جنگ ايران و عراق و كاربرد سلاحهاي شيميايي

مشخصات كتاب

شماره كتابشناسي ملي : ايران81-33036

عنوان و نام پديدآور : جنگ ايران و عراق و كاربرد سلاحهاي شيميايي

منشا مقاله : ، فرهنگ كرمانشاه، ش 2، 3 ، (زمستان و بهار 1381): ص 18 - 23.

توصيفگر : جنگ ايران و عراق

توصيفگر : سلاحهاي شيميايي

توصيفگر : حلبچه

توصيفگر : كردستان عراق

توصيفگر : نيروهاي مسلح

مقدمه

عضو هيئت علمي گروه علوم سياسي دانشگاه تهران.

استفاده از گازهاي سمي و شيميايي در جنگ ايران و عراق از نظر تنوع و پيچيدگي عناصر شيميايي مورد استفاده، ركورد جديدي را در جنگ ها به ثبت رساند كه بعيد به نظر مي رسد تا سال هاي سال شكسته شود. با وجود اين، در حالي كه حدود پانزده سال از پايان اين جنگ مي گذرد، ابعاد مختلف اين موضوع، به ويژه بعد حقوقي آن كه مي تواند در آشكار كردن مظلوميت مردم ايران در طول جنگ و استيفاي حقوق آنان از عاملان تجهيز عراق به سلاح هاي مرگبار شيميايي مؤثر باشد، كم تر مورد توجه قرار گرفته است. براساس آخرين افشاگري هاي انجام شده، در طول جنگ هشت ساله ايران و عراق، حدود پنجاه شركت اروپايي و امريكايي تجهيزات و امكانات ساخت و توليد عوامل شيميايي را در اختيار رژيم بغداد قرار دادند. بدين ترتيب، عراق موفق شد به كمك اين فناوري هاي نوين، بزرگ ترين مجتمع هاي شيميايي را بنا و مهلك ترين عناصر شيميايي را توليد كند و آنها را عملا در جبهه هاي جنگ و حتي در شهرها و روستاها عليه مردم غير نظامي به كار گيرد. هر چند در زمان جنگ، استعمال گسترده سلاح هاي شيميايي با سكوت مجامع بين المللي و قدرت هاي بزرگ رو به رو شد و شكايات جمهوري اسلامي ايران به جايي نرسيد،

اما بعد از پايان جنگ، به ويژه پس از اشغال كويت از سوي ارتش عراق، اسناد و مدارك بسياري درباره تأمين كنندگان اصلي عناصر و تجهيزات شيميايي عراق افشا و بدين ترتيب، راه براي پيگيري قانوني دولت ايران هموار شد. با وجود اين، ملاحظات سياسي سبب شده است كه اقدام شايسته اي در اين زمينه صورت نگيرد. اين موضوع، انگيزه اي شد تا در اين پژوهش، ابعاد مختلف توليد، به كارگيري و پيامدهاي جنگ افزارهاي شيميايي در جنگ هشت ساله ايران و عراق بررسي شود. در اين پژوهش، نخست، كاربرد سلاح هاي شيميايي در جنگ از سوي عراق در مقطع تجاوز و آزادسازي (شهريور ماه سال 1359 تا خرداد ماه سال 1361) و دوره ورود نيروهاي ايران به داخل خاك عراق با هدف تنبيه متجاوز (مرداد ماه سال 1361 تا پايان جنگ) مورد بررسي قرار مي گيرد. هم چنين، به اين پرسش نيز پاسخ داده مي شود: چه ارتباطي بين تحول در جبهه هاي جنگ و صحنه نبرد با تشديد كاربرد جنگ افزارهاي شيميايي از سوي عراق وجود دارد؟

نكته ديگري كه در اين مقاله بدان پرداخته مي شود تشريح پيشينه تاريخي تلاش هاي عراق براي دستيابي به قدرت شيميايي و كاربرد آن در دو دوره تجاوز به خاك جمهوري اسلامي و دوره آزادسازي است.

