مناسك حج آيت الله العظمي سيد محمد حسيني شاهرودي

مشخصات كتاب

سرشناسه : حسینی شاهرودی، محمد، - ۱۳۱۰
عنوان و نام پديدآور : رساله توضیح مناسك حج و عمره به‌همراه اعمال و مستحبات مكه مكرمه و مدینه منوره/ مطابق با فتوای محمد حسینی شاهرودی
مشخصات نشر : قم: آل‌المرتضی، ۱۳۷۹.
مشخصات ظاهری : ص ۲۰۳
شابك : 964-91127-7-4۱۳۰۰۰ریال
يادداشت : چاپ دوم: ۱۳۸۱
یادداشت : كتابنامه به‌صورت زیرنویس
موضوع : حج
موضوع : حج -- رساله عملیه
موضوع : زیارتنامه‌ها
موضوع : دعاها
رده بندی كنگره : BP۱۸۸/۸/ح۵ر۴۸ ۱۳۷۹
رده بندی دیویی : ۲۹۷/۳۵۷
شماره كتابشناسی ملی : م‌۷۹-۱۷۵۹۴
برگرفته از :
http://shahroudi.com/Portal.aspx?pid=71243&Cultcure=Persian&CaseID=48719&CategoryID=6635

وجوب حج

ارسال به دوستان
بسم اللّه الرحمن الرحيم
الحمد للّه رب العالمين والصلوة والسلام علي محمد وآله الطاهرين ولعنة الله علي اعدائهم اجمعين الي يوم الدين
هر مكلفي كه مستطيع باشد يعني شرايط واجب بودن حج را دارا باشد ، بايد در تمام عمر يك مرتبه حج كند يعني مكه برود ، واعمالي را كه دستور داده اند بجا آورد، و اين عمل را حَجَّةُ الاسلام ميگويند ، وانسان بايد پيش از شروع به حج اعمال آنرا اجمالاً بداند ، وكسي كه نميداند اگر در موقع احرام نيت كند كه براي انجام فرمان خداوند عالم حج واجب خود را بجا مي آورم كه بعد از مشغول شدن بعمل هر چه لازم است انجام دهم، مثل آنكه قصد كند مطابق رساله اي كه دارد يابفرموده مجتهد ياعالمي كه همراه او است عمل را تمام كند ، عمل او صحيح است . عمره تمتع :
كسي كه وظيفه او حج تمتع است ، بايد پيش از حج عمره تمتع بجا آورد
اعمال حج عمره پنج چيز است :
اوّل : احرام .
دوّم : طواف خانه كعبه .
سوّم : دو ركعت نماز طواف
چهارم : سعي بين صفا ومروه .
پنجم : تقصير ،
1 ـ احرام:
(مسأله 1) كسانيكه ميخواهند حج كنند وقتي بميقات رسيدند ، بايد محرم شوند وميقاتها پنج است :
اول : جحفه وآن ميقات كساني است كه از راه شام بمكه ميروند .
دوم : مسجد شجره وآن ميقات كساني است كه از راه مدينه منوره بمكه ميروند ، واگر در آنجا ممكن نشود ، مي توانند در جحفه محرم شوند .
سوم : وادي عقيق وآن ميقات كساني است كه از راه نجد وعراق بمكه ميروند وقسمت اوَّل اين وادي را مسلخ ميگويند ، وقسمت دوّم آنرا عمره وقسمت سوّمش را ذات عرق مي نامند، وچنانچه يقين كند كه بوادي عقيق رسيده ، بهتر است در قسمت اول آن - يعني در مسلخ - محرم شود واگر يقين نكند بنابر احتياط واجب ، بايد احرام را تأخير بيندازد تايقين كند كه بوادي عقيق رسيده ، وبعد از آنكه يقين كرد پيش از رسيدن به قسمت سوم وادي محرم شود .
چهارم : قرن المنازل وآن ميقات كساني است كه راه آنها از طائف است .
پنجم : يلملم وآن ميقات كساني است كه از راه يمن به مكه ميروند .
(مسأله 2) اگر منزل كسي كه از بعض ميقاتهائي كه در مسأله پيش گفته شد به مكه نزديكتر باشد ، ميقاتش منزل او است .
(مسأله 3) اگر از راهي برود كه از هيچ يك از پنج ميقات نگذرد ، وقتي مقابل يكي از آنها رسيد ، بايد محرم شود ، پس كسانيكه از راه مدينه منوره بمكه ميروند واز مسجد شجره نمي گذرند ، اگر ممكن است مقابل مسجد محرم شوند .
(مسأله 4) كسي كه نمي تواند يقين كند كه مقابل يكي از پنج ميقات رسيده، اگر از گفته كسانيكه اطلاع دارند، اطمينان پيدا كند كه مقابل يكي از آنها رسيده ميتواند محرم شود .
(مسأله 5) اگر نذر كند كه پيش از رسيدن به ميقات در محل معيّني محرم شود وبراي عمل كردن به نذر در همانجا محرم شود كافي است .
(مسأله 6) كسي كه باهواپيما به مكه ميرود ودر جده فرود ميآيد ونخواهد به مدينه رود ميتواند از جده قديم محرم شود، ولي احتياطاً احرام بستن از جده را هم نذر كند كه چنانچه نذر نمايد ديگر در وقت رسيدن به مقابل جدّه وجائيكه عَلَم هاي حرم نمايان مي شود حاجت به تجديد احرام نداشته باشد .
(مسأله 7) جنب و زنيكه در حال حيض يانفاس است ميتواند محرم شود ، اما اگر بخواهد از مسجد شجره يامسجد جُحفه محرم شود بايد بيرون مسجد طوري بايستد كه شانه اش مقابل مسجد باشد، سپس محرم شود .
(مسأله 8) اگر بواسطه فراموشي يا عذر ديگري در ميقات محرم نشود بعداز آنكه يادش آمد ياعذرش برطرف شد، بايد بميقات برگردد ومحرم شود، واگر نتواند برگردد چنانچه داخل حرم شده بايستي از حرم خارج شود واحرام ببندد ودر خصوص شخص جاهلي كه متوجه به جهل خود بوده ومع ذلك در ميقات احرام نبسته وداخل حرم شده وممكن نيست كه بميقات برگردد احوط وجوبي آنستكه به هر مقداري كه ميتواند از حرم دور شود واحرام بندد ، ولي چنانچه داخل حرم نشده باشد يانتواند از حرم خارج شود در هرجا كه يادش آمد ياعذر او برطرف شد مي تواند محرم شود .
(مسأله 9) اگر از روي فراموشي ياندانستن مسأله محرم نشود وبعد از تمام شدن اعمال عمره يادش بيايد ، عمره او صحيح است .

واجبات احرام:

واجبات احرام سه چيز است :
اول : پوشيدن لباس احرام .
دوم : نيت .
سوم : لبيك گفتن بتفصيلي كه بعداً بيان مي شود .

1ـ پوشيدن لباس احرام:

1ـ پوشيدن لباس احرام:
(مسأله 10) پيش از نيت احرام ، انسان بايد لباس احرام بپوشد ، يعني پارچه ايكه از ناف تا زانو را بپوشاند بخود ببندد، وپارچه ديگري كه شانه ها را بپوشاند بردوش بيندازد .
(مسأله 11) پارچه ايكه از ناف تا زانو را ميپوشاند بايد بقدري ضخيم باشد كه پوست بدن از زير آن ديده نشود بلكه بنابر احتياط واجب بايد پارچه اي هم كه روي دوش مي اندازد همينطور باشد .
(مسأله 12) لباس احرام ، بايد طوري باشد كه نماز خواندن باآن صحيح باشد ، پس محرم شدن بالباس نجس وابريشم خالص ولباسي كه از اجزاء حيوان حرام گوشت تهيه شده صحيح نيست .
(مسأله 13) اگر نجاستي مثل خون زخم وجراحت ودمل كه نماز خواندن با آنها صحيح است ، در لباس احرام باشد ، اشكال ندارد .
(مسأله 14) كسي كه محرم شده ، اگر لباس او نجس شود بنابر احتياط واجب ، بايد آن را آب بكشد ياعوض نمايد ولي اگر بدن او نجس شود ، لازم نيست فوراً آن را بشويد، اگر چه احتياط مستحب آنست كه آنرا هم فوراً آب بكشد .
(مسأله 15) لباس احرام زن هم نبايد ابريشم خالص باشد واحتياط آنست كه لباس هاي ديگر او هم ابريشم خالص نباشد .
(مسأله 16) بنابر احتياط واجب بايد لباس احرام بافته باشد واز پوست ياچيزي مثل نمد نباشد .

2-نيت

بعد از پوشيدن لباس احرام بايد براي انجام فرمان خداوند عالم ، برخود قراردهد كه بجهت توجه به مكه وبجا آوردن اعمال عمره وحج، كارهائي را كه در عمره تمتع بر او حرام است ( وبعداً گفته ميشود ) ترك نمايد .

لبيك گفتن:

(مسأله 17) بعد از نيت بايد بگويد :
« لَبَّيْكَ اللّهُمَّ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ لاشَريكَ لَكَ لَبّّيكَ، إنَّ الحَمدَ و النِعمَةَ لَكَ وَالمُلْكَ، لاشَريكَ لَكَ »
واحتياط مستحب آنست كه بعد از « لاشريك لك » يك مرتبه ديگر «لبيك» بگويد.
(مسأله 18) كسي كه لبيك گفتن را نميداند بايد ياد بگيرد يابكمك ديگري بخواند وچنانچه ممكن نباشد ، بايد بهر طوريكه مي تواند بخواند وترجمه آن را به فارسي يابه زبان ديگر بگويد وديگري را هم نائب بگيرد كه از طرف او بطور صحيح بخواند .

بيست وچهار چيز در حال احرام حرام است:

اول : شكار كردن حيوان صحرائي وحشي وكمك كردن صيّاد ونشان دادن شكار ، اگر چه بااشاره باشد ونيز خوردن گوشت شكار در حال احرام حرام ميباشد ، اگر چه كسي كه آن را شكار كرده محرم نباشد ، همچنين حرام است حيواني را كه ديگري شكار كرده است ، بكشد .
(مسأله 19) اگر محرم صيدي را بكشد ،كفاره بر او واجب ميشود ، واحكام آن در كتابهاي مفصل گفته شده است .
دوم : از چيزهائيكه بر محرم حرام است جماع كردن بازن وبوسيدن او وبازي كردن با او است ونيز نگاه كردن به زن از روي شهوت بلكه بردن هر لذتي از زن يامرد حرام ميباشد. ولذت بردن از مرد گذشته از اينكه پيش از احرام حرام بوده ، بواسطه احرام هم حرام ميشود .
(مسأله 20) اگر كسي در احرام عمره پيش از تمام شدن سعي عمداً بازن يا العياذ بالله بامردي جماع كند چه عمره مفرده باشد چه تمتع ، عمره او فاسد است وبايد يك شتر كفاره بدهد وچنانچه عمره مفرده بوده بايد آن را تمام كند وبعداً آن را دوباره بجا آورد ، ولي اگر تمتع بود در صورتيكه وقت باقي است يعني مي تواند بعد از اتمام واعاده وقوف عرفات را درك كند بايد اتمام نموده وبعداً نيز اعاده نمايد، وچنانچه وقت باقي نباشد حج تمتع او مبدل به إفراد ميشود، يعني بايد اول اعمال حج را بجا آورده وبعد از آن عمره مفرده انجام دهد واحتياط واجب آنستكه در سال بعد هم عمره وحج را دوباره بياورد ، واما اگر بعد از تمام شدن سعي عمداً جماع نمايد فقط يك شتر كفاره بر او واجب ميشود اگر از مردم ثروتمند وبامكنت باشد، ويك گاو بر او واجب مي شود اگر از طبقه متوسط باشد ، ويك گوسفند بر او واجب ميشود اگر از مردم كم بضاعت وبيچاره باشد ، ولي در هر صورت عمره وحج او صحيح است .
(مسأله 21) اگر در حال احرام حج تمتع ياقران يا إفراد پيش از وقوف بمشعر عمداً جماع كند چه بازن باشد وچه بامرد در فرج باشد يادر دبر يك شتر كفاره بر او واجب است وحج او فاسد ميشود ولي بايد آنرا تمام كند ودر سال بعد آن را دوباره بجا آورد واگر بعد از وقوف به مشعر جماع كند حج او صحيح است وفقط يك شتر كفاره لازم است ، اگر اين عمل پيش از آوردن پنج دور از طواف نساء از او صادر شود ، واما اگر صدور اين عمل بعد از دور پنجم باشد كفاره لازم نيست اگر چه احتياط مستحب آنستكه در اينصورت نيز يك شتر كفاره بدهد .
(مسأله 22) اگر محرم زني را ببوسد در صورتيكه از روي شهوت باشد يك شتر كفاره بر او واجب ميشود واگر از روي شهوت نباشد كفاره آن فقط يك گوسفند است اگر چه احتياط مستحب آنست كه نيز يك شتر كفاره دهد .
(مسأله 23) اگر در حال احرام عمداً از روي شهوت بعيال خود نگاه كند ومني از او بيرون آيد كفاره آن يك شتر است ولي اگر عمداً واز روي شهوت بغير عيال خود نگاه كند ومني از او بيرون آيد ، بنابر احتياط واجب بلكه اقوي كفاره آن يك شتر واگر نتواند يك گاو واگر آنرا هم نتواند يك گوسفند است .
(مسأله 24) اگر محرم بازني ملاعبه نمايد چناچه مني از وي بيرون آيد كفاره آن يك شتر است ولي اگر مني بيرون نيايد كفاره اش يك گوسفند است .
سوّم : از چيزهائيكه بر محرم حرام مي باشد آنست كه زني را براي خود ياديگري عقد كند ، اگر چه آن ديگري محرم نباشد وبايد شاهد عقد هم نشود، و احتياط واجب آنستكه زني راخواستگاري هم نكند ولي اگر زن خود را طلاق رجعي داده باشد ، مي تواند به او رجوع نمايد .
چهارم : از چيزهائي كه بر محرم حرام مي باشد آن است كه استمناء كند يعني كاري كند كه مني از او بيرون آيد .
پنجم : بوئيدن مشك وزعفران وكافور وعود وعنبر ومانند اينها ونيز خوردن وماليدن آن ببدن وپوشيدن لباسي كه بوي خوش دارد واستعمال ساير چيزهاي خوشبو بر محرم مكروه است .
(مسأله 25) كسي كه محرم است اگر محتاج به خوردن ياپوشيدن چيزي شود كه بوي خوش دارد ، بايد بيني خود را بگيرد وبنابر احتياط از بوئيدن چيزي كه به آن خَلوق مي گويند وخانه كعبه را به آن خوشبو مي كنند خودداري نمايد .
(مسأله 26) كفاره استعمال بوي خوش يك گوسفند است .
(مسأله 27) احتياط واجب آن است كه محرم در وقت گذشتن از جايگاه عطر فروشان نگذارد كه بوي عطر به بيني او برسد واحتياط مستحب آن است كه ميوه هاي خوشبو مثل سيب وبه راهم نبويد ، ولي خوردن آنها مانعي ندارد .
(مسأله 28) گرفتن بيني از بوي بد براي محرم حرام است ولي اگر تند برود كه بوي بد به بيني او نرسد اشكال ندارد .
ششم : پوشيدن چيز دوخته وچيزي كه مثل دوخته است ، مانند كلاه نمد. واگر ناچار شود كه چيز دوخته اي را بپوشد كفاره آن يك گوسفند است .
(مسأله 29) احتياط واجب آنست كه چيز دوخته كوچك را هم نپوشد ولي اگر هميان پول را به كمر ببندد يا از روي ناچاري فتق بند ببندد اشكال ندارد ، ولي براي بستن فتق بند احتياطاً يك گوسفند كفاره بدهد .
(مسأله 30) احتياط واجب آن است كه لباس احرام خصوصاً پارچه اي را كه بدوش مي اندازد گره نزند وباچوب ياسوزن بهم متصل نكند وبه آن تكمه ندوزد .
(مسأله 31) زنها مي توانند لباس دوخته بپوشند ولي بايد از پوشيدن قفازين خودداري كنند وقفازين چيزي است كه زنهاي عرب مي دوختند وبراي جلوگيري از سرما در دست ميكردند .
هفتم : از چيزهائيكه بر محرم حرام مي باشد آن است كه باقصد زينت كردن به چيزهائي كه اسباب زينت است سرمه بكشد ، بلكه بنابر احتياط واجب بايد باقصد زينت به چيزي هم كه سياه نيست سرمه نكشد ونيز به چيزهائيكه اسباب زينت است ، بدون قصد زينت هم سرمه نكشد .
هشتم : نگاه كردن در آئينه . ولي زدن عينك اگر زينت نباشد ونگاه كردن در آب صاف اشكال ندارد .
نهم : پوشيدن چيزي كه تمام روي پا را بپوشاند، مانند كفش وچكمه وجوراب ، واحتياط مستحب آنستكه از پوشيدن چيزي هم كه مقداري از روي پارا مي پوشاند خودداري نمايد ، ولي بند نعلين اگر چه مقداري از روي پا را مي گيرد اشكال ندارد .
(مسأله 32) اگر محرم به پوشيدن چيزي كه تمام روي پارا مي پوشاند بواسطه نداشتن نعلين محتاج شود بنابر احتياط واجب بايد روي آن را بشكافد وبعد بپوشد .
دهم : دروغ گفتن وفحش دادن است ونيز اگر عيب هائي را از خود دور كند وبه ديگري نسبت دهد ياصفات خوبي را براي خود ثابت كند واز ديگري سلب نمايد، حرام ميباشد .
يازدهم : قسم خوردن است، به اين صورت كه بگويد لا والله يابگويد بلي والله واحتياط واجب آنست كه بغير اين دو لفظ هم قسم نخورد ، ولي در مقام ناچاري كه بخواهد حقي را ثابت كند ياباطلي را از بين ببرد، قسم خوردن اشكال ندارد .
(مسأله 33) براي قسم دروغ بنابر مشهور در دفعه اول يك گوسفند ودر دفعه دوم يك گاو ، ودر دفعه سوم يك شتر كفاره بر انسان واجب است ، اگر چه اغلب اخبار دلالت مي نمايد كه در دروغ سوم هم گاو است ، وبراي قسم راست در دفعه اول و دوم بايد استغفار كند ودر دفعه سوم يك گوسفند بر او واجب مي شود .
دوازدهم : كشتن شپش وكنه ومانند اينها چه در بدن باشد وچه در لباس ، بلكه احتياط واجب آن است كه آنها را از جاي خودشان بجاي ديگر نگذارد ولي اين درصورتي است كه در جاي اول محفوظ تر باشد وگرنه عوض كردن جاي آنها مانعي ندارد .
سيزدهم : آنكه بقصد زينت كردن انگشتري در دست كند واما اگر بقصد ثواب باشد مانعي ندارد ، ونيز اگر به قصد زينت يابدون قصد زينت در حال احرام حنا ببندد ياپيش از احرام به قصد زينت حنا ببندد واثر آن تا وقت احرام بماند حرام است .
چهاردهم : آنكه زن با زيوري خود را زينت كند، ولي اگر چيزهائيكه پيش از احرام با آنها زينت مي كرده همراهش باشد وبراي احرام بيرون نياورد ، اشكال ندارد اما بايد براي شوهر خود ومردهاي ديگر نمايان نكند .
پانزدهم : ماليدن روغن به بدن اگر چه خوشبو نباشد ونيز اگر روغني را كه بوي خوش دارد پيش از احرام بمالد چنانچه اثر آن تاوقت احرام بماند حرام است ولي اگر ناچار باشد در حال احرام مي تواند روغن به بدن بمالد .
شانزدهم : بر طرف كردن مو از بدن خود يا ازبدن ديگري ، اگر چه آنكس در حال احرام نباشد واگر يك مو را هم برطرف نمايد حرام است ولي اگر ناچار باشد كه مثلاً براي درد سر مو را برطرف كند ، ياموئيكه چشم را اذيت مي كند برطرف نمايد ، اشكال ندارد ، وهمچنين است اگر در وقت وضوء وغسل بدون قصد كنده شود .
(مسأله 34) اگر در حال احرام سرش را بتراشد ياموي زير بغل ياموي يكي از آنها را بر طرف كند اگر چه از روي ناچاري هم باشد يك گوسفند كفاره براو واجب مي شود ولي به جاي گوسفند مي تواند سه روز روزه بگيرد يا دوازده مد كه تقريباً ده چارك است گندم يا جو ومانند اينها به شش فقير بدهد .
(مسأله 35) اگر به سر يا ريش خود دست بكشد ويك مو يا دو موي آنها بيفتد ، بايد دو مشت گندم يا جو ومانند اينها صدقه بدهد .
هفدهم : آنكه مرد سر خود را بپوشاند واحتياط واجب آنست كه گل وحنا بسر نمالد وچيزي هم بر سر نگذارد بلكه احتياط مستحب آن است كه باجاي ديگر بدن مثلاً بادست سر را نپوشاند .
(مسأله 36) اگر مرد سر خود را بپوشاند ، كفاره آن يك گوسفند است ، واگر چند مرتبه سر را بپوشاند در صورتيكه مجلس پوشانيدن سر متعدد باشد وعذري هم نداشته باشد بنابر احتياط مستحب براي هر دفعه يك گوسفند بدهد .
(مسأله 37) پوشانيدن مقداري از سر هم بر مرد حرام است ولي اگر بواسطه دستمالي كه براي سر درد مي بندند يا بواسطه بند مشك آب كه معمولاً آن را بر سر مي اندازند مقداري از سر را بپوشاند اشكال ندارد .
(مسأله 38) پوشاندن گوش بر مرد حرام است ولي پوشاندن صورت براي او اشكال ندارد .
(مسأله 39) انسان در حال احرام نمي تواند سر را در آب ياچيز روان ديگري فرو برد .
هيجدهم : آنكه زن صورت خود را به نقاب ياچيز ديگري بپوشاند وپوشانيدن مقداري از صورت هم براي زن جائز نيست .
(مسأله 40) اگر زن موقع نماز براي آنكه يقين كند كه سر وگردن او پوشيده شده است ، مقداري از اطراف صورت را بپوشاند اشكال ندارد ، ولي بعد از نماز بايد فوراً آن مقدار را باز كند .
(مسأله 41) زن مي تواند براي رو گرفتن از نامحرم مقداري از چادر ياچيز ديگري را كه بر سر انداخته، تا روي بيني بياورد ولي اگر روي چانه وبيشتر بياورد واجب است كه آن را با دست يا باچوب از صورت دور نگهدارد واگر دور نگاه ندارد يك گوسفند كفاره بر او واجب مي شود .
نوزدهم : آنكه مرد محرم در حال راه پيمودن موقعيكه سوار است سايه بالاي سر خود قرار دهد مثلاً در اتومبيل بنشيند ، ياچتر بر سر بگيرد ، ولي براي زن وبچه اشكال ندارد .
(مسأله 42) احتياط واجب آنست كه مرد محرم در حال راه پيمودن اگر پياده هم باشد سايه بالاي سر خود قرار ندهد بلكه اگر چتر ومانند آن بالاي سر او هم نيست طوري نكند كه سايه آنها بر سر او بيفتد ولي راه رفتن در سايه اتومبيل ومانند آن اشكال ندارد اگر چه احتياط مستحب آنستكه آنرا نيز ترك نمايد .
(مسأله 43) احتياط واجب آنستكه در شب و در هواي ابر هم زير سايبان نرود .
(مسأله 44) مرد محرم اگر موقعي كه منزل مي كند زير طاق ومانند آن برود اشكال ندارد ، اگر چه در موقعي باشد كه براي كارهاي خود رفت وآمد مي كند ولي احتياط مستحب آنست موقعي كه در منزل رفت وآمد مي كند چتر ومانند آن بر سر نگيرد .
(مسأله 45) اگر مرد محرم براي مرض ياشدت سرما ياگرما ياباران ناچار شود كه در حال راه پيمودن زير سايه باشد معصيت نكرده ، اما يك گوسفند كفاره بر او واجب مي شود واگر در احرام عمره هم چند مرتبه زير سايه برود، يك گوسفند كافي است لكن احتياط مستحب آنستكه از براي هر روزي اگر ممكن باشد يك گوسفند كفاره بدهد ولي اگر در احرام حج هم يك مرتبه ياچند مرتبه زير سايه برود ، براي آن هم يك گوسفند كفاره واجب مي شود .
بيستم : آنكه از بدن خود خون بيرون آورد و نيز خراشيدن بدن و مسواك كردن، چنانچه بداند كه بواسطه اينها خون بيرون مي آيد حرام مي باشد وبنابر احتياط كفاره آن يك گوسفند است .
(مسأله 46) اگر از بدن كس ديگر خون بيرون آورد مثل آنكه او را رگ بزند اشكال ندارد وهمچنين است اگر از روي ناچاري از بدن خودش خون بيرون آورد .
بيست ويكم : ناخن گرفتن است ، اگر چه كمي از آنرا بگيرد ولي اگر مقداري از ناخن او افتاده وباقيمانده آن اذيت مي كند ، گرفتن آن اشكال ندارد اما بايد يك مد كه تقريباً يك چارك ( ده سير ) است طعام يعني گندم يا جو ومانند اينها به فقير بدهد .
(مسأله 47) اگر در حال احرام تمام يك ناخن را بگيرد بايد يك مد طعام بفقير بدهد وچنانچه همه ناخن هاي دست وپا را در يك مجلس بگيرد كفاره آن يك گوسفند است واگر در يك مجلس ناخن دست ها و در مجلس ديگر ناخن پاها را بگيرد دو گوسفند كفاره لازم مي شود .
بيست ودوم : كندن دندان است ، اگر خون بيايد. وبنابر احتياط واجب كفاره آن يك گوسفند است ولي اگر خون بيرون نيايد حرام نيست اگر چه احتياط مستحب ترك آن است .
بيست وسوم : كندن درخت وگياهي است كه در حرم روئيده باشد ، ولي كندن گياهي كه خود محرم آنرا كاشته يادر ملك او روييده اشكال ندارد ونيز كندن گياهي كه در منزلش روييده ، اگر بعد از آنكه در آنجا منزل كرده روييده باشد وكندن اُذخر كه گياه معروفي است وكندن درخت ميوه ودرخت خرما مانعي ندارد .
(مسأله 48) اگر در حال احرام گياهي را بكند ، بايد استغفار كند واگر مقداري از يك درخت را بكند بايد باندازه قيمت آن به فقير بدهد واگر درختي را بكند چناچه بزرگ باشد كفاره آن يك گاو واگر كوچك باشد كفاره آن يك گوسفند است .
(مسأله 49) كسي كه محرم است نبايد براي شتر خود علف بكند ولي اگر شتر را رها كند كه علف بخورد اشكال ندارد .
(مسأله 50) كندن درخت ياگياه حرم براي كسي هم كه محرم نيست حرام ميباشد.
(مسأله 51) اگر انسان بطور معمول راه برود وبواسطه راه رفتن او مقداري از گياه حرم كنده شود اشكال ندارد .
بيست وچهارم : آنكه شمشير ياچيز ديگري را كه آلت جنگ است بخود ببندد ولي اگر ناچار باشد اشكال ندارد .
(مسأله 52) احتياط واجب آنست كه آلت جنگ را در صورتيكه نمايان باشد همراه بر ندارد اگر چه بخود نبسته باشد.

مستحبات احرام عمره

1ـ پيش از احرام بدن را پاكيزه كند وناخن و موي شارب را بگيرد وموي زير بغل وجاهاي ديگر بدن را با نوره بر طرف نمايد .
2 ـ براي احرام غسل كند وكسي كه مي ترسد كه در ميقات آب پيدا نكند پيش از رسيدن به ميقات غسل نمايد وچنانچه در ميقات آب پيدا كرد

مكروهات احرام عمره:

چند چيز در حال احرام مكروه است واز آن جمله است :
1)ـ احرام در لباس سياه ولباس چرك ولي اگر در حال احرام چرك شده باشد بهتر است كه تاوقتي از حرم بيرون نيامده آن را نشويد .
2) ـ خوابيدن در رختخواب سياه وبر بالش سياه .
3)- حمام رفتن وشستن بدن با آب سرد ومسواك كردن زياد .

مستحبات داخل شدن به حرم وبه مكه وبه مسجدالحرام

ارسال به دوستان
1 ـ موقعيكه به حرم مكه مي رسد پياده شود وبه نيت داخل شدن به حرم غسل كند ونعلين را در دست بگيرد وبا پاي برهنه داخل شود ودعاهاي وارد شده را بخواند .
2 ـ اگر ممكن است موقع وارد شدن به مكه دوباره غسل كند .
3 ـ با آرامش دل وبدن از راه بالاي مكه وارد شود وبراي ورود به مسجد نيز غسل نمايد وباكمال خضوع وخشوع وآرامش دل وبدن بر در مسجد بأيستد وبگويد :
السَّلامُ عَلَيْكَ أيّها النَبِّيُ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ بِسمِ الله ِ وَبِاللهِ وَماشَاءَ اللهُ اَلسَّلامُ علي أَنْبياءِ اللهِ وَرُسُلِهِ اَلسَّلامُ عَلي رَسُولِ اللهِ صَلّي اللهُ عَليْهِ وَآلِهِ الَّسلامُ عَلي اِبْراهِيمَ خَليلِ الله ِ وَالحَمْدُ للهِ رَبِّ العالَمين .
3 ـ پس از آن از باب السلام وارد مسجد شود و راست برود تا به ستون ها برسد ، وهنگام داخل شدن به مسجد بگويد :
بِسْمِ اللهِ وَبِاللهِ وَعَلي مِلِّةِ رَسُولِ الله (ص)
بعد دستها را بلند نموده و رو به كعبه كند وبخواند دعاهاي وارد شده را .

2-طواف

دوم از كارهاي عمره تمتع ، طواف خانه كعبه است .
(مسأله 53) كسي كه عمره تمتع بجا مي آورد وقتي وارد مكه شد ، بايد خانه كعبه را هفت شوط يعني هفت دور طواف كند واين ركن است كه اگر كسي عمداً بجا نياورد وبه قدري تأخير بيندازد كه اگر بخواهد انجام دهد ، روز نهم ذيحجه بوقوف عرفات نمي رسد عمره او باطل است ، چه مسأله را بداند چه نداند، بلكه بر كسي كه از جهت ندانستن مسأله تا آن روز به تأخير انداخته ، واجب است يك شتر كفاره بدهد ودر هر صورت حج تمتع چنين شخص مبدل به حج افراد ميشود وبايد در سال بعد هم حج تمتع را دوباره بجا آورد .
(مسأله 54) اگر كسي طواف را فراموش كند بايد آن را بجا آورد ، وچنانچه به شهر خودش رفته وبرگشت به مكه براي او مشكل است بايد نايب بگيرد كه از طرف او طواف را انجام دهد .
(مسأله 55) كسي كه طواف را فراموش كرده وسعي را بجا آورده است بنابر احتياط واجب بايد خودش ياكسي كه از طرف او طواف را بجا مي آورد سعي هم بنمايد.
(مساله 56) اگر مريض نتواند طواف كند بايد او را طوري طواف دهند كه پاهايش به زمين كشيده شود واگر ممكن نيست بايد در طواف او را به دوش بگيرند يا بطور ديگري اورا طواف دهند، وچنانچه هيچ ممكن نباشد بايد ديگري را نايب بگيرند كه طواف او را بجا آورد .

شرايط طواف

طواف پنج شرط دارد :
اول : آنكه نيت كند كه براي انجام فرمان خداوند عالم ، هفت دور طواف عمره تمتع حجة الاسلام را بجا مي آورم .
دوم : آنكه باطهارت باشد پس كسي كه مي خواهد طواف واجب بجا آورد وغسل بر او واجب است يا وضوء ندارد ، اگر چه آنها را فراموش كرده باشد ، طواف او باطل است .
(مسأله 57) كسي كه طواف واجب بجا مي آورد اگر بعد از آنكه سه دور ونيم طواف كرد وضوء ياغسل او بي اختيار باطل شود، ياعذر ديگري پيداكند كه نتواند طواف را تمام نمايد ، بعد از وضوء ياغسل يابعد از بر طرف شدن عذر بايد طواف را از همانجا كه رها كرده بجا آورد واگر پيش از چهار دور وضوء ياغسل او باطل شود ياعذري پيدا كند ، چنانچه به سه دور ونيم نرسيده طواف او باطل است .
(مسأله 58) كسي كه مي خواهد طواف كند اگر شك كند كه وضوي او باطل شده يانه ، لازم نيست وضوء بگيرد اما كسي كه وضوء نداشته باشد اگر شك كند كه وضوء گرفته يانه ، يابداند حدثي از او سر زده و وضوء هم گرفته ونداند كدام جلوتر بوده بايد وضوء بگيرد .
(مسأله 59) اگر بعد از تمام شدن طواف شك كند كه پيش از طواف باوضوء بوده يانه يابداند كه پيش از طواف حدثي از او سر زده ووضوء هم گرفته ونداند كدام جلوتر بوده طواف او صحيح است ، ولي براي اعمال بعد بايد وضوء بگيرد .
(مسأله 60) كسي كه نمي تواند وضوء ياغسل را بجا آورد احتياط واجب آن است كه صبر كند تاوقت طواف تنگ شود وبا تيمم طواف را بجا آورد .
شرط سوم : آنكه بدن ولباس او پاك باشد وخون زخم وجراحت ومانند اينها هم كه مي شود با آن نماز خواند به بدن ولباس او نباشد .
(مسأله 61) كسي كه نتواند وضوء ياغسل را انجام دهد چنانچه صبر نمايد تا وقت تنگ شود تيمم هم نتواند نمايد بايد شخص طاهري را از براي خود نائب بگيرد وچنانچه جنب نيست بنابر احتياط مستحب خود او نيز طواف نمايد .
(مسأله 62) اگر بعد از طواف بفهمد كه بدن يالباسش نجس بوده طواف او صحيح است ولي اگر فراموش كند وبعد از طواف يادش بيايد ، واجب است كه دوباره طواف نمايد .
(مسأله 63) اگر دربين طواف بدن ولباسش نجس شود يابفهمد كه از پيش نجس بوده چنانچه بر طرف كردن نجاست بدون رها كردن طواف ممكن است ، بايد در حال طواف آنرا برطرف كند واگر ممكن نيست بايد طواف را رها نمايد ، پس اگر چهار دور تمام شده ، بايد بدن يا لباس را تطهير نمايد وسه دور ديگر طواف كند واگر به سه دور ونيم نرسيده ، طواف او باطل است وبايد بعد از برطرف كردن نجاست طواف را از سربگيرد واگر از سه دور ونيم گذشته وبه چهار دور نرسيده چنانچه بفهمد از پيش بوده احتياط مستحب آنست كه بعد از بر طرف كردن نجاست از همانجا كه طواف را رها كرده بجا آورد تاهفت دور تمام شود ودو ركعت نماز بخواند ودوباره هفت دور طواف ودو ركعت نماز آن را انجام دهد ولي اگر در بين طواف بدن يالباسش نجس شده لازم نيست دوباره هفت دور طواف ودو ركعت نماز را انجام دهد بلكه چنانچه طواف را از همان جاكه رها كرده تمام كند ودو ركعت نماز بخواند كفايت مي كند .
شرط چهارم : مردي كه طواف مي كند بايد ختنه شده باشد واگر بچه اي كه ختنه نشده طواف نساء كند يا ديگري او را طواف نساء دهد طوافش باطل است وبعد از بالغ شدن زن بر او حرام ميباشد مگر آنكه دوباره به مكه رود وطواف را بجا آورد يانائب بگيرد كه طواف او را انجام دهد .
شرط پنجم : آنكه عورت خود را بپوشاند وبايد چيزي كه عورت را با آن مي پوشاند بطوري كه در نماز گفته شد مباح باشد ، بلكه احتياط واجب آن است كه تمام شرايط لباس نمازگزار را داشته باشد .

واجبات طواف

كارهاي واجب طواف هفت چيز است :
اول : طواف را از حجر الاسود شروع كند وبايد كمي پيش از آنكه به حجر الاسود برسد نيت طواف نمايد كه از مقابل حجر الاسود طواف مي نمايم تا يقين كند از وقتي كه مقابل حجر الاسود رسيده نيت داشته است .
دوم : هر دوري را به حجر الاسود تمام كند ودر دور آخر براي آنكه يقين كند كه هفت دور طواف كرده كمي از حجر الاسود بگذرد ، وقصدش اين باشد كه زائد جزء طواف نيست .
سوم : طوري طواف كند كه خانه كعبه طرف دست چپ او باشد ، پس اگر در بين طواف براي بوسيدن ركنها يابه جهت ديگري صورت را مقابل خانه كند ، يابواسطه زيادي جمعيت پشت يارو به خانه نمايد ،آن مقدار را نبايد حساب كند و بايد دوباره آن مقدار را بطور صحيح بجاآورد. (مسأله 64) براي آنكه در تمام طواف شانه چپ مقابل خانه باشد ، بهتر است وقتي كه از حجر الاسود گذشت پيش از آنكه به درب حجر اسماعيل برسد قدري بدن خود را بطرف چپ كج نمايد ونيز بهتر است پيش از رسيدن به درب ديگر حجر اسماعيل قدري بدن خود را به طرف راست كج نمايد ومقابل هر ركني كه ميرسد بهمين دستور عمل كند .
چهارم : موقعي كه خانه را طواف مي كند حجر اسماعيل را در طواف خود قرار دهد ولي داخل آن نشود وچنانچه داخل شود آن دور از طواف او باطل است وبايد آن را حساب نكند واحتياط آنست كه بقيه را تاهفت دور تمام نموده ودو ركعت نماز طواف خوانده وهفت دور ديگر هم طواف كند .
پنجم : در حال طواف بيشتر از بيست وشش ذراع ونيم ( اين مقدار فاصله بيت است تا مقام ابراهيم ) از خانه كعبه دور نشود علي الاحوط ( ذراع از آرنج است تاسر انگشتان ) واگر در بين طواف بيشتر از اين مقدار از خانه دور شود بايد آن مقدار را كه از خانه بيشتر از بيست وشش ذراع ونيم دور بوده از طواف حساب نكند وآن را دوباره بطور صحيح بجا آورد ولي وقتي مقابل حجر اسماعيل رسيد بايد مواظب باشد كه بيشتر از شش ذراع وكسري از حجر دور نشود واگر بيشتر از اين مقدار دور شد بايد آن مقدار را از طواف حساب نكند ودوباره همان مقدار را بطور صحيح بجا آورد .
ششم : دور خانه بگردد واگر در بين طواف روي صفحه اي كه اطراف خانه است وآن را شاذروان مي گويند راه برود آن مقدار از طواف باطل است وبايد آن را بطور صحيح بجا آورد، وهمچنين است اگر در بين طواف روي ديوار حجر اسماعيل برود واحتياط واجب آن است كه در حال طواف براي دست ماليدن به ركنها ياغير از آن از روي شاذروان دست خود را بطرف ديوار خانه دراز نكند ونيز دست را روي ديوار حجر نگذارد .
هفتم : هفت دور تمام طواف كند وآن را كم وزياد ننمايد ، واگر عمداً بيشتر از هفت دور طواف كند ، در صورتيكه آن زيادي را بقصد جزئيت همان طواف آورده باشد طواف او باطل است چه از اول اين قصد را داشته بوده وچه در اثناء قصد كرده باشد بلكه اگر بعد از تمام شدن هفت دور هم قصد كند كه آن زيادي جزء آن باشد نيز طواف باطل مي شود ، بنابر احتياط واجب بايد آن را تكرار نمايد ، ودر طواف واجب بعد از تمام شدن هفت شوط جايز نيست كه شروع در طواف ديگر نمايد ونماز آنرا عقب بيندازد ولي در طواف مستحب جايز است، هر چند كه مكروه است .
(مسأله 65) اگر عمداً بدون عذر از هفت دور يك دور يابيشتر كم كند چنانچه كاري كه پي در پي بودن طواف را بهم مي زند نكرده بايد طواف را تمام كند واگر كاري كه پي در پي بودن طواف را بهم ميزند انجام داده بايد طواف را از سر بگيرد .
(مسأله 66) اگر در طواف واجب سهواً زيادتر از هفت دور طواف كند ودر بين طواف هشتم يادش بيايد بايد آن را رها كند وطواف او صحيح است واگر بعد از طواف هشتم يادش بيايد مي تواند مقدار زيادي را حساب نكند، يا بقدري بر آن زياد كند كه هفت دور شود وهفت دور اول واجب وهفت دور دوم مستحب مي باشد وبعد دو ركعت نماز براي طواف واجب ودو ركعت ديگر براي طواف مستحب بجا مي آورد .
(مسأله 67) اگر سهواً كمتر از هفت دور طواف كند چنانچه از سه دور ونيم گذشته بايد بقيه را تاهفت دور تمام نمايد واگر از سه دور ونيم نگذشته ، بايد هفت دور را از سر بگيرد وچنانچه يادش نيايد تابه وطنش برسد بايد ديگري را از طرف خود نايب بگيرد كه طواف نمايد .
(مسأله 68) اگر طواف واجب را بدون عذر رها كند وبقدري فاصله دهد كه اگر بقيه آن را انجام دهد نمي گويند طواف را پشت سر هم بجا آورده ، بايد طواف را از سر بگيرد واما اگر بواسطه عذري مثل بيماري آن را رها كند پس اگر بعد از تمام شدن سه ونيم دور آن را رها كرده باشد بعد از بر طرف شدن عذر وحصول بهبودي از همانجائي كه رها كرده آنرا تمام نمايد واگر پيش از تمام شدن سه ونيم دور باشد بايد بعد از حصول بهبودي دوباره هفت دور طواف نمايد وچنانچه قدرت بر اتمام يا استيناف پيدا نكند بايستي صبر نمايد تا وقت طواف تنگ شود اگر ممكن است سواره ياكسي اورا بر دوش گرفته وطواف كند وچنانچه اين هم ممكن نباشد بايد كسي را نايب بگيرد تا از عوض او طواف كند .
(مسأله 69) اگر بعد از تمام شدن طواف در شماره دورها شك كند ، بايد به شك خود اعتنا نكند وطواف او صحيح است ونيز اگر در آخر دوري شك كند كه دور هفتم است ياهشتم بايد به شك خود اعتنا ننمايد وطواف او صحيح است .
(مسأله 70) اگر در آخر دوري شك كند كه دور ششم است ياهفتم ، ياشك كند كه دور ششم است ياهشتم ياشك كند كه دور ششم است ياهفتم ياهشتم طواف او باطل است .
(مسأله 71) اگر بين دوري شك كند كه دور هفتم است ياهشتم طواف او باطل است .

مستحبات طواف

1 ـ با پاي برهنه طواف كند وگامها را كوچك بردارد وذكر بگويد وحرف بيهوده نزند وكارهائي را كه در نماز مكروه است انجام ندهد .
2 ـ در هر مرتبه كه دور خانه مي گردد بدون آنكه كسي را اذيت كند، دست يا بدن را به حجر الاسود بمالد ودر حال طواف دعا بخواند .
3 ـ در هر دور وقتي به در خانه كعبه مي رسد بر محمد وآل محمد صلوات بفرستد ودعاهاي مستحبه را بخواند ومستحبات ديگري هم هست كه در كتب مفصله مسطور است .

3 ـ نماز طواف:

بعد از هر طواف واجب انسان بايد در مقام حضرت ابراهيم (عليه السلام) دو ركعت نماز مثل نماز صبح به نيت نماز طواف بجا آورد واحتياط آنست كه نماز را بعد از طواف فوراً بخواند ودر نماز پشت مقام حضرت ابراهيم (عليه السلام) بايستد ، يعني طوري بايستد كه سنگي كه نشانه پاي حضرت ابراهيم (ع) بر آنست روبروي او باشد واگر براي زيادي جمعيت نتواند پشت مقام بايستد بايد در يكي از دو طرف مقام بايستد واگر آنهم ممكن نيست بهر قدر كه ميتواند بايد نزديك پشت مقام يانزديك يكي از دو طرف آن نماز را بجا آورد وبهتر است كه هر وقت بتواند نماز را دوباره پشت مقام بخوانـد .
(مسأله 72) نمازي را كه انسان براي طواف مستحب مي خواند ، اگر چه بتواند در پشت مقام بخواند جايز است درجاهاي ديگر مسجد هم بجا آورد .
(مسأله 73) اگر كسي نماز طواف واجب را فراموش كند هر وقت كه يادش آمد ، بايد در مقام حضرت ابراهيم (عليه السلام) واگر نشود در جاهاي ديگر مسجد بخواند ولي هر قدر مي تواند بايد نزديك مقام بايستد ، ولازم نيست بعد ازنماز سعي وكارهاي ديگري را كه بجا آورده ، دوباره بجا آورد ، اگر چه احتياط مستحب آنست كه كارهاي بعد از نماز را هم انجام دهد ، وكسي كه نماز طواف واجب را فراموش كرده ونمي تواند به مسجد برگردد در هر جا كه هست بايد نماز را بخواند واحتياط آنست كه نايب هم بگيرد تا نماز را در مقام بجا آورد .
(مسأله 74) كسي كه نماز طواف واجب را فراموش كرده اگر پيش از آنكه آن را بخواند بميرد ، پسر بزرگتر او بايد قضاي آن را بجا آورد .
(مسأله 75) كسي كه واجبات نماز را از قرائت وغيرها نداند عمره او باطل است وهمچنين حج او ، پس بريء الذمه نخواهد شد از حجة الاسلام ، لهذا بر مكلف لازم است در جميع اوقات خصوصاً وقت اراده حج تصحيح كند نماز خود را ، واگر ممكن شود نماز طواف را در مقام به جماعت كند از دغدغه قرائت حمد وسوره فارغ خواهدبود.

