة الله عليه) شركت داشتم.به پيشنهاد استاد روزي دو ساعت براي تدوين درسي هاي خارج ايشان در فقه و اصول با استاد همكاري نموده و نوشته هاي استاد را بازنويسي و منبع يابي نموده كه به حمد الله 3 جلد كتاب فقه به نام «مفتاح البصيرة» و چند جلد اصول به نام «مفتاح الاصول» به زيور طبع آراسته شد.در اين اواخر بيش از هفت سال است كه در دانشكده شهيد محلاتي به اقامه نماز جماعت مشغول مي باشم و بين نماز مغرب و عشاء احاديثي از پيامبر صلي الله عليه و آله و اهل بيت عليهم السلام بيان گرديد كه در دو جزوه چهل حديث به چاپ رسيدبه لطف خداوند متعال در اين سال هاي اخير موفق شدم همراه تحصيل چند كتاب را به رشته تحرير در آورم كه سه جلد از آن ها به نام هاي « درارة ابن اعين» و« سبز پوشان» و «نوروز در نگاه شريعت» به زيور طبع آراسته گرديد. و دو كتاب ديگر آماده چاپ است به نام«سيماي اردكان» و «سيماي يزد»و

بيش از چهل مقاله در موضوعات مختلف در روزنامه و مجله و ماهنامه و فصل نامه هاي مختلف به چاپ رسيده است.

محيطي اردكاني، احمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

احمد محيطي اردكاني

محل تولد : اردكان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1335/1/1

زندگينامه علمي

درارديبهشت 1335 ﻫ.ش در شهر اردكان در يك خانواده مذهبي و روحاني متولد شدم بعد از اتمام دوره سيكل به پيشنهاد پدر بزرگوارم و علاقة شديدي كه به علوم اسلامي داشتم به مدرسه علميه اردكان وارد شدم در سال 1352 ﻫ.ش به قم آمدم و در مدرسه حقاني (منتظريه) كه زير نظر شهيد دكتر بهشتي (ره) و سيد قدوسي(زه) اداره مي شد به تحصيل مشغول شدم.ادبيات و معاني بيان و مقداري از شرح لعمه و منطق مظفر را در آنجا زير نظر اساتيد مجرب چون حجت الاسلام امينى، و آيت الله احمد جنتي (عضو محترم شوراي نگهبان) و حجت الاسلام حائري شيرازي «امام جمعه محترم شيراز» خواندم.درمدّت چهار سال كه در مدرسه حقاني بودم ، درسهاي اخلاق شهيد قدوسي و درس هاي عقائد حجت الاسلام حائري شيرازى، بسي را راهگشا و سازنده بود.در سال 1357 و اوجگيري انقلاب اسلامي چند ماهي در شهر اردكان با پخش اعلاميه ها و كمك در برپايي راهپيمائي ها و پخش نوارهاي سخنراني امام خميني(ره) بنيانگذار جمهوري اسلامى، حضور فعال داشتم.با پيروزي انقلاب شكوهمند ايران در 22 بهمن 1357 دوباره به حوزه علميه قم آمده و مشغول تحصيل گرديدم. و از اساتيد برجسته قم در اصول و فقه و تفسير قرآن وفلسفه بهره بردم ، بيش از سي سال است كه در ايام تبليغي (دهه محرم

و صفر و ماه مبارك رمضان) در شهرها و روستاها و بخش هاي مختلف به امر مهم تبليغ پرداخته و چند سالي در ايام تعطيل تابستان در مدرسه علميه اردكان به تدريس مقدمات و معالم و باب رابع مغني مشغول بوده در ضمن در سپاه پاسداران اردكان و پادگاه ولي عصر(عج) به امر آموزش معارف مشغول بودم.در طول هشت سال دفاع مقدس هر سال 20 روز به جبهه ها حق عليه باطل اعزام و به امر تبليغ پرداختم كه پنج نوبت آن در دفتر تبليغات ثبت شده است در مدت ده سال كه در درس خارج فقه و اصول استاد آيت الله صالحي مازندراني(رحمة الله عليه) شركت داشتم.به پيشنهاد استاد روزي دو ساعت براي تدوين درسي هاي خارج ايشان در فقه و اصول با استاد همكاري نموده و نوشته هاي استاد را بازنويسي و منبع يابي نموده كه به حمد الله 3 جلد كتاب فقه به نام «مفتاح البصيرة» و چند جلد اصول به نام «مفتاح الاصول» به زيور طبع آراسته شد.در اين اواخر بيش از هفت سال است كه در دانشكده شهيد محلاتي به اقامه نماز جماعت مشغول مي باشم و بين نماز مغرب و عشاء احاديثي از پيامبر صلي الله عليه و آله و اهل بيت عليهم السلام بيان گرديد كه در دو جزوه چهل حديث به چاپ رسيدبه لطف خداوند متعال در اين سال هاي اخير موفق شدم همراه تحصيل چند كتاب را به رشته تحرير در آورم كه سه جلد از آن ها به نام هاي « درارة ابن اعين» و« سبز پوشان» و «نوروز در نگاه شريعت» به زيور طبع

آراسته گرديد. و دو كتاب ديگر آماده چاپ است به نام«سيماي اردكان» و «سيماي يزد»و بيش از چهل مقاله در موضوعات مختلف در روزنامه و مجله و ماهنامه و فصل نامه هاي مختلف به چاپ رسيده است.

مختاري، بهاءالدين محمد

قرن:11

جنسيت:مرد

مليت:ايران

ابن محمد باقر حسينى نائينى اصفهانى.

عالم فاضل محقق جامع حكيم متكلم. در حدود سال 1080 متولد، و در حدود سال هاى مابين 1140 و 1130 وفات يافته.

نزد بزرگان علماى عصر [همچون: علامه ى مجلسى و فاضل هندى و عموى خود سيد روح الامين مختارى] تلمذ نموده، و متجاوز از سى مجلد كتاب و رساله تأليف نموده كه از آن جمله است:

1 - انارة الطروس، در شرح عبارتى از كتاب دروس 2 - تعليقات بر «اشباه و نظاير» سيوطى 3 - تعليقات بر شرح صمديه ى سيد على خان 4 - تفريج القاصد، شرح بر توضيح [المقاصد] شيخ بهائى 5 - حواشى بر آيات الاحكام اردبيلى 6 - رساله اى در شرح حال خود 7 - سه رساله در ارث، كبير، وسيط، صغير 8 - زواهر الجواهر فى نوادر الزواجر، در اصفهان به طبع رسيده 9 - شرح بداية الهدايه ى شيخ حر عاملى 10 - شرح بر صمديه ى شيخ بهائى، كبير وسيط، صغير 11 - شرح تهذيب المنطق 12 - شرح شمسيه 13 - شرح زيارت جامعه 14 - صيغ العقود 15 - صفوة الصافى، مختصر كتاب الشافى سيد مرتضى علم الهدى 16 - عروض العروض، در عروض و قافيه 17 - عمدة الناظر فى عقدة الناذر؛ و غيره.

در تاريخ نائين احتمالا قبر او را در مقبره ى قريه ى شيخ چوپان فريدن مى نويسد.

برگرفته از كتاب :دانشمندان و بزرگان اصفهان (جلد دوم)

مختاري، علي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

علي مختاري

محل تولد : تيران كرون اصفهان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1338/9/2

زندگينامه علمي

از سال 1351 وارد حوزه علميه قم، مدرسه المهدي زير نظر آيت الله گلپايگاني شدم و از اساتيد آنجا مثل حضرات آيات مرحوم

آيت الله تقوي اشتهاردى، حسن امينيان، و... و اساتيد حسين مظاهري ، مرتضي مقتدايى، حسن تهرانى، رضا استادى، نجفي شهرضايى، عالمى، غلامرضا صلواتي ، و ... بهره بردم. پس از پيروزي انقلاب اسلامي علاوه بر استفاده از اساتيد نامبرده، از اساتيدي چون آيات مصباح يزدى، خزعلى، جوادي آملى، جعفر سبحاني ، يحيي انصاري شيرازى، مرحوم سيد رضا صدر، طاهرشمس، سيد مصطفي محقق و سيد علي محقق، آيت الله العظمي گلپايگاني و بسياري از مراجع حاضر بهره برده، و درسهاي رايج حوزه، نظير، فقه، اصول،رجال، تفسير، منطق، فلسفه و ... را بسان ساير طلاب خواندم. در فصل تابستان و تعطيلي حوزه قم، اكثرا به حوزه هاي علميه ساير شهرستانها مي رفتم و به درس يا تدريس مي پرداختم مثل حوزه علميه فيروز آباد فارس حدود 4 سال، خوانسار، حدود 5 سال، و دو سال 1356 و 1357 فصل تابستان در مدرسه نيم آور اصفهان تحت نظر و اشراف آيت الله ناصري اصفهاني بودم. و از اساتيد حوزه اصفهان از جمله آيت الله ناصري (درس لمعه) بهره مي بردم.با شروع دوره هاي تخصصي تفسير و علوم قرآن، كلام و... در حوزه علميه قم، حقير در اولين دوره تفسير علوم قرآن شركت كردم و تاكنون بخش عمده تلاش هايم در خدمت قرآن كريم و تفسير است. در اولين دوره دانشگاه قم (آن زمان به نام مدرسه عالي قضايي و تربيتي طلاب) و نيز اولين دوره دانشگاه تربيت مدرس شعبه قم مقطع فوق ليسانس كه آن زمان در دارالشفاء تاسيس شد شركت كردم و قبول شدم ولي حوزه علميه را ترجيح دادم. ضمن تحصيل هرگاه موقعيتي مناسب بوده است

به تدريس ادبيات، فقه، عقايد، علوم قرآن، علوم حديث و تفسير پرداخته ام. بيش از ده سال است از طرف چند مركز علمي و فرهنگي به كتابشناسي و داوري و ارزيابي كتاب ، مقاله و ... اشتغال دارم. و يكي از تخصصهاي حقير، همين داوري كتاب است. اكنون عمدتاً به تاليف و تصحيح و يا مسافرتهاي تبليغي اشتغال دارم. موضوع مقالاتم به اقتضاي زمان و نياز، و يا سفارش دهندگان در تفسير، ترجمه از عربى، اخلاق، مسائل فرهنگي و اجتماعى، فقه، تاريخ، حديث، نقد و بررسى، كتابشناسي و ... بوده است.

مخدوم، علي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

علي مخدوم

محل تولد : دزفول

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1352/1/1

زندگينامه علمي

سال 1371وارد حوزه شدم وتا سال 1376 و پس از پايان سطح (لمعتين) درحوزه علميه دزفول از سال 1377وارد حوزه علميه قم شدم . مكاسب وكفايه را در محضر درس استاد نكونام گلپايگاني و رسائل را در درس آية الله استادي شركت كردم . نهاية الحكمه را از استاد معلمي بهره بردم .در كلاسهاي پژوهشگاه فرهنگ وانديشه اسلامي از درس هاي كلام جديد استاد خسروپناه ،منطق فهم دين استاد رشاد ،عرفان نظري دكتر شيري و فلسفه علم دكتر قوام صفوي شركت كردم . از موسسه امام صادق (مركز تخصصي كلام ) در دوره 2/3 درمقطع سطح 3 فارغ التحصيل شدم .از سال 1381 با گروه كلام و فلسفه مركز مطالعات و پژوهشهاي حوزه علميه همكاري مي كنم .در مجموع اين سالها فعاليت در دانشگاه ها (بين دانشجويان ) وطلاب جوانان اولويت هاي كاري ام بوده است . اكنون در مركز پاسخگوئي تلفني

به سئوالات ديني دفتر تبليغات به عنوان معاون مركز مشغول به همكاري هستم و در موسسه امام صادق (ع) درس كلام جديد تدريس مي كنم .

مدبري، محمود

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

دكتر محمود مدبري در پانزدهم شهريور سال 1335 در تهران بدنيا آمد.ايشان داراي دكتري رشته زبان و ادبيات فارسي گرايش ادب حماسي ، فرهنگ نويسي، تصحيح متون و تاريخ ادبيات از دانشگاه تهران در سال 1347 مي باشد.دكتر مدبري هم اكنون عضو هيئت علمي و دانشيار دانشگاه كرمان است.

گروه : علوم انساني

رشته : زبان و ادبيات فارسي

گرايش : ادب حماسي ،فرهنگ نويسي ،تصحيح متون

والدين و انساب : پدر محمود مدبري،حسين مدبري استوار بازنشسته ارتش است و هم اكنون 86 سال سن دارد و مادر محترمشان خانم فاطمه بختيار است كه دار فاني را وداع گفتند. خانواده دكتر مدبر هفت نفر بود.

خاطرات كودكي : دوران كودكي محمود مدبري در محلات جنوب غربي تهران سپري شده است كه آن دوران خاطرات خاص به خود را دارد.

اوضاع اجتماعي و شرايط زندگي : محمود مدبري در خانواده اي متوسط بدنيا آمد .

تحصيلات رسمي و حرفه اي : تحصيلات رسمي محمود مدبري به ترتيب زير است: - ديپلم رياضي از دبيرستان اديب تهران در سال 1353-1354 - كارشناسي زبان و ابيات فارسي از دانشگاه ملي ايران از سال 1354-1357 - كارشناسي ارشد زبان و ادبيات فارسي از دانشگاه علامه طباطبائي از سال 1357-1364 - دكتري زبان و ادبيات فارسي از دانشگاه تهران از سال 1371-1375

خاطرات و وقايع تحصيل : ازمهمترين واقعه رخداده در دوران تحصيل محمود مدبري در دانشگاه ، وقوع انقلاب اسلامي در سال 1357 مي باشد.كه وي از آن دوران خاطراتي

بياد دارد.

فعاليتهاي ضمن تحصيل : فعاليتهاي محمود مدبري در دوران تحصيل به شرح زير است: - از سال 1364-1356 در سازمان لغتنامه دهخدا مشغول به كار پژوهشي بودند. - در طي سالهاي 1362-1364 بصورت حق التدريس با دانشگاههاي شهيد بهشتي و دانشكده صدا و سيما در تهران همكاري داشتند. - از سال 1357-1356 در بنياد فرهنگ ايران به كارهاي پژوهشي مشغول بودند.

استادان و مربيان : دكتر سيد جعفر شهيدي ،دكتر سيد محمود دبير سياقي ،دكتر سيد صادق گوهرين ،دكتر حسين كريمان ،دكتر فرزام پور ،دكتر رعدي آذرخشي ،دكتر علي فاضل ،دكتر شفيعي كدكني ، دكتر مهدي محقق ، دكتر سادات ناصري ،دكتر آذرتاش آذرنوش ،دكتر فيروز حريرچي ،دكتر پورنامداريان ،دكتر سيروس شميسا ،دكتر خانلري ،دكتر جعفر شعار و دكتر ابولقاسم از استادان محمود مدبري مي باشند.

هم دوره اي ها و همكاران : دكتر مسعود قاسمي ،خانم افسانه شيفته فر ،دكتر صفاري ،دكتر صرفي ،دكتر فتوحي ،دكتر عباسي و دكتر حسني از هم كاران محمود مدبري مي باشند.

همسر و فرزندان : محمود مدبري متاهل است. همسر وي بنام سركار خانم زهرا حلاجي غلامرضا داراي مدرك كارشناسي زبان و ادبيات فارسي و خانه دار هستند.ايشان داراي دو فرزند پسر بنامهاي ميلاد مدبري(داراي مدرك كارشناسي رشته عمران از دانشگاه آزاد اسلامي كرمان) و علي مدبري (دانشجوي سال دوم رشته دندانپزشكي ) مي باشد.

مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : - رئيس دانشكده ادبيات و علوم انساني دانشگاه شهيد باهنر كرمان از سال 1376-1379 - معاون پژوهشي دانشكده ادبيات كرمان از سال 1376-1373 -مدير گروه زبان و ادبيات فارسي در طي سالهاي 1366-1368 و 1369-1370 و 1374-1376 - دبير كميته

تخصصي علوم انساني هيئت مميزه دانشگاههاي جنوب شرقي از سال 1380-1383 و از سال 1385 تا كنون - عضو هيئت مميزه دانشگاههاي جنوب شرق از سال 1381-1383 - يك دوره ماموريت دوساله تدريس در كشور اوكراين از سال 1383-1385 - عضو گروه علمي انجمن آثار و مفاخر فرهنگي كرمان از سال 1383 تا كنون - عضو هيئت تحريريه نشريه علمي - پژوهشي دانشكده ادبيات دانشگاه كرمان از آغاز تا كنون - عضو هيئت تحريريه نشريات فرهنگ و ادب فرهنگ ،مطالعات ايراني ،پژوهشگران فرهنگ در كرمان - عضو شوراي انتشارات دانشگاه از سال 1366 تا كنون

فعاليتهاي آموزشي : سوابق تدريس محمود مدبري به شرح زير است: تدريس در دانشگاههاي باهنر كرمان ، آزاد اسلامي كرمان و جيرفت ،پيام نور كرمان ،پيام نور رفسنجان ،پيام نور بم و بافت، دانشگاه شهيد بهشتي و دانشگاه صدا و سيماي تهران . دكتر مدبر از سال 1373 تدريس در مقطع كارشناسي ارشد و از سال 1381 در مقطه دكتري را شروع كرده است.

ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : محمود مدبري در كنار تدريس به مطالعه ، تحقيق ، تاليف كتب و مقالات و همچنين شركت در سمينارها و كنفرانسها مي پردازد.

همفكران فرد : محمود مدبري با همكار قديمي خود آقاي مسعود قاسمي در زمينه هاي رشته تخصصي خود همفكر مي باشد.

آرا و گرايشهاي خاص : گرايش محمود مدبري بييشتر در زمينه هاي ادبيات حماسي و شاهنامه ،تصحيح متون ادبي فارسي ، فرهنگ نويسي فارسي ،تاريخ ادبيات ايران ، سبك شناسي و ترجمه و تفاسير قرآنمي باشد.

جوائز و نشانها : - استاد نمونه دانشگاه هاي كشور در سال 1383

- دريافت جايزه حاميان نسخ در سال 1384 - كتاب سال استان كرمان سه بار در سالهاي 1377 و 1380 و 1381 - پژوهشگر نمونه دانشگاه در سال1379 - پژوهشگر نمونه استان كرمان دو بار در سال 1378 و 1379

چگونگي عرضه آثار : محمود مدبري داراي 20 كتاب تاليفي و تصحيحي و 60 مقاله (چاپ و منتشر شده) است.

--------------------------------------------------------------------------------

آثار :

1 ايران عمار فقيه كرماني

2 ترجمه قرآن ماهان

ويژگي اثر : از ترجمه هاي كهن قرآن است كه در موزه آستان شاه نعمت الله ولي شهر ماهان محفوظ است و نيمه اول قرآن را در بر دارد. متن ترجمه مربوط به قرن پنجم يا ششم هجري است و كتاب نسخه قرن هشتم باز ميگردد.- انتشارات دانشگاه شهيد باهنر كرمان در سال 1383

3 حمله حيدري

4 رباعات جامي

5 سرمه سليماني

ويژگي اثر : لغتنامه اي از قرن يازدهم دوره صفوي نوشته تقي الدين اوحدي بلياني - چاپ مركز نشر دانشگاهي - 1364

6 شاعران بي ديوان

7 غازان نامه منظوم

8 فرهنگ لغات نژدهاي فني و مصنوعي

ويژگي اثر : كليه لغات نادر و متشكل 40 نثر فني و مصنوعي معني شده و ماخذ و منابع آن در متون مشخص گشته است.-انتشارات خدمات فرهنگي در سال 1376

مدبري، مختارعلي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

مختار علي مدبري

محل تولد

: سكردو پاكستان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1361/1/1

زندگينامه علمي

بنده در سال 1983 در سكردو پاكستان متولد شدم و در يك خانواده مذهبي پرورش يافتم و در 6 سالگي آموختن قرآن مجيد نزد پدر بزرگم را شروع كردم، حدودا يك سال قرآن را تمام كردم و در هشت سالگي در مدرسه دولتي ثبت نام كردم و همراه درس دولتي باد حمد كه مشتمل بر اشعار منظوم در بيان احكام و عقايد است در پيش آخوند محلي به نام اخوند احمد خواندم و در مدرسه هم فعاليت مي كردم ويك مسابقه سخنراني در مدرسه به موضوع درخت كاري نفر دوم شدم اين اولين گامي بود كه باعث شد بنده به اين فعاليت انگيزه بيشتري پيدا كنم. يك روز در مدرسه رهبر پاكستان ساجد علي نقوي براي ديدار با مردم آمده بود بنده در آن محفل كه حدودا صدها نفر آمده بود بنده از طرف مدرسه براي تلاوت قرآن مجيد معرفي كردند و در اين محفل بنده تلاوت كردم و اين روز براي من يك روز مانگار بود ونيز بنده در امور مذهبي مثل شركت در نماز جماعت و دعا و مراسم هاي مذهبي شركت و فعاليت مي كردم. مردم و هم خانواده درباره من خوب فكر مي كردندو بنده نيز به اين امرپائين بود تا كه نظر مردم به اينجانب باقر اماند و انگيزه بنده نيز در بحث حوزوي بيشتر بود و ما درابتدا مستقيما حوزه علميه قم آمديم و حدودا سه سال بدون اقامه درس اصول و فقه و عقائد خواندم و بعد امتحان مركز جهاني علوم اسلامي

شركت كردم و همان بار اول قبول شدم و الان در مدرسه تخصصي فقه واصول مشغول هستم. غير از اين در علوم تجويد و قرائت فعاليت دارم و بنده در منطقه خودم به نوجوانان درس قرائت و تجويد مقدماتي درس داده ام. از طرف نوجوانهاي خيلي خوشحال و انگيزه بيشتري وجود داشت تا اين برنامه باقي بماند و علاوه بر اين تبليغ حمايت از ولايت فقيه مشغول بودم. در منطقه ماحدودا 75 درصد از جوانهاي مريد رهبري انقلاب وجمهوري اسلامي ايران هستند وما خواستاريم اين سازمان براي منطقه ما يك برنامه ويژه و مخصوص باشد زيرا منطقه ما حدودا 97 درصد شيعه هستند واز طرف وهابي و آغاخاني دراين منطقه همه وجود جودشان را صرف ميكنند و گفتني هاي زيادي داريم كه در اين محفل نمي گنجد. والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته.

مدرس خاتون آبادي، ابوالقاسم

قرن:13

جنسيت:مرد

مليت:ايران

فرزند مير محمّد اسماعيل، عالم فاضل، و حكيم محقّق، از مدرّسين مدرسه ي چهارباغ اصفهان است.

در خدمت آقا محمد بيد آبادى، و ملا اسماعيل خواجوئى، و حاج سيد مهدى بحر العلوم درس خوانده است.

در اعيان الشيعه (7: 103) به نقل از تجربة الاحرار گويد: احدى شرح دروس آقا حسين خوانسارى را مانند او تدريس نمى نموده است.

وى را كتب و رسائلى است، از آن جمله است:

1- تعليقات بر كتاب كافى 2- تعليقات بر كتاب من لا يحضره الفقيه 3- تعليقات بر تهذيب 4- تعليقات بر استبصار 5- تفسير قرآن مجيد 6- حاشيه بر تفسير كاشى 7- شرح نهج البلاغه؛ و غيره

صاحب عنوان در اواخر ذيحجّه سال 1202 و يا على المشهور [؟] 1203 وفات يافته، در ايوان علما در نجف اشرف

مدفون گرديد.

خاندان خاتون آبادى يكى از خانواده هاى علمى و روحانى اصفهان مى باشد كه مدّت چهار قرن در اصفهان رياست علمى و روحانى داشته و عدّه اى كثير عالم و اديب و شاعر و مجتهد در بين آنها بوده است كه ذيلاً به نام برخى از آنها اشاره مى شود.

برگرفته از كتاب :دانشمندان و بزرگان اصفهان (جلد اول)

مدرس دزفولي ، محمد علي

قرن:13

جنسيت:مرد

مليت:ايران

فرزند نصر الله بن ابوالحسن بن لطفعلى بن حاج فتح الله ابن مير كلب على منكره اى.

عالم فاضل محقق، از افاضل مدرسين اصفهان، در زهد و تقوا و اعراض از دنيا بى نظير، و در علم و عمل كم نظير بود.

در 1271 در دزفول متولد، و در شب عرفه ى سال 1358 وفات يافته، در تكيه سيد العراقين مدفون گرديد.

از آثارش رساله ى «نورالانوار» در منطق كه در 24 سالگى تأليف نموده [والكنوز الحسنية در عقائد] به طبع رسيده است.

ديگر كتاب: كشاف الغاية، در شرح تهذيب منطق تفتازانى است.

برگرفته از كتاب :دانشمندان و بزرگان اصفهان (جلد دوم)

مدرس زاده، مجدالدين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

مجدالدين مدرس زاده

محل تولد : تهران

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1342/2/1

زندگينامه علمي

اينجانب پس از دوران تحصيل مقطع متوسطه در سال 1360 وارد حوزة مباركه علميه قم شده و از بدو ورود با تحصيل و آموزش در مدرسه المهدي(عج) كه تحت اشراف و هدايت حضرت آيت الله العظمي گلپايگاني اداره مي شد مشغول به فراگيري علم و دانش ومعارف الهي و آموزه هاي اسلامي شده ام.

براي شروع و تحصيل فقه نيم استدلالي كه در آن زمان كتاب هاي لمعه (2 و1) مرحوم شهيد تلمذ مي شد در دروس علماي نظير آقايان وجداني فخر- اشتهاردي و راستي و خسرو شاهي حاضر مي شدم اصول فقه را خدمت استاد حسيني بوشهري فراگرفته و به همين ترتيب سطوح و مراتب علمي حوزوي را يكي پس از ديگري و با موفقيت در آزمون هاي كتبي و شفاهي موفق به گذراندن سطوح عاليه نزد آيات عظام صالحي مازندارانى، طاهري شمسى، محفوظي و هادوي تهراني شدم در سال

1370 پا به عرصه درس خارج حضرت آيت الله مكارم شيرازي( فقه و اصول) و تا سال 1372 همچنان ادامه داشت در همين سال ها بود كه همراه با فراگيري فقه و اصول، به دوره هاي ويژه باقر العلوم (ع)كه بعدا دانشگاه باقر العلوم(ع) شد و زير نظر دفتر تبليغات اسلامي اداره مي شد شدم بدايه و نهايه الحكمه و شرح تجريد و... را درباره فلسفه و كلام آنجا فرا گرفته و موفق به اخذ مدرك ليسانس شدم.

در سال 1370 وارد بنياد فرهنگي باقر العلوم (ع) كه بعداً تبديل به موسسه آموزشي پژوهشي امام خميني(ره) شد و تحت اشراف و هدايت حضرت آيت الله مصباح يزدي (دامت بركاته) اداره مي شود شده و ثمرة تحصيل در آن اخذ مدرك كارشناسي ارشد مديريت دولتى، در سال 1377 شد و با دفاع از پايان نامه(كه تحت عنوان بررسي سيره مديريتي امام خمينى- شناسائي ملاك و معيارهاي ايشان در تصميم گيري) و كسب امتياز عالي و نمره هجده موفق به اتمام آن دوره نيز شدم در اين مدت قسمتي از وقت آموزشي صرف فراگيري و مباحثه درس خارج مي شد كه از سال 1372 در درس خارج اصول حضرت آيت الله وحيد خراساني و درس خارج فقه حضرت آيت الله تبريزي(ره) مشغول بودم. نا گفته نماند در طول همة اين سالها، در كنار تحصيل، مباحثه، فعاليت تدريسي را هميشه مفتخر به انجامش بوده ام تدريس ادبيات (سيوطي جامع المقدمات و...) فقه و اصول و.. و از سال 1375 وارد دانشگاه شده و به عنوان مدرس دروس معارف اسلامي (معارف 1و2- اخلاق اسلامى- تاريخ اسلام) كه تاكنون نيز ادامه

دارد مشغول مي باشم

ناگفته نماند پس از فارغ التحصيلي در رشته مديريت، زمينة تدريس در رشته مزبورنيز فراهم شد كه بحمد اله تاكنون ادامه دارد و در مراكز دانشگاهي و آموزش عالي توفيق انتقال بخشي از آموخته ها و تجارب را به ديگران پيدا نموده ام.

آنچه كه براي خود لطف بسيار حضرت حق مي دانم تحصيل همزمان در فقه و اصول در حد دروس خارج و فراگيري و تدريس دروس مديريت كه از هم آميختن اين دو رشته تحصيلي و با رويكرد مديريت اسلامي منشاء آثار و بركات براي حقير را بيش از پيش فراهم نموده است.

و حاصل و برآيند آن را كه در قالب جزوات و دسته نوشته ها و(بعضاً مقالات چاپ شده است) را اميدوارم هر چند زودتر در اختيار ديگران قرار گيرد.

مدرس يزدي، علي

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

فرزند آقا محمد. عالم فاضل محقّق زاهد متّقى، تمام سطوح فقه و ادبيّات عرب را در مدرسه صدر تدريس مى فرموده، و عدّه اى كثير از محضرش مستفيد مى شدند. عمرى را به قناعت و زهد و استغناى طبع گذرانيد، و از راه تصحيح كتب، اعاشه مى فرمود.

در 15 شعبان سال 1353 وفات يافته، در يكى از اطاقهاى شمالى تكيه بروجردى مدفون گرديد.

برگرفته از كتاب :دانشمندان و بزرگان اصفهان (جلد اول)

مدرس، احمد

قرن:13

جنسيت:مرد

مليت:ايران

فرزند محمّد خراسانى حسينى. عالم فاضل محقّق مدقّق، جامع معقول و منقول، از مشاهير مجتهدين و مدّرسين اصفهان، در مدرسه نيم آورد تدريس مى نموده، و جمعى كثير از فضلاى حوزه علميّه به محضرش حاضر شده، از او استفاده علمى مى كردند.

اصل ايشان از خراسان است، در اصفهان تحصيل نموده تا به مقامات عاليه علم و اجتهاد رسيده.

در 29 ذى قعده سال 1281 متولّد، و در شنبه 12 ذى قعدة الحرام 1348 وفات يافته، در منزل خود مدفون، و سپس به اعتاب مقدّسه نقل گرديده.

چون در هفته وفات او مرحوم حاج ميرزا ابوالحسن بروجردى نيز وفات يافته بود مرحوم انصارى در تاريخ وفات او گفته است:

از مقام قاب قوسينى يكى آمد بگفت

بود در معراج احمد بوالحسن يار و رفيق

برگرفته از كتاب :دانشمندان و بزرگان اصفهان (جلد اول)

مدرس، موسي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد موسى مدرس

محل تولد : انديمشك

شهرت : مير مدرس

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1340/1/1

زندگينامه علمي

سال 1360وارد حوزه علميه قم شدم و ادبيات عرب و مقدمات را از محضر مرحوم مدرس افغانى و آقايان طالقاني و خسرو شاهي فرا گرفتم. و سطوح مياني و عالي را از محضر حضرات آيات راستي كاشانى، اعتمادي و اساتيد مرحوم وجداني فخر و محامي خراساني تلمذ نمودم و در سال 1365 به عنوان شاگرد ممتاز شناخته شده، از طرف حضرت امام خمينى(ره)قائم مقام رهبري وقت و آية الله گلپايگانى(ره) جايزه دريافت كردم. در همين دوران، نويسندگي و پژوهش را نيز تجربه كردم و در سال 1386 همزمان در رشته تخصصي قضا، در حوزه علميه قم و كارشناسي ارشد الهيات و معارف اسلامي با گرايش

فلسفه و كلام در دانشگاه قم پذيرفته شدم و تحصيل در اين دو رشته را آغاز نمودم. حدود 15 سال در درس خارج فقه و اصول اساتيد برجسته حوزه علميه قم شركت نموده ام (15 سال از درس خارج اصول آيه الله وحيد خراسانى،حدود 13 سال از درس خارج فقه آية الله شيخ جواد تبريزي (ره) و حدود 5/1 سال از درس خارج فقه (كتاب حج) آية الله فاضل لنكراني استفاده كرده ام). و تاكنون بيش از چهار كتاب و ده ها مقاله در زمينه هاي تاريخى-تفسيرى،تاريخ سياسي ايران و اسلام،فقهى-حقوقى،حقوق اساسي و اندشيه سياسى، و فرهنگى-هنري به چاپ رسانده ام.

مدرسي، محمدرضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد محمد رضا مدرسي

محل تولد : يزد

شهرت : مدرسي يزدي

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1334/1/1

زندگينامه علمي

آية الله سيد محمدرضا مدرسي يزدي در سال 1334 هجري شمسي در يزد و در ميان خانواده اي متديّن و اهل علم و دوستدار خاندان گرامي پيامبر اكرم (ص ) به دنيا آمد. پدرش آية الله سيد جواد مدرسي يزدي كه هم اكنون نيز در قيد حيات است ، از علما و دانشمندان مشهور يزد به شمار مي آيد و سالهاست كه به خدمت به جامعه اسلامي و مردمان نستوه و فداكار ديار خود مي پردازد. آية الله سيد جواد مدرسي از استادان مشهور اخلاق است كه سيرة علمي و عملي او سر مشق جامعه اسلامي و مردمان و دين باوران بوده است . پدر آقا سيد جواد، آية الله سيد احمد مدرسي _ نيز از استادان مبرز حوزة علميه به شمار مي آمده است . خاندان مادري آية الله محمد رضا مدرسي يزدي نيز از خانواده اي متدين و روحاني به شمار

مي آيند. كه اينها خود در شكل گيري شخصيت استاد مدرسي سهم بسزايي داشته است . آية الله مدرسي يزدي در حدود 5 سالگي به مكتب رفت و تحصيلات خود را در همان جا آغاز كرد. پيش از 7 سالگي به دبستان رفت و پس از آن به دبيرستان راه يافت ، به گونه اي كه در كنار دروس دبيرستان ، برخي از دروس مقدمات حوزه را نيز فرا گرفته بود. پس از آن با اشتياق فراوان درس حوزه را در مدرسة معروف به مصلي آغاز كرد و در مدت كمي دروس دورة مقدمات را فرا گرفت . با اتمام دروس دورة مقدمات ، دروس سطح را شروع كرد و پس از مدتي به قم عزيمت كرد. در قم نيز به محضر استادان بسياري شرفياب شد و سالها از خرمن علم و عمل آنان خوشه چيد. او در اين سالها به تحصيل دروس مرسوم حوزه بسنده نكرد و در كنار آن به دروس نجوم ، هيئت ، فلسفه غرب و اقتصاد و نيز فراگيري زبانهاي خارجي پرداخت و در رشته هاي فلسفه و كلام و تفسير و حديث نيز كتب بسياري را مطالعه كرد و در اين دروس نيز شركت مي نمود. با پايان يافتن دروس دورة سطح ، به درس خارج استادان برجسته حوزه علميه قم راه يافت و سالهاي متمادي در آن دروس شركت مي جست . به همراه آن ، در درسهاي فلسفه و كلام نيز حضور جدي داشت و هيچ گاه مطالعه دروس جنبي و دروس دانشگاهي را رها نكرد. او در سالهاي تحصيل خود از محضر اساتيد اخلاق نيز استفاده مي برد تا علم خويش را به زيور عمل بيارايد. آية الله مدرسي يزدي در سالهاي تحصيل

خود به محضر استادان بسياري شرفياب شد. او كه غالب دروس دورة مقدمات و بخشي از دروس سطح را در محضر پدر خود فرا گرفته بود. پس از سال 1351 كه به قم آمد، مقداري از شرح لمعه را نزد آية الله صلواتي و آية الله سيد ابوالفضل موسوي تبريزي آموخت و قسمتي از رسائل را نزد آية الله ميرمحمدي و مكاسب را عمدتاً نزد آية الله ستوده و بيشتر كفايه را نزد آية الله سبحاني فرا گرفت . او از اساتيد متعدد ديگري نيز در اين مقطع بهره برد. وي دروس هيئت و عرفان را نزد آية الله حسن زاده آملي آموخت و در دروس فلسفه آية الله شهيد مطهري و نيز آية الله جوادي آملي شركت جست ، در اين زمينه نيز از اساتيد ديگري بهره گرفت . براي فراگيري دروس خارج فقه و اصول ابتدا مدتي در درس مرحوم آيت الله شيخ كاظم تبريزي حضور يافت و سالهاي متمادي به دروس آيات عظام وحيد خراساني و تبريزي رفت ؛ به طوري كه اين دو عالم فرزانه را مي توان استادان اساسي او دانست . البته او از اساتيد ديگري همچون مرحوم آيت الله حائري ، مرحوم آيت الله ميرزا هاشم آملي و حضرت آيت الله بهجت مدظله العالي از جنبه هاي گوناگون استفاده كرد. استاد مدرسي در ساليان عمر خود تا كنون فعاليتهاي بسياري را در عرصه علم و فرهنگ به انجام رسانده است . از جمله آنها تأليف كتب و مقالات فراوان در عرصه هاي گوناگون علمي است . ويژگي اين آثار، روز آمد بودن و ژرف نگري تحسين برانگيز است . آية الله مدرسي از سالهاي نخستين تحصيل ، به امر تدريس نيز اهتمام ويژه اي داشته است ، او

كه بارها دروس دورة مقدمات و سطح را تدريس كرده ، در مؤسسه در راه حق به تدريس فلسفه تطبيقي ، فلسفه اخلاق و علم اقتصاد و نيز كتاب اقتصادنا (نوشته شهيد صدر) اشتغال داشته است . در زمينه فلسفه نيز به تدريس كتاب هاي بداية الحكمه و شرح منظومه و... پرداخته است . او مدتي نيز در دانشكده هاي مختلف تدريس كرده و روزگاري نيز به تدريس در مؤسسه باقر العلوم پرداخته است . وي از جمله همكاران و مؤلفين كتب دفتر همكاري حوزه و دانشگاه در سالهاي اوليه تأسيس بوده است . آية الله مدرسي از سال 1372 ابتدا تدريس خارج اصول و چندي بعد خارج فقه را آغاز كرده كه تا كنون يك دوره اصول به پايان رسيده و هم اكنون دورة دوم آن آغاز شده است ؛ در بخش فقه نيز اين تدريس ادامه داشته و از اين رهگذر، طلاب و فضلاي بسياري تربيت شده اند. استاد مدرسي يزدي از روزگار جواني براي فعاليتهاي سياسي اهميت ويژه اي قائل مي شده است . او در خانواده اي رشد يافته كه پدري مبارز در آن حضور داشته است ؛ آية الله سيد جواد مدرسي كه با امام خميني (ره ) از طريق مرحوم آية الله سيد عباس خاتم يزدي (ره ) ارتباط داشت در طول دوران مبارزه ، همواره يار امام بود. او وكيل امام در يزد بود و در كمك به مبارزان نقش ويژه اي ايفا مي كرد. فرزند اين پدر نيز در راه مبارزه قدمهاي استواري برداشت . از جمله اينكه در قم آية الله العظمي گلپايگاني را از نقشه ساواك در سوء استفاده از مجلسي كه برخي از علما و فضلا قرار بود در آن حضور يابند، آگاه ساخت . از فعاليتها

سياسي او پس از انقلاب مي توان به عضويت در كميته امام (ره ) براي رتق و فتق امور استان لرستان و نيز نظارت بر انتخابات خبرگان در يزد اشاره كرد. آية الله مدرسي در سالهاي دفاع مقدس ، بارها در جبهه هاي جنگ حضوريافت . آية الله مدرسي يزدي هم اكنون در قم حضور دارد و به تربيت طلاب مي پردازد و همزمان از فقهاي شوراي نگهبان قانون اساسي است . همچنين وي از اعضاي محترم جامعه مدرسين حوزه علميه است .

مدني بجستاني، محمود

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد محمود مدني بجستاني

محل تولد : بجستان

شهرت : مدني

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1343/1/1

زندگينامه علمي

در سال 1343 متولد شدم . پدرم مرحوم آيت الله مدني از شاگردان آيت الله ميلاني و آيت الله ميرزا جواد تهراني و آيت الله شيخ هاشم قزويني و از ائمه جمعه بود . دوران تحصيلات ابتدائي را در بجستان به پايان رساندم و پس از پايان سال اول دوره راهنمايي وارد حوزه علميه شدم و تا سال 1383 به صورت مستمر به تعليم و تدريس و تاليف و تحقيق و تبليغ مشغول بودم . سه سال در حوزه علميه مشهد بودم و سپس در سال 1358 به قم هجرت كردم و از دروس حضرات آيات ستوده ، پاياني ، اعتمادي و بني فضل استفاده بردم . در مقطع خارج از حضرات آيات عظام تبريزي «فقه 12 سال اصول 8 سال» ، وحيد خرساني «فقه يك سال و نيم و اصول هشت سال» ، مكارم شيرازي «اصول يك سال» ، منتظري «فقه 4 سال» بهره مند شدم .

مدني، محمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد مدني

محل تولد : گيلان

شهرت : مدني گيلاني

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1347/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب «محمد» فرزند «حسين» فرزند «حاجي» با نام خانوادگي «مدني»، ملقب به «عبد الزهراء» كه از عطاياي ملوكانه ملكه عالمين حضرت صديقه اطهر سلام الله عليها در يك عالمي به اين احقر بوده، در يكم تير ماه سال 1347 شمسي مطابق با بيست و پنجم ربيع الاول 1388 هجري قمري در دهستان نوخاله اكبري از توابع شهرستان صومعه سرا

از شهرهاي غربي استان گيلان از مادري متدينه به نام «فرخنده رمضاني پور» فرزند«محمدجان» فرزند «كربلايي طوفانعلي» كه با پاي پياده از گيلان تا كربلاي معلي مشرف شده بود، متولد شدم. دوران كودكي را تحت الطاف الهي و كنف محبت پدر و مادرم كه به حلال و حرام الهي اهميت خاصي مي دادند گذراندم و تا آنجايي كه به ياد دارم در يك خانواده شلوغ و پر جنب و جوش و زحمتكش و دين باور پرورش يافتم.

بر اساس فضاي حاكم در روستا كه معمولا كارها به صورت دسته جمعي انجام مي پذيرد. من نيز در كارهايي كه محول مي شد كوشا بودم. در عين حال به مدرسه مي ر فتم و دوره هاي ابتدايي و راهنمايي را به سختي گذراندم.

يادم مي آيد كلاس سوم ابتدايي را مي گذراندم كه انقلاب شكوهمند اسلامي به رهبري منادي و احياگر اسلام ناب محمدي (ص) حضرت امام خميني رضوان الله عليه آغاز شد و در جنب و جوش و فعاليت هاي دانش آموزي، راهپيمايي هاي محلي كه به تهييج دلباختگان امام صورت مي گرفت و در پخش پوسترها و اعلاميه ها با عده اي از دوستان هم سن وسال شركت مي نموديم. اولين بار كه عكس دلرباي حضرت امام خميني رضوان الله عليه را ديدم چنان مات آن چهره ملكوتي شدم، تو گويي از خود بي خود، اشك محبت از ديده ام جاري شده بود. آتش اين اشتياق روز به روز برافروخته تر مي شد. هيبت و هيئت آن فرزانه مرد در آن سنين خردي چنان در دل نشست كه بيرون كردنش مشكل مي نمود (آنچنان جاي گرفته است

كه مشكل برود) لا جرم روش و منطق او، در روحيه من تاثير عميق گذاشته و چراغ عشق راه روحانيت شيعي در دلم روشن گشت و خدا را شكر بدين طريق مايل شدم.

زندگينامه علمي:

پس از پايان دوره راهنمايي با همه مشكلاتي كه سر راهم ايجاد شده بود، در اواخر 1363 رسما طلبه شدم و به خيل سلسله طلاب علوم دينيه پيوستم.

جامع المقدمات و سيوطي (الفيه ابن مالك) و حاشيه ملا عبدالله و مغني اللبيب كه كتب مقدماتي بودند را در شهرستان رشت، مدرسه علميه «حاج حسن» معروف به صالح آباد (كه بسياري از بزرگان از جمله مجاهد في سبيل الله ميرزا كوچك جنگلي از ثمرات آن مدرسه اند) در نزد عالم ورع و اخلاقي كامل مرحوم حجت السلام و المسلمين الحاج شيخ محمد حسن مهدوي تولمي كه از شاگردان مرحوم آيت الله العظمي سيد حسن بحر العلوم و آيت الله سيد محمود ضيابري رحمت الله عليهما بود و مديريت حوزه علميه صالح آباد را نيز بعهده داشت، تعليم گرفتم و كتاب صمديه را براي مرور در محضر حجت الاسلام و المسلمين حاج شيخ عبدالرحيم اخوان توكلي تولمي كه جليس آيت الله العظمي آقاي حاج شيخ محمد تقي بهجت فومني در نجف اشرف بوده، تلمذ نمودم. معالم الاصول و مختصر المعاني را در محضر پر فروغ عالم رباني و فقيه صمداني آيت الله مستقيم عرباني كه اجازه اجتهاد مطلق از آيت الله سيد ابوالحسن اصفهاني و آقا ضياء الدين عراقي داشت، تلمذ نمودم.

اصول المظفر را از محضر عالم تقي و اخلاقي كامل سيد العلماء الربانيين آيت الله حاج سيد مجتبي رودباري دام ظله فرزند آيت الله

حاج سيد حسين رودباري كه از شاگردان بنام حضرت آيت الله العظمي امام خميني و آيت الله العظمي خوئي و بسياري از بزرگان ديگر در نجف اشرف و قم بودند و همچنين حجت الاسلام و المسلمين يعسوبي آموختم.

لمعتين را از محضر نوراني حضرات آيات حاج شيخ مختار ظهيري رحمت الله عليه و حاج شيخ محمد علي احمدي اشكوري و حاج سيد مجتبي رودباري فرا گرفتم.

رسائل و مكاسب شيخ انصاري و جلد اول كفايتين و منظومه سبزواري و شرح تجريد را در محضر نوراني فقيه صمداني استاد الاعاظم و شيخ الافاخم آيت الله العظمي علامه حاج شيخ محمد ازهدي لاكاني رضوان الله عليه كه اجازه اجتهاد مطلق از آيات عظام آقا سيد ابوالحسن اصفهاني، آقا ضياء الدين عراقي، آقاي حجت كوه كمره اي، حاج آقا حسين بروجردي و بسياري ديگر از مراجع را داشت، كه در متن اجازه آقاي بروجردي آمده مي خوانيم:«حري بان يجيز اجل شانا ان يستجيز» به شاگردي نشستم و سپس به دار العلم قم وارد شدم و جلد دوم كفايتين را از محضر مرحوم آيت الله وجداني و حجت الاسلام و المسلمين محمدي خراساني تعليم ديدم.تفسير را از محضر علامه نحرير آيت الله جوادي آملي و اخلاق را از آيات عظام مشكيني و مظاهري بهره گرفتم.درس خارج را فقها و اصولا در محضر آيات عظام مكارم شيرازي، فاضل لنكراني، صانعي، خلخالي و جوادي آملي در قم و ازهدي لاكاني در رشت جمعا به مدت پنج سال تلمذ نمودم.

البته ناگفته نماند به طور مقطعي از عرفان علامه ذوالفنون حسن زاده آملي بهره بردم و سپس به امر آيت الله العظمي بهجت و آيت

الله لاكاني، در رشت رحل اقامت افكنده و به تدريس، تبليغ، تاليف و تصنيف مشغول شدم و چند اثر را از آثار قلمي خويش به يادگار نهاده تا در صحيفه عملم براي« يوم لا ينفع مال و لا بنون الا من اتي الله بقلب سليم» ذخيره باشد.

مرادي نسب، حسين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حسين مرادي نسب

محل تولد : سمنان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1338/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب حسين مرادي نسب در سال 57 وارد حوزه علميه قم شدم و در مدرسه حقاني كه زير نظر شهيدان قدوسي و بهشتي بود مشغول تحصيل شدم . دوره مقدماتي و دوره سطح و كفايه و مكاسب را در آنجا گذراندم كه از محضر اساتيدي بزرگ همچون آقايان آيت الله استادي ، مصلحي (قدس سره) و بحريني بهره بردم . و در دروس خارج اصول و فقه آقايان حضرات آيات مكارم شيرازي ، فاضل لنكراني ، نوري همداني ، سبحاني و تبريزي شركت كردم ؛ در ضمن در دوره تربيت مربي كودكان كه از طرف دفتر تبليغات اسلامي برگزار مي شد شركت كردم و چون علاقه به تاريخ اسلام داشتم در اين حوزه فعاليت خود را آغاز كردم و در دفتر همكاري حوزه و دانشگاه دوره آموزشي و پژوهشي را گذراندم و در پايان نامه خود را تحت عنوان نقد و بررسي متن مغازي موسي بن عقبه (م 141) دفاع كردم ؛ اين پايان نامه در سال 80 رتبه برتر پژوهشي از طرف دبيرخانه ارشاد و فرهنگ اسلامي شناخته شد .

مرادي، نورالله

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

نورالله مرادي در سال 1321 ، در تهران متولد شد. تحصيلات ابتدايي و دبيرستان خود را در سال 1339 به پايان رساند و پس از مدتي كار در انتشارات فرانكلين ، در سال 1342 وارد دانشكدة حقوق دانشگده تهران شد. و در سال 1346 با مدرك ليسانس حقوق قضايي فارغ التحصيل شد. او بدون آنكه توقفي در تحصيلات خود به وجود آورد

، توانست تا سال 1353 فوق ليسانس علوم اجتماعي و فوق ليسانس علوم تربيتي را از دانشگاه تهران اخذ نمايد. پس از اين دوره براي ادامه تحصيل به آمريكا سفر نمود و در سال 1357 با دريافت مدرك دكتراي كتابداري از دانشگاه پيتسبورگ به ايران بازگشت و بادستگاههايي چون صدا و سيما ( به عنوان مدير كل آرشيو و كتابخانه تا سال 1377 ) وزارت امورخارجه ( به عنوان مدير كتابخانه تخصصي وزارت امور خارجه ) ، دانشگاه آزاد اسلامي به همكاري پرداخت. مطالعه و تحقيق و نيز ترجمه آثار تخصصي به ويژه از زبان انگليسي ، از جمله فعاليت هاي روزانه دكتر مرادي به شمار مي رود.گروه : علوم انساني رشته : علوم تربيتي گرايش : كتابداري تحصيلات رسمي و حرفه اي : نورالله مرادي تحصيلات ابتدايي و دبيرستان را در سال 1339 به پايان رساند و پس از مدتي اشتغال در انتشارات فرانكلين ، در سال 1342 وارد دانشكدة حقوق دانشگده تهران شد و در سال 1346 با موفقيت دوره ليسانس را به پايان برد. او بدون آنكه توقفي در تحصيلات خود به وجود آورد ، توانست تا سال 1353 فوق ليسانس علوم اجتماعي و فوق ليسانس علوم تربيتي را از دانشگاه تهران اخذ نمايد. پس از اين دوره براي ادامه تحصيل به آمريكا سفر كرد و در سال 1357 با دريافت مدرك دكتراي كتابداري از دانشگاه پيتسبورگ به ايران بازگشت.مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : نورالله مرادي پس از مدتي در موسسه فرانكلين، اشتغال داشت، با كسب مدارج علمي، بين سال هاي 1353_ 1347 در مراكز مدارك علمي و نيز مركز خدمات

كتابداري مشغول كار شد.همكاري با دستگاههايي چون صدا و سيما ( به عنوان مدير كل آرشيو و كتابخانه تا سال 1377 ) وزارت امورخارجه ( به عنوان مدير كتابخانه تخصصي وزارت امور خارجه ) ، دانشگاه آزاد اسلامي از جمله ديگر فعاليتهاي وي مي باشد.فعاليتهاي آموزشي : نورالله مرادي از دهة 1350 ( پس از بازگشت از آمريكا ) به تدريس كتابداري مشغول شد. او اكنون عضو هئيت علمي دانشگاه آزاد اسلامي است.ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : مطالعه و تحقيق و ترجمه آثار تخصصي به ويژه از زبان انگليسي، فعاليت هاي روزانه نورالله مرادي را در بر مي گيرد.شاگردان : برخي شاگردان نورالله مرادي كه پايان نامه هاي خود را به راهنمايي وي دفاع نموده اند عبارتند از: محسن سخايي ، شعله مزديسنا ، ندا نظري ، شهرزاد ميرشمسي ، زهرا قريب ، نازنين قائم مقامي ، كامران فاني ، مهرانگيز صمدي ، داريوش مطلبي و محسن رجبي ؛ كه عموماً در دانشگاه تهران تحصيل نموده اند.آرا و گرايشهاي خاص : نورالله مرادي به كارايي ترجمه سر عنوان هاي موضوعي فارسي و نيز اصطلاح نامه هاي تخصصي در علوم گوناگون بسيار اعتقاد دارد.چگونگي عرضه آثار : عمده كتاب هاي نورالله مرادي از سوي نشر كتابدار ، سروش و كتابخانه ملي به چاپ رسيده است. همچنين مقالات وي توسط نامة انجمن كتابداران ايران و خبرنامه انجمن و سمينارهاي داخلي و خارجي منتشر شده است.

منابع زندگينامه :كتاب ماه ( كليات ) ، « گفتگو با دكتر نورالله مرادي » ، آذر و دي 1381 ، ص 20

مرآت، اسماعيل

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

اسماعيل مرآت در سال 1272 خورشيدي (شعبان

1310 ق.) به دنيا آمد.دورة متوسطه را در تهران به پايان رساند. در سال 1290 جزء شاگردان اعزامي به فرانسه رفت و در رشتة تعليم و تربيت و روانشناسي به تحصيل مشغول شد.وي پساز مراجعت به ايران براي تدريس در دارالفنون برگزيده شد و تعليم فيزيك را در آن مدرسه برعهده گرفت.ايشان در سال 1314 مرآت به رياست ادارة تعليمات عاليه وزارت معارف انتخاب شد و سه سال بعد در تاريخ بيست ودوم مرداد ماه سال 1317 كفالت وزارت معارف را برعهده گرفت. اسماعيل مرآت در روز 28 شهريور ماه سال 1318 به وزارت معارف رسيد و تا شهريور ماه سال 1320 در اين سمت باقي بود.نامبرده در روز بيست و هفتم آذرماه سال 1328 خورشيدي (18 دسامبر سال 1949 م.) درگذشت.مدفن وي در باغچهٔ عليجان واقع در شهر ري مي باشد. گروه : علوم انساني رشته : روان شناسي گرايش : تعليم و تربيت و روانشناسي والدين و انساب : اسماعيل مرآت فرزند ميرزا موسي خان مرآت الممالك است.تحصيلات رسمي و حرفه اي : اسماعيل مرآت دورة متوسطه را در تهران به پايان رساند. در سال 1290 جزء شاگردان اعزامي به فرانسه رفت و در رشتة تعليم و تربيت و روانشناسي به تحصيل مشغول شد.زمان و علت فوت : آخرين مأموريت اسماعيل مرأت، سرپرستي محصلان ايراني در آمريكا بود. در همين مأموريت بود كه در روز بيست و هفتم آذرماه سال 1328 خورشيدي (18 دسامبر سال 1949 م.) درگذشت.مدفن وي در باغچهٔ عليجان واقع در شهر ري مي باشد. مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : اسماعيل مرآت با بروز جنگ جهاني اول به ايران بازگشت. پس ازمراجعت به وطن

براي تدريس در دارالفنون برگزيده شد و تعليم فيزيك را در آن مدرسه برعهده گرفت. در سال 1297 خورشيدي مرآت معاونت، نظامت و تدريس فيزيك در دارالمعلمين عالي را عهده دار شد. مرآت در سال 1303 به عضويت شوراي عالي معارف انتخاب شد و در سال 1307 سرپرستي محصلان ايراني در اروپا را برعهده گرفت. در سال 1314 مرآت به رياست ادارة تعليمات عاليه وزارت معارف انتخاب شد و سه سال بعد در تاريخ بيست ودوم مرداد ماه سال 1317 كفالت وزارت معارف را برعهده گرفت. اسماعيل مرآت در روز 28 شهريور ماه سال 1318 به وزارت معارف رسيد و تا شهريور ماه سال 1320 در اين سمت باقي بود. چگونگي عرضه آثار : اسماعيل مرآت در دوران وزارت او در فرهنگ ، نزديك دويست جلد كتاب درسي دبيرستاني تأليف و طبع شد.

مرتضوي ثاني، غلامرضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد غلامرضا مرتضوي ثاني

محل تولد : فردوس

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1347/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب غلامرضا مرتضوي ثاني در سال 1347 به دنيا آمدم از سال 55 وارد دبستان شدم و سپس مقطع راهنماي را پشت سر گذاشتم و بعد از آن در حوزه شهرستان مشغول به تحصيل شدم و همگام با تحصيل حوزه مشغول تحصيل دبيرستان هم بودم به صورت متفرقه و داوطلب آزاد سپس ديپلم خودم را گرفتم و بعد از آن به مشهد عزيمت نمودم و دروس حوزه را ادامه داده تا اينكه در سال 78 وارد حوزه علميه قم شدم و دروس علمي حوزه را پشت سر گذاشتم و همگام در دانشگاه باقرالعوم در رشته علوم سياسي اشتغال به تحصيل داشتم و

با نوشتن مقالات و پايان نامه دروس دانشگاه را به پايان برده و سپس در مركز مديريت حوزه در سمت كتابدار و متصدي امور آموزشي مدت حدودا ً دو سال خدمت كردم و سپس در دروس حقوق وارد شدم و اكنون به صورت تخصصي رشته حقوق را مشغولم.

مرتضوي، عبدالهادي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد عبدالهادي مرتضوي

محل تولد : نجف اشرف

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1329/7/1

زندگينامه علمي

آقاي سيد عبدالهادي مرتضوي مشهور به حسيني شاهرودي در سال 1329هجري شمسي در خانواده اي متدين، مذهبي و دوستدار اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام در نجف اشرف ديده به جهان گشود. دوران ابتدايي، راهنمايي و دبيرستان را در زادگاه خويش با موفقيت سپري كرد. در پي تشويق خانواده و علاقه وافرخويش به فراگيري علوم اسلامي وارد حوزه علميه نجف گرديد. پس از گذراندن سطوح عالي به حلقه دروس خارج راه يافت. وي در ايام تحصيل در نجف از محضر بزرگاني چون مرحوم آيت الله صدر، آيت الله سيد محمد شاهرودي، مرحوم آيت الله خوئي و ديگر ستارگان درخشان حوزه علميه نجف اشرف كسب فيض كرد و پس از سالها تلاش به درجه اجتهاد نائل آمد.

پس از اتمام تحصيلات در نجف اشرف رهسپار قم و وارد حوزه علميه قم گرديد. از نخستين روزهاي ورود ضمن انس با آستان ملكوتي كريمه اهل بيت(ع ) با تلاش و كوشش فراوان به تحصيل و شاگرد پروري پرداخت.پس از سالها تلاش و علم اندوزي در نجف اشرف و قم، جهت خدمت علمي و فرهنگي به

مردم ديار خويش به زادگاهش بازگشت، و هم اكنون علاوه بر تدريس در دانشگاه علي آباد كتول، در حوزه علميه علي آباد نيز مشغول تدريش مي باشد. وي درطول حيات علمي خويش از امرنگارش و پژوهش غافل نمانده است و از سال 1370 تا كنون در دانشگاه علي اباد كتول به امر پژوهش مشغول مي باشد و آثاري از قبيل "اخلاق اسلامي1،2 و3 " و" اخلاق اسلامي4" را به رشته تحرير و به زيور طبع آراسته است.

مرتضوي، محمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد محمد مرتضوي

محل تولد : شاهرود

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1335/1/1

زندگينامه علمي

سال ورود به حوزه علميه جناب آقاي سيد محمد مرتضوي شاهرودي 1352 مي باشد ايشان پس از سير تحصيلات ابتدائي و راهنمايي شاهرود زماني كه خفقان شديد بر كشور حاكم بود و روحانيت از هر جهت در ترس صدمات رژيم منحوس پهلوي بود وارد حوزه علميه مشهد گرديد. تحصيلات مقدماتي را در همان بدو ورود به حوزه علميه نزد آيت الله حجت هاشمي سپري كرد و شرح لمعه را از محضر آيت الله صالحي 1354 كسب فيض كرد. تحصيلات سطوح عالي را در محضر آيت الله رضازاده و فلسفي گذراند و در سال 1359 با ورود به درس خارج فقه و اصول در محضر آيت الله مرحوم فلسفي تلمذ كرد در كنار تحصيلات حوزوي، به تحصيل در دروس دانشگاهي هم سوي آورد و در مقطع دكترا رشته علوم قرآني از دانشگاه قم فارغ التحصيل گشت و در مدتي كه در قم بود سمت مدير گروهي

مركز تحقيقات سپاه را بر عهده داشت. ايشان هيچ وقت از علم آموزي هم غافل نماند و در حوزه اي مشهد و قم به تدريس علوم ديني براي طلاب جوان پرداخت.

مرتضوي، محمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد محمد مرتضي

محل تولد : لبنان

شهرت : محمد حسين

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1343/1/1

زندگينامه علمي

سيّد محمّد مرتضي نام پدرحسين در 20 شعبان سال 1383 ه_ . ق در شهر تمنين التحتا واقع در 25 كيلومتري بعلبك ديده به جهان گشود و در سايه پدري و مادري مهربان تعليم و تربيت يافت، تحصيلات ابتدايي، راهنمايي ، و متوسطه را شهر رياق سپري نمود پس از آن در شوال سال 1403 ه_.ق وارد مدرسه علميّه إمام المنتظر عجل الله تعالي فرجه الشريف بعلبك شد، دوران مقدمّات را طي 3 سال و أندي پشت سر گذاشت از محضر أساتيدي چون شهيد سيّدعباس موسوي شيخ محمّد مقداد شيخ محمّد يزبك شيخ علي عفّي شيخ محمّد خاتون و شيخ علي خاتون و .... بهره ها برد. در ماه صفر سال 1407 ه_ ق جهت تكميل دروس دين كسب فيض أخلاقي وارد حوزه علميّه قم گرديد و دروس سطح را نزد أساتيد بزرگي بهره برد از جمله:

_ شيخ حسين نجاتي ( قسمتي از شرح لمعه )

_ شيخ مصطفي قصير ( قسمتي از شرح لمعه)

_ سيّد رضا حسيني نسب ( أصول فقه، رسائل، و قسمتي از كفايه، هيئت، و قسمتي از إشارات)

_ سيّد عادل علوي ( باب حادي عشر علم كلام و شرح التجريد)

_ سيّد كمال حيدري ( فلسفه)

_ سيّد أحمد مددي ( مكاسب)

_ آيت الله جوادي آملي 12 سال است كه

تقريباً درس تفسير ايشان را شركت مي كند و هنوز هم ادامه دارد.

پس از آن در درس خارج حضرات آيات عظام محمد فاضل لنكراني سيّد محمود هاشمي شاهرودي جوادي آملي شركت كرد.

البته در كنار اين دروس به تدريس بعضي از دروس مانند شرح اسفار و ... پرداخت و بر گنجينه علمي و معنوي خود افزود در خلال سالها تلاش علمي تحقيق مطالعه مباحثه وظيفه مهم تبليغ و تدريس نيز غافل نشده است و به تدريس دروسي مانند:

عقايد ، نحو، بلاغت، فقه، كلام و فلسفه، تفسير ، أصول فقه مقارن، كتاب حكومت إسلامي تأليف امام راحل (ره) پرداخت. در حال حاضر نامبرده در شهر خودشان حوزه و كتابخانه براي مطالعه و تحقيق عموم مردم و طلاب آن شهرستان تأسيس نموده اند.

مرداني ولنداني، محمدمهدي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد مهدي مرداني ولنداني

محل تولد : شهرضا

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1339/1/1

زندگينامه علمي

اول ابتدايي 1345 و سال 1357-1356 ديپلم ادبي از دبيرستان ادب اصفهان گرفتم . 1359 جامع المقدمات را شروع نمودم و 1371 در حوزه اصفهان مشغول بودم و با شروع جنگ تحميلي و دفاع مقدس تا سال 1371 با سپاه به عنوان مربي عقيدتي همكاري كامل داشتم و 1371 شهريور ماه مشرف به شهر مقدس قم گرديدم و با تشكيل پرونده علوم حوزوي را ادامه دادم.

در طول دفاع مقدس در سال 1371 موفق به اخذ ليسانس كارشناسي ارشد با گرايش علوم اجتماعي پژوهشگري شدم. از سال 1372 به استخدام رسمي آموزش و پرورش در آمدم و فعلا 1387 فعاليت هايم با آموزش و پرورش ادامه دارد. سال 1385 مشغول

كارشناسي ارشد در دارالحديث قم با گرايش كلام – علوم قرآن و حديث گرديدم – همواره تبليغ و منبر در شهر مخصوصاً اصفهان داشته ام. و مدت سه سال در دانشگاه هنر تهران ، خ ولي عصر ، و شعبه كرج به تدريس معارف 1 و معارف 2 و اخلاق و متون و مدت يك سال در دانشكده سوره وابسته به سازمان تبليغات اسلامي تهران تدريس معارف داشته ام. همچنين از سال 1385 تا 1387 در دانشگاه آزاد قم به تدريس معارف و اخلاق مشغول بوده ام.

مرزبان، پرويز

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

پرويز مرزبان در سال 1296 در تهران ديده به جهان گشود.پرويز مرزبان يك دايره المعارف متحرك از هنرهاي تجسمي است. حاصل 50 سال تاليف و ترجمه او چاپ و انتشار كتاب هايي است كه هر يك در حوزه خود كتابي مرجع به حساب مي آيند. براي اولين بار او بود كه چشم ايرانيان را با گستره وسيع هنر جهان، از دوران آغازين تاريخ هنر تا مكاتب متاخر قرن بيستم روشن كرد. كتاب "هنرهاي ايران" ترجمه ،پرويز مرزبان ، در دوره چهاردهم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به عنوان كتاب سال برگزيده شد.

گروه : علوم انساني

رشته : زبان و ادبيات فارسي

گرايش : ترجمه

والدين و انساب : پرويز مرزبان از پدر و مادر خود چنين ياد مي كند:مادرم از اعيان ترك ها بود و پدرم امين الملك، در دربار قاجار چشم پزشكي مي كرد و در دوره پهلوي مورد غضب شاه قرار گرفت و خانه نشين شد. معروف بود كه پدرم حق ويزيت از هيچ بيماري نمي گرفت .

اوضاع اجتماعي

و شرايط زندگي : پرويز مرزبان در يك خانواده از اعيان قديمي تهران به دنيا آمد.

تحصيلات رسمي و حرفه اي : پرويز مرزبان تحصيلات متوسطه را در رشت? زبان و ادبيات فرانسه انجام داد و در سال 1319 از دانشسراي عالي در رشت? زبان انگليسي موفق به اخذ ليسانس شد.

همسر و فرزندان : پرويز مرزبان در مهرماه سال 1323 ازدواج كرد. همسرش هم مثل خودش در كار ترجمه است.

مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : پرويز مرزبان در سالهاي 1340-1316 به طور مستمر در دبيرستانهاي تهران به تدريس زبان و ادبيات فارسي، فرانسه و انگليسي اشتغال داشت. همچنين در طول سالهاي 1340 تا 1373 به آموزش زبان و ادبيات انگليسي و تاريخ و نقد هنر را در دانشگاهها پرداخته است.

جوائز و نشانها : كتاب "هنرهاي ايران" ترجمه ،پرويز مرزبان ، در دوره چهاردهم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به عنوان كتاب سال برگزيده شد.

--------------------------------------------------------------------------------

آثار :

1 تاريخ هنر جانسن (1359)

2 ترجمه و ويرايش سلسله مقالات هنري

ويژگي اثر : (از يك جلد از بريتانيكا براي دايرةالمعارف اسلامي)

3 خلاصه تاريخ هنر (1367)

4 دو مجلد از تاريخ تمدن ويل دورانت

5 فرهنگ مصور هنرهاي تجسمي(1365)

6 مرداني كه دنيا را عوض كرده اند

7 معلم و شاگرد (1335)

8 معني زيبايي (1366)

9 نظري به هنر نقاشي (1334)

10 هنرهاي ايران

ويژگي اثر : ترجمه،اين كتاب در دوره چهاردهم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران ،از طرف وزرات فرهنگ و ارشاد اسلامي معرفي و برگزيده شده است. آشنايي با كتاب: «هنرهاي ايران»: هنرهاي ايران، ر.دبليو. فريه، ترجم? پرويز مرزبان، تهران: نشر پژوهش فرزان روز، 1374. در اين كتاب، هم? جلوه هاي شگفت انگيز هنرهاي ايراني از پيش از تاريخ و ايران باستان تا عصر اسلامي، براي نخستين بار در مجلدي واحد و در نوزده بخش، به طرزي مرتبط با هم و مكمل يكديگر، مورد بررسي و تحقيق قرار گرفته است. مقالات كتاب به قلم بيست تن از كارشناسان سرشناس بين المللي نوشته شده است كه هر يك در زمين? تخصصي خود از معماري و گچبري و پيكره سازي عهد باستان گرفته تا قالي بافي و نقاشي و نساجي و فلزكاري و سفالگري و هنرهاي نسخه پردازي و شيشه گري دوران بعد، اثري مستند و آموزنده و معتبر و دلپذير با بيش از 170 لوح? رنگي، بر آثار «هنرهاي زيبا» و «هنرهاي كاربردي» جهان افزوده اند

مرعشي خليفه سلطاني، عبدالفتاح

قرن:11

جنسيت:مرد

مليت:ايران

ابن ضياءالدين محمدبن محمد صادق بن محمد طاهربن سيد على نواب بن سيد علاءالدين خليفه سلطان. عالم فاضل محقق. جدش سيد محمد صادق مجاز از علامه ى مجلسى بوده، و تاريخ اجاز 1092 مى باشد.

كتب زير از صاحب عنوان اوست:

1 - التبر المذاب، در مواعظ 2 - جهان نما، در جغرافياى اصفهان 3 - خلد برين، در مواعظ 4 - خلوتخانه، رد صوفيه، به فارسى 5 -

راز نشان، در رد جميع فرق صوفيه 6 - تذييل تذكرة الشعراء 7 - جوشن داود در ادعيه؛ و غيره.

برگرفته از كتاب :دانشمندان و بزرگان اصفهان (جلد دوم)

مرعشي، محمود

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد محمود مرعشي

محل تولد : قم

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1320/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب تاكنون بيش از 60 مقاله در زمينه كتابشناسي نسخه شناسي ، كتاب پژوهي ، رجال و تراجم و انساب نگاشته ام و تمامي آنها تاكنون چاپ و منتشر شده است همچنين نظربه اينكه از سنين نوجواني در كنار پدر بزرگوارم كتابشناسي مخطوطات را فرا گرفته ام و با اشتياق در كنار دروس حوزوي خود ادامه دادم اكنون بيش از نيم قرن است كه تجربه اندوخته ام و اينجانب را در بيشتر مراكز علمي و كتابخانه ها و دانشگاههاي جهان به عنوان يكي از بزرگترين كتابشناسان معاصر كتابهاي اسلامي جهان مي شناسند.

اينجانب چند جلد تاليف نيز دارم كه بيشتر آنها چاپ و منتشر گرديده است .جز آن، دهها كتاب را تحقيق و تحصيح و چاپ كرده ام و بسياري ديگر نيز زير نظر اينجانب منتشر شده است . همچنين كتبا داراي چند اجازه اجتهاد و روايتي و امور حسبيه از مراجع گذشته و حال مي باشم از جمله حضرات آيا ت عظام :اراكي ، مرحوم والدم ، مكارم شيرازي ، بهجت ، فاضل لنكراني ،سيد محمد شيرازى، سيستاني و غيره و نيز از مرحوم آيه الله العظمي شيخ عبد النبي اراكي اجازه اجتهاد گرفتم و از مرحوم آيت الله سيد محمد صادق بحر العلوم نجفي و مرحوم آقا شيخ آقا بزرگ تهراني و مرحوم آيت الله علياري

تبريزي و غير آنان اجازه روايتي در يافت نموده ام . به منظور اطلاعات بيشتر به مجله كيهان فرهنگي شماره 204 كه ويژه اينجانب و نيز كتابخانه مي باشد همچنين مقاله اي كه محقق و پژوهشگر پر تلاش آقاي علي رفيعي در مورد زندگينامه اينجانب نگاشته و در فصلنامه ميراث شهاب كتابخانه چاپ شده و هر دو آنها ضمينه اين برگه ها مي باشد مراجعه شود .

و نيز از مفتي بزرگ يمن محمد بن زباره و مرحوم شيخ محمد غزالي بزرگترين متفكر جهان عرب و صاحب بيش از 500 تأليف در موضوعا ت گوناگون اجازه كتبي اخذ نموده ام .اينجانب همچنين افزون بر 50 سال است كه شرعا و قانونا متولي و رئيس كتابخانه بزرگ آيت الله العظمي مرعشي نجفي مي باشم و نيز متولي 3 مدرسه علمي والدم كه در قم بنياد كرده اند براي طلاب به عهده دارم نيز مسئول دفتر پدر بزرگوارم بوده و مي باشم اينجانب چند پروژه تحقيقاتي با برخي از اسلام شناسان خارجي دارم كه در حال انجام است و به زودي منتشر مي شود همچنين كتاب عظيم : موسوعه الامامه في نصوص اهل السنه در كلام و فضائل ائمه اطهار عليهم السلام كه از تأليفات پدر عزيزم و به عربي مي باشد زير نظر و با اشراف اينجانب در حال انتشار است كه 5 جلد نخست آن منتشر شده و 15 جلد ديگر تا اواخر سال جاري 1386 و 25 جلد ديگر تا دو سال بعد منتشر خواهد شد و جمعا 45 جلد خواهد بود اين كتاب تاكنون 3 بار جايزه بهترين كتاب سال در حوزه دين

شناخته شده و دريافت نموده است .

مروجي طبسي، محمدجعفر

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد جعفر مروجي طبسي

محل تولد : نجف اشرف

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1335/1/1

زندگينامه علمي

محمد جعفر مروجي طبسي فرزند مرحوم آيت الله حاج شيخ محمد رضا طبسي نجفي درسال 1335 در نجف اشرف متولد شد، دروس مقدمات حوزه را در مدرسه حضرت آيت الله العظمي گلپايگاني گذراند. و سطوح عاليه را نزد آقايان: مرحوم حاج سيد ابوالفضل موسوي تبريزي و مرحوم آقاي وجداني فخر و مرحوم حاج شيخ احمد پاياني و حاج شيخ علي پناه اشتهاردي و جناب محقق داماد و جناب شيخ محمد كلباسي و جناب آقاي فياضي به پايان رساند و حدود 15 سال در درس خارج حضرات آيات عظام آقايان: حضرت آيت الله مكارم شيرازي، حضرت آيت الله سيد ابوالقاسم كوكبي، حضرت آيت الله وحيد خراساني شركت نمودند.

مروجي طبسي، محمدجواد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد جواد مروجي طبسي

محل تولد : نجف اشرف

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1331/1/1

زندگينامه علمي

بنده در نهم ماه ذي الحجه 1372 هجري قمري مطابق با 28/12/1331 هجري شمسي در نجف اشرف در يك خانواده روحاني متولد شدم. پدرم مرحوم آيت الله العظمي حاج شيخ محمد رضا طبسي است كه ظاهرا در سال 1345 هجري قمري از قم به حوزه نجف اشرف هجرت فرمود تا از محضر پر فيض بزرگاني همچون مرحوم ناييني و آقا ضياء عراقي و سيد ابوالحسن اصفهاني (ره) بهره جويد.پس از گذشت دوران كودكي به تحصيل در مدارس دولتي تا كلاس ششم نظام قديم پرداخته و پس از آن با تشويق جدي و پي گير مرحوم والد تحصيلات علوم ديني

خود را در حوزه علميه نجف اشرف آغاز كردم چرا كه مدتي از رحلت برادر بزرگم مرحوم شيخ محمد علي طبسي در تهران مي گذشت و چون فرزند ديگري كه جاي او را پر كند نداشت، تلاش فراوان مي كرد تا مرا به سلك روحانيت درآورد.بدين جهت از دوران كودكي ونوجواني كه همراه پدرم پيش از اذان صبح به حرم مولي اميرالمومنين مي رفتم در بين راه او نمازهاي مستحبي مي خواند و من نيز احساس مي كردم كه اين حالت معنوي و عرفاني كه اوداشت در من در حال شكل گرفتن است زيرا من نيز به توصيه وي وادار مي شدم به برخي اذكار و اوراد در بين راه بپردازم. يادم هست كه گاهي بر اثر كم خوابي سجاده پدرم را كه مي بايست براي نماز جماعت ايشان در رواق مطهر علي بن ابي طالب(عليه السلام) پهن مي كردم و براي ايشان تكبير مي گفتم، زير سر گذاشته و در كنار قبر علامه حلي در راهرو به خواب مي رفتم.پدرم به مناسبتهاي گوناگون از محاسن ورود به حوزه علميه و قرار گرفتن در رديف علماء و اينكه ملائكه و فرشتگان زير پاي جوينده علم ودانش بالهاي خود را مي گسترانند بنده را بسيار تشويق مي فرمود. تا اينكه در اول سال 46 هجري شمسي بدست مباركشان در روز اول فروردين معمم شدم. چند سالي كه در حوزه علميه نجف اشرف بودم از استادان محترم و عاليقدري بهره جسته از جمله اولين استاد ومربي خودم يعني مرحوم پدرم بود كه وي را به حق استادي بزرگ و مربي شايسته ودلسوز يافتم كه در تمام مقاطع

سني يار و پدري مهربان برايم بود.او با اينكه اشتغالات علمي و تاليفي ودرسي وتدريسي ومراجعات مردم فراوان داشت اما هرگز فرصتها را از دست نداده و شبانه روز وقت خود را در اختيار من قرار داده بود. حتي آخرين لحظات عمر مباركش زير نظر او بوده و از خوان علم و معرفت و اخلاق و صفات حميده اش پيوسته بهره مي جستم.او بحق فقيهي بود بزرگوار و دائره المعارف بزرگي بود كه نظير و مانندش را در بين آيات عظام كم ديده بودم.چنانكه عرض كردم از دوران كوكي و نوجواني تحت تربيت و مراقبت وي قرار گرفته وهر روز صبح پس از برگشتن از حرم مطهر اميرالمومنان از من مي خواستند تا قرآن مجيد رانزد او بخوانم و سپس به شرح و تفسير برخي از آيات و كلمات آن كه در خور فهم بود مي پرداخت. ودر اولين گام پس از فراگرفتن قرآن كريم مرا به احكام و مسائل آشنا ساخته وآنها را از حاشيه بر طريق النجاه كه در حقيقت رساله عمليه پدرم بود از او تلقي كردم وسپس برخي كتاب¬هاي جامع المقدمات از قبيل امثله و شرح امثله و عوامل جرجاني و شرايع الاسلام و شرح باب حادي عشر را نزد او خواندم.و پس از مدتي كه بدنبال يك استاد خصوصي برايم بود سرانجام با استاد ديگري به نام حجه الاسلام والمسلمين حاج شيخ حسين كشميري (ره) آشنا شده و بنا به توصيه و سفارش پدرم كتاب هاي ديگري از جامع المقدمات از قبيل كتاب المنطق و شرح النموذج و سپس مقداري از حاشيه ملا عبد الله را در نزد او خواندم.و

استاد سوم و چهارم اينجانب در مقدمات و ادبيات عرب مرحوم حجه الاسلام و المسلمين حاج آقاي حجتي بروجردي بود كه جلد اول شرح ابن عقيل را نزد او خوانده و همچنين مرحوم حجه الاسلام و المسلمين آقاي شيخ محمد علي مدرس افغاني كه بخشي از سيوطي را نزد او خواندم.پنجمين استادي كه در نجف اشرف داشتم جناب حجه الاسلام و المسلمين آقاي سيد مرتضي قائني (سلمه الله) بود كه با عده اي از دوستان مقداري از شرح لمعه را در نزدش تلمذ نمودم.پس از مدتي كه از تحصيلاتم گذشت ملاحظه كردم كه منزل مرحوم پدرم بسيار پر رفت و آمد است.اينجا بود كه براي اولين بار به محيط مدارس علمي رفته و در مدرسه خليلي با يكي از دوستان به نام شيخ ابوالقاسم نظرپور هم حجره شدم.پس از مدتي به علت كوچك بودن حجره به توصيه پدرم و به سفارش مرحوم آيه الله زاده كفايي به مدرسه مرحوم آخوند بزرگ كه در آن روز تازه تجديد بنا شده بود راه يافتم.اما ديري نگذشت كه تصميم جدي گرفته و با پدر ومادرم مسئله رفتن به حوزه علميه قم را مطرح كردم تا با خيالي آسوده و دور از خويشان به تحصيل ادامه دهم. اما آنها صلاح دانستند كه فعلا به تحصيلات ادامه داده و رفتن به قم را به سالهاي بعد موكول كنم.اما ديري نگذشت كه در اوايل ماه ذي القعده سال 1350 توسط عوامل بعثي دستگير شده و پيش از هجرت عمومي سال 1350 به همراه گروهي از علماء و روحانيون به ايران فرستاده شديم.از سال 1350 هجري شمسي كه وارد قم شدم به

ادامه تحصيل پرداخته و از محضر اساتيد بزرگواري در سطوح مختلف بهره برده كه به شرح زير مي باشد:

1. جناب آقاي لطفي كاشاني در مقداري از حاشيه ملا عبد الله

2. آقاي شيخ عبد الله اصفهاني در مقداري ازكتاب سيوطي

3. آقاي شيخ مهدي مجيدي كتاب مغني

4. آقاي سيد نور الدين شريعتمدار جزائري ، مقداري از شرح لمعه و جواهر البلاغه

5. مرحوم آقاي فخر وجداني مقداري از شرح لمعه

6. سيد محمد رضا طباطبائي يزدي در مقداري از شرح لمعه و مقداري از باب حادي عشر

7. حضرت آيت الله شيخ علي پناه اشتهاردي در مقداري از شرح لمعه و شرح تجريد

8. سيد نور الدين حسيني اشكوري، المنطق مرحوم مظفر

9. سيد احمد حسيني اشكوري، جلد دوم شرح ابن عقيل

10. شيخ حسين كوراني، بخشي از المنطق مرحوم مظفر

11. آقاي جليلي در بخشي از شرح لمعه

12. مرحوم عرفاني خراساني در مقداري از معالم

13. آقاي شيخ احمد امين بخشي ازمعالم

14. استاد شيخ مصطفي اعتمادي در رسائل شيخ انصاري

15. استاد ميرزا محسن دوزدوزاني در قوانين و مكاسب محرمه و جلد دوم كفايه و تفسير برخي از سور قرآن كريم

16. مرحوم آيه الله حقي در بخشي از شرح تجريد و درس تفسير قرآن

17. استاد حاج شيخ عباس نائيني در بخشي از شرح تجريد

18. مرحوم آيه الله شيخ محمد تقي ستوده در بخشي از بيع و خيارات مكاسب شيخ انصاري

19. مرحوم آيه الله شيخ احمد پاياني در بخشي از خيارات مكاسب شيخ و كفايه جلد اول.

20. مرحوم شيخ عبدالرحمن حيدري ايلامي در بخشي از شرح لمعه

21. مرحوم آيه الله شيخ ابوالقاسم محمودي اشتهاردي در باب مفاهيم كفايه الاصول

22. حضرت آيت الله حاج سيد كاظم حائري

در بخشي از بيع مكاسب

23. سيد محسن موسوي تبريزي در قسمتي از بدايه الحكمه

24. حضرت آيه الله العظمي شيخ جواد تبريزي

25. حضرت آيه الله العظمي شيخ هاشم آملي

26. حضرت آيه الله العظمي شيخ محمد فاضل لنكراني

27. حضرت آيه الله العظمي سيد شهاب الدين مرعشي نجفي

28. حضرت آيه الله العظمي سيد ابوالقاسم كوكبي

29. حضرت آيه الله العظمي شيخ ناصر مكارم شيرازي

30. حضرت آيه الله جعفر سبحاني يك دوره اصول

31. حضرت آيه الله العظمي وحيد خراساني يك دوره اصول

مروجي طبسي، محمدمحسن

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد محسن مروجي طبسي

محل تولد : قم

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1360/1/1

زندگينامه علمي

پدر اينجانب علاوه بر پدر بودن استاد اصلي من در پيشرفت هاي علمي اين حقير بوده است و نقش بسزايي در تربيت علمي من روا داشته اند و در دامان ايشان پرورش يافتم .

مدرسه علميّه شهيدين و مديريت محترم اين مدرسه كه زمينه رشد علمي طلاب را در اين مدرسه شريف فراهم ساخته اند ، كه در قالب واحد تحقيقات مدرسه و اساتيد مبرز آن و كتابخانه غني و متين، اين زمينه فراهم شد .

قبل از ورود به حوزه در ايام ماه مبارك رمضان در محله ، مكاني به نام مدرسه قرآن و عترت وجود داشت كه در ليالي ماه مبارك رمضان به آنجا رفته و دروس معارف و تفسير را فرا مي گرفتم و از آنجا نوشتن و تحقيق شروع شد كه اولين كار خلاصه تفسير سوره مدثر بر اساس تفسير نمونه بود .

در سال 1376 اوائل دوران طلبگي با گروهي از دوستان طلبه قرار خلاصه برداري و مباحثه كتب شهيد مطهري را شروع

كرديم كه در ادامه اين مباحثات تبديل به بررسي زندگي اهل بيت شد ولي به اين صورت كه ايام شهادت و ولادت اهل بيت (ع) را تحقيق مي كرديم و به نوبت در ايام شهادت و ولادت هر معصوم بر اساس منتهي الآمال براي جمع كنفرانس مي داديم كه محصول اين جلسات نخستين مقاله اين حقير به نام "خديجه مادر امت" شد كه در مجله كوثر به چاپ رسيد و كم كم به صورت فردي در مورد شخصيت هاي تاريخي قرآني شروع به نگارش و قلم زدن كردم مانند "پيامبران ناشناخته" كه در قرآن اسامي آنها آمده ولي اطلاعات دقيقي درباره آنان وجود ندارد ( مانند حضرت ادريس ، الياس ، اليسع و ذوالكفل عليهم السلام ) كه تمامي آنها در مجلات كوثر، سروش وحي و مبلغان و گلستان قرآن به چاپ رسيده است .

درسال 1381 ، مدرسه شهيدين به مناسبت سال امام علي عليه السلام همايشي تحت عنوان "علي امام قرنها" برگزار نمود كه در آنجا مقاله اي به نام "علي نخستين مسلمان" ارائه شد و حائز رتبه ممتاز و اول شد .

در سال 1382 و 1383 نيز به مناسبت سال امام علي و امام حسين همايش هايي تحت عنوان "نهج البلاغه آشناي غريب" و "خورشيد نيزه ها" برگزار شد كه در آن مقاله اي به نام بازخواني يك ريزش (سعد بن ابي وقاص) و عبدالله بن عباس و قيام حسيني ارائه شد كه حائز رتبه ممتاز و اول شد كه در مجله كوثر و تاريخ در آيينه پژوهش به چاپ رسيد .

در حال حاضر نيز مشغول نگارش امامان شيعه از ديدگاه اهل

سنت هستم كه چهار امام آن نوشته شده و در مجله كوثر به چاپ رسيده است و اميدوارم خداوند متعال و اهل بيت عصمت بويژه امام زمان (عج) توفيقاتشان را بر ما بيفزايند و زير سايه توجهات آنان قلم فرسايي كنيم و اهل عمل به اين علوم باشيم .

مروجي، محمدكريم

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمدكريم مروجي

محل تولد : كوهدشت

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1327/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب محمد كريم مروجي بروجردي در سال 1327 در يك خانواده كشاورز متولد و بعد از مكتب و دبستان در سال 42 رسما وارد حوزه علميه شدم و بعد از دو سال تحصيل در بروجرد و خرم آباد در سال 44 وارد حوزه علميه قم شدم و در خدمت آقايان و آيات صلواتي و سيد ابوالفضل موسوي تبريزي (ره) شرح لمعه و از آقاي دوزدوزاني مختصر و آقاي اعتمادي قوانين و آقايان اعتمادي و سبحاني رسائل و آقايان فاضل لنكراني و مرحوم ستوده مكاسب و آقايان مرحوم سلطاني و ستوده كفايه را تلمذ كردم. و در سال 47 وارد درس خارج شده و عمدتا در فقه و اصول مرحوم آقاي آميرزا هاشم آملي(ره)حدودا 12 سال شركت كردم و در اين مدت از فقه و اصول مرحوم آقاي آشيخ مرتضي حائري تا اندازه اي بهره بردم و تا حدودي از آقايان ديگر نيز استفاده كردم. در خلال درس خواندن مشغول تدريس هم بودم و تقريبا كتابهاي سطح را چند بار يا لا اقل يك بار تدريس كردم و از سال 1371تا به حال يك بحث فقه دارم و چند سال قبل يك دور كليات رجال را نيز

تدريس كردم.

مرويان حسيني، محمود

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد محمود مرويان حسيني

محل تولد : مشهد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1344/8/1

زندگينامه علمي

در سال 1344 در مشهد در خانواده مؤمن و متعهد و دلسوز خداوند به آن خانواده فرزندي به نام «محمود» اهداء نمود. پس از گذراندن تحصيلات دوران ابتدائي و راهنمايي در سال 1363 وارد حوزه علميه مشهد گرديد. تحصيلات مقدماتي و رتبه اول سطح را از محضر حجةالاسلام رضواني و ناطقي فيض برد، سپس مكاسب و كفايه را از نزد اساتيدي بزرگ چون استاد اميري و استاد رضا زاده تلمذ كرد. ورود به درس خارج ايشان در سال 1373 بود كه خارج فقه را نزد آيت الله فلسفي و خارج اصول را نزد آيت الله مرتضوي گذراند آغاز كار پژوهشي ايشان در سال 1376 بود كه همكاري با مركز پژوهش دانشگاه علوم اسلامي رضوي را شروع كرد. در كنار پژوهش به امر تدريس و تربيت در حوزه علميه مشهد و دانشگاه هاي اين شهر اشتغال دارد.

مريجي، شمس الله

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

شمس الله مريجي

محل تولد : آمل

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1344/1/1

زندگينامه علمي

حقير پس از اخذ ديپلم تجربي و اتمام نظام وظيفه سال 1366 در امتحانات ورودي حوزه علميه قم پذيرفته شده و وارد مدرسه امام علي عليه السلام شدم مقدمات را نزد اساتيد بزرگواري چون حجج اسلام مرتضي آقا تهراني ، محسن غرويان ، حسيني ، متقي و طالقاني تلمذ نمودم و سال 1378 لمعه را نزد اساتيد بزرگوار اشتهاردي ، طالقاني ، سعيدي ، و اصول فقه را نزد حجه الاسلام حسيني بوشهري خواندم و

پس از سه سال سطح را در محضر اساتيدي چون حضرات آيات طاهري خرم آبادي ، نكونام ، بوشهري ، اعتمادي ، مرحوم پاياني و ستوده و ... به اتمام رسانده و از سال 1371 در درس خارج اصول به مدت 7 سال (يك دوره كامل) از محضر آيت الله سبحاني كسب فيض نمودم و پنج سال در خارج فقه آيت الله فاضل لنكراني (رحمه الله عليه) تلمذ نموده و پس از آن در حال حاضر بمدت هفت سال نيز از محضر آيت الله جوادي آملي بهره مي گيرم .

همزمان با تحصيل در علوم حوزوي ، از سال 1370 وارد موسسه در راه حق شده و از علوم جديد نيز بهره گرفتم و تا سال 1380 دو دوره كارشناسي ارشد دردو رشته معارف و جامعه شناسي گذراندم و در حال حاضر نيز دوره دكتري يا سطح 4 انديشه معاصر مسلمين در موسسه باقر العلوم (ع) مشغول مي باشم .

از سال 1376 وارد عرصه تدريس در دانشگاه هاي دولتي و آزاد در تهران و قم شدم . علاوه بر تدريس در دانشگاه ها ، در مراكز تخصصي حوزه نيز تدريس داشته و دارم كه برخي از آنها عبارتند از موسسه امام خميني(ره) كه هم اكنون نيز مشغولم ، موسسه باقر العلوم عليه السلام ، تخصصي تبليغ ، تاريخ و مركز جهاني .

عناويني كه تدريس كرده و مي كنم :

در رشته جامعه شناسي : مباني جامعه شناسي ، تغييرات اجتماعي ، جامعه شناسي تبليغ ، جامعه شناسي ارتباطات ، جامعه شناسي انقلاب ، جامعه شناسي تاريخي .

در رشته معارف : معارف اسلامي 1 و 2 ،

كلام قديم ، شبهات كلامي .

همچنين در دوره هاي طرح ولايت دانشجويي كه در تابستان ها تشكيل مي گردد تدريس مي كنم .

مزيناني، محمدصادق

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد صادق مزيناني

محل تولد : مزينان سبزوار

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1336/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب محمد صادق مزيناني در سوم فروردين 1336 در مزينان بدنيا آمدم . پس از دوره ابتدايي بر اثر تشويق خانواده بويژه مرحوم پدرم به تحصيل علوم حوزوي روي آوردم . پس از چند ماه تحصيلي در حوزه علميه مزينان در سال 1348 به حوزه علميه مشهد مشرف شدم و در مدرسه مرحوم آيت الله العظمي ميلاني ثبت نام و از محضر اساتيد بزرگواري چون : حجت هاشمي ، ناطقي ، اختري ، محقق و بني هاشمي بهره گرفتم . براي ادامه تحصيل در سال 1356 به قم مهاجرت كردم و از اساتيد محترم همچون : اعتمادي ، فاضل هرندي ، ستوده ، صانعي و فاضل لنكراني در درس هاي رسائل ، كفايه و مكاسب بهره بردم .درس خارج را از سال 58 از محضر آيات عظام آيت الله فاضل لنكراني ، نوري همداني ، وحيد خراساني ، تبريزي ، هاشمي شاهرودي و ... بهره بردم .تفسير ، فلسفه و رجال را نيز از محضر حضرات آيات : مشكيني ، جوادي آملي ، انصاري شيرازي و آقا موسي زنجاني و... استفاده كردم .پس از انقلاب اسلامي مسافرت هاي تبليغي بسياري به استان هاي كشور داشتم. با توجه به خلاء فرهنگي و نياز منطقه سيستان و بلوچستان به آن منطقه رفتم و در نيروهاي سپاه پاسداران ، جهاد

سازندگي ، راديو و تلويزيون و حوزه علميه كارهاي گوناگون فرهنگي و تدريس داشتم . در سال 1359 به عنوان نماينده ولي فقيه و حاكم شرع هيات واگذاري زمين در استان سيستان و بلوچستان منصوب شدم .از سال 1361 به بعد ضمن كارهاي فرهنگي و تبليغي در استان ياد شده در ايام تعطيل حوزه ، با عده اي از دوستان در مجله حوزه و سپس مجله فقه مشغول پژوهش و نگارش مقاله در زمينه هاي گوناگون به صورت جمعي و فردي شدم . محصول اين همكاري حدود 100 مقاله است . اين همكاري به صورت عضويت در طرح و برنامه و هيات تحريريه و نگارش مقالات همچنان ادامه دارد .از سال 1370 به بعد ، ضمن شركت در همايش ها و كنفرانس هاي علمي و ارائه مقاله در چند كنفرانس به عنوان مقاله برگزيده به ارائه مقاله خود پرداختم .چندين لوح ياد بود و تقدير از سوي جشنواره مطبوعات ، جشنواره هنري ، فرهنگي اشراق ويژه صدمين سال امام خميني (ره) دريافت داشته ام .در سال 79 به درخواست دبيرخانه مركز علمي خبرگان طرحي را درباره انديشه هاي سياسي ملا احمد نراقي ارائه دادم كه مورد پذيرش قرار گرفت و كار نگارش آن در سال 80 به پايان رسيد و پس از چاپ به كنگره نراقيين ارائه شد . همين كتاب در پنجمين همايش كتاب سال حوزه به عنوان يكي از آثار برگزيده معرفي و جايزه اي نيز به آن تعلق گرفت و به همين مناسبت در كتابي كه به منظور معرفي آثار برگزيده و پديد آورندگان از سوي دبيرخانه نگاشته شده در ص 56

و 57 معرفي اثر و شرح حال مختصري از مولف آمده است .

مسجدي، حيدر

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حيدر مسجدي

محل تولد : كاظمين عراق

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1346/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب حيدر مسجدي متولد 1346 در شهر كاظمين متولد شدم. و پس از تحصيلات ابتدائي و راهنمايى، توسط ساواك رژيم بعث همراه خانواده دستگير شديم و به زندان روانه شديم. دو برادرم زير شكنجه هاي وحشي شهيد شدند و ما به سوي ايران روانه شديم. از سال 1361 وارد حوزه علميه قم شدم و دروس مقدماتي را در مدرسه شهيد صدر گذراندم. سپس دروس سطح و خارج رااز محضر اساتيد بزرگوار استفاده كردم از جمله آيه الله احمدي يزدى، آيه الله حسين نجاتى، آيه الله هادي آل راضى، آيه الله احمد مددى، كه بخش مهمي از علوم حديث و نكات بسيار ظريف فقهي و اصولي را از محضر استاد بزرگوار آيه الله احمد مددى استفاده كردم، كه لازم مي دانم از ايشان تشكر كنم و از او به نيكي ياد كنم. در سال 1371 تا سال 1374 در موسسه (دائره المعارف فقه اسلامي ) مشغول تحقيقات اسلامي شدم، ودر تاليف كتاب (معجم فقه الجواهر) شركت نمودم. در سال 1375 وارد موسسه علمي فرهنگي دارالحديث شدم و در رشته حديث مشغول تحقيق شدم.

مسعودزاده، محمدرضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمدرضا مسعودزاده

محل تولد : باب انار - جهرم

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1338/6/5

زندگينامه علمي

اينجانب محمدرضا مسعود زاده متولد 1338 در قريه باب انار از توابع شهرستان جهرم (استان فارس) تحصيلات خود را بعد از اخذ ديپلم فني رشته برق در سال 1355 كارداني رشته مزبور الكتروتكنيك از انستيتو

شيراز در سال 1358 پس از مدت كوتاهي در سپاه پاسداران (6ماه) در سال 1359 وارد حوزه علميه قم شدم و دروس حوزوي را شروع كردم در سال 1367 پس از اتمام سطح وارد دروس خارج گرديدم در سال 1374 وارد دروس تخصصي رشته تفسير و علوم قرآني گرديدم و هم اكنون مشغول تدوين پايان نامه آن مي باشم.

مسعودي، اصغر

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

اصغر مسعودي

محل تولد : ني ريز فارس

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1344/1/1

زندگينامه علمي

در سال 1362 بعد از اخذ ديپلم تجربي وارد حوزه علميه قم شدم و در مدرسه امام صادق (ع) به تصحيل پرداختم و در تابستان همان سال حاشيه و سيوطي را خواندم و از سال دوم در مدرسه امام صادق شروع به تدريس درسهايي كه خوانده ام جامع المقدمات و صرف ساده نمودم و تا پايان سطح ، دروس را به صورت جهشي گذراندم.

متاسفانه مدتي از كار علمي صرف جدا به كار فرهنگي در معاونت سازمان تبليغات اسلامي سنندج و مسئوليت سازمان تبليغات اسلامي مريوان و مهاباد خدمت نمودم و در سال 72 مسئول نمونه استان كردستان برگزيده شدم. سه كتاب سيماي سنندج ، وضعيت فرهنگي اجتماعي مريوان، وضعيت فرهنگي اجتماعي مهاباد را نوشتم و سپس سيري در مهاباد و جمهوري 1946 را به رشته تحرير در آوردم.

مدتي در قم در ستاد منطقه 2 كشوري مسئول واحد آموزش و سر دبير مجله پيك ياران بودم و كتاب پاسداري از حريم كتابت را نوشتم بيش از دو سال از محضر اساتيد معظم خارج آيات عظام فاضل ره ، مكارم حفظه الله

و سبحاني حفظه الله كسب فيض نمودم.در سال 1382 در دانشگاه باقرالعلوم ع در رشته فلسفه و كلام در مقطع كارشناسي ارشد قبول و در سال 1384 از پايان نامه ام با موضوع سعادت از منظر فارابي و ابن سينا دفاع نمودم و در سال 1384 در جشنواره ممتازين بسيجي و شاهد كشور رتبه سوم كشوري را كسب نمودم.و اكنون با گروه فلسفه و كلام مدرسه حجتيه همكاري و درس فلسفه مقدماتي را تدريس مي نمايم. مدتي نيز در دانشگاه پيام نور دروس معارف ، اخلاق كاربردي و كليات فلسفه را تدريس نمودم.

مسعودي، جهانگير

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

جهانگير مسعودي

محل تولد : مشهد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1344/1/1

زندگينامه علمي

آقاي جهانگير مسعودي در سال 1344 در خانواده اي متدين در شهر مشهد به دنيا آمد، ايشان در سال 1360 به حوزه علميه مشهد راه يافت، مقدمات و سطح را در هشت سال تمام و پس از آن به مرحله عالي راه يافت و در درس خارج آيات عظام، مرتضوي و زنجاني شركت نمود. ايشان علاوه بر تحصيل علوم حوزوي از تحصيل دروس دانشگاهي غافل نماند و در سال 1382 در رشته فلسفه و كلام اسلامي در مقطع دكتر از دانشگاه تربيت مدرس تهران فارغ التحصيل شد، پس از به زادگاه خويش برگشت و بر كرسي تدريس در دانشگاهها نشست. در زمينه پژوهش نيز زحمات فراواني را متحمل شده كه به صورت مقاله و كتاب به جامعه اسلامي عرضه گشته اند.

مسعودي، عبدالهادي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عبدالهادي مسعودي

محل تولد : قم

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1343/1/1

زندگينامه علمي

در سال 1350 هجري شمسي به مدرسه رفتم و در 1362 هجري شمسي ديپلم رياضي فيزيك گرفتم و پس از يكسال درس مهندسي صنايع در دانشگاه صنعتي شريف، كليه درس هاي جديد را رها كرده و به درس حوزه كه از دبيرستان آغاز كرده بودم به صورت تمام وقت پرداختم و از محضر اساتيدي همچون پدرم ، مرحوم روشني ، آيت الله قديري ، مرحوم پاياني ، آقاي نيري همداني و مرحوم آيت الله زاده اراكي سود بردم پس از اتمام تحصيلات سطح در سال 1369هجري شمسي به درس خارج آيت الله شيخ جواد تبريزي

حاضر شدم و دو سال اصول فقه و 5 سال فقه طهارت و حدود را نزد ايشان تلمذ كردم و سپس به مدت 8 سال درس اصول آيه الله وحيد خراساني و 5 سال فقه استاد آيت الله شبيري زنجاني شركت جستم. از سال 1369 هجري شمسي كار بر روي حديث را به صورت جدي و رسمي آغاز كردم و تاكنون به صورت مطالعه و فيش برداري موضوعي كتب حديث، تبويب و دسته بندي احاديث شيعه و اهل سنت، ترجمه، تلخيص و ... تدوين رساله ها، مقاله ها و كتاب هاي مربوط به حديث ، كارهايي ارائه داده ام. همچنين با مراكز مختلف علمي و پژوهشي ارتباط مشورتي داشته و سالهاست در دو حوزه فقه و حديث، در حوزه و دانشگاه تدريس مي كنم . اينجانب در كنار دروس اصلي فقه و اصول اندكي فلسفه و منطق نيز خوانده ام و با كلام نيز به گونه اي مختصر آشنا هستم. همچنين سالهاست كه به دليل ارتباط كاري از قرآن و تفاسير آن نيز استفاده مي برم و به همين دليل و به دليل مطالعه احاديث اخلاقي و نه عمل به آن، مطالبي را در راديو معارف و راديو قرآن و نيز سيماي جمهوري اسلامي ارائه داده ام. زندگي علمي من در مطالعه حديث و علوم جانبي آن ، نشر مقالات حديثي و تدريس فقه و حديث و سخنراني و نيز ترجمه احاديث و تلخيص بوده و هم اكنون نيز ادامه دارد

مسعودي، علي اكبر

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

علي اكبر مسعودي

محل تولد : خمين

شهرت : مسعودي خميني

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1310/1/1

زندگينامه علمي

آية الله علي اكبر مسعودي خميني در سال 1310 هجري شمسي در خمين متولد شد. پدرش _ مرحوم غلامعلي مسعودي _ به پيشة قنّادي روزگار مي گذراند. جدّ وي به دليل اينكه گلپايگان دچار قحطي شده بود، به خمين هجرت كرده و در آنجا ازدواج نموده بود. در خلال اين سالها، خداوند به وي فرزندي به نام غلامعلي اعطا مي كند كه در خمين به زندگي مي پردازد. خانوادة آية الله مسعودي خانواده اي ساده و در حدّ متوسط مردم ، بلكه پايين تر از آنها در زندگي و معيشت بود كه در محلّة سبزي كارها مي زيسته است . آية الله مسعودي خميني ، در شش سالگي به امر پدر راهي مكتب خانه شد. در خمين مكتب داري زندگي مي كرد كه نام او، شيخ ابوالقاسم بود و حضرت امام خميني (ره ) نيز نزد ايشان درس خوانده بود. در مقطعي كه آية الله مسعودي به نزد ايشان مي رفت ، وي هشتاد ساله بود. حضور در مكتب خانه دو يا سه سال به طول انجاميد و پس از آن ، وي در مدرسة شش كلاسه اي در خمين نام نويسي كرد و چون ، سال اوّل را در مكتب گذرانده بود، در پاية دوم به تحصيل پرداخت . از جمله كساني كه در آن دوره در آن مدرسه درس مي خواندند، آية الله رضواني و آية الله جلالي خميني بودند كه تا پاية پنجم با آية الله مسعودي ، همراه بودند. وضعيت نابسامان معيشتي خانواده ، او را بر آن مي داشت كه در كنار درس ، به كار نيز بپردازد؛ امّا اين مسئله با مخالفت پدر و مادر وي همراه بود. ايشان با وجود كمبودهاي مالي ، علاقه داشتند كه فرزندشان به تحصيل علوم

ديني بپردازد و به مسلك روحانيت درآيد. علاقة خانوادة ايشان به روحانيت به حدي بود، كه با آن وضع اقتصادي ، هر شب جمعه از مرحوم سيد محمدتقي خوانساري پدر آيت الله حاج سيد مهدي خوانساري غضنفري دعوت مي كردند تا به منزل ايشان بيايد و آبگوشت و نان و پنيري با هم تناول كنند. وارستگي و زهد مرحوم خوانساري ، در آية الله مسعودي تأثير به سزايي داشت و او را بيش از پيش ، به در پيش گرفتن مسير عالمان ربّاني تشويق مي كرد. از ديگر كساني كه انگيزة ايشان را براي ورود به حوزه فزوني بخشيد، مرحوم حاج شيخ احمد آل طاهر از شاگردان مرحوم عارف واصل آخوند كاشاني در اصفهان بود كه براي اقامه نماز و پيشوايي مردم به خمين آمده بود. رفتار و سخنان دلنشين ايشان ، كودكِ خردسالِ آن روز را شيفته و حيران خود كرده بود. وي ، بعدها جامع المقدمات را نزد ايشان فرا گرفت . با پايان يافتن جامع المقدمات ، در سن پانزده سالگي ، به اراك رفت و به تحصيل سيوطي و حاشية ملاّعبدالله پرداخت . با پايان يافتن كتاب معالم ، راهي قم شد تا از محضر عالمان آن ديار كسب فيض كند. در قم ، مدرسه «دارالشفاء» ساكن شد و با جدّ و جهد دروس سطح را به پايان برد. سپس براي تحصيل درس خارج ، از محضر علماي بزرگي همچون امام خميني (ره ) و آية الله بهجت بهره برد. وي دربارة اولين آشنايي با امام (ره ) مي گويد: «يك بار بنده از خيابان ارم قم عبور مي كردم . وقتي از كنار مسجد محمديه رد شدم ، صداي غرّايي به گوش من رسيد. نگاهي به داخل مسجد افكندم و

ديدم كه آقايي در حال تدريس است و شاگردان زيادي هم دارد. در كنار در ايستادم تا درس استاد تمام شد. بعد از يكي از شاگردان ايشان پرسيدم كه ايشان كيست ؟ گفت : حاج آقا روح الله خميني است ». آية الله مسعودي ، در كنار تحصيل فقه و اصول ، دروس ديگر حوزوي از جمله فلسفه و تفسير را در محضر عالمان وارسته اي همچون علامه طباطبايي مي آموخت و در جلسات اخلاقي ، استادان بزرگ حوزه همچون حاج آقا حسين فاطمي كه شبهاي پنج شنبه در منزل جلسه اي اخلاقي داشت با جدّيت شركت مي نمود تا علم را با عمل توامان سازد. آية الله مسعودي خميني در دوران تحصيل خود، به محضر استادان بسياري شرفياب شد. ايشان در خمين ، جامع المقدمات را نزد مرحوم شيخ احمد آل طاهر فرا گرفت و بخشي از «صمديه » را كه به دليل برخورد با فصل تابستان باقي مانده بود، نزد آقاي صدر كه از اقوام امام (ره ) بود، خواند. در اراك ، حاشيه ملاعبدالله را نزد سيد علي اراكي آموخت و مطول را نزد استاد ارجمند ميرزا جعفر سبحاني آموخت و بخشي ديگر آن را نزد آقا شيخ حسين بادكوبه اي فرا گرفت . با آمدن به قم ، معالم را كه در اراك فرا گرفته بود، ديگر بار نزد ميرزا جعفر سبحاني آموخت مقداري از شرح لمعه را نزد امام موسي صدر و بخشي را نزد آيت الله شيخ جواد تبريزي خواند و نيز رسائل و مكاسب را نزد آقايان مشكيني ، شيخ اسدالله اصفهاني و شيخ عبدالجواد جبل عاملي اصفهاني فرا گرفت . قسمت عمدة كفايه را نيز نزد شيخ عبدالجواد جبل عاملي اصفهاني آموخت . براي فراگيري منطق ، به

نزد آقاي سيد جلال آشتياني رفت و منظومه را نزد آقاي فكور و ملكوتي و نيز حاج آقا رضا صدر فرا گرفت . براي تحصيل اسفار و تفسير نيز در درس علامه طباطبايي شركت نمود. وي براي تحصيل درس خارج از محضر عالمان بزرگي همچون امام خميني (ره )، آية الله گلپايگاني و آية الله بهجت بهره برد. وي دربارة درس امام (ره ) مي گويد: «يكي از خصوصيات حضرت امام اين بود كه شاگردان خود را وادار به مطالعه مي كرد. دليل آن هم اين بود كه حضرت امام در خلال درس از كلمات بزرگاني همچون آقايان نائيني ، آقاضياء عراقي و آقاي كمپاني استفاده مي كردند و لازم بود كه شاگردان ايشان به منابع و مأخذ مربوطه رجوع كرده و خود، عين عبارت بزرگان ياد شده را ملاحظه كنند. از ديگر خصوصيات امام اين بود كه شاگردان را وادار به اظهار نظر مي كرد و معتقد بود هر يك از آقايان در موردي از موارد كه ديدگاهي دارد، بايد زمينه را براي اظهار آن مهيا ببيند». دربارة شيوة تدريس آية الله بهجت نيز مي گويد: «در خصوص شيوة تدريس آقاي بهجت بايد بگويم كه ايشان بر خلاف ساير آقايان ، اين گونه نيست كه در درس خارجشان ، به نقل و نقد نظرات امثال مرحوم نائيني و آقاضياء عراقي و مرحوم آخوند و مرحوم فشاركي و مانند آن بپردازند. ايشان شيوة ديگري دارند و آن ، اين است كه ايشان بحث را شروع مي كنند و ديدگاه خود را مطرح مي كنند و براي آن استدلال مي كنند. در اين حال خود شاگرد بايد بررسي كند كه دلايل استاد، ردّ نظرية كدام يك از علماست ». آية الله مسعودي

خميني ، از محضر چند تن از علما براي امور حسبيّه ، اجازه دريافت نمود. اولين اجازة ايشان ، از حضرت امام (ره ) بود. پس از ايشان نيز، از آقايان گلپايگاني و بهجت نيز اجازه دريافت كرد. وي در دوران تحصيل ، با طلاب و فضلاي بسياري رابطه دوستانه داشت كه از آن ميان مي توان آية الله جلالي خميني ، آية الله رضواني و آية الله مصباح يزدي را نام برد. آية الله مسعودي خميني در پيش و پس از انقلاب خدمات علمي و فرهنگي شاياني را به جامعه علمي و فرهنگي كشور ارزاني داشت . وي ، در حين تحصيل در حوزه علميه ، كتابهايي را كه از پيش فرا گرفته بود، تدريس مي كرد. از جمله كتاب جامع المقدمات را به طلاب نوآموز ياد مي داد و به تدريس كتاب حاشيه ملاعبدالله در مسجد محمديه قم مي پرداخت كه با استقبال فراوان طلاب روبه رو شد، به گونه اي كه مسجد، مملوّ از جمعيت مي شد. از ديگر كتابهايي كه ايشان سالها به تدريس آن مشغول بودند، كتاب شرح لمعه و معالم بود كه ثمرة اين تلاشها، تربيت طلاب فاضل و با تقوا در حوزه علميه قم بود. همچنين ايشان در طول اين سالها، تأليفات و يادداشتهاي فراواني نيز داشته كه از جمله كتاب «خمس » را مي توان نام برد كه بخش عمدة آن در حادثه اي از بين رفت و ديگر «تقرير مبحث دماء ثلاثة » امام خميني (ره ) است كه به چاپ رسيده است . از خدمات مهم فرهنگي آية الله مسعودي خميني ، تصدي توليت آستانه مقدسة حضرت معصومه سلام اللهعليها و خدمات فراوان به آن است . بارگاه ملكوتي حضرت معصومه سلام الله عليها كه در روايات آشيانة آل

محمد(ص ) معرفي شده ، يكي از مهم ترين پايگاههاي شيعه است . عنايت كريمة اهل بيت و فيض حضور او در شهر قم ، اين شهر را به شهري عالم پرور و سرچشمه مبارزات براي تحقق جمهوري اسلامي ايران قرار داده است و خدمت به اين مركز مهمّ، خدمت به شيعه ، حوزه علميه ، انقلاب اسلامي و پاسداشت خون شهيدان راه استقلال و آزادي است . آية الله مسعودي خميني ، پس از تصدي توليت آستانة حضرت معصومه سلام الله عليها كه با حكم مقام معظم رهبري همراه بود، به عمران و گسترش آن همت گماشتند و با بازسازي و مرمّت بخشهايي از آن ، ميراث فرهنگي بزرگ شيعه را پاس داشتند. ايشان در طي اين سالها، موقوفات آستانه را كه بخشي از آن به دليل اهمال از دست آستانه مقدسة خارج شده بود، به حرم مطهّر باز گرداندند. همچنين با گسترش كتابخانة حرم ، هم از نظر مساحت و هم از نظر تعداد كتب پرداختند، به گونه اي كه كتابخانه را به مكان شايسته تر و تعداد كتب را از حدود بيست و دو هزار به شصت و پنج هزار جلد رساندند و حدود پانصد نسخة كتاب خطي نفيس براي آن تهيه كردند. با تلاش و پيگيري ايشان گنبد مطهر حرم پس از دويست و ده سال تعويض و با بهترين طلا بازسازي گرديد همچنين صحن و مسجد جديد در جوار حرم مطهر كه از پروژه هاي معظم در توسعه حرم مي باشد توسط ايشان بنا گرديد. از ديگر خدمات ايشان در اين عرصه ، راه اندازي انتشارات حرم و چاپ كتب مذهبي متعدد و نيز چاپ نشريه اي به صاحب امتيازي آستانه مقدسه بود كه زائران حرم مطهّر،

از آن بهره مي برند. حرمي كه آشيانة آل محمد(ص ) مي باشد، بايد به پيروي از اهل بيت عليهم السلام ، رسيدگي به حال محرومان و مستضعفان را سرلوحة كارخويش قرار دهد و پناهگاه نيازمندان و درماندگان باشد. در اين زمينه ، حرم مطهر، طرحهاي گسترده اي را به انجام رسانده است كه همه حكايت از تلاش بي وقفة مسؤولين آن ، بويژه آية الله مسعودي دارد. از تلاشهاي ديگر ايشان در امور فرهنگي آستانة مقدسه ، فراهم آوردن زمينه براي بهره مندي زائران از سخنان علماء و واعظان و مداحان برجسته و نيز برگزاري جلسات مختلف ، از جمله دعاي ندبه ، كميل و توسل بوده است . همچنين ايشان به نگهداري و بهينه سازي موزة حرم مطهر همت ويژه اي گماشته ، آن را به مركزي ديدني و يادگار عشق مردم ايران به خاندان پيامبرگرامي اسلام (ص ) تبديل نموده است . او همچنين اشياء گران قيمت كه در رژيم سابق پراكنده شده بود را به موزه آستانه مقدسه عودت داد. آية الله مسعودي خميني ، در پيش و پس از انقلاب خدمات سياسي فراواني را براي تحقّق انقلاب اسلامي و تداوم آن انجام داده است كه ذكر همة آنها در اين مختصر نمي گنجد. او مانند بسياري ديگر از عالمان و مجاهدان قرن اخير، تفكر و خط مشي امام خميني (ره ) را در مبارزه سرلوحة خويش قرار داده و در مواقع حساس و مهم ، تابعيت خود را از زعيم عاليقدر شيعه به اثبات رسانده است . شخصيت امام (ره ) و شجاعت و صلابت او به حدّي بود كه اطرافيان و ديگر مبارزان را سخت تحت تأثير خود قرار مي داد. وي دربارة شجاعت امام (ره ) مي گويد: «بنده در مدتي كه

خدمت ايشان بودم ، هرگز مشاهده نكردم كه بي دليل و صرفاً از سرهواي نفس ، عصباني شوند. در عوض هر جا كه پاي دين و ديانت و حفظ ارزشهاي انساني و اسلامي به ميان مي آمد، رگهاي گردنشان متورم مي شد و فرياد مي كشيدند. در سنوات مبارزه ، شديدترين اعتراضات را به شاه آمريكايي نمودند؛ امّا در قبال بي مهري دوستان صبور و حليم بودند. اگر كسي ايشان را آن گونه كه در خورشان بود، تعريف نمي كرد يا براي مثال به ايشان آية الله العظمي نمي گفت ، ايشان به اندازة سرسوزني دلگير نمي شد و تغييري در رويّه شان مشاهده نمي گرديد». همچنين دربارة ساده زيستي امام (ره ) مي گويد: «به خاطر دارم كه در سنة چهل ، و چهل و يك ، حضرت امام مُهري در اختيار داشتند كه در ذيل جواب به استفتائات و مانند آن ، مورد استفاده قرار مي دادند، منتها براي آغشته كردن قسمت برجستة مُهر به جوهر، به علت نداشتن استامپ همواره مشكل داشتند و اين مشكل را به نحوي تحمل مي كردند تا اينكه يك بار بنده به ايشان عرض كردم كه اگر اجازه بدهيد، من كاري مي كنم كه زحمت شما كمتر شود. فرمودند: چه كار مي كني ؟ عرض كردم ، شما اجازه بدهيد. مطمئناً راضي خواهيد شد. ايشان هم اجازه دادند. بنده استامپي تهيه كردم و در اختيار ايشان گذاشتم . امام از قيمت استامپ سؤال كردند و نگران قيمت بالاي آن بودند؛ ولي در نهايت مورد قبول واقع شد و ايشان از آن به بعد، مهرشان را كه در سينه آويز كرده بودند، در مي آوردند و به استامپ مي زدند و استفاده مي كردند». آية الله مسعودي خميني از سالهاي اوليه مبارزة امام (ره )

بر ضد رژيم شاه ، با ايشان همراه بود و در سخنرانيهاي خود همواره شاه و دار و دسته اش را منكوب مي كرد. وي ، پس از هجرت امام به نجف ، با زحمت فراوان از مرز ايران خارج شد و با تحمل مشقّات در نجف به ديدار امام (ره ) شتافت سپس به بيان مشكلات موجود در راه و توسل به امام زمان (عج ) براي رهايي از آن مشكلات و رسيدن به نجف پرداخت . امام نيز با شنيدن سخنان او، فرمودند: «هر كس را بخواهند، به مقصد مي رسانند». پس از بازگشت از نجف ، به دستور امام خميني (ره ) عازم سيرجان شد تا به حل مشكلات مردم و آماده سازي آنان براي انقلاب بپردازد كه اين اقامت ، چهار سال به طول انجاميد. از اقدامات مؤثر ايشان در سيرجان ، تأسيس حوزه علمية آن شهر و نيز دعوت از طلاب و مبلغين قم براي سخنراني در سيرجان در ايام ماه رمضان ، محرم و صفر بود. خدمات ايشان و نيز افشاگريها و سخنرانيهاي حماسي ، منجر به بازداشت ، ممنوع المنبر شدن و حتي ممنوع الكلام شدن ايشان شد. از اين رو وي را به كرمان برده با آرشام رئيس ساواك وقت روبرو شدند. چند روزي در زندان كرمان مانده ليكن با راهپيمائي مردم سيرجان آزاد شدند و تعهد گرفتند كه در سيرجان نمانند. بخشي از فعاليت سياسي آية الله مسعودي در دهة پنجاه ، به مبارزات با جريانات انحرافي و التقاطي معطوف بود. در اين دوره آية الله مسعودي با همراهي آية الله مصباح يزدي ، به افشاي طرح دشمن براي تحريف جريان مبارزه و حمايت از تز اسلام منهاي روحانيت مي پرداخت و بر پيروي از خط مرجعيّت

و روحانيّت و انقلاب صددرصد اسلامي پاي مي فشرد. از فعاليتهاي مهم ايشان در آستانه پيروزي انقلاب ، شركت در تحصن علما در دانشگاه تهران و نيز عضويت در كميتة استقبال از امام (ره ) بود. همچنين آية الله مسعودي ، از افرادي است كه در تشكيل جامعه مدرسين و سازماندهي مجدد آن نقش بسزائي داشته است . وي درباره چگونگي تشكيل جامعه مدرسين ، مي گويد: «تاريخچة جامعه مدرسين بسيار جالب است و بايد در فرصت مقتضي بدان پرداخته شود. شايد پيش از اين گفته باشم كه هستة اصلي جامعه ، قبل از نهضت امام خميني نهاده شد. عدّه اي از دلسوزان دور هم جمع شدند و در اين باره صحبت كردند كه حوزه بايستي درب و دروازه داشته باشد و صاحب نظم و انتظامي شود. اين هسته عبارت بودند از آقايان : مصباح ، رشيدپور، سيد ابراهيم خسروشاهي ، اميني ، مرحوم شيخ محمدعلي قمي و بنده . حدود ده جلسه در خصوص ضرورت تشكيل جامعه مدرسين بحث و تبادل نظر شد و تصميم بر اين شد كه نزد بزرگان حوزه و مراجع برويم و به خصوص دربارة سطح پايين اخلاق در حوزه گلايه كنيم و بخواهيم كه براي رفع اين مشكل اقدامي كنند از اين رو چند نفر خدمت حضرت امام و ساير مراجع رسيدند كه تنها از سوي حضرت امام جواب مثبت شنيدند... در روز اوّل كه بنا شد جلسه جامعه تشكيل شود، به هزار تومان پول نياز داشتيم و جمع ما كه مركب از حدود چهل تن از علماي بزرگ بود، اين وجه را در اختيار نداشتند. آقاي مؤمن ابراز كرد كه خوب است از شهرية خود آقايان اين وجه تهيه شود. هر كدام

از اعضا مقداري از اين وجه را تقبّل كردند و كار را با هزار تومان شروع كرديم . بحث درباره كارهاي مثبت جامعه مدرسين در طول سالهاي قبل و بعد از انقلاب بسيار مفصل است ». در آن سالها، جامعه مدرسين اقدامات مهمي را بر ضد رژيم شاه به انجام رساند كه از جمله مي توان به خلع يد شاه از حكومت اشاره كرد كه موجبات شادي دلِ امام (ره ) را فراهم نمود. پس از پيروزي شكوهمند انقلاب اسلامي ، آية الله مسعودي ، در مدرسة رفاه ، در خدمت امام بود و با تشريف فرمايي امام به قم ، به همراه ايشان به قم آمد. آية الله مسعودي در طول سالهاي دفاع مقدس ، بارها در كنار رزمندگان حضور يافت و همواره مدافع اسلام و انقلاب بود. ايشان هم اكنون توليت آستانة مقدسة حضرت معصومه را بر عهده دارد و به خدمت به زائران كريمة اهل بيت مي پردازد.

مسعودي، محمدمهدي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمدمهدي مسعودي

محل تولد : اقليد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1357/3/10

زندگينامه علمي

اينجانب محمد مهدي مسعودي در سال 1357 در اقليد فارس متولد شدم. تحصيلات ابتدايي و راهنمايي و دبيرستان را در زادگاهم گذراندم. در سال 1376 در دوره كارشناسي رشته علوم قرآن و حديث دانشگاه علوم اسلامي رضوي مشهد مقدس پذيرفته شدم و در سال 1380 از اين دانشگاه با احراز رتبه اول در ميان فارغ التحصيلان سال مذكور فارغ التحصيل گرديدم. در همين سال در دوره كارشناسي ارشد رشته علوم قرآن و حديث دانشگاه قم پذيرفته واز اين دانشگاه نيز در سال 1382 با احراز رتبه اول فارغ التحصيل شدم. سپس به

خدمت سربازي رفته و بخشي از آن را در دانشگاه امام حسين(ع) با اشتغال به فعاليتهاي پژوهشي و بخش ديگر را در پژوهشكده تحقيقات اسلامي سپاه با اشتغال به فعاليتهاي اجرايي و پژوهشي گروه الهيات پشت سر گذاشتم. پس از آن مدتي با موسسه علمي فرهنگي دارالحديث- دانشكده علوم حديث قم همكاري نمودم و بالاخره در دوره دكتري رشته علوم قرآن و حديث دانشگاه قم پذيرفته شدم و هم اكنون در اين دانشگاه مشغول به تحصيل مي باشم. اينجانب مدتي با دانشگاه آزاد اسلامي واحد قم و هم اكنون نيز با دانشگاه آزاد واحد اقليد همكاري علمي دارم.

مسعوديان، احمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

احمد مسعوديان

محل تولد : خميني شهر

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1348/1/1

زندگينامه علمي

در سال 1363 وارد حوزه علميه قم شدم و در مدرسه علميه امام خميني(ره) مشغول تحصيل جامع المقدمات شدم و تا پايان پايه سوم در آن مدرسه حضور داشتم. پس از پايان پايه سوم درس لمعه و اصول فقه را در درسهاي استاد محمدي شركت كردم و سپس رسائل را خدمت همان استاد و مقداري را خدمت استاد اعتمادي تمام نمودم. مكاسب را در درسهاي استاد پايانى، استادى، محقق داماد و عراقي همداني و نكونام شركت كردم.همچنين درسهاي لعمه را خدمت اساتيد معظم طالقانى، سعيدى، خاتمى، درس كفايه را خدمت استاد موسوي تهراني و اعتمادي تلمذ نمودم. سپس در سال 71 يا 72 در درس خارج آيت الله مكارم شيرازي (فقه و اصول) شركت كردم. همچنين در درس اساتيد محترمي همچون آيت الله وحيد خراساني و سبحاني نيز شركت داشته ام. از سال 1376 كار خود

را در واحد پاسخ به سوالات (نهاد رهبري دردانشگاه) آغاز نمودم و از سال 1379 (سال تاسيس) واحد پاسخ به سوالات ستاد اقامه نماز را تحت اشراف حاج آقاي كلباسي راه اندازي نموده و تاكنون( 24/10/85) مشغول خدمت مي باشيم.

مسلم ملكوتي، عبدالله

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عبدالله مسلم ملكوتي

محل تولد : سراب

شهرت : ملكوتي

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1303/1/1

زندگينامه علمي

حضرت آية الله ميرزا مسلم ملكوتي ، در پانزدهم خرداد سال 1303 در حومة شهرستان سراب ، واقع در 130 كيلومتري تبريز به دنيا آمد. پدرش به شغل كشاورزي روزگار مي گذراند و داراي تحصيلاتي نيز بود. اشتياق خانواده آية الله ملكوتي و نيز علاقه پدر، او را به تحصيل علوم ديني وا داشت ؛ به گونه اي كه در پنج يا شش سالگي نزد عالم محل كه خود از منسوبين او بود، توانست نوشتن و خواندن را فرا گيرد و با قرآن مجيد و معارف آن آشنا شود و بخشي از قرآن را حفظ كند. آية الله ملكوتي ، با فرا گرفتن قرآن در زادگاه خود به سراب آمد و در آنجا به فراگيري كتابهاي متداول ادبي حوزه علميه ، همانند جامع المقدمات ، سيوطي ، مغني ، مطول ، منطق و اصول فقه پرداخت و در هفده سالگي براي ادامة تحصيل ، به تبريز رفت . در حوزه علميه تبريز، به مدت چهار سال اقامت داشت و از محضر استادان گرانمايه آن ديار همچون مرحوم آية الله سيد مهدي انگجي ، مرحوم آية الله ميرزا فتاح شهيدي و مرحوم آية الله ميرزا محمود دوزدوزاني . بهره برد و كتابهاي شرح لمعه ، رسائل ، مكاسب و كفاية الاصول را به پايان رساند.

ايشان در طي اين سالها،

كتابهايي را كه پيش تر فرا گرفته بودند، به طلابي كه تازه وارد حوزه شده بودند، تدريس مي كردند. با اتمام دوره سطح ، در سال 1321 به منظور ادامة تحصيل و بهره گيري از محضر عالمان و دانشمندان قم ، بدانجا روانه شد. از نخستين روزهاي سكونت در شهر قم ، به جد و جهد، در درس بزرگان حوزه علميه حاضر شد و در علوم معقول و منقول ، از محضر بزرگاني چون امام خميني (ره ) و علامه طباطبايي بهره برد. سپس به حوزه علميه مشهد عزيمت كرد و ضمن انس با آستان ملكوتي علي بن موسي الرضا(ع ) از درس بزرگان آن ديار، همچون آية الله ميرزا مهدي اصفهاني استفاده نمود. شوق فراگيري علوم ديني ، آية الله ملكوتي را در سال 1334 به سمت نجف اشرف كشاند. انوار علوي چنان بر سر ايشان سايه افكند كه توانست در آن ديار، به درس بزرگاني چون آية الله سيد ابوالقاسم خويي ، آية الله سيد محسن حكيم راه يابد و كسب فيض نمايد؛ همچنين در اين مدت از تربيت شاگردان ممتاز در فقه ، اصول ، فلسفه ، كلام ، رياضي و ... غافل نماند و بدين ترتيب ، دين خود را به حوزه علميه آن ديار نيز ادا كرد.

اقامت دوازده ساله ايشان در نجف ، در سال 1346 به پايان رسيد و ايشان براي سپري كردن اوقات فراغت در تابستان ، به ايران آمد. با به پايان رسيدن تابستان ، بار ديگر قصد نجف اشرف نمود؛ اما درگيريهاي آن روز دولت ايران و عراق كه به نا امن شدن مرزها انجاميده بود، او را از تصميم خود بازداشت و ديگر باز، عازم شهر مقدس قم شد. آية الله ملكوتي ، با ورود

به شهر قم ، تدريس فقه و اصول را آغاز كرد كه با استقبال فراوان طلاب مستعد روبرو شد و نيز ايشان در كنار آن به تدريس فلسفه مي پرداخت كه حاصل آن ، ظهور طلابي فرهيخته در حوزه علميه امروز ماست . دوران تحصيل آية الله ملكوتي ، در محضر بزرگاني سپري شده است كه نام هر كدام ، همچون ستاره اي در آسمان تشيع مي درخشد. ايشان در تبريز، دروس سطح را نزد مرحوم آية الله ميرزا فتاح شهيدي ، مرحوم آية الله سيد كاظم شريعتمداري ، مرحوم آية الله ميرزا محمود دوزدوزاني و مرحوم آية الله سيد مهدي انگجي آموخت . با ورود به قم ، در درس خارج فقه و اصول آقايان مرحوم حاج ميرزا محمد فيض قمي و سيد محمد حجت شركت نمود. با ورود آية الله بروجردي به قم از درس ايشان نيز بهره برد و در علوم عقلي به درس حضرت امام خميني (ره ) رفت . ايشان از امام (ره ) به دقت ، جديت و همت بلند معظم له ياد مي كند و از سجاياي اخلاقي ايشان ، حضور دائمي در نماز جماعت را بر مي شمرد. همچنين ايشان در علوم عقلي از ميرزا مهدي مازندراني ، شيخ ابوالقاسم اصفهاني ، ميرزا مهدي آشتياني و علامه طباطبايي نيز بهره برده است . در مشهد نيز به درس فلسفه شيخ سيف الله ايسي ميانجي و هيأت و رياضيات شيخ محمد رضا كرباسي رفت و نيز از محضر آية الله ميرزا مهدي اصفهاني بهره هاي فراوان برد.

استادان ايشان در نجف ، ميرزا عبدالهادي شيرازي ، سيد محسن حكيم ، سيد محمود شاهرودي و شيخ حسين حلي بودند كه در درسهاي خارج فقه آنان شركت مي نموده است و نيز در درس خارج فقه و اصول آية الله

ابوالقاسم خويي حضور مداوم داشته است . ايشان از دوستان دوره طلبگي خود به شيخ اسدالله اصفهاني و آقا سعيد اشراقي اشاره مي كند كه هماره با آنها به مباحثه دروس فرا گرفته شده ، مي پرداخته است . آية الله مسلم ملكوتي طبق سنت حوزه هاي علميه ، هم زمان با تحصيل به تدريس دروس به طلاب بعد از خود مي پرداخت و در فقه و اصول ، فلسفه ، كلام ، هيأت ، رياضي و ... صاحب شاگرداني زبده بود و سه حوزه قم ، نجف و مشهد خاطرة سالها تدريس ايشان را در ذهن دارد. زندگي آية الله ملكوتي همچون بسياري ديگر از علماي راستين ، با مبارزات و فعاليتهاي سياسي بسياري همراه بود. در زمان سلطه حكومت ستمشاهي ، ايشان لحظه اي از مبارزه با آن رژيم سرباز نزد و حتي ديگران را به فعاليت و مبارزه بر ضد شاه تشويق مي كرد. آية الله مسلم ملكوتي با تأسيس كتابخانه و صندوق قرض الحسنه المهدي در شهر سراب ، زادگاه خود، بر آن شد كه با جذب جوانان متدين ، آنها را براي مبارزه بر ضد رژيم شاه منسجم و متشكل سازد و در ضمن ، مباني اعتقادات آنها را نيز تقويت كند.

از فعاليتهاي ديگر ايشان در پيش از انقلاب ، عضويت در جامعه مدرسين حوزه علميه قم بود. در آن روزگار، جلسات جامعه مدرسين به صورت مخفي و در خانة افراد عضو، برگزار مي شد. آية الله ملكوتي با حضور مستمر در جلسات جامعه مدرسين ، امضاي نامه هاي آن مركز در حمايت از نهضت امام خميني (ره ) و تبادل نظر با گروهها و جناحهاي سياسي براي وحدت هر چه بيشتر، نام خود را در شمار ياران باوفاي انقلاب و امام (ره ) رقم مي زد. افشاگري هاي

ايشان در آن سالها، باعث شده بود كه ساواك بارها ايشان را در قم و آذربايجان تحت تعقيب قرار دهد. حضرت آية الله ملكوتي ، در سالهاي مبارزه بر ضد رژيم با تبعيت و پيروي محض از فرمانهاي حضرت امام خميني (ره ) در برابر گروهها و دسته هاي انحرافي و التقاطي ايستاد و بر اسلامي بودن حركت ، پافشاري نمود. فعاليتهاي سياسي ايشان به پيش از انقلاب محدود نشد. با پيروزي انقلاب شكوهمند اسلامي ايران در بهمن 1357، حضور سبز و پر صلابت ايشان در عرصه هاي گوناگون انقلاب ، به بسياري از مبارزان ، اميد مي بخشيد. ايشان با شركت مستمر در دفتر استفتائات امام (ره ) به مستحكم كردن پيوند امام و امت و نيز به حل مشكلات فقهي مردم مي پرداخت و نيز به نمايندگي از طرف امام (ره ) براي حل مشكلات مردم آذربايجان و زنجان ، به آن ديار شتافت . با شهادت آية الله مدني ، امام جمعه تبريز، در سال 1360، امام خميني (ره ) آية الله ملكوتي را به نمايندگي خود در آذربايجان و نيز به عنوان امام جمعه تبريز برگزيد. تبريز در آن سالها دست خوش نزاعها و تحريك گروهكهاي ضد نظام براي ايجاد يأس از انقلاب اسلامي بود. آية الله ملكوتي با افشاي اين دسيسه ها و دعوت مردم و گروه هاي هوادار انقلاب به وحدت و يكپارچگي ، دشمنان را از رسيدن به اهداف خود مأيوس نمود. ايشان بارها و بارها در خطبه هاي نماز جمعه و ديگر سخنرانيها، مردم را به حضور پر شور در جبهه هاي جنگ و كمك به رزمندگان دلير اسلام فرا خواند و خود نيز از حمايت مادي و معنوي رزم آوران دفاع مقدس دريغ نورزيد. همچنين آية الله ملكوتي در دورة

اول و دوم مجلس خبرگان رهبري ، به نمايندگي از طرف مردم آذربايجان شرقي عضويت داشت و خدمات شاياني را در اين عرصه نيز به انجام رساند. آية الله ملكوتي در سال 1373، با دعوت برخي بزرگان حوزه علميه قم و نيز موافقت مقام معظم رهبري از تبريز به قم آمد و با بر پا كردن درس خارج فقه و اصول ، بسياري از طلاب علوم ديني را شيفتة درس خويش ساخت و بدين وسيله ، سيرة علما و دانشمندان اين حوزه سترگ را پاس داشت .

مسلمي خوازني، عبدالرضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عبدالرضا مسلمي خوزاني

محل تولد : آبادان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1340/1/1

زندگينامه علمي

در سال 1340 در آبادان متولد شدم. پدر و مادرم مذهبي بودند در كنار دروس جديد در مكتبخانه هاي قديمي به فراگيري كتاب آسماني و قرائت صحيح آن پرداختم در دوران دبيرستان در ايجاد و ترويج مطالعات اسلامي در ميان همكلاسي ها موثر بودم در مساجد و كانون هاي مذهبي حضور فعال داشتم تدريس قرآن، تفسير ساده و عقايد از اشتغالات هميشگي ام بود. حضور در صحنه هاي انقلاب و بحث ومناظره با ماركسيست ها و گروهك منافقين در برنامه هاي كاري ما بود. در سال 1359 ديپلم اقتصاد گرفتم و سريعاً به حوزه علميه قم وارد شدم دو ماه پس از درس خواندن، جنگ تحميلي آغاز گرديد و بنده به مناطق جنگي رفت و آمد داشتم و به بيان عقايد، تفسير، اخلاق و احكام براي رزمنده ها مي پرداختم در پايان سال تحصيلي 68 _ 67 دوره سطح حوزه را به پايان رساندم.در مدرسه حجتيه قم براي طلاب خارجي تدريس عقايد و كلام داشتم. از

سال تحصيلي 70 _ 69 در مدرسه رسول اكرم(ص) شاه ابراهيم و ديگر مدارس حوزه مانند معصوميه بلوار امين و الهادي خاكفرج و... به تدريس عقايد و كلام اسلامي اشتغال داشتم. در سال 70 _ 69 در دوره تخصصي كلام حوزه شركت كردم و قبول شدم و دوره از 71 _ 70 آغاز گرديد اين اولين دوره تخصصي حوزه بود و آن را با موفقيت كامل در سال 74 به پايان رساندم در تاريخ 25/11/74 رسماً به صورت حق التدريس با دانشگاه شهيد چمران اهواز همكاري كردم كه اين حق التدريس تا الان ادامه دارد فيش ها و يادداشت هاي زيادي در مباحث كلامي و تفسير و منبر دارم كه هيچ كدام منتشر نشده اند. اكثر اوقات بنده به تدريس، سپري شده است و ايام تبليغي هم به منبر و سخنرانى.

مسيب نژاد، ابوالحسن

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

ابوالحسن مسيب نژاد

محل تولد : لاهيجان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1351/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب در سال 70-69 پس از اخذ ديپلم از شهرستان محل تولد خود لاهيجان براي شروع تحصيلات در علوم حوزوي وارد حوزه علميه قم شدم و در مدارس علميه كرمانيها، حقاني، معصوميه ، مدرسه آيت الله گلپايگاني دروس حوزوي را تحصيل نمودم.

در مدرسه آيت الله گلپايگاني در دروس محمد جواد فاضل و آقاي فقيهي مقداري از كفايه و مكاسب را تحصيل نمودم و در سال 1380 وارد درس خارج اصول آقاي صادق لاريجاني شدم و هم اكنون هم در درس خارج صلاة آقاي سيد محمد خاتمي مشغول به تحصيل هستم همزمان با تحصيلات در بنياد نهج البلاغه چند سالي به كارهاي تحقيقي اجرائي مشغول

بودم و در كنار آن با مركز مطالعات و پژوهشهاي حوزه در بخش تحقيقات مشغول به همكاري هستم مدتي هم با مركز پژوهش هاي صدا و سيما در مجله اي در قسمت تحقيقات و نوشتن مقاله همكاري كردم. و در ضمن دروس حوزوي در سال 80 وارد رشته تحصيلي كارشناسي فلسفه در دانشگاه مفيد شدم و در سال 84 دوره كارشناسي را به پايان رساندم . با دفتر تبليغات حوزه نيز در بخش انتشارات چند سال است كه در قسمت نمونه خواني و تصحيح مشغول به همكاري هستم.

مسيبي، رضوانعلي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

رضوانعلى مسيبي

محل تولد : بابلسر

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1344/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب رضوانعلي مسيبي قبل از هفت سالگي شروع به تحصيل قرآن كريم نموده و بعد از 7 سالگي وارد مدرسه ابتدايي در شهر بابلسر – مازندران شدم و تا مقطع ديپلم را در همان رشته علوم تجربي به پايان رساندم. سپس در تاريخ 21/10/63 وارد حوزه علميه قم (مدرسه حقاني) شدم و به مدت 5 سال و نيم كل دروس مقدمات و سطح را تمام كردم و وارد درس خارج شدم تا الان . از همان اوايل تحصيل درحوزه علميه قم مشغول تدريس ادبيات شده و سپس به فقه و اصول و ... تا الان كه مكاسب، رسائل و كفايه را تدريس مي كنم . و چون علاقه وافر به قرآن داشتم از همان اوائل تحصيل در حوزه در جلسه تفسير قرآن حضرت آيت الله جوادي آملي شركت كرده و بهره ها بردم تا الان كه مشغول تلمذ در اين درس هستم . از طرفي علاقه به معقولات

، اينجانب را به حضور در دروس فلسفه و عرفان كشانده و از اين رهگذر حضرت آيت الله حسن زاده آملي بعضي از مجلدات اسفار و مصباح الانس در عرفان را تلمذ كرده و بعضي از مجلدات اسفار را هم نزد آيت الله جوادي آملي تلمذ كردم. بعد از سالها تدريس در فكر قلم زدن در وادي مسائل مبتلا به شدم تا اينكه در تاليف اول ( بازگشت به خويشتن يا توبه نصوح) كه جنبه تفسيري آن بر اخلاق برتري دارد را ارائه كردم . سپس در مقالات شخصي كه بر متون اهل سنت در فقه و حديث – تاريخ داشتم كتاب دوم را تاليف نمودم . در رهگذر اين تدريس و تلمذ و تدريس ، به حفظ قرآن پرداخته و سالها در كتاب شريف نهج البلاغه و صحيفه سجاديه سپري كردم و موضوعات زيادي را يادداشت و جمع آوري كردم كه با اندك زحمتي هر كدام به تاليف تبديل مي شوند. تا اينكه پسر ارشدم را در سن 7 سالگي حافظ كل قرآن – صحيفه – نهج البلاغه (نامه – كلمات قصار) شده است كه از قبل دعوت ايشان به داخل و خارج كشور اجراي برنامه هاي قرآني – اينجانب هم راهي تبليغ در اين وادي شده واكثر اوقاتم در اين مسير سپري مي شود.

مسيح شرقيان، ابوالقاسم

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

ابوالقاسم مسيح شرقيان

محل تولد : سادات شهر

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1307/4/3

زندگينامه علمي

مادرم را در يك سالگي از دست دادم تا ده سالگي برايم به سختي گذشت در يازده سالگي قرآن آموختم و در دوازده سالگي به

مدرسه جديد رفتم تا كلاس چهارم ابتدايي شاگرد ممتاز بودم ولي در سال پنجم پدرم مانع مدرسه رفتن من شد. هم كلاسي هايم به مدرسه مي رفتند من شبي تا صبح به مدرسه مي رفتم و به خانه برمي گشتم صبح دميد ماه رو به قبله بود من در وسط محل با خدا راز و نياز كردم كه توفيق تحصيل به من بدهد بعد به دينش خدمت كنم و ماه را شاهد گرفتم فردا پدرم ماجرا را به دوستش گفت او چند سال علوم ديني خوانده بود به من گفت من كتاب هايم را به تو مي دهم تا پنج سال نياز به خريد كتاب نداري . مرد نيكي بود تحصيلاتم را در علوم ديني نزد علماي محل شروع كردم تا سال بعد كه سال 1324 شمسي بود پدرم مرا نزد جناب آيةالله حاج شيخ علي اكبر اللهيان قدس سره برد كه در آن وقت در رامسر بود من و همدرسم مرحوم سيد ابوالقاسم الهي نيا مقدمات علم نحو را شروع كرديم و بعدازظهرها هم درس اخلاق از كتاب معراج السعادة ملااحمدنراقي را در نزد جناب حاج شيخ اللهيان مي خوانديم و با چند نفر ديگر بوديم. تابستانها جناب شيخ به ييلاق جواهر ده رامسر مي رفت ما هم با او به ييلاق مي رفتيم و تا سال 1328 هجري در رامسر و در شيخ زاهد محله چابكسر كتابهاي مقدمات و سيوطي با حاشيه منطق و شرح تصريف و قدري مطوّل و قدري هم معالم را در علم اصول فقه خوانديم. در ماه رمضان هر سال كه معمولاً آن وقتها تابستان بود در ييلاق روزها

درس معمولي تعطيل بود ولي شبها علوم قرآن مي خوانديم و روزها همان علوم را با جناب شيخ با قرآن تطبيق مي داديم و در طول چهار سال در اثناي دروس كرامات زيادي از جناب شيخ بروز كرد و بنده مخصوصاً در روبروي شيخ مي نشستم تا چيزي دريابم در تابستان 1328 به جاي ييلاق جواهرده حاج شيخ به طالقان رفت و من نزد برادر بزرگش جناب آية الله حاج شيخ محمد باقراللهيان درس خواندم و با مشورت او پاييز سال 1328 با دوست و هم مباحثه ام جناب سيد محمد(آقانور) ميرجعفري به قزوين رفتيم. فرداي آن روز در اثر غربت و آينده نامعلوم در گوشه اي از مدرسه التفاتيه قزوين نشسته و فكر مي كردم كه ناگهان جناب حاج شيخ علي اكبر اللهيان وارد مدرسه شد و با ديدنش شاد شدم و به نزدش رفتم او اول ناراحت شد كه چرا از رامسر به قزوين رفتم بعد گفت: خوب شد كه به قزوين آمدي و به تهران نرفتي! سپس گفت: توسط دوستانم از متولي مدرسه برايت اجازه سكونت مي گيرم كه بي اجازه بيش از 3 روز در مدرسه وقفي سكونت جايز نيست و جناب شيخ همان روز اجازه سكونت را از متولي مدرسه مرحوم صدرالمعاني كه مرد با شخصيتي بود گرفت و من از فرداي آن روز درسهايم را به ترتيب نزد دانشمندان بزرگوار قزوين شروع كردم: 1- معاني و بيان را نزددانشمند مرحوم محمدحسين اويسي قزويني 2- معالم را نزد زاهد بزرگوار آقاشيخ حسين قدسي 3- شرح لمعه جلد اول را نزد آقا شيخ محمود آقا شريعت مهدوي 4- جلد دوم را

نزد آقا سيد بزرگ علومي 5- قوانين جلد يك و جلد دو را نزد آية الله آقا سيد محمد تنكابني 6- مكاسب شيخ اعظم را هم نزدآقا سيدمحمد تنكابني خواندم كه مرد بسيار شريف و بزرگواري بود 7- و رسائل شيخ را نزد آية الله شيخ يحيي مفيدي خواندم 8- جلدين كفاية الاصول آخوند ملامحمد كاظم خراساني را نزد علامه بزرگوار و فيلسوف نامدار آية الله العظمي سيدابوالحسن رفيعي قزويني اعلا الله مقامه الشريف خواندم. 9- درس دوره عالي و خارج فقه را نيز نزد علامه آية الله العظمي رفيعي قزويني خواندم و تا سال 1338 شمسي كه مدت 10 سال گذشت (در اين مدت در سال اول در شش ماه اول بسيار برايم سخت گذشت كه در شبانه روز يك وعده غذا مي خوردم و آن هم تمام شده بود و در شبي از شدت ضعف نماز خواندن بر من سخت شد از قضا شب نهم ربيع بود كه عيدالزهرا معروف است و علامه قزويني طبق معمول آن شب به طلبه هاي مدرسه چلوكباب مي داد و از من هم دعوت شد ولي من با اين كه دو روز بود چيزي نخورده بودم دعوت را نپذيرفتم چون جناب استاد حاج شيخ علي اكبر اللهيان تنكابني به من سفارش كرده بود كه هرگز غذاي مفت نخورم زيرا علم نجيب است و با مفت خوري سازگاري ندارد!... در ضمن تحصيلات قديم سال دوم ورودم به قزوين كلاس پنجم و ششم را يكدفعه تصديق گرفتم و دوره تحصيلات متوسطه را نزد آقاي احمد سرمدي كه پيش من درس عربي مي خواند گذراندم و من در نزد او

زبان فرانسه و جبر و مثلثات و فيزيك و شيمي و هندسه فضائي و لگاريتم را آموختم سرانجام در سال 1338 با مشورت علامه قزويني كه چندان راضي نبود كه از قزوين بروم ولي با دست خط توصيه مرحوم شيخ علي اكبر اللهيان كه از دوستان مرحوم آقاي بروجردي بود براي حضرت آية الله العظمي بروجردي قدس سره در نامه اي نوشت كه اين طلبه مستعد است!! و همين عبارت جناب شيخ باعث شد كه 3 سال در قم جلو افتادم و بعد از چند ماه نزد آية الله العظمي سلطاني طباطبايي بروجردي و آية الله وحيد گيلاني امتحان شفاهي از كتاب رسائل و مكاسب شيخ انصاري انجام شد و قبول شدم و امتحان كتبي من هم اين بود كه درس فقه خارج صلاة يك ماه اخير آيةالله العظمي بروجردي را بنويسم آن هم با زبان عربي و لذا درس خارج فقه آقاي بروجردي را به زبان عربي نوشتم و به نظر آقاي بروجردي رسيد و ايشان نوشتند: خوب است! و همين جمله باعث شد ماه اول بعد از امتحان برايم شهريه مبلغ يكصد و چهل تومان تعيين كردند و مبلغ يكصدو چهل تومان نيز تشويقي دادند. و سپس درسهايم را در قم ادامه دادم. فقه را در محضرت آية الله العظمي بروجردي (ره) و اصول را نزد آية الله العظمي امام خميني (ره) در مسجد سلماسي و فلسفه و حكمت را هم در مسجد سلماسي نزد علامه طباطبايي خواندم و پس از فوت آية الله بروجردي فقه را نزد آية الله العظمي گلپايگاني و آية الله العظمي مرعشي نجفي و آية الله العظمي

اراكي ادامه دادم و پس از تبعيد حضرت امام خميني(ره) در درس اصول آيةالله العظمي ميرزا هاشم آملي لاريجاني شركت كردم و ضمناً در دروس آيةالله العظمي محقق داماد در درس خارج فقه نيز شركت كردم. و مدتي نيز در درس آيةالله العظمي حاج شيخ مجتبي قزويني كه خواهرزاده استادم حاج شيخ علي اكبر اللهيان تنكابني بود و نيز در درس حاج شيخ هاشم قزويني در مشهد شركت كردم. و در سال 43 با استخاره در نزد علامه طباطبايي به دانشگاه تهران رفتم و در رشته فلسفه و حكمت اسلامي و وعظ و خطابه به همراه دوستانم آقايان 1-دكتر مصطفي محقق داماد 2- حجةالاسلام ناطق نوري 3- حجةالاسلام مهدي كروبي و جمعي ديگر موفق به كسب مدرك كارشناسي ليسانس معقول و منقول شدم كه در سال 1348 فارغ تحصيل شدم و شاگرد ممتاز شدم و از 20 واحد دروس دانشگاهي نمره الف گرفتم و بعنوان تشويق بورس مصر را به من دادند ولي رابطه دولت ايران و مصر در آن زمان تيره شد و بنده نيز به دليل مشكلات منصرف شدم. و بعد از آن مدت 30 سال و يك روز بعنوان دبير دبيرستانهاي رامسر در درسهاي معارف اسلامي و فلسفه و منطق تدريس كردم و معلم نمونه شدم و 20 سال در ضمن استاد معارف اسلامي و اخلاق اسلامي و تعليم و تربيت اسلامي در دانشكده پرستاري بودم كه ريشه هاي انقلاب اسلامي را نيز در ضمن تدريس بعنوان جزوه درسي تأليف كردم و مدت 8 سال نماينده مقام معظم رهبري در دانشكده پرستاري بودم و در سال 1382 بازنشست شدم و همزمان 52

سال در مساجد رامسر و حومه به تبليغ دين مشغول بودم و منبر رفتم و 45 سال امامت جماعت داشتم و 14 سال بعنوان امام جمعه موقت بودم و مدت 4 سال بعنوان استاد حوزه علميه خواهران در شيرود تنكابن بودم و نيز 4 سال بعنوان رئيس شوراي حل و اختلاف مستقر در دادگستري تنكابن بودم و 4 سال نيز است در دانشگاه پيام نور رامسر بودم و در دانشگاه شاهد رامسر تدريس كردم و اين عهدي بود كه در 63 سال قبل در دوران كودكي با خداي خود بسته بودم و ان شاءالله وفا كردم و خداوند قبول فرمايد و توفيق بيشتر هم لطف بفرمايد براي بعدها بحق محمد و آل محمد صلي الله عليه و آله و سلم – والسلام عليكم و رحمةالله.

مشايخي، قدرت الله

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

قدرت الله مشايخي

محل تولد : گلپايگان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1319/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب قدرت الله مشايخي در سال 1342 بعد از تحصيلات ابتدايي وارد مدرسه علميه خوانسار شدم و كتاب جامع المقدمات را نزد مرحوم آيت الله حاج آقا حسن علوي فرا گرفتم و در سال 1344 وارد حوزه علميه اراك و سيوطي و حاشيه را نزد آقاي رفيعي در مدرسه آقا ضياء الدين گذرانده و در سال 1345 وارد حوزه علميه قم و كتاب مغني را نزد حاج سيد حسن درچه اي و آقاي فشاركي و معالم الاصول را نزد آقاي اشكوري و مطول را نزد آقاي دوزدوزاني و شرح لمعه را نزد آقاي ستوده و سيد ابوالفضل موسوي و قوانين را نزد آقاي اعتمادي مكاسب را نزد آيت الله

سلطاني و آيت الله فاضل لنكراني و رسائل را نزد آيت الله سبحاني گذرانده و كفايه را نيز نزد آيت الله سلطاني و آيت الله مشكيني . سپس درس خارج حوزه را مدتي در خدمت مرحوم آيت الله داماد و آيت الله حاج آقا مرتضي حائري گذرانده و مدتي نيز درس اصول آيت الله حاج شيخ هاشم آملي و آيت الله حاج ميرزا جواد تبريزي و خارج فقه را سال هاي متمادي نزد حضرت آيت الله العظمي گلپايگاني فرا گرفتم . در درس فلسفه مدت 8 سال خدمت آقاي حسن زاده آملي اسفار شركت كردم . مدت كوتاهي در يك تابستان مسائل مستحدثه را نزد حضرت امام خميني رحمه الله عليه آموختم .

در خلال اين سنوات هميشه در ماه هاي تبليغ محرم و صفر و رمضان را مشغول منبر و تبليغ در شهرهاي مختلف كشور و در حدود چند سالي اداره كلاسهاي فن خطابه دفتر تبليغات اسلامي را به عهده داشتم . بعد از پيروزي انقلاب شكوهمند اسلامي و بازگشايي دانشگاه ها از سال 1362 بنا به دعوت شوراي انقلاب فرهنگي وارد دانشگاه الزهراء شدم چند سالي را به تدريس دروس معارف اسلامي مشغول بودم و بنا به تقاضاي دانشگاه از سال 1370 از طريق شركت درخبرگان بي مدرك جزء هيئت علمي دانشگاه الزهراء ، دانشكده الهيات در گرايش فقه و مباني حقوق اسلامي قرار گرفتم و اكنون هم جزء هيئت علمي اين دانشكده در دانشگاه الزهراء مي باشم و تقريبا اوقات درسي نيمي ازهفته را در آنجا و نيمي ازهفته را نيز در حوزه علميه قم اشتغال دارم . در دوران تحصيل درحوزه گذشته

از اداره كردن كلاس هاي فن خطابه درس هاي اعتقادي مدرسه حقاني و همچنين درس لمعه و عروه الوثقي را در مدرسه آيت الله گلپايگاني تدريس داشتم و در مدرسه فاطميه درس هائي ازنهج البلاغه را تدريس مي كردم كه جزوه هاي آن را هر هفته بين طلاب تقسيم مي كردند و در اين بحث ها نامه امام به مالك اشتر و وصيتنامه آن حضرت به امام حسن مجتبي عليه السلام مورد بحث و تدريس قرار مي گرفت .

در حال حاضر در دانشگاه قواعد فقه ، احاديث فقهي ، مبادي فقه ، مبادي اصول و فقه تطبيقي كه عبارت از فقه مذاهب خمسه مي باشد را تدريس مي كنم و در بسياري از اين درس ها مثل تاريخ اسلام ، معارف اسلامي و سوره هاي متعددي از تفسير قرآن جزو ه هايش موجود است . روزهايي را كه در حوزه هستم در درس فقه آيت الله حاج شيخ ميرزا جواد تبريزي شركت مي كنم و مشغول تكميل جزوه هاي گذشته و بحث هائي در نهج البلاغه هستم .

مشائي، محمدرضا

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

دكتر محمد رضا مشائي معروف به شهاب در سال 1310 درشهر يزد بدنيا آمد. ايشان داراي مدرك دكتري رشته فلسفه اسلامي از دانشكده الهيات دانشگاه تهران در سال 1345 است. وي در سال 1350 در دانشكده الهيات دانشگاه فردوسي مشهد به عنوان مربي استخدام شد و پس از طي مراتب علمي به ترتيب استادياري ،دانشياري به درجه استادي اين دانشكده نائل آمد.و در سال 1382 به درجه بازنشستگي نائل گشت.گروه : علوم انسانيرشته : الهيات و معارف اسلاميگرايش : منطق و كلاموالدين و انساب : پدر

دكتر مشائي مرحوم آقا شيخ مرتضي مشائي از دودمان صحابي معروف ،حبيب بن مظاهر (رضي الله عنه ) و از خاندان روحاني متوفي در سال 1321 در سن 40است. مادرش صبيه مرحوم آيه الله حاج ميرزا و از طرف مادري از دودمان پيامبر گرامي اسلام(ص) مي باشد.دايي دكتر مشائي مرحوم آيه الله پويا مي باشد .او روحاني بزرگ و داراي تاليفات متعدد به زبان انگليسي و غيره و ساكن هند و اخيرا در پاكستان بود.او صاحب روزنامه مسلم است.خاطرات كودكي : محمد رضا مشائي از كلاس پنجم و ششم ابتدايي ، داستانهاي "موش و گربه عبيد زاكاني" وداستان مربوط به"قاضي و مردي كه داراي كيسه زر بود "را به ياد دارد او همچنين از بيمار شدن پدرش كه پس از انتقال به اصفهان تحت معالجه قرار گرفت ولي معالجات كار ساز نبود و بالاخره در سن 40 سالگي فوت كرد خاطره تلخي بياد دارد.دكتر مشائي از ديگر خاطرات خود چنين مي گويد: "در حدود 11 سالگي در يك جوي آبي كه حدود 25 متر عمق داشت سقوط كردم كه پس از نجات و در جريان معالجه تا چند سال عوارض آن روي من باقي مانده بود."اوضاع اجتماعي و شرايط زندگي : پدر محمد رضا مشائي روحاني بود و به تحصيل علوم ديني مشغول بود و ثروت زيادي هم را به ارث برده بود و از فروش آنها هزينه زندگي خود و خانواده و شش فرزند را تامين مي كرد.تحصيلات رسمي و حرفه اي : تحصيلات محمد رضا مشائي به قرار زير است: - تحصيلات علوم ديني از سال 1324 : مقدمات (صرف ،نحو،منطق و معاني

بيان)،معالم الاصول،نزد مدرسان خصوصي - تحصيلات كلاسيك متوسطه در سال 1329 بصورت متفرقه ،ديپلم پنجم علمي در سال 1331،ششم ادبي در اصفهان در سال 1332 - شركت در كلاس درس ايه الله ميلاني و اخذ مدرك كارشناسي علوم معقول در سال 1339 - شركت در دوره دكتري در سال 1342 و اخذ دكتري رشته الهيات در سال 1345 - كارشناسي ارشد رشته فلسفه در سال 1350خاطرات و وقايع تحصيل : محمد رضا مشائي بخاطر اينكه زبان انگليسي را در كلاس شهيد دكتر بهشتي گذرانده بود بيشتر اساتيد در دوره هاي كارشناسي و دكتري با ايشان در مورد مطالب درسي (بيشتر كتب بزبان انگليسي بود) مشورت مي كردند. دكتر مشائي در دوره هاي كارشناسي و دكتري بعنوان شاگرد و دانشجو ممتاز معرفي شد ولي بعلت مسائل سياسي از معرفي او امنتاع كردند.فعاليتهاي ضمن تحصيل : محمد رضا مشائي در كنار تحصيل به يادگيري زبان انگليسي و آموزش ماشين نويسي مي پرداخت كه در اين راستا 16 حرف را در يك دقيقه وارد مي كرد و در نتيجه گواهي درجه يك را اخذ كرد.او همچنين به تدريس كتب ديني همچون صرف مير ،هدايه و سيوطي و غيره بصورت آزاد براي طلاب و تدريس خصوصي عربي براي داوطلبان كنكور و غيره مي پرداخت.استادان و مربيان : از اساتيد محمد رضا مشائي مي توان از مرحوم آقاي بروجريدي ،مرحوم حاج آقاي مرتضي حايري،مرحوم علامه طباطبائي و مرحوم حاج آقاي يزدي (حوزوي ) و مرحوم دكتر مجتهدزاده ،آقاي واعظ زاده ،دكتر صديقي و دكتر سكوت و غيره (اساتيد دانشگاهي ) نام برد.هم دوره اي ها و همكاران : مرحوم دكتر

شفايي،آقاي عطايي(كارشناسي) دكتر شيخ ،مرحوم دكتر باهر (دكتري ) ، دكتر احمدي ، ضياء شهابي(كارشناسي ارشد )از همدوره ايهاي محمد رضا مشائي بوده اند.همسر و فرزندان : دكتر مشائي متاهل و داراي همسر بنام سركار خانم فرهنگ (داراي سيكل متوسطه و خانه دار) و سه فرزند دختر مي باشد كه به ترتيب داراي تحصيلات و سمتهاي زير مي باشند: - عضو هيئت علمي گروه معارف دانشگاه فردوسي مشهد - جراح و پزشك متخصص زنان و ساكن كرمان - عضو هيئت علمي پژوهشي وزارت جهاد كشاورزيمشاغل و سمتهاي مورد تصدي : مشاغل و سمتهاي اداري محمد رضا مشائي به قرار زير است: - مدير گروه كلام و فلسفه دانشگاه فردوسي مشهد بمدت 3 سال - معاون دانشكده الهيات دانشگاه فردوسي مشهد بمدت يك سال - معاون آموزشي دانشگاه فردوسي مشهد بمدت 6 سال - سرپرستي دانشكده الهيات دانشگاه فردوسي مشهد بمدت شش سال - عضو هيئت مميزه دانشگاه فردوسي مشهد بمدت شش سال - عضو هيئت علمي و استاد دانشگاه فردوسي مشهد - منشي دفتر اسناد رسمي از سال 1323-1328 - دبير و عضو كميته منتخب الهيات - عضو كميته تخصصي علوم انساني هيئت مميزه بمدت 12 سال - سرپرستي حوزه علوم ديني يزد(با موافقت دانشگاه بصورت رفت و برگشت) - سرپرستي مدرسه علميه آيه الله صدوقي در مشهد - عضو كميته برنامه ريزي دانشكده هاي الهيات كشور - عضو موسس دانشگاه علوم اسلامي رضوي - عضو هيئت امناي و نيز تدوين كننده برنامه ريزي درسي دانشگاه علوم اسلامي رضوي - عضو شوراي علمي امور فرهنگي آستان قدس رضوي (ع) - عضو هيئت تحريريه مجله مشكوه

بمدت چندين سالفعاليتهاي آموزشي : محمد رضا مشائي از اسفند 1344 تا مهر 1350 در محلات دبير بودند او در سال 1350 با عنوان مربي در دانشكده الهيات دانشگاه فردوسي مشهد استخدام شد و پس از طي مراتب و مدارج علمي به ترتيب از استادياري ،دانشياري به درجه استادي نائل آمد.مراكزي كه فرد از بانيان آن به شمار مي آيد : دكتر مشائي آموزشگاه عالي خيام را در مشهد تاسيس كرده است.جوائز و نشانها : محمد رضا مشائي بخاطر شاگرد اولي در دوره كارشناسي مدال اول فرهنگ را دريافت كرده است.چگونگي عرضه آثار : محمد رضا مشائي داراي هفت مقاله چاپ شده و ده كتاب كه يكي چاپ شده و يكي در شرف چاپ و بقيه نيمه تمام است.او استاد راهنماي بيش از 31 پايان نامه كارشناسي ،كارشناسي ارشد و دكتري مي باشد.آثار : ترجمه كتاب كافبه اين حاجب در دو جلد كه يك جلد ان تمام شده است. تصحيح و تذييل و نشر نسخه منظومه اعرجي (در منطق) ويژگي اثر : منتشر شده در نشريه هشت دانشگاه مك گيل كانادا-3 تصحيح و ترجمه تذليل كتاب جوهر النضيد در منطق ويژگي اثر : تاليف خواجه طوسي و علامه حلي- داراي دوجاد كه جلد اول آن در شرف اتمام مي باشد4 تصحيح و حواشي و ترجمه شرح باب حادي عشر ، جمع غلطهاي مستعل در محاورات،نوشته ها و علوم انساني ، حواشي بر منطق مظفر ، سرگذشت مذهب دري از قديم تا كنون كه قرار بود از طرف دانشكده الهيات بچاپ برسد

، شواهد النحوين ويژگي اثر : ترجمه و شرح كليه مثالهاي كتاب معروف به سيوطي9 فرهنگ و اصطلاحات و ضرب المثلهاي يزد ويژگي اثر : اين كتاب در ضمن حدود سي سال بتدريج ضبط شده و حدود دو جلد مي باشد10 منطق به زبان عربي ويژگي اثر : براي دانشجويان دانشكده الهيات كشور و احتمال جوزه هاي علوم ديني كه نيمي از آن تاليف شده است.

منابع زندگينامه :تكميل پرسشنامه فرهيختگان توسط دكتر محمد رضا مشائي بنا به درخواست بنياد ايرانشناسي- زمستان 1386

مشتاقي نيا، حميد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد حميد مشتاقي نيا

محل تولد : بابل

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1357/5/5

زندگينامه علمي

اينجانب سيد حميد مشتاقي نيا درسال 1376 وارد مدرسه علميه روحيه شهرستان بابل گرديدم .اين مدرسه تحت اشراف حضرت آيت الله محمدي ازعلماي گراسنگ وگمنام خطه مازندران اداره ميشود .بنده 6 سال دروس عقائد ومنطق سال اول حوزه را تدريس مي نمودم . يك سال نيزبه عنوان طلبه ممتاز بسيجي انتخاب گرديدم . سال 1380 وارد قم شده و بعد از اتمام دروس سطح، خارج فقه و تفسير را نزد اساتيد بزرگواري هم چون آيت الله جوادي آملي و توكل آغاز نمودم .تا كنون بيشتر كتب منتشر شده اين جانب درارتباط با دفاع مقدس بوده وبا برخي مؤسسات دراين خصوص ارتباطات كوتاهي داشته ام .آرزوي بنده اين است كه بتوانم باحمايت مسئولين امر بيشتر توان خود را در راه حفظ و ترويج فرهنگ والاي جهاد و شهادت مصروف دارم انشاءالله.

مشحون، حسن

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

موسيقيدان.

تولد: ارديبهشت 1285، تهران.

درگذشت: 28 خرداد 1359.

حسن مشحون پس از تحصيلات مقدماتى وارد مدرسه ى متوسطه شد و پس از اخذ ليسانس در تاريخ و جغرافيا به خدمت وزارت آموزش و پرورش درآمد. سپس براى ادامه ى تحصيل به اروپا اعزام شد و پس از بازگشت از فرانسه به تدريس در دانشگاه مشغول شد و آخرين مقام ادارى ايشان رياست اداره ى باستان شناسى بود. مشحون در موسيقى از شاگردان حسين هنگ آفرين و اساتيد ديگر بود. حسن مشحون، سه تار و تار مى نواخت و كتاب تاريخ موسيقى ايران را در دو جلد منتشر كرد. وى تحقيقى درباره ى تعزيه و تعزيه وانى در ايران

نيز دارد. حسن مشحون در 28 خرداد 1359 درگذشت.

(1359 -1285 ش)، موسيقيدان، محقق و نويسنده. پدر و جدش از ياران نزديك شيخ فضل اللَّه نورى بودند. وى در تهران به دنيا آمد. پس از اتمام تحصيلات مقدماتى به دارالفنون رفت و از آنجا فارغ التحصيل شد. در 1313 ش دررشته ى تاريخ و جغرافيا، از دانشسراى عالى ليسانس گرفت و سپس به خدمت وزارت آموزش و پرورش درآمد. وى در دبيرستانهاى البرز و دارالفنون سالها تدريس كرد و بعد از آن، چند سال در سمت مدير كلى فرهنگ استان مازنداران، رياست ادراه ى محاكمات وزارت فرهنگ و مديريت كل باستان شناسى بود، تا اينكه در 1347 ش از خدمت بازنشسته شد. مشحون دو سالى هم در دانشكده هنرهاى زيباى دانشگاه تهران به تدريس تاريخ موسيقى پرداخته بود. مشحون سه تار و تار را به خوبى مى نواخت و گاهى شعر نيز مى سرود. وى در تهران درگذشت. از آثار او: «تاريخ موسيقى ايران»، در دو جلد، كه حاصل سى سال تحقيق و تلاش وى است؛ جزوه اى موسوم به «شرح حال و نمونه آثار شيخ محمود شبسترى»؛ يك دوره كتاب درسى «تاريخ و جغرافيا»، براى دبيرستانها كه به همراه دو تن از همكاران تأليف نمود؛ «تاريخ ايران و عرب تا دوره ى غزنويان»؛ «جغرافياى سياسى ايران و آسيا و آفريقا»؛ «جغرافياى طبيعى ايران».[1]

حسن مشحون به سال 1285، در تهران متولد گرديد، پس از تحصيلات مقدماتى وارد مدرسه متوسطه شد و پس از اخذ ليسانس در تاريخ و جغرافيا، به خدمت وزارت آموزش و پرورش درآمد. وى از نخستين نفراتى بود كه به اروپا براى تحصيل فرستاده شد.

حسن مشحون، پس از بازگشت از فرانسه

به تدريس در دانشگاه مشغول شد و آخرين مقام ادارى ايشان رياست اداره ى باستان شناسى بود. مشحون در موسيقى از شاگردان حسين هنگ آفرين بود و اساتيد ديگرى هم ديده بود. وى مردى بود محقق و موسيقى شناس و در چند سال اخير، تنها كسى بود كه تمام مشكلات اهل موسيقى را مى دانست و حرف او سند بود، چنانچه اگر اختلافى بين موسيقى دانان در مورد گوشه اى از گوشه هاى متعدد و مهجور موسيقى ايرانى بروز مى كرد، حرف حسن مشحون براى آنان حجت بود و هرچه راوى مى گفت بدون هيچ بحث و سخنى مى پذيرفتند.

شادروان حسن مشحون، سه تار و تار را به خوبى مى نواختند و كتابى هم درباره ى تاريخ موسيقى نوشته كه سى سال براى آن زحمت كشيد و نيز تحقيقى درباره ى تعزيه و تعزيه خوانى در ايران. حسن مشحون در خرداد ماه سال 1359 دار فانى را بدرود گفت، روانش شاد.

برگرفته از كتاب :اثرآفرينان (جلد اول-ششم)

منابع زندگينامه :[1] تاريخ موسيقى ايران (1/ يازده- پانزده)، مردان موسيقى (175 -174/ 2)، مؤلفين كتب چاپى (363 -635/ 2).

مشكاني، زهرا سادات

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

دكتر زهراسادات مشكاني در سال 1328 در تهران متولد شد.وي مدرك كارشناسي ارشد رشته Adult Education ( آموزش بزرگسالان) از دانشگاه فلوريدا A M و مدرك Ph.D را در رشته آموزش مطالعات اجتماعي (Social Studies Education) از دانشگاه ايالتي فلوريدا در آمريكا كسب نمود.نامبرده در سال 1370 به عنوان عضو هيات علمي با درجه استادياري در گروه پزشكي اجتماعي دانشكده پزشكي مشغول به كار شد. در سال 1377 به مرتبه دانشياري و در سال 1384 به درجه استادي آن گروه در دانشكده پزشكي دانشگاه تهران نائل آمد. گروه : علوم انساني رشته : علوم

تربيتي گرايش : آموزش مطالعات اجتماعي تحصيلات رسمي و حرفه اي : دكتر زهرا سادات مشكاني تحصيلات ابتدايي را در دبستان اكرميه شهر تهران در سال 1334 و تحصيلات متوسطه را در دبيرستان ثريا شهر تهران آغاز نمود و در سال 1346 موفق به اخذ مدرك ديپلم گرديد. تحصيلات عالي خود را در سال 1346 در رشته ليسانس علوم آزمايشگاهي دانشكدة پزشكي دانشگاه تهران آغاز كرد و در سال 1351 فارغ التحصيل شد. وي در سال 1354 موفق به اخذ درجة كارشناسي ارشد در رشتة علوم ترتبيتي- آموزش بزرگسالان از دانشكدة ايالتي فلوريدا دانشگاه آمريكا گرديد. سپس تحصيلات Ph.D خود را در رشتة علوم ترتبيتي- آموزش مطالعات اجتماعي دانشگاه ايالتي فلوريداي آمريكا در سال 1357 به پايان رساند. وي دوره هاي تكميلي دوره كوتاه مدت مقدماتي آموزش پزشكي را در دانشگاه اردن (كشور عمان)گذراند.خاطرات و وقايع تحصيل : دكتر مشكاتي در سال 1351 موفق به كسب درجه ليسانس در رشته علوم آزمايشگاهي از دانشكده پزشكي دانشگاه تهران گرديد و در سال 1353 براي ادامه تحصيل به همراه همسر به آمريكا عزيمت نمود.وقايع ميانسالي : زهراسادات مشكاني در سال 1370 به عنوان عضو هيات علمي با درجه استادياري در گروه پزشكي اجتماعي دانشكده پزشكي مشغول به كار شد. در سال 1377 به مرتبه دانشياري و در سال 1384 به درجه استادي آن گروه نائل شد. مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : زهراسادات مشكاني در سال 1370 به عنوان عضو هيات علمي با درجه استادياري در گروه پزشكي اجتماعي دانشكده پزشكي مشغول به كار شد. در سال 1377 به مرتبه دانشياري و در سال 1384 به درجه استادي آن گروه نائل

شد.از سال 1370 تا 1376 به عنوان قائم مقام معاونين آموزشي دانشكده پزشكي با مديريت دانشكده پزشكي همكاري داشت.اولين كارگاه در زمينه آموزش پزشكي در مركز مطالعات را طراحي و مديريت و با همكاري دو تن از همكاران مركز اجرا نمود.از سال 1375 تا سال 1378 به عنوان مسؤول واحد برنامه ريزي مركز توسعه با آن مركز همكاري داشته است. از ديگر سمت هاي اجرائي و مديريتي زهرا سادات مشكاني (از گذشته تاكنون) مي توان به موارد زير اشاره كرد: 1- عضو هيئت بورد آموزش پزشكي سال 1379-1377 2- معاون پژوهشي گروه پزشكي اجتماعي سال 1379-1378 3- عضو كميته كشوري تدوين شاخص هاي كيفي آموزش سال 1379-1377 4- عضو شوراي پايان نامه گروه پزشكي اجتماعي از سال 1374 تاكنون 5- سرپرست دفتر برنامه ريزي مركز توسعه آموزش دانشگاه از سال 1380-1376 6- قائم مقام معاونين آموزشي دانشكده پزشكي از سال 1376-1371 مراكزي كه فرد از بانيان آن به شمار مي آيد : زهراسادات مشكاني در سال 1385 با حمايت مسؤولين دانشگاه موفق به راه اندازي گروه آموزش پزشكي گرديد و مسؤوليت اداره گروه را بر عهده گرفت.ايشان در سال 1373 همگام با مسؤولين وقت دانشگاه در تاسيس مركز مطالعات و توسعه آموزش دانشگاه سهيم بودند. جوائز و نشانها : آخرين طرح پژوهشي زهراسادات مشكاني بررسي مشكلات آموزشي دوره پزشكي عمومي از ديدگاه دست اندركاران در كنگره آموزش پزشكي در كشور سنگاپور در سال 2007 نامزده شركت در گزينش پژوهشي برتر گرديده استچگونگي عرضه آثار : - انتشار چندين مقاله در زمينه آموزش پزشكي و مجلات معتبر فارسي و انگليسي و كنگره ها - اجراي دو طرح پژوهشي كاربردي بنا به سفارش

مسؤولين دانشگاه آثار : تحليل نيازهاي يادگيري ويژگي اثر : ترجمه - در سال 1378. 2 طراحي پرسشنامه در پژوهش هاي پيمايشي و طراحي كارگاه آموزشي ويژگي اثر : سال هاي 1382 و 1385

مشكور، محمدجواد

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محقق، اديب، زبان شناس.

تولد: 1297، محله سنگلج تهران.

درگذشت: 25 فروردين 1374، تهران.

محمدجواد مشكور، فرزند حاج شيخ علاءالدين، تحصيلات ابتدايى را در مدرسه ى دارالفنون گذراند. سپس وارد دانشسراى عالى و دانشكده ى معقول و منقول شد و در سال 1318 موفق به اخذ درجه ى كارشناسى در ادبيات فارسى و ادبيات عرب شد. مدتى به تدريس در دبيرستان ها پرداخت و چند سالى به خدمت در وزارت دارايى مشغول شد. مشكور چندى نيز نزد دايى هاى خود شريعت سنگلجى و محمدمهدى سنگلجى به تحصيل علم پرداخت. همچنين از محضر استادانى چون علامه سيد محمدحسين طباطبايى، علامه محمد بن عبدالوهاب قزوينى، مهدى آشتيانى، بديع الزمان فروزانفر، احمد بهمنيار، ملك الشعراى بهار و عباس اقبال بهره برد. همچنين به تحصيل و تحقيق در زبان هاى باستانى باستانى پرداخت وى از سال 1327 تا سال 1338 به تدريس تاريخ ايران قديم و زبان پهلوى در دانشگاه تبريز مشغول بود. در سال 1332 به پاريس عزيمت كرد و در سال 1336 به اخذ درجه دكترى در تاريخ اسلام و فوق آن نايل آمد. مدت شش سال سردبير مجله ى عربى «الاخاء» بود. در سال 1344 به خدمت تمام وقت دانشسراى عالى درآمد و در كنار آن در دانشكده ى ادبيات و علوم انسانى و دانشكده ى الهيات و معارف اسلامى دانشگاه تهران نيز به تدريس مشغول بود. در سال 1353 به عنوان رايزن فرهنگى ايران عازم

سوريه شد و در ضمن به تدريس تاريخ فرق اسلامى به خصوص فرقه هاى شيعه و تاريخ زبان هاى سامى در دانشگاه دمشق پرداخت. دكتر مشكور در مهر سال 1358 پس از قريب چهل سال خدمت دانشگاهى بازنشسته شد ولى همچنان به كار تدريس و تحقيق مشغول بود. برخى از آثار ايشان به اين شرح هستند: كلمات محمد (ص) (متن عربى و ترجمه، 1318)؛ تاريخ اوستا و ادبيات دينى پهلوى (1325)؛ تاريخ ايران باستان به روايت ابن عبرى (يوسف بنيان، ترجهه، 1326)؛ تاريخ مذاهب اسلام يا ترجمه الفرق بين الفرق (ابومنصور عبدالقاهر بغدادى، ترجمه)؛ النكت الاعتقادية (شيخ مفيد محمد بن محمد النعمان، ترجمه، تبريز، 1333)؛ تاريخ مردم اورارتو (كشف يك سنگ، تهران، 1233)؛ تاريخ اورارتو سنگ نبشته هاى اورارتى در آذربايجان (1345)؛ تاريخ اجتماعى ايران در عهد باستان (1347)؛ تاريخ تبريز تا پايان قرن نهم هجرى (1352)؛ نظرى به تاريخ آذربايجان و آثار باستانى و جمعيت شناسى آن (1349)؛ ترجمه تاريخ طبرى قسمت مربوط به ايران (ابوعلى محمد بن محمد بلعمى، 1337)؛ دستورنامه در صرف و نحو زبان فارسى (1338)؛ فرق الشيعه يا مقالات الامامية و الفرق و اسماؤها و صنوف ها (1325)؛ كارنامه اردشير بابكان (1329)؛ مجوس در كتب مقدس سامى (1325)؛ هفتاد و سه ملت يا اعتقادات مذهب (1337)؛ گفتارى درباره دينكرد (1325)؛ ايران در عهد باستان (1343)؛ تصحيح منطق الطير عطار، اخبار سلاجقه روم (1350)؛ سير انديشه هاى دينى در ايران (1355)؛ تاريخ شيعه و فرقه هاى اسلام تا قرن چهارم هجرى (1357)؛ فرهنگ تطبيقى عربى با زبان هاى سامى و ايرانى (1357)؛ جغرافياى تاريخى ايران قديم (1371)؛ دكتر جواد مشكور چهل و شش عنوان كتاب دارد و بيش از

صد مقاله در زمينه ادبيات، تاريخ، اديان و مذاهب، زبان شناسى به زبان هاى فارسى و عربى و فرانسوى نوشته است. برخى از مقاله هاى او در «معمارى ايران»، «هنر و مردم»، «وحيد»، «تاريخ و فرهنگ ايران»، «زمين و زمان»، «سخن»، «بررسى هاى تاريخى»، «معارف اسلامى»، «دانش» و «باستان شناسى و هنر ايران ». وى همچنين در كتاب مجموعه خطابه هاى تحقيقى كه در سال 1350 منتشر شد، داراى مقاله بود.

پيكر محمدجواد مشكور در بهشت زهرا در قطعه ى 88 (ويژه ى هنرمندان و نويسندگان) به خاك سپرده شد.

(1374 -1297 ش)، نويسنده، مترجم، مصحح، مورخ، فرهنگ نويس، محقق و استاد دانشگاه. ملقب به بهاءالدين. در تهران به دنيا آمد. پس از طى تحصيلات ابتدايى و متوسطه در مدارس تمدن، ثروت و دارالفنون وارد دانشكده ى معقول و منقول شد و سپس از دانشسراى عالى موفق به اخذ ليسانس در ادبيات فارسى و ادبيات عرب گرديد. در 1318 ش در دبيرستانهاى ملى تدريس كرد و به خدمت وزارت دارايى درآمد. وى به جهت علاقه به تحقيقات ادبى و معارف اسلامى از محضر دايى هاى خود، شريعت سنگلجى و دو برادرش، آقا محمد و آقا محمدمهدى سنگلجى، و استادانى چون: علامه طباطبايى، علامه قزوينى، ميرزا مهدى آشتيانى، بدايع الزمان فروزانفر، ميرزا يداللَّه نظر پاك، الهى قمشه اى و محمود شهابى استفاده ها برد. وى پس از آموختن مقدمات زبانهاى سامى (عبرى و سريانى) از طرف مدرسه ى عالى ايران شناسى به تدريس در آن مدرسه دعوت شد. مشكور يكى از همكاران علامه على اكبر دهخدا در كار «لغت نامه» بود. در 1327 ش در دانشگاه تبريز تاريخ ايران باستان و زبان پهلوى را تدريس مى كرد و در ضمن اقامت در تبريز

از محضر استادانى چون حاج ميرزا عبداللَّه مجتهدى و حاج محمد آقا نخجوانى و حاج حسين آقا نخجوانى و واعظ چرندانى و غيره بهره جست. در 1332 ش براى گذراندن دوره ى دكترا به دانشگاه سوربن پاريس رفت و درباره ى تاريخ و فرهنگ خاورميانه، از قرن نهم پيش از ميلاد تا قرن نهم ميلادى، به تحقيق پرداخت و در 1336 ش موفق به اخذ مدرك دكترا در تاريخ اسلام و خاورميانه شد. وى از 1340 تا 1344 ش مديريت مجله ى «الاخاء» را به عهده داشت. در اين بين او در كنگره هاى بين المللى در انگلستان و فرانسه و آلمان و روسيه و تركيه شركت نمود و در 1352 ش با سمت رايزن فرهنگى به دمشق رفت. وى ضمن تدريس تاريخ فرق اسلامى بويژه شيعه در دوره ى فوق ليسانس در دمشق، موفق به تأسيس دو كرسى زبان و ادبيات فارسى در دو دانشگاه دمشق و حلب شد و كتابخانه اى مربوط به كتب ايران و اسلام در مركز رايزنى و كتابخانه اى مربوط به ايران شناسى در كتابخانه ى مركزى دانشگاه دمشق داير كرد. يكى از مهم ترين موفقيتهايش در آنجا مشخص كردن قبر ابونصر فارابى در باب الصغير و شيخ اشراق شهاب الدين ابوالفتوح سهروردى در باب البريد بود. از ديگر آثار وى: «تاريخ شيعه و فرقه هاى اسلامى تا قرن چهارم»؛ «نظرى به تاريخ آذربايجان و آثار باستانى و جمعيت شناسى آن»؛ «روح القرآن»، در توحيد و مكارم اخلاق انسان؛ «تاريخ اورارتى و سنگ نبشته هاى اورارتى در آذربايجان»؛ «خلاصه اديان در تاريخ دينهاى بزرگ»؛ «گفتارى درباره ى دينكرد»؛ «تاريخ اجتماعى ايران در عهد باستان»؛ «فرهنگ هزوارشهاى پهلوى»؛ اهتمام در انتشار كتاب «هفتاد و سه

ملت»؛ تصحيح و اهتمام در انتشار كتابهاى: «نصاب الصبيان» ابونصر فراهى و «منطق الطير» عطار؛ «نسب نامه ى خلفاء و شهرياران» و سير تاريخى حوادث اسلام، ترجمه؛ «اخبار سلاجقه ى روم»؛ «كلمات حضرت محمد (ص)»، ترجمه؛ «الفرق بين الفرق»، ترجمه؛ «فرهنگ تطبيقى عربى با زبانهاى سامى و ايرانى»؛ «تاريخ ايران زمين»، از روزگار باستان تا عصر حاضر.[1]

برگرفته از كتاب :اثرآفرينان (جلد اول-ششم)

منابع زندگينامه :[1] فهرست كتابهاى چاپى فارسى (2731 ،2654/ 2)، كلك (س 4، ش 47 و 48، ص 288 -277، س 5، ش 60، ص 376 -375)، كيهان فرهنگى (س 5، ش 2، ص 6 -1، س 5، ش 60، ص 376 -375)، مؤلفين كتب چاپى (425 -423/ 2)، نامه ى باستان (18 -11).