پيشينه تلاش هاي عراق براي دستيابي به سلاح شيميايي

دولت بعثي عراق كه از قدرت نظامي اسرائيل مي ترسيد، از

[ صفحه 14]

اواخر دهه 60 م، به فكر تحقيق براي توليد عوامل سلاح هاي شيميايي افتاد. اين تحقيقات عملا در پايگاه كوچك، ولي به شدت محافظت شده اي موسوم به راشد [1] در شمال شرقي بغداد در سال 1971 آغاز شد. [2] نخست،

تحقيقات روي برخي از عوامل شيميايي مانند گازهاي اشك آور، (CS) گاز خردل (موستارد) و تابون انجام مي گرفت، اما پس از تكميل نسبي تحقيقات، به زودي توليد گاز زرد رنگ يا باران زرد در دستور كار قرار گرفت و مقداري از اين گاز، توليد و ذخيره شد. البته، دولت عراق براي مخفي نگه داشتن اين فعاليت، آنها را تحت پوشش تحقيقات توليد داروي شيميايي دفع آفات كشاورزي انجام مي داد تا اين كه در سال 1974، سازمان جديد و اختصاصي موسوم به حسن ابن الهيثم [3] بنيان گذاشته شد. در محل جديد، رژيم عراق با استفاده از تجهيزات و فناوري اي كه شوروي (سابق) و برخي از كشورهاي اروپاي شرقي در اختيار اين كشور قرار داده بودند، اقدامات تدافعي را براي مقابله با حمله احتمالي شيميايي آغاز كرد. [4] در همين سال بود كه نيروهاي بعثي براي نخستين بار، عليه كردهاي شمال عراق از سلاح هاي گازي استفاده و تعدادي از مردم بي دفاع را مصدوم كردند. در پي اين اقدام، جنبش ميهني كردستان عراق طي نامه هايي از كورت والدهايم، دبير كل وقت سازمان ملل متحد و برخي ديگر از سازمان هاي بين المللي مسئول، براي جلوگيري از تكرار كاربرد گازهاي شيميايي عليه شهرها و روستاهاي كردنشين عراق استمداد طلبيد؛ اقدامي كه در نهايت، بي نتيجه بود و [5] تنها روزنامه انگليسي ساندي تايمز [6] چاپ لندن در گزارشي به نقل از خبرنگار خود در منطقه - گويين رابرتز [7] - اعلام كرد كه اتحاد جماهير شوروي، عراق را به دو نوع سلاح گازي مجهز كرده است كه يك نوع از آن فورا فرد را از پاي در مي آورد و نوع ديگر انسان

را تا 48 ساعت بيهوش نگه مي دارد. اين روزنامه به نقل از اكراد منطقه نوشت: «اين گازها در اردوگاه نظامي تاجي در غرب بغداد و در كركوك و موصل انبار شده است». [8] با وجود اين، استفاده از گازهاي شيميايي در كردستان عراق بدون آنكه توجهي را به خود جلب كند، سال ها مكتوم ماند تا اين كه ده سال بعد، يعني در سال 1984، دو تن از پزشكان منطقه كه در مداواي مصدومان نقش داشتند، اين راز را آشكار كردند. آنان كه به خارج از كشور گريخته بودند، تأييد كردند كه در حوزه مأموريتشان در مناطق كردنشين عراق از گازهاي سمي عليه شهرها و روستاهاي كردنشين استفاده شده است. [9] .

در اواسط دهه 70 م، عراق طرح هايي را براي ساخت تأسيسات بزرگ تحقيق و توليد تجاري عوامل شيميايي در بياباني در حدود هفتاد كيلومتري شمال غربي بغداد تحت پوشش پروژه 922 آغاز كرد. اين تأسيسات كه با نام و تابلوي شركت دولتي توليد كود شيميايي عراق [10] فعاليت مي كرد، شركت دولتي المثني، [11] يكي از مهم ترين مراكز آموزش و توليد گازهاي سمي و شيميايي عراق را تشكيل داد. در اين مركز، كه در 150 كيلومتر مربع بنا شده است، فناوري و تجهيزات مدرن نگهداري (انبار) مواد اوليه، تجهيزات مطالعات تحقيقاتي سلاح هاي شيميايي و چندين كارخانه توليد اين سلاح ها به طور پراكنده قرار گرفته است. اين پايگاه آموزشي - توليدي كاملا مانند مركز آموزش گازهاي شيميايي آلمان شرقي ساخته شد و در آن، فناوري دفاع در مقابل سلاح شيميايي آموزش داده مي شد. در اين مركز، كارشناسان بلوك شرق تحت عنوان و لواي همكاري مشترك،

