آراء المراجع في الحج المجلد2

اشارة

سرشناسه : افتخاري گلپايگاني،علي، گردآورنده

عنوان و نام پديدآور : ملحقات آراء المراجع في الحج/باشراف علي الافتخاري .

مشخصات نشر : تهران: مشعر، 1386.

مشخصات ظاهري : 312 ص.

شابك : 20000 ريال 978-964-540-041-3

وضعيت فهرست نويسي : فيپا

يادداشت : عربي

موضوع : حج -- رساله عمليه.

موضوع : فقه جعفري -- رساله عمليه.

رده بندي كنگره : BP183/9/الف67م8 1386

رده بندي ديويي : 297/3422

شماره كتابشناسي ملي : 1052385

ص:1

ص:2

ص:3

ص:4

ص:5

ص:6

ص:7

ص:8

ص:9

ص:10

ص:11

ص:12

ص:13

ص:14

الجزء الثاني

مقدمه

ص:15

بر كسى پوشيده نيست كه مناسك و مسائل فقهى حج داراى گستره عظيم بوده و هر روز كه مى گذرد با وقوع مسائل مستحدثه، بر گستره آن افزوده مى شود.

زرارة بن أعين كه از شاگردان برجسته امام صادق عليه السلام است، خطاب به آن حضرت مى گويد:

«حدود چهل سال است كه از حج مى پرسم و شما پاسخ مى دهيد و هنوز هم مسائل آن تمام نشده است.

و امام صادق عليه السلام در پاسخ وى فرمودند:

«خانه اى كه دو هزار سال پيش از پيدايش آدم عليه السلام حج گزارده مى شده است، توقع دارى در چهل سال مسائل آن پايان يابد؟» (1)

اكنون در اين زمان با وقوع مسائل مستحدثه و تعدّد فتاواى مراجع، كار براى عموم مردم و به ويژه روحانيون محترم كاروان ها مشكل تر گرديده است.

آيةاللَّه حاج شيخ على افتخارى از پيش گامانى هستند كه با تأليف كتاب ارزشمند «آراء المراجع في الحج» تلاش كردند تا نظريات فقهى مراجع معظّم


1- وسائل الشيعه، ج 11، ص 12، ح 1؛ من لايحضره الفقيه، ج 2، ص 519، باب نوادر الحج.

ص: 16

تقليد را يكجا گردآورند تا روند پاسخگويى به مسائل حج تسهيل گردد.

معاونت آموزش و پژوهش بعثه مقام معظّم رهبرى در راستاى وظايفى كه برعهده دارد و با توجّه به اينكه سالها از تأليف كتاب «آراء المراجع» مى گذشت و برخى نظريات و فتاوى دستخوش تغيير گرديده بود، از حضرت آيت اللَّه افتخارى درخواست كرد تا در اين كتاب ارزشمند تجديد نظر نموده، آن را تكميل نمايند، ايشان نيز على رغم گرفتارى هايى كه داشتند پذيرفتند و سال گذشته اين كتاب چاپ و در اختيار عموم قرار گرفت و از آنجا كه برخى مسائل در جلد نخست وجود نداشت لذا تصميم گرفته شد همراه با مسائل ضرورى ديگر با عنوان «ملحقات آراء المراجع في الحج» به آن افزوده و اين اثر تكميل گردد.

از حضرت آية اللَّه افتخارى به خاطر تأليف اين كتاب و از فاضل ارجمند جناب حجّةالاسلام والمسلمين آقاى مقدادى و نيز آقاى صدرالدين افتخارى كه كار تنظيم، مقابله و تصحيح كتاب را بر عهده داشتند تشكّر نموده توفيق همگان را از خداوند متعال مسألت داريم.

معاونت آموزش و پژوهش

بعثه مقام معظم رهبرى

ملحقات استطاعت

لزوم تحصيل مقدّمات بر مستطيع

ص: 17

ص: 18

ص: 19

السيد الخوئي قدس سره: إذا حصلت الإستطاعة وتوقف الحج على مقدمات وجبت المبادرة فإن وثق بالإدراك مع التأخير وإلّا وجب الخروج. (1)

السيد الگلپايگاني قدس سره: يجب على المستطيع المبادرة إلى تهيئة ما يتوقّف عليه إدراك الحجّ في عام الإستطاعة ولو ببيع أو شراء بحيث تمكّن من أدائه في وقته. (2)

السيد الشبيري: اگر تشرف به حج مقدماتى لازم دارد تحصيل آن مقدمات بر مستطيع واجب است، به طورى كه در اين سال ممكن به حج برسد و اگر مخارجى داشته باشد بايد بپردازد و اگر كوتاهى كرد حج بر او مستقر مى شود. (3)

السيد السيستاني: إذا وجب الخروج إلى الحج وجب تحصيل مقدماته، نعم إذا تأخّر في الخروج للوثوق بإدراكه مع التأخير ولكن اتّفق أنّه لم يدركه لسبب ذلك لا يستقرّ عليه الحج على الأظهر. (4)

***


1- ص 6
2- ص 12
3- ص 1
4- ص 7 و 8

ص: 20

الشيخ البهجت: هرگاه استطاعت حاصل شد و متوقف بر مقدمات بود بايد فوراً به تحصيل آن بپردازد و اگر اطمينان دارد كه اگر با قافله اولى نرود با قافله بعدى موفق مى شود بنابر اظهر تأخير جايز است والّا بايد با اول قافله حركت كند. (1)

الشيخ التبريزي قدس سره: نفس عبارة السيد الخوئي قدس سره. (2)

الشيخ الوحيد: ولو قصّر في تحصيلها ففاته الحج استقرّ عليه الحج ولو مع زوال الإستطاعة (3) وإن وثق ... (4)

المؤلف: الأنظار في الفرع متوافقة.

وجوب حفظ استطاعت

السيد الخوئي قدس سره: نعم يجب المحافظة مهما أمكن فلو صرفه ولم يحفظه استقرّ عليه الحج ولم يكن معذوراً. (5)

السيد الگلپايگاني قدس سره: اگر مطمئن است كه در سال نوبت، متمكّن از انجام حج است پس گرفتن پول جايز نيست و اگر پس گرفت و بعداً نتواند حج به جا آورد حج بر او مستقر شده است. (6)

السيد السيستاني: إذا أحرز أنّ سائر شروط الإستطاعة سوف تكون متوفّرة له في العام القادم لزمه التحفّظ على استطاعته المالية وإلّا لم يجب على الأظهر. (7)

السيد الشبيري: اگر مى داند يا احتمال مى دهد كه بعداً از جهات ديگر استطاعت پيدا كند واجب است مال را حفظ كند و اگر نياز مبرم به مال داشته باشد مى تواند صرف كند و مستطيع نيست و اگر بداند در سالى كه ساير شرايط فراهم


1- ص 3
2- ص 7
3- ص 8
4- إلى آخر عبارة الخوئي.
5- المنية، ص 85
6- احكام، ص 67
7- الملحق، ص 6

ص: 21

مى شود از نظر مالى هم تمكن خواهد داشت حفظ اين مال لازم نيست. (1)

*** الشيخ التبريزي قدس سره: در سالى كه تمكن مالى دارد به حج برود ولو از طريق غير رعايت نوبت، بايد تحفّظ بر مال كند، ولى اگر تمكّن ندارد حفظ استطاعت براى سال هاى ديگر واجب نيست و اگر در غير اشهر حج تمكّن مالى پيدا كرد در صورت اطمينان و على الاحوط در صورت احتمال به اجتماع ساير شرايط تحفظ واجب است. (2)

الشيخ الصافي: احتياط اين است كه اگر مطمئن است ... (3)

تمكّن مالى دارد، ولى تمكن جسمى ندارد

س: كسى كه از نظر مالى مستطيع بوده و براى حج ثبت نام كرده، لكن در سال جارى كه زمان اعزام وى رسيده، پزشك قانونى به دليل بيمارى يا كهولت سنّ اذن حج نداده، آيا مستطيع است و حج واجب است يا نه؟ و آيا تا زنده است استنابه بكند يا نه؟

الإمام الخميني قدس سره: بر مريضى كه قدرت رفتن ندارد يا براى او حرج و مشقت زياد دارد واجب نيست. (4)

السيد الخوئي قدس سره: بر مريض مباشرت واجب نيست، ولى بايد نايب بگيرد. (5)

السيد الگلپايگاني قدس سره: بلكه درباره كسى كه حج بر او مستقر نشده است اگر از نظر مالى در مشكل نمى افتد نائب گرفتن مطابق با احتياط است. (6)

وفي المناسك العربي: بل الأحوط ذلك لمن لم يستقرّ عليه الحجّ أيضاً إن كان


1- ص 16
2- الضميمة، ص 10
3- في الحاشية.
4- م 27
5- مناسك، م 63
6- آداب، ص 42

ص: 22

موسراً من حيث المال متعذراً من المباشرة كما أن الأحوط ذلك ولو كان مرجو الزوال. (1)

السيد السيستاني: وكذلك من كان موسراً ولم يتمكّن من المباشرة ووجوب الإستنابة فوري كفوريّة الحجّ المباشري. (2)

السيد الشبيري: م 51 ملخصاً- كسى كه از جهت مالى مستطيع است و از جهت بدنى استطاعت ندارد و مأيوس از استطاعت بدنى است واجب است در اولين سال ممكن كسى را به نيابت خود به حج بفرستد و احتياط مستحب آن كه اگر منوب عنه مرد است مرد صروره را به حج بفرستد.

*** الشيخ البهجت: و همچنين كسى كه ثروتمند است و توانايى مباشرت حج را ندارد بايد نايب بگيرد وليكن اظهر عدم وجوب فوريت است. (3)

اگر در سال اول كه مستطيع بوده بدون تأخير ثبت نام كرده و حال كه زمان اعزام رسيده توانايى جسمى ندارد كشف مى شود كه مستطيع نبوده و اگر تأخير كرده بوده مستطيع است.

در صورتى كه مستطيع بوده و از توانايى خود مأيوس باشد بايد نايب بگيرد و اگر بعد از استنابه رفع عذر باشد وجوب اعاده با بقاء استطاعت بلكه مطلقاً احوط است. (4)

الشيخ التبريزي قدس سره: حج مباشرتى غير از فرستادن نايب به حج است، سلامتى در اوّلى معتبر است و در صورت دوّم مقتضاى بعضى روايات معتبره ارسال نايب است. (5)


1- ص 32
2- ص 32
3- ص 22
4- مهر دفتر.
5- ضميمه، ص 6

ص: 23

اگر تمكّن از رفتن به حج ولو از طريق آزاد را دارد، بايد به حج برود و اگر به علت بيمارى يا كهولت سن نمى تواند به حج برود بنابر احتياط واجب بايد كسى را به نيابت خود بفرستد. (1)

الشيخ الصافي: احتياط واجب در صورت بقاء استطاعت مالى اين است كه شخصى را به نيابت خود بفرستد كه حج به جا آورد و اگر استطاعت مالى او باقى نيست، اگر در سنوات گذشته به غير از طريق ثبت نام امكان تشرف به حج براى او نبوده و فعلًا كه امكان حاصل شده استطاعت مالى ندارد حج بر او واجب نيست. (2)

الشيخ المكارم: همان عبارت امام قدس سره (حاشيه ندارد). (3)

الشيخ الفاضل: چنان چه حج قبلًا بر او مستقر نشده در فرض مزبور مستطيع نيست و حج بر او واجب نيست و نيابت گرفتن در حج مستحبّى مانع ندارد و در صورتى كه مستقر شده و توانايى تا آخر عمر ندارد بايد نايب بگيرد.

رجوع به كفايت

السيد الگلپايگاني قدس سره: در استطاعت بنابر اقوى رجوع به كفايت معتبر است. (4)

السيد السيستاني: الخامس: الرجوع إلى الكفاية وهو التمكّن بالفعل أو بالقوّة من إعاشة نفسه وعائلته بعد الرجوع ... (5)

السيد الشبيري: داشتن پول و شغل مناسب (پس از بازگشت از حج) از شرايط نيست، بلى اگر رفتن به حج مستلزم اختلال در زندگى باشد (پس از مراجعت) حج واجب نمى باشد. (6)


1- مهر خاص.
2- مهر خاص.
3- ص 27
4- ص 35
5- ص 17
6- ص 8، م 24

ص: 24

*** الشيخ البهجت: چهارم: رجوع به كفايت است به نحوى باشد كه پس از رجوع بتواند خود و عائله را اداره كند. (1)

الشيخ التبريزي قدس سره: الرابع: الرجوع إلى الكفاية وبعبارة واضحة يلزم أن لا يكون صرف ما عنده من المال في سبيل الحجّ موجباً لوقوعه في الحرج.

الشيخ الصافي: با متن السيد الگلپايگاني موافق هستند.

الشيخ الفاضل: نفس عبارت فوق كه متن عبارت مناسك امام است. (2)

الشيخ المكارم: رجوع به كفايت شرط است. (3)

الشيخ النورى: رجوع به كفايت در استطاعت شرط است. (4)

الشيخ الوحيد: الرابع: الرجوع إلى الكفاية وهو التمكّن بالفعل أو بالقوة من إعاشة نفسه وعائلته بعد الرجوع بحسب حاله وشأنه. (5)

لزوم ثبت نام

الإمام الخميني قدس سره: س: براى پنج سال يا بيشتر ثبت نام مى كنند آيا ثبت نام لازم است؟ ج: اگر احتمال دهند كه قرعه در همان سال اول به نامشان بيرون آيد لازم است شركت كنند و حج بر آنها مستقر مى شود. (6)

السيد الگلپايگاني قدس سره: (خلاصه سؤال و جواب) كسانى كه در وقت نام نويسى براى حج تمكّن مالى دارند واجب است ثبت نام كنند هرچند نوبت حج ممكن است به سال هاى بعد برسد و چنان چه مسامحه كردند و ثبت نام نكردند حج بر آنها مستقر مى شود. (7)


1- ص 10
2- ص 29
3- ص 29، م 26
4- ص 20
5- ص 16
6- متفرقه استطاعت، م 31
7- احكام، ص 66

ص: 25

السيد الشبيري: براى حجِ واجب لازم است، اگر راه انحصار به آن داشته باشد. (1)

*** الشيخ الصافي: محل تأمل است و استقرار حج بر او معلوم نيست، اگرچه احتياط آن است كه با بقاء استطاعت تا مدّت مضروبه اگر فوت كرد براى او استيجار حج نمايند. (2)

الشيخ الفاضل: معظم له در فرع مذكور حاشيه ندارد. (3)

الشيخ المكارم: اسم نويسى براى اين اشخاص واجب است و اگر يقين به اصابت قرعه داشته باشند، حج بر آنها مستقر مى شود، ولى احتمال، كافى نيست. (4)

الشيخ النوري: معظم له در فرع مذكور حاشيه ندارد.

استطاعت با فيش شخص ديگر

السيد الگلپايگاني قدس سره: س: شخصى براى حج پول به حساب ريخته و سالى كه نوبت او رسيده فوت كرده و او وصيت كرده شخص خاصّى به جاى او حج به جا آورد و آن شخص از نظر مالى و جسمى استطاعت دارد، فقط از جهت طريق استطاعت نيست كه ممكن است با استفاده از نوبت موصى به حج برود، اگرچه او و وصى و همچنين ورثه راضى نباشند.

ج: حج نيابى براى مستطيع صحيح نيست و اگر با استفاده از فيش مذكور خود را به ميقات برساند بايد حج را براى خود به جا آورد و ضامن قيمت سوقيّه فيش است و بايد ورثه شخص ديگرى را براى حج موصى اجير كنند. (5)


1- كتبى.
2- م 157، مناسك السيد الگلپايگاني.
3- ص 42 محشى.
4- م 31
5- احكام، ص 59

ص: 26

السيد السيستاني: إذا آجر نفسه للنيابة عن غيره في السنة الحاضرة ثمّ حصلت الإستطاعة فإن كان واثقاً من أداء حجّه في عام لاحق يعمل بمقتضى الإجارة وإلّا فهي باطلة فيحجّ لنفسه. (1)

السيد الشبيري: استفاده از فيش حج ديگرى موجب استطاعت نمى شود و بايد حج نيابى را انجام دهد و همچنين اگر وصيت كسى را قبول كرده كه حج نيابى را انجام دهد. ولى اگر قرارداد الزامى براى انجام حج نيابى نباشد و با فيش ديگرى راه براى او باز شود مستطيع است و بايد حج خود را به جا آورد. و اگر تعهد مقيد به سال حاضر نباشد و بتواند بعداً به تعهد خود عمل كند، بايد امسال براى خود حج كند.

