ضرورت شناخت امام زمان (عج)

مشخصات كتاب

شماره کتابشناسی ملی : ایران 75-18408 عنوان و نام پديدآور : ضرورت شناخت امام زمان (عج) /واحد تحقيقات مرکز فرهنگي موعود منشا مقاله : ، موعود، ش پ ش 1، (آبان 1375): ص 52 _ 56. توصیفگر : محمدبن حسن عج ، امام دوازدهم

اشاره

من مات و لم يعرف امام زمانه مات ميتته جاهليه «كسي كه بميرد و نشناسد امام زمانش را همانا با مرگ در جهالت مرده است شناخت موعود آخر الزمان و حجت بر حق زمان، تكليف هميشه شيعه اهل بيت است.در اين باره روايات بسياري در منابع روايي مسلمين اعم از شيعيان و برادران اهل تسنن آمده است.واحد تحقيقات مركز فرهنگي موعود، تحقيق و تفحص درباره روايات را در دستور كار خود قرار داده است.اين مقاله، در زمره اولين آثاري است كه بحضور طالبان چشمه خورشيد تقديم مي شود.از دلايل عقلي و نقلي فراواني استفاده مي شود كه بايد همه انسانها در همه اعصار و امصار، امام زمان خود را بشناسند، وگرنه رشته اتصال آنان از آئين مقدس اسلام گسسته، به عهد بربريت و جاهليت خواهند پيوست.در اين مقاله ما در صدد برشمردن دلايل عقلي و نقلي اين حقيقت نيستيم، بلكه تنها از اسناد و مدارك حديث معروف: «من مات و لم يعرف امام زمانه مات ميتته جاهلية سخن خواهيم گفت و تعبيرهاي مختلف اين حديث شريف را به مقداري كه در يك مقال بگنجد برخواهيم شمرد.با توجه به اين كه اين حديث با تعبيرهاي مختلفي در منابع اهل تشيع و تسنن آمده، متون وارده را با دقت كامل بررسي كرده، در سه بخش تقديم خوانندگان گرامي مي نماييم:1-متوني كه عينا - بدون هيچ كم و زياد - در منابع شيعه

و سني آمده است.2- متوني كه فقط در منابع اهل سنت آمده است.3- متوني كه فقط در منابع شيعه وارد شده است.

متوني كه در منابع شيعه و سني بدون هيچ كم و كاست آمده

من مات و لم يعرف امام زمانه مات ميتة جاهلية

«هركس بميرد و امام زمانش را نشناسد به مرگ جاهلي مرده است.»اين متن مشهورترين متن اين حديث شريف است كه جمع كثيري از علماي شيعه و سني آن را با سلسله اسناد خود، در كتابهاي حديثي،لام صلي الله عليه و آله روايت كرده اند.و اينك راويان اين حديث با اين تعبير از علماي شيعه:1- سيد مرتضي علم الهدي، متوفاي 436 ه. [1] .2- امين الاسلام، ابوعلي، فضل بن حسن طبرسي، متوفاي 548 ه. [2] .3- علي بن عيسي اربلي، متوفاي 693 ه. [3] .4- علي بن حسين بن عبدالعالي، مشهور به «محقق كركي متوفاي 940 ه. [4] .5 - شيخ بهاءالدين محمد عاملي، مشهور به «شيخ بهائي متوفاي 1030 ه. [5] .6 - ملا محسن فيض كاشاني، متوفاي 1091 ه. [6] .7- محمدبن حسن، مشهور به «شيخ حر عاملي متوفاي 4-11 ه. [7] .8 - مولي محمد باقر مجلسي، متوفاي 1110 ه. [8] .و اما راويان اين حديث شريف به همين تعبير از اهل سنت:1- مسلم بن حجاج نيشابوري، متوفاي 261 ه. [9] .2- قاضي عبدالجبار معتزلي، متوفاي 415 ه. [10] .3- محمد بن فتوح حميدي، متوفاي 488 ه. [11] .4- مسعود بن عمر بن عبدالله، مشهور به «سعدالدين تفتازاني متوفاي 791 ه. [12] .5 - علي بن سلطان، مشهور به «ملا علي قاري [13] .6 - مولي حيدر علي فيض آبادي هندي، متوفاي 1205 ه. [14] .7- حافظ سليمان بن ابراهيم قندوزي، متوفاي 1294 ه. [15] .