مستحبات نماز طواف

ارسال به دوستان
مستحب است در ركعت اول بعد از حمد سوره قل هو الله احد ودر ركعت دوم بعد از حمد سوره قل ياأيها الكافرون بخواند وبعد از نماز حمد وثناي الهي نمايد واز خداوند عالم بخواهد كه عبادتش را قبول كند بعد بر محمد وآل محمد صلوات بفرستد ودعاهاي وارده را كه در كتب مفصله است بخواند .

تقصير

ارسال به دوستان
بعد از تمام شدن سعي بايد تقصير كند يعني به نيت حلال شدن چيزهائيكه در عمره تمتع بر او حرام بوده براي انجام فرمان خداوند عالم ، مقداري از ناخن ياموي سر يا ريش ياشارب يا ابروي خود را بچيند واگر سر را بتراشد كافي نيست بلكه حرام ميباشد .
(مسأله 89) اگر بعد از احرام حج يادش بيايد كه تقصير عمره را بجا نياورده ، عمره او صحيح است وبنابر احتياط يك گوسفند كفاره بر او واجب ميشود .
(مسأله 90) كسي كه عمداً تقصير را ترك كند عمره او فاسد است وحج تمتعش مبدل به افراد ميشود وبايد بعد از فراغ از اعمال حج عمره مفرده اي بجا آورد وبنابر احتياط واجب در سال بعد هم دوباره حج كند وجاهل ملتفت بحكم عامد است.
(مسأله 91) بعد از تقصير ، همه كارهائيكه بر او حرام بوده حلال ميشود .
(مسأله 92) احتياط مستحب آنستكه بعد از تقصير ، طواف نساء ونماز بعد از آن را هم بجا آورد .
(مسأله 93) هرگاه وقت بقدري تنگ باشد كه اگر بخواهد موقع وارد شدن بمكه ، عمره تمتع را بجا آورد ، بوقوف عرفات ومشعر نميرسد بايد بجاي حج تمتع حج افراد را بجا آورد ودستور آن اين است كه اگر براي عذري در ميقات محرم نشده بايد اگر ممكن است از مكه خارج شده واز أدني الحل بلكه بهتر آنكه از جعرانه كه در طرف طائف واقع شده است به نيت حج افراد محرم شود ودر صورتي كه خروج از مكه ممكن نشد بايد از همانجا محرم شود ودر صورتيكه براي عمره تمتع محرم شده بايد از نيت عمره تمتع بحج افراد برگردد وبه عرفات رود وبعد از آنكه اعمال حج افراد را انجام داد بايد از حرم بيرون روند وبه نيت عمره مفرده محرم شوند وبه مكه برگردند وطواف وسعي وطواف نساء وتقصير را به طوري كه گفته شد انجام دهند .
(مسأله 94) هر گاه در وقتي عمداً عمره تمتع را باطل كند كه اگر بخواهد دوباره بجا آورد وقت ندارد بايد حج افراد وبعد از آن عمره مفرده را انجام دهد ، ولي احتياط واجب آن است كه بعداً حج تمتع را هم بجا آورد .

سعي بين صفا و مروه

ارسال به دوستان
بعد از تمام شدن نماز طواف ، بايد هفت مرتبه بين صفا ومروه سعي كند ، يعني از ابتداي صفا پياده ياسواره يا بر دوش كس ديگر به مروه برود واين يك مرتبه حساب مي شود وبايد از آنجا به صفا برگردد وبارسيدن به صفا دو مرتبه سعي كرده است وبه اين ترتيب مرتبه هفتم سعي در مروه تمام ميشود ، واحتياط مستحب آن است كه موقع حركت از صفا ، چهار پله از صفا وموقع حركت از مروه چهار پله از مروه بالا رود .
(مسأله 76) موقع حركت از صفا انسان بايد نيت كند ( مثلاً اگر سعي او براي عمره تمتع است بايد قصد كند كه براي انجام فرمان خداوند عالم هفت مرتبه سعي عمره تمتع حجة الاسلام را بين صفا ومروه بجا مي آورد. ) وكسي كه از پله هاي صفا بالا رفته ودر آنجا نيت كرده است بايد تاوقتي كه پائين مي آيد به نيت خود باقي باشد .
(مسأله 77) در سعي بين صفا ومروه بايد از راهي كه معمول است برود وبرگردد واگر از ميان مسجد الحرام يا از طرف سوق الليل رفت وآمد كند ، سعي او باطل است .
(مسأله 78) موقعي كه به مروه مي رود بايد روي او به مروه ، وموقع برگشتن بايد روي او به صفا باشد پس اگر طوري برود كه موقع رفتن روي او به صفا ، وموقع برگشتن روي او به مروه باشد سعي او باطل است ، ولي اگر متوجه طرف راست ياچپ يا گاهي بطرف پشت متوجه شود اشكال ندارد .
(مسأله 79) سعي هم مثل طواف ركن است واگر كسي عمداً ياسهواً آن را بجا نياورد ، حكم آن مثل حكم طواف مي باشد كه سابقاً گفته شد .
(مسأله 80) كسي كه سعي مي كند ، لازم نيست بدن ولباس او پاك وعورتش پوشيده باشد بلكه بدون وضوء وغسل هم سعي صحيح است ، اگر چه احتياط مستحب آن است كه باوضوء ياغسل باشد .
(مسأله 81) سعي را نمي شود قبل از طواف بجا آورد ولي در صورت ضرورت مثل زن كه در حال طواف حيض شده اشكالي ندارد .
(مسأله 82) كسي كه سعي مي كند ، مي تواند براي استراحت قدري بر صفا يامروه بنشيند واحتياط واجب آن است كه بدون عذر بين صفا ومروه ننشيند .
(مسأله 83) انسان مي تواند براي استراحت يا بواسطه گرمي هوا يا عذر ديگر سعي را تاشب تأخير بيندازد ولي نمي تواند در فرداي روزي كه در آن روز طواف مي كند سعي را بجا آورد واحتياط مستحب آن است كه اگر عذري ندارد تاشب هم آن را تأخير نيندازد .
(مسأله 84) اگر عمداً بيش از هفت مرتبه سعي كند سعي او باطل است ولي اگر سهواً يا از روي ندانستن مسأله بيشتر از هفت مرتبه سعي كند سعي او صحيح است .
(مسأله 85) اگر سهواً سعي را از هفت مرتبه كمتر بجا آورد هر وقت كه يادش آمد بايد بقيه آن را انجام دهد واحتياط مستحب آن است كه در صورت كامل نشدن نصف سعي ، سعي را تمام كند وباز از سر بگيرد اگر چه اظهر كفايت اتمام است .
(مسأله 86) كسي كه سهواً سعي را از هفت مرتبه كمتر بجا آورده اگر سعي را تمام نكند چيزهائيكه بواسطه احرام بر او حرام بوده ، حلال نمي شود وچنانچه از مكه بيرون رفته اگر چه به شهر خودش رسيده باشد بايد برگردد وآن را بجا آورد واگرنتواند برگردد بايد از طرف خود نائب بگيرد .
(مسأله 87) اگر بعد از آنكه از سعي منصرف شد شك كند كه چند مرتبه سعي كرده ، بايد به شك خود اعتنا نكند ونيز موقعي كه به مروه رسيد ، اگر شك كند كه هفت مرتبه سعي كرده يابيشتر بايد به شك خود اعتنا ننمايد .
(مسأله 88) اگر در بين سعي شك كند كه مرتبه هفتم است يا كمتر يا بيشتر سعي او باطل است .

مستحبات سعي بين صفا ومروه

ارسال به دوستان
پيش از سعي چند چيز مستحب است :
1 ـ حجر الاسود را ببوسد ودستها يابدن را به آن بمالد يا به آن اشاره كند .
2 ) با دلوي كه مقابل حجر الاسود است يك دلو يا دو دلو از آب زمزم بكشد وبر سر وپشت وشكم خود بريزد واين دعا را بخواند :
« أللّهُمَ اجعَلهُ عِلماً نافعاً وَرِزقاً واسِعاً وَشِفاء مِن كُلِّ داء وَسُقْم »
3 ـ از دري كه روبروي حجر الاسود است با آرامش دل وبدن بالاي كوه صفا برود وبه خانه كعبه نگاه كند بعد از آن روي خود را به ركن عراقي نموده حمد وثناي الهي نمايد ونعمت هاي خداوند را بياد آورد وهفت مرتبه «الله اكبر» وهفت مرتبه «الحمد لله» وهفت مرتبه «لااله الا الله» بگويد بعد سه مرتبه بگويد :
« لا إلهَ ألاّ اللهُ وَحْدَهُ لاشَريكَ لَهُ ،لَهُ المُلْكُ وَلَهُ الحَمْدُ يُحيي وَيُميت ُ وَيُميتُ وَيُحْيي وَهُوَ حَيٌ لايَمُوتُ وَهُوَ علي كُلِّ شيء قَدير »
وبعد از آن بر محمد وآل محمد صلوات بفرستد وسه مرتبه بگويد :
« اَللهُ اَكْبَرُ عَلي ماهَدانا الحَمدُ لله علي ماأولانا وَالحَمدُ للهِ الحَيّ القَيُوم وَالحَمْدُ للهِ الحَيّ الدائِم »
وسه مرتبه بگويد :
«اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلاّ اللهُ وَاَشْهَدُ اَنّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ لانَعْبُدَإلا إيّاهُ مُخلِصينَ لَهُ الدِينَ وَلَو كَرِهَ المَشرَكون»
وسه مرتبه بگويد :
« اَللّهُم اِنّي اَسْئَلُكَ العَفْوَ وَالعافِيَةَ وَاليَقينَ في الدُنْيا وَالاخِرةَ »
وسه مرتبه بگويد :
« اَللّهُمَ آتَنا فِي الدُنيا حَسَنَة وَفي الاخِرةِ حَسَنة وَقِنا عَذابِ النارَ »
4 ـ باطهارت باشد .
5 ـ اگر ميخواهد مال او زياد شود ايستادن در صفا را طول دهد ودر پله چهارم صفا در حالي كه روي او به كعبه است بگويد :
« اَللّهُمَ اِنّي اَعُوذُ بِكَ مِنْ عَذابِ القَبْرِ وفِتْنَتِهِ وغُربَتِه ِ وَ وَحْشَتِهِ وَظُلمَتِهِ وَضِيقِهِ وضَنْكِهِ ، اَللّهُمَ اظِلَّني في ظِلِّ عَرشِكَ يَوْمَ لاظلَّ اَلاّ ظِلُكَ »
پس از آن يك پله پائين بيايد وپشت خود را برهنه كند وبگويد :
« يارَبَّ العَفوِ يامَنْ اَمَرَ بِالعَفْوِ يامَنْ هُوَ اَولي بِالعَفْو يامن يُثيبُ عَلي العَفْوِ ، العَفْو العَفْو العَفْو يا جَوادُ ياكَريمُ يا قَريبُ يابَعيدُ اُرْدُدْ عَليَّ نِعمَتَكَ وَاسْتَعمِلني بِطاعتك ومَرضاتِكَ »
6 ) پياده سعي كند واز صفا تا مناره ونيز از بازار عطر فروشان تامروه را بطو متوسط برود ، يعني نه تند باشد ونه كند(فعلاً در آن محل بديوار علامت گذارده اند ، مابين علامتين را هروله كند)ولي از مناره تابازار عطر فروشان را اگر مرد است هروله كند يعني مثل شتر قدمها را كوتاه وتند بردارد .
7 ) در حال سعي گريه كند واگر گريه اش نمي آيد خود را وادار بگريه نمايد وبسيار دعا كند .

حج تمتع

ارسال به دوستان
اعمال حج تمتع سيزده چيز است :
.
اول : احرام .
دوم : وقوف بعرفات يعني ماندن در عرفات كه در 4 فرسخي مكه است بدستوري كه بعداً گفته ميشود .
سوّم : وقوف بمشعر الحرام كه تقريباً در دو فرسخي مكه است .
چهارم : رفتن به مني كه در نزديكي مكه است وانداختن سنگ ريزه بر جمره عقبه .
پنجم : قرباني كردن در مني .
ششم : تراشيدن سر ، ياگرفتن كمي از ناخن ياموي سر در مني ( براي كسي كه سفر دوم باشد يازنان ) .
هفتم : طواف زيارت .
هشتم : دو ركعت نماز طواف .
نهم : سعي بين صفا ومروه .
دهم : طواف نساء .
يازدهم : دو ركعت نماز طواف نساء .
دوازدهم : ماندن در مني در شبهاي يازدهم ودوازدهم ذيحجه ولي بعضي از حجّاج بايد شب سيزدهم را در مني بمانند .
سيزدهم : انداختن سنگ ريزه بر سه جمره در مني در روز يازدهم ودوازدهم وبعضي در روز سيزدهم هم بايد سنگريزه بجمره بيندازند واحكام اينها مفصلاً گفته خواهد شد .

احرام

ارسال به دوستان
بعداز تمام شدن عمره تمتع انسان بايد به دستوري كه سابقاً گفته شد ، براي حج محرم شود ، ولازم نيست فوراً آن را انجام دهد ولي احتياط واجب آنستكه پيش از روز هشتم از مكه بيرون نرود وچنانچه بيرون رود وتاوقت برگشتن يك ماه طول بكشد احتياط واجب آنست كه محرم به احرام عمره شده وپس از فراغ از اعمال عمره احرام حج ببندد واين در صورتي است كه وقت وقوف به عرفات تنگ نشده باشد ، واما هرگاه وقت بقدري تنگ باشد كه اگر محرم نشود روز نهم ذيحجه بوقوف عرفات نميرسد ، بايد فوراً محرم شود واحتياط مستحب آن است كه روز هشتم احرام را انجام دهد .
(مسأله 95) در هر جاي از مكه انسان ميتواند احرام حج را انجام دهد ولي مستحب است در مسجد الحرام در مقام حضرت ابراهيم يادر حجر حضرت اسماعليل محرم شود .
(مسأله 96) اگر كسي عمداً براي حج محرم نشود تاوقت وقوف عرفات ومشعر الحرام بگذرد حجش باطل است .
(مسأله 97) كسي كه از روي فراموشي ياندانستن مسأله در مكه محرم نشده اگر در مني ياعرفات متوجه شود، بايد برگردد واحرام را بجا آورد واگر براي تنگي وقت ياعذر ديگري نتواند برگردد ، در هر جا كه هست بايد محرم شود .
(مسأله 98) اگر بعد از گذشتن وقت وقوف عرفات ومشعر الحرام ، ياپيش از تمام شدن اعمال حج بفهمد كه محرم نشده ، احرام ببندد وحج راتمام كند واحتياطاً در سال بعد دوباره بجا آورد اگر چه اقوي كفايت است ولي اگر بعد از تمام شدن اعمال حج يادش بيايد حج او صحيح است .

مستحبات احرام حج

1 ـ احرام را بدستوري كه در احرام عمره گذشت بعد از نماز واجب يا مستحب انجام دهد .
2 ـ لبيكهاي مستحب را بدستوري كه در احرام عمره گذشت بگويد ولي كلماتي را كه مخصوص به عمره است عوض كند مثلاً بجاي « وَهَذِهِ عُمْرَةُ مُتْعَة إلي الحَجِّ » بگويد : « وَهذِهِ حِجَّةُ تَمَتُع »
3 ـ تا رسيدن به عرفات لبيكها را ترك نكند واز ظهر روز نهم ديگر لبيك نگويد .
4 ـ با آرامي دل وبدن طرف مني برود وتسبيح وذكر بگويد واين دعا را بخواند :
« اللّهُمَ اِياكَ أرْجوا واِيّاكَ اَدْعوا فَبَلِّغْني أمَلي وأصْلِح لي عَمَلي »
5 ـ موقعي كه به مني ميرسد بگويد :
« الحَمَدُ للهِ الذي أقْدَمَنيها صالحاً في عافِيَة وَبَلَّغَني هذا المكانِ ، اللّهُمَ هذِهِ مِني وَهي مِمّا مَنَنْتَ بِهِ علينا من المَناسِكِ فَأسْئَلُكَ أنْ تَمُنَّ عَلَيّ بِما مَنَنْتَ علي اَنْبِيائِكَ فإنّما أنا عَبدُكَوَفي قَبْضَتك »
6 ـ شب عرفه ( شب نهم ذيحجه ) در مني مشغول عبادت باشد وبهتر است كه عبادت هاي خود مخصوصاً نمازها را مسجد خيف بجا آورد .
7 ـ بعد از نماز صبح تا طلوع آفتاب تعقيب بخواند بعد به عرفات رود .
8 ـ موقع رفتن به عرفات اين دعا را بخواند :
« أللّهُمَ اِلَيكَ صَمَدْتُ واِيّاكَ اعتَمَدتُ وَ وَجْهَكَ أرَدْت أسئَلُكَ أن تُبارَكِ لي في رِحلَتي وِأن تَقضي لي حاجَتي وأن تَجْعَلَني مِمَّن تُباهي بِهِ اليومَ مَنْ هُوَ اَفْضَلُ مني »

وقوف در عرفات:

ماندن در عرفات مقداري از ظهر روز نهم ذيحجة تا غروب بمقداري كه بگويند در آنجا توقف كرده ركن است واين را وقوف اختياري عرفات مي گويند كه اگر كسي عمداً بجا نياورد اگر چه بوقوف اضطراري عرفات برسد يعني شب دهم را در عرفات بماند ، حج او باطل ميشود وچنانچه سهواً بجا نياورد اگر وقوف به مشعر را هم عمداً ياسهواً ترك كند حج او باطل وگرنه صحيح است .
(مسأله 99) كسي كه حج ميكند بنابر احتياط واجب بايد روز نهم ذيحجه را از ظهر تا مغرب در عرفات بماند وفرق نمي كند كه پياده باشد ياسواره ، راه برود يابنشيند ولي اگر در تمام اين مدت خواب يابيهوش باشد وقوف او باطل است .
(مسأله 100) كسي كه روز نهم وقوف بعرفات را بجا ميآورد بايد نيت كند كه امروز از ظهر تا مغرب براي حج تمتع به قصد انجام فرمان خداوند عالم در عرفات مي مانم .
(مسأله 101) اگر كسي عمداً پيش از مغرب روز نهم از عرفات بيرون رود ودر همان روز برنگردد بايد در روز عيد يك شتر قرباني كند واگر نتواند هيجده روز پي در پي روزه بگيرد بلكه اگر پشيمان شود وبرگردد وتا مغرب بماند بنابر احتياط كفاره بر او واجب ميشود .
(مسأله 102) اگر سهواً يا از روي ندانستن مسأله از عرفات بيرون رود وپيش از مغرب ملتفت شود ، بايد برگردد واگر برنگردد معصيت كرده وبنابر احتياط كفاره هم بر او واجب است ولي اگر تا غروب متوجه نشود چيزي بر او واجب نيست .
(مسأله 103) اگر بواسطه فراموشي ياتنگي وقت ياعذر ديگر هيچ مقدار از ظهر تامغرب روز نهم را در عرفات نماند ومقداري از شب عيد را در عرفات بماند اگر چه كم باشد وبعد وقوف در مشعر بنمايد حج او صحيح است وچنانچه عمداً هيچ مقدار از شب عيد را هم در آنجا نماند ، اگر چه وقوف بمشعر را بجا آورد حج او باطل است وچنانچه روز عرفه مشكوك شد ميتوانند به مجتهد مطلق جامع الشرائطي كه متابعت عامه را كافي ميداند رجوع نمايند.

مستحبات وقوف در عرفات

1 ـ خيمه خود را در محلي بزند كه متصل به عرفات است وآن را نمره ميگويند ، گرچه وقوف نبايد در نمره باشد .
2 ـ بارفقاي خود در يك جا وقوف نكند .
3 ـ پائين كوه در زمين هموار وقوف نمايد ومكروه است كه در بالاي كوه وقوف كند .
4 ـ باطهارت باشد وغسل كند .
5 ـ در تمام مدت وقوف بايستد واگر نتواند هر قدر از آن را كه ميتواند ايستاده انجام دهد ومكروه است سواره يانشسته وقوف كند .
6 ـ براي آنكه دلش كاملاً ياد خدا باشد چيزهائي را كه باعث پريشاني حواس است از خود دور كند بعد مشغول نماز شود .
7 ـ نماز ظهر وعصر را در اول وقت بخواند وبراي نماز ظهر اذان واقامه وبراي نماز عصر فقط اقامه بگويد .
8 ـ بعد از نماز رو به قبله بايستد وباتوجه به خداوند عالم مشغول حمد وثناي او شود وصد مرتبه « اللهُ أكْبَرُ » وصد مرتبه « ألحَمْدُ للهِ » وصد مرتبه « سُبْحانَ اللهِ » وصد مرتبه « لاإلهَ الاّ اللهُ » وصد مرتبه « آية الكرسي» بخواند وصد صلوات بر محمد وآل محمد بفرستد ونيز صد مرتبه سوره « انا انزلناه » بخواند بعد از آن صد مرتبه بگويد : «لاحَوْلَ وَلا قُوّةَ إلاّ بِالله» وصد مرتبه سوره «قُلْ هُوَ اللهُ اَحَدُ» بخواند ، و ( دعاهاي ديگر در كتب مفصله مسطور است ) .
9 ـ زياد دعا كند وبه خداوند عالم از شر شيطان پناه برد كه او را از ياد خدا غافل نكند .
10 ـ متوجه خود باشد وبه مردم نگاه نكند وبادل وزبان طلب آمرزش نمايد .
11 ـ گناهان خود را بشمارد وگريه كند واگر نتواند گريه كند خود را وادار به گريه نمايد .
12 ـ براي خود وپدر ومادر وبرادران ديني اقلاً براي چهل نفر دعا كند ودر خبر است كه هرچه براي برادران ديني خود بخواهد ملكي از خداوند صد هزار برابر آن را براي او مي خواهد .
13 ـ از ظهر تا غروب غير از ذكر ودعا واستغفار كار ديگري نكند .
14 ـ دعاهائي را كه دستور داده اند مخصوصاً دعاي صحيفه كامله ودعاي حضرت سيد الشهداء (عليه السلام) ودعاي حضرت امام زين العابدين (عليه السلام) را بخواند .
15 ـ بقدري كه برايش ممكن است خيرات وتصدق كند .
16 ـ رو به قبله صد مرتبه بگويد : «سُبْحانَ اللهِ» بعد از آن صد مرتبه بگويد «اللهُ اَكْبَرُ» وصد مرتبه بگويد :
«ماشاءَ اللهُ لاقُوَّةَ إلاّ بِاللهِ»
وصد مرتبه بگويد :
« اَشْهَدُ أنْ لاالهَ إلاّ اللهُ وَحْدَهُ لاشَرِيكَ لَهُ ، لَهُ المُلْكُ وَلَه الحَمْد يُحيي وَيُميتُ وَهُوَ حَي لايَموتُ بِيَدِهِ الخَير وَهَوُ علي كُلِ شَيء قَدير »
بعد از آن بگويد :
« بِسمِ اللهِ الرَحْمنِ الرَحِيمِ الم ذلكَ الكِتابُ لا رَيْبَ فِيه هُديً لِلْمُتَقينَ الذينَ يُؤمِنونَ بِالغَيْبِ وَيُقِيمُونَ الصّلوةَ وَمِمّا رَزَقْناهُم يُنْفِقوُن » تا آخر آيه دهم از سوره بقره .
17 ـ يك مرتبه آية الكرسي وسه مرتبه قل هو الله احد بخواند .
18 ـ اين آيه را بخواند :
« إنَّ رَبّكُمُ اللهُ الذي خَلَقَ السَّمواتِ وَالارْضَ في سِتّة أيّام ثُمّ اسْتوي علي العَرْشِ يغَشي الَليْلَ النَهارَ يَطْلُبُهُ حَثِيثاً وَالشّمسَ وَالقَمَرَ وَالنُجُومَ مُسَخَّرات بأمْرِهِ ألا لَهُ الخَلْقُ وَالامْرُتَبارَكَ اللهُ رَبُّ العالَمِينَ »
بعد از آن سوره قل أعوذ برب الفلق وسوره قل اعوذ برب الناس را بخواند وپس از آن نعمت هائي را كه خداوند عالم به او مرحمت فرموده وبلاهائي را كه از او دور كرده يك يك بشمارد وبگويد :
« أللّهُمَ لَكَ الحَمْدُ عَلي نَعْمائِكَ الّتي لاتُحصي بِعَدَد ولا تُكافي بِعَمَل »
19 ـ حاجتهاي خود را بخواهد ودعا كند كه سالهاي بعد هم براي حج موفق شـود .
20 ـ هفتاد مرتبه بگويد « أسْئَلُكَ الجَنِّةَ » وهفتاد مرتبه بگويد «أسْتَغفِرُ اللهَ رَبِي وَأتُوبُ اِلَيه» بعد از آن بگويد :
« سُبْحانَكَ اللّهُمَ وَبِحَمْدِكَ لا اِلهَ اِلاّ أنْتَ عَمِلْت ُ سُوء وَظَلَمْتُ نَفْسي وَاعتَرَفْتُ بِذَنْبي فاغْفِر لي اِنَّكَ اَنْتَ خَيْر ُ الغافِرينَ سُبحانَكَ اللّهُمَ وَبِحَمْدِكَ لا اِله اَلاّ انْتَ عَمِلْتُ سُوءً وَظَلَمْتُ نَفْسي وَاعْتَرَفْتُ بِذَنْبي فَاغْفِرْ لِي اِنَّكَ اَنْتَ التَوّاب الَّرحِيم »
وچون آفتاب غروب كند بگويد :
« اللّهُمَ اِنّي أعُوذُ بِكَ مِنْ الفَقْرِ وَمِنَ تَشَتُّتِ الامْرِ وَمِن شَرِّ مايَحْدُثُ بِاللَّيْلِ وَالنَّهارِ وأمْسي ظُلْمي مُسْتَجِيراً بِعَفوِك وَأمْسي خَوفِي مُسْتَجِيراً بِأمانِكَ وَأمسي ذُلّي مُستَجيراً بِعِزَّتك وَأمسي وَجْهيَ الفاني مُسْتَجيراً بِوَجْهِكَ الباقي يا خَيرَ مَن سُئِل وَيا أجْوَدَ مَن أعطي يا أرْحَمَ مَن أسْتُرحِمَ جَلِّلْني بِرَحْمَتِكَ وَألْبِسْني عافِيَتِكَ واَصرِفْ عَنِّي شَرَّ جَمِيعِ خَلْقِكَ » .

تبصره

ارسال به دوستان
عرفات دو وقوف دارد ، يكي وقوف اختياري كه ماندن در عرفات است در مقداري از ظهر تاغروب روز نهم ذيحجه ، ويكي وقوف اضطراري كه ماندن در عرفات است در مقداري از شب دهم
.
مشعر الحرام سه وقوف دارد :
اول : وقوف از اول شب عيد تااذان صبح واين وقوف اضطراري مشعر است .
دوم : وقوف از اذان صبح تا اول آفتاب واين وقوف اختياري مشعر است .
سوم : وقوف از اول آفتاب تا ظهر كه اين هم وقوف اضطراري مشعر ميباشد واحكام چند صورت اينها بيان ميشود :
.
اوّل ) آنكه بوقوف اختياري عرفات ومشعر برسد كه حج او صحيح است .
دوّم ) به هيچ يك از وقوف اختياري واضطراري عرفات ومشعر نرسد كه حج او باطل است وبايد به احرامي كه براي حج داشته عمره مفرده را كه عبارت از طواف زيارت ونماز وسعي وتقصير وطواف نساء ونماز آن ميباشد بجا آورد وبعد از اين اعمال از احرام بيرون ميرود واگر گوسفند همراه او باشد ، بايد قرباني كند ومستحب است باحاجيان در مني بماند ودر مكه اعمال عمره را بجا آورد .
سوّم ) آن كه فقط مقداري از اول آفتاب تاظهر روز عيد را مشعر بماند .
چهارم ) فقط بوقوف اضطراري عرفات برسد كه در اين صورت هم حج او باطل است .
پنجم ) فقط به وقوف اضطراري عرفات ومشعر برسد كه در اين صورت بعيد نيست حج او صحيح باشد اگر چه احتياط مستحب آنست كه چنانچه شرائط وجوب تا سال بعد باقي باشد در سال بعد دوباره بياورد .
ششم ) به وقوف اختياري عرفات واضطراري مشعر برسد كه در اين صورت حج او صحيح است .
هفتم ) به وقوف اضطراري عرفات واختياري مشعر برسد كه در اين صورت حجش صحيح است .
هشتم ) فقط به وقوف اختياري عرفات برسد در اين صورت بنابر اشهر اقوال حج او صحيح است بلكه اقوي صحت است در صورتيكه ترك مشعر از روي جهل باشد .
نهم ) فقط بوقوف اختياري مشعر برسد كه در اين صورت هم ظاهراً حجش صحيح مي باشد .
.
(مسأله 106) اگر مسامحه وكوتاهي كند تاوقت تنگ شود وبه وقوف عرفات ومشعر نرسد ، در سال بعد اگر چه شرايط واجب بودن حج را دارا نباشد بايد حج كند ولي اگر كوتاهي نكرده باشد ، فقط در صورتي كه سال بعد شرايط واجب بودن حج را دارا باشد بايد حج نمايد بشرط آن كه سال اوّل استطاعت او باشد .

وقوف در مشعر الحرام

ارسال به دوستان
وقوف در مشعر الحرام:
كسي كه حج مي كند بايد شب عيد از عرفات به مشعر الحرام برود واحتياط واجب آن است كه تاصبح آنجا بماند وبايد نيت كند كه براي انجام فرمان خداوند عالم امشب را تا صبح در مشعر الحرام مي مانم و أول اذان صبح دوباره بايد نيت وقوف كند ، مثلاً : اگر حج او حج تمتع است ، بايد قصد كند كه براي انجام فرمان خداوند عالم در حج تمتع حجة الاسلام از حالا تا أوّل افتاب در مشعر الحرام مي مانم واحتياط واجب آنست كه پيش از آفتاب از مشعر بيرون نرود ، يا اگر بيرون رفت ، پيش از آفتاب از وادي محسّرـ كه اسم محلي است ـ نگذرد وچنانچه از وادي محسر بگذرد بنابر احتياط يك گوسفند كفاره بر او واجب مي شود . (مسأله 104) ماندن در مشعر الحرام از اول اذان صبح روز عيد تا اول آفتاب ـ به مقداري كه بگويند در آنجا توقف كرده ـ ركن است كه اگر كسي عمداً آن را ترك كند حجش باطل است ولي كسي كه كار ضروري دارد ونيز زنان ومردان پير وبيماران ومانند اينها كه اگر تاصبح در مشعر بمانند بواسطه زيادي جمعيت بزحمت مي افتند ، چنانچه شب را به قصد وقوف در مشعر مانده باشد ، ميتوانند پيش از اذان صبح از مشعر به مني بروند .
(مسأله 105) اگر انسان نرسد كه مقداري از اذان صبح تا اول آفتاب را در مشعر بماند در صورتيكه مقداري از اول آفتاب روز عيد تاظهر در آنجا بماند حجش صحيح است .

مستحبات وقوف مشعر الحرام

ارسال به دوستان
در وقوف مشعر چند چيز مستحب است واز آن جمله است :
1 ـ با آرامي دل وبدن بطرف مشعر الحرام برود واستغفار كند واين دعا را خواند :
« اللّهُمَ لاتَجْعَلْهُ آخِرَ العَهْدِ مِنْ هذا المَوْقِف وارْزُقْني العَودَ أبداً ماأبْقَيتَني وأَقْلِبْني اليَومَ مُفلِحاً مُنْجِحاً مُستَجاباً لي مَرحوماً مَغفُوراً لي بِأفْضَلِ مايَنْقَلِبُ بِهِ اليَومَ أحد من وَفْدِك وَحُجَّاجِ بَيْتِكَ الحَرامِ وَاجعَلني اليَومَ من أكْرَمِ وَفْدِكَ عَلَيْك وَاعطني أفْضَلَ ما أعْطَيْتَ حداً مِنْهُم مِنَ الخَيرِ وَالبَرَكة وَالرَّحْمَةِ وَالِّرضوانِ وَالمَغْفِرَةِ وَبارِكْ لِي فِيما أرْجَعُ اِلَيهِ من أهل أو مال او قَليل او كَثِير وَبارِكْ لَهُمْ فِيَّ »
وبسيار بگويد :
« اللّهُمَ اَعْتِقني مِنَ النار »
2 ـ نماز مغرب وعشاء را در مشعر بخواند ولي اگر نتواند پيش از نصف شب به مشعر برسد ، بايد پيش از رسيدن به مشعر نماز را بجا آورد .
3 ـ براي نماز مغرب اذان واقامه وبراي عشا فقط اقامه بگويد .
4 ـ بين نماز مغرب وعشا فاصله نيندازد ونافله مغرب را بعد از نماز عشا بخواند .
5 ـ تاصبح مشغول عبادت باشد ، در خبر است كه در اين شب درهاي آسمان باز است ودعاهاي مؤمنين مستجاب ميشود .
6 ـ براي خود وپدر ومادر واهل ومال وفرزندان خود بسيار دعا كند .
7 ـ وقتي آفتاب بكوه شبير ميافتد هفت مرتبه به گناهان خود اقرار كند وهفت مرتبه استغفار نمايد .
8 ـ با وقار بطرف مني برود ودر راه مشغول ذكر واستغفار باشد .
9 ـ وقتي بوادي محسر ( اسم محلي است ) ميرسد اگر پياده است هروله كند يعني مثل شتر تند برود واگر سواره است مركب خود را تند براند ، ودر وقت هروله بگويد :
« اللّهُمَ سَلِّمْ عَهْدي وَاقْبَلْ تَوبَتي وَأجِب دَعْوَتي وَاخلِفني بِخَيْر فِي مَنْ تَرَكْتُ بَعْدي رَبِّ اغْفِرْ وَارْحَمْ وَتَجاوَزْ عَمّا تَعْلَم اِنَّكَ انْتَ الاَعَزّ الاَكْرَم » .
10 ـ اگر هروله را فراموش كرد برگردد واز همانجا كه فراموش كرده هروله نمايد ومستحبات ديگري هم هست .

واجبات مني

ارسال به دوستان
كارهاي واجب مني سه چيز است :
اوّل ـ رمي .
دوّم ـ قرباني .
سوّم ـ حلق يا تقصير .

رمي

(مسأله 107) كسي كه حج مي كند بايد در روز عيد از مشعر الحرام به محلي كه آن را مني مي گويند برود ودر آنجا رمي كند يعني هفت سنگ ريزه به جمره عقبه بيندازد و وقت آن از اول آفتاب است تا غروب واگر فراموش كند بايد تا روز سيزدهم بجا آورد وچنانچه تا روز سيزدهم يادش نيايد در سال بعد خودش بمكه رود ورمي كند ، ياديگري را نايب بگيرد .
(مسأله 108) سنگ ريزه ها بايد از سنگريزه حرم وطوري باشد كه به آن ، سنگ بگويند ونيز بايد كس ديگري با آن به طور صحيح رمي نكرده باشد ، ومستحب است كه شب عيد آنها را از مشعر بردارد .
(مسأله 109) پنج چيز در رمي واجب است :
اوّل : نيت كند كه براي انجام فرمان خداوند عالم در حج تمتع حجة الاسلام هفت سنگ بجمره عقبه مي اندازم .
دوّم : سنگها را به جمره بيندازد ، واگر آنها را در جمره بگذارد ، كافي نيست .
سوّم : سنگها بواسطه انداختن ، به جمره برسد پس اگر بجاي ديگر بخورد ، بعد به جمره برسد ، يا بواسطه انسان ديگر ياحيواني به جمره رسد كفايت نمي كند واگر شك كند كه به جمره رسيد يانه ، بايد بنا بگذارد كه نرسيده است .
چهارم : شماره سنگ ها از هفت كمتر نباشد .
پنجـم : آنها را پشت سر هم بيندازد واگر باهم بيندازد اگر چه پشت سر هم به جمره برسد صحيح نيست ولي اگر پشت سر هم بيندازد وباهم بجمره برسد صحيح است .

مستحبات رمي

ارسال به دوستان
1 ـ سنگ ريزه هائي را كه براي انداختن به جمره ها تهيه مي كند ، بقدر سر انگشت ورنگين ونقطه دار باشد وآنها را دانه دانه از روي زمين بردارد .
2 ـ موقع انداختن سنگريزه ها پياده وباوضو باشد وپشت بقبله ورو به جمره نمايد .
3 ـ مابين او وجمره ده ذراع يا پانزده ذراع (ذراع از آرنج است تا سر انگشتان) باشد .
4 ـ وقتي سنگ ريزه هارا بدست مي گيرد اين دعا را بخواند :
« اللّهُمَ اِنَّ هَذِهِ حَصَياتي فأحْصِهُنَّ لِي وَارْفَعْهُنَّ لِي في عَمَلي »
5 ـ سنگ ريزه را روي شست بگذارد وبا انگشتي كه پهلوي شست است آنرا پرتاب كند .
6 ـ در موقع انداختن هر سنگي اين دعا را بخواند :
« أللهُ اَكْبَرُ اللّهُمَ ادْحِرْ عني الشَيْطانَ اللّهُمَ تَصْديقاً بِكتابِكَ وَعلي سُنَّةِ نَبِيِكَ مُحَمَّد صَلّي اللهُ عَلَيهِ وَآلهِ اللّهُم اجعَلهُ لي حَجاً مَبرُوراً وَعَمَلاً مَقْبُولاً وَسَعْياً مَشْكُوراً وَذَنْباً مَغْفُوراً »
7 ـ بعد از آن كه بجاي خود برگشت اين دعا را بخواند :
« اللّهُمَ بِكَ وَثَقْتُ وَعَلَيْكَ تَوَكّلْتُ فَنِعْمَ الرَّبُ وَنِعْم المَولي ونعم النصير »

قرباني

ارسال به دوستان
كسي كه حج تمتع بجا مي آورد ، بايد روز عيد در مني يك شتر ياگاو ياگوسفند قرباني كند .ويك قرباني براي چند نفر كافي نيست واگر از روي فراموشي يابواسطه عذري قرباني نكند ، بايد تا آخر ذيحجه قرباني نمايد .
(مسأله 110) قرباني اگر شتر است بايد داخل سال ششم شده باشد واگر گاو است بنابر احتياط واجب بايد داخل سال سوم شده باشد واگر ميش است بايد هفت ماه تمام داشته باشد اگر چه احتياط مستحب آنست كه داخل سال دوم باشد واگر بز است بنابر احتياط واجب بايد داخل سال سوم شده باشد .
(مسأله 111) گوسفند قرباني بايد لاغر وبسيار پير نباشد ونيز بايد مريض وناقص نباشد ، وبنابر احتياط واجب خلقتاً بي شاخ وبي دم وبدون گوش نباشد مگر آن كه همه افراد آن صنف به همين نحو باشند ، پس در اين صورت ناقص حساب نمي شود ، پس اگر حيوان ناخوش ياكور يالنگ قرباني كند كافي نيست حتي اگر كمي از گوش آن بريده باشد ياشاخ اندروني آن چيزي كم باشد كفايت نميكند ، ولي اگر گوش او شكافته ويا سوراخ باشد اشكال ندارد .
(مسأله 112) گوسفندي كه تخمهاي آن را كشيده اند نميشود قرباني كرد ، وبنابر احتياط واجب بايد حيواني را كه بي شاخ يا بي دم يابي گوش است ، ياتخمهاي آنرا كوبيده اند قرباني نكنند .
(مسأله 113) اگر گوسفند ياگاو ياشتر باشرطهاي گذشته پيدا نشود ، بايد قيمت آن را نزد شخص اميني بگذارد كه تا آخر ذيحجه بخرد وقرباني كند وچنانچه در آن سال ممكن نشود ، احتياط واجب آن است كه اگر حيوان ناقص پيدا كرد قرباني كند ودر سال بعد حيوان صحيح وسالمي كه شرايط را دارا باشد قرباني نمايد واگر حيوان ناقص هم پيدا نكند بنابر احتياط واجب بايد ده روز هم روزه بگيرد ودر سال بعد حيواني كه شرائط را واجد باشد قرباني نمايد .
(مسأله 114) اگر قرباني باشرطهاي آن پيدا شود ولي انسان نتواند آنرا خريداري كند ، در صورتي كه بتواند قرباني ناقص بخرد ، احتياط واجب آن است كه همان را قرباني كند(در صورتيكه قبل از روز هفتم بداند كه در روز قربان مقدور او نيست قربان كردن)وروز هفتم وهشتم ونهم ذيحجه را روزه بگيرد وبعد از آنكه به وطنش برگشت هفت روز ديگر روزه بگيرد واگر نتواند كه روز هفتم را روزه بگيرد ، بايد روز هشتم ونهم ويك روز هم بعد(تذكر: در موقع قرباني دقت قبله وشرائط ذبح را بنمايد .) از برگشتن از مني روزه بگيرد ولي اگر روزه هشتم را روزه نگيرد نبايد روز نهم را روزه بگيرد بلكه بايد صبر كند وبعد از برگشتن از مني سه روز روزه بگيرد .
(مسأله 115) اگر نتواند حيوان ناقص هم بخرد بايد بدستوري كه گذشت ده روز روزه بگيرد ولي اگر بعد از آنكه سه روز روزه گرفت بتواند حيواني را كه داراي شرايط باشد خريداري كند بنابر احتياط واجب بايد آن را قرباني نمايد .
(مسأله 116) اگر حيواني را به گمان اينكه چاق است قرباني كند ، بعد بفهمد لاغر بوده كافي است ، ولي اگر حيواني را به گمان اينكه صحيح است قرباني كند ، بعد معلوم شود كه ناقص بوده ، بايد دوباره قرباني نمايد .
(مسأله 117) كسي كه قرباني ميكند ، بنابر احتياط واجب بايد مقداري از قرباني را خودش بخورد ومقداري از آن را به مؤمنين هديه وقدري هم به آنها صدقه واحتياط مستحب آن است كه مقدار هر يك از هديه وصدقه ، كمتر از يك سوم قرباني نباشد .
(مسأله 118) انسان نميتواند به أفرادي كه مسلمان بودن آنان معلوم نيست ، قرباني بدهد پس احتياط آن است كه اول كمي از قرباني را براي خود بردارد وبعد ثلث آن را به فقير مؤمن(ممكن است قبلاً از فقير وكالت بگيرد كه بعد از ذبح ثلث آنرا بفقير اهداء نمايد)وثلث آن رابه بعض از رفقاي خود هديه بدهد ولازم نيست كه سهم هركدام را جدا كند بلكه اگر همينطور هديه وتصدق كند وبعد آن فقير مؤمن وكسي كه هديه را قبول كرده سهم خود را به اهل آن افراد صدقه بدهند اشكال ندارد وچنانچه پيش از عمل كردن به اين احتياط آن افراد قرباني را بدزدي يابه غارت ببرند ، لازم نيست دوباره قرباني كند ، ولي اگر خودش قرباني را به آنان بدهد بنابر احتياط واجب بايد سهم فقرا را تهيه كرده وبه فقرا بدهد .