*** الشيخ البهجت: اگر قبل از استطاعت اجير شده كه در سال حاضر حج منوب عنه را به جا آورد بايد به مقتضاى عقد اجاره حج منوب عنه را به جا آورد و وفاى به عقد اجاره لازم است و تا عقد اجاره را فسخ نكنند استطاعت حاصل نمى شود و اگر اجاره اعم از مباشرت و تسبيب باشد حج خود را به جا آورد و شخص ديگرى را از ميت نيابت كند. (اطلاق اجاره قيد مباشرت را برمى دارد). (2)

منه أيضاً: خلاصه جواب: اگر مستطيع نبوده و اجير شده كه براى صاحب فيش حج به جا آورد ظاهراً اجاره لازم است و نمى تواند فسخ كند و بدون فسخ هم مستطيع نمى شود و اگر مستطيع بوده و نمى دانسته اجير شدنش بى مورد بوده و اجاره باطل است. اگر بتواند ولو با استقراض براى خود حج به جا آورد و با احراز رضايت صاحب فيش براى او حج ميقاتى بگيرد و خسارت صاحب فيش راهم بدهد.


1- الملحق، ص 12.
2- شفاهى.

ص: 27

الشيخ الصافي: خلاصه مسأله 144: اگر يكى از ورثه توانست كه با فيش تا ميقات برود و ساير شرايط بود، حج بر او واجب مى شود.

الشيخ الوحيد: با توجه به اين كه استطاعت طريقى براى شخص بدون فيش ديگران فراهم نمى شود، اگر موصى شخص خاصى را براى حج تعيين كرده و يا ورثه شخصى را به استنابه گرفته اند، زمينه براى استطاعت آن شخص فراهم نمى شود، مگر به نحو دور مصرّح و بايد حج منوب عنه را به جا آورد، ولى اگر گفته با اين فيش براى من حج به جا آورند منافات ندارد كه شخص واجد فيش حج خود را به جا آورد و براى منوب عنه هم حج ميقاتى استيجار نمايد. (1)

مؤلف: اگر بدون مشكل فيش ديگران تحت اختيار او قرار گرفت و چنان چه عوض خواست، از عهده عوض هم برآيد و ساير شرايط موجود بود بايد براى خود حج به جا آورد.

ثمن هدى را ندارد

الإمام الخميني قدس سره: بلى مستطيع است و پول هدى جزء استطاعت نيست. (2)

السيد الخوئي قدس سره: مستطيع نيست و عنوان استطاعت صادق نيست مگر با تمكن از تمام مصارف حج و از جمله ثمن هدى. (3)

السيد السيستاني: س: هل فقد الثمن- ثمن الهدي- يمنع من تحقّق الإستطاعة أم لا؟ ج: لا يمنع منه فيصوم بدل الهدي. (4)

السيد الگلپايگاني قدس سره: ثمن الهدي على الباذل إن كان المبذول له ممّن يجب عليه الهدي بأن يكون واجداً له وإلّا فينتقل إلى الصوم. (5)


1- شفاهى.
2- متفرقات استطاعت، م 44
3- معتمد، ص 183
4- الملحق، ص 11
5- ص 26

ص: 28

أيضاً منه: در مجمع، ج 1، ص 437 فرع 38 بعض محشين استفاده عدم استطاعت كرده اند، ولى اين استنباط با جواب هاى متعدد آن مرحوم شفاهاً مخالف است و مى فرمود مستطيع است.

السيد الشبيري: پول قربانى و كفارات برعهده باذل نيست. اگر حاجى توانايى قربانى دارد قربانى كند والّا وظيفه او روزه است.

*** الشيخ البهجت: الظاهر انّ ثمن الهدي على الباذل فلو لم يبذله لم يجب الحجّ إلّا إذا كان متمكّناً من شرائه من ماله. (1)

الشيخ الصافي: س: پول قربانى ندارد و روزه مى تواند بگيرد، ولى سوغات خريده؛ ج: مستطيع است بايد قربانى كند و روزه به جاى قربانى صحيح نيست و سوغات لازم نيست. (2)

الشيخ الفاضل: با مرحوم امام موافق است. (3)

الشيخ المكارم: مستطيع است. (4)

الشيخ النوري: مستطيع است (موافق با امام). (5)

مؤلف: مقتضي الإحتياط أن يقصد بالحج، وظيفته الفعليّة أعمّ من الواجب والندب.

حج خود يا مادر

س: پسرى با فيش حج مادر به مدينه آمده و خودش مستطيع است، ولى مادر مى گويد بايد خودت امسال حج مرا به جا آورى و الّا تو را عاق مى كنم،


1- ص 27- مثل ذلك كلام الشيخ الوحيد دام ظلّه، ص 26.
2- ص 8، الألف مع التلخيص.
3- محشى، ص 49.
4- محشى، ص 50.
5- م 43 استطاعت.

ص: 29

تكليف فرزند چيست؟

السيد الشبيري: اگر موجب قطع رابطه بين مادر و پسر شود جايز نيست براى خود از فيش مادر استفاده كند. (1)

السيد السيستاني: س: أوصى إلى بعض ولده بالحج عنه والولد مستطيع مالياً ولكن لا يسمح له بالذهاب إلى الحجّ لأنّه لم يأت دوره، هل يعمل بوصية الأب أو يستفيد من حقّ أبيه فيحجّ لنفسه؟

ج: ينفذ وصية أبيه في الحجّ عنه فانّه لا استطاعة سربية له ليحج عن نفسه.(2)

*** الشيخ البهجت: اگر فرزند از همه جهات مستطيع است، بايد براى خودش حج به جا آورد و حج نيابى صحيح نيست و گفتن مادر كه عاقت مى كنم اثر ندارد، ولى اگر از جهت راه استطاعت نداشته، مگر با فيش مادر و راه با اين فيش براى او باز شده براى مادر حج به جا آورد. در صورتى كه قبلًا اجير شده بوده براى انجام حج مادر كه در اين صورت اجاره لازم است و بايد به مفاد اجاره عمل كند.

الشيخ التبريزي قدس سره: بايد براى خود حج به جا آورد و با اجازه مادر براى او نائب بگيرد.

الشيخ الصافي: در مورد سؤال چنانچه اجير شده كه براى مادر حج به جا آورد و استطاعت طريقى براى او با فيش حج مادر بوده، بايد حج را جهت مادر انجام دهد. (3)

الشيخ الفاضل: اگر قبل از فوت وصيت كند كه فرد خاصى براى او حج به جا آورد، ولى او را اجير نكند اين فرد مى تواند طبق وصيت عمل كند، ولى اگر


1- كتبى.
2- الملحق الأول، ص 8.
3- كتبى.

ص: 30

خودش استطاعت داشته باشد و با فيش حج موصى راه بر او باز شود، احتياط اقتضا مى كند كه حج را براى خودش انجام دهد و براى ميت استنابه كند. (1)

مدعوّين براى حج مستطيع باشند يانه

السيد السيستانى: س: الطبيب الّذي يرسل البعثة إلى الحج كيف يحج وهل يكفي عن حجّةالاسلام أم لا؟

ج: إذا كان واجداً لساير شروط الإستطاعة فحجّه حجّةالاسلام. (2)

السيد الخامنئي: لا يصدق على حجّه عنوان البذلي فيما إذا اشترط عليه القيام بعمل ما مقابل دعوته إلى الحج. (3)

السيد الشبيري: أهل العلم والأطباء وخدمة القوافل ونحوهم من الّذين يدعون لبعثة الحج أو لتقديم الخدمات الدينيّة وغيرها في قوافل الحج لا يجب عليهم القبول لكن لو قبلوا وجب عليهم الحج بشرط أن لا يكون الإتيان بمناسك الحج منافياً للخدمات المفروضة عليهم ولا يؤدّى إلى اختلال أمورهم وأجزء حجّهم عن حجّة الإسلام. (4)

*** الشيخ البهجت: س: من جاء إلى الميقات بمهمّة عمل كخدمة حملات الحجيج وأطبائها وموظّفي الاسعافات الاوليّة فهل هو مستطيع تجب عليه حجة الإسلام أم لا؟ ج: نعم، يجب على من ذكر أداء حجة الإسلام إلا إذا كانت مهمّته على نحو لا يستطيع معها القيام بالمناسك. (5)


1- مناسك حج، م 156، ص 67.
2- ص 8، طبع بيروت و في الملحق الثاني ص 6.
3- ص 24.
4- ص 20، مع التلخيص.
5- ص 184.

ص: 31

الشيخ التبريزي قدس سره: في الجواب عن السؤال: مستطيع و يجب الحج. (1)

الشيخ الصافي: اشخاصى كه به عنوان روحانى و يا مدير و كارمند يا سازمان هاى مربوطه به حج بروند، اگر بعد از رسيدن به ميقات دارايى آنها وافى به لباس احرام و قربانى و مخارج عائله باشد با رجوع به كفايت مستطيع مى باشند و واجب است براى خود حج به جا آورند. (2)

الشيخ الفاضل: خدمه كاروان ها و پزشكان و امدادگران و افراد ديگرى كه با مأموريت به ميقات آمده اند چنانچه واجد رجوع به كفايت باشند كه نوعاً چنين است مستطيع هستند و بايد حجةالاسلام به جا آورند. (3)

الشيخ المكارم: كسانى كه براى خدمت در سفر حج استخدام مى شوند خواه به عنوان روحانى كاروان يا معاون كاروان يا اعضاء ستاد و بعثه حج و يا طبيب و پرستار يا مأمورين انتظامى و مسؤولين بانك و غير اينها، حج آنها حج واجب محسوب مى شود به شرط اين كه هزينه خانواده اش در اين مدت تأمين شده باشد. (4)

ملحقات نيابت

الجمع بين الأصلي والنيابي في العمرة المستحبة


1- الصراط، مع التلخيص ج 4، ص 22.
2- ص 15، مناسك الألف.
3- ص 27 حج و عمره.
4- ص 18.

ص:32

ص: 33

ص: 34

ص: 35

السيد السيستاني: س: هل يجوز الإتيان بعمرة مفردة إصالة ونيابة عن نفسه ونيابة عن آخر؟ ج: لا يبعد جوازه. (1)

السيد الشبيري: مانع ندارد. (2)

*** الشيخ التبريزي قدس سره: جايز است. (3)

الشيخ الصافي: ظاهراً مانعى نداشته باشد. (4)

الشيخ الفاضل: ملخّص دو مسأله: در حج مستحبى و عمره مفرده مستحبى قصد انجام آن براى خود و به نيابت پدر و مادر يا چند نفر ديگر مانع ندارد. (5)

الشيخ المكارم: احتياط آن است كه آن را به نيت خود به جا آورد و هر مقدار ثواب كه مى خواهد به ديگرى هديه كند. (6)

نيابت معذورين


1- كتبى.
2- شفاهى.
3- شفاهى.
4- شفاهى.
5- استفتائات حج و عمره، ص 76.
6- استفتائات حج، ص 196.

ص: 36

الإمام الخميني قدس سره: در عذر طارى هم محل اشكال است (1). (و در متفرقات مشعر، م 5: س: نائب قبل از طلوع فجر براى اثاث به منى رفته و قصد رجوع داشته، ولى خوابش برده؟ ج: اگر نائب است كافى نيست).

السيد الخوئي قدس سره (2): قد ذكرنا في بحث قضاء الصلاة انّ من كان مكلفاً بإتيان واجب (3) من الواجبات يجب عليه أن يأتي به تام الأجزاء والشرايط ... ومقام الإستنابة كذلك فانّ الواجب على الوصيّ مثلًا إستنابة القادر على إتيان الواجب بأجزائه وشرائطه ولا وجه للإكتفاء بنيابة العاجز ...

السيد الگلپايگاني قدس سره: اگر نائب در اثناء عمل عذر پيدا كند و به تكليف مربوط به خود عمل نمايدكافى است و مبرء ذمه است. (4)

منه أيضاً: س: خدمه قبل از طلوع فجر با زن ها به منى مى روند و قبل از طلوع آفتاب به مشعر برمى گردند و درك ركنى وقوف را به عمل مى آورند، نيابت آنها چگونه است؟ ج: اگر از ذوى الأعذار نبوده اند، نيابت آنها صحيح است هرچند مرتكب حرام شده اند. (5)

السيد السيستاني: الظاهر أنّ حال النائب حال من حج عن نفسه فيما إذا طرء عليه العجز عن أداء بعض المناسك مطلقاً أو على النهج المقرر لها فيصحّ حجّه


1- مسائل نيابت، م 36؛ و در متفرقات مشعر، م 5.
2- في المعتمد، م 113.
3- ص 174.
4- احكام، ص 73.
5- ص 303 احكام.

ص: 37

ويجزى ء عن المنوب عنه في بعض الموارد ويبطل في البعض الآخر. (1)

السيد الخامنئي: إذا أدّى عروض العذر أثناء الحجّ النيابي إلى نقص في أعمال النائب فلا يبعد بطلان الاجارة والأحوط في هذه الصورة التصالح على الأجرة وإعادة الحجّ عن المنوب عنه. (2)

السيد الشبيري: اگر عذر طارى شده و به وظيفه عمل كرده، نيابت صحيح و مجزى است و مستحق تمام اجرت. (3)

*** الشيخ البهجت: إذا كان عذره طارياً فعمله بالوظيفة الإضطرارية كاف ومجز. (4)

الشيخ التبريزي قدس سره: نيابت كسى كه در بين اعمال عذرى براى او پيش آيد به نيابت او ضرر نمى زند ولى احتياطاً در اجرت با طرف خود تراضى حاصل نمايد. (5) ولا بأس بعجزه الطارى وقت الوقوف. (6)

الشيخ الصافي: اگر عذر طارى شده، مضرّ به نيابت نيست.

الشيخ الفاضل: عذر طارى ضررى ندارد. (7)

الشيخ المكارم: اگر نائب است و عذر مزبور قابل پيش بينى نبوده، نيابتش صحيح است. (8)

منه أيضاً: اگر عذر در اثناء عارض شده اشكال ندارد نيابت صحيح و مستحق اجرت است. (9)

الشيخ النوري: نايب شدن معذور صحيح نيست. (10) و در ص 65: س: بعد از عقد اجاره و در موقع عمل يا قبل از محرم شدن جزء معذورين شده و در هر عذرى مطابق وظيفه عمل كرده كافى است يا نه؟ ج: محل اشكال است.

الشيخ الوحيد: ولا بأس بعجزه الطاري وقت الوقوف (11) وتصحّ نيابة من كان معذوراً في ارتكاب ما يحرم على المحرم كمن اضطر إلى التظليل وكما لا بأس


1- ص 52
2- المناسك الصغير، ص 39
3- ص 21
4- ص 192
5- ضميمه، ص 14
6- م 110
7- ص 83، م 209 مع التلخيص.
8- متفرقات مشعر، م 5
9- م 38 محصّل حاشيه.
10- ص 52
11- م 110

ص: 38

بنيابة النساء أو غيرهنّ ممّن تجوز لهم الإفاضة قبل طلوع الفجر والرمي ليلًا للحجّ عن الرجل والمرأة.

استنابه دائم الحدث

السيد الخوئي قدس سره: س: إذا كان الشخص دائم الحدث فهل يجوز أن يوجر نفسه للحج؟ ج: لا يجوز ذلك وإن ابتلى بعد الإستنابة وجب عليه ردّ النيابة إلى من استنيب منه إن أمكنه وإلّا استناب واحداً غير معذور. (1)

السيد السيستاني: س: هل يتجزأ باستنابة دائم الحدث لأداء الحج الواجب؟

ج: لا يبعد ذلك بناءاً على ما هو المختار من عدم انتقاض طهارته ما لم يصدر منه غير ما ابتلى به من سائر الأحداث أو نفس الحدث المبتلى به غير مستند إلى مرضه. (2)

وعنه أيضاً: س: من يرافق النساء والمرضى ليلة العيد ويكتفي بالوقوف في المزدلفة معهم لعدم استغنائهم عن مرافقته أصلًا هل يجوز أن يكون نائباً في الحجّ عن الغير؟ ج: لا يبعد الإجتزاء بنيابته. (3)

عنه أيضاً: س: من استوجر للحج عن غيره فطرأ عليه العذر المسوغ للإستنابة في الطواف أو الرمي أو غيرها فقام بذلك فهل يستحق تمام الأجرة المسماة أم يسقط منها؟ ج: الظاهر إستحقاقه تمام الأجرة المسماة. (4)

*** الشيخ التبريزي قدس سره: اگر نائب وقوف بين الطلوعين را درك كرد، ولى بيتوته شب مشعر را درك نكرد، نيابت او صحيح است، ولكن به نسبت از اجرت او كسر مى شود. (5)

و در دو مسأله بعد فرموده: اگر بعد از طلوع فجر به مشعر رسيد، حج صحيح است و احتياط مصالحه در اجرت است.