مشكوري، محمدحسين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد حسين مشكوري

محل تولد : تهران

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1360/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب محمّد حسين مشكوري طلبه قم و معمم مشغول به تحصيل مي باشم اجداد بنده همگي از علماء و فضلاي نجف و معروف به مشكور نجفي مشغول به تأليف و تدريس بوده اند و لذا اينجانب فوق العاده علاقه مندم در امتداد حركت آن بزرگواران و در راستاي اعتلاي كلمه اسلام خدمتي هر چند اندك را به جامعه اسلامي تقديم نمايم. در اين راستا چند سالي است كه به تهيه فيش هاي علمي مي پردازم تا ان شاءالله در آينده اي نزديك مطالبي مفيد و ارزنده ارائه نمايم . ان شاءالله

مشكي، محمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد مشكي

محل تولد : تربت حيدريه

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1338/1/1

زندگينامه علمي

از سال 1353 وارد حوزه علميه شدم و در حقيقت كارهيا علمي نوشتاري از سال 1372 شروع شد كتب و مقالات و تحقيقات زيادي دارم كه بعضي چاپ و بعضي در دست اقدام مي باشد. همراه با تحصيلات حوزوي موفق به اخذ دكتري در رشته حقوق خصوصي شدم و تحصيلات حوزوي هم اجتهاد مي باشد. و فعلا به عنوان عضو هيئت علمي رسمي دانشگاه آزاد مشغول به تدريس هستم.

مشكي، مهدي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

مهدي مشكي

محل تولد : تهران

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1343/7/1

زندگينامه علمي

در سال 1362 در رشته اقتصاد مدرك ديپلم گرفتم و در همان سال در حوزه علميه آيت الله مجتهدي تهراني رحمةالله عليه مشغول به تحصيل شدم و مقدمات حوزوي را تا سال 1368 در مدرسه ايشان به پايان رساندم و در سال 1368 به قم مشرف شدم و همزمان با دروس حوزه (رسائل و مكاسب) در مؤسسه در راه حق كه در آن زمان بخش آموزش آن زير نظر حضرت آيت الله مصباح يزدي حفظه الله اداره مي شد، مشغول به تحصيل شدم.

در سال 1373 پس از فراغت تحصيل در آنجا در رشته تخصصي فلسفه شركت كردم و پس از قبولي در آن رشته و همزمان با تاسيس مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني ، رشته تخصصي فلسفه را در مؤسسه مذكور آغاز كردم و در سال 1378 با دفاع از پايان نامه خود كه در شش ماه آن را نوشتم موفق

به اخذ مدرك كارشناسي ارشد شدم.

پس از آن در سال 1379 با بخش پژوهشي مؤسسه همكاري نمودم و پژوهشي را درباره «مدرنيته» با دو نفر ديگر از دوستان آغاز كردم كه بخش اول آن به نام اسلام و اومانيسم حدوداً در سال 1382 آماده شد و به پژوهش مؤسسه تحويل داديم و سپس بخش دوم كه «سكولاريسم » بود را به صورت فردي ادامه دادم و پس از پايان يافتن اين بخش در سال 1384 اين بخش تير تحويل پژوهش گرديد.

در سال 1382 همراه با تحقيقات پژوهشي به عضويت هيئت علمي و پژوهشي مؤسسه در آمدم و پس از دو سال عضو هيئت علمي آموزشي شدم و از سال 1382 تا كنون مشغول تدريس در مؤسسه مي باشم و عمده فعاليتهاي بنده در حوزه تدريس مي باشد و در بخشي هم با واحد تربيت مربي اخلاق همكاري دارم.

مشكيني، علي اكبر

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

آية الله علي اكبر فيض معروف به مشكيني در سال 1300 هجري شمسي در روستايي از توابع بلوك مشكين شهر و در ميان خانواده اي متدين و اهل علم چشم به جهان گشود. پدرش مردي مومن و عالم بود و در روستاي آلنّي زندگي ساده اي داشت. او در كسوت روحانيت به تحصيل علم و رتق و فتق امور مردم مي پرداخت .

آية الله مشكيني هنگامي كه همراه با پدر در نجف اشرف مقيم بود، به مكتب خانه رفت . هنوز بيش از دو سال از اقامت خانواده آية الله مشكيني در نجف نگذشته بود كه مادرش چشم از جهان فروبست. آية الله مشكيني به همراه پدر به وطن بازگشت و مقداري از مقدمات علوم ديني را نزد پدر

فرا گرفت . وي پس از مدتي پدر را نيز از دست داد. خود مي گويد: " پس از فوت پدرم ما يتيم بوديم و هيچ چيز نداشتيم."

ايشان با وجود سختي و مرارت و فقر، عزم سفر كرد و راهي حوزه علميه اردبيل شد و پس از اندكي به فكر مهاجرت افتاد. ايشان درباره سال هاي سخت دوران يتيمي خويش مي گويد:

"با وجود همه سختي ها و نبود امكانات، چيزي كه ما را اميدوار كرده بود؛ توكل به خدا و ايمان به راهي بود كه در آن پاي نهاده بوديم. هر چند در اين غربت و تنهايي سايه پدر و مادر نبوده لكن همواره خدا بود و باور اين حضور، ما را از ياس و نااميدي نجات مي داد."

وي براي تحصيل علوم ديني به شهرستان اردبيل سفر كرد و مقداري از صرف و نحو را در آنجا فرا گرفت . سپس در معيّت عالم بزرگواري كه از زخميان حادثه مسجد گوهرشاد مشهد در زمان رضاخان بود، به شهر قم آمد و در آن ديار به تحصيل علوم ديني پرداخت .

ايشان درباره سفارش پدرش براي تحصيل علم مي گويد:

"پدرم در آخرين لحظات عمرش تنها سفارشي كه براي من كرد اين بود كه فرمود:

پسرم! در روز قيامت به پيش من رو سياه مي آيي اگر احكام و عقايد و تفسير را فرا نگرفته باشي."

اين بود كه آية الله مشكيني در كنار فقه و اصول، در عقايد و تفسير نيز زحمات زيادي كشيد و در اين علوم نيز تبحر خاصي به دست آورد. او در حضور اساتيد بزرگي چون امام خميني را درك كرد و چندين سال

نيز در محضر اين مرد بزرگ، كمالات علمي را فراگرفت و به ژرفاي انديشه و عرفان و معنويت وي پي برد و شيفته اش گرديد.

ايشان در زماني كه سايه منحوس رژيم پهلوي بر كشور مستولي و تحصيل در حوزه هاي علميه بسيار دشوار بود. دروس دوره سطح را به خوبي به پايان رساند و در درس خارج فقه و اصول استادان مشهور دوره خود، حاضر شد.

وي نزديك به هفت ماه نيز در نجف اشرف حضور داشت و در درس هاي خارج استادان آن ديار، به ويژه امام خميني (ره ) شركت مي كرد اما به دليل هواي گرم نجف و ضعف مزاجي مجبور به بازگشت به ايران شد.

آية الله علي اكبر مشكيني در سال هاي تحصيل خود، به محضر عالمان بسياري شرفياب شد.

وي در دروس خارج فقه و اصول آية الله العظمي بروجردي (ره ) و آية الله العظمي محقق داماد(ره ) شركت مي كرد. در نجف نيز به محضر عالمان و استادان آن ديار شرفياب مي شد و در درس خارج امام خميني (ره ) شركت جدي داشت .

آي_ة الله مشكيني در سال هاي تحصيل و پس از آن با فضلا و اساتيد بسيار، رابطه دوستي داشت كه از آن جمله مي توان آية الله جوادي آملي و آية الله اميني را نام برد.

فعاليت هاي علمي و فرهنگي :

آية الله مشكيني در سال هاي عمر با بركت خود منشأ خدمات، فعاليت هاي علمي و فرهنگي بسياري بود. او طي سال ها تدريس مقدمات، سطح و دروس خارج فقه و اصول در حوزه، شاگردان بسياري را تربيت كرد كه از استادان و علماي امروز حوزه به شمار مي آيند.

وي كتب دوره مقدمات و سطح را بارها تدريس كرده

و سال ها به تدريس خارج فقه و اصول اشتغال داشته است .

همچنين درس تفسير آية الله مشكيني از دروس مشهور حوزه علميه قم بوده است .

از فعاليت هاي مهم وي در اين عرصه ، تأسيس مؤسسه الهادي است كه به چاپ كتب مفيد و اسلامي براي سطوح گوناگون جامعه مي پردازد و مردم را با حقايق و معارف اسلامي آشنا مي سازد.

آيت الله مشكيني همچنين كتاب هاي فراواني در زمينه هاي گوناگون علوم اسلامي تأليف و منتشر ساخته است كه برخي از مجموعه آثار ايشان به شرح زير است :

1_ اصطلاح الاصول

2_ مصطلحات الفقه

3_ الفقه الماثور (دوره فقه به طرزي نوين )

4_ دروس في الاخلاق (يك دوره اخلاق عربي )

5_ ازدواج در اسلام

6_ المنافع العامه (شرح كتاب احياءالموات شرايع )

7_ مفتاح الجنان (كتاب دعا تكميل مصباح المنير)

8_ المواعظ العدديه

9_ واجب و حرام احكام الزامي (دوره فقه )

10_ قصار الجمل (احاديث كوتاه تحت عناوين لغوي دو جلد)

11_ ترجمه قرآن كريم به زبان فارسي

12_ الهدي الي موضوعات نهج البلاغه

13_ المبسوط (تفسير سوره آل عمران )

14_ واجبات و محرمات (استقصاء آنچه در شرع واجب و حرام اعتقادي و عملي است )

15_ تفسير سوره (ص )

16_ بحث تكامل از نظر قرآن

17_ مسلكنا في العقائد و الاخلاق و العمل

18_ زمين و آنچه در آن است

19_ تقليد چيست ؟

20_ رساله خمس

21_ حاشيه توضيحي بر كتاب مضاربه ، عروة الوثقي

22_ نهج البلاغه موضوعي

23_ تحريرالمواعظ

24_ تحريرالمعالم

25_ الرسائل الجديده

26_ تلخيص المكاسب (در دست چاپ )

27_ تفسير روان براي نسل جوان (در دست چاپ )

28_ ترجمه و شرح فارسي سه كتاب مضاربه ، مزارعه و شركت

در عروة

الوثقي (در دست چاپ )

همچنين از وي مقالات بسياري در نشريات نور علم ، پاسدار اسلام و ... نيز در روزنامه جمهوري اسلامي و ... به چاپ رسيده است .

فعاليت هاي سياسي :

زندگي آية الله مشكيني سرشار از مبارزات و تلاش هاي سياسي براي تحقق حكومت اسلامي است . وي از نخستين افرادي بود كه به نهضت امام خميني (ره ) پيوست . مشكيني در جلسات مخفي مبارزان شركت مي كرد از اين رو حدود چهار ماه در تهران متواري شده بود و سپس ايران را به مقصد عراق ترك كرد.

با بازگشت به قم در همان روز اول دستگير شد و ساواك از او خواسته بود تا 48 ساعت بعد از قم خارج شود. از اين رو به مشهد رفت و 15 ماه در آنجا مشغول تدريس شد و بار ديگر به حوزه علميه قم آمد و مبارزات را پي گرفت ؛ اما پس از مدتي به همراه 27 نفر از اساتيد و فضلاي حوزه تبعيد شد. از اين رو به زادگاه خود رفت ولي پس از سه ماه ساواك وي را دستگير و به ماهان كرمان و گلپايگان تبعيد كرد.

وي پس از دو سال نيز به كاشمر تبعيد شد و در طول دوره تبعيد نيز دست از مبارزه برنمي داشت ؛ اين گونه بود كه ساواك او را به مكان ديگري منتقل مي كرد. وي از اعضاي جامعه مدرسين حوزه علميه قم بود .

با پيروزي انقلاب اسلامي ايران ، آية الله مشكيني در مسئوليت هاي گوناگوني به ايفاي نقش پرداخت از جمله عضويت در خبرگان تدوين قانون اساسي ، مسئول گزينش و اعزام قضات با حكم امام(ره )، رياست مجلس خبرگان رهبري در هر

سه دوره ، امامت جمعه قم با حكم امام(ره ) و رهبر انقلاب، عضويت در جامعه مدرسين حوزه علميه قم و رياست شوراي بازنگري قانون اساسي .

آيت الله مشكيني كه به بيماري خوني مزمني دچار بودند، در بيمارستان بقيه الله بستري شدند. سرانجام عصر روز دوشنبه 8 مرداد 1386 ايشان به خلد آشيان رحلت نمودند.

مشيرفراهي، جعفر

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد جعفر مشيرفراهي

محل تولد : مشهد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1340/1/31

زندگينامه علمي

اينجانب سيّد جعفر مشير فراهي فرزند سيّد حسن در تاريخ 31/ 1 / 40 ه. ش مطابق با 4 ذي القعده الحرام 1380 ه. ق در شهر مقدّس مشهد متولد شدم . در 5 ماهگي پدرم مرحوم آيت الله مشير را كه از نوادگان مشاور التوليه آستان قدس رضوي بود ، از دست دادم . در سال 1358 موفق به اخذ ديپلم در رشته رياضي شدم . از سال 56 تفكرات سياسي و ضد شاهي در من شكل گرفت و در انقلاب ، شركت فعّالانه داشتم . در سال60 به خدمت سربازي رفته و پس از 5/8 ماه از خدمت معاف شدم . حدود 7 ماه در جبهه ها حضور رزمى، تبليغي داشتم در سال 61 وارد حوزه علميه شده و دروس حوزه را تا سطح خارج ادامه دادم ( 3 سال درس خارج ) و از اساتيدي نظير آيت الله صالحي ، فقيه سبزواري ، واعظي ، مرتضوي ، رضا زاده و مرحوم فلسفي بهره مند شدم و اكنون مدرس دروس سطوح ( لمعه ) هستم . در سال 63 وارد آموزش و پرورش شده و در رشته مربي پرورشي

به فعاليت پرداختم و در سال 71 وارد دانشگاه فردوسي مشهد شده و تا مقطع كارشناسي ارشد در رشته پژوهشگري علوم اجتماعي ادامه تحصيل دادم (1379) در برخي از مراكز تربيت معلم و سازمان تبليغات اسلامي در رشته جامعه شناسي تدريس داشتم و هم اكنون در مراكز پيش دانشگاهي مشغول تدريس در حوزه علوم اجتماعي هستم .

مصباح زاده، اسدالله

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

اسدالله مصباح زاده

محل تولد : كرمانشاه

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1327/12/5

زندگينامه علمي

اينجانب اسد الله مصباح زاده درسال 1342 درشهر كرمانشاه با تلاش و كوشش فراوان طلبه شده و مدت دو سال در مدرسه آيت الله العظمي بروجردي (ره) مشغول به تحصيل مقدمات و ادبيات بوده و پس از اين مدت وارد حوزه علميه قم شدم .مدتي در مدرسه مرحوم آيت الله العظمي گلپايگاني در خيابان امام خميني(ره) و تهران آن روز در مدرسه علوي و بعد از آن با تلاش حقير و دوستان وارد مدرسه حقاني شدم .و بعد دوباره به كرمانشاه برگشته پس از ازدواج و تشكيل خانواده خداوند ياري كرد دوباره به شهر اهلبيت(ع) قم برگشتم و از محضر مبارك اساتيد معروف حوزه علميه تلمذ نموده و اكنون نيز ادامه دارد .

مصباح، مجتبي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

مجتبي مصباح

محل تولد : قم

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1346/12/25

زندگينامه علمي

اينجانب پس از گذراندن دوره ابتدائي و راهنمائي در دبيرستان امام صادق(ع) قم مشغول تحصيل شدم در سال 1364 ديپلم خود را در رشته رياضي فيزيك اخذ نمودم و از همان سال وارد حوزه علميه قم شدم. دو سال در مدرسه منتظريه و دو سال درمدرسه رضويه به تحصيل علوم ديني پرداختم و از آن پس همزمان با دروس آزاد حوزوي در برنامه درسي موسسه در راه حق شركت كردم و پس از گذراندن دوره كارشناسي الهيات و معارف اسلامي از سال 1373 به تحصيل در رشته فلسفه پرداختم و در سال 1379 موفق به اخذ مدرك كارشناسي ارشد فلسفه از

موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره ) گرديدم .

از سوي ديگر با اتمام دوره سطح حوزه در دروس خارج شركت كردم در سال 1381 در دوره دكتراي فلسفه موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره ) پذيرفته شدم و با اتمام دروس دوره به تدوين رساله دكتري با عنوان احتمال معرفت شناختي پرداختم. از سال 1376 به تدريس دروس فلسفه اسلامي،معرفت شناسي و فلسفه اخلاق اشتغال داشته ام و عضو هيئت علمي موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره ) هستم .

مصباحي، عبدالله

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عبدالله مصباحي

محل تولد : سلماس

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1339/1/1

زندگينامه علمي

در سال تحصيلي 1357-1356عازم حوزه علميه قم ومشغول به تحصيل شدم پس از اتمام دوره مقدماتي به دوره متوسط وارد شدم و در اين دوره كتاب لمعه در فقه را با آقايان حسيني بيگدلي مدرس افغاني و برخي از اساتيد ديگر خواندم كتاب معالم قوانين و اصول فقه مظفر در اصول فقه را پيش آقايان مدرس افغاني فيض و برخي از اساتيد ديگر كه اسم شان را به خاطر نمي آورم تلمذنمودم كتاب حاشيه ملا عبدالله جوهر النضيد ومنطق منظومه در منطق را به ترتيب در خدمت آقايان مدرس افغاني و مؤمني اعرافي و انصاري شيرازي تلمذ كردم كتاب مكاسب شيخ انصاري را با آقايان پاياني ستوده و مجد 1365/7تا68/10رسائل شيخ انصاري را با آقاي اعتمادي و كفايت الاصول آخوند خراساني را با آقايان اعتمادي وفاضل لنكراني خواندم

مصدرالامور، مرتضي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

مرتضي مصدرالامور

محل تولد : قم

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1342/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب مرتضي مصدرالامور در سال 1356 هجري شمسي وارد حوزه ي مقدسه ي علميه ي قم شدم و دوره ي سطح را در مدت دوازده سال سپري كردم و در سال 1368 به درس خارج راه يافتم، مدت 8 سال در درس خارج فقه حضرت آيةالله العظمي آقاي مكارم شيرازي دامت بركاته العاليه در موضوعات صلوةالمسافر، خمس و حدود و تعزيرات شركت كردم و همزمان در درس خارج اصول ايشان حضور يافتم و در سال 1376 وارد درس خارج فقه و اصول حضرت آيةالله العظمي آقاي وحيد خراساني شدم

و همزمان در درس خارج فقه (صلاة) مرحوم آيةالله العظمي حاج ميرزا جواد آقا تبريزي نيز شركت مي جستم و در مجموع 18 سال است كه در دروس خارج حوزه شركت مي كنم كه اگر ضميمه شود به دوره ي سطح قريب به 30 سال مي شود. در سال 1374 وارد رشته ي تخصصي تفسير قرآن كريم شدم و در سال 1378 فارغ التحصيل شدم. از سال 1360 تاكنون به مدت 25 سال است كه در سنگر منبر به تبليغ معارف ديني و قرآني مي پردازم.

مصدق رشتي، علي اصغر

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

دكتر علي اصغر مصدق رشتي در سال 1324 در شهر مقدس مشهد بدنيا آمد.تحصيلات خود را در رشته تاريخ پي گرفت و موفق به اخد مدرك دكتري رشته مذكور از دانشگاه سوربن پاريس در سال 1359 شد.ايشان هم اكنون عضو هيئت علمي و دانشيار دانشگاه شهيد بهشتي مي باشد.

گروه : علوم انساني

رشته : تاريخ

تحصيلات رسمي و حرفه اي : تحصيلات رسمي علي اصغر مصدق رشتي به قرار زير است: ديپلم: ادبي / 1343 / مشهد كارشناسي: تاريخ / 1350 / مشهد / دانشگاه فردوسي مشهد كارشناسي ارشد: تاريخ / 1353 / كان (فرانسه) دكتري: تاريخ / 1359 / پاريس / دانشگاه سوربن

همسر و فرزندان : دكتر علي اصغر مصدق رشتي متاهل و داراي دو فرزند مي باشد.

مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : علي اصغر مصدق رشتي عضو هيئت علمي و دانشيار دانشگاه شهيد بهشتي مي باشد.وي همچنين مديريت گروه تاريخ دانشگاه مذكرو را برعهده دارد.

فعاليتهاي آموزشي : فعاليت هاي آموزشي علي اصغر مصدق رشتي به ترتيب زير است: تدريس در دانشگاه شهيد بهشتي تهران تدريس در دانشگاه تهران بمدت سه سال تدريس در دانشگاه تربيت

معلم تهران بمدت سه سال تدريس در مركز باقرالعلوم (حوزه قم)

آرا و گرايشهاي خاص : زمينه هاي تحقيقاتي فعلِي علي اصغر مصدق رشتي به قرار زير است: تاريخ ايران در قرن سيز دهم هجري تا آغاز مشروطيت روش تحقيق در تاريخ

چگونگي عرضه آثار : مقالات و كتابها: خاندان نجم يزدي در مجله studia iranica صادرات و واردات بوشهر نيمه اول قرن نوز دهم فرانسه مقدمه اي بر تثبيت حكومت قاجارها انگلستان- دانشگاه كمبريج( مطالعات ايرانشناسي )

مصدق كهنمويي، محمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد مصدق كهنموئي

محل تولد : تبريز

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1341/7/1

زندگينامه علمي

آقاي محمد مصدق مشهور به مهدوي در سال 1341هجري شمسي در خانواده اي پاك و با صفا،متدين، مذهبي و دوستدار خاندان پاك عصمت و طهارت عليهم السلام در تبريز ديده به جهان گشود. دوران ابتدايي، راهنمايي و دبيرستان را در زادگاه خويش با موفقيت سپري كرد. در پي تشويق خانواده و علاقه وافرخويش به فراگيري علوم اسلامي در سال 1356كه سال هاي خفقان و ترس از رژيم شاهنشاهي بر كشور حاكم بود و حوزه هاي علميه از طرف رژيم منحوس پهلوي به شدت تحت فشار بودند وارد وارد حوزه علميه تبريز گرديد. پس از مدتي تحصيل در حوزه علميه تبريز به شوق زيارت حضرت معصومه سلام عليها و ادامه تحصيل رهسپار قم گرديد. از نخستين روزهاي ورود به حوزه علميه قم ضمن انس با آستان ملكوتي كريمه اهل بيت(ع ) با تلاش و كوشش فراوان به تحصيل و علم اندوزي پرداخت. وي در مدت

تحصيل در قم از محضر بزرگاني همچون آيت الله جوادي، مرحوم آيت الله شيخ جواد تبريزي و مرحوم آيت الله فاضل لنكراني كسب فيض برد.

وي دركنار تحصيل دروس حوزوي از تحصيلات دانشگاهي غافل نماند و در مقطع كارشناسي ارشد در رشته مدرسي الهيات و معارف اسلامي از دانشگاه تربيت مدرس در سال 1372 فارغ التحصيل شد و با موفقيت از پايان نامه خويش با عنوان" تحليل و بررسي صلح امام حسن علي السلام " دفاع كرد و سالهاي متمادي است كه در قوه قضائيه به امر پژوهش، تحقيق و تدريس مشغول مي باشد وآثاري متعددي از جمله " نگرش علمي كاربردي جرم كلاهبرداري " ،" مسووليت مرتكب به پرداخت هزينه هاي درماني مازاد بر ديه" و... را به رشته تحرير و به زيور طبع آراسته است.

مصطفوي سبزواري، رضا

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

رضا مصطفوي سبزواري به سال 1320 در سبزوار و در خانواده اي روحاني و فرهنگي ديده به جهان گشود.پدرش مرحوم حاج شيخ اسدالله از مدرسان حوزه علميه سبزوار بود. اين مدرس حوزه، همچنين در دبيرستان هاي سبزوار به تربيت و تعليم جوانان آن شهر همت گماشته بود.

رضا مصطفوي سبزواري

_ متولد 1320 سبزوار

_ استاد دانشگاه، محقق و رايزن فرهنگي ايران وپاكستان

_ اخذ مدرك ابتدايي و دبيرستان در مدارس سبزوار

_ اخذ مدرك كارشناسي در سال 1341 در رشته زبان و ادبيات فارسي

_ بهره بردن از مكتب پدرش مرحوم حاج شيخ اسدالله، آقا شيخ قربان، علي شريعتي مزيناني و ...

_ اخذ دانشنامه دبيري از دانشسراي عالي تهران در سال 1342

_ استخدام در وزارت آموزش و پرورش

در سال 1342

_ دفاع از پايان نامه دكترا در سال 1354

_ تدريس در دانشگاه ابوريحان بيروني

_ عضويت در دانشگاه علامه طباطبايي در گروه زبان و ادبيات فارسي

_ همكاري با مؤسسه لغت نامه دهخدا از سال 1340

_ مديريت بخش ادبيات در دانشنامه جهان اسلام در سال 1375

_ رايزن فرهنگي ايران و پاكستان 1382_ 1378

_ تدريس در دانشگاه هاي دهلي، جواهر لعل نهرو و جامعه مليه اسلاميه

_ تأليف فرهنگ بزرگ قديمي _ هندي

_ مديريت گروه زبان و ادبيات فارسي دانشگاه علامه طباطبايي

_ رياست دانشكده برون مرزي زبان و ادبيات فارسي

_ عضويت در هيأت تحريريه مجله دانشكده و شوراي آموزشي و تحصيلات تكميلي

_ راهنمايي و مشاوره بيش از 10پايان نامه فوق ليسانس و دكترا

_ تأسيس دوره دكتراي زبان و ادبيات فارسي در دانشگاه ملي زبان هاي نوين اسلام آباد (نمل)

_ چاپ ده ها مقاله و سخنراني از او در مطبوعات پاكستان

_ استاد نمونه دانشگاه هاي ايران 1385 و تقدير توسط رياست جمهوري

_ از تأليفات او:

_ يادگار هندوستان

_ همكاري در تأليف لغت نامه فارسي

_ چاپ حدود190 مقاله علمي در مجله هاي معتبر دانشگاهي داخلي و خارجي

_ چاپ 14 كتاب علمي در زمينه زبان و ادب فارسي و فرهنگ و تمدن ايراني مانند: يادگار هندوستان، مهر و مشتري، تاريخ بيقهي، پژوهش هاي علي(ع) شناسي در پاكستان و ...

جست وجو در زبان و ادبيات و فرهنگ ملت ها و همچنين بررسي تأثيرگذاري و تأثيرپذيري ملت ها از يكديگر يكي از رشته هاي مفيد و جذاب است كه به همت برخي

از استادان دلسوز و علاقه مند به فرهنگ و زبان فارسي پي گرفته مي شود. اين جست وجوها دست يافتن به اطلاعاتي در زمينه تاريخ تمدن و فرهنگ، محل پيدايي زبان يا فرهنگي خاص، ميزان تأثيرگذاري فرهنگ هاي مختلف بر يكديگر و بالاخره در نقد و بررسي آثار فرهنگي _ هنري را امكان پذير مي كند. يكي از استاداني كه با عشق و پشتكار سال هاي عمر عزيز خود را در راه گراميداشت و اعتلاي فرهنگ و ادبيات سرزمين ايران صرف كرده و در اين راه با چاپ مقاله هاي معتبر علمي و كتاب هاي مهم و قابل تأمل كوشيده رضا مصطفوي سبزواري است.

رضا مصطفوي سبزواري به سال 1320 در سبزوار و در خانواده اي روحاني و فرهنگي ديده به جهان گشود.پدرش مرحوم حاج شيخ اسدالله از مدرسان حوزه علميه سبزوار بود. اين مدرس حوزه، همچنين در دبيرستان هاي سبزوار به تربيت و تعليم جوانان آن شهر همت گماشته بود. مادرش بانو مرضيه، دختر آيت الله شيخ محمدحسن شريعتمداري تهراني، مشهور به سبزواري، از علماي بنام حوزه هاي سبزوار و شاهرود بود.

اين عالم حوزوي در هنر نيز دستي داشت و خط خوش مي نوشت. در چنين خانواده اي كه فضايي مملو از روح قرآن كريم و شعر و هنر بود رضا با آرامش پرورش يافت. تحصيلات ابتدايي را در دبستان پانزدهم بهمن آن زمان به سال 1332 و دوره متوسطه را در دبيرستان دكتر غني سبزوار به سال 1338 به پايان رساند. پس از پايان دوره متوسطه، در محضر استاداني بنام، همچون شادروان دكتر علي اكبر فياض، دكتر احمدعلي رجايي بخارايي، دكتر غلامحسين

يوسفي و سيداحمد خراساني به تحصيل در علوم دانشگاهي پرداخت و در سال 1341 به دريافت درجه ليسانس زبان و ادبيات فارسي نايل آمد. وي از تحصيلات حوزوي هم غافل نبود. علاوه بر تحصيلات كلاسي و مكتب خانه از محضر پدر نيز كسب علم مي كرد. در مدرسه كهنه سبزوار، در محضر علماي حوزه همچون: آقا شيخ قربان علي شريعتي مزيناني (برادر آقا شيخ محمدتقي شريعتي مزيناني و عموي دكتر علي شريعتي)، حجت الاسلام سيادتي و حاج ميرزا اسدالله فاضلي از علوم عربي و ديني، خوشه ها چيد. همچنين در مشهد نزد حجت الاسلام مظاهري و آيت الله علم الهدي در مدرسه سليمان خان، از علوم حوزوي توشه ها برداشت. پس از دريافت دانشنامه دبيري از دانشسراي عالي تهران، سال 1342 در وزارت آموزش و پرورش استخدام شد و در دبيرستان ها و مراكز تربيت معلم سبزوار، به تعليم و تربيت جويندگان دانش پرداخت. در سال 1348 تحصيلات دانشگاهي را ادامه داد و در سال 1354 از پايان نامه دكتراي خود با عنوان «تصحيح انتقادي و شرح و تحليل ديوان مولاناعبدالرحمن جامي» دفاع كرد. او پس از دريافت دكترا در دانشگاه ابوريحان بيروني به تدريس پرداخت. پس از ادغام چند دانشگاه و مدرسه عالي، وابسته به وزارت فرهنگ و آموزش عالي و تأسيس دانشگاه علامه طباطبايي به عضويت گروه زبان و ادبيات فارسي اين دانشگاه درآمد.

وي پس از گذراندن مراتب دانشگاهي هم اكنون با مرتبه استادي به تربيت و تعليم دانشجويان در مقاطع مختلف دانشگاهي، اشتغال دارد. همزمان با تدريس در دانشگاه، از سال 1360 در مؤسسه لغت نامه دهخدا، به كار تحقيق و

پژوهش پرداخت و در سال 1375 مديريت بخش ادبيات در دانشنامه جهان اسلام، به او سپرده شد. در مأموريت سه ساله اي كه او در هندوستان به انجام رسانيد ضمن تدريس در سه دانشگاه بزرگ آن سامان؛ يعني دانشگاه هاي دهلي، جواهر لعل نهرو و جامعه مليه اسلاميه به تأليف فرهنگ بزرگ فارسي _ هندي پرداخت. براساس تفاهمنامه منعقد شده ميان دانشگاه علامه طباطبايي با وزارت ارشاد اسلامي و رايزني فرهنگي در دهلي و با همكاري 7 تن از بلندآوازه ترين استادان زبان هندي دانشگاه هاي هند و پژوهشگران زبان هندي، سه مجلد آن را انتشار داد.

مديريت گروه زبان و ادبيات فارسي دانشگاه در دو نوبت و همچنين رياست دانشكده برون مرزي زبان و ادبيات فارسي از جمله فعاليت هاي اجرايي مصطفوي در كار فعاليت هاي علمي و فرهنگي بوده است. همچنين راهنمايي و مشاوره بيش از ده پايان نامه فوق ليسانس و دكترا را برعهده داشته است. او همچنين در كميته هاي تخصصي دانشكده ادبيات فارسي و زبان هاي خارجي و نيز كميته تخصصي دانشگاه فعاليت و مشاركت دارد و عضويت در هيأت تحريريه مجله دانشكده و شوراي آموزشي و تحصيلات تكميلي و مميزي دانشگاه از ديگر فعاليت هاي علمي و اجرايي اوست.

مصطفوي از سال 1378 تا 1382 رايزن فرهنگي ايران و پاكستان بود. همزمان در دانشگاه هاي آن ديار نيز تحقيق و پژوهش مي كرد و براي تأسيس دوره دكتراي زبان و ادبيات فارسي در دانشگاه ملي زبان هاي نوين اسلام آباد (نمل) با آن دانشگاه همكاري مؤثري داشت و در آن مدت نيز ده ها مقاله يا سخنراني از او

در مطبوعات پاكستان به چاپ رسيد. كتاب «يادگار هندوستان» شامل سي و دو جستار درباره فرهنگ و تمدن شبه قاره هند و پاكستان كه محصول سال هاي حضور ايشان در شبه قاره است به وسيله انتشارات الهدي در سال 1382 به چاپ رسيد و سپس به وسيله دانشگاه جواهر لعل نهرو (هند) مورد قدرداني و «رونمايي» قرار گرفت. سبزواري همچنين در سال جاري به عنوان استاد نمونه دانشگاه هاي ايران انتخاب شد و مورد تقدير رياست جمهوري قرار گرفت.

آثار رضا مصطفوي سبزواري در چند بخش به دوستداران زبان و ادبيات فارسي ارائه شده است. از او تاكنون حدود 190 مقاله علمي در مجله هاي معتبر دانشگاهي داخلي و خارجي به چاپ رسيده است كه موضوع آن ها در زمينه زبان و ادب فارسي وفرهنگ و تمدن ايراني است. براي نمونه دريكي از اين مقاله ها با عنوان «ايران درشبه قاره هند و پاكستان» مي نويسد: «روابط بسيار ديرينه ايران زمين با شبه قاره هند وپاكستان به درازاي تاريخ مكتوب مي رسد. هم ريشه بودن زبان سانسكريت (زبان قديمي هنديان) با زبان هاي اوستايي و فارسي باستان، زبان هاي كهن ايراني و سهم زبان فارسي در شكل گيري و پيدايي زبان اردو خود زيربناي همه پيوندهاي فرهنگي ميان اين دو ملت كهنسال است.

... مورخان براين باورند كه پيوندهاي استوار بازرگاني و فرهنگي از روزگاران گذشته ميان مردمان ناحيه شوش در جنوب ايران و دره سند، موجود بوده زيرا آثار به دست آمده از خرابه هاي موهنجودار و تكسيلا و هارپا با آثاري كه از فلات ايران و دره دجله و فرات كشف گرديده است،

شباهت زيادي دارد...»

همچنين چهارده عنوان كتاب تخصصي و علمي به چاپ رسانده كه در آن ها به زبان و ادبيات فارسي و فرهنگ ايران پرداخته است.

«يادگار هندوستان» از مهم ترين كتاب هاي مصطفوي شامل سي و دو جستار درباره فرهنگ و تمدن شبه قاره هند و پاكستان مستند به منابع و مأخذ دست اول شبه قاره است. آن گونه كه مي دانيم فرهنگ ايران و بويژه زبان و ادب پارسي بر فرهنگ شبه قاره هند تأثير زيادي گذاشته و زبان فارسي حدود 10 قرن زبان رسمي اين پهناور بوده است. تأليف صدها لغت نامه فارسي، تذكره و ساير كتاب هاي فارسي در آن ديار و همچنين وجود هزاران نسخه خطي موجود در كتابخانه هاي آن شواهد روشني بر تأثيرگذاري زبان فارسي فراسوي مرزهاي جغرافيايي خود و علاقه مندي مردم شبه قاره به اين ميراث جاودان است. اما در طول تاريخ، سرزمين هند هم به علت شگفتي هاي بي شمار خود مورد توجه ايرانيان بوده است و گروه هاي مختلف ايرانيان هموراه شوق سفر به هند و شناخت آن را داشته اند. به همين دليل مراودات و پيوستگي تعاملات و ارتباطات فرهنگي گسترده اي بين شبه قاره هند و ايران برقرار بوده است. اين پيوستگي فرهنگي بدون شك نيازمند پژوهش هاي گسترده براي بررسي فرهنگ و تمدن شبه قاره هند است. رضا مصطفوي در كتاب «يادگار هندوستان» كه مجموعه اي از مقالات و سخنراني هاي وي درباره فرهنگ و تمدن شبه قاره هند است به آن پرداخته. او به دليل آشنايي كامل با سرزمين هند و پاكستان، در مقالات مختلف اين كتاب توفيق يافته

است كه تصويري روشن از فرهنگ و تمدن آن ديار و تأثير زبان و ادبيات فارسي بر آن را ارائه دهد. سال هاي تدريس زبان فارسي به استادان دانشگاه هاي هند و حضور در سمت رايزن فرهنگي جمهوري اسلامي ايران در پاكستان تجربه هاي گرانقدري بوده كه در غنا بخشيدن به مقالات كتاب نويسنده را ياري كرده است.

از ديگر كتاب هاي ارزشمند مصطفوي مي توان به «مهر و مشتري» اشاره كرد كه در سال 1375 منتشر شده است. اين كتاب تأليف مولانا شمس الدين محمد عطار تبريزي شاعر و اديب تواناي قرن هشتم هجري است كه به وسيله مصطفوي براي نخستين بار تصحيح شده و توضيحات و تعليقات سودمندي برآن افزوده شده است. «مهر و مشتري» منظومه اي بسيار خواندني و زيباست. نسخه اصلي اين كتاب در دانشگاه كمبريج انگلستان نگهداري مي شود و پنجاه و چهار نسخه كتاب در جهان به دست مصحح معرفي شده است.

در زمينه تأليف يكي از مهم ترين فعاليت هاي مصطفوي اين است كه او جزو مؤلفان لغت نامه فارسي در مؤسسه لغت نامه دهخدا است . اين لغت نامه كه توسط جمعي از استادان برجسته با دقت و وسواس علمي تأليف مي شود اشتباهات و كاستي هاي لغت نامه دهخدا را مرتفع مي سازد. در حال حاضر حرف «آ» به پايان رسيده و همچنين حرف «الف» روبه اتمام است.

مصطفوي همچنين تاريخ بيهقي را كه تأليف ابوالفضل بيهقي و از متون معتبر زبان فارسي و آينه حكومت غزنويان است براي دانشجويان به چاپ رسانده است كه با استقبال وسيع و گسترده مواجه شده و چاپ چهاردهم آن

در ارديبهشت سال 1378 به چاپ رسيده است. از كتاب هاي ديگر استاد مي توان به كتاب هاي: پژوهش هاي علي (ع) شناسي در پاكستان، فرهنگ فارسي _ هندي _ نظامي (2 مجلد) عطار نيشابوري، فردوسي، جامي (دو مجلد) حافظ پژوهي در پاكستان و ... اشاره كرد.

او همچنين در حال حاضر تصحيح و شرح و توضيحات يكي از متون معتبر فارسي به نام راحهٔ الصدور و آيهٔ السرور در تاريخ آل سلجوق را در دست انجام دارد و همچنين در بخش اجرايي هم مديريت مركز تحقيقات علامه اقبال لاهوري را در دانشگاه علامه طباطبايي برعهده دارد، ضمن اين كه با نخستين نشريه علمي _ پژوهشي واحد رودهن با نام «فرهنگ و ادب» كه زير نظر دانشكده زبان و ادبيات فارسي رودهن منتشر مي شود همكاري مي كند.

مصطفوي سبزواري هم اينك در 65 سالگي با انرژي و شور وصف ناشدني به تعليم و تربيت دانشجويان مشتاق زبان و ادبيات فارسي و بررسي متون مهم و معتبر زبان فارسي مي پردازد گرد فراموشي را از فرهنگ و زبان فارسي دور مي كند.

منابع زندگينامه :روزنامه ايران

مصطفوي، سليمان

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد سليمان مصطفوي

محل تولد : مشكين شهر

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1343/1/1

زندگينامه علمي

آقاي سيد سليمان مصطفوي مشهور به موسوي در سال 1343 درخانواده اي مذهبي در شهرستان مشكين شهر ديده به جهان گشود. وي در دورس ابتدائي، راهنمائي و متوسطه را با موفقيت هرچه تمامتر سپري كرد. در پي تشويق خانواده و شوق فراوان خويش

به تحصيلات علوم ديني در سال 1360 وارد حوزه علميه گرديد و از محضر بزرگاني همچون آيت عظام وحيد خراساني، جوادي آملي و مرحوم شيخ جواد تبريزي بهره هاي علمي اخلاقي فراوان برد.

ايشان در كنار تحصيلات حوزوي از تحصيلات دانشگاهي غافل نماند و در سال 76 در رشته مباني حقوق در مقطع كارشناسي ارشد از دانشگاه تهران فارغ التحصيل گرديد نامبرده هم اكنون مسئول نهاد رهبري در دانشگاه خواجه نصير طوسي تهران مي باشد كه در كنار اينامر به تدريس در اين دانشگاه و دانشگاه امام صادق عليه السلام هم مشغول مي باشد.

مصطفي پور، محمدرضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمدرضا مصطفي پور

محل تولد : آمل

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1330/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب محمدرضا مصطفي پور فرزند ولي الله در سال 1330 در روستايي از دهستان اميري لاريجان از شهرستان آمل به نام آخا متولد شدم در سن هفت سالگي به مدرسه روستا رفته و تا كلاس ششم ابتدايي را در سال 1343 به پايان رساندم و در آبان ماه سال 1383 به راهنمايي يكي از روحانيون آشنا با خانواده، به حوزه علميه آمل در مسجد جامع رفتم و چهار سال را در آن جا به تحصيل علوم حوزوي مشغول بودم و در سال 1347 به حوزه علميه آمده و در مدرسه مرحوم آيت الله العظمي گلپايگاني امتحان داده و پس از قبول در مدرسه اي كه تحت نظارت ايشان اداره مي شد مشغول به تحصيل شدم و تا پايان لمعتين و اصول فقه را در آنجا گذراندم و.

در سال 1347 به مدرسه سعادت كه تحت نظارت آيت الله جوادي آملي و حسن زاده آملي اداره مي شد رفتم. در

اين دوران دروس مقدماتي را در آمل خدمت حجت الاسلام سعيدي خراساني مشغول بودم. وقتي وارد حوزه علميه قم شدم لمعه را در خدمت مرحومين حاج حسن آقا تهراني و سيد ابوالفضل موسوي تبريزيي و اصول فقه را خدمت آيت الله انسيان كه اكنون امام جمعه آستانه اشرفيه هستند و خدمت آيت الله استادي و پيشاپيش معالم الاصول را خدمت حضرت آيت الله مقتدايي كه اكنون عضو قوه قضائيه هستند تلمذ كردم. مكاسب را خدمت حجت الاسلام مرحوم آقاي مصلحي اراكي و آيت الله جوادي آملي خواندم و رسائل را خدمت آيت الله موسوي تهراني و مرحوم آيت الله شمس گلپايگاني استفاده بردم و كفاية الاصول را خدمت مرحوم آيت الله صالحي مازندراني به پايان رساندم.ناگفته نماند در كنار دروس رسمي فقه و اصول كتاب هاي منطقي و كلامي و فلسفي و عرفاني را نيز از محضر اساتيد استفاده كردم.

منطق شمسيه و حاشيه ملا عبدالله را خدمت آقاي انسيان فوق الذكر و المنطق را خدمت آقاي ابراهيمي بهشهري و تجريد الاعتقاد را خدمت آقاي وافي يزدي و منظومه را از محضر آيت الله آقاي محمدي گيلاني و منطق آن را از خدمت آقاي گرامي تملذ كردم.اشارات و شبهات را خدمت آيت الله حسن زاده آملي و اسفار الاربعه را خدمت آيت الله جوادي آملي بهره بردم.عرفان نيز كتاب تمهيد القواعد و فصول الحكم محي الدين را خدمت آيت الله جوادي آملي و مصباح الانس را خدمت آقاي حسن زاده آملي تملذ كردم. دروس خارج اصول فقه را خدمت مرحوم آيت الله العظمي هاشمي آملي و آيت الله فاضل لنكراني استفاده كردم و فقه را نيز خدمت آيت

الله فاضل لنكراني و آيت الله جوادي آملي و آيت الله منتظري حضور پيدا مي كردم و از افاضات آنان بهره مند مي شدم.از سال 1362 با ارشادات دوستان به دانشگاه راه پيدا كردم و در دانشگاه هاي تهران و شهيد بهشتي و تربيت معلم تهران به تدريس مشغول شده و اكنون نيز عضو هيئت علمي دانشگاه تربيت معلم هستم. پايان نامه اينجانب درآمدي بر فلسفه اخلاق بود كه با راهنمايي مرحوم دكتر سيد جلال الدين مجتبوي استاد دانشگاه تهران نوشتم و در سال 69 از آن دفاع كردم.در كنار اين فعاليت با مراكز پژوهشي قم به فعاليت پژوهشي پرداختم و اكنون در حال نوشتن رساله سطح چهار هستم.

مصفا، نسرين

قرن:14

جنسيت:زن

مليت:ايران

نسرين مصفا در سال 1333 متولد گرديد . وي داراي مدرك دكتراي علوم سياسي از دانشگاه تهران ، و عضو هئيت علمي دانشكده ي حقوق و علوم سياسي دانشگاه تهران مي باشد . نسرين مصفا در روزنامه نگاري و مقاله نويسي و تاليف كتاب مهارت داشته ، و چند گاهي سردبيري ويژه نامه ي زنان در فصل نامه سياست خارجي را داشته است . گروه : علوم انساني رشته : علوم سياسي اوضاع اجتماعي و شرايط زندگي : تولد نسرين مصفا معاصر با اواسط سلطنت محمد رضا شاه پهلوي و اندكي پس از نهضت ملي شدن نفت و بحرانهاي سياسي پس از كودتاي 28 مرداد 1332 اتفاق افتاد .تحصيلات رسمي و حرفه اي : نسرين مصفا ،داراي دكتراي علوم سياسي از دانشگاه تهران مي باشد .وقايع ميانسالي : نسرين مصفا پس از اخذ مدرك دكتري خود ، بعد عضويت درهيات علمي دانشكده حقوق و علوم سياسي دانشگا ه تهران در

آمد .فعاليتهاي آموزشي : نسرين مصفا عضو هيئت علمي دانشكده ي حقوق و علو م سياسي دانشگاه تهران مي باشد .ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : در روزنامه نگاري و مقاله نويسي و نوشتن كتابهايي در زمينه حقوق زن ،صلح و ديگر مسايل سياسي ، ذوق خود را در اين زمينه ها نيز نشان داد ه است . چندگاهي سردبيري ويژه نامه زنان در فصل نامه سياست خارجي را داشته است.آرا و گرايشهاي خاص : آثار متاخرنسرين مصفا نشان مي دهد كه به سمت موضوع جنگ و حكومت بين المللي مربوط به آن گرايش يافته بوده است . آثار : تجاوز عراق به ايران ، مفهوم تجاوز در حقوق بين الملل ، موضع گيري سازمان بين ملل متحد و مشاركت سياسي زنان در ايران

مطبعه چي، مصطفي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد مصطفي مطبعه چي

محل تولد : اصفهان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1341/1/1

زندگينامه علمي

سيّد مصطفي مطبعه چي اصفهاني در سال 1341 در خانواده اي مذهبي به دنيا آمد. دروس ابتدايي و كلاسيك را دراصفهان گذراند و در سال 1359 وارد حوزه علميّه شد. پس از مدّتي به قم هجرت نمود و دوره سطح و خارج را در آنجا سپري كرد و از محضر اساتيدي چون اعتمادي، دوزدوزاني، تهراني، مكارم شيرازي، تبريزي و ... استفاده نمود. وي در كنار دروس حوزوي به تحصيلات كلاسيك هم پرداخت. در سال 1375 ليسانس علوم سياسي را از دانشگاه تهران اخذ نمود و فوق ليسانس شرق شناسي را در دانشگاه مقاصد بيروت در سال 2000ميلادي به

اتمام رساند. وي هم اينك در قم مشغول تحقيق و پژوهش مي باشد.

مطلبي، ابوالحسن

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد ابوالحسن مطلبي

محل تولد : اسفيدواجان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1338/1/2

زندگينامه علمي

اين كمترين، سيد ابوالحسن مطلبي ، فرزند سيد كاظم ، دوم فروردين 1338 هجري شمسي طبق شناسنامه در يك خانواده روحاني و در روستاي اسفيدواجان از منطقه تيران و كرون از توابع اصفهان به دنيا آمدم . مرحوم پدرم كه در پارسايي مقامي بس ارجمند و به حق رتبه اي بالا و والا داشت زبانزد خاص و عام بود . در آن منطقه اطلاق لفظ «آقا» به ايشان منصرف بود و هم اكنون نيز اين خانواده به خانواده آقا معروفند. هيچ يك از معاصران مرحوم اَقا نيست كه ايشان را نستوده باشد و يا خاطره اخلاقي زيبايي را از او به ياد نداشته باشد. استاد اخلاق ايشان مرحوم آيت الله حاج آقارحيم ارباب بود .حضرت آيت الله حاج شيخ حسين مظاهري حفظه الله رئيس حوزه علميه اصفهان از جمله بزرگاني است كه با مرحوم پدرم نشست و برخاست داشته و هماره از او به نيكي و پارسايي ياد ميكند حضرت استاد ميفرمود: هيچ روزي نيست كه براي مرجوم پدرت قرآن نخوانم . در ده سالگي 27/3/47 با رحلت پدر اين نعمت بزرگ الهي را از دست دادم. بنده تحصيلات ابتدايي را در روستايمان به پايان بردم و ناگزير براي گذراندن دوره دبيرستان چون در روستا دبيرستان نبود به اصفهان و تهران رفته روزها كار مي كردم و شب ها در دبيرستان شبانه تحصيل تا به اخذ ديپلم نائل آمدم كه آن روزها در حد

خود قيمت و منزلتي داشت. در سال 1356 پس از دريافت ديپلم طبيعي بر حسب توصيه و علاقه مرحوم پدرم كه بسيار مايل بود كه فرزندانش به مسلك روحانيت درآيند، و علاقه اي كه خود به معارف اسلامي داشتم به حوزه مقدسه علميه قم رهسپار شدم و تا كنون در قم اقامت دارم و به تحصيل ، تحقيق ، تاليف و در مقاطعي تدريس و تبليغ ،نگارش مقالات ، تصحيح متون كهن واحيا آثار سلف ، ويرايش ، ارزيابي كتب و مقالات ودر موارد اندكي به ترجمه مي پردازم . در تحصيلات حوزوي از محضر آيات عظام و حجج اسلام ، اساتيد گرانقدر آقايان اعتمادي ، پاياني ، تبريزي ، جوادي آملي ، حسيني بوشهري ، ستوده ، شب زنده دار ، صلواتي ، طالقاني ، فاضل(ره) ، فشاركي ، وجداني فخر ، وحيد خراساني و هاشمي شاهرودي بهره جسته ام.

مطهري پور، مرتضي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

مرتضي مطهري پور

محل تولد : قزوين

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1351/7/1

زندگينامه علمي

آقاي مرتضي مطهري پور در سال 1351هجري شمسي در خانواده اي متدين، مذهبي و دوستدار اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام در شهرستان قزوين ديده به جهان گشود. دوران ابتدايي، راهنمايي و دبيرستان را در زادگاه خويش با موفقيت سپري كرد. در پي تشويق خانواده و علاقه خويش به فراگيري علوم ديني از يك سو و شوق زيارت و هم جواري با بارگاه كريمه اهل البيت حضرت معصومه سلام عليه از سوي ديگر او را راهي قم گردانيد و در سال 1366 وارد حوزه علميه قم و مدرسه

علميه حقاني گرديد از نخستين روزهاي ورود به قم ضمن انس با آستان ملكوتي كريمه اهل بيت عليهم السلام با تلاش و كوشش فراوان به تحصيل پرداخت. پس از گذراندن سطوح عالي در سال 1376 به حلقه دروس خارج راه يافت. وي در ايام تحصيل در قم از محضر بزرگاني چون آيت الله جوادي آملي، آيت الله سبحاني، مرحوم آيت الله شيج جواد تبريزي و ديگر ستارگان درخشان حوزه علميه قم كسب فيض كرد.

وي در كنار تحصيل دروس حوزوي از تحصيلات دانشگاهي غافل نماند و در رشته روانشناسي در مقطع كارشناسي ارشد در سال 1382از موسسه پژوهشي و آموزشي امام خميني فارغ التحصيل گرديد . و با موفقيت از پايان نامه خويش با عنوان"اعتبار يابي آزمون 16 عاملي كتل بر مبناي نيم رخ رواني نمونه اي از دانش پژوهان" دفاع كرد

وي هم اكنون به امر تدريس در دانشگاه بوعلي و علوم پزشكي همدان مشغول مي باشد. نامبرده در طول حيات علمي خويش به مدت 5 سال در دائره المعارف علوم عقلي به نگارش و پژوهش پرداخت و آثاري از قبيل "تربيت اسلامي"و"امر به معروف و نهي ازمنكر از ديدگاه قرآن و روايات"را به رشته تحرير در آورده است.

مطهري، حميد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد حميد مطهري

محل تولد : چالوس

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1345/1/1

زندگينامه علمي

درسال 1345 درتهران متولد شدم وپس از گذراندن دوره دبستان وراهنمايي وقبول دراول دبيرستان( رشته علوم تجربي) درسال 1362 وارد حوزه علميه شهيد بهشتي نوشهر شدم وپس از آن درسال 1364 براي ادامه تحصيل راهي شهر مقدس قم شدم

ودروس سطح را نزد اساتيدي ازجمله محمدي قوچاني، حسيني بوشهري،اعتمادي،محقق داماد ،پاياني،بيگدلي،عرقچي، كوهمره اي،صالحي مازندراني، قديري،موسوي تبريزي،و... گذراندم وپس ازآن توفيق شركت دردروس خارج فقه واصول آيات عظام ازجمله مكارم شيرازي ،وحيد خراساني ،سبحاني،سيد جعفر كريمي گذاراندم ودرطي اين مدت كارهاي تحقيقي وپژوهشي را آغاز كردم ومقالا تي راتأليف نمودم وهمچنين به عنوان استاد دانشگاه به مدت 3سال تدريس كردم ودر همين مدت هم درحوزه علميه امام جعفر صادق (ع) چالوس مشغول تدريس بودم وپس ازآن به مدت 3 سال به عنوان استاد داور درجلسات دفاع پايان نامه هاي حوزه هاي علميه خواهران شركت نمودم وهمچنان بااين مركزهمكاري دارم.

مطهري، حميدرضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حميد رضا مطهري

محل تولد : نهاوند

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1350/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب حميدرضا مطهري فرزند علي محمد تحصيلات دوره ابتدايي و راهنمايي را در زادگاه خود (نهاوند) گذرانده و در سال 1367 براي تحصيل علوم ديني وارد حوزه علميه قم شدم. پس از به پايان بردن دروس سطح، خارج فقه و اصول را به مدت چندين سال از محضر اساتيد بزرگوار حضرات آيات مكارم شيرازى، جعفر سبحاني و تبريزي فراگرفتم.همزمان با تحصيل علوم حوزوي به تحصيلات دانشگاهي نيز توجه داشته و از طريق آزمون سراسري دانشگاه ها در رشته تاريخ دانشگاه باقرالعلوم(ع) پذيرفته شدم.

پس از اخذ مدرك كارشناسي بلافاصله در مقطع كارشناسي ارشد تاريخ اسلام دانشگاه تهران پذيرفته شده و فوق ليسانس را از اين دانشگاه دريافت كردم وعلاوه بر تحصيل به تحقيق و پژوهش و تدريس نيز اشتغال داشته ام.

مطيعي لنگرودي، محمدحسن

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

دكتر محمد حسن مطيعي لنگرودي در تاريخ دوازده اسفند ماه سال هزار و سيصد و بيست و پنج در استان گيلان، شهر لنگرود به دنيا آمد. در سال 1360 به دريافت درجه دكترا در رشته جغرافيا، گرايش زندگي روستايي و جوامع ناحيه اي از دانشگاه كان فرانسه نايل گرديد.ايشان هم اكنون عضو هيئت علمي و استاد پايه بيست و سه دانشكده جغرافيا دانشگاه تهران مي باشد.گروه : علوم انساني رشته : جغرافيا گرايش : جغرافياي روستايي و ناحيه ايتحصيلات رسمي و حرفه اي : محمد حسن مطيعي لنگرودي تحصيلات ابتدايي و متوسطه خود را در دبستان و دبيرستان داريوش لنگرود به پايان رسانيد و براي ادامه تحصيل در مقاطع دانشگاهي، عازم تهران شد.

در سال 1353 از دانشگاه ملي ايران (شهيد بهشتي) موفق به دريافت مدرك كارشناسي در رشته جغرافياي انساني شده و پس از گذشت سه سال اشتغال در ايران، همراه همسر و فرزند عازم كشور فرانسه شد. در سال 1357 به دريافت مدرك فوق ليسانس و در سال 1360 به دريافت درجه دكترا در رشته جغرافيا، گرايش زندگي روستايي و جوامع ناحيهاي از دانشگاه كان فرانسه نايل گرديدهمسر و فرزندان : محمد حسن مطيعي لنگرودي متاهل است.وقايع ميانسالي : محمد حسن مطيعي لنگرودي پس از بازگشت به ايران،در سال 1363 در گروه آموزشي جغرافيا دانشگاه فردوسي مشهد با مرتبه استادياري پايه دو شروع به كار نمود. در سال 1371 به مرتبه دانشياري، و در سال 1378 به مرتبه استادي پايه 16 ارتقاء يافت. در سال 1382 به دانشكده جغرافياي دانشگاه تهران منتقل شد، و در حال حاضر (شهريور 1384) استاد پايه بيست و سه دانشكده جغرافيا دانشگاه تهران ميباشد.مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : مشاغل مورد تصدي محمد حسن مطيعي لنگرودي : مدير گروه جغرافيا دانشگاه فردوسي مشهد به مدت 6 سال (69-1364)؛ معاون پژوهشي دانشكده ادبيات و علوم انساني دانشگاه فردوسي مشهد به مدت 5 سال (80-1375)؛ عضو كميته برنامه ريزي جغرافيا در وزارت علوم و آموزش عالي به مدت 5 سال (69-1365)؛ سرپرست تحصيلات تكميلي دانشكده ادبيات و علوم انساني دانشگاه فردوسي مشهد، به مدت 2 سال (77-1375)؛ عضو شوراي دانشجويي دانشگاه فردوسي مشهد به مدت سه سال (80-1378)؛ عضو شوراي دانشگاه فردوسي مشهد به مدت سه سال (80-1378)؛ عضو هيأت تحريريه مجله جغرافيا و توسعه ناحيهاي، دانشگاه فردوسي مشهد؛ عضو هيأت تحريريه مجله

فصلنامه تحقيقات جغرافيايي؛ عضو هيأت تحريريه مجله پژوهشهاي جغرافيايي دانشگاه تهران؛ عضو هيأت تحريريه مجله جغرافيا و توسعه، دانشگاه سيستان و بلوچستان؛ مدير مسئول مجلة جغرافيا و توسعه ناحيهاي دانشگاه فردوسي مشهد ، مدير قطب علمي مطالعات و برنامه ريزي روستايي، دانشكده جغرافيا دانشگاه تهرانفعاليتهاي آموزشي : تدريس در دوره هاي كارشناسي ،كارشناسي ارشد و دكتري در گروه آموزشي جغرافيا دانشگاه فردوسي مشهد و تهران . دروس تدريس شده در مقاطع كارشناسي، كارشناسي ارشد و دكتري توسط محمد حسن مطيعي لنگرودي به قرار زير است؛ برنامه ريزي روستايي با تاكيد بر ايران، كشاورزي و توسعه پايدار، 1 جغرافياي اقتصادي روستاهاي ايران، برنامه ريزي صنايع روستايي، اقتصاد توسعه با تاكيد بر ايران، انسان، محيط و ايدئولوژي، جغرافياي اقتصادي، جغرافياي روستايي چگونگي عرضه آثار : محمد حسن مطيعي لنگرودي در كنار تدريس به مطالعه و پژوهش مي پردازد كه به چند مورد از تحقيقات و پژوهشهايي كه ايشان مجري آن بودند اشاره مي شود: عملكرد اقتصادي- اجتماعي تعاونيهاي توليد مشاع در دشت مشهد؛ بررسي و شناخت توان اشغالزايي صنايع دستي در نواحي روستايي شهرستان مشهد؛ بررسي اثرات اقتصادي- اجتماعي خدمات برق رساني، در نواحي روستايي بجنورد؛ تنگناهاي توسعه فضايي در روستاهاي درهاي؛ بررسي زندگي روستايي در ايالت كبك كانادا (سفر مطالعاتي سال تحصلي 81-1380)؛ و طرحهاي پژوهشي ديگر. دكتر محمد حسن لنگرودي مطيعي استاد راهنماي بيش از 100، پاياننامه در مقاطع كارشناسي ارشد و دكتري است كه به چند مورد از عنوان از آنها اشاره ميكينم: - رساله دكتري، بررسي تأثير فعاليتهاي عمراني بر تثبيت جمعيت روستايي، آقاي امامعلي عاشري؛ ؛ - رساله دكتري تحليل توزيع فضايي

صنايع در نواحي روستايي شهرستان مشهد، آقاي حسنعلي فرجي سبكبار؛ - رساله دكتري آقاي علياكبر عنابستاني، پايدارسازي اقتصاد روستايي از طريق يكپارچه نمودن توانهاي توليدي كشاورزي؛ - رسالة دكتري آقاي محمود مرادي، با عنوان جايگاه صنايع در فرآيند صنعتي سازي و توسعه روستايي بخش مركزي بيرجند دكتر محمد حسن مطيعي لنگرودي داراي بيش از 34 مقاله چاپ شده در مجلات معتبر دانشگاهي و مجري بيش از 10 طرح پژوهشي است.آثار : nbsp1 برنامه ريزي روستايي با تأكيد بر ايران ويژگي اثر : تاليف- دانشگاهي مشهد،سال 1382؛2 جغرافيا در قرن بيست و يكم، ويژگي اثر : ويراستاري-انتشارات آستان قدس رضوي، سال 1378؛3 جغرافياي اقتصادي ايران (صنايع)، ويژگي اثر : جهاد دانشگاهي مشهد، سال 1384؛4 جغرافياي اقتصادي ايران (صنعت) ويژگي اثر : تاليف - جهاد دانشگاهي مشهد، سال 13765 جغرافياي اقتصادي ايران (كشاورزي) ويژگي اثر : تاليف- جهاد دانشگاهي مشهد، سال 1374؛6 جغرافياي اقتصادي ايران (كشاورزي) ويژگي اثر : انتشارات جهاد دانشگاهي مشهد،سال 1381؛7 جغرافياي اقتصادي خراسان، ويژگي اثر : تاليف _آستان قدس رضوي، سال 13738 روش تحقيق در جغرافيا ويژگي اثر : ترجمه - آستان قدس رضوي، سال 1371؛9 سيماي اقتصادي جهان، ويژگي اثر : ترجمه - انتشارات آستان قدس رضوي، سال 1370؛10 مدلهاي فضايي پهنه بندي و مكانيكي

ويژگي اثر : مقاله -نويسنده : حسنعلي فرجي سبكبار، حسن مطيعي لنگرودي.11 مقالههاي چاپ شده در مجلات معتبر دانشگاهي:: 1- رشد جمعيت در هند، مجله دانشكده ادبيات مشهد، 1363؛ 2- الگوي متدولوژيك در مطالعات روستايي، مجله دانشكده ادبيات مشهد، 1365؛ 3- تحولاتي جديد در جمعيت جهان، مجله رشد آموزش جغرافيا، 1362؛ 4- تراكم جمعيت در ايران، فصلنامه تحقيقات جغرافيايي، 1366؛ 5- تحولات جمعيت در جهان، فصلنامه تحقيقات جغرافيايي، 1366؛ 6- روشهاي كمي در جغرافياي جمعيت، فصلنامه تحقيقات جغرافيايي، 1367؛ 7- خودكفايي جهاني در توليد محصولات كشاورزي، مجله دانشكده ادبيات مشهد،1367؛ 8- عملكرد نظامهاي بهرهبرداري كشاورزي در ايران، مجله دانشكده ادبيات مشهد، 1370؛ 9- عملكرد تعاونيهاي توليد مشاع در دشت مشهد، مجله دانشكده ادبيات مشهد، 1370؛ 10- عمران فضاي روستايي ايران، مجله موسسه جغرافيايي دانشگاه تهران، 1372؛ 11- نگرشي در كاركردهاي جغرافياي اقتصادي، مجله دانشكده ادبيات مشهد، 1372؛ 12- روند رشد جمعيت و مشكلات تامين اشتغال در استان خراسان، مجموعه مقالات دانشگاه سبزوار، 1373؛ 13- نگرشي جغرافيايي در اقتصاد تطبيقي روستاهاي ايران، مجله دانشكده ادبيات مشهد، 1372؛ 14- اهداف جهانگردي در استان خراسان، فصلنامه تحقيقات جغرافيايي، 1376؛ 15- توان اشتغالزايي بخش كشاورزي در سبزوار، مجله دانشكده ادبيات مشهد، 1376؛ 16- بررسي و شناخت توان اشتغالزايي صنايع دستي در نواحي روستايي شهرستان مشهد، مجله دانشكده ادبيات مشهد 1377؛ 17- ضرورت و اهميت تقسيم استان خراسان وروند توسعه ناحيهاي، مجموعه مقالات همايش بررسي راهبردهاي علمي و عملي تقسيم استان خراسان، دانشگاه سبزوار 1376؛ 18- توريسم فرهنگي، بستري براي گفتگوي ملل، همايش رويكرد فرهنگي به جغرافيا، دانشگاه فردوسي مشهد، 1379؛ 19- راهبردهايي در

ارتباط با توسعه و عدالت اجتماعي، مجله دانشكده ادبيات دانشگاه تهران، 1380؛ 20- لنگرود در گذر زمان، نشر سالي، 1380؛ 21- روستا و روستانشيني در ايران، مجلة علوم انساني دانشگاه سيستان و بلوچستان، سال 1380؛ 22- اثرات اقتصادي، اجتماعي شهركهاي صنعتي در نواحي روستايي، فصلنامه تحقيقات جغرافيايي، سال 1380؛ 23- عوامل ركورد صنايع دستي در نواحي روستايي شهرستان مشهد، مجله دانشكدة ادبيات و علوم انساني مشهد، سال 1380؛ 24- روستا و توسعه، همايش توانمنديهاي جغرافيا در برنامهريزيهاي توسعه، گروه جغرافيا دانشگاه آزاد اسلامي واحد مشهد، ديماه 1380؛ 25 مديريت جديد براي نوسازي روستايي- تجربه اروپا و شمال آمريكا، مجلة جغرافيا و توسعة ناحيهاي، سال 1382؛ 26 نگرشي در تحولات اقتصاد روستايي، مطالعه روستاهاي ايالت كبك كانادا، فصلنامة سرزمين، سال 1383؛ 27 روند بهرهبرداري و توسعة منابع آب كشاورزي در ...، مجلة دانشكده ادبيات و علوم انساني دانشگاه فردوسي مشهد، سال 1383؛ 28-Economic-social effects of industrial town in rural development, International conference, Department of Geography, Aligarh Muslim University,Aligarh-202002-INDIA, 3-5 November 2001. 29-The factors of handicraft stagnancy in rural region of Mashhad, International conference, Department of Geography, Banaras University, Varanasi, INDIA, 1-3 December 2001. و مقالات ديگر

برگرفته از كتاب :شرح حال تخصصي استادان و دانشياران كشور (جلد اول)

مطيعي، محمدحسن

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد حسن مطيعي

محل تولد : اهواز

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1342/4/16

زندگينامه علمي

پس از اخذ ديپلم سال 1360 وارد حوزه علميه قم شدم و دروس مقدمات و سطح را تا سال 1369 به پايان بردم. پس از آن وارد درس خارج شده و سال 1370 وارد بخش آموزشي

موسسه در راه حق شدم كه يك دوره كارشناسي معارف اسلامي و فلسفه اسلامي را همزمان با شركت در درس هاي خارج (فقه و اصول) طي نمودم. در سال 1375 با ورود به موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره) تحت اشراف مقام معظم رهبري و به رياست استاد مصباح در دوره كارشناسي ارشد علوم تربيتي مشغول به تحصيل شده و در فروردين سال 1380 از پايان نامه خود دفاع نمودم. در اين مدت همزمان با تحصيل با مركز مطالعات و تحقيقات حوزه در پاسخگويي به سؤالات اخلاقي تربيتي و مشاوره اي نيز همكاري داشتم. پس از دفاع از پايان نامه با بخش پژوهش موسسه امام خميني(ره) در گروه علوم تربيتي با دكتر شاملي پروژه تربيت اخلاقي را مشغول شدم كه متاسفانه بعد از مدتي با پراكنده شدن دوستان همكار اين پروژه ادامه نيافت. پس از آن دوره تربيت مربي اخلاق را در يك سال تحصيلي در موسسه امام خميني(ره) با مديريت استاد دكتر آقا طهراني گذرانده كه حاصل آن دو مقاله تربيتي اخلاقي (اخلاق كاربردي) بود. توضيح اينكه در راستاي فعاليت هاي علمي چند بار مورد تشويق قرار گرفته ام: 1. در ارائه تحقيقي مربوط به درس خارج اصول به استاد محمد رضا مدرسي حفظه الله و اعطاي دوره كتاب جامع السعادات . 2. در پايان دوره كارشناسي از سوي بسيج دانشجويي لوح تقدير و ساعت. 3. در حفظ بخشي از نهج البلاغه در درس آيت الله مكارم شيرازي و اعطاي چند جلد از كتابهاي تفسير موضوعي از سوي ايشان.

مظاهري اصفهاني، علي اكبر

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

علي اكبر مظاهري اصفهاني

محل تولد : تيران استان اصفهان

شهرت

تابعيت

: ايران

تاريخ تولد : 1337/1/4

زندگينامه علمي

در سال 1337 ه.ش در تيران (استان اصفهان) زاده شدم. نامم را «علي» نهادند؛ اما «علي اكبرم» خواندند. اكنون نيز نامم در شناسنامه علي است، اما علي اكبر مي خوانندم. خاندانم متد ين بودند. كار پدر، نانوايي بود و كشاورزي. پدر و مادر هر دو از فاميل «مظاهري» ها هستند. منسوب به جناب حبيب ابن مظاهر _ رضوان الله عليه _ شجره نامه انتسابمان به آن جناب موجود است.نهال خدا دوستي و دين گرايي را كه دست حكمت آفريدگار در وجودم نشانده بود، به دست والدين ام به خصوص مادرم، كه از خاندان روحاني بود، آبياري و باغباني مي شد و پرورش مي يافت و آن فطرت الهي، كه همه آدميان بر مبناي آن آفريده مي شوند، بالنده مي گشت. صوت قرآن پدرم و زمزمه مناجات مادرم، جانم را مي نوازاند.

پنج ساله بودم كه مادرم دستاري بر سرم مي بست و منبري از متكا برايم مي ساخت و مي فرمود كه به گونه عالمان دين بر كرسي خطابه بنشينم و برايش سخن گويم و موعظه نمايم و احكام و معارف شريعت را بيان كنم! تمرين عالم شد نم مي داد.

كلاس اول و دوم ابتدايي را در تيران گذراندم و در هر دو سال شاگرد اول بودم حتي معلممان را در تصحيح درس ها و برخي از امور شاگردان ياري مي كردم.ادامه زندگاني در تيران به خاطر تنگاناي معيشتي بسيار سخت بود و يا ناممكن مي نمود؛ از اين رو همراه خانواده به شهر اصفهان مهاجرت كرديم.

اگر چه از دبستان تيران، گواهي درسي و مدارك لازم

براي ادامه تحصيل در اصفهان را گرفتم اما ادامه تحصيل ممكن نشد زيرا مرا به كار نانوايي گماشتند و حتي فراغت ادامه تحصيل شبانه نيز برايم باقي نماند. همواره عطشناك درس خواندن و مطالعه كردن بودم و در فراغ آن مي سوختم.

چند سال كه بزرگتر شدم به مدرسه شبانه (اكابر) رفتم و هر شب حدود دو ساعت درس خواندم. كلاس سوم را دو ماهه خواندم و چهارم را نخوانده امتحان دادم و به كلاس پنجم رفتم و چند ماهي دوره باقي مانده ابتدايي را به پايان رساندم و باز از ادامه تحصيل بازماندم. هزينه زندگي بيشتر مي شد و پدر پيرتر و مسئوليت من سنگين تر.نوجوان بودم و كار يك مرد را در نانوايي مي كردم و بخشي از هزينه هاي زندگاني را تامين مي نمودم.علاقه به مطالعه همواره همراهي ام مي كرد. اگر چه نه كتاب مناسب و نه فراغت لازم را داشتم اما كتاب هاي گوناگون را به گونه هاي مختلف به دست مي آوردم و مي خواندم. مطالعه كتابم فراتر از سطح تحصيلات مدرسه اي ام بود. و نيز هميشه در صدد يافتن فرصت براي ادامه تحصيل بودم اين شوق و انگيزه هرگز در وجودم خاموش و آرام نشد و هرگز خاموش و آرام مبادا انشاء الله.

پس از حدود يك سال كه نزد برادرم نجاري مي كردم او به ايران بازگشت و من مسوول كارگاه نجاري شدم اما دل و انديشه ام به سوي مدرسه بود. كم كم اهداف و انديشه هايم را با سرپرست حوزه عمليه آنجا (كه در بيوگرافي تفصيلي، درباره او سخن خواهم گفت) در ميان گذاشتم و از

او ياري طلبيدم. وي راهنمايي و مساعدت كرد و من كارگاه نجاري را كه حدود يك و سال و نيم اداره كرده بودم به كساني واگذار كردم و به حوزه علميه در آمدم و طلبه شدم! نانوا، نجار، طلبه! و الحمد لله نانوايي، نجاري، طلبگي! و الحمد لله.

سال 1356 بود نزد يك شهادت حاج آقا مصطفي خميني، و من پس از حدود هشت سال نانوايي و دو سال و نيم نجاري، اكنون محصل علوم اسلامي شده بودم و به قلمرو آرماني اهدافم وارد شده بودم. درسها و مطالعاتم گام هايي بودند به سوي كلمه كمال و رسيدن به وصال و وصول به مقصود عالم شدن، نويسنده شدن، سخنران شدن، و از همه بالاتر، تكامل اخلاقي و معرفتي و نيل به قرب الهي.

درس ها و نيز مدرسان آنجا هم عربي بودند و هم فارسي و من نيز هم فارسي مي دانستم و هم عربي. آن مدت كه در كويت كار مي كردم مكالمه عربي را فرا گرفتم و كمي ينز خواندن و نوشتن عربي را. از اين رو هم درس هاي عربي را مي خواندم و هم درس هاي فارسي را. هم به درس استادان عرب مي رفتم و هم به درس استادان فارسي. درس ها و كتاب هايي كه به درس در آن حوزه خواندم برخي شان مطابق برنامه هاي درسي حوزه هاي علوم اسلامي در ايران بود و برخي ديگر شان متفاوت بود. مثلا كتا ب ها و درس هاي «شرايع الاسلام»، «العروة الوثقي» «المنهاج، في قواعد و الاعراب» ، «التدبر في القرآن»، جزو دروس اصلي حوزه هاي علميه ايران نبود و نيست اما

از درس هاي اصلي حوزه علميه كويت بود و ما مي خوانديم و برخي از درس هاي حوزه هاي ايران نيز در حوزه كويت، تدريس و خوانده نمي شد. هم در مواد درسي و هم در شيو ه هاي درسي، تفاوت هايي و اشتراك هايي ميان حوزه كويت و ايران بود (كه بايد در مجالي ديگر بيان شود)

نهضت اسلامي خيز برداشت و بر اثر حوادث پس از شهادت حاج آقا مصطفي خميني كوره انقلاب اسلامي داغ و داغتر شد. ما كه كويت بوديم و به نجف نزديكتر بوديم و نيز محدوديت هاي ايرانيان را كمتر داشتيم گاهي مي شد كه زودتر و آسانتر به نجف وصل مي شديم و سفيران امام خميني راحت تر به ما مي رسيدند و آقاي سيد عباس فهري كه نماينده حضرت امام در كويت بود بي مشكل و يا با مشكل كمتر با امام ارتباط مي گرفت و به ما مي رساند.من وظيفه انقلابي خويش را در ميان ايرانيان مقيم كويت، ايفا مي كردم در منازل كارگران مي رفتم براي شان جلسه مي گذاشتم. محصولات انقلابي (كتاب، بيانيه، اعلاميه، نوار ...) به آنان مي رساندم. كار آساني نبود زيرا برخي از ايرانيان در كويت به خاطرضعف فرهنگ و نيز تعصب به مملكت خويش و به هم آميختن وطن دوستي با شاه دوستي به آساني به نهضت اسلامي نمي پيوستند و از حكومت پهلوي نمي بريدند. گاه مي شد كه مرا طرد مي كردند و از خود مي راندند، و حتي تهديد به مرگم مي كردند اما من كه تكليف خويشتن را مي شناختم و علل قصور و تقصير آنان را

نيز مي دانستم، به گونه هاي گوناگون ادامه طريق مي دادم، تا آنكه خداوند، نصرت و فتح خويش را كرامتمان فرمود و طليعه پيروزي نمايان گشت و سپاس خداي را كه عكس منحوس شاه ملعون به دست من از سر در سفارت ايران دركويت كنده شد و تمثال مبارك امام خميني _ سلا م الله عليه _ به جاي آن نصب گرديد.

مظاهري، علي اكبر

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

علي اكبر مظاهري

محل تولد : تربت حيدريه

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1323/7/1

زندگينامه علمي

پس از تلمذ جامع المقدمات نزد عمويم با تشويق ايشان و رضايت پدرم در اطاق پسر عمويم واقع در مدرسه نواب مشهد مقدس ساكن شدم و از 1335 تا 1363 تحصيلات و فعاليت علمي اينجانب به شرح زير است :

1. از 1335 تا 1338 تمام كتاب سيوطي و مطول و باب اول و چهارم كتاب مغني و حاشيه ملا عبد الله را نزد اديب نيشابوري تلمذ نمودم و در ايام تعطيلات حوزه شرح قطر را نزد يكي از فضلا تلمذ نمودم .

2. از 1338 تا 1340 لمعتين را نزد مرحوم ميرزا احمد حسيني ، مدرس رسمي حوزه و معالم الاصول و بحث الفاظ قوانين ميرزاي قمي را نزد مرحوم ميرزا محمد اشكذري ، مدرس مدرسه نواب تلمذ نمودم .

3. از 1340 تا 1345 مكاسب و رسائل شيخ انصاري (ره) و كفايتين مرحوم آخوند خراساني (ره) را نزد مرحوم آيت الله حاج شيخ كاظم دامغاني ،در مشهد مقدس تلمذ نمودم .

4. از 1345 تا 1353 خارج فقه و اصول مرحوم آيت الله سيد محمد هادي ميلاني شامل كتاب زكات و خمس و

بيع و خيارات و مكاسب محرمه كتاب مكاسب و شامل جلد دوم كفايه را تلمذ نمودم . به دستور معظم له از شاگردان جزوه درسي سالانه دريافت و نمره داده مي شد .

5. از 1345 تا 1355 تفسير قرآن كريم و درس معارف آن را نزد مرحوم آيت الله ميرزا جواد آقا تهراني (ره) و شرح منظومه حاج ملا هادي سبزواري همراه با بيان معارف مكتب تفكيك را نزد مرحوم حاج شيخ عبد النبي كجوري (ره) تلمذ نمودم .

6. از 1347 تا 1351 جلد اول اسفار اربعه و جلد اول و سوم شرح اشارات شيخ الرئيس را نزد شيخ علي تهراني (كه متاسفانه بعد از انقلاب به منافقين پيوست) تلمذ كرده ام .

7. از 1350 تا 1356 خارج فقه (كتاب طهارت و صلوه و حج) و خارج اصول (جلد اول كفايه الاصول) نزد آيت الله حاج ميرزا علي فلسفي ، نزيل مشهد مقدس تلمذ نمودم.

8. از 1356 تا 1363 به حوزه علميه قم انتقال يافتم و مقيم قم شدم و خارج فقه و اصول را از محضر آيت الله حاج رجبعلي وحيد خراساني تلمذ نمودم هر چند در اين دوران مشابه ساير طلاب و اقشار مختلف در تظاهرات و تبليغ مسائل مربوط به انقلاب به شهرها اعزام مي شدم .

9. از 1358 تا 1363 كتاب نفس و قسمتي از الهيات شفا را نزد آيت الله حسن زاده و جلد ششم و هشتم اسفار اربعه را نزد آيت الله جوادي آملي تلمذ نمودم .

10. از 1362 پس از بازگشايي دانشگاهها با اصرار حجة الاسلام لاري ، دكتر احمد احمدي نماينده امام راحل و عضو شوراي انقلاب

فرهنگي در آن زمان و با هدف تدريس معارف اسلامي به دانشگاه كشيده شدم و از اين تاريخ تا 1378 به ترتيب در دانشگاه تربيت مدرس و دانشگاه تربيت معلم تهران و دانشگاه صنعتي شريف و دانشگاه علوم اراك و دانشگاه علوم پزشكي اين شهر و دانشگاه آزاد اسلامي واحد اراك به تدريس معارف براي دوره هاي كارشناسي و كارشناسي ارشد اشتغال داشته و دارم .

11. در اوقات حضور در اراك با سپاه و با كاركنان استانداري و مركز ماشين سازي اراك همكاري تدريسي و تبليغي مستمر داشته ام .

12. از 1378 پس از موفقيت در امتحانات كتبي و شفاهي خبرگان بي مدرك و دفاع از رساله دكتري تحت عنوان «حدوث و قدم جهان در آثار ميرداماد» در دانشگاه آزاد اسلامي واحد قم استخدام شدم و اكنون در اين واحد دانشگاهي استاد يار و عضو هيئت علمي تمام وقت مي باشم . در خاتمه لازم به ذكر است كه همكاري تدريس اينجانب با اين واحد دانشگاهي از 1371 شروع و تا كنون ادامه دارد .

مظفر، محمدحسين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد حسين مظفر

محل تولد : بصره عراق

شهرت

تابعيت : عراق

تاريخ تولد : 1332/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب محمد حسين مظفر فرزند يحيي در سال 1973 ميلادي مقطع دبيرستان را به اتمام رساندم، سپس وارد دانشكده «اداره و اقتصاد» دانشگاه مستنصريه بغداد و پس از آن به دانشگاه بصره منتقل شدم، و در سال 1977ميلادي مدرك ليسانس مديريت و حسابداري دريافت كردم و در همين سال در مرحله كارشناسي ارشد بيمه به عنوان نفر اول در دانشكده مديريت و اقتصاد دانشگاه بغداد و در حدود سال 1980

ميلادي كامل كردم مرحله كارشناسي ارشد.و ممانعت حزب بعث از معرفي اينجانب به عنوان فارغ التحصيل سپس وارد حوزه علميه نجف به ارشاد مرحوم شهيد صدر و پايان نامه بيمه نزد ايشان ماند. در مدرسه دارالحكمه مرحوم حكيم زير نظر شهيد محمد حسين حكيم مقدمات را خواندم و نيز درس اخلاق را نزد مرحوم شهيد سيد صاحب حكيم و بعد از شهادت مرحوم صدر به ايران پناهنده شدم و وارد حوزه علميه قم و به خاطر شرايط منفي سال هاي سال ترك درس كردم و سپس به دروس حوزوي بازگشتم. در سال 1377 در كارشناسي ارشد علوم قرآني دانشگاه رضوي قبول شدم و در سال 1382 ش فارغ التحصيل شدم و در اين مدت مشغول به پژوهش و تحقيق در پژوهشگاه دانشگاه رضوي و قبل از اينكه فارغ التحصيل بشوم پيشنهاد به راه افتادن درس صحيفه سجاديه در مرحله كارشناسي را دادم و جواب از وزارت علوم مثبت آمد و صحيفه سجاديه را تدريس كردم. در همان دانشگاه به مدت چهار ترم همچنين تدريس اصول فقه و فقه اللغه و صرف ساده به حوزه علميه قم سپس باز گشتم و وارد درس خارج شيخ وحيد در اصول و فقه و در سال دوم ادامه درس اصول وحيد و در فقه خدمت استاد مكارم شيرازي.

مظفري قزويني، محمد

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد مظفري قزويني در سال 1304 در شهر قزوين متولد گرديد. پس از دوران كودكي در سن بيست سالگي وارد حوزه ي علميه قزوين شد و حدود شش سال به تحصيل در اين حوزه پرداخت. سپس جهت تحصيل به قم رفته و درحوزه علميه اين شهر وارد شد. پس از

بهره بردن از محضر درس اساتيد درس اين حوزه به نجف اشرف رفته و محضر درس بزرگان آن سامان را درك نمود. آيت الله مظفري قزويني پس از آنكه تحصيلات خود را به پايان برد به تدريس و تاليف و اقامه ي نماز جماعت و بيان مسائل و احكام دين را به عهده گرفت.گروه : علوم انساني رشته : الهيات و معارف اسلامي والدين و انساب : محمد مظفري قزويني فرزند ملا ابراهيم آقا بابايي ، در سال 1304 ديده به جهان گشود.تحصيلات رسمي و حرفه اي : محمد مظفري قزويني پس از دوران كودكي در سن بيست سالگي وارد حوزه ي علميه قزوين شد و حدود شش سال به تحصيل در اين حوزه پرداخت. سپس جهت تحصيل به قم رفته و درحوزه علميه اين شهر وارد شد. پس از بهره بردن از محضر درس اساتيد درس اين حوزه به نجف اشرف رفته و محضر درس بزرگان آن سامان را درك نمود.خاطرات و وقايع تحصيل : محمد مظفري قزويني هنگام تحصيل در نجف اشرف به سبب بروز برخي مشكلات، مجبور به بازگشت به ايران گرديد.استادان و مربيان : محمد مظفري قزويني مقدمات را نزد آخوند ملا علي مطهري ، متوسطه را نزد شيخ مهدي قاضي و آنگاه سطوح عاليه را نزد آيت الله العظمي حاج سيد ابوالحسن رفيعي قزويني فراگرفت. استادان وي در حوزه علميه ي قم آيت الله حاج سيد حسين بروجردي و آيت الله سيدشهاب الدين الحسيني مرعشي بود. مظفري همچنين در حوزه علميه ي نجف نزد اساتيدي چون: آيت الله حاج سيد محسن حكيم ، آيت الله حاج سيدمحمود شاهرودي ، امام

خميني ( ره ) ، آيت الله حاج سيد ابوالقاسم خويي تلمذ نمود.فعاليتهاي آموزشي : محمد مظفري قزويني پس از آنكه مقام علمي خود را به مرتبه اي رساند كه توانست ، دانش خود را به ديگران منتقل نمايد ، در حوزه علميه قم به تدريس پرداخت. او سپس به نجف رفته و علاوه بر تحصيل به تدريس نيز پرداخت ، سپس به زادگاه خود قزوين بازگشت و فعاليت هاي آموزشي خود را در اين شهر دنبال نمود.ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : محمد مظفري قزويني پس از آنكه تحصيلات خود را به پايان برد به تدريس و تاليف و اقامه ي نماز جماعت و بيان مسائل و احكام دين را به عهده گرفت.آثار : اسلام و فلسفه احكام ويژگي اثر : دردو جلد2 اسلام و قانون بردگي ، اصطلاحات منطقي ، البلغه في بلوغ المراه ، الشيعه و السنه ويژگي اثر : اين كتاب به زبان عربي مي باشد6 الفوائد الرجاليه ، القطره في فضائل علي عليه السلام ، ايضاح الحجه في شرح العروه ويژگي اثر : در 8 جلد9 پرسش ها و پاسخ ها ويژگي اثر : دردو جلد10 حرمت بازي شطرنج ، خاتميت آخرين پيامبر ، خلاصه البيان في احوال شاه زمان ، دانستنيهايي از قرآن ويژگي اثر : اين كتاب به زبان عربي مي باشد14 رساله در اثبات صانع تعالي ، رساله در خلقت بهشت و

جهنم ، شهادت ثالثه در اذان و اقامه ، طيبات ، قرباني در مني

منابع زندگينامه :فرزانگان علم و سخن قزوين ، تحقيق و گردآوري: رضا صمدي ها ، قزوين: بحر العلوم

مظلومي، رجبعلي

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

رجبعلي مظلومي ، فرزند استاد محمدحسين در سال 1306 شمسي در نيشابور پا به عرصه ي وجود گذاشت. دوران تحصيل خود را در نيشابور ، مشهد و سپس در تهران طي كرد. در دوره ي ابتدايي و متوسطه پي به هنر نقاشي برد و كارهايي در زمينه ي هنرهاي تصويري انجام داد. آنگاه به علت فقر مالي در دخانيات مشغول به كار شد و در كنار آن ، در مقطع كارشناسيِ دانشگاه تهران مشغول به تحصيل شد. سپس به پيشنهاد دكتر معين ، دوره هاي كارشناسي ارشد و دكترا را پي گرفت و در رشته هاي فلسفه محض ، روان شناسي و ادبيات فارسي فارغ التحصيل شد.دكتر مظلومي در دوران فعاليت هاي دانشگاهي اش ، دو مركز تحقيقاتي تأسيس كرد. همچنين دانشكده هنر دانشگاه تربيت مدرس ، توسط ايشان تأسيس و بنياد نهاده شد. او سمت استادي را در دانشگاه هاي تهران ، شهيدبهشتي ، صنعتي شريف تهران ، صنعتي اصفهان ، تربيت مدرس و مجتمع دانشگاه هنر عهده دار بود. دكتر رجبعلي مظلومي سرانجام پس از سه سال در 21 مهر 1377 به لقاي محبوب شتافت.

گروه : علوم انساني

رشته : زبان و ادبيات فارسي

والدين و انساب : رجبعلي مظلومي ، فرزند استاد محمدحسين مي باشد.

اوضاع اجتماعي و شرايط زندگي : رجبعلي مظلومي ، در دو سالگي پدرش را از دست داد.

تحصيلات رسمي و حرفه اي :

رجبعلي مظلومي ، دوران تحصيل خود را در نيشابور ، مشهد و سپس در تهران طي كرد. در دوره ي ابتدايي و متوسطه پي به هنر نقاشي برد و كارهايي در زمينه ي هنرهاي تصويري انجام داد. آنگاه به علت فقر مالي در دخانيات مشغول به كار شد و در كنار آن ، در مقطع كارشناسيِ دانشگاه تهران مشغول به تحصيل شد. سپس به پيشنهاد دكتر معين ، دوره هاي كارشناسي ارشد و دكترا را پي گرفت و در رشته هاي فلسفه محض ، روان شناسي و ادبيات فارسي فارغ التحصيل شد. رساله ي دكتراي ايشان ، « تصحيح متن شرح فصوص الحكم باباركن الدين شيرازي » بود كه توسط مؤسسه ي مطالعات اسلامي چاپ شد و پروفسور لندلت ، همين كتاب را به عنوان متن درسي در دانشگاه مگ گيل كانادا تدريس مي كرد.

استادان و مربيان : رجبعلي مظلومي از اولين سال تحصيل خود ، معلم نقاشي داشت . او بعد ها به شاگردي استاد مويد پردازي در آمد و از آنجايي كه مويد پردازي شاگرد كمال الملك بود بنابراين مظلومي را نيز مي توان شاگرد باواسطه كمال الملك محسوب كرد

زمان و علت فوت : رجبعلي مظلومي ، در 21 اسفند 1374 در اثر سكته ي مغزي به بيمارستان منتقل و سرانجام پس از سه سال در 21 مهر 1377 به لقاي محبوب شتافت.

فعاليتهاي آموزشي : رجبعلي مظلومي ، سمت استادي را در دانشگاه هاي تهران ، شهيدبهشتي ، صنعتي شريف تهران ، صنعتي اصفهان ، تربيت مدرس و مجتمع دانشگاه هنر عهده دار بود.

مراكزي كه فرد از بانيان آن به شمار مي آيد

: رجبعلي مظلومي در دوران فعاليت هاي دانشگاهي اش ، دو مركز تحقيقاتي تأسيس كرد. همچنين دانشكده هنر دانشگاه تربيت مدرس ، توسط ايشان تأسيس و بنياد نهاده شد.

ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : رجبعلي مظلومي ، به زبان هاي فرانسه و عربي آشنايي كامل دارد. مطالعات متنوع و گسترده ي او در زمينه هاي: قرآن شناسي ، حديث شناسي ، حكمت و عرفان ، تاريخ و هنر اسلامي و به ويژه امور تربيتي منجر به نگارش بيش از يكصد جلد كتاب و پانصد مقاله در طول نزديك به نيم قرن تلاش و پژوهش گرديد.

آرا و گرايشهاي خاص : رجبعلي مظلومي معتقد است كه عاملي كه بتواند آن ماديت را به معنويت بدل كند و بالطافت حتي با اقتصاد خيلي خوب ، قسمت عمده اي از مسايل زندگاني مارا حل كند فقط هنر است . وي اعتقاد دارد كه هنر فقط درزمينه آزاد و آزاده مي تواند ابراز وجود كند چون اصلاآب هنر از آزادي است . وي بر اين باور است كه كساني كه يكسره عينبت هاي را به وسيله ابزارهاي هنر ي طرح مي كند ، گرچه زحمت مي كشند ،اما كارشان را هنر صنعتي مي دانيم ونه هنر هنر مندي . او معتقد است كه هنر هنرمند آن است كه تنها براي فرهنگ بهتر و ارتقاي فهم فرهنگي يك جامعه و اصولا براي مجموعيت لايق يك جامعه و براي قدرت والاتر همين مجموعيت كار كند . ازاين جهت او هنر مند را هميشه آينده بين مي داند .

--------------------------------------------------------------------------------

آثار :

1 آموزش فن سخن گفتن

ويژگي اثر : برداشتي از كتاب « راه و رسم سخن گفتن ».

2 ارمغان مور

3 با تربيت مكتبي آشنا شويم

4 بازنگري بر فعاليت هاي بدني

5 بياييد به حرف بچه هايمان گوش كنيم

6 پژوهشي پيرامون آخرين كتاب الهي

7 تربيت از ديگاه معصومين (ع)

8 تربيت معنايي انسان

9 تفسير شيعه

10 جوان و دين

11 چرا امام حسن (ع) صلح را پذيرفت ؟

12 چه كسي با چه نوع شخصيتي ، كدام شغل را انتخاب مي كند ؟

13 حاشيه بر هنر چيست ؟

14 در مسير نور تا خورشيد يا سير رسالت با جوهره ي ولايت در بستر تشيع

15 درس هاي رمضان ( تفسير قرآن )

16 دولت عدل الهي ؛ درباره ي دولت امام زمان (عج)

17 راه و رسم سخن گفتن

18 رهبر آزادگان ؛ درباره ي امام حسين (ْع)

19 روابط شايسته در ورزش تربيتي

20 روزنه اي به باغ بهشت يا هنر در راستاي انقلاب اسلامي

ويژگي اثر : در دو مجلد.

21 زنانِ بافضيلت

22 سخنراني را توانا شويم

23 سرگذشت قرآن

24 سير تاريخي قرائت

25 سينما ، اخلاق ، تجربه

26 شوراي اسلامي

27 علوم قرآن

ويژگي اثر : در پنج مجلد.

28 علي (ع) معيار كمال

29 فهم قرآن

ويژگي اثر : در دو مجلد.

30 كتابشناسي اسلامي

31 كليدهاي تربيتي و تعليمي براي اولياي تربيتي

32 گامي در مسير تربيت اسلامي ( از كودكي تا بلوغ )

33 گامي در مسير تربيت اسلامي ( مباني تربيتي )

34 مؤمن كيست و ايمان چيست ؟

منابع زندگينامه :

مجله ي آينه ي ميراث ، سال اول ، شماره ي 2 ، سال 1377 _ مجله ي آينه ي پژوهش ، سال نهم ، شماره ي پنجم ، شماره ي پياپي 53 ، آذر و دي 1377

مظهري، محمدحسن

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمدحسن مظهري

محل تولد : دامغان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1346/1/1

زندگينامه علمي

تحصيلات

كلاسيك از دبستان تا دبيرستان در رشته علوم تجربي تا سال 1365 را در شهرستان دامغان گذراندم. تحصيلات حوزوي را از سال 1365در حوزه علميه قم شروع كرده و پس از اتمام سطح هم اكنون حدود 6 سال دروس خارج فقه و اصول شركت نموده ام . در درس تفسير حضرت آية الله جوادي آملي حدود 8 سال شركت كردم. 5 سال نيز در مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره) در قم در رشته كارشناسي ارشد الهيات و معارف اسلامي تحصيل نموده و پس از تدوين پايان نامه به اخذ مدرك كارشناسي ارشد الهيات و معارف اسلامي موفق گرديدم . از سال 1381تا 1385 تاكنون در مركز پژوهشهاي اسلامي صدا و سيما ايران به ارزيابي، بررسي طرح و مشاوره پژوهش مشغول مي باشم و تاكنون ده ها كتاب و جزوات پژوهشي با نظارت اينجانب به چاپ رسيده است.

معتقدي، عباس

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عباس معتقدي

محل تولد : يزد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1340/10/1

زندگينامه علمي

اينجانب عباس معتقدي در سال 1340 در شهر يزد متولد شدم و در سال 1356 وارد حوزه علميه شهر محل تولد خود شدم پس از تحصيلات دوره راهنمايي و در سال 1358 وارد حوزه علميه قم شدم و تا سال 1361 در اين حوزه به تحصيل اشتغال داشتم از سال 1362 تا شهريور 1365 در نهضت سواد آموزي شهرستان مهريز يزد مشغول خدمت شدم و از مهرماه 1365 تا كنون در حوزه علميه قم به تحصيل اشتغال دارم- در سال 1369 دوره سطح حوزه را به اتمام رسانيده و در همان سال در دروس خارج فقه و اصول

آية الله مكارم شيرازي حضور يافتم.طي اين مدت در محضر آيت عظام مكارم، سبحاني، خاتم يزدي و تبريزي بهره بردم. در سال 1369 و 1370 در دوره زبان عربي در دفتر تبليغات حوزه علميه قم شركت نمودم و با اين زبان در ابعاد مكالمه، ترجمه، سخنراني و انشاء كاملا آشنا شدم. طي سالهاي 72 و 73 در مركز تخصصي تبليغ شركت نمودم كه دوره چهار ساله آن را نيمه تمام به خاطر وجود مشكلاتي رها نمودم.

در سال 1373 و 1374 به مدت يك سال در معاونت امور شهرستانهاي مركز هدايت حوزه علميه قم مشغول خدمت شدم ، و پس از يك سال همكاري، بنا به دعوت برخي از دوستان، در سازمان حوزه ها و مدارس علميه خارج از كشور مشغول به كار شدم كه همكاري با اين سازمان تا كنون استمرار دارد. طي مدت همكاري با سازمان سه نوبت به عنوان مدير حوزه هاي دار التحصيل در شهر كيكو ماي تا نزانيا، حوزه علميه رسول اكرم(ص) كشور نيجر و مهد امام جعفر صادق عليه السلام سودان و چند نوبت نيز به عنوان سرپرست موقت اعزام شدم و جمعاً حدود پنج سال به صورت متناوب در آن كشورها به امر مديريت مراكز ياد شده و نيز تدريس برخي از مواد درسي حوزوي و همچنين ترويج و تبليغ مذهب اهل بيت(عليه السلام) اشتغال داشته ام. بيش از دو سال است كه در فضاي وب اينترنت كه به عقيده برخي به عنوان قاره ششم مطرح شده، به وبلاگ نويسي مشغول هستم و به رغم فرصت اندك وبلاگهايي با عناوين كشكول، شيعه و اتهامات، و الشيعه و التهم كه

آخري به زبان عربي است را راه اندازي نموده ام.همچنين سايت الشيعه نت www.shiahnwt.com در دست راه اندازي است كه همچنان فرصت تكميل آن به دست نيامده است اما پس از ثبت دومين و خريد فضاي يكصد مگابايت آمان راه اندازي مي باشد.

معدل، قاسم

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

قاسم معدل

محل تولد : نجف اشرف

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1341/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب در شهر نجف اشرف در خانواده اي متعهد و فرهنگي چشم به دنيا گشودم. همراه با ساير افراد خانواده صبح ها در جلسات درسي فقه (رساله عمليه)، اخلاق، تفسير و غيره كه توسط پدر اينجانب تدريس مي شد شركت مي كردم. تحصيلات ابتدايي (1347 _ 1353 ) و راهنمايي (1353 _ 1356) با موفقيت پشت سر گذراندم كه همزان با آن پاره اي از تحصيلات حوزوي نزد محقق عزيز جناب آقاي سيد محمد حسين رضوي كشميري شروع كرده بودم. اما بعد از مدت كوتاهي به علت شرايط نامساعد حاكم بر كشور عراق مجبور به ترك آن شده ام.

در سال 1359 تحصيلات دبيرستاني خود را به اتمام رسانده ام و موفق به گرفتن مدرك ديپلم شده ام.با به دست آوردن مدرك ديپلم و پيروزي انقلاب اسلامي ايران اينجانب سعي بر اين داشته ام كه به تحصيلات حوزوي و كلاسيك (دانشگاهي) خود در ايران ادامه دهم اما با آغاز جنگ عليه ايران توسط رژيم سابق عراق (صدام) ، دولت عراق اينجانب را از خروج به خارج عراق ممانعت كرد كه با توجه به اين امر و به جهت امتناع از مشاركت در جبهه هاي جنگ عراق عليه كشور مسلمان ايران

وارد تحصيلات كارداني دررشته تاسيسات شده ام كه در سال 1361 ه.ش آن را به اتمام رسانيده و در اواخر سال 1362 با تلاش هاي بسيار موفق به ورود كشور جمهوري اسلامي ايران از راه غرب شده ام كه بلافاصله ضمن اشتغال در تقويم متون كتاب هاي منتشر شده معاونت روابط بين الملل سازمان تبليغات اسلامي تحصيل حوزوي خود را در مرحله مقدمات با مطالعه كتاب هايي مانند المنطق ، شرح ابن عقيل و ساير كتب درسي آغاز نموده ام و تا سال 1364 ادامه داشت.

در سال 1364 كتاب هاي معالم الدين و شرح لمعه را نزد استادان بزرگوار مقدس و رحيمي تلمذ نموده ام.

جهت ادامه تحصلات خود در سطوح عاليه در سال 1366 وارد دانشسراي علوم اسلامي كه تحت نظر آيت الله سيد محمود هاشمي شاهرودي (دام ظله) بود شده ام كه درس هاي معارف القرآن و بحث هاي اقتصادي و نزد استاد حضرت آيت الله هاشمي شاهرودي، فقه مقارن نزد حضرت آيت الله شيخ ابراهيم جناتي، مكاسب شيخ نزد اساتيد بزرگوار آيت الله راضي، سيد عليرضا حائري و شيخ حسن جواهري، اصول (كفايه و حلقه سوم) نزد آيت الله شيخ باقر ايرواني و فلسفه نزد آيت الله سيد كمال حيدري خوانده ام.با اتمام سطوح عاليه سال 1371 در بحث خارج اصول حضرت آيت الله هاشمي شاهرودي و بحث خارج فقه حضرت آيت الله سيد كاظم حائري شركت داشته ام.

همچنان در سال هاي 1372 _ 1374 در حلقه مباحثه خصوصي بحث هاي فقهي تحت نظارت حضرت استاد بزرگوار جناب شيخ باقر ايرواني و در حلقه مباحث بحث هاي اصولي براي مدتي كوتاهي تحت نظارت

استاد بزرگوار جناب شيخ محمد هادي آل راضي شركت داشته ام.از اوايل تحصيل خود و همزمان با ادامه تحصيلات با موسساتي مانند سازمان تبليغات اسلامي، دانشكده امام حسين(ع) قم، انتشارات دارالقلم، مجله التوحيد، نمايندگي ولي فقيه همكاري علمي داشته ام.

در سال 1372 مسئوليت تدوين متون درسي مدارس خارج از كشور سازمان تبليغات اسلامي بعهده داشته ام و از سال 1374 با موسسه دائره المعارف فقه اسلامي تحت نظارت رهبر انقلاب آيت الله خامنه اي و به رياست آيت الله هاشمي شاهرودي (دام ظلهما) شروع به همكاري نموده ام كه تا بحال ادامه دارد و در اين مدت مسووليت هايي مانند سرگروهي جلدهاي 3، 8 موسوعه الفقه السلامي عضو شوراي تحقيقات، و عضو هيات علمي موسسه دائره المعارف بعهده داشته ام. همچنين اينجانب در سال 1376 به عضويت هيئت تحريريه فصلنامه فقه اهل بيت (ع) درآمده ام.

معرفت، محمدهادي

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

شيخ محمدهادي معرفت در سال1309 ه_.ش در شهر كربلا فرزندي ديده به جهان گشود كه نام وي را «محمدهادي» گذاشتند.گروه : علوم انسانيرشته : الهيات و معارف اسلاميوالدين و انساب : پدر محمدهادي شيخ علي،فرزند ميرزا محمدعلي از نوادگان شيخ عبدالعالي ميسي اصفهاني بود كه به اتفاق والدين و ديگر اعضاي خانواده در سال1290 ه_.ش از سده اصفهان به كربلاي معلّي مهاجرت كرد. شيخ علي دانشمند وخطيبي توانا و مورد احترام مردم كربلا بود كه پدرانش تا سه قرن همگي از سلسله جليله روحانيت بودند.مادرِ استاد «سيد زهرا» دختر سيدهاشم تاجر رشتي و متوطن در كربلا بود.تحصيلات رسمي و حرفه اي : «محمدهادي» از سن پنج سالگي براي كسب سواد به مكتب خانه شيخ باقر اصفهاني فرستاده شد.

آنگاه مقدمات علوم اسلامي را نزد پدر فرزانه خود و تني چند از اساتيد معروف نظير حاج شيخ اكبر نائيني، سيد سعيد تنكابني، شيخ محمد حسين مازندراني، سيدمرتضي قزويني و سيد محمد شيرازي فراگرفت.مبادي فلسفه و دورههاي فقه و اصول تا سطوح عاليه را در كربلا و نزد پدر بزرگوار و برخي از اساتيد بزرگ بهره گرفت و خوشهچين معارف الهيه شد.استاد معرفت در آغاز سال1340 ه_.ش و پس از فوت پدر بزرگوارشان _رحمه اللّه عليه_ به منظور تكميل تحصيلات و رفعت هر چه بيشتر بناي دانش خويش همراه با خانواده به نجف اشرف مهاجرت كردند.در اين سالها نجف اشرف منزلگاه اساتيد فرهيخته و آيات عظامي همچون سيد محسن حكيم، سيد ابوالقاسم خويي، ميرزا باقر زنجاني، شيخ حسين حلّي، سيدعلي فاني اصفهاني و اخيراً حضرت امام خميني _ قدسسره _ هم بود؛ استاد فرصت بهرهگيري از اين گلستان معرفت را قدر دانسته از هر گلي شهدي نوشيد و مجمع فضائل خوبان شد.خاطرات و وقايع تحصيل : انگيزه حضرت استاد در روآوردن به پژوهشهاي قرآني را از قلم معظمله استفاده ميكنيم:هنگام مراجعه و مطالعه براي آمادگي تدريس تفسير به حقيقت تلخي برخورد كردم و آن، فقدان بحث زنده پيرامون مسائل قرآني، در كتابخانه هاي فعلي تشيع بود.اين برخورد تلخ از آنجا بود كه براي تهيه مقاله اي پيرامون مسأله «ترجمه قرآن»، به كتابخانه تخصصي قرآن مراجعه ميكردم و در اين زمينه كتابهاي زيادي كه برخي در دو مجلد و نيز رساله ها و مقالات بسياري از مصر و غيره در اختيار بود كه دانشمندان معاصر آن ديار نوشته بودند، ولي در حوزه نجف جز يك برگ

اعلاميه حضرت آيت اللّه شيخ محمد حسين كاشف الغطاء چيز ديگري نيافتم.اين امر بر من گران آمد و مرا بر آن داشت كه در زمينه مسائل قرآني به طور گسترده، ديدگاههاي دانشمندان گذشته و حال مكتب را روشن و عرضه كنم، نتيجه آن تلاش پيگير هفت مجلد «التمهيد» و دو مجلد «التفسير و المفسرون» گرديد. در نوشته اخير تكميل«مافاتِ» نوشته«محمدحسين ذهبي» مصري را انجام دادم كه به ناحق جايگاه تشيع را در حيطه قرآني ناديده گرفته بودم.فعاليتهاي ضمن تحصيل : سال1351 ش حكمت الهي اقتضا كرد تا عدو سبب خير شود و استاد از عراق به ايران مهاجرت نمايد حكومت بعث عراق دستور بازگرداندن ايرانيان مهاجر را از عراق صادر كرد و استاد فرزانه حاج شيخ محمدهادي معرفت با كولهباري از فضل و دانش به اتفاق خانواده رهسپار ايران و ساكن قم شد.اين فاضل جوان در بهار42 سالگي، فرصت حضور در درس اصول ميرزا هاشم آملي_ رحمه اللّه عليه _ را كه از شاگردان مبرز آغا ضياء عراقي بود، غنيمت شمرد و از خرمن دانش آن پير فرزانه خوشه هاي معرفت چيد.و به اين ترتيب شخصيت علمي محقق فرهيخته، استاد معرفت شكل گرفت و دوران طولاني بهره گيري علمي از اساتيد برجسته و ممتاز حوزه هاي علميه كربلا، نجف اشرف و قم، از او مجتهدي مسلط بر مباني فقهي، اصولي ساخت كه روح دانشاندوزي را با جديت، تلاش، نوآوري، شجاعت در ابراز عقيده، توجه به آراي سلف در كنار نقد و بررسي آنها، نخبه گويي و حذف زوائد و تأمل در مسائل مهم، همراه كرد و با اين سرمايه عظيم در سه حوزه تدريس، پژوهش

و تأليف و به خصوص ورود به عرصه هاي نو و راه هاي طي نشده دست به كار شد. در عنفوان جواني و همزمان با تحصيل دروس فقه و اصول، با همكاري جمعي از فضلاي مشهور كربلا از جمله سيدمحمد شيرازي، سيدعبدالرضا شهرستاني، سيدمحمدعلي بحراني، شيخ محمدباقر بهبودي و… دست به تأسيس و نشر ماهنامهاي با نام «اجوبه المسائل الدينيه» زدند.اين گروه در اطلاعيهاي آمادگي خود را براي پاسخگويي به سؤالهاي ديني مردم اعلام كردند و در مدت ساليان متمادي با جديت تمام به پاسخ سؤالهاي رسيده، پرداختند. اين ماهنامه با استقبال فراوان مردم از جمله دانشگاههاي عراق و حتي خارج از كشور روبرو شد. و حاصل پاسخها كه گاه در شكل مقالات علمي _ تحقيقي تحرير ميشد بعضاً صورت مستقل چاپ و منتشر گرديد.استادان و مربيان : از استادان محمدهادي معرفت مي توان به موارد زيراشاره كرد: شيخ محمد كلباسي شيخ محمد حسين مازندراني شيخ محمد خطيب سيد حسن آغامير قزويني حاج شيخ اكبر نائيني سيد سعيد تنكابني شيخ محمد حسين مازندراني سيدمرتضي قزويني سيد محمد شيرازي شيخ يوسف بي ارجمندي خراسانيهم دوره اي ها و همكاران : محسن حكيم، سيد ابوالقاسم خويي، ميرزا باقر زنجاني، شيخ حسين حلّي، سيدعلي فاني اصفهاني و اخيراً حضرت امام خميني ( قدس سره) ازهمدوره ايهاي شيخ محمدهادي معرفت بوده اند.زمان و علت فوت : شيخ محمدهادي معرفت در سال 1385 دار فاني را وداع گفتند.فعاليتهاي آموزشي : حضرت آيت اللّه معرفت از آغازين سالهاي تحصيل علوم اسلامي به امر تدريس و تحقيق پرداختند.علوم ادبي و علمي را متناسب با ميزان رشد علمي تدريس كردند و در هفته

يكبار براي جوانان كربلا، جلسات پرشور علمي اسلامي برپا كردند.با هجرت استاد معرفت به قم فعاليتهاي تدريسي، تحقيقي و تأليفي ايشان گسترش يافت. وي عمده وقت خود را به تدريس رسائل ، مكاسب، كفايه و سپس خارج فقه و اصول اختصاص داد و از جمله در مدرسه عالي حقاني و به دعوت شهيد قدوسي مدير محترم مدرسه، به تدريس مسائل قرآني و به ويژه علوم قرآن پرداختند. محصول تلاش استاد در سنگر تدريس تربيت صدها شاگرد در موضوعات فقهي، اصولي و قرآني است و سپس براي جمعي از طلاب جوان و با علاقه، مباحث علوم قرآني را در مؤسسه آموزشي _ تحقيقاتي معارف اسلامي امام رضا(ع) تدريس ميكردند.اين محقق برجسته به دنبال سكونت در قم، تحقيقات انجام شده در نجف اشرف را به طور گسترده مورد بازبيني و تعميق و توسعه قرار دادمراكزي كه فرد از بانيان آن به شمار مي آيد : از جمله كارهايي كه شيخ معرفت انجام داده اند، تاسيس و نشر ماهنامه اي به نام اجوبه المسائل الدينيه بود.ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : استاد معرفت در نجف اشرف بخش عمدهاي از وقت خود را مصروف تدريس و تحقيق نمودند؛ صبحها علاوه بر تحصيل، به تدريس ميپرداختند و عصرها را به امر تحقيق و تدوين اختصاص دادند.در اين زمان بود كه با گروهي از فضلاي مشهور نجف اشرف از جمله «سيدجمال خوئي_ فرزند برومند آيت اللّه العظمي خوئي سيد محمد نوري، سيدعبدالعزيز طباطبائي، شيخ محمد رضا جعفري اشكوري، دكتر محمد صادقي و در سالهاي اخير استاد عميد زنجاني جلسات هفتگي تشكيل و پيرامون مباحث و موضوعات مختلف به بحث و

تحقيق همت گماردند.هر يك از اين فضلا رشتهاي از علوم اسلامي را موضوع تحقيق خود قرار دادند. در اينجا بود كه حضرت استاد معرفت پژوهشهاي خود را در رشته«علوم قرآني» پايه گذاري كردند.چگونگي عرضه آثار : از جمله مقاله هاي استاد معرفت كه به زبان عربي تأليف و برخي از آنها به فارسي ترجمه و منتشر شد، ميتوان به اين موارد اشاره كرد: «حقوق زن در اسلام»، «ترجمه قرآن، امكان، ضرورت»، «دو فرقه شيخيه، اسكويي، كريمخاني»، «اهميت نماز و تاثير آن در صيانت فردي و اجتماعي».آثار : آموزش علوم قرآني ، احكام شرعي ، التفسير الاثري الجامع ، التفسير و المفسّرون في ثوبه القشيب ، التمهيد في علوم القرآن ويژگي اثر : جزوات «التمهيد» يكي پس از ديگري به زيور طبع آراسته شد و به دنبال پيروزي انقلاب شكوهمند اسلامي چاپ «التمهيد» كه به سه جلد رسيده بود، به همت انتشارات جامعه مدرسين تجديد چاپ و مابقي مجلدات آن تا شش مجلد انتشار يافت.6 تاريخ قرآن ، تفسير و مفسّران ويژگي اثر : جديد چاپ كتاب تفسير و مفسّران در دو جلد و ترجمه آن به زبان فارسي، جلوهاي ديگر از مراحل كمال تحقيق و پژوهش استاد ميباشد.8 تلخيص التمهيد ، تمهيد القواعد ، تناسخ الارواح (بازگشت روح) ، جامعه مدني (مجموعه مقالات) ، حديث لاتعاد، حديث من زاد في صلاته ، شبهات وردود حول القرآن ويژگي اثر : حضرت استاد در پاسخ شبهات وارده بر قرآن كه بهطور عمده از

سوي شرقشناسان و برخي روشنفكران دنياي عرب و ايران مطرح ميشد دست به تأليف كتاب «شبهات وردود» زدند كه در سال1382 به زيور طبع آراسته شد.اين حديثشناس، مفسر و فقيه مكتب اهلبيت(ع) كه معتقد به ضرورت استفاده از تراث سلف و نگران كوتاهي در نقادي روايات تفسيري هستند، از سال1379ش محصول تجارب ارزنده خود را به خدمت تأليف تفسيري جامع از آثار گذشتگان درآورد و به جمعآوري و تنسيق روايات تفسيري فريقين پرداخت. ايشان در اين كارِ گروهي كه با مساعدت دو گروه ده نفره از شاگردان و نخبگان حوزوي و تربيت يافتگان مدرسه قرآني صورت گرفته است، روايات تفسيري را كه جملگي به صورت خام در كتابها عرضه شده، به محك نقد و بررسي گذاشته و براي جدا سازي سليم و سقيم اين روايات و قيمتگذاري و تعيين ارزش هر يك از آنها اهتمام نمودهاند.تاكنون يك مجلد از اين اثر ارزنده با نام «التفسير الاثري الجامع» به زيور طبع آراسته شده است.14 صيانه القرآن من التحريف ويژگي اثر : ايشان با توجه به مهمترين سؤالها يا شبههاي مخالف با كرامت قرآن و يا مذهب تشيع دست بهكار تأليف شدند، از جمله كتاب «صيانه القرآن من التحريف» را در دفاع از حريم قرآن و حراست از كرامت آن نوشتند. «احسان الهي ظهير»، نويسنده متعصب پاكستاني، شيعيان را متهم ساخت كه قائل به تحريف قرآن ميباشند؛ استاد مجاهد و پاسدار ارزشهاي اسلامي در مدت شش ماه كتاب «صيانه القرآن…» را در جواب وي به رشته تحرير درآورد و در تاريخ2/8/66 ش، به چاپ رساند.15 علوم قرآني ، مالكيه الارض

، ولايت فقيه ، ولايه الفقيه ابعادها و حدودها

منابع زندگينامه :سايت حوزه علميه قم/ بخش زندگينامه علماwww.hawzah.net/ - 1k

معصومي لاري، محمدمسعود

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيدمحمد مسعود معصومي لاري

محل تولد : كرمانشاه

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1339/1/1

زندگينامه علمي

بنده اگرچه در شناسنامه به خاطر مدرسه سال 1338 نوشته اند ولي سال 1339 در كرمانشاه و در يك خانواده اي كه سابقا در سلسله جليله روحانيت بوده اند به دنيا آمده ام جد ما مرحوم آقاي سيد حسين معصومي لاري در همان منطقه كنگاور و كرمانشاه بوده اند البته از آن جهت به ما لاري ميگويند كه بخشي از خاندان ما در لار و گراش هستند ما از نوادگان مرحوم سيد عباس معصومي لاري هستيم سلسله ما عموما سلسله اي بوده اند كه همه روحاني بوده اند عموهاي بنده مرحوم حاج آقا حسن و حاج آقا جعفر معصومي لاري روحاني بوده اند ابوي بنده سيد محمد صادق معصومي لاري در كرمانشاه از معتمدين و مسئول بازرگاني است و فعاليت هاي اجتماعي زيادي دارند در هر صورت در يك خانواده كاملا مذهبي بزرگ شديم و تا ديپلم خودمان را در كرمانشاه گذرانديم

ديپلم من مصادف شد با انقلاب اسلامي و از آن به بعد به مطالعات دروس حوزوي پرداختم اوايل انقلاب مدتي در مدرسه عالي شهيد مطهري تحصيل كردم آن زمان آقاي امامي كاشاني برنامه را در دست گرفته بودند اول كار بود در سال 1358 به هر حال تصميم گرفتم براي تحصيل بروم خارج از كشور لذا ويزاي تحصيل گرفتم و رفتم فرانسه مدت شش ماه

آنجا زبان خواندم و زبان را خيلي سريع ياد گرفتم آنجا از جهت فراگيري زبان محيط خيلي خوبي بود ، فارسي زبان كم بود در كاستل نوداقي (جنوب فرانسه) يكي از آن كاخهايي كه در زمان انقلاب فرانسه مصادره شده بود تبديلش كرده بودند به يك مركز يا پانسيوني براي خارجيها كه هم زبان ياد بگيرند و هم آماده باشند براي ورود به دانشگاهها به همين جهت من زبان را در آنجا خيلي سريع ياد گرفتم خوب بعد از آن آمدم پاريس دانشگاه سوربن در رشته اديان شناسي مشغول به تحصيل شدم و تا حدود دو سال آنجا درس خواندم در اين ميان به ايران هم سفر ميكردم بورسيه نبودم و پدرم از ايران پول ميفرستاد خوب پس از يك سال و اندي به ايران بازگشتم در جهاد سازندگي مركز و بلافاصله بعد از آن در وزارت امور خارجه مشغول به كار شدم

اواخر سال 1362 وارد حوزه علميه قم شدم البته در فرانسه هم منطق ، تفسير ، قرآن ، فلسفه و روش رئاليسم ميگفتم به درسهاي علوم ديني زياد علاقه داشتم و مطالعه ميكردم بخصوص كتابهاي مرحوم مطهري و علامه طباطبايي زياد ميخواندم

قبل از رفتن به فرانسه (اصول فلسفه و روش رئاليسم) را از آقاي امجد درس گرفتم . آقاي امجد ، حاج آقا ممدوحي و حاج آقا نجومي اينها همه شاگردان مرحوم حاج آقا حسين لاري يعني جد ما هستند اينها همه بخشي از اساتيد من در مدرسه شهيد مطهري بودند . آقاي امامي كاشاني تفسير ميفرمودند خدا رحمت كند مرحوم علامه محمد تقي جعفري را ، شرح تفسير نهج البلاغه را اول

آنجا ارائه ميكردند و قبل از آنكه بنويسند مي آمدند آنجا ميگفتند و بحث و گفتگو ميكردند بزرگوار ديگري بود كه اسمشان را فراموش كردم ايشان به ما منطق ميگفتند وقتي به قم آمدم در مدرسه علميه كرمانيها مشغول شدم خدمت آقاي موحدي تبريزي ادبيات (جامع المقدمات) را شروع كرديم (مغني) را خدمت آقاي آدينه وند بوديم و يك كمي هم از آقاي مدرس افغاني استفاده كرديم در مدرسه كرمانيها منطق را آقاي پرنده غيبي و احكام را آقاي شيخ محمد سروش درس ميدادند (اصول الفقه) را از آقاي ميرباقري و يكي ديگر از آقايان كه اسمش را يادم نيست درس گرفتيم آقاي هادوي يك درس منطق (نميگويم خارج منطق ولي چيزي شبيه آن) ميگفتند لذا ما يك كار خيلي جدي را با همراهي ايشان روي منطق انجام داديم فلسفه را از محضر استاد فياضي استفاده كرديم به اضافه اين كه قبلا هم از آقاي امجد درس گرفته بودم ، رسائل را ابتدا از خدمت آقاي راستي كاشاني استفاده كرديم ولي متاسفانه تا مقداري كه جلو رفتيم ايشان بيماري پيدا كردند و نتوانستند بيايند دنبال آن از آقاي موسوي تهراني كه بسيار بسيار در رسائل قوي هستند استفاده كردم مكاسب را خدمت آقاي پاياني و لمعه را ادر محضر آقاي اشتهاردي خواندم . آقاي اعتمادي خيلي قوي بود ولي آقاي قديري واقعا ملاپرور بود مثل درس آقاي راستي ايشان هم درسش همه پسند نبود سخت ميگرفت و از طلبه كار ميكشيد

درس خارج را با آقاي شيخ جواد تبريزي شروع كردم و در بخشي از خارج فقه آقاي وحيد شركت داشته ام تفسير را از

محضر آقاي جوادي استفاده كرده ام.

معلمي، حسن

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حسن معلمي

محل تولد : فريدن

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1338/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب حسن معلمي در سال 1338 در روستاي دامنه از توابع فريدن اصفهان متولد شدم دوره دبستان را در همان روستا و دوره راهنمايي را در داران و سه سال هنرستان) رشته برق (را در تهران سپري كردم، در سال سوم هنرستان به دليل مسافرتي كه به قم داشتم به حوزه علميه و طلبگي علاقه مند شدم و تابستان همان سال (1356) وارد قم شدم و تحصيل رسمي طلبگي را از مهرماه سال 1356 در مدرسه رضويه شروع كردم

معلي، محمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد معلي

محل تولد : قم

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1359/1/1

زندگينامه علمي

تا اول دبيرستان در تهران بودم سپس به مدرسه شهيدين رفتم .مقدمات وسطح رادرشهيدين خواندم درحال حاضر درجامعه شناسي موسسه امام خميني(ره) هستم .درزمينه كامپيوتر حدود چند سالي كار برنامه نويسي براي موسسات مختلف ميكردم . دريكي دو سال اخير در زمينه طراحي سايت وساخت cd هاي مولتي مديا بيلدر و تاليف 7 كتاب كامپيوتر فعاليت داشته ام .

معلي، مهدي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

مهدي معلي

محل تولد : قم

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1360/6/20

زندگينامه علمي

در سال1360 در خانواده اي روحاني در شهر قم متولد شدم پدرم علاوه برتحصيلات حوزوي در رشته علوم سياسي تحصيل مي كرد و نويسنده روزنانه كيهان بود و پس ازچند سال به علت پذيرفتن سر دبيري كيهان ازسوي ايشان به تهران نقل مكان كرديم لذا در محطيي رشد يافتم كه مرابه نوشتن علاقه مند كردند. تحصيلات ابتدائي،راهنمائي ودوسال دبيرستان رادرتهران گذراندم وباتشويقهاي پدروعلاقه اي كه به فضاي حوزه داشتم دبيرستان را ناتمام رها نمودم و به قم هجرت كردم و تحصيلات حوزوي خود را درمدرسه مباركه شهيدين شروع نمودم . واحد تحقيقات آن مدرسه طلاب را به تحقيق وادار مي كرد تا استعدادهاي نهفته شكوفا شود .همچنين مطالعات جنبي بويژه كتب شهيدمطهري وزبان عربي وانگليسي جزءبرنامه هاي مدرسه بود .

پس ازطي دروس مقدمات حوزه درسال1382در راه اندازي خبر گزاري رسا كه منبع اخبارحوزه وروحانيت در رسانه هاست ،همكاري وسرويس بين الملل آن را فعال نمودم.مقالات و ترجمه هاي حاصل از كار در خبر گزاري رسا

در روزنامه هاي مختلف به چاپ مي رسد .همچنين درسال 83-84 در راه اندازي سايت دانشگاه مجازي مركز جهاني علوم اسلامي به عنوان تحقيق فعاليت داشتم .

در پاييز سال 85 با همفكري برادرم سايت مركزكتاب شيعه را راه اندازي كرديم ،زيرا احساس كرديم علاقه مندان به كتاب و سي دي هاي اسلامي و علمي در شهرستانها و ساير كشورها هيچ راهي براي دسترسي آسان به آ نها ندارند و با وجود ابزار اينترنت متوليان علم و فرهنگ قدمي در اين راه بر نداشته اند.

معيدفر، سعيد

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سعيد معيد فر در سال 1374 موفق به اخذ دكتراي جامعه شناسي از دانشگاه تربيت مدرس ميشود و هم اكنون عضو هيئت علمي و دانشيار گروه جامعه شناسي دانشگاه تهران است.گروه : علوم انسانيرشته : جامعه شناسيتحصيلات رسمي و حرفه اي : دكتر سعيد معيدفر مدرك كارشناسي را در رشته جامعه شناسي از دانشگاه تهران(1359)، كارشناسي ارشد را در رشته جامعه شناسي از دانشگاه تربيت مدرس (1366) و دكتري را در رشته جامعه شناسي از دانشگاه تربيت مدرس (1374) اخذ نموده است. عنوان رساله وي در دوره كارشناسي ارشد «بررسي ساختاراقتصادي اجتماعي روستا و مهاجرت از روستا (در استان اصفهان)» و دوره دكتري « بررسي مهاجرتهاي روستايياستان همدان» است.مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : در خصوص ديگر خدمات علمي و اجرايي آقاي دكتر معيدفر مي توان مواردي همچون سردبير نامه علوم اجتماعي دانشكده علوم اجتماعي (1384 -1387)، رئيس انجمن جامعه شناسي ايران دانشكده علوم اجتماعي دانشگاه تهران (1383 -1387)، رئيس پژوهشگاه فرهنگ هنر و ارتباطات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي (1380 -1382)،,عضو شوراي انتشارات دانشكده علوم اجتماعي (1378

-1379)، عضو شوراي پژوهشي دانشكده علوم اجتماعي (1378 -1382)، دبير سمينار دانشگاه جامعه و فرهنگ اسلامي وزارت علوم تحقيقات و فناوري (1377 -1378)، مشاور مدير كل پژوهشهاي كاربردي دانشگاه تهران,معاونت پژوهشي دانشگاه تهران (1377 -1378)، مدير گروه ارتباطات,دانشكده علوم اجتماعي (1376 -1377)، عضو كميسيون پژوهشي فرهنگي دانشگاه,معاونت پژوهشي دانشگاه (1375 -1376)، دبيري سمينار توسعه فرهنگي,دانشكده علوم اجتماعي، معاون اداري مالي ,دانشكده علوم اجتماعي (1373 -1376) و مدير كل پژوهش هاي بنيادي ,وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي (1371 -1372) را نام برد. «در دفتر انجمن، هر روز شاهد پيوستن افرادي به عنوان اعضاي جديد هستيم و خانواده جامعه شناسي در حال بزرگ و بزرگتر شدن است. امسال با هدف سر و سامان دادن به عضويت ها، اعضاي انجمن را به تجديد عضويت فرا خوانديم و بسياري با انجمن تجديد عهد و پيمان كردند و خواستار تداوم ارتباط و فعاليت خود در انجمن شدند. تمايل روزافزون جامعه شناسان براي تقويت تعاملات انجمني و داوطلبانه در حال گسترش است و به نظر ميرسد بدين ترتيب يكي از بنيانهاي مهم رشد جامعه شناسي، در ايران در حال تكوين است و اجتماع علمي جامعه شناسان به بلوغ خود نزديك شده است» فعاليتهاي آموزشي : دكتر معيد فر سالهاست كه در دانشكده علوم اجتماعي دانشگاه تهران مشغول به تدريس است. و عضو هيئت علمي دانشگاه تهران نيز ميباشد. موارد تدريس وي «بررسي مسائل اجتماعي ايران»، «جامعه شناسي انقلاب»، «مباني تاريخ اجتماعي» و «نظريه هاي جامعه شناسي 2» (در مقطع كارشناسي) و «اقشار و گروههاي آسيب پذير»، «بينشهاي جامعه شناسي2 »، «جامعه شناسي انقلاب»، «سمينار بررسي مسائل اجتماعي»، «جامعه شناسي تاريخي»، «اقشار و

گروههاي آسيب پذير»، «تغييرات فرهنگي»، «سمينار بررسي مسائل اجتماعي» (در مقطع دكتري) است. ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : معيد فر علاوه بر تدريس و پژوهش همايش هاي متعددي در حوزه علوم اجتماعي، را از جمله همايش توسعه فرهنگي،همايش توسعه و امنيت اجتماعي، همايش دانشگاه، جامعه و فرهنگ اسلامي و... دبيري كرده است. آرا و گرايشهاي خاص : دكتر معيد فر مي گويد:«يكي از مناقشات مهم ميان جامعه شناسان، اين بوده است كه آيا آنان در كنار وظايف علمي و آكادميك، رسالت هاي اجتماعي نيز دارند يا نه؟ در اين باره نظرات متعددي وجود داشته است. پارتو معتقد است جامعه شناسي در پي حقيقت رفتارهاست و نبايد در جست وجوي فايده رفتارها باشد، بنابراين جامعه شناس مسئوليتي در برابر اجتماع ندارد. در حالي كه دوركيم معتقد است جامعه شناسي اگر رسالت اجتماعي به عهده نداشته باشد و به درد بهبود حال جامعه نخورد ارزش يك ساعت كار كردن را هم ندارد. اين مناقشه مستقيم يا غير مستقيم در ميان جامعه شناسان تداوم داشته است. حتي حوزه هاي فكري جامعه شناسي نيز اغلب متأثر از اين دو رويكرد مخالف است. براي مثال در جامعه شناسي انگلستان به فايده اين علم توجه شده است. به همين دليل در آن كشور جامعه شناسي نقشي فعال در حوزه سياست گذاري فرهنگي، اجتماعي به عهده گرفته و اكثر آثار منتشر شده و حتي بزرگان جامعه شناس اين كشور، ارتباط نزديكي با حوزه سياست گذاري اجتماعي دارند. در كتابفروشي ها ديده ميشود كه بخش اعظم كتاب هاي جامعه شناسي، تحت عنوان سياست اجتماعي طبقه بندي شده است. در كشورهاي ديگري

مانند فرانسه و آلمان، جامعه شناسي بيش تر وظايف معرفت شناختي به عهده گرفته و كم تر درصدد مداخله و سياست گذاري مستقيم بوده است. اما در اين كشورها نيز جامعه شناسان بزرگ در نقش رهبران فكري و روشنفكران ظاهر شده اند و رسالت هاي اجتماعي كلاني را در تغيير و تحولات اجتماعي عهده دار شده اند. در آمريكا نيز تركيبي از اين دو رويكرد وجود داشته است. همين طور كه مي دانيم به طور كلي جامعه شناسي كه با نام سن سيمون و اگوست كنت كار خود را شروع كرد نيز در واكنش نسبت به تحولات عظيم فرهنگي، اجتماعي ناشي از انقلاب صنعتي و انقلاب هاي اجتماعي و براي پاسخ گويي به نيازهاي زمانه خود ضرورت پيدا كرد و هر دوي اين بنيانگذاران نيز خود را در برابر حوادث اجتماعي مسئول و رسالتي بر دوش مي دانستند. به هر حال، جامعه شناسان به ويژه در عصر تحولات عظيم سياسي، اجتماعي، در سطح خرد (كاربرد دانش اجتماعي در حل معضلات اجتماعي) يا كلان (رهبري فكري مبتني بر يافته هاي علمي) مداخله فعال در سياست گذاري اجتماعي را وظيفه خود دانسته اند. البته در اينجا شائبه سياسي شدن دانش جامعه شناسي نيز وجود داشته و از جهات متعدد موجب نگراني هاي به حقي بوده است. سياست زدگي كه آفتي حتي براي احزاب و گروه هاي سياسي است و در جامعه ما نيز پيامدهاي بسيار زشت آن را به ويژه در سال هاي اخير و در عمل گروه هاي سياسي شاهد بوده ايم، خطري است كه از سوي ديگر بايد متوجه آن بود. اين همان افراط و

تفريطي است كه در هر نوع اعتقاد، نگرش يا رفتاري امكان بروز و ظهور دارد و بايد از آن احتراز كرد. نمي توان به بهانه مداخله و سياست گذاري در ورطه سياست زدگي افتاد و نبايد از ترس سياست زدگي، به عالم انتزاع وانزوا فرو رفت و از هر نوع ايفاي نقش فعال در صحنه اجتماعي اجتناب ورزيد. به نظر مي رسد كه كار دشواري است. هم بايد كاري كرد كه معيارهاي علمي و اصالت جامعه شناسي محفوظ بماند و هم بايد با مداخله فعال در روند تحولات اجتماعي تأثير گذار بود وگرنه دير يا زود انديشه بي خاصيت بودن جامعه شناسي فراگير خواهد شد. در واقع هر يك از جامعه شناسان به ويژه آنان كه با علاقه و اشتياق به سراغ اين حوزه از دانش روي آورده اند، تحت تأثير بزرگان و كنش گران فعال جامعه شناسي قرار داشته اند كه در جامعه خود نقش آفرين بوده اند» چگونگي عرضه آثار : اما معيدفر علاوه بر همه مشغله هاي مديريتي و كارهاي اجرايي از تحقيق و پژوهش در عرصه كاري اش بازنمانده و تحقيقات ميداني و كتابخانه اي متعددي را به انجام و سرانجام رسانده است. از آن جمله بررسي مهاجرت هاي روستايي استان همدان، بررسي مشكلات فرهنگي اجتماعي دانشجويان، بررسي ميزان اخلاق كار و عوامل فردي و اجتماعي مؤثر بر آن در واحدهاي توليدي صنعتي استان تهران، بررسي فعاليت و مصرف كالاهاي فرهنگي روستاهاي كشور، ميزان بهره مندي شهروندان تهراني از مطبوعات، بررسي ميزان اخلاق كار و عوامل اجتماعي مؤثر بر آن در ميان كاركنان ادارات دولتي استان، نقش دانشگاه و تحصيلات دانشگاهي

در تحول ارزش ها و نگرش ها، بررسي پديده استفاده اعتيادي از اينترنت و پيامدهاي آن در ميان نوجوانان و جوانان (25-15 سال) شهر تهران و... و همچنين از جمله تحقيقات غني و جذاب معيدفر درباره اخلاق كار در جامعه ايراني بوده است. وي نگارش مقالات متعددي در نشريات تخصصي جامعه شناختي پرداخته است.از آن جمله است: جامعه شناسي معرفت ،1373 نامه علوم اجتماعي شماره 7 ترجمه از لوئيس كوزر،مسأله اجتماعي و مسأله ديني خرداد ،80 نشريه علوم سياسي، معرفي و نقد كتاب روشه، گي : جامعه شناسي تالكوت پارسونز؛ ترجمه عبدالحسين نيك گهر شهريور،77 نشريه كتاب ماه (علوم اجتماعي )،معرفي و نقد كتاب جامعه شناسي مسائل اجتماعي جوانان تأليف غلامرضا صديق اورعي مرداد ،79 نشريه: پژوهش، ...آثار : بررسي ميزان اخلاق كار و عوامل فردي و اجتماعي مؤثر بر آن ويژگي اثر : نشر مؤسسه كار و تأمين اجتماعي، وي در اين خصوص ميگويد: «من در سال تحقيقي را در مورد «اخلاق كار» در واحدهاي توليدي و صنعتي انجام دادم و نيز در همين زمينه، تحقيقي در واحدهاي دولتي انجام دادم و در هردو تحقيق، تحصيلات يكي از پارامترهاي بسيار مهمي بود كه مي توانست ميزان اخلاق كار را در ميان دو گروه جمعيتي تحصيلكردگان دانشگاهي و غيرتحصيلكردگان دانشگاهي تغيير بدهد. در آن دو تحقيق مشخص شد، ميزان اخلاق كار تحصيلكردگان دانشگاهي يا كساني كه تحصيلات بالاتر از ديپلم داشتند، به طرز معناداري كمتر از كساني بود كه تحصيلات دانشگاهي نداشتند. يعني برخلاف انتظار، كساني كه تحصيلات دانشگاهي نداشتند از اخلاق كاري بالاتري برخوردار بودند. فرض كنيد اگر

متوسط اخلاق كار در كل جمعيت از مي شد وقتي كه جمعيت را به دو بخش تحصيلكردگان بالاي ديپلم و كساني كه در حد ديپلم و زير ديپلم سواد داشتند تقسيم كرديم، مشاهده شد كه براي مثال اخلاق كاري تحصيلكردگان حدود و اخلاق كاري ديپلمه ها و زيرديپلم حدود ?/? به دست مي آمد و هرچه سطح تحصيلات افراد بالاتر مي رفت اين كاهش اخلاق كار هم بيش تر مي شد. براي سنجش اخلاق كار، ابتدا معيار و شاخصي را با عنوان شاخص سنجش ميزان اخلاق كار (I.E.W.O) بومي كرديم و اعتبار و روايي آن را سنجيده و در واقع آن را بومي كرديم. براي مثال پاسخ ها در ? گزينه آمده بود و ما اين گزينه ها را مطابق اوضاع اخلاق كار در كشور، به ? گزينه تقليل داديم تا اخلاق كار و ابعاد مختلف آن را در ايران بسنجيم. تا پيش از آن تصور مي شد، اخلاق كار در جامعه ايران به نسبت جوامع توسعه يافته بسيار پائين است و به فرض گفته مي شد كه اخلاق كار ضعيف است. اما تحقيقات به عمل آمده نشان داد كه اخلاق كار در ايران به طور تقريبي متوسط روبه بالا است وقابل قبول ارزيابي شد و فاصله بسيار زيادي با ميزان اخلاق كار در كشورهاي توسعه يافته ندارد.» 2 بنيادهاي نظريه اجتماعي; ترجمه منوچهر صبوري كاشاني ويژگي اثر : (1378)3 تفكر نظري در جامعه شناسي ويژگي اثر : (1375)4 جامعه شناسي تالكوت پارسونز; ترجمه عبدالحسين نيك گهر

ويژگي اثر : (1377)5 جامعه شناسي مسائل اجتماعي ايران ويژگي اثر : (1385)6 جامعه شناسي مسائل اجتماعي معاصر در ايران ويژگي اثر : نشر سرزمين ما، 7 جامعه شناسي مسايل اجتماعي معاصر در ايران ويژگي اثر : (1379)8 رويكردهاي نظري هفتگانه در بررسي مسائل اجتماعي ويژگي اثر : (1383)9 فرهنگ كار نشر مؤسسه كار و تأمين اجتماعي ويژگي اثر : 138010 نظم اجتماعي در نظريه هاي جامعه شناسي ويژگي اثر : اثر پيتر ورسلي؛ كتاب نظم اجتماعي در نظريه هاي جامعه شناسي اثر پيتر ورسلي ،جامعه شناسي مسائل اجتماعي معاصر در ايران ،بررسي ميزان اخلاق كار و عوامل فردي و اجتماعي مؤثر بر آن، نشر مؤسسه كار و تأمين اجتماعي و كتاب فرهنگ كار اشاره كرد.11 نگرشي نو در تحليل مسائل اجتماعي ويژگي اثر : اثر دانيلين لوزيك؛ مؤسسه انتشارات اميركبير، تحليل مسائل اجتماعي نوشته دانيلين لوزيكنيز نيز از سوي معيدفر ترجمه شده است. در اين كتاب با طرح عمده ترين مباحث نظري در جامعه شناسي مسائل اجتماعي، چندين مسأله كلان اجتماعي ايران به عنوان كشوري در حال گذار با رويكردي كاركردگرا و انتقادي و تأكيد بر عوامل عيني و ساختاري مورد بررسي و تحليل قرار گرفته است.

منابع زندگينامه :روزنامه ايران صحه مهرگان 14-12-1385

مفتح، محمدهادي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمدهادى مفتح

محل تولد : قم

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ

تولد : 1346/1/20

زندگينامه علمي

از سال 1352 تحصيلات ابتدايي را در دبستان نيكان تهران آغاز نموده و تمامي تحصيلات ابتدائي و راهنمايي و دبيرستان را در مدرسه دبستان راهنمايي و دبيرستان نيكان به اتمام رساندم. در سال 1364 مدرك ديپلم در رشته رياضي فيزيك با معدل 19.5 اخذ كردم.

ورود من به دانشگاه در سال 1364 و در رشته مهندسي برق و الكترونيك دانشگاه تهران مي باشد كه با توجه به حضور در جبهه هاي نبرد حق عليه باطل و بروز مشكلاتي همچون تعطيل ترم دانشگاه ها بر اثر موشك باران در آبان ماه سال 1370 مدرك مهندسي برق و الكترونيك را از دانشكده فني دانشگاه تهران اخذ نمودم.

در كنار تحصيل در دبيرستان و دانشگاه به طي مدارج علمي حوزوي و حضور در دروس حوزه هاي علمي تهران پرداختم به نحوي كه در سال 1370 همزمان با اخذ مدرك دانشگاهي ليسانس، دروس حوزوي را نيز تا مكاسب محرمه و قطع و ظن رسائل به انتها رسانده بودم.

پاره اي از اساتيد دروس حوزوي اينجانب تا اين مرحله عبارتند از:

آيت الله سيد علي هاشمي گلپايگاني اصول فقه (مظفر) ؛ پاره اي از كتب شرح لمعه

آيت الله سيد حسين مصطفوي عمده كتابهاي شرح لمعه

آيت الله سيد حسن مصطفوي شرح تجريد

دكتر ابوالقاسم گرجي مكاسب محرمه

آيت الله سيد رضي شيرازي قطع و ظن (رسائل) ؛ شرح منظومه سبزواري (حكمت)

پس از حضور در حوزه علميه قم دروس سطح عالي را تكميل نمودم كه اساتيد اين دوره تخصصي عبارتند از:

استاد علي محمدي: برائت (رسائل)

استاد اعتمادي: استصحاب (رسائل)

آيت الله رضا استادي: بيع (مكاسب)

آيت الله سيد علي محقق داماد: خيارات (مكاسب)

آيت الله

قديري: كفايه

با اتمام دروس سطح عالي و بجهت گذراندن دوره خدمت سربازي به تهران بازگشته و با حكم مأموريّت از سپاه پاسداران به عنوان كارشناس كامپيوتر در وزارت صنايع و شركت شيشه قزوين مشغول گشتم. و نيز مسئوليت گروه معارف صداي جمهوري اسلامي را به مدت قريب دو سال عهده دار بودم. در اين دو سال از دروس خارج فقه و اصول تهران استفاده مي نمودم كه اساتيد اين دروس عبارتند از:

آيت الله خامنه اي: خارج فقه (جهاد)

آيت الله مجتبي تهراني: خارج اصول، خارج فقه (ولايت فقيه ومكاسب محرمه)

آيت الله محمدي گيلاني: خارج فقه (صلاه مسافر)

پس از بازگشت به قم در دروس خارج فقه و اصول و فلسفه شركت نمودم كه اساتيد اين دوره عبارتند از:

آيت الله فاضل لنكراني: خارج اصول

آيت الله شبيري زنجاني: خارج فقه (خمس، نكاح)

آيت الله مومن: خارج اصول

آيت الله جوادي آملي: خارج اسفار (فلسفه تخصّصي )

از سال 1375 و پس از شركت در آزمون مقطع كارشناسي ارشد (فوق ليسانس) رشته علوم قرآن و حديث به تحصيل در اين رشته در دانشكده اصول الدين پرداختم كه اين دوره تحصيلي با ارائه پايان نامه و كسب نمره نهايي 19 در سال 1378 پايان يافت.

سال 1383 پس از قبولي در كنكور سراسري مقطع دكتري در رشته علوم قرآن و حديث در دانشكده اصول الدين به تحصيل اشتغال يافتم، كه با دفاع از رسالْ دكتري در 22 خردادماه 1387، و با كسب درجه عالي و نمره 19 بابت اين رساله، دوره تحصيل دكتري را به پايان رساندم.

در كنار ادامه تحصيلات حوزوي و دانشگاهي و اشتغال به مسئوليت هاي اجرائي و علمي مختلفي همچون تاسيس و

راه اندازي شبكه سراسري راديو معارف طراحي و ادامه توليد سيستم جامع مكانيزه مديريت حوزه علميه قم و ... به تدريس دروس حوزوي و دانشگاهي پرداختم، كه در اين زمينه تا كنون دروس بدايه الحكمه؛ اصول فقه (مظفر) ، مكاسب (محرمه، بيع، خيارات) هركدام يك دوره، كفايه ( اوامر، نواهي، اصول عمليه) دو دوره ، و رسائل (قطع و ظن، برائت، استصحاب) سه دوره تدريس شده اند.

و نيز دروس دانشگاهي تحريف قرآن، رابطه قرآن وسنت، تفسير موضوعي ، اعجاز قرآن ، روش شناسي استنباط از متون ديني ، تفسير فقهي ، تفسير عقلي ، تفسير روائي ، قرائت و درك متون عرفاني ، منطق ، علوم قرآني1 ، علوم قرآني2 ، علوم قرآني3 ، و ... تدريس شده اند.

مفيدي فر، محمدصادق

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد صادق مفيدي فر

محل تولد : يزد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1338/1/1

زندگينامه علمي

در سال 1350 وارد حوزه علميه يزد شدم و تا سال 1358 مشغول تحصيل بودم كه شامل مقدمات و ادبيات و فقه و اصول در مقطع سطح بود.مشوق اصلي من مرحوم والد بود كه هم روحاني و هم معلوم دلسوز بود. ايشان با همت والا وقت جهت تدريس به طلاب مي گذاشت و در فصل تابستان كه حوزه تعطيل بود در شدت گرما به برخي از طلاب درس خصوصي مي داد كه من هم يكي از آنان بودم و امر تحصيل شتاب بيشتري مي گرفت.مهر 1358 وارد حوزه علميه قم شدم و فضاي بيشتري از علم و معرفت گشوده شد و ادامه دروس رسائل و شروع مكاسب و كفايه بود و تا سال 1359 سطح تمام شد. از

سال 1360 وارد دروس خارج شدم و يك سال اول نزد استاد آيت الله حاج شيخ جعفر سبحاني تلمذ كردم.

از سال 1362 تا پايان نزد دو استاد فقه و اصول آيات عظام وحيد خراساني و مرحوم تبريزي(ره) فقها و اصول حاضر مي شدم كه در مقاطع مختلف اتفاق مي افتاد.فلسفه را ابتدا از شرح تجريد و منظومه شروع كردم كه شرح تجريد را در يزد خواندم و منظومه را نزد استاد انصاري شيرازى، اسفار نزد علمين آيات حسن زاده آملي و جوادي آملي فراگرفتم. دروس شيعه شناسي را روزهاي پنج شنبه حاضر مي شدم.از سال 1369 تا سال 1380 به يك مركز تحقيقاتي به نام واحد تاريخ و سيره اهل بيت وابسته به مركز تحقيقات دفتر راهنمايي شدم، اين كار ادامه فيش برداري هاي جناب حجت الاسلام والمسلمين آقاي هاشمي رفسنجاني بود كه كار قرآني آن را گروه ديگري عهده دار شدند و به ثمر رسيد. و حاصل اين كار كه هم چنان ادامه دارد در زمان حضور بنده يك نرم افزار نيمه كاره بوده كه مسئولين وقت چندان دل نسوزاندند.در طول تحقيق در كسوت معاونت هم انجام وظيفه مي كردم و حدود ده ماه هم سرپرست آن مجموعه شدم و در نهايت سال هاي 81 و 80 تصميم به بيرون آمدن گرفتم كه همزمان به دفتر آيت الله العظمي مكارم شيرازي دعوت شدم و تاكنون مشغول به خدمت گزاري هستم.

در كنار درس خواندن تدريس هم داشتم و دارم و بسياري از كتاب هاي ادبيات و سطح را تدريس كرده ام.در حوزه يزد و بعد از آن در قم مقدسه اين روند ادامه داشت و حتي در ماه هاي مبارك رمضان كه به انار كرمان مي رفتم در حوزه آنجا براي طلاب تدريس داشتم.فصل

تابستان در منطقه ييلاقي طرزجان يزد كه حوزه علميه خوبي دارد و سابقه هفتاد ساله دارد. از سال 1366 تابستانها به آن ديار مي رفتم و در حد توان به طلاب از جهت درس و تدريس خدمتگذاري مي كردم. كتاب هاي مختصر و معالم و لمعه و رسائل و مكاسب دروس سيدصدر و اصول فقه و رجال از جمله كتبي است كه در مقاطع مختلف براي طلاب خوانده ام.در حوزه علميه خواهران دفتر تبليغات به دليل آشنايي با تاريخ ارشاد شيخ مفيد را گفتم و در همين راستا جذب دانشگاه شدم و يك ترم در دانشگاه كرج تاريخ گفتم اما به دليل نامساعد بودن فضاي دانشگاه انصراف دادم و به عنوان تدريس نرفتم.مدرسه امام خميني(ره) و دانشگاه باقرالعلوم(ع) دو فضاي آموزشي است كه براي دانشجويان آن تاريخ در عناوين مختلف گفته ام.

1. يك مقاله مطبوع دارم كه در كنفرانس وحدت به چاپ رسيد.

2. طلوع و غروب نور كار گروهي غيرمطبوع.

3. راويان مشرك كه همان مقاله اول است و به صورت كتاب توسط گروه درآمد.

4. مقالات متفرقه كه مثل جايگاه نور در روزنامه پرتو به چاپ رسيد.

مقتدايي، مرتضي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

مرتضي مقتدايي

محل تولد : اصفهان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1314/1/1

زندگينامه علمي

آية الله مرتضي مقتدايي در سيزدهم رجب _ روز ولاديت امام علي (ع ) _ سال 1314 هجري شمسي در محله مسجدحكيم اصفهان چشم به جهان گشود. پدرش مرحوم آية الله حاج ميرزا محمود مقتدايي از بزرگان و دانشمندان مشهور اصفهان بود كه از مرحوم آقاسيد محمد نجف آبادي اجازه اجتهاد داشت و مدت كوتاهي از محضر مرحوم حاج شيخ عبدالكريم حائري _ مؤسس حوزه علميه قم _

بهره برده بود و با امام (ره ) و مرحوم آية الله محقق داماد و مرحوم آية الله سيد احمد زنجاني جلسات مشتركي برپا نموده بود. جدش مرحوم ملامحمد باقر از زاهدان و عالمان عصر خود بود كه در امامزاده اسحاق _ برادر امام رضا(ع ) _ در پنج كيلومتري اصفهان مدفون است . هنگامي كه براي تعمير حرم امامزاده ، قبر او خراب شد، جنازة او در حالي كه كاملاً سالم و تازه بود، نمايان شد! مادر آية الله مقتدايي نيز زني پاكدامن و مؤمن و صبيّه مرحوم آية الله العظمي حاج ميرزا جمال الدين كلباسي بود. خانوادة آية الله مقتدايي ، زندگي ساده و بي آلايشي داشتند و از ويژگيهاي پدرش اين بود كه هيچ گاه از وجوهات شرعي براي امرار معاش استفاده نمي كرد، با اينكه هر ماه مبالغ بسياري از وجوهات را از مردم دريافت مي كرد. كودكي آية الله مقتدايي ، با استبداد رضاخان و مسأله كشف حجاب و ممنوعيت پوشيدن لباس روحاني ، همزمان بود. البته پدر او جزو كساني بود كه در امتحانات رسمي آن دوره ، شركت كرده بود و اجازه تدريس و بر سر نهادن عمامه داشت ؛ اما به دليل ممنوع بودن حجاب براي زنان ، با خانوادة خود به روستاي «خوراسگان محله پزوه » رفت تا ضمن آزادي بيشتر، به رتق و فتق امور مردم نيز بپردازد. آية الله مقتدايي در همان جا تحصيلات ابتدايي را آغاز كرد و پس از به پايان رساندن دوره ابتدايي ، نزد پدر، شرح نصاب ، جامع المقدمات ، سيوطي ، منطق كبري و بخشي از شرح نظام را خواند. در سال 1331 وارد حوزه علميه اصفهان شد و ادامة دروس مقدمات و دوره سطح را نزد بزرگان آن ديار فرا گرفت . دو

سال هم در درس خارج شركت كرد و در سال 1338 به حوزه علميه قم عزيمت كرد. سبب عزيمت او به قم اين بود كه در تابستان ، چند تن از طلاب فاضل حوزه علميه قم به اصفهان آمده بودند و در حجرة آية الله مقتدايي در مدرسه صدر سكونت داشتند. آنها پس از آگاهي از وضعيت درس و بحث طلبه جوان ، او را به حضور در قم تشويق كردند و ويژگيهاي درس امام (ره ) را براي او برشمردند و بيان داشتند كه دوره دوم خارج اصول و خارج مكاسب امام (ره ) به تازگي آغاز شده است . اين مژده ، شور و شوق او را براي حضور در قم دو چندان ساخت . در قم نيز در درس خارج امام (ره ) و ديگر بزرگان شركت نمود و در اين ميان ، از تحصيل علوم عقلي نيز باز نماند. در سال 1340 نيز به كلاسهايي كه شهيد دكتر بهشتي براي آشنايي فضلاي قم با علوم جديد، ازجمله فيزيك ، شيمي ، زبان انگليسي بود، راه يافت . اين كلاسها در شبهاي پنج شنبه و جمعه و عصرهاي جمعه برگزار مي شد. آية الله مقتدايي در طي اين سالها از شركت در دروس اخلاق و تهذيب نفس غافل نمي ماند و همواره پندهاي عالمان و استادان خود را به گوش جان مي سپرد. آية الله مرتضي مقتدايي در ساليان علم آموزي ، با استادان بسياري انس داشت . او كه بخشي از مقدمات را نزد پدر خود آموخته بود، باقيماندة آن و بخشي از دروس سطح را نزد مرحوم حاج شيخ محمد حسن نجف آبادي ، از شاگردان مرحوم آخوند خراساني و نيز مرحوم آقاي فياض و شهيد شمس آبادي فرا گرفت . او منظومه را نزد

مرحوم حاج ميرزا رضا كلباسي و تفسير، نهج البلاغه و اخلاق را نزد مرحوم حاج ميرزا علي آقاي شيرازي و خلاصة الحساب و تشريح الافلاك را نزد مجدالعلما فرزند مرحوم حاج شيخ محمدرضا نجفي مسجد شاهي فرا گرفت . همچنين مكاسب را نزد مرحوم آية الله خادمي آموخت و دو سال نيز در درس خارج آن مرحوم شركت نمود. با ورود به حوزه علميه قم ، به درس خارج امام خميني (ره ) شرفياب شد و همزمان در درس آية الله العظمي بروجردي نيز شركت مي كرد. همچنين از درسهاي خارج مرحوم محقق داماد و مرحوم گلپايگاني و مرحوم اراكي نيز بهره مي برد. در بخش فلسفه نيز به درس اسفار مرحوم علامه طباطبايي مي رفت . آية الله مقتدايي در سالهاي تحصيل خود با بسياري از فضلا دوست بود و به مباحثه علمي در زمينه هاي گوناگون مي پرداخت كه از جمله آن در اصفهان مي توان آقايان حسن امامي ، شيخ صفرعلي شريعت فلاورجاني ، عبوديت ، كمال فقيه ايماني و در قم آقايان فاضل هرندي ، مؤمن ، طاهري خرم آبادي ، مصلحي و الهي قمي را نام برد. آية الله مرتضي مقتدايي ، تاكنون فعاليتهاي علمي و فرهنگي بسياري را به انجام رسانده است . او از سالهاي آغازين اشتغال به تحصيل در حوزه علميه اصفهان ، به تدريس دروس آموخته ، مي پرداخت و كتب دورة سطح و نيز سطوح عالي را بارها تدريس نموده است وي چند سال به تدريس خارج فقه در مدرسه مروي تهران و پس از آن در حوزه علميه قم اشتغال داشته كه اين تدريس تاكنون ادامه دارد و از اين رهگذر، طلاب و فضلاي بسياري تربيت شده اند كه وجودشان ، تداوم بخش راه اجتهاد در حوزه هاي علمي و عملي خواهد بود. همچنين وي

تقريرات درسهاي آيات عظام بروجردي ، امام خميني ، محقق داماد و گلپايگاني را نگاشته است كه تاكنون به چاپ نرسيده است . آية الله مقتدايي ، پس از فوت پدر، هنگامي كه با اصرار و استقبال اهالي «خوراسگان » مبني بر حضور دائم در آن مكان مواجه شد، با صلاحديد امام (ره ) در ايام تعطيلي به آنجا مي رفت و به حل مشكلات ديني و دنيوي مردم مي پرداخت . تأسيس صندوق قرض الحسنه حجة ابن الحسن العسكري (عج ) با همت برخي ديگر، تأسيس مدرسه علميه امام صادق (ع ) و حوزه علميه خواهران و ايجاد انجمن حمايت از ايتام از جمله خدمات وي در آنجا بود. آية الله مقتدايي در سنگرهاي سياسي گوناگوني در سالهاي پيش از انقلاب و نيز پس از آن شركت فعال داشته است . او آشنايي و انسش با امام در زمان تحصيل آغاز شد، هر صبح و عصر در درس آن مرد بزرگ حاضر مي شد و نماز مغرب و عشاء را به امامت او مي خواند. عشق و علاقة زائدالوصف او به امام (ره ) و راه او باعث شد همواره اطاعت از او را بر خود واجب بشمارد و هيچ گاه از مسير او كه همانا مسير واقعي اسلام است منحرف نشود. آية الله مقتدايي در موقعيتهاي گوناگون به نشر اعلاميه ها و رسالة عمليه امام (ره ) و قدرداني و تجليل از او در سخنرانيها مي پرداخت و در داستان رفراندوم شاه كه علما، از جمله امام (ره ) آن را تحريم نمودند، پيام امام (ره ) را به علماي اصفهان ، از جمله آية الله خادمي اصفهاني و آقاي ارباب رسانيد كه در پي آن ، بازار اصفهان تعطيل شد. از ديگر فعاليتهاي مهم وي در پيش از انقلاب اسلامي ، عضويت در جامعه مدرسين حوزه علميه قم

و شركت در جلسات آن بود كه حضور وي در آن زمان در اين عرصه ، شجاعت و اعتقاد راستيني را گواه است . امضاي وي در زير بسياري از اعلاميه ها و بيانيه هاي مهم آن مركز، به چشم مي خورد. با پيروزي انقلاب شكوهمند اسلامي در بهمن ماه 1357، حضور آية الله مقتدايي در صحنه هاي سياسي ، كم رنگ نشد و وي با صلابت و شجاعت در عرصه هاي گوناگون ، بويژه در قوه محترم قضائيه ، به فعاليت پرداخت . در اسفند همان سال ، يعني كمتر از يك ماه پس از پيروزي انقلاب ، با ابلاغ قضايي كه برخي از اعضاي جامعه مدرسين آن را صادر كرده بودند، معظم له بر قضاوت در دادگاههاي انقلاب منصوب شد. در فروردين 1358 امام (ره ) او را براي امر قضا به خرمشهر، آبادان و نيز ملاير و زنجان اعزام كرد. او همچنين در دادگاههاي تهران و قم ، به طور موقت ، مشغول به كار شد. در كنار تمام اين مسئوليتها، ايشان به تدريس دروس سطح و خارج نيز مي پرداختند بگونه اي كه اشتغال در مسئوليتهاي اجرائي هيچگاه وي را از تدريس باز نداشته است.

مقدس اردبيلي، احمد

قرن:10

جنسيت:مرد

مليت:ايران

(وف 993 ق)، عالم امامى، فقيه، متكلم، محقق، عابد و زاهد. موصوف به عالم ربانى و معروف به مقدس، مقدس اردبيلى و محقق اردبيلى. در عصر صفويه در اردبيل به دنيا آمد. پس از تحصيلات ابتدايى براى تكميل معلومات خود به نجف رفت. در معقول و منقول از محضر شاگردان شهيد ثانى استفاده نمود. ملا جمال الدين محمود، شاگرد جلال الدين دوانى، نيز از مشايخ اوست. او از سيد على صائغ، شاگرد برجسته ى شهيد ثانى، روايت كرده و پس از شهيد ثانى مرجعيت شيعه را عهده دار بوده

است. در ورع و تقوا و زهد به مرتبه اى رسيد كه ضرب المثل شد. وى با شيخ بهائى و ميرزا محمد استرآبادى صاحب «رجال» معاصر بود. ملا عبداللَّه شوشترى و سيد محمد صاحب «مدارك» و شيخ حسن صاحب «معالم» و امير فيض اللَّه تفرشى و امير علام از شاگردان وى بودند. در نجف درگذشت و در ايوان طلاى حضرت اميرالمؤمنين (ع) دفن شد. از آثارش: «زبدة البيان فى براهين آيات احكام القرآن» كه به «آيات الاحكام» اردبيلى معروف است؛ «مجمع الفائدة و البرهان»، در شرح «ارشاد الاذهان» علامه حلى؛ «اثبات الواجب» يا «اصول الدين»؛ «استيناس المعنوية»، در علم كلام؛ حاشيه بر « شرح تجريد قوشچى»؛ حاشيه بر «شرح مختصر الاصول» عضدى؛ «حديقة الشيعة»؛ «الخراجية»؛ «اثبات الامامة»؛ «النص الجلى فى امامة مولانا على (ع)».[1]

احمد بن محمد (ف. نجف. 993 ه.ق) در اردبيل تولد يافت. وى از علماء و متكلمين بزرگ شيعه و معروف به مقدس يا مقدس اردبيلى و محقق اردبيلى است. وى صاحب تأليفات بسيارى است از جمله: آيات الاحكام يا زبدةالبيان، اثبات الواجب (به فارسى)، استيناس المعنويه (به عربى) در كلام، الخراجيه در خراج و ماليات كه در سال 1318 ه.ق چاپ شده است و حديقةالشيعه.

برگرفته از كتاب :اثرآفرينان (جلد اول-ششم)

منابع زندگينامه :[1] الاعلام (224 -223/ 1)، اعيان الشيعه (83 -80/ 3)، ايضاح المكنون (609 ،398/ 1)، بحارالانوار (42/ 1)، تاريخ ادبيات در ايران (249 ،219 -218/ 5)، تاريخ نظم و نثر (396)، خاتمه ى مستدرك الوسائل (104 -87/ 2)، الذريعه (36 -35/ 20 ،21/ 12 ،144/ 7 ،386 -385 ،129 ،114 -113/ 6 ،183 ،37/ 2 ،511 ،103 ،41/ 1)، روضات الجنات (94 -88/ 1)، رياض العلماء (57

-56/ 1)، ريحانه (370 -366 ،236/ 5)، سفينة البحار (305 -304/ 1)، طبقات اعلام الشيعه (قرن 9 -8 / 10)، فقهاى نامدار شيعه (206 -203)، فوائد الرضويه (28 -23)، قصص العلماء (346 -342)، كارنامه ى بزرگان (262 -261)، الكنى و الالقاب (202 -200/ 3)، لغت نامه (ذيل/ مقدس اردبيلى)، معجم رجال الحديث (225/ 2)، معجم رجال الفكر و الادب فى النجف (96 -95/ 1)، معجم المؤلفين (80 -79/ 2)، مؤلفين كتب چاپى (464 -461/ 1)، هدية الاحباب (248 -245).

مقدس جعفري، محمدحسن

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد حسن مقدس جعفري در سال 1329 در شهر بروجرد به دنيا آمد . دوران ابتدايي و دبيرستان را در زادگاهش گذراند وي تحصيلاتش را در رشته فلسفه از دانشگاه فردوسي مشهد ادامه داد و دوره كارشناسي ارشد و دكتراي جامعه شناسي را در كشور هندوستان گذراند و در سال 1366 از دانشگاه پونا اين كشور مدرك دكتراي خود را اخذ كرد وي عضو هيئت علمي دانشگاه كرمان بوده است و هم اكنون حكم بازنشستگي خود را با درجه دانشياري در سال 1385 دريافت كرده است.گروه : علوم انساني رشته : جامعه شناسيگرايش : جامعه شناسي تيزهوشان و نوابغوالدين و انساب : جد بزرگ مقدس جعفري، حاج ملارضا پنج نسل قبل از شهر محلات جهت حوزه علميه بروجرد به اين شهر مهاجرت كرده اند. و نسلهاي بعد هم همگي از تحصيلات حوزوي بخوردار بودند.خاطرات كودكي : دكتر مقدس جعفري دوران كودكي خود را مانند هم نسلهاي خود به درس و مشق و مدرسه مربوط ميشود و تفاوتهاي نوع زندگي كودكان و نوجوانان عصر حاضر و آن زمان را از خاطرات خود عنوان ميكند و قابل توجه

كه . از همين رو وي قصد دارد تا اين خاطرات و وقايع را براي نسلهاي جديد مدون كند.اوضاع اجتماعي و شرايط زندگي : دكتر مقدس جعفري مي گوبد: «در خانواده متوسط پايين با چهار برادر زندگي و رشد كرده ام . پدرم از صداقت ويژه اي برخوردار بود و به واقع نام صادق داشت زندگي اش سرشار از صداقت سادگي و ايمان و انساندوستي بود . مادر نيز مهربان و عطوفت را با تمام وجود به سويم كوچاند. خدايشان رحمت كند . برادر دوم كه انسان وارسته اي است الگوي مناسب رفتاري و تحصيلي براي من بود و در زندگي بسيار مديون او هستم.»تحصيلات رسمي و حرفه اي : ديپلم متوسطه رشته ادبي دبيرستان مهرگان بروجرد خرداد 1348 كارشناسي فلسفه اسلامي دانشگاه فردوسي مشهد بهمن 1351 كارشناسي ارشد جامعه شناسي دانشگاه اسلامي عليگره هندوستان 1355 دكتراي جامعه شناسي تيزهوشان و نوابغ دانشگاه پوناي هندوستان 1366فعاليتهاي ضمن تحصيل : كار براي امرار معايش در حين تحصيل ، ورزش ، مطالعه از فعاليتهاي دكتر مقدس جعفري است.استادان و مربيان : از دوران دبيرستان دكتر مقدس جعفري به برخي از نامها مانند : مرحوم مومني، بهرامي ، فدايي، ناظمي، و آقايان سيف باجلان فرخي، بهمن رازاني، همتي هوشنگ و ... اشاره ميكند و از آنها تاثيرات فراوان گرفته است و از استادان مرحوم دكتر مشكوه الديني ، استاد جلال الدين آشتياني ، دكتر مجتهد زاده، دكتر علي شريعتي، دكتر زاميار و اقايان دكتر ابراهيمي دينايي دكتر مهدوي دامغاني، دكتر صدر نبوي، پروفسور عسگري، پروفسور داملي، پروفسور ساكسينا را ميتوان نام برد.همسر و فرزندان : همسر دكتر مقدس

جعفري دبير دبيرستان است و داراي سه فرزند دو دختر و يك پسر هستند . كه همگي مشغول تحصيل هستند.وقايع ميانسالي : وي از وقايع اين دوران را بيماريهاي زودرس عنوان كرده است.مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : - رئيس دانشگاه ابوريحان بيروني منطقه لرستان و خوزستان سال 1359 - مدير گروه علوم اجتماعي دانشگاه شهيد باهنر كرمان از سال 74-1367 - سه دوره معاون پژوهشي دانشكده ادبيات و علوم انساني به مدت 9 سال 84-1374فعاليتهاي آموزشي : دكتر مقدس جعفري بيش از 30 سال تدريس در مقاطع مختلف به ويژه مقاطع دانشگاهي را در دانشگاه مختلف كشور در كارنامه دارد.مراكزي كه فرد از بانيان آن به شمار مي آيد : - راه اندازي گروه علوم اجتماعي و مقاطع كارشناسي و كارشناسي ارشد در دانشگاه شهيد باهنر كرمان - راه اندازي گروه علوم اجتماعي در دانشگاه آزاد اسلامي واحد كرمانساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : - عضو هيئت تحريريه چند مجله علمي و دانشگاهي در سطح كشور - عضو در چند انجمن علمي و ادبي - عضويت در هيئت مميزه دانشگاهي جنوبشرق گروه علوم انساني از بدو تاسيس تا به حال و نيز مطالعه و پياده روي از ديگر فعاليتهاي دكتر مقدس جعفري است.آرا و گرايشهاي خاص : وي علاقه زياد و ويژه اي به ايران و فرهنگ آن از جمله تاريخ، شعر، ادبيات، موسيقي و فلسفه و جامعه شناسي دارد.جوائز و نشانها : 1- پژوهشگر نمونه دانشگاه كرمان در سال 1376 2- پژوهشگر نمونه استان كرمان در سال 1377 3 - داراي طرح نمونه پژوهشي فرهنگي استان در سال 1382 (ارشاد اسلامي كرمان)

4- داراي طرح نمونه پژوهشي در خصوص فرهنگ و آموزشي عشاير در سطح ملي و كشورچگونگي عرضه آثار : دكتر مقدس جعفري داراي نزديك به 70 مقاله چاپ شده د مجلات علمي و ارائه شده در همايشهاي علمي خارج و داخل كشور و نيز تعدادي نيز كارهاي ژورناليستي و رسانه اي در سطح روزنامه هاي محلي و ملي به چاپ رسانده استآثار : nbsp1 پوشش ايرانيان ويژگي اثر : در اين پژوهش عمدتا به مساله پوشش ايرانيان از ابتدا تا دوره معاصر پرداخته است2 سليمانيها ويژگي اثر : دانشگاه كرمان 1379، اين اثر نتيجه دو سال مطالعه بر روي عشاير سليماني استان كرمان است كه يكي از بزرگترين عشاير منطقه محسوب ميشود.3 ميمند ميراث گرانقدر فرهنگي ويژگي اثر : مقاله در باره روستاي ميند از توابع شهر بابك ، فصلنامه پژوهشگران فرهنگ

منابع زندگينامه :تكميل پرسشنامه فرهيختگان توسط دكتر مقدس جعفري بنا به درخواست بنياد ايرانشناسي - خرداد 1386

مقدسي، يدالله

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

يدالله مقدسي

محل تولد : نكا

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1333/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب يدالله مقدسي، تحصيلات خواندن و نوشتن را در زادگاهم نزد پدر بزرگوارم آغاز نموده و براي ادامه تحصيل به حوزه علميه مرحوم آيت الله كوهستاني در روستاي كوهستان رفته و با شكل گيري بنياد روحي و تحصيلي در آن حوزه مقدسي و در حالي كه مشغول تحصيل كتاب سيوطي بودم به سال 1349 وارد حوزه علميه قم شدم و نزد اساتيد بزرگوار

ادبيات تلمذ كرده و با شركت در امتحان عمومي حوزه در رتبه 1 آن دوران (پايان ادبيات) با معدل 5/19 پذيرفته شده و به تعلّم فقه و اصول پرداختم در آغاز اين دوره بود كه به سال 4-1352 به سربازي برده شدم و پس از بازگشت به حوزه به ادامه آن و تكميل جلد 2 شرح لمعه و رسائل شيخ اعظم پرداختم و نزد اساتيد گرامي سطح عالي آن دوران بهره ها بردم و در امتحان نهايي شركت جسته كه البته بخشي از اين دوران، زمان شكوفايي مبارزات امام خميني(ره) و انقلاب اسلامي بوده كه حدود 2 سال، تحصيل و درس متوقف بوده و در اين فرصت به مبارزات عليه رژيم شاه به فعاليت مي پرداختم، پس از پيروزي مدتي را در ساماندهي گوشه اي از امور انقلاب و در حفاظت از امام خميني عمر گذراندم، پس از آرامش سپس در كشور و آغاز درس هاي حوزه به مؤسسه راه حق -كه در آن دوران زير نظر استاد مصباح بوده- جهت گذراندن دوره فشرده معارف اسلامي رفته و در يكي از دوره ها بهره جستم و در دوران دفاع مقدس گاهي به ياري رزمندگان اسلام در جبهه هاي حق شناخته كه خداوند قبول فرمايد پس از دوران دفاع به پژوهش هاي حديثي و تاريخي، در كنار درس هاي فقه و اصول و فلسفه و هيئت پرداخته كه آشنايي كافي و تخصصي به زندگي و سيره معصومان(ع) برآيند اين پژوهش است، در اين ميان از پژوهش هاي فقهي و تدريس نيز بيگانه نبوده و در صورت آزاد در حوزه و نيز در برنامه هاي تحت مديريت در مدرسه ها، به تدريس قواعد فقه، اصول، تفسير و گاهي

اخلاق اشتغال داشته (بخشي در مركز جهاني براي طلاب خارجي و بخشي براي طلاب ايراني) و البته در كنار مطالب ياد شده از تبليغ معارف ديني (در مناسبت هاي تبليغي) نيز بدور نبودم.به اميد آن كه خداي بزرگ و مهربان همگان و اين ناچيز را از لطف و رحمتش محروم نداشته و تمامي فعاليت ها را پذيرفته و حضرت ولي الله الأعظم(ع) ارواحنا فداه را ياورمان قرار داده و همه ما را در رديف سهام داران مكتبش گزيند و نظام اسلامي به رهبري ولايت فقيه را تا ظهورش مستدام بدارد. انشاءالله

مقدم، حسن

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حسن مقدم در سال 1287 ،در تهران به دنيا آمد. از شش سالگي به تحصيل پرداخت و چهار سال در ايران و يازده سال در سوئيس مشغول تحصيل بود. وي پس از از اخذ گواهينامه تحصيلات ابتدايي و متوسطه وارد دانشگاه شد و در رشته علوم اجتماعي به گرفتن ليسانس نايل آمد. پس از آن به استانبول رفت و در همان ايام به تكميل اطلاعات خود درباره ادبيات ايران همت گماشت. مقدم در بيست سالگي به خدمت وزارت امورخارجه در آمد و تا پايان عمر در اين سمت باقي ماند. وي كنفرانس هايي در باره تاثير زبان فرانسه در فارسي در انجمن ايران جوان برگزار كرد و چندين جلسه در تالار دارالفنون درباره تئاتر و تاريخ آن سخنراني نمود و نمايشنامه معروف خود رابه نام « جعفر خان از فرنگ آمده» نوشت و خود در نمايش آن بازي كرد. مقدم سلسله مقالاتي را نيز تحت عنوان « مكتوب از امروز تا قاهره » در روزنامه «ايران» نوشت كه در آن از اوضاع اجتماعي و سياسي

و اقتصادي اغلب كشورهاي اروپا سخن گفت. حسن مقدم سرانجامدر سال 1304 چشم از جهان فروبست.گروه : علوم انساني رشته : علوم اجتماعي والدين و انساب : حسن مقدم مشهور به علي نوروز ، فرزند محمدتقي احتساب الملك ، در تهران به دنيا آمد.تحصيلات رسمي و حرفه اي : حسن مقدم از شش سالگي به تحصيل پرداخت و چهار سال در ايران و يازده سال در سوئيس مشغول تحصيل بود. وي پس از از اخذ گواهينامه تحصيلات ابتدايي و متوسطه وارد دانشگاه شد و در رشته علوم اجتماعي به گرفتن ليسانس نايل آمد. پس از آن به استانبول رفت و در همان ايام به تكميل اطلاعات خود درباره ادبيات ايران همت گماشت.زمان و علت فوت : حسن مقدم در سال 1304 چشم از جهان فروبست.مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : حسن مقدم در بيست سالگي به خدمت وزارت امورخارجه در آمد و تا پايان عمر در اين سمت باقي ماند.ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : حسن مقدم در سال 1339 ق در استانبول با لاهوتي مجله ادبي « پارس » را در دو بخش فارسي و فرانسه منتشر كرد كه سر دبير و نويسنده بخش فرانسه آن نيز بود. وي تقريباً سراسر اروپا و قمستي از آسيا و آفريقا را سياحت كرد و آنچه را كه كه در اين مسافرت ها ديد و دريافت در دفتر خاطرات خود به زبان فرانسه يادداشت نمود. مقدم در سوئيس به عضويت انجمن ادبي «بل لتر » در آمد و در آن انجمن با بسياري از دانشمندان زمان ، مثل آندره ژيد و استراوينسكي همكاري داشت. او آثار

خود را به زبان هاي فارسي و فرانسه مي نگاشت و با نام هاي مستعار و بيشتر به امضاي علي نوروزي انتشار مي داد. وي كنفرانس هايي در باره تاثير زبان فرانسه در فارسي در انجمن ايران جوان برگزار كرد و چندين جلسه در تالار دارالفنون درباره تئاتر و تاريخ آن سخنراني نمود و نمايشنامه معروف خود رابه نام « جعفر خان از فرنگ آمده» نوشت و خود در نمايش آن بازي كرد. مقدم سلسله مقالاتي را نيز تحت عنوان « مكتوب از امروز تا قاهره » در روزنامه «ايران» نوشت كه در آن از اوضاع اجتماعي و سياسي و اقتصادي اغلب كشورهاي اروپا سخن گفت.آثار : ايراني بازي

مقدم، محمدباقر

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد باقر مقدم

محل تولد : خوي

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1341/4/20

زندگينامه علمي

حجت الاسلام شيخ محمد باقر مقدم در سحرگاه بيستم تيرماه 1341 در شهر خوي ديده به جهان گشود . در خانواده ايي مذهبي رشد كرد و به مدرسه رفت . ابتدايي و متوسطه را در زادگاهش خواند . آنگاه براي تحصيل علوم ديني عازم قم و مستقيما وارد حوزه علميه شد .در سال تحصيلي 56 ، دورس حوزوي را آغاز كرد . ادبيات را از استاد مدرس افغاني ، منطق را از شيخ عبد الصمد خليل زاده ، لمعتين را از آيت الله وجداني فخر، مكاسب را از آيت الله پاياني، رسائل و كفايه را ازآيت الله اعتمادي فرا گرفت .

سپس مدت دو سال در حلقه درس آيت الله گلپايگاني و آيت الله مرعشي نجفي زانو زد تا از بركات آن دو مجمع

علمي سود جويد . در ادامه درس خارج ، مدت 10 سال پاي درس اصول آيت الله وحيد خراساني و فقه آيت الله ميرزا جواد تبريزي حاضر شد .دوران جنگ تحميلي چند بار توفيق حضور در جبهه دست يافت و در چند عمليات شركت كرد . با پايان دفاع مقدس ، به سنگر پژوهش روي آورد و همزمان با تحصيل، تحقيقات غير درسي خود را گسترش داد . نخستين كار گروهي را با سمت معاونت پژوهشي در سال 69 ، براي معجم فقهي آيت الله گلپايگاني انجام داد .

از آن تاريخ به آموزش و پژوهش در مراكز و موسسات متعددي همت گماشت . در حال حاضر به عنوان كارشناس و مشاور اطلاع رساني، با چند مركز پژوهشي همكاري دارد .

مقربي، مصطفي

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

مصطفي مقربي در سال 1293 در تهران به دنيا آمد. او دكتراي زبان و ادبيات فارسي را در دانشكده ادبيات دانشگاه تهران به پايان برد و از سال 1323 تا بهمن 1338 در دانشسراي مقدماتي به تدريس متون پرداخت . همكاري با دكتر غلامحسين مصاحب براي تاليف وتدوين دائر المعارف فارسي ( سه جلدي ) از جمله فعاليت هاي ديگر دكتر مقربي به شمار مي آيد . وي در دانشكده افسري ، دانشسراي عالي و دانشكده ادبيات دانشگاه تهران كار تدريس را ادامه داد . تاليفاتي كه از استاد مقربي به يادگار مانده است شامل كتب و مقالات چاپ شده درمطبوعات كشورمي باشد . دكتر مصطفي مقربي سرانجام در 18 مهر سال 1377 در سن 86 سالگي درگذشت.

گروه : علوم انساني

رشته : زبان و ادبيات فارسي

تحصيلات رسمي و حرفه اي : مصطفي مقربي دوره

دبستاني را در دبستان اتحاديه و دوره دبيرستاني را در دبيرستان دارالفنون در سال 1312 ش به پايان رسانيد. در سال 1315 ش از دانشسراي عالي، ليسانس زبان و ادب فارسي گرفت. و از سال 1322 تا 1324 ش دوره دكتراي زبان و ادبيات فارسي را در دانشكده ادبيات دانشگاه تهران را به پايان برد.

زمان و علت فوت : مصطفي مقربي در روز شنبه 19 جمادي ثاني 1419 ق مطابق به 18 مهر 1377 ش در سن86 سالگي در گذشت و پيكرش صبح روز يكشنبه تشييع ودر بهشت زهرا-قطعه هنرمندان و فرهيختگان - به خاك سپرده شد.

مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : مصطفي مقربي با سازمان كتاب هاي درسي و در موسسه فرانكلين با دكتر پرويز ناتل خانلري و دكتر زهرا كيا (خانلري) و دكتر فتح الله مجتبائي همكاري داشت. وي در تاليف و تدوين دايره المعارف فارسي با دكتر غلامحسين مصاحب همكاري داشت .

فعاليتهاي آموزشي : مصطفي مقربي به مدت يكسال در دبيرستان شاهپور كرمانشاه به تدريس ادبيات پرداخت. مدتي هم دردبيرستان نظام شيراز به تدريس اشتغال داشت. از سال 1323 تا بهمن 1338 ش در دانشسراي مقدماتي به تدريس متون پرداخت. استادهمچنين در دانشكده افسري و دانشسراي عالي و دانشكده ادبيات دانشگاه تهران نيزتدريس نموده و در سال 1348 ش رسما بازنشسته شد. البته كار تدريس وي در مراكز مزبور تا سال 1358 ش ادامه داشت.

ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : از مصطفي مقربي مقالاتي زيادي در مطبوعات كشور به جاي مانده كه مي توان به مقالاتي كه در زمينه هاي : دستور زبان فارسي، زبانشناسي، حافظ پژوهي و نقد كتاب در

ماهنامه هاي: سخن، راهنماي كتاب (كه مدتي سر دبير آن بود)، يغما، آينده وزبان شناسي، اشاره كرد. حدوديك هزار و پانصد مدخل در علوم ادبي، زبان فارسي، رجال وكتاب و ترجمه هايي از مقالات خارجي براي دايره المعارف مذكور تهيه كرد.

--------------------------------------------------------------------------------

آثار :

1 ترجمه تاريخ جهان براي خردسالان

2 ترجمه سقوط قسطنطنيه

3 ترجمه سه مقاله درباره ويس و رامين

4 تركيب در زبان فارسي

5 تصحيح ديوان حافظ

ويژگي اثر : تصحيح اين كتاب با همكاري استاد ابوالقاسم انجوي شيرازي صورت گرفته است.

6 عقايد تربيتي فردوسي به موجب شاهنامه

7 فرهنگ اصطلاحات جغرافيا

ويژگي اثر : اين كتاب با همكاري دكتر مصاحب ، استاد آرام ، وصفي اصفيا و دكتر گل گلاب در سال 1338 به چاپ رسيد.

8 فرهنگي نامه فارسي

ويژگي اثر : تاليف جلدهيجدهم اين كتاب مخصوص زبان و فرهنگ فارسي با همكاري احمد آرام ، رضا اقصي ، محمود بهزاد و نجف دريا بندري صورت گرفته است.