من مات و لم يعرف امام زمانه فقد مات ميتة جاهلية

در اين متن فقط كلمه «فقد» بر متن نخستين افزوده شده و مفهوم حديث را با تاكيد بيشتري بيان مي كند.اين متن را از علماي بزرگ شيعه: ابوجعفر محمد بن علي بن شهراشوب، متوفاي 588 ه. روايت كرده [16]

و از علماي اهل سنت گروهي آن را نقل كرده اند كه از آن جمله است:1- شيخ ابوسعيد خادمي حنفي، متوفاي 1168 ه. [17] .2- قاضي بهلول بهجت افندي، مشهور به «قاضي زنگنه زوري متوفاي 1350 ه. [18] .

من مات بغير امام مات ميتة جاهلية

«هر كس بدون امام از دنيا برود به مرگ جاهلي از دنيا رفته است.»راويان حديث شريف از علماي شيعه:1- هور به «شيخ مفيد» متوفاي 413 ه. [19] .2- محمد بن مسعود بن عياش سلمي، از بزرگان قرن سوم هجري. [20] .3- شيخ محمد مشهدي، از علماي قرن دوازدهم هجري. [21] .و اما راويان آن از علماي بزرگ اهل سنت:1- ابوداوود سليمان بن داود طيالسي، متوفاي 204 ه. [22] .2- احمد حنبل پيشواي حنابله، متوفاي 241 ه. [23] .3- ابوالقاسم سليمان بن احمد طبراني، متوفاي 360 ه. [24] .4- عبدالحميد، ابن ابي الحديد معتزلي، متوفاي 656 ه. [25] .5- نورالدين علي بن ابي بكر هيثمي، متوفاي 807 ه. [26] .6- علي بن حسام الدين، مشهور به «متقي هندي متوفاي 975 ه. [27] .7- محمد بن سليمان مغربي، متوفاي 1094 ه. [28] .

من مات لا يعرف امامه مات ميتة جاهلية

«هركس بميرد و امامش را نشناسد با مرگ جاهلي مرده است.»اين متن را حافظ سليمان بن ابراهيم قندوزي، متوفاي 1294 ه. از بزرگان اهل سنت در كتاب ارزشمند «ينابيع المودة روايت كرده [29] و جمع كثيري از علماي بزرگ شيعه آن را در منابع حديثي خود آورده اند كه از آن جمله است:1- ابوجعفر احمدبن محمد بن خالد برقي، متوفاي 274 ه. [30] .2- علي بن حسين بن موسي بن بابويه - پدر شيخ صدوق - متوفاي 329 ه. [31] .3- محمدبن يعقوب كليني، متوفاي 329 ه. [32] .4- محمد بن ابراهيم نعماني، از بزرگان شيعه در قرن چهاردهم هجري. [33] .5 - محمد بن علي بن بابويه، مشهور به «شيخ صدوق متوفاي 381 ه. [34] .6 - ابوجعفر محمد بن حسن طوسي، متوفاي 460 ه. [35] .7- سيد هاشم بحراني، متوفاي 1109 ه. [36]

.8 - مولي محمد باقر مجلسي، متوفاي 1110 ه. [37] .

من مات ليس عليه امام فميتته جاهلية

«هركس بميرد و امامي بر او نباشد، مرگش بر عهده جاهليت است.»اين متن را از بزرگان اهل سنت «طبراني متوفاي 360 ه. در معجم كبير [38] و فضل بن شاذان نيشابوري، متوفاي 260 ه. از اصحاب امام رضا عليه السلام در كتاب گرانسنگ «الايضاح روايت كرده اند. [39] .

من مات و ليس عليه امام فمتتته ميتة جاهلية

«هر كس بميرد و امامي بر او نباشد، مرگش همانند مرگ دوران جاهليت است.»اين متن را پيشواي محدثان شيعه، محمد بن يعقوب كليني، متوفاي 329 ه. در كافي شريف روايت نموده، [40] و گروهي از علماي اهل تسنن در كتابهاي حديثي خود آورده اند كه از آن جمله است:1- احمد بن عمر بزار، متوفاي 320 ه. در زوائد. [41] .ثمي، متوفاي 807 ه. در مجمع و كشف الاستار. [42] .