تبرّع معذورين در حج و عمره مستحب از والدين و معصومين عليهم السلام


1- الصراط، ج 2، ص 206
2- الملحق الثالث، ص 33
3- نفس المصدر، ص 32
4- الملحق الثالث، ص 36
5- مناسك صغير، ص 334

ص: 39

الإمام الخميني قدس سره: مستحب است انسان از طرف خويشاوندان يا غير اينها حج به جا آورد تبرعاً چه زنده باشند يا مرده و همچنين از جانب معصومين عليهم السلام. (1)

السيد گلپايگانى قدس سره: اگر تبرّع از حج استحبابى باشد صحت آن بعيد نيست. (2)

السيد السيستاني: س: إذا كان النائب معذوراً في بعض الأفعال فهل يصحّ إستيجاره في الحج الندبي؟ ج: يصحّ إستيجاره إذا كان عمل الأجير صحيحاً في حق نفسه ولكن يلزمه إعلام المستأجر بالحال.

السيد الشبيري: به قصد رجاء مانع ندارد و مثاب خواهد بود.

*** الشيخ التبريزي قدس سره: رجاءاً مانع ندارد. (3) و يا بعد از آن كه عمره و حج قربةالى اللَّه به جا آورد ثوابش را اهدا كند.

الشيخ الصافي: موافق است و حاشيه ندارد.

الشيخ الفاضل: در فرع مذكور حاشيه ندارد.

الشيخ المكارم: موافق است و حاشيه ندارد.

الشيخ النوري: حاشيه ندارد.

نيابت مستطيع از غير تبرعاً يا به اجاره

الإمام الخميني قدس سره: كسى كه حج بر او واجب باشد، جايز نيست نيابت كند از غير و اگر نيابت كند باطل است چه عالم به حكم باشد و چه جاهل. (4)

السيد الخوئي قدس سره: اين شرط شرطصحت اجاره است نه شرط صحت حج نائب


1- حج استحبابى، م 2
2- احكام، ص 100
3- شفاهى.
4- فصل النيابة، فرع 12

ص: 40

و (در فرض مسأله) حج نائب صحيح است وذمّه منوب عنه برى ء مى شود، ولى نائب اجرتى را كه قرار داده شده مستحق نخواهد بود بلكه مستحق اجرةالمثل است. (1)

السيد الگلپايگاني قدس سره: الخامس: أن لا يكون ذمّة النائب مشغولة بحج واجب إلى قوله هذا في العالم بوجوب الحج وأمّا الجاهل والغافل فقد يقال بصحّة نيابتهما لكن فيها وكذا في صحة حجهما إشكال والأحوط عدم الإكتفاء به في برائة ذمّة المنوب عنه. (2)

السيد الشبيري: بر كسى كه امسال حج منجّز باشد چه حجةالاسلام يا حج استيجارى يا قبول وصيت يا كفاره يا نذر بايد حج مذكور را به جا آورد و اگر حج نيابى را به جا آورد معصيت كرده، ولى ظاهراً حج او صحيح است و كفايت از منوب عنه مى كند. (3)

السيد السيستاني: در صورت جهل به وجوب حج منجّز بر خودش، حج نيابى صحيح است و حق اجرةالمثل دارد و شرط صحت اجاره است نه حج. (4)

*** الشيخ البهجت: كسى كه حج واجب فورى دارد، نيابت او جايز نيست و اگر نيابت كرد خلاف تكليف كرده و مشهور بطلان حج نيابتى است از اجير و متبرّع، و اظهر صحت آن است. (5)

الشيخ التبريزي قدس سره: في الفرض الّذي أوصى إلى ابنه ليحجّ عنه والإبن مستطيع أو صار مستطيعاً بعد موت أبيه، يحجّ عن نفسه ويستنيب عن أبيه من بلده. (6)

الشيخ الفاضل: اجاره وحج نيابى هردو صحيح است اگرچه مرتكب حرام شده.

قائل به صحت نيابت: آيات عظام: خوئى، شبيرى، بهجت و فاضل.

ايمان نائب


1- مناسك، م 103 چهارم.
2- ص 41
3- ص 19
4- ص 72، م 103
5- الجامع، ص 190
6- الصراط الرابع، ص 19 مع التلخيص.

ص: 41

الإمام الخميني قدس سره: الثالث: الإيمان. (1)

السيد الگلپايگاني قدس سره: الثالث الإيمان فلا يصحّ من غير المؤمن وإن كان مسلماً معتقداً بوجوبه وتحقّق منه قصد القربة. (2)

السيد السيستاني: نعم الإيمان شرط في النائب فيما سوى الذبح والنحر على الأحوط. (3)

السيد الشبيري: اگر نائب عمل عبادى را به جاى منوب به جا مى آورد بايد مؤمن باشد، ولى كسى كه فقط ذبح مى كند يا ناخن مى گيرد لازم نيست نائب هم باشد بنابراين لازم نيست مؤمن باشد. (4)

الشيخ البهجت: نائب بايد مؤمن باشد، يعنى علاوه بر خدا و پيامبر صلى الله عليه و آله دوازده امام را قبول داشته باشد، پس نيابت غير مؤمن كافى نيست، هرچند عمل را بر طبق مذهب ما به جا آورد. (5)

الشيخ التبريزي قدس سره: فلا عبرة بنيابة غير المؤمن وان أتى بالعمل على طبق مذهبنا. (6)

الشيخ الفاضل: الثالث: الإيمان. (7)

الشيخ النوري: سوم از شرايط ايمان است. (8)

الشيخ الوحيد: فلا تصحّ نيابة غير المؤمن وإن أتى بالعمل على طبق مذهبنا وحصل منه قصد القربة. (9)

تقليد منوب عنه يا نائب


1- تحريرالوسيلة، شرائط النائب، م 1.
2- ص 49.
3- ص 26.
4- ص 24.
5- ص 37.
6- مناسك، ص 50.
7- ص 41.
8- فصل النيابة.
9- م 100.

ص: 42

الإمام الخميني قدس سره: ميزان وظيفه خود او است، ولى اگر اجير شده به كيفيت خاصى بايد طورى عمل كند كه وظيفه خودش و كيفيت ذكرشده بشود.

السيد الخوئي قدس سره: على تقليد المنوب عنه. (1)

السيد الگلپايگاني قدس سره: اجير بايد مطابق وظيفه خودش عمل كند مگر اين كه بر او شرط كرده باشند كه علاوه بر واجبات و شرايط صحت به نظر اجير بعضى از امور لازمه به نظر منوب عنه را نيز به جا آورد كه بايد به شرط عمل كند. (2)

السيد السيستاني: يعمل على طبق تقليد نفسه نعم إذا كان أجيراً وفرض تقييد متعلق الإجارة بالصحيح في نظر المنوب عنه أو المستأجر صريحاً أو لانصراف إطلاقه إليه كانت وظيفته حينئذ العمل بمقتضاه ما لم يتيقّن بفساد العبادة. (3)

السيد الشبيري: يجب عليه أن يراعي تقليد نفسه فيما يتعلّق بالنسك وشروط صحّتها ولا فرق في ذلك بين كون الحجّ عن الحي أو الميت كما لا فرق بين أن يكون أوصى به الميت أم لم يوص، كان تبرعاً أو بإجارة. (4)

*** الشيخ البهجت: النائب يعمل بوظيفة نفسه المطابقة لفتوى مرجعه سواء كان المنوب عنه حياً أم ميتاً. (5)

الشيخ التبريزي قدس سره: يجب مراعاة تقليد المنوب عنه إذا كان حياً وأمّا إذا كان ميتاً فيراعى على الأحوط تقليد الورثة والوصي أيضاً إن كان للميت وصي. (6)

الشيخ الصافي: اجير بايد مطالق وظيفه خود عمل كند، بلى اگر با او شرط


1- مناسك صغير، ص 236.
2- ص 90 احكام.
3- الملحق، ص 3.
4- الفرع 72 مع التلخيص.
5- ص 191.
6- الصراط، ج 4، ص 47.

ص: 43

كنند كه علاوه بر واجبات و شرايط صحت به نظر اجير بعضى از امور لازمه در نظر منوب عنه را نيز به جا آورد و يا بعض منافيات به نظر او را ترك نمايد، به شرط عمل نمايد. (1)

الشيخ الفاضل: نفس عبارة الإمام قدس سره. (2)

منه أيضاً: كل وظائف الحج والعمرة يأتي بها النائب بقصد المنوب عنه سوى الكفارات. (3) وفي ص 16: يعمل النائب على تقليد مقلّده.

الشيخ المكارم: نفس عبارة الإمام قدس سره. (4)

الشيخ النوري: ميزان وظيفه خود اوست ولى اگر اجير شده به كيفيت خاصى، بايد طورى عمل كند كه وظيفه خودش و كيفيت ذكر شده انجام شود.

علم به استطاعت خود بعد از عمره نيابى

السيد السيستاني: في الصورة الأولى إذا كان واثقاً بتمكّنه من الحج لنفسه في عام لاحق أتمّ الحج النيابي وإلّا تركه وذهب إلى بعض المواقيت وأحرم للحج لنفسه وأمّا في الصورة الثانية فالظاهر انّه لا عبرة بالإستطاعة المتجدّدة ولو كانت بغير مال الإجارة. (5)

السيد الشبيري: باقى اعمال را از طرف منوب عنه انجام مى دهدومجزى است. (6)

عمره براى نائى

في العروة: فلا تجب على الأجير وإن كان مستطيعاً لها وهو في مكة.

الإمام الخميني قدس سره: لا تجب على الأجير وإن كان مستطيعاً لها وهو في مكة. (7)


1- الألف، ص 58
2- م 25
3- حول الحج، ص 22
4- م 25
5- الملحق، ص 5
6- ص 20، م 60
7- ص 403

ص: 44

السيد الخوئي قدس سره: ولا يجب على الأجير بعد فراغه عن عمل النيابة وإن كان مستطيعاً من الإتيان بها.

السيد الگلپايگاني قدس سره: لا يجب على النائب النائى وإن كان مستطيعاً لها. (1)

السيد السيستاني: ولكن الإحتياط بذلك كله مما لا ينبغي تركه. (2)

السيد الخامنئي: الظاهر أنها لا تصير واجبة على النائب النائي، نعم الأحوط أن يأتي بها. (3)

السيد الشبيري: كسى كه تنها استطاعت عمره مفرده داشته باشد، اگر در مكه و حوالى آن حضور دارد، بايد عمره مفرده به جا آورد، ولى بر نائى لازم نيست (4). و عمره را از ايام تشريق تأخير اندازد. (5)

*** الشيخ البهجت: واجب نيست بر اجير عمره مفرده، لكن به جا آوردنش احوط است. (6)

الشيخ التبريزي قدس سره: لا تجب على الأجير لكن الإتيان بها أحوط. (7)

الشيخ الصافي: بر كسانى كه شانزده فرسخ و بيشتر فاصله دارند واجب نيست. (8)

الشيخ المكارم: احتياط واجب اتيان عمره مفرده است.

الشيخ النوري: اين احتياط براى نائب واجب نيست، لكن خيلى مطلوب است. (9)


1- ص 72
2- ص 62
3- ص 46
4- ص 1، كتبى.
5- ص 38
6- ص 48
7- ص 62
8- كتبى.
9- ص 261

ص: 45

الشيخ الوحيد: لا تجب على الأجير لكن الإتيان بها أحوط. (1)

فوت الحاج في الحرم

السيد السيستاني: في فرض المسألة قال دام ظلّه: يجب الإستيذان من ورثته ولا تكفي إجازة الحاكم الشرعي، والنّص الدال على انّه يجعل نفقته وزاده وراحلته في الحجّ عنه لا يدلّ على جعل الولاية في ذلك لغير ورثته. (2)

*** الشيخ التبريزي قدس سره: س: إذا مرض الحاج ومات يوم العيد ولم يدرك الوقوفين أو مات قبل يوم عرفة في حال إحرام الحجّ أو قبله فهل يجب عليه الحج لو كان مستقراً عليه في السنوات السابقة؟ ج: يسقط عنه الحجّ. (3)

وفي ص 29: س: جاء شخص إلى المدينة المنورة قاصداً أداء حجّةالإسلام فمات قبل مباشرة الأعمال، هل يجوز للمرافقين له أن يستنيبوا له من يحج عنه من أمواله التي تركها بلا حاجة إلى الإستيذان عن الحاكم الشرعي أو ورثة الميت؟ ج:

إذا استقرّ عليه الحجّ للمرافقين أن يستنيبوا من أمواله من يحج عنه بلا حاجة إلى الإستيذان من الورثة أو من الحاكم الشرعي.

الشيخ الفاضل: يجب الإستيذان من ورثته ولا تكفي إجازة الحاكم الشرعي. (4)

علم النائب باستطاعته في الميقات

السيد السيستاني: الرابع: أن لا يكون النائب مشغول الذمّة بحجّ واجب عليه في عام النيابة إن تنجز عليه ولا بأس باستنابته فيما إذا كان جاهلًا بالوجوب أو


1- ص 54
2- الملحق الأول، ص 27
3- الصراط، ج 4، ص 30
4- جامع المسائل، ص 25

ص: 46

غافلًا عنه وهذا الشرط شرط في صحّة الإجارة لا في صحّة حجّ النائب فلو حجّ والحال هذه برئت ذمّة المنوب عنه ولكنّه لا يستحق الأجرة المسمّاة بل يستحق أجرة المثل. (1)

السيد الشبيري: من وجب عليه الحج وتنجّز في عامه الحالي كان حجةالإسلام أو غيره كالحجّ الواجب بالإجارة أو النذر أو قبول الوصية أو بعنوان الكفارة يجب عليه أداؤه في نفس العام ولو أتى بحج آخر غير ما تنجّز عليه صحّ الحجّ وإن كان آثماً بتركه ما تنجّز عليه إلّاأن يكون هو حجة إسلامه ففي هذه الصورة يحكم بفساد الحجّ المأتي به. (2)

*** الشيخ البهجت: لمّا علم انّه كان مستطيعاً من قبل فقد تبيّن له بطلان الإجارة.

وفي الجواب عمن وصل المدينة بواسطة فيش غيره بالنيابة: ففي الفرض إن أمكنه الإقتراض والحج عنه نفسه وجب ذلك وأمّا بالنسبة إلى المنوب عنه فانّه مع إحراز رضا صاحب الفيش يستنيب من يحج عنه من الميقات فإنّ إطلاق الإجارة ينفي إعتبار مباشرته ... وأمّا لو عيّن شخصاً خاصاً للنيابة فإن كان عقد الإجارة وقع قبل إستطاعته وجب الوفاء به، وأمّا إذا كان استطاعته قبل العقد أو لم يكن عقد أصلًا فله أن يحجّ عن نفسه ويستنيب عن الميت. (3)

الشيخ التبريزي قدس سره: عدم حج واجب در ذمّه نائب شرط صحت اجاره است نه شرط صحت حج نائب، پس هرگاه در حالى كه بر خودش حج واجب بوده از جانب ديگرى نيابت كند، ذمّه منوب عنه برى ء مى شود و نائب استحقاق اجرة المثل دارد نه اجرةالمسمى. (4)

الشيخ الصافي: بايد حج واجب خود را به جا آورد. (5)

الشيخ الفاضل: كسى كه حج واجب بر عهده او است نبايد نيابت قبول كند،


1- ص 49
2- ص 27
3- ص 189، مع التلخيص من فرعين.
4- ص 69
5- فرع 119 مع التلخيص.