مستحبات قرباني

ارسال به دوستان
مستحبات قرباني مستحبات قرباني چند چيز است : 1 ـ قرباني شتر باشد وبعد از شتر گاو وبعد از گاو گوسفند ونيز مستحب است كه قرباني بسيار چاق باشد واگر شتر ياگاو است ماده واگر گوسفند يابز است نر باشد . 2 ـ شتر در حال قرباني ايستاده واز پائين دستهاي آن تازانو بسته باشد . 3 ـ كسي كه قرباني ميكند در طرف راست شتر بايستد وكارد يانيزه ياخنجر را به گودي گردنش فرو برد ودر وقت فرو بردن بگويد : « وَجَّهْتُ وَجْهِي لِلَّذي فَطَرَ السَّمواتِ وَالاَرْضَ حَنِيفاً مُسْلِماً وَما أنا مِنَ المُشْرِكينَ إنَّ صَلوتي وَنُسُكي وَمَحْياي وَمَماتي للهِ رَبِّ العالَمِينَ لاشَريكَ لَهُ وَبِذلكَ اُمِرتُ وَأنا مِن المُسْلِمينَ أللّهُمَ مِنْكَ وَلَكَ بِسْمِ اللهِ وَبِاللهِ وَاللهُ أكْبَرُ أللّهُمَ تَقَبَّل مِنِّي » . 4 ـ خودش قرباني را بكشد واگر نميتواند ، دست روي دست كسي كه آنرا مي كشد بگذارد . ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 1-ممكن است قبلاً از فقير وكالت بگيرد كه بعد از ذبح ثلث آنرا بفقير اهداء نمايد .

حلق وتقصير

مردها بعد از قرباني بايد حلق كنند يعني سرشان را بتراشند ياتقصير كنند يعني قدري از ناخن ياموي شارب خود را بگيرند واحتياط مستحب آن است كسي كه سفر اول اوست سر خود را بتراشد ولي چنانچه مثلاً براي بر طرف كردن شپش ، سر خود را باچيزي چسبانده ياموي خود را جمع كرده وگره زده ودر هم پيچيده وبافته است واجب است در سفر اول سر خود را بتراشد ، ولي زن وخنثي يعني كسي كه آلت مردي وزني ندارد بايد تقصير كنند ونميتوانند سر خود را بتراشند .
(مسأله 119) كسي كه حلق ياتقصير ميكند ، بايد نيت كند كه براي انجام فرمان خداوند عالم ، سر خود را در حج تمتع مي تراشم يامو وناخن مي گيرم .
(مسأله 120) بعد از آنكه حلق ياتقصير نمود غير از زن وبوي خوش وصيد ، تمام چيزهائيكه در حال احرام بر او حرام بوده حلال مي شود .
(مسأله 121) احتياط واجب آن است كه اول رمي كند وبعد قرباني وبعد از آن حلق ياتقصير نمايد ، وچنانچه به اين ترتيب عمل نكند اگر از روي فراموشي باشد اشكال ندارد واگر عمدي باشد ، در صورتي كه بتواند بايد احتياطاً طوري اين اعمال را انجام دهد كه ترتيب بعمل آيد .
(مسأله 122) اگر بعد از بيرون رفتن از مني يادش بيايد كه حلق ياتقصير نكرده بايد برگردد وحلق ياتقصير را انجام دهد واگر نتواند برگردد در هرجا كه يادش آمد بايد حلق كند وچنانچه ممكن باشد موي خود را به مني بفرستد .
(مسأله 123) اگر حلق ياتقصير را فراموش كند وبعد از طواف وسعي يادش بيايد بايد حلق كند وبعد از آن دوباره طواف وسعي را به جا آورد واگر بعد از طواف يادش بيايد بايد بعد از حلق دوباره طواف نمايد .

مستحبات تقصير مستحبات تقصير چند چيز است :

1 ـ موقع سر تراشيدن رو به قبله باشد . 2 ـ از جلو سر وطرف راست آن شروع كند واين دعا را بخواند : « اللّهُمَ أعْطِني بِكُلّ شَعْرَة نُوراً يَوْمَ القِيامَةِ » 3 ـ موي سر را در مني در محل خيمه خود دفن كند .

آنچه بعد از اعمال مني واجب است

ارسال به دوستان
آنچه بعد از اعمال مني واجب است:
كسي كه حج تمتع ميكند بعداز رمي وقرباني وحلق بايد به مكه برگردد وطواف زيارت ونماز آن وسعي وطواف نساء ونماز آن را به دستوري كه در عمره تمتع گفته شد انجام دهد .
(مسأله 124) كسي كه حج تمتع ميكند لازم نيست بعد از اعمال مني فوراً به مكه برگردد ، بلكه مي تواند تا آخر ذيحجه آمدن به مكه را تأخير بيندازد اگر چه احتياط مستحب آنست كه پيش از ظهر روز سيزدهم به مكه برگردد.
(مسأله 125) انسان نمي تواند پيش از رفتن به عرفات ومشعر ومني طواف وسعي را بجا آورد ، ولي كسي كه نمي تواند بعد از برگشتن به مكه اين اعمال را انجام دهد ، مثل آنكه زن گمان كند كه بعد از برگشتن حيض يانفاس ببيند يا پيرمرد بواسطه زيادي جمعيت نتواند طواف را انجام دهد اگر پيش از رفتن به عرفات طواف وسعي را بجا آورد اشكال ندارد ولي اولي واحوط آنست كه بعد از وقوف به عرفات ومشعر وفراغ از اعمال مني در صورت امكان دوباره طواف ونماز آن وسعي را انجام دهد ، ودر صورت عدم اعاده احوط استنابه مي باشد .
(مسأله 126) بعد از طواف زيارت ونماز آن وسعي بين صفا ومروه بوي خوش بر او حلال مي شود ولي صيد وزن بر او حرام است وبعد از آنكه طواف نساء ونماز آنرا كه دستورش مثل طواف زيارت ونماز آن است بجا آورد ، زن وصيدهائيكه در حال احرام بر او حرام بوده حلال ميشود ولي صيد حيوانات حرم حرام ميباشد .
(مسأله 127) بدان كه طواف نساء هر چند كه واجب است وبدون آن زن حلال نميشود الا آن كه معروف مابين علماء آنست كه از اركان حج نيست پس ترك آن عمداً مثل ترك طواف زيارت حج ياطواف عمره نيست كه باعث فساد حج ياعمره شود بلكه واجب است بر تارك آن كه آن را بجا بياورد وتا آنرا بجا نياورده زن بر او حلال نميشود وهمچنين عقد كردن وشهادت بر آن علي الاحوط .

ماندن در مني در شب يازدهم ودوازدهم وسيزدهم

ارسال به دوستان
(مسأله 128) كسي كه روز عيد براي طواف وسعي به مكه آمده است بعد از طواف وسعي بايد به مني برگردد وشب يازدهم ودوازدهم را در آنجا بماند ودر اول شب نيت ماندن شب را بنمايد .
(مسأله 129) كسي كه در حال احرام از شكار كردن ويا از زن خودداري نكرده ، بايد شب سيزدهم را هم در مني بماند ودر روز سيزدهم به ترتيبي كه گفته شد به سه جمره سنگ ريزه بيندازد .
(مسأله 130) كسي كه حج مي كند مي تواند بعد از ظهر روز دوازدهم از مني برگردد واگر تاشب بر نگردد بايد شب را در آنجا بماند ودر روز سيزدهم به ترتيبي كه گفته شد به سه جمره سنگ ريزه بيندازد وبرود به مكه .
(مسأله 131) كسي كه حج مي كند نبايد پيش از نصف شب از مني بيرون رود واگر بعد از نصف شب بيرون رود اشكال ندارد ولي احتياط واجب آن است كه پيش از اذان صبح وارد مكه نشود .
(مسأله 132) اگر عمداً شب را در مني نماند براي هر شبي بايد يك گوسفند بكشد بلكه اگر از روي فراموشي ياندانستن مسأله شب را در مني نماند بنابر احتياط واجب بايد يك گوسفند قرباني نمايد .
(مسأله 133) كسي كه بواسطه عذري نميتواند شب را در مني بماند مثلاً بيمار ياپرستار بيمار است يامي ترسد كه اگر بماند مالش را ببرند گناه نكرده است ولي بنابر احتياط واجب بايد براي هر شبي كه در مني نمانده يك گوسفند بكشد ، وچوبان وكسي كه بحاجيان آب ميدهد اگر شب را در مني نماند نيز گناه نكرده است ولي احتياطاً براي هر شبي كه در مني نمانده يك گوسفند بكشد واما كسي كه به مني نيامده وشب را فقط براي عبادت در مكه بيدار مانده وجز براي تجديد وضوء ياكار ضروري ديگر مثل مختصري خوردن وآشاميدن بكار ديگري مشغول نشده است چيزي بر او نيست .

مستحبات مني بعد از برگشتن از مكه

ارسال به دوستان
.
1 ـ بعد از آن كه وارد مني شد بگويد :
« أللّهُمَ بِكَ وَثِقْتُ وَبِكَ آمَنْتُ وَلَكَ أسْلَمْتُ وَعَلَيْك تَوَكّلْتُ فَنِعْمَ الرّبِ وَنِعْمَ المَولي وَنِعْمَ النّصِير » .
2 ـ روز يازدهم ودوازدهم وسيزدهم از مني بيرون نرود .
3 ـ موقعي كه جمره اولي ووسطي را رمي مي كند طرف راست آنها بايستد ورو به قبله كند ودر رمي جمره عقبه روبروي آن بايستد وپشت بقبله نمايد
4 ـ در موقع رمي تكبير بگويد وحمد ثناي الهي نمايد وبر محمد وآل محمد صلوات بفرستد بعد قدري جلو رود ودعا كند وبگويد :
« أللّهُمَ تَقَبّلْ مِنّي »
پس از آن قدري جلوتر رود ودعائي را كه روز دهم در وقت رمي مي خواند بخواند .
5 ـ موقع رمي باطهارت باشد وسنگ را روي شست بگذارد وباناخن انگشت پهلوي شست پرتاب كند .
6 ـ در مني گفتن تكبير را ترك نكند .
7 ـ در مني بعد از پانزده نماز كه اول آنها نماز ظهر روز دهم وآخر آنها نماز صبح روز سيزدهم است بگويد :
« أللهُ اَكْبَرُ أللهُ اَكْبَرُ لا اِلهَ اَلا اللهُ وَأللهُ اَكْبَرُ أللهُ اَكُبَر علي ماهدينا وَلَهُ الحَمْدُ علي ماأولنا وَرَزَقَنا مِنْ بَهِيمَةَ الاَنعام »
8 ـ اگر روز دوازدهم از مني حركت ميكند بيست ويك سنگ ريزه در آنجا دفن نمايد .
9 ـ در روز يازدهم ودوازدهم وسيزدهم نمازهاي واجب ومستحب را درمسجد خيف بخواند ، روايت شده است كه اگر كسي پيش از بيرون رفتن از مني صد ركعت نماز در مسجد بخواند ، ثواب هفتاد سال عبادت براي او مينويسند ، وهر كس صد مرتبه «سُبْحانَ اللهِ» بگويد مثل آنستكه يك بنده در راه خدا آزاد كرده وكسي كه صد مرتبه «لاالهَ اِلاّ اللهُ» بگويد مثل آنست كه كسي را از مرگ نجات داده وهر كه صد مرتبه «الحَمْدُ للهَ» بگويد مثل كسي است كه به اندازه خراج عراقين در راه خداانفاق كرده باشد .
10 ـ پيش از بيرون رفتن از مني شش ركعت نماز در مسجد خيف بخواند .

رمي سه جمره

ارسال به دوستان
كسي كه حج تمتع ميكند بايد روز يازدهم ودوازدهم سه جمره يعني جمره اولي وجمره وسطي وجمره عقبه را به ترتيب رمي كند يعني به هر يك آنها هفت سنگ ريزه بيندازد واگر در حال احرام شكار كرده يابه جهت ديگري كه در مسأله 130 گفته شد بايد شب سيزدهم را در مني بماند واجب است روز سيزدهم را هم رمي كند .
(مسأله 134) اگر به ترتيب بر سه جمره سنگ نيندازد بايد دوباره طوري سنگ بيندازد كه ترتيب بعمل آيد .
(مسأله 135) اگر بعد از آن كه به يكي از سه جمره چهار سنگ انداخت از روي فراموشي مشغول جمره ديگر شود اشكال ندارد وبايد بعد ازتمام شدن جمره اي كه مشغول است سه سنگ ديگر به جمره اي كه چهار سنگ به آن انداخته بيندازد واگر عمداً مشغول جمره ديگر شود احتياط واجب آنست كه هفت سنگ بجمره اي كه چهار سنگ به آن انداخته بيندازد ودوباره جمره بعد از آن را رمي كند ، واجبات ديگر رمي در اعمال مني گفته شد .
(مسأله 136) اگر در مكه يادش بيايد كه رمي نكرده بايد به مني برگردد ورمي كند واگر بعد از بيرون رفتن از مكه يادش بيايد بايد در سال بعد خودش به مني برود ورمي كند ياديگري را نايب بگيرد كه رمي نمايد .
(مسأله 137) اگر مريض نا اميد باشد كه بتواند در وقتي كه بر او واجب است رمي كند ، در صورتي كه ممكن باشد ، بايد سنگ را بدست بگيرد وديگري بيندازد واگر ممكن نباشد ، بايد براي رمي نايب بگيرد وچنانچه موقعي خوب شود كه وقت رمي نگذشته باشد احتياط مستحب آن است كه خودش هم رمي نمايد .
(مسأله 138) اگر كسي عمداً رمي نكند حج او باطل نمي شود اگر چه احتياط مستحب آنست كه در سال بعد دوباره به حج رود .
(مسأله 139) انسان نمي تواند براي روز گذشته يابراي روز بعد در شب رمي كند ، ولي اگر در روز نتواند رمي كند جايز است در شب آن روز رمي نمايد .
(مسأله 140) اگر رمي يك روز را فراموش كند وفرداي آن يادش بيايد بايد اول براي روز گذشته رمي نمايد بعد مشغول رمي آن روز شود .
(مسأله 141) كسي كه حج ميكند اگر كفاره اي بر او واجب شود ، بايد آن را به فقير صدقه بدهد ، ولي اگر آن كفاره حيوان باشد ، بايد به نيت كفاره آن را سر ببرد وبعد به فقير تصدق نمايد .

مستحبات طواف زيارت

ارسال به دوستان
1 ـ بعد از رمي وقرباني وتقصير در روز عيد از مني به مكه برگردد واگر ممكن نيست روز يازدهم وارد مكه شود .
2 ـ غسل كند ودر حالي كه مشغول تعظيم وذكر خداوند عالم است ، بطرف مسجد الحرام برود وبر محمد وآل محمد صلوات بفرستد .
3 ـ موقعي كه بدر مسجد ميرسد اين دعا را بخواند :
.
« أللّهُمَ أعِنِّي عَلي نُسُكي وسَلِّمْني لَهُ وَسَلِّمْهُ لِي أللّهُم إنِي أسْئَلُكَ مَسْئَلَةَ العَلِيلِ الذَلِيلِ المُعْتَرِفِ بِذَنْبِهِ أنْ
تَغْفِرَ لِي ذُنُوبي وَأنْ تُرْجِعَني بِحاجَتي أللّهُم اِني عَبْدُكَ وَالبَلَدُ بَلَدُك وَالبَيْتُ بَيْتُكَ جِئْتُ اَطْلُبُ رَحْمَتَكَ وَأؤُمُّ طاعَتَكَ مُتّبِعاً لاَمْرِك راضِياً بِقَدرِكَ اسْئَلُكَ مَسْئَلَةَ المُضْطَرّ الِيكَ المُطِيعُ لامرك المُشْفِقُ مِنْ عَذابِكَ الخائِفُ لِعُقُوبَتِكْ أن تَبْلُغَني عَفْوَك وَتُجِيرني مِن النارِ بِرَحْمَتِك » .
.
4 ـ بعد از تمام شدن دعا دست به حجر الاسود بمالد وآنرا ببوسد .

طواف وداع وساير مستحبات

ارسال به دوستان
اگر طواف واجب وسعي را بجا آورده مستحب است براي طواف وداع به مكه برگردد روايت شده است :
كسي كه داخل خانه ميشود داخل رحمت خداوند عالم شده است ووقتي بيرون مي آيد از گناهان آزاد ميشود وخداوند او را از گناهان آينده حفظ مينمايد .
باپاي برهنه داخل خانه شود وپيش از داخل شدن غسل كند وهر دو حلقه در را بگيرد وبگويد :
«اللّهُمَ البَيْتُ بَيْتُك وَالعَبْدُ عَبْدُك وَقَدْ قُلْتَ وَمَنْ دَخَلَهَ كان امِناً فَامِنِّي مِنْ عَذابِكَ عَذابَ النارِ»وبعد از داخل شدن بگويد:
« أللّهُمَ اِنَّكَ قُلْتَ ـ وَمَنْ دَخَلَهَ كانَ آمِناًـ أللّهُمَ فآمِنِّي مِن عَذابِكَ عَذابَ النَّار »
بعد از آن ميان دو ستون روي سنگ سرخ دو ركعت نماز بخواند ودر ركعت اول بعد از حمد سوره حم سجده ودر ركعت دوم بعد از حمد پنجاه وچهار آيه از جاهاي ديگر قرآن بخواند ودر گوشه هاي خانه كعبه هم نماز بخواند بعد از آن شكم خود را به ركني كه حجر الاسود در آنجا است بمالد بعد دور ستون بگردد وشكم وپشت خود را به آن ستون بمالد وموقع بيرون آمدن نردبان را به دست چپ بگيرد ونزديك كعبه دو ركعت نماز بخواند .
مستحب است زياد طواف كند براي كسي كه حج ميكند ثوابش از نماز مستحبي بيشتر است وطواف كردن به نيت چهارده معصوم (عليهم السلام) ومؤمنين ثواب زياد دارد .
مستحب است سيصد وشصت مرتبه واگر نتواند پنجاه ودو مرتبه طواف كند ، (هر طوافي هفت دور است) .
مستحب است در مكه معظمه يك قرآن ختم نمايد ومحل تولد پيغمبر اكرم (صلي الله عليه وآله) رازيارت كند وبه منزل خديجه وبه غاري كه در كوه حراء است وحضرت رسول (صلي الله عليه وآله) در انجا عبادت ميكردند وبه غاري كه در كوه ثور است وحضرت در آنجا مخفي شدند برود ونيز مستحب است قبر ابو طالب را زيارت كند .
ومستحب است موقع بيرون آمدن از مكه غسل كند وطواف وداع را بجا آورد ودر هر دوري دست يابدن را به حجر الاسود وركن يماني برساند وموقعي كه به مستجار ميرسد دعاهاي سابق را بخواند بعد از آن شكم خود را به خانه بمالد ويك دست به حجر الاسود بگذارد ودست ديگر را به خانه بگشايد وحمد وثناي الهي نمايد وبر محمد وآل محمد صلوات بفرستد ، ومستحب است از دري كه مقابل ركن شامي است بيرون رود ودر موقع بيرون رفتن تصميم بگيرد كه باز هم به زيارت مكه برود واز خداوند عالم توفيق وبرگشتن بخواهد ودر وقت بيرون آمدن از مكه براي آن كه مبادا در حال احرام كاري را كه بر او حرام بوده انجام داده باشد 6/12 نخود نقره خرما بخرد وصدقه بدهد وبسيار سفارش شده است كه بعد از مراجعت از مكه براي زيارت پيغمبر صلي الله عليه وآله وسلم وائمه بقيع(ع) به مدينه برود ودر خبر است كه اگر كسي بعد از حج پيغمبر را زيارت نكند بر آن حضرت جفا كرده است ودستور زيارت پيغمبر اكرم صلي الله عليه وآله وائمه بقيع (ع) وحضرت زهرا سلام الله عليها در كتابهاي دعا ذكر شده است .

ملحقات

ارسال به دوستان
بدان كه مستحب است براي كسي كه در مكه مي ماند اتيان به عمره مفرده ودر اعتبار فاصله ميانه آن وعمره كه پيش بجا آورده اختلاف كرده اند .
جمع كثيري از علماء بر آنند كه احتياج به فاصله ندارد وجمعي لازم دانسته اند فاصله يك ماه وبعضي يكسال را وبعضي كافي دانسته اند فاصله ده روز را واقوي آن است كه براي هر ماه يك عمره مي باشد .
واحرام عمره مفرده از اقرب اطراف حرم است بمكه معظمه والان معروف است وبعد از احرام طواف ونماز آن سعي وتقصير ميكند وهمه چيز از براي او حلال ميشود مگر زن وچون طواف نساء را كه در عمره مفرده لازم است بجا آورد زن نيزبر او حلال مي شود .

المساجد والمشاهد المشرّفة حول المدينة المنوّرة :

ويستحب إتيان المساجد المشرّفة والمشاهد المعظّمة حول المدينة المنوّرة مبتدئاً في جولتك بمسجد قبا .
.
.
مسجد قبا:
.
وهو المسجد الذي أسس علي التقوي من أول يوم ، حينما هاجر الرسول الاعظم (صلي الله عليه وآله وسلم) الي المدينة المنوّرة ونزل في «قبا» وقام فيها بضعاً وعشرين ليلة يصلي القصر ينتظر قدوم ابن عمه علي بن أبي طالب (عليه السلام) . وأسس هذا المسجد الشريف قبل أي مسجد بالمدينة ، وفيه نزل قوله تعالي « لَمَسجِدٌ أُسِّسَ عَلي التَّقْوي مِنْ أوَّلِ يَوْم اَحَقُّ اَنْ تَقُومَ فيهِ فيهِ رِجالٌ يُحِبُّونَ أنْ يَتَطَّهرُوا وَاللهُ يُحِبُّ المُطَّهِرِينَ » .
فيستحب الصلاة في هذا المسجد الشريف والدعاء فيه ، وخلفه بيت أمير المؤمنين علي (عليه السلام) ، ويبعد هذا المسجد الشريف عن المدينة المنوّرة مسافة ثلاث كيلومترات ونصف .
وروي عن النبي (صلي الله عليه وآله وسلم) ، أنه قال : من تطهر في بيته وأتي مسجد قبا وصلي فيه ركعتين كان له كأجر عمرة .
وأمام المسجد بئر كان ماؤها عذباً غزيراً ، ولكنها عطلت الان ويقال أن خاتم الرسول (صلي الله عليه وآله وسلم) سقط فيها فسميت «بئر الخاتم» وتسمي أيضاً «بئر التفلة» لما يقال أن النبي (صلي الله عليه وآله وسلم) تفل فصار ماؤها عذباً وقد كان ملحاً أجاجاً .
.
.
مسجد الفضيخ
ثم تأتي «مسجد الفضيخ» فتصلي فيه وتدعو فيه ماشاء لك الدعاء .
مشربة أم إبراهيم
ثم توجه الي «مشربة أم إبراهيم» زوجة النبي الاعظم (صلي الله عليه وآله وسلم) واسمها «مارية القبطية» فتصلي فيها فإنها مسكن رسول الله ومصلاه .
.
.
مساجد ومشاهد أحد
فإذا فرغت من هذا الجانب توجه الي جانب أحد وابدأ بالمسجد الاول وهو المعروف بمسجد الحرة ، فصل فيه وادع الله سبحانه وتعالي .
.
.
زيارة الحمزة بن عبد المطلب
ثم توجه الي أحد لزيارة الحمزة بن عبد المطلب عم رسول الله (صلي الله عليه وآله وسلم) ، ويبعد قبره عن المدينة المنوّرة أربعة كيلومترات ، وقم عند قبره وقل :
« اَلسَّلامُ عَلَيكَ ياعَمَّ رَسُولِ اللهِ (صلي الله عليه وآله وسلم) اَلسَّلامُ عَلَيكَ ياخَيرَ الشُّهداءِ ، اَلسَّلامُ عَلَيكَ ياأَسَدَ اللهِ وَأَسَدَ رَسُولِهِ ، أَشهَدُ اَنَّكَ قَد جاهَدتَ في اللهِ عَزَّوَجَلَّ ، وَجُدتَ بِنَفسِكَ ، وَنَصَحتَ رَسُولَ اللهِ ، وَكُنتَ فيما عِندَ اللهِ سُبحانَهُ راغِباً . بِأبي أَنتَ وَاُمّي اَتَيتُكَ مُتَقَرِّباً اِلي اللهِ عَزَّوَجلَّ بِزيارَتِكَ وَمُتَقَرِّباً اِلي رَسُولِ اللهِ بِذلِكَ ، راغِباً اِلَيكَ في الشَّفاعَةِ ، اَبتَغي بِزِيارَتِكَ خَلاصَ نَفسي ، مُتَعَوِّذاً بِكَ مِن نار اسْتَحَقَّها مِثلي بما جَنَيتُ عَلي نَفسي ، هارِباً مِن ذُنُوبِيَ الَّتي اِحتَطَبتُها عَلي ظَهري ، فَزِعاً اِلَيكَ رَجاءَ رَحمَةِ رَبّي ، أَتَيتُكَ مِن شُقَّة بَعيدَة طالِباً فَكاكَ رَقَبَتي مِنَ النّارِ ، وَقَد أَوقَرَتْ ظَهري ذُنُوبي ، وَأَتيتُ ماأَسخَطَ رَبّي وَلَم أَجِد أَحَداً اَفزَعُ اِليهِ خَيراً لي مِنكُمْ اَهلَ بَيتِ الرَّحمَةِ ، فَكُن لي شَفيعاً يَومَ فَقري وَحاجَتي ، فَقَد سِرتُ اِلَيكَ مَحزُوناً ، وَأَتَيتُكَ مَكرُوباً ، وَسَكَبتُ عَبرَتي عِندَكَ باكِياً ، وَصِرتُ اِلَيكَ مُفرَداً ، وَأَنتَ مِمَّن أَمَرَنِيَ اللهُ بِصِلَتِهِ ، وَحَثَّني عَلي بِرِّهِ ، وَدَلَّني عَلي فَضلِهِ ، وَهَداني لِحُبِّهِ ، وَرَغَّبَني في الوِفادَةِ اِلَيهِ ، وَأَلهَمَني طَلَبَ الحَوائِجِ عِندَهُ ، أَنتُم اَهلُ بَيت لايَشقي مَن تَوَلاّكُم ، وَلا يَخيبُ مَن أَتاكُم ، وَلا يَخسَرُ مَن يَهواكُم ، وَلا يَسعَدُ مَن عاداكُم » .
:فإذا فرغت من الزيارة تصلي ركعتين وتدعو بهذا الدعاء
« اَللّهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد ، اَللّهُمَّ اِنّي تَعَرَّضتُ لِرَحمَتِكَ بِلزُومي لِقَبرِ عَمِّ نَبِيّكَ (صلي الله عليه وآله وسلم)لِيُجيرَني مِنْ نِقمَتِكَ وَسَخَطِكَ وَمَقْتِكَ في يَوم تَكثُرُ فيهِ الاَصواتُ وَتَشغَلُ كُلُّ نَفس بِما قَدَّمَت وَتُجادِلُ عَن نَفسِها فَاِن تَرحَمْني اليَومَ فَلا خَوفٌ عَلَيَّ وَلا حُزنٌ ، وَاِن تُعاقِبْ فَمَوليً لَهُ القُدرَةُ عَلي عَبدِهِ ، وَلاتُخَيِّبني بَعدَ اليَومِ ، وَلا تَصرِفني بِغَيرِ حاجَتي ، فَقَد لَصِقْتُ بِقَبرِ عَمِّ نَبِيِّكَ ، وَتَقَرَّبتُ اِلَيكَ ابتِغاءَ مَرضاتِكَ وَرَجاءَ رَحْمَتِكَ ، فَتَقَبَّلْ مِنّي وَعُدْ بِحلْمِكَ عَلي جَهلي وَبِرَأفَتِكَ عَلي جنايَةِ نَفْسي ، فَقَد عَظُمَ جُرمي وَما أَخافُ اَن تَظلِمَني وَلكِن أَخافُ سُوءَ الحِسابِ ، فَانظُرِ اليَومَ تَقَلُّبي عَلي قَبرِ عَمِّ نَبِيِّكَ عَلَيهما السَّلامُ ، فَبِهِما فُكَّني مِنَ النّارِ ، وَلا تُخَيِّب سَعْيي ، وَلا يَهُونَنَّ عَلَيكَ اِبتهالي ، وَلا تَحجُبَنَّ عَنكَ صَوتي ، وَلا تَقلِبني بِغَيرِ حَوائِجي . ياغِياثَ كُلِّ مَكروُب وَمَحزُون ، وَيامُفَرِّجاً عَنِ المَلهُوفِ الحَيرانِ الغَريقِ المُشرِفِ عَلَي الهَلَكَةِ ، فَصَلِّ عَلي مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد ، وَانظُر إِلَيَّ نَظْرَةً لاأَشقي بَعدَها أَبَداً ، وَارحَم تَضَرُّعي وَعَبرَتي وَانفِرادي فَقَد رَجَوتُ رِضاكَ ، وَتَحرَّيتُ الخَيرَ الَّذي لايُعطيهِ أَحدٌ سِواكَ ، فَلا تَرُدَّ اَمَلي . اَللّهُمَ إن تُعاقِب فَمَوليً لَهُ القُدرَةُ عَلي عَبدِهِ وَجَزائِهِ بِسُوءِ فِعلِهِ ، فَلا أَخيبَنَّ اَليَومَ وَلا تَصرِفْني بِغَيرِ حاجَتي وَلا تُخَيِّبَنَّ شُخوُصي وَوِفادَتي ، فَقَد اَنفَدتُ نَفَقَتي وَاَتعَبتُ بَدَني وَقَطَعتُ المَفازاتِ وَخَلَّفتُ الاهلَ وَالمالَ وَما خَوَّلتَني وَآثَرتُ ماعِندَكَ عَلي نَفسي ، وَلُذتُ بِقَبرِ عَمِّ نَبِيِّكَ وَتَقَرَّبتُ بِهِ ابتِغاءَ مَرضاتِكَ ، فَعُد بِحِلمِكَ عَلي جَهلي وَبِرَأفَتِكَ عَلي ذَنبي ، فَقَد عَظُمَ جُرمي بِرَحمَتِكَ ياكَريمُ ياكَريمُ »
.
:ثم توجه الي قبور الشهداء رحمهم الله في أحد ، فقم علي قبورهم فقل:
« اَلسَّلامُ عَلي رَسُولِ اللهِ اَلسَّلامُ عَلي نَبِيّ اللهِ ، اَلسَّلامُ عَلي مُحَمَّدِ بْنِ عَبدِ اللهِ ، اَلسَّلامُ عَلي اَهْلِ بَيتِهِ الطّاهِرينَ اَلسَّلامُ عَلَيكُم اَيُّها الشُّهداءُ المُؤمِنونَ اَلسَّلامُ عَلَيكُم يااَهلَ بَيتِ الايمانِ وَالتَّوحيدِ اَلسَّلامُ عَلَيكُم يااَنصارَ دينِ اللهِ وَاَنصارَ رَسُولِ اللهِ عَلَيهِ وآلِهِ السَّلامُ سلامٌ عَلَيكُم بِما صَبَرتُم فَنِعمَ عُقبَي الدّارِ اَشهَدُ انَّ اللهَ اْختارَكُم لِدينِهِ وَاصطفاكُم لِرَسُولِهِ وَاَشهَدُ اَنَّكُم قَد جاهَدتُم في اللهِ حَقَّ جَهادِهِ وَذَبَبْتُم عَن دينِ اللهِ وَعَن نَبِيِّهِ وَجُدتُم بِاَنفُسِكُم دَونَهُ وَاَشهَدُ اَنَّكُم قُتِلتُم عَلي مِنهاجِ رَسُولِ اللهِ فَجَزاكُمُ اللهُ عَن نَبِيِّهِ وَعَن الاِسلامِ وَاَهلِهِ اَفَضَلَ الجَزاءِ وَعَرَّفَنا وُجُوهَكُم في مَحَلِّ رِضوانِهِ وَمَوضِعِ اِكرامِهِ مَعَ النَّبِيّينَ والصِّدّيقينَ وَالشُّهداءِ والصّالِحينَ وَحَسُنَ اوُلئِكَ رَفيقاً اَشهَدُ أَنَّكُم حِزبُ اللهِ وَاَنَّ مَنْ حارَبَكُم فَقَد حارَبَ اللهَ وَاَنَّكُم لَمِنَ المُقَرَّبينَ الفائِزينَ الّذينَ هُم اَحياءٌ عِندَ رَبِّهِم يُرزَقُونَ فَعَلي مَن قَتَلَكُم لَعْنَةُ اللهِ وَالمَلائِكَةِ وَالنّاسِ اَجمَعينَ اَتَيتُكُم يااَهلَ التَّوحيدِ زائِراً وبِحَقِّكُم عارفاً وَبِزيارَتِكُم اِلي اللهِ مُتَقَرِباً وبِما سَبَقَ مِن شَريفِ الاَعمالِ وَمَرضِيِّ الاَفعالِ عالِماً فَعَلَيكُم سَلامُ اللهِ وَرَحمَتُهُ وَبَرَكاتُهُ وَعَلي مَنْ قَتَلَكُم لَعنَةُ اللهِ وَغَضَبُهُ وَسَخَطُهُ ، اَللّهُمَّ انفَعني بِزِيارَتِهِم وَثَبِّتني عَلي قَصدِهِمْ وَتَوَفَّني عَلي ماتَوَفَّيتَهُم عَلَيهِ وَاْجمَعْ بَيني وَبَينَهُم في مُستَقَرِّ دارِ رَحْمَتِكَ اَشهَدُ اَنَّكُم لَنا فَرَطٌ وَنَحنُ بِكُم لاحِقُونَ » .
.
.
مسجد الاحزاب
ثم توجه الي مسجد الاحزاب ، فصل وادع الله سبحانه وتعالي ، فإن رسول الله (صلي الله عليه وآله وسلم)دعا فيه يوم الاحزاب وقال : « ياصَريخَ المَكروبِينَ وَيا مُجيبَ دَعوَةِ المُضطَرّينَ وَيامُغيثَ المَلْهوفينَ اِكشِفْ هَمِّي وَكَربي وَغَمّي فَقَدْ تري حالي وَحالِ أَصحابي » .
ويظهر أن هذا المسجد هو مسجد الفتح الذي دعا فيه النبي (صلي الله عليه وآله وسلم) يوم الاحزاب فاستجاب له الله بالفتح علي يد أمير المؤمنين وسيد الوصيين بقتله عمرو بن عبد ود العامري وانهزام الاحزاب « وَرَدَّ اللهُ الَّذينَ كَفَروا بِغَيضِهِمْ لَمْ يَنالوا خَيراً وَكَفي اللهُ المُؤمنينَ القِتالَ » بواسطة أمير المؤمنين علي الذي قتل عمراً وأباد جيشهم وهزم جمعهم .
بل هو المسجد الذي ردت فيه الشمس لعلي عليه السلام حتي صلي صلاة العصر حينما فاته الوقت بسبب نوم النبي في حجره ، فلما فرغ من الصلاة انقضت انقضاض الكوكب .
.
.
بقية المساجد
تأتي الي مسجد القبلتين ومسجد أمير المؤمنين عليه السلام ومسجد سلمان ، وهذه المساجد علي يمين الذاهب الي أحد ، والاخيران يكونان تحت الجبل الي جهة القبلة ، فيستحب الصلاة فيها والدعاء والابتهال الي المولي سبحانه وتعالي .
.
.
وداع النبي (صلي الله عليه وآله وسلم)
46 - أيها الحاج الكريم إذا أردت السفر من المدينة المنورة وأردت وداع نبيك الاعظم (صلي الله عليه وآله وسلم) فافرغ من جميع حوائجك واغتسل والبس أطهر ثيابك وتوجه الي الحرم الشريف وزر نبيك بما تقدم من زيارته ، فإذا فرغت من ذلك فودعه قائلاً :
«اَلسَّلامُ عَلَيكَ يارَسُولَ اللهِ ، اَلسَّلامُ عَلَيكَ أَيُّها البَشيرُ النَذيرِ ، اَلسَّلامُ عَلَيكَ أَيُّها السِّراجُ المُنير ، اَلسَّلامُ عَلَيكَ أَيُّها السَّفيرُ بَينَ اللهِ وَبَينَ خَلقِهِ ، أَشهَدُ يارَسُولَ اللهِ اَنَّكَ كُنتَ نُوراً في الاَصلابِ الشّامِخَةِ وَالاَرحامِ المُطَهَّرَةِ ، لَم تُنجِسكَ الجاهِليَةُ بِأَنجاسِها وَلَم تُلْبِسَكَ مِنْ مُدْلَهِمّاتِ ثِيابِها ، وَأَشهَدُ يارَسُولَ اللهِ أَنّي مُؤمِنُ بِكَ وَبالائِمَةِ مِنْ اَهلِ بَيتِكَ ، أَعلامُ الهُدي وَالعُرْوَةُ الوُثقي وَالحُجَّةُ عَلي أَهلِ الدُّنيا . اَللّهُمَّ لاتَجعَلْهُ آخِرَ العَهْدِ مِنْ زِيارَةِ نَبِيِّكَ ، وَاِن تَوَفَّيتَني فَاِنّي أَشْهَدُ في مَماتي عَلي ماأَشهَدُ عَليهِ في حَياتي اَنَّكَ أَنتَ اللهُ لاإِلهَ اِلاّ أَنتَ وَحْدَكَ لاشَريكَ لَكَ ، وَاَنَّ مُحَمَّداً عَبدُكَ وَرَسُولُكَ ، وَأنَّ الاَئِمَّةَ مِنْ أَهلِ بَيتِهِ أَنصارُكَ وَحُجَجُكَ عَلي خَلقِكَ وَخُلفاؤُكَ في عِبادِكَ وَأَعلامُكَ في بِلادِكَ وَخُزّانُ عِلْمِكَ وَحَفَظَةُ سِرِّكَ وَتراجِمَةُ وَحيِكَ . اَللّهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد ، وَبَلِّغْ رُوحَ نَبيِّكَ مُحَمَّد في ساعَتي هذِهِ وَفي كُلِّ ساعَة تَحِيةً مِنّي وَسَلاماً ، اَلسَّلامُ عَلَيكَ يارَسُولَ اللهِ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُه لاجَعَلَهُ اللهُ آخِرَ تَسليمي عَليكَ» .
.
.
وداع آخر للنبي (صلي الله عليه وآله)
«اَللّهُمَّ لاتَجعلهُ آخِرَ العَهْدِ مِنْ زِيارَةِ قَبرِ نَبِيِّكَ ، فِانْ تَوَفَّيتَني قَبْلَ ذلِكَ فَاِنّي اَشهَدُ في مَماتي عَلي مااَشهَدُ عَليهِ في حَياتي أَن لا إلهَ اِلاّ اَنتَ وَاَنَّ مُحَمَّداً عَبدُكَ وَرَسُولُكَ وَاَنَّكَ قد اِختَرتَ مِنْ أَهلِ بَيتِهِ الاَئِمَّةِ الطّاهِرينَ الَّذينَ أَذهَبتَ عَنهُم الرِّجسَ وَطَهَّرتَهُمْ تَطهيراً ، فَاحشُرنا مَعَهُمْ وَفي زُمرَتِهِمْ وَتَحْتَ لِوائِهِمْ ، وَلا تُفَرِّقْ بَينَنا وَبَيْنَهُمْ في الدُّنيا وَالاخِرَةِ ياأرحَمَ الراحِمينَ» .
.
.
وداع أئمة البقيع (عليهم السلام)
47 - وإذا أردت الخروج من المدينة وزرت قبر نبيك الاعظم (صلي الله عليه وآله وسلم)وودعته بما تقدم فتوجه الي البقيع لتوديع أئمتك الاربعة عليهم السلام وزرهم بما تقدم في باب زيارتهم ، ثم ودعهم قائلاً :
« اَلسَّلامُ عَلَيكُم أَئِمَّةَ الهُدي وَرَحمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ ، اَستَودِعُكُمُ اللهِ وَاَقرَأُ عَلَيكُمُ السَّلامَ ، آمَنّا بِاللهِ وَبِالرَّسُولِ وَبِما جِئتُمْ بِهِ وَدَلَلتُمْ عَلَيهِ ، اَللّهُمَّ فَاكتُبنا مَعَ الشّاهِدينَ » .
ثم تقول : « وَلا تَجْعَلهُ آخِرَ العَهْدِ مِنْ زِيارَتِهِم بِرَحمَتِكَ يااَرحَمَ الرّاحِمينَ ، اَلسَّلامُ عَلَيكُم وَرَحْمَةُ اللهِ وبَرَكاتُهُ » .

أعمالُ المدينة المنوَّرَة

ارسال به دوستان
بسم الله الرحمن الرحيم
أعمالُ المدينة المنوَّرَة
1890_06.jpg - 750x737 - 95.22 kb
انَّ الله وَملائِكَتَهُ يُصَلُّونَ علي النَّبي ، ياأيُّها الَّذينَ آمَنُوا صَلّوا عَليهِ وَسَلِّمُوا تَسْليماً .
في بُيوت أذِنَ اللهُ أَنْ تُرْفَعَ ويُذْكَرَ فيها اسْمُهُ يُسبَّحُ لَهُ فِيها بالغُدوِّ وَالاصالِ رِجالٌ لاتُلْهِيهِمْ تِجارَةٌ وَلا بَيعٌ عَنْ ذِكرِ اللهِ و إِقامِ الصَّلاةِ .
(إِنَّما يُريدُ اللهُ ليُذْهبَ عَنكُم الرْجسَ أهْلَ البَيتِ ويُطَهِّرَكُمْ تَطْهيرا(صدق الله العلي العظيم)

مستحبات المدينة المنورة

ارسال به دوستان
.
1- يستحب الغسل لدخول المدينة المنورة ، وذلك حين يدخلها أو عندما يريد الدخول .
2 - الغسل أيضاً لدخول المسجد الشريف وزيارة قبر الرسول الاعظم (صلي الله عليه وآله وسلم) ، ويكفي الغسل الاول .
3 - الدعاء عند الغسل بالمأثور عن أهل البيت عليهم السلام ، فتقول « اَللّهُمَّ طَهِّرْ قَلْبي ، وَاشْرَحْ لي صَدْري ، وَأجْرِ عَلي لِساني مِدْحَتَكَ وَالثَّناءَ عَلَيَكَ . اللّهُمَّ اَجْعَلْهُ لي طَهْوراً وَشِفاءً وَنُوراً إنَّكَ عَلي كُلِّ شَيء قَدير » .
4 - ويستحب قراءة هذا الدعاء بعد الفراغ من الغسل : « اَللّهُمَّ طَهِّرْ قَلْبي ، وَزَكِّ عَمَلي ، وَاجْعَلْ ماعِنْدَكَ خَيْراً لي .اَللّهُمَّ اجْعَلْني مِنَ التَّوابِينَ ، وَاجْعَلْني مِنَ المُتَطَهّرِينَ » .
5 - الدخول الي المسجد الشريف من باب جبرئيل ، وهو الذي يكون من جهة البقيع .
6 - الاستئذان وكيفيته : أن يقف الحاج علي باب الحرم النبوي بخضوع وخشوع ، قائلاً : « اَللّهُمَّ إِنّي وَقَفْتُ عَلي باب مِنْ أبْوابِ بُيُوتِ نَبِّيِكَ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَآلِه ، وَقَدْ مَنَعتَ النّاسَ أَنْ يَدْخُلُوا إِلاّ بِاذْنِهِ وَقُلْتَ ياأَيَّها الَّذينَ آمَنْوا لاتَدْخُلُوا بُيُوتَ النَّبِي إِلاّ أَنْ يُؤذَنَ لَكُم . أَللّهُمَّ اِنّي أَعْتَقِدُ حُرْمَةَ صاحِبِ هذا المَشْهَدِ الشَّريفِ في غَيْبَتِه ، كَما اَعْتَقِدُها في حَضْرَتِهِ، وَاَعْلَمُ أَنَّ رَسُولَكَ وَخُلَفائَكَ عَليهِمُ السَّلامُ أحْياءٌ عِنْدَكَ يُرزَقُونَ ، يَرَوْنَ مَقامِي ، وَيَسْمَعُونَ كَلامي ، وَيَرُدُّونَ سَلامي ، وَاَنَّكَ حَجَبْتَ عَنْ سَمْعي كَلامَهُمْ ، وَفَتَحْتَ بابَ فَهْمي بِلَذيذِ مُناجاتِهِم ، وَاِنّي اَسْتَأذِنُكَ يارَبِّ أَوَّلاً ، وَاَسْتَأذِنُ رَسُولك ثانياً ، وَاَسْتَأذِنُ خَليفَتَكَ الاِمام المَفترضَ عَلَيَّ طاعَتُهُ وَالمَلائِكَةَ المُوَكَّلينَ بِهذِهِ البُقْعَةِ المُبارَكَةِ ثالِثاً ، ءَأَدْخُلُ يارَسُولَ اللهِ ، ءَأَدْخُلُ ياحُجَّةَ اللهِ ، ءَأَدْخُلُ يامَلائِكَةَ اللهِ المُقَرَّبينَ المُقيمينَ في هذا المَشْهَدِ ، فَأذَنْ لي يامَولايَ في الدُّخُولِ أَفْضَلَ ماأَذِنتَ لاَحَد مِنْ أَوْلِيائِكَ ، فَاِنْ لَمْ أكُنْ أَهْلاً لِذلِكَ فَأَنْتَ أَهْلٌ لِذلِكَ » .
7 - الدخول علي سكينة ووقار ، وخشوع وخضوع ، مع تقديم الرجل اليمني علي اليسري حال الدخول ، قائلاً : « بِسمِ اللهِ وَبِاللهِ ، وَفي سَبِيِلِ اللهِ ، وَعَلي مِلَّةِ رَسُولِ اللهِ (صلي الله عليه وآله وسلم) ، رَبِّ أدخِلْنِي مُدخَلَ صِدْق وَأَخرِجني مُخرَجَ صِدق وَاجْعَلْ لي مِنْ لَدُنْكَ سُلْطاناً نَصيراً ، اَللّهُمَّ اغْفِرْ لي وَارْحَمْني وَتُبْ عَلَيَّ إنَكَ أَنْتَ التَّوابُ الرَحيْم » .
8 - التكبير مائة مرة .
9 - صلاة ركعتين تحية للمسجد النبوي الشريف .
10 - إتيان قبر الرسول الاعظم (صلي الله عليه وآله وسلم) واستلامه وتقبيله ، إن أمكن ، واستقبال الحجرة الشريفة ، مما يلي الرأس الشريف ، والتوجه الي الحجرة لا إلي القبلة .