آموزش فناوري استفاده و نگهداري از سلاح شيميايي را به كارشناسان و نظاميان عراقي به عهده داشتند. مركز مزبور، كه وسايل و تجهيزات اوليه آن از شوروي سابق و آلمان شرقي خريداري شده بود، خيلي زود به يكي از مهم ترين پايگاه هاي توليد گاز اعصاب در عراق تبديل شد. [12] در حالي كه كراس ناكور، [13] فرمانده يگان حفاظت شيميايي آلمان شرقي، هدف از تأسيس مركز مزبور را اين طور بيان كرد: «عراق به دليل احساس خطري كه از سلاح هاي شيميايي اسرائيل داشت از ما درخواست كرد فناوري حفاظت در برابر سلاح شيميايي را به آنها آموزش دهيم»، اما اين مركز آموزش فناوري براي حفظ جان مردم در مقابل قدرت كشنده سلاح هاي شيميايي، به دست نظاميان عراقي تغيير ماهيت و كاركرد داد و به مركز توليد سلاح تهاجمي شيميايي تبديل شد. [14] بدين ترتيب، عراق از اوايل دهه 80، توليد انبوه عوامل شيميايي را آغاز

[ صفحه 15]

كرد و با نزديك شدن زمان جنگ با جمهوري اسلامي ايران در 31 شهريور ماه سال 1359 آن را شدت بخشيد. در اين زمان، توليد عوامل شيميايي به واردات عناصر شيميايي از كشورهاي خارجي، وابسته بود. با وجود اين، عراق مقادير زيادي گاز اشك آور را زير نظر كميته امنيت ملي عراق كه در مركز سلمان پاك و المثني براي كنترل شورش هاي داخلي توليد شده بود، در موشك هاي آر. پي. جي. 7، گلوله هاي خمپاره، بمب هاي 250 و 500 م.م. و خمپاره هاي 120 م. م. ذخيره و آماده عمليات كرد. [15] .

استعمال جنگ افزارهاي شيميايي

در مقطع نخست جنگ تحميلي (شهريور ماه سال 1359 - خرداد ماه سال

1361)، يگان هاي ارتش عراق در 22 سپتامبر سال 1980 مطابق با 31 شهريور ماه سال 1359، براي تجاوز به خاك جمهوري اسلامي ايران از مرزهاي بين المللي گذشتند و در سه جبهه جنوب، ميانه و شمال به داخل سرزمين هاي ايران هجوم آوردند. در زمان تهاجم، عراق در زمينه جنگ شيميايي از موقعيت بسيار برتري نسبت به ايران برخوردار بود و درآفند شيميايي چهار منطقه قوت بارز داشت:

1) امكانات و وسائل حفاظتي انفرادي و رفع آلودگي نسبتا خوبي داشت و در سازمان رزم هر يك از لشكرها، گروهاني براي مقابله با آفند شيميايي و رفع آلودگي تعبيه شده بود و براي تمامي پرسنل نظامي و خودروهاي رزمي امكانات و تجهيزات حفاظتي وجود داشت؛

2) اين كشور يكي از هم پيمانان نظامي بزرگ ترين كشور توليد كننده جنگ افزارهاي شيميايي، يعني اتحاد جماهير شوروي بود و به همراه آلمان شرقي پروژه هاي مختلفي را براي توسعه جنگ افزارهاي شيميايي در عراق در دست طراحي و اجرا داشت؛

3) افزون بر اتحاد جماهير شوروي و برخي از كشورهاي بلوك شرق، عراق با كشورهاي انگلستان، آلمان غربي، هلند و امريكا براي خريد عوامل شيميايي و تجهيزات حفاظتي و تكميل پروژه هاي توليد جنگ افزارهاي شيميايي مناسبات تجاري برقرار كرده بود و بدين ترتيب، به بازارهاي مختلف عناصر شيميايي دسترسي داشت؛ و

4) در كنار سه ويژگي مزبور، ارتش عراق از انواع ادوات و جنگ افزارهاي پرتاب مهمات شيميايي از جمله هواپيماهاي دور پرواز، توپخانه دوربرد، موشك هاي سطح به سطح و... برخوردار بود و مي توانست بدون نگراني از اثرات نامساعد مهمات شيميايي بر نيروهاي خود، آنها را در حد

گسترده اي به كار گيرد. [16] .