ص: 47

ولى اگر اجير شد هرچند معصيت كرده، ولى حج نيابى او صحيح است و مبرء ذمّه منوب عنه است و استحقاق اجرة المسمّى را دارد، هرچند حج بر خودش مستقر مى شود. (1)

منع از نيابت حج بعد از عمره تمتع

س: طلبه سيدى به نيابت شخصى كه مأيوس از سلامتى بوده به حج آمده و اعمال عمره تمتع را انجام داده، پس از انجام عمره تمتع به او خبر داده اند كه منوب عنه حالش خوب است، بايد خودش حج به جا آورد و نيابت شما صحيح نيست؛ تكليف اين نائب از نظر اتمام اعمال حج و عدم اتمام و از نظر اجرت چيست؟

السيد الشبيري: در فرض مزبور خوب شدن منوب عنه كاشف از بطلان اجاره است و نائب مستحق اجرةالمثل مى باشد و عمل نائب براى خودش نيز حساب نمى شود مگر اين كه اعمال را به نيت عمل مشروع، نه خصوص نيابت به جا آورده باشد كه در اين صورت عمل مزبور براى خود حساب مى شود. (2)

*** الشيخ البهجت: بنابر احتياط، نائب عمل را تمام كند و به آن اكتفا نشود و در اجرت مصالحه نمايند. (اجاره از عقود لازمه است، بايد تمام اجرت را بدهد مگر اين كه اجير به كمتر حاضر شود). (3)

الشيخ التبريزي قدس سره: چنان چه قصد حجةالإسلام براى منوب عنه كرده لازم نيست حج را تمام كند، ولى بنابر احتياط طواف نساء به جا آورد و اجاره بر حجةالاسلام منحل مى شود و بنابر احتياط واجب بايد مستأجر نسبت به اجرت


1- حج و عمره، ص 80.
2- كتبى.
3- كتبى.

ص: 48

اعمالى كه اجير تا كنون انجام داده او را راضى كند. (1)

الشيخ الصافي: در فرض سؤال چنان چه راه براى منوب عنه باز است و وقت هم براى عمره تمتع باقى است و استطاعت مالى هم دارد علاوه بر اجرت نائب، بايد خودش عمره تمتع و حج را به جا آورد و در اين صورت نائب موظف به انجام حج نيست، بلكه حجش براى منوب عنه صحيح نيست و اجرت انجام عمره و بازگشت را طلبكار است و اگر وقت عمره گذشته و يا راه براى منوب عنه مسدود است، نايب بايد حج را هم انجام دهد و مجزى از منوب عنه و مستحق تمام اجرت است. (2)

وظيفة النائب في طواف النساء

الإمام الخميني قدس سره: نائب در طواف نساء نيز بايد قصد منوب عنه بنمايد و احتياط استحبابى قصد ما في الذمّة. (3)

السيد الگلپايگاني قدس سره: بقصد منوب عنه انجام دهد. (4)

السيد السيستاني: يأتي بطواف النساء عن المنوب عنه لا عن نفسه. (5)

*** الشيخ التبريزي قدس سره: ولو أتى النائب بطواف النساء عن المنوب عنه كفى والأحوط أن يأتيه بقصد الأعم، يعني بقصد ما هو الوظيفة. (6)

الشيخ الصافي: بايد به قصد منوب عنه انجام دهد. (7)

الشيخ الوحيد: يأتي به بقصد المنوب عنه لا عن نفسه. (8)

طواف نساء به قصد منوب عنه


1- كتبى.
2- كتبى.
3- ص 32، طبع پنجم.
4- احكام عمره، ص 89
5- ص 210
6- ص 205
7- الألف، ص 58
8- ص 176

ص: 49

الإمام الخميني قدس سره: نائب در طواف نساء نيز بايد قصد منوب عنه نمايد و احتياط استحبابى آن است كه به قصد مافى الذمّة به جا آورد.

السيد الگلپايگاني قدس سره: نايب بايد طواف را به قصد منوب عنه انجام دهد. (1)

السيد السيستاني: والنائب عن الغير في الحجّ يأتي بطواف النساء عن المنوب عنه لا عن نفسه. (2)

السيد الشبيري: نائب در تمام اعمال حج حتى طواف نساء بايد نيت منوب عنه نمايد. (3)

*** الشيخ التبريزي قدس سره: ولو أتى النائب في الحج عن الغير لطواف النساء عن المنوب عنه كفى والأحوط أن يأتيه بقصد الأعم يعني بقصد ما هو الوظيفة. (4)

الشيخ الصافي: موافق است با السيد الگلپايگاني قدس سره. (5)

الشيخ الفاضل: با حضرت امام موافق است. (6)

الشيخ المكارم: با حضرت امام موافق است. (7)

الشيخ النوري: نفس عبارت امام است. (8)

الشيخ الوحيد: والنائب عن الغير يأتي بطواف النساء عن المنوب عنه لا عن نفسه. (9)

جواز النيابة للنائب في أثناء عمله لغير المنوب عنه


1- احكام، ص 89 و شفاهى.
2- ص 210
3- ص 22 وفي العربي فرع 70
4- ص 205
5- احكام، ص 89
6- مناسك محشى، م 152
7- م 6
8- م 6
9- ص 176، م 414

ص:50

في الوسائل في باب 21 من أبواب النيابة: عن صفوان بن يحيى الأزرق، قلت لأبي الحسن عليه السلام في الرجل يحجّ عن الرجل أيصحّ أن يطوف عن أقاربه؟ قال عليه السلام: إذا قضى مناسك الحجّ فليصنع ما شاء.

السيد الخوئي قدس سره: لا بأس للنائب بعد فراغه من أعمال الحج النيابي أن يأتي بالعمرة عن نفسه أو غيره كما لا بأس أن يطوف عن نفسه او عن غيره. (1) ووافق هذا المتن السيد الگلپايگاني في مناسك العربي (2) والسيد الخامنئي (3) والسيد السيستاني (4) والشيخ البهجت. (5)

السيد الشبيري: يجوز للأجير في الحج أو العمرة أن يطوف عن نفسه أو عن غيره ولو في أثناء الحجّ أويسعى أويرمي أو يذبح كما إذا كان عليه قضاء بعض منها. (6)

أقول: در سال 1423 ه ق همين مسأله از مراجع عظام استفتاء شد كه استفتاء كتبى آنها موجود است؛ غالباً مراجع جواب مثبت دادند كه مانع ندارد براى نائب در اثناء عمل نيابى خود براى خود يا ديگرى طواف به جا آورد. مراجع مشاراليهم حضرات آقايان تبريزى، بهجت، فاضل، صافى و سيستانى.

قد يستظهر الخلاف ممّا في مناسك السيد الخوئي وجمع آخر.

آمدن نائب به بلد قبل از موسم براى حج بلدى

الإمام الخميني قدس سره: چند ماه قبل كافى است. (7)

السيد الگلپايگاني قدس سره: كافى است (8) ودر مناسك جديدص 97 م 242: كافى است.


1- م 129
2- ص 61
3- م 64
4- م 129
5- م 126
6- ص 23، الفرع 88
7- نيابت، ص 69، م 37
8- شفاهى.

ص: 51

السيد السيستاني: يتوجّه الأجير إلى بلد الميت قبل موعد الحج بشهر مثلًا ثمّ رجع إلى بلده قاصداً به الشروع في سفر الحج يجزيه حجّه ويكون حجّه بلدياً. (1)

السيد الشبيري: با چنين آمدنى حج شخص، حج بلد محسوب نمى شود، مگر در بعضى از فروض نادره. (2)

*** الشيخ الصافي: اگر وطن خودش يا محل ديگر كه به آن جا مى رود در مسير مكه معظمه باشد واز بلد منوب عنه به قصد مكّه معظمه حركت كرده باشد، كافى است. (3)

الشيخ الفاضل: حاشيه ندارد.

الشيخ المكارم: چند ماه قبل به بلد منوب عنه رفته است كافى است. (4)

الشيخ النوري: س: چند ماه قبل از حج به بلد آمده به قصد منوب عنه؛ ج:

كافى است.

عمره و حج به نيابت حضرت حجت عليه السلام

الإمام الخميني قدس سره: حج به نيابت حضرت ولى عصر عليه السلام هرچند در موقف تشريف داشته باشند اشكال ندارد. (5)

السيد الگلپايگاني قدس سره: جواز آن بعيد نيست. (6)

السيد السيستاني: يجوز الإتيان بالحج والعمرة نيابةً عن مولانا صاحب العصر والزمان عليه السلام. (7)

السيد الشبيري: انجام عمره و حج و نماز مستحبى اشكال ندارد، ولى انجام طواف مستحبى از طرف كسانى كه در موسم حضور دارند صحيح نيست و انجام


1- الملحق، ص 24
2- كتبى.
3- كتبى- حاشيه.
4- مناسك محشى، ص 71، م 27
5- نيابت، م 31
6- احكام، ص 92
7- الملحق، ص 30

ص: 52

طواف و اهداء ثواب آن به پيشگاه مبارك حضرت ولى عصر توفيق بزرگى است. (1)

*** الشيخ الصافي: حاشيه ندارد. (2)

الشيخ الفاضل: موافق با امام قدس سره است.

الشيخ المكارم: به اميد مطلوبيت (حاشيه)

الشيخ النوري: با امام موافق است.

احرام الحائض وإتيان المناسك مع النيابة

السيد السيستاني: س: إذا كانت المرأة حائضاً وهي تعلم أنّ الرفقة لا ينتظرونها للإتيان بأعمال العمرة المفردة بعد طهرها فهل يجوز لها من أوّل الأمر أن تقصد الإحرام ثمّ تستنيب للطوافين؟ ج: الإستنابة في مفروض السؤال محل إشكال. (3)

*** الشيخ البهجت: در حال حيض احرام بستن مانع ندارد، لذا پس از ورود به مكه اگر فرصت صبر دارد، بايد صبر كند والّا براى طواف ها استنابه كند. (4)

الشيخ التبريزي قدس سره: فرقى بين حيض بعد از احرام و قبل از احرام نيست؛ محرم مى شود و براى طواف ها استنابه مى كند. (5)

الشيخ الفاضل: في مفروض السؤال (زن نمى تواند از كاروان جدا شود) إذا كانت المرأة في المدينة أو جدّة ولا تقدر على مفارقة الرفقة وملزمة بدخول مكّة فتحرم وتستنيب للطواف والصلاة وأمّا إذا كانت في مكّة فصحّة إحرامها في الفرض مشكلة، نعم لو أحرمت جهلًا بالمسألة فعليها الإستنابة لهما. (6)

ملحقات نذر

نذر احرام از جدّه در تهران


1- ص 27
2- احكام، ص 92
3- الملحق الأول، ص 103
4- شفاهى.
5- شفاهى.
6- الجامع، ص 69

ص:53

ص:54

ص:55

س: در تهران نذر مى كند كه من از جدّه محرم مى شوم؛ آيا اين نذر صحيح است؟

السيد الشبيري: بلى صحيح است به شرط اين كه در مسيرش ميقات قرار نگيرد. (1)

*** الشيخ البهجت: در عمره تمتع و در حج افراد چون محرز نيست كه جدّه قبل از ميقات باشد اين نذر اشكال دارد، ولى در عمره مفرده بنابر اين كه ميقات عمره مفرده براى نائى هم مواقيت معروفه و هم أدنى الحل باشد نذر مذكور مانع ندارد، ولى بنابر اين كه ادنى الحل براى نائى ميقات نباشد، نذر صحيح نيست و اين مبنى صحيح است. (2)

الشيخ التبريزي قدس سره: چون كه محرز نيست جدّه قبل از ميقات باشد، نذر


1- كتبى.
2- كتبى.

ص: 56

منعقد نمى شود. (1)

الشيخ الصافي: صحيح نيست. (2)

احرام حائض با نذر قبل از ميقات

الإمام الخميني قدس سره: زن هاى حائض مى توانند در مدينه با نذر براى عمره محرم شوند و لازم نيست به مسجد شجره بروند، ولى بايد با اذن شوهر باشد. (3)

السيد الخوئي قدس سره: اگر شوهر از نذر زن جلوگيرى نمايد، زن نمى تواند در صورتى كه وفاء به نذرش منافى با حق شوهر باشد نذر كند. (4)

السيد الگلپايگاني قدس سره: موافقت شوهر با زن در انجام حج كفايت از اذن مى كند، زيرا صحت حج او متوقف است بر نذر احرام قبل از ميقات. (5)

السيد السيستاني: يصحّ نذرها إذا لم تكن منافياً لحق الزوج في الإستمتاع كما لو كان بعيداً عنها خلال هذه الفترة. (6)

السيد الخامنئي: لا بأس بنذر الزوجة بلا إستيذان من زوجها فيما لو كان غائباً عنها. (7)

السيد الشبيري: براى كسى كه از ميقات عبور مى كند نذر احرام قبل از ميقات صحيح نيست.

*** الشيخ البهجت: زن حائض مى تواند قبل از ميقات با نذر محرم شود اگرچه نائب باشد. (8)

الشيخ التبريزي قدس سره: حائض مى تواند قبل از ميقات با نذر محرم شود و


1- كتبى.
2- كتبى.
3- ص 81
4- توضيح ص 469
5- شفاهى.
6- الملحق الأول، ص 64
7- ص 20
8- ص 7 ملحق.

ص: 57

چنان چه نذر او منافى حق زوج نيست، مانعى ندارد. (1)

الشيخ الصافي: نذر احرام قبل از ميقات صحيح است و بايد به آن وفا كند. (2)

الشيخ الفاضل: إذا نذر الإحرام قبل الميقات فانّه يجوز ويصحّ ويجب العمل به ولا يجب تجديد الإحرام في الميقات. (3)

الشيخ المكارم: احرام از داخل مسجد واجب نيست، بنابراين زن هاى حائض مى توانند در بيرون مسجد محرم شوند. (4)

الشيخ النوري: زن هاى حائض مى توانند در مدينه با نذر براى عمره محرم شوند، ولى بايد با اذن شوهر باشد. (5)

الشيخ الوحيد: الأول أن ينذر الإحرام قبل الميقات من مكان معين فانّه يصحّ ولا يلزمه التجديد في الميقات ولا المرور عليه. (6)

نذر زوجه

الإمام الخميني قدس سره: احرام قبل از ميقات صحيح است و زن هاى حائض مى توانند در مدينه با نذر محرم شوند، ولى نذر زن بايد با اذن شوهر باشد. (7)

السيد الگلپايگاني قدس سره: يمين زوجه و نذر او بدون اذن زوج منعقد نمى شود. (8)

السيدالخوئي قدس سره و السيد الگلپايگاني قدس سره: احرام از خارج مسجد صحيح است. (9)

السيد الشبيري: براى كسى كه از ميقات يا نزديك ميقات مى گذرد نذر احرام قبل از ميقات صحيح نيست. (زن حائض مى تواند خارج مسجد محرم شود و هم مى تواند در حال عبور در مسجد محرم شود) (10)


1- ص 26
2- ص 34
3- تحرير، 73
4- ص 34
5- ص 92
6- ص 72
7- ميقات، م 13
8- احكام، ص 70
9- مناسك.
10- ص 42

ص: 58

الشيخ البهجت: زن هايى كه به واسطه عادت زنانه معذورند مى توانند قبل از ميقات با نذر محرم شوند، هرچند نائب باشند (1) و در صورتى كه منافى با حق زوج نباشد مى تواند بدون اذن نذر كند. (2) و در توضيح ص 427 نذر زن بدون اجازه شوهر بنابر احتياط واجب وصفاً منعقد مى شود.

منه أيضاً: الذين يسافرون إلى جدّة بالطائرة وكان ذهابهم إلى الجحفة أو غيرها من المواقيت شاقاً عليهم يجزيهم الإحرام من جدّة بالنذر. (3)

الشيخ التبريزي قدس سره: اگر شوهر حاضر نباشد استيذان لازم نيست. (4)

الشيخ الصافي: يمين زوجه بدون اذن زوج منعقد نمى شود و اما نذر زوجه در غير آن چه متعلّق حق زوج است، خصوصاً در غير ماليات حكم يمين را داشته باشد اشكال است. (5)

الشيخ الفاضل: حاشيه ندارند.

الشيخ المكارم: اگر نذر زن مزاحم حق شوهر نباشد، اجازه لازم نيست. (6)

منه أيضاً: احرام در خارج مسجد جايز است. (7)

الشيخ النوري: در مناسك محشى حاشيه ندارند. (8)

نذر احرام قبل از ميقات براى نائب

الإمام الخميني قدس سره: چون احرام قبل از ميقات با نذر صحيح است، زن هاى حائض مى توانند در مدينه با نذر محرم شوند. (9)


1- جديد، ص 7.
2- س 28.
3- ص 197.
4- شفاهى.
5- م 170.
6- محشى، م 13.
7- محشى، ص 107، م 13.
8- ميقات، م 13.
9- متفرقه ميقات، 13.