زيارة النبي

ارسال به دوستان
زيارة النبي
11 - زيارة النبي (صلي الله عليه وآله وسلم) بهذه الزيارة ، وهي « اَلسَّلامُ عَلَيكَ يارَسُولَ اللهِ ، اَلسَّلامُ عَلَيكَ يامُحَمَّدَ بْنَ عَبدِ اللهِ ، اَلسَّلامُ ياخاتَمَ النَّبِييّنَ ، أَشهَدُ أنَّكَ قَد بَلّغتَ الرّسالَةَ ، وَأقمَتَ الصَّلاةَ ، وآتَيتَ الزَّكاةَ ، وَأَمَرتَ بِالمَعروُفِ ، وَنَهَيَتَ عَنِ المُنكَرِ ، وَعَبَدتَ اللهَ مُخلِصاً حَتّي أَتاكَ اليَقينُ ، فَصَلَواتُ اللهِ عَلَيكَ وَرَحمَتُهُ وَعَلي أَهلِ بَيتِكَ الطّاهِرينَ » .
ثم تقول : « اَلسَّلامُ عَلَيكَ يارَسُولَ اللهِ ، اَلسَّلامُ عَلَيكَ ياخَليلَ اللهِ ، اَلسَّلامُ عَلَيكَ يا نَبيَّ اللهِ ، اَلسَّلامُ عَلَيكَ ياصَفِيَّ اللهِ ، اَلسَّلامُ عَلَيكَ يارَحمَةَ اللهِ ، اَلسَّلامُ عَلَيكَ ياخِيَرةَ الله ،اَلسَّلامُ عَلَيكَ ياحَبيبَ اللهِ ، اَلسَّلامُ عَلَيكَ يانَجيبَ اللهِ ،اَلسَّلامُ عَلَيكَ ياخَاتَمَ النَبِييّنَ ،اَلسَّلامُ عَلَيكَ ياسَيّدَ المُرسَلينَ ،اَلسَّلامُ عَلَيكَ ياقائِماً بِالقِسطِ ،اَلسَّلامُ عَلَيكَ يافاتِحَ الخِيرِ ،اَلسَّلامُ عَلَيكَ يامَعدِنَ الوَحيِ وَالتَّنزيِل ، اَلسَّلامُ عَلَيكَ يامُبَلِّغاً عَنِ اللهِ ، اَلسَّلامُ عَلَيكَ أيُّها السِّراجُ المُنيرُ ، اَلسَّلامُ عَلَيكَ يامُبشّرُ ، اَلسَّلامُ عَلَيكَ يانَذيرُ ، اَلسَّلامُ عَلَيكَ يامُنذِرُ اَلسَّلامُ عَلَيكَ يانُورَ اللهِ الَّذي يُستَضاءُ بِهِ ، اَلسَّلامُ عَلَيكَ وَ عَلي أهلِ بَيتِكَ الطَّيبِينَ الطّاهِرينَ الْهادينَ المَهديّينَ ، اَلسَّلامُ عَلَيكَ وَعَلي جَدِّكَ عَبدِ المطَّلِبِ وَعَلي أبيكَ عَبدِ اللهِ ، اَلسَّلامُ عَلي أُمِّكَ آمِنَةَ بِنتَ وَهَب ، اَلسَّلامُ عَلَي عَمِّكَ حَمْزَةَ سَيِّدِ الشُهداءِ ، اَلسَّلامُ عَلَي عَمِّكَ العَباسِ ابنِ عَبدِ المُطَّلِب ، اَلسَّلامُ عَلَي عَمِّكَ وَكَفيلِكَ أبي طالِب ، اَلسَّلامُ عَلَي اِبنِ عَمِّكَ جَعفَر الطَّيارِ في جِنانِ الخُلْدِ ، اَلسَّلامُ عَلَيكَ يامُحَمَّدُ ، اَلسَّلامُ عَلَيكَ ياأحمَدُ ، اَلسَّلامُ عَلَيكَ ياحُجَّةَ اللهِ عَلَي الاوَّلينَ والاخِرينَ والسابِقَ الي طاعَةِ رَبِّ العالَمينَ ، والمُهَيمِنَ عَلي رُسُلِهِ وَالخاتِمَ لانبِيائِهِ ، وَالشّاهِدَ عَلَي خَلْقِهِ و الشَّفِيعَ اِلَيهِ والمَكينَ لَدَيهِ والمُطاعَ في مَلَكُوتِهِ ، الاَحمَدَ مِنَ الاوصافِ ، الُمحَمَّدَ لِسائِرِ الاَشرافِ ، الكَريمَ عِندَ الرَّبِ ، وَالمُكَلَّمَ مِنْ وَراءِ الحُجُبِ ، الفائِزَ بِالسِّباقِ ، وَالفائِتَ عَنِ اللِّحاقِ ، تَسليمَ عارِف بِحَقّكَ مُعتَرِف بِالتَّقصيِر في قِيامِهِ بِواجِبِكَ ، غَيرِ مُنكِر ماانْتَهي اِلَيهِ مِنْ فَضلِكَ ، مُوقن بالمَزيداتِ مِنْ رَبِّكَ ، مُؤمِن بِالكِتابِ المُنزَلِ عَلَيكَ مُحَلِّل حَلالَكَ ، مُحِّرِم حَرامَكَ ، أشْهَدُ يارَسُولَ اللهِ مَعَ كُلِّ شاهِد وَأتَحَمَّلُها عَنْ كُلِّ جاحِد أَنَّكَ قَدْ بَلَّغتَ رِسالاتِ رَبِّكَ و نَصَحْتَ لامَّتِك وَ جاهَدْتَ فِي سَبِيلِ رَبِّك وَصَدَعْتَ بِأمْرِهِ ، وَاحتَمَلتَ الاذي في جَنْبِهِ ، وَدَعَوتَ اِلي سَبِيلِهِ بِالحِكمَةِ وَالمَوعِظَةِ الحَسَنَةِ الجَميلَةِ ، وَأَدّيتَ الحَقَّ الَّذي كانَ عَلَيكَ ، وَأَنَّكَ قَدْ رَؤُفْتَ بِالمؤُمِنينَ ، وَغَلُظتَ عَلي الكافِرينَ ، وَعَبَدتَ اللهَ مُخلِصاً حَتّي أَتاكَ اليَقينُ ، فَبَلَغَ اللهُ بِكَ أشرَفَ مَحَلِّ المُكَرَّمِينَ وَأَعلي مَنازِلِ المُقَّرَبينَ وَأرفَعَ دَرَجاتِ المُرسَلينَ ، حَيثُ لايَلحَقُكَ لاحِقٌ ولا يَفُوقُكَ فائِقٌ ولا يَسبِقُكَ سابِقٌ وَلا يَطمَعُ في إِدراكِكَ طامِعٌ ، والحَمدُ للهِ الَّذي استَنقذَنا بِكَ مِنَ الهَلَكَةِ وَهَدانا بِكَ مِنَ الضَّلالَةِ وَنَوَّرَنا بِكَ مِنَ الظُّلمَةِ ، فَجَزاكَ اللهُ يارَسُولَ اللهِ مِن مَبعُوث أَفضَلَ ماجازي نَبِيّاً عَنْ أُمَّتِهِ وَرَسُولاً عَمَّن أُرسِلَ اِليهِ ، بِأَبي أَنتَ وأُمّي يارَسُولَ اللهِ زُرتُكَ عارِفاً بِحَقِّكَ مُقِّراً بِفَضلِكَ مُستَبصِراً بِضَلالَةِ مَنْخالَفَكَ وَخالَفَ أَهلَ بَيتِكَ عارِفاً بِالهُدي الَّذي أَنتَ عَلَيهِ . بِأَبي أنتَ وَنَفسي وَاَهلي وَمالي وَوَلَدي وَمالي ، أَنا أُصَلّي عَلَيكَ كَما صَلَّي اللهُ عَلَيكَ وَصَلّي عَلَيكَ مَلائِكَتُهُ وأَنبِياؤهُ وَرُسُلُهُ صَلاةً مُتَتابِعَةً وافِرَةً مُتَواصِلَةً ، لاانقِطاعَ لَها وَلا أَمَدَ وَلا اَجَلَ ، صَلَّي اللهُ عَلَيكَ وَعَلي أَهلِ بَيتِكَ الطَّيبينَ الطاهرِينَ ، كَما أَنتُم أَهلُهُ » .
ثم ابسط كفيك وقل : « اَللّهُمَّ اجعَلْ جَوامِعَ صَلَواتِكَ وَنَوامِيَ بَرَكاتِكَ ، وَفَواضِلَ خَيراتِكَ ، وَشَرائِفَ تَحِّياتِكَ وَتَسليماتِكَ ، وَكَراماتِكَ وَرَحَماتِكَ وَصَلَواتِكَ وَصَلَواتِ مَلائِكَتِكَ المُقَّرَبينَ وَأَنبِيائِكَ المُرسَلينَ وأئِمَتِكَ المُنتَجَبينَ وَعِبادِكَ الصَّالِحينَ وَاَهلِ السَّماواتِ وَالارَضينَ وَمَنْ سَبَّحَ لَكَ يارَبَّ العالَمينَ مِنَ الاوّلِينَ وَالاخِرينَ ، عَلي مُحَمَّد عَبدِكَ وَرَسُولِكَ وَشاهِدِكَ وَنَبيِّكَ وَنَذيرِكَ وَأَمِينِكَ وَمَكينِكَ وَنَجِّيِكَ وَنَجيبِكَ وَحَبيبِكَ وَخَليلِكَ وَصَفيِّكَ وَصَفوتِكَ وَخاصَّتِكَ وَخالِصَتِكَ وَرَحمَتِكَ وَخَيرِ خِيرَتِكَ مِنْ خَلقِكَ ، نَبيِّ الرَّحْمَةِ ، وَخازِنِ المَغفِرَةِ ، وَقائِدِ الخَير وَالبَرَكَةِ ، وَمُنقِذِ العِبادِ مِنَ الهَلَكَةِ بِاِذنِكَ ، وَداعيهِم اِلي دينِكَ ، القَيِّمِ بِأَمرِكَ ، أَوَّلِ النَبيّينَ ميثاقاً وَآخِرِهِم مَبْعَثاً ، الِّذي غَمَسْتَهُ في بَحرِ الفَضيلَةِ ، وَالمَنزِلَةِ الجَليلَةِ ، وَالدَّرَجَةِ الرَّفيعَةِ ، وَالمَرتَبَةِ الخَطيرَةِ ، وَأَودَعْتَهُ الاَصلابَ الطّاهِرَةَ ، وَنَقَلتَهُ مِنها اِلي الارحامِ المُطَهَّرَةِ ، لُطفاً مِنكَ لَهُ وَتَحَنُّناً مِنكَ عَلَيهِ ، إِذ وَكّلتَ لِصَونِهِ وَحِراسَتِهِ وَحِفْظِهِ وَحِياطَتِهِ مِنْ قُدرَتِكَ عَيناً ، عاصِمَةً حَجَبْتَ بِها عَنهُ مَدانِسَ العَهْرِ وَمَعائِبَ السِّفاحِ ، حَتّي رَفَعْتَ بِهِ نَواظِرَ العِبادِ ، وَأَحَييتَ بِهِ مَيتَ البِلادِ ، بِأن كَشَفتَ عَن نُورِ وِلاَدتِهِ ظُلَمَ الاستارِ ، وَأَلبَستَ حَرَمَكَ بِهِ حُلَلَ الانوارِ. أَللّهُمَّ فَكَما خَصَصتَهُ بِشَرَفِ هذِهِ المَرتَبَةِ الكَريمَةِ ، وَذُخْرِ هذِهِ المَنقَبَةِ العَظِيمَةِ ، صَلِّ عَلَيهِ كَما وَفي بِعَهدِكَ ، وَبَلَّغَ رِسالاتِكَ ، وَقاتَلَ أَهلَ الجُحُودِ عَلي تَوحيدِكَ ، وَقَطَعَ رَحِمَ الكُفْرِ في إعزازِ دِينِكَ ، وَلَبِسَ ثَوبَ البَلوي في مُجاهَدَةِ أَعدائِكَ ، وَأَوجَبْتَ لَهُ بِكُّلِ أذيً مَسَّهُ أو كَيد أحَسَّ بِهِ مِنَ الفِئَةِ التي حاوَلَتْ قَتْلَهُ ، فَضيلَةً تَفُوقُ الفَضائِلَ وَيَملِكُ بِها الجِزيلَ مِنْ نَوالِكَ ، فَلَقَد أَسَّرَ الحَسْرَةَ وَأَخفي الزَّفرَةَ وَتَجَّرَعَ الغُصَّةَ وَلَم يَتَخَطَّ مامُثِّلَ مِن وَحيِكَ . أللّهُمَّ صَلِّ عَلَيهِ وَعَلي أَهلِ بَيتِهِ صَلاةً تَرضْي لَهُم ، وَبَلِّغهُمْ مِنّا تَحِيَّةً كَثيرَةً وَسَلاماً ، وَآتِنا مِن لَدُنْكَ في مُوالاتِهِم فَضلاً وإحساناً ، وَرَحمةً وَغُفراناً ، اِنَّكَ ذُو الفَضلِ العَظيمِ » .
12 - ويستحب أيضاً أن تتوجه الي القبلة الشريفة وأنت واقف فوق الرأس ، وتقول : « اَلسَّلامُ عَلَيكَ أَيُّها النَبِيُّ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ ، اَلسَّلامُ عَلَيكَ ياأَبا القاسِمِ ، اَلسَّلامُ عَلَيكَ ياسَيِّدَ الاَوَّليِنَ والاخِرينَ ، اَلسَّلامُ عَلَيكَ يازَيْنَ القِيامَةِ ، اَلسَّلامُ عَلَيكَ ياشَفيعَ القِيامَةِ ، أَشْهَدُ أنْ لاإِلهَ اِلاّ اللهُ ، وَحْدَهُ لاشَريِكَ لَهُ ، وَأَشهَدُ أَنَّكَ عَبْدُهُ وَرَسْولُهُ ، بَلَّغتَ الرِّسالَةَ ، وَأَدَّيتَ الاَمانَةَ ، وَنَصَحتَ أُمَّتَكَ ، وَجاهَدْتَ فِي سَبيلِ رَبِّكَ حَتي اَتاكَ اليَقينُ ، صَلَّي الله عَلَيكَ ، وَعَلي أهلِ بَيتِكَ ، طِبتَ حَيَّاً وَطِبتَ مَيِّتاً ، صَلَّي اللهُ عَلَيكَ وَعَلي أَخِيكَ وَوَصِيِّكَ وَابْنِ عَمِّكَ اَميرِ المُؤمِنينَ ، وَعَلي اِبنَتِكَ سَيِّدَةِ نِساءِ العالَمينَ ، وَعَلي وَلَدَيكَ الحَسَنِ وَالحُسَينِ ، أَفضَلَ السَّلامِ وَأَطيَبَ التَّحِيَّةِ وَاَطهَرَ الصَّلاةِ ، وَعَلينا مِنكُمُ السَّلامُ وَرَحمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ » .
وتدعو لنفسك واجتهد في الدعاء للمؤمنين ولوالديك .
13 - الوقوف عند الاسطوانة الامامية من جهة القبر الشريف من الجانب الايمن ، مستقبلاً بوجهك القبلة ، جاعلاً القبر الشريف عن يسارك ، ومنكبك الايمن مقابلاً للمنبر الشريف ، فإن ذلك الموقع هو موضع رأس الرسول الاعظم (صلي الله عليه وآله وسلم)فتقول : « أَشْهَدُ أنْ لاإِلهَ اِلاّ اللهُ ، وَحْدَهُ لاشَريِكَ لَهُ ، وَأَشهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسْولُهُ و أشْهَدُ أنَّكَ رَسُولُ اللّهِ وَأَنَّكَ مُحَمَّدُ بنُ عَبدِ اللهِ ، وَأَشهدُ أَنَّكَ بَلَّغتَ رِسالاتِ رَبِّكَ ، وَنَصَحتَ لاُمَّتِكَ وَجاهَدتَ في سَبيلِ اللهِ ، وَعَبَدتَ اللهَ حَتّي أَتاكَ اليَقينُ بِالحِكمَةِ وَالمَوعِظَةِ الحَسَنَةِ ، وَأَدَّيتَ الَّذي عَلَيكَ مِنَ الحَقِّ ، وَأَنَّكَ قَد رَؤُفتَ بِالمُؤمِنينَ ، وَغَلُظْتَ عَلَي الكافِرينَ ، فَبَلَّغَ اللهُ بِكَ أَفْضَلَ شَرَفِ مَحَلِّ المُكَرَّميِنَ ، الحَمدُ للهِ الِّذي اِستَنقَذَنا بِكَ مِنَ الشِّركِ وَالضَّلالَةِ . اَللّهُمَّ فَاجْعَلْ صَلَواتِكَ وَصَلَواتِ مَلائِكَتِكَ المُقَّرَبينَ وَاَنبِيائِكَ المُرسَلينَ وَعِبادِكَ الصّالِحينَ ، وَاَهْلِ السَّماواتِ وَالارَضينَ ، وَمَن سَبَّحَ لَكَ يارَبَّ العالَمينَ مِنَ الاَوَّلينَ وَالاخِرينَ ، عَلي مُحَمَّد عَبدِكَ وَرسُولِكَ وَنَبيِّكَ وَأَمِينِكَ وَنَجيِّكَ وَحَبيْبِكَ وَصَفيِّكَ وَخاصَّتكَ وَصَفوَتِكَ وَخِيَرَتِكَ مِنْ خَلْقِكَ . أَللّهُمَّ اَعطِهِ الدَرَجَةَ الرَّفِيعَةَ ، وَآتِهِ الْوَسيلَةَ مِنَ الجَنَّةِ ، وَابعَثهُ مَقاماً مُحَمَوداً ، يَغبِطُهُ بِهِ الاَوَّلُونَ والاخِرُونَ . اَللّهُمَّ اِنَّكَ قُلتَ وَلَو أَنَّهُم إِذْ ظَلَمُوا أنْفُسَهُمْ جاؤوُكَ فَاستَغْفَرُوا اللهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُم الرَسُولُ لَوَجَدوُا اللهَ تَوّاباً رَحيماً . وَاِنِّي أتَيْتُ نَبِّيَكَ مُسْتَغفِراً تائباً مِنْ ذُنُوبيَ ، يامُحَمَّدُ إِنّي أتَوَجَّهُ بِكَ اِلي اللهِ رَبِّي وَرَبِّكَ لِيَغفِرَ لي ذُنُوبيَ » .
14 - ويستحب أيضاً الالتفات بعد ذلك الي القبر الشريف ، وأن تضع يديك عليه - إن أمكن - وتقول : « أسْأَلُ اللهَ الَّذي اِجْتَباكَ وَاْختارَكَ وَهَداكَ وَهَدي بِكَ أنْ يُصَلّيَ عَلَيكَ وَعَلي أَهْلِ بيتِكَ الطاهِرين » .
ثم تقول وأنت ملصق كفك بحائط الحجرة إن أمكن :
« أتَيتُكَ يارَسُولَ اللهِ مُهاجِراً اِلَيكَ ، قاضِياً لِما أَوْجَبَهُ اللهُ عَلي مَنْ قَصَدَكَ ، وَإذ لَمْ أُلْحِقكَ حَيّاً ، فَقَد قَصَدتُكَ بَعدَ مَوتِكَ عَالِماً اَنَّ حُرمَتَكَ مَيِّتاً كَحُرمَتِكَ حَيّاً ، فَكُنْ لي بذلِكَ عِندَ اللهِ شاهِداً » .
15 - ويستحب أيضاً أن تمسح كفك علي وجهك وتقول :
« اَللّهُمَّ اجْعَلْ ذلِكَ بَيعَةً مَرضِيَّةً لَدَيكَ ، وَعَهْداً مُؤَكَّداً عِنْدَكَ ، تُحْيِيَني مااَحْيَيْتَني عَلَيهِ ، وَعَلَي الْوَفاءِ بِشَرائِطِهِ وَحُدودِهِ وَحُقُوقِهِ وَأَحْكامِهِ ، وَتُميتَني إذا أَمَتَّني عَلَيهِ ، وَتَبْعَثُني إذا بَعَثْتَني عَلَيهِ » .
ويستحب أن تبلغ النبي السلام والتحية عن أبويك وعمن تحبه من أهلك وأصدقائك ، فتقول وأنت واقف عند الرأس الشريف : « اَلسَّلامُ عَلَيكَ يانَبيَّ اللهِ ، مِنْ أبي وَأُمِّي وَوُلدي وَخاصَّتي وَجَميعِ أهْلِ بَلَدي ، حُرِّهِم وَعَبدِهِم وَأَبيَضِهِم وَاَسوَدِهِم وَمِن (فلان وفلان) » وتسمي من تريد .

فضل زيارة الرسول (صلي الله عليه وآله)

ارسال به دوستان
أيها الحاج الكريم ، لاشك أنك علي علم بأن من تمام الحج ، زيارة قبر الرسول الاعظم (صلي الله عليه وآله وسلم) في المدينة المنورة ، والتبرك بلثم تلك الاعتاب الطاهرة ، والحضور في تلك المشاهد الشريفة ، فإن زيارة النبي (صلي الله عليه وآله وسلم) مستحبة عيناً ، وعلي الخصوص علي الحاج ، وتركها جفاء لرسول الله (صلي الله عليه وآله وسلم) .
ولقد ورد في الحديث الشريف عنه صلي الله عليه وآله أنه قال : من أتي مكة حاجاً ولم يزرني الي المدينة جفوته يوم القيامة ، ومن أتاني زائراً وجبت له شفاعتي ، ومن وجبت له شفاعتي وجبت له الجنة .
وقال أمير المؤمنين علي بن أبي طالب عليه السلام : أتموا برسول الله حجكم إذا خرجتم من بيت الله ، فإن تركه جفاء ، وبذلك أمرتم ، وأتموا بالقبور التي ألزمكم الله حقها وزيارتها ، واطلبوا الرزق عندها .
وقال الامام أبو عبد الله الصادق عليه السلام : زيارة رسول الله (صلي الله عليه وآله وسلم) تعدل حجة مع رسول الله .
وقال (عليه السلام) أيضاً : إذا حج أحدكم فليختم بزيارتنا ، لان ذلك من تمام الحج .
أيها الحاج الكريم ، أعتقد أنك قد سررت بهذه الاحاديث الشريفة التي ذكرتها لك عن النبي وعترته الطاهرين عليهم السلام في فضل زيارتهم ، وأعتقد أنك قد اكتفيت بها ، ولا يسمح المجال لي أن أذكر لك الشيء الكثير من هذه الاحاديث الشريفة ، ففي ذلك كفاية لك وللمؤمنين كافة ، جعلنا الله وإياك ممن يوفق للزيارة وتناله الشفاعة .
وللمدينة المنورة حرم معيّن ، كما لمكة المكرمة حرم معين عرفته فيما سبق .
أما حد حرم المدينة فهو من «عاثر» الي «وعير» ، وكل منهما جبل يكتنف المدينة المنورة ، أحدهما من المشرق والاخر من المغرب .
ذلك هو حد الحرم المدني ، وهو - وإن لم يجب الاحرام فيه كما يجب في مكة المكرمة ولكنه لايقطع شجره ، وعلي الاخص إذا كان الشجر رطباً ، إلاّ مااستثني مما مرّ عليك في حدود الحرم المكي ، بل الاحوط إن لم يكن أقوي اجتناب صيد مابين الحرمين ، بل الاولي اجتناب مطلق الصيد .

زيارة أخري للنبي (صلي الله عليه وآله)

ارسال به دوستان
زيارة أخري للنبي (صلي الله عليه وآله)
17 - ويستحب التوجه الي جهة القبلة ، واستقبال القبر الشريف جاعلاً القبلة بين كتفيك ، وزر النبي بهذه الزيارة :
« اَلسَّلامُ عَلَيكَ يا نَبيَّ اللهِ وَرَسُولَه ، اَلسَّلامُ عَلَيكَ ياصَفْوَةَ اللهِ وَخِيرَتَه مِنْ خَلقِهِ ، اَلسَّلامُ عَلَيكَ ياأَمينَ أللهِ وَحُجَّتِهِ ، اَلسَّلامُ عَلَيكَ ياخاتَمَ النَبيّينَ وَسَّيد المُرسَلينَ ، اَلسَّلامُ عَلَيكَ أَيُّها البَشيرُ النَّذيرُ ، اَلسَّلامُ عَلَيكَ أَيُّها الّداعي اِلي اللهِ وَالسِّراجُ المُنيرُ ، اَلسَّلامُ عَلَيكَ وَعَلي أَهلِ بَيتِكَ الَّذينَ أَذهَبَ اللهُ عَنْهُمُ الرِجسَ وَطَهَّرَهُم تَطهيراً ، أَشهَدُ اَنَّكَ يارَسُولَ اللهِ اَتَيتَ بِالحَقِّ وَقُلْتَ بِالصِّدقِ ، اَلحَمدُ للهِ الَّذي وَفَّقَني لِلايمانِ وَالتَّصدِيقِ ، وَمَنَّ عَليَّ بِطاعَتِكَ وَاتِّباعِ سَبيلِكَ ، وَجَعَلني مِنْ أُمَّتِكَ وَالُمجيبينَ لِدَعْوَتِكَ ، وَهَداني اِلي مَعرِفَتِكَ وَمَعرِفَةِ الائِمَةِ مِنْ ذُرِّيتِكَ ، أَتَقرَّبُ اِلي اللهِ بِما يُرضِيكَ ، وأَبرَأُ اِلي اللهِ مِمّا يُسخِطُكَ ، مُوالياً لاَوليائِكَ ، مُعادِياً لاَعدائِكَ ، جِئتُكَ يارَسُولَ اللهِ زائِراً ، وَقَصَدْتُكَ راغِباً مُتَوَسِّلاً اِلي اللهِ سُبحانَهُ ، وَأَنْتَ صاحِبُ الوَسيلَةِ وَالمَنْزِلَةِ الجَليلَةِ وَالشَفاعَةِ المَقبولَةِ ، وَالدَعْوَةِ المَسمُوعَةِ ، فَاشْفَعْ لي اِلي اللهِ تَعالي بِالغُفرانِ وَالرَّحمَةِ وَالتَّوفيقِ وَالعِصمَةِ ، فَقَدْ غَمَرَتِ الذُّنوبُ وَشَمِلَتِ العُيوبُ وَاَثقلَ الظَهْرُ وَتَضاعَفَ الوِزرُ ، وَقَدْ أَخبرتَنا وَخَبَرُكَ الصِّدْقُ أنَّهُ تعالي قالَ وَقَولُهُ الحَقُّ : وَلَو أَنَّهُمْ إذ ظَلَمُوا أَنفُسَهُمْ جاؤوُكَ فَاَستَغَفَروا اللهَ وَاسْتَغَفَرَ لَهُمُ الرَسُولُ لَوَجَدوا اللهَ تَوّاباً رَحِيماً . وَقَدْ جِئتُكَ يارَسُولَ اللهِ مُسْتَغْفِراً مِنْ ذُنُوبي ، تائِباً مِنْ مَعاصيَّ وَسَيِّئاتي ، وَاِنّي أَتَوَجَّهُ اِلي اللهِ رَبّي وَرَبِّكَ لِيَغفِرَ لي ذُنوبي ، فَاشفَع لي ياشَفيعَ الاُمَّةِ ، وَأَجِرني يانَبيَّ الرَحْمَةِ ، صَلَّيَ اللهُ عَلَيكَ وَعلي آلِكَ الطّاهرينَ » .
زيارة أخري للنبي (صلي الله عليه وآله)
18 - زيارة أخري للرسول الاعظم (صلي الله عليه وآله وسلم) مروية عن الامام أبي الحسن الرضا عليه السلام بسند صحيح ، وهي :
« اَلسَّلامُ عَلي رَسُولِ اللهِ ، اَلسَّلامُ عَلَيكَ وَرَحمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ ، اَلسَّلامُ عَلَيكَ يامُحَمَّدُ بنُ عَبدِ اللهِ ، اَلسَّلامُ عَلَيكَ ياخِيرَةَ اللهِ ، اَلسَّلامُ عَلَيكَ ياحَبيبَ اللهِ ، اَلسَّلامُ عَلَيكَ ياصَفوَةِ اللهِ ، اَلسَّلامُ عَلَيكَ ياأَمينَ اللهِ ، اَلسَّلامُ عَلَيكَ ياحُجَّةَ اللهِ ، أَشهَدُ أَنَّكَ رَسُولُ اللهِ ، وَأَشهَدُ أَنَّكَ مُحَمَّدُ بنُ عَبدِ اللهِ ، وَأَشهَدُ أَنَّكَ قَدْ نَصَحْتَ لامَّتِكَ وَ جاهَدْتَ فِي سَبِيلَ رَبِّكَ وَعَبَدتَهُ حَتّي أَتاكَ اليَقينُ ، فَجَزاكَ اللهُ أَفضَلَ ماجَزي نَبيّاً عَن أُمَّتِهِ . اَللّهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد ، أَفضَلَ ماصَلَّيتَ عَلي اِبراهِيمَ وَآلِ ابراهِيمَ ، إنَّكَ حَميدٌ مَجيدٌ » .
19 - توجه بعد ذلك أيها الحاج الكريم الي القبلة ، وأسند ظهرك الي شباك القبر إن أمكن ، وإلاّ فاجعل القبلة خلفك ، وقل ماكان يقوله الامام علي بن الحسين زين العابدين عليهما السلام ، بعد زيارة النبي (صلي الله عليه وآله) :
« اَللّهُمَّ اِلَيكَ ألجَأتُ اَمرِي ، وَإلي قَبرِ نَبيِّكَ مُحَمَّد صَلَّي اللهُ عَلَيهِ وَآلِهِ عَبدُكَ وَرسُولُكَ أَسنَدتُ ظَهري ، وَالقِبلَةَ الَّتي رَضِيتَ لُِمحَمَّد صَلّي اللهُ عَليهِ وَآلِهِ اِستَقْبَلتُ . أَللّهُمَّ إنِّي أَصبَحْتُ لا اَملِكُ لِنَفسي خَيرَ ماأَرْجُو لَها ، وَلا أَدفَعُ عَنْها شَرَّ ماأحذَرُ عَلَيها ، وَأَصْبَحَتِ الاُمورُ كُلُّها بِيَدِكَ ، وَلا فَقيرَ أَفقَرُ مِنّي ، اِنّي لِما أَنزَلتَ إليَّ مِنْ خَير فَقِيرٌ . اَللّهُمَّ اَرِدني مِنكَ بِخَير وَلا رادَّ لِفَضلِكَ ، اَللّهُمَّ اِنّي أَعوذُ بِكَ مِنْ أن تُبَّدِلَ اِسمي أَو تُغَيِّرَ جِسمي اَو تُزِيلَ نِعمَتَكَ عَنّي ، اَللّهُمَّ زَيِّنّي بِالتَّقوي وَجَمِّلني بِالنِّعَمِ وَاغمُرني بِالعافِيَةِ وَارزُقني شُكرَ العافِيَةِ » .
20 - ويستحب قراءة سورة القدر أحد عشر مرة ، واسأل الله تعالي حاجتك فإنها تقضي إن شاء الله تعالي .
21 - صلاة ركعتي الزيارة واهداء ثوابها الي النبي (صلي الله عليه وآله وسلم) .
22 - أن تقول بعد الصلاة : « اَللّهُمَّ إِنّي صَلّيتُ وَرَكَعتُ وَسَجَدتُ لَكَ وَحدَكَ لاشَريكَ لَكَ ، لانَّ الصَّلاةَ وَالرُّكُوعَ وَالسُّجُودَ لاتَكوُنُ إِلاّ لَكَ ، لاِنَّكَ أنتَ اللهُ الَّذي لااِلهَ اِلاّ اَنتَ اَللّهُمَّ وَهاتانِ الرَكعَتانِ هَدِيَّةٌ مِنّي اِلي سَيِّدي وَمُولايَ رَسولِ اللهِ ، فَتَقَبَّلهُما مِنّي بِأَحسَنِ قَبُولِكَ ، وَاَجِرْني عَلي ذلِكَ بِأفضَلِ أَمَلي وَرَجائي فِيكَ وَفي رَسُولِكَ ياوَليَّ المُؤمِنينَ » .

الدعاء بعد الزيارة وصلاتها

ارسال به دوستان
الدعاء بعد الزيارة وصلاتها
23 - ويستحب أن تقول بعد ذلك : « اَللّهُمَّ اِنَّكَ قُلتَ لِنَبيِّكَ مُحَمَّد (صلي الله عليه وآله وسلم)وَلَو أَنَّهُم إِذْ ظَلَمُوا أنْفُسَهُمْ جاؤؤُكَ فَاْستَغْفَرُوا اللهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُم الرَسُولُ لَوَجَدُوا اللهَ تَوّاباً رَحيماً . وَلَم أَحضُر زَمانَ رَسُولِكَ عَلَيهِ وآلِهِ السَّلامُ ، اَللّهُمَّ وَقَد زُرتُهُ راغِباً ، تائِباً مِنْ سَيِّء عَمَلي ، وَمُستَغْفِراً لَكَ مِن ذُنُوبي ، وَمُقِّراً لَكَ بِها ، وَأَنتَ اَعلَمُ بِها مِنّي ، وَمُتَوَجِّهاً اِلَيكَ بِنَبيِّكَ نَبيِّ الرَّحْمَةِ ، صَلَواتُكَ عَلَيهِ وَآلِهِ ، فَاجْعَلنِي اَللّهُمَّ بِمُحَمَّد وَأَهلِ بَيتِهِ عِندَكَ وَجيهاً في الدُنيا والاخِرَةِ ، وَمِنَ المُقَرَّبِينَ ، يامُحَمَّدُ يارَسُولَ اللهِ بِأَبي أَنتَ وَأُمّي يانَبِيَّ اللهِ ياسَيِّدَ خَلقِ اللهِ ، اِنّي أَتَوَجَّهُ بِكَ اِلي اللهِ رَبِّكَ وَرَبّي لِيَغفِرَ لي ذُنُوبي ، وَيَتَقَبَّلَ مِنّي عَمَلي ، وَيَقضِيَ لِي حَوائِجي ، فَكُن لي شَفِيعاً عِندَ رَبِّكَ وَرَبّي ، فَنِعمَ المَسؤُولُ المَولي رَبّي ، وَنِعْمَ الشَّفيعُ أَنتَ ، يامُحَمَّدُ عَلَيكَ وَعَلي أَهلِ بَيتِكَ السَّلامُ . اَللّهمَّ أَوجِب ليَ مِنكَ المَغفِرَةَ وَالرَّحمَةَ وَالرِّزقَ الواسِعَ الطَّيِّبَ النّافِعَ ، كَما أَوجَبتَ لِمَن أَتي نَبِيَّكَ مُحَمَّداً صَلَواتُكَ عَلَيهِ وَآلِهِ وَهُوَ حَيٌّ ، فَأَقَرَّ لَهُ بِذُنُوبِهِ وَاْستَغفَرَ لَهُ رَسُولُكَ صَلَّي اللّه عَليهِ وَآلِهِ السَّلام فَغَفَرتَ لَهُ ، بِرَحْمَتِكَ ياأَرحَمَ الرّاحِمينَ . اَللّهُمَّ وَقَد أَمَّلتُكَ وَرَجَوتُكَ وَقُمتُ بَينَ يَدَيكَ ، وَرَغِبتُ اِلَيكَ عَمَّن سِواكَ ، وَقَد أَمَّلتُ جِزيلَ ثَوابِكَ ، وَإنّي لَمُقِرٌ غَيرُ مُنكِر ، وَتائِبٌ اِلَيكَ مِمّا اقتَرَفتُ ، وَعائِذٌ بِكَ في هذا المَقامِ مِمّا قَدَّمتُ مِنَ الاعمالِ الَّتي تَقَدَّمتَ اِلَيِّ فيها وَنَهَيتَني عَنها وَأَوعَدتَ عَلَيها العِقابَ ، وَأَعُوذُ بِكَرَمِ وَجهِكَ أَن تُقيمَني مَقامَ الخِزيِ وَالذُّلِّ يَومَ تُهتَكُ فيهِ الاَستارُ ، وَتَبدُو فيهِ الاَسرارُ وَالفَضائِحُ ، وَتَرعَدُ فيهِ الفَرائِصُ ، يَومَ الحَسرَةِ وَالنَّدامَةِ ، يَومَ الافِكَةِ ، يَومَ الازِفَةِ ، يَومَ التَّغابُنِ ، يَومَ الفَصلِ ، يَومَ الجَزاءِ ، يَوماً كانَ مِقدارُهُ خَمسينَ أَلفَ سَنَة ، يَومَ النَّفخَةِ ، يَومَ تَرجُفُ الراجِفَةُ تَتبَعُهَا الرّادِفَةُ ، يَومَ النَّشرِ ، يَومَ العَرضِ ، يَومَ يَقُومُ الناسُ لِرَبِّ العالَمينَ ، يَومَ يَفِرُّ المَرءُ مِنْ أَخيِهِ وأُمِّهِ وأَبيهِ وَصاحِبَتِهِ وَبَنيهِ ، يَومَ تَشَقَّقُ الاَرضُ وَأكنافُ السَّماءِ ، يَومَ تَأتي كُلُّ نَفس تُجادِلُ عَنْ نَفسِها ، يَومَ يُرَدّونَ اِلي اللهِ فَيُنَبِّئُهُم بِما عَمِلوُا ، يَومَ لايُغني مَوليً عَن مَوليً شَيئاً وَلا هُم يُنصَرُونَ إلاّ مَن رَحِمَ اللهُ اِنَّهُ هُوَ العَزيزُ الرَّحيمُ ، يَومَ يُرَدُّونَ اِلي عالِمِ الغَيبِ وَالشَّهادَةِ ، يَومَ يُرَدّوُنَ اِلي اللهِ مَولاهُمُ الحَقِّ ، يَومَ يَخرُجُونَ مِنَ الاَجداثِ سِراعاً كَأنَّهُم اِلي نُصُب يُوفِضُونَ ، وَكَأنَّهُم جَرادٌ مُنتَشِرٌ مُهطِعينَ اِلي الدّاعِ اِلي اللهِ ، يَومَ الواقِعَةِ ، يَومَ تُرَجُّ الاَرضُ رَجّاً ، يَومَ تَكُونُ السَّماءُ كَالمُهلِ وَتَكُونُ الجِبالُ كَالعِهنِ وَلا يُسألُ حَميمٌ حَميماً ، يَومَ الشّاهِدِ وَالمَشهُودِ ، يَومَ تَكُونُ المَلائِكَةُ صَفّاً صَفّاً . اَللّهُمَّ ارحَم مَوقِفي في ذلِكَ اليَومِ بِمَوقفي في هذا اليَومِ ، وَلا تُخزِني في ذلِكَ المَوقِفِ بِما جَنَيتُ عَلي نَفسي ، وَاجعَل يارَبِّ في ذلِكَ اليَومِ مَعَ أَولِيائِكَ مُنطَلَقي ، وَفي زُمرَةِ مُحَمَّد وَأهلِ بَيتِهِ عَلَيهِمُ السَّلام مَحشَري ، وَاجعَل حَوضَهُ مَورِدي ، وَفِي الغُرِّ الكِرامِ مَصدَري ، وَأَعطِني كِتابي بِيَميني حَتّي أَفُوزَ بِحَسَناتي ، وَتُبَيِّضَ بِهِ وَجهي ، وَتُيَسِّرَ بِهِ حِسابي ، وَتُرَجِّحَ بِهِ ميزاني وَأَمضِي مَعَ الفآئِزينَ مِنْ عِبادِكَ الصّالِحينَ اِلي رِضوانِكَ وَجِنانِكَ اِلهَ العالَمينَ . اَللّهُمَّ اِنّي أَعُوذُ بِكَ مِن أَن تَفضَحَني في ذلِكَ اليَومِ بَينَ يَدَي الخَلائِقِ بِجَريرَتي ، أو أَن أَلقَي الخِزْيَ وَالنَّدامَةَ بِخَطيئَتي ، أَو أَن تُظهِرَ فيهِ سَيِّئاتي عَلي حَسَناتي ، أَو أَن تُنَوِّهَ بَينَ الخَلائِقِ بِاِسمي ، ياكَريمُ ياكَريمُ ، العَفْوَ العَفْوَ ، السَّترَ السَّترَ . أَللّهُمَّ وَأعُوذُ بِكَ مِنْ أَن يَكُونَ في ذلِكَ اليَومِ في مَواقِفِ الاشرارِ مَوقِفي ، أَو في مَقامِ الاشقِياءِ مَقامي ، وَاِذا مَيَّزتَ بَينَ خَلقِكَ فَسُقتَ كُلاًّ بِأَعمالِهِم زُمَراً اِلي مَنازِلِهِم ، فَسُقني بِرَحمَتِكَ في عِبادِكَ الصّالِحينَ ، وَفي زُمرَةِ أوليائِكَ المُتَّقينَ ، اِلي جَنّاتِكَ يارَبَّ العالَمينَ » .

