پرده‌اي از مناسبات بهائيت و عثماني، نامه‌اي كه به سرقت رفت

مشخصات كتاب

عنوان: پرده‌اي از مناسبات بهاييت و عثماني؛ نامه‌اي كه به سرقت رفت
عنوان مجموعه: بهاييت آن‌گونه كه هست
پديدآورنده: علي‌رضا جوادزاده
تعداد صفحه: 82-72
شماره جلد:
زبان: فارسي
موضوع:

پرده‌اي از مناسبات بهائيت و عثماني، نامه‌اي كه به سرقت رفت

مي‌دانيم كه در پي ترور نافرجام ناصرالدين شاه توسط بابيان، حسينعلي بهاء (به اتهام شركت در توطئهِ ترور شاه) دستگير و 4 ماه به زندان افتاد و پيش‌بيني مي‌شد كه اعدام شود ولي با فشار سفير روسيه از زندان آزاد و به عراق (كه قلمرو عثماني محسوب مي‌شد) تبعيد گشت و كوتاه مدتي نگذشت كه عراق، قرارگاه بابيان و عرصهِ جولان آنان (بر ضدّ شيعيان) شد. [1] ، تا آنجا كه دست به ترور بعضي از فقهاي تشيع نظير آيت الله ملا آقا دربندي معروف گشودند و وي را زخمهاي گران زدند. حكومت عثماني نيز (كه بدش نمي‌آمد از آن گروه به عنوان سنگي در ترازوي روابط «تحكم‌آميز» خويش با ايران بهره جويد) در كنترل و تنبيه بابيان تعلل مي‌كرد و حتي به طور آشكار و نهان، به آنها ميدان مي‌داد. اين امر، اعتراض دولت ايران را برانگيخته [2] و با فشار شديد حكومت ايران، دولت عثماني بالاخره ناگزير شد بهاء را همراه خانواده و يارانش از بغداد به اسلامبول و سپس ادرنه تبعيد كند و نهايتاً به علت تشديد نزاعهاي سخت درون گروهي بين بهاء و برادرش (صبح ازل) و نيز ارتباطات بهاء با سفارتخانه‌هاي غربي، او را به عكا (در فلسطين) منتقل ساخته و شديداً تحت نظر قرار دهد. قرائن تاريخي، از وجود روابط حسنه ميان برخي از رجال عثماني با بهاء و پسر و جانشين او: عبدالبهاء، حكايت دارد. چنانكه عباس افندي به خواهش علي شوكت پاشا، تفسيري بر حديث عرفاني مشهور «كنت كنزاً مخفياً) نگاشت [3] و نيز در سفر 1911 به غرب، يوسف ضياء پاشا، سفير كبير عثماني در امريكا، استقبال گرمي از وي به عمل آورد و به افتخارش مجلس شامي برپا كرد. [4] در همين زمينه، لوح مشهور عباس افندي در تأييد دولت عثماني قابل ذكر است كه طي آن، «تأييدات غيبي و توفيقات صمداني و فيوضات رحماني» را «در مورد دولت بلند پايه عثماني و خلافت محمدي» آرزو مي‌كند و مي‌خواهد كه «قدرتش بر بسيط زمين مستقر شود و بر كيان عظمت پايدار گردد...». [5] . عبدالحسين آيتي (مبلغ پيشين بهائي) كه سخت مورد عنايت عباس افندي قرار داشت، مدعي است كه در اثناي جنگ جهاني اول، از سوي عباس افندي مأمور رساندن لوحي تركي در شام به دست جمال پاشا (فرمانده ارتش عثماني) بوده كه طي آن، پاشاي عثماني «براي حمله به ايران به عنوان وحدت اسلامي» تشويق شده است [6] ، و اين نشان مي‌دهد پيشواي بهائيت حتي ابايي نداشته كه با دولت عثماني بر ضد ايران