ص: 59

السيد الخوئي قدس سره: يجوز الإحرام لساكن جدّة للمفردة والتمتع إذا يبقى فيها مدة يصدق انّ منزله فيها.

ووافقه الشيخ التبريزي قدس سره ثمّ قال: إذا شك في صدق العنوان لابد أن يذهب إلى أحد المواقيت. (1)

السيد الگلپايگاني قدس سره: نذر احرام قبل از ميقات براى نائب هم جايز است. (2)

السيد السيستاني: في سؤال 101 في الملحق: وهل يشرع النذر في المواقيت المعلومة سواء كان النذر قبل الوصول إليها أم بعده؟ ج: ... كما يصحّ الإحرام بالنذر قبل الوصول إلى المواقيت المعلومة وكذا نذر الإحرام في المواقيت نفسها. (3)

السيد الشبيري: بر كسى كه از ميقات يا نزديك ميقات عبور مى كند لازم است از ميقات محرم شود و نمى تواند به نذر قبل از ميقات محرم شود. (4)

*** الشيخ البهجت: نذر احرام قبل از ميقات جايز است، هرچند نايب باشد. (5)

الشيخ الصافي: با نظر آقاى گلپايگانى قدس سره موافق است.

الشيخ الفاضل: با نظر مرحوم امام قدس سره موافق است.

الشيخ المكارم: اگر نذر كند كه از محلى پيش از ميقات احرام ببندد جائز است و بايد از همان جا محرم شود. (6)

الشيخ النوري: با نظر مرحوم امام قدس سره موافق است.

الشيخ الوحيد: يصحّ أن ينذر الإحرام قبل الميقات من مكان معيّن ولا يلزمه التجديد في الميقات ولا المرور عليه ولا فرق في ذلك بين الحج الواجب والمندوب والعمرة المفردة؛ نعم إحرام الحجّ وعمرة التمتع لابد أن يكون في أشهر الحجّ. (7)

با نذر احرام در ايران لازم نيست به ميقات برود


1- الصراط، ج 2، ص 218
2- ص 89 احكام.
3- ص 55
4- م 115
5- مسائل جديد، ص 7
6- مناسك محشى، ص 100
7- ص 72

ص: 60

السيد السيستاني: نذر صحيح است و احرام هم محقق مى شود و لازم نيست به ميقات برود مگر بداند كه مجبور مى شود در روز سوار هواپيما يا ماشين مسقف بشود كه صحت نذر در اين صورت محل اشكال است و نيز بنابر احتياط در شب هاى بارانى. (1)

السيد الشبيري: اگر مرور به ميقات نكند احرام او صحيح است. (2)

السيد الخامنئي: بلى نذر او صحيح است، بايد در ايران محرم شود و رفتن به ميقات لازم نيست. (3)

*** الشيخ البهجت: مى تواند با نذر احرام در ايران محرم شود و رفتن ميقات لازم نيست. (4)

الشيخ التبريزي قدس سره: نذر مذكور صحيح است و رفتن به ميقات لازم نيست. (5)

الشيخ الصافي: نذر مذكور صحيح است و رفتن به ميقات لازم نيست. (6)

الشيخ الفاضل: مانعى ندارد، مشروط بر اين كه احرام در ايران مستلزم انجام محرمات احرام مثل سفر در زير سايبان در روز نباشد والّا احتياط آن است كه نذر نكند و محرم نشود و در فرض صحت رفتن به ميقات لازم ندارد. (7)

الشيخ النوري: نذر و احرام او صحيح است و رفتن به ميقات لازم نيست. (8)

نذر الصيام في حال السفر


1- مهر دفتر.
2- مهر شخصى.
3- مهر خاص.
4- مهر دفتر.
5- مهر شخصى.
6- مهر شخصى.
7- مهر دفتر.
8- مهر شخصى.

ص: 61

السيد الگلپايگاني قدس سره: شفاهاً فرمودند: اشكال ندارد.

السيد السيستاني: فرع 44 در دفتر استفتاءات: س: در جواز صوم در سفر فرق است بين آن كه قبلًا نذر كرده باشد يا اين كه در حال سفر هم مى تواند نذر كند؟ ج: فرق نمى كند، ولى اگر در اثناء روز بخواهد نذر روزه همان روز را بكند، صحت آن محل اشكال است.

السيد الخامنئي: مى تواند براى روزه نذر كند و در اين صورت اعتكاف مانع ندارد. (1)

السيد الشبيري: بلى مى تواند بعد از سفر نذر كند كه در همان سفر روزه بگيرد و معتكف شود. (2)

*** الشيخ البهجت: مى تواند پس از وارد شدن به مكه مكرّمه با نذر به اعتكاف بپردازد. (3)

الشيخ التبريزي قدس سره: نذر روزه در حال سفر اگر روزه واجب در ذمّه نداشته باشد اشكال ندارد. (4)

الشيخ الصافي: محل اشكال است. (5)

الشيخ المكارم: بدون قصد اقامه ده روز، گرفتن روزه اشكال دارد. (6)

نذر براى كعبه مقدسه و ضرايح مقدسه

السيد الخوئي قدس سره: س: هل يجوز رمي النقود بأضرحة الأئمّة المعصومين عليهم السلام؟

ج: نعم يجوز وأمّا لو نذر فلا يصحّ نذره. وفي مسألة 1048: أمّا النذورات


1- المصدر.
2- المصدر.
3- الميقات، ص 38.
4- شفاهى.
5- جامع الاحكام.
6- المصدر.

ص: 62

المخصصة للسيدة زينب عليها السلام والعباس عليه السلام أو أحد الأئمّة عليهم السلام المقيدة بوضعها في القفص أو المطلقة كيف يصرف؟ ج: ربّما لا يكون للوضع في القفص رجحان فلا ينعقد النذر وأمّا النذر المطلق لمن ذكر فمصرفه الإنفاق على حرمه أو على زوّاره الفقراء ونحو ذلك. (1)

السيد الگلپايگاني قدس سره: به مصرف زوار محتاج برسانند و نذر ضرايح مقدسه را هم اگر نمى توانند به نحو مطلوب عمل نمايند به زائرينى كه محتاج هستند برسانند. (2)

السيد الشبيري: محصل جواب: اگر در زمانى كه توليت اماكن مقدسه به نحو شرعى باشد جايز است تحت اختيار آنان قرار دهد والّا برحسب عرف محل اگر قصد ناذر روشن نشود به مصرف زوارى كه محتاجند برسانند مطابق احتياط است. (3)

*** الشيخ البهجت: اگر براى حرم امامان عليهم السلام ويا امام زادگان نذر كرده بايد به مصرف تعمير و روشنايى و فرش حرم و مانند اينها برسد و اگر براى خود امامان نذر كرده و مصرف معينى ذكر نكرده بايد به فقرا و زوار بدهند يا به مصرف مسجد و مانند آن برسانند و ثواب آن را براى امام عليه السلام هديه كنند. (4)

الشيخ التبريزي قدس سره: به مصرف فقرا و زوّار مؤمنين برسانند. (5)

ملحقات احرام

متفرقات احرام


1- صراط النجاة، ج 1، ص 382.
2- شفاهى.
3- كتبى.
4- توضيح ص 42.
5- ص 378 صغير.

ص:63

ص:64

ص:65

في العروة: الأقوى جواز الإحرام من خارج المسجد إختياراً.

الإمام الخميني قدس سره: احتياط واجب احرام از داخل مسجد است.

السيد السيستاني: احوط آن است كه احرام در داخل مسجد بسته شود و احرام در خارج مسجد براى غير زن حائض و كسى كه حكم او را دارد كافى نيست.

السيد الخامنئي: لا يجزي الإحرام من خارج مسجد الشجرة (1) وأمّا المرأة ذات العذر فعليها الإحرام من الجحفة أو محاذاتها ويجوز الإحرام بالنذر من منزلها في المدينة المنورة (2) و در ص 12: احرام از مسجد فعلى كافى است.

السيد الشبيري: بنابر احتياط لازم بايد نيت احرام و نماز احرام را در داخل مسجد به جا آورد. (3) و بايد احرام بعد از نماز باشد و فرقى بين نماز واجب و مستحب نيست. و زن حائض مى تواند خارج مسجد محرم شود و


1- ص 19
2- ص 20
3- ص 42

ص: 66

مى تواند هم در حال عبور در مسجد محرم شود. و بنابر احتياط، غسل احرام هم لازم است و بعد از غسل مردها از لباس و زن ها از روبند اجتناب كنند والّا بايد مجدداً غسل كنند.

*** الشيخ البهجت: در حال اختيار بايد از مسمّى به مسجد الشجرة محرم شود.

والأحوط الإحرام من المسجد القديم مع الإمكان.

الشيخ التبريزي قدس سره: ويجوز الإحرام من خارج المسجد محاذياً له من اليمين أو اليسار. (1) وفي الضميمة: لا يلزم دخول المسجد.

الشيخ الصافي: بهتر بلكه احوط احرام از داخل مسجد است (2) و از بيرون مسجد هم كافى است. (3)

الشيخ الفاضل: اگر امكان نداشته باشد يعنى مسجد دو درب نداشته باشد يا امكان عبور از مسجد به جهت ازدحام و موانع ديگر نباشد، كنار مسجد محرم شوند و در اين فرض تجديد احرام در جحفه يا محاذات آن لازم نيست. (4)

الشيخ المكارم: در كنار مسجد هم مى توان محرم شد و تفاوتى بين مسجد قديم و جديد نيست. (5)

الشيخ النوري: احتياط واجب احرام از داخل مسجد است. (6)

الشيخ الوحيد: والأحوط الأفضل الإحرام من مسجدها المعروف بمسجد الشجرة. (7)

أقول: وافق متن العروة، السيد الخوئي والسيد الگلپايگاني طاب ثراهما.

لأحوط لزوم الغسل للإحرام


1- ص 80
2- ص 22
3- كتبى.
4- مناسك محشّى، م 247
5- ص 34
6- ص 89
7- ص 61

ص: 67

في العروة: يستحب قبل الشروع في الإحرام أمور: ... الثالث: الغسل.

السيد الشبيري: به نظر اين جانب غسل براى احرام وجوب شرطى دارد و اگر غسل نكنند احرام محقق نمى شود.

صلاة الإحرام

في العروة: الرابع: أن يكون الإحرام عقيب صلاة فريضة أو نافلة وقيل بوجوب ذلك.

مؤلّف: كان السيد الشبيري دام ظلّه قائلًا بوجوب الشرطي للغسل والصلاة للإحرام وأنّ الإحرام لا يتحقق بدونهما ولكنه دام ظله رجع عن الفتوى إلى الإحتياط وقال بجواز الرجوع إلى الغير (المناسك الأخير).

الإحرام في الطيارة

س: شخصى از لبنان با هواپيما وارد جده شده ودر طياره مقابل جحفه يا شجره احرام بسته كافى است يا نه و اگر اعمال عمره تمتع را انجام داده محكوم به صحت است يا نه؟

السيد الشبيري: ظاهراً كافى نيست و عمره تمتع وى صحيح نمى باشد. (1)

*** الشيخ التبريزي قدس سره: احرام از محاذات فضايى اشكال دارد، هرچند قريب باشد. (2)


1- كتبى.
2- كتبى.

ص: 68

الشيخ البهجت: كفايت احرام از فوق مسجد شجره محل اشكال است، بلكه منع است و حكم كسى را دارد كه بدون احرام اعمال را انجام داده است. (1)

الشيخ الصافي: صحت احرام به نحو مذكور به نظر اين جانب محل اشكال است (2).

الشيخ المكارم: صدق محاذات مشكل است. (3)

آيا احرام از محاذات هوايى مجزى ء است؟

السيد الگلپايگاني قدس سره: محاذات در فضا ميسور نيست.

السيد السيستاني: بنابر احتياط واجب مجزى نيست. (4)

السيد الشبيري: احرام در مقدار هوايى كه عرفاً تابع زمين است مجزى است و در غير اين فرض مجزى نيست. (5)

*** الشيخ التبريزي قدس سره: مجزى نيست. (6)

الشيخ البهجت: مجزى نيست؛ (7) در سؤال از معظم له به طور شفاهى: جواز بعيد نيست.

الشيخ الصافي: اگر محاذات را تشخيص بدهد مجزى است. (8)

الشيخ الفاضل: مشكل است، چون هواپيما مكث و توقف ندارد. (9)

الشيخ المكارم: در مسأله محاذات ميقات فرقى ميان صحرا و دريا نيست. (10)


1- كتبى.
2- كتبى.
3- شفاهى.
4- مهر دفتر.
5- مهر شخصى.
6- كتبى.
7- مهر دفتر.
8- كتبى.
9- شفاهى.
10- ص 102، م 256.

ص: 69

و في مناسك العربي ص 41: لا فرق في مسألة المحاذات بين الصحرا والبحر والهواء، فإذا عبر بالطائر ...

احرام در ماهى و احلال در ماه ديگر

س: شخصى قبل از غروب آفتاب شب اول ماه، محرم شد به احرام عمره مفرده و اعمال مكه را در ساعات اوليه ماه جديد انجام داد، اين عمره به حساب كدام يك از دو ماه محسوب مى شود و اگر بعد از غروب محرم شد چه نحو خواهد بود؟

السيد السيستاني: به حساب ماهى كه در آن محرم شده. (1)

*** الشيخ التبريزي قدس سره: در فرض اول كه قبل از غروب شب اول ماه، محرم شده، عمره از ماه قبل محسوب مى شود و در فرض دوم كه بعد از غروب آفتاب محرم شده از ماه جديد محسوب مى شود. (2)

الشيخ الصافي: اگر قبل از غروب شرعى (مغرب) محرم شده عمره ماهى است كه هنوز آفتاب آن غروب نكرده و اگر بعد از غروب شرعى محرم شده، عمره ماه بعد محسوب مى شود. (3)

الشيخ الفاضل: ظاهراً در هردو فرض اعمال عمره مربوط به ماه جديد است و تا ماه آينده نمى تواند مجدداً عمره به جا آورد. (4)

الشيخ المكارم: بعيد نيست كه معيار همان ماهى بوده كه احرام در آن بسته شده است، هرچند احتياط آن است كه عمره ماه بعد را رجاءً به جا آورد. (5)

الشيخ النوري: به حساب ماهى محسوب مى شود كه در آن احرام بسته است. (6)

أقول: به نظر حقير بايد ببينيم از نصوص چه استفاده مى شود؛ آيا ميزان را احرام در شهر قرار داده يا احلال از آن؟

الجنون بعد الإحرام


1- مهر دفتر.
2- مهر خاص.
3- مهر خاص.
4- مهر دفتر.
5- مهر خاص.
6- مهر خاص.

ص: 70

السيد السيستاني: س: امرأة جنيت في عرفات، ما هي وظيفة زوجها وهو معها؟ ج: إذا كان جنونها بعد إدراك مسمّى الوقوف أو أنّها أفاقت فيها بحيث أدركت الوقوف لزم على الزوج بأخذها إلى المزدلفة فإن أفاقت هناك وأدركت إختياري المشعر أو إضطراريه فقد أدركت الحجّ فإن أفاقت من جنونها وتمكّنت من الإتيان ببقيّة المناسك فهو وإن عادت إلى الجنون فحينئذٍ يستنيب لها من يأتي عنها ببقية المناسك ويتمّ حجّها. (1)

السيد الشبيري: حكم مغمى عليه را دارد براى او استنابه كنند. (2)

*** الشيخ البهجت: بعيد نيست كه بر طبق قاعده بگوييم اين احرام منعقد نشده، چه عمره مفرده و چه عمره تمتع ولكن احوط استنابه است براى عمره. (3)

الشيخ التبريزي قدس سره: با فرض اين كه زن بعد از احرام جنون پيدا كرده و مستمر است خود زن تكليفى ندارد و شوهر هم فعلًا تكليفى درباره زوجه ندارد و اصل احرام او باطل است براى اين كه احرام بستن براى انجام عمره است و اين واجب ارتباطى است و مركب است و در صورتى كه متمكن نباشد اين احرام (وقع غير صحيح) و اگر زوج بخواهد مباشرت كند مانع ندارد. (4)

الشيخ الفاضل: بعيد نيست كه بگوييم اين جنون بعد از احرام كشف از بطلان احرام مى كند، پس نه زن تكليفى دارد و نه زوج و مباشرت زوج هم مانع ندارد. (5)

محاذات الميقات (در زمين و دريا و فضا)


1- الملحق الثاني، ص 140.
2- شفاهى.
3- شفاهى.
4- شفاهى.
5- شفاهى.