9 مقايسه عقايد فلسفي رواقي با آراء فلسفه اپيكوري

10 هژده گفتار

منابع زندگينامه :

آينه پژوهش ، سال نهم ، شمار ه پنجم ، شماره پياپي 53 ، آذر و دي 1377

مقري مؤذن، اسماعيل

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

اسماعيل مقري مؤذن

محل تولد : نيشابور

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1333/1/1

زندگينامه علمي

سال 1333 سالي خوش يمن و مبارك براي خاندان مقدس مؤذن بود، در اين سال خداوند به خانواده حسن مقري مؤذن كودكي هديه داد كه بعدها اسماعيل نام گرفت. حضرت آيت الله اسماعيل مقري مؤذن دوران كودكي و تحصيلات ابتدائي و راهنمايي را در زادگاه خويش نيشابور سپري كرد پس از آن با تشويق خانواده در سال 1350 وارد حوزه علميه نيشابور گرديد. ادبيات را از محضر استاد برجسته ادبيات آن زمان اديب نيشابوري فرا گرفت سپس براي ادامه تحصيلات حوزوي به ديار مشهد هجرت كرد، در آن ديار از محضر آيت الله هاشمي خراساني معاني بيان، در نزد آيت الله صالحي شرح لمعه و مكاسب كفايه را از محضر برجسته گان حوزه علميه مشهد آيات رضازاده و صالحي كسب فيض نمود و ايشان پس از طي تحصيلات عالي سطح حوزه در سال 1357 وارد حلقه درس خارج فقه و اصول آيات مرتضوي و ميرزا علي آقا فلسفي گرديد. پس از پيروزي انقلاب تاكنون در جهادسازندگي و... مشغول تدريس علوم معارف الهي به تشنگان اين علوم مي باشد.

مقيسه، حسين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حسين مقيسه

محل تولد : سبزوار

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1333/1/1

زندگينامه علمي

پس از پايان تحصيلات ابتدائى، حدود سال 1350 وارد حوزه علميه شدم، دو سال در حوزه مشهد و بقيه را در قم بوده ام. حدود چهار سال پس از شروع تحصيلات حوزوى، سفرهاي حوزوى - تبليغي و كلاسهاي قرآن داشته ام، حدود سال 1365مدتي در جامعه الزهرا (س) تدريس اعتقادات

و در حوزه تدريس دروس حوزوي داشته ام. سال 66 درآزمون تربيت مدرس دارالشفاء شركت و پذيرفته شدم و پس از گذراندن دوره سه ساله آن در دانشگاه شهيد بهشتي تهران و در گروه معارف اسلامي عضو هيئت علمي شدم و تدريس دروس معارف اسلامي را آغاز كردم كه تاكنون ادامه دارد. علاوه بردانشگاه شهيد بهشتي در دانشگاههاي تهران، علامه، بهزيستى، آزاد علمي كاربردي و علوم پزشكي شهيد بهشتي و تهران هم تدريس وهمكاري علمي داشته ام.

تاكنون بيش از 11مقاله در موضوعات مختلف معارفي و قرآني در مجلات مختلف و مجموعه مقالات همايشها و نيز كتاب نظم هستي كه پايان نامه دوره تربيت مدرس قم بود با اضافات و اصلاحاتي توسط بوستان كتاب چاپ و منتشر شده در تهيه و تنظيم كتاب مفتاح مجمع البيان نيز همراه و همكار نويسندگان آن بوده ام كه به اهتمام پژوهشكده باقرالعلوم(ع) و انتشارات اسوه چاپ شد. حدود ده سال هم هست كه توفيق همراهي با حجاج خانه خدا و تشرف به حرمين شريفين و عتبات عاليات را به عنوان روحاني كاروان دارم . نوشته هاي چاپ نشده متعددي هم دارم كه احتمالاً در آينده اگر خدا بخواهد منتشر خواهد شد.

مقيسه، حسين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حسين مقيسه

محل تولد : سبزوار

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1333/1/1

زندگينامه علمي

پس از پايان تحصيلات ابتدائى، حدود سال 1350 وارد حوزه علميه شدم، دو سال در حوزه مشهد و بقيه را در قم بوده ام. حدود چهار سال پس از شروع تحصيلات حوزوى، سفرهاي حوزوى - تبليغي و كلاسهاي قرآن داشته ام، حدود سال

1365مدتي در جامعه الزهرا (س) تدريس اعتقادات و در حوزه تدريس دروس حوزوي داشته ام. سال 66 درآزمون تربيت مدرس دارالشفاء شركت و پذيرفته شدم و پس از گذراندن دوره سه ساله آن در دانشگاه شهيد بهشتي تهران و در گروه معارف اسلامي عضو هيئت علمي شدم و تدريس دروس معارف اسلامي را آغاز كردم كه تاكنون ادامه دارد. علاوه بردانشگاه شهيد بهشتي در دانشگاههاي تهران، علامه، بهزيستى، آزاد علمي كاربردي و علوم پزشكي شهيد بهشتي و تهران هم تدريس وهمكاري علمي داشته ام.

تاكنون بيش از 11مقاله در موضوعات مختلف معارفي و قرآني در مجلات مختلف و مجموعه مقالات همايشها و نيز كتاب نظم هستي كه پايان نامه دوره تربيت مدرس قم بود با اضافات و اصلاحاتي توسط بوستان كتاب چاپ و منتشر شده در تهيه و تنظيم كتاب مفتاح مجمع البيان نيز همراه و همكار نويسندگان آن بوده ام كه به اهتمام پژوهشكده باقرالعلوم(ع) و انتشارات اسوه چاپ شد. حدود ده سال هم هست كه توفيق همراهي با حجاج خانه خدا و تشرف به حرمين شريفين و عتبات عاليات را به عنوان روحاني كاروان دارم . نوشته هاي چاپ نشده متعددي هم دارم كه احتمالاً در آينده اگر خدا بخواهد منتشر خواهد شد.

مقيمي، ابراهيم

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

دكتر ابراهيم مقيمي در سال 1338 هجري خورشيدي در خوانسار متولد شد.وي در سال 1364 و 1368 هجري خورشيدي موفق به دريافت درجه ليسانس و فوق ليسانس جغرافياي طبيعي از دانشگاه تهران شد.ايشان در سال 1377 هجري خورشيدي موفق به دريافت درجه دكتري از دانشگاه تهران شد. نامبرده در سال 1369 هجري خورشيدي به عنوان عضو هيات علمي

وزارت فرهنگ و آموزش عالي و سازمان مطالعه و تدوين كتب علوم انساني دانشگاه، مشغول به كار و مدتها به عنوان دبير گروه و معاون مدير پژوهش انجام وظيفه نمود.وي در سال 1378 هجري خورشيدي به دعوت گروه جغرافيا در دانشگاه تهران به تدريس پرداخت و در بهمن ماه سال 1384 به دانشگاه تهران منتقل شد. اكنون دانشيار گروه جغرافياي طبيعي است.گروه : علوم انساني رشته : جغرافيات حصيلات رسمي و حرفه اي : ابراهيم مقيمي در سال 1364 و 1368 هجري خورشيدي موفق به دريافت درجه ليسانس و فوق ليسانس جغرافياي طبيعي از دانشگاه تهران شد.ايشان در سال 1377 هجري خورشيدي موفق به دريافت درجه دكتري از دانشگاه تهران شد.فعاليتهاي آموزشي : دكتر ابراهيم مقيمي در سال 1369 هجري خورشيدي به عنوان عضو هيات علمي وزارت فرهنگ و آموزش عالي و سازمان مطالعه و تدوين كتب علوم انساني دانشگاه، مشغول به كار و مدتها به عنوان دبير گروه و معاون مدير پژوهش انجام وظيفه نمود.وي در سال 1378 هجري خورشيدي به دعوت گروه جغرافيا در دانشگاه تهران به تدريس پرداخت و در بهمن ماه سال 1384 به دانشگاه تهران منتقل شد. اكنون دانشيار گروه جغرافياي طبيعي است. وي تا اين تاريخ دروسي چون ژئومورفولوژي ايران، ژئومورفولوژي شهري، ژئومورفولوژي اقليمي و كاربرد ژئومورفولوژي در برنامه ريزي را در مقطع ليسانس ارائه كرده است. در مقطع فوق ليسانس دروس اكوسيستم هاي محيطي، تغيرات محيطي و واحدهاي ژئومورفولوژي ايران، و در مقطع دكترا ژئومورفولوژي و مديريت محيط را ارائه كرده است. وي در سال 1382 عضو شوراي انتشارات دانشگاه تهران شد.چگونگي عرضه آثار : ابراهيم مقيمي داراي

40 مقاله علمي_پژوهشي، علمي_ترويجي، مقاله كامل كنگره ها، سمينارها و خلاصه مقاله (داخلي و خارجي) است.آثار : برنامه ريزي مسكن ويژگي اثر : پديدآورنده: محمدرضا پورمحمدي، ابراهيم مقيمي (ويراستار) ناشر: سازمان مطالعه و تدوين كتب علوم انساني دانشگاهها (سمت) - 30 آذر، 13872 روش تحقيق در جغرافياي طبيعي (ژئومورفولوژي) ويژگي اثر : پديدآورنده: فرج الله محمودي، ابراهيم مقيمي ناشر: قومس - 13833 ژئومورفولوژي (اقليم) ويژگي اثر : 13794 ژئومورفولوژي (ديدگاهها) ويژگي اثر : پديدآورنده: ريچارد چورلي، استانلي آلفرد شوم، ديويد ساگدن، احمد معتمد (مترجم)، ابراهيم مقيمي (مترجم) ناشر: سازمان مطالعه و تدوين كتب علوم انساني دانشگاهها (سمت) - 27 شهريور، 13845 ژئومورفولوژي (زمين شناسي) ويژگي اثر : 13776 ژئومورفولوژي (فرايندها) ويژگي اثر : 13797 ژئومورفولوژي شهري ويژگي اثر : پديدآورنده: ابراهيم مقيمي، عليرضا استواري (ويراستار) ناشر: دانشگاه تهران - 30 آذر، 13878 كاربرد ژئومورفولوژي در برنامه ريزي ويژگي اثر : 13789 مخاطرات محيطي ويژگي اثر : پديدآورنده: شاپور گودرزي نژاد، كيت اسميت، ابراهيم مقيمي (مترجم) ناشر: سازمان مطالعه و تدوين كتب علوم انساني دانشگاهها (سمت) - 1382

مقيمي، غلامحسن

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

غلامحسن مقيمي

محل تولد : بهشهر

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1337/7/9

زندگينامه علمي

اينجانب غلام حسن مقيمي دوره ابتدايي را در يك از روستاهاي شهرستان بهشهر بنام زبدوان اتمام سپس

مقطع راهنمايي را در شهرستان بهشتر به پايان رسانده و دبيرستان را در رشته برق از سال 58 شهرستان بابل خوانده ام. سال 65 وارد حوزه علميه قم شدم و دروس سطح را در سال 75 به اتمام رساندم. از سال 68 همزمان با دروس حوزوي دروس دانشگاهي را شروع نموده ام كه از سال 78 مقطع ارشد در رشته علوم سياسي اتمام رساندم. در سال 71 كار پژوهش و تاليف را شروع نمودم. اولين مقاله را در سال 71 تحت عنوان ضرورت مباحث و مطالعات سياسي در حوزه هاي علميه را نگاشتم. تا كنون بيش از 15 مقاله را منتشر نموده ام كه ضميمه مي باشد. آخرين تاليف بنده انديشه سياسي ابوريحان بيروني است كه به سفارش پژوهشگاه فرهنگ و انديشه سياسي به بنده شده بزودي منتشر خواهد شد. همچنين آخرين مقاله بنده بنام رمزگشايي از يك مفهوم پر ابهام است كه در شماره جديد فصلنامه علوم سياسي چاپ خواهد شد.

كتاب نقش مردم در حكومت ديني در سال 80 به عنوان رشد برگزيده فرهنگي سال شناخته شد و از جناب رئيس جمهور محترم لوح تقدير دريافت نمودم. هم اكنون مدرس مدرسه عالي امام خميني و عضو هيات تحريريه فصلنامه علوم سياسي و نيز عضو هيات تحريريه فصلنامه طلوع مي باشم.آخرين اثر در دست تاليف از بنده انديشه سياسي امام خميني است.

مكارم، محسن

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محسن مكارم

محل تولد : شيراز

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1338/1/1

زندگينامه علمي

سال 1356 ديپلم گرفتم و وارد دانشگاه اصفهان شدم اما با انقلاب فرهنگي، دانشگاه را رها كرده به حوزه قم آمدم. سال

60 به اصفهان برگشتم و ليسانس رياضي را تا 1364 گرفتم. بعد به حوزه شيراز رفتم و دنباله دروس حوزوي را تا رسائل و مكاسب خواندم و در سال 66 به حوزه قم آمدم و در سال 70 درس خارج را شروع كردم و در ضمن در سال 75 به رشته تخصصي «كلام» رفتم تا سال 79 و بعد از دو سال به فكر نوشتن پايان نامه افتادم و ظرف دو سال پايان نامه سطح سه را نوشتم و از سال گذشته مشغول پايان نامه سطح چهار شده ام كه هنوز ادامه دارد. در اين مدت در امتحان «مجوز تدريس معارف» شركت كردم و پس از كسب مجوز تاكنون مشغول تدريس معارف اسلامي در دانشگاه مي باشم.

مكي، مهدي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد مهدى مكي

محل تولد : آبادان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1345/7/14

زندگينامه علمي

اينجانب متولد 14 مهر 1345 آبادان مقطع ابتدايي و سالهاي اول و دوم راهنمايي را در دبستان سلطاني علوي و استقلال آبادان گذراندم و سال سوم راهنمايي و چهار سال دبيرستان را در دبيرستان حافظ قم سپري نمودم. رشته تحصيلي ام تجربي بود. سال 1365 رسما وارد حوزه علميه قم شده و مقدّمات را در مدرسه مباركه علميه رضويه (سلام علي شرفيها) خواندم.

از سال 1372 درس خارج خود را در محضر حضرت آية الله العظمي فاضل لنكراني آغاز نمودم. پس از 8 سال با كسالت معظم له به مجموع شاگردان حضرات آيات عظام: وحيد خراساني و ميرزا جواد تبريزي پيوستم. اينجانب از سال 1368 به جرگه مبلغين پيوسته در شهرهاي آبادان، خرمشهر، كرمان، شهركرد، فارسان، قم، تهران، كرمانشاه،

همدان، اصفهان، زابل و ... و روستاهاي اطراف به ايراد و سخنراني پرداختم. مجموعه سخنراني ها در مساجد، تكايا، نهادها، دانشگاه، زندان، و ... در موضاعات مختلف و مناسب با محل بوده است.

مدتي از طرف اوقاف، ستاد مبازه با مواد مخدر ... مسئول گروه مبلغين به استانهاي مختلف را بر عهده داشتم. گذشته از يادداشتهاي پراكنده اي كه در زمينه منبر و سخنراني و شيوه هاي روضه خواني نوشته ام؛ شرح بر خطبه حضرت زهرا (س) نوشتم كه متاسفانه چون توان چاپ نبود باقي ماند، يك كتاب به دعوت مركز پژوهشهاي صدا و سيماي قم به عنوان «پژوهشي در زندگينامه آخوند خراساني» به رشته تحرير درآوردم كه چاپ شد.

چون اكثر كار اينجانب تاكنون سخنراني بوده؛ توانستم به پيشنهادهاي مركز پژوهشها و ديگر دوستان عمل كنم و نوشته اي را تحرير نمايم. اينجانب يك دوره به مدت سه سال تحت عنوان مهارتهاي تبليغي در دفتر تبليغات اسلامي در سطح دكتري سپري نمودم و از اساتيد مجرب استفاده نموده و نفر اول و ممتاز آن دوره شدم و الان غريب دو سال است در مسجد محل تفسير قرآن مي گويم. مدت شش سال نيز بازرس دفتر تبليغات اسلامي در دوره هاي طرح هجرت در استانهاي قم، همدان، كردستان، فارس، بوشهر، چهارمحال بختياري بوده ام.

ملاحسني، عليرضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عليرضا ملا حسني

محل تولد : كرج- اشتهارد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1342/1/1

زندگينامه علمي

از سال 57 همزمان با پيروزي انقلاب اسلامي وارد حوزه علميه شدم. با علاقه اي كه به امور فرهنگي داشتم ابتداء به كارهاي فرهنگي خاصه جوانان در عرصه

هاي فرهنگي فعاليت داشتم. پس از گذاراندن مقدمات حزوه.در مدرسه علميه امير المؤمنين در سال 1360 وارد حوزه علميه قم شدم.و در سال 1369 جهت كار تفسيري با مركز فرهنگ و معارف قرآن و دفتر تبلغات همكاري را آغاز كردم. واز آن زمان تا كنون در گرايش تفسير (علوم قرآنى، تا حدودي با روانشناسي و جامعه شناسى، حقوق به مقتضاي نياز كار آشنا شدم) و كار گروهي تفسير كه 23 دفتر دست نوشته حضرت آية هاشمي رفسنجاني بود جهت تصحيحات و ساماندهي اطلاعات آغاز كردم. در كنار اين پروژه و كارهاي ديگر تفسير كه نام فرهنگ موضوعي تفاسير كه 2 دوره تفسير از شيعه و اهل سنت بر اين مورد مطالعه و در دستور كار گروه قرار گرفت.تفسير راهنما در 20 جلد به چاپ رسيد و فاز اوّل فرهنگ موضوعي تفاسير در سه جلد به چاپ رسيد و هر دو به عنوان كتاب سال معرفي شدند. و فاز دوّم فرهنگ موضوعي تفاسير در 14 دوره با 178 جلد تفسير مراحل چاپ را مي گذراند. با فرصتي كه در خدمت قرآن دارم.بسيار علاقمند مقاله و نوشتار شخصي خويش را بيشتر ادامه دهم و لي متاسفانه وقتي نيست و تاكنون قريب به دو مقاله ارائه شده كه هر دو بر گزيده بودند اميدوارم خداوند توقيق دهد تا بتوانم بيشتر در اين راستا قدم بردارم والسلام

ملامحمدي، مجيد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

مجيد ملا محمدي

محل تولد : قم

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1347/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب مجيد ملامحمدي در سال 1347 هجري شمسي در خانواده اي روحاني در قم به دنيا آمدم پدرم آقاي

حجه الاسلام والمسلمين محمد مهدي اشتهاردي از نويسندگان بر جسته حوزه علميه قم هستند و به همين خاطر با كتاب انس گرفتم در سال 1365 وارد حوزه علميه قم شدم از سال1369 به طور جدي كار شعر و داستان را در مطبوعات كودك و نوجوان شروع كردم و عضو تحريريه مجله هاي سلام بچه ها و پوپك شدم از آن سال تا كنون حدود پنجاه جلد كتاب در زمينه هاي داستان- شعر - تحقيق از من منتشر شده است حدود بيست كتابم در جشنواره هاي كتاب سال كشوري برگزيده شده اند با مجلات ديگر كودك و نوجوان همچون باران، سروش، نوجوان، كيهان بچه ها، مجلات رشد، دوست و ... همكاري جدي دارم مسئول صفحه كودك و نوجوان ماهنامه (كتاب قم ) هستم تا به حال چند دوره داور بعضي از جشنواره هاي كتاب سال كشوري بوده ام جشنواره هايي كه كتابهايم را برگزيده اند عبارتند از كتاب سال ولايت كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان، سلام بچه ها، پوپك، بنياد دفاع مقدس، مهدويت، حوزه علميه قم و اشراق

ملامحمدي، محمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد ملامحمدي

محل تولد : اشتهارد كرج

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1323/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب محمد ملا محمدي مشهور به محمد محمدي اشتهاردي در سال 1323 هجري شمسي در اشتهارد ( واقع در 59 كيلومتري غرب كرج) در يك خانواده متوسط مذهبي متولد شدم و پس از دوره ابتدائى، در حوزه علميه اشتهارد - كه در آن موقع از چند نفر محدود تشكيل مي شد- به تحصيل علوم حوزوي و ادبيات پرداختم و پس از خواندن كتاب سيوطى، در سال

1338 شمسي براي ادامه تحصيل به حوزه علميه قم وارد شدم. درس سطح را بيشتر در محضر حجج اسلام و آيات بزرگوار آقايان: آيت الله حاج شيخ حسين شب زنده دار، آيت الله حاج شيخ غلامرضا صلواتى، آيت الله حاج شيخ علي پناه اشتهاردى، آيت الله علي مشكيني و آيت الله ناصر مكارم شيرازي خواندم و چند سال در درس خارج آيت الله حاج شيخ هاشم آملى، و آيت الله ناصر مكارم شيرازي و چندي در درس خارج آيت الله العظمي گلپايگاني شركت نمودم.

و مقداري از منظومه سبزواري و فلسفه را در محضر استاد آيت الله جعفر سبحاني و استاد حاج آقا مهدي حائري آموختم. و بخشي از علوم روز را از محضر درس دانشمند گرانمايه، شيخ محمد محققى لاهيجي(نماينده آيت الله بروجردي در هامبورگ آلمان) ياد گرفتم.از خاطرات من در اين دوره اينكه از نظر وضع معيشتي بسيار در سختي به سر مي بردم. در مدرسه حجتيه قم در حجره اي با دو طلبه ديگر سكونت داشتيم، ظاهرا سال 1340 شمسي بود. يك شب در حجره را زدند، در را گشودم ديدم دو نفر از فضلا وارد حجره شدند، دفتري در دستشان بود، پرسيدند: در اين حجره چند نفر هستيد؟ گفتم: سه نفر. فرمودند: ما از جانب آيت الله العظمي حاج آقا روح الله خميني(ره) آمده ايم، ايشان مبلغي به عنوان فوق العاده (نه شهريه) به طلاب مرحمت فرموده اند. نام ما را نوشتند و به هر نفر پانزده تومان دادند و رفتند كه در آن وقت مبلغ قابل ملاحظه اي بود و بركت و نورانيت خاصي داشت و اين نخستين باري

بود كه از طرف حضرت امام(ره) به طلبه ها پول دادند

ملك افضلي، محسن

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محسن ملك افضلي اردكاني

محل تولد : يزد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1349/1/1

زندگينامه علمي

در سال 1363 وارد حوزه علميه يزد شدم و پس از 6 سال و گذراندن دروس سطح يك نزد اساتيد مدرسه امام خميني(ره) يزد در سال 1369 وارد حوزه علميه قم شدم و از محضر اساتيد معظم بهره برده و در سال 72 دوره سطح 3 را به پايان رساندم و از آن پس در دروس خارج حوزه شركت نمودم. همزمان با تحصيلات حوزوي از سال 69 مشغول به دروس دوره دبيرستان شده و در سال 73 ديپلم متوسطه را اخذ نموده و همان سال در رشته حقوق دانشگاه تهران ( پرديس قم ) پذيرفته شده و در سال 76 فارغ التحصيل گرديدم . و در سال 1377 در مقطع كارشناسي ارشد رشته حقوق عمومي همان دانشگاه پذيرفته شده و در سال 1380 از اين مقطع نيز فارغ التحصيل شدم. در سال 1386 در مقطع دكتري رشته فقه و مباني دانشگاه فردوس مشهد مقدس پذيرفته شده و هم اكنون علاوه بر تدريس در مراكز حوزوي و دانشگاهي به تحصيل و تحقيق نيز اشتغال دارم .

ملك زاده، محمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد ملك زاده

محل تولد : كربلا

شهرت

تابعيت : عراق

تاريخ تولد : 1350/2/4

زندگينامه علمي

اينجانب در سال 1366 پس از خاتمه پايه اول دبيرستان، رشته «علوم تجربى»، وارد حوزه علميه قم شدم. در خلال تحصيل علوم ديني به صورت متفرقه، پايه هاي دوم تا چهارم دبيرستان را به اتمام رسانده و ديپلم علوم تجربي را دريافت نمودم. دروس مقدّماتي و سطح حوزه را تا سال

1376 به اتمام رسانده و در كنار گذراندن دروس اصلي و جنبي حوزه، برخي دوره ها و مهارت هاي تخصصي حوزه نظير: «تربيت مربي كودكان و نوجوانان» را نيز سپري نمودم.

در سال 1376 پس از خاتمه دروس سطح حوزه، وارد دانشگاه مفيد شده و در رشته «علوم سياسي» سطح كارشناسي به تحصيل مشغول شدم. سپس در سال 1380 با اتمام دوره كارشناسي در سطح كارشناسي ارشد «علوم سياسي» با گرايش «انديشه» وارد دانشگاه باقرالعلوم (ع) شدم و در سال 1383 با دفاع از پايان نامه خود با عنوان: «سيره سياسي معصومان در عصر حاكميت» اين دوره را به اتمام رساندم.

از سال 1380 تاكنون به فعاليتهاي تحقيقي و مطالعاتي خود افزودم به طوري كه علاوه بر ذكر برخي موارد در صفحات گذشته، قريب به 200 مقاله چاپ شده با عناوين و موضوعات گوناگون در مطبوعات و سايتهاي اينترنتي منتشر نموده ام. در كنار اين امور البته هرگز از دروس حوزوي نيز غفلت ننموده و با شركت در جلسات درس خارج فقه و اصول اساتيد برجسته حوزه، از چند سال گذشته مطالعات خود را در اين زمينه گسترش داده ام.

ملك زاده، محمدحسين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد حسين ملك زاده

محل تولد : تهران

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1358/6/14

زندگينامه علمي

تولد و خانواده

در سال 1358 در خانوادهاي اهل علم و روحاني در تهران به دنيا آمد.نامش را «محمد حسين» و لقبش را «امين الاسلام» نهادند. پدر وي عالم زاهد آيةالله حاج شيخ محمد رضا ملكزاده و مادر بزرگوارش علويه صالحه، دختر مرحوم آيةالله حاج سيد محمد علمالهدي ميباشد.

گامهاي نخستين

وي در خردسالي و پيش از

رفتن به مدرسه، خواندن و نوشتن را به خوبي آموخت و بخشهايي از قرآن را حفظ كرد. از همان سنين با فعاليتهاي فرهنگي و مذهبي مساجد و همچنين ديگر مراكز و كانونهاي فرهنگي و هنري همچون كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان انس گرفت و به طور مثال در همين مراكز بود كه با برخي از هنرهاي تجسٌمي، عكاسي و فيلمسازي آشنا شد و همزمان در جلسات قرآني كه در مساجد و ديگر اماكن مذهبي برپا ميشد شركتي فعال و مستمر داشت و به سرعت تعليمات اوليۀ قرآني را فرا گرفت. و البته در سالهاي بعد به شكل كاملتري و زير نظر برجستهترين اساتيد كشور با علوم و فنون قرائت قرآن و اختلاف قراءات آشنا شد.

آغاز تدريس

از 8 سالگي با گردهم آوردن جمعي از كودكان هم سنٌ خود يا چند سالي بزرگتر، تدريس قرآن به آن جمع را به عهده گرفت و از 10 سالگي به صورت رسمي (ابتدا زير نظر دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه و در سالهاي بعد زير نظر سازمان اوقاف و امور خيريه، سازمان تبليغات اسلامي و...) تدريس قرآن و معارف اسلامي را آغاز كرد.

حفظ قرآن

در همين سنين با جدٌيت بيشتري به حفظ قرآن پرداخت و البته به دليل وقفههايي كه در مسير حفظ قرآن برايش پيش آمد، حفظ كامل قرآن توسط وي چند سالي به طول انجاميد.

مطالعه جدّي كتاب در كودكي

عمدهترين سرگرمياش در آن زمان يعني در انتهاي كودكي و آغاز نوجواني، مطالعه كتابهايي درباره علوم و تاريخ قرآن، مفاهيم قرآني و بعداً كتابهايي در زمينه مسائل فكري و فرهنگي، كتب اعتقادي و كتابهايي درباره مكاتب فكري مختلف دنيا و

نقد آنها بود كه به طور مثال سري جزوههاي كوتاه «پاسداري از سنگرهاي ايدئولوژيك»، كتابهايي در زمينه آموزش ساده فلسفه يا تاريخ فلسفه يا كتابهاي اصول اعتقادي و همچنين بسياري از كتابهاي استاد شهيد مرتضي مطهري –با صرف نظر از عنوان و موضوعشان- كتابهاي محبوب و مورد علاقه اين دوران او بود.

شروع نگارش و ارتباط با مطبوعات

همين پشتوانه كارهاي قرآني، حفظ قرآن و مطالعه آثار علمي و به صورت مطلق، انس با كتاب و نيز مشاركت در فعاليتهاي فرهنگي و هنري و سرودن شعر، سبب شد تا بتواند به سرعت دست به قلم شده و از طريق مكاتبه، براي نشريات متناسب با سنٌ خود، مطلب، (شعر، داستان و گزارش) بفرستد.

تأسيس مراكز فرهنگي در كودكي

پدر ايشان به شدٌت مقيٌد بود كه در تمامي ايٌام تبليغي براي رساندن معارف اسلامي به آحاد مردم به نقاط گوناگون كشور –به ويژه شهرها و روستاهاي دور افتاده- سفر نمايد. و معمولاً در اين سفرها خانوادهاش را هم با خود ميبرد. جالب آنكه در اين سفرها فقط پدر نبود كه فعاليٌتهاي اسلامي انجام ميداد بلكه پسر كم سنٌ و سال او نيز فعٌالانه وارد عرصه ميشد و براي كودكان و نوجوانان آن منطقه برنامههاي زيادي را ترتيب ميداد كه از جمله اين فعاليتها تأسيس چندين مركز فرهنگي، كتابخانه و نوارخانه مذهبي در شهرها و روستاهاي مختلف كشور بود.

علاوه بر اينها در محل زندگي خود نيز در هنگام تحصيل در كلاس چهارم ابتدايي، گروه فرهنگي الزهرا (ع) را راهاندازي كرد كه عمده فعاليت اين مركز، انتشار گاهنامههايي به مناسبتهاي مختلف و نيز برگزاري

مسابقات كتبي با موضوعات مذهبي –سياسي ويژه كودكان و نوجوانان بود.

در 12 سالگي و در زماني كه هنوز كار تواشيح و همخواني عربي و قرآني در ايران، بسيار نوپا بود گروه تواشيحي تأسيس كرد.

در 13 سالگي اقدام به تشكيل مركزي به نام «نور القرآن» كرد كه كارش برگزاري جلسات آموزشي و مسابقات قرائت و حفظ قرآن بود.

تدريس در مراكز مختلف (تدريس در دانشگاه در 14 سالگي)

از اين سن به بعد فعاليت علمي –تدريسي وي در زمينه قرآن در برخي ادارات، سازمانها، مراكز و نهادهاي گوناگون و به ويژه پايگاههاي فرهنگي مساجد، كانون قرآن دانشگاهها و ديگر كانونهاي فرهنگي و تربيتي شكل گستردهتري به خود گرفت. تا آنجا كه در سنٌ 14 سالگي (در هنگام تحصيل در كلاس اول دبيرستان) مدتي به طور غير رسمي در دانشكده علوم قرآني به تدريس پرداخت و بر اين اساس شايد بتوان گفت وي جوانترين مدرٌس علوم قرآني در دانشگاه و يا به صورت مطلق، جوانترين مدرسي بود كه تا آن زمان به تدريس در دانشگاه پرداخته بود.

جوانترين روزنامهنگار قرآني كشور

در زمينه فعاليتهاي مطبوعاتي افزون بر انتشار گاهنامه و نيز مكاتبه با برخي مجلات در دوره كودكي و نوجواني، از سال 1372 (در سنٌ 14 سالگي) ضمن همكاري كوتاهي با نخستين مجله قرآني به زبان فارسي به نام «پيام قرآن» (به صاحب امتيازي دارالقرآن الكريم آيةالله گلپايگاني) به عنوان جوانترين روزنامهنگار قرآني به صورت فعال وارد عرصه مطبوعات شد و تا به حال صدها نوشتار مختلف از وي در نشريات معتبر و كثير الانتشار به چاپ رسيده است.

نخستين صفحه قرآن در روزنامه كيهان

يكي از فعاليتهاي مطبوعاتي ايشان تأسيس صفحۀ قرآنيِ

«بهار در بهار» در روزنامه كيهان بود. اين صفحه كه در زمستان 1375 و به مناسبت ماه مبارك رمضان، راهاندازي شد، نخستين صفحه قرآن در روزنامه كيهان به شمار ميآمد.

آغاز تأليف كتاب

حدود 14- 15 سال سن داشت كه موفق به نگارش جلد اوّل، دوم و بخش اندكي از جلد سوم و چهارم كتاب پنج جلدي «اصول فني قرائت قرآن كريم» گرديد.

نخستين دارالقرآن در مدارس كشور

آقاي ملكزاده در سالهاي آغازين دهه هفتاد شمسي (سالهاي 1372 تا 1375) در چندين دبيرستان در تهران و قم، اقدام به تأسيس دارالقرآن الكريم نمود. اين دارالقرآنها اولين دارالقرآنهاي مدارس كشور بودند.

نخستين مركز آموزش تخصصي علوم و معارف قرآن ويژه جوانان و نوجوانان

(تأسيس «مجمع قرآني كعبه» و «جامعة الكعبه»)

در سال 1375 موفق به تأسيس «مجمع قرآني كعبه» شد. اين مركز كه نخستين مركز آموزش تخصصي علوم و معارف قرآني به جوانان و نوجوانان (طلّاب جوان، دانشجويان و دانشآموزان) بود تا سال 1381 به فعاليتهاي پژوهشي و آموزشي خود در داخل و خارج از كشور (سوريه، هلند، لبنان، انگلستان و...) ادامه داد.

از سال 1381 و با تبديل مجمع قرآني كعبه به مؤسسه آموزشي و پژوهشي «جامعة الكعبه» فعاليتهاي قرآنيِ اين مجمع در قالب گروه علوم قرآني كه يكي از گروههاي علميِ جامعة الكعبه ميباشد، ادامه يافته است.

و امّا جامعة الكعبه مركزي است جهت آموزش و پژوهش در باب علوم انساني و اجتماعي و مباحث فكري و فرهنگي از منظر اسلام. اين مركز از سال 1381 تاكنون مشغول به فعاليت ميباشد.

ورود به حوزه علميه

پس از اتمام دوره دبيرستان به صورت رسمي به تحصيل علوم و معارف اسلامي در حوزه علميه پرداخت و

از آنجا كه برخي از مباحث مقدماتي حوزه را از چند سال قبل شخصاً مطالعه كرده بود، توانست با علاقه زياد، انگيزه قوي و تلاشي مثال زدني با استفاده از تمامي فرصتها و بدون كمترين وقفه و تعطيلي به صورتي كه برنامه درسي وي به هيچ وجه تعطيل نمي شد و علاوه بر ايام عادي تحصيل، در تمامي روزهاي تعطيل، جمعه ها، تابستان، نوروز و ... هم به درس و مطالعه مشغول بود، و همچنين با بهره بردن از نبوغ كمنظير خدادادي، دروس مقدماتي و سطح حوزه را كه معمولاً در طول 10 سال خوانده ميشود، به توفيق الهي در ظرف مدّت سه سال و نيم، به بهترين شكل و كيفيت به پايان رساند.

دروس خارج و اساتيد

از زمستان سال 1379 با مشورت و توصيه يكي از اساتيد محترم حوزه (حضرت آيةاللّه شيخ جعفر سبحاني) در دروس خارج حاضر شد. در آغاز به درس خارج اصول ايشان و سپس به دروس خارج فقه و اصول اساتيدي همچون آيات عظام :

مرحوم ميرزا جواد تبريزي (كتاب الصلاة، سه سال و نيم) و سيد كاظم حسيني حائري (كتاب الصلاة، حدود يك سال و اصول، از ابتداي حضور در دروس خارج تاكنون) وارد شد.

در ادامه نيز در دروس خارج فقه حضرت آيةاللٌه شيخ حسن شريعتي نياسر (كتاب هاي خمس، وقف، حبس و اخواته، صدقه، هبه، زكاة، اجاره، مضاربه، مزارعه و... از سال 81 تاكنون. البته اين درسها در تابستانها و ديگر ايام تعطيل هم برقرار بوده است.) و حضرت آيةاللّه شيخ محمد تقي بهجت (كتاب الحج، از فروردين 1384 تا 1386) شركت كرد .

البته مدت كوتاهي هم از درس فقه

حضرات آيات سيد محمد حسين فضل الله (در بيروت) و مرحوم شيخ علي فلسفي (در مشهد) و درس اصول آيةالله شيخ حسين وحيد خراساني (در قم) بهره برد.

تفسير قرآن

پيش از ورود به درس خارج، حدود يك سال از درس تفسير آيةاللٌه شيخ عبداللٌه جوادي آملي نيز بهرهمند شده بود. اگر چه بعداً در درس تفسير بزرگاني همچون حضرات آيات شيخ ناصر مكارم شيرازي و مرحوم شيخ محمد هادي معرفت هم حاضر شده، بهرههاي فراواني برد.

فلسفه، اخلاق و عرفان

همزمان با حضور در دروس خارج فقه و اصول، از دروس اسفار آيةاللّه شيخ يحيي انصاري شيرازي نيز استفاده نمود. مدت كوتاهي هم در درس اشارات شركت كرد.علاوه بر اينها در برخي دوره ها و درس و بحث هاي فلسفي كه به موضوعاتي خاص در فلسفه مي پرداختند نيز مشاركت داشته است.

همچنين در زمينه اخلاق نيز از پيش از ورود به حوزه تا كنون محضر پر فيض اساتيد و فرهيختگان متعددي از جمله حضرات آيات شيخ محمد تقي مصباح يزدي ، شيخ جواد كربلايي ، مرحوم شيخ علي پناه اشتهاردي ، مرحوم حاج آقاي مجتهدي و برخي بزرگان ديگر را درك كرده است .

البته استفاده وي از آيةالله مصباح يزدي منحصر به شركت در درس هاي اخلاق ايشان نبوده بلكه طي ساليان متمادي از بسياري از مباحث فلسفي و كلامي و ساير بحث هاي ايشان در زمينه انديشه و معارف اسلامي – به صورت محض و يا به صورت تطبيقي با مكاتب ديگر – بهره هاي قابل توجهي برده است.

از ديگر اساتيد وي ميتوان به پدر بزرگوار ايشان اشاره كرد كه علاوه بر

مراتب علمي، از نظر معنوي و روحاني نيز داراي مقام رفيعي ميباشند و بدين جهت هم در زمينه فقه، اصول و فلسفه و هم در زمينه اخلاق و عرفان –از مقدمات تا خارج- به تدريس و راهنمايي فرزند خويش پرداختهاند.

اجازات

وي تا به حال موفق به اخذ چندين اجازه مختلف –و از جمله اجازه اجتهاد- از علماء و مراجع عظام تقليد در قم و مشهد شده است.

جوانترين طلبه نويسنده

در اين سالها كار نگارش كتاب را نيز ادامه داد و در اولين دوره انتخاب كتاب سال حوزه علميه (سال 1377) به عنوان جوانترين طلبه نويسنده انتخاب شده، موفق به اخذ جايزه و لوح تقدير گرديد.

زبانهاي ديگر و فعاليت در خارج از كشور

با تسلط بر زبانهاي عربي و انگليسي و اندكي آشنايي با زبان فرانسوي و چند زبان ديگر، توانست به كشورهاي زيادي سفر كند و در سطح بينالمللي به فعاليتهاي علمي، فرهنگي و اسلامي و تبليغ دين مبين اسلام و معرفي مكتب اهلبيت(ع) بپردازد.

حضور در دانشگاهها

طيّ اين سالها به دانشگاههاي بزرگ و معتبري در داخل و خارج از ايران دعوت شده و در اين دانشگاهها به تدريس، سخنراني، برگزاري جلسات پرسش و پاسخ و يا برگزاري كارگاههاي علمي و آموزشي پرداخته است.

مطالعات تاريخي

افزون بر تحصيل و تدريس علوم مختلف اسلامي، از زمستان 1381 به مدت 3 سال در رشته تخصصي تاريخ كه براي اولين بار در حوزه علميه قم تأسيس شده بود شركت نمود و مطالعات زيادي را در زمينه تاريخ اسلام و فلسفه تاريخ از ديدگاه قرآن به انجام رساند.

مسائل جديد

به مدّت يك سال در دوره «شبههشناسي و پاسخگويي به شبهات» كه به وسيله مؤسسه «در

راه حق» و با تدريس جمعي از صاحبنظران و اساتيد برجسته، برگزار گرديد شركت كرد و با رتبه اول فارغالتحصيل شد. مسائل و شبهاتي كه در اين دوره مورد بحث قرار گرفتند در دو زمينه «كلام قديم» (با توجه ويژه به عقايد وهّابيّت) و «كلام جديد، فلسفه دين و معرفتشناسي» بودند.

البته آشنايي وي با بعضي از مكاتب فلسفي غرب، كلام جديد، معرفت شناسي، برخي از فلسفههاي مضاف و مباحث و مسائلي كه در دوران جديد در حوزه دينپژوهي مطرح شده است به سالهايي پيشتر از شركت در اين دوره بازميگردد. و همچنان كه قبلاً نيز اشاره شد از نوجواني به مطالعاتي از اين دست علاقه خاصي داشته و علاوه بر مطالعات منظمي كه به صورت شخصي در اين زمينهها داشته است، همايشها، جلسات بحث، سخنرانيها و يا مناظرههايي درباره اين مسائل را هم پيگيري كرده و در برخي از كلاسها يا دورههايي كه با موضوع علوم جديد از منظر اسلام –همچون دروس جامعه شناسي اسلامي - يا معرفتشناسي و كلام جديد برگزار ميشده است نيز شركت كرده است. و همين آشنايي با مباحث فكري و فرهنگي جديد يكي از مهمترين عوامل موفقيت وي در پاسخگويي به پرسشهاي نسل جوانِ تحصيلكرده و دانشگاهي در داخل و خارج از كشور بوده است.

تدريس مباحث حوزوي

در زمينه تدريس دروس حوزوي برنامه وي بدين صورت بوده است كه تا پيش از ورود به درس خارج به تدريس ادبيات و منطق و همچنين اصول (البته فقط حلقه اولي از حلقات اصول شهيد صدر)، پرداخته و از هنگام ورود به درس خارج تاكنون به تدريس شرح لمعه، اصولالفقه، حلقات اصول، رسائل، مكاسب

و كفاية الاصول اشتغال داشته است.

بحث خارج

از مهر سال 1384 (شعبان 1426ق) ضمن ادامه حضور در دروس خارج فقه و اصول علماي اعلام، تدريس استدلالي اصول را با تبيين و نقد نظريه «حق الطاعة» و بديل آن يعني «قاعده قبح عقاب بلابيان» براي جمعي از فضلاء حوزه علميه قم آغاز نموده است.

همكاري تحقيقي با مؤسسات و نگارش دانشنامه

از ديگر كارهاي وي علاوه بر موارد گذشته و به جز تدريس مباحث مختلف قرآني، كلامي و تاريخي (در مجمع قرآني كعبه و سپس در جامعة الكعبه) ميتوان به همكاري با مركز فرهنگي حوزه علميه قم در پاسخگويي به سؤالات و شبهات اشاره نمود. همچنين در نگارش «دانشنامه قرآن و قرآنپژوهي» و مدت كوتاهي در «دانشنامه مسجد» و «فرهنگنامه مسجد» به عنوان محقق و نويسنده همكاري كرده است.

تدريس يك دور مباحث تفسيري

(از ابتدا تا انتهاي قرآن، طي سالهاي 75 تا 83):

از سال 1375 تا اوائل سال 1381 در جلسه مركزي مجمع قرآني كعبه كه به صورت هفتگي در صبح روزهاي جمعه برگزار ميگرديد و سپس در ادامۀ سال 81 و همچنين سال 82 و 83 در جلسات «مطالعات اسلامي» (بررسي مباحث كليدي و چارچوبهاي اساسي در تفكر اسلامي) كه به منظور استحكام پايههاي معرفتي كادرهاي اوليۀ جامعةالكعبه برگزار ميشد، به تدريس مباحث تفسيري پرداخت و با تشريح اهمّ مفاهيم و معارف قرآني، موفق به تدريس يك دور تفسير قرآن كريم شد.

آثار و تأليفات

جناب آقاي ملك زاده، كار نگارش كتاب را كه با توفيق الهي از نوجواني آغاز كرده بود، با توجه به زمينه هاي مطالعاتي و پژوهش هايي كه داشت و در عرصه موضوعاتي كه ضروري مي

انگاشت دنبال نمود تا آنجا كه به جز مقالات منتشر شده در مطبوعات و يا ارائه شده به همايش هاي متعدد، تا سال 1387 شمسي يعني تا پيش از 30 سالگي، بيش از هفتاد جلد كتاب تأليف كرد كه البته در اين ميان، يكي دو جلد هم ترجمه بود.

علاوه بر آثار مكتوب، بخشي از سخنرانيها يا تدريسهاي ايشان در موضوعات مختلف نيز در قالب CD ارائه شده و نرمافزارهايي هم بر اساس كتابهاي ايشان و يا تحت اِشرافِ علمي وي، طرّاحي و به بازار عرضه شده است.

ملكوتي، علي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

على ملكوتي

محل تولد : قم

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1327/1/1

زندگينامه علمي

در سال 1327 هشتم مرداد در قم به دنيا آمدم كه (سال اول) ابتدائي را در قم و بقيه دوره دبستان و تا كلاس 9 را در نجف اشرف خواندم. سال 43 وارد حوزه علميه نجف شدم (در جامعة الزالجف) دروس سطح را از ابتدا تا تقريبا آخر خواندم. سال 49 ،50 به قم در خدمت والد منتقل شدم. درس خارج اصول فقه، فقه، فلسفه و عرفان را در محضر اساتيد تحصيل كردم. طبق معمول حوزه هاي علميه در كنار تحصيل، مشغول تدريس ادبيات، منطق، شرح لمعه، مختصر، معاني بيان و غيره در مدرسه فيضيه، حجتيه و مقابر صحن بودم.

از حوالي سال 56 همراه با هرج و مرج مردم و انقلاب به رهبري حضرت امام (ره) در كنار مردم مشغول مسائل انقلاب شدم. مسئوليت كميته شهرستان سراب براي مدتي بعد از انقلاب به عهده اين جانب بود و در دوره اول و دوم

به عنوان نماينده مردم در مجلس شوراي اسلامي مشغول خدمت بوده (عضو بانيان كميسيون ارشاد بودم). بعد از دو دوره باز به قم برگشتم. مشغول تدريس و تحصيل شدم.

ضرورت اقتضاء كرد تا براي مدتي در تبريز در خدمت حضرت والد باشم. در آنجا مشغول تدريس رسائل، مكاسب و درس ديگر شدم. در ضمن مسئوليت احداث دوره دانشگاه در واحد سراب را هم به عهده داشتم. حدود 12، 13 سال مشغول آن واحد (البته به صورت كنترل از راه دور) به عهده داشتم. سال 73 باز همراه والد به قم مراجعه و در قم مشغول به تدريس: فلسفه، فقه و اصول و در واحد قم هم به عنوان عضو هيئت علمي تدريس مي كنم.

ملكوتيان، مصطفي

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

دكتر مصطفي ملكوتيان در سال 1335 در شهر آران و بيدگل بدنيا آمد.ايشان داراي مدرك دكتري علوم سياسي از دانشگاه تربيت مدرس در سال 1375است .نامبرده هم اكنون عضو هيئت علمي و دانشيار دانشكده حقوق و علوم سياسي دانشگاه تهران مي باشد.گروه : علوم انسانيرشته : علوم سياسيگرايش : جامعه شناسي سياسيوالدين و انساب : مصطفي ملكوتيان فرزند رمضانعلي دستفروش آراني و سركار خانم اقدس احسن است.خاطرات كودكي : مصطفي ملكوتيان از دوران كودكي خود چنين به ياد دارد: دوران كودكي خود را از زمان 2/5 (دو و نيم ) سالگي به ياد دارم كه در آران نزديك شهرستان كاشان در اتاق و زير زمين قديمي زندگي نموده و پدر و مادرم به بافتن قالي كه شغل عموم مردم اين خطه در آن زمان بود اشتغال داشتند و بنده هم هر گاه فرصتي پديد مي آمد مثلا زماني كه مدرسه

تعطيل مي شد به بافتن قالي مشغول مي شدم.اوضاع اجتماعي و شرايط زندگي : مصطفي ملكوتيان در خانواده اي مذهبي و از طبقه پايين جامعه بدنيا آمد.تحصيلات رسمي و حرفه اي : مصطفي ملكوتيان ديپلم متوسطه را در سال 1353 از دبيرستان صدر اوحدي قم دريافت كرد. سپس كارشناسي رشته علوم سياسي را در سال 1358 از دانشگاه شهيد بهشتي و بعد از آن بتر تيب در سالهاي 1367 و 1375 كارشناسي ارشد و دكتري علوم سياسي را از دانشگاه تربيت مدرس اخذ نمود. عنوان پايان نامه دكتري : بررسي مقايسه اي چرائي وچگونگي وقوع انقلاب هاي فرانسه روسيه وايران عنوان پايان نامه كارشناسي ارشد :سياست وحكومت در فلسطين اشغاليخاطرات و وقايع تحصيل : از خاطرات مصطفي ملكوتيان در ضمن تحصيل وقوع انقلاب اسلامي ،انقلاب فرهنگي و وقوع جنگ تحميلي بود.فعاليتهاي ضمن تحصيل : مصطفي ملكوتيان در حين تحصيل در دوره دكتري به تدريس دروس كارشناسي علوم سياسي در دانشگاه تهران اشتغال داشت.استادان و مربيان : دكتر علي اكبر و آيه الله عباسعلي عميد زنجاني ،دكتر قاسم افتخاري ،دكتر منوچهر محمدي و دكتر محمد باقر حشمت زاده از اساتيد مصطفي ملكوتيان بوده اند.هم دوره اي ها و همكاران : دكتر عليرضا صدرا،دكتر حاتم قادري ،دكتر الهه كولايي ،دكتر سيد رحيم ابوالحسني ،دكتر سيد داوود آقايي ،دكتر محمود جعفر جوادي ارجمند ،دكتر سيد احمد موثقي و دكتر موثقي از همدوره ايها و همچنين از همكاران مصطفي ملكوتيان مي باشند.همسر و فرزندان : مصطفي ملكوتيان متاهل و داراي همسر بنام سركار خانم كبري وزير حرمي است. ايشان داراي سه فرزند بنامهاي محمد علي ،زينب و سارا ملكوتيان

مي باشد.مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : مصطفي ملكوتيان عضو هيئت علمي( دانشيار )دانشگاه تهران از سال 1367 تا كنون مي باشد.فعاليتهاي آموزشي : عنوان دروسي كه مصطفي ملكوتيان تدريس مي كند به قرار زير است: تئوريهاي انقلاب اسلامي ،انقلاب هاي جهان ،انقلاب اسلامي ايران و جغرافياي سياسي و دروس انقلاب اسلامي در دوره هاي كارشناسي ارشد و دكتري علوم سياسيساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : مصطفي ملكوتيان در كنار تدريس به تحقيق و پژوهش مي پردازد.همفكران فرد : مصطفي ملكوتيان از همفكري نزديكي با دكتر سيد داوود آقايي و دكتر عليرضا صدرا برخوردار است.جوائز و نشانها : مصطفي ملكوتيان در سال 1368 به عنوان استاد نمونه در دانشكده عقيدتي سياسي شهيد محلاتي سپاه در قم انتخاب شده است.چگونگي عرضه آثار : - تعداد مقالات چاپ شده در مجلات داخلي :13 مقاله - تعداد مقالات ارائه شده در همايشها : يك مورد - تعداد مقالات چاپ شده در همايشها : دو مقاله - تعداد پايان نامه هاي كارشناسي ارشد تحت راهنمايي : 18 پايان نامه آثار : انقلاب اسلامي ايران ويژگي اثر : تاليف,نشرمعارف ,1384 2 انقلاب اسلامي وچرايي وچگونگي رخداد ان ويژگي اثر : تاليف,نشر معارف ,1377 -اين كتاب بعد ها به انقلاب اسلامي تغيير نام يافت.3 انقلابهاي متعارض معاصر ويژگي اثر : تاليف,دانشكده حقوق و علوم سياسي ,13814 بازخواني علل وقوع انقلاب اسلامي در سپهر نظريه پردازي ها ويژگي اثر : تهران ،پژوهشگاه فرهنگ و

انديشه اسلامي 13875 جغرافيا وسياست ويژگي اثر : تاليف,حق ياوران ,1383 6 سيري در نظريه هاي انقلاب ويژگي اثر : تاليف,171,نشر قومس ,1376 -معرفي و نقد و ارزيابي نظريه هاي مربوط به زمينه ها و علل وقوع پديده انقلاب7 يورشهاي تبليغاتي آمريكا در جنگ ويتنام ويژگي اثر : ترجمه,جهاد دانشگاهي دانشگاه تهران ,1372 - اين كتاب به معرفي و ارزيابي روشهاي تبليغاتي آمريكا در زمان جنگ ويتنام پرداخته است.

ملكي اصفهاني، محمود

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمود ملكي اصفهاني

محل تولد : اصفهان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1338/1/1

زندگينامه علمي

اگر چه اين جانب نقطه قابل ذكر در زندگي خود مشاهده نمى كنم كه لازم بدانم آن را به عنوان شرح حال مطرح كنم، چرا كه آنچه ما انجام داده ايم قطره اي در مقابل درياهايي است كه بزرگان و گذشتگان از خود بجا گذاشته اند و با وجود عدم امكانات در آن زمان ها كارهاي علمي شگفت آوري انجام داده اند. به هر حال، گويا به درخواست آن مركز محترم ناگزير از نوشتن جملاتي به عنوان زندگي نامه هستم.

در سال 1339 شمسي در يكي از روستاهاي اصفهان در خانواده اي روحاني متولد شدم. پدرم مرحوم حجةالاسلام و المسلمين حاج شيخ كاظم ملكي از روحانيان باتقوا و باسابقه و سرشناس در منطقه و حوزه علميه و مورد اعتماد مراجع بزرگوار تقليد بود. مهمترين نقش را در زمينه تربيت و پروش علمي و اخلاقي اين جانب ايشان داشته و در واقع زندگي خود را مرهون خدمات و هدايتها و راهنماييهاي

ايشان مي دانم.

تحصيلات ابتدايي و راهنمائي را در زادگاه خود به پايان رساندم. اگر چه در همان زمانها علاقمند به علوم حوزوي بودم ولي مرحوم پدرم معتقد بود روحاني در اين زمان بايد از علوم جديد نيز آگاهي داشته باشد لذا به اصفهان آمده و تا مقطع ديپلم در رشته رياضي فيزيك ادامه تحصيل دادم. همزمان با پيروزي انقلاب شكوهمند اسلامي و در سال 1358 موفق به اخذ ديپلم شدم. از آن پس به حوزه علميه اصفهان وارد شده حدود يكسال در آنجا تحصيل كردم.

سپس در سال 1359 وارد حوزه علميه قم شدم و به تحصيل ادامه دادم. دروس مقدمات تا سطح عالي را از اساتيدي چون: «مدرس افغاني (ره)»، «ذهني تهراني (ره)»، «وجداني (ره)»، «پاياني (ره)»، «اشتهاردي (ره)» و اساتيد ديگر استفاده كردم. سپس در درس خارج «آيت الله مكارم شيرازي» شركت كرده و چند سالي از دروس خارج «آيت الله فاضل لنكراني» و «آيت الله تبريزي» استفاده كردم.

از اوايل شروع به تحصيل، به تدريس هم اشتغال داشته ام و تاكنون تدريس را ادامه داده ام. دروس مختلف حوزوي از مقدمات تا سطوح عالي را تدريس كردم و در حال حاضر نيز به تدريس فقه، اصول و تفسير اشتغال دارم. از جمله دغدغه هاي اينجانب متون درسي حوزه بوده است، زيرا بازنگري در آنها و روز آمد شدن آنها را امري ضروري و اجتناب ناپذير مى دانستم، لذا درصدد تاليف كتابهايي به عنوان كتب درسي بر آمدم كه اولين اثر اين جانب در سال 72 با عنوان: «نحو مقدماتي» به چاپ رسيد. سپس كتابهاي ديگري نيز با همكاري برخي دوستان تاليف نموديم كه

در صفحه آثار پژوهشي مطرح مي گردد.

ملكي زنجاني، حسين

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حسين ملكي زنجاني ( ح.م زاوش ) در سال 1301 چشم به جهان گشود . پس از پايان دوره دبيرستان به تهران آمد و به ادامه تحصيل پرداخت . از سال 1329 در اداره جنگل باني وزارت كشاورزي به كار مشغول شد . زنجاني در فروردين سال 1356 از كار دولتي كناره گرفت و از آن پس تمام وقت خود را به تحقيق و نگارش پرداخت . او آن چنان دراين مهم پيش رفت كه در آغاز دهه 70 به ناراحتي چشم گرفتار شد و پيش روي اين بيماري تا حدي بود كه او را از خواندن و نگارش بازماند . استاد ملكي زنجاني در 18 خرداد 1377 در تهران چشم از جهان فروبست .

گروه : علوم انساني

رشته : تاريخ

اوضاع اجتماعي و شرايط زندگي : حسين ملكي زنجاني ( ح . م . زاوش ) در خانواده يك پيشه ور چشم به جهان گشود پدرش زين ساز بود در كودكي مادر را از دست داد و پدر كه تا نوجواني او زنده بود باعلاقه فراوان او را به تحصيل علم واداشت . دشواري هاي سخت زندگي را بدون پشتوانه خانوادگي از سر گذراند .

تحصيلات رسمي و حرفه اي : حسين ملكي زنجاني پس از پايان دبيرستان در 1320 به تهران آمد و به تحصيل پرداخت .

استادان و مربيان : حسين ملكي زنجاني آموخته هاي خود را در سايه ي تعليمات علي كاظميه زرينه و پروفسور كامبوزيا به دست آورد.

وقايع ميانسالي : حسين ملكي زنجاني در آثار چاپ شده و چاپ نشده خود به افشاي حركات فراماسيونها و

كارگزاران سر سپرده آنها مي پردازد و بذر اميد و استواري و پايداري براي بهبود زندگي بشر را مي افشاند . در فروردين 1356 از كار دولتي كناره گرفت و زان پس تمام وقت خود را به تحقيق و نگارش پرداخت . او آنچنان در اين مهم پيش رفت كه در آغاز دهه 70 به تاراحتي چشم گرفتار شد . پيش روي اين بيماري تا حدي بود كه نور چشمانش چون رفيق نيمه راهي در نيمه پاياني راه تنهايش گذاشت و او از خواندن و نگارش باز ماند .

زمان و علت فوت : حسين ملكي زنجاني در 18 خرداد 1377 در تهران چشم از جهان فرو بست .

مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : حسين ملكي زنجاني از سال 1329 در اداره جنگل باني وزارت كشاورزي به كار مشغول شد .

--------------------------------------------------------------------------------

آثار :

1 اطلاعات عمومي سپيده

ويژگي اثر : 1367 ، نشر سپيده

2 تهران در گذر گاه تاريخ

ويژگي اثر : 1370 ، انتشارات اشاره

3 جنگل ها و گسترش كويرها

ويژگي اثر : 1367 . نشر آينده .

4 دولت مردان ايران و ساختار نهادها در عصر مشروطيت

ويژگي اثر : جلد دوم ، سال 1370 ، انتشارات اشاره .

5 دولت هاي ايران در عصرمشروطيت

ويژگي اثر : جلد اول ، سال 1370 ، انتشارات اشاره .

6 ديوان عطار

ويژگي اثر : سال 1361 ، اتشارات چكامه

7

رابطه فراماسيونري با صهيونيسم و امپرياليسم

8 نخستين كارگزاران استعمار در ايران

ويژگي اثر : 1361 انتشارات بهار

9 نقش فراماسونها در تاريخ معاصر ايران

ويژگي اثر : 1361 ، اتشارات آينده

منابع زندگينامه :

1چيستا -سال شانزدهم - شماره رديف 152 و 153 آبان و آذر ماه 1377 ص 272

ملكي متهور، حميد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حميد ملكي متهور

محل تولد : كبوتر آهنگ همدان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1341/1/1

زندگينامه علمي

سال 1361 موفّق به اخذ ديپلم تجربي از دبيرستان امام خميني (ره) همدان شدم. در همان سال وارد حوزه علميّه «آيت الله مجتهدي تهران» شدم. و پايه اوّل را در آنجا خواندم. سال 1362 وارد حوزه علميّه قم شدم و دروس مقدّمات و ادبيّات عرب را از محضر اساتيدي چون: «طالقاني»، «موسوي گرگاني»، «فتوحي»، «مدرس افغاني» و ... بهره بردم.

دروس لمعه و اصول را از محضر اساتيدي چون: «آيت الله شب زنده دار»، «آيت الله استادي»، «آيت الله وجداني فخر» و «صالحي افغاني» و ... استفاده كردم. دروس رسائل و مكاسب را نزد اساتيدي چون: «آيت الله پاياني»، «آيت الله طاهري خرم آبادي» و «آيت الله اعتمادي» زانو زدم. درس كفايتين را از محضر «آيت الله ستوده» خوشه چيني كردم. سال 1368 دروس سطح را به پايان رساندم و وارد مقطع خارج شدم.

قابل ذكر است كه حقير از سال دوم طلبگي مشغول تدريس به صورت آزاد نيز بودم كه تا كنون نيز ادامه دارد. علاوه بر تدريس مشغول تبليغ و

سخنراني در مناسبت هاي تبليغي در جوامع مختلف مي باشم. حدود 10 سال در درس خارج آيات عظام: «تبريزي»، «مكارم»، «فاضل لنكراني»، «وحيد خراساني» و «سبحاني» شركت كردم. حدود 7 سال است كه در درس خارج خصوصي «آيت الله معرفت» شركت مي كنم. در كنار دورس فقه و اصول حوزه در رشته تخصصي تفسير نيز شركت كردم و بحمد الله با موفّقيّت آن را به اتمام رساندم كه موضوع پايان نامه «عصمت انبياء در قرآن» مي باشد.

ملكي، علي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

على ملكي

محل تولد : زنجان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1352/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب پس ازتحصيلات ابتدايي و متوسطه در حوزه علميه زنجان مشغول به تحصيل شدم و همزمان شبانه دروس دبيرستان را هم تحصيل و در سال 1373 موفق به اخذ ديپلم گرديدم. در سال 74 به علت شرايط و موقعيت خاصي كه داشتم؛ به خدمت سربازي اعزام شدم. دو سال در آموزش و پرورش در سمت سرباز معلمي مشغول خدمت شدم تا اينكه درسال 76 عازم شهر مقدس قم شدم تا در جوار كريمه اهل بيت، درس حوزه را ادامه دهم و سپس همزمان با تحصيل در حوزه به كارهاي علمي و پژوهشي هم همت گماشتم وعلاوه بر آن، 4 سال به طور مداوم به تبليغ اعزام شدم.

ملكيان، محمدباقر

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد باقر ملكيان

محل تولد : شهرضا

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1342/9/24

زندگينامه علمي

اينجانب محمد باقر ملكيان متولد 1342 در شش سالگي 1348 وارد دبستان شده و پنج سال ابتدايي را در مدرسه ملي شهرمان با رتبه اول به اتمام رساندم. سه سال راهنمايي را هم در شهر محل تولد با رتبه اول تمام كردم. تابستان 1356 به قم آمده و در مدرسه حقاني سابق كه زير نظر «آيت الله شهيد قدوسي» و «شهيد بهشتي» اداره مي شد؛ ثبت نام كردم. در امتحان ورودي ام كه از متقاضيان گرفته شد؛ رتبه اول شدم و سال اول طلبگي را در آن مدرسه بودم.

از سال بعد از مدرسه خارج شدم و زير نظر اخوي خويش كه از طلاب فاضل شهر رضايي

است به تحصيل ادامه دادم. ادبيات عرب را به صورت آزاد در نزد اخوي آقاي طالقاني و بعضي ديگر خواندم. معالم الاصول را نزد اخوي خوانده و المنطق مرحوم مظفر را پيش استاد نجفي از فضلاي طلاب شهر رضايي كه دو دوره نمايندگي مجلس شوراي اسلامي هم شدند به اتمام رساندم . لمعه را نزد مدرسين مختلف از جمله: «آيت الله حاج شيخ علي پناه اشتهاردي»، «آقاي بادكوبه اي» و «حجةالاسلام فياضي» و نيز بعضي كتابها را نزد اخوي ام خواندم. رسائل را به طور كامل در نزد حجةالاسلام فياضي خواندم. حلقات شهيد صدر را نزد اخوي (حلقه اولي و ثانيه) و نزد حجةالاسلام اعرافي كه امروز رئيس مركز جهاني علوم اسلامي مي باشد (حلقه ثالثه) را خواندم.

همزمان با خواندن دروس حوزوي در اواخر سال تحصيلي 59 - 1358 برنامه اي فشرده در موسسه در راه حق زير نظر استاد مصباح يزدي در مورد بررسي و نقد ماركسيسم را گذراندم. با توجه به شرايط زماني آن سالها اين درسها بسيار با اهميت بود. بعداً امتحان گرفته شد و قبول شده هاي در آن امتحان در موسسه در راه حق گروه آموزشي جديدي را تشكيل دادند.

از مهر 1359 به مدت پنج، شش سال دروس زيادي در برنامه موسسه در راه حق در كنار فقه و اصول حوزه مي خوانديم از جمله: «اقتصادنا و فلسفتنا شهيد صدر، چند واحد علوم سياسي، چند واحد جامعه شناسي، ادبيات عرب، ادبيات فارسي، انگليسي (به مقدار بسيار زياد)، فلسفه مرسوم از جمله بدايةالحكمه، نهايةالحكمه، سلسله مباحث فلسفه شبيه درس خارج فلسفه (استاد مصباح)، دو واحد حقوق، چند واحد معرفت شناسي

و ... . اين درسها تا چند سال در موسسه در راه حق و بعدا ًدر بنياد فرهنگي باقرالعلوم (عليه السلام) زير نظر استاد مصباح ادامه يافت. بعدها با ارائه واحدهاي درسي و در سال حدود 1368 به بعد تدريس دروس مختلف را شروع كردم: ادبيات عرب، اصول الفقه، فقه، منطق، فلسفه، كلام، منطق، زبان انگليسي و ... درس مي دادم.

در سال 1379 در دوره دكتري تربيت مدرس شركت كردم و در كنكور آن رتبه اول شدم. حالا هم پايان نامه را نوشته ام و پيش دفاع هم كرده ام و به زودي بايد دفاع كنم. از سال 1377 هم عضو هيات علمي موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره) بوده ام و در اين موسسه درس اشارات، نهايةالحكمه و انگليسي تخصصي و بعضي كتابهاي ديگر را تدريس داشته ام.

بعضي از رساله هاي طلاب را مشاوره و يا داوري كرده ام. در موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره) هم بعضي رساله ها را مشاوره و يا داوري كرده ام. تابستانها حدود 8 سال براي دانشجويان برنامه اي با نام «طرح ولايت» اجرا مي شد كه من در آن برنامه درسهاي: معرفت شناسي، فلسفه اخلاق، منطق و خداشناسي فلسفي را مكرراً تدريس كرده ام. در مدارس طلبگي هم گاهي اين مواد را تدريس مي كنم.

ملكيان، مصطفي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

مصطفي ملكيان در سال 1335 شمسي در شهرضاي اصفهان متولد شد.وي به علت علاقه اي كه به مباحث عقلي و فلسفي داشت تحصيلات خود را در رشته مهندسي رها كرد و تامقطع كارشناسي ارشد در دانشكده الهيات دانشگاه تهران ادامه تحصيل داد . در تعليم مباحث

فلسفي وي در كنار تحصيلات دانشگاهي تلاش مستمري در مطالعه و تحقيق در شاخه هاي مختلف علوم عقلي داشت . استاد ملكيان تاليفات و ترجمه هايي در زمينه فلسفه و تاريخ فلسفه عرضه داشته است .

گروه : علوم انساني

رشته : فلسفه

والدين و انساب : مصطفي ملكيان در سال 1335 شمسي در شهرضاي اصفهان متولد شد.

تحصيلات رسمي و حرفه اي : مصطفي ملكيان پس از گذراندن تحصيلات مقدمايت و متوسطه در شهرضا به ادامه تحصيل در رشته مهندسي پرداخت. وي به دليل علاقه به مباحث عقلي و فلسفي آن رشته را رها كرد و تحصيلات دانشگاهي خود را تا مقطع كارشناسي ارشد دانشكده الهيات دانشگاه تهران ادامه داد. ملكيان به تحصيلات رسمي و دانشگاهي قانع نشد و خود با تلاش پيوسته و خستگي ناپذير به مطالعه و تحقيق در شاخه ها و شعب مختلف علوم به ويژه علوم عقلي پرداخته است.

استادان و مربيان : مصطفي ملكيان خود را پيرو سنت استادي- شاگردي نمي داند. و اين مساله را ناشي از وسواسي مي داند كه در امور علمي و فكري در اعتماد نسبت به افراد داشته است. اين تفكر باعث شده است كه در حوزه و دانشگاه از استادان، مخصوصا به صورت حضوري خيلي كم استفاده كند و در دانشگاه و اغلب در كلاس درس اكثر استادان حاضر نشود. و بالعكس هر گاه استادي را در حوزه مورد علاقه اش يعني فلسفه، عرفان و ادبيات قوي و مسلط مي يافت با شور و شوق بصورت مستمع آزاد در كلاس درس حاضر مي شد. به اين ترتيب وي از محضر درس استاداني چون مرتضي مطهري، مرحوم دكتر امير

حسين يزگردي، مرحوم دكتر عبدالحسين زرين كوب، مرحوم دكتر غلامحسين صديقي، مرحوم دكتر مهرداد بهار (كه او را از شريف ترين انسانهايي مي داند كه چشم روزگار به خود ديده است) بهره برده است.

مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : مصطفي ملكيان در دانشكده الهايت دانشگاه تهران تدريس مي كند.

ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : مصطفي ملكيان از آنجا كه فكرش خاص در انتخاب استاد داشته است كه خود از آن «مشكل پسندي و دير پسندي» نام مي برد. بيشتر به مطالعه متون مكتوب روي مي اورد. البته در اين مورد نيز در اخنتخاب نويسندگان، مترجمان كتابها، رسائل و مقالات هم حساسيتهاي خاص در دنبال مي مي كند. استاد ملكيان خود حصال اين وضع و حال را نوعي آموختگي ذكر مي كند و محاسن و معايب آن را ياد مي آورد.

آرا و گرايشهاي خاص : - تاثير شناخت تاريخ فلسله در شناخت خود فلسفه مصطفي ملكيان معتقد است كه بر تاثير اطلاع بر تاريخ فلسفه در فهم فلسفه بايد بصورت مضاعف تاكيد نمود علت اين تاكرد را از آن جهت مهم مي داند كه موضوعات مورد بحث فلسسفه امور محسوس نبوده بلكه امور انتزاعي را شامل مي شود و اين امور انتزاعي چيستي شان وابسته به مقوصد كسي است كه درباره آن سخن مي گويد. مصطفي ملكيان اين اهميت را چنين تشريح مي كند كه اگر لفظ دال ابيك امور انتزاعي در طول تاريخ وحدت داشته باشد و هيچونه تغييري نكند، ولي مولفه هاي مفهومي آن امر آهسته آهسته در ذهن متفكران عوض بشود، در اين صورت با هويتهاي مختلفي سرو كار خواهيم داشت. لذا

اين مساله مهم است كه اطلاع كسب شود كه يك مفهوم اذهان متفكراني كه با لفظ متناظر آن مفهوم سرو كار داشته اند، چه تطوري پيدا كرده است. - ارائه تقسيم بندي كلي در تاريخ نگاري هاي فلسفه مصطفي ملكيان تاريخ نگاري هاي فلسفه را به چهار قسم تقسيم مي كند: 1- تاريخ نگاري فيلسوفان يا به تعبيري تاريخ نگاري فلسفه از حيث شخصيتهاي فلسفي (با رعايت تقدم و تاخر تاريخي) 2- تاريخ نگاري فلسفه بر حسب مكاتب فلسفي، كه به دو صورت با لحاظ تقدم و تاخر زمان پيدايش مكاتب، دوم تاريخ نگاري مكاتب از حيث نظم و ترتيب منطقي بين مكاتب. 3- تاريخ نگاري بر حسب سنتهاي فلسفي( سنت در اينجا به معناي همه كساني است كه سلسله النسب فكريشان به شخص واحدي م يرسد)، اين نوع تاريخ نگاري كمتر متعارف است. 4- تاريخ نگاري موضوعي- مساله اي فلسفي است (لفظ موضوعات به لحاظ تصورات فلسفي و لفظ «مسائل» را به لحاظ تصديقات فلسفي بكار رفته است). در اين شيوه كه برخي دايره المعارفهاي فلسفي نيز به اين شيوه مدخل يابي كرده اند اگر آرا و نظريه هاي فيلسوفان زير هر موضوع يا مساله با تتيب تاريخي ذكر شود خود نوعي تاريخنگاري است. كه هر چهار شيوه محاسن و معايب اص خود را دارند و مابقه المجع هم نيستند. توصيه ملكيان در مطالعه تاريخ فلسفه از آن جهت كه فهم فلسفي توقف گريز ناپذيري به اطلاع از تاريخ آن دارد، قسم چهارم تاريخ نگاري را به اين منظور سودمند مي داند. - معناي فلسفه اسلامي مصطفي ملكيان در خصوص فلسفه ديني معتقد است واقعا

نمي توان مفاهيمي چون «فلسفه» را با مضاف اليه «مسيحيت» يا «اسلام» يا ... صفت «مسيحي» يا « اسلامي» يا ... تركيب كرد. به دليل اين كه در فلسفه هيچ نفي و اثباتي و رد و قبول و نقض و ارابي صورت نمي گيرد مگر به مقتضاي برهان و دليل عقلي. همچنين وي معتقد است در صورتي كه فلسفه اسلامي را به اين معنا كه اين فلسفه بيشتر موضوع و مسائل خود را از اسلام مي گيرد تقلي مي شود.، با اين فرض نيز ديده مي شود كه موضوعات و مسائل فلسفه به اصطلاح اسلامي چندان تابع ميزان تاكيد و اهميتي كه متون مقدس ديني براي موضوعات و مسائل قائلند نيست. در تقلي سومي كه از فلسفه اسلامي به اين معنا كه فلسفه اسلامي، فلسفه اي است كه مشتغلان و نويسندگان آن مسلان بوده اند بر اين عقيده است كه در تاريخ فرهنگ اسلامي، صاحب تئولوژي و الهيات اسلامي هستيم و كساني كه به فيلسوف و در اين عرصه محمد بن زكرياي رازي يگانه فيلسوف (كسي كه سير فكري و عقلاني اش واقعا سيري آزاد باشد) بزرگ جهان اسلام است.

--------------------------------------------------------------------------------

آثار :

1 تاريخ فلسفه غرب

ويژگي اثر : اين كتاب با نام مصطفي ملكيان به چاپ رسيده است و مجموعه دروس ايشان در خصوص فلسفه غرب از ابتدا تا دوره معاصر در قم است.

منابع زندگينامه :

1رويكردهاي متفاوت در تاريخ، كتاب ماه ادبيات و فلسفه، شماره 52 و53، بهمن و اسفند 1380، فلسفه نگاري

ممدوحي، حسن

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حسن ممدوحي

محل تولد : كرمانشاه

شهرت : ممدوحي

كرمانشاهي

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1318/1/1

زندگينامه علمي

تولد و دوران كودكي :

آيت الله ممدوحي در سال 1318 هجري شمسي در كرمانشاه در خانواده اي متدين و دانش دوست چشم به جهان گشود. پدرش به پيشه تجارت اشتغال داشت و خود، تا شرح لعمه را خوانده و بر آن مسلّط بود. خانه ايشان در كرمانشاه محل رفت و آمد روحانيان و علماء شهر بود.

دوران تحصيل :

آيت الله ممدوحي در هفت سالگي به دبستان رفت و پس از اتمام تحصيلات كلاسيك به تحصيل علوم ديني روي آورد، امّا اين مسأله ابتدا با مخالفت خانواده اش رو به رو بود. از اين رو، وي چهل زيارت عاشورا در حالت ايستاده نذر كرد. عازم شدن او به قم در زماني بود كه بخشي از دروسِ دورۀ مقدمات را به پايان برده بود. در قم به تكميل دروس دورۀ مقدمات پرداخت و سپس به درس شرح لمعتين رفت . حجرۀ او در قم در مدرسه علميۀ حجتيه قرار داشت و شرط ورود به آن ، امتحان دادن شرح لمعه بود؛ امّا سفارش ويژه آيت الله العظمي سيد احمد زنجاني (ره ) باعث شد كه وي را بدون امتحان به آن مدرسه بپذيرند.

با پايان يافتن دورۀ سطح ، به درس خارج استادان برجستۀ دورۀ خود رفت و در كنار آن از تحصيل علوم عقل و حكمت نيز باز نماند و از شاگردان دروس عمومي و خصوصي علامه طباطبايي (ره ) به شمار مي آمد و مدت زيادي از وقت خود را به مباحثه ، دقت و ملازمه با استادان خود مي پرداخت كه باعث شد خاطرات بسياري از آن بزرگواران در سينه داشته باشد. همچنين در دروس اخلاق

آن روزگار شركت ويژه داشت و از اين رهگذر، به تهذيب نفس و كسب ملكات فاضله مي پرداخت . او در اين سالها، از تدريس آنچه آموخته بود، دريغ نكرد برخي از كتب را بارها تدريس فرمود.

استادان و دوستان :

آيت الله ممدوحي در سالهاي تحصيل خود، محضر عالمان بسياري را درك كرد. او كه شرح لمعه را نزد «آيت الله ستوده» خوانده بود، براي خواندن كتاب مكاسب به درس «آيت الله مشكيني» رفت و رسائل را نزد «آيت الله نوري همداني» و «مرحوم آيت الله آذري قمي» و كفايه را خدمت «آيت الله سلطاني» فرا گرفت . با اتمام دورۀ سطح و ورود به درس خارج ، در درس فقه مرحوم «محقق داماد» شركت كرد و مدت چهارده سال به درس آيت الله العظمي گلپايگاني (ره ) رفت و تا دو سال پيش از رحلت آن مرجع بزرگ ، در درس او حاضر مي شد. در اين سالها، براي تحصيل اصول فقه نيز به درس خارج «مرحوم ميرزا هاشم آملي» رفت و سالها از محضر او كسب فيض كرد.

آيت الله ممدوحي در سالهاي تحصيل خود، علوم عقلي و حكمت را نيز به خوبي فرا گرفت و مدتها در درس اسفار علامه عظيم الشأن سيد محمد حسين طباطبايي (ره ) حاضر مي شد. علاوه بر آن در جلسات خصوصي علامه كه در شبهاي پنج شنبه و جمعه تشكيل مي شد، شركت داشت و نيز از شيوۀ اخلاقي و برنامه هاي سير و سلوك او بهره هاي فراوان مي برد.

با رحلت علامه طباطبايي ، در درس اسفار و فصوص الحكم «آيت الله جوادي آملي» شركت نمود و بعدها به درس «آيت الله حسن زاده آملي» نيز مي رفت و از محضر اين دو عالم بزرگوار نيز به بهترين وجه

استفاده مي نمود. آيت الله ممدوحي در سالهاي تحصيل خود با طلاب و فضلا مباحثه ، مرافقت و دوستي داشت كه از جمله آنان به آيت الله سيد محسن خرازي ، آيت الله رضا استادي و آقاي شيخ قدرت اللّه نجفي اشاره كرد. وي بسياري از دروس آموخته را با اين بزرگواران مباحثه مي نمود.

فعاليتهاي علمي و فرهنگي :

زندگي آيت الله ممدوحي سرشار از تلاشهاي علمي و فرهنگي است . اين عالم بزرگوار در سالهاي عمر خود بارها كتب درسي فقهي و اصولي تا سطح كفاية الاصول را تدريس كرده است و از اين رهگذر شاگردان بسياري را تربيت نموده است ؛ امّا با توجه به نياز حوزه هاي علميه به آشنايي با علوم عقلي و با توجه به ضرورتهاي موجود در جهان اسلام و با سفارش آيت الله جوادي آملي ، به تدريس علوم عقلي روي آورده است و پس از بارها تدريس كتب بداية الحكمة و نهاية الحكمة علامه طباطبايي ، شرح اشارات ابن سينا و شرح منظومه سبزواري ، هم اكنون به تدريس كتاب اسفار مي پردازد. او چندي است به تدريس كتاب شريف توحيد صدوق با روش كارشناس و تحقيق در متن و انطباق با براهين فلسفي و كلامي اشتغال دارد.

آيت الله ممدوحي در طي اين سالها كتب فراواني را تأليف و به عالم اسلام ارزاني داشته است كه از آن ميان مي توان به شرح صحيفه سجاديه ، شرح نهج البلاغه ، شرح رسالة الولاية علامه طباطبايي ، رساله اي در علم امام ، حقوق اساسي ، انسان و جهان در شناخت مكتب اسلام ، اجتهاد و تقليد، حكمت حكومت فقيه و شرح رسالة الوجود كاشف الغطاء اشاره كرد. او بارها در مجامع عمومي و در شهرهاي گوناگون به سخنراني و تبليغ مباني اسلام

و شيعه پرداخته است كه همواره با استقبال اقشار گوناگون ، به ويژه جوانان برومند رو به رو شده است .

فعاليتهاي سياسي :

آيت الله ممدوحي با نخستين بارقه هاي مبارزه با رژيم طاغوت ، به صف مبارزان پيوست و در طول ساليان حكومت خاندان پهلوي از هيچ تلاشي در راه مبارزه با آن حكومت خائن فروگذار نكرد كه بر اثر آن ، بارها مورد تعقيب و تهديد قرار گرفت . او همكاري خود با جامعه مدرسين حوزه علميه قم را از همان سالها آغاز كرد و در امور گوناگون به برنامه ريزي براي مبارزه منسجم مي پرداخت . او در اماكن و شهرهاي گوناگون سخنرانيهاي تندي عليه رژيم شاه انجام مي داد كه گاه به دستگيري و بازداشت او مي انجاميد. علاوه بر آن ، آيت الله ممدوحي با شناخت هجمه هاي فرهنگي و ضرورت تلاش فرهنگي براي خنثي كردن شبهه هاي ماركسيسم و كمونيسم به تلاش براي آشنايي جوانان با مباني اسلام و نقد ديدگاههاي مكاتب التقاطي مي پرداخت .

آيت الله ممدوحي پس از انقلاب نيز به حمايت خود از امام (ره ) و رهبر معظم انقلاب ادامه داد و در مسائل گوناگون همواره مدافع انقلاب بود. او هم اكنون در قم به تدريس و تربيت شاگردان مكتب امام صادق (ع ) اشتغال دارد و چند سالي است كه به عنوان نماينده خبرگان رهبري از شهر كرمانشاه در مجلس خبرگان رهبري اشتغال دارد.

ايشان شرح زندگي خود را به طور مختصر چنين مي نگارد: اينجانب حسن ممدوحي پس از گذراندن 14 الي 15 سال درس خارج فقه و حدود 7 سال خارج اصول روي به تدريس متون عاليه از رسائل، كفايه و غيره آورده و چندين بار دوره هاي آن كتب علمي را

در عرصه تدريس خود داشته ام. با اضافه تعليقه و حواشي بر تمامي كتب مزبور همزمان به تحصيل علوم عقلي (كلام، فلسفه، عرفان نظري) پرداخته و تمامي دوره هاي فلسفه مشاء و متعاليه را با طي كتب مرسوم به پايان رسانيده و سپس به تدريس جملگي آنها پرداختم و با تدريس و شرح و حواشي و تعليقه شاگردان توان مندي را بحمدالله به عرصه مسائل عقلي عرضه داشته ايم كه خود موجب گسترش فن عقلائي علوم حوزوي در نسل آتي حوزه علميه خواهد بود.

در حين اشتغال به دروس فوق الذكر از تاليف و تصنيف خودداري نكرده و بيش از سي اثر علمي را به رشته تاليف و تحرير كشانده كه بعضي مطبوع و اكثر آنها غير مطبوع است و در طي دوران زندگي علمي خود به شغل ديگري هرگز مبادرت ننمودم و بلكه به خاطر پيشبرد دروس و استفاده بيشتر هم بحثان از مسافرت هاي بسياري عبادي تفريحي كه بحمدالله با دل و جان به تمام لوازم اين تضلع ملتزم شديم.

از اولين سالهاي تحصيلي پيوسته به تدريس اشتغال داشته از ادبيات و منطق و علوم بلاغي تا عالي ترين سطوح و سپس تدريس خارج فقه را مدتي شروع كرديم كه پس از مدتي روايات قيمه معجزه آسا كه در رابطه با عقائد و معارف توحيد صدوق بود با مراجعه شروح روائي موجود: شرح توحيد قاضي سعيد قمي، شرح بر اصول كافي آخوند ملاصدرا و مرآة العقول علامه مجلسي جملگي را به رشته بحث در آورديم كه همراه آن رسائل سبعه علامه طباطبايي: رسالة الانسان قبل الدنيا و الانسان بعد الدنيا و الانسان في الدنيا.

رساله توحيديه: اسماء، صفات، وسائط، افعال را نيز به ضميمه آنها نموديم كه بحمدالله مجموعه اي بس عظيم فرآورده آن مباحث خواهد شد ان شاءالله. به اميد آنكه در آينده تدريس اين منابع عظيم علمي نيز در سلك دروس حوزوي در آمده و در پر بارتر شدن مكتب علمي حوزه اثر بسيار چشم گيري بگذارد.

حسن ممدوحي

محل تولد : كرمانشاه

شهرت : ممدوحي كرمانشاهي

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1318/1/1

تصوير بزرگتر

آدرس اينترنتي

پست الكترونيكي : myname@site.com

بستن[X]زندگينامه علمي

تولد و دوران كودكي :

آيت الله ممدوحي در سال 1318 هجري شمسي در كرمانشاه در خانواده اي متدين و دانش دوست چشم به جهان گشود. پدرش به پيشه تجارت اشتغال داشت و خود، تا شرح لعمه را خوانده و بر آن مسلّط بود. خانه ايشان در كرمانشاه محل رفت و آمد روحانيان و علماء شهر بود.

دوران تحصيل :

آيت الله ممدوحي در هفت سالگي به دبستان رفت و پس از اتمام تحصيلات كلاسيك به تحصيل علوم ديني روي آورد، امّا اين مسأله ابتدا با مخالفت خانواده اش رو به رو بود. از اين رو، وي چهل زيارت عاشورا در حالت ايستاده نذر كرد. عازم شدن او به قم در زماني بود كه بخشي از دروسِ دورۀ مقدمات را به پايان برده بود. در قم به تكميل دروس دورۀ مقدمات پرداخت و سپس به درس شرح لمعتين رفت . حجرۀ او در قم در مدرسه علميۀ حجتيه قرار داشت و شرط ورود به آن ، امتحان دادن شرح لمعه بود؛ امّا سفارش ويژه آيت الله العظمي سيد احمد زنجاني (ره ) باعث

شد كه وي را بدون امتحان به آن مدرسه بپذيرند.

با پايان يافتن دورۀ سطح ، به درس خارج استادان برجستۀ دورۀ خود رفت و در كنار آن از تحصيل علوم عقل و حكمت نيز باز نماند و از شاگردان دروس عمومي و خصوصي علامه طباطبايي (ره ) به شمار مي آمد و مدت زيادي از وقت خود را به مباحثه ، دقت و ملازمه با استادان خود مي پرداخت كه باعث شد خاطرات بسياري از آن بزرگواران در سينه داشته باشد. همچنين در دروس اخلاق آن روزگار شركت ويژه داشت و از اين رهگذر، به تهذيب نفس و كسب ملكات فاضله مي پرداخت . او در اين سالها، از تدريس آنچه آموخته بود، دريغ نكرد برخي از كتب را بارها تدريس فرمود.

استادان و دوستان :

آيت الله ممدوحي در سالهاي تحصيل خود، محضر عالمان بسياري را درك كرد. او كه شرح لمعه را نزد «آيت الله ستوده» خوانده بود، براي خواندن كتاب مكاسب به درس «آيت الله مشكيني» رفت و رسائل را نزد «آيت الله نوري همداني» و «مرحوم آيت الله آذري قمي» و كفايه را خدمت «آيت الله سلطاني» فرا گرفت . با اتمام دورۀ سطح و ورود به درس خارج ، در درس فقه مرحوم «محقق داماد» شركت كرد و مدت چهارده سال به درس آيت الله العظمي گلپايگاني (ره ) رفت و تا دو سال پيش از رحلت آن مرجع بزرگ ، در درس او حاضر مي شد. در اين سالها، براي تحصيل اصول فقه نيز به درس خارج «مرحوم ميرزا هاشم آملي» رفت و سالها از محضر او كسب فيض كرد.

آيت الله ممدوحي در سالهاي تحصيل خود، علوم عقلي و حكمت را نيز به خوبي فرا گرفت

و مدتها در درس اسفار علامه عظيم الشأن سيد محمد حسين طباطبايي (ره ) حاضر مي شد. علاوه بر آن در جلسات خصوصي علامه كه در شبهاي پنج شنبه و جمعه تشكيل مي شد، شركت داشت و نيز از شيوۀ اخلاقي و برنامه هاي سير و سلوك او بهره هاي فراوان مي برد.

با رحلت علامه طباطبايي ، در درس اسفار و فصوص الحكم «آيت الله جوادي آملي» شركت نمود و بعدها به درس «آيت الله حسن زاده آملي» نيز مي رفت و از محضر اين دو عالم بزرگوار نيز به بهترين وجه استفاده مي نمود. آيت الله ممدوحي در سالهاي تحصيل خود با طلاب و فضلا مباحثه ، مرافقت و دوستي داشت كه از جمله آنان به آيت الله سيد محسن خرازي ، آيت الله رضا استادي و آقاي شيخ قدرت اللّه نجفي اشاره كرد. وي بسياري از دروس آموخته را با اين بزرگواران مباحثه مي نمود.

فعاليتهاي علمي و فرهنگي :

زندگي آيت الله ممدوحي سرشار از تلاشهاي علمي و فرهنگي است . اين عالم بزرگوار در سالهاي عمر خود بارها كتب درسي فقهي و اصولي تا سطح كفاية الاصول را تدريس كرده است و از اين رهگذر شاگردان بسياري را تربيت نموده است ؛ امّا با توجه به نياز حوزه هاي علميه به آشنايي با علوم عقلي و با توجه به ضرورتهاي موجود در جهان اسلام و با سفارش آيت الله جوادي آملي ، به تدريس علوم عقلي روي آورده است و پس از بارها تدريس كتب بداية الحكمة و نهاية الحكمة علامه طباطبايي ، شرح اشارات ابن سينا و شرح منظومه سبزواري ، هم اكنون به تدريس كتاب اسفار مي پردازد. او چندي است به تدريس كتاب شريف توحيد صدوق با روش كارشناس و تحقيق در متن و انطباق با

براهين فلسفي و كلامي اشتغال دارد.

آيت الله ممدوحي در طي اين سالها كتب فراواني را تأليف و به عالم اسلام ارزاني داشته است كه از آن ميان مي توان به شرح صحيفه سجاديه ، شرح نهج البلاغه ، شرح رسالة الولاية علامه طباطبايي ، رساله اي در علم امام ، حقوق اساسي ، انسان و جهان در شناخت مكتب اسلام ، اجتهاد و تقليد، حكمت حكومت فقيه و شرح رسالة الوجود كاشف الغطاء اشاره كرد. او بارها در مجامع عمومي و در شهرهاي گوناگون به سخنراني و تبليغ مباني اسلام و شيعه پرداخته است كه همواره با استقبال اقشار گوناگون ، به ويژه جوانان برومند رو به رو شده است .

فعاليتهاي سياسي :

آيت الله ممدوحي با نخستين بارقه هاي مبارزه با رژيم طاغوت ، به صف مبارزان پيوست و در طول ساليان حكومت خاندان پهلوي از هيچ تلاشي در راه مبارزه با آن حكومت خائن فروگذار نكرد كه بر اثر آن ، بارها مورد تعقيب و تهديد قرار گرفت . او همكاري خود با جامعه مدرسين حوزه علميه قم را از همان سالها آغاز كرد و در امور گوناگون به برنامه ريزي براي مبارزه منسجم مي پرداخت . او در اماكن و شهرهاي گوناگون سخنرانيهاي تندي عليه رژيم شاه انجام مي داد كه گاه به دستگيري و بازداشت او مي انجاميد. علاوه بر آن ، آيت الله ممدوحي با شناخت هجمه هاي فرهنگي و ضرورت تلاش فرهنگي براي خنثي كردن شبهه هاي ماركسيسم و كمونيسم به تلاش براي آشنايي جوانان با مباني اسلام و نقد ديدگاههاي مكاتب التقاطي مي پرداخت .

آيت الله ممدوحي پس از انقلاب نيز به حمايت خود از امام (ره ) و رهبر معظم انقلاب ادامه داد و در مسائل گوناگون همواره مدافع انقلاب بود. او هم اكنون

در قم به تدريس و تربيت شاگردان مكتب امام صادق (ع ) اشتغال دارد و چند سالي است كه به عنوان نماينده خبرگان رهبري از شهر كرمانشاه در مجلس خبرگان رهبري اشتغال دارد.

ايشان شرح زندگي خود را به طور مختصر چنين مي نگارد: اينجانب حسن ممدوحي پس از گذراندن 14 الي 15 سال درس خارج فقه و حدود 7 سال خارج اصول روي به تدريس متون عاليه از رسائل، كفايه و غيره آورده و چندين بار دوره هاي آن كتب علمي را در عرصه تدريس خود داشته ام. با اضافه تعليقه و حواشي بر تمامي كتب مزبور همزمان به تحصيل علوم عقلي (كلام، فلسفه، عرفان نظري) پرداخته و تمامي دوره هاي فلسفه مشاء و متعاليه را با طي كتب مرسوم به پايان رسانيده و سپس به تدريس جملگي آنها پرداختم و با تدريس و شرح و حواشي و تعليقه شاگردان توان مندي را بحمدالله به عرصه مسائل عقلي عرضه داشته ايم كه خود موجب گسترش فن عقلائي علوم حوزوي در نسل آتي حوزه علميه خواهد بود.

در حين اشتغال به دروس فوق الذكر از تاليف و تصنيف خودداري نكرده و بيش از سي اثر علمي را به رشته تاليف و تحرير كشانده كه بعضي مطبوع و اكثر آنها غير مطبوع است و در طي دوران زندگي علمي خود به شغل ديگري هرگز مبادرت ننمودم و بلكه به خاطر پيشبرد دروس و استفاده بيشتر هم بحثان از مسافرت هاي بسياري عبادي تفريحي كه بحمدالله با دل و جان به تمام لوازم اين تضلع ملتزم شديم.

از اولين سالهاي تحصيلي پيوسته به تدريس اشتغال داشته از ادبيات و منطق

و علوم بلاغي تا عالي ترين سطوح و سپس تدريس خارج فقه را مدتي شروع كرديم كه پس از مدتي روايات قيمه معجزه آسا كه در رابطه با عقائد و معارف توحيد صدوق بود با مراجعه شروح روائي موجود: شرح توحيد قاضي سعيد قمي، شرح بر اصول كافي آخوند ملاصدرا و مرآة العقول علامه مجلسي جملگي را به رشته بحث در آورديم كه همراه آن رسائل سبعه علامه طباطبايي: رسالة الانسان قبل الدنيا و الانسان بعد الدنيا و الانسان في الدنيا. رساله توحيديه: اسماء، صفات، وسائط، افعال را نيز به ضميمه آنها نموديم كه بحمدالله مجموعه اي بس عظيم فرآورده آن مباحث خواهد شد ان شاءالله. به اميد آنكه در آينده تدريس اين منابع عظيم علمي نيز در سلك دروس حوزوي در آمده و در پر بارتر شدن مكتب علمي حوزه اثر بسيار چشم گيري بگذارد.

منتجب نيا، رسول

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

رسول منتجب نيا

محل تولد : شيراز

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1324/4/22

زندگينامه علمي

رسول منتجب نيا مشهور به «منتجب» متولد 22 تيرماه 1324 شمسي در شيراز در خانواده اي مذهبي و از نظر اقتصادي در سطح متوسط رشد و نمو نمود. وي پس از پايان مقطع ابتدايي همزمان با خواندن دروس دبيرستاني وارد حوزه علميه شيراز شد و حدود 2/5 سال در مدارس آقا بابخان مقيمه و امامزاده ابراهيم شيراز نزد اساتيد و علماء معروف تا بخشي از شرح لمعه شهيدين، تلمذ كرد و در سال 44 به حوزه علميه قم عزيمت نمود و ما بقي دروس سطح را تا پايان مكاسب شيخ انصاري و كفاتين آخوند خراساني نزد مدرسان بزرگ قم

چون حضرات آيات آقايان: «خزعلي»، «نوري همداني»، «فاضل لنكراني»، «جعفر سبحاني» و «مكارم شيرازي» به اتمام رساند و جمعا طي 4/5 سال كليه كتابها و دروس سطح را نزد اساتيد تلمذ نمود و سرانجام در امتحان عمومي حوزه علميه قم شركت و موفقيت خوبي كسب كرد.

از سال 46 وارد دوره درس خارج فقه و اصول گرديد و حدود 9 سال شركت در درس اساتيد بزرگي از قبيل آيات عظام: «نجفي مرعشي»، «مكارم شيرازي»، «آقا مرتضي حائري يزدي»، «محقق داماد»، «اراكي»، «هاشم آملي» و «وحيد خراساني» موفق به رسيدن به مرتبه اجتهاد شد و علاوه بر شركت در امتحان خارج مديريت حوزه و كسب موفقيت از سه تن از مراجع عظيم الشان اجازه اجتهاد دريافت نمود. او همزمان با تدريس و تلمذ در مكتب اساتيد بزرگ همواره به تدريس طلاب اشتغال داشت.

فلسفه اسلامي «منظومه حاج ملاهادي سبزواري» و بخشي از اسفار اربعه «صدرالمتالهين» را نزد اساتيد عاليقدر چون حضرات آيات: آقاي يحيي انصاري شيرازي، آقاي مفتح و آقاي مطهري تلمذ كرد. وي در سال 70 با شركت در امتحانات عمومي و تخصصي وزارت علوم تحقيقات و فن آوري «خبرگان بدون مدرك» و كسب موفقيت در مقاطع كارشناسي ارشد و دكترا، در سال 82 پس از توفيق در امتحان دكتراي تخصصي با موفقيت هيئت مميزي مركزي، نسبت به تهيه رساله دكتري تحت عنوان «خيار تبعضي صفقه در معاملات معاوضي» اقدام و در سال 84 با طرح و دفاع آن نزد داوران هيئت مميزي موفق به اخذ مدرك دكتري «استاد ياري» در فقه و اصول گرديد. وي از سال 74 به عضويت رسمي هيئت علمي دانشگاه شاهد در

آمد و هم اكنون مديريت گروه فقه و اصول آن دانشگاه را بر عهده دارد.

سوابق مبارزاتي:

او از سال 40 با افكار و انديشه هاي انقلابي امام خميني (ره) آشنا شد و همواره در جلسات انقلابيون شيراز چون حضرات آيات: دستغيب و محلاتي شركت مي كرد و در راهپيمايي عظيم 15 خرداد 42 شيراز حضور فعال داشت. و پس از آن همچنان در جرگه طلاب انقلابي و مبارز قلمداد مي شد و بدين جهت بارها به ساواك و شهرباني شيراز، فيروزآباد، داراب و قم احضار و مورد بازجويي و تهديد قرار گرفت.

از سال 55 به دستور وكيل تام الاختيار امام خميني (ره) مرحوم حاج پسنديده به شهر خمين زادگاه امام مهاجرت كرد و بلافاصله نماز جمعه را با شمشير برهنه اقامه كرد و آن شهر را به صورت كانون انقلاب و تجمع و هدايت نيروهاي انقلابي شهرستانها و استانهاي مجاور در آورد. بارها او را دستگير كرده و به زندان خمين و اراك انداختند و نيز او را ممنوع المنبر نموده و به تبعيد به يكي از نقاط دور دست كشور محكوم كردند و سرانجام در اوائل سال 57 يكي از ماموران ساواك را جهت ترور و انتقال او به خمين اعزام كردند كه در يك اقدام تروريستي يكي از روحانيون قم را به جاي او هدف گلوله قرار داد.

با كشف اين توطئه، حدود 5 ماه متواري و مخفي بود و در عين حال با لباس مبدل و نام مستعار در تهران و شيراز به سخنراني و اداره جلسات توجيهي و آموزشي نيروهاي انقلاب مي پرداخت و پس از قيام يكپارچه مردم خمين و

تحصن چند شبانه روز جلوي فرماندراي، رژيم شاه ناچار به تسليم در برابر مردم و موافقت با بازگشت او به خمين گرديد. او تا پيروزي انقلاب در خمين به هدايت انقلابيون و مديريت جريان انقلاب پرداخت.

در سال 57 در كنار ساير علماء و انقلابيون در تحصن دانشگاه تهران شركت داشت و در مراسم استقبال از حضرت امام (ره) با جمع عظيمي از مردم خمين حضور يافت. پس از پيروزي انقلاب اسلامي تا اواخر سال 58، مسئوليت عالي نهادها و جريانات انقلابي منطقه را عهده دار بود و نماز جمعه را همچنان اقامه مي كرد، و با كسب اجازه از امام خميني (ره) به قم مراجعت كرد. و پس از كمتر از يكماه اقامت به دستور امام به پايگاه وحدتي دزفول جهت اقامه نماز جمعه، مديريت امور فرهنگي و قايي نيروهاي مسلح منطقه عزيمت نمود. او از اواخر 58 تا اوايل سال 60 در آن منطقه انجام وظيفه كرد و در آغاز جنگ تحميلي، حضوري فعال و مؤثر در امور مختلف جنگ داشت و پس از اختلاف شديد او با بني صدر به تهران مراجعت نمود.

مسئوليتهاي او:

علاوه بر نمايندگي حضرت امام (ره) در خمين و دزفول، پس از واقعه دردناك 7 تير به دعوت مردم انديمشك و شوش كانديداي نمايندگي مردم آن منطقه در مجلس شد و بدين ترتيب دوره اول مجلس را به انجام وظيفه نمايندگي آن مردم جنگ زده و مظلوم پرداخت. براي دوره دوم نمايندگي به دعوت علماء، نخبگان و مردم شيراز كانديداي زادگاه خود شد و دوره دوم و سوم را به انجام وظيفه نمايندگي مجلس پرداخت. او در دوران دفاع

مقدس مسئوليتهاي مهمي از امور جنگ چون: رياست كميسيون امور دفاعي، مسئوليت دفتر مشاورت حضرت امام (ره) در منطقه خليج فارس، قائم مقام ستاد قرارگاه خاتم و ستاد كل پدافند و ... را بر عهده داشت.

سال 67 به حكم حضرت امام خميني (ره) به نمايندگي ايشان در شهرباني كل كشور منصوب گرديد كه تا سال 70 يعني زمان ادغام نيروهاي انتظامي اين وظيفه را از سوي مقام معظم رهبري عهده دار بود و در سال 68 به نمايندگي ولي فقيه در انجمن اسلامي معلمان ايران منصوب شد. و در دورا ن رياست جمهوري حجت الاسلام و المسلمين آقاي خاتمي، سمت مشاورت رياست جمهوري را بر عهده داشت.

فعاليت سياسي و تشكيلاتي:

او از آغاز حزب جمهوري اسلامي به عضويت آن تشكل در آمد و سپس در كنگره اول حزب به عنوان عضو ذخيره شوراي مركزي حزب انتخاب شد و علاوه بر آن مسئوليت واحد روحانيت حزب به او واگذار گرديد. در سال 66 و آغاز تشكيل مجمع روحانيون مبارز به عضويت هيئت مؤسس و شوراي مركزي آن تشكيلات در آمد. و از ابتداي تاسيس حزب اعتماد ملي، تاكنون به عنوان عضو هيئت مؤسس و شوراي مركزي و قائم مقام دبير كل حزب، به وظايف تشكيلاتي خود مي پردازد.

فعاليت هاي فرهنگي:

وي حدود 40 سال سابقه تدريس در حوزه هاي علميه و دانشگاههاي كشور را دارد و طي دوران تحصيل، مبارزه، مسئوليت خود تا امروز همواره به فعاليت فرهنگي تبليغي ادامه داده و به تربيت جوانان مي پردازد، پايگاه فعاليت فرهنگي او عمدتا در مسجد امام جعفر صادق (ع) و واحدهاي مختلف تابعه آن و نيز در سطح جامعه

و به ويژه دانشگاههاي كشور متمركز مي باشد.

فعاليت هاي تحقيقي و پژوهشي منتجب نيا:

او تاكنون كتابهاي: (اصول فقه و مباني حقوق اسلام)، (جمال شريعت) و (خاطرات انقلاب) را تاليف و منتشر نموده است و كتابهاي: (خرافه ستيزي) و ( آموزه هاي وحياني) و رساله دكتراي تخصصي او زير چاپ مي باشد و چند كتاب ديگر او در دست تاليف است. وي مقالات علمي پژوهشي متعددي را تهيه و تاليف و در مجلات علمي پژوهشي و يا اجتماعي منتشر كرده و بسياري از مقالات او در كنگره بين المللي و يا سراسري كشور قرائت شده است و هم اكنون چند طرح پژوهشي كارساز و ارزشمند را در دست اجرا دارد.

منتظر قائم، مهدي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

مهدي منتظر قائم

محل تولد : فردوس

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1336/1/1

زندگينامه علمي

الف) دورس حوزوى

تابستان 1351 براي يادگيري عربي به سبك حوزوي وارد مدرسه مصلي (حوزه علميه يزد) شدم و آبان همان سال به قم آمدم. در مدرسه علميه منتظريه (حقاني) به تحصيل مشغول شدم. تحصيل را تا پايان سال تحصيلي 57 _ 56 ادامه دادم و اوايل سال تحصيلي 58 _ 57 با تعطيلي مدرسه حقاني به امور ديگر پرداختم. آبان سال 1361 به حوزه علميه قم برگشتم و به تحصيل دروس سطح پرداختم.

از سال تحصيلي 62 _ 1361 تا پايان سال تحصيلي 66 _ 1365 به تحصيل شرح لمعه، رسائل، مكاسب و كفايه پرداختم. از سال تحصيلي 66 _ 1365 درس خارج فقه و اصول شركت كردم و تا سال 74 _ 1373 ادامه دادم. از سال 71 _ 1370 تدريس در

دانشگاه را شروع كردم و تاكنون ادامه دارد. چند سال نيز در «جامعة الزهراء» و «دانشكده هدي» تدريس كردم.

ب) دروس كلاسيك

دوره شش ساله دبستان (نظام قديم) را در يزد در مدرسه تعليمات اسلامي رمضاني (از سال تحصيلي 44 _ 1343 تا آخر سال تحصيلي 49 _ 1348) گذراندم. دو سال اول دبيرستان را در يزد در مدرسه تعليمات اسلامي «مروج» از سال تحصيلي 50 _ 1349 تا آخر سال تحصيلي 51 _ 1350 بودم. سال سوم تا ششم دبيرستان (نظام قديم) 53 _ 1352 تا آخر سال تحصيلي 57 _ 1356 در قم به صورت متفرقه در رشته ادبي خواندم.

در سال 58 _ 1357 در دانشگاه تهران، دانشكده ادبيات و علوم انسانى، رشته «فلسفه غرب» قبول شدم و بهمن 1364 با معدل 3/18 فارغ التحصيل شدم. در سال 68 _ 1367 در رشته «الهيات و معارف اسلامي» در مقطع كارشناسي ارشد پذيرفته شدم و در شهريور 1371 با معدل 65/17 مدرك كارشناسي ارشد را از دانشگاه قم گرفتم. پايان نامه ام ترجمه بخشي از كتاب J.L.mak با عنوان: «The miracle of theilm» بود كه با نمره 19 پذيرفته شد. زمستان سال 1384 در امتحان زبان عمومي و ارديبهشت سال بعد در بقيه امتحان هاي رشته «فقه و مباني حقوق» دانشكده الهيات دانشگاه تهران در مقطع دكتري شركت كردم و قبول شدم و از سال 85 تاكنون به تحصيل مشغولم.

ج) تدريس

تدريس در دانشگاه را از سال تحصيلي 71 _ 1370 در دانشگاه علامه شروع كردم. سال بعد در دانشگاه تربيت معلم درس گرفتم. از سال 73 _ 1372 تدريس در دانشكده «علوم قضايي و خدمات اداري» را شروع كردم.

سال 1374 عضوت هيأت علمي اين دانشكده شدم و با رتبه مربي تاكنون مشغول تدريسم. در طول اين مدت، چندين سال در جامعة الزهراء و دانشكده هدي دانشگاه قم نيز تدريس داشته ام.

منتظري مقدم، حامد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حامد منتظري مقدم

محل تولد : قم

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1349/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب حامد منتظري مقدم متولد شهر مقدس قم در سال 1349؛ تحصيلات ابتدايي و راهنمايي را در روستاهاي عارفي و حايري و مدرسه راهنمايي قطب راوندي (شهرقم) گذراندم.عموماً دانش آموز ممتاز بودم و به خوبي آموختم كه براي موفقيت در تحصيل بايد بسيار زحمت كشيد و درس خواند.

در سال 1365، پس از كسب قبولي در سال اول دبيرستان رشته علوم تجربي از دبيرستان انصراف دادم و وارد حوزه علميه قم شدم. آمدنم به حوزه، هم متاثر از فضاي مذهبي قم بود و هم بدين جهت بود كه در اساس، خاندان و خويشان من اهل علم هستند و در كسوت روحانيت.

در تحصيلات حوزوي از محضر استادان بسيار ارجمندي بهره مند شدم؛ در مقطع ادبيات، استادان: زيبايي نژاد، عرفان و عليدوست. در مقطع سطح، استادان: قاضي زاده، اشتهاردي، پاياني، وجداني، محامي، نكونام، حسيني بوشهري و محمدي. درس خارج، استاد علامه «جوادي آملي» (ذكر اساتيد در اينجا، به ترتيب استفاده از محضرشان بوده است).

تحصيلات حوزوي را در مدرسه مباركه رضويه آغاز كردم. در آن دوران، در آن مدرسه در اجراي مقررات سخت گيري نمي شد و طلاب در يك فضاي پر نشاط رشد مي كردند؛ چنان كه به ابتكار و اهتمام برخي از دوستان در تابستان ها، اردوهاي بسيار مفيد علمي برگزار مي شد

كه هم درس بود و هم ... .

در همان مدرسه، دوستان بسيار عزيزي يافتم؛ درس خوان و با تقوي و متعهد. بيشتر از همه، هم مباحثه عزيزم جناب آقاي دكتر «محمد جواد توكلي» كه تا پايان سطح با هم بوديم و بعداً رشته هاي تخصصي مان از هم جدا شد، من مسير «تاريخ» را در پيش گرفتم و او در «اقتصاد» به راه افتاد و اكنون در كشور هلند، مشغول به تدوين پايان نامه دكتري است.

مسير زندگي تحصيلي ام چنين بود كه در كنار فراگيري علوم حوزوي، به طور آزاد، مقطع دبيرستان را به اتمام رساندم و در سال 1370 در رشته «فرهنگ و ادب» ديپلم گرفتم. همچنين در سال 1369 وارد موسسه در راه حق شدم. بخش آموزش آن موسسه، بعدا در قالب موسسه اي جديد التاسيس به نام «موسسه آموزشي پژوهشي امام خميني (ره)» به رياست حضرت استاد علامه «مصباح يزدي» تداوم يافت و من از همين موسسه جديد در سال 1373 مدرك كارشناسي رشته «الهيات و معارف اسلامي» را اخذ كردم.

سپس در سال 1374 فصل مهمي در زندگي علمي من گشوده شد و در موسسه ياد شده به تحصيل در رشته تخصصي «تاريخ»، مقطع كارشناسي ارشد پرداختم. در سال 1379 از مقطع اخير فارغ التحصيل و همان سال در موسسه مزبور، در مقطع دكتري رشته «تاريخ اسلام» مشغول به تحصيل شدم. اكنون پس از گذراندن واحدهاي آموزشي به تدوين پايان نامه دكتري اشتغال دارم.

هم زمان با تحصيل در رشته تاريخ، توفيق به انجام تدريس، تحقيق و تاليف نيز يافتم. در همكاري با مركز پژوهش هاي اسلامي صدا و سيما، مجموعه تلويزيوني

«تنهاترين سردار» را نقد كردم. همچنين حدود 20 مقاله علمي تاليف كردم. افزون بر اين، پايان نامه كارشناسي ارشد خود را پس از تكميل، با عنوان: «بررسي تاريخ صلح هاي پيامبر (ص)» در تابستان 1383 به چاپ رساندم كه اين كتاب، در جشنواره دانشجويي 1384 ممتاز شناخته شد.

افزون بر اين، در همكاري با بخش آموزش موسسه امام خميني (ره) و مركز جهاني علوم اسلامي و نيز برخي از دانشگاه ها به تدريس در حوزه هاي «تاريخ اسلام»، «تاريخ تشيع» و «تاريخ ايران اسلامي» (بالغ بر شصت واحد تدريس) اشتغال داشته ام. اكنون عضو هيئت علمي موسسه آموزشي پژوهشي امام خميني (ره) و عضو هيئت تحريره فصلنامه «تاريخ در آيينه پژوهش» هستم.

منتظري مقدم، محمود

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمود منتظري مقدم

محل تولد : قم

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1345/1/1

زندگينامه علمي

آقاي محمود منتظري مقدم در چهاردهم فروردين 1345 از پدري فاضل و دانشمند حجةالاسلام و المسلمين جناب آقاي حاج شيخ محمد صادق منتظري زنجاني (همشيره زاده مرحوم آيت الله آقاي حاج سيد احمد زنجاني قدس سره) و مادري نيكوكار و زاهد (صبيه مرحوم آيت الله آقاي حاج شيخ عبدالحسين لنكراني قدس سره) در شهر مقدس قم به دنيا آمد. وي در خانواده روحاني و ظلم ستيز تربيت يافت كه افتخار تقديم سه شهيد را به آرمانهاي انقلاب اسلامي با خود دارد: «جهادگر شهيد رضا منتظري (برادر)، روحاني شهيد حجةالاسلام و المسلمين كاظم منتظري (عمو)، انقلابي شهيد محمد تقي منتظري (عمو). تحصيلات ابتدايي، راهنمايي و متوسطه را در مدارس ممتاز قم (رزاقپور، دين و دانش، حكيم نظامي «امام صادق عليه السلام» سپري كرد.

در سال

تحصيلي 61 – 62 وارد حوزه علميه قم شد و در طول تقريبا 7 سال تحصيلات مقدماتي، سطح و سطح عالي را سپري كرد و در آزمون پاياني سطح عالي موفق به كسب رتبه نخست شد. مهمترين استادان وي در دوره تحصيلات سطح عبارت اند از: حضرات آقايان «حجةالاسلام و المسلمين حاج سيد مهدي ميرباقري»، «مرحوم آيت الله آقاي حاج مصلحي» و «آيت الله آقاي حاج سيد علي محقق» مي باشد. پس از اتمام سطح عالي در يك دوره ده ساله دروس اجتهادي خارج فقه و اصول را از محضر حضرات آيات عظام: «مرحوم آقاي حاج ميرزا جواد تبريزي قدس سره»، «حاج آقا موسي شبيري زنجاني مدظله العالي» و «آقاي وحيد خراساني مدظله» استفاده نمود.

در سال 69 با دعوت شوراي مديريت حوزه علميه قم پس از موفقيت در آزمون مدرسي به عنوان استاد دروس سطح به مراكز آموزشي معرفي شد و از آن زمان تا به امروز يكي از استادان موفق حوزه علميه قم به شمار مي آيد و ايشان در سال 75 به عنوان استاد نمونه تدريس منطق انتخاب و معرفي شدند. هم زمان با دروس حوزوي دروس آموزش عمومي موسسه در راه حق را زير نظراستاد «آيت الله آقاي مصباح يزدي» به مدت 5 سال گذراند و سپس به تحصيل تخصصي در بنياد فرهنگي باقرالعلوم (عليه السلام) در رشته هاي «حقوق و علوم سياسي» (به مدت 2 سال) و «فلسفه اسلامي» به مدت 5 سال پرداخت.

لازم به ذكر است كه اين بنياد بعدها به عنوان موسسه آموزشي پژوهشي امام خميني (ره) به كار خود ادامه داد. مهمترين استادان وي در فلسفه اسلامي

عبارتند از: «آيت الله جوادي آملي»، «آيت الله مصباح يزدي» و «حجةالاسلام و المسلمين جناب فياضي». با تاسيس مدرسه تخصصي فقهي از سوي «حضرت آيت الله العظمي شبيري زنجاني» به نام مدرسه فقهي باقرالعلوم (عليه السلام) از سوي معظم له به عنوان مدير منصوب شدند. ( به مدت 4 سال) و اكنون به عنوان عضو شوراي آموزشي به انجام وظيفه هستند.

پس از تصويب شوراي عالي انقلاب فرهنگي و واگذاري مسئوليت كلاسهاي معارف اسلامي در دانشگاههاي كشور به نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري در دانشگاه از سوي اين نهاد مقدس براي تدريس در دانشگاه ها دعوت به همكاري شدند و پس از موفقيت در آزمونهاي مربوط در گرايشهاي: (مباني نظري اسلام، تاريخ اسلام، انقلاب اسلامي و ريشه هاي آن و اخلاق و متون اسلامي) مجوز تدريس دائم را در تمام رشته هاي مذكور دريافت كردند كه پس از آن به مدت تقريبا 14 سال با رتبه استاد ياري اشتغال به تدريس دروس معارف اسلامي در دانشگاه تهران دارند.

لازم به ذكر است مقارن با تحصيلات حوزوي دروس دانشگاهي را نيز تا پايان كارشناسي ارشد در رشته «فلسفه و كلام اسلامي» در دانشگاه باقرالعلوم (عليه السلام) ادامه دادند و با امتياز عالي از رساله پايان نامه خود با عنوان: «طرحي نو در بهره وري منطق» دفاع كردند. مهمترين اشتغال فعلي ايشان به ترتيب عبارت است از: تدريس، تأليف و تبليغ مي باشد.

منزوي، احمد

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

احمد منزوي ، فهرست نگار و كتاب شناس معاصر است . او در سال 1302 ش در سامره ، و در يك خانواده مذهبي ديده به جهان گشود . وي تا ده -

دوازده سالگي در آنجا بود و سپس به ايران بازگشته و تحصيلات خود را ادامه داد . منزوي پس از فارغ التحصيل شدن از دانشگاه به عنوان دبير دبيرستان مشغول به فعاليت شده است . وي پس از بازنشستگي نيز به كارهاي تحقيقاتي خود پرداخته است . فعاليت هاي وي در « مركز تحقيقات فارسي ايران و پاكستان » به مدت 15-16 سال طول كشيد .او سپس در « مركز دايره المعارف بزرگ اسلامي » به فعاليت پرداخته است . منزوي از محققان پر تلاشي است كه با قناعت و فروتني ، به اميد شناساندن آثار علمي و فرهنگي ايران به بررسي فهرست ها و نسخه هاي گوناگون پرداخته است . كتاب"فهرست وارة كتاب هاي فارسي"تاليف وي، در دوره بيست و يكم انتخاب كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ،به عنوان كتاب سال برگزيده شده است.

گروه : علوم انساني

رشته : زبان و ادبيات فارسي

گرايش : فهرست نگاري

والدين و انساب : نام پدر احمد منزوي ، حاج شيخ آقا بزرگ تهراني ، نگارنده دايره المعارف بزرگ كتاب شناسي « الذريعه الي تصانيف الشيعه » و « طبقات اعلام الشيعه » است . مادرش ، مريم خانم ، دختر آقا سيد احمد دماوندي ( از روحانيون روزگار ) بود كه فرزندان ايشان با نام خانوادگي « آريان » در تهران و ايران پراكنده هستند . پدر احمد منزوي ، در كنار مشروطه خواهان بود ، ليكن پس از آن كه متوجه شد مشروطيت در مسير دلخواه قرار نگرفته است ، به كار نگارش ذريعه و طبقات پرداخت ، و شهر سامره را

( كه دور از هر غوغايي بود ) برگزيده ، و به كار تحقيق پرداخت . احمد نقل مي كند كه برنامه كاري پدرش آن قدر دقيق بود ، كه بيشتر آشنايان قلم زن ايشان ، خاطره اي از آن نوشته اند . او پي گيري كار پژوهش ، اختصاص دادن تمام اوقات خود به آن ، و حضور ذهن پدر نسبت به دانشمندان شيعه را شگفت آور مي داند .

اوضاع اجتماعي و شرايط زندگي : شرايط اجتماعي خانواده احمد منزوي چندان كه بايد مناسب نبود . احمد منزوي ، برادر دكتر علي نقي منزوي و دكتر محمد رضا منزوي است . بازداشت و سپس به شهادت رسيدن محمد رضا در سال 1332 ش باعث شد كه علي نقي به كارهاي سياسي كشيده شود. اين امر به نوبه خود باعث برهم خوردن اوضاع اجتماعي خانواده گردد.

تحصيلات رسمي و حرفه اي : احمدمنزوي مقدمات علوم را نزد پدرش ( مرحوم شيخ آقا بزرگ تهراني ) فرا گرفت. او در دوازده سالگي به نجف اشرف سفر كرد.و كلاس ششم ابتدايي را در مدرسه علوي ايرانيان در شهر نجف گذرانيد. وي در بيست سالگي ، يعني در سال 1322 ش ، همراه پدر به ايران بازگشت و پس از اخذ ديپلم از مدرسه دارالفنون به دانشكده معقول و منقول راه يافت .منزوي در مورد تحصيلات دانشگاهي خود نقل مي كند كه « پدر دست مرا در دست شادروان استاد سيد محمد مشكات نهاد و با معرفي و ياري ايشان به تحصيل در رشته معقول در دانشكده معقول و منقول پرداختم. » او در سال 1327 ش در رشته

الهيات از آن دانشكده با مدرك ليسانس فارغ التحصيل شد.

فعاليتهاي ضمن تحصيل : احمد منزوي پس از كوچ خانواده از سامره به نجف در سال 1314 ش ، در كنار تحصيلات خود ، در كارگاه دوزندگي مشغول به كار شد. او پنچ سال از عمرش را در مغازه ميرزا محمد شيرازي به كارگري پرداخت و دوزنده شد. علاوه بر آن ، كلاس ششم ابتدايي را نيز در دبستان علوي ايرانيان نجف به پايان رسانيد.

استادان و مربيان : احمد منزوي در طول تحصيل خود در تهران از محضر استاداني همچون استاد محمد تقي دانش پژوه ، استاد سيد محمد باقر سبزواري ، استاد احمد بهمنيار ، استاد ايرج افشار ، استاد سيد محمد مشكات ، استاد فاضل توني ، استاد بديع الزمان فروزانفر ، دكتر غلامحسين يوسفي ، استاد محمد تقي مدرس رضوي ، دكتر علي اكبرفياض ، استاد راشد ، دكتر علي نقي منزوي ( برادرش ) و ديگران بهره برده است. همچنين دكتر محمد محمدي نيز از ديگر اساتيد وي بود. او ادبيات فارسي را نزد عمويش ، حاج محمد ابراهيم بهشتي پور ، و جامع المقدمات را نزد شاگردان پدر آموخت . ليكن نخستين استاد وي در زمينه كتاب شناسي ، پدرش بود.

هم دوره اي ها و همكاران : استاد دكتر محمد تقي دانش پژوه ، استاد دكتر مهدي محقق ، استاد سيد كاظم موسوي بجنوردي ، استاد ايرج افشار و دكتر محمد رضا نصيري از دوستان احمد منزوي مي باشند. همچنين استاد دكتر فتح الله مجتبايي و عنايت الله مجيدي ، نيز از دوستان ديگر منزوي هستند. منزوي به هنگام فعاليت در

كتابخانه مركزي دانشگاه تهران با حسين بني آدم ، عباس مافي و خانم هارتوريان همكار بوده است.

همسر و فرزندان : احمد منزوي در سال 1327 ش كه در بندرانزلي به تدريس مشغول شده بود ، با يكي از همكارانش به نام خديجه جاويدي ازدواج كرد. حاصل اين وصلت دو دختر است كه هر دو مهندس بوده ، و نسرين (زويا ) و شورا نام دارند.

وقايع ميانسالي : احمد منزوي براي فراهم كردن « فهرست مشترك از همه نسخه هاي فارسي » لازم ديد كه به شبه قاره هند سفر كند . بدان علت در پاييز 1356 به پاكستان ، افغانستان و هند مسافرت كرد . او سفر خود را با هزينه شخصي و از راه زمين ( از زاهدان به كويته ) آغاز كرد ، و از آن جا نيز به ديگر شهرهاي پاكستان رفت . شايان ذكر است كه وي پيش از اقامت در پاكستان سفري 45 روزه در افغانستان داشته است . در واقع ، در اين سال بود كه او در « مركز تحقيقات فارسي ايران و پاكستان » به كارهاي تحقيقاتي پرداخته است .

مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : احمد منزوي در سال 1345 ش با معرفي جلال آل احمد جذب « موسسه علوم اجتماعي » شد كه رياست آن را دكتر احسان نراقي بر عهده داشت. او در سال هاي 1335 با ايرج افشار به فهرست نويسي از نسخه هاي چاپ سنگي پرداخت ، و در سالهاي 1356 تا 1369 ش با معرفي دكتر سيد علي اكبر جعفري در « مركز تحقيقات فارسي ايران و پاكستان » مشغول فعاليت شد.

وي در سالهاي 1372 تا 1375 ش مشاور علمي در نگارش « دانشنامه زبان و ادب فارسي در شبه قاره » بود. از دي ماه 1369 تا به حال هم در « مركز دايره المعارف بزرگ اسلامي » به عنوان كارشناس ارشد بخش فهرست نويسي مشغول فعاليت مي باشد. منزوي در پاييز 1356 ش به شبه قاره هند سفر كرد. او طي آن سفر در « مركز تحقيقات فارسي ايران و پاكستان » به كار گمارده شد، و تحقيق در مورد نسخه هاي خطي فارسي را آغاز كرد. وي تا پايان سال 1369 آنجا بود و سپس به علت بيماري هاي پياپي به تهران بازگشت. او در تهران در « مركز دايره المعارف بزرگ اسلامي » مشغول فعاليت شد. در زير به برخي از فعاليت هاي استاد منزوي اشاره مي شود: _ فهرست نويسي در كتابخانه هاي مجلس و آستان قدس رضوي؛ _ فهرست نويسي كتاب هاي چاپ سنگي براي مركز استاد دانشگاه تهران؛ _ تدوين فهرست نسخ خطي و عكسي در دايرة المعارف بزرگ اسلامي.

فعاليتهاي آموزشي : احمد منزوي در سال 1327 ش به استخدام آموزش و پرورش بندرانزلي درآمد. وي در سال 1329 ش به تهران منتقل شده و به تدريس پرداخت. تا اينكه در سال 1356 ش بازنشسته شد. منزوي در بندر انزلي به عنوان دبير دبيرستان پسرانه فردوسي و دبيرستان دخترانه شاهدخت به تدريس ادبيات فارسي و زبان عربي و ديني پرداخت. وي سپس از سال 1329 تا 1356 ش با همان سمت دبيري در دبيرستان پانزده بهمن ( بخش چهار فرهنگ تهران ) مشغول شده است. منزوي از سال 1356 ش به مدت 16-15 سال در

خدمت « مركز تحقيقات فارسي ايران و پاكستان » بود. او از سال 1369 ش تا به حال به مدت 12 سال در « مركز دايره المعارف بزرگ اسلامي » مشغول به فعاليت مي باشد.

ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : احمد منزوي هرروز يك ساعت پيش از غروب آفتاب ، تا نيم ساعت پس از آن ، به راه پيمايي يا پياده روي مي پردازد. او كه از مرداد 1369 ش به مدت 12 سال در مركز دايره المعارف بزرگ اسلامي مشغول به كار است ، حتي يك روز هم از مرخصي كارمندي خود استفاده نكرده است. وي درباره برنامه روز جمعه خود چنين اظهار مي دارد كه « همه جمعه ها به خانه برادرم رفته و ساعت 2 بعداظهر به خانه برمي گردم .» منزوي راز بقا و طول عمر خويش را چنين بيان مي كند: « ... اين راز درازي عمرم بود : برنامه يكسان و دقيق ، براي انجام كار .»

شاگردان : احمد منزوي نقل مي كند كه « بد روزگاري است ، احساس مي كنم زمان مناسب پرورش شاگردان نيست. انگيزه براي جوانان نمانده است ، نه انگيزه مادي و نه انگيزه روحي . » ليكن او سپاسگزار است كه در ميانه دهه پنجاه و شصت به موفقيت هايي دست يافته و موفق شده است كه چند تن را به ايران شناسي و بخش فهرست نويسي علاقمند نمايد. همانند دكتر سيد عارف نوشاهي ، كه يكي از شخصيت هاي شناخته شده پاكستان در فهرست نگاري و كتاب شناسي است. ديگر ، سيد خضر عباس نوشاهي است كه چندين مجلد «

فهرست » از نسخه هاي خطي به زبان فارسي و زبان اردو در پاكستان منتشر كرده است. سومين شاگرد او ، خانم دكتر انجم حميد است كه « راهنماي فهرست مشترك نسخه هاي خطي فارسي » را در يك مجلد نگاشته است.

آرا و گرايشهاي خاص : احمد منزوي درباره استفاده از كامپيوتر در كارهاي تحقيقاتي معتقد است كه كشور ايران تا 10-15 سال ديگر به منابع كتابي ( كاغذي ) نياز دارد. او عقيده دارد كه پرش از فرهنگ و پژوهش كتابي ، يعني منابع و ماخذ كتابي ، به مرتبه بهره مندي از رسانه ها و اطلاعات جهاني به گونه شتابزده ، راه درستي نيست.

جوائز و نشانها : احمد منزوي در سال هاي 1356 تا 1368 سفرهاي مطالعاتي و تحقيقاتي به كشورهاي هند و پاكستان داشته است و از سوي بنيادها و مراكز مختلفي مانند انجمن آثار و مفاخر فرهنگي، سراي اهل قلم و مجلس شوراي اسلامي مورد قدرداني قرار گرفته است. همچنين در سال 83 از طرف سازمان صدا و سيما به عنوان چهره ماندگار معرفي شد. از ديگر افتخاراتي كه استاد منزوي كسب كرده است، انتخاب كتاب"فهرست وارة كتاب هاي فارسي"تاليف وي، در دوره بيست و يكم انتخاب كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ،به عنوان كتاب سال است.

--------------------------------------------------------------------------------

آثار :

1 تحرير و ويرايش ترجمة فارسي كتاب يو.ا.برگل

ويژگي اثر : (ادبيات فارسي بر مبناي تأليف استوري)

2 سعدي بر مبناي نسخه هاي خطي پاكستان

3 فهرست نسخه هاي خطي فارسي

ويژگي اثر : 6 جلد

4 فهرست نسخه هاي خطي كتابخانة مجلس شوراي ملي

ويژگي اثر : (زير نظر ايرج افشار و محمّد تقي دانش پژوه)

5 فهرست نسخه هاي خطي كتابخانه و موزه ملي ملك

ويژگي اثر : 9 جلد

6 فهرست نسخه هاي خطي گنج بخش پاكستان

ويژگي اثر : 4 جلد

7 فهرست وارة كتاب هاي فارسي

ويژگي اثر : تاليف،اين كتاب ، در دوره بيست و يكم انتخاب كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ،به عنوان كتاب سال معرفي و برگزيده شد. آشنايي با كتاب : «فهرست وارة كتاب هاي فارسي» فهرستوارة كتاب هاي فارسي/ به كوشش احمد منزوي._ تهران: مركز دايرة المعارف بزرگ اسلامي، 12 ج ]8 ج تاكنون[، ج 6، 1381. فهرستواره، در واقع، يك سرشماري است از كتاب هاي فارسي، يا به تعبيري «فهرستِ فهرست ها» كه گام نخست براي تدوين كتابنامة كتاب هاي فارسي است. اين سرشماري از هر آنچه بتوان بر آن يك اثر مكتوب نام نهاد صورت گرفته است: كتاب هاي مشخص و معنون، رساله هاي كوتاه، ديوان هاي مشخص و معنون، اجزاي ديوان ها از درون مجموعه ها و جُُنگ ها، مانند «ترجيع بند» و «رباعي» و چند «غزل» و يا «رباعي» و گنجاندن اين اجزاي پراكنده از يك ديوان و يا سروده هاي باقي مانده از يك سراينده را به زير يك عنوان تا آسان تر در دسترس مراجعه كنندگان قرار گيرد. براي اين سرشماري، شماري از منابع كتابشناسي و فهرست ها تورّق شده و آگاهي هاي لازم براي آن سرشماري از سطر به سطر بيرون كشيده شده و

مي شود. اين آگاهي ها بر برگه هايي مناسب با ذكر منبع نوشته شده و مي شود و برگه¬ها بر حسب الفبا در نام كتاب¬ها و قفسه ها جاي گرفته و مي گيرد. فهرستوارة كتاب هاي فارسي حاصل ادغام اين برگه هاست. گسترة فهرستواره از آغاز پيدايش زبان فارسي دري تا پايان چاپ سنگي است؛ دوره اي كه زبان فارسي جزو زبان هايي بوده كه در بناي فرهنگ و تمدّن امروز جهان بنيادي ترين سنگ ها را بر جاي گذاشته است. كتاب ها و نگاشته هاي اين دوره است كه از اصالت ايراني بهره داشته است و بررسي دوره هاي پسين به ديگران واگذار شده است

8 ويرايش الذّريعه الي تصانيف الشيعه

ويژگي اثر : تأليف شيخ آقا بزرگ تهراني

منابع زندگينامه : 1www.ketabesal.ir2زندگينامه و خدمات علمي و فرهنگي استاد احمد منزوي . تهران : انجمن آثار و مفاخر فرهنگي ، 1381 ، صص7-263كتاب هفته ، شنبه 30 آذر ، 1381 ، ص 4

منصور، محمود

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

دكتر محمود منصور در سال 1309 ش در شهرستان اراك به دنيا آمد .بعد از گذراندن تحصيلات ابتدايي و متوسطه و اخذ درجه ليسانس در رشتة روانشناسي و فوق ليسانس تخصصي در رشتة روانشناسي باليني جهت ادامة تحصيل عازم كشور سويس گرديد و از دانشگاه ژنو در رشتة روانشناسي ژنتيك و باليني موفق به دريافت درجة دكترا شد. ايشان هم اكنون عضو هيئت علمي و استاد دانشگاه تهران مي باشد. كتابهاي "روانشناسي ژنتيك: تحول رواني از تولد تا پيري"و "ساخت، پديدآيي، تحول شخصيت " محمود منصور به ترتيب در دوه هاي هشتم و هيجدهم انتخاب كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي برگزيده شدند.گروه :

علوم انساني رشته : روان شناسي گرايش : روانشانسي باليني تحصيلات رسمي و حرفه اي : محمود منصور بعد از گذراندن تحصيلات ابتدايي و متوسطه و اخذ درجه ليسانس در رشتة روانشناسي و فوق ليسانس تخصصي در رشتة روانشناسي باليني جهت ادامة تحصيل عازم كشور سويس گرديد و از دانشگاه ژنو در رشتة روانشناسي ژنتيك و باليني موفق به دريافت درجة دكترا شد. او رساله خود را زير نظر ژان پياژه نوشته است. موضوع پايان نامه منصور ، روانشناسي تحولي و باليني بود. او روش باليني را براي تحول جنبه هاي هوش و ادراك به كار مي برد.استادان و مربيان : محمود منصور تحصيلات عالي خود را زير نظر استاداني از بزرگترين روانشناسان باليني اروپا ،كه همه استادان به نام در زمان خود بودند ، به پايان رسانيد. همانند ژان پياژه (استاد راهنماي )، پروفسور آندره ري و پروفسور لوزلي اوستري.هم دوره اي ها و همكاران : از جمله همكاران دكتر منصور در جمع آوري كتاب « لغت نامه روان شناسي » خانم دكتر پريرخ و دكتر راد مي باشد.مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : دكتر منصور ابتدا در كلينيك كانون هدايت كودك و مركز مشاوره رواني ، در حدود 8-7 سال به فعاليت تشخيص و درمان رواني مشغول بود و به موازات آن از سال 1344 وارد دانشگاه تهران شد.وي تا سال 1369 ش در سمتهاي استادياري و دانشياري و مديريت گروه مباني رواني مشغول به خدمت بود و هم اكنون استاد دانشگاه تهران است.فعاليتهاي آموزشي : تدريس در دانشكده روانشناسي و علوم تربيتي دانشگاه تهران از جمله فعاليت هاي آموزشي دكتر محمود منصور مي

باشد.ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : اولين كتابي كه محمود منصور دست به ترجمه آن زد ،« پيشرفت مدارس در پرتو روشهاي آموزشي و پرورش » است كه در سال 1335 منتشر شده و برنده جايزه گشت. ليكن فعاليت اصلي و مستمر وي از سال 1340 شروع شد. به دنبال آن اولين كتاب تاليفي او كه كتاب احساس كمتري نام داردكه در سال 1343 منتشر شده است.آرا و گرايشهاي خاص : محمود منصور به روانشناسي تحولي و باليني علاقه خاصي دارد ، و درس هاي او نيز هميشه روي زمينه هاي ياد شده است. چون آمادگي علمي عمده منصور در اين قبيل زمينه هااست ، يعني يا كار باليني مي كند يا كار تحولي چون هر دوي اينها به هم پيوسته است. منصو.ر از بازاري شدن كتاب و آموزش بسيار تاسف مي خورد. او از اين كه كتاب و آموزش را وسيلة ارتزاق مي بيند ، آن را بي حرمتي به علم مي داند. وي نظام ارزشيابي در آموزش عالي كنوني را نادرست مي داند. دكتر منصور معتقد است كه دانشگاههاي ايران بايد اصلاح شده و روي الگوهاي جديد ، يعني پژوهش و بين رشته اي شدن بازسازي شوند.جوائز و نشانها : كتابهاي "روانشناسي ژنتيك: تحول رواني از تولد تا پيري"و "ساخت، پديدآيي، تحول شخصيت " محمود منصور به ترتيب در دوه هاي هشتم و هيجدهم انتخاب كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي برگزيده شدند.آثار : احساس كهتري ويژگي اثر : 13692 تحول رواني از تولد تا پيري ، تربيت به كجا

ره مي سپارد؟ ، ترجمه كتاب بيماري هاي رواني ، تست خانواده ، نقاشي كودكان ، ديدگاه پياژه در گستره تحول رواني ويژگي اثر : 13677 روانشناسي باليني ، روانشناسي ژنتيك 1و 2 ، رواننشاسي ژنتيك ، زمينه بررسي بزهكاري كودكان و نوجوانان ، زمينه راهنمايي حرفه ايي ، ساخت، پديدآيي، تحول شخصيت ويژگي اثر : اين كتاب در دوره هشتم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران ،از طرف وزرات فرهنگ و ارشاد اسلامي معرفي و برگزيده شده است.آشنايي با كتاب:«ساخت، پديدآيي و تحول شخصيت» : انگيزة كتاب، آشنا ساختن دانشجويان روانشناسي با دست آوردهاي جديد اين علم است. متن اصلي از قوي تري و علمي ترين مجموعة «روانشناسي تجربي» معاصر اقتباس گرديده، كه ماي لي دانشمند برجسته و يكي از پديدآورندگان دايرة المعارف جديد روانشناسي نويسنده آن است. مترجم بخوبي از عهدة ترجمة اين كتاب معتبر برآمده و كتاب مفيدي به جامعة فرهنگي ايران ارائه داده است 13 شالوده رواني تربيت ويژگي اثر : 134314 گفتگوهاي آزاد با ژان پياژه ويژگي اثر : 1358

منابع زندگينامه :كتاب ماه: علوم و فنون: گفت و گو با دكنر محمود منصور ، شماره 56 ، آذر 1381

منصوري لاريجاني، اسماعيل

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

اسماعيل منصوري لاريجاني درسال 1337 درروستاي رينه لاريجان متولد شد و پس از گذراندن تحصيلات ابتدايي درزادگاه خود ، به تهران رفت و متوسطه را دردبيرستان نظام مافي دررشتة علوم طبيعي گذراند ، وي پس از دريافت ليسانس علوم بيمارستاني در 1360 درسال1362 به دانشكده الهيات تهران راه يافت و سپس

بعنوان بورسيه دانشگاه امام حسين در1371 موفق به دريافت درجه دكتراي روابط بين الملل گرديد . وي سه سال بعد دكتراي عرفان را نيز ازدانشگاه آزاد اسلامي دريافت كرد . و نيز تحصيلاتي درحوزه درفلسفه و عرفان و فقه واصول نمود . وي 21 عنوان كتاب منتشر كرده است كه ازآن ميان كتاب تاريخ دفاع مقدس برنده جشنواره كتاب دفاع مقدس شده است . وي هم اكنون استاد دانشگاه امام حسين مي باشد .گروه : علوم انسانيرشته : علوم سياسيگرايش : روابط بين المللاوضاع اجتماعي و شرايط زندگي : اسماعيل منصوري لاريجاني در1337 درروستاي رينه لاريجان درخانواده اي مذهبي ديده به جهان گشود .تحصيلات رسمي و حرفه اي : اسماعيل منصوري لاريجاني دوره ابتدايي را در زادگاه خود درروستاي رينه لاريجان به دبستان رفت و سپس براي ادامه تحصيل به تهران آمد و دردبيرستان نظام مافي دررشته علوم طبيعي به تحصيل ادامه داد وي در 1356 وارد مجتمع علوم بيمارستاني شد و دررشته علوم آزمايشگاهي به تحصيل پرداخت . وي در 1362 به دانشكده الهيات دانشگاه تهران راه يافت وبه تحصيل دررشته الهيات مشغول شد و سپس بعنوان بورسيه دانشگاه امام حسين (ع) درسال1371 موفق به اخذ درجه دكتراي دررشته روابط بين الملل از آن دانشگاه شد . وي سه سال بعد به دليل گرايش به زمينه هاي ادبي _ عرفاني از دانشگاه آزاد اسلامي دكتراي عرفان گرفت . از اين گذشته وي درحوزه فقه واصول رانزد دكتر ابوالقاسم گرجي عرفان را نزد علامه آيت الله حسن زاده آملي و حجت الاسلام دكتر شيخ الاسلامي وفلسفه رانزد دكتر غلامحسين ديناني فراگرفت و درمحضر درس خارج

فقه آيت الله خامنه اي حضور يافت .استادان و مربيان : دكتر ابوالقاسم گرجي ، آيت الله حسن زاده آملي ، حجت الاسلام دكتر شيخ الاسلامي ، دكتر ابوالقاسم گرجي ، دكترغلامحسين ديناني ، آيت الله خامنه اي از استادان دكتر منصوري لاريجاني بوده اند.وقايع ميانسالي : اسماعيل منصوري لاريجاني سالهاي بسياري از عمر خودرا صرف آموختن و تحصيل دررشته هاي روابط بين الملل، عرفان . علوم حوزوي طي كرد . سپس به تدريس دردانشگاههاي مختلف از جمله امام حسين و مسئوليت هاي گوناگوني چون مسئوليت مركز دايره المعارف دفاع مقدس ، ونيز تاليف كتب پژوهشي و ادبي و اجتماعي گوناگون پرداخته است .مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : اسماعيل منصوري لاريجاني مدير مسئول ماهنامةْ فرهنگ پايداري ، استاد دردانشگاه مختلف (از جمله دانشگاه امام حسين ) مسئول مركز دايره المعارف دفاع مقدس مي باشد .فعاليتهاي آموزشي : اسماعيل منصوري لاريجاني عضو هيئت علمي دانشگاه امام حسين است اما دردانشگاههاي ديگرنيز تدريس مي نمايد .ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : اسماعيل منصوري لاريجاني دركنار تدريس و مسئوليت هاي اداري به تحقيق درباره 8سال دفاع مقدس مي پردازد .شاگردان : بسياري از فارغ التحصيلان رشته روابط بين الملل از دانشگاه امام حسين ، شاگردان اسماعيل منصوري لاريجاني بوده اند .آرا و گرايشهاي خاص : اسماعيل منصوري لاريجاني درروابط بين الملل به بحث جنگ ايران و عراق توجه ويژه اي دارد .جوائز و نشانها : جايزه بهترين پژوهش (كتاب ) جشنواره كتاب دفاع مقدس به كتاب تاريخ دفاع مقدس اثر اسماعيل منصوري لاريجاني تعلق گرفته است . (1382ه.ش)چگونگي عرضه آثار : اسماعيل منصوري لاريجاني 21 كتاب درزمينه هاي متنوع ادبي

اجتماعي ديني وعرفاني منتشركرده است .آثار : تاريخ دفاع مقدس ويژگي اثر : اين كتاب درسال1382 بعنوان بهترين كتاب دفاع مقدس ازسوي جشنواره آثار دفاع مقدس برگزيده شد .2 دوجلد كتاب دربره عرفان و شرح مفاهيم عرفاني ويژگي اثر : اين دوجلد درشرح نيايش هاي عرفاني شهيد دكترمصطفي عرفاني مي باشد .

منطقي، محسن

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محسن منطقي

محل تولد : نجف اشرف

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1343/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب محسن منطقي سعادتي فرزند محمد ابراهيم متولد 1343 در شهر تهران تحصيلات ابتدايي و راهنمايي را گذراندم. دوره متوسطه را نيز در شهر كرج در رشته «اتومكانيك» ادامه دادم. همزمان با شروع انقلاب اسلامي در فعاليت هاي انقلاب به تناسب سن و سالم شركت كرده و يك بار نيز به دست ساواك دستگير شدم. پس از دو ماه از شروع جنگ تحميلي در جبهه جنوب افتخار حضور پيدا كردم.

از سال 1360 به جهت علاقه به تحصيل دروس حوزوي پرداختم. در سال 1366 در كنار تحصيل حوزوي مشغول به تحصيل در رشته كارشناسي رشته «الهيات و معارف اسلامي» شدم و آن را در سال 1370 به پايان رساندم. سپس همزمان با تحصيل در دروس خارج حوزه در همان سال وارد رشته كارشناسي ارشد «مديريت» شده و در سال 1374 اين مقطع را به پايان رساندم.

پس ازفارغ التحصيلي به عضويت هيات علمي موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره) در آمده و هم زمان به تدريس دروس رشته «مديريت» پرداختم و در سال 1386 در مقطع دكتراي مديريت با گرايش «رفتار سازماني» به

ادامه تحصيل پرداختم.

منطقي، مرتضي

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

مرتضي منطقي در سال 1336 در شهر قزوين متولد شد و وي در حدود سنين 13_12 سالگي (پيش از انقلاب) به سوي مطالعات و فعاليت هاي سياسي كشيده شد و پس از ورود به دانشگاه، تحصيل رشته روانشناسي را هدف و حرفه خود كرد و مقاطع تحصيلي در رشته روانشناسي تا اخذ مدرك دكترا از دانشگاه تهران ادامه داد. دكتر منطقي در سالهاي 1373 و 1374 موفق به دريافت جايزه جشنواره دفاع مقدس شد.گروه : علوم انساني رشته : روان شناسي تحصيلات رسمي و حرفه اي : _ دكتراي روانشناسي از دانشگاه تهران _ كارشناسي ارشد رشته روانشناسي، دانشگاه تربيت مدرس _ كارشناسي روانشناسي از دانشگاه تهران فعاليتهاي ضمن تحصيل : دكتر منطقي به سبب علايق گسترده اي كه داشته است گاهي در يك ترم تحصيلي، معادل 40 واحد بر سر كلاس هاي گوناگون، از تاريخ و ادبيات تا جامعه شناسي و مردم شناسي و اقتصاد و هنر، حضور پيدا مي كرده است. با اين حال، او به محض اخذ مدرك كارشناسي ارشد روانشناسي، به سطح كارشناسي ارشد جامعه شناسي رفته و سپس تحصيل دكتراي روانشناسي اش را آغاز كرده است.مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : _ عضويت در هيأت علمي نخستين همايش سراسري روانشناسي _ عضويت در هيأت علمي و شوراي سياستگذار همايش آسيب شناسي تربيت ديني در آموزش و پرورش _ عضويت در داوري انتخاب پژوهش فرهنگي سال _ عضويت در هيأت علمي همايش بين المللي پيامبر اعظم (ص) _ عضويت در هيأت هاي علمي و ملي همايش توسعه فرهنگي، جهاني شدن و تعليم و تربيت _ عضويت در

هيأت تحريريه نشريه علمي _ پژوهشي دانشكده علوم انساني دانشگاه تبريز و فصلنامه خلاقيت و نوآوري فعاليتهاي آموزشي : دكتر منطقي استاديار دانشگاه تربيت معلم است و تدريس در حوزه روانشناسي و علوم انساني را در اين دانشگاه و دانشگاه هاي مشابهه را در كارنامه دارد.آرا و گرايشهاي خاص : گستره نظريه پردازي هاي بومي دكتر مرتضي منطقي در زمينه مسائل روانشناختي، فرهنگي و اجتماعي، بسيار قابل توجه و داراي اهميت است. اين پژوهشگر با بررسي هاي گسترده فرهنگي، اجتماعي، روانشناختي _ كه بيش از 2 دهه در سطح جوانان داشته - و همچنين بررسي روانشناسي نسل سوم و چهارم انقلاب، به طرح مفاهيمي مانند جامعه پذيري ضدجامعه پذيري، هنجارآفريني هاي جديد جوان انقلاب اسلامي، انقطاع گفتمان بين نسلي، هويت القايي، هيجان جويي مرضي، عشق بيمارگون، مقاومت فرهنگي و مواردي از اين قبيل پرداخته است. منطقي در تبيين مفهوم «جامعه پذيري ضدجامعه پذيري» با بحث درباره روند جامعه پذيري جوان، از سرمايه گذاري هايي سخن مي راند كه برخي به نتايج عكس نتايج اوليه مورد نظر مي رسند. علاوه بر اين دكتر منطقي با طرح عبارت «هنجارآفريني هاي جديد جوان انقلاب اسلامي»، از شكل گيري برخي هنجارهاي جديد همانند ديد نقاد و چالشگر جوانان، نوآوري، رك گويي، استقلال رأي، پذيرش خودكنترلي (به جاي ديگر كنترلي)، گرايش به هنرها و توجه به زيبايي شناختي در سطح جوانان ياد مي كند و يادآور مي شود موارد ديگري از جمله شفافيت و برخورد با رياكاري، گرايش به فناوري هاي پيشرفته ارتباطي، تجربه گرايي، توجه به فرهنگ جهاني، نگرش هاي سكولاريستي، گرايش هاي فمينيستي (بويژه در دختران)، لذت گرايي

و رفاه طلبي در اين طبقه از قشر جامعه امروز به چشم مي آيد. اين استاد دانشگاه با مطرح ساختن مفهوم افسردگي اجتماعي، به طرح نوعي از افسردگي دست زده كه برخلاف افسردگي در بعد فردي اش _ كه مي تواند متأثر از ابعاد ژنتيكي يا محيطي باشد _ تنها از ابعاد محيطي تأثير مي پذيرد و در نتيجه برخورد جوان با مشكلات، تضادها و بن بست هاي حاصل نشده اجتماعي بر وي عارض مي شود. از عمده علايم بارز اين عارضه كه مرتضي منطقي بدان اشاره دارد، مي توان مواردي همانند تمايل نداشتن جوان به ايفاي نقش اجتماعي و سياسي خود، استقبال نكردن از مشاركت و فعاليت هاي سازنده اجتماعي، بي برنامگي و گذران اوقات به بطالت، پناه بردن به فضاهاي مجازي، احساس ندامت و پشيماني از به دنيا آمدن، دست زدن به اعتراض هايي منفعل (در پوشيدن لباس، نوع ادبيات و مانند اينها) و غربگرايي افراطي. وي در بررسي مسائل ميان نسلي به مباحثي چون تفاوت هاي نسلي در گذر جهاني شدن، گسست و انقطاع گفتمان ميان نسلي و از اين قبيل پرداخته كه بررسي تطبيقي او در رابطه با نظام هاي ايدئولوژيك در اين مورد به سهم خود جاي تأمل فراوان دارند. «منطقي» همراه با به ميان آوردن «هويت القايي» از تبعات تثبيت جوان در اخلاق ديگر پيرو در جريان رويكردهاي تكليف مدار ياد كرده كه مسأله اخير در مجموعه هويت هاي مطرح شده از سوي نظريه پردازان تحولي مانند مارسيا، بروزونسكي و پژوهشگران مشابه ملاحظه نمي شود. عنوان «هيجان جويي مرضي» ناظر بر تحقق هيجان جويي افرادي (و اغلب جواناني) است

كه با محدود ديدن عرصه هاي شادي و نشاط اجتماعي، شادي را در شكل مرضي آن محقق كرده و از اين رهگذر، به ترضيه خاطر خويش مي پردازند. «منطقي» در مقام پژوهشگر اين موضوع، از اين حالت، كه شادي و نشاط افراد، هزينه اي معادل آسيب، آزار و اذيت دوستان، اطرافيان و مردم را در بردارد يا افراد طي آن به استقبال از سوء مصرف مواد (مثل مصرف اكس، الكل، داروهاي روانگردان و ...) مي پردازند، با برچسب «هيجان جويي مرضي» ياد مي كند. دكتر منطقي در بيش از دو دهه عمر علمي خود، در جريان پژوهش هايش به مفهوم سازي هاي بسيار و تشريح علايم و دلايل آن پرداخته كه از آن جمله اند: عشق بيمارگون (تحقق عشق بدون تحقق ابعاد شناختي و عاطفي و هيجان همراه با آن)، مقاومت فرهنگي (پيش گرفتن اقدام هاي فرهنگي مانند تحول در پوشش، آرايش، تكيه كلام ها، طنزها، مطايبه ها و نمادهاي متفاوت به جاي ارائه شفاف ديدگاه هاي فرهنگي _ اجتماعي). جوائز و نشانها : دريافت جايزه جشنواره دفاع مقدس به خاطر كتاب "نگاهي به 8 سال جنگ تبليغاتي" سال 1373 و كتاب سبب شناسي و درمان بيماري هاي رواني در قلمرو اسلامي، انگيزه هاي رواني مقاومت نظاميان عراقي در سال 1374چگونگي عرضه آثار : اين استاد محقق هم اكنون در حوزه هاي تحولات قرائت فرهنگي _ اجتماعي و ديني جوانان، مناسبات ميان نسلي (روانشناسي نسل سوم و چهارم انقلاب)، فناوري هاي ارتباطي جديد (تلفن همراه، بازي هاي ويدئويي _ رايانه اي، ماهواره و اينترنت)، روش هاي آموزش خلاقيت، نوآوري هاي آموزشي، روانشناسي عشق (عشق ناگفته،

عشق شورانگيز، عشق مذكر و مؤنث) و بهداشت رواني در عشق شورانگيز و بررسي ديدگاه هاي زيست محيطي اسلام، به مطالعه، پژوهش و تأليف اشتغال دارد. تأليف بيش از 10 جلد كتاب و ارائه حدود40 مقاله در همايش هاي مختلف با عناويني چون: نقش حجاب در حفظ بهداشت رواني جامعه، بن بست آرمان گرايي، ساده انديشي _ ويژگي تبليغات جنگ ايران، امكان سنجي زنگ خلاقيت در مدارس، هنردرماني تالي، بررسي بحران هويت دختران، بررسي تطبيقي گسست يا پيوند نسلي در جوانان ايران و شوروي، بررسي مقايسه اي ديدگاه هاي حضرت رسول (ص) و جريان هاي فمينيستي در روانشناسي اختلافي زن و مرد و 33 مقاله در نشريه دانشگاه انقلاب _ بررسي ترفندهاي رواني آمريكا در اسناد لانه جاسوسي، بررسي ويژگي هاي مردودين گزينشي كنكور، پيش بيني بهترين ريسك ممكن در باز پس گيري فاو، از هويت ايدئولوژيك تا هويت متعارض، روانشناسي نسل سوم انقلاب (پژوهش شايسته تشويق در سال 84 به انتخاب وزارت ارشاد) و ... آثار : بررسي بازي هاي ويديويي _ رايانه اي ويژگي اثر : 13822 داستان مادر بزرگ طوبي ويژگي اثر : روان درماني در جريان مرگ _ 3 راز گل سرخ ويژگي اثر : ( به همت مركز پژوهش هاي بنيادي وزارت ارشاد اسلامي،4 روانشناسي تربيتي ويژگي اثر : روانشناسي نسل سوم ويژگي اثر : طرح پژوهشي، «روانشناسي نسل سوم» كه منطقي در آن به مسأله مناسبات ميان نسلي در ايران

پرداخته، در برنامه پژوهش فرهنگي سال، مورد تقدير واقع شده است6 سبب شناسي و درمان بيماري هاي رواني در قلمرو اسلامي، انگيزه هاي رواني مقاومت نظاميان عراقي ويژگي اثر : برنده جايزه از جشنواره دفاع مقدس )7 نگاهي به جنگ تبليغاتي ويژگي اثر : برنده جايزه از جشنواره دفاع مقدس

منظور الاجداد، محمدحسين

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمدحسين منظورالاجداد در 1334 در تهران متولد شد و تحصيلات خود را تا مدرك ديپلم رشته ي تجربي در اين شهر گذراند. ايشان ابتدا در رشته دندانپزشكي دانشگاه تهران قبول شدند، اما به علت علاقه به تحقيقات تاريخي، انصراف، و پس از قبولي در اين رشته، مدرك كارشناسي تاريخ خود را از دانشگاه فردوسي مشهد دريافت و مدارك كارشناسي ارشد و دكتري خود را در همين رشته از دانشگاه تربيت مدرس دريافت نمودند. استاد از محققين برجسته در حوزه اسناد بوده ، و مطالعات وسيعي در زمينه اسناد روحانيت، شهيد مدرس ، فداييان اسلام، واقعه گوهرشاد انجام داده اند.

گروه : علوم انساني

رشته : تاريخ

تحصيلات رسمي و حرفه اي : محمدحسين منظورالاجداد تحصيلات خود را تا مدرك ديپلم رشته ي تجربي در اين شهر گذراند. ايشان ابتدا در رشته دندانپزشكي دانشگاه تهران قبول شدند، اما به علت علاقه به تحقيقات تاريخي، انصراف، و پس از قبولي در اين رشته، مدرك كارشناسي تاريخ خود را از دانشگاه فردوسي مشهد دريافت و مدارك كارشناسي ارشد و دكتري خود را در همين رشته از دانشگاه تربيت مدرس دريافت نمودند.

مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : از مشاغل محمدحسين منظور الاجداد مي توان به موارد زير اشاره كرد:

پژوهشگر سازمان اسناد ملي ايران عضو هيات علمي دانشگاه تربيت مدرس عضو هيات تحريريه مجله روابط خارجي مشاور علمي مديريت اسناد مشاور علمي دفتر اسناد ( مجموعه مقالات) مدير گروه تاريخ دانشگاه تربيت مدرس

چگونگي عرضه آثار : محمدحسين منظور الاجداد مقالات زيادي در زمينه اسناد و تاريخ در نشريات كتاب ماه تاريخ، گنجينه اسناد به يادگار گذاشته است.

--------------------------------------------------------------------------------

آثار :

1 سياست و لباس

ويژگي اثر : (گزيده اسناد متحدالشكل شدن البسه 1307- 1318)، به كوشش سيد محمدحسين منظورالاجداد، تهران، سازمان اسناد ملي ايران، 1380. دكتر سيد محمدحسين منظورالاجداد از اساتيد بنام سندشناسي در كتاب فوق بيش از سيصد سند تاريخي را كه بخش مهمي از آن به تغيير لباس زنان و كشف حجاب و لباس روحانيت مربوط مي شود، گردآوري و بازنويسي نموده اند. مؤلف محترم تصريح نموده است اين تعداد حجم اندكي از اسناد اين موضوع است كه به علت عدم فهرست نويسي اسناد شهرستان ها به اين ميزان بسنده شده است.

2 گزيده اسناد متحد الشكل شدن البسه

3 مرجعيت در عرصه اجتماع و سياست

ويژگي اثر : (اسناد و گزارش هايي از آيات عظام نائيني، اصفهاني، قمي، حائري و بروجردي 1339- 1292 شمسي)، به كوشش سيد محمدحسين منظورالاجداد، تهران، شيرازه، 1379. در اين كتاب ارزشمند استاد منظورالاجداد ضمن نگارش زندگي نامه هايي از مراجع عظام تقليد اسناد فعاليت ها و اقدامات هر يك را بازنويسي و در ادامه آورده است. در پايان تصوير تعدادي از اسناد هم مندرج است. در اسناد مراجع به ويژه آيات قمي و حائري

يزدي كشف حجاب از مسايل مهم به شمار مي رود.

منفرد، اكبر

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

اكبر منفرد

محل تولد : ني ريز فارس

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1353/1/1

زندگينامه علمي

متولد 1353 شهر «مشكان» از توابع «ني ريز استان فارس». مراحل تحصيل تا سيكل همانجا و يك سال دبيرستان در ني ريز سپس وارد حوزه علميه اصفهان زير نظر «حضرت آيت الله مقتدايي» تا پايه ششم. سپس حوزه علميه قم تا الان كه 8 سال خارج و سطح 3 مركز تخصصي قضا از اساتيد بزرگوار بهره مند شده و داراي مجوز تدريس دانشگاه در گروه معارف از معاونت امور اساتيد نهاد نمايندگي ولي فقيه در دانشگاه و عضو روحانيون اعزامي به دانشگاهها در بخش اعزام مبلغ همين نهاد و همچنين مجوز پروانه وكالت و مشاوره حقوقي از مركز امور مشاورين حقوقي و وكلاء قوه قضائيه.

منفرد، نقي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

نقى منفرد

محل تولد : محمود آباد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1336/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب نقي منفرد در سال 1350 وارد حوزه علميه شهرستان آمل شدم و پس از دو سال فراگيري علوم حوزوي براي ادامه تحصيل در سال 1352 به حوزه علميه قم عزيمت و نزد اساتيد برجسته حوزه به ادامه تحصيل پرداختم. در كنار تحصيل به تدريس در مدارس علميه حوزه قم و تدريس سطوح عالي مشغول مي باشم. نتيجه بيش از 15 سال تدريس ادبيات عرب، تحقيق و اصلاح متن كتاب البهجة المرضيه (شرح سيوطي) و شرح فارسي آن در پنج جلد مي باشد.

موحد، ضياء

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

دكتر ضياء موحد در سال 1321 ش در شهرستان اصفهان به دنيا آمد؛ و بعد از گذراندن تحصيلات ابتدائي و متوسطه وارد دانشگاه تهران شد و در رشتة فيزيك به اخذ درجه فوق ليسانس موفق گرديد؛ و از آن پس جهت ادامة تحصيل به كشور انگلستان سفر كرد و در رشتة منطق و فلسفه به دريافت درجة دكترا نايل آمد. وي عضويت هيات علمي وزارت علوم مي باشد.ايشان در حين انجام وظايف محوله، به تاليف و مطالعه مي پرداخت كه حاصل آن چندين مقاله و كتاب به زبان فارسي و انگليسي است كه مشهورترين آنها كتاب « درآمدي به منطق جديد» است كه در سال 1369 (دوره هشتم) جايزه كتاب سال جمهوري اسلامي ايران را از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي دريافت كرد.

گروه : علوم انساني

رشته : فلسفه

گرايش : منطق جديد

تحصيلات رسمي و حرفه اي : ضيا موحد پس از گذراندن تحصيلات ابتدايي و متوسطه در رشته رياضي در زادگاه خود

اصفهان، در سال 1339 وارد دانشگاه تهران شد و دوران ليسانس و فوق ليسانس را به تحصيل در رشته فيزيگ گذراند. و از آن پس (1348) جهت ادامه تحصيل به كشور انگلستان سفر كرد و در رشته منطق و فلسفه به تحصيل مشغول شد. وي دكتراي خود را در سال 1361 لز دانشگاه لندن دريافت نمود. شايان ذكر است كه دكتر موحد جهت تحصيل در رشته كتابداري به انگلستان سفر نموده بعد اما به دليل عدم علاقه ، تغيير رشته داده و به فلسفه روي آورده بود.

فعاليتهاي ضمن تحصيل : ضياء موحد در هنگام تحصيل در اصفهان سپردون شو كهنه و نو نيز مشغول بعد و گاهي عجيب به تخلص مي نمود. وي در جلسات شعر انجمني كمال در اصفهان كه به رياست جلال الدين همايي تشكيل مي شد نيز حضور يافت.

استادان و مربيان : ضيا موحد از محضر استاداني چون دكتر كمال جناب، دكتر محمود حسابي و دكتر روحاني نژاد در دانشگاه تهران و نيز هانس كمپ و يل هارت در انگلستان بهره برد.

وقايع ميانسالي : ضياء موحد پس از اخذ مدرك فوق ليسانس فيزيك از دانشگاه تهران، براي ادامه تحصيل به انگلستان رفت. اما در آنجا بدليل علاقه به فلسفه تغيير رشته داد و دكتراي منطق و فلسفه خود را دريافت نمود. و پس از بازگشت به ايان به عضويت در هيات علمي وزارت علوم در آمد.

مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : سردبيري چكيده نامه مركز اسناد و مدارك علمي، عضويت در هيات علمي وزارت علوم. عضويت در كميته كنگره منطق، عضويت در كميته علمي دوره بين المللي تابستاني منطق و نيز عضويت

در انجمن حكمت و فلسفه ايران از مناسبي است كه دكتر موحد در كارنامه خود دارد.

فعاليتهاي آموزشي : ضياء موحد پس از اخذ مدرك دكتراي منطق و فلسفه از انگلستان و بازگشت به ايران به عضويت در هيات علمي وزارت علوم در آمد.

مراكزي كه فرد از بانيان آن به شمار مي آيد : ضياء موحد در هنگام تحصيل در اصفهان از موسسين جنگ اصفهان كه انجمني شو سنتي بود، به شمار رفت.

ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : ضياء موحد در كنار فعاليت علمي در هيئت علمي وزارت علوم و نيز اجراي نقش در مراكز علمي- تحقيقاتي ديگر، به مطالعه و تاليف در زمينه فلسفه و منطق ( بويژه منطق جديد) مي پردازد. از اين گذشته مطالعات ادبي و سرودن شو و نگاشتن مقالات ادبي و نقد ادبي از مشغوليت هاي هميشگي استاد مي باشد.

آرا و گرايشهاي خاص : ضياء موحد بدليل علاقه بسيار به منطق جديد، به زبان و وجه منطقي و فلسفي آن توجه خاصي دارد. و مي كوشد تا بوسيله فنون منطق به معنا شناسي زبان بپردازد. وي اعتقاد دارد كه يك سوي زبان، خود زبان است و سمت ديگر آن، جهان قرار دارد. از اين گذشته خود در ادبيات و نقد ادبي به فعاليت هنري و علمي مي پردازد. و بدليل ديدگاه فلسفي خود اعتقاد دارد كه براي اعتلاي نقد ادبي بايد تفكر فلسفي را جدي تر گرفت. .

جوائز و نشانها : دكتر ضياء موحد داراي تاليفات و ترجمه هاي در زمينه رشته تخصصي خود مي باشد. از آن جمله تعدادي در دوره هاي مختلف انتخاب كتاب سال به عنوان

كتاب سال برگزيده شده اند. كتاب "درآمدري به منطق جديد" ضياء موحد(در سال 1369 ) ، در دوره هشتم ،كتاب"نظريۀ ادبيات" ترجمه ايشان در دوره سيزدهم و كتاب"منطق موجّهات" تاليف ضياءموحد، در دوره بيست و يكم انتخاب كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ،به عنوان كتابهاي سال برگزيده شدند.

چگونگي عرضه آثار : رمز كتابهاي ادبي دكتر موحد از جمله كتاب «مشتي نور سرد» در انتشارات اكنون به چاپ رسيده است

--------------------------------------------------------------------------------

آثار :

1 برآبهاي مرده مرواريد

ويژگي اثر : 1354

2 جادوي شو گذشتگان

3 در آمدي به منطق جديد

ويژگي اثر : كتابي درسي است در روشن نمودن مباني منطق جديد كه به زباني ساده مطالب دقيق را در اختيار خواننده قرار مي دهد. تلاشي مولف از جهت اينكه مسائل كتاب را با مثالهايي برگرفته از فرهنگ ايراني و مانوس براي خواننده فارسي زبان، ستودني است.اين كتاب در دوره هشتم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران ،از طرف وزرات فرهنگ و ارشاد اسلامي معرفي و برگزيده شده است.آشنايي با كتاب: «درآمدي به منطق جديد» : منطق جديد كه از مباني رياضيات جديد و فلسفه تحليلي است، سالهاست كه در برنامه درسي بيشتر دانشكده ها بويژه دانشكده هاي رياضي و فلسفه و زبانشناسي كشورها گنجانيده شده است. ولي در ايران كه خود ميراثي غني در منطق سنتي دارد، هنوز كتابي درسي كه مباني اين علم را بدقت، اما ساده و روشن بيان كند، نوشته نشده است. كتاب درآمدي به منطق جديد از

اين جهت خلاء مهمي را پُر مي كند و كتابي دقيق و در عين حال آسان ياب را در اختيار خواننده علاقه مند قرار مي دهد. علاوه بر آن تلاش مؤلف در جهت تطبيق مسائل كتاب با مثالهايي كه برگرفته از فرهنگ ايراني و براي خواننده مأنوس است؛ بر ارزش كتاب مي افزايد

4 روشنفكران و نقش آنان در جامعه

5 سعدي

ويژگي اثر : تاليف

6 سهم فلسفه معاصر در نقد ادبي

7 شعر و شناخت و سعدي تاليفاتي فلسفي

8 غراب دي سفيد

9 فلسفه منطق فرگه (1361)

ويژگي اثر : درباره نظريات فلسفي فرگه، بنيانگذاري منطق جديد مي باشد كه دكتر موحد آنرا به زبان انگليسي در سال 1361 نگاشته است.

10 مشتي نو در سرو

ويژگي اثر : آثار ادبي دكتر موحد نيز سراسر نوآوري است چنانكه در اشعار كتاب مشتي نور سرد، واژه سازي و ابداعاتي در زبان را به نام خود ثبت نموده است.

11 مقالات متعدد فلسفي و منطقي

12 منطق موجّهات

ويژگي اثر : تاليف،اين كتاب ، در دوره بيست و يكم انتخاب كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ،به عنوان كتاب سال معرفي و برگزيده شد. آشنايي با كتاب:منطق موجّهات ضياء موحّد._ تهران: انتشارات هرمس، 1381. اين اثر نخستين كتاب در منطق موجّهات جديد

به زبان فارسي است و هدف از آن آموزش گام به گام و روشمند اين منطق است. منطق موجّهات با افزودن مفهوم ها و اصل ها و قاعده هايي به مباني منطق جمله ها و محمول ها پايه گذاري مي شود. از اين رو، مؤلف در اين كتاب به اين مباني هم در حد نياز پرداخته است. در نوشتن كتاب تلاش بر اين بوده است كه خوانندة علاقه مند بتواند مطالب آن را خودآموزي كند. لذا در بيان مطالب توان خوانندة ناآشنا با موضوع در نظر گرفته شده و حلّ همة تمرين ها نيز در پايان كتاب آورده شده است. همچنين با طرح بحث هاي فلسفي و دلالت شناختي گوناگون كوشش شده است تا موضوع ملموس تر شود. ميراث آثار منطق دانان ما، به ويژه ابن سينا، از راه ترجمة لاتيني به قرون وسطاي اروپا رسيد و نوآوري هاي ابن سينا در منطق موجّّهات توجه منطق دانان آن دوره را به خود جلب كرد. با پايان گرفتن قرون وسطي (قرن پانزدهم ميلادي)، در غرب نيز منطق موجّهات سرنوشتي بهتر از سرنوشت آن در دنياي اسلام نداشته است. توجّه جدّي به اين منطق از اواسط قرن بيستم آغاز شد و با شتابي روزافزون رشد و گسترش يافت. آگاهي از منطق موجّهات جديد، گذشته از ارزش منطقي و فلسفي آن، ابزاري در اختيار ما مي گذارد كه بتوانيم با آن ميراث دانشمندان خود را درك و ارزيابي كنيم.

13 نظري? ادبيات

ويژگي اثر : ترجمه،اين كتاب در دوره سيزدهم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران ،از طرف وزرات فرهنگ و ارشاد اسلامي معرفي و برگزيده شده است. آشنايي با كتاب «نظري? ادبيات»: نظري? ادبيات؛ رنه ولك، آوستن

وارن؛ ترجم? ضياء موحد، پرويز مهاجر؛ تهران: شركت انتشارات علمي و فرهنگي، 1373. نظري? ادبيات كتابي است كلاسيك در نقد ادبي. اين كتاب تاكنون به بيش از 18 زبان ترجمه شده و بنا به گزارشهاي موجود در بسياري از حوزه هاي فرهنگي در نظريه و روش شناسي پژوهشهاي ادبي دگرگونيها و تجديد نظرهاي گسترده اي پديد آورده است. اين كتاب در هر موضوع عرص? نقل و نقد عقيده ها و نظريه هاي انديشمندان از يونان قديم تا اوايل ده? دوم قرن بيستم اروپا و آمريكاست. از اين رو هيچ منتقد ادبي از آن بي نياز نيست. كتاب حاضر چكيد? قرنها تفكر و سنت ادبي است كه با همكاري دو تن از محققان برجست? معاصر – رنه ولك و آوستن وارن – تدوين شده است و با آنكه نزديك به سي سال از تأليف آن مي گذرد، از هر لحاظ تازگي و اصالت دارد. نثر ترجمه از هر حيث شيوا و مفهوم است و دليل آن تسلط مترجمان بر دو زبان مبدأ و مقصد و آشنايي با موضوع كتاب بوده و همين سبب شده است كه ابهامي در آن نباشد و از ترجمه لفظ به لفظ دور بماند. اين كتاب، كتابي پايه و مرجع محسوب مي شود و به دليل اهميت، ترجم? آن از سالها پيش مورد انتظار بود

منابع زندگينامه :

1www.ketabesal.ir2تهراني زاده، برگزيدگان علمي و فرهنگي كشور، صص 3-2423حميد رضا ابك، روايت فيلسوف از شاعر هستند، همشهري، ص 164رضا انزابي نژاد، يكسينه سخن گرم، كتاب ماه ادبيات و فلسفه، سال جهارم، شماره نهم، تير ماه 1380، ص 235ضيا موحد، سهم فلسفه

معاصر در نقد ادبي، كتاب ماه ادبيات و فلسفه، آذر و دي 1380، صص 27-206علي اصغر محمد خاني، گفتگو با دكتر ضياء موحد به مناسبت انتشار كتاب شعر و شناخت، كتاب ماه ادبيات و فلسفه، آذر 1377، ص 227محمد خاني، فيلسوفاني مديون بصيرت هاي شاعرانه هستند، در كتاب ماه ادبيات و فلسفه ، ص 6

موحدي محب، عبدالله

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عبدالله موحدي محب

محل تولد : بيدگل كاشان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1330/2/3

زندگينامه علمي

ورود به حوزه علميه قم 1/7/1347، شروع به تدريس متون حوزوى 1354: سيوطى، مغنى، معالم، مختصر، شرح لمعه، اصول فقه و ...، بازگشت به كاشان پس از تعطيلات تحميلي بر حوزه متعاقب شهادت شهيد غفارى (ره) و شروع به تدريس و تبليغ و امامت جماعت در كاشان 1355 (مواد تدريس در حوزه كاشان همان درسهاى ياد شده)، نماينده ولي فقيه در اوقاف كاشان 1358، قاضي در دادگسترى كاشان و عضو كميسيون 5 نفرى حل اختلافات 1358، تدريس در دبيرستانهاى كاشان در 1358، فعاليتهاى سياسي اجتماعى، عضويت در كميسيونهاي مختلف در فرماندارى كاشان 1358.

بازگشت به قم و شروع فعاليت تحصيلي و تدريس 1359 (مواد درسي همان درسهاى ياد شده در بالا)، شروع به تدريس در دانشگاه كاشان (مدرسه عالي علوم) نيمسال اول تحصيلي 1362، هم زمان تدريس در دانشگاه علوم پزشكي كاشان 67 - 1366 (مواد درسي دروس معارف اسلامي)، راهيابي به دوره فوق ليسانس «مدرسه عالي دارالشفاى قم» 1367، دفاع از رساله كارشناسي ارشد 1371 فروردين با درجه عالي نمره 20 و استاد راهنما جناب استاد دكتر غلامحسين ابراهيمي دنيانى - استاد مشاور جناب حجةالاسلام حسين توفيقى - استاد

داور حضرت آيت الله انصارى شيرازى (دامت توفيقاتهم)، استخدام در دانشگاه كاشان 1371 ارديبهشت، تدريس در دانشگاه قم از سال 71 تا 75 (موارد درسي علوم بلاغت، عربى، بديع فارسي، علم كلام اسلامى).

راهيابي به دوره دكتراى «علوم قرآن و حديث» بهمن ماه 1375، دفاع از رساله دكتراى با درجه عالي و نمره 20 (13/6/1381) استاد راهنما جناب حجةالاسلام دكتر سيد محمد باقر حجتى - استاد مشاور حجةالاسلام دكتر احمد بهشتي و حجه الاسلام محمد علي مهدوى راد - اساتيد داور حضرت آيت الله داورى اصفهاني و حضرت آيت الله فاضل گلپايگاني (دامت بركاتهم).

اساتيد: صرف و نحو حجةالاسلام «حاج آقا رضا رضوى» در حوزه علميه كاشان سال 45 و 46، معاني و بيان: استاد «احمد امين شيرازى» سال 47 در قم، فقه: لمعۀ «آيت الله موسوى تبريزى»، مكاسب: «مرحوم آيت الله ستوده»، اصول قوانين: «حضرت آيت الله دوزدوزاني» رسائل: آيات بزرگوار «مرحوم حرم پناهي (ره)»، «استاد آيت الله اعتمادى ، آيت الله خزعلي (دامت بركاتهم) كفايه مرحوم آيت الله ستوده و حضرت آيت الله مظاهرى درس خارج اصول: حضرت آيت الله مظاهرى «تقريبا يك دوره كامل اصول» فقه: حضرت آيت الله فاضل لنكرانى، حضرت آيت الله مكارم شيرازى (دامت بركاتهم)»، هم اكنون هم عضو هيأت علمي دانشگاه كاشان استاديار پايه 15 و در قم: مركز تخصصي تفسير و علوم قرآن، جامعه الزهرا، مركز تخصصي نهج البلاغه قم، في الجمله فعاليت آموزشي و ... دارد، مقالات چاپ نشده از قبيل تحقيقات دانشگاهي و تقريرات دروس حضرات آيات: «فاضل لنكراني» و «مظاهرى» (دامت بركاتهم) مقدارى نوشته چاپ نشده.

موحديان عطار، علي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

علي موحديان عطار

محل تولد : اصفهان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1340/1/1

زندگينامه علمي

تحصيلات ابتدايي و دبيرستان را تماماً در شهر اصفهان انجام دادم و از دبيرستان «هراتي» در سال 1359 ديپلم علوم تجربي اخذ كردم. اين زمان مصادف شد با انقلاب فرهنگي و تعطيل دانشگاه ها و جنگ تحميلي. بنابراين به خدمت سربازي رفتم اما هم در دوره دبيرستان و هم در طول خدمت سربازي با موضوع معارف اسلامي و مباحث كلامي و فلسفي مانوس بودم.

پس از پايان خدمت به قصد مطالعه در ميراث معنوي و علمي اسلام و تشيع و به ويژه معارف امامان شيعه (عليهم السلام) به حوزه علميه اصفهان و در سال 1362 به حوزه قم مهاجرت كرده و در مدرسه علميه حقاني، كه سپس با نام شهيدين ادامه كار داد، به تحصيل مشغول شدم. تحصيلات متعارف حوزوي را تا مرحله خارج فقه ادامه داده و چند سالي در دروس خارج آيات عظام، از جمله: «حضرت آيت الله العظمي بهجت (دام ظله)» شركت كردم. در اين بين به مطالعات فلسفي، عرفاني و كلامي نيز مي پرداختم و چند سالي را با گروه فلسفه مركز تحقيقات كامپيوتري علوم اسلامي در تدوين معجم موضوعي كتب فلسفي همكاري كردم.

در كنار تحصيلات حوزوي در سال هاي 1367 تا 1373 در دانشگاه قم مركز تربيت مدرس در مقطع كارشناسي ارشد رشته «الهيات» تحصيل كردم و پايان نامه خود را در موضوع: «آسيب شناسي ايمان ديني: (ثبات در اعتقادات)» تحت نظر حضرت آيت الله معرفت دفاع كردم. بعد از آن چند سالي در دانشگاه هاي مختلف، از جمله دانشگاه رازي كرمانشاه و علامه طباطبايي تهران به تدريس دروس معارف پرداختم.

در

سال 1375 به مركز مطالعات و تحقيقات اديان و مذاهب پيوستم و مطالعات خود را در اين زمينه و به طور خاص درباره اديان هند آغاز كردم كه تاكنون ادامه دارد و ره آورد آن يك كتاب، چندين مقاله و تدريس موضوعات مربوطه بوده است. علاوه بر اين چند سالي است كه مطالعات و پژوهش هايي را در زمينه «موعود باوري: در اديان ترتيب داده و به طور فردي و گروهي مقالاتي را فراهم آورده ام و حاصل آن را در برنامه هاي تلويزيوني و راديويي متعددي ارائه كرده ام.

در همين سال ها در مقطع دكتري در رشته «كلام با گرايش فلسفه دين و مسائل جديد كلامي» در دانشگاه قم (مركز تربيت مدرس) تحصيل كرده و پايان نامه خود را در موضوع: «ايضاح مفهومي عرفان و ويژگي هاي جوهري آن» تحت نظر و راهنمايي جناب آقاي دكتر قاسم كاكائي، دكتر شهرام پازوكي و آيت الله علي عابدي شاهرودي دفاع كردم. اين موضوع را از آن رو برگزيدم تا سنگ بنايي باشد براي پژوهش هايي در زمينه عرفان اديان و به ويژه عرفان امامان شيعه (عليهم السلام)، از اين رهگذر نيز مقالاتي فراهم آمده است كه برخي از آنها را در مجلات علمي پژوهشي كشوربه چاپ رسانده ام.

مودب، رضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد رضا مودب

محل تولد : كاشان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1341/1/1

زندگينامه علمي

از سال 1354 به شهر مقدس قم براي تحصيل به حوزه علميه مسافرت نمودم و تا دو سال در مدرسه علميه «حضرت آيت الله گلپايگاني» به مقدمات پرداختم. در سال 1356 به مدرسه رسالت جهت

تحصيل منتقل شدم و دروس سطح يك و دو حوزه را در آنجا سپري نمودم و از سال 1360 تا 1370 در حوزه علميه به ادامه تحصيل پرداختم. درس مكاسب و كفايه را از محضر استادان گرانقدر: «حضرت آية الله علوي گرگاني» و حضرات آيات: «وجداني فخر»، «پاياني» و «ستوده» استفاده كردم و در درس خارج حضرات آيات: «فاضل لنكراني»، «مكارم شيرازي» و «علوي گرگاني» شركت نمودم و يك دوره فقه و اصول را سپري كردم.

از سال 69 در مركز تربيت مدرس قم مشغول به تحصيل شدم و همزمان در دانشگاه تهران تدريس دروس معارف را آغاز نمودم كه تا سال 1378 در دانشكده هاي فني و مهندسي، علوم، ادبيات، حقوق و ... ادامه داشته است و همزمان در دانشكده الهيات دانشگاه تهران از سال 1372 در مقطع دكتري ادامه تحصيل داده در سال 1376 فارغ التحصيل در گرايش «علوم قرآن و حديث» شدم و از 1376 عضو هيئت علمي دانشگاه قم در آمدم و تاكنون عضو هيئت علمي رسمي دانشگاه هستم.

در دانشگاه اصفهان تدريس معارف و در دانشكده علوم قرآني و حديث و دانشكده شهيد محلاتي سپاه تدريس داشته ام. در دانشگاه قم در موضوعات علوم قرآن و حديث چندين جزوه علمي تهيه نموده ام. در دانشگاه و ديگر محافل علمي چندين كنفرانس علمي در موضوعات قرآني ارائه كرده ام. در مركز تفسير براي طلاب حوزه و در مركز جهاني علوم اسلامي براي طلاب خارجي تدريس داشته و دارم. پايان نامه هاي متعددي در دانشگاه قم و مؤسسه امام خميني سرپرستي نموده ام. چندين كتاب و اثر پژوهشي فراهم آورده ام كه

در آثار پژوهشي آمده و اكنون نير در پژوهشگاه فرهنگ و انديشه، عضو حلقه كارشناسي مقاله هاي آن مركز هستم. در راديو معارف و ... مباحثي علمي در موضوعات قرآني داشته ام.