[ صفحه 16]

در مقابل برخورداري عراق از اين ويژگي ها در جنگ شيميايي، در جبهه ايران، رزمندگان از كوچك ترين آمادگي لازم براي مقابله يا حفاظت در مقابل عوامل شيميايي برخوردار نبودند و گاه، كم ترين اطلاع را از اين گونه عوامل داشتند. اين عدم آمادگي در نيروهاي جمهوري اسلامي ايران امتياز بزرگي براي عراق محسوب مي شد و بدين ترتيب، توازن نظامي در زمينه جنگ شيميايي نيز به نفع عراق بود. آگاهي مسئولان و فرماندهان نظامي عراق از ضعف مفرط در جبهه مقابل، آنها را وسوسه مي كرد تا جنگ افزارهاي شيميايي خود را در محورهاي مختلف بدون آن كه از اقدامات تلافي جويانه حريف ترسي داشته باشند، بيازمايند. به همين دليل بود كه كاربرد پراكنده سلاح شيميايي از نخستين هفته هاي جنگ آغاز شد و نيروهاي عراق كوشيدند تا با استفاده از گاز اشك آور، خطوط پدافندي نيروهاي ايراني را در هم شكنند و در موقعيت دفاعي آنان اخلال ايجاد كنند و بدين ترتيب، نخستين گام ها را براي يك جنگ شيميايي بزرگ بردارند.

نخستين نشانه ها از احتمال وقوع جنگ شيميايي

تنها چند روز پس از آغاز جنگ عراق عليه جمهوري اسلامي ايران، خبرهايي درباره احتمال كاربرد گازهاي شيميايي از سوي نيروهاي عراقي در جبهه هاي جنگ شنيده شد. اين خبرها زماني قوت گرفت كه نخستين گروه از اسيران عراقي به اسارت درآمدند. در ميان ملزومات انفرادي اين افراد، آنچه بيش از همه جلب توجه مي كرد، وجود ماسك هاي ضد گاز بود. در هفته دوم جنگ، خبرنگار خبرگزاري پارس از جبهه هاي گيلان غرب اين خبر را مخابره كرد: «جزء غنائمي كه از نيروهاي بعث عراق به غنيمت گرفته

شده ماسك ضد گاز است». وي در ادامه افزود: «نيروهاي عراقي همراه خود ماسك ضد گاز اشك آور حمل مي كنند.» [17] در همين ايام، اخبار ديگري منتشر شد كه از اعزام نمايندگان ارتش عراق به آلمان فدرال و گفت و گوي آنها با مقامات آلماني براي خريد 000 / 150 ماسك ضد گاز حكايت داشت. آنها در مذاكرات خود، اصرار داشتند كه به هر قيمتي كه شده است، اقلام درخواستي در اختيار ارتش اين كشور قرار گيرد. [18] با وجود انتشار اين اخبار، دولت عراق به شدت مراقب بود تا از افشاي خبرهاي مربوط به تجهيزات و ادوات شيميايي خود جلوگيري كند. به همين منظور، به محض ورود خبرنگاران خارجي به مناطق جنگي، براي مشاهده فتوحات ارتش عراق در داخل خاك ايران، ناگهان تمامي ملزومات فردي

[ صفحه 17]

پرسنل نظامي براي حفاظت در مقابل گازهاي سمي و ادوات جنگ شيميايي از ديده ها پنهان و پس از اطمينان يافتن از خروج خبرنگاران از منطقه جنگي، آنها را از مخفي گاه ها خارج مي كردند.

استعمال گازهاي سمي در مقطع اول جنگ (دوره اشغال)

هر چند تاكنون، اسناد معتبر و مستندي از به كارگيري گازهاي سمي از سوي عراق در نخستين ماه هاي جنگ به دست نيامده است، اما برخي از شواهد نشان مي دهد كه نيروهاي ارتش اين كشور از نخستين روزهاي جنگ به گازهاي شيميايي عليه نيروهاي جمهوري اسلامي ايران متوسل شده اند. به احتمال زياد، نخستين گلوله هاي محتوي گازهاي سمي در مناطق غرب و شمال كشور و در معبرهاي صعب الوصول مورد استفاده قرار گرفتند. البته، بايد يادآور شد كه نيروهاي عراقي براي كاربرد اين سلاح از عناصر داخلي ضد انقلاب استفاده مي كردند. در سندي

به نقل از گزارش فرمانده عمليات نيروهاي عراقي در غرب به فرماندهان عالي رتبه ارتش عراق چنين آمده است: «عواملي كه توسط يگان هاي تابعه استخدام شده اند، مخالف رژيم ايران هستند و در خط مقدم جبهه با پرتاب گلوله هاي شيميايي باعث تضعيف قواي جسمي پرسنل نظامي ايران مي شوند». [19] .