همراهي نشان دهد. آيتي در شرح ماجرا تحت عنوان «قضيه جمال پاشا» مي‌نويسد: «در آن اوقات كه جمال پاشا در شام بود عباس افندي از جهات عديده اضطراب داشت. اول اينكه راه ايران كه مزرع حاصل خيز يا بانك و كمپاني زرخيز او است بسته شده بود. دوم آنكه مي‌ترسيد جمال پاشا و انور پاشا سر به سر او بگذارند و مدارك خيانت او را به دست آرند و بفهمند كه او دخيل در امور سياسي است. سوم آنكه اگر امريكا داخل جنگ شود، چنانكه شد، و اگر بعد از جنگ، صلح عمومي جاري نشود، چنانكه نشد، چه عذري در غيب گويي خود پيش آورد. در اين ضمنها به خاطرش رسيد كاغذي به جمال پاشا بنويسد و نوشت. ابتداي آن، تاريخ قيام صلاح الدين ايوبي است؛ شرحي از خدمات او به اسلام و ضمناً وعده نصرت به جمال پاشا كه تو هم موفق خواهي شد مانند صلاح الدين، و غلبه خواهي جست بر كفر (يعني مسيحيت)، و در آخر لوح، اين جمله را درج كرده [بود]: شرط موفقيت اين است كه با ايران متفق شويد و چون ايرانيان در مذهب خود مصرّ و متعصب‌اند بعد به هر قسم است ولو به حدت و شدت، ايشان را مطيع اوامر خود كرده (يعني ايران را مقهور اراده خود كنيد، اگرچه به اردوكشي باشد، با هم بر نصرت اسلام قيام نماييد). اين لوح در صفحه [اي] عربي و تركي و فارسي به هم آميخته، به خط كاتب و امضاي خودش نوشته شده بود و مرا دعوت كرد كه بايد در شام به جمال پاشا برساني و اگر ممكن نشد كه به او برساني بايد فوري آن را به آب بشويي كه به دست ديگري نيفتد و حتي چند دفعه گفت اين لوح نبايد به دست ايرانيان بيفتد ولي در اين حكمتي است، كه اگر جمال پاشا ببيند خوب است، و هي مكرر مي‌كرد كه در اين حكمتي است، در اين سرّ‌ي است كه براي امر [بهائيت] مفيد است. من در مقام اعتذار از اين سفارش عجيب، گفتم: من شخص ايراني، لباس ايراني، كه تركي هم خوب نمي‌دانم، راهم نمي‌دهند كه به جمال پاشا برسم. تغير كرد و گفت تأييد جمال مبارك به شما مي‌رسد!». به گزارش آيتي: عباس افندي سپس فينه و مولويي براي وي تهيه كرده و او را در كسوت تركان، روانه شام مي‌سازد. اما معلوم نيست از معجزه عبدالبها و تأييد پدرش بود يا از صفات قلب و معجزه خود آيتي، كه وي شب در ترن خط آهن خوابش مي‌برد و جعبه [اي] كه اسباب سفر و نوشتجات و منجمله آن لوح بود به سرقت مي‌رود! آيتي مي‌افزايد: «اين قضيه را همه بهائيان مي‌دانند كه در آن سفر جعبه نوشتجات من در ترن به سرقت رفت و خبرش به حيفا رسيد و فوري [عباس] افندي، ميرزا حسين يزدي، از اقارب عيالش، را فرستاد به شام ببيند چه شده؟ و تامدتي نگران بود تا آنكه فهميد سرقت ساده [اي] بوده و مطلب، مستور مانده و خاطرش آسوده شد، و عجب است كه پس از زوال اقتدار جمال پاشا، در چند لوح و خطابه، نام او را به زشتي برده است! [7] .

