دادن نسبتهای ناروا به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم

مشخصات کتاب

نوع: مقاله

پدیدآور: جعفریان، رسول1343-

عنوان و شرح مسئولیت: دادن نسبتهای ناروا به پیامبر [منبع الکترونیکی] / رسول جعفریان

توصیف ظاهری: 1 متن الکترونیکی: بایگانی HTML؛ داده های الکترونیکی (5 بایگانی: 20.9KB)

موضوع: محمد (ص)، پیامبر اسلام

کتاب آیات شیطانی

توهین

اهانت به مقدسات

غرانیق

مقدمه

تاریخ اسلام کمبریج در دو مجلد در سال 1383 توسط شرکت چاپ و نشر بین الملل وابسته به مؤسسه انتشارات امیر کبیر (وابسته به سازمان تبلیغات اسلامی) توسط تیمور قادری ترجمه و منتشر شد.این کتاب در ردیف دهها مجلد کتابی است که دانشگاه کمبریج با استفاده از محققان انگلیسی و غیرانگلیسی برای کشورهای مختلف نوشته است. از جمله آنها تاریخ ایران کمبریج است که از آغاز تا انقلاب اسلامی در آن آمده و به فارسی هم ترجمه شده است.تاریخ اسلام کمبریج سالها پیش توسط همین ناشر و با ترجمه مرحوم احمد آرام ترجمه و منتشر شد. آن کتاب در یک مجلد بود و اکنون همان کتاب، با ترجمه دیگری و توسط همان ناشر در دو مجلد چاپ شده است. این در حالی است که در مقدمه، هیچ اشارهای به این که ترجمه نخست چه نواقصی داشته که همین ناشر مجبور به نشر دوباره آن شده، به چشم نمی خورد. احتمال میرود که آن ترجمه با قدری تلخیص بوده و این ترجمه بسا کاملتر است.آنچه در این نوشته کوتاه مورد نظر ماست، مروری بر فصل دوم این کتاب است که توسط مستشرق کهنسال و معروف مونتگمری وات (استاد دانشگاه ادینبورو) نوشته شده است. این همان کسی است که دو مجلد کتاب با عناوین «محمد در مکه» و «محمد در مدینه» هم دارد که به عربی ترجمه شده است. مستشرق

یاد شده آثار متعدد دیگری هم دارد که بیشتر آنها بازاری و عمومی است و برخی هم به فارسی ترجمه شده است.این فصل از صفحه 65 آغاز شده و تا صفحه 99 ادامه یافته و ویژه زندگی تاریخ اسلام در عصر رسول الله (ص) است.آنچه که در این فصل (و فصول دیگر) جلب توجه میکند این است که مؤلف هیچ نوع ارجاعی در ارائه مباحث نداده و مواد تاریخی با تحلیلهای وی بدون هیچ گونه منبع و مدرکی در اختیار گذاشته شده است. علی القاعده این هم سبکی است که وجود دارد و البته کار ارزیابی را دشوار میکند. در چنین سبکهایی، شاید چنین مقرر باشد که اصول تاریخی و مسلمات مبنای تحلیل قرار گیرد. این در حالی است که در بخش سیره، در اختیار بودن چنین مسلماتی کار دشواری است؛ چنان که نمونههایی را که سخت محل تردید است، در همین فصل ملاحظه میکنیم که مبنای تحلیلهای نادرست قرار گرفته است.در مجموع این فصل، مترجم هشت پاورقی کوتاه بلند دارد که دست کم سه مورد آن اظهار تأسف از این است که مؤلف مثلا از سرداران فلان نبرد نامی نبرده، یا آن که به غدیر اشاره نکرده، یا اسم سلمان را در نبرد خندق یاد نکرده است.پاورقی اخیر هم اشارتی کلی است به این که البته مؤلف این مطالب را بر اساس دیدگاههای خود گفته است. از میان این پاورقیها تنها در یک مورد در مبحث غرانیق، سطوری از تفسیر المیزان ترجمه و در پاورقی آمده است. در حالی که آن مطالب ربطی به نتیجه گیریهای شگفت و تردید برانگیز مؤلف در تخریب مبانی