يكي ديگر از شواهدي كه نشان مي دهد عراق در مهر ماه سال 1359 از گازهاي سمي در جبهه هاي جنگ استفاده كرده، وجود مجروحاني است كه به شدت از ناحيه چشم آسيب ديده اند و توانايي باز كردن چشمانشان را ندارند. از جمله نخستين مصدومان يك سرگرد ارتشي بود كه در 25 مهر ماه سال 1359 در بيمارستان 250 تخت خوابي ارتش بستري شده بود و نمي توانست چشمانش را بگشايد. البته، مقامات مسئول ارتش جمهوري اسلامي ايران با ترديد به اين موضوع مي نگريستند و با آوردن دلايلي احتمال كاربرد سلاح شيميايي را نفي مي كردند. طبق استدلال آنان: «استفاده از سلاح هاي شيميايي توسط ارتش عراق هنوز مسلم نيست و از طرفي، ارتش عراق ماسك ضد گاز و مواد شيميايي ندارد و استفاده از اين قبيل سلاح ها از طرف دشمن منطقي به نظر نمي رسد. به علاوه، چنين اخباري نبايد در سطح جامعه انتشار يابد، چرا كه در آن صورت، نمي توان نيروهاي رزمنده را در جبهه نگه داشت و انتشار اين خبر اثر رواني بسيار زيادي بر نيروهايي كه توانايي مقابله با آن را ندارند، مي گذارد». [20] البته، اين پنهانكاري مدت زيادي به طول نينجاميد و به دنبال تكرار حملات شيميايي عراق در ادامه پيشروي در عمق خاك ايران، به ويژه در اشغال خرمشهر و برخي از شهرهاي جبهه هاي غرب

- كه از جزئيات اين حملات و ميزان تلفات نيروهاي خودي در آنها اطلاع دقيقي در دست نيست - وزارت امور خارجه ايران با انتشار اطلاعيه اي تبليغاتي خطاب به سازمان هاي بين المللي هشدار داد كه عراق در جنگ با ايران از سلاح هاي شيميايي و بيولوژيكي استفاده مي كند. در اين اطلاعيه، تأكيد شده بود كه «رژيم كافر عراق به خود اجازه مي دهد هر گونه توحش را مجاز شمارد و افزون بر قتل عامل مردم بي گناه شهرها و روستاهاي ايران، تنها به جرم عرب بودن آنها و همكاري شان با ارتش جمهوري اسلامي ايران در دفاع از آب و خاك خويش، در حمله به اين نواحي از سلاح هاي مرگبار شيميايي و بمب هاي آتش زا عليه مدافعان اعم از نظامي و غير نظامي استفاده كند». وزارت امور خارجه ايران با اشاره به اين كه دولت جمهوري اسلامي ايران از آغاز جنگ تحميلي از فعاليت هاي واحدهايي از ارتش عراق در راستاي ايجاد آمادگي براي استفاده از سلاح هاي شيميايي، ميكروبي و بيولوژيك اطلاع داشته است، از سازمان ملل متحد، صليب سرخ جهاني و تمام سازمان هاي مسئول تقاضا كرد تا رژيم عراق را به شدت مورد مؤاخذه قرار دهند و اين كشور را از ادامه جنايت ضد بشري باز دارند. در پايان اين اطلاعيه، هشدار داده شده بود كه در صورت ادامه اين روند، دولت جمهوري اسلامي ايران نسبت به آن بي تفاوت نخواهد بود.

نخستين حمله شيميايي ثبت شده ارتش عراق عليه نيروهاي مدافع جمهوري اسلامي ايران به روز 23 آذر ماه سال 1359 باز مي گردد. در اين روز، دشمن در جبهه گيلان غرب يك گلوله شيميايي را پرتاب كرد كه در اثر

آن، چند تن مصدوم شدند. [21] در همين روز بود كه استانداري خوزستان هشدار داد كه «خبرهاي به دست آمده ثابت مي كند كه دشمن تصميم جدي براي استفاده از سلاح هاي شيميايي دارد». در گزارش استانداري مزبور آمده است كه «از طرف دشمن با هر تيپ يك دسته متخصص در استفاده از

[ صفحه 18]

