چگونگی دعا برای تعجیل فرج امام عصرعلیه السلام

مشخصات کتاب

سرشناسه : اصفهانی، محمدتقی، 1262 - 1308.

عنوان قراردادی : مکیال المکارم فی الفوائد الدعا القائم علیه السلام. فارسی. برگزیده

عنوان و نام پدیدآور : چگونگی دعا برای تعجیل فرج امام عصر (علیه السلام)/ مولف محمدتقی موسوی اصفهانی؛ مترجم مهدی حائری قزوینی.

مشخصات نشر : قم : مسجد مقدس جمکران ، 1385.

مشخصات ظاهری : 114 ص.

شابک : 4500 ریال 964-973-009-5 : ؛ 4500 ریال: چاپ دوم 978-964-973-009-7 :

وضعیت فهرست نویسی : فاپا

یادداشت : چاپ دوم: زمستان 1386.

یادداشت : کتابنامه به صورت زیرنویس.

موضوع : محمدبن حسن (عج)، امام دوازدهم، 255ق. - -- دعاها

موضوع : دعای امام زمان (عج)

موضوع : مهدویت-- انتظار

شناسه افزوده : حائری قزوینی، مهدی، 1334 - ، مترجم

شناسه افزوده : مسجد جمکران (قم)

رده بندی کنگره : BP224/الف6م70421623 1385

رده بندی دیویی : 297/462

شماره کتابشناسی ملی : م 85-18560

ص:1

اشاره

ص:2

ص:3

ص:4

ص:5

ص:6

مقدمه ناشر

بسمه تعالی

السلام علی القآئم المنتظر والعدل المشتهر

در جهان امروز که با تبلیغ بی دینی و افکار انحرافی توسط مدّعیان جهان تک قطبی و حقوق بشر دروغین، جوانان مسلمان و دیگر ادیان را به بیراهه می کشانند، امید به منجی موعود ومهدی منتظَر، چراغ هدایت پویندگان راه حق و حقیقت خواهد بود. لذا برآن شدیم کتاب گران سنگ مکیال المکارم در فوائد دعا برای حضرت قائم - عجّل اللَّه فرجه الشریف - تألیف عالم فاضل مرحوم حضرت آیت اللَّه سیّد محمّد تقی موسوی اصفهانی - رضوان اللَّه علیه - که توسط حضرت حجة الاسلام والمسلمین حاج سیّد مهدی حائری قزوینی - زید عزّه - ترجمه گردیده است، را در پنج جلد و موضوعات مختصر به زیور طبع بیاراییم. امید است در عصر کنونی که انقلاب اسلامی ندای رسای منادیان دین حق و اسلام ناب محمدی - صلّی اللَّه علیه وآله - را به گوش جهانیان رسانده و می رساند، انجام وظیفه ای کرده باشیم.

مدیریت انتشارات مسجد مقدس جمکران

ص:7

ص:8

پیشگفتار

قسمت اول

در یادآوری مطالبی که سزاوار است پیش از شروع به مقصود توجّه داده شوند:

یکم: بدان که دست یابی به تمام فواید و ثواب ها و نتایجی که در بخش پنجم یاد شده، متوقّف بر مداومت و بسیار دعا کردن برای تعجیل فرج مولایمان می باشد. زیرا که قسمتی از فواید یاد شده، مترتّب بر امتثال و اطاعت فرمان مطاع آن حضرت در توقیع شریف گذشته است که: «وَأکْثِرُوا الدُّعآءَ بِتَعْجِیلِ الفَرَجِ...». پس باز هم به آن مراجعه نموده و در آن دقت کن.

دوم: شایسته و مؤکَّد است که دعا کننده خودش را از آنچه مانع از قبولی عبادت است پاک نماید، و نَفْس خویش را از خوی ناپسند و رفتار زشت و کارهای ناروا تهذیب کند، و از محبّت دنیای پست و تکّبر و حسد و غیبت و سخن چینی و مانند آن ها بپرهیزد، زیرا که دعا بهترین عبادت های شرعی است، به ویژه دعا برای تعجیل فَرَج مولایمان حضرت حجّت و خواستن ظهور و عافیت برای آن جناب. و می بایست نیّت شخص در دعا از تمام آلایش های نفسانی و هواهای شیطانی خالص باشد، زیرا که خلوص نیّت از مهم ترین اموری است که رعایتش بر انسان واجب است، چنانکه آیاتی از

ص:9

قرآن و روایات متواتره ای از پیغمبرصلی الله علیه وآله بر آن دلالت دارد، خداوند ما و سایر مؤمنین را به آن توفیق دهد، ان شاء اللَّه تعالی.

سوم: کمال ثواب ها و مکارم یاد شده، بستگی به تحصیل تقوی دارد، به جهت فرموده خدای تعالی: «إِنَّما یَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ المُتَّقِینَ»(1)؛ خداوند فقط از تقواپیشگان می پذیرد. و همان گونه که تقوی درجات ومراتب مختلفی دارد، پذیرش وقبولی نیز درجاتی دارد؛ بنابراین هر کس تقوای قوی تری داشته باشد، نتایج نیک ومکارم حاصله برای او از آن دعا کامل تر و بارزتر خواهد بود و همین طور در سایر عبادت های شرعی - چه واجب و چه مستحب - وضع و حال بر همین منوال است.

و این که گفتیم: کمال ثواب ها به آن بستگی دارد، بدان جهت است که از برخی آیات برمی آید که ثواب بر کارهای نیک مترتب می شود، هرچند که عمل کننده گنهکار باشد، از جمله: «إِنّا لا نُضِیِعُ أَجْرَ مَنْ أَحْسَنَ عَمَلاً»(2)؛ ما اجر کسی را که کار نیک کرد، ضایع نخواهیم ساخت. «إِنَّ اللَّهَ لا یُضِیعُ أَجْرَ الُمحْسِنِینَ»(3)؛ به درستی که خداوند پاداش نیکوکاران را ضایع نخواهد گذاشت. «إِنِّی لا أُضِیعُ عَمَلَ عامِلٍ مِنْکُمْ»(4)؛ من کار هیچ عمل کننده ای را از شما ضایع نخواهم کرد. «أُولئِکَ الَّذِینَ نَتَقَبَّلُ عَنْهُمْ أَحْسَنَ ما عَمِلُوا وَنَتَجاوَزُ عَنْ سَیِّئآتِهِمْ فِی أَصْحابِ الجَنَّةِ وَعْدَ الصِّدْقِ

ص:10


1- 1. سوره مائده، آیه 27.
2- 2. سوره کهف، آیه 30.
3- 3. سوره توبه، آیه 120.
4- 4. سوره آل عمران، آیه 195.

الَّذِی کانُوا یُوعَدُونَ»(1)؛ آنانند که نیکوترین اعمالشان را از ایشان می پذیریم و از گناهانشان در می گذریم در اهل بهشت [داخل شوند] وعده راستینی که وعده می شدند. بنابراین مقتضای جمع بین این آیات و آیه «إِنَّما یَتَقَبَّلُ اللَّهُ...» به شهادت روایات بسیار، مترتب بودن کمال ثواب بر تقوی می باشد، و گستردن دامن بحث جای دیگری دارد.

چهارم: از خلال سخنان گذشته مان معلوم شد که ثواب ها و آثار و نتایج نیک یاد شده بر کثرت دعا کردن برای تعجیل ظهور و فرج آن حضرت علیه السلام مترتب می شود، چه با زبان فارسی و چه با زبان عربی و یا زبان های دیگر دعا کند، به جهت اطلاق دلایل و روایات یاد شده مانند فرموده آن حضرت علیه السلام: «وَأَکْثِرُوا الدُّعآءَ بِتَعْجِیلِ الفَرَجِ...»؛ و بسیار دعا کنید برای زودتر شدن فرج. و فرموده امام عسکری علیه السلام: «وَوَفَّقَهُ لِلدُّعآءِ بِتَعْجِیلِ فَرَجِهِ»؛ و او را به دعا کردن برای تعجیل فرجِ آن حضرت توفیق دهد. و روایات دیگر.

پنجم: فرقی ندارد که دعا به نظم باشد یا نثر، چنان که تفاوت نمی کند که عبارت دعا را خود دعا کننده انشا کرده باشد یا غیر او، به همان دلایل گذشته.

ششم: جایز است کسی که آشنای به زبان است و چگونگی دعا را می داند به زبان عربی دعایی تألیف کند، به دلیل اصل اولیّه [که آنچه از شرع نهی نشده، جایز است ]و به دلیل عمومات و اطلاقات امر به دعا، بدون اختصاص داشتن به لغتی از لغت ها یا گونه ای از گونه ها. و مؤیّد این است آنچه در جلد نوزدهم

ص:11


1- 5. سوره الاحقاف، آیه 16.

بحار به نقل از خطّ شهید قدس سره، روایت آمده که امیر مؤمنان علیه السلام فرمود: رسول خداصلی الله علیه وآله فرمودند: به درستی که دعا بلا را رد می کند، هرچند که وقوع آن حتمی شده باشد. وشّاء گوید: به عبد اللَّه بن سنان گفتم: آیا در این خصوص دعای معیّنی هست؟ جواب داد: من از امام صادق علیه السلام پرسیدم. فرمود: آری. برای شیعیان مستضعف در هر مشکلی از مشکلات دعای معیّنی است، و امّا بصیرت یافتگانِ رسیده [به مراتب عالیه ]دعایشان پشت مانع نمی ماند.(1)

و نیز شاهد بر آنچه گفتیم، آن است که در «کافی» و «تهذیب» و «وسائل»، روایت مسندی از اسماعیل بن الفضل آمده که گفت: از حضرت ابی عبد اللَّه امام صادق علیه السلام درباره قنوت و آنچه در آن گفته می شود، پرسیدم. فرمود: آنچه خداوند بر زبانت جاری کرد و در آن چیز معیّنی نمی دانم.(2) چون قنوت و غیر آن فرقی ندارد، و شاهد بر این، روایات دیگری هست که به جهت رعایت اختصار آن ها را نیاوردیم. اگر بگویید: در «کافی» و «فقیه» از عبد الرحیم قصیر روایت آمده که گفت: بر حضرت ابی عبد اللَّه امام صادق علیه السلام وارد شدم و عرضه داشتم: فدایت گردم! من دعایی درست کرده ام. فرمود: مرا از درست شده ات واگذار، هرگاه بر تو حادثه ای روی آورد، به رسول خداصلی الله علیه وآله پناه ببر، پس دو رکعت نماز بگزار که آن ها را به رسول خداصلی الله علیه وآله هدیه نمایی.(3) که امام صادق علیه السلام امر فرموده دعای درست شده ترک گردد؟

ص:12


1- 6. بحارالانوار، 94/89.
2- 7. فروع کافی، 3/340، وسائل الشیعه، 4/908.
3- 8. فروع کافی، 3/476، من لا یحضره الفقیه، 1/559.

می گویم: این امر به طور حتم و الزام نیست، به قرینه دلایل گذشته بر جواز دعا به هرگونه از سخن که باشد، بلکه مراد، بیان بهترین است. و آن دعایی است که از امامان معصوم علیهم السلام گرفته شده باشد، که برتری دعاهای روایت شده از ایشان شکّی ندارد و جای بحث در آن نیست، زیرا که آنان صفات خالق متعال را می شناسند و چگونگی مسألت و مناجات و اظهار بندگی به درگاه خدای - عزّوجلّ - را می دانند و آنچه از ایشان رسیده، البته تأثیرش مؤکّدتر و به اجابت رسیدنش زودتر است، که فرشتگان از ایشان تسبیح و تقدیس آموختند، چنان که در حدیث آمده است.

هفتم: آیا گذراندن دعا از دل بدون این که بر زبان آید، کفایت می کند یا نه؟ ظاهراً کافی نیست؛ چون به نظر اهل عرف و زبان عربی، عنوان دعا بر آن صدق نمی کند. اگر بگویید: در «اصول کافی» به سند صحیحی از زراره، از امام (باقر علیها السلام) آمده که فرموده: فرشته نمی نویسد جز آنچه را شنیده باشد. و خدای - عزّوجلّ - فرموده: «وَاذْکُرْ رَبَّکَ فِی نَفْسِکَ تَضَرُّعاً وَخِیفَةً»(1)؛ و خدای خود را در دل، با تضرع و بیم یاد کن. پس ثواب آن ذکر را که در دل شخص بگذرد، جز خدای - عزّوجلّ - کسی نمی داند به جهت عظمت آن.(2) بنابراین همچنان که ذکر در دل پاداش دارد و عنوان ذکر بر آن منطبق است، همین طور دعا [ی در دل ؛ زیرا که یکی از اقسام ذکر می باشد.

می گویم: دعا اخصّ از ذکر است و چون ذکر مقابل عظمت و بی خبری

ص:13


1- 9. سوره اعراف، آیه 205.
2- 10. اصول کافی، 2/502.

است، بر یاد کننده در دل صدق می کند که خدای تعالی را یاد نموده، ولی دعا مقابل سکوت و خاموشی است، بنابراین جز با راندن بر زبان مصداق نمی یابد، چنان که در آغاز عنوان کردن بحث توجّه دادیم.

هشتم: شیخ جعفر کبیر در کتاب «کشف الغطاء» گوید: دعا در حال ایستادن، بهتر از نشستن است، و در حال نشستن، بهتر از دراز کشیدن می باشد.

نهم: پیش تر گفته شد که: دعا به آنچه از امام معصوم علیه السلام روایت گردیده بهتر و سزاوارتر است، به همان دلیل که در مطلب ششم گذشت، اضافه بر آنچه در آیات و روایات پیروی از ایشان امر شده، و گرفتن عِلم و چگونگی طاعت و عبادت از آن بزرگواران توصیه گردیده است، مانند فرموده خدای تعالی: «قُلْ إِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِی»(1)؛ بگو (ای پیغمبر!) اگر خداوند را دوست می دارید، پس از من پیروی کنید. و فرموده خدای تعالی: «فاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ»(2)؛ پس از اهل ذکر سؤال کنید. زیرا که ذکر همان رسول خداصلی الله علیه وآله است، به جهت فرموده خداوند - تعالی شأنه - : «قَدْ أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَیْکُمْ ذِکْراً * رَسُولاً یَتْلُو عَلَیْکُمْ آیاتِ اللَّهِ»(3)؛ به تحقیق که خداوند به سوی شما فرستاد ذکری؛ پیامبری را که آیات خداوند را بر شما تلاوت می کند. بنابراین، خاندان معصوم آن حضرت (اهل الذکر) هستند، چنان که در روایات متعددی که در جای خود بیان گردیده است به آنان تفسیر شده و اضافه بر امر به خواندن دعاهای روایت شده از امامان و ثواب هایی که

ص:14


1- 11. سوره آل عمران، آیه 31.
2- 12. سوره نحل، آیه 42؛ و سوره انبیاء، آیه 7.
3- 13. سوره طلاق، آیه 11.

بر خواندن آن ها وعده گردیده و در کتاب های دعا ضبط شده اند، و به اضافه این که دعاهایی را هر کدام یاد و نقل کرده اند تا مؤمنین آن دعاها را باز شناسند و آن ها را عمل کنند، و شواهد دیگری که موجب یقین کردن به برتری دعاهای وارده از ایشان بر دعاهای دیگر می باشد.

از این ها گذشته، شرافت سخن به شرافت گوینده آن بستگی دارد، و از همین روی گفته اند: سخن بزرگان، بزرگِ سخنان است.

نتیجه این که: مقدّم بودن انتخاب دعاهای وارده از امامان علیهم السلام بر دعایی که شخص با سلیقه و زبان خودش درست کند هیچ شکی ندارد و شبهه ای به آن راه نمی یابد، ولی دو حدیث وارد شده که ظاهر آن ها موهم خلاف این مطلب است که به ناچار باید آن ها را توجیه نمود، این دو حدیث را محدّث عاملی در کتاب «وسائل» آورده است.

حدیث اول: از زراره است که گوید: به حضرت امام صادق علیه السلام عرضه داشتم: دعایی به من بیاموزید. فرمود: بهترین دعا همان است که بر زبانت جاری شود.(1)

حدیث دوم: از کتاب عبد اللَّه بن حمّاد انصاری است که به سند خود از حضرت امام صادق علیه السلام آورده که: شخصی از آن جناب درخواست کرد که دعایی به او تعلیم کند. آن حضرت فرمود: بهترین دعا همان است که بر زبانت جاری شود.(2)

ص:15


1- 14. وسائل الشیعه، 1/33.
2- 15. وسائل الشیعه 1/33.

می گویم: احتمال می رود که درخواست کننده نیز زراره بوده و راوی درخواست او را نقل کرده باشد، و به هر حال هر یک از این دو حدیث وجوهی را محتملند:

وجه یکم: این که منظور از آنچه بر زبان جاری شود؛ یاد فضایل امامان و روایت احادیث ایشان و نشر و احکام شریعت از آنان و بحث کردن با دشمنانشان و دلیل آوردن علیه مخالفان بوده باشد، که این امور بهتر از دعا هستند، به جهت آثاری که در آن ها است از نگهداشتن آثار دین و بالا بردن نشانه های یقین و دعوت مردم به پیروی از پیغمبر اکرم صلی الله علیه وآله، که منافع این ها به عموم افراد بشر می رسد.

و شاهد بر این است آنچه در «اصول کافی» به سند خود از معاویة بن عمار روایت آورده که گفت: به حضرت امام صادق علیه السلام گفتم: مردی روایت کننده حدیث شما است که آن را در میان مردم پخش و منتشر می سازد و در دل های عموم مردم و [به خصوص ]دل های شیعیان شما آن را نیرومند می نماید، و بسا که عابدی از شیعیانتان باشد که این روایت کردن را ندارد، کدام یک بهترند؟ فرمود: آن که روایت کننده حدیث ما است که به آن دل های شیعیانمان را قوّت می دهد، از هزار عابد بهتر است. و چون زراره شایستگی ترویج و نشر معارف امامان علیهم السلام را داشته، وی را به این کار امر فرموده و برای او بیان داشته که این عمل از آنچه درخواست نمود، بهتر است.

جان کلام این که: دعا به معنی لغوی بر دو گونه است:

ص:16

1 - خواندن خدای تعالی به منظور درخواست از درگاه عزّت و جلال او.

2 - فراخواندن خلق خدا برای دعوت و هدایت آنان به سوی خدای - عزّوجلّ - ، بنابراین دعا بر دو نوع می باشد، و چون راوی نوع اوّل را از امام علیه السلام خواهش نمود و حال آن که از شایستگان نوع دوم بود، امام علیه السلام او را بر این نوع ترغیب کرد و برای او بیان داشت گونه دوم بهتر است، که فرمود: بهترین دعا همان است که بر زبانت جاری شود. و این وجه لطیفی است که برای شخص اُنس گرفته با سخنان امامان علیهم السلام و ممارست کننده در بیانات ایشان آشکار می گردد.

وجه دوم: این که مقصود از دعا همان معنی متداول معهود باشد که از امامان علیهم السلام رسیده، و معنی آن جمله حضرت چنین شود: بهتر است آنچه از دعاهای وارد شده به ذهنت آمد، همان را بر زبان جاری کنی؛ زیرا که این امر به سبب حالتی قلبی صورت می گیرد و زمامش به دست خدای - عزّوجلّ - می باشد.

وجه سوم: این که منظور از دعایی که بر زبان جاری شود، آن دعایی باشد که با خضوع و حضور قلب انجام گردد، که از دعای بدون این حال بهتر است، هرچند که از ایشان رسیده باشد. بنابراین هدف از آن جمله توجّه دادن به این است که مهم حضور قلب و توجّه کامل به درگاه خدای متعال می باشد، و مقصود اصلی از دعا همین است، و چون جاری شدن دعایی بر زبان از آنچه در دل هست، سرچشمه می گیرد، امام علیه السلام مطلب را این طور بیان و عنوان کرد. حاصل این که نسبت بین دعا و بین حضور قلب [در اصطلاح علم منطق ]عموم من وجه است، که بسا با هم جمع شوند و گاهی از هم جدا هستند،

ص:17

و مطلوب همان جمع شدن دعا با حضور قلب است، خواه در دعای روایت شده از معصومین باشد و خواه در دعایی که از ایشان روایت نشده است. و این دلالت ندارد بر این که دعای روایت نشده بهتر است، بلکه دلالت می کند بر بهترین بودن دعای توأم با خضوع و حضور قلب، به هر لفظی که باشد.(1)

قسمت دوم

دهم: رعایت ترتیب در دعاهایی که از معصومین علیهم السلام نقل گردیده واجب است، زیرا که همچون - سایر عبادت ها - توقیفی می باشد، [و به چگونگی روایت شدن از ایشان بستگی دارد]، بنابراین مخالفت با ترتیبی که از آنان رسیده به قصد ورود از ایشان بی تردید بدعت است، ولی خواندن برخی از فرازهای آن دعاها به مقصد مطلق دعا مانعی ندارد، به دلیل اصل (در علم اصول قاعده چنین است که هرگاه در چیزی شک کنیم که حرام است یا نه؟ چون دلیلی بر حرمتش نیابیم اصل آن است که حرام نباشد). و به دلیل عمومات امر به دعا کردن چنان که پوشیده نیست.

یازدهم: از آنچه گفته شد، این نکته هم ظاهر گشت که: افزودنِ چیزی در دعاهای روایت شده - به قصد این که آن زیادت نیز از معصوم رسیده - جایز نیست، چون تشریع [داخل کردن چیزی که از دین نیست در آن است. اما زیاد کردن چیزی به قصد ذکر دو وجه دارد:

ص:18


1- 16. وجه چهارم: اینکه چون زراره از یاران خاصّ امامان علیهم السلام و آگاه و آشنا به رموز سخنان و احادیث ایشان بوده، و بر زبان او جز آنچه مقتضای مراد و مقصود آنان است جاری نمی گردد، لذا امام علیه السلام او را به این ویژگی اختصاص و امتیاز دادند. {محمد الموسوی}.

1 - جایز بودن، به جهت آنچه در چند روایت آمده که ذکر خداوند در هر حال نیکو و خوب است، و به همین جهت این کار را در نماز نیز جایز دانسته اند، در دعا که امر سهل تر است.

2 - ممنوع بودن، به جهت آنچه در «اصول کافی» به سند معتبر همچون صحیح، از علاء بن کامل آمده که گفت: شنیدم حضرت امام صادق علیه السلام می فرمود: [مقصود از ]«وَاذْکُرْ رَبَّکَ فِی نَفْسِکَ تَضَرُّعاً وَخِیفَةً وَدُونَ الجَهْرِ مِنَ القَوْلِ»(1)؛ و پروردگارت را در دل با تضرّع و بیم یاد کن و بدون آواز بلند. هنگام شام: «لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لا شَرِیکَ لَهُ، لَهُ المُلْکُ وَلَهُ الحَمْدُ یُحْیِی وَیُمِیتُ وَیُمِیتُ وَیُحِیی وَهُوَ عَلی کُلِّ شَیْ ءٍ قَدِیرٌ»؛ هیچ معبود حقّی جز خداوند نیست، شریکی ندارد، مُلک مخصوص به او است و حمد او را است، زنده می کند و می میراند، و می میراند و زنده می کند، و او بر هر چیزی توانا است. راوی گوید: [ضمن تکرار دعا ]گفتم: «بِیَدِهِ الخَیْرُ»؛ خیر در دست او است. امام علیه السلام فرمود: خیر در دست او است، ولی همین طور که به تو می گویم بگو ده مرتبه: «وَأَعُوذُ بِاللَّهِ السَّمِیعِ العَلِیمِ»؛ و پناه می برم به خداوند شنوای دانا. هنگامی که خورشید طلوع می کند و نیز هنگامی که غروب می نماید، ده بار بگو. که تفصیل ندادن امام علیه السلام در این حدیث، به ویژه با ملاحظه این که کلمه «بِیَدِهِ الخَیْرُ» در چند روایت در تهلیل « لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ» مزبور آمده که در کتاب یاد شده روایت گردیده، دلالت دارد بر لزوم پیروی از امامان علیهم السلام در دعاها و اذکاری که از ایشان رسیده بدون کم و زیاد کردن در

ص:19


1- 17. سوره اعراف، آیه 205.

آن ها؛ زیرا که آنان اهل ذکر هستند که امر شده ایم از ایشان سؤال کنیم و در پی آنان گام نهیم، و امام علیه السلام تفاوتی نگذاشت بین این که این کلمه را به قصد ورود بگوید، یا به قصد مطلق ذکر.

و نیز بر این مطلب دلالت می کند، آنچه در کتاب «کمال الدین» از عبداللَّه بن سنان روایت آمده که گفت: حضرت امام صادق علیه السلام فرمود: به زودی شبهه ای به شما خواهد رسید که بدون نشانه (بدون عَلَمی) و بدون امام راهنمایی - یعنی در ظاهر - خواهید ماند و از آن شبهه نجات نمی یابد مگر کسی که دعای غریق را بخواند. راوی پرسید: دعای غریق چگونه است؟ فرمود: بگوید: «یا اَللَّهُ یا رَحْمنُ یا رَحِیمُ یا مُقَلِّبَ القُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِی عَلی دِینِکَ»؛ خداوندا! ای بخشنده! ای مهربان! ای دگرگون کننده دل ها! دلِ مرا بر دینت پایدار ساز.

پس من گفتم: «یا اَللَّهُ یا رَحْمنُ یا رَحِیمُ یا مُقَلِّبَ القُلُوبِ وَالأَبْصارِ ثَبِّتْ قَلْبِی عَلی دِینِکَ». فرمود: خدای - عزّوجلّ - دگرگون کننده دل ها و دیده ها است، ولی آن طور که من می گویم بگو: «یا مُقَلِّبَ القُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِی عَلی دِینِکَ».(1)

و در «وسائل»، از «خصال» به سند خود، از اسماعیل بن الفضل آمده که گفت: از حضرت امام صادق علیه السلام درباره فرموده خدای - عزّوجلّ -: «وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ غُرُوبِها»(2)؛ و پروردگارت را پیش از طلوع آفتاب

ص:20


1- 18. کمال الدین، 2/351، شاید از این جهت امام علیه السلام تأکید فرمودند که مقلّب القلوب و الأبصار گفته نشود که دگرگونی دلها و دیده ها - به صریح قرآن کریم - در قیامت خواهد بود، امّا در عصر غیبت امام عجل اللَّه فرجه مردم گرفتار دگرگونی دلها می شوند و از دین فاصله می گیرند، خداوند ما را ثابت قدم بدارد {مترجم}.
2- 19. سوره طه، آیه 130.

و پیش از غروب آن تسبیح و ستایش کن. پرسیدم. فرمود: بر هر مسلمان فرض است که ده مرتبه پیش از طلوع خورشید و ده مرتبه پیش از غروب آن بگوید: «لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لا شَرِیکَ لَهُ، لَهُ المُلْکُ وَلَهُ الحَمْدُ، یُحْیِی وَیُمِیتُ وَهُوَ حَیٌّ لا یَمُوتُ بِیَدِهِ الخَیْرُ وَهُوَ عَلی کُلِّ شَیْ ءٍ قَدِیرٌ»؛ هیچ معبود حقّی جز اللَّه نیست، اوست یگانه ای که شریکی ندارد، مُلک او را است و ستایش به او اختصاص دارد، زنده می کند و می میراند و او است زنده ای که نخواهد مُرد، خیر در دست (قدرت) او است و او بر هر چیزی توانا است. راوی گوید: پس من گفتم: «لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لا شَرِیکَ لَهُ، لَهُ المُلْکُ وَلَهُ الحَمْدُ، یُحْیِی وَیُمِیتُ وَیُمِیتُ وَیُحْیِی...». فرمود: فلانی! شک نیست که خداوند زنده می کند و می میراند و می میراند و زنده می کند، ولی همان طور که من می گویم تو بگو.(1)

می گویم: می توان بین این دو وجه را چنین جمع نمود که: برای هر دعا و ذکری اثر خاصّی هست، مانند: داروها و ترکیبات طبّی. ولی تأثیر و نتیجه مورد نظر از آن ها حاصل نمی شود، مگر با ترتیب و ترکیبی که از طبیب حاذق گرفته شده باشد، هرچند که بدون آن ترتیب نیز تأثیری دارند، دعاها و ذکرها هم این طور هستند که اثر خاصّ از آن ها حاصل نمی گردد، مگر با رعایت چگونگی معیّنی که از امامان معصوم علیهم السلام روایت آمده که طبیبان جانِ مردمند. و از همین روی امام علیه السلام فرمود: البته خداوند دگرگون کننده دل ها و دیده ها است، ولی این طوری که من می گویم بگو. بنابراین امر (به این که مانند گفته

ص:21


1- 20. وسائل الشیعه، 4/1236.

من بگو) ارشادی(1) می باشد، و با دلایل جوازِ افزودن در دعاها به قصد مطلقِ ذکر منافاتی ندارد، (دقت کنید). و یا این که بر بهترین نحوه دعا آن را حمل نماییم - چنان که در دلایل مستحبّات بیان شده - و این در صورتی است که امر را مولوی بدانیم.

دوازدهم: سخن گفتن در بین دعاهای روایت شده جایز است، به حکم اصلِ جواز. و آیا این کار با تأثیر مطلوب منافات دارد یا نه؟ ظاهراً اگر به مقداری بود که عُرفاً با مشغول بودن به دعا منافات نداشت، ضرری ندارد و گرنه دعا را از اوّل شروع کند، چون اوامری که در مورد دعاهای رسیده از معصومین روایت گردیده، مقیّد به سکوت و سخن نگفتن در اثنای آن ها نیست، بنابراین بر متعارف و معمول حمل می شود، در عین حال تردیدی نیست که سخن گفتن در اثنای دعا با کمال عمل منافات دارد، پس شایسته است آنچه مقتضای کمال است در هر حال رعایت گردد. و از اینجا روشن شد که اگر نذر کند که در اثنای دعا سخن نگوید، وفای به این نذر واجب است؛ چون سخن نگفتن اثنای دعا رجحان دارد، چنان که پوشیده نیست.

سیزدهم: قطع کردن دعا جایز است به حکم اصل. و اگر اشکال کنید که فرموده خدای تعالی: «وَلا تُبطِلُوا أَعْمالَکُمْ»(2)؛ و اعمالتان را باطل مکنید. دلالت

ص:22


1- 21. امر ارشادی در مقابل امر مولوی در اصطلاح، راهنمایی و روشنگری عقل را گویند، چنانکه امر مولوی، فرمان نافذ و محکم شرعی است. {مترجم}
2- 22. سوره محمدصلی الله علیه وآله، آیه 33.

دارد بر این که قطع نمودن دعا جایز نیست. در جواب گوییم: احتمال دارد که مراد نهی از باطل ساختن عمل تمام باشد، به این که شخص پس از پایان رساندن کارش چیزی که مایه فساد آن باشد از او سر بزند، مانند عُجب و خودپسندی و اذیت کردن و شرک و سایر اموری که عبادت را از بین می برد، و از این قبیل است فرموده خدای تعالی: «لا تُبْطِلُوا صَدَقاتِکُمْ بِالمَنِّ وَالأَذی (1)؛ صدقه های خود را با منّت نهادن و اذیت کردن تباه مسازید. «وَلَقَدْ أُوحِیَ إِلَیْکَ وَإِلَی الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکَ لَئِنْ أَشْرَکْتَ لَیَحْبَطَنَّ عَمَلُکَ»(2)؛ و به راستی که به تو و (پیغمبران) پیش از تو وحی شد که اگر شرک ورزی عملت محو و تباه خواهد گشت. و احتمال می رود که منظور نهی کردن از ایجاد عمل به گونه باطل باشد، از باب این که گویند: «دهانه چاه را تنگ کن؛ یعنی از اوّل تنگ بساز» و «او را نشانیدم؛ یعنی او را نشسته قرار دادم» و «خانه را فراخ کردم؛ یعنی آن را وسیع بنا نمودم». و محتمل است که مقصود چنین باشد: «اعمال خود را قطع مکنید». و ظاهراً - چنان که یکی از استوانه های علم یادآور شده - همان احتمال اوّل مراد باشد، و بر فرض که نپذیرید و احتمالات را مساوی بدانید، استدلال نیز ساقط می گردد، و اصل اوّلی از معارض سالم می ماند که در نتیجه قطع کردن دعا جایز است. (دقت کنید)

چهاردهم: مستحبّ است در دعا برای تعجیل فرجِ حضرت خاتم الأوصیا امام زمان علیه السلام صدا بلند گردد، به ویژه در مجالسی که برای دعا فراهم شده

ص:23


1- 23. سوره بقره، آیه 264.
2- 24. سوره زمر، آیه 65.

باشد؛ زیرا که نوعی از تعظیم شعائر خداوند است و شعائر خداوند همان نشانه ها و مظاهر دین او است که: «وَمَنْ یُعَظِّمْ شَعآئِرَ اللَّهِ فَإِنَّها مِنْ تَقْوَی القُلُوبِ»(1)؛ و هر آن کس که شعائر خداوند را تعظیم کند، همانا که آن از تقوای دل ها است. و به جهت فرموده امام علیه السلام در دعای ندبه: «إِلی مَتی أَجْأَرُ فِیکَ یا مَوْلایَ وَإِلی مَتی ؛ تا کی برای تو ای سرورم با صدای بلند [دعا کنم و ]استغاثه و زاری نمایم.

در قاموس آمده: جَأَرَ بر وزن مَنَعَ، جَأراً و جَؤراً: صدایش را به دعا بلند کرد و تضرّع و استغاثه نمود.

و در مجمع البحرین گوید: فرموده خدای تعالی: «فَإِلَیْهِ تَجْأَرُونَ»(2)؛ صدای خود را به دعا بلند می کنید. گفته می شود: «جَأَرَ القَوْمُ إِلَی اللَّه جُؤراً»؛ هرگاه به درگاه خداوند دعا کنند و صدای خود را به انابه و زاری بلند نمایند، و از این گونه است حدیث «کَأَنِّی أَنْظُرُ إِلی مُوسی لَهُ جُؤرٌ إِلی رَبِّهِ بِالتَّلْبِیَةِ»؛ گویی به موسی می نگرم که با صدای بلند و استغاثه به درگاه پروردگارش لبیک می گوید. که منظور از جؤر، استغاثه و بلند کردن صدا است.

پانزدهم: مستحب است که دعا کردن در حال اجتماع باشد، به جهت روایتی که در «اصول کافی» به سند خود از ابی عبد اللَّه امام صادق علیه السلام آمده که فرمود: هیچ گروه چهل نفری نیستند که با هم جمع شوند، پس به درگاه خدای - عزّوجلّ - درباره امری دعا کنند، مگر این که دعایشان مستجاب می گردد، و اگر چهل تن نباشند، پس چهار نفر خداوند - عزّوجلّ - را ده بار بخوانند دعایشان

ص:24


1- 25. سوره حج، آیه 32.
2- 26. سوره نحل، آیه 53.

مستجاب می شود، و اگر چهار نفر هم نباشند، پس هرگاه یک شخص چهل بار خداوند را بخواند، خدای عزیز جبّار دعایش را به اجابت می رساند.(1) و در همان کتاب از حضرت امام صادق علیه السلام آمده که فرمود: پدرم چنین بود که هرگاه واقعه ای او را اندوهگین می ساخت، زنان و کودکان را جمع می کرد، سپس دعا می نمود و آن ها آمین می گفتند.(2)

شانزدهم: جایز - بلکه مستحبّ - است که ثواب دعا برای آن حضرت علیه السلام را به مردگان هدیه کند، به دلیل عموم روایاتی که در مورد هدیه فرستادن برای اموات رسیده، همچنان که جایز بلکه مستحبّ است که در این دعا از آنان نیابت نماید، مانند سایر کارهای مستحبّ، به این صورت که مؤمن در حقّ مولایش صاحب الزمان علیه السلام دعا کند و از خداوند - عزّ اسمه - زودتر رسیدن فرج و ظهور آن حضرت را بخواهد به قصد نیابت از پدر و مادرش یا سایر امواتش، بلکه اموات مؤمنین و مؤمنات. و به طور عموم و خصوص چند روایت بر این مطلب دلالت دارد، از جمله: در وسائل، از حمّاد بن عثمان آمده که در کتابش گوید: حضرت امام صادق علیه السلام فرمود: هر کس از مؤمنین عملی را از [طرف ]مرده ای انجام دهد، خداوند دو برابر اجر آن را به او می دهد و مرده هم به آن عمل متنعّم می گردد.(3)

و از عمر بن یزید آمده که گفت: حضرت ابوعبد اللَّه امام صادق علیه السلام فرمود:

ص:25


1- 27. اصول کافی، 2/487.
2- 28. اصول کافی، 2/487.
3- 29. وسائل الشیعه، 5/369 ح 24.