وحی ندارد.آشکار است که مونتگمری وات یک مستشرق نامسلمان است و کسی از او انتظار ندارد که مثل یک مسلمان بیندیشد. اما مهم تر و آشکارتر آن است که چگونه ممکن است که 34 صفحه مطلب، در باره این مقطع مهم تاریخی به فارسی ترجمه شود و نه تنها به اغلاط تاریخی واضح و آشکار آن توجهی داده نشود (که نمونههایی را خواهید دید) بلکه به مواردی که اساس و اصول اسلام و وحی را زیر سؤال میبرد، پاسخی داده نشود. این اشکالات به قدری واضح و روشن است که حتی کسانی که آشنایی مختصری با سیره نبوی دارند میتوانند به بسیاری از آن مباحث واقف و آگاه شوند.بنای نویسنده این سطور هم پرداختن به همه آن موارد از اغلاط تاریخی یا نگرههای نادرست و تحلیلهای عوضی نیست بلکه فقط اشارتی به برخی از موارد مشهود و آشکار است، با اظهار تأسف از این که یک ناشر وابسته به یک مرکز تبلیغات دینی چگونه به خود اجازه میدهد به نشر چیزی بپردازد که وحی را محل تردید قرار میدهد و اینچنین در پیش چشمان مردمی که به رسول خدا (ص) عشق میورزند، تحلیلهایی که پایههای نبوت را ویران میسازد، منتشر سازند. در این زمینه حتی اگر یک مورد هم باشد قابل بخشش نیست چه رسد به آن که چندین مورد در حجمی چنین محدود باشد.بگذریم که ترجمه هم نابسامان و ساختگی به نظر میآید و آشکارا دقتی در آن به چشم نمی خورد و بسا برخی از آن اغلاط، ناشی از بد ترجمه شدن متن باشد که البته این کار را به عهده متخصصان زبان

و تاریخ میگذاریم تا دو متن را با یکدیگر تطبیق دهند. ابهامهای موجود در برخی از عبارات، بلکه بسیاری از آنها ناتوانی در ترجمه را به وضوح نشان میدهد. تنها صفحه 77 کتاب را بخوانید تا بفهمید چه اندازه جملات نامفهوم در این کتاب هست. و یا برای نمونه به بیانی که در صفحه 91 از واقعه افک شده، مراجعه فرمایید تا قدرت انعکاس محتوای کتاب را در باره آن واقعه و انتقال آن به خواننده دریابید.اما مواردی که به نظر میرسد مشکل جدی دارد از این قرار است:

درست دانستن آیات شیطانی

مؤلف برای آیات شیطانی یا واقعه غرانیق چندان ارزش قائل است که آن را مرزی میان دو دوره تاریخی در برخورد وحی با مردم در شرح عقاید اسلامی میداند. دورهای که پیامبر (ص) با تجار بزرگ مکه سرسازش دارد و تلاش میکند تا موافقت آنان را جلب کند و دوم، دورهای که روابط میان آنان تیره میشود: «بعد از حادثه الغرانیق خصومت میان محمد (ص) و تجار بزرگ به اختلافی آشکار تبدیل شد» (ص 74).مؤلف ضمن این که احتمال میدهد، داستان سرایان اندکی تغییر در انگیزههای داستان سرایان در واقعه غرانیق داده باشند، اصل آن را درست دانسته و مینویسد:«این حادثه آن قدر عجیب است که نمی توان آن را کذب محض دانست. اما باید اذعان داشت که ممکن است انگیزههای نسبت داده شده به این ماجرا به وسیله داستان سرایان تغییر یافته باشد».سپس مینویسد:«قرآن حداقل یکبار به دخالت شیطان در وحیای که بر محمد نازل شده بود اشاره میکند و این احتمالا به همین ماجرا که شرح آن خواهد رفت اشاره دارد. داستان از این