من مات و ليس له امام مات ميتة جاهلية

«هر كس در حالي بميرد كه امامي بر او نباشد به مرگ جاهلي از دنيا رفته است.»اين متن را از بزرگان اهل سنت، علاءالدين علي بن بلبان فارسي حنفي، متوفاي 739 ه. روايت كرده [43] و از محدثان بزرگ شيعه جمع كثيري روايت نموده اند كه از آن جمله است:1- ابوجعفر محمد بن يعقوب كليني، متوفاي 329 ه. [44] .2- علي بن حسين بن موسي بن بابويه - پدر شيخ صدوق - متوفاي 329ه. [45] .3- محمد بن علي ابن بابويه، مشهور به (شيخ صدوق) متوفاي ه. [46] .4- علامه بزرگوار مولي محمد باقر مجلسي، متوفاي 1110 ه. [47] .

متوني كه فقط در منابع اهل سنت آمده

اشاره

متوني كه فقط در منابع اهل سنت آمده و عين آن تعبير در منابع شيعه نيامده، و يا ما در اين فرصت كوتاه، به آن دست نيافته ايم:

من لم يعرف امام زمانه مات ميتة جاهلية

«هركس امام زمانش را نشناسد با مرگ جاهلي از دنيا رفته است.»اين متن را مطابق نقل مؤلفين «احقاق الحق ، مسلم بن حجاج نيشابوري، متوفاي 261 ه. در صحيح خود آورده است. [48] .

من مات بغير امام فقد مات ميتة جاهلية

«هركس بدون امام از دنيا برود، براستي به مرگ جاهلي از دنيا رفته است.»اين متن را حافظ احمدبن عبدالله اصفهاني، مشهور به «ابونعيم متوفاي 430 ه. در حليه روايت كرده است. [49] .

من مات و لا امام له مات ميتة جاهلية

«هر كس در حالي بميرد كه امامي بر او نيست، به مرگ جاهلي از دنيا رفته است.»اين حديث را گروهي از بزرگان معتزله روايت كرده اند كه از آن جمله است:1- ابو جعفر محمد بن عبدالله اسكافي معتزلي، متوفاي 240 ه. در كتاب ارزشمند «المعيار والموازنة [50] و «نقض كتاب العثمانية . [51] .2- عبدالحميد، ابن ابي الحديد معتزلي، متوفاي 656 ه. [52] .

من مات و لا بيعة عليه مات ميتة جاهلية

«هر كس بميرد و بيعتي بر عهده او نباشد به مرگ جاهلي مرده است.»اين متن را گروهي از بزرگان اهل سنت روايت كرده اند كه از آن جمله است:1- محمد بن سعد، كاتب واقدي، متوفاي 230 ه در كتاب طبقات. [53] .2- علاءالدين علي بن حسام الدين، مشهور به «متقي هندي متوفاي 975ه. [54] .

من مات و ليس في عنقه بيعة مات ميتة جاهلية

«هر كس بميرد و در گردنش بيعتي نباشد به مرگ جاهلي از دنيا رفته است.»اين متن را جمع كثيري از محدثان اهل سنت روايت كرده اند كه از آن جمله است:1- مسلم بن حجاج نيشابوري، متوفاي 261 ه. در صحيح خود. [55] .

من مات و ليس عليه طاعة مات ميتة جاهلية

«هر كس بميرد و اطاعتي (اطاعت امامي) بر او نباشد به مرگ جاهلي از دنيا رفته است.»اين متن را هيثمي در مجمع الزوائد نقل كرده است. [56] .

من مات و لا طاعة عليه مات ميتة جاهلية

اين متن را با اين تعبير جمعي از علماي اهل سنت روايت كرده اند كه از آن جمله است:1- عبدالله بن محمد بن ابي شيبه، متوفاي 235 ه. در كتاب «المصنف . [57] .2- شهاب الدين احمدبن علي، ابن حجر عسقلاني، متوفاي 852 ه. [58] .

من مات و ليست عليه طاعة مات ميتة جاهلية

«هر كس بميرد و اطاعتي (اطاعت امامي) به گردنش نباشد به مرگ جاهلي مرده است.»اين متن را گروهي از علماي اهل سنت در منابع حديثي خود آورده اند كه از آن جمله است:1- احمد حنبل پيشواي حنابله، متوفاي 241ه. در مسند خود. [59] .2- محمد بن اسماعيل بخاري، متوفاي 256 ه. در تاريخ خود. [60] .3- حافظ ابوالحسن علي بن جعد جوهري، متوفاي 230 ه. در مسند خود. [61] .4- حميد بن رنجويه، متوفاي 251 ه. در كتاب «الاموال . [62] .5 - متقي هندي، متوفاي 975 ه. در كتاب «كنز». [63] .