هرکدام از مؤمنین کار نیکی را [به نیابت از مرده ای به جای آورد، خداوند پاداشش را دو برابر دهد و میّت به آن عمل بهره مند گردد.(1)

و از حمّاد بن عثمان، از امام صادق علیه السلام آمده که فرمود: همانا نماز و روزه و صدقه و حجّ و عمره و هر کار نیکی مرده را سود می رساند، تا آن جا که بسا میّتی در فشار است، پس بر او توسعه می دهند و به او گفته می شود: این در ازای عمل فرزندت فلانی و عمل برادر دینی ات فلانی است.(2)

و از هشام بن سالم - که یکی از اصحاب و شاگردان امام صادق و امام کاظم علیها السلام بوده - روایت است که گوید: به او - امام علیه السلام - عرض کردم: آیا دعا و صدقه و روزه و مانند این ها به مرده می رسد؟ فرمود: آری. گفتم: و آیا می داند که چه کسی برایش آن را می فرستد؟ فرمود: آری. سپس فرمود: به طوری که بسا باشد که او مورد خشم است و [به برکت این عمل ]مورد رضا واقع گردد.(3)

و از علاء بن رزین، از امام صادق علیه السلام است که فرمود: [لازم است از سوی ]مرده، حجّ و روزه و برده آزاد کردن و کارهای خیر قضا شود.(4)

و از بزنطی، از امام رضاعلیه السلام آمده که فرمود: از طرف مرده، روزه و حجّ و برده آزاد کردن و کار نیکش قضا شود.(5)

ص:26


1- 30. وسائل الشیعه، 5/369 ح 25.
2- 31. وسائل الشیعه، 5/368 ح 15.
3- 32. وسائل الشیعه، 5/366 ح 7.
4- 33. وسائل الشیعه، 5/369 ح 20.
5- 34. وسائل الشیعه، 5/369.

و از مؤلّف الفاخر آمده که گوید: از جمله اموری که بر آن اجماع شده و از گفتار امامان علیهم السلام به صحّت رسیده است، این که: از سوی مرده تمام کارهای نیکش [باید ]قضا گردد.

و اخبار دیگری که به جهت رعایت اختصار از آوردن آن ها خودداری کردیم. و نیز شاهد بر آن است آنچه در دعا وارد شده که: «اَللَّهُمَّ بَلِّغْ مَوْلایَ صاحِبَ الزَّمانِ عَنْ جَمِیعِ المُؤْمِنِینَ وَالمُؤْمِناتِ فِی مَشارِقِ الأَرْضِ وَمَغارِبِها»؛ خدایا! به مولایم صاحب الزمان علیه السلام از سوی همه مؤمنین و مؤمنات در سراسر خاورها و باخترهای زمین [درودها] ابلاغ فرمای... .

هفدهم: جایز - بلکه مستحبّ - است در این عمل مبارک از زندگان نیز نیابت شود، به ویژه از سوی والدین و خویشاوندان، و دلیل بر این چندین روایت به طور تصریح یا تلویح می باشد، از جمله: در وسائل، از علی بن ابی حمزه آمده که گفت: به حضرت ابوابراهیم [موسی بن جعفرعلیها السلام عرض کردم: حج و نماز و صدقه از طرف زندگان و مردگان از خویشان و دوستانم انجام دهم؟ فرمود: آری. از [طرف شخص ]صدقه بپرداز و نماز بگزار و به خاطر این نیکی نسبت به او اجری خواهی داشت.(1)

سید بن طاووس قدس سره - چنان که از او حکایت شده - پس از نقل این حدیث گفته: باید حدیث فوق را بر مواردی که نیابت از زندگان در آن ها صحیح است، حمل کرد.

ص:27


1- 35. وسائل الشیعه، 5/367 ح 9.

و از محمد بن مروان آمده که گفت: حضرت امام صادق علیه السلام فرمود: چه باز می دارد شخصی از شما را که نسبت به والدین خود در حال زنده بودن و پس از مرگشان نیکی کند، از سوی آنان نماز بگزارد و صدقه دهد و حجّ به جای آرد و روزه بدارد؟ پس آنچه انجام دهد برای آنان خواهد بود و برای خودش نیز همانند آن ثواب هست، پس خدای - عزّوجل - به جهت نیکی و صله اش، خیر بسیاری براو خواهد افزود.(1)

مؤلّف وسائل گوید: نماز از طرف شخص زنده به نماز طواف و زیارت اختصاص دارد، به دلیل آنچه خواهد آمد.(2)

قسمت سوم

می گویم: ظاهراً منظورش از آنچه خواهد آمد، خبر عبداللَّه بن جندب است که گفت: به حضرت ابوالحسن علیه السلام این مسأله را نوشتم: شخصی می خواهد اعمالش را از نیکی ها و نماز و کار خیر بر سه بخش قرار دهد؛ یک سوم آن ها را برای خودش و دو سوم را برای والدینش، یا این که به تنهایی از کارهای مستحبّی خود، چیزی را برای آنان اختصاص دهد و اگر یکی از آن دو زنده و دیگری مرده باشد [چه حکمی دارد]؟ پس آن حضرت علیه السلام به من نوشت: امّا از طرف مرده خوب و جایز است و اما زنده روا نیست مگر نیکی و صله.(3)

و فعلاً منظورمان این نیست که جواز و عدم جواز نیابت از زندگان در نمازهای مستحبّی را بیان کنیم، که تحقیق درباره آن جای دیگری دارد، بلکه

ص:28


1- 36. وسائل الشیعه، 5/365.
2- 37. وسائل الشیعه، 5/365.
3- 38. وسائل الشیعه 5/368 ح 16.

هدف ما در این جا آن است که ترجیح داشتن نیابت از زندگان و مردگان مؤمنین در دعا کردن برای مولایمان صاحب الزمان و تعجیل فرج و ظهور آن جناب علیه السلام را بیان نماییم، و حدیث یاد شده بر این مطلب دلالت دارد، زیرا که دعا در حقّ مولایمان علیه السلام بدون شک از برترین اقسام نیکی است، و این حدیث دلالت دارد که نیابت کردن - هرچند از شخص زنده - در نیکی و صله کار پسندیده ای است. و همین طور خبر محمد بن مروان دلالت می کند بر این که نیکی نسبت به والدین زنده باشند یا مرده، خوب و پسندیده است و ظاهراً یاد کردن نماز و صدقه و حجّ از باب مثال است. بنابراین با توجه به آنچه یاد کردیم به ضمیمه این فرازهای دعای عهد: «اَللَّهُمَّ بَلِّغْ مَوْلایَ صاحِبَ الزَّمانِ عَنْ جَمِیعِ المُؤْمِنِینَ وَالمُؤْمِناتِ فِی مَشارِقِ الأَرْضِ وَمَغارِبِها وَبَرِّها وَبَحْرِها وَسَهْلِها وَجَبَلِها حَیِّهِمْ وَمَیِّتِهِمْ وَعَنْ والِدَیَّ وَوُلْدِی وَعَنِّی مِنَ الصَّلَواتِ وَالتَّحِیّاتِ...»؛ خداوندا! به مولایم صاحب الزمان علیه السلام از سوی تمام مردان و زنان باایمان در سراسر قلمرو زمین، شرق و غرب و خشکی و دریا و هموار و کوه آن، زنده و مرده آنان، و از سوی والدینم و فرزندانم و از سوی خودم، از درودها و تحیّت ها و سلام ها ابلاغ فرمای... .

و به ضمیمه آنچه درباره نیابت از زندگان در زیارت ها و دعاها و حج و طواف و مانند این ها وارد شده، از ملاحظه تمام این ها به دست می آید که نیابت کردن در دعا برای مولایمان صاحب الزمان علیه السلام و خواندن دعاهای روایت شده در حقّ آن حضرت، بلکه در سایر انواع دعاها، نیابت کردن از

ص:29

زندگان مؤمنین و مؤمنات، به ویژه صاحبان حقوق و خویشان نیکو است، چنان که خوبی نیابت در همه این ها از مردگان نیز ثابت گردیده است و با این کار زنده و مرده و نیابت کننده و نیابت شونده، انواعی از فواید و ثواب ها را درک خواهند کرد.

اگر بگویی: حدیث عبد اللَّه بن جندب در نیابت صراحت ندارد، بلکه محتمل است که منظور در آن، هدیه کردن ثواب نیکی و صله و نماز باشد؟

می گویم: ظاهر این است که در آغاز، پرسش از هدیه کردن بوده، ولی این که گفته: یا این که به تنهایی از کارهای...، سؤال از نیابت بوده است و این مطلب با اندک تأمّلی ان شاء اللَّه تعالی روشن خواهد شد.

هجدهم: از آنچه در دو نکته پیش گفتیم، معلوم شد که دعا کردن درباره مولایمان صاحب الزمان علیه السلام و درخواست تعجیل فرج و ظهور آن جناب به نیابت از مؤمنان، موجب فواید دیگری افزون بر فواید بسیاری است که در گذشته آوردیم، از جمله:

1 - چند برابر شدن مکارم و نیکی ها و فواید یاد شده است، به مقتضای روایات رسیده ای که از نظرتان گذشت.

2 - احسانی است به مؤمنان و وسیله ای برای برطرف شدن عذاب از مردگان ایشان یا فزونی ثواب برای آنان، چنان که دانستید.

3 - در جهت زودتر شدن زمان ظهور و فرج آن حضرت مؤثرتر است، چون به منزله آن است که این دعا از همه مؤمنین انجام گردیده باشد. و از آنچه

ص:30

پیش تر آوردیم، معلوم گردید که دسته جمعی دعا کردن، از جمله موجبات زودتر رسیدن دوران گشایش و ظهور می باشد، ان شاء اللَّه تعالی.

نوزدهم: مستحبّ است برای دوستان و یاران آن حضرت علیه السلام دعا کنید، به دلیل عموم روایاتی که در تشویق و ترغیب به دعا درباره مؤمنین و مؤمنات رسیده، و نیز به دلیل آنچه در مورد کمک بر نیکی و تقوی وارد شده و به دلیل این که در دعاهای رسیده از امامان علیهم السلام دعا برای دوستان و یاران آن حضرت هم مذکور گردیده است، چنان که گذشت و گوشه ای از آن ها را در مقصد سوم همین بخش خواهیم آورد، ان شاء اللَّه تعالی.

بیستم: دعا کردن برای نابودی دشمنانش و طلب خواری و زبونی آن ها، چنان که در دعاهای روایت شده آمده است، و لعنت کردن آن ها مستحبّ است، به دلیل مقتضای بیزاری از دشمنان و نیز پیروی از خدای تعالی و پیامبر او و امامان علیهم السلام، و به خاطر آنچه در روایات از ترغیب و پافشاری بر آن آمده، از جمله: در بحار، از علی بن عاصم کوفی، از مولایمان حضرت امام حسن عسکری علیه السلام روایت است که فرمود: حدیث گفت مرا پدرم، از جدّم، از رسول خداصلی الله علیه وآله که فرمود: هر کس از یاری ما اهل بیت ناتوان باشد اما در خلوت های خود دشمنانمان را لعنت کند، خداوند صدایش را به تمام فرشتگان از زمین تا به عرش خواهد رسانید، پس هرچه این مرد دشمنانمان را لعنت کند، فرشتگان او را یاری نمایند و هر که را لعنت کند، آن ها هم او را لعنت کنند، سپس بار دیگر [بر دشمنان لعنت فرستند، آن گاه گویند: خداوندا!

ص:31

بر این بنده ات درود فرست که آنچه در توان داشت بذل کرد و به کار برد و اگر بیش از این را توان داشت انجام می داد، که ناگاه از سوی خدای تعالی ندا می آید: دعای شما را به اجابت رساندم و خواسته شما را پذیرفتم و بر روان او در میان ارواح پاکان درود فرستادم و او را از برگزیدگان نیکان قرار دادم.(1)

چگونگی دعا برای تعجیل فرج و ظهور آن حضرت علیه السلام آشکارا یا به کنایه

بدان که این برترین مقصد و عالی ترین مطلب به گونه های مختلفی حاصل گردد که به آن ها اشاره می کنیم، تا خواننده بینش بیشتری یابد و بتواند امثال این ها را با تیزبینی و خوش باطنی استخراج نماید:

اوّل

این که به صراحت از خدای تعالی این امر را مسألت نماید و به زبان فارسی یا عربی یا هر زبان دیگری تقاضایش را باز گوید، مثل این که چنین دعا کند: «اَللَّهُمَّ عَجِّلْ فَرَجَ مَوْلانا صاحِبَ الزَّمانِ علیه السلام»؛ خدایا! فرجِ مولای ما صاحب الزمان علیه السلام را زودتر برسان. یا بگوید: «عَجَّلَ اللَّهُ تَعالی فَرَجَهُ وَظُهُورَهُ»؛ خدای تعالی فرج و ظهور آن حضرت را تعجیل فرماید.

دوم

این که از خداوند - عزّ اسمه - درخواست کند که فرج و گشایش امر آل محمدعلیهم السلام را تعجیل فرماید و زودتر برساند، چون فرجِ آن حضرت همان فرجِ آن ها است، چنان که در دعاها و روایات، این معنی آمده است.

ص:32


1- 39. بحارالانوار، 27/223 و در حدیث دیگر این معنی از امام صادق علیه السلام روایت شده.

سوم

این که فرج و گشایش امر تمام مؤمنین و مؤمنات، یا فرجِ اولیای خدای تعالی را مسألت دارد، زیرا که با فرج آن جناب علیه السلام فرجِ اولیای خدا انجام می گردد، چنان که در روایت رسیده است.

چهارم

این که بر دعای کسی که چنین دعایی کند آمین بگوید، چون واژه «آمِینَ: مستجاب کن» نیز دعا است، و چون که دعا کننده و آمین گو هر دو در دعا شریکند، به طوری که در خبر آمده است.

پنجم

این که از خدای - عزّوجلّ - بخواهد که دعای هر کس که برای تعجیل فرج مولایمان دعا می کند را مستجاب سازد. و فرق بین این با گونه قبلی آن است که آمین گفتن جز در حضور دعا کننده انجام نمی گردد، ولی در این مورد حضور شرط نیست.

ششم

این که فراهم شدن و آماده گشتن وسایل و مقدّمات و زمینه های زودتر رسیدن فرج را از خداوند مسألت نماید.

هفتم

این که درخواست نماید که موانع ظهور آن حضرت علیه السلام رفع و برطرف گردد.

هشتم

این که دعا کند گناهانی که مایه تأخیر افتادن فرج آن حضرت است، آمرزیده شوند. گناهانی که دعا کننده یا غیر او از اهل ایمان مرتکب گردیده اند.

نهم

این که از خدای تعالی درخواست کند که او را از آن چنان گناهانی که اثر یاد شده را دارد، در آینده زندگی اش محفوظ و باز بدارد.

دهم

این که نابودی دشمنان آن حضرت علیه السلام - که وجودشان مانع از زودتر شدن فرج دوستانش می باشد - را از خداوند بخواهد.

ص:33

یازدهم

این که از خداوند مسألت نماید که دست ستمگران را از سر همه مؤمنین کوتاه سازد، که این امر به برکت ظهور امامشان که در انتظارش هستند انجام می گردد.

دوازدهم

این که گسترش یافتن عدالت را در شرق و غرب زمین مسألت نماید، زیرا که این امر جز به ظهور آن حضرت علیه السلام حاصل نمی گردد، همچنان که خدای - عزّوجلّ - و پیغمبران و اولیائش علیهم السلام وعده داده اند.

سیزدهم

این که بگوید: خداوندا! رفاه و خوشی را به ما بنمایان. و نیّتش حصول آن در زمان ظهور باشد، زیرا که رفاه و خوشی کامل و تمام عیار برای مؤمن حاصل نمی شود، مگر به ظهور امام غایب از نظرعلیه السلام. و در اواخر بخش ششم روایتی که بر ورود این دعا به همین لفظ دلالت داشت، گذشت.

چهاردهم

این که از خدای - عزّوجلّ - بخواهد که اجر و مزد عبادت ها و کارهایش را، تعجیل در امر فرج و ظهور مولایش مطابق خواسته و رضای حضرتش علیه السلام قرار دهد.

پانزدهم

آن که توفیق یافتن به انجام این دعا - یعنی دعا برای مولایمان و درخواست تعجیل در امر فرجش - را برای همه مؤمنین و مؤمنات بخواهد، زیرا پیش تر بیان داشته ایم که همدلی و اتفاق مؤمنین در این کار تأثیر ویژه ای دارد، چنان که در روایت آمده. بنابراین هرگاه مؤمن مسألت کند که مقدّمات مطلوب و هدفش فراهم و آسان گردد، در جهت تحصیل آن کوشش به سزایی انجام داده است.

ص:34

شانزدهم

این که از خدای - عزّوجلّ - مسألت نماید که دین حق و اهل ایمان را بر همه ملل و ادیان چیره و پیروز فرماید، زیرا که این امر - چنان که وعده کرده - جز به ظهور مولایمان صاحب الزمان علیه السلام حاصل نمی گردد، همان طور که در کتاب «البرهان» آمده است.(1)

هفدهم

این که از خداوند - عزّ اسمه - درخواست نماید که از دشمنان دین و ستمکاران نسبت به خاندان حضرت سیدالمرسلین - علیهم السلام - انتقام بگیرد، به جهت آنچه در خبر آمده که این امر با ظهور امام غایب از انظار و آخرین امامان بزرگوار انجام می گردد.

هجدهم

این که بر آن حضرت درود بفرستد، و منظورش درخواست رحمت ویژه ای از سوی خداوند باشد که به آن زودتر شدن فرجش آسان شود. و این از عبارتی که در مورد درود فرستادن بر آن جناب و بر پدرانش علیهم السلام روایت شده، که در «کامل الزیارات» و غیر آن ذکر گردیده، برمی آید، که در زیارت حضرت رضاعلیه السلام پس از درود فرستادن بر یکایک امامان علیهم السلام چنین می خوانیم: «اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلی حُجَّتِکَ وَوَلِیِّکَ القآئِمِ فِی خَلْقِکَ صَلاةً تآمَّةً نامِیَةً باقِیَةً تُعَجِّلُ بِها فَرَجُهُ وَتَنْصُرُهُ بِها...»؛ خدایا! بر حجّت و ولیّ خویش که در میان آفریدگانت بپا است، درود فرست درود فرستادنی تمام، و با افزایش و همیشگی که به آن فرجش را زودتر برسانی و به آن پیروزش نمایی.

نوزدهم

این که تعجیل و زودرسی برطرف شدن محنت از چهره اش

ص:35


1- 40. البرهان، 2/121.

و زدودن غم و اندوه از قلب مقدّسش علیه السلام را بخواهد، زیرا که این از لوازم تسلّط آن حضرت و نابودی دشمنانش می باشد.

بیستم

این که از خدای تعالی بخواهد که در امر خونخواهی برای مولای شهید مظلوممان حضرت ابی عبد اللَّه الحسین علیه السلام تعجیل فرماید، زیرا که این در حقیقت دعا برای فرزندش حضرت حجّت علیه السلام است که خونخواه و انتقام گر از کشندگان آن حضرت است.

ذکر بعضی از دعاهای روایت شده از امامان معصوم علیهم السلام در این باره

1 - دعای صلوات

و این دعاها غیر از دعاهایی است که در بخش ششم این کتاب آوردیم از جمله:

در کتاب الغیبه، شیخ اجل ابوجعفر طوسی رحمه الله از حضرت صاحب الامرعلیه السلام روایت شده و حکایتی طولانی دارد که به منظور رعایت اختصار آن را ترک کردیم. دعا این است: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ، اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ سَیِّدِ المُرْسَلِینَ وَخاتَمِ النَّبِیِّینَ وَحُجَّةِ رَبِّ العالَمِینَ، المُنْتَجَبِ فِی المِیثاقِ، المُصَطَفی فِی الظِّلالِ، المُطَهَّرِ مِنْ کُلِّ آفَةٍ، البَرِی ءِ مِنْ کُلِّ عَیْبٍ، المُؤَمَّلِ لِلنَّجاةِ، المُرْتَجی لِلشَّفاعَةِ، المُفَوَّضِ إِلَیْهِ دِینُ اللَّهِ. اَللَّهُمَّ شَرِّفْ بُنْیانَهُ وَعَظِّمْ بُرْهانَهُ وَأَفْلِجْ حُجَّتَهُ وَارْفَعْ دَرَجَتَهُ وَأَضِیْ نُورَهُ وَبَیِّضْ وَجْهَهُ وَاعْطِهِ الفَضْلَ وَالفَضِیلَةَ وَالدَّرَجةَ

ص:36

وَالوَسِیلَةَ الرَّفِیعَةَ وَابْعَثْهُ مَقاماً مَحْمُوداً یَغْبِطُهُ بِهِ الأَوَّلُونَ وَالآخِرُونَ، وَصَلِّ عَلی أَمِیرِ المُؤْمِنِینَ وَوارِثِ المُرْسَلِینَ وَقآئِدِ الغُرِّ الُمحَجَّلِینَ وَسَیِّدِ الوَصِیِّینَ وَحُجِّةِ رَبِّ العالَمِینَ، وَصَلِّ عَلَی الحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ إِمامِ المُؤْمِنِینَ وَوارِثِ المُرْسَلینَ وَحُجَّةِ رَبِّ العالَمِینَ، وَصَلِّ عَلَی الحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ إِمامِ المُؤْمِنِینَ وَوارِثِ المُرْسَلِینَ وَحُجَّةِ رَبِّ العالَمِینَ، وَصَلِّ عَلی عَلِیِّ بْنِ الحُسَیْنِ (سَیِّدِ العابِدِینَ) وَإِمامِ المُؤْمِنِینَ وَوارِثِ المُرْسَلِینَ وَحُجَّةِ رَبِّ العالَمِینَ، وَصَلِّ عَلی مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ إِمامِ المُؤْمِنِینَ وَوارِثِ المُرْسَلِینَ وَحُجَّةِ رَبِّ العالَمِینَ، وَصَلِّ عَلی جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ إِمامِ المُؤْمِنِینَ وَوارِثِ المُرْسَلِینَ وَحُجَّةِ رَبِّ العالَمِینَ، وَصَلِّ عَلی مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ إِمامِ المُؤْمِنِینَ وَوارِثِ المُرْسَلِینَ وَحُجَّةِ رَبِّ العالَمِینَ، وَصَلِّ عَلی عَلِیِّ بْنِ مُوسی إِمامِ المُؤْمِنِینَ وَوارِثِ المُرْسَلِینَ وَحُجَّةِ رَبِّ العالَمِینَ، وَصَلِّ عَلی مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ إِمامِ المُؤْمِنِینَ وَوارِثِ المُرْسَلِینَ وَحُجَّةِ رَبِّ العالَمِینَ، وَصَلِّ عَلی عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ إِمامِ المُؤْمِنِینَ وَوارِثِ المُرْسَلِینَ وَحُجَّةِ رَبِّ العالَمِینَ، وَصَلِّ عَلَی الحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ إِمامِ المُؤْمِنِینَ وَوارِثِ المُرْسَلِینَ وَحُجَّةِ رَبِّ العالَمِینَ، وَصَلِّ عَلَی الخَلَفِ الصّالِحِ الهادِی المَهْدِیِّ إِمامِ المُؤْمِنِینَ وَوارِثِ المُرْسَلِینَ وَحُجَّةِ رَبِّ العالَمِینَ. اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَأَهْلِ بَیْتِهِ الأَئِمَّةِ الهادِینَ المَهْدِیِّینَ، العُلَمآءِ الصّادِقِینَ، الأَبْرارِ المُتَّقِینَ، دَعآئِمِ دِینِکَ وَأَرْکانِ تَوْحِیدِکَ وَتَراجِمَةِ وَحْیِکَ، وَحُجَجِکَ عَلی خَلْقِکَ وَخُلَفآئِکَ فِی أَرْضِکَ، الَّذِینَ اخْتَرْتَهُمْ لِنَفْسِکَ وَاصْطَفَیْتَهُمْ عَلی عِبادِکَ وَارْتَضَیْتَهُمْ لِدِینِکَ وَخَصَصْتَهُمْ بِمَعْرِفَتِکَ وَجَلَّلْتَهُمْ بِکَرامَتِکَ وَغَشَّیْتَهُمْ بِرَحْمَتِکَ وَرَبَّیْتَهُمْ بِنِعْمَتِکَ وَغَذَّیْتَهُمْ بِحِکْمَتِکَ وَأَلْبَسْتَهُمْ نُورَکَ وَرَفَعْتَهُمْ فِی مَلَکُوتِکَ وَحَفَفْتَهُمْ بِمَلآئِکَتِکَ وَشَرَّفْتَهُمْ بِنَبِیِّکَ

ص:37

صَلَواتُکَ عَلَیهِ وَآلِهِ. اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَعَلَیْهِمْ صَلوةً کَثِیرَةً دآئِمَةً طَیِّبَةً لا یُحِیطُ بِها إِلّا أَنْتَ وَلا یَسَعُها إِلّا عِلْمُکَ وَلا یُحْصِیها أَحَدٌ غَیْرُکَ. اَللَّهُمَّ وَصَلِّ عَلی وَلِیِّکَ الُمحْیِی سُنَّتَکَ القآئِمِ بِأَمْرِکَ الدّاعِیِ إِلَیْکَ الدَّلِیلِ عَلَیْکَ وَحُجَّتِکَ عَلی خَلْقِکَ وَخَلِیفَتکَ فِی أَرْضِکَ وَشاهِدِکَ عَلی عِبادِکَ. اَللَّهُمَّ أَعِزَّ نَصْرَهُ وَمُدَّ فِی عُمُرِهِ وَزَیِّنِ الأَرْضَ بِطُولِ بَقآئِهِ. اَللَّهُمَّ اکْفِهِ بَغْیَ الحاسِدِینَ وَأَعِذْهُ مِنْ شَرِّ الکآئِدِینَ وَازْجُرْ عَنْهُ إِرادَةَ الظّالِمِینَ وَخَلِّصْهُ مِنْ أَیْدِی الجَبّارِینَ. اَللَّهُمَّ أَعْطِهِ فِی نَفْسِهِ وَذُرِّیَّتِهِ وَشِیعَتِهِ وَرَعِیَّتِهِ وَخآصَّتِهِ وَعآمَّتِهِ وَعَدُوِّهِ وَجَمِیعِ أَهْلِ الدُّنْیا ما تَقِرُّ بِهِ عَیْنُهُ وَتَسُرُّ بِهِ نَفسُهُ وَبَلِّغْهُ أَفْضَلَ أَمَلِهِ [ما أَمَّلَهُ فِی الدُّنْیا وَالآخِرَةِ إِنَّکَ عَلی کُلِّ شَیْ ءٍ قَدِیرٌ. اَللَّهُمَّ جَدِّدْ بِهِ ما مُحِیَ مِنْ دِینِکَ وَأَحْیِ بِهِ ما بُدِّلَ مِنْ کِتابِکَ وَأَظْهِرْ بِهِ ما غُیِّرَ مِنْ حُکْمِکَ حَتّی یَعُودَ دِینُکَ بِهِ وَعَلی یَدَیْهِ غَضّاً جَدِیداً خالِصاً مُخْلَصاً لا شَکَّ فِیهِ وَلا شُبْهَةَ مَعَهُ وَلا باطِلَ عِنْدَهُ وَلا بِدْعَةَ لَدَیْهِ. اَللَّهُمَّ نَوِّرْ بِنُورِهِ کُلَّ ظُلْمَةٍ وَهُدَّ بِرُکْنِهِ کُلَّ بِدْعَةٍ وَاهْدِمْ بِعِزَّتِهِ کُلَّ ضَلالةٍ وَاقْصِمْ بِهِ کُلَّ جَبّارٍ وَأَخْمِدْ بِسَیْفِهِ کُلَّ نارٍ وَأَهْلِکْ بِعَدْلِهِ کُلَّ جَبّارٍ (جابِرٍ) وَأَجْرِ حُکْمَهُ عَلی کُلِّ حُکْمٍ وَأَذِلَّ بِسُلْطانِهِ کُلَّ سُلْطانٍ. اَللَّهُمَّ أَذِلَّ کُلَّ مَنْ ناواهُ وَأَهْلِکْ کُلَّ مَنْ عاداهُ وَامْکُرْ بِمَنْ کادَهُ وَاسْتَأْصِلْ مَنْ حَجَدَ حَقَّهُ وَاسْتَهانَ بِأَمْرِهِ وَسَعی فِی إِطْفآءِ نُورِهِ وَأَرادَ إِخْمادَ ذِکْرِهِ. اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ المُصْطَفی وَعَلِیٍّ المُرْتَضی وَفاطِمَةَ الزَّهْرآءِ وَالحَسَنِ الرِّضا وَالحُسَیْنِ المُصَفّی (المُصْطَفی وَجَمِیعِ الأَوْصِیآءِ مَصابِیحِ الدُّجی وَأَعْلامِ الهُدی وَمَنارِ التُّقی وَالعُرْوَةِ الوُثْقی وَالحَبْلِ المَتِینِ وَالصِّراطِ المُسْتَقِیمِ، وَصَلِّ عَلی وَلِیِّکَ وَوُلاةِ عَهْدِکَ وَالأَئِمَّةِ مِنْ وُلْدِهِ وَمُدَّ فِی أَعْمارِهِمْ وَزِدْ فِی آجالِهِمْ وَبَلِّغْهُمْ أَقْصی [أفْضَلَ ]آمالِهِمْ دِیناً وَدُنْیاً وَآخِرَةً، إِنَّکَ

ص:38

عَلی کُلِّ شَیْ ءٍ قَدِیرٌ»(1)؛ به نام خداوند بخشنده بخشایشگر. خداوندا! درود بفرست بر محمد سرور رسولان و آخرین پیغمبران و حجّت پروردگار عالمیان، که در [هنگام ]پیمان بستن اختیار شده است در [عالم اشباح و سایه ها، از هر آفتی پاک و از هر عیب دور می باشد، آن که به او آرزوی نجات است و امید شفاعت، که دین خداوند به او واگذار گردیده. خدایا! بنیادش را بلند ساز و نورش را درخشنده کن و رویش را سپید گردان و به او فضل و بلندی مرتبه و درجه و رفعت وسیله را عطا فرما و او را بر مقام پسندیده ای برانگیز، که به سبب آن اولین و آخرین بر او غبطه خورند.

و درود بفرست بر علی امیر مؤمنان و وارث رسولان و پیشوای روسفیدان و سیّد اوصیا و حجّت پروردگار عالمیان. و درود بفرست بر حسن بن علی امام مؤمنان و وارث رسولان و حجّت پروردگار جهانیان. و درود بفرست بر حسین بن علی امام مؤمنان و وارث رسولان و حجّت پروردگار عالمیان. و درود بفرست بر علی بن الحسین (سرور عبادت کنندگان) امام مؤمنان و وارث رسولان و حجّت پروردگار عالمیان. و درود بفرست بر محمد بن علی امام مؤمنان و وارث رسولان و حجّت پروردگار عالمیان. و درود بفرست بر جعفر بن محمد امام مؤمنان و وارث رسولان و حجّت پروردگار عالمیان. و درود بفرست بر موسی بن جعفر امام مؤمنان و وارث رسولان و حجّت پروردگار عالمیان. و درود بفرست بر علی بن موسی امام مؤمنان و وارث رسولان و حجّت پروردگار عالمیان. و درود بفرست بر محمد بن علی امام مؤمنان و وارث رسولان و حجّت پروردگار عالمیان. و درود بفرست بر علی بن محمد امام

ص:39


1- 41. الغیبة، چاپ مکتبة نینوی الحدیثة، 168 - 170.

مؤمنان و وارث رسولان و حجّت پروردگار عالمیان. و درود بفرست بر حسن بن علی امام مؤمنان و وارث رسولان و حجت پروردگار عالمیان. و درود بفرست بر خَلَف صالح هدایت کننده هدایت شده ات، امام مؤمنان و وارث رسولان و حجّت پروردگار عالمیان. بار الها! درود بفرست بر محمد و خاندانش امامان هدایت کننده هدایت شده، علمای راستگویی، نیکان تقوی پیشه، ستون ها و پایه های توحید و بازگو کنندگان وحی تو و حجّت های تو بر آفریدگان و جانشینان تو در زمین که آنان را برای خویش اختیار کردی و بر بندگانت برگزید و برای دینت پسندیده و به شناختنت اختصاص دادی و جامه کرامتت را بر اندامشان پوشاندی و به رحمت خود ایشان را فرا گرفتی و به نعمتت آنان را پرورش دادی و حکمتت را به آنان تغذیه کردی و نور خویش بر ایشان پوشاندی و در ملکوتت آنان را بالا بردی و به وسیله فرشتگانت آنان را احاطه نمودی و به پیغمبرت شرافتشان بخشیدی. خداوندا! بر محمد و بر آل او درود فرست درودی بسیار دائم پاکیزه ای که جز ذات تو آن را احاطه نکند و جز علم تو آن را درنیابد و احدی جز تو آن را شمارش ننماید. بار الها! درود فرست بر ولیّ ات که زنده کننده سنّت تو، بپاخاسته به امر تو، دعوت کننده به سوی تو، دلالت کننده بر تو و حجّت تو بر خلقت و خلیفه ات در زمینت و گواهت بر بندگانت می باشد. خداوندا! پیروزی اش را برافراز و عمرش را دراز کن و زمین را با طولانی شدن بقای او زینت بخش. بار الها! از تجاوز حسودان او را نگهدار و از شرّ نیرنگ بازان او را در پناه خویش مصون گردان و خواسته های [شوم ]ستمگران را از او دور فرمای و او را از دست سرکشان رها ساز. خداوندا! به او در مورد خودش و فرزندانش و شیعیانش و رعیتش و خاصّانش

ص:40

و عوامش و دشمنش و تمام اهل دنیا، عطا فرمای آنچه را که چشمش را به آن روشن سازی و دلش را به آن خرسند گردانی و او را به برترین آرزویش در دنیا و آخرت برسان که تو بر هر چیز توانایی. بار الها! به [ظهور ]او آنچه از دینت محو شده، تجدید گردان و آنچه از کتابت عوض شده، به او زنده کن و آنچه از احکامت تغییر یافته، به او آشکار ساز، تا این که دین تو به او و بر دست او باز آید، در حالی که تازه و شاداب و نو و خالص و بی پیرایه، که شکی در آن نباشد و شبهه ای به آن راه نیابد و باطلی کنارش نماند و بدعتی در پیشگاهش یافت نشود. خدایا! به نور او، هر تاریکی را روشن ساز و به پایه امر او، هر بدعتی را از جای برکن و به عزّت او، هر گمراهی را منهدم گردان و هر سرکش را درهم شکن و به شمشیر او، هر آتشی را خاموش ساز و هر سرکش (ستمگر) را به عدالت او هلاک گردان و حُکمش را بر هر فرمانی برتری ده و هر سلطه ای را برای حکومتش خوار فرمای. خدایا! هر آن که با او ستیزه کند، ذلیل کن و هر آن که با او دشمنی ورزد، هلاک گردان و به هر که با او نیرنگ بازد، مکر کن و هر که حقش را انکار نماید و امرش را سبک شمارد و در پی خاموش کردن نورش تلاش کند و بخواهد یادش را فرو نشاند، از ریشه برکن. خدایا! درود بفرست بر محمد مصطفی و علی مرتضی و فاطمه زهرا و حسن راضی به قضای تو و حسین مصفّی (برگزیده شده) و تمام اوصیا (جانشینان پیامبر) چراغ های روشنگر تاریکی و نشانه های هدایت و دلایل تقوی و گیره محکم و ریسمان قوی و راه راست. و درود بفرست بر ولیّ خودت و متصدّیان عهدت و امامان از فرزندانش و عمرهایشان را طولانی گردان و بر اجل هایشان بیفزای و آنان را به آخرین مرحله آرزوهایشان در دنیا و آخرت برسان که به راستی تو بر هر چیز توانایی.

ص:41

می گویم: این دعای شریف از دعاهای ارزنده ای است، که شایسته است به آن مداومت شود و در هر وقت و هنگام، بر خواندنش مواظبت گردد، به ویژه اوقاتی که به مولایمان صاحب الزمان - علیه صلوات اللَّه - اختصاص بیشتری دارد، مانند شب نیمه شعبان و روز آن، و شب و روز جمعه. و شاید از همین روی باشد که مؤلّف کتاب «جمال الصالحین» این دعا را از اعمال آن شب برشمرده، با این که ظاهر روایتی که تذکّر دادیم آن است که به وقت معیّنی اختصاص ندارد، بلکه برای مطلق اوقات وارد شده است، و سید اجل علی بن طاووس رحمه الله در کتاب «جمال الاسبوع» آن را در اعمال روز جمعه یاد کرده، در آنچه پس از نماز عصر آن روز دعا می شود، چنین فرموده: ذکر صلوات بر پیغمبر و آل او - که درود خداوند بر او و آنان باد - که از مولایمان حضرت مهدی - صلوات اللَّه علیه - روایت شده، و اگر تعقیب عصر جمعه را به خاطر عذری ترک کردی پس این صلوات را هیچ گاه وا مگذار، به جهت امری که خدای - جلّ جلاله - ما را بر آن آگاه فرموده است.