ص:71

السيد الگلپايگاني قدس سره: يافتن محاذات ميقات در هواپيما ميسور نيست تا بتوان از آن جا محرم شد. (1)

السيد السيستاني: محاذاة أحد المواقيت، فإن من سلك طريقاً لا يمرّ بشي ء من المواقيت السابقة إذا وصل إلى موضع يحاذي أحدها أحرم من ذلك الموضع. (2) وفي الملحق الثاني ص 22: يمكن تصوير المحاذاة من جهة الفوق كما إذا مرّ بالطائرة على سماء الميقات وأمكن التوقف هناك بمقدار أداء التلبية لكن في كفايتها إشكال.

السيد الشبيري: كسى كه از ميقات و يا نزديك ميقات عبور نمى كند، قبل از رسيدن به حرم محرم شود و لازم نيست محاذات ميقات باشد، چه قبل و چه بعد. (3)

*** الشيخ البهجت: بايد از محاذات اولين ميقات نزديك به خود محرم شود. (4)

الشيخ التبريزي قدس سره: نفس العبارة إلّاانّه في آخر الفرع ... ولكنّه غير بعيد إذا لم يكن الفصل كثيراً (5).

منه أيضاً: احرام از محاذات ميقات در فضا كافى نيست. (6)

الشيخ الفاضل: من لم يمرّ على أحد المواقيت جاز له الإحرام من محاذاة أحدها. (7)

الشيخ المكارم: كسانى كه از ميقات عبور نمى كنند در محاذى اولين ميقات


1- ص 126، م 290 اخير
2- ص 82
3- م 116
4- ص 66
5- ص 183
6- ص 341 صغير.
7- ص 71

ص: 72

بايد محرم شوند و فرقى در محاذات ميان صحرا و دريا و هوا نيست. (1)

الشيخ النوري: اگر به هيچ يك از مواقيت عبور نكند بايد از محاذات ميقات احرام بندد. (2)

الشيخ الوحيد: نفس العبارة. (3)

احرام از خارج مسجد شجره

س: خانمى به خيال اين كه حائض است خارج مسجد شجره محرم شده و عمره تمتع را انجام داده، فعلًا فهميده كه حائض نبوده و وظيفه او احرام از داخل مسجد بوده، تكليف چيست؟

السيد السيستاني: الأحوط الإحرام من مسجد الشجرة وعدم كفاية الإحرام من خارج المسجد لغير الحائض ومن بحكمها. (4)

السيد الشبيري: احرام او باطل است و اگر ممكن باشد به مسجد شجره مراجعت كرده نماز و غسل احرام به جا آورد و در مسجد نيت كند و نماز بخواند و در آن جا يا هر جاى ذوالحليفه تلبيه بگويد و احرام بعد از هر نمازى كافى است. (5)

*** الشيخ البهجت: حكم كسى را دارد كه بدون احرام اعمال را انجام داده كه در مناسك ذكر شده و اعمالش صحيح است. (6)

منه أيضاً: در جامع المسائل ص 232 ملخصاً: اگر عذرى داشت از احرام بستن در ميقات مثل فراموشى يا عذر ديگر كه مسوّغ ترك باشد ظاهراً از قبيل مرض و جهل به موضوع بدون تقصير و ظاهر لحوق جهل به حكم است با عدم تقصير پس بعد از زوال عذر اگر رجوع به ميقات ممكن باشد برمى گردد والّا از همان جاى خود مى بندد و اگر متذكر نشد مگر بعد از تمام اعمال صحت بعيد


1- ص 38 و 39
2- ص 85
3- ص 71
4- ص 80
5- كتبى.
6- كتبى.

ص: 73

نيست در خصوص حج و در غير حج محل تأمل است. (1)

الشيخ التبريزي قدس سره: در حال اختيار هم احرام از داخل مسجد لازم نيست. (2)

الشيخ الصافي: به نظر اين جانب احرام از خارج مسجد شجره يعنى پشت مسجد كافى است. (3)

الشيخ الفاضل: احتياط واجب آن است كه داخل مسجد شجره محرم شوند نه خارج آن. (4) احرام از قسمت توسعه يافته مسجد شجره هم صحيح است. (5) حائض و نفساء مى توانند در حال عبور محرم شوند و اگر نتوانند در حال عبور محرم شوند بايد كنار مسجد محرم شوند. (6)

جواز الإحرام مع العلم بإرتكاب المحرّم

السيد الخوئي قدس سره: يجوز أن يحرم للعمرة المفردة أو التمتّع مع العلم بأنّه سيضطرّ إلى التظليل المحرّم بعد الإحرام ولا تضرّ ذلك بصحة إحرامه سواء كان في الحج الواجب أو المستحب. (7)

الشيخ التبريزي قدس سره: در متن مذكور با السيد الخوئي قدس سره موافقت كرده اند.

تلبية الإحرام مع الريبة

السيد الشبيري: اگر زن اظهار تلبيه كند و در معرض ريبه و تلذذ باشد بنابر احتياط حرام و باطل است. (8)

اعزام به ايران بعد از انعقاد احرام


1- حاشيه ملاحظه شود. معظم له بعد متعرض ترك عمدى شده است، به مدرك مذكور مراجعه شود.
2- كتبى.
3- كتبى.
4- م 244
5- م 245
6- م 250
7- الصراط، ج 2، ص 230
8- ص 56

ص:74

س: شخصى در جحفه حالش به هم خورد و از ادامه برنامه احرام مأيوس شد، فقط اين مقدار شد كه به زيد وكالت بدهد براى نيابت حج- نائب براى آن مريض به مكه آمد و عمره تمتع را تمام كرده مريض پس از چند روز كه در مكه معالجه شد بهتر شد، خود آن مريض را مجدداً به جحفه بردند و محرم شد و آمد مكه متأسفانه مجدداً قبل از شروع به عمره حالش به هم خورد و او را كه محرم شده بود به ايران برگرداندند؛ مريض مزبور چه تكليفى دارد؟ و نائب چه تكليفى دارد؟ باقى اعمال را انجام بدهد يا نه؟ اجرت دارد يا نه؟

السيد الشبيري: عمل نائب صحيح است و مريض نيز اگر قربانى يا پول قربانى به مكه يا منى بفرستد از احرام خارج مى شود و به نظر اين جانب قربانى در محل خود در ايران نيز مى تواند ذبح كند و درنتيجه از احرام بيرون شود، ولى در اين صورت براى حلال شدن زن بايد بعداً خود مناسك را به جا آورد، به خلاف صورت اول كه زن نيز به عقيده حقير حلال مى شود. (1)

*** الشيخ البهجت: راه احتياط اين است كه نائب حج را تمام نمايد و نسبت به اجرت مصالحه كنند و مريض به وظيفه محصور عمل كند و كسى را نائب كند كه براى او به نيت عمره مفرده اعمال آن را بدون احرام به جا آورد و پس از سعى و قبل از تقصير به مريض اطلاع دهند كه خودش تقصير نمايد. (2)

الشيخ التبريزي قدس سره: نيابت صحيح است و نائب مستحق اجرت است و در فرض مزبور كه وقت عمره تمتع گذشته بر مريض چيزى نيست و چنان چه بعداً


1- كتبى.
2- كتبى.

ص: 75

خوب شود، بنابر احتياط خودش حجة الإسلام را به جا آورد. (1)

الشيخ الصافي: در فرض سؤال نايب بايد حج تمتع را به نيابت از منوب عنه انجام دهد و مستحق اجرت است و بر منوب عنه حكم محصور مترتب است و احتياط اين است كه منوب عنه علاوه بر انجام وظيفه محصور كسى را نائب بگيرد كه به نيابت از او اعمال عمره، يعنى طواف و نماز و سعى را انجام دهد و بعد منوب عنه را اعلام كنند تا تقصير كند براى خروج از احرام و بعد نائب طواف نساء را نيز احتياطاً به نيابت از او انجام دهد. (2)

نسك مستحبى بدون اذن زوج

س: زنى بدون اذن شوهر براى انجام حج مستحبى به مدينه آمده و شوهر مى گويد راضى نيستم عمره يا حج به جا آورى؛ آيا اين زن مى تواند بدون احرام وارد مكه شود يا نه؟ و از جانبى نمى تواند از كاروان جدا بماند، بايد با كاروان باشد.

السيد الشبيري: اگر زن توبه كرده باشد، با احرام وارد مكه شود و عمره يا حج به جا آورد و اگر از كار خود توبه نكرده باشد بى احرام وارد شود. (3)

*** الشيخ البهجت: نمى تواند. (4)

الشيخ التبريزي قدس سره: بايد در فرض مزبور محرم شود. (5)

الشيخ الصافي: در فرض سؤال كه زن براى عبور از ميقات مضطرّ است بايد محرم شود به عمره مفرده و چون عبور از ميقات بدون احرام جائز نيست، شوهر حق نهى از محرم شدن زوجه اش را كه مضطرّ براى عبور است ندارد. (6)

حكم من دخل مكّة بغير إحرام عامدا


1- كتبى.
2- كتبى.
3- كتبى.
4- كتبى.
5- كتبى.
6- كتبى.

ص: 76

السيد الخوئي قدس سره: س: لو دخل مكّة بلا إحرام جهلًا منه بوجوب الإحرام ثمّ رجع إلى بلاده، هل يلزمه الرجوع إلى مكّة لأداء أعمال العمرة؟

ج: لا يجب عليه الرجوع. (1) وفي الملحق، ص 259: لو دخل مراراً بلا إحرام إنّه مذنب وعليه الإستغفار فقط.

السيد السيستاني: س: إذا دخل الحرم أو مكّةبغير إحرام عمداً أو لعذرٍ فهل يكون بقاؤه فيه محرّماً ليجب عليه الخروج فوراً أم لا؟

ج: الظاهر انّ الدخول بغير إحرام حرام حدوثاً لا بقاءً. (2)

السيد الشبيري: حرمت دخول در حرم و مكه معظمه بدون احرام براى عامد حرمت تكليفى است و اثر وضعى ندارد. (3)

منه أيضاً: فقط مخالفت حكم تكليفى كرده، مثل اين كه بى وضو دست روى نوشته قرآن گذاشته؛ لازم نيست كه وضو بگيرد و مجدداً با طهارت خط قرآن را مس كند. (4)

*** الشيخ التبريزي قدس سره: فقط مرتكب فعل حرام شده، ولى اثر وضعى ندارد. (5)

الشيخ الفاضل: س: من دخل مكّة مراراً ولم يعتمر وكان هذا عن علم وعمد فهل يجب عليه أن يأتي بما فات أم انّه مذنب فقط؟

ج: ليس عليه شي ء وانّما عليه الإستغفار من الذنب فحسب. (6)

المرور في فضاء الحرم للإحرام


1- الصراط، ج 3، ص 56
2- الملحق الأول، ص 36
3- شفاهى.
4- شفاهى.
5- شفاهى.
6- جامع المسائل، ص 115 و ص 118.

ص: 77

السيد الخوئي قدس سره: س: هل يحرم المرور في فضاء الحرم بالطائرة بدون إحرام؟

ج: لا يحرم. (1)

جواز الرجوع إلى المدينة بعد الإحرام في الشجرة

السيد الخوئي قدس سره: يجوز أن يحرم من الشجرة ويعود إلى المدينة ويسافر جواً من المطار. (2)

السيد الگلپايگاني قدس سره: س: آيا جايز است كه بعد از احرام در ميقات به طرف خلاف مكه معظمه برود و بعد از چند روز بيايد براى مكه؟ ج: مانع ندارد. (3)

السيد السيستاني: س: هل يجوز لمن أحرم من مسجد الشجرة أن يرجع بعد الإحرام إلى المدينة المنورة؟ ج: يجوز في حد ذاته لكن يلزمه الإجتناب عن التظليل المحرّم. (4)

*** الشيخ التبريزي قدس سره: وافق السيد الخوئي قدس سره في المتن.

نسيان احرام و تذكر قبل از افعال خمسه مكه

س: اگر احرام حج را فراموش كند و متذكر نشود، مگر بعد از اعمال منى و قبل از اعمال خمسه مكه تكليف چيست؟ و اگر به همين نحو باقى اعمال را انجام


1- الصراط، ج 3، م 441
2- الصراط، ج 2، ص 202
3- آداب و احكام، ص 134
4- ص 441

ص: 78

داد، حج مجزى است يا نه؟ اصيل باشد يا نائب؟

السيد السيستاني: س: إذا نسى التلبية في إحرام الحجّ فتذكّر بعد أعمال منى وقبل الطواف فما حكمه؟

ج: يلبّى متى ما تذكّر ويأتي ببقية المناسك ويصحّ حجّه (1) وقال دام ظلّه في ص 73: وشمول هذا الحكم للعمرة المفردة محل إشكال، فراجع. وفي الملحق الأول، ص 66، في ذيل مسألة 126: وكذا لو تذكّر أو علم بالحكم عند الوقوف بالمزدلفة فانّه يحرم من مكانه ...

السيد الشبيري: ظاهراً به همين حال باقى را انجام دهد، حج مجزى است. (2)

*** الشيخ البهجت: عمل را تمام كند و احتياط آن است كه به آن اكتفا نشود. (3)

الشيخ التبريزي قدس سره: حج مجزى است، ولى بنابر احتياط اگر نائب اجير باشد در اجرت به نسبت ترك احرام حج با مستأجر مصالحه كند. (4)

الشيخ الصافي: در فرض مذكور بايد به محض اين كه يادش آمد محرم شود، يعنى لبيك ها را بگويد و اعمال را تمام كند و در اين حكم فرقى بين نائب و اصيل نيست و احتياط اين است كه بعد از محرم شدن اعمال منى را (رمى و قربانى و حلق را) دوباره در حال احرام انجام دهد و از احرام خارج شود و سپس اعمال مكه را انجام دهد و اگر قبل از ظهر متوجه نشود كه احرام را فراموش كرده، بعد از محرم شدن وقوف اضطرارى مشعر را نيز انجام دهد. (5)

فوت مُحرم بعد از دخول در حرم

الشيخ البهجت: اگر بعد از احرام و دخول حرم وفات نمود، مجزى از حجةالاسلام است و قضا ندارد. (6) و احوط اقتصار بر متيقن است كه وقوع موت در


1- الملحق الثاني، ص 72.
2- كتبى.
3- كتبى.
4- كتبى.
5- كتبى.
6- الجامع، ص 183.

ص: 79

حرم بعد از تلبّس به احرام باشد.

أقول: اگر بين الاحرامين بميرد و يا محرماً خارج حرم بميرد به نظر معظم له بايد قضاى آن به جا آورده شود و فرمودند: اين حكم در عمره مفرده هم جارى است در صورتى كه واجب باشد. (1)

الشيخ التبريزي قدس سره: إذا مات الحاج بعد دخول الحرم اجزأ عنه ويسقط وجوب القضاء ولو كان مستقراً عليه؛ فراجع. (أقول: وإن لم يكن في حال الإحرام)

الشيخ الفاضل: مضى بعض كلامه.

الشيخ المكارم: اگر حاج بعد از احرام بميرد، حج او قبول است، چه در حرم بميرد و چه خارج از حرم؛ فراجع. (2)

ملحقات طواف

الخروج عن المطاف


1- المدرك.
2- م 98 و 99.

ص:80

ص:81

ص:82

ص:83

السيد الخوئي قدس سره: س: هل انّ الخروج إلى الرواق المحيط بالمطاف يعتبر خروجاً من المطاف ويأخذ حكمه؟

ج: لا مانع منه إذا لم يناف الموالاة. (1)

فساد العمرة أو الحج

السيد الخوئي قدس سره: س: لو فسدت العمرة أو الحجة بمفسد ما، كما لو طاف من غير طهارة أو نسي صلاة الطواف أو ما شاكل ذلك جهلًا ولم يلتفت إلّابعد الوصول إلى وطنه فهل انّ إحرامه يفسد أو يبقى محرماً؟ وماذا يجب عليه حينئذٍ؟

ج: أمّا العمرة المتمتّع بها فيبطل إحرامها ببطلانها إذا التفت إليه في وقت لا يتمكّن من تدارك نسكها قبل الوقوف بعرفات وأمّا إحرام الحجّ فيبطل بفساد طوافه


1- الصراط، ج 3، ص 171.