من مات و ليس في عنقه لامام المسلمين بيعة، فميتته ميتة جاهلية

«هر كس بميرد و در گردنش براي امام مسلمانان بيعتي نباشد، مرده اش مرده جاهلي است.»اين متن را محمود بن عمرز مخشري، متوفاي 538 ه. در «ربيع الابرار» روايت كرده است. [64] .

من مات و لم يعرف امام زمانه، فليمت ان شاء يهوديا و ان شاء نصرانيا

«هركس بميرد و امام زمانش را نشناسد، اگر بخواهد يهودي از دنيا مي رود و اگر بخواهد نصراني از دنيا مي رود.»اين متن را مطابق نقل آيت الله حاج شيخ لطف الله صافي [65] محمد بن عمر تيمي، مشهور به «فخر رازي متوفاي 606 ه. در رساله «المسائل الخمسون روايت كرده است. [66] .

متوني كه فقط در روايات علماي شيعه آمده

اشاره

متوني كه فقط در روايات علماي شيعه آمده، و يا در اين فرصت كوتاه در منابع حديثي اهل تسنن به آنها راه نيافته ايم:

من مات لا يعرف امام زمانه مات ميتة جاهلية

«هركس بميرد و امام زمانش را نشناسد، با مرگ جاهلي از دنيا رفته است.»اين متن را مرحوم علامه مجلسي در بحار آورده است. [67] .

من مات و هو لا يعرف امام زمانه مات ميتة جاهلية

«هركس در حالي بميرد كه امام زمانش را نمي شناسد به مرگ جاهلي مرده است.»اين متن را جمعي از بزرگان عالم تشيع روايت كرده اند كه از آن جمله است:1- محمد بن محمد بن نعمان، مشهور به «شيخ مفيد» متوفاي 413 ه. [68] .2- ابوالفتح محمد بن علي كراجكي، متوفاي 449ه. [69] .3- غواص بحار معارف آل محمد، علامه مجلسي متوفاي 1110 ه. [70] .4- خاتمة المحدثين، حاج شيخ عب-اس قمي، متوف-اي 1359 ه. [71] .

من مات ليس له امام مات ميتة جاهلية

«هر كس بميرد و امامي بر او نباشد به مرگ جاهلي مرده است.»اين متن را ابوجعفر احمد بن محمد برقي، متوفاي 274 ه. روايت كرده است. [72] .

من مات و ليس له امام فميتته ميتة جاهلية

«هركس در حالي بميرد كه امامي بر او نباشد مرده اش مرده جاهلي است.»اين متن را پيشواي محدثان شيعه مرحوم كليني در كافي شريف روايت نموده است. [73] .

من مات ليلة لا يعرف فيها امامه مات ميتة جاهلية

«هركس شبي را سحر كند كه در آن امامش را نشناسد به مرگ جاهلي مرده است.»اين متن را ابوعبدالله محمد بن ابراهيم نعماني، متوفاي بعد از 442 ه. روايت كرده است. [74] .

من مات و لم يعرف امامه مات ميتة جاهلية

«هركس بميرد و امامش را نشناسد به مرگ جاهلي از دنيا رفته است.»اين متن را گروهي از بزرگان شيعه روايت كرده اند كه از آن جمله است:1- محمد بن يعقوب كليني، متوفاي 329ه. در كافي شريف. [75] .2- محمد بن مسعود بن عياش سلمي - قرن سوم - در تفسيرش. [76] .3- ابو جعفر محمد بن حسن طوسي، متوفاي 460 ه. در اختيار رجال كشي. [77] .4- علامه بزرگوار مولي محمد تقي مجلسي، متوفاي 1110 ه دربحار [78] .

من مات و هو لا يعرف امامه مات ميتة جاهلية

«هركس در حالي بميرد كه امامش را نشناسد به مرگ جاهلي مرده است.»اين متن را ابوجعفر احمد بن محمد برقي، متوفاي 274ه. در محاسن آورده است. [79] .

من مات و ليس عليه امام مات ميتة جاهلية

«هركس در حالي بميرد كه امامي بر او نباشد به مرگ جاهلي مرده است.»اين متن را مرحوم كليني در كافي شريف روايت كرده است. [80] .

