شماره كتابشناسي ملي : ايران۷۶-۱۲۵۷۴
سرشناسه : ميرسپاه اكبر، حجتالاسلام
عنوان و نام پديدآور : تحليلي جامعهشناختي از سنت عزاداري امام حسين ميرسپاه اكبر، حجتالاسلام
منشا مقاله : ، معرفت ش ۲۰، (بهار ۱۳۷۶): ص ۸۵ ـ ۸۷.
توصيفگر : سوگواريهاي ماه محرم
توصيفگر : جامعهشناسي
«حرم سيدالشهداء مزار انبيا و ملائكه است «زيارت سيدالشهدا (ع) موجب برآورده شدن حوايج دنيوي و به دست آوردن ثوابهاي اخروي و استكمالات معنوي ميشود».راه انداختن دستههاي سينهزن و زنجير زن، پوشيدن لباس سياه، حمل پرچمهاي رنگارنگ، علم، علامت و مانند اينها، همه براي زنده نگهداشتن فرهنگ عاشورا، امر ضروري است و مبارزه با اينها يا ناشي از اغراض سوء است و يا از كمال بيخبري و بيسليقگي.«كنش اجتماعي را ميتوان به عنوان سادهترين عنصر زندگي اجتماعي انسان در نظر گرفت. از «كنش اجتماعي چنين تعبير كردهاند: «حركتبارزي كه از يك انسان براي حصول هدفي نسبتبه انسان ديگر، صادر ميشود.» وقتي «كنش اجتماعي استمرار يابد «تحريك متقابل اجتماعي روي ميدهد و اين تحريك به «ارتباط متقابل اجتماعي منجر ميشود.براثر «ارتباط متقابل اجتماعي كنشهاي اجتماعي يك انسان با كنشهاي اجتماعي انسانهاي ديگري كه در پيرامون او هستند، ميآميزند و از اين آميزش، «كنشهاي متقابل اجتماعي به وجود ميآيند. از «كنشهاي متقابل اجتماعي ، كه يكي از مفاهيم محوري در جامعهشناسي است، ميتوان چنين تعبير كرد: كنشهايي هستند كه بين دو يا چند انسان واقع ميشوند و در ميان آنان نوعي هماهنگي به وجود ميآورند.كنشهاي متقابل اجتماعي در تقسيم نخستين، بر دو قسماند: پيوسته و گسسته.كنشهاي متقابل اجتماعي پيوسته آنهايي است كه در جهت يگانهاي صورت ميگيرند؛ مانند گفتگو براي كشف يك حقيقت و يا تعاون براي تحقق يك امر خير.كنشهاي متقابل اجتماعي گسسته آنهايي است كه جهت يگانهاي ندارند؛ مانند رقابت و ستيز.دوام و استحكام زندگي اجتماعي به آميختن كنشهاي متقابل پيوسته و گسسته بستگي دارد و بدينگونه است كه مفهوم «همسازي مطرح ميشود.«همسازي كوششي براي رفع اختلاف كنشهاي متقابل پيوسته و گسسته است. صورت كامل همسازي «سازگاري ميباشد كه نه «سازش است و نه «توافق ؛ زيرا در اين دو، تنزل از مواضع مطرح ميباشد، در حالي كه در سازگاري اصلا سخن از تنزل نيست، هر چند ممكن است در مواردي هم تنزلي رخ دهد، بلكه سخن در اين است كه ميدانند به هم نزديك ميشوند و ميخواهند كه به هم نزديك شوند. بدين دليل، از «سازگاري به همسازياي كه با خواست و آگاهي شخصي صورت ميگيرد، تعبير شده است. از همسازي كنشهاي متقابل پيوسته و گسسته، «گروه اجتماعي پديد ميآيد.