ص: 84

بعد تمام شهر الحجّ وأمّا إحرام العمرة المفردة فلا يبطل مادام يمكنه إعادة نسكها بنفسه وإلّا بنائبه ونسيان الصلاة لا يوجب البطلان في حجّ أو عمرة ويصلّها أينما تذكّر. (1)

*** الشيخ التبريزي قدس سره: يضاف إلى ذلك مقتضى بقائه على إحرامه في العمرة المفردة- وإن رجع إلى وطنه- اجتناب محظورات الإحرام إلى أن يأتي بعمرة مفردة على الأحوط وجوباً فإن لم يكن قادراً على ذلك فيستنيب من يعتمر عنه. (2)

الشيخ الفاضل: الإحرام باقية ويبقى هو محرماً إلى آخر الجواب الطويل. (3)

دقّة العامة في الوقت

في صحيح ذريع المحاربي قال: قال لي أبوعبداللَّه عليه السلام: صلّ الجمعة بأذان هؤلاء فإنّهم أشد شي ء مواظبة على الوقت. (4)

مسّ جدار الحجر والبيت

الإمام الخميني قدس سره: ضرر ندارد. (5)

السيد الگلپايگاني قدس سره: احتياط استحبابى در ترك است. (6)

السيد السيستاني: كما أنّ الأحوط الأولى أن لا يمدّ الطائف يده حال طوافه إلى جدار الكعبة وأن لا يضع يده على حائط الحجر. (7)


1- الصراط، ج 3، ص 171 وفي الملحق، ص 294.
2- الصراط، ج 3، ص 171 وفي الرابع، ص 150.
3- فراجع في الجامع، م 305.
4- الوسايل، أبواب الأذان، باب 3.
5- ص 116.
6- شفاهى.
7- ص 158.

ص: 85

السيد الشبيري: بوسيدن خانه كعبه و دست گذاردن روى ديوار حجر و ديوار خانه كعبه از طرف شاذروان مانع ندارد. (1)

*** الشيخ البهجت: احوط آن است كه دست به جانب بيت دراز نكند و دست روى حجر نگذارد. (2)

الشيخ التبريزي قدس سره: گرچه احتياط در ترك است، ولى اظهر جواز است. (3)

الشيخ الصافي: احتياط واجب ترك است. (اين همان عبارت مناسك مرحوم السيد الگلپايگاني قدس سره است) آيةاللَّه صافى بر اين عبارت حاشيه ندارند، ولى اصل اين احتياط وجوبى صحت ندارد به دو جهت: اول آن كه در مناسك هاى قديمى فقط كلمه احتياط دارد نه وجوبى و ثانياً در سال هاى اخير كه آن مرحوم مجدداً در اين فرع بحث كردند و جواهر و نجاة العباد را ملاحظه نمودند تقويت كردند جانب جواز را و فرمودند: چون كلمه احتياط را مرحوم شيخ در مناسك آورده اند همان طور باشد، ولى احتياط را استحبابى قرار مى دهيم و حقير هم در آراء المراجع وجه مطلب را به طور اجمال ذكر كرده ام.

الشيخ الفاضل: دست به ديوار كعبه گذاشتن يا روى حجر جايز است و به طواف ضرر نمى رساند. (4) وفي حول الحج، ص 74: الأحوط إعادة ذلك المقدار ولو بعد رجوعه إلى بلده. (5)

الشيخ المكارم: با عبارت مناسك امام موافق است. (6)

الشيخ النوري: جايز نيست و بايد آن قسمت را اعاده كند. (7)

الشيخ الوحيد: والأحوط إستحباباً أن لا يمدّ يده حال طوافه إلى جدار الكعبة


1- ص 62
2- مناسك ص 44، وفي المناسك العربي، ص 124، فرع 290
3- م 308 و 309، مناسك جديد، ص 178
4- مناسك امام محشى، ص 200
5- ملخّص.
6- ص 205
7- محشى، ص 192

ص: 86

لاستلام الأركان أو غيره. (1) والأحوط إستحباباً أن لا يضع يده على حائط الحجر أيضاً. (2)

تنازع زوجين در بطلان طواف

س: هر يك از زن و مرد طواف نساء خود را صحيح و طواف نساء مقابل را باطل مى داند، مباشرت جايز است يا نه؟

السيدالشبيري: هركدام طوافى به نيت طواف مشروع به جامى آورد كه به عقيده خود طوافش طواف مستحبى است و به عقيده طرف طوافش طواف نساء مى باشد. (3)

*** الشيخ البهجت: اشكال ندارد. (4)

الشيخ التبريزي قدس سره: مباشرت بر هركدام جايز است. (5)

الشيخ الصافي: اشكال ندارد. (6)

قضاء طواف در غير موسم

الإمام الخميني قدس سره: مانع ندارد. (7)

السيد الگلپايگاني قدس سره: طواف عمره تمتع و طواف حج به عنوان نيابت از غير، واجب است در موسم حج انجام بگيرد، يعنى طواف عمره تمتع را در اشهر حج و طواف حج را در ذيحجه روز عيد و بعد از آن مگر اين كه منوب عنه فراموش كرده باشد. (8)


1- م 302.
2- ص 128، م 303.
3- كتبى.
4- كتبى.
5- كتبى.
6- كتبى.
7- م 29، نيابت.
8- شفاهى و احكام، ص 78.

ص: 87

السيد الشبيري: مى تواند قضاء طواف را در غير ماه هاى حج به جا آورد، چه فراموش كرده باشد و چه باطل انجام داده باشد، مگر در مواردى كه بايد قضاء طواف عمره تمتع را قبل از طواف حج انجام دهد. (1)

السيد السيستاني: س: إذا نسى الطواف أو أتى به باطلًا عن نسيان لبعض شروطه فهل يجوز تداركه في غير أشهر الحج؟

ج: إن كان طواف عمرة التمتّع فإن تذكّره بعد مضي وقته جاز له قضاؤه في أي وقت شاء وإن كان الأحوط أن يأتي به قبل مضي شهر ذي الحجّة وإن كان طواف الحجّ فإن تذكّره قبل مضي ذي الحجّه تداركه فيه وإن لم يتذكّر حتى انقضى الشهر قضاه في أي وقت شاء. (2)

*** الشيخ البهجت: س: إذا تبيّن له بعد إتمام أعمال الحج بطلان طوافه وسعيه للعمرة فما وظيفته؟

ج: يعيد الطواف والسعي والأحوط وجوباً في صورة الإمكان أن يعتمر عمرة مفردة. (3) وفي ص 210: يتدارك النقص بعد رجوعه إلى وطنه. ما دلّ الدليل على توقيته لابدّ وأن يتدارك في وقته. (4)

الشيخ التبريزي قدس سره: لا يجوز أن يطوف قضاءه في المحرّم إذا أخّر عمداً وإن كان ناسياً لا بأس به.(5)

الشيخ الصافي: با نظر حضرت السيد الگلپايگاني قدس سره موافق است و حاشيه ندارد. (6)


1- ص 125.
2- ص 105.
3- مناسك عربى ص 209 م 75.
4- شفاهى.
5- الصراط الرابع، ص 156.
6- كتبى.

ص: 88

الشيخ الفاضل: مانع ندارد.

الشيخ المكارم: طواف حج تمتع را بايد تا آخر ذى حجه به جا آورد و طواف عمره تمتع را بايد در ماه هاى حج قبل از عرفات به جا آورد. (1)

الشيخ النوري: مانع ندارد. (2)

مؤلّف: نظر آيةاللَّه گلپايگانى قدس سره مطابق با احتياط است.

عدم جواز قِران بين طوافين

الإمام الخميني قدس سره: در قران بين طوافين اگر از اول يا در اثناء طواف اول قصد قران داشته احتياط اعاده طواف است. (3)

السيد الخوئي قدس سره: لا يجوز القران بين الطوافين في الفريضة ولكن لا يعدّ الإتيان به إحتياطاً قراناً. (4) وفي المناسك: الأظهر البطلان وذلك من جهة القران بين الطوافين في الفريضة.

السيد السيستاني: نعم قد يبطل من جهة القران أي التتابع بين طوافين بلا فصل بينهما بصلاة الطواف، لأنّه غير جائز بين فريضتين. بل وكذا بين فريضة ونافلة وأمّا القران بين نافلتين فلا بأس به. (5)

السيد الشبيري: در طواف واجب قران جايز نيست ... و اگر قِران كرد، هردو طواف باطل است مطلقاً. (6)

*** الشيخ البهجت: وافَقَ السيد الخوئي قدس سره. (7)

الشيخ الصافي: قران بين طوافين حرام است در طواف واجب بلكه بنابر


1- حاشيه م 29
2- محشى، ص 62، م 28
3- م 108، تلخيص دو مسأله، ص 185
4- المنية، ص 85
5- ص 162
6- ص 120
7- ص 128

ص: 89

احتياط لازم، سبب بطلان طواف مى شود. (1)

الشيخ الفاضل: نفس عبارة السيد الخوئي قدس سره: لا يجوز القران بين الطوافين في الفريضة ولكن لا يعدّ الإتيان به إحتياطاً قراناً. (2)

الشيخ الوحيد: لا يجوز القران بين الطوافين بأن لا يفصل بينهما بصلاة الطواف في الفريضتين ولا في الفريضة والنافلة ويوجب بطلان الطواف الأوّل على الأحوط والطواف الثاني على الأقوى. (3)

قران بين طوافين

س: قران بين طوافين فقط حرمت تكليفى دارد و يا حرمت وضعى هم دارد؟

السيد السيستاني: قران بين دو طواف كه يكى فريضه است مبطل طواف مى باشد. (4)

السيد الشبيري: قران موجب حرمت وضعى است و طوافين هر دو باطل است و فرقى در بطلان بين عالم و جاهل نيست. (5)

*** الشيخ البهجت: اگر به نحو تعدد مطلوب باشد جايز است و الا جايز نيست. (6)

الشيخ التبريزي قدس سره: قرآن بين طوافين موجب بطلان طواف است. (7)

الشيخ الصافي: بنابر احتياط لازم سبب باطل شدن طواف هم مى شود و تفصيل آن در مسئله 101 مناسك ذكر شده است. (8)

الشيخ الفاضل: قران در طواف واجب جايز نيست و اگر از ابتداى طواف


1- فرع 475.
2- حول الحج، ص 71.
3- ص 132.
4- مهر دفتر.
5- الخاتم.
6- مهر دفتر.
7- كتبى.
8- كتبى.

ص: 90

قصد قران داشته باشد احتياط در اعاده طواف است، اما اگر بعد از تمام شدن طواف اول قصد قران كند طواف او صحيح است. (1)

الشيخ الوحيد: للزيادة في الطواف خمس صور، إلى قوله دام ظله: إلا أنه لا يجوز القران بين الطوافين بأن لا يفصل بينهما بصلاة الطواف في الفريضتين ولا في الفريضة والنافلة ويوجب بطلان الطواف الأول على الأحوط و الطواف الثاني على الأقوى. (2)

قديم طواف بر وقوف بدون إحرام

س: شخصى از ذوى الأعذار طواف حج و نماز و طواف نساء را بر وقوفين مقدم داشته، ولى جاهل به مسأله بوده كه بايد با احرام طواف را انجام دهد، ولى بعد از طواف ها براى حج محرم شده و اعمال حج را انجام داده، ولى ديگر طواف ها را به جا نياورده. چه تكليفى دارد؟

السيد الشبيري: همان طواف ها را اعاده كند كافى است و اگر براى خودش ميسر نيست، استنابه كند. (3)

*** الشيخ البهجت: اگر مى تواند خودش والّا نائبش طواف ها را اعاده كند و كفايت آن بعيد نيست. (4)

الشيخ التبريزي قدس سره: اگر در مكه هست احتياط كند به بستن احرام و طواف ها را انجام دهد و اگر به محل برگشته و نمى تواند مباشرت كند، استنابه كند تا طواف ها را انجام دهند و حج او محكوم به صحت است. (5)


1- 567 م و 568 م
2- ص 132
3- شفاهى.
4- شفاهى.
5- شفاهى.

ص: 91

الشيخ المكارم: طواف ها را خودش و اگر ميسّر نيست استنابه كند و كفايت مى كند. (1)

ابطال الطواف عن جهل والتذكّر بعد الموسم

س: شخصى پس از رجوع از حج فهميد و يقين كرد كه يك طواف او باطل بوده و نمى داند كه طواف عمره تمتع بوده يا طواف حج، تكليف او چيست؟

السيد الشبيري: حج او محكوم به صحت است، ولى بايد طواف باطل را تدارك كند به اين كه يك طواف به قصد مافى الذمة به جا آورد. (2)

*** الشيخ البهجت: يك طواف به قصد مافى الذمة به جا آورد و بنابر احتياط وجوبى بعد از حج يك عمره مفرده به جا آورد. ممكن است كه طواف باطل مرتبط با عمره تمتع بوده و حج به حسب واقع مبدل به حج افراد شده باشد. (3)

الشيخ التبريزي قدس سره: بايد حج را اعاده كند. (4)

الشيخ المكارم: يك طواف به قصد مافى الذمّة كافى است. (5)

الشيخ وحيد: دو قاعده فراغ در طواف عمره و حج با يكديگر تعارض دارند و ساقط مى شوند و اصل فساد به معناى عدم كفايت برقرار است. هذا بحسب القواعد وأمّا بحسب النصّ والفتوى يحتاج إلى التأمّل. (6)

اگر با لزوم استنابه خود مباشرت كرد


1- شفاهى.
2- شفاهى.
3- شفاهى.
4- شفاهى.
5- شفاهى.
6- شفاهى.

ص: 92

س: اگر برحسب ظاهر وظيفه او براى طواف و سعى و رمى استنابه بود، ولى با عسر و حرج خودش انجام داد، آيا عمل او صحيح و مجزى است يا نه؟

السيد الشبيري: عمل او صحيح و مجزى است. (1)

*** الشيخ البهجت: صحيح است. (2)

الشيخ التبريزي قدس سره: حجش صحيح است، ولى إجزاء آن از حجةالاسلام اشكال دارد. (3)

منه أيضاً: اصل حج را اگر با مشقت و زحمت انجام داد فرموده اند: بعيد نيست مجزى از حجةالاسلام باشد. (4)

الشيخ الصافي: در فرض سؤال عمل صحيح و مجزى است. (5)

يك طواف به قصد تكميل طواف- طواف از داخل حجر

س: شخصى دور ششم طواف را از داخل حجر اسماعيل عليه السلام به جا آورده و نماز و سعى و تقصير را هم انجام داده و پس از فراغ عمره فهميده كه طواف ناقص بوده، يك طواف هفت شوط كامل به جا آورده، كافى است يا وظيفه ديگرى دارد؟

السيد الشبيري: احتياطاً يك شوط طواف به جا آورد. (6)


1- كتبى.
2- كتبى.
3- كتبى.
4- ص 328 مناسك كوچك.
5- كتبى.
6- كتبى.

ص: 93

*** الشيخ البهجت: در فرض مذكور، احوط اتمام طواف اول است به اتيان يك دور و خواندن نماز طواف و سپس اعاده كند طواف و نماز و سعى را على الاحوط. (1)

الشيخ التبريزي قدس سره: گرچه وظيفه اعاده يك شوط است، ولى چون طواف كامل به نيت انجام وظيفه بوده مجزى است، ولى چون كه احتياط اين است كه سعى و تقصير را اعاده كند، در فرض ترك آن بنابر احتياط حج را اعاده نمايد. (2)

الشيخ الصافي: در فرض سؤال بنابر احتياط يك شوط به قصد اتمام طواف ناقص انجام دهد و احتياطاً سعى و تقصير را نيز اعاده كند. (3)

علم به بطلان طواف بعد از حج

الإمام الخميني قدس سره: اگر كسى پس از انجام اعمال حج فهميد كه در طواف عمره يا حج چند شوط از داخل حجر دور زده، حج او صحيح است ولى بايد طواف را اعاده كند. (4)

السيد الخوئي قدس سره: إن بدأ طواف عمرته من باب الكعبة أو حجر إسماعيل جاهلًا بالحكم ولم يعلم بذلك إلّافي منى بطلت عمرته ويتمّ عمله بقصد الأعم من الحجّ الإفراد والعمرة المفردة ويعيد الحج من قابل. (5)

السيد الگلپايگاني قدس سره: در صورتى كه بعد از حج متوجه شود كه طواف عمره تمتع او باطل بوده، حج او مبدل به حج افراد شده و بايد عمره مفرده به جا آورد و در سال بعد هم حج تمتع را انجام دهد. (6)

السيد السيستاني: إذا علم ببطلان طواف العمرة فيما إذا ضاق الوقت بحيث لا يمكنه إعادة الأعمال قبل زوال الشمس من يوم عرفة بطلت عمرته وعليه كفارة


1- كتبى.
2- كتبى.
3- كتبى.
4- ص 122.
5- الصراط، ج 2، ص 236.
6- مجمع، ص 479.