من مات و ليس عليه امام فمات ميتة جاهلية

«هركس بميرد و امامي بر او نباشد، پس به مرگ جاهلي مرده است.»اين متن را محمد بن جرير طبري، از بزرگان جهان تشيع در قرن چهارم، معاصر و همنام طبري معروف، در كتاب بسيار ارزشمند «المسترشد» روايت كرده است. [81] .

من مات و ليس له امام يسمع له و يطيع مات ميتة جاهلية

«هر كس در حالي بميرد كه امامي بر او نباشد كه به فرمانش گوش دهد و از اوامرش اطاعت كند، به مرگ جاهلي مرده است.»اين متن را شيخ مفيد قدس سره در كتاب «الاختصاص آورده است. [82] .

من مات و ليس عليه امام حي ظاهر مات ميتة جاهلية

«هر كس بميرد و امام زنده و آشكاري نداشته باشد، به مرگ جاهلي مرده است.»اين متن را نيز شيخ مفيد قدس سره روايت كرده است. [83] .

من مات و ليس له امام من ولدي مات ميتة جاهلية

«اين متن را ابوجعفر محمد بن علي بن بابويه، مشهور به «شيخ صدوق در كتاب «عيون از امام هشتم، از پدران بزرگوارش، از رسول اكرم صلي الله عليه و آله روايت كرده است [84] كه ترجمه اش اين است:«هر كس بميرد و امامي از فرزندانم برايش نباشد با مرگ جاهلي از دنيا رفته است.»

من مات و ليس في عنقه بيعة امام مات ميتة جاهلية

«هر كس بميرد و بيعت امامي در گردنش نباشد به مرگ جاهلي از دنيا رفته است.»اين متن را سيد مرتضي علم الهدي، متوفاي 436 ه. در كتاب «الفصول المختاره روايت كرده است. [85] .اينها جمعا 30 متن بود كه از نظرخوانندگان گرامي گذشت كه 10 متن از آنها اختصاص به اهل سنت داشت و13 متن از آنها به احاديث شيعه اختصاص داشت و7 متن از آنها عينا در منابع مورد اعتماد و اسناد شيعه و سني آمده است.هدف ما از ارائه اين متون اثبات تواتر معنوي حديث شريف: «من يتة جاهلية بود، كه با اندك تاملي در متون ياد شده هر شخص با انصافي به اين نتيجه مي رسد.برخي از بزرگان شيعه و برخي از علماي اهل تسنن بر تواتر آن تصريح كرده اند كه عين تعبيرشان را در اينجا مي آوريم، سپس نكاتي را يادآور مي شويم:1- شيخ مفيد، متوفاي 413 ه. در كتاب پرارزش «الافصاح مي فرمايد:اين حديث به صورت «متواتر» از پيامبر صلي الله عليه و آله روايت شده كه فرمود: «من مات و هو لايعرف امام زمانه مات ميتة جاهلية . [86] .وي همچنين رساله مستقلي در اين رابطه تاليف كرده و در آغاز آن مي فرمايد:حديث: «من مات و هو لايعرف امام زمانه مات ميتة جاهلية روايت صحيحه است، و اجماع اهل آثار بر آن گواهي مي دهد [87] و صريح آيه قرآن: (يوم ندعو

كل اناس بامامهم) [88] معناي آن را تقويت مي كند.2- شيخ بهائي، متوفاي 1030 ه. در اين رابطه مي فرمايد:در ميان شيعه و سني مورد اتفاق است كه رسول اكرم صلي الله عليه و آله فرمود: «من مات و لم يعرف امام زمانه مات ميتة جاهلية [89] .3- علامه مجلسي، متوفاي 1110 ه. در اين زمينه مي فرمايد:شيعه و سني به صورت «متواتر» روايت كرده اند كه: «من مات و لم يعرف امام زمانه مات ميتة جاهلية [90] .4- سليمان بن ابراهيم قندوزي حنفي، متوفاي 1294 ه. مي فرمايد:اين حديث در ميان شيعه و سني متفق عليه است كه: «من مات و لم يعرف امام زمانه مات ميتة جاهلية [91] .5 - قاضي بهلول بهجت افندي زنگنه زوري، متوفاي 1350ه.مي نويسد:حديث: «من مات و لم يعرف امام زمانه فقد مات ميتة جاهلية متفق عليه علماي عامه و خاصه مي باشد. [92] .6 - ابن ابي الحديد معتزلي در شرح اين فراز از كلام امير مؤمنان عليه السلام كه مي فرمايد: «لايدخل الجنة الا من عرفهم و عرفوه :«وارد بهشت نمي شود جز كسي كه امامان را بشناسد و امامان نيز او را بشناسند.» [93] مي گويد:«اصحاب ما همگي بر درستي اين مطلب معتقد هستند كه هركس امامان را نشناسد وارد بهشت نمي شود.» [94] .7- سيوطي و آلوسي در ذيل آيه شريفه: (يوم ندعو كل اناس بامامهم) [95] از رسول اكرم صلي الله عليه و آله روايت كرده اند كه فرمود: «يدعي كل قوم بامام زمانهم :«روز قيامت هر گروهي با امام زمانشان فراخوانده مي شوند.» [96] .8 - عين همين تعبير در منابع شيعه نيز از رسول اكرم صلي الله عليه و آله آمده است. [97] .9- مرحوم طبرسي آن را به تعبير:

«يدعي كل اناس بامام زمانهم روايت كرده است. [98] .10- در منابع حديثي آمده است كه حضرت امام حسين عليه السلام فت، يكي از اصحاب پرسيد: «پدر و مادرم بفدايت، معناي شناخت خدا چيست؟»سالار شهيدان در پاسخ فرمود:«معرفة اهل كل زمان امامهم الذي يجب عليهم طاعته :«شناخت خدا عبارت است از شناخت اهل هر زماني امامي را كه اطاعتش بر آنها واجب است.» [99] .11- امام سجاد عليه السلام در تفسير آيه شريفه (فطرة الله التي فطرالناس عليها) [100] فرمود:«فطرت عبارت است از لااله الاالله، محمد رسول الله و علي ولي الله.»سپس فرمود:«الي هيهناالتوحيد»:«توحيد تا اينجاست.» [101] .از اين دو حديث به روشني معلوم مي شود كه شناخت امام از شناخت خداوند متعال جدا نيست، بلكه يكي از ابعاد آن است، چنانكه دعاي معرفت كه از ناحيه مقدسه صادر شده، اشاره لطيفي به آن دارد، آنجا كه مي فرمايد:«اللهم عرفني نفسك، فانك ان لم تعرفني نفسك لم اعرف نبيك،اللهم عرفني نبيك، فانك ان لم تعرفني نبيك لم اعرف حجتك: اللهم عرفني حجتك، فانك ان لم تعرفني حجتك ضللت عن ديني.»اين دعا توسط نخستين نائب خاص حضرت بقية الله ارواحنا فداه، از ناحيه مقدسه صادر شده، و امر شده كه در دوران غيبت آن كعبه مقصود شيعيان منتظر و چشم به راه بر خواندن آن مداومت كنند. [102] .در پايان يادآور مي شويم كه يكي از نويسندگان متعهد معاصر، كتاب ارزشمندي را در پيرامون حديث: «من مات ولم يعرف امام زمانه مات ميتة الجاهلية تاليف كرده، و آن را «شناخت امام يا راه رهائي از مرگ جاهلي ناميده است، ما ضمن سپاس و تقدير از مؤلف ارزشمند، مطالعه آن را به همه منتظران ظهور توصيه مي كنيم.

پاورقي

[1] الذخيرة في الكلام: چاپ 1411 ه قم، ص

495.

[2] اعلام الوري باعلام الهدي: چاپ بيروت، ص 415.

[3] كشف الغمة: چاپ بيروت، ج 3 ص 318.

[4] نفحات اللاهوت: چاپ نجف ص 13 و ترجمه آن: چاپ مشهد ص 23.

[5] اربعين شيخ بهائي: چاپ 1373 ش. قم، ص 206.

[6] سفينة البحار: چاپ 1414ه اسوه، ج 6 ص 75.

[7] وسائل الشيعة: چاپ 30 جلدي آل البيت قم، ج 16 ص 246.

[8] بحارالانوار: چاپ 110 جلدي تهران، ج 8 ص 368، ج 32، ص 321 و 331، ج 51 ص 160، ج 68 ص 339.

[9] صحيح مسلم، به نقل ملاعلي قاري در خاتمه «الجواهرالمضيئة جلد 2 ص 457 (الغدير: 10/360). [

[10] المغني: ج 1 ص 116 (شناخت امام ص 34).

[11] الجمع بين الصحيحين حميدي، به نقل قاضي نورالله شوشتري در احقاق: ج 2 ص 306.

[12] شرح المقاصد: چاپ 1405 ه. قاهره، ج 5 ص 239.