«گروه اجتماعي نيز يكي ديگر از مفاهيم محوري جامعهشناسي است و از آن به دو يا عده بيشتري از انسانها تعبير ميشود كه كنشهاي متقابلي بين آنان روي ميدهد و از همسازي برخوردارند.كنشهاي متقابل اعضاي گروه و خردهگروهها موجب «پويايي گروهي ميشود و بر اثر آن، اعضاي گروه در زندگي يكديگر رخنه ميكنند و به يكديگر وابسته ميشوند و در نتيجه، به اتحاد بيشتري دست مييابند. «نفوذ متقابل گروهي و «اتكاي متقابل گروهي از اين طريق حاصل ميشود. از هماهنگي و سنخيتي كه بدين منظور در رفتار اعضاي گروه پديد ميآيد «رفتار گروهي ظاهر ميشود.گونهاي از «رفتار گروهي ، كه جنبه عاطفي شديد دارد و بر كنشها و يا واكنشهاي متقابل دوراني استوار است، «رفتار جمعي ناميده ميشود.كنشها يا واكنشهاي مزبور به «واگيري اجتماعي ميانجامد؛ يعني بر اثر آنها، اعضاي گروه به سرعت و با شدتي فزاينده، رفتار عاطفي يكديگر را فراميگيرند و در نتيجه، از نوعي مسانخت عاطفي برخوردار ميشوند.گروه برخوردار از «رفتار جمعي را «جمع مينامند.جامعهشناسان معمولا از مفهوم «جمع ، خود را به مفهوم «جماعت ، كه مهمترين نوع جمع است، ميرسانند و آنگاه تحقيق خود را روي «جماعت متمركز ميكنند. «جماعت جمعي است پرمسانخت، مركب از اشخاصي كه معمولا در يكجا گرد نميآيند، با يكديگر «ربط مييابند و به «جنب و جوش ميافتند.«ربط رابطه عاطفي عميقي است كه دو يا چند تن را به يكديگر پيوند ميدهد، به طوري كه آنان به راحتي و خودبه خود با يكديگر هماهنگ ميشوند. «جنب و جوش رفتار عاطفي آشكاري است كه بر اثر ربط اشخاص روي ميدهد؛ مانند كف زدن و يا تكبير گفتن. يكي از انواع جماعت، كه با ساير انواع آن فرق بسيار دارد و از اينرو، ميتوان آن را جمعي مستقل از جماعتبه شمار آورد، «جماعت نامجاور» يا «عامه است. «عامه جمعي است كم تشابه و تسانخ، مركب از افرادي كه معمولا در يك جا گرد نميآيند، ولي به سبب مصالح مشترك خود با يكديگر ارتباط پيدا ميكنند و موجد «عقيده عمومي و «وفاق عمومي ميشوند.مقصود از «عقيده عمومي قضاوتي است كه مورد قبول عامه باشد؛ مانند قضاوت عامه كتابخوان كه «كتاب در وضع فعلي از عرضه و تقاضاي متناسبي برخوردار نيست و يا قضاوت عامه ورزشكار كه «مسؤول امور ورزشي كشور، درايت كافي ندارد.» منظور از «وفاق عمومي نيز عقيدهاي استسخت دامنهدار و ريشهدار مانند عقيده عامه كتابخوان كه «كتاب، ناصح مشفق و انيس كنج تنهايي است و يا مانند عقيده عامه ورزشكار كه «تواضع و جوانمردي دو ويژگي جداييناپذير ورزشكار واقعي است.»اكنون نوبت آن است كه بحث را به گونهاي هدايت كنيم تا مناسبت طرح اين مفاهيم جامعهشناختي را با آنچه قصد اداي آن را داريم، روشن سازد:هر جامعه انساني [1] را مورد مداقه قرار دهيم، متوجه ميشويم به طور عمده از چندين «عامه تشكيل شده است و هر «عامه اي را مورد بررسي قرار دهيم، متوجه ميشويم كه بر اساس «عقيده عمومي و «وفاق عمومي از خويش، عمل و عكسالعمل بروز ميدهد. بنابراين، ميتوانيم بگوييم: هر جامعهاي بر اساس عقايد و وفاقهاي عمومي به حيات اجتماعياش ادامه ميدهد.