شماره كتابشناسي ملي : ايران۸۳-۳۶۵۷۳
سرشناسه : محمدياشتهاردي، محمد
عنوان و نام پديدآور : توسل در سيره پيشوايان/ محمدياشتهاردي، محمد
منشا مقاله : ، پاسدار اسلام، ش ۲۷۳، (شهريور ۱۳۸۳): ص ۱۷ - ۱۹.
توصيفگر : توسل
توصيفگر : سيره معصومين
توسّل از خانواده وسيله است، و به معني واسطه قرار دادن چيزي براي تقرّب به خداوند متعال است، مانند اين كه نردبان وسيله رفتن به پشت بام و آسانسور وسيله رفتن به طبقات بالاي ساختمان است، و يا هواپيما وسيله رفتن از اينجا به مكه است و... به اين منظور لغت شناس معروف مينويسد:«توسّل اليه بكذا؛ تقرّب اليه بحرمةٍ آصرةٍ تعطفه عليه؛ به فلان موجود متوسّل شد، يعني به وسيله احترام و مقام آنچه نظر وي را جلب ميكند به او نزديك گرديد.» [1] . يكي از مصاديق توسّل، واسطه قرار دادن پيامبران و امامان و اولياء خدا در درگاه الهي است. يعني ما خود را در پيشگاه الهي، حقير و گنهكار ميدانيم از اين رو خود را لايق نميدانيم كه به طور مستقيم، با ذات پاك الهي تماس بگيريم، بلكه يكي از آبرومندان درگاهش را كه يكتاپرست كامل و حقيقي است و در درياي توحيد غرق است واسطه قرار ميدهيم، تا خداوند به آبروي او به ما لطف كند، جاي بسي تعجب است كه بعضي (مانند وهّابيان) اين گونه توسل را شرك ميدانند، در صورتي كه اگر با توجّه عميق بينديشيم ميتوانيم دريابيم كه اين گونه توسل، عين توحيد است، زيرا اولاً ما از اولياء خدا به طور مستقل چيزي نميخواهيم، بلكه آنها را واسطه قرار ميدهيم، و ثانياً آنها از اين رو كه عبد خالص وفاني در ذات پاك خدا هستند، و داراي توحيد كامل در ابعاد مختلف ميباشند واسطه قرار ميدهيم، چرا كه خود را داراي توحيد ناقص ميدانيم، بنابراين واسطه قرار دادن انسانهاي والا كه در اوج توحيد هستند، موجب تقويت توحيد، و بيزاري بيشتر از هرگونه شرك است، نه اين كه موجب شرك باشد.
در قرآن در آيات متعدد به مسأله صحيح بودن توسل، تصريح يا اشاره شده است، و از آنها به خوبي استفاده ميشود كه وسيله و واسطه قراردادن شخصيتهاي آبرومند نه تنها ممنوع نيست، بلكه شايسته و محبوب خواهد بود. به عنوان نمونه نظر شما را به چند آيه جلب ميكنيم: 1ـ «يا ايّها الّذين آمنوا اتّقوا اللّه و ابتغوا اليه الوسيلة؛ اي كساني كه ايمان آوردهايد از (مخالفت فرمان) خدا بپرهيزيد، و وسيلهاي براي تقرّب به او بجوييد». [2] . منظور از وسيله در اين آيه همان وسيله قرار دادن و وساطت چيزي است كه موجب تقرّب به درگاه خدا است. كه مهمترين آنها عبارت است از: ايمان به خدا و رسول خدا(ص)، جهاد، اخلاص، نماز، زكات، روزه،حج و عمره، صله رحم، صدقه پنهاني و آشكار و هرگونه كار نيك كه انسان را از سقوط نجات دهد، چنان كه اين مطلب در فرازي از گفتار حضرت علي(ع) آمده