قرار است که در حالی که محمد (ص) امیدوار بود تا با تجار بزرگ به توافقی دست یابد، وحی نازل میشود و نام الهه بانوهای لات، عزی، و منات در آن ذکر میشود. سپس در ادامه دو یا سه آیه دیگر نیز وساطت این الهه بانوها مورد تأیید قرار میگیرد. کمی بعد، محمد پیام دیگری دریافت میکند که آیههای قبلی را نسخ میکند اما همچنان اسامی الهه بانوها را در بر دارد. منتها با گفتن این نکته که غیر منصفانه است خداوند دارای دخترانی باشد، حال آن که انسانها صاحب پسر باشند.» (ص 74).چنان که واضح است، در این کتاب، نفوذ شیطان در وحی بر رسول خدا (ص) مورد تأیید قرار گرفته و به صراحت با وحی الهی بازی شده است.در ادامه، تحلیل مؤلف آن است که پیامبر تا مدتها در تلفیق افکار شرک آلود با یکتاپرستی میاندیشیده و داستان غرانیق هم در همان زمینه بوده است؛ اما به مرور دریافته است که پذیرش وساطت بتها یا فرشتهها با دیدگاههای اصلی او در باره توحید ناسازگار است. این در واقع، شرح همان دو دوره است که پیش از این اشاره کردیم. عبارت او چنین است:«احتمالا محمد (ص) در پذیرش نیایش در این معابد بر اساس حادثه الغرانیق بخوانید پذیرفتن نیایش برای بتها در معابد مشرکین به آن، به عنوان نیایش موجودی فرشته گونه و منقاد خداوند میاندیشیده است. غیر ممکن است که او نیایش را در این معابد به عنوان مصالحهای انگاشته باشد؛ به هر صورت به مرور زمان او باید پی برده باشد که خویشتن داری و شکیبایی در مقابل چنین نیایشی، جنبههای مهم

تعالیمش را به مخاطره میاندازد و دین جدید او را از کافر کیشی غیر قابل تمیز میسازد». (ص 75).مؤلف این تغییر در بینش رسول خدا (ص) را ناشی از تغییر در آیات قرآنی میداند آنگونه که گویی اوایل در آیات روش مماشات برای به قول او نیایش در معابد مشرکین پذیرفته شده بوده و بعدا آن آیات نسخ شده و آیات دیگری جای آن را گرفته است. عبارت او چنین است:«بعد از نزول آیاتی که آیههای قبلی را نسخ میکرد، شکاف و اختلاف میان محمد (ص) و تجار بزرگ آشکار شد... گاهی قرآن اجازه میدهد تا حقیقتی مابعد الطبیعی اما بدون الوهیت مورد ستایش خلایق قرار گیرد، اما تأکید میکند که اینان ستایشگران را منحرف میسازند؛ در حالی که در مواقعی دیگر اظهار میدارد که اینان یک سری اسامی بیش نیستند که با هیچ واقعیتی همخوانی ندارند. از این زمان به بعد تأکید بر یگانگی خداوند است که مشخصه منحصر به فرد اسلام است». (ص 75).مؤلف در این نوشته چنان مینماید که رسول (ص) شرک را در یکجا پذیرفته و در جای دیگر رد کرده است و درست در یک مرحله است که به نتیجه رسیده تا صرفا روی توحید پافشاری کند.متأسفانه در این بخش تنها کاری که مترجم یا ناشر در نقد آن مطالب کرده، آن است که ترجمه - تفسیر آیات غرانیق را در چند سطر در پاورقی اینجا آورده است بدون آن توجه داشته باشد که مؤلف چگونه ریشه و اساس دعوت توحیدی پیامبر خدا (ص) را زده و آن تغییر را در چهارچوب رابطه ایشان با تجار قریش تحلیل کرده است.

در این تحلیل چه جایی برای خلوص در وحی باقی میماند.

انکار حکومت پیامبر در مدینه

مؤلف تلاش میکند تا وجود هر نوع حکومتی را برای پیامبر (ص) در مدینه انکار کند. وی ضمن اشاره به قراردادی که میان قبایل و گروههای نه گانه در ابتدای بعد از هجرت امضا شد مینویسد:جدای از به رسمیت شناختن دعوی دینی، محمد (ص) به طوری ساده به عنوان بزرگ یکی از این طوایف نه گانه عمل میکرد و هیچ قدرت خاصی نداشت. به جز آن که منازعاتی که صلح و آرامش را در مدینه به مخاطره میافکند به او ارجاع میشد. بنابرین پیامبر از رهبریت حکومت جدید برپا شده در مدینه فاصله زیادی داشت. (ص 80).معنای این سخن آن است که پیامبر (ص) جز آن که یک قاضی ساده بوده، هیچ نوع کار حکومتی در این دوره ندارد.