از سخن فوق، ميتوان چنين استفاده كرد كه: نفوذ در عقايد و وفاقهاي عمومي و تغيير آنها مساوي با نفوذ و تغيير حيات اجتماعي است. به همين دليل، «عقيده عمومي و «وفاق عمومي به شدت مورد توجه جامعهشناسان و علماي سياست قرار دارد.اگر بخواهيم جامعهاي را در راستاي يك مكتب قرار دهيم بايد چارهاي بينديشيم تا عقيده عمومي در اين راستا قرار گيرد. براي اين كار، به طور كلي، از چهار شيوه بهره گرفته ميشود:الف - تطميع؛ب - تهديد؛ج - تخريب؛د - تبليغ؛در ميان اين چهار شيوه، تقريبا همه محققان قبول دارند كه چهارمين شيوه از همه كارسازتر و مؤثرتر و بنابراين، مهمتر است. [2] و باز به همين دليل، جامعهشناسان و علماي سياست، تحقيقات وسيعي در اين زمينه انجام دادهاند كه هنوز هم اين تحقيقات به گونههايي ادامه دارد. متاسفانه به سبب گستردگي آن تحقيقات و عدم مجال، در اينجا، ذكر گزارشي - هرچند اجمالي - از آنها مقدور نيست. بنابراين، فقط به چند مطلب، كه با اين بحث تناسب بيشتري دارد، اشاره ميكنيم:يكي از شيوههاي بسيار مؤثر تبليغي، تشكيل جلسات «تذكر» درباره امري است كه ترويج آن مورد نظر است. در اين جلسات به طور عمده، از مكانيسم «كنش و يا واكنش متقابل دوراني استفاده ميشود؛ بدين صورت كه افراد گرد آمده، به وسيله «ذاكر» تحريك ميشوند. اين تحريك، واكنشي در افراد به وجود ميآورد. اين واكنش در «ذاكر» مؤثر ميافتد و واكنش شديدتري را موجب ميشود. اين واكنش شديدتر، خود تحريكي مجدد نسبتبه آن افراد خواهد بود و باز واكنش و تحريكي ديگر. به اين طريق، همواره بر شدت واكنش متناسخ آن افراد افزوده ميشود و اين همان است كه از آن اينچنين تعبير ميشود: كنشهاي متقابل و واكنشهاي دروني اينچنين، به واگيري اجتماعي ميانجامد.جلسات عزاداري امام حسين عليهالسلام را در اين ارتباط ميتوان مورد مداقه قرار داد. عزاداري امام حسين عليهالسلام از ابعاد گوناگون قابل بحث و بررسي است. بحمدالله، بسياري از اين ابعاد، توسط علماي دين تا حدودي مورد بررسي قرار گرفته است، اما در اين بحث، بعدي كه ذكر شد، مد نظر است.وقتي از اين زاويه نيز در توصيههاي ائمه اطهارعليهمالسلام به تشكيل جلسات عزاداري امام حسين عليهالسلام نگاه كنيم اين كار را بسيار حكيمانه مييابيم، به گونهاي كه موجب ميشود بيش از پيش به اين انوار طيبهعليهم السلام ارادت ورزيم.