سپس سند آن را به طور کامل با ذکر حکایتی آورده که از بیم طولانی شدن مطلب، از نقل آن ها خودداری نمودیم.

و از گفتار سید که: هیچ گاه آن را وا مگذار، به جهت امری که خدای - جل جلاله - ما را بر آن آگاه فرموده است. استفاده می شود که از سوی مولایمان صاحب الزمان - عجّل اللَّه فرجه الشریف - در این باره فرمانی به او رسیده، و این دلیل صحّت روایت است، خداوند ولیّ نعمت و هدایت است.

ص:42

2 - دعای امام رضاعلیه السلام

قسمت اول

و از جمله دعاهایی که در این باب روایت شده آن است که جمعی از علمای ما از جمله سیّد اجل علی بن طاووس رحمه الله در همان کتاب - جمال الاسبوع - روایت کرده اند، وی فرموده است: ذکر دعایی که برای حضرت صاحب الأمر از حضرت رضا - که بر ایشان بهترین سلام باد - روایت گردیده است: حدیث گفته اند مرا عدّه ای - که پیش تر در چند جای این کتاب آن ها را یاد کرده ام - به سند متّصلشان تا جدّم ابوجعفر طوسی، که خداوند - جلّ جلاله - او را روز قیامت در امان و رضوان خود قرار دهد، گفت: خبر داد ما را ابن ابی جید، از محمد بن الحسن بن سعید بن عبد اللَّه و حمیری و علی بن ابراهیم و محمد بن الحسن صفّار، همگی اینان از ابراهیم بن هاشم، از اسماعیل بن مدار و صالح بن السندی، از یونس بن عبدالرحمن. سیّدقدس سره گفته: و جدّم ابوجعفر طوسی این دعا را به چند طریق از یونس بن عبدالرحمن روایت آورده که در اینجا آنها را واگذاردم تا مبادا مطلب به طول انجامد. یونس بن عبدالرحمن گوید: حضرت امام رضاعلیه السلام دستور می فرمود که برای حضرت صاحب الأمر - عجّل اللَّه فرجه الشریف - چنین دعا شود: «اَللَّهُمَّ ادْفَعْ عَنْ وَلِیِّکَ وَخَلیفَتِکَ وَحُجَّتِکَ عَلی خَلْقِکَ، وَلِسانِکَ المُعَبِّرِ عَنْکَ بِإِذْنِکَ النّاطِقِ بِحِکْمَتِکَ، وَعَیْنِکَ النّاظِرَةِ عَلی بَرِیَّتِکَ وَشاهِدِکَ عَلی عِبادِکَ، الجَحْجاحِ الُمجاهِدِ العآئِذِ بِکَ عِنْدَکَ، وَأَعِذْهُ مِنْ شَرِّ جَمِیعِ ما خَلَقْتَ وَبَرَأْتَ وَأَنْشَأْتَ وَصَوَّرْتَ، وَاحفَظْهُ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ وَعَنْ یَمِینِهِ وَعَنْ شِمالهِ وَمِنْ فَوْقِهِ وَمِنْ تَحْتِهِ بِحفْظِکَ الَّذِی لا یَضِیعُ مَنْ حَفظْتَهُ بِهِ،

ص:43

وَاحْفَظْ فِیهِ رَسُولَکَ وَآبآئَهُ أئِمَّتَکَ وَدَعائِمَ دِینِکَ، وَاجْعَلْهُ فِی وَدِیعَتِکَ الَّتِی لا تَضِیعُ وَفِی جِوارِکَ الَّذِی لا یُحْقَرُ وَفِی مَنْعِکَ وَعِزِّکَ الَّذِی لا یُقْهَرُ، وَآمِنْهُ بِأَمانِکَ الوَثِیقِ الَّذِی لا یُخْذَلُ مَنْ أَمِنْتَهُ بِهِ، وَاجْعلْهُ فِی کَنَفِک الَّذِی لا یُرامُ مَنْ کانَ فِیهِ، وَأَیِّدْهُ وَانْصُرْهُ بِنَصْرِکَ العَزِیزِ، وَأَیِّدْهُ بِجُنْدِکَ الغالِبِ وَقَوِّهِ بِقُوَّتِکَ وَأَرْدِفْهُ بِمَلآئِکَتِکَ وَوالِ مَنْ والاهُ وَعادِ مَن عاداهُ، وَأَلْبِسْهُ دِرْعَکَ الحَصِینَةَ وَحُفَّهُ بِالمَلآئِکَةِ حَفّاً. اَللَّهُمَّ وَبَلِّغْهُ أَفْضَلَ ما بَلَّغْتَ القآئِمِینَ بِقِسْطِکَ مِنْ أَتْباعِ النَّبِیِّینَ. اَللَّهُمَّ اشْعَبْ بِهِ الصَّدْعَ وَارْتُقْ بِهِ الفَتْقَ وَأَمِتْ بِهِ الجَوْرَ وَأَظْهِرْ بِهِ العَدْلَ وَزَیِّنْ بِطُولِ بَقآئِهِ الأَرْضَ، وَأَیِّدْهُ بِالنَّصْرِ وَانْصُرْهُ بِالرُّعْبِ، وَقَوِّ ناصِرِیهِ وَاخْذُلْ خاذِلِیهِ وَدَمْدِمْ عَلی مَنْ نَصَبَ لَهُ وَدَمِّرْ مَنْ غَشَّهُ وَاقتُلْ بِهِ جَبابِرَةَ الکُفْرِ وَعُمُدَهُ وَدَعآئِمَهُ، وَاقْصِمْ بِهِ رُؤُسَ الضَّلالَةِ وَشارِعَةَ البِدَعِ وَمُمِیتَةَ السُّنَّةِ وَمُقَوِّیَةَ الباطِلِ وَذَلِّلْ بِهِ الجَبّارِینَ، وَأَبِرْ بِهِ الکافِرِینَ وَجَمِیعَ المُلْحِدِینَ فِی مَشارِقِ الأَرْضِ وَمَغارِبِها وَبَرِّها وَبَحْرِها وَسَهْلِها وَجَبَلِها حَتّی لا تَدَعَ مِنْهُمْ دَیّاراً وَلا تُبْقِیَ لَهُمْ آثاراً. اَللَّهُمَّ طَهِّرْ مِنْهُمْ بِلادَکَ وَاشْفِ مِنْهُمْ عِبادَکَ وَأعِزَّ بِهِ المُؤْمِنِینَ وَأَحْیِ بِهِ سُنَنَ المُرْسَلِینَ وَدارِسَ حِکْمَةِ النَّبِیِّینَ، وَجَدِّدْ بِهِ مَا امْتَحی مِنْ دِینِکَ وَبُدِّلَ مِنْ حُکْمِکَ حَتّی تُعِیدَ دِینَکَ بِهِ وَعَلی یَدَیْهِ جَدِیداً غَضّاً مَحْضاً صَحِیحاً لا عِوَجَ فِیهِ وَلا بِدْعَةَ مَعَهُ وَحَتّی تُنِیرَ بِعَدْلِهِ ظُلَمَ الجَوْرِ وَتُطْفِیَ بِهِ نِیرانَ الکُفْرِ وَتُوَضِّحَ بِهِ مَعاقِدَ الحَقِّ وَمَجْهُولَ العَدْلِ فَإِنَّهُ عَبْدُکَ الَّذِی اسْتَخْلَصْتَهُ لِنَفْسِکَ وَاصْطَفَیْتَهُ عَلی عِبادِکَ وَائْتَمَنْتَهُ عَلی غَیْبِکَ وَعَصَمْتَهُ مِنَ الذُّنُوبِ وَبَرَّأْتَهُ مِنَ العُیُوبِ وَطَهَّرْتَهُ مِنَ الرِّجْسِ وَسَلَّمْتَهُ مِنَ الدَّنَسِ. اَللَّهُمَّ فَإِنّا نَشْهَدُ لَهُ یَوْمَ القِیامَةِ وَیَوْمَ حُلُولِ الطّآمَّةِ أَنَّهُ لَمْ یُذْنِبْ ذَنْباً وَلا أَتی حُوباً وَلَمْ یَرْتَکِبْ مَعْصِیَةً وَلَمْ یُضَیِّعْ

ص:44

لَکَ طاعَةً وَلَمْ یَهْتِکْ لَکَ حُرْمَة وَلَمْ یُبَدِّلْ لَکَ فَرِیضَةً وَلَمْ یُغَیِّرْ لَکَ شَرِیعَةً، وَأَنَّهُ الهادِی المَهْدِیُّ الطّاهِرُ التَّقِیُّ النَّقِیُّ الرَّضِیُّ الزَّکِیُّ. اَللَّهُمَّ أَعْطِهِ فِی نَفْسِهِ وَأَهْلِهِ وَوُلْدِهِ وَذُرِّیَّتِهِ و أُمَّتِهِ وَجَمِیعِ رَعِیَّتِهِ ما تُقِرُّ بِهِ عَیْنَهُ وَتَسُرُّ بِهِ نَفْسَهُ وَتَجْمَعُ لَهُ مُلْکَ المُمْلَکاتِ کُلِّها قَرِیبِها وَبَعِیدِها وَعَزِیزِها وَذَلِیلِها حَتّی یَجْرِیَ حُکْمُهُ عَلی کُلِّ حُکْمٍ وَیَغْلِبَ بِحَقِّهِ کُلَّ باطِلٍ. اَللَّهُمَّ اسْلُکْ بِنا عَلی یَدَیْهِ مِنْهاجَ الهُدی وَالمَحَجَّةَ العُظْمی وَالطَّرِیقَةَ الوُسْطَی الَّتِی یَرْجِعُ إِلَیْهَا الغالِی وَیَلْحَقُ بِهَا التّالِی وَقَوِّنا عَلی طاعَتِهِ وَثَبِّتْنا عَلی مُشایَعَتِهِ وَامْنُنْ عَلَیْنا بِمُتابَعَتِهِ، وَاجْعَلْنا فِی حِزْبِهِ القَوّامِینَ بِأَمْرِهِ الصّابِرِینَ مَعَهُ الطّالِبِینَ رِضاکَ بِمُناصَحَتِهِ حَتّی تَحْشُرَنا یَوْمَ القِیامَةِ فِی أَنْصارِهِ وَأَعْوانِهِ وَمُقَوّیَةِ سُلْطانِهِ. اَللَّهُمَّ وَاجْعَلْ ذلِکَ لَنا خالِصاً مِنْ کُلِّ شَکٍّ وَشُبْهَةٍ وَرِیآءٍ وَسُمْعَةٍ حَتّی لا نَعْتَمِدَ بِهِ غَیْرَکَ وَلا نَطْلُبَ بِهِ إِلّا وَجْهَکَ وَحَتّی تُحِلَّنا مَحَلَّهُ وَتَجْعَلَنا فِی الجَنَّةِ مَعَهُ وَأَعِذْنا مِنَ السَّأْمَةِ وَالکَسَلَ وَالْفَترَةِ وَاجْعَلْنا مِمَّنْ تَنْتَصِرُ بِهِ لِدِینِکَ وَتُعِزُّ بِهِ نَصْرَ وَلِیِّکَ، وَلا تَسْتَبْدِلْ بِنا غَیْرَنا فَإِنَّ اسْتِبْدالَکَ بِنا غَیْرَنا عَلَیْکَ یَسِیرٌ وَهُوَ عَلَیْنا عَسِیرٌ. اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلی وُلاةِ عَهْدِهِ وَالأَئِمَّةِ مِنْ بَعْدِهِ وَبَلِّغْهُمْ آمالَهُمْ وَزِدْ فِی آجالِهِمْ وَأَعِزَّ نَصْرَهُمْ وَتَمِّمْ لَهُمْ ما أَسْنَدْتَ اِِلَیْهِمْ فِی [مِنْ أَمْرِکَ لَهُمْ وَثَبِّتْ دَعآئِمَهُمْ وَاجْعَلْنا لَهُمْ أَعْواناً وَعَلی دِینِکَ أَنْصاراً فَإِنَّهُمْ مَعادِنُ کَلِماتِکَ وَأَرکانُ تَوْحِیدِکَ وَدَعآئِمُ دِینِکَ وَوُلاةُ أَمْرِکَ وَخالِصَتُکَ مِنْ عِبادِکَ وَصَفْوتُکَ مِنْ خَلْقِکَ وَأَوْلِیاؤُکَ وَسَلآئِلُ أَوْلِیآئِکَ وَصَفْوَةُ أَوْلادِ رُسُلِکَ، وَالسَّلامُ عَلَیْهِمْ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَکاتُهُ»؛(1) خداوندا! دور گردان هر گونه بلا را از ساحت ولیّ و خلیفه و حجّتت بر مخلوقاتت،

ص:45


1- 42. جمال الاسبوع، 507 - 511.

زبانت که به اذن تو از تو سخن می گوید و به حکمتت نطق کند، و دیده بینای تو بر آفریدگانت و گواه تو بر بندگانت، و بزرگ ترین مجاهدانِ پناه آورده به تو در محضرت می باشد، و او را در پناه خود از شرّ تمام آنچه آفریده ای و ایجاد کرده ای و انشاء و صورت گری فرموده ای محفوظ بدار، و او را از پیش رو و پشت سر و راست و چپ، از بالا و پایین [از تمام شرها ]محفوظ بدار، حفظ کردنی که هر کس را آن طور محفوظ گردانی از بین نمی رود، و در وجود مبارک او (همه آثار) پیامبرت و پدرانش امامانِ منصوب از ناحیه تو و ستون های دینت را حفظ فرمای، و او را در گنجینه سپرده ات قرار ده که هرگز گُم نمی شود، و در جوار خویش جای دِه که به هیچ وجه کوچک نمی گردد، و مورد حمایت و عزتت قرار ده که مقهور نمی شود، و او را به امان استوار خویش ایمنی ببخش که هر کس را در آن جایگاه بسپاری خواری نخواهد یافت، و او را در پرتو حمایتت برگیر که هر کس در آن مستقر شود رنجور و بی قرار نگردد، و او را تأیید و به نصرت توام با عزتت پیروز گردان، و با سپاه چیره شونده ات پشتیبانی اش کن، و به نیروی خویش تقویتش فرمای، و فرشتگانت را همراهش ساز، و هر آن که او را دوست می دارد دوستش بدار و با هر کس که با وی دشمنی نماید دشمنی کن، و زره استوارت را بر اندام آن جناب بپوشان و او را با فرشتگانت فرا بگیر فرا گرفتنی [همه جانبه .

خدایا! و او را به برترین جایگاهی که بپاخاستگان به قسط از پیروان پیغمبرانت را در آن مستقر فرموده ای نایل ساز. خداوندا! پراکندگی ها و پریشانی ها را به وجود او فراهم آور، و رخنه ها را به (ظهور) او مسدود و ترمیم گردان، و ستم را به (دست باکفایت) او بمیران، و عدالت را به او آشکار فرمای، و زمین را با طول اقامتش [در آن ]زینت

ص:46

ببخشای، و با پیروزی تأییدش کن، و به وسیله رُعب (وحشت در دل دشمنانش) پیروز گردان، و یاری کنندگان او را تقویت کن، و خوارکنندگان او را خوار ساز، و هر که با او به دشمنی برخیزد را هلاک گردان، و هر که با او به نیرنگ رفتار کند به نابودی رسان، و به (تیغ) او ستمگران اهل کفر و ستون ها و ارکان آن را بر خاک هلاکت بیفکن، و به (قدرت) او رؤسای گمراهی و بدعت گذاران و سنّت زدایان و تقویت کنندگان باطل را درهم بشکن، و به (عظمت حکومت) او جبّاران را خوار گردان، و به (ظهور) او کافران و همه ملحدان را در خاورها و باخترهای زمین، خشکی و دریا، دشت ها و کوه ها ریشه کن ساز، تا دیگر هیچ فردی از آن ها را وامگذاری و هیچ نشان و اثری از آنان بر جای نسپاری. خداوندا! دیار خویش را از (لوث وجود) آنان پاک گردان، و دل های بندگانت را از نابودیشان خرسند ساز، و به او مؤمنین را عزّت ده، و به او سنّت های مرسلین و حکمت مندرس پیغمبران را زنده بگردان، و به وجود مبارک او آنچه از دینت محو گشته و آنچه از احکامت تغییر یافته را تجدید فرمای، و تا این که دینت را به وجود آن بزرگوار و بر دست او، نو و تازه و خالص، راست بدون کجی و دور از بدعت بازگردانی، و تا این که به عدالت او تاریکی های ستم را روشن سازی، و آتش های کفر را خاموش نمایی، و به وجود او مشکلات برپایی حق و مجهولات اجرایی عدل را آشکار سازی، که به درستی او بنده تو است که برای خویش برگزیده ای و بر بندگانت برتری داده ای و بر غیب خود امینش دانسته ای، و از گناهان معصومش ساخته ای و از عیب ها برکنارش داشته ای و از پلیدی پاک و از آلودگی سالم قرارش داده ای.

خدایا! پس، در روز قیامت که روز تحقّق یافتن حادثه بزرگ است برای او گواهی

ص:47

دهیم که او هیچ گناه نکرد و خلافی نیاورد و نافرمانی مرتکب نشد، و طاعتی از طاعات تو را ضایع نساخت، و حرمتی از تو را هتک ننمود، و فریضه ای از تو را مبدّل نکرد و برنامه ای از تو را تغییر نداد، و البته که او است هدایت گر هدایت شده، پاک باتقوای خالص پسندیده زبده. خداوندا! به آن جناب در وجود خودش و خاندانش و فرزندانش و ذرّیه اش و امّتش و تمام رعیتش عطا فرما آنچه را که به آن، دیده اش روشن شود و دلش شادمان گردد و تسلط بر تمام ممالک دور و نزدیک و سخت و آسان را برایش فراهم سازی، تا حکم او بر هر حکمی برتری یابد و با حقّ خود بر هر باطلی چیره گردد.

خدایا! ما را به دست او در مسیر هدایت و راه گشاده و شیوه میانه که تند رفته، به سوی آن بازگردد و عقب مانده به آن برسد رهنمون ساز و ما را بر فرمانبرداری اش نیرومند و بر پیروی اش پایدار کن و به تبعیت از او بر ما منّت بگذار و در حزب او قرارمان ده، که به امرش بپاخیزند، در کنار او صبر کنند، و با خیرخواهی برای او خشنودی ات را خواستار باشند، تا این که روز قیامت در شمار یاران و مددکاران و تحکیم کنندگان حکومتش محشورمان سازی.

خداوندا! و آن را برای ما خالص از هرگونه شکّ و شبهه و ریا و شهرت طلبی قرار دِه، تا با آن جز بر تو اعتماد نکنیم و از آن، جز رضای تو را طلب ننماییم و تا آن که ما را به محلّ او وارد فرمایی و در پناه خود نگاه بداری، و ما را از کسانی قرار دِه که به وسیله او دینت را یاری دهی و برای پیروزی باعزّت ولیّ خویش خدمتگزارش گردانی، و غیر ما را به جای ما بر این کار مگذار که مبدّل ساختن ما را به غیر ما بر تو آسان است، ولی بر ما بسیار ناگوار.

ص:48

خداوندا! درود فرست بر متولّیان عهد او و امامان پس از او، و آنان را به آرمان ها و آرزوهای شان نایل گردان و بر عمرشان بیفزای و پیروزی باعزّت به آنان عنایت فرمای، و آنچه از امر دینت را برعهده آنان قرار داده ای پایدار گردان، و پایه های حکومتش را استوار ساز، و ما را یاورهایی برای آنان و یارانی برای دینت قرار ده، که آنان به راستی کانون های کلمات تو و ستون های توحید تو و پایه های دین تو و متصدیان امر تو و برگزیدگان از بندگانت و نخبه های از خلق تو هستند و دوستان تو و فرزندان محبان خاص تو و برگزیدگان او، اولاد پیغمبر تواند، و سلام بر همگی آنان باد و رحمت و برکات خداوند شامل حال آنان باد.

سپس سید بن طاووس رحمه الله گفته: «این دعا متضمّن این جمله از فرموده امام علیه السلام است که: «اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلی وُلاةِ عَهْدِهِ وَالأَئِمَّةِ مِنْ بَعْدِهِ»، و شاید منظور از این عبادت، درود فرستادن بر پیشوایانی باشد که امام عصر - عجّل اللَّه فرجه الشریف - در دوران خود برای اقامه نماز جماعت در شهرها می گمارد و پیشوایان در (بیان) احکام در آن روزگار، و این که درود فرستادن بر آنان پس از درود فرستادن بر آن حضرت - صلوات اللَّه علیه - می باشد، به دلیل فرموده امام علیه السلام: «وُلاةِ عَهْدِهِ»، زیرا که فرمانداران در زندگی شخص می باشند، پس گویی منظور چنین باشد: خدایا! پس از درود فرستادن بر او، درود فرست بر والیان عهد او و پیشوایان... . و پیش تر روایتی از مولایمان حضرت رضاعلیه السلام گذشت که این عبارت در آن بود: «وَالأَئِمَّةِ مِنْ وُلْدِهِ»؛ و امامان از فرزندانش. که شاید این عبارت نیز چنین بوده: «صَلِّ عَلی وُلاةِ عَهْدِهِ وَالأَئِمَّةِ مِنْ وُلْدِهِ»، که این

ص:49

را همین طور که ذکر شد، در نسخه دیگری غیر از آنچه روایت کردیم، یافتم. و نیز روایت شده که آنان از بندگان نیک در زندگی آن بزرگوارند، و روایتی با سند متصل یافتم به این که حضرت مهدی - صلوات اللَّه علیه - را اولاد چندی است که در اطراف کشورهای دریاها ولایت و حکومت دارند، که در اوج صفات نیکان می باشند، توجیه و تأویل دیگری نیز در اخبار روایت گردیده است».

سپس سید بن طاووس رحمه الله گفته: «و این دعا را به روایت دیگری دیدم که از این توجیه بی نیاز است، و من آن را ذکر می کنم چون تفصیلش تمام تر می باشد، روایت این است که: شریف جلیل ابوالحسین زید بن جعفر علوی محمدی حدیث کرد، وی گوید: ما را حدیث گفت ابوالحسین اسحاق بن الحسن العفرانی (در نسخه ای: الحسین العلوی) گفت: محمد بن همام بن سهیل کاتب و محمد بن شعیب بن احمد مالکی هر دو حدیثمان دادند از شعیب بن احمد مالکی، از یونس بن عبد الرحمن، از مولایمان حضرت ابوالحسن علی بن موسی الرضاعلیه السلام که آن جناب امر می فرمود به دعا برای حضرت حجّت صاحب الزمان علیه السلام، پس از جمله دعایش برای آن حضرت - که درود خداوند بر هر دوی آنان باد - چنین بود: «اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَادْفَعْ عَنْ وَلِیِّکَ وَخَلیفَتِکَ وَحُجَّتِکَ عَلی خَلْقِکَ، وَلِسانِکَ المُعَبِّرِ عَنْکَ بِإِذْنِکَ النّاطِقِ بِحِکْمَتِکَ، وَعَیْنِکَ النّاظِرَةِ فِی بَرِیَّتِکَ وَشاهِداً عَلی عِبادِکَ، الجَحْجاحِ الُمجاهِدِ الْمُجْتَهِدِ عَبْدِکَ العآئِذِ بِکَ، اللَّهُمَّ وَأَعِذْهُ مِنْ شَرِّ ما خَلَقْتَ وَذَرَأْتَ وَبَرَأْتَ وَأَنْشَأْتَ وَصَوَّرْتَ، وَاحفَظْهُ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ وَعَنْ یَمِینِهِ وَعَنْ شِمالهِ وَمِنْ فَوْقِهِ وَمِنْ

ص:50

تَحْتِهِ بِحفْظِکَ الَّذِی لا یَضِیعُ مَنْ حَفظْتَهُ بِهِ، وَاحْفَظْ فِیهِ رَسُولَکَ وَوَصِیَّ رَسُولِکَ وَآبآئَهُ أَئِمَّتَکَ وَدَعائِمَ دِینِکَ صَلَواتُکَ عَلَیْهِمْ اَجمَعین، وَاجْعَلْهُ فِی وَدِیعَتِکَ

قسمت دوم

الَّتِی لا تَضِیعُ وَفِی جِوارِکَ الَّذِی لا یُحْتَقَرُ وَفِی مَنْعِکَ وَعِزِّکَ الَّذِی لا یُقْهَرُ، وَآمِنْهُ بِأَمانِکَ الوَثِیقِ الَّذِی لا یُخْذَلُ مَنْ أَمِنْتَهُ بِهِ، وَاجْعلْهُ فِی کَنَفِک الَّذِی لا یُرامُ مَنْ کانَ فِیهِ، وَأَیِّدْهُ وَانْصُرْهُ بِنَصْرِکَ العَزِیزِ، وَأَیِّدْهُ بِجُنْدِکَ الغالِبِ وَقَوِّهِ بِقُوَّتِکَ وَأَرْدِفْهُ بِمَلآئِکَتِکَ وَوالِ مَنْ والاهُ وَعادِ مَن عاداهُ، وَأَلْبِسْهُ دِرْعَکَ الحَصِینَةَ وَحُفَّهُ بِالمَلآئِکَتِکَ حَفّاً. اَللَّهُمَّ وَبَلِّغْهُ أَفْضَلَ ما بَلَّغْتَ القآئِلِینَ بِقِسْطِکَ مِنْ أَتْباعِ النَّبِیِّینَ. اَللَّهُمَّ اشْعَبْ بِهِ الصَّدْعَ وَارْتُقْ بِهِ الفَتْقَ وَأَمِتْ بِهِ الجَوْرَ وَأَظْهِرْ بِهِ العَدْلَ وَزَیِّنْ بِطُولِ بَقآئِهِ الأَرْضَ، وَأَیِّدْهُ بِالنَّصْرِ وَانْصُرْهُ بِالرُّعْبِ، وَافْتَحْ لَهُ فَتْحاً یَسِیراً وَاجْعَلْ لَهُ مِنْ لَدُنْکَ عَلی عَدُوِّکَ وَعَدُوِّهِ سُلْطاناً نَصِیراً.اَللَّهُمَّ اجْعَلْهُ القآئِمَ المُنْتَظَرَ وَالإِمامَ الَّذِی بِهِ تَنْتَصِرُ وَأَیِّدْهُ بِنَصْرٍ عَزِیزٍ وَفَتْحٍ قَرِیبٍ وَوَرِّثْهُ فِی مَشارِقِ الأَرْضِ وَمَغارِبِهَا اللّاتِی بارَکْتَ فِیها، وَأَحْیِ بِهِ سُنَّةَ نَبِیِّکَ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَآلِهِ حَتّی لا یَسْتَخْفِیَ بِشَیْ ءٍ مِنَ الحَقِّ مَخافَةَ أَحَدٍ مِنَ الخَلْقِ، وَقَوِّ ناصِرَهُ وَاخذُلْ خاذِلَهُ وَدَمْدِمْ عَلی مَنْ نَصَب لَهُ وَدَمِّرْ عَلی مَنْ غَشَّهُ. اَللَّهُمَّ وَاقتُلْ بِهِ جَبابِرَةَ الکُفْرِ وَعُمُدَهُ وَدَعآئِمَهُ وَالْقُوّامَ بِهِ، وَاقْصِمْ بِهِ رُؤُسَ الضَّلالَةِ وَشارِعَةَ البِدَعِ وَمُمِیتَةَ السُّنَّةِ وَمُقَوِّیَةَ الباطِلِ وَاَذْلِلْ بِهِ الجَبّارِینَ، وَأَبِرْ بِهِ الکافِرِینَ وَجَمِیعَ المُلْحِدِینَ حَیْثُ کانُوا وَأَینَ کانُوا مِنْ مَشارِقِ الأَرْضِ وَمَغارِبِها وَبَرِّها وَبَحْرِها وَسَهْلِها وَجَبَلِها حَتّی لا تَدَعَ مِنْهُمْ دَیّاراً وَلا تُبْقِیَ لَهُمْ آثاراً. اَللَّهُمَّ وَطَهِّرْ مِنْهُمْ بِلادَکَ وَاشْفِ مِنْهُمْ عِبادَکَ وَأعِزَّ بِهِ المُؤْمِنِینَ وَأَحْیِ بِهِ سُنَنَ المُرْسَلِینَ وَدارِسَ حِکَمِ النَّبِیِّینَ، وَجَدِّدْ بِهِ مَا مُحِیَ مِنْ دِینِکَ وَبُدِّلَ مِنْ حُکْمِکَ

ص:51

حَتّی تُعِیدَ دِینَکَ بِهِ وَعَلی یَدَیْهِ غَضّاً جَدِیداً صَحِیحاً مَحْضاً لا عِوَجَ فِیهِ وَلا بِدْعَةَ مَعَهُ حَتّی تُنِیرَ بِعَدْلِهِ ظُلَمَ الجَوْرِ وَتُطْفِیَ بِهِ نِیرانَ الکُفْرِ وَتُظْهِرَ بِهِ مَعاقِدَ الحَقِّ وَمَجْهُولَ العَدْلِ وَتُوضِحَ بِهِ مُشْکِلاتِ الحُکْمِ. اَللَّهُمَّ وَإِنَّهُ عَبْدُکَ الَّذِی اسْتَخْلَصْتَهُ لِنَفْسِکَ وَاصْطَفَیْتَهُ عَلی عِبادِکَ وَائْتَمَنْتَهُ عَلی غَیْبِکَ وَعَصَمْتَهُ مِنَ الذُّنُوبِ وَبَرَّأْتَهُ مِنَ العُیُوبِ وَطَهَّرْتَهُ وَصَرَفْتَهُ عَنِ الدَّنَسِ وَسَلَّمْتَهُ مِنَ الرَّیْبِ. اَللَّهُمَّ فَإِنّا نَشْهَدُ لَهُ یَوْمَ القِیامَةِ وَیَوْمَ حُلُولِ الطّآمَّةِ أَنَّهُ لَمْ یُذْنِبْ وَلَمْ یَأْتِ حُوباً وَلَمْ یَرْتَکِبْ مَعْصِیَةً وَلَمْ یُضَیِّعْ لَکَ طاعَةً وَلَمْ یَهْتِکْ لَکَ حُرْمَة وَلَمْ یُبَدِّلْ لَکَ فَرِیضَةً وَلَمْ یُغَیِّرْ لَکَ شَرِیعَةً، وَأَنَّهُ الاِمامُ التَّقِیُّ الهادِی المَهْدِیُّ الطّاهِرُ التَّقِیُّ الوَفِیُّ الرَّضِیُّ الزَّکِیُّ. اَللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلَیْهِ وَعَلی آبائِهِ وَأَعْطِهِ فِی نَفْسِهِ وَوُلْدِهِ وَأَهْلِهِ وَذُرِّیَّتِهِ وَأُمَّتِهِ وَجَمِیعِ رَعِیَّتِهِ ما تُقِرُّ بِهِ عَیْنَهُ وَتَسُرُّ بِهِ نَفْسَهُ وَتَجْمَعُ لَهُ مُلْکَ المُمْلَکاتِ کُلِّها قَرِیبِها وَبَعِیدِها وَعَزِیزِها وَذَلِیلِها حَتّی یَجْرِیَ حُکْمُهُ عَلی کُلِّ حُکْمٍ وَیَغْلِبَ بِحَقِّهِ عَلی کُلَّ باطِلٍ. اَللَّهُمَّ وَاسْلُکْ بِنا عَلی یَدَیْهِ مِنْهاجَ الهُدی وَالَمحَجَّةَ العُظْمی وَالطَّرِیقَةَ الوُسْطَی الَّتِی یَرْجِعُ إِلَیْهَا الغالِی وَیَلْحَقُ بِهَا التّالِی. اَللَّهُمَّ وَقَوِّنا عَلی طاعَتِهِ وَثَبِّتْنا عَلی مُشایَعَتِهِ وَامْنُنْ عَلَیْنا بِمُتابَعَتِهِ، وَاجْعَلْنا فِی حِزْبِهِ القَوّامِینَ بِأَمْرِهِ الصّابِرِینَ مَعَهُ الطّالِبِینَ رِضاکَ بِمُناصَحَتِهِ حَتّی تَحْشُرَنا یَوْمَ القِیامَةِ فِی أَنْصارِهِ وَأَعْوانِهِ وَمُقَوّیَةِ سُلْطانِهِ. اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاجْعَلْ ذلِکَ کُلَّهُ مِنّا لَکَ خالِصاً مِنْ کُلِّ شَکٍّ وَشُبْهَةٍ وَرِیآءٍ وَسُمْعَةٍ حَتّی لا نَعْتَمِدَ بِهِ غَیْرَکَ وَلا نَطْلُبَ بِهِ إِلّا وَجْهَکَ وَحَتّی تُحِلَّنا مَحَلَّهُ وَتَجْعَلَنا فِی الجَنَّةِ مَعَهُ وَلا تَبْتَلِنا فِی أَمْرِهِ بِالسَّأْمَةِ وَالکَسَلَ وَالفَتْرَةِ وَالفَشَلِ وَاجْعَلْنا مِمَّنْ تَنْتَصِرُ بِهِ لِدِینِکَ وَتُعِزُّ بِهِ نَصْرَ وَلِیِّکَ، وَلا تَسْتَبْدِلْ بِنا غَیْرَنا

ص:52

فَإِنَّ اسْتِبْدالَکَ بِنا غَیْرَنا عَلَیْکَ یَسِیرٌ وَهُوَ عَلَیْنا کَبِیرٌ، إِنَّکَ عَلی کُلِّ شَیْ ءٍ قَدِیرٌ. اَللَّهُمَّ وَصَلِّ عَلی وُلاةِ عُهُودِهِ وَبَلِّغْهُمْ آمالَهُمْ وَزِدْ فِی آجالِهِمْ وَانْصُرْهُمْ وَتَمِّمْ لَهُمْ ما أَسْنَدْتَ اِِلَیْهِمْ مِنْ أَمْرِ دینِکَ وَاجْعَلْنا لَهُمْ أَعْواناً وَعَلی دِینِکَ أَنْصاراً، وَصَلِّ عَلی آبآئِهِ الطّاهِرِینَ الأَئِمَّةِ الرّاشِدِینَ. اَللَّهُمَّ فَإِنَّهُمْ مَعادِنُ کَلِماتِکَ وَخُزّانُ عِلْمِکَ وَوُلاةُ أَمْرِکَ وَخالِصَتُکَ مِنْ عِبادِکَ وَخِیَرَتُکَ مِنْ خَلْقِکَ وَأَوْلِیآئِکَ وَسَلآئِلُ أَوْلِیآئِکَ وَصَفْوَتُکَ وَأَوْلادُ أَصْفِیآئِکَ صَلَواتُکَ وَرَحْمَتُکَ وَبَرَکاتُکَ عَلَیْهِمْ أَجْمَعِینَ. اَللَّهُمَّ وَشُرَکآؤُهُ فِی أَمْرِهِ وَمُعاوِنُوهُ عَلی طاعَتِکَ الَّذِینَ جَعَلْتَهُمْ حِصْنَهُ وَسِلاحَهُ وَمَفْزَعَهُ وَأُنْسَهُ الَّذِینَ سَلَوْا عَنِ الأَهْلِ وَالأَوْلادِ وَتَجافُوا الوَطَنَ وَعَطَّلُوا الوَثِیرَ مِنَ المِهادِ قَدْ رَفَضُوا تِجاراتِهِمْ وَأَضَرُّوا بِمَعایِشِهِمْ وَفُقِدُوا فِی أَنْدِیَتِهِمْ بَغَیْرِ غَیْبَةٍ عَنْ مِصْرِهِمْ وَحالَفُوا البَعِیدَ مِمَّنْ عاضَدَهُمْ عَلی أَمْرِهِمْ وَخالَفُوا القَرِیبَ مِمَّنْ صَدَّ عَنْ وِجْهَتِهِمْ وَائْتَلَفُوا بَعْدَ التَّدابُرِ وَالتَّقاطُعِ فِی دَهْرِهِمْ وَقَطَعُوا الأَسْبابَ المُتَّصِلَةَ بَعاجِلِ حُطامٍ مِنَ الدُّنْیا. فَاجْعَلْهُمُ اللَّهُمَّ فِی حِْرزِکَ وَفِی ظِلَّ کَنَفِکَ وَرُدَّ عَنْهُمْ بَأْسَ مَنْ قَصَدَ إِلَیْهِمْ بِالعَداوَةِ مِنْ خَلْقِکَ وَأَجْزِلْ لَهُمْ مِنْ دَعْوَتِکَ مِنْ کِفایَتِکَ وَمَعُونَتِکَ لَهُمْ وَتَأْیِیدِکَ وَنَصْرِکَ إِیّاهُمْ ما تُعِینُهُمْ بِهِ عَلی طاعَتِکَ وَأَزْهِقْ بِحَقِّهِمْ باطِلَ مَنْ أَرادَ إِطْفآءَ نُورِکَ وَصَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِهِ وَامْلَأْ بِهِمْ کُلَّ أُفُقٍ مِنَ الآفاقِ وَقُطْرٍ مِنَ الأقْطارِ قِسْطاً وَعَدْلاً وَرَحْمَةً وَفضْلاً وَاشْکُرْ لَهُمْ عَلی حَسَبِ کَرَمِکَ وَجُودِکَ وَما مَنَنْتَ بِهِ عَلَی القآئِمِینَ بِالقِسْطِ مِنْ عِبادِکَ وَاذْخُرْ لَهُمْ مِنْ ثَوابِکَ ما تَرْفَعُ لَهُمْ بِهِ الدَّرَجاتِ إِنَّکَ تَفْعَلُ ما تَشآءُ وَتَحْکُمُ ما تُرِیدُ، آمینَ رَبَّ العالَمِینَ»؛(1) خدایا بر محمد و آل محمدعلیهم السلام درود

ص:53


1- 43. جمال الاسبوع، 513 - 519.