زيارة الصديقة الطاهرة فاطمة الزهراء (عليها السلام)

ارسال به دوستان
33 - ويستحب بعد الفراغ من زيارة النبي (صلي الله عليه وآله وسلم) زيارة بضعته الطاهرة فاطمة الزهراء عليها السلام ، فإن زيارتها من المستحبات الاكيدة ، ولها فضل عظيم وثوابها جسيم ، وإني أذكر لك حديثاً واحداً في فضل زيارتها ، وأعتقد أنك تكتفي بهذا الحديث ، ومنه تعرف فضل زيارة الصديقة الطاهرة فاطمة الزهراء (عليها السلام) .
قال الشيخ الطوسي في التهذيب : وأما ماورد في فضل زيارتها فأكثر من أن يحصي ، وبسند معتبر عن يزيد بن عبد الملك عن أبيه عن جده قال : دخلت علي فاطمة الزهراء عليهما السلام فبدأتني بالسلام ثم قالت : ماغدا بك ؟ قلت : طلب البركة . قالت : أخبرني أبي وهو ذا ، أنه من سلّم عليه وعلي ثلاثاً أوجب الله له الجنة . قلت له : في حياته وحياتك ؟ قالت : نعم وبعد موتنا .
وقد اختلف العلماء في تعيين قبرها الشريف ، فبعض يقول إنها دفنت في الروضة الشريفة بين القبر والمنبر ، وبعض يقول إنها دفنت في البقيع مع الائمة الاربعة عليهم السلام ، وقيل إنها دفنت في بيتها (وهو الاصح) علي الاكثر ، وبيتها متصل بحجرة الرسول التي دفن فيها ولمّا زيد في المسجد وتوسع دخلت الحجرة الشريفة في المسجد الشريف .
والظاهر أن الشباك الظاهري الذي يحيط بقبر رسول الله (صلي الله عليه وآله وسلم) محيط بالحجرة وببيت فاطمة الزهراء (عليها السلام) ، ويوجد الان ضريح داخل الشباك من جهة الشمال الشرقي ، فينبغي أن تزار فيه للاخبار التي وردت في تعيين قبرها عن أهل بيت العصمة (عليهم السلام) ، واليك زيارتها

الزيارة الاولي لفاطمة الزهراء (عليها السلام)

ارسال به دوستان
الزيارة الاولي لفاطمة الزهراء (عليها السلام)
« اَلسَّلامُ عَلَيكِ يابِنتَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَّلامُ عَلَيكِ يابِنتَ نَبيِّ اللهِ ، اَلسَّلامُ عَلَيكِ يابِنتَ حَبيبِ اللهِ ، اَلسَّلامُ عَلَيكِ يابِنتَ خَليلِ اللهِ ، اَلسَّلامُ عَلَيكِ يابِنتَ صَفيِّ اللهِ ، اَلسَّلامُ عَلَيكِ يابِنتَ أَمينِ اللهِ ، اَلسَّلامُ عَلَيكِ يابِنتَ خَيرِ خَلقِ اللهِ ، اَلسَّلامُ عَلَيكِ يابِنتَ أَفضَلِ أَنبِياءِ اللهِ وَرُسُلِهِ وَمَلائِكَتِهِ ، اَلسَّلامُ عَلَيكِ يابِنتَ خَيرِ البَرِيَّةِ ، اَلسَّلامُ عَلَيكِ ياسَيِّدَةِ نِساءِ العالَمينَ مِنَ الاَوَّلينَ وَالاخِرينَ ، اَلسَّلامُ عَلَيكِ يازَوجَةَ وَليّ اللهِ وَخَيرِ الخَلقِ بَعدَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَّلامُ عَلَيكِ ياأُمَّ الحَسَنِ وَالحُسَينِ سَيِّدَي شَبابِ أَهلِ الجَنَّةِ ، اَلسَّلامُ عَلَيكِ أَيَّتُها الصِّدّيقَةُ الشَّهَيدَةُ ، اَلسَّلامُ عَلَيكِ أَيَّتُهاالرَّضِيَّةُ المَرضِيَّةُ ، اَلسَّلامُ عَلَيكِ أَيَّتُهاالفاضِلَةُ الزَّكِيَّةُ ، اَلسَّلامُ عَلَيكِ أَيَّتُها الحَوراءُ الاِنسِيَّةُ ، اَلسَّلامُ عَلَيكِ أَيَّتُها التَّقِيَّةُ النَّقِيَّةُ ، اَلسَّلامُ عَلَيكِ أَيَّتُها الُمحَدَّثَةُ العَليمَةُ ، اَلسَّلامُ عَلَيكِ أَيَّتُها المَظلومَةُ المَغصُوبَةُ ، اَلسَّلامُ عَلَيكِ أَيَّتُها المُضطَهَدَةُ المَقهُورَةُ ، اَلسَّلامُ عَلَيكِ يافاطِمَةُ بِنتَ رَسُولِ اللهِ وَرَحمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ . صَلَّي اللهُ عَلَيكِ وَعَلي رُوحِكِ وَبَدَنِكِ ، أشهَدُ أَنَّكِ مَضَيتِ عَلي بَيِّنَة مِن رَبِّكِ وَاَنَّ مَنْ سَرَّكِ فَقَد سَرَّ رَسُولَ اَللهِ وَمَن جَفاكِ فَقَد جَفا رَسُولَ اللهِ وَمَن آذاكِ فَقَد آذي رَسُولَ اللهِ وَمَن وَصَلَكِ فَقَد وَصَلَ رَسُولَ اللهِ وَمَن قَطَعَكِ فَقَد قَطَعَ رَسُولَ اللهِ ، لاَنَّكِ بِضعَةٌ مِنهُ وَرُوحُهُ الَّذي بَينَ جَنبيَهِ كَما قالَ صَلَّي اللهُ عَلَيهِ وَآلِهِ وَسلَّمَ . أُشهِدُ اللهَ وَرَسُولَه وَملائِكَتَهُ اَنّي راض عَمَّن رَضيتِ عَنهُ ساخِطٌ عَلي مَن سَخِطتِ عَلَيهِ ، مُتَبرّيٌ مِمَّن تَبَّرأتِ مِنهُ ، مُوال لِمَن والَيتِ ، مُعاد لِمَن عادَيتِ ، مُبغِضٌ لِمَن أَبغَضْتِ ، مُحِبُّ لِمَن أَحبَبْتِ ، وَكَفي بِاللهِ شَهيداً وَحَسيباً ، وَجازِياً وَمُثيباً » ثم تقول : « وَصَلَّي اللهُ عَلَيكِ ، وَعَلي أَبِيكِ مُحَمَّد رَسُولِ الله ، وَعَلي بَعلِكِ اَمِيرِ المُؤمِنينَ ، وَعَلي اَبنائِكِ الائِمَةِ الطّاهِرينَ وَسَلّمَ تَسليماً كَثيراً » .

زيارة أخري للزهراء (عليها السلام)

ارسال به دوستان
زيارة أخري للزهراء (عليها السلام)
ثم تقول ماروي عن الامام الباقر (عليه السلام) :
« يامُمتَحَنَةُ اِمتَحَنَكِ اللهُ الَّذي خَلَقَكِ قَبْلَ أَنْ يَخلُقَكِ ، فَوَجَدَكِ لِما امتَحَنَكِ صابِرَةً ، وَزَعَمنا اَنّا لَكِ اَولِياءُ وَمُصَدِّقُونَ وَصابِرونَ لِكُلِّ ماأَتانا بِهِ أَبُوكِ ، وَأَتانا بِهِ وَصِيُّهُ ، فَإِنّا نَسأَلُكِ اِن كُنّا صَدَّقناكِ إلاّ اَلحَقتِنا بِتَصديقِنا لهما لِنُبَشِّرَ أَنفُسَنا بِأنّا قَد طَهُرنا بِوِلايَتِكِ » .
ثم تقول : « اَلسَّلامُ عَلَيكِ ياسَيِّدَةَ نِساءِ العالَمينَ ، اَلسَّلامُ عَلَيكِ ياوالِدةَ الحُجَجِ عَلي الناسِ أَجمَعينَ ، اَلسَّلامُ عَلَيكِ أَيَتُها المَظلومَةُ المَمْنوعَةُ حَقُّها » .
ثم قل « اَللّهُمَّ صَلِّ عَلي أَمَتِكَ وَاِبنَةِ نَبيِّكَ وَزَوجَةِ وصِيِّ نَبِّيكَ صَلاةً تُزلِفُها فَوْقَ زُلفي عِبادسكَ المُكَرَّمينَ مِنْ أَهلِ السَّماواتِ وَالاَرَضينَ » .
لفت نظر :
روي أنه من زارها بهذه الزيارة الاخيرة واستغفر الله من ذنوبه غفر الله له ذنوبه .
34 - ويستحب بعد ذلك صلاة ركعتين للزيارة تهدي ثوابها الي الصديقة الطاهرة فاطمة الزهراء (عليها السلام) .

الدعاء بعد الزيارة

ارسال به دوستان
الدعاء بعد الزيارة
35 - ثم تدعو بعدهما بهذا الدعاء :
« اَللّهُمَّ اِنّي اَتوَجَّهُ اِلَيكَ بِنَبيِّنا مُحَمَّد وَبِأَهلِ بَيتِهِ صَلَواتُكَ عَلَيهِم ، وَاَسأَلُكَ بِحَقِّكَ العَظيمِ عَلَيهِم الَّذي لايَعلمُ كُنهَهُ سِواكَ ، وَاَسأَلُكَ بِحَقَّ مَنْ حَقُّهُ عِندَكَ عَظيمُ وَبِاَسْمائِكَ الحُسني اَلَّتي أَمَرتَني أَن اَدْعُوَكَ بِها ، وَاَسألُكَ بِاسْمِكَ الاَعظَمِ الَّذي اَمَرتَ بِهِ اِبراهِيمَ عَلَيهِ السَّلامُ أَن يَدعُوَ بِهِ الطَّيرَ فَأَجابَتهُ ، وَبِاسمِكَ العَظيمِ الَّذي قُلتَ لِلنّارِ كُوني بَرداً وَسَلاماً عَلي اِبراهِيمَ فَكانَتْ بَرْداً ، وَبِأَحَبِّ الاَسماءِ إلَيْكَ وَأَشرَفِها وَأَعظَمِها لَدَيكَ وَأَسرَعِها إِجابَةً وَأَنجَحِها طَلِبَةً وَبِما أَنتَ اَهلُهُ وَمُستَحِقُّهُ وَمُستَوجِبُهُ ، وَأَتَوسَّلُ اِلَيكَ وَأَرغَبُ اِلَيكَ وَأَتَضَرَّعُ وَأَلِحُّ عَلَيكَ ، وَاَسأَلُكَ بِكُتُبِكَ الَّتي أَنزَلتَها عَلي اَنبِيائِكَ وَرُسُولِكَ صَلَواتُكَ عَلَيهِم مِنَ التوراةِ وَالانجِيلِ وَالزَّبورِ وَالقُرآنِ العَظيمِ ، فأنَّ فيها اسمُكَ الاَعظَمِ وَبِما فيها مِنْ أَسْمائِكَ العُظمي ، اَن تُصلِّيَ عَلي مُحَمِّد وَآلِ مُحَمَّد ، وَاَنْ تُفَّرِجَ عَنْ آلِ مُحَمَّد وَشيعَتِهِم وَمُحبِّيهِم وَعَنّي ، وَتَفتَحَ أَبوابَ السَّماءِ لِدُعائي وَترفَعَهُ في عِلييِّن ، وَتَأذَنَ لي في هذا اليومِ وَفي هذهِ السَّاعَةِ بِفَرَجي وَاِعطاءِ اَمَلي وَسُؤلي فِي الدُّنيا وَالاخِرَةِ ، يامَن لايَعْلَمُ أَحَدٌ كَيفَ هُوَ وَقُدرَتَه إِلاّ هُوَ ، يامَنْ سَدَّ الهَواءَ بالسَّماءِ ، وَكَبِسَ الاَرضَ عَلي الماء ، وَاْختارَ لِنَفسِه أحسَنَ الاَسماءَ ، يامَنْ سَمّي نَفسَهُ بالاسِمِ الَّذي تُقضي به حاجَةُ مَنْ يَدعُوهُ ، اَسْأَلُكَ بِحَقِّ ذلِكَ الاِسمِ فَلا شَفيعَ أَقوي لي مِنهُ اَن تُصَلِّي عَلي مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد ، وَانْ تَقضيَ لي حَوائِجي وَتُسْمِعَ بِمُحَمَّد وَعَلي وَفاطِمَةَ وَالحَسَنِ وَالحُسَينِ وَعَليِّ بنِ الحُسَينِ وَمُحَمَّدِ بنِ عَليّ وَجَعْفَرِ بنِ مُحَمَّد وَمُوسي بنِ جَعفَر وَعَليّ بنِ مُوسَي وَمُحَمَّد بنِ عَليّ وَعَليّ بنِ مُحَمَّد وَالحَسَنِ بنِ عَليّ وَالحُجَّةِ المُنتَظَرِ لاذْنِك صَلَواتُكَ وَ سَلامُكَ وَ رَحْمَتُكَ وَ بَرَكاتُكَ عَلَيْهِمْ ـ صَوتِي لِيَشفَعُوا لي اِلَيكَ وَتُشَفِّعَهمْ فيَّ ، وَلا تَرُدَّني خائِباً بِحَقِّ لااِلهَ اِلاّ أَنْتَ » .
ثم تسأل حوائجك فإنها تقضي إن شاء الله تعالي .

زيارة أئمة البقيع

ارسال به دوستان
37- يستحب استحباباً مؤكداً زيارة أئمة البقيع (عليهم السلام) ، فإذا فرغتَ من زيارة نبيك الاعظم (صلي الله عليه وآله وسلم)وبضعته الطاهرة فاطمة الزهراء عليها السلام فتوجه الي البقيع لزيارة الائمة الاربعة من أئمة أهل البيت الذين أذهب الله عنهم الرجس وطهرهم تطهيراً ، وهم :
1 - الامام الحسن بن علي الزكي عليه السلام .
2 - الامام علي بن الحسين زين العابدين عليه السلام .
3 - الامام محمد بن علي الباقر عليه السلام .
4 - الامام جعفر بن محمد الصادق عليه السلام .
ثم تزور معهم فاطمة بنت أسد وفاطمة الزهراء (علي قول) وقد مرت عليك سابقاً زيارتها عليها السلام .
.
38 - يستحب الغسل لاجل الزيارة والدعاء بهذا الدعاء :
« بِسمِ اللهِ وَبِاللهِ ، أللّهُمَّ اجعَلهُ لي نُوراً وطَهوراً وحِرزاً وشِفاءً مِنْ كُلِّ داء وآفَة وعاهَة ، اَللّهُمَّ طَهِرْ بِهِ قَلبي وَاشرَحْبِهِ صَدري وَيَسِّرْ بِه اَمري » .
.
39 - ويستحب أن يلبس الزائر أنظف الثياب ، ويتطيب بأفضل الطيب ، ويذهب لزيارتهم علي سكينة ووقار ، فإذا وصل الي باب القبة الشريفة يقف ويستأذن بهذا الاستئذان قائلاً :
« يامَوالِيَّ ياأبناءَ رَسُولِ اللهِ ، عَبْدُكُم وَابْنُ اَمَتِكُمْ ، اَلذَّليلُ بَينَ اَيديكُم ، وَالمُضعِفُ في عُلُوِّ قَدرِكُم ، وَالمُعتَرِفُ بِحَقِّكُم ، جاءَكُم مُستَجيراً بِكُم قاصِداً اِلي حَرَمِكُم ، مُتَقَرِّباً اِلي مَقامِكُم ، مُتَوَسِّلاً اِلي اللهِ تَعالي بِكُمْ ، ءَأَدخُلُ يامَوالِيَّ ، ءَأَدخُلُ ياأَولِياءَ اللهِ ، ءَأدخُلُ يامَلائِكَةَ اللهِ الُمحدِقينَ بِهذا الحَرَمِ المُقيمينَ بِهذا المشهَدِ » .
.
40 - ثم ادخل بخضوع وخشوع ، وقدم رجلك اليمني وقل وأنت في حال الدخول :
« اَللهُ اَكبَرُ كَبيراً ، وَالحَمْدُ للهِ كَثيراً ، وَسُبحانَ اللهِ بُكرَةً وَأَصيلاً ، وَالحَمدُ للهِ الفَردِ الصَّمَدِ ، الماجِدِ الاحَدِ ، اَلمُتَفَضِّلِ اَلمَنّانِ ، المُتَطَوِّلِ الحَنّانِ ، الَّذي مَنَّ بِطَولِهِ ، وَسَهَّلَ زِيارَةَ ساداتِي بِاحسانِهِ ، وَلَمْ يَجعَلني عَن زِيارَتِهِم مَمنُوعاً ، بَل تَطَوَّلَ وَمَنَحَ » .
وتقول في زيارتهم وأنت مستقبلاً قبورهم ، ومستدبراً القبلة الشريفة :
« اَلسَّلامُ عَلَيكُم أَئِمَّةَ الهُدي ، اَلسَّلامُ عَلَيكُم اَهلَ البِرِّ وَالتَّقوي ، اَلسَّلامُ عَلَيكُم ايُّها الحُجَجُ عَلي أَهلِ الدُّنيا ، اَلسَّلامُ عَلَيكُم اَيُّها القُوّامُ في البَرِيَّةِ بِالقِسطِ ، اَلسَّلامُ عَلَيكُم أهلَ الصَّفوَةِ ، اَلسَّلامُ عَلَيكُم آلَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَّلامُ عَلَيكُم أَهلَ النَّجوي ، أشهَدُ اَنَّكُم قَد بَلَّغْتُمْ وَنَصَحتُم وَصَبَرتُم في ذاتِ اللهِ ، وَكُذِّبتُم وَاُسيءَ اِليَكُم فَعَفَوْتُمْ ( فَغَفَرتُم خ ل ) . وَاَشهَدُ اَنَّكُم الاَئِمَّةُ الرّاشِدُونَ المَهدِيُّونَ ، وَأَنَّ طاعَتَكُم مَفروضَةٌ ، وَأَنَّ قَولَكُمُ الصِّدقُ ، وَاَنّكُم دَعوتُم فَلَم تُجابُوا ، وَأَمَرتُم فَلَم تُطاعُوا ، وَاَنَّكُم دَعائِمُ الدّينِ وَاَركانُ الاَرضِ ، لَم تَزالُوا بِعَينِ اللهِ يَنسَخُكُم في أَصلابِ كُلِّ مُطَهَّر وَيَنقُلُكُم مِن اَرحامِ المُطّهراتِ ، لَم تُدَنِّسكُمُ الجاهِلِيَّةُ الحَهْلاءُ ، وَلَمْ تَشرَكْ فيكُم فِتَنُ الاهواءِ ، طِبتُمْ وَطابَ مَنْبَتُكُم ، مَنَّ بِكُم عَلَينا دَيّانُ الدِّينِ ، فَجَعَلَكُم في بُيُوت اَذِنَ اللهُ أَن تُرفَعَ وَيُذكَرَ فِيها اسمُهُ ، وَجَعَلَ صَلواتِنا عَلَيكُم رَحمَةً لَنا وَكَفّارَةً لِذُنُوبِنا ، اِذِ اختارَكُمُ اللهُ لَنا وَطَيَّبَ خَلقَنا بِما مَنَّ بِه عَلَينا مِن وِلايَتِكُم ، وَكُنّا عِندَهُ مُسَمّينَ بِعِلمِكُم مُعتَرِفينَ بِتَصديقِنا اِيّاكُم ، وَهذا مَقامُ مَن أَسرَفَ وَاخطَأ ، وَاسْتَكانَ وَاَقَّرَ بِما جَني وَرَجا بِمَقامِهِ الخلاصَ وَاَن يَستَنقِذَهُ بِكُم مُستَنقِذُ الهَلكي مِنَ الرَّدي ، فَكُونُوا لي شُفَعاءَ ، فَقَدْ وَفَدتُ اِلَيكُم إذ رَغِبَ اَهلُ الدُّنيا وَاتَّخَذوُا آياتِ اللهِ هُزُواً وَاْستَكبَرُوا عَنها ، يامَن هُوَ قائِمٌ لايَسهُو ودائِمٌ لايَلهُو وَمُحيطٌ بِكُلِّ شَيء ، لَكَ المَنُّ بِما وَفَّقتَني وَعَرَّفتَني بِما أَقمْتَني عَلَيهِ ، اِذْ صَدَّ عَنهُ عِبادُكَ وَجَهِلُوا مَعرِفَتَهُ وَاستَخَفُّوا بِحَقِّهِ وَمالُوا اِلي سِواهُ ، فَكانَتِ المِنَّةُ مِنكَ عَلَيَّ مَعَ أقوام خَصَصْتَهُم بِما خَصَصتَني بِهِ ، فَلَكَ الحَمدُ اِذ كُنْتُ عِنْدَكَ في مَقامي هذا مَذكُوراً مَكتُوباً ، فَلا تَحرِمني مارَجَوتُ وَلا تُخَيِّبني فيما دَعَوتُ بِحُرمَةِ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ وَصَلَّي اللهُ عَلي مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد » .
.
.
زيارة أخري أيضاً لائمة البقيع (عليهم السلام)
41 - ويستحب أيضاً زيارتهم بزيارة أخري وردت لائمة البقيع عليهم السلام ، وهي :
« اَلسَّلامُ عَلَيكُمْ ياخُزّانَ عِلْمِ اللهِ وَحَفَظَةَ سِرِّهِ وَتَراجُمَةَ وَحْيِهِ ، أَتَيتُكُمْ يابَني رَسُولِ اللهِ عارِفاً بِحَقِكُمْ مُسْتَبصِراً بِشَأنِكُمْ مُعادِياً لاعْدائِكُمْ مُوالِياً لاَوليِائِكُم ، بِأَبْي اَنْتُم وَاُمِّي صَلَّي الله عَلي اَرواحِكُمْ وَاَبدانِكُمْ . اَللّهُمَّ إِني أَتَولّي آخِرَهُمْ كَما تَوَلَّيتُ أَوَّلَهُم ، وَأَبْرَأُ مِنْ كُلِّ وَليجَة دُونَهُمْ ، آمَنْتُ بِاللهِ وَكَفَرْتُ بِالجِبْتِ وَالطّاغُوتِ وَالّلاتِ وَالعُزّي وَكُلِّ نِدٍّ يُدْعي مِنْ دونِ اللهِ » .
.
42 - ثم تصلي ثمان ركعات لزيارة الائمة الاربعة (عليهم السلام) ، لكل إمام ركعتين بتشهد واحد وتسليم (مثل صلاة الصبح) ، وكلما تصلي ركعتين تهدي ثوابهما الي الامام الذي نويت الصلاة لزيارته ، تهدي ركعتين لزيارة الامام الحسن بن علي عليه السلام ، وركعتين لزيارة الامام زين العابدين عليه السلام ، وركعتين لزيارة الامام محمّد الباقر عليه السلام ، وركعتين لزيارة الامام جعفر الصادق (عليه السلام)، ثم تقول بعد كل ركعتين ماقلته في زيارة النبي (صلي الله عليه وآله وسلم) .

زيارة أخري أيضاً لائمة البقيع (عليهم السلام)

ارسال به دوستان
زيارة أخري أيضاً لائمة البقيع (عليهم السلام)
41 - ويستحب أيضاً زيارتهم بزيارة أخري وردت لائمة البقيع عليهم السلام ، وهي :
« اَلسَّلامُ عَلَيكُمْ ياخُزّانَ عِلْمِ اللهِ وَحَفَظَةَ سِرِّهِ وَتَراجُمَةَ وَحْيِهِ ، أَتَيتُكُمْ يابَني رَسُولِ اللهِ عارِفاً بِحَقِكُمْ مُسْتَبصِراً بِشَأنِكُمْ مُعادِياً لاعْدائِكُمْ مُوالِياً لاَوليِائِكُم ، بِأَبْي اَنْتُم وَاُمِّي صَلَّي الله عَلي اَرواحِكُمْ وَاَبدانِكُمْ . اَللّهُمَّ إِني أَتَولّي آخِرَهُمْ كَما تَوَلَّيتُ أَوَّلَهُم ، وَأَبْرَأُ مِنْ كُلِّ وَليجَة دُونَهُمْ ، آمَنْتُ بِاللهِ وَكَفَرْتُ بِالجِبْتِ وَالطّاغُوتِ وَالّلاتِ وَالعُزّي وَكُلِّ نِدٍّ يُدْعي مِنْ دونِ اللهِ » .
.
42 - ثم تصلي ثمان ركعات لزيارة الائمة الاربعة (عليهم السلام) ، لكل إمام ركعتين بتشهد واحد وتسليم (مثل صلاة الصبح) ، وكلما تصلي ركعتين تهدي ثوابهما الي الامام الذي نويت الصلاة لزيارته ، تهدي ركعتين لزيارة الامام الحسن بن علي عليه السلام ، وركعتين لزيارة الامام زين العابدين عليه السلام ، وركعتين لزيارة الامام محمّد الباقر عليه السلام ، وركعتين لزيارة الامام جعفر الصادق (عليه السلام)، ثم تقول بعد كل ركعتين ماقلته في زيارة النبي (صلي الله عليه وآله وسلم) .

زيارة فاطمة بنت أسد

ارسال به دوستان
43 - ويستحب زيارة فاطمة بنت أسد والدة الامام أمير المؤمنين علي بن أبي طالب عليه السلام ، وهي مع الائمة الاربعة في البقيع بمكان واحد ، فتقول :
.
« اَلسَّلامُ عَلي نَبيّ اللهِ ، اَلسَّلامُ عَلي رَسُولِ اللهِ ، اَلسَّلامُ عَلي مُحَمَّد سَيِّدِ المُرْسَلينَ ، اَلسَّلامُ عَلي مُحَمَّد سَيِّدِ الاوَّلينَ ، اَلسَّلامُ عَلي مُحَمَّد سَيِّدِ الاخِرينَ ، اَلسَّلامُ عَلي مَنْ بَعَثَهُ اللهُ رَحْمَةً لِلْعالَمينَ ، اَلسَّلامُ عَلَيكَ أُيُّها النَّبي وَرَحْمَةُ أللهِ وَبَركاتُهُ ، اَلسَّلامُ عَلي فاطِمَةَ بِنْتَ أَسَد الهاشِمِيَّةِ ، اَلسَّلامُ عَلَيكِ أَيَّتُها الصِدّيقَةُ المَرضِيَّةُ ، اَلسَّلامُ عَلَيكِ أَيَّتُها التَقِيَّةُ النَقِيَّةُ ، اَلسَّلامُ عَلَيكِ أَيَّتُها الكَريمَةُ الرَضِيَّةُ ، اَلسَّلامُ عَلَيكِ ياكافِلَةَ مُحَمَّد خاتَمِ النَّبيّيِنَ ، اَلسَّلامُ عَلَيكِ ياوالِدَةَ سَيِّدِ الوَصِيّينَ ، اَلسَّلامُ عَلَيكِ يامَنْ ظَهَرَتْ شَفَقَتُها عَلي رَسُولِ اللهِ خاتَمِ النَّبيّينَ ، اَلسَّلامُ عَلَيكِ يامَنْ تَربِيَتُها لِوَلِيّ اللهِ الاَمينِ ، اَلسَّلامُ عَلَيكِ وَعَلي روحِكِ وَبَدَنِكِ الطّاهِرِ ، اَلسَّلامُ عَلَيكِ وَعَلي وَلَدِكِ وَرَحمَةُ اللهِ وَبَركاتُهُ . أَشْهَدُ اَنَّكِ اَحَسَنتِ الكِفالَةَ ، وَأدَّيتِ الاَمانَةَ ، وَاجْتَهَدْتِ في مَرْضاةِ اللهِ ، وَبالَغْتِ في حِفْظِ رَسُولِ اللهِ ، عارِفَةً بِحَقِّهِ مُؤمِنَةً بِصِدقِهِ مُعتَرِفَةً بِنُبُوَّتِهِ مُستَبصِرَةً بِنِعمَتِهِ كافِلَةً بِتَربِيَتِهِ مُشْفِقَةً عَلي نَفْسِهِ واقِفَةً
عَلي خِدْمَتِهِ مُختارَةً رِضاهُ ، وَأَشْهَدُ اَنَّكِ مَضَيتِ عَلَي الايمانِ ، وَالَتمَسُّكِ بِأشْرَفِ الاَدْيانِ ، راضِيَةً مَرْضِيَةً طاهِرَةً زَكِيَّةً تَقِيّةً نَقِيّةً ، فَرَضِيَ اللهُ عَنْكِ وَأَرضاكِ وَجَعَلَ الجَنَّةَ مَنزِلكِ وَمَأواكِ . اَللّهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد ، وَاْنفَعني بِزِيارَتِها ، وَثَبِتْني عَلي مَحَبَّتِها ، وَلا تَحْرِمني شَفاعَتَها وَشَفاعَةَ الائِمَّةِ مِنْ ذُرِيَّتِها ، وَارزُقني مُرافَقَتَها ، وَاْحشُرني مَعَها وَمَعَ أَولادِها الطّاهرِينَ . اَللّهُمَّ لاتَجْعَلَهُ آخِرَ العَهْدِ مِن زِيارَتي إيّاها ، وَاْرزُقني العَودَةَ اِليها أَبَداً مااَبقَيْتَني ، وَاذا تَوَفَّيتَني فَاحشُرنِي في زُمْرَتِها وَاَدخِلْني في شَفاعَتِها ، بِرَحمَتِكَ ياأَرحَمَ الرّاحِمينَ . اَللّهُمَّ بِحَقِّها عِنْدَكَ وَمَنزِلَتِها لَدَيكَ اِغْفر لي وَلِوالِدَيَّ وَلِجَميعِ المؤمِنينَ وَالمؤمِناتِ ، وآتِنا في الدُنيا حَسَنَةً وفِي الاخِرةِ حَسَنَةً وقِنا بِرَحْمَتِكَ عَذابَ النّارِ » .
.
ثم تصلي ركعتين للزيارة وتدعو بما أحببت وتنصرف .

زيارة إبراهيم بن رسول الله (صلي الله عليه وآله)

ارسال به دوستان
44 - ويستحب أيضاً زيارة إبراهيم بن رسول الله (صلي الله عليه وآله وسلم) ، فتقف علي قبره وتقول :
.
« اَلسَّلامُ عَلي رَسُولِ اللهِ ، اَلسَّلامُ عَلي نَبيِّ اللهِ ، اَلسَّلامُ عَلي حَبيبِ اللهِ اَلسَّلامُ عَلي صَفِيّ اللهِ ، اَلسَّلامُ عَلي نَجيِّ اللهِ ، اَلسَّلامُ عَلي مُحَمَّدِ بِن عَبدِ اللهِ سَيِّدِ الاَنبِياءِ وَخاتَمِ المُرسَلينَ وَخِيَرَةِ اللهِ مِن خَلقِهِ في اَرضِهِ وَسَمائِهِ ، اَلسَّلامُ عَلي جَميعِ أَنبِيائِه وَرُسُلِهِ ، اَلسَّلامُ عَلي الشُّهداءِ وَالسُّعداءِ وَالصَّالِحينَ ، اَلسَّلامُ عَلَينا وَعَلي عِبادِ اللهِ الصّالِحينَ ، اَلسَّلامُ عَلَيكَ أَيَّتُها الرُّوحُ الزَّكِيَةُ ، اَلسَّلامُ عَلَيكَ أَيَّتُها النَّفسُ الشَرّيفَةُ ، اَلسَّلامُ عَلَيكَ أَيَّتُها السُّلالَةُ الطّاهِرَةُ ، اَلسَّلامُ عَلَيكَ أيَّتُها النَّسَمَةُ الزّاكِيَةُ ، اَلسَّلامُ عَلَيكَ يابنَ خَيرِ الوَري اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَابْنَ النَّبِيِّ الُمجْتَب اَلسَّلامُ عَلَيكَ يَابْنَ المَبْعُوثِ الي كافَّةِ الْوَري ، اَلسَّلامُ عَلَيكَ يابنَ البَشيرِ النَّذيرِ ، اَلسَّلامُ عَلَيكَ يَابنَ السِّراجِ المُنيرِ ، اَلسَّلامُ عَلَيكَ يابنَ المؤُيَّدِ بِالقُرآنِ ، اَلسَّلامُ عَلَيكَ يَابنَ المُرسَلِ إلي الاِنسِ وَالجآنِّ ، اَلسَّلامُ عَلَيكَ يَابنَ صاحِبِ الرّايَةِ وَالعَلامَةِ ، اَلسَّلامُ عَلَيكَ يَابنَ الشَّفيعِ يَومَ القِيامَةِ ، اَلسَّلامُ عَلَيكَ يَابنَ مَن حَباهُ اللهُ بالكَرامَةِ ، اَلسَّلامُ عَلَيكَ وَرَحمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهِ أَشهَدُ اَنَّكَ قَدِ اختارَ اللهُ لَكَ دارَ اِنعامِهِ قَبلَ أَن يَكتُبَ عَلَيكَ أَحكامَهُ اَو يُكَلِّفَكَ حَلالَهُ وَحَرامَهُ ، فَنَقَلَكَ اِلَيهِ طَيِّباً زَكيّاً مَرضِيّاً طاهِراً مِن كُلِّ نَجِس مُقَدَّساً مِن كُلِّ دَنَس وَبَوّأَكَ جَنَّةَ المَأوي وَرَفَعَكَ إلي الدَّرَجاتِ العُلي ، وَصَلَّي اللهُ عَلَيكَ صَلاةً تَقَرُّ بِها عَينُ رَسُولِهِ وَتُبَلِّغُهُ اَكبَرَ مَأمُولِهِ . اَللّهُمَّ اِجعَل أَفضَلَ صَلَواتِكَ وَأَزكاها وَأَنمي بَرَكاتِكَ وَأَوفاها عَلي رَسُولِكَ وَنَبِيِّكَ وَخِيرَتِكَ مِن خَلقِكَ مُحَمَّد خاتَمِ النَبِيّينَ ، وَعَلي مَن نَسَلَ مِن أَولادِهِ الطَّيِّبينَ ، وَعَلي مَن خَلَّفَ مِن عِترَتِهِ الطّاهِرينَ بِرَحمَتِكَ ياأَرحَمَ الراحِمينَ . اَللّهُمَّ اِنّي اَسأَلُكَ بِحَقِّ مُحَمَّد صَفيِّكَ وَاِبراهيمَ نَجلِ نَبِيِّكَ اَن تَجعَلَ سَعيي بِهِم مَشكُوراً ، وَذَنبي بِهِم مَغفُوراً ، وَحَياتِي بِهِم سَعيدَةً ، وَعاقِبَتي بِهِم حَميدَةً ، وَحوائِجي بِهِم مَقضِيَّةً وَأَفعالي بِهِمْ مَرضِيَّةً ، وَأمُوُري بِهِم مَسعُودَةً ، وَشُؤُوني بِهِ
مَحمُودَةً . أَللّهُمَّ وَأَحسِن لِيَ التَّوفِيقَ ، وَنفِّس عَنّي كُلَ هَمٍّ وَضيق . أَللّهُمَّ جَنّبِني عِقابَكَ ، وَامنَحني ثَوابَكَ ، وَأسكِنّي جِنانَكَ ، وَارزُقني رِضوانَكَ وَاَمانَكَ ، وَأَشرِك لي في صالِحِ دُعائي والِدَيَّ وَوَلدَي وَجَميعَ المؤُمِنينَ وَالمؤُمِناتِ الاحياءِ مِنهُم وَالاَمواتِ ، اِنّكَ وَلِيُّ الباقِياتِ الصّالِحاتِ آمينَ رَبَّ العالَمينَ »
.
ثم تسأل حوائجك وتصلي الركعتين للزيارة .

الدعاء في الروضة الشريفة

ارسال به دوستان
الدعاء في الروضة الشريفة 27 - ويستحب الدعاء في الروضة الشريفة ، والابتهال الي الله سبحانه وتعالي قائلاً :
« اَللّهُمَّ اِنَّ هذِهِ رَوضَةٌ مِنْ رِياضِ جَنَّتِكَ وَشُعبَةٌ مِنْ شُعَبِ رَحمَتِكَ الَّتي ذَكَرها رَسُولُكَ ، وَأَبانَ عَنْ فَضْلِها وَشَرَفِ التَّعَبُدِ لَكَ فيها ، فَقَدْ بَلَّغتَنيها في سَلامَةِ نَفْسي ، فَلَكَ الْحَمْدُ ياسَيِّدي عَلي عَظيمِ نِعْمَتِكَ عَلَيَّ في ذلِكَ ، وَعَلي مارَزَقْتَنيهِ مِنْ طاعَتِكَ وَطَلَبِ مَرْضاتِكَ وَتَعْظيمِ حُرمَةِ نَبيِّكَ بِزيارَةِ قَبره وَالتَّسلِيمِ عَلَيهِ وَالتَّرَدُّدِ في مَشاهِدهِ وَمَواقِفِهِ ، فَلَكَ الحَمْدُ يامَولايَ حَمْداً يَنْتَظِمُ بِه مَحامِدُ حَمَلَةِ عَرْشِكَ وَسُكّانِ سَماواتِكَ لَك ، وَيَقْصُرُ عَنْهُ حَمْدُ مَنْ مَضْي وَيَفْضُلُ حَمْد مَنْ بَقِيَ مِنْ خَلْقِكَ لَكَ ، وَلَكَ الحَمْدُ يامَولايَ حَمْدَ مَنْ عَرَفَ الحَمْدَ لَكَ والتَّوفِيقَ لِلْحَمْدِ مِنْكَ ، حَمداً يَمْلاُ ماخَلْقتَ ، وَيَبلُغُ حَيْثُ ماأَرَدْتَ ، وَلا يُحْجَبُ عَنْكَ ، وَلا يَنْقَضي دُونَكَ ، وَيَبْلُغُ أَقصي رِضاكَ ، ولا يَبْلُغُ آخِرَهُ أَوائِلَ مَحامِدِ خَلْقِكَ لَكَ ، وَلَكَ الْحَمْدُ ماعُرِفَتِ الحَمْدُ وَاعْتُقِدَ الحَمْدُ وَجُعِلَ اِبتِداءُ الكَلامِ الحَمدُ ، ياباقِيَ العزِّ وَالعَظَمَةِ ، ودائِمَ السُّلطانِ وَالقُدْرَةِ ، وَشَديدَ البَطشِ وَالقُوَّةِ ، وَنافِذَ الامْرِ وَالاِرادَةِ وَواسِعَ الرَحْمَةِ وَالمَغْفِرَةِ ، وَرَبَّ الدُّنْيا وَالاخِرَةِ . كَمْ مِنْ نِعمَة لَكَ عَلَيَّ يَقْصُرُ عَنْ أيسَرِها حَمدي ، وَلا يَبْلُغُ أَدْناها شُكري ، وَكَمْ مِن صَنائِعَ مِنْكَ إِلَيَّ لايُحيطُ بِكَثيرِها وَهْمي ، وَلا يُقَيّدُها فِكري » .
« اَللّهُمَّ صَلِّ عَلي نَبيِّكَ المُصطَفي بَينَ البَريَّةِ طِفلاً وَخيرِها شاباً وَكَهْلاً ، أَطْهَر المُطَهَّرِينَ شِيمةً ، وَأَجوَدَ المُستَمِرّينَ دِيمَةً ، وَأَعظَمُ الخَلقِ جُرثُومَةً ، الَّذي أَوضَحْتَ بِهِ الدِّلالاتِ ، وَأَقَمْتَ بِهِ الرِسالاتِ وَخَتَمتَ بِهِ النُّبُوّاتِ ، وَفَتَحتَ بِهِ الخَيراتِ ، وَأَظْهَرتَهُ مُظهِراً ، وَابْتَعَثْتَهُ نَبيّاً وَهادِياً ، أَميناً مُهَذَّباً وَداعِياً اِلَيكَ ، وَدالّ عَلَيكَ وَحُجَّةً بَينَ يَدَيكَ . اَللّهُمَّ صَلِّ عَلي المَعصُومينَ مِنْ عِترَتِهِ ، وَالطَّيِبيِنَ مِنْ أُسرَتِهِ ، وَشَرِّفْ لَدَيكَ مَنازِلَهمْ ، وَعَظِّمْ عِنْدَكَ مَراتِبَهُمْ ، وَاجْعَل في الرَّفيقِ الاَعلي مَجالِسَهُمْ ، وَاْرفَعْ اِلي قُربِ رَسُولِكَ دَرَجَاتِهِمْ ، وَتَمِّمْ بِلِقائِهِ سُرورَهُمْ ، وَوَفِّرْ بِمَكانِه أُنسَهُمْ » .
28 - ويستحب أيضاً الصلاة في مقام النبي (صلي الله عليه وآله وسلم) الذي كان يصلي فيه ، وهو الان محراب قريباً من الاسطوانة الكثيرة الخلوق (أي الطيب) .

الصلاة والدعاء عند أسطوانة أبي لبابة

ارسال به دوستان
الصلاة والدعاء عند أسطوانة أبي لبابة 29 - ويستحب أيضاً الصلاة الي جانب قبر الرسول الاعظم (صلي الله عليه وآله وسلم) وصلاة ركعتين عند أسطوانة أبي لبابة المعروفة بـ«أسطوانة التوبة» .
ولعلك أيها الحاج الكريم تريد معرفة أبي لبابة ، فانه صحابي اسمه بشير بن عبد المنذر ، قيل إنه تخلف عن رسول الله (صلي الله عليه وآله وسلم) في غزوة تبوك (وهي الغزوة التي سار فيها النبي (ص) بنفسه وأمّر علياً علي المدينة وقال فيه قوله المشهور : «أنت مني بمنزلة هارون من موسي») ، ثم ندم علي تخلفه وتاب وربط نفسه بسارية من سواري المسجد ، وحلف أن لايذوق طعاماً ولا شراباً حتي يتوب الله عليه أو يموت ، فمكث سبعة أيام علي هذه الحال حتي غشي عليه ، ثم تاب الله سبحانه وتعالي عليه ونزلت الاية الشريفة بقبول توبته بقوله تعالي : « وَآخَروُنَ اعْتَرفوا بِذُنوبِهِمْ خَلَطُوا عَمَلاً صالِحاً وَآخَرَ سَيِّئاً عَسي اللهُ أن يَتُوبَ عَلَيهِمْ إنَّ اللهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ » .
فجاء الرسول الاعظم (صلي الله عليه وآله وسلم) فحله من تلك الاسطوانة ، سميت الاسطوانة باسمه ، فعرفت بأسطوانة أبي لبابة ، وعرفت أيضاً بأسطوانة التوبة لقبول توبته .
وبعد الصلاة عند هذه الاسطوانة تدعو بهذا الدعاء : « بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ . اَللّهُمَّ لاتُهِنّي بِالفَقْرِ ، وَلاتُذِلَّني
بِالدَّينِ ، وَلاتَرُدَّني اِلي الهَلَكَةِ ، وَاَعصِمني كَي اَعتَصِمُ ، وَأَصلِحْني كَي اَنصَلِحُ ، وَاهدِني كَي اَهتَدي ، وَأعِنّي عَلي اِجتهادِ نَفْسي ، وَلاتُعَذِّبني بِسُوءِ ظَنّي ، وَلاتُهلِكني وَاَنتَ رَجائي وَاَنْتَ أَهلٌ أَنْ تَغفِرَ لي ، وَقَدْ اَخطَأتُ وَأنْتَ اَهْلٌ اَنْ تَعْفُوَ عَنِّي ، وَقَدْ أَقْرَرتُ وَأَنْتَ اَهْلٌ اَنْ تُقيلَ ، وَقَدْ عَسُرتُ وَاَنْتَ اَهْلٌ اَنْ تُحسِنَ ، وَقَدْ اَسَأتُ وَأَنتَ اَهْلُ التَّقوي وَالمَغفِرَةِ، فَوَفِّقني لِما تُحب وَتَرْضي ، وَيَسِّرْ لي اليَسيرَ وَجَنِّبني كُلَّ عَسير . اَللّهُمَّ اَغنِني بِالحَلالِ عَنِ الحَرامِ ، وَبِالطّاعاتِ عَنِ المَعاصِيَ ، وبِالغِني عَنِ الفَقرِ ، وَبِالجَنَّةِ عَنِ النارِ ، وَبِالاَبرارِ عَنِ الفُجّارِ ، يامَنْ لَيسَ كَمِثلِهِ شَيءُ وَهُوَ السَّميعُ البَصيرُ وَأنتَ علي كُلِّ شَيء قَديرٌ » .
ثم تطلب حاجتك وتستغفر من ذنوبك ، فإن حاجتك تقضي إنشاء الله تعالي .
30 - ويستحب الصوم في المدينة ثلاثة أيام لقضاء الحاجة وإن كان الانسان مسافراً ، وينبغي أن يكون الصوم يوم الاربعاء والخميس والجمعة .
31 - ويستحب الصلاة ليلة الاربعاء ويومها عند أسطوانة أبي لبابة التي مرّ ذكرها عليك وهي أسطوانة التوبة ، وليلة الخميس ويومها عند الاسطوانة التي تليها مما يلي مقام النبي (صلي الله عليه وآله وسلم)، وليلة الجمعة ويومها عند الاسطوانة التي تلي مقام النبي ، ثم تدعو وتسأل الله تعالي حاجتك ، بل وكل حاجة من أمور الدنيا والاخرة .
وليكن مما تدعو به أن تقول : « اَللّهُمَّ ماكانَتْ اِلَيكَ مِنْ حاجَة شَرَعْتُ أَنا في طَلَبِها اَو اِلِتماس أَو لَمْ أَشرُعُ سَأَلتُكَها اَو لَمْ اَسأَلكَها ، فَاِنّي أَتَوَجَّهُ اِليكَ بِنَبِيِّكَ مُحَمَّد نَبيِّ الرَّحْمَةِ في قَضاءِ حَوائِجي صَغِيرِها وَكَبيرِها » .
32 - ويستحب الاعتكاف في المسجد النبوي الشريف إن استطعت ، وإن استطعت أن لا تتكلم في الايام إلاّ ما لابد منه فافعل ، وإن شئت أن تكون في ليلة الاربعاء ويومها عند الاسطوانة التي تلي رأس النبي ، وليلة الخميس ويومها عند أسطوانة أبي لبابة وليلة الجمعة ويومها عند الاسطوانة التي تلي مقام النبي فلا بأس في ذلك .