يكي ديگر از شيوههاي مؤثر تبليغي، تعيين «اسوه براي مردم است. لازم است بينديشيم كه در عين اسوه بودن و هادي بودن همه ائمه اطهارعليهمالسلام چرا امام حسين عليهالسلام به عنوان مصباح هدايت و كشتي نجات، مطرح ميشود؟ چرا تربت مرقد او از ويژگي و حرمتبرخوردار است؟آيا غير از اين است كه دقيقترين ابعاد يك اسوه، در امام حسين عليهالسلام تجلي تام يافته است.از ديگر شيوههاي مؤثر، در مرحله نخست، جعل شعاير و در مرحله بعد، تثبيت و ترويج آن شعاير ميباشد؛ زيرا در صورت انجام گرفتن اين كار، آن ايده مطلوب، تثبيت و ترويجشدهاست.راه انداختن دستههاي سينهزن و زنجير زن، پوشيدن لباس سياه، حمل پرچمهاي رنگارنگ، علم، علامت و مانند اينها، همه براي زنده نگهداشتنفرهنگ عاشورا، امر ضروري است و مبارزه با اينها يا ناشي از اغراض سوء است و يا از كمال بيخبري و بيسليقگي. آري، برخورد اصلاحي و تكميلي و تحسيني از سوي فرزانگان آشنا با مذاق شرع، نه تنها صحيح است، بلكه لازم هم ميباشد و اعتراض به مغرضان يا بيخبراني است كه با اين شعاير بر خورد حذفي ميكنند.از جمله شيوههاي قابل ملاحظه، تعيين مكانهايي براي انجام دادن مناسك ويژه ميباشد تا افراد با رو آوردن به آن مكانها و انجام آن مناسك، تجديد عهدي با اعتقاد و ايده مطلوب كرده باشند و با اين كار، دلها هرچه بيشتر با آن ايده گره بخورد.در اين ارتباط، توجه به رواياتي كه حاوي مضامين ذيل است، مفيد به نظر ميرسد:«حرم سيدالشهداعليهالسلام مزار انبيا و ملائكه است . [3] .«زيارت سيدالشهداعليهالسلام را ترك نكنيد». [4] .«زيارت سيدالشهدا عليهالسلام موجب برآورده شدن حوايج دنيوي و به دست آوردن ثوابهاي اخروي و استكمالات معنوي ميشود». [5] .براي تكميل اين بحثبه نظر ميرسد تذكر دو مطلب ضروري باشد:1- ممكن است تصور شود نفوذ در عقيده عمومي عملي ناپسند است و تغيير آن را بايد نوعي خيانتبه مردم تلقي كرد؛ اما اين تصور هيچ اساسي ندارد و حقيقت، آن است كه صرف نفوذ در عقيده عمومي و تغيير آن را نه ميتوان خوب شمرد و نه بد. اين بدان بستگي دارد كه ببينيم نفوذ به چه قصدي و تغيير از چه چيز به چه چيزي است.(دقتشود.)2- بعضي عقيده دارند كه اصلا برخورد تبليغاتي امر پسنديدهاي نيست، بلكه بايد فقط با روشهاي برهاني، مردم را به تشخيص حق از باطل موفق ساخت. هرچند بررسي انتقادي اين سخن مجال ديگري ميطلبد، اما اجمالا در حد اعلان موضع بايد يادآور شويم كه:اولا، هرگز روشهاي برهاني در سطح عمومي جامعه، ما را از برخوردهاي تبليغاتي مستغني نميكند و بايد گفت: هريك به جاي خويش نيكوست.ثانيا، حتي فرزانگان و خواص جامعه نيز نيازمند تبليغات حساب شده و فنياند تا علاوه بر تشخيص حق، انگيزه كافي براي عمل بر طبق آن داشته باشند اين مطلب دقيق و لطيف، مربوط به فلسفه اخلاق و روانشناسي تربيتي است و بايد همانجا مورد بحث قرار گيرد كه صرف اقناع عقلي نميتواند محرك انسان به سوي عمل باشد؛ اگرچه ظاهر راي افلاطون مقابل اين است.