فرست و همه بلاها را دفع کن از ولیّ و خلیفه و حجّتت و زبان بازگو کننده از سوی تو به اذن تو، نطق کننده به حکمت تو، و دیده بینای تو در آفریدگانت، و گواه تو بر بندگانت، بزرگ مجاهدان تلاشگر، بنده تو که پناهنده به تو است. خداوندا! و او را از شرّ تمام آنچه آفریده و به وجود آورده و ایجاد نموده و انشاء کرده و صورتگری فرموده ای در پناه خویش (مصون) بدار، و او را از پیش رویش و از پشت سرش و از سمت راست و چپ او، از بالا و پایین محافظت کن به همان حفاظتی که هر کس را به آن حفظ فرمایی ضایع نشود، و در وجود مبارک او، فرستاده ات و جانشین فرستاده ات و پدرانش - که امامانِ منصوب از سوی تو و ستون های دین تو هستند درود تو بر همه ایشان باد - را حفظ بفرمای، و او را در سپرده گم ناشدنی خویش بسپار و در جوار خودت که تحقیر نگردد و مورد حمایت و عزّتت که مقهور نمی شود قرار ده.

خدایا! و او را به امان محکم خود که هر کس را به آن ایمنی بخشی خوار نخواهد گشت ایمن فرمای، و او را زیر بال مراقبت خویش که دسترسی به آن نیست فراگیر، و او را به نصرت عزیزانه خودت یاری کن، و با سپاه پیروزت تأییدش فرمای، و به قوّت خویش نیرویش ببخشای و فرشتگانت را با او همراهی گردان. خداوندا! هر کس که دوستش می دارد دوست بدار و با هر که با وی دشمنی ورزد دشمنی کن، و زره استوارت را بر اندام آن جناب بپوشان، و با فرشتگانت اطرافش را احاطه کن و او را به برترین جایگاه هایی که بپاخاستگان به قسط تو از پیروان پیغمبران را به آن ها رسانیده ای نایل گردان.

خداوندا! پراکندگی ها را به او فراهم ساز و جدایی ها و رخنه ها را به (ظهور) او

ص:54

التیام بخش، و ستم را به او بمیران، و عدل و داد را به او آشکار گردان، و با عمر طولانی و دوام زندگانی اش زمین را زینت بخش، و با پیروزی تأییدش کن و با رعب و ترس (در دل دشمنانش) یاریش بنمای و فتح آسانی برایش فراهم ساز، و برای او از ناحیه خویش بر دشمن خودت و دشمن خودش تسلط پیروزمندانه ای قرار ده.

خدایا! او را قیام کننده مورد انتظار قرار ده و امامی که به وسیله او نصرت یابی و او را با پیروزی عزیزانه و فتح زودرسی تأیید بفرمای. و تمام شرق ها و غرب های زمین که در آن ها برکت قرار داده ای را تیول او گردان، و به وسیله او سنت پیغمبرت - که درود تو بر او و آلش باد - را زنده بساز، تا این که هیچ چیزی از حق را از بیم احدی مخفی ننماید، و یاری کننده اش را نیرو ببخشای و خوار کننده اش را خوار گردان، و هر که با او ستیزد به هلاکت رسان، و هر کس که با او دورنگی نماید نابود کن. خدایا! و به (دست قدرتمند) او جبّاران کفر پیشه و سردمداران و ستون ها و برپا کنندگان کفر را به قتل برسان، و سران گمراهی و سنّت کنندگان بدعت و میرانندگان سنت و نیرو دهندگان به باطل را درهم بشکن، و ستمگران جبّار را به (حکومت باعظمتش) ذلیل گردان، و کافران و منافقان و تمام ملحدان را در هر گوشه و کنار و هر کجا که هستند، از شرق و غرب زمین، در خشکی و دریا و دشت و کوه به دست او ریشه کن ساز، تا این که دیگر هیچ احدی و هیچ اثر و نشانی از آن ها را بر جای نگذاری.

خدایا! و بلاد خویش را از آنان پاک؛ و دل های (زخم خورده) بندگانت را از نابودیشان راحت ساز، و به (ظهور) آن جناب مؤمنان را عزّت بده، و به دست او سنت ها و حکمت مندرس شده پیغمبران را زنده بگردان، و به (دست) او آنچه از دینت

ص:55

محو گردیده و از احکامت مبدّل گشته تجدید فرمای، تا آن که دینت را به وجود او و بر دست او تازه و شاداب، صحیح و خالص، به دور از هرگونه کجی و بدعت بازگردانی، تا آن جا که با عدل او تاریکی های ستم را روشن سازی و آتش های کفر را به او خاموش نمایی و بندهای حق و مجهول های عدل را به (علم) او ظاهر کنی و مشکلات حکم را به (بیان) او واضح گردانی.

خدایا! و او است بنده تو که برای خویش برگزیدی و از میان خلقت انتخابش نمودی و بر بندگانت برتری اش بخشیدی و بر غیب خود امانتدارش دانستی و از گناهان معصومش داشتی و از عیب ها مبرّایش ساختی و پاکیزه و به دور از آلودگی قرارش دادی و از تردید سالمش فرمودی.

خدایا! پس ما روز قیامت و روز حلول پدیده بزرگ، برای او گواهی دهیم که البته او هیچ گناه نکرد و خلافی نیاورد و معصیتی ننمود و طاعتی از تو ضایع نساخت و حرمتی از تو را هتک نکرد و فریضه ای از فرایضت را مبدّل ننمود و شریعتی از دستورات تو را تغییر نداد، و به راستی او است امام باتقوای رهبر ره یافته پاک و پاکیزه باوفای پسندیده زبده.

خدایا! پس بر او و بر پدرانش درود فرست و به او، در وجود او و فرزندانش و خاندانش و ذرّیه اش و امّتش و تمام رعیتش عطا فرمای آنچه را که دیده اش را به آن روشن و دلش را خرسند سازی و برای او تسلّط بر همه ممالک دور و نزدیک و خرد و کلان را فراهم آوری تا این که حکم او بر هر فرمانی برتری یابد و با حق خویش بر هر باطلی غالب آید.

ص:56

خدایا! و ما را به دست او در مسیر شیوه هدایت و بزرگراه حقیقت و روش میانه رهرو گردان که تندروان به آن بازگردند و عقب ماندگان به آن رسند.

خدایا! و ما را بر فرمانبرداری از او نیرو بخش و بر پیروی اش پایدار ساز و بر متابعتش بر ما منّت بگذار و ما را در شمار حزب او - که به امرش برخیزند؛ با او صبر کنند و با خیرخواهی برای او رضای تو را جویند - قرار بده، تا این که روز قیامت در گروه انصار و کمک کاران و تقویت کنندگان حکومتش محشورمان بداری.

خدایا! بر محمد و آل محمدعلیهم السلام درود فرست و تمام این امور را از ناحیه ما خالص از هرگونه شکّ و شبهه و ریا و شهرت خواهی [تنها برای خودت ]قرار ده تا به آن ها جز بر تو اعتماد نکنیم و جز رضای تو را نخواهیم، و تا این که بر جایگاه مقدّسش ما را وارد سازی و در بهشت، با او (در جوارش) ما را منزل دهی، و در امر او ما را دچار ملال و کسالت و سستی و سرخوردگی مگردان، و ما را از کسانی قرار ده که به وسیله آنان دینت را یاری دهی و پیروزی عزّت مندانه ولیّ ات را به (همکاری) آن ها فراهم سازی، و به جای ما دیگری را مگمار که جایگزین ساختن تو غیر ما را به جای ما، بر تو آسان است ولی برای ما بسیار (گران)، که البته تو بر هر چیز توانایی.

خدایا! و بر متولّیان فرمان هایش درود فرست و آنان را به آرمان هایشان برسان و بر عمرشان بیفزای و ایشان را پیروز گردان، و آنچه از امر دینت را به آن ها مربوط ساخته ای به مرحله تمام برسان، و ما را یاران آنان قرار ده و برای دینت یاور ساز، و بر پدران پاکیزه آن جناب امامانِ راهنما درود بفرست.

خدایا! آنان کانون های کلمات تو و گنجینه داران علم تو، و متولیان امر تو، و زبده از

ص:57

بندگانت و بهترین افراد خلقت، و دوستان تو و برگزیدگان تو، و فرزندان برگزیدگان تو هستند درود و رحمت و برکات تو بر همه آنان باد. خدایا! و شریکان او در امرش و یاری کنندگان بر اطاعتت که آنان را دژ و اسلحه و پناهگاه و مایه انس او قرار داده ای، آنان که خانواده و فرزندان خود را ترک گفتند و از وطن کناره گرفتند و بسترهای راحت را وا گذاشتند و از تجارت هایشان روی گرداندند و به زندگی دنیوی و امر معاش خویش بی اعتنا شدند، و بی آن که از شهر و دیار خود غایب شده باشند از مجالسشان دور ماندند، و با افراد بیگانه ای که در امرشان یار آنان شدند هم پیمان گشتند و با خویشاوندان و نزدیکانی که از شیوه ایشان برکنارند مخالفت نمودند و پس از پشت به هم کردن و جدایی در روزگار با هم الفت گرفتند و از وسایل مربوط به زندگی ناچیز دنیا یکباره بریدند.

خدایا! پس آنان را در امانِ محکم خویش بسپار و در سایه حمایتت قرار ده، و از آنان آزار هر کس از خلقت که قصد دشمنی با ایشان را دارد بازگردان، و از جهت دعوتت، کفایت و یاری و تأیید و پیروزی ات را نسبت به آنان بسیار ساز، آن قدر که ایشان را بر طاعت خویش یاری بخشی و با حق آنان باطل هر کس که بخواهد نورت را خاموش نماید زایل کن، و بر محمد و آل او درود فرست و به وسیله آنان تمام آفاق و اقطار و هر شهر و دیار را از قسط و عدل و رحمت و فضل آکنده بفرمای. و به آنچه شایسته کرم وجود تو است و آنچه بر بندگان بپاخاسته به قسط خویش منّت نهاده ای، اینان را پاداش عطا فرمای، و از ثواب خودت آنچه که درجاتشان را بلند گردانی برایشان ذخیره کن، به درستی که تو آنچه بخواهی انجام می دهی و آنچه اراده کنی حکم می فرمایی، اجابت کن ای پروردگار عالمیان.

ص:58

3 - دعای عصر غیبت

و از جمله شیخ صدوق رحمه الله در کتاب «کمال الدین وتمام النعمه» از ابومحمد حسین بن احمد مکتّب روایت آورده که گفت: حدیث کرد ما را ابوعلی بن همّام به این دعا، و یادآور شد که شیخ عَمْری - که خداوند روانش را شاد فرماید - این دعا را بر وی املا کرده و او را امر نموده که آن را بخواند و آن دعا در غیبت قائم علیه السلام می باشد.

و سید اجل علی بن طاووس رحمه الله در کتاب «جمال الاسبوع» به سند خود از شیخ طوسی، از عده ای، از ابومحمد هارون بن موسی تلعکبری روایت آورده که: ابوعلی محمد بن همّام آن دعا را به او خبر داده، و یادآور شده که شیخ ابوعَمرو عَمری - که خداوند روحش را گرامی بدارد - آن را بر وی املا نموده و امر کرده که آن را بخواند، و این همان دعای غیبت قائم آل محمد - که بر او و بر ایشان سلام باد - می باشد، دعا این است: «اَللَّهُمَّ عَرِّفْنِی نَفْسَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی نَفْسَکَ لَمْ أَعْرِفْ نَبیَّکَ [لَمْ أَعْرِفْکَ وَلَمْ أَعْرِفْ رَسُولَکَ. اَللَّهُمَّ عَرِّفْنِی رَسُولَکَ فَإِنَّکَ إِنَّ لَمْ تُعَرِّفْنِی رَسُولَکَ لَمْ أَعْرِفْ حُجَّتَکَ . اَللَّهُمَّ عَرِّفْنِی نَبِیَّکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی نَبِیَّکَ لَمْ أَعْرِفْ حُجَّتَکَ اَللَّهُمَّ عَرِّفْنی حُجَّتَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی حُجَّتَکَ ضَلَلْتُ عَنْ دِینِی. اَللَّهُمَّ لا تُمِتْنِی مِیتَةً جاهِلِیَّةً وَلا تُزِغْ قَلْبِی بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَنِی. اَللَّهُمَّ فَکَما هَدَیْتَنِی لِوِلایَةِ مَنْ فَرَضْتَ طاعَتَهُ عَلَیَّ مِنْ وُلاةِ أَمْرِکَ بَعْدَ رَسُولِکَ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَآلِهِ حَتّی والَیْتُ وُلاةَ أَمْرِکَ أَمِیرَ المُؤْمِنِینَ وَالحَسَنَ وَالحُسَیْنَ وَعَلِیّاً وَمُحَمَّداً وَجَعْفَراً وَمُوسی وَعَلِیّاً وَمُحَمَّداً وَعَلِیّاً وَالحَسَنَ وَالحُجَّةَ القآئِمَ المَهْدِیَّ صَلَواتُکَ عَلَیْهِمْ

ص:59

أَجْمَعِینَ. اَللَّهُمَّ فَثَبِّتْنِی عَلی دِینِکَ وَاسْتَعْمِلْنِی بِطاعَتِکَ وَلَیِّنْ قَلْبِی لِوَلِیِّ أَمْرِکَ وَعافِنِی مِمَّا امْتَحَنْتَ بِهِ خَلْقَکَ وَثَبِّتْنِی عَلی طاعَةِ وَلِیِّ أَمْرِکَ الَّذِی سَتَرْتَهُ عَنْ خَلْقِکَ فَبِإذْنِکَ غابَ عَنْ بَرِیَّتِکَ وَأَمْرَکَ یَنْتَظِرُ وَأَنْتَ الْعالِمُ غَیْرُ مُعَلَّمٍ بِالْوَقْتِ الَّذی فِیهِ صَلاحُ أَمْرِ وَلِیِّکَ فِی الإِذْنِ لَهُ بِإِظْهارِ أَمْرِهِ وَکَشْفِ سِتْرِهِ فَصَبِّرْنِی عَلی ذلِکَ حَتّی لا أُحِبَّ تَعْجِیلَ ما أَخِّرْتَ وَلا تَأْخِیرَ ما عَجَّلْتَ وَلا أَکْشِفَ عَمّا سَتَرْتَهُ وَلا أَبْحَثَ عَمّا کَتَمْتَهُ وَلا أُنازِعَکَ فِی تَدْبِیرِکَ وَلا أَقُولَ لِمَ وَکَیْفَ وَما بالُ وَلِیِّ الأَمْرِ لا یَظْهَرُ وَقَدِ امْتَلَأَتِ الأَرْضُ مِنَ الجَوْرِ وَأُفَوِّضَ أُمُورِی کُلَّها إِلَیْکَ. اَللَّهُمَّ إِنِّی أسْأَلُکَ أَنْ تُرِیَنِی وَلِیَّ أَمْرِکَ ظاهِراً نافِذاً لِأَمْرِکَ مَعَ عِلْمِی بِأَنَّ لَکَ السُّلْطانَ وَالقُدْرَةَ وَالبُرْهانَ وَالحُجَّةَ وَالمَشِیئَةَ وَالإِرادَةَ وَالحَوْلَ وَالقُوَّةَ، فَافْعَلْ ذلِکَ بِی وَبِجَمِیعِ المُؤْمِنِینَ حَتّی نَنْظُرَ إِلی وَلِیِّکَ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَآلِهِ ظاهِرَ المَقالَةِ واضِحَ الدِّلالَةِ هادِیاً مِنَ الضَّلالَةِ شافِیاً مِنَ الجَهالَةِ أَبْرِزْ یا رَبِّ مَشاهِدَهُ [مُشاهَدَتُهُ ]وَثَبِّتْ قَواعِدَهُ وَاجْعَلْنا مِمَّنْ تَقِرُّ عَیْنُهُ بِرُؤْیَتِهِ وَأَقِمْنا بِخِدْمَتِهِ وَتَوَفَّنا عَلی مِلَّتِهِ وَاحْشُرْنا فِی زُمْرَتِهِ. اَللَّهُمَّ أَعِذْهُ مِنْ شَرِّ جَمِیعِ ما خَلَقْتَ وَبَرَأْتَ وَذَرَأْتَ وَأَنْشَأْتَ وَصَوَّرْتَ وَاحْفَظْهُ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ وَعَنْ یَمِینِهِ وَعَنْ شِمالِهِ وَمِنْ فَوْقِهِ وَمِنْ تَحْتِهِ بِحِفْظِکَ الَّذِی لا یَضِیعُ مَنْ حَفِظْتَهُ بِهِ وَاحْفَظْ فِیهِ رَسُولَکَ وَوَصِیَّ رَسُولِکَ عَلَیْهِمُ السَّلامُ. اَللَّهُمَّ وَمُدَّ فِی عُمُرهِ وَزِدْ فِی أَجَلِهِ وَأَعِنْهُ عَلی ما أَوْلَیْتَهُ وَاسْتَرْعَیْتَهُ وَزِدْ فِی کَرامَتِکَ لَهُ فَإِنَّهُ الهادِی وَالمُهْتَدِی وَالقآئِمُ المَهْدِیُّ الطّاهِرُ التَّقِیُّ النَّقِیُّ الزَّکِیُّ الرَّضِیُّ المَرْضِیُّ الصّابِرُ الُمجْتَهِدُ الشَّکُورُ. اَللَّهُمَّ وَلا تَسْلُبْنَا الیَقِینَ لِطُولِ الأَمَدِ فِی غَیْبَتِهِ وَانْقِطاعِ خَبَرِهِ عَنّا وَلا تُنْسِنا ذِکْرَهُ وَانْتِظارَهُ وَالإِیمانَ [بِهِ وَقُوَّةَ الیَقِینِ فِی

ص:60

ظُهُورِهِ وَالدُّعآءَ لَهُ وَالصَّلوةَ عَلَیْهِ حَتّی لا یُقَنِّطَنا طُولُ غَیْبَتِهِ مِنْ ظُهُورِهِ وَقِیامِهِ وَیَکُونَ یَقِینُنا فِی ذلِکَ کیَقِینِنا فِی قِیامِ رَسُولِکَ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَما جآءَ بِهِ مِنْ وَحْیِکَ وَتَنْزِیلِکَ، وَقَوِّ قُلُوبَنا عَلَی الإِیمانِ بِهِ حَتّی تَسْلُکَ بِنا عَلی یَدِهِ [یَدَیْهِ ]مِنْهاجَ الهُدی وَالَمحَجَّةَ العُظْمی وَالطَّرِیقَةَ الوُسْطی وَقَوِّنا عَلی طاعَتِهِ وَثَبِّتْنا عَلی مُتابَعَتِهِ وَاجْعَلْنا فِی حِزْبِهِ وَأَعْوانِهِ وَأَنْصارِهِ وَالرّاضِینَ بِفِعْلِهِ وَلا تَسْلُبْنا ذلِکَ فِی حَیاتِنا وَلا عِنْدَ وَفاتِنا حَتّی تَتَوَفّانا وَنَحْنُ عَلی ذلِکَ غَیْرَ شاکِّینَ وَلا ناکِثِینَ وَلا مُرْتابِینَ وَلا مُکَذِّبِینَ. اَللَّهُمَّ عَجِّلْ فَرَجَهُ وَأَیِّدْهُ بِالنَّصْرِ وَانْصُرْ ناصِرِیهِ وَاخْذُلْ خاذِلِیهِ وَدَمِّرْ [دَمْدِمْ ]عَلی مَنْ نَصَبَ لَهُ وَکَذَّبَ بِهِ، وَأَظْهِرْ بِهِ الحَقَّ وَأَمِتْ بِهِ الباطِلَ [الجَوْرَ ]وَاسْتَنْقِذْ بِهِ عِبادَکَ المُؤْمِنِینَ مِنَ الذُّلِّ وَانْعَشْ بِهِ البِلادَ وَاقتُلْ بِهِ جَبابِرَةَ الکُفْرِ وَاقْصِمْ بِهِ رُؤُسَ الضَّلالَةِ وَذَلِّلْ بِهِ الجَبّارِینَ وَالکافِرِینَ، وَأَبِرْ [اِفْنِ ]بِهِ المُنافِقِینَ وَالنّاکِثِینَ وَجَمِیعَ المُخالِفِینَ وَالمُلْحِدِینَ فِی مَشارِقِ الأَرْضِ وَمَغارِبِها وَبَرِّها وَبَحْرِها وَسَهْلِها وَجَبَلِها حَتّی لا تَدَعَ مِنْهُمْ دَیّاراً وَلا تُبْقِیَ لَهُمْ آثاراً، وَطَهِّرْ مِنْهُمْ بِلادَکَ وَاشْفِ مِنْهُمْ صُدُورَ عِبادِکَ وَجَدِّدْ بِهِ مَا امْتَحی مِنْ دِینِکَ وَأَصْلِحْ بِهِ ما بُدِّلَ مِنْ حُکْمِکَ وَغُیِّرَ مِن سُنَّتِکَ حَتّی یَعُودَ دِینُکَ بِهِ وَعَلی یَدَیْهِ غَضّاً جَدِیداً صَحِیحاً لا عِوَجَ فِیهِ وَلا بِدْعَةَ مَعَهُ حَتّی تُطْفِیَ بِعَدْلِهِ نِیرانَ الکافِرِینَ فَإِنَّهُ عَبْدُکَ الَّذِی اسْتَخْلَصْتَهُ لِنَفْسِکَ وَارْتَضَیْتَهُ لَنُصْرَةِ نَبِیِّکَ (دِینِکَ) وَاصْطَفَیْتَهُ بِعِلْمِکَ وَعَصَمْتَهُ مِنَ الذُّنُوبِ وَبَرَّأْتَهُ مِنَ العُیُوبِ وَأطْلَعْتَهُ عَلَی الغُیُوبِ وَأَنْعَمْتَ عَلَیْهِ وَطَهِّرْتَهُ مِنَ الرِّجْسِ وَنَقَّیْتَهُ مِنَ الدَّنَسِ. اَللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلَیْهِ وَعَلی آبآئِهِ الأَئِمَّةِ الطّاهِرِینَ وَعَلی شِیعَتِهِمِ المُنْتَجَبِینَ وَبَلِّغْهُمْ مِنْ آمالِهِمْ أَفْضَلَ ما یَأْمُلُونَ وَاجْعَلْ

ص:61

ذلِکَ مِنّا خالِصاً مِنْ کُلِّ شَکٍّ وَشُبْهَةٍ وَرِیآءٍ وَسُمْعَةٍ حَتّی لا نُریدَ بِهِ غَیْرَکَ وَلا نَطْلُبَ بِهِ إِلاّ وَجْهَکَ. اَللَّهُمَّ إِنّا نَشْکُو إِلَیْکَ فَقْدَ نَبِیِّنا وَغَیْبَةَ وَلِیِّنا وَشِدَّةَ الزَّمانِ عَلَیْنا وَوُقُوعَ الفِتَنِ بِنا وَتَظاهُرَ الأَعْدآءِ عَلَیْنا وَکَثْرَةَ عَدُوِّنا وَقِلَّةَ عَدَدِنا. اَللَّهُمَّ فَاخْرُجْ ذلِکَ بِفَتْحٍ مِنْکَ تُعَجِّلُهُ وَنَصْرٍ مِنْکَ تُعِزُّهُ وَإِمامِ عَدْلٍ تُظْهِرُهُ إِلهَ الحَقِّ رَبَّ العالَمِینَ. اَللَّهُمَّ إِنّا نَسْأَلُکَ أَن تَأْذَنَ لِوَلِیِّکَ فِی إِظْهارِ عَدْلِکَ فِی عِبادِکَ وَقَتْلِ أَعْدآئِکَ فِی بِلادِکَ حَتّی لا تَدَعَ لِلْجَوْرِ یا رَبِّ دِعامَةً إِلاّ قَصَمْتَها وَلا بَقِیَّةً إِلاّ أَفْنَیْتَها وَلا قُوَّةً إِلاّ أَوْهَنْتَها وَلا رُکْناً إِلاّ هَدَدْتَهُ [هَدَمَتَهُ ]وَلا حَدّاً إِلاّ فَلَلْتَهُ وَلا سِلاحاً إِلاّ أَکْلَلْتَهُ وَلا رایَةً إِلاّ نَکَّسْتَها وَلا شُجاعاً إِلاّ قَتَلْتَهُ وَلا جَیْشاً إِلاّ خَذَلْتَهُ، وَارْمِهِمْ یا رَبِّ بِحَجَرِکَ الدّامِغِ وَاضْرِبْهُمْ بِسَیْفِکَ القاطِعِ وَبِبَأْسِکَ الَّذِی لا تَرُدُّهُ عَنِ القَوْمِ الُمجْرِمِینَ وَعَذِّبْ أَعْدآئَکَ وَأَعْدآءَ دِینِکَ وَأَعْدآءَ رَسُولِکَ بِیَدِ وَلِیِّکَ وَأَیْدِی عِبادِکَ المُؤْمِنِینَ. اَللَّهُمَّ اکْفِ وَلِیَّکَ وَحُجَّتَکَ فِی أَرضِکَ هَوْلَ عَدُوِّهِ وَکِدْ [وَکَیْدَ ]مَنْ کادَهُ وَامْکُرْ مَنْ [بِمَنْ ]مَکَرَ بِهِ وَاجَعَلْ دآئرَةَ السُّوءِ عَلی مَنْ أَرادَ بِهِ سُوءً وَاقْطَعْ عَنْهُ مادَّتَهُمْ وَأَرْعِبْ لَهُ قُلُوبَهُمْ وَزَلْزِلْ لَهُ أَقْدامَهُمْ وَخُذْهُمْ جَهْرَةً وَبَغْتَةً، وَشَدِّدْ عَلَیْهِمْ عِقابَکَ وَاخْزِهُمْ فِی عِبادِکَ وَالْعَنْهُمْ فِی بِلادِکَ وَأَسْکِنْهُمْ أَسْفَلَ نارِکَ وَأَحِطْ بِهِمْ أَشَدَّ عَذابِکَ وَأَصْلِهِمْ ناراً وَاحْشُ قُبُورَ مَوْتاهُم ناراً وَأَصْلِهِمْ حَرَّ نارِکَ فَإِنَّهُمْ أَضاعُوا الصَّلاةَ وَاتَّبَعُوا الشَّهَواتِ وَأَذَلُّوا (أَضَلُّوا) عِبادَکَ. اَللَّهُمَّ وَأَحْیِ بِوَلِیِّکَ القُرْآنَ وَأَرِنا نُورَهُ سَرْمداً لا ظُلْمَةَ فِیهِ، وَأَحْیِ بِهِ القُلُوبَ المَیِّتَةَ وَاشْفِ بِهِ الصُّدُورَ الوَغِرَةَ وَاجْمَعْ بِهِ الأَهْوآءَ الُمخَتْلِفَةَ عَلَی الحَقِّ وَأَقِمْ بِهِ الحُدُودَ المُعَطَّلَةَ وَالأَحْکامَ المُهْمَلَةَ حَتّی لا یَبْقی حَقٌّ إِلاّ ظَهَرَ وَلا عَدْلٌ إِلاّ زَهَرَ، وَاجْعَلْنا یا رَبِّ مِنْ أَعْوانِهِ وَمُقَوِّیَةِ سُلْطانِهِ وَالمُؤْتَمِرِین

ص:62

لِأَمْرِهِ وَالرّاضِینَ بِفِعْلِهِ وَالمُسَلِّمِینَ لِأَحْکامِهِ، وَمِمَّنْ لا حاجَةَ لَهُ بِهِ اِلی التَّقِیَّةَ مِنْ خَلقِکَ أَنْتَ یا رَبِّ الَّذِی تَکْشِفُ السُّوءَ (الضُّرَّ) وَتُجِیبُ المُضْطَرَّ إِذا دَعاکَ وَتُنْجِی مِنَ الکَرْبِ العَظِیمِ فَاکْشِفْ یا رَبِّ الضُّرَّ عَنْ وَلِیِّکَ وَاجْعَلْهُ خَلِیفَةً فِی أَرْضِکَ کَما ضَمِنْتَ لَهُ. اَللَّهُمَّ وَلا تَجْعَلنی مِن خُصَمآءِ آلِ مُحَمَّدٍ وَلا تَجْعَلْنِی مِنْ أَعْدآءِ آلِ مُحَمَّدٍ وَلا تَجْعَلْنِی مِن أَهْلِ الحَنْقِ، وَالغَیْظِ عَلی آلِ مُحَمَّدٍ عَلَیْهِمُ السَّلامُ فَإِنِّی أَعُوذُ بِکَ مِنْ ذلِکَ فَأَعِذْنِی وَأَسْتَجِیرُ بِکَ فَأَجِرْنِی. اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاجْعَلْنِی بِهِمْ فآئِزاً عِنْدَکَ فِی الدُّنْیا وَالآخِرَةِ وَمِنَ المقَرَّبِینَ [آمِینَ رَبَّ العالَمِینَ »؛(1) بار الها! خودت را به من بشناسان که البته اگر خود را به من نشناسانی، پیغمبرت را نخواهم شناخت. بار الها! پیغمبرت را به من بشناسان که اگر پیغمبرت را به من نشناسانی، حجّت تو را نخواهم شناخت. بار الها! حجّت خود را به من بشناسان که اگر حجّتت را به من نشناسانی، از دینم گمراه می گردم. خداوندا! مرا به مرگ جاهلیت نمیران و دلم را [از حق ]پس از آن که هدایتم فرمودی، منحرف مگردان.

خداوندا! همچنان که مرا به ولایت کسانی که طاعتشان را بر من حتم فرموده ای، از والیان امرت بعد از فرستاده ات - که درود تو بر او و ایشان باد - هدایت کرده ای و من ولایت والیان امرت را در دل گرفتم، [ولایت : امیر مؤمنان و حسن و حسین و علی و محمد و جعفر و موسی و علی و محمد و علی و حسن و حجّت قائم مهدی - که درود

ص:63


1- 44. کمال الدین و تمام النعمة، 2/512 - 515؛ جمال الأسبوع، 522 - 529، شایان ذکر است که نسخه کمال الدین با جمال الاسبوع تفاوتهایی دارد که در متن دعا مشخّص گردیده است. {مترجم}.

تو بر تمامی ایشان باد - . خداوندا! پس مرا بر دینم پایدار ساز و به طاعتت به کار گیر و دلم را برای ولیّ امرت نرم ساز و از آنچه خلقت را آزموده ای، مرا معاف دار و بر طاعت ولیّ امرت، مرا ثابت قدم بدار، آن که از خلق خویش پنهانش کرده ای پس به اذن تو از مردمان غایب گردیده و [فقط] در انتظار فرمان تو است و تو دانایی، بدون این که به کسی اعلام کرده باشی که کدامین وقت امر (قیام) ولیّ تو صلاحیت دارد، که او را اجازه فرمایی تا امر خویش را آشکار سازد و پرده [غیبت از خود برگیرد، پس مرا بر آن [غیبت ]شکیبایی ده، تا دوست نداشته باشم زودتر شدن آنچه تو تأخیر انداخته ای و تأخیر افتادن آنچه تو پیش انداخته ای، و از آنچه تو پوشیده داشته ای پرده برنگیرم و از آنچه کتمان فرموده ای کاوش نکنم، و در تدبیری که داری با تو ستیز ننمایم و نگویم چرا و چگونه و به چه جهت ولیّ امر آشکار نمی شود و حال آن که زمین از ستم پُر گشته است و [بلکه تمام امور خویش را به تو واگذار نمایم. بار الها! از تو می خواهم ولیّ امرت را آشکارا و در حالی که امرت جاری شده باشد به من بنمایانی، با آگاهی ام به این که چیرگی و قدرت و دلیل و برهان و خواست و اراده و توان و قوّت از آنِ تو است، پس آن چنان لطفی در حقّ من و تمام مؤمنین بفرمای تا به ولیّ تو - که درودهایت بر او و خاندانش باد - بنگریم، در حالی که گفتارش آشکار، دلالتش روشن، هدایتگر از گمراهی و شفا دهنده از نادانی آمده باشد. پروردگارا! دیدارش [یا مکان دیدارش را آشکار ساز و پایگاه هایش را استوار گردان و ما را از کسانی قرار بده که دیده آن ها به دیدارش روشن می شود، و ما را به خدمت او بدار و بر کیش او بمیران و در زمره او محشور گردان. خداوندا! او را از شرّ چیزهایی که آفریده ای و پدیدار نموده ای و به

ص:64

وجود آورده ای و انشاء کرده ای و صورتگری فرموده ای، در پناه خویش قرار ده و از پیش روی و پشت سر و از سمت راست و سمت چپ و از طرف بالا و پایینش محفوظش بدار به حفظ خودت، که هر کس را به آن نگهداری کنی گم نشود، و به او [در وجود او ]رسولت و جانشین رسولت را حفظ فرما.

بار الها! و عمرش را دراز کن و در [مدّت اجلِ او بیفزای و او را بر آنچه و آن که ولایت و سرپرستی داده ای یاری کن و در گرامیداشتت نسبت به او بیفزای، که او است هدایت کننده راه یافته و بپاخاسته هدایت شده، و پاکیزه باتقوای منزّه [از هر عیب و نقص ]پاکیزه صفات، دارای مقام رضا و خشنودی خداوند، بردبار، تلاشگر، سپاسگزار. بار الها! و به سبب طولانی شدن دوران غیبت او و قطع گردیدن خبرش از ما، یقینمان را مگیر و یادش را از خاطرمان مبر و انتظار و ایمان به او و نیروی یقین در ظهورش و دعا برای حضرتش و درود فرستادن بر او را از ما مگیر، تا به درازا کشیدن غیبتش، ما را از ظهور و قیامش ناامید نسازد و باورمان در مورد آن همچون باور داشتنِ مان نسبت به قیام فرستاده ات - که درود تو بر او و آلش باد - بوده باشد، [و همچون یقینِ مان ]بر آنچه از وحی و تنزیلت آورده محکم بماند، و دل هایمان را بر ایمان به او قوّت دِه، تا ما را به دست او در مسیر هدایت سلوک دهی و به برترین دلیل و میانه ترین راه نایل سازی و ما را بر فرمانبرداری از او نیرو عطا فرمای و بر پیروی او پایدار گردان و ما را در حزب و یاران و انصار او، و از خشنودان به کارهای حضرتش قرار ده، و این [عقاید] را نه در زندگی و نه در هنگام مرگ، از ما سلب مکن، تا این که ما را بمیرانی در حالی که بر همین باور باشیم، بی آن که در شکّ افتیم و نه پیمان شکنیم و نه در تردید واقع شویم و نه دروغ شماریم.

ص:65

خدایا! فرجش را زودتر برسان و به یاری ات او را تأیید فرمای و یارانش را یاری دِه و مخالفانش را خوار و ذلیل ساز و کسانی که با او به ستیز برخیزند و تکذیبش کنند، نابود گردان و حق را به او آشکار کن و باطل را به او نابود ساز، و به [ظهور] او بندگان مؤمنت را از مذلّت و خواری رهایی بخش و شهرهای جهان را به او [با نعمت ها و آسایش ها ]شاداب گردان و به [تیغ عدلِ او ]سرکشان کفر پیشه را به قتل برسان و سران گمراهی را درهم بشکن و جبّاران و کافران عالم را به او خوار گردان، و منافقین و پیمان شکنان و تمام مخالفان و ملحدان را در شرق و غرب زمین و خشکی و دریا و کوه و دشت آن به باد فنا ده، تا این که احدی از آن ها را باقی مگذاری و اثری از آنان برقرار نداری و از لوث وجودشان بلاد خویش را پاک سازی، و سینه های بندگانت را از آنان شفا دِه و به وجود او، آنچه از دینت محو شده دوباره تجدید کن، و به [حکومت ]او آنچه از حُکمت تبدیل گشته و از سنّتت تغییر یافته اصلاح فرمای، تا دین تو به [وجود] او و بر دست او، تر و تازه و راست که هیچ گونه کجی در آن و هیچ بدعتی با آن نباشد بازگردد، تا به وسیله عدالت او، آتش های کافران را خاموش سازی، راستی که اوست بنده تو، که برای خودت خالص گردانیده ای و به منظور یاریِ پیامبرت [دینت انتخاب فرموده ای و به علم خویش اورا برگزیده ای و از گناهان محفوظ و معصومش ساخته ای و از عیب ها مبرّایش نموده ای و بر غیب ها آگاهش کرده ای وبر وی نعمت داده ای و از پلیدی پاکیزه اش داشته ای و از آلودگی برکنارش قرار داده ای.