موسايي، ميثم

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

دكتر ميثم موسايي در 1346 ه.ش در تهران ديده به جهان گشود.وي دانشيار گروه برنامه ريزي و رفاه اجتماعي دانشكده علوم اجتماعي دانشگاه تهران است. وي مدرك كارشناسي را در علوم اقتصادي -اقتصاد نظري از دانشگاه تهران (سال1368)، كارشناسي ارشد را در رشته علوم اقتصادي -اقتصادبازرگاني از دانشگاه تربيت مدرس و دكتري را در رشته علوم اقتصادي -اقتصادبازرگاني از دانشگاه تربيت مدرس (سال1372) اخذ نموده است.گروه : علوم انساني رشته : اقتصادگرايش : لوم اقتصادي -اقتصاد بازرگاني والدين و انساب : نام پدر: صدراله تحصيلات رسمي و حرفه اي : دكتر ميثم موسايي مدرك كارشناسي را در علوم اقتصادي -اقتصاد نظري از دانشگاه تهران (سال1368)، كارشناسي ارشد را در رشته علوم اقتصادي -اقتصادبازرگاني از دانشگاه تربيت مدرس (سال ؟)، دكتري را در رشته علوم اقتصادي -اقتصادبازرگاني از دانشگاه تربيت مدرس (سال1372) اخذ نموده است. عنوان رساله وي در دوره كارشناسي ارشد «دين و توسعه» و دوره دكتري «كاهش ارزش پول» است. مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : از سوابق آموزشي ميثم موسايي مي توان به مديركل مركز آمار و برنامه ريزي فرهنگي هنري وزارت ارشاد اسلامي (1371) ،معاون امور پژوهشهاي كاربردي دانشگاه تهران، معاون دانشكده امور اجتماعي دانشگاه تهران (1377)، رئيس مؤسسه تحقيقات تعاون دانشگاه تهران (1382) و... اشاره نمود. فعاليتهاي آموزشي : موارد تدريس دكتر ميثم موسايي اصول علم اقتصاد، اقتصاد ايران، اقتصاد خرد، اقتصادكلان، تاريخ عقايد اقتصادي، و نظامهاي اقتصادي (در

مقطع كارشناسي) و دين و توسعه ، اقتصاد و توريسم، اقتصاد و توسعه، و بيمه (در مقطع كارشناسي ارشد) است. آرا و گرايشهاي خاص : از زمينه هاي پژوهشي مورد علاقه ميثم موسايي مي توان به موضوعات «اقتصاد ايران» و «اقتصاد توسعه» اشاره نمود.چگونگي عرضه آثار : حاصل زحمات و تلاشهاي ميثم موسايي،اين پژوهشگر اقتصاد اسلامي بيش از 50 اثر علمي –پژوهشي مي باشد.ايشان مسئوليت طرح هاي تحقيقاتي مختلفي از جمله «بررسي مسائل و مشكلات تعاوني هاي مسكن فاز 2-1386 »، «الگوهاي مشاركت شهروندان در امور شهري-1386»، مشاركت شهروندان در امور شهري شهر تهران-1384,تهران»، «بررسي مسايل و مشكلات تعاوني هاي مسكن و ارايه راه حل ها..-1381,تهران»، «توجيه اقتصادي- اجتماعي ايجاد منطقه آزاد تجاري در استان كردستان وتاثير آن بر وضعيت رفاهي مردم» و «تخمين تابع تقاضاي كتاب،سينما و نشريات در استانهاي مختلف كشور» را نيز بر عهده داشتند. آثار : nbsp1 آثار اقتصادي الحاق ايران به سازمان تجارت جهاني در حوزه مالكيت ادبي و هنري» ويژگي اثر : تاليف-13832 اسلام و فرهنگ توسعه اقتصادي ويژگي اثر : تاليف-(1376)3 اصول و مباني علم اقتصاد ويژگي اثر : تاليف-13864 اقتصاد در نهج البلاغه ويژگي اثر : تاليف-سال 13695 اقتصاد فرهنگ ويژگي اثر : تاليف-(1379)6 اقتصاد گردشگري ويژگي اثر : تاليف-13867 امام خميني، دولت و اقتصاد ويژگي اثر : پديدآورنده: ميثم موسايي ناشر: موسسه تنظيم و نشر آثار

امام خميني (ره) - 26 آذر، 1386 8 ايران سازمان تجارت جهاني و كپي رايت ويژگي اثر : تاليف-13869 بررسي عملكرد بانكداري بدون ربا در ايران ويژگي اثر : تاليف-(سال 1370)10 بررسي مهمترين ويژگي رفتارهاي اقتصادي جامعه با توجه به فرهنگ اسلام، مطالعه موردي، شهر تهران ويژگي اثر : پديدآورنده: ميثم موسايي ناشر: صبح صادق - 1382 11 بررسي ميزان التزام و اعتقاد مردم اصفهان به رفتارهاي اقتصادي توصيه شده در اسلام ويژگي اثر : پديدآورنده: ميثم موسايي ناشر: صبح صادق - 1382 12 بررسي ميزان التزام و اعتقاد مردم بندرعباس به رفتارهاي اقتصادي توصيه شده در اسلام ويژگي اثر : پديدآورنده: ميثم موسايي ناشر: صبح صادق - 1382 13 بررسي ميزان التزام و اعتقاد مردم بهبهان به رفتارهاي اقتصادي توصيه شده در اسلام ويژگي اثر : پديدآورنده: ميثم موسايي ناشر: صبح صادق - 1382 14 بررسي ميزان التزام و اعتقاد مردم شهرهاي اصفهان، بهبهان، بندرعباس و تهران به رفتارهاي اقتصادي توصيه شده در اسلام ويژگي اثر : پديدآورنده: ميثم موسايي ناشر: صبح صادق - 1382 15 تبيين موضوع و مفهوم ربا با توجه به تحولات اقتصادي عصر حاضر ويژگي اثر : تاليف-(1377)16 چهل حديث شوري و مشورت ويژگي اثر : تاليف-(1371)17 حيات شهيد ويژگي

اثر : تاليف-(1369)18 دين و فرهنگ توسعه ويژگي اثر : تاليف-137419 ربا و كاهش ارزش پول ويژگي اثر : تاليف-138320 فرهنگ تجارت ويژگي اثر : پديدآورنده: ميثم موسايي، اشرف اشجاري (ويراستار) ناشر: موسسه مطالعات و پژوهشهاي بازرگاني، اقتصاد نو - 18 ارديبهشت، 1384 21 وهابي ها را اينگونه ديدم ويژگي اثر : تاليف-(1370)

موسوي احمد آبادي، مجتبي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد مجتبي موسوي احمد آبادي

محل تولد : اردكان يزد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1338/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب در سال 1338 در يكي از روستاهاي استان يزد «احمد آباد» متولد شدم. دوران ابتدايي و راهنمايي را در آنجا به پايان رساندم. در سال 1356 جهت ادامه تحصيل به سفارش پدرم راهي قم شدم و در مدرسه آيت الله گلپايگاني مشغول به تحصيل شدم. دروس مقدمات تا شرح لمعه را در آن مدرسه به پايان رساندم و سپس به صورت آزاد در درس هاي حوزه شركت نمودم.

شرح لمعه را نزد اساتيد محترم: «مرحوم وجداني فخر» و «آقاي پاكويي»، اصول الفقه را نزد «آيت الله طهراني» و «عرفانيان»، مكاسب را نزد «استاد پاياني» و مقداري از آن نزد «آقاي دوزدوزاني» و «بني فضل» و رسايل و كفايتن را نزد استاد محترم «آقاي اعتمادي» به پايان رساندم. پس از اتمام دوره سطح، به مدت هفت سال در درس خارج فقه و اصول حضرت «آيت الله مكارم» شركت نمودم و حدود سه سال در درس خارج فقه «آيت الله العظمي آقاي تبريزي (ره)» كسب فيض

نمودم.

در سال 1373 در گروه تخصصي تفسير پذيرفته شدم. دوره چهار ساله را در سال 1377 با موفقيت به پايان رساندم. بعد از اتمام دوره تخصصي تفسير از سال 1377 تاكنون به مدت هشت سال در گروه فرهنگ و معارف قرآن بخش دايرة المعارف قرآن در دفتر تبليغات به عنوان محقق به تحقيقات و بررسي موضوعات قرآني مشغول هستم.

موسوي اصل، مهدي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد مهدي موسوي اصل

محل تولد : تبريز

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1343/1/1

زندگينامه علمي

پس از پايان تحصيلات كلاسيك در حد دوم راهنمايي شروع به تحصيلات حوزوي در حوزه علميه تبريز كردم و مقدمات علوم اسلامي را تا حد لمعتين در آنجا به اتمام رساندم. پس از آن به مدت يك سال در تهران به تحصيل رسائل و مكاسب و نيز تدريس مقدمات مشغول بودم. در سال 1364 به قم آمدم. پس از پايان تحصيلات سطح در قم، در درس خارج فقه و اصول (عمدتاً در درس آقايان آيت الله مكارم و سبحاني) شركت كردم. همزمان در دوره آشنايي با علوم جديد در موسسه در راه حق مشغول تحصيل شدم.

در سال 1370 پس از پايان دوره موسسه در راه حق، به عضويت دفتر همكاري حوزه و دانشگاه در آمدم و دوره كارشناسي و كارشناسي ارشد «روانشناسي» را در آنجا گذراندم. ضمنا همزمان با تحصيل روانشناسي در دفتر همكاري در درس خارج نيزشركت كردم. پس از پايان تحصيلات كارشناسي ارشد «روانشناسي» در دفتر همكاري حوزه و دانشگاه، مشغول به تحقيق در مسائل مربوط به «علوم اسلامي و روانشناسي» شدم.

موسوي باليگي، محمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد محمد موسوي باليگي

محل تولد : مشهد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1348/7/1

زندگينامه علمي

آقاي سيد محمد موسوي باليگي در سال 1348 هجري شمسي در خانواده اي متدين و مذهبي در شهر مشهد مقدس ديده به جهان گشود. نامبرده دوران ابتدايي، راهنمايي و دبيرستان را در زادگاه خويش با موفقيت سپري كرد و در پي علاقه وافر

خويش به فراگيري علوم ديني در سال 1365 وارد حوزه علميه مشهد مقدس گرديد. از نخستين روزهاي ورود به حوزه علميه با تلاش و كوشش فراوان به تحصيل پرداخت و ضمن انس با آستان ملكوتي علي بن موسي الرضا (ع ) نزد بزرگان آن ديار همچون: «آيت الله آشتياني»، «آيت الله علم الهدي» و «مرحوم آيت الله فلسفي» تلمذ كرد.

ايشان ضمن پرداختن به وظيفه مهم ديني خويش: «تبليغ»، به تدريس فلسفه و عرفان در دانشگاه هاي رضوي مشهد و دانشگاه تهران مشغول است. ايشان در زندگي سراسر علمي خود جز به كلاس، درس، قلم، كتاب، تحقيق، نگارش و تأليف به چيز ديگري نينديشيده است كه كتاب هاي «آيين و انديشه» و تصحيح «اسرار الآيات» و ... از جمله آثار ايشان است.

موسوي برزكي، محمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد محمد موسوي برزكي

محل تولد : كاشان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1347/1/1

زندگينامه علمي

در سال 1361 در مدرسه رسالت قم مشغول به تحصيل علوم حوزوي و ديني شدم. پس از اتمام مقدمات در فيضيه و مسجد اعظم و ... تحصيلات خود را ادامه دادم. كتاب شرح لمعه را در محضر «آيت الله استادي» و «وجداني فخر» و رسائل و كفايه را در محضر «آيت الله اعتمادي» و مكاسب را در محضر «آيت الله پاياني» بوده ام.

دروس خارج فقه و اصول را از خرمن علم آيات عظام: «وحيد خراساني»، «فاضل لنكراني» و «شيخ جواد تبريزي» خوشه چنيني نمودم و تفسير و فلسفه را از محضر «آيت الله جوادي آملي» پس از ده سال حضور در دروس خارج و احساس با نيازي از حضور در سر كلاس آيات عظام به

تدريس دروس حوزوي از مقدمات تا كفايه مشغول شدم.

همچنين در دانشگاه آزاد تدريس دروس عمومي را مثل معارف اخلاق وصيت نامه امام (ره) تفسير به عهده گرفتم. همچنين در كنار تدريس، پژوهش و تحقيق در موضوعات مختلف را آغاز نمودم و هم اكنون امامت جمعه شهرستان اردستان را داشته و در كنار آن تدريس كفاية الاصول (حوزه) و دروس عمومي دانشگاه، تاليف مقالات، كتاب و اداره مدرسه علميه زينبه را به عهده دارم.

موسوي پور، محمدحسين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد محمد حسين موسوي پور

محل تولد : بهشهر

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1344/3/2

زندگينامه علمي

اينجانب سيد محمد حسين موسوي پور فرزند حجت الاسلام حاج سيّد حبيب الله موسوي بهشهري در دوم خرداد سال 1344 در شهر بهشهر (از شهرهاي مازندران) و در خانواده مذهبي و روحاني به دنيا آمدم. در همان سال به جهت ادامه تحصيل پدر در نجف اشرف، به همراه خانواده به كشور عراق عزيمت كرده و در زمان تسفير ايرانيان مقيم عراق در سال 50 - 49 كه مصادف با روي كار آمدن صدام بوده، به ايران و مستقيماً به شهر مقدس مشهد بازگشتيم.

دروس ابتدائى، راهنمائي و دوره متوسط (رشته علوم انساني) را در مشهد در سال 1363 به اتمام رسانده و در همان سال وارد حوزه علميه مدرسه علميه «استاد موسوي نژاد» شدم. دروس مقدمات و ادبيات عرب را در تمام بخش ها در مدرسه اين استاد عظيم الشان گذرانده و پس از اتمام اصول فقه نزد استاد رجائي به مدرسه «آية الله خوئي (ره)» منتقل شدم. درس لمعه نزد استاد «آية الله صالحي (مد ظله)»،

رسائل نزد استاد «آية الله اشرفي (مد ظله)»، بخشي از مكاسب نزد استاد «حاج شيخ جواد مروي (مد ظله)»، جلد اول كفايه نزد استاد «آية الله رضازاده (مد ظله)» به اتمام رساندم.

در سال 1372 به دليل ضرورت حضور طلاب در عرصه هاي نوين با شركت در كنكور سراسري به دانشگاه مفيد قم را يافته و به حول و قوۀ الهي در كنار دروس حوزوي مشغول مطالعات دانشگاهي در رشته فلسفه محض گرديدم. جلد دوم كفايه را در قم نزد استاد محترم «حاج شيخ علي محمدي (مد ظله)» و ادامه مكاسب را نزد مرحوم «آية الله پاياني (رحمة الله عليه)» گذراندم. پس از پايان سطوح در سال 75 - 74 در درس «حضرت آية الله وحيد خراساني (حفظه الله)» كه از ابتداي بحث قطع شروع كرده بودند؛ حاضر شده و به مدت سه سال از محضر ايشان استفاده نمودم. در سال 78 در درس استاد «لاريجاني» كه روش و طرح جديدي را در اصول آغاز كرده بودند؛ حاضر شدم و تاكنون (85) مشغول استفاده هستم.

به لحاظ دروس دانشگاهي كه از سال 72 آغاز شده بود، در سال 76 به اتمام رسيد و در همان سال در رشته كارشناسي ارشد «فلسفه محض» دانشگاه تربيت مدرس تهران از طريق كنكور سراسري قبول شده و در سال 79 آن را به اتمام رساندم. پايان نامه ارشد را با نام: «حسن و قبح از ديدگاه جرج ادوارد مور انگليسي و خواجه نصرالدين طوسي» به صورت تطبيقي در همان سال 79 دفاع كردم. و در حوزه داراي رتبه سوم مي باشم.

به لحاض فعاليت ها: جداي از فعاليت هاي سياسي

اجتماعي كه لازمه دوران انقلاب اسلامي بوده است، در مشهد دو سال در يكي از مساجد مشهد مشغول اقامه جماعت و تبليغات اسلامي بودم. در قم در سال 76 در «دائرة المعارف علوم عقلي مؤسسه آية الله مصباح (زيده عزه)» به عنوان محقق فلسفه مشغول به فعاليت از قبيل: كتابشناسي منابع فلسفى، توصيف منابع فلسفى، مدخل يابي و اصطلاح يابي منابع درجه اول فلسفى، مديريت بخش پشتيباني علمي و واحد علوم پرونده هاي علوم عقلي اسلامي شدم.

همچنين با مؤسسه طه در بخش نمايه سازي مجلات حوزه دين به مدت دو سال مشغول بودم. در سال 1381 با توجه به آشنائي با مباحث اطلاع رساني و نيز انجام تحقيقات و پژوهش هاي حوزه علوم عقلي با مركز قرآن آشنا شده و در بخش تدوين مقالات دائرة المعارف قرآن همكاري داشتم. در همان سال به پشنهاد مديريت دائرة المعارف قرآن و نياز كتابخانه تخصصي مركز فرهنگ و معارف قرآن به ساماندهى، مديريت كتابخانه را به عهده گرفته و با توجه به موفقيت در اين امر در سال 83 مديريت كتابخانه تخصصي پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي و پس از آن در سال 84 مديريت كتابخانه هاي حوزه معاونت پژوهشي دفتر تبليغات اسلامي را پذيرفتم.

موسوي پور، محمدحسين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد محمد حسين موسوي پور

محل تولد : بهشهر

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1344/3/2

زندگينامه علمي

اينجانب سيد محمد حسين موسوي پور فرزند حجت الاسلام حاج سيّد حبيب الله موسوي بهشهري در دوم خرداد سال 1344 در شهر بهشهر (از شهرهاي مازندران) و در خانواده مذهبي و روحاني به دنيا آمدم. در همان

سال به جهت ادامه تحصيل پدر در نجف اشرف، به همراه خانواده به كشور عراق عزيمت كرده و در زمان تسفير ايرانيان مقيم عراق در سال 50 - 49 كه مصادف با روي كار آمدن صدام بوده، به ايران و مستقيماً به شهر مقدس مشهد بازگشتيم.

دروس ابتدائى، راهنمائي و دوره متوسط (رشته علوم انساني) را در مشهد در سال 1363 به اتمام رسانده و در همان سال وارد حوزه علميه مدرسه علميه «استاد موسوي نژاد» شدم. دروس مقدمات و ادبيات عرب را در تمام بخش ها در مدرسه اين استاد عظيم الشان گذرانده و پس از اتمام اصول فقه نزد استاد رجائي به مدرسه «آية الله خوئي (ره)» منتقل شدم. درس لمعه نزد استاد «آية الله صالحي (مد ظله)»، رسائل نزد استاد «آية الله اشرفي (مد ظله)»، بخشي از مكاسب نزد استاد «حاج شيخ جواد مروي (مد ظله)»، جلد اول كفايه نزد استاد «آية الله رضازاده (مد ظله)» به اتمام رساندم.

در سال 1372 به دليل ضرورت حضور طلاب در عرصه هاي نوين با شركت در كنكور سراسري به دانشگاه مفيد قم را يافته و به حول و قوۀ الهي در كنار دروس حوزوي مشغول مطالعات دانشگاهي در رشته فلسفه محض گرديدم. جلد دوم كفايه را در قم نزد استاد محترم «حاج شيخ علي محمدي (مد ظله)» و ادامه مكاسب را نزد مرحوم «آية الله پاياني (رحمة الله عليه)» گذراندم. پس از پايان سطوح در سال 75 - 74 در درس «حضرت آية الله وحيد خراساني (حفظه الله)» كه از ابتداي بحث قطع شروع كرده بودند؛ حاضر شده و به مدت سه سال از محضر ايشان

استفاده نمودم. در سال 78 در درس استاد «لاريجاني» كه روش و طرح جديدي را در اصول آغاز كرده بودند؛ حاضر شدم و تاكنون (85) مشغول استفاده هستم.

به لحاظ دروس دانشگاهي كه از سال 72 آغاز شده بود، در سال 76 به اتمام رسيد و در همان سال در رشته كارشناسي ارشد «فلسفه محض» دانشگاه تربيت مدرس تهران از طريق كنكور سراسري قبول شده و در سال 79 آن را به اتمام رساندم. پايان نامه ارشد را با نام: «حسن و قبح از ديدگاه جرج ادوارد مور انگليسي و خواجه نصرالدين طوسي» به صورت تطبيقي در همان سال 79 دفاع كردم. و در حوزه داراي رتبه سوم مي باشم.

به لحاض فعاليت ها: جداي از فعاليت هاي سياسي اجتماعي كه لازمه دوران انقلاب اسلامي بوده است، در مشهد دو سال در يكي از مساجد مشهد مشغول اقامه جماعت و تبليغات اسلامي بودم. در قم در سال 76 در «دائرة المعارف علوم عقلي مؤسسه آية الله مصباح (زيده عزه)» به عنوان محقق فلسفه مشغول به فعاليت از قبيل: كتابشناسي منابع فلسفى، توصيف منابع فلسفى، مدخل يابي و اصطلاح يابي منابع درجه اول فلسفى، مديريت بخش پشتيباني علمي و واحد علوم پرونده هاي علوم عقلي اسلامي شدم.

همچنين با مؤسسه طه در بخش نمايه سازي مجلات حوزه دين به مدت دو سال مشغول بودم. در سال 1381 با توجه به آشنائي با مباحث اطلاع رساني و نيز انجام تحقيقات و پژوهش هاي حوزه علوم عقلي با مركز قرآن آشنا شده و در بخش تدوين مقالات دائرة المعارف قرآن همكاري داشتم. در همان سال به پشنهاد مديريت دائرة

المعارف قرآن و نياز كتابخانه تخصصي مركز فرهنگ و معارف قرآن به ساماندهى، مديريت كتابخانه را به عهده گرفته و با توجه به موفقيت در اين امر در سال 83 مديريت كتابخانه تخصصي پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي و پس از آن در سال 84 مديريت كتابخانه هاي حوزه معاونت پژوهشي دفتر تبليغات اسلامي را پذيرفتم.

موسوي تبريزي، مهدي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد مهدى موسوي تبريزي

محل تولد : تبريز

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1343/1/1

زندگينامه علمي

پس از پايان تحصيلات كلاسيك در حد دوم راهنمايى، شروع به تحصيلات حوزوي در حوزۀ علميۀ تبريز كردم و مقدمات علوم اسلامي را تا حد لمعتين در آنجا به اتمام رساندم. پس از آن، به مدت يك سال در تهران به تحصيل رسائل و مكاسب و نيز تدريس مقدمات مشغول بودم. در سال 1364 به قم آمدم. پس از پايان تحصيلات سطح در قم، در درس خارج فقه و اصول (عمدتاً در درس آقايان آيت الله مكارم و سبحاني) شركت كردم.

همزمان در دورۀ آشنايي با علوم جديد در مؤسسه در راه حق مشغول تحصيل شدم. در سال 1370 پس از پايان دورۀ مؤسسه در راه حق، به عضويت دفتر همكاري حوزه و دانشگاه در آمدم و دورۀ كارشناسي و كارشناسي ارشد روانشناسي را در آنجا گذراندم. ضمناً همزمان با تحصيل روانشناسي در دفتر همكارى، در درس خارج نيز شركت مي كردم. پس از پايان تحصيلات كارشناسي ارشد روانشناسي در دفتر همكاري حوزه و دانشگاه، مشغول تحقيق در مسائل مربوط به علوم اسلامي و روانشناسي شدم.

حاصل اين تحقيقات عمدتاً تاكنون در تأليف چندين كتاب خلاصه مي

شود كه عبارتند از:

1- روانشناسي سلامت با نگرشي به منابع اسلامي (كار گروهي).

2- روانشناسي اجتماعي با نگرشي به منابع اسلامي (كار گروهي).

3- در آمدي بر روانشناسي دين (همراه با جناب آقاي آذربايجاني).

4- بهداشت رواني با نگرشي به منابع اسلامي (كار گروهي كه هنوز چاپ نشده است).

هم اكنون نيز مشغول تأليف پايان نامۀ سطح 3 حوزه با عنوان: «نقش رفتارهاي ديني در بهداشت رواني» هستم.

موسوي حجازي، جمال

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

جمال موسوي حجازي

محل تولد : مشهد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1332/1/1

زندگينامه علمي

در سال 1348 شمسي پس از ورود به حوزه مشهد در كنار تحصيل دروس حوزوي، علاوه بر تدريس همان دروس به اشتغالات علمي در موضوع كلام، حديث و تاريخ پرداخته و از اين تحقيقات، تأليفاتي ارائه گرديده و چاپ شده است. ضمناً در محافل گوناگون مذهبي به سخنراني پرداخته و در مناسبتهاي مذهبي در جوامع مختلف منبر رفته ام. علاو ه بر آن، در مواقع مختلف، سفرهاي متعدد تبليغي به شهرهاي خراسان و مازندران داشته ام.

همچنين در ايام ممنوعيت مرحوم شهيد هاشمي نژاد از منبر، در كانون و بحث و انتقاد ديني شعبه قوچان به جاي ايشان عهده دار پاسخ به سوالات مذهبي بوده ام. در سال 1355 به قم مهاجرت نمودم و تاكنون در اين شهر مقدس سكونت دارم. در طي اين سالها به تحصيل، تدريس، تحقيق، تاليف و تبليغ پرداخته ام. تأليفات اولين كتابم در مشهد، تاليف و چاپ شد به نام: «عقده ها و مشكلات مذهبي» كه نسخه هاي اين از چاپخانه توسط ساواك جمع آوري شد و از بين رفت. سپس كتاب «مشكلات مذهبي جوانان» را

نشر نمودم و پس از آن، تأليفات متعددي چاپ و بعضي از آنها مكرر طبع و نشر نمودم كه فهرست آنها در قسمت تأليفات آمده است.

غير از كتب منتشره، تحقيقات و نوشته هايي شامل مباحث فقه، اصول، تفسير، مباحث مهدويت، حديث و كلام به صورت مخطوط و در دست تأليف دارم. تحصيل و تدريس: تحصيلات خود را در قم پي گرفتم و عمدتاً از محضر «حضرت آيت الله وحيد خراساني» استفاده نمودم. در كنار تحصيل به تدريس فقه و اصول و كلام در قم و تهران پرداختم. در بعضي از ايام هفته در موسسه اسلامي نارمك در تهران به تدريس لمعه و رسائل و در قم به تدريس سطوح عالي اصول پرداختم. تبليغ:عمدتاً در تهران و بعضاً در شهرستانها به تبليغ پرداخته و بعضي ايام هم در كشورهاي عربي منبر رفته ام براي فارسي زبانان.

موسوي درياباري، علي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد علي موسوي درياباري

محل تولد : آمل

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1340/1/1

زندگينامه علمي

حضرت آيت الله سيدعلي موسوي درياباري مشهور به درياباري در سال 1340 هجري شمسي در خانواده پاك و متدين، در شهرستان آمل از توابع استان مازندران ديده به جهان گشود. پس از گذراندن دوران تحصيلات ابتدائي، راهنمائي و متوسطه در سال 1361 وارد حوزه علميه آمل گرديد. تحصيلات مقدماتي را در همان ديار و زير نظر استاد ابراهيمي گذراند.

براي تكميل تحصيلات حوزوي و گذراندن دوره سطوح عالي حوزه علميه در سال 1367 وارد حوزه علميه مشهد گرديد و در درس «حضرت آيت الله صالحي» حاضر گرديد. در سال 1374 وارد حوزه حلقه درس خارج فقه

و اصول «آيت الله اشرفي شاهرودي» گرديد و تا كسب رتبه اجتهاد دست از تلاش و كوشش جهت كسب و علم اندوزي دست بر نداشت.

ايشان اكنون علاوه بر اينكه در حوزه علميه مشهد مشغول تدريس و پرورش طلاب جوان مي باشد؛ در حرم رضوي نيز پاسخگوي شبهات زائران حضرت امام رضا (ع) مي باشد. در ضمن نامبرده داراي تأليفاتي در زمينه اي مختلف مي باشد كه در روزنامه قدس و ... به چاپ رسيده است.

موسوي راد، حسين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد حسين موسوي راد

محل تولد : نيشابور

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1342/7/1

زندگينامه علمي

آقاي سيد حسين موسوي راد در سال 1342 هجري شمسي در خانواده اي متدين، مذهبي و دوستدار اهل بيت عصمت و طهارت (عليهم السلام) در شهرستان نيشابور ديده به جهان گشود. دوران ابتدايي، راهنمايي و دبيرستان را در زادگاه خويش با موفقيت سپري كرد. در پي تشويق خانواده و علاقه خويش به فراگيري علوم ديني وارد حوزه علميه گرديد تا از خرمن پر بار حوزه هاي علميه خوشه چيني نمايد.

پس از ورود به حوزه علميه با تلاش و كوشش فراوان به تحصيل پرداخت و از درس بزرگاني همچون: «مرحوم آيت الله شيخ جواد تبريزي»، «آيت الله صالحي مازندراني»، «آيت الله اعتمادي»، «آيت الله وحيد» و ... كسب فيض كرد. استاد در كنار تحصيل دروس حوزوي از تحصيلات دانشگاهي غافل نماند و در رشته (فلسفه اسلامي) در مقطع كارشناسي در سال 1377 از دانشگاه فردوسي مشهد فارغ التحصيل گرديد. ايشان ضمن تبليغ در زندگي سراسر علمي خود جز به تحقيق و نگارش و تأليف به چيز ديگري نينديشيده است كه مقالات

«شيوها ي مديريتي حضرت علي (عليه السلام)» و «جنبش نرم افزاري» از جمله آثار ايشان است.

موسوي ركني، علي اصغر

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد علي اصغر موسوي ركني

محل تولد : قم

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1341/1/1

زندگينامه علمي

خاطره پيشنهاد پدر بزرگوارم مبني بر انتخاب تحصيلات حوزوي را هيچگاه از ياد نمي برم به ويژه آنكه پيشنهاد ايشان توام با روشنگري خاصي بود. بر اساس اين پيشنهاد در سال 1354 براي شركت در مدارس شبانه روزي و حوزه علميه اي به سبك كلاسيك كه در آن زمان در كشور لبنان داير شده بود، به اين كشور سفر كردم و مدرسه علميه امام مهدي (عج) در لبنان با پذيرفتن طلاب جوان و آموزش زبان هاي عربى، فرانسوى، انگليسي و نيز دروس جنبي جديدي نظير آشنايي با اديان الهي (مسحيت و آيين يهود) سعي بر آن داشت تا طلبه هاي فارغ التحصيل آن مركز با تكيه بر اندوخته ها و آموخته هاي همگام با زمان، به عرضه آيين پر بار اسلام بپردازند و به تمام معنا روحانيون انديشمند، آگاه به شرايط عصر و نيز مجتهد در رشته هاي علوم حوزوي به جامعه عرضه كنند.

با گذشت يكسال از تحصيل در آن مدرسه و برداشتن گام هاي اوليه در علوم حوزوي، به خاطر شدت يافتن جنگ داخلي لبنان و عدم امكان ادامه تحصيل به كشورم ايران بازگشتم. طبيعي بود كه در آن شرايط تحصيلات خود را در حوزه علميه قم ادامه دهم. به خاطر علاقه وافري كه به ويژه در سال هاي قبل از انقلاب به علوم حوزوي وجود داشت؛ سعي كردم كه هنگام تابستان و

تعطيلي حوزه علميه قم نيز وقت را غنيمت بشمرم و از حوزه علميه اصفهان كه به صورت چهار فصل در ايام تابستان نيز داير بود، استفاده كنم. مدرسه علميه «ذوالفقار» اصفهان پايگاه اصلي حضور در كلاسهاي درس بود.

با شروع حوادث تاريخ ساز انقلاب اسلامي ايران در سال 1356 و سپس پيروزي آن در سال 1357 درس هاي حوزه هاي علميه نيز تحت تاثير اين حادثه بزرگ قرار گرفت. حوزه هاي علميه پس از وقفه اي كوتاه مجدداً با حال و هواي تازه به كار خود ادامه داد. بنده نيز همگام با شرايط آن ايام به تحصيل ادامه دادم و به تفصيل و اجمال از محضر اساتيد بزرگوار خارج درس هاي حوزه علميه قم بهره بردم. حضرات آيات «شيخ مرتضي حائري يزدى»، «سيد محمد رضا گلپايگانى»، «وحيد خراسانى»، «ميرزا هاشم آملى»، «شبيري زنجاني» و «سيد محمد روحاني» اساتيد عمده فقه و اصول بنده بوده اند كه افتخار اجازه اجتهاد را نيز از برخي از آنان دارم.

در كنار درس هاي پر بار حوزه علميه قم، با توفيق الهي مدارك درس هاي كلاسيك مدارس را نيز به دست آوردم و با گرفتن مدرك ديپلم اقتصاد به دروس دانشگاهي روي آوردم كه با طي مدارج كارشناسي و كارشناسي ارشد موفق به اخذ مدرك دكتري در رشته «فقه و مباني حقوق اسلامي» شدم. در طي اين سال ها يكي از افتخار آميزترين عنواني را كه با خود همراه داشتم، شغل شريف معلمي بوده است كه علاوه بر دروس حوزوي، از سال 1367 نيز به صورت حق التدريسي در دانشگاه تربيت مدرس تهران مشغول به كار شدم تا اينكه

بالاخره در سال 1373 به صورت رسمي به عضويت هيئت علمي گروه «فقه و مباني حقوق اسلامي» دانشگاه قم در آمدم. از آن سال تاكنون همواره دل گرمي اينجانب اظهار لطف و علاقه دانشجويان و بدست آوردن نمرات خوب از ارزيابي هاي دانشجويي بوده است (بر اساس صورت جلسه ارزيابي ها در كارگزيني دانشگاه قم) تا چه قبول افتد و چه در نظر آيد. انشاء الله

موسوي شبستري، مسعود

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد مسعود موسوي شبستري

محل تولد : شهر رى

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1349/1/1

زندگينامه علمي

سال 67 ديپلم تجربي گرفتم و سال 68 وارد دانشگاه شدم. دانشكده پزشكي دانشگاه شهيد بهشتي. امّا به خاطر علاقه وافر به علوم حوزوي و با مشورت با بعضي بزرگان به حوزه علميّه وارد شدم. سال اول در مدرسه علميّه «برهان شهرري» و سالهاي بعد در قم. درس رسائل نزد «آيت الله موسوي تهراني»، لمعتين نزد استاد «قاروبي»، فلسفه را نزد «مرحوم مهدوي» آغاز كردم. دروس فلسفي استاد «عابدي» و «آيت الله مصطفوي» را ادامه دادم. تفسير در درس «آيت الله جوادي آملي» به مدت 6 سال درباره عقايد، و اخلاق نيز از محضر اساتيد حاضر بهره گرفتم.

درس خارج اصول و فقه را نزد «آيت الله احمدي فقيه يزدي» آغاز كردم و بهره ها بردم. از درس خارج حضرت «آيت الله شيخ جواد تبريزي» نيز بهره ها بردم. روي كتاب 40 حديث حضرت امام (قدس سره) يكسال و نيم در گروه پژوهشي تحقيق كردم (مدخل بندي 63 مرض) به سفارش مركز مطالعات بسيج سپاه پاسداران. چند روزه اين كتاب را تدوين نموده

ام، البته تدوين معمول در حوزه هم داشته ام.

هم اكنون در معاونت تبليغ حوزه در واحد نقد و تدوين كتب درسي آموزشي و پرورشي در همكاري با وزارت آموزش و پرورش، مشغول به فعّاليت هستم. كتاب اخلاق رشته معارف را تاليف مي كنم. و بر تأليف كتاب هاي درسي ديگر نظارت مي كنم.

موسوي فراز، محمدرضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد محمدرضا موسوي فراز

محل تولد : قم

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1349/1/1

زندگينامه علمي

پس از اتمام دوره راهنمايي وارد حوزه علميه قم شدم. در ضمن درس هاي حوزه، دروس دبيرستان را در رشته رياضي فيزيك ادامه دادم و همزمان با جنگ بحمدالله به اتمام رسيد. حدود سال 67 مقدمات را كه در مدرسه رضويه مشغول بودم تمام شد. و براي درس هاي سطح در درسهاي عمومي شركت مي كردم. در سال 71 همزمان با درس رسائل و مكاسب، تحصيل در دروس «موسسه در راه حق» (نام سابق موسسه امام خميني) را شروع كردم و مقطع كارشناسي در سال 76 به اتمام رسيد.

سپس كارشناسي ارشد در رشته «دين شناسي» را آغاز كردم و در مهر 1382 پايان نامه را دفاع كردم. در سال 1385 از نهاد نمايندگي ولي فقيه در دانشگاهها مجوز تدريس در دروس «گرايش مباني نظري اسلام» را دريافت كردم. از سال 1382 تاكنون در مدرسه عالي فقه و معارف اسلامي (حجتيه) در مقطع كارشناسي و كارشناسي ارشد به تدريس اديان، كلام، آشنايي با عرفان، شبهات كلامي و ... مشغول هستم. و در اين مدت راهنمايي، مشاوره و داوري چندين پايان نامه را به عهده گرفته ام.

زمان تحصيل در

مقطع سطح دروس حوزه به عللي از جمله تأمل روي دروس، طولاني شد و حدود سال 1379 در درس خارج «آية الله مرحوم ميرزا جواد تبريزي» به مدت يكي، دو سال شركت كردم. ولي به علت اشتغال به پايان نامه و كارهاي تحقيقي نتوانستم درس خارج را ادامه دهم. در سال 1386 در مقطع دكتري رشته «اديان» موسسه امام خميني پذيرفته شدم و مشغول تحصيل و تحقيق هستم.

موسوي قافله باشي، محمدهادي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد محمد هادى موسوي قافله باشي

محل تولد : قم

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1336/1/1

زندگينامه علمي

تحصيلات حوزوي را از سال 1349 ابتداء در مدرسه آيت الله گلپايگاني و در ادامه مدرسه رضويه و حقاني ادامه دادم. دروس سطح را در محضر اساتيد بزرگوار چون: «حضرت آيت الله شيخ علي پناه اشتهاردي»، «وجداني»، «اعتمادي»، و ستوده و دروس خارج فقه، اصول، منظومه، حكمت و تفسير در محضر اساتيد بزرگوار حضرات آيات: «نوري همدانى»، «مكارم شيرازى»، «مشكينى»، «جوادي آملى»، «خزعلي» و مدتي در محضر «آيت الله تبريزي» و «وحيد خراساني» تلمذ نمودم و سفرهاي تبليغي فراوان قبل از انقلاب و در دوران مبارزات به نقاط مختلف كشور داشته ام. و چندين بار در خمين و دليجان پس از منبر و خارج شدن از مسجد تحت تعقيب مأموران نظام شاهنشاهي قرار گرفتم كه با كمك مردم فرار نمودم و يكبار در درگيري خياباني مجروح و به بيمارستان منتقل و مدتي در بيمارستان، پس از عمل جراحي بستري بودم، تهيه و توزيع رساله، نامه ها، نوارهاي سخنراني و عكس امام (ره) كه دو بار در همين رابطه دستگير گرديدم.

پس از پيروزي انقلاب

اسلامي حدود 2 سال در جبهه هاي نبرد شركت نمودم و چند سفر تبليغي به خارج از كشور از جمله جمهوريهاي شوروي سابق در زمان قبل از فرو پاشي داشته ام. تعدادي مقاله براي همايشهاي مختلف ارسال داشته ام و از فعاليت هاي حوزوي بنده مدتي تدريس و تأسيس مدرسه علميّه امام هادي (ع) در اسفرورين قزوين براي برادران و مدرسه علميّه الزهراء (س) براي خواهران و مديريت آن بوده است. حاصل مدرسه علميه امام هادي (ع) طلابي بوده است كه اينك به عنوان روحاني مستقر در نقاط مختلف در خدمت اسلام و انقلاب مي باشند. از فعّاليّت هاي عمراني و فرهنگي ساخت چندين مسجد، كتابخانه، سالن ورزشي، مصلاي بزرگ امام خميني (ره) اسفراين، مدرسه و ... بوده است. كه اميدوارم مورد رضاي خاطر شريف امام عصر(عج) واقع گردد و مايه نجات و عاقبت بخيري و عافيت دين و دنياي آخرت ما قرار بگيرد. انشاءالله.

موسوي قافله باشي، مرتضي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد مرتضي موسوي قافله باشي

محل تولد : قم

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1343/1/1

زندگينامه علمي

در سال 63 پس از اخذ ديپلم علوم تجربي به تحصيل در حوزه علميه قم مشغول شده و پس از طي دوره ادبيات در مدرسه «ابوالصدق» دوره سطح را در محضر اساتيدي چون آيات: «استادي»، «اشتهاردي»، «عراقچي» و «وجداني فخر» كتاب شرح لمعه و «سيد احمد خاتمي» اصول فقه و درس عقايد را نزد «حضرت آيت الله سبحاني» و «آيت الله خرازي» و ملل و نحل و رجال را نزد «آيت الله سبحاني» و دروس علوم قرآني را نزد «آيت الله معرفت» تلمذ نمودم.

سپس مكاسب را

نزد «آيت الله پاياني» و رسائل را نزد «آيت الله اعتمادي» تحصيل كردم. سپس دروس تفسير «آيت الله جوادي آملي» و در درس خارج فقه «حضرت آيت الله تبريزي» و خارج اصول «آيت الله وحيد خراساني» (حفظه الله) شركت مي كنم. از سال 68 به تدريس ادبيات و از سال 71 به تدريس فقه و اصول و تفسير در مدارس طلاب غير ايراني و در مدرسه علميه «الهادي» عليه السلام مشغول هستم.

موسوي گرگاني، محسن

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد محسن موسوي گرگاني

محل تولد : قم

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1335/1/1

زندگينامه علمي

در سال 1346 وارد حوزه علميه مشهد شدم و به گونه خستگي ناپذير مشغول تحصيل علوم ديني گرديدم و از همه اساتيد آن شهر استفاده بردم به ويژه از مرحوم «اديب نيشابوري» استفاده هاي فراواني بردم و در اين شهر ادبيات عرب، منطق و مقداري اصول و فقه را تحصيل كردم و كلاس 6 دبستان را متفرقه امتحان دادم و به بهترين وجه قبول شدم و در سال 1351 وارد حوزه علميه قم شدم و با اشتياق فراوان از علماء و دانشمندان اين شهر استفاده هاي فراواني بردم و در مدت كوتاهي بقيه سطح را كه عبارت بود از: رسائل، مكاسب و دو جلد كفايه به پايان بردم و دور اول و دوم امتحانات را در آن زمان امتحان دادم و شاگرد اول در حوزه شدم.

سپس به فلسفه و خارج فقه و اصول پرداختم و از خرمن دانش فقيهان و فيلسوفان استفاده ها بردم به ويژه از علامه مطهري، جوادي آملي و حسن زاده آملي و تمام مجتهدين و مراجع اين شهر،

و دو سه دور خارج اصول را شركت و تقرير كردم و بسياري از كتابهاي فقه را در درس خارج حاضر شدم و تمام اسفار و شرح منظومه و شفاء ابن سينا و شواهد ربوبيه و شرح اشارات را خواندم و در تمام اين مدت به تدريس انواع علوم اسلامي در حوزه علميه مشغول بودم و تا حدود ديپلم به طور متفرقه خواندم و امتحان دادم و صدها مقاله و كتاب را به ريشه تحرير درآوردم، و اكنون مدت 10 سال است كه خود را بي نياز از تمام رشته هاي علوم انساني به ويژه علوم حوزوي مي دانم.

موسوي لاري، مجتبي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد مجتبى موسوي لاري

محل تولد : لار

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1314/1/1

زندگينامه علمي

آقاي سيّد مجتبي موسوي لاري فرزند مرحوم آيت الله سيّد علي اصغر لاري، در سال 1314 در شهر لار متولد شد؛ تحصيلات ابتدايي و مقدّمات علوم اسلامي را در لار فرا گرفت و در سال 1332 براي ادامه تحصيل علوم اسلامي راهي قم گشت و در آنجا دروس سطح را نزد اساتيد و علماء حوزه علميّه قم آموخت و سپس دروس خارج خود را دنبال كرد و از محضر مراجع و بزرگان حوزه استفاده نمود.

از سال 1341 همكاري خود را با نوشتن يك سلسله مقالات اخلاق اسلامي با مجله ديني و علمي مكتب اسلام آغاز كرد كه مجموعه مقالات ياد شده به صورت كتابي تحت عنوان «مشكلات اخلاقي و رواني» چاپ و منتشر گرديد كه تا به حال فارسي آن براي چهاردهمين بار تجديد چاپ شده است و نيز تاكنون به 10 زبان ترجمه شده است.

در سال

1342 به علّت ادامه بيماري، مسافرتي به آلمان كرد و پس از چند ماه معالجه به ايران بازگشت و به تاليف كتابي به نام «اسلام و سيماي تمدن غرب» پرداخت؛ در اين كتاب به بحث پيرامون ابعاد تمدن غرب و اسلام پرداخته شده و در مقايسه اي جامع و مستدل و دقيق برتري تمدن جامع و چند بعدي اسلام بر تمدن غرب به اثبات رسيده است كه چاپ فارسي آن 8 بار تجديد چاپ شده است. كتاب ياد شده در سال 1349 توسط يكي از شرق شناسان انگليسى به نام پروفسور فرانسيس گلدين به زبان انگليسى ترجمه شد و مورد استقبال فراوان اروپاييان قرار گرفت به طوري كه تعدادي از مطبوعات غربي مقالاتي پيرامون انتشار اين كتاب نوشتند.

راديو انگلستان نيز مصاحبه اي با مترجم ترتيب داد و درباره علت ترجمه و مسائل و مباحث كتاب با وي به گفتگو نشست. تا اين زمان ترجمه انگليسى كتاب سه بار در انگلستان، 22 بار در ايران 3 بار در آمريكا تجديد چاپ شده است. پروفسور گلدين از ايشان جزوه اي نيز تحت عنوان (خداشناسي) ترجمه كرده كه تا كنون به 8 زبان ترجمه گرديده و 11 بار تجديد چاپ شده است. تقريبا سه سال پس از انتشار ترجمه انگليسى آن يكي از اساتيد دانشگاه آلمان به نام «دكتر رولف سينگلر» آن را به زبان آلمانى برگرداند كه آن هم اثر عميقي در ميان آلمانى زبانان گذاشت حتي يكي از رهبران حزب سوسيال دموكرات آلمان طي نامه اي به مترجم نوشت: «مطالعه اين كتاب تاثير عميقي در من بخشيد و ديدگاه مرا نسبت به اسلام عوض كرد و

من دوستانم را به مطالعه اين كتاب دعوت خواهم كرد».

همزمان با انتشار ترجمه آلمانى كتاب ياد شده، يكي از دانشمندان مسلمان هندوستان به نام «مولانا روشن علي» آن را به اردو ترجمه كرد كه پس از چاپ در هندوستان و پاكستان انتشار يافت و تاكنون پنج بار تجديد چاپ شده است. اين كتاب تا كنون به اين زبان ها ترجمه شده: انگليسى، آلمانى، اردو، فرانسه، ژاپنى، عربى، اسپانيولى، تايلندى، روسى، مالايايى، كردي و بوسنيايي، تاجيكي، سيفهالى، آذرى، تركى، ايتاليايى.

در سال 1343 دفتر خيريه اي در شهر لار تاسيس كرد و براي تبليغات اسلامي و آشنا ساختن نوجوانان روستايي به مباني اسلام و كمك به قشر مستمند خدماتي از سوي دفتر آغاز شد و تا سال 1347 كار خود را دنبال كرد. خلاصه كار اين دفتر اعزام طلاب به روستاها براي تعليم مسائل اسلامي به كودكان و نوجوانان روستايي و تشكيل كلاس هاي ديني و تامين لباس و لوازم التحرير هزاران دانش آموز مستمند و اقدام به برگزاري نماز جماعت در سطح مدارس لار بود؛ از جمله خدمات بنيادي اين دفتر: احداث تعدادي ساختمان مسجد و حسينيه و مدرسه و درمانگاه در سطح روستاها بود و همچنين خدمات متنوع ديگري از ناحيه اين دفتر خيريه صورت گرفت.

ايشان به تهيه و تنظيم مقالات اخلاق اسلامي در مجله مكتب اسلام ادامه داد و در سال 1353 مجموعه آن مقالات با تجديد نظر و اضافات به صورت كتابي تحت عنوان: «رسالت اخلاق در تكامل انسان» انتشار يافت؛ كه شش بار در ايران تجديد چاپ شده است. در سال 1357 به دعوت يكي از سازمان هاي اسلامي آمريكا

و همچنين ادامه معالجات سفري به آن ديار كرد و ضمنا با صاحب نظران در زمينه ضرورت نشر مسائل اعتقادي اسلام به زبان هاي خارجي به مشاوره و گفتگو پرداخت و سپس به انگلستان و فرانسه رفت و پس از بازگشت به نوشتن يك سلسله مقالات ايدئولوژي اسلامي در مجله سروش پرداخت، اين مجموعه مقالات كه اصول عقايد اسلامي را در بر مي گرفت، تحت عنوان: «مباني اعتقادات در اسلام» در چهار جلد كتاب كه شامل توحيد، عدل، نبوت، امامت و معاد بود؛ انتشار يافت. كتب ياد شده تاكنون به زبان هاي انگليسى، روسى، فرانسه، اردو و اسپانيايي ترجمه شده و بعضي از مجلدات آن نيز به زبان هاي ژاپنى، بلغارى، رومانيائى، بنگالي و آلمانى ترجمه شده است.

ايشان در سال 1355 در قم دفتري به نام «دفتر گسترش فرهنگ اسلامي خارج از كشور» تاسيس كرد كه بعداً به عنوان «مركز نشر معارف اسلامي در جهان» تغيير نام يافت. اين مركز به نشر آثار اسلامي به خصوص آثار ترجمه شده ايشان پرداخت، اقدامي با هدف گسترش تعاليم اسلامي و مفاهيم قرآني در اقصي نقاط دنيا. كتب منتشر شده از سوي اين مركز تبليغاتي براي درخواست كنندگان مشتاق و تشنگان حقايق اسلامي اعم از افراد و يا هزاران موسسه و مدرسه و گروه ها و جمعيت هاي اسلامي از سراسر جهان به صورت اهدايي ارسال مي شود كه ثمرات و نتايج خدمات اسلامي و فرهنگي اين مركز در روشن ساختن اذهان انبوه عظيمي از مردم جهان نسبت به حقايق نوراني اسلام و جذب افراد بسياري، از غير مسلمانان به سوي اسلام ضمن هزاران نامه دريافتي از

مليت هاي مختلف مردم انعكاس يافته و ميليون ها نفر را تغذيه فكري و معنوي كرده است. و هم اكنون ده ها هزار نامه در بايگاني اين مركز نگهداري مي شود و همچنان كار تبليغات اسلامي در سطحي گسترده در مناطق مختلف جهان ادامه دارد.

همچنين اين مركز اقدام به چاپ قرآن كريم با ترجمه انگليسى و فرانسه و اسپانيايى و روسى نموده كه به متقاضيان از كشورهاي مختلف اهداء مي شود. در سال 1372 به لحاظ تاثيري كه نشر كتب روسى ايشان در جمهوري آذربايجان به جاي گذاشت، آكادمي علوم جمهوري آذربايجان در باكو دكتراي افتخاري به عنوان ايشان صادر كرد. و به همين مناسبت مراسمي در دانشگاه باكو برگزار نمود.

موسوي مطلق، عباس

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيدعباس موسوي مطلق

محل تولد : لرستان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1355/10/30

زندگينامه علمي

به فضل خداوند متعال و عنايات خاصه حضرات ائمه معصومين (ص) پس از سپري شدن دوران راهنمائي در سال 71 - 70 وارد قم شدم و به طور آزاد در قم مشغول به تحصيل شدم. مدتي در منزل اجاره اي به سر مي بردم و سپس در مدرسه مهدي موعود و بعد در مدرسه علوي، حجره و خوابگاه گرفتم. پس از گذراندن دوره ادبيات در دروس لمعه آيت الله اشتهاردي و ديگر اساتيد حاضر شدم و سپس دروس بعدي رسائل و مكاسب را در درس «آيت الله اشتهاردي» و «آيت الله فقيهي» و كفايه را از «آيت الله موسوي تهراني» و درس خارج فقه و اصول را نزد حضرات آقايان: «بهجت»، «وحيد خراساني»، «مبشر كاشاني» و «علوي بروجردي» در حال تحصيل مي باشم.

تفسير را در محضر حكيم متاله مفسر عاليقدر «حضرت آيت الله جوادي آملي» و اخلاق و عرفان را نزد استاد عزيز «آيت الله حاج شيخ عبدالقائم شوشتري» بوده ام و كار نوشتن را از سال 76 آغاز كرده ام.

موسوي نژاد، علي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد علي موسوي نژاد

محل تولد : مشهد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1347/1/1

زندگينامه علمي

در شهريور ماه 1347 در مشهد مقدس و در خانواده اي اهل علم به دنيا آمدم. پس از پايان دوره ابتدايي و هم زمان با پيروزي انقلاب اسلامي در سال 1358 به تحصيل علوم حوزوي مشغول شدم و تا سال 1365 كه براي ادامه تحصيل به قم آمدم؛ در مشهد در حوزه علميه اي كه توسط پدر بزرگوارم و به نام ايشان مشهور است؛ مقدمات و سطوح اوليه حوزوي را پشت سر گذاشتم.

از سال 1363 و با امكان حضور در جبهه هاي نبرد و تا پايان جنگ تحميلي به طور متناوب بيش از يك سال در جبهه هاي نبرد به صورت داوطلب حضور يافتم. پس از حضور در حوزه علميه قم كه بيشتر به دوران پس از پايان جنگ تحميلي و شركت در جبهه و به سال 1367 بر مي گردد سطوح عاليه حوزوي را ادامه داده و پس از آن به مدت هشت سال تا سال 1375 در دروس خارج فقه و اصول نيز شركت كردم.

در كنار تحصيل، فعاليت هاي علمي ديگري نيز داشته ام. از سال 1370 تا 1380 در 12 سفر پياپي به حج در بعثه مقام رهبري و در بخش معاونت بين الملل به عنوان

مبلغ و زباندان به فعاليت هاي علمي و تبليغي در قالب ملاقات ها و گفت و گوهاي علمي با ديگر مسلمانان حاضر در موسم حج حضور داشتم و در همين راستا در اين معاونت داراي مسؤوليت هايي ينز بودم.

در سال 1373 تا پايان 1374 به عنوان عضو علمي كنگره نقش زمان و مكان در اجتهاد در گروه حديث به مدت دو سال مشغول بودم و حاصل آن فعاليت هاي علمي در سه مجلد منتشر شده است. از سال 1375 تا 1376 به مدت دو سال به عنوان عضو پژوهشكده فقه و حقوق پژوهشگاه دفتر تبليغات اسلامي مشغول بودم. و همزمان با تأسيس مركز مطالعات و تحقيقات اديان و مذاهب به اين مركز نيز پيوستم.

موسوي نسب، جعفر

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد جعفر موسوي نسب

محل تولد : نيشابور

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1347/1/1

زندگينامه علمي

در سال 1362 وارد حوزه علميه و در مشهد مقدس سطح را به پايان رساندم. در محضر اساتيدي همچون: «آيت الله صالحي»، «آيت الله مرحوم سبزواري»، «آيت الله رضا زاده»، «حضرت آيت الله وحيد خراساني»، «مكارم شيرازي»، «سبحاني» و «فاضل لنكراني» تلمذ نموده ام.

گذراندن دوره مركز اديان و مذهب اسلامي و دوره مهدويت در مركز تخصصي مهدويت و داراي تاليفات، تدريس، مقالات متعدد، تحقيق و تدوين در حوزه و دانشگاه از ديگر فعاليتهاي بنده بوده است. در حال حاضر نيز مسئول مركز تخصصي امامت و مهدويت خراسان رضوي هستم.

موسوي نسب، محمدصادق

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد محمد صادق موسوي نسب

محل تولد : قم

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1343/1/1

زندگينامه علمي

پس از اخذ ديپلم، در سال 1361 وارد حوزه علميّه شدم. در سال 1366 همراه با دروس حوزه در دوره هاي آموزشي مؤسسه در راه حق نيز شركت كردم. اين دوره آموزشي شامل مباحث فلسفي، معارف قرآن و منتخبي از مباحث و دستاوردهاي بعضي از علوم انساني، به خصوص اقتصاد و جامعه شناسي بود. پس از اين دوره كه به عنوان كارشناسي الهيّات و معارف اسلامي ارزيابي شد؛ وارد رشته تعليم و تربيت شده و در مقطع كارشناسي ارشد فارغ التحصيل شدم. پايان نامه اينجانب: «مقايسه اي است ميان ديدگاه شهيد مطهري و يكي از فلاسفه تعليم و تربيت (شفلر) در باب فطرت و استعداد آدمي».

پس از دوران مذكور به عضويت در هيئت علمي مؤسسه آموزشي پژوهشي امام خميني (ره) در قم

پذيرفته شده و فعّاليّت هاي سه گانه اي را، همزمان آغاز كردم؛ (بخش اول كارهاي تحقيقي بود كه حاصل آن چند مقاله و يك ترجمه مشترك است. بخش دوم تدريس مواد مختلف درسي در رشته علوم تربيتي است و قسمت سوّم اداره امور كارورزي، تحقيق و برنامه ريزي آموزشي براي دوره هاي كارشناسي ارشد و دكتري در رشته علوم تربيتي مي باشد كه در مؤسسه امام خميني (ره) برگزار مي شود) و هم اكنون دانشجوي دكتري در گرايش روان شناسي تربيتي هستم.

موسوي وارقاني، احمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد احمد موسوي وارقاني

محل تولد : شهر ري

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1334/1/1

زندگينامه علمي

در سال 1334 در خانواده اي مذهبي در روستاي «قمصر» از توابع شهرستان ري متولد شد. دوران تحصيل خويش را با موفقيت گذرانيد و در سال 1335 در محضر «آيت الله مجتهدي تهراني» به تحصيل علوم حوزوي پرداخت. پس از معمم شدن به دست مبارك مرحوم «آيت الله خوانساري (ره)» به شهر قم هجرت نمود و از محضر اساتيد بزرگ از جمله آيات عظام: «مكارم شيرازي»، «بهجت»، «وحيد خراساني»، «سبحاني»، «ستوده»، «اعتمادي» و ... كسب فيض نموده و در سال 1378 از سوي مقام معظم رهبري «حضرت آيت الله العظمي خامنه اي» به امامت جمعه باقر شهر منصوب گرديد.

مدارج علمي:

1. اجتهاد در علوم حوزوي.

2. مدرس فقه و اصول.

3. محقق در تاريخ اسلام و تشيع.

4. مفسر قرآن و نهج البلاغه.

5. مولف كتب و مقالات علمي، تاريخي و بين المللي.

موسوي، ابراهيم

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد ابراهيم موسوي

محل تولد : قزوين

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1339/1/1

زندگينامه علمي

از سال 1345 تحصيلات دوره ابتدائي ام شروع شد و تا سال 1357 ديپلم دبيرستان را گرفتم، در اين مدت با برخي گروههاي مذهبي همكاري داشتم كه گاهي به مطالعه و تلخيص كتابهاي ديني يا بررسي برخي آيات و ارائه در جمع و گروه مربوطه مي انجاميد.

از سال 1358 تا سال 1360 به كشور كانادا جهت تحصيل در رشته فيزيك رفتم. در آنجا با عضويت در انجمن اسلامي آمريكا و كانادا به فعاليت هاي جنبي تبليغي و گاهي علمي مي

پرداختم، مثل: «بررسي تفاسير قرآن»، «تحقيق موضوعي در زمينه هاي مختلف» و ارائه به انجمن يا در ميان دانشجويان ايراني و عرب كه هر هفته در مسجدي جمع مي شديم. از آنجايي كه برگزاري تظاهرات در آن كشور به تبع انقلاب و حمايت از مظلوميت ايران در جنگ عليه عراق و گاهي هم برگزاري جلسات سخنراني در دانشگاهها كه در برخي موارد به درگيري با نيروهاي ضد انقلاب منجر مي شد، پرونده مطلوبي در ادامه مهاجرت به كانادا نداشتم و اين دليل باعث شد ادامه حضور را در آن كشور لغو كنند.

در سال 1361 به ايران برگشتم و مستقيم به تحصيلات حوزوي در قم پرداختم. البته چند ماهي به مدرسه عالي شهيد مطهري در تهران رفتم ولي دوباره به قم برگشتم و از آن زمان تا به حال در قم هستم. در كنار دروس حوزوي، البته پس از دروس لمعه و همراه با درس رسائل و مكاسب دوباره در دانشگاه از طريق كنكور شركت كردم و در دانشگاه تهران به درس فلسفه پرداختم. در قم نيز هم در درس تخصصي كلام و هم در رشته دين شناسي (موسسه امام ره) شركت كردم.

موسوي، جاسم

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد جاسم موسوي

محل تولد : ميسان

شهرت

تابعيت : عراق

تاريخ تولد : 1350/1/1

زندگينامه علمي

ولدت و ترعرعت في احد قري الجنوب التابعة لمحافظة ميسان الواقعة في جنوب العراق و التي تقع علي مسافة قريبة من قضاء الحويزه الايراني و هناك اكملت الدراسة الابتدائية و بعد اشتداد المعارك في الحرب الظالمة المفروضة علي الجمهورية الاسلامية نزحت مع عائلتي الي مركز المحافظة «العمارة» و ذلك بسبب وصول

الجيش الاسلامي الايراني الي بعض مناطق الجنوب في العام 1982 م. و قد كانت هذه السنة من اصعب المراحل التي مررت بها اذ اعتقل والدي من قبل الا من البعثي بتهمة التجسس لصالح الجمهورية الاسلامية ليلتحق بجبهات الحق.

و بعد انتقالنا الي مركز المحافظة اكملت هناك دراستي حيث حصلت علي شهادة الاعدادية و ذلك في العام 1990 - 1989 و في نفس هذا العام انتفض شيعة العراق في الانتفاضة الشيعة المعروفة و التي كادت ان تقضي انذاك علي ازمرة البعثية ، و التي انتهت بفاجعة اليسمة حيث استشهد عشراة الالاف و هاجرت الالاف من الشيعة الي الجمهورية الاسلامية و قد كنت من الذين منٌ الله تعالي عليهم بالهجرة الي ارض الاسلام مع والدي حيث التحق بمجرد وصولي الي ايران بمدرسة الامام الخميني (رض) التي يشرف عليها سماحة ولي الفقيه في خوزستان آيت الله السيد الجزائري، و ذلك في العام 1370.

و هناك اكملت المقدمات و السطح الاولي و الثاني من السطوح الحوزوية حيث تتلمذت علي خيرة الاساتذة هناك كسماحة الشيخ ماجد الكاظمي و السيد محسن الشفيعي و آخرون. و في سنة 1374 قبلت في المركز العالمي للعلوم الاسلامية، حيث اكملت السطح الاولي و الثاني و الثالث و ذلك في العام 1377. و في السنة 1377 قبلت في مدرسة الامام الخميني للدراسات العليا في قسم الفلسفة و الكلام، و هناك تتلمذت علي يد تلة كبيرة من خيرة الاساتذة في قم المقدسة كالدكتور احمد البهشتي و الدكتور محمد مهدي گرجيان و الشيخ حسن معلمي و الدكتور علي الشيرواني و آخرون. و في العام 1381 اكملت الدراستي التخصصية حيث دافعت عن رسالتي التي كانت تحت عنوان بحث تطبيقي للجبر و

الاختيار، و قد كان الاستاذ المرفا الدكتور گرجيان و الاستاذ المعاون الشيخ حسن المعلمي، و كان الحكم في جلسة الدفاع الشيخ كياشمشكي و قد حصلت علي درجة 19 في جلسة الدفاع.

و في سنة 1382 ابتدات دراسة البحث الخارج علي يد اصحاب السماحات من علماء الحوزة العلمية كالشيخ الهرندي و الشيخ محمد باقر الايرواني و غيرهم. و قد احنغلت اثناء ذلك في عدة من المراكز العلمية كمؤسسة الكوثر للمعارف الاسلامية و التي كان لها الفضل في نشر الكثير من المقالات التي كلفتنا بكتابتها و الي جانب التحصيل الدراسي مارستا مهمة التدريس فكان لنا الشرف في تدريس جامع المقدمات و معالم الدين و بعض كتب شرح اللمعة و الحلقة الاولي و الثانية. و الحمدلله رب العالمين.

موسوي، رسول

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

رسول موسوي

محل تولد : اصفهان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1340/1/1

زندگينامه علمي

بعد از اخذ ديپلم در سال 1359 وارد حوزه علميه قم شدم. دروس ادبيات را نزد اساتيد: «مدرس افغاني»، «موسوي گرگاني»، «طالقاني»، منطق و معالم را با استاد «خسروشاهي»، شرح لمعه را با استاد «شب زنده دار»، رسائل را با استاد «اعتمادي»، «مكاسب» را نزد آقاي «مصلحي اراكي» و كفايه را با استاد گنجي خواندم.

در سال 1370 با دارالحديث همكاري در حديث را آغاز كردم و در تاليف كتابهايي مانند: «موسوعه ميزان الحكمه» نقش داشتم و بعضي كارهاي مستقل آنها مثل اهل البيت را با نظارت آقاي محمدي ري شهري انجام دادم. در دوره آموزش فلسفه اخلاق دفتر تبليغات اسلامي اصفهان شركت كردم و اكنون در حد مراجه زبان تخصصي اخلاق آشنائي دارم.

در سال 1375 بعد از ورود «آيت

الله مظاهري» به اصفهان به توصيه ايشان مسئوليت مركز آموزشهاي تخصصي حوزه علميه اصفهان را به عهده گرفتم و تا سال 1383 ادامه داشت و همزمان به تدريس عقايد، فلسفه، اصول و فقه در دروس سطح حوزه اشتغال داشتم كه اكنون نيز ادامه دارد.

موسوي، رضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد رضا موسوي

محل تولد : گرگان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1326/1/1

زندگينامه علمي

عالم بزرگوار، انديشمند گرانقدر حضرت آيت الله سيد رضا موسوي مشهور به استاد موسوي در روستاي «كردكوي» از توابع گرگان در خانه اي كشاورز و در سال 1326 ديده به جهان گشود. شور و شوق زايدالوصف ايشان به تحصيل علوم ديني و تشويق خانواده ايشان از سوي ديگر سبب شد تا در سال 1326 وارد حوزه علميه مشهد گرديد و توسط «مرحوم آيت الله فشاركي» ادبيات عرب را فرا گرفت. آنگاه در سال 1344 به حوزه علميه قم مشرف شد و به تكميل دروس ادبيات و فراگيري دروس سطح پرداخت.

با پايان يافتن دوره سطح به درس خارج «آيت الله گلپايگاني (ره)» و «مرحوم آيت الله ميلاني (ره)» راه يافت و از محضر اساتيد بزرگ خويش بهره اي فراوان برد. ايشان طي سالهاي عمر خويش خدمت بسياري انجام داده است. همچنين از وي كتب بسياري با عناويني چون: «آشنايي با مبادي فقه»، «آشنايي با آئين دادرسي و داوري اسلامي»، «آشنايي با نهضت حسيني» و ... به چاپ رسيده است. نامبرده پس از تحصيل دوره خارج، طاقت دوري از بارگاه ملكوتي امام هشتم (ع) را نتوانست تحمل كند و لذا دوباره براي پابوسي امام رضا (ع) و خدمت به

مردم آن ديار به مشهد مقدس بازگشت.

موسوي، روح الله

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد روح الله موسوي

محل تولد : كاشمر

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1358/1/1

زندگينامه علمي

در سال 1366 به مدرسه ابتدايي ابن سينا در قريه خويش پا گذاشتم. تحصيلات راهنمايي را در مدرسه راهنمايي «شهيد هاشمي نژاد گناباد» با قبولي در آزمون آن ادامه دادم و همزمان در اين مدرسه به كارهاي فرهنگي، هنري و تحقيقي پرداختم. در همين دوران 2 رمان و 13 اثر تحقيقي كه مربوط به مردم شناسي، زيست شناسي جانوري و گياهي شهر كاشمر بود؛ پرداختم. علاقه به كارهاي هنري، رتبه هاي متعدّدي مثل رتبه اوّل شعبه گناباد و رتبه اوّل نقّاشي گناباد، در 2 سال را برايم در پي داشت. دبيرستان را در شهر خودمان كاشمر ادامه دادم و در دبيرستان آزادي در رشته رياضي فيزيك و سپس در دبيرستان شاهد اين دوره را به پايان رساندم. تحقيق را در اين مرحله هم رها نكردم. تحقيقاتي مثل: «فرهنگ شناسي مذهبي كاشمر» و «جوان و علل انحراف» كه هر دو مقاله مقام اوّل را در شهرستان از آن من كرد. البتّه تحقيق اول را در يك گروه دو نفره به انجام رسانديم. رتبه دوم استان هاي خراسان در زمينه شعر رهاورد ديگر بود.

فعّاليّت خود را در رشته هاي هنري ديگر مثل: سرود، اذان و قرائت قرآن نيز ادامه دادم. در سال 1376 در كنكور سراسري در رشته رياضي، دانشگاه فردوسي مشهد (روزانه) پذيرفته شدم و همزمان در حوزه نيز پذيرفته شدم كه بي درنگ راهي حوزه علميّه قم، مدرسه شهيدين شدم. در كنار

دروس به مطالعات جنبي هنري و نيز زبان آموزشي پرداختم كه بحمدالله در دو زبان عربي و انگليسي داراي تسلط بوده و هم اكنون به اين دو زبان نگارش و تكلم مي نمايم. اگر چه كلاس هاي حوزه در اين سال ها مشغله اصلي من بوده است؛ ولي از مطالعات تفسيري، كلامي و فلسفه غافل نبوده و آرزو دارم كه يك روزي بتوانم انديشمندي اسلامي خصوصاً در بعد هنر و زيبا شناسي باشم. انشاءالله

موسوي، علي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيدعلي موسوي

محل تولد : خدا بنده

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1326/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب سّيد علي موسوي فرزند سيّد آقا در سال 1326 در شهرستان خدابنده از شهرستانهاي استان زنجان به دنيا آمدم. در سال 1341 وارد قم شده و در كلاس چهارم ابتدائي مشغول درس شدم. و كلاس پنجم دبستان را در تهران و ششم ابتدايي قديم را در قم به پايان رسانيدم و كلاس هفتم و هشتم نظام قديم را هم متفرقه خواندم و در سال 1344 احتمالاً وارد حوزه علميه قم شدم و دروس سطح آن روز را در پيش اساتيد آن زمان مانند: «مرحوم آقاي سيّد ابوالفضل موسوي تبريزي»، «آقاي ميرزا محسن دوزدوزاني»، «آقاي استادي»، «آقاي ستوده»، «آقاي پاياني»، «مرحوم آقاي معرفت» و غيره شركت نمودم.

در سال ظاهراَ 68 در امتحان ورودي مجتمع قضائي و فرهنگي طلاب شركت نمودم و قبول شدم و موفق به اخذ مدرك معادل ليسانس آن روز شدم و دو سال بعد به استخدام آموزش و پرورش در آمدم به عنوان «استاد تربيت معلم» كه بعداً منصرف شدم. و در سال 71 ظاهراَ

به عنوان «مدرس» از طرف شوراي عالي حوزه علميه به لردگان يكي از شهرستانهاي چهارمحال بختياري اعزام شده و مشغول شدم و پس از يك سال به قم برگشته و حدود يك سال در جامعه مدرسين و دائرة المعارف به تحقيقات مشغول شدم و از آن زمان تا به حال در اين دو مؤسسه، مشغول تحقيق فقه مي باشم، (گرچه بيش از يكسال در مجمع انديشه مشغول روايات معاد و دسته بندي آن از كتاب بحار الانوار بودم) كه فعلاً يكي دو ماه است كارم در مجمع انديشه تعطيل شده است. و فعلاً در دائرة المعارف مشغول تدريس و تأليف مقالات عربي مي باشم.

موسوي، علي اكبر

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد علي اكبر موسوي

محل تولد : قزوين

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1344/1/1

زندگينامه علمي

از كودكي با شركت در جلسات مذهبي و كلاس هاي علمي تاريخي عادت به مطالعه كردم، به تدريج در هنگام انقلاب و بعد از انقلاب با مطالعات معتبر سياسى، علمي و با شركت در برنامه هاي حزب جمهوري و جلسات ديگر و كنجكاوي هاي فراوان براي پاسخ به بعضي پرسش هاي اساسي كه نياز زيادي را احساس مي نمودم ( هدف هاي خلقت، علل اختلالات در ميزان نعمت ها و علل تفاوت ها و علل رنج هاي موجود در جامعه و انسان و اينكه خدا چه رابطه اي با انسان دارد) با مطالب علمى، كلامي و تفسيري آشنايي پيدا كردم و شايد علت مهمي كه به حوزه علميه آمدم پاسخ به همين مسائل بود از همان دوران دبيرستان سال 58 _ 59 _ 60 با كتب استاد مطهري زياد مأنوس بودم مثل كتاب هاي علل گرايش به ماديگرى،

جهان بينى، انسان و ايمان و عدل الهي و... گرچه بعضي كتب مثل عدل الهي مطالب دشواري داشت در آن سن، اما تلاش زيادي براي درك آن مي كردم... در كلاس هاي كلامى، فلسفى، كه از طرف انجمن اسلامي معلمان براي اتحاديه انجمن هاي اسلامي دبيرستان هاي قزوين برگزار مي شد با علاقه شركت مي كردم، اثبات واجب الوجود و پاسخ به شبهات و... . بعد از مدتي كه به جبهه ها رفتم؛ به قم آمدم در قم نيز بعد از آشنايي با اساتيد مختلف و سليقه هاي مختلف، شايد احساس مي كنم روشي را انتخاب كرده ام. هم براي پاسخ به سوالات خودم و هم براي ارائه مطلب به ديگران و تبليغ مطالب . بعد از سطوح حوزوي از سال 1370در دروس آيات عظام مكارم جوادي آملي ميرزاجواد آقا تبريزي وحيد خراساني شركت نمودم به اميد اينكه بتوانيم مسئوليتها را بانجام برسانيم.

موسوي، فاضل

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد فاضل موسوي

محل تولد : زنجان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1339/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب در سال 1339 در يك خانواده مذهبي به دنيا آمدم. به دليل فرهنگ مذهبي خانواده علاقه به قرآن كريم و اهل بيت (عليهم السلام) به خصوص پدر بزرگوارم و رفت و آمد روحانيون بزرگوار به منزل ما و پيشنهاد آنها به من در جهت تحصيلات حوزوي در من انگيزه و علاقمندي فراواني در جهت كسب علوم ديني ايجاد نمود. پس از پايان دوره ابتدايي و راهنمايي جهت ادامه تحصيل به استان گيلان شهر رشت هجرت كردم. در دبيرستان علوي كه بوسيله يك روحاني اداره مي شد؛ درسم را شروع كردم. سال دوم دبيرستان مصادف با اوج گيري خيزش انقلاب

اسلامي به رهبري حضرت امام خميني (ره) بنده نيز همانند ديگر دانش آموزان در اولين راهپيماييها شركت و در طول مبارزه ضد شاه به طور فعال اقدام كردم.

پس از پيروزي انقلاب شكوهمند اسلامي هنوز دانش آموز دبيرستان بودم. و در جهت دفاع از آرمان هاي ديني و ارزشهاي اسلامي و انجام وظيفه شرعي، ابتدا كتابهاي استاد مطهري، نوارهاي جهان بيني و ... استاد مطهري را مطالعه و از آثار قلمي آيت الله سبحاني، حجت الاسلام قرائتي، آثار قلمي دكتر شهيد بهشتي و ... كه در كتابخانه هاي بزرگ رشت مثل كتابخانه ملي و كتابخانه اتحاديه انجمنهاي اسلامي دانش آموزان كه بنده معاون فرهنگي آن بودم؛ بهره هاي فراواني بردم و در دفاع از آرمانها و ارزشهاي انقلاب اسلامي مقالاتي را نوشته و در جمع دانش آموزان قرائت مي كردم. و در مناسبت ها به صورت بيانيه انجمن هاي اسلامي دانش آموزان پخش مي گرديد. در دوره دبيرستان با حجت الاسلام مصطفوي نماينده دوره هايي از مجلس، امام جمعه انزلي آشنا شدم.

بلافاصله بعد از اخذ ديپلم (سال 60 - 59) با مشورت و تاييد و تشويق حجةالاسلام مصطفوي كه در دوره دبيرستان با بنده و فعاليت هاي علمي و مذهبي من آشنا بود؛ وارد حوزه علميه رشت شدم. در همان سال هاي اوليه تحصيل حوزوي، جهت تدريس در دوره دبيرستان به صورت حق التدريس در دبيرستانها بعد از ظهري و شبانه به تدريس فرا خوانده شدم. در سال 1364 جهت رسيدن به مدارس بهتر و كسب بيشتر علم و دانش و تهذيب به شهر اراك هجرت كردم و در مدرسه خوب مهديه زير نظر «آيةالله خوانساري»

به كسب علم مشغول گرديدم. در شهر اراك از محضر اساتيدي چون: «استاد فرجي»، «استاد آشتياني» مفسر نمونه استفاده نمودم.

در همان يك سال كه در اراك بودم؛ به قم رفت و آمد نموده در سال 1365 وارد حوزه علميه قم شدم. از مظهر اساتيدي چون: استاد طباطبائي در صرف و نحو و از استاد ظهيري در معاني و بيان و بديع و در فقه از اساتيدي چون: استاد ناصري، استاد مدني، استاد اشتهاردي، احمدي فقيه يزدي، استاد دوزدوزاني، و از اساتيد مدرسه لبنانيها (در منتدي البنانيين) از كتابهاي لمعه و مكاسب استفاده برده و سطح به پايان رسانده و خارج فقه را از محضر اساتيدي چون: استاد احمدي فقيه يزدي، استاد بماليي خراساني، استاد «آيةالله مكارم شيرازي» و «آيةالله سبحاني» استفاده بردم. و در مباحث اصول از محضر اساتيدي چون: «آيت الله سيد احمد خاتمي» و «علي محمدي خراساني» كتابهايي چون: معالم، اصول مظفر، رسائل و كفايه الاصول را استفاده بردم و در خارج اصول از محضر «آية الله سبحاني» بهره مند شدم.

بيش از پنج سال در مركز تحقيقات دفتر تبليغات اسلامي در جهت سامان بخشي به امر تحقيقات مثل نمايه سازي، سامان دهي به آرشيو مطبوعات، شناسايي مراكز تحقيقاتي، كتابخانه هاي مهم ايران و شخصيت شناسي و در پايان بخش انديشه سياسي به مدت 7000 ساعت مشغول كارهاي علمي و تحقيقاتي بودم. از سال 1372 در آموزش و پرورش استخدام شدم و در مدارس و سپس در مراكز تربيت معلم مشغول به كار مي باشم و اكنون از سال 1379عضو هيئت علمي مركز تربيت معلم آية الله طالقاني مي باشم و در برگزاري

همايش هاي علمي كه از طرف مركز تربيت معلم از جمله: همايش سال امام علي (ع) به عنوان هيئت نظارت بر تحقيقات نقش مؤثري داشتم.

چندين سال است كه به عنوان عضو فعال بسيجي در گروههاي علمي (گروه علمي مطالعات فرهنگي و قرآن و ...) بسيج اساتيد استان قم فعاليت دارم و در تمامي فعاليتهاي علمي، تحقيقي محوله در حد توانم ايفاي نقش مي نمايم. از خداوند توفيق روز افزون در جهت خدمت بيشتر خواهانم.

موسوي، محسن

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد محسن موسوي

محل تولد : آمل

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1355/3/12

زندگينامه علمي

در دوازدهمين روز خرداد ماه 1355 مطابق با سوّم جمادي الثاني 1396 و مصادف با شهادت حضرت زهرا (س) ديده به جهان گشود. زادگاهش شهر علم و دين «آمل» است. او در خانواده اي متوسط از نظر مذهبي و مالي رشد يافت. دوران كودكي را در محلّه اي گذراند كه فضاي ديني مذهبي بر آن حاكم بود و بعدها به علّت 57 شهيدي كه به انقلاب و نظام اسلامي هديه كرد؛ «شهيد محله» ناميده شد. دوران آموزش ابتدايي را در دبستان «جواد الائمه» طي كرد. او همواره از شاگردان ممتاز در اين دبستان بود و بارها شاگرد اوّل كل شاگردهاي يك پايه شد. قرائت قرآن را نيز از سال سوّم ابتدايي در اين دبستان آغاز كرد و چند روز در هفته در صبحگاه مدرسه قرائت قرآن مي كرد. با تشويق هاي خانواده به ويژه مادر بزرگ سعي زيادي براي انس با قرآن داشت. در دوران ابتدايي در فوق برنامه هاي سرود و تئاتر نيز شركت فعّال داشت.

تابستان سال 1366 يك

دوره تجويد را نزد استاد سيّد عباس ساداتي گذراند. پايان همان دوره مسابقات قرائت قرآن منطقه لاريجان آمل در بين نوجوانان مقام اوّل را كسب كرد. دوره آموزش راهنمايي را در مدرسه «شهيد سقا عليزاده» گذراند. در اين مدرسه نيز به فعاليت هاي ديني مذهبي مي پرداخت. يكي از قاريان ثابت براي مراسم صبحگاه مدرسه بود و در سال دوّم و سوّم راهنمايي نيز امام جماعت مدرسه بود و براي برگزاري نماز جماعت بسيار فعّاليّت مي كرد. اجراي سرودهاي مذهبي و بازيگري در تئاتر و كارگرداني بعضي تئاترها و ساماندهي كتابخانه مدرسه از ديگر فعّاليّت هاي او در مدرسه بود. در سه سال دوره راهنمايي نيز دو بار در مسابقات علمي و درسي مقام اوّل مدرسه را كسب كرد. دو بار نيز در مسابقات قرآن دارالقرآن الكريم و مسابقات قرآن بسيج مقام اوّل را در سطح سنّي خود كسب كرد.

سال اوّل دبيرستان را در مدرسه طبري در رشته تجربي گذرانده و دركنار درس به فعّاليّت هاي مذهبي در انجمن اسلامي و بسيج مدرسه مي پرداخت. آذر ماه 1369 بود كه وارد هيئت درس قرآن علي بن موسي الرضا (ع) شهيد محلّه شد. هدايت اين جمع قرآني را استاد «ماشاءالله شفيق» برعهده داشت كه با درس ها و راهنمايي هايي خود مسير تازه اي به زندگي او بخشيد. در سال 1370 با تغيير رشته درسي به رشته رياضي فيزيك به دبيرستان شهيد باهنر رفت و تا پايان دوره دبيرستان در سال 1373 در اين رشته تحصيل كرد. در سالهاي دبيرستان او همواره سعي مي كرد بر دانش ديني خود بيفزايد. علاوه بر حضور در جلسات

مذهبي و هيئت هاي درس قرآن و ... به مطالعه جدّي در مسايل ديني پرداخت. از سال 1370 تدريس تجويد و قرائت قرآن را در هيئت درس قرآن علي بن موسي الرضا (ع) آغاز كرد و از سال 1371 مسئوليت هيئت نوجوانان قاسم بن الحسن (ع) را بر عهده گرفت و به آموزش قرآن و احكام و ... پرداخت.

در سال 1372 در مسابقات مفاهيم دانش آموزي قرآن مقام اوّل را در استان مازندران كسب كرد و در سال 1373 در مسابقات اذان در استان خود اوّل شد. در پي مطالعات مذهبي و دوستي با چند تن از طلاب علوم ديني به ادامه تحصيل در حوزه علميه علاقه مند شد و در مهرماه سال 1373 پس از قبولي در آزمون وارد حوزه علميه قم شد. سه سال اوّل را در مدرسه علميّه شهيدين و سه سال بعد (از پايه چهارم تا ششم) را در مدرسه علميه معصوميه طي كرد. در كنار درسهاي رسمي حوزه آموختن دروس فلسفي را آغاز كرده و چند سالي در اين رشته به مطالعه پرداخت.

در سال 1378 همكاري خود را با مؤسسّه علمي فرهنگي دارالحديث را آغاز كرد كه تا كنون اين همكاري ادامه دارد. در كنار كارهاي جاري محوله از سال 1380 همكاري خود را با گروه تدوين سالنامه حديثي نور آغاز كرد كه از سال 1380 تا 1385 در انتخاب حديث و گلشن حديث اين مجموعه همكاري داشته است.

در سال 1381 اوّلين كتاب خود با نام: «آينه يادها» را با همكاري آقاي هادي ربّاني منتشر ساخت. ديري نگذشت كه اين كتاب در 4 چاپ پنج هزار جلدي

به چاپ رسيد. در سال 1382 دوّمين كتابش را به عنوان: «نام نماي نيكان» منتشر كرد و در مجموعه گزيده هاي متون حديثي نيز به همكاري پرداخته و كارهاي انتخاب حديث، استخراج منابع، تدوين كتابنامه را در گزيده هاي مختلف به عهده داشت. گزيده هاي كتاب هاي «غررالحكم و الخصال» را نيز ترجمه كرد. در سال 1383 كتاب «ماه در آب»: مثل هاي فارسي در آينه حديث را به چاپ رساند. نوشتن مقاله در مجله حديث زندگي را نيز در سال 1382 آغاز كرد. در ادامه براي مجلّات گلستان قرآن و بشارت نيز مقالاتي نوشت. تعداد مقالات چاپ شده او به بيش از 25 مقاله مي رسد. در سال 1383 پس از اتمام سطح دو حوزه، در آزمون كارشناسي ارشد رشته علوم حديث گرايش كلام شركت كرده و در اين رشته پذيرفته شد.

موسوي، محمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد محمد موسوي

محل تولد : قم

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1333/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب سيّد محمّد موسوي در سال 1333 در شهر مقدس قم متولد شدم. تحصيلات ابتدايي را در اين شهر گذرانده، سپس حدود سال 47 جهت تحصيل علوم ديني وارد مدرسۀ مرحوم آيت الله گلپايگاني شدم. بخشي از دروس سطح را مثل ادبيات، منطق، معانى بيان و مقداري از اصول فقه تا شرح لمعه را در آنجا به پايان رسانده و بخش ديگر از سطح را مانند: رسائل و مكاسب به طور آزاد نزد بعضي از اساتيد محترم خواندم.

پس از آن در درس خارج فقه يا اصول تعدادي از آيات اعظام مانند: «تبريزي (ره)» و «حضرت آيت الله وحيد خراساني» شركت نمودم،

تا اينكه جريان انقلاب شكوهمند اسلامي به رهبري حضرت امام خميني (ره) رخ داد. پس از پيروزي انقلاب اسلامي چند سالي (70 - 64) به عنوان امامت جمعه در استان كرمان اشتغال داشته و در سال 1370 شمسي مجددّاً به قم آمدم و حدود دو سال اوراق امتحانات مركز مديريت حوزۀ علميه قم را تصحيح نموده و به كار تحقيق و تأليف در برخي از مراكز تحقيقاتي و پژوهشي پرداخته و تاكنون نيز اشتغال دارم.

موسوي، محمداسماعيل

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد محمد اسماعيل موسوي

محل تولد : كوهدشت

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1355/5/10

زندگينامه علمي

اينجانب در سال 1373 با ياري خداوند به حوزه علميه قم رفتم و در مدرسه آيت الله گلپايگاني (ره) مشغول به يادگيري درس هاي حوزه شدم. با ياري خداوند سطح يك را به پايان رساندم و وارد سطح دوم حوزه شدم. مشغول سطح دوم حوزه بودم كه در آزمون پذيرش سطح دوم رشته تخصصي «تفسير و علوم قرآن» شركت كردم و به لطف خداوند پذيرش شدم و پس از سه سال در سطح سوم رشته تخصصي «تفسير و علوم قرآن» پذيرش شدم و الحمدلله امسال به پايان رساندم و هم اكنون در حال ارائه موضوع هستم.

موسوي، محمود

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد محمود موسوي

محل تولد : ميبد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد

زندگينامه علمي

در سال 56 _ 55 تحصيلات علوم ديني خود را در حوزه علميه ميبد آغاز كردم و بخشي از مقدمات (ادبيات عرب) را نزد اساتيدي همچون حجج الاسلام شيخ حسن هدايي، سيد اسد الله امامي و مرحوم شيخ كمال فقيهي فرا گرفتم. پس از پيروزي انقلاب اسلامي به قم آمدم. ابتدا در مدرسه رضويه و سپس در مدرسه فيضيه دروس حوزوي خود را پي گرفتم. دروس سطح را نزد اساتيد برجسته اي نظير آيت الله اشتهاردي، آيت الله سيد علي محقق داماد، مرحوم آيت الله موسوي تهراني، مرحوم آيت الله پاياني و تني چند از ديگر اساتيد فرا گرفتم. پس از اتمام سطح در حوزه درس آيت الله وحيد خراساني حضور يافته و

تقريبا يك دوره اصول را از محضر ايشان تلمذ كردم چند سال نيز از دروس خارج فقه و اصول آيت الله ميرزا جواد آقا تبريزي نيز بهره مند بودم در كنار دروس فقه و اصول بحمد الله از مباحث فلسفي و تفسيري آيت الله جوادي آملي و آيت الله مصباح يزدي استفاده نموده و فراوان بهره بردم. آشنايي اندك اين بنده با علم هيئت نيز مرهون حضور در درس آيت الله حسن زاده آملي است. بحمد الله سرچشمه هاي علم و معرفت و معنويت در حوزه فراوان بوده و هست كه نمونه هايي چند از آن اشاره شد گرچه اين بنده اذعان مي كند كه توفيق كامل در استفاده از اين سرچشمه ها نداشته و صرفا جرعه هايي از آن نوشيده است.

در كنار دروس رسمي و غير رسمي حوزوي بنا به ضرورت هايي كه همه مي دانيم درسال 69 در آزمون كارشناسي ارشد مركز تربيت مدرس (دار الشفاء) شركت جسته و قبول شدم و در سال 72 از آن مركز فارغ التحصيل شدم. رساله ارشد را بنابر توصيه جناب آقاي دكتر احمدي براي آشنايي هر چه بيشتر با زبان علمي روز دنيا ترجمه متن فلسفي كتاب ايتن ژيلسون را انتخاب كردم كه بعدها آن را تكميل و منتشر ساختم.

دوره عمومي و تخصصي زبان انگليسي را نيز در دفتر تبليغات حوزه علميه قم گذراندم و بعدها از طريق تدريس در مراكز مختلف از جمله مركز تربيت مدرس، مركز زبان دفتر، موسسه امام خميني و ديگر مراكز حوزوي مهارتهاي زباني خود را در بعد ترجمه، مكالمه بهبود بخشيدم. سفرهاي علمي تبليغي به خارج از كشور داشته

ام كه مهم ترين آن سفر به انگلستان جهت تبليغ و اندونزي جهت تدريس هر كدام به مدت 45 روز بوده است.

درسال 77 در آزمون دكتري كلام دانشگاه قم پذيرفته شدم و رساله خود را به بررسي تطبيقي ديدگاه هاي مرحوم شهيد مطهري و جي ال مكي در باب شرور اختصاص دادم و به اتمام رساندم از سال 1378 تا كنون عضو هيئت علمي گروه فلسفه و كلام موسسه آموزش عالي باقر العلوم بوده و همچنان هستم طي سال هاي اخير به ترجمه، تصحيح و مقابله متون انگليسي اشتغال داشته ام چند سالي نيز وقت زيادي صرف كار گروهي تدوين فرهنگ هاي اصطلاحات علوم اسلامي نمودم كه حاصل آن انتشار فرهنگ اصطلاحات عرفان اسلامي انگليسي _ فارسي ؛ فارسي _ انگليسي و نيز فرهنگ اصطلاحات فلسفه و كلام اسلامي (زير چاپ) است.

موسوي، مصطفي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد مصطفي موسوي

محل تولد : اصفهان

شهرت : موسوي اصفهاني

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1323/1/1

زندگينامه علمي

حجة الاسلام و المسلمين موسوي در سال 1323 در اصفهان و در ميان خانواده اي متدين به دنيا آمد. پدرش مرحوم حاج سيد اكبر هوايي از كسبۀ اصفهان بود و به پارچه فروشي روزگار مي گذرانيد. او به دليل علاقۀ فراوان به روحانيت ، فرزند خود را به رو آوردن به علوم ديني بسيار تشويق مي كرد. حجة الاسلام و المسلمين موسوي پس از اينكه دبستان را به پايان رسانيد، در چهارده سالگي ، تحصيلات حوزوي خود را آغاز كرد. او كه حدود سه سال درحوزه علميه اصفهان درس مي خواند، از مواهب معنوي «حاج آقا مصطفي بهشتي» بهره هاي بسيار مي برد.

او در سال 1340 به حوزه

علميه قم آمد تا از محضر استادان آن ديار بهره ببرد و در مدت كوتاهي دروس دورۀ سطح را به پايان رسانيد. سپس به درس خارج بزرگان آن روز حوزه علميه قم رفت ؛ البته در طي اين سالها از علوم عقلي نيز غافل نماند و نيز در درس اخلاق استادان خود همواره حاضر بود. حجة الاسلام و المسلمين موسوي بخشي از دروس دورۀ مقدمات را در اصفهان نزد آقا شيخ عبدالعلي عرب و حاج آقا مصطفي بهشتي گذراند. در قم ، حاشيه ملاعبدالله را نزد حجة الاسلام و المسلمين «فاضل هرندي» ، مختصرالمعاني را نزد «آيت الله صالحي» ، معالم را نزد «آية الله اشكوري» ، قوانين را نزد «آية الله سيد اسدالله خراساني» و لمعتين را نزد «آية الله صلواتي» و «مؤمن» به پايان برد. او رسائل را نزد «آية الله اعتمادي» و مكاسب را نزد حضرات آيات: «ستوده ، فاضل و مظاهري» فرا گرفت . كفايه را نيز در محضر «آية الله سلطاني طباطبايي» آموخت .

با پايان يافتن دورۀ سطح ، به درس خارج فقه و اصول «آية الله العظمي شيخ مرتضي حائري» ، «آية الله العظمي مكارم شيرازي »، «آية الله العظمي گلپايگاني» ، «آية الله العظمي وحيد خراساني» و «آية الله العظمي شيخ جواد تبريزي» رفت و سالها از محضر آن بزرگواران بهره مند شد. از دوستان و هم مباحثه اي هاي او (حجة الاسلام و المسلمين شهيد حسن بهشتي ، حجة الاسلام و المسلمين سيد محمد تقي ديباجي و حجة الاسلام و المسلمين قرائتي) را مي توان نام برد.

حجة الاسلام و المسلمين موسوي از نخستين سالهاي تحصيل به امر تدريس اشتغال داشت و سالها در حوزه علميه خواهران قم و نيز حوزه علميه برادران به تدريس دروس دورۀ سطح پرداخته و از اين رهگذر، شاگردان بسياري را تربيت كرده است . او

تقريرات دروس خارج استادان خود را نگاشته است . حجة الاسلام و المسلمين موسوي ، همگام با نهضت اسلامي امام (ره ) خدمات سياسي بسياري بر جاي نهاده است .

او در سالهاي پيش از انقلاب به اطراف شهر بهبهان مسافرت كرده و مردم آن نواحي را از مسائل سياسي و عقيدتي آگاه مي ساخته است . همچنين در تحصني كه علماء و طلاب اصفهان در منزل «آية الله خادمي اصفهاني» به راه انداخته بودند، شركت جدي داشته است . او پس از انقلاب نيز مدتي به همراه «آية الله محمد مؤمن» در قوۀ قضائيه به رتق و فتق امور دادگاهها اشتغال داشته است . حجة الاسلام و المسلمين موسوي از اعضاي جامعه مدرسين حوزه علميه قم است و هم اكنون در همدان به تدريس و تربيت طلاب اشتغال دارد.

موسوي، ميرمحمود

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

مير محمود موسوي

محل تولد : زاويه سفلى

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1344/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب مير محمود موسوي فرزند مير علي اكبر به سال 1344 شمسي در روستاي «زاويه سفلي» از توابع شهرستان «چالدارن آذربايجان غربي» به دنيا آمدم. تحصيلات دوره ابتدائي را در همان محل به پايان بردم. دوره راهنمائي را در شهرستان خوي و دبيرستان را در تهران به پايان رساندم. به سال 1361 در مدرسه «طالبيه تبريز» مشغول دروس حوزوي شدم و از سال 1362 تا 1365 در مدرسه «شيخ عبدالحسين» تهران مقدمات و بخشي از سطح يك حوزه را فرا گرفتم و از سال 1365 تا 1370 در مدرسه «مروي تهران» سطح دو را به پايان رساندم.

سال 1370 شمسي وارد حوزه علمّيه قم شدم و از محضر اساتيد محترم: «مصطفي اعتمادى» و «محسن دوزدوزاني» رسائل، مكاسب و

كفاية الاصول را استفاده كردم. سپس از دروس خارج فقه و اصول و تفسير آيات عظام: «جعفر سبحانى»، «مرحوم ميرزا جواد تبريزى»، «جوادي آملى»، «فاضل لنكرانى»، «مكارم شيرازي» و «محمّد مؤمن» بهره بردم. در همين سالها از سال 1372 وارد كار پژوهشي شدم و از راهنمائي هاي آقاي «علي رفيعي علامرودشتي» سود بردم و مشغول تهيّه مقالاتي در خصوص معرفي كتابخانه هاي بزرگ جهان شدم، حاصل آن مقالات گوناگوني است كه در فصلنامه كتابخانه حضرت آيت الله العظمي مرعشي نجفي (ره) به چاپ رسيده است.

سپس از محضر حجة الاسلام آقاي دكتر سيّد محمود مرعشي و آقاي سيد محمد اصفيائي در زمينه نسخه پژوهي و فهرست نگاري استفاده برده و مشغول فهرست نگاري نسخه هاي خطي شدم، حاصل آن تاكنون چندين جلد فهرست است كه پنج جلد آن به صورت گروهي (28 - 32) و دو جلد آن (33 - 37) با همكاري حجة الاسلام آقاي دكتر سيّد محمود مرعشي تدوين شده است. در كنار فهرست نگاري به تصحيح برخي رساله هاي خطي پرداخته و مقالاتي چند را نيز تاليف نموده ام كه در منشورات كتابخانه بزرگ حضرت آيت الله مرعشي نجفي (ره) به چاپ رسيده اند.

موسوي، ناصر

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد ناصر موسوي

محل تولد : بيجار

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1354/1/1

زندگينامه علمي

متولد سال 1354 در يكي از روستاهاي بيجار كردستان هستم. در6 سالگي به جنوب تهران و پس از يك سال به شهريار مهاجرت كرديم. از سال اول ابتدائي تا پايان دوره راهنمائي در شهريار (شهرك اميريه) تحصيل كردم. از سال 1369 تا 1373 در هنرستان فني

شهريار ديپلم فني رشته «راه و ساختمان» را اخذ كردم و سپس وارد حوزه شدم.

از سال 1373 تا 1377 در حوزه علميه «امام صادق (ع)» شهريار تحصيل كردم و موفق شدم در مدت 4 سال، 6 پايه تحصيلي را گذرانده و به قم منتقل شوم. از 1377 تا 1379 در قم مشغول تحصيل شدم، يك سال در حوزه علميه «امام صادق (ع)نيروگاه» و دو سال نيز در مدرسه «وليعصر (عج): مدرسه علميه ميرزا هاشم املي» و پس از پايان پايه 9 ضمن قبولي در مدرّسي حوزه به حوزه علميه تهران رفته و در مدرسه علميه «حجت بن الحسن» به مدت دو سال رسماً مدرس آنجا بودم. البته دو سال ديگر هم به صورت پاره وقت با آنها همكاري داشتم.

ضمنا از سال 79 در موسسه آموزش عالي باقرالعلوم (ع) هم قبول شدم و درسال 84 با اخذ مدرك ليسانس فارغ التحصيل شدم. اكنون دانشجوي كارشناسي ارشد رشته «تاريخ تمدن اسلامي» در مدرسه عالي امام خميني (ره) واقع در فلكه جهاد مي باشم. دروس اين دوره نيز پايان يافته و اكنون مشغول پايان نامه آن مي باشم.

موسويان، ابوالفضل

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد ابوالفضل موسويان

محل تولد : مشهد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1334/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب سيّد ابوالفضل موسويان فرزند حسن در سال 1334 در شهر مقدّس مشهد ديده به جهان گشودم. پس از دوران ابتدائي، وارد حوزه شده و مقدّمات را از برخي از فضلاي مشهد و عمدتا از مرحوم ابوي آموختم. مختصر المعاني را از استاد «حجت هاشمي»، معالم را از استاد «بني هاشمي» و لمعتين را در محضر والد

به پايان رساندم. سپس راهي قم شدم و رسائل را از محضر اساتيد: «اعتمادي» و «دوزدوزاني»، مكاسب را از مرحوم استاد «ستوده» و كفايه را از استاد «سبحاني» استفاده كردم.

از اوائل سال 1352 درس خارج اصول و فقه را شروع كردم و از آيات عظام: «وحيد خراساني»، «شيخ جواد تبريزي»، و عمدتاً از «آية الله منتظري» بهره بردم. در كنار فقه و اصول، به فراگيري فلسفه نيز مشغول شدم و از اساتيد بزرگوار «انصاري» و «جوادي آملي» استفاده كردم. منظومه و برخي از جلدهاي اسفار را خواندم. سپس التمهيد قيصري و فصوص الحكم را با استفاده از آية الله معرفت، اخلاق را از آية الله حسن زاده آملي فرا گرفتم.

اينجانب بعد از چند سال تحصيل، همانند ديگر حوزويان، درسهاي پائين تر را به ديگران مي آموختم. لذا از حوزه علميّه مشهد تاكنون به تدريس اشتغال داشته ام. و دروس عمومي را در دانشگاه فردوسي مشهد و دانشگاه مفيد تدريس كرده و مي كنم. و اكنون عضو هيئت عملي دانشگاه مفيد هستم. در كنار تدريس و تبليغ، مكتوباتي نيز داشته ام ومقالاتي را در مجلات و روزنامه ها به چاپ رسانده ام.

موسويان، عباس

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد عباس موسويان

محل تولد : عجب شير

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1339/3/2

زندگينامه علمي

اينجانب سيد عباس موسويان فرزند سيد علي در تاريخ دوم خرداد سال 1339 در يكي از بخشهاي استان آذربايجان شرقي به نام «عجب شير» متولد شدم و تا سال 1354 در آن شهر زندگي مي كردم. از سال 1354 براي ادامه تحصيل به شهرستان تبريز آمده و در هنرستان صنعتي تبريز در رشته

برق ثبت نام كردم. سال آخر دبيرستان كه مواجه با انقلاب بود و مدرسه ما در جريانات انقلاب نقش فعالي داشت؛ باعث شد گرايش زيادي به مسائل ديني و اسلامي پيدا كنم و همين امر موجب شد بعد از دوره دبيرستان در كنار درس دانشگاهي (كه باز در رشته برق قبول شده بودم) به فعاليت در مراكز انقلابي و اسلامي چون جهاد سازندگي، سپاه پاسداران انقلاب اسلامي روي آورم و با آغاز جنگ تحميلي و تعطيلي دانشگاهها (به خاطر انقلاب فرهنگي) به صورت تمام وقت به سپاه تبريز رفته مشغول خدمت در سپاه شدم و از آن طريق چند مرتبه در جبهه شركت كردم.

تابستان سال 1360 از طرف سپاه به خانه شهيد آيت الله مدني و به عنوان محافظ خدمت ايشان بودم، ايمان و اعتقاد خالص، صفا و صميميت ايشان موجب شد كه علاقه زيادي به درس حوزوي و صنف روحانيت پيدا كنم و بر همين اساس چند روز قبل از شهادت ايشان به همراه چند نفر از دوستان از سپاه استعفا كرده و براي ثبت نام به حوزه علميه قم آمديم. از مهرماه 1360 در مدرسه رسول اكرم (ص) مشغول به تحصيل شدم و در سال 1367 دوره سطح را به اتمام رساندم.

از آن سال در كنار درس خارج فقه و اصول در رشته اقتصاد دانشگاه مفيد شركت كردم و در سال 1373 در دوره كارشناسي ارشد دانشگاه شهيد بهشتي تهران در رشته اقتصاد قبول شدم و در سال 1375 فارغ التحصيل شدم. از سال 1373 در كنار تحصيل، در بخش تحقيقات جامعه مدرسين حوزه علميه قم، كار پژوهش

و تحقيق را شروع كردم و از سال 1375 به عنوان مدير گروه اقتصاد پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي و از سال 1377 به عنوان رئيس پژوهشكده نظامهاي اسلامي، علاوه بر انجام تحقيقات شخصي به مديريت امور پژوهشي نيز اشتغال دارم.

موسويان، محمدرضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد محمد رضا موسويان

محل تولد : قم

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1342/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب سيد محمد رضا موسويان تحصيلات ابتدايي و راهنمايي خود را در شهرستان گرمسار آغاز نموده و در سال سوم راهنمايي با پيشنهاد پدر مبني بر تحصيل علوم حوزوي و اقبال بسيار زياد خودم، در سال 1356 وارد حوزه علميه قم شده و در مدرسه علميه رسالت به تحصيل پرداختم و پس از يكي دو سال به تناوب، دروس دبيرستان را به طور شبانه ادامه داده و در 1364 ديپلم خود را در رشته علوم تجربي دريافت نمودم. البته مسائل تبليغي و حضور در جبهه هم در اين سال ها بر قرار بود.

از سال 1367 وارد مباحث و دروس علوم سياسي در دفتر تبليغات و موسسه آموزشي عالي باقرالعلوم (ع) شدم. دروس علوم سياسي در مقطع ليسانس را به پايان رسانده و در سال 73 ليسانس را اخذ نموده و سال 1375 هم در مقطع كارشناسي ارشد در رشته علوم سياسي با گرايش انديشه سياسي به تحصيل پرداخته و در سال 79 با دفاع از پايان نامه خود تحت عنوان: «حكومت اسلامي در انديشه سياسي شهيد ثاني» آن را به پايان رساندم. البته يكي دو نوبت در تافل دكتري در دانشگاه ها امتحان داده و قبول شدم اما در امتحان تخصصي آن موفقيتي

كسب ننمودم.

از سال 1373 وارد بخش پژوهشي دفتر تبليغات گرديده و در واحد معجم احاديث بحار الانوار به پژوهش پرداختم كه در سال 74 به پايان رسيد. از سال 1375 وارد واحد تدوين انديشه سياسي اسلام كه هم اكنون با عنوان پژوهشكده علوم و انديشه سياسي فعاليت مي كند در پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي به تحقيق پرداختم. رشته مطالعاتي مورد علاقه بنده فقه سياسي شيعه بود و با توجه به سياست پژوهشكده به مباحث «تاريخ انديشه سياسي فقهاي شيعه» پرداختم كه تاكنون به پژوهش در انديشه سياسي فقهايي چون شهيد ثاني، شيخ طوسي، فخرالمحققين، شهيد اول و فاضل مقداد پرداخته كه برخي از آنها در قالب كتاب منتشر يا در حال نشر مي باشد و برخي ديگر به صورت مجموعه مقالات قرار است منتشر شود.

در سال هاي اخير مدتي با موسسه انتظار نور (وابسته به پژوهشگاه علوم فرهنگ اسلامي) همكاري نموده كه ضمن كارهاي مختلف، يك مقاله در زمينه «امنيت سياسي اجتماعي حكومت جهاني امام زمان (عج)» نوشتم كه در گفتمان هفتم مهدويت مورد توجه قرار گرفت و دو پروژه تحقيقاتي ديگر با عناوين «ويژگي­هاي نخبگان و كارگزاران سياسي حكومت امام مهدي (عج)» و «ساختار نظام سياسي حكومت جهاني امام عصر (عج)» در دست انجام دارم. با پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي نيز در يك پروژه همكاري نمودم كه حاصل آن يك مقاله بود. با موسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني (ره) نيز يك مقاله دانشنامه اي در دست انجام دارم. ضمن اين كارهاي تحقيقاتي، با فصلنامه هاي علوم سياسي و حكومت اسلامي (وابسته به موسسه آموزش عالي باقرالعلوم (ع) و دبيرخانه خبرگان

رهبري) همكاري نموده و مقالاتي را براي چاپ و انتشار در برخي شماره هاي آنها ارائه دادم.

از سال 1378 در دانشگاه آزاد اسلامي اراك به تدريس انقلاب اسلامي و وصاياي امام پرداخته كه تاكنون نيز ادامه داشته و يك مقاله نيز به مجله دين و سياست آنجا ارائه كرده كه منتشر شده است. از سال 1380 در دانشگاه شهيد چمران اهواز در شهر اهواز و دو ترم در شاخه شمالي دانشگاه شهيد چمران واقع در دزفول _ انديمشك، به تدريس دروس انقلاب اسلامي و تاريخ اسلام و ساير دروس گروه معارف تاكنون اشتغال دارم. در همايش كتاب سال حوزه شركت كرده و كتاب «انديشه شيخ طوسي» كتاب برگزيده انتخاب گرديد.

موسي زاده، حافظ

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد حافظ موسي زاده

محل تولد : خلخال

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1322/1/1

زندگينامه علمي

در سال 1322 در شهرستان خلخال (كوثر فعلي) در بخش سنجبد به دنيا آمدم. در آغوش خانواده، قرآن را فرا گرفتم. سپس تا سيكل اول دوره دبستان و دبيرستان را به پايان رساندم. تاريخ 1340 بود براي تحصيل علوم ديني به اردبيل رهسپار شدم و از آنجا سال 1343 شمسي به قم آمدم و مدت 6 سال در دارالشفاء و فيضيه مشغول به فراگيري دروس حوزه گرديدم.

در سال 1349 خارج مدرسه ساكن شدم. در اين مدت علاوه بر تحصيلات حوزوي از اساتيد بزرگوار همچون آيات: اعتمادي، صلواتي، گرامي، انصاري، فاضل، تبريزي، سبحاني، سلطاني، مشكيني و ديگران (ادام الله فضلهم) مشغول تبليغات در شهرها و روستاها شدم و مدت 15 سال دانشگاه تهران و اصفهان رفتم و در عين حال

در مراكز تحقيقاتي در مكتب اميرالمومين 3 سال و تحقيقات قضائي 2 سال و مجمع فتر اسلامي 8 سال مشغول تحقيقات شدم. از جمله: در كتب شيخ انصاري از جمله مكارج الانظار و شرح لمعه شهيد ثاني و مراجعه به مصادر موسوعه الميرة الوجهة از جلد 4 الي 7 (4 جلد) شركت داشتم و ... .

موفق، عليرضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عليرضا موفق

محل تولد : رشت

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1349/4/12

زندگينامه علمي

1. اخذ ديپلم در رشته علوم تجربي

2. اتمام دوره سطح حوزه در حوزه علميه مشهد مقدس

3. اتمام دوره كارشناسي و اخذ مدرك آن در دو رشته « فلسفه و كلام اسلامي» و « فقه و مباني حقوق اسلامي» در دانشگاه علوم اسلامي رضوي

4. فراگيري زبان انگليسي ( مكالمه و متن)

5. فراگيري زبان عربي و متون جديد ( مكالمه و متن )

6. عضويت در پژوهشگاه دانشگاه رضوي به مدت يكسال و تدوين دو مقاله پژوهشي در زمينه « آزادي و دين » و انتشار آن در مجله ي پژوهشگاه

7. ادامه دروس حوزه و شركت در دروس خارج فقه و اصول اساتيد حجت الاسلام صادق لاريجاني ، آيت الله مكارم شيرازي ، آيت الله جوادي آملي، حجت الاسلام دكتر عابدي به مدت پنج سال

8. پايان دوره كارشناسي ارشد در رشته « فلسفه و كلام اسلامي » از دانشگاه قم زير نظر آموزش عالي با رتبه عالي و ارايه پايان نامه با عنوان « بررسي تطبيقي افكار و نظرات سارتر

و مطهري » با كمك استاد راهنما حجت الاسلام صادق لاريجاني با رتبه ي عالي

9. عضويت در پژوهشگاه اسراء تحت اشراف آيت الله جوادي آملي از سال 78 و انجام فعاليت هاي ذيل :

ü تحقيق و تنظيم كتاب « نسبت دين و دنيا (نقد نظريه سكولاريزم)» تأليف آيت الله جوادي آملي

ü مسؤوليت پروژه كتاب «مهر استاد» (مشاركت در تدوين، تنظيم و ويرايش زندگي علمي آيت الله جوادي آملي و اساتيد ايشان)

ü تنظيم و تحقيق كتاب «شمس الوحي تبريز» (نظرات علمي و محوري علامه طباطبايي در سه بخش قرآن ، فلسفه و عرفان از منظر آيت الله جوادي آملي )

ü تنظيم بخشي از كتاب « شرح شواهد الربوبيه » از سري درسهاي آيت الله جوادي آملي ( در مرحله ارزيابي)

ü ديگر كارهاي پژوهشي مانند بررسي شبهات جديد كلامي و همچنين برخي مقالات مانند «بررسي ارتباط عقل گرايي و دين» و «بررسي ارتباط دموكراسي و دين» براي تحويل به حضرت استاد و ديگر محققان تدوين شده است.

10. تدريس در دروس حوزوي مانند ادبيات عرب ، منطق ، فلسفه ( بداية الحكمة)

11. تدريس در دانشگاه در دروس معارف در دانشگاه قم

12. تأليف كتاب «دين و معناي زندگي» به سفارش پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي

13. مسؤوليت بخش معاونت نهاد مقام معظم رهبري در دانشگاه قم به مدت چهار سال

14. عضو هيأت علمي دانشگاه پيام نور آران و بيدگل

15. همكاري با پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي

موگهي، عبدالرحيم

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عبد الرحيم موگهي

محل تولد : اهواز

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1338/10/1

زندگينامه علمي

عبدالرحيم موگهي در اول دي ماه 1338 هجري شمسي در اهواز به دنيا آمد. تحصيلات كلاسيك خود را تا سال سوم رشته «مهندسي طراحي» در دانشگاه صنعتي اصفهان ادامه داد. در سال 1358 وارد حوزه علميه قم شد و از محضر اساتيد بزرگواري همچون آيات عظام: «فاضل لنكراني»، «مكارم»، «جوادي» و ... بهره برد. وي داراي تأليفات متعددي مي باشند كه تعدادي از مقالاتشان در نشرياتي همچون: ياس، فرهنگ جهاد، رشد، ره توشه، مبلغان، مبين، حجره، پيام حوزه، كوثر، مربيان، سلام بچه ها و ... به چاپ رسيده است.

مولانا، حميد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

پروفسور حميد مولانا (1315) استاد روابط بين الملل و مدير سابق بخش ارتباطات بين المللي دانشگاه آمريكن در شهر واشنگتن امريكا و يكي از بنيان گذاران رشته هاي ارتباطات و روابط بين المللي در سطح جهاني است .

سيد حميد مولانا در 6 اسفند 1315 شمسي در يك خانواده ي روحاني و علمي در تبريز متولد شد.او كه هم از طرف پدر و هم از طرف مادر سيد هست،نسبش با بيست واسطه به امام هفتم مي رسد؛پدر و مادر سيد حميد بنا به گفته خودش" نمونه و مظهرپرهيزگاري،تقوي،پاكي،صداقت و خداشناسي و مسلمان به تمام معنا بودند" وفضاي حاكم بر خانواده هفت نفره آنها صفا،صميميت و ايمان بود. خاندان مولانا خانداني معروف در فقاهت ومجاهدت و شناخته شده بوده و هستند؛قطعاًزيستن در ميان چنين خانداني تاثيرات بسزايي در شكل گيري بنيه هاي فكري سيد حميد داشته،به طوري كه وقتي دانشجويان رشته روابط بين المللي دانشگاه آمريكن واشنگتن از ايشان در مورد بانفوذترين فرد در زندگي

علمي شان مي پرسند،اين گونه جواب مي دهند كه:"اول و بالاتر از همه پدر بزرگ من آيةالله العظمعي سيد محمد مولانا"؛اين فقيه بزرگوار كه ازنفس روحاني اش بزرگاني همچون علامه اميني تربيت شده اند،كلمات و واژه هايي همچون "دولت غاصب"،"مشروعيت"،"مشروطه"و"حقانيت"را براي اولين بار به سيد حميد آموختند،كه بنا به گفته ي خود پروفسور:"من درس اوليه جامعه و دولت وشكاف بين اين دو در ممالك اسلامي را از او آموختم".

سيد حميد در شهريور 1320 و در حدود پنج سالگي خود تجاوز يك قدرت بيگانه به مملكت را مشاهده نمود و اولين ديدگاه هاي خود را در امور ملي و بين المللي شكل داد."غم انگيزترين روزهاي من در تبريز حمله متفقين در جنگ جهاني دوم به ايران و اشغال تبريز توسط قواي شوروي بود"؛بعد از فروكش كردن جنگ جهاني دوم،امتناع روس ها از اجراي پروتكل هاي بين المللي مبني برترك ايران،باعث بوجود آمدن حزب دموكرات آذربايجان به رهبري پيشه وري شد. در اين جريانات بود كه سيد حميد با وجود صغر سن خود شكاف بين جامعه مدني آن روز و دولت و بروكراسي را به طور ملموس ديده و به گفته ي خود:" به اين پديده ي ناموزون و نظريه پردازي آن علاقه فوق العاده پيدا نمودم".

خود مختارها مدتي بعد پدر سيد حميد را به طور موقت بازداشت مي كنند و پس از مدتي، به دليل افزايش فشارهاعليه خاندان مولانا،اين خاندان در تصميمي قاطع به تهران هجرت مي نمايند.

ادامه تحصيلات در تهران

"كلاس اول تا سوم ابتدايي را در دبستان سعدي در تبريز،كلاس چهارم را در دبيرستان رضوي تهران و پنجم ابتديي تا هشتم متوسطه

را در دبستان و دبيرستان تعليمات اسلامي جعفري در تهران خواندم".

حميد نوجوان با گرفتن مدرك سيكل رشته طبيعي آنزمان را انتخاب كرده و وارد دبيرستان مشهور مروي تهران گرديد. در اين ايام -1331تا1334ﻫ.ش.- كه مقارن با نهضت ملي شدن صنعت نفت و كودتاي 28مرداد بود،عقايد غربي به طرفداري از دو قطب غرب و شرق،كمونيسم و سوسياليسم و ليبراليسم و كاپيتاليسم با شدت تمام تبليغ مي شد و جوانان با دسته بنديهاي تصنعي هر يك طرفدار ايده اي گشته و با آن شناخته مي شدند؛ولي سيد حميد اينگونه عمل مي كرد:" من به هر دو گروه انتقاد داشتم وانقلاب اصيل را در هيچ يك از مكتب ها نمي ديدم و هميشه در بحث و صحبت خود آرزو داشتم كه روزي يك خيزش و جهش اصيل و يك انقلاب اسلامي و مستقل از اين دو قطب،عالمگير شده وايران را نيز دربرگيرد".

حوزه و گرايش به معارف اسلامي

با توجه به فرهنگ موجود در ميان خاندان مولانا،ممكن است اين سوال به ذهن برسد كه چرا سيد حميد بعد از گرفتن سيكل،به جاي حوزه علميه وارد دبيرستان شد؟خود پروفسور مولانا به اين سوال اين گونه جواب مي دهند كه:"كسب علوم حوزوي و تحقيق و مطالعه در اين رشته،يك نوع آسودگي خاطر و آرامش دل و يك نوع ثبات و محيط بخصوصي را احتياج دارد كه متاسفانه براي بسياري از ما كه در طوفان تغييرات سياسي و اقتصادي قرار گرفته بوديم امكان نداشت".

پروفسور مولانا برخلاف تصورات عاميانه و با وجود اين كه از بيست سالگي در غرب بوده است، سعي و كوششي ويژه در آموختن علوم و اصول اسلامي

داشته اند؛ايشان در دوران دبيرستان،با مدرسه مروي نيز در ارتباط بوده وپاي بعضي از سخنراني هاي شهيد مطهري در آنجا نشسته اند. نيز قبل از رفتن از تهران با وجود كم بودن سنشان،چندين بار اجازه حضور در دروس آيات بزرگ حوزه علميه قم از جمله آيةالله العظمعي بروجردي را پيدا كرده و امام خميني را هم براي اولين بار،در قم ديده اند.

هم اكنون نيز ايشان در مساجد مراكز اسلامي حومه واشنگتن شركت و بارها به دعوت مراكز اسلامي و تشكل هاي مسلمانان در مساجد و دانشگاه هاي شهرهايي مثل لندن،منچستر،هامبورگ،بارسلون،الجزيره و قاهره سخنراني كرده اند.

از روزنامه نگاري تا عزيمت به آمريكا

درمدتي كه سيد حميد در تهران بود اغلب اوقات فراغت خود را به مطالعه ي كتاب و روزنامه هاي قديمي در كتابخانه ي مجلس اختصاص مي دادو حتي در بسياري از جلسات دوره هاي شانزدهم و هفدهم آنزمان مجلس به عنوان تماشاچي در مذاكرات پرجنجال آنروز حضور داشته و يادداشت برمي داشت و اين امور تأثير بسزايي در آشنايي وي با مسايل جديد داشتند.

آغاز فعاليتهاي مطبوعاتي پروفسور مولانا،نويسندگي روزنامه ي "دانش آموزان"بود كه براي محصلان دبيرستان هاي آنزمان منتشر مي شد؛زماني كه ايشان در سن 19 سالگي مشغول فراگرفتن دروس اقتصاد در دانشگاه تهران بودند،از كيهان به ايشان پيشنهاد كار مي شودو به عنوان سردبير نشريه جديدالتايس"كيهان فرهنگي"مشغول كار مي شوند؛يك سال بعد در سال 1335 به كيهان روزانه منتقل شده وعهده دار صفحه اقتصادي اين روزنامه مي شوند؛چاپ مقالات استاد در مطبوعات آنروز قبل از عزيمتشان به آمريكا،باعث شد كه چندين بار توسط دادستان نظامي وقت مورد تفتيش و بازرسي قرار

گيرند.

ايشان در اوج تكاپوهاي مطبوعاتي خويش و در سن19 سالگي،پدر و مادر خود را در يك حادثه رانندگي از دست ميدهند ولي به مدد تعاليمي كه از والدينشان اخذ كرده بودند نااميد نشده و روحيه خود را از دست نمي دهند.

ادامه تحصيل در ايالات متحده

"من در 20سالگي روانه ي آمريكا و اروپا شدم" .در سال 1337و شش ماه بعد از فوت والدين،سيد حميد توانست از دانشگاه "نورت وسترن"شيكاگو كه يكي از دانشگاه هاي برجسته آمريكاست،بورس تحصيلي دريافت كند؛پروفسور مولانا بعدها در مورد انگيزه سفر خود به آمريكا مي گويد"انگيزه من ازسفر به آمريكا،كسب دانش به حداكثرواستفاده از منابع علمي و دانشگاهي و آشنايي بيشتر با اين قاره و جامعه ي آمريكا بود".

وي با علاقه و پشتكاري كه از خود نشان ميداد توانست مدرك ليسانس و فوق ليسانس را خيلي سريع و در رشته روزنامه نگاري و گرايش هاي نويني چون اقتصاد و سياست از دانشكده مشهور روزنامه نگاري نورت وسترن كه موسوم به مديل بود بگيرد.

ايشان براي دكتري در"برنامه مطالعات خاورميانه"دانشگاه هاروارد پذيرفته مي شوند ولي اساتيدشان در نورت وسترن با اعطاي بورس بهتري ،ايشان را تشويق و قانع مي كنند تا در آنجا بماندو دكتراي خود را در رشته هاي علوم سياسي و بين المللي و اقتصاد و ارتباطات ادامه دهد.استاد ميپذيرند و بعدها مي گويند كه:"اين يكي از بزرگترين تصميمات من و موثرترين عامل تدريس و تحقيق من در رشته ي "روابط بين المللي و ارتباطات جهاني "بود".و بدين ترتيب استاد زير نظر معروفترين و مشهورترين استادان علوم سياسي و اقتصادي و جامعه شناسي و ارتباطات آنزمان آمريكا درس

خواندند.

سرانجام در آذرماه 1342 و تقريباَ شش ماه بعد از قيام خونين 15 خرداد،سيد حميد مولانا با اخذ بالاترين مقام آكادميك(پروفسوري)از دانشگاه نورت وسترن به ايران بازگشت.

مراجعت به آمريكاو اقامت دايمي چرا؟

"من با آنكه از كودكي و به مقتضيات محيط و شرايط ملي و بين المللي روز، هميشه كنجكاو بودم كه هم غرب و هم شرق را درك كرده و بفهمم ولي نه هيچ وقت آرزوي اقامت دايمي در غرب و آمريكا را داشتم و نه مايل بودم در غرب شغلي پيدا كرده وحتي تدريس كنم".

با توجه به وجود چنين اعتقادي در پروفسور مولانا جاي اين سوال مهم است كه چرا ايشان در همان سال بازگشت خويش به ايران،مجدداًراهي محل تحصيل خود،آمريكا شد؛براي پاسخ به اين سوال بايد بررسي كنيم كه در اين چند ماهه بر ايشان چه گذشت.

پروفسور مولانا در همان اوايلي كه به ايران آمده بودند از طرف كيهان دعوت به سردبيري اين روزنامه مي شوند.روزنامه اي كه "كيهان ش" نام نهاده و به جان ملت انداخته بودند و چنگال هاي اهريمن در تنش فرو رفته بود؛اينجاست كه پروفسور جوان در معرض امتحان سترگ الهي قرار مي گيردو به مدد شخصيت تربيت يافته ي خود از اين امتحان سربلند بيرون مي آيد و در اعتراض به بازداشت و تبعيد امام خميني ،از سردبيري كيهان استعفا مي دهد.

ايشان اين وقايع را اينگونه توصيف مي كنند:"چون اختناق در ايران در آن زمان به حد اعلاي خود رسيده بود و من در مدت چند هفته ايكه در ايران براي سمت سردبيري كيهان دعوت شده بودم چندين بار براي بازجويي به ساواك

خوانده شده و تحت فشار دستگاه و نظام بودم،پس از سه ماه و نيم سكوت در ايران،به عنوان اعتراض عليه بازداشت امام خميني و خفقان موجود در مملكت استعفا داده و خاك ايران را براي هميشه ترك كردم و اين آغاز تدريس و استادي من در آمريكا بود".و بدين ترتيب پروفسور مولانا در حالي كه از سوي رژيم پيشنهادهاي مختلفي براي كار در پست هاي مختلف -از وزارت گرفته تا وكالت-به ايشان شده بود، راهي تبعيد اجباري شد.

مشاور رياست جمهوري:

حميد مولانا در سال 1387 به طور رسمي به عنوان مشاور محمود احمدي نژاد رئيس جمهور وقت ايران برگزيده شد. همچنين ملك وسيعي در نزديكي ونك تهران براي راه اندازي بنياد فرهنگي مولانا در اختيار اوگذاشته شد. مولانا همچنين اعلام كرده است كه سخنراني محمود احمدي نژاد در دانشگاه كلمبيا را در هنگام سفر محمود احمدي نژاد به نيويورك او به احمدي نژاد پيشنهاد داده است

مومن، علي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

علي مومن

محل تولد : قم

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1332/1/1

زندگينامه علمي

حجة الاسلام و المسلمين علي مؤمن در سال 1332 در قم و در خانواده اي مذهبي به دنيا آمد. پدرش كشاورز بود و برادرش (حضرت آية الله محمد مؤمن ) از استادان حوزه علميه قم بود. حجة الاسلام و المسلمين علي مؤمن با به پايان رساندن دورۀ دبستان، در خرداد ماه 1345، به حوزه علميه قم وارد شد.

او جامع المقدمات را نزد حجة الاسلام و المسلمين طباطبايي خواند. سيوطي را نزد حجة الاسلام و المسلمين شايسته گلپايگاني ، مغني را نزد آقاي طالقاني ، معالم را نزد «آية الله مقتدايي» و مختصرالمعاني را نزد «آية الله تهراني» فرا گرفت . منطق را نزد حجة الاسلام

والمسلمين امينيان ، شرح لمعه را نزد حضرات آيات : «تهراني ، شب زنده دار، صلواتي ، تقوي اشتهاردي ، فاضلي اشتهاردي و ...» آموخت . براي آموختن رسائل به نزد «آية الله طاهري» و برادرش (آية الله مؤمن ) رفت . ضمن اينكه بخشهايي از مكاسب و كفايه را نزد برادر خود مي آموخت به درس مكاسب آية الله ستوده و درس كفايه آية الله سلطاني طباطبايي نيز مي رفت .

با پايان يافتن دورۀ سطح به درس خارج فقه و اصول حضرات آيات عظام: «شيخ كاظم تبريزي» ، «شيخ مرتضي حائري »، «سيد محمد رضا گلپايگاني »، «حسينعلي منتظري» ، «وحيد خراساني» و «محمد مؤمن» و ... رفت و از دروس ايشان بهره هاي بسيار اندوخت . او بخشي از اسفار را نزد «آية الله اميني» آموخت و شرح تجريد را نزد «آية الله حسيني كاشاني» فرا گرفت .

از دوستان و هم مباحثه هاي او مي توان حجج اسلام رجبي ، شب زنده دار و عندليب را نام برد. حجة الاسلام و المسلمين علي مؤمن از نخستين سالهاي تحصيل به امر تدريس همت گماشت و تا به امروز بيشتر كتب دوره سطح را تدريس كرده و از اين رهگذر، شاگرداني را به عالم اسلام تقديم داشته است . او به همراه برخي از استادان حوزه ، به امر بررسي و تدوين ميراث فقهي همت گماشته و در اين زمينه ، تحقيقات بسياري را به انجام رسانده است . حجة الاسلام و المسلمين علي مؤمن از اعضاي جامعه مدرسين حوزه علميه قم است و در آن مركز مقدس ، فعاليتهاي بسياري را به منصه ظهور نهاده است

مومن، محمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد مومن

محل تولد : قم

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1316/10/23

زندگينامه علمي

آية الله محمد مؤمن ، در روز پنج شنبه ، دهم ذي القعدۀ سال 1356 هجري

قمري برابر با 23 دي 1316 هجري شمسي در خانواده اي مذهبي و علاقه مند به خاندان مكرم پيامبر اسلام (ص ) در شهر قم چشم به جهان گشود. پدرش مرحوم حاج عباس مؤمن كه فردي سرشناس و مورد اعتماد مردم بود، با پيشۀ كشاورزي روزگار مي گذراند و نزديك به صد سال زيست و سرانجام در سال 1377 هجري شمسي دار فاني را وداع گفت . مادر او نيز زني پاكدامن و وارسته بود كه چهار سال پيش از پدرش يعني در سال 1373 در گذشته بود. پدر و مادر ايشان نيز متولد قم بوده اند و تا آنجا كه خود از آن اطلاع دارد، خاندانش حدود 200 سال است در قم سكونت دارند.

كودكي آية الله مومن با تنگي معيشت خانواده همراه بوده ، به گونه اي كه ايشان را براي آينده اي پر از جهاد و مبارزه آماده مي ساخته است . تحصيلات خود را در هفت سالگي آغاز نمود و در مكتب خانه اي واقع در محلۀ «باغ پنبه » قم ، به فراگيري قرآن مشغول شد پس از آن به مكتب ديگري رفته در آنجا كتاب «نصاب الصبيان» و برخي از كتب ديگر را آموخت . پس از مدتي با سفارش برخي به پدر ايشان و موافقت پدر، تحصيلات خود را در مدارس اسلامي ، ملي آن زمان ، به تحصيل علوم دبستاني اشتغال پيدا كرد و در مدت دو سال تا كلاس ششم ابتدائي تحصيل كرد. بعد از آن سال اول دبيرستان را خواند اما به دليل كم بودن سن قانوني نتوانست در آزمون پايان سال شركت كند.

در سال 1332 به تحصيل علوم ديني روي آورد و طي دو سال ، ادبيات عرب ، بخش بسياري از «مطوّل » و

همه «معالم الاصول » را فرا گرفت و هم زمان ، به دليل تنگي معيشت خانواده ، به آموزگاري نيز مي پرداخت . پس از آن ، با توسل به حضرت علي بن موسي الرضا (ع ) و امام عصر (عج ) توانست رضايت پدر خود را جلب نمايد و صرفاً به تحصيل علوم ديني بپردازد. «شرح لمعه » و «قوانين الاصول » را در طي يك سال فرا گرفت و «مكاسب » و «رسائل » شيخ انصاري را پس از دو سال به اتمام رساند و در ششمين سال تحصيل ، جلد اول «كفايه » را آموخت و در درس خارج اصول و فقه شركت جُست . هم زمان با تحصيلات فقهي و اصولي ، به تحصيل حكمت الهي و فلسفه نيز مي پرداخت و «شرح منظومه » سبزواري و «الهيات شفا» و بخش عمده «اسفار» را فرا مي گرفت .

در اواخر سال 1342 براي تحصيل، عازم نجف اشرف شد و به مدت شش ماه از محضر استادان حوزه علميه بهره هاي فراوان برد و سپس به ايران بازگشت و تا سال 1353 به تحصيل خود ادامه داد. حضرت آيت الله مؤمن در دوران تحصيل خود از محضر استادان برجسته اي بهره برده است ؛ از جمله شرح منطق حاجي سبزواري را نزد «حاج شيخ محمد واعظ زاده» و مكاسب شيخ انصاري را نزد «آيت الله مشكيني» ، «آيت الله شاه آبادي»، «شيخ ابوالفضل خوانساري» و ديگر اساتيد آن زمان فرا گرفت. همچنين رسائل شيخ انصاري را نزد «آية الله حاج شيخ محمد شاه آبادي » و جلد اول كفاية الاصول را نزد مرحوم «آية الله سلطاني » و مقداري از جلد دوم آن را نزد مرحوم «آية الله حاج ميرزا محمد مجاهدي تبريزي » فرا گرفت .

وي در درس اصول حضرت امام خميني (ره ) شركت

نمود و چند ماهي نيز در درس فقه «آية الله بروجردي» حاضر شد و سپس به درس خارج فقه امام (ره ) كه درباره «مكاسب محرمه و بيع » بود، رفت و پايه هاي استنباط فقهي خود را نزد آن بزرگوار مستحكم كرد. پس از تبعيد امام (ره ) در سال 1342، به درس فقه و اصول «آية الله محقق داماد» رفت و پس از آن مرحوم ، از درس خارج فقه «آية الله حاج آقا مرتضي حائري » بهره برد. استاد او در «فلسفه » و «شرح منظومه » سبزواري ، مرحوم حاج آقا مصطفي خميني (ره ) بود و بعد از آن براي تحصيل الهيات «شفا» و «اسفار» به درس «علامه سيد محمد حسين طباطبايي » (ره ) رفت و سالها به حضور در درس تفسير ايشان نيز توفيق يافت .

ايشان عمده استادان خود را در حوزه: مرحوم امام ، مرحوم محقق داماد و مرحوم شيخ مرتضي حائري مي داند و در باره آنها مي گويد: «اين سه بزرگوار، صرف بازگو كردن در نظرشان نبود؛ بلكه تحقيقي بحث مي كردند؛ مخصوصاً امام كه وقتي مسأله اي را مي خواست طرح بكند، مانند اين بود كه اصلاً خودش مي خواهد اين مسأله را عنوان كند. با كمال دقت مطرح مي كردند و حرفهاي علماي ديگر را مطرح مي كردند و نقض و ابرام مي كردند و طلبه را اجتهادي بار مي آوردند».

از هم مباحثه اي هاي آية الله مؤمن ، مي توان از «آية الله حاج ميرزا ابوالحسن مصلحي اراكي » (فرزند آية الله اراكي )، «آية الله طاهري خرم آبادي »، «آية الله حاج سيد محمد حسيني كاشاني »، «مرحوم رباني املشي »، «شهيد حيدري نهاوندي » و «استاد حاج شيخ حسن تهراني » نام برد. همچنين شاگردان بسياري از محضر ايشان ، كسب فيض نموده اند كه در بين آنها، مي توان از «دكتر حسن روحاني »:

دبير شوراي امنيت ملي ، «حجة الاسلام و المسلمين فياضي »، «حجة الاسلام و المسلمين ناظم زاده »، «حجة الاسلام و المسلمين برهاني » و «حجة الاسلام و المسلمين اختري »: سفير ايران در سوريه نام برد. اينان برخي از شاگردان وي بوده كه در مباحث سطح عالي از تدريس وي بهره بردند. همچنين در درس خارج اصول و فقه ايشان ، فضلاي متعددي شركت كرده اند كه عده اي از آنها هم اكنون به تدريس خارج فقه و اصول و سطوح عالي حوزه اشتغال دارند.

زندگي آية الله محمد مؤمن با تلاشهاي علمي و فرهنگي فراواني همراه است . ايشان در طي سالهاي متمادي به تربيت طلاب جوان همت گماشته است و در اين ميان ، شاگردان ممتازي را به جامعۀ علمي و سياسي كشور تقديم داشته است . ايشان پس از فراگيري يك دورۀ كامل اصول ، به تدريس چند دوره «رسائل » شيخ انصاري ، مقداري از «مكاسب » و «شرح تجريد الاعتقاد»، «بداية الحكمه » و «نهاية الحكمه » و بخشي از «اسفار و عرشيه » نائل آمد. با پيروزي انقلاب اسلامي و كم شدن حجم مسؤوليتها، در سال 1362 به تدريس درس خارج اصول پرداخت كه هم اكنون به تدريس دورۀ سوم آن اشتغال دارد. تدريس بحث معاملات «تحريرالوسيله » حضرت امام خميني (ره )، كتاب قضا و شهادات و عمدة حدود و مسائل مستحدثه در قالب درس خارج فقه از ديگر برنامه هاي درسي ايشان براي پرورش طلاب جوان و طالب اجتهاد بوده است ايشان هم اينك به تدريس مبحث حكومت اسلامي نيز مشغول است . از آية الله مؤمن ، آثار فراواني در مطبوعات به چاپ رسيده است . همچنين ايشان در زمينه علوم اسلامي كتب شايان توجهي به جامعه علمي كشور تقديم نموده است؛ از ديگر فعاليتهاي علمي و فرهنگي

ايشان مي توان از تدوين و تنظيم آيين نامه هاي داخلي شوراي مديريت حوزه علميه قم ياد كرد كه در دوره تصدي ايشان انجام گرفت و هم اكنون با همت مسؤولان آن مركز سير تكاملي خويش را مي پيمايد.

دفتر زندگاني آية الله محمد مومن ، پيش و پس از انقلاب ، سرشار از مبارزه و هدايتهاي سياسي است . در حدود سال 1343 در مجلس آن روز، لايحۀ كاپيتولاسيون مطرح شد. به دنبال اين قضيه ، امام خميني (ره ) در نطقهاي آتشين خود، ضمن محكوم كردن اين مسأله ، همۀ مسلمانان و علماي اسلام را به مبارزه با آن دعوت كردند. رژيم شاه كه از افشاگريهاي امام خميني (ره ) مي هراسيد؛ ايشان را دستگير و پس از دو ماه آن بزرگوار را در منزلي در قيطريه تهران محصور و ممنوع الملاقات مي كند. در اواخر سال 1342 به قصد زيارت عتبات عاليات و حضور در درس خارج علماء نجف اشرف به عراق مشرف شد و نزديك 6 ماه اين سفر به طول انجاميد. پس از آن در مرداد ماه 1343 به ايران مراجعت مي كردند.

به دنبال دستگيري مجدد حضرت امام (ره ) و تبعيد به تركيه ، آيت الله مؤمن به عنوان سفر زيارتي قصد تشرف به نجف اشرف را داشت كه مرحوم حاج شيخ مرتضي حائري از ايشان خواست تا پيامي را به «آية الله سيد محسن حكيم » ابلاغ نمايد. قرار بود آية الله مؤمن اين پيام را از طريق امام موسي صدر (ره ) يا حاج شيخ نصرالله خلخالي (ره ) به سمع آيت الله حكيم برساند. پيام اين بود كه هم اكنون ، حاج آقا روح الله (حضرت امام خميني ) در صف مراجع تقليدند و دستگيري و تبعيد ايشان ، در واقع ،

توهين به مرجعيت شيعه خواهد بود. از اين رو، لازم است آية الله سيد محسن حكيم ، نسبت به اين مسأله واكنش نشان داده ، خواستار بازگشت ايشان و رفع تبعيد معظم له شوند.

از فعاليتهاي ديگر كه در كارنامۀ مبارزاتي آية الله مؤمن مي درخشد، رساندن مفاد نامۀ تعدادي از اعضاي جامعۀ مدرسين حوزه علميه قم ، مبني بر اعلام مرجعيت امام خميني (ره ) به دست امام خميني (ره ) بود. مفاد اين نامه را آية الله مومن ، در نجف اشرف به محضر امام (ره ) تقديم نمود. امام خميني (ره ) كه هميشه از قبول مرجعيت و عناويني اين گونه سرباز مي زد، ابتدا بدان اعتراض مي كند. آية الله مومن با بيان وضعيت حساس آن دوره ، جنبه هاي سياسي و مبارزاتي اين تصميم را خدمت امام (ره ) عرض مي نمايد و به ايشان عرض مي كند: «علت تصميم اعضاء جامعه مدرسين مبني بر اعلام مرجعيت اين است كه آنها تنها حضرتعالي را براي مقابله با رژيم فاسد شاه صالح مي دانند؛ از اين رو وظيفه خود دانستند تا حضرتعالي را به عنوان مرجع تقليد معرفي كنند. بدين گونه امام (ره ) در برابر اين اعلام مرجعيت ، سكوت مي فرمايد.

حضور ايشان در جلسات جامعه مدرسين ، در پيش از انقلاب ، و پي گيري مصوبات و بيانيه هاي آن از فعاليتهاي درخشان ايشان است كه سرانجام به دستگيري و تبعيد ايشان در سال 1353 منجر شد. ايشان به سه سال اقامت اجباري در شهداد كرمان محكوم شد كه پس از گذراندن هفت يا هشت ماه اقامت در شهداد، بقيه مدت را در تويسركان به تبعيد گذراند اما تبعيد ايشان باعث نشد كه افشاگريها و مبارزات سياسي ايشان پايان يابد؛ بلكه در آنجا نيز با بيان

احكام اسلامي و در لابلاي آن ، مسائل مهم انقلاب ، ماهيت رژيم شاه را براي مردم آشكار مي كردند و آنها را به تقليد و پيروي از مرجعيت شيعه ، به ويژه امام خميني (ره )، كه در آن زمان پرچمدار مبارزه بود، دعوت مي كردند. با پيروزي انقلاب شكوهمند اسلامي ايران ، فعاليتهاي آية الله مؤمن در قالب مسؤوليتهاي اجرايي و روشنگريهاي درسي و اخلاقي ادامه يافت. آية الله مؤمن هم اكنون به تدريس در حوزۀ علميه قم اشتغال دارد و در مكتب اجتهاد و فقهاهت ، شاگردان مفيدي را به عالم اسلام تقديم مي دارد.

مومني، ستار

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد ستار مومني

محل تولد : مرند

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1322/1/1

زندگينامه علمي

در سال 1338 وارد حوزه علميه خوي شدم. در مدرسه اي به نام مدرسه نمازي مشغول تحصيل گرديدم. مدتي در محل فوق الذكر ادامه تحصيل دادم. مقدمات را در آن مدرسه به اتمام رساندم. پس از آن زمان كم به مدرسۀ «طالبيه» واقع در شهرستان تبريز هجرت نمودم و در مدرسه طالبيه مشغول شدم. باز به حوزه علميه خوي برگشتم و كتابهاي لمعتين، معالم و حاشيه را خواندم و در ضمن در همان مدرسه يكي از استادان حوزه خوي معرفي شدم و مشغول تدريس.

مهاجرنيا، محسن

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محسن مهاجرنيا

محل تولد : انديمشك

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1343/1/1

زندگينامه علمي

حقير در سال 1359 دروس حوزوي را شروع كردم و با مدرك اول دبيرستان وارد حوزه علميه شدم در سال 1368 دوره مقدمات و سطح عالي حوزه را به پايان رساندم و در ضمن آن ديپلم را هم اخذ كردم.در كنار دروس حوزوي در سال 1367 دروس دانشگاهي را هم شروع كردم در سال 1374 كارشناسي را به پايان رساندم وبا شركت در كارشناسي ارشد در سال 1379پايان نامه خود را با عنوان دولت در انديشه سياسي فارابي دفاع كردم و در سال 1381 در مقطع دكتري در رشته علوم سياسي پذيرفته شدم و هم اكنون در حال گذراندن پايان نامه هستم. تاكنون 5 جلد كتاب تاليفي و بيش از 60 مقاله تخصصي از حقير چاپ شده است عضو هيأت علمي پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي است با

برخي از مراكز پژوهشي قم همكاري دارم (ويرايش 1386 . ) ت

مهدوي راد، محمدعلي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد علي مهدوي راد

محل تولد : نيشابور

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1334/1/1

زندگينامه علمي

«محمد علي مهدوي راد (غلامي اسخارزوگاران)» به سال 1334 در روستايي به نام (ينگجه) از بخش سر ولايت نيشابور ديده به جهان گشود. مدرسه ابتدايي را در همان ديار گذراند پس از آنكه با مقدماتي از ادب عربي نيز در همان ديار آشنا شد. آنگاه به سال 1348 وارد حوزه علميه مشهد شد و در مدرسه «آيت الله العظمي ميلاني» كه به شيوه اي نو و با برنامه اي منظم اداره مي شد؛ تحصيل علوم ديني را آغاز كرد.

وي در 7 سال اقامت در حوزه علميه مشهد، دروس: مقدمات، ادبيات عرب، و سطوح عالي حوزوي را در محضر استادان آن ديار بياموخت. از استادان آن روز مي توان: «حجت هاشمي خراساني، اميني نيشابوري، صالحي نيشابوري و روانشاد سيد علي اكبر بني هاشمي و محقق ذاكري اختري (عباس علي)» را برشمرد. وي در جنب درس هاي حوزوي سه سال به درس تفسير روانشاد «آيت الله حاج ميرزا جواد تهراني» و جلساتي بسيار نيز «حضرت آيت الله سيد عزالدين زنجاني» و روشنگر و مهم مقام معظم رهبري «آيت الله خامنه اي» كه پنجشنبه و جمعه تشكيل مي شد و نيز ديگر بحثهاي فكري و ايدوئولوژي وي حاضر شد و اين دروس اولين بذرهاي علاقه و كشش به معارف قرآني را در جان وي پاشيد.

مهدوي راد پس از 7 سال اقامت در مشهد به لحاظ تلاشهاي سياسي و تعقيب ساواك خراسان

با صلاحديد خطيب بلند آوازه روزگار و مجاهد نستوه و شجاع «شهيد هاشمي نژاد»، مشهد را ترك نمود و به قم هجرت كرد و در قم بود كه براي ايمني از جستجوي ساواك، نام خانوادگي اش را از غلامي به مهدوي راد تغيير داد. در قم درسهاي حوزوي را پي گرفت. در قم: رسائل، مكاسب، كفايه و آنگاه دوره عالي اجتهادي فقه و اصول را از محضر استادان ارجمند آن حوزه ارجمند فرا گرفت. برخي از استادان وي در اين حوزه عبارتند از حضرات آيات: «اعتمادي»، «موسوي»، «تبريزي (سيد ابوالفضل)»، «پاياني»، «فاضل لنكراني»، «ستوده»،« بهشتي»، «احمد فاضل هرندي»، «صانعي»، «حاج شيخ جواد تبريزي»، «وحيد خراساني» و «منتظري» كه بيشترين بهره را در فقه از محضر آيت الله منتظري برد كه به طور مستمر بيش از ده سال در درس وي شركت كرد و بيشتر اين بهره در اصول از درس آيت الله فاضل لنكراني كه تقريبا تمام اصول دوره اول خارج وي را شركت كرد. مهدوي راد فلسفه را در محضر حضرات آيات: «انصاري شيرازي»، «محمدي گيلاني» و «مصباح» فرا گرفت.

اولين اثر قلمي وي به سال 1355 با عنوان: «اسلام و شعر» در قالب مقاله اي بلند در مجله نسل نو نشر يافت. وي پس از انقلاب اسلامي ايران مدتي را در مسئوليتهاي اجرايي گذراند از جمله: مسئوليت عقيدتي و سياسي پايگاه نهم شكاري و آنگاه به حوزه بازگشت و به سال 62 و پس از مقدماتي با جمعي از دوستان و همراهان، مجله حوزه را بنياد نهاد و از شماره 16 تا 36 سردبيري آن را بر عهده داشت و مقالات بسياري

در نقد و معرفي كتابهاي درسي حوزه، مسائل معرفتي دين و نقد و معرفي تفاسير شيعه و سني و تحليل گرايشهاي تفسيري در آن مجله نگاشت.

پس از آن با همكاري برخي از همراهانش مجله بينات را بنياد نهادند كه از آغازين شماره آن مدير مسئولي مجله را به عهده گرفت. اين مجله نخستين مجله قرآني است كه مهدوي راد تا شماره 12 مدير مسئول آن بوده است و پس از آن در جايگاه عضويت هيئت تحريريه آن ماند اما از مدير مسئولي آن كناره گرفت. در راه اندازي مجله هاي ميقات و علوم حديث مورد مشورت بود كه در هيئت تحريريه هاي آنها نيز حضور مي يافت و مقالات بسياري در هر دو مجله ياد شده رقم زد.

وي به سال 1369 پيشنهاد مجله اي را در نقد كتابهاي حوزه دين به انگيزه بهسازي آثار مكتوب ديني به دفتر تبليغات اسلامي داد و خود سردبيري آن را به عهده گرفت كه اكنون 17 سال است نشر مي يابد و ادامه دارد و مهمترين مجله «نقد كتاب در حوزه دين» است كه در اين مجله نيز مقالات بسياري نگاشته است.

مهدوي راد به سال 1369 وارد دانشگاه شد و از همان آغاز، تدريس مقاطع تحصيلات تكميلي را در علوم قرآن و حديث به عهده گرفت، اكنون بيش از 15 سال حضور در دانشگاه تربيت مدرس حضور دارد و چهار سال مديريت گروه علوم قرآن و حديث را به عهده داشت.

مهدوي فرد، ميرزا عباس

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

ميرزا عباس مهدوي فرد

محل تولد : كوهدشت

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1346/1/1

زندگينامه علمي

در سال 1362 وارد حوزه علميه

«كوهدشت» شدم. در سال 1366 براي ادامه تحصيل به حوزه علميه «خوانسار» رفتم و در سال 1369 وارد حوزه علميه قم شدم. بعد از اتمام سطح، در سال 1373 در درس خارج شركت نمودم و حدود ده سال در دروس فقه حضرات آيات عظام: «فاضل لنكرانى»، «ميرزا جواد تبريزي (ره)» و «مكارم شيرازي» شركت و يك دوره خارج اصول را نزد «حضرت آيت الله جعفر سبحاني» گذراندم.

مدت چهار سال 80 _ 75 دوره تخصصي كلام اسلامي در موسسه تبليغات تحقيقاتي امام صادق (ع) را گذرانده و در سال 1380 با معدل كل 14/19 فارغ التحصيل دوره هفتم اين موسسه شدم. در تابستان 85 موفق به دفاع از رساله علمي سطح چهار با موضوع «بهائيت» و با نمره 5/17 شدم. حدود هشت سال است كه با مركز پژوهشهاي حوزه به صورت متناوب در زمينه پاسخگويي به سوالات كلامي همكاري داشته و دو طرح را نيز براي اين مركز به پايان رسانده و در دست چاپ مي باشند. كتابي با عنوان: «فلسفه انتظار» با همكاري دوستان و كتابي با عنوان: «بهائيت».

مدت چهار سال است كه در دانشگاه هاي ملاير، در مجتمع آموزش عالي ملاير وابسته به «دانشگاه بوعلي سيناي همدان»، «دانشگاه آزاد اسلامي اراك» و «دانشگاه اراك» به تدريس دروس (انديشه اسلامى، تاريخ اسلام، انقلاب اسلامي و ريشه هاي آن) اشتغال دارم.

مهدوي نيا، محمدتقي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد تقي مهدوي نيا

محل تولد : زرين شهر اصفهان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1334/1/1

زندگينامه علمي

بعد از گذراندن دوره ابتدائي و دبيرستان در «زرين شهر اصفهان» وارد حوزه علميه زرين شهر شدم و تا سال 1350 بخشي

از مقدمات را گذراندم. سپس براي ادامه تحصيل وارد حوزه علميه قم شدم و تا سال 1357 دروس سطح را گذراندم. سپس به خارج فقه و اصول مشغول شدم و به مدت 15 سال دروس خارج فقه و اصول را نزد اساتيد مختلفي مانند: «آقاي فاضل لنكراني»، «مرحوم آقاي شيخ جواد تبريزي»، «آقاي وحيد خراساني» و ... فرا گرفتم.

همزمان با تحصيل در حوزه، در موسسه امام خميني (ره) از سال 1360 تا 1378 دوره عمومي و تخصصي را گذرانده و در رشته «علوم قرآني» فارغ التحصيل شدم. ضمنا در اين مدت به تحقيق و پژوهش در موضوعات گوناگون «تفسيري و علوم قرآني» پرداختم و مقالات گوناگوني در زمينه «مصونيت قرآن از تحريف»، «مصاحف منسوب به اصحاب»، «روش تفسير اهل بيت ع»، «معيارهاي تمدن» و «وجوه اعجاز قرآن» به صورت فردي يا گروهي نوشتم. تدريس در حوزه هاي علميه، ارگانها و نهادهاي انقلاب اسلامي و دانشگاه، همچنين مديريت حوزه علميه جزء برنامه هايي از اين سنوات بوده است. از سال 1354 تاكنون در مناسبت هاي گوناگون در شهرهاي مختلف و روستاها به تبليغ دين اسلام نيز اشتغال داشتم.

مهدوي، رضاعلي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

رضاعلى مهدوي

محل تولد : دامنه

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1338/1/1

زندگينامه علمي

تحصيلات مقطع ابتدايي و راهنمايي را در شهر «دامنه» گذراندم و در مقطع راهنمايي از محصلين ممتاز منطقه شناخته شدم. بعد از ورود به دبيرستان نگاهم به خويشتن خويش و جهان اطرافم دگرگون شد و گويا مي شنيدم كه هاتفي از درونم فرياد مي زند كه جهان طبيعت با تمام وسعتش حتي براي يك لحظه تو را اكتفا نمي

كند و همچنين افكار مرا دنبال حقايق يا حقيقتي مي كشاند كه نتيجه اش هجرت به شهر مقدس قم شد.

اول سال تحصيلي 1357 _ 1358 براي تحصيل علوم ديني وارد شهر مقدس قم شدم اما به جهت مسائل انقلاب و تعطيلي مدارس حوزه علميه قم و عدم آشنايي با امكانات و نحوه هاي تحصيل در حوزه علميه قم، حدود دو سه سال توفيق چنداني در تحصيل نداشتم و بعد از مدت كوتاهي كه در مدرسه حقاني مشغول تحصيل بودم؛ درس هايم را به طور جدي به صورت آزاد شروع كردم.

حدود پنج يا شش سال درس هاي سطح حوزه را در محضر اساتيدي چون آقايان: «جزائري»، «محامي»، «دوست محمدي خراساني»، «موسوي»، «صلواتي»، «اعتمادي»، «ستوده»، «صفايي»، «شيخ علي مومن» و بيش از همه استاد معززم جناب آقاي «علي رضا اسلاميان (ادام الله ظلهم)» به اتمام رساندم.

سپس درس خارج اصول را يكي دو سال در محضر «آيت الله العظمي فاضل لنكراني» و بعد از آن درس اصول را در محضر «آيت الله العظمي وحيد خراساني» و درس فقه را در محضر «آيت الله العظمي حاج شيخ جواد تبريزي» تا الان بهره مند شده ام.

مهدوي، مجيد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

مجيد مهدوي

محل تولد : تهران

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1348/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب مجيد مهدوي فرزند حسن متولد 1348 صادره از تهران تحصيلات ابتدائي خود را از تهران شروع و دوران راهنمائي و دبيرستان را در اصفهان ادامه دادم. در سال دوم دبيرستان موفق به حضور در كردستان در بسيج دانش آموزي سنندج تحت گروه هجرت دانش آموزي شدم كه

در آنجا به كارهاي فرهنگي و علمي در بين دانش آموزان سني در سنندج مي پرداختم كه در حدود 2 سال اين برنامه ادامه داشت و بعد از آن توفيق حضور در جبهه هاي جنوب را در مدت كوتاهي پيدا كردم و در اين اثناء موفق به دريافت ديپلم شدم.

پس از آن در سال 68 به توفيق الهي و بدون آنكه آشنايي قبلي نسبت به حوزه علميه داشته باشم و يا حتي كسي مشوق بنده باشد؛ به صورت بسيار غير منتظره كه البته معتقدم به واسطه عنايات ويژه بود؛ وارد حوزه عليمه اصفهان در مدرسه علميه ذوالفقار شدم. مقدمات و سطح خود را نزد اساتيد بزرگواري همچون: «حاج آقا صادقي»، «بهرمن»، «كشكولي»، «مهدوي»، و استاد بسيار عزيز و بزرگوار و كم نظير خويش جناب حجة الاسلام و المسلمين «آقاي سيد محمد فقيه ايماني (دام عزه): كه قريب هفت 7 سال درس مختلفي از قبيل مطول، منطق، بخشهايي از لمعه، اصول فقه، رسائل و مكاسب را نزد وي تلمذ كرده و بهره فراواني از حضور در محضر نوراني ايشان كه حقيقتا هم علم بود و هم اخلاقي» به صورت مستمر بردم كه خداوند انشاء الله بر بقاء عمر باعزت و سلامتي وي بيافزاديد و همچنين استاد عزيز و نوراني ديگري كه انصافا از اعجوبه هاي نهان است جناب «آية الله محزونيه (دام عزه)» بخشهاي مهم كفايه را به ضمير كتاب اخلاقي تهذيب الاخلاق ابن مسكوية در طول بيش از 2 سال تلمذ نمودم و بسيار زيبنده است كه از استاد ديگر خودم در لمعه «حضرت آيةالله عبوديت (زيد عزه العالي)» نيز يادي كنم كه هم مجسمه

اخلاق بود و هم مملو از معارف و علوم كه خداوند به همگي ايشان سلامتي روز افزون عنايت نمايد.

در مدت زمان شروع به تحصيل يعني از سال 68 تا 73 به مدت 5 سال چنان مشغول به درس و مباحثه بودم كه به هيچ چيز و هيچ كس فكر نمي كردم حتي از ضوابط و قوانين حوزه هم بي اطلاع بودم كه مدتها بعد يكي از دوستان بسيار نزديك به بنده گفتند كه آيا معافيت از تحصيل را گرفته اي؟! كه در پاسخ گفتم مگر معافيت تحصيلي هم وجود دارد. اين در حالي بود كه سه از حضور من در حوزه علميه گذشته بود؛ به صورت شبانه روزي بدون وقفه مشغول به تحصيل در دروس حوزوي بودم و روزانه حداقل 8 كلاس را شركت مي كردم به ضميمه مباحثات، آن چنانكه در طول 5 سال موفق به اتمام كفايه شدم و از سال 74 وارد درس خارج شدم و در اين مدت علاوه بر تحصيل از سال 70 عملا وارد عرصه تديس نيز شدم كه خوشبختانه به لطف خداي متعال و توجهات خاصه اولياء دين خاصه بقية الله الاعظم تا اين زمان نيز ادامه دارد يعني نزديك به 16 سال است و خودم در حال تدريس مي باشم.

لازم به ذكر است كه در اين مدت 5 سال از مقدمات تا پايان سطح علاوه بر شركت در كلاسهاي رسمي حوزه و سپري كردن دروس متعارف در آن و مباحثه جدي آنها دروس ديگري كه در حوزه از رونق افتاده همچون مطول و معالم الاصول و حاشيه ملاعبدالله و ... را نيز در محضر اساتيد بزرگوارم از

ابتدا تا انتها خواندم. حتي به ياد دارم كه مطول را در طول 4 سال در محضر «آية الله فقيه ايماني (دام عزه)» خواندم و بعد از آن دو دوره تدريس آن را داشتم و شرحي نيز بر آن نوشته ام.

از سال 74 تا 82 در درس خارج «حضرت آيةالله مظاهري (دام عزه)» اعم از فقه و اصول به صورت مدام شركت كرده كه محصول آن تقريرات درس معظم له است كه به صورت مكتوب وجود دارد و همچنين در اين زمانها در درس دراية «حضرت آيةالله مجليسي (دام عزه)» و درس جواهر «آيةالله سيد حسن فقهي اماني (دام عزه)» و ... نيز شركت كرده و بهره هاي علمي فراواني بردم. از همان سال 74 بود كه رسما در ادامه تدريس در سطوح پايين حوزه شروع به تدريس در دروس رسائل و مكاسب نمودم كه تا اين زمان نيز ادامه دارد: «منطق بيش از 10 بار»، «لمعه بيش از 6 بار»، «اصول فقه بيش از 5 سال»، «بدايةالمعارف بيش از 7 بار»، «رسائل بيش از 4 بار»، «مكاسب بيش از 4 بار»، «كفايه بيش از 3 بار».

از سال 83 به پيشنهاد رياست محترم حوزه و حكم معظم له «حضرت آيةالله مظاهري (دام عزه)» مديريت «مدرسه علميه جده بزرگ»: كه از مدارس قديمي اين استان مي باشد؛ به بنده واگذار شد كه تا اين زمان ادامه دارد. در سال 86 مجددا به حكم رياست محترم حوزه و به پيشنهاد مدير اجرائي حوزه عليمه اصفهان: «حضرت آيةالله طباطبايي (دام عزه)»، معاونت آموزشي مركز مديريت حوزه عليمه اصفهان نيز به مسئوليتها افزوده شد كه مدت 8 ماه

در اين بخش توفيق انجام وظيفه پيدا كردم. از سال 84 نيز مدير گروه كلام در رشته تخصصي حوزه علميه اصفهان در سطح 2 به اينجانب محول گرديد و از سال 85 علاوه بر مدير گروه سطح 2 كلام، مديريت گروه سطح 3 كلام نيز به آن افزوده شد كه تا حال حاضر ادامه دارد.

مهدوي، معزالدين محمدباقر

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

(1401 -1327/ 1323 ق)، مصحح، نويسنده، محقق و شاعر، متخلص به نويد. مشهور به معزالدين مهدوى. نسبش به امام موسى كاظم (ع) مى رسد. در اصفهان به دنيا آمد. علوم قديمه را نزد اساتيد وقت گذرانده، فقه و اصول و معانى و بيان را خدمت شيخ على مدرس يزدى و حكمت و فلسفه را نزد شيخ محمد خراسانى و عرفان و كلام را خدمت شيخ اسداللَّه ايزد گشست تحصيل كرد. در 1308 ش تحصيلات متوسطه را در دارالفنون به پايان برد و در 1311 ش از دانشسراى عالى تهران در رشته ى رياضى و فيزيك و شيمى موفق به اخذ ليسانس گرديد و سپس به خدمت وزارت فرهنگ درآمد. از آثار وى: رساله اى در «رصد زيج»؛ رساله «پاندول فوكو»؛ تلخيص «همدان نامه»؛ «داستانهايى از پنجاه سال» يا «اوضاع اجتماعى نيم قرن اخير»؛ «كشف اثر منار جنبان اصفهان»؛ تصحيح «ترجمه ى صور الكواكب» عبدالرحمن صوفى؛ «ديوان» شعر.

برگرفته از كتاب :اثرآفرينان (جلد اول-ششم)

منابع زندگينامه :آينده (س 7، ش 4، ص 331 -330)، تذكره ى شعراى معاصر اصفهان (522 -520)، فهرست كتابهاى چاپى فارسى (2633 ،1701/ 2 ،946 ،585/ 1)، مؤلفين كتب چاپى (59 -57/ 2).

مهدي پور، علي اكبر

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

علي اكبر مهدي پور

محل تولد : تبريز

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1324/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب علي اكبر مهدي پور در روز سه شنبه 13 رجب سال 1364 هجري قمري مصادف با 1324 هجري شمسي در محله «باغشيمه تبريز» زادگاه «آيت الله ابوالقاسم كوكبي» از مراجع قم به دنيا آمدم. آغاز به تحصيل 1331 شمسي دبستان ممتاز تا كلاس چهارم ابتدايي، آغاز به تحصيلات حوزوي 1331 شمسي در نزد آموزگار خود

«مرحوم حاج ابوالقاسم دهخدا»: گلستان، نصاب و خلاصه الصرف. ترك تحصيل مدرسه دولتي و ادامه تحصيلات حوزوي 1335 هجري شمسي.

اساتيد سطوح عاليه در قم، «آيت الله حاج شيخ جعفر سبحانى»، «شهيد مفتح»، «آيت الله ميرزا يدالله دوزدوزاني»، «آيت الله شهيد مطهري»، «مرحوم آيت الله پايانى»، «آيت الله حاج شيخ جعفر سبحاني»، «مرحوم آيت الله ميبدي كرمانشاهي»، «مرحوم آيت الله سيد جواد خطيبي تبريزي»، «آيت الله مكارم شيرازي»، «مرحوم آيت الله سيد كاظم شريعتمداري»، «مرحوم آيت الله ميرزا كاظم تبريزي»، «مرحوم آيت الله حاج شيخ مرتضي حائري»، «مرحوم آيت الله حاج سيد محمد روحاني»، «آيت الله حاج سيد موسي شبيري زنجانى»، «مرحوم آيت الله سيد حسن الهي»: (برادر علامه طباطبايي)، «مرحوم آيت الله سيد مرتضي شبستري»: (برادر مرحوم آيت الله وحيدي)، «مرحوم آيت الله سيد صادق شريعتمداري»، «مرحوم آيت الله حاج شيخ محمد باقر ملكي» و ... .

بر اساس دعوت شيعيان استانبولي براي تصدي امور شيعيان آن زمان رمضان 1395 هجري قمري برابر با 24 شهريور 1354 هجري شمسي از طرف حوزه علميه قم راهي استانبول شده، به مدت 5 سال تمام در آنجا اقامت نموده، به اقامه نماز جمعه و جماعت در مسجد ايرانيان مقيم استانبول واقع در محله «چاكما كچيلار» در سراي بيوك والده خان كه بيش از 200 سال سابقه دارد و همواره يك روحاني ايراني با اطلاع دولتين از حوزه علميه قم در آن جا انجام وظيفه مي كرد؛ پرداختم.

با توجه آشنايي با قلم و ضرورت خدمات فرهنگي و آزادي بيش از حد مطبوعات در آن زمان، به تاسيس انتشارات زمان پرداخته و در حدود 60 مجلد كتاب، جزوه، بروشور به زبان

تركي منتشر نمودم. در طول اقامت در استانبول با 84 روزنامه و مجله مصاحبه مطبوعاتي انجام دادم. در اين مصاحبه ها به معرفي نكات برجسته تفكر شيعي توجه مي دادم و گروه بسياري از روشنفكران اهل سنت را با معارف شيعي آشنا و جذب نمودم كه هرگز در مسجد ديگري به جمعه و جماعت حاضر نمي شدند.

علاوه بر استانبول به دهها شهر ديگر براي سخنراني و كنفرانس دعوت مي شدم و منحصرا روزهاي يكشنبه به اين دعوتها پاسخ مثبت مي دادم كه روز تعطيل رسمي و كثرت شركت كنندگان در مساجد و مجالس بود كه به تعدادي از اين شهرها اشاره مي شود: «اولو جامع»: در شهر بورسا كه تعداد شركت كننده ها را روزنامه ها 40000 نفر ذكر كردند. «مسجد امام جعفر صادق (عليه السلام)» در ازمير كه مكرر انجام شد. بزرگترين سينماي «تورگوتلو» كه به جهت ازدحام بيش از حد و عدم گنجايش مساجد، بزرگترين سينماي شهر را اجاره كرده بودند. «مسجد بزرگ ازميت»، «آق شهير»، «ادرنه» و ...

مهدي پور، محمود

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمود مهدي پور

محل تولد : طبس

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1331/1/1

زندگينامه علمي

در يكي از روستاهاي شهرستان طبس پا به عرصه عالم گذاشتم و شش كلاس ابتدايي را گذراندم. كودكي حدود چهارده ساله بودم كه ادبيات عرب را در مشهد مقدس حدود سال 46 ش آغاز كردم، از محضر اساتيدى همچون: «استاد حجت هاشمى خراسانى»، «مهاجريان طبسى» و «مرحوم غضنفرى» و سپس در مدرسه «مرحوم آيت الله ميلانى» از استادان گوناگون: «بنى هاشمى»، «ايمانى» و «مدرس غروى» تا حدى فرا گرفتم.

در حدود مغنى و معالم

بودم كه به قم هجرت كردم و در مدرسه حقانى پذيرش شدم. دروس دبيرستان را همراه دروس حوزوى در قم ادامه دادم و از مدرسه حكيم نظامى (امام صادق كنونى) ديپلم ادبى گرفتم. در مدرسه حقانى از محضر آيات و بزرگان: «شهيد قدوسى»، «آيت الله جنتى»، «سيد حسن طاهرى خرم آبادى»، «آيت الله محمد مؤمن قمى»، «شيخ يوسف صانعى» و «آيت الله مصباح يزدى» بهره مند شدم. برنامه درسى مدرسه را تا يك سال درس خارج در همان مدرسه ادامه دادم.

پس از پيروزى انقلاب اسلامى مدتى در بندر عباس مسئول دفتر شهيد حقانى بودم. در تأسيس مدرسه مسجد سليمان با جناب آقاى سيد حسن ربانى و مرحوم محمدى نجات همكارى داشتم. از سال 61 در حوزه قم درس را ادامه دادم و تا سال 65 يكسره به تحصيل مشغول بودم. در درس «آقاى منتظرى، آشيخ جواد تبريزى، آيت الله مؤمن قمى، اندكى درس آقاى وحيد خراسانى و آيت الله فاضل لنكرانى» شركت كردم. همچنين مدتى در درس «آيت الله صانعى» حضور يافته و استفاده كردم. زندگى معنوى حقير مديون اخلاص و جهاد «حضرت آيت الله جنتى» است و در تفسير قرآن از محضر «آيت الله مصباح يزدى» بهره مند شدم.

تاريخ اسلام، حكومت اسلامى، روشهاى تدريس، تحقيق و تبليغ را در مدارس گوناگون به ويژه مدارس مركز جهانى علوم اسلامى تدريس كرده ام. معارف اسلامى 1 و 2، متون و ريشه هاى انقلاب اسلامى و تاريخ اسلام را هم در برخى مدارس دانشگاهى در سالهاى 62 الى سال 64 درس گفته ام. علاقه ام بيشتر به تاريخ و سيره معصومين (عليهم السلام) است. در زمينه مباحث

اخلاق و مديريت هم آثار مختصرى دارم.

حقير بيش از پژوهش شخصى به مديريت پژوهشى اشتغال داشتم كه در سرى «چهل حديثهاى سازمان تبليغات اسلامى سرى ديدار با ابرار، ديار ابرار، دولت ابرار، گلشن ابرار، ستارگان حرم و طلايه داران تقريب» هدايت و نظارت كار با بنده بوده است و اميدوارم خداوند به لطفش كار را بپذيرد و توفيق خدمت به همه عنايت فرمايد و كمبودها را جبران و لغزش ها را غفو كند.

مهدي زاده، حسين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حسين مهدي زاده

محل تولد : فارسيان گنبدكاووس

شهرت : مهدي زاده

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1341/1/1

زندگينامه علمي

در سال 1361 (ه . ش) پس از اخذ ديپلم تجربى به دليل علاقه فراوان به علوم دينى بدون اينكه منتظر شركت در كنكور باشم وارد حوزه علميه قم شدم و تحصيل در مرحله مقدمات دروس حوزوى را در مدرسه منتظريه (حقانى) آغاز نمودم و درس هاى مقدماتى حوزوى مثل: صرف، نحو، معانى، بيان، منطق و ... را فرا گرفتم.

تحصيل در مرحله سطح دروس حوزوى را در مدرسه شهيدين با مديريت توانا و با تجربه جناب استاد سيد محمد رضا طباطبايى (حفظه الله تعالى) ادامه دادم. اسامى برخى از دروس مرحله سطح به همراه نام استادانى كه اين دروس را نزد آنان فرا گرفته ام عبارتند از: كتاب شرح لمعه استادان: «شب زنده دار»، «اشتهاردى»، «مؤمن» و «طباطبايى». اصول (برخى حلقات شهيد صدر ره) استادان: «شب زنده دار» و «اسلاميان». رسائل شيخ انصارى استادان: «اعتمادى» و «استادى». كفاية الاصول استادان: «ستوده» و «گنجى». مكاسب شيخ انصارى استادان: «مرحوم آيت الله احمدى ميانجى»، «طبسى» و «مروجى».

مجموعه تحصيلات

بنده در دو مرحله مقدماتى و سطح تقريباً تا سال 1370 (ه . ش) طول كشيد و از سال 1370 به بعد در دروس خارج فقه و اصول حوزه شركت نمودم كه اسامى برخى از دروس به همراه نام بعضى استادان اين دروس عبارتند از:

• بخشي از درس خارج اصول فقه «آيت الله سيد كاظم حسينى حائرى».

• بخشي از درس خارج اصول فقه «آيت الله وحيد خراسانى».

• بخشي از درس خارج اصول فقه «آيت الله خرازى».

• بخشي از درس خارج اصول فقه استاد «عندليب همدانى».

• بخشي از درس خارج اصول فقه استاد «لاريجانى».

• بخشي از درس خارج فقه (خمس) «آيت الله سيد كاظم حسينى حائرى».

• بخشي از درس خارج فقه (بيع) «آيت الله وحيد خراسانى».

• بخشي از درس خارج فقه (اجاره، صوم و مكاسب محرمه) «آيت الله جوادى آملى».

• بخشي از درس خارج فقه (اجتهاد و تقليد) استاد «صادق لاريجانى».

• بخشي از درس خارج فقه (قضاء) استاد «لاريجانى».

علاوه بر دروس رايج فقه و اصول، در سال هاى1373 و 1374 در برنامه تحقيق فقهى مدرسه شهيدين كه با نظارت و راهنمايى هاى «آيت الله خرازى» و «آيت الله استادى» برگزار مى شد؛ شركت كردم. در برنامه ياد شده كه كمتر از دو سال طول كشيد، بنده موفق به نگارش حدود 10 مقاله علمى، فقهى در موضوعات مختلف شدم.

همچنين به دليل گستردگى علوم دينى و به خاطر ضرورت آشنايى با برخى از علوم ديگر حوزوى (غير از فقه واصول) در دروس ديگر حوزه نيز شركت كرده ام كه اسامى برخى از آنها به همراه نام استادان آنها عبارتند از: درس اسفار «آيت الله جوادى

آملى»، درس درايه و رجال «مرحوم آيت الله ابوطالب تجليل»، درس اخلاق استادان «مرحوم آيت الله احمدى ميانجى»، «مرحوم آيت الله بهاء الدينى»، «آيت الله شب زنده دار»، «آيت الله مصباح»، «آيت الله مظاهرى» و «آيت الله محفوظى».

در كنار درسهاى حوزوى به دليل علاقه به مباحث اخلاقى و تربيتى، در مقطع كارشناسى ارشد رشته «علوم تربيتى» موسسه امام خمينى نيز تحصيل نمودم تا اينكه در آخر دوره در سال 1377 از پايان نامه خود با محوريت «روايت تربيتى هشام بن حكم از امام موسى كاظم (عليه اسلام)» دفاع نمودم كه در سال 1383 با عنوان «آيين عقل ورزي» چاپ شد.

مهدي زاده، مسلم

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

مسلم مهدي زاده چافي

محل تولد : لنگرود

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1355/5/2

زندگينامه علمي

به تاريخ دوم تيرماه 1355 در روستاي «چاف» بالاتر از شهرستان لنگرود، استان گيلان به دنيا آمده و دروس دوره ابتدائي را در همان روستا گذراندم. دوره راهنمايي را در روستاي مجاور با فاصله دو كيلومتري در سرما و گرما با موفقيت طي نموده و بعد از آن در سال 1369 جهت كسب علوم ديني وارد حوزه علميه قم شدم. به مدت دو سال در مدرسه علميه «حقاني» و بعد از آن يك سال هم در مدرسه «الهادي (ع)» دوره مقدمات (ادبيات عرب) را پشت سر گذاشتم. در مدرسه «رضويه» از محضر اساتيد بزرگواري سود برده تا از لمعه و كتب مربوطه به پايه هاي چهارم، پنجم و ششم خوشه چيني نمايم.

اندوخته هاي علمي سالهاي 69 به بعد كمك كرد تا دوره سطح را با موفقيت از محضر اساتيد بزرگواري در مدرسه

هاي علميه «گلپايگاني» و «فيضيه» به پايان برسانم. در كنار مطالعه و درس، تحقيق علوم حديث و تفسير سبب شد تا در سال 79 در گروه تفسير در موسسه علوم حديث مشغول به همكاري شدم. بعد از دو سال و اندي به گروه احياء پيوسته و تاكنون در گروه احياء، جهت كار بر كتاب شريف الكافي با گروه احياء مشغول همكاري هستم.

مهدي زاده، ميرستار

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

ميرستار مهدي زاده

محل تولد : مرند – روستاي النق

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1353/1/1

زندگينامه علمي

در سال 1353 در آذربايجان شرقى، شهرستان مرند، روستاي «اَلِنجَق» به دنيا آمد. تحصيلات ابتدائي را در مدرسه ياسر و راهنمائي را در مدرسه شهيد هاشمي نژاد همان روستا تحصيل كردم و در كنار تحصيل، به كشاورزي و دامپروري مشغول بوديم. بعد از اتمام راهنمائي به حوزه علميه شهر مرند «صاحب الزمان (عج)» وارد شده و بعد از سه ماه به حوزه علميه «ولي عصر(عج)» شهر تبريز رفتم و دوباره از اول شروع به تحصيل علوم ديني كردم و تا مقداري از سيوطي را در طول دو سال خواندم.

در سال 71 - 72 به قم آمده و در امتحانات ورودي حوزه شركت كرده و در مدرسه «معصوميه (س)» پذيرش شدم و دوباره دروس را از ابتدا شروع كردم، چون مدارس به اين شرط قبول مي كردند و انتقالي نمي پذيرفتند. مدت سه سال در مدرسه معصوميه (س) و يك سال در مدرسه امام صادق (ع) درس خواندم كه در سال آخر تحصيل در مدرسه معصوميه(س) نامزد شده و در سال 73 عروسي كرديم. در مدرسه امام صادق (ع)

«1 سال» و در مدرسه امام باقر(ع) «4 سال» در درسها شركت كردم و مقدمات را به پايان رسانده و در سطح مشغول شديم.

در مدرسه «آية الله گلپايگاني» مشغول به درس رسائل و در مدرسه فيضيه مشغول درس مكاسب شدم امّا همزمان با اين، در مركز پژوهشهاي اسلامي صدا و سيما (از سال 78) به عنوان نقد و ارزيابي كننده و پژوهشگر مشغول فعاليت شدم و اين كارهاي پژوهشي به اضافه برخي كارهاي پژوهشي مستقل مثل تاليف كتاب «سفرهاي شگفت انگيز ائمه (ع)» و «چرا زلزله» باعث شد كه از درس فاصله حدود 5 - 6 سال از تدريس در حوزه فاصله بگيرم اگرچه در اين سال در همه امتحانات حوزه شركت مي كردم امّا در هيچ كلاسي شركت نمي كردم و تا پايه 8 نيز درس را ادامه دادم.

در آكادمي فرهنگستان علوم اسلامي نيز براي آموزش در دوره آموزشي 5 و در گروه ششم شركت كردم و با اين مركز و انديشه هايش تا حدودي آشنا شدم كه برايم بسيار جالب و مطلوب بود چرا كه به برخي از اين نتايج فكري آنان دست يافته بودم و آنجا را به عنوان افقي دريائي از انديشه هاي مطلوب خود مي ديدم. براي كنگره بزرگداشت شخصيت حضرت فاطمه معصومه (س) نيز دو مقاله ارائه كردم كه در كتاب مجموعه مقالات جلد اول مجموعاً در 150 صفحه چاپ شد. در اين مدت طرح ها، اشعار زيادي نوشتم كه اثراً موجود است.

مباني تفسير قرآن در 37 مبنا، طرحهاي گوناگون در مورد ولايت اهل بيت (ع)، مسائل تربيتي و اخلاقي و عرفانى، مسائل هنري و فلسفه هنر از

جمله موضوعاتي است در مورد آنها طرحهائي دارم كه مضبوط است. طبع و قلمي روان، استعداد فهم در گرو بيان مطلوب معارف رواني و به روز نويسي مطالب از جمله الطاف و نعمت هاي الهي است كه به اين گنهكار بي لياقت ارزاني داشته است. اميدوارم با بازگشت به تحصيل عميق و استدلال علوم حوزوي و ادامه كار پژوهش و تربيت عمر اخلاقي، خداوند نعمتهاي خود را در حق ما به اتمام رساند، و ما را به هدف غايي كه از خلقت ما داشته به لطف خود برساند.

مهدي نژاد، رضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد رضا مهدي نژاد

محل تولد : دامغان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1354/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب پس از گذراندن تحصيلات ابتدايي و راهنمايي در سال 68 وارد حوزه علميه دامغان شده و در سال 73 به مدت 5 سال ادبيات عرب، فقه و اصول را طي نمودم. همزمان تحصيلات كلاسيك را ادامه داده و در سال 73 موفق به اخذ ديپلم انساني شده و در سال 74 وارد حوزه علميه و دروس سطح حوزه را نزد اساتيدي مثل: «موسوي تهراني»، «محمدي تهراني» و «نكونام» تلمذ نموده و سپس از درس خارج آيات عظام: «فاضل لنكرانى»، «شيرازي» و «نوري همداني» بهره بردم.

در سال 74 در رشته «علوم سياسي» مقطع كارشناسي در موسسه باقرالعلوم (ع) مشغول به تحصيل و در سال 78 در كارشناسي ارشد «علوم سياسي» شهيد بهشتي تهران ادامه تحصيل و در سال 81 فارغ التحصيل شدم. در دوران تحصيل به امور پژوهشي اشتغال داشته و چند مقاله در همايشهاي دانشگاه ارائه نمودم. پس از فارغ

التحصيلي، به عنوان «پژوهشگر» با پژوهشكده انديشه اسلامي همكاري و پروژه «انديشه سياسي ميرزاي قمي» را به پايان رساندم.

در سال 82 به عنوان كارشناس مطالعات كشورها در مركز جهاني علوم اسلامي، معاونت پژوهش مشغول به كار شدم. در سال 85 به عنوان مدير كل دفتر مطالعات و كارشناسي كشورها دراين مركز مشغول به خدمت شدم. در طول دوره خدمت در مركز جهاني علوم اسلامي، چند اثر پژوهشي در عرصه مطالعات كشورها تدوين نموده ام.

مهرآيين، محمدحسين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد حسين مهرآيين

محل تولد : اروميه

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1341/7/18

زندگينامه علمي

در سال 1341 در اروميه به دنيا آمده و از هفت سالگي تاكنون مشغول تحصيل علم و دانش مي باشم و در سال 136 وارد حوزه ي علميه ي قم شده و پس از طي دروس مقدماتي و عالي در سال 1368 وارد درس خارج فقه و اصول شده و در دروس آيات عظام مكارم شيرازي و شيخ جواد تبريزي و وحيد خراساني و در فلسفه و عرفان و هيئت ازمحضر مبارك آيه الله حسن زاده آملي مستفيض شدم و تاكنون به لطف الهي حدود 20 اثر اينجانب به زيور طبع آراسته شد ه كه عبارتند از

1.شرح موجز و فهرست موضوعي ديوان حافظ

2. شرح موجز و فهرست موضوعي دفتر اول مثنوي معنوي جلال الدين محمد بلخي

3.شرح موجز و فهرست موضوع دفتر دوم مثنوي معنوي جلال ال

مهرگان مسعودي، عليرضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عليرضا مهرگان مسعودي

محل تولد : رشت

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1342/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب از سال 1361 پس از اخذ ديپلم به حوزه علميه رشت وارد شدم و دروس پايه و سطح را در اين شهرستان تحت اشراف استاد بزرگوار «آيت الله سيد مجتبي رودباري» كه خود از شاگردان حضرت امام خميني (ره) و آيت الله خوئي (ره) بودند؛ با شاگردي در محضرشان به اتمام رساندم. در سال 1369 پس از قبولي در امتحانات ورودي حوزه علميه قم، توفيق ورود به اين حوزه مبارك و حضور در جوار حضرت معصومه (س) را پيدا

كردم.

ادامه دروس سطح را در خدمت برخي از عزيزان دانشمند و روحاني اين شهر مقدس بوديم و سپس از سال 74 در درس هاي خارج فقه و اصول بزرگاني چون: «آيت الله ناصر مكارم شيرازى»، «آيت الله فاضل لنكرانى»، «آيت الله جعفر سبحاني» و «آيت الله ميرزا محمد حسن فقيه يزدي» شركت يافته و از محضر اين عزيزان استفاده كردم. علومي چون فلسفه، كلام و عرفان نظري را نيز به طور پراكنده از محضر علماي قم بهره مند گرديدم. اشتياق به آشنايي بيشتر با قرآن كريم و معارف مربوط به علوم قرآني سبب گرديد تا در حال حاضر بيشتر مطالعه ام در مسير علوم قرآني و حديث باشد

مهري، عباس

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

آية الله مهري در سال 1333 هجري قمري در شهر مهر واقع در جنوب استان فارس، و در خانواده اي روحاني از سلاله رسول الله (ص) قدم به عرصه وجود گذاشت. او را عباس ناميدند شايد تقدير الهي چنين بود زيرا كه او در همان اوان كودكي روحيه ظلم ستيزي در نهادش نهفته بود و بعدها خود الگويي براي مبارزان طريق حقيقت و مراد پويندگان راه رفع ظلم و ستم شد.

دوران كودكي

هنوز دوازده سال از عمر مباركش نگذشته بود كه سايه پر مهر پدراز او گرفته شد و براي هميشه از پدر محرم گرديد. پس از آن تحت تكفل برادر ارجمندش عالم عاضل حاج سيد هاشم مهري قرار گرفت و براستي چون پدري مهربان و دلسوز به تعليم و تربيت او پرداخت با اينكه سالهاي سخت تنگدستي را مي گذارندند. هرگز نگذاشتت برادر عزيزش احساس فقر سختي كند. از همين ور بود كه ايشان هميشه از برادرش به خير و خوبي

ياد مي كرد و مي گفت: من نمي توانم آن همه محبت و مهرباني را پاسخگو باشم.(1)

نسب شريف

نام مباركش سيد عباس حسيني و مشهور به مهري فرزند سيد حسن حسيني از سادات بزرگ و معروف مهر موسوم به سيد هاشمي( منسوب به جد اعلاي ايشان مرحوم سيد هاشم) است. و از طريق مارد نسب وي به محدث و مفسر عاليقدر، علامه سيد هاشم بحراني(مؤف تفسير برهان) مي رسد. نام مارد دانشمندش خديجه، دختر سيد حسن علامه مهري از سادات جليل القدر مهر و از نوادگان علامه بزرگوار بحراني مي باشد.(2)

يادكردي از مهر

مهر از شهرهاي مركزي و حنوبي استان فارس و داراي تاريخي عميق و درخشان است. تاريخ مهر همواره با نام دانشمندان و سادات و الامقام آن ديار گره خورده است. اين شهر با همه كوچكي آن زادگاه بسياري از علامان، نويسندگان، و صاحب منصبان سياسي و احتماعي بوده و هست.

اين شهر علاوه بر موقعيت علمي كه همچون گوهر تابناك مي درخششيده، به لخاظ حضور مبارك سادات كه جمعيت غالب شهر را تشكيل مي داده اند و نيز به داشتن مردمي خوب داراي موقعيت اجتماعي ويژه اي در منطقه بوده است كه ملجأ مهاجران زيادي شده كه به اين شهر پناهنده گرديده اند.