اين بحث را با ذكر فرازهايي از بيانات رهبر كبير انقلاب، حضرت امام خمينيقدس سره به پايان ميبريم:«در آن وقت، يكي از حرفها كه هي رايجبود ميگفتند: ملت گريه؛ براي اينكه مجالس روضه را از دستشان بگيرند. اين كه همه مجالس روضه را آن وقت تعطيل كردند، آن هم به دست كسي كه خودش در مجالس روضه ميرفت و آن بازيها را در ميآورد، قضيه مجلس روضه بود يا از مجلس روضه آنها يك چيز ديگر ميفهميدند و آن را ميخواستند از بين ببرند؟» [6] .«امروز ما به مجالس تعزيه و روضه بيشتر از سابق احتياج داريم.» [7] .«زنده نگهداشتن عاشورا يك مساله بسيار مهم سياسي - عبادي است. عزاداري كردن براي شهيدي كه همه چيز را در راه اسلام داد يك مساله سياسي است. يك مسالهاي است كه در پيشبرد انقلاب اثر بسزا دارد. ما از اين اجتماعات استفاده ميكنيم. [8] .»«مجالس عزا را با همان شكوهي كه پيشتر انجام ميگرفت و بيشتر از آن، حفظ كنيد و اهل منبر - ايدهمالله تعالي - كوشش كنند در اين كه مردم را سوق بدهند به مسائل اسلامي و مسائل سياسي اسلامي، مسائل اجتماعي اسلامي و از روضه دستبرنداريد كه ما با روضه زنده هستيم.» [9] .
[1] غير از جوامع ابتدايي؛ زيرا در آنها عامه وجود ندارد.
[2] هر چند در بينش اسلامي، تقديم و تاخير اين شيوهها وابسته به يك سلسله معيارهاي ارزشي ويژه اين فرهنگ الهي است و از اين حيث، بايد در فرصت مناسبت ديگري به بحث پرداخت، لكن در اين مقال، اين بررسي از حيث تحليل جامعهشناسانه مدنظر است.
[3] ر. ك. به: محمد تقي مجلسي، بحارالانوار، ابواب ما يختص بتاريخ الحسينبنعلي عليهماالسلام، باب34، بابثوابالبكاء علي مصيبته و مصائب سائر الائمة عليهمالسلام و فيه ادب الماتم يوم عاشوراء، ج 44، ص 278 -296 .
[4] ر. ك. به: كامل الزيارات، باب 38، روايت 1 و 4 و نيز باب 10 روايت 1 .
[5] پيشين، باب 41، روايت3 .
[6] پيشين، باب46، روايت 1 و 2؛ باب49 و روايت 1، 2 و 5 ، باب 51؛ روايت 1 باب56؛ روايت3 ، باب59؛ روايت 2، باب49؛ روايت6 ، باب 22؛ روايت 1 و 2 ، باب 44؛ روايت 1 ، باب 50؛ روايت 1 و 2 ، باب 52؛ روايت 1 و 2، باب 54؛ روايت17 و بابها و روايات ديگري در همان كتاب .
[7] روح الله موسوي (رهبر كبير انقلاب قدس سره)، صحيفه نور، ج 8، بيانات در جمع وعاظ و خطباي مذهبي به مناسبتحلول ماه محرم.
[8] روح الله موسوي (رهبر كبير انقلابقدس سره)، صحيفه نور، ج 8، بيانات در جمع وعاظ و خطباي مذهبي به مناسبتحلول ماه محرم.
[9] روح الله موسوي (رهبر كبير انقلابقدس سره)، صحيفه نور، ج 8، بيانات در جمع وعاظ و خطباي مذهبي به مناسبت حلول ماه محرم.