بقية المستحبات

ارسال به دوستان
بقية المستحبات
المسجد النبوي الشريف
أيها الحاج الكريم ، إذا فرغت من الزيارة لنبيّك الاعظم (صلي الله عليه وآله وسلم)وبضعته ... الصلاة والدعاء في مقام جبرئيل
36 - ويستحب أيضاً الصلاة في مقام جبرئيل الذي كان يقوم فيه اذا استأذن علي النبي (صلي الله عليه وآله وسلم) ، فإذا فرغت ...

الصلاة والدعاء في مقام جبرئيل

ارسال به دوستان
الصلاة والدعاء في مقام جبرئيل
36 - ويستحب أيضاً الصلاة في مقام جبرئيل الذي كان يقوم فيه اذا استأذن علي النبي (صلي الله عليه وآله وسلم) ، فإذا فرغت من الصلاة فادع بهذا الدعاء :
« يامَنْ خَلَقَ السَّماواتِ وَمَلاها جُنُوداً مِنَ المُسَبِّحينَ لَهُ مِنْ ملائِكَتِهِ وَالمُمَجِّدينَ لِقُدرَتِهِ وَعَظَمَتِهِ ، وَأَفرَغَ عَلي أَبدانِهِم حُلَلَ الكَراماتِ ، وَأنطَقَ أَلسِنَتَهُمْ بِضُروبِ الّلُغاتِ ، وَأَلبَسَهُمْ شِعارَ التَّقوي ، وَقَلَّدَهُم قَلائِدَ النُهي ، وَجَعَلَهُمْ أَوفَرَ اَجناسِ خَلْقِهِ مَعرِفَةً بِوَحدانِيَتِهِ ، وَقُدْرَتِهِ وَجَلالَتِهِ وَعَظَمَتِهِ . وَاَكْمَلَهُمْ عِلماً بهِ ، وَاَشَدَّهُمْ فَرَقاً وَاَدْوَمَهُمْ لَه طاعَةً وَخُضُوعاً وَاستِكانَةً وَخُشوعاً ، يامَنْ فَضَّلَ الاَمينَ جَبرائيلَ بِخَصائِصِهِ وَدَرَجاتِهِ وَمَنازِلِهِ ، وَاخْتارَهُ لِوَحيِهِ وَسِفارَتِهِ وَعَهدِهِ وَاَمانَتِهِ وإنزالِ كُتُبِهِ وَأَوامِرِهِ عَلي اَنبِيائِهِ وَرُسُلِهِ ، وَجَعَلَهُ واسِطَةً بَينَ نَفسِهِ وَبَينَهُم ، اَسأَلُكَ أَنْ تُصَّليَ عَلي مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد ، وَعَلي جَميعِ مَلائِكَتِكَ ، وَسُكّانِ سَماواتِكَ ، أَعلَمِ خَلقِكَ بِكَ ، وَأَخوَفِ خَلقِكَ لَكَ ، وَأَقرَبِ خَلْقِكَ مِنكَ، وَأَعمَلِ خَلقِكَ بِطاعَتِكَ ، الَّذينَ لايَغشاهُمْ نَوْمُ العُيونِ ولا سَهُو العُقوُلِ وَلا فَترَةُ الاَبدانِ ، المُكَرَّمينَ بِجَوارِكَ وَالمُؤتَمِنينَ علي وَحيِكَ الْمجتَنِبينَ الافاتِ وَالمُوقِينَ السَيِّئاتِ . أللّهُمَّ وَاخْصُصِ الرُّوحَ الاَمينَ صَلَواتُكَ عَليهِ بِأَضعافِها مِنكَ وَعَلي مَلائِكَتِكَ المُقَرّبينَ وطَبَقاتِ الكَرّوبيّين وَالرَّوحانيّينَ ، وَزِدْ في مراتِبِهِ عِندَكَ وَحُقوقِهِ الَّتي لَهُ عَلي أَهلِ الاَرضِ ، بِما كانَ يَنزِلُ مِنْ شَرائِعِ دينِكَ وَما بَيَّنتَهُ علي أَلسِنَةِ أَنبِيائِكَ مِنْ مُحَلِّلاتِكَ وَمُحَرَّماتِكَ . اَللّهُمَّ أكثِرْ صَلَواتِكَ عَلي جِبرَئيلَ فَاِنَّهُ قُدوَةُ الانبِياءِ ، وَهادِي الاَصفِياءِ ، وَسادِسِ اَصْحابِ الكِساءِ . اَللّهُمَّ اجْعَلْ وُقُوفي في مَقامِهِ هذا سَبَباً لِنزُولِ رَحْمَتِكَ عَلَيَّ وَتَجاوُزَكَ عَنّي » .
ثم قل : « أَي جَوادُ ، أَي كَريمُ ، أَي قَريبُ ، أَي بَعيدُ ، اَسأَلُكَ اَنْ تُصَلَّي عَلي مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد ، وَأنْ تُوَفِقَني لِطاعَتِكَ ، وَلا تُزيلَ عَنّي نِعمَتَكَ ، وَأَنْ تَرزُقَني الجَنَّةَ بِرَحْمَتِكَ ، وَتُوَسِّعَ عَليَّ مِنْ فَضلِكَ ، وَتُغنِيَني عَنْ شِرارِ خَلقِكَ ، وَتُلهِمَني شُكرَكَ وَذِكْرَكَ ، وَلا تُخَيِّبْ يارَبِّ دُعائي ، وَلا تَقْطَعْ رَجائي بِمُحَمَّد وَآلِهِ » .

المسجد النبوي الشريف

ارسال به دوستان
المسجد النبوي الشريف
أيها الحاج الكريم ، إذا فرغت من الزيارة لنبيّك الاعظم (صلي الله عليه وآله وسلم)وبضعته الطاهرة عليها الصلاة والسلام والدعاء بعد الصلاة ، جدير بك أن تأتي المنبر الشريف ومواعظه الشافية وإرشاداته القيمة علي الامة الاسلامية ، فهو الجامعة الكبري والمدرسة العظمي التي خرّجت جهابذة الصحابة من سلفنا الصالح رضي الله عنهم ، فتتبرك بذلك المنبر وأمسك الرمانتين اللتين في أسفله بيديك ، ومرغ وجهك وعينيك بهما وبالمنبر إن أمكن فإنه شفاء للعينين .
وحيث أن المنبر الاصلي غير موجود الان ، ولكن الذي هو موجود الان قائم بمكانه حسب الظاهر ، فلا مانع من فعل ذلك برجاء المطلوبية ، وقم عند المنبر واحمد الله واثن عليه ، واطلب حوائجك من الله ، فإن الله يجيب دعوة الداعين .

ادعيه روز عرفه

ارسال به دوستان
ادعيه روز عرفه

دعا رسول اكرم در روز عرفه

ارسال به دوستان
قراءة دعاء النبي (صلي الله عليه وآله وسلم) الذي علمه علياً (ع) قائلاً له : إنه دعاء من كان قبلي من الانبياء ، رواه الامام أبو عبد الله الصادق (ع) وهو :
.
« لا إلهَ اِلاّ اللهُ وَحْدَهُ لاشَريكَ لَهُ ، لَهُ المُلكُ وَلَهُ الحَمْدُ ، يُحيي وَيُميتُ وَيُميتُ وَيُحْيي وَهُوَ حَيٌّ لايَموتُ بِيَدِهِ الخَيرُ وَهوَ عَلي كُلِّ شَيء قَديرٌ . اَللّهُمَّ لَكَ الحَمْدُ كَما تَقُولُ وخَيْرَ مانَقُولُ وَفَوْقَ مايَقُولُ القائِلُونَ . اَللّهُمَّ لَكَ صَلاتي وَنُسُكي وَديني وَمَحيايَ وَمَماتي ، وَلَكَ تُراثي وَبِكَ حَوْلي وَمِنكَ قُوَّتي . اَللّهُمَّ إنّي أَعوذُ بِكَ مِنَ الفَقرِ وَوَساوِسِ
الصُّدورِ ( الصَّدرِ خ ل ) وَمِنْ شَتاتِ الامرِ وَمِن عَذابِ القَبْرِ ، اَللّهُمَّ إنّي أَسأَلُكَ خَيرَ الرِّياحِ ، وَأَسأَلُكَ خَيرَ الَّليلِ وَالنَّهارِ. أَللّهُمَّ اجعَلْ لي في قَلبي نُوراً ، وَفي سَمعي وَبَصَري نُوراً ، وَفي لَحْمي وَعِظامي وَدَمي وَعُرُوقي وَمَقعَدي وَمَقامي وَمَدْخَلي وَمَخْرَجي نُوراً ، وَأَعظِمْ لي نُوراً يارَبِّي يَوْمَ أَلقاكَ إنّكَ عَلي كُلِّ شَيء قَديرُ » .

دعاي عرفه

ارسال به دوستان
قراءة دعاء الحسين عليه السلام المعروف بدعاء عرفة الذي يرويه بشر وبشير أبنا غالب قالا : حضرنا عرفة بخدمة الحسين عليه السلام ، وقد خرج من الخيمة ومعه أهل بيته وأولاده وشيعته ، ووقف علي قدميه في ميسرة الجبل تحت السماء ، رافعاً يديه بحذاء وجهه خاشعاً متذللاً فقال (عليه السلام) :
.
بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحيم
« اَلحَمْدُ للهِ الَّذي لَيسَ لِقَضائِهِ دافِعٌ ، وَلا لِعَطائِهِ مانِعٌ ، وَلا كَصٌنْعِهِ صُنْعُ صانِع ، وَهُوَ الجَوادُ الواسِعُ ، فَطَرَ أجْناسَ الْبَدائِع ، وَأتْقَنَ بِحِكْمَتِهِ الصَنائِعَ ، لاتَخْفي عَلَيْهِ الطَلائِعُ ، وَلا تَضْيعُ عِنْدَهُ الْوَدائِعُ ( أَتي بِالكِتابِ الْجامِعِ ، وَبِشَرْعِ الاِسلامِ النُور الساطِعِ ، وَلِلْخَليقَةِ صانِعٌ ، وَهُوَ المُستَعانُ عَلَي الفَجائِعِ خ ل ) ، جازي كُلِّ صانِعٌ ، وَرائِشُ كُلِّ قانِع ، وَراحِمُ كُلِّ ضارِع ، مُنْزِلُ الْمَنافِعِ ، وَالْكِتابِ الْجامِعِ بِالنُّورِ السّاطِعِ ، وَهُوَ لِلدَعَواتِ سامِعٌ ، وَلْلكُرُباتِ دافِعٌ ، وَللدَّرَجاتِ رافِعٌ ، وَلِلْجَبابِرَةِ قامِعٌ ، فَلا إِلهَ غَيْرُهُ ، وَلا شَيءَ يَعْدِلُهُ ، وَلَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيءٌ وَهُوَ السَّميعُ الْبَصْيرُ ، اَللَّطيفُ الْخَبْيرُ ، وَهُوَ عَلي كُلِّ شَيء قَديْرٌ » .
« اَللّهُمَّ إِنّي أَرْغَبُ اِلَيْكَ ، وَأَشْهَدُ بِالرُّبُوبِيَّةِ لَكَ مُقِرّاً بِأَنَّكَ رَبّي ، وَأنَّ اِلَيكَ مَرَدِّي ، اِبْتَدَأتَني بِنِعْمَتِكَ قَبْلَ اَنْ أَكُونَ شَيْئاً مَذْكُوراً ، وَخَلَقْتَني مِنَ التُرابِ ، ثُمَ اَسْكَنْتَني الاصْلابُ ، آمِناً لِرَيبِ المَنُونِ ، وَاخْتِلافِ الدُّهُورِ وَالسِّنينَ ، فَلَمْ أَزَل ظاعِناً مِنْ صُلْب اِلي رَحِم في تَقادُم مِنَ الاَيّامِ المْاضِيَةِ ، وَالقُرُونِ الْخالِيَةِ ، لَمْ تُخرِجْني لِرَأفَتِكَ بِي وَلُطْفِكَ لي وَاِحْسانِكَ اِليَّ في دَولَةِ أَئِمَّةِ الْكُفرِ اَلَّذينَ نَقَضُوا عَهْدَكَ وَكَذّبُوا رُسُلَكَ ، لكِنَّكَ اَخْرَجْتَني رَأفَةً مِنْكَ وَتَحَنُّناً عَلَيَّ لِلَّذي سَبَقَ لي مِنَ الْهُدي الَّذي لَهُ يَسَّرْتَني وفيهِ اَنْشَأتَني ومِنْ قَبلِ ذلِكَ رَؤُفْتَ بي بِجَميلِ صُنْعِكَ وسَوابِقِ نِعَمِكَ فَابْتَدَعْتَ خَلقي مِنْ مَنِيٍّ يُمْني واَسْكَنْتَني في ظُلُمات ثَلاث بَيْنَ لحم وَدَم وَجِلْد لَمْ تُشْهِدْني خَلْقي وَلَمْ تَجْعَلْ اِلَيَّ شَيْئاً مِنْ اَمْري ثُمَّ اَخْرَجْتَني لِلَّذي سَبَقَ لي مِنَ الهُدي اِلي الدُنْيا تامّاً سَويّاً ، وَحَفِظْتَني في الْمَهْدِ طِفْلاً صَبِّياً ، وَرَزَقْتَني مِنَ الْغِذاءِ لَبَناً مَرِيّاً ، وَعَطَفْتَ عَليَّ قُلُوبَ الْحَواضِنِ ، وَكَفَّلتَني الاُمَهاتِ الرَواحِمَ ، وَكَلاتَني مِنْ طَوارِقِ الْجانِّ ، وَسَلَّمْتَني مِنَ الزِيادَةِ وَالنُقصانِ ، فَتَعالَيتَ يارَحيمُ يارَحْمنُ ، حَتّي اِذْا اْستَهْلَلْتُ ناطِقاً بِالْكَلامِ ، أَتْمَمتَ عَلَيَّ سَوابِغَ الاِنْعامِ ، وَرَبَّيتَني زائداً في كُلِّ عام ، حَتّي إذا اْكتَمَلتْ فِطْرَتي ، وَاعْتَدَلَتْ مِرَّتي ، أَوْجَبْتَ عَلَيَّ حُجَّتَكَ ، بأَنْ اَلْهَمتَني مَعْرِفَتَكَ ، وَرَوَّعْتَني بِعَجائِبِ فِطرَتِكَ ( حِكْمَتِكَ خ ل ) وَأَيْقَظْتَني لِما ذَرَأتَ في سَمائِكَ وَأَرْضِكَ مِنْ بَدائِعِ خَلْقِكَ ، وَنَبَّهتَني لِشُكْرِكَ وَذِكْرِكَ ، وَأَوْجَبتَ عَلَيَّ طاعَتَكَ وَعِبادَتَكَ ، وَفَهَّمْتَني ما جاءَتْ بِهِ رُسُلُكَ ، وَيَسَّرْتَ لي تَقَبُّلَ مَرْضاتِكَ ، وَمَنَنْتَ عَلَيَّ في جَميْعِ ذلِكَ بِعَوْنِكَ وَلُطْفِكَ » .
« ثُمَ اِذْ خَلَقْتَني مِنْ خَيْرِ الثَّري ( حَرّ الثَّري خ ل ) لَمْ تَرْضَ لي يااِلهي نِعْمَةً دوُنَ أُخري ، وَرَزَقْتَني مِنْ أَنْواعِ الْمَعاشِ ، وَصُنُوفِ الرِّياشِ ، بِمَنِّكَ الْعَظيمِ الاَعظَمِ عَلَيَّ ، وَاِحسانِكَ القَديْمِ إِلَيَّ ، حَتّي اِذا أَتْمَمتَ عَلَيَّ جَميعَ النِّعَمِ ، وَصَرَفتَ عَنّي كُلَّ النِّقَمِ ، لَمْ يَمْنَعْكَ جَهْلي وَجُرأتي عَلَيْكَ ، أَنْ دَلَلتَني اِلي مايُقَرِّبُني اِلَيكَ ، وَوَفَّقتَني لِما يُزْلِفُني لَدَيْكَ ، فَاِنْ دَعَوْتُكَ أجَبْتَني ، وَاِنْ سَألْتُكَ أَعطَيْتَني ، وَإنْ أطَعْتُكَ شَكَرْتَني ، وَاِنْ شَكَرْتُكَ زِدْتَني ، كُلُّ ذلِكَ اِكْمالٌ لاَنْعُمِكَ عَلَيَّ ، وَاِحْسانِكَ اِلَيَّ ، فَسُبْحانَكَ سُبْحانَكَ مِنْ مُبْدِي مُعيْد ، حَميد مَجيد ، تَقَدَّسَتْ أَسْماؤُكَ ، وَعَظُمَتْ آلاؤُكَ ، فَأَيُّ نِعَمِكَ ياإلهي اُحْصي عَدَداً وَذِكْراً ، أمْ أيُّ عَطاياكَ أَقُومُ بِها شُكْرَاً ، وَهيَ يارَبِّ اَكْثَرُ مِنْ أَنْ يُحْصِيَها الْعادُّونَ ، أَوْ يَبْلُغَ عِلْماً بِها الْحافِظُونَ » .
« ثُمَّ ماصَرَفْتَ وَذَرَأتَ عَنّي اَللّهُمَّ مِنَ الضُّرِ وَالضَّرّاءِ أَكْثَرُ مِمّا ظَهَرَ لي مِنَ الْعافِيَةِ وَالسَّرّاءِ ، وَأنَا اَشْهَدُ ياإِلهي بِحَقيقَةِ اِيْماني ، وَعَقْدِ عَزَماتِ يَقيني ، وَخالِصِ صَريحِ تَوْحيدي ، وَباطِنِ مَكْنُونِ ضَميري ، وَعَلائِقِ مَجاري نُورِ بَصَري ، وَأَساريرِ صَفْحَةِ جَبِيْني ، وَخُرْقِ مَسارِبِ نَفْسي ، وَخَذارِيْفِ مارِنِ عِرْنيْني ، وَمَسارِبِ سِماخِ سَمْعي ، وَماضُمَّتْ وَأطْبَقَتْ عَلَيْهِ شَفَتايَ ، وَحَرَكاتِ لَفْظِ لِساني ، وَمَغْرَزِ حَنَكِ فَمي وَفَكّي ، أوْ مَنابِتِ أَضْراسي ، وَمَساغِ مَطْعَمي وَمَشْرَبي ، وَحِمالَةِ اُمِّ رَأسي ، وَبُلُوغِ فارِغِ حَبائِلِ عُنُقي ، وَمَا اْشتَمَلَ عَلَيهِ ثامُورُ صَدْري ، وَحَمائِلِ حَبْلِ وَتيْني ، وَنِياطِ حِجابِ قَلْبي ، وَأَفلاذِ حَواشي كَبِدي ، وَما حَوَتْهُ شَراسِيْفُ اَضْلاعي ، وَحِقافُ مَفاصِلي ، وَقَبْضِ عَوامِلي ، وَأَطْرافِ أَنامِلي ، وَلَحْمي وَدَمي وَشَعْري ، وَبَشَري وَعَصَبي وَقَصَبي وَعِظامي وَمُخّي وَعُرُوقي وَجَمِيعُ جَوارِحي ، وَمَاانْتَسَجَ عَلي ذلِكَ أيّامَ رِضاعي ، وَما أقَلَّتِ الارْضُ مِنّي وَنَوْمي وَيَقْظَتي وَسُكُوني ، وَحَرَكاتِ رُكُوعي وَسُجُودي ، أَنْ لَوْ حاوَلْتُ وَاجْتَهَدْتُ مَدي الاَعْصارِ وَاْلاَحْقابِ لَوْ عَمَّرتُها اَنْ أُؤَدِّيَ شُكْرَ واحِدَة مِنْ أَنْعُمِكَ مااسْتَطَعْتُ ذلِكَ إلاّ بِمَنِّكَ الْمُوجَبِ عَلَيَّ بِهِ شُكْرُكَ أَبَداً جَديْداً ، وَثَناءً طارِقاً عَتْيداً » .
« اَجَلْ وَلَوْ حَرَصْتُ أنا وَالْعادُّونَ مِنْ اَنامِكَ اَنْ نُحْصِيَ مَدي اِنْعامِكَ سالِفِهِ وَآنِفِهِ ماحَصَرْناهُ عَدَداً ، وَلا اَحْصَيناهُ أَمَداً . هَيْهاتَ اَنّي ذلِكَ وَاَنْتَ الُمخبِرُ في كِتابِكَ الناطِقِ ، وَالنَّبأ الصّادِقِ «وَاِنْ تَعُدّوُا نِعْمَةَ اللهِ لاتُحْصُوها» صَدَقَ كِتابُكَ اَللّهُمَّ وَأنْباؤُكَ ، وَبَلَّغتْ اَنْبِياؤُكَ وَرُسُلُكَ ماأنْزَلْتَ عَلَيهِمْ مِنْ وَحْيِكَ ، وَشَرَعْتَ لَهُمْ وَبِهِمْ مِنْ دينِكَ ، غَيرَ اَنّي يااِلهي أَشْهَدُ بِجَهْدي وَجِدّي ، وَمَبْلَغِ طاعَتي وَوُسْعي ، وَأَقُولُ مُؤمِناً مُوْقِناً : اَلحَمْدُ للهِ الَّذي لَمْ يَتَّخِذْ وَلَداً فَيَكُونَ مَورُوثاً ، وَلَمْ يَكُنْ لَهُ شَرْيكٌ في المُلكِ فَيُضادَّهُ فِيْما اْبتَدَعَ ، وَلا وَلّيٌ مِنَ الذُّلِ فِيْما صَنَعَ ، فَسُبْحانَهُ سُبْحانَهُ «لَوْ كانَ فِيْهِما آلِهَةٌ إِلاَّ اللهُ لَفَسَدَتا» وَتَفَطَّرَتا ، سُبْحانَ اللهِ الْواحِدِ الاحَدِ الْصَّمَدِ الَّذي لَمْ يَلِدْ وَلَمْ يُولَدْ وَلَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُواً اَحَدٌ ، اَلْحَمدُ للهِ حَمْداً يُعادِلُ حَمْدَ مَلائِكَتِهِ المُقَرَّبْينَ وَأنْبِيائِهِ المُرْسَلِينَ ، وَصَلّي اللهُ عَلي خِيرَتِهِ مُحَمَّد خاتَمِ النَّبِيّيْنَ وَآلِهِ الطَيِّبِينَ الطّاهِريْنَ الُْمخلَصيْنَ وَسَلَّمَ » .
ثم طفق يسأل الله تعالي ، واهتم في الدعاء وهو يبكي فقال :
« اَللّهُمَّ اْجعَلْني اَخشاكَ كَأَنِّي أَراكَ ، وَاَسْعِدْني بِتَقْواكَ ، وَلا تُشْقِني بِمَعْصِيَتِكَ ، وَخِرْلي في قَضائِكَ ، وَبارِكْ لي في قَدَرِكَ ، حَتّي لاأُحِبَّ تَعْجيْلَ ماأَخَّرتَ ، وَلا تَأخيرَ ماعَجَّلْتَ » .
« اَللّهُمَّ اجْعَلْ غِنايَ في نَفسْي ، وَاليَقينَ في قَلْبي ، وَالاخلاصَ في عَمَلي ، وَالنُّورَ في بَصَري ، وَالْبَصيرَةَ في دِيني، وَمَتِّعني بِجَوارِحي ، وَاجْعَلْ سَمْعي وَبَصَري الْوارِثِينْ مِنّي ، وَانْصُرْني عَلي مَنْ ظَلَمَني ، وَأرِني فيهِ ثاري وَمَارَبي ، وَاَقِرَّ بِذلِكَ عَيْني . اَللّهُمَّ اكْشِف كُربَتي ، وَاسْتُرْ عَوْرَتي ، وَاْغفِرْ لي خَطيْئَتي ، وَاْخسَأ شَيْطاني ، وَفُكَّ رِهاني ، وَاْجعَلْ لي ياإلهي الدَرَجَة العُلْيا في الاخِرَةِ وَالاُولي » .
« اَللّهُمَّ لَكَ الحَمْدُ كَما خَلَقْتَني فَجَعَلْتَني سَميعاً بَصيراً ، وَلَكَ اَلحَمْدُ كَما خَلَقْتَني فَجَعَلْتَني خَلْقاً سَوِّياً ، رَحْمَةً بي وَقَدْ كُنتَ عَنْ خَلْقي غَنِيّاً رَبِّ بِما بَرَأتَني فَعَدَّلْتَ فِطْرَتي ، رَبِّ بِما اَنْشَأتَني فَأحْسَنْتَ صُورَتي ، رَبِّ بِما اَحْسَنْتَ اِليَّ وَفي نَفْسي عافَيْتَني ، رَبِّ بِما كَلاْتَني وَوَفّقْتَني ، رَبِّ بِما اَنْعَمْتَ عَلَيَّ فَهَدَيْتَني ، رَبِّ بِما اَوْلَيْتَني وَمِنْ كُلِّ خَيْر اَعْطَيْتَني رَبِّ بِما اَطْعَمْتَني وَسَقَيتَني ، رَبِّ بِما اَغنَيْتَني وَاَقْنَيْتَني ، رَبِّ بِما اَعَنْتَني وَأعزَزْتَني ، رَبِّ بِما أَلبَسْتَني مِنْ سِترِكَ الصّافي ، وَيسَّرتَ لِي مِنْ صُنعِكَ الْكافي ، صَلِّ عَلي مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد ، وَأَعنِّي عَلي بَوائِقِ الدُهُورِ ، وَصُرُوفِ الّليالي وَالايّامِ ، وَنَجِّني مِن أَهوالِ الدُنيا وَكُرُباتِ الاخِرَةِ ، وَاْكفِني شَرَّ مايَعمَلُ الظّالِمُونَ فِي الارضِ » .
« اَللّهُمَّ ماأَخافُ فَاكْفِني ، وَما اَحذَرُ فَقِني ، وَفي نَفْسي وَديني فَاحْرُسني ، وَفي سَفَري فَاحفَظني ، وَفي اَهلي وَمالي وَوَلَدي فَاخْلُفني ، وَفيما رَزَقتَني فَبارِك لي ، وَفي نَفْسي فَذَلِّلْني ، وَفي أَعيُنِ النّاسِ فَعَظِّمني ، وَمِن شَرِّ الجِّنِ وَالاِنسِ فَسَلِّمني ، وَبِذُنُوبي فَلا تَفْضَحْني ، وَبِسَريرَتي فَلا تُخزِني ، وَبِعَمَلي فَلا تَبتَلِني ، وَنِعَمَكَ فَلا تَسْلُبني ، وَاِلي غَيرِكَ فَلا تَكِلْني » .
« إِلهي اِلي مَنْ تَكِلُني ، اِلي قَريب فَيَقْطَعُني ، أَمْ اِلي بَعيد فَيَتَجَهَّمُني ، اَمْ اِلي المُستَضْعِفينَ لي وَاَنْتَ رَبّي ، وَمَليكُ أمْري ، أَشْكُو اِليكَ غُربَتي ، وَبُعدَ داري وَهَواني عَلي مَنْ مَلَّكتَهُ اَمري » .
« اِلهي فَلا تُحْلِلْ عَلَيَّ غَضَبَكَ ، فَاِنْ لَمْ تَكُن غَضِبتَ عَلَيَّ فَلا اُبالي سِواكَ ، سُبْحانَكَ غَيرَ أَنَّ عافِيَتَكَ أوسَعُ لي ، فَاَسْأَلُكَ يارَبِّ بِنُورِ وَجْهِكَ الَّذي أَشْرَقَتْ لَهُ الارضُ وَالسَّماواتُ وَانْكَشَفَتْ بِهِ الظُّلُماتُ ، وَصَلُحَ بِهِ أَمرُ الاَوَّلينَ وَالاخِرينَ ، اَنْ لاتُميتَني عَلي غَضَبِكَ ، وَلا تُنْزِلَ بي سَخَطَكَ ، لَكَ العُتبي لَكَ العُتْبي حَتّي تَرضي قَبلَ ذلِكَ ، لا إِلهَ اِلاّ اَنْتَ رَبَّ الْبَلَدِ الحَرامِ ، وَالْمَشْعَرِ الحَرامِ ، وَالبَيْتِ العَتيقِ ، الَّذي أحْلَلْتَهُ البَرَكَةَ وَجَعَلْتَهُ لِلنَّاسِ أَمْناً » .
« يامَنْ عَفا عَنْ عَظيمِ الذُنُوبِ بِحِلْمِهِ ، يامَنْ أَسْبَغَ النَّعْماءَ بِفَضْلِهِ ، يامَنْ أعْطي الجَزيلَ بِكَرَمِهِ ، ياعُدَّتي في شِدَّتي ، ياصاحِبي في وَحْدَتي ، ياغِياثي في كُرْبَتي ، ياوَليِّي في نِعْمَتي ، ياإلهي وَإِلهَ اَبائي اِبراهِيمَ وَاِسماعِيلَ وَاِسحاقَ وَيَعقُوبَ ، وَرَبَّ جَبرَئِيلَ وَميكائِيلَ وَاِسرافِيلَ ، وَرَبَّ مُحَمَّد خَاتَمِ النَبِّيينَ وَالهِ المُنتَجَبينَ ، وَمُنزِلَ التَّوراةِ وَالاِنجيلِ ، وَالزَّبُورِ وَالفُرقانِ ، وَمُنَزِّلَ كهيعص وَطه وَيس وَالقُرآنِ الحَكيمِ ، أَنتَ كَهفي حينَ تُعِييَني المَذاهِبُ في سَعَتِها ، وَتَضيقُ بِيَ الارضُ بِرُحبِها ، وَلَولا رَحْمَتُكَ لَكُنْتُ مِنَ الهالِكينَ وَاَنتَ مُقيلُ عَثرَتي ، وَلَولا سَتُركَ إيّايَ لَكُنتُ مِنَ المَفْضُوحِينَ وَاَنتَ مُؤَيِّدي بِالنَّصرِ عَلي اَعدائي ، وَلَولا نَصرُكَ إيّايَ لَكُنتُ مِنَ المَغلُوبينَ » .
« يامَن خَصَّ نَفسَهُ بِالسُّمُوِّ وَالرِفعَةِ فَأولِياؤُهُ بِعِزِّهِ يَعتَزّوُنَ يامَن جَعَلَتْ لَهُ المُلُوكُ نيرَ المَذَلَّةِ عَلي اَعناقِهِم فَهُمْ مِن سَطَواتِهِ خائِفُونَ يَعْلَمُ خائِنَةَ الاَعيُنِ وَما تُخفي الصُّدُورُ ، وَغَيبَ ماتَأتي بِهِ الازمِنَةُ والدُّهُورُ ، يامَنْ لايَعلَمُ كَيْفَ هُوَ إِلاّ هُوَ ، يامَنْ لايَعلَمُ ماهُوَ الاّ هُوَ ، يامَنْ لايَعلَمُ مايَعْلَمُهُ إلاّ هُوَ ، يامَنْ كَبَسَ الارضَ عَلي الماء ، وَسَدَّ الهَواءَ بِالسَماء ، يامَنْ لَهُ أَكرَمُ الاسْماءِ ، ياذا المَعْروفِ الَّذي لايَنْقَطِعُ أَبَداً ، يامُقَيِّضَ الرَّكبِ لِيُوسُفَ في البَلَدِ القَفْرِ ، وَمُخرِجَهُ مَنَ الجُبِّ وَجاعِلَهُ بَعدَ العُبُوِيَّةِ مَلِكاً ، يارادَّهُ علي يَعقُوبَ بَعدَ اَنِ ابْيَضَّتْ عَيناهُ مِنَ الحُزنِ فَهوَ كَظيمٌ ، ياكاشِفَ الضُرِّ وَالبَلوي عَنْ أيُّوبَ ، وَمُمسِكَ يَدَي اِبرهِيمَ عَنْ ذَبحِ اِبنِهِ بَعدَ كِبَرِ سِنِّهِ وَفَناءِ عُمُرِهِ ، يامَنْ اِستَجابَ لِزَكَرِيا فَوَهَبَ لَهُ يَحيي وَلَمْ يَدَعْهُ فَرداً وَحيداً ، يامَنْ أَخرَجَ يُونُسَ مِنْ بَطنِ الحُوتِ ، يامَنْ فَلَقَ البَحرَ لِبَني اِسرائِيلَ فَأنجاهُمْ ، وَجَعَلَ فِرعَونَ وَجُنُودَهُ مِنَ المُغرَقينَ ، يامَنْ اَرسَلَ الرِّياحَ مُبَشِّرات بَينَ يَدَي رَحْمَتِهِ ، يامَنْ لَم يَعجَلْ عَلي مَنْ عَصاهُ مِنْ خَلْقِهِ ، يامَنْ اِستَنقَذَ السَحَرَةَ مِنْ بَعدِ طُولِ الجُحُودِ وَقَد غَدَوا في نِعمَتِهِ يَأكُلُونَ رِزْقَهُ وَيَعبُدُونَ غَيرَهُ ، وَقَدْ حادّوهُ وَنادُّوهُ وَكَذَّبوا رُسُلَهُ » .