اجداد آية الله مهري از نخستين گروه سادات اين ناحيه هستند كه از منطقه احصاء به اين محل هجرت نموده اند.(3)

نوشي از جام نور

ايشان پس از گذراندن دوره مقدمات در زادگاهش مهر براي تحصيل علوم و معارف ديني و استفاده از انوار قدسي بارگاه ملكوتي جد بزرگوارش با مشقتي فراوان و عشقي زايدالوصف راهي نجف اشرف گرديد با جديت به كسب معارف مشغول گرديد، به گونه اي كه خود مي گويد: به قدري درسهايم فشرده بود

كه بعضي از روزها سه درس مي گرفتم و دو درس مي دادم و سه درس را نيز به مباحثه مي گذراندم، غذايم معمولا نان و ماست و هنوانه بود.(4)

وي با آنكه مدت زيادي نتوانست در نجف اشرف بماند و به درخواست جمعي از مؤمنان براي امر تبليغ به كويت عظيمت كرد منتهي در همين مدت كم توانست با جديت تمام مدارج علمي را پشت سر بگذارد و از محضر اساتيد بزرگواري همچون آية الله سيد محمود شاهرودي(ره) و آية الله سيد باقر محلاتي (ره) و آية الله سيد محمد تقي بحرالعلوم (ره) بهره كافي ببرد.(5)

هجرت به كويت

در نجف اشرف، پس از چند سال بحث و درس فشرده، مردم مسلمان كويت با اصرار و تقاضاي فراوان از برخي عالمان آن زمان از ايشان مي خواهند كه براي راهنمايي و ارشاد آنها به كويت بروند.(6)

آقاي مهري در آغاز رازي نمي شود، زيرا مي خواسته است درس خود را ادامه دهد ولي، به درخواست بيش تر از حد مردم و اصرار برخي از علماء ناچار به آن ديار مهاجرت مي نمايد. او در اين باره مي گويد: وقتي به كويت آمدم مردم حتي نمي توانستند درست وضو يا تيمم كنند و از مسائل معمول شرعي خود بي خبر بودند.(7) استاد عاليقدر حضرت آية الله وحيد خراساني كه بهترين گواه بر زحمات و فعاليتهاي آن مهري مي باشد چنين تعبير آورده اند:چ

مرحوم آقاي مهري احياي موات كردند.(8)

فعاليتهاي علمي و اجتماعي در كويت

در كويت ضمن هدايت و ارشاد و پرداخن به مسائل شرعي و حل مشكلات اجتماعي مردم،به مباحثه كتابهي علمي با برخي از علما ادامه مي دهد و هر چند يكبار كه به نجف اشرف مشرف مي شود در آنجا براي همان چند

روز نيز دست از درس و بحث نمي كشد.

آن بزرگوار افزون بر انجام تكليف نسبت به اسلام و مسلمين كه - به بهترين وجه ادا مي شد- به تدريس علوم ديني مي پرداخت و از همه اقشار مردم ميخواست كه اوقات فراغت خود را به درس و بحث بپردازد و عمر خود بيهوده صرف نكنند و خود مجالس درس را اداره مي كرد. همه شب پس از اداء نماز جماعت در مسجد شعبان - كه اكنون به صورت بارزترين پايگاه انقلاب اسلامي در كويت در آمده است- به منبر مي رفت و پس از گفتن چند مسئله، به موعظه مي پرداخت و مشكلات اجتماعي مردم را گوش زد مي نمود و هر چند براي مردم آن زمان، باور كردني نبود كه فردي روحاني پيرامون مسائل سياسي با مردم سخن گويد، او از گفتن آنها باكي نداشت و اوضاع جهان اسلام را تا آنجا كه برايش ممكن بود بيان مي كرد و مردم را از خطر استعمار و استعمار زدگي بر حذر مي داشت.(9)

گفتار امام راحل(ره) خطاب به آن بزرگوار تا اندكي از اين امر پرده بر ميدارد. ايشان در ضمن نامه به آية الله مهري مي نويسد:

مساعي جميله جنابعالي در ترويج شريعت مقدس اسلام در آن حدود مورد كمال، تقدير و تشكر و اميد است ان شاء الله مورد توجه خاصه حضرت ولي عصر- عجل الله تعالي فرجه الشريف- واقع گرديده و مأجور باشيد. دوام توفيقات آن جناب را در اعلاء كلمه طيبة الاسلام از خداي متعال خواستارم.(10)

مبارزات سياسي

آنچه بيشتر از هر خصوصيت ديگر، آية الله مهري را ممتاز كرده بود، روح ظلم ستيزي و مبارزه هميشگي او بر ضد ستم در شكلهاي گوناگونش بوده

در اين باره مي فرمود:

هنوز بالغ نبودم و عمرم از سيزده سال تجاوز نكرده بود ولي نسبت به شاه احساس ديگري - جداي از مردم آن زمان - داشتند. من او را ظالم و غاصب حق مي دانستنم و از اينكه برخي از روحانيون از او تجليل مي كردند سخت منزجر مي شدم.

من معتقد بودم بايد قدرت در دست مرجع تقليد باشد و اگر كسي را او تعيين كند واجب الاطاعه است و الا فلا.(11)

ناگفته نماند كه همواره ظلم ستيزي وي مشكلات زيادي برايش به وجود مي آورد. خود در اين باره طي مصاحبه اي مي گويد بنده قبل از اينكه به نجف بروم و سپس در كويت اقامت گزينم در ايران حبس رفتم، شكنجه شدم، پاي برهنه مرا در پشت اسبها مي دواندند و برادرم نيز در اين مصائب با من شريك بود. ما هرگز ساكت نبوده ايم و فكر كرديم وقتي به كويت مي رويم آقايان مراجع پشتيبان ما خواهند بود و با حمايت آنان بنده مي توانم عليه ظلم مبارزه كنم. ولي هيچ كس در آن زمان حاضر نشد عليه ظلم حرفي بزند تا اينكه آقاي خميني(ره)، اين بزرگوار سر بلندكرده و از ابتدايي كه امام شروع به مبارزه عليه ظلم نمود اميدي خاص در من ظاهر شد، زيرا يك راهنما و پيشوا پيدا شده بود، پس مي توانستيم به احكام و نظريات اين بزرگوار عمل كنيم.(12)

در راه مبارزه مستمر و بي امان با دستگاه طاغوت در آغاز نهضت حركت همه جانبه را عليه دستگاه ظلم پهلوي شروع كرد و با برپايي مجالس سخنراني به مناسبتهاي گوناگون و با ارسال تلگراف و نامه به محضر علماء و مراجع و با اجتماع با شخصيتهاي گوناگون

مذهبي و سياسي و با پخش اعلاميه ها و پيام ها و نوارهاي حضرت امام و ديگر بزرگان، لحظه اي از قيام و فعاليت باز نايستاده و در مقابل، سفارت ايران در كويت، فعاليت گسترده اي عليه او شروع كرد و مردم را با تهديد و تخويف و تطميع و با پخش شايعه هاي گوناگون وادار به دوري جستن از او و مسجد و مجلسش مي نمود، از سوي ديگر كمتر روزي بود كه تلفنهاي تهديدآميز و اينكه اگر ساكت نشوي تو را مي كشيم و در امشب پس از نماز در وسط سخنراني تو را ترور مي كينم و خانه ات را آتش مي زنيم و بچه هايت را از بين مي بريم و ... به او زده نمي شد، ولي او همچنان پابرجا و استوار و بي اعتنا به آن همه تهديدات، پيش مي رفت و وظيفه خود را قاطعانه دنبال مي كرد و هرگز اهميت نمي داد كه روزانه از عدد نمازگزاران مسجد يا ملاقات كنندگانش در منزل - بر اثر تهديدهاي دشمنان - كاسته مي شود.(13)

در خواست قيام علي طاقوت

فرزند با اخلاص سرزمين مهر - همانگونه كه اشاره شد- همواره با ارسال نامه و تلگراف از علماء و مراجع دعوت به مبارزه عليه طاغوت و پشتيباني از حركت امام مي كرد، منتهي هيچ وقت منتظر پاسخ آقايان نمي نشست و فقط به وظيفه عمل مي كرد.

در آغاز نهضت تلگراف شديد لحني به مراجع وقت در نجف اشرف و قم مخابره كرد و آنان را به قيام دعوت نمود. در آن تلگراف چنين آمده است:

مصيبتهايي كه اين روزها بر سر مسلمين در ايران فرود مي آيد دل هر آزاده اي را آزرده ساخته است و سكوت شما در برابر اين فجايع، بر

اين درد افزوده است ما منتظر اقدام سريع شما براي تسكين دردها و جلب رضايت حضرت ولي عصر(عج) مي باشيم.

سه نفر از مراجع وقت نجف آية الله حكيم رحمة الله، آية الله شاهرودي رحمة الله و آية الله خويي رحمة الله پاسخ هايي دادند و ايشان دستور داد همان پاسخ ها را تكثير و در دسترس عموم مردم قرار دادند و به همين پاسخ براي تأييد نهضت اكتفا مي كرد و مي فرمود! ما در حد توانمان به قيام دست زديم. ما مردم را هدايت مي كرديم تا كمك به ظلم و جور نكنند و با اشخاصي كه عليه دين اسلام قدم بر مي داشتند، هم قدم نشوند. در آن زمان حضرت امام به همه نماينده هايش دستور داده بودند كه به اين گونه مسائل توجه گردد و بنده يكي از نمايندگان ايشان بودم كه به اين امر عمل نمودم. حتي از ديگران نيز درخواست دعوت كردم تا همزمان با ما، در ديگر بلاد اسلامي، جلوي ظلم ظالمين را بگيرند و در اين خصوص بعضي از آقايان متأسفانه با بنده هم زبان نشدند و بعضي ها نيز بنده را سرزنش و توبيخ مي نمودند كه چرا عليه حكومت شاه به پا خواسته ام. و بنده تمام جوانب را تحمل نمودم. و به اعمال و رفتار آن آقايان نيز اعتنا نكردم و مطالبمان را هرچه بود بر زبان آورديم ... .

تلگرام آتشين

به جرأت مي توان گفت كه اولين مريد و مؤيد امام از علماء خارج از كشور آقاي مهري بود. و اولين حركتش تلگرام تند و آتشيني در سال 1342 هجري شمسي پس از سخنراني سرنوشت ساز امام به شخص محمد رضاي خائن بود. و به اين

ترتيب او لب به سخني گشود كه مي بايست در نهايت گفته مي شد(زيرا كه انقلاب اسلامي سخن آخرش را اول مي گويد)(14) و پس از اين تلگرام، از ورود ايشان به ايران جلوگيري شد تا اينكه انقلاب اسلامي به پيروزي رسيد.

كانون انديشه ها

منزل آية الله مهري در دوران نهضت همواره كانون انديشه هاي انقلابيون و مبارزان مسلمان به ويژه روحانيون بود كه در آنجا جلسات زيادي پيرامون شيوه هاي مبارزه از سوي مبارزاني همچون شهيد آية الله سعيدي، آية الله خزعلي و شهيد حجة الاسلام محمد منتظري و ساير عزيزان پيرو امام از ابتدا شروع نهضت تا پيروزي انقلاب برپا مي شد و براي پيش برد نهضت در داخل و خارج كشور، تبادل نظر صورت مي گرفت و آن بزرگوار واسطه اي بين حضرت امام در نجف اشرف و پيروان و ادامه دهندگان راهشان در ايران، اروپا، آمريكا و سايركشورها بود.

او در اين را نه تنها از مال دنيا و جان خود و فرزندانش مايه مي گذاشت كه از عزت و آبروي خويش نيز مي گذشت و در راه مرادش از هيچ كوششي فروگذاري نمي كرد به گونه اي كه منزل ايشان خانه دوم امام شده بود و انقلابيون به طور دايم در آن خانه به نشر انقلاب اسلامي و فرامين امام، مي پرداختند، به طور مثال همه كتابهاي امام و اعلاميه ها و فتاوي ايشان در كويت با همت و نظارت مستقيم ايشان چاپ و نشر و به طور رايگان در اختيار مردم مسلمان مخصوصا ملت ايران قرار مي گرفت.(15)

يك خاطره

روزي يكي از مراجع مي خواست به كويت بيايد تا از آنجا به مكه مشرف شود. چون در اتاق پذيرايي آقا فقط عكس حضرت امام بود، به او عرض

كرديم يا موقتا اين عكس را برداريم يا اجازه دهيد چند روزي عكس آن آقا را نيز در اين جا نصب كنيم! ايشان با ناراحتي پاسخ داد مگر من عكس پرست هستم يا با عكس مي خواهم خودشيريني كنم؟ عكس امام براي من يك شعار است. من با نصب كردن اين عكس، راه و روش خود را به مردم نشان مي دهم، و مي خواهم از راه امام تبليغ كنم و گرنه خوب بود عكس دهها مرجع تقليد، كه طي چندين سال همه با من ارتباط داشته اند و بدون درخواست من، مرا نماينده خويش در كويت قرار داده بودند، بر در و ديوار بيروني من نصب شده باشد!(16)

عشق مريد به مراد

آية الله مهري با تمام اخلاص عاشق امام خيمني بود. از روزي كه توسط آية الله ابوالقاسم خز علي و شهيد آية الله سيد محمد رضا سعيدي با امام آشنا گشته و به هنگام سفر به ايران در قم به جلسه اي در درس ايشان مشرف شده بود(17) تا پسين دم حيات دست از امام و راه او برنداشت. علاقه او به امام براي كسب شهرت و مقام نبود بلكه امام را واجد جميع شرايط ديده و مريد او شده بود. هر وقت از او درخواست مي كردم عكس از او با امام براي يادگاري بگيرم ممانعت مي كرد و مي گفت: من نياز به عكس ندارم، من اگر با خميني از روز اول پيمان بسته ام براي خدا بوده است نه براي كسب شخصيت.(18) آري، او به خوبي از عهده اين پيمان بر آمد و همه هستي اش را فداي امام كرد ولي دست از او برنداشت.

مريد و مراد

همانگونه كه مهري امام

را خوب درك كرده و به او عشق مي ورزيد امام نيز در مقابل به او محبت و علاقه خاصي داشت.

وقتي كه امام از عراق به طرف كويت هجرت كرده و با همراهان قصد منزل ايشان را داشت، خفاشان زمان به محض شناخت امام وحشت زده از ورود امام به كويت ممانعت كردند، آقاي مهري مي خواست با رئيس آنها صحبت كند تا شايد در قلب سخت آنها اثري كند، امام فرمود:ابدا! حيف نيست وجه خود را پيش اين ناكس بفروشي؟! ما بر مي گرديم، ما با خدا هستيم.(19)

امام كه ناراحتي آقاي مهري را مي دانست بعد از برگشت به عراق و هجرت به فرانسه به محض رسيدن به آقاي فردوسي پور امر كرده بود كه: به فلاني تلفن بكنيد كه او خيلي ناراحت است. (20) ايشان هم امتثال امر كرده و براي رفع ناراحتي ايشان به كويت تلفن زده بودند. آري، امام نيز مريد خود را خوب شناخته بود.

انتصاب به امامت جمعه

پس از پيروزي انقلاب شكوهمند اسلامي و به بار نشستن آرزوي ديرينه امام و ياران باوفايش براي ارتقاع رشد فكري جامعه اسلامي و بيداري هرچه بيشتر مسلمانان جهان و صدور انقلاب و جامه عمل پوشاندن و به يكي از آرزوهاي شيعيان كويت يعني برپايي نماز دشمن شكن عبادي، سياسي جمعه حضرت امام - رضوان الله تعالي عليه - حضرت آية الله مهري را طي حكمي در مورخ 58/7/2 به امامت جمعه در كشور كويت منصوب نمودند(21) وليكن با تبعيد ايشان از طرف حكام كويت همراه با تمامي اعضاي خانواده به ايران اسلامي نماز جمعه در اين كشور برگزار نگرديد.

تبعيد به ايران

با پيروزي انقلاب اسلامي و به ثمر رسيدن

زحمات چندين ساله امام و يارانش آية الله مهري نه تنها از حركت نايستاد بلكه براي استحكام بخشيدن به پايه هاي حكومت اسلامي بر شدت تلاشهايش افزود. و او سربلند و مفتخر از اينكه توانسته است، در راه حاكميت الله قدمهاي بردارد سر از پا نشناخته، لذا تمام وقت خود را صرف سامان بخشيدن به مسائل انقلاب و پاكسازي محيط جامعه اسلامي از تفاله هاي طاغوت نمود كه از آن جمله پاكسازي سفارت ايران در كويت مي باشد و باز به اين حد بسنده ننمود و فعاليتهاي زيادي متكفل شد، تا آنجايي كه شيخ دستنشانده كويت به الهام از اربابان انگليسي و آمريكايي اش تاب تحمل وجود او را ننمود و بر خلاف تمام موازين و مقررات بين المللي تابعيت مسلم درجه يك وي را از اعتبار ساقط و بي درنگ وي و تمام اعضاء خانواده اش را از خانه و كاشانه خود اخراج و به ايران تبعيد نمود.(22)

مبارزه بزرگ

آن بزرگوار نه تنها با طاغوتهاي خارجي مبارزه اي بي امان داشت ولي بيش از هر چيز با طاغوت نفس مبارزه مي كرد و براي كوبيدن طاغوت سركش نفس آنقدر نسبت به مؤمنين تواضع و محبت ورزيد كه در كمتر كس چنين روحيه اي مي توان يافت. او نه تنها خود را از همه علماء و خدمتگزاران دين كوچك تر مي دانست كه در برابر مردم عادي نيز متواضع بود. هر كس بر او وارد مي شد، حتي اگر نوجوان كم سن و سالي بود، تمام قد از جا برمي خواست و به او احترام مي گذاشت و احوالپرسي مي كرد.

يكي از روزهاي بيماري، سائلي وارد شد، ما اعتنايي چنداني نكرديم ولي او با آن حال بد، از جا

برخواست و مانند ديگران احترام كرد. پس از رفتن با ناراحتي به او عرض كردم: شما با اين كار خودتان را اذيت مي كنيد. تازه او كسي نبود كه برايش تا اين حد احترام قائل شويد!

با نگراني به من پاسخ داد: تو از كجا علم داري كه مقام من نزد خدا، از او بالاتر باشد؟!

او در تواضع و تجليل از مؤمنان به قدري افراط مي كرد كه ما ناراحت مي شديم و گاهي به او اعتراض مي كرديم. در پاسخ مي گفت: من هنوز نتوانسته ام به اين فراز از آيه ... اذلة علي المؤمنين(23) عمل كرده باشيم.(24)

آقا با رفتار خود به اطرافيان درس مي داد كه مؤمن واقعي به همان مقدار كه در برابر دشمنان خدا و ظالمان ستمگر، با خشونت رفتار مي كند و حاضر نيست كوچكترين نرمش از خود نشان بدهد، در برابر ياران خدا و مؤمنان متواضع و فروتن است اشداء علي الكفار رحماء بينهم(25).

برخي از ويژگي هاي اخلاقي

هميشه با وضو بود، به مستحبات با دقت عمل مي كرد و از مكروهات مانند حرامها گريزان بود. نماز با طمأنينه كامل و مستحبات و تعقيبات انجام مي داد و مقيد بود كه هرگز نوافل را ترك نكند. دو ساعت قبل از طلوع فجر از خواب بيدار و مشغول نماز شب و تهجد و دعا خواندن و استغفار مي شد، و هيچ گاه نماز شبش ترك نمي شد. شبها قبل از خواب درست در همان لحظه اي كه همه اهل منزل به خواب رفته بودند، زير آسمان مي رفت و دستها را به آسمان بلند مي كرد و با گريه و زاري، استغفار مي نمود.

هرگز سؤال كننده را محروم نمي كرد، حتي اگر به مقداري غذا يا لباس باشد. اگر روزي

لباس نو يا عمامه نويي مي پوشيد و كسي از آن لباس تعريف مي كرد، فوري آن را به او مي بخشيد و خودش به لباس كهنه اكتفا مي كرد. گاهي كه همسرشان به ايشان اعتراض مي كرد كه چرا نمي تواني لباس نو را لااقل براي چند ماه نگهداري، بالبخند مي گفت: مگر آن لباسها چه عيبي دارد؟

با اينكه خود سيد بود نسبت به سادات احترام شديد و تجليل كامل مي نمود.

بسيار مهمان نواز بود و حتي اگر بعضي روزها مهمان نداشت يك نفر از مسجديان را با خود مي آورد تا بي مهمان غذإ؛ّّ نخورد. علاقه عجيبي به اهل بيت(ع) داشت. هرگاه نام مبارك امام حسين(ع) را مي شنيد بي اختيار اشكش جاري مي شد و روزهاي عاشورا مانند كسي كه تازه پدرش را از دست داده، با صداي بلند گريه مي كرد تا جايي كه بي حال مي شد از اين رو همه ساله دو ماه محرم و سفر و هر شب دوشنبه جلسه روضه و عزاداري برگزار مي شد و بعد از اينكه به ايران تبعيد شدند در طول نه سال زندگي در ايران صبحهاي جمعه همان مجلس، با شكوه تمام برگزار مي شد. و در مراسم مولودي يا اعياد اسلامي ضمن برقراري مجالس جشن و سرور، با شيريني و شربت و گاهي هم با پول از حاضرين پذيرايي مي كرد.

كارهاي منزل را تا حد توان خودش انجام ميداد حتي بعضي از كارهاي بنايي خانه. و با اين كارش به فرزندانش مي فهماند كه نبايد در همه كارها به ديگران متكي بود.

از اسراف و زياده روي خيلي متنفر بود و اگر مي ديد چراغي بدون سبب در اطاقي روشن مانده است با عصبانيت بازخواست مي كرد و اين كار را

نكوهش مي نمود.

با اينكه انواع كاغذ و دفترها در منزل يافت مي شد از يك كاغذ پاره هم استفاده مي كرد و كمتر روزي بود كه در مذمت اسراف با افراد خانواده سخن نگويد.

از افراد سخن چين بيش از همه كس متنفر بود. و كمتر سخنراني اي داشت كه در آن، نمام را نكوهش نكند.

در روحيه اش ذره اي خود خواهي يافت نمي شد و براي اينكه با اين روحيه مبارزه كند رياضتهاي عجيبي داشت گاهي در گاري سه چرخ سوار مي شد و به مسجد مي رفت. محال بود هر كسي بگذرد و به او سلام نكند، حتي اگر بچه خردسالي بود در مجلسي كه وارد مي شد هر جا كه خالي بود مي نشست و هيچ گاه مقيد نبود كه در صدر مجلس يا اطراف آن بنشيند، اگر در بحث با بعضي از روحانيون، احساس مي كرد طرف از ادامه بحث يا پاسخ به سؤال درمانده شده است، خود بحث را عوض مي كرد و نمي گذاشت حاضران متوجه ضعف طرف مقابل شوند.

هميشه در كارهاي اساسي با ديگران مشورت مي كرد و براي اينكه به فرزندانش احترام بگذارد چه در جمع و چه خصوصي با آنها به مشورت مي پرداخت و اگر رأي آنها مورد قبول قرار نمي گرفت با استدلال آنها را قانع مي نمود.

هميشه در پي استدلال و برهان بود لذا به فرزندانش توصيه مي فرمود: شما فكر نكنيد كه چون پدر و مادرتان شيعه اند، بايد شيعه باشيد. برويد كتاب بخوانيد و خود تان با دليل و برهان، حق را دريابيد ... .

به مظاهر اسلامي خيلي اهميت مي داد، حتي در لباس، مسكن و غذا مسائل اسلامي را مراعات مي نمود.

فعاليتهاي اجتماعي

ايشان در امر بازسازي و تجديد بناي مدارس علميه از

جمله مدرسه قزويني و مدرسه بخارايي در نجف اشرف سعي و تلاش فراوان كرد.

براي شيعيان ساكن در منطقه خليج فارس (از جمله كويت، بحرين، قطر و امارات عربي متحده) مساجدي را تأسيس كرد و تأسيس و تعمير مساجد زيادي در گوشه و كنار ايران اسلامي را بر عهده گرفت.

در كويت اولين مدرسه دخترانه به نام مدرسه جعفري براي دوران ابتدايي تا دبيرستان به همت عالي او تأسيس شد.

جذب مبلغان از حوزه هاي علميه نجف اشرف و قم و مشهد براي تبليغ در مناطق كويت و ساير كشورهاي حوزه خليج فارس از ديگر تلاشهاي آية اخلاص آية الله مهري بود كه اين امر تا قبل از رحلت ايشان ادامه داشت.

چاپ و نشر و ترجمه كتب امام و غير آن در سطح بسيار وسيع و توزيع رايگان در ميان مردم.

تشكيل جلسات شوراي فقهي و سياسي با روحانيان مقيم كويت به منظور حل معضلات و مشكلات، از فعاليتهاي ارزشمند او محسوب مي شود.

بسيج عده اي از اهالي منطقه فارس و شهرستان لامرد(26)، براي توزيع مواد غذايي مورد نياز مردم در زمان قحطي پس از جنگ جهاني دوم.

تأسيس و راه اندزي اولين درمانگاه در شهرستان لامرد.

تأسيس بيمارستان و زايشگاه مجهز و گسترده در شهر مهر.

رهبري مدبرانه نهضت اسلامي ملت كويت پس از اخراج از كويت و حمايت حركتهاي اسلامي و انقلابي جوانان مسلمان.

كمكهاي مستمر به مراكز مذهبي، فرهنگي (مدارس، مساجد، حسينيه ها) در قم و ساير نقاط.

بازسازي مراكز خدماتي (آب انبارها و راهها و ...) مناطقي از ايران.

تأسيس بنياد معارف اسلامي قم به منظور تحقيق و تدوين تاريخ جامعي براي تشيع از آغاز تاكنون، كه اين يكي از ارزنده ترين آثار جاودانه آن بزرگمرد

است.

سفر به كوي دوست

سر انجام پس از عمري كوشش، مبارزه و تلاش همه جانبه، و نيل به اهداف عاليش كه رفع ظلم ستم شاهي و استقرار نظام عدل الهي بود در جوار مشوق واقعي اش كه همه دوران زندگي را بر آستانش چهره ساييده بود آرميد، آية الله حاج سيد عباس مهري پس از 75 سال زندگي پرخير در تاريخ 1366/11/26 هجري شمسي، در تهران، ستاره درخشان وجودش از آسمان علم و فضيلت برخاك فروغلتيد و در جوار حضرت فاطمه معصومه(س) در خاك نهان شد. وتمام خويشان و دوستداران و ارادتمندان را به سوگ نشانيد.(27)

در سنگر علم

مرحوم آية الله مهري با همه اشتغالات سياسي و اجتماعي در بيان معارف اسلامي و دفاع از كيان اسلام و تشيع نيز غافل نماند و در اين زمينه آثاري به ياد ماندني از خويش به جاي گذاشت كه برخي از آن آثار چاپ شده بدين قرار است:

1- شعاع من التاريخ

اين كتاب ارزشمند در پاسخ به هتاكي هاي ابراهيم جبهان در مجله رأية الاسلام چاپ رياض به مذهب تشيع و ائمه اطهار(ع) در سال 1381 هجري / 1961 ميلادي به رشته تحرير در آورده است.

مرحوم مهري علاوه بر مبارزه با اين فرد كه منجر به تبعيد شبانه وي از سوي دولت كويت به عربستان صعودي گرديد به مبارزه علمي نيز با وي پرداخته و در ضمن كتابي به گفته هاي سرا پا كذب وي پاسخ مي گفت.

اين كتاب را به موجب نامساعد بودن جو سياسي آن زمان كويت به نام برادر ارجمندشان عالم فاضل سيد هاشم مهري به طبع رسانده اند و اكنون در كتابخانه عمومي مرحوم آية الله نجفي به شماره 7530 رديف

5 و قفسه 23 موجود مي باشد.

2- شعاع من سيرتنا سنتنا

اين كتاب اگر چه در بعضي نوشته ها از جمله آثار قلمي مرحوم آقاي مهري شمرده شده است ولي از مقدمه كتاب چنين استفاده مي گردد كه شخصي از ايشان در موضوع صحت سجده بر خاك مطالبي طلب مي كند و ايشان پس از پاسخ به خواسته ايشان به پيشنهاد يكي از مؤمنان اهل اطلاع به سخنراني علامه اميني پيرامون موضوع سجده و آنچه سجده بر آن صحيح است كه در سال 1384 هجري در سوريه ايراد فرموده اند دست مي يابد و با تمام خلوص به جاي چاپ مقاله خود به انتشار سخنراني علامه اميني مبادرت مي ورزند. اين كتاب به شماره 54478 در كتابخانه عمومي مرحوم آية الله نجفي مرعشي موجود مي باشد.

3- تفسير سوره والعصر.

4- اهل الكتاب.

5- دروس في الدين.

6- رساله اي در بيان حرمت گوشت خوك.

از ديگر آثار قلمي اين دانشور پرتلاش است.

يادش گرامي و راهش جاويد

پاورقي:

1- با استفاده از يادداشتهاي فرزند ارجمندشان سيد محمد جواد مهري.

2- براي آشنايي بيشتر با حيات علامه بحراني به كتابهاي زير مراجعه فرماييد:

علامه بحريني، سيد محمد براتي، العلامه السيد هاشم البحراني، فارسي تبريزيان، علامه بحراني آيينه ابرار، تأليف نگارنده.

3- براي آشنايي بيشتر با اين شهر و عالمان آن مي تونيد به كتاب سيماي مهر تأليف نگارنده مراجعه نماييد.

4- با استفاده از يادداشتهاي فرزند ارجمندشان.

5- خلاصه زندگي نامه آيت الله مهري، ص 2.

6- شايان ذكر است كه در آن زمان هنوز نفت در كويت كشف نشده بود و مردم با سادگي، زندگي متواضعانه اي مي گذراندند.

7- با استفاده از يادداشتهاي فرزند ارجمندشان.

8- كنايه از اينكه كويت مانند يك زمين مرده اي بود كه وي با زحمات خويش آن را زنده

و آباد كرد.

9- با استفاده از يادداشتهاي فرزند ارجمندشان.

10-

11- با استفاده از يادداشتهاي فرزند ارجمندشان.

12- روزنامه ابرار 1366/3/31.

13- با استفاده از يادداشتهاي فرزند ارجمندشان.

14- خلاصه اي از زندگينامه آيت الله سيد عباس مهري، ص 3.

15- با استفاده از خلاصه زندگي نامه آيت الله مهري، ص 3 و 4.

16- از خاطرات فرزند ارجمندشان سيد محمد جواد مهري.

17- سرگذشتهاي ويژه از زندگي حضرت امام، ج 6، ص 157 و 158.

18- با استفاده از يادداشتهاي فرزند ارجمندشان.

19- سرگذشتهاي ويژه از زندگي حضرت امام، ج 6، ص 164 و 165.

20- همان.

21- صحيفه نور، ج 9، ص 197.

22- خلاصه زندگينامه آيت الله مهري، ص 4.

23- مائده/ آيه 54.

24- با استفاده از يادداشتهاي فرزند ارجمندشان.

25- فتح/ آيه 29.

26- از شهرهاي جنوبي استان فارس مي باشد.

27- از آيت الله مهري 11 فرزند (7 پسر و 4 دختر) به يادگار ماند.

1- حجة الاسلام و المسلمين حاج سيد محمد مهري.

2- حجة الاسلام و المسلمين حاج سيد مرتضي مهري، از محققان و اساتيد حوزه علميه قم.

3- جناب آقاي سيد احمد مهري.

4- جناب آقاي سيد علي اصغر مهري.

5- دانشمند محترم جناب آقاي سيد محمد جواد مهري.

6- سيد محسن مهري.

7- سيد محمد رضا مهري.

مهري، قربانعلي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

قربانعلي مهري

محل تولد : سياه خلك

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1341/1/1

زندگينامه علمي

بعد از اتمام دروس دبيرستان و اخذ ديپلم و مصادف شدن با جنگ تحميلي استكبار جهاني عليه جمهوري نوپاي اسلامي سال 60 به خدمت مقدس سربازي رفتم و بعد از دو سال پايان خدمت، سال 63 وارد حوزه علميه قم شدم. بعد از طي كردن دروس مقدمات در مدرسه رضويه و شروع به دروس سطح، همزمان در دفتر تبليغات اسلامي مشغول خدمت

شدم و به جهت اشتغال در كتابخانه محققان و ارتباط داشتن با محققين در صدد نوشتن كتاب «علي از زبان ديگران» برآمدم كه بحمدالله بعد از چهار سال تلاش و تحقيق، كتاب ارزشمندي شد كه در دست علاقه مندان و ارادتمندان آقا اميرالمومنين (ع) قرار گرفت.

بعد از نوشتن كتاب «علي از زبان ديگران»، دوستان و محققان پژوهشگاه توصيه و پيشنهاد دادند كه درباره ديگر ائمه و فاطمه زهرا (س) هم بنويسم كه به لطف خداوند كتاب «فاطمه (س) را بهتر بشناسيم» را نوشتم و الان آماده چاپ است و انشاء الله به زودي چاپ مي شود. بنده از سال 1370 به تبليغ اعزام شدم و تاكنون هم خداوند توفيق داده است تبليغ مي روم و همچنين در سالهاي قبل به عنوان بازرس براي روحانيون طرح هجرت اعزام مي شدم. و هم اكنون هم در پژوهشگاه دفتر تبليغات اسلامي قسمت كتابخانه سالن مطالعه مشغول مي باشم.

مهريار، امير هوشنگ

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

دكتر امير هوشنگ مهريار متولد روز سى ام فروردين 1315 در شهرستان نقده است.ايشان داراي مدرك دكترى روانشناسى تربيتى از دانشگاه لندن در سال 1342 و مدرك فوق دكترى بهداشت روانى اجتماعى از دانشگاه هاروارد آمريكا در سال 1351 مي باشد. وي هم اكنون با رتبه استادي در موسسه عالي پژوهش در برنامه ريزي و توسعه تهران مشغول به خدمت است.گروه : علوم انساني رشته : روان شناسي تحصيلات رسمي و حرفه اي : امير هوشنگ مهريار از تحصيلات خودش چنين مي گويد: "«ترك هستم و آذري و تحصيلات اوليه ام را در همان جا انجام داده ام تا دوم دبيرستان.» از دوم دبيرستان به بعد تحصيلات اش را در تبريز

گذرانده و در سال 1337 از دانشسراي عالي تهران در رشته ادبيات فارسي مدرك ليسانسش را با درجه ممتاز دريافت مي كند.«چون شاگرد اول شده بودم جزو شاگردان اول ديگر دانشگاهها به خارج از كشور اعزام شدم. بعد از يكي دو سال معطلي، البته در آن يكي دوسال هم به عنوان دبير دانشسراي عالي كار مي كردم. رفتم به انگلستان. اول قرار بود دررشته هاي مربوط به زبانهاي باستاني ادامه تحصيل بدهم ولي به دلايلي تغيير علاقه و جهت دادم و علي رغم ميل اصلي و باطني ام به مؤسسه تعليم و تربيت دانشگاه لندن رفتم و در اين مؤسسه در دوره فوق ليسانس علوم تربيتي وارد شدم.»" در اين دوره دكتر مهريار مجبور مي شود يكسال در دانشگاه لندن درس بخواند و امتحان بدهد تا ليسانس دانشگاه تهران اش را مسؤولين آموزشي اين دانشگاه بپذيرند. بعد از گذشت يك سال و دريافت گواهينامه مورد نياز، از سوي دانشگاه لندن به او اجازه مي دهند تا در دوره فوق ليسانس روانشناسي تربيتي ثبت نام كند. خلاصه تحصيلات رسمي ايشان به قرار زير است:_ اخذ مدرك ليسانس ادبيات از دانشسراي عالي تهران 1337 _ اعزام به انگلستان و اخذ مدرك دكتري روانشناسي تربيتي از دانشگاه لندن 1342 _ اخذ مدرك فوق ليسانس روانشناسي باليني از دانشگاه ادين برو لندن 1344 _ دريافت مدرك فوق دكتري بهداشت رواني اجتماعي از دانشگاه هاروارد آمريكا 1351خاطرات و وقايع تحصيل : امير هوشنگ مهريار از دوران تحصيل در مقطع دكتري اش چنين بياد دارد : "«بورسي كه در اختيار ما بود آن زمان فقط 4 سال بود و بنابراين مي

بايست در چهار سال دكترايم را تمام مي كردم، اما دكتراي دانشگاه لندن آن وقت ها بيشتر جنبه تحقيق و تز نوشتن داشت تا تدريس و سركلاس حاضر شدن. بنابراين تزم را با يكي از استادان گروه روانشناسي مؤسسه تعليم و تربيت دانشگاه لندن شروع كردم و بعد از گذشت قريب به يك سال كه چند فصلي از تزم آماده شده بود، آن را براي استادم فرستادم كه مورد توجه اش قرار گرفت و همين ماجرا باعث شد تا از دوره فوق ليسانس منتقل شوم. اما اين كار موكول شد به موافقت سناي دانشگاه و تأييد يكي از پروفسورهاي ارشد آنجا به نام پروفسور «فيليپ ورنل» كه او هم پايان نامه مرا تأييد كرد و من اجازه يافتم به جاي 4 سال در 3 سال دكترايم را به اتمام برسانم و موضوع تز دكترايم هم ادراك اجتماعي بود»." اميرهوشنگ مهريار دكترايش را زماني دريافت مي كند كه روانشناسان اجتماعي تازه پابه عرصه اجتماع گذاشته بودند و تمام قصدشان اين بود كه بفهمند چطور مي توانند به ادراك و شخصيت افراد به وسيله روش هاي ذهني پي برد و تاچه حدي برداشت آنها با واقعيت تطابق دارد؟ و تز او در همين زمينه بود كه مورد موافقت اساتيد دانشگاه لندن قرار مي گيرد.« در همان اواخر نوشتن تزم كه به اندازه اي سرم شلوغ بود كه مجبور بودم خانواده ام را به تهران بفرستم، شاه قرار بود به لندن بيايد و دانشجويان ايراني مقيم لندن در نظر داشتند تظاهراتي بر ضد او انجام دهند و من هم به دلايلي دراين ماجرا شركت كردم و خانه اي

كه ما در آن اقامت داشتيم محلي شد براي جمع شدن دانشجويان و آماده كردن مقدمات تظاهرات. قبل از آن هم ساواك اخطار داده بود كه اگر اين كار را بكنيد به شدت با شما برخورد مي كنيم. با اين حال ما به اين اخطارها اهميت نداديم و همين مسأله باعث شد كه ساواك به خانه ما بريزد و به اتفاق تعدادي از افسرهاي نيروي هوايي كه درلندن تحصيل مي كردند حسابي ما را كتك زدند وتمام پوسترها و اعلاميه هايي كه تهيه كرده بوديم را پاره كردند. خلاصه كارمان به دادگاه كشيد. در واقع من خودم به اتفاق ديگر دانشجويان به دادگاه رفتيم و از ساواك ايران شكايت كرديم و به همين دليل پاسپورت من و به دنبال آن بورسي كه از دولت داشتم باطل شد و مجبور شدم دوسال ديگر در انگلستان بمانم». وقايع ميانسالي : زماني كه اميرهوشنگ مهريار در سال 1346 وارد دانشگاه شيراز مي شود اغلب اساتيد اين دانشگاه تحصيلكردگان آمريكا بودند و نگاه چندان مثبتي به تحصيلكردگان اروپايي نمي كردند و هسته اصلي دانشگاه شيراز هم توسط همين افراد شكل گرفت، با اين همه دكتر مهريار در كوتاهترين مدت در سيستم آموزشي اين دانشگاه به رتبه استادي مي رسد. «درست سر چهار سال كه حداقل دوره زماني لازم بود تقاضا كردم كه استاد شوم و چون براي استادان 4مقاله بين المللي لازم بود و من 6 تامقاله نوشته بودم كه در سطح بين المللي مطرح شده بود، در رأس چهارسال رتبه استادي ام را از اين دانشگاه گرفتم و همانجا ماندگار شدم. در همان سال هم بورسي از دانشگاه

هاروارد براي دوره فوق دكتري در رشته «بهداشت رواني اجتماعي » گرفتم كه استاد خيلي معروف آن زمان در دانشگاه هاروارد به نام «جرالد كاپلن» بود كه از پيشروان نهضت پيشگيري در بهداشت رواني و روانپزشكي بود. ولي با اين حال از محيط آمريكا اصلاً خوشم نيامد. با اينكه گرين كارت گرفته بودم و مي توانستم آنجاماندگار شوم و با اين حال به ايران و همان دانشگاه شيراز برگشتم و خلاصه در آنجا ماندني شدم.» او پس از اخذ مدرك فوق دكتري از دانشگاه هاروارد در سال1351 به ايران بازمي گردد و 4سال تمام در اين دانشگاه مي ماند و تدريس مي كند. « در همين سالها بود كه به مسائل جمعيت و تنظيم خانواده علاقه مند شدم، تحقيقات وسيعي در خصوص به دنيا آمدن بچه هايي كه خواسته هستند را شروع كردم و چون در ايران و كشورهاي در حال توسعه زاد و ولد خيلي بالا بود و اكثر اين زادوولدها هم در واقع ناخواسته بود، براي پيشگيري از اينگونه تولدها كه بسيار هم بودند تمام تلاشم را به كار بردم و با بسيج دانشجوياني كه با من همكاري مي كردند فعاليت گسترده اي را براي جلوگيري از اين امر و كاهش رشد جمعيت به كار بستم. خوشبختانه همان زمان دانشگاه شيراز با همكاري دانشگاه كارنايدين آمريكا ، مركز جمعيت شناسي را در شيراز در سال1354 تأسيس كردند. » و اميرهوشنگ مهريار اولين رئيس اين مركز مي شود و تا سال 1356 در همين سمت باقي مي ماند و در سال1356 به سوئيس مي رود و يك سال تمام با سازمان بهداشت جهاني همكاري

مي كند و در اين مدت با برنامه بهداشت، باروري كه برنامه تحقيقاتي گسترده اي در زمينه هاي مربوط به تنظيم خانواده و سلامت كودكان همكاريهاي گسترده اي را انجام مي دهد. «كار ما در آنجا اين بود كه به عنوان مشاور اين برنامه به نقاط مختلف جهان سفر مي كرديم و از پروژه هاي سازمان بهداشت جهاني بازديد مي كرديم و آنها را ارزيابي مي كرديم و يا اگر كسي براي پيشبرد برنامه هاي بهداشتي كشورش پولي درخواست مي كرد و طرح به اين سازمان مي داد ما ارزيابي مي كرديم.» مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : پس از يك سال همزمان با انقلاب اسلامي او به ايران بازمي گردد و به عنوان عضو شوراي دبيران جامعه دانشگاهيان (نماينده دانشگاه شيراز) با اين شورا همكاري مي كند و در اسفند سال1357 رئيس دانشگاه شيراز مي شود. «البته قبل از اينكه توسط دولت انقلابي رئيس دانشگاه شوم، دو سه ماهي بود كه عملاً تمام امور را مي گرداندم و معاون آموزشي دانشگاه شيراز شدم و اين به خاطر فشار اساتيد ديگر به رئيس وقت دانشگاه شيراز بود.وقتي هم كه انقلاب شد به عنوان سرپرست دانشگاه شيراز بودم تا زماني كه انقلاب فرهنگي شد و چون جو نامناسبي در دانشگاهها به وجود آمده بودو من علني گفته بودم كه حاضر نيستم خيلي از اساتيدي كه قرار است تسويه شوند، را تسويه بكنم، صلاحم در اين بود كه كنار بروم و استعفا دادم و رفتم و معاون معاون امور دانشجويي ما «دكتر ظهور » سرپرست دانشگاه شيراز شد و پس از آن هم دكتر مصطفي معين رئيس

دانشگاه شيراز شد.» از ديگر سوابق اشتغال امير هوشنگ مهريار مي توان به موارد زير اشاره كرد: 1. دانشگاه شيراز، شيراز _ پژوهشي/ آموزشي/ اجرايي _ رئيس مركز جمعيت شناسي، سرپرستي 2. دانشگاه هاروارد، دانشكده پزشكي بوستون _ پژوهشي _ Post-Doctoral 3. دانشگاه پنسيلوانيا، فيلادلفيا _ پژوهشي/ آموزشي _ استاد مدعو 4. سازمان بهداشت جهاني _ پژوهشي _ مشاور علمي 5. مؤسسه عالي پژوهش در برنامه ريزي و توسعه تهران _ پژوهشي/آموزشي/ اجرايي _ استاد _ رئيس گروه 6. تأسيس و رياست اولين مركز جمعيت شناسي ايران در شيراز 1356_1353 7.مشاور سازمان بهداشت جهاني در برنامه تنظيم خانواده و بهداشت كودكان جهان 1357 8. مشاور سازمان بهداشت جهاني در برنامه مبارزه با بيماري ايدز 1372_1361 9. رئيس گروه جمعيت شناسي مؤسسه علمي پژوهشي سازمان مديريت وبرنامه از سال 1372 تاكنون فعاليتهاي آموزشي : خروج اميرهوشنگ مهريار فرصت خوبي براي او بود تا به مطالعه و تحقيق و ترجمه بپردازد و خودش مي گويد:« در سالهاي انقلاب فرهنگي مثل خيلي هاي ديگر كلي كتاب خواندم و تحقيق كردم و ترجمه تا اينكه دانشگاه مجددا ً باز شد و چون اولين رشته هايي كه فعاليت خود را در دانشگاهها از سر گرفتند رشته هاي پزشكي بودند، در اين رشته ها به روانپزشكي و رشته هاي وابسته به آن اهميت بيشتري مي دادند و بنابراين از ما خواستند ما به دانشگاه پزشكي شيراز برويم و تدريس كنيم.» و به اين ترتيب اميرهوشنگ مهريار تا سال1368 در دانشگاه شيراز تدريس مي كند و پس از آن به دليل پست جديدي كه از طرف سازمان بهداشت جهاني به او پيشنهاد مي شود

به ژنو مي رود. «وقتي مي خواستم به ژنو بروم مسؤولين دانشگاه شيراز در حق من لطف بسيار داشتند و ما را از دانشگاه شيراز اخراج كردند! شايد هم حق داشتند. چون بدون اجازه رفته بودم و 30سال سابقه كار ما را نديده گرفتند و گفتند اخراجي! خلاصه... به ژنو رفتم و با سازمان بهداشت جهاني 4سال همكاري داشتم و اين دفعه كارم بيشتر مشاوره در برنامه مبارزه با بيماري ايدز بود و در بخش مطالعات رفتاري اجتماعي من به عنوان مشاور همكاري مي كردم و در سال 1372 از طرف دكتر مشايخي رئيس مؤسسه تحقيقات و پژوهش سازمان مديريت و برنامه كشور دعوت به همكاري در اين مؤسسه شدم و با اينكه باز هم تصميم جدي در اين باره نداشتم به ايران برگشتم و ماندني شدم و هنوز هم هستم و كار تحقيقاتي انجام مي دهم.» و او حالا مدير گروه جمعيت شناسي اين مؤسسه است و در هفته چند ساعتي را به تدريس براي دانشجويان دكترا و فوق ليسانس مي گذراند. اميرهوشنگ مهريار اوضاع روانشناسي و جمعيت شناسي را در سالهاي پس از انقلاب خوب مي داند و مي گويد: «به نظر من اوضاع رشته هاي مرتبط با روانشناسي در اين سالها بهتر شده است. به اين معني كه علي رغم نگاه منفي كه در اوايل انقلاب به اين رشته وجود داشت، با اين حال اين رشته پيشرفت خوبي در اين سالها داشته است.» از ديگر سوابق فعاليتهاي آموزشي ايشان مي توان به موارد زير اشاره كرد: 1 _ روانشناسي باليني _ دانشگاه شيراز _ شيراز 2_ روانشناسي اجتماعي _ دانشگاه شيراز_ شيراز

3_ روانسنجي _ دانشگاه شيراز _ شيراز 4_ روانشناسي باليني كودك _ دانشگاه تربيت مدرس _ تهران 5_ روانشناسي باليني پيش رفته _ انستيتوي روانپزشكي دانشگاه علوم پزشكي ايران _ تهران 6_ روانشناسي اجتماعي _ باليني _ دانشگاه شيراز _ شيراز 7_ روشهاي تحقيق در علوم اجتماعي _ مؤسسه عالي پژوهش برنامه ريزي و توسعه _ تهران مراكزي كه فرد از بانيان آن به شمار مي آيد : امير هوشنگ مهريار مركز جمعيت شناسي ايران در شيراز را تاسيس كرده است و در طي سالهاي 1356_1353 رياست آن را بر عهده داشته است.ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : آشنايي با زبان(ها): انگليسي آشنايي با كشور(ها):" بعلت كار با سازمان بهداشت جهاني به اكثر كشورهاي آسيا و آفريقا مسافرت كرده ام. در سالهاي اخير نيز براي شركت در كنفرانسهاي علمي به چين، برزيل و استراليا رفته ام." آرا و گرايشهاي خاص : تعداد پايان نامه( راهنمايي و مشاوره ) دكتري و كارشناسي ارشد :بيش از 10 مورد جوائز و نشانها : 1. جايزه بهترين محقق دانشگاه شيراز (1350) 2. مدال و جايزه بهترين محقق علوم اجتماعي سال از وزارت علوم و آموزش عالي (1357) 3. جايزه بهترين محقق سازمان برنامه و بودجه (1379)آثار : nbsp1 Government spending on Basic social servises and its share GDP in IR Iran_ ويژگي اثر : UNICEF_ انگليسي _ 19992 Integriled Approach to Reproductive Healethy family Planning in the IR Iran_ ويژگي اثر : IRPD / UNFPA _ انگليسي _ 20013 اختلالات رفتاري كودكان

ويژگي اثر : (ترجمه) _ انتشارات رشد_ فارسي _1371 4 افسردگي ويژگي اثر : (تاليف و ترجمه) _ انتشارات رشد_ فارسي _ 1372 5 پيشگيري از اعتياد ، تشخيص و درمان بيماريهاي رواني در كودكان ويژگي اثر : (ترجمه و تاليف)_ انتشارات رشد_ فارسي _ 1369 7 روانشناسي عمومي، روشهاي آماري در علوم رفتاري ويژگي اثر : (تاليف)_ دانشگاه شيراز_ فارسي _ 1349 9 وسواس ويژگي اثر : (ترجمه) _ انتشارات رشد_ فارسي _ 1373 10 يادگيري و رفتار

مهريزي، مهدي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

مهدي مهريزي

محل تولد : مشهد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1341/1/1

زندگينامه علمي

مهدي مهريزي در سال 1341 در شهر مقدس مشهد متولد شد. پس از گذراندن دروس عمومي دوره ابتدايي و راهنمايي در سال 1355 وارد حوزه علميه مشهد شد. آنگاه پس از اتمام دروس مقدمات در سال 1358 وارد حوزه علميه قم شد و به مدت بيست سال در دروس فقه و اصول و فلسفه حضور يافت.

اساتيد سطح ايشان حجج اسلام و حضرات آيات: «ستوده»، «پاياني»، «اعتمادي»، «موسوي تهراني» و «سيد علي محقق داماد». اساتيد دروس خارج آيات عظام: «وحيد خراساني»، «تبريزي» و «فاضل لنكراني». اساتيد فلسفه حضرات آيات: «محمد علي گرامي»، «حسن زاده»، «جوادي آملي»، و «انصاري شيرازي».

وي همزمان با تحصيل، به تدريس دروس حوزه تا رسائل و مكاسب اشتغال داشته است و از سال 1364 تاكنون در دانشگاه هاي مختلف به تدريس اشتغال دارد، همچنين

نامبرده در همايش ها و كنفرانس هاي علمي بسياري به ارائه مقاله و سخنراني پرداخته است.

مهموري، محمدحسين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد حسين مهموري

محل تولد : اصفهان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1340/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب محمد حسين مهموري در سال 1358 در حوزه علميه اصفهان به صورت آزاد دروس حوزوي را شروع كردم و تا سال 1364 مشغول به تحصيل بودم. در اين مدت مقدمات ، ادبيات، منطق، لمعه، اصول الفقه و بدايه الحكمة و مقداري از رسائل و مكاسب را گذراندم و اينجانب در حوزه علميه اصفهان در كنار تحصيل دروس ادبيات و بدايه الحكمه و منطق را تدريس مي كردم. در سال 1364 وارد حوزه علميه قم شدم و به تحصيل رسائل و مكاسب پرداختم . در حوزه علمي هقم بيش تر درس هاي خود را خدمت آيةالله محقق داماد تلمذ نمودم.

اينجانب در كنار تحصيل به فعاليت هاي تحقيقاتي نيز مشغول بودم ومدت زيادي را در زمينه تاريخ به تحقيق و نگارش اشتغال داشتم. افزون بر آن مقالاتي را در مجلات علمي ارائه نمودم.

مهندسي، محمدمهدي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد مهدي مهندسي

محل تولد : آباده

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1332/1/1

زندگينامه علمي

در زمستان سال 1354 رسما وارد حوزه علميّه قم در مدرسه حقاني شده، درس­هاي از اول مهر ماه تا زمستان آن سال را در فرصت كوتاهي خوانده و به سطح طلاب كلاس كه چند ماهي زودتر شروع كرده بودند رسيدم. احساس شد كه فضاي بازتر و با سرعت بيشتري بايد پيش رفت. لذا از مدرسه بيرون آمده و به طور آزاد به خواندن ادبيات پرداختم. تا شروع تظاهرات عليه رژيم پهلوي كه دروس حوزه تطعيل شد تا نيمه­هايي از جلد اول و

دوم شرح لمعه چاپ قديم از محضر «آيت الله باكوئي» و همچنين دو جلد اصول فقه و منطق و كتب ابتدائي را خواندم.

پس از پيروزي انقلاب اسلامي از سال 1358، رسائل را در خدمت «آيت الله اعتمادي» و مكاسب محرمه را خدمت «آيت الله اشتهاردي» و بيع و خيارت و كفايتين را در محضر مرحوم «آيت الله ستوده» و همزمان شرح تجريد الاعتقاد را خدمت «آيت الله انصاري شيرازي» و بدايةالحكمه را در محضر «آيت الله نجفي شهر رضائي» شروع و ادامه آن را از محضر «آيت الله ممدوحي» استفاده نمودم. خارج فقه و اصول را در درس «حضرت آيت الله العظمي حاج شيخ جواد تبريزي» و نيز مدتي در درس خارج اصول «آيت الله سبحاني» گذرانده و نيز پس از بداية الحكمه، شرح منظومه سبزواري قدس سره، در منطق و فلسفه و پس از آن اسفار را در محضر «آيت الله انصاري شيرازي» بودم.

در بحث تدريس از آغاز تحصيل سعي مي­شد كه تدريس كتب خوانده شده انجام گيرد. لذا به توفيق الهي همه كتب مقدّماتي و سطح عالي تا انتهاي كفايةالاصول را يك يا برخي از آنها را چند بار تدريس داشته­ام. در كلام و فلسفه، شرح باب حادي عشر را چند بار و شرح تجريد الاعتقاد را يك بار و بدايةالحكمه را چندين دوره و نيز نهايةالحكمه را يك دوره و شرح منظومه منطق سبزواري (ره) دو دوره و شرح منظومه حكمت را سه دوره و شرح اشارات را كه هم اكنون به تدريس آن مشغولم سه دوره، تدريس داشته و در بخش تدريس علوم رياضي، يكدوره دروس هيئت و رياضي علّامه

حسن زاده آملي را تدريس نموده و در بخش عرفان، تمهيد القواعد را دور سوّم و نيز تدريس شرح فصوص الحكم قيصري را هم اكنون اشتغال دارم. همچنين مباحثه­اي فقهي پيرامون مسائل عروه الوثقي داريم و چند سالي است كه هفته­اي يك بار جلسه تفسير قرآن كريم (تا كنون به آيه 48 سوره بقره) دارم.

فعلا در رشته تخصصي كلام حوزه علميّه قم و نيز در مؤسسه نشر آثار امام خميني (ره) هفته­اي دو ساعت به تدريس عرفان اشتغال داشته و در مؤسسه پژوهشي امام خميني (ره)، آيت الله مصباح يزدي نيز به تدريس تمهيد القواعد در مقطع كارشناسي ارشد مشغولم و همچنين به عنوان عضو هيئت علمي دائرةالمعارف عرفاني (در حال تدوين) همين مؤسسه در خدمت دوستان مي­باشم. در دانشگاه نيز متجاوز از ده سال است كه به دروس عمومي (اخلاق و معارف) و دروس تخصصي رشته ادبيات عربي و الهيات از قبيل قرائت متون عرفاني، قرائت متون تفسيري، مقدّمات تفسير، علوم قرآني، فقه الحديث و دراية الحديث اشتغال دارم.

در بخش رسانه، از آغاز راه اندازي شبكه سراسري راديو معارف، تحقيقي گسترده در موضوع «اسرار نماز» كه حدود 100 ساعت بوده و همچنين شرح زيارت جامعه كبيره كه تا كنون 400 (چهارصد) بحث راديويي انجام گرفته (تاكنون قريب يك پنجم زيارت شرح شده) و ادامه دارد. همچنين در 143 برنامه، شرح چهل حديث حضرت امام خميني (ره) بحث گرديده و پخش شده و نيز شرح دعاي ندبه تاكنون 150 بحث انجام گرفته كه ادامه دارد. در بخش تبليغات، در ايام تعطيلات دروس حوزوي - دانشگاهي به مناسبت­هاي مختلف، مباحثي كه عمدتا اخلاقي، عرفاني، تفسيري، عقيدتي

و ... بوده، انجام گرفته است.

مهوري، محمدحسين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد حسين مهوري

محل تولد : اصفهان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1340/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب پس از اخذ ديپلم در سال 1358 وارد حوزه علميه اصفهان شدم و مقدمات و سطح يك حوزه را در آنجا سپري نمودم. در اصفهان علاوه بر تحصيل به تدريس نيز اشتغال داشتم. در سال 1362 وارد حوزه علميه قم شدم و به ادامه تحصيل درس و سطح پرداختم و در سال 1365 وارد درس خارج شدم. در درس خارج از اساتيد بزرگواري استفاده كردم ولي بيشترين استفاده من از «حضرت آيت الله محقق داماد (دام ظله)» بود. از همان آغاز تحصيل در قم علاوه بر تحصيل همواره به پژوهش و تحقيق نيز اشتغال داشتم و در اين راستا موفق به تاليف مقالاتي گرديده ام كه تعدادي از آنها چاپ گرديده است.

مؤتمن، زين العابدين

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

(تو 1293 ش)، نويسنده، محقق و شاعر، متخلص به مؤتمن. اصلش از كاشان است و نسبش به فتحعلى خان صبا (ملك الشعراء) مى رسد. در تهران به دنيا آمد. پس از تحصيلات متوسطه در كالج البرز، تحصيلات عالى خود را در دو رشته ى ادبيات فارسى و زبان انگليسى ادامه داد. وى در 1320 ش در استخدام وزارت فرهنگ درآمد و در دبيرستان البرز به تدريس مشغول شد. او در شعر فارسى به سعدى و صائب بيش از ديگران توجه مى نمود. از آثارش: مجلدات دهگانه «آشيان عقاب» شامل: «دليران شب»، «بوته ى گل سرخ»، «شوهر غيور»، «زنده بگور»، «گرداب زنده رود»، «فدائيان رودبار»، «مادر ديوانه»، «پس از ده سال»، «آخرين يادگار» و «گنج قارون»؛ «تحول شعر فارسى»؛ «برگى چند از دفتر زندگى»، شعر و

نثر؛ «گوهرهاى راز ازدرياى انديشه ى صائب»، مجموعه اى از اشعار برگزيده ى صائب تبريزى؛ «تحقيق ادبى راجع به صائب»، پيرامون اوضاع و احوال به وجود آمدن سبك هندى؛ «شعر و ادب فارسى».

برگرفته از كتاب :اثرآفرينان (جلد اول-ششم)

منابع زندگينامه :ادبيات نوين (66)، از نيما تا روزگار ما (240 -239)، سخنوران نامى معاصر (3422 -3416/ 5)، فهرست كتابهاى چاپى فارسى (2848 ،2776 ،2714 ،2394 -2393 ،2179 ،2151 ،1866 ،1453 ،819 ،607 ،521 ،490 ،230 -229 ،41 ،19/ 1)، مؤلفين كتب چاپى (274 -273/ 3).

مؤمني ازندرياني، مصطفي

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سال تولد: 1319، مرتبه علمى: دانشيار، رشته: جغرافيا، دانشكده: علوم انسانى، دانشگاه: شهيد بهشتى

خلاصه شرح حال تخصصى

سوابق تحصيلى:

كارشناسى تاريخ و جغرافيا از دانشسراى عالى تهران در سال 1341، كارشناسى ارشد جغرافياى انسانى از دانشگاه تهران در سال 1347 و دكتراى جغرافيا از دانشگاه فيليپس ماربورگ آلمان غربى در سال 1355.

مرتبه علمى:

پس از طى مرحله استاديارى، ارتقاء به درجه دانشيارى دانشگاه شهيد بهشتى.

زمينه هاى علمى و تحقيقاتى:

رابطه شهر و روستا و تشخيص مكانهاى مركزى در دشت گرمسار، تدريس دروس جغرافياى شهرى ايران، جغرافياى شهرى عمومى، جغرافياى جمعيت، جغرافياى شهرى (برنامه ريزى اكولوژى شهرى) در دانشگاههاى شهيد بهشتى، تربيت مدرس و دانشگاه آزاد.

تأليفات

تعداد تأليفات (نگارش يا ترجمه كتاب) بزبان فارسى: 1

تعداد تأليفات (نگارش يا ترجمه كتاب) بزبان خارجى: 1

زمينه علمى تأليفات:

شهرستان تفت، بررسى مشخصات طبيعى، اجتماعى و اقتصادى شهر و مناطق روستائى.

مقالات

تعداد مقالات بزبان فارسى: 5، تعداد مقالات بزبان خارجى: 1

زمينه علمى مقالات:

فراز و فرود شهر هرمز، تعريف، مواضع، موضوعات، هدفها و كاربرد جغرافيا در نظام جمهورى اسلامى، جايگاه وقف در ساختار فرهنگى، اجتماعى و كالبدى شهرها و روستاهاى ايران، رديابى فرهنگ وحى در ساختار شهر دولت آباد ملاير، مأخذشناسى

جغرافياى شهرى ايران، موقوفات و توسعه شهرى.

برگرفته از كتاب :شرح حال تخصصي استادان و دانشياران كشور (جلد سوم)

مؤيد ثابتي مشهدي، علي

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

(تو 1281 ش)، مصحح، نويسنده و شاعر، متخلص به مؤيد. در مشهد به دنيا آمد. تحصيلات خود را در زادگاهش به پايان رسانيد. پدرش از طايفه ى آل ثابت و از بزرگان بين النهرين بود كه به ايران مهاجرت كرد و از طرف ناصرالدين شاه قاجار نايب التوليه ى آستان قدس رضوى شد. مؤيد از طرف مردم خراسان پنج دوره به عنوان نماينده مجلس شورا انتخاب شد و چند دوره نيز از آن استان به عنوان نمايندگى سنا برگزيده گرديد. او بيشتر قصيده و غزل مى سرود. در غزل از سبك شعراى عراقى و در قصيده از شيوه ى سخنوران تركستانى پيروى مى كرد و اشعارش در اغلب جرايد و مجلات به چاپ مى رسيد. علاوه بر آن نثرى شيوا نيز داشت. از آثارش: «تاريخ نيشابورى»؛ تصحيح و اهتمام در انتشار كتاب «فضائل الانام من رسائل حجةالاسلام» محمد غزالى طوسى؛ تصحيح «ديوان» همام تبريزى؛ «ديوان» شعر.[1]

شاعر، اديب، مالك، سرمايه دار و سياست پيشه، متولد 1279 در مشهد است. پدرش حاج حسين از رؤساى آستانقدس رضوى بود. وى در مشهد مدتى به تحصيل زبان و ادبيات فارسى پرداخت. از جوانى اشعارى مى سرود كه تدريجا در شعر شاعرى شهرت يافت. چون از مال دنيا بهره كافى داشت و صاحب چندين پارچه آبادى در استان خراسان بود براى حفظ و ازدياد ثروت به فكر وكالت مجلس افتاد و خيلى زود موفق شد. از دوره دهم متواليا پنج دوره از مشهد به وكالت انتخاب شد و هميشه عضو هيئت رئيسه بود. بعد خود را در مقام بالاترى ديد و به

مجلس شاه راه يافت و چند دوره هم در مقام سناتورى قرار داشت. در مشهد هم دست به كارهاى توليدى زد و چند كارخانه قند دائر نمود كه سهام عمده آن به او تعلق داشت. خلاصه خيلى خوب زندگى كرد و به عبارت ديگر سخن مال و دولت قرين يكديگر شدند. مؤيد ثابتى گذشته از مقام اجتماعى در شعر از استادان معاصر محسوب مى شد. وى در سال 1378 در خارج از كشور درگذشت.

برگرفته از كتاب :اثرآفرينان (جلد اول-ششم)

منابع زندگينامه :[1] چهارصد شاعر برگزيده ى پارسى گوى (1026 -1024)، الذريعه (1128/ 9)، سخنوران نامى معاصر (3427 -3423/ 5)، صد سال شعر خراسان (549 -544)، فهرست كتابهاى چاپى فارسى (2449/ 2 ،1596 ،764/ 1)، گلزار معانى (668 -656).

ميبدي، محمدفاكر

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد فاكر ميبدي

محل تولد : ميبد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1338/10/20

زندگينامه علمي

محمد فاكر ميبدي، فرزند علي اكبر در تاريخ 20/10/ 1338 خورشيدي، برابر با 13 رجب 1379 قمري، در شهرستان ميبد ديده به جهان گشود، در سه سالگي پدر خود را از دست داد و تحت سرپرستي مادر مؤمن و متدين خويش قرار گرفت. وي دوران كودكي خود را به دليل محروميت از نعمت پدر، با سختي و مشكلات پشت سر گذاشت. و دوران تحصيلات كلاسيك را با كار و فعاليت سپري نمود. سالهاي 1356 و 1357 شمسي كه مقارن بود با مبارزات ملت ايران به رهبري حضرت امام خميني (ره) و منتهي به پيروزي انقلاب شكوهمند اسلامي ايران شد. وي در اين زمان همراه با ديگر اقشار مختلف مردم ميبد در راهپيماييها و تظاهرات عليه رژيم شاه شركت داشت و به

پخش عكس، اطلاعيه و قرائت آن مبادرت مي كرد، به همين دليل يك بار توسط عوامل رژيم احضار و مورد بازجويي قرار گرفت. به دليل علاقه زياد نامبرده به مسائل انقلاب نسخه اي از اعلاميه ها و بيانيه هاي انقلابيون كشور و به ويژه پيشگامان انقلاب در استان يزد و به خصوص شهيد محراب حضرت آيت الله حاج شيخ محمد صدوقي، آيت الله حاج سيد روح الله خاتمي، و آيت الله حاج شيخ محمد ابراهيم اعرافي، « قدس الله انفاسهم الزكيه» كه از اركان انقلاب در منطقه بودند در كتابخانه وي نگه داري مي شود. نامبرده تحصيلات كلاسيك خود را تا ششم در مدرسه امام ميبد به انجام رسانيد و در سال 1355 جهت تحصيل علوم ديني وارد حوزه علميه ميبد شد و مقدمات، ادبيات، منطق و بخشي از دروس سطح را در آن حوزه فرا گرفت. لازم به ياد آوري است كه در رشته فقه و اصول بيشترين بهره را از حضرت آيت الله العظمي مكارم شيرازي و در دروس تخصصي تفسير و علوم قرآن بيشترين استفاده را از حضرت آيت الله معرفت برده است.

مير حيدر مهاجراني، دره

قرن:14

جنسيت:زن

مليت:ايران

دره ميرحيدر در سال 1313 در شهر كرمانشاه متولد گرديد. وي داراي دكتراي جغرافياي سياسي از دانشگاه ايندياناي آمريكا و عضو هئيت علمي دانشگاه تهران ، دانشكده ادبيات و علوم انساني گروه جغرافيا با رتبه علمي استادي مي باشد.نامبرده در سال 1382 به افتخار بازنسشتگي نائل آمده است.ايشان عضو وابسته ي فرهنگستان علوم جمهوري اسلامي ايران است. دكتر ميرحيدري در نشريات فرهنگي ايران ، مقالات متعددي را به چاپ رسانده است. وي موفق به ايراد سخنراني

هاي جامعي نيز در زمينه ي جغرافياي سياسي شده و با بيانات خود در كنگره هاي داخلي و كنفرانس هاي جهاني چهره ي فرهيخته اي را از خود نشان داده است. كتاب"جغرافياي سياسي خاورميانه و شمال آفريقا"ترجمه دره مير حيدري ، در دوره نهم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به عنوان كتاب سال برگزيده شد.گروه : علوم انساني رشته : جغرافيا گرايش : جغرافياي سياسيوالدين و انساب : " قبل از هر چيزي بايد سپاسگذار خداوند متعال باشم كه مرا در يك خانواده با فضيلت ،متدين و روشن بين به دنيا آورد كه هر چه دارم از انهاست.گرچه در كودكي پدرم را از دست دادم ولي نفس قدسي و خاطر نمازهاي شب و راز و نيازهاي او هنوز با من است و همين ها بوده كه زندگي مرا تا كنون بيمه كرده است.پدرم در ساوه به دنيا آمده بود و تحت نظارت پدرش حاج سيد عبدالكريم مقلب به حاج سيد آقا تحصيلات ابتدايي را انجام داد و سپس در نوجواني با همراهي ايشان براي تحصيلات بالاتر به تهران آمد و در حوزه علميه مدرسه مروي به تحصيل الهيات و معارف اسلامي پرداخت.ايشان پس از تحصيلات خارج حوزه در تهران ماندگار شد.پدرم علاوه بر اين با نام سيد محمود الحسيني ساوجي از خوشنويسان بنام دوره ناصري بوده است و مجموعه بسيار ارزشمند خط از ايشان به يادگار مانده است. مادرم در يك خانواده متمكن و متدين در تهران بدنيا آمد.پدر وي سعيد الملك اهل سياست و طرفدار حكومت مشروعه بود.پدر بزرگ مادرم حاج حسينعلي خان نوري از فضلا و

شعراي معروف عهد ناصري بوده و ديوان شعر او با تخليص وفا كه كلا در مدح اهل بيت امامت و طهارت مي باشد چاپ و در اختيار علاقمندان به شعر و ادب قرار گرفته است. مادرم در چنين خانواده اي معلم سرخانه داشت و ضمن فراگيري فارسي و حساب قرائت قران نيز فرا مي گرفت.پس از مدتي با استعداد سرشاري كه داشت حافظ قرآن شد و اشعار ديوان حافظ و گلستان سعدي و بابا طاهر را هم از حفظ داشت و در محاوره به مناسبت از آنها استفاده مي كرد.ايشان مادري كارآمد و دلسوز و پاك نيت بود و در نتيجه فرزنداني تحويل جامعه داد كه همگي با داشتن تحصيلات عالي منشا خدمات علمي و فرهنگي مهمي براي مملكت شدند. پدر و مادرم در تهران با هم ازدواج كردند و چهار فرند اول يعني سه دختر و يك پسر را در تهران به نيا آوردند. بعدا پدرم ماموريتي در كرمانشاه پيدا كرد و پس از چندي خانواده را هم به آنجا منتقل نمود و من (1311) و برادر كوچكرم در كرمانشاه بدنيا آمديم"تحصيلات رسمي و حرفه اي : دره ميرحيدر ، تحصيلات ابتدايي و قسمتي از تحصيلات متوسطه ي خود را در شهر زادگاهش سپري نمود و سال هاي آخر تحصيلات متوسطه ي خود را در تهران گذرانده و به اخذ ديپلم ادبي از دبيرستان شاهدخت نائل آمد. وي بلافاصله پس از اتمام دوره ي متوسطه ، وارد دانشگاه گرديد و پس از موفقيت در قسمت دبيري در رشته ي تاريخ و جغرافيا در دانشكده ادبيات به تحصيل پرداخت ، آنگاه از طرف دولت براي

ادامه ي تحصيل به آمريكا اعزام شد. تحصيلات در آمريكا ، نزديك شش سال به طول انجاميد و او در طي اين مدت به اخذ درجات عاليه اي چون: گواهينامه با درجه ي عالي در زبان انگليسي از دانشگاه ميشيگان در آناربر ،درجه ي M.A از دانشگاه دولتي اوهايو در رشته ي جغرافيا و درجه ي Ph.D از دانشگاه دولتي اينديانا در جغرافياي سياسي نائل آمد. وي پايان نامه كارشناسي ارشدش را تحت عنوان مسايل راه هاي ارتباطي در ايران را زير نظر پروفسور رندال گذراند. تخصص اصلي و جغرافياي سياسي و تخصص منطقه اي او، در زمينه منطقه خليج فارس و خاورميانه بوده است. «در آنجا گفتم به دليل وضعيت دشوار جغرافيايي كه ايران دارد و مناطق كوهستاني و بياباني و خشك را در خود جاي داده و به خاطر شكل خاص جغرافيايي كشور و فاصله زياد بخش شمال غرب و جنوب شرقي كشور از يكديگر، احداث راههاي ارتباطي، هم هزينه بر است و هم نياز به تكنولوژي هاي پيشرفته اي دارد كه از خارج وارد مي شود.» عنوان تز دكترايش، «عوامل جغرافيايي مؤثر بر بقاي سياسي ايران» بوده كه در سال 1962 با درجه عالي از آن دفاع كرده است و با همين پيش زمينه و تخصص به ايران باز گشت.خاطرات و وقايع تحصيل : دكتر مير حيدر از خاطرات تحصيلش چنين ياد مي كند: "من كلاس اول ابتدايي را در 5 سالگي نزد مادرم در خانه خاندم و در اخر سال امتحان دادم و رفتم كلاس دوم. در كلاس دوم و سوم يك شاگر متوسط بودم ولي از كلاس چهارم تا تحصيلاتم

در كرمانشاه شاگرد اول بودم و مورد تشويق اولياء و مدرسه و اداره فرهنگ قرار مي گرفتم. در كرمانشاه پس از دانشسراي مقدماني كلاس بالاتري نبود و من با بورس تحصيلي كه براي ادامه تحصيل داشتم بايد به تهران مي رفتم و خوشبختانه موجباتي فراهم شد كه كل خانوانده به تهران منتقل شديم و در اينجا من كلاس ششم ادبي را در دبيرستان شاهداخت تهران خواندم." وي در هر سه سال مقطع ليسانس شاگرد اول شده و در نتيجه موفق به كسب مدال علمي و جايزه مي شود. در سال 1332 تحصيلاتش را به اتمام مي رساند و در سال 1335 مطابق مصوبه قانوني، به همراه تعداد ديگري از نفرات ممتاز ساير رشته ها و به عنوان بورسيه براي ادامه تحصيل به خارج عزيمت مي كند و به آمريكا مي رود. استادان و مربيان : دكتر مير حيدر از اساتيد دوره خود چنين مي گويد: " من بايد به خود ببالم كه در دوره اي درس مي خواندم كه بهترين استادان در دانشگاه بودند. در رشته تاريخ با استادان برجسته اي مثل نصر الله فلسفي ،بياني،مينوي ،شيباني،بهمنش،بينا درس داشتيم و در جغرافيا دكتر مسعود كيهان،دكتر احمد مستوفي،دكتر محمد حسن گنجي و دكتر احمد سعادت كه هر كدام در رشته خود اسوه بودند.من چون تعهد دبيري داشتم درسهاي فلسفه و منطق و روانشناسي هم در برنامه ام بود و استاداني مثل دكتر هوشيار ،دكتر خوانساري،دكتر جلالي و دكتر كني استادان درسهاي مختلف ما بودند.تاثيري كه استادان جغرافيا در من گذاشتند موجب شد كه بعدا زماني كه به خارج رفتم در رشته جغرافيا ادامه تحصيل دهم" او

پايان نامه كارشناسي ارشد ش را در دانشگاه اوهايو آمريكا تحت عنوان مسايل راه هاي ارتباطي در ايران را زير نظر پروفسور رندال گذراند.وي به غير از اساتيد ايراني از استادان غير ايراني مانند پروفسور كيمبل و پروفسور پاندز به نيكي ياد مي كند. دكتر مير حيدر از مرحوم مستوفي و دكتر محمد حسن گنجي چنين مي گويد: «بعد از اين كه از آمريكا برگشتم و به عنوان استاديار برگزيده شدم اين دو را بيشتر شناختم و بخصوص اشراف آنها را به تمام مسائل جغرافيايي و نه فقط يك رشته خاص مطلع شدم و خيلي من را تحت تأثير قرار دادند.» همسر و فرزندان : دكتر دره مير حيدر از ازدواج خود چنين مي گويد: در طول اين سالهاي تدريس در دانشگاهها،ضمن همكاري با استادان سابق خودم فرصت آشنايي با استادان جديدي هم براي تدريس به گروه جغرافيا پيوستند و شاخه هاي مختلف اين گروه را به وجود آوردند به دست آمد. دراين ميان آشنايي من با آقاي دكتر مصطفي مهاجراني كه از كارشناسان مبرز سازمان برنامه بود و در عين حال رياست بخش روستايي تحقيقات احتماعي دانشگاه تهران را هم به عهده داشت و ضمنا براي تدريس در دوره فوق ليسانس دعوت شده بود عميق تر شد و در نهايت به ازدواج منجر گرديد.مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : دره ميرحيدر ،پس از بازگشت به ايران در سال 1342 به عضوبت هيات علمي گروه جغرافياي دانشگاه تهران در آمد و از آن تاريخ تا كنون در امر آموزش و تحقيق فعاليت داشته است. دره ميرحيدر، عضو وابسته فرهنگستان علوم جمهوري اسلامي ايران و عضو

موسس انجمن جغرافي دانان ايران است. يكي از موثرترين اقدام اين استاد برجسته، نگارش مقدمه اي بر كتاب IRAN از سري كتاب هاي Countries of the World كه در سال 2008 و از سوي موسسه نشنال جيا گرافيك منتشر شد، نوشته است. از ديگر مشاغل وي مي توان به عضويت در انجمن جغرافيدانان آمريكا از سال 1962، عضويت در انجمن جغرافيايي ايران ، عضو مؤسس و رئيس هيأت مديره انجمن ژئوپولتيك ايران(براي دو دوره) ، عضويت در گروه جغرافياي فرهنگستان زبان و ادبيات فارسي (براي دو دوره)، رئيس اولين و دومين كنگره انجمن ژئوپلتيك ايران در سالهاي 1383 و 1384 و عضو كميته برنامه ريزي وزارت فرهنگ و آموزش عالي ،هسته گروه آموزشي جغرافيا انشگاه پيام نور اشاره كرد. دكتر مير حيدر در سال 1359 به افتخار بازنشستگي زودهنگام نائل آمد."دوران بازنشستگي زودرس براي من توفيقي شد تا ديد خودرا نسبت به مسائل سياسي ايران و جهان وسعت دهم و به همكاري علمي و آموزشي با دفتر مطالعات سياسي و بين المللي وزارت امور خارجه و ساير مراكز علمي بپردازم.در همين دوران بود كه كتاب جغرافياي سياسي خاورميانه و شمال آفريقا را ترجمه كردم" دكتر مير حيدر پس از بازنشستگي در سال 1370 از سوي دانشگاه آزاد اسلامي به خدمت گرفته شد و در سال 1373 مجدد براي تدريس و فعاليت هاي آموزشي به دانشگاه تهران خواسته شد او پس از يك سال تعلل به عضويت هيئت علمي دانشگاه تهران در آمد و در سال 1374 به مقام استداي نائل آمد.فعاليتهاي آموزشي : دره ميرحيدر با ورود به دانشگاه تهران و به پيشنهادي كه ارائه

مي دهد، براي اولين بار در ايران درس اصول و مباني جغرافياي سياسي در برنامه دروس دوره ليسانس قرار مي گيرد و اولين كتاب جغرافياي سياسي مدون و نظام يافته را به نام «اصول و مباني جغرافياي سياسي» در سال 1347 منتشر مي كند. در سال 1343 هم با تأسيس دوره فوق ليسانس جغرافياي انساني در دانشگاه تهران به ارائه دروس ژئوپولتيك و مسائل جغرافياي سياسي جهان مي پردازد. در سال 1347 دانشيار مي شود و به غير از تدريس در دانشكده ادبيات، فعاليت در دانشكده حقوق و علوم سياسي دانشگاه تهران ، دانشگاه پدافند ملي، دانشگاه تربيت معلم، دانشكده روابط بين الملل، دانشكده افسري و بعد از انقلاب در دانشگاه تربيت مدرس و دانشگاه امام حسين(ع) را به ديگر فعاليت هاي آموزشي اش مي افزايد. در سال 1358 با تكميل مدارك مربوطه، مرحله به مرحله را مي گذراند تا به رتبه استادي نائل مي شود ولي در مراحل پاياني، اعلاميه اي توسط وزارت علوم صادر مي شود و هرگونه ارتقاي علمي استادان ممنوع مي شود. با آغاز انقلاب فرهنگي و تعطيل شدن دانشگاه هاي كشور تقاضاي بازنشستگي اش را به مقامات مسؤول ارائه مي دهد و مورد پذيرش هم قرار مي گيرد. از آن پس فعاليت هاي علمي اش را در مركز مطالعات عالي بين المللي دانشگاه تهران و دفتر مطالعات سياسي و بين المللي وزارت خارجه ادامه مي دهد و به تدريس در دانشگاه هاي ديگر هم گرايش پيدا مي كند. در سال 1374 بنا به دعوت دانشگاه تهران و تصويب هيأت وزيران پس از گذشت 14 سال مجدداً به عضويت هيأت علمي

دانشگاه تهران درآمده و در همان سال هم به درجه استادي نائل مي آيد و بعد از چند سال تدريس و تحقيق مجدداً در سال 1382 بازنشسته مي شود ولي همچنان تدريس در مقاطع فوق ليسانس و دكتراي جغرافياي سياسي در دانشگاه تهران را ادامه داده است. او بعد از بازگشت از آمريكا، جغرافياي سياسي را براساس رويكرد كاركردگرايي جغرافيدان مشهور آمريكايي در دهه 1960 به نام «ريچارد هارتشون» آموزش مي داد. در اين رويكرد عوامل مركزگرا و مركز گريز كه بر عملكرد حكومت تأثير مي گذارند مورد بررسي قرار مي گيرد. او دعوت به تدريس دانشگاه اينديانا را بعد از اتمام تحصيل رد مي كند و به دليل علاقه اي كه به مملكت خود داشته و اينكه از تخصص خود براي پيشرفت ايران استفاده كند به سرعت به ايران برمي گردد. روش تدريس او به اين صورت است كه در ابتداي تدريس، سؤالي را مطرح مي كند و مي كوشد دانشجويان را به تفكر در مورد آن سؤال تشويق و علاقه مند كند. مراكزي كه فرد از بانيان آن به شمار مي آيد : او همچنين در تأسيس دوره هاي فوق ليسانس جغرافياي سياسي در دانشگاه تهران و دانشگاه تربيت معلم نقش قابل توجهي داشته است. وي همچنين عضو موسس انجمن جغرافي دانان ايران (تاسيس در سال 1381) و فصلنامه علمي -پژوهشي ژئوپلتيك است.از دكتر مير حيدر به عنوان بنيانگذار جغرافياي سياسي نظام مند ياد مي شود ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : دره ميرحيدر در نشريات فرهنگي ايران ،بيش از 30 مقاله را به چاپ رسانده است. وي موفق به ايراد سخنراني

هاي جامعي نيز در زمينه ي جغرافياي سياسي شده و با بيانات خود در كنگره هاي داخلي و كنفرانس هاي جهاني چهره ي فرهيخته اي را از خود نشان داده است.شاگردان : از جمله دانشجويان سرشناس دره مير حيدر كه در مقطع كنوني هر يك جايگاهي كسب كرده اند كه زماني در زمينه جغرافياي سياسي در محضر ميرحيدر علم آموخته اند مي توان به دكتر پيشگاهي فرد، دكتر مجتهدزاده، دكتر كريمي پور، دكتر قاليباف شهردار تهران و دكتر رحيم صفوي فرمانده سپاه پاسداران اشاره كرد. آرا و گرايشهاي خاص : عنوان تز دكتراي دره مير حيدر با عنوان «عوامل جغرافيايي مؤثر بر بقاي سياسي ايران» بوده كه در سال 1962 با درجه عالي از آن دفاع كرده است و با همين پيش زمينه و تخصص وقتي به ايران برمي گردد براي اولين بار جغرافياي سياسي را به شكل سيستماتيك و مدرن به دانشجويان ايراني تعليم مي دهد و از اين جهت ترويج رشته جغرافياي سياسي مديون دره ميرحيدر است كه بعد از گذشت بيش از چهل سال تدريس و تحقيق در اين حوزه همچنان در دانشگاه مادر ايران حضور مي يابد و به كارش تداوم مي دهد. در تزش كوشيده نشان دهد تا چه حد عوامل جغرافيايي و به ويژه موقعيت ژئوپلتيك ايران، منابع نفتي و معدني و ساير ويژگي هاي جغرافيايي كشور در حيات سياسي ايران و حكومت ها تأثيرگذار بوده اند. در آن سالها عمدتاً تأثير جغرافيا بر سياست مورد توجه بوده چه در قسمت ژئوپولتيك و چه در جغرافياي سياسي ولي هم اينك جغرافياي سياسي بيشتر بر ايدئولوژي ها، سياست هاي دولت

ها و رهبران سياسي و صاحبان انديشه و احزاب و تأثيرات آنها بر چشم اندازهاي جغرافيايي مورد ارزيابي قرار مي گيرد. ضمن اينكه نمي شود وضعيت جغرافيايي را كه بستر اين فعاليت ها است ناديده گرفت. از ديد ميرحيدر، اين تحول يك تحول مثبت است و واقع گرايي بيشتري را دنبال مي كند. «در گذشته ، عوامل جغرافيايي را تعيين كننده قلمداد مي كردند ولي امروزه موقعيت جغرافيايي عامل اساسي و تعيين كننده به شمار نمي آيد و بنابراين ما هم نمي توانيم بگوييم كه كشور ما موقعيت جغرافيايي كم نظيري دارد و تصور كنيم منافع كشور به راحتي تأمين مي شود. چون امروزه گاه ژئوپولتيك جهاني مانع تأمين منافع ما مي شود و لذا ديپلماسي و سياست بايد به عنوان مكمل موقعيت جغرافيايي مدنظر قرار گيرد و اگر ديپلماسي نباشد، موقعيت جغرافيايي ما هم چندان كارساز نيست.» او نسبت به رويكرد قبلي جغرافيايي سياسي تعصب خاصي ندارد و به قول معروف خود را «به روز» نموده و به رويكرد جديدي كه از دهه 1970 به بعد فراگير شده روي مي آورد. «وقتي آدم مي بيند كه نگرش جديد درست است آن را انتخاب مي كند. نگرش قبلي به كلي عقب افتاده است و نقش عوامل جغرافيايي را در روابط بين الملل عاملي تعيين كننده نمي داند. الآن ما معتقديم كه عامل جغرافيايي، تأثيرگذار است و نه تعيين كننده. در مقابل قدرت و ژئوپولتيك جهاني نقش تعيين كننده تري پيدا كرده است.» جوائز و نشانها : كتاب"جغرافياي سياسي خاورميانه و شمال آفريقا"ترجمه دره مير حيدري ، در دوره نهم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از

طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به عنوان كتاب سال برگزيده شد.دكتر ميرحيدر از سال 1370 بهترين مترجم زن در دانشگاه الزهرا شناخته شد. وي همچنين جايزه كتاب برگزيده دانشگاهي را در سال 1380 دريافت نمود. در سال 1384 از وي به عنوان چهره ماندگار جغرافيا به انتخاب جامعه جغرافي دانان ايران تقدير به عمل آمد. خلاصه اي از جوايز و لوحهاي تقدير دريافتي دره مير حيدر به قرار زير است: مدال درجه اول فرهنگ برا احراز رتبه اول در دانشگاه تهران دريافت فلوشيپ(جايزه پژوهشي) از طرف دانشگاه اينديانا براي تمام تحقيق درباره رساله دكتري اعزام به آمريكا براي گذراندن فرصت مطالعاتي (1356) دريافت جايزه و لوح تقدير براي كتاب برگزيده دانشگاههاي 1369 لوح تقدير و جايزه با عنوان بهترين مترجم زن از طرف دانشگاه الزهراء در سال 1369 لوح تقدير و جايزه برا كتاب سال ج.ا.ا از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي در سال 1370 اعزام به آمريكا براي ارائه سخرنراني در كنگره اتحاديه بين المللي جغرافيايي در واشنگتن در سال 1371 لوح تقدير و جايزه براي كتاب برگزيده دانشگاهها در سال 1380 لوح تقديرو جايزه تشويقي كتاب سال ج.ا.ا در سال 1381 لوح تقدير و جايزه در همايش تجليل از پيشكسوتان دانشگاه تهران در سال 1383 كسب تنديس و جايزه با عنوان قلم هاي ماندگار در همايش تجليل از مولفان كتابهاي درسي در سال 1384 كسب عنوان چهره هاي ماندگار جغرافيا در سال 1384 منتخب جامعه جغرافيدانان ايران در سال 1384 دريافت 16 لوح تقدير ديگر براي ارائه سخنراني در همايش و مجامع علمي داخلي و خارجيچگونگي عرضه آثار : دره ميرحيدر

براي اولين بار جغرافياي سياسي را به شكل سيستماتيك و مدرن به دانشجويان ايراني تعليم مي دهد و از اين جهت ترويج رشته جغرافياي سياسي مديون دره ميرحيدر است. وي با تأليف كتاب اصول و مباني جغرافياي سياسي در سال 1347، اولين كتاب دانشگاهي و علمي را در اين رشته ارايه نمود. از ديگر تأليفات وي مباني جغرافياي سياسي، جغرافياي سياسي براي دانش آموزان دبيرستان سال سوم نظام جديد، مفاهيم بنيادي در جغرافياي سياسي مي باشد. ميرحيدر 52 عنوان مقاله به زبان فارسي و 8 عنوان مقاله به زبان انگليسي را به چاپ رسانده است. وي همچنين 37 عنوان سخنراني در دانشگاه ها و مجامع علمي و بين المللي دارد. راهنمايي بيش از 21 پايان نامه و رساله دكتري و كارشناسي ارشد را در فعاليت هاي پژوهشي خود دارد. آثار : اصول و مباني جغرافياي سياسي ويژگي اثر : تاليف،مخصوص دانشجويان پيام نور،چاپ اول آزمايشي پاييز 1370،چاپ دوم 1371 انتشارات دانشگاه پيام نور2 اصول و مباني جغرافياي سياسي ويژگي اثر : تاليف، انتشارات دانشگاه تهران،چاپ اول 1347 چاپ دوم با تجديد نظر 1351،چاپ سوم با تجديد نظر 1354،چاپ چهارم 13583 ايران ويژگي اثر : تاليف،علاوه بر دكتر ميرحيدر 2 نويسنده انگليسي نيز در تاليف كتاب "ايران" نقش داشته اند و اين كتاب در حال حاضر كتاب درسي دانش آموزان دبيرستاني آمريكا، انگليس و كانادا است. 4 جغرافياي سياسي براي دانش آموزان سال سوم دبيرستان، نظام جديد ويژگي اثر : تاليف،چاپ دفتر

تحقيقات و برنامه ريزي درسي وزارت آموزش و پرورش،سال تحصيلي 1371-72 با تجديد نظر در سالهاي 1373-745 جغرافياي سياسي خاورميانه و شمال آفريقا ويژگي اثر : ترجمه،اين كتاب در دوره نهم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران ،از طرف وزرات فرهنگ و ارشاد اسلامي معرفي و برگزيده شده است.آشنايي با كتاب :«جغرافياي سياسي خاورميانه و شمال آفريقا»: در بين جوامع دانشگاهي و دانشجويان جاي كتابي كه درباره جغرافياي سياسي باشد، خالي و نياز مبرم به آن محسوس بود، كتاب حاضر كه اصل آن به زبان انگليسي است و دو نفر متخصص فن آن را نگاشته اند تا حدود زيادي اين خلاء را جبران كرده و احتياج دانش پژوهان را پاسخ گفته است و از ويژگيهاي ترجمه آن است كه مترجم اشتباهات مولفان را در پابرگها ياد آور شده و نيز كليه نامها كه در اصل كتاب لاتين شده و در نقشه هاي موجود عربي است، معادل عربي آنها نوشته شده است. .ترجمه و تحقيق نويسندگان آلاسداير درايسدل و جرالد اچ بليك،6 جهان سوم و كشورهاي پيشرفته ويژگي اثر : ترجمه،نويسنده چتربي،انتشارات موسسه تحقيقات علوم اجتماعي 13497 درآمدي نو بر جغرافياي سياسي ويژگي اثر : ترجمه،انتشارات سازمان جغرافيايي ،بهمن 1379،اين كتاب كه با همكاري دكتر رحيم صفوي صورت گرفته كتاب برگزيده دانشگاه هاي ايران شد و سپس به عنوان كتاب تشويقي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي انتخاب شد. 8 گرايش تازه در جغرافياي سياسي ويژگي اثر : ترجمه،نويسنده پرسكات ،انتشارات دانشگاه تهران 13589

مباني جغرافياي سياسي ويژگي اثر : تاليف،انتشارات سازمان مطالعات و تدوين(سمت)تهران،چاپ اول 1371،چاپ سوم با تجديد نظر كامل در سال 1373،تجديد نظر كامل در سال 1380 و چاپ دوازدهم مفاهيم بنيادين در جغرافياي سياسي ويژگي اثر : انتشارات سازمان جغرافيايي 1386

مير داماد نجف آبادي، علي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد علي مير داماد نجف آبادي

محل تولد : نجف اشرف

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1349/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب سيد علي ميرداماد نجف آبادي در سال 1349 متولد شدم. دوره ابتدائي تا سوم ابتدائي را در اهواز گذراندم و سال چهارم و پنجم ابتدائي در مشهد. دوره راهنمائي و دبيرستان در قم. سال 1368 وارد حوزه شدم (همزمان ديپلم گرفتم سال 1368). شش سال در مدرسه «معصوميه» دوره مقدمات را گذراندم. اساتيدم در دوره مقدمات: آقايان نائيني، مسعودي كاشاني، ترابي، اسلامي، حياتي.

دوره سطح را در مدرسه آيت الله گلپايگاني گذراندم. اساتيد اين دوره: موسوي تهراني، اعتمادي، هادوي تهراني. سه سال درس خارج فقه و اصول آيت الله هادوي تهراني. يك سال درس خارج فقه «آيت الله جوادي آملي». از سال 1371 تدريس در مركز جهاني علوم اسلامي را آغاز كردم و تاكنون ادامه دارد. مدت 5 الي 6 سال هم در مدارس مركز مديريت حوزه تدريس داشتم.

مير شمس شهشهاني، سهيلا

قرن:14

جنسيت:زن

مليت:ايران

دكتر سهيلا ميرشمس شهشهاني ، متولد 1327 ه.ش در تهران، داراي دكتري انسان شناسي از دانشگاه كاليفرنيا آمريكا در سال1981.م و عضو هئيت علمي دانشكده ادبيات و علوم انساني دانشگاه شهيد بهشتي ازسال1370 مي باشد.گروه : علوم انسانيرشته : علوم اجتماعيوالدين و انساب : سهيلا ميرشمس شهشهاني داراي دو برادر است كه آنها رياضيدان هستندخاطرات كودكي : سهيلا ميرشمس شهشهاني قبل از رفتن به آمريكا چنين مي گويد:فكر مي كردم روانشناسي بخوانم. تصورم اين بود كه رشته روانشناسي، يك رشته خيلي جذاب است ولي وقتي دربهار سال 1956 به خارج رفتم، كم كم علايقم تغيير كرد. تحصيلات

رسمي و حرفه اي : ديپلم: 1345 / آمريكا. كارشناسي: فلسفه / 1348 / دانشگاه كاليفرنيا، بركلي. كارشناسي ارشد: انسان شناسي / 1352 / نيويورك / گرادويت فكولتي نيواسكول فور سوشال ريسرچ. دكتري: انسان شناسي / 1360 / نيويورك / گرادويت فكولتي نيواسكول فور سوشال ريسرچ است.خاطرات و وقايع تحصيل : سهيلا ميرشمس شهشهاني در باره تعيين رشته خود چنين ميگويد: قبل از رفتن به آمريكا، عمدتاً با روانكاوي آشنا بودم و فكر مي كردم كه روانكاو خواهم شد. من از طريق برخي مقالات و دايره المعارف فهميده بودم كه روانكاوي چه هست ولي وقتي كه در آمريكا، آثاري بيش تر را مطالعه كردم، ديدم روانكاوي آن طور كه دوست داشتم، جذاب نيست. در دانشگاه هم وارد رشته فلسفه شدم.در ترم اول كه ترم تابستانه بود، فقط يك درس را گرفتم و آن هم كتاب جمهوري افلاطون بود.بعد از اخذ مدرك ليسانس فلسفه، به نيويورك رفتم و در كلاس يكي از معروف ترين استادان انسان شناسي شركت و به اين رشته علاقه پيدا كردم. البته دپارتمان انسان شناسي دانشگاه كاليفرنيا در بركلي، بسيار معروف بود ولي من در دوره ليسانس به انسان شناسي علاقه نداشتم. وقايع ميانسالي : سهيلا ميرشمس شهشهاني پس از فراغت از تحصيل و بازگشت از آمريكا به عنوان عضو هيئت علمي دانشگاه شهيد بهشتي در گروه علوم اجتماعي پذيرفته شد و وي هم اكنون در آنجا سمت دانشياري دارد.مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : سهيلا ميرشمس شهشهاني عضو هئيت علمي گروه جامعه شناسي دانشگاه شهيد بهشتي و سردبير مجله انسان شناسي، و سردبير مجله فرهنگ انسان و معاون كنوني مجمع بين المللي علوم

انسان شناسي و قوم شناسي مي باشد.آرا و گرايشهاي خاص : سهيلا ميرشمس شهشهاني معتقد است: انسان شناسي نسبت به يك جامعه شناخت مي دهد. ممكن است توانمندي هاي جامعه موضوع تحقيق باشد و يا اين كه كسي بخواهد ضعف ها را نشان دهد.

مير عبداللهي، محمود

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد محمود مير عبداللهي

محل تولد : چادگان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1325/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب سيد محمود ميرعبداللهي شهرت حسيني به شماره شناسنامه 11 صادره از چادگان متولد 1325 از منطقه فريدن هستم. اينجانب در سال 1337 در سن 12 سالگي در اصفهان مشغول تحصيل علوم ديني شدم و بعد از گذراندن دو سال در سال 1339 وارد حوزه علميه قم شدم. مدت پنج سال در مدرسه «جاني خان» واقع در خيابان آذر ميدان كهنه روبروي مسجد جامع قم، ادبيات را خدمت آقاي نحوي و مختصر المعاني را خدمت آيت الله دوزدوزاني و معالم و قوانين الاصول را خدمت آقاي اعتمادي و فرائد الاصول را خدمت آقاي نوري و مكاسب را خدمت آيت الله فاضل لنكراني و جلدين كفاية الاصول را خدمت آيت الله سلطاني خواندم.

مدت 15 سال درس خارج فقه «حضرت آيت الله العظمي مرحوم آقاي گلپايگاني» شركت مي كردم و مدت 15 سال درس خارج فقه و اصول «حضرت آيت الله العظمي حاج شيخ مرتضي حائري» شركت داشتم و لمعتين را خدمت آقاي ستوده خواندم و در سال 1360 از طرف دفتر حضرت امام خميني (ره) به امامت جمعۀ شاهين شهر منصوب شدم و قبل از پيروزي انقلاب مدتي را در پيروزآباد شيراز تبعيد بودم.

در سال 1362 در شاهين

شهر به وسيله يك نفر منافق به نام «كريم» اهل شهرضا مورد ترور قرار گرفتم. نام برده دستگير و اعدام شد. چون شخص نام برده در اصفهان شخص به نام آقاي بهشتي نژاد را با فرزندش جلو درب خانه اش ترور كرده بود. در سال 1365 از شاهين شهر به شهرستان لُردگان كه از توابع شهر كرد است؛ منتقل شدم. بعد از سه سال آنجا به ابوان غرب از توابع ايلام است؛ منتقل شدم. بعد از سه سال از آنجا به ميمه اصفهان منتقل شدم. در اين مدت كه امام جمعه بودم؛ تدريس هم داشتم. دروس حوزوي و هم در دانشگاه ها: معارف اخلاق و تفسير تدريس مي كردم و فعلاً هم در قم مشغول تدريس هستم.

اين بود خلاصه از زندگي اينجانب و ضمناً كتاب هاي حقير چاپ نشده. «تبيين منابع فلسفه»، «سعادت و شقاوت از ديدگاه فلاسفه»، «تلخيص اخلاق فرانكنا»، «سؤال و جواب از علوم قرآنى»، «سوال و جواب درباره مهدويت و اسلام». ضمناً اضافه مي كنم كه در سال 1362 كه مورد ترور منافق قرار گرفتم؛ چند روز كه گذشت يك شب ساعت 2 بعد از نصف شب منزل بنده را به رگبار بستند از طرفداران سيد مهدي هاشمي. و همينطور قبل از اينكه مورد ترور قرار بگيرم در سال 1361 درب منزل اينجانب مواد منفجره گذاشته بودند كه در اين چند جا خداوند نجاتم داد. در تمام اين جريانات حضرت حجت الاسلام والمسلمين آقاي نمازي كه در آن وقت فرمانده سپاه اصفهان بودند به من كمك كردند و آقاي نمازي فعلاً امام جمعه كاشان مي باشند.

ميرابوالقاسمي، محمدتقي

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد محمدتقي ميرابوالقاسمي در سال 1309 ، در شهر رشت به

دنيا آمد. پس از طي دوره ابتدايي و متوسطه وارد دانشگاه شد و در رشته هاي معقول و امور تربيتي به ادامه تحصيل پرداخت و سرانجام در سال 1338 از دانشكده معقول و منقول فارغ التحصيل شد و با توجه به اينكه در همين سال جزء قبول شدگان دورة دكتري معقول بود ، اما به علت اشتغال در آموزش و پرورش گيلان از ادامه تحصيل منصرف گرديد. او در سال 1368 بازنشسته شد ، بعد از آن چون از سال 1362 در دانشگاه هاي گيلان ، آزاد اسلامي ، پيام نور و آموزش ضمن خدمت به عنوان استاد مدعو به تدريس اشتغال داشت لذا تا سال 1372 به تدريس ادامه داد و پس از آن به تحقيق و پژوهش روي آورد.گروه : علوم انساني رشته : الهيات و معارف اسلامي والدين و انساب : سيدمحمدتقي ميرابوالقاسمي فرزند سيد شرف الدين ،در شهر رشت به دنيا آمد.تحصيلات رسمي و حرفه اي : سيد محمدتقي ميرابوالقاسمي تحصيلات خود را در حوزه مذهبي گيلان ( رشت ) و مروي تهران تا پايان دوره سطح ادامه داد. مدتي پس از طي دوره ابتدايي و متوسطه وارد دانشگاه شد و در رشته هاي معقول و امور تربيتي به ادامه تحصيل پرداخت و سرانجام در سال 1338 از دانشكده معقول و منقول فارغ التحصيل شد و با توجه به اينكه در همين سال جزء قبول شدگان دورة دكتري معقول بود ، اما به علت اشتغال در آموزش و پرورش گيلان از ادامه تحصيل در رشته دكترا منصرف گرديد.همسر و فرزندان : سيد محمدتقي مير ابوالقاسمي داراي پنج فرزند كه سه پسر

و دو دختر مي باشند. پسر بزرگ فارغ التحصيل رشته پرستاري و در حال حاضر تكنسين اتاق عمل در بيمارستان دكتر حشمت رشت شاغل مي باشد. دو فرزند پسر ديگر در كارخانه هاي صنعتي استان مشغول به كار هستند. يك دخترشان ،معلم و دختر ديگر ايشان كاردان آزمايشگاه بيمارستان رازي رشت و دانشجوي رشته زبان انگليسي مي باشد.فعاليتهاي آموزشي : فعاليت آموزشي سيد محمدتقي مير ابوالقاسمي در آموزش و پورش استان گيلان آغاز گرديد. او در سال 1368 بازنشسته شد ، امام چون از سال 1362 در دانشگاه هاي گيلان ، آزاد اسلامي ، پيام نور و آموزش ضمن خدمت به عنوان استاد مدعو به تدريس اشتغال داشت لذا تا سال 1372 به تدريس ادامه داد.ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : سيد محمدتقي مير ابوالقاسمي از سال 1372 به بعد به دنبال فعاليت هاي فرهنگي و پژوهشي رفت كه بسيار مورد علاقه وي بود و بدين جهت از تدريس كناره گرفت.آثار : آموزش ديني از آغاز تا عصر حاضر ، اميد هاي نو در دنياي اسلام ، پژوهشي در زندگي مذهبي جوانان ، تاريخ و جغرافياي طالقان ، تربيت و تعليم ديني ويژگي اثر : دو جلد6 جنبش جنگل و ميرزا كوچك خان ويژگي اثر : خاطرات ميراحمد مدني7 سرزمين و مردم گيل و ديلم نهضت هاي روستايي در ايران ، گيلان از آغاز تا انقلاب مشروطيت ويژگي اثر : جلد 19 گيلان از انقلاب مشروطيت تا زمان ما

ويژگي اثر : جلد دو10 نقش الگوها در تربيت ،نهضت جنگل و اوضاع اجتماعي و فرهنگي گيلان و قزوين ويژگي اثر : خاطرات صادق كوچكپور

منابع زندگينامه :آشنايي با مشاهير فرهنگي گيلان ، تهيه و تدوين: عليرضا پارسي ، رشت: انجمن آثار و مفاخر فرهنگي ، اداراه كل فرهنگ و ارشاد اسلامي ، ص 31

ميراحمدي، منصور

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

منصور ميراحمدي

محل تولد : كرمان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1347/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب منصور مير احمدي فرزند امير در بيست و پنجم دي ماه 1347 در روستاي «چناروئيه» از توابع شهرستان كرمان به دنيا آمدم. دوران تحصيلي ابتدايي را در روستاي مذكور و راهنمايي را در روستاهاي مجاور به پايان رساندم. سپس در سال 1363 جهت ادامه تحصيل وارد حوزه علميه قم گرديده تحصيلات حوزوي را آغاز كردم. در كنار گذراندن دروس مذكور به دليل علاقه وافر به علوم جديد و اعتقاد به ضرورت كسب اين علوم در دوران كنوني، دوران تحصيلي متوسطه را به صورت داوطلب آزاد در سال 1378 پشت سر گذراندم. علاقه مذكور، تلاش و كوشش جهت حضور در دانشگاه و تحصيل در يكي از رشته هاي علوم انساني را به دنبال داشت. در سال 1370 در رشته «علوم سياسي» موسسه آموزش عالي باقرالعلوم (عليه السلام) پذيرفته شده و دكتري «علوم سياسي» خود را در دانشگاه تهران اخذ نموده و از آن پس در دو زمينه علوم حوزوي و دانشگاهي مشغول به تحصيل و تحقيق و تدريس هستم.

ميراشرفي، هادي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد هادي مير اشرفي

محل تولد : لنگرود

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1348/1/1

زندگينامه علمي

سيد هادي مير اشرفي از استان گيلان شهر استان لنگرود روستاي «دريا سر» در سن 12 سالگي پس ازاتمام دوره ابتدائي بر اثر علاقه شديد به علوم ديني و فراگيري آن، راهي حوزه علميه فقيه (حاج ابوالفتح) در تهران به مديريت «حضرت آية الله مرتضوي لنگرودي» شده و در آن حوزه مقدسه در سال 1360 اشتغال به

تحصيل پيدا نمود و دروس پايه تا اتمام لمعتين را در آن حوزه مقدسه به اتمام رسانيدم.

سپس راهي حوزه مقدسه قم كنار بارگاه مقدس حضرت فاطمه معصومه (عليها سلام) شدم و در دروس رسائل و مكاسب شركت نمودم كه رسائل را خدمت حجة الاسلام موسوي تهراني در حوزه آية الله العظمي گلپايگاني و بيع مكاسب حضرت حجة الاسلام جناب آقاي نكونام در مسجد مقدس امام رضا (عليه السلام) در گذرخان حاضر شده و پس از آن دروس كفايه آيات عظام و حجج اسلام شركت نمودم و به اتمام رسانيده و راهي دروس خارج مراجع بزرگوار كه خارج فقه «حضرت آية الله مكارم شيرازي» و اصول «حضرت آية الله وحيد خراساني» را درك كرده و از آن اساتيد بهره ها برده و به تحقيقات در حوزه دين ادامه داده تا انشاءالله تعالي صاحب دين امام زمان (عليه السلام وعجل الله تعالي فرجه الشريف) ظهور بفرمايد.

ميرجليلي، علي محمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

علي محمد مير جليلي

محل تولد : يزد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1344/3/10

زندگينامه علمي

اينجانب علي محمد ميرجليلي فرزند حاج ميرزا يدالله در تاريخ 10/3/1344 ه.ش در شهر يزد _ شاهديه متولد گشتم. پدرم از مؤمنين و عاشقان خاندان رسالت بود و همواره در مجالسي كه به نام اهل بيت تشكيل مي شد؛ شركت مي كرد. او در سنين نوجواني به بيماري سختي مبتلا شده بود. و با توسل به اهل بيت (ع) شفا يافته بود. از اين رو با شنيدن نام آن بزرگواران اشكش جاري مي شد. و چون دو فرزند پسرش را از دست داده بود.

نذر كرد چنانچه خداوند به او پسري ديگري عنايت كند او را به حوزه علميّه، براي فراگيري علوم اسلامي بفرستد. او به نذر خود عمل و مرا رهسپار حوزه كرد. پدرم از نظر مالي در مضيقه بود و زندگي خود را از درآمد ناچيز كارگري تامين مي كرد و بسيار قانع و زاهد بود.

مادرم مرحومه حاجيه بي بي مرضيه حاج امام از سادات و خاندان حاج امامي ابرند آباد بود كه به تقوي معروف بودند. جد سوم ايشان مرحوم امير اكبر از سادات داراي كرامت بود. همچنين پدر بزرگ ايشان مرحوم حاج سيّد محمّد باقر حاج امام از روحانيون داراي فضل و تقوي در يزد بود كه به سال 1336 ه.ش از دنيا رحلت كرده است و آرامگاه اين بزرگواران در يزد «شاهديه» ابرند آباد زيارتگاه مي باشد كه بسياري از مردم منطقه با توسل به ارواح پاكشان از خداوند طلب حاجت مي كنند.

پدرم مرا در كودكي با خود به مجالس وعظ و خطابه مي برد و دوست داشت من را ذاكر حضرت سيّد الشهداء (ع) تربيت نمايد. در شش سالگي به دبستان عنصري در شاهديه رفتم. در سال چهارم دبستان بر اثر تشويق استاد بزرگوارم جناب آقاي سيد علي بمان ميرجليلي تمام سعي خود را در راه تحصيل به كار گرفتم و از آن به بعد همواره از دانش آموزان ممتاز استان يزد شمرده شدم. در مقطع اول راهنمايي به عنوان ممتازترين دانش آموز استان يزد انتخاب شدم و مورد تشويق قرار گرفتم.

پس از گذراندن اول دبيرستان با توجه به علاقه شخصي خود و تشويق هاي مرحوم پدرم و حضرت آيت الله حاج

سيّد جواد مدرسي و استاد دكتر عباس برهاني در مهرماه 1359 ه.ش وارد حوزه علميّه يزد شدم و از محضر اساتيد بزرگواري چون حجج اسلام آقايان: شيخ كمالي زارچي، شيخ محمّد رضا فلاح تفتي و شيخ علي مفيدي فر به فراگيري ادبيّات عرب پرداختم و با شركت در كلاس منطق آيت الله علاقه بند يزدي، خوشه چين كمالات علمي وي گشتم. از خاطرات جالب آن دوره حفظ اشعار الفية بن مالك در حوزه يزد بود كه از طرف حضرت آيت الله حاج محمود علومي مسئول حوزه خان يزد، مورد تشويق قرار گرفتم و مفتخر به اخذ دوره تفسير منهج الصادقين از محضر مبارك ايشان شدم.

در سال 1361 ه.ش جهت استفاده از محضر اساتيد حوزه علميه قم به اين شهر رفتم. شرط ورود به حوزه علميّه قم، اتمام لمعتين بود ولي من آن را نخوانده بودم. طي نامه اي به محضر حضرت آيت الله العظمي مكارم شيرازي از ايشان درخواست كردم مرا در مدرسه امام حسن مجتبي (ع) كه تازه شروع به كار مي كرد؛ بپذيرد. در آن نامه خود را حافظ الفية بن مالك معرفي كردم. ايشان حقير را به حضور طلبيد و پس از امتحان و سئوال از سوابق خانوادگي و تحصيليم، با ورود اينجانب به حوزه قم موافقت كرد. براي تكميل ادبيات عرب به درس استاد بزرگ ادب مرحوم مدرس افغاني كه در نحو و ساير علوم ادبي تسلط داشت؛ رفتم. او داراي بياني شيوا بود و سخت ترين مباحث علمي را با مثال هايي ساده تفهيم مي كرد و داراي تاليفاتي از قبيل المدرس الافضل (شرح مطول تفتازاني) و مكررات (شرح

كتاب سيوطي در نحو) بود. نزد ايشان مغني اللبيب از ابن هشام و مطول تفتازاني را فرا گرفتم.

همچنين كشف المراد علامه حلي را نزد آيت الله مكارم شيرازي، بخشي از تفسير مجمع البيان را نزد آقاي امامي از نويسندگان تفسير نمونه؛ فرا گرفتم. آنگاه براي فراگيري فقه نزد استاد آيت الله وجداني فخر (ره) شتافتم. ايشان داراي زباني گويا، تسلط كامل بر مباحث فقهي و اخلاصي كم نظير بود. فراموش نمي كنم كه همواره قبل از نشستن بر كرسي تدريس، دعا مي كرد. هم زمان اصول مظفر را نزد استاد صالحي افغاني فرا گرفتم. در اين دوره بود كه به جهت الطاف الهي و تلاش فراوان، رتبه اول حوزه قم را در پايه ششم بدست آوردم و به دريافت يك دوره كامل بحارالانوار از مرحوم آيت الله العظمي امام خميني (ره) مفتخر گشتم.

آنگاه براي فراگيري بهتر اصول به نزد استاد بزرگ حوزه قم، حضرت آيت الله مصطفي اعتمادي شتافتم. زبان گويا و تسلط والاي او در تبيين مباحث اصول، از او استاد زبردستي ساخته بود كه حدود هزار نفر در كلاس درسش حاضر مي شدند. رسائل شيخ انصاري را از ايشان فرا گرفتم. مكاسب را نزد استاد بزرگ مرحوم حاج شيخ احمد پاياني آموختم و باز براي آموزش بيشتر اصول، در درس كفايۀ استاد اعتمادي حاضر شدم.

همزمان با فراگيري مكاسب و كفايه به حفظ قرآن همت گماردم و نزديك به نصف قرآن را حفظ كردم. از الطاف الهي بر اينجانب در اين دوره توفيق حضور در كلاس تفسير مفسر بزرگ، عارف رباني و فقيه صمداني حضرت آيت الله عبدالله جوادي آملي (روحي فداه) بود، استادي

بي نظير در قدرت كلام، جامع علوم مختلف و از همه مهمتر داراي منش اخلاقي بسيار والا. درطي حدود ده سال كه از حضور پرفيض تفسير ثلث اول قرآن را فرا گرفتم؛ هرگز نديدم به شاگردي توهين نمايد. سوال هاي طلاب را با حوصله پاسخ مي داد و همواره براي پاسخ دهي به اشكال هاي حاضرالذهن بود. اكنون پس از بازگشت به وطن از اينكه نمي توانم از محضر پرفيضش استفاده كنم؛ همواره تاسف مي خورم.

از سال 1371 ه.ش همزمان با شركت در كلاس تفسير استاد جوادي، به فراگيري خارج فقه و اصول پرداختم و از محضر بزرگاني چون آيات عظام: فاضل لنكراني، مكارم شيرازي، آميرزا جواد تبريزي بهره بردم. در سال 1374 از دانشگاه قم، مركز تربيت مدرس در رشته الهيات و معارف اسلامي (كارشناسي ارشد) فارغ التحصيل شدم و در سال بعد در آزمون دكتري علوم قرآن و حديث شركت كردم كه سرانجام در سال 1381ه.ش از دانشگاه فارغ التحصيل شدم. حضرت آيت الله هادي معرفت، آيت الله مسلم داوري، استاد محمّد علي مهدوي راد و دكتر غلامعلي حداد عادل و دكتر سيّد محمّد رضا حجتي از اساتيد برجسته دوره دانشگاهيم مي باشند.

ميرجليلي، كاظم

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد كاظم ميرجليلي

محل تولد : يزد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1341/7/1

زندگينامه علمي

آقاي سيد كاظم ميرجليلي در سال 1334هجري شمسي در خانواده اي متدين، مذهبي و دوستدار اهل بيت عصمت و طهارت (عليهم السلام) در شهرستان يزد ديده به جهان گشود. دوران ابتدايي، راهنمايي و دبيرستان را در زادگاه خويش با موفقيت سپري كرد. در پي تشويق خانواده و

علاقه خويش به فراگيري علوم ديني در سال 1360 وارد حوزه علميه يزد گرديد و از محضر بزرگان آن ديار بهره ها برد.

از سوي ديگر شوق زيارت و هم جواري با بارگاه كريمه اهل البيت حضرت معصومه (سلام عليها) او را راهي حوزه علميه قم گردانيد. از نخستين روزهاي ورود با تلاش و كوشش فراوان به تحصيل پرداخت و از درس بزرگان آن ديار بهره هاي علمي فراوان برد. پس از گذراندن سطوح عالي در سال 1373 به حلقه دروس خارج راه يافت. وي در ايام تحصيل حوزوي در قم از محضر بزرگاني چون: «مرحوم آيت الله فاضل»، «آيت الله مكارم»، «آيت الله خاتم يزدي»، و ديگر ستارگان درخشان حوزه علميه قم كسب فيض كرد.

استاد در كنار تحصيل دروس حوزوي از تحصيلات دانشگاهي غافل نماند و در رشته «فلسفه و كلام» در مقطع كارشناسي ارشد در سال 1377 از دانشگاه تربيت مدرس قم فارغ التحصيل گرديد و با موفقيت از پايان نامه خويش با عنوان: «مشكلات و موانع خلافت حضرت علي عليه السلام از ديدگاه تاريخ» دفاع كرد. استاد در ايام تحصيل در قم از امر تدريس در زادگاه خويش غافل نماند و در مراكزي چون دانشگاه يزد و ... به تدريس پرداخت، كه حاصل زحمات ايشان پرورش دانشجويان فراوني مي باشد. وي در زندگي سراسر علمي خود از امر تحقيق و نگارش و تأليف غافل نماند و آثاري از قبيل: «صداقت حضرت علي (عليه السلام) در سياست و حكومت» و ... را به رشته تحرير در آورده است.

ميرحسيني، احمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد احمد مير حسيني

محل تولد : يزد

شهرت

تابعيت

: ايران

تاريخ تولد : 1337/1/1

زندگينامه علمي

از سال 1349 وارد حوزه علميه يزد گرديدم. سه سال را در يزد و مابقي را در قم بودم. در اين مدت به عنوان طلبه اي محضر بزرگاني را درك كردم كه حتي حضور در محضر آنان بالاترين خير و بركت را القاء مي كرد.

ميرخليلي، احمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد احمد مير خليلي

محل تولد : يزد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1339/1/1

زندگينامه علمي

تحصيلات ابتدايي و راهنمايي را در مدارس تهران و دوره متوسطه را در مدرسه دهخداي شهرستان دهخدا گذرانده ام. در سالهاي اوليه انقلاب ديپلم خود را گرفته و رهسپار حوزه علميه قم شده ام و در مدرسه «حضرت آيت الله گلپايگاني» مشغول دروس حوزه علميه شده ام. صرف و نحو، معاني و بيان را نزد استاداني مانند: «صالحي اصفهاني»، «عالمي»، «طالقاني» و «شب زنده دار» خوانده ام. دروس سطح حوزه را نزد استاداني نظير حضرات آيات: «صلواتي»، «خرازي»، «حياتي»، «استادي»، «ستوده» و «نكونام» فرا گرفتم.

در سال 1366 در درس خارج حوزه شركت نمودم و درس اساتيد بزرگوار: «آيت الله علوي گرگاني»، «شيخ جواد تبريزي»، «مكارم شيرازي» و «وحيد خراساني» شركت كردم. در ضمن زبان هاي عربي و انگليسي را به صورت تخصصي در مركز زبان هاي خارجي دفتر تبليغات اسلامي آموختم. در سال 1369 در دوره دوم تخصصي كارشناسي ارشد مركز تربيت مدرس حوزه علميه قم به عنوان نفر اول برگزيده شدم و در سال 1372 با پايان نامه «مثل در قرآن كريم» فارغ التحصيل شدم. در سال 73 در دوره دكتري دانشگاه تهران پذيرفته شدم.

در همين سال به

عنوان عضو هيئت علمي _ پژوهشي كنگره نقش زمان و مكان حضرت امام (ره)، 3 جلد متون فقه پژوهشي با كمك ساير همكاران فراهم آورديم. همچنين در اين سال در مركز تحقيقات اسلامي وابسته به دفتر در بخش اصطلاح نامه به فعاليت پژوهشي مشغول شدم كه تاكنون اصطلاح نامه هاي علوم قرآن، اصول فقه، دانش نامه اصول فقه، منطق و كلام اسلامي منتشر شده كه در هر يك به نحوي همكاري داشته ام. در سال 1378 در مركز انديشه اسلامي در گروه فقه به عنوان عضو هيئت علمي شركت كردم و در نشست هاي علمي و ارزيابي هاي انديشه سازان شركت داشته ام و در ضمن مقالات: «فقه و حقوق خانواده»، «فقه و ملاكات احكام» و «انديشه هاي فقهي امام خميني (ره)» محصول اين دوره است.

در ضمن كتاب: «فقه و قياس» در اين دوره تنظيم و تاليف شده است. درسال 1379 دوره دكتري را با دفاع از رساله: «جايگاه قياس و استحسان در منابع استنباط» به پايان رساندم و در مدرسه امام خميني (ره) به تدريس فقه و اصول پرداختم و به مدت سه سال مديريت گروه فقه و اصول را به عهده داشته ام. در سال 80 در دانشگاه تهران در دانشكده هاي مختلف به تدريس متون اسلامي و در سال 1381 در يزد به عنوان عضو هيئت علمي به تدريس دروس فقه وحقوق مشغول شده ام.

در ضمن در مدرسه امام خميني (ره) درس هاي فقه و اصول و فقه و اصول مقارن، با فقه و اصول سميناري در درايه و رجال، نقد حديث و منابع حديثي مشغول تدريس بوده ام. تاكنون راهنمايي

و مشاوره تعدادي از رساله هاي فوق ليسانس و دكتري در مراكز مختلف علمي بر عهده داشته ام نظير مدرسه امام خميني (ره)، حوزه علميه خواهران، دانشگاه آزاد اسلامي. همچنين براي پيشبرد اهداف اطلاع رساني در دانشگاه يزد و مركز تحقيقات در ميز گردهاي علمي، نقد كتاب و كارگاه هاي پژوهشي كاربردي شركت كرده ام.

ميرخليلي، جواد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيدجواد ميرخليلي

محل تولد : يزد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1356/10/2

زندگينامه علمي

اينجانب سيد جواد ميرخليلي، فرزند سيد محمد علي ميرخليلي، متولد دوم دي ماه 1356 در روستاي زردين از توابع استان يزد هستم. دوره ابتدايي خود را در مدرسه شهيد مطهري زردين به پايان برده و بعد از آن وارد مدرسه شهيد حسن زارع زرديني شدم و دو سال دوره راهنمايي خود را در آنجا سپري كردم. بعد از آن براي ادامه تحصيل در كلاس سوم راهنمايي وارد شهر يزد و مدرسه راهنمايي انبياء شدم. بعد از اتمام دوره راهنمايي، براي ادامه تحصيل به همراه خانواده به تهران آمديم و مدرسه دولتي علميه، محل تحصيلم در چهار سال تحصيل در آن جا بود.

بعد از پايان دبيرستان و اتمام دوره نظام قديم رشته علوم تجربي، وارد حوزه علميه امام حسين (ع) تهران شدم و سطح يك خود را در محضر اساتيد بزرگواري چون: «مرحوم آيت الله حقي، مرحوم آيت الله سيد عباس ابوترابي، مرحوم حجت الاسلام و المسلمين سيد علي اكبر ابوترابي، مرحوم حجت الاسلام و المسلمين سيد بهاءالدين موسوي زاده، حجج اسلام: موسوي، عالمي، شريفي، يوسفي، سيد محمد حسن ابوترابي، علمداري، معراجي، وحيدي، گنجي، افضل نژاد، رضا بابا اكبري ، خوش

نما» و ساير اساتيد گذراندم.

آن گاه در سال 1381 براي ادامه تحصيل در مقطع سطح دو حوزه وارد مدرسه قديري قم شدم و از محضر اساتيدي چون حجج اسلام: «جلالي، ظهيري، قوامي، هاشمي، سرافراز، و ...» بهره بردم. بعد از اتمام سطح دو، مقطع كارشناسي علوم سياسي را با معدل 45/17 در دانشگاه باقرالعلوم (ع) قم به پايان رساندم. سپس در كنار ادامه تحصيل در سطح سه حوزه و بعد از كسب مدرك علمي سطح دو حوزه، رشته اديان شرق را در دانشگاه اديان و مذاهب قم ادامه داده و پايان نامه كارشناسي ارشدم را با موضوع: «رابطه دين و سياست در ژاپن معاصر» تدوين كردم.

همچنين در ساليان اخير به دليل علاقه وافر به رسانه و ارتباطات و با توجه به اين كه سردبيري برخي از مجلات مختلف علمي را در سطح قم بر عهده داشته ام و حتي با فصلنامه ظهور وابسته به بسيج دانشجويي دانشگاه باقرالعلوم (ع) توانستم مقام دوم سردبيري و نشريات برتر استان را كسب كنم، به تحصيل در رشته ارتباطات دانشكده صدا و سيماي قم در كنار پژوهش در مراكز مختلف علمي پرداختم و اين دوره را نيز با موفقيت به پايان رساندم.

هم اكنون در كنار تحصيل در درس خارج فقه و اصول حوزه علميه قم، به نويسندگي در نشريات و مجلات علمي مشغول هستم. ضمن اين كه سال ها تجربه و مطالعه، سير مطالعاتيم را به سمت حوزه هاي اختصاصي پيش برده است؛ به گونه اي كه هم اكنون تنها در حوزه انديشه سياسي در اسلام و شرق باستان مي نويسم و ارتباطات و رسانه نيز

دل مشغولي ديگرم است.

ميرخندان، حميد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد حميد مير خندان

محل تولد : تهران

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1341/1/1

زندگينامه علمي

بنده تحصيلات ابتدايي را در شهر تهران در دبستان عاصمي (مقابل دانشگاه صنعتي شريف) گذراندم. دوره راهنمايي را در مدرسه «مازيار» در همان محله خواندم و دوره دبيرستان را در دبيرستان خوارزمي شماره 1 (مقابل دانشگاه تهران) تحصيل نمودم. در سال 1359 پس از اخذ ديپلم در همان سال به حوزه قم آمدم.

مقدمات را تا پايه سوم در مدرسه رضويه خواندم. اساتيد بنده در ادبيات آقايان: گرگاني و طالقاني بودند و در معالم آقاي خسرو شاهي. اصول فقه را خدمت آقاي صالحي افغاني و لمعه را نزد آقايان علي پناه اشتهاردي، جداني فخر و ... خواندم. رسائل را خدمت آقاي اعتمادي و مكاسب را خدمت آقايان: قديري، طاهري خرم آبادي و ستوده تحصيل كردم و كفايه را خدمت آقاي ستوده خواندم.

درس خارج اصول را نزد آقايان: «مكارم شيرازي (2 سال)»، «وحيد خراساني (4 سال)»، «شبيري زنجاني (1 سال)» تحصل نمودم. و پس از آن در جلسه اي محدود با تعدادي محدود از دوستان به مباحثه خارج فقه تحت نظر دوست فاضل و ارجمند آقاي امير غنوي ادامه مي دهم. در كنار درس هاي رسمي حوزه به مدت حدودا چهار سال علوم قرآني و سپس تفسير (در جلسه اي خصوصي و با تعدادي محدود از دوستان) مطالعه و تامل داشته ام. همچنين به مدت سه سال در گروهي از دوستان به مباحث روانشناسي و تعليم و تربيت اسلامي پرداختم. نيز به تحصيل فلسفه (بدايه، نهايه و جلد اول اسفار) پرداختم و

در كنار آن كتاب هاي فلسفي از فلاسفه مسلمان و غرب را مطالعه نمودم.

حقير دوره زبان انگليسي را در تهران در موسسه ملي زبان تا اتمام دوره: (12 ترم) گذراندم و در قم نيز در مركز آموزش زبان هاي خارجي باقرالعلوم (ع)، دوره زبان انگليسي را تا يك ترم به پايان مانده شركت كردم. حدودا چهار سال (2 سال در جلسه حزب الله و 2 سال در پژوهشكده باقرالعلوم (ع) سازمان تبليغات قم) در زمينه تراجم و شرح حال علماء و اصحاب تحقيق و تاليف داشته ام. به مدت شش سال در زمينه فيلم و سينما (2 سال درحوزه هنري تهران و 4 سال در مركز پژوهش هاي اسلامي صدا و سيما) مطالعات نظري دارم. نتيجه فعاليت هاي پژوهشي حقير درباره تراجم و هنر فيلم كتاب ها و مقالاتي است كه در آثار از آنها ياد شده است. اكنون با مركز پژوهش هاي اسلامي صدا و سيما، همكاري پژوهشي ام ادامه دارد. ضمن آن كه مباحث خارج فقه و تفسير كماكان برقرار است.

ميرداداشي كاري، مهدي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد مهدي مير داداشي كاري

محل تولد : بابلسر

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1351/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب سيد مهدي مير داداشي در سال 1361وارد حوزه علميه «جعفريه رستم كلاي بهشهر» شدم. بعد از يك سال واندي وارد حوزه علميه قم شده وتحصيلاتم را پي گرفتم. در كنار دروس حوزوي، ديپلم متوسطه را در دبيرستان ايثارگران گرفتم و در سال 1373 با رتبه 25 وارد دانشگاه شدم. و در عرض 3 سال دوره كارشناسي را با اخذ رتبه دوم و با معدل 76/17 به پايان رساندم و

در سال 1377 در مقطع كارشناسي ارشد دانشگاه شيراز پذيرفته شدم. در سال 1377 با شركت در آزمون ورودي روحانيون حج، حائز رتبه ممتاز شدم و بيش از ده سال در دروس عاليه حوزه شركت مي نمايم.

ميردامادي، مجتبي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد مجتبي مير دامادي

محل تولد : مشهد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1347/2/13

زندگينامه علمي

اينجانب متولد 14/2/1347 در مشهد مقدّس در خانواده مذهبي و روحاني مي باشم. پدرم و جدم (سيّد حسن، سيّد هاشم) ميردامادي معروف به «نجف آبادي» از علماء مشهور مشهد بودند، در مسجد جامع گوهرشاد ساليان متمادي تفسير قرآن داشتند و مردم مشهد و خصوصاً اقشار تحصيل كرده از جلسات تفسير آن دو استفاده مي نمودند. نسل اينجانب به ميرداماد فيلسوف بزرگ اسلامي مي رسد (به 9 واسطه).

همراه اتمام دوره متوسطه در رشته علوم تجربي در سال 1366 و چندي قبل از آن، مقدمات ادبيّات عرب را نيز شروع نمودم. ابتداء نزد برادر بزرگتر و گاهي نزد فضلاء حوزه و چندي بعد در حوزه درس ادبيّات مشهد، اديب نامور جناب آقاي «حجت هاشمي خراساني» (حفظه الله): سيوطي، مغني، مطول، حاشيه ملاعبدالله و معالم را فرا گرفتم. در همان زمان در امتحانات حوزه علميه مشهد با نمره خوب پذيرفته گرديدم.

اصول فقه و رسائل را نزد «آيت الله شيخ مصطفي شاهرودي» و لمعتين را نزد آيات عظام: «سبزواري» و «صالحي» از اساتيد به نام مشهد آموختم. مكاسب را نزد «آيت الله مرتضوي» و «سيد محمد شاهرودي» فرا گرفتم. كفايتين را از استاد رضا زاده و بعد از ده سال، درس خارج (فقه و اصول) را نزد «آيت الله ميرزا علي

فلسفي» (حفظه الله) و «آيت الله شيخ مصطفي اشرفي شاهرودي» تلمذ نمودم و بعد از حدود 5 سال در مهر ماه 1378 به قم مهاجرت كردم.

در ابتداء ورود دروس فقه «آيت الله سبحاني» و بعد فقه «آيت الله شيخ جواد تبريزي» به مدت 2 سال (ايشان بحث اذان و اقامه و بعداً صلاة را شروع كردند). همزمان دروس فقه و اصول استاد «آيت الله وحيد خراساني» شركت كردم. بحث برائت و استصحاب از اصول و بيع و خياراتشان تاكنون مورد استفاده اينجانب مي باشد. در علوم عقلي در مشهد ابتداء بدايه را نزد يكي از اساتيد و بعد منطق و بخشي از فلسفه منظومه و نهايه را نزد استاد صالحي و مدّتي هم در درس اسفار ج 8 مرحوم علامه سيّد جلال الدين آشتياني بهره بردم. شرح تجريد و مقداري از كلام به صورت محاضرات را نزد «آيت الله شيخ عبد النبي كجوري» بهره بردم.

تفسير قرآن را كه هنوز زمزمه دلنواز آن در گوش طنين انداز است را از نوجواني شروع نمودم. مرحوم پدر همه شب سال در مسجد جامع گوهر شاد تفسير قرآن بيان مي نمود. تدريس كتب حوزوي از اوائل طلبگي شروع شد و تقريباً كتب سطح را از مقدّمات تا سطوح عاليه يك دوره تدريس نموده ام و بعضي از آنها را چند دوره و فعلاً در مدرسه آيت الله گلپايگاني رسائل تدريس مي نمايم.

ميرزا اردستاني

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

فرزند سيد اسماعيل بن مير عبدالله، از سادات خاتون آبادى اصفهان بوده كه جد اعلايش به اردستان مهاجرت كرده، و در آنجا ساكن شده، و صاحب عنوان در آنجا متولد گرديده است.

مشاراليه از علماى كاملين، و

فضلا و محققين بوده، در مدرسه ى جده ساكن، و هم آنجا تدريس مى نموده، و در مسجد سرخى اقامه ى جماعت مى نموده، روزگارى به فقر و تنگدستى، و در عين حال استغنا و بى نيازى و وارستگى و زهد و تقوا و اعراض از مردم دنيا گذرانيد.

در سلخ رمضان المبارك سال 1351 وفات يافته، در تكيه ى ملك مدفون گرديد.

برگرفته از كتاب :دانشمندان و بزرگان اصفهان (جلد دوم)

ميرزاپور، محسن

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محسن ميرزاپور

محل تولد : دزفول

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1350/1/1

زندگينامه علمي

بنده در سال 1379 در حالي كه مشغول به تحصيل در دبيرستان بودم از محضر عالم بزرگوار «حضرت شيخ محمد كاظم انصاري (ره)» بهره مند شدم و دروس ادبيات را آغاز كردم. پس از اخذ ديپلم حدود هفت ماه در مدرسه «بقية الله» شهرستان خوانسار اشتغال به تحصيل كردم كه در واقع شروع رسمي دوران طلبگي من از همان زمان آغاز شد كه در سال 1371 بود. بعد به شهر خودمان دزفول مراجعت كردم و بعد از تمام كردن ادبيات و منطق، دروس فقه و اصول را در محضر حضرت شيخ محمد كاظم انصاري (ره)، حاج آقا سيد حسن آقا ميري و حاج آقا مقامي به اتمام رساندم

و در سال 1376 به قم آمدم. ابتدا درس حاج آقا عالي رفتم و مباحث قطع و ظن را تا حدودي گذراندم ولكن به سبب مشكلاتي بعد از 5 ماه دوباره به شهرستان دزفول مراجعت كردم و سال هفتم حوزه را به اتمام رسانده، در سال 1377 به قم مراجعت كردم و با جديت بيشتري كتاب رسائل را با استفاده از محضر دو استاد عزيز

و ارجمندم حاج آقاي كريمي و صادر به اتمام رساندم. پس از آن مكاسب را در محضر استاد نكونام (بخش شرائط العوضين) بوديم، و با تشكيل جلسات خصوصي كه هر هفته برگزار مي شد بهره هاي خوبي برديم.

كفايه را در محضر استاد ارجمند حاج آقا تهراني بوديم. و همچنين عمده كتاب كفايه را در محضر استاد عزيز حاج آقا صادر بهره هاي فراواني برديم. در طي اين سالها نيمي از سال 77 را كاملا توفيق شركت در درس تفسير آية الله جوادي آملي داشتم. سال 1380 به توصيه استاد خودم حاج آقا صادر به درس خارج اصول «آية الله وحيد خراساني» شركت كردم و درس فقه خود را با كتاب رياض المسائل سيد علي طباطبائي كه از كتب بسيار مهم فقهي به شمار مي رود؛ طي دو سال در محضر استاد عزيز و اخلاقي خودم حاج آقا هاشمي بهره بردم.

سال 1380 سال ورود ما به مؤسسه امام صادق (ع) متعلق به آية الله سبحاني بود و آغاز دوره تخصصي ما در همان سال بود. سه سال در خدمت استاد بسيار گرانقدري همچون: «حاج آقا رباني گلپايگاني»، «حاج آقا مومني»، «حاج آقا قدوسي»، «ملك حسيني» و «حاج آقا خسرو پناه» بوديم و استفاده هاي فراواني در اين چند سال برديم و اكنون هم مشغول تمام كردن پايان نامه سطح 3 خود هستم كه مربوط به بخشي از مباحث امامت است كه با راهنمائي هاي اساتيد حاج آقا اسدي و سليماني رو به اتمام مي باشد.

ميرزايي، محمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد ميرزايي

محل تولد : مياندوآب

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1356/5/10

زندگينامه علمي

بعد از اتمام دوره متوسطه در رشته رياضي فيزيك و قبولي در كنكور سراسري 1374 در رشته مهندسي برق (گرايش الكترونيك) با مشورت و راهنمايي و صلاحديد پدرم وارد حوزه علميه شده و رشته مهندسي را ادامه ندادم (سال ورود به حوزه 1374). در مدت 5 سال در حوزه علميه «حضرت ولي عصر بناب» مقدمات را به اتمام رسانده و درسال 1379 عازم قم شدم. همزمان با تحصيل در مقطع سطح، وارد موسسه آموزشي و پژوهشي امام (ره) در رشته «معارف اسلامي و جامعه شناسي» شدم. در سال 1383 دوره ليسانس را همزمان با اتمام پايه 10 به پايان رساندم و تا مقطع كارشناسي ارشد در رشته «الهيات» ادامه داده و فارغ التحصيل شدم. سابقه 3 سال درس خارج دارم و همچنان مشغولم. انشاء الله.

ميرصانع، محمدعلي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد محمد على ميرصانع

محل تولد : اليگودرز

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1342/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب سيد محمد علي ميرصانع در سال 1357 وارد حوزه علميه شهرستان خوانسار شدم و تا سال 1363 در آنجا مشغول تحصيل و لمعتين را در آنجا به پايان رساندم. پس از آن وارد حوزه علميه قم شدم و به ادامه تحصيل در اين حوزه مقدسه پرداختم. فرائد الاصول مرحوم شيخ را در محضر استاد «آيت الله راستي كاشاني» و نيز قوانين الاصول ميرزاي قمى، و مكاسب مرحوم شيخ را در محضر اساتيد «آيت الله سيد علي محقق داماد» و «شيخ محسن دوزدوزاني» فرا گرفتم و دروس خارج فقه و اصول را از محضر اساتيد معظم حضرات آيات: «فاضل لنكرانى»، «وحيد خراساني» و «ميرزا جواد تبريزي»

تلمذ نمودم و در ضمن اين مدت در مراكز فقهي علمي حوزه به تناسب مشغول كار و تدريس و غيره بوده ام.

ميرعبداللهي شمس، محمدحسين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد محمد حسين مير عبداللهي شمس

محل تولد : يزد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1346/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب سيد محمد حسين ميرعبداللهي در سال 1346 شمسي در يزد متولد شدم و پس از گذراندن دوره متوسطه در آن شهر وارد حوزه علميه قم شده، ادبيات عرب را از اساتيدي چون: «مرحوم مدرس افغاني» و «آقاي طالقاني» و سطح را از اساتيدي چون: «مرحوم وجداني فخر» و «آيت الله دوزدوزاني» و بيش از 12 سال نيز از درس هاي خارج اصول و فقه «آيت الله سبحاني» و «مكارم شيرازي» استفاده كردم.

تحصيلات كلاسيك را نيز در موسسه آموزشي پژوهشي امام خميني (ره) ادامه داده تا اينكه در فروردين ماه 1385 با دفاع از پايان نامه خود با موضوع: «تراجم و رجال در فرهنگ شيعه از قرن پنجم تا پايان قرن نهم هجري» و كسب نمره 18 و امتياز عالي با داوري دكتر محمد رضا جبارى، فارغ التحصيل شدم. در اين بين با پژوهشكده تاريخ و سيره دفتر تبليغات و موسسه شيعه شناسي نيز همكاري داشته و دارم.

اكنون نيز در موضوع مولفان اسلامي با پژوهشكده تاريخ و سيره همكاري دارم و بيش از 200 مقاله كوتاه و بلند در اين موضوع مربوط به قرن هاي سوم و پنجم هجري از اينجانب نوشته شده كه از مهم ترين و مفصل ترين اين مقالات، مقاله: «ابوالمجد سنائى، عبدالجليل قزوينى، صاحب النقض و ابن رشد اُندلسي فيلسوف شهير» و مقاله «ابن شهر آشوب» است.

ميرعلي بيد اخوي، محمدعلي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد علي مير علي بيد اخوي

محل تولد : تفت

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1349/1/1

زندگينامه علمي

وي در سال

1349 در روستا «بيد اخويد» از توابع شهرستان تفت استان يزد متولد شد. پس از گذراندن مقطع راهنمايي در اين روستا، وارد حوزه علميه يزد و پس از يكسال تحصيل در حوزه علميه مصلي يزد راهي قم شد. جامع المقدمات و سيوطي را در مدرسه «المهدي» تحت اشراف حضرت آيت الله العظمي گلپايگاني فراگرفت، سپس وارد مدرسه «معصوميه» (س) شد و دروس سطح را از محضر بزرگاني چون: «آيت الله استادي» بهره مند شد.

پس از آن دروس خارج فقه و اصول را به مدت هفت سال از محضر آيات عظام: «مكارم» و «سبحاني» (زيد عزهما) بهره وافر برد. همزمان با تحصيل علوم حوزوي، مقطع دبيرستان را به پايان رسانيد. وي در سال 1370 وارد مؤسسه در راه حق شد. در اين مركز با معارف اسلامي آشنا و در سال 1369 وارد مقطع دوره كارشناسي ارشد رشته «علوم سياسي» شد و پس از آن وارد مقطع دكتري گرديد. در طول تحصيل رشته مزبور در گروه فقه سياسي به تحقيق پرداخت.

ميرمحمدي، ابوالفضل

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد ابوالفضل مير محمدي

محل تولد : ساوه

شهرت : مير محمدي زرندي

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1302/1/1

زندگينامه علمي

آية الله سيد ابوالفضل ميرمحمدي زرندي در سال 1302 هجري شمسي در بخش «زاويه زرند» از توابع شهرستان ساوه در خانواده اي مذهبي ديده به جهان گشود. تحصيلات ابتدايي را در زادگاهش به پايان رسانيد. در سال 1320 ايامي كه كيان حوزه هاي علميه در خطر بود و كمتر كسي رغبت به تحصيل علوم حوزوي داشت ، روحيه و علاقۀ وافرش به تحصيل علوم ديني او را به حوزه مقدس علميۀ قم رهنمون ساخت .

وي پس از فراگيري علوم اوليه صرف ، نحو، معاني بيان و منطق در سال 1325 جهت زيارت عتبات عاليات و ادامۀ تحصيل عازم عراق شده و توسط دايي مرحوم والدش «آية الله آقاي حاج ميرزا يحيي زرندي (ره )» كه از مجتهدين مقيم آن ديار بود؛ در شهر كربلا حجره اي اختيار كرد ولي با اصرار پدر بازگشت ، بواسطۀ وابستگي عاطفي كه به ايشان داشت ، به ناچار امر ادامۀ تحصيل را در قم پيگيري نمود.

از همان ابتداي تحصيل به حداقل امكانات معيشتي فراهم شده توسط پدرش كه به امر كشاورزي و كسب اشتغال داشت؛ بسنده كرده و از دريافت شهريه و وجوه شرعي امتناع نمود و تا به حال نيز بدين امر مقيد بوده است . ايشان داماد فقيه وارسته «آية الله العظمي مرحوم آقاي حاج سيد احمد زنجاني (ره )» مي باشند كه همواره اين وصلت را از جمله توفيقات خود مي دانند.

پس از گذراندن دروس مقدماتي در سطوح عاليۀ حوزه ، رسائل را از محضر مرحوم «آية الله حاج شيخ موسي زنجاني (ره )»، مكاسب را از محضر مرحوم «آية الله سيد حسين قاضي (ره )»، كفايه را از محضر حضرات آيات: «سيد شهاب الدين مرعشي نجفي» و «علامه سيد محمد حسين طباطبايي (ره )» و شرح تجريد را از محضر مرحوم «آية الله حاج ميرزا اسحاق آستارايي (ره )» تلمذ نمود.

حدود سال 1328 از درس خارج فقه و اصول حضرات آيات عظام : «حجت كوه كمره اي » و «بروجردي (رضوان الله عليهما)» حدود دو سال بهره برد. سپس حضرت «آية الله العظمي آقاي حاج سيد محمد محقق داماد (ره )» را به عنوان استاد درس خارج به نحو مستمر اختيار نموده و طي 15 سال يك دورۀ كامل اصول و

چندين كتاب فقهي را از محضرشان استفاده نمود.

ايشان در مقاطع مختلف تحصيل حوزوي، تدريس مقطع پايين تر را به عهده گرفته و بيش از 20 سال به تدريس دروس سطح عاليه حوزه از قبيل رسائل ، مكاسب و كفايتين پرداخته است . بيش از 10 سال نيز در دانشگاه اقدام به تدريس فقه و علوم قرآني در مقطع دكتري و كارشناسي ارشد نموده و پيوسته نيز استاد راهنماي رساله هاي مختلف دوره دكتري در دانشگاه و حوزه بوده است . شايان ذكر است رتبۀ دانشگاهي ايشان در بدو ورود به فعاليت هاي دانشگاهي دانشيار اعلام شده و سپس به جهت تأليف ، تدريس ، مديريت و ساير خدمات دانشگاهي رتبۀ استادي كه بالاترين رتبۀ علمي دانشگاهي است به وي اعطا شده است .

مباحثه تفسير قرآن را از حدود سال 1326 در روزهاي پنجشنبه و جمعه هر هفته با دوستان صميمي و هم دوره اي خود همچون حضرات آيات : (مرحوم آقاي حاج سيد مهدي روحاني ، مرحوم آقاي حاج شيخ علي احمدي ميانجي ، مرحوم حاج شيخ احمد آذري قمي ، حاج سيد عبدالكريم موسوي اردبيلي ، حاج سيد اسماعيل موسوي زنجاني ، مرحوم حاج شيخ محمد حقي ، حاج شيخ احمد پاياني ، مرحوم حاج ميرزا محمد امين رضوي و ...) آغاز نمود كه به مرور مورد توجه واقع شده و بر اعضاي آن افزوده گرديد. اين جلسۀ وزين كه بيش از پنجاه سال سابقه دارد با نوساناتي در تركيب اعضا كماكان به قوت خود باقي است .

ايشان از همان ايام حضور در درس خارج فقه و اصول در جلسه بحث فقهي كه حضرات آيات: «آقاي حاج سيد موسي شبيري زنجاني ، مرحوم آقاي حاج سيد مهدي روحاني ، مرحوم آقاي حاج

شيخ علي احمدي ميانجي ، مرحوم حاج شيخ احمد آذري قمي ، آقاي حاج سيد جلال الدين طاهري اصفهاني ، آقاي حاج شيخ عبدالرحيم جودي » داشتند، حضور پيدا مي كرد. اين جلسه نيز اكنون با تغيير برخي اعضاي آن ادامه دارد.

آقاي مير محمدي به همراه ساير فضلا و روحانيون از مدافعين نهضت اسلامي بوده و در امضاء برخي از اعلاميه ها عليه رژيم ستم شاهي و حمايت از حضرت امام نقش داشته است كه از جمله آن مي توان به ارسال نامه اي سرگشاده با عنوان «نامه جمعي از فضلاء حوزه علميه قم به هويدا نخست وزير وقت در خصوص اعتراض به اقدامات خلاف قوانين اسلام و قانون اساسي ، جو خفقان و سانسور، دستگيري حضرت امام خميني و ...» اشاره نمود.

در سال 1364 با تصويب شوراي عالي انقلاب فرهنگي به رياست دانشكده الهيات و معارف اسلامي دانشگاه تهران كه پس از شهادت آية الله دكتر مفتح توسط سرپرست اداره مي شد، منصوب گشت . وي در مدت يازده سال مسؤوليت ضمن تلاش مؤثر جهت راه اندازي مجدد دوره دكتري و كارشناسي ارشد و نيز افزايش ظرفيت پذيرش دانشجويان مقاطع مذكور، از آنجايي كه اهتمام جدي به وحدت حوزه و دانشگاه داشته و خود نيز با ورود به فعاليت هاي مستمر دانشگاهي از قبيل: (مديريت ، تدريس و تأليف) از مصاديق اين وحدت به شمار مي رفت از فضلاء شاخص حوزه با هدف ارتقاء كيفي سطح تحصيلات دانشجويان جهت تدريس دعوت مي نمود.

شايان ذكر است اين توسعه دانشكده كه به همت ايشان و با عنايت بنيانگذار جمهوري اسلامي امام خميني (ره )، رهبر معظم انقلاب حضرت آية الله خامنه اي و مساعدت رئيس جمهور وقت جناب حجة الاسلام والمسلمين آقاي هاشمي رفسنجاني و ...

در مساحتي حدود 7000 متر صورت گرفت ، دانشكده را از تنگناي شديد فضاي آموزشي و رفاهي خارج ساخت .

ميرمحمدي، كمال الدين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد كمال الدين مير محمدي

محل تولد : جلفا

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1351/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب سيّد كمال الدين مير محمّدي در سال 51 در شهرستان جلفا متولّد شدم. پس از گذراندن تحصيلات ابتدايي، راهنمايي و متوسطه به خاطر علاقه وافر به علوم ديني وارد حوزه علميّه «هادي شهر» شدم. به مدّت دو سال تحصيل در آن حوزه و كسب نمرات ممتاز جهت ادامه تحصيل به حوزه علميّه «حضرت عبدالعظيم شهر ري» رفتم و با جديت تمام و نمرات عالي سطح يك را به پايان رساندم و براي ادامه تحصيل در سال 75 وارد حوزه علميّه قم شدم و با گذراندن سطح عالي مشغول به درس خارج شدم كه از سال 79 به صورت مستمر در درس خارج فقه و اصول استاد «احمد عابدي» (دامت بركاته) شركت كرده ام. در كنار تحصيل به كارهاي پژوهشي رو آوردم كه از سال 79 در مركز فرهنگ و معارف و قرآن با عنوان محقق ارزياب مشغول به تحقيق و پژوهش هستم.

ميرمحمدي، مصطفي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد مصطفى مير محمودي

محل تولد : بابل

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1342/1/1

زندگينامه علمي

سال 1342 به دنيا آمدم. تحصيلات ابتدايي تا دبيرستان را در شهرستان بابل گذراندم. پس از اخذ ديپلم به سال 1360 مدّتي به جهاد سازندگي رفتم. در همين سال به تشويق پدر كه در سلك روحانيت بود؛ جهت تحصيل علوم ديني وارد حوزه علميّه قم شدم. تا سال 1369 به دروس سطح حوزه علميه مشغول بودم. سال هاي 1369 و 1370 با سازمان

تبليغات قم در بخش فرهنگي همكاري داشتم.

همزمان با ادامه تحصيلات در حوزه به سال 1370 وارد دانشگاه شدم و در سال 1374 دوره كارشناسي رشته «حقوق» را به پايان رساندم. در همين سال موفق به ادامه تحصيل در رشته «حقوق بين الملل» شدم. سال 1377 كارشناسي ارشد اين دوره را به پايان رساندم. از سال 1374 تدريس در دانشگاه هاي آزاد و مفيد قم در دروس مختلف معارف، فقه، اصول، و حقوق را آغاز نمودم و همزمان به فعاليت هاي علمي و پژوهشي نيز پرداختم. نزديك شصت سفر تبليغي، فرهنگي و علمي به مناسبت هاي گوناگون اعم از ماه محرم، صفر، ماه مبارك رمضان، هفته وحدت، دهه فجر و ايام رحلت امام (ره) به داخل و خارج كشور سفر نموده ام.

ميرمسيب، مهدي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد مهدي مير مسيب

محل تولد : شهرضا

شهرت : مير مسيب

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1343/1/25

زندگينامه علمي

بسم الله الرحمن الرحيم

حضرت ختمي مرتبت (صلي الله عليه و آله و سلم) در بزرگداشت قلم فرموده است «...و القلم من الله نعمة عظيمة و لولا القلم لم يستقم الملك و الدين و لم يكن عيش صالح» (محدث نوري، مستدرك الوسائل، ج13، ص258، ح2، باب12استحباب تعلم الكتابه).

سال 1343 در شهرضا به دنيا آمدم. پس از گذراندن دوره راهنمايي نزد معلماني نوعاً ارزشمند چون سردار رشيد سپاه اسلام شهيد همت، جهت تحصيل علوم حوزوي به مدرسه علميه صاحب الزمان (عليه السلام) شهرضا رفتم و پس از چهار سال تحصيل در اين مدرسه به حوزه علميه قم عزيمت نمودم و پس از يكسال استفاده آزاد از دروس حوزه علميه قم، خدمت

حجج اسلام و المسلمين سيد هاشم حسيني بوشهري و سيد عبدالعظيم حسيني به مدرسه مرحوم آيةالله العظمي گلپايگاني رفتم و به تحصيل ادامه دادم و پس از دو سال تلمذ در محضر مبارك اساتيد آن مدرسه، محضر برخي از اساتيد دوره سطح و عالي از جمله حجج اسلام و المسلمين: «موسوي تهراني»، «طاهري خرم آبادي» و آيات عظام: «صالحي مازندراني»، «مظاهري»، و ... را درك نمودم كه اكنون نيز ادامه دارد.

تقريبا از سال 1370 دست به قلم شده و تأليف و تحقيق را آغاز نمودم ولي بيشتر آنها به دليلهاي مختلفي به چاپ نرسيده است ازجمله آنهاست:

1. سعادةالطالبين (توضيحي برآداب المتعلمين خواجه نصيرالدين طوسي)

2. طريق العيش (نكاتي از زندگاني يكي از اصدقاء)

3. الحجرات (گذري برسوره مباركه حجرات)

4. تحقيق و تصحيح كتاب داستان فكاهي، علامه فقيد آيةالله ميرجهاني)

5. آيين عشق (جمع و توضيح اشعار حكيم اسدالله قمشه اي همراه مطالبي سودمند): در همان هنگام از كليه شعراي شهرضا نمونه شعرهايي گرفتم و آماده سازي كردم ولي در ترتيب قرار دادن نام آنها با مشكل روبرو شدم لذا به چاپ نرسيد البته چكيده اي از اين اشعار را در كتاب آئين عشق به كار برده ام.

6. تحقيق، تصحيح، آماده سازي و چاپ مطالبي دست نويس در موضوع عقيدتي، اخلاقي و سير و سلوك از دانشمند متأله شهرمان «حضرت آية الله نجفي قمشه اي» كه با عنوان: «با سالكان وادي نور» به چاپ رسيد. كتابهاي ديگري نيز از معظم له آماده سازي نموده ام كه از آن جمله است:

الف- اخلاق نظري (ويژه طلاب علوم ديني پايه هاي 1تا 3).

ب- مرد فرياد و سكوت (زندگينامه معظم له).

ج- رهيافتهاي

ويژه (درسهايي ازمعظم له در سير و سلوك).

د- قطره اي ازدرياي معارف كه در حال آماده سازي است و اميدوارم به لطف الهي به زودي به زيور طبع آراسته گردد انشاء الله.

7. تحقيق و تصحيح كتاب: «جذبه حقيقت يا ايدئولوژي ولايت» از دانشمند معظم و خطيب تواناي شهرمان آقاي حاج شيخ قدرت الله صالحپوركه به نام: «خورشيد امامت و ولايت» به چاپ رسيده است.

8. مرغ باغ ملكوت (1): يادنامه استاد فقيد حجت الاسلام و المسلمين سيد رضا محسني همزمان با ارتحال آن مرحوم (خرداد 1372).

9. مرغ باغ ملكوت (2): گذري به زندگاني و وصيتنامه استاد معظم، خدوم و فقيد، مرحوم حجت الاسلام و المسلمين حاج شيخ مرتضي عظيمي به مناسبت ارتحال آن بزرگوار (خرداد 1387) و ...

كتابهاي ديگري نيز تحقيق و تصحيح نموده ام كه برخي از آنها آماده چاپ و برخي در دست آماده سازي است. ضمنا برخي از دوستان اهل قلم در تدوين كتابهاي خويش از اينجانب كمك گرفته اند كه در ابتدا يا انتهاي كتابشان به اين مسئله اشاره كرده اند مثل كتاب: «سيماي شهرضا» و كتاب: «مجالس توحيد فطري». ويرايش و مقابله مطالب برخي از نشريات مثل نشريه اطلاع رساني معارف ويژه اساتيد دروس معارف اسلامي دانشگاههاي كشور و ره توشه تبليغ، ويژه ماه مبارك رمضان سال 1427 كه توسط دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم منتشر گرديده است را عهده دار بوده ام.

در برخي مساجد شهرضا امامت جماعت و وعظ و سخنراني داشته ام مثل مسجد اميرالمؤمنين (ع)، مسجد الرسول (ص)، مسجد نو و ... . در سعادت آباد جرقويه و عباس آباد پاكدشت نيز فعاليت تبليغي و در جبهه هاي

جنگ به عنوان نيروي رزمي تبليغي حضورداشته ام. اميدوارم خداوند رحمان و رحيم از همگي قبول بفرمايد آمين رب العالمين. در پايان، موفقيت و سرافرازي همه عزيزان و بزرگواران علم و قلم را از خداوند قلم به دستان، همان خدائي كه به قلم ارزش داده و به آن سوگند ياد كرده است خواهان و خواستارم. و السلام

ميرمعزي، حسين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد حسين مير معزي

محل تولد : تهران

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1340/1/1

زندگينامه علمي

سال 1358 موفق به اخذ ديپلم در رشته رياضى شدم و در كنكور دانشگاه شركت كردم و در رشته مهندسى مكانيك دانشگاه پلى تكنيك قبول شدم پس از دو ترم با انقلاب فرهنگى دانشگاه ها تعطيل شد. در سال 1362 پس از انصراف از دانشگاه وارد حوزه علميه مباركه قم شدم سال 68 دروس سطح را تمام كردم و از آن زمان تا كنون در درس خارج فقه و اصول اساتيدى چون آيت الله ميرزا جواد تبريزى، آيت الله وحيد خراسانى، آيت الله زنجانى، آيت الله موسوى اردبيلى شركت نمودم.در سال 68 همزمان با شروع درس خارج در رشته اقتصاد در دانشگاه مفيد مشغول به تحصيل شدم و سال 72 ليسانس و سال 76 فوق ليسانس گرفتم.

از سال 72 تا 75 در بخش فرهنگى جامعه مدرسين به عنوان محقق در اقتصاد اسلامى و به ويژه موضوع بانكدارى اسلامى و موضوعات مرتبط با آن به تحقيق پرداختم، سال 75 در گروه فقه و نظام اقتصادى پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامى به تحقيق مشغول شدم و از سال 77 عضو رسمى هيئت علمى و مدير گروه اقتصاد

واز اواخر سال 83 ريئس پژ وهشكده نظام هاي اسلامي در اين پژ وهشكده ميباشم ، از سال 78 تدريس لمعه، اصول فقه و سپس مكاسب را شروع كردم و اكنون نيز در كنار كارهاى ديگر به تدريس مكاسب مي پردازم.

ميرموسوي، حسين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد حسين مير موسوي

محل تولد : مشهد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1343/7/1

زندگينامه علمي

آقاي سيد حسين مير موسوي در سال 1343هجري شمسي در خانواده اي متدين وكاملا آگاه به مسائل مذهبي در شهر مشهد مقدس ديده به جهان گشود. نامبرده دوران ابتدايي، راهنمايي و دبيرستان را در زادگاه خويش با موفقيت سپري كرد و در پي علاقه وافر خويش به فراگيري علوم ديني در سال 1362 وارد دانشگاه امام صادق (ع) تهران گرديد تا در كنار دروس دانشگاهي به تحصيل در دروس حوزوي هم بپردازد. ازنخستين روزهاي ورود به دانشگاه امام صادق (عليه السلام) با تلاش و كوشش فراوان به تحصيل پرداخت و از محضر درس اساتيدي همچون: «استاد آشتياني»، «سيد حسن مصطفوي» و «عابدي» بهره ها برد.

استاد پس از فارغ التحصيلي در مقطع كارشناسي ارشد از دانشگاه امام صادق (عليه السلام) در سال 1375 در مقطع دكتراي فلسفه از دانشگاه تهران فارغ التحصيل گرديد و از رساله دكتراي خويش با عنوان: «تصحيح رساله شرح تلويحات ابن كمغولي» دفاع كرد. ايشان ضمن تبليغ، سالهاي متمادي است كه به تدريس در دانشگاه فردوسي مشهد مشغول است. نامبرده در زندگي سراسر علمي خود جز به كلاس، درس، قلم، كتاب، تحقيق، نگارش و تأليف به چيز ديگري نينديشيده است كه كتاب

هاي «درآمدي بر عرفان عملي اسلام» و «ترجمه مقدمه شرح قيصري بر فصوص» و ... از جمله آثار ايشان است.

ميرموسوي، علي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد علي مير موسوي

محل تولد : اصفهان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1346/1/1

زندگينامه علمي

تحصيلات دوران ابتدايي، راهنمايي و دبيرستان را در شهر اصفهان انجام دادم و پس از اتمام سال دوم دبيرستان در رشته علوم تجربي در سال 1362 وارد حوزه علميه اصفهان مدرسه «ذوالفقار» شدم. كتابهاي ادبيات حوزه را از مقدمات، سيوطي و مغني را در يكسال خواندم و همچنين منطق، معاني و بيان و در همان سال سطح را آغاز كردم و بخش هايي از لمعتين و معالم را نيز در اصفهان خواندم.

در سال 1363 وارد حوزه علميه قم شدم و ابتدا در مدرسه بعثت كه از مدارس آية الله منتظري بود؛ ثبت نام و سپس به مدرسه فيضيه نقل مكان كردم. در آن هنگام، همزمان تحصيلات علوم اسلامي و دبيرستان را دادم و در جبهه نيز حضور مي يافتم. در سال 68 همزمان سطح را به پايان رسانيدم و وارد دانشگاه تهران در رشته «علوم سياسي» شدم. از سال 69 درس خارج را آغاز كردم و بيشتر در درس خارج فقه «حضرت آيةالله العظمي منتظري» و «آيةالله تبريزي» شركت كردم.

در سال 72 تحصيلاتم در مقطع كارشناسي به پايان و مقطع كارشناسي ارشد را در رشته «روابط بين الملل» در همان دانشگاه ادامه دادم و پايان نامه ام را با عنوان: «عوامل موثر چالشهاي حقوق بشر در ايران» نوشته و دفاع كردم. در سال 74 در مقطع دكتري «علوم سياسي» دانشگاه

تهران پذيرفته شدم و در سال 81 از پايان نامه ام با عنوان: «اسلام، سنت و دولت مدرن» با راهنمايي آقاي دكتر بشريه و مشاوره دكتر فيرحي و آقاي حميد زنجاني دفاع كردم.

تاكنون آثارعلمي زيادي اعم از مقاله و كتاب نگاشته ام كه در بخش مربوطه ذكر شده. از سال 79 به عنوان هيئت علمي در دانشگاه مفيد حضور داشته ام و از سال 75 تاكنون درسهاي رشته علوم سياسي را در اين دانشگاه و در دانشگاه باقرالعلوم (ع) تدريس كرده ام. از فاصله سال 80 تا 84 مديريت گروه علوم سياسي دانشگاه مفيد را نيز عهده دار بوده ام.

ميرهادي، توران

قرن:14

جنسيت:زن

مليت:ايران

دكتر توران ميرهادي متولد 1306ه.ش در شميران، داراي دكتري روان شناسي از فرانسه و عضو هئيت علمي آموزش ضمن خدمت آموزش و پرورش مي باشد.وي دبير اجرايي كتاب «فرهنگنامه كودكان و نوجوانان» بود.كتاب مذكور ، در دوره شانزدهم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به عنوان كتاب سال برگزيده شد. وي برگزيده همايش طرح سپاس درسال86 در فرهنگسراي سينا مي باشد. گروه : علوم انساني رشته : روان شناسي والدين و انساب : پدر توران ميرهادي از دانشجويان اعزام شده به خارج از كشور بود.در زمينه راه و ساختمان و مكانيك و راه آهن ديپلم مهندسي گرفت و در آلمان با بانويي هنرمند مجسمه ساز به نام گرتا ديتريش (مادر خانم ميرهادي ) ازدواج كرد وآنها در سال 1299 باهم به ايران آمدند. مادر وي نيم قرن در ايرن زندگي كرد و شاهد تحولات بسياري بود كه پدر نيز همراه ديگران در آن نقش داشت. ايشان

داراي دوبرادر است كه برادركوچتر از خودش (فرهاد) در سانحه تصادف از دنيا رفت.خاطرات كودكي : مادر توران مير هادي اگر چه آلماني بود ولي بچه ها را ايراني بار آورد.تحصيل در مدرسه ايراني دنبال شد و زبان رايج در خانه فارسي بود.حتي گاهي نيز مادر براي آشنايي فرزندان خود با ادب فارسي مجالس بحثي با شركت اهل ادب تربيت مي داد،هرچند كه معتقد بود كه بايد به يادگيري زبانهاي ديگر هم پرداخت،زيرا هر زباني را دروازه اي مي دانست بر فرهنگ غني كشورهاي ديگر. خانم مير هادي از خاطرات اين دوران خود چنين مي گويد: آلماني ياد گرفتن ما،ماجرايي خاص داشت.در طي سال تحصيلي ،آموزش به صورت شفاهي بود.مادر به زبان آلماني موضوعي را مطرح ميكردو ماگاه نيمي فارسي و گاه نيمي آلماني پاسخ مي داديم.ولي وقتي مدرسه تمام مي شد و ما به شميران (در دوران داغ تابستان در آنجا ساكن ميشديم) مي رفتيم،درس روزانه شروع ميشد.صبح به صبح شش روز هفته سر ساعت هشت و سي مادر سبد خياطي خود را با جوراب هاي سوراخ شده ما بر ميداشت و روي نيمكت مي نشست و ما پنج نفر را به نوبت صدا ميزد.كتاب آلماني ساده اي را پيش روي ما ميگذاشت.مي دوخت و يا وصله ميكرد و ما ميخوانديم و پاسخ ميداديم.هركدام نيم ساعت آموزش مي ديديم.تحصيلات رسمي و حرفه اي : توران ميرهادي در كنار تحصيل در تابستانها از محضر مادر خود براي يادگيري زبان آلماني بهره ميجست.وي پس از آنكه زبان آلماني را فراگرفت ،براي يادگيري زبان فرانسه نزد معلمي توانا فرستاده شدو زبان انگليسي را در دبيرستان نوربخش به

خوبي آموخت.مقطع تحصيلي دبيرستان را در سال 1324 به پايان رساند.از آنجايي كه خانم مير هادي به علوم و به ويژه زيست شناسي علاقمند بود ،در نتيجه در دانشكده علوم در رشته طبيعي پبت نام كرد.وي در سال 1325 مدرك كارشناسي زيست شناسي را از دانشگاه تهران دريافت كرد. خانم مير هادي متاثر از فلسفه و ارزش ها و چگونگي ارتقاي انساني از مرحله غريزي به مرحله عرفاني تصمصم به ادامه تحصيل در رشته روانشناسي و تعليم و تربيت پيش دبستاني را گرفت.وي عليرغم تمايل پدر تصمصم گرفت كه به فرانسه عزيمت كند.ايشان پس از پايان تحصيلات در سال 1330 به ايران بازگشت.خاطرات و وقايع تحصيل : توران ميرهادي از سفر خود به فرانسه كه جنگ جهاني دوم تازه به پايان رسيده بود و در اروپا ويراني و قحطي بيداد ميكرد ،چنين ميگويد: مردم كشورهاي اروپايي در شرايط سختي زندگي ميكردند.من چون هنوز بيست ساله نشده بودم ،هر روز جيره مختصري دريافت ميكردم. در آن هنگامه براي بازسازي ويرانه هاي جنگ اعلام آمادگي كردم.دوبار داوطلبانه براي بازسازي مناطق ويران شده رفتم.يك بار به بوسني و هرزگوئينو يك بار به كوه هاي تاترا در اسلواكي كه در ساختن راه آهن كارگري كردم.در فرانسه بودم كه خبر شوم تصادف برادركوچترم و از دست رفتن او به من رسيد.استادان و مربيان : توران مير هادي در سالهاي 1323 و 1324 كه در اين سالها مبارزه بابيسوادي در كشور شكل ميگرفت از محضر استاداني چون جبار باغچه بان و دكتر محمد باقر هوشيار بهره مند شدند.همسر و فرزندان : توران مير هادي در سال 1331 با سرگرد جعفر وكيلي

ازدواج كردو در سال 1333 با از ميان رفتن همسر ،كانون گرم و پر مهر خانواده متلاطم شد.ثمره اين ازدواج تولد پيروز وكيلي (دكتر در رياضي كاربردي ) در سال 1332بود.ايشان در سال 1335 با آقاي محسن خمارلو ازدواج كرد ماحصل آن ،دو فرزند پسر بنام هاي كاوه خمارلو (1336)، دلاور خمارلو (1345 - مهندس برق ) و يك فرزند دختر بنام پندار خمارلو (مير فخرايي )در سال 1340 بود.همسر وي در سال 1358 دار فاني را وداع گفت.وقايع ميانسالي : توران ميرهادي پس از فراغت از تحصيل در سال 1330 از فرانسه به ايران آمد ودر سال 1334 كودكستان فرهاد (بياد برادر متوفي خود)را تاسيس كرد.مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : توران ميرهادي مدرس مراكز آموزشي ضمن خدمت ، در مشهد تبريز، رفت و تهران به تدريس روانشناسي وتعليم و تربيت مشغول بوده است. عضويت در هيئت مديره دفتر بين المللي كتاب براي نسل جوان بمدت دو دوره عضويت در هيئت داوران جايزه بين المللي هانس كريستين آندرسن بمدت 4 دوره عضويت در هيئت داوران بينال بين المللي تصويرگران براتيسلاوا يكي از هفت سخنران دعوت شده در كنگره بينالمللي ادبيات كودكان در ژاپن در سال 1365 يكي از بيست متخصص دعوت شده جهاني براي شركت در جلسه برنامه ريزي ده سال آينده (2001-2010) يونيسف فعاليتهاي آموزشي : در بسياري از موارد توران مير هادي به كلاسهاي مختلف آموزش ضمن خدمت رفته و تجربياتي را كه در اين زمينه اندوخته بود به ديگران و مراكز ديگر منتقل مي كرد.براي مثال مدت ها در شهرهاي مشهد ،تبريز،رشت و تهران دركلاسها تربيت مربي كودك تدريس مي نمود.مراكزي

كه فرد از بانيان آن به شمار مي آيد : توران ميرهادي درسالهاي 1334، 1336، 1350كودكستان فرهاد و سپس دبستان، و مدرسه راهنمايي فرهاد را تاسيس كرد.وي همچنين در سال 1335 اولين نمايشگاه كتاب را با كمك مجله سپيده فردا در دانشكده هنرهاي زيبا داير كردو در سال 1341 شوراي كتاب كودك را تاسيس كرد.ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : توران ميرهادي در زمينه ادبيات كودكان فعال است و آثاري در اين زمينه نيز پديد آورده است.آرا و گرايشهاي خاص : توران ميرهادي به طور تجربي و ملموس با دشواريهاي آموزش در ايران درگير است و از طريق روانشناسي تعليم و تربيت در پي حل اين مشكل است. وي همچنين معتقد است: انديشه ها به تدبير مي انجامد و تدبير به عمل .از عمل عادات هاي انساني شكل ميگيرد و شخصيت ساخته ميشود و سرنوشت از آنجا پديد مي آيد.جوائز و نشانها : مؤسسه ي پژوهشي تاريخ ادبيات كودكان، بار ديگر "توران ميرهادي" را به عنوان نامزد دريافت جايزه ي «آستريد ليندگرن» معرفي كرد. مبلغ جايزه «آستريد ليندگرن» معادل پنج ميليون كرون سوئد يا 750هزار دلار است، كه هر ساله به يك شخصيت برجسته ادبيات كودكان يا نهادي كه در توسعه و ترويج كتاب خواني در بين كودكان بيش ترين نقش را داشته است، تعلق مي گيرد. وي دبير اجرايي كتاب «فرهنگنامه كودكان و نوجوانان» بود.كتاب مذكور ، در دوره شانزدهم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به عنوان كتاب سال برگزيده شد. وي برگزيده همايش طرح سپاس در سال 86 در فرهنگسراي سينا مي باشد.چگونگي عرضه آثار : توران مير هادي بيش از

56 مقاله را تدوين و تاليف كرده است.وي همچنين داراي 9 ترجمه مقاله مي باشد. توران مير هادي بيش از 7 پايان نامه كارشناسي ارشد را راهنمايي كرده است.آثار : آنكه رفت و آنكه آمد ويژگي اثر : نقاشي از مهرنوش معصوميان -تهران واژه 13772 تعليمات اجتماعي تاريخ ،جغرافي و تعليمات ديني چهارم دبستان ويژگي اثر : با همكاري ليلي ايمن (آهي )-ثمينه باغچه بان (پير نظر) -علي اصغر مهاج -تهران وزارت فرهنگ 13433 تعليمات اجتماعي ديني براي سال چهارم دبستان ويژگي اثر : با همكاري ليلي ايمن (آهي )-ثمينه باغچه بان (پير نظر) -علي اصغر مهاج -تهران وزارت فرهنگ 13474 تعليمات اجتماعي سوم دبستان ويژگي اثر : سازمان كتابهاي درسي ايران -وزارت آموزش و پرورش 13475 جست و جو راهها و روشهاي تربيت ويژگي اثر : تهران-آتيله 13626 دوگفتار (كتابخانه آموزشگاهي و نقش آن در ايجاد عادت به مطالعه ) ويژگي اثر : بي نا 1357 مهدخت .تهران:شوراي كتاب كودك 13567 دوگفتار (كتابخانه آموزشگاهي و نقش آن در ايجاد عادت به مطالعه ) ويژگي اثر : بي نا 13578 راهنماي تدريس كتاب تعلمات اجتماعي سوم دبستان ويژگي اثر : سازمان كتابهاي درسي ايران 1352 (چاپهاي متعدد بعدي )9 فرهنگنامه كودكان و نوجوانان ويژگي اثر : دبير اجرايي كتاب فوق،اين كتاب

در دوره شانزدهم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران ،از طرف وزرات فرهنگ و ارشاد اسلامي معرفي و برگزيده شده است. آشنايي با كتاب «فرهنگنامه كودكان و نوجوانان»: فرهنگنامه كودكان و نوجوانان/ شوراي كتاب كودك؛ زيرنظر توران ميرهادي و ايرج جهانشاهي.- تهران: شركت تهيه و نشر فرهنگنامه كودكان و نوجوانان، 1376، 4جلد [تاكنون]. از جمله كتابهايي كه مي تواند نقش تعيين كننده اي در توسعه دانش و فرهنگ دانش آموزان و علاقه مند كردن نوجوانان، به كتاب و كتابخواني داشته باشد، فرهنگنامه هاي ويژه كودكان و نوجوانان است. از اين رو«فرهنگنام كودكان و نوجوانان» را مي توان گام مثبت و مؤثري در توسعه فرهنگ كتابخواني در كشورمان به شمار آورد. اين فرهنگنامه به روشي علمي و با الهام از تاريخ و فرهنگ خودي تأليف شده است؛ نثري روان و ساده و مناسب با دانش كودك و نوجوان دارد و به آساني مي توان روش استفاده از آن را آموخت. جداول، تصاوير و نقشه هاي متعدد (رنگي)، فهم مطالب را براي كودكان آسانتر و دلپذيرتر مي سازد. 10 كتاب كار مربي كودك (برنامه كار مربي در مهد كودك و كودكستان ) ويژگي اثر : تهران :آگاه - 1372(چاپهاي بعدي)11 گذري در ادبيات كودكان ويژگي اثر : اين كتاب بطور مشترك توسط دكتر ميرهادي و تعدادي مولفين در سال1352 به چاپ رسيد.12 گذري در ادبيات كودكان ويژگي اثر : با همكاري ليلي ايمن (آهي)و ميهندخت دولت آبادي -شوراي كتاب كودك 1356(چاپهاي بعدي )

منابع زندگينامه :ايران، سال دهم ، ش 2892،

3شهريور 13834زندگي نامه سركار خانم توران مير هادي -انجمن آثار و مفاخر فرهنگي -سلسله انتشارات و مجموعه زندگي نامه شماره 14/383

ميري آشتياني، جلال الدين

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيدجلال الدين ميري آشتياني ، در سال 1304 شمسي در قصبه ي آشتيان - از مضافات سلطان آباد عراق ( اراك ) - ديده به جهان گشود. دوره ي ابتدايي را در دبستان خاقاني آشتيان به پايان رساند و در مكتبخانه ي قديم ، گلستان سعدي ، نصاب الصبيان ، تاريخ معجم ، رياضيات ، جامع المقدمات در صرف و نحو و قسمتي از دره نادري و نيز قسمتي از كتاب شرح سيوطي را قرائت نمود. وي در سال 1323 به تشويق و راهنمايي و مساعدت يكي از علماي آشتيان ، آيت الله آقاميرزا ابوالقاسم دانش آشتياني به دارالعلم قم مسافرت كرد و تحصيلات خود را در اين شهر پي گرفت آنگاه به تهران عزيمت نمود. پس از آن به قزوين رفت و نزد حاج ميرزا ابوالحسن رفيعي قزويني ، سفر نفس اسفار خواند. استاد آشتياني ، در مهر سال 1338 تدريس خود را در دانشكده علوم معقول و منقول دانشگاه مشهد و مؤسسه ي وعظ و تبليغ آغاز نمود. پس از آن ، در بهمن سال 1338 با تأليف و عرضه ي « رساله اي در مبحث وجود » به استخدام دانشگاه مشهد درآمد. وي در خرداد سال 1340 به احراز رتبه ي دانشياري و در آذر سال 1345 به احراز رتبه ي استادي نائل آمد. استاد در مهر سال 1346 طي مأموريت يك ساله ، به دانشكده ادبيات و علوم انساني دانشگاه تهران منتقل شد. وي در آبان سال 1375 از

خدمت در دانشگاه فردوسي مشهد بازنشسته شد و در شهريور سال 1377 به پيشنهاد دانشگاه مشهد و به استناد مجوز كميسيون امور اجتماعي هيئت دولت ، مجدداً به اشتغال مجدد در دانشكده الهيات مبادرت نمود.

گروه : علوم انساني

رشته : فلسفه

تحصيلات رسمي و حرفه اي : سيدجلال الدين آشتياني ، دوره ي ابتدايي را در دبستان خاقاني آشتيان به پايان رساند و در مكتبخانه ي قديم ، گلستان سعدي ، نصاب الصبيان ، تاريخ معجم ، رياضيات ، جامع المقدمات در صرف و نحو و قسمتي از دره نادري و نيز قسمتي از كتاب شرح سيوطي را قرائت نمود. وي در سال 1323 به تشويق و راهنمايي و مساعدت يكي از علماي آشتيان ، آيت الله آقاميرزا ابوالقاسم دانش آشتياني به دارالعلم قم مسافرت كرد و آنجا كتاب مغني و مطول و قسمت زيادي از شرح لمعه را نزد آيت الله صدوقي يزدي و چندنفر ديگر خواند. سپس جلد اول كفايه و چندسال قبل از آن ، شرح شمسيه را نزد آيت الله حاج ميرز ا عبدالجواد جبل عاملي اصفهاني قرائت كرد. آنگاه به معرفي آقاميرزا مهدي آشتياني ، نزد حاج شيخ مهدي مازندراني اميركلاهي شروع به قرائت شرح منظومه ي حكيم سبزواري و مكاسب شيخ اعظم انصاري نمود و تا اواخر الهيات منظومه و قسمت زيادي از شوارق و بعد قسمتي از امور عامه ي اسفار را نزد آن استاد فراگرفت. پس از آن ، مدت هشت سال در درس فقه و اصول آيت الله بروجردي ومدت يك سال در درس آقاسيدمحمدتقي خوانساري حاضر شد. آنگاه در مدت دو سال اقامت در نجف ، از

دروس آقاي حكيم و آقاسيدعبدالهادي شيرازي استفاده كرده و مرتب و بدون وقفه در درس آقاميرزا حسن بجنوردي خراساني حاضر گرديد. در حكمت و فلسفه ، حدود پنج سال در درس حاج ميرزا محمدحسين طباطبايي تبريزي حاضر شد و از درس تفسير و اصول فقه آن استاد بهره گرفت. وي حدود يك سال در درس اسفار آقاميرزا احمد آشتياني حاضر شد و آنگاه بعد از قرائت الهيات و امور عامه ي اسفار و الهيات شفا ، به تهران عزيمت نمود. پس از آن به قزوين رفت و نزد حاج ميرزا ابوالحسن رفيعي قزويني ، سفر نفس اسفار خواند.. استاد در تهران نيز مدتي در حوزۀ درس مرحوم ميرزا احمد آشتياني و مدتي هم به طور متفرقه در محضر مرحوم آقاميرزا مهدي آشتياني حضور يافت. همچنين در قم از محضر درسي آقايان سيدمحمدتقي خوانساري و سيدمحمد حجت كوه كمره¬اي و ميرزا رضي تبريزي استفاده كرد. ايشان شرح منظومه حكمت و قسمتي از مكاسب و شوراق الالهام را خدمت مرحوم حاج شيخ مهدي اميركلاهي خوانده است.

خاطرات و وقايع تحصيل : سيدجلال الدين آشتياني با ذكر خاطراتي از استاد آقاميرزامهدي آشتياني ، مي گويد : « در اوايل طلبگي ، روزي خدمت مرحوم ميرزا مهدي آشتياني شرفياب شدم. فرمودند ، به بازديد دوستي عزيز كه زماني به درس من حاضر مي شد ، مي روم. عرض كردم ، اگر مانعي نباشد ، بنده هم در خدمت شما باشم. فرمودند ، مانعي نيست. در آن زمان روي خوش به عرفانيات نشان داده نمي شد و تبليغات ناجوانمردانه ي برخي عليه فلسفه و عرفان بسيار اغواكننده بود. به هرحال بنده

در خدمت مرحوم آقاميرزا مهدي ، رفتيم به منزلي كه در حياط منزل جمعي نشسته بودند و مرحوم سيدجلال دوري ، مثنوي درس مي داد. او به ملاحظه ي احترام ، از مرحوم ميرزا رشته ي سخن را قطع كرد و از ميرزا تقاضا كرد كه موضوع سخن ما اين شعر مثنوي است : پ___ر و ب__ال م___ا كمند عشق اوست موكشانش مي كشد تا كوي دوست و از ميرزا تمنا نمود كه بيت مذكور را تعبير نمايد. مرحوم آقاميرزا مهدي با شور و حال خاص در معناي اين بيت ، حدود يك ساعت و نيم صحبت كرد و جهت ارتباط بين اين بيت و ابيات قبل از اين بيت را چنان عالي تقرير كرد كه نفس ها در سينه حبس شد و حقير براي اولين بار از عارف محقق و استاد مسلم كتاب « شرح فصوص » و « مصباح الانس » معناي بيتي از ابيات « مثنوي » را شنيد و فهميد كه منكران عرفان ، كنه مطالب را درنمي يابند و مشكل كار آنها تعصب خام است ».

استادان و مربيان : از استادان و مربيان سيدجلال الدين آشتياني مي توان به اين شخصيت ها اشاره نمود: آيت الله صدوقي يزدي ، آيت الله حاج ميرزا عبدالجواد جبل عاملي اصفهاني ، حاج شيخ مهدي مازندراني اميركلاهي ، آيت الله بروجردي ، آقاسيدمحمدتقي خوانساري ، آقاي حكيم ، آقاسيدعبدالهادي شيرازي ، آقا ميرزاحسن بجنوردي خراساني ، حاج ميرزا محمدحسين طباطبايي تبريزي ، آقاميرزا مهدي آشتياني ، آقا ميرزا احمد آشتياني ، حاج ميرزا ابوالحسن رفيعي قزويني.

مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : سيدجلال الدين آشتياني

، در مهر سال 1349 ، آذر سال 1352 ، خرداد سال 1370 و خرداد سال 1375 به مديريت گروه فلسفه و حكمت اسلامي در دانشكده الهيات و معارف اسلامي منصوب شد.

فعاليتهاي آموزشي : سيدجلال الدين آشتياني ، در مهر سال 1338 تدريس خود را در دانشكده علوم معقول و منقول دانشگاه مشهد و مؤسسه ي وعظ و تبليغ آغاز نمود. پس از آن ، در بهمن سال 1338 با تأليف و عرضه ي « رساله اي در مبحث وجود » به استخدام دانشگاه مشهد درآمد. وي در خرداد سال 1340 به احراز رتبه ي دانشياري و در آذر سال 1345 به احراز رتبه ي استادي نائل آمد. استاد در مهر سال 1346 طي مأموريتي يك ساله ، به دانشكده ادبيات و علوم انساني دانشگاه تهران منتقل شد. در آبان سال 1375 از خدمت در دانشگاه فردوسي مشهد بازنشسته شد و در شهريور سال 1377 به پيشنهاد دانشگاه مشهد و به استناد مجوز كميسيون امور اجتماعي هيئت دولت ، مجدداً به اشتغال مجدد در دانشكده الهيات مبادرت نمود.

ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : سيدجلال الدين آشتياني ، علاوه بر تأليف دهها مقاله و كتاب ، سخنراني هاي مختلفي نيز در محافل علمي و دانشگاهي ايراد نمودند كه از جمله مي توان به سخنراني در آيين بزرگداشت حاج ملاهادي سبزواري در دانشگاه تهران و به دعوت مؤسسه ي مطالعات اسلامي دانشگاه مك گيل كانادا ( شعبه تهران ) با عنوان « سبزواري كيست ؟ » در بهمن سال 1348 و شركت در نخستين كنگره ي ملي ايران شناسي در دانشگاه تهران در شهريور سال 1349

اشاره كرد . وي در بهمن سال 1339 به عضويت در انجمن تأليف و ترجمه ي دانشگاه مشهد به نمايندگي از دانشكده علوم معقول و منقول ، در دي سال 1352 به عضويت در كميته ي تأليف و ترجمه ي دانشكده الهيات و معارف اسلامي ، در آبان سال 1355 به عضويت در شوراي پژوهشي دانشگاه فردوسي براي مدت دو سال ، در آبان سال 1355 به عضويت در كميته ي انتصابات و ترفيعات دانشكده الهيات و معارف اسلامي و در اسفند سال 1374 به عضويت در هيئت تحريريه ي نشريه ي علمي - پژوهشي دانشكده اليهات نائل آمد.

شاگردان : از آغاز تدريس سيد جلال آشتياني درمشهد رابطه اي محكم بين او و شاگردانش ايجاد شده است و بسياري از طالبان دانش از محضر ايشان استفاده كرده و برخي خود درزمره دانشمندان و فلاسفه درآمده اند ، اين حلقه ها نه فقط دردانشگاه بلكه درخانة ايشان نيز تشكيل مي شد . آشتياني رابطه اي انساني و پدرانه باشاگردان خود .

همفكران فرد : يكي از همفكران سيد جلال آشتياني دكتر سيد حسين نصر است كه آن دودرباره مسائل فلسفي به بحث و بررسي و پژوهش فلسفي مي پرداختند. يكي ديگراز همفكران آشتياني ، هانري كربن بود كه به اتفاق هم طرح چند جلد «منتخباتي ازآثار حكماي الهي ايران » را به نام رساندند . كربن به آشتياني لقب «ملاصداري دوباره زنده شده »داده بود .

جوائز و نشانها : سيدجلال الدين آشتياني ، در سال 1355 به دريافت جايزه ي بنياد فرهنگي البرز به خاطر آثار علمي و پژوهشي نائل آمد. وي در اسفند سال 1376 توسط فرهنگستان

علوم جمهوري اسلامي ايران به عنوان « دانشمند برجسته » انتخاب گرديد. استاد در بهمن سال 1377 به مناسبت انتشار كتاب « شرح قيصري بر فصوص الحكم » به دريافت جايزه ي شانزدهمين دوره ي كتاب سال جمهوري اسلامي ايران نائل آمد.

--------------------------------------------------------------------------------

آثار :

1 تصحيح اثولوجيا

ويژگي اثر : با تعليقات قاضي سيدقمي.

2 تصحيح المسائل القدسيه

ويژگي اثر : تأليف : صدرالدين شيرازي.

3 تصحيح تحفه المراد ( شرح قصيده ي ميرفندرسكي )

ويژگي اثر : تأليف : عباس شريف دارابي ، با شرح خلخالي و گيلاني.

4 تصحيح تحفه در مباحث علم

ويژگي اثر : تأليف : ملانظرعلي گيلاني.

5 تصحيح رسائل فلسفي

ويژگي اثر : اين كتاب شامل : رساله ي تحفه ( ملانظرعلي گيلاني ) ، رساله ي وحدت وجود ( ملاعلي نوري ) و رساله ي بسيط الحقيقه كل الاشياء ( ملاعلي نوري ) مي باشد.

6 تصحيح رسائل فلسفي ( متشابهات قرآن ، المسائل القدسيه ، اجوبه المسائل )

ويژگي اثر : تأليف : صدرالدين شيرازي.

7 تصحيح رساله النصوص

ويژگي اثر : تأليف : صدرالدين قونوي ، با تعليقات ميرزاهاشم اشكوري.

8 تصحيح شرح دعاي المعرفه

ويژگي اثر : تأليف : ملامحمدعلي فاضل خراساني.

9 تصحيح شرح فصوص الحكم

ويژگي اثر : تأليف : مؤيدالدين جندي. ( با

همكاري دكتر ابراهيمي ديناني )

10 تصحيح قره العيون

ويژگي اثر : تأليف : ملامهدي نراقي.

11 تصحيح مشارق الدراري

ويژگي اثر : تأليف : سعيدالدين سعيد فرغاني.

12 تصحيح مكاتبات عرفاني

ويژگي اثر : تأليف : سيداحمد حائري و شيخ محمدحسين غروي.

13 تصحيح هدايه الطالبين

ويژگي اثر : تأليف : حكيم سبزواري.

14 تصحيح و گردآوري منتخباتي از آثار حكماي الهي ايران

ويژگي اثر : اين كتاب چهارجلدي ، با همكاري فيلسوف فرانسوي هانري كربن در طي نزديك به ده سال شگل گرفت و دربردارنده ي منتخبي از آثار و تأليفات حكماي چهار قرن گذشته است. مطابق نوشته ي استاد آشتياني ، قرار بود كه اين منتخبات در هفت جلد به پايان برسد و حكمت الهي در ايران را تا دوران معاصر معرفي كند كه با مرگ نا به هنگام هانري كربن و دست تنهايي استاد ، اين امر مهم تاكنون به تأخير افتاده است.

15 تفسير سور? توحيد

ويژگي اثر : دانشگاه فردوسي مشهد، 1366 قمري.

16 شرح بر زادالمسافر

ويژگي اثر : تأليف : ملاصدرا.انجمن اسلامي حكمت و فلسفه ايران، 1369 قمري

17 شرح حال و آراء فلسفي ملاصدرا

ويژگي اثر : انتشارات زوار، مشهد، 1340 شمسي.

18 شرح فصوص الحكم

ويژگي اثر : تأليف : فارابي.اين كتاب در دوره شانزدهم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران

،از طرف وزرات فرهنگ و ارشاد اسلامي معرفي و برگزيده شده است. آشنايي با كتاب: «شرح فصوص الحكم»: شرح فصوص الحكم/ محمد داود قيصري رومي؛ تصحيح سيدجلال الدين آشتياني – تهران: شركت انتشارات علمي و فرهنگي، 1376. يكي از مهمترين آثار شيخ اكبر محيي الدين بن عربي، فصوص الحكم است و معروفترين شرح آن، شرحي است كه محمد داودبن محمود قيصري بر آن نگاشته است و به دليل اهميت متن و شرح و تسلط قيصري در توضيح و تفسير مرادات محيي الدين در متن فصول، اين كتاب به صورت يكي از رايجترين كتب درسي در علوم عرفان و تصوف در حوزه هاي علميه در آمده است. استاد آشتياني كه خود سالهاي متمادي از محضر حكيمان و عارفان بزرگ و بنام بهره برده، سالهاست كه خود نيز به تدريس و تحشيه و تعليق آثار مهم عرفاني و فلسفي اشتغال دارد. استاد، شرح فصول الحكم را پس از مقابله با 2 نسخ? خطي و يك نسخ? چاپ سنگي به صورتي محققانه تصحيح كرده، حواشي عارف متأله آقا محمدرضا قمشه¬اي و حضرت امام خميني (ره) را نيز بر آن افزوده است، و خود هم جاي جاي بر كتاب، حواشي روشنگر و مفيدي نگاشته است

19 شرح مقدمه ي قيصري بر فصوص الحكم

ويژگي اثر : 1343 شمسي.

20 مقدمه ، تعليقات و تصحيح المبداء و المعاد

ويژگي اثر : تأليف : صدرالدين شيرازي.

21 مقدمه ، تعليقات و تصحيح مجموعه ي رسائل سبزواري

22 مقدمه شكوه شمس ( سيري در آثار

و افكار مولانا )

ويژگي اثر : تأليف : آن ماري شيمل ، ترجمه ي حسن لاهوتي.

23 مقدمه نقد النصوص في شرح نقش الفصوص

ويژگي اثر : تأليف : عبدالرحمن بن احمد جامي ، تصحيح ويليام چيتيك.

24 مقدمه و تصحيح اصول المعارف

ويژگي اثر : تأليف : فيض كاشاني.

25 مقدمه و تصحيح الشواهد الربوبيه في المناهج السلوكيه

ويژگي اثر : تأليف : صدرالدين محمدابراهيم شيرازي.

26 مقدمه و تصحيح اللمعات الالهيه والكلمات الوجيزه

ويژگي اثر : تأليف : ملااحمد نراقي.

27 مقدمه و تصحيح المشاعر

ويژگي اثر : تأليف : صدرالدين شيرازي ، با مقدمه هاي انگليسي دكتر نصر ، فرانسوي هانري كربن و فارسي استاد همايي.

28 مقدمه و تصحيح المظاهر الالهيه في اسرار العلوم الكماليه

ويژگي اثر : تأليف : صدرالدين شيرازي.

29 مقدمه و تصحيح انوار جليه

ويژگي اثر : تأليف : ملاعبدالله زنوزي.

30 مقدمه و تصحيح تفسير فاتحه الكتاب

31 مقدمه و تصحيح تمهيدالقواعد

ويژگي اثر : تأليف : صائن الدين علي بن محمدالتركه.

32 مقدمه و تصحيح رسائل قيصري

ويژگي اثر : تأليف : داوودبن محمود قيصري ، با تعليقات حكيم محمدرضا قمشه اي.

33 مقدمه و تصحيح رسائل وحدت وجود و بداء

ويژگي اثر

: تأليف : سيدمحمدكاظم عصار.

34 مقدمه و تصحيح رساله النصوص

ويژگي اثر : تأليف : صدرالدين قونوي.

35 مقدمه و تصحيح رساله ي نوريه در عالم مثال

ويژگي اثر : تأليف : حكيم بهايي لاهيجي.

36 مقدمه و تصحيح لمعات الهيه

ويژگي اثر : تأليف : ملاعبدالله زنوزي.

37 مقدمه و تصحيح مصباح الهدايه

ويژگي اثر : تأليف : امام خميني (ره).

38 هستي از نظر فلسفه و عرفان

ويژگي اثر : اين كتاب ، اولين اثر استاد آشتياني است كه در سال 1338 و در مدت بيست روز به رشته ي تحرير درآمده است.

منابع زندگينامه :

1www.ketabesal.irخاطراتي از فيلسوف شرق ، روزنامه اطلاعات ، 25 مهر 13793نشريه ي دانشكده الهيات دانشگاه فردوسي مشهد ( ويژه نامه ي نكوداشت استاد سيدجلال الدين آشتياني ) ، شماره ي 41 و 42 ، پاييز و زمستان 1377 ، صص 19 - 264نصير سيد حسين ، مدخلي برنكو داشت مقام علمي و فرهنگي استاد سيد جلال آشتياني و استاد محمد حسن لطفي ، كتاب ماه و ادبيات ،سال اول ، شماره ششم و هفتم ، 30 ارديبهشت 1377، ص4

ميري، عباس

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد عباس ميري

محل تولد : خضري قائنات

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1335/1/1

زندگينامه علمي

سيد عباس ميري (محقق و نويسنده حوزه علميه قم) در سال 1335 شمسي در خضري از توابع شهرستان قاين ديده به جهان گشود. دوران كودكي را در

مكتب خانه قرآن مجيد فرا گرفت. دوره دبستان را تا ششم نظام قديم در موطن خود گذراند. در سال 1350 شمسي داوطلبانه وارد حوزه علميه گناباد (جنوب خراسان) شد. ادبيات عرب تا سيوطي را در حوزه گناباد از محضر اساتيد حوزه: «حاج شيخ حسين نصيري، سيد ناصر خطيبي و ديگران» آموخت.

در سال 1352 شمسي عازم حوزه علميه مشهد شد. در مدرسه نواب كه از بهترين مدارس حوزه مشهد به شمار مي آمد، ساكن شد. تحت برنامه هاي منظم و كلاسيك مدرسه «آيةالله سيد محمد موسوي نژاد»، از محضر اساتيد برجسته مدرسه مثل: (جناب آقاي نصرتي، ناطقي، سيد علي اصغر حسيني، سيد محمد موسوي نژاد، سيد مهدي موسوي نژاد، شهيد ابوالقاسم قاسمي، آقاي اسلامي و اميري)، دوره كامل مقدمات، اصول فقه، شرح لمعه و رسائل شيخ انصاري را فرا گرفت. خارج از برنامه هاي مدرسه فوق، از درس لمعه و رسائل آيةالله طبسي: (توليت فعلي آستان مقدس رضوي)، آيةالله رضازاده، عباسپور، حائري طبسي، موسوي شاهرودي و شيخ علي تهراني به طور آزاد بهره برد. بخش زيادي از مكاسب شيخ انصاري را از حوزه درس استاد بزرگ حوزه مشهد «آيةالله حاج شيخ علي آقاي فلسفي» و كفايتين را از حوزه درس «آيةالله رضازاده» و مدتي از درس خارج «آيةالله اعلم» استفاده كرد.

به موازات درس معمول حوزوي، درسهاي تفسير، نهج البلاغه، معارف ديني، مباحث اخلاقي، سياسي و اجتماعي را از جلسات پر رونق و بيدارگر «مقام معظم رهبري» و مبحث شناخت را از شيخ علي تهراني و شهيد عبدالكريم هاشمي نژاد و مدتي از حوزه درس تفسير آيةالله ميرزا جواد آقاي تهراني و محامي بهره

مند شد و مباحث حديث شناسي را از محضر استاد علي حكيمي استفاده كرد و در ضمن از سال 1354 شمسي تاكنون به امر تبليغ در بسياري از مناطق كشور اشتغال داشته است.

پس از انقلاب شكوهمند اسلامي در سال 1358 - 1359 براي ادامه و تكميل تحصيلات، عازم حوزه علميه قم شد. پس از چند ماهي كه در مدرسه آيةالله غيوري به سر برد با بازگشائي مدرسه مباركه فيضيه پس از انقلاب اسلامي در آنجا ساكن شد. با استفاده از دروس اساتيد بزرگ حوزه به تكميل آموخته هاي خود پرداخت. بخشهاي كفايتين، يك دوره خارج اصول، بخشهايي از مباحث خارج فقه (كتاب حج) از حوزه درس «آيةالله فاضل لنكراني» استفاده كرد.

مباحثي از كتاب حج را از حوزه درس «آيةالله جنتي» آموخت، در درس خارج فقه كتاب قضا «آيةالله نوري همداني» و «آيةالله سيد محمد هاشمي شاهرودي» شركت جست. از درسهاي خارج فقه آقاي منتظري تا زماني كه درس وي رسميت داشت كتابهاي حدود و ديات، ولايت فقيه، زكات و ... را آموخت. سپس مباحث خارج صلاة، بيع، خيارات و بخشهايي از مباحث خارج اصول را از محضر استاد بزرگ حوزه «آيةالله وحيد خراساني» استفاده كرده و هم اكنون از محضر آن استاد بزرگ كسب فيض مي نمايد. مدتي از درسهاي خارج اصول «آيةالله مكارم شيرازي»، «آيةالله ميرزا جواد آقا تبريزي»، «آيةالله جعفر سبحاني»، «آيةالله فاطمي تويسركاني» كسب فيض كرد.

دانش درايه، حديث و رجال را از محضر رجالي بزرگ و برجسته «آيةالله سيد موسي شبيري زنجاني»، «آيةالله نوري همداني»، «منتظري» و ... فرا گرفت و از برخي درسهاي مقطعي «آيةالله صانعي» و «صالحي نجف

آبادي» بهره برده است. بدايه و نهايه را از استاد فياضي، دكتر احمد احمدي و «آيةالله مصباح يزدي»، و منظومه ملاهادي سبزواري را از آيةالله شيخ يحيي انصاري و نكونام و بخشهايي از اسفار را از «آيةالله جوادي آملي»، محمدي گيلاني و بخشهايي از اشارات را از حوزه درس «آيةالله حسن زاده آملي» فرا گرفت.

از درس تفسير «آيةالله مشكيني» و مباحث خارج فقه (كتاب مضاربه) و مباحث اخلاقي وي استفاده كرد. در حوزه درس تفسير «آيةالله ملكوتي» و «آيةالله جوادي آملي» چند سالي شركت نمود، مباحث اخلاقي را از «آيةالله بهاءالديني»، «آيةالله مظاهري» و «شب زنده دار» آموخت. مباحث اقتصاد اسلامي را از محضر «آيةالله سيد محمود هاشمي شاهرودي»، «آيةالله سيد محمد شيرازي» و «آيةالله مشكيني» آموخت و چند وقتي از كلاس درس نهج البلاغه «آيةالله صالحي نجف آبادي» بهره گرفت.

در كنار حضور در درس اساتيد بزرگ حوزه از سال 1361 با تأسيس مجله وزين حوزه و مجله فقه كاوش نو در بخش تحقيق، پژوهش و نگارش مقاله از آغاز تاكنون همكاري داشته و دارد. در اين راستا براي آمادگي جهت حضور در عرصه قلم و نگارش پيش نيازي مثل زبان و ادبيات فارسي، انگليسي، عربي، روان شناسي، جامعه شناسي و نقد فيلم را فرا گرفت. با معجم المفهرس بحارالانوار دفتر تبليغات حدود يك سال همكاري نموده است. حدود 3 سال با تفسير راهنما در فرهنگ و معارف قرآن همكاري علمي داشته است. با راديو معارف بخش همراه با فرزانگان مدتي همكاره نموده است. مقالاتي از وي به زبان عربي و انگليسي ترجمه است.

گذشته از مجله حوزه، فقه كاوشي نو، با مجله نگاه

حوزه مشهد، مجله كتاب ماه وزارت ارشاد، برخي روزنامه ها، همايشها و كنگره ها و سمينارهاي علمي زيادي مثل: كنگره شيخ انصاري، مفيد، خوانساريها، نراقيها، آقا مصطفي نائيني، ميرزا حسن آشتياني، ميرزا سيد عبدالحسن شرف الدين و ... همكاري نموده است. حدود 2 سال است كه تدريس در دانشگاه آزاد اسلامي تهران را آغاز نموده و در دانشكده علوم پايه هم اكنون نيز تدريس مي نمايد. ضمناً از سال 1371 به عنوان روحاني كاروانهاي حج و عمره به انجام وظيفه تعليم مناسك و معارف حج اشتغال داشته و دارد.

ميقاني، رضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

رضا ميقاني

محل تولد : شاهرود

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1335/5/1

زندگينامه علمي

اينجانب رضا ميقاني از سال 1350 وارد حوزه مقدسه قم شدم و در مدرسه مرحوم آيت الله گلپايگاني كه در آن دوران اولين مدرسه به سبك روز و استاندارد بود مشغول تحصيل گرديدم و در سال 56 به مدت شش ماه در درس مرحوم استاد مطهري ره شركت كردم ايشان در حوزه امتحان از سطح براي طلاب گذاشتند و در آن موفق شدم و ممتاز گرديدم بنا داشتند گروه هاي تحقيق در حوزه ايجاد نمايند كه انقلاب اسلامي شروع و ديگر به قم تشريف نياوردند و در همان سال ها از محضر دكتر مفتح در فلسفه و سيد كاظم حائري كه كتب شهيد صدر را تدريس مي كردند بهره ها بردم و از سال 58 دردرس خارج استاد وحيد خراساني و تبريزي و لنكراني شركت كردم و حدود 20 سال از خرمن پر فيض فقهاي بزرگ استفاده كردم و در ضمن تحصيل در سال 54 به

حوزه تبليغ وارد شدم و تا كنون به اكثر استان هاي كشور براي ترويج مكتب اهل بيت سفر داشته ام و در سال 59 وارد موسسه در راه حق وارد شدم و پس از سه سال آموزش به كارهاي پژوهشي پرداختم و در خدمت استاد مصباح ساليان طولاني استفاده كردم از جمله كارهاي پژوهشي معجم موضوعي قرآن بود كه چند صد هزار فيش برداري گرديد . و از آن تحقيقات اكنون يكي دو جلد در زمينه اسماء و صفات و معاد و برزخ به زيور چاپ آراسته شده است و مقالات فراوان در زمينه قرآن پژوهي در اطراف كتاب فصل الخطاب حاجي نوري انجام داديم .

و در همان سال ها چند سال در كنفرانس هاي دار القرآن مرحوم آيت الله گلپايگاني در محضر استاد سبحاني بوده و نتيجه آن كتاب روش اهل بيت در تفسير قرآن است كه دار القرآن چاپ كرده و در مدارس علميه حجتيه و مومنيه و معصوميه تدريس داشته ام . حدود 15 سال هم به زائران خانه معبود به عنوان روحاني كاروان اداء وظيفه مي كنم . و در جهت خدمت به طلاب وظيفه نمايندگي طلاب شهرستان شاهرود را به عهده داردم .

ميناگر، غلامرضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

غلامرضا ميناگر

محل تولد : بروجرد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1340/1/1

زندگينامه علمي

غلامرضا ميناگر در سال 1340 هجري شمسي در شهرستان بروجرد در ميان خانواده اي مذهبي، فرهنگي به دنيا آمد و تحصيلات ابتدايي را در مدرسه گوياي شهرستان دورود با مديريت پدر خود به اتمام رساند. سپس دوره متوسطه را با بازگشت خانواده اش به بروجرد

ادامه داد. و در اين ميان علاقه مفرط به علوم ديني و الهي پيدا نموده بود به طوري كه قصد داست تا قبل از انقلاب كه دوران نوجواني وي بود؛ به حوزه ي علميه قم مقدسه هجرت كند اما مواجه با ممانعتهايي مي شد.

پس از انقلاب شكوهمند اسلامي و در اولين بهار تحصيلي به اين درمان جامعه عمل پوشاند (سال ...) در مدرسه علميه وليعصر همان شهر به تحصيل دروس مقدماتي پرداخت كه در سال بعد به قم به منظور درك بيشتر و بهتر اساتيد مهاجرت نمود. او پس از اتمام مقدمات خود در مدرسه امام صادق (ع) سطح را از محضر اساتيد برجسته حوزه علميه قم از قبيل حضرات آيات: «وجداني فخر (ره)»، «اعتمادي»، «پاياني (ره)» و... فرا گرفت و پس از آن بيش از ده سال از خارج فقه و اصول آيات عظام: «مكارم شيرازي» و اساتيدي چون «هادوي تهراني» و ... بهره گرفت.

از سال 72 تا 76 جزء اولين دانشجوياني بود كه در رشته فلسفه دانشگاه مفيد وارد و مشغول به تحصيل شد. در سال 82 به دفاع از پايان نامه سطح سه فلسفي خود تحت عنوان: «وحدت و كثرت از ديدگاه فيلسوفان مسلمان و غرب» پرداخت و پس از آن سه سال به فراگيري دروس تخصصي سطح سه در موسسه ي آموزشي و پژوهشي «فرق و مذاهب» همت گماشت و اكنون مشغول گذراندن رساله ي سطح چهار در حوزه علميه قم مي باشد.

ايشان از سال 79 تا به كنون (86)، ضممن تقبل مسئوليت دبيري گروه هاي فلسفه و كلام پژوهشگاه ونيز جلسات پاسخ به شبهات و ... از اين فرصت

استفاده نموده و مبادرت به نوشتن مقالات و كتاب هايي به منظور ارتقاء فكر فرهنگي، اعتقادي جامعه نموده است كه برخي ازآنها به زودي در آن موسسه به چاپ خواهد رسيد. همچنين وي در خلال تحصيلات حوزه اي خود از توفيق تدريس دروس مقدمات و نيز فقه واصول، منطق و فسلفه بي نصيب نبوده است.

نادري، محمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد نادري

محل تولد : شاهرود

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1340/1/1

زندگينامه علمي

در سال 1340 در روستاي «متيان شاهرود» متولد ابتدا در آنجا راهنمايي و دبيرستان را در علي آباد گرگان و ديپلم در آنجا اخذ نمودم. بعد از پيروزي انقلاب شكوهمند اسلامي عازم قم شده، سال 1359 علوم قم و تا سال 1368 سطح را به پايان رساندم و همزمان 2 سال در جبهه بودم. سال 1372 وارد تخصصي حوزه شدم با دو تا گواهي درس خارج ، سال 76 فارغ التحصيل شدم. 78 - 77 پايان نامه را نوشتم. سال 1380 دفاع كردم. سال 81 - 80 سطح چهار حوزه را اخذ نموده در كنار آن از سال 1372 مشغول تدريس در دانشگاه علوم انتظامي بوده و تاليفاتي نيز داشتم.

سال 1383 عضو هيئت علمي دانشگاه علوم انتظامي درآمدم و يك مقاله علمي در نشريه علمي و ترويجي فصل نامه دانشگاه علوم انتظامي چاپ شد. دو تا گرايش درسي معارف، تاريخ اسلام و اخلاق را اخذ نمودم و دو مقاله ارائه نمودم. اكنون نيز حدود 30 - 25 اثر چاپ شده دارم. فعلاً مشغول تدوين مقاله و كتاب جديد نيز مي باشم. ضمناً به عنوان استاد راهنما در موضوعات

معارفي نيز مي باشم. اكنون نيز مدير گروه معارف اسلامي دانشگاه علوم انتظامي مي باشم

نادم، محمدحسن

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد حسن نادم

محل تولد : شهرضا

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1341/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب محمد حسن نادم پس از گذراندن دوران ابتدائي و 2 سال از مقطع راهنمائي، در سال 1356 در سن 14 سالگي جهت تحصيل علوم ديني به حوزه علميه شهرستان شهرضا قدم نهادم. همزمان با پيروزي انقلاب شكوهمند اسلامي به قم عزيمت نمودم و با گذراندن دوران مقدمات، در مدرسه «آية الله گلپايگاني (ره)»، در سال 1359 در درسهاي عمومي حوزه شركت نمودم و از محضر اساتيد بزرگواري همچون حضرات آقايان: «وجداني فخر»، «باكوئى»، «اشتهاردى»، «محامى»، «اعتمادى»، «محقق داماد»، «پاياني» و «ستوده» دروس سطح را استفاده كردم و همزمان در دروس جنبي (رجال، دراية، اعتقادات، نهج البلاغه، فلسفه و تفسير) از اساتيد بزرگواري ديگر مانند: «آية الله نوري همدانى»، «مكارم شيرازى»، «فاضل لنكرانى»، «مصباح يزدى»، «جوادي آملى»، «ممدوحى»، «فياضي» و ديگر عزيزان بهره بردم.

در سال 1365 موفق به شركت در درس خارج حضرات آقايان: «مكارم»، «فاضل»، «مومن»، «هاشمي شاهرودى»، «تبريزى» و «جوادي آملى» به مدت 7 سال شدم و در ضمن اين مدت در درس تفسير «آيت الله جوادي» و فلسفه «آية الله انصاري شيرازي» و استاد فياضي شركت جستم. در سال 1372 وارد گروه تخصصي كلام حوزه شدم و اين دوره هم به پايان رساندم.

بر حسب وظيفه از طرف نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري، مسؤليت دفتر نهاد را در دانشكده پزشكي شهرستان فسا و دفتر فرهنگ دانشگاه آزاد اسلامي همان شهر به عهده گرفتم و همزمان تدريس دروس معارف

اسلامي: (منطق، تاريخ، اخلاق، فقه، مباني اصول و ...) را داشتم. در مدت حضور در دانشگاه به تدريس در حوزه علميه خواهران و برادران آن شهرستان در دروس: (فقه، اصول، اعتقادات، اخلاق) نيز مشغول بودم. پس از بازگشت به حوزه علميه و تكميل دوره تخصصي كلام توفيق همكاري با نهاد محترم مقام معظم رهبري در دانشگاههاي سراسري آزاد را در سمت «معاونت فرهنگي» به عهده داشتم و همزمان در دانشگاه الهيات و دانشگاه شهيد عباسپور نيز تدريس داشتم.

با گذشت اين دورانها در سال 1376 تصميم به ماندن به طور دائم در قم گرفتم و با ادامه درس حوزه به همكاري با مركز مطالعات و تحقيقات اديان و مذاهب در سمت مديريت آموزش و پژوهش و عضويت در گروه مذاهب پرداختم. در اين قسمت هم همكاري علمي اجرائي با مؤسسه فرهنگي انتظار نور داشتم و نيز همكاري با بنياد نهج البلاغه تا اينكه سرانجام در سال 1381 به عضويت هيات علمي مركز اديان در آمدم و تمام وقت به تحقيق و پژوهش پرداختم كه آثار آن متعاقبا به اطلاع مي رسد.

ناصح، محمدمهدي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمدمهدي ناصح

محل تولد : قايات

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1318/9/1

زندگينامه علمي

محمد مهدي ناصح فرزند مرحوم شيخ محمد حسين ناصح چهكندوك است. وي در آذرماه سال 1318 خورشيدي در روستاي زهان (از محلات معتبر و آباد قاين و بيرجند) پا به عرصه ي هستي نهاد. خانواده، اجداد و در گذشتگاه ناصح همه اهل علم و ادب و ديانت بوده اند. محمد مهدي ناصح دوران كودكي و نوجواني را به دلايلي چند «از جمله: اشتغال پدرش به

كار معلمي»، در بيرجند و توابع اين شهرستان سپري كرده است. اين دوره از زندگي ناصح مصادف است با دوران تحول فرهنگي در شهرستانها و افتتاح پياپي مدارس جديد در روستاها و شهرها و رواج نسبي تحصيلات و تعليمات عمومي به شيوه ي جديد.

نام برده به سال 1324 شمسي در كلاس اول دبستان «گز يك» پاي به مدرسه نهاد و تا سال دوم دبستان در همان محل سپري كرد. پس از آن جا به «بورنگ»: (محلات بيرجند) آمد و كلاس سوم و چهارم دبستان را در آن جا گذراند. پس از آن به «قصبه ي بجد» در نزديكي بيرجمند انتقال يافت و سال پنجم را در آن جا تحصيل كرد و پس از آن به بيرجند نقل مكان نمود و در كلاس ششم دبستان شوكي بيرجند، ادامه تحصيل داد.

ناصح در سال 1331 وارد دبيرستان شد و پس از گذراندن سه ساله ي اول دبيرستان (سيكل اول) در دبيرستان شوكي آن زمان از سال 1335 در كنكور مربوط به پذيرش محصل در دوره «دانش سراي مقدماتي» شركت كرد و در اين دوره قبول شد و پس از گذراندن دوران دو ساله ي دانش سرا، در مهر ماه سال 1337 در شهرستان «قاين» به خدمت اداره فرهنگ (سازمان آموزش و پرورش فعلي) درآمد و تا سال 1344 در مدارس اين شهر به تدريس در دوره ي ابتدايي اشتغال داشت.

ناصح به سال 1344 در دانشكده ي «ادبيات و علوم انساني» دانشگاه فردوسي مشهد، دوره ي ليسانس پذيرفته شد و پس از گذشت مدت 4 سال، از اين دوره فارغ التحصيل شد. در تمام اين مدت نيز به خدمت فرهنگي در مدارس شهر مشهد اشتغال داشته

است. نيز وي در سال 1350 شمسي در كنكور دوره ي فوق ليسانس «زبان و ادبيات فارسي» دانشكده ي ادبيات مشهد شركت كرد و در سال 1352 اين دوره را به عنوان اولين دانشجوي فارغ التحصيل دوره ي فوق ليسانس با درجه ي عالي به پايان رساند. همچنين وي به سال 1355 در دوره ي دكتري «زبان و ادبيات فارسي» در دانشگاه فردوسي مشهد شركت كرد و پذيرفته شد و سرانجام در سال 1361 شمسي، به عنوان نخستين فارغ التحصيل دوره ي دكتري زبان و ادبيات فارسي اين دوره را با درجه ي ممتاز گذرانيد.

ناصري دولت آبادي، محمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حضرت آيت الله حاج شيخ محمّد ناصرى دولت آبادى، به سال هزار و سيصد و نُه هجرى شمسى، در شهر دولت آباد برخوار واقع در ده كيلومترى شهر اصفهان، در خانواده اى كه سهمى بسزا از زهد و تقوا و دانش دينى تحصيل كرده بود؛ به دنياآمد. پدر ايشان، زاهد متّقى حجّةالإسلام و المسلمين حاج شيخ محمّد باقر ناصرى نام داشت، كه خود در شمار عالمان فرهيخته آن دوران بود؛ و محضر دانشيان گرانسنگى همچون علامه آخوند كاشى و نيز جهانگيرخان قشقائى را به خوبى دريافته بود، و در شمار ياران و تلاميذ مورد عنايت خاصّ علامه مرحوم حاج آقارحيم ارباب نيز قرار داشت ايشان به هنگام بدنيا آمدن اين فرزند، او را «محمّد­على» خواند، و او بعدها به نام «محمّد» شهره شد. محمّد هنوز در دوران خردى به سر مى برد، كه پدر به اشاره مرحوم علامه ارباب راهى نجف اشرف شد؛ تا خدمت فقيهان و عارفان بزرگ آن ديار همچون آيت الله آقاميرزا عبدالهادى شيرازى و آيت الله سيد محمود شاهرودى و آية الله آقا سيّد جمال الدين گلپايگانى را

دريابد. بعد از مهاجرت پدر به نجف­اشرف، حضرت آية الله ناصرى تحصيل را در همان دوران خردى آغازيد. اين دوران با حضور در مكتب خانه اى در دولت آباد آغاز، وبعد از يكى دوسال با ورود به حوزه علميّه اصفهان و تحصيل علوم ادبىِ رائج در آن حوزه، ادامه يافت. در اين دوران كه ايشان هنوز در دوران نوجوانى به سرمى بردند، لطف اميرمؤمنان شامل حالشان مى شود، و استاد به همراه پدر و خانواده به نجف اشرف كوچ مى كند. ايشان در اين زمان چهارده سالى بيشتر نداشته اند. اگر چه در نجف­اشرف مشكلات و فقر و كمبود امكانات اوّليه اين خانواده پنج نفره را در سختى بسيار قرار مى دهد، امّا خاطرات شيرين استاد از آن دوران، نشان دهنده روحيّه علم و معرفت­جوى ايشان در همان آغازين دوران ورود ايشان به نجف­اشرف مى باشد. اين دوران دوسالى بيشتر به طول نمى انجامد؛ چه در اين هنگام مادر رخت از اين دنياى گذران به دار ديگر مى كشد؛ و سعادت او را، كه عليرغم غربتى كه در آن شهرمقدّس داشت، در قبرى در صحن مطهّر علوى كه فاصله چندانى تا روضه منوّره نداشت، براى هميشه آرام مى گيرد. يك سالى پس از آن، خانواده پدر به ايران باز مى گردد، و ايشان را در سن هفده سالگى براى ادامه تحصيل در نجف اشرف تنها مى گذارد. اين دوران، با رخت كشيدن ايشان به مدرسه صدر نجف آغاز؛ و فصلى جديد در زندگىِ ايشان آغاز مى شود. پدر پيش از جدائى از فرزند، او را نخست به اميرمؤمنان و زان پس به مرحوم آيت الله شيخ محمّد حسين دهاقانى كه در شمار اعلام و اوتاد آن شهر مقدّس بود، مى­سپارد؛ والحق كه آن

فقيه عارف فرزانه نيز در تربيت اين جوان از هيچ دقيقه اى فروگذار نمى كند. در اين دوران، ايشان گذشته از شركت در دروس علمىِ نجف اشرف، با شمارى ازاهل معانى اين شهر مقدّس همچون مرحوم حضرت حاج شيخ محمّد كوفي نيزآشنا، و در طريق معرفت ائمّه هدى دست به دامن آنان مى زند. ايشان در اين دوران، بخشى از علوم ادبى، حاشيه ملاعبدالله، معالم الأصول و قسمتى از شرح لمعه را، نزد مرحوم علامه آيت الله مدرس افغانى فرا مى گيرد. ادامه شرح لمعه را از محضر آيت الله شيخ مجتبى لنكرانى، مكاسب را از محضر آيت الله حاج سيّد عبدالأعلى سبزوارى، رسائل را ازمحضر مرحوم آيت الله حاج شيخ عبدالكريم كرونى اصفهانى كه بعدها به دامادى ايشان نيز سرافراز مى شود، كفايه را از محضر آيت الله حاج شيخ محمّد حسين دهاقانى، و براى دوّمين مرتبه باز در محضر آيت الله شيخ صدرا بادكوبه اى، خارج مكاسب محرّمه را از محضر آيت الله ميرزا هاشم آملى، بحث خارج صلاة آيات را از محضر آيت الله سيّد عبدالهادى شيرازى، و خارج بيع و خيارات را از محضر مرحوم آيت الله العظمى امام خمينى استفاده مى كند. گذشته از اين، در شمارى ديگر از دروس همچون بحث خارج كتاب الحج آيت الله حاج سيّد محمود شاهرودى نيز شركت، و يك دوره كامل اصول فقه را ازمحضر آيت الله العظمى حاج سيّد ابوالقاسم خوئى فرا مى گيرد. در اين دوران، با مرحوم آيت الله حاج سيّد جواد آل على كه در شمار علماى كشور كويت قرار داشتند، مجالس علمى مرتبى برقرار مى نمودند، و بخش عمده اين دروس را با هم مباحثه مى كردند. ايشان در سراسر اين دوران، محضر اخلاقى/عرفانىِ زاهد و عارف نامدار مرحوم آيت الله آقا سيّد محمّد

كشميرى فرزند عارف بزرگ آيت الله سيّد مرتضى كشميرى را سخت غنيمت شمردند، و بسيار از محضر او آموختند و به عمل درآوردند. گذشته از ايشان، با بزرگان ديگرى همچون مرحوم آيت الله حاج شيخ عبّاس قوچانى وصىِّ مرحوم علامه قاضى نيز آشنا و به درك محضر آنان مى­پرداختند. دراين شماراست مرحوم حضرت آقا سيّد هاشم حدّاد، كه حضرت آيت الله ناصرى گذشته از استفاده از تعاليم ايشان، با شمارى از ياران ايشان همچون مرحوم علامه طباطبائى و حاج عبدالزهراء گرعاوى نيز بواسطه همين مجالس آشنا مى­شوند. درهمين دوران با مرحوم عارف بزرگ جناب حاج آقا اسماعيل دولابى نيز آشنا مى شوند، و اين آشنائى تا پايان عمر آن فقيد سعيد ادامه داشت. ايشان، هر از چندى كه به اصفهان مى آمدند به ديدار اين دوست قديمى نيز مى شتافتند و در منزل از ايشان ديدار مى كردند. عارف گمنام مولوى قندهارى كه الحق سراسر عمر را به توجّه و مراقبه گذرانيد نيز در شمار ياران ايشان قرار داشت. ميان اين دو بزرگمرد، عقد اخوّتى بسته شده بود، و از همين رو تا پايان عمر جناب مولوى، اين دو هرگز يكديگر را فراموش نكردند. حضرت آيت الله حاج شيخ حسن صافي اصفهانى نيز در همين شمار قرار داشت، كه دوستىِ ديرينى ميان اين دو٬ از دوران اقامت در نجف اشرف برقرار بود. حضرت آيت الله ناصرى پس از آنكه به امر استادشان مرحوم آيت الله كشميرى به اصفهان بازگشت، گذشته از مجالس تدريس فقه و اصول و تفسيرى كه ساليانى دراز در حوزه علميّه اين شهر اقامه نمود و تا كنون نيز ادامه دارد­، به تربيت نفوس مستعدّ و طالب معارف الهى نيز همّت گماشت.

گذشته از جلسات درس اخلاق ايشان كه در شمارى از مدارس علميّه اين شهر برگزار مى شود­، نماز جماعت و مجالس وعظ و تذكير ايشان كه در مسجد كمرزرّين اصفهان برپاست، در ميان عاشقان اهل بيت و طالبان معرفت الله از شهرتى بسزا برخوردار است.

اميد مى بريم كه خداوند وجود مبارك و شريف آن استاد فرزانه را پايدار دارد، و از تمامىِ مكروهات مصون نمايد.

ناصري مقدم، حسين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حسين ناصري مقدم

محل تولد : كاشمر

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1341/1/1

زندگينامه علمي

جناب حجت الاسلام و المسلمين آقاي دكتر حسين ناصري مقدم در سال 1341 در شهرستان كاشمر ديده به جهان گشود. وي پس از طي موفقيت آميز دروس ابتدائي، راهنمايي و دبيرستان در سال 1361 وارد حوزه علميه مشهد شد و پس از اتمام سطح در درس خارج فقه و اصول حاضر گشت و از محضر بزرگان خطه علم خيز مشهد كسب فيض كرد.

ايشان به موازات دروسي حوزوي به تحصيل دانشگاهي پرداخت و در رشته «فقه و مباني حقوق اسلامي» در سال 1380 در مقطع دكترا از دانشگاه تهران فارغ التحصيل گشت. وي هم اكنون عضو هيأت علمي دانشكده الهيات دانشگاه فردوسي مشهد با رتبه استادياري مي باشد.

ناصري، علي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

علي ناصري

محل تولد : رشت

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1344/7/1

زندگينامه علمي

ايشان در سال 1344 هجري شمسي در روستاي «مژده» از توابع شهر رشت در خانواده اي مذهبي چشم به جهان گشود. تحصيلات دبستان، راهنمايي و دبيرستان را در محل تولد گذراند و تحصيلات حوزوي را از سال 1361 از مدرسه علميه امام صادق (ع) رشت آغاز و تا سال 1376 در حوزه علميه مشهد مقدس دنبال نمود. در سال 1377 وارد حوزه علميه قم شد و طي ده سال در حوزه علميه مشهد و قم در دروس خارج فقه و اصول از محضر اساتيد معزز و آيات عظام: «مرتضوي»، «فلسفي»، «رضازاده»، «ميزرا جواد تبريزي»، «معرفت» و «سبحاني» بهره جست.

وي تحصيلات دانشگاهي را تا مقطع

كارشناسي در رشته «علوم قرآن و حديث و اديان و عرفان» در دانشگاه علوم اسلامي رضوي و دانشگاه فردوسي مشهد دنبال نمود. و در سال 1378 در دانشكده الهيات دانشگاه تهران از پايان نامه كارشناسي ارشد با عنوان «بررسي جايگاه هنر در كتاب و سنت» و در سال 1382 در همين دانشكده از رساله دكتراي خود با عنوان «بررسي مكتب تفسيري صدرالمتألهين» دفاع نمود. وي در طي اين سال ها در كنار تدريس، در زمينه هاي تحقيق، مديريت پژوهش، ارائه طرح هاي آموزشي و پژوهشي فعاليت داشته است. در ادامه نمايۀ فعاليت هاي ايشان در زمينه هاي فوق منعكس شده است.

ناصري، مسلم

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

مسلم ناصري

محل تولد : كاشمر

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1351/6/1

زندگينامه علمي

مسلم ناصري در تابستان سال 1351 در روستاي بنده قرا از توابع شهرستان كاشمر خراسان رضوي به دنيا آمد دوران ابتدايي را تمام كرد و بعد پا به شهرستان گذاشت و با گرفتن مدرك سيكل، شوق قم وي را فرا گرفت. براي ادامه تحصيل به قم هجرت كرد. ابتدا در مدرسه معصوميه مشغول به تحصيل شد و در كنار علوم حوزوي در رشته ادبيات داستاني شروع به مطالعه كرد و پس از مدتي هم علوم روز را ادامه داد و مدرك ديپلم گرفت و همگام با علوم حوزوي در دانشگاه هم ادامه تحصيل داد+ اما چون علاقه وافري به ادبيات داشت در بخش ادبيات كودكان و نوجوانان با جديت مطالعه مي كرد و مي نوشت كه حاصل آن نزديك به پنجاه كتاب است كه برخي از آنها جوايز معتبري را كسب كرده اند. مثل

كتاب سال جمهوري اسلامي براي مسافر شهرهاي بي نشان. برگزيده نخست بيست سال داستان عاشورايي و برگزيده ويژه همايش براي كتابهاي سردار تنها و سروها ايستاده مي ميرند و آن شب ، آن سردار، برگزيده نخست جشنواره دوسالانه كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان براي كتاب آخرين بازمانده برگزيده كتاب سال حوزه و...

اكنون وي با اتمام كارشناسي ارشد رشته تاريخ اسلام خود در دانشگاه شهيد بهشتي قصد دارد براي مقاطع بعدي ادامه دهد. در كنار تحصيل مدت سه سال كه سرديير مجله مليكا براي كودكان است كه سراسري پخش شود و مدت بيش از 10 سال است كه دبير داستان مجله پوپك است..ََ

ناطقي رستمي، علي اصغر

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

علي اصغر ناطقي رستمي

محل تولد : --------

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد

زندگينامه علمي

از سال 1333 وارد حوزه علميّه مرحوم آيت الله كوهستاني شدم و بعد از سه سال به مشهد مقدّس مشرف شدم و حدود 5 _ 6 سال در آنجا مشرف بودم. از اواخر سال 43، بعد از فوت مرحوم آيت الله بروجردي مشرف شدم به نجف اشرف و 5 _ 9 سال در آنجا مشرف بودم و اصول مرحوم «آقا ميرزا باقر زنجاني» و مدت چهار سال خارج مكاسب مرحوم امام (خمس) و مدّت شش سال خارج فقه مرحوم «شهيد سيد محمد باقر صدر» را تلمذ كردم تا اينكه سال 1351 حزب بعث ما را بيرون كردند.

مدّت دو سال درس مدرسه عالي قضايي را خواندم. با اينكه توان قضايي داشتم براي احتياط دو سال هم دوره ديدم و مدرك ليسانس به حقير دادند و يكسال دانشگاه

شهيد چمران اهواز تدريس معارف و يكسال و خرده اي هم دانشگاه آزاد اراك مشغول بودم (با مدرك فوق ليسانس حوزوي). تمام ابواب وسايل مستدرك الوسائل و فروع كافي را معجم (فهرست الفبايي) كردم. طب گياهي را نزد آقاي آل اسحاق خواندم و تمام 7 جلد ترجمه قانون ابن سينا را فهرست الفبايي كردم. فعلاً مطابق طب سنتي يا گياهي مريض مي بينم. البته بعد از پايان دوره قضايي دو سال هم قاضي در تهران و دادگستري قم بودم تا مريض شدم و بدين علت از قضاوت استعفا دادم.

ناطقي، غلامحسين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

غلام حسين ناطقي

محل تولد : باميان

شهرت

تابعيت : افغانستان

تاريخ تولد : 1354/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب غلام حسين ناطقي تبعه افغانستان در سال 1354 شمسي در خانواده مذهبي ديده به جهان گشودم و پس از دوران كودكي به دليل تعطيل بودن مدارس دولتي به خاطر انقلاب به مكتب خانه رفتم و در مدت 4 - 5 ماه حضور در آن، افزون بر آموزش روخواني قرآن كريم، بر خواندن متون فارسي نيز تسلط پيدا كردم به گونه اي كه به راحتي مي توانستم هر متن فارسي را بخوانم به همين دليل مورد تشويق معلم و بستگان به ويژه خانواده ام قرار گرفتم و آنان تشويق نمودند كه طلبه بشوم ولي به خاطر تعطيل بودن مدرسه علميه اي كه در محل سكونت ما بود و نيز كم بودن سنم كه مانع رفتنم در جاي ديگر مي شد؛ چند سالي نتوانستم به مدرسه علميه بروم.

در سال 68 شمسي مدرسه علميه «محمديه» در نزديك محل منطقه سكونت ما احياء شد و من از فرصت

استفاده نموده و به اين مدرسه رفتم و به آموزش صرف و برخي از كتابهاي جامع المقدمات مثل: (عوامل في النحو و ملامحسن) مشغول شدم ولي به دليل نبود امكانات به ويژه در دسترس نبودن استاد، اكثر ايام اين مدرسه تعطيل بود. لذا در سال 1369 تصميم گرفتم كه به مدرسه علميه «بلخاب» بروم و در آنجا ادامه تحصيل بدهم. پس از مسافرت به اين مدرسه و مدتي تحصيل دريافتم كه متاسفانه وضعيت اين مدرسه نيز بهتر از مدرسه محل سكونت من نيست لذا بر آن شدم كه به جمهوري اسلامي ايران بروم و در حوزه علميه قم به فراگيري علوم اسلامي بپردازم .

به همين منظور در اواخر پاييز 1370 شمسي عازم جمهوري اسلامي ايران شده و پس از ورود به جمهوري اسلامي ايران و حضور در مرقد مطهر ثامن الائمه حضرت امام رضا به قم آمده و در حوزه علميه مشغول تحصيل شدم. مدت دو سال به صورت آزاد درس خواندم و در سال 1373 در آزمون پذيرشي مركز جهاني علوم اسلامي شركت كرده و پذيرفته شدم. پس از قبولي دراين مركز، مدت دو سال به همان شيوه سنتي (يعني تمركز دوره فقه و اصول) تنها و غافل از ساير علوم مورد نياز يك روحاني و مبلغ تعاليم عاليه اسلام، ادامه تحصيل دادم ولي به اين نتيجه رسيدم كه اين شيوه كارآيي كمتري دارد و نمي تواند پاسخگوي تمام نيازهاي جامعه امروزي مسلمانان بوده باشد.

لذا در سال 1375 با توجه به سامان يابي آموزشي مركز جهاني علوم اسلامي و هدايت بخشي از طلاب به مدارس علميه، به مدرسه علميه مومنيه رفته و سطح

دوم حوزه را تا سال 1378 به پايان رساندم. در همين سال آزمون كارشناسي ارشد در رشته «علوم قرآن و حديث» از سوي مركز جهاني برگذار شد و در آن شركت كرده و پذيرفته شدم. پس از اين، به مدرسه عالي امام خميني انتقال يافتم و در آنجا ادامه تحصيل دادم و سطح سه را در اين مدرسه به پايان رسانده و در سال 1384 از پايان نامه خود تحت عنوان: «بررسي آراي شرق شناسان پيرامون گزارشات تاريخي قرآن» با درجه عالي دفاع نمودم و اكنون در سطح چهار حوزه مشغول به تحصيل مي باشم.

ضمن اشتغال در دروس حوزه، در امتحانات دروس كلاسيك شركت و به صورت جهشي امتحان داده و ديپلم خود را در رشته معارف اسلامي گرفتم. مدتي است كه دست به قلم نيز هستم و در برخي از همايش هاي علمي پژوهشي شركت كرده ام از جمله: اولين همايش ملي پژوهش هاي قرآني حوزه و دانشگاه كه مقاله «واقع نمايي زبان قرآن در گزاره ها تاريخي» را ارائه دادم و از مقالات برتر شناخته شد و حق ارائه يافتم و آن را در كميسيون تخصصي «قرآن و جامعه شناسي» ارائه و به سوالات اساتيد پيرامون آن پاسخ دادم.

نامدار جويباري، عباس

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عباس نامدار جويباري

محل تولد : جويبار

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1332/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب عباس نامدار جويباري در سال 1346 هجري شمسي وارد حوزه علميه قم شدم و پس از يك سال به حوزه علميه مشهد مقدس عزيمت نمودم و در مدت پنج سال، سطح مقدماتي و متوسطه را در جوار حضرت ثامن

الائمه با استفاده از اساتيد به نام آن سامان به پايان رساندم و در سال 1350 هجري شمسي وارد حوزه علميه قم گرديدم.

پس از اتمام سطح عالي نزد اساتيد حوزه علميه قم، در درس هاي خارج فقه و اصول اساتيد و مراجع عاليقدر شركت نموده ام و همزمان از محضر اساتيد كلام و فلسفه نيز بهره برده ام. ضمن اينكه در تمام طول سنوات تحصيل قبل از انقلاب و چه بعد از انقلاب اسلامي از فعاليتهاي مثبت سياسي غافل نبوده ام .

از سال 1363 هجري شمسي عملا و به صورت آزاد وارد حوزه تدريس در حوزه علميه قم شدم و ابتدا از اولين كتابهاي حوزوي: «جامع المقدمات» شروع به تدريس نموده و در طول سنوات در همه مراحل و پايه هاي درسي حوزه به تدريس پرداختم و هم اكنون چند سال است كه به تدريس درس خارج مشغولم.

نايب الصدر، محمد مهدي

قرن:11

جنسيت:مرد

مليت:ايران

فرزند محمد كاظم بن على نقى بن على رضا بن سيد محمد باقر پيشنماز. عالم فاضل محقق جليل، از علماى كاملين، و فقها و مجتهدين بزرگ در اصفهان بوده، از مشايخ اجازه است. خط ايشان وضع مخصوصى دارد، بر اغلب يا تمام كتب موجود در كتابخانه ى خود در تمام علوم حاشيه مرقوم داشته.

در 1167 وفات يافته، در ايوانچه ى بقعه ى تكيه ى آقا رضى در تخت فولاد مدفون گرديده است.

برگرفته از كتاب :دانشمندان و بزرگان اصفهان (جلد دوم)

نايفي، خليل

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

خليل نايفي

محل تولد : آبادان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1333/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب خليل نايفي فرزند مهدي شماره شناسنامه 1536 صادره از آبادان در سال 1333 در آبادان متولد شدم. دوره ابتدائي را در مدرسه مهرگان و ديپلم را در دبيرستان رازي اخذ نمودم و راهي سربازي شدم. بعد از اتمام خدمت مقدس سربازي به علت علاقه وافر به تحصيل علوم الهي قصد عزيمت به دانشگاه «الازهر مصر» را داشتم كه به علت ندادن رواديد و سخت گيري، تحصيل در آن دانشگاه ميسر نشد. در سال 56 به علت ارتباط با دوستي كه از طلاب حوزه علميه قم بودند؛ تشويق به تحصيل در اين مكان مقدس كه مورد استقبال اينجانب نيز قرار گرفت.

در بدو ورود، ادبيات را نزد مرحوم مدرس افغاني و سيد مهدي رجائي خواندم و بعد از اتمام ادبيات، لمعه و اصول را نزد اساتيد صاحب فضل چون: «آيةالله شيخ پناه» و «آيةالله وجداني»، رسائل و مكاسب را از محضر «آيةالله ستوده» و «آيةالله پاياني» بهره بردم. با اتمام كفايه در نزد «آيةالله فاضل لنكراني» و اتمام دوره سطح، درس

خارج فقه را همزمان با دوره تخصصي فلسفه و كلام زير نظر شوراي مديريت را نيز شروع نمودم كه اين دوره چهار ساله كه دكتراي تخصصي محسوب مي شد؛ «آيةالله سبحاني»، «آيةالله گرامي»، «دكتر بهشتي» و اساتيدي مبرز در كلام جديد، اساتيد اين دوره بودند كه از آنها بهره و فراوان بردم. در سال 70 اين دوره نيز به پايان رسيد. در همين دوران از درس فقه «آيةالله صافي گلپايگاني»، «مكارم شيرازي» و «فاضل لنكراني» نيز استفاده نمودم كه تاكنون نيز ادامه دارد.

بعد از پايان دوره تخصصي كلام و فلسفه به مدت 16 سال در موسسه تحقيقاتي امام صادق (عليه السلام) مشغول به كار بودم كه ثمره اين 16 سال كار تحقيقي، همكاري در تحقيق نهاية المرام (علامه حلي) در فلسفه و كلام 3جلد، تاليف معجم الكلامي 5 جلد (كتابشناسي)، معجم المتكلمين 5 جلد (رجال متكلمين شيعه) و همچنين تحقيق الكرام در رجال (آقا بزرگ تهراني) در 1 جلد مي باشد. هم اكنون كار تحقيق كتب فقه آية الله صافي و فقه مقارن با همكاري مركز تقريب مذاهب مشغول مي باشم.

نبوي، عزيز

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عزيز نبوي

موسس موسسه عالي حسابداري و مولفي برجسته در دانش حسابداري

نبوي را به عنوان مديري موفق مي­شناسيم. وي مولفي برجسته بود. چاپ مكرر كتابهايش در طول 40 سال گذشته و انبوه متقاضي براي آنها حاكي از اهميت و ارزش كاربردي تاليفاتش است. نبوي معلمي دانشمند و توانا بود كه دانش وسيعش از مطالعات گسترده­اش در زمينه­هاي مختلف پديد آمده بود.

مصطفي علي­مدد - يادنامه استاد عزيز نبوي _ من مرگ اين عزيزراباورنمي­كنم _ مجله حسابدار شماره 156

عزيز نبوي فرزند ميربابا نبوي از فرهيختگان

و آزادي­خواهان آذربايجان در صدر مشروطه است. ايشان در بيان شرح حال خود مي­گويد:

« در سال 1311 در بندرانزلي متولد شدم، اما در تهران زندگي كردم. نخست ليسانس حقوق و پس از آن فوق­ليسانس علوم اداري و سرانجام در اولين دوره دكترا در ايران، دكتراي اقتصاد گرفتم و در سال 1340(1960 ميلادي) موفق به اخذ درجه دكتراي علوم اداري با تخصص در زمينه حسابداري از دانشگاه كاليفرنياي جنوبي شدم. استاد دانشكده حقوق و علوم سياسي و اقتصاد دانشگاه تهران، استاد دانشكده اقتصاد و بانكداري دانشگاه ملي و بنيانگذار و رئيس موسسه عالي حسابداري بودم. افتخارم اين است كه هزاران جوان تحصيلكرده براي كشورم تربيت كرده­ام. از سال 1355 به بعد استاد دانشگاه كشور سوئيس بودم و در دانشگاه اروپايي سوئيس روش علمي تحقيق، حسابداري مالي و حسابداري مديريت تدريس كردم.»

دكتر عزيز نبوي خدمات دولتي را در وزارت امور اقتصادي و دارايي آغاز كرد و سالها در مقام مشاور عالي وزارت دارايي، مشاور مالي وزارت كشور و مشاور مالي وزارت پست و تلگراف و تلفن بكار مشغول بود. مديريت مجله تجارت دانشكده حقوق و علوم اقتصادي دانشگاه تهران، عضويت در هيئت مديره انجمن حسابداران قسم خورده ايران، سردبيري مجله بانكها در وزارت دارايي و نمايندگي دولت ايران در كنفرانس جهاني امور مالي در ايتاليا در سال 1964 ميلادي از ديگر اموري بود كه ايشان به آنها اشتغال داشت.

او ايده ايجاد يك دانشكده را داشت، آن را اجرا كرد و موفق هم بود. تاسيس موسسه عالي حسابداري در سال 1343 كاري بزرگ و دشوار بود كه آن را به انجام رساند و با آموزش حسابداري در

سطح دانشگاهي و تخصصي موجب شد كه دگرگوني شگرفي در كار و زندگي شمار زيادي از جوانان آن روزگار پديد آيد. زنده ياد دكتر عزيز نبوي ذهني پر از ايده داشت: تحقيق، تاليف، ساخت و كارآفريني.

حاصل كار دكتر نبوي، دانش­آموختگان موسسه عالي حسابداري هستند كه بسياري از آنها در كار و زندگيشان موفقند. وجود شمار قابل توجهي استاد دانشگاه در ايران و كشورهاي ديگر، وجود شمار بيشتري حسابدار حرفه­اي و وجود شمار مديران بسيار در بين آنها نشانه موفقيت ايشان است. دكتر عزيز نبوي را مي­توان يكي از پايه­گذاران آموزش حسابداري نوين در ايران به­شمار آورد.

دكتر نبوي علاوه بر 30 سال تدريس در دانشكده­هاي مختلف5 در ايران، آمريكا و سوئيس، پژوهشگر و مولف مجموعه 2 جلدي اصول حسابداري است كه تاكنون چندين بار تجديد چاپ شده است. ويژه­گي اصلي اين دوره دو جلدي پرداختن به تمامي جنبه­هاي حسابداري و كوشش در انطباق مطالب با اوضاع و احوال ايران است. ايشان مولف كتاب اصول حسابرسي و اصول حسابداري دولتي است و داراي تاليفات متعدد به زبان انگليسي و فرانسه مي­باشد.

زنده­ياد دكتر عزيز نبوي روز شنبه 10 آبان 1382 وفات يافت و در شهر مونترو سوئيس به خاك سپرده شد. از ايشان سه فرزند، دو پسر و يك دختر باقي مانده است.

نجاتي، صادق

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

صادق نجاتي

محل تولد : نجف

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1332/10/1

زندگينامه علمي

اينجانب صادق نجاتي در سال 1332 در شهر مقدس «نجف اشرف» متولد شدم و مرحوم پدرم نيز متولد نجف بوده است. پدر بزرگم از شهر كاشان جهت تحصيل به حوزه نجف رفته و آنجا

زندگي تشكيل داده و مسكن وي آنجا بوده است و ما چون ايراني بوديم و شناسنامه ايراني داشتيم؛ در سال 1350 در برج 10، توسط صدام خبيث اخراج شديم كه اينجانب از دبيرستان علاقه وافري پيدا كردم به ورود به حوزه كه كلاس دهم بودم و كلاس يازدهم و دوازدهم را متفرقه خواندم و ديپلم را در سال 1350 از دبيرستان شرافت بغداد گرفتم و همان سال اخراج شديم و به حوزه علميه قم آمديم كه بيشتر لمعه را در قم خواندم. چون در نجف اشرف (معالم، شرح باب حادي عشر، منطق مظفر، شرح ابن عقيل، مقداري از سيوطي، بحث باب تراجيح رسائل و اصول مظفر) را خوانده بودم.

درس رسائل نزد چند نفر از اساتيد كه عمده بحثهاي آن، نزد حجةالاسلام و المسلمين مرحوم آقاي سيد ابوالفضل موسوي تبريزي خوانده ام و كفايه نزد آيات: حائري، مرحوم پاياني، آيت الله محمدي گيلاني و آيت الله سبحاني خواندم و مكاسب را نزد مرحوم آيت الله موحدي حجتي نجفي و آيت الله معرفت خواندم و يك مقدار اسفار نزد آيت الله گرامي و آيت الله جوادي آملي و تفسير نزد آيت الله خزعلي و درس خارج اصول و فقه نزد آيت الله العظمي وحيد خراساني و مقداري نزد آيت الله سيد كاظم حائري، آيت الله سبحاني و آيت الله مظاهري خواندم. مدتي در مدرسه شهيد صدر به تدريس اصول فقه و حلقه اولي شهيد صدر و لمعه مشغول بودم.

از سال 1350 براي تبليغ به مناطق مختلف، اعم از روستا و شهر كشور رفتم و چند سالي به لبنان و كشور سوئد و فنلاند جهت تبليغ براي عراقيهاي

مقيم آن دو كشور اعزام شدم و در سال 1361 به قضاوت در اهواز تا سال 1365 مشغول بودم و با اصرار خودم استعفا نمودم و دوباره در سال 1381 به قضاوت برگشتم و فعلاً در قم مشغول هستم و چند سالي در انتشارات جامعه مدرسين قم در بخش عربي مشغول به كار شدم و كار تحقيق شروع كردم. مسئول بخش عربي شدم و چند سالي در مجمع الفكر اسلامي نيز مشغول به تحقيق شدم و اين توفيق را داشتم كه مثل ساير برادران ديگر محقق در تحقيق كتابهاي شيخ مرتضي انصاري از مكاسب و رسائل و صلاة و ساير كتب ايشان مشغول شدم.

نجاتي، محمدسعيد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد سعيد نجاتي

محل تولد : قم

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1357/8/13

زندگينامه علمي

با ديپلم تجربي با معدل 5/17 در سال 1374 فارغ التحصيل شدم و با رتبه 13 وارد حوزه علميّه و مدرسه علميّه شهيدين گشتم. از سال اول تا آخر دوره سطح، در مدرسه شهيدين مشغول بوده ام و علاوه بر دروس متداول حوزه، دوره مكالمه عربي را تكميل نموده و مكالمه انگليسي را شروع نمودم. همچنين در برنامه تحقيق مدرسه شركت نموده و تحقيقاتي را با موضوعات: «سيره پيامبر (صلي الله عليه و آله)» و «مقارنه كتب صرفي»، «اصول»، «تاريخ امير المؤمنين»، «تاريخچه و كتابنامه صحيفه سجاديّه» نوشته ام كه برخي چاپ و منتشر شده است. همچنين دوره مقدّماتي فيلم نامه نويسي را در خانه هنر و انديشه صدا و سيماي قم گذرانده ام.

الان در ترم 6 رشته كلام اسلامي، دوره غير حضوري مؤسسه امام خميني (ره) و دوره

عالي خارج فقه و اصول مدرسه شهيدين مشغول تحصيلم. در اين دوران به صورت پراكنده و انفرادي كتابهاي حلقه اولي شهيد صدر، هدايه، صمديه، مكالمه عربي، الموجز، لمعه و مغني را تدريس كرده ام. همچنين در اين مدت در كلاس هاي آموزش سخنراني، مداحي و تبليغ شركت كرده و در مناطقي چون شهر ياسوج، شهرستان سي سخت، شهر بم، شهر بندرعباس، روستاهاي منطقه هليلان ايلام، شهر قزوين و روستاهاي منطقه نوشان، تبليغ براي عموم مردم و دانش آموزان در ايام تبليغي مشغول بوده ام.

نجار زادگان، فتح الله

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

فتح الله نجار زادگان

محل تولد : اصفهان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1337/1/1

زندگينامه علمي

در سال 1337 در شهر اصفهان به دنيا آمد و در سال 1356 موفق به اخذ ديپلم در رشته رياضي شد. در سال 1358 به حوزه علميه اصفهان رفت و تا سال 1364 دروس مقدمات، اصول، شرح لمعه و متون ديگر عمومي را خواند. در اين سال با ورود به حوزه علميه قم و شروع رسائل و مكاسب از واحد آموزش عالي دفتر تبليغات، ليسانس گرفت و سپس به تربيت مدرس دانشگاه قم راه يافت و همزمان با دروس حوزه در سال 1372 موفق به دريافت مدرك كارشناسي ارشد در رشته «الهيات و معارف اسلامي» شد.

در سال 1373 در دانشگاه تهران در رشته «علوم قرآن و حديث»، مقطع دكتري و در دانشگاه امام صادق (عليه السلام) در رشته «فقه و اصول» در همان مقطع، پذيرفته شد اما به دليل علاقه به رشته علوم قرآن به دانشگاه تهران رفت و در سال 1378 رساله خود را دفاع كرد. در طي اين

مدت به دروس حوزوي نيز كم و بيش مشغول بود. آنگاه در سال 1379 در گروه معارف اسلامي دانشگاه تهران كه هم اكنون يكي ازگروههاي دانشكده الهيات است، به عنوان عضو هيئت علمي مشغول به كار شد كه هم اكنون نيز ادامه دارد.

تدريس در موضوعات: اصول، فلسفه، علوم قرآن، حديث، تفسير (به ويژه تفسير تطبيقي) در حوزه و نيز تدريس علوم قرآني، حديث و تفسير در دانشكده اصول الدين و مدارس مركز جهاني علوم اسلامي و تدريس اخلاق، متون اسلامى، معارف در دانشگاهها بخشي از فعاليتهاي علمي ايشان محسوب مي شود كه هم اكنون نيز ادامه دارد. مدتي با پژوهشكده حوزه و دانشگاه و نيز شوراي برنامه ريزي مركز جهاني همكاري داشته و هم اكنون نيز در رتبه دانشياري با پايه 12 عضو گروه معارف اسلامي دانشگاه تهران مي باشد.

نجاريان، بهمن

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

دكتر بهمن نجاريان در سال 1333 در اهواز متولد شد.وي پس از طي تحصيلات متوسطه ،براي ادامه تحصيل ايران را به مقصد امريكا ترك كرد.مدارك كارشناسي و كارشناسي ارشد رشته روانشناسي را از دانشگاههاي آنجا اخذ نمود .وي ادامه تحصيلاتش را در انگلستان از سر گرفت و موفق شد دكتراي روانشناسي باليني را از دانشگاه يورك انگليس ( در سال1368) دريافت كند.نامبرده هم اكنون استاد گروه روانشناسي دانشگاه شهيد چمران اهواز مي باشد. كتاب"روانشناسي درد؛ رويكردهاي كنترل و درمان" ترجمه بهمن نجاريان، در دوره بيست و يكم انتخاب كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ،به عنوان كتاب سال برگزيده شد.گروه : علوم انساني رشته : روان شناسي گرايش : روانشناسي باليني تحصيلات رسمي و حرفه اي : بهمن

نجاريان تحصيلات متوسطه را در اهواز گذراند. در سال 1351 جهت ادامة تحصيل به آمريكا رفت و ليسانس و فوق ليسانس خود را در رشتة روانشناسي از دانشگاه هاي تگزاس و هوستون دريافت كرد. در سال 1368 مدرك دكتراي خود را در روانشناسي باليني از دانشگاه يورك انگليس اخذ نمود و پايان نامة دكتراي ايشان توسط آن دانشگاه به عنوان برجسته ترين تز دكتري انتخاب شد و جايزه نقدي و لوح تقدير «كاتلين استات» را به خود اختصاص داد.مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : بهمن نجاريان در سال 68 به مرتبه استادياري، در سال 72 به مرتبه دانشياري و در سال 77 به مرتبه استادي ارتقاء يافت. وي هم اكنون استاد گروه روانشناسي دانشگاه شهيد چمران اهواز بوده و مسئوليت هاي اجرايي متعددي را در دانشگاه فوق برعهده داشته است.جوائز و نشانها : كتاب"روانشناسي درد؛ رويكردهاي كنترل و درمان" ترجمه بهمن نجاريان، در دوره بيست و يكم انتخاب كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ،به عنوان كتاب سال برگزيده شد.چگونگي عرضه آثار : _ چاپ 95 مقاله در نشريات داخلي و 10 مقاله در نشريات خارجي؛ _ ارائه مقالاتي در كنفرانس هاي داخلي و خارجي؛ _ ترجمه و تأليف 13 كتاب آموزشي و كمك آموزشي؛ _ هدايت و راهنمايي ده ها پايان¬نامه در مقاطع كارشناسي، كارشناسي ارشد و دكترا. آثار : روانشناسي درد؛ رويكردهاي كنترل و درمان ويژگي اثر : ترجمه،اين كتاب ، در دوره بيست و يكم انتخاب كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ،به عنوان كتاب سال معرفي و برگزيده شد.

آشنايي با كتاب: «روانشناسي درد؛ رويكردهاي كنترل و درمان رابرت ج. گچل،دنيس سي. ترك؛ ترجمة محمّد علي اصغري مقدم، بهمن نجاريان، محسن محمّدي، محسن دهقاني،تهران: رشد، 1381. درد، شايد عمومي ترين فشار رواني باشد كه با آن مواجه مي شويم، هيچ يك از علايم جسماني ديگر به فراگيري درد نيستند. از ابتداي مدون بشر، تلاش براي كنترل درد از اهداف اصلي آدمي بوده است. در پاپيروس هاي مصري مربوط به 4000 سال ق.م اشاراتي در مورد درمان درد يافت شده است. اما علي رغم تاريخ طولاني و پيشرفت بشر، رهايي از درد همچنان براي بسياري از بيماران، امري دور از دسترس باقي مانده است. تاكنون كتاب هاي بسياري در مورد درد انتشار يافته است، اما در تعداد اندكي از آن ها به مباحث روان شناختي و جنبه هاي عملي كنترل روان شناختي درد پرداخته شده و مطالب ارائه شده در آن كتاب هاي اندك هم قديمي است؛ اما امروزه پژوهش هاي بسياري در اين زمينه انجام گرفته است. كمبود منابع مربوط به درد و فقدان كتابي كه شامل اطلاعات لازم دقيق و فراگير در مورد درمان هاي مخصوص باشد، بسيار محسوس است. در راستاي پاسخ به چنين نيازي و به منظور فراهم سازي روزآمدترين مطالب دربارة بسياري از راهبردهاي درماني رايج، كتاب حاضر نگاشته و ترجمه شده است.

نجفي راد، محمدحسن

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد حسن نجفي راد

محل تولد : تربت حيدريه

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1339/1/1

زندگينامه علمي

در سال 1352 شمسي پس از پايان تحصيلات ابتدايي براي تحصيل علوم ديني وارد حوزه مقدسه مشهد شدم و تا سال 56 تا پايان سطوح عالي از محضر اساتيد بزرگوار آن حوزه حضرات آيات و حجج اسلام

آقايان: «موسوي نژاد»، «رضا زاده»، «فلسفى»، «مقام معظم رهبرى» و ... استفاده كردم. از ابتداي سال 57 براي ادامه تحصيل به حوزه مقدسه قم آمدم كه با توجه به فضاي انقلابي و درگيري هاي جاري، توفيق چنداني حاصل نشد و عملاً پس از پيروزي انقلاب و شروع درسهاي حوزه، به درس خارج رفتم و از محضر اساتيد بزرگوار حضرات آيات: «فاضل»، «وحيد»، «منتظري»، «نوري» و ... بهره گرفتم.

از سال 61 همزمان با تشكيل گروه هاي تحقيقي (مجله حوزه) به جمع دوستان پيوستم و در گروه معارف آن نشريه به عنوان مسئول گروه به فعاليت هاي پژوهشي و مطبوعاتي پرداختم كه حاصل آن بيش از 30 مقاله گروهي است. مدتي بعد مسئول گروه هاي پژوهشي مجله حوزه شدم و به عضويت هيئت تحريريه درآمدم. از سال 76 به عنوان: «مسئول شوراي سردبيري مجله حوزه و جانشين مدير مسئول»، مسئوليت آن نشريه را عهده دار شدم.

از سال 72 در كنار فعاليت در نشريه حوزه به همراه ديگر دوستان، نخستين نشريه نقد را با عنوان «كاوشي نو در فقه» راه انداختيم و سردبيري آن نشريه نيز به اين جانب واگذار شد كه نتيجه آن بيش از بيست مقاله و سرمقاله تخصصي بوده است. از سال 78 به عنوان قائم مقام و معاونت پژوهشي مركز تحقيقات اسلامي (پژوهشگاه) دفتر تبليغاتي اسلامي مشغول به كار شدم و همچنان ادامه دارد.

نجفي فيروزجائي، عباس

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عباس نجفي فيروزجائي

محل تولد : بابل

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1343/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب عباس نجفي فيروزجائي در سال 1362 در رشته علوم تجربي از دبيرستان امام صادق (ع)

قم ديپلم گرفتم. همزمان با دبيرستان مطالعات مختلف غير درسي و تحصيلات حوزوي غير رسمي (مقدمات و بخشي از سطح) را نزد پدر فراگرفتم و سپس در رشته «پيراپزشكي» وارد دانشگاه علوم پزشكي ايران شدم، اما علاقه مندي شديد به مسائل و مطالعات ديني، همواره سبب مي شد تا در كنار آن، مطالعات علوم حوزوي را به طور غير رسمي ادامه دهم. در سال 65 پس از اخذ ليسانس «پيراپزشكي»، به طور رسمي وارد حوزه علميه بابل شدم و پس از سه سال تحصيل مستمر و شبانه روزي و اتمام لمعتين و نيمي از رسائل و مكاسب، به قم آمدم و از آن تاريخ (1368) تاكنون تحصيلات حوزوي را ادامه مي دهم.

در سال 1368 در دانشگاه باقرالعلوم (ع) قم در رشته «علوم سياسي» در كنار تحصيلات حوزوى، تحصيل كردم و پس از فراغت از دوره ليسانس اين رشته، فوق ليسانس «علوم سياسي» را از دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران مركزي گرفتم. در همين سال ها در برخي دوره هاي آموزش عقيدتي، سياسي سپاه در بابل و ساري تدريس كردم و در «دانشگاه آزاد اسلامي بروجرد»، «دانشگاه هنر تهران» و دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران جنوب» تدريش داشته ام (به طور متناوب).

برخي از دروس حوزوي را در بابل تدريس كردم و از آنجا كه گرايش ذاتي اين جانب به مطالعه و تحقيق است از مشاغل اجرايي اجتناب كرده و عمدتاً به نوشتن كتاب و مقالات مختلف علاقمندم. حوزه هاي تخصصي مطالعاتي و علائق اينجانب عمدتاً «شامل معارف اسلامي»: (فقه، اصول، تفسير و كلام) و نيز حوزه هاي سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران و سياست بين الملل خصوصاً مسائل جهان اسلام و خاورميانه مي باشد و در

اين زمينه مقالات متعددي را به رشته تحرير درآورده ام.

نجفي قمشه اي، قدرت الله

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

قدرت الله نجفي قمشه اي

محل تولد : شهرضا

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1319/1/1

زندگينامه علمي

بنده در شهرستان شهرضا (قمشه) در محله «فضل آباد» چشم به جهان گشودم. فرزند هفتم والدينم بودم. دوران كودكي را در دامن پر مهر مادري مؤمنه و سايه لطف پدري باتقوا و محب اهل بيت سپري كردم. در سن شش سالگي به مدرسه «خيام شهرضا» رفتم. شش كلاس ابتدايي را خدمت آموزگاراني ديندار و ارزشمند گذراندم. اولين انگيزه مهم و سرنوشت ساز طلبه شدنم؛ علاقه وافر پدرم به علماء و روحانيت بود. آن مرحوم هر ساله دهه آخر ماه صفر در منزلمان، عزاداري خامس آل عبا (عليهم السلام) را بر پا مي كرد. آشنايي من با روحانيون اينگونه آغاز شد. همان وقت بعضي از آن عالمان راستين بنده را به آمدن در راه طلبگي تشويق مي كردند. پدرم نيز نوع مواعظي را كه از اهل منتبر مي شنيد براي ما بازگو مي كرد؛ بدين ترتيب بنده عاشق طلبگي شدم و به ويژه بسيار به عرفان و فهم قرآن علاقه مند شدم.

اين انگيزه ها در جانم بود تا بعد از طي كلاس ششم. روزي مغازه پدرم نشسته بودم كه امام جماعت محلمان مرحوم «حاج آقا ميرزا نصرالله زارعان» به انجا آمد و به پدرم گفت چند پسر داري؟ پدرم گفت: پنج پسر. ايشان گفت: دوست داري خمسش را به امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) بدهي؟ پدرم گفت: حرفي ندارم. اگر همين «قدرت الله» تمايل داشته باشد او را ببريد. ايشان به بنده گفت:

مي آيي طلبه شوي؟ بنده كه جانم منتظر جرقه ا ي بود فوراً گفتم: بلي. ايشان فرمود: فردا صبح هنگام بين الطلوعين براي درس عربي به منزل ما بيا. و اين آغاز طلبگي من بود.

تحصيل در حوزه علميه شهرضا: پس از درك حضور حاج آقا زارعان و تلمذ خدمت ايشان، محضر بزرگان ديگري چون: «حجت الاسلام حاج سيد فضل الله حجازي» و ديگر علماي محلي، دروس مقدمات: (سيوطي، مغني، معراج السعادة، منطق كبري و قانونچه طب ابن سينا) را به پايان بردم. تابستان ها كه مفسر، شاعر و عارف نامي مرحوم «محي الدين الهي قمشه اي» به شهرضا مي آمد؛ بنده كه از شعر و عرفان، تفسير و حالات ايشان بسيار متأثر بودم؛ «فصوص فارابي» را محضرشان تلمذ كردم. از همان زمان بود كه آتش عشق به عرفان، حكمت و اخلاق در جانم شعله ور شد.

حدود پنج سال در شهرضا و در حجره اي از مدرسه علميه «حسينيه سادات» به سر بردم و در اين ميان گاهي به پدرم كمك مي كردم تا آنكه اندك اندك عشق دارالعلم قم به دلم افتاد. اما كميِ سن و تنگدستي مادي قدري مردّدَم كرده بود تا آنكه روزي به پيشگاه حكيم علي الاطلاق از قرآن مجيد استخاره گرفتم كه خوب آمد و عزمم جزم شد تا راهي ديار قم شوم. در همان اوان به محضر مقدس عارف واصل مرحوم «آيت الله حاج آقا رحيم ارباب» در اصفهان شرفياب شدم و استشاره و استجازه كردم. ايشان دست الهي خود را بر سر بنده كشيده و دعا فرمود و مرا براي رفتن به قم و ادامه تحصيل علم و عمل

به خدا سپرد.

اما تحصيل در قم: در حدود هفده سالگي به مدرسه رضويه قم كه به نورانيت و بركت مشهور بود؛ رفتم و حدود هفت سال در آنجا به سر بردم. بعد از خواندن كتاب: «مختصر و مطول»، كتب: (فقه، اصول، منطق و حكمت) را شروع كردم.

نجفي يزدي، محمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد محمد نجفي يزدي

محل تولد : كربلا

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1337/7/1

زندگينامه علمي

اينجانب در خانواده اي مؤمن و متوسط متولد شده و پدرم از روحانيون و علماء نجف اشرف بوده و خانوادۀ ما (عموها، دو برادر و ...) از اهل علم مي باشند. در همان سال هاي اوليه دوران دبيرستان براي مطالب ديني، عقايد و فقه بسيار حساس بودم و همواره به دنبال ادلۀ تحقيقي مطالب بوده و كتاب هاي متعددي را مطالعه مي كردم. همين نكته (به همراه عنايت و شوق الهي) مرا به حوزه علميه و دروس ديني كشاند و در تهران مدرسه «آيت الله مجتهدي» (حفظه الله) مشغول شدم. حدود سه سال به فراگيري ادبيات و منطق پرداختم و سپس راهي حوزه علميه قم شدم. دروس سطح را نزد اساتيد بزرگوار آنجا خواندم از جمله: «آيت الله استادي»، «اشتهاردي»، «محقق»، «خرازي»، «موسوي» و ...

سپس در سال 60 يا 61 به درس خارج «آيت الله وحيد» و «آيت الله تبريزي» رفتم؛ پس از مدتي به عللي منحصرا درس «آيت الله تبريزي» را برگزيدم و فقه و اصول را نزد ايشان بيش از 12 سال گذراندم. از همان سالهاي شروع بحث و درس در حوزه، به تدريس پرداختم و تا كنون نيز روزي چهار ساعت

بحث دارم، حتي ايام تعطيل نيز براي عده اي از دوستان بحث هاي مختلفي دارم. عمده مباحث اينجانب در فقه و اصول است كه عمده به بحث خارج فقه، مكاسب محرمه اختصاص دارد. البته چون اينجانب به عنوان هيئت علمي در مدرسه امام خميني (قدس سره) به تدريس مشغول هستم و مقداري از وقت اينجانب آنجا صرف مي شود.

نجفي، انورعلي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

انورعلي نجفي

محل تولد : نجف الاشرف

شهرت

تابعيت : پاكستان

تاريخ تولد : 1349/1/1

زندگينامه علمي

حجةالاسلام و المسلمين انورعلي نجفي در سال 1370 ميلادي در خانواده اي روحاني در شهر مقدس نجف اشرف ديده به جهان گشود. پس از تحصيلات اكادمي و اخذ مدرك ديپلم در سال 1370 وارد حوزه علميه «ولي عصر خوانسار» شد و در مدت سه سال دروس مقدمات و سطوح را به اتمام رسانيد و درظرف دو سال سطوح عاليه را در حوزه علميه قم به پايان رسانيد.

از سال 1376 دروس خارج آيات عظام بالاخص: «مرحوم آيت الله العظمي شيخ وحيد خراساني (دام ظله)» و «مرحوم آيت الله العظمي شيخ ميرزا جواد تبريزي (قدس سره)» شركت نمود. در همين سالها در كنار درس و بحث و تدريس سطوح عاليه و تبليغ موفق است كه دست و بازو توانا براي والد معظم شان حضرت حجةالاسلام و المسلمين «حاج شيخ محسن علي نجفي (دامت بركاته)» باشد و مديريت و تلاش بي وقفه ايشان در ارائه خدماتي ارزشمندي به جامعه شيعيان پاكستان سهم به سزائي داشته است.

نجفي، حافظ

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حافظ نجفي

محل تولد : خدابنده

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1343/7/1

زندگينامه علمي

آقاي حافظ نجفي در 8 / 12/ 1343 در روستاي «كبوترك» از توابع شهرستان خدابنده استان زنجان ديده به جهان گشوده است. به دليل روحيه مذهبي خانواده به ويژه والد محترم، علاوه بر حضور در مدرسه دولتي در سال 1354 براي تحصيل علوم ديني به شهر «هيدج» فرستاده مي شود. حدود دو سال در آن شهر نزد اساتيد حوزه، دروس مقدماتي را

گذرانيده و در پاييز سال 56 به حوزه مقدسه قم آمده و ضمن ادامه دروس حوزوي با آوازه انقلاب و نام امام خميني (قدس سره) آشنا مي شود. در پاييز سال 57 به اصفهان هجرت نموده و پس از يك سال و اندي براي ادامه تحصيل به قم مراجعت مي نمايد. با شروع جنگ تحميلي ضمن ادامه تحصيل، طي هشت نوبت به جبهه هاي جنگ اعزام شده و دَين خود را به اسلام و نظام اسلامي ادا مي كند.

وي در سال 67 كليه دروس سطح حوزه را گذرانيده و در محضر درس خارج مراجع بزرگوار تقليد حضرات آيات عظام: «وحيد خراساني»، «شيخ جواد تبريزي»، «مكارم شيرازي» و «محمد فاضل»، مدت شش سال در درس خارج حضور مي يابد. همزمان با درس خارج در موسسات پژوهشي همچون: (انتشارات جامعه مدرسين، مجمع فكر اسلامي، مركز معجم فقهي، بنياد نهج البلاغه) حضور يافته و در تحقيق آثاري همچون: (كتاب قضا، شهادات، بخشي از كتاب الصلاة، كتاب الطهارة مرحوم شيخ انصاري، بخشي از مجمع الفائده مقدس اردبيلي، مختلف الشيعه علامه حلي، تفسير كنزالدقايق، كتاب نجاة العباد مرحوم صاحب جواهر، تعليقۀ مرحوم آقا ضياء بر كفايةالاصول و معارف نهج البلاغه در شعر شاعران)، نقش ايفا مي كند. و همزمان با فعاليت هاي فوق، دروس مقدماتي حوزه را تدريس نموده و در بهار سال 73 با پيشنهاد «شوراي سياست گذاري ائمه جمعه كشور» به عنوان امام جمعه شهرستان بوانات (استان فارس) به آن ديار اعزام شده و در پاييز سال 77 از آنجا منتقل و به امامت جمعه فرخ شهر (استان چهار محال و بختياري) منصوب ميشود.

وي در تابستان

سال 80، به پيشنهاد رياست شوراي سياست گذاري ائمه جمعه به امامت جمعه شهر ساوه منصوب شده و در مدت بيش از چهار سال در آن شهر علاوه بر مديريت حوزه علميه ولي عصر (عليه السلام) ساختمان مدرسه علميه امام صادق (عليه السلام) را با بيش از چهار هزار متر مربع و با ظرفيت اسكان و تحصيل چهار صد نفر، ساخته و مدرسه سفيران هدايت (طرح آموزش تخصصي كوتاه مدت) را در آن شهر داير مي نمايد.

وي در طول مدتي كه در بيرون از قم به فعاليتهاي علمي و فرهنگي اشتغال داشته، حدود پنج سال در سه دانشگاه و بيش از پانزده سال در چندين حوزه علميه تدريس نموده است. وي تا كنون بيش از ده جلد كتاب و دهها مقاله پيرامون موضوعات مختلف تاليف نموده و هم اكنون كتاب: «اصول كلاسداري و راهنماي آن» را با سفارش معاونت تخصصي تبليغ حوزه علميه قم در دست تدوين داد.

نجفي، زين العابدين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

زين العابدين نجفي

محل تولد : سارى

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1335/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب زين العابدين نجفي دوران ابتدايي را در زادگاهم «كرسام» گذراندم و پس از آن در حدود سال 1350 وارد حوزه علميه ساري شدم. دروس مقدمات را تا پايان «حاشيه ملاعبدالله» در ساري در مدرسه «حاج مصطفي خان» خواندم و در سال 1354 وارد حوزه علميه قم شدم كه تا سال 1362 سطح را تمام كردم و همزمان دروس كلاسيك را به صورت شبانه يا متفرقه خواندم و در سال 1362 در رشته «اقتصاد» ديپلم گرفتم. ضمناً تحصيلاتم را در قم مجدداً از كتاب

«حاشيه ملاعبدالله» شروع كردم.

از سال 1362 تا حدود سال 1370 در درس خارج فقه و اصول حوزه شركت كردم و يك دوره خارج اصول به مدت شش سال را خدمت «آيةالله مكارم» طي كردم و نيز خارج فقه را در محضر «آيةالله فاضل» و «آيةالله وحيد خراساني» خواندم. بنده تدريس را به صورت رسمي در حوزه علميه قم از سال 1360 آغاز كردم. در همان سال بود كه در مدرسه «آيةالله گلپايگاني» در خيابان صفائيه به تدريس ادبيات پرداختم. سپس چندين سال در مدرسه هاي آيةالله حقانى و الهادى كتابهاي: (مختصر، معالم، شرح لعمه و اصول فقه) را تدريس كردم.

از سال 1374 تدريس سطح عالي را در مدرسه آيةالله گلپايگاني واقع در اول چهار مردان شروع كردم و اكنون چند سال است كه اشتغال به تدريس كفاية الاصول در همين مدرسه دارم. تدريس در دانشگاه را از سال 1362 شروع كردم و در موضوعات: (ادبيات عرب، فقه استدلالى، مباحث اصول، آيات الاحكام، فقه الحديث و تاريخ حديث تدريس نمودم، و اكنون عضو هيأت علمي دانشگاه با رتبه استاد ياري هستم. لازم به ذكر است كه پس از اخذ مدرك سطح چهارم حوزه، با توجه به سابقه تدريس كه در دانشگاه داشتم و مقالاتي كه در مجله هاي علمي پژوهشي تدوين كردم و نيز با توجه به مدرك سطح چهارم حوزه، در وزارت علوم، امتحان و مصاحبه دادم و حكم استادياري برايم صادر شده است.

نجفي، محمدصادق

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد صادق نجفي

محل تولد : شبستر

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1315/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب محمد صادق نجمي به سال 1315 شمسي

در روستاي هريس از توابع شبستر به دنيا آمدم. پدرم ثقة الاسلام حاج ميرزا احمد آقا هريسي و چند تن از اجدادم از علما و روحانيون مورد اعتماد مردم بوده اند.مادرم از سادات كوه كمري است. پدر وي حاج ميري آقا عموي آيت الله العظمي حجت (ره) مي باشد. اينجانب تا حدود 15 سالگي در همان روستا كه داراي مردمي متدين مي باشند رشد كرده ام. روستائي كه در اثر فراواني آب از طراوت و خرمي برخوردار است. مردم اين روستا علاقه مند به مذهب و اهل بيت (ع) و پايبند به اصول اخلاقي مي باشند و سابقة طولاني وجود خانواده هاي متعدد و بزرگي از سادات و روحانيون در اين محل موجب شد تا آنان به دين علاقه مند شوند و از ايمان راسخ برخوردار گردند. مراجع و عالمان بزرگ و معروفي مانند آيت الله العظمي سيد حسين كوه كمري (ره) و سيد علي آقا پدر آيت الله العظمي حجت در اين روستا متولد شدند و دوران كودكي خود را در اين محل سپري كرده اند . دوران كودكي ام را در دامان چنين پدر و مادري و در چنين محيط مذهبي سپري كردم و شالوده فكري و اعتقادي من در چنين محيطي پي ريزي شد.

دوران تحصيل:

هشت نه ساله بودم كه به مكتب خانه رفتم. تحصيل را با روخواني قرآن شروع كردم و پس از آن با بخشي از ادبيات فارسي آشنا شدم. در آن روز در مكتب خانه هاي آذربايجان، گلستان سعدي، نصاب الصبيان، تاريخ وصاف، ابواب الجنان و تنبيه الغافلين و... آموزش داده مي شد.در تدريس برخي از اين كتابها علاوه بر

فراگيري ادبيات فارسي، آموزش مسائل اخلاقي نيز مورد توجه بود. پس از اين دوره، در نزد پدرم جامع المقدمات، سيوطي و شرح جامي را فرا گرفتم. تقريبا در پانزده سالگي پدرم مرا به مدرسه طالبيه تبريز برد و از آن زمان به بعد من هم به صف طالبان علوم ديني پيوستم. شوق فراواني نسبت به تحصيل علوم ديني داشتم.پس از يك سال و چند ماه توقّف در تبريز و تكميل كردن درس هايي كه نزد پدرم آغاز كرده بودم، سرانجام در اواخر تابستان سال 1332 شمسي- با اين كه از لحاظ تأمين معاش وضع مناسبي نداشتم- ره سپار حوزه علميه قم شدم و با فضل خداوند در مدرسه فيضيّه سكونت گزيدم. ورود اينجانب به قم، مصادف بود با ماه محرم سال 1372 قمري، چهار ماه پس از ورودم به قم، در ماه جمادي الاولي، حضرت آيت الله العظمي حجّت رحلت كرد.

دوران تحصيل اين جانب از اين تاريخ تا سال 1359 شمسي، يعني تقريباً سي سال ادامه داشت. در اين مدّت علاوه بر تحصيل و تدريس دروس متداول حوزه علميّه به تأليف و ترجمه كتاب هاي متعدّدي موفّق شدم و هذا من فضل ربّي. بيش ترين تحصيل اين جانب در حوزه علميّه قم و بخشي ديگر در حوزه علميه مشهد بود؛ زيرا تقريباً نه ماه پس از ورودم به قم كه هوا رو به گرمي مي رفت، والدينم به قصد زيارت مشهد، وارد قم شدند و من نيز به همراه آنان به مشهد مقدّس عزيمت نمودم. در اين سفر، پدرم مقدمات توقّفم را در تعطيلات تابستاني در حوزه علميه مشهد فراهم كرد و اجازه اقامتم را

در يكي از حجره هاي مدرسه خيرات خان از متولي اين مدرسه آقاي دربندي دريافت نمود. اين برنامه كه مصادف با اولين ماه هاي ورود آيت الله العظمي ميلاني از عراق به مشهد مقدس براي تعطيلات تابستاني بود، در سال هاي بعد هم برايم الگو شد و اكثر تعطيلات تابستاني را در مشهد مقدس مشغول تحصيل و مطالعه مي شدم. تأليف كتاب سيري در صحيحين از ثمرات اين حوزه مقدس و از عنايات حضرت علي بن موسي الرضا(ع ) مي باشد.

در حوزه علميه قم مدتي در مدرسه فيضيه و مدتي در مدرسه آيت الله العظمي آقاي بروجردي (مدرسه خان) و مدتي نيز در مدرسه حجتيه اقامت داشتم. در مشهد مقدس نيز گاهي درمدرسه خيرات خان و گاهي در مدرسه ميرزا جعفر- داخل صحن مطهر- اقامت داشتم. پس از انتشار جلد اوّل كتاب سيري در صحيحين چند ماه با اجازه آيت الله العظمي ميلاني در مدرسه وي ودر حجره مخصوص او اقامت داشتم. اين در شرايطي بود كه مطالعه و تأليف جلد دوم همين كتاب را پي گيري مي كردم و عنايات خاص آن مرد بزرگ نيز تشويقي بر ادامه اين تأليف بود و جلد اوّل همين كتاب را با تفسير الميزان و المراجعات به عنوان جايزه به طلاب هديه مي داد.

تحصيلات من تنها در علوم حوزوي بود؛ اما با تلاش آيت الله شهيد بهشتي يك كلاس آموزش زبان انگليسي شبانه در دبيرستان دين و دانش قم تشكيل مي شد و عده اي از طلاب كه بنده هم جزء آنان بودم- با وجود محدوديت و عدم استقبال از اين درس- در آن شركت مي نموديم.

اساتيد:

در دوران

تحصيل از اساتيد متعددّي استفاده نمودم و از محضر بزرگاني بهره مند شدم كه معروف ترين آنان به همراه دروسي كه از آنان فرا گرفته ام، عبارتند از:

1- قسمتي از مغني را از شيخ علي اكبر اهري معروف به نحوي در تبريز فراگرفته ام. وي در عين كهولت سن، دقايق و ظرايف مغني را با تمام شوق و علاقه به شاگردان مي فهماند.

2- قسمتي از مطوّل را از درس شيخ ابوالفضل علمايي سرابي در قم و بخش ديگر آن را از شيخ عبد الله نوراني در مشهد مقدّس استفاده كرده ام.شرح شمسيه را به طور خصوصي و به همراه آقاي عميد زنجاني از مرحوم آقاي صائيني زنجاني و شرح منظومه سبزواري را از مرحوم استاد شهيد مفتح فرا گرفتم.از درس فلسفه مرحوم شهيد مطهري كه در ايام تعطيلي در قم تدريس داشتند، و همچنين از درس فلسفه مرحوم آقاي الهي برادر علامه طباطبائي نيز بهره گرفته ام.بخش مهم جلدين لمعه را از سيد جواد خطيبي كه در تدريس لمعه معروف بود و سابقه اي طولاني داشت، و بخش ديگر را از آقاي جاج شيخ محمد حقي سرابي فرا گرفتم و قسمتي از ابواب اين كتاب را كه آن روز تدريس آن ها رايج نبود، با يكي از دوستانم مباحثه مي كردم.

3- بخش مهم مكاسب را از آيت الله مشكيني و بعضي از ابواب آن را از استاتيد ديگر مانند آية الله سبحاني فرا گرفتم. قوانين را از آية الله موسوي اردبيلي و بخشي از رسائل را از آية الله مشكيني و قمستي ديگر را از آقاي سبحاني و باب تعادل و تراجيح را

از آية الله احمدي ميانجي آموختم. بخشي مهم كفاية الاصول را از آية الله سلطاني و بخش ديگرش را از آقاي مجاهدي فرا گرفتم.

در تفسير ابتدا از آية الله حاج ميرزا ابوالفضل زاهدي قمي و مدتي از تفسير علامه طباطبائي، آية الله مشكيني و آية الله خزعلي بهره بردم. از حسن اتفاق استاد علامه حسن زاده آملي در بدو ورودشان به قم، مدتي در مدرسه حجّتيّه اقامت گزيد. در اين فرصت به ايشان ارادت پيدا كردم و بخشي از هيئت قديم را از ايشان استفاده كردم و اين موجب شد كه پس از تعطيلي اين درس با مباحثه هيئت فلاماريون با هيئت جديد نيز تا حدّي آشنا شوم. در درس خارج فقه و اصول از اساتيد متعددي مانند ميلاني، شيخ مرتضي حائري، گلپايگاني، داماد و ساير بزرگان و اساتيد بهره بردم. مدت بهره بري از برخي آنان طولاني و از بعضي ديگر نسبتا كوتاه بوده است. مدت استفاده ام از درس امام(ره) خيلي كوتاه بوده؛ زيرا درست در شرايطي كه آماده استفاده از درس آن زعيم عالي قدر مي شدم، رژيم طاغوتي حوزه را از وجود وي محروم نمود.

دوستان و معاشران:

در طي دوران طولاني تحصيل طبعا دوستان و هم دوستان و هم درسان فراواني داشتم كه تعدادي را كه با آنان معاشرت بيش تر و دوستي طولاني تري داشته ام، نام مي برم:

برادران مجتهد شبستري، شيخ حسين حقاني زنجاني، ابوالفضل موسوي تبريزي، عميد زنجاني، سيد هادي خسرو شاهي، آقاي سيد مجيد ايرواني(ره) و آقاي هاشم زاده هريسي نماينده فعلي تبريز در مجلس شوراي اسلامي و... گفتني است با آقاي هريسي علاوه برهم بحث بودن در

زمينه تأليف يا ترجمه كتاب نيز همكاري داشتم و تاكنون هفت اثررا به اتفاق ايشان تأليف يا ترجمه كردم.

عوامل موثر بر شخصيت علمي و اخلاقي: من خود را از لحاظ علم و اخلاق در سطحي قابل طرح نمي دانم؛ ولي از باب و أمّا بنعمة ربّك فحدث اشاره مي كنم كه در روي آوري اينجانب به تحصيل علم و دانش، دو عامل مؤثر بوده است.

1- روحاني بودن پدرم؛ او عاشق كتاب و مشتاق مطالعه بود و هيچ گاه اطرافش از كتاب خالي نبود و اين در حالي بود كه در آن دوران دست رسي به نشريات مذهبي مشكل بود و به جز هفته نامه نداي حق و مجله مكتب اسلام نشريه مذهبي ديگري وجود نداشت.وي مدّتي طولاني جزء مشتركان اين هفته نامه ها بود. وقتي به بهانه هاي مختلف از سوي رژيم طاغوت اين مجلات توقيف مي شد، پدرم بسيار ناراحت مي شد و بي صبرانه منتظر رفع توقيف آن بود و چنين محيطي در جلب توجّه و ايجاد علاقه من به مطالعه و درس بسيار مؤثر بود.همان گونه كه در بينش اجتماعي و سياسي اين جانب نيز بي تأثير نبود. جالب اين كه اوّلين مقاله حقير تحت عنوان صبر از نظر اسلام هم درهمان هفته نامه منتشر شد.

2- تشويق و ترغيب پدر؛ علاوه بر شرايط محيط خانواده، پدرم با بيانات مختلف مرا به درس و بحث تشويق و ترغيب مي نمود و از مزاياي علم و دانش و تكامل معنوي با من سخن مي گفت و گاهي با اين جمله مورد خطابم قرار مي داد كه اگر بخواهي به مراتب عالي از نظر علم

و عمل نايل گردي، بايد اراده ات آن چنان قوي و همتت آن چنان عالي باشد كه خواهان رسيدن به مرتبه امام صادق(ع) باشي؛ زيرا اگر قصد كني كه به درجه علامه حلي برسي، به مرتبه يك عالم متوسط خواهي رسيد. به توفيق الهي از اوايل ورودم به حوزه علميه قم با جلسه درس اخلاق و دعاي ندبه آية الله حاج شيخ عباس تهراني آشنا شدم. اين درس در سالن كتاب خانه مدرسه حجّتيّه و به دستور آية الله العظمي حجت تشكيل مي شد. اين برنامه ساليان متمادي و تا هنگام وفات آقاي تهراني ادامه داشت. در بعضي از شب هاي جمعه در جلسه درس اخلاق و دعاي كميل آقاي حاج سيّد حسين (معروف به پيرمرد) شركت مي جستم.او مردي اخلاقي و ابوذر زمان بود و از نظر تربيتي و تأثير معنوي. فوق العاده بود. در ايامي كه هوا مساعد بود شب هاي جمعه را پياده به مسجد جمكران مشرف مي شديم و از معنويت اين مسجد بهره مي گرفتيم.

عوامل موثر بر شخصيت سياسي و اجتماعي:تقريبا درهمان سال هاي اول ورودم به قم دو سيد بزرگوار(شهيد نواب صفوي و شهيد واحدي) با قيافه هاي نوراني در نماز جماعت مدرسه فيضيه توجه مرا به خود جلب كردند.آنان با سخنرانيهاي شور انگيز خود بر ضد طاغوت در گرايش من به مباحث سياسي، تأثيري عميق داشتند. حضور شهيد نواب صفوي درنماز جماعت فيضيه با آن قيافه معنوي و با عمامه سبز كه به صورت ساده و آخر صفوف عباي خويش را زير اندز مي كرد، براي همه كساني كه با مبارزه او با بي ديني و حركتش در

اعدام انقلابي كسروي، هژبر و رزم آرا آشنا بودند، جاذبه خاصي داشت. آزادي خليل طهماسبي- عامل مستقيم اعدام رزم آرا- از زندان و ورود وي به شهر قم و اجتماع مردم در خيابان هاي اين شهر براي تقدير از اين سمبل شجاعت و از خود گذشتگي در راه ايمان و عقيده، خاطره اي جالب و فراموش نشدني و براي من شور انگيز وحركت آفرين بود.

اين علاقه موجب شد تا جريان فدائيان اسلام و محاكمه آنان را كه پس از تيراندازي ناموفق به حسين علاء نخست وزير وقت به وقوع پيوست،تعقيب كنم. جريان شهادت شهيد واحدي به دست تيمور بختيار، فرماندار نظامي تهران و شهامت و شجاعت شهيد نواب و يارانش در جلسات محاكمه و به هنگام شهادتشان كه تكبير گويان به سوي ميدان تير حركت كردند، نقل مجالس و درس عشق و فداكاري بود و بيش از پيش در روحيه اين جانب اثر گذاشت.عكس شهيد نواب صفوي را كه با لباس شخصي و بدون عمامه در دادگاه نظامي حاضر شده بود، در همان تاريخ در پشت جلد كتاب عروة الوثقي چسبانده بودم. امروز هم براي من جالب و خاطره انگيز است. اين جريانات موجب شد كه به عالمان مبارزي چون آيت الله كاشاني اردات بيش تري پيدا كنم.

گرچه درزمان حيات آيت الله العظمي بروجردي، نسبت به امام امت به عنوان يكي از مراجع حوزه ارادت مي ورزيدم و گاهي به زيارتش مي شتافتم، ولي پس از ارتحال آيت الله بروجردي علاقه ام به او بيش تر شد، حركت متواظعانه و مخلصانه امام (ره) در رد تقاضاي انتشار رساله عمليه و دوري از حريم رياست و

مرجعيت با وجود شرايط مناسب و حضور جدي آن بزرگوار در صحنه مبارزه- در جريان انجمن هاي ايالتي و ولايتي و سخن راني ها و اعلاميه هاي صريح وي- موجب ارادت و علاقه بيش تر اين جانب به وي گرديد و گويا گم شده خود را در وجود او پيدا كردم. اين ارادت با تشديد مبارزات در سالهاي بعد و با زنداني و تبعيد شدن امام (ره) افزون تر شد تا اين كه انقلاب اسلامي به پيروزي رسيد و ما خود را موظّف دانستيم تا آن جا كه در توان داريم، در خدمت انقلاب باشيم و در مسيري كه امام ترسيم مي كردند، حركت كنيم.

فعاليت هاي علمي:

اينجانب به فضل پرودگار علاوه بر تحصيل علوم حوزوي بر بعضي از كتاب هاي درسي مانند رسائل، شرح نوشته ام و تقريرات دروس خارج را تدوين كرده ام. هم چنين به مطالعه و تحقيق در حديث و تاريخ پرداختم كه نتيجه آن تأليف و ترجمه بيش از سي جلد كتاب است كه برخي را با همكاري آقاي هريسي تأليف كرده ام، اينجانب بر اثر علاقه فراواني كه به مطالعه و ديدار از كتاب خانه دارم در سال 1354 شمسي به دمشق مسافرت كرده، ضمن ديدار از كتاب خانه ها به ويژه كتاب خانه ظاهريه- كه قديمي ترين و غني ترين كتاب خانه موجود آن روز پيش از تأسيس كتاب خانه الاسد بود- بهره وافر بردم. در بهار سال 1356 شمسي نيز به همين منظور سفري به تركيه نمودم و از شهرهاي مختلف اين كشور ديدن كردم و بيش ترين مدت اقامت من در استانبول بوده كه در اين

مدت از كتاب خانه سليمانيه كه از جامع ترين و غني ترين كتاب خانه ها در خاورميانه است، استفاده نمودم. درزمستان سال 1360 شمسي به دعوت علماي شيعه هند به اين كشور سفر كردم و در مدت اقامت بيش از يك ماه از شهرهاي بمبئي، لكهنو، بناري، جانپور و.... ديدار و از كتاب خانه مرحوم صاحب عبقات و مدرسه الواعظين در لكهنو بهره مند شدم.

فعاليت هاي و مبارزات سياسي:

پس از پانزدهم خرداد و دستگيري امام (ره) تصور من از روحانيت آذربايجان اين بود كه اكثر آنان شناختي از امام و حركت او ندارند و اين تصور و برداشت موجب شد تا به شهرهاي مختلف مسافرت كنم و روحانيون آذربايجان را از اوضاع روز آگاه نمايم. از اين رو، به شهرهاي مختلف،مانند سلماس، خوي و ماكو- از شهرهاي آذربايجان غربي- مسافرت كرده، با بعضي از آنان تماس گرفتم كه متأسفانه با بي مهري و عدم پذيريش بعضي از آنان روبه رو شدم كه يكي از علل آن، جواني و بي تجربگي بنده از نظر آنان بود.

در 25 محرم در مسجد جامع ماكو پس از يك سخنراني تند و بيان صريح مواضع امام،دستگير شدم و به زندان ساواك شهرستان خوي منتقل گرديدم. پس از چند روز- طبق سياست كلي طاغوت درباره آزادي روحانيون – به جاي اعزام به تهران به ظاهر آزاد شدم؛ اما تحت مراقبت و نظارت پاسگاه محل قرار گرفتم. اين مزاحمت ها و محدوديت ها به صورت مختلف در قم ادامه داشت.

فعاليت هاي اجتماعي:

از فعاليت هاي اجتماعي اينجانب تكميل و راه اندازي مدرسه نمازي خوي بود كه پس از انقلاب به دستور امام(ره)

تجديد بنا شد و پس از ورود اين جانب به خوي،كار ساختماني آن با كمك اهالي وروحانيت محترم ادامه يافت ومورد بهره برداري قرار گرفت .تاسيس دانشگاه آزاد اسلامي خوي در خرداد ماه 1364 از ديگر فعاليت هاي اين جانب است. فعاليت اين دانشگاه با چهار هزار دانش جو در دو بخش جداگانه پسرانه و دخترانه الگويي براي دانشگاه ها مي باشد.

مسوليت ها:

مسئوليت علمي انتشارات جامعه مدرسين، اولين مسئوليت اينجانب بوده است. پس از پيروزي انقلاب اسلامي و با تأسيس انتشارات جامعه مدرسين، مسئوليت علمي اين مؤسسه به عهده اين جانب گذاشته شد. از اواسط سال 1359 تا اواسط سال 1360 شمسي به طور موقت عهده دار امامت جمعه سلماس بودم و پس از آن براي تكميل تأليفات و ادامه تحقيق و بررسي هاي قبلي به قم مراجعت نمودم.در تاريخ 19/1/1361 شمسي از سوي امام امت(ره) به سمت امامت جمعه خوي منصوب گرديدم.در سال 1369 شمسي از سوي جامعه مدرسين و جامعه روحانيت مبارز تهران براي نمايندگي دوره دوم مجلس خبرگان از آذربايجان غربي داوطلب شدم و از سوي مردم اين استان به نمايندگي برگزيده شدم.در مدت اقامتم در سلماس و خوي در دوران دفاع مقدس تا آنجا كه امكانات اجازه مي داد، در خدمت دفاع مقدس بودم. علاوه بر تشويق براي تأمين نيروي انساني و كمك هاي مردمي، در مقاطع مختلف به ويژه د رهنگام عمليات رزمندگان اسلام در جبهه غرب يا جنوب كشور توفيق حضور در كنار اين عزيزان شامل حال ما مي گرديد و در داخل سنگرها و در زير چادرها از معنويات اين عزيزان و از روحيه والاي آنان نيرو

مي گرفتم و درس ها مي آموختم.

نجمي، محمدصادق

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد صادق نجمي

محل تولد : براين- شبستر

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1315/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب محمد صادق نجمي به سال 1315 شمسي در روستاي «هريس» از توابع شبستر به دنيا آمدم. پدرم ثقة الاسلام حاج ميرزا احمد آقا هريسي و چند تن از اجدادم از علما و روحانيون مورد اعتماد مردم بوده اند. مادرم از سادات كوه كمري است. پدر وي «حاج ميري آقا» عموي آيت الله العظمي حجت (ره) مي باشد. اينجانب تا حدود 15 سالگي در همان روستا كه داراي مردمي متدين مي باشند؛ رشد كرده ام. روستائي كه در اثر فراواني آب از طراوت و خرمي برخوردار است. مردم اين روستا علاقه­مند به مذهب و اهل بيت (ع) و پايبند به اصول اخلاقي مي باشند و سابقۀ طولاني وجود خانواده هاي متعدد و بزرگي از سادات و روحانيون در اين محل موجب شد تا آنان به دين علاقه­مند شوند و از ايمان راسخ برخوردار گردند. مراجع و عالمان بزرگ و معروفي مانند: «آيت الله العظمي سيد حسين كوه كمري (ره)» و «سيد علي آقا»؛ پدر آيت الله العظمي حجت در اين روستا متولد شدند و دوران كودكي خود را در اين محل سپري كرده اند.

دوران كودكي­ام را در دامان چنين پدر و مادري و در چنين محيط مذهبي سپري كردم و شالوده فكري و اعتقادي من در چنين محيطي پي ريزي شد. هشت يا نه ساله بودم كه به مكتب خانه رفتم. تحصيل را با روخواني قرآن شروع كردم و پس از آن با بخشي از ادبيات فارسي

آشنا شدم. در آن روز در مكتب خانه هاي آذربايجان: «گلستان سعدى، نصاب الصبيان، تاريخ وصاف، ابواب­الجنان، تنبيه الغافلين و ...) آموزش داده مي شد. در تدريس برخي از اين كتابها، علاوه بر فراگيري ادبيات فارسى، آموزش مسائل اخلاقي نيز مورد توجه بود.

پس از اين دوره، در نزد پدرم «جامع المقدمات، سيوطي و شرح جامي» را فرا گرفتم. تقريبا در پانزده سالگي پدرم مرا به مدرسه «طالبيه تبريز» برد و از آن زمان به بعد من هم به صف طالبان علوم ديني پيوستم. شوق فراواني نسبت به تحصيل علوم ديني داشتم. پس از يك سال و چند ماه توقّف در تبريز و تكميل كردن درس هايي كه نزد پدرم آغاز كرده بودم، سرانجام در اواخر تابستان سال 1332 شمسى (با اين كه از لحاظ تأمين معاش وضع مناسبي نداشتم) ره سپار حوزه علميه قم شدم و با فضل خداوند در مدرسه فيضيّه سكونت گزيدم. ورود اين جانب به قم، مصادف بود با ماه محرم سال 1372 قمرى، چهار ماه پس از ورودم به قم، در ماه جمادي الاولى، حضرت آيت الله العظمي حجّت رحلت كرد.

دوران تحصيل اينجانب از اين تاريخ تا سال 1359 شمسى، يعني تقريباً سي سال ادامه داشت. در اين مدّت علاوه بر تحصيل و تدريس دروس متداول حوزه علميّه، به تأليف و ترجمه كتاب هاي متعدّدي موفّق شدم و هذا من فضل ربّى. بيش ترين تحصيل اين جانب در حوزه علميّه قم و بخشي ديگر در حوزه علميه مشهد بود؛ زيرا تقريباً نه ماه پس از ورودم به قم كه هوا رو به گرمي مي رفت، والدينم به قصد زيارت مشهد،

وارد قم شدند و من نيز به همراه آنان به مشهد مقدّس عزيمت نمودم. در اين سفر، پدرم مقدمات توقّفم را در تعطيلات تابستاني در حوزه علميه مشهد؛ فراهم كرد و اجازه اقامتم را در يكي از حجره هاي مدرسه «خيرات خان» از متولي اين مدرسه آقاي دربندي دريافت نمود. اين برنامه كه مصادف با اولين ماه هاي ورود «آيت الله العظمي ميلاني» از عراق به مشهد مقدس براي تعطيلات تابستاني بود، در سال هاي بعد هم برايم الگو شد و اكثر تعطيلات تابستاني را در مشهد مقدس مشغول تحصيل و مطالعه مي شدم. تأليف كتاب: «سيري در صحيحين» از ثمرات اين حوزه مقدس و از عنايات حضرت علي بن موسي الرضا (ع) مي باشد.

در حوزه علميه قم مدتي در مدرسه فيضيه و مدتي در مدرسه «آيت الله العظمي آقاي بروجردي»: (مدرسه خان) و مدتي نيز در مدرسه حجتيه اقامت داشتم. در مشهد مقدس نيز گاهي درمدرسه «خيرات خان» و گاهي در مدرسه ميرزا جعفر (داخل صحن مطهر) اقامت داشتم. پس از انتشار جلد اوّل كتاب: «سيري در صحيحين» چند ماه با اجازه «آيت الله العظمي ميلاني» در مدرسه وي و در حجره مخصوص او اقامت داشتم. اين در شرايطي بود كه مطالعه و تأليف جلد دوم همين كتاب را پي گيري مي كردم و عنايات خاص آن مرد بزرگ نيز تشويقي بر ادامه اين تأليف بود و جلد اوّل همين كتاب را با تفسير الميزان و المراجعات به عنوان جايزه به طلاب هديه مي داد. تحصيلات من تنها در علوم حوزوي بود؛ اما با تلاش آيت الله شهيد بهشتي يك كلاس آموزش زبان

انگليسي شبانه در دبيرستان «دين و دانش قم» تشكيل مي شد و عده اي از طلاب كه بنده هم جزء آنان بودم (با وجود محدوديت و عدم استقبال از اين درس) در آن شركت مي نموديم.

در دوران تحصيل از اساتيد متعددّي استفاده نمودم و از محضر بزرگاني بهره­مند شدم كه معروف ترين آنان به همراه دروسي كه از آنان فرا گرفته ام:

1- قسمتي از مغني را از «شيخ علي اكبر اهري معروف به نحوي» در تبريز فراگرفته ام. وي در عين كهولت سن، دقايق و ظرايف مغني را با تمام شوق و علاقه به شاگردان مي فهماند.

2- قسمتي از مطوّل را از درس «شيخ ابوالفضل علمايي سرابي» در قم و بخش ديگر آن را از «شيخ عبدالله نوراني» در مشهد مقدّس استفاده كرده ام. شرح شمسيه را به طور خصوصي و به همراه آقاي عميد زنجانى از مرحوم آقاي «صائيني زنجاني» و شرح منظومه سبزواري را از مرحوم استاد «شهيد مفتح» فرا گرفتم. از درس فلسفه مرحوم «شهيد مطهري» كه در ايام تعطيلي در قم تدريس داشتند، و هم چنين از درس فلسفه مرحوم آقاي «الهي»: (برادر علامه طباطبائي)، نيز بهره گرفته ام. بخش مهم جلدين لمعه را از «سيد جواد خطيبي» كه در تدريس لمعه معروف بود و سابقه اي طولاني داشت، و بخش ديگر را از آقاي «جاج شيخ محمد حقي سرابي» فرا گرفتم و قسمتي از ابواب اين كتاب را كه آن روز تدريس آن ها رايج نبود، با يكي از دوستانم مباحثه مي كردم.

3- بخش مهم مكاسب را از «آيت الله مشكيني» و بعضي از ابواب آن را از

اساتيد ديگر مانند: «آية الله سبحاني» فرا گرفتم. قوانين را از «آية الله موسوي اردبيلى» و بخشي از رسائل را از «آية الله مشكيني» و قسمتي ديگر را از آقاي «سبحاني» و باب تعادل و تراجيح را از «آية الله احمدي ميانجي» آموختم. بخشي مهم كفاية الاصول را از «آية الله سلطاني» و بخش ديگرش را از آقاي «مجاهدي» فرا گرفتم. در تفسير ابتدا از «آية الله حاج ميرزا ابوالفضل زاهدي قمي» و مدتي از تفسير علامه طباطبائى «آية الله مشكيني» و «آية الله خزعلي» بهره بردم. از حسن اتفاق، استاد «علامه حسن زاده آملي» در بدو ورودشان به قم، مدتي در مدرسه حجّتيّه اقامت گزيد. در اين فرصت به ايشان ارادت پيدا كردم و بخشي از هيئت قديم را از ايشان استفاده كردم و اين موجب شد كه پس از تعطيلي اين درس، با مباحثه هيئت فلاماريون با هيئت جديد نيز تا حدّي آشنا شوم.

در درس خارج فقه و اصول از اساتيد متعددي مانند: «ميلانى»، «شيخ مرتضي حائرى»، «گلپايگانى»، «داماد» و ساير بزرگان و اساتيد بهره بردم. مدت بهره بري از برخي آنان طولاني و از بعضي ديگر نسبتا كوتاه بوده است. مدت استفاده ام از درس امام (ره)، خيلي كوتاه بوده؛ زيرا درست در شرايطي كه آماده استفاده از درس آن زعيم عالي قدر مي شدم، رژيم طاغوتي حوزه را از وجود وي محروم نمود. در طي دوران طولاني تحصيل طبعا دوستان و هم درسان فراواني داشتم كه تعدادي را كه با آنان معاشرت بيش تر و دوستي طولاني تري داشته ام، نام مي برم: «برادران مجتهد شبسترى، شيخ حسين حقاني زنجانى،

ابوالفضل موسوي تبريزى، عميد زنجانى، سيد هادي خسرو شاهى، آقاي سيد مجيد ايرواني (ره) و آقاي هاشم زاده هريسي نماينده فعلي تبريز در مجلس شوراي اسلامي و ...». گفتني است با آقاي هريسي علاوه برهم بحث بودن در زمينه تأليف يا ترجمه كتاب نيز همكاري داشتم و تاكنون هفت اثر را به اتفاق ايشان تأليف يا ترجمه كردم.

من خود را از لحاظ علم و اخلاق در سطحي قابل طرح نمي دانم؛ ولي از باب «و أمّا بنعمة ربّك فحدث» اشاره مي كنم كه در روي آوري اين جانب به تحصيل علم و دانش، دو عامل مؤثر بوده است:

1- روحاني بودن پدرم؛ او عاشق كتاب و مشتاق مطالعه بود و هيچ گاه اطرافش از كتاب خالي نبود و اين در حالي بود كه در آن دوران دست رسي به نشريات مذهبي مشكل بود و به جز هفته نامه «نداي حق» و مجله «مكتب اسلام»، نشريه مذهبي ديگري وجود نداشت. وي مدّتي طولاني جزء مشتركان اين هفته نامه ها بود. وقتي به بهانه هاي مختلف از سوي رژيم طاغوت اين مجلات توقيف مي شد، پدرم بسيار ناراحت مي شد و بي صبرانه منتظر رفع توقيف آن بود و چنين محيطي در جلب توجّه و ايجاد علاقه من به مطالعه و درس بسيار مؤثر بود. همان­گونه كه در بينش اجتماعي و سياسي اين جانب نيز بي تأثير نبود. جالب اين كه اوّلين مقاله حقير تحت عنوان: «صبر از نظر اسلام» هم در همان هفته نامه منتشر شد.

2- تشويق و ترغيب پدر؛ علاوه بر شرايط محيط خانواده، پدرم با بيانات مختلف مرا به درس و بحث تشويق و

ترغيب مي نمود و از مزاياي علم و دانش و تكامل معنوي با من سخن مي گفت و گاهي با اين جمله مورد خطابم قرار مي داد كه: (اگر بخواهي به مراتب عالي از نظر علم و عمل نايل گردى، بايد اراده ات آن چنان قوي و همتت آن چنان عالي باشد كه خواهان رسيدن به مرتبه امام صادق (ع) باشى؛ زيرا اگر قصد كني كه به درجه علامه حلي برسى، به مرتبه يك عالم متوسط خواهي رسيد).

به توفيق الهي از اوايل ورودم به حوزه علميه قم با جلسه درس اخلاق و دعاي ندبه «آية الله حاج شيخ عباس تهراني» آشنا شدم. اين درس در سالن كتاب خانه مدرسه حجّتيّه و به دستور «آية الله العظمي حجت» تشكيل مي شد. اين برنامه ساليان متمادي و تا هنگام وفات آقاي تهراني ادامه داشت. در بعضي از شب هاي جمعه در جلسه درس اخلاق و دعاي كميل آقاي حاج سيّد حسين (معروف به پيرمرد) شركت مي جستم. او مردي اخلاقي و ابوذر زمان بود و از نظر تربيتي و تأثير معنوى، فوق العاده بود. در ايامي كه هوا مساعد بود؛ شب هاي جمعه را پياده به مسجد جمكران مشرف مي شديم و از معنويت اين مسجد بهره مي گرفتيم. تقريبا در همان سال هاي اول ورودم به قم، دو سيد بزرگوار (شهيد نواب صفوي و شهيد واحدي) با قيافه هاي نوراني در نماز جماعت مدرسه فيضيه توجه مرا به خود جلب كردند. آنان با سخنرانيهاي شور انگيز خود بر ضد طاغوت در گرايش من به مباحث سياسى، تأثيري عميق داشتند.

حضور شهيد نواب صفوي در نماز جماعت

فيضيه با آن قيافه معنوي و با عمامه سبز كه به صورت ساده و آخر صفوف عباي خويش را زير اندز مي كرد، براي همه كساني كه با مبارزه او با بي ديني و حركتش در اعدام انقلابي (كسروى، هژبر و رزم آرا) آشنا بودند، جاذبه خاصي داشت. آزادي خليل طهماسبى (عامل مستقيم اعدام رزم آرا) از زندان و ورود وي به شهر قم و اجتماع مردم در خيابان هاي اين شهر براي تقدير از اين سمبل شجاعت و از خود گذشتگي در راه ايمان و عقيده، خاطره اي جالب، فراموش نشدني، شور انگيز و حركت آفرين براي من بود. اين علاقه موجب شد تا جريان فدائيان اسلام و محاكمه آنان را كه پس از تيراندازي ناموفق به حسين علاء نخست وزير وقت به وقوع پيوست، تعقيب كنم. جريان شهادت شهيد واحدي به دست تيمور بختيار، فرماندار نظامي تهران و شهامت و شجاعت شهيد نواب و يارانش در جلسات محاكمه و به هنگام شهادتشان كه تكبير گويان به سوي ميدان تير حركت كردند، نقل مجالس و درس عشق و فداكاري بود و بيش از پيش در روحيه اين جانب اثر گذاشت. عكس شهيد نواب صفوي را كه با لباس شخصي و بدون عمامه در دادگاه نظامي حاضر شده بود، در همان تاريخ در پشت جلد كتاب عروة الوثقي چسبانده بودم. امروز هم براي من جالب و خاطره انگيز است.

اين جريانات موجب شد كه به عالمان مبارزي چون آيت الله كاشاني ارادت بيش تري پيدا كنم. گرچه در زمان حيات آيت الله العظمي بروجردى، نسبت به امام امت به عنوان يكي از مراجع حوزه ارادت

مي ورزيدم و گاهي به زيارتش مي شتافتم، ولي پس از ارتحال آيت الله بروجردي، علاقه ام به او بيش تر شد، حركت متواضعانه و مخلصانه امام (ره) در رد تقاضاي انتشار رساله عمليه و دوري از حريم رياست و مرجعيت با وجود شرايط مناسب و حضور جدي آن بزرگوار در صحنه مبارزه (در جريان انجمن هاي ايالتي و ولايتي و سخنراني ها و اعلاميه هاي صريح وى) موجب ارادت و علاقه بيش تر اين جانب به وي گرديد و گويا گم شده خود را در وجود او پيدا كردم. اين ارادت با تشديد مبارزات در سالهاي بعد و با زنداني و تبعيد شدن امام (ره) افزون تر شد تا اين كه انقلاب اسلامي به پيروزي رسيد و ما خود را موظّف دانستيم تا آن جا كه در توان داريم، در خدمت انقلاب باشيم و در مسيري كه امام ترسيم مي كردند، حركت كنيم.

نجوميان، اميرعلي

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

دكتر اميرعلي نجوميان پس از اتمام دوره متوسطه و اخذ ديپلم ،تحصيلات دانشگاهي خود را در دانشگاه شهيد بهشتي دررشته زبان و ادبيات انگليسي آغاز كرد.او جهت تكميل معلومات دانشگاهي عازم انگلستان شد و در رشته ادبيات انگليسي در مقاطع كارشناسي ارشد و دكتري در دانشگاه لستر انگلستان به تحصيل پرداخت.نامبرده هم امنون عضو هيئت علمي و دانشيار گروه زبان و ادبيات انگليسي, دانشكده ادبيات و علوم انساني دانشگاه شهيد بهشتي است.گروه : علوم انساني رشته : زبان و ادبيات انگليسي تحصيلات رسمي و حرفه اي : سوابق تحصيلي : ديپلم: رياضي و فيزيك / 1361 / مشهد كارشناسي: زبان و ادبيات انگليسي / 1369 / تهران / دانشگاه

شهيد بهشتي كارشناسي ارشد: ادبيات انگليسي / 1373 / لستر / دانشگاه لستر دكتري: ادبيات انگليسي / 1378 / لستر / دانشگاه لستر مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : سوابق كاري و مديريتي اميرعلي نجوميان به ترتيب زير است: مدير گروه زبان و ادبيات انگليسي، دانشگاه شهيد بهشتي (آبان ماه 1381 – بهمن ماه 1385) معاون پژوهشي دانشكده ادبيات و علوم انساني، دانشگاه شهيد بهشتي (تير ماه 1385-تا حال حاضر). دبير علمي «هم انديشي ژاك دريدا: از فلسفه تا هنر»، موسسه پژوهشي حكمت و فلسفه ايران و فرهنگستان هنر (چهاردهم دي ماه 1383). مدير گروه پژوهشي ادبيات انگليسي، انتشارات سمت: سازمان مطالعه و تدوين كتب علوم انساني دانشگاهها (1382 – تا حال حاضر) دبير علمي «هم انديشي ژاك دريدا: از فلسفه تا هنر»، موسسه پژوهشي حكمت و فلسفه ايران و فرهنگستان هنر (چهاردهم دي ماه 1383). عضو گروه تخصصي نشانه شناسي هنر، فرهنگستان هنر (1382 – تا حال حاضر). مدير گروه پژوهشي ادبيات انگليسي، انتشارات سمت: سازمان مطالعه و تدوين كتب علوم انساني دانشگاهها (1382 – تا حال حاضر). معاون پژوهشي دانشكده ادبيات و علوم انساني، دانشگاه شهيد بهشتي (تير ماه 1385-تا حال حاضر). مدير گروه پژوهشي ادبيات انگليسي، انتشارات سمت: سازمان مطالعه و تدوين كتب علوم انساني دانشگاهها - 1382 تا حال حاضر داور بخش نقد و پژوهش ادبي، ششمين جشنواره دوسالانه ادبي دانشجويان كشور (19 تا 21 ارديبهشت ماه 1385). برگزاري كلاسهاي تخصصي شهر كتاب: «پساساختگرايي: نظريه و نقد» (تهران: ساختمان مركزي شهركتاب) (تير تا شهريور ماه 1385). آرا و گرايشهاي خاص : علايق پژوهشي ادبيات قرن بيستم / رابطه ادبيات و فلسفه / نقد

ادبي معاصر / مطالعات بين رشته اي / روش هاي آموزش ادبيات تحقيقات و فعاليتها : نقد ادبي معاصر - ادبيات قرن بيستم رابطه ادبيات و فلسفه جوائز و نشانها : دانشنامه زيباشناسي (به همراه گروه مترجمان) (تهران: فرهنگستان هنر، 1384). (برگزيده كتاب سال 1385) چگونگي عرضه آثار : فعاليت هاي پژوهشي دكتر اميرعلي نجوميان به قرار زير است: مصاحبه :7 مورد سخنراني (به زبان فارسي):21 مورد مقالات ارائه شده :بيش از 30 موردآثار : ترجمه: زوال يا بقاي متن اصلي؟»، خيال پردازي زوال: مفهوم زوال در فرهنگ اروپا ويژگي اثر : آلدرشات: اشگيت، 13782 دانشنامه زيباشناسي ويژگي اثر : (به همراه گروه مترجمان) (تهران: فرهنگستان هنر، 1384). (برگزيده كتاب سال 1385) 3 درآمدي بر پست مدرنيسم در ادبيات ويژگي اثر : اهواز: انتشارات رسش، 13854 درآمدي بر مدرنيسم در ادبيات ويژگي اثر : اهواز: انتشارات رسش، 13835 كتاب و كتاب خواني در برنامه هاي تلويزيوني ويژگي اثر : به كوشش دكتر بهمن نامور مطلق (همكاري در ترجمه) (تهران: اداره كل پژوهشهاي سيما، 1381).

نخبه، عليرضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عليرضا نخبه

محل تولد : تنكهان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1341/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب در سال 60 تا 61 پس از اخذ ديپلم در حوزه علميه مدرسه «امام صادق» (عليه السلام) مشغول به تحصيل شدم و پس از پايان سطوح عالي سال 1368 به درس خارج مشغول شدم و در درس اساتيدي چون: «آية

الله وحيد خراساني»، «آشيخ جواد تبريزي (ره)»، «آية الله زنجاني»، «آية الله منتظري» و «آية الله مدرس» شركت نمودم البته بخاطر برخي اشتغالات متاسفانه به صورت مداوم موفق به شركت نشدم. و در ضمن در طي سالهاي 63 تا 73 از دانشگاه مفيد به «كارشناسي حقوق» مشغول بودم. از سال 81 تا 73 نيز در موسسه «تنظيم و نشر آثار امام»، روي كتابهاي امام (ره) تحقيق كرده ام. از سال 81 تا كنون نيز در معاونت آموزشي موسسه، در قسمت آموزش انديشه هاي امام، اشتغال دارم.

ندري، محمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد ندري

محل تولد : جوزان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1343/1/1

زندگينامه علمي

بنده تا پايان سال سوم راهنمايي را در روستاي محل تولد تحصيل نموده ام. پس از آن مدتي به ترك تحصيل و دوري از كتاب و درس گذشت. در آن ايام علي رغم استعداد خوبي كه داشتم؛ مشغول كمك به پدرم در كارهاي كشاورزي بودم. تا اينكه وارد حوزه علميه شهرستان ملاير شدم. بحمدالله پيشرفتم در درس هاي حوزوي خوب بود. پس با پيشنهاد بعضي از رفقا به صورت متفرقه براي دبيرستان ثبت نام نمودم و براي دروس دبيرستان، همان يك هفته به امتحانات خرداد مانده، وقت صرف مي نمودم وآن هم با موفقيت سپري شد.

براي دانشگاه شركت نمودم. در سال اول شركت در كنكور در رشته «الهيات» قبول شدم. پس از گذراندن بيش از صد واحد درسي، براي شركت در فوق ليسانس شركت نمودم؛ قبول شدم. دروس واحد مدرك در دانشگاه قم به پايان رسيد. لازم به ذكر است كه در اين مدت كه دروس دانشگاهي خوانده شد؛ محور اصلي برنامه

زندگي بنده دروس حوزوي بود و به توصيه اساتيد دانشگاهي؛ بنده از شركت در كلاس هاي درسي دانشگاه معاف بودم و صرفاً براي امتحان يا بعضي از دروس به دانشگاه مراجعه مي كردم و اين به خاطر آن بود كه ما وقتي از دروس بسيار غني و پربار حوزه سراغ چند واحد درس دانشگاه مي رفتيم؛ مانند اين بود كه يك رزمنده آموزش ديده در كوه و كمر و مناطق صعب العبور را ببرند در يك پارك كه روي چمن قدم بزند، تمام موفقيت هاي بنده حقير از بركت حوزه مباركه علميه و وجود مقدس ولي عصر ارواحنا الفداء بوده.

دروس حوزوي را تا پايان پايه ششم در حوزه علميه شهرستان ملاير گذرانده ام و ادامه آن را در حوزه علميه قم. در حوزه علميه، علاوه بر ادبيات عرب از منطق، فلسفه، تفسير و كلام نيز بهره مند شده ام از جمله: بداية الحكمه را با جناب آقاي «سيد علي حسين آملي»، نهاية الحكمه را با جناب آقاي «عباسعلي زارعي»، تلخيص الهيات را با «آقاي رباني» (حفظهم الله)، مكاسب محرمه را با «آيت الله سيد محمد هاشمي»، بيع و ضيا را با استاد «نكونام»، رسائل را با آقاي «حسيني و خويي» و كفايه نيز با آقايان محترم «ميري و نكونام» (دامت بركاتهم) بوده. دروس خارج بيش از چهار سال است فقه با مرجع عاليقدر حضرت «آيت الله مكارم شيرازي» و اصول با استاد فرزانه جناب «آيت الله سبحاني» و اخيراً كه يك دوره اصول حضرت «آيت الله سبحاني» به اتمام رسيد. بنده در درس حضرت «آيت الله العظمي وحيد خراساني» شركت نمودم. اميدوارم خداوند منان توفيق ادامه تحصيل را عنايت فرمايد. انشاء الله.

نصر، احمدرضا

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

دكتر احمدرضا نصر در سال 1339 در اصفهان متولد شد. او تحصيلات ابتدايي و متوسطه خود را در زادگاهش به پايان رساند و همزمان با دريافت ديپلم در سال 1358، در رشته مهندسي مكانيك دانشگاه علم و صنعت پذيرفته شد.پس از انقلاب فرهنگي و بازگشايي دانشگاه ها، در كنار تداوم امور مربوط به دفاع مقدس، با توجه به ضرورت فعاليت در مسائل آموزشي و علاقه شخصي، رشته دانشگاهي خود را به كارشناسي مديريت آموزشي تغيير داد و در دانشگاه تهران مشغول به تحصيل شد. تحصيلات دوره كارشناسي ايشان در سال 1366 پايان پذيرفت ايشان دورة كارشناسي ارشد خود را نيز در همان رشته و دانشگاه در سال 1369 به اتمام رساند و به عنوان عضو هيأت علمي، فعاليتهاي آموزشي و پژوهشي خود را در گروه علوم تربيتي دانشگاه اصفهان آغاز نمود. در سال 1371 با پذيرفته شدن در امتحانات اعزام دانشجو به خارج، به كشور استراليا اعزام شد و دكتراي علوم تربيتي را از دانشگاه ولنگنگ آن كشور دريافت نمود. بلافاصله پس از اتمام دوره، در سال 1376 به كشور بازگشت و مجدداً فعاليتهاي خود را در گروه علوم تربيتي ادامه داد. پس از گذشت چهار سال، درجه دانشياري را در كوتاه ترين مدت ممكن، در شهريور 1381 دريافت نمود .اين همكاري تا كنون ادامه دارد.گروه : علوم انساني رشته : علوم تربيتي گرايش : برنامه ريزي درسي تحصيلات رسمي و حرفه اي : احمدرضا نصر تحصيلات ابتدايي و متوسطه خود را در زادگاهش به پايان رساند و همزمان با دريافت ديپلم در سال 1358، در رشته مهندسي مكانيك دانشگاه علم و صنعت پذيرفته شد.

تحصيلات دانشگاهي ايشان به قرار زير است: كارشناسي : مديريت و برنامه ريزي آموزشي- 1365- دانشگاه تهران-ايران كارشناسي ارشد : مديريت آموزشي- 1369-دانشگاه تهران- ايران دكترا : علوم تربيتي(برنامه ريزي درسي)- 1376- دانشگاه ولنگونگ- استراليا خاطرات و وقايع تحصيل : تحصيلات دوره كارشناسي احمدرضا نصر در سال 1366 پايان پذيرفت و موفق به دريافت لوح تقدير دانشجوي ممتاز دوره از حضرت آيه الله خامنه اي، رياست محترم جمهور وقت شدفعاليتهاي ضمن تحصيل : دكتر احمدرضا نصر در ابتداي ترم دوم تحصيل، با شروع انقلاب فرهنگي و تعطيلي دانشگاه ، در امور تربيتي و آموزشي دبيرستانهاي تهران مشغول به كار گرديد. با شروع جنگ تحميلي وارد بسيج شد و مسئوليت برگزاري اردوهاي فرهنگي بسيج كل كشور را تا پايان جنگ برعهده گرفت. در مجموع يكسال نيز در جبهه هاي نبرد حضور يافت . پس از بازگشايي دانشگاه ها، در كنار تداوم امور مربوط به دفاع مقدس، با توجه به ضرورت فعاليت در مسائل آموزشي و علاقه شخصي، رشته دانشگاهي خود را به كارشناسي مديريت آموزشي تغيير داد و در دانشگاه تهران مشغول به تحصيل شد.وقايع ميانسالي : احمدرضا نصر دورة كارشناسي ارشد خود را نيز در رشته رشته مديريت آموزشي در دانشگاه تهران در سال 1369 به اتمام رساند و به عنوان عضو هيأت علمي، فعاليتهاي آموزشي و پژوهشي خود را در گروه علوم تربيتي دانشگاه اصفهان آغاز نمود. در سال 1371 با پذيرفته شدن در امتحانات اعزام دانشجو به خارج، به كشور استراليا اعزام شد و دكتراي علوم تربيتي را از دانشگاه ولنگنگ آن كشور دريافت نمود. بلافاصله پس از اتمام دوره، در سال 1376 به كشور بازگشت

و مجدداً فعاليتهاي خود را در گروه علوم تربيتي ادامه داد. پس از گذشت چهار سال، درجه دانشياري را در كوتاه ترين مدت ممكن، در شهريور 1381 دريافت نمود . مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : فعاليتهاي اجرايي، اجتماعي احمدرضا نصر به قرار زير است: مربي امور تربيتي و مسئول اردوهاي دانش آموزي منطقه 13 آموزش و پرورش تهران 60-59 مسئول اردوهاي فرهنگي بسيج كل كشور و حضور در دفاع مقدس 67-60 قائم مقام مدير كل آموزش دانشگاه اصفهان 71-69 دبير انجمن اسلامي دانشجويان خارج از كشور ( ولنگنگ استراليا) 4-73 عضو شوراي بسيج استادان دانشگاه اصفهان از سال 77 تاكنون رئيس هيأت مديره تعاوني مسكن استادان دانشگاه اصفهان از سال 79 تا كنون معاون آموزشي دانشكده علوم تربيتي دانشگاه اصفهان از مهرماه سال 82 تا مهر 84 مدير مطالعات و برنامه ريزي آموزشي دانشگاه اصفهان از مهرماه 1384 تاكنون فعاليتهاي علمي– اجرايي نماينده شوراي دانشگاه اصفهان در شوراي پژوهشي دانشگاه 78-77 نماينده شوراي دانشگاه اصفهان در شوراي آموزشي دانشگاه 81-78 عضو هيأت مميزه دانشگاه اصفهان 81-79 عضو كميته ارزشيابي تدريس استادان از سال 77 تا كنون عضو كميته ارزشيابي مديران دانشگاه اصفهان 78-77 عضو شوراي سياستگزاري برنامه هاي درسي دانشگاه اصفهان 82-79 عضو شوراي تخصصي و تحصيلات تكميلي گروه علوم تربيتي از سال 77 تا كنون عضو موقت شوراي تخصصي گروه كتابداري دانشكده علوم تربيتي از سال 1383 تا كنون عضو شوراي كتاب دانشكده علوم تربيتي از سال 77 تا كنون عضو هيأت تحريريه مجله دانشكده علوم تربيتي از سال79 تا كنون عضو كميته علمي سمينار هاي آزمون ورودي دانشگاه ها (كنكور) و استعدادهاي درخشان عضو شورا و

كميسيون تخصصي تحقيقات آموزش و پرورش استان اصفهان از سال 77 تاكنون مسئول دفتر هم انديشي استادان دانشگاه اصفهان (زير مجموعه دفتر نمايندگي مقام معظم رهبري) از سال 1382 تا 1384 عضوگروه اجتماعي مركز هم انديشي توسعه استان اصفهان از سال 1383 تا كنون نماينده رئيس دانشگاه اصفهان در كميته ترفيع اعضاي هيات علمي از مهرماه 1384 نماينده شوراي آموزشي دانشگاه در شوراي دانشگاه اصفهان از مهرماه 1384 دبير شوراي سياستگزاري آموزشي دانشگاه اصفهان از مهرماه 1384 فعاليتهاي آموزشي : دكتر نصر به تدريس دروس روش تحقيق، روش تدريس، برنامه ريزي درسي و ارزشيابي آموزشي در مقاطع كارشناسي ، كارشناسي ارشد و دكترا مشغول بوده است.وي علاوه بر تدريس و پژوهش، در ساير فعاليتهاي دانشگاهي از قبيل مشاركت در شوراها و كميته هاي تخصصي نقش فعال داشته و عضو شوراي تحقيقات آموزش و پرورش استان اصفهان نيز مي باشد.آرا و گرايشهاي خاص : زمينه هاي مورد علاقه : مسائل مربوط به تدريس، ارزشيابي و برنامه ريزي درسي در آموزش عالي و آموزش و پرورش جوائز و نشانها : پژوهشگر نمونه دانشگاه اصفهان در سالهاي 81 ، 82 و 84 پژوهشگر برگزيده سازمان ملي جوانان در سال 1382 پژوهشگر برگزيده استان در سال 1384 دريافت يك پايه تشويقي از شوراي اعطاي نشان دانشگاه اصفهان در سال 1384 دريافت لوح تقدير دانشجوي ممتاز دوره كارشناسي از حضرت آيه الله خامنه اي، رياست محترم جمهور وقت چگونگي عرضه آثار : از احمدرضا نصر تا كنون 74 مقاله علمي در مجلات داخلي و خارجي به چاپ رسيده و مقاله هاي علمي زيادي نيز در سمينارها ارائه كرده است. همچنين، با همكاري تعدادي از اساتيد برجسته علوم

تربيتي كشور دو جلد كتاب « روش تحقيق كمي و كيفي درعلوم تربيتي و روانشناسي» را ترجمه نموده كه توسط انتشارات سمت و دانشگاه شهيد بهشتي تهران چاپ شده است. اين كتاب توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به عنوان كتابهاي برتر و مورد تشويق سال 1382 انتخاب شده و در سالهاي 1384 و 1385 با اضافاتي تجديد چاپ گرديده است. كتاب ديگر ايشان با عنوان « راهنماي بهبود تدريس در دانشگاهها و مراكز آموزش عالي» توسط دانشگاه اصفهان و سازمان سمت به چاپ رسيده است. ايشان دو كتاب ديگر نيز در زمينة برنامه ريزي درسي در دانشگاهها زير چاپ دارد. با راهنمايي و مشاوره 20 پايان نامه كارشناسي ارشد و انجام 11 طرح پژوهشي، در فعاليتهاي پژوهشي نيز فعالانه مشاركت داشته است آثار : برنامه ريزي درسي و طراحي درس در دانشگاهها و مراكز آموزش عالي. ويژگي اثر : نصر، احمدرضا؛ اعتمادزاده، هدايت اله و نيلي، محمد رضا ( در دست چاپ).2 راهنماي بهبود تدريس در دانشگاهها و مراكز آموزش عالي ويژگي اثر : تاليف-اين كتاب توسط دانشگاه اصفهان و سازمان سمت به چاپ رسيده است.3 روش تحقيق كمي و كيفي درعلوم تربيتي و روانشناسي ويژگي اثر : ترجمه -دو جلدي.اين كتاب كه توسط انتشارات سمت و دانشگاه شهيد بهشتي تهران چاپ شده است. اين كتاب توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به عنوان كتابهاي برتر و مورد تشويق سال 1382 انتخاب شده و در سالهاي 1384 و 1385 با اضافاتي تجديد چاپ گرديده است.4

يادگيري مادام العمر: نياز دانشگاه در قرن بيست و يكم. ويژگي اثر : كريمي، صديقه؛ نصر، احمدرضا و بقراطيان، كاظم( در دست چاپ).

نصراللهي، رضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

رضا نصراللهي

محل تولد : دهاقان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1339/3/14

زندگينامه علمي

بعد از اتمام دوره دبيرستان با ورود به حوزه علميه قم؛ «مدرسه حقاني» و افتخار شاگردي نزد شهيد قدوسي و شهيد بهشتي و اساتيد آن مدرسه، با آشنايي با علوم حوزوي، كار تحقيقاتي، علمي خود را با مطالعه كتب استاد مطهري و برخي بزرگان ديگر از قبيل: دكتر شريعتي، سروش، بازرگان و افرادي كه داعيه روشنفكري داشتند و ضمن انتقاداتي كه به اينها به ذهنم مي رسيد و حاشيه نويسي را در كتابهام نوشتم تا كم كم خورشيد انقلاب اسلامي توسط حضرت امام خميني (روحي فدا) و ياران باوفايش در عصر الكترونيكي و كفر ماديت و نظام هاي امپرياليستي، سوسياليستي و مكاتب ديگر طلوع كرد و با جهاني شدن انقلاب عصر آگاهي و بيداري در همه ابعاد، زمينه طوفان به وجود آورد كه هر جا را به حركت واداشت.

با اين جرقه ها كم كم احساس نياز هر انسان به آشنايي با زندگي اسلامي، زندگي اخلاقي و زندگي معنوي همراه با بينش علمي، سياسي، حقوقي و احساس مسئوليت به عنوان يك طلبه واقعي و سرباز اسلام و انقلاب، مسئوليت هاي ما را دو چندان كرد تا خود را مسلح به انواع سلاحات مدرن روز كرده و اسلام يك بعدي ديروز را در همه ابعاد به جهان عرضه كنيم. امروز كه مسيحيت 30 هزار كانال

تبليغ مسيحيت مي كنند با همه وجود، آيا سهم ما جايگاه ما كجاست؟ ما براي اسلام با آن همه تمدن تفكر پيشرفت چه كرده ايم؟ حوزه هاي ما حوزويان ما و اساتيد ما بزرگان ما چه كرده اند؟ اگر ما هزار نفر امثال امام خميني (سلام الله عليها)، امثال شهيد مطهري ها، شهيد بهشتي ها و امثال مقام معظم رهبري (حفظه الله تعالي) داشته باشيم؛ چه اشكالي دارد. دانشگاههاي ما در قبال مطالب فوق چه كرده اند؟ متاسفانه بايد سربه زير انداخت.

سال 57 به حوزه علميه قم آمدم تا سال 1359. بعد براي تكميل دوره علمي سطح به مشهد هجرت نموده و از محضر اساتيد معروف آنجا كسب علم نموده تا سال 1373 باز به قم مراجعت نموده و تا 1387 افتخار طلبگي در اين حوزه را دارم. از سال 59 با شروع جنگ تحميلي خود را به لشكر 77 خراسان و تيپ قمر بني هاشم معرفي و از همان آغاز، براي انجام رسالت تبليغي دوشادوش رزمندگان به جبهه شتافتم. بعد به لشكر 5 نصر و همچنين لشكرهاي 27 رسول الله و لشكر 8 نجف اشرف و ... خلاصه زندگي ما سراسر علم و تلاش است و زندگي ما بخشي از حوزه و دانشگاه و بايد دائماً يا كار استادي كنيم يا كار طلبگي و دانشجويي. از خداوند موفقيت همه را خواستاريم.

نصرتي، علي اصغر

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

علي اصغر نصرتي

محل تولد : شاهرود

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1339/1/1

زندگينامه علمي

متولد 1339 در روستاي «حسين آباد پشت بسطام» از توابع شاهرود و در خانواده اي مذهبي، كشاورز و دامدار. قبل از آغاز تحصيلات كلاسيك در

5 سالگي به مكتب خانه رفتم و قرآن را فرا گرفتم و با خواندن آشنا شدم. تحصيلات ابتدايي را تا پنجم در روستا با موفقيت و شاگرد اولي در كلاس ها گذراندم. از كودكي علاقه وافري به روحانيت و مباحث ديني داشتم. دوره تحصيلي راهنمايي را در «علي آباد كتول» گذراندم و هر ساله در رده دانش آموزان ممتاز مدرسه قرار داشتم.

در جلسات مذهبي شركت مي نمودم با انديشه هاي حضرت امام، جزوه ولايت فقيه و آثار دكتر شريعتي آشنا شدم. در اين زمان به مطالعه كتاب به ويژه كتاب هاي مذهبي پرداختم. جهت ادامه تحصيل به شهر شاهرود عزيمت نمودم و در رشته رياضي فيزيك در دبيرستان ادامه تحصيل دادم. در كنار دروس دبيرستان، فعاليت مذهبي با جمع هاي دانش آموزي را آغاز كردم و با انديشه هاي انقلابي و آشنا، همراه گرديدم. به كمك دوستان روزنامه هاي ديواري با رويكرد مذهبي انقلابي تنظيم مي كرديم و در سالهاي 56 و 57 در پخش اعلاميه و شب نامه شركت مي كردم و با جريان هاي هوادار انقلاب همراهي و همگامي داشتم.

در سال 57 در كنكور علوم انساني شركت نمودم و در رشته «علوم سياسي» دانشگاه تهران قبول شدم. ولي در عمل تا پيروزي انقلاب درس ها تعطيل گرديد، بلافاصله پس از پيروزي انقلاب با آغاز به كار دانشگاه ها به دانشگاه وارد شدم و در جمع هاي مذهبي، همگام با انقلاب اسلامي عليه جريان هاي نفاق، چپ و ليبرال قرار گرفتم. در ايام انقلاب فرهنگي و تعطيلي دانشگاه در آموزش و پرورش «بسطام» به عنوان معلم دوره راهنمايي به تدريس در روستا پرداختم. (به مدت دو سال)

در سال 1361 به قم عزيمت كردم و دروس علوم اسلامي را به صورت آزاد آغاز كردم.

پس از بازگشايي دانشگاه با مشورت حضرت «آيت الله راستي» همزمان دانشگاه و حوزه را ادامه دادم و در سال 1363 به حوزه درس مرحوم «سيد منير الدين حسيني شيرازي» پيوستم. دروس خارج فقه و اصول را نزد حضرات آيات: «راستي كاشانى»، «جوادي آملى»، «فاضل لنكراني» و «ميرزا جواد آقاي تبريزي» به مدت 12 سال گذراندم و در سال 1383 در جهت تحقق فرمايش مقام معظم رهبري؛ مبني بر لزوم ايجاد نهضت نرم افزاري، در مجموعه دفتر تبليغات اسلامي اقدام به تأسيس دفتر جنبش نرم افزاري نمودم و مديريت آن را برعهده گرفتم كه به نوبه خود در ايجاد فضاي باز فكري و گسترش آزادانديشي و روحيه نقد و نظريه پردازي تأثير قابل ذكري گذاشته است.

نصيري، علي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

على نصيري

محل تولد : رشت

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1344/1/1

زندگينامه علمي

ايشان در سال 1344 هجري شمسي در روستاي «مژده» از توابع شهر رشت در خانواده اي مذهبي چشم به جهان گشود. تحصيلات دبستان، راهنمايي و دبيرستان را در محل تولد گذراند و تحصيلات حوزوي را از سال 1361 از مدرسه علميه «امام صادق (ع) رشت» آغاز و تا سال 1376 در حوزه علميه مشهد مقدس دنبال نمود. در سال 1377 وارد حوزه علميه قم شد و طي ده سال در حوزه علميه مشهد و قم در دروس خارج فقه و اصول از محضر اساتيد معزز و آيات عظام: «مرتضوي»، «فلسفي»، «رضازاده»، «ميزراجواد تبريزي»، «معرفت» و «سبحاني» بهره جست.

وي تحصيلات دانشگاهي را تا مقطع كارشناسي در رشته «علوم قرآن و حديث» و «اديان و عرفان» در دانشگاه علوم اسلامي رضوي و دانشگاه فردوسي

مشهد دنبال نمود. و در سال 1378 در دانشكده الهيات دانشگاه تهران از پايان نامه كارشناسي ارشد با عنوان: «بررسي جايگاه هنر در كتاب و سنت» و در سال 1382 در همين دانشكده از رساله دكتراي خود با عنوان: «بررسي مكتب تفسيري صدرالمتألهين» دفاع نمود. وي در طي اين سال ها در كنار تدريس، در زمينه هاي تحقيق، مديريت پژوهش و ارائه طرح هاي آموزشي و پژوهشي فعاليت داشته است.

نصيري، محمدرضا

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد رضا نصيري متولد 1324در شهر دامغان است. وي داراي مدرك دكتري تاريخ از دانشگاه استامبول تركيه مي باشد. نامبرده عضو هيئت علمي و دانشيار دانشگاه پيام نور مي باشد.دكتر نصيري از بهمن 1370 تا آذرماه 1375 اولين دبير فرهنگستان زبان و ادب فارسي بوده است

گروه : علوم انساني

رشته : تاريخ

تحصيلات رسمي و حرفه اي : تحصيلات رسمي دكتر محمد رضا نصيري به قرار زير است: كارشناسي رشته تاريخ از دانشگاه تبريز در سال 1348 دكتراي رشته تاريخ از دانشگاه اسانبول در سال 1357

همسر و فرزندان : دكتر محمد رضا نصيري متاهل است و دو فرزند دارد.

مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : محمد رضا نصيري از بهمن 1370 تا آذرماه 1375 اولين دبير فرهنگستان زبان و ادب فارسي بوده است ضمن آنكه از سال 1360 تا 1368 رئيس دانشكده ادبيات دانشگاه گيلان، از سال 1376 تا 1377 به عنوان معاون اداري مالي دانشگاه پيام نور،از سال 1376 تا كنون مدير گروه تاريخ دانشگاه پيام نور، از سال 1378 تا كنون قائم مقام انجمن آثار و مفاخر فرهنگي و نيز مشاور علمي بنياد ايران شناسي بوده است. وي همچنين مدير مسئول نشريه انجمن ،انجمن آثار و مفاخر فرهنگي

و همچنين سردبير نشريه پيك نو ،دانشگاه گيلان مي باشد.

فعاليتهاي آموزشي : دكتر نصيري عضو هيئت علمي و دانشيار دانشگاه پيام نور مي باشد.ايشان در دانشگاه هاي گيلان ،پيام نور و آزاد اسلامي رشت به تدريس تاريخ مبادرت داشته است.

جوائز و نشانها : محمد رضا نصيري در سال 1383 به عنوان پژوهشگر برجسته دانشگاه پيام نور(نفر اول) برگزيده شده است.

چگونگي عرضه آثار : - شركت در سمينارها و كنفرانسهاي داخل و خارج از كشور،ژاپن،هند ،تاجيكستان و غيره - چاپ بيش از 50 كتاب و مقاله در زمينه هاي تاريخ و فرهنگ و تمدن ايران

برگرفته از كتاب :شرح حال تخصصي استادان و دانشياران كشور (جلد سوم)

نظرپور، محمدنقي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد نقي نظرپور

محل تولد : آمل

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1342/1/1

زندگينامه علمي

در سال 1361 پس از اخذ ديپلم رياضي فيزيك از دبيرستان «طبري آمل»، وارد حوزه علميه قم شدم و پس ازحدود 5/1 سال به حوزه علميه «حضرت ولي عصر (عج) خوانسار» رفته و محضر اساتيدي نظير: «مرحوم آيت الله تقديري»، «آيت الله ابن الرضا»، «حجةالاسلام رفيعان»، «مرحوم حجةالاسلام روحاني» و «حجةالاسلام شريعتي» و سپس به قم مراجعت كردم. دروس سطح را در محضر اساتيد معروف حوزه نظير آيات: «وجداني فخر»، «اشتهاردى» و «صالحي مازندرانى» تلمذ كردم. در فلسفه از محضر «آيت الله جوادي» و «آيت الله حسن زاده آملي» بهره مند شدم. برخي از مباحث نجومي را از محضر «آيت الله حسن زاده» فرا گرفتم. ازسال 1367 در دروس خارج فقه «آيت الله تبريزي» و دروس اصول «آيت الله وحيد خراساني» و «فاضل لنكراني» حدود 10 سال شركت كردم و

سپس در درس «آيت الله سبحاني» به مدت دو سال و «آيت الله كريمي» به مدت 4 سال شركت نمودم.

همزمان با تحصيل دروس حوزوي در سال 1368 پس از موفقيت در آزمون دانشگاه مفيد در رشته «اقتصاد نظري»، تحصيلات دانشگاهي را آغاز كردم. در سال 1373 از دوره كارشناسي، فارغ التحصيل شدم و در همان سال با شركت در كنكور سراسري كارشناسي ارشد در رشته «توسعه اقتصادي و برنامه ريزي» دانشگاه علامه طباطبايي پذيرفته شدم و همزمان در سال 1376 با دفاع از پايان نامه خود تحت عنوان: «ارزشها و توسعه بررسي موردي قانون اساسي جمهوري اسلامي» از مقطع كارشناسي ارشد فارغ التحصيل شدم و از شهريور سال 1376 به عنوان عضو هيئت علمي گروه اقتصاد فعاليت پژوهشي و آموزشي خود را آغاز كردم.

نظرزاده، عبدالله

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عبدالله نظرزاده

محل تولد : شيروان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1343/9/1

زندگينامه علمي

سال 1343 در شهرستان شيروان از توابع استان خراسان جنوبي به دنيا آمدم. در هفت سالگي با خانواده به مشهد منتقل و تحصيلات ابتدايي با دبيرستان را در مشهد گذراندم. سال 1361 موفق به اخذ ديپلم رياضي فيزيك شدم و پس از ديپلم با چند تن از دوستان به حوزه علميه قم وارد شديم. دوران جنگ در مجموع حدود 2 سال در جبهه ها توفيق حضور داشتم. مدرسه «رضويه» اوّلين ورود در درس و بحث بود. حجره 36 خاطرات زيبايي را در ذهنم زنده مي كند.

اساتيد ادبيات، حضرات آقايان حجج اسلام و المسلمين: «طالقاني، عرفان، علوي، موسوي گرگاني، مدرس افغاني و ...». اساتيد منطق و فلسفه، حضرات آقايان

حجج اسلام و المسلمين: «مهدي هادوي تهراني، خسروشاهي و آيت الله جوادي آملي». اساتيد فقه سطوح عالي، حضرات آيات: «وجداني فخر، پاياني، استادي و راستي كاشاني». اساتيد اصول سطوح عالي، حضرات آقايان: «هادوي تهراني، اعتمادي، طاهري خرم آبادي و ستوده». اساتيد خارج اصول، حضرات آيات: «جوادي آملي، شيخ جواد تبريزي، هادوي تهراني و وحيد خراساني». اساتيد خارج فقه، حضرات آيات: «شيخ جواد تبريزي، جوادي آملي و وحيد خراساني».

از سال 1368 پس از دوران جنگ تحميلي با پيام هاي حضرت امام (ره) به حوزه، وارد عرصه مطالعات سياسي در دوره هاي آموزشي دفتر تبليغات اسلامي شدم. در سال 1373 به دنبال رسميت يافتن اين دوره ها در آموزش عالي، موفق به اخذ مدرك كارشناسي «علوم سياسي» شدم. سال 1376 در ورودي كارشناسي ارشد موسسه آموزش عالي باقرالعلوم (ع) پذيرفته و در سال 1379 از پايان نامه كارشناسي ارشد تحت عنوان: «فرهنگ اصطلاحات سياسي قرآن كريم» دفاع كردم. سال 1381 در اولين دوره دكتري علوم سياسي مؤسسه آموزش عالي باقرالعلوم پذيرفته شدم كه پس از گذراندن دروس نظري در حال تدوين رساله دكتري مي باشم.

سال 1373 پس از تحولات دفتر تبليغات اسلامي و انتصاب هيات مديره و رياست دفتر، از سوي مقام معظم رهبري (مد ظله)، مسئوليت تاسيس پژوهشكده انديشه سياسي در مركز مطالعات و تحقيقات اسلامي را عهده دار شدم و تا سال 1377 به شوراي برنامه ريزي دفتر تبليغات اسلامي در بخش مطالعات توسعه و نيز برنامه ريزي استراتژيك منتقل شدم. در اين دوران، طراحي بند ج ماده 159 قانون برنامه توسعه را به انجام رسانيده كه حاصل آن؛ مصوبه جلسه شماره 500 شوراي عالي

انقلاب فرهنگي و تشكيل ستاد پاسخگويي به مسايل مستحدثه ديني بود. از سال 1380 به درخواست معاونت محترم ارتباطات حوزه هاي دفتر مقام معظم رهبري به آن دفتر مامور به خدمت شدم كه حدود چهار سال در بخش نظارت و ارزيابي فعاليت داشته و دارم. هم اكنون مديريت دفتر برنامه ريزي و توسعه فناوري اطلاعات دفتر تبليغات اسلامي را به عهده دارم.

نظري منفرد، عليرضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

علي نظري منفرد

محل تولد : قم

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1326/1/1

زندگينامه علمي

سال 1326 در شهر قم در خانواده اي روحاني متولد شدم و پس از گذراندن تحصيلات ابتدايي در سال هزار و سيصد و چهل، وارد حوزه علميه قم شدم و پس از گذراندن (ادبيات، دروس مقدماتي، فقه و اصول) به نجف اشرف در سال 1346 و 1347 رفتم و سپس به ايران و شهر قم بازگشتم و سطح را به پايان بردم. سپس در آزمون دارالفنون تهران در رشته (معقول و منقول) شركت نمودم و قبول شدم و پس از اتمام دروس سطح، در درس خارج اساتيد مثل: «مرحوم آيت الله محقق داماد»، «مرحوم آيت الله ميرزا هاشم آملي»، و «مرحوم آيت الله اراكي» شركت كردم و فلسفه و حكمت را از محضر «شهيد مفتح»، «شهيد مطهري» و ديگر اساتيد حوزه بهره بردم.

در همان وقت به كار تبليغ نيز مشغول بودم و در منزل، جلسات بحث و گفتگو پيرامون مسائل كلامي و اعتقادي هر هفته برقرار بود كه تحت تعقيب ساواك قرار گرفته و منجر به تعطيل آن مجالس گرديد تا پيروزي انقلاب و در همان اوائل پيروزي و انتخابات دوره اول

و دوم مجلس از طرف مردم (آباده فارس) به نمايندگي مجلس شوراي اسلامي انتخاب گرديدم و پس از اتمام دوره نمايندگي به قم و حوزه علميه بازگشتم و به تدريس و تاليف پرداختم و اكنون به تدريس درس خارج فقه و اصول مشغول هستم.

نظري، خليل

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

خليل نظري

محل تولد : كهگيلويه

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1350/6/16

زندگينامه علمي

از سال 57 وارد مدرسه ابتدايي در روستاي «آتشگاه» بخش لنده از استان كهگيلويه و بوير احمد شدم. دوره راهنمايي را در شهرستان «دهدشت» گذرانده و در سال 65 - 64 وارد حوزه علميه حضرت ولي عصر (عج) شهرستان دهدشت شدم و بعد از يك سال يعني سال تحصيلي 66 - 65 وارد حوزه علميه قم در مدرسه رسالت شدم و در مدارس: «صدوق، امام صادق (ع) و دارالشفاء» سطح عالي را گذراندم.

در سال 73 شروع به درس خارج فقه و اصول نموده ام و از محضر اساتيدي چون: «آيت الله العظمي مكارم شيرازي»، «وحيد خراساني»، «سبحاني»، «مرحوم وجداني» و «ميانجي» استفاده و كسب فيض نمودم. در سال 1379 به عنوان استاد و هيئت علمي دانشگاه آزاد «ماهشهر» همكاري داشته و از آن تاريخ تا به حال در حوزه علميه قم و دانشگاه پيام نور به عنوان استاد انجام وظيفه مي نمايم.

نظري، محمدباقر

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد باقر نظري

محل تولد : خرم آباد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1341/1/1

زندگينامه علمي

پس از اتمام متوسطه در سال 58 در حوزه علميه «كماليه خرم آباد» مشغول به تحصيل علوم ديني شده ام و در سال 59 تا 61 در حوزه علميه قم به تحصيل اشتغال داشته و پس از مراجعت به خرم آباد در سال 61 مجدداً در حوزه علميه خرم آباد اقدام به تحصيلات ديني، در ضمن مشغول به كار اداري و تبليغ و

تدريس شده ام. در ضمن آنها فعاليتهاي سياسي اجتماعي در سطح گسترده اي داشته ام.

در سال 87 پس از دو بار قبولي در كنكور دانشگاه و انصراف، با كسب رتبه اول كنكور ارشد دانشگاه اراك به تحصيل در سطح ارشد و رشته: «فقه و مباني حقوق اسلامي» به موازات كار مديريتي و تدريس پرداخته ام و در سال 80 فارغ التحصيل شده و با موفقيت در امتحانات سطح سوم حوزه (كتبي و شفاهي)، به علت عدم ارائه پايان نامه، مدرك سطح 2 را از مدارج حوزه علميه قم دريافت داشته ام.

نعمت پور، ناصر

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

ناصر نعمت پور

محل تولد : هشترود

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1345/10/1

زندگينامه علمي

حقير خود را لايق نوشتن يك زندگي نامه علمي نمي دانم زيرا كه به فرموده آن استاد عزيز كه درباره خودشان فرمود ه اند: «اين كمترين درباره خود چه بنگارد كه نه تأليفي شايان تعريف دارد و نه تضميني سزاوار تعيين، نه عقده اي را به بنان خود گشوده است، نه مشكلي را به بيان خود حل كرده است. نه اهل حل و عقد است و نه مرد رتق و فتق، نه به مقامي واصل شده است و نه بهره اي از او حاصل _ گويي درباره وي گفته اند: «نه شكوفه و نه برگي، نه ثمر، نه سايه دارم همه حيرتم كه دهقان، به چه كاري كشت ما را»

البته صدور اين سخنان از آن عزيز، نشان دهنده معرفت و تواضع ايشان است. ولي اينجانب خود را به حقيقت فقير مي دانم ولي از آنجايي كه جواب تحيت لازم

و نوع ادب است؛ چند جمله اي در اين موضوع مي نگارم:

در حدود سال 1353 ه . ش بود كه به طور دسته جمعي از منطقه «هشترود» از توابع آذربايجان شرقي به شهر مقدس قم هجرت كرديم و در اولين سال ورود به اين شهر مقدس، تا سال 1359 شمسي مشغول گذراندن تحصيلات ابتدايي، راهنمايي و متوسطه بوديم و در سال 1360 ه . ش با توفيق رباني و با مشورت با يكي از دوستان شهيدم، به طور رسمي وارد حوزه علميه قم شدم، البته لازم به ذكر است كه همه تحصيلات حوزوي حقير، در شهر مقدس قم و در حوزه علميه قم بوده است.

دروس ابتدايي حوزوي را در مدرسه علميه «ابوالصدق» قم گذرانديم و در دروس مقدماتي از محضر اساتيد گرانقدري همانند: (مرحوم حجةالاسلام دكتر ضيائي، حجةالاسلام نظري، مهدي زاده و ديگران) بهره برديم. و دروس سطح مقدماتي از قبيل: لمعه، معالم، صرف، نحو، معاني بيان را در محضر اساتيد بزرگوار از قبيل: استاد «آيت الله رضا استادي»، «سيد احمد خاتمي»، «مرحوم حجةالاسلام وجداني فخر»، «حجةالاسلام مدرس افغاني» و «استاد محمدي» بهره مند شديم. تا آنجايي كه يادم هست، كتاب ارث و بعضي كتب ديگر لمعه را پيش مرحوم «حجة الاسلام وجداني فخر» تلمذ كرديم؛ در مدرسه مرحوم آيت الله العظمي مرعشي نجفي و كتاب حج را پيش استاد محترم «آيت الله رضا استادي» در مسجد امام رضا (ع) تلمذ نموديم. و كتاب نكاح را پيش استاد «حجةالاسلام سيد احمد خاتمي» و معالم الاصول را پيش استاد محترم «حجةالاسلام علي محمدي» بهره مند شديم.

دروس سطح عالي حوزه را عمدتاً از محضر اساتيد گرانقدرم حضرات آيات: «محفوظي»، «محقق داماد»،

«محسن دوزدوزاني»، «صلواتي»، «سيد محمد حجت» و ... تلمذ نموديم. و درس تفسير قرآن را از محضر اساتيد گرانقدر: مرحوم «طاهر شمس»، «مرحوم آيت الله معرفت» و «آيت الله شب زنده دار» فراگرفتيم. و درس اخلاق نظري را از محضر اساتيد گرانقدر: «آيت الله مظاهري»، «آيت الله شب زنده دار» و «حجةالاسلام كربلائي» و درس اخلاق عملي را از محضر مقدس «آيت الله العظمي بهجت» بهره مند شديم.

به هر حال در سال 1370 ه . ش دروس سطح حوزه را تمام كرديم و بعد وارد دروس خارج فقه و اصول كه در آن زمان متداول بود؛ شديم و از آن زمان تاكنون به فضل الهي در دروس خارج فقه و اصول بزرگان شركت مي كنيم و بهره ما از اين خرمن با بركت چيده ايم. نزديك چهارده سال است كه در دروس خارج فقه و اصول حوزه شركت مي كنيم. به عنوان مثال: سه سال درس خارج فقه «آيت الله العظمي مكارم شيرازي» كتاب حدود و تعزيرات شركت كرديم. و از سال 1375 الي سال 1385 ه . ش در درس خارج فقه مرحوم مغفور «آيت الله العظمي حاج شيخ جواد تبريزي» شركت نموديم، از كتاب تيمم تا كتاب الصلاة احكام الظل الواقع في الصلات و نزديك يك دوره هم درس خارج اصول «آيت الله سبحاني» و بيش از 5 سال است كه در درس خارج اصول «آيت الله وحيد خراساني» شركت مي كنيم.

در طول اين مدت، نزديك دو سال، (تاريخ اسلام) را از محضر استاد «رسول جعفريان» و (آشنايي با كلام يهود، نصاري و اديان زنده جهان) را نزد استاد «حسين توفيقي» و درس (اسفار) را نزد «استاد دكتر بهشتي، آيت

الله سبحاني، آيت الله گرامي» و (كلام جديد) را از محضر استاد «دكتر مصطفي ملكيان» و (كلام قديم) را از محضر «استاد سبحاني» و (منطق و برخي از معارف ديني) را از محضر «استاد رباني» و (بدايه و نهايه) را از محضر «استاد ممدوحي» و «رحماني سبزواري» و (جغرافياي سياسي) را از محضر «استاد كريم پور» بهره مند شديم.

در اين مدت با موفقيت، دوره تخصصي كلام را در موسسه امام صادق (ع) با معدل 17 پايان برديم و در تاريخ 20/4/1383 ه . ش از پايان نامه دكتراي كلام خود دفاع كرديم و در بين سالهاي 1378 الي 1380 در حدود چهار سال، معارف ديني و تاريخ اسلام را در دانشكده علوم پزشكي دانشگاه تبريز تدريس كرديم و بيش از 7 سال در برنامه طرح تابستاني دفتر تبليغات شركت كرديم و بيش از 15 سال است كه سابقه تبليغ در شهرهاي مختلف داريم. و فعلاً در حوزه مشغول تحصيل هستم و به طور آزاد، برخي از كتب كلامي را تدريس مي كنم و روحاني عمره هستم و توفيق خدمتگزاري در يكي از مساجد قم را نيز داريم. در اين مدت، نوشته هايي را هم داريم از جمله:

1. تقريرات درس خارج فقه مرحوم آيت الله تبريزي.

2. تقريرات دروس خارج اصول آيت الله وحيد خراساني.

3. برهان نظم.

4. توحيد در عبادت از ديدگاه قرآن.

5. پايان نامه سطح چهار حوزه _ نقد و بررسي منابع اجتهاد اهل سنت و...

نعمتي، علي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

علي نعمتي

محل تولد : مشهد مقدس

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1358/9/29

زندگينامه علمي

تحصيلات راهنمايي و دبيرستان خود را در مركز آموزشي شهيد

هاشمي نژاد مشهد گذراند. در سال 1377 با اخذ ديپلم رياضي فيزيك، به علت علاقه ويژه به علوم انساني و اسلامي؛ رشتۀ «معارف اسلامي و اقتصاد» دانشگاه امام صادق (عليه السلام) را براي آغاز تحصيلات مورد علاقه خود انتخاب كرد. همزمان با مقطع كارشناسي ارشد به طور جدي تري به مطالعات خود در زمينه «اقتصاد اسلامي» جهت داد و پايان نامه خود را در حوزه جديد اقتصاد و اخلاق با رويكردي نو تأليف كرد كه حائز درجه عالي شد.

پس از پايان دوره كارشناسي ارشد دانشگاه در سال 1384 به منظور تخصص در معارف اسلامي به ويژه فقه و اصول به عنوان ضرورتي براي كار اجتهادي در عرصه اقتصاد اسلامي، وارد حوزه علميه قم شد. هم اكنون نيز در كنار ادامه تحصيلات حوزوي، به مطالعه و تحقيق در حوزه هاي «اقتصاد و اخلاق، روش شناسي اقتصاد و مباني اقتصاد اسلامي» اشتغال دارد.

نعيميان، ذبيح الله

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

ذبيح الله نعيميان

محل تولد : خمين

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1351/1/1

زندگينامه علمي

ذبيح الله نعيميان متولد 1351، ديپلم رياضي فيزيك، در سال 1369، ورود به حوزۀ علميه 1369، تحصيل در مدرسه معصوميه 5 سال از 1369 - 1375. ورود به مؤسسۀ آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره) در سال 1375. اتمام كارشناسي ارشد «الهيات و معارف اسلامي» مؤسسۀ آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره) در سال 1380. عنوان پايان نامه: «مبادي كلامي اخلاق» (راهنما: عبدالجبار الرفاعي، مشاور: حجةالاسلام هادي صادقي، داور: حجةالاسلام علي شيرواني.

اتمام كارشناسي ارشد «علوم سياسي» مؤسسۀ آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره)، عنوان پايان نامه: «روش شناسي تحليل انديشه هاي رجال

ديني و سياسي معاصر ايران» (راهنما: دكتر موسوي نجفي، مشاور: دكتر محمد علي فتح اللهي، داور: دكتر محمد جواد نوروزي). پذيرش در دكتراي «علوم سياسي» (پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي) پائير 1385، اشتغال به تدوين رسالۀ سطح 4: با عنوان: «مباني به كارگيري مصلحت براي تصميم گيري در نظام سياسي اسلام» (راهنما: حجةالاسلام و المسلمين صادق لاريجاني، مشاور: حجةالاسلام و المسلمين احمد واعظي).

نقدعلي فروشاني، عليرضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عليرضا نقدعلي فروشاني

محل تولد : خميني شهر

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1349/1/1

زندگينامه علمي

بنده در سال 1349 در «خميني شهر» اصفهان متولد شدم. و دوران ابتدايي و راهنمايي را در اين شهر سپري كردم. به علت علاقه اي كه مادرم به علوم ديني داشت؛ همزمان با آغاز دوران دبيرستان مرا نزد مرحوم «آيت الله امامي» كه از اساتيد برجسته بود؛ بردند و با ايشان علوم حوزوي را آغاز كردم. پس از اينكه در كنكور رشته رياضي امتياز عالي (رتبه زير 100) آوردم؛ برادر بزرگترم اصرار داشت كه در رشته «مهندسي برق» در دانشگاه، ادامه تحصيل دهم و مادرم اصرار داشت كه بنده يك مجتهد و عالم ديني شوم. با مشاوره اي كه با مرحوم «امامي» انجام شد، بنا شد با پايان دوره ليسانس «مهندسي برق در دانشگاه صنعتي اصفهان»، دروس سطح حوزه نيز به اتمام برسد. و بنده به علت علاقه اي كه به علوم ديني پبدا كردم؛ دروس فني را در مقطع فوق ليسانس ادامه ندادم و به قم آمدم.

از سال 71 تا 76 در دروس خارج فقه مرحوم «حضرت آيت الله جواد تبريزي»، و اصول «حضرت آيت الله وحيد» شركت كردم.

همزمان به علت علاقه اي كه به فلسفه داشتم؛ به درس اسفار و نيز واحدالربوبيه (استادحشمت پور) مي رفتم. همچنين در سال 75 به علت علاقه اي كه در مطالعات اديان داشتم و قبلا از طريق دكتر «محمود بينا» در دانشگاه صنعتي با اديان هند و مسيحيت آشنائي پيدا كرده بودم؛ جذب مركز اديان و مذاهب شدم و فعلا به عنوان مدرس و عضو هيئت علمي اين مركز مشغولم. هم اكنون تدريس فلسفه براي دانشجويان مقطع فوق ليسانس رشته «دين پژوهي» را مشغولم. در ضمن، كتاب: «فلسفه يهودي در قرون وسطى» توسط بنده ترجمه شده و نيز كتاب: «گرايشهاي اصلي عرفان يهود» نيز آماده چاپ است. تعدادي مقالات در زمينه (عرفان اسلامي)، (فلسفه اسلامي)، (عرفان يهودي) و (اديان ابراهيم و هند) نوشته ام.

نقي زاده، حسن

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حسن نقي زاده

محل تولد : گناباد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1344/1/1

زندگينامه علمي

آقاي حسن نقي زاده در سال 1334 هجري شمسي در خانواده اي متدين و كاملا مذهبي در شهرستان گناباد ديده به جهان گشود. وي دوران ابتدايي، راهنمايي و دبيرستان را در زادگاه خويش با موفقيت سپري كرد و در پي تشويق خانواده و اطرافيان وعلاقه خويش به فراگيري علوم ديني در سال 1350 كه سال هاي خفقان و ترس از رژيم شاهنشاهي بر كشور حاكم بود؛ ايشان بدون هيچگونه ترس و واهمه اي وارد حوزه علميه گناباد گرديد.

از نخستين روزهاي ورود به حوزه علميه با تلاش و كوشش فراوان به تحصيل پرداخت و از درس بزرگان آن ديار بهره هاي علمي فراوان برد اما شوق زايد الوصف او

به تحصيل او را به مشهد مقدس كشاند و ضمن انس با آستان ملكوتي علي بن موسي الرضا (ع ) از درس بزرگان آن ديار همچون: «مرحوم آيت الله علي فلسفي»، «آيت الله خامنه اي»، «آيت الله رضازاده» و «مرحوم آيت الله هاشمي نژاد» بهره ها برد. ايشان ضمن تبليغ و تدريس، به امر تحقيق و پژوهش هم مشغول مي باشد و در زندگي سراسر علمي خود جزء به كلاس و درس و قلم و كتاب و تحقيق و نگارش و تأليف به چيز ديگري نينديشيده است.

نقيبي، حسن

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد حسن نقيبي

محل تولد : همدان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1315/4/19

زندگينامه علمي

اينجانب سيد حسن نقيبي فرزند سيد يوسف در روستاي «كاج» از توابع شهرستان «رزن همدان» در تاريخ 19 تير سال 1315 به دنيا آمده ام. در نوجواني قرآن و كلاس اول را خدمت برادر بزرگ و بزرگوارم آقا سيد علي اصغر حوائجي (باب الحوائجي) خواندم. سال 1328 در «وتبان بوسعيد كاج» (همان زادگاهم) كلاس دوم، سوم و چهارم را خواندم. سپس براي ادامه تحصيل، كلاس پنجم و ششم را در «وتبان بدرقروه» پايان بردم. پس از وقفه اي چند ماهه، به همدان مدرسه «مرحوم شيخ محمد علي دامغاني» رفته، دروس حوزوي را شروع نمودم.

از اواخر سال 1333 ش تا 1337 در همدان «جامع المقدمات، سيوطي و حاشيه ملاعبدالله» را به پايان رساندم، در سال مزبور به نجف اشرف هجرت نمودم و دروس تكميلي سطح را در آن حوزه مقدس ادامه دادم. سپس به درس خارج آيات عظام: «خوئي»، «صدر»، «بروجردي» و «سيستاني» راه يافتم و از همه

اين بزرگان در خور استعداد خود بهره مند شدم. سال 1350 كه به ايرانيان 7 روز مهلت دادند كه خاك عراق را ترك گويند؛ به ناچار در همان زمستان از نجف اشرف به قم مهاجرت نمودم و از آن تاريخ در قم هستم.

به طور فشرده عرض كنم كه در تمام طول عمر در حد قرآن فعال بودم. چه در زمينه تدريس، چه در زمينه تبليغ، چه در صحنه تحقيق و چه در كارهاي اجرائي به مدت دو سال در حوزه «فارسان شهركرد» مشغول تدريس دروس حوزوي بودم و شش سال در حوزه شهر «نطنز» تنهاي تنها دروس آن حوزه را حداقل روزي 6 درس اداره مي كردم. از سال 72 در بخش فرهنگي آستان مقدس حضرت معصومه (س) به عنوان محقق، فهرست نويسي كتب خطي مشغول به كارم. به زبان نيز تا حدي تسلط دارم: «فارسي»، «تركي» و«عربي». اكنون كه در سنين بالا هفتاد هستم تا حد توان از تبليغ رفتن و تلاش علمي ... دست نكشيده ام.

نكونام، علي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

علي نكونام

محل تولد : گلپايگان

شهرت : نكونام گلپايگاني

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1323/1/1

زندگينامه علمي

حجة الاسلام و المسلمين علي نكونام گلپايگاني در سال 1323 هجري شمسي در «سعيد آباد گلپايگان» چشم به جهان گشود. پدرش كشاورز بود و انس بسياري با قرآن و نماز شب داشت ؛ بطوري كه بر قرآن تسلّط بسياري داشت و هر آيه اي كه مي خواندند، سوره آن را مي دانست . مادرش خانمي مجتهده و از خانواده اي روحاني بود. استاد نكونام در چنين خانواده اي بزرگ شد و پدرِ مادرش در شكل گيري شخصيت او سهم بسزايي داشته اند. ايشان تحصيلات خود

را از مكتب خانه آغاز كرد و پس از فراگيري روخواني قرآن مجيد به دبستان رفت . او دروس دورۀ دبستان را به پايان برد و سپس دروس ديني را آغاز كرد. ابتدا به حوزه علميه اراك رفت و پس از سه سال (يعني در سال 1340) به قم عزيمت كرد. هدف او از استقرار در قم بهره مندي بيشتر و بهتر از استادان و فرزانگان آن ديار عالم خيز بود.

او به سرعت دروس مقدمات و دروس دورۀ سطح را به پايان برد و در درس خارج فقه و اصول استادان مشهور دورۀ خود حضور پيدا كرد. در طي اين سالها در درس اخلاق استاداني چون: «آقا سيد حسين فاطمي» و «آقاي حاج شيخ عباس تهراني» شركت جدي داشت تا علم خود را با عمل توأمان سازد. استاد نكونام در طول دوران تحصيل به محضر استادان بسياري شرفياب شد. او كه دروس ادبيات را در اراك در محضر استاد «رفيعي» و نيز منطق را در محضر استادان «رفيعي» و «احمدي» فرا گرفته بود. در قم در درس شرح لمعۀ استادان حضرات آيات و حجج اسلام : «صلواتي» ، «حرم پناهي »، «سيد ابوالفضل موسوي تبريزي» و «علم الهدي مشهدي» حاضر شد و قوانين را نزد «آية الله اعتمادي» و كفايه را نزد آيات عظام: «فاضل لنكراني» و «نوري همداني» و نيز مكاسب را نزد «آيت الله خزعلي» آموخت . در بخش دروس خارج نيز سالها در درس فقه «آيت الله العظمي گلپايگاني (ره )» و درس اصول «آيت الله العظمي وحيد خراساني » شركت كرد. در بخش علوم عقلي نيز در درس شرح منظومۀ استاد «انصاري شيرازي» و درس اسفار «آيت

الله جوادي آملي» حضور داشت .

ايشان در طي ساليان تحصيل با فضلاي بسياري دوست بود و دروس خود را مباحثه كرد كه از جمله آنان مي توان به آقايان: محمدي گلپايگاني (مسؤول دفتر مقام معظم رهبري )، حسيني ، رهبر و محمدي اشاره كرد. استاد نكونام در عرصه علم و فرهنگ ، خدمات بسيار دارد. او سالها براي تبليغ به شهرها و روستاهاي مختلف كشور سفر كرده و مردمان بسياري را با احكام اسلام آشنا ساخته است . او بيش از سي و پنج سال است كه به تدريس دورۀ سطح مي پردازد و از اين راه طلاب بسياري را تربيت كرده كه بسياري از آنها خود، از مدرسان حوزه علميه قم به شمار مي آيند.

وي از سال 1367 تاكنون در دانشگاه قم نيز به تدريس پرداخته است . همچنين وي سالها استاد راهنماي مدارج علمي شوراي مديريت براي پايان نامه نويسي بوده است و هم اكنون بيش از بيست سال است به تدريس مكاسب و كفايه اشتغال دارد. استاد نكونام در انقلاب همواره از سيل خروشان ملت ايران در برقراري نظام اسلامي و تحكيم پايه هاي آن جدا نبوده و در مواقع نياز انجام وظيفه نموده است . ايشان هم اكنون از اعضاي جامعه مدرسين حوزه علميه قم است و به تدريس و تربيت طلاب اشتغال دارد.