بسم الله الرحمن الرحیم
جاهِدُوا بِأَمْوالِكُمْ وَ أَنْفُسِكُمْ في سَبيلِ اللَّهِ ذلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ (سوره توبه آیه 41)
با اموال و جانهاى خود، در راه خدا جهاد نماييد؛ اين براى شما بهتر است اگر بدانيد حضرت رضا (عليه السّلام): خدا رحم نماید بندهاى كه امر ما را زنده (و برپا) دارد ... علوم و دانشهاى ما را ياد گيرد و به مردم ياد دهد، زيرا مردم اگر سخنان نيكوى ما را (بى آنكه چيزى از آن كاسته و يا بر آن بيافزايند) بدانند هر آينه از ما پيروى (و طبق آن عمل) مى كنند
بنادر البحار-ترجمه و شرح خلاصه دو جلد بحار الانوار ص 159
بنیانگذار مجتمع فرهنگی مذهبی قائمیه اصفهان شهید آیت الله شمس آبادی (ره) یکی از علمای برجسته شهر اصفهان بودند که در دلدادگی به اهلبیت (علیهم السلام) بخصوص حضرت علی بن موسی الرضا (علیه السلام) و امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) شهره بوده و لذا با نظر و درایت خود در سال 1340 هجری شمسی بنیانگذار مرکز و راهی شد که هیچ وقت چراغ آن خاموش نشد و هر روز قوی تر و بهتر راهش را ادامه می دهند.
مرکز تحقیقات قائمیه اصفهان از سال 1385 هجری شمسی تحت اشراف حضرت آیت الله حاج سید حسن امامی (قدس سره الشریف ) و با فعالیت خالصانه و شبانه روزی تیمی مرکب از فرهیختگان حوزه و دانشگاه، فعالیت خود را در زمینه های مختلف مذهبی، فرهنگی و علمی آغاز نموده است.
اهداف :دفاع از حریم شیعه و بسط فرهنگ و معارف ناب ثقلین (کتاب الله و اهل البیت علیهم السلام) تقویت انگیزه جوانان و عامه مردم نسبت به بررسی دقیق تر مسائل دینی، جایگزین کردن مطالب سودمند به جای بلوتوث های بی محتوا در تلفن های همراه و رایانه ها ایجاد بستر جامع مطالعاتی بر اساس معارف قرآن کریم و اهل بیت علیهم السّلام با انگیزه نشر معارف، سرویس دهی به محققین و طلاب، گسترش فرهنگ مطالعه و غنی کردن اوقات فراغت علاقمندان به نرم افزار های علوم اسلامی، در دسترس بودن منابع لازم جهت سهولت رفع ابهام و شبهات منتشره در جامعه عدالت اجتماعی: با استفاده از ابزار نو می توان بصورت تصاعدی در نشر و پخش آن همت گمارد و از طرفی عدالت اجتماعی در تزریق امکانات را در سطح کشور و باز از جهتی نشر فرهنگ اسلامی ایرانی را در سطح جهان سرعت بخشید.
از جمله فعالیتهای گسترده مرکز :
الف)چاپ و نشر ده ها عنوان کتاب، جزوه و ماهنامه همراه با برگزاری مسابقه کتابخوانی
ب)تولید صدها نرم افزار تحقیقاتی و کتابخانه ای قابل اجرا در رایانه و گوشی تلفن سهمراه
ج)تولید نمایشگاه های سه بعدی، پانوراما ، انیمیشن ، بازيهاي رايانه اي و ... اماکن مذهبی، گردشگری و...
د)ایجاد سایت اینترنتی قائمیه www.ghaemiyeh.com جهت دانلود رايگان نرم افزار هاي تلفن همراه و چندین سایت مذهبی دیگر
ه)تولید محصولات نمایشی، سخنرانی و ... جهت نمایش در شبکه های ماهواره ای
و)راه اندازی و پشتیبانی علمی سامانه پاسخ گویی به سوالات شرعی، اخلاقی و اعتقادی (خط 2350524)
ز)طراحی سيستم هاي حسابداري ، رسانه ساز ، موبايل ساز ، سامانه خودکار و دستی بلوتوث، وب کیوسک ، SMS و...
ح)همکاری افتخاری با دهها مرکز حقیقی و حقوقی از جمله بیوت آیات عظام، حوزه های علمیه، دانشگاهها، اماکن مذهبی مانند مسجد جمکران و ...