« يا اَللهُ يا اَلله يابَديءُ يابَديعُ لانِدَّ لَكَ ، يادائِماً لانَفادَ لَكَ ، ياحَيّاً حينَ لاحَيّ ، يامُحيَي المَوتي ، يامَن هُوَ قائِمٌ عَلي كُلِّ نَفْس بِما كَسَبَتْ ، يامَنْ قَلَّ لَهُ شُكري فَلَم يَحرِمني ، وَعَظُمَتْ خَطيئَتي فَلمْ يَفْضَحني ، وَرَآني عَلي المَعاصي فَلَمْ يَشهُرني ، يامَنْ حَفِظَني في صِغَري ، يامَنْ رَزَقَني في كِبَري ، يَامَنْ أَياديهِ عِنْدي لاتُحصي ، وَنِعَمَهُ لاتُجازي ، يامَنْ عارَضَني بِالخَيرِ وَالاِحْسانِ ، وَعارَضْتُهُ بِالاساءَةِ وَالعِصيانِ ، يامَنْ هَداني لِلايمانِ مِنْ قَبلِ اَنْ أَعرِفَ شُكْرَ الاِمتنانِ ، يامَنْ دَعَوتُهُ مَريضاً فَشَفاني ، وَعُرياناً فَكساني ، وَجائِعاً فَأشْبَعَني ، وَعَطشاناً فَأرواني ، وَذَليلاً فَأَعزَّني ، وَجاهِلاً فَعَرَّفَني ، وَوَحيداً فَكَثَّرَني ، وَغائِباً فَرَدَّني ، وَمُقِلاًّ فَأغناني ، وَمُنتَصِراً فَنَصَرَني ، وَغَنيّاً فَلَمْ يَسلُبْني ، وَأَمسَكْتُ عَنْ جَميع ذلكَ فَابتَدَأَني ، فَلَكَ الحَمدُ وَالشُكرُ ، يامَنْ أَقالَ عَثرَتي ، وَنَفَّسَ كُربَتي وَأَجابَ دَعوَتي وَسَتَرَ عَورَتي وَغَفَرَ ذُنُوبي ، وَبَلَّغَني طَلِبَتي وَنَصَرَني عَلي عَدُّوي ، وَاِنْ أَعُدَّ نِعَمَكَ وَمِنَنَكَ وَكَرائِمَ مِنَحِكَ لااُحصيها » .
« يامَولاي أنتَ الَّذي مَنَنْتَ ، أَنتَ الَّذي أَنْعَمتَ ، أَنتَ الَّذي اَحْسَنْتَ ، أَنتَ الَّذي اَجْمَلتَ ، أَنتْ الَّذي اَفْضَلتَ ، أَنتَ الَّذي اَكْمَلْتَ ، أَنتَ الَّذي رَزَقْتَ ، أَنتْ الَّذي وَفَّقْتَ ، أَنتَ الَّذي اَعطَيتَ ، أَنتَ الَّذي اَغْنَيتَ ، أَنتَ الَّذي اَقنَيتَ ، أَنتَ الَّذي آويتَ ، أَنتَ الَّذي كَفَيتَ ، أنتَ الَّذي هَديتَ ، أَنتَ الَّذي عَصَمْتَ ، أَنتَ الَّذي سَتَرتَ ، أنَتَ الَّذي غَفَرتَ ، اَنتَ الَّذي اَقَلْتَ ، أَنتَ الَّذي مَكَّنْتَ ، أَنتَ الَّذي اَعْزَزْتَ ، أَنتَ الَّذي اَقَلتَ ، أَنتَ الَّذي اَعَنْتَ ، أَنتَ الَّذي عَضَدتَ ، أَنتَ الَّذي أَيَّدتَ ، أَنتَ الَّذي نَصَرتَ ، أَنتَ الَّذي شَفَيتَ ، أَنتَ الَّذي عافَيتَ ، أَنتَ الَّذي اَكرَمتَ ، تَباركْتَ وَتَعاليتَ ، فَلَكَ الحَمدُ دائِماً ، وَلَكَ الشُّكرُ واصِباً أَبَداً » .
« ثُمَّ اَنا ياإِلهي اَلمُعتَرِفُ بِذُنُوبي فَاغْفِرها لي ، أَنا الَّذي أَسأتُ ، أَنا الَّذي اَخْطَأتُ ، أَنا الَّذي هَمَمتُ ، أَنا الَّذي جَهِلتُ ، أَنا الَّذي غَفَلتُ ، أَنا الَّذي سَهَوتُ ، أَنا الَّذي اِعتَمَدتُ ، أَنا الَّذي تَعَمَّدتُ ، أَنا الَّذي وَعَدتُ ، أَنا الَّذي أَخلَفتُ ، أَنا الَّذي نَكَثتُ ، أَنا الَّذي اَقرَرتُ ، أَنا الَّذي اِعتَرَفتُ بِنِعمَتِكَ عَلَيَّ وَعِندي وَاَبُوءُ بِذُنُوبي فَاْغفِرها لي ، يامَنْ لاتَضُرُّهُ ذُنُوبُ عِبادِهِ وَهُوَ الغَنِّيُ عَنْ طاعَتِهِمْ ، وَالمُوفِّقُ مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنهُم بِمَعُونَتِهِ وَرَحْمَتِهِ ، فَلَكَ الْحَمْدُ إلهي وَسَيِّدي » .
« إِلهي اَمَرتَني فَعَصَيتُكَ ، وَنَهَيتَني فَارتَكَبْتُ نَهيَكَ ، فَأَصبَحتُ لاذا بَراءَة لي فَاَعتَذِرُ ، وَلا ذا قُوَّة فَأنتَصِرُ ، فَبِأيّ شَيء اَسْتَقبِلُكَ يامَولايَ ، أبِسَمعي ، اَمْ بِبَصَري أَمْ بِلِساني أمْ بِيَدي اَمْ بِرِجلي ، أَلَيسَ كُلُّها نِعَمَكَ عِندي وَبِكُلِّها عَصَيتُكَ يامَولاي ، فَلَكَ الحُجَّةُ وَالسَّبيلُ عَلَيَّ ، يامَنْ سَتَرَني مِنَ الاباءِ وَالاُمَّهاتِ أن يَزجُرُوني ، وَمِنَ العَشائِرِ وَالاِخوانِ أَن يُعَيِّرُوني ، وَمِنَ السَلاطينِ أَن يُعاقِبوني ، وَلَو اِطَّلَعُوا يامَوْلايَ عَلي مَااطَّلَعتَ عَليهِ مِنّي ماأَنظَرُوني ، وَلَرَفَضُوني وَقَطَعوني » .
« فَها أنَا ذا ياإِلهي بَينَ يَدَيكَ ياسَيدّي خاضِعٌ ذَليلٌ حَسيرٌ حَقيرٌ ، لاذُو بَراءَة فَأعتَذِرُ ، وَلا ذُو قُوَّة فَأنتَصِرُ ، وَلا ذو حُجَة فَأحتَجُّ بِها وَلا قائِلٌ لَمْ اَجتَرِحْ ، وَلَمْ اَعْمَلْ سُوءً ، وَما عَسَي الجُحُودُ وَلَوْ جَحَدتُ يامَولايَ يَنفَعُني ، كَيفَ ، وَأَنّي ذلِكَ وَجَوارِحي كُلُّها شاهِدَةٌ عَلَّيَ بِما قَدْ عَمِلتُ ، وَعَلِمتُ يَقيناً غَيرَ ذي شَكٍّ اَنَّكَ سائِلي مِنْ عَظائِمِ الاُمُورِ ، وَاَّنَكَ الحَكَمُ ( الحَكيمُ خ ل ) العَدْلُ الَّذي لاتَجُورُ ، وَعَدلُكَ مُهلِكي ، وَمِنْ كُلِّ عَدْلِكَ مَهرَبي ، فَاِنْ تُعَذِّبْني ياإِلهي فَبِذُنُوبي بَعدَ حُجَّتِكَ عَلَّيَ ، وَاِنْ تَعفُ عَنّي فَبِحِلمِكَ وَجُودِكَ وَكَرَمِكَ » .
« لا إِلهَ اِلاّ اَنتَ سُبحانَكَ اِنّي كُنتُ مِنَ الظّالِمينَ ، لا اِلهَ اِلاّ أَنتَ سُبحانَكَ اِنّي كُنْتُ مِنَ المُستَغفِرينَ ، لااِلهَ اِلاّ اَنتَ سُبحانَكَ اِنّي كُنتُ مِنَ المُوَحّدينَ ، لااِلهَ اِلاّ اَنتَ سُبحانَكَ اِنّي كُنتُ مِنَ الخائِفينَ ، لااِلهَ اِلاّ اَنتَ سُبحانَكَ اِنّي كُنتُ مِنَ الوَجِلينَ ، لااِلهَ اِلاّ اَنتَ سُبحانَكَ اِنّي كُنتُ مِنَ الرّاجِينَ ، لااِلهَ اِلاّ اَنتَ سُبحانَكَ اِنّي كُنتُ مِنَ الرّاغِبينَ ، لااِلهَ اِلاّ اَنتَ سُبحانَكَ اِنّي كُنتُ مِنَ المُهَلِّلينَ ، لااِلهَ اِلاّ اَنتَ سُبحانَكَ اِنّي كُنتُ مِنَ السّائِلينَ ، لااِلهَ اِلاّ اَنتَ سُبحانَكَ اِنّي كُنتُ مِنَ المُسَبِّحينَ ، لااِلهَ اِلاّ اَنتَ سُبحانَكَ اِنّي كُنتُ مِنَ المُكَبِّرينَ ، لااِلهَ اِلاّ اَنتَ سُبحانَكَ رَبّي وَرَبُّ آبائيَ الاوَلينَ » .
« اَللّهُمَّ هذا ثَنائي عَلَيْكَ مُمَجِّداً ، وَاِخلاصي لِذِكرِكَ مُوَحِّداً ، وَاقراري بِآلائِكَ مُعدِدّاً ، وَاِنْ كُنتُ مُقِرّاً اَنّي لَمْ اُحصِها لِكَثرَتِها وَسُبُوغِها وَتَظاهُرِها وَتَقادُمِها اِلي حادِث مالَمْ تَزَلْ تَتَعَهَّدُني بِهِ مَعَها مُنذُ خَلَقْتَني وَبَرَأتَني مِنْ أَوَّلِ العُمرِ مِنَ الاغْناءِ مِنَ الفَقْرِ وَكَشفِ الضُّرِّ وَتَسبْيبِ اليُسرِ وَدَفعِ العُسرِ وَتَفريجِ الكَرْبِ وَالعافِيَةِ في البَدنِ وَالسَّلامَةِ في الدِّينِ ، وَلَوْ رَفَدَني عَلي قَدرِ ذِكرِ نِعمَتِكَ جَميعُ العالَمينَ مِنَ الاَوَّلينَ والاخِرينَ ماقَدَرتُ ، وَلا هُمْ عَلي ذلِك » .
« تَقَدَّستَ وَتعالَيتَ مِنْ رَبٍّ كَريم عَظَيم رَحيم لاتُحصي آلاؤُكَ ، وَلا يُبلَغُ ثَناؤُكَ ، وَلا تُكافَيءُ نَعْماؤُكَ ، صَلِّ عَلي مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد ، وَأَتمِمْ عَلَينا نِعَمَكَ ، وَأَسعِدْنا بِطاعَتِكَ ، سُبحانَكَ لا إلهَ اِلاّ اَنْتَ » .
« اَللّهُمَّ اِنَّكَ تُجيبُ المُضطَّرَ ، وَتَكشفُ السُّوءَ ، وَتُغيثُ المَكْرُوبَ ، وَتشفِي السَّقيمَ ، وَتُغني الفَقيرَ ، وَتَجبُرُ الكَسيرَ ، وَتَرحَمُ الصَّغِيرَ ، وَتُعينُ الكَبيرَ وَلَيسَ دُونَكَ ظَهيرٌ ، وَلا فَوقَكَ قَديرٌ ، وَأَنتَ العَليُّ الكَبيرُ ، يامُطلِقَ المُكَبَّلِ الاَسيرِ ، يارازِقَ الطِفلِ الصَّغيرِ ، ياعِصمَةَ الخائِفِ المُستَجيرِ ، يامَنْ لاشَريكَ لَهُ وَلا وَزيرَ ، صَلِّ عَلي مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد ، وَاَعطِني في هِذِهِ العَشِيَّةِ أفضَلَ ما أعطَيتَ وَاَنَلتَ اَحَداً مِنْ عِبادِكَ مِن نِعمَة تُولِّيها ، وَآلاء تُجَدِّدُها ، وَبَلِيَّة تَصرِفُها ، وَكُربَة تَكشِفُها وَدَعوَة تَسمَعُها ، وَحَسَنَة تَتَقَبَّلُها ، وَسَيئَة تَتَغَمَّدُها ، اِنَّكَ لَطيفٌ بِما تَشاءُ خَبيرٌ ، وَعَلي كُلِّ شَيء قَديرٌ » .
« اَللّهُمَّ اِنَّكَ اَقرَبُ مَنْ دُعِيَ ، وَاَسرَعُ مَنْ أَجابَ ، وَاَكرَمُ مَنْ عَفا ، وَأَوسَعُ مَنْ أَعطي ، وَاَسمَعُ مَنْ سُئِلَ يارَحمانَ الدُّنيا وَالاخِرَةِ ، لَيسَ كَمِثلِكَ مَسؤوُلٌ ، وَلا سِواكَ مَأمُولٌ ، دَعَوتُكَ فَأجَبْتَني ، وَسَألتُكَ فَأَعطَيتَني ، وَرَغِبتُ اِلَيكَ فَرَحِمتَني ، وَوَثِقْتُ بِكَ فَنَجَّيتَني ، وَفَزِعتُ اِلَيكَ فَكَفَيتَني » .
« اَللّهُمَّ فَصَلِّ عَلي مُحَمَّد عَبدِكَ وَرَسُولِكَ وَنَبيِّكَ ، وَعَلي آلِهِ الطَيِّيبينَ الطاهِرينَ اَجمَعينَ ، وَتَمِّمْ لَنا نَعماءَكَ وَهَنِّئنا عَطاءَكَ ، وَاكتُبنا لَكَ شاكِرينَ وَلالائِكَ ذاكِرينَ ، آمينَ رَبَّ العالَمينَ » .
« اَللّهُمَّ يامَنْ مَلَكَ فَقَدَرَ ، وَقَدَرَ فَقَهَرَ ، وَعُصِيَ فَسَتَرَ ، وَاستُغفِرَ فَغَفَرَ ، ياغايَةَ الطّالِبينَ الرّاغِبينَ ، وَمُنْتَهي أَمَلِ الرّاجِينَ ، يامَنْ أَحاطَ بِكُلِّ شَيء عِلماً ، وَوَسِعَ المُستَقيلينَ رأفَةً وَرَحمَةً وَحِلماً » .
« اَللّهُمَّ اِنّا نَتَوجَهُ اِلَيكَ في هذِهِ العَشِيَّةِ الّتي شَرَّفتَها وَعَظَّمتَها بِمُحَمَّد نَبِيِّكَ وَرَسُولِكَ وَخِيرَتِكَ مِنْ خَلقِكَ ، وَأَمينِكَ عَلي وَحيكَ ، البَشيرِ النَّذيرِ ، السِّراجِ المُنيرِ ، الَّذي أَنعَمتْ بِهِ عَلي المُسْلِمينَ وَجَعَلْتَهُ رَحمَةً لِلْعالَمينَ » .
« اَللّهُمَّ فَصَلِّ عَلي مُحَمَّد وَآلِ مُحَمِّد كَما مُحَمَّدٌ أَهلٌ لِذلكَ مِنكَ ، ياعَظيمُ فَصَلِّ عَلي مُحَمَّد وَعَلي آلِهِ المُنتَجَبينَ الطّيِبينَ الطّاهِرينَ اَجمَعينَ ، وَتَغَمَدّنا بِعَفوِكَ عَنّا ، فَاِليكَ عَجَّتِ الاصواتُ بِصُنوفِ اللُّغاتِ ، فَاجْعَلْ لَنا اَللّهُمَّ في هذِهِ العَشِيّةِ نَصيباً مِنْ كُلّ خَير تَقسِمُهُ بَينَ عِبادِكَ وَنُور تَهدي بِهِ ، وَرَحْمَة تَنشُرُها ، وَبَرَكَة تُنزِلُها وَعافِية تُجَّلِلُها ، وَرِزق تَبسُطُه ، ياأَرحَمَ الرّاحِمينَ » .
« اَللّهُمَّ اَقلِبنا في هذا الوَقْتِ مُنجِحينَ مُفلِحينَ ، مَبرورينَ غانِمينَ ، وَلا تَجْعَلنا مِنَ القانِطينَ ، وَلا تُخْلنا مِنْ رَحمَتِكَ ، وَلا تَحرِمنا مانُؤَمِّلُهُ مِنْ فَضلِكَ ، وَلا تَجعَلنا مِنْ رَحمَتِكَ مَحْرومينَ ، وَلا لِفَضلِ مانُؤَمِلُهُ مِنْ عَطائِكَ قانِطينَ ، وَلا تَرُدَّنا خائِبينَ ، وَلا مِنْ بابِكَ مَطروُدينَ ، ياأَجْوَدَ الاَجْوَدينَ ، وَاَكرَمَ الاكرَمينَ ، اِليكَ أَقبَلْنا مُوقِنينَ ، وَلِبَيتِكَ الحَرامِ آمِّينَ قاصِدينَ ، فَأعِنّا عَلي مَناسِكِنا ، وَاَكمِلْ حَجَّنا ، وَاعفُ عَنّا وَعافِنا ، فَقَد مَدَدنا اِلَيكَ أَيدِيَنا ، فَهيَ بِذِلَّةِ الاعتِرافِ مَوسُومَةٌ » .
« اَللّهُمَّ فَأَعطِنا في هذِهِ العَشِّيَةِ ماسَأَلناكَ ، وَاكفِنا مااستَكفَيناكَ ، فَلا كافِيَ لَنا سِواكَ ، وَلا رَبَّ لَنا غَيرُكَ ، نافِذٌ فينا حُكمُكَ ، مُحيطٌ بِنا عِلمُكَ ، عَدلُ فينا قَضاؤُكَ ، اِقضِ لَنا الخَيرَ ، وَاْجعَلنا مِنْ اَهلِ الخَيرِ » .
« اَللّهُمَّ أوجِبْ لَنا بِجُودِكَ عَظيمَ الاجرِ ، وَكَريمَ الذُخرِ ، وَدَوامَ اليُسرِ ، وَاغفِر لَنا ذُنُوبَنا اَجمَعينَ ، وَلاتُهلِكنا مَعَ الهالِكينَ ، وَلاتَصرِف عَنّا رَأفَتَكَ وَرَحمَتَكَ ياأَرحَمَ الرّحِمينَ » .
« اَللّهُمَّ اَجعَلنا في هذا الوَقتِ مِمَّن سَأَلَكَ فَأَعطَيتَهُ ، وَشَكَرَكَ فِزِدتَهُ ، وَتابَ اِلَيكَ فَقَبِلتَهُ ، وَتَنَصَّلَ اِلَيكَ مِنْ ذُنُوبِهِ كُلِّها فَغَفَرتَها لهُ ، ياذَا الجِلالِ وَالاِكرامِ » .
« اَللّهُمَّ وَوَفِّقنا وَسَدِّدنا ( وَاعصِمنا خ ل ) وَاقبَل تَضَرُّعَنا ياخَيرَ مَنْ سُئِلَ ، ياأرحَمَ مَنِ استُرحِمْ ، يامَنْ لايَخفي عَليهِ إغماضُ الجُفُونِ ، وَلا لَحْظُ العُيُونِ ، وَلا مااَستَقَرَّ في المَكْنُونِ ، وَلا مَاانطَوتْ عَلَيهِ مُضمَراتُ القُلُوبِ ، أَلا كُلُّ ذلِكَ قَدْ اَحصاهُ عِلمُكَ ، وَوَسِعَهُ حِلمُكَ ، سُبحانَكَ وَتَعالَيتَ عَمّا يَقُولُ الظّالِمونَ عَلُواً كَبيراً ، تُسبِّحُ لَكَ السَّماواتُ السَبْعُ وَالارضُونَ وَمَن فَيهِنَّ ، وَاِن مِنْ شَيء إلاّ يُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ ، فَلَكَ الحَمدُ وَالَمجدُ وَعُلُوُّ الجَدِّ ، ياذَا الجَلالِ وَالاكرامِ ، وَالفَضلِ وَالانعامِ ، وَالايادي الجِسامِ ، وَاَنتَ الجَوادُ الكَريمُ الرؤوُفُ الرَّحيمُ » .
« اَللّهُمَّ أَوسِعْ عَلَيَّ مِنْ رِزْقِكَ الحَلالِ ، وَعافِني في بَدَني وَديني ، وَآمِن خَوفي ، وَاَعتِق رَقَبَتي مِنَ النّارِ ، اَللّهُمَّ لاتَمْكُر بي وَلا تَستَدْرِجْني وَلاتَخدَعني ، وَاْدرَأ عَنّي شَرَّ فَسَقَةِ الجِنِّ والانسِ » .
ثم رفع عليه السلام طرفه الي السماء ودموعه تجري علي خديه ورفع صوته عالياً :
« يااَسمَعَ السّامِعينَ ، يااَبصَرَ الناظِرينَ ، وَياأسرَعَ الحاسِبينَ ، وَياأَرحَمَ الراحِمينَ ، صَلِّ عَلي مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد السَادَةِ المَيامِينَ ، وَأَسأَلُكَ اَللّهُمَّ حاجَتيَ الَّتي إنْ اَعْطَيتَنيها لَمْ يَضُرَّني مامَنَعتَني ، وَاِنْ مَنَعْتَنيها لَمْ يَنفَعني مااَعطَيتَني ، أَسألُكَ فَكاكَ رَقَبَتي مِنَ النّارِ لاإله اِلاّ أَنتَ وَحدَكَ لاشَريكَ لَكَ ، لَكَ المُلكَ وَلَكَ الحَمْدُ وَاَنْتَ عَلي كُلِّ شَيء قَدير ، يارَبِّ يارَبِّ » .
ولم يزل يقول «يارب» حتي ضجَّ الجميع بالبكاء علي بكائه عليه السلام حتي وصلوا المشعر الحرام .
وزاد ابن طاووس في الاقبال بعد كلمة يارب هذا الدعاء .
« إلهي أَنا الفَقيرُ في غِناي فَكَيفَ لااَكُونُ فَقيراً في فَقرِي ، اِلهي أَنا الجاهِلُ في عِلمي فَكَيفَ لااَكُونُ جَهُولاً في جَهْلي ، إِلهي اِنَّ اختِلافَ تَدبِيرِكَ وَسُرعَةَ طَواءِ مَقاديرِكَ مَنَعا عِبادَكَ العارِفينَ بِكَ عَنِ السُّكونِ اِلي عَطاء ، وَاليَأسِ مِنكَ في بَلاء ، إِلهي مِنّي مايَليقُ بِلُؤْمي ، وَمِنكَ مايَليقُ بِكَرَمِكَ ، إلهي وَصَفتَ نَفْسَكَ بِاللُطفِ وَالرأفَةِ لي قَبلَ وَجودِ ضَعفي ، أفَتَمنَعُني مِنهُما بَعدَ وُجُودِ ضَعفي إلهي اِن ظَهَرتِ الَمحاسِنُ مِنّي فَبِفَضلِكَ وَلَكَ المِنَّةُ عَلَيَّ ، وَاِنْ ظَهَرَتِ المَساوي مِنّي فَبِعَدلِكَ وَلَكَ الحُجَّةُ عَلَيَّ ، إلهي كَيفَ تَكلُني وَقَد تَكَلَّفتَ لي ( تَوَكَّلتُ خ ل ) وَكَيفَ اُضامُ وَاَنتَ النّاصِرُ لي ، اَم كَيفَ أخِيبُ وَاَنتَ الحَفِيُّ بي ، ها أَنا أَتَوسَّلُ اِلَيكَ بِفَقري اِلَيكَ ، وَكَيفَ اَتَوَسَّلُ اِلَيكَ بِما هُوَ مَحالٌ اَنْ يَصِلَ اِلَيكَ ، اَمْ كَيفَ أَشْكُو اِلَيكَ حالي وَهُوَ لايَخفي عَلَيكَ ، اَمْ كَيفَ أُتَرجِمُ بِمَقالي وَهُوَ مِنكَ بَرَزَ اِلَيكَ ، اَم كَيفَ تُخَيِّبُ آمالي وَهيَ قَدْ وَفَدَتْ اِلَيْكَ ، اَمْ كَيْفَ لا تُحْسِنُ اَحْوالي وبِكَ قامَتْ ، اِلهي ماأَلطَفَكَ بي مَعَ عَظيمِ جَهلي ، وَمااَرْحَمَكَ بي مَعَ قَبيحِ فِعلي ، إِلهي مااَقرَبُكَ مِنّي وَاَبعَدَني عَنْكَ وَما اَرأفَكَ بي ، فَمَا الَّذي يَحجُبُني عَنْكَ ، إلهي عَلمتُ بِاختِلافِ الاثارِ وَتَنَقُّلاتِ الاطوارِ اَنّ مُرادَكَ مِنّي اَنْ تَتَعَرَّفَ اِليَّ في كُلِّ شَيء حَتي لااَجهَلُكَ في شَيء . إِلهي كُلَّما أَخرسَني لُؤمي أَنطَقَني كَرَمُكَ ، وَكُلَمّا آيَسَتْني أوصافي اَطمَعَتْني مِنَنُكَ . إِلهي مَنْ كانَتْ مَحاسِنُهُ مَساوِي فَكَيفَ لاتَكُون مَساوِئُهُ مَساوِيَ ، وَمَنْ كانَت حَقائِقُهُ دَعاويَ فَكَيفَ لاتَكوُنُ دَعاويهِ دَعاوِيَ . إلهي حُكْمُكَ النّافِذُ وَمَشِيّتُكَ القاهِرَةُ لَمْ يَترُكا لِذي مَقال مَقالاً ولا لِذي حال حالاً . إِلهي كَمْ مِنْ طاعَة بَنَيتُها وَحالَة شَيَّدتُها هَدَمَ اْعتِمادي عَلَيْها عَدلُكَ بَل أَقالَني مِنها فَضلُكَ . إِلهي اِنَّكَ تَعلَمُ اَنّي وَاِن لَمْ تَدُمِ الطاعةُ مِنّي فِعْلاً جَزماً فَقَد دامَتْ مَحَبَّةً وَعَزماً . إِلهي كَيفَ أَعزِمُ وَأنتَ القاهِرُ ، وَكَيفَ لااَعزِمُ وَاَنتَ الامِرُ . إِلهي تَرَدُّدي في الاثارِ يُوجِبُ بُعد المَزارِ ، فاجْمَعِني عَلَيكَ بِخِدمَة تُوصلُني اِلَيكَ ، كَيفَ يُستَدلُّ عَلَيكَ بِما هُوَ في وُجُودِهِ مُفْتَقِرٌ اِلَيكَ ، أَيَكُونُ لِغَيرِكَ مِنَ الظُّهورِ مالَيسَ لَكَ حَتّي يَكُونُ هُوَ المُظهِرَ لَكَ ، مَتي غِبتَ حَتّي تَحْتاجَ اِلي دَليل يَدُلُّ عَلَيكَ ، وَمَتي بَعُدتْ حَتّي تَكُونَ الاثارُ هِيَ الَّتي تُوصِلُ اِلَيكَ ، عَمِيتْ عَينٌ لاتَراكَ عَلَيها رَقيباً ، وَخَسِرَت صَفْقَةُ عَبد لَمْ تَجعل لَهُ مِنْ حُبِّكَ نَصيباً . إِلهي أَمرتَ بِالرُّجوعِ اِلي الاثارِ ، فَأرجِعْني اِلَيكَ بِكِسوَةِ الاَنوارِ وَهِدايَةِ الاِستِبصارِ ، حَتّي اَرجِعَ اِلَيكَ مِنها كَما دَخَلتُ اِلَيكَ مِنها مَصُونَ السِرِّ عَنِ النَظَرِ اِلَيها ، وَمَرفُوعَ الهِمَّةِ عَنِ الاعتِمادِ عَلَيها اِنَّكَ عَلي كُلِّ شَيء قَديرٌ . إلهي هذا ذُلِّي ظاهِرٌ بَينَ يَدَيكَ ، وَهذا حالي لايَخفي عَلَيكَ مِنكَ ، أَطلُبُ الوُصٌولَ اِليكَ ، وَبِكَ اَستَدِلُّ عَلَيكَ ، فَاَهدِني بِنُورِكَ اِلَيكَ ، وَأَقِمني بِصِدقِ العُبُودِيَّةِ بَينَ يَديكَ . إِلهي عَلّمني مِنْ عِلمِكَ الَمخزُونِ ، وَصُنّي بِسِترِكَ المَصُونِ . إِلهي حَقِّقْني بِحَقائِقِ أَهلِ القُربِ ، وَاسْلُك بي مَسْلَكَ اَهلِ الجَذبِ . إِلهي اَغنِني بِتَدبيرِكَ لي عَنْ تَدبيري ، وَبِاختِيارِكَ عَنْ اِختِياري ، وَأوقِفني عَلي مَراكِزِ اِضطِراري . إِلهي أَخرِجني مِنْ ذُلِّ نَفسي ، وَطَهِّرني مِنْ شَكّي وَشِركي قَبلَ حُلُولِ رَمسي ، بِكَ اَنتَصِرُ فَانصُرني ، وَعَلَيكَ أَتَوكَّلُ فَلا تَكِلني ، وَإِيّاكَ أَسألُ فَلا تُخَيِّبني ، وَفي فَضلِكَ أَرغَبُ فَلا تَحرِمني ، وَبِجَنابِكَ أَنتَسبُ فَلا تُبعِدْني ، وَبِبابِكَ أقِفُ فَلا تَطْرُدني » .
« إِلهي تَقَدَّسَ رِضاكَ اَنْ تَكُونَ لَهُ عِلَةٌ مِنكَ ، فَكَيفَ تَكُونُ لَهُ عِلَّةٌ مِنّي . اِلهي اَنتَ الغَنِيُّ بِذاتِكَ اَن يَصِلَ اِلَيكَ النَّفعُ مِنكَ ، فَكَيفَ لاتَكُونُ غَنِيّاً عَنّي . إِلهي اِنَّ القَضاءَ وَالقَدَرَ يُمَنّيني ، وَاِنَّ الهَوي بِوَثائِقِ الشَّهوَةِ أَسَرَني ، فَكُنْ اَنتَ النَّصيرَ لي حَتّي تَنصُرَني وَتُبَصّرَني ، وَاَغنِني بِفَضلِكَ حَتّي اَستَغنِي بِكَ عَنْ طَلَبي ، اَنتَ الَّذي أشرَقتَ الانوارَ في قُلُوبِ اَوْلِيائِكَ حَتّي عَرَفُوكَ وَوَحَّدوكَ ، وَاَنتَ الَّذي اَزَلتَ الاغيارَ عَنْ قُلُوبِ أَحِبّائِكَ حَتّي لَمْ يُحِبّوا سِواكَ وَلَم يَلْجَأوا اِلي غَيرِكَ ، اَنتَ المؤُنِسُ لَهُم حَيثُ اَوْحَشَتْهُم العَوالِمُ ، وَاَنتَ الَّذي هَدَيتَهُم حَيثُ اْستَبانَتْ لَهُم المَعالِمُ ، ماذا وَجَدَ مَنْ فَقَدكَ ، وَمَا الَّذي فَقَدَ مَنْ وَجَدَكَ ، لَقَد خابَ مَنْ رَضيَ دُونَكَ بَدَلاً ، وَلَقَد خَسِرَ مَنْ بَغي عَنكَ مُتَحَوِّلاً ، كَيفَ يُرجي سِواكَ وَاَنتَ ماقَطَعتَ الاحسانَ ، وَكَيفَ يُطلَبُ مِنْ غَيرِكَ وَأنتَ مابَدَّلتَ عادَةَ الامتِنانِ . يامَنْ أَذاقَ اَحِبّاءَهُ حَلاوَةَ المؤُانَسَةِ فَقامُوا بِينَ يَدَيهِ مُتَمَلِّقِينَ ، يامَنْ أَلبَسَ اَوْلِياءَهُ مَلابِسَ هَيبَتِه فَقامُوا بَينَ يَدَيهِ مُستَغْفِرينَ ، أَنتَ الذّاكِرُ قَبلَ الذاكِرينَ ، وَأَنتَ البادِيءُ بِالاحْسانِ قَبلَ تَوَجُّهِ العابِدينَ ، وَأنتَ الجَوادُ بِالعطاءِ قَبلَ طَلَبِ الطالِبينَ ، وَأَنتَ الوَهّابُ ثُمَّ لِما وَهَبْتَ لَنا مِنَ المُستَقرِضينَ . إِلهي اُطلُبني بِرَحمَتِكَ حَتّي أَصلَ اِلَيكَ ، وَاجْذِبني بِمَنِّكَ حَتّي أُقبِلَ عَلَيكَ . اِلهي اِنَّ رَجائي لايَنقَطِعُ عَنْكَ وَاِنْ عَصَيتُكَ ، كَما اَنَّ خَوفي لايُزايلُني وَاِنْ اَطَعتُكَ ، فَقَد دَفَعَتني العَوالِمُ اِلَيكَ ، وَقَد أَوقَعَني عِلمي بِكَرَمِكَ عَلَيكَ . اِلهي كَيفَ أَخيبُ وَأنتَ أَمَلي ، اَمْ كَيْفَ اُهانُ وَعَلَيْكَ مُتَكلي . اِلهي كَيْفَ اَسْتَعِزُّ وَفي الذِّلَّةِ اَرْكَزْتَني ، أَمْ كَيفَ لااَستَعِزُّ وَاِلَيكَ نَسَبتَني . إِلهي كَيفَ لاأَفتَقِرُ وَاَنتَ الَّذي في الفُقَراءِ أَقَمتَني ، اَمْ كَيفَ أَفتَقِرُ وَاَنتَ الَّذي بِجُودِكَ اَغنَيتَني ، وَاَنتَ الَّذي لاإلهَ غَيرُكَ تَعَرّفتَ لِكُلِّ شَيء فَما جَهِلَكَ شَيءٌ ، وَاَنْتَ الَّذي تَعرّفْتَ اِلَيَّ في كُلِّ شَيء فَرَأيْتُكَ ظاهِراً في كُلِّ شَيء ، وَاَنتَ الظّاهِرُ لِكُلِّ شَيء . يامَنِ استَوي بِرَحمانِيَّتِهِ فَصارَ العَرْشُ غَيباً في ذاتِهِ ، مَحَقْتَ الاثارَ بِالاثارِ ، وَمَحَوتَ الاغيارَ بِمُحيطاتِ أَفلاكِ الاَنوارِ . يامَنِ احتَجَبَ في سُرادِقاتِ عَرشِهِ عَن اَن تُدرِكَهُ الابصارُ ، يامَن تَجَلّي بِكَمالِ بَهائِهِ فَتَحَقَّقَتْ عَظَمَتُهُ مِن الاستِواءِ ، كَيفَ تَخفي وَأَنتَ الظاهِرُ ، أَمْ كَيفَ تَغيبُ وَأَنتَ الرَّقيبُ الحاضِرُ ، اِنَّكَ عَلي كُلِّ شَيء قَديرٌ ، وَالحَمدُ للهِ وَحدَهُ » .