است. [3] . به طور كلي از روايات استفاده ميشود كه توسل بر چهار گونه است: 1ـ توسل به ايمان 2ـ توسل به كارهاي نيك 3ـ توسل به دعاي بندگان صالح [4] 4ـ توسل به اولياي خدا، چنان كه در صدر اسلام تا كنون بين مسلمانان، معمولي و متعارف بوده و هست. 2ـ «ولو انّهم اذ ظلموا انفسهم جائوك فاستغفروا اللّه و استغفر لهم الرّسول لوجدوا اللّه تواباً رحيماً؛ [5] و اگر اين مخالفان هنگامي كه به خود ستم ميكردند (و فرمانهاي خدا را زير پا ميگذاشتند) به نزد تو (اي پيامبر) ميآمدند، و از خدا طلب آمرزش ميكردند، و پيامبر هم براي آنها استغفار ميكرد، خدا را توبهپذير و مهربان مييافتند.» اين آيه بيانگر آن است كه واسطه قرار دادن پيامبر(ص) براي شفاعت و دعا كردن براي انسانهاي گنهكار، مطلوب و مفيد بوده و موجب نتيجه خوب خواهد شد. و از آيه 114 سوره توبه كه بيانگر استغفار ابراهيم خليل(ع) براي پدرش است نيز اين مطلب را تأييد ميكند. 3ـ قالوا يا ابانا استغفر لنا ذنوبنا انّا كنّا خاطئين ـ قال سأستغفر لكم ربّي انّه هو الغفور الرّحيم؛ [6] (فرزندان يعقوب به پدر خود) گفتند: اي پدر ما از خدا آمرزش گناهان ما را بخواه كه ما خطا كار بوديم ـ يعقوب گفت: به زودي براي شما از پروردگارم آمرزش ميطلبم، كه او آمرزنده و مهربان است.» بنابراين مطابق اين آيات، توسل به دعاي بندگان شايسته، و واسطه قرار دادن آنها در درگاه الهي روا و جايز است.
از سيره درخشان زندگي پيامبران و پيامبر اسلام و امامان (ع) فهميده ميشود كه آن حضرات توسل ديگران را تأييد نموده و يا خود به اولياء خدا توسل جستهاند، با توجه به اينكه آنها فاني در توحيد و آموزگار آن بوده و از هرگونه شرك دوري ميجستند، تأييد آنها دليل بر اين است كه مسأله توسل هيچ گونه ناسازگاري با اصل توحيد ندارد، بلكه وسيلهاي سالم و كارساز براي تقرب به درگاه ذات پاك خدا است، در اين راستا نظر شما را به نمونههاي زير جلب ميكنيم: 1ـ در روايات متعدد آمده پيامبراني مانند حضرت آدم، نوح، ابراهيم، موسي و... پنج تن آل عبا(ع) را در درگاه الهي واسطه قرار دادهاند، در قرآن ميخوانيم: «فتلقّي آدم من ربّه كلماتٍ فتاب عليه؛ [7] سپس آدم (ع) از پروردگار خود كلماتي دريافت داشت، (و با آنها توبه كرد) و خداوند توبه او را پذيرفت.» مطابق روايات متعددي كه از طرق ائمه اهل بيت(ع) رسيده، مقصود از اين كلمات، بهترين مخلوقات خدا محمّد(ص)، علي، فاطمه، حسن و حسين(ع) بودهاند. از جمله از امام صادق(ع) روايت شده كه پيامبر(ص) فرمود: آدم(ع) هنگام توبه به درگاه الهي گفت: «اللّهمّ انّي اسئلك بحقّ محمّدٍ و آل محمّدٍ لمّا غفرت لي؛ خدايا از درگاه تو به حق محمّد (ص) و آل او مسئلت ميجويم كه مرا بيامرزي.» [8] . نيز روايت شده شخصي از امام صادق(ع) پرسيد: منظور از كلمات در آيه «و اذ ابتلي ابراهيم ربّه بكلماتٍ فاتمّهنّ؛ [9] به خاطر بياوريد هنگامي كه خداوند ابراهيم را به وسايل مختلف آزمود.» چيست؟ امام صادق (ع) فرمود: همان كلماتي است كه آدم (ع) آنها را از خدا دريافت نمود و به وسيله آنها توبه كرده و توبهاش پذيرفته شد، و آن اين بود كه به خدا عرض كرد: «يا ربّ اسئلك بحق محمّدٍ و عليٍّ و فاطمة و الحسن و الحسين الّا تبت عليّ؛ پروردگارا! به حق محمد و علي و فاطمه و حسن و حسين (ع) از درگاهت مسئلت دارم كه توبهام را بپذير.» [10] . 2ـ ترمذي دانشمند معروف اهل تسنن به عنوان شاهد بر جواز توسل روايت ميكند: مردي نابينا به محضر پيامبر(ص) آمد و گفت از خدابخواه تا به من سلامتي چشم بدهد. پيامبر(ص) فرمود: اگر بخواهي دعا ميكنم و اگر بخواهي تأخير مياندازم و اين بهتر است. او عرض كرد اكنون دعا كن، آن حضرت به او فرمود: وضوي كامل بگير و دو ركعت نماز بخوان و اين گونه دعا كن: «پروردگارا! من از تو درخواست ميكنم به وسيله محمّد (ص) پيامبر رحمت، اي محمّد! من به وسيله تو به درگاه خدا متوجّه ميشوم، خداوندا او را شفيع من ساز.» نابينا به اين دستور عمل كرد، و بينا شد. [11] . از اين روايت به خوبي استفاده ميشود كه پيامبر(ص) توسل را به آن شخص نابينا دستور داد، و توسل مطلوب اسلام و موجب نتيجه سودمند است. 3ـ ابن ابي الحديد دانشمند معروف اهل تسنن از علي (ع) چنين روايت ميكند: «...روزي از رسول خدا(ص) درخواست دعا براي آمرزش كردم، آن حضرت برخاست و دو ركعت نماز خواند و سپس دست به سوي آسمان بلند كرد و عرض نمود: «اللّهم بحقّ عليٍّ عندك اغفر لعليٍّ؛خداوندا! به حق آن مقامي كه علي(ع) در پيشگاه تو دارد علي(ع) را ببخش.» [12] . 4ـ روايت شده حضرت زهرا(س) هنگام رحلت جان سوز رسول خدا(ص) در بالين او نشسته بود و اين شعر ابوطالب را ميخواند: و ابيض يستسقي الغمام بوجهه ثمال اليتامي عصمةٌ للارامل سفيد رويي كه مردم به بركت چهره او از درگاه خدا طلب باران ميكنند، او كه فريادرس يتيمان و پناه بيوه زنان است.» [13] . در صحيح دارمي از ابن جوزا روايت شده يك سال در مدينه قحطي سختي رخ داد، بعضي شكايت به عايشه بردند، او سفارش كرد كه بر فراز قبر رسول خدا(ص) برويد و روزنهاي در سقف ايجاد كنيد، تا به بركت قبر پيامبر(ص) از طرف خدا باران نازل شود. آنها به اين دستور عمل كردند و باران فراواني باريد.» [14] . اين روايت بيانگر آن است كه عايشه يكي از همسران رسول خدا(ص) قبلاً مسأله مطلوب بودن توسّل و نتيجه بخشي آن را در عصر رسول خدا(ص) تجربه كرده بود، كه چنين سفارشي نمود. 5 ـ ابن شهرآشوب در مناقب به سند خود از امام باقر (ع) نقل ميكند: در عصر رسول خدا(ص) مردي گناهي كرد، و سپس خود را مخفي نمود(تا او را دستگير