[13] الجواهرالمضيئة: ج 2 ص 509 (شناخت امام ص 41).

[14] ازالة الغين: چاپ دهلي، (شناخت امام ص 42).

[15] ينابيع المودة: چاپ 1416 ه. اسوه، ج 3 ص 372.

[16] مناقب آل ابي طالب: چاپ 1412ه. بيروت، ج 1 ص 304.

[17] بريقة المحموديه: چاپ قاهره، ج 1 ص 116 (احقاق:19/651).

[18] تشريح و محاكمه در تاريخ آل محمد: چاپ 1403ه. تهران، ص 166.

[19] اختصاص شيخ مفيد، چاپ جامعه مدرسين قم، ص 268.

[20] تفسير عياشي: چاپ 1380 ه. تهران، ج 2 ص 303.

[21] تفسير كنزالدقائق: چاپ ارشاد تهران، ج 7 ص 460.

[22] مسند طيالسي: چاپ حيدرآباد دكن، ص 259 ح 1913.

[23] مسند احمد: چاپ 1313ه قاهره، ج 4 ص 96.

[24] معجم كبير: چاپ 1404 ه. بيروت، ج 19 ص 388 ح 910 و مسندالشاميين: ج 2 ص 438 (المسترشد: 178).

[25] شرح نهج البلاغه: چاپ مصر، ج 19 ص 155.

[26] مجمع الزوائد: چاپ 1353 ه. قاهره، ج 5 ص 218.

[27] كنزالعمال: چاپ بيروت، ج 1 ص 103ح 464،ج 6 ص 65 ح 1486.

[28] كنزالعمال: چاپ بيروت، ج 1 ص 103ح 464،ج 6 ص 65 ح 1486.

[29] مجمع الفوائد:

چاپ بيروت، ج 2 ص 259 (شناخت امام: 42).

[30] ينابيع المودة: چاپ انتشارات اسوه، تهران، ج 1 ص 351.

[31] محاسن برقي: چاپ مجمع جهاني اهلبيت، ج 1 ص 252 ح 475.

[32] الامامة والتبصرة: چاپ بيروت، ج 1 ص 377.

[33] اصول كافي، چاپ بيروت، ج 1 ص 377.

[34] ثواب الاعمال: چاپ 1392ه. نجف اشرف، ص 205.

[35] اختيار رجال كشي: چاپ دانشگاه مشهد، ص 425 ح 799.

[36] تفسير البرهان: چاپ بيروت، ج 1 ص 386.

[37] بحارالانوار: ج 8 ص 362 و ج 23 ص 78 و 85.

[38] معجم كبير طبراني: ج 10 ص 289 ح 10687.

[39] الايضاح: چاپ دانشگاه تهران، ص 75.

[40] اصول كافي، چاپ بيروت، ج 1 ص 376.

[41] زوائد بزار: ج 1 ص 144 و ج 2 ص 143 (شناخت امام ص 33).

[42] مجمع الزوائد: ج 5 ص 244 و 225 و كشف الاستار عن زوائدالبزار: ج 2 ص 252 ح 1635.

[43] الاحسان بترتيب صحيح ابن حبان: چاپ بيروت، ج 7 ص 49 (شناخت امام: 38).

[44] اصول كافي: چاپ بيروت، ج 1 ص 378 ح 2.

[45] الامامة والتبصرة: چاپ 1407 ه. بيروت، ص 220.

[46] كمال الدين: چاپ 1359ه. تهران، ج 2 ص 412،413 و 668.

[47] بحارالانوار: ج 23 ص 78 و 88.

[48] صحيح مسلم، ج 8، ص 107 (احقاق الحق:13/85).

[49] حلية الاولياء: چاپ 1357 ه. قاهره، ج 3 ص 224.

[50] المعيار والموازنة: چاپ 1402 ه. بيروت، ص 24.

[51] نقض كتاب العثمانية ص 29 (الغدير: 10/360).

[52] شرح نهج البلاغة: چاپ قاهره، ج 13 ص 242.

[53] طبقات ابن سعد: چاپ 1405 ه. بيروت، ج 5 ص 144.

[54] كنزالعمال: چاپ 1399ه. بيروت، ج 1 ص 103 ح 463.

[55] صحيح مسلم: چاپ 1374 ه. قاهره، ج 3 ص 1478 ح 1851.

[56] مجمع الزوائد: چاپ 1353 ه. قاهره، ج 5 ص 223.

