عطر ولايت

مشخصات كتاب

سرشناسه : سیوطی عبدالرحمن بن ابی بکر، ق 911 - 849 عنوان قراردادی : [اریج العبیر بتجدید مناقب الال من الجامع الصغیر. برگزیده فارسی - عربی عنوان و نام پديدآور : عطر ولایت در فضایل و مناقب خاندان رسالت برگرفته از کتاب الجامع الصغیر جلال الدین سیوطی تالیف حبیب الله صادقی ترجمه محمدرضا انصاری محلاتی مشخصات نشر : قم زائر، امور فرهنگی آستان مقدسه حضرت معصومه علیه السلام 1377. مشخصات ظاهری : ص 71 شابک : 964-6401-00-7 ؛ 964-6401-00-7 وضعیت فهرست نویسی : فهرستنویسی قبلی موضوع : احادیث اهل سنت -- قرن 9ق موضوع : خاندان نبوت -- فضائل -- احادیث موضوع : سیوطی عبدالرحمن بن ابی بکر، 911 - 849ق -- سرگذشتنامه شناسه افزوده : زائر، آستانه مقدسه قم موسسه فرهنگی اقتصادی زائر شناسه افزوده : صادقی حبیب الله شناسه افزوده : انصاری محلاتی محمدرضا رده بندی کنگره : ‮ BP124/5 /س 9‮الف 404216 1377 رده بندی دیویی : ‮ 297/211 شماره کتابشناسی ملی : م 77-18068

سخن ناشر

يا فاطمه اشفعى لى فى الجنّه فانّ لك عند الله شأناً من الشأن

بى گمان بر گستره بى كران هستى ، آفريدگانى پاكتر ، والاتر و ارجمند تر از اهل بيت عليهم السلام نمى توان يافت ، چرا كه آنان خاندانى هستند كه آفريدگار هستى به اراده تخلّف ناپذيرش ايشان را برگزيده ، چنان كه بايد از آلودگيهاى آشكار و پنهان پاكشان ساخته ، و آنان را بر همه مخلوقاتش مزّيت و برترى بخشيده ، بلكه افلاك و افلاكيان را به طفيل وجود نازنين و پربركت آنان پديد آورده است .

علاقه ژرف و محبت شگرف

پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم نسبت به آنان كه در كلمات و بيانات گوناگون آن حضرت بازتابى خيره كننده و حيرت انگيز دارد ، فرايند يك وابستگى شديد عاطفى و برخاسته از پيوندهاى خويشاوندى نبوده است ، آزادمردى رهيده از تعلقات خاكي كه پيوسته از سرچشمه زلال وحى سيراب مى گردد و با ملكوت آسمانها پيوندى تنگاتنگ و پر رمز و راز دارد ، ابر مردى بدور از لغزش و گناه ، مصون از فراموشى و خطا كه جز بخاطر خدا با كسى دوستى نمى ورزد يا دشمنى نمى كند و به گواهى صريح قر آن ، هرگز از سر هوى و هوس سخنى بر زبان نمى راند ، درباره افراد خاصى از خانواده خود ، حالاتى نشان داده و جملاتى فرموده است كه عقل در برابرش انگشت تحيّر به دندان مى گزد و انديشه از شگفتى فرو مى ماند ، براستى اين چه دودمانى است كه سر سلسله همه پيامبران الهي چنين مشتاقانه بسويشان مى شتابد و چنين فروتنانه به آنان عشق مى ورزد

صفحه5

بى ترديد أيات نورانى و مقدّسى كه در شأن اهل بيت عليهم السلام فرود آمده – و بر تارك همه آنها آيه تطهير – به تنهايى براى نماياندن جايگاه رفيع و با عظمت اين خاندان بسنده است ، امّا از آنجا كه گفتار و كردار مترجم وحى ، تفسيرى است دقيق ، گويا و رسا بر كلام حق ، كه مقصود و مفهوم آيات را به درستى بر همگان آشكار مى سازد و هر گونه شك و ترديدى را قاطعانه مى زدايد ، پيامبر بزرگوار اسلام صلى الله

عليه و آله و سلم بارها و بارها با سخن و عمل خويش ، معنى و مفهوم اهل بيت را روشن ساخت و موهبتهاى عظيمى را كه خداوند منّان به ايشان ارزانى داشته است بر شمرد ، بطورى كه هيچ گونه شبهه و شائبه اى در اين زمينه بر جاى نماند و حجّت بر اهل تحقيق و جويندگان حقيقت تمام گشت.

با اين همه ، هنوز پيكر پاك رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم به خاك سپرده نشده بود كه دنيا پرستان و خيانت پيشگان خفّاش صفتى كه از ديرباز آزمندانه و مزوّرانه در كمين نشسته بودند ، فرصتى يافتند تا با فريب و نيرنگ و دست يازيدن به زر و زور ، نقشه هاى ديرين خويش را جامع عمل بپوشانند و با محروم ساختن اهل بيت عليهم السلام از حقّشان ، خود سرنوشت جهان اسلام را به دست گيرند و تاريخ را از مسير واقعى آن منحرف سازند . و اين گونه بود كه بزرگ بانوى اسلام و فخر زنان جهان صدّيقه طاهره ، على رغم آن همه توصيه هاي فراوان و موكدى كه پدر بزرگوارش درباره مقام و منزلت وى ابراز داشته بود ، مظلومانه به شهادت رسيد و امير المومنين با آن قدرت و شهامت و شجاعتى كه در ميدانهاى گوناگون به نمايش گذاشته بود ، براى حفظ اصل اسلام ، از حق مسلّم خود براى خلافت چشم پوشيد و سكوت اختيار نمود و خانه نشين شد .

صفحه6

اين انحراف و تغيير مسير اوليه، موجب گرديد كه حوادث تلخ و ناگوار و رويدادهاى دلخراش و تكان دهنده اى در تاريخ اسلام

به وقوع بپيوندد و انسانهاى بى گناه بسيارى به خاك و خون در غلتند ، امامان معصوم ، اين وارثان بحق پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم و مفسّران راستين قرآن ، يكى پس از ديگرى به دست زورگويان و ستمگرانى به شهادت مي رسيدند كه خود را جانشين رسول خدا مى ناميدند ، دوستداران و هواداران و پيروان اهل بيت عليهم السلام در زندانها و سياهچال هاى مخوف و هراس آور به بند كشيده مى شدند و به شكنجه هاي مرگبار و توانفرسا گرفتار مى آمدند و يا از شهر و ديار خويش تبعيد مى گشتند و دارايى هايشان توسط واليان و دست نشاندگان خليفه مصادره مى شد . از نظر دستگاه حاكم ، بر زبان آوردن فضايل و مناقب خاندان پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم گناهى نابخشودنى به شمار مى آمد كه تاواني جز مرگ و نيستى در پى نداشت ، هيچ راوى و محدّثى حق نداشت حديثى بنگارد يا بازگو كند كه در آن فضيلتى براى يكى از معصومين ذكر شده باشد ، و در برار اين فشار خرد كننده ، ترويج و تبليغ و جعل روايات دروغينى كه مدح دشمنان ايشان را در برداشت بشدّت مورد تشويق قرار مى گرفت و جوايز و هداياى بزرگى در مقابل آن پرداخت مى شد .

صفحه7

در همان روزگاران تيره و تارى كه حاكمان سنگدل و بيرحم اموى و عباسى ، محو آثار اهل بيت عليهم السلام را در سرلوحه برنامه هاى مهم خود قرار داده بودند و مبارزه بى امانى را در اين راستا دنبال مى كردند ، محدثان شيعه

خطرات مهيب را به جان مى خريدند و اين گونه روايات را سينه به سينه نقل مي كردند و در كتابهايشان مى نگاشتند .

امّا عظمت اين خاندان و بزرگى شأن و منزلت آنان هنگامى روشن تر مى شود كه دريابيم كسانى مناقب آنان را در اين زمينه همفكر و هم عقيده بوده اند . بى ترديد ويژگيهاى اهل بيت عليهم السلام چنان درخشنده و تابناك است كه هيچ كس را ياراى مخفى نگاه داشتن آن نيست و مى بينيم توسط محدثانى بر صفحه كاغذ نقش بسته است كه خود از مدافعان و توجيه گران سلطه غاصبانه دشمنان آنان به شمار مي روند . اين راويان ، پيروى و دفاع از مكتبى را پذيرفته بودند كه تنها در مورد امامت و پيشوايى جامعه اسلامى حقّى براى اهل بيت قائل نيست بلكه آنان را در برابر پيشوايان چهارگانه خويش ، بعنوان يك مرجع با صلاحيت و صاحب نظر در امور دينى به رسميت نمي شناسد ! آرى ، عطر دل انگيز ولايت چنان فضاى تاريخ را آكنده است كه هر كوششى در جهت نابودى و بى اثر ساختن آن ، نتيجه اى جز رسوايى و شكست به بار نمي آورد .

صفحه8

از دانشمندان نامى و چيره دست اهل سنت كه اين راه را پيموده ، عبدالرحمان سيوطى است كه پيرو مذهب شافعى بوده است . وى برخى از مناقب و فضايل خاندان گرانقدر پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم را در كتاب خود الجامع الصغير بطور پراكنده نقل كرده است . دانشمند گرانمايه و محقق ارجمند حضرت حجه الاسلام و المسلمين حاج شيخ حبيب الله صادقى

دامت اضافاته با سليقه و دقّتى تحسين برانگيز اين احاديث را از سراسر آن كتاب گردآورى نموده و بطور مجزّا با نام اريج العبير بتجريد مناقب الآل من الجامع الصغير به معنى برخاستن بوى خوش از عبير در اختيار عاشقان و شيفتگان اهل بيت عليه السلام قرار داده است . اين كتاب ارزشمند مزيّن است به تقريظ عالمانه استاد معظم حضرت آيه الله سبحانى دام ظلّه كه نشان دهنده اهتمامي است كه استاد براى اين تأليف قائل است .

نكته مهمّ و قابل تأمّل در اين تأليف ، جايگاه علمى و موقعيت تحقيقى سيوطى است . وى كه از بزرگان و پيشوايان اهل سنّت به شمار مى رود ، كتابهاى فراوانى در زمينه هاى : تفسير ، علوم قرآن ، فقه ، ادبيات ، حديث ، رجال و ... به رشته تحرير در آورده است و گفته اند كه تأليفات او به پانصد رساله بالغ مى شود كه همگى از ارزش و اعتبار و اهميت بسيارى برخوردارند.

صفحه9

اميد است كه فضلا و محقّقين و پژوهشگران حوزه و دانشگاه سعى و كوشش خود را در راه احيا و نشر فضايل و مناقب آل عصمت عليهم السلام مبذول دارند و نصوص نبوى را شرح و بسط داده و مداليل واقعى آن را با شيوه اى علمى و محقّقانه ارائه نمايند ، تا جهان اسلام بلكه ساير مكاتب و اديان و مذاهب از آن استفاده كنند و راه روشن خود را در اين جهان ظلمانى پيدا كنند ، چرا كه اهل بيت عليهم السلام يكى از دو ثقل است كه پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم آن

را به ميراث و وديعه نهادند و همگان را به تمسّك به اين دو ثقل موظّف و مكلّف و ملتزم فرموده اند .

آستانه مقدسه حضرت فاطمه معصومه عليها سلام بر آن است كتابهايى را كه موجب تقويت بنيان اخوت اسلامى و نشر فرهنگ اهل بيت عليهم السلام است نشر نمايد .

اميد است اين كار مورد قبول خداوند قرار گيرد و عنايات كريمه اهل بيت عليها سلام شامل حال همه ما گردد.

اللهم اجعلنا من المتمسّكين بولايه أمير المومنين و الأئمه الطاهرين المعصومين

صلوات الله و سلامه عليهم اجمعين

مديرت فرهنگى

آستانه مقدسه

حضرت فاطمه معصومه

سلام الله عليها

صفحه10

بسم الله الرحمن الرحيم

تقدير و تشكّر

الحمد لله ربّ العالمين و الصلاه و السلام على سيّدنا و نبيّنا محمد و آله الطيبّين و الطاهرين و اللعن الدائم على اعدائهم اجمعين الى قيام يوم الدين .