جهاد رسول همان غارتهای جاهلی

مؤلف با زیرکی تمام، جهاد اسلامی را که خداوند آن را وسیلهای برای گسترش توحید و صلح واقعی تصویر میکند، با سنت قتل و غارتهای جاهلی پیوند داده و یکی میداند. وی مینویسد:«غزوه و جمع آن مغازی، عادتی ترین پیشه مرد عرب چادرنشین، و در واقع نوعی ورزش محسوب میشد. در گذشته قبل از اسلام معمول ترین هدف این جنگ و گریزها، ربودن گوسفند و شتر گروههای معارض بود.» (ص 81)وی سپس با اشاره به شماری از جنگهای صدر اسلام مینویسد:«بسیاری از صحراگردان و شهرنشینان به دلایل سیاسی یا غیر دینی، همچون میل به جمع آوری غنایم به این دولت پیوستند». (ص 91).و ادامه میدهد: «او (محمد) طبیعتا خواهان آن بود که پیروانش با هم در صلح و صفا زندگی کنند، اما از آنجا که توان اعراب بیشتر در جنگهای ضد دیگر قبایل به راه میانداختند

صرف میشد، در نتیجه جایگزینی باید پیدا میشد تا این انرژی صرف آن گردد. این جایگزین از پیش در مفهوم جهاد یا جنگ مقدس نهفته بود، امری که اساسا شامل یک غزوه بود و شامل کسب غنایم نیز میشد.» (ص 91).و در جای دیگر به عنوان دستاورد محمد (ص) مینویسد:«به منظور جلوگیری از متلاشی شدن جامعه آن هم به سبب قدرت جنگ افروزانه آنها، پیامبر تفکر جهاد را مطرح کرد». (ص 98).بدین ترتیب مؤلف، غزوات اسلامی را یکسره ادامه قتل و غارتهای جاهلی قبایل بر ضد یکدیگر تصویر میکند که تنها نامی از جهاد مقدس روی آن آمده است.

موارد دیگر

در اینجا برخی از موارد را که اغلاط واضح تاریخی یا مسأله دار است ارائه میدهیم:. نویسنده آورده است: بعد از شش سال اقامت در مدینه، محمد (ص) به منظور بستن راه بر کاروانهایی که میان سوریه و مکه در حرکت بودند و به هدف توقیف آنها سوارانی را به خارج مدینه گسیل کرد (ص 81).علی القاعده مقصود شش ماه بوده است نه شش سال. بسا خطای مترجم باشد.. نویسنده در تحلیل رفتار پیامبر (ص) با یهود در مدینه، چنین تحلیل میکند که آن حضرت در اوائل در پی آن بود تا توسط یهودیان به رسمیت شناخته شود. اما وقتی آنان با وی مقابله کردند، وی شروع به طرح و بسط تفکر دین ابراهیم کرد و با یهودیان به مقابله برخاست. (ص 83)در این در حالی است که مبانی دین حنیف ابراهیمی در مکه مطرح شده و ربطی به این تحلیل ندارد. مهم آن است که این تحلیل نوعی بازیگری سیاسی را در روشهای دینی آن

حضرت به نمایش میگذارد. چیزی که از دید یک مستشرق اهمیتی ندارد، اما انعکاس آن در فرهنگ دینی ما بدون نقد نابخشودنی است.. نویسنده نوشته است که در جریان جنگ بدر «بیش از پنجاه تن از مکیان به هلاکت رسیدند و حدود هفتاد تن از آنان نیز به اسارت درآمدند». (ص 85). مسلم است که تعداد کشتههای قریش بیش از هفتاد نفر بوده است. این مطلبی است که ابن هشام به آن تصریح دارد (سیره: 1/ 714) گرچه تعبیر به «بیش از پنجاه نفر» جای توجیه دارد!. در باره دفن رسول خدا (ص) و تصمیم به انتخاب ابوبکر مینویسد: در حالی که تودههای مردم منتظر شنیدن نتیجه کار بودند، مردانی که ابوبکر را به خلافت برگزیدند از بستگان نزدیک محمد (ص) بودند (ص 102).بسا این نکته هم از بدفهمی از متن اصلی باشد. در هر حال شگفت است که گفته شود نزدیکان محمد (ص) ابوبکر را انتخاب کردند. شاید کلمه صحابه به ترجمه به بستگان شده باشد!