نكونام، وحيد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

وحيد نكونام

محل تولد : گلپايگان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1360/6/30

زندگينامه علمي

اينجانب وحيد نكونام فرزند محمد ابراهيم در سال 1360 در گلپايگان ديده به جهان گشودم. به علت اينكه پدرم به شغل قضاوت اشتغال داشت، سالهاي ابتدائي زندگي را در شهرهاي مختلف از جمله: (سنندج، گلپايگان، كرمان و ...)

گذراندم، تا اينكه در سال 1372 به قم آمده و يك سال را در اين شهر سپري كردم و در اينجا بود كه در كنار درس، در مدرسه راهنمائي با ادبيات عرب آشنا شدم. به علت آنكه پدر در كسوت روحانيت قرار داشت؛ طبيعتاً گرايش به علوم ديني در من بيشتر شد. امّا اشتغال به درس هاي راهنمائي و دبيرستان، مجال مطالعه در اين حيطه را كمتر به بنده مي داد. با اين وجود گاه گاهي به مطالعه زندگي ائمه اطهار (ع) مي پرداختم و در سال دوم دبيرستان بود كه مقاله اي در باب حضرت ولي عصر (عج) نوشتم كه در مسابقه اي كه بين دبيرستانهاي تهران برگزار شد؛ جزء آثار برتر شناخته شد. البته فراموش كردم كه بگويم مدّت اقامت من در قم بيش از يكسال طول نكشيد و همين امر مرا از دروس حوزه جدا كرد.

با ورود به دوره پيش دانشگاهي، مطالعات براي پذيرفته شدن در كنكور را افزايش دادم و در اين آزمون با رتبه (818)، جزء نفرات برتر شدم و بالطبع با توجه به گرايش حوزوي در رشته حقوق پرديس قم، دانشگاه تهران پذيرفته شدم. در بدو ورود در كنار مباحث علمي و فرهنگي دانشگاه، به دروس حوزه نيز پرداختم و مدّتي كوتاه در مدرسه مرحوم آيت الله گلپايگاني مشغول تحصيل شدم، اما اشتغال به دو تحصيل همزمان، سبب شد نتوانم به دروس حوزوي ادامه دهم و تمركز خويش را معطوف به دروس دانشگاهي و همچنين فعاليتهاي سياسي و فرهنگي كردم.

در سال دوم تحصيل به دليل احساس نيازي كه كردم در انتخابات انجمن اسلامي دانشگاه شركت جستم و موفق

شدم به عضويت شوراي مركزي آن درآيم و خوشبختانه در اين سال، اكثريت انجمن با دانشجويان مذهبي بود و به همين سبب فعاليتهاي سياسى، مذهبي اين انجمن گسترش يافت. در كنار اين امر از فعاليت در بسيج نيز كناره گيري نكردم و چندين سال در شوراي پايگاه امام علي النقي (ع) دانشگاه، با مسئوليت فرهنگي و فوق برنامه حضور داشتم. با رسيدن به سال چهارم دانشگاه، ازدواج نمودم و در همان سال مطالعات خود را براي شركت در آزمون كارشناسي ارشد افزايش دادم و توانستم در همين دانشگاه پذيرفته شوم.

لازم به ذكر است كه در دوران تحصيل در دوره كارشناسي، همواره با وجود اشتغال به فعاليتهاي فرهنگي و سياسي جز نفرات برتر علمي دوره تحصيلي بودم و با معدل 56/18 دوره كارشناسي را به اتمام رساندم. همچنين در دو دوره برگزاري همايش طلاب و بسيجيان نمونه استانى، شركت داشته و ديپلم افتخار كسب كردم. در دوره كارشناسي ارشد به دليل ارتباط ذاتي كه بين حقوق كيفري و فقه جزائي وجود دارد؛ مطالعات فقهي خود را در زمينه مسائل حقوقي گسترش دادم و پس از مدتي به عنوان محقق در مركز تحقيقات فقهي قوه قضائيه مشغول به فعاليت شدم و هم اكنون نيز مديريت بخش تعزيرات اين مركز را بر عهده دارم.

نگارش، حميد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حميد نگارش

محل تولد : تهران

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1340/1/1

زندگينامه علمي

حجة الاسلام و المسلمين دكتر حميد نگارش عضو هيئت علمي پژوهشكده تحقيقات اسلامي با رتبه استاد ياري و استاد دانشگاه صنعتي شريف مي باشند. فعاليت هاي نامبرده اجمالاً به شرح ذيل مي

باشد: فعاليت هاي آموزشى: مدت 22 سال تدريس دورس؛ «معارف اسلامى»، «اخلاق اسلامى»، «انقلاب اسلامي و ريشه ها»، «تاريخ اسلام»، «كلام اسلامى»، «انسان شناسى»، «متون اسلامي» و ... را در مقطع كارشناسي و كارشناسي ارشد در دانشگاه ها و مراكز آموزشي همچون: «دانشگاه شهيد بهشتى»، «دانشگاه هوايى»، «دانشگاه امام حسين عليه السلام»، «دانشگاه آزاد اسلامي واحد رودهن»، «مركز مديريت حوزه علميه قم (طرح هجرت)»، «دانشگاه پيام نور»، «مركز عالي رسته اي نيروي هوايي ارتش»، «دانشگاه صنعتي شريف» و ... داشته اند (از سال 62 تا به حال). همچنين نامبرده دروس حوزوي سطح يك، دو و سه را در مدارس علميه تهران و قم تدريس داشته اند.

نمازي اصفهاني، محمود

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمود نمازي اصفهاني

محل تولد : اصفهان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1341/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب محمود نمازي اصفهاني فروردين ماه سال 1341 شمسي در خانواده اي مذهبي در شهر اصفهان متولد و دوره ابتدائي، متوسطه و دبيرستان را در همان شهر گذراندم. شهريورماه 1356 با معرفي حضرت «آية الله فاضل اصفهاني»؛ استاد حوزه علميه اصفهان و امام جماعت مسجد محله تلواژ گان اصفهان، به مرحوم «آية الله قدوسي» (رحمهما الله)، وارد حوزه علميه قم شده، مقدمات و سطح را تا سال 1364 نزد اساتيد بزرگ و حضرات حجج اسلام: «مدرس افغاني»، «مسعودى»، «اعتمادى»، «پايانى»، «ستوده»، «شب زنده دار»، «فياضي» و آيات عظام: «خرازى»، «اشتهاردي» و «فاضل لنكراني» به پايان بردم.

دروس سطح عالي حوزه، خارج فقه و اصول را نيز به مدت 7 سال تا سال 1371 از محضر اساتيد و آيات عظام: «بهجت»، «مكارم شيرازى»، «سيد محمود هاشمي شاهرودى»،

«سيد كاظم حائرى»، «ميرزا جواد تبريزي» و «استادي» بهره بردم. در طول تمام اين سالها و سالهاي بعد، اين افتخار را داشتم كه پيوسته از محضر پر بركت دروس اخلاق «حضرت آية الله مصباح»، «آية الله بهجت» و «آية الله مظاهري اصفهاني» كسب فيض كنم.

همزمان با دروس حوزه از سال 1358 در برنامه ي آموزشي موسسه در راه حق كه با نظارت اساتيد و حضرات آيات عظام: «مصباح يزدى، خرازي و مظاهري» اداره مي شد؛ دروس مطالعات موضوعي قرآن كريم، فلسفه: (بداية الحكمه، نهاية الحكمه، شفا و دروس فلسفه) را نزد «آية الله مصباح» و دروس عمومي: (جامعه شناسى، روانشناسى، حقوق، علوم تربيتي و اقتصاد اسلامي) را نزد اساتيد آن دوره تلمذ نمودم. در اين دوره موفق به اخذ دو معادل ليسانس از موسسه در راه حق در زمينه «مطالعات اسلامي» و در سالهاي بعد معادل ليسانس «فقه و حقوق اسلامي» از مركز مديريت حوزه شدم.

از سال 1362 تا سال 1368 دوره كارشناسي ارشد پيوسته اقتصاد را در بنياد عالي فرهنگي باقرالعلوم (ع) با موفقيت به پايان بردم و مدرك معادل فوق ليسانس پيوسته رشته اقتصاد را (كه معادل 146 واحد درسي دانشگاهي بود) از اين موسسه دريافت كردم. سالهاي 1368 تا 1371 را به پژوهش در دفتر همكاري حوزه و دانشگاه مشغول بودم كه حاصل اين دوره؛ كتاب چاپ نشده: «پول و بانك در اقتصاد اسلامي» و مقاله: «سياستهاي باز سازي در كلام امام» است كه موفق به دريافت جايزه وزير علوم و فن آوري وقت: آقاي معين شد كه با همكاري همكاران بود. مقاله در همان زمان در مجموعه مقالات سمينار باز سازي

اقتصاد اسلامي به چاپ رسيد. بخشهايي از كتاب نيز در سالهاي بعد به چاپ رسيد.

سال 1371 همراه با تعدادي از دوستان با نظارت استاد بزرگوار «حضرت آية الله مصباح يزدي» تحت اشراف بنياد عالي فرهنگي باقرالعلوم (ع) كه در سال 1375 به موسسه آموزشي پژوهشي امام خميني (ره) تغيير يافت؛ موفق به اخذ پذيرش از دانشگاه «مك گيل شهر مونترال» در كشور كانادا شدم، دوره كارشناسي ارشد و دكتري را در رشته «فلسفه و فلسفه عرفان» در اين دانشگاه تا سال 1379 با نمره ممتاز به پايان بردم. سالهاي 73 تا 78 هر سال در كنفراس هاي سالانه فلسفه شهر «بينگهمتن آمريكا» شركت فعال همراه با ارائه مقاله داشته ام، در اين كنفرانس ها، ضمن آشنايي با اساتيد و پروفسورهاي فلسفه، عرفان، دين شناسي و كلام اروپا و آمريكا، بحثهاي علمي تطبيقي فلسفه و كلام اسلامي طرح و پي گيري مي شد كه ضمن استقبال آنها موجب نشر تفكر فلسفي كلامي شيعه نيز مي شد.

سالهاي اقامت در كشور كانادا به فعاليتهاي مذهبي هم به جد اشتغال داشته و سخنراني هاي متعددي را در ابعاد مختلف معارف اسلامي براي عموم مردم و دانشجويان دانشگاه هاي مهم شهرهاي: «كبك (دانشگاه لاوال)، اتاوا (دانشگاه اتاوا)، تورنتو (دانشگاه تورنتو)، كانادا» و شهرهاي: «واشنگتن، نيويورك و يوستن ( تكزاز) آمريكا» داشته ام. در اين راستا پيوسته مشمول عنايات مولي و سرور كائنات امام مهدي عليه السلام بوده و از توجهات آن عزيز گمگشته خوشه ها چيده ام.

در دوران تحصيل در كانادا «كارشناسي ارشد و دكتري»، موفق به نوشتن بيش از بيست مقاله درسي و كنفراسي انگليسي به غير

از رساله كارشناسي ارشد و رساله دكتري (كه به اختصار مطالب آنها را به فارسي و انگليسي و فرانسه در ضميمه خواهم آورد) شده ام و از زمان برگشت به ايران در سال 1379 تا سال 1386 مدت 7 سال به عنوان عضو هيئت علمي موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره)، مشغول تدريس و تحقيق مي باشم. كتاب «مدخلي بر فلسفه عرفان: عليت و وحدت وجود از ديدگاه ملا صدرا» و مقاله «مفهوم و خاستگاه تجربه ديني و ويژگيهاي تجربه ديني» و مقاله انگليسي «رابطه عقل و وحي از ديدگاه سيد حيدر آملي» حاصل تحقيقات اين دوره و تدريس تاريخ فلسفه معاصر، كلام جديد و مباني نظري علم اخلاق اسلامي در مقطع كارشناسي ارشد، كارشناسي و دكتري و استاد راهنما، مشاور و يا داور رساله هاي كارشناسي ارشد رشته هاي «دين شناسى، كلام، فلسفه» و راهنمائي و نظارت بر ده ها رساله كوچك و بزرگ كلاس هاي ارشد و كارشناسي و نيز نظارت بر تهيه و ارائه ده ها گزارش فني از كتب رشته هاي ياد شده؛ بخشي از كارهايم در بخش آموزش بوده است. در پنج سال اخير، طرحهاي متعددي را نيز نظارت، راهنمائي و اجرا كرده ام كه و طرح (شيما) شناخت و معرفي اسلام، يكي از آنها است كه در حال اجرا است. در زمينه آشنائي با زبانهاي رايج با زبان عربي و انگليسي آشنائي كامل و با زبان فرانسه در حد ترجمه متون فلسفي آشنا هستم.

نمازي زادگان، سعيد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سعيد نمازي زادگان

محل تولد : تهران

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1341/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب سعيد نمازي زادگان به سال 1341 هجري شمسي در تهران و در ميان خانواده اي متوّسط و مذهبي متولد شدم. تنها چهار برادر دارم و پدرم نيز كار بنايي و معماري ساختمان انجام مي دادند. در سال 1350، خانواده ام به دليل گرايشات مذهبي به مشهد كه محيطي سالم بود، مهاجرت كردند. از آن جا كه پدر و به ويژه پدر بزرگ مادري ام، عنايت فوق العاده اي در تربيت صحيح و اسلامي ما داشتند؛ مدارس ملي و مذهبي آن زمانها را براي تحصيل ما انتخاب كرده بودند. بعدها در كنار تحصيل، مدّتي را به كار در صنعت آلومينيوم سازي نيز اشتغال داشتم.

در ايّام جنگ و دفاع مقدس، چندين بار همراه با رزمندگان تيپ ويژه شهدا، تيپ 21 امام رضا، لشكر 5 نصر و قرارگاه كربلا در جبهه هاي نبرد حضور يافتم. به سال 1367 با خانواده شهيد بزرگوار «هاشمي نژاد» آشنا شده و با صبيه كوچك ايشان ازدواج كردم كه حاصل آن دو پسر به نامهاي محمد رضا و محمّد ايمان است. در سال 1380 در دانشگاه «علوم پزشكي مشهد» استخدام شدم و هم اكنون به عنوان عضو هيئت علمي گروه معارف اسلامي در خدمت عزيزان دانشجو هستم.

مختصري از زندگينامه علمي: دوره ابتدايي را در مدارس ملي و مذهبي سعيدي تهران و جعفري مشهد گذراندم. پس از آن جذب حوزه علميّه مشهد شده و در مدرسه حاج آقاي «موسوي نژاد» به تحصيل علوم اسلامي پرداختم. پس از مدّتي در كنار حوزه، دوره هاي شبانه راهنمايي و دبيرستان در رشته تجربي را گذراندم و همزمان در دو دانشگاه «علوم اسلامي رضوي» و «دانشگاه

اصفهان» در سال 63 پذيرفته شدم. با ثبت نام در دانشگاه رضوي در كنار دروس الهيات، دروس حوزي را نيز ادامه دادم و دوره هاي سطح و نيز بخشي از دوره خارج فقه و اصول را شركت كردم. در خلال تحصيل در دانشگاه رضوي، موفق به گرفتن ديپلم دوم در رشته فرهنگ و ادب و نيز مدرك كارشناسي فقه از دانشگاه فردوسي مشهد شدم. در سال 73 به دوره كارشناسي ارشد رشته اديان و عرفان دانشگاه تهران راه يافتم.

نمازي، حسن

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حسن نمازي

محل تولد : قم

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1354/1/1

زندگينامه علمي

بعضي از دروس حوزوي را به طور غير رسمي در سال 1366 شمسي شروع كردم و سپس به طور رسمي در سال 1369 وارد حوزه علميّه قم و مدرسه علميّه شهيدين (ره) شدم. امّا از آنجائي كه در آن زمان شرايط براي رفتن به كلاس هاي بالاتر مهيا نبود و توصيه ها نيز اين بود كه همگام با مجموعه باشم؛ پنج سال در مدرسه شهيدين بودم و پس از آن كتب مكاسب، رسائل و كفايه را با سرعت بيشتري به اتمام رساندم و در سال 1376 در درس خارج فقه و اصول شركت كردم. همزمان در دروس: اسفار، فصوص و منازل السائرين بعضي از اساتيد معظم نيز شركت مي كردم. چند سال نيز از تفسير قرآن «حضرت آقاي جوادي آملي» بهره جستم.

سال 1377 به مؤسسه آموزشي تحقيقاتي بقيّه الله (عج) وارد شدم و در كلاسهاي «فقه، اصول و تفسير» شركت كردم و در سال تحصيلي 1383 - 1382، دوره فوق را به

اتمام رساندم. از محضر حضرات آيات: «سيّد كاظم حائري»، «تبريزي»، «سيّد محمود هاشمي شاهرودي»، «فاضل لنكراني»، «سبحاني»، «سيّد احمد مددي»، «محمّد مهدي شب زنده دار»، «جوادي آملي»، «نكو نام» و «شاه آبادي» استفاده كرده ام. و طرحي را با عنوان مجموعه «ولي فيها مأرب أخري» ارائه داده ام كه جلد اوّل آن نيز چاپ شده و چاپ مجدد آن نيز با ويرايش جديد آماده چاپ است، امّا اين طرح با مشكلات بسيار زيادي مواجه شده و عملاً متوقف گرديده است. هدف اين طرح جلوگيري از پيدايش و يا گستردگي افراط و تفريط هاي موجود در حوزه عمل به احكام شرعي است. تفصيل مطلب در مقدّمه كتاب مورد اشاره چاپ شده است.

ذكر نام اساتيد اصلي در حوزه، حضرت آيات عظام:

1. سيّد كاظم حائري / خارج اصول

2. سيّد محمود هاشمي شاهرودي / خارج اصول

3. تبريزي / فقه و اصول

4. فاضل لنكراني / خارج فقه

5. سيّد احمد موسوي مددي / خارج فقه

6. مرحوم حضرت آيت الله احمدي ميانجي / فقه / مكاسب

7. حضرت آيت موسوي تهراني / اصول / رسائل و كفايه

8. حضرت آقاي علي محمّدي / فقه و اصول / كفايه و بيع

نمازي، عبدالنبي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عبدالنبي نمازي

محل تولد : بوشهر

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1342/1/1

زندگينامه علمي

آية الله عبدالنبي نمازي در سال 1324 در شهر بوشهر به دنيا آمد. پدرش مرحوم حجة الاسلام حاج شيخ احمد نمازي فرزند آية الله حاج شيخ حسين نمازي دشتي بود. مادرش نيز دختر مرحوم شيخ عباس از روحانيان استان بوشهر بود. پدر آية الله نمازي، براي تبليغ به آبادان هجرت كرد و خانواده را نيز به همراه برد.

آية الله نمازي پس از طي دوره دبستان ، به حوزه رو آورد و پس از طي دروس ادبيات عرب در آبادان در سال 1341 به نجف اشرف عزيمت كرد و در مدرسه علميه «بادكوبه» سكونت گزيد. حال و هواي نجف و انوار تابناك مرقد امير مؤمنان (ع ) آثار شگرفي در روحيه او بر جا نهاد و او را بيش از گذشته شيفته علم و دانش كرد.

آية الله نمازي پس از چند سال بهره مندي از آن شهر مبارك و از استادان وارستۀ آن ديار، به قم مراجعت نمود تا از محضر عالمان آن ديار نيز بهره مند شود. در قم نيز به درس خارج بسياري از بزرگان راه يافت و در اين ميان از شركت در دروس فلسفه و اخلاق نيز باز نماند. آية الله نمازي در سالهاي تحصيل خود به محضر علماي بسياري شرفياب شد. ايشان در نجف اشرف به درس علمايي چون : «آية الله حاج شيخ محمد حسين موحد نجف آبادي (ره )»، «آية الله حاج شيخ كاظم تبريزي (ره )»، «آية الله حاج شيخ صدرا بادكوبه اي (ره )»، «آية الله العظمي سيد عبدالاعلي سبزواري (ره )» و «آية الله حاج شيخ علي آزاد قزويني» رفت . در حوزه علميه قم نيز در درس خارج فقه و اصول: «آية الله العظمي حاج شيخ محمد علي اراكي (ره )»، «آية الله العظمي حاج ميرزا هاشم آملي (ره )»، «آية الله العظمي حاج سيد علي علامه فاني اصفهاني (ره )» و «آية الله العظمي حاج سيد محمد رضا گلپايگاني (ره )» رفت و در دروس فلسفه : «آية الله حاج آقا رضا صدر (ره )» و «آية الله حاج شيخ محمد محمدي گيلاني» حاضر شد.

آية الله نمازي درساليان متمادي ، خدمات علمي و فرهنگي بسياري را به انجام رسانده است . او

در مدت اقامت خود در نجف اشرف و پس از آن ، همواره بر امر تدريس اشتغال داشته، كتب دروس مقدماتي و ادبيات عرب ، لمعتين ، معالم ، را در نجف اشرف تدريس كرده و پس از مراجعت به قم نيز بارها كتب دوره سطح شامل: رسائل ، مكاسب ، كفايتين را براي طلاب مستعد تدريس نموده و از اين رهگذر، شاگردان بسياري به مكتب امام صادق (ع ) تقديم كرده است . ايشان همچنين با تشكيل جلسات تفسير، به مباحثه و مداقه آيات قرآن پرداخت كه اين جلسات حدود پنج سال به طول انجاميد. او در طي آن سالها، تأليفات بسياري نگاشته و در زمينه هاي گوناگون به پژوهش پرداخته است.

در كارنامۀ زندگاني آية الله نمازي ، فعاليتهاي سياسي وي بيش از همه مي درخشد. او از نخستين سالهاي نهضت امام خميني (ره )، همواره پشتيبان آن بوده و از هيچ كوششي در آن راه دريغ نورزيده است . او در زمان دستگيري امام (ره )، از شمار اجتماع كنندگان در مقابل بيوت مراجع بود كه خواستار اقدام جدي علماء، براي آزادي امام (ره ) بوده اند. در دورۀ تبعيد امام (ره ) به عراق ، جزء استقبال كنندگان از ايشان در كربلا بود و همواره مقيّد بود در نجف نمازهاي ظهر و عصر و مغرب و عشاء را به امامت آن مرجع عظيم الشأن اقامه كند. در ايران نيز در طي سالهاي پيش از انقلاب، بارها به نقاط گوناگون كشور سفر كرد و به افشاگري دربارۀ مفاسد رژيم پهلوي پرداخت كه اين مسأله موجب چندين بار احضار و بازجويي وي شد و گاه به زندان شدن وي مي انجاميد. او از كساني بود كه در آن سالها به اين مسأله مي انديشيد كه

اسناد تاريخي نهضت را نگهداري كند تا در بعدها، مورد استفاده نسل جوان قرار گيرد. از اين رو با مرحوم «رباني شيرازي» به گردآوري اسناد نهضت پرداخت .

آيةالله نمازي در جريان پيروزي انقلاب اسلامي، نيز براي استقبال از امام خميني (ره )، از قم به تهران آمد و در بهشت زهرا استقرار يافت . سپس براي همكاري با اعضاي ستاد انقلاب به ساختمان مدرسه رفاه رفت و از طرف آن ستاد، به پادگان نيروي هوايي قلعه مرغي رفت . پس از آن نيز به يكي از سازمانهاي ارتش رفت و سپس به جمع آوري و تحويل سلاح ها از مردم مأمور شد و از آنها در دانشگاه تهران بازديد كرد. بخشي از فعاليتهاي سياسي آيت الله نمازي پس از انقلاب اسلامي به قوۀ قضائيه مربوط است . وي كار خود را در دستگاه قضايي با قبول سمت «حاكم شرع» در منطقه سرپل ذهاب و قصر شيرين آغاز كرد و در آن منطقه سرچشمه خدمات بسياري شد. آية الله نمازي بارها در جبهه هاي دفاع مقدس حاضر شد و در يكي از عمليات جبهه جنوب ، بر اثر بمباران سنگين شيميايي ، از ناحيه چشم و سينه مجروح شد. چندي بعد نيز درعمليات مرصاد بر اثر اصابت تركش به سختي مجروح مي گردد. او پس از آن نيز در جبهه هاي دفاع مقدس حاضر مي شد و همواره باعث شادماني رزمندگان اسلام بود.

نواب، ابوالحسن

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد ابوالحسن نواب

محل تولد : شهرضا

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1337/1/1

زندگينامه علمي

حجةالاسلام و المسلمين سيد ابوالحسن نواب، در سال 1337 در شهرضا (استان اصفهان) متولد شد. ايشان از دانش آموختگان مدرسه حقاني (شهيدين فعلي) است كه

علاوه بر گذراندن دوره تخصصي مؤسسه در راه حق، دروس خارج فقه و اصول را در محضر آيات عظام: «مرحوم شيخ مرتضي حائري يزدي»، «شبيري زنجاني»، «مظاهري اصفهاني» و «شيخ جواد تبريزي» فرا گرفته است. و در مواد درسي: (مذاهب اسلامي، فقه، اصول فقه، علوم قرآني و ادبيات عرب) در مدرسه حقاني، جامعة الزهراء، دانشگاه مذاهب اسلامي و برخي ديگر از دانشگاههاي تهران تدريس داشته و دارد.

ايشان در دوران دفاع مقدس مسئوليت و خدمات فراواني را عهده دار بوده و در دوران سازندگي و اصلاحات، عمدتاً در دو نوع مسئوليت خطير فعاليت هاي فرهنگي در خارج از كشور و فعاليت هاي خدماتي در داخل كشور مشغول به خدمت بوده است: «معاونت بين الملل سازمان تبليغات اسلامي»، «معاونت ارتباطات سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي»، «قائم مقامي مجمع جهاني اهل بيت (ع)»، «بنيانگذاري و مديريت مركز مطالعات و تحقيقات اديان و مذاهب» و «مدير مسئولي فصلنامه هفت آسمان» از جمله خدمات فرهنگي ايشان است. در بخش خدماتي، اقدام ماندگار ايشان «راه اندازي و مديريت مركز خدمات حوزه هاي علميه» مي باشد.

جناب آقاي نواب در مركز «مطالعات و تحقيقات اديان و مذاهب» كه دل مشغولي اصلي ايشان است، در پي رواج اديان پژوهي و مطالعات مذاهبي به شيوه علمي و بي طرفانه در كشور عموماً و در حوزه هاي علميه خصوصا و زمينه سازي براي مطالعات تطبيقي و تعامل مثبت و سازنده ي اديان و مذاهب گوناگون مي باشد. «تربيت ده ها طلبه فاضل آشنا با ديگر اديان و مذاهب با مدارك دانشگاهي كارشناسي ارشد و دكتري»، «راه اندازي تنها كتابخانه ي تخصصي در زمينه اديان و مذاهب در ايران با بيش از 21 هزار عنوان كتاب تخصصي به

زبان هاي گوناگون»، «انتشار 27 شماره از فصلنامه هفت آسمان» و «راه اندازي دوره هاي رسمي كارشناسي ارشد در گرايش مختلف اديان و مذاهب با مجوز وزارت علوم، تحقيقات و فن آوري» از مهم ترين دستاوردهاي ايشان در يك دهه گذشته در مركز مطالعات و تحقيقات اديان و مذاهب مي باشد. ايشان هم اكنون عضو هيئت علمي گروه مذاهب اسلامي در مركز اديان مي باشد.

نوايي، عبدالحسين

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عبدالحسين نوايي در سال 1302ه.ش تهران متولد گرديد . وي بعد از گذراندن دورة دانشسرا ، در رشتة حقوق ادامه تحصيل داده و از دانشگاه سوربن فرانسه فارغ التحصيل گرديد . نوايي پس از آن به كار تدريس در مدارس و دانشگاههاي كشور پرداخت . او كار تحقيق و پژوهش را با دومطلب آغاز نمود ، اول مسائل مربوط به مشروطيت و ديگري در رابطه با بابيگري . نوايي آثار بسيار با ارزشمندي از خود بجاي نهاده است كه مورد استفاده بسياري از محققان وپژوهشگران مي باشد . وي هم اكنون به دليل كهولت سن از كار تدريس در دانشگاه دست كشيده اما منزل ايشان همواره پذيراي دانشجويان مي باشد.

گروه : علوم انساني

رشته : تاريخ

گرايش : ايران دوره اسلامي

تحصيلات رسمي و حرفه اي : عبدالحسين نوايي تحصيلات خود رادر مدارس ابتدايي (تمدن ) و (ابن سينا) آغاز نمود .وي در دورة متوسطه در به مدرسه شرف تحصيل كرد و پس از گذرندان اين دوره ، عليرغم ميل باطني خود به دانشسراي عالي رفت ،دكتر نوايي دراين مورد مي نويسد : برخلاف ميلم به دانشسرا رفتم چون علاقه به اين حرفه نداشتم و تمايل داشتم كه ديپلمات شوم. دكتر نوايي پس از دوره دانشسرا ي عالي

،تحصيلات خود را درد انشكده حقوق پي گر فت اما به دلايلي از ادامه تحصيل در رشته حقوق باز ماند .البته وي يك سا ل بعد دوربار ه در رشته حقوق شركت نمود وتوانست شاگرد دوم شود .نوايي به لحاظ اينكه ناگزير بود يكي از دورشته را نتخاب نمايد وبا توجه به اينكه يكسال از دوره دانشسرا را نيز گذرانده بود،لذا در همين رشته ادامه تحصيل داد،او سپس به فرانسه رفته و توانست دوره دكترا را از دانشگاه سوربن اخذ نمايد.

خاطرات و وقايع تحصيل : عبدالحسين نوايي بعد از دوره دانشسرا ي عالي به دانشكده حقوق رفت ، اما وي نتوانست از اين دانشكده فارغ التحصيل شود و به نحوي از ادامه تحصيل باز ماند،علت اين امر را نوايي چنين بيان مي كند : ماجرا از اين قرار بود كه در امتحانات ديپلم يك نفر از روي برگه امتحاني من رونويسي كرده بود ودر آن زمان تصحيح اوراق امتحانات نهايي به عهده استادان دانشگاه بود و مرحوم دكتر شفق ديده بود كه دو برگه كاملا شبيه يكديگر است ،لذا هر دو نفر به جرم تقلب از ادامه تحصيل محروم كردند،مدتي طول كشيد تا توانستم ثابت كنم كه ورقه اصلي متعلق به من است و همين تاخير باعث شد تامن از ادامه تحصيل محروم شوم.

فعاليتهاي ضمن تحصيل : عبدالحسين نوايي دركنار تحصيلا ت تكميلي خود در فرانسه به كار معلمي نيز پرداخت و ، چون اين مسؤليت را پذيرفته بود با جديت مطالعه مي نمود،اينكار دو دليل داشت اول آنكه تحصيلا ت خود را دانشگاه كا في نمي دانست و آنرا مقدمه اي مي دانست براي

ادامه تحصيل دوم نمي خواست به مانند بعضي از معلمين از كم سوادي و بي توجهيش گله نمايد:او مي گويد :در هر صورت چشم را بر بسياري از لذات مادي زندگي بستم و تمام وقتم راصرف آموختن كردم مثلا موقعي كه در پاريس بودم ،با توجه به اينكه در آنجا هوادير روشن مي شود ساعت نه صبح غذاي مختصري مي خورد م كه هم صبحانه بود و هم ناهار و ازساعت ده در كتابخانه ملي پاريس مطالعه مي كردم تاساعت پنج بعداز ظهر كه آنجا تعطيل مي شد .هر چند در آن وقت خيلي ها به اين كار من مي خنديدند ، اما من به هيچ وجه احساس غبن نمي كردم چون آثاري كه الان شما ملاحظه مي فرماييد ، غالبا حاصل مطالعات و تلا شهاي همان دوران است .

استادان و مربيان : از استاداني كه عبدالحسين نوايي به عنوان يك الگو يا د مي كند،عباس اقبال بود باز مي گردد نوايي وي را از جمله كساني مي داند كه در او انگيزه تاريخنگاري را بوجود آورد و اين مسئله به زماني كه نوايي در مجله يادگار با وي همكار شد . از استادان نوايي شخصيتهاي برجسته اي همچون :بديع الزمان فروزانفر ،بهار ،بهمنيار و ميرزا عبدالعظيم خان قريب مي توان نام برد .

وقايع ميانسالي : در سال 1346 عبدالحسين نوايي مطالبي در مورد دانشگاهها وعدم پذيرش افراد جوان به عنوان استاد منتشر كرد ، اين مسئله باعث شددانشجويان دست به شكايات متعددي بزنند با اعتراض دانشجويان مديريت دانشگاههاي تهران و شهرستانها تغييراتي نمود و از آن جمله دانشگاه تبريز كه هوشنگ منتصري به سمت

رياست آنجا رسيدوي روساي دانشكده ها را كه عملا از ورودهرگونه استادجديدي سرباز زده بودند ، اخراج كردو دانشكده ادبيات را به دكتر نوايي سپرد.در سال1351درهنگام خدمت در سازمان كتابهاي درسي يعني به دليل رعايت نكردن دستورات شاه در مورد مبارزه با گراني ، متهم واز كا ر بركنار شد . اما پس از مدتي به بابلسر رفته وسمت معاونت مدسه عالي بابلسر راقبول كرد نوايي پس از مدتي خدمت در اين مدرسه به دليل روش ميان دو رييس مدرسه يعني دكتر فاروقي پيش آمد ، از سمت خوداستعفا داد ، اما ديري نگذشت به سبب بوجود آمدن حوادثي به سمت رياست اين مدرسه منصوب شد . او علت اين امر را چنين بيان مي كند : دانشجويان ، رييس مدرسه با بلسر را به علت رفتار ناشا يست كتك زدند وحتي خواستند از پنجره طبقه سوم به پايين پرت كنند ، كه مدتي در بيمارستان بستري شد .پس از بركناري وي وزارت علوم را به رياست مدرسه گماشت . انتصاب دكتر نوايي به سمت رياست مدرسه عالي با بلسر مصارف بو د با تحركات مردم و دانشجويان برعليه رژيم شاه نوايي مي گويد : تا آنجا كه من متوجه شدم سخن از انقلاب و تحولي عظيم در ميان است و نه يك اعتراض و شكايت ،دانشكده ها به هم ريخته بود و كلاسهاي تعطيل شد ه بود و من كه هرگز نمي خواستم با دانشجويان مقابله بكنم بلكه آنان را محق مي دانستم از خدمت استعفا كردم و به تهران بازگشتم . در سال 1349 ش ، دكتر نوايي جايزه بهترين كتاب سال به

جهت تصحيح و تعليق كتا ب احسن و التواريخ را دريافت داشت و در سال 1364 ش،موفق به دريافت جايزه بهترين كتاب سال جهت تصحيح و تعليق كتاب احسن التواريخ را دريافت داشت و در سال 1364 ش . موفق به دريافت جايزه بهترين كتاب سال به خاطر تاليف كتاب اسنادتاريخي ايران از 1038 تا 1105 ه.ق شد .

مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : در سال 1346 ه.ش با تغيير مديريت دانشگاهها ،دكتر هوشنگ رياست دانشگاه تبريز را به عهده گرفت و مسئوليت دانشكده ادبيات را به دكتر نوايي سپرد . نوايي يكي دوسال پس از بازگشت از تبريز مدير كل تشكيلات و روشهاي آموزش و پرورش شد : از فعاليتها ي او دراين سمت ، بررسي سازمان كل وزارت آموزش و پرورش و تقسيم تهران به 17 ناحيه بود . در سال 1351 ه.ش به سازمان كتابهاي درسي منتقل گزديدو تا مرداد سال 1354 ه.ش دراين سمت باقي ماند،اما به دستور شا ه از كار بركنار شد و بعد از چند ماه بيكار ماندن به وزارت علوم رفته با دعوت دكتر فاروقي رئيس مدرسه عالي بابلسر ، در منصب معاونت اين مدرسه شروع به كار كرد ، اما طولي نكشيد به سبب اختلاف عقيد ه با دكتر فاروقي استعفا داد . نوايي پس از استعفا از مدرسه عالي بابلسر از وزارت آموزش و پرورش درخواست شغل و يا باز نشستگي او موافقت شد . هنوز مدتي از بازنشستگي دكتر نوايي نگذشته بود كه وي به سمت رياست مدرسه عالي منصوب گشت اما وي درطي تحولات كشور در سال 1357 ه.ش از شغل خود ا

ستعفا كرده كه با بازنشستگي به تهران بازگشت .

فعاليتهاي آموزشي : عبدالحسين نوايي علاوه بر تاليف و خلق آثار متعدد ، در دانشگاهها و موسسات علمي مختلف به تدريس پرداخته است كه از آن جمله اند : دانشگاه تهران و مركز اسناد در سطح ليسانس ،دانشگا هها ي تربيت مدرس ، شهيد بهشتي ، الزهرا ،و پژوهشگاه فرهنگ و مركز اسنادرسمي ، دانشگاههاي آزاد واحدشهر ري و ابهر در سطح فوق ليسانس و دكتر ي در سال 64-1363 بخش دكتري تاريخ در دانشگاه آزاد اسلامي ايجاد گرديدو دكتر نوايي از همان سال تا سال 1376 عضو ثابت و هيات علمي آن بود ه و همانطور كه خود مي گويد ، اولين دانشجوي فارغ التحصيل رشته تاريخ شاگر د وي بود ه است .نوايي همچنين در محدوده همكاري حوزه و دانشگاه يك دوره درسي با هفت تن از طلاب در رشته كه در سطح فوق ليسانس بودند . از ديگر فعاليتهاي آموزشي دكتر نوايي نظارت بررساله هاي تحصيلي فوق ليسانس و دكترا بود ،او در دانشكده هاي ادبيات شهيد بهشتي ،تربيت مدرس و الزهرا به عنوان استادراهنما ،مشاور و ممتحن شركت مي نمود.نوايي تا پايان سال 1378 ه.ش به كارتدريس پرداخت ، اما پس از بيماري ممتد از رفتن به كلاس خودداري نمود به همين خاطر دانشجويان به منزل وي مي روند و از دانش فراوان او بهره مي برند.

ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : عبدالحسين نوايي در كنار كار تدريس و تاليف و پژوهشهاي علمي ،در مجامع علمي ،سمينارها و سخنراني هاي متعدد شركت نمود كه بعضي ازآنها در خارج از كشور بوده است

،از اين تعداد مي توان ، مهمترين آن را به شرح زير بيان داشت : 1- سال 1353 ش ، سفر به پاكستان براي ايراد چند سخنراني د ر سمت رياست كتابهاي درسي . 2- سال 1353 ش. سفربه تركيه ،سوئد ، انگلستان و فرانسه در سمت رياست كتابهاي درسي و بازديد از مراكز فرهنگي . 3- سال 1374 ش ،سفر به تركيه و سخنراني درباره جنگ اوزون حسن با سلطان محمد فا تح در سمينار مربوط به فتح قسطنطنيه 4- سال 1375 ش،شركت در سمينار تيمور در مشهد وارائه مجموعه مقالاتي تحت عناويني چون كثرت منابع تاريخ تيموري «ورد» كتابهايي چون منم تيمور «جهانگشا و توزوك » . 5- سال 1375 ش، سفر به ازبكستان وسخنراني در سمينار بزرگداشت تيمور .

آرا و گرايشهاي خاص : عبدالحسين نوايي در زمينه اتكا خود به تاريخنگاري ، بخش اعظم فعاليت خودرا در دوره قاجاريه متمركز نمود : او تحقيقا ت و پژوهشهاي خودر ا در دو زمينه آغاز نمود ، اول مطالب مربوط به مسايل مشروطيت و ديگري در رابطه با بيگري است . چنانكه خود مي گويد : « من قاجاريه را به آن بدي نمي بينم كه ديگران مي بينند . افراد را در زمان خودشان و با معيارهاي زمان خودشان بايد مورد قضاوت قرار داد . والا با مسائل يك قرن يا دو قرن بعدنمي شود افرادي را كه دو قرن _ سه قرن پيش از ما بوده اند ، داوري كرد .من قاجاريه را بدون اينكه بخواهم ادعا كنم مردان بزرگ و يا نام آوري بوده اند ، افراد وخائن و نادرستي نمي

دانم ، اما مي توانم ادعا كنم كه در اين دوره غير از دو يا سه نفر ، واقعا خائن يعني كسي كه آمده و به كشورش خيانت كرده ، بيشتر نداريم ، بقيه ، كساني هستند كه خواسته اند اين مملكت را حفظ كنند ، اما ممكن است به علت جهل و بي اطلاعي و عقب ماندگي از دانش اروپا ،مسائل سياسي اروپا و روابط بين دول ، اشتباهاتي كرده باشند . اما آنان هرگز قصد خيانت نداشتند . شايد در آن زمان به درستي به نقش استعمار و مطامع قدرتهاي اروپايي پي نبرده بودند،و شايد به اندازه لازم آگاهي نداشتند چون شناخت استعمار منوط است به دانستن مفاهيم و اصطلاحات علوم سياسي ، شناخت روابط بين الملل ،شناخت مسائل اقتصادي ، شناخت اينكه كارخانه اروپا ييان بايد با موادخام ارزان بگردد ، اين مسا ئل را نمي دانستند ،كجا در س خوانده بودند كه بدانند؟ اطلاعي نداشتند . »

چگونگي عرضه آثار : عبدالحسين نوايي تاليفات خود را با همكاري مراكز فرهنگي و موسسات انتشارات گوناگوني به چاپ رسانده است . او دعوت موسسات و واحد هاي فرهنگي كه مولود انقلاب اسلامي بودند را سواره با شوق و رغبت پذيرفت . از موسساتي كه او با آنها همكاري نمود عبارتند از :كتابخانه ملي :همكاري در كميته علمي احيا ميراث مكتوب دكترنوايي : از سال 1373 بنا به دعوت رييس وقت آقاي جواهري همكاري خود را با موسسه تاريخ معاصرآغاز كرد . دكترنوايي : در مهرماه سال 1373 بنا به دعوت رييس وقت انجمن آثار و مفاخر فرهنگي شروع به كار كرد .اودر اين دو

طرح را اجرا نمود،1- مجموعه شرح حال بزرگان علم و ادب 2- تدوين مجموعه اعلام تاريخي .سازمان سمت : ست در واقع حروف اول سازمان مطالعه و تدوين كتب است ، و ظيفه آن تهيه كتاب هاي درسي براي سطح ليسانس مي باشد .دكتر نوايي سه چهار سال به عنوان رييس گروه تاريخ دراين سازمان خدمت كرد . اداره اسناد نهاد رياست جمهوري دكتر نوايي : دراين واحد بركار محققان جوان نظارت دارند و آنان را در خواندن اسنادي كه نوعا با خط شكسته يا قلم سياق است ياري مي نما يند._ سازمان اسناد ملي :همكاري دكتر نوايي با اين نهاد تنها در سطح تاليف كتاب بوده است .

--------------------------------------------------------------------------------

آثار :

1 آيين

2 اسطوره اهل حق

3 اسناد عبدالوهاب خان آصف الدوله در خراسان

4 اسناد مربوط به نايب حسين كاشي

5 اسناد و مكا تبات سياسي ايران از 1308 تا 1105 ه ق

6 اسناد و مكاتبات تاريخي از تيمور تا شاه اسماعيل

7 اطلاعات ماهيانه

8 ايران و جهان

9 با ستا نشناسي و تاريخ

10 بررسي هاي تاريخي

11 پست تهران

12 تاريخ آل مظفر

13

تاريخ روابط فرهنگي ايران

14 تاريخ عضدي

15 تاريخ گزيد ه

16 تاليف محمد تقي

17 تكمله ا لاخبار

18 جغرافياي تاريخي و تاريخ مفصل كرمانشاهان و باختران

19 حديقه ا لشعرا

20 حكيم و به اهتمام جمشيد كيانفر و محمد علي صوتي

21 خاطرات عباس ميرزا ملك آرا

22 خبرنامه سمينار بين المللي نهضت مشروطيت

23 دولتهاي ايران از مشروطيت تا او لتيماتو م

24 ديوان محتشم كاشاني

25 رو زنامه باختر

26 روابط سياسي و اقتصادي ايران در دوره صفويه

27 روزنامه آژنگ

28 روزنامه اصفهان

29 روزنامه اميد

30 روزنامه بهرام

31 زيو ر آل داود

32 سيرو سياحت

33 شا ه اسماعيل صفوي

34 شا ه تهماسب

35 شا ه عباس

36

شرح حال رجال حبيب السير

37 صدف

38 فتح تهران

39 فتنه باب

40 فصل نامه تاريخ معاصر ايران

41 فصل نامه تحقيقات تاريخي گنجينه اسناد

42 فهرس التواريخ

43 كريم خان زند

44 گزيد ه فرمانهاي موجود در كتابخانه ملي

45 گوهر

46 ما هنامه فرهنگ

47 ماهنامه ادبستان

48 متون تاريخي به زبان فارسي

49 مجله توشه

50 مجله فردوسي

51 مجله كيها ن فرهنگي

52 مجله يارگار

53 مجله يغما

54 مجموعه اسناد نابينايان كاشان

55 مراه البلدان

56 مراه الوقايع مظفري و يا د داشتهاي ملك المورخين سپهر

57 مطلع سعدين

58 مطلع سعدين و مجمع بحرين

59 مظفرالدين شاه

60 مقاله دوره مجله يادگار

61 مقدمه بر جغرافياي تاريخي شهرهاي ايران

62 مقدمه بركتا بهايي چون گنج دانش

63 مهد عليا

64 مهر

65 نادر و جانشينا نش همراه با نامه هاي سلطنتي و اسناد سياسي و اداري

66 نامه هاي خان احمد خان گيلاني

67 نشريه وزارت امور خارجه

68 وجه تسميه شهرهاي ايران

نوذري، عزت الله

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

دكتر عزت اله نوذري در سال 1323در رودسر بدنيا آمد.وي پس از اخذ ديپلم در ايران تحصيلات دانشگاهي خود را از مقطع كارشناسي تا دكتري در دانشگاههاي گرانس و وين بانجام رساند.در سال 1357 به ايران بازگشت و در سال 1358 به استخدام دانشگاه تربيت معلم در آمد،و از سال 1364 به دانشگاه شيراز منتقل شد و هم اكنون با درجه علمي دانشياري در آنجا مشغول به تدريس و تحقيق است.

گروه : علوم انساني

رشته : تاريخ

گرايش : تاريخ اجتماعي

خاطرات كودكي : بهترين و به ياد ماندني ترين خاطره عزت اله نوذري رفتن به كلاس اول ابتدايي بود كه همواره در شادي وصف ناپذيري بسر مي برد.

اوضاع اجتماعي و شرايط زندگي : عزت اله نوذري در خانواده مذهبي به دنيا آمد و بزرگ شد .پدرش كارمند عاليرتبه وزارت دارايي در تهران بود و اهل هنر و شعر و تاريخ است.پدر بزرگ دكتر نوذري نيز با شعر شاعران و تاريخ مانوس بود.

تحصيلات رسمي و حرفه اي : عزت اله نوذري

پس از دريافت ديپلم از ايران تحصيلات دانشگاهي خود را از مقطع كارشناسي تا دكتري در رشته تاريخ گرايش تاريخ اجتماعي در دانشگاههاي گرانس و وين بانجام رساند.

فعاليتهاي ضمن تحصيل : عزت اله نوذري در حين تحصيل در خارج از كشور بطور مستقل در فعاليت هاي عليه رژيم شركت مي كرد.

همسر و فرزندان : عزت اله نوذري متاهل و داراي دو فرزند پسر است. فرزند ارشد ،روزبه نوذري داراي مدرك كارشناسي عمران و متاهل است. ديگر فرزندش ،آرش نوذري كه داراي كارشناسي حسابداري و متاهل مي باشد.

وقايع ميانسالي : عزت اله نوذري پس از دريافت دكتري رشته تاريخ اجتماعي ايران در سال 1357 به ايران بازگشت و در سال 1358 به استخدام دانشگاه تربيت معلم درآمد.ودر سال 1364به دانشگاه شيراز منتقل شد .وي هم اكنون با رتبه علمي دانشياري در همين دانشگاه به تدريس و تحقيق مشغول است.

مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : عزت اله نوذري عضو هيئت علمي و دانشيار دانشگاه شيراز است.وي بغير از شركت در كميته هاي متعدد آموزشي ،پژوهشي و تكميلي پست اجرايي ديگري نداشته است.

فعاليتهاي آموزشي : عزت اله نوذري در طول 28 سال تدريس بطور متوسط در هر ترم ميانگين 12 ساعت مشغول به تدريس بوده است.

ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : عزت اله نوذري در كنار تدريس در دانشگاه شيراز به تحقيق و پژوهش مي پردازد.

جوائز و نشانها : عزت اله نوذري تعداد 27 لوح تقدير از دست روساي دانشگاهها در سمينارها و غيره دريافت كرده است. به عنوان مثال محقق نمونه در دانشگاه شيراز در سال 1379 است.

چگونگي عرضه آثار : عزت اله نوذري داراي 12

كتاب تخصصي در رشته تاريخ و 38 مقاله منتشر شده در ژورنالهاي داخلي و خارجي است.

--------------------------------------------------------------------------------

آثار :

1 اروپا در قرون وسطي

ويژگي اثر : تاليف

2 انقلاب فرانسه

ويژگي اثر : تاليف-در دست تهيه است

3 ايران و تاريخ

ويژگي اثر : تاليف

4 پژوهش پيرامون ايلات و كوليهاي استان مركزي

ويژگي اثر : تاليف

5 تاريخ اجتماعي ايران در دوجلد

ويژگي اثر : تاليف-جلد اول : از آغاز تا مشروطيت-جلد دوم : از مشروطيت تا انقلاب اسلامي

6 تاريخ احزاب سياسي در ايران

ويژگي اثر : تاليف

7 تاريخ معاصر جهان

ويژگي اثر : تاليف

8 جنبش در تاريخ معاصر ايران

ويژگي اثر : تاليف

9 روش شناخت در تاريخ

ويژگي اثر : تاليف

10 سالشمار تاريخ ايران

ويژگي اثر : تاليف

11 شخصيت از آغاز تا عصر روشنگري

ويژگي اثر : تاليف

نوذري، محمود

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمود نوذري

محل تولد : كازرون

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1338/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب محمود نوذري در سال 1356 با اخذ ديپلم، وارد دانشگاه شيراز شدم و در رشته «زمين شناسي» مشغول تحصيل شدم. در سال 1361 تحصيلات حوزوي را شروع كردم و علاوه بر دروس حوزوي در رشته فوق ليسانس «معارف اسلامي» مؤسسه

امام خميني (ره) شركت كردم و از آنجا فارغ التحصيل شده در رشته كارشناسي ارشد «تاريخ و فلسفه تعليم و تربيت» با گرايش تربيت اسلامي از پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، در سال 1379 فارغ التحصيل شدم و اكنون در رشته «روانشناسي تربيتي» مشغول تحصيل مي باشم. مدت هفت سال از سال 1376 تا 1383 سمت «معاونت پژوهشي» پژوهشگاه حوزه و دانشگاه را داشته ام. علاوه بر آن مدير گروه علوم تربيتي پژوهشگاه به مدت پنج سال كه تاكنون ادامه دارد؛ هستم. آثار و نوشت ها در بخش بعد به آن اشاره شده است.

نوراللهي، محمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد محمد نوراللهي

محل تولد : قم

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1340/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب سيد محمد نوراللهي متولد 1340 تحصيلاتم را تا ديپلم در شهر مذهبي قم در سال 59 به اتمام رساندم و تقريبا سال 62 وارد حوزه علميه قم شدم و مقدمات را در مدرسه امام خميني (ره) گذراندم و از اساتيدي در ادبيات چون: «آقاي طالقاني»، «مرحوم مدرس افغاني» و «آقاي ضيائي» استفاده كردم و فقه را در نزد «آقاي استادي» و اصول فقه را در نزد «آقاي حسيني بوشهري» به اتمام رساندم و رسائل و مكاسب را نزد «آقاي محمدي خراساني» گذراندم. و همزمان با دروس حوزه علميه از سال 70 - 63 در دانشگاه آزاد اسلامي تهران به تحصيل پرداختم و مدت 13 سال است كه در دانشگاه آزاد اسلامي واحد ساوه مشغول تدريس و پژوهش و مشاوره مي باشم ضمناً دروس اخلاق و تهذيب را نزد «آيةالله مظاهري» و «آية الله مشكيني» گذراندم.

نوراني وصال، عبدالوهاب

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عبدالوهاب نوراني وصال ، در سال 1302 شمسي در شيراز به دنيا آمد. دوره هاي دبستان و دبيرستان را در شيراز گذرانيد. آنگاه در سال 1321 به تهران آمد و در رشته ي ادبيات فارسي در دانشكده ادبيات دانشگاه تهران به ادامه ي تحصيل پرداخت و در خردادماه 1324 به اخذ دانشنامه ي ليسانس نائل آمد. او پس از انجام خدمت وظيفه ي عمومي ، به ادامه ي تحصيل در دوره ي دكتراي زبان و ادبيات فارسي و تحقيق و تكميل پايان نامه ي دكتراي خود تحت عنوان « طرز شعر در نيمه ي

اول قرن دهم » به راهنمايي استاد بديع الزمان فروزانفر پرداخت و در خردادماه 1324 به اخذ درجه ي دكترا توفيق يافت.

گروه : علوم انساني

رشته : زبان و ادبيات فارسي

والدين و انساب : پدرِ عبدالوهاب ، ميرزاعلي متخلص به روحاني و فرزند ميرزا عبدالوهاب متخلص به يزداني ، و او نيز فرزند ميرزا محمدشفيع معروف به ميرزاكوچك متخلص به وصال شيرازي شاعر بزرگ عصر قاجاري بود.

تحصيلات رسمي و حرفه اي : عبدالوهاب نوراني وصال ، دوره هاي دبستان و دبيرستان را در شيراز سپري كرد. آنگاه در سال 1321 به تهران آمد و در رشته ي ادبيات فارسي در دانشكده ادبيات دانشگاه تهران به ادامه ي تحصيل پرداخت و در خردادماه 1324 به اخذ دانشنامه ي ليسانس نائل آمد. او پس از انجام خدمت وظيفه ي عمومي ، به ادامه ي تحصيل در دوره ي دكتراي زبان و ادبيات فارسي و تحقيق و تكميل پايان نامه ي دكتراي خود تحت عنوان « طرز شعر در نيمه ي اول قرن دهم » به راهنمايي استاد بديع الزمان فروزانفر پرداخت و در خردادماه 1324 به اخذ درجه ي دكترا توفيق يافت.

استادان و مربيان : عبدالوهاب نوراني وصال ، سالها مديريت گروه ادبيات فارسي دانشگاه شيرازي را برعهده داشت.

همسر و فرزندان : خانم دكتر طاهره صفارزاده ، نويسنده و شاعر توانمند معاصر ، همسر عبدالوهاب نوراني وصال مي باشد.

زمان و علت فوت : دكتر عبدالوهاب نوراني وصال ، در دي ماه 1373 چشم از جهان فروبست.

مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : عبدالوهاب نوراني وصال ، چندين سال ، مديريت گروه ادبيات فارسي دانشگاه شيراز را بر عهده داشت.

فعاليتهاي

آموزشي : عبدالوهاب نوراني وصال ، پس از اخذ درجه ي ليسانس به تدريس در دبيرستان هاي تهران پرداخت. آنگاه در سال 1324 پس از دريافت مدرك دكترا ، به دانشياري دانشكده ادبيات دانشگاه شيراز برگزيده شد و اندكي بعد به مقام استادي رسيد.

ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : عبدالوهاب نوراني وصال ، مدت ها سلسله برنامه هايي را با عنوان « سوگنامه سرايي در ادبيات فارسي » در مركز راديو تلويزيون شيراز اجرا كرد كه از يك طرف نمودار تسلط كم نظير او بر ادوار شعر فارسي بود و از طرف ديگر ، شور و ايمان پاك مذهبي او را كه موروثيِ خاندان او بود ، نشان مي داد. او در انجمن ها و مجامع ادبي و كنگره هاي علمي با ايراد سخنراني و خواندن شعر حضوري فعال داشت. ضمن انجام اين فعاليته او به نشر كتاب و مقالات و تحقيقات علمي خود پرداخت.

آرا و گرايشهاي خاص : عبدالوهاب نوراني وصال ، از آخرين شاعران بزرگي بود كه شعرش استواريِ سخنِ استادان گذشته را داشت و در عين حال ، سرشار از مضامين و انديشه هاي لطيف نو بود.

--------------------------------------------------------------------------------

آثار :

1 تحقيق و تصحيح ديوان حافظ

ويژگي اثر : با همكاري دكتر محمدرضا جلال نائيني.

2 تصحيح و چاپ ديوان داوري شيرازي

ويژگي اثر : با كمك مؤسسه ي اطلاعات.

3 نقد و تصحيح فرائدالساوك

ويژگي اثر : متن منثور اخلاقي از شمس الدين سجاسي ، با همكاري دكتر غلامرضا افراسيابي.

4 نقد

و تصحيح مصيبت نامه ي عطار

5 هزارمزار در ترجمه ي شدالازار ( در شرح مشاهد شيراز )

ويژگي اثر : تأليف: عيسي بن جنيد شيرازي.

منابع زندگينامه :مجله ي نامه ي فرهنگ ، شماره ي 16 ، زمستان 1373

نوراني، امير

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

امير نوراني مكرم دوست

محل تولد : رشت

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1348/1/2

زندگينامه علمي

آقاي امير نوراني مكرم دوست در سال 1348هجري شمسي در خانواده اي متدين، مذهبي و دوستدار اهل بيت عصمت و طهارت «عليهم السلام» در شهر رشت ديده به جهان گشود. دوران ابتدايي، راهنمايي و دبيرستان را در زادگاه خويش با موفقيت سپري كرد. در پي تشويق خانواده و علاقه خويش به فراگيري علوم ديني در سال 1362 وارد حوزه علميه رشت گرديد و از محضر بزرگان آن ديار بهره ها برد.

از سوي ديگر به شوق زيارت و هم جواري با بارگاه كريمه اهل البيت حضرت معصومه (سلام الله عليها) رهسپار حوزه علميه قم گرديد. از نخستين روزهاي ورود با تلاش و كوشش فراوان به تحصيل پرداخت. پس از گذراندن سطوح عالي در سال 1372 به حلقه دروس خارج راه يافت. وي در ايام تحصيل در قم از محضر بزرگاني چون: «آيت الله استادي»، «آيت الله استاد پاياني»، «استاد آل غفور»، «استاد حسيني خراساني» و ديگر ستارگان درخشان حوزه علميه قم كسب فيض كرد.

در كنار تحصيل دروس حوزوي از تحصيلات دانشگاهي غافل نماند و در رشته «جامعه شناسي» در مقطع كارشناسي ارشد در سال 1378 از دانشگاه تهران فارغ التحصيل گرديد

و با موفقيت از پايان نامه خويش با عنوان: «بررسي باورهاي ديني در ارتباط نوسازي» دفاع كرد. وي پس از طي تحصيلات جهت خدمت علمي و فرهنگي به مردم ديار خويش به زادگاهش بازگشت و هم اكنون علاوه بر مديريت گروه معارف دانشگاه گيلان، نيز در اين دانشگاه به امر تدريس اشتغال دارد.

نورايي، ابوالقاسم

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

شيخ ابوالقاسم نورايى بن محمد صادق بن حاج محمد تقى بن مولى زين العابدين بن محمد تقى بن محمد باقر بن حيدر على بن مولى كلبعلى بن محمد بن مولى نوراء بن محمد بن نورالدين على بن عبدالعال ميسى كركى.

پدرانش عموما اهل علم و فضل و كمال بوده، و پس از فتنه ى افاغنه در اصفهان به قريه ى ورنوسفادران (بن اصفهان) از قراى ثلاثه ى سده ى ماربين منتقل گرديده اند.

صاحب عنوان، عالم فاضل محقق بوده، و در اصفهان نزد بزرگان علما تلمذ فرموده، و در مولد خود مسجد و محراب داشته، و رياست علمى و روحانى به هم رسانيده.

در سال 1305 وفات يافته، و در آنجا مدفون گرديد.

كتب زير از اوست:

1- رساله در اجتهاد و تقليد 2- كفاية الاصول 3- كفاية الفقه؛ و غيره.

برگرفته از كتاب :دانشمندان و بزرگان اصفهان (جلد دوم)

نورزي، حسن

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حسن نوروزي

محل تولد : قم

شهرت : نوروزي

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1357/6/30

زندگينامه علمي

اين­جانب حسن نوروزي در سال 1357 در شهر مقدس قم متولد شدم. مقاطع ابتدايي و راهنمايي را در قم گذراندم و به جهت علاقه فراوان به فراگيري علوم اسلامي تحصيلات دبيرستان را نيمه­تمام گذاشته و در سال 1374به حوزه مقدسه قم وارد شدم. شش سال نخست حوزه را در مدرسه علميه شهيدين و حقاني طي كردم و هم­زمان با اتمام دوره سطح در مدرسه فيضيه و مدرسه گلپايگاني، پا به درس خارج گذاشتم. بخشي از اساتيدي كه از محضر آنها بهره­هاي فراوان برده­ام عبارتند از: حجت­الاسلام والمسلمين عالي (ادبيات)، حجت الاسلام والمسلمين صفايي بوشهري (فقه)، حجت­الاسلام والمسلمين صادقي(فقه)، حجت­الاسلام والمسلمين رباني (كلام)، حجت­الاسلام والمسلمين حيدري (اصول)،

حجت­الاسلام والمسلمين مختاري (اصول)، حجت­الاسلام والمسلمين عباسي (فلسفه)، حجت­الاسلام والمسلمين علم­الهدي (اصول)، حجت­الاسلام والمسلمين ميرباقري (كلام) و ... .

اكنون در كنار تحصيلات حوزوي به پژوهش زيربنايي و روبنايي در خصوص مباني فلسفي و تئوريك تمدن نوين اسلامي، مهندسي فرهنگي كشور، مديريت تحول در حوزه­هاي علميه، و روش تحقيق مشغوليت دارم

نورمحمدي، محمدرضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمدرضا نورمحمدي نجف آبادي

محل تولد : نجف آباد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1333/1/18

زندگينامه علمي

در هيجدهم فروردين سال 1333 در شهرستان «نجف آباد» در يك خانواده مذهبي متولد شدم. پس از طي دوره دبستان وارد حوزه علميه «الحجه نجف آباد» شدم و همراه با ادامه تحصيل دوره دبيرستان به صورت شبانه، چهار سال ادبيات عرب و مقدمات فقه و اصول را در آن شهر گذراندم و در سال 1348 جهت ادامه تحصيل به حوزه مقدسه علميه قم راه يافتم و دوره سطح و دروس: (تفسير، فلسفه، هيئت، رجال و حدود شش سال خارج فقه و اصول) را نزد اساتيد بزرگوار و فرزانه و آيات عظام: «مشكيني»، «خزعلي»، «انصاري شيرازي»، «ممدوحي»، «ستوده»، «دوزدوزاني»، «صانعي»، «عندليب»، «رباني املشي»، «شب زنده دار»، «حقي»، «جوادي آملي»، «حسن زاده آملي»، «نوري همداني»، «سبحاني»، «مكارم شيرازي» و «فاضل لنكراني» سپري نمودم و در سال 1372 موفق به دريافت مدرك سطح چهار معادل دكتري و دفاع از آن تحت نظر استاد راهنما «حضرت آيت الله سبحاني» با درجه خوب مفتخر گرديدم.

تاكنون بيش از پانزده جلد تاليف و تحقيق در قالب رساله علمي، كتاب، مقاله و طرح درس در موضوعات:

1- خلفاء اثني عشر در منابع اهل سنت.

2- علل مخالفت كفار قريش

با پيامبر (ص) در مكه و عوامل نفوذ اسلام در يثرب.

3- آداب سلوك و شيوه علم ورزي.

4- نقاط برجسته اخلاق دانشجوي پزشكي.

5- منزلت اهل بيت در قرآن و سنت به بيان برجستگان اهل سنت.

6- عدالت در قرآن و روايات.

7- جايگاه عترت در قرآن و روايات.

8- توكل در قرآن و روايات.

9- تنها راه وحدت عملي مسلمين.

10- علل ممنوعيت مقاربت با زنان در زمان قاعدگي از نظر اسلام و علم پزشكي.

11- ولادت امام علي (ع) در كعبه بر اساس مدارك شيعه و اهل سنت.

12- بررسي نظام دفاعي اسلام در قرآن.

13- هدايت در قرآن.

14- موضوع بندي 18 جلد از تفسير نمونه تحت نظر استاد بزرگوار حضرت آيت الله مكارم شيرازي.

15- هفت جلد طرح درس در موضوعات معارف اسلامي، اخلاق اسلامي، اخلاق پزشكي، تاريخ اسلام، متون اسلامي و ريشه هاي انقلاب اسلامي.

16- قائده امكانات در فقه. را به رشته تحرير در آوردم.

در زمينه علمي و پژوهشي به موفقيت هايي همچون:

1- دريافت مجوز تدريس در گرايشهاي شانزده گانه از معاونت محترم اساتيد و دروس معارف اسلامي دانشگاه هاي كشور دست يافتم.

2- تاسيس هسته پژوهشي با بيش از هشت هزار نسخه پژوهش كه تحت نظر اينجانب توسط دانشجويان انجام گرفته و اين هسته در نوع خود به عنوان طرح ابتكاري و نمونه در دانشگاههاي كشور قلمداد گرديده.

3- احراز مدرس نمونه در دو دوره در دانشگاه علوم پزشكي كردستان.

4- احراز محقق نمونه در دو دوره در بين دوازده دانشگاه از دانشگاه هاي دولتي منطقه 2 كشور مفتخر گرديدم.

اما سوابق مسئوليتي: قبل از انقلاب در فواصل تعطيلي حوزه علميه به تبليغ و نشر معارف اسلامي و بيان دستورالعملهاي حضرت امام خميني

(ره) و اطلاع رساني به مردم كه در اين راستا چندين بار توسط ساواك دستگير و مورد ضرب و شتم مأموران شهرباني قرار گرفتم و توسط مامورين ساواك راهي زندان شهرباني شدم. اما سوابق مسئوليتي اينجانب در طول سالهاي پس از رخداد انقلاب شكوهمند اسلامي پرشمار بوده كه به برخي از آنها اشاره مي شود:

1- مسئوليت حوزه علميه شهرستان نجف آباد.

2- حاكم شرع امور صنفي شهرستان نجف آباد.

3- حاكم شرع مبارزه با مفاسد اجتماعي و بزهكاري در پلاژهاي سد زاينده رود و چادگان و مهاباد.

4- نماينده حضرت امام در منطقه عربستان.

5- حدود هيجده سال قائم مقام نماينده حضرت امام و مقام معظم رهبري در منطقه كردستان.

6- مسئوليت گزينش دانشگاه علوم پزشكي كردستان.

7- مدير گروه معارف دانشگاه علوم پزشكي كردستان.

8- مدير شوراي گروه هاي معارف اسلامي دانشگاه هاي منطقه دو كشور.

9- عضو انجمن معارف اسلامي كشور.

10- عضو انجمن مدرسان دانشگاه هاي كشور.

11- مدرس حوزه هاي علميه سنندج و اكنون به عنوان استاد دانشگاه علوم پزشكي شهركرد و استاد حوزه علميه اماميه شهركرد و امام جمعه شهر «كيان» از توابع استان چهارمحال بختياري مشغول انجام وظيفه مي باشم. (ربنا تقبل منا انك انت السميع العليم و تب علينا انك انت التواب الرحيم و السلام)

نوروزي فراني، محمدجواد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد جواد نوروزي فراني

محل تولد : اردستان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1343/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب در روستاي فران از توابع شهرستان اردستان استان اصفهان در سال 1342 متولد شدم. تا پايان تحصيلات سيكل 1358 - 1357 در همان محل سكونت داشتم. سپس به اتفاق خانواده به قم هجرت نموده؛ در سال 1359 آموزش

حوزوي را آغاز نمودم در مدرسه حقاني و سپس در موسسه در راه حق شركت كردم. از سال 1362 تحصيلات دبيرستان و سپس دانشگاه را ادامه داده؛ موفق به اخذ كارشناسي و سپس در مقطع كارشناسي ارشد «رشته علوم سياسي» قبول شدم.

در حوزه نيز علاوه بر تحصيلات رايج حوزه كه تا چهار سال درس خارج ادامه داشت؛ آموزش رشته هاي مباني را در موسسه امام خميني (ره) پيگيري نموده و در سال 1375 موفق به اخذ كارشناسي ارشد شدم و در سال 1381 در دانشگاه امام صادق (ع) مشغول ادامه تحصيل در سطوح دكتري علوم سياسي شدم. از سال 1370 تدريس را در مجامع علمي دانشگاهي تاكنون ادامه داده و مباحث گوناگون: «دانش سياسي»، «فلسفه سياسي»، «جامعه شناسي سياسي» و «انديشه سياسي اسلام» را تدريس نموده ام.

نوروزي، رضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

رضا نوروزي

محل تولد : خميني شهر

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1356/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب پس از گذراندن مقاطع ابتدائي، راهنمائي و دبيرستان (رشته علوم تجربي)، در سال 1374 وارد حوزه علميه اصفهان شدم و تا سال 1377 در اين حوزه به تحصيل پرداختم. در سه سال حضور در حوزه اصفهان، 6 پايه اول دروس حوزوي را پشت سر گذاشتم. در كنار آن به تحصيل دروس ديگري مثل «فلسفه غرب» و «فلسفه اسلامي» (تاريخ فلسفه غرب كاپلستونو بدايةالحكمه) نزد اساتيد خصوصي پرداختم. در سال 1377 وارد حوزه علميه قم شدم و تا سال 1380 پايه هاي ديگر را پشت سر گذاشته و سطح را تمام كردم. همچنين در دانشگاه تربيت مدرس قم «مركز تربيت مدرس دانشگاه قم»

در رشته مدرسي معارف اسلامي گرايش فلسفه و كلام، كارشناسي ارشد خود را دريافت نمودم. از سال 1380 به دروس خارج فقه و اصول مشغول شدم كه همچنان نيز مشغول مي باشم.

از سال 1383 دوره سه ساله تربيت محقق عرفان اسلامي در مؤسسه امام خميني (ره) را شروع كردم كه هم اكنون مشغول پايان نامه آن مي باشم و محقق دائرةالمعارف علوم عقلي در مؤسسه امام خميني (ره) مي باشم. در سال 1385 در آزمون دكتراي رشته مدرسي معارف اسلامي گرايش اخلاق در دانشگاه تهران پذيرفته شدم كه اكنون پس از گذراندن دوره آموزشي مشغول به پايان نامه مي باشم. در كنار تحصيل، به عنوان مبلغ از طرف نهاد مقام معظم رهبري در دانشگاه به دانشگاههاي مختلف اعزام شده ام. همچنين در «دانشگاه تهران» و «دانشگاه تربيت معلم تهران» مشغول به تدريس دروس معارف مي باشم.

نوروزي، محمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد نوروزي

محل تولد : مشهد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1349/1/1

زندگينامه علمي

جناب آقاي محمد نوروزي در سال 1349 در شهر مقدس مشهد و در ميان خانواده اي متدين و دوستدار خاندان پاك عصمت و طهارت «عليه السلام» به دنيا آمد، پدر او علي نام داشت. ايشان در سال 1364 وارد حوزه علميه مشهد گرديد، مقدمات را از محضر «آقاي ملكي» فرا گرفت. سپس دروس سطح را از محضر بزرگاني چون: «آيت الله رضازاده»، «آيت الله مهدي مرواريد» و «فياض صابري» به پايان رساند.

با پايان يافتن دوره سطح به درس خارج فقه حضرت «آيت الله مرتضوي» و خارج اصول «حضرت آيت الله فلسفي» راه يافت و از محضر

علماء بهره اي فراوان برد، ايشان علاوه بر تدريس، به تدريس خود آموخته اي خويش پرداخت تا در اين زمينه نيز دَين خويش را نسبت به علوم فرا گرفته ادا نمايد. البته ايشان از امر پژوهش نيز غافل نبود و در اين راستا نيز زحمات فراواني كشيده است.

نوري فرد، نورعلي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

نورعلي نوري فرد

محل تولد : روستاي طرزم

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1311/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب نور علي نوري فر فرزند لطف الله در سال 1311 در يكي از روستاهاي اهر متولد شدم. سال 1328 وارد حوزه تبريز شده ام و از شهريور 33 وارد حوزه علميه قم شده و شروع به ادامه تحصيل نموده ام و هم اكنون نيز در حال تاليفات كتاب هستم و در همه مواردي كه موسسه علوم آل محمد در زمينه هاي مختلف داشته است؛ فعاليت موثر داشته ام.

نوري، ابوالحسن

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

فرزند ميرزا محمّد مهدى نورى مازندرانى. عالم فاضل محقّق، در 1319 قمرى در اصفهان وفات يافته، در تخت فولاد جنب فاضلان مدفون گرديد.

برگرفته از كتاب :دانشمندان و بزرگان اصفهان (جلد اول)

نوري، اسماعيل

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

اسماعيل نوري

محل تولد : كهريز زنجان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1329/1/1

زندگينامه علمي

حضرت آيت الله حاج شيخ محمد اسماعيل نوري در سال 1329 هجري شمسي در خانواده مذهبي در يكي از روستاهاي زنجان به دنيا آمد. دروس مقدمات را در زادگاهش ياد گرفت و در سال 1344 وارد حوزه علميه زنجان شد. دروس ادبيات عرب و كتابهاي «شرح لمعه، اصول فقه و غيره» را در آن حوزه آموخت. در سال 1351 وارد حوزه علميه قم شد و شروع به آموختن كتابهاي «رسائل، مكاسب، كفاية الاصول و ...» مشغول گرديد.

در سال 1354 پس از قبولي در امتحانات پاياني سطح حوزه شروع به آموختن دروس خارج (آشنائي با كيفيت استنباط احكام فقهي) نمود. وي پس از پيروزي انقلاب اسلامي در مدرسه عالي تربيتي و قضايي طلاب قم (كه امروزبه عنوان دانشگاه قم معروف شده است) مشغول تحصيل گرديد و پس از گذراندن دوره آن در پاييز سال 60 به زنجان بازگشت و در مراكز تربيت معلم و دانشگاه آنجا به تدريس مشغول شد.

استاد نوري در سال 1371 جهت استفاده مجدد از دروس فقه و اصول حوزه به شهر مقدس قم بازگشت. ضمن تحصيل در حوزه علميه قم، در مركز تربيت معلم آيت الله طالقاني قم تدريس مي كرد و هم اكنون نيز در آن مركز و ديگر مراكز آموزش عالي قم به تدريس مشغول است. اين

روحاني فعال در سال 1377 موفق به اخذ مدرك سطح 4 (دكتري) از حوزه علميه قم شد و در سال 1377 پس از اعلام آمادگي براي نمايندگي مجلس خبرگان رهبري و موفقيت در امتحانات مربوطه و تاييد اجتهاد وي از طرف شوراي نگهبان قانون اساسي به عنوان نامزد نمايندگي مجلس خبرگان رهبري از استان زنجان معرفي شد و با توجه به اين كه ايشان به رقيب خود (حضرت آيت الله حاج سيد اسماعيل موسوي زنجاني ره) احترام فوق العاده قائل بود در دو سخنراني تبليغاتي انتخاباتي تلويزيوني از ايشان تعريف و تمجيد كرد.

استاد نوري در اثر لياقت هايى كه از خود نشان داده بارها از طرف مسئولين به عنوان مدرس نمونه استاني مورد تقدير قرار گرفته و در سال 79 نيز به عنوان مدرس نمونه كشوري شناخته شده و از طرف وزير آموزش و پرورش جمهوري اسلامي ايران لوح تقدير دريافت نموده و در حال حاضر به عنوان مدير گروه آموزشي و پژوهشي معارف اسلامي و عربي مراكز تربيت معلم استان قم انجام وظيفه مي كند.

نوري، جواد

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عالم فاضل محقّق، و عارف و زاهد كامل، از شاگردان آقا مير محمّد شهشهانى، و خود داماد حاجى كلباسى بوده، در شب بيستم شوال سال 1323 به سنّ قريب به يكصد سال وفات يافته، در داخل بقعه تكيه بابا ركن الدين در ايوان قرينه قبر بابا مدفون گرديد.

كتب و رسائلى تأليف نموده كه از آن جمله است: 1- رساله در فقه استدلالى 2- رساله در نمازهاى مستحبّى 3- رساله عمليّه 4- رساله در نماز شب، مطبوع 5- رساله در صلات 6- رساله در نكاح 7- رساله در

تجارت 9- كتابى در اصول؛ و غيره.

برگرفته از كتاب :دانشمندان و بزرگان اصفهان (جلد اول)

نوري، حميدرضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حميدرضا نوري

محل تولد : تهران

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1343/7/1

زندگينامه علمي

آقاي حميدرضا نوري در سال 1343 هجري شمسي در خانواده اي متدين، مذهبي و دوستدار اهل بيت عصمت و طهارت «عليهم السلام» در تهران ديده به جهان گشود. نامبرده پس از فراغت از تحصيل در دوران ابتدايي، راهنمايي و دبيرستان در زادگاه خويش، در پي تشويق خانواده و علاقه خويش به فراگيري علوم ديني در سال 1359 وارد حوزه علميه تهران گرديد. از نخستين روزهاي ورود به حوزه علميه با تلاش و كوشش فراوان به تحصيل پرداخت و از درس بزرگان آن ديار بهره هاي علمي اخلاقي فراوان برد.

وي پس از گذراندن سطوح عالي در سال 1363 به حلقه دروس خارج راه يافت. و از درس ستارگان درخشان حوزه هاي علميه عالم شيعه همچون: «آيت الله وحيد»، «آيت الله تبريزي»، «آيت الله جوادي آملي»، «آيت الله مصباح» و ... بهره هاي فراوان علمي و اخلاقي برد. وي علاوه بر مديريت نهاد رهبري در دانشگاه «خواجه نصير الدين طوسي» به تدريس در اين دانشگاه مشغول است كه حاصل زحمات ايشان؛ پرورش دانشجويان فراواني مي باشد. ايشان در زندگي سراسر علمي خود جز به امر تبليغ، تحقيق، نگارش و تأليف به چيز ديگري نينديشيده است كه آثار متعددي از جمله «حقوق اجتماعي و سياسي»، «پنجره اي به تنهايي خدا» و ... را به رشته تحرير و زيور طبع آراسته است.

نوظهور، يوسف

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

دكتر يوسف نوظهور در سال 1345 در شهرستان مراغه بدنيا آمد. ايشان داراي دكتراي فلسفه از دانشگاه تهران (در سال1374 ) مي باشد. نامبرده هم

اكنون عضو هيئت علمي و دانشيار گروه آموزشي فلسفه دانشكده ادبيات فارسي و زبانهاي خارجي دانشگاه تبريز است.

گروه : علوم انساني

رشته : فلسفه

تحصيلات رسمي و حرفه اي : يوسف نوظهور ،تحصيلات ابتدايي را دردبستان عدل به پايان رسانده و ديپلم خود را در سال 1363 از دبيرستان امام خميني اخذ كرده اند . ايشان مدرك كارشناسي در رشته فلسفه را از دانشگاه تبريز و كارشناسي ارشد فلسفه را در سال 1369 از دانشگاه تهران دريافت نموده اند و در سال 1374 مدرك دكتري در رشته فلسفه را از دانشگاه تهران با موفقيت اخذ كرده اند . عنوان پاياننامه: الف - كارشناسي ارشد : تقسيم بندي قضايا در فلسفه كانت و اهميت آن در فلسفه غرب ب- دكتري: عقل و وحي و دين و دولت در فلسفه اسپينوزا

وقايع ميانسالي : يوسف نوظهور در سال 1374 مدرك دكتري در رشته فلسفه را از دانشگاه تهران با موفقيت اخذ كرده اند و از سال 1375 بعنوان عضو هيات علمي در گروه فلسفه دانشكده ادبيات فارسي و زبانهاي خارجي مشغول خدمت شده اند.

مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : سمتهاي اجرايي يوسف نوظهور به قرار زير است: قبلي: معاون دانشكده ادبيات - مدير امور فرهنگي دانشگاه - رياست دانشكده ادبيات فارسي و زبانهاي خارجي - دبيركميته فلسفه سازمان سمت -معاون دانشجوئي و فرهنگي دانشگاه فعلي : عضو هيئت علمي و دانشيار گروه آموزشي فلسفه دانشكده ادبيات فارسي و زبانهاي خارجي دانشگاه تبريز

فعاليتهاي آموزشي : فعاليتهاي آموزشي يوسف نوظهور : تدريس : 1- دوره كارشناسي : تاريخ فلسفه از بيكن تاهيوم - تاريخ فلسفه از كانت تا نيمه دوم

قرن 19 - فلسفه معاصر- متون فلسفي به زبان خارجي ، زبان خارجي تخصصي 2- تحصيلات تكميلي: متون فلسفي به زبان خارجي - فلسفه معاصر - فلسفه كانت

چگونگي عرضه آثار : فعاليتهاي پژوهشي: تعداد مقاله هاي منتشر شده : 4 مورد تعداد مقاله هاي ارايه شده در كنفرانسها: 8 مورد تعداد كتابهاي تاليف شده : 1 مورد تعداد كتابهاي ترجمه شده: 1 مورد تعداد پاياننامه هاي كارشناسي ارشد: 3 مورد

نهاوندي، علي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

علي نهاوندي

محل تولد : تهران

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1348/1/2

زندگينامه علمي

در يكي از روزهاي سال 1348 هجري شمسي در تهران، در خانواده اي مذهبي كودكي ديده به دنيا گشود كه نام او را علي نهادند. ايشان دوران نوجواني را در دامان پر نور خانواده گذراند. به سبب علاقه وافر به تحصيل دروس علوم ديني در سال 1365 وارد حوزه علميه شد. مقدمات را در محضر اساتيدي چون: «حجت هاشمي خراساني» گذراند. پس از آن سطوح فقه را از محضر بزرگاني چون: «فقيه سبزواري»، «آيت الله صالحي» و «مرواريد» كسب فيض كرد.

در سال 1370 چونان پرنده اي كه در پي آشيانه خود بوده است؛ به قم، عش آل محمد وارد شد و به تكميل دروس حوزوي پرداخت و درس خارج را در محضر آيات عظام: «شيخ جواد تبريزي»، «هادوي تهراني» و «سيد كاظم حائري» گذراند. در كنار تحصيل از امر تربيت طلاب علوم ديني غافل نماند و در مدارس حوزه علميه قم و مشهد، بر كرسيّ استادي نشست. از سوي ديگر نامبرده جهت تبليغ دين خويش، سفرهاي متعدد تبليغي به خارج از كشور داشته است

كه از آن جمله مي توان: (هند، مالزي و اوكراين) را نام برد.

نيري، علي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

علي نيري

محل تولد : همدان

شهرت : نيّري همداني

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1309/1/1

زندگينامه علمي

آيت الله علي نيّري همداني در سال 1309 هجري شمسي در منطقه اي در 12 فرسخي همدان به دنيا آمد. پدرش كه مردي با فضيلت بود، به كشاورزي اشتغال داشت . او از بزرگان به شمار مي آمد و در زهد و ورع زبانزد خاص و عام بود و نقش بسزايي در تربيت فرزند خود و تشويق او به تحصيل علوم ديني ايفا كرد. ايشان تحصيلات خود را از مكتب خانه آغاز كرد و در آن مرحله ضمن فراگيري قرآن مجيد، از كتبي چون «كليله و دمنه و گلستان سعدي» بهره برد و «زبان و ادبيات» خويش را انسجام بخشيد. سپس براي فراگيري دروس حوزوي ، به همدان رفت و در مدتي كم ، دروس مقدمات و بخشي از دروس دورۀ سطح را به پايان برد. پس از آن براي بهره مندي از محضر استادان فرهيخته ، به شهر قم مهاجرت كرد و در مدرسه علميه دارالشفاء مستقر شد. او در آن زمان بخشي از «معالم» را خوانده بود. از اين رو به تكميل باقي مانده آن و اتمام دروس دورۀ سطح در زمان اندك رو آورد.

با پايان يافتن دروس دورۀ سطح، به دروس خارج فقه و اصول استادان مشهور حوزه علميه قم ، از جمله آيات عظام: «بروجردي (ره )، امام خميني (ره ) و محقق داماد (ره )» راه يافت و سالها از محضر آنان بهره مند شد و در ضمن آن از فراگيري علوم عقلي نيز

غافل نماند. او در طي اين سالها همواره درسهاي اخلاق استادان خود شركت مي جست تا علم خويش را به زيور عمل بيارايد و خود را براي نهضتي عظيم كه بر عهدۀ عالمان و انديشمندان اسلامي است؛ آماده سازد.

آيت الله نيّري در سالهاي تحصيل خود از محضر استادان بسياري بهره مند شد. او بسياري از دروس مقدمات را در همدان در محضر برادر خود «آقا ميرزا عبدالغني نيّري » و آقاي «رازيني» فرا گرفت و در درس لمعۀ آقايان: «حاج سيد مصطفي هاشمي » و «سيد جمال الدين افتخاري» شركت جست . با ورود به قم به درس مطوّل «آيت الله مشكيني» و درس شرح لمعه «آيت الله العظمي مرعشي نجفي (ره )» و «آيت الله شهيد صدوقي (ره )» رفت و پس از آن به درس رسائل «آيت الله مشكيني» و درس كفايه «آية الله آقا شيخ عبدالجواد سده اي اصفهاني (ره )» و «آيت الله شيخ مرتضي حائري (ره )» و مكاسب حضرات آيات: «حائري (ره ) و مشكيني» راه يافت .

با پايان يافتن دروس دورۀ سطح به درس خارج فقه و اصول آيات عظام: «بروجردي (ره )، امام خميني (ره )، اراكي (ره )، محقق داماد (ره )، گلپايگاني (ره ) و شيخ عباسعلي شاهرودي» رفت و عمدۀ مباني اجتهادي خويش را در محضر آنان فرا گرفت ، هر چند در درس خارج ديگر استادان نيز شركت مي كرد. در بخش علوم عقلي نيز ابتدا به درس منظومه «آيت الله منتظري» و سپس به درس اسفار «آيت الله علامه سيد محمد حسين طباطبايي (ره )» راه يافت .

او در سالهاي تحصيل خود با علماء و فضلاي بسياري رابطه دوستي داشت كه از جمله آنان مي توان به آقايان : «ثابتي ، عراقچي و موسوي

همداني» اشاره كرد. او بسياري از دروس پيش آموخته را با آنان مباحثه مي كرد. آيت الله نيّري در عرصه فرهنگي حضور مؤثر و مستمري داشته است . او سالها در حوزه علميه قم به تدريس دروس دورۀ مقدمات و سطح پرداخته ، شاگردان بسياري را به مكتب اسلام تقديم نموده است .

از جمله فعاليتهاي او در اين عرصه ، تدوين دورۀ پنج جلدي «مجمع المسائل ؛ حاوي استفتائات از مرجع عالي قدر آيت الله العظمي گلپايگاني (ره )» است كه از آثار شگفت و در خور تحسين است ، اين كتاب با همت وي و برخي ديگر از استادان حوزه علميه قم تهيه شده است ، او پس از رحلت آن عالم ربّاني ، به دفتر «آيت الله العظمي صافي گلپايگاني» راه يافت و سالهاست كه به پرسش هاي شرعي مردم پاسخ مي گويد. آيت الله نيّري كه از شاگردان امام (ره ) محسوب مي شود، سالها در راه نهضت پير مراد خود «امام خميني (ره )» به مبارزه پرداخت كه از جمله آنها مي توان به سخنرانيهاي او در اطراف رفسنجان اشاره كرد. اين سخنرانيها خشم ساواك را برانگيخته بود. او به همراه استاد «ثابتي» و با دستور آيت الله العظمي گلپايگاني (ره ) به ديدار تبعيدشدگان در رژيم طاغوت شتافت كه از جمله آن ديدارها: ديدار با مقام معظم رهبري كه در آن زمان در ايرانشهر در تبعيد بودند مي باشد. آيت الله نيّري هم اكنون از اعضاي جامعه مدرسين حوزۀ علميه قم است .

نيساري، سليم

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سليم نيساري در 21 آذر ماه 1299 درتبريز متولد شد. وي داري دكتراي فلسفه از دانشگاه ايندياناي آمريكا ست. دكتر نيساري پس از بازگشت به ايران به تدريس دردانشكده علوم تربيتي ادامه داد و

درسال1359 پس از 38 سال خدمت به تقاضاي خود بازنشسته شد .گروه : علوم انسانيرشته : علوم تربيتيوالدين و انساب : سليم نيساري فرزند عبد الله كه وي نيز فرزند ميرزا سليم، حاكم محال قره داغ آذربايجان بود، در 21 آذر ماه 1299 درتبريز متولد شد.تحصيلات رسمي و حرفه اي : سليم نيساري پس از گذراندن دوره تحصيلات ابتدايي و متوسطه و توفيق در امتحان نهايي دانشسراي تبريز با رتبه اول براي ادامه تحصيل به تهران آمد و موفق به اخذ درجه ليسانس در سال 1321 دررشته ادبيات فارسي و علوم تربيتي شد . ضمنا به تحصيل دردوره دكتري ادبيات فارسي ادامه داد . درسال 1329 براي ادامه تحصيل به اروپا و سپس به آمريكا رفت. وي موفق به دريافت درجه فوق ليسانس ازدانشگاه لندن و نيز درجه دكتري دررشته علوم تربيتي و زبان شناسي از دانشگاه اينديانا آمريكا شد.همسر و فرزندان : سليم نيساري با ايران ميرتقوي ازدواج كرد و ثمره اين ازدواج سه فرزند به نامهاي نيلوفر، سيروس و نادر مي باشد .مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : مشاغل سليم نيساري در وزارت فرهنگ عبارتند از : منشي مخصوص وزير فرهنگ ، رئيس اداره دفتر وزارتي در دوره وزارت نفت وزير فرهنگ و بازرس وزارتي و مشاور وزارت فرهنگ . درسال 1334 به عنوان دانشيار عالي برگزيده شد . درسال 1336 به استخدام دبيرخانه مركزي يونسكو در پاريس درآمد و به سمت رئيس اداره كمكهاي فني يونسكو منصوب شد . دراين سمت از طرف مدير كل يونسكو براي سركشي به نحوه پيشرفت برنامه كمكهاي علمي و فرهنگي يونسكو به كشورهاي شمال آفريقا و خاورميانه

و كشورهاي جنوب غربي آسيا سفركرد . پس از پايان ماموريت و مراجعت به ايرا ن به سمت مدير كل روابط فرهنگي دروزارت آموزش و پرورش منصوب گرديد . ضمنا درهيات مديره موسسه فرهنگي منطقه اي نيز عضويت داشت و سردبيري يك مجله انگليسي درموسسه فرهنگي منطقه اي را نيز به عهده داشت . درسال1356 با ماموريت از طرف دانشگاه تهران ووزارت فرهنگ و هنر باسمت رايزن فرهنگي به كشورتركيه رفت . پس از پايان ماموريت درسال1358 به ايران مراجعت كرد .فعاليتهاي آموزشي : سليم نيساري در سال 1321 به استخدام وزارت فرهنگ درآمد . درسال 1333 ضمن تدريس، معاونت دانشكده ادبيات دانشگاه شيراز را به عهده گرفت . تاريخ فرهنگ ايران ، كليات روش تدريس و روش آموزش زبان فارسي دردبستان از جمله عناويني بودكه تدريس آنها را به عهده داشت . دكتر نيساري به غيراز تدريس در رشته ها ومقاطع مختلف، درسال 1334 به عنوان دانشيار عالي برگزيده شد . درسال 1344 به مرتبه استادي ارتقا يافت و به دانشگاه تهران منتقل شد . دردانشكده علوم تربيتي تدريس چند درس ازجمله فلسفه، آموزش و پرورش ، مباني آموزش و پرورش ،كليات روش تدريس ، آموزش مقدمات خواندن و نوشتن ، آئين بررسي و گزارش نويسي و روش تحقيق را عهده دار بود . پس از بازگشت به ايران به تدريس دردانشكده علوم تربيتي ادامه داد و درسال1359 پس از 38 سال خدمت به تقاضاي خود بازنشسته شد .مراكزي كه فرد از بانيان آن به شمار مي آيد : سليم نيساري در اسفند 1333 مامورتاسيس دانشكده ادبيات شيراز گرديد .جوائز و نشانها : از دكتر

سليم نيساري به خاطر كتاب «نسخه هاي خطي حافظ» (قرن نهم) در كتابخانه مجلس شوراي اسلامي تقدير شده است.چگونگي عرضه آثار : سليم نيساري چندين مقاله به فارسي و انگليسي و فرانسه و تركي درمجلات ايران و خارج از ايران منتشرساخته و از 1339 تا 1342 مديريت مجله بنياد فرهنگ را به عهده داشته است . عنوان يكي ازنوشته هاي او دراين مجله «دستورخط فارسي » مي باشد . از ميان مقالاتي كه درروزنامه ها انتشار يافته است تنها به يك سري شامل 17 مقاله از شماره 7371تا 7392 از 2اسفند ماه تا 28 همان ماه درروزنامه كيهان زير عنوان «خط فارسي بايد اصلاح شود » اشاره مي شود .آثار : nbsp1 Le but humain de 1 Education ويژگي اثر : سخنراني در ششمين كنگره بين المللي علوم تربيتي ، دانشگاه دوفين پاريس ، درسال19732 Mevlana nin Mesnevi sinde Pragmatic Egitimle I lgiili Bir ornek ويژگي اثر : اين سخنراني در كنگره بين المللي بزرگداشت مولانا درشهر قونيه در نوامبر 1978 به زبان تركي ايراد شده است و عنوان آن به فارسي «تمثيلي در مثنوي مولانا درارتباط با فلسفه پراگماتيسم درآموزش »است . متن سخنراني در كتاب : Mevli[ann ve yasama Sevinic نشريه اداره جهانگردي قونيه چاپ شده است .3 Persian An Element Of The Regional Common Culture ويژگي اثر : اين مقاله در سمينار منطقه اي ميراث فرهنگي (ايران ، پاكستان ، تركيه ) Seminar on common cultuaral H eritage march 1965 درمجموعة ]چاپ

شده است4 The Campaign Against Illteracy in Iran and the Role of Radio and Television In this campaign ويژگي اثر : اين سخنراني درسميناربين المللي نقش راديو و تلويزيون درپيكاربا بيسوادي درشهر آنكارا ايراد شده ومتن آن درنشريه زير به چاپ رسيده است . Conference of Executives From Radio and TV Organizations، Ankara19785 The Emergence of a New Nation with an old culture ويژگي اثر : در نشريه بين المللي بزرگداشت محمد علي جناح قائد اعظم پاكستان ، اسلام آباد _درنشريه Joutnal of the Regional cultural institute volume به چاپ رسيده است .6 آموزش زبان و ادبيات فارسي دردانشگاه ويژگي اثر : متن اين سخنراني در مجموعه سخنرانيها و مقالات اولين مجلس علمي استادان زبان و ادبيات فارسي وزار ت علوم .آذرماه 1350 ص 240تا235 منتشر شده است7 آموزش شعر فارسي ويژگي اثر : متن اين سخنراني از گزارش كنگره دبيران زبان و ادبيات فارسي و همچنين در نشريه دانشكده علوم تربيتي دوره اول ، شماره 238 استفاده از شاهنامه فردوسي در پژوهشهاي زبان شناسي ويژگي اثر : كنگره بزرگداشت جهاني فردوسي ، دانشگاه تهران آذرماه 13699 بررسي پندهاي فردوسي از ديد فرهنگ ايراني ويژگي اثر : متن اين خطابه در مجموعه سخنرانيهاي نخستين دوره جلسات سخنراني وبحث درباره شاهنامه فردوسي ، همچنين در مجله هنرومردم شماره 102و 103 فروردين و ارديبهشت 1351 به چاپ رسيده است10 پيوستگي هدف

، برنامه وروش آموزش زبان وادبيات فارسي ويژگي اثر : اين متن درنشريه دومين كنگره انجمن دبيران زبان وادبيات فارسي درمرداد ماه 1347 ، ص 90-84 به چاپ رسيده است11 تدريس زبان فارسي دردبستان يا آموزش هنر هاي زبان( 1344) مي باشد. توضيحي درباب خط كتاب اول دبستان ويژگي اثر : در مجموعه مقالات همايش بررسي و تبين علل بدخطي دانش آموزان زير عنوان خط خوش ، نشريه سازمان پژوهش و برنامه ريزي آموزشي ، اسفند 137813 خاطراتي از كلاس درس استاد ملك الشعرا بهار ويژگي اثر : دررابطه با همايش ياد بود پنجاهمين سال در گذشت ملك الشعرا بهار درآوريل 2001 دردانشگاه سوربن پاريس ايراد شده است .14 دستور خط فارسي ويژگي اثر : پژوهشي درباره پيوستگي با زبان فارسي ، تهران : سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ، 137415 دفتر ديگر سانيها درغزلهاي حافظ ويژگي اثر : جلد اول ، تهران ، سروش 137316 ديوان حافظ ويژگي اثر : مستند برنسخه هاي خطي سده نهم ، به خط استاد امير احمد فلسفي ، همراه بامينياتور هايي از استاد فرشچيان ، تهران ، انتشارات يساولي ،138217 ديوان حافظ ويژگي اثر : براساس 48 نسخه خطي سده نهم ، تهران . انتشارات سينا نگار. و اسرار دانش ،1377-دكتر نيساري در خصوص اين اثر مي گويد: | اول بار پيش علامه قزويني عنوان كرد، براي

تصحيح ديوان حافظ بايد متوني را كه به زمان حافظ نزديك تر است، يافته و براساس چنين نسخه اي ديوان حافظ را تنظيم و تصحيح كرد. قزويني يك نسخه خطي بيشتر به دست نياورد. من اين جست وجوها را در حد توان ادامه دادم و مرحوم خانلري و مرحوم مجتبي مينوي كه باهم كار مي كردند، توانستند نسخه خطي پيدا كنند. روي جلد نوشتم براساس نسخه خطي ديوان حافظ.18 غزلهاي حافظ ويژگي اثر : براساس نسخه خطي سده نهم ، به خط استاد محمد سلحشور ، چاپ اول ارديبهشت 1371 ، چاپ دوم الهدي آذرماه 137119 غزلهاي حافظ ويژگي اثر : نشريه موسسه فرهنگي منطقه اي 135320 كليات روش تدريس ويژگي اثر : چاپ اول اين اثر در سال 1344و چاپ دوم اين اثر 135521 گروه بندي افعال فارسي ويژگي اثر : متن اين سخنراني درجلد دوم سومين كنگره تحقيقات ايراني ، بنياد فرهنگ ايران ، شهريور 1351 درج شده است22 مقدمه اي بر تدوين غزلهاي حافظ( 1367) ، ملاحظاتي درباب نسخه خطي مشتمل بر 152 غزل حافظ و چاپ تك نسخه اي آن ويژگي اثر : در نخستين همايش ايران شناسي ، 138124 نسخه هاي خطي حافظ ويژگي اثر : شيراز سده نهم ، مركز حافظ شناسي، 138025 نقش معلم در برابرارزشهاي اخلاقي ويژگي اثر : متن اين

سخنراني در نشريه دانشكده علوم تربيتي ، دوره پنجم شماره 1و2 درسال1354 به چاپ رسيده است26 نمونه هايي از آثار جاويدان شعر فارسي( 1350) ، نوآوري درتركيبات واژگان فارسي در خمسه نظامي گنجوي ويژگي اثر : مجموعه مقالات كنگره بين المللي نهمين سده تولد حكيم نظامي گنجوي ، دانشگاه تبريز ، جلد سوم .1372 ص440-42828 يكسان كردن املاي فارسي ويژگي اثر : درمجموعه خطابه هاي نخستين كنگره تحقيقات ايراني ، دانشگاه تهران : شهريورماه 1349 ، جلد اول ص 312-299

نيك فر، مختار

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

مختار نيك فر

محل تولد : نوشهر

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1337/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب مختار نيكفر در سال 1337 در روستاي «خاجك» از توابع نوشهر به دنيا آمدم و دوران ابتدايي را در همانجا به اتمام رساندم و پس از آن، يك سال به عنوان كمك معلم در روستا مشغول تدريس شدم. عليرغم علاقه شديد به ادامه تحصيل، به خاطر عدم وجود امكانات در روستا، به ناچار مدت چهار سال ترك تحصيل داشتم و سرانجام پس از چهار سال ترك تحصيل و اشتغال به كار در شهر، به كلاس شبانه راه يافتم ولي درس كلاسيك براي من ارضاء كننده نبود گويا كه در نهانم عشق به علوم حوزوي نهفته بود و منتظر فرصت بودم تا اينكه در ماه مبارك رمضان 1357 واعظي كه به دِهِ ما آمده بود؛ مرا براي ورود به حوزه راهنمايي نمودند.

در سال 1359 با شركت در امتحان ورودي مدرسه حقاني قم (شهيدين فعلي) موفق به شروع تحصيلات حوزوي شدم

و در كنار درس حوزه، درس كلاسيك را به طور متفرقه تا اخذ ديپلم ادامه دادم. در سال 1364 از برنامه مدرسه شهيدين خارج شده و در كنار درس حوزه، دوره عمومي مكالمه عربي را در دفتر تبليغات به پايان رساندم و در سال 65 دوره آموزش عالي مكالمه عربي را نيز به اتمام رساندم. در سال 1366 وارد مؤسسه در راه حق (مؤسسه آموزش پژوهشي امام خميني (ره) فعلي) شدم و در كنار درسهاي حوزه، دروس مفيدي را قرار گرفته و در سال 1371 دوره پنج ساله آنجا را به اتمام رساندم و امتحانات دروس حوزوي را نيز دادم.

در سال تحصيلي 70 _ 69 درس خارج اصول و فقه را شروع كردم و مدت چهار سال در درس اصول استاد «سبحاني» و يك سال درس فقه استاد «موسوي اردبيلي» و پنج سال در درس فقه استاد «مكارم شيرازي» شركت كردم. از سال 1372 لغايت سال 1377 در گروه مديريت پژوهشكده حوزه و دانشگاه مشغول فعاليت آموزشي، پژوهشي بودم و در كنار دروس حوزوي، دوره مديريت را در حد كارشناسي ارشد گذراندم. پس از پذيرفته شدن در گزينش قضات، در سال تحصيلي 79 _ 78 دوره يك ساله آموزش قضائي را در قم گذراندم و هم زمان با آن، از پايان نامه كارشناسي ارشد موسسه امام خميني (ره) دفاع كردم و از اواخر سال 1379 كار قضايي را شروع كردم و از بدو شروع به كار تاكنون در شهرستان لنگرود مشغول به كار هستم.

نيك گهر، عبدالحسين

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عبدالحسين نيك گهر، استاد دانشگاه، جامعه شناس و مترجم، به سال 1316 در شهر تالش ديده به جهان گشود. از سال

1322 به خاطر شغل پدر ساكن رشت شد و دبستان و دبيرستان را در بهترين مدارس رشت گذراند. بعد از پايان دوره دبيرستان بي درنگ در دانشگاه تبريز پذيرفته شد و توانست در رشته فلسفه و علوم تربيتي با كسب رتبه اول مدرك كارشناسي اش را دريافت كند.در سال 1339 به خاطر موفقيت و كسب رتبه اول به فرانسه اعزام شد. از همراهان او مي توان به دكتر علي شريعتي اشاره كرد. در سال 1343 مدرك دكتراي جامعه شناسي اش را از دانشگاه سوربن كسب كرد. بعد از بازگشت از فرانسه مدتي در دانشگاه فردوسي مشهد جامعه شناسي تدريس مي كرد و مدتي بعد به دانشگاه تهران منتقل شد. و در امتحان استادياري آن دانشگاه كه در سال 1347 برگزار شد شركت كرد و توانست در سال هاي 1348 تا 1350 به عنوان استاديار دانشگاه تهران مشغول به تدريس شود. در سال 1350 با توجه به شرايط جامعه- انقلاب فرهنگي- فرصت مطالعاتي ايجاد شد و براي دومين بار به فرانسه عزيمت كرد تا با تكميل تحصيلاتش بتواند به كشور و جامعه اش خدمت كند، در اين ايام او توانست مدرك دكتراي دولتي جامعه شناسي اش را از دانشگاه سوربن دريافت كند. عبدالحسين وي اكنون در مركز مطالعات و سنجش افكار عمومي مشغول به كار و تحقيق است. او از سال 1375 تاكنون با حضور مستمر در اين مركز با اجراي صدها طرح تحقيقاتي توانسته به رشد و ارتقاي فرهنگي اين سرزمين كمك شاياني كند. نيك گهر با پشتكار خود تاكنون توانسته يك تنه آثار بسياري در زمينه تأليف و ترجمه از خود به جا بگذارد

به طوري كه همه كتاب هايش مورد استقبال و توجه بسياري از اساتيد دانشگاه و دانشجويان قرار گرفته است. گروه : علوم انسانيرشته : جامعه شناسيتحصيلات رسمي و حرفه اي : تحصيلات ابتدايي و دبيرستان در رشت، ديپلم ششم ادبي دبيرستان مروي تهران 1335 - ليسانس فلسفه و علوم تربيتي، دانشجوي رتبه اول از دانشگاه تبريز 1339 و اعزام به فرانسه - دكتراي جامعه شناسي دانشگاهي از سوربن 1343 - اعزام به فرانسه و اخذ دكتري دولتي جامعه شناسي از سوربن 1354 خاطرات و وقايع تحصيل : در سال 1350 با توجه به شرايط جامعه- انقلاب فرهنگي- فرصت مطالعاتي ايجاد شد و براي دومين بار به فرانسه عزيمت كرد تا با تكميل تحصيلاتش بتواند به كشور و جامعه اش خدمت كند، در اين ايام نيك گهر توانست مدرك دكتراي دولتي جامعه شناسي اش را از دانشگاه سوربن دريافت كند.هم دوره اي ها و همكاران : نيك گهر، بين سال هاي 1960 تا 1963 دانشجوي ريمون آرون بوده است و از دوستان او مي توان مرحوم دكتر احمد تفضلي، بهمن سركاراتي زبان شناس نام برد.مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : نيك گهر در سال 1354- 1355 رئيس مؤسسه مطالعات و تحقيقات اجتماعي دانشگاه تهران، در سال 1356- 1357 مدير گروه آموزشي جامعه شناسي دانشگاه تهران، در سال 1357-1358 رئيس دانشكده علوم اجتماعي و تعاون دانشگاه تهران بوده است.اكنون در مركز مطالعات و سنجش افكار عمومي مشغول به كار و تحقيق است. او از سال 1375 تاكنون با حضور مستمر در اين مركز با اجراي صدها طرح تحقيقاتي توانسته به رشد و ارتقاي فرهنگي اين سرزمين كمك

شاياني كند.فعاليتهاي آموزشي : دكتر نيك گهر تدريس در دانشگاه مشهد از سال 1345 تا 1347 را در كارنامه خود دارد و همچنين وي استاديار جامعه شناسي دانشگاه تهران 1348 – 1350، دانشيار جامعه شناسي دانشگاه تهران در 1354 و راهنمايي ده ها پايان نامه در دوره كارشناسي ارشد و دكتري بوده است.ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : سابر فعاليتهاي دكتر نيك گهر علاوه بر تاليف و ترجمه، طرح و اجراي بيش از يكصد طرح پژوهشي در مؤسسات تحقيقاتي؛ موسسه عالي پژوهش تأمين اجتماعي 1370 – 1379، پژوهشگاه نيرو 1382- 1383و مركز ملي مطالعات و سنجش افكار عمومي از 1375 تا امروز است.آرا و گرايشهاي خاص : نيك گهر معتقد است: «هرشري را مي توان به خيري تبديل كرد.» عبدالحسين نيك گهر معتقد است: «جهاني سازي اگر آگاهانه صورت نگيرد، فرهنگ ها را در مقابل هم قرار مي دهد. تنها با داشتن علم اطلاعات نمي توانيم با همديگر رابطه برقرار كنيم. انسان ها نياز به شناسايي فرهنگ هاي مختلف دارند.با شناختن فرهنگ يكديگر مي توانيم به همديگر ارزش قائل شويم و از بايد و نبايد هاي يكديگري آگاه شويم. اگر پيام از شمال مي آيد مردمان سرزمين جنوبي قادر به درك آن پيام نيستند. زيرا فضا و مكان و زمان فرستنده پيام با فضا، مكان و زمان گيرنده پيام يكسان نيست كه واكنش هاي تأسف باري به وجود مي آورد. در واقع يازده سپتامبر يك هشدار است كه تنها اطلاعات شبكه اي نمي تواند دنيا را به هم وصل كند و آنها را نزديك گرداند و به يك سو كه همان صلح جهاني است

هدايت كند. صلح جهاني و تفاهم جهاني آرزويي كه با اين روش هيچگاه محقق نمي شود. در اين راستا، بايد با برنامه ريزي فرهنگي و طرح هاي فرهنگي انسان ها را به سمت ارتقاي فرهنگي هدايت كرد وگرنه گسيختگي فرهنگي نتايج ناگوار و سختي به بار مي آورد.» چگونگي عرضه آثار : او با آن كه در سن 45 سالگي بازنشسته شده اما با ارائه طرح هاي تحقيقاتي و داشتن بيش از سي جلد تأليف و ترجمه توانسته است در حوزه كاري اش مؤثر باشد.او تأليفات وترجمه هايش را به منظور پركردن فضاها و خلأهاي كتب درسي مورد تدوين و تأليف قرارداده و در اين زمينه نيز بسيار موفق بوده است. زيرا تأليفات و ترجمه هايش چندين چاپ به خود ديده اند و اين مسأله خود گواه همين امر است.آثار : آينده آزادي ويژگي اثر : ترجمه، ژان ماري گنو، 2 پايان دموكراسي ويژگي اثر : ماري گنو، 13813 تكاپوي جهاني ويژگي اثر : ترجمه، اثر ژان - ژاك سروان شرايبر (چاپ هفتم)4 جامعه شناسي تالكوت پارسونز ويژگي اثر : ترجمه، اثر گي روشه 5 جامعه شناسي شهر ويژگي اثر : ترجمه، اثر يانكل فيالكوف انتشارات آگه. كتاب «جامعه شناسي شهر» اثر يانكل فيالكوف با ترجمه عبدالحسين نيك گهر يكي از كتاب هايي است كه مورد توجه بسياري از محققان و علاقه مندان قرار گرفته است.اين كتاب از پنج فصل تشكيل شده است: شهر، پديده جامعه شناختي، شهر،

صورت اجتماعي، شهر، يك يا چند سبك زندگي، شهر، يك سازمان سياسي و پيمايش شهري امروز و يگانگي شهر، اين كتاب تلفيقي است از آموزش هايي كه در دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالي معماري و شهرسازي درباره شهر تدريس مي شود. اهل حرفه، جامعه شناسان، جغرافي دانان، انسان شناسان، دانشجويان معماري و شهرسازي با پرسش هاي شان به مرور زمان به عمق انديشه ما درباره شهر افزوده اند.اين كتاب دو اصل روش شناختي را مد نظر دارد: رويكرد تاريخي و تحقيق ميداني.عبدالحسين نيك گهر با روحيه بسيار صميمي و مهربانش اين كتاب با ارزش و ارزنده را به همكارانش در مركز ملي مطالعات و سنجش افكار عمومي پيشكش كرده است. او معتقد است كه حضور همكارانش طراوت كلاس درس را برايش يادآوري مي كند.«جامعه شناسي ورزش» اثر ژاك دوفرانس نيز عنوان ديگري از ترجمه هاي عبدالحسين نيك گهر است كه توسط نشر توتيا به بازار كتاب آمده است.نيك گهر معتقد است: «جامعه شناسي ورزش رشته اي نوپا و در حال بالندگي است. جامعه شناسان به اهميت بازي ها و ورزش ها، به عنوان يك پديده فرهنگي - اجتماعي پي برده اند و به ورزش به عنوان رفتار و «عادت واره اي» كه ساختار اجتماعي را بازتاب مي دهد، توجه نشان مي دهند. اين كتاب نيز همچون ديگر ترجمه هاي نيك گهر مورد استقبال و توجه اساتيد و دانشجويان علاقه مند به عرصه هاي جديد پژوهشي در جامعه شناسي قرار گرفته است. 6 جامعه شناسي ماكس وبر ويژگي اثر : ترجمه، اثر ژولين فروند (چاپ سوم 7 جامعه

شناسي هنر ويژگي اثر : ترجمه، اثر ناتالي هنينك انتشارات آگه. «جامعه شناسي هنر» اثر ناتالي هينيك نيز يكي ديگر از تأليفات نيك گهر است.جامعه شناسي هنر، دانشي ميان رشته اي است كه با تاريخ فرهنگي، زيبايي شناسي، تاريخ هنر، انسان شناسي، روان شناسي اجتماعي، جامعه شناسي انتقادي، جامعه شناسي پيمايشي و... مرزهاي مشترك و نامشخص دارد. اين كتاب، نخستين درسنامه جامعه شناسي هنر به زبان فارسي است كه درونمايه آن را نه «هنر و جامعه»، نه «هنر در جامعه»، بلكه «هنر به مثابه جامعه» تشكيل مي دهد. در اين كتاب مؤلف از مرور رويكردهاي متفاوت به موضوع هنر، از جمله رويكرد زيباشناختي، تاريخي و انتقادي و بيان دستاوردهاي هر يك از آنها و نقد عالمانه مدل هاي تحليلي گذشته كه بر خلاف متعارف «شفافيت شان با بهره وري واقعي شان نسبت معكوس دارد»، رويكردهاي امروزي را كه كمتر بار ايدئولوژيكي دارند و نيز كمتر معرف حضور متخصصان هستند، معرفي مي كند. نيك گهر با ترجمه سه گانه جامعه شناسي هنر، جامعه شناسي ورزش و جامعه شناسي شهر در راستاي تازه و نو كردن فضاي آموزش عالي حوزه هاي جامعه شناسي گام مهمي برداشته است كه خدمتي بسيار ارزنده و قابل تقدير است.8 جامعه شناسي ورزش ويژگي اثر : ترجمه، اثر ژاك دو فرانس انتشارات آگه9 خاطرات ريمون آرون ويژگي اثر : ترجمه، (جلد، صفحه)، 10 روش تحقيق در علوم اجتماعي ويژگي اثر : ترجمه،اثر ريمون كيوي و... (چاپ چهاردهم انتشارات

توتيا.يكي از ترجمه هاي بسيار روان عبدالحسين نيك گهر «روش تحقيق در علوم اجتماعي» اثر ريمون كيوي و لوك وان كامپنهود است. اين كتاب ترجمه يكي از جديدترين كتاب هاي درسي روش تحقيق در علوم اجتماعي است. مؤلفان كتاب، ريمون كيوي و لوك وان كامپنهود از استادان دانشگاه و محققان سرشناس بلژيكي هستند كه علاوه بر تدريس نظري و تحقيق كاربردي، عمري را در مؤسسات تحقيقات دانشگاهي صرف تربيت محققان اجتماعي كرده اند و اين كتاب حاصل تجربه هاي چندين ساله اين استادان است كه در اين ساليان به دست آمده است. البته گفتني است كه ترجمه ساده و روان نيك گهر موجب شده اين اثر با استقبال ويژه اي روبرو شود.11 شوربختي روس ويژگي اثر : ترجمه، هلن كارردانكوس، 12 فرهنگ انتقادي جامعه شناسي ويژگي اثر : ترجمه، اثر ريمون بودون و فرانسوا بوريكو چاپ اول فرهنگ معاصر. «جامعه شناسي ماكس وبر» اثر ژولين فروند را مي توان نام برد. «فرهنگ انتقادي جامعه شناسي» اثر ريمون بودون و فرانسوا بوريكو، از تازه ترين آثار ترجمه عبدالحسين نيك گهر است كه به تازگي توسط فرهنگ معاصر به چاپ رسيده است.اين فرهنگ مدخل است كه موضوع هاي آن در گروه خانگي زير دسته بندي شده است: ?- طبقات بزرگ پديده هاي اجتماعي (مانند تعارض هاي اجتماعي، ايدئولوژي ها و...) ?- انواع وجوه اصلي سازمان اجتماعي (مانند ديوانسالاري، سرمايه داري و...) ?- مفاهيم عمده خاص جامعه شناسي (نابساماني اجتماعي، كاريزما و...) ?- مفاهيم متداول و مشترك چندرسانه (ساخت، نظام) ?- پارادايم ها و

نظريه ها (ساخت گرايي، كاركردگرايي، فرهنگ گرايي و...) ?- مسائل نظري عمده اجتماعي (نظارت اجتماعي، قدرت، اقتدار و...) ?- مسائل عمده معرفت شناسي (عينيت، پيش بيني، نظريه و...) ?- بنيانگذاران عمده جامعه شناسي (دوركيم، ماكس وبر، اسپنسر، زيمل و...) نيك گهر ترجمه اين كتاب را شروع مي كند و با وسواس علمي و دقت آن را به پايان مي رساند. او در اين مدت با همت و حوصله و رويكردي متفاوت ترجمه اين اثر ارزنده را به علاقه مندان علوم اجتماعي و محققان ارائه كرده است و تلاش او بسيار ستودني است. نيك گهر معتقد است: «ما توليد فرهنگي نداريم، اما توليد مادي داريم» و از نظر او توليد مادي چاپ كتاب و خوانده شدن كتاب توليد فرهنگي است. او با اميد ايجاد شرايطي براي توليد فرهنگي با پشتكار و همتي متعالي دست به تأليف و ترجمه كتاب هاي بسيار مفيد زده و مي زند. 13 فرهنگ علوم اقتصادي - بازرگاني، اداري ويژگي اثر : تأليف14 مباني جامعه شناسي ويژگي اثر : تأليف چاپ پنجم15 منطق كنش اجتماعي ويژگي اثر : ترجمه، اثر ريمون بودون

نيكخواه، خيرالله

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

خيرالله نيك خواه

محل تولد : رودسر

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1352/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب خيرالله نيك خواه متولد سال 52 شهرستان رودسر در سال 59 وارد دبستان شدم تا سيكل را ادامه دادم بعد وارد حوزه علميه شهرستان لنگرود شدم. بعد از يك سال (68 - 67) به عنوان مبتدي در امتحان

ورودي شركت و قبول شدم. در حين تحصيل حوزه، دروس كلاسيك را به صورت متفرقه خواندم و ديپلم را اخذ نمودم. بعد از گذراندن دوره سطح، در دانشگاه «تربيت مدرس قم» قبول شدم اما به خاطر مشكلات و مريضي نتوانستم در مصاحبه شركت كنم و لذا ادامه ندادم و موفق به ورود در دانشگاه نشدم. در حين تحصيل و شركت در درس خارج، در سال 83 - 82 در رشته تخصصي «مذاهب اسلامي» شركت كردم و دوره سطح 3 را به پايان رساندم.

در حين تحصيل در دروس تخصصي در امتحان و مصاحبه گزينش و مجوز تدريس دروس معارف (گرايش تاريخ اسلام و امامت) در امور اساتيد و معارف اسلامي در دانشگاه ها شركت كردم و موفق به اخذ مجوز شدم و اكنون 2 سال است كه به صورت پاره وقت و حق التدريس در بعضي مراكز دانشگاهي كه در برگه هاي قبل ذكر شده مشغول تدريس مي باشم. و هم اكنون نيز مشغول نوشتن پايان نامه سطح 3 حوزه مي باشم. در برنامه هاي گفتمان هاي ديني با موضوعات مختلف كه از طرف سازمان تبليغات اسلامي اجرا شده شركت مي نمايم. در مراكز دانشگاهي و پيش دانشگاهي، جلسات پرسش و پاسخ در مسائل ديني انجام وظيفه مي نمايم.

نيكزاد تهراني، علي اكبر

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

علي اكبر نيكزاد تهراني

محل تولد : بهشهر

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1336/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب تحصيلات حوزوي را در سال 1352 در زادگاهم «رستم كلا» از توابع شهرستان بهشهر آغاز نمودم. مقدمات را در آنجا به پايان رسانده و اوايل سال 56 توفيق حضور در حوزه

علميه قم را به دست آوردم. دروس سطح را نزد اساتيدي من جمله حضرات حجج الاسلام و آيات عظام: «شجاعي»، «وجداني»، «دوزدوزانى»، «ستوده» و «صالحي مازندراني» تلمذ نمودم. سپس از محضر حضرات آيات: «فاضل لنكراني»، «صانعي» و «صالحي مازندراني»، سنواتي چند، دروس خارج فقه و اصول را بهره گرفتم.

در سال 57 مدتي را به علت فعاليتهاي سياسي، دستگير و در زندان رژيم ستم شاهي به سر بردم. و در دهه 70، چند سالي را به عنوان: «مدير سازمان تبليغات اسلامي استان كردستان»، توفيق خدمت گذاري در عرصه تبليغ و نشر معارف و فرهنگ ديني و اهل بيت (ع) پيدا نمودم.

از سال 76 در ستاد منطقه دو سازمان تبليغات اسلامي (گروه مناطق ويژه) به پشتيباني فرهنگي، تبليغي مناطق سني نشين كشور مشغول بودم. فعلا در پژوهشكده علمي كاربردي «باقرالعلوم» به تحقيق و مطالعه مي پردازم.

بعضي از آثار و دست نوشته هاي حقير به شرح زير مي باشد:

1. كنكاشي در مباني فكري مقني زاده، تحليلي است از گرايشات مذهبي اقشاري از اهل سنت موجود در كردستان همراه با بررسي چالشهائي كه نظام جمهوري اسلامي در اين ارتباط مي تواند در پيش رو داشته باشد و بايسته هائي كه بايد صورت پذيرد.

2. امام و بايسته هاي تبليغ، تنظيم بيانات رهبر فقيد و بنيانگذار جمهوري اسلامي حضرت امام خميني (ره) در بايدها و نبايدهاي تبليغات ديني كه براي دستگاههاي تبليغي و مبلغين مي تواند كاربرد داشته باشد.

3. رهبري و بايسته هاي تبليغ، بيانات مقام معظم رهبري حول محور اولويتهاي تبليغ.

4. خاطرات و خطرات: تنظيم خاطرات و تجربيات تلخ و شيرين خطيب توانا و شهير كشور، مرحوم

حجة الاسلام و المسلمين آقاي فلسفي (ره).

5. تفاوتهاي قومي و مذهبي در ايران: تحليلي است از بافت قومي و مذهبي كشور همراه با بررسي تهديدات و فرصتهاي موجود و ضرورتها و بايسته هاي همبستگي و وحدت ملي در كشور.

6. مقاله: مناسبات فرهنگي بين ايران و اسلام: تحليلي است از بحث هويت ملي و فرهنگي ما ايرانيان و تعاملي كه بين فرهنگ ايران و دين مبين اسلام در عرصه هاي مختلف به ويژه شكل گيري انديشه سياسي ايراني، اسلامي كه توسط دبير خانه دين پژوهان در مجموعه مقالات به چاپ رسيده است.

7. مقاله (نسل جديد و بايسته هاي تبليغ ديني) كه در سه شماره نشريه بشير ويژه مبلغين مناطق سني نشين كشور به چاپ رسيده است.

8. دانشنامه پيامبر اعظم (ص) كه طرح آن به تصويب پژوهشكده باقر العلوم رسيده و شيوه نامه و تهيه مدخل هاي آن انجام گرفته است و مراحل بعدي انجام كار در دست اقدام است كه انشاء الله مفيد واقع گردد.

نيكنام، مهرداد

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

مهرداد نيكنام در سال 1326 ش در شهر تهران به دنيا آمد.ايشان پس از اخذ مدرك كارشناسي مترجمي زبان انگليسي ،در سال 1355 ش رشته كتابداري را از دانشكده علوم تربيتي دانشگاه تهران اخذ كرد.وي در حال حاضر عضو هيأت علمي و كتابخانة ملي ايران است. كتاب "كتابشناسي حافظ " تاليف مهرداد نيكنام ، در دوره هفتم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به عنوان كتاب سال برگزيده شد.گروه : علوم انساني رشته : كتابداري تحصيلات رسمي و حرفه اي : مهرداد نيكنام دورة دبيرستان را در سال 1345

ش به پايان رسانيد. سپس در دانشكدة علوم ارتباطات اجتماعي به تحصيل پرداخت و ليسانس مترجمي زبان انگليسي را در سال 1350 ش از آن دانشكده دريافت كرد و در سال 1355 ش از دانشكده علوم تربيتي دانشگاه تهران در رشتة كتابداري موفق به اخذ درجة فوق ليسانس شدمشاغل و سمتهاي مورد تصدي : مهرداد نيكنام در حال حاضر عضو هيأت علمي و كتابخانة ملي ايران است.جوائز و نشانها : كتاب "كتابشناسي حافظ " تاليف مهرداد نيك نام ، در دوره هفتم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به عنوان كتاب سال برگزيده شد.آثار : آفتها و آسيبهاي كتاب ، احياي نسخة خطي كتاب «تاريخ اجتماعي ايران در عهد قاجاريه» ويژگي اثر : با همكاري آقاي عين الله كيانفر3 كتابشناسي حافظ ويژگي اثر : اين كتاب در دوره هفتم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران ،از طرف وزرات فرهنگ و ارشاد اسلامي معرفي و برگزيده شده است- آشنايي با كتاب: «كتابشناسي حافظ» اين كتاب الگوي مناسبي براي تدوين «كتابشناسي مشاهير» يا «كتابشناسي پديدآورنده» است و نيز منبع سودمندي براي آگاهي حافظ شناسان و حافظ دوستان. كتاب در دو بخش اصلي سامان يافته است. بخش اوّل، آثار فارسي، عربي، تركي قديم، اردو، پنجابي و سندي را در بر دارد و بخش دوم شامل آثار به بيست و پنج زبان ديگر است. چاپهاي مختلف ديوان حافظ و نيز برگزيده هاي آن، شرحها، كتابهاي مستقل و نيز بخشي از يك كتاب دربارة حافظ، مقاله ها، پايان نامه هاي دكترا، نسخ خطي (تا پايان قرن دهم)، تنظيم شعرهاي

حافظ براي آواز و حافظ در ادبيات كودكان دامنة گستردة تتبّع گردآورنده را مي نماياند. گردآورنده در تنظيم مشخصات آثار، اصول كتابشناسي را رعايت كرده و فهرستهاي پايان كتاب دستيابي به مدخلها را بخوبي فراهم مي كند. 4 ويرايش فني و مقابله كامل كتاب «حفاظت و نگهداري اسناد و كتب». ويژگي اثر : ويرايش

نيلچي، رحمت الله

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

رحمت الله نيلچي

محل تولد : روستاي حصار خنداب

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1324/1/1

زندگينامه علمي

پر كاهم در مصاف تند باد خود ندانم در كجا خواهم فتاد

پيش چوگان هاي حكم كن فكان ميدويم اندر مكان و لا مكان

آن طور كه به ياد دارم در روستائي كه متولّد شدم يك سال به مكتب رفتم جزء آخر قرآن را كه معروف به «عمّ جزء» بود فرا گرفتم و بعد از آن، وارد مدرسه دولتي كه دوره ابتدائي آن شش كلاس بود شدم. در كلاس دوم نام نويسي نمودم. در فراگيري دروس، استعداد نسبتاً خوبي داشتم و در زمره شاگردان ممتاز مدرسه محسوب مي شدم. پدرم كشاورز بود و چند

رأس گوسفند نيز داشت، طبق معمول وقت و بي وقت در حدّ توانائي خود پدر را كمك مي كردم.

از وقتي كه خود را شناختم به نماز و روزه اهميّت مي دادم و با مسجد و عالم روحاني مسجد در ارتباط بودم. تمايل به ادامه تحصيل در اين جانب زياد بود. دبيرستان رفتن مستلزم رفتن به شهر و پرداخت اجاره خانه و تأمين اين هزينه براي پدرم مقدور نبود. عاقبت با تشويق عالم محلّ و مرحوم والده و علاقه به مطلق تحصيل در خودم در سال 1340 همراه پدر به شهر اراك آمده و در مدرسه مرحوم «حاج محمّد ابراهيم» كه يكي از 3 مدرسه علمي ديني شهرستان بود؛ پذيرفته شده و در ظرف دو سه سال دوره مقدّماتي صرف و نحو و منطق را گذراندم.

خيلي دوست داشتم در قم ادامه تحصيل دهم. نظر به اين كه به مجرّد ورود به قم، به من شهريه نمي دادند مشكل معيشتي داشتم تا اينكه به تشويق و راهنمائي يكي از دوستان روحاني عازم حضرت عبد العظيم (عليه السلام) شده و در مدرسه مرحوم «سيد مهدي لاله زاري» در حدود يك سال و اندي حجره گرفته و با شهريه ماهانه هفتاد تومان و چندين كتاب از شرح لعمه را نزد اساتيد آن جا تلمّذ نموده، با مقداري تحول و بحران فكري دوباره به اراك مراجعت نمودم و در كل با اينكه انگيزه من به مراجعت چه بود؟ (درست نمي دانم) به صلاح من بود.

در سال 45 به قم آمدم. در مدرسه فيضيه حجره گرفتم، اتفاقاً مصادف با امتحانات حوزه بود با اينكه بعضي از دوستان طلبه

مي گفتند آقايان مراجع فرموده اند شرط شركت در سطح 3 سابقه اقامت مثلاً چند ماه در قم است. براي اوّلين بار به خود جرأت دادم اين فرمان را اگر چه صادر شده باشد ناديده بگيرم و احساس گناه نكنم، دليلم اين بود كه نبودن من در قم به جهت فقر مالي بوده، اگر پول و امكانات داشتم از اول تحصيل به قم مي آمدم، در امتحان شركت كرده و اتفاقاً قبول شدم.

بعد از تأمين شهريه، مكاسب و رسائل و مقداري از شرح منظومه و كفاية الاصول را نزد اساتيد معروف سطح آن روزگار در حال و هواي غير جدي و سهل انگاري گذراندم. وارد جرگه خارج خوانان شدم. درس فقه مرحوم «آية الله گلپايگاني»، و اصول مرحوم «حاج ميرزا هاشم آملي»، چندين سال حضور داشته و گاه و بيگاه طبق معمول فرياد اشكال مي زدم. همين امر انگيزه مطالعه را در من بيشتر مي نمود. كم كم تصميم گرفتم قلم به دست گرفته و پاي درس، مطالب استاد را بنويسم. قلمم سريع نبود و نوشته ام به دلم نمي نشست. بعد به اين فكر افتادم براي چه بنويسم؟ درس اساتيد كه نو آوري خاصي ندارد، اگر هم داشته باشد؛ خيلي كم است، اگر بخواهم اين مطالب را دوباره بخوانم خود كتابهايي از قبيل: «مكاسب، رسائل، جواهرات، تقرير مرحوم نائيني و مرحوم آقا ضياء از نوشته خودم بهتر است، و از خوف اين كه مبادا فرزند عالمي خلف من شود و نوشته هايم اضحوكه و مايه بي اعتباري من گردد، همه را همراه آب رودخانه روانه باتلاق قم نمودم. بعد از ورود آيت الله

وحيد خراساني به قم، ادامه تحصيل فقه و اصول را مختص حوزه درس ايشان نمودم، البته در اين مرحله نيز جدي در مطالعه نبودم، اگر اشكالي مي كردم؛ بيشتر خلق الساعه و مولود استعداد ذهنيم بود و استاد بزرگوار به جريان واقف بود؛ گاهي عنايت مي فرمود، گاهي هم با بي توجهي خاصي مي گذشت.

در حدود سال 1360 يكي از دوستان پيشنهاد كرد در انتشارات اسلامي مربوط به جامعه مدرسان حوزه علميّه قم كه خود در آنجا اشتغال داشت روزانه چند ساعت همكاري نمايم، براي اولين بار جلد اول و دوم فوايد اصول تقريرات درس مرحوم نائيني به قلم مرحوم كاظميني، جهت تحقيق و بررسي و نشانه گذاري واگذار شد، اين كار را انجام داده و فهرست مفصلي براي آن تنظيم نمودم كه بيانگر نظريه هاي مؤلف (يا استاد ايشان) بود، و بعد از آن جلد 3 و 4 به انضمام حواشي مرحوم آقا ضياء، با مهارت و تجربه اي بيشتر، و بعد از آن دوره قاموس الرجال مرحوم شيخ شوشتري، و عناوين مرحوم مراغي، و فوايدالمدينه محدث استرآبادي به انضمام شواهدالمكيه از سيد عاملي (برادر مرحوم صاحب مدارك) در نقد فوائدالمدينه تحقيق و تنظيم نمودم. اين دو كتاب براي من خيلي مفيد بود و تحول بزرگي در بينش و نگرش من در رابطه با فهم شريعت به وجود آورد.

كم كم درس و بحث حوزوي را رها كرده؛ متمحض در كار تحقيق متون و تقوم نصوص شدم، حتي تدريس مختصري كه داشتم رها كردم، چون اين كار علاوه بر اين كه از جهت مادي كمك هزينه بود، تشخيص دادم از هر محضر درس و

تدريس مفيد تر است، زيرا مجبور بودم چند بار يك كتاب را با دقت تمام مطالعه كنم و جايگاه علائم را از قبيل ويرگول، نقطه، علائم، سئوال، ابتدا و انتهاي مطالب و غيره را تعيين نمايم. مخصوصاً در مرحله سر صفحه نويسي و تنظيم فهرست، و استخراج منابع. در اين مرحله متوجه شدم بسياري از كتب و متون ديني كه تجديد چاپ مي شوند فني نيستند، به شوخي مي گفتم: بعضي گمان مي كنند «ويرگول» مانند كنجد است كه شاطرها به روي سنگك مي پاشند؛ آن هم نوعاً ناشيانه يكجا زياد، يكجا كم، و تقطيع هايي صورت مي گيرد كه باعث انحراف فهم خواننده مي شود، هنوز خبر مبتداء نيامده، فقره اي را تمام شده پنداشته نقطه گذاشته و از سر سطر شروع نموده و همچنين هنوز جواب و جزاء شرط نيامده، پراگراف بسته شده است و اين نظريه را با تاكيد ابراز مي داشتم: كه اگر فردي مسلط بر محتواي كتابي نباشد مثلا نتواند آن كتاب را به خوبي تدريس نمايد؛ حق ندارد كتابي را تصحيح يا تحقيق نمايد، صرف اينكه مي داند نقطه بايد در كجا باشد، ويرگول در كجا و علائم ديگر … كافي نيست. تا مطلب را خوب نفهمد هرگز نمي تواند موضع از علائم را دقيق مشخص نمايد.

در مؤسسه مزبور، مسئوليت كتابهاي ذكر شده و تعدادي ديگر را شخصاً عهده دار بوده، و بسياري ديگر را اشراف و نظارت داشته ام، آن هم در سطح مقدور، نه در سطح مطلوب و فعلاً وسائل الشيعه و مستدرك آن را جهت تسهيل در مراجعه به احاديث مربوط به هر باب و عنوان

تنظيم مي نمايم، كه شرح روش تحقيق و تنظيم و تصحيح و پاروقي نويسي آن به طول مي انجامد.

«همكاري با مدارج علمي مديريت حوزه»

چندين سال است كه به عنوان داور، مشاور و راهنما در سطح 3 و 4 با اين واحد علمي نيز همكاري دارم. يكي دو سال هم عضو هيئت علمي بوده ام، و در اين محور نيز تجربه هاي دارم.

در خاتمه: از كار به اصطلاح تحقيقاتي خود راضي هستم، از اين حيث كه براي شخص خودم در مسير كسب معارف ديني و فهم متون و تجزيه و تحليل مسائل فقهي، اصولي، رجالي، كلامي و تفسيري بسيار راه گشا بوده است، اما متاسفم براي جامعه اي كه نيازهاي مادي من و عائله را اداره مي كنند هيچ نفعي نداشته است، و در موازنه گرفته ها داده هايم صفر است.

در دلم آيد كه گنه كرده ام چون ورقي چند سيه كرده ام

دولت اگر همه مئي ساختي كار به اين نيز نپرداختي

باقي اين گفته آيد

بي بيان درد آن كس كه دار فهم جان

(والسلام)

واثقي نيا، حسين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حسين واثقي نيا

محل تولد : قم

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1336/1/1

زندگينامه علمي

بنده در سال 1336 شمسي در قم متولد شدم. پيش از هفت سالگى، قرائت قرآن و نوشتن و خواندن را در مكتب خانه آموختم و در تابستان سالهاي بعد تكميل كردم. هنگامي كه به هفت سالگي رسيدم به دبستان دولتي رفتم و پس از گذراندن دوره شش ساله دبستان، به دبيرستان رفتم. در نيمه سال چهارم دبيرستان بود كه آن را رها كردم و به حوزه پيوستم. (سال 1352 ش)

مقدمات را نزد اساتيد متعدد از جمله: «مرحوم حاج شيخ محمد علي»، معروف به مدرس افغاني فرا گرفتم. بيشتر شرح لمعه را نزد مرحوم «آيت الله حاج شيخ قدرت الله وجداني فخر»، و بقيه را نزد چند نفر ديگر فرا گرفتم. بخش عمده رسائل را نزد «آيت الله حاج شيخ مصطفي اعتمادي تبريزي» و بقيه را نزد «آيت الله حاج شيخ حسين كريمي قمي» آموختم. مكاسب و قسمت عمده كفايه را نزد مرحوم «آيت الله حاج شيخ محمد تقي ستوده اراكي» گذراندم و بخشي از كفايه را نزد «آيت الله حاج سيد محمد حسيني كاشاني» خواندم كه در حقيقت خارج آن را براي ما مي گفت و شيوه نقد آرائ بزرگان را به ما مي آموخت.

خارج فقه و اصول فقه از دروس اساتيد گرامي همچون آيات عظام: «فاضل لنكراني، وحيد خراساني و ميرزا

جواد تبريزي»، به مدت بيست سال بهره بردم و بسياري از تقريرات دروس آن بزرگان را نوشتم و اگر چيزي بر خلاف نظر استاد به ذهنم آمد؛ در پاورقي به عنوان «يقول التلميذ» يادداشت كردم كه همه به صورت مسوده باقي است و چون خود آن اساتيد عزيز يا برخي از شاگردانشان در صدد چاپ آن دروس برآمدند من به پاكنويس و چاپ آنها دست نزدم. فلسفه و عرفان را نزد اساتيد مختلف به ويژه «آيت الله معظم حسن زاده آملي» حاضر شدم .

در سالهاي 54 تا 57 همگام با مردم مسلمان ايران و علماي اسلام در مبارزات با رژيم پهلوي شركت جستم و با ايراد سخنرانيهاي انقلابي و پخش و تكثير اعلاميه ها و نوارهاي كاست انقلابي، به راه حضرت امام خميني (رحمه الله) پيوستم. دو بار دستگير شدم؛ «يك بار در قم و يك بار در بوشهر» كه براي تبليغ دهه محرم رفته بودم و مدتي را در زندان همراه با شكنجه بسيار گذراندم.

پس از پيروزي انقلاب اسلامي شغل دولتي نگرفتم. در سالهاي 58 تا 60 دو سال در دفتر تبليغات حوزه علميه قم همراه با دوستان به تبليغات مكتوب دست زديم. در دوره جنگ تحميلي به تفاريق، بيش از دو سال را در ميان رزمندگان گرامي براي تبليغات اسلامي سپري كردم. هفت سال تمام از آغاز تاسيس (1376) تا اول تابستان 1383 «مديريت مركز فقهي ائمه اطهار عليهم السلام» را كه حضرت آيت الله العظمي فاضل لنكراني تاسيس كردند به عهده داشتم و موفق به خدماتي شدم مانند: (تاسيس كتابخانه تخصصي فقهي، سايت اينترنتي فعال، بخش آموزش، بخش تحقيقات، و

چاپ بيش از بيست جلد كتاب) كه اميدوارم دوستان، آن فعاليتها را بنگارند.

واحدي اعظ، محمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد محمد واحدي اعظ

محل تولد : رشت

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1346/1/1

زندگينامه علمي

در سال 62 - 61 پس از گذراندن دوره راهنمايي در مدرسه علميه «جامع رشت» شروع به تحصيل حوزوي نمودم. سال بعد به حوزه مشهد مقدس مشرف شدم. از محضر استاد: «حجت هاشمي خراساني» هدايه، صمديه، سيوطي، مغني، مطول و معالم را فرا گرفته و از درس مختصر و حاشيه استاد «واعظي» استفاده نمودم. درس اصول فقه را از استاد «عاملي» و لمعتين از استاد «صالحي» و مقداري از مرحوم استاد «سعيدي» فرا گرفتم. مكاسب را از محضر «آيت الله اشرفي» و «آيت الله مرتضوي» در مشهد و «آيت الله شب زنده دار» و «آيت الله پاياني» در قم استفاده نمودم. رسائل را ازمحضر «آيت الله اشرفي» در مشهد و «آيت الله اعتمادي» در قم بهره بردم. كفايه را از محضر «آيت الله ستوده» و «آيت الله طاهري خرم آبادي» استفاده كردم.

درس خارج اصول: حدود ده سال «آيت الله وحيد خراساني» و به صورت مختصر حضرات آيات: «تبريزي، طاهري خرم آبادي، مكارم، سبحاني، شبيري زنجاني». درس خارج فقه: چهار سال «آيت الله وحيد خراساني» و به صورت مختصر: «آيت الله بهجت (صلوه)، آيت الله فاضل (حج)، آيت الله شبيري (قاعده فراغ)، آيت الله تبريزي (طهاره).

واردي، تقي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد تقي واردي

محل تولد : ساري

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1338/12/4

زندگينامه علمي

سيد تقي واردي كولايي در چهارم اسفند 1338 شمسي، در روستاي پايين كولا، واقع در پنچ كيلومتري ساري (مركز استان مازندران) ديده به جهان گشود. نام پدر: سيد علي فرزند

آيت الله حاج سيد جمال واردي كولايى (مرحوم حاج سيد جمال واردي كولايي، از عالمان و روحانيون معروف شهرستان ساري و به زهد، تقوي، مردم دوستي و انجام كارهاي عام المنفعه معروف بود و در نهم ارديبهشت سال 1331 شمسي، مطابق با چهارم شعبان المعظم سال 1371 هجري قمري، در تهران بدرود حيات گفت و پس از تشييع جنازه با شكوه در شهر مقدس قم و اقامه نماز به امامت حضرت آيت الله العظمي بروجردي (ره)، در «قبرستان نو» دفن گرديد).

سابقه تحصيلي :

1- در شش سالگي وارد مكتب خانه روستاي پايين كولا شده وعلاوه بر قرآن كريم برخي از كتاب هاي فارسي و ادبي را نزد مرحوم شيخ عباس قاسمي كولايي آموخت.

2- در ده سالگي وارد حوزه علميه مصطفي خان ساري شد وعلاوه بر تكميل كتاب هاي فارسي، دروس مقدمات حوزه را نيز آغاز كرد و كتاب هاي جامع المقدمات (بخش هاي امثله، شرح امثله، صرف مير، تصريف، النموذج، صمد يه)، سيوطي (شرح الفيه ابن مالك)، مطول، حاشيه، معالم و مختصر را نزد حجت الاسلام والمسلين حاج سيد رضي شفيعي (رئيس جامعه رو حانيت ساري) وعالمان ديگري چون شيخ عبدالله دارابي و شهيد اكبري (از شهداي هفتم تير) تلمذ نمود ودر يازدهم ذي قعده سال 1395 قمرى، مطابق با بيست و چهارم آبان 1354 شمسي مزين به لباس روحانيت شد و به همراه ده تن از طلاب هم دوره اي خود، رسما معمم گرد يد.

3- در پنجم مهر 1355 شمسي وارد حوزه علميه قم شد و پس از سه ماه اجاره نشينى، به مدرسه علميه مومنيه (زير نظر آيت الله العظمي نجفي مرعشي) واقع

در خيابان چهارمردان قم، نقل مكان كرد و تا سال 1360 در همانجا اقامت داشت. در اين مدت دروس مقدماتي را تكميل و وارد دروس سطح حوزه شد و از محضر اساتيد بزرگواري چون: «مدرس افغاني»، «شماعي»، «وحيد خراساني» (فرزند آيت الله العظمي وحيد خراساني)، «صالحي افغاني» و ... بهره مند گرديد و در كنار دروس حوزه به كلاس شبانه و متفرقه جديد نيز اقدام و دوره راهنمايي را طي كرد.

دوره جواني وي مصاد ف بود با وقوع انقلاب بزرگ اسلامي ايران به رهبري ابر مرد عصر حاضر، يعني امام خميني (ره) بر ضد نظام ستم شاهي و او نيز بسان ملت رشيد و متدين ايران، در آن واقعه سترگ بسيار كوشا و جدي بود و در بيشتر تظاهرات و راهپيمايي هاي شهر مقدس قم و در برخي از راهپيمايي هاي شهر ساري حضور فعال داشت و تا چند سال درگير اين ماجرا بود و رنج ها و سختي هاي فراواني متحمل گرديد. به ويژه در روستاي بزرگ «پايين كولا» كه زادگاه و وطن او بود، نام مبارك امام خميني (ره) وانقلاب اسلامي را نهادينه كرد.

درچند سال اوايل انقلاب، كارهاي گوناگوني در راستاي انقلاب اسلامي انجام داد، كه برخي از آن ها عبارتند از:

1- فعاليت هاي تبليغي در ساري و بسياري از روستاهاي اطراف آن (مانند: پايين كولا، آبندانكش، معلم كلا، دراز محله، دينك، تاكام، سمندك، كوه خيل و ...) و هم چنين سفرهاي تبليغي به شهر هاي (شيروان، بهبهان، دامغان، كردستان، آبدانان، قصر شيرين، بابل، رودبار، اسد آباد همدان، اليگودرز، اصفهان، لردگان و ...) جهت سخنراني هاي مذهبي و انقلابي، مراسم هاي

عبادي، كلاس هاي آموزشي قرآن و احكام وعقايد اسلامى.

2- طي كردن آموزش رزمي و دفاعي در قم و تهران و اعزام به جبهه هاي جنگ تحميلي در مناطق اهواز، هفت تپه، شلمچه، دهلران، قصر شيرين، مريوان و ... (در هشت نوبت) و تشويق جوانان براي پيوستن به رزمندگان اسلام .

3- تشكيل چند انجمن اسلامي و همكاري در ايجاد اتحاديه انجمن هاي اسلامي هشت روستا، مسئوليت پايگاه بسيج، مسئوليت آموزشي و عقيدتي بسيج شهرستان، نشر جزوه هاي آموزشي و انقلابي، تشكيل صندق هاي قرض الحسنه، همكاري در ساختن كتابخانه و ساختمان مخابرات در روستا

4. از ابتداي پيروزي انقلاب، كلاس هايي در شهر مقدس قم داير و بزرگاني چون: آيت الله خامنه اي (مقام معظم رهبري فعلي)، شهيد بهشتي، شهيد دكتر باهنر، آيت الله هاشمي رفسنجاني، آيت الله خزعلي، آيت الله جوادي آملى، آيت الله فاضل لنكرانى، آيت الله يزدي، عسكراولادي و تعدادي ديگر از اساتيد در آن ها به تدريس در رشته هاي مختلف پرداختند و او نيز توفيق حضور در آن ها را به دست آورد.

پس از تشكيل دفتر تبليغات اسلامي در قم، واحدي به نام «آموزش عالي» در آن راه اندازي و ايشان در دومين دوره آن كه از سال 1364 شروع شده بود؛ شركت كرد و به مدت چهار سال، دوره هاي مختلف علوم اسلامي، فلسفه، منطق، زبان عربي، علوم سياسي و مديريتي را پشت سر گذاشت و در سال 1368 از آن فارغ التحصيل گرديد.

علاوه بر دروس آموزش عالي، در دروس اصلي و جنبي حوزه نيز به طور مستمر شركت داشت و دوره هاي سطح مقدماتي، سطح متوسطه و سطح عالي

را در نزد بزرگاني چون: «محقق كلاته اي»، «اعتمادي»، «بني فضل»، «محقق داماد»، «صالحي مازندراني»، «معرف» و «محامي خراساني» طي كرد. سپس وارد دروس خارج شد و يك دوره كامل اصول فقه را در نزد استاد محبوب و به يادماندني اش مرحوم «آيت الله العظمي صالحي مازندراني (ره)» و دو سال در درس خارج فقه «آيت الله العظمي نوري همداني» و ده سال در درس خارج فقه «آيت الله جوادي آملى» (حفظه الله تعالي) شركت نمود.

واسطي، عبدالحميد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عبدالحميد واسطي

محل تولد : تهران

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1347/7/1

زندگينامه علمي

آقاي عبدالحميد واسطي در سال 1347 هجري شمسي، در خانواده اي مؤمن و متعهد چشم به جهان گشود. پس از اتمام تحصيلات متوسطه در سال 1365 در رشته «مهندسي عمران دانشگاه فردوسي مشهد» پذيرفته شد كه در همان سال، انصراف داد و وارد حوزه علميه مشهد گرديد و به تكميل دروس ادبيات و فراگيري دروس سطح پرداخت و در اين دوره تحصيلي از اساتيدي چون: «آيت الله حجت هاشمي»، «حاج شيخ جواد مرواريد»، «حاج شيخ مهدي مرواريد» و «سيد مهدي نقيبي» بهره هاي علمي فراوان برد.

پس از آن در درس خارج آيات عظام: «حاج ميرزا علي فلسفي»، «شربياني» و «علامه حسيني طهراني» شركت جست. علاوه بر «خارج فقه و اصول»، دروسي مانند: (بدايه، منظومه و اسفار) را از محضر بزرگاني چون: «علامه محمد تقي جعفري»، «شيخ عبدالمجيد سالم» و «شيخ علي رضايي تهراني» تلمذ كرد. در كنار تحصيل از تدريس آموخته اي خويش، از هيچ كوششي دريغ نفرمود و به تدريس دروس مقدماتي سطح، فلسفه اخلاق، حقوق، فلسفه سياست،

معرفت شناسي، هستي شناسي و ... پرداخت.

واسعي، عليرضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد عليرضا واسعي

محل تولد : ساري

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1343/1/1

زندگينامه علمي

دوران كودكي را در شهر «ساري» پشت سر نهاده و براي تحصيل علوم ديني، به مشهد مقدس رفتم و از سال 60 تا 77، دروس حوزوي را از محضر اساتيد بزرگوار آموختم و چند سالي پاي درس علماي بزرگ، حضرات آيات: «فلسفي، زنجاني و سعيدي» خارج فقه و اصول را فرا گرفتم و سپس به شهر قم آمده و كم و بيش درس­هايي را شركت كردم و هم چنان به عنوان يك طلبه به آموزش مشغولم. با تحصيل در حوزه علميه، دروس جديد را پي گرفتم و با اخذ مدرك كارشناسي در دانشگاه فردوسي مشهد، براي دوره كارشناسي ارشد به دانشگاه تهران، «دانشكده الهيات» رفتم و با گرفتن مدرك فوق ليسانس، به تحصيل در دوره دكتري در واحد علوم و تحقيقات تهران در رشته «تاريخ و تمدن ملل اسلامي» مشغول شدم و در سال 84 موفق به اخذ مدرك (PH.D) گرديدم. تقارن تحصيلات حوزوي و دانشگاهي، مانع از فعاليت هاي آموزشي و پژوهشي نشد.

از سال 63 به همراه آموختن، به تعليم برخي دروس حوزه­اي پرداختم. «ادبيات، منطق، اصول فقه و فقه» از جمله درس هايي بود كه با آن درگير بوده ام. از سال 68 تحصيلي، با دانشكده الهيات و معارف اسلامي دانشگاه مشهد ارتباط برقرار كرده و برخي از دروس اختصاصي را واگويه كردم. تدريس در ديگر مراكز آموزشي و موسسات پژوهشي آموزشي، از ديگر كارهاي اين جانب بوده كه هم چنان ادامه دارد.

پژوهشگري،

دغدغه ديگر اين جانب بوده است. از سال 70 رسما وارد فعاليت پژوهشي شدم و با همكاري با مجله «انديشه حوزه مشهد»، كار خود را آغاز كردم و علاوه بر تصدي مديريت گروه تاريخ آن موسسه پژوهشي، مقالاتي را منتشر ساختم و پس از آن در ارتباط با سازمان پژوهش هاي اسلامي تبليغات اسلامي تهران، و سپس دفتر تبليغات اسلامي مشهد، و ديگر مراكز، به پژوهشگري پرداختم و با آمدن به قم، در مركز مطالعات و تحقيقات اسلامي به صورت تمام وقت با پژوهش پيوند يافتم.

محصول زمان هاي از دست رفته، مقالاتي در حوزه: «تاريخ، فلسفه تاريخ، جامعه شناسي و سياست» بوده است كه مهم ترين آنها عبارت است از: «جستجويي در قيام توابين»، «روابط خارجي پيامر (صلي الله عليه و آله و سلم) جريان شناسي دشمني با امام علي عليه السلام»، «بررسي جامعه شناختي عصر امام حسين (عليه السلام) سنت عزاداري»، «سياست و حكومت امام خميني (ره) تاريخ نگاري و تاريخ پردازي» و ... بوده است.

واسعي، محمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد محمد واسعي

محل تولد : كاشان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1341/1/1

زندگينامه علمي

درسال 1360 هجري شمسي همزمان با سال آخر دبيرستان، تحصيل در حوزه علميّه «مرحوم آية الله مدني كاشاني» را شروع نموده و كتبي مانند: (صرف ساده، هدايه، مبادي العربيه جلد 2، منطق كبري و آداب المتعلمين) را فرا گرفتم و در سال 1361 با ورود به حوزه علميّه قم در مدرسه «قديريه» وابسته به مدرسه كرمانيها، كتبي مانند: (مبادي العربيه جلد 4، منطق المظفر و تحرير الوسيله) را فرا گرفتم و سپس با عزيمت به حوزه علميّه مشهد

از سال 1362، كتبي مانند: (لمعتين، اصول فقه مظفر، رسائل و ادبيات عرب) را خدمت اساتيد آن حوزه و نيز مكاسب را از نوارهاي درسي استاد «پاياني» ازحوزه علميّه قم و نيز كفايه را از نوارهاي درسي «آية الله فاضل لنكراني» فرا گرفتم.

سپس در درس خارج فقه و اصول: «آية الله ميرزا علي فلسفي خراساني» به مدّت يكسال بهره مند شدم و سپس در شهريور سال 1366 به قم بازگشتم و در دروس خارج فقه و اصول: «آية الله وحيد خراساني» و «ميرزا جواد تبريزي» و «بهجت» (ادام الله ظلهم) شركت نموده و مي نمايم و نيز در سال 1377 تا 1380 در دوره مهارتهاي تخصصي «تبليغ» دفتر تبليغات اسلامي قم شركت نموده ام و نيز از سال 1379 تا 1384 با پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي همكاري تأليفي داشته و مقاله «فقه و عرف» در سال 1379در مجله قبسات و كتاب «علم و عالم از چشم انداز امام علي (ع)» در سال 1381 به چاپ رسيده و نيز كتاب «جايگاه عرف در فقه» در سال 1385 به چاپ رسيده است.

واصلي، مهدي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد مهدي واصلي

محل تولد : كربلا

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1334/1/1

زندگينامه علمي

بنده سيد مهدي فرزند مرحوم حاج سيد ابوالقاسم فرزند مرحوم حاج سيد علي واعظ قزويني به سال 1375 هجري قمري برابر 1334 شمسي در خانواده اي علمي مذهبي در كربلاي معلا متولد شدم. پدرم از خطباي محترم كربلا به شمار مي رفت و مادرم صبيه مرحوم حاج سيد كاظم طبسي حائري از علماء و خطباي كربلا بود. پس از گذراندن

دوره دبستان در مدرسه ايرانيان مقيم كربلا (كه هر دو زبان فارسي و عربي تدريس مي شد) از سيزده سالگي به حوزه علميه كربلا پيوستم و از محضر اساتيد گرانقدري همچون: «شيخ جعفر رشتي»، «شهيد شيخ عبدالرضا صافي» و «دائي معظم حاج سيد محمد رضا طبسي حائري»؛ مقدمات علوم ادبي، فقه، منطق، تفسير، كلام و اخلاق را فرا گرفتم.

در سال 1391 ق، بر اثر طغيان حزب بعث عراق عليه شيعيان و از هم پاشيدن حوزه هاي علميه آن ديار، همراه مرحوم پدرم و ساير افراد خاندان به ايران هجرت نمودم و در قزوين ساكن شدم. در حوزه علميه قزوين از محضر اساتيد معظم: «حاج سيد جواد علوي»، «حاج شيخ محمود شريعت مهدوي»، «حاج ميرزا رحيم سامت»، «حاج سيد عباس ابوترابي» و «حاج شيخ محمد مظفري» (قدس سرهم)، درس هاي سطح و خارج را فرا گرفتم.

در كنار تحصيل، به تدريس و اقامه جماعت و سخنراني هاي مذهبي و تاليف برخي آثار و اهتمام به تاسيس صندوق قرض الحسنه پرداختم. سپس در سال 1401 قمري برابر 1362 شمسي به حوزه علميه قم پيوستم و از محضر آيات عظام: «حاج شيخ مرتضي حائري يزدي»، «حاج شيخ حسين وحيد خراساني»، «حاج سيد محمد روحاني» و «حاج سيد محمد علي موحد ابطحي» در فقه و اصول و رجال بهره ها بردم. هم اكنون به تاليف و تدريس اشتغال دارم و در اوقات تعطيل در قم و بعضي از شهرها به سخنراني هاي مذهبي مي پردازم.

واعظ موسوي، محمدعلي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد محمدعلي واعظ موسوي

محل تولد : مشهد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1349/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب

سيد محمد علي واعظ موسوي فرزند سيد محسن در تاريخ بهمن ماه 1349 در خانواده مذهبي و روحاني در مشهد مقدّس متولد شدم. بعد از تحصيلات ابتدايي و راهنمايي به علّت گرايش به علوم اسلامي، تحصيل در حوزه علميّه را انتخاب نمودم و دروس مقدّمات، متوسطه و خارج را در حوزه علميّه مشهد گذراندم و از محضر اساتيدي مانند: «حضرت آيت الله شاهرودي»، «مرحوم آيت الله سعيدي كاشمري»، «آيت الله سيدان»، «آيت الله فلسفي» و ... استفاده نمودم.

در حال حاضر حدود هشت سال است كه به عنوان مشاور تبليغ، مسئول ستاد پاسخگويي به سؤالات و شبهات ديني (از يك سال قبل) در دفتر تبليغات اسلامي خراسان رضوي مشغول خدمت مي باشم. همچنين حدود پانزده سال است كه در مناطق مختلف كشور به امر مقدّس وعظ و خطابه و تبليغ اشتغال دارم.

واعظي نيا، حسين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حسين واعظي نيا

محل تولد : تربت حيدريه

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1343/2/12

زندگينامه علمي

اينجانب حسين واعظي نيا فرزند اكبر در شهرستان تربت حيدريّه به دنيا آمدم. پدرم براي تحصيلات فرزندان خود به مشهد مهاجرت كرد. بنده بعد از پايان دوره ابتدايي سال 56 در مدرسه علميّه جناب آقاي موسوي نژاد كه از مدارس موفّق حوزه علميّه مشهد بوده و هست؛ آغاز به تحصيلات حوزوي كردم و مقدمات و سطح تا لمعه در آنجا طي كردم. شروع طلبگي همزمان بود با شروع انقلاب اسلامي و به دليل تعلق خاطر و فعّاليّت هايي كه در خانواده ما نسبت به امام و شاگردان ايشان علي الخصوص «آيت الله خامنه اي» در مشهد بود؛ حضور پر

رنگي در انقلاب و جريانات انقلاب داشتم.

دروس رسائل، مكاسب و كفايه را در محضر اساتيد بزرگوار حوزه حضرات: مرتضوي، رضا زاده و گنجي استفاده كردم. و از سال 63 به مدت 15 سال دروس خارج فقه و اصول را از محضر اساتيد بزرگوار: مرحوم آيت الله فلسفي، مرحوم آيت الله علم الهدي و آيت الله مرتضوي استفاده كردم. تحصيلات غير حوزوي را در حاشيه دروس حوزه مشغول بودم و پس از اخذ ديپلم در سال 70 در دانشگاه فردوسي تا سال 74 رشته «پژوهشگري علوم اجتماعي» خواندم.

واعظي، احمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

احمد واعظي

محل تولد : شهر ري

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1341/1/1

زندگينامه علمي

ديپلم رياضي را در سال 1359 اخذ كردم، شروع تحصيلات حوزويم تابستان سال 1359 بود. البته از دو سال قبل در تابستانها نزد يكي از طلابي كه دانشجوي رشته فيزيك بود؛ ادبيات عرب مي خواندم. سال ورود به حوزه علميه قم 1361 و اتمام سطح در سال 1365 مي باشد. درس خارج فقه و اصول را در محضر اساتيدي نظير حضرات آيات عظام: وحيد خراساني (69 - 65)، شيخ جواد تبريزي (72 - 65)، سيد كاظم حائري به مدت 6 سال استفاده كردم. به مدت 6 سال بحث اصول فقه را در خدمت جناب حجة الاسلام و المسلمين «صادق لاريجاني» بودم كه محفلي خصوصي بود و تقرير مباحث شهيد سيد محمد باقر صدر (بحوث في علم الاصول) محور بررسي بود.

فلسفه (بدايه و نهاية الحكمه) را از محضر «حجت الاسلام و المسلمين فياضي» و «حضرت آيت الله مصباح يزدي» بهره بردم (هر دو به صورت نوار)

و يكسال در محضر «حسن زاده آملي» بخش هايي از اشارات بوعلي و جلد 1 اسفار را استفاده كردم. عمده تحصيل فلسفه ام در محضر «آيت الله جوادي آملي» (حفظه الله تعالي) بود كه به مدت قريب هفت سال چند مجلد از اسفار (1 و 2 و 9) را آموختم كه عمده مباحث در محفل خصوصي با حضور چند تن از فضلاء حوزه بود. از سال 1367 به طور جدي مباحث كلام جديد و فلسفه غرب و زبان تخصصي را آغاز كردم.

از سال 1366 تدريس در دانشگاه را شروع كردم كه عمده آن تدريس دروس تخصصي نظير كلام، فلسفه، فقه، فلسفه اخلاق و كلام جديد بود. تدريس در حوزه را از سالهاي اول تحصيل داشته ام. از سال 1380 كه جهت تدريس به مدت 3 سال به انگليس دعوت شدم؛ دو سال در دانشگاه «كمبريج دپارتمان شرق شناسي» به تدريس اشتغال داشتم. در ضمن آن در «كالج اسلامي لندن» در مقطع فوق ليسانس و نيز در حوزه علميه لندن به تدريس اشتغال داشتم. تمام اين تدريس ها به زبان انگليسي القاء مي شد. علاقه پژوهشي من ابتدا معطوف به «فلسفه عمومي غرب و مباحث كلام جديد» بود. از سال 1375 به طور همزمان در دو محور (هرمنوتيك و انديشه سياسي) به پژوهش پرداختم. ثمره اين تحقيقات تأليفاتي در هر دو حوزه است. و هم اكنون نيز پژوهش جانبي من در كنار تدريس و تحقيق معمول حوزوي معطوف به هر دو حوزه است.

وافي، ابوالقاسم

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

ابوالقاسم وافي

محل تولد : يزد

شهرت : وافي يزدي

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1314/1/1

زندگينامه علمي

حجة

الاسلام و المسلمين ابوالقاسم وافي يزدي در مهرماه 1314 در روستاي حسين آباد، (حد فاصل يزد و رفسنجان) به دنيا آمد. پدرش مرحوم حاج محمود وافي از كشاورزان با تقوا و مؤمن يزد بود كه به روستاي حسين آباد آمده بود و در آنجا به زراعت، روزگار مي گذراند. او كه خود بخشي از دروس مقدمات حوزه هاي علميه را فراگرفته بود، به مقام مرجعيت شيعه احترام بسيار مي نهاد و همواره آرزو داشت فرزندانش به سلك روحانيت تشيع در آيند. مادر حجة الاسلام و المسلمين وافي نيز دختر مرحوم ملا محمد ابراهيم لاري معروف به «طرزجاني» از علماي بزرگ حوزه يزد بود.

حجة الاسلام و المسلمين وافي در پنج سالگي آموختن قرآن را آغاز كرد و سپس به دبستان و پس از آن به دبيرستان رفت . با اتمام آن به حوزه علميه يزد رفت و دروس مقدمات و بخشي از دروس دورۀ سطح را در آن حوزه عظيم علمي فرا گرفت . او در سال 1336 براي تكميل تحصيلات خود به قم آمد و در دروس دورۀ سطح استادان برجستۀ دورۀ خود شركت كرد. پس از آن به درس خارج استادان بزرگ حوزه علميه قم رفت و از محضر بسياري ، كسب فيض نمود. حجة الاسلام و المسلمين وافي ، در سالهاي تحصيل خود به محضر استادان و بزرگان بسياري شرفياب شد. او كه تا «قوانين» را در حوزه علميه يزد فراگرفته بود، با ورود به قم به درس شرح لمعه حضرات آيات: «شيخ علي پناه اشتهاردي» ، «ستوده » و «صلواتي» رفت و سپس در درس رسائل «آية الله مكارم شيرازي» و «آية الله نوري همداني» شركت كرد. مكاسب را نيز

در محضر «آية الله مشكيني» و «آية الله شهيد بهشتي» آموخت و براي فراگيري كفايه به درس آقايان: سلطاني طباطبايي (ره )، حاج آقا رضا صدر (ره ) و منتظري رفت .

با به اتمام رساندن دروس دورۀ سطح ، چند ماه در درس خارج فقه (كتاب القضاء) حضرت آيت الله العظمي بروجردي شركت كرد كه متأسفانه عمر با بركت ايشان به پايان رسيد و از درك فيض بيشتر محروم گرديد، وي سپس به درس خارج فقه و اصول حضرات آيات عظام: شيخ مرتضي حائري ، گلپايگاني ، امام خميني و محقق داماد «رحمة الله عليهم » رفت كه بيشتر آن (حدود پانزده سال ) در محضر آية الله العظمي شيخ مرتضي حائري (ره ) بود. او همچنين بخش هايي از مكاسب را از محضر حضرات آيات : اراكي و بهجت فرا گرفت . در بخش فلسفه و تفسير نيز از محضر علامه سيد محمد حسين طباطبايي (ره ) بهره برد. او بخشي از اسفار را در خدمت حضرت آية الله جوادي آملي ، شرح منظومه سبزواري را از محضر شهيد مفتح و بخش منطق منظومه را از محضر حضرت آية الله حاج شيخ يحيي انصاري شيرازي فرا گرفت .

حجة الاسلام و المسلمين وافي در سالهاي تحصيل و پس از آن با طلاب فرهيخته و فاضل بسياري رابطه دوستي داشت كه از جمله آنها مي توان از شيخ محمد حسين امراللهي نام برد. حجة الاسلام و المسلمين وافي در دوره اول و دوم مجلس شوراي اسلامي با پيشنهاد و مشورت علماي بزرگ يزد و قم نمايندگي مردم يزد را عهده دار شد. وي هم اكنون نماينده مردم يزد در مجلس خبرگان و نيز توليت مسجد مقدس جمكران را با حكم مقام معظم رهبري برعهده دارد.

وثوق، علي

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

مرحوم دكتر علي وثوق در سال 1304 در تهران متولد شد. وي در سال 1326 مدرك كارشناسي حقوق قضايي و در سال 1339 مدرك كارشناسي ارشد علوم اداري را از دانشكده حقوق دانشگاه تهران دريافت كرد. روانشاد دكتر علي وثوق دوره دكتراي علوم سياسي را نيز درهمان دانشكده طي كرد و در سال 1345 از رساله خود درباره حسابداري دولتي و امور مالي شهرداريها دفاع كرد. وي از همان زمان به عنوان استاديار، همكاري علمي خود را با دانشگاه تهران آغاز كرد و در سال 1355 درجه فوق تخصص رشته حسابداري را از دانشگاه كاليفرنياي جنوبي آمريكا دريافت كرد. فقيد سعيد دكتر وثوق از سال 1351 مديريت بخش حسابداري دانشكده علوم اداري و مديريت بازرگاني دانشگاه تهران را به عهده گرفت و پس از چند سال تصدي معاونت دانشكده مزبور، رياست اين دانشكده را پس از انقلاب عهده دار شد و به مدت 8 سال در اين سمت انجام وظيفه كرد. روانشاد دكتر وثوق با اكثر دانشگاههاي ايران همكاري داشت و آثار متعددي در زمينه هاي علمي و پژوهشي از وي به جاي مانده است. وي عضويت در مجامع متعددي از جمله شورايعالي انقلاب فرهنگي، فرهنگستان علوم، و هيئت مميزه مركزي وزارت علوم و تحقيقات و فناوري را به عهده داشت.

روانش شاد

ياد استاد

راه اندازي و برنامه ريزي دوره هاي كارشناسي ارشد و دكتراي حسابداري و شناسايي اين رشته در ستاد انقلاب فرهنگي و شورايعالي برنامه ريزي، مديون زحمات و تلاش خستگي ناپذير شادروان دكتر علي وثوق است؛ خدايش بيامرزد.

دكتر علي ثقفي _ دانشگاه علامه طباطبايي

شادروان دكتر وثوق، استادي گرانمايه و دانشوري صاحب

انديشه بود كه حق بزرگي بر گروه بسياري از دانش آموختگان حسابداري در دانشگاه تهران، آزاد اسلامي و ساير مراكز آموزش عالي دارد.

دكتر رضا شباهنگ _ واحد علوم و تحقيقات دانشگاه آزاد

او دانشمند، مهربان و دانشجو دوست بود.

دكتر غلامرضا اسلامي _ دانشگاه تهران

مرحوم دكتر علي وثوق، استادي سختكوش و صاحبنظر بود و عمر خود را در راه اعتلاي حسابداري سپري كرد؛ روانش شاد.

دكتر احمد مدرس _ دانشگاه شهيد بهشتي

استاد تا آخرين دقايق عمر با بركت خود، چون شمع، روشنايي بخش مجلس تعليم و تربيت شاگردانش بود.

محمدحسن سعادتيان _ از سازمان حسابرسي

استاد آموزگاري وارسته بود كه معلمي را فداي مال دنيا نكرد.

موسي بزرگ اصل _ از دانش آموختگان ايشان

مرحوم دكتر علي وثوق، علاقه وافري به تحقيق و تدريس دروس حسابداري مديريت داشت و اين ويژگي، در صرفه جويي بيت المال و كنترل هزينه ها در زمان رياست وي در دانشكده مديريت دانشگاه تهران قابل لمس بود.

تعدادي از همكاران ايشان در دانشگاه تهران

وثوقي، منصور

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

دكتر منصور وثوقي در سال 1320 در برازجان بدنيا آمد. ايشان داراي مدرك دكتراي رشته جامعه شناسي از دانشگاه رنه دكارت سوربن-فرانسه در سال 1974 مي باشد.نامبرده هم اكنون عضو هيئت علمي و دانشيار دانشكده جامعه شناسي دانشگاه تهران مي باشد.گروه : علوم انسانيرشته : جامعه شناسيتحصيلات رسمي و حرفه اي : تحصيلات رسمي منصور وثوقي به قرار زير است: - ديپلم متوسطه طبيعي در سال 1339 - كارشناسي رشته علوم اجتماعي از دانشكده ادبيات دانشگاه تهران در سال 1344 - كارشناسي ارشد رشته علوم اجتماعي از دانشگاه تهران در سال 1346 - دكتراي رشته جامعه شناسي دانشگاه رنه

دكارت سوربن-فرانسه در سال 1974همسر و فرزندان : منصور وثوقي متاهل و داراي 3 فرزند مي باشد.مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : سوابق شغلي و مديريتي دكتر منصور وثوقي به قرار زير است: - پژوهشگر بخش تحقيقات روستايي"موسسه مطالعات و تحقيقات دانشگاه تهران " از سال 1343 تا 1346 - پژوهشگر بخش تحقيقات روستايي "موسسه آموزش و تحقيقات تعاوني دانشگاه تهران" از سال 1346 تا 1349 - سرپرست بخش تحقيقات روستايي موسسه مطالعات و تحقيقات اجتماعي دانشگاه تهران در سال 1354 تا 1371 - استاديار گروه آموزشي جامعه شناسي دانشكده علوم اجتماعي دانشگاه تهران از سال 1354 تا 1369 -مدير گروه جامعه شناسي دانشكده علوم اجتماعي دانشگاه تهران از سال 1360 تا 1364 - معاون اداري و مالي دانشكده علوم اجتماعي دانشگاه تهران از سال 1367 - معاون آموزشي دانشكده علوم اجتماعي دانشگاه تهران از سال 1374 تا 1375 - دانشيار گروه جامعه شناسي دانشگاه تهران از سال 1369 تا كنون - مدير گروه توسعه روستايي دانشگاه تهران از سال 1381 تا كنون - عضو انجمن بين المللي جامعه شناسان فرانسه زبان(A.I.S.L.F) - عضو انجمن جامعه شناسي ايران - عضو انجمن انسان شناسي ايرانفعاليتهاي آموزشي : موارد مورد تدريس در دانشگاه: مباني جامعه شناسي،جامعه شناسي روستايي،نظريه هاي جامعه شناسي،تغييرات اجتماعي،مسائل اجتماعي ايران،جامعه شناسي تاريخي ايران در مقطع كارشناسي ارشد: سمينار جامعه شناسي روستايي،انديشه هاي اجتماعي معاصر،بينش هاي جامعه شناسي،نظام هاي بهرهبرداري در مقطع دكترا: جامعه شناسي ايران ،سمينار مسائل توسعه اجتماعي- اقتصادي ايرانچگونگي عرضه آثار : - تاليف 5 عنوان كتاب - تاليف حدود 10 مقاله بزبانهاي فارسي و انگليسي - همكاري در انجام بيش

از 10 طرح پژوهشي،انجام حدود 10 طرح پژوهشيآثار : nbsp1 تعاونيهاي روستائي منطقه تهران ويژگي اثر : موسسه اموزش و تحقيقات تعاوني 13482 تغييرات اجتماعي ويژگي اثر : پديدآورنده: گي روشه، منصور وثوقي (مترجم) ناشر: نشر ني - 15 مرداد، 1386 چاپ اول 1366،چاپ هفدهم 1384 انتشارات ني3 جامعه شناسي روستايي ويژگي اثر : چاپ اول 1366،چاپ دهم 1382-انتشارات كيهان4 جامعه شناسي قشرها و نابرابريهاي اجتماعي، رشته علوم اجتماعي ويژگي اثر : پديدآورنده: مهرداد رزاقي، منصور وثوقي (مترجم)، حسن ملك (مترجم) ناشر: دانشگاه پيام نور - 1383 5 مباني جامعه شناسي ويژگي اثر : پديدآورنده: منصور وثوقي، علي اكبر نيك خلق ناشر: بهينه - 15 اسفند، 1386 چاپ اول 1370،چاپ بيست و دوم(ويرايش جديد)1383-انتشارات بهينه6 مباني جامعه شناسي 1، رشته علوم اجتماعي ويژگي اثر : پديدآورنده: منصور وثوقي ناشر: دانشگاه پيام نور - 1382 7 مفاهيم اساسي توسعه ويژگي اثر : در دست چاپ

منابع زندگينامه :تكميل پرسشنامه توسط دكتر منصور وثوقي بنا به درخواست واحد آموزش بنياد ايرانشناسي زمستان 1384

وحدتي شبيري، حسن

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد حسن وحدتي شبيري

محل تولد : مشهد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1344/1/1

زندگينامه علمي

سيد حسن وحدتي شبيري، پژوهشگر و مدرس حوزه و دانشگاه، در سال 1344 ه.ش در خانواده اي مذهبي در مشهد به دنيا آمد. در كنار تحصيلات

ابتدايي و متوسطه، ادبيات و صرف و نحو را نزد پدرش حجت الاسلام و المسلمين حاج سيد محمد شبيري از خطباء و وعاظ بنام در مشهد مقدس فرا گرفت. پس از اتمام دورۀ راهنمايي تحصيلي در سال 58 وارد حوزۀ علميۀ مشهد شد و در كنار تحصيلات حوزوي دورۀ دبيرستان را در رشتۀ علوم تجربي در سال 1363 به پايان برد. بعد از گذراندن دورۀ سطح به حوزۀ علميۀ قم مهاجرت و همزمان با تحصيل در دورۀ خارج حوزۀ علميه، دورۀ كارشناسي حقوق را در مجتمع آموزش عالي، وابسته به دانشگاه تهران (سالهاي 67 تا 71)، دورۀ كارشناسي ارشد حقوق خصوصي را در دانشگاه شهيد بهشتي (سالهاي 71 تا 74) و دورۀ دكتري PH.D حقوق خصوصي را در دانشگاه تربيت مدرس تهران (سالهاي 76 تا 81) به پايان رسانيد.

علاوه بر گذراندن 15 سال تحصيل در دورۀ خارج حوزۀ علميه دورۀ عالي زبان انگليسي را نيز در دانشگاه باقرالعلوم (ع) به اتمام رسانيده است. از جمله اساتيد حوزوي او در مشهد مقدس «آيت الله حاج مهدي مرواريد»، «آيت الله مرتضوي» و «آيت الله فلسفي» و از جمله اساتيد حوزوي در قم: «آيت الله ستوده اراكي»، «آيت الله ميرزا جواد تبريزي» و حجت الاسلام و المسلمين «حاج شيخ محمد تقي شيهدي» مي باشند. از جمله اساتيد وي در دانشگاه نيز مي توان از «دكتر مهدي شهيدي»، «دكتر ناصر كاتوزيان»، «دكتر سيد حسين صفائي» و «دكتر مصطفي محقق داماد» نام برد.

وحيدي امين، محمدحسن

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمدحسن وحيدي امين

محل تولد : آمل

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1344/8/10

زندگينامه علمي

پس از اتمام مقدمات و سطح حوزه كه همزمان با جريان جنگ تحميلي

ميان ايران و عراق بود اولين كار نوشتني خود را در زمينه جنگ شروع كردم و مدتي بعد در حدود سه جلد كتاب در اين زمينه نوشتم ولي به دليل رعايت مصالحي از چاپ آن صرف نظر كرده و به كار تخصصي مربوط به خودم كه حوزوي بود روي آوردم چونكه اقبال سيد بن طاووس از كتابهاي منبع معتبر شيعي بود آن را اولين هدفم قرار دادم و خوشبختانه در سال 1377 به چاپ رسيد ترجمه اي كه اولين كار و نيز اولين ترجمه از اقبال سيد بن طاووس ره بود كه به زبان فارسي برگردانده شد، كار بعدي ام تاليف كتاب فضايل و آداب ماه هاي رجب و شعبان بود كه كمبود آن در ميان مولفات شيعه محسوس بودويك سال بعد آن را نيز منتشر كردم. همزمان با سفرهاي متعددي كه به حج و عمره داشتم متوجه شدم كه حاجيان و نيز كارگزاران و روحانيون از نبود كتاب جامعي در زمينه اسرار، اماكن و زيارات آن سرزمين رنج مي برند. تصميم گرفتم كه با استفاده از تجربيات تحقيقي حوزوي و نيز ميداني، كتاب بسيار ارزشمند اسرار الحرمين را تاليف كنم كه در حقيقت يك دائره المعارف سفري حج و عمره است و كساني كه از آن استفاده كردند بارها و بارها با تماس هاي خود اين حقير را مورد لطف خود قرار دادند. شبيه همين كار را با ابعاد محدودتري در زمينه عتبات و عاليات انجام دادم، تفسير امام حسن عسكري (ع) هم كه تنها تفسير باقيمانده از معصومين (ع) بود و سابقه هيچ ترجمه فارسي نداشت مورد توجه ام قرار گرفت و آن

را به فارسي برگرداندم. به دنبال ترجمه اين تفسير اكنون به فكر ترجمه تمام احاديثي افتادم كه در زمينه تفسير آيات قرآن در كتاب هاي قدما چون نور الثقلين، برهان و مجمع آمده است كه كار سنگين و بزرگي است و به لطف خدا گام به گام اين احاديث را ترجمه مي كنم تا به زودي در اختيار علاقه مندان قرار گيرد. در زمينه ولي نعمت و سرورمان حضرت بقيه الله الاعظم عج الله تعالي فرجه الشريف هم كاري را حدود دو سال است كه شروع كردم به نام «شهر گمشده» كه اميداورم بتوانم به مانند نوع كارهايي كه به عهده مي گيرم جامع و كامل باشد و تكراري نباشد به طوري كه از نوشته هاي ديگران در آن به هيچ وجه استفاده نشده باشد. با هيچ موسسه اي كار نمي كنم. و نظر شخصي ام اين است كه در زمينه علوم اسلامي نبوغ شخصي مي تواند مخاطبان زيادي را زير چتر خود بگيرد و كارهايي با هدايت بالا و جهت داده شده مثمر ثمر نباشد و الله اعلم.

ورعي، جواد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد جواد ورعي

محل تولد : تهران

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1342/1/1

زندگينامه علمي

در سال 1342 در تهران متولد شدم. به تشويق مرحوم پدرم با علوم و معارف اسلامي آشنا شده و پس از دروس متوسطه در سال 1361 رسماً وارد حوزه علميه شرق تهران شدم. همزمان در دانشكده الهيات دانشگاه تهران دوره كارشناسي الهيات و معارف اسلامي را گذراندم. در سال 1365 براي ادامه تحصيل راهي حوزه علميّه قم شدم و سطوح عالي را در حضور حضرات آيات

استادى، اعتمادى، ستوده، طاهري خرم آبادى، قديري و محقق داماد گذراندم و در سال 1369 وارد مقطع درس خارج شدم. خارج فقه و اصول را از محضر حضرات آيات فاضل لنكرانى، وحيد خراسانى، موسوي اردبيلى، سيد كاظم حائرى، و صانعي و بيش از همه به طور پيوسته شبيري زنجاني كسب فيض نمودم. در دروس تفسير، فلسفه و عرفان نظري اساتيد معظم حضرات آيات جوادي آملى، حسن زاده آملي و انصاري شيرازي نيز شركت جستم. در ده سال اخير براي فعّاليّت علمي و پژوهشي خود رشته فقه را با گرايش اجتماعي سياسى، انتخاب نموده و در كنار تدريس سطوح عالي رشته فقه و اصول، به تحقيق و تاليف پرداختم. اينك بيشترين فعّاليّتم در تدريس، تحقيق و تاليف متمركز شده است. تبيين و تدريس انديشه هاي فقهي و سياسي رهبر فقيد انقلاب حضرت امام خميني در دوره هاي آموزشي موسسه تنظيم نشر و آثار امام خميني از ديگر فعّاليّت هاي اينجانب است.

ورمزياري، علي اكبر

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

علي اكبر ورمزياري

محل تولد : هاديشهر

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1351/5/25

زندگينامه علمي

بسم الله الرحمن الرحيم والحمدالله رب العالمين وصل الله علي محمد وآله الطاهرين ولعن الدائم علي اعدائهم اجمعين امين يا رب العالمين .با جرقه اي كه مربي مؤمني در دوران نوجواني درذهنم ايجاد كرد،قدم درراه تحقيق نهادم ومثل هرجوان مسلماني جوياي كمال شدم . كتابهاي مختلفي مطالعه كردم ،ازساخت موشك تا داستانهاي رنگارنگ ،اما هيچكدام ازآنها پاسخگوي سؤال من نبود ،تا اينكه خداوند وعنايت اهل بيت عليهم السلام به علوم اسلامي وحوزوي روي آوردم وگمشده خود را در آن يافتم ،با

ادبيات شروع كردم ،با منطق همراه شدم وبا فن معاني وبيان آشنا شدم وفقه واصول را به همراه ساير علوم حوزوي ادامه دادم .اما وقتي به علوم اصلي يعني قرآن واحاديث رسيدم خود را درمقابل درياي بي كران ازعلم ديدم ،دريايي كه موجهاي سهمگين آن ساحل جهل وناداني را پي درپي درهم مي كوبد وتشنگان علم ومعرفت را به رحمت ابدي دعوت مي نمود.براي من كه سالهاي سال به دنبال قطره ي نا چيز با تمام وجود گشته بودم ديدن اين اقيانوس بي پايان حكم رؤيايي را داشت كه به حقيقت پيوسته بود .مثل من به جوينده طلائي مي ماند كه پس از مدتها جستجو به يك باره خود را درميان چندين معدن طلا وجواهر ببيند وسرگشته وحيران بماند كه ازكداميك بار خود را ببندد.بنابراين پس ازدستيابي به گنجينه بزرگ علوم اسلامي برآن شدم كه ازاين ميان آنچه را كه بيشترازسايرين مورد نياز خودم وديگران است گلچين كنم .به همين منظور دركنار دروس حوزه وتحقيقاتي كه براي مركزپژوهش وتحقيقات حوزه انجام ميدادم ،تحقيقاتي پيرامون موضوعات مختلف انجام دادم كه احساس مي كردم درزندگي روزمره به آنها نيازمنديم .ازجمله آنها به چندنمونه اشاره ميكنم :1 – درمان بعضي ازبيماري ها ازطريق آيات وروايات 2 – ادعيه واحراز3 – روانشناسي اسلامي 4 – اصول عقائد اسلامي 5 – ادبيات كاربردي 6 – احاديث تربيتي 7 – مسائل مربوط بهازدواج جوانان8 – سيره ائمه عليهم السلام 9 – قانون براي زندگي و...

وزيري، محمدرضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد رضا وزيري

محل تولد : قم

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1340/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب

محمدرضا وزيري پس از گذراندن دوره تحصيلات در مقطع ابتدايى، در سال 1352 ه.ش وارد حوزه علميه قم شده و در مدرسه تحت برنامه و اشراف مرجع فقيه عالم تشيع حضرت آيت الله العظمي گلپايگاني و زير نظر اساتيد محترم و بزرگوار حضرات آقايان: فياض يزدى، اسماعيل يزدى، حججي اصفهاني، معصومي شاهرودى، صالحي نجف آبادى، مرحوم سليمى، علي فاضل همدانى، گنجي و ... تحصيلات علوم ديني خود را در دوره مقدمات به پايان رساندم، و نيز عمده دروس سطح متوسط را در همان مدرسه فرا گرفته و از محضر اساتيد بزرگواري از قبيل حضرات آقايان: امينيان، مرحوم مدرس افغانى، كريمي جهرمى، استادى، احمدي يزدى، عالمى، صلواتى، شوشترى، طالقانى، اعلمى، نكونام، طيبى، بيگدلي قمي و ... استفاده ها بردم. حضور اينجانب در مدارس آن بزرگوار تا اوائل پيروزي انقلاب اسلامي ملت شهيد پرور مسلمان ايران به رهبري امام امت ادامه داشت و تا پايان جلدين لمعتين و بخشي از كتاب مكاسب مرحوم شيخ را در آنجا خواندم، و ضمن تحصيل در اين مدارس با بعضي از دوستان طلبه كه در مدرسه حقاني سابق مشغول به تحصيل بودند ارتباط برقرار كرده و كم و بيش با برنامه هاي درسي آنجا نيز آشنايي پيدا كرده و استفاده مي بردم.