خداوندا! پس بر او و بر پدرانش، امامانِ پاکیزه و بر شیعیان برگزیده شان درود فرست و آنان را به برترین آرزوهایشان برسان و آن را خالص از هرگونه شکّ و شبهه

ص:66

و ریا و شهرت طلبی قرار ده، تا جز تو از آن منظور دیگری نداشته باشیم و غیر از رضای تو چیزی نخواهیم.

بار الها! ما به درگاه تو شکوه می کنیم فقدان پیامبرمان و غیبت ولیّ و سرپرستمان و افتادن فتنه ها در میانمان و همداستانی دشمنان علیه ما و کمی افرادمان را. خداوندا! پس آن را گشایش ده با پیروزی زودرسی و یاری شکست ناپذیری از سوی خودت و امام عدل و دادی که آشکارش سازی، ای پروردگار عالمیان!.

خدایا! ما از تو می خواهیم که به ولیّ خودت فرمان دهی به آشکار نمودن عدل تو در بندگانت و کشتن دشمنان تو در سرزمینت، تا برای ستم هیچ ستونی را وا مگذاری - ای پروردگار! - مگر این که آن را درهم شکنی، و هیچ بنایی را جز این که نابود سازی، و هیچ نیرویی را مگر این که سُست گردانی، و هیچ پایه ای را مگر این که ویران کنی، و هیچ حدّی مگر این که بی اثر سازی، و هیچ سلاحی مگر این که کُند نمایی، و هیچ پرچمی مگر این که سرنگون گردانی، و هیچ قهرمانی مگر این که بر خاک هلاکت افکنی، و هیچ ارتشی مگر این که خوار و زبون سازی، و ای پروردگار! آنان را با سنگ (قهر و غضبت) سنگباران کن و از دم شمشیر بُرّای انتقامت بگذران، و به عقوبت و بأس خویش - که از مردمان مجرم باز نمی داری - هلاکشان گردان، و دشمنان خودت و دشمنان فرستاده ات را به دست ولیّ خویش و دست بندگان مؤمنت عذاب فرمای.

خدایا! ولیّ وحجّتت درزمینت را، ازبیم دشمنش ایمن بدار وهرآن کس با وی مکر و حیله کند، به او مکر کن و با هر که با وی نیرنگ بازد، نیرنگ بباز و تمام بدی ها را بر بدخواهانش وارد ساز و مادّه و ریشه فسادشان را، از وجود مبارک او دور گردان

ص:67

و دل هایشان را نسبت به آن جناب، مرعوب و ترسان ساز و گام های آنان را برای حضرتش، لرزان فرمای وآشکارا وناگهانی آنان را [به عذاب بگیر وعقوبتت را برآن ها شدید گردان و در میان بندگانت، خوارشان ساز و در بلاد خویش لعنتشان کن و در پست ترین دَرَک های جهنم جایشان ده و سخت ترین عذابت را برآن ها فرودآور و به آتششان بسوزان وگورهای مردگانشان راپرآتش کن و آن ها را به دوزخ واصل ساز، که آن ها نماز راضایع گذاشتند وپیروی از شهوت ها نمودند وبندگانت را خوار (گمراه) ساختند.

خدایا! و به وجود ولیّ خودت (حضرت حجّت علیه السلام) قرآن را زنده کن و نور سرمدی اش را آن گونه که هیچ تاریکی در آن راه نیابد. به ما بنمایان و به (ظهور) آن بزرگوار، دل های مرده را زنده بگردان و سینه های مؤمنین را که از فراق او مجروح شده، شفا ده و آرای مختلف را به وسیله او بر حق جمع گردان و به (دست باکفایت) او، حدود تعطیل شده و احکام متروک مانده را برپای فرما، تا هیچ حقّی نماند مگر این که آشکار شود، و هیچ عدلی مگر این که درخشان گردد. و ای پروردگار! ما را از یاران و تقویت کنندگان حکومتش و ممتثلین امرش و خشنودان از فعلش و تسلیم شوندگان نسبت به فرمان هایش قرار دِه و از کسانی که هیچ نیازی به تقیّه ندارند و (در اجرای احکام الهی) از خلق تو بیمی به دل راه ندهند. تو هستی ای پروردگار! که بدی (سختی) را برطرف می سازی و بیچاره را هرگاه تو را بخواند اجابت می نمایی و از بلای سخت نجات می دهی. پس ای پروردگار! هرگونه گزند را از ولیّ خویش برطرف فرمای و او را خلیفه در زمینت قرار دِه، چنان که برایش تضمین کرده ای.

خدایا! مرااز ستیزجویان با آل محمد و از دشمنان آل محمد قرار مده و مرا از

ص:68

کینه توزان و خشم کنندگان بر آل محمدعلیهم السلام قرار مده، که البته من ازاین امر به توپناه می برم، پس مرا پناه ده. و به درگاه تو پناهنده می شوم، پس مرا در حمایت خود بدار. خدایا! بر محمد و آل محمدعلیهم السلام درود فرست و مرا به وجود آنان نزد خودت، در دنیا و آخرت رستگار و پیروز گردان و از مقرّبان درگاهت قرار ده. و ای پروردگار عالمیان! دعایم را مستجاب فرمای.

توجّه: سید اجل علی بن طاووس رحمه الله در کتاب «جمال الاسبوع» هنگام یاد کردن دعای فوق و تشویق و ترغیب بر آن در روز جمعه بعد از نماز عصر، چنین گفته: «و این چیزی است که شایسته است هرگاه از تمام آنچه یادآور شدیم، از تعقیب عصر روز جمعه عذری داشته باشی، مبادا که این دعا را واگذاری، که ما البتّه این را از فضل خداوند - جلّ جلاله - دانستیم که آن را به ما اختصاص داده، پس بر آن اعتماد کن...»(1) سپس دعای یاد شده را با سندی که پیش تر آوردیم ذکر کرده، و این سخن دلالت می کند بر این که فرمانی در این باره از سوی مولایمان حضرت صاحب الزمان - عجّل اللَّه فرجه الشریف - به او صادر گردیده است، و این از کرامت ها و مقامات سیّد بن طاووس رحمه الله بعید نیست که خداوند از برکات والای خویش بر او افاضه فرماید.

4 - دعای قنوت

دعای قنوت

و از جمله دعاهای رسیده در طلب فرجِ مولایمان حضرت قائم مهدی

ص:69


1- 45. جمال الاسبوع، 521.

- عجّل اللَّه فرجه الشریف - دعای قنوت است که از مولایمان حضرت امام حسن بن علی عسکری علیهما السلام روایت شده، که شیخ طوسی رحمه الله در کتاب های «مصباح» و «مختصر المصباح» در باب دعاهای قنوت نماز وَتر آورده، و نیز سید بن طاووس رحمه الله در کتاب «مهج الدعوات» در باب قنوت های امامان معصوم علیهم السلام یاد کرده. و ظاهر بعضی روایات چنین است که به وقت خاصّی محدود نیست، هرچند، بهتر آن است که در بهترین اوقات و احوال به آن دعا گردد. و از روایت سیّد و غیر او، چنین به دست می آید که این دعا در دفع ظلم و یاری جستن برای مظلوم تأثیر تامّی دارد، بلکه می توان از آن استفاده کرد که از جمله فواید دعا برای فرجِ حضرت صاحب الزمان علیه السلام و درخواست ظهور و پیروزی آن جناب، دفع ستمگر و خلاصی از آزار و سلطه او می باشد. سید بن طاووس رحمه الله هنگام یاد آوردن دعای مشارالیه گفته: «و آن حضرت - یعنی امام زکیّ حسن بن علی عسکری علیهما السلام - در قنوت خود چنین دعا فرمود و اهل قم را به آن امر نمود، هنگامی که از موسی بن بُغا شکایت داشتند».

مؤلّف کتاب «مِنَح البرکات» - که شرح مهج الدعوات است - از کتاب «اعلام الوری فی تسمیة القری» تألیف ابوسعید اسماعیل بن علی سمعانی حنفی حکایت کرده که: موسی بن بُغا، فرزند کُلَیب فرزند شمر فرزند مروان فرزند عمرو بن غطه از دژخیمان متوکّل و امرای آن پلید بود و فرمانداری قم را از سوی متوکل به عهده داشت، و این خبیث همان کسی است که متوکّل را بر می انگیخت که قبر مولای مظلوممان حضرت ابی عبد اللَّه الحسین علیه السلام را خراب و کِشت نماید، و او ستمگری خونخوار و لجام گسیخته بود، بیش از ده

ص:70

سال بر شهر و مردم قم حکومت داشت، مردم قم از او به شدّت می ترسیدند، چون او دشمن سرسخت امامان علیهم السلام بود و در میان مردم فساد ایجاد می کرد و آن ها را به کشتن تهدید می نمود و تصمیم این کار را هم گرفته بود، که از دست او، به مولایمان حضرت حسن بن علی عسکری علیهما السلام شکایت کردند، پس آن حضرت آنان را امر فرمود تا نماز مظلوم به جای آرند و با این دعا بر او نفرین کنند، هنگامی که این فرمان را به جای آوردند، خداوند او را نابود کرد و خدای عزیز مقتدر او را به ناگاه از میان برداشت و یک چشم برهم زدن هم او را مهلت نداد.

می گویم: این بود گفتار صاحب کتاب «مِنَح البرکات» که چون فارسی بود معنی آن را نقل کردم، و او چگونگی نماز مظلوم را یاد نکرده، و ما آنچه را در کتاب «مکارم الاخلاق» یافته ایم در اینجا یادآور می شویم. یک جای کتاب مذکور از جمله نمازهایی که یاد آورده از امام صادق علیه السلام ضمن حدیثی است که: «هر گاه بر تو ظلم شد، پس غسل کن و دو رکعت نماز بگزار در جایی که چیزی تو را از آسمان محجوب نسازد، سپس بگو: «اَللَّهُمَّ إِنَّ فُلانَ بْنَ فُلانٍ ظَلَمَنِی وَلَیْسَ لِی أَحَدٌ أَصُولُ بِهِ غَیْرَکَ، فَاسْتَوْفِ لِی ظُلامَتِی السّاعَةَ السّاعَةَ بِالاِسْمِ الَّذِی سَأَلَکَ بِهِ المُضْطَرُّ، فَکَشفْتَ ما بِهِ مِنْ ضُرٍّ وَمکَّنْتَ لَهُ فِی الأَرْضِ وَجَعَلْتَهُ خَلِیفَتَکَ عَلی خَلْقِکَ فَأَسْأَلُکَ أَنْ تُصَلِّیَ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَأَنْ تَسْتَوْفِیَ لِی ظُلامَتِی السّاعَةَ السّاعَةَ»(1)؛ خداوندا! فلانی پسر فلانی به من ظلم کرد و هیچ

ص:71


1- 46. مکارم الأخلاق، 332.

کس جز تو را ندارم که به وسیله او چیره شوم، پس برای من حقّی که به ستم از من گرفته شده، به طور کامل بازستان، همین ساعت، همین ساعت، به آن اسمی که بیچاره مضطرّ به آن تو را برخواند، پس آنچه ناراحتی داشت از او برطرف ساختی و او را در زمین توان بخشیدی و او را خلیفه بر خلقت قرار دادی، پس از تو مسألت دارم که بر محمد و آل محمدعلیهم السلام درود فرستی و حقّ به ستم گرفته شده مرا به طور تمام و کمال همین ساعت بازستانی، همین ساعت».

امام صادق علیه السلام فرمود: پس به درستی که دیری بر تو نخواهد گذشت تا این که آنچه دوست داری ببینی.

و در جای دیگر از کتاب «مکارم الاخلاق» گفته: «نماز مظلوم: دو رکعت نماز با هر سوره ای از قرآن که بخواهی به جای می آوری و هر قدر که بتوانی بر محمد و آل او درود می فرستی سپس می گویی: «اَللَّهُمَّ إِنَّ لَکَ یَوْماً تَنْتَقِمُ فِیهِ لِلْمَظْلُومِ مِنَ الظّالِمِ لکِنَّ هَلَعی وَجَزَعِی لا یَبْلُغانِ بِیَ الصَّبْرَ عَلی أَناتِکَ وَحِلْمِکَ، وَقَدْ عَلِمْتَ أَنَّ فُلاناً ظَلَمَنِی وَاعْتَدی عَلَیَّ بِقُوَّتِهِ عَلی ضَعْفِی فَأَسْأَلُکَ یا رَبَّ العِزَّةِ وَقاسِمَ الاَرْزاقِ وَقاصِمَ الجَبابِرَةِ وَناصِرَ المَظْلُومِینَ أَنْ تُرِیَهُ قُدْرَتَکَ أَقْسَمْتُ عَلَیْکَ یا رَبَّ العِزَّةِ السّاعَةَ السَّاعَةَ»؛(1) خدایا! به درستی که تو را روزی هست که در آن روز برای مظلوم از ظالم انتقام می گیری، ولی ناشکیبایی و بیتابی ام نمی گذارند که بر حلم و بردباری تو صبر کنم، و البته تو می دانی که فلانی بر من ستم نموده و با زورمندی اش بر ناتوانی ام تعدّی کرده است، پس ای پروردگار عزیز و تقسیم کننده روزی ها و درهم

ص:72


1- 47. مکارم الأخلاق، 337.

کوبنده ستمگران و یاری کننده مظلومان! از تو می خواهم که قدرتت را به او نشان دهی. تو را سوگند می دهم ای صاحب عزّت! همین ساعت، همین ساعت.

نماز دیگر

محمد بن الحسن صفار به طور مرفوع روایت کرده که راوی گوید: به او (امام علیه السلام) عرضه داشتم: فلانی ستم کننده بر من است، فرمود: وضوی درست بگیر و دو رکعت نماز به جای آور و خدای متعال را ثنا بگو و بر محمد و آل او درود بفرست، سپس بگو: «اَللَّهُمَّ إِنَّ فُلاناً ظَلَمَنِی وَبَغی عَلَیَّ فَأَبْلِهِ بِفَقْرٍ لا تُجْبِرُهُ وَبِسُوءٍ لا تَسْتُرهُ»

خدایا! به درستی که فلانی بر من ستم و بر حقّم تجاوز کرده است، پس او را به فقری که جبرانش نکنی و بدی که از او برکنار نسازی دچار گردان. راوی گوید: همین کار را کردم، آن ظالم به پیسی گرفتار شد.

و در روایت دیگری آمده که (امام علیه السلام) فرمود: هر مؤمنی که بر وی ظلم شود، پس وضو گرفته و دو رکعت نماز به جای آورد، سپس بگوید: «اَللَّهُمَّ إِنِّی مَظْلُومٌ فَانْتَصِرْ»؛ پروردگارا! من مظلوم هستم، مرا یاری کن. و ساکت شود، جز این نیست که خداوند به زودی او را نصرت دهد.(1)

و در جای دیگر همان کتاب، از یونس بن عمار آمده که گفت: به حضرت ابی عبد اللَّه امام صادق علیه السلام از دست مردی که مرا اذیت می کرد، شکایت کردم، فرمود: بر او نفرین کن. عرضه داشتم: او را نفرین کردم. فرمود: نه این چنین، بلکه از گناهان کَنده شو و روزه بگیر و نماز بخوان و صدقه بده، پس هرگاه

ص:73


1- 48. مکارم الأخلاق، 338.

آخر شب شود وضوی کاملی بگیر، سپس برخیز دو رکعت نماز به جای آور، آن گاه در حال سجده بگو: «اَللَّهُمَّ إِنَّ فُلانَ بْنَ فُلانٍ قَد آذانِی. اَللَّهُمَّ اسْقِمْ بَدَنَهُ وَاقْطَعْ أَثَرَهُ وَأَنقِضْ أَجَلَهُ وَعَجِّلْ ذلِکَ فِی عامِهِ هذا»؛(1) خدایا! همانا فلانی پسر فلانی مرا اذیت کرده. خداوندا! بدنش را بیمار و اثرش را قطع و عمرش را کوتاه کن و این را در همین سال بر او برسان. راوی گوید: پس این کار را کردم، دیری نپایید که هلاک گشت.

و در جای دیگر همان کتاب آمده، فرمود: غسل کن و دو رکعت نماز بگزار و زانوهایت را بیرون آور و در جلو جای نماز قرار بده و صد بار بگو: «یا حَیُّ یا قَیُّومُ یا حَیُّ لا إِلهَ إِلاّ أَنْتَ بِرَحْمَتِکَ أَسْتَغِیثُ فَصَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَأَغِثْنِی السّاعَةَ السّاعَةَ»؛ ای خدای زنده پایدار! ای زنده ای که هیچ معبود حقّی جز تو نیست! به رحمت تو پناه می برم، پس بر محمد و آل محمدعلیهم السلام درود فرست و همین ساعت، همین ساعت به فریادم برس. پس هر گاه از آن فراغت یافتی، بگو: «أَسْأَلُکَ اللَّهُمَّ أَنْ تُصَلِّیَ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَأَنْ تَلْطُفَ لِی وَأَنْ تَغْلِبَ لِی وَأَنْ تَمْکُرَ لِی وَأَنْ تَخْدَعَ لِی وَأَنْ تَکِیدَ لِی وَأَنْ تَکْفِیَنِی مَؤُونَةَ فُلانِ بْنِ فُلانٍ»؛(2) بار خدایا! از تو مسألت دارم که بر محمد و آل محمدعلیهم السلام درود فرستی و این که درباره من لطف کنی و مرا چیره سازی و برای من مکر فرمایی و برای من خدعه کنی و کید نمایی و از شرّ فلانی پسر فلانی خلاصم سازی. فرمود: این دعای پیغمبرصلی الله علیه وآله روز احُد بود.

دعای قنوت

قسمت اول

و امّا دعای مورد بحث چنین است: «اَلحَمْدُ للَّهِ ِ شُکْراً لِنَعْمآئِهِ وَاسْتِدْعآءً لِمَزِیدِهِ وَاسْتِخْلاصاً بِهِ دُونَ غَیْرِهِ وَعِیاذاً بِهِ مِنْ کُفْرانِهِ وَالإِلْحادِ فِی

ص:74


1- 49. مکارم الأخلاق، 332.
2- 50. مکارم الأخلاق، 339.

عَظَمَتِهِ وَکِبْرِیآئِهِ حَمْدَ مَنْ یَعْلَمُ أَنَّ ما بِهِ مِنْ نَعْمآئِهِ [نَعْمآءَ ]فَمِنْ عِنْدِ رَبِّهِ وَما مَسَّهُ مِنْ عُقُوبَتِه فَبسُوءِ جِنایَةِ یَدِهِ وَصَلَّی اللَّهُ عَلی مُحَمَّدٍ عَبْدِهِ وَرَسُولِهِ وَخِیَرَتِهِ مِنْ خَلْقِهِ وَذَرِیعَةِ المُؤْمِنِینَ إِلی رَحْمَتِهِ وَآلِهِ الطّاهِرِینَ وُلاةِ أَمْرِهِ. اَللَّهُمُّ إِنَّکَ نَدَبْتَ اِلی فَضْلِکَ وَأمَرْتَ بِدُعاءِکَ وَضَمِنْتَ الإجابَةَ لِعِبادِکَ وَ لَمْ تُخَیِّبْ مَنْ فَزَعَ اَلَیْکَ بِرَغْبَتِهِ وَقَصَدَ إِلَیْکَ بِحاجَتِهِ وَلَمْ تَرْجِعْ یَدٌ طالِبَةٌ صِفْراً مِنْ عَطآئِکَ وَلا خآئِبَةً مِنْ نِحَلِ هِباتِکَ، وَأَیُّ راحِلٍ رَحَلَ إِلَیْکَ فَلَمْ یَجِدْکَ قَرِیباً أَوْ [أیُّ ]وافِدٍ وَفَدَ عَلَیْکَ فَاقْتَطَعَتْهُ عَوآئِقُ الرَّدِّ دُونَکَ بَلْ أَیُّ مُحْتَفِرٍ مِنْ فَضْلِکَ لَمْ یُمْهِهِ فَیْضُ جُودِکَ، وَأَیُّ مُسْتَنْبِطٍ لِمَزِیدِکَ أَکْدی دُونَ اسْتِماحَةِ سِجالِ عَطِیَّتِکَ. اَللَّهُمَّ وَقَدْ قَصَدْتُ إِلَیْکَ بِرَغْبَتِی وَقَرَعَتْ بابَ فَضْلِکَ یَدُ مَسْأَلَتِی وَناجاکَ بِخُشُوعِ الاِسْتِکانَةِ قَلْبِی وَوَجَدْتُکَ خَیْرَ شَفِیعٍ لِی إِلَیْکَ وَقَدْ عَلِمْتَ ما یَحْدُثُ مِنْ طَلِبَتِی قَبْلَ أَنْ یَخْطُرَ بِفِکْرِی أَوْ یَقَعَ فِی خَلَدِی، فَصِلِ اللَّهُمَّ دُعآئِی إِیّاکَ بِإِجابَتِی وَأَشْفِعْ مَسْأَلَتِی بِنُجْحِ طَلِبَتِی. اَللَّهُمَّ وَقَدْ شَمَلَنا زَیْغُ الفِتَنِ وَاسْتَوْلَتْ عَلَیْنا عَشْوَةُ الحِیرَةِ وَقارَعَنَا الذُّلُّ وَالصَّغارُ وَحَکَمَ عَلَیْنا غَیْرُ المَأْمُومِینَ فِی دِینِکَ وَابْتَزَّ أُمُورَنا مَعادِنُ الأُبَنِ مِمَّنْ عَطَّلَ حُکْمَکَ وَسَعی فِی إِتْلافِ عِبادِکَ وَإِفْسادِ بِلادِکَ. اَللَّهُمَّ وَقَدْ عادَ فَیْئُنا دَوْلَةً بَعْدَ القِسْمَةِ وَإِمارَتُنا غَلَبَةً بَعْدَ المَشْوَرَةِ وَعُدْنا مِیراثاً بَعْدَ الاِخْتِیارِ لِلْأُمَّةِ فَاشْتُرِیَت المَلاهِی وِ الْمِعازِفُ بِسَهْمِ الیَتیمِ وَالأرْمَلَةِ وَحَکَمَ فی أبشارِ الْمُؤمنینَ أهْلُ الذِّمَّةِ وَوَلِیَ القِیامَ بِأُمُورِهِمْ فاسِقُ کُلِّ قَبِیلَةٍ فَلا ذآئِدَ یَذُودُهُمْ عَنْ هَلَکَةٍ وَلا راعٍ یَنْظُرُ إِلَیْهِمْ بِعَیْنِ الرَّحْمَةِ وَلا ذُو شَفَقَةٍ یُشْبِعُ الکَبِدَ الحَرّی مِنْ مَسْغَبَةٍ، فَهُمْ أُولُو ضَرْعٍ بِدارٍ مُضَیَّعَةٍ وَأُسَرآءُ مَسْکَنَةٍ وَحُلَفآءُ کَآبَةٍ وَذِلَّةٍ. اَللَّهُمَّ وَقَدْ اِسْتَحْصَدَ زَرْعُ الباطِلِ وَبَلَغَ نِهایَتَهُ

ص:75

وَاسْتَحْکَمَ عَمُودُهُ وَاسْتَجْمَعُ طَرِیدُهُ وَخَذْرَفَ وَلِیدَهُ وَبَسَقَ فَرْعُهُ وَضُرِبَ بِجِرانِهِ. اَللَّهُمَّ فَأَتِحْ لَهُ مِنَ الحَقِّ یَداً حاصِدَةً تُصْعِدُ [تَصْرَعُ ]قآئمَهُ وَتَهْشِمُ سُوقَهُ وَتَجُبُّ سِنامَهُ وَتَجْدَعُ مَراغِمَهُ لِیَسْتَخْفَی الباطِلُ بِقُبْحِ صُورِتِهِ وَیَظْهَرَ الحَقُّ بِحُسْنِ حِلْیَتِهِ. اَللَّهُمَّ وَلا تَدَعْ لِلْجَوْرِ دِعامَةً إِلّا قَصَمْتَها وَلا جُنَّةً إِلّا هَتَکْتَها وَلا کَلِمَةً مُجْتَمِعَةً إِلّا فَرَّقْتَها وَلا سَرِیَّةَ ثِقْلٍ إِلّا خَفَّفْتَها وَلا قآئِمَةَ عُلُوٍّ إِلّا حَطَطْتَها وَلا رافِعَةَ عَلَمٍ إِلّا نَکَّسْتَها وَلا خَضْرآءَ إِلّا أَبَرْتَها. اَللَّهُمَّ فَکَوِّرْ شَمْسَهُ وَحُطَّ نُورَهُ وَأَطْمِسْ ذِکْرَهُ وَارْمِ بِالحَقِّ رَأْسَهُ وَفُضَّ جُیُوشَهُ وَأَرْعِبْ قُلُوبَ أَهْلِهِ. اَللَّهُمَّ وَلا تَدَعْ مِنْهُ بَقِیَّةً إِلّا أَفْنَیْتَ وَلا بُنْیَةً إِلّا سَوَّیْتَ وَلا حَلَقَةً إِلّا قَصَمْتَ [فَصَمْتَ ]وَلا سِلاحاً إِلّا أَکْلَلْتَ وَلا حَدّاً إِلّا فَلَلْتَ [أَفْلَلْتَ وَلا کُراعاً إِلَّا اجْتَحْتَ وَلا حامِلَةَ عَلَمٍ إِلّا نَکَّسْتَ. اَللَّهُمَّ وَأَرِنا أَنْصارَهُ عَبادِیدَ بَعْدَ أُلْفَةٍ وَشَتّی بَعْدَ اجتِماعِ الکَلِمَةِ وَمُقْنِعِی الرَّؤُسِ بَعْدَ الظُّهُورِ عَلَی الأُمَّةِ وَأَسْفِرْ لَنا عِنْ نَهارِ العَدْل وَأَرِناهُ سَرْمَداً لا ظُلْمَةَ فِیهِ وَنُوراً لا شَوْبَ مَعَهُ وَأَهْطِلْ عَلَیْنا ناشِئَتَهُ وَأَنْزِلْ عَلَیْنا بَرَکَتَهُ وَأَدِلْ لَهُ مِمَّنْ ناواهُ وَانْصُرْهُ عَلی مَنْ عاداهُ. اَللَّهُمَّ وَأَظْهِرْ [بِهِ الحَقَّ وَأَصْبِحْ بِهِ فِی غَسَقِ الظُّلَمِ وَبُهَمِ الحَیْرَةِ. اَللَّهُمَّ وَأَحْیِ بِهِ القُلُوبَ المَیِّتَةَ وَاجْمَعْ بِهِ الأهْواءَ الْمُتَفَرِّقَةَ وَالآراءَ الُْمخْتَلِفَةَ وَأقِمْ بِهِ الْحُدُودَ الْمُعَطَّلَةَ وَالأحْکامَ المُهْمَلَةَ وَأَشْبِعْ بِهِ الخِماصَ السّاغِبَةَ وَأَرِحْ بِهِ الأَبْدانَ اللّاغِبَةَ المُتْعَبَةَ، کَما أَلْهَجْتَنا بِذِکْرِهِ وَأَخْطَرْتَ بِبالِنا دُعآئَکَ لَهُ وَوَفَّقْتَنا لِلدُّعآءِ إِلَیْهِ وَحِیاشَةَ أَهْلِ الغَفْلَةِ عَنْهُ وَأَسْکَنْتَ فِی قُلُوبِنا مَحَبَّتَهُ وَالطَّمَعَ فِیهِ وَحُسْنَ الظَّنِّ بِکَ لِإِقامَةِ مَراسِمِهِ. اَللَّهُمَّ فَآتِ لَنا مِنْهُ عَلی أَحْسَنِ یَقِینٍ یا مُحَقِّقَ الظُّنُونِ الحَسَنَةِ وَیا مُصَدِّقَ الآمالِ المُبْطَنَةِ [المُبَطَّئَةِ]. اَللَّهُمَّ وَأَکْذِبْ بِهِ المُتَأَلِّینَ عَلَیْکَ فِیهِ وَاخْلُفْ بِهِ ظُنُونَ القانِطِینَ مِنْ

ص:76

رَحْمَتِکَ وَالآیِسِینَ مِنْهُ، اَللَّهُمَّ اجْعَلْنا سَبَباً مِنْ أَسْبابِهِ وَعَلَماً مِنْ أَعْلامِهِ وَمَعْقِلاً مِنْ مَعاقِلِهِ وَنَضِّرْ وُجُوهَنا بِتَحْلِیَتِهِ وَأَکْرِمْنا بِنُصْرَتِهِ وَاجْعَلْ فِینا خَیْراً تُظْهِرُنا لَهُ وَبِهِ وَلا تُشْمِتْ بِنا حاسِدِی النِّعَمِ وَالمُتَرَبِّصِینَ بِنا حُلُولَ النَّدَمِ وَنُزُولَ المَثُلِ فَقَدْ تَری یا رَبِّ بَرآئَةَ ساحَتِنا وَخُلُوَّ ذَرْعِنا مِنَ الإِضْمارِ لَهُمْ عَلی إِحْنَةٍ وَالَّتمَنِّی لَهُمْ وُقُوعَ جآئِحَةٍ وَما تَنازَلَ مِنْ تَحْصِینِهِمْ بِالعافِیَةِ وَما أَضْبَئُوا لَنا مِنْ اِنْتِهازِ الفُرْصَةِ وَطَلَبِ الوُثُوبِ بِنا عِنْدَ الغَفْلَةِ، اَللَّهُمَّ وَقَدْ عَرَّفْتَنا مِنْ أَنْفُسِنا وَبَصَّرْتَنا مِنْ عُیُوبِنا خِلالاً نَخْشی أَنْ تَقْعُدَ بِنا عَنْ اِشْتِهارِ [اِسْتِیهالِ ]إِجابَتِکَ وَأَنْتَ المُتَفَضِّلُ عَلی غَیْرِ المُسْتَحِقِّینَ وَالمُبْتَدِئُ بِالإِحْسانِ غَیْرَ السّآئِلِینَ، فَأْتِ لَنا فِی أَمْرِنا عَلی حَسَبِ کَرَمِکَ وَجُودِکَ وَفَضْلِکَ وَامِتْنانِکَ إِنَّکَ تَفْعَلُ ما تَشآءُ وَتَحْکُمُ ما تُرِیدُ إِنّا إِلَیْکَ راغِبُونَ وَمِنْ جَمِیعِ ذُنُوبِنا تآئِبُونَ. اَللَّهُمَّ وَالدّاعِی إِلَیْکَ وَالقآئِمِ بِالقِسْطِ مِنْ عِبادِکَ الفَقِیرِ إِلی رَحْمَتِکَ الُمحْتاجِ إِلی مَعُونَتِکَ عَلی طاعَتِکَ، إِذِ ابْتَدَأْتَهُ بَنِعْمَتِکَ وَأَلْبَسْتَهُ أَثْوابَ کَرامَتِکَ وَأَلْقَیْتَ عَلَیْهِ مَحَبَّةَ طاعَتِکَ وَثَبَّتَّ وَطْأَتَهُ فِی القُلُوبِ مِنْ مَحَبَّتِکَ وَوَفَّقْتَهُ لِلقِیامِ بِما أَغْمَضَ فِیهِ أَهْلُ زَمانِهِ مِنْ أَمْرِکَ وَجَعَلْتَهُ مَفْزَعاً لِمَظْلُومِی عِبادِکَ وَناصِراً لِمَنْ لا یَجِدُ [لَهُ ]ناصِراً غَیْرَکَ وَمُجدِّداً لِما عُطِّلَ مِنْ أَحْکامِ کِتابِکَ وَمُشَیَّداً لِما دُثِرَ [رُدَّ] مِنْ أَعْلامِ سُنَنِ نَبِیِّکَ [دِینِکَ ]عَلَیْهِ وَآلِهِ سَلامُکَ وَصَلَواتُکَ وَرَحْمَتُکَ وَبَرَکاتُکَ فَاجْعَلْهُ اللَّهُمَّ فِی حِصانَةٍ مِنْ بَأْسِ المُعْتَدِینَ وَأَشْرِقْ بِهِ القُلُوبَ الُمخْتَلِفَةَ مِنْ بُغِاةِ الدِّینِ وَبَلِّغْ بِهِ أَفْضَلَ ما بَلَّغْتَ بِهِ القآئِمِینَ بِقِسْطِکَ مِنْ أَتْباعِ النَّبِیِّینَ. اَللَّهُمَّ وَأَذْلِلْ بِهِ مَنْ لَمْ تُسْهِمْ لَهُ فِی الرُّجُوعِ إِلی مَحَبَّتِکَ وَمَنْ نَصَبَ لَهْ العَداوَةَ وَارْمِ بِحَجَرِکَ الدّامِغِ مَنْ أَرادَ التَّأْلِیبَ عَلی دِینِکَ بِإِذْلالِهِ وَتَشْتِیتِ أَمْرِهِ [جَمْعِهِ ]وَاغْضَبْ

ص:77

لِمَنْ لا تِرَةَ لَهُ وَلا طائِلَةَ وَعادَی الأَقْرَبِینَ وَالأَبْعَدِینَ فِیکَ مَنّاً مِنْکَ عَلَیْهِ لا مَنّاً مِنْهُ عَلَیْکَ. اَللَّهُمّ فَکَما نَصَبَ نَفْسَهُ غَرَضاً فِیکَ لِلأَبْعَدِینَ وَجادَ بِبَذْلِ مُهْجَتِهِ لَکَ فِی الذَّبِّ عَنْ حَرِیمِ المُؤْمِنِینَ وَرَدَّ شَرَّ بُغاةِ المُرْتَدِّینَ المُرِیبِینَ حَتّی أَخْفی ما کانَ جُهِرَ بِهِ مِنَ المَعاصِی وَأَبْدی ما کانَ نَبَذَهُ العُلَمآءُ وَرآءَ ظُهُورِهِمْ مِمّا أَخَذْتَ مِیثاقَهُمْ عَلی أنْ یُبَیِّنُوهُ لِلنّاسِ وَلا یَکْتُمُوهُ وَدَعا إِلی إفْرادِکَ بِالطّاعَةِ وَأَنْ لا یَجْعَلَ لَکَ شَرِیکاً مِنْ خَلْقِکَ، یَعْلُو أَمْرُهُ عَلی أَمْرِکَ مَعَ ما یَتَجَرَّعُهُ فِیکَ مِنْ مِراراتِ الغَیْظِ الجارِحَةِ بِمَواسّ [بَحَواسّ، بِحَواشِی ]القُلُوبِ وَما یَعْتَوِرُهُ مِنَ الغُمُومِ وَیَفْرُغُ عَلَیْهِ مِنْ أَحْداثِ الخُطُوبِ وَیَشْرَقُ بِهِ مِنَ الغُصَصِ الَّتِی لا تَبْتَلِعُهَا الحُلُوقُ وَلا تَحْنُو عَلَیْهَا الضُّلُوعُ مِنْ نَظْرَةٍ إِلی أَمْرٍ مِنْ أَمْرِکَ وَلا تَنالُهُ یَدُهُ بِتَغْیِیرِهِ وَرَدِّهِ إِلی مَحَبَّتِکَ. فَاشْدُدِ اللَّهُمَّ أَزْرَهُ بِنَصْرِکَ وَأَطِلْ باعَهُ فِیما قَصُرَ عَنْهُ مِنِ اطّرادِ الرّاتِعِینَ حِماکَ وَزِدْهُ فِی قُوَّتِهِ بَسْطَةً مِنْ تَأْیِیدِکَ وَلا تُوحِشْنا مِنْ أُنْسِهِ وَلا تَخْتَرِمْهُ دُونَ أَمَلِهِ مِنَ الصَّلاحِ الفاشِی فِی أَهْلِ مِلَّتِهِ وَالعَدْلِ الظّاهِرِ فِی أُمَّتِهِ. اَللَّهُمَّ وَشَرِّفْ بِمَا اسْتَقْبَلَ بِهِ مِنَ القِیامِ بِأَمْرِکَ لَدی مَوْقِفِ الحِسابِ مُقامَهُ وَسُرَّ نَبِیَّکَ مُحَمَّداً صَلَواتُکَ علیهِ وَآلِهِ بِرُؤْیَتِهِ وَمَنْ تَبِعَهُ عَلی دَعْوَتِهِ وَأَجْزِلْ لَهُ عَلی ما رَأَیْتَهُ قآئِماً بِهِ مِنْ أَمْرِکَ ثَوابَهُ وَأَبِنْ قُرْبَ دُنُوِّهِ مِنْکَ فِی حَیاتِهِ وَارْحَمْ اِسْتَکانَتَنا مِنْ بُعْدِهِ وَاسْتِخْذآئِنا لِمَنْ کُنَّا نَقْمَعُهُ بِهِ إِذْ أَفْقَدْتَنا وَجْهَهُ وَبَسَطْتَ أَیْدِیَ مَنْ کُنّا نَبْسُطُ أَیْدِیَنا عَلَیْهِ لِنَرُدَّهُ عَنْ مَعْصِیَتِهِ وَافْتِراقَنا بَعْدَ الأُلْفَةِ وَالاِجْتِماعِ تَحْتَ ظِلِّ کَنَفِهِ وَتَلَهُّفَنا عِنْدَ الفَوْتِ عَلی ما أَقْعَدْتَنا عَنْهُ مِنْ نُصْرَتِهِ وَطَلَبِنا مِنَ القِیامِ بِحَقِّ ما لا سَبییلَ لَنا إِلی رَجْعَتِهِ. وَاجْعَلْهُ اللَّهُمَّ فِی أَمْنٍ مِمّا یُشْفَقُ عَلَیْهِ مِنْهُ وَرُدَّ عَنْهُ مِنْ سِهامِ المَکایِدِ ما یُوَجِّهُهُ أَهْلُ الشَّنَئانِ إِلَیْهِ وَإِلی شُرَکآئِهِ فِی