دعاي امام سجاد (عليه السلام) در روز عرفه

ارسال به دوستان
قراءة سائر الادعية المأثورة عن المعصومين عليهم السلام ، وعلي الاخص دعاء الامام زين العابدين عليه السلام المدون في الصحيفة الكاملة السجادية ، وإتماماً للفائدة التي توخيناها في هذا الكتاب إليك نص الدعاء :
.
« اَلحَمدُ للهِ رَبِّ العالَمينَ ، اَللّهُمَّ لَكَ الحَمدُ بَديعَ السَّماواتِ وَالارضِ ذَا الجَلالِ والاِكرامِ ، رَبِّ الاَربابِ ، وَإِلهَ كُلِّ مَالُوه ، وَخالِقَ كُلِّ مَخلُوق ، وَوارِثَ كُلِّ شَيء ، لَيسَ كَمِثلِهِ شَيءٌ ، وَلا يَعزُبُ عَنهُ شَيء ، وَهُوَ بِكُلِّ شَيء مُحيطٌ ، وَهُوَ عَلي كُلِّ شِيء رَقيبُ » .
« أَنتَ اللهُ لا إِلهَ اِلاّ اَنتَ الاَحَدُ المُتَوَحِّدُ الفَردُ المُتَفَرِّدُ ، وَأَنتَ اللهُ لا اِلهَ اِلاّ اَنتَ الكَريمُ المُتَكَرِّمُ العَظيمُ المُتَعَظِّمُ الكَبيرُ المُتَكَبِّرُ ، أَنتَ اللهُ لا إِلهَ اِلاّ اَنتَ العَلِيُّ المُتَعالِ الشَّديدُ الِمحالِ ، أَنتَ اللهُ لا إِلهَ اِلاّ اَنتَ الرَّحمنُ الرَّحيمُ العَليمُ الحَكيمُ ، أَنتَ اللهُ لا إِلهَ اِلاّ اَنتَ السَّميعُ البَصيرُ القَديمُ العَليمُ الحَكيمُ ، أَنتَ اللهُ لا إِلهَ اِلاّ اَنتَ السَّميعُ البَصيرُ القَديمُ الخَبيرُ ، أَنتَ اللهُ لا إِلهَ اِلاّ اَنتَ الكَريمُ الاَكرَمُ الدّائمُ الادوَمُ ، أَنتَ اللهُ لا إِلهَ اِلاّ اَنتَ الاوَّلُ قَبلَ كُلِّ أَحَد وَالاخِرُ بَعدَ كُلِّ عَدَد ، أَنتَ اللهُ لا إِلهَ اِلاّ اَنتَ الدّاني في عُلُوِّهِ وَالعالي في دُنُوِّهِ ، أَنتَ اللهُ لا إِلهَ اِلاّ اَنتَ ذُو البَهاءِ وَالَمجدِ وَالكِبرياءِ وَالحَمدِ . أَنتَ اللهُ لا إِلهَ اِلاّ اَنتَ الَّذي اَنشَأتَ الاشياءَ مَن غَيرِ سِنخ ، وَصَوَّرتَ ماصَوَّرتَ مِن غَيرِ مِثال ، وَابتَدَعتَ المُبتَدَعاتِ بِلا احتِذاء . أَنتَ أَنتَ الَّذي قَدَّرتَ كُلَّ شَيء تَقديراً ، وَيَسَّرتَ كُلَّ شَيء تَيسيراً ، وَدَبَّرتَ مادُونَكَ تَدبيراً . اَنتَ الَّذي لَم يُعِنكَ عَلي خَلقِكَ شَريكٌ ، وَلَم يُوازِلكَ في أَمرِكَ وَزيرٌ ، وَلَم يَكُن لَكَ مُشابِهٌ وَلا نَظيرٌ . أَنتَ الَّذي اَرَدتَ فَكانَ حَتماً مااَرَدتَ وَقَضَيتَ فَكانَ عَدلاً ماقَضَيتَ ، وَحَكمتَ فَكانَ نِصفاً ماحَكَمتَ . أَنتَ الَّذي لايَحويكَ مَكانٌ ، وَلَم يَقُم لِسُلطانِكَ سُلطانٌ ، وَلَم يُعيِكَ بُرهانٌ وَلا بَيانٌ . أَنتَ الَّذي اَحصَيتَ كُلَّ شَيء عَدَداً ، وَجَعَلتَ لِكُلِّ شَيء أَمَداً ، وَقَدَّرتَ كُلَّ شَيء تَقديراً . أَنتَ الَّذي قَصُرَتْ الاَبصارُ مَوضِعَ أَينِيَّتِكَ . أَنتَ الَّذي لاتُحَدُّ فَتَكُونَ مَحدُوداً ، وَلَم تُمَثَّلْ فَتَكُونَ مَوجُوداً ، وَلَم تَلِد فَتَكُونَ مَولُوداً أَنتَ الَّذي لاضِدَّ مَعَكَ فَيُعانِدُكَ ، وَلا عِدلَ لَكَ فَيُكاثِرَكَ ، وَلا نِدَّ لَكَ فَيُعارِضَكَ . أَنتَ الَّذي ابتَدَأ وَاختَرَعَ وَاستَحدَثَ وَابتَدَعَ وَاَحسَنَ صُنعَ ماصَنَعَ » .
« سُبحانَكَ مااَجَلَّ شَأنَكَ ، وَأَسني في الاَماكِنِ مَكانَكَ ، وَاَصدَعَ بِالحَقِّ فُرقانَكَ . سُبحانَكَ مِن لَطيف ماأَلطَفَكَ ، وَرَؤُف ماأَرأَفَكَ ، وَحَكيم ماأَعرَفَكَ . سُبحانَكَ مِن مَليك ماأَمنَعَكَ ، وَجَواد ماأَوسَعَكَ ، وَرَفيع مااَرفَعَكَ ، ذُو البَهاءِ وَالَمجدِ وَالكِبرياءِ وَالحَمدِ . سُبحانَكَ بَسَطتَ بِالخَيراتِ يَدَكَ ، وَعُرِفَتِ الهِدايَةُ مِن عِندِكَ ، فَمَنِ الَتمَسَكَ بَسَطتَ بِالخَيراتِ يَدَكَ ، وَعُرِفَتِ الهِدايَةُ مِن عِندِكَ ، فَمَنِ الَتمَسَكَ لِدين اَو دُنيا وَجَدَكَ . سُبحانَكَ خَضَعَ لَكَ مَن جَري في عِلمِكَ ، وَخَشَعَ لِعَظَمَتِكَ مادُونَ عَرشِكَ ، وَانقادَ لِلتَسليمِ كُلُّ خَلقِكَ . سُبحانَكَ لاتُحَسُّ وَلا تُجَسُّ وَلا تُمَسُّ وَلا تُكادُ وَلا تُماطُ ( وَلا تُحاطُ خ ل ) وَلا تُنازَعُ وَلا تُجاري وَلا تُماري وَلا تخادَعُ وَلا تُماكَرُ . سُبحانَكَ سَبيلُكَ جَدَدٌ وَأَمرُكَ رَشَدٌ وَأَنتَ حَيُّ صَمَدٌ . سُبحانَكَ قَولُكَ حُكمٌ ، وَقَضاؤُكَ حَتمٌ ، وَاِرادَتُكَ عَزمٌ . سُبحانَكَ لارادَّ لِمشِيَّتِكَ ، وَلا مُبَدِّلَ لِكَلِماتِكَ . سُبحانَكَ باهِرَ الاياتِ ، فاطِرَ السَّماواتِ ، بارِيءَ النَّسمَاتِ » .
« لَكَ الحَمدُ حَمداً يَدُومُ بِدَوامِكَ ، وَلَكَ الحَمدُ حَمداً خالِداً بِنعمَتِكَ ، وَلَكَ الحَمدُ حَمداً يُوازي صُنعَكَ ، وَلَكَ الحَمدُ حَمداً يَزيدُ عَلي رِضاكَ ، وَلَكَ الحَمدُ حَمداً مَعَ حَمدِ كُلِّ حامِد ، وَشُكراً يَقصُرُ عَنهُ شُكرُ كُلِّ شاكِر ، حَمداً لايَنبَغي إلا لَكَ وَلا يُتَقَرَبُ بِهِ اِلاّ اِلَيكَ ، حَمداً يُستَدامُ بِه الاِوَّلُ وَيُستَدعي بِه دَوامُ الاخِرِ ، حَمداً يَتَضاعَفُ عَلي كُرُورِ الاَزمِنَةِ وَيَتَزايَدُ اَضعافاً مُتَرادِفَةً ، حَمداً يَعجِزُ عَنْ اِحصائِهِ الحَفَظَةُ وَيَزيدُ عَلي مااَحصَيتَ في كِتابِكَ الكَتَبَةُ ، حَمداً يُوازِنُ عَرشَكَ الَمجيدَ وَيُعادِلُ كُرسِيَّكَ الرَّفيعَ ، حَمداً يَكمُلُ لَدَيكَ ثَوابُهُ وَيَستَغرِقُ كُلَّ جِزاء جَزاءُهُ ، حَمداً ظاهِرُهُ وِفقٌ لِباطِنهِ وَباطِنُهُ وَفَقٌ لِصدقِ النِيَّةِ به ، حَمداً لَم يَحمَدكَ خَلقٌ مِثلَهُ وَلا يَعرِفُ أَحدٌ سِواكَ فَضلَهُ ، حَمداً يُعانُ مَنِ اجتَهَدَ في تَعديدِهِ وَيُؤَيَّدُ مَن أَغرَقَ نَزعاً في تَوفِيَتِهِ ، حَمداً يَجمَعُ ماخَلَقتَ مِنَ الحَمدِ وَيَنتَظِمُ ماأَنتَ خالِقُهُ مِن بَعدُ حَمداً لا حَمدَ أَقرَبُ اِلي قَولِكَ مِنُ وَلا اَحمَدَ مِمَّن يَحمَدُكَ بِه ، حَمداً يُوجِبُ بِكَرَمِكَ المَزيدَ بِوُفُورِهِ وَتَصِلُهُ بِمَزيد بَعدَ مَزيد طَولاً مِنكَ ، حَمداً يَجِبُ لِكَرَمِ وَجهِكَ وَيُقابِلُ عِزّ جَلالِكَ » .
« رَبِّ صَلِّ عَلي مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد المُنتَجَبِ المُصطفَي المُكَرَّمِ المُقَرَبِ أَفضَلَ صَلَواتِكَ ، وَبارِك عَلَيهِ أَتَمَّ بَرَكاتِكَ ، وَتَرَحَّم عَلَيهِ اَمتَعَ رَحَماتِكَ . رِبِّ صَلِّ عَلي مُحَمَّد وَآلِه صَلاةً زاكِيَةً لاتَكُونُ صَلاةٌ أَزكي مِنها ، وَصَلِّ عَلَيهِ صَلاةً نامِيَةً لاتَكُونُ صَلاةٌ أَنمي مِنها ، وَصَلِّ عَلَيهِ صَلاةً راضِيَةً لاتَكُونُ صَلاةً فَوقَها . رَبِّ صَلِّ عَلي مُحَمَّد وَآلِهِ صَلاةً تُرضيهِ وَتَزيدُ عَلي رِضاهُ ، وَصَلِّ عَلَيهِ صَلاةً تُرضيكَ وَتَزيدُ عَلي رِضاكَ لَهُ ، وَصَلِّ عَلَيهِ صَلاةً لاتَرضي لَهُ إِلاّ بِها وَلا تَري غَيرَهُ لَها أَهلاً . رَبِّ صَلِّ عَلي مُحَمَّد وَآلِه صَلاةً تُجاوِزُ رِضوانَكَ ، وَيَتَّصِلُ اِتّصالُها بِبَقائِكَ ، وَلا تَنفَدُ كَما لاتَنفَدُ كَلِماتُكَ رَبِّ صَلِّ عَلي مُحَمَّد وَآلِهِ صَلاةً تَنتَظِمُ صَلَواتِ مَلائِكَتِكَ وَاَنبِيائِكَ وَرُسُلِكَ وَاَهلِ طاعَتِكَ ، وَتَشتَمِلُ عَلي صَلَواتِ عِبادِكَ مِن جِنِّكَ وَاِنسِكَ وَأهلِ اِجابَتِكَ ، وَتَجتَمِعُ عَلي صَلاةِ كُلِّ مَن ذَرَأتَ وَبَرَأتَ مِن اَصنافِ خَلقِكَ . رَبِّ صَلِّ عَليهِ وآلِهِ صَلاةً تُحيطُ بِكُلِّ صَلاة سالِفَة وَمُستأنَفَة ، وَصَلِّ عَلَيهِ وَعَلي آلِه صَلاةً مَرضِيَّةً لَكَ وَلِمَن دُونَكَ ، وَتُنشِيءُ مَعَ ذلِكَ صَلَوات تُضاعِفُ مَعَها تِلكَ الصَّلَواتِ عِندَها وَتَزيدُها عَلي كُروُرِ الاَيّامِ زِيادَةً في تَضاعيفَ لايَعُدُّها غَيرُكَ . رَبِّ صَلِّ عَلي أَطائِبِ أَهلِ بَيتِهِ الَّذينَ اختَرتَهُم لاِمرِكَ ، وَجَعَلتَهُم خَزَنَةَ عِلمِكَ ، وَحَفَظَةَ دينِكَ ، وَخُلَفاءَكَ في اَرضِكَ ، وَحُجَجَكَ عَلي عِبادِكَ ، وَطَهَّرتَهُم مِنَ الرِّجسِ وَالدَّنَسِ تَطهيراً بِاِرادَتِكَ ، وَجَعَلتَهُمُ الوَسيلَةَ اِلَيكَ وَالمَسلَكَ اِلي جَنَّتِكَ . رَبِّ صَلِّ عَلي مُحَمَّد وَآلِهِ صَلاةً تُجزِلُ لَهُم بِها مِن نِحَلِكَ وَكَرامَتِكَ ، وَتُكمِلُ لَهُمُ الاشياءَ مِن عطاياكَ وَنَوافِلِكَ ، وَتُوَفِّرُ عَلَيهِمُ الحَظَّ مِن عَوائِدِكَ وَفَوائِدِكَ . رَبِّ صَلِّ عَلَيهِ وَعَلَيهِم صَلاةً لاأَمَدَ في أَوَّلِها ، وَلا غايَةَ لامَدِها ، وَلا نِهايَةَ لاِخِرِها . رَبِّ صَلِّ عَلَيهم زِنَةَ عَرشِكَ وَمادُونَهُ ، وَمِلا سَماواتِكَ وَما فَوقَهُنَّ ، وَعَدَدَ أَرضِكَ وَماتَحتَهُنَّ وَما بَينَهُنَّ ، صَلاةً تُقَرِبُهُم مِنكَ زُلفي وَتَكُونُ لَكَ وَلَهُم رِضيً مُتَّصِلَةٌ بِنَظائِرهِنَّ أَبَداً » .
« اَللّهُمَّ اِنَّكَ أَيَّدتَ دِينَكَ في كُلِّ أَوان بِامِام اَقَمتَهُ عَلَماً لِعِبادِكَ وَمَناراً في بِلادِكَ ، بَعدَ اَن وَصَلتَ حَبلَهُ بِحَبلِكَ ، وَجَعَلتَهُ الذَّريعَةَ اِلي رِضوانِكَ ، وَافتَرَضتَ طاعَتَهُ وَحَذَّرتَ مَعصِيَتَهُ ، وَاَمَرتَ بِامتِثالِ أَمرِهِ وَالاِنتهاءِ عِندَ نَهيهِ ، وَاَن لايَتَقَدَّمُه مُتَقَدِّمٌ ، وَلا يَتَأخَّرَ عَنهُ مُتَأخِّرٌ ، فَهُوَ عِصمَةُ اللاّئِذينَ ، وَكَهفُ المُؤمِنينَ ، وَعُروَةُ المُتَمَسِّكينَ وَبهاءُ العالَمينَ » .
« اَللّهُمَّ فَأوزِع لِولِّيكَ شُكرَ ماأَنعَمْتَ بِهِ عَلَيهِ ، وَأَوزِعنا مِثلَهُ فِيهِ ، وَآتِه مِن لَدُنكَ سُلطاناً نَصيراً وَافتَح لَهُ فَتحاً يَسيراً ، وَاَعِنهُ بِرُكنِكَ الاَعَزِّ ، وَاشدُد أَزرَهُ ، وَقَوِّ عَضُدَهُ ، وَراعِهِ بِعَينِكَ وَاحمِهِ بِحِفظِكَ ، وَانصُرهُ بِمَلائِكَتِكَ ، وَامدُدهُ بِجُهدِكَ الاَغلِبِ ، وَأَقِم بِهِ كِتابَكَ وَحُدُودَكَ وَرائِعَكَ ، وَسُنَنَ رَسُولِكَ صَلَواتُكَ اَللّهُمَّ عَلَيهِ وَآلِهِ ، وَأَحيي بِه ماأَماتَهُ الظّالِمونَ مِن مَعالِمِ دِينِكَ ، وَأجلُ بِهِ صَداءَ الجَورِ عَن طَريقَكَ ، وَاَبن بِه الضَّرَّاءَ مِن سَبيلِكَ وَأَذِل بِهِ النّاكِبينَ عَن صِراطِكَ ، وَامحَق بِهِ بُغاةَ قَصدِكَ عِوَجاً ، وَأَلِن جانِبَهُ لاوليائِكَ ، وَابسُط يَدَهُ عَلي اَعدائِكَ ، وَهَب لَنا رَأفَتَهُ وَرَحمَتَهُ وَتَعَطُّفَهُ وَتَحَنُّنَهُ وَاجعَلنا لَهُ سامِعينَ مُطيعينَ ، وَفي رِضاهُ ساعِينَ ، وَالي نُصرَتِهِ وَالمُدافَعَةِ عَنهُ مُكنِفينَ ، وَاِلَيكَ وَاِلي رِسُولِكَ صَلَواتُكَ اَللّهُمَّ عَلَيهِ وَآلِهِ بِذلِكَ مُتَقَرِّبينَ » .
« اَللّهُمَّ وَصَلِّ عَلي أَولِيائِهِمُ ، المُعتَرِفينَ بِمَقامِهِمُ ، المُتَّبِعينَ مَنهَجَهُمُ ، المُقتَفينَ آثارَهُمُ المُستَمسِكينَ بِعُروَتِهُمُ المُستَمسِكينَ بِوِلايَتَهُمُ ، المُؤتَمينَ بِاِمامَتِهُمُ ، المُسّلِّمينَ لامرِهُمُ ، الُمجتَهِدينَ في طاعَتِهِمُ ، المُنتَظِرينَ اَيّامَهُمُ ، المادّينَ اِلَيهِم اَعيُنَهُم ، الصَّلَواتِ المُبارَكاتِ الزّاكِياتِ النّامِياتِ الغادِياتِ الرّائِحاتِ وَسَلِّم عَلَيهِم وَعَلي أَرواحِهِم ، وَاجمَع عَلي التَّقوي أَمرَهُم ، وَأَصلِح لَهُ شُؤُونَهُم وَتُب عَلَيهِم إِنَكَ اَنتَ التَّوابُ الرَّحيمُ ، وَخَيرُ الغافِرينَ ، وَاجعَلنا مَعَهُم في دارِ السَّلامِ ، بِرَحمَتِكَ يااَرحَمَ الرّاحِمينَ » .
« اَللّهُمَّ هذا يَومُ عَرَفَةَ ، يَومُ شَرَّفتَهُ وَكَرَّمتَهُ وَعَظَّمتَهُ ، نَشَرتَ فِيه رَحمَتَكَ ، وَمَنَنتَ فيهِ بِعَفْوِكَ وَأَجْزَلتَ فيهِ عَطِيَّتَكَ ، وَتَفَضَّلتَ بِهِ عَلي عِبادِكَ . اَللّهُمَّ وَأَنا عَبدُكَ الَّذي أَنعَمتَ عَلَيهِ قَبلَ خَلقِكَ لَهُ وَبَعدَ خَلقِكَ إِيّاهُ ، فَجَعلتَهُ مِمَّن هَدَيتَهُ لِدينِكَ ، وَوَفَّقتَهُ لِحَقِكَ ، وَعَصَمتَهُ بِحَبلِكَ ، وَأَدخَلْتَهُ في حِزبِكَ ، وَأرشَدتَهُ لِمُوالاةِ أَولِيائِكَ ، وَمُعاداةِ أَعدائِكَ ، ثُمَّ اَمرتَهُ فَلَم يَأتَمِر ، وَزَجَرتَهُ فَلَم يَنزَجِر ، وَنَهَيتَهُ عَن مَعصِيَتِكَ فَخالَفَ اَمرَكَ اِلي نَهيِكَ ، لامُعانَدَةً لَكَ وَلا استِكباراً عَلَيكَ ، بَل دَعاهُ هَواهُ اِلي مازَيَّلَتهُ وَاِلي ماحَذَّرتَهُ ، وَاَعانَهُ عَلي ذلِكَ عَدُّوكَ وَعَدُوُّهُ ، فَأقدَمَ عَلَيهِ عارِفاً بِوَعيدِكَ راجِياً لِعفوِكَ واثِقاً بِتَجاوُزِكَ ، وَكانَ أَحَقَّ عِبادِكَ مَعَ مامَنَنْتَ عَلَيهِ أَن لايَفعَلَ ، وَها أَنا ذا بَينَ يَدَيكَ صاغِراً ذَليلاً خاضِعاً خاشِعاً خائِفاً مُعتَرِفاً بِعَظيم مِنَ الذُّنوبِ تَحَمَّلتُهُ وَجَليل مِنَ الخَطايا اجتَرَمتُهُ ، مُستَجيراً بِصَفحِكَ ، لائِذاً بِرَحمَتِكَ ، مُوقِناً اَنَّهُ لايُجيرُني مِنكَ مُجيرٌ ، وَلا يَمنَعُني مِنكَ مانِعٌ ، فَعُد عَلَيَّ بِما تَعُودُ بِه عَلي مَن أسرَفَ ( اقتَرَفَ خ ل ) مِن تَغَمُّدِكَ ، وَجُد عَلَيَّ بِما تَجُودُ بِه عَلي مَن أَلقي بِيَدِه اِلَيكَ مِن عَفوِكَ ، وَامنُن عَلَيَّ بِما لايَتَعاظَمُكَ أَن تَمُنَّ بِه عَلي مَن أَمَّلَكَ مِن غُفرانِكَ ، وَاجعَل لي في هذا اليَومِ نَصيباً أَنالُ بِه حَظّاً مِن رِضوانِكَ ، وَلا تَرُدَّني صِفراً مِمّا يَنقَلِبُ بِهِ المُتَعَبِّدُونَ لَكَ مِن عِبادِكَ ، وَاِنّي وَاِن لَم أُقَدِّم ماقَدَّمُوهُ مِن الصّالِحاتِ فَقَد قَدَّمتُ تَوحيدَكَ وَنَفيَ الاضدادِ وَالاندادِ وَالاشباهِ عَنكَ ، وَأَتَيتُكَ مِنَ الاَبوابِ الّتي اَمَرتَ أَن تُؤتي مِنها ، وَتَقَرَّبتُ اِليكَ بِما لايَقرُبُ أَحَدٌ مِنكَ إلاّ بِالتَّقَرُّبِ بِه ، ثُمَّ اَتبعتُ ذلِكَ بِالانابَةِ اِلَيكَ وَالتَّذَلُّلِ وَالاِستِكانَةِ لَكَ وَحُسنِ الظَّنِّ بِكَ وَالسِّقَةِ بِما عِندَكَ ، وَشَفَعتُهُ بِرَجائِكَ الَّذي قَلَّ مايَخيبُ عَلَيهِ راجيكَ ، وَسَألتُكَ مَسأَلَةَ الحَقيرِ الذّليلِ البائِسِ الفَقيرِ الخائِفِ المُستَجيرِ ، وَمَعَ ذلِكَ خيفَةً وَتَضَرُّعاً وَتَعَوُذاً وَتَلَوُّذاً لامُستَطيلاً بِتَكبُّرِ المُتَكَبِّرينَ ، وَلا مُتَعالِياً بِدآلَّةِ المُطيعينَ ، وَلا مُستَطيلاً بِشَفاعَةِ الشّافِعينَ ، وَأَنا بَعدُ أَقَلُّ الاَقَلِّينَ ، وَاَذَلُّ الاَذَلِّينَ ، وَمِثلُ الذَرَّةِ اَو دُونِها . فَيامَن لَم يُعاجِلِ المُسيئينَ ، وَلا يَندَهُ المُترَفينَ ، وَيامَن يَمُنُّ بِأِقالَةِ العاثِرينَ ، وَيَتَفَضَّلُ بِأنظارِ الخاطِئينَ ، اَنا المُسيءُ المُعتَرِفُ ، المُذنِبُ المُقتَرِفُ ، الخاطِيءُ العاثِرُ ، أَنا الَّذي أَقدَمَ عَلَيكَ مُجتَرِئاً ، اَنا الَّذي هابَ عِبادَكَ وَاَمِنَكَ ، أَنا الَّذي لَم يَرهَبْ سَطوَتَكَ ، وَلَم يَخَفْ بَأسَكَ ، أَنا الجاني عَلي نَفسِهِ ، اَنا المُرتََهَنُ بِبَلِيَّتِهِ ، أَنا القَليلُ الحَياءِ ، اَنا الطَّويلُ العَناءِ » .
« بِحَقِّ مَنِ انتَجَبتَ مِن خَلقِكَ ، وَبِمَنِ اْصطَفَيتَهُ لِنفِكَ ، بِحَقِّ مَنِ أختَرتَ مِن بَرِيَّتِكَ ، وَمَنِ اْجتَبَيتَ لِشَأنِكَ ، بِحَقِّ مَن وَصَلتَ طاعَتَهُ بِطاعَتِكَ ، وَمَنْ جَعَلتَ مَعصِيَتَهُ كَمَعصِيَتِكَ ، بِحَقِّ مَن قَرَنْتَ مُوالاتَهُ بِمُوالاتِكَ ، وَمَن نُطْتَ مُعاداتَهُ بِمُعاداتِكَ ، تَغَمَّدْني في يَومي هذا بِما تَتَغَمَّدُ بِه مَن جَأرَ اِلَيكَ مُتَنَصِّلاً ، وَعاذَ بِاستِغفارِكَ تائِباً ، وَتَوَّلَّني بِما تَتَوَلي بِه اَهلَ طاعَتِكَ وَالزُّلفي لَدَيكَ وَالمَكانَةِ مِنكَ ، وَتَوَحَّدني بِما تَتَوَحَّدُ بِه مَن وَفي بِعَهدِكَ ، وَاَتعَبَ نَفسَهُ في ذاتِكَ ، وَاَجهَدَها في مَرضاتِكَ ، وَلا تُؤاخِذني بِتَفريطي في جَنبِكَ ، وَتَعَدّي طَوري في حُدُودِكَ ، وَمُجاوَزَةِ اَحكامِكَ ، وَلا تَستَدرِجني بِامِلائِكَ لِي اِستِدراجَ مَن مَنَعَني خَيرَ ماعِندَهُ وَلَم يَشركْكَ في حُلُولِ نِعمَته بي ، وَنَبِّهني مِن رَقدَةِ الغافِلينَ ، وَسِنَةِ المُسرِفينَ ، وَنَعسَةِ الَمخذوُلينَ ، وَخُذ بقَلبي اِلي مَااستَعمَلتَ بِهِ الهانِتينَ ، وَاستَعبَدتَ بِهِ المُتَعَبِّدينَ ، وَاستَنقَذْتَ بِهِ المُتهاوِنينَ ، وَأَعِذني مِمّا يُباعِدُني عَنكَ وَيَحُولُ بَيني وَبَينَ حَظّي مِنكَ ، وَيَصُدُّني عَمّا اُحاوِلُ لَدَيكَ ، وَسَهِّل لي مَسلَكَ الخَيراتِ اِلَيكَ ، وَالمُسابَقَةَ اِلَيها مِن حَيثُ أَمَرتَ وَالمُشاحَّةَ فيها عَلي ماأَرَدتَ ، وَلا تَمَحَقْني فيمَن تَمحَقُ مِنَ المُستَخِفّينَ بِما أَوعَدتَ ، وَلا تُهلِكني مَعَ مَن تُهلِكُ مِنَ المُتَعَرّضينَ لِمَقتِكَ ، وَلاتُتَبِّرني فيمَن تُتَبِّرُ مَنَ المُنحَرِفينَ عَن سَبيلِكَ ونَجِّني مِن غَمَراتِ الفِتنَةِ ، وَخَلِّصني مِن لَهَواتِ البَلوي وَاَجِرني مِن أَهذِ الامِلاءِ ، وَحُلْ بَيني وَبَينَ عَدّوٍّ يُضِلُّني ، وَهَويً يُوبِقُني ، وَمَنقَصَة تَرهَقُني ، وَلا تُعرِض عَنّي إعراضَ مَن لاتَرضي عَنهُ بَعدَ غَضَبِكَ ، وَلا تُؤيِسني مِنَ الامَلِ فيكَ ، فَيَغلِبَ عَلَيَّ القُنُوطُ مِن رَحمَتِكَ ، وَلا تَمتَحِنِّي بِما لاطاقَةَ لي بِه ، فَتَبهَظَني مِمّا تُحَمِلُنيه مِن فَضلِ مَحَّبَتِكَ ، وَلا تُرسِلني مِن يَدِكَ اِرسالَ مَن لاخَيرَ فيهِ وَلا حاجَةَ بِكَ اِلَيهِ ، وَلا اِنابَةَ لَهُ ، وَلا تَرمِ بي رَميَ مَن سَقَطَ مِن عَينِ رِعايَتِكَ ، وَمَنِ اشتَمَلَ عَلَيهِ الخِزيُ مِن عِندِكَ ، بَل خُذْ بِيَدي مِن سَقطَةِ المُرتَدِّينَ ، وَوَهلَةِ المُتَعَسِّفينَ وَزَلَّةِ المَغرُورِينَ ، وَوَرطَةِ الهالِكينَ ، وَعافِني مِمّا ابتَلَيْتَ بِهِ طَبَقاتِ عَبيدِكَ وَاِمائِكَ ، وَبَلِّغني مَبالِغَ مَن عُنيتَ بِه ، وَأَنعَمتَ عَلَيهِ وَرَضيتَ عَنهُ ، فَأَعشْتَهُ حَميداً وَتَوَفَّيتَهُ سَعيداً ، وَطَوِّقني طَوقَ الاقلاعِ عَمّا يُحبِطُ الحَسَناتِ وَيَذهَبُ بِالبَركاتِ ، وَأَشعِرْ قَلبِيَ الاِزدِجارَ عَن قَبائِح السَّيِّئاتِ ، وَفَواضِحِ الحَوْباتِ ، وَلا تَغَلني بِما لاأُدرِكُهُ إِلاّ بِكَ عَمّا لايُرضِيكَ عَنّي غَيرُهُ ، وَاَنزِع مِن قَلبي حُبَّ دُنيا دَنِيَّة تَنهي عَمّا عِندَكَ ، وَتَصُدُ عَنِ اِبتِغاءِ الوِسيلَةِ اِلَيكَ ، وَتُذهِلُ عَن اَلتَّقَرُبِ مِنكَ ، وَزَيِنِّ لِيَ التَّفَرُدَ بِمُناجاتِكَ بِاللَّيلِ وَالنَّهارِ ، وَهَب لي عِصمَةً تُدنيني مِنْ خَشيَتِكَ ، وَتَقطَعُني عَن رُكُوبِ مَحارِمِكَ ، وَتَفُكَّني مِن أَسرِ العَظائِمِ ، وَهَبْ لِيَ التَّطهيرَ مِنْ دَنَسِ العِصيانِ ، وَأَذهِب عَنّي دَرَنَ الخَطايا ، وَسَرْبِلني بِسِربالِ عافِيَتِكَ ، وَرَدِّني رِداءَ مُعافاتِكَ ، وَجَلِّلني سَوابِغَ نَعمائِكَ ، وَظاهِرْ لَدَيَّ فَضْلَكَ ، وَأَيِدّني بِتَوفيقِكَ وَتَسديدِكَ ، وَأَعِنّي عَلي صالِحِ النِّيَّةِ وَمَرضِيّ القَولِ وَمُستَحسَنِ العَمَلِ ، وَلا تَكِلني اِلي حَولي وَقُوَّتي دُونَ حَولِكَ وَقُوَّتِكَ ، وَلا تُخزِني يَومَ تَبعَثُني لِلِقائِكَ ، وَلا تَفضَحْني بَينَ يَدَي أَولِيائِكَ ، وَلا تُنسِني ذِكرَكَ ، وَلا تُذهِبْ عَنّي شُكْرَكَ ، بَلْ أَلزِمْنيهِ في أَحوالِ السَّهوِ عِندَ غَفَلاتِ الجاهِلينَ لاِلائِكَ ، وَأَوزِعني أَن أُثنِيَ بِما أَولَيتَنيهِ ، وَاَعتَرِفَ بِما اَسدَيتَهُ إِلَيَّ ، وَاجْعَلْ رَغبَتي اِلَيكَ فَوقَ رَغَبَةِ الرّاغِبينَ ، وَحَمدي اِيّاكَ فَوقَ حَمدِ الحامِدينَ ، وَلا تَخذُلني عِندَ فاقَتي اِلَيكَ ، وَلا تُهلِكْني بِما اَسدَيتُهُ اِلَيكَ ، وَلا تَجبَهْني بِما جَبَهتَ بِه المُعانِدينَ لكَ ، فَاِنّي لَكَ مُسلِّمٌ ، أَعلَمُ اَنَّ الحُجَّةَ لَكَ وَاَنَّكَ أَولي بِالفَضلِ وَأَعوَدُ بِالاِحسانِ وَاَهلُ التَّقوي وَاَهلُ المَغفِرَةِ ، وَاَنَّكَ بِأنَ تَعفُوَ اَولي مِنكَ بِأن تُعاقِبَ ، وَاَنَّكَ بِأَن تَستُرَ اَقرَبُ مِنكَ اِلي أَن تَشهَرَ ، فَأَحيِني حَياةً طَيِّبَةً تَنتَظِمُ بِما أُريدُ ، وَتَبلُغُ بي ماأُحِبُّ مِنْ حَيثُ لاآتي ماتَكرَهُ ، وَلا اَرتَكِبُ مانَهَيتَ عَنهُ ، وَاَمِتني مِيتَةُ مَنْ يَسعي نُورُهُ بَينَ يَدَيهِ وَعَن يَميِنِهِ ، وَذَلِّلني بَينَ يَدَيكَ ، وَأَعِزَّني عِندَ خَلقِكَ ، وَضَعني اِذا خَلَوتُ بِكَ ، وَاْرفَعْني بَينَ عِبادَكَ ، وَاَغنِني عَمَن هُوَ غَنيٌّ عَنّي ، وَزِدني اِلَيكَ فاقَةً وَفَقْراً ، وَأَعِذني مِن شَماتَةِ الاعداءِ ، وَمِن حُلُولِ البَلاءِ ، وَمِنَ الذُّلِ وَالعَناءِ ، وَتَغَمدْني فيما اْطَّلَعْتَ عَلَيهِ مِنّي بِما يَتَغَمَّدُ بِه القادِرُ عَلي البَطشِ لَولا حِلْمُهُ ، وَالاخِذُ عَلي الجَريرَةِ لَولا اَناتُهُ ، وَاِذا أَرَدتَ بِقَوم فِتْنَةً اَو سُوءً فَنَجِّني مِنها لِواذاً بِكَ ، وَاِذا لَم تُقِمني مَقامَ فَضيحَة في دُنياكَ فَلا تُقِمْني مِثلَهُ في آخِرَتِكَ ، وَاشْفَعْ لي اَوائِلَ مِنَنِكَ بِأَواخِرِها ، وَقَديمَ فَوائِدِكَ بِحَوادِثِها ، وَلا تَمدُد لي مَدّاً يَقسُو مَعَهُ قَلبْي ، وَلا تَقرَعْني قارِعَةً يَذهَبُ لَها بَهائِي ، وَلا تَسُمني خَسيسَةً يَصغُرُ لَها قَدري ، وَلا نَقيصَةً يُجهَلُ مِن أَجلِها مَكاني ، وَلا تَرُعْني رَوعَةً أُبلِسُ بِها ، وَلا خيفَةً اُوجِسُ دُونَها ، اِجعَل هَيبَتي في وَعيدِكَ ، وَحَذَري مِن إِعذارِكَ وَإنذارِكَ ، وَرَهْبَتي ، عِندَ تِلاوَةِ آياتِكَ ، وَاعمُر لَيلي بِايقاضي فيهِ لِعِبادَتِكَ ، وَتَفَرُّدي بِالتَّهَجُّدِ لَكَ ، وَتَجَرُّدي بِسُكُوني اِلَيكَ ، وَاِنزالِ حَوائِجي بِكَ ، وَمُنازَلَتي اِيّاكَ في فَكاكِ رَقَبَتي مِن نارِكَ ، وَاِجارَتي مِمّا فِيهِ ساهِياً حَتّي حين ، وَلا تَجْعَلْني عِظَةً لِمَنِ اَتَّعَظَ ، وَلا نَكالاً لِمَنِ اعتَبَرَ ، وَلا فِتْنَةً لِمَن نَظَرَ ، وَلا تَمكُرْ بي فيمَن تَمكُرُ بِهِ ، وَلا تَستَبدِل بي غَيري ، وَلا تُغَيِّر لي اِسْماً ، وَلا تُبَدِّل لي جِسماً ، وَلا تَتَّخِذْني هُزُواً لِخَلقِكَ ، وَلا سُخْرِيّاً لَكَ ، وَلا مُتَّبِعاً إِلاّ لِمَرضاتِكَ ، وَلا مُمتَهَناً اِلاّ بالاِنتِقامِ لَكَ ، وَأَوجِدْني بَردَ عَفوِكَ ، وَحَلاوَةَ رَحمَتِكَ ، وَرَوحِكَ وَرَيحانِكَ ، وَجَنَّةِ نَعيمِكَ ، وَأَذِقني طَعمَ الفَراغِ لِما تُحِبُّ بِسَعَة مِن سَعَتِكَ ، وَالاِجتِهادَ فيما يُزلِفُ لَدَيكَ وَعِندَكَ ، وَأتحِفني بِتُحفَة مِن تُحَفاتِكَ ، وَاجعَل تِجارَتي رابِحَةً ، وَكَرَّتي غَيرَ خاسِرَة ، وَاَخِفْني مَقامَكَ ، وَشَوِّقني لِقاءَكَ ، وَتُب عَلَيَّ تَوبَةً نَصُوحاً ، وَلا تُبقِ مَعَها ذُنُوباً صَغيرَةً وَلا كَبيرَةً ، وَلا تَذَر مَعَها عَلانِيَةً وَلا سَريرَةً ، وَانزَع الغِلَّ مِن صَدري لِلمُؤمِنينَ ، وَاعطِف بِقَلبي عَلي الخاشِعينَ ، وَكُن لي كَما تَكُونُ لِلصّالِحينَ ، وَحَلِّني حِليَةَ المُتَّقينَ ، وَاجعَل لي لِسانَ صِدق في الغابِرينَ ، وَذِكراً نامِياً في الاخِرينَ ، وَوافِ بي عَرصَةَ الاوَّلِينَ ، وَتَمِّم سُبُوغَ نِعْمَتِكَ عَليَّ وَظاهِرْ كَراماتِها لَدَيَّ ، وَاْملا مِن فَوائِدكَ يَدي ، وَسُق كَرائِمَ مَواهِبِكَ إلَيَّ ، وَجاوِر بِيَ الاطيَبينَ مِن اَولِيائِكَ في الجِنانِ الّتي زَيَّنتَها لاصفِيائِكَ ، وَجَلِّلني شَرائِفَ نِحَلِكَ فِي المَقاماتِ المُعَدَّةِ لاحِبّائِكَ ، وَاْجعَل لي عِندَكَ مَقيلاً آوي اِليهِ مُطْمَئِناً وَمَثابَةً أَتَبَوَؤُها وَأَقَرُّ عَيناً ، وَلا تُقايِسْني بِعَظِماتِ الجَرائِرِ ، وَلا تُهلِكْني يَومَ تُبلي السَّرائِرُ ، وَأزِلْ عَنَّي كُلَّ شَكٍّ وَشُبهَة ، وَاْجعَل لي في الحَقِّ طَريقاً مِن كُلِّ رَحْمَة ، وَأَجزِلْ لي قِسَمَ المَواهِبِ مِنْ نَوالِكَ ، وَوَفِّر عَلَيَّ حُظُوظَ الاحسانِ مِن اِفضالِكَ ، وَاْجعَل قَلبي واثِقاً بِما عِندَكَ ، وَهَمّي مُستَفرَغاً لِما هُوَ لَكَ ، وَاستَعمِلْني بِما تَستَعمِلُ بِه خالِصَتَكَ ، وَاَشرِب قَلبي عِندَ ذُهُولِ العُقُولِ طاعَتَكَ ، وَاجمَع لِيَ الغِني وَالعَفافَ ، وَالدَّعَةَ وَالمُعافاةَ ، وَالصِّحَّةَ وَالسَّعَةَ ، وَالطُّمَأنينَةَ وَالعافِيَةَ ، وَلا تُحبِطْ حَسَناتي بِما يَشُوبُها مِن مَعصِيَتِكَ وَلا خَلَواتي بِما يَعرِضُ لي مِن نَزَعاتِ فِتنَتِكَ وَصُن وَجْهيَ عَنِ الطَّلَبِ اِلي أَحَد مِنَ العالَمينَ ، وَذُبِّني عَن اِلِتماسِ ماعِندَ الفاسِقينَ ، وَلا تَجعَلني لِلظّالِمينَ ظَهيراً ، وَلا لَهُم عَلي مَحوِ كِتابِكَ يَداً وَنَصيراً ، وَحُطْني مِنْ حَيثُ لاأَعلَمُ حِياطَةً تَقيني بِها ، وَأفتَح لي أَبوابَ تَوبَتِكَ وَرَحمَتِكَ وَرَأفَتِكَ وَرِزقِكَ الواسِعِ اِنّي اِلَيكَ مِنْ الرّاغِبينَ وَاَتمِمْ لي اِنعامَكَ اِنَّكَ خَيرُ المُنعِمينَ ، وَجعَل باقِيَ عُمري في الحَجّ وَالعُمرَةِ ابتِغاءَ وَجهِكَ يارَبَّ العالَمينَ ، وَصَّلي الله عَلي مُحَمَّد وَآلِهِ الطَّيبينَ الطّاهرينَ ، وَالسَّلامُ عَلَيهِ وَعَلَيهم أَبَدَ الابِدينَ » .

زيارت امام حسين (ع) در روز عرفه

ارسال به دوستان
ويستحب أيضاً زيارة الحسين عليه السلام ، وإتماماً للفائدة أدرجنا هذه الزيارة للحسين عليه السلام ليتمكن الواقف بعرفة أن يزوره ولو علي البعد ، فاليك نص الزيارة :
.
زيارة الحسين عليه السلام
بسم الله الرحمن الرحيم
« اللهُ اَكْبَرُ كَبيراً ، وَالحَمْدُ للهِ كَثيراً ، وَسُبْحانَ اللهِ بُكْرَةً وَأصيلاً ، وَالحَمْدُ للهِ الَّذي هَدانا لِهذا وَماكُنّا لِنَهْتَدِيَ لَوْلا أَنْ هَدانا اللهُ لَقدْ جاءَتْ رُسُلُ رَبِّنا بِالحَقِّ ، السَّلامُ علي رَسُولِ اللهِ ، السَّلامُ عَلي أميرِ المُؤمِنينَ ، اَلسَّلامُ عَلي فاطِمَةَ الزَّهْراءِ سَيِّدةِ نِساءِ العالَمينَ ، اَلسَّلامُ علي الحَسَنِ والحُسَيْنِ ، اَلسَّلامُ عَلي عَليِّ بنِ الحُسَينِ ، اَلسَّلامُ عَلي مُحَمَّدِ بنِ عَليٍّ ، اَلسَّلامُ عَلي جَعْفَرِ بنِ مُحَمَّدِ ، اَلسَّلامُ عَلي مُوسَي بنِ جَعْفَر ، اَلسَّلامُ عَلي عَليِّ بنِ مُوسي ، اَلسَّلامُ عَلي مُحَمَّدِ بنِ عَليٍّ ، اَلسَّلامُ عَلي الحَسَنِ بنِ عَليٍّ ، اَلسَّلامُ عَلي الخَلفِ الصّالِحِ المُنْتَظَر ، اَلسَّلامُ عَليكَ يا أبا عَبدِ اللهِ ، اَلسَّلامُ عَليكَ يابنَ رَسُولِ اللهِ ، وَابْنُ عَبْدِكَ وَابنُ أَمَتِكَ ، المُوالي لِوَلِيَّكَ وَالمُعادي لِعَدُوِّكَ ، استَجارَ بِمَشْهَدِكَ وَتَقَرَّبَ اِلي اللهِ بِقَصْدِكَ ، اَلْحَمْدُ للهِ الَّذي هَداني لِوِلايَتِكَ ، وَخَصَّني بِزِيارَتِكَ وَسَهَّلَ لي قَصْدَكَ » .
ثم قل : « اَلسَّلامُ عَلَيكَ ياوارِثَ آدَمَ صَِفوَةِ اللهِ ، اَلسَّلامُ عَلَيكَ ياوارِثَ نُوح نَبيِّ اللهِ ، اَلسَّلامُ عَلَيكَ ياوارِثَ اِبراهِيمَ خَليلِ اللهِ ، اَلسَّلامُ عَلَيكَ ياوارِثَ مُوسي كَليمِ اللهِ ، اَلسَّلامُ عَلَيكَ ياوارِثَ عيسي رُوحِ اللهِ ، اَلسَّلامُ عَلَيكَ ياوارِثَ مُحَمَّد حَبيبِ اللهِ ، اَلسَّلامُ عَلَيكَ ياوارِثَ اَميرِ المؤُمِنينَ ، اَلسَّلامُ عَلَيكَ ياوارِثَ فاطِمَةَ الزَّهراءِ ، اَلسَّلامُ عَلَيكَ يَابنَ مُحَمَّد المُصطَفي ، اَلسَّلامُ عَلَيكَ يابنَ عَلِّي المُرتَضي ، اَلسَّلامُ عَلَيكَ يَابنَ فاطِمَةَ الزَّهراه ، اَلسَّلامُ عَلَيكَ يَابنَ خَديجَةَ الكُبري ، اَلسَّلامُ عَلَيكَ يَاثارَ اللهِ وَابنَ ثارِهِ وَالوِترَ المُوتُورِ . أَشهَدُ أَنَّكَ قَد أَقَمتَ الصَلاةَ ، وَآتَيتَ الزَكاةَ ، وَأمَرتَ بِالمَعرُوفِ ، وَنَهَيتَ عَن المُنكَر ، وَأَطعتَ اللهَ حَتّي أَتاكَ اليَقينُ ، فَلَعَنَ اللهُ أُمَةً قَتَلَتكَ ، وَلَعَنَ اللهُ أُمَّةً ظَلَمَتكَ ، وَلَعَنَ اللهُ أُمَّةً سَمِعَت بِذلِكَ فَرَضِيَتْ بِهِ ، يامَولايَ ياأَبا عَبدِ اللهِ اُشهِدُ اللهَ وَمَلائِكَتَهُ وَأَنبِياءَهُ وَرُسُلَِهُِ اَنّي بِكُم مُؤمِنُ ، وَبِأيابِكُم مُوقِنٌ بِشَرائِعِ ديني وَخَواتِيمِ عَمَلي ، وَمُنقَلبي اِلي رَبّي ، فَصَلَواتُ اللهِ عَلَيكُم وَعَلي أرواحِكُم وَعَلي اَجسادِكُم وَعَلي شاهِدِكُم وَعَلي غائِبِكُم وَعَلي ظاهِرِكُم وَعَلي باطِنِكُم . اَلسَّلامُ عَلَيكَ يَابنَ خاتَمِ النَبِّيينَ ، وَابنَ سَيِدِ الوَصِّيينَ ، وَابنَ اِمامِ المُتَّقينَ ، وَابنَ قائِدِ الغُرِّ الُمحَجَّلينَ اِلي جَنّاتِ النَعيم ، وَكَيفَ لاتَكُونُ كَذلِكَ وَاَنتَ بابُ الهُدي ، وَاِمامُ التُقي ، وَالعُروَةُ الوُثقي ، وَالحُجَّةُ عَلي أَهلِ الدُّنيا ، وَخامِسُ اَصحابِ (أهلِ) الكِساءِ ، غَذَتْكَ يَدُ الرَّحمَةِ ، وَرُضِعتَ مِنْ ثَديِ الايمانِ ، وَرُبِّيتَ في حِجرِ الاسلامِ ، فَالنَفسُ غَيرُ راضِيَة بِفِراقِكَ وَلا شاكَة في حَياتِكَ ، صَلَواتُ اللهِ عَلَيكَ وَعَلي آبائِكَ ، اَلسَّلامُ عَلَيكَ ياصَريعَ العَبرَةِ الساكِبَةِ ، وَقَرينَ المُصيبَةِ الرّاتِبَةِ ، لَعَنَ اللهُ أُمَةً اِستَحَلّت مِنكَ الَمحارِمَ ، وَاْنتَهَكَت مِنكَ حُرمَةَ الاِسلامِ ، فَقُتِلتَ صَلّي اللهُ عَليكَ مَقهُوراً ، وَاَصبَحَ رَسُولُ اللهِ بِكَ مَوتُورَاً ، وَأصبَحَ كِتابُ اللهِ بِفَقدِكَ مَهجُورَاً ، اَلسَّلامُ عَلَيكَ وَعَلي جَدِّكَ وَاَبيكَ وَاُمِّكَ وَاَخيكَ ، وَعَلي الاَئِمَةِ مِنْ بَنيكَ ، وَعَلي المُستَشهَدينَ مَعَكَ ، وَعَلي الملائِكَةِ الحافِّينَ بِقَبرِكَ وَالشّاهِدينَ لِزُوّارِكَ المُؤمِنينَ بِالقَبُولِ عَلي دعاءِ شِعَتِكَ ، وَالسَّلامُ عَلَيكَ وَرَحمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ » .
.
وصل ركعتين إقرأ فيها ماتشاء ، وإذا فرغت فقل :
« اَللّهُمَّ إِنّي صَلّيتُ وَرَكَعتُ وَسَجَدتُ لَكَ وَحدَكَ لاشَريكَ لَكَ ، لاِنَّ الصَّلاةَ وَالرُّكُوعَ وَالسُّجُودَ لاتَكوُنُ إِلاّ لَكَ ، لاِنَّكَ أنتَ اللهُ الَّذي لااِلهَ اِلاّ اَنتَ اَللّهُمَّ وَهاتانِ الرُكعَتانِ هَدِيةٌ مِنّي اِلي مُولايَ وَسَيِّدي وَإمامي اَلْحُسَينِ بنِ عَليٍّ عَلَيْهِما السَّلامّ ، اللّهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد ، وَتَقَبَّل ذلكَ مِنّي وَاجْزِني عَلي ذلكَ اَفضَلَ اَمَلي وَرَجائي فِيكَ وَفي وَليِّكَ ياأَرْحَمَ الرّاحِمين » .
.
ثم زر ولده علي بن الحسين الاكبر عليه السلام وقل :
« اَلسَّلامُ عَلَيكَ يابْنَ رَسُولِ الله ، اَلسَّلامُ عَلَيكَ يابْنَ نَبِيِّ اللهِ ، اَلسَّلامُ عَلَيكَ يابْنَ اَميرِ المؤُمنينَ ، اَلسَّلامُ عَلَيكَ يابْنَ الحسينِ الشَّهيدِ ، اَلسَّلامُ عَلَيكَ اَيُّها الشَّهيدُ ابْنُ الشَّهيدِ ، اَلسَّلامُ عَلَيكَ اَيُّها المظلومُ ابْنُ المظلوم ، لَعَنَ اللهُ اُمَّةً قَتَلَتْكَ ، وَلَعَنَ اللهُ أُمَّةً ظَلَمَتْكَ ، وَلَعَنَ اللهُ أمَّةً سَمِعَتْ بِذلِكَ فَرَضيَت بِهِ ، اَلسَّلامُ عَلَيكَ يامَولاي ، اَلسَّلامُ عَلَيكَ ياوليَّ اللهِ وَابْن وَلِيِّهِ ، لَقَدْ عَظُمَتِ المُصيبَة ، وَجَلّتِ الرَّزيَّةُ بِكَ عَلَينا وَعَلي جَميع المؤمنينَ ، فَلَعَنَ اللهُ اُمّةً قَتَلَتْكَ ، وَاَبْرأُ إلي اللهِ وَاِلَيْكَ مِنْهُمْ في الدّنيا وَالاخرة » .
.
ثم زر شهداء كربلاء وقل :
« السَّلامُ عَلَيْكُم ياأَوْلياءَ اللهِ وَاَحِّباءَه ، السَّلامُ عَلَيْكُم يااَصفياءَ اللهِ وَأَوِدّاءَهُ . السَّلامُ عَلَيْكُم ياأَنْصارَ دين اللهِ وَاَنصارَ نَبيّهِ وَاَنْصارَ اَميرِ المُؤمِنينَ وَاَنصارَ فاطِمَةَ سَيْدَةِ نِساءِ العالَمينَ ، السَّلامُ عَلَيْكُم ياأَنصارَ أَبي مُحَمَّد الحَسَنِ الوَليِّ النّاصِحِ ، السَّلامُ عَلَيْكُم يااَنْصارَ اَبي عَبْدِ اللهِ الحُسَينِ الشَّهيدِ المَظلومِ صَلَواتُ اللهِ عَلَيْهِمْ اَجْمَعينَ ، بِأبي اَنْتُم وَامّي طِبْتُمْ وَطابَتِ الارضُ الَّتي فيها دُفِنْتُمْ ، وَفُزْتُمْ وَاللهِ فَوْزاً عَظيما ، يالَيْتَني كُنْتُ مَعَكُمْ فَأَفوزَ مَعَكُمْ في الجِنان مَعَ الشُّهَداءِ وَالصّالِحينَ وَحَسُنَ اُولئِكَ رَفيقاً ، وَالسَّلامُ عَلَيْكُم وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُه » .
.
ثم زر أبا الفضل العباس عليه السلام وقل :
« اَلسَّلامُ عَلَيكَ ياأَبا الفَضْلِ العَبّاسَ ابْنَ اَميرِ المؤمِنينَ ، اَلسَّلامُ عَلَيكَ يابْنَ سَيِّدِ الوَصيِّينَ ، اَلسَّلامُ عَلَيكَ يابْنَ أوَّلِ القومَ إسْلاماً ، وَأَقدَمِهِمْ اِيْماناً ، وَأَقْوَمِهِمْ بِدينِ اللهِ ، وَأَحْوَطِهِمْ عَلي الاسْلامِ ، أَشْهَدُ لَقدْ نَصَحْتَ للهِ وَلِرَسُولِهِ وَلاَخيكَ فَنِعْمَ الاخُ المُواسي ، فَلَعَنَ اللهُ اُمَّةً قَتَلَتْكَ ، وَلَعَنَ اللهُ اُمَّةَ ظَلَمَتْكَ ، وَلَعَنَ اللهُ اُمَّةً اِسْتَحَلَّتْ مِنكَ الَمحارِمَ ، وَانْتَهَكَتْ في قَتْلِكَ حُرْمَةَ الاسْلامِ ، فَنِعمَ الاَخُ الصّابِرُ الُمجاهِدُ الُمحامي النّاصِرُ وَالاَخُ الدّافِعُ عَنْ أَخيهِ الُمجيبِ الي طاعَةِ رَبّه الرّاغِبُ فيما زَهِدَ فيهِ غَيرُهُ مِنَ الثَّوابِ الجَزيلِ وَالثّناءِ الجَميلِ ، وَأَلحَقَكَ اللهُ بِدَرَجَةِ آبائِكَ في دار النَّعيم ، اِنّهُ حَميدٌ مَجيد » .
ثم قل :
« اللّهُمَّ لَكَ تَعَرَّضْتُ وَلِزيارَةِ اَوْليائِكَ قَصَدْتُ رَغْبَةً في ثَوابِكَ وَرَجاءً لِمَغْفِرَتِكَ وَجَزيلِ اِحْسانِكَ ، فَأَسْأَلُكَ اَنْ تُصَلِّيَ عَلي مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد ، وَاَنْ تَجْعَلْ رزْقي بِهِم دارّاً ، وَعَيْشي بِهِم قارّاً ، وَزيارَتي بِهِمْ مَقْبُولَةً ، وَذَنْبي بِهِمْ مَغْفُوراً ، وَاقْلِبني بِهِم مُفْلِحاً مُنْجِحاً مُسْتَجاباً دُعائي بِأَفْضلِ مايَنْقَلِبُ بِهِ اَحَدٌ مِنْ زُوّارِه وَالقاصِدينَ اِلَيْه ، بِرَحْمَتِكَ يااَرْحَمَ الرّاحِمينَ » .

درباره مركز تحقيقات رايانه‌اي قائميه اصفهان

بسم الله الرحمن الرحیم
جاهِدُوا بِأَمْوالِكُمْ وَ أَنْفُسِكُمْ في سَبيلِ اللَّهِ ذلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ (سوره توبه آیه 41)
با اموال و جانهاى خود، در راه خدا جهاد نماييد؛ اين براى شما بهتر است اگر بدانيد حضرت رضا (عليه السّلام): خدا رحم نماید بنده‌اى كه امر ما را زنده (و برپا) دارد ... علوم و دانشهاى ما را ياد گيرد و به مردم ياد دهد، زيرا مردم اگر سخنان نيكوى ما را (بى آنكه چيزى از آن كاسته و يا بر آن بيافزايند) بدانند هر آينه از ما پيروى (و طبق آن عمل) مى كنند
بنادر البحار-ترجمه و شرح خلاصه دو جلد بحار الانوار ص 159
بنیانگذار مجتمع فرهنگی مذهبی قائمیه اصفهان شهید آیت الله شمس آبادی (ره) یکی از علمای برجسته شهر اصفهان بودند که در دلدادگی به اهلبیت (علیهم السلام) بخصوص حضرت علی بن موسی الرضا (علیه السلام) و امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) شهره بوده و لذا با نظر و درایت خود در سال 1340 هجری شمسی بنیانگذار مرکز و راهی شد که هیچ وقت چراغ آن خاموش نشد و هر روز قوی تر و بهتر راهش را ادامه می دهند.
مرکز تحقیقات قائمیه اصفهان از سال 1385 هجری شمسی تحت اشراف حضرت آیت الله حاج سید حسن امامی (قدس سره الشریف ) و با فعالیت خالصانه و شبانه روزی تیمی مرکب از فرهیختگان حوزه و دانشگاه، فعالیت خود را در زمینه های مختلف مذهبی، فرهنگی و علمی آغاز نموده است.
اهداف :دفاع از حریم شیعه و بسط فرهنگ و معارف ناب ثقلین (کتاب الله و اهل البیت علیهم السلام) تقویت انگیزه جوانان و عامه مردم نسبت به بررسی دقیق تر مسائل دینی، جایگزین کردن مطالب سودمند به جای بلوتوث های بی محتوا در تلفن های همراه و رایانه ها ایجاد بستر جامع مطالعاتی بر اساس معارف قرآن کریم و اهل بیت علیهم السّلام با انگیزه نشر معارف، سرویس دهی به محققین و طلاب، گسترش فرهنگ مطالعه و غنی کردن اوقات فراغت علاقمندان به نرم افزار های علوم اسلامی، در دسترس بودن منابع لازم جهت سهولت رفع ابهام و شبهات منتشره در جامعه عدالت اجتماعی: با استفاده از ابزار نو می توان بصورت تصاعدی در نشر و پخش آن همت گمارد و از طرفی عدالت اجتماعی در تزریق امکانات را در سطح کشور و باز از جهتی نشر فرهنگ اسلامی ایرانی را در سطح جهان سرعت بخشید.
از جمله فعالیتهای گسترده مرکز :
الف)چاپ و نشر ده ها عنوان کتاب، جزوه و ماهنامه همراه با برگزاری مسابقه کتابخوانی
ب)تولید صدها نرم افزار تحقیقاتی و کتابخانه ای قابل اجرا در رایانه و گوشی تلفن سهمراه
ج)تولید نمایشگاه های سه بعدی، پانوراما ، انیمیشن ، بازيهاي رايانه اي و ... اماکن مذهبی، گردشگری و...
د)ایجاد سایت اینترنتی قائمیه www.ghaemiyeh.com جهت دانلود رايگان نرم افزار هاي تلفن همراه و چندین سایت مذهبی دیگر
ه)تولید محصولات نمایشی، سخنرانی و ... جهت نمایش در شبکه های ماهواره ای
و)راه اندازی و پشتیبانی علمی سامانه پاسخ گویی به سوالات شرعی، اخلاقی و اعتقادی (خط 2350524)
ز)طراحی سيستم هاي حسابداري ، رسانه ساز ، موبايل ساز ، سامانه خودکار و دستی بلوتوث، وب کیوسک ، SMS و...
ح)همکاری افتخاری با دهها مرکز حقیقی و حقوقی از جمله بیوت آیات عظام، حوزه های علمیه، دانشگاهها، اماکن مذهبی مانند مسجد جمکران و ...
ط)برگزاری همایش ها، و اجرای طرح مهد، ویژه کودکان و نوجوانان شرکت کننده در جلسه
ی)برگزاری دوره های آموزشی ویژه عموم و دوره های تربیت مربی (حضوری و مجازی) در طول سال
دفتر مرکزی: اصفهان/خ مسجد سید/ حد فاصل خیابان پنج رمضان و چهارراه وفائی / مجتمع فرهنگي مذهبي قائميه اصفهان
تاریخ تأسیس: 1385 شماره ثبت : 2373 شناسه ملی : 10860152026
وب سایت: www.ghaemiyeh.com ایمیل: Info@ghaemiyeh.com فروشگاه اینترنتی: www.eslamshop.com
تلفن 25-2357023- (0311) فکس 2357022 (0311) دفتر تهران 88318722 (021) بازرگانی و فروش 09132000109 امور کاربران 2333045(0311)
نکته قابل توجه اینکه بودجه این مرکز؛ مردمی ، غیر دولتی و غیر انتفاعی با همت عده ای خیر اندیش اداره و تامین گردیده و لی جوابگوی حجم رو به رشد و وسیع فعالیت مذهبی و علمی حاضر و طرح های توسعه ای فرهنگی نیست، از اینرو این مرکز به فضل و کرم صاحب اصلی این خانه (قائمیه) امید داشته و امیدواریم حضرت بقیه الله الاعظم عجل الله تعالی فرجه الشریف توفیق روزافزونی را شامل همگان بنماید تا در صورت امکان در این امر مهم ما را یاری نمایندانشاالله.
شماره حساب 621060953 ، شماره کارت :6273-5331-3045-1973و شماره حساب شبا : IR90-0180-0000-0000-0621-0609-53به نام مرکز تحقیقات رایانه ای قائمیه اصفهان نزد بانک تجارت شعبه اصفهان – خيابان مسجد سید
ارزش کار فکری و عقیدتی
الاحتجاج - به سندش، از امام حسین علیه السلام -: هر کس عهده دار یتیمی از ما شود که محنتِ غیبت ما، او را از ما جدا کرده است و از علوم ما که به دستش رسیده، به او سهمی دهد تا ارشاد و هدایتش کند، خداوند به او می‌فرماید: «ای بنده بزرگوار شریک کننده برادرش! من در کَرَم کردن، از تو سزاوارترم. فرشتگان من! برای او در بهشت، به عدد هر حرفی که یاد داده است، هزار هزار، کاخ قرار دهید و از دیگر نعمت‌ها، آنچه را که لایق اوست، به آنها ضمیمه کنید».
التفسیر المنسوب إلی الإمام العسکری علیه السلام: امام حسین علیه السلام به مردی فرمود: «کدام یک را دوست‌تر می‌داری: مردی اراده کشتن بینوایی ضعیف را دارد و تو او را از دستش می‌رَهانی، یا مردی ناصبی اراده گمراه کردن مؤمنی بینوا و ضعیف از پیروان ما را دارد، امّا تو دریچه‌ای [از علم] را بر او می‌گشایی که آن بینوا، خود را بِدان، نگاه می‌دارد و با حجّت‌های خدای متعال، خصم خویش را ساکت می‌سازد و او را می‌شکند؟».
[سپس] فرمود: «حتماً رهاندن این مؤمن بینوا از دست آن ناصبی. بی‌گمان، خدای متعال می‌فرماید: «و هر که او را زنده کند، گویی همه مردم را زنده کرده است»؛ یعنی هر که او را زنده کند و از کفر به ایمان، ارشاد کند، گویی همه مردم را زنده کرده است، پیش از آن که آنان را با شمشیرهای تیز بکشد».
مسند زید: امام حسین علیه السلام فرمود: «هر کس انسانی را از گمراهی به معرفت حق، فرا بخواند و او اجابت کند، اجری مانند آزاد کردن بنده دارد».