ص: 94

بدنة على الأحوط وهكذا الحكم فيما علم البطلان عند الوقوف بعرفات. (1)

مؤلف: آيةاللَّه سيستانى شش صورت تصويركرده كه به دو صورت اشاره شد.

السيد الشبيري: اگر مقدارى از طواف را سهواً ترك كند يا به شكل غير صحيح به جا آورد صور مختلف دارد چنان چه در ترك اصل طواف ذكر شد و ملخصاً اگر در وطن يادش آمد بايد در صورت امكان خودش والّا با استنابه كسرى را به عمل آورد. (2)

منه أيضاً: كسى كه از داخل حجر دور زده، همان را تكميل كند كافى است و لازم نيست استيناف كند. (3)

*** الشيخ البهجت: همان طواف و سعى را انجام دهد و به احتياط وجوبى عمره مفرده هم به جا آورد (ورقه ويژه).

الشيخ التبريزي قدس سره: س: ما حكم من علم ببطلان طوافه أو سعيه لعمرة التمتع بعد زوال يوم التاسع وهو في عرفة؟ ج: في مفروض السؤال بطلت عمرته وعليه إعادة الحج من قابل ولكن الأحوط أن يعدل إلى حج الإفراد ويتمّه بقصد الأعم من الحج والعمرة المفردة. (4)

الشيخ الفاضل: مثل قول السيد الگلپايگاني قدس سره. (5)

الشيخ الوحيد: أقول: صورت ترك طواف را متعرض است، ولى صورتى كه بعد بفهمد باطل بوده، چه در عمره و چه در حج، متعرض نشده اند. (6)

الشيخ النوري: بعد از حج فهميد كه چند دور از طواف را در عمره از داخل حجر انجام داده است حج او صحيح است و بايد طواف را اعاده كند. (7)

تبدّل شك به يقين در طواف و سعى


1- ص 107
2- ص 95، م 376
3- 422
4- الصراط، ج 2، ص 505؛ وكذا في ج 3، ص 171
5- ص 83 حول الحج.
6- ص 135
7- ص 186

ص:95

الإمام الخميني قدس سره: اگر طواف يا سعى را در حال شك ادامه داد و بعد يقين به صحت پيدا كرد اشكال ندارد و طواف و سعى صحيح است. (1)

السيد الخوئي قدس سره: در فرض مسأله وظيفه اش از سر گرفتن سعى است و سعى در حال شك و ادامه آن صحيح و مجزى نيست. (2)

السيد الگلپايگاني قدس سره: در صورتى كه در سعى شك او مبدّل به يقين بشود و احراز عدد اشواط نمايد و سعى را به رجاء كشف حال ادامه داده است، سعى او صحيح است و اما راجع به طواف اگر از دليل طواف لزوم حفظ هر شوط استفاده شود، حكم به صحت مشكل است والّا صحّت بعيد نيست. (3)

السيد السيستاني: س: إذا أكمل سعيه متردداً في صحّته أو شاكاً في عدد الأشواط ثمّ تيقّن بصحّته وعدم نقصان فيه ولا زيادة فهل يصحّ عمله؟

ج: الظاهر صحّته. (4) وفي آخر مناسكه ص 377: إذا أتى بمقدار من شوط في الطواف أو السعي وهو في حال الشك في العدد فلا مانع من الإستمرار مع وجود الشك فيما لو ارتفع الشك بعد ذلك.

السيد الشبيري: صحيح است طواف و سعى. (5) يقين به عدد اشواط در اثناء بعد از ترديد و شك و يا يقين به عدد بعد از طواف محكوم به صحت است.

*** الشيخ البهجت: با فرض تبدّل به يقين محكوم به صحت است. (6)

الشيخ التبريزي قدس سره: الأحوط إعادته بعد صلاة الطواف. (7) و در مورد سعى هم فرموده: در صورت شك در اشواط يستأنف على الأحوط ولو تيقّن بعد بعدم


1- ص 125.
2- كتبى.
3- شفاهى.
4- ص 118.
5- م 466.
6- كتبى؛ وفي المناسك متفرقات، ص 15.
7- م 147 في الملحق.

ص: 96

النقصان والزيادة. (1)

الشيخ الفاضل: نبايد در حال شك به طواف ادامه دهد، بلكه بايد تروّى كند اگر اطمينان به يك طرف حاصل شد والّا بايد طواف را از سر بگيرد. (2)

الشيخ الوحيد: متعرض فرع نيست.

المعذور من الطهارة المائية

الإمام الخميني قدس سره: واجب است تيمم كند بدل از وضو يا بدل از غسل. (3)

السيد الخوئي قدس سره: با عدم تمكن از وضو بايد تيمم كند. (4)

السيد الگلپايگاني قدس سره: احتياط واجب آن است كه صبر كند تا عذرش برطرف شود و اگر عذرش تا تنگى وقت برطرف نشد، بايد بدل از وضو يا غسل تيمم كند و كسى كه تيمم بدل از غسل جنابت كرده، بعد از آن كه خودش طواف را به جا آورد، احتياطاً نائب هم بگيرد. (5)

السيد السيستاني: وإذا لم يتمكّن المكلّف من الوضوء لعذر فمع اليأس من زواله يتيمّم ويأتي بالطواف. (6) وعلى المجنب الإغتسال للطواف ومع تعذر الإغتسال واليأس من التمكّن منه يجب الطواف مع التيمّم والأحوط الأولى الإستنابة أيضاً. (7)

السيد الشبيري: كسى كه از وضو و غسل معذور است، اگر اميد دارد كه عذرش برطرف شود، بنابر احتياط بايد صبر كند تا وقتى كه اميدش قطع شد آن وقت به جاى وضو و يا غسل تيمم كند. (8)

*** الشيخ البهجت: بر حائض و نفساء بعد از انقضاء عادت و همچنين جنب بايد


1- م 950
2- م 600
3- ص 110
4- م 291
5- ص 63
6- ص 146
7- ص 147
8- م 379

ص: 97

براى طواف غسل كنند و چنان چه توانايى بر غسل نباشد، با تيمم طواف كند و اگر مكلّف نتواند وضو بگيرد، بايد تيمم كند. (1)

منه أيضاً: المعذور يكتفي بطهارته العذرية كالمجبور والمسلوس والمستحاضة ويتطهّر للطواف كما يتطهّر للصلاة أما المبطون فعليه الإستنابة في الطواف. (2)

الشيخ التبريزي قدس سره: المعذور يكتفي بطهارته العذرية كالمجبور والمسلوس. (3)

الشيخ الصافي: واجب است صبر كند تا عذرش برطرف شود و اگر عذرش تا تنگى وقت برطرف نشد، بايد تيمم كند بدل از غسل يا وضو به طورى كه در نماز عمل مى كند و كسى كه تيمم بدل از غسل جنابت كرده بعد از آن كه خودش طواف كرد، احتياطاً نائب بگيرد. (4)

الشيخ الفاضل: نفس العبارة للإمام قدس سره ولكن با تعليق جمله (و وقت طواف تنگ شود).

اگر عذر داشته باشد از وضو و غسل واجب است تيمم كند بدل از وضو يا بدل از غسل.

الشيخ المكارم: نفس العبارة مع إضافة (ونتواند صبر كند تاعذربرطرف شود).

الشيخ النوري: حاشيه ندارد.

طروّ الحدث أثناء الطواف

الإمام الخميني قدس سره: اگر در اثناء طواف حدث اصغر عارض شود، اگر بعد از چهار باشد، طواف را قطع و پس از طهارت باقى را تكميل مى كند و اگر پيش از چهار باشد، احتياط واجب آن است كه بعد از اتمام اعاده كند. (5)


1- ص 103
2- ص 118
3- ص 144
4- ص 78
5- ص 109، طبع پنجم.

ص: 98

السيد الخوئي قدس سره: محصل صور: قبل از نصف باطل و بعد از چهار و بدون اختيار صحيح و باقى را بياورد.

صورت ديگر: بعد از نصف و قبل از تكميل چهار يا بعد از تمامى چهار و با حال اختيار كه در اين دو صورت احتياط تكميل است و بعد اعاده اصل طواف؛ يك طواف به قصد اعم از تمام و اتمام. (1)

السيد الگلپايگاني قدس سره: اگر در اثناء، بى اختيار غسل يا وضوى او باطل شود يا عذر ديگرى پيش آيد اگر بعد از شوط چهارم باشد، بعد از رفع عذر همان را تكميل كند از محل قطع و اگر پيش از چهار باشد، اگر به نصف نرسيده باطل است و بايد از سر بگيرد و اگر به سه شوط و نيم رسيده و به چهار نرسيده احتياط اتمام و دو ركعت نماز و اعاده اصل طواف و نماز است. (2)

السيد السيستاني: 1- قبل از شوط رابع باطل است ولو اين كه حدث بعد از بلوغ نصف عارض شود. 2- بعد از شوط رابع و بدون اختيار عارض شود كه تكميل كافى است. 3- بعد از شوط رابع و با اختيار كه احتياط اتمام است و بعد اعاده. (3)

السيد الشبيري: اگر در اثناء طواف محدث به حدث اصغر و يا اكبر شود اگر قبل سه و نيم باشد، پس از قطع و تحصيل طهارت طواف را استيناف مى كند و اگر بين سه و نيم و چهار باشد اتمام و اعاده است بنابر احتياط واجب، و اگر بعد از چهار باشد اتمام مى كند. (4)

*** الشيخ البهجت: صور مختلف: 1- پيش از نصف باطل. 2- بعد از نصف و از روى سهو و غفلت، همان را تكميل كند. 3- بعد از تجاوز از نصف و از روى عمد


1- ص 51
2- ص 62
3- ص 145
4- م 445

ص: 99

باشد كه ادامه محل تأمل است، بايد از سر بگيرد. (1)

الشيخ التبريزي قدس سره: المشهور إذا كان قبل تمام أربعة أشواط بطل طوافها و إذا كان بعده صح ما أتت به ووجب عليها إتمامه بعد الطهر والإغتسال، والأحوط في كلتا الصورتين أن تأتي بطواف كامل تنوي به الأعم من التمام والإتمام إذا وسع الوقت وإلا سعت وقصرت وأحرمت للحج ثم تقضي بعد الرجوع من منى قبل طواف الحج. (2)

الشيخ الوحيد: صور اربع: 1- قبل از نصف باطل. 2- بعد از چهار و بدون اختيار همان را تكميل مى كند. 3- بعد از نصف و قبل از چهار بدون اختيار احوط تكميل همان و اعاده است و يك طواف بقصد اعم از تمام و اتمام كافى است. 4- بعد از نصف و قبل از چهار مع الاختيار، الأقوى البطلان. (3)

أقول: مرحوم آقاى خوئى درباره مبطون احتياط كرده اند كه علاوه بر انجام خود مبطون، استنابه هم بكند براى طواف و نماز.

وظيفه مستحاضه

الإمام الخميني قدس سره: بايد بر طبق وظيفه فرائض يوميه عمل كند. (4)

السيد الخوئى قدس سره: وظيفه او در طواف همان وظيفه او در نماز. (5)

السيد الگلپايگاني قدس سره: به نحوى كه در نماز عمل مى كند در طواف نيز عمل نمايد. (6)

السيد السيستاني: أمّا المستحاضة فالأحوط لها أن تتوضّأ لكلّ من الطواف وصلاته إن كانت قليلة، وأن تغتسل غسلًا واحداً لهما وتتوضأ لكلّ منهما إن كانت


1- ص 103
2- ص 142
3- ص 118
4- كتبى
5- كتبى
6- شفاهى

ص: 100

الإستحاضة متوسطة وأمّا الكثيرة فتغتسل لكلّ منهما من دون حاجة إلى الوضوء إن لم تكن محدثة بالأصغر وإلّا فالأحوط الأولى ضم الوضوء إلى الغسل. (1)

منه أيضاً: مضطربه بايد به عادت خويشان خود مراجعه كند و اگر ممكن نباشد عددى بين سه و ده روز را براى خود حيض قرار دهد. (2)

السيد الشبيري: مستحاضه اگر وظايف خود را نسبت به نمازهاى يوميه انجام داد و نماز خواند و بدون فاصله مشغول طواف شد، اگر مطمئن باشد كه پس از نماز تا پايان طواف خون از او خارج نشده، لازم نيست وظايف خود را تجديد كند. (3) و در مسأله 399 فرموده: اگر مستحاضه بين طواف و نماز او فاصله نيفتد، مى تواند نماز طواف را با همان حال بخواند، در صورتى كه مطمئن باشد كه پس از طواف تا پايان نماز خونى نيامده.

منه أيضاً: زنى كه چند ماه خون ديده ولى عادت معنى پيدا نكرده يا عادتش از بين رفته اگر بيشتر از ده روز خون يك رنگ ببيند اگر تمام خون ها زرد رنگ يا قرمز روشن بود همه استحاضه است و اگر همه سياه و يا قرمز تيره بود بايد به مقدار عادت بعضى از خويشان حيض قرار دهد و بنابر احتياط مقدار عادت را از اول خونى كه مى بيند قرار دهد و اگر خويشان عادت معيّنى نداشته عادت خود را شش روز يا هفت روز قرار دهد. (4)

*** الشيخ البهجت: المعذور يكتفي بطهارته العذرية كالمجبور والمسلوس والمستحاضة ويتطهّر للطواف كما يتطهر للصلاة أمّا المبطون فعليه الإستنابة في الطواف. (5)


1- ص 150، م 296
2- توضيح ص 107
3- م 397
4- توضيح ص 124
5- ص 118

ص: 101

الشيخ التبريزي قدس سره: وأمّا المستحاضة فالأحوط لها أن تتوضأ لكلّ من الطواف وصلاته إن كانت قليلة وأن تغتسل غسلًا واحداً لهما وتتوضّأ لكلّ منهما إن كانت متوسّطة وأمّا الكثيرة فتغتسل لكلّ منهما والأحوط ضمّ الوضوء إلى الغسل. (1)

الشيخ الفاضل: عبارت مناسك مرحوم امام قدس سره: آيا نماز و طواف براى زن مستحاضه يك حكم دارند يا هركدام از طواف و نماز جدا و مستقل هستند؟

ج امام قدس سره: مستقل هستند؛ و الشيخ الفاضل حاشيه ندارند. (2)

الشيخ المكارم: ارجاع داده اند به فرع 89 و در آن فرع فرموده اند: مستحاضه كثيره هنگامى كه غسل هاى نماز خود را به موقع به جا آورد غسل ديگرى براى طواف بر او واجب نيست، تنها وضو مى گيرد بنابر احتياط. (3)

الشيخ النوري: با نظر امام قدس سره موافق است. (4)

الشيخ الوحيد: أمّا المستحاضة فإن كانت قليلة يجب عليها الوضوء لكلّ من الطواف والصلاة، وإن كانت متوسّطة يجب عليها الغسل والوضوء والأحوط وجوباً الوضوء لكلّ منهما وإن كانت كثيرة فعليها الغسل والأحوط وجوباً أن تغتسل لكلّ منهما من دون حاجة إلى الوضوء وإن كانت محدثة بالأصغر. (5)

وظيفه حائض با قرص جلوگيرى

الإمام الخميني قدس سره: اگر سه روز ولو در باطن مستمر نباشد به احكام استحاضه عمل كند و طواف و نماز او صحيح است. (6)

السيد الگلپايگاني قدس سره: س: زنى كه به واسطه خوردن قرص يا تزريق آمپول


1- ص 145، م 296
2- محشى، ص 239
3- محشى، ص 244
4- محشى، ص 232
5- ص 122
6- مجمع، ص 472

ص: 102

جلو عادت زنانه را گرفته، لكن در ايام عادت روزى يك لحظه خون مى بيند وظيفه اش چيست؟ ج: با انجام اعمال مستحاضه، طواف و نماز او صحيح است.

السيد السيستاني: لا يجري على الدم المتقطّع في مفروض السؤال (دواء استعمال كرده) حكم دم الحيض بل يجري عليه دم الإستحاضة بلا فرق بين كونه