درباره مركز

بسمه تعالی
هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَالَّذِینَ لَا یَعْلَمُونَ
آیا کسانى که مى‏دانند و کسانى که نمى‏دانند یکسانند ؟
سوره زمر/ 9

مقدمه:
موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه اصفهان، از سال 1385 هـ .ش تحت اشراف حضرت آیت الله حاج سید حسن فقیه امامی (قدس سره الشریف)، با فعالیت خالصانه و شبانه روزی گروهی از نخبگان و فرهیختگان حوزه و دانشگاه، فعالیت خود را در زمینه های مذهبی، فرهنگی و علمی آغاز نموده است.

مرامنامه:
موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه اصفهان در راستای تسهیل و تسریع دسترسی محققین به آثار و ابزار تحقیقاتی در حوزه علوم اسلامی، و با توجه به تعدد و پراکندگی مراکز فعال در این عرصه و منابع متعدد و صعب الوصول، و با نگاهی صرفا علمی و به دور از تعصبات و جریانات اجتماعی، سیاسی، قومی و فردی، بر مبنای اجرای طرحی در قالب « مدیریت آثار تولید شده و انتشار یافته از سوی تمامی مراکز شیعه» تلاش می نماید تا مجموعه ای غنی و سرشار از کتب و مقالات پژوهشی برای متخصصین، و مطالب و مباحثی راهگشا برای فرهیختگان و عموم طبقات مردمی به زبان های مختلف و با فرمت های گوناگون تولید و در فضای مجازی به صورت رایگان در اختیار علاقمندان قرار دهد.

اهداف:
1.بسط فرهنگ و معارف ناب ثقلین (کتاب الله و اهل البیت علیهم السلام)
2.تقویت انگیزه عامه مردم بخصوص جوانان نسبت به بررسی دقیق تر مسائل دینی
3.جایگزین کردن محتوای سودمند به جای مطالب بی محتوا در تلفن های همراه ، تبلت ها، رایانه ها و ...
4.سرویس دهی به محققین طلاب و دانشجو
5.گسترش فرهنگ عمومی مطالعه
6.زمینه سازی جهت تشویق انتشارات و مؤلفین برای دیجیتالی نمودن آثار خود.

سیاست ها:
1.عمل بر مبنای مجوز های قانونی
2.ارتباط با مراکز هم سو
3.پرهیز از موازی کاری
4.صرفا ارائه محتوای علمی
5.ذکر منابع نشر
بدیهی است مسئولیت تمامی آثار به عهده ی نویسنده ی آن می باشد .

فعالیت های موسسه :
1.چاپ و نشر کتاب، جزوه و ماهنامه
2.برگزاری مسابقات کتابخوانی
3.تولید نمایشگاه های مجازی: سه بعدی، پانوراما در اماکن مذهبی، گردشگری و...
4.تولید انیمیشن، بازی های رایانه ای و ...
5.ایجاد سایت اینترنتی قائمیه به آدرس: www.ghaemiyeh.com
6.تولید محصولات نمایشی، سخنرانی و...
7.راه اندازی و پشتیبانی علمی سامانه پاسخ گویی به سوالات شرعی، اخلاقی و اعتقادی
8.طراحی سیستم های حسابداری، رسانه ساز، موبایل ساز، سامانه خودکار و دستی بلوتوث، وب کیوسک، SMS و...
9.برگزاری دوره های آموزشی ویژه عموم (مجازی)
10.برگزاری دوره های تربیت مربی (مجازی)
11. تولید هزاران نرم افزار تحقیقاتی قابل اجرا در انواع رایانه، تبلت، تلفن همراه و... در 8 فرمت جهانی:
1.JAVA
2.ANDROID
3.EPUB
4.CHM
5.PDF
6.HTML
7.CHM
8.GHB
و 4 عدد مارکت با نام بازار کتاب قائمیه نسخه :
1.ANDROID
2.IOS
3.WINDOWS PHONE
4.WINDOWS
به سه زبان فارسی ، عربی و انگلیسی و قرار دادن بر روی وب سایت موسسه به صورت رایگان .
درپایان :
از مراکز و نهادهایی همچون دفاتر مراجع معظم تقلید و همچنین سازمان ها، نهادها، انتشارات، موسسات، مؤلفین و همه بزرگوارانی که ما را در دستیابی به این هدف یاری نموده و یا دیتا های خود را در اختیار ما قرار دادند تقدیر و تشکر می نماییم.

آدرس دفتر مرکزی:

اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109