و در خلال اين سالها، همزمان با اشتغال به دروس حوزوي، به فراگيري دروس جديد دولتي تا گرفتن ديپلم به صورت شبانه و متفرقه ادامه دادم و تتمه درسهاي حوزوي: (اعم از سطح عالي و خارج) را پس از پيروزي انقلاب و به صورت آزاد در محضر اساتيد بزرگواري همچون حضرات آيات آقايان: مرحوم شيخ محمد تقي ستوده (مكاسب و كفايه)، شيخ محسن

دوزدوزاني (بخشهايي از مكاسب)، حاج شيخ مصطفي اعتمادي (رسائل)، شيخ يحيي انصاري شيرازي (منطق، فلسفه منظومه حاجي سبزواري)، قدرت الله وجداني فخر و شيخ علي پناه اشتهاردي (لمعه و بخشي از مكاسب)، موسوي تهراني (بخشي از رسائل)، سيد مصطفي محقق (اصول فقه) و محمد فاضل لنكراني، يوسف صانعي، شيخ جواد تبريزي و وحيد خراساني (خارج فقه و اصول)، جوادي آملي (تفسير و خارج فقه و بخش از افسار)، حسن حسن زاده آملي (اشارات و هيأت و نجوم)، فياض قمي و محمد تقي مصباح يزدي (بدايه و نهايه و سلسله مباحث پاسداري از سنگرهاي ايدئولوژيك در سال 59) و بعضي بزرگان ديگر حوزه تلمذ كرده و بهره ها بردم.

در بخش دروس جنبي (تفسير، حكومت اسلامى، اخلاق، جامعه شناسى، اقتصاد و ...) از محضر بزرگاني از قبيل حضرات آيات آقايان: مرحوم شهيد بهشتى، محمد يزدى، شهيد باهنر، رفسنجانى، مظاهرى، سبحاني و ناصر مكارم شيرازي و ... كسب فيض نمودم. بحمدلله اين توفيق كم و بيش شامل حالم شده است كه در خلال تحصيلاتم، به تدريس بعضي از رشته هاي علوم حوزوي از قبيل (فقه و اصول، تاريخ، عقايد و ...) در مدارس حوزه علميه قم و مركز جهاني و يا به صورت آزاد بپردازم و اميدوارم همچنان به اين امر مهم نيز ادامه دهم. و از حدود سال 73 نيز از طريق دفتر نمايندگي ولي فقيه در دانشگاه ها به عنوان استاد، به دانشگاههاي اصفهان و تهران (دولتي و آزاد) اعزام شده و در رشته هاي: «تاريخ اسلام، معارف اسلامى، اخلاق اسلامي، ادبيات عرب و ...» به تدريس پرداختم. گفتني است كه اينجانب از همان سالهاي اوليه ورود به حوزه مباركه علميه قم

در استانها و شهرستانهاي: «قم، خميني شهر، ملاير، خمين، تربت حيدريه، بندرعباس، كازرون، بوشهر، نيكشهر بلوچستان، تهران و شميرانات، خراسان، بندر انزلى، سقز و كردستان، قزوين، و استانهاي غرب و جنوب كشور» به تدريس و تبليغ و ترويج احكام نوراني اسلام و نشر و اشاعه معارف ديني و قرآني اشتغال داشتم.

اينجانب گرچه خوش ندارم در خصوص زندگي سياسي و گرايشهاي فكري چيزي به قلم بياورم، و با وجود آنكه كار چنداني در مقايسه با كارهاي چشمگير و بزرگي كه گروهي از عزيزان و دوستان همرزم و همسنگر شهيد و غير شهيد، براي اسلام عزيز و انقلاب شكوهمند اسلامي انجام دادند و لحظه اي آرام ننشستند صورت نداده ام. لكن از باب «و اما بنعمة ربك فحدث» شمه اي از آن بضاعت مزجاة را بيان مي كنم. الحمدلله و له الشكر كه از همان دوران نوجواني و حتي در زمان شاه ملعون با روحيه ظلم ستيزي و تنفر و مبارزه با ظالم و طاغوت، بزرگ شده ام و در همين راستا به بحثهاي كوبنده و روشنگرانه با طرفداران رژيم پرداخته و فعاليتهاي در زمينه توزيع رساله و كتب ديگر و اعلاميه هاي رهبر كبير انقلاب و ديگر مراجع معظم تقليد داشتم و در تظاهراتهاي قم و ديگر شهرستانها بر عليه رژيم سابق شركت داشته و در منبرهايم مظالم و فجايع دستگاه وقت را براي مردم برملا مي كردم و بارها تا مرز دستگيري و قتل و جرح با توكل به خدا پيش رفتم، از جمله در محاصره مدرسه فيضيه در زمان شاه و در سال 54 حضور داشته با عنايت الهي از چنگ آنها خود را نجات دادم، و در تظاهرات مردم در

شهرستان خمين به همراه ديگر علما و مردم شركت نموده و در همين تظاهرات تير خوردم و روانه آغوش محبت آميز و گرم آن خطه شده و پس از بهبودي و درمان به قم بازگشتم، و در تظاهرات 19 دي سال 56 قم نيز به همراه طلاب و فضلاي حوزه و اقشار مختلف مردم شركت كرده و به بيوتات مراجع بزرگوار فقه و در درگيري بعد از مراجعه از بيت آقاي نوري همداني حضور داشتم و در رمضان المبارك سال 56 به ملاير رفته و پس از سخنرانيهاي كوبنده بر عليه رژيم تحت تعقيب مأموريت قرار گرفتم.

پس از پيروزي انقلاب و با تشكيل حزب جمهوري اسلامي به دست شخصيتهاي صدر انقلاب فقط در اين حزب ثبت نام كردم و با شروع جنگ تحميلي اين افتخار را پيدا كردم كه از همان بدو شروع جنگ (كه در آن زمان در حال گذراندن چندمين دوره آموزش نظامي بودم) به جبهه هاي جنگ به صورت رزمي تبليغي و تبليغي اعزم شدم و خوشبختانه اين اعزام ها ولو به صورت متناوب همچنان تا زمان پذيرش قطعنامه و حتي پس از آن ادامه داشت و در همين رابطه چندين بار مجروح شدم، و در همان شرايط نيز از ادامه تحصيل در حوزه بر حسب وظيفه غافل نبودم، و در موضوع حوادث انقلاب و فراز و نشيبهاى آن از قبيل برگزاري انتخابات، غائله كردستان و فتح لانه جاسوسي و بركناري ليبرالها و بني صدر و شكست مفتضحانه منافقين و غير ذلك به فضل خداوند متعال در خط رهبري به راه خود ادامه دادم، و در تشكيلات جلسات مجمع طلاب و فضلاي قمي حوزه

علميه قم نيز همراه با جناب حجت الاسلام و المسلمين آقاي حاج شيخ رحيميان قمي و بعضي حضرات ديگر فعاليتهايي داشته ام.

از توفيقات و بركات عظيم الهي كه در زندگي علمي اينجانب نصيبم شد اينكه توانستم از همان سالهاي اوليه ورود به حوزه و مدرسه مرحوم آيت الله گلپايگاني و به همت و راهنمايي دارالقرآن آن بزرگوار، حفظ قرآن كريم را شروع نمايم و بحمدلله بعد از چندين سال توانستم كلّ قرآن را حفظ نموده و در زمره حافظين كل قرآن قرار گيريم و بنا دارم انشاء الله و به زودي كل نهج البلاغه و صحيفه سجاديه را نيز حفظ كنم و در سايه حفظ قرآن موفقيتهاي بيشتري در زمينه تدريس در حوزه و دانشگاه و ارائه مباحث در منابر داشته ام و هم اكنون با گروهي از دوستان همفكر به تحقيقات ميداني و عميق در زمينه بحثهاي حوزوي فقه و اصول و مخصوصاً فقه مشغول هستيم، و در علم الحديث و شرح و توضيح و تعليقات بر كتاب ارزشمند و پرفايده سفينة البحار مرحوم محدث قمي با بعضي دوستان ديگر گامهايي برداشته ايم. و اميدوارم در باقيمانده عمر نيز در ظل توجهات و عنايات خاصه مولانا و صاحبنا حضرت وليعصر (عج) توفيق شناخت وظيفه و انجام آن را پيدا كرده و در صراط مستقيم حق به راه خود ادامه دهم.

وفا، جعفر

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

جعفر وفا

محل تولد : زنجان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1334/4/9

زندگينامه علمي

جعفر وفا در سال 1334 در زنجان در يك خانواده مذهبي تولد يافت و پس از تحصيلات ابتدايي و متوسطه با اشتياق تمام و با تشويق

والدين خود ، به سال 1348 در حوزه علميه اين شهر به فرا گرفتن علوم ديني پرداخت و در سال 1352 راهي حوزه علميه قم گرديد و در ادبيات عرب ، فلسفه ، تفسير و علم كلام ، طرفي برگرفت و در سطوح عالي فقه و اصول به مراتب لازم ، نائل آمد . در طي اين مراحل در دو حوزه زنجان و قم به ترتيب از محضر اساتيد برجسته اي همانند حجج اسلام استاد علوي ، قائمي ، خاتمي و آيات عظامي همانند آيت الله جوادي آملي ، پاياني ، اعتمادي ، حيدري زنجاني ، ناصر مكارم شيرازي ، ميرزا جواد تبريزي ، وحيد خراساني ، نوري همداني و ... استفاده نمود .

او از سال 1362 با درك ضرورت زمان ، كارهاي قلمي ، سخنوري و آموزشي خود را آغاز كرد و وارد عرصه پژوهش گرديد و در علوم قرآن ، تاريخ اسلام ، و تعليم و تربيت به تتبع و تحقيق پرداخت كه ارائه ده ها مقاله علمي و قرآني ، در نشريه هاي آموزشي و تربيتي و انتشار بيش از بيست جلد كتاب از محصولات اين پژوهش است كه برخي از آنها ، از كتاب هاي درسي دانشگاه امام حسين (ع) مي باشد ؛ همانند : ثروت از ديدگاه قرآن (چاپ سوم) ، تاريخ از ديدگاه قرآن و نهج البلاغه (چاپ سوم) ، تفسير موضوعي تولي و تبري (چاپ سوم

ايشان درسال 1383 از سوي نخستين همايش پاسداران اهل قلم ، نويسنده برتر شناخته شد و از سوي شخصيت هاي بلند پايه سپاه پاسداران و وزارت ارشاد ، تشويق و موفق به دريافت

جوايز و لوح تقدير گرديد .وي هم اكنون صاحب كرسي تدريس در دانشكده هاي دانشگاه امام حسين (ع) است و همگام با تدوين و انجام پژوهش هاي قلمي ، در رشته هاي علوم قرآني و تاريخ اسلام تدريس مي كند . وي در سال 1360 با همفكري برخي از جوانان در تهران كانون هجرت را بينان نهاد و در پرتو آن به تشكيل كلاس هاي نهج البلاغه، عقايد و انتشار نشريه «هجرت» پرداخت . كتاب «وظايف اخلاقي معلم و شاگرد» از اين نويسنده از سوي آموزش و پرورش كتاب برگزيده اعلام و برنده جايزه شد . او از سال 69 تا سال 82 عضو كادر علمي پژوهشكده تحقيقات اسلامي و هيئت تحريريه فصلنامه مربيان بوده است .

وفايي، عباسعلي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عباسعلي وفائي به سال 1344 در شهر ساوه به دنيا آمد. تحصيلات خود را تا پايان دبيرستان در آن منطقه به اتمام رساند سپس وارد دانشگاه تربيت معلم گرديد و در رشته زبان و ادبيات فارسي تا مقطع كارشناسي ارشد در آن دانشگاه گذراند. وي در سال 1376 موق به اخذ دكتري با موضوع تصحيح انتقادي ديوان مسلمان ساوجي از دانشگاه تهران گرديد و هم اكنون عضو هيئت علمي دانشگاه تهران ميباشد.

گروه : علوم انساني

رشته : زبان و ادبيات فارسي

خاطرات كودكي : دكتر وفائي از آن دوران ميگويد: «كلاس اول ابتدايي در روستاي مجاور به مدرسه ميرفتيم و مسافتي يك كيلومتري را پياده طي ميكرديم روزهاي برفي زمستان محبت كلاس بالاتر ها را به همراه داشتيم به طوريكه در يك روز برفي كه آمد و رفت به جهت كثرت برف سخت بود بر دوش آنها مسير را

طي ميكرديم.»

اوضاع اجتماعي و شرايط زندگي : دكتر وفايي در يك خانواده كشاورز و متعهد و متقي بطوريكه پدر و مادر آنها را به تحصيل و طي درجات بالا در كنار كمك در امور كشاورزي رهنمود ميكرد و مشوق آنان بود.تا جايي كه همه فرزندان خانواده تحصيلات عالي داشتند و دبير و استاد دانشگاه شدند.

تحصيلات رسمي و حرفه اي : كارشناسي و كارشناسي ارشد رشته زبان و ادبيات فارسي از دانشگاه تربيت معلم تهران در سال 1371، و اخذ دكتراي زبان و ادبيات فارسي با موضوع پاياننامه صحيح انتقادي ديوان مسلمان ساوجي در سال 1376 از دانشگاه تهران

خاطرات و وقايع تحصيل : وقع انقلاب اسلامي در دوره راهنمايي و شركت در راهپيمايي ها، شروع جنگ تحميلي و شركت هفت دوره اي در جنگ از خاطرات دوران تحصيل دكتر وقايي استا.

فعاليتهاي ضمن تحصيل : كار كشاورزي ، مطالعه دروس غير درسي و كار در كوره هاي آجر پزي از فعاليتهاي دوره تحصيل وي است.

استادان و مربيان : دكتر جليل تجليل، دكتر اسماعيل حاكمي، دكتر شفيعي كدكني، دكتر عباس ماهياد، دكتر محمود عابدي، دكتر حين ابخوري، مرحوم دكتر سادات ناصري، دكتر عباس زرياب خويي، مرحود دكتر ضيائ الدين سجادي، دكتر علي شيخ الاسلامي و ... از استادان دكتر وفايي هستند.

هم دوره اي ها و همكاران : دكتر حسن ذوالفقاري، دكتر محمود فتوحي، خانم دكتر شيخ مونسي، دكتر تاجبخش، دكتر اسپرهم، دمتر حبيب ارعباسي و .. از همدوره ايهاي دكتر عباسعلي وفايي است و از همكاران ايشان در گروه ادبيات ميتوان به دكتر شيما ، دكتر كزازي، دكتر ترابي، دكتر مسگر نژاد، دكتر حائري ، دكتر حسن زاده و بيات اشاره

كرد.

همسر و فرزندان : دكتر وفايي داراي همسر و دو فرزند دختر ميباشند.

مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : معاون اداري و مالي و دانشجويي دانشكده ادبيات و زبانهاي خارجي دانشگاه علامه طباطبائي 79-1375، معاون اداري و مالي و قائم مقام دانشگاه الزهرا (س) تهارن 82-1379، رايزن فرهنگي ايران در ازبكستان 85-1382، رئيس شوراي گسترش زبان و ادبيات فارسي 1385 تا كنون.

فعاليتهاي آموزشي : دبير آموزش و پرورش به مدت هفت سال و تدريس درد دانشگاه هاي پيام نور - آزاد و دانشگاه هاي دولتي تهران از فعاليت هاي آموزسي دكتر وفايي هستند.

شاگردان : دكتر مهدي صفري، دكتر بهمن نزهت، دكتر شعبانلو، دكتر برجساز، دكتر طاهر، مهندس آزاد، مهندس خدادادي و ... از شاگردان استاد وفائي هستند.

--------------------------------------------------------------------------------

آثار :

1 تاثير زبان فارسي بر زبان ازبكي

ويژگي اثر : انتشارات الهدي

2 تصحيح ديوان مسلمان ساوجي

ويژگي اثر : انتشارات انجمن آثار و مفاخر فرهنگي

3 تصحيح شرح سه دفتر نخست مثنوي مولوي

ويژگي اثر : تاليف شيخ محمد آدينه خوارزمي، انتشارات انجمن آثار و مفاخر فرهنگي

4 تصحيح كتاب مرادالعارفين

ويژگي اثر : شيخ صوفي

5 دانشنامه زبان و ادبيات فارسي قرن 20 ازبكستان

ويژگي اثر : انتشارات الهدي

6 سيماي فرهنگي ازبكستان

ويژگي اثر : انتشارات الهدي

7 فرهنگ لغت نامه واژگان مخفف در زبان فارسي

ويژگي اثر : در دست چاپ

8 قصايد مضوع در زبان

و ادبيات فارسي

ويژگي اثر : انتشارات روزنه

9 واژه هاي فارسي در زبان ازبكي

ويژگي اثر : انتشارات ماورائ النهر تاشكند

منابع زندگينامه : تكميل پرسشنامه فرهيختگان توسط دكتر وفائي بنا به درخواست بنياد ايرانشناسي - اسفند 1385

وفايي، عبدالوحيد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عبد الوحيد وفائي

محل تولد : قم

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1345/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب عبدالوحيد وفايي دوران كودكي را در خانواده پدري از تعاليم قرآن كريم بهره مند گشتم (در قم) و مقطع تحصيلي ابتدائي را در مدرسه آزادي گذرانده و مقطع راهنمائي را در مدرسه راهنمائي شهيد بهشتي قم طي نمودم. و حدود يك سال در هنرستان فني و مهندسي قم تحصيل كردم. سپس به علت علاقه به حوزه علميه قم جهت ادامه تحصيلات روي آورده و حدود دو سال در مدرسه علميه رسالت قم به تحصيل مشغول شدم و سال سوم را در مدرسه علميه رضويه قم تحصيل كردم. سپس دوران فقه و اصول را از اساتيد مطرح زمان استفاده كردم و حدود سه سال از درس خارج فقه و اصول حضرات آيات عظام: «مرحوم ميرزا جواد تبريزي»، حضرت آيت الله «وحيد خراساني» و «فاضل لنكراني» بهره بردم.

جهت تدريس در دانشگاهها از طريق گزينش علمي خبرگان وزارت علوم به استخدام هيئت علمي گروه معارف اسلامي دانشگاه آزاد اسلامي تهران جنوب در آمدم و هم اكنون در مقطع دكترا معارف اسلامي جهت شركت در آزمون مهندسي ثبت نام نموده ام. حدود 10 سال است به استخدام عضويت هيئت علمي گروه معارف اسلامي

در آمده ام. همزمان با تدريس در دانشگاه و دروس خارج فقه و اصول، با موسسه باقرالعلوم (ع) وابسته به سازمان تبليغات اسلامي قم جهت تاليف مجموعه كتب «ديدار با ابرار و ديار ابرار» همكاري نمودم. يك مقاله با نام «برهان صديقين» براي مجله علمي پژوهشي (خردنامه صدرا) ارسال كرده ام كه براي شماره اخير آماده چاپ است. با همين عنوان مقاله براي جشنواره حكمت مطهر ارسال نمودم كه به عنوان مقاله برگزيده در مجموعه مقالات برگزيده خلاصه آن به چاپ رسيد.

وكيلي، ابومحمد

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

ابومحمد وكيلي در سال 1308 در شهر قم به دنيا آمد. پس از طي تحصيلات مقدماتي ، در بيست و چهارسالگي دوره ي سطح را به پايان رسانيد. در سال 1332 يكباره به تحصيلات جديد روي آورد و دوره ي ابتدايي و متوسطه را كمتر از سه سال به طور داوطلب در زادگاه خود امتحان داد و پايان نامه ي دوره ي متوسطه را دريافت كرد. با به پايان بردن اين دوره ، وارد دانشكده ي الهيات و معارف اسلامي شد. او علاوه بر اخذ ليسانس الهيات ، به اخذ دانشنامه علوم قضايي و تربيتي نيز نايل گرديد و در سال 1341 دوره ي فوق ليسانس علوم اجتماعي را در دانشگاه تهران به انجام رسانيد. او بعد از مدتي به سبب شرايط شغلي به مصر رفته و تحصيلات خود را در مقطع دكتراي الهيات ادامه داد ، اما قبل از آنكه رساله ي دكتري خود را بگذراند ، در يال 1351 به ايران بازگشت. وكيلي پس از آنكه تحصيلات خود را در سال 1341 به پايان رسانيد در موسسه ي مطالعات و

تحقيقات اجتماعي دانشگاه تهران به تحقيق در زمينه ي جامعه شناسي مذهبي به كار اشتغال ورزيد. او در سال 1345 به مصر ماموريت يافت و به عنوان نماينده و حافظ منافع ايران در آن كشور كه دوران قطع رابطه ي سياسي بين دو كشور بود ، مشغول به كار شد. پس از پيروزي انقلاب اسلامي ، در سال 1358 به وزارت ارشاد اسلامي انتقال يافت و پس از چندي بنا به درخواست خود بازنشسته گرديد. وي در زمره ي مولفان و نويسندگان دائره المعارف بزررگ اسلامي به شمار مي رود و به نگارش مقالاتي براي درج در اين اثر بزرگ همكاري مي كند.گروه : علوم انسانيرشته : الهيات و معارف اسلاميتحصيلات رسمي و حرفه اي : ابومحمد وكيلي پس از طي تحصيلات مقدماتي ، در بيست و چهارسالگي دوره ي سطح را به پايان رسانيد. در سال 1332 يكباره به تحصيلات جديد روي آورد و دوره ي ابتدايي و متوسطه را كمتر از سه سال به طور داوطلب در زادگاه خود امتحان داد و پايان نامه ي دوره ي متوسطه را دريافت كرد. با به پايان بردن اين دوره ، وارد دانشكده ي الهيات و معارف اسلامي شد. او علاوه بر اخذ ليسانس الهيات ، به اخذ دانشنامه علوم قضايي و تربيتي نيز نايل گرديد و در سال 1341 دوره ي فوق ليسانس علوم اجتماعي را در دانشگاه تهران به انجام رسانيد. او بعد از مدتي به سبب شرايط شغلي به مصر رفته و تحصيلات خود را در مقطع دكتراي الهيات ادامه داد ، اما قبل از آنكه رساله ي دكتري خود را بگذراند ،

در يال 1351 به ايران بازگشت.فعاليتهاي ضمن تحصيل : ابومحمد وكيلي در خلال تحصيل به كسب و كار نيز اشتغال داشت.استادان و مربيان : ابومحمد وكيلي تحصيلات مقدماتي را نزد عمويش حاج شيخ عبدالحسين وكيلي ، متخلص به آهي فراگرفت. او بيشترين تحصيلش را در زمينه علوم قديمه نزد حاج سيدمحمد آل طه گذراند.مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : ابومحمد وكيلي پس از آنكه تحصيلات خود را در سال 1341 به پايان رسانيد در موسسه ي مطالعات و تحقيقات اجتماعي دانشگاه تهران به تحقيق در زمينه ي جامعه شناسي مذهبي به كار اشتغال ورزيد. او در سال 1345 به مصر ماموريت يافت و به عنوان نماينده و حافظ منافع ايران در آن كشور كه دوران قطع رابطه ي سياسي بين دو كشور بود ، مشغول به كار شد. پس از پيروزي انقلاب اسلامي ، در سال 1358 به وزارت ارشاد اسلامي انتقال يافت و پس از چندي بنا به درخواست خود بازنشسته گرديد.ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : ابومحمد وكيلي در زمره ي مولفان و نويسندگان دائره المعارف بزررگ اسلامي به شمار مي رود و به نگارش مقالاتي براي درج در اين اثر بزرگ همكاري مي كند.آثار : nbsp1 ترجمه ي التمهيد في علوم القرآن ويژگي اثر : وكيلي اين كتاب را به درخواست مدرسه ي عالي شهيد مطهري در پنج جلد آغاز نمود ، كه جلد اول ، دوم و سوم آن توسط سازمان تبيلغات اسلامي به چاپ رسيده است و مجلدات ديگر آن نيز در دست طبع است.

منابع زندگينامه :قرآن و قرآن پژوهي

، به كوشش: بهاء الدين خرمشاهي ، ج 2 ، تهران: دوستان و ناهيد ، ص2322

ولدآبادي، علي

قرن:13

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد علي ولد آبادي در سال 1284 ، در قزوين ديده به جهان گشود. دوران كودكي را نزد پدر خود به كسب علوم ديني پرداخت ، آنگاه وارد حوزه ي علميه مدرسه سردار گرديد. مقدمات سطح را نزد اساتيد به نام زمان آموخت و مدارك آن را توسط اداره ي اوقاف آن زمان دريافت كرد. وي پس از چند سال تحصيل علوم ديني در مدرسه سردار ، به شهر قم رفته و در حوزه علميه اين شهر وارد شد. حاج سيد علي كه در درس و بحث علوم ديني علاقه خاصي داشت چند سالي هم به جهت آشنايي با حوزه علميه ي نجف اشرف ، مسافرتي به آن سامان نمود. او برخلاف اجداد خود به شغل دعا نويسي علاقه ي چنداني نشان نمي داد ، به همين جهت براي امرار معاش ، به كسب و كار كشاورزي پرداخت. سرانجام حجه الاسلام و المسلمين حاج سيد علي ولد آبادي ، در سال 1370 هجري شمسي ، در سن 89 سالگي چشم از جهان فروبست.گروه : علوم انساني رشته : الهيات و معارف اسلامي والدين و انساب : سيدعلي ولدآبدي فرزند حاج سيدتقي ولدآبادي مي باشد.تحصيلات رسمي و حرفه اي : سيد علي ولدآبادي دوران كودكي را نزد پدر خود به كسب علوم ديني پرداخت ، آنگاه وارد حوزه ي علميه مدرسه سردار گرديد. مقدمات سطح را نزد اساتيد به نام زمان آموخت و مدارك آن را توسط اداره ي اوقاف آن زمان دريافت كرد. وي پس از چند سال تحصيل

علوم ديني در مدرسه سردار ، به شهر قم رفته و در حوزه علميه اين شهر وارد شد. حاج سيد علي كه مرد جستجو گري بود در درس و بحث علوم ديني علاقه خاصي داشت لذا چند سالي هم به جهت آشنايي با حوزه علميه ي نجف اشرف ، مسافرتي به آن سامان داشت.استادان و مربيان : سيدعلي ولدآبادي ابتدا نزد پدر خود به فراگيري علوم پرداخت ، سپس وارد مدرسه سردار شد و به جهت دروس بالاتر مدت 10 سال از محضر آيت الله حاج سيد ابوالحسن رفيعي كسب فيض نمود. وي پس از آنكه به حوزه علميه قم وارد گرديد از محضر بزرگاني چون آيت الله بروجردي و آيت الله حاج شيخ عبدالكريم حايري استفاده نمود.زمان و علت فوت : سيد علي ولد آبادي ، در سال 1370 هجري شمسي ، در سن 89 سالگي چشم از جهان فروبست.مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : سيد علي ولدآبادي برخلاف اجداد خود به شغل دعا نويسي علاقه ي چنداني نداشت و به جهت امرار معاش ، به كسب و كار كشاورزي پرداخت.ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : سيدعلي ولدآبادي چند سال آخر عمر خود را به انزوا گذراند ، اما در اين مدت به مطالعه و تحقيق پرداخت.

منابع زندگينامه :فرزانگان علم و سخن قزوين ، تحقيق و گردآوري: رضا صمدي ها ، قزوين: بحر العلوم ، ص 349

ولياني، فاطمه

قرن:15

جنسيت:زن

مليت:ايران

فاطمه ولياني نويسنده و مترجم معاصر ،در سال 1338 در تهران متولد شد.ايشان تاكنون با مراكز مختلفي از جمله بنياد دايرة المعارف اسلامي، نشريه تحقيقات اسلامي و دفتر پژوهش هاي فرهنگي همكاري داشته است. كتاب " تاريخ

جنون"ترجمه فاطمه ولياني، در دوره بيست و يكم انتخاب كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ،به عنوان كتاب سال برگزيده شد.

گروه : علوم انساني

رشته : زبان و ادبيات فارسي

گرايش : ترجمه

تحصيلات رسمي و حرفه اي : فاطمه ولياني تحصيلات متوسطه را در تهران گذراند. در سال 1358 در رشتة علوم سياسي از دانشگاه تهران و در سال 1370 در همان رشته از دانشگاه سوربن فارغ التحصيل شد.

مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : فاطمه والياني تاكنون با مراكز مختلفي از جمله بنياد دايرة المعارف اسلامي، نشريه تحقيقات اسلامي و دفتر پژوهش هاي فرهنگي همكاري داشته است.

جوائز و نشانها : كتاب " تاريخ جنون"ترجمه فاطمه ولياني، در دوره بيست و يكم انتخاب كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ،به عنوان كتاب سال برگزيده شد.

چگونگي عرضه آثار : مقالات زير از آثار ترجمه شده فاطمه ولياني مي باشد: _ مردم شناسي و انتشار (ديديه گز نيدو) _ درهم شكستن زمان، فضا و جامعه (دانيل بل) _ مفهوم فرهنگ در نظريه هاي روابط بين الملل (آر.بي.جي واكر) _ معناي نور در حكمت معنوي سهروردي (هانري كربن) _ خرد، حكمت و جنون در تصوف شبلي (پي يرلوري)

--------------------------------------------------------------------------------

آثار :

1 افسون زدگي جديد

ويژگي اثر : ترجمه

2 تاريخ جنون

ويژگي اثر : ترجمه،اين كتاب ، در دوره بيست و يكم انتخاب كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ،به عنوان كتاب سال معرفي و برگزيده شد. آشنايي با كتاب:تاريخ جنون ميشل فوكو، ترجمة فاطمه ولياني._

تهران: انتشارات هرمس، 1381. اين كتاب، كوتاه شدة نسخة جامع تاريخ جنون (انتشارات پلون، 1961) است كه مؤلف آن را در سال 1964 براي انتشارات پلون تنظيم كرد. اين نسخه، در عين حفظ ساختمان كلّي كتاب، عمدتاً شامل بخش هايي از آن است كه به جنبه هاي جامعه شناختي و تاريخي موضوع مي پردازد. دربارة فوكو و آراي او تاكنون بسيار گفته اند و نوشته اند، امّا، به استثناي دو متن كوتاه، كتابي از خودِ او هنوز به فارسي درنيامده است و اين كتاب اولين اثر از آثار اصلي فوكو است كه به فارسي ترجمه شده است. تاريخ جنون پايان نامة دكتري فوكو بوده است و استادش پس از مطالعة آن گفته بود كه اين پايان نامه فقط يك اثر فلسفي يا تاريخي نيست، شعر است. مترجم ترجمه اي استوار و بسيار دقيق و خواندني از اين كتاب عرضه كرده است. با به كارگيري اصطلاحات و لغات جا افتاده و تعبيرات متداول فارسي، منويّات نويسنده را به خوبي و روشني منتقل كرده است. يكدستي شيوة نگارش در سراسر ترجمه رعايت شده است. مؤلف كتاب نويسنده اي آسان نويس نيست؛ سبكي خاص خود دارد و اساساً فهم آثار او دشوار است. كوشش مترجم در ترجمة روشن افكار مؤلف به فارسي حكايت از اِشراف او به شيوة نگارش ويژة نويسنده است. از نكات درخور توجه در اين ترجمه توضيح اَعلام و اشارات تاريخي است. اين توضيح، به هيچ وجه، ترجمة مطالبي نيست كه در دايرة المعارف ها مي آيد، بلكه مترجم كوشيده طوري توضيح دهد كه مطلب مورد اشارة متن روشن تر شود. پيداست كه اين كار با جستجوي وسيع در منابع صورت گرفته است.

3 هويت چهل

تكه و تفكر سيّار

ويژگي اثر : ترجمه

وهابي املش، اميد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

اميد وهابي املش يكي از نويسندگان معاصري است كه در زمينه نجوم و فلسفه مقالاتي را چاپ كرده است.او همچنين براي مخاطبان جوان كتابهايي نگاشته است كه از ميان آنها ماجراهاي حسابي نخستين انتشار وي بوده است. كتاب" ماجراهاي حسابي " تاليف اميد وهابي املش ، در دوره بيست و سوم انتخاب كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ،به عنوان كتاب سال برگزيده شد.

گروه : علوم انساني

رشته : زبان و ادبيات فارسي

گرايش : ادبيات كودكان

تحصيلات رسمي و حرفه اي : اميد وهابي املش در تابستان سال 1352 ش در رشت ، همزمان با آغاز تحصيلات ابتدايي مقدمات علوم حوزوي را در مدرسه حاج ابوالفتح شروع كرد. از دبيرستان باهنر منطقة 12 تهران ديپلم رياضي گرفت. در مدارس علمية تهران مشغول گذراندن دورة سطح شد و همزمان تحصيل در رشته كارشناسي حقوق مدرسه عالي شهيد مطهري را آغاز كرد. از اساتيد هبة الله ذوالفنون در نجوم و آيت الله محمود امجد در عرفان و علوم اسلامي را نبايد از نظر دور داشت.

استادان و مربيان : هبة الله ذوالفنون در نجوم و آيت الله محمود امجد در عرفان و علوم اسلامي از اساتيد اميد وهابي املش بوده اند.

مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : در سوابق علمي پژوهشي و آموزشي اميد وهابي املش موارد زير به چشم مي آيد: 1. تدريس در دبيرستانهاي تهران 2. انتشار مقالات متعدد نجومي در مجلات تخصصي و عمومي حاصل دو دهه فعاليت 3. انتشار مقالات فلسفي و مذهبي براي نوجوانان 4. نقد كتابهاي علمي كودك و

نوجوان او براي مخاطبان جوان كتابهايي نگاشته است كه از ميان آنها ماجراهاي حسابي نخستين انتشار بوده است.

جوائز و نشانها : كتاب" ماجراهاي حسابي " تاليف اميد وهابي املش ، در دوره بيست و سوم انتخاب كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ،به عنوان كتاب سال برگزيده شد.

--------------------------------------------------------------------------------

آثار :

1 ماجراهاي حسابي

ويژگي اثر : تاليف،اين كتاب ، در دوره بيست و سوم انتخاب كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ،به عنوان كتاب سال معرفي و برگزيده شد. آشنايي با كتاب ماجراهاي حسابي ماجراهاي حسابي (سرگذشت پيدايش اعداد) / تأليف اميد وهابي املش؛ تصويرگر فرهاد پورمحمدخان. - تهران: نشر كتاب مرجع، كتاب طاووس، 1383، 104 ص، مصور، نمودار. يكي از مهم ترين راه هاي رسيدن به تجربه هاي جديد در علوم مختلف، واكاوي تاريخ آنهاست. تاريخ علوم از يك سو فراز و نشيب هاي مسير طي شده را يادآوري مي كند و از سوي ديگر ذهن مخاطب را براي رسيدن به تجربه هاي نو و جديد آماده مي كند. ماجراهاي حسابي داستان پيدايش و پيشرفت رياضيات است. نويسنده در اين اثر سعي و همت خود را بر آن گذاشته كه با بررسي تاريخ رياضيات مخاطب نوجوان را از رموز شيرين اعداد و ارتباط آنها با يكديگر آگاه كند. نويسنده مخاطب خود را از مخاطب منفعل به سطح مخاطب فعال كشانده و به جاي تشويق و ترغيب او به حفظ داده هاي اوليه، داستان شكل گيري اين داده ها را بازگو كرده است. او مخاطب را به سويي كشانده است كه

به جاي استفاده از ماحصل تربيت ديگران به عنوان يك محصول در فرآيند توليد و بازتوليد نقش و جايگاه داشته و در تحصيل آن شركت كند. نويسنده در اين اثر به تجربه اي نو دست زده و به جاي استفاده از زوايه اي فراتر از زاوية ديد مخاطب، در كنار او نشسته و يادآوري كرده است كه اگر چه اين بحث ها لذت بخش نيستند و مخاطب حق دارد كه به آنها بي علاقه باشد اما لازم است كه يك بار آنها را دوره كند تا از مشقت ندانستن آنها رهايي يابد.

هادوي تهراني، مهدي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

مهدى هادوي تهراني

محل تولد : تهران

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1340/1/1

زندگينامه علمي

استاد مهدى هادوى در سال 1340 در تهران زاده شد. وى پس از طىّ دوره دبستان و راهنمايى، به عنوان شاگرد ممتاز از دبيرستان خوارزمى كه از دبيرستانهاى بسيار معتبر روزگار خود بود، در رشته رياضى و فيزيك ديپلم گرفت و به عنوان يكى از پذيرفته شدگان ممتاز كنكور، در رشته مهندسى برق و الكترونيك دانشگاه صنعتى شريف مشغول به تحصيل شد.

وى پس از مدتى تحصيل غير رسمى، تحصيلات رسمى حوزوى خود را از سال 1359 در قم آغاز كرد و در ادامه تحصيل، ادبيات و منطق را نزد آيت الله خوش وقت در تهران، فراگرفت. سپس بار ديگر به قم بازگشت و دوره سطح را در مدت پنج سال به پايان رساند و در امتحانات حوزه بارها به عنوان فرد ممتاز معرفى شد. پس از آن به تحصيل خارج فقه و اصول پرداخت و از اساتيد بزرگى همچون آيات عظام شيخ جواد تبريزى، وحيد خراسانى، بهجت فومنى،

مكارم شيرازى، ميرزا هاشم آملى و شيخ جعفر سبحانى استفاده كرد و بيش از همه در محضر درس آيت الله سيد كاظم حائرى به تحصيل پرداخت.

استاد هادوى در فلسفه از محضر بزرگانى همچون آيت الله انصارى شيرازى، حسن زاده آملى، و مصباح يزدى بهره جسته و سالها به خوشه چينى از خرمن حكمت حكيم متأله آيت الله جوادى آملى مشغول بوده است. افزون بر اين، وى از ابتداى حضور خود در قم، با سالك واصل حضرت آيت الله بهاءالدينى، مراوده و ارتباط مستمر و وثيق داشت و اين ارتباط تا هنگام رحلت آن عارف فقيه برقرار بود. وى در نزد آن بزرگوار علاوه بر اخلاق و عرفان به تحصيل فقه و تفسير قرآن و حديث پرداخت.

استاد هادوى اين توفيق را داشته است كه تقريباً تمام دروس مقدمات و سطح حوزه علميه را تدريس نمايد و از سال 1369 به تدريس خارج فقه و اصول )عاليترين دوره آموزشى حوزه علميه( اشتغال پيدا كند. در درس فقه روش ابتكارى وى كه بر مقايسه بحث هاى فقهى اسلامى با حقوق جديد بر اساس متون اصلى، استوار است، نظر محققين را به خود جلب كرده است. افزون بر اين، استاد به تدريس مباحث منطقى، فلسفى و كلامى اشتغال داشته و دارند و برخى آثار قلمى وى حاصل همين تحقيقات است.

استاد هادوى علاوه بر تدريس در حوزه علميه، با دانشگاهها و مراكز آموزش عالى كشور همكارى علمى دارد. وى عضو شوراى بررسى متون علوم انسانى وزارت علوم، تحقيقات و فناورى و رئيس گروه فقه و حقوق اين شورا و عضو شوراى علمى كارشناسى ارشد فلسفه علم دانشگاه صنعتى شريف است. استاد

هادوى همچنين در برخى از علوم جديد مانند اقتصاد، كلام جديد، فلسفه علم و فلسفه هنر، مطالعات و تحقيقات گسترده اى دارد كه بعضى از آنها در قالب كتب و مقالات عرضه شده است.

وى به دو زبان انگليسى و عربى تسلّط كامل دارد و تا حدّ زيادى با زبان فرانسه و آلمانى نيز آشناست. مهارت در زبان انگليسى و كاربرد كامپيوتر، اين امكان را براى وى فراهم كرد كه اولين پاسخگوى مسائل اسلامى در ايران روى شبكه جهانى كامپيوترى)اينترنت( باشد.

استاد هادوى ضمن ارتباط و حضور در مراكز دينى و علمى كشورهاى مختلف اروپايى، آسيايى و آفريقايى در تأسيس مراكز فرهنگى اسلامى از جمله انجمن اهل بيت عليهم السلام در سوئيس، انجمن محمديه در تايلند، مركز اسلامى هلند و شوراى جهانى رهبران دينى (World Council of Religious Leaders WCRL) مشاركت داشته است.

هادوي نيا، علي اصغر

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

علي اصغر هادوي نيا

محل تولد : تهران

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1341/7/1

زندگينامه علمي

اينجانب علي اصغر هادوي نيا متولد سال 1341 هجري شمسي در تهران مي باشم. پس از اخذ ديپلم از دبيرستان خوارزمي در رشته رياضي فيزيك در سال 1359 وارد حوزه ملا محمد جعفر (آقاي مجتهدي) شدم. در سال 1362 پس از موفقيت در امتحانات ورودي حوزه علميه قم به اين شهر مقدس هجرت نمودم. در سال 1367 پس از اتمام دروس سطح و آغاز درس خارج با شركت در كنكور سراسري موفق به قبولي در كارشناسي «اقتصاد نظري» دانشگاه تهران شده و تحصيل در اين رشته را همراه با درس هاي حوزوي تا سال 1372 ادامه دادم. در سال 1372 موفق به قبولي در كارشناسي

ارشد رشته «اقتصاد نظري» در دانشگاه مفيد قم شده و همزمان در امتحان ورودي رشته تخصصي «فلسفه و كلام» حوزه علميه قم شركت نموده و با قبولي در آن، اين رشته را نيز آغاز نمودم.

در سال 1376 موفق به دفاع از پايان نامه خود در كارشناسي اقتصاد با عنوان «درآمدى بر جايگاه قرض الحسنه در اسلام و اثرات اقتصادى آن» به راهنمايي آقاي دكتر اكبر كميجاني و مشاورۀ آقاي دكتر فرزين وش و دكتر ابراهيم گرجي شدم. در سال 1382 نيز پايان نامه خود را در رشته فلسفه و كلام، با عنوان «مباني فلسفي اقتصاد اسلامي در گستره خداشناسي و انسان شناسي با نگرش تطبيقي با اقتصاد سرمايه داري» با راهنمايي حجت الاسلام و المسلمين آقاي هادوي تهراني و داوري حجت الاسلام و المسلمين آقاي غلامر ضا مصباحي دفاع نمودم. در سوابق آموزشي اينجانب شركت در برخي كلاس هاي زبان انگليسي در تهران و اتمام دوره آموزش زبان انگليسي دفتر تبليغات اسلامي قم و نيز شركت در برخي كارگاه هاي آموزشي مي باشد كه فهرست آن خواهد آمد.

هادوي، اصغر

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

اصغر هادوي

محل تولد : كاشان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1339/1/1

زندگينامه علمي

جناب آقاي اصغر هادوي در سال 1339 در شهر كاشان در خانواده اي متدين و مذهبي متولد شد. ايشان پس از پايان موفقيت آميز تحصيلات دوران متوسطه و به دنبال شور و علاقه فراوان به معارف ناب اسلامي، وارد حوزه علميه كاشان گرديد كه پس از طي دوره مقدماتي و براي ادامه تحصيلات عالي، وارد حوزه علميه قم گرديد و در حلقه درس خارج «آيت الله العظمي وحيد» و «مرحوم شيخ

جواد تبريزي» حاضر و به تحصيل خارج فقه و اصول پرداخت.

در كنار دروس حوزوي، به تحصيل در دانشگاه هم روي آورد و در مقطع ارشد رشته «اقتصاد» از دانشگاه صنعتي اصفهان فارغ التحصيل گرديد. ايشان كه پژوهشگري تواناست علاوه بر تدريس در دانشگاههاي مختلف، مقالات فراواني به كنگره هاي علمي كشور ارائه داده است كه از جمله مي توان به «مراتب انس با قرآن»، «عبادت در قرآن» و «جامعيت قرآن از نگاه حديث» اشاره كرد.

هادوي، محمدحسن

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمدحسن هادوي

محل تولد : كاشمر

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1339/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب محمّد حسن هادوي در سال 1339 هجري شمسي در شهر «كاشمر» از توابع استان خراسان در خانواده اي مذهبي چشم به جهان گشودم. پدرم كشاورز و مادرم معلّم قرآن بود. تحصيلات ابتدائي را در كاشمر گذرانده و در بهار سال 1353 وارد حوزه علميّه شدم. دروس مقدماتي حوزه مانند: «نصاب الصبيان گلستان سعدي»، «جامع المقدمات»، «شمسيه»، «سيوطي» و «مغني» را در مدرسه حاج سلطان كاشمر نزد اساتيدي مانند: (حجج اسلام برهاني، فرقاني، و پيش نمازي) با مديريت آية الله سعيدي گذراندم. سپس در تابستان 1355 به شهر يزد رفته و ادامه دروس حوزوي را به مدّت دو سال، در مدرسه خان با مديريّت «آية الله علومي» گذراندم. در حوزه علميه يزد، (حاشيه، معالم و مختصر) را نزد اساتيدي مانند: (حجج اسلام علومي، مظفري، انوري، براتي، عجمين، و ميرزايي) خواندم.

در تابستان 1357 وارد حوزه علميّه قم شدم. ابتدا در منزلي كه «آية الله مشكيني» در كوچه آبشار نزديك حرم مطهر اجاره نموده بودند، ساكن شده و

پس از مدتي به مدرسه مؤمنيّه و سپس به مدرسه خان و نهايتاً به مدرسه ولي عصر (عج) رفتم. در حوزه علميه قم، كتبي مانند: (شرح لمعه، رسائل، مكاسب و كفايه) را نزد اساتيدي مانند آيات عظام: (اعتمادي، ستوده، پاياني و محقق) در طول حدود 6 سال گذراندم.

سپس دروس خارج فقه و اصول را نزد آيات عظام حوزه: «فاضل لنكراني»، «هاشمي شاهرودي»، «وحيد خراساني»، «مكارم شيرازي»، «شيخ جواد تبريزي»، «بهجت» و «مددي» گذراندم. همزمان با تحصيل علوم حوزوي در قم، در سال 1362 جهت تحصيل علوم جنبي حوزه، به مؤسسه در راه حق با مديريت استاد مصباح يزدي وارد شده و مدت 6 سال به تحصيل علوم انساني طبق برنامه هاي رسمي آن پرداختم. برخي از اساتيد دوره عبارت بودند از: (مصباح، مظاهري، مصباحي، برهان، مير سپاه، دكتر محمدي، دكتر ماهر، دكتر صديقي و دكتر قديري).

در سال 1368 پس از فارغ التحصيلي از موسسه در راه حق، جهت گذراندن دوره تحصيلات تخصصي در رشته فلسفه، وارد بنياد باقرالعلوم، با مديريت استاد مصباح شده و دروس تخصصي اين دوره را به مدت 7 سا ل گذراندم. در اين دوره از اساتيدي مانند استاد: (مصباح، جوادي، فياضي، دكتر حداد عادل، دكتر نادري، دكتر سجادي، دكتر سميعي و دكتر لگنهاوزن) استفاده نمودم. پس از اتمام دروس تخصصي بنياد باقرالعلوم، برنامه چكيده نويسي و نمايه نويسي مجموعه آثار صدر المتألهين را كه استاد مصباح به توصيه مقام معظم رهبري در نظر گرفته بودند؛ همراه با ساير اعضاء گروه فلسفه 1 و 2 بنياد باقرالعلوم انجام داده و سپس به نگارش پايان نامه كارشناسي ارشد با عنوان: «معرفت

شناسي نفس از ديدگاه حكمت متعاليه» پرداختم. استاد راهنماي اين پايان نامه: دكتر احمدي و استاد مشاور استاد فياضي بودند. نمره اين رساله 19 است.

از ابتداي سال 1377 به عنوان عضو هيأت علمي مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره) به تحقيق در مركز پژوهشي دائرة المعارف علوم عقلي اسلامي و همزمان تدريس در دوره هاي طرح ولايت و دوره هاي خود مؤسسه، مشغول شدم و اينك بخشي از وقت خود را به تدريس آموزش فلسفه و بخشي ديگر را به تحقيقات كتاب شناسي، مقاله نويسي، برنامه ريزي علمي و ساير فعّاليّت هاي سياسي و فعّاليّت هاي اين مركز اختصاص داده ام. نسبت به فعّاليّت هاي سياسي و اجتماعي در دوران انقلاب در تظاهرات و برخي فعّاليّت هاي فرهنگي و انقلابي شركت داشتم.

در دوران دفاع مقدّس نيز پس از چند دوره آموزش نظامي چند مأموريت از طرف دفتر تبليغات و بسيج به جبهه داشته و مدّتي در جمع رزمندگان اسلام گذراندم. از جهت تبليغي نيز بيش از 1000 منبر در شهرهاي مختلف ايران داشته ام. دو سفر تبليغي نيز از طرف سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي به هندوستان داشتم. اكنون نيز جزء روحانيون سازمان حج و زيارت بوده و چند سفر حج و عمره در خدمت زائران بيت الله الحرام بوده ام. و الله هو الموفق و المعين.

هادي، محمدحسين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد حسين هادي

محل تولد : اشتهارد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1343/4/2

زندگينامه علمي

اينجانب محمد حسين هادي فرزند علي اكبر در سال 1343 تيرماه در شهر «اشتهارد» از توابع شهرستان كرج در خانواده اي مذهبي به دنيا آمدم

با مبادي اعتقادي، اخلاقي و ديني كه ريشه در اصالت خانوادگي محيط، اجتماع و شهر مذهبي اشتهارد دارد. دوران تحصيل ابتدايي و راهنمايي را در محل و زادگاه خود گذراندم. به لحاظ علاقه شديدي كه به تحصيل علوم ديني داشتم؛ تحصيل را در كلاس سوم راهنمايي رها و در سال 1357 و بحبوحه پيروزي انقلاب اسلامي، در حوزه علميه «اميرالمومنين» اشتهارد به تحصيل مشغول و دروس مقدمات و ادبيات عرب را به پايان رساندم.

در سال 61 براي ادامه تحصيل و جهت اينكه از نظر پيشرفت درسي در اشتهارد ادامه تحصيل موجود نبود؛ به قم عزيمت و دروس لمعه و اصول فقه را در محضر اساتيدي چون: مرحوم مغفور حجة الاسلام «وجداني فخر» و «نكونام» گذراندم. با امتحان ورودي به مدرسه علميه «امام حسن مجتبي» زير نظر حضرت آية الله مكارم شيرازي وارد و به مدت يكسال به تحصيل ادامه دادم و با ازدواج در سال 62 به دروس آزاد اساتيد همچون: «آية الله وجداني فخر»، «استاد اعتمادي» و «استاد پاياني» شركت جستم.

در سال 1365 جهت تدريس به مدت يك سال به شهر آشتيان عزيمت و دروس ادبيات عرب را تدريس كردم. جهت ادامه تحصيل در سال 66 به قم مراجعه و تا ابتداي سال 68 به تحصيل مشغول و سال 68 تا 71 به مدت سه سال در شهر «فارسان» از توابع شهركرد، مديريت حوزه علميه فارسان، تدريس و امور مربوط به مراجعات مردمي را در حد مقدور عهده دار بود و از سال 1374 تا كنون؛ 1385، مشغول تحقيق در مركز پژوهشگاه دفتر تبليغات اسلامي هستيم و اين همكاري همچنان ادامه دارد.

هاشمي كروبي، سيف الله

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد سيف الله هاشمي كروبي

محل تولد : بابل

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1340/1/1

زندگينامه علمي

در چاشتگاه سه شنبه اي تابستاني اولين فرزند خانواده چشم به جهان گشود. بعد از سال ها به خاطر نداشتن معلم چند وقتي از مدرسه رفتن او گذشته بود كه پدر با اين بشارت كه براي مدرسه ي روستاي ما معلمي آمد به خانه برگشت و مرا به مدرسه برد و بدين ترتيب از سال 1347 زندگي را در خانه ي دوم (مدرسه) آغاز كردم و بدون كمترين راهنمايي در رديف شاگردان خوب كلاس قرار گرفتم. و به گفته مادر مهربانم چون به مسجد علاقه ي فراوان داشتم؛ از 8 سالگي به نماز خواندن كامل و روزه گرفتن مبادرت كردم كه اين عمل سازنده و جهت دهنده ي من به سوي دروس ديني بود.

بعد از گرفتن مدرك سوم راهنمايي (سيكل) در مدرسه راهنمايي «صبح اميد» واقع در روستايي كه با دِهِ ما دو كيلومتر فاصله داشت، علاقه به مسافرت علمي ديني به سوي قم را گرفتم و چون با مخالفت پدر واقع شدم بنا را بر درس نخواندن گذاشتم تا ايشان را وادار به قبول كنم و اين اولين سالي بود كه بعد از شروع ايام تعطيلات، مدرسه را با مردودي پشت سر مي گذاشتم ولي محاسبه ي من غلط از آب درآمد و ابوي گرامي باز مرا به تحصيل مجدد در اول نظري كشاند و من همچنان به درس بي توجهي مي كردم كه ايشان به پدربزرگم «رحمه الله» شكايت كرد.

چون جد پدري تاثير خوبي در من داشت، فكر مي كرد كه مرا وادار به عقب نشيني خواهد كرد. در جواب آن مرحوم

عرض كردم كه اگر ديپلم را بگيرم به درد دروس ديني نخواهم خورد و برعكس من با سكوت ايشان فهميدم كه نه تنها تاثير نگرفتم بلكه اثر گذاشتم و بر تصميم خود پافشاري كردم چون پدر راضي نمي شدند؛ در اين هنگام بدون خبر خانواده به سوي تقدير الهي خود حركت كردم و شب 25 آبان 1355 كه ساعت 21/10 را نشان مي داد؛ براي اولين بار به حرم بي بي فاطمه معصومه (س) مشرف شدم و جان خود را با آب معرفت زيارت، شست و شو داده و براي كسب علم (زنده كننده ي جان) آماده مي كردم و آن شب را در حرم و آشيانه ي اهل بيت (ع) بيتوته كرده و صبح جمعه اي كه باز منتظر و عدالت گستر حقيقي، جان تشنه منتظران فرج را با جام ظهور سيراب نفرموده به ديدار دوستي كه سرنوشتي مثل من داشت به نام «سيد مهدي حسيني» شتافتم و خود را در جمع صميمي دوستان طلبه سرخوش يافتم.

بعد از خواندن اكثر جامع المقدمات و شروع صمديه، انقلاب اسلامي با شهادت «آيت الله آقا مصطفي خميني» جان گرفت و مرا بر سفره ي پربركت خود نشاند و با انقلاب، در رشد و نمو هماهنگ شده و با پشت سر گذاشتن كلاسهاي گوناگون و افت و خيزهاي انقلاب و جنگ تحميلي استكبار جهاني، عليه جامعه ي ولايي ما، بعد از اتمام كفايتين در محضر مرحوم «آيت الله ستوده» (همزمان با رحمت جانگداز امام امت رحمة الله عليه)، در سال 68 به درس خارج «آيت الله مكارم شيرازي» راه يافته و يك دوره اصول فقه را در محضر ايشان شاگردي كرده و نيز نزديك به ده

سال فقه خواندم و يك سوم اين درس ها را به عربي تقرير كردم و از ايشان تأييديه هم دريافت كردم و در عين حال دروس سطوح پايين تر را ترجمه و تدريس مي كردم. ولي با كمال تاسف به دليل نداشتن يك راهنما و مراد، اين دو كار زيبا و ارزشمند را به طور متوالي ادامه ندادم كه مايه ي حسرت هميشگي من مي باشد. اگر چه مجوز تدريس در حوزه و دانشگاه را دارم و اندوخته هاي خود را به كمك ايزد منان در مراكز علمي عرضه مي كنم ولي رضايت خاطرم را فراهم نمي كند.

هاشمي گلپايگاني، هاشم

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد هاشم هاشمي گلپايگاني

محل تولد : نجف اشرف

شهرت

تابعيت : عراق

تاريخ تولد : 1328/1/1

زندگينامه علمي

سيد هاشم هاشمي گلپايگاني در سال 1328 هجري شمسي در نجف اشرف به دنيا آمد. او در سال 1340 هجري شمسي در سن 12 سالگي وارد حوزه علميه شد و همزمان دروس دولتي را هم ادامه داد. در سال 1350 هجري شمسي از دانشگاه فقه فارغ التحصيل شد. در حوزه نجف مقدمات و سطوح را به پايان رسانده و در دروس خارج فقه و اصول مرحوم «آية الله خويي» و «آية الله سيستاني» حاضر شده كه بعضي از تقريرات درس ايشان به چاپ رسيده: (تعارض ادله شرعيه).

ايشان چند ماه در زندانهاي صدام اسير بود و پس از آن در سال 1359 هجري شمسي به قم آمد و در حوزه علميه قم در درسهاي خارج فقه و اصول مرحوم آيات عظام: «گلپايگاني»، «وحيد خراساني» و «ميرزا جواد تبريزي» حاضر شد و نيز از همان زمان تا حال درسهاي سطح و خارج فقه و اصول

را تدريس مي نمايد.

هاشمي، حسين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد حسين هاشمي

محل تولد : اصفهان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1338/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب سيد حسين هاشمي پس از خواندن سوم راهنمايي در اصفهان به قم آمدم. سال تحصيلي 53 - 54 در مدرسه «الونديه» به مديريت آقاي محصل، محصل علوم دينيه شدم. و هنگامي كه «آيت الله مدرس افغاني» به قم آمدند از شاگردان آن مرحوم شدم. ادبيّات را نزد ايشان و بعضي ديگر از استادان ( غير معروف) كه از آن جمله: «مرحوم آقاي محمّد رفيعي تبريزي» بودند؛ استفاده كردم. لمعه را نزد «آيت الله اشتهاردي» و مرحوم آقاي «محمد علي حجّي (موحد) نجف آبادي» خواندم. رسائل از محضر «آيت الله ابوالفضل تبريزي» و «استاد ستوده» استفاده كردم و قسمت بيع آن را با شخص آقاي «سيّد هاشم حسيني بوشهري» مباحثه مي نمودم. كفايه را از محضر «آيت الله مظاهري» بهره بردم و پس از آن به طور غير مرتب و غير منظم از محضر «آيت الله العظمي نجفي مرعشي» و «آقا ميرزا جواد تبريزي» استفاده كردم و هم اكنون مدّتي است به طور مرتب از محضر «آيت الله صافي گلپايگاني» استفاده مي كنم.

در سالهاي 58 - 60، سه جلد كتاب به نام هاي «صرف طويل در شرح صرف مير» نوشتم و هم زمان كتاب: «ده بحث پيرامون حضرت حجت عليه السلام» را موفّق به تحرير شدم. بعد از آن كتابي در صرف به شكلي بديع به نام «اوزان الصرف» نوشتم و در سال 69 موفق به نوشتن كتاب «تعبير خواب» شدم. البتّه لازم به ذكر است كه به

جز كتاب تعبير خواب، در دو دهه 60 و 70 به دليل اوضاع سياسي و اجتماعي (بودن جنگ) و دليل يا دلايلي ديگر كه در مقدّمه و ابتداي بحث اول كتاب «اتمام الغيبه و ظهور الحجه» به آن اشاراتي دارم؛ نتوانستم نه مرتب درس بخوانم و نه تأليفي داشته باشم. امّا در دهه هشتاد تا به حال چند جلد كتاب به رشته تحرير در آورده ام.

هاشمي، رضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد رضا هاشمي

محل تولد : قم

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1343/1/2

زندگينامه علمي

اينجانب سيد رضا هاشمي در سال 1361 ديپلم متوسطه در رشته رياضي فيزيك را با معدل 14/19 در تهران دريافت كردم و به دليل علاقه فراوان به تحصيلات حوزوي بدون شركت كردن در كنكور دانشگاه ها، در همان سال به مدرسه علميّه مجتهدي در تهران وارد شدم و به مدّت چهار الي پنج ماه در آنجا به تحصيل مقدمّات علوم حوزوي (عربي و منطق) پرداختم. سپس در سال 1362 همراه با يكي از دوستان فاضل و هم فكر خود براي ادامه تحصيلات، عازم حوزه علميّه قم شدم و ابتداء در مدرسه رضويه و پس از آن در مجالس درس مختلف در حوزه علميّه به تكميل دروس متداول شامل (مباحث فقه و اصول فقه) و دروس ديگر كه اصطلاحاً دروس جنبي ناميده مي شد مانند: (كلام، فلسفه، تفسير، رجال، حديث، اقتصاد و ...) مبادرت كردم. از سالهاي ابتدايي دهه هفتاد پس از فراغت از فراگيري دروس سطح، در دروس خارج اصول و فقه شركت نمودم و اين اشتغال همچنان ادامه دارد.

در سال 1367 در پي فراهم آمدن امكان حضور طلاب

در دانشگاه ها به دليل احساس نيازي كه به فراگيري علوم دانشگاهي در حوزه علوم انساني در من پديد آمد، در كنكور دانشگاه شركت كردم و از مهرماه سال 1368 در دانشكده «حقوق و علوم سياسي» دانشگاه تهران هم زمان با تحصيلات حوزوي به تحصيل در رشته حقوق پرداختم و در سال 1373 فارغ التحصيل شدم. در همين سال در پي دعوت يكي از مسئولان «بنياد دائرة المعارف اسلامي» در تهران كه دائرة المعارفي با نام (دانشنامه جهان اسلام) را در دست تأليف و انتشار دارد، همكاري خود را با اين مؤسسه آغاز كردم كه ابتداء بيشتر به شكل تأليف مقاله يا ارزيابي نقادانه مقالاتي بود؛ كه به اين بنده ارجاع مي شد و بعدها اين همكاري وسيع تر شد و به عضويت در گروه معارف و كلام در آن بنياد انجاميد.

سپس با تأسيس گروه فقه و حقوق در سال 1381 مسئوليت اين گروه به اينجانب سپرده شد؛ كه هم اكنون نيز اين مسئوليت را بر عهده دارم. كار علمي من در بيناد دائرة المعارف اسلامي عمدتاً نظارت و مديريت بر فرايند توليد مقالات علمي در حوزه فقه، اصول و حقوق از مرحله تدوين مدخلنامه و سفارش مقاله تا مراحل نهايي آن بوده كه حاصل آن علاوه بر تأليف مقالات متعدد در دانشنامه، ارزيابي، اصلاح و تكميل ساختاري و محتوايي بيش از يكصد مقاله در طول اين سال هاست.

لازم به ذكر است كه به دليل سكونت اينجانب در شهر مقدّس قم به دليل تحصيلات ديني، فعّاليّت هاي ياد شده عمدتاً در قم صورت مي گيرد مگر در مواردي كه حضور من در بنياد دائرة

المعارف اسلامي، اجتناب ناپذير و ضروري باشد. همچنين در طول اين سال ها، گاه به تدريس پاره اي از دروس مقدمات و سطوح به صورت خصوصي و غير، گسترده اشتغال داشته ام. به علاوه از سال 1367 تا 1380 در مقطع كارشناسي ارشد حقوق خصوصي در دانشگاه مفيد قم به تحصيل پرداختم. و خلاصه عنوان پايان نامه اينجانب كه در سال 1379 دفاع شده «تعديل قراردادهاي خصوصي» است.

هاشمي، محمدحسين

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد حسين هاشمي

محل تولد : قم

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1336/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب محمد حسين هاشمي سال 1349 طلبه شدم و با مدرك شش ابتدائي اشتغال به دروس حوزوي را شروع كردم و در مدرسه آيت الله گلپايگاني تا شرح لمعه در مدرسه آن مرحوم ادامه دادم. سپس وارد دروس آزاد حوزه شدم و مكاسب را از محضر درس «آيت الله صانعي» و كفايه جلد اول را خدمت «آيت الله صلواتي» و جلد دوم را در محضر درس «آيت الله فاضل لنكراني» تلمذ كردم.

سپس وارد درس خارج شده و يك سال فقه و اصول در محضر درس «آيت الله وحيد خراساني» _ شش ماه درس اصول «آيت الله مؤمن» _ حدود دو سه ماهي درس خارج اصول «آيت الله مكارم» و حدود هفت سال درس فقه و پنج سال درس اصول «آيت الله ميرزا جواد تبريزي» و روزهاي چهارشنبه درس قضاء ايشان شركت مي كردم و چهار سال درس خارج زكات و ولايت فقيه يكي از علماء قم شركت داشتم و حدود چهار سال درس فقه (خارج حج) درس «آيت الله زنجاني» شركت كردم (توضيحاً بايد عرض

كنم از فطرت آيات تبريزي _ زنجاني شركت در درس خارج دارم).

همزمان با اين دروس در سال 59 وارد موسسه در راه حق شدم كه در آن زمان تحت مديريت آقايان خرازي و مصباح مظاهري اداره مي شد. چهار سال درس فلسفه شامل فلسفه عمومي؛ (كه بعداً تحت عنوان آموزش فلسفه چاپ شد)، نهايه الحكمه، برهان شفاء، اسفار جلد 9، در درس «آيت الله مصباح يزدي» شركت كردم و در زمان تدريس فقه آيت الله شاهرودي شب هاي جمعه در دروس فقه ايشان كه راجع به مسائل مستحدثه بود استفاده مي كرديم.

تدريس در دانشگاه را از سال 61 شروع و در دانشكده علوم اجتماعي دانشگاه تهران و دانشكده ادبيات علامه طباطبايي به تدريس دروس معارف اسلامي مشغول شدم و از همان ابتداء و از طرف دفتر اعزام به دانشگاه كه زير نظر جامعه مدرسين اداره مي شد؛ مجوز تدريس تمام دروس دانشگاهي را گرفتم. يك سال در موسسه در راه حق درس استاد دكتر احمدي (فلسفه غرب) را استفاده كردم و زبان انگليسي (ريدينگ را تا ناين هاندرد) طي دو دوره تابستانه و روزي سه چهار ساعت خواندم و مكالمه زبان عربي را تا حدود زيادي كار كردم و قادر به تكلم هستم 70% درصد. سه سال در دانشگاه تهران دانشكده هاي مختلف، هفت سال دانشگاه علامه، چهار سال دانشگاه آزاد واحد بروجرد، سه سال دانشگاه واحد شهر ري و اخيراً پنج سال است كه در دانشگاه آشتيان (به جهت نزديكي) تدريس مي كنم و عضو هيئت علمي مي باشم. چند سالي است كه از نهاد خبرگان بدون مدرك وزارت علوم، مدرك مربي (كارشناسي ارشد) گرفته ام و حدود ده سالي است

كه از طرف دفتر ستاد مقام معظم رهبري با عنوان استاديار در دانشگاه تدريس دارم.

در حوزه هم چند سال قبل دروس: «ادبيات عرب»، «فلسفه»، «رسائل» و «معالم» را تدريس كرده ام. حدود دو سال در موسسه در راه حق (بعداً به موسسه پژوهشي امام خميني (ره) تغير نام يافت) با گروه تفسير با مديريت جناب آقاي رجبي همكاري مي كردم و نيز چند صباحي در موسسه در راه حق درس (اقتصاد اسلامي) نزد يكي از اساتيد دانشگاه تهران به نام دكتر درخشان و درس مقدمه عمومي علم حقوق نزد دكتر جعفري لنگرودي (الان در انگليس هستند) و علوم سياسي نزد استاد دكتر منوچهر محمدي استاد دانشگاه تهران مي خواندم و در حال حاضر هم به مطالعه كتابهاي تفسيري و فقهي و شرح نهج البلاغه اشتغال دارم.

ايام تبليغي اكثر اوقات به شهرها و اماكن مختلف جهت تبليغ و منبر رفته ام و حاصل كلام اينكه پروردگار و حضرت حجت ابن الحسن العسكري (عج) قرار بگيرد و همواره خدمتگزار كوچكي در سنگر فرهنگ اسلامي و شيعي و خادم كوچكي در نظام مقدس جمهوري اسلامي در تبليغ و دانشگاه و حوزه بوده و هستم. ضمناً در خاتمه بايد به عرض برسانم براي دانشجويان در طول دوره تدريس، مقالات و جزواتي در زمينه انقلاب اسلامي و ريشه هاي آن و درس متون عربي و همينطور درس انسان شناسي در اسلام نوشته و ارائه كرده ام كه جزوات و مقالات موجود است.

هاشمي، مرتضي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سيد مرتضي هاشمي

محل تولد : طالخونچه اصفهان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1323/10/21

زندگينامه علمي

در تاريخ 12/10/1323 در يكي از روستاهاي اطراف اصفهان كه

اينك شهر شده؛ به نام «طالخونچه» كه گويند مخفف «طالقان جي زادگاه صاحب بن عباد» بوده؛ در يك خانواده روحاني ديده به جهان گشودم. مرحوم آيت الله آقا سيد علي اكبر هاشمي به خاطر تعصب شديد ديني براي تعليم بنده معلم سر خانه انتخاب نمودند و اجازه رفتن به دبستان را ندادند. پس از فرا گرفتن خواندن و نوشتن مرا با قرآن آشنا كردند و چون تنها فرزند پسر خانواده بودم؛ بسيار مايل بودند كه در مسلك روحانيت درآيم و لذا مقدمات علوم حوزوي از صرف و نحو و لغت را خود ايشان به من آموختند و سپس به اصفهان مهاجرت نمودند و حجره اي در مدرسه «صدر بازار» گرفتند و رسما در سن 14 سالگي وارد حوزه علميه شدم و مرحوم والد نظارت در امر تعليم و تربيت حقير داشتند و استاد و هم بحث را ايشان انتخاب مي كردند و جز با كساني كه ايشان اجازه مي دادند با كسي ديگر مراوده نداشتم. در انتخاب استاد سعي مي كردند بهترين از نظر علم و تقوا را براي بنده انتخاب كنند مثل يكي از دوستان علميشان به نام «آيت الله حاج شيخ محمد حسن كياني» معروف به حاج شيخ امير آقا فلاورجاني كه از مجتهدين بود؛ خواهش كردند به من بياموزد در حالي كه ايشان تدريس خارج بود.

اساتيد حقير در ادبيات و منطق: اديب معروف معلم حبيب آبادي، سپس آيات عظام: «حاج شيخ محمد علي حبيب آبادى»، «حاج شيخ عباسعلي اديب»، «حاج حسن امامى» و «حاج شيخ تقي مقتدايي». اساتيد در معالم، در اصول، قوانين، لمعتين و رسائل: «آيت الله حاج سيد مجتبي صادقي»

و «حاج شيخ محمد علي خلاق شيرازى». اساتيد مكاسب «آيت الله حاج سيد مهدي هاشمي» سپس مهاجرت به قم نموده. اساتيد مكاسب، رسائل و كفايه: «آيت الله سلطاني»، «آيت الله فاضل لنكراني»، «آيت الله سبحاني»، «آيت الله صالحي نجف آبادي»، «آيت الله منتظري»، «آيت الله مكارم شيرازي» و «آيت الله ستوده».

در ايام اقامت در قم به دانشگاه الهيات راه يافتم و در رشته منقول هم زمان به ادامه تحصيل در قم به تحصيل پرداختم كه با قيام امام خميني (عليه الرحمه) و شروع فعاليتهاي سياسي مبارزاتي از زمان تحصيل در دانشگاه و حجره تحت تعقيب ساواك بودم. لذا از مرز ايران قاچاقي وارد عراق شدم و تازه حضرت امام به نجف آمده بودند؛ مدتي در نجف از محضر امام، آيت الله حكيم و آيت الله خوئي شاهرودي استفاده كردم ولي از اوايل توقف در نجف اشرف معذور گشتم و به ايران برگشتم و در اصفهان از محضر «حاج شيخ حسن صافي اصفهاني» گمشده خود را يافتم و مدت 20 سال از محضر ايشان استفاده علمي و اخلاقي نمودم و تمام درسهاي فقه، اصول، فلسفه، تفسير و رجال كه فرمودند ضبط كردم و به رشته تحرير در آوردم.

پس از پيروزي انقلاب اسلامي به تأسيس مدرسه «الزهراء» براي تربيت طلاب خواهر اقدام نمودم و مدتي بر اساس كمبود نيروي قضائي از طرف شوراي عالي قضاء به دادگاه شيراز اعزام شدم و پس از مدتي با اعزام قضات جديد و كسب تكليف از امام خميني (رحمه الله عليه) به كارهاي علمي روي آوردم و به تدريس در حوزه و دانشگاه و تأليف كتاب مشغول گرديدم. از نوشته

ها جز چند اثر به نام «حزب الله و حزب شيطان» و «نشانه هاي ولايت» كه چاپ شده؛ بقيه مخطوط باقي مانده است. هم اكنون به عنوان عضو موسس دانشگاه شيخ بهائي در شهر بهارستان اصفهان نظارت بر امور فرهنگي داشته و از حوزه علميه اصفهان و مدرسه صدر بازار به تدريس سطح فقه و اصول مشغول مي باشم.

هدايت نيا، فرج الله

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

فرج الله هدايت نيا

محل تولد : بابل

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1347/3/1

زندگينامه علمي

اينجانب فرج الله هدايت نيا گنجي در سال 1347 هجري شمسي در روستاي «گنج افروز» از توابع شهرستان بابل متولد شده ام. پس از طي دوران كودكي وارد مدرسه شدم و تا سال سوم راهنمايي را در مدارس زادگاه خويش گذراندم. دانش آموز سال پنجم ابتدايي بودم كه انقلاب اسلامي مردم ايران به رهبري امام خميني (ره) به پيروزي رسيد و دوران نوجواني من با حال هواي انقلاب آغاز شد.

تحت تأثير شرايط پس از انقلاب در خودم علاقه به فراگيري علوم ديني احساس كردم و در سال 1361 وارد حوزه علميه «خاتم الانبياء (ص)» بابل شدم. به مدت سه سال در حوزه علميه «امام القائم» تهران تحصيل كردم و از سال 1366 وارد حوزه علميه قم شدم. در حوزه علميه قم، لمعتين و دو جلد اصول فقه را از محضر اساتيد حوزه به ويژه استاد «علي محمدي (زيد عزه)» فرا گرفتم. و از آن پس دروس خارج فقه و اصول را آغاز كردم. در اين مرحله از اساتيد بزرگواري نظير آيات عظام: «فاضل لنكراني»، «جوادي آملي»، «مكارم شيرازي» و «محفوظي» بهره بردم.

در سال 1368 به

فكر تكميل تحصيلات خودم در علوم جديد و دانشگاهي افتادم. ابتداء به صورت غير حضوري به مدت چهار سال ديپلم گرفتم و در كنكور سراسري سال 1373 شركت كردم و در رشته حقوق دانشگاه تهران پذيرفته شدم. پس از اتمام دوره كارشناسي براي ادامه تحصيل وارد دانشگاه مفيد قم شدم و در گرايش «حقوق خصوصي» در مقطع كارشناسي ارشد اين دانشگاه فارغ التحصيل شدم و البته در طول اين سالها، تحصيلات حوزوي را نيز ادامه دادم.

با توجه به شرايط جنگ، مثل ساير جوانان اين مملكت در جبهه ها حاضر شدم و مدت دو سال به طور متناوب به صورت رزمي يا تبليغي در جبهه ها بودم و از جانبازان جنگ تحميلي مي باشم. علاقه وافر اينجانب به فعاليتهاي پژوهشي موجب شد كه جذب مؤسسات پژوهشي شوم. مطالعات من تا كنون در گرايش «فقه»، «حقوق خصوصي» و «حقوق عمومي» بوده است. محصول مطالعات من كتابها و مقالاتي بوده است كه بسياري از آنها چاپ شده است. در حال حاضر اينجانب عضو «هيئت علمي پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي» هستم و در گروه فقه و حقوق اين مركز فعاليت مي كنم.

در كنار تحقيق، تدريس را از نظر دور نداشتم. از سال 1381 به تدريس حقوق در مراكز آموزش عالي روي آوردم و هم اكنون نيز در يكي از دانشگاههاي تهران؛ «دانشگاه آزاد اسلامي» و مدرسه تخصصي فقه و اصول قم؛ «ويژه طلاب خارجي» به تدريس مشغول هستم. در حال حاضر در شهر مقدس قم ساكن هستم و به تحصيل تحقيق و تدريس مشغول مي باشم. اميدوارم بتوانم از اندوخته هاي خود در جهت نشر علوم ديني

و فرهنگ اسلامي بهره ببرم و دَين خود را به مردم مسلمان ادا نمايم.

هروي، محمد تقي

قرن:13

جنسيت:مرد

مليت:ايران

فرزند حسين على بن رضا ابن اسماعيل حائرى اصفهانى.

عالم فاضل محقّق كثير التأليف و التصنيف، در رمضان المبارك سال 1217 در شهر هرات متولّد شده، و مقدّمات علوم را در آنجا آموخته، در 1235 به اصفهان مهاجرت نموده و نزد شيخ محمّد تقى رازى، و حاج محمّد ابراهيم كلباسى، و سيد محمّد باقر حجّة الاسلام بيد آبادى تحصيلات خود را تكميل نموده، و در نجف به درس شيخ محمد حسين صاحب فصول، و شيخ محمّد حسن صاحب جواهر، و در كربلا به درس حاج سيد كاظم رشتى، و ميرزا على نقى طباطبائى حاضر شده، سپس به اصفهان مراجعت نموده، و رياست كلّى و مرجعيّت تام يافته، و در اواخر عمر به مناسباتى از اصفهان به كربلا مهاجرت فرموده، و در آن ارض اقدس مجاورگرديده، و در 17 ربيع الاول سال 1299 وفات يافته، در مقبره صاحب ضوابط در صحن كوچك حسينى مدفون گرديد.

كتب زير از اوست:

1- الاربعين، در اخبار اصول دين 2- توضيح الحساب 3- تلخيص تحفة الابرار استادش سيّد شفتى 4- تنبيه الغافلين، ردّ بر باب 5- التعاد و التراجيح 6- تعلقه بر حواشى شيروانى بر معالم 7- الحديقة النجفيّة حاشيه بر شرح لمعه 8- حجّيّت مظنّه مطلق 9- حاشيه بر خلاصة الحساب شيخ بهائى 10- حاشيه بر قوانين 11- خلاصة البيان، در تفسير مشكلات قرآن 12- الدرر المنثوره 13- رساله در بطلان طلاق به عوض 14- رساله در عدالت 15- رساله در عرق جنب از حرام 16- رسالة فى العصير بأنواعها 17- رساله در زوال، و آن شرح

بر مبحث زوال روضة البهيّه است 18- السبع المثانى، در احوال معصومين چهارده گانه 19- سوال و جواب، در مسائل روزه و زكات، به عربى و فارسى 20- شرح خطبه همّام 21- شرح دعاى ابوحمزه - شرح روضة البهيّة 22- طريق النجاة 23- عيون الاحكام 24- كاشف الاستار [در شرح تلخيص تحفة الابرار] 25- لوامع الفصول = [شرح مبادى الوصول] 26- لطائف الفوائد 27- مقاصد العلّيّة 28- مبادى الاصول 29- مشارع 30- مناسك حج 31- المطلق و المقيّد 32- ملخّص تفسير آية الكرسى [سيد كاظم رشتى] 33- الموت و البرزخ 34- المناقب الحسينّية 35- مجالس المواعظ 36- نتايج الافكار، در اصول فقه 37- نهاية الامال، معروفترين تأليف او 38- دو كتاب در ردّ باب و بابيّه.

نقل شده است كه در اصفهان متهّم به بابيّت و ميل به طريقه ايشان داشته، و به همين دليل سه جلد كتاب در ردّ آنها نوشته، و بالاخره مجبور به مهاجرت از اين شهر گرديده است.

برگرفته از كتاب :دانشمندان و بزرگان اصفهان (جلد اول)

هزار، عليرضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عليرضا هزار

محل تولد : مشهد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1353/1/1

زندگينامه علمي

تحصيلات حوزوي را از سال 1371 در شهر مشهد مقدس آغاز و از همان تاريخ هم تحصيلات دانشگاهي را در دانشگاه «الهيات فردوسي مشهد» شروع كردم. در سال 77 _ 76 به قم آمدم و تحصيلات حوزوي و دانشگاهي ام را ادامه دادم و در سال 79 _ 78 موفق به اخذ كارشناسي ارشد در رشته «الهيات علوم قرآن و حديث» شدم. سپس به لبنان رفتم و مدتي در آنجا به ادامه تحصيلات پرداختم و كارشناسي «روان شناسي»

را از آنجا دريافت كردم. در سال 84 _ 1383 نيز موفق به اخذ دكتري در رشته الهيات از دانشگاه ICIS كشور انگلستان شدم.

در طول 7 سال گذشته در شهر قم، در پژوهشكده دارالحديث قم و در واحدهاي احياء تراث، فهرستگان نسخ خطى؛ و غيره فعاليت كرده ام. مدتي نيز در واحد احقاق الحق، كتابخانه آية الله مرعشي نجفي به پژوهش مشغول بوده ام. از سال 1377 تا 1381 نيز در مؤسسه فرهنگي توحيد مشغول به كار بوده ام. از سال 1380 تاكنون هم در دانشگاههاي مختلفي مانند دانشگاه قم؛ دانشگاه آزاد قم، دانشگاه تهران، دانشگاه آزاد نراق، دانشگاه جامع علمي _ كاربردي و دانشكده علوم حديث شهر ري به تدريس اشتغال داشته ام.

كارگاههاي تخصصي مختلفي نيز مانند كارگاه بهداشت رواني از ديدگاه اسلام، فنون و هنر تدريس، دانسته ها و بايسته هاي ازدواج، آرامش جوان و غيره نيز در دانشگاه هاي مختلف كشور به ويژه در دانشگاه بو علي سينا همدان توسط بنده اجرا و انجام شده است. تاكنون 15 عنوان كتاب و بيش از 30 مقاله، منتشر كرده ام. آخرين كار علمي انجام شده ام: «نظارت علمي بر طرح كلان تدوين مآخذ شناسي امام علي عليه السلام» بوده است كه توسط پايگاه اطلاع رساني پارسا انجام شده است.

همايي، جلال الدين

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محقق، اديب، شاعر.

تولد: 13 دى 1278(1 رمضان 1317 ق.)؛ اصفهان.

درگذشت: 28 تير 1359، تهران.

جلال الدين همايى متخلص به «سنا» و «هما» فرزند ابوالقاسم محمدنصير متخلص به «طرب» فرزند هماى شيرازى اصفهانى (از دانشمندان و سخنوران و سخن شناسان و استادان معاصر)؛ تحصيلات را ابتدا نزد پدر و سپس ابوالقاسم عراقى آغاز كرد و

به فراگيرى علوم ابتدايى و مقدمات صرف و نحو عربى و منطق و معانى بيان پرداخت. سپس در مدرسه ى حقايق و سپس در مدرسه ى قدسيه و مدت بيست سال در مدرسه ى نيماورد اصفهان حجره نشينى نمود.

سيوطى و مغنى و الفيه و شرح لمعه و مطول را نزد استادانى چون آقا سيد محمدباقر درچه اى، آيت الله شيخ على يزدى، آقا شيخ محمد كاشانى و ادبيات عرب را نزد سيد محمدكاظم كروندى و اساتيدى ديگرى چون عبدالكريم گزى و فقه و اصول را نزد سيد محمدصادق خاتون آبادى و آقا سيد مهدى درچه اى آموخت، وى سرانجام اجازه ى اجتهاد دريافت كرد. در علوم عقلى، استاد وى محمد خراسانى معروف به حكيم بود كه شرح شمسيه و اسفار ملا صدراى شيرازى و شفاى ابن سينا و دو دوره فلسفه و اشراق را نزد وى و اسدالله حكيم خواند. استادان ديگر او در معقول و نجوم و هيئت و رياضى جديد و اسطرلاب و استخراج تقويم سيد على جناب و در طب محمد حكيم و ميرزا على آقا و ابوالقاسم ناصر و حكمت احمدآبادى بودند. هيئت مسطحه استدلالى و نجوم را نزد آيت الله رحيم ارباب تلمذ نمود.

وى سپس به تدريس در مدارس اصفهان مشغول شد. از سال 1302 به خدمت وزارت فرهنگ درآمد. چندى در دبيرستان هاى تبريز به تدريس اشتغال داشت، آنگاه به تهران آمد. ابتدا در دبيرستان دارالفنون به تدريس مشغول شد، هفته اى چند ساعت هم در دبيرستان شرف تدريس مى كرد و همچنين در دبيرستان نظام و دانشكده ى افسرى نيز تدريس داشت. سپس در دانشگاه ادبيات و دانشكده ى حقوق تهران به عنوان استاد در دوره ى فوق ليسانس و دكترى به تدريس

پرداخت. تا سال 1345 بنا به درخواست خود بازنشسته شد و تا آخر عمر در تهران زيست و با وجود بيمارى همواره به كار مطالعه و تحقيق و تأليف مشغول بود.

استاد همايى عضو فرهنگستان ايران و نيز انجمن تحقيق در ادبيات و زبان هاى خارجى بود و با مؤسسه لغت نامه دهخدا همكارى داشت. از جمله همايش ها و مراسم هايى كه استاد در آنها شركت نموده، مى توان به اين موارد اشاره نمود: شركت در انجمن هاى ادبى؛ شركت در كنگره ى فردوسى (1313)؛ شركت در نخستين كنگره ى نويسندگان (تير 1325)؛ شركت در كنگره ى ابن سينا (ارديبهشت 1333)؛ سفر به بيروت (1334)؛ جهت افتتاح كرسى زبان فارسى در دانشگاه بيروت؛ شركت در مجلس يادبود احمد بهمنيار (12 آبان 1334)؛ شركت در كنگره ى هفتصدمين سال درگذشت مولوى (آبان 1336)؛ سخنرانى در برنامه ى مرزهاى ارتش در راديو ايران؛ شركت در مجلس بزرگداشت استاد ابوالحسن فروغى (بهمن 1338)؛ شركت در مجلس بزرگداشت استاد بديع الزمان فروزانفر (29 ارديبهشت 1349)؛ شركت در مجلس بزرگداشت دكتر محمد معين (13 تير 1350)؛ شركت در كنگره ى ابوريحان بيرونى (1352).

استاد همايى به دو زبان فارسى و عربى شعر مى گفت. قصايد عربى او در برخى از مجلات و جرايد ادبى ديده شده است. وى شعر فارسى را به سبك قديم مى سرود و در ساختن ماده تاريخ مهارت داشت.

علاوه بر مقاله هاى وى در مجلات و رونامه هاى «ارمغان»، «اطلاعات»، «ايران شناسى»، «تعليم و تربيت»، «تماشا»، «جاويدان خرد»، «جوانان رستاخيز»، «راديو ايران»، «سالنامه ى آريان»، «سالنامه ى شرق»، «سخن»، «مرزهاى دانش»، «معارف اسلامى»، «مهر»، «وحيد» و «يغما»، از آثار تأليف وى مى توان به عنوان هاى زير اشاره نمود: خيامى نامه (در تجزيه و تحليل آثار علمى و ادبى حكيم

عمر خيام، جلد اول، 1346)؛ تاريخ ادبيات ايران (تبريز، 1309 -1308، در سال 1308، براى تأليف اين كتاب جلال الدين همايى به نشان علمى درجه ى دوم نايل آمد)؛ غزالى نامه (شرح حال و آثار و عقايد و افكار ادبى و مذهبى و فلسفى و عرفانى امام ابوحامد غزالى، 1317)؛ اسرار و آثار واقعه كربلا (چاپ دوم، 1357)؛ فنون بلاغت و صناعات ادبى (1354)؛ رساله درباره ى شرح احوال شعراى اصفهان قرن سيزده و چهارده و پانزده، صناعات ادبى (يك كتاب براى سطح دانشگاه ها و يك كتاب براى سطح دبيرستان ها)، تاريخ اصفهان تحقيق در احوال آخوند مير مؤلف حبيب السير و ميرخواند صاحب روضة الصفا، مولانا چه مى گويد (دو جلد، جلد اول 1354، جلد دوم 1355)؛ طلبه ى عطار و نسيم گلستان؛ سير مثنوى مولوى (داستان قلعه ى ذات الصور)؛ مقام حافظ؛ طب خانه (1342)؛ شرح حال احوال سروش اصفهانى (اين رساله در مقدمه ى ديوان شاعر كه به وسيله محمدجعفر محجوب تصحيح شده، منتشر كرده است، از صفحه 1 الى صفحه 90)؛ صرف و نحو و قرائت عربى (سه جلد)؛ رساله ى تحقيقى در احوالات مولانا، منتخب اشعار؛ دوره ى كتاب درسى فارسى- دستور و تاريخ ادبيات؛ دستور كلاس هاى پنجم و ششم ابتدايى؛ دستور زبان (با مشاركت چهار استاد ديگر، دو جزء، 1329 -1328)؛ رساله ى تحقيقى درباره ى دستور زبان فارسى؛ سه جلد كتاب فارسى دبيرستانى؛ دستور زبان فارسى دوره ى ابتدايى؛ تاريخ علوم اسلامى (تقريرات همايى در دوره ى دكتراى ادبيات فارسى دانشگاه تهران، 1348)؛ تصوف در اسلام (نگاهى به عرفان شيخ ابوسعيد ابوالخير، 1362)؛ ديوان سنا (ديوان اشعار همايى به اهتمام دكتر ماهدخت بانو همايى، جلد اول، خرداد 1364). از جمله آثارى كه به تصحيح

و تحشيه ى آنها اقدام نمود مى توان به اين عنوان ها اشاره نمود: دانشنامه (1. ديوان غبار. 2. غزليات سنا، 3. ديوان زرگر اصفهانى، 4. غزليات ديوانه ى قمثه، 5. ديوان نياز جوشقانى، اصفهان، 1342، به اهتمام همايى)؛ نصيحة الملوك (امام محمد غزالى، 1316)؛ التفهيم لاوائل صناعة التنجيم (ابوريحان بيرونى، 1316)؛ مصباح الهداية و مفتاح الكفاية (عزيزالدين محمود كاشانى، 1325)؛ ديوان طرب (1342)؛ مختارى نامه (عثمان مختارى، 1361)؛ ديوان حكيم مختارى غزنوى؛ مثنوى ولدنامه (بهاءالدين ولد، 1316)؛ منتخب اخلاق ناصرى (تأليف خواجه نصير طوسى، 1320)؛ مقدمه ى اخلاق ناصرى (1335)؛ نصيحةالملوك (امام محمد غرالى)؛ كنوز المغربين در علوم غريبه (منسوب به حكيم ابوعلى سينا)؛ معيارالعقول (1331)؛ رساله شعوبيه؛ برگزيده ديوان سه شاعر اصفهانى (طرب، سها، عنقا) (1343)؛ رساله اصفهانى پاسدار؛ مجموعه شعر سرود عشق (1373).

استاد همايى در پايان شب ششم ماه رمضان 1400، ق. مطابق با بيست و هشتم تير 1359 درگذشت و در تكيه لسان الارض در اصفهان به خاك سپرده شد.

(ح 1358 -1278 ش)، عالم، اديب، استاد دانشگاه، مورخ، مصحح، مترجم و شاعر، متخلص به سنا. پدرش، ابوالقاسم متخلص به طرب، از ادبا و شعرا و خوشنويسان بود. وى در كوى پاقلعه اصفهان به دنيا آمد. ابتدا نزد والدين خود و سپس در مدرسه ى حقايق و مدرسه ى قدسيه به فراگيرى مقدمات پرداخت. وى همچنين خط نسخ و ثلث را نزد پدر و ميرزا حسن قدسى و ملا محمدتقى كاتب فراگرفت. او ادبيات عرب، سطوح فقه و كلام و رجال را نزد شيخ على يزدى و سيد محمدكاظم كروندى اصفهانى و ملا عبدالكريم گزى و ميرزا احمد اصفهانى و ميرزا محمدصادق خاتون آبادى فراگرفت. او مدت هجده سال از محضر شيخ

محمد خراسانى بهره برد و از «شرح شمسيه» تا «شرح هدايه» ملا صدرا و «شرح منظومه» و «اشارات» را نزد وى خواند. همايى قسمتى از فنون هيئت و رياضى جديد و فن اسطرلاب و فن استخراج تقويم را از زيجهاى قديم، خدمت ميرزا سيد على جناب گذراند. از ديگر استادان جلال الدين همايى: در فلسفه شيخ اسداللَّه حكيم قمشه اى متخلص به ديوانه، در معقول و رياضيات ملا عبدالجواد آدينه اى، در طب شيخ محمد حكيم و ميرزا ابوالقاسم ناصر حكمت احمدآبادى و در حكمت و نجوم آيت اللَّه حاج آقا رحيم ارباب اصفهانى را مى توان نام برد. وى از آيت اللَّه شيخ مرتضى آشتيانى اجازه ى روايت و از شيخ محمدحسين فشاركى اجازه ى اجتهاد و روايت و از سيد محمد نجف آبادى مدرس و آيت اللَّه حاج ميرزا عبدالحسن سيد العراقين خاتون آبادى پاقلعه اى اجازه ى اجتهاد دريافت كرد. او در مدارس قديم تدريس مى كرد و از حدود 1300 ش براى تدريس به مدرسه ى صارميه اصفهان رفت. شيخ عباس اديب حبيب آبادى و سيد حسن مدرس بيدآبادى و شيخ محمود شريعت ريزى از شاگردانش بودند. همايى در حدود 1307 ش وارد خدمت معارف شد و در مدارس متوسطه ى تبريز، دارالفنون، شرف مظفرى، دبيرستان نظام، دانشكده ى حقوق و دانشكده ى ادبيات به تدريس پرداخت. از آثار وى: «تاريخ ادبيات ايران» از قديمى ترين عصر تاريخى تا عصر حاضر؛ «غزالى نامه»؛ شرح حال امام محمد غزالى؛ «اسرار و آثار واقعه ى كربلا»؛ «تاريخ علوم اسلامى»؛ «خيامى نامه»؛ «فنون بلاغت و صناعات ادبى»؛ «مولوى نامه»؛ «تصوف در اسلام»؛ «شعوبيه»؛ «تاريخ اصفهان»؛ شرح «مثنوى معنوى» مولوى؛ «ديوان» شعر كه با نام «ديوان سنا» به چاپ رسيده است؛ تصحيح كتابهاى «التفهيم لأوائل صناعة التنجيم» ابوريحان بيرونى، «مصباح

الهدايه و مفتاح الكفاية» عزالدين محمود كاشانى، «منتخب اخلاق ناصرى» خواجه نصيرالدين طوسى؛ مقدمه ى كتابهاى مثنوى «ولدنامه»، «تاريخ حبيب السير فى اخبار افراد بشر»، خواند مير، «ديوان» شكيب اصفهانى؛ اهتمام در انتشار «ديوان» عثمان مختارى.[1]

برگرفته از كتاب :اثرآفرينان (جلد اول-ششم)

منابع زندگينامه :[1] آينده (س 6، ش 7 و 8، ص 624 -616)، از نيما تا روزگار ما (166 -160)، تاريخ اصفهان (سيزده- چهل و سه)، تذكره ى شعراى معاصر اصفهان (250 -247)، چهره هاى آشنا (667 -665)، دانشمندان و سخن سرايان فارس (208 -195/ 3)، الذريعه (51/ 16 ،472/ 9 ،230/ 3)، زندگينامه و خدمات علمى و فرهنگى مرحوم جلال الدين همايى، سخنوران نامى معاصر (1812 -1807/ 3)، فهرست كتابهاى چاپى فارسى (3375 ،3280 ،3250 ،3139 ،3093 ،3084 ،3059 ،3027 ،2691 ،2385 -2384 ،2369 ،2368 ،2367 ،2366 ،2256/ 2 ،1593 ،1555 ،1553 ،1549 ،1496 ،1423 ،1422 ،1350 ،936 ،662 ،489 ،240 ،140/ 1)، كيهان فرهنگى (س 1، ش 4، ص 39 -38)، مؤلفين كتب چاپى (372 -370/ 2)، همايى نامه.

همتي، همايون

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

همايون همتي يكي از فرهيختگان و دانشمندان معاصرايران است . او استاد دردانشگاه مي باشد . ازوي آثار متعددي به چاپ رسيده است كه هر كدام به نوبه خود ارزش گران سنگي دارد . همتي درمورد مسائلي همچون دين و آزادي صاحب نظر مي باشد .

گروه : علوم انساني

رشته : فلسفه

مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : همايون همتي استاد دانشگاه است .

فعاليتهاي آموزشي : دين پژوهي مهمترين فعاليت همايون همتي است . او اين امر را دررا بطه با انسان پي مي گيرد . وي بر اين نظر است كه مساله انسان به اين شكلي كه الان درروزگار ما مطرح

است هم جنبه انتولوژيك يا هستي شناسي دارد و هم جنبه اپيستولوژيك يا معرفت شناسي ، از طرف ديگر نيز به لحاظي از نظر دين شناسي و جامعه شناسي و روان شناسي مورد بحث است كه خود انسان اساسا موجودي است داراي ساحت هاي مختلف ويك موجود تك بعدي نيست .

آرا و گرايشهاي خاص : همايون همتي در مورد دين معتقد است كه دين منادي و مويد آزادي است . زيرا اديان فرهنگي براي رشد و تعالي بشر آمده اند و تعالي و كمال بشر جز با آزادي ميسر نيست و بين اين دو نه تنها تضاد و تعارضي نيست بلكه هم پيوندي و تلازم وجود دارد ، منتها بايد تلقي روشني از دين و مقوله آزادي داشته باشيم و با تصوري واضح ازاين مفاهيم به بحث بپردازيم .

منابع زندگينامه :

1دين و آزادي /گفت و گو با دكتر همايون همتي ، كيهان فرهنگي ، سال هيجدهم ، شهريور ماه 1380 ، پياپي 179 ، ص4

هوشمند، مهدي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

مهدي هوشمند

محل تولد : تهران

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1342/1/1

زندگينامه علمي

در سال 42 در خانواده اي متوسط در يكي از محله هاي جنوب تهران متولد شدم. پس از گذراندن دوران ابتدايي در مدرسه «ايران نوين» و دوران راهنمايي در مدرسه «مترجم الدوله»، وارد دبيرستان شده و دو سال در دبيرستان «ابوريحان» در رشته تجربي مشغول تحصيل بودم كه اين دوره مساوي و همزمان بود با اوج انقلاب اسلامي و نيمه تعطيل بودن دبيرستانها، پس از قبولي در دوم دبيرستان به دليل علاقه ام به رشته حوزه و طلبگي و به دليل علاقه اي

كه به شهرستان مادري و پدريم؛ خوانسار داشتم، وارد حوزه علميه حضرت ولي عصر (عج) خوانسار شدم. مدت چهارده سال در آنجا نزد اساتيدي چون: «حجت الاسلام نيازي، رفيعان، انصاري و آيت الله تقديري (ره)» دروس مقدمات و سطح را به پايان رساندم. سال 74 وارد حوزه علميه مقدسه قم شدم و پس از حضور در امتحانات شفاهي پايه 9 موفق به اخذ رتبه سوم حوزه شدم، سپس در درس خارج اصول «آيت الله وحيد خراساني» و فقه «آيت الله ميرزا جواد تبريزي» وارد شدم و هم اكنون مدت يازده سال است كه به درس اين بزرگان مي روم.

همزمان با شركت در دروس حوزوي، با راهنمايي بعضي دوستان با موسسه تحقيقاتي «علامه وحيد بهبهاني» آشنا شدم و وارد كارهاي تحقيقاتي شدم و با اين موسسه همكاري نمودم. تقريبا روزي سه ساعت در اين موسسه مشغول مصدريابي و نمونه خواني بودم، تا به پيشنهاد يكي از آشنايان با موسسه علمي فرهنگي «دارالحديث» در سال 74 آشنا شدم كه تقريبا همزمان با همكاري من با موسسه وحيد بهبهاني بود. در آنجا به من پيشنهاد كار و همكاري در كتابخانه داده شد كه الان هم به اين كار مشغولم. درضمن كار در اين كتابخانه به كارهاي تحقيقي شخصي براي خودم شدم كه به فضل الهي توانستم در اين امر انجام وظيفه كنم.

هيئتي برزكي، محمود

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمود هيئتي برزكي

محل تولد : كاشان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1341/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب محمود هيئتي در سال 1341 در شهر كاشان و در خانواده اي مذهبي متولد شدم و در آنجا رشد و نمو

كردم. پس از گذراندن تحصيلات ابتدايي و راهنمايي جهت كسب علوم اسلامي وارد حوزه علميه «آية الله يثربي» شدم و دروس مقدمات و قسمتي از سطح را در آنجا نزد اساتيدي از جمله: «آية الله خراساني»، «آية الله يثربي» و «حجة الاسلام روحاني» فرا گرفتم و در ضمن به تدريس صرف و نحو و ادبيات مشغول بودم. سپس جهت ادامه تحصيل در سال 68 وارد حوزه علميه قم شدم و قسمتي از دروس سطح و خارج فقه و اصول را نزد اساتيدي همچون حضرات آيات: «اعتمادي»، «صالحي مازندراني»، «سبحاني»، «تبريزي» و «جوادي آملي» تلمذ نموده ام.

از سال 1374 با مركز تحقيقات دفتر تبليغات اسلامي شروع به همكاري نمودم و در نوشتن «معجم بحار الانوار» با ساير محققان همكاري كردم و پس از پايان كار معجم در قسمت تاريخ و سيره اهل بيت (ع)، به تأليف مقالات پيرامون مولفان اسلامي پرداختم و نيز در ادامه با مركز احياء آثار همكاري نمودم و با همكاري ديگر محققان به تخريج مصادر (مستند سازي مطالب) برخي از آثار شهيد ثاني (ره) پرداختم.

يابري محمد، صادق

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

صادق يابري محمد

محل تولد : آبادان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1335/12/12

زندگينامه علمي

اينجانب صادق يابري محمد فرزند محمد بعد از اخذ ديپلم و در سال 60 وارد حوزه علميه قم شدم. دروس مقدماتي را در مدرسه «امام صادق (ع) شاه ابراهيم، نيروگاه (مدرسه مرحوم آقاي خلخالي)» گذراندم؛ آن هم در ايام اوج جنگ و دفاع. آنگاه دروس سطح عاليه را در فيضيه و مدرسه مرحوم آيةالله گلپايگاني و ... با اساتيد چون: «آيه الله

بني فضل»، «صالحي مازندراني» و ... و دروس جانبي همچون: رجال، درايه و نهج البلاغه به ترتيب آيات عظام: «سبحاني»، «مرحوم فاضل لنكراني» و علوم قرآن و حديث: مرحوم «آيةالله محمد هادي معرفت» و ... و همچنين دروس خارج حدود 10 سال با آقايان: «آيةالله مكارم شيرازي»، «وحيد خراساني»، «موسوي اردبيلي» و ... گذراندم.

و در همين ايام، ليسانس: (زبان و ادبيات عرب) و فوق ليسانس: (الهيات و معارف اسلامي گرايش علوم قرآن و حديث) را از دانشگاه اخذ كردم. و در همين ايام فعاليت پژوهشي، حديث، علوم قرآن و مقالات و نوشتن كتاب را شروع كردم كه متاسفانه به علت عدم تمكن مالي نتوانستم آنها را چاپ كنم. همچنين به فعاليت تدريس در مراكز علمي حوزوي و دانشگاهي با اخذ مجوز تدريس در دانشگاه پرداختم و در همين مدت در سال 76 - 75 به آفريقا جهت كارشناسي، تدريس، مديريت و تبليغ ايام مخصوص پرداختم. همچنين به فعاليت به عنوان استاد راهنما و داور در جامعة الصطفي مدرسه عالي فقه و معارف پرداختم.

يارمحمود، شيخ علي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

شيخ علي يارمحمود

محل تولد : ارسنجان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1304/9/1

زندگينامه علمي

استاد گرانقدر يارمحمود شيخ علي در سال 1304 هجري شمسي در خانواده اي كاملا مذهبي ديده به جهان گشود. اشتياق خانواده ايشان و نيز علاقه پدر، او را به تحصيل علوم ديني وا داشت و پس از طي دوران مكتب خانه براي ادامه تحصيل در زمينه علوم اسلامي در سال 1332 راهي حوزه علميه ارسنجان گرديد. پس از مدتي تحصيل در حوزه علميه ارسنجان به منظور ادامه تحصيل

و بهره گيري از محضر عالمان و دانشمندان شيراز ، بدانجا روانه شد.

از نخستين روزهاي ورود به شهر شيراز، به جد و جهد، در درس بزرگان حوزه علميه حاضر شد. ايشان ضمن انس با آستان ملكوتي برادر علي بن موسي الرضا (ع )؛ «شاهچراغ»، از درس بزرگان ديار ارسنجان و شيراز، همچون: «آيت الله سيد علي ارسنجاني»، «شكرالله ارسنجاني»، «آيت الله مجدالدين محلاتي»، «سيد حجت الله ملك حسيني» و «شيخ بهاء الدين محلاتي» استفاده نمود و در طي دوران پر بركت خويش به تبليغ و ارشاد در آن ديار مشغول بوده است. استاد در زندگي سراسر علمي خود جز به كلاس، درس، قلم، كتاب، تحقيق، نگارش و تأليف به چيز ديگري نيانديشيده است كه از جمله آنها مي توان كتاب هاي: «كليد بهشت» و «اهميت نماز» را نام برد.

ياقوتي، ابوالفضل

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

ابوالفضل ياقوتي كلوانق

محل تولد : تبريز

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1358/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب ابوالفضل ياقوتي در شهر «كلوانق» كه در آن زمان روستا بود؛ متوّلد شده ام. دوران ابتدائي، راهنمائي و مقداري از دبيرستان را در زادگاهم سپري نمودم و بعد از فوت مادر عزيزم در سال 1372 از درس خواندن مأيوس گشته و سه سال از عمرم را در راه كسب و كار (كارگري) در رشته قالب بندي ساختمان گذراندم.

با توجه به علاقه شديدي كه به مقام عظماي روحانيت داشتم سر انجام در سال 1376 وارد حوزه علميّه شهرستان «مشكين شهر» شدم و سطح يك حوزه را در مدّت شش سال با موفقيّت گذرانده و علاوه بر شركت در دروس حوزه و ارج نهادن به مقررات حوزه،

به تبليغ دين مبين اسلام در مدارس، مساجد شهر و روستا مشغول بودم.

در سپاه پاسداران انقلاب اسلامي شهرستان «مشكين شهر» به عنوان مربي در خدمت بسيجيان عزيز بودم و نهايتاً در سال 1382 به شهر مقدس قم جهت ادامه تحصيل عازم شدم و مدّت سه سال كه در اين شهر به تحصيل و تحقيق اشتغال دارم از خداوند متعال براي همه مؤمنين آرزوي توفيق دارم.

ياوري سرتختي، محمدجواد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد جواد ياوري سرتختي

محل تولد : كامياران

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1354/9/20

زندگينامه علمي

اينجانب در آذرماه سال 1354 در خانواده اي مذهبي از استان كرمانشاه به دنيا آمده و پس از گذراندن تحصيلات ابتدايي و راهنمايي، در آشنايي با حوزه علميه و راهنمايي و مشورت هاي پدر و مادر، معلمان و روحانيون اعزامي از قم علاقمند به تحصيل در حوزه علميه شدم. در سال 1370 در حوزه علميه همدان «مدرسه آخوند ملاعلي» و كرمانشاه «مدرسه امام صادق (ع)» و «مدرسه حاج شهبازخان» از محضر بزرگاني چون «آية الله حاج مجتبي حاج آخوند» و «آية الله نجومي كرمانشاهي» بهره برده و در سال 1379 جهت تكميل سطوح عاليه به حوزه علميه قم مهاجرت و در درس اساتيدي چون: حجت الاسلام «احدي»، «حسيني خراساني» و «ميانجي» حضور يافته و اكنون از وجود آيات عظام: «سبحاني»، «مقتدايي» و «مكارم شيرازي» در دروس خارج فقه و اصول بهره مي برم.

با آغاز ورود به شهر مقدس قم، در جهت بالابردن سطح كمي و كيفي علوم اسلامي و انساني در كنار دروس حوزوي به رشته تاريخ اسلام علاقمند و در مؤسسه آموزشي، پژوهشي امام خميني

(ره) به تحصيل در مقطع كارشناسي پرداختم. با فراغت از تحصيل در سال 1382 - 1383 با توجه به نياز فرهنگي و علمي دانشگاهها به مدت 2 سال با سمت «معاونت نهاد نمايندگي رهبري» و «مدرس دروس معارف اسلامي در دانشگاه شهركرد» به فعاليت مشغول بودم. اما پس از شركت در آزمون كارشناسي ارشد در رشته (تاريخ تشيع) در همان مركز، به قم مراجعت و در اين مدت علاوه بر تلاش علمي و تأليف چندين مقاله علمي، تخصصي و ترويجي در نشريات مختلف، به امر مقدس تبليغ در دانشگاههاي سراس كشور نيز مي پردازم.

ياوري، محمدرضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد رضا ياوري

محل تولد : يزد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1334/9/1

زندگينامه علمي

آقاي محمد رضا ياوري در سال 1334 هجري شمسي در خانواده اي متدين، مذهبي و دوستدار اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام در شهرستان يزد ديده به جهان گشود. دوران ابتدايي، راهنمايي و دبيرستان را در زادگاه خويش با موفقيت سپري كرد؛ در پي تشويق خانواده و علاقه خويش به فراگيري علوم ديني در سال 1352 كه سال هاي خفقان و ترس از رژيم شاهنشاهي بر كشور حاكم بود و حوزه هاي علميه از طرف رژيم منحوس پهلوي به شدت تحت فشار بودند؛ وارد حوزه علميه يزد گرديد و از محضر بزرگان آن ديار بهره ها برد. از سوي ديگر شوق زيارت و هم جواري با بارگاه كريمه اهل البيت حضرت معصومه سلام الله عليها او را راهي حوزه علميه قم گردانيد. از نخستين روزهاي ورود با تلاش و كوشش فراوان به تحصيل پرداخت و از درس بزرگان

آن ديار بهره هاي علمي فراوان برد.

پس از گذراندن سطوح عالي در سال 1363 به حلقه دروس خارج راه يافت. وي در ايام تحصيل حوزوي در قم از محضر بزرگاني چون: «آيت الله مقتدائي»، «آيت الله استادي»، «آيت الله كريمي جهرمي» و ديگر ستارگان درخشان حوزه علميه قم كسب فيض كرد. استاد در ايام تحصيل در قم از امر تدريس در زادگاه خويش غافل نماند و در مراكزي چون: «دانشگاه علوم پزشكي شهيد صدوقي» به تدريس پرداخت كه حاصل زحمات ايشان پرورش دانشجويان فراواني مي باشد. وي در زندگي سراسر علمي خود از امر تحقيق، نگارش و تأليف غافل نماند و آثاري از قبيل: «غذاي گوارا در قرآن» و «خواص سبزي ها» را به رشته تحرير در آورده است.

يثربي، ميرمحمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

الف:ولادت ونسب:

حضرت آيت الله حاج مير سيد محمد يثربي-ادام الله ظله العالي- از علماي رباني وفقيهي بزرگوار از تبار فقهاي نگاهبان حريم اعتقادات شيعي هستند.ايشان در سال 1333 هجري شمسي در شهر مقدس قم(مهد علم وفقاهت واجتهاد ،شهر خون قيام،شهر كريمه اهل بيت حضرت فاطمه معصومه-سلام الله عليها-) در بيت فقه وفقاهت چشم به جهان گشود.

پدر بزرگوارشان حضرت آيت الله آقاي حاج سيد مهدي يثربي-قدس سره- ووالده گرامشان خانم حاجيه زهرا آل آقا(فرزند مرحوم آيت الله حاج آقا عبداااه آل آقا ونواده مرحوم آيت الله آقاي حاج آقا بزرگ ساوجي از اعلام مدرسين حوزه تهران در قرن گذشته و اوايل قرن معاصر،حفيده بيت علامه مجدد وحيد بهبهاني-رضوان الله تعالي عليه-)مي باشد.

ايشان قبل از پايان 5سالگي مشغول خواندن قرآن و حفظ سوره هاي كوچك بود. در پنج سالگي عموي بزرگوار خود كه از فقهاي

بنام شيعه و از اساتيد علماي بزرگ،از جمله مرحوم حضرت امام خميني- قدس سره- بود را از دست داد وبه همراه پدر خود به كاشان هجرت نمود.

ب)تحصيلات :

ايشان در سال 1339مشغول به تحصيلات ابتدائي در دبستان ملي مدرس گرديد وبعد وارد دبيرستان شد و همزمان،با شوق واشتياق زايدالوصفي وارد حوزه علميه جديد التأسيس كاشان كه والد مكرمشان بنيان نهاده بودند،شد.ايشان تمامي دروس ادبيات وسطح متوسط و همچنين رسائل ومكاسب را در آن حوزه ،نزد اساتيد محترمي همچون والد بزرگوارشان ومرحوم آيت الله شيخ محمود روحاني –رحمه الله عليه – كه معظم له علاقه فوق العاده اي نسبت به ايشان داشته اند فرا گرفتند.

در سال 1351در شهر دارالمومنين كاشان با خانواده محترم،مذهبي،صالح ومؤمن ازدواج نموند وبراي ادامه تحصيلات در سطوح عاليه به قم مهاجرت ودرآن شهر رحل اقامت گزيدند.

درس سطح كفايه را نزد آيت الله حاج سيد محمد ابطحي - دام ظله- مرحوم آيت الله سلطاني طباطبائي(ره)به اتمام رسانده وهمزمان ،با هوش وذكاوتي كه معظم له داشته دردرس خارج فقه حضرت آيت الله حاج شيخ مرتضي حائري - ره – خلف مرحوم آيت الله العظمي حاج شيخ عبدالكريم حائري مؤسس وبنيانگذار حوزه علميه قم حاضر شدند ودر جلسه استفتائات وتمامي مباحث فقهي ايشان حضور فعال داشتند.

معظم له در اين باره مي فرمايند:آنچه محضر ايشان رامنهاي عمق فكر وانديشه جذابيت مي بخشيد،معنويت و صفاي ايشان ويكرنگي وانس آن بزرگوار با طلاب بود وبراي حقير كه در عين كم سني مورد عنايت ولطف آن استاد فرزانه ومربي بزرگوار بودم،فوق العاده اثر بخش بود وآثار تربيتي آن را پس از سالها هنوز احساس مي كنم. درهمان سنوات وپس

از پايان سطح كفايه،در درس عالم رباني حضرت آيت الله العظمي وحيد خراساني - مدظله العالي – (يك دوره اصول به مدت 17سال و همچنين چندين سال درس خارج فقه ايشان)شركت نمود ونيز به مدت هفت سال در درس خارج اصول و فقه مرحوم آيت الله العظمي روحاني – قدس سره – حاضر شدند.

همچنين معظم له بيش ازدو سال دردرس خارج فقيه اهل بيت عصمت وطهارت حضرت آيت الله العظمي گلپايگاني – قدس سره – شركت نمودند واز درس اسفار اساتيد بزرگوار مرحوم آيت الله صدر وشهيد بزرگوار آيت الله مطهري و آيت الله جوادي آملي بهره گرفتند.

ج)ندريس وخدمات علمي:

ايشان از سال 1348 تا1353در حوزه پربركت علميه كاشان مشغول به تدريس ادبيات ،منطق واصول بودند كه حدود چهل نفر از طلاب در درس ايشان شركت مي نمودند.همچنين از سال 1354 تا 1359تدريس اصول وشرح لمعه داشتند،كه تا پنجاه نفر در درس ايشان در صحن مطهر بي بي دو عالم حضرت معصومه – سلام الله عليها – شركت مي كردند.

از سال 1360 تا 1367 به تدريس سه دوره اصول (رسائل شيخ انصاري رحمه الله) را از سال 1365 تا 1374 به انجام رساندند وشاگردان زيادي را تربيت نمودند. تا اين كه بنا به درخواست شاگردان معظم له و به دليل محدوديت مكان وكثرت شاگردان ،درس كفايه الاصول را در مدرسه مرحوم حضرت آيت الله العظمي گلپايگاني (ره) شروع كردند كه بيش از 70نفر دردرس ايشان شركت مي كردند.معظم لهاز سال 1378 مشغول به درس خارج فقه واصول در همان مدرسه شدند كه نزديك به دويست نفر در اين دروس شركت مي نمايند.علاوه براينها در سالهاي 60تا

63يك دوره منظومه حكمت را در صحن مطهر حضرت معصومه (سلام الله عليها)تدريس نمودند.

ايشان در سال 1369يك مؤسسه علمي تحقيقاتي را به نام اصولي بزرگ«علامه مجدد وحيد بهبهاني – رضوان الله عليه - »تأسيس نمودند كه با هدايت ايشان ،در اين مركز محققين توانا وبررسي ،احياء ونشر كتب علوم اهل بيت عصمت وطهارت – عليهم السلام – مشغول به كار مي باشند. اين مؤسسه با بيش از پنج هزار جلد كتاب ورسائل پايگاه تحقيقاتي فعالي در حوزه علميه محسوب مي شود.

د)تأليفات وآثار:

1- رساله في تطور الاصول (عربي)

2- رساله في تطور علم الفقه(عربي)

3- رساله في الكلام (عربي)

4- رساله در ولايت؛مقدمه كتاب راهبرد اهل سنت به مسأله ولايت (فارسي)

5- شرح رساله حقوق امام سجاد – عليه السلام – (فارسي) در 3جلد؛مجموعه سخنراني معظم له در راديو معارف

6- تقريرات درس مكاسب محرمه (فقه)در 2جلد

7- مباحث رجالي در 1جلد

8- تقريرات خمس (فقه) در 1جلد

9- تقريرات صوم در 2جلد

10- تقريرات اصول در 8جلد

چهار مورد اخير،هنوز به چاپ نرسيده است كه آن انشاءالله دراينده نزديك در دسترس علاقمندان قرار خواهد گرفت.

از جمله ويژگيهاي معظم له كه بارها درباره آن به شاگردان در يك جلسه درس غيبت داشته باشد،ايشان پيگير علت غيبت وي مي باشد.همچنين مكررا شاگردان را به مطالعه وپيگيري ومباحثه درس و درست فهميدن درس توصيه وترغيب ميكند.

معظم له بعد از درس خارج فقه واصول شاگردان را به حضور مي پذيرند واشكالات آنان مربوط به درس را پاسخ فرموده به ديگر پرسش ها واستفتائات شرعي و اعتقادي جواب مي دهند. با اين شيوه،شاگردان زيادي تربيت نموده وآنان از شمع وجود ايشان بهرمند مي گردند وبعضي از شاگردان ،از

اساتيد برجسته حوزه مي باشند.از خداوند متعال مي خواهيم كه وجود اين مشعل داران هدايت بشريت و اين علماءرباني و مراجع عظام را براي همه مسلمين بويژه شيعيان مولا علي ابن ابي طالب عليه السام نگهدار باشد وسايه آنها را بر سر مامستدام بدارد.

يثربي، يحيي

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

آقاي سيد يحيي يثربي در سال 1321 در روستاي «چراغ تپه سفلي» از توابع شهرستان تكاب ديده به جهان گشود. در سال 1326 وارد مكتب خانه روستا گرديد و با آموختن قرآن و سپس خواندن و نوشتن ادبيات فارسي آشنا گرديد. سال 1335 وارد حوزه علميه زنجان گرديد و علوم مقدماتي را در آنجا فرا گرفت. در سال 1337 جهت ادامه تحصيل در علوم حوزوي، وارد حوزه علميه قم و حريم عش آل محمد گرديد. اساتيد ايشان در شهر مقدس قم بزرگاني چون: «آيت الله مرحوم ستوده»، «دوزدوزاني»، «علامه طباطبائي»، «مفتح سلطاني»، «منتظري»، «مكارم» و .... بودند. در كنار دروس حوزوي در مقطع دكترا در رشته (فلسفه و حكمت اسلامي) از دانشگاه تهران فارغ التحصيل گرديد.

تحصيلات:

ابتدايي: در مكتب خانه روستاي (چراغ تپه)، در شمال «تكاب آذربايجان غربي» ابتدا قرآن آموخته، سپس با خواندن و نوشتن و ادبيات زبان فارسي آشنا شدم. از سال 1326 شمسي تا 1334.

حوزه اي: از سال 1335 در حوزه علميه زنجان به تحصيل علوم مقدماتي (صرف، نحو و منطق) پرداخته، سپس در سال 1337 وارد حوزه علميه قم شدم.

از آن تاريخ تا سال 1344 در دو زمينه به تحصيل مشغول شدم:

* در اصول فقه و فقه كه سطح را تمام كرده، و مدتي هم (اگر چه در مقياس حوزه بسيار كم) از درس خارج مراجع تقليد بهره

بردم.

* در علوم عقلي، كه شرح منظومه ، شرح اشارات و قسمتي از اسفار اربعه را خواندم.

دانشگاهي: دوره كارشناسي، كارشناسي ارشد و دكتراي فلسفه و حكمت اسلامي را در دانشكده الهيات دانشگاه تهران، از سال 1346 تا 1358 با امتياز گذراندم.

استادان:

حوزه: حضرات آيات : دوزدوزاني، ستوده، سبحاني، مكارم، مفتح، منتظري، سلطاني و در اواخر مرحوم علامه طباطبايي.

دانشگاه: استادان بزرگوار: شهابي، زرين كوب، ملك شاهي، مطهري، جليلي، صاحب الزماني، آريان پور، يزدگردي، فلاطوري، حائري، تفضلي، الهي قمشه اي و ...

يحيايي، علي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

علي يحيايي

محل تولد : رشت

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1345/7/1

زندگينامه علمي

آقاي علي يحيائي در سال 1345 هجري شمسي در خانواده اي متدين، مذهبي و دوستدار اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام در شهر رشت ديده به جهان گشود. دوران ابتدايي، راهنمايي و دبيرستان را در زادگاه خويش با موفقيت سپري كرد. در پي تشويق خانواده و علاقه خويش به فراگيري علوم ديني در سال 1364 وارد حوزه علميه رشت گرديد و از محضر بزرگان آن ديار بهره ها برد.

از سوي ديگر به شوق زيارت و هم جواري با بارگاه كريمه اهل البيت حضرت معصومه (سلام الله عليها) رهسپار حوزه علميه قم گرديد. از نخستين روزهاي ورود با تلاش و كوشش فراوان به تحصيل پرداخت. پس از گذراندن سطوح عالي در سال 1374 به حلقه دروس خارج راه يافت. وي در ايام تحصيل در قم از محضر بزرگاني چون: «آيت الله خاتمي»، مرحوم «آيت الله فاضل»، «آيت الله مومن» و ديگر ستارگان درخشان حوزه علميه قم كسب فيض كرد.

استاد در كنار تحصيل دروس

حوزوي از تحصيلات دانشگاهي غافل نماند و در رشته (حقوق خصوصي) در مقطع كارشناسي ارشد در سال 1377 از دانشگاه مفيد فارغ التحصيل گرديد. و با موفقيت از پايان نامه خويش با عنوان «بررسي معاملات در حقوق ايران و مصر» دفاع كرد. و پس از طي تحصيلات جهت خدمت علمي و فرهنگي به مردم ديار خويش به زادگاهش بازگشت. وي هم اكنون علاوه بر «مديريت گروه معارف دانشگاه آزاد اسلامي انزلي»، عضو هيأت علمي دانشگاه گيلان مي باشد و در اين دانشگاه به امر تدريس اشتغال دارد. وي در طول حيات علمي خود به امر نگارش و پژوهش پرداخته است و آثاري از قبيل: «فلسفه اخلاق» و «حق يا حاكم بودن اختيار رجوع در طلاق رجعي» را به رشته تحرير در آورده است.

يزداني بارفروش، حميد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حميد يزداني بارفروش

محل تولد : بابل

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1349/1/1

زندگينامه علمي

آقاي حميد يزداني بارفروش در سال 1349 هجري شمسي در خانواده اي متدين، مذهبي و دوستدار اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام در شهرستان ساري ديده به جهان گشود. دوران ابتدايي، راهنمايي و دبيرستان را در زادگاه خويش با موفقيت سپري كرد. در پي تشويق خانواده و علاقه خويش به فراگيري علوم ديني در سال 1363 وارد حوزه علميه بابل گرديد و از محضر بزرگان آن ديار بهره ها برد. پس از مدتي تحصيل در حوزه علميه بابل به شوق ادامه تحصيل، زيارت و هم جواري با بارگاه كريمه اهل البيت؛ (حضرت معصومه سلام الله عليها) رهسپار حوزه علميه قم گرديد. از نخستين روزهاي ورود با تلاش و كوشش فراوان به

تحصيل پرداخت. پس از گذراندن سطوح عالي در سال 1369 به حلقه دروس خارج راه يافت. وي در ايام تحصيل در قم از محضر بزرگاني چون: «آيت الله وحيد»، مرحوم «آيت الله شيخ جواد تبريزي»، «آيت الله هاشمي شاهرودي» و ديگر ستارگان درخشان حوزه علميه قم كسب فيض كرد.

استاد در كنار تحصيل دروس حوزوي از تحصيلات دانشگاهي غافل نماند و در رشته «حقوق» در مقطع كارشناسي در سال 1378 از دانشگاه مفيد قم فارغ التحصيل گرديد. وي پس از طي تحصيلات جهت خدمت علمي و فرهنگي به مردم ديار خويش به زادگاهش بازگشت، و هم اكنون در دانشگاه مازندران و سپاه پاسداران مازندران به امر تدريس اشتغال دارد. وي در طول حيات علمي خود به امر نگارش و پژوهش پرداخته است و آثاري از قبيل: «معجم احاديث بحارالانوار» و «فرهنگ فقه فارسي» را به رشته تحرير در آورده است.

يزدگردي، امير حسين

قرن:14

جنسيت:مرد

مليت:ايران

دكتر امير حسين يزدگردي درسال 1306 در تهران زاده شد.ايشان داراي مدرك دكتري زبان و ادبيات فارسي از دانشگاه تهران در سال 1336 مي باشد.وي از سال 1329 تا 1334 در آموزش و پرورش شهرستان قم و پس از آن، تا سال 1359، در دانشكد? الهيات و معارف اسلامي دانشگاه تهران به تدريس اشتغال داشت.دكتر امير حسين يزدگردي در شامگاه روز دوشنبه چهارم فروردين سال 1365 درگذشت. كتاب "حواصل و بوتيمار" تاليف امير حسين يزدگردي ، در دوره يازدهم انتحاب كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به عنوان كتاب سال برگزيده شد.همچنين كتاب "ديوان ظهير فاريابي " تصحيح وي ، در دوره بيست و يكم انتخاب كتاب سال

جمهوري اسلامي ايران معرفي شده است.

گروه : علوم انساني

رشته : زبان و ادبيات فارسي

اوضاع اجتماعي و شرايط زندگي : زنده ياد استاد دكتر اميرحسن يزدگردي در خانواده اي فرهيخته و اهل ادب در تهران متولد شد.

تحصيلات رسمي و حرفه اي : امير حسين يزدگردي تحصيلات ابتدايي و متوسطه را در دبستان اديب و دبيرستان مروي به سر آورد. در سال 1329 از دانشسراي عالي ليسانس زبان و ادبيات فارسي گرفت و در سال 1336 به اخذ درجة دكترا در همان رشته از دانشگاه تهران نائل آمد

استادان و مربيان : اساتيد دكتر يزدگردي در دوران دانشگاهي، بزرگ مرداني مانند استاد بديع الزمان فروزانفر، جلال الدين همايي، ملك الشعراي بهار، بهمنيار، عبدالعظيم قريب، سيدهادي سينا و سيد محمّد فرزان بودند.

زمان و علت فوت : دكتر امير حسين يزدگردي در شامگاه روز دوشنبه چهارم فروردين سال 1365 درگذشت.

مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : امير حسين يزدگردي در خلال گذراندن دورة دكترا به مدت پنج سال (1334 _ 1329) در آموزش و پرورش شهرستان قم در دبيرستان حكيم نظامي به تدريس پرداخت و پس از آن به دانشكدة الهيات و معارف اسلامي دانشگاه تهران انتقال يافت و تا سال 1359 بيش از سي سال، بدون وقفه به تدريس اشتغال داشت .

شاگردان : استاد يزدگردي خود معلمي بود مسلّط، دلسوز، عاشق، متين و باوقار كه نه تنها درس و بحثش بلكه گفتار و كردار و رفتارش نيز، سخت بر شاگردان تأثير مي گذاشت و محققي بود سخت كوش، پرحوصله و بردبار، دقيق و نكته ياب. شاگردان وي امروز در شمار موفق ترين معلمان به حساب مي آيند؛ افرادي چون استاد دكتر فتح الله مجتبايي.

جوائز و نشانها : كتاب "حواصل و بوتيمار"

تاليف امير حسين يزدگردي ، در دوره يازدهم انتحاب كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به عنوان كتاب سال برگزيده شد.همچنين كتاب "ديوان ظهير فاريابي " تصحيح وي ، در دوره بيست و يكم انتخاب كتاب سال جمهوري اسلامي ايران معرفي شده است.

--------------------------------------------------------------------------------

آثار :

1 تصحيح ديوان كبير (غزليات شمس)

ويژگي اثر : با همكاري مرحوم دكتر كريمان

2 تصحيح كليله و دمنه

ويژگي اثر : با همكاري استاد فقيد مجتبي مينوي

3 تصحيح و تعليق «نفثة المصدور» شهاب الدين محمد خرندزي

ويژگي اثر : 1343، ادار? كل نگارش وزارت آموزش و پرورش

4 حواشي بر ديوان حافظ، مرزبان نامه، جهانگشاي جويني و راحة الصدور

5 حواصل و بوتيمار

ويژگي اثر : تاليف،اين كتاب در دوره يازدهم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران ،از طرف وزرات فرهنگ و ارشاد اسلامي معرفي و برگزيده شده است.آشنائي با كتاب: «حواصل و بوتيمار»: حواصل و بوتيمار؛ امير حسين يزدگردي؛ به كوشش اصغر دادبه، تهران: مؤسس? انتشارات و چاپ دانشگاه تهران، 1371. تأليف كتاب «حواص و بوتيمار»، از شهريور 1349 آغاز شده و تا زمستان سال 1364 (15 سال) ادامه يافته است. دكتر يزدگردي در باب اختيار نام «حواصل» بيشتر به منابع كهن و در خور اهميت اقوال گروهي از حيوانشناسان، اوصاف جوارح و اطوار خاص اين پرنده در كتب شعر و ادب، آراء جمعي از فرهنگ نويسان و دانشمندان قديم و بالاخره تصاوير روشن

و واضح استناد كرده است. در باب اختيار نام «بوتيمار» براي برخي از «گونه»ها و «زيرگونه»هاي «خانواد? بوتيمار»، نيز به تقريب به مآخذي از همان دست، اعتماد كرده است. موضوع كتاب بسيار بديع است و پژوهش به طور مبسوط انجام يافته. امتياز خاص اين كتاب ما وسعت تتبع و پهناي گسترد? كار پيرامون اين دو واژه است. زبان پژوهش، استوار و عالمانه است. كتاب داراي مقدمه اي جامع و فصول و بخشهاي آن پيوسته و هماهنگ است. شايد فراهم آوردن 13 گونه از فهرست تقريباً در تاريخ و تحقيق پارسي، براي يك كتاب _ با اين تفصيل _ بي سابقه بوده باشد. اما فقدان فهرستي از مندرجات در آغاز محسوس بوده و پرداخت فني كتاب نيز ضعيف و نامطلوب است.

6 ديوان ظهير فاريابي

ويژگي اثر : تصحيح ،اين كتاب ، در دوره بيست و يكم انتخاب كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ،به عنوان كتاب سال معرفي و برگزيده شد. آشنايي با كتاب: ديوان ظهيرالدّين فاريابي تصحيح و تحقيق و توضيح ]مرحوم[ اميرحسن يزدگردي؛ به اهتمام اصغر دادبه._تهران: نشر قطره، 1381. «تتبع در ديوان ظهير» موضوع رسالة دكتراي مرحوم استاد يزدگردي، به راهنمايي مرحوم استاد فروزانفر بوده كه در تاريخ 1/8/1336 از آن دفاع شده است. حاصل اين تتبّع و تحقيق، تصحيح انتقادي ديوان ظهير است. براي نخستين بار و بر مبناي كهن ترين نسخه هاي موجود و نوشتن كتابي با مجلّدي مستقل در شش بخش در معرفي ظهير و حل مشكلات اشعار او؛ حاصلي، بي گمان، بي مانند و چونان نفثة المصدور و حواصل و بوتيمار

ارجمند و سودمند و تحسين برانگيز.اما كمال طلبي استاد يزدگردي در كارهاي علمي و دقّت وسواس آميز او موجب شد تا نزديك به سي سال، از زمان دفاع رساله (1336) تا گاه مرگ (1365)، همواره چنان احساس كند كه كاري بدين تمامي ناتمام است و به از آنچه هست بايد! و چنين بود كه در كنار كارهاي تحقيقي خود تا پايان عمر در تكميل آن كوشيد. حاصل كار استاد يزدگردي، بي گمان، بي مانند است، چرا كه اولاً توضيحات و تعليقات و تحقيقات او دربارة ظهير و شعر او كامل ترين و دقيق ترين و محققانه ترين تحقيقاتي است كه تاكنون در زمينة ظهيرشناسي صورت گرفته است، ثانياً، متن مصحح استاد، يگانه متن مصححي است كه تاكنون از ديوان استاد فارياب به چاپ رسيده است

منابع زندگينامه :منابع :

1www.ketabesal.ir

يزدي، محمد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد يزدي

محل تولد : يزد

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1310/1/1

زندگينامه علمي

آية الله محمد يزدي در سال 1310 هجري شمسي در خانواده اي متدين و ارادتمند به خاندان پيامبر، چشم به جهان گشود. جدش ، مرحوم شيخ محمد علي ، حدود صد سال پيش از يزد به اصفهان هجرت كرد و در مدت زمان كوتاهي ، در حوزه علميه اصفهان ، به درجات علمي بالايي نائل آمد. مرحوم «آقا نجفي » كه در آن دوره ، رياست حوزه علميه اصفهان را بر عهده داشت ، شيخ محمد علي را مأمور بحث و مناظره با كشيش هاي ارامنۀ جلفاي اصفهان كرد كه شيخ محمد علي توانست بر تمامي آنها فائق آيد و از آن پس ، «شيخ يزدي » شهرت يافت .

پدر آية الله يزدي ، مرحوم «شيخ علي

يزدي » نام داشت كه از شاگردان «شيخ عبدالكريم حائري » و از روحانيون معروف اصفهان بود كه امامت جماعت يكي از مساجد اصفهان را بر عهده داشت و به حل مشكلات مردم عالم پرور اصفهان مي پرداخت . از ويژگيهاي او آشنايي با علوم غريبه بود.

مادر آية الله يزدي نيز زني مؤمن از خانواده متدين و دوستدار اهل بيت (ع ) بود كه پدرش از مريدان «شيخ يزدي » به شمار مي آمد و ارادت او به «شيخ يزدي » در ازدواج پدر و مادر وي بي تأثير نبوده است .

آية الله محمد يزدي تحصيلات خود را ابتداء در محضر پدر و با فراگيري زبان فارسي آغاز كرد و پس از آن ، عازم مكتب خانه شد. مكتب خانه هاي آن روزگار اغلب در مسجد بود و فاقد ميز و صندلي !. پس از گذراندن دورۀ مكتب ، براي گذراندن كلاس چهارم آن نظام آموزشي ، به نخستين مدرسه اي كه در اصفهان به سبك جديد تأسيس شده بود و يكي از روحانيون كه با پدر او نيز سابقه دوستي داشت ، آن را اداره مي كرد، رفت . شش كلاس آن نظام را در آن مدرسه گذرانيد.

تحصيلات حوزه را كه در آغاز، نزد پدر آموخته بود، در مدرسۀ «كاسه گران » اصفهان ادامه داد و سپس به مدرسه «ملا عبدالله » رفت و به تحصيل شرح لمعه مشغول شد. پس از آن به مدرسه «صدر» آمد و به خواندن «قوانين » پرداخت و در اين ميان ، از محضر عالمان بزرگ اصفهان نيز در زمينه هاي علمي و معنوي بهره مي برد.

با تشريف فرمايي حضرت آيت الله بروجردي به قم ، شور و بي قراري زائد الوصفي وجود اين طلبه جوان را فرا گرفت و با

اصرار فراوان به پدر، خواستار حضور و تحصيل در حوزۀ علميۀ قم شد. پدر، در ابتداء با اين سفر مخالف بود، ولي با واسطه قرار گرفتن يكي از علماي يزد، به سفر فرزند خود رضايت داد. در بدو ورود به قم ، در مدرسه فيضيه مستقر شد. در آن زمان ، آية الله بروجردي ، از برخي طلاب به سبب آشنايي با ميزان توانايي علمي آنان ، امتحان به عمل مي آورد. وي با شركت در دروس سطح ، كتاب هاي رسائل ، مكاسب و كفاية الاصول را به خوبي فرا گرفت و در درس خارج علماي بزرگ حوزه ، از جمله آية الله بروجردي (ره ) و امام خميني (ره ) شركت كرد. تلاش علمي ايشان در آن سال ها باعث شد تا بتواند از حضرت امام خميني (ره ) اجازه نامۀ اجتهاد دريافت كند.

وي در طول آن سال ها و حتي تا هم اكنون ، از طريق شهريه ، معاش گذرانده است و وضعيت خانوادگي ، به ويژه علاقه مندي پدر به تحصيلات حوزوي ، استادان بزرگوار حوزه و صبر و بردباري همسر و فرزندان خود را از عوامل مهم رشد علمي و فرهنگي خود مي داند.

دوران تحصيل آية الله يزدي ، سرشار از تحصيل در محضر عالمان بزرگ بوده است . از استادان وي ، هنگام تحصيل در اصفهان ، مي توان از آقايان: «شيخ حسن نجف آبادي» ، «فقيه» ، «سيد محمد علي ابطحي» نام برد كه بخشي از كتب دورۀ سطح را در خدمتشان فرا گرفت . با ورود به قم به دروس مرحوم «آية الله لاكاني» ، مرحوم «حاج آقا حسين بُدلا» و مرحوم «زاهدي» رفت و رسائل ، مكاسب و كفاية الاصول را در محضر «آية الله حاج شيخ مرتضي حائري» ، «آية

الله مرعشي» و «آية الله سلطاني» فرا گرفت و در درس تفسير «علامه طباطبايي» نيز حاضر شد. وي در درس خارج علماي بزرگي همچون: «آية الله بروجردي (ره )»، «آية الله اراكي» ، «آية الله شيخ محمد تقي آملي» ، «آية الله شاهرودي » و نيز يك دوره كامل در درس خارج «امام خميني (ره )» شركت كرد.

آية الله يزدي ، ويژگي درس امام (ره ) را چنين بر مي شمرد:

«حضرت امام (ره ) قبل و بعد از شروع سال تحصيلي به نصيحت طلاب مي پرداختند و در اكثر مواقع هم به ياد دارم كه شاگردان تحت تأثير نفوذ كلام حضرت امام (ره ) به گريه مي افتادند. عجيب اينجا بود كه مسائل مطروحه از سوي امام، گاه از اهميت چنداني برخوردار نبود، ولي بحث و بيان امام به گونه اي بود كه همه را به گريه مي انداخت ».

همچنين در باره همراه بودن درس امام (ره ) با بينش سياسي مي گويد:

«ايشان در مسائل سياسي و آموزش آن ، در كنار دروس رسمي حوزه شيوه هاي عجيبي داشتند. براي مثال عرض مي كنم كه يك بار در كلاس درس اصول ، از اين شيوه استفاده كردند. در اصول فقه ، بحثي وجود دارد تحت اين عنوان كه «امر و نهي در صورتي معنا دارد كه مخاطب آن قابليت تأثير پذيري و انبعاث داشته باشد». اكثر اساتيد وقتي به اين مبحث مي رسند، در مقام مثال زدن مي گويند: به ديوار و سنگ نمي توان گفت چنين كن ! اما حضرت امام مي فرمودند: به «خروشچف» نمي شود امر كرد كه نماز بخوان ! خود به خود براي ما كه شاگرد ايشان بوديم ، اين سؤال پيش مي آمد كه «خروشچف» ديگر چيست يا كيست ؟ بعد مي رفتيم دنبال پاسخ به اين سؤال

و همين امر بينش سياسي ما را افزايش مي داد و به گسترش افق ديد ما كمك مي كرد».

از دوستان و معاشران آية الله يزدي در ايام تحصيل در اصفهان مي توان از آقايان : فقيه ايماني ، مدني ، اخوان «ابطحي »، سيد محمد علي مجلسي و سيد محمد باقر مجلسي را نام برد. همچنين وي در نخستين سال هاي طلبگي با آية الله «سيد محمد حسين بهشتي» آشنا شد و نظم آن شهيد سعيد را شايان ستايش مي داند. از دوستان ايشان در زمان تحصيل در قم نيز مي توان از آقايان: «محمدي گيلاني» ، «شيخ حسين مظاهري »، «شيخ محمد تقي مصباح يزدي» ، «سيد علي اكبر موسوي يزدي » و «حاج شيخ مرتضي تهراني (انصاري )» نام برد.

زندگي آية الله يزدي ، همواره با تلاش ها و دغدغه هاي علمي و فرهنگي همراه بوده است . بخشي از اين تلاشها در قالب سخنرانيها و تدريسها تبلور يافته است كه اغلب ، اساسي ترين مباحث اسلام و تشيع در آن مورد مداقه قرار گرفته است و تا هم اكنون نيز ادامه دارد. بخش ديگر آن نيز در قالب مقالات و كتب مفيدي است كه جوانان و طالبان علم را از معارف والاي مكتب تشيع بهره مند مي سازد. ايشان نخستين مقاله هاي خود را در نشريه «حكمت » به چاپ رساند. از جمله كتب ايشان كه در زمان طاغوت به چاپ رسيد، كتاب «گمشدۀ شما» بود كه چاپ آن باعث شد فردي به نام «مردوخ » به بهانه آن ، تهمت هاي ناروايي را به ساحت تشيع ابراز دارد. اين مسأله باعث شد كه آية الله يزدي تهمت هاي او را در كتابي با عنوان «پاسخ به تهمت هاي مردوخ » پاسخ دهد كه هر دو

كتاب «گمشدۀ شما» و «پاسخ به تهمت هاي مردوخ» مورد عنايت زعيم عاليقدر شيعه ، حضرت امام خميني (ره ) قرار گرفت . آية الله يزدي در طول دوران مبارزه بر ضد رژيم شاهنشاهي ، حتي در زمان تبعيد، دست از نگاشتن در جهت تبيين معارف اسلامي برنداشت و تا كنون ، كتابها و مقالات بسياري را به چاپ رسانده اند.

زندگي سياسي حضرت آية الله يزدي ، با توجه به مبارزۀ بي امان ايشان با رژيم شاه و نيز افشاگري هاي فراوان كه به تبعيد و شكنجه معظم له منجر مي شد و با نگاه به سابقه مديريت ايشان در دوران پيروزي انقلاب اسلامي ، بخشي از تاريخ انقلاب را تشكيل مي دهد و مطالعۀ آن ، فضاي مبارزه و مقاومت را در اذهان دوستداران انقلاب زنده مي سازد. آية الله يزدي با ورود به حوزه علميه قم ، مبارزه و درس را توأمان آغاز مي كند و با شركت در درس امام خميني (ره ) و جلسات عمومي و خصوصي ايشان ، توانايي و عزم خود را براي پي گيري جريان هاي سياسي و پيروي از خط مشي امام (ره ) اعلام مي دارد. ارتباط وي با امام با حاضر شدن در درس خارج اصول ايشان در مسجد سلماسي و پرسش هاي علمي و سياسي در پايان درس آغاز شد.

در آن ايام ، در عصرهاي جمعه ، بيشتر جوانان به سينما مي رفتند و جو سينماها آكنده از فيلم هاي زشت و مبتذل بود. حضرت امام (ره ) با توجه به اين معضل ، از علماء و طلاب خواسته بودند كه جلساتي را در عصرهاي جمعه برقرار كنند. رساندن اين پيام امام (ره ) در برخي از شهرها، به عهده آية الله يزدي بود. يكي از آن جلسات ،

جلسه معروف مسجد امام حسن عسگري (ع ) واقع در قم بود كه هر يك از علماء، ده شب در آنجا به سخنراني مي پرداخت . هنگامي كه نوبت به آية الله يزدي رسيد، به جاي ده شب ، بيست شب آن جلسه را اداره كرد. عنوان بحث هاي وي در آن بيست شب ، «انقلاب هاي تاريك و روشن » بود كه امام (ره ) نيز يك شب به آن محفل آمد و تا پايان جلسه هم حضور داشت .

سخنراني هاي ايشان در آن ايام ، چنان مؤثر و شور آفرين بود كه باعث شد امام خميني (ره ) ايشان را احضار فرمايد و شيشۀ عطري هديه و براي ايشان دعا نمايد. ويژگي سخنراني هاي آية الله يزدي اين بود كه در سخنراني خود ضمن بيان مكتب و روش اهل بيت و نيز خط مشي دشمنان آنها، واقعيات مبارزه و مصداق هاي كنوني دشمني با اهل بيت را بيان مي كرد؛ مثلاً در باره نهضت امام حسين (ع ) سخن مي گفت و بدي و پليدي يزيد و پيروانش را به مردم گوشزد مي كرد. سپس حسينيان زمان و يزيديان اين دوره را با ويژگي هاي آنها و با انطباق با صدر اسلام بيان مي فرمود. كتاب «حسين بن علي را بهتر بشناسيم » حاصل اين سخنرانيها بود كه چند بار، ساواك آن را از بازار جمع آوري كرد. ساواك كه اين گونه افشاگريها را برنمي تافت ، آية الله يزدي را بارها دستگير و ممنوع المنبر كرد؛ از جمله دستگيري بعد از 21 رمضان در مسجد جامع قم و پس از سخنراني در منزل آية الله گلپايگاني را مي توان نام برد. ساواك بارها ايشان را تبعيد كرد كه طولاني ترين آنها

پس از بندر لنگه و بوشهر، رودبار بود؛ اما آية الله يزدي در دوره تبعيد نيز دست از مبارزه بر نمي داشت و بارها به طور مخفيانه به تهران و قم مي آمد و در جريان امور قرار مي گرفت و اعلاميه هاي امام را براي مردم و علماي شهرها مي برد. ايشان در قم و تهران جلساتي را به صورت مخفي تشكيل مي داد و با افراد و جريانهاي گوناگون به تبادل نظر مي پرداخت كه به (جلسات زيرزميني) شهرت يافته بود.

از ديگر فعاليتهايي كه در كارنامۀ سياسي آية الله يزدي مي درخشد؛ پناه دادن به آن دسته از سربازان فراري بود كه پس از دستور امام (ره ) و پيش از پيروزي انقلاب ، از ارتش گريخته و به مردم پيوسته بودند. منزل او در آستانه پيروزي انقلاب، مركز تلاش ها و نيز حل و فصل بسياري از امور جريان هاي انقلاب بود. همان منزلي كه امام (ره ) پس از پيروزي انقلاب و مراجعت به قم ، در آن ساكن شدند. پس از پيروزي انقلاب اسلامي ، در اولين سخنراني امام (ره ) در فيضيه كه شور و شوق فراوان و كثرت جمعيت مانع از انجام اين سخنراني بود؛ حضرت امام به ايشان دستور مي فرمايند براي آرام كردن مردم ايراد سخن كنند و ايشان نيز امر امام را اطاعت نمودند كه خاطرۀ آن در اذهان حاضران در آن روز بزرگ، باقي مانده است .

جامعه مدرسين حوزه علميه قم از مراكز بسيار مهمي بود كه در زمان رژيم طاغوت ، خدمات شاياني را به مبارزات ملت ايران براي دست يابي به انقلاب اسلامي انجام داده است . آية الله محمد يزدي ، از آغازين روزهاي تأسيس اين مركز، با آن

همكاري داشته است و اين همكاري تا كنون نيز ادامه دارد. ايشان خود در باره جامعه مدرسين مي گويد:

«جامعه مدرسين حوزه علميه قم در شمار مراكزي بود كه بي آنكه تبليغات هنگفتي براي اثبات ارزش و اعتبار خود بنمايد، توانست احترام تودۀ مردم را نسبت به خود جلب كند. مردم اعضاي جامعه را افرادي متدين و فاضل يافته بودند و عميقاً به اين باور رسيده بودند كه اينان كساني نيستند كه براي قصد و غرض دنيوي كاري انجام داده و سخني بگويند و جز براي خير و انجام وظيفه ديني و الهي خود كاري نمي كنند.

آية الله محمد يزدي ، پس از پيروزي انقلاب اسلامي نيز همواره در خدمت نظام و بازوي تواناي امام و رهبري بود. ايشان در مسؤوليتهاي بسيار مهمي ايفاي نقش نموده اند

يشيل كايا، عليرضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

علي رضا يشيل كايا

محل تولد : تركيه- استانبول

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1351/1/1

زندگينامه علمي

عليرضا يشل كايا 172 در تركيه به دنيا آمدم در منطقه توزلجا دوران دورسي ابتدائي را تمام كردم در تاريخ 1984 به استانبول رفتم در استانبول تحصيل را در رشته تخصوصي ماكينا و تكنولوژي ادامه تحصيل دادم مايثق وقالب گيري يعني علوم مادر تكنولوژي را ياد گرفتم هم درس خواننده ام به مدرسه رفتم در كنار اين درس به ورزش علاقه مند شدم به عنوان كاراته به قول مشهور دان 2 رسيده ام در تركيه 64 كيلوگرم مسابقه داده و نفر دوم شدم ولي با توجه به اين كه خانواده ام استانبول نبودند بنده الحمدلله در كنار مسجد زينبيه زندگي مي كردم به مسجد زينبيه رفت

و آمدم مي كردم كه اهل نماز بودم و يك جوان مومن و خدا شناسي بودم حركتهاي انقلاب اسلامي را از نزديك دنبال ميكردم بعد از يك مدتي به سربازي رفتم سربازي در تركيه 18 ماه بوده ولي الحمدلله سربازي سه ماه كمتر شده بنده يك ماه را هم مرخصي استفاده نكرده بودم كه روي هم رفته 4 ماه كمتر شده و زودتر انجام وظيفه را تمام كردم بعد از 4 ماه در سال 1373 به تاريخ ايران به ايران آمدم الان كه تاريخ 25/1/1386 است در ايران هستم الان در مدرسه مباركه شهابيه زبان فارسي را گذراندم بعد در مدرسه مباركه مومنيه رفتم بعد از آن به مدرسه مباركه امام خميني ره بعد از آن به مدرسه نجفي مرعشي و بعد از آن به مدرسه مباركه حجتيه رفتم در مدرسه مباركه مومنيه از اساتيد چون آقاي قمي كه الان در دفتر رهبري هستند و آقايان صدريان ، اميني ، تهراني ، مظفري ، ذاري ، ذاكري ، ايرام فر ، احمدي ، محامي كه مدير مدرسه مباركه حجتيه هستند و آقاي محسن قرائتي دو ماه از محضرشان استفاده كردم از محضر آيت الله فاضل لنكراني و آيت الله بروجردي و اساتيد ديگر سه سال درس خارج استفاده نمودم و پايان نامه نوشتم به عنوان ترجمه وتحقيق بلاغت قبول شدم واز بيست ، 18 گرفتم آن را به صورت كتاب چاپ كرده ام الان بعضي از نواقص برنامه مركز را دارم به اتمام ميرسانم و 4 امتحان ديگر مانده كه مشغول تمام كردن آنها هستم كه بعد از آنها به دكترا راه مي يابم و مشغول

دكترا ميشوم فلسفه و منطق و تفسير و اصول و ادبيات را خوانده ام الان در اينترنت مشغول سخنراني هاي به زبان تركي استانبولي و زبان فارسي و عربي به حد توان صحبت كرديم و مشغول تبليغ هستيم و عاشق فلسفه منطق و تفسير اخلاق و تاريخ دوست دارم درباره بچه كتاب ترجمه كردم آماده چاپ هست . پايان نامه ام به عنوان كتاب شده مقاله هايم در مجله در آلمان به چاپ رسيده انشاء الله بيست روز ديگر آن مجله را به خدمتتان مياورم و در مورد اذان و اقامه مقاله هست ترجمه آماده چاپ هست.

يعقوبي، عبدالرسول

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عبدالرسول يعقوبي

محل تولد : بروجن

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1341/1/1

زندگينامه علمي

سال 1362 تحصيلات متوسطه را به پايان رساندم. در سال 1363 براي تحصيل در علوم حوزوي، در مدرسه اي با نام نامي «امام خميني (ره)» در يكي از كوچه هاي خيابان موسوم به باجك، به تحصيل در حوزه علميه قم مشغول شدم. پس از به پايان بردن دوره ادبيات، همزمان با تحصيل در (فقه و اصول) در موسسه «در راه حق»، الهيات و معارف اسلامي را شروع كردم. هنوز يك سال نگذشته بود كه به حكم وظيفه به شهرستان مراجعت و مدَّت دو سال مسئوليت اداره و تدريس در حوزه علميه خواهران را بر عهده گرفتم. پس از بازگشت از شهرستان، مجدداً در كنار دروس فقهي و اصولي، به آموزش «الهيات و معارف اسلامي» پرداخته و بعد از پنج سال در تيرماه سال 1374 فارغ التحصيل شدم.

علاقه مندي به رشته هاي علوم انساني، ما را به وادي

«جامعه شناسي» كشاند. تحصيل در اين رشته نيز 5 سال به طول انجاميد و بالاخره در تيرماه سال 1381، كارشناسي ارشد رشته «جامعه شناسي» را به پايان رساندم. هم اكنون مطالعات و تحقيقاتم، منحصراً در موسسه «آموزشي و پژوهشي امام خميني» از طريق گروه «تاريخ و انديشه معاصر» است. عضويت در اين گروه، تا كنون 4 سال به طول انجاميده است.

يعقوبي، عبدالرسول

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

عبدالرسول يعقوبي

محل تولد : بروجن

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1341/1/1

زندگينامه علمي

سال 1362 تحصيلات متوسطه را به پايان رساندم. در سال 1363 براي تحصيل در علوم حوزوي، در مدرسه اي با نام نامي «امام خميني (ره)» در يكي از كوچه هاي خيابان موسوم به باجك، به تحصيل در حوزه علميه قم مشغول شدم. پس از به پايان بردن دوره ادبيات، همزمان با تحصيل در (فقه و اصول) در موسسه «در راه حق»، الهيات و معارف اسلامي را شروع كردم. هنوز يك سال نگذشته بود كه به حكم وظيفه به شهرستان مراجعت و مدَّت دو سال مسئوليت اداره و تدريس در حوزه علميه خواهران را بر عهده گرفتم. پس از بازگشت از شهرستان، مجدداً در كنار دروس فقهي و اصولي، به آموزش «الهيات و معارف اسلامي» پرداخته و بعد از پنج سال در تيرماه سال 1374 فارغ التحصيل شدم.

علاقه مندي به رشته هاي علوم انساني، ما را به وادي «جامعه شناسي» كشاند. تحصيل در اين رشته نيز 5 سال به طول انجاميد و بالاخره در تيرماه سال 1381، كارشناسي ارشد رشته «جامعه شناسي» را به پايان رساندم. هم اكنون مطالعات و تحقيقاتم،

منحصراً در موسسه «آموزشي و پژوهشي امام خميني» از طريق گروه «تاريخ و انديشه معاصر» است. عضويت در اين گروه، تا كنون 4 سال به طول انجاميده است.

يوسف پور، محمد كاظم

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد كاظم يوسف پور ، رييس دانشكده علوم انساني دانشگاه گيلان است . او مسئول پژوهشكده گيلان شناس نيز مي باشد . وي در اين پژوهشكده به امور تحقيقي ،پژوهشي و اجرايي مي پردازد و با دعوت از گيلان شناسان كشور درراستاي بارور كردن فرهنگ گيلان تلاشي مي نمايد .

گروه : علوم انساني

رشته : زبان و ادبيات فارسي

مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : محمد كاظم يوسف پور رييس دانشكده علوم انساني دانشگاه گيلان و همچنين مسئول پژوهشكده گيلان شناسي را برعهده دارد .

فعاليتهاي آموزشي : بخشي از فعاليت هاي آموزشي يوسف پور ، به گيلان شناسي مربوط مي شود . وي براين نظر است كه خرده فرهنگها ، چكيده قرنها زندگي ما هستند . يعني هر ملتي در زندگي تاريخي خود ذخيره هاي فراواني اندوخته و آنها را در صندوقچه هاي خرده فرهنگها به يادگار گذاشته است . بنابراين تاكار از كارنگذشته ودامنه گسترش صنعت ارتباطات ، حافظه تاريخي ما را به فراموشي دچار نساخته است بايد درثبت و ضبط باقي مانده فرهنگ اين منطقه بكوشيم .

مراكزي كه فرد از بانيان آن به شمار مي آيد : پژوهشكده گيلان شناسي از جمله مركزي است كه دكتر يوسف پور درتشكيل آن نقش داشت . اين نخستين پژوهشكده استان شناسي بود كه براساس ضوابط دانشگاهي و منطبق با موازين وزارتخانه متبوع مورد تاييد قرار گرفت .

ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : فعاليت روزمره يوسف پور

، تحقيق ومطالعه درمورد گيلان و گيلان شناسي است . او درمورد تحققيق براين باور است كه جزء اولين آموزه هاي هر پژوهش علمي اين است كه محقق بايد خودرا از دايره موضوع پژوهش بيرون بكشد و از منظر اشراف وبي طرفانه به موضوع بنگرد . او معتقد است كه گرايشهاي تعصب آميز نه تنها خود شان راهي به دهي نمي برد . بلكه حتي مي توانند فضاي تحقيق را آلوده كنند .

همفكران فرد : مهندس حميدي ، مهندس دهقان ، دكتر ابوالفضل درويزه ، دكتر رضا فتوحي و فريدون نوزاد از جمله همفكران يوسف پور مي باشند كه در امور تحقيقي و پژوهشي با هم همكاري و همفكري دارند .

آرا و گرايشهاي خاص : محمد كاظم يوسف پور معتقد است كه درقبال سرعت شتابان علم امروزي ما بايد تسليم شويم و يا بايد مقاومت كنيم . او در اين موردبا مثال آوردن كساني همچون فرانتس فانون ، امد سزر، اقبال، شريعتي و ديگران معتقد است كه ما بايد به خويشتن خود باز گرديم و در پي ايستادگي دربرابر استماله فرهنگي قرار گيريم .

منابع زندگينامه :مصاحبه با رييس دانشكده ادبيات و علوم انساني ، فصلنامه فرهنگ گيلان ، شماره 5و6، بهار وتابستان 1379، ص8

يوسف زاده، حسينعلي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حسينعلى يوسف زاده

محل تولد : تربت حيدريه

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1349/5/8

زندگينامه علمي

بنده در يك خانواده متوسط روستائي در 8/5/1349 چشم به جهان گشودم. تا يازده سالگي در كنار خانواده و تا كلاس چهارم ابتدائي را گذراندم. پس از آن و بعد از اتمام پايه چهارم به خواسته پدرم و تمايل خودم براي

ادامه تحصيل در حوزه علميه «تربت حيدريه» وارد شدم. در سال 1362 در همان ابتداء به اين نتيجه رسيدم كه گذراندن دروس جديد و خواندن آن همراه با دروس حوزوي خالي از فايده نيست لذا علي رغم ممانعت رياست محترم وقت حوزه به صورت متفرقه سعي كردم به آن نيز بپردازم.

ذكر اين خاطره هميشه برايم شيرين بوده است كه «ما دو نفر بوديم و امتحان كلاس پنجم كه بايد به صورت متفرقه امتحان مي داديم در ماه رمضان بود و يك دوره كتاب پنجم بيش نداشتيم. با دوستم قرار گذاشتيم كتابي كه بايد فرداي آن روز امتحان مي داديم روز تا شب در دست ايشان باشد و مطالعه كند و شب تا سحر من آن را مطالعه مي كردم در حالي كه براي مطالعه هر يك از كتاب ها چند ساعتي بيش وقت نداشتم. به حول و قوه الهي بدون هيچ مشكلي نمره خوبي را گرفتم».

در همان ابتداء سئوالاتي ذهن مرا به خود مشغول كرده بود از جمله اينكه: (شنيده بودم كسي وارد حوزه مي شود درس او پاياني ندارد و يا لااقل 30 سال بايد بخواند. با خودم مي گفتم من سي سال درس بخوانم كه تنها قادر باشم بروم روي منبر و يك منبر و يك روضه براي مردم بخوانم و تمام؟). لذا دلسرد شده بودم تا اينكه يك روز در حال رفتن به مسجد براي نماز، اين نكته به ذهنم رسيد كه امام خميني نيز از همين رشته رفته اند جلو و درس حوزوي ايشان را قادر ساخته تا بتوانند ايران و به تبع آن جهان را متحول سازند. اين نكته

نقطه اميدي شد براي دلگرمي بيشتر، به همين جهت سعي كردم اين افكار را دور ريخته و مشغول تحصيل جدي شدم. در اين بين گرچه وسوسه هاي برخي از دوستان و اظهار دلسردي آنان زياد بود اما بنده تسليم نشدم و سعي كردم به كار خودم ادامه دهم به همين جهت در سن 14 سالگي به تنهائي به مشهد مقدس سفر كردم و به دنبال پذيرش به يكي از مدارس علميه مشهد وارد شدم اما توفيقي حاصل نشد. از طرفي حوزه «تربت» براي مدتي با مشكلاتي مواجه بود كه براي ادامه تحصيل با مشكل مواجه شدم.

در يكي از سفرهاي سياحتي و زيارتي به همراه دوستان به كاشمر رفتم و به مدرسۀ علميه، سري زديم. از حوزه آنجا خوشم آمد. در همان سفر درخواست پذيرش به مدير مدرسه داديم و پذيرفته شديم. به همراه عده اي از دوستان رفتيم و به عنوان طلبه حوزه علميه كاشمر در مدرسه «دانش» مستقر شديم. پس از يكسال و اندي با توجه به اينكه دروس آنجا كافي نبود و هر چه درخواست مي كرديم لااقل دو يا سه درس براي ما در روز گذاشته شود مسئول مدرسه كه وقت نداشت موافقت نمي فرمود؛ تصميم به هجرت گرفتيم. با مشورت يكي از دوستان مقصد را «قم» انتخاب كرديم. در سال 1365 به قم جهت تشكيل پرونده رفتيم و در آنجا با مشكلات عديده مواجه شديم. خدمت حضرت آية الله فاضل لنكراني (دام عزه) رفتيم و ايشان با درخواست از يكي از آقايان، به صورت موقت در خوابگاهي در آذر مستقر شديم. پس از يك سال به دليل نداشتن پرونده (لمعه امتحان

بايد مي داديم) عذر ما را خواستند و به مشهد رفتيم. در سال 1366 در حوزه مشهد پذيرفته شديم در آنجا ضمن خواندن درس هاي معمولي حوزه، سعي كرديم از محضر استاد «حجت هاشمي» استفاده بيشتر ببريم و لذا (ادبيات) را بعضاً تكرار و (مطول) را نيز خواندم.

درسال 1372 وارد دانشگاه رضوي و سال 1377 فارق التحصيل در دوره كارشناسي و در همان سال، همزمان براي كارشناسي ارشد (فلسفه و كلام) در دانشگاه رضوي و دانشگاه قم پذيرفته شدم كه قم را اختيار نمودم. در سال 1380 از پايان نامه ام دفاع كردم. همزمان دروس حوزه را ادامه دادم. از سال 1376 تا كنون در دروس اساتيد بزرگوار (فقه و اصول) شركت مي كنيم. از اساتيدي چون: آية الله «رضازاده»، «فلسفى»، «مرتضوي در مشهد»، «وحيد» و «فاضل لنكراني» در قم بهره برده ام.

يوسف زاده، غلامرضا

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

غلامرضا يوسف زاده

محل تولد : دزفول

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1347/1/1

زندگينامه علمي

در سال 1362 وارد حوزه شدم. به مدت ده سال سطح را گذراندم. با ورود به درس خارج، با (ادبيات داستاني و سينما) آشنا شدم و فعاليت خودم را در زمينه «فيلمنامه» شروع كردم. به جهت نبود كلاسهاي آموزشي، در كلاس هاي آموزشي (ادبيات داستاني) شركت كردم. سپس در كلاس و كارگاه (فيلمنامه نويسي) در سال 1375 در «خانه هنر» وابسته به مركز پژوهش ها شركت كردم. در سال 1381 تغيير جهت داده و وارد كارهاي تحقيقي سينمايي شدم و تا كنون در باب «سينماي ديني» به تحقيق مشغول هستم كه اميدوارم محصولي در خور داشته

باشم. در اين سال ها درس خارج را همراه با فعاليت هنري با هم داشته ام و هم اكنون نيز مباحثۀ اصولي با يكي از دوستان دارم كه اميدوارم محصول آن كتاب مختصر اصولي باشد كه مهمترين وجه آن چينش جديد در مباحث اصول مي باشد.

يوسفي راد، مرتضي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

مرتضي يوسفي راد

محل تولد : ورامين

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1341/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب در سال 63 - 64 به حوزه علميه قم آمده و دروس حوزوي را از ابتداي مقدمات شروع نموده و تا كنون، سطوح مختلف آن را طي كرده و اكنون 8 سال است كه درس خارج را از اساتيدي همچون: «آيت الله وحيد خراساني»، «حاج شيخ جواد تبريزي» و «آيت الله بهجت» فرا گرفته ام. در كنار دروس حوزوي به جهت ضرورت فراگيري دروس دانشگاهي و ارتباط با دانشگاه و اساتيد آن، از سال 67 - 68 به تحصيل دروس علوم سياسي در موسسه آموزش عالي باقرالعلوم در مقطع كارشناسي بر آمدم و در سال 1373 فارغ التحصيل شدم و در ادامه در همان موسسه در مقطع كارشناسي ارشد وارد شدم و در سال 1379 فارغ التحصيل اين رشته در اين مقطع شدم.

در طي دوران آموزش و تحصيل خود، از سال 1374 وارد حوزه تحقيقات در علوم اسلامي در زمينه بررسي نظريات، آراء و انديشه هاي سياسي فيلسوفان مسلمان و موضوعات سياسي شدم. در كنار تحصيل علوم حوزوي، دانشگاهي و تحقيقات در زمينه علوم اسلامي، حدود پنج سال نيز در فاصله سالهاي 77 تا 81 به تدريس در دانشگاههاي «آزاد اسلامي اراك»، «شهيد چمران اهواز» و «علوم پزشكي

اهواز» در درس (ريشه هاي انقلاب اسلامي) مشغول بودم.

در حال حاضر در زمينه تحقيق و پژوهش در پژوهشكده (علوم و انديشه سياسي پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي) وابسته به دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم و زير نظر آموزش عالي متمركز هستم و مدت سه سال است كه مدير گروه فلسفه سياسي و هيئت علمي اين پژوهشگاه مي باشم.

يوسفي مقدم، محمدصادق

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمد صادق يوسفي مقدم

محل تولد : تربت حيدريه

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1336/1/1

زندگينامه علمي

پس از پايان تحصيلات ابتدائي در سال 1347 وارد حوزه علميه شهرستان «تربت حيدريه» شدم و پس از اتمام سطح ابتدائي در سال 1353 به قم هجرت كردم و با شركت در امتحان عمومي حوزه علميه و قبولى، در مدرسه حجتيه اسكان يافتم. به طور مختصر تحصيلات خودم را در محورهاي (فلسفه، فقه، اصول و تفسير) به شرح ذيل ارائه مي نمايم:

نهاية الحكمه را از محضر آيت الله «مصباح يزدى»، شرح منظومه را از محضر آيت الله «انصاري شيرازى»، مجلدات اشارات را از محضر آيت الله «حسن زاده آملي» و مجلدات اسفار را از محضر آيت الله «جوادي آملي» استفاده كرده ام. مدتي از تفسير آيت الله «مشكيني» و پس از آن مدتي از درسهاي تفسير آيت الله «جوادي آملي» استفاده كرده ام. (لازم به ذكر است كه در سابق به مدت كوتاهى در مشهد مقدس از تفسير آيت الله «خامنه اي» نيز بهره برده ام.)، لمعتين را از محضر مرحوم آيت الله «فاضل هرندى»، قوانين الاصول را از محضر مرحوم آيت الله «مدرس افغانى»، وسائل شيخ انصاري را از محضر آيت الله «موسوي

تهرانى»، مكاسب را از محضر حضرات آيات: «ستوده، محقق داماد و صانعى»، كفاية الاصول را از محضر حضرات آيات: «مظاهرى، پاياني و محقق داماد» استفاده كرده ام.

از درس خارج اساتيد زيادي بهره برده ام از جمله: يك دوره كامل خارج اصول به مدت 9 سال و چندين سال خارج فقه آيت الله «فاضل لنكرانى»، حدود 9 سال خارج فقه و اصول آيت الله «وحيد خراسانى»، مدت قابل توجهي از درس رجال آيت الله «شبيري زنجاني» و آيت الله «حسين نوري» استفاده كرده ام. تقريباً تمام كتب سطح متوسط و سطح عالي را تدريس كرده ام. همچنين مقدمات را نيز تدريس كرده ام.

لازم به ذكر است كه براي بررسي رشد فكري شيعيان مناطق مرزي، نشريه اي تحت عنوان «نشانه» منتشر مي كردم كه 9 شماره آن منشر شده است. و همچنين براي رشد سطح علمي و توانمندي روحانيون مناطق مرزي، مجله اي تحت عنوان «بشير» منتشر كرده ام كه 5 شماره آن منتشر شده است.

يوسفي، احمدعلي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

احمدعلى يوسفي

محل تولد : لاهيجان

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1339/1/1

زندگينامه علمي

در سال 1358 در رشته (فيزيك و رياضي) با معدل 14/19 قبول و براي ادامه تحصيل راهي دانشگاه شدم. در سال 1359 مقارن با انقلاب فرهنگي و تعطيلي دانشگاه ها، راهي حوزه علميه قم شدم. در حوزه علميه قم در كنار دروس حوزوي به تبليغ و حضور در جبهه هاي جنگ حق عليه باطل مشغول بودم. در سال 1367 دروس حوزوي را به پايان رساندم و دروس خارج فقه و اصول را با شركت در دروس حضرات آيات عظام: «فاضل

لنكراني»، «سبحاني» و «تبريزي» ادامه دادم.

بعد از جنگ در كنار دروس حوزوي، به جهت ضرورت نظام جمهوري اسلامي ايران در رشته «اقتصاد اسلامي» تحصيل را آغاز نمودم و در سال 1375 در كنار دروس حوزوي، موفق به اخذ مدرك در مقطع كارشناسي ارشد در رشته اقتصاد از دانشگاه علامه طباطبايي شدم. هم اكنون ضمن بهره مندي از دروس خارج فقه و اصول، مشغول تدريس دروس حوزه و اشتغال به نگارش پايان نامه سطح چهار در موضوع (خريد و فروش پول هاي اعتباري) هستم. مسئول پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي (واحد قم).

يوسفي، سجاد

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

سجاد يوسفي

محل تولد : تبريز

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد

زندگينامه علمي

در سال 1376 وارد حوزه علميه شدم. در سال 1381 سطح را تمام كردم و حدود چهار سال است كه از دروس آيت الله «جوادي آملى»، «تبريزى»، «خراسانى»، «مكارم»، «شبيري» و «سبحاني» استفاده نموده ام. مدتي در حوزه تبريز و مقداري در قم مشغول تدريس (اصول فقه) و (فلسفه) بودم و كتابهاي جواهر النضيد، كشف المراد، بداية الحكمه، نهاية الحكمه، معالم الاصول و اصول فقه را تدريس نموده ام. در ضمن در موارد مختلف به حول خدا توانسته ام قلم فرسايي كنم و در سنگر هاي مختلف شركت كنم و در رشته «فلسفه» كارشناسي ارشد فارغ التحصيل شدم و مشغول تدوين پايان نامه سطح 3 حوزه مي باشم.

يوسفي، محمدهادي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

محمدهادي يوسفي

محل تولد : نجف اشرف

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1327/1/1

زندگينامه علمي

در سال 1327 هجرى شمسى در (نجف اشرف) متولد و در سال 1341 هجرى شمسى شروع به تحصيل مقدمات ادبيات عرب نزد پدرم آية الله «حاج ميرزا محمود يوسفى غروى» نمودم. پس از اتمام دروس سطوح مقدماتى، متوسط و عالى در سال 1350 به بحث خارج فقه (عبادات - صلاة الجماعه) مرحوم آية الله خوئى، اصول (استصحاب) از ايشان، فقه (معاملات) و مكاسب (بيع و خيارات) از مرحوم امام خمينى حاضر شدم. در سال 1352 به قم منتقل شدم و مدتى بحث فقه و اصول (سيد محمد صادق حسينى روحانى) و سپس بحث فقه و اصول (آية الله سيد كاظم حسينى حائرى) حاضر شدم تا بعد از سال 66.

پس از

70 هجرى شمسى در نجف اشرف كتاب هاى ادبى «نحوى و صرفى»، منطق، اصول، فقه، تبصره، المختصر النافع و شرح لمعه، و در حوزه قم در (بخش عربى مدرسه آية الله گلپايگانى و معهد الدراسات الاسلاميه) دروس نحو، عقائد، مفاهيم اسلامى و تاريخ اسلام و پس از انقلاب در مدرسه (حجتيه) و سپس مدرسه (امام خمينى) درس تاريخ اسلام، حديث، نهج البلاغه، علوم قرآن، اصول فقه، حلقات شهيد صدر و مكاسب تدريس داشته ام. در دانشكده تربيت مربى، عقيدتى سياسى، دانشكده اصول الدين، قرآن، حديث در قم و در دزفول نيز در تفسير و علوم قرآن، اصول فقه و تاريخ اسلام تدريس داشته ام.

در نجف اشرف مقالاتى علمى، عقيدتى در مجله «أجوبة المسائل الدينيه» و در قم تحقيق و تصحيح كتاب هايى كه در آثار ياد خواهد شد، داشته ام. و همچنان اشتغال تحقيقى و تاليفى در (تاريخ اسلام سيره نبوى)، (تاريخ امامان شيعه و خلفاء) و تدريس فقه مكاسب و أصول حلقات 3 در مدرسه امام خمينى قدس سره دارم.

يوسفيان, علي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

علي يوسفيان

محل تولد : كربلا

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1339/1/1

زندگينامه علمي

از كودكي با پدر بزرگوارم مي رفتم نزد علماي اعلام (عراق و ايران) در (كربلا و نجف) و از محضر ايشان بهره مند مي شدم. چون كه پدر بزرگ و پدرشان از علماي اعلام كربلا و نجف بودند كه با «شيخ اسماعيل» و «ملا يوسف» كه نام فاميلمان «ملا يوسفيان» و براي مختصر لفظ فاميلي كلمه (ملا) را حذف كرديم. بر همين اساس با حضرات آيات عظام «نجف»، «كربلا»، «قم»، «مشهد» و «اصفهان» زيارت اين

بزرگواران مي كرديم و بهره مند مي شديم مخصوصاً «آية الله خوئي»، «سبزواري»، «حكيم»، «شيرازي»، «سيستاني»، «شاهرودي» و ... حفظهم الله تعالي. به خاطر همين علاقه، شكر خدا وارد حوزه در كربلا و نجف شديم و به قم منتقل شديم تا الان.

يوسفيان، حسن

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

حسن يوسفيان

محل تولد : تهران

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1347/1/1

زندگينامه علمي

اينجانب حسن يوسفيان در سال 1361 شمسي در مهدي شهر (سمنان) تحصيل علوم ديني را آغاز كردم و پس از دو سال به قم آمدم. در دوران جنگ تحميلى، چند سالي تقريبا ترك تحصيل كرده بودم، امّا پس از پايان يافتن جنگ، پيشرفت تحصيلي رضايت بخشي داشتم و در امتحانات سراسري حوزه در سال 1375 شمسي در «پايه دهم» نفر اول شدم.

در سال 1373 شمسي در «مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني» پذيرفته شدم و دوره كارشناسي را در سال 1376 و دوره كارشناسي ارشد دين شناسي (كلام) را در سال 1381 به پايان رساندم.

كار تأليف و پژوهش را در سال 1375 با نگارش كتاب «پژوهشي در عصمت معصومان» آغاز كردم. و اين اثر اول، پس از چاپ در سال 1378 به عنوان كتاب سال حوزه و نيز كتاب سال دانشجويي كشور برگزيده شد. تأليفات ديگر حقير نيز به لطف خداوند با توفيقاتي همراه بوده؛ چنان كه كتاب «عقل و وحي» به عنوان پژوهش برگزيده كنگره دين پژوهان كشور در سال 81 و نيز كتاب سال حوزه در سال 84 انتخاب شده است. پژوهش «باورهاي ديني و چالش هاي نو» نيز در سال 83، اثر برگزيدۀ كنگرۀ دين پژوهان شده است.

هم اكنون اين جانب علاوه بر تحصيل در

مقطع دكتري در رشته كلام (دانشكده تربيت مدرس دانشگاه قم)، به كار تأليف و تدريس در مؤسسه امام خميني اشتغال دارم.

يوسفيان، علي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

علي يوسفيان

محل تولد : كربلا

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1339/1/1

زندگينامه علمي

از كودكي با پدر بزرگوارم مي رفتم نزد علماي اعلام (عراق و ايران) در (كربلا و نجف) و از محضر ايشان بهره مند مي شدم. چون كه پدر بزرگ و پدرشان از علماي اعلام كربلا و نجف بودند كه با «شيخ اسماعيل» و «ملا يوسف» كه نام فاميلمان «ملا يوسفيان» و براي مختصر لفظ فاميلي كلمه (ملا) را حذف كرديم. بر همين اساس با حضرات آيات عظام «نجف»، «كربلا»، «قم»، «مشهد» و «اصفهان» زيارت اين بزرگواران مي كرديم و بهره مند مي شديم مخصوصاً «آية الله خوئي»، «سبزواري»، «حكيم»، «شيرازي»، «سيستاني»، «شاهرودي» و ... حفظهم الله تعالي. به خاطر همين علاقه، شكر خدا وارد حوزه در كربلا و نجف شديم و به قم منتقل شديم تا الان.

يوسفيان، مهدي

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

مهدي يوسفيان

محل تولد : ----

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد

زندگينامه علمي

اين حقير در سال 1363 وارد حوزه علميّه قم شدم و دوران تحصيلي ادبيّات عرب را كه سه سال به طول انجاميد؛ در مدرسه علميّه «ابوالصدق» و سپس «رضويه» گذراندم. از اساتيد قابل ذكر در اين دوره مي توانم به استاد مرحوم «مهدي زاده»، استاد «طالقاني» و «عرفان» اشاره كنم. سپس براي ادامه تحصيل كه به دوره سطح معروف است از محيط مدرسه خارج شدم. اين دوره كه از (شرح لمعه و اصول فقه) شروع مي شود و پس از «رسائل و مكاسب» به «كفايه» تمام مي شود از اساتيدي كه مي توان نام برد: آيت الله (استادي، عراقچي، پاياني) و حجج اسلام (سعيدي، محمودي

و بيگدلي) بودند. در همين اوان مشغول به تحصيل در دوره سطح، تبليغ و تبيين معارف را شروع كردم. محدوده تبليغ گسترده بود يعني هم در روستا، هم در شهر، هم در محيط هاي علمي و هم نظامي، فعاليت تبليغي را ادامه مي دادم.

تقريبا سال 1370 بود كه وارد مؤسسه (در راه حق) شدم و در كنار درس فقه و اصول، تحصيل در فلسفه و معارف قرآن را شروع كردم. اين دوره حدودا پنج سال به طول انجاميد و موفّق به اخذ مدرك كارشناسي ارشد شدم. پايان نامه اي كه نوشتم در رابطه با (مناظرات كلامي انبياي اولوالعزم در قرآن) بود كه در نوع خود بحث تازه اي بود و در رابطه با آن، كار خاصي صورت نگرفته بود. البته در كنار تحصيل و تحقيق در اين مؤسسه، كه به (مركز آموزشي پژوهشي امام خميني) تحت سرپرستي استاد بزرگوار آيت الله (مصباح) تغيير نام داد، بحث فقه و اصول را نيز ادامه مي دادم و در دروس آيات عظام: (وحيد خراساني، تبريزي، زنجاني و محقق) شركت مي كردم كه تا كنون ادامه دارد.

در كنار تحصيل به تدريس پرداختم. يك ترم در دانشگاه آزاد به تدريس «اخلاق» اقدام كردم ولي به علّت مشكلاتي آن را رها كردم و به همان يك ترم بسنده نمودم. نزديك 9 سال است كه در (مركز جهاني علوم اسلامي) كه مربوط به طلاب و دانش پژوهان خارجي است؛ مشغول تدريس (فقه، عقايد و فلسفه) هستم و سه سال به عنوان استاد نمونه برگزيده شدم. نزديك سه سال در مدرسه علميّه (امام جواد عليه السلام) كه مخصوص حافظين قرآن است به

تدريس (عقايد و منطق) پرداختم. نزديك دو سال است كه در «مركز مهدويت قم و اصفهان» به تدريس مباحث مربوط به حضرت مهدي عليه السلام اشتغال دارم. البته اين غير از تدريس هاي متفرقه است كه در طول اين سال ها داشته و دارم. مثل: تدريس (ادبيات و اخلاق) در حوزه علميّه خواهران يا تدريس (عقايد در جهاد قم و...).

در كنار تحصيل و تدريس به تحقيق و تاليف نيز روي آوردم و اوّلين اثر مكتوب و قابل عرضه را در مركز جهاني علوم اسلامي نوشتم. علت تاليف آن نيز نيازي بود كه طلاب تازه وارد به مركز نسبت به كلياتي از عقايد داشتند. اين اثر كه الهام گرفته از عقايد آيت الله مكارم بود در ميان طلبه ها مورد استقبال واقع شد و تعداد زيادي از آنان درخواست اجازه ترجمه آن را به زبان خود خواستند. در ادامه اين اثر، پنج جزوه ديگر نوشتم در رابطه با (خدا شناسي، انديشه اسلامي)، (نبوت 2)، (امامت 3)، (معاد 4) و (فلسفه مقدّماتي يا آشنايي با فلسفه).

از سال 1380 نيز وارد مركز تخصصي (مهدويت) شدم و پس از طي مراحل تحصيلي و آشنايي با مباحث مربوط به امام زمان عليه السلام و تحقيق در اين زمينه، چند مقاله نوشتم كه در مركز اصفهان، ارتش و قم مورد استفاده قرار مي گيرد. جزوهايي كه عرضه كردم از اين قرارند: «امام مهدي عليه السلام در قرآن»، «طلوع خورشيد»: (دوران كودكي حضرت)، «فوايد امام غايب»، «امكان ديدار حضرت در زمان غيبت»، «شرايط و علايم ظهور»، «مسير حركت و قيام حضرت». اكنون نيز در اين مركز در قسمت (پرسش و پاسخ) مشغول

هستم.

در كنار اين جزوات، كه به صورت فردي نگاشته شده است، كتابي پيرامون حضرت به همراه برادران بزرگوار حجت الاسلام (مهدي حامدي پور و محمد امين بالادستيان) عرضه كرديم به نام «نگين آفرينش» كه كلياتي از زندگي حضرت را از ولادت تا رحلت در بر مي گيرد و در نوع خود، داراي مطالب جديدي مي باشد. همراه با اين فعّاليّتها، در صدا و سيماي مراكز مختلف مانند: (آبادان، اراك، قم و جام جم) مباحثي پيرامون حضرت عرضه كرده ام. حدود دو سالي نيز به فراگيري زبان خارجي «انگليسي» پرداختم.

يوسفيان، نعمت الله

قرن:15

جنسيت:مرد

مليت:ايران

نعمت الله يوسفيان

محل تولد : خلخال

شهرت

تابعيت : ايران

تاريخ تولد : 1340/4/15

]زندگينامه علمي

اينجانب نعمت الله يوسفيان در روستاي گيلوان از توابع شهرستان خلخال در خانواده اي مذهبي ديده به جهان گشودم. پدر بزرگوارم كاسب بود و از درآمد آن زندگي ما را تامين مي كرد و مادرم زني پاكدامن و متدين و خانه دار بود. برخي از بستگان مادري ام از خاندان جليل القدر سادات و تعدادي روحاني متشخص هستند. در كودكي وارد مكتب خانه مرحوم «امير توكلي» كه مردي با تقوا، متدين، باصفا و پرتلاش بود، شدم و قرآن كريم را نزد او آموختم. كلاس اول ابتدايي را در روستا خواندم و پس از آن به شهر «ماسال» از توابع استان گيلان مهاجرت كرديم و دروس دبستانى، راهنمايي و دبيرستان را در همان جا ادامه دادم و ديپلم خود را در رشته علوم تجربي گرفتم.

در ايام تحصيل، همواره از شوق هجرت به قم بي تاب بودم و لحظه شماري مي كردم و سر انجام توفيق

يار شد و پس از اخذ ديپلم در سال 1359، مقدمات كار فراهم شد و به قم آمدم. دروس مقدماتي حوزه را در مدرسه «امام صادق (ع)» و «رسول اكرم (ص)» فرا گرفتم. پس از آن دروس سطح را شروع كردم. بخشي از دروس سطح را در مدرسه «رسول اكرم (ص)» و «مدرسه امام باقر (ع)» خواندم. در سال 1365 اولين سال برگزاري امتحانات حوزه به صورت كتبي در امتحانات عمومي حوزه در پايه پنجم شركت كردم و با اخذ رتبه اول قبول شدم و مشمول عنايات و تشويقات حضرات آيات عظام مانند: امام خميني (ره)، آية الله گلپايگاني و ... قرار گرفتم. از آن پس نيز همچنان با علاقه اي وافر به تحصيل علوم اسلامي ادامه مي دادم.

در اواخر سالهايي كه به دروس عالي سطح اشتغال داشتم، دروس خارج را نيز شروع كردم. در سال 1373 در امتحانات ويژه سطح چهار حوزه در قسمت مدارج علمي شركت كردم و پس از قبولي در امتحانات، درباره (قاعده لاضرر) موضوع گرفته، به تدوين رساله علمي پرداختم. تدوين اين رساله پايان يافت و در تاريخ 29/1/1375 به بخش مدارج علمي ارائه گرديد. پس از بررسي هيأت داوران مورد تقدير قرار گرفت و با لطف و عنايت خداوند متعال با كيفيت خوب پذيرفته شد.

دروس مقدمات را نزد اساتيدي همچون: حجج اسلام آقايان مقداديان، رازينى، ظهيرى، طالقانى، فتوحي و ديگران فرا گرفتم. در دروس سطح از محضر استاد: سيد احمد خاتمى، صالحي افغانى، آيت الله اشتهاردى، مرحوم آيت الله وجداني، استاد بني فضل، استاد مصطفي اعتمادى، استاد پايانى، طاهر، شمس، صالحي مازندراني و ديگران بهره مند شدم.

در دروس خارج نيز از محضر آيات عظام: «مكارم شيرازى»، «فاضل لنكرانى»، «تبريزي» و ... خوشه چيني كردم. مدتي از درس تفسير آيت الله «جوادي آملي» استفاده كرده ام. بخش نهايه را نزد استاد آيت الله «ممدوحي» و كشف المراد را نزد آيت الله «سبحاني» خوانده ام. در بعضي از دروس كلامي از محضر استاد «رباني گلپايگاني» استفاده كرده ام. در طول تحصيل در درس اخلاق آيت الله «مشكيني (ره)» و آيت الله «مظاهري» فراوان شركت كرده و بهره مند شده ام.

هم بحثي هاي من عبارت بودند از: شهيد علي اصغر حسينى، شهيد يوسف محمدي، شهيد قاسم رحيمى، آقاي محمد عبيرى، اصغر صديقي، طبسى، حجتي، فروتن، شيخ جمال ياري و ....

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109