ط)برگزاری همایش ها، و اجرای طرح مهد، ویژه کودکان و نوجوانان شرکت کننده در جلسه
ی)برگزاری دوره های آموزشی ویژه عموم و دوره های تربیت مربی (حضوری و مجازی) در طول سال
دفتر مرکزی: اصفهان/خ مسجد سید/ حد فاصل خیابان پنج رمضان و چهارراه وفائی / مجتمع فرهنگي مذهبي قائميه اصفهان
تاریخ تأسیس: 1385 شماره ثبت : 2373 شناسه ملی : 10860152026
وب سایت: www.ghaemiyeh.com ایمیل: Info@ghaemiyeh.com فروشگاه اینترنتی: www.eslamshop.com
تلفن 25-2357023- (0311) فکس 2357022 (0311) دفتر تهران 88318722 (021) بازرگانی و فروش 09132000109 امور کاربران 2333045(0311)
نکته قابل توجه اینکه بودجه این مرکز؛ مردمی ، غیر دولتی و غیر انتفاعی با همت عده ای خیر اندیش اداره و تامین گردیده و لی جوابگوی حجم رو به رشد و وسیع فعالیت مذهبی و علمی حاضر و طرح های توسعه ای فرهنگی نیست، از اینرو این مرکز به فضل و کرم صاحب اصلی این خانه (قائمیه) امید داشته و امیدواریم حضرت بقیه الله الاعظم عجل الله تعالی فرجه الشریف توفیق روزافزونی را شامل همگان بنماید تا در صورت امکان در این امر مهم ما را یاری نمایندانشاالله.
شماره حساب 621060953 ، شماره کارت :6273-5331-3045-1973و شماره حساب شبا : IR90-0180-0000-0000-0621-0609-53به نام مرکز تحقیقات رایانه ای قائمیه اصفهان نزد بانک تجارت شعبه اصفهان – خيابان مسجد سید
ارزش کار فکری و عقیدتی
الاحتجاج - به سندش، از امام حسین علیه السلام -: هر کس عهده دار یتیمی از ما شود که محنتِ غیبت ما، او را از ما جدا کرده است و از علوم ما که به دستش رسیده، به او سهمی دهد تا ارشاد و هدایتش کند، خداوند به او میفرماید: «ای بنده بزرگوار شریک کننده برادرش! من در کَرَم کردن، از تو سزاوارترم. فرشتگان من! برای او در بهشت، به عدد هر حرفی که یاد داده است، هزار هزار، کاخ قرار دهید و از دیگر نعمتها، آنچه را که لایق اوست، به آنها ضمیمه کنید».
التفسیر المنسوب إلی الإمام العسکری علیه السلام: امام حسین علیه السلام به مردی فرمود: «کدام یک را دوستتر میداری: مردی اراده کشتن بینوایی ضعیف را دارد و تو او را از دستش میرَهانی، یا مردی ناصبی اراده گمراه کردن مؤمنی بینوا و ضعیف از پیروان ما را دارد، امّا تو دریچهای [از علم] را بر او میگشایی که آن بینوا، خود را بِدان، نگاه میدارد و با حجّتهای خدای متعال، خصم خویش را ساکت میسازد و او را میشکند؟».
[سپس] فرمود: «حتماً رهاندن این مؤمن بینوا از دست آن ناصبی. بیگمان، خدای متعال میفرماید: «و هر که او را زنده کند، گویی همه مردم را زنده کرده است»؛ یعنی هر که او را زنده کند و از کفر به ایمان، ارشاد کند، گویی همه مردم را زنده کرده است، پیش از آن که آنان را با شمشیرهای تیز بکشد».
مسند زید: امام حسین علیه السلام فرمود: «هر کس انسانی را از گمراهی به معرفت حق، فرا بخواند و او اجابت کند، اجری مانند آزاد کردن بنده دارد».