[57] المصتف ابن ابي شيبة: چاپ 1409ه. بيروت، ج 8 ص 605 ح 92.

[58] المطالب العالية: ج 2

ص 228 ح 2088 (شناخت امام: 40).

[59] مسند احمد: چاپ 1313ه. قاهره، ج 3 ص 446.

[60] التاريخ الكبير: چاپ 1407 ه. بيروت، ج 6 ص 445 ح 2943.

[61] مسند ابي الحسن جوهري: چاپ كويت، ج 2 ص 850 ح 2375.

[62] الاموال: چاپ رياض، ج 1 ص 82 (شناخت امام: 32).

[63] كنزالعمال: چاپ 1399ه. بيروت، ج 6 ص 65 ح 14861.

[64] ربيع الابرار: ج 4 ص 221 (شناخت امام:36).

[65] پيرامون معرفت امام: چاپ 1402 ه. تهران، ص 8.

[66] المسائل الخمسون: چاپ 1328 ه. مصر، ص 384 مساله 47.

[67] بحارالانوار: چاپ تهران، ج 23 ص 89.

[68] الافصاح: چاپ بنياد بعثت ص 28 و الرسالة الاولي في الغيبة: چاپ كنگره جهاني شيخ مفيد، در ضمن مجموعه مصنفات، ج 7 - رساله هفتم - ص 11.

[69] كنزالفوائد: چاپ سنگي ص 152.

[70] بحارالانوار: ج 23 ص 94 و ج 37 ص 27.

[71] سفينة البحار: چاپ انتشارات اسوه، ج 6 ص 219.

[72] محاسن برقي: چاپ مجمع جهاني اهلبيت قم، ج 1 ص 252 ح 472.

[73] اصول كافي: ج 1 ص 371 ح 5 و ص 376 ح 2.

[74] غيبت نعماني: چاپ 1397 ه. تهران، ص 127.

[75] اصول كافي: ج 2 ص 20 و 21.

[76] تفسير عياشي: چاپ 1380 ه. تهران، ج 1 ص 252.

[77] رجال كشي: چاپ دانشگاه مشهد، ص 473 ح 899.

[78] بحارالانوار: ج 68 ص 337 و387.

[79] محاسن برقي: ج 1 ص 251 ح 474 و بحارالانوار: ج 23 ص 76.

[80] اصول كافي: ج 1 ص 397 ح 1.

[81] المسترشد في امامة اميرالمؤمنين: چاپ 1415 ه. قم، ص 177.

[82] اختصاص شيخ مفيد: چاپ جامعه مدرسين قم، ص 269.

[83] همان مدرك.

[84] عيون الاخبار: چاپ 1390 ه. نجف اشرف، ج 2 ص 58 ح 214.

[85] الفصول المختاره: چاپ كنگره جهاني شيخ مفيد، ص 245.

[86] الافصاح: چاپ بنياد بعثت، ص 28.

[87] مصنفات الشيخ المفيد: چاپ كنگره، ج 7 رساله هفتم «الرسالة الاولي في الغيبة ص 12.

[88]

سوره نساء، آيه 41.

[89] اربعين شيخ بهائي، چاپ 1373 ش. قم، ص 206.

[90] بحارالانوار: ج 8 ص 368.

[91] ينابيع المودة: چاپ اسوه، ج 3 ص 456.

[92] تشريح و محاكمه در تاريخ آل محمد: چاپ بنياد بعثت، ص 166.

[93] نهج البلاغه.

[94] شرح نهج البلاغه: چاپ مصر، ج 9 ص 155.

[95] سوره نساء، آيه 41.

[96] الدرالمنثور: چاپ مصر، ج 4 ص 194 و روح المعاني: چاپ بيروت: ج 15 ص 112.

[97] عيون الاخبار: ج 2 ص 32 ح 61 و تفسير كنزالدقائق: ج 7 ص 455.

[98] تفسير مجمع البيان: ج 6 ص 663.

[99] علل الشرائع: ص 9، كنزالفوائد ص 151 و بحارالانوار: ج 5 ص 312، ج 23 ص 83 و93. [

[100] سوره روم، آيه 30.

[101] تفسير قمي: ج 2 ص 155 و بحارالانوار: ج 3 ص 277.

[102] مصباح المتهجد ص 269، كمال الدين ص 512، جمال الاسبوع ص 522، البلدالامين ص 306 و بحارالانوار: ج 53 ص 187 و ج 95 ص 327.

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109