ص:78

أَمْرِهِ وَمُعاوِنِیهِ عَلی طاعَةِ رَبِّهِ الَّذِینَ جَعَلْتَهُمْ سِلاحَهُ وَحِصْنَهُ وَمَفْزَعَهُ وَأُنْسَهُ الَّذِینَ سَلَوْا عَنِ الأَهْلِ وَالأَوْلادِ وَجَفَوا الوَطَنَ عَطَّلُوا الوَثِیرَ مِنَ المِهادِ وَرَفَضُوا تِجاراتِهِمْ وَأَضَرُّوا بِمَعایِشِهِمْ وَفُقِدُوا فِی أَنْدِیَتِهِمْ بِغَیْرِ غَیْبَةٍ عَنْ مِصْرِهِمْ وَحالَفُوا البَعِیدَ مِمَّنْ عاضَدَهُمْ عَلی أَمْرِهِمْ وَقَلَوُا القَرِیبَ مِمَّنْ صَدَّ عَنْ وِجْهَتِهِمْ [عَنْهُمْ وَعَنْ جِهَتِهِمْ ]فَائْتَلَفُوا بَعْدَ التَّدابُرِ وَالتَّقاطُعِ فِی دَهْرِهِمْ وَقَطَعُوا [قَلَعُوا ]الأَسْبابَ المُتَّصِلَةِ بِعاجِلِ حُطامِ الدُّنْیا فَاجْعَلْهُمُ اللَّهُمَّ فِی أَمْنِ حِرْزِکَ وَظِلِّ کَنَفِکَ وَرُدَّ عَنْهُمْ بَأْسَ مَنْ قَصَدَ إِلَیْهِمْ بِالعَداوَةِ مِنْ عِبادِکَ وَأَجْزِلْ لَهُمْ عَلی دَعْوَتِهِمْ مِنْ کِفایَتِکَ وَمَعُونَتِکَ وَأَمِدَّهُمْ [أَیِّدْهُمْ ]بِتَأْیِیدِکَ وَنَصْرِکَ وَأَزْهِقْ بِحَقِّهِمْ باطِلَ مَنْ أَرادَ إِطْفآءَ نُورِکَ. اَللَّهُمَّ وَامْلَأْ بِهِمْ کُلَّ أُفُقٍ مِنَ الآفاقِ وَقُطْرٍ مِنَ الأَقْطارِ قِسْطاً وَعَدْلاً وَمَرْحَمَةً وَفَضْلاً وَاشْکُرْهُمْ عَلی حَسَبِ کَرَمِکَ وَجُودِکَ وَما مَنَنْتَ بِهِ عَلَی القآئِمِینَ بِالقِسْطِ مِنْ عِبادِکَ وَادَّخَرْتَ لَهُمْ مِنْ ثَوابِکَ ما تَرْفَعُ لَهُمْ بِهِ الدَّرَجاتِ إِنَّکَ تَفْعَلُ ما تَشآءُ وَتَحکُمُ ما تُریدُ(1) وَصَلَّی اللَّهُ عَلی خِیَرَتِهِ مِنْ خَلْقِهِ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّاهِرِینَ [الأَطْهارَ]. اَللَّهُمَّ إِنِّی أَجِدُ هذِهِ النُّدْبَةَ امْتَحَتْ دِلالَتُها وَدَرَسَتْ أَعْلامُها وَعَفَتْ آلآءُ ذِکْرِها وَتِلاوَةَ الحُجَّةِ بِها. اَللَّهُمَّ إِنِّی أَجِدُ بَیْنِی وَبَیْنَکَ مُشْتَبِهاتٍ تَقْطَعُنِی دُونَکَ، وَمُبْطِئاتٍ تُقْعِدُنِی عَنْ إِجابَتِکَ، وَقَدْ عَلِمْتَ أَنَّ عَبْدَکَ لا یَرْحَلُ إِلَیْکَ إِلّا بِزادٍ وَإِنَّکَ لا تُحْجَبُ عَنْ خَلْقِکَ إِلّا أَنْ تُحْجِبَهُمُ الأَعْمالُ دُونَکَ، وَقَدْ عَلِمْتُ أَنَّ زادَ الرّاحِلِ إِلَیْکَ، عَزْمُ إِرادَةٍ یَخْتارُکَ بِها وَیَصِیرُ [فَیَصِیرُ] بِها إِلی ما یُؤَدّی إِلَیْکَ. اَللَّهُمَّ وَقَدْ ناداکَ بِعَزْمِ إِرادَةِ قَلْبِی وَاسْتَبْقی نِعْمَتَکَ

ص:79


1- 51. تا اینجا طبق روایت مهج الدعوات پایان دعا است. و بقیه در مصباح المتهجد 137 - 144 و مختصر المصباح آمده است. {مؤلف}

بِفَهْمِ حُجَّتِکَ لِسانِی وَما تَیَسَّرَ لِی مِنْ إِرادَتِکَ. اَللَّهُمَّ فَلَا اخْتَزِلَنَّ عَنْکَ وَأَنَا أؤُمُّکَ، وَلَا اخْتَلِجَنَّ عَنْکَ وَأَنَا أَتَحَراکَ. اَللَّهُمَّ وَأَیِّدْنا بِما تَسْتَخْرِجُ بِهِ فاقَةَ الدُّنْیا مِنْ قُلُوبِنا وَتَنْعَشُنا مِنْ مَصارِعِ هَوانِها [هَواها ]وَتهْدِمُ بِهِ عَنّا ما شُیِّدَ مِنْ بُنْیانِها، وَتَسْقِیَنا بِکَأْسِ السَّلْوَةِ عَنْها حَتّی تُخَلِّصَنا لِعِبادَتِکَ وَتُورِثَنا مِیراثَ أَوْلِیآئِکَ الَّذین ضَرَبْتَ لَهُمُ المَنازِلَ إِلی قَصْدِکَ وَآنَسْتَ وَحْشَتَهُمْ حَتّی وَصَلُوا إِلَیْکَ. اَللَّهُمَّ وَإِنْ کانَ هَویً مِنْ هَوَی الدُّنْیا أَوْ فِتْنَةً مِنْ فِتَنِها عَلِقَ بِقُلُوبِنا حَتّی قَطَعَنا عَنْکَ اَوْ حَجَبَنا عَنْ رِضْوانِکَ أَوْ قَعَدَ بِنا عَنْ إِجابَتِکَ. اَللَّهُمَّ فَاقْطَعْ کُلَّ حَبْلٍ مِنْ حِبالِها جَذَبَنا عَنْ طاعَتِکَ وَأَعْرَضَ بِقُلُوبِنا عَنْ أَدآءِ فَرآئِضِکَ وَاسْقِنا عَنْ ذلِکَ سَلْوَةً وَصَبْراً یُورِدُنا عَلی عَفْوِکَ وَیُقَوِّمُنا [وَیُقَدِّمُنا] عَلی مَرْضاتِکَ إِنَّکَ وَلِیُّ ذلِکَ. اَللَّهُمَّ وَاجْعَلْنا قآئِمِینَ عَلی أَنْفُسِنا بِأَحْکامِکَ، حَتّی تُسْقِطَ عَنّا مُؤَنَ المَعاصِی وَاقْمَعِ الأَهْوآءَ أَنْ تَکُونَ مُشاوَرَةً [مُساوَرَةً ]وَهَبْ لَنا وَطْئَ آثارِ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلَیْهِمْ وَاللُّحُوقَ بِهِمْ حَتّی یَرْفَعَ الدِّیْنُ [حَتّی تَرْفَعَ لِلدِّینِ أَعْلاماً] أَعْلامَهُ ابْتِغآءَ الیَوْمِ الَّذِی عِنْدَکَ. اَللَّهُمَّ فَامْنُنْ [فَمُنَ عَلَیْنا بِوَطْئِ آثارِ سَلَفِنا وَاجْعَلْنا خَیْرَ فُرُطٍ لِمَنِ ائْتَمَّ بِنا فَإِنَّکَ عَلی کُلِّ شَیْ ءٍ قَدِیرٌ وَذلِکَ عَلَیْکَ سَهْلٌ یَسیِرٌ وَأَنْتَ أَرْحَمُ الرّاحِمِینَ وَصَلَّی اللَّهُ عَلی سَیِّدِنا مُحَمَّدٍ [النَّبِیِ وَآلِهِ الطَّیِّبِینَ الطّاهِرِینَ الأَبْرارَ [وَسَلَّمَ تَسْلِیماً]»؛ حمد مخصوص خداوند است به جهت شکر نعمت هایش، و به خاطر استدعای فزونی اش و خالص شدن تنها برای او به عنایت او و به ذات اقدسش پناه بردن، از این که کفران نعمت هایش انجام گردد، و به عظمت و کبریایی اش الحاد شود، حمد کسی که می داند آنچه نعمت دارد، از پروردگارش می باشد و هر آنچه از عقوبت او به وی می رسد، براثر کارهای ناشایست

ص:80

خودش و از دست اعمالش می رسد. و درود خداوند بر حضرت محمّد بنده و رسول او، برگزیده از خلقش و وسیله مؤمنین به سوی رحمت الهی، و بر آل اوعلیهم السلام که ولیّ امر اویند.

خدایا! تو به فضلت فرا خواندی و به دعایت امر فرمودی و برای بندگانت اجابت دعا را ضمانت کردی، و هرکس که با رغبت به سوی تو آمد و حاجت به درگاه تو آورد، ناامید نساختی و هیچ دست حاجت خواهی را خالی از عطایت بازنگردانیدی و از بخشش ها و مراحمت ناامید نفرمودی، و کدام رَوَنده ای به درگاه تو روی آورد و تو را نزدیک نیافت، یا کدام وارد شونده بر تو وارد گردید و موانعی او را از رسیدن به تو بازداشت؟! بلکه کدام کاوشگر از فضل تو به فیض جود تو سیراب نگشت و کدام تلاشگر افزون خواه از عطای سیل آسای تو نومید بازگردید؟!

خدایا! و من با درخواستم به سوی تو روی آورده ام و درر فضل تو را با دست مسألت خویش کوبیده ام، و دلم با خشوع بیچارگی با تو راز همی گوید و تو را بهترین شفیع خودم نزد تو یافته ام، هر حاجت که برایم پدید می آید، پیش از آن که به اندیشه ام راه یابد یا از ذهنم بگذرد، می دانی. پس ای پروردگار! دعایم را به اجابت مقرون و متّصل گردان و درخواستم را با رسیدنم به مقصود همراه ساز.

خدایا! و همانا انحراف فتنه ها ما را فرا گرفت و پرده حیرت بر ما فرو اُفتاد و خواری و کوچکی بر سر ما کوفته شد، و کسانی که در امر دین تو امانتدار نیستند، بر ما حکومت کردند و امور ما را کانون های ابنه در ربودند؛ کسانی که حکم تو را تعطیل گذاشته و به از بین بردن بندگان و به فساد کشیدن بلاد تو اهتمام نموده اند.

ص:81

خدایا! و به درستی که حقّ ما، پس از تقسیم شدن در دست غاصبان متداول گشت و حکومت بر ما، پس از مشورت به چیره شدن و زورمندی واقع شد و پس از آن که برگزیده امّت بودیم، میراث آن ها شدیم که وسایل لهو و بازیگری با سهم یتیم و بیوه خریداری گردید و اهل ذمّه بر مردم مؤمن حکومت یافتند و فاسقان هر قبیله عهده دار امور آنان گشتند، که نه دفاع کننده ای هست، تا آن ها را از هلاکت دور سازد و نه سرپرستی که به آنان، با دیده مهر بنگرد و نه صاحب مهربانی که جگر تفتیده را از گرسنگی برهاند و آن را سیر کند. پس آنان با خواری در خانه گمشده ای واقع شده اند و گرفتار فقر و همنشین اندوه و ذلّت می باشند.

خدایا! و کشتزار باطل را فصل درو فرا رسید و رشد آن مرحله نهایی اش را طی کرد و پایه اش را محکم ساخت و فراریانش را فراهم آورد و نوزادش به سرعت بزرگ و شاخه اش بلند گردید و همه جا را فرا گرفت.

خدایا! دست درو کننده ای از حق برآور که آن را فرو اَفکند و ساقه اش را خُرد سازد و مواضع قدرتش را منهدم کند و بینی اش رابه خاک بمالد، تاباطل باچهره کریهش مخفی گردد و حق با صورت زیبایش آشکار شود.

خدایا! و برای ستم هیچ ستونی بر جای مگذار، مگر این که آن را درهم بشکنی و هیچ سپری را، مگر این که از میان برداری و هیچ مجمع باطلی را، مگر این که پراکنده سازی و هیچ دسته مسلّحی را، مگر این که خلع سلاح فرمایی و هیچ پایه بلندی، مگر این که آن را فرو اَفکنی و هیچ پرچم افراشته ای را، مگر این که سرنگونش سازی و هیچ سرسبزی را، مگر این که نابود گردانی.

ص:82

خدایا! خورشید ستم را تاریک و روشنی اش را زایل و یادش را محو گردان، و به وسیله حقّ، سر آن را جدا کن و لشکریانش را هلاک ساز و دل های اهل آن را ترسان فرمای.

خدایا! و از برای آن باقیمانده ای مگذار، جز این که بر باد فنا دهی و هیچ بنیادی، مگر این که با خاک یکسان نمایی و هیچ رشته ای را، مگر این که از هم بگسلی و هیچ اسلحه ای، مگر این که آن را ضعیف سازی و هیچ تیزی را، مگر این که کُند نمایی و هیچ زمین دوردستی را، مگر این که تحت نفوذ حق قرار دهی و هیچ بردارنده پرچمی، مگر این که سرنگون سازی.

خدایا! و یاران باطل را پس از الفت به هم، در حالی که دشمن یکدیگر شده باشند، به ما بنمایان و بعد از آن که با یکدیگر متّحدند، پراکنده شان ساز و پس از آن که بر امّت غالب گردیده اند، سرافکنده گردان و روز عدل و داد را آشکار فرمای و آن را همیشگی قرار ده،

قسمت دوم

که شبی در پی آن نیاید و نوری که هیچ چیز دیگری، بر آن نیامیزد و از نخستین ابرِ آن، ما را برخوردار ساز و برکتش را بر ما فرو ریز و آن را بر ستیزه جویانِ با وی غالب گردان و بر هر کس که با وی دشمن باشد، پیروزش بگردان.

خدایا! و حق را به وی آشکار و صبح آن را در تاریکی های سخت و حیرت های دشوار تابناک فرمای. خداوندا! و دل های مرده را به او زنده کن و هواهای پراکنده و آراء مختلف را به او جمع و فراهم گردان و حدود تعطیل شده و احکام متروک مانده را به او برپا ساز و شکم های گرسنه مستمند را به او سیر گردان و بدن های خسته شده را به او راحت ببخشای، همچنان که زبان ما را به یاد او گرداندی و دعا کردن برای او را در

ص:83

اندیشه هایمان نشاندی و دعوت کردن و جمع نمودن و سوق دادن غافلان را به سوی او، به ما توفیق دادی و محبتش را در دل های ما افکندی و خواستن او و گمان نیک نسبت به تو برای برپا ساختن مراسمش را در وجود او قرار دادی.

خدایا! پس برای ما وجود او را بر بهترین باورها پدید آور، ای تحقق دهنده گمان های نیک و ای راست آورنده امیدهای پوشیده!

خدایا! و بر کسانی که درباره او نسبت به کار تو به تردید افتاده اند، حقیقت امر را روشن ساز و گمان های ناامیدان از رحمت تو و مأیوسان از او را برخلاف درآور.

خدایا! ما را وسیله ای از وسایل او و نشانه ای از نشانه های او و پناه گاهی از پناه گاه های او قرار ده، و ما را از آبرومندان دوران او به شمار آور و به یاری کردنش گرامیمان بدار و به برکت او در وجود ما سودی برای او قرار ده و مگذار که حسودان نعمت ها و آنان که در انتظار شکستمان نشسته اند و آرزوی گرفتار شدنمان را دارند، ما را شماتت کنند که ای پروردگار! تو می بینی که از قدرت ما خارج است و از دستمان برنمی آید، که با دشمنانان درآویزیم و در پی نابودی و هلاکتشان برآییم؛ و نیز می بینی که تمام وسایل راحتی برای آن ها فراهم است و نسبت به ما، چه کینه ها که پنهان داشته اند و در انتظار فرصت هستند و در پی یورش بردن علیه ما، هنگام غافل ماندنمان می باشند.

خدایا! و تو ما را از خودمان آگاه ساخته ای و از عیب هایمان، خصلت هایی را به ما نشان داده ای، که بیم داریم آن ها شایستگی اجابت تو را از ما سلب کنند و همانا تو بر کسانی که سزاوار نیستند تفضّل داری و بر غیر خواهندگان نیز، احسان آغاز می کنی؛

ص:84

پس بر اساس کرم و جود و فضل و مرحمتت، نیاز ما را برآورده ساز، که به درستی تو، آنچه بخواهی انجام می دهی و هر آنچه اراده کنی حکم می نمایی، ما به سوی تو زاری می کنیم و از تمام گناهانمان توبه می نماییم.

خدایا! و آن دعوت کننده به سوی تو، و برپا کننده قِسط و داد از بندگان تو، که نیازمند رحمت تو و محتاج کمک به تو بر اطاعتت، که تو نعمتت را بر او آغاز فرموده ای و جامه های گرامیداشتت را بر اندامش پوشانیده ای، و مهر فرمانبرداری ات را بر او افکنده ای و جایگاه محبتت را در دل ها، به وسیله او محکم فرموده ای و به برپا داشتن آنچه اهل زمانش از امر تو چشم پوشیده اند، توفیقش داده ای، و پناه گاه بندگان مظلومت ساخته ای، و یاری کننده هر آن کس که یاوری جز تو نمی یابد، و تجدید کننده هر آنچه از احکام کتاب تو تعطیل مانده، و بنا کننده آنچه از نشانه های سنّت پیغمبرت - که بر او و خاندانش سلام و درود و رحمت و برکات تو باد - خراب (یا ردّ) شده است. پس ای پروردگار! او را از شرّ تجاوزگران در حفظ و حمایتت بگیر، و دل هایی که از دست ستم کنندگان به دین انحراف یافته، به او درخشان ساز و به (دست) او به برترین جایگاه هایی که بپاخاستگان به قسط تو، از پیروان پیغمبران رسیده اند، نایل فرمای.

خدایا! و هر آن کس را که سهمی از بازگشت به محبّتت برایش قرار نداده ای و هر که در پی دشمنی با او است، به [دست او خوار گردان و هر کس که با خواری او، می خواهد بر دین تو فساد ایجاد کند و جمع او را پراکنده سازد، را به سنگ شکننده ات گرفتار کن و به خاطر کسی که به جهت خودش، با هیچ نزدیک و دور و خویشاوند و بیگانه کینه و دشمنی ندارد و دشمنی او با خویش و بیگانه در راه تو است، به خاطر او غضب کن؛ البته تو بر او منّت داری نه این که از او بر تو منّتی باشد.

ص:85

خدایا! پس همچنان که او خود را در راه تو، معرض آزار بیگانگان قرار داد و جان خویش را به خاطر حمایت از حریم مؤمنین، به راه تو سپرد و شرّ ستمگران مرتدّ تردید کننده را دفع کرد، تا این که گناهانی که آشکار شده بود مخفی داشت و آنچه علما پشت سر افکنده بودند - از اموری که پیمان گرفته بودی آن ها را برای مردم بیان سازند و کتمان نکنند - آشکار نمود و به اقرار به اطاعت تو (یا تنها تو را اطاعت کردن) و این که احدی از آفریدگانت را با تو شریک ننمایند - که او بر امر تو برتری داده شود - دعوت کرد، با چشیدن همه تلخی های خشم، که دل ها را جریحه دار می سازد و آنچه پیاپی از غم ها برای او پیش می آید و مصیبت های تازه ای که پیوسته بر او فرو می ریزد و غصّه های غیر قابل تحمّلی که از گلوها فرو نمی شوند و مردمان تاب کشیدن بار آن ها را ندارند، از جهت نظر افکندنی بر یکی از دستورات مخالفت شده تو، که [به سبب حجاب غیبت تغییر و بازگرداندنش به آنچه خواسته تو است، از دستش بر نمی آید.

خدایا! پس کمرش را با یاری ات بربند و نسبت به آنچه پیش از این نمی توانست انجام دهد، یعنی دور راندن چرا کنندگان در نعمت هایت، دستش را بازگردان و نیرویش را با تأییدت گسترش بخش و ما را با محروم شدن از انس به او، به وحشت مینداز و او را از آرزوی صلاح فراگیرنده اهل آیین او و عدالت آشکار شونده در امّتش باز مدار.

خدایا! و به جهت آنچه از امر تو بپاداشته، در ایستگاه حساب (روز قیامت) جایگاهش را والا قرار ده، و پیغمبرت محمد - که درود تو بر او و آل او باد - را به دیدارش شاد گردان و نیز پیروان دعوت آن حضرت را (به دیدار او) مسرور ساز و بر

ص:86

آنچه از امرت که می بینی او به پای می دارد، پاداشش را افزون کن و نزدیک بودنش را نسبت به خویش، در زندگانی اش آشکار فرمای و به بیچارگی ما در غیبت او و سر فرود آوردنمان برای کسی که به وجود آن جناب او را خوار می داشتیم، چون چهره اش را از ما پنهان ساختی بر ما رحم کن؛ و نیز کسانی که دست های ما بر آن ها باز بود تا از عصیان تو آنان را بازداریم، دست هایشان را بر ما گستردی و بعد از اجتماع و اُلفت در زیر سایه عنایت او پراکنده شدیم و افسوسمان را به هنگام مرگ، به جهت این که توفیق یاری او نصیبمان نشد و درخواستمان حقوقی را که ضایع گردیده و قابل تدارک نیست، رحم کن.

خدایا! و او را از آنچه بر وی از آن ترسیده می شود، در امان بدار و تیرهای نیرنگی که دشمنان به سوی او و شریکان در امر او و یارانش بر فرمانبرداری پروردگارش متوجّه می سازند، از آنان دور گردان، [یارانی ]که سلاح و دژ و پناه گاه و مایه انس او قرار داده ای، آنان که خاندان و فرزندان خویش را ترک گفتند و در وطن قرار نگرفتند و بسترهای راحت را واگذاشتند، از تجارت هایشان روی برگرفتند و به زندگی دنیوی و امر معاش خود بی اعتنا شدند و بی آن که از شهر و دیارشان غایب (و یا بی نیاز) شده باشند از مجالسشان دور ماندند و با افراد بیگانه ای که در امرشان آنان را یاری کنند هم پیمان گشتند و نزدیکانشان را، که از آنان و شیوه شان روی تافتند، ترک نمودند و پس از پشت به هم کردن و جدایی در روزگار، با هم الفت گرفتند و از وسایل مربوط به زندگی ناچیز و گذرای دنیا یک باره بریدند.

خدایا! پس آنان را در امانِ محکم خویش بسپار و در سایه حمایتت قرار ده و آزار

ص:87

هرکس از بندگانت که قصد دشمنی با ایشان را دارد، از آنان باز گردان و از جهت دعوتشان به سوی تو، کفایت و یاری و تأیید و پیروزی ات را نسبت به آنان بسیار ساز و با یاری و تأییدت آنان را مدد (یاری) کن و با حقّ آنان باطل هر کس که می خواهد نور تو را خاموش سازد، نابود گردان.

خدایا! و هر شهر و دیار و تمام آفاق و اقطار را از قسط و عدل و رحمت و فضل آکنده ساز و بر آنچه سزاوار کرم و جود تو است، آن چنان که بر بپاخاستگان به قسط از بندگانت منّت نهاده ای و از ثوابت برایشان ذخیره فرموده ای، اینان را پاداش عطا کن، آن چنان که درجاتشان را بالا بری، که البته تو آنچه بخواهی انجام می دهی و آنچه اراده کنی حکم می فرمایی؛ ودرود خداوند بر برگزیدگان از خلقش حضرت محمد و خاندان پاکیزه اش باد.

خدایا! چنین می یابم که این دعوت دلالت و برکاتش محو گردیده و نیز احتجاج به آن زایل گشت.

خدایا! من میان خودم و تو موارد شبهه ناکی را می یابم، که مرا از تو جدا می سازند و کارهای ناپسندی، که از اجابت تو باز می دارند و من به یقین دانسته ام که بنده تو، جز با همراهی توشه، به سوی تو رهسپار نگردد و تو از خلق خویش پوشیده نمی مانی، جز این که کارهای آنان، ایشان را از تو محجوب می سازد؛ و البته دانسته ام که توشه رهرو به سوی تو، اراده نیرومندی است که تو را به آن اختیار می کند و به وسیله آن در راهی که به تو منتهی می شود، واقع می گردد.

خدایا! و به درستی که با اراده قوی، دلم تو را ندا می کند و زبانم با شناخت حجّتت باقی نعمتت و آنچه از اراده ات فراهم آید، را می خواهد.

ص:88

خدایا! پس من از تو بریده نشوم و حال آن که به تو روی می آورم و از تو رانده نگردم، در حالی که در جستجوی تو هستم.

خدایا! و ما را یاری فرمای به وسیله چیزی که به آن، توجّه به دنیا را از دل هایمان بیرون کنی و از افتادن به پستیِ آن، ما را نگهداری و آنچه از دنیا بر زندگی ما ساخته شده، منهدم سازی و جام تسلّی یافتن از آن را، به ما بنوشانی، تا این که ما را برای عبادتت خالص گردانی و میراث دوستانت را به ما بسپاری، دوستانی که منزلگاه هایی تا به مقصد خودت، برایشان قرار دادی و وحشت آنان را با انس گرفتن با خویش زایل نمودی، تا این که به تو رسیدند.

خدایا! و چنانچه یکی از هواهای دنیوی یا فتنه ای از فتنه های آن، به دل های ما بسته شده است، تا ما را از تو جدا ساخته، یا از خشنودی ات ما را بازداشته، یا از پاسخگویی تو محروممان نموده است، پس ای خدا! هر رشته از رشته های دنیا که ما را از اطاعتت کنار کشیده و دل هایمان را از انجام فرایض تو منحرف ساخته، آن را قطع کن و به جای آن، جرعه تسلّی و صبر به ما بچشان، که ما را به کنار دریای بخششت برساند و با خشنودی ات ما را پیش برد، که این امر به دست تو است.

خدایا! و ما را با احکام خویش بر خودمان مسلّط گردان، تا این که رنج گناهان را از ما کنار زنی و هوس هایمان را از این که مورد مشورت قرار گیرند، سرکوب کن و پیروی از آثار محمد و آل او - که سلام بر او و آنان باد - و پیوستن به آنان را به ما عنایت کن، تا آن که دین پرچم هایش را برافرازد (تا آن که پرچم هایی برای دین برافرازی) به طلب روزی که نزد تو است.

ص:89

خدایا! بر ما منّت بگذار که از آثار پیشینیانمان پیروی کنیم و ما را بهترین پیشگامانی از پیروانشان قرار ده، که تو بر هر چیز توانایی و این بر تو آسان است و تو مهربان ترین مهربانانی! و درود خداوند بر آقایمان حضرت محمد و خاندان پاک پاکیزه نیکوی او باد و سلام خاصّ خداوند بر آنان باد.

5 - دعای ندبه (1)

از جمله دعاهای ارزنده ای که در این باب روایت شده دعای ندبه است، که در کتاب «زاد المعاد»(1) به حذف سند، از ششمین امامان معصوم علیهم السلام روایت گردیده و خواندن آن در چهار عید - جمعه و فطر و قربان و غدیر - تأکید شده است.

و در «مزار بحار»(2) آن را از سید بن طاووس، از بعضی علمای ما روایت آورده، که گفت: محمد بن علی بن ابی قرّه گوید: دعای ندبه را از کتاب محمد بن الحسین بن سفیان بزوفری نقل نمودم و یادآور شده که این دعا برای صاحب الزمان - صلوات اللَّه علیه - است و مستحبّ است که در عیدهای چهارگانه این دعا خوانده شود.

و نیز عالم اجل نوری رحمه الله در کتاب «تحیة الزائر» از «مصباح الزائر»(3) سید بن طاووس و «مزار» محمد بن المشهدی، از محمد بن علی بن ابی قرّه، به نقل از

ص:90


1- 52. زادالمعاد، 491 - 504.
2- 53. بحارالانوار، 102 / 110 - 104.
3- 54. مصباح الزائر. 230 - 234.

کتاب «بزوفری» این دعا را روایت نموده است. و همچنین نوری رحمه الله آن را از کتاب «مزار» قدیم روایت کرده و افزوده که در شب جمعه نیز - همچون عیدهای چهارگانه - خواندنش مستحبّ می باشد.

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحمنِ الرَّحِیمِ اَلحَمْدُ للَّهِ ِ [الَّذِی لا إِلهَ إِلاّ هُوَ وَلَهُ الحَمْدُ ] رَبِّ العالَمِینَ وَصَلَّی اللَّهُ عَلی [سَیِّدِنا ]مُحَمَّدٍ نَبِیِّهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ تَسْلِیماً، اَللَّهُمَّ لَکَ الحَمْدُ عَلی ما جَری بِهِ قَضآؤُکَ فَی أَوْلِیآئِکَ الَّذِینَ اسْتَخْلَصْتَهُمْ لِنَفْسِکَ وَدِینِکَ إِذِ اخْتَرْتَ لَهُمْ جَزِیلَ ما عِنْدَکَ مِنَ النَّعِیمِ المُقِیمِ الَّذِی لا زَوالَ لَهُ وَلَا اضْمِحْلالَ بَعْدَ أَنْ شَرَطْتَ عَلَیْهِمُ الزُّهْدَ فِی دَرَجاتِ هذِهِ الدُّنْیَا الدَّنِیَّةِ وَزُخْرُفِها وِزِبْرِجِها فَشَرَطُوا لَکَ ذلِکَ وَعَلِمْتَ مِنْهُمُ الوَفآءَ بِهِ فَقَبِلْتَهُمْ وَقَرَّبْتَهُمْ وَقَدَّمْتَ لَهُمُ الذِّکْرَ العَلِیَّ وَالثَّناءَ الجَلِیَّ وَأَهْبَطْتَ عَلَیْهِمْ مَلائِکَتَکَ وَأَکْرَمْتَهُمْ [کَرَّمْتَهُمْ بِوَحْیِکَ وَرَفَدْتَهُمْ بِعِلْمِکَ وَجَعَلْتَهُمُ الذَّرِیعَةَ [الذَّرآئِعَ ]إِلَیْکَ وَالوَسِیلَةَ إِلی رِضْوانِکَ فَبَعْضٌ أَسْکَنْتَهُ جَنَّتَکَ إِلی أَنْ أَخْرَجْتَهُ مِنْها وَبَعْضٌ حَمَلْتَهُ فِی فُلْکِکَ وَنَجَّیْتَهُ وَمَنْ آمَنَ مَعَهُ مِنَ الهَلَکَةِ بِرَحْمَتِکَ وَبَعْضٌ اِتَّخَذْتَهُ لِنَفْسِکَ خَلِیلاً وَسَئَلَکَ لِسانَ صِدْقٍ فِی الآخِرِینَ فَأَجَبْتَهُ وَجَعَلْتَ ذلِکَ عَلِیّاً وَبَعْضٌ کَلَّمْتَهُ مِنْ شَجَرَةٍ تَکْلِیماً وَجَعَلْتَ لَهُ مِنْ أَخِیهِ رِدْءَاً وَوَزِیراً وَبَعْضٌ أَوْلَدْتَهُ مِنْ غَیْرِ أَبٍ وَآتَیْتَهُ البَیِّناتِ وَأَیَّدْتَهُ بِرُوحِ القُدُسِ وَکُلاًّ [کُلٌّ ]شَرَعْتَ لَهُ شَرِیعَةً وَنَهَجْتَ لَهُ مِنْهاجاً وَتَخَیَّرْتَ لَهُ أَوْصِیاءَ مُسْتَحْفِظاً بَعْدَ مُسْتَحْفِظٍ مِنْ مُدَّةٍ إِلی مُدَّةٍ إِقامَةً لِدِینِکَ وَحُجَّةً عَلی عِبادِکَ وَلِئَلاَّ یَزُولَ الحَقُّ عَنْ مَقَرِّهِ وَیَغْلِبَ الباطِلُ عَلی أَهْلِهِ وَلا یَقُولَ أَحَدٌ لَوْلا أَرْسَلْتَ إِلَیْنا رَسُولاً مُنْذِراً وَأَقَمْتَ لَنا عَلَماً هادِیاً فَنَتَّبِعَ آیاتِکَ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَذِلَّ وَنَخْزی إِلی أَنِ انْتَهَیْتَ بِالأَمْرِ إِلی حَبِیبِکَ وَنَجِیبِکَ مُحَمَّدٍ

ص:91

صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ فَکانَ کَمَا انْتَجَبْتَهُ سَیِّدَ مَنْ خَلَقْتَهُ وَصِفْوَةَ مَنِ اصْطَفَیْتَهُ وَأَفْضَلَ مَنِ اجْتَبَیْتَهُ وَأَکْرَمَ مَنِ اعْتَمَدْتَهُ قَدَّمْتَهُ عَلی أَنْبِیائِکَ وَبَعَثْتَهُ إِلیَ الثَّقَلَیْنِ مِنْ عِبادِکَ وَأَوْطَأْتَهُ مَشارِقَکَ وَمَغارِبَکَ وَسَخَّرْتَ لَهُ البُراقَ وَعَرَجْتَ بِهِ [بِرُوحِهِ ]إِلی سَمائِکَ وَأَوْدَعْتَهُ عِلْمَ ما کانَ وَما یَکُونُ إِلَی انْقِضآءِ خَلْقِکَ ثُمَّ نَصَرْتَهُ بِالرُّعْبِ وَحَفَفْتَهُ بِجَبْرَئِیلَ وَمِیکائِیلَ وَالمُسَوِّمِینَ مِنْ مَلائِکَتِکَ وَوَعَدْتَهُ أَنْ تُظْهِرَ دِینَهُ عَلَی الدِّینِ کُلِّهِ وَلَوْ کَرِهَ المُشْرِکُونَ وَذلِکَ بَعْدَ أَنْ بَوَّئْتَهُ مُبَوَّءَ صِدْقٍ مِنْ أَهْلِهِ وَجَعَلْتَ لَهُ وَلَهُمْ أَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنّاسِ لِلَّذِی بِبَکَّةَ مُبارَکاً وَهُدَیً لِلْعالَمِینَ فِیهِ آیاتٌ بَیِّناتٌ مَقامَ إِبْراهِیمَ وَمَنْ دَخَلَهُ کانَ آمِناً وَقُلْتَ «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ البَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» [ثُمَّ ]وَجَعَلْتَ أَجْرَ مُحَمَّدٍ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَآلِهِ مَوَدَّتَهُمْ فِی کِتابِکَ فَقُلْتَ: «قُلْ لاأَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلاَّ المَوَدَّةَ فِی القُرْبی وَقُلْتَ: «ما سَئَلْتُکُمْ مِنْ أَجْرٍ فَهُوَ لَکُمْ» وَقُلْتَ: «ما أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ مِنْ أَجْرٍ إِلاَّ مَنْ شاءَ أَنْ یَتَّخِذَ إِلی رَبِّهِ سَبِیلاً» فَکانُوا هُمُ السَّبِیلَ إِلَیْکَ وَالمَسْلَکَ إِلی رِضْوانِکَ فَلَمَّا انْقَضَتْ أَیّامُهُ أَقامَ وَلِیَّهُ عَلِیَّ بْنَ أَبِی طالِبٍ صَلَواتُکَ عَلَیْهِما وَآلِهِما هادِیاً إِذْ کانَ هُوَ المُنْذِرُ وَلِکُلِّ قَوْمٍ هادٍ فَقالَ وَالمَلَأُ أَمامَهُ: مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِیٌّ مَوْلاهُ اَللَّهُمَّ والِ مَنْ والاهُ وَعادِ مَنْ عاداهُ وَانْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَاخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ وَقالَ: مَنْ کُنْتُ أَنَا نَبِیَّهُ فَعَلِیٌّ أَمِیرُهُ، وَقالَ: أَنَا وَعَلِیٌّ مِنْ شَجَرَةٍ واحِدَةٍ وَسائِرُ النّاسِ مِنْ شَجَرٍ شَتّی وَأَحَلَّهُ مَحَلَّ هارُونَ مِنْ مُوسی فَقالَ: أنْتَ مِنّی بِمَنْزِلَةِ هْارُونَ مِنْ مُوسی إِلاَّ أَنَّهُ لا نَبِیَّ بَعْدِی وَزَوَّجَهُ ابْنَتَهُ سَیِّدَةَ نِساءِ العالَمِینَ وَأَحَلَّ لَهُ مِنْ مَسْجِدِهِ ما حَلَّ لَهُ وَسَدَّ الأَبْوابَ إِلاَّ بابَهُ ثُمَّ أَوْدَعَهُ عِلْمَهُ وَحِکْمَتَهُ فَقالَ: أَنَا مَدِینَةُ العِلْمِ وَعَلِیٌّ بابُها فَمَنْ أَرادَ [المَدِینَةَ وَ] الحِکْمَةَ فَلْیَأْتِها مِنْ بابِها ثُمَّ قالَ:

ص:92

أَنْتَ أَخِی وَوَصِیِّی وَوارِثِی لَحْمُکَ مِنْ لَحْمِی وَدَمُکَ مِنْ دَمِی وَسِلْمُکَ سِلْمِی وَحَرْبُکَ حَرْبِی وَالإِیمانُ مُخالِطٌ لَحْمَکَ وَدَمَکَ کَما خالَطَ لَحْمِی وَدَمِی وَأَنْتَ غَداً عَلَی الحَوْضِ خَلِیفَتِی وَأَنْتَ تَقْضِی دَیْنِی وَتُنْجِزُ عِداتِی وَشِیعَتُکَ عَلی مَنابِرَ مِنْ نُورٍ مُبْیَضَّةً وُجُوهُهُمْ حَوْلِی فِی الجَنَّةِ وَهُمْ جِیرانِی، وَلَوْلا أَنْتَ یا عَلِیُّ لَمْ یُعْرَفِ المُؤْمِنُونَ بَعْدِی وَکانَ بَعْدَهُ هُدَیً مِنَ الضَّلالِ وَنُوراً مِنَ العَمی وَحَبْلَ اللَّهِ المَتِینَ وَصِراطَهُ المُسْتَقِیمَ لا یُسْبَقُ بِقَرابَةٍ فِی رَحِمٍ وَلا بِسابِقَةٍ فِی دِینٍ وَلا یُلْحَقُ فِی مَنْقَبَةٍ مِنْ مَناقِبِهِ یَحْذُو حَذْوَالرَّسُولِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِما وَآلِهِما وَیُقاتِلُ عَلَی التَّأْوِیلِ وَلا تَأْخُذُهُ فِی اللَّهِ لَوْمَةُ لائِمٍ قَدْ وَتَرَ فِیهِ صَنادِیدَ العَرَبِ وَقَتَلَ أَبْطالَهُمْ وَناوَشَ ذُؤْبانَهُمْ فَأَوْدَعَ قُلُوبَهُمْ أَحْقاداً بَدْرِیَّةً وَخَیْبَرِیَّةً وَحُنَیْنِیَّةً وَغَیْرَهُنَّ فَأَضَبَّتْ عَلی عَداوَتِهِ وَأَکَبَّتْ عَلی مُنابَذَتِهِ حَتّی قَتَلَ النّاکِثِینَ وَالقاسِطِینَ وَالمارِقِینَ وَلَمّا قَضی نَحْبَهُ وَقَتَلَهُ أَشْقَی الآخِرِینَ یَتْبَعُ أَشْقَی الأَوَّلِینَ لَمْ یُمْتَثَلْ أَمْرُ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ فِی الهادِینَ بَعْدَ الهادِینَ وَالأُمَّةُ مُصِرَّةٌ عَلی مَقْتِهِ مُجْتَمِعَةٌ عَلی قَطِیعَةِ رَحِمِهِ وَإِقْصاءِ وَلَدِهِ إِلاَّ القَلِیلَ مِمَّنْ وَفی لِرِعایَةِ الحَقِّ فِیهِمْ فَقُتِلَ مَنْ قُتِلَ وَسُبِیَ مَنْ سُبِیَ وَأُقْصِیَ مَنْ أُقْصِیَ وَجَرَی القَضاءُ لَهُمْ بِما یُرْجی لَهُ حُسْنُ المَثُوبَةِ إِذْ کانَتِ الأَرْضُ للَّهِ ِ یُورِثُها مَنْ یَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَالعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ وَسُبْحانَ رَبِّنا إِنْ کانَ وَعْدُ رَبِّنا لَمَفْعُولاً وَلَنْ یُخْلِفَ اللَّهُ وَعْدَهُ وَهُوَ العَزِیزُ الحَکِیمُ فَعَلَی الأَطائِبِ مِنْ أَهْلِ بَیْتِ مُحَمَّدٍ وَعَلِیٍّ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِما وَآلِهِما فَلْیَبْکِ الباکُونَ وَإِیّاهُمْ فَلْیَنْدُبِ النّادِبُونَ وَلِمِثْلِهِمْ فَلْتَذْرَفِ الدُّمُوعُ وَلْیَصْرُخِ الصّارِخُونَ وَیَضِجَّ الضّاجُّونَ وَیَعِجَّ العاجُّونَ أَیْنَ الحَسَنُ أَیْنَ الحُسَیْنُ أَیْنَ أَبْناءُ الحُسَیْنِ صالِحٌ بَعْدَ صالِحٍ وَصادِقٌ بَعْدَ صادِقٍ أَیْنَ السَّبِیلُ بَعْدَ

ص:93

السَّبِیلِ أَیْنَ الخِیَرَةُ بَعْدَ الخِیَرَةِ أَیْنَ الشُّمُوسُ الطّالِعَةُ أَیْنَ الأَقْمارُ المُنِیرَةُ أَیْنَ الأَنْجُمُ الزّاهِرَةُ أَیْنَ أَعْلامُ الدِّینِ وَقَواعِدُ العِلْمِ أَیْنَ بَقِیَّةُ اللَّهِ الَّتِی لا تَخْلُو مِنَ العِتْرَةِ الطّاهِرَةِ [الهادِیَةِ] أَیْنَ المُعَدُّ لِقَطْعِ دابِرِ الظَّلَمَةِ أَیْنَ المُنْتَظَرُ لإِِقامَةِ الأَمْتِ وَالعِوَجِ أَیْنَ المُرْتَجی لإِِزالَةِ الجَوْرِ وَالعُدْوانِ أَیْنَ المُدَّخَرُ لِتَجْدِیدِ الفَرائِضِ وَالسُّنَنِ أَیْنَ المُتَخَیَّرُ لإِِعادَةِ المِلَّةِ وَالشَّرِیعَةِ أَیْنَ المُؤَمَّلُ لإِِحْیآءِ الکِتابِ وَحُدُودِهِ أَیْنَ مُحْیِی مَعالِمِ الدِّینِ وَأَهْلِهِ أَیْنَ قاصِمُ شَوْکَةِ المُعْتَدِینَ أَیْنَ هادِمُ أَبْنِیَةِ الشِّرْکِ وَالنِّفاقِ أَیْنَ مُبِیدُ أَهْلِ الفُسُوقِ وَالعِصْیانِ وَالطُّغْیانِ أَیْنَ حاصِدُ فُرُوعِ الغَیِّ وَالشِّقاقِ أَیْنَ طامِسُ آثارِ الزَّیْعِ وَالأَهْواءِ أَیْنَ قاطِعُ حَبائِلِ الکِذْبِ وَالاِفْتِراءِ أَیْنَ مُبِیدُ العُتاةِ وَالمَرَدَةِ أَیْنَ مُسْتَأْصِلُ أَهْلِ العِنادِ وَالتَّضْلِیلِ وَالإِلْحادِ أَیْنَ مُعِزُّ الأَوْلِیآءِ وَمُذِلُّ الأَعْدآءِ أَیْنَ جامِعُ الکَلِمِ [الکَلِمَةِ] عَلَی التَّقْوی أَیْنَ بابُ اللَّهِ الَّذِی مِنْهُ یُؤْتی أَیْنَ وَجْهُ اللَّهِ الَّذِی إِلَیْهِ یَتَوَجَّهُ الأَوْلِیآءُ أَیْنَ السَّبَبُ المُتَّصِلُ بَیْنَ الأَرْضِ وَالسَّمآءِ أَیْنَ صاحِبُ یَوْمِ الفَتْحِ وَناشِرُ رایاتِ [رایَةِ ]الهُدی أَیْنَ مُؤَلِّفُ شَمْلِ الصَّلاحِ وَالرِّضا أَیْنَ الطّالِبُ بِذُحُولِ الأَنْبِیآءِ وَأَبْنآءِ الأَنْبِیآءِ أَیْنَ الطَّالِبُ بِدَمِ المَقْتُولِ بِکَرْبَلاءِ أَیْنَ المَنْصُورُ عَلی مَنِ اعْتَدی عَلَیْهِ وَافْتَری أَیْنَ المُضْطَرُّ الَّذِی یُجابُ إِذا دَعی أَیْنَ صَدْرُ الخَلائِقِ ذُو البِرِّ وَالتَّقْوی أَیْنَ ابْنُ النَّبِیِّ المُصْطَفی وَابْنُ عَلِیٍّ المُرْتَضی وَابْنُ خَدِیجَةَ الغَرّاءِ وَابْنُ فاطِمَةَ الکُبْری بِأَبِی أَنْتَ وَأُمِّی وَنَفْسِی لَکَ الوِقآءُ وَالحِمی یَابْنَ السّادَةِ المُقَرَّبِینَ یَابْنَ النُّجَبآءِ الأَکْرَمِینَ یَابْنَ الهُداةِ المَهْدِیِّینَ یَابْنَ الخِیَرَةِ المُهَذَّبِینَ یَابْنَ الغَطارِفَةِ الأَنْجَبِینَ یَابْنَ الأَطآئِبِ المُطَهَّرِینَ یَابْنَ الخَضارِمَةِ المُنْتَجَبِینَ یَابْنَ القَماقِمَةِ الأَکْرَمِینَ یَابْنَ البُدُورِ المُنِیرَةِ یَابْنَ السُّرُجِ المُضِیئَةِ یَابْنَ الشُّهُبِ الثّاقِبَةِ یَابْنَ

ص:94

الأَنْجُمِ الزّاهِرَةِ یَابْنَ السُّبُلِ الواضِحَةِ یَابْنَ الأَعْلامِ اللاَّئِحَةِ یَابْنَ العُلُومِ الکامِلَةِ یَابْنَ السُّنَنِ المَشْهُورَةِ یَابْنَ المَعالِمِ المَأْثُورَةِ یَابْنَ المُعْجِزاتِ المَوْجُودَةِ [یَابْنَ الدَّلائِلِ المَشْهُودَةِ] یَابْنَ الصِّراطِ المُسْتَقِیمِ [یَابْنَ النَّبَأِ العَظِیمِ یَابْنَ مَنْ هُوَ فِی أُمِّ الکِتابِ لَدَی اللَّهِ عَلِیٌّ حَکِیمٌ یَابْنَ الآیاتِ وَالبَیِّناتِ یَابْنَ الدَّلائِلِ الظّاهِراتِ یَابْنَ البَراهِینِ [الواضِحاتِ ]الباهِراتِ یَابْنَ الحُجَجِ البالِغاتِ [یَابْنَ النِّعَمِ السّابِغاتِ یَابْنَ طه وَالمُحْکَماتِ یَابْنَ یس وَالذّارِیاتِ [یَابْنَ الطُّورِ وَالعادِیاتِ یَابْنَ مَنْ دَنی فَتَدَلّی فَکانَ قابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنی دُنُوّاً وَاقْتِراباً مِنَ العَلِیِّ الأَعْلی لَیْتَ شِعْرِی أَیْنَ اسْتَقَرَّتْ بِکَ النَّوی بَلْ أَیُّ أَرْضٍ تُقِلُّکَ أَوْ الثَّری [أَوْ ثَری ]أَ بِرَضْوی أَوْ غَیْرِها أَمْ ذِی طُوی عَزِیزٌ عَلَیَّ أَنْ أَرَی الخَلْقَ وَلا تُری وَلا أَسْمَعَ لَکَ حَسِیساً وَلا نَجْوی عَزِیزٌ عَلَیَّ أَنْ تُحِیطَ بِکَ دُونِیَ البَلْوی [عَزِیزٌ عَلَیَّ أَنْ لا یُحِیطَ بِی دُونَکَ البَلْوی وَلا یَنالُکَ مِنِّی ضَجِیجٌ وَلا شَکْوی بِنَفْسِی أَنْتَ مِنْ مُغَیَّبٍ لَمْ یَخْلُ مِنّا بِنَفْسِی أَنْتَ مِنْ نازِحٍ ما نَزَحَ عَنّا بِنَفْسِی أَنْتَ أُمْنِیَّةُ شآئِقٍ تَمَنّی [یَتَمَنّی مِنْ مُؤْمِنٍ وَمُؤْمِنَةٍ ذَکَرا فَحَنّا بِنَفْسِی أَنْتَ مِنْ عَقِیدِ عِزٍّ لا یُسامی بِنَفْسِی أَنْتَ مِنْ أَثِیلِ مَجْدٍ لا یُجاری [لا یُحاذی بِنَفْسِی أَنْتَ مِنْ تِلادِ نِعَمٍ لا تُضاهی بِنَفْسِی أَنْتَ مِنْ نَصِیفِ شَرَفٍ لا یُساوی إِلی مَتی أَجْأَرُ [أَحارُ] فِیکَ یا مَوْلایَ وَإِلی مَتی وَأَیَّ خِطابٍ أَصِفُ فِیکَ وَأَیَّ نَجْوی عَزِیزٌ عَلَیَّ أَنْ أُجابَ دُونَکَ وَأُناغی عَزِیزٌ عَلَیَّ أَنْ أَبْکِیَکَ وَیَخْذُلَکَ الوَری عَزِیزٌ عَلَیَّ أَنْ یَجْرِیَ عَلَیْکَ دُونَهُمْ ما جَری هَلْ مِنْ مُعِینٍ فَأُطِیلَ مَعَهُ العَوِیلَ وَالبُکآءَ هَلْ مِنْ جَزُوعٍ فَأُساعِدَ جَزَعَهُ إِذا خَلا هَلْ قَذِیَتْ عَیْنٌ فَساعَدَتْها [فَتُسْعِدُها ]عَیْنِی عَلَی القَذی هَلْ إِلَیْکَ یَابْنَ أَحْمَدَ سَبِیلٌ فَتُلْقی [فَیُلْقی ]هَلْ یَتَّصِلُ یَوْمُنا مِنْکَ بِعِدَةٍ[بِغَدِه فَنَحْظی

ص:95

مَتی نَرِدُ مَناهِلَکَ الرَّوِیَّةَ فَنَرْوی مَتی نَنْتَقِعُ مِنْ عَذْبِ مائِکَ فَقَدْ طالَ الصَّدی مَتی نُغادِیکَ وَنُراوِحُکَ فَتُقِرُّ [فَنَقِرُّ] عَیْناً [عُیُونُنا] مَتی تَرانا وَنَراکَ وَقَدْ نَشَرْتَ لِواءَ النَّصْرِ تُری أَ تَرانا نَحُفُّ بِکَ وَأَنْتَ تَأُمُّ المَلَأَ وَقَدْ مَلَأْتَ الأَرْضَ عَدْلاً وَأَذَقْتَ أَعْدآئَکَ هَواناً وَعِقاباً وَأَبَرْتَ العُتاةَ وَجَحَدَةَ الحَقَّ وَقَطَعْتَ دابِرَ المُتَکَبِّرِینَ وَاجْتَثَثْتَ أُصُولَ الظّالِمِینَ وَنَحْنُ نَقُولُ الحَمْدُ للَّهِ ِ رَبِّ العالَمِینَ اَللَّهُمَّ أَنْتَ کَشّافُ الکُرَبِ وَالبَلْوی وَإِلَیْکَ أَسْتَعْدِی فَعِنْدَکَ العَدْوی وَأَنْتَ رَبُّ الآخِرَةِ وَالدُّنْیا [وَالأُولی ]فَأَغِثْ یا غِیاثَ المُسْتَغِیثِینَ عُبَیْدَکَ المُبْتَلی وَأَرِهِ سَیِّدَهُ یا شَدِیدَ القُوی وَأَزِلْ عَنْهُ [بِهِ الأَسی وَالجَوی وَبَرِّدْ غَلِیلَهُ یا مَنْ عَلَی العَرْشِ اسْتَوی وَمَنْ إِلَیْهِ الرُّجْعی وَالمُنْتَهی اَللَّهُمَّ وَنَحْنُ عَبِیدُکَ التّائِقُونَ إِلی وَلِیِّکَ المُذَکِّرِ بِکَ وَبِنَبِیِّکَ [الَّذِی خَلَقْتَهُ لَنا عِصْمَةً وَمَلاذاً وَأَقَمْتَهُ لَنا قِواماً وَمَعاذاً وَجَعَلْتَهُ لِلْمُؤْمِنِینَ مِنّا إِماماً فَبَلِّغْهُ عَنّا [مِنّا] تَحِیَّةً وَسَلاماً وَزِدْنا بِذلِکَ یا رَبِّ إِکْراماً وَاجْعَلْ مُسْتَقَرَّةُ [لَنا] مُسْتَقَرّاً وَمُقاماً وَأَتْمِمْ نِعْمَتَکَ بِتَقْدِیمِکَ إِیّاهُ أَمامَنا حَتّی تُورِدَنا جِنانَکَ وَمُرافَقَةَ الشُّهَدآءِ مِنْ خُلَصآئِکَ. اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَصَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ جَدِّهِ وَرَسُولِکَ السَّیِّدِ الأَکْبَرِ وَعَلی أَبِیهِ السَّیِّدِ الأَصْغَرِ وَجَدَّتِهِ الصِّدِّیقَةِ الکُبْری فاطِمَةَ بِنْتِ مُحَمَّدٍ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ. [اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلی حُجَّتِکَ وَوَلِیِّ أَمْرِکَ وَصَلِّ عَلی جَدِّهِ مُحَمَّدٍ رَسُولِکَ السَّیِّدِ الأَکْبَرِ وَصَلِّ عَلی أَبِیهِ السَّیِّدِ القَسْوَرِ وَحامِلِ اللِّوآءِ فِی الَمحْشَرِ وَساقِی أَوْلِیآئِهِ مِنْ نَهْرِ الکَوْثَرِ وَالأَمِیرِ عَلی سآئِرِ البَشَرِ الَّذِی مَنْ آمَنَ بِهِ فَقَدْ ظَفَرَ وَمَنْ لَمْ یُؤْمِنْ بِهِ فَقَدْ خَطَرَ وَکَفَرَ، صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَعَلی أَخِیهِ وَعَلی نَجْلِهِمَا المَیامِینِ الغُرَرِ ما طَلَعَتْ شَمْسٌ وَما أَضآءَ قَمَرٌ وَعَلی جَدَّتِهِ الصِّدِّیقَةِ الکُبْری فاطِمَةَ الزَّهْرآءِ بِنْتِ

ص:96

مُحَمَّدٍ المُصْطَفی صََلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ ]وَعَلی مَنِ اصْطَفَیْتَ مِنْ آبآئِهِ البَرَرَةِ وَعَلَیْهِ أَفْضَلَ وَأَکْمَلَ وَأَتَمَّ وَأَدْوَمَ وَأَکْثَرَ [وَأَکْبَرَ ]وَأَوْفَرَ ما صَلَّیْتَ عَلی أَحَدٍ مِنْ أَصْفِیآئِکَ وَخِیَرَتِکَ مِنْ خَلْقِکَ وَصَلِّ عَلَیْهِ صَلوةً لا غایَةَ لِعَدَدِها وَلا نِهایَةَ لِمَدَدِها وَلا نَفادَ لِأَمَدِها. اَللَّهُمَّ وَأَقِمْ بِهِ الحَقَّ وَأَدْحِضْ بِهِ الباطِلَ وَأَدِلْ بِهِ أَوْلِیآئَکَ وَأَذْلِلْ بِهِ أَعْدائَکَ وَصِلِ اللَّهُمَّ بَیْنَنا وَبَیْنَهُ وُصْلَةً تُؤَدِّی إِلی مُرافَقَةِ سَلَفِهِ وَاجْعَلْنا مِمَّنْ یَأْخُذُ بِحُجْزَتِهِمْ وَیَمْکُثُ فِی ظِلِّهِمْ وَأَعِنّا عَلی تَأْدِیَةِ حُقُوقِهِ إِلَیْهِ وَالاِجْتِهادِ فِی طاعَتِهِ وَاجْتِنابِ مَعْصِیَتِهِ [وَالاِجْتِنابِ عَنْ مَعْصِیَتِهِ وَامْنُنْ عَلَیْنا بِرِضاهُ وَهَبْ لَنا رَأْفَتَهُ وَرَحْمَتَهُ وَدُعآئَهُ وَخَیْرَهُ ما نَنالُ بِهِ سَعَةً مِنْ رَحْمَتِکَ وَفَوْزاً عِنْدَکَ وَاجْعَلْ صَلوتَنا بِهِ مَقْبُولَةً وَذُنُوبَنا بِهِ مَغْفُورَةً وَدُعآئَنا بِهِ مُسْتَجاباً وَاجْعَلْ أَرْزاقَنا بِهِ مَبْسُوطَةً وَهُمُومَنا بِهِ مَکْفِیَّةً وَحَوآئِجَنا بِهِ مَقْضِیَّةً وَأَقْبِلْ إِلَیْنا بِوَجْهِکَ الکَرِیمِ وَاقْبَلْ تَقَرُّبَنا إِلَیْکَ وَانْظُرْ إِلَیْنا نَظْرَةً رَحِیمَةً نَسْتَکْمِلُ بِهَا الْکَرامَةَ عِنْدَکَ ثُمَّ لا تَصْرِفْها عَنّا بِجُودِکَ وَاسْقِنا مِنْ حَوْضِ جَدِّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ بِکَأْسِهِ وَبِیَدِهِ رَیّاً رَوِیّاً هَنِیئاً سائِغاً لا ظَمَاًَ بَعْدَهُ یا أَرْحَمَ الرّاحِمِینَ»؛ بنام خداوند بخشنده مهربان حمد مخصوص خداوندی است که هیچ معبود حقّی جز او نیست، و حمد او را [سزا ]است که پروردگار عالمیان است، و درود خداوند بر آقای ما محمّد، پیامبر او و خاندانش باد، و سلام خاصّی از سوی خداوند [بر او و خاندانش باد].

خداوندا! حمد تو را است بر آنچه قضای تو در مورد اولیایت جاری شد، آنانی که برای خودت و دینت خالص کردی، آن گاه که برای ایشان فراوانی نعمت هایت را انتخاب فرمودی، نعمت هایی پایدار که نیستی و از هم گسستگی در آن ها راه نمی یابد،

ص:97

پس از آن که بر آنان شرط نمودی که نسبت به درجات این دنیای پست و زرق و برق ها و زیورهای آن زهد ورزند [و از آن ها ببُرند]، پس آنان این شرط را پذیرفتند و دانستی که به آن وفا خواهند کرد، پس ایشان را قبول فرمودی و مقرّب درگاه خویش ساختی و یاد بلند و ستایش آشکاری برایشان مقدّم داشتی و فرشتگانت را بر آنان فرو فرستادی و به وحی خویش گرامیشان داشتی و به علم خود یاریشان فرمودی و ایشان را سبب هایی به سوی خویش و وسیله ای به رضوانت قرار دادی. آن گاه یکی از ایشان را در بهشت خودت سکونت دادی تا آن که از آن بیرونش بردی، و یکی را در کشتی [نجات خود نشاندی و او و همراهان با ایمانش را به رحمت خویش از هلاکت نجات دادی، و بعضی از ایشان را خلیل (= دوست صمیمی) برگرفتی و از تو زبانی راستین درخواست کرد، پس خواهشش را به اجابت رساندی و آن زبان راستین را بلندمرتبه قرار دادی، و یکی را از درختی [بدون واسطه سخن گفتی و برای او از (وجود) برادرش پشتوانه و وزیری قرار دادی، و یکی را بدون پدر متولد ساختی و دلایل روشنی به او دادی و به روح القُدُس تأییدش فرمودی، و از برای هر کدام آیینی پدید آوردی و شیوه ای ارایه دادی و برای هر یک از آنان جانشینانی اختیار کردی، که یکی پس از دیگری نگهبان آن آیین باشند و مدّت معینی این مسؤولیت را به عهده گیرند، تا دین تو پایدار ماند و حجّت بر بندگانت تمام گردد. و به جهت این که حق از جایگاه خود کنار زده نشود و باطل بر اهل آن چیره نگردد و تا این که مبادا کسی (روز قیامت) بگوید: چرا فرستاده هشدار دهنده ای به سوی ما نفرستادی

دعای ندبه (2)

و نشانه راهنمایی برایمان برپای نداشتی، تا پیش از آن که به ذلّت (گمراهی) و خواری (گناه) واقع شویم، از آیات تو پیروی کنیم.

ص:98

تا این که امر (دین) را به دوست و برگزیده ات محمدصلی الله علیه وآله سپردی، پس او همچنان که تو او را برگزیدی، آقای مخلوقات تو و عصاره برگزیدگانت و بهترین منتخبانت بود، و گرامی ترین کسانی که مورد اعتماد تو بوده اند، او را بر پیغمبرانت (از لحاظ رتبه و مقام) پیشی دادی و به سوی هر دو گروه (انس و جن) از بندگانت برانگیختی و خاورها و باخترهای زمین را از زیر گام هایش گذراندی و بُراق را برای وی مسخّر ساختی و او را به آسمان بالا بردی و علم آنچه بود و آنچه خواهد بود تا هنگامِ به آخر رسیدن آفرینشت را به او سپردی، سپس به وسیله هراس (افکندن در دل دشمنانش) یاری اش کردی، و جبرئیل و میکائیل و فرشتگان نشاندارت را پیرامونش قرار دادی و او را وعده فرمودی که دینش را بر همه دین ها چیره و آشکار سازی، هرچند که مشرکین را ناخوش آید. و آن پس از این بود که جایگاه راستینی از جهت خاندانش برایش قرار دادی و برای او و خاندانش نخستین خانه ای که برای مردم نهاده شده بود، مقرّر ساختی، [خانه ای که در مکّه است بابرکت و هدایتگر جهانیان، در آن است نشانه های روشن مقام ابراهیم، و هر کس در آن وارد شود ایمن خواهد بود. و فرمودی: «به درستی که خداوند می خواهد رجس و پلیدی را از شما اهل بیت دور سازد و شما را پاک گرداند پاک کردنی به سزا». آن گاه مزد محمد - که درود تو بر او و خاندانش باد - را مودّت ایشان (اهل بیت) مقرر ساختی، پس در کتاب خویش فرمودی: «بگو [ای پیغمبر! ]که بر رسالت مزدی از شما نمی طلبم مگر مودّت در حقّ نزدیکانم را» و فرمودی: «آنچه به عنوان مزد رسالت از شما خواستم به سود خود شما است». و فرمودی: «من از شما مزدی نمی خواهم مگر این که کسی بخواهد به سوی پروردگارش راهی در پیش گیرد» پس آنان (= خاندان پیغمبر) بودند راه به سوی تو

ص:99

و وسیله رسیدن به رضوان تو. پس چون روزگار [رسالت پیغمبرصلی الله علیه وآله و] دوران عمرش سپری گشت، ولیّ خودش علی بن ابی طالب - که درود تو بر ایشان و خاندانشان باد - را هدایتگری [برای بعد از خودش ]بپاداشت، چه این که او هشدار دهنده بود و هر قومی را هدایت کننده ای هست، پس در حالی که انبوه جمعیت پیش رویش بودند چنین گفت: «هر کس را من مولی هستم، پس علی مولای او است، بار الها! دوست بدار هر که از او پیروی کند و دشمن بدار هر که را که با او به ستیز برخیزد و پیروزمند کن هر که را یاری اش کند و خوار گردان هر که خواری اش خواهد». و فرمود: «هر کس که من پیغمبر او هستم، پس علی امیر او می باشد». و فرمود: «من و علی از یک درخت هستیم، و سایر مردم از درخت های گوناگون». و او را نسبت به خود در منزلت هارون نسبت به موسی قرار داد، پس فرمود: «تو نسبت به من در منزلت و رتبه هارون هستی نسبت به موسی، مگر این که پیغمبری پس از من نیست». و دخترش بزرگ زنان عالمیان را به او تزویج کرد و آنچه از مسجدش برایش حلال بود، برای او حلال نمود و تمام درها را [که به مسجد باز می شد ]بربست مگر در [منزل او را، و علم و حکمتش را در او به ودیعت سپرد، که فرمود: «من شهر علم هستم و علی در آن شهر است، پس هر آن که مقصدش رسیدن به شهر است و حکمت می خواهد باید که از آن در داخل شود». و به او فرمود: «تو برادر و وصیّ و وارث من هستی، گوشت تو، از گوشت من است و خون تو، از خون من و مسالمت با تو، مسالمت با من و جنگ با تو، جنگ با من می باشد و ایمان با گوشت و خون تو آمیخته، همچنان که با گوشت و خون من آمیزش یافته است. و تو فردا [ی قیامت ]بر حوض [کوثر ]با من و جانشین منی و تو قرض مرا ادا می کنی و وعده هایم را تحقق می بخشی و شیعیان تو بر منبرهایی از نور، چهره هایشان

ص:100

سپید، پیرامون من در بهشت خواهند بود و همسایگان من هستند. و اگر تو نبودی ای علی! مؤمنین پس از من شناخته نمی شدند، پس [امیر مؤمنان علی علیه السلام بعد از او [پیغمبرصلی الله علیه وآله ]هدایتگر از گمراهی و روشنگر از نابینایی بود و ریسمان محکم الهی و راه راست او، نه کسی در نزدیکی او به پیغمبر پیش تر بود و نه احدی در دین از او سابقه دارتر و نه به هیچ یک از افتخارآفرینی هایش دست می رسید، مو به مو در جای پای حضرت رسول گام می نهاد - که درود خداوند بر آن دو و خاندانشان باد - و بر اساس تأویل [با پیمان شکنان و سرکشان و منحرفان جنگ می کرد و ملامت هیچ ملامت کننده ای در راه خداوند او را نمی گرفت، در راه خدا گردن کشان عرب را بی کس گذاشت و پهلوانان آنان را کشت و گرگانشان را به هلاکت رساند، پس در دل های آنان کینه ها سپرد از جهت غزوات بدر و خیبر و حنین و غیر این ها. پس در دشمنی اش برخاستند و در پی زمین زدنش همداستان شدند، تا آن که پیمان شکنان و منحرفان و سرکشان (ناکثین و قاسطین و مارقین) را به قتل رسانید. و چون دورانش سپری گشت و شقاوتمندترین افراد در پسینیان، بعد از شقی ترین پیشینیان، آن حضرت را به قتل رسانید، فرمان حضرت رسول صلی الله علیه وآله در مورد هدایتگران پی در پی اطاعت نگردید و اُمّت اصرار داشتند که با او دشمنی کنند و همداستان شدند که رَحِم او را قطع نمایند و فرزندانشان را [از شهر و دیارشان دور سازند، جز عدّه اندکی از [امّت ]که به جهت رعایت حق در مورد آنان وفادار ماندند، پس کشته شد هر آن که [از فرزندان آن جناب ]کشته شد، و به اسارت درآمد هر آن که [از ایشان ]اسیر گردید، و تبعید شد هرآن که تبعید شد، و قضا برای آنان به گونه ای جریان یافت که امید پاداش نیک برای آن هست، چه این که زمین از آن خداوند است، به هر کس از بندگانش که بخواهد آن را به ارث

ص:101

می دهد و عاقبت کار با تقواپیشگان است. و خداوند [پروردگارمان ]از هر گونه نقص و آلایش منزّه است و وعده خداوند حتمی است و به هیچ وجه تخلّفی در وعده الهی نیست و او است خدای عزیز حکیم. پس بر پاکیزگان از خاندان محمد و علی - که درود خداوند بر آنان و خاندانشان باد - باید که بگریند گریه کنندگان، و [در محنت ها و ستم هایی که بر آنان رفته باید که مویه کنند مویه کنندگان، و به خاطر چنان بزرگوارانی باید که اشک ها ریخته شود، و می بایست که فریاد برکشند فریاد زنندگان، و غوغا نمایند ضجّه کنندگان، و ناله سر دهند ناله کنندگان، حسن کجاست؟ حسین کجاست؟ فرزندان حسین کجا شدند؟ نیکویی پس از نیکوی دیگر، و راستگویی پس از راستگوی دیگر؟ کجاست راهِ [خداوند ]پس از راه دیگر؟ کجاست برگزیده بعد از برگزیده ای؟ کجایند خورشیدهای طلوع کرده؟ کجایند ماه های درخشنده؟ کجایند ستارگان تابناک؟ کجایند نشانه های دین و پایه های علم؟ [و بالاخره ]کجا است آن حضرت بقیة اللَّه که از عترت هدایتگر بیرون نیست؟ کجا است آن آماده شده برای برکندن دنباله ستمگران؟ کجا است آن انتظار کشیده شده برای راست کردن کجی ها و انحراف ها؟ کجا است آن که برای زایل کردن ستم و تجاوز امید به او است؟ کجا است آن که برای تجدید کردن واجبات و سنت ها ذخیره شده؟ کو آن که برای بازگرداندن آیین و شریعت برگزیده شده؟ کو آن که برای زنده کردن کتاب خدا و حدود آن، آرزو به او است؟ کجا است آن زنده کننده نشانه های دین و اهل دین؟ کجا است درهم شکننده شوکت [و عظمت پوشالی ]تجاوزگران؟ کجا است خراب کننده بناهای شرک و نفاق؟ کجا است نابود کننده اهل فسق و گناه؟ کجا است درو کننده شاخه های گمراهی و دو دستگی؟ کجا است فنا کننده اهل سرکشی و طغیان؟ کجا است ریشه

ص:102

کَننده اهل لجبازی و گمراهی و الحاد؟ کجا است عزت دهنده دوستان و خوار کننده دشمنان؟ کجا است وحدت دهنده کلمه بر مبنای تقوی؟ کجا است آن دری که از طریق آن به خداوند راه یافته می شود؟ کجا است آن وجه اللَّه که اولیای خدا به سوی او روی همی آورند؟ کجا است آن سبب پیوسته میان اهل زمین و آسمان؟ کجا است صاحب روز فتح [و پیروزی حقیقی و برافراشاننده پرچم های هدایت؟ کجا است آن که پراکندگی صلاح و خشنودی را فراهم می آورد؟ کجا است آن طلب کننده خون پیغمبران و پیغمبر زادگان؟ کجا است آن انتقام گیرنده خون کشته شده در سرزمین کربلا؟ کجا است آن پیروزمند بر هر کسی که بر حریم او تجاوز کرده و تهمت زده؟ کجا است آن مُضطَرّ [ناچاری که هرگاه دعا کند اجابت می شود؟ کجا است آن صدرنشین خلایق صاحب نیکی و تقوی؟ کجا است فرزند پیغمبر مصطفی صلی الله علیه وآله و فرزند علی مرتضی و فرزند خدیجه بزرگوار و فرزند فاطمه زهرا، بزرگ ترین [بانوان از اولین و آخرین ]پدر و مادرم فدایت باد و جانم سپر بلا و حمایت کننده تو باد، ای فرزند آقایان مقرّب [درگاه خداوند]! ای فرزند اصیل ترین و بزرگوارترین اهل عالم! ای زاده هدایتگران ره یافته! ای زاده برگزیدگان پاکیزه! ای فرزند شریف ترین مردمان! ای فرزند نیکوترین پاکان! ای فرزند جوانمردان برگزیده! ای فرزند گرامی ترین بزرگواران! ای زاده ماه های تابان! ای زاده چراغ های درخشان! ای زاده شهاب های تابان! ای زاده ستارگان فروزان! ای فرزند راه های روشن به سوی خدا! ای فرزند نشانه های آشکار! ای زاده علوم کامل! ای زاده سنت های مشهور! ای فرزند آثار قید شده (و در زبان انبیا و اولیا آمده)! ای فرزند معجزه های موجود (و پایدار)! ای فرزند راهنمایان مشهود خلق! ای فرزند صراط مستقیم! ای فرزند نبأ عظیم (امیر المؤمنین

ص:103

علی علیه السلام)! ای فرزند کسی که در علم حق (امّ الکتاب) نزد خداوند دارای برجسته ترین مقام ها و حکمت های الهی است! ای فرزند آیات روشن پروردگار! ای فرزند دلایل آشکار حق! ای زاده برهان های واضح حیرت انگیز! ای فرزند حجّت های بالغه الهی! ای فرزند نعمت های تمام خداوند! ای فرزند طه و محکمات! ای فرزند یس و ذاریات! ای فرزند طور و عادیات! ای فرزند آن بزرگواری که آن قدر نزدیک شد و پیش رفت، تا این که همچون نزدیکی دو سر کمان یا نزدیک تر شد قُرب او به خداوند اعلی! ای کاش می دانستم که دوری، تو را به کجا کشانیده و آیا کدام سرزمین یا خاک، تو را بر خود برداشته، آیا در زمین رضوی یا غیر آن یا ذو طُوی مسکن داری؟ بسیار دشوار است بر من، که همه خلق را ببینم و تو دیده نشوی (و از نظرها غایب باشی) و هیچ صدایی و سخنی هرچند آهسته هم از تو نشنوم، بسیار سخت است بر من، که بلاها تو را بدون من احاطه کند و از من به تو ناله و شکایتی نرسد، (بسیار سخت است بر من، که بلاها مرا به جای تو احاطه نکند و هیچ ناله و شکایتی از من به تو نرسد)، جانم فدای تو باد، ای پنهان شده ای که از ما دور نیستی! جانم به قربان تو، ای دور از وطنی که از ما دور نشده! جانم فدای تو، ای آرزوی مشتاقان و مایه امید هر مرد و زن اهل ایمان، که به یاد تو ناله همی زنند! جانم فدایت، ای وابسته به جایگاه بلندی که هیچ کس به آن نتواند رسید! جانم فدایت باد، ای صاحب مجد و شرف که همانندی ندارد! جانم فدایت باد، ای صاحب نعمت های دیرینه که نظیری برایش نیست! جانم فدایت باد، ای رمز شرافت که احدی با آن برابری نتواند کرد. تا به کی ای مولایم! در فراق تو مویه برکشم. تا به کی (تا کی در انتظار تو حیران بمانم تا به کی!) و با کدام گفتار تو را بستایم و چگونه با چه زبانی آهسته با تو سخن بگویم؟ بسیار دشوار است بر من، که از غیر تو پاسخ داده شوم و هم سخن

ص:104

گردم. بسیار سخت است بر من، که من بر فراق تو بگریم و مردم تو را واگذارند (و از یاد تو غافل باشند). بر من سخت و دشوار است که بر تو - نه بر دیگران - بگذرد آنچه گذشته است، آیا کسی هست که مرا یاری دهد تا با او هم ناله شوم و مدتی طولانی با هم بگرییم. آیا زاری کننده ای هست که او را در حال تنهایی او، در زاری اش یاری دهم؟! آیا چشم متألّم از فرط گریه ای هست که چشم من او را بر گریستن یاری دهد؟! آیا ای فرزند حضرت احمد (پیغمبر اکرم صلی الله علیه وآله) راهی به سوی تو هست که با تو ملاقاتی صورت گیرد (یا آن راه یافت شود)؟! آیا این روز (تاریک غیبت) به فردای دیدار جمالت می رسد، که ما بهره مند شویم؟! کی می شود که بر چشمه های سیراب کننده ای برآییم و سیراب گردیم؟! کی شود که از آب زلال (ظهور) تو برخوردار شویم، که تشنگی مان طولانی شد؟! کی شود که هر بامداد و شامگاه به دیدارت مشرّف شویم و دیده هایمان روشن گردد؟! کی تو ما را و ما تو را ببینیم، در حالی که پرچم پیروزی برافراشته باشی و آشکارا دیده شوی؟! آیا شود که ما پیرامونت را گرفته باشیم و تو رهبری مردم را عهده دار شده باشی، در حالی که جهان را از عدل و داد پر کرده و دشمنانت را خواری و عقوبت چشانده و سرکشان و منکران حق را نابود فرموده باشی و متکبّران را ریشه کن ساخته و ستمگران را از بُن براندازی، و ما بگوییم حمد مخصوص پروردگار عالمیان است؟!