نكنند) تا اينكه روزي در خفا در يك راه خلوت حسن و حسين(ع) را ديد، آنها را بر دوش خود گرفت و به محضر رسول خدا(ص) آمد و ملتمسانه عرض كرد: «اي رسول خدا! من پناه آوردهام به خدا، و به وسيله اين دو كودك.» پيامبر (ص) آن چنان خنديد، به گونهاي كه دستش را بر دهانش گرفت، آنگاه به آن مرد گفت: «اذهب فانت طليقٌ؛ برو كه تو آزاد شده هستي.» سپس به حسن و حسين(ع) فرمود: اين مرد شما را در مورد نجات خود، شفيع خود قرار داد تا او را شفاعت كنيد. در اين هنگام اين آيه نازل شد:«ولو انّهم اذ ظلموا انفسهم جائوك فاستغفروا اللّه و استغفر لهم الرّسول لوجدوا اللّه توّاباً رحيماً؛اگر آنها كه به خود ظلم كردند نزد تو ميآمدند، و از خدا طلب آمرزش ميكردند، و پيامبر هم براي آنها استغفار ميكرد، خدا را توبهپذير مييافتند.» [15] . 6 ـ شيخ صدوق(ره) نقل ميكند: مردي از اهالي بلخ برده (غلام)اي داشت، به همراه او به مشهد براي زيارت مرقد حضرت امام رضا(ع) آمدند، در آنجا آن غلام به امام متوسل شد كه خداوند وسيله آزادي او را از بردگي فراهم كند، و نيز داراي همسر و باغي شود، او و اربابش پس از سجده طولاني در حرم حضرت رضا(ع) برخاستند، ارباب هماندم بي آنكه به خواسته غلامش آگاه باشد به او رو كرد و گفت: تو را در راه خدا آزاد كردم، و نيز فلان كنيزم را آزاد نمودم و او را همسر تو گرداندم و مهريه او را بر عهده گرفتم. و فلان باغ را نيز به شما دونفر وقف نمودم، و شما نيز آن را بعد از خود وقف نسل خود كنيد. غلام با شنيدن اين گفتار، منقلب شد و گريه كرد و گفت: «سوگند به خدا و سوگند به اين امام همام من در سجده همين تقاضا را از حضرت رضا(ع) نمودم، و به آن حضرت متوسل شدم، اينك ميبينم به نتيجه رسيدم.» [16] . در قسمت آخر اين گفتار نظر شما را به مناظره جالب دكتر تيجاني با آيت اللّه العظمي شهيد سيد محمد باقر صدر جلب ميكنم: دكتر سيد محمد تيجاني از اهالي تونس كه از اهل تسنن و مالكي بود و شيعه شده و چندين كتاب پيرامون حقانيت تشيع نوشته در يكي از كتابهايش به نام «ثمّ اهتديت» مينويسد: به نجف اشرف سفر كردم، و توسط يكي از دوستانم به محضر آيت اللّه العظمي سيد محمد باقر صدر [17] رسيدم نخست از ايشان پرسيدم: علماي سعودي ميگويند دست بر قبر كشيدن و توسل به صالحين و تبرّك جويي از آنان، شرك به خدا است، نظر شما چيست؟ آيت اللّه صدر فرمود: «هرگاه دست كشيدن بر قبر و توسّل جستن به اين نيت باشد كه آنها(بدون اذن خدا) نفع و ضرر ميرسانند چنين كاري شرك است، ولي مسلمانان يكتاپرست ميدانند كه تنها خدا نفع و ضرر ميرساند، و اولياء خدا وسيله و واسطه هستند، بنابراين با اين نيت كه آنها واسطه هستند هرگز شرك نيست. همه مسلمين از سنّي و شيعه از عصر رسول خدا(ص) تا كنون در اين امر