پاورقي

[1] براي دزديها و آدمكشي‌هاي بابيان در آن سالها در عراق ر.ك، اعترافات خود بهاء و شوقي در: مائده آسماني، 7 / 130؛ قرن بديع، 2 / 171.
[2] ر.ك، كليشه نامه ميرزا سعيد خان وزير خارجهِ ايران به كنسول ايران در بغداد، 12 ذيحجه 1278، مندرج در كتاب حضرت بهاء الله، محمد علي فيضي، ص 148.
[3] آهنگ بديع، سال 29 (1353)، ش 1 و 2، مقالهِ عزيز الله سليماني، ص 21.
[4] بررسي مناسبات ايران و امريكا، سيد علي موجاني، ص 147.
[5] مكاتيب، عباس افندي، 2 / 312.
[6] كشف الحيل، چ 7، 1 / 149.
[7] همان، چ 4، 3 / 109 ــ 111. نيز ر.ك، همان، چ 7، 1 / 149.

درباره مركز تحقيقات رايانه‌اي قائميه اصفهان

بسم الله الرحمن الرحیم
جاهِدُوا بِأَمْوالِكُمْ وَ أَنْفُسِكُمْ في سَبيلِ اللَّهِ ذلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ (سوره توبه آیه 41)
با اموال و جانهاى خود، در راه خدا جهاد نماييد؛ اين براى شما بهتر است اگر بدانيد حضرت رضا (عليه السّلام): خدا رحم نماید بنده‌اى كه امر ما را زنده (و برپا) دارد ... علوم و دانشهاى ما را ياد گيرد و به مردم ياد دهد، زيرا مردم اگر سخنان نيكوى ما را (بى آنكه چيزى از آن كاسته و يا بر آن بيافزايند) بدانند هر آينه از ما پيروى (و طبق آن عمل) مى كنند
بنادر البحار-ترجمه و شرح خلاصه دو جلد بحار الانوار ص 159
بنیانگذار مجتمع فرهنگی مذهبی قائمیه اصفهان شهید آیت الله شمس آبادی (ره) یکی از علمای برجسته شهر اصفهان بودند که در دلدادگی به اهلبیت (علیهم السلام) بخصوص حضرت علی بن موسی الرضا (علیه السلام) و امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) شهره بوده و لذا با نظر و درایت خود در سال 1340 هجری شمسی بنیانگذار مرکز و راهی شد که هیچ وقت چراغ آن خاموش نشد و هر روز قوی تر و بهتر راهش را ادامه می دهند.
مرکز تحقیقات قائمیه اصفهان از سال 1385 هجری شمسی تحت اشراف حضرت آیت الله حاج سید حسن امامی (قدس سره الشریف ) و با فعالیت خالصانه و شبانه روزی تیمی مرکب از فرهیختگان حوزه و دانشگاه، فعالیت خود را در زمینه های مختلف مذهبی، فرهنگی و علمی آغاز نموده است.
اهداف :دفاع از حریم شیعه و بسط فرهنگ و معارف ناب ثقلین (کتاب الله و اهل البیت علیهم السلام) تقویت انگیزه جوانان و عامه مردم نسبت به بررسی دقیق تر مسائل دینی، جایگزین کردن مطالب سودمند به جای بلوتوث های بی محتوا در تلفن های همراه و رایانه ها ایجاد بستر جامع مطالعاتی بر اساس معارف قرآن کریم و اهل بیت علیهم السّلام با انگیزه نشر معارف، سرویس دهی به محققین و طلاب، گسترش فرهنگ مطالعه و غنی کردن اوقات فراغت علاقمندان به نرم افزار های علوم اسلامی، در دسترس بودن منابع لازم جهت سهولت رفع ابهام و شبهات منتشره در جامعه عدالت اجتماعی: با استفاده از ابزار نو می توان بصورت تصاعدی در نشر و پخش آن همت گمارد و از طرفی عدالت اجتماعی در تزریق امکانات را در سطح کشور و باز از جهتی نشر فرهنگ اسلامی ایرانی را در سطح جهان سرعت بخشید.
از جمله فعالیتهای گسترده مرکز :
الف)چاپ و نشر ده ها عنوان کتاب، جزوه و ماهنامه همراه با برگزاری مسابقه کتابخوانی
ب)تولید صدها نرم افزار تحقیقاتی و کتابخانه ای قابل اجرا در رایانه و گوشی تلفن سهمراه
ج)تولید نمایشگاه های سه بعدی، پانوراما ، انیمیشن ، بازيهاي رايانه اي و ... اماکن مذهبی، گردشگری و...
د)ایجاد سایت اینترنتی قائمیه www.ghaemiyeh.com جهت دانلود رايگان نرم افزار هاي تلفن همراه و چندین سایت مذهبی دیگر