خداوندا! تو برطرف کننده همه غم ها و بلاها هستی، پس ای فریادرس پناهندگان! دادرسی کن بنده کوچک دچار رنج و بلا را، و آقایش را به او بنمایان، ای خداوند بسیار قدرتمند! و به ظهور او، غم و اندوه و سوز دل را از این بنده ضعیف دور گردان و دل تفتیده (از تشنگی فراقش) را خنک فرمای، ای آن که بر عرش استوار است و بازگشت همه موجودات و نهایت امر به سوی تو است.

ص:105

خداوندا! و ما بندگان توایم که مشتاق ظهور ولیّ تو هستیم، آن که یادآور تو و پیغمبر تو است، او را برای نگهداری و پاسداری [دین و ایمان ما ]آفریدی و او را مایه برپایی و پناه ما بپاداشتی و برای مؤمنان از ما، امام قرارش دادی، پس تحیّت و سلام ما را به حضرتش برسان و بدین وسیله گرامیداشتت را نسبت به ما افزون گردان و قرارگاه او را جایگاه و منزل ما قرار ده و نعمتت را تمام کن، به این که او را پیش روی ما برآوری تا آن که به بهشت هایت واردمان فرمایی و با شهیدان خالص و برگزیده ات رفیق و همنشین نمایی.

خداوندا! بر محمد و آل محمدعلیهم السلام درود فرست و بر حضرت محمد، جدّ او، رسولت، بزرگ آقای عالم، درود فرست. و نیز بر پدرش، آقای کوچک، و جدّه اش صدّیقه کبری، فاطمه دختر محمدصلی الله علیه وآله.

خداوندا! درود فرست بر حجتِ خودت بر خلق و ولیّ امرت. و درود فرست بر جدّ او محمّد، فرستاده ات سیّد بزرگ تر. و درود فرست بر پدرش سیّد ارجمند و پیروزمند و پرچمدار روز محشر و ساقی دوستانش از نهر کوثر و فرمانروا بر سایر افراد بشر، آن که هرکس به او ایمان آورد، البته رستگار شده است و هر آن کس به او ایمان نیاورد، گمراه گردیده و کفر ورزیده. درود خداوند بر او و بر برادرش و بر فرزندان گرامی روسفید آن دو باد، تا هر وقت که خورشید طلوع کند و ماه بتابد و بر جدّه اش صدّیقه کبری و فاطمه زهرا دختر محمد مصطفی صلی الله علیه وآله و بر برگزیدگان از پدران نیکویش و بر خود او بهتر و کامل تر و تمام تر و دایمی تر و بیشتر و وافرتر از آنچه که بر کسی از برگزیدگان و نیکان از خلقت درود فرستاده ای بر ایشان درود فرست و بر

ص:106

او درود فرست درود فرستادنی که شماره اش را آخری نباشد و امدادش پایان نیابد و زمانش هیچ گاه سپری نگردد.

خداوندا! و به وجود آن حضرت حق را بپابدار و باطل را از میان بردار و دوستانت را به (ظهور) او به دولت رسان و دشمنانت را به (دست) او خوار گردان. و ای خدا! بین ما و او پیوندی برقرار کن که به همنشینی پدرانش (در بهشت) بیانجامد و ما را از کسانی قرار ده که به دامان آنان چنگ زنند و در سایه آنان زیست کنند و ما را یاری فرمای تا حقوق آن حضرت را ادا کنیم و در اطاعتش اهتمام ورزیم و از نافرمانی اش اجتناب نماییم، و بر ما منّت گذار به رضایت و خشنودی آن بزرگوار از ما، و رأفت و مهر و دعا و خیر آن جناب را به ما موهبت فرمای، تا به وسیله آن، به رحمت پهناور تو دست یابیم و نزد تو رستگار شویم، و به (برکت) او، نماز ما را قبول فرمای و گناهانمان را به (عنایت) او بیامرز و دعای ما را به (لطف) او مستجاب کن و روزی هایمان را به (فیض وجود) او فراخ گردان و همّ و غم ما را به او چاره کن و حاجت هایمان را به او برآورده ساز و با وجه کریم خویش با ما توجه کن و تقرّب (و روی آوردنمان) را به سوی خود بپذیر، و با رحمت خویش بر ما نظری کن تا با آن (نظر و عنایت) به کمال گرامیداشتت راه بریم، آن گاه دیگر هرگز آن را به وجود خود از ما مگیر، و ما را از حوض جدش پیغمبرصلی الله علیه وآله (حوض کوثر) بنوشان، به جام او و به دست او سیراب شدنی کامل و خوش و گوارا و خوب که تشنگی هرگز پس از آن نباشد، ای مهربان ترین مهربانان.

توضیح و دفع اشکال

بدان که عبارت «وَعَرَجْتَ بِهِ...» موافق با نسخه ای است که عالم ربّانی حاج میرزا حسین نوری رحمه الله در کتاب «تحیة الزائر»، از

ص:107

کتاب «مزار قدیم» و «مزار شیخ محمد بن المشهدی» و «مصباح الزائر سیّد بن طاووس» نقل کرده است، و مدرک اصلی که همه از آن گرفته اند، کتاب محمد بن علی بن ابی قره است، ولی در «زاد المعاد» آمده: «وَعَرَجْتَ بِرُوحِهِ...» که ظاهراً در نسخه مصباحی که مجلسی از آن نقل کرده تصحیفی واقع شده باشد، سپس شهرت یافته و سبب شبهه برخی از کوته نظران و معاندان گشته، و حال آن که معراج جسمانی از ضروریات مذهب، بلکه دین است و روایات از ائمه اطهارعلیهم السلام درباره آن به تواتر رسیده و قرآن از آن سخن گفته است.

توجه

هنگامی که در این عبارت تأمّل نمودم الهام شدم که خود همین دعا شاهد و دلیل بر همان است که ما نقل کردیم و صحیح همین است که یادآور شدیم، و این که در عبارت «زاد المعاد» اشتباهی روی داده و شاید بعضی از اهل عناد این کار را کرده باشند، جهت دلالت و گواهی این که دو جمله «وَسَخَّرْتَ لَهُ البُراقَ» و «وَعَرَجْتَ بِهِ إِلی سَمآئِکَ...» در کنار هم آورده شده اند، و بادقّت تمام برای اهل بصیرت ظاهرمی شود که آنچه ما گفتیم صحیح است، چون بالا رفتن روح نیازی به «براق» ندارد و این مطلب بر کسی که دلش از شرک و نفاق پاک باشد، پوشیده نیست.

و اگر گفته شود: در اینجا بنابر شمارش فضایل حضرت سید المرسلین صلی الله علیه وآله است، و مقتضای عطف به واو آن نیست که عروج به آسمان به وسیله براق باشد.

می گویم: بر فرض که عبارت دعا «بِرُوحِهِ» باشد، بر نفی معراج جسمانی

ص:108

دلالت ندارد، چون این خود فضیلتی است که اثبات آن منافات ندارد که فضیلت دیگری نیز برای پیغمبرصلی الله علیه وآله ثابت باشد. و می توان گفت که این عبارت منافات ندارد با آنچه دلالت دارد بر این که معراج پیغمبر اکرم صلی الله علیه وآله با بدن شریفش بوده، از آن جهت که به کار بردن واژه «روح» در مورد بدن در هر دو لغت عربی و فارسی واقع است. در لغت عرب، چنان که در زیارت آمده: «وَعَلَی الأَرْواحِ الَّتِی حَلَّتْ بِفِنآئِکَ = و سلام بر جان هایی که در پیشگاه تو منزل کرده اند» که ظاهر است این که بدن های شهیدان در پیشگاه حضرت سید الشهداعلیه السلام منزل گرفتند و سکونت کردند. و اما در لغت فارسی، چنان است که افصح و املح شُعرا سعدی شیراز گوید:

جانا هزاران آفرین بر جانت از سر تا قدم

صانع خدایی کاین وجود آورد بیرون از عدم

و از جمله دعاهایی که برای زمان غیبت صلاحیت دارد، آن است که سیّد بن طاووس رحمه الله در «مهج الدعوات» یاد کرده است. وی گفته: در خواب کسی را دیدم که دعایی به من می آموزد که برای زمان غیبت صلاحیت دارد، و الفاظ دعا این است که: «یا مَنْ فَضَّلَ اِبْراهِیمَ وَآلَ اِسْرآئِیلَ عَلَی العالَمِینَ بِاخْتِیارِهِ وَأَظْهَرَ فِی مَلَکُوتِ السَّمواتِ وَالأَرْضِ عِزَّهُ اقْتِدارَهَ وَأَوْدَعَ مُحَمَّداً صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَأَهْلِ بَیْتِهِ غَرآئِبَ أَسْرارِهِ، صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِهِ وَاجْعَلْنِی مِنْ أَعْوانِ حُجَّتِکَ عَلی عِبادِکَ وَأَنْصارِهِ»؛ ای کسی که ابراهیم و خاندان یعقوب را به اختیار خود برتری داده و در ملکوت آسمان ها و زمین عزّت و اقتدار خویش را آشکار نمود و به محمد و اهل

ص:109

بیت او - که درود خدا بر همه آنان باد - اسرار شگفت انگیزش را سپرده است، بر محمّد و آل او درود فرست و مرا از یاران و انصار حجّتت بر بندگانت قرار ده.

6 - دعای دیگر

سید بن طاووس رحمه الله گوید: دوست ما ملک مسعود - خداوند متعال او را به آرزوهایش برساند - برایم گفت: در خواب دیده است که شخصی از پشت دیواری با او سخن می گوید، ولی صورتش را نمی بیند و گفت: «یا صاحِبَ القَدَر وَالأَقدَارِ وَالهِمَمَ وَالمَهامِّ عَجِّلْ فَرَجَ عَبْدِکَ وَوَلِیِّکَ وَالحُجَّةِ القآئِمِ فِی خَلْقِکَ وَاجْعَلْ لَنا فِی ذلِکَ الخِیَرَةِ»؛ ای صاحبِ فرمان و اندازه ها! و ای آن که تمام قصدها به سوی او است و همه مهمّات نزد او! فرجِ بنده و ولیّ ات و حجّت بپاخاسته در آفریدگانت را زودتر برسان و در آن برای ما خیر را قرار ده.

و از دعاهای روایت شده؛ دعایی است که سید بن طاووس رحمه الله در کتاب یاد شده ضمن حدیثی که غیبت حضرت مهدی علیه السلام ذکر گردیده، چنین آورده: به امام علیه السلام عرضه داشتم: شیعیان تو چه کار کنند؟ فرمود: «بر شما باد دعا کردن و انتظار فرج کشیدن...» تا آنجا که راوی گوید: عرضه داشتم: چه دعایی بکنیم؟ فرمود: می گویی: «اَللَّهُمَّ أَنْتَ عَرَّفْتَنِی نَفْسَکَ وَعَرَّفْتَنِی رَسُولَکَ وَعَرَّفْتَنِی مَلآئِکَتَکَ وَعَرَّفْتَنِی نَبِیَّکَ وَعَرَّفْتَنِی وُلاةَ أَمْرِکَ. اَللَّهُمَّ لا آخُذُ إِلّا ما أَعْطَیْتَ وَلا أَوقی إِلّا ما وَقَیْتَ. اَللَّهُمَّ لا تُغَیِّبْنِی عَنْ مَنازِلِ أَوْلِیآئِکَ وَلا تُزِغْ قَلْبِی بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَنِی. اَللَّهُمَّ اهْدِنِی لِوِلایَةِ مَنِ افتَرَضْتَ طاعَتَهُ»؛ خدایا! تو خودت را به من شناسانیدی

ص:110

و فرستاده ات را به من معرفی فرمودی و فرشتگانت را به من شناسانیدی

و پیغمبرت را به من شناسانیدی و والیان امرت را به من شناسانیدی.

خدایا! من نمی پذیرم جز آنچه تو فرمایی و نپرهیزم جز از آنچه تو پرهیز داده ای.

خدایا! از منازل دوستانت مرا دور مدار و دلم را پس از آن که هدایتم کرده ای منحرف مگردان. خداوندا! به ولایت کسی که اطاعتش را بر من واجب ساخته ای، هدایتم فرمای.

و از جمله دعاهایی که شایسته است بر آن ها مواظبت شود، آن است که محقّق محدث نوری رحمه الله در کتاب «تحیة الزائر» به نقل از «مصباح الزائر» سید اجل علی بن طاووس رحمه الله آورده، دعا این است: «اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَأَهْلِ بَیْتِهِ وَصَلِّ عَلی وَلِیِّ الحَسَنِ وَوَصِیِّهِ وَوارِثهِ القآئِمِ بِأَمْرِکَ وَالغآئِبِ فِی خَلْقِکَ وَالمُنْتَظِرِ لِإِذْنِکَ. اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَیْهِ وَقَرِّبْ بُعْدَهُ وَأَنْجِزْ وَعْدَهُ وَأَوْفِ عَهْدَهُ وَاکْشِفْ عَنْ بَأْسِهِ حِجابَ الغَیْبَةِ وَاظْهِرْ بِظُهُورِهِ صَحآئِفَ الِمحْنَةِ وَقَدِّمْ أَمامَهُ الرُّعْبَ وَثَبِّتْ بِهِ القَلْبَ وَأَقِمْ بِهِ الحَرْبَ وَأَیِّدْهُ بِجُنْدٍ مِنَ المَلآئِکَةِ مُسَوِّمِینَ وَسَلِّطْهُ عَلی أَعْدآءِ دِینِکَ أَجْمَعِینَ، وَأَلْهِمْهُ أَنْ لا یَدَعَ مِنْهُم رُکْناً إِلّا هَدَّهُ وَلا هاماً إِلّا قَدَّهُ وَلا کَیْداً إِلّا رَدَّهُ وَلا فاسِقاً إِلّا حَدَّهُ وَلا فِرْعَوْنَ إِلّا أَهْلَکَهُ وَلا سَتْراً إِلّا هَتَکَهُ وَلا عَلَمَاً إِلّا نَکَسَه وَلا سُلْطاناً إِلّا کَبَتَهُ وَلا شَیْطاناً إِلّا کَبَسَهُ وَلا رُمْحاً إِلّا قَصَفَهُ وَلا مِطْرَداً إِلّا خَرَقَهُ وَلا مِنْبَراً إِلّا أَحْرَقَهُ وَلا جُنْداً إِلّا فَرَّقَهُ وَلا سَیْفاً إِلّا کَسَرَهُ وَلا صَنَماً إِلّا رَضَّهُ وَلا دَماً إِلّا أَراقَهُ وَلا جَوْراً إِلّا أَبادَهُ وَلا حِصْنَاً إِلّا هَدَمَهُ وَلا باباً إِلّا رَدَمَهُ وَلا قَصْراً إِلّا أَخَرَبَهُ وَلا مَسْکَناً إِلّا فَتَّشَهُ وَلا سَهْلاً إِلّا أَوْطَأَهُ وَلا جَبَلاً إِلّا صَعِدَهُ وَلا کَنْزاً إِلّا أَخْرَجَهُ بِرَحْمَتِکَ یا أَرْحَمَ

ص:111

الرّاحِمِینَ»؛ خدایا! بر حضرت محمد و خاندان او درود فرست، و درود فرست بر ولیّ و وصیّ و وارث حضرت حسن (عسکری)، آن که بپاخاسته به امر تو و غایب در آفریدگان تو و منتظر فرمان تو است.

خدایا! بر او درود فرست و دوری اش را به وصال و دیدار مبدّل گردان و وعده ای که به او داده ای، به مرحله تحقّق و عمل برسان و به عهدش جامه عمل بپوشان، و دلاوری اش را با برطرف ساختن پرده غیبت آشکار گردان و با ظهور حضرتش طومار رنج ها و سختی ها را بر ستمگران بگشای و پیشاپیش آن جناب رُعب و وحشت را (در دل دشمنانش) قرار ده و دل ما را به (ولایت و معرفت) او ثابت و پایدار ساز و جنگ (نهایی) را به (ظهور) او برپا کن و با سپاهی از فرشتگان نشاندار تأییدش فرمای و بر تمام دشمنان دینت، او را مسلط بگردان، و به او الهام کن تا هیچ پایه ای از آنان (دشمنان) بر جای نگذارد، مگر این که آن را ویران سازد و هیچ رئیسی مگر این که از پای درآورد، و هیچ نیرنگی جز این که آن را باز گرداند، و هیچ فاسقی مگر این که بر او حد جاری کند، و هیچ فرعون گونه ای، مگر این که نابود سازد، و هیچ پرده (عزّتی برای ظالمان)، مگر این که آن را بدرد و هیچ پرچمی، مگر این که آن را سرنگون سازد و هیچ حکومت و ریاستی، مگر این که آن را خوار نماید و هیچ شیطانی، مگر این که آن را محدود و در فشار بگذارد و هیچ سرنیزه ای، مگر این که آن را بسوزاند و هیچ سپاهی، مگر این که آن را پراکنده سازد و هیچ شمشیری، مگر این که آن را بشکند و هیچ بُتی، مگر این که آن را لگدمال سازد و هیچ خونی، مگر این که آن را (از کافران و ظالمان) بریزد و هیچ ستمی را، مگر این که از میان بردارد و هیچ دژی،

ص:112

مگر این که آن را منهدم سازد و هیچ دری، مگر این که آن را مسدود نماید و هیچ کاخی، مگر این که آن را خراب و ویران کند و هیچ منزل و مسکنی را، مگر این که تفتیش نماید و هیچ زمین همواری را، مگر این که تحت فرمان آورد و هیچ کوهی را، مگر این که از آن بالا رود و هیچ گنجی، مگر این که آن را استخراج کند و بیرون سازد. به رحمتت، ای مهربان ترین مهربانان.

و از دعاهای مهمّی که برای روا شدن حاجت روایت شده که مشتمل بر دعا برای تعجیل فرجِ آخرین امامان می باشد و توسّل به آن حضرت، برای دفع هر نوع گرفتاری است. در کتاب «جنّة المأوی» به نقل از کتاب «کنوز النجاج» شیخ طبرسی فضل بن الحسن صاحب تفسیر آمده که گوید: دعایی است که حضرت صاحب الزمان - علیه سلام اللَّه الملک المنان - به ابوالحسن محمد بن احمد ابی اللّیث رحمه الله تعلیم فرموده در شهر بغداد در مقابر قریش، و چنین بود که ابوالحسن به مقابر قریش فرار کرده و از ترس کشته شدن به آن جا پناهنده شده بود، پس به برکت این دعا از کشته شدن نجات یافت. ابوالحسن مزبور گوید: آن حضرت علیه السلام به من آموخت که بگویم: «اَللَّهُمَّ عَظُمَ البَلآءُ وَبَرِحَ الخَفآءُ وَانْقَطَعَ الرَّجآءُ وَانْکَشَفَ الغِطآءُ وَضاقَتِ الأَرْضُ وَمُنِعَتِ السَّمآءُ، وَإِلَیْکَ یا رَبِّ المُشْتَکی وَعَلَیْکَ المُعَوَّلُ فِی الشِّدَّةِ وَالرَّخآءِ. اَللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ محمَّدٍ أُولِی الأَمْرِ الَّذِینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ فَعَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنّا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً کَلَمْحِ البَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ اِکْفِیانِی فَإِنَّکُما کافِیایَ وَانْصُرانِی فَإِنَّکُما ناصِرایَ یا مَوْلایَ یا صاحِبَ الزَّمانِ الغَوثُ الغَوثُ الغَوثُ أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی»؛ بار الها! فتنه و بلا بزرگ شد و مخفی بودن (امام علیه السلام یا راه چاره) سخت گردید و امید قطع گشت و پرده ها بالا رفت و زمین با [همه فراخی تنگ

ص:113

شد و آسمان رحمتش را بازداشت و ای پروردگار! شِکْوِه به درگاه تو است و در سختی و آسانی تکیه و اعتماد بر تو.

خدایا! پس بر محمد و آل محمدعلیهم السلام درود فرست اولی الأمری که فرمانبرداری از ایشان را بر ما واجب ساخته ای و بدین وسیله منزلتشان را به ما شناسانده ای، پس تو را به حقّ آنان سوگند که بر ما گشایشی ده سریع و به زودی همچون یک چشم برهم زدن یا نزدیک تر از آن، ای محمد! ای علی! مرا کفایت کنید که البتّه شما مرا کافی هستید و مرا یاری نمایید که به درستی شما یاور من می باشید. ای مولای من! ای صاحب زمان! به فریاد رس! به فریاد رس! به فریادرس! مرا دریاب! مرا دریاب! مرا دریاب.

ص:114

فهرست منشورات مسجد مقدّس جمکران

1 - قرآن کریم/چهار رنگ - گلاسه رحلی خط نیریزی / الهی قمشه ای

2 - قرآن کریم/نیم جیبی (کیفی) خط عثمان طه / الهی قمشه ای

3 - قرآن کریم/وزیری (بدون ترجمه) خط عثمان طه

4 - قرآن کریم/وزیری (ترجمه زیر، ترجمه مقابل) خط عثمان طه / الهی قمشه ای

5 - قرآن کریم/(وزیری، جیبی، نیم جیبی - خط نیریزی / الهی قمشه ای

6 - کلیات مفاتیح الجنان/عربی انتشارات مسجد مقدّس جمکران

7 - کلیات مفاتیح الجنان/(وزیری، جیبی، نیم جیبی) خط افشاری / الهی قمشه ای

8 - منتخب مفاتیح الجنان/ (جیبی، نیم جیبی) خط افشاری / الهی قمشه ای

9 - منتخب مفاتیح الجنان/ جیبی، نیم جیبی) خط خاتمی / الهی قمشه ای

10 - نهج البلاغه/(وزیری، جیبی) سید رضی رحمه الله/محمد دشتی

11 - صحیفه سجادیه ویرایش حسین وزیری/الهی قمشه ای

12 - ادعیه و زیارات امام زمان علیه السلام واحد پژوهش مسجد مقدّس جمکران

13 - آئینه اسرار حسین کریمی قمی

14 - آثار گناه در زندگی و راه جبران علی اکبر صمدی

15 - آخرین پناه محمود ترحمی

16 - آخرین خورشید پیدا واحد تحقیقات

17 - آشنایی با چهارده معصوم (1و2)/شعر و رنگ آمیزی سیّد حمید رضا موسوی

18 - آقا شیخ مرتضی زاهد محمد حسن سیف اللهی

19 - آیین انتظار (مختصر مکیال المکارم) واحد پژوهش

20 - ارتباط با خدا واحد تحقیقات

21 - از زلال ولایت واحد تحقیقات

22 - اسلام شناسی و پاسخ به شبهات علی اصغر رضوانی

ص:115

23 - امامت، غیبت، ظهور واحد پژوهش

24 - امامت و غیبت از دیدگاه علم کلام علم الهدی / واحد تحقیقات

25 - امامت و ولایت در امالی شیخ صدوق سیّد محمّد حسین کمالی

26 - امام رضا، امام مهدی و حضرت معصومه علیهم السلام(روسی) آلمات آبسالیکوف

27 - امام رضاعلیه السلام در رزمگاه ادیان سهراب علوی

28 - امام شناسی و پاسخ به شبهات علی اصغر رضوانی

29 - انتظار بهار و باران واحد تحقیقات

30 - انتظار و انسان معاصر عزیز اللَّه حیدری

31 - اهّمیت اذان و اقامه محمد محمدی اشتهاردی

32 - با اولین امام در آخرین پیام حسین ایرانی

33 - بامداد بشریت محمد جواد مروّجی طبسی

34 - بهتر از بهار/کودک شمسی (فاطمه) وفائی

35 - پرچمدار نینوا محمد محمدی اشتهاردی

36 - پرچم هدایت محمد رضا اکبری

37 - پیامبر اعظم صلی الله علیه وآله و تروریسیم و خشنونت طلبی علی اصغر رضوانی

38 - پیامبر اعظم صلی الله علیه وآله و جهاد و برده داری علی اصغر رضوانی

39 - پیامبر اعظم صلی الله علیه وآله و حقوق اقلیت ها و ارتداد علی اصغر رضوانی

40 - پیامبر اعظم صلی الله علیه وآله و حقوق زن علی اصغر رضوانی

41 - پیامبر اعظم صلی الله علیه وآله و صلح طلبی علی اصغر رضوانی

42 - تاریخ امیر المؤمنین علیه السلام / دو جلد شیخ عباس صفایی حائری

43 - تاریخ پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله/دو جلد شیخ عباس صفایی حائری

44 - تاریخچه مسجد مقدس جمکران/(فارسی، عربی، اردو، انگلیسی) واحد تحقیقات

45 - تاریخ سید الشهداءعلیه السلام شیخ عباس صفایی حائری

46 - تجلیگاه صاحب الزمان علیه السلام سید جعفر میرعظیمی

47 - تشرف یافتگان (چهار دفتر) میرزا حسین طبرسی نوری

ص:116

48 - جلوه های پنهانی امام عصرعلیه السلام حسین علی پور

49 - چهارده گفتار ارتباط معنوی با حضرت مهدی علیه السلام حسین گنجی

50 - چهل حدیث /امام مهدی علیه السلام در کلام امام علی علیه السلام سید صادق سیدنژاد

51 - چهل حدیث برگزیده از پیامبر اعظم صلی الله علیه وآله احمد سعیدی

52 - حضرت مهدی علیه السلام فروغ تابان ولایت محمد محمدی اشتهاردی

53 - حکمت های جاوید محمد حسین فهیم نیا

54 - ختم سوره های یس و واقعه واحد پژوهش

55 - خزائن الاشعار (مجموعه اشعار) عباس حسینی جوهری

56 - خورشید غایب (مختصر نجم الثاقب) رضا استادی

57 - خوشه های طلایی (مجموعه اشعار) محمد علی مجاهدی (پروانه)

58 - دار السلام شیخ محمود عراقی میثمی

59 - داستان هایی از امام زمان علیه السلام حسن ارشاد

60 - داغ شقایق (مجموعه اشعار) علی مهدوی

61 - در انتظار منجی (روسی) آلمات آبسالیکوف

62 - در جستجوی نور صافی، سبحانی، کورانی

63 - در کربلا چه گذشت؟ (ترجمه نفس المهموم) شیخ عباس قمی / کمره ای

64 - دفاع از حریم امامت و ولایت(مختصر شب های پیشاور) کریم شنی

65 - دلشده در حسرت دیدار دوست زهرا قزلقاشی

66 - دین و آزادی محمّد حسین فهیم نیا

67 - رجعت یا حیات دوباره احمد علی طاهری ورسی

68 - رسول ترک محمد حسن سیف اللهی

69 - روزنه هایی از عالم غیب سید محسن خرّازی

70 - زیارت ناحیه مقدّسه واحد تحقیقات

71 - سحاب رحمت عباس اسماعیلی یزدی

72 - سخنرانی مراجع در مسجد جمکران واحد پژوهش مسجد مقدّس جمکران

ص:117

73 - سرود سرخ انار الهه بهشتی

74 - سقّا خود تشنه دیدار طهورا حیدری

75 - سلفی گری (وهابیت) و پاسخ به شبهات علی اصغر رضوانی

76 - سیاحت غرب آقا نجفی قوچانی

77 - سیمای امام مهدی علیه السلام در شعر عربی دکتر عبد اللهی

78 - سیمای جهان در عصر امام زمان علیه السلام(دوجلدی) محمّد امینی گلستانی

79 - سیمای مهدی موعودعلیه السلام در آئینه شعر فارسی محمد علی مجاهدی (پروانه)

80 - شرح زیارت جامعه کبیره (ترجمه الشموس الطالعه) محمّد حسین نائیجی

81 - شمس وراء السحاب/ عربی السیّد جمال محمّد صالح

82 - صبح فرا می رسد مؤسسه فرهنگی تربیتی توحید

83 - ظهور حضرت مهدی علیه السلام سید اسد اللَّه هاشمی شهیدی

84 - عاشورا تجلّی دوستی و دشمنی سید خلیل حسینی

85 - عریضه نویسی سید صادق سیدنژاد

86 - عطر سیب حامد حجّتی

87 - عقد الدرر فی أخبار المنتظرعلیه السلام/عربی المقدس الشافعی

88 - علی علیه السلام مروارید ولایت واحد تحقیقات

89 - علی علیه السلام و پایان تاریخ سید مجید فلسفیان

90 - غدیرخم (روسی، آذری لاتین) علی اصغر رضوانی

91 - غدیرشناسی و پاسخ به شبهات علی اصغر رضوانی

92 - فتنه وهابیت علی اصغر رضوانی

93 - فدک ذوالفقار فاطمه علیها السلام سید محمد واحدی

94 - فرهنگ اخلاق عباس اسماعیلی یزدی

95 - فرهنگ تربیت عباس اسماعیلی یزدی

96 - فرهنگ درمان طبیعی بیماری ها(پخش) حسن صدری

97 - فوز اکبر محمد باقر فقیه ایمانی

ص:118

98 - فریادرس حسن محمودی

99 - قصه های تربیتی محمّد رضا اکبری

100 - کرامات المهدی علیه السلام واحد تحقیقات

101 - کرامت های حضرت مهدی علیه السلام واحد تحقیقات

102 - کمال الدین وتمام النعمة (دو جلد) شیخ صدوق رحمه الله/منصور پهلوان

103 - کهکشان راه نیلی (مجموعه اشعار) حسن بیاتانی

104 - گردی از رهگذر دوست (مجموعه اشعار) علی اصغر یونسیان (ملتجی)

105 - گفتمان مهدویت آیت اللَّه صافی گلپایگانی

106 - گنجینه نور و برکت، ختم صلوات مرحوم حسینی اردکانی

107 - مام فضیلت ها عباس اسماعیلی یزدی

108 - مشکاة الانوار علّامه مجلسی رحمه الله

109 - مفرد مذکر غائب علی مؤذنی

110 - مکیال المکارم (دو جلد) موسوی اصفهانی/ حائری قزوینی

111 - منازل الآخرة، زندگی پس از مرگ شیخ عباس قمی رحمه الله

112 - منجی موعود از منظر نهج البلاغه حسین ایرانی

113 - منشور نینوا مجید حیدری فر

114 - موعودشناسی و پاسخ به شبهات علی اصغر رضوانی

115 - مهدی علیه السلام تجسّم امید و نجات عزیز اللَّه حیدری

116 - مهدی منتظرعلیه السلام در اندیشه اسلامی العمیدی / محبوب القلوب

117 - مهدی موعودعلیه السلام، ترجمه جلد 13 بحار - دو جلد علّامه مجلسی رحمه الله/ارومیه ای

118 - مهربان تر از مادر / نوجوان حسن محمودی

119 - مهر بیکران محمد حسن شاه آبادی

120 - میثاق منتظران (شرح زیارت آل یس) سید مهدی حائری قزوینی

121 - ناپیدا ولی با ما / (فارسی ،ترکی استانبولی، انگلیسی، بنگالا) واحد تحقیقات

122 - نجم الثاقب میرزا حسین نوری رحمه الله

ص:119

123 - نجم الثاقب(دوجلدی) میرزا حسین نوری رحمه الله

124 - ندای ولایت بنیاد غدیر

125 - نشانه های ظهور او محمد خادمی شیرازی

126 - نشانه های یار و چکامه انتظار مهدی علیزاده

127 - نگاهی به مسیحیت و پاسخ به شبهات علی اصغر رضوانی

128 - نماز شب واحد پژوهش مسجد مقدّس جمکران

129 - نهج الکرامه گفته ها و نوشته های امام حسین علیه السلام محمّد رضا اکبری

130 - و آن که دیرتر آمد الهه بهشتی

131 - واقعه عاشورا و پاسخ به شبهات علی اصغر رضوانی

132 - وظایف منتظران واحد تحقیقات

133 - ویژگی های حضرت زینب علیها السلام سید نور الدین جزائری

134 - هدیه احمدیه/(جیبی، نیم جیبی) میرزا احمد آشتیانی رحمه الله

135 - همراه با مهدی منتظر مهدی فتلاوی/بیژن کرمی

136 - یاد مهدی علیه السلام محمد خادمی شیرازی

137 - یار غائب از نظر(مجموعه اشعار) محمد حجّتی

138 - ینابیع الحکمة/عربی - پنج جلد عباس اسماعیلی یزدی

جهت تهیه و خرید کتاب های فوق، می توانید با نشانی:

قم - صندوق پستی 617 ، انتشارات مسجد مقدّس جمکران مکاتبه و یا با شماره تلفن های 7253700 ، 7253340 - 0251 تماس حاصل نمایید.

کتاب های درخواستی بدون هزینه پستی برای شما ارسال می گردد.

سایر نمایندگی های فروش:

تهران: 66939083 ، 66928687 - 021

یزد: 6246489، 2-6280671 - 0351

فریدونکنار: 14 - 5664212 - 0122

ص:120

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109