هنگامى كه اين مجموعه با عنوان : اريج العبير . بتجريد مناقب الآل من الجامع الصغير انتشار يافت به بركت نام مقدس عترت طاهره عليهم افضل صلوات الله الملك المنّان با استقبال عام و خاص مواجه گرديد و بزرگان و صاحب نظران طى نامه هاى متعدد و شفاهاً اين جانب را مورد تقدير و تشويق فراوان قرار دادند كه به اين وسيله از همه آن بزرگواران سپاس گزريم . از همان ابتداى انتشار كتاب پيشنهادهاى گوناگونى براى ترجمه كتاب به فارسى به اين جانب واصل گرديد كه از آن ميان پيشنهاد آستانه مقدسه كريمه اهل بيت حضرت فاطمه معصومه عليها السلام به نظرم از همه اولى و سزاوارتر آمد , و اينك بحمد الله و المنّه به صورتى بسيار جالب و مطلوب به فارسى برگردانده شده و آماده چاپ گرديده است .

بر خود فرض مى دانم از بذل عنايات مقام محترم توليت آستانه مقدسه حضرت آيه الله مسعودى خمينى دام عزه كه در دستيابى به اين مقصود نقش اساسى ايفا فرمودند و نيز از مساعد تها و تلاشهاى بى دريغ مسئول محترم بخش فرهنگى آستانه مقدسه حضرت حجه الاسلام و المسلمين حاج آقاى عباسى صميمانه تشكر نمايم . همچنين از مترجم و محقق ارجمند حوزه علميه قم حضرت حجه الاسلام و المسلمين جناب آقاى انصارى محلاتي كه در ترجمه اين اثر ، ذوق و سليقه فراوان به كار برده اند قدر دانى مى نمايم .

صفحه11

اميدوارم كه اين خدمت ناقابل مورد قبول و عنايت آستان ملكوتى آقا و مولايمان حضرت ولى عصر روحى و جسمى لتراب مقدمه الفدا, قرار گرفته و در روزى كه نه دارايى به كار مى آيد و نه فرزند به كار آيد .

والسلام عليكم و رحمه الله

قم المقدسه – حبيب الله صادقي

صفحه12

سخن مترجم

قضايل و مناقب معصومين عليهم السلام و ويژگيهايى كه به آنان اختصاص يافته , خاندان رسالت را در اوج عظمت قرار داده و آنان را به عنوان انسانهايى كه مظهر صداقت, ايمان , زهد , تقوا و ديگر فضيلتهاى انسانى هستند معرفى نموده است .

در نخستين گام ، اگر بخواهميم ارزش والاى اين خاندان را از ديدگاه قرآن بشناسيم ، با آيه تطهير رو به رو مى شويم كه خداوند ، هر گونه پليدى را از آنان زدوده و چنانكه بايد ، آنان را پاك ساخته است : انمّا يريد الله ليذهب عنكم الرّجس اهل البيت و يطهّركم تطهيراً 1 .

بنابر اين ، اهل بيت رسالت عليهم السلام انسانهايى هستند پاك

و پيراسته از هر گونه زشتيها و نا پاكيهاى اخلاقى كه به خاطر اين جايگاه والا ، خداوند آنان را پيشواى مردم قرار داده و به پيروى از دستوراتشان فرمان داده است : يا ايّها الذين آمنوا اطيعوا الله و اطيعوا الرسول و اولى الامر منكم ... 2 .

قرآن در برخي ديگر از آياتش نيز خاندان رسالت را به نوعى ستوده و از آنان به عظمت و بلندى مقام يا نموده است : آيات تخستين سوره دهر ، آيه ذى القربى ، آيه اكمال دين ، آيه فرود آمده در ماجراى ليله المبيت و ده ها آيه ديگر كه يا به طور صريح و يا به صورت تأويل در شأن اين خاندان نازل شده است گواه هاى راستينى بر اين مدّعا هستند .

پاورقي

1 احزاب : 33.

2 نسا : 95.

صفحه13

از قرآن كه بگذريم ، سراسر روايات منقول از طرق اماميّه ، بيانگر شأن والاى معصومين عليهم السلام است . به حق بايد گفت رواياتى كه از اين طريق به دست ما رسيده است سيماي پر فروغ پيشوايان معصوم ما را چنان كه بايد ، به خوبى شناسانده و ارزش و عظمت آنان را براى ما منعكس ساخته است .

فضايل و مناقب اين خاندان آن گاه براى ما جالبتر و شگفت انگيزتر است كه به يك سلسله از روايت كه از طريق اهل سنّت در اين رابطه نقل شده است نظر بيفكنيم . آرى اگر گروهى مخالف ، فردى را بستايند و از او به نيكى و عظمت ياد كنند ، نشانه آن است كه فضيلت و منقبت آن فرد در اوج كمال و پر فروغتر از

پرتو خورشيد بر صفحه آسمان است .

كتاب حاضر كه توسط دوست ارجمندم ، دانشمند گرانمايه ، حجه الاسلام و المسلمين آقاى حاج شيخ حبيب الله صادقى بنام اريج العبير تأليف شده ، روايتى است از اين دست ، كه جلال الدّين سيوطي شافعى آن ها را در كتاب خود الجامع الصغير آورده و ايشان آن روايات را برگزيده و به ترتيب حروف الفبا تنظيم نموده است . متن اين كتاب به خاطر اهميت موضوع آن مورد استقبال خوانندگان به ويژه عرب زبانان در كشورهاى مختلف اسلامى قرار گرفته است . براى آنكه فارسى زبانان نيز از اين كتاب بهره مند شوند, بهش فرهنگى آستانه مقدسه حضرت كعصومه عليها السلام –كه بحق در اين چند سال اهير گامهاى ارزشمندى در زمينه نشر معارف اهل بيت عليهم السلام و حفظ آثار پر بركت انقلاب اسلامى برداشته است – در صدد برآمد كه ترجمه اين كتاب را در اختيار خوانندگان محترم قرار دهد . پيشنهاد ترجمه را آغاز نمودم و پس از چندى كتاب به صورتى كه هم اكنون در اختيار شماست شكل گرفت . در ترجمه تلاش شده است كه عبارات در عين مطابقت دقيق با متن , روان و سليس باشد و اگر در موردي به عنوان توضيح , واژه اى بر آن افزوده شده , آ ن واژه ميان دو قلّاب قرار گيرد , تا افزوده ها ا از اصل ترجمه جدا و و مشخّص باشد . به اميد آنكه خداوند به ما توفيق دهد كه در مسير زندگى خود همواره پيرو خاندان رسالت باشيم و آنان را اسوه و الگويى شايسته براى خود بدانيم

.

صفحه14

محمد رضا انصارى محلّاتى

دى ماه 1375

صفحه15

تقريظ به قلم : استاد و علامه محقّق آيه الله شيخ جعفر سبحانى دام ظلّه

بسم الله الرحمن الرحيم

زهرا عليها سلام گوهرى درخشان در دامان پيامبر

پيرامون شخصيت فاطمه عليها السلام دختر پيامبر ، و گل شكوفاى بوستان وحى كتابهاى فراوان نگاشته شد ه است . هريك از نگارندگان ، گوشه اى از شخصيّت ان حضرت را معرفى نموده و به بعدى ازابعاد زندگى او پرداخته اند . برخى عبادت و شب زنده داري و خضوع او در برابر پروردگارش را به قلم اورده اند . برخى ديگر پيرامون زهد و كناره گيرى او از زيور هاى دنيا – به رغم اينكه زنى جوان ودر اغازين سالهاى عمر بود – سخن گفته اند . گروه سوّم خطبه هاى طنين افكن و سخنان درخشان او را كه نشانگر فصاحت و بلاغت و تسلّط وى به معارف دينى است گرد آورده اند ، تا مى رسد به گروه چهارم و پنجم و ....

با همه اينها هيچ كس از عظمت و قداست اين گوهر نهان جز آفريدگارش آگاهي ندارد ،

همو كه آيه : انّما يريد الله ليذهب عنكم الرجس اهل البيت و يطهركم تطهيرا 1

صفحه16

را در شان وى فرود آورد و در شان خانه اش اين آيه را نازل نمود : فى بيوت اذن الله ان ترفع و يذكر فيها اسمه .

آرى ، تنها خدا او را مى شناخت و فقط پدر بزرگوارش كه وى در دامان او تربيت يافت و در كنار او رشد نمود از شخصيّت وى آگاهى داشت ، زيرا او بهترين معرّف فاطمه عليها سلام بود ، و كسى بود كه در گفتار و كردارش نه كوتاهى مى نمود و نه گزافه گويى مى

كرد .

ما در اين مقّدمه كوتاه فرصت آن را نداريم كه تمام آنچه را پيامبر درباره فاطمه عليها سلام گفته است بيان كنيم . توضيح سخن را تنها بر عهده اين كتاب كه چاپ آن در اختيار خوانندگان محترم قرار گرفته و بيانگر بخشى از سخنان پيامبر در شان آن حضرت است مى گذاريم .

كتاب حاضر آنچه را كه از فضايل و مناقب فاطمه عليها سلام و ويژگيهاى فرزندان او در كتاب الجامع الصّغير تاليف محدّث آگاه و محقّق بزرگوار : حافظ جلال الدّين عبدالرحمن سيوطى بيان شده ، گرد آورده است . در حقيقت خداوند به مولف دانشمند اين كتاب آقاى شيخ حبيب الله صادقى حفظه الله اين توفيق را داده كه احاديثى را كه در ابواب گوناگون آن كتاب نقل شده است جمع آورى كند و براى آنكه به سهولت به آنها دست يافته شود و مورد استفاده قرار گيرد ، آنها را طبق حروف الفبا تنظيم نمايد و با اين كار چشم دوستان خاندان رسالت و پيروانش يويژه دوستاران فاطمه عليها السلام سرور زنان جهان را كه روزگار به وجود او افتخار مى كند و شرافتش هماره جاويد است روشن سازد .

پاورقي

1 احزاب : 33.

2 نور : 36. هنگامى كه پيامبر آيه : فى بيوت اذن الله ان ترفع را قرائت نمود ، مردى برخاست و گفت : اى پيامبر خدا ! اين خانه ها كدامند ؟ فرمود : خانه پيامبران . در اين ميان ابوبكر برخاست و در حالى كه به خانه على و فاطمه اشاره مى كرد پرسيد : اى پيامبر خدا ! آيا اين خانه نيز از آن خانه

هاست ؟ فرمود : آرى از بهترين آنهاست . علّامه سيوطى ، الّدر المنثور ، ج 5 ، ص 50 .

صفحه17

ما ضمن تقدير و سپاسگزارى از مولف گرانقدر ، اميد ان داريم كه اين كار نخستين گام باشد براى گامهاى ديگرى كه در راه گسترش فضايل خاندان رسالت عليهم السلام برداشته مى شود ، باشد كه از اين رهگذر دلهاى شيعيان قوّت گيرد و مسلمانان غير شيعه نيز به سوى حقيقت راه يابند .

و الله وليّ التوفيق .

جعفر سبحانى

اوّل جمادى الثانى 1414 ه_

صفحه18

خداوند فرموده است :

قل لا اسالكم عليه اجرا الا الموده فى القربي و من يقترف حسنه نزد له فيها حسناً انّ الله غفور شكور .

شورى : 23

[ اي پيامبر ! به مردم بگو : من براى اين [ تبليغ رسالتم ] مزدى از شما نمى خواهم مگر دوستى درباره خويشاوندان ، 9و هر كس كار نيكى انجام دهد [ و طاعتى اندوزد ] ، براى او پاداش آن را خواهيم افزود . بيقين خداوند آمرزنده و قدر شناس است .

فرزدق مى گويد :

من مشعر حبهم دين و بغضهم كفر و قربهم منجى و معصتم

ان عدّ أهل التقى كانوا أئمّتهم أو قيل من خير أهل الارض ؟ قيل : هم

خاندان پيامبر گروهى هستند كه دوستى آنان نشانه ايمان و دشمنى با آنان نشانه كفر است ونزديك شدن به آنان سبب رهايى و مصون ماندن از عذاب دوزخ است .