گلوله هاي شيميايي كه مجهز به گازهاي سمي هستند با ادوات مربوطه در خرمشهر مستقر شده اند». [22] حدود يك ماه بعد در تاريخ 20 / 10 / 1359، هواپيماهاي عراق براي نخستين بار از بمب هاي ناپالم در حمله به شهر اهواز در جبهه جنوبي استفاده كردند. خبرگزاري عراق با انتشار اين خبر، تعداد تلفات نيروهاي ايراني را در اين حمله 460 تن برآورد كرد. [23] در همين ايام، [23 / 10 / 59]، عراق يك نوع گلوله سمي را در جبهه ايلام بين هلاله و ني خزر مورد استفاده قرار داد كه در نتيجه آن، ده نفر از رزمندگان و مجاهدان انقلاب اسلامي در جبهه سد كنجان چم شهيد شدند. خبرگزاري پارس با مخابره اين خبر افزود: «به كساني كه در هدف يا نزديكي اين گلوله هاي سمي قرار مي گيرند، حالت تشنج دست مي دهد، بي حال مي شوند، روي زمين مي افتند، صورت خود را به خاك مي مالند و سپس جان خود را از دست مي دهند. اين گلوله ها شبيه گلوله تفنگ 75-M هستند و پس از خروج از دهانه تفنگ، گاز بنفش رنگي از آن خارج مي شود». [24] .

مدتي بعد، هفته نامه فارن ريپورت [25] چاپ لندن نام نوع اين گاز سمي را V خواند و نوشت: «عراق در جنگ خود عليه

ايران، از يك نوع گاز مهلك فلج كننده اعصاب استفاده مي كند كه گفته مي شود اين گاز از انواع V مي باشد كه مراكز اعصاب را از كار مي اندازد و شخص را فلج مي كند. اين گاز به قدري كشنده است كه تنها در صورت تماس چند قطره از آن با پوست بدن، موجب مرگ مي شود، مگر اين كه شخص در خلال پنج دقيقه نخست تماس اين گاز با پوست، آتروپين به خود تزريق كند. اين گاز را روسيه و آلمان شرقي به طور مشترك تهيه كرده اند و در حال حاضر، در تعدادي از كشورهاي اروپاي شرقي نيز توليد مي شود. گفته مي شود اين نوع گاز را آلمان شرقي در اختيار عراق قرار مي دهد.» گاز فلج كننده اعصاب براي نخستين بار در ژانويه سال 1980( زمستان سال 1359)، در جبهه هاي اهواز و دزفول - كه از نقاط مهم استراتژيكي به شمار مي آيند - و در جريان حمله ناموفق ايرانيان، از سوي عراق مورد استفاده قرار گرفت و به شهادت صد تن از نيروهاي ايراني منجر شد.

در برخي از منابع فارسي، آمده است كه حمله شيميايي عراق به منطقه بين هلاله و ني خزر واقع در پنجاه كيلومتري غرب ايلام در تاريخ 23 / 10 / 1359 ( 13 ژانويه سال 1981) نخستين حمله شيميايي ثبت شده در سازمان ملل متحد است، اما در اسناد منتشر شده سازمان ملل، هيچ گونه اشاره اي به اين موضوع نشده و احتمالا جمهوري اسلامي ايران در اين زمينه، مكاتبه اي با دبير كل يا شوراي امنيت نداشته است. به هر حال، در شش ماه نخست جنگ، ارتش عراق به طور پراكنده از گازهاي

سمي استفاده كرد، ولي به استثناي يكي دو اطلاعيه تبليغاتي وزارت امور خارجه ايران، به هيچ گونه واكنشي جدي چه از سوي جمهوري اسلامي ايران و چه از سوي مجامع بين المللي و جامعه جهاني رو به رو نشد. [26] .

با ورود جنگ به سال 1360، به علت ركود حاكم بر جبهه ها در نتيجه بحران سياسي - داخلي ايران، در شش ماهه نخست اين سال، اخباري از كاربرد گازهاي سمي در جبهه هاي جنگ انتشار نيافت، اما با رفع بحران سياسي در داخل كشور و فعال شدن مجدد نيروهاي ايران در جبهه هاي جنگ، عراق اين بار استفاده از سلاح شيميايي را شدت بخشيد و در جريان شش ماهه دوم

[ صفحه 19]