ه)تولید محصولات نمایشی، سخنرانی و ... جهت نمایش در شبکه های ماهواره ای
و)راه اندازی و پشتیبانی علمی سامانه پاسخ گویی به سوالات شرعی، اخلاقی و اعتقادی (خط 2350524)
ز)طراحی سيستم هاي حسابداري ، رسانه ساز ، موبايل ساز ، سامانه خودکار و دستی بلوتوث، وب کیوسک ، SMS و...
ح)همکاری افتخاری با دهها مرکز حقیقی و حقوقی از جمله بیوت آیات عظام، حوزه های علمیه، دانشگاهها، اماکن مذهبی مانند مسجد جمکران و ...
ط)برگزاری همایش ها، و اجرای طرح مهد، ویژه کودکان و نوجوانان شرکت کننده در جلسه
ی)برگزاری دوره های آموزشی ویژه عموم و دوره های تربیت مربی (حضوری و مجازی) در طول سال
دفتر مرکزی: اصفهان/خ مسجد سید/ حد فاصل خیابان پنج رمضان و چهارراه وفائی / مجتمع فرهنگي مذهبي قائميه اصفهان
تاریخ تأسیس: 1385 شماره ثبت : 2373 شناسه ملی : 10860152026
وب سایت: www.ghaemiyeh.com ایمیل: Info@ghaemiyeh.com فروشگاه اینترنتی: www.eslamshop.com
تلفن 25-2357023- (0311) فکس 2357022 (0311) دفتر تهران 88318722 (021) بازرگانی و فروش 09132000109 امور کاربران 2333045(0311)
نکته قابل توجه اینکه بودجه این مرکز؛ مردمی ، غیر دولتی و غیر انتفاعی با همت عده ای خیر اندیش اداره و تامین گردیده و لی جوابگوی حجم رو به رشد و وسیع فعالیت مذهبی و علمی حاضر و طرح های توسعه ای فرهنگی نیست، از اینرو این مرکز به فضل و کرم صاحب اصلی این خانه (قائمیه) امید داشته و امیدواریم حضرت بقیه الله الاعظم عجل الله تعالی فرجه الشریف توفیق روزافزونی را شامل همگان بنماید تا در صورت امکان در این امر مهم ما را یاری نمایندانشاالله.
شماره حساب 621060953 ، شماره کارت :6273-5331-3045-1973و شماره حساب شبا : IR90-0180-0000-0000-0621-0609-53به نام مرکز تحقیقات رایانه ای قائمیه اصفهان نزد بانک تجارت شعبه اصفهان – خيابان مسجد سید
ارزش کار فکری و عقیدتی
الاحتجاج - به سندش، از امام حسین علیه السلام -: هر کس عهده دار یتیمی از ما شود که محنتِ غیبت ما، او را از ما جدا کرده است و از علوم ما که به دستش رسیده، به او سهمی دهد تا ارشاد و هدایتش کند، خداوند به او می‌فرماید: «ای بنده بزرگوار شریک کننده برادرش! من در کَرَم کردن، از تو سزاوارترم. فرشتگان من! برای او در بهشت، به عدد هر حرفی که یاد داده است، هزار هزار، کاخ قرار دهید و از دیگر نعمت‌ها، آنچه را که لایق اوست، به آنها ضمیمه کنید».
التفسیر المنسوب إلی الإمام العسکری علیه السلام: امام حسین علیه السلام به مردی فرمود: «کدام یک را دوست‌تر می‌داری: مردی اراده کشتن بینوایی ضعیف را دارد و تو او را از دستش می‌رَهانی، یا مردی ناصبی اراده گمراه کردن مؤمنی بینوا و ضعیف از پیروان ما را دارد، امّا تو دریچه‌ای [از علم] را بر او می‌گشایی که آن بینوا، خود را بِدان، نگاه می‌دارد و با حجّت‌های خدای متعال، خصم خویش را ساکت می‌سازد و او را می‌شکند؟».
[سپس] فرمود: «حتماً رهاندن این مؤمن بینوا از دست آن ناصبی. بی‌گمان، خدای متعال می‌فرماید: «و هر که او را زنده کند، گویی همه مردم را زنده کرده است»؛ یعنی هر که او را زنده کند و از کفر به ایمان، ارشاد کند، گویی همه مردم را زنده کرده است، پیش از آن که آنان را با شمشیرهای تیز بکشد».
مسند زید: امام حسین علیه السلام فرمود: «هر کس انسانی را از گمراهی به معرفت حق، فرا بخواند و او اجابت کند، اجری مانند آزاد کردن بنده دارد».