اتفاق نظر دارند. به استثناي وهّابيان كه در قرون جديد پيدا شدهاند [18] و بر خلاف اجماع مسلمين رفتار مينمايند. و دست بر قبر كشيدن و توسل به اولياء خدا را شرك ميدانند.» آنگاه فرمود: مرحوم سيد شرف الدّين (محقق بزرگ اسلامي، صاحب كتاب ارزشمند المراجعات) در عصر سلطنت عبدالعزيز سعودي، توسط او به مناسبت عيد قربان دعوت شد، آقاي شرف الدين اين دعوت را پذيرفت و نزد عبدالعزيز سعودي رفت، و يك جلد قرآن كه داراي جلدي پوستين بود به شاه عربستان(عبدالعزيز) هديه كرد، شاه آن را گرفت و بوسيد و به عنوان احترام بر پيشاني خود گذاشت. سيد شرف الدين از اين فرصت استفاده نمود و ناگهان گفت: «اي شاه! چرا اين جلد را ميبوسي و اين گونه از آن احترام مينمايي، با اين كه اين جلد چيزي جز پوست بز نيست؟» شاه گفت: غرض من از بوسيدن جلد، قرآني است كه در داخل آن قرار دارد، نه خود جلد. آقاي شرف الدين بيدرنگ فرمود: احسنت اي پادشاه! ما شيعيان نيز وقتي پنجره يا اطاق قبر پيامبر(ص) را ميبوسيم، ميدانيم كه آهن نميتواند كاري كند، غرض ما آن كسي است كه ماوراي اين آهنها و چوبها است. ما ميخواهيم به رسول خدا(ص) احترام كنيم همان گونه كه شما با بوسيدن پوست بز، به قرآن كريم احترام كردي. شاه سخن شرف الدين را پذيرفت، و حاضران تكبير گفتند، در آن سال او اجازه داد كه از تبركجويي به قبر رسول خدا(ص) جلوگيري نكنند. [19] .
[1] لسان العرب، واژه وسل، ج 11، ص 724.
[2] سوره مائده، آيه 35.
[3] «انّ افضل ما توسّل به المتوسّلون...»(نهج البلاغه، خطبه 110) ماجراي اصحاب رقيم كه در روايات آمده حاكي است كه توسّل به اعمال نيك موجب نجات خواهد شد(نورالثقلين، ج 3، ص 249).
[4] چنان كه در آيه 7 و 8 سوره يوسف استفاده ميشود.
[5] سوره نساء، آيه 64.
[6] سوره يوسف، آيه 97 و 98.
[7] سوره بقره، آيه 37.
[8] احتجاج طبرسي، به نقل نورالثقلين، ج1، ص 67. نظير اين مطلب در كتاب وفاء الوفاء، ج 3، ص 1371، و كتاب التوصل الي حقيقة التوسّل، ص 215 نقل شده است.
[9] سوره بقره، آيه 124. [
[10] تفسير نورالثقلين، ج 1، ص 68.
[11] وفاء الوفاء، ص 372، التوصّل الي حقيقة التوسّل، چاپ بيروت، ص 158.
[12] شرح نهج البلاغه ابن ابي الحديد، ج 20، ص 315 و 316.
[13] محدّث قمي، انوار البهيه، ص 35.
[14] تفسير روح المعاني، ج 4، ص 114 و 115.
[15] مناقب ابن شهرآشوب، ج 3، ص 400؛ بحار، ج 43، ص 318.
[16] عيون اخبار الرّضا، ج 2، ص 282.
[17] شهيد صدر در 47 سالگي در شب 19 فروردين سال 1359 هـ.ش به دست دژخيمان بعث عراق به شهادت رسيد.
[18] مسلك وهابيت به شيخ محمد فرزند عبدالوهّاب منسوب است. وي در سال 1153 هجري قمري، عقيده وهّابيگري را تأسيس و منتشر نمود.
[19] اقتباس از كتاب آنگاه...هدايت شدم، ص 92 و 93.
بسم الله الرحمن الرحیم
جاهِدُوا بِأَمْوالِكُمْ وَ أَنْفُسِكُمْ في سَبيلِ اللَّهِ ذلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ (سوره توبه آیه 41)
با اموال و جانهاى خود، در راه خدا جهاد نماييد؛ اين براى شما بهتر است اگر بدانيد حضرت رضا (عليه السّلام): خدا رحم نماید بندهاى كه امر ما را زنده (و برپا) دارد ... علوم و دانشهاى ما را ياد گيرد و به مردم ياد دهد، زيرا مردم اگر سخنان نيكوى ما را (بى آنكه چيزى از آن كاسته و يا بر آن بيافزايند) بدانند هر آينه از ما پيروى (و طبق آن عمل) مى كنند
بنادر البحار-ترجمه و شرح خلاصه دو جلد بحار الانوار ص 159
بنیانگذار مجتمع فرهنگی مذهبی قائمیه اصفهان شهید آیت الله شمس آبادی (ره) یکی از علمای برجسته شهر اصفهان بودند که در دلدادگی به اهلبیت (علیهم السلام) بخصوص حضرت علی بن موسی الرضا (علیه السلام) و امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) شهره بوده و لذا با نظر و درایت خود در سال 1340 هجری شمسی بنیانگذار مرکز و راهی شد که هیچ وقت چراغ آن خاموش نشد و هر روز قوی تر و بهتر راهش را ادامه می دهند.
مرکز تحقیقات قائمیه اصفهان از سال 1385 هجری شمسی تحت اشراف حضرت آیت الله حاج سید حسن امامی (قدس سره الشریف ) و با فعالیت خالصانه و شبانه روزی تیمی مرکب از فرهیختگان حوزه و دانشگاه، فعالیت خود را در زمینه های مختلف مذهبی، فرهنگی و علمی آغاز نموده است.
اهداف :دفاع از حریم شیعه و بسط فرهنگ و معارف ناب ثقلین (کتاب الله و اهل البیت علیهم السلام) تقویت انگیزه جوانان و عامه مردم نسبت به بررسی دقیق تر مسائل دینی، جایگزین کردن مطالب سودمند به جای بلوتوث های بی محتوا در تلفن های همراه و رایانه ها ایجاد بستر جامع مطالعاتی بر اساس معارف قرآن کریم و اهل بیت علیهم السّلام با انگیزه نشر معارف، سرویس دهی به محققین و طلاب، گسترش فرهنگ مطالعه و غنی کردن اوقات فراغت علاقمندان به نرم افزار های علوم اسلامی، در دسترس بودن منابع لازم جهت سهولت رفع ابهام و شبهات منتشره در جامعه عدالت اجتماعی: با استفاده از ابزار نو می توان بصورت تصاعدی در نشر و پخش آن همت گمارد و از طرفی عدالت اجتماعی در تزریق امکانات را در سطح کشور و باز از جهتی نشر فرهنگ اسلامی ایرانی را در سطح جهان سرعت بخشید.
از جمله فعالیتهای گسترده مرکز :
الف)چاپ و نشر ده ها عنوان کتاب، جزوه و ماهنامه همراه با برگزاری مسابقه کتابخوانی
ب)تولید صدها نرم افزار تحقیقاتی و کتابخانه ای قابل اجرا در رایانه و گوشی تلفن سهمراه
ج)تولید نمایشگاه های سه بعدی، پانوراما ، انیمیشن ، بازيهاي رايانه اي و ... اماکن مذهبی، گردشگری و...
د)ایجاد سایت اینترنتی قائمیه www.ghaemiyeh.com جهت دانلود رايگان نرم افزار هاي تلفن همراه و چندین سایت مذهبی دیگر
ه)تولید محصولات نمایشی، سخنرانی و ... جهت نمایش در شبکه های ماهواره ای
و)راه اندازی و پشتیبانی علمی سامانه پاسخ گویی به سوالات شرعی، اخلاقی و اعتقادی (خط 2350524)
ز)طراحی سيستم هاي حسابداري ، رسانه ساز ، موبايل ساز ، سامانه خودکار و دستی بلوتوث، وب کیوسک ، SMS و...
ح)همکاری افتخاری با دهها مرکز حقیقی و حقوقی از جمله بیوت آیات عظام، حوزه های علمیه، دانشگاهها، اماکن مذهبی مانند مسجد جمکران و ...