سال، بيش از چهار بار در مناطق جنگي هويزه، ارتفاعات الله اكبر، پل نادري و خرمشهر عليه نيروهاي ايران از گاز سمي استفاده كرد. بايد يادآور شد كه گلوله هاي شيميايي را توپخانه يا خمپاره به سوي مراكز تجمع نيروهاي ايران شليك كردند. [27] متأسفانه تاكنون، هيچ گونه آماري از تعداد تلفات و مصدومان اين حملات انتشار نيافته است و تنها، گزارش هاي پراكنده اي از بستري شدن تعدادي از مجروحان اين حملات در بيمارستان ها وجود دارد كه البته، دقيق نيز نيستند. در اين سال، با وجود قطعي بودن كاربرد جنگ افزارهاي شيميايي از سوي عراق عليه نيروهاي جمهوري اسلامي در جبهه هاي جنگ، دستگاه ديپلماسي ايران كم ترين تحركي در اين زمينه نداشت، در حالي كه طرف عراقي كوچك ترين تحركات نيروهاي ايران را با اغراق بسيار و دروغ پردازي به شوراي امنيت سازمان ملل يا دبير كل گزارش مي داد و خواستار ثبت و

نشر آن به منزله سند سازمان ملل مي شد.

بي ترديد، ارتش عراق با توجه به شناختي كه از كارآيي جنگ افزارهاي شيميايي داشت و به تدريج خود را به ادوات و تجهيزات آفندي و پدافندي مجهز كرده بود، در طول دوره آزادسازي، از اين گونه سلاح ها استفاده كرده است، به ويژه در مقابل تاكتيك هاي نظامي جمهوري اسلامي ايران كه به نيروهاي پياده فاقد تجهيزات حفاظتي در مقابل سلاح هاي شيميايي متكي بود. با وجود اين، مخفي كاري دوران جنگ سبب شد كه در اين زمينه، كم ترين اطلاعات موجود انتشار يابد. به همين دليل در اين مقطع از جنگ، خلأ اطلاعاتي فاحشي درباره كاربرد جنگ افزارهاي شيميايي از سوي عراق در جبهه هاي جنگ و ميزان تلفات آن ديده مي شود. در كنار پنهانكاري زمان جنگ، چنين به نظر مي رسد كه مقامات تصميم گيرنده و فرماندهان نظامي در جمهوري اسلامي ايران نقش تعيين كننده سلاح هاي شيميايي را در تغيير توازن در جنگ درك نكرده يا آن را ناديده گرفته اند. شواهد زيادي براي اين ادعا وجود دارد از جمله اين كه جمهوري اسلامي ايران، تنها پس از عمليات رمضان كه در آن، عراق براي نخستين بار كاربرد نيمه گسترده گازهاي سمي را تجربه كرد، به فكر تجهيز نيروهاي پياده به تجهيزات حفاظتي افتاد و تا پيش از اين زمان، كار جدي اي در اين باره انجام نداده بود.

نتيجه گيري

1) ارتش عراق در مقطع تهاجم و اشغال خاك ايران، با هدف در هم شكستن مقاومت هاي پراكنده نيروهاي ايران به طور نامنظم از گازهاي اشك آور استفاده كرد، ولي با اين اقدام بيشتر هدف آزمودن توان نيروهاي خودي از يك طرف و ارزيابي

واكنش سياسي و نظامي ايران و بازتاب تبليغاتي آن را از طرف ديگر دنبال مي كرد.

2) نظاميان عراقي از ضعف آفندي و پدافندي نيروهاي ايراني در زمينه جنگ افزارهاي شيميايي و از طرف ديگر، از تاكتيك هاي نظامي ايران كه بر نيروهاي پياده متكي بود، اطلاع كامل داشتند. در مقطع آزادسازي، جمهوري اسلامي ايران با تكيه بر انبوه نيروهاي پياده و داوطلب توانست ضربه هاي سنگين و كمر شكني را بر ارتش عراق وارد آورد و آن را به عقب نشيني به پشت مرزهاي بين المللي وادار كند. فرماندهان نظامي عراق در تجزيه و تحليل اين مقطع از جنگ، مطمئنا به نقاط قوت ايران توجه داشتند و حضور

[ صفحه 20]

هزاران نيروي پياده را مهم ترين نقطه اتكاي جمهوري اسلامي مي دانستند.