اگر پرهيزگاران را به شمار آورند ، پيشوايانشان اينانند ، و اگر درباره بهترين مردم روى زمين سئوال شود در پاسخ اينان معرّ فى ميشوند .

صفحه19

و شافعى گفته :

يا آل بيت رسول الله حبكم فرض من

الله فى القرآن انزله

كفاكم من عظيم الدقر انكم من لم يصلّ عليكم لا صلوه له

اى خاندان منزلت شما همين بس كه هر كس [ در نماز ] بر شما درود نفرستد نمازى نخوانده است .

و همو گفته است :

لو فتشوا قلبى ألفوا به سطرين قد خطّا بلاكاتب

العدل و التّوحيد فى جانبيٍ و حبّ اهل البيت فيجانب

اگر درون قلبم را جستجو كنند ، دو سطر در آن خواهند يافت كه ان دو سطر بدون نويسنده اى نگارش يافته است . در يك سوى ان عدل و توحيد ،ودرسوى ديگرش محبّت خاندان رسالت نگاشته شده است

ونيزچنين گفته است :

يا راكباً بالمحصّب من منى و اهتف بساكن خيفها و الناهض

سحراً اذا فاض الحجيج الى منى فيضاً كلملتطم الفرات الفائض

و أخبرهم انّى من النّفر الّذى لولا أهل البيت ليس بناقض

إن كان رفضاً حبّ آل محمّد فليشهد الثقلان انّى رافى

صفحه20

اى سوره ! در ريگستان منى در نگ كن و ساكنان مسجد خيف و كسانى را كه سرحگاهان – آندم كه حاجيان چون رود خروشان فرات به سوى منى سرازير مى شوند – به پا مى خيزند صدا زن ، و به آنان خبرده كه من از كسانى هستن كه هرگز محبّت خاندان رسالت را از دست نخواهم داد . اگر دوستى خاندان محمّد رفض است ، پس جنّ وانس گواهى دهند كه من رافضى هستم .

شيخ شمس الّدين بن عربى مى گويد : رايت ولائى آل طه فريضهً على رغم اهل البعد يورثنى القربى

فما طلب المبعوث أجراً على الهدى بتبليغه الاّ المودّه في القربي

ب رغم آنان كه از خاندان رسالت دورند ، من اعتقاد دارم كه ولايت اهل بيت فريضه

اى است كه موجب نزديك شدن من به آنان مى گردد.

چرا كه فرستاده خدا براى رهبرى و تبليغ رسالت خود هيچ مزدى در خواست نكرد ، جز آنكه نسبت به نزديكانش محبّت ورزند .

و چه نيكو سروده است آن كه گفته :

هم القوم من أصفاهم الودّ مخلصاً تمسّك فى أخراه بالسّبب الاقوى

هم القوم فاقوا العالمين ماثراً محاسنها تجلى و آياتها تروى

مولاتهم فرضً و حبهم هدى و طاعتهم قرب و ودهم تقوى

اينان كسانى اند كه هر از روى اخلاص به آنان محبّت ورزد ، در

صفحه21

آخرت به نيرومندترين وسيله چنگ زده است .

اينان كسانى اند كه در خصلتهاى پسنديده بر جهانيان برترى جسته اند ، خصلتهاى نيكويى كه هماره مى درخشد و نشانه هايش زبانزد همگان است .

ولايت آنان فريضه ، و دوست داشتتنشان [ نشانه ] هدايت ، و فرمانبردارى از آن [ مايه ] تقرّب ، و مودّتشان [ نشانگر ] پرهيزگارى است .

صفحه22

تاريخچه زندگى سيوطي

وى دانشمند فرزانه حافظ ، ابوالفضل جلال الدّين عبدالرّمن بن كمال الدّين ابى بكر بن محمّد سيوطى ، معروف به ابن السيوطى شافعى مصرى است كه شب يكشنبه اول ماه رجب سال 849 ه_ در قاهره ديده به جهان گشود . در احاطه نسبت به علوم و فضايل ، از نوابغ عصر خود به شمار مي رفت و از علوم و فنون مختلف بهره داشت و پيرامون تأليفاتى از خود به جاى گذاشت .

مى گويند تأليفات وى افزون بر پانصد جلد كتاب بوده كه از رساله هاى يك ورقى و دو ورقى تا كتابهاى چند جلدى را شامل مى شده است . او در تحريم منطق نيز كتابى نگاشته است .

سيوطى

مدّعي اجتهاد بود و در برخى از تأليفاتش خود را به عنوان نو آور قرن نهم معرّفى نموده است ، و همين ادّعا سبب گرديده كه گرفتاريهاى فراوانى براى او پديد آيد . داوودي شاگرد او مى گويد : وى دويست هزار حديث از حفظ بوده است.

او نزد گروهي همچون : بلقينى ، مناوى ، ابو عبّاس شمّنى ، محى الدّين كافيجى ، حافظ قاسم بن قطلو بغا ، برهان بقاعى ، شمس سخاوى و ديگران درس آموخته بود ، و اساتيد او در اجازه و قرائت و سماع به 150 نفر مى رسيدند كه نامشان را در معجم خود گرد آورى نموده است . كتب زير از معرف ترين تأليفات اوست :

صفحه23

1_ الدّرّ المنثور فى تفسير بالمأثور.

2_ الاتقان في علوم القرآن .

3_ البهجه المرضيّه فى شرح ألالفيّه.

4_ الخصائص الكبري.

5_ اللئالي المصنوعه فى الاحاديث الموضوعه.

6_ تاريخ الخفا.

7 _ طبقات النحاه.

8 _ الحاوي للفتاوي.

9_ جمع الجوامع معروف به النجامع الكبير .

10_ الجامع الصغير كه از الجامع الكبير اقتباس شده و ما احاديث مجموعه حاضر را از آن برگرفته ايم.

و كتابهاى ديگري كه تعداد آنها فراوان است و انتشار يافته اند .

وى سحرگاه شب جمعه 19 جمادى الأوّل سال 911 ه_ درگذشت و در حوش قوصون بيرون باب القرافه مصر به خاك سپرده شد .

صفحه24

ديباجه

اشاره

بسم الله الرحمن الرحيم

ستايش از آن خداوندى است كه خاندان پيامبرش را به فضيلتهاى فراوان اختصاص داد و آنان را اخترانى هدايتگر قرار داد تا در هر تاريكى و گرفتارى ، كشتى نجات اين امّت باشند ، و درود و سلام فراوان خدا بر همو كه خداوند وى را به عنوان بهترين

پيامبر بر انگيخت و به عنوان بهترين پيشوا بر ديگران بر تر داد ، و بر خاندانش ، آن پيشوايان راستين كه برگزيدگان خلقند .

اين كتاب مجموعه كوچكى است پيرامون مناقب خاندان بزرگوار پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم كه از كتاب الجامع الصّغير من احاديث البشير النّذير تأليف جلال الدّين ابو الفضل عبدالحمن بن ابى بكر سيوطى شافعى برگرفته شاختم ، و خدا توفيق دهنده و هدايت كننده به راه راست است .

صفحه25

الف

قسمت اول

1 _ قال رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم : آل محمد كلّ تقى 1 .

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود : هر انسان پرهيزگار از آل محمد است .

2_ قال صلى الله عليه و آله و سلم : عليّ فى الجنّه .. .

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود : …. على در بهشت خواهد بود … .

3_ قال صلى الله عليه و آله و سلم : اتانى ملك فسلّم عليّ ، نزل من السما لم ينزل قبلها ، فيشّرنى انّ الحسن و الحسين سيّدا شباب اهل الجنّه ، و آنّ فاطمه سيده نسا آهل الجنّه 2 .

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود : فرشته اى نزد من آمد و بر من سلام كرد . او از آسمان فرود آمد ، كه فرود آمدنش سابقه نداشت ، و به من نويد داد كه حسن و حسين دو سرور جوانان اهل بهشتند و فاطمه سرور زنان اهل بهشت است .

پاورقي

1 در المعجم الصّغير نيز همين گونه است ، چنانكه اين لال ، تمام ، عقيلي

و حاكم در تاريخ خود و بيهقى چنين آورده اند .

2 اين حديث را نسايى نيز نقل نموده و حاكم آن را به همين مضمون روايت كرده و گفته : اين حديث صحيح است ، و ذهبى آن را ثابت دانسته است .

صفحه26

4-قال صلى الله عليه و اله احب اهلى ا الى فاطمه 1 :

پيامبر خدا صلى الله عليه و اله فرمود : فاطمه نزد من محبوب ترين كسان من است .

5-قال صلى الله عليه و اله : احب اهل بيتى الى الحسن و الحسين 2 :

پيامبر خدا صلى الله عليه و اله فرمود : حسن و حسين نزد من محبوب ترين خاندان منند .

6-قال صلى الله عليه و ا له : احبوا الله لما يغذوكم به من نعمه و احبونى لحب الله و احبوا اهل بيتى لحبى 3 :

پيامبر خدا صلى الله عليه و اله فرمود : خداى را بخاطر انكه از نعمتهايش به شما غذا مى دهد دوست بداريد و مرا بخاطر دوستى خدا دوست بداريد و خاندانم را بخاطر دوستى من دوست بداريد .

7-قال صلى الله عليه و اله L اخبرنى جبريل ال حسينا يقتفل بشاطى الفرات 4 :

پيامبر خدا صلى الله عليه و ال فرنئذ : جبرئيل به من خبر داد كه حسين در كنار فرات كشته مى شود

پاورقي

1 ترمذى اى حديث را حسن , و حاكم ان را صحيح دانسته است . طيالسى , طبرانى , ديلمى و ديگران نيز اين حديث را از اسامه نقل نموده اند .

2 ابو يعلى نيز اين حديث را نقل كرده و ترمذى ان را حسن دانسته است .

3 اين حديث را ترمذى و حاكم

صحيح دانسته اند , و ذهبى در تلخيص ان را ثابت دانسته است .

4 احمد در مسند مثل اين حديث را نقل نموده است .

صفحه27

8_ قال صلى الله عليه و آله و سلم : آخلفونى فى آهل بيتى :

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود : در مورد خاندانم جانشين من باشيد .

9_ قال صلى الله عليه و آله و سلم : ادبوا اولادكم على ثلاث خصال : حب نبيكم ، و حب آهل بيته ، و قراه القرآن ، فانّ حمله القرأن فى ظلً الله يوم لا ظل الا ظله مع أنبيائه و أصفيائه :

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود : فرزندانتتان را بر سه خصلت تربيت كنيد :

دوستى پپامبرتان و دوستى خاندان وى و تلاوت قرآن ، .زيرا حاملان قرآن در روزى كه هيچ سايه اى جز سايه رحمت خدا نيست ، با پيامبران و برگزيدگان او در سايه {رحمت } الهى خواهند بود .

10 _ قال صلى الله عليه و آله و سلم : اراف امتى ... و اقضاهم على ... :

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود : مهربان ترين امّت من .. و أشناترين آنان به داورى على است ... 1 .

11_ قال صلى الله عليه و آله و سلم : اشتدّ غضب الله على من آذانى فى عترتى 2

پاورقي

1 سمه ودى مى گويد : روشن است كه اسا داورى ، دانش اشت ، و در فيض القدير شرح الجامع الغير ج 1 ، ص 459_ 460 آمده است كه : گفته اند همان گونه كه وى در علوم ظاهرى

أشناترين اصحاب به قضاوت بود ، داناترين أنان به علوم باطنى نيز به شمار مى رفت . حكيم ترمذى در مورد سخن پيامبر كه به على فرمود : حلّه اى را بپوش كه براى تو پنهان نموده ام گفته است : به عقيده ما اين حلّه ، حلّه توحيد است ، زيرا على در خدا شناسى تقّم داشت و به همين جهت بر تمامى اصحاب پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلم برترى جسته بود .

2 اين حديث از ابو نعيم نقل شده است .

صفحه28

پيامبر خداصلى الله عليه و آله و سلم فرمود :خشم خدا ، بر كسى كه مرا در مورد خاندانم آزار دهد شديد خواهد بود .

12_ قال صلى الله عليه و آله و سلم :افضل نسا, اهل الجنه خديجه بنت خويلد ، و فاطمه بنت محمد ، و مريم بنت عمران ، و آسيه بنت مزاحم امراه فرعون 1 .

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلم : بر ترين زنان اهل بهشت خديجه دختر خويلد ، فاطمه دختر محمد ، مريم دختر عمران ، و آسيه دختر مزاحّم همسر فرعون است .

13_ قال صلى الله عليه و آله و سلم : اللهم اجعل رزق آل محمد في الدنيا قوتاً .

پيامبر خداصلى الله عليه و آله و سلم فرمود :خداوندا ! در دنيا خوراكى كافى روزى خاندان محمّد كن .

14_ قال صلى الله عليه و آله و سلم : أما بعد، ألا أيها الناس فانما أنا بشر يوشك أن يأتي رسول ربي فأجيب، وأنا تارك فيكم ثقلين : أولهما كتاب الله فيه الهدى والنور، من استمسك به وأخذ به

كان على الهدى، ومن أخطأه ضل، فخذوا بكتاب الله تعالى واستمسكوا به، وأهل بيتي أذكركم الله في أهل بيتي، أذكركم الله في أهل بيتي .

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود : امّا بعد ، اي مردم بدانيد كه من هم بشرى هستم و نزديك است فرستاده پروردگا و فرشته مرگ نزد من آيد و

پاورقي

1 حاكم گفته است :اين حديث صحيح است ، و ذهبى آن را ثابت دانسته است .

2 اين حديث را بخارى در كتاب الّرقاق نقل نموده است .

3 فخر رازى مى گويد : خداى بزرگ ، خاندان پيامبر را در پنج چيز برابر ساخته است : در دوستى و تحريم صدقه و پاكى و سلام و درود ، و اين ويژگيها براى ديگران قرار داده نشده است . فيض القدير ، ج2 ، ص 174_ 175 .

صفحه29

ندايش را پاسخ مى گويم ، و من دو چيز گرانقدر در ميان شما بر جاى مي گذارم : نخستين آنها كتاب خداست كه در آن رهنمود و نور است ، هر كس به آن چنگ زند و آن را بگيرد ، بر {راه } هدايت است و هر كس از آن منحرف گردد گمراه شده است . پس كتاب خداى بزرگ را بگيريد و به آن چنگ در نزنيد ، و {ديگر } خاندان من است كه خدا را در مورد خاندانم به شما ياد آورى مى كنم : {آري} خدا را در مورد خاندانم به شما ياد آورى مى كنم .

15_ قال صلى الله عليه و آله وسلم : ان الله اصطفى كنانة من ولد اسماعيل، واصطفى قريشاً من كنانة،

واصطفى من قريش بني هاشم، واصطفاني من بني هاشم :

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله وسلم فرمود : خداوند از ميان فرزندان اسماعيل كنانه را برگزيد ، و از ميان كنانه قريش را انتخاب كرد ، و از ميان قريش بنى هاشم را برگزيد ، و از ميان بنى هاشم مرا انتخاب نمود .

16_ ان الله تعالى اصطفى من ولد ابراهيم اسماعيل، واصطفى من ولد اسماعيل بني كنانة، واصطفى من بني كنانة قريشاً، واصطفى من قريش بني هاشم، واصطفاني من بني هاشم .

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود : خداى بزرگ از ميان فرزندان ابراهيم اسماعيل را بزگزيد ، و از ميان فرزندان اسماعيل بنى كنانه را انتخاب نمود ، و از ميا بنى كنانه قريش را برگزيد ، و از ميان قريش بنى هاشم را اتخاب كرد ، و از ميان بنى هاشم مرا برگزيد .

صفحه30

17_ قال صلى الله عليه وآله و سلم :انّ الله تعالى أمرني بحبّ أربعة، وأخبرني أنه يحبهم : عليّ منهم وأبوذر، والمقداد، وسلمان .

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود :خداى بزرگ مرا به دوستى چهارتن فرمان داده است و به من خبر داده كه خود نيز آنان را دوست مى دارد : على از آنان است و نيز ابوذر و مقداد و سليمان

قال _ صلى الله عليه و آله و سلم : انّ الله تعالى أمرني أن أزوج فاطمة من عليّ . 1 :

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: خداى بزرگ به من فرمان داده است كه فاطمه را به عقد على در آورم .

19 _

قال صلى الله عليه و آله و سلم :انّ الله تعالى جعل ذرية كل نبي في صلبه، وجعل ذريتي في صلب علي بن أبي طالب :

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود : خداى بزرگ نسل هر پيامبرى را در صلب وى قرار داده و نسل مرا در صلب على بن ابى طالب نهاده است . 2 .

20 _ قال صلى الله عليه و آله و سلم : انّ الله تعالى حرم علي الصدقة وعلى أهل بيتي :

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود :خدا بزرگ صدقه را بر من و خاندانم حرام ساخته است

21_ قال صلى الله عليه و آله و سلم : انّ الصدقة لا تنبغي لآل محمد، انما هي أوساخ الناس :

پيامبر خدا صدقه براى ما خاندان محمّد سزاوار نيست ، زيرا آن چرك و كثافت اموال مردم است .

پاورقي

1 اين سخن را هنگامى پيامبر فمود كه ابوبكر وعمر به خواستگارى فاطمه آمدند و پيامبر آنها را رد كرد و فاطمه را به على تزويج نمود .

2 يعنى فرزندان وى را تنها از فاطمه قرار داده ، و از ويژگيهاى آن حضرت اين است كه فرزندان دخترش منسوب به او هستند .

صفحه31

22_ قال صلى الله عليه و آله و سلم : انّ الصدقه لا تحل بنا ، و انّ مولى القوم منهم 1 .

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود : صدقه براى ما حلال نيست ، و همانا سرپرست مردم از خود آنان است .

23_ قال صلى الله عليه و آله و سلم : انّ ابنى هذا سيّد ، و لعل الله

ان يصلح به بين فئتين عظيمتين من المسلمين :

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود صلي الله عليه و آله و سلم اين پسرم حسن بزرگوار است ، و اميد مى رود كه خداوند به وسيله او ميان دو گروه عظيم از مسلمانان را سامان دهد .

24_ قال صلى الله عليه و آله و سلم: انّ عده الخفا, بعدى عده نقبا، موسى :

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود :جانشينان بعد از من2 ، به تعداد سرگردگان {قوم} موسى خواهند بود .

25_ قال صلى الله عليه و آله و سلم : انّ فاطمه احصنت فرجها فحرمها الله و ذريتها على النّار :

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: فاطمه دامانش را پاك نگاه داشت ، از اين رو خداوند او و فرزندانش را بر آتش حرام ساخت .

پاورقي

1 اين حديث را احمد نيز نقل نموده و حاكم گفته كه موافق شرط شيخين بخارى و مسلم است ، و ذهبي آن را ثابت دانسته است .

2 مقصود جانشينان بحق پيامبرند ، و گرنه ستمكاران هرگز نمى توانند جانشين پيامبر باشند ، اين حديث اشاره اى نيز به خلافت امامان دوازده گانه دارد .

صفحه32

26_ قال صلي الله عليه و آله و سلم : انّ مثل اهل بيتى فيكم مثل سفينه نوح ، من ركبها نجا و من تخلف عنها هلك :

قسمت دوم

پيامبر خد صلي الله عليه و آله و سلم فرمود : مثل خاندان من در ميان شما مثل كشتى نوح است ، هر كس بر آن سوا ر شد رهايى يافت و هر كس از آن بازماند

نابود گرديد 1 .

27_ قال صلي الله عليه و آله و سلم : انا آل محمد لا تحلّ لنا الصدقه :

پيامبر خدا صلي الله عليه و آله و سلم فرمود : صدقه براى ما خاندان محمّد حلال نيست .

28_ قال صلي الله عليه و آله و سلم : انّى تاريك فيكم خليفتين : كتاب الله حبل ممدودّ ما بين السما’ و الارض ، و عترتى اهل بيتى ، و انّهما لن يتفرقا حتّى يردا على الحوض 2 :

پاورقي

1 وجه تشبيه آن است كه از ميان قوم نوح آنان كه سرنشين كشتى بودند رهايي يافتند ، پيامبر نيز براى امّتش رهايى را در سايه تمسك به خاندان رسالت مقرّر فرموده و خاندان خود را وسيله اى براى دستيابى به آنان قرار داده و امّت را وارد نموده است كه به دوستى اهل بيت و ريسمانشان چنگ زنند و براى آنكه نعمتهاى الهى را سپاس گفته باشند آنان را بزرگ بشمارند و رهنمودهاى دانشمندانشان را فرا گيرند ، زيرا هر كس اين راه را برگزيند ، از تاريكيهاى مخالفت رهايى يافته و شكر نعمتهاى پى در پى خدا را به جاى آورده است ، و هر كس از آنان باز بماند ، در دريافى كفر و سركشى غرق كشته ، سزاوار آتش شده است ، چرا كه دشمنى با آنان _ چنانكه در بعضى روايات آمده است _ سبب ورود در آتش خواهد بود . فيض القدير ، ج 2 ، ص 519 .

2 اين حديث را ابو يعلى و حافظ عبد العزيز بن اخضر جنابذى نيز نقل نموده اند .

سمهودى مى گويد : در اين باب

افزون بر بيست تن از صحابه وجود دارند .

صفحه33

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود : من دو جانشين در ميان شما بر جاى مى گذارم : كتاب خدا ، كه ريسمانى است ميان آسمان و زمين كشيده شده است ، و عرترم كه خاندان منند ، اين دو از يكديگر جدا نمى شوند تا بر حوض { كوثر} در آيند 1 .

29 _ قال صلى الله عليه و آله و سلم : انا دار الحكمه و عليّ بابها :

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود : من سراى حكمتم و على در آن است 2 .

پاورقي

1 يعنى اگر دستورات كتاب خدا را به كار بستيد و از نواهى آن باز ايستاديد و به رهنمودهاى عترتم راه يافتيد و از روش آنان پيروى نموديد هدايت يافته ايد و گمراه نخواهيد شد . قرطبى مى گويد : اين سفارش و تاكيد عظيم مى رساند كه احترام خاندان پيامبر و نيكويى با آنان و تعظيم و دوست داشتنشان ، همانند واجبات موكّد كه برا هيچ كس عذرى در تخلّف از آنها نيست ، واجب است . اين علاوه بر آن ارتباطى است كه ما مى دانيم آنان با پيامبر دارند و جزيى از او به شمار مى آيند ، چرا كه آنان ريشه هاى او هستند و از وى نشات گرفته اند ، چنانكه پيامبر فرمود : فاطمه پاره تن من است . در عين حال بين اميّه در برار اين همه حقوق عظيم به مخالفت و نافرماني برخاسته و خون خاندانش را به زمين ريختند . زنان و كودكانشان را

به اسارت برده و خانه هايشان را ويران نموده اند . شرافت و فضيلت آنان را انكار كرده و نسبت به آنان لعن و ناسزا روا دانستند و با وصيّت مصطفى صلى الله عليه و آله و سلم به مخالفت برخاستند و با هدف و آرزوى او رويا رويى نمودند . راستى چه شرمنده اند آنگاه كه در برار او قرار مى گيرند و چه رسوايند روزى كه بر او عرضه مى شوند ! فيض القدير ، ج 3 ، ص 14_15.

2 يعنى على بن ابى طالب همان دّرى است كه از آن مى توان وارد حكمت گرديد . راستى اين مقام و منزلت چقدر والاست ، و كسانى كه پنداشته اند مقصود از عليّ بابها اين است كه در آن سرا بلند است . و عليّ را از علوّ به معنى ارتفاع و بلندى گرفته اند ، به پندارى باطل كه هرگز براى آنان سودمند نيست دست يافته اند . فيض القدير ، ج 3 ص 46.

صفحه34

3_ قال صلي الله عليه و آله و سلم : انا مدينه العلم و عليّ بابها . فمن اراد العلم فليات الباب 1 :

پيامبر خدا صلي الله عليه و آله و سلم : اوّل من اشفع له يوم القيامه من امّتى اهل بيتى ، ثم الاقرب فالاقرب من قريش ، ثم الانصار ، ثم من آمن بى و اتّبعنى من اليمن ، ثم من سائر العرب ، ثم الاعاجم ، و من اشفع له اوّلا افضل 2 :

پيامبر خدا صلي الله عليه و آله و سلم فرمود : نخستين كسانى را كه از ميان امّتم در روز رستاخيز

شفاعت مى كنم خاندان منند ، سپس از قريش آنان كه به من نزديكتر و نزديكترند ، آنگاه از انصار ، و سپس از مردم يمن آنان كه به من ايمان آورده و از من پيروى نموده اند ، آنگاه از ديگر مردم عرب و سپس از غير عربها شفاعت مى كنم ، و كسانى را كه در اوّل شفاعت مى كنم { اهل بيت من } از همه برترند .

32 _ قال صلي الله عليه و آله و سلم :اوّل من يلحقنى من اهلى انت يا فاطمه ، و اوّل من يلحقنى من ازواجى زينب ، وهى اطولكن كفاّ :

پيامبر خدا صلي الله عليه و آله و سلم فرمود :اى فاطمه ! نخستين كسى كه از خاندانم به من مى پيوندد تو هستى ، و نخستين همسرانم كه به من ملحق مى شود زينب است . و او در بخشش و عطا برترين شماست .

پاورقي

1 اين حديث را احمد بدون جمله فمن اراد العلم .. نقل نموده است . علّامه احمد بن محمّد بن صديق حسنى غمارى مغربى پيرامون تصحيح اين حديث شريف كتابي نگاشته و آن را فتح الملك العليّ بصّه حديث باب مدينه العلم عليّ نام نهاده است .

2 اين حديث را دار قطنى در كتاب الافراد آورده و ابو طاهر مخلص نيز آن را در ششمين حديث خود نقل نموده است .

صفحه35

33_ قال صلي الله عليه و آله و سلم :الا احدثكم باشقى الناس ؟ رجلين : احيمر ثمود الّذى عقر النّاقه ، و الذى يضربك يا على على هذه حتّى يبلّ منها هذه 1 .

پيامبر خدا صلي الله عليه و

آله و سلم فرمود :آيا از بدبخت ترين مردم به شما خبر ندهم ؟ { بدبخت ترين مردم } دو كسند : آن مردك سرخ روى ثمودى كه ناقه را پى كرد و آن كس كه بر قرق سر تو _ اى على _ ضربه اى مى زند تا آنكه محاسنت از خون سرت رنگين شود .

پاورقي

1 اين حديث را احمد و بزّاز نيز نقل نموده اند .

صفحه36

ب

34 _ قال رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم :بعض بنى هاشم و الانصار كفر و بغض العرب نفاق :

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود : دشمنى با بني هاشم و انصار كفر 1 ، و دشمنى با عرب دو رويى است 2 .

پاورقي

1 يعنى اگر كسى با بنى هاشم بدان سبب كه خويشاوندان پيامبرند ، و با انصار از آن جهت كه ياور و پشتيبان او هستند ، دشمنى كند ، آشكارا كفر ورزيده است . فيض القدير ، ج 3 ، ص 205 .

2 اين حديث را مسلم با همين مضمون روايت كرده است .

صفحه37

ح

35_ قال رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم : حسبك من نسا’ العالمين : مريم بنت عمران ، و خديجه بنت خويلد ، و فاطمه بنت محمد ، و آسيه امراه فرعون 1 :

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود : از زنان جهانيان مريم دختر عمران ، خديجه دختر خويلد ، فاطمه دختر محمّد و آسيه همسر فرعون { در برترى بر زنان } تو را بسنده است .

36_ قال صلى الله عليه و آله و سلم :حسين منّى و انا منه ، احب الله من احب حسينا ، الحسن و الحسين سبطان من الاسباط 2 :

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود : حسين از من است و من از او هستم . خدا دوست دارد هر كسى را كه حسين را دوست بدارد . حسن و حسين دو نوه از نوه هاى منند .

37_ قال صلى الله عليه و

آله و سلم :الحسن و الحسين سيدا شباب اهل الجنه :

پاورقي

1 حاكم گفته : اين موافق شرط شيخين است ، و ذهبى آن را ثابت دانسته است .

2 در روايت ترمذى آمده است : حسين سبط من الاسباط . قاضى مى گويد : سبط فرزند فرزند است ، يعنى : او از فرزندان من است . در حقيقت پيامبر با اين بيان و اين بعضيّت تاكيد كرده و آن را تثبيت نموده است ، و احتمال مى رود كه مقصود از آن در اينجا اين باشد كه از او قبيله اى منشعب مى شود و خلق كثيرى از نسل وى پديد مى آيند .

در اين صورت اين جمله اشاره به آن است كه نسل او از همه بيشتر و پايدارتر است و مساله نيز چنين بوده است . مرقاه المفاتيح ، ج 5 ، ص 605 .

صفحه38

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود :حسن و حسين دو سرور جوانان اهل بهشتند 1 .

38_ قال صلى الله عليه و آله و سلم : الحسن و الحسين سيدا شباب اهل الجنه ، و ابوهما خير منهما :

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود :حسن و حسين دو سرور جواناان اهل بهشتند و پدرشان بهتر از آنهاست .

39_ قال صلى الله عليه و آله و سلم : الحسن و الحسين سيدا شباب اهل الجنه الا ابنى الخاله عيسى بن مريم و يحى بن زكريا ، و فاطمه سيده نساء اهل الجنه :

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود : حسن و حسين دو سرور جوانان اهل بهشتند بجز عيسى

بن مريم و يحيى بن زكريّا كه پسر خاله يكديگرند ، و فاطمه سرور زنان اهل بهشت است .

40_ قال صلى الله عليه و آله و سلم : الحسن منى ، و الحسين من على :

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود : حسن از من و حسين از على است .

41_ قال صلى الله عليه و آله و سلم : الحسن و الحسين شنفا العرش ، و ليسا بمعلقين :

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود :حسن و حسين دو گوشواره عرشند 2 ولى آويزان نيستند

پاورقي

1 ترمذى گفته : اين حديث حسن و صحيح است ، و سيوطى گفته : اين حديث متواتر است .

2 ديلمى مى گويد : يعنى : به منزله دو گوشواره چهره اند . شنف گوشواره آويخته به گوش را گويند ، و مقصود آن است كه يكى از آنها در طرف راست عرش و ديگري در طرف چپ آن قرار دارد . فيض القدير ، ج 3 ، 415 .

صفحه39

خ

42 _ قال رسول الله صلى الله عليه و اله : خديجه خير نساء عالمها , و مريم خير نساء عالمها ، و فاطمه خير نساء هالمها :

پيامبر خدا صلى الله عليه و اله فرمود : خديجه بهترين زنان مردم زمانش , و مريم بهترين زنان مردم زمان خود , و فاطمه بهترين زنان مردم زمان خويش است .

43_ قال صلى الله عليه و اله فرمود : خمس من اوتيهن لم يعذر على ترك عمل الأخره : زوجه صالحه , وبنون ابرار , و حسن مخالطه النّاس , و معيشه فى بلده ,

و حب ال محمد صلى الله عليه و اله 1 :

پيامبر خدا صلى الله عليه و اله فرمود : پنج چيز است كه به هر كس داده شود , در ترك عمل آخرت معذور نيست : زن شايسته , فرزندان نيكوكار , معاشرت نيكو با مردم , گذران زندگى در شهر و دوستى خاندان محمد صلى الله عليه و اله .

44_قال صلى الله عليه و اله : خير اخوتى على , و خير اعمامي حمزه :

پيامبر خدا صلى الله عليه و اله فرمود : بهترين برادرانم على , و بهترين عموهايم حمزه است .

پاورقي

1 اين حديث را ابو نعيم نقل نموده است .

صفحه40

45_ قال صلي الله عليه وآله : خير نساء العالمين اربع : مريم بنت عمران , و خديجه بنت خديلد , و فاطمه بنت محمد , و آسيه امراه فرعون 1 :

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرمود : بهترين زنان جهانيان چهار نفرند : مريم دختر عمران , خديجه دختر خويلد , فاطمه دختر محمّد و آ سيه همسر فرعون .

پاورقي

1 اين حديث را ديلمى نيز نقل نموده است .

صفحه41

د

46_ قال رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم :الدنيا لا تنغى لمحمّد و لا لال محمّد 1 :

پيامبر خدا صلي الله عليه و آله و سلم فرمود : دنيا نه براى محمد شايسته است و نه براي خاندان محمّد 2 .

پاورقي

1 اين عطا، الله گفته : خداوند دنيا را براى آن خوش نداشته و آخريت را سراي پاداش آنان قرار داده است ، زيرا اين سراى گنجايش آنچه را كه خدا مى خواهد به آنان عطا كند ،

ندارد ، و خداوند قدر و منزلت آنان را بالاتر از اين قرار ادده است كه در سرايى كه پايدارى براى آن نيست به آنان پاداش دهد . فيض القدير ، ج 3 ، ص 551 .

2 اين حديث را ديلمى نيز با دو طريق نقل نموده است .

42

ذ

47_ قال رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم : ذكر على عباده :

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود : ياد على عبادت است 1 .

پاورقي

1 مناوى گفته : يعنى عبادت خداست و خدا در برابر آن پاداش مى دهد .

صفحه43

ر

48_ قال رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم : رجم الله ليها ، اللهم ادر الحق معه حيث دار :

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود : رحمت خدا بر علي باد! بار خدايا ! در هر حال حق را با على همراه گردان .

صفحه44

س

49_ قال رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم : سالت ربّى ان لا يدخل احداً من اهل بيتى النّار فاعطانيها 1 :

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود : من از پروردگارم خواستم كه هيچ يك از خاندان مرا وارد آتش نكند { خداوند } هم خواسته مرا پذيرفت .

50 _ قال صلى الله عليه و آله و سلم : سبعه لعنتهم و كل نبيّ مجابٍ : الزائد فى كتاب الله ، و المكذب بقدر الله ، و المستحلّ حرمه الله ، و المستحل من عترتى ما حرم الله ، و التارك لسنتى ، و المستاثر بالفئ ، و المتجبّر بسلطانه ليغز من اذلّ الله و يذل من اعز الله :

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود : هفت نفرند كه من و هر پيامبرى كه دعايش پذيرفته است ، آنان را لعنت نموده ايم : كسى كه بر كتاب خدا بيفزايد ، و كسى كه مقدّرات خدا را دروغ بشمارد ، و كسى كه حرام خدا را حلال بداند ، و كسى كه حرمت خدا را در مورد خاندانم حلال بشمارد ، و كسى كه سنّت مرا ترك كند ، و كسى كه غنيمت را به خود اختصاص دهد ، و كسى كه بخاطر

قدرتش زورگويي كند تا به آن كس را كه خدا خوار ساخته عزيز گرداند و آن كس را كه خدا عزيز ساخته خوار گرداند .

پاورقي

1 اين حديث را ابو سعيد در شرف النبوّه نقل كرده ، و ابن سعد و همچنين ملّا در سيره خود آن را از او نقل نموده اند . اين حديث از ديدگاه ديلمى و فرزندش بدون سند است .

صفحه45

51_ قال صلى الله عليه و آله و سلّم : سته لعنتهم _ لعنهم الله _ و كل نبى مجاب : الزائد فى كتاب الله , و الكذّب بقدر الله تعالى , و المتسلط بالجبروت فيعز بلك من اذلّ الله و يذلّ من اعزّ الله , و المستحلّ لحرم الله , و المستحلّ من عترتى ما حرّم الله , و التارك لسنتى .

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلّم فرمود : شش نفرند كه من و هر پيامبرى كه دعايش پذيرفته است آنان را لعنت نموده ايم _ خدا لعنتشان كند _ : كسى كه بر كتاب خدا بيفزايد , و كسى كه مقدرت خدا را دروغ بشمارد , و كسى كه به زور چيره شود تا آ ن كس را كه خدا خوار ساخته عزيز گرداند و آن كس را كه خدا عزيز ساخته خوار گرداند , و كسى كه حرمت خدا را در مورد خاندانم حلال بشمارد , و كسى كه سنّت مرا ترك كند .

52_ قال صلى الله عليه و آله و سلّم : سمى هارون ابنيه شبراً شبيراً , و انّى سمّيت ابنيّ الحسن و الحسين كنا سمّى به هارون ابنيه :

پيامبر خدا صلى الله عليه

و آله و سلّم فرمود : هارون دو پسرش را شبر و شبير نام نهاد ، و من دو پسرم را حسن و حسين نام نهادم همان گونه كه هارون دو پسرش را به اين نامها نامگذارى كرد 1 .

53_ قال صلى الله عليه و آله و سلّم : سيّدات نساء اهل الجنّه اربعّ : مريم ، و فاطمه ، و خديجه ، و آسيه 2 :

پاورقي

1 اين حديث را ابو نعيم و ديلمى و طبرانى نيز نقل نموده اند .

2 حاكم گفته : اين حديث بر اساس شرط شيخين صحيح است ، و ذهبى آن را ثابت دانسته و طبرانى همانند آن را روايت نموده است .

صفحه46

پيامبر خدا ز فرمود : سرور زنان اهل بهشت چهار نفرند : مريم ، و فاطمه ، خديجه و آسيه .

54_ قال صلى الله عليه و آله و سلم : سيكون بعدى خلفا ومن بعدد الخلفا امراه ومن بعد الامرا ، ملوك ، و من بعد الملوك جبابره ، ثم يخرج رجل من اله بيتى يملاً الارض عدلاً كما ملئت جوراً ، ثم يومّر بعده القحطانى ، فو الذى بعثنى بالحق ما هو بدونه :

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود : بزودى پس از من خليفه ها ، و پس از خليفه ها فرمانروايان ، و پس از فرمانروايان و پس از پادشاهان ستمگراني خواهند آمد ، آنگاه مردى از خاندانم ظاهر مى شود و زمين را از عدل پر مى كند چنانكه از ستم پر شده است ، و پس از آن قحطانى به امارت مى رسد . سوگند به آن كسي كه

مرا بحق بر انگيخته است ، اين { امارت } بدون {ظهور } وى نخواهد بود .

55_ قال صلى الله عليه و آله و سلم : السّبّق ثلاثه : فالسابق الى موسى يوشع بن نونّ ، و السابق الى عيسى صاحب يس ، و السّابق الى محمّد عليّ بن ابى طالب :

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود : سبقت گيرندگان { در ايمان به پيامبران } سه نفرند : يوشع بن نون در ايمان به موسى بر ديگران سبقت گرفت ، و صاحب يس { حبيب نجار } در ايمان به عيسى بر ديگران پيشى گرفت ، على بن ابي طالب هم در ايمان به محمّد بر همه مردم سبقت جست 1 .

پاورقي

1 مناوى گفته : راستى اين چه فضيلت بزرگى براى على عليه السلام است ، و چه بسيار صفات برجسته اى كه در او وجود داشت كه ديگران از آن برخوردار نبودند .

صفحه47

ش

56 _ قال رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم : شباب اهل الجنّه ... : حسين و حسين ... :

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود : حسن و حسين از جوانان اهل بهشتند .

57 _ قال صلى الله عليه و آله و سلم : شفاعتى لامّتى من احبّ اهل بيتى :

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود : شفاعت من به آن گروه از امّتم اختصاص دارد كه خاندانم را دوست داشته باشند .

58_ قال صلى الله عليه و آله و سلم : الشفعا، خمسهّ : القر ن ، و الرّجم ، و الامانه ، و نبيكم

، و اهل بيته

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود : شفاعت كنندگان پنج تن خواند بود : قر آن ، خويشاوندى ، امانت ، پيامبرتان و خاندانش .

صفحه48

ص

59 _ قال رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم :صلّو عليّ و اجتهدوا فى الدّعا، ، و قولوا : اللهمّ صلّ علي محمّد و على آل محمّد ، و بارك على محمّد و آل محمّد ، كما باركت على ابراهيم ، انّك حميدّ مجيدّ 1 :

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود : بر من درود بفرستيد و در نيايش بكوشيد و بگوييد : با ر خدايا ! بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست ، و بركت خود را بر محمّد و خاندان محمّد فرود آور ، چنانكه بر ابراهيم و خاندان ابراهيم فرود آوردى ، بيقين تو ستوده و بزرگوارى .

60 _ قال صلى الله عليه و آله و سلم : الصدّيقون ثلاثه : حزقيل مومن آل فرعون ، و حبيب النجّار صاحب آل يس ، و عليّ بن ابي طالب :

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود :راستگويان سه نفرند ، حزقيل مومن آل فرعون ، حبيب نجّار يار آل يس ، و على بن ابى طالب .

61_ قال صلى الله عليه و آله و سلم : الصّدّيقون ثلاثه : حبيب النّجّار مومن آل يس الّذى قال : يا قون اتّبعوا المرسلين و حزّقيل مومن آل فرعون الّذى قال : اتقتلون

پاورقي

1 ابو نعيم ، ابن منده ، ابن عبد البرّ و عبد الّه بن احمد بن حنبل نيز اين حديث را نقل

نموده اند .

صفحه49

رجلاً ان يقول ربّى الله و على بن ابى طالب ، و هو افضلهم 1 :

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلم : راستگويان سه نفرند : حبيب نجّار مومن آل يس كه گفت : اى قوم من ! از فرستادگان خدا پيروى كنيد ، و حزقيل مومن آل فرعون كه گفت : آيا مردى را مى كشيد كه مى گويد پروردگارم خداست ؟! و على بن ابى طالب كه برترين آنهاست .

پاورقي

1 اين حديث را ابن مردويه و ديلمى نيز نقل نموده اند .

صفحه50

ع

62_ قال رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم : عادى الله من عادى عليها :

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود : خداوند دشمن كسي است كه دشمن على باشد .

63_ قال صلى الله عليه و آله و سلم : عشره فى الجنّه : النبى في الجنّه ... و عليّ فى الجنّه ... :

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود : ده نفر اهل بهشتند { كه از ايشان است پيامبر خدا و على

64_ قال صلى الله عليه و آله و سلم : عليّ اخى فى الدنيا و الاخره 1 :

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود : على در دنيا و آخرت برادر م است .

65_ قال صلى الله عليه و آله و سلم : عليّ اصلى و جعفر فرعى :

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود : على ريشه و جعفر شاخه من است .

66_ قال صلى الله عليه و آله و سلم : عليّ امام البرره ، و

قاتل الفجره ، منصور من نصره ، مخذول من خذله :

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلم :على پيشواى نيكوكاران و كشنده تبهكاران است ، هر كس او را يارى كند ، يارى خواهد شد و هر كس دست از ياريش بردارد رسوا خواهد گرديد .

پاورقي

1 ديلمى نيز اين حديث را نقل نموده است ، و در المعجم الاوسط طبرانى از او امامه نقل شده كه پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم ميان مردم برادرى قرار داد و ميان خود و على نيز برادرى بر قرارا كرد .

صفحه51

67 _ قال صلى الله عليه و آله و سلم : عليّ باب حطّه ، من دخل منه كان مومناً ، و من خرج منه كان كافراً :

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود :على باب حطّه 1 است ، هر كس از آن وارد شود مومن ، و هر كس از آن خارج شود كافر است 2 .

68_ قال صلى الله عليه و آله و سلم : عليّ عيبه علمى 3 :

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود : عل مخزن علم من است .

69_ قال صلى الله عليه و آله و سلم : عليّ مع القرآن و القرآن مع عليّ ، لن يفتراقا حتى يردا عليّ الحوض 4 :

پيامبر خدا صلي الله عليه و آله و سلم فرمود : على با قرآن ، و قران با على است ، هرگز از يكديگر جدا نمى شوند تا در كنار حوض { كوثر } بر من وارد شوند .

70_ قال صلى الله عليه و آله و سلم :

عليّ منّى و انا من عليّ ، و لا يودّى عنّى الا انا او علّى :

پاورقي

1 يعنى راه فروريختن گناهان است .

2 يعنى همان گونه كه خداوند ورود خاضعانه بنى اسرائيل به دروازه شهر را وسيله آمرزش آنان قرار داد ، براى اين امّت نيز دوستى على و راهيابى به هدايت و پيروى از راه او و پذيرفتن ولايتش را وسيله آمرزش و ورود به بهشت و رهايى از آتش قرار داده است ، و مقصود ازخرج منه ، خرج عليه است يعنى كسى كه بر او خروج كندفيض القدير ، ج 4 ، ص 356 .

3 عيبه چيزي است كه انسان اشياى گرانبهاى خود را در آن نگهدارى مى كند . اين دريد گفته : اين از سخنان كوتاه پيامبر است كه هيچ كس پيش از او به آن مثل نزده است . پيامبر با اين سخن على را به كارهاى باطنى خود كه هيچ كسى جز او از آنها آگاهى ندارد اختصاص داده است واين نهايت ستايش على عليه السلام است .فيض القدير ، ج 4 ص 356 .

4 حاكم گفته : اين حديث صحيح است ، و ذهبى آن را ثابت دانسته است .

صفحه52

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود : على از من است و من از على هستم ، و هيج كس } جز خودم يا على { دين مرا } از سوى من ادا نمى كند .

71_ قال صلى الله عليه و آله و سلم : عليّ منّى بمنزله راسى من بدنى :

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود : على نسبت به

من به منزله سر در بدن من است 1 .

72_ قال صلى الله عليه و آله و سلم : عليّ منّى بمنزله هارون من موسى ، الّا انّه لا نبيّ بعدى :

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود : على نسبت به من به منزله هارون نسبت به موسى ، جز آنكه پس از من پيامبرى وجود ندارد .

73_ قال صلى الله عليه و آله و سلم : عليّ بن ابى طالب مولى من كنت مولاه :

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلم : عل بن ابى طالب سرور هر كسى است كه من سرور اويم .

74_ قال صلى الله عليه و آله و سلم : عليّ يزهر فى الجنّه ككواكب الصّبح لاهل الدنيا 2 :

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود : على در بهشت مي درخشد چنانكه اختران بامداد براى مردم دنيا مى درخشند .

75_ قال صلى الله عليه و آله و سلم :عليّ يعسوب المومنين 3 ، و المال يعسوب المنافقين :

پاورقي

1 اين تعبير شدّت ارتباط و اتصال به آن حضرت را مى رساند .

2 اين حديث را حاكم نيز نقل نموده است .

3 يعسوب به معنى سرور و سالار است . صاحب كتاب المحكم مى گويد : يعسوب شاه زنبوران است ، سپس استعمال آن شايع شده تا جايي كه به هر رئيسى يعسوب گفته اند . ثعلب مى گويد : يعسوب زنبور نرى است كه جلو زنبوران حركت مى كند و از آنها دفاع مى نمايد .

صفحه53

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلم : على سرور مومنان است ، و

دارايى و ثروت سرور منافقات .

76_ قال صلى الله عليه و آله و سلم : عليّ يقضى دينى :

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود : على ديّن مرا ادا مى كند .

77 _ قال صلى الله عليه و آله و سلم : عمّار تقتله الفئه الباغيه :

پيامبرخدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود : يك گروه ستمگر عمّار را خواهد كشت 1 .

78 _ قال صلى الله عليه و آله و سلم : عنوان صحيفه المومن حبّ عليّ بن ابى طالب :

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود : عنوان نامه عمل مومن ، دوستى على بن ابى طالب است 2 .

پاورقي

1 يعنى : گروه ستمگرى كه از اطاعت امام راستين بيرون رفته است . طبراني در روايتى جمله النّاكبه عن الحق را نيز بر آن افزوده است . مقصود از اين گروه ، گروه معاويه است ، چنانكه در روايت طبرانى و ديگران به تفصيل آمده است ، و اين از معجزات پيامبر به شمار مى رود ، زيرا اخبار از غيبى است كه به وقوع پيوسته است . فيض القدير ، ج 4 ، ص 359 . در اين روايت براى على عليه السلام و عمار بن ياسر رضى الله عنه فضيلت آشكارى به چشم مى خورد .

2 يعنى : دوستى على نشانه اى است كه مومن در روز رستاخيز به آن شناخته مي شود . مناوى نيز چنين است . من مى گويم : در دنيا نيز همين گونه است . خداوند ما را بر دوستى او بميراند و با مودّت وى ما

را به سوى خود برگيرد آمين .

صفحه54

ف

79 _ قال رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم : فاطمه بضعهّ 1 منّى ، فمن اغضبها اغضبنى :

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود : فاطمه پاره تن من است ، هر كس او را به خشم بياورد مرا خشمگين ساخته است .

80 _ قال صلى الله عليه و آله و سلم : فاطمه بضعه منّى ، يقبضني ما يقبضها ، و يبسطنى ما يبسطها ، و انّ الانساب تنقطع يوم القيامه غير نسبى و سببى و صهرى :

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود : فاطمه پاره تن من است ، آنچه وى را اندوهگين كند مرا اندوهگين مى كند ، و آنچه وى را شاد مان سازد مرا شادمان مى سازد ، و روز رستاخيز همه خويشاوند يها بجز خويشاوندى نسبى و سببى و دامادى من بريده خواهد شد .

پاورقي

1 بضعه به فتح با، ، پاره گوشت را گويند . گاهى نيز به كسر با’ خوانده مى شود چنانكه در نهايه آمده است . در قاموس آمده است كه بضعه به فتح با’ و سكون ضاد پاره گوشت است ، و به ضّم با’ و كسر آن نيز نقل شده و معنى آن اين است كه فاطمه جز’ من است ، چنانكه يك تكّه گوشت ، جزئى از گوشت به شمار مى رود . چه خوب گفته است مالك كه : هيچ كس را بر پاره تن پيامبر خدا برترى نمى دهم . مرقاه المفاتيح ، ج 5 ، ص 592 .

سهيلى به اين روايت استدلال

نموده است بر اينكه هر كس به فاطمه دشنام دهد كافر شده است ، زيرا دشنام دادن به آن حضرت باعث خشم پيامبر مى شود ، و همچنين استدالال نموده است بر اينكه فاطمه از ابوبكر و عمر افض است . فيض القدير ، ج 4 ، ص 421 .

صفحه55

81 _ قال صلى الله عليه و آله و سلم : فاطمه سيده نساء اهل الجنّه ، الا مريم بنت عمران 1 :

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود : فاطمه سرور زنان اهل بهشت است بجز مريم دختر عمران 2 .

82 _ قال صلى الله عليه و آله و سلم لعلّى عليه السلام : فاطمه احبّ الى منك ، و انت اعزّ اليّ منها

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلم به على عليه السلام فرمود : فاطمه نزد من محبوب تر از توست ، و تو نزد من عزيزتر از او هستى .

پاورقي

1 پس معلوم مى شود فاطمه از عايشه برتر است ، زيرا فاطمه پاره تن پيامبر است ، ولى برخى از آنان با اين عقيده مخالفت كرده اند . سبكى مى گويد : آنچه ما به آن اعتقاد داريم و آن را بر گزيده ايم اين است كه فاطمه برتر است ، سپس خديجه و آنگاه عايشه در مرحله بعد قرار دارند ، و اختلاف در اين مساله از ما پوشيده نيست ، ولى هنگامى كه نهر خدا جارى شد ، نهر معقل بيهوده خواهد بود . فيض القدير ، ج 4 ، ص 421 .

2 حاكم گفته : اين حديث صحيح است ، و ذهبى آن را

ثابت دانسته است . ان حديث را احمد و طبرانى نيز از ابو سعيد نقل نموده اند .

صفحه56

ق

83 _ قال رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم : قال جبريل : قلبت مشارق الارض و مغاربها قلم اجد رجلاً من محمّد ، و قلّبت مشارق الارض و مغاربها فلم اجد بنى اب افضل من بنى هاشم 1 :

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود : جبرئيل گفت : مشرق و مغرب زمين را زير و رو كردم ، كسى را برتر از محمّد نيافتم ، و مشرق و مغرب زمين را زير و رو نمودم ، فرزندان پدرى را برتر از بنى هاشم نيافتم .

84 _ قال صلى الله عليه و آله و سلم : الّهم صلّ على محمّد و علي آل محمّد ، كما صلّيت على ابراهيم و على آل ابراهيم ، انّك حميدّ مجيدّ ، اللهم بارك على محمّد و على آل محمّد ، كما باركت على ابراهيم و آل ابراهيم ٍانّك حميدّ مجيدّ :

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود : بگوييد : بار خدايا ! بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست ، چنانكه بر ابراهيم و خاندان ابراهيم درود فرستادى ، بى گمان تو ستوده و بزرگوارى . بار خدايا! بركت خود را بر محمّد و خاندان محمّد فرود آور ، همان گونه كه بر ابراهيم و خاندان ابراهيم فرود آوردى ، بيقين تو ستوده و بزرگوارى .

پاورقي

1 اين حديث را احمد در مناقب و ديگران مانند طبرانى ، بيهقى ، ديلمى ، ابن لال و محاملى نيز نقل نموده اند

.

صفحه57

ك

85 _ قال رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم للحسن عليه السلام : كخ كخ 1 ، ارم بها ، اما شعرت انّا لاناكل الصّدقه :

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود : آ، { خرما } را نخور و از دهان بيفكن ، مگر نمي دانى كه ما صدقه نمى خوريم ؟! .

86 _ قال صلي الله عليه و آله و سلم : كلّ بنى آدم ينتمون الى عصبه ، الّا ولد فاطمه فانا وليّهم و انا عصبتهم :

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود : بنى آدم همه به ريشه اى منسوبند ، مگر فرزندان فاطمه كه من سرپرست و ريشته آنانم .

87 _ قال صلي الله عليه و آله و سلم :كلّ بنى انثى فانّ عصبتهم ، ماخلا ولد فاطمه فانّى انا عصبتهم و انا باوهم :

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود : پسران هر دخترى ريشه آنان به پدرشان وابسته است بجز فرزندان فاطمه كه من ريشته آنان و پدرشان هستم .

88 _ قال صلي الله عليه و آله و سلم : كلّ سببٍ و نسبٍ منقطعّ يوم القيامه ، الّا سببى و نسبى :

پاورقي

1 كخ به فتح كاف و كسر آن ، و سكون خا، با تشديد و تخفيف ، و به كسر خا، با تنونى و غير تنوين ، شش واژه است كه براى باز داشتن كودك از خوردن چيز آلوده به كار مى رود . اين سخن را پيامبر آنگاه كه حسن عليه السلام يك دانه از خرماهاى صدقه را برداشته و در دهانش

گذاشته بود ، به وى فرمود و او را از خوردن آن بازداشت . فيض القدير ج 4 ، ص 549 .

صفحه58

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلم : روز رستاخيز هر سبب و نسبى جز سبب و نسب من قطع خواهد شد .

89 _ قال صلى الله عليه و آله و سلم :كلّ نسب و صهّر ينقطع يوم القيامه الّا نسبى و صهّرى :

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود : روز رستاخيز هر نسب و سببى جز نسب و سبب من قطع خواهد شد .

90 _ عن امّ سلمه قالت : كانّ صلى الله عليه و آله و سلم اذا عضب لم يجترئ عليه احد الّا عليّ :

از ام سلمه 1 نقل كرده اند كه گفت : { پيامبر } هنگامى كه خشمگين مى شد ، هيچ كس جز علي در برابر او جرات { سخن گفتن } نداشت 2 .

91 _ عن ابي ثعلبه قال : كان صلى الله عليه و آله و سلم اذا قدم من سفر بدا بالمسجد فصلّى فيه ركعتين ، ثمّ يثنّي بفاطمه ، ثم ياتى ازواجه :

از ابو ثعلبه نقل كرده اند كه گفت : پيامبر هنگامى كه از سفر مى آمد ، نخست وارد مسجد مي شد و دو ركعت نماز مى گذارد ، سپس به ديدن فاطمه مى رفت ، آنگاه نزد همسرانش مى آمد .

92 _ عن عائشه قالت : كانّ صلي الله عليه و آله و سلم كثيراً ما يقبّل عرف فاطمه 3 :

از عايشه نقل نموده اند كه گفت : { پيامبر } بسيارى از اوقات فرق

سر فاطمه را مى بوسيد .

پاورقي

1 اين حديث را طبرانى نيز از امّ سلمه نقل نموده است .

2 اين بدان سبب بود كه پيامبر از مقام و منزلت على آگاه بود و محبّت او به گونه اى در قلب پيامبر جاى داشت كه سخن وى را در حال خشم مى پذيرفت ، و اين بزرگترين فضيلت است كه تنها به على اختصاص داشت .

3 عرف به ضمّ ، فرق سر را گويند .

صفحه59

ل

93 _ قال رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم : لتملاّنّ الاّرض جوراً و ظلماً ، فاذا ملئت جورا و ظلما يبعث الله رجلاً منّى اسمه اسمى ... فيملوها عدلاً و قسطاً كما ملئت جوراً و ظلماً ، فلا تمنع السّما’ شيئاً من قطرها و لا الاّرض شيئاً من نباتها ، يمكث فيكم سبعاً او ثمانياًَ ، فان اكثر فتسعاً :

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود : زمين از ظلم و ستم پر خواهد شد . آنگاه خداوند مردى از { خاندان } مرا كه همنام من است ، بر مى انگيزد و زمين را از عدل و داد پر مى كند چنانكه از ظلم و ستم پر شده است . در آن هنگام نه آسمان چيزي از قطرات { باران } را باز مى دارد و نه زمين چيزى از روييدنيها خود را منع مى كند . او در ميان شما هفت يا هشت سال درنگ مى نمايد و اگر بيشتر شد به نه سال مى رسد 1 .

94 _ قال صلى الله عليه و آله و سلم : لتملاّن الاّرض ظلماً و عدواناً

ثمّ ليخرجنّ رجل من اله بيتى حتّى يملاّها قسطاً و عدلاً كما ملئت ظلماً و عدواناً :

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود : زمين از ستم و تجاوز پر خواهد شد ، سپس مردى از خاندان من آشكار مى شود تا آن را از عدل و داد پر كند ، چنانكه از ظلم و تجاوز پر شده است .

پاورقي

1 مناوي مى گويد : اين همان مهدى است كه ظهورش در آخر الزّمان انتظار مى رود .

صفحه60

95 _ قال صلى الله عليه و آله و سلم : لكلّ شئ اسّ ، و اس الايمان الورع ... و لكلّ شيئ سبطّ ، و سبط الاّمه الحسن و الحسين ... و لكلّ شئ مجنّ 1 مجنّ هذه الامّه عليّ بن ابى طالب :

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود : هر چيزى را پايه اى است ، و پايه ايمان شدّت پرهيزگارى است ... و هر كسى را نوه است ، و نوه اين امّت حسن و حسين اند ... هر چيزى را سپرى است و سپر اين امّت على بن ابي طالب است .

96 _ قال صلى الله عليه و آله و سلم : لن تهلك امّ!ه انا فى اولها ، و عيسى بن مريم في آخرها ، و المهدى فى وسطها :

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود : امّتى كه من در آغاز آن قرار دارم و عيسى بن مريم در پيان و مهدي در وسط آن قرار دارد هرگز نابود نخواهد شد 2 .

97 _ قال صلى الله عليه و آله و سلم :

لو لم يبق من الدّهر الاّ يوم لبعث الله تعالى رجلاً من اهل بيتي يملوها عدلاً كما ملئت جوراً :

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود : اگر از روزگار جز يك روز باقى نماند ، خداوند بزرگ مردى از خاندانم را بر مى انگيزد تا آن را 3 از عدل پر كند چنانكه از ستم پر شده است 4 .

پاورقي

1 مجنّ سپر را گويند .

2 اين روايت را نسايى نقل نوده است .

3 يعنى زمين را .

4 مناوي گفته : مقصود از آن مهدى است ، چنانكه حديث بعدى بيان مى كند .

صفحه61

98 _ قال صلى الله عليه و آله و سلم : لوم لم يبق من الدّنيا الاّ يومّ لطوّل الله ذلك اليوم حتى يبعث فيه رجل من اهل بيتى يواطى اسمه اسمى ... يملا الارض قسطاً و عدلاً كما ملئت ظلماً و جوراً :

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود : اگر از دنيا جز يك روز باقى نماند ، خداوند آن روز طولانى خواهد كرد تا مردى از خاندان من كه همنام من است در آن بر انگيخته شود و زمين را از عدل و داد پر كند چنانكه از ظلم و ستم پر شده است 1 .

99 _ قال صلى الله عليه و آله و سلم : لو لم يبّق من الدّنيا اٍلا يومّ لطوّله الله حتّى يملك رجلّ من اهل بيتى ، يملك جبل الدّيلم و القسطنطنيّه :

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود : اگر از دنيا جز يك روز باقى نماند ، خداوند آن را طولانى خواهد كرد

تا مردى از خاندانم به فرمانروايى رسد و كوه ديلم و قسطنطنيّه را در اختيار گيرد .

پاورقي

1 ترمذى نيز اين حديث را نقل نموده و گفته : حسن و صحيح است .

صفحه62

م

100 _ قال رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم :مثل اهل بيتى مثل سفينه نوحٍٍ : منّ ركبها نجا ، و من تخلّف عنها غرق :

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود : مثل خاندان من مثل كشتى نوح است ، هر كس بر آن سوار شد رهايى يافت و هر كس از آن بازماند غرق گرديد 1 .

101 _ قال صلى الله عليه و آله و سلم : من خلفائكم خليفه يحثى المال حثياً لا يعدّه عداً :

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود : از ميان خلفاى شما خليفه اى خواهد بود كه مال را چنانكه بايد مى بخشد و آن را به شمار نمى آورد 2 .

102 _ قال صلى الله عليه و آله و سلم : منّا الّذى يصلّى عيسى بن مريم خلفه :

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود :از ما اهل بيت است كسى كه { به هنگام ظهورش } عيسى بن مريم پشت سرش نماز مى گذارد .

103 _ قال صلى الله عليه و آله و سلم : من آذى علياً فقد آذانى 3 :

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود : هر كس على را بيازارد مرا آزرده است .

104 _ قال صلى الله عليه و آله و سلم : من احبّ الحسن و الحسين فقد احبّنى ، و من

ابغضهما فقد ابغضني :

پاورقي

1 طبراني و ابو نعيم و ديگران نيز اين حديث را نقل نموده اند .

2 گفته اند : اين همان مهدى است ، چنانكه در فيض القدير ، ج 6، ص 13 آمده است .

3 حاكم گفته : اين حديث صحيح است ، و ذهبى آن را ثابت دانسته است .

صفحه63

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود : هر كس حسن و حسين را دوست بدارد مرا دوست داشته ، و هر كس آن دور را دشمن بدارد مرا دشمن داشته است 1 .

105 _ قال صلى الله عليه و آله و سلم : من احبّ علياّ فقد احبّنى ، و من ابغض علياً فقد ابغضنى :

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود : هر كس على را دوست بدارد مرا دوست داشته ، و هر كس على را دشمن بدارد مرا دشمن داشته است 2 .

106 _ قال صلى الله عليه و آله و سلم : من سبّ علياّ فقد سبّنى ، و من سبّنى سبّ الله :

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود : هر كس به على دشنام دهد ، به من دشنام داده ، و هر كس به من دشنام دهد ، به خدا دشنام داده است 3 .

107 _ قال صلى الله عليه و آله و سلم : من سرّه ان ينظر الى سيّد شباب اهل الجنّه فلينظر الى الحسن

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود : هر كس از اين شادمان است كه به سرور جوانان اهل بهشت بنگرد ، به حسن 4 نگاه

كند .

پاورقي

1 ترمذي نيز اين حديث را نقل نموده است ، و حاكم گفته : اين حديث صحيح است ، و ذهبى آن را ثابت دانسته است .

2 حاكم گفته : اين بر اساس شرط شيخين است ، و ذهبي آن را ثابت دانسته ، و احمد آن را با همين لفظ از امّ سلمه نقل نموده است .

3 و هر كس به خدا دشنام دهد بدبخت ترين مردم است . در اين حديث اشاره است به اينكه ميان مصطفى و مرتضى كمال اتحاد وجود دارد ، به گونه اى كه محبّت يكى موجب محبّت ديگرى و دشمنى با يكى باعث دشمنى با ديگرى است . فيض القدير ، ج 6 ، 147 .

4 در روايتى به جاى حسن ، حسين آمده است .

صفحه64

108_ قال صلى الله عليه و آله و سلّم : من صنع الى احد من اهل بيتى يدا كافاته عليها يوم القيامه :

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلّم فرمود : هر كس دست يارى كردن به يكى از خاندانم دراز كند , روز رستاخيز در برابر آن به او پاداش خواهم داد 1 .

109_ قال صلى الله عليه و آله و سلّم : من كنت مولاه فعلى مولاه 2 :

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلّم فرمود : هر كه من مولاي او هستم , على مولاى اوست .

110_ قال صلى الله عليه و آله و سلّم : من كنت وليّه فعليّ وليّه :

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلّم فرمود : هر كس من سر پرست و رهبر اويم , على سرپرست و رهبر

اوست .

111_ قال صلى الله عليه و آله و سلّم : المهدى من عترتى , من ولد فاطمه :

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلّم فرمود : مهدى از خاندان من و از فرزندان فاطمه است .

112_ قال صلى الله عليه و آله و سلّم : المهدى منّا اهل البيت , يصلحه الله فى ليله :

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلّم فرمود :مهدى از ما اهل بيت است كه خداوندحكومت او را يك شبه سامان مى بخشد .

113_ قال صلى الله عليه و آله و سلّم : المهديّ منّى : اجلى الجبهه 3 , اقنى الانف 4 , يملا الارض قسطاً و عدلاً كما ملئت جوراً وظلماً , يملك سبع سنين :

پاورقي

1 اين روايت دلالت آشكارى بر عنايت خدا و پيامبر نسبت به خاندان رسالت دارد .

2 سيوطي گفته : اين حديث متواتر است .

3 يعنى موهاى جلوي سرش آشكار است .

4 يعنى بينى اش كشيده است .

صفحه65

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلّم فرمود : مهدى از من است ، پيشانيش آشكار و بينيش كشيده است ، زمين را از عدل و داد پر مى كند ، چنانكه از ظلم و ستم پر شده است ، هفت سال هم حكومت خواهد كرد :

114 _ قال صلى الله عليه و آله و سلّم :المهديّ رجلّ من ولدى ، وجه كالكوكب الدّرّيّى :

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلّم فرمود : مهدى ، مردى از فرزندان من است كه چهره اش همچون اختر فروزان است .

صفحه66

ن

115 _ قال رسول الله صلي الله عليه و آله و

سلّم : النّجوم امانّ لاّهل السّما’ ، و اهل بيتى امانّ لامّتى 1 :

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلّم فرمود : ستارگان وسيله امنيّت اهل آسمانند ، و خاندان من وسيله امنيّت امّتم مى باشند 2 .

116 _ قال صلى الله عليه و آله و سلّم : النّظر الى عليّ عباده 3 :

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلّم فرمود : نگاه كردن به على عبادت است .

پاورقي

1 اين حديث را طبرانى و مسدّد و ابن ابى شيبه نيز نقل نموده اند .

2 پيامبر آنان را به ستارگان آسمان تشبيه كرده است ، يعنى : همان گونه كه به وسيله ستارگان طلوع كننده و غروب كننده و ثوابت و سيّارات راهيابى مى شود ، به خاندان رسالت نيز اقتدا مى شود ، و ايمنى از هلاكت به وسيله آنان خواهد بود . فيض القدير ، ج 6، ص 297 .

3 سيّد عبد العزيز بن صدّيق حسنى غمارى مغربى ، در طريق اين حديث و تصحيح آن كتابى دارد به نام الافاده كه در آن نيكو سخن گفته است .

صفحه67

و

117 _ قال رسول الله صلي الله عليه و آله و سلّم :وعدني ربّى فى اهل بيتى : من اقرّ منهم بالتّوحيد ولى بالبلاغ 1 ان لا يعذبهم :

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلّم فرمود : پروردگارم در مورد خاندانم به من وعده داده است كه هر كس از آنان به توحيد الهى و رسالت من اقرار نمايد عذابش نكند .

118 _ قال صلى الله عليه و آله و سلّم : ويح عمّار تقتله الفئه الباغيه ، يدعوهم

الى الجنّه و يدعونه الى النّار :

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلّم فرمود :عمّار بيچاره را يك گروه ستمگر 2 خواهند

پاورقي

1 يعنى به آنچه من براى آن فرستاده شده ام اعتراف كند .

2 قاضى در شرح مصابيح مى گويد : مقصود از اين گروه ، معاويه و طرفداران او هستند . مناوى گفته : اين سخن صريح است در اينكه طرفداران معاويه كه عمّار را در واقعه صفّين گشتند گروهى ستمگر بودند ، و بر اين دلالت دارد كه حق با على است . قرطبى مى گويد : اين حديث از استوارترين و صحيح ترين احاديث است ، و از آنجا كه معاويه نتوانست آن را انكار كند ، گفت : همانا كسى كه او را { از خانه } خارج ساخت به قتل رسانيد . على عليه السلام در پاسخ وى گفت : در اين صورت بايد پيامبر حمزه را كشته باشد كه او را { از خانه } خارج ساخت . اين دحيه مى گويد : اين پاسخ از سوى على دليلى است قانع كننده كه پاسخ براى آن نيست و جاى اعتراض ندارد . امام عبد القاهر جرجانى در كتاب الامامه مى گويد فقهاى حجاز و عراق از اهل حديث و راى كه مالك و شافعى و ابو حنيفه و اوزاعى و بخش اعظم متكلّمين و مسلمانان از جمله آنانند اجماع كرده اند كه على در نبردش با مردم صفّين همانند نبردش با اهل جمل بر حق بوده و كسانى كه با او جنگيدند افزون خواه و ستمگر بودند ، ولى اين افزون خواهى موجب كفرشان نمى شود .

امام ابو منصور در كتاب الفرق در توضيح عقيده اهل سنّت مى گويد : آنان اجماع كرده اند بر اينكه على در نبردش با اهل جمل يعنى طلحه و زبير و عايشه كه در بصره به وقوع پيوست ، و يز در نبردش با مردم صفّين يعنى معاويه و لشكريانش بر حق بوده است . فيض القدير ، ج6 ، ص 365 _ 366 .

صفحه68

كشت ، او آنان را به سوى بهشت فرا مى خواند و آناى وى را به سوى آتش دعوت مى كنند . 1 .

پاورقي

1 سيوطي در خصائص گفته است : اين حديث متواتر است و بيش از ده تن از صحابه آن را روايت نموده اند .

صفحه69

لا

119 _ قال رسول الله صلي الله عليه و آله و سلّم : لا يزال هذا الاّمر فى قريش ما بقى من النّاس اثّنان

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلّم فرمود : تا هنگامى كه از مردم دوتن باقى باشند ، پيوسته اين امر 1 در ميان قريش خواهد بود .

به يارى خداوند بزرگ و توفيق نيكوى او پايان پذيرفت ، اين است پايان آنچه خواستيم در اين جزوه شريف گرد آوريم ، و سپاس خداى بزرگ را ، سپاسي پاك و مبارك و فراوان ، و درود بر سرورمان محمّد صلى الله عليه و آله و سلّم و خاندانش كه خداوند پليدى را از آنان بزدود و چنان كه بايد ، پاكشان ساخت .

گرد آورى اين متن و توضيحات آن در شب پنجشنبه سيزدهم رجب سال 1413 هجرى در شهر مقدّس قم ، آشيانه خاندان محمّد صلى الله عليه و آله

و سلّم پايان يافت ، و الحمد لله ربّ العالمين .

قم _ كمترين خادمان اهل بيت عليهم السلام

حبيب الله بن عبد الحسن الصّادقي

غفر الله تعالى له و لوالديه و للمومنين

پاورقي

1 يعنى : امر خلافت . اين حديث به خلافت امامان دوازده گانه و رهبرى آنان و استمرا رهبرى در ميانشان تا برپايي رستاخيز ، اشاره دارد .

صفحه70

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109