ط)برگزاری همایش ها، و اجرای طرح مهد، ویژه کودکان و نوجوانان شرکت کننده در جلسه
ی)برگزاری دوره های آموزشی ویژه عموم و دوره های تربیت مربی (حضوری و مجازی) در طول سال
دفتر مرکزی: اصفهان/خ مسجد سید/ حد فاصل خیابان پنج رمضان و چهارراه وفائی / مجتمع فرهنگي مذهبي قائميه اصفهان
تاریخ تأسیس: 1385 شماره ثبت : 2373 شناسه ملی : 10860152026
وب سایت: www.ghaemiyeh.com ایمیل: Info@ghaemiyeh.com فروشگاه اینترنتی: www.eslamshop.com
تلفن 25-2357023- (0311) فکس 2357022 (0311) دفتر تهران 88318722 (021) بازرگانی و فروش 09132000109 امور کاربران 2333045(0311)
نکته قابل توجه اینکه بودجه این مرکز؛ مردمی ، غیر دولتی و غیر انتفاعی با همت عده ای خیر اندیش اداره و تامین گردیده و لی جوابگوی حجم رو به رشد و وسیع فعالیت مذهبی و علمی حاضر و طرح های توسعه ای فرهنگی نیست، از اینرو این مرکز به فضل و کرم صاحب اصلی این خانه (قائمیه) امید داشته و امیدواریم حضرت بقیه الله الاعظم عجل الله تعالی فرجه الشریف توفیق روزافزونی را شامل همگان بنماید تا در صورت امکان در این امر مهم ما را یاری نمایندانشاالله.
شماره حساب 621060953 ، شماره کارت :6273-5331-3045-1973و شماره حساب شبا : IR90-0180-0000-0000-0621-0609-53به نام مرکز تحقیقات رایانه ای قائمیه اصفهان نزد بانک تجارت شعبه اصفهان – خيابان مسجد سید
ارزش کار فکری و عقیدتی
الاحتجاج - به سندش، از امام حسین علیه السلام -: هر کس عهده دار یتیمی از ما شود که محنتِ غیبت ما، او را از ما جدا کرده است و از علوم ما که به دستش رسیده، به او سهمی دهد تا ارشاد و هدایتش کند، خداوند به او میفرماید: «ای بنده بزرگوار شریک کننده برادرش! من در کَرَم کردن، از تو سزاوارترم. فرشتگان من! برای او در بهشت، به عدد هر حرفی که یاد داده است، هزار هزار، کاخ قرار دهید و از دیگر نعمتها، آنچه را که لایق اوست، به آنها ضمیمه کنید».
التفسیر المنسوب إلی الإمام العسکری علیه السلام: امام حسین علیه السلام به مردی فرمود: «کدام یک را دوستتر میداری: مردی اراده کشتن بینوایی ضعیف را دارد و تو او را از دستش میرَهانی، یا مردی ناصبی اراده گمراه کردن مؤمنی بینوا و ضعیف از پیروان ما را دارد، امّا تو دریچهای [از علم] را بر او میگشایی که آن بینوا، خود را بِدان، نگاه میدارد و با حجّتهای خدای متعال، خصم خویش را ساکت میسازد و او را میشکند؟».
[سپس] فرمود: «حتماً رهاندن این مؤمن بینوا از دست آن ناصبی. بیگمان، خدای متعال میفرماید: «و هر که او را زنده کند، گویی همه مردم را زنده کرده است»؛ یعنی هر که او را زنده کند و از کفر به ایمان، ارشاد کند، گویی همه مردم را زنده کرده است، پیش از آن که آنان را با شمشیرهای تیز بکشد».
مسند زید: امام حسین علیه السلام فرمود: «هر کس انسانی را از گمراهی به معرفت حق، فرا بخواند و او اجابت کند، اجری مانند آزاد کردن بنده دارد».