3) مسئولان سياسي و نظامي عراق هم چنين از اين نكته نيز آگاه بودند كه كم هزينه ترين و در عين حال مخرب ترين سلاح براي مقابله با انبوه نيروهاي پياده، گازهاي سمي است، به ويژه نيروهاي پياده اي كه فاقد تجهيزات حفاظتي لازم نيز باشند؛ بنابراين، به تدريج استعمال گازهاي شيميايي را از يك تاكتيك حاشيه اي و تكميلي به يك تاكتيك اصلي و محوري تبديل كردند.

4) در سازمان نظامي ايران تا زمان جنگ تحميلي، جنگ شيميايي جايگاهي نداشت و حتي از نظر تئوريك نيز نظاميان ايران با سلاح هاي شيميايي آشنايي نداشتند.

5) با آغاز جنگ و كاربرد پراكنده سلاح هاي شيميايي در جبهه ها از سوي عراق، نوعي حيرت و سر درگمي در جبهه ايران هويدا شد، چرا كه هيچ گونه برنامه اي براي مقابله با چنين جنگي وجود نداشت؛ بنابراين، چاره كار

را در اين ديدند تا اخبار مربوط به كاربرد جنگ افزارهاي شيميايي كم تر انتشار يابد تا موجب ترس و دلهره در نيروهاي حاضر در جبهه ها و مردم در پشت جبهه نشود. با وجود اين، اقدامات پراكنده اي براي آشنا كردن نيروهاي رزمنده و مردم با عوامل شيميايي آغاز شد، ولي اين اقدامات خيلي جدي گرفته نمي شد.

6) غفلت در جبهه خودي در زمينه كسب آمادگي لازم براي مقابله با جنگ شيميايي در مقاطع بعدي نبرد، اثرات بسيار تعيين كننده اي بر سرنوشت جنگ داشت.

پاورقي

[1] Rashad.

[2] www . wilderness , survival . net.

[3] hasan ibn . alhaitham.

[4] Washington post ، 3 March 1990.

[5] هفته نامه تماشا؛ 21 / 2 / 1353، ص 1.

[6] Sunday Times.

[7] Guin Rabertis.

[8] Sunday Times، June 1974.

[9] هفته نامه ماشين؛ سال ششم، سال 1361، ص ص 9 تا 11.

[10] Sepp.

[11] al muthanna.

[12] گروه تحقيق خبرگزاري جمهوري اسلامي ايران؛ بررسي اجمالي تاريخچه و كاربرد سلاح هاي شيميايي و ميكروبي؛ 11 / 2 / 1366.

[13] Cross Nagoor.

[14] روزنامه اطلاعات؛ 20 / 3 / 1363، ص 8.

[15] اسناد بنياد حفظ آثار و ارزش هاي دفاع مقدس؛ سند شماره 23. (مجموعه 6).

[16] دفتر مطالعات وزارت امور خارجه؛ بررسي كاربرد سلاح شيميايي در جنگ ايران و عراق؛ تهران: انتشارات دفتر مطالعات سياسي و بين المللي، 1378، ص 81.

[17] خبرگزاري پارس؛ نشريه ويژه؛ شماره 202 ، 15 / 7 / 59 ، ص 21.

[18] سند شماره 001462 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ سپاه؛ ستاد مشترك ارتش 12 / 8 / 59.

[19] سند شماره 48626، مركز مطالعات و تحقيقات جنگ سپاه؛ مركز فرماندهي سپاه 10 / 8 / 59.

[20] خبرگزاري پارس؛

نشريه ويژه؛ شماره 214 ، 27 / 7 / 1359 ، ص 17.

[21] روزنامه اطلاعات؛ 29 / 8 / 1359، ص 2.

[22] سند شماره 002207 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ سپاه؛ گزارش دفتر سياسي انتظامي استانداري خوزستان 23 / 9 / 59.

[23] خبرگزاري پارس؛ نشريه ويژه؛ 21 / 10 / 1359، ص 2.

[24] خبرگزاري پارس؛ نشريه ويژه؛ شماره 208 ، 1 / 11 / 59 ، ص 37.

[25] FOREIGN REPORT.

[26] حسين علايي؛ جنگ شيميايي و تهديد فزاينده؛ تهران: اطلاعات، 1367، ص 122.

[27] سيد قاسم زماني؛ حقوق بين الملل و كاربرد سلاح هاي شيميايي در جنگ تحميلي عراق عليه جمهوري اسلامي ايران؛ تهران: بنياد حفظ آثار و ارزش هاي دفاع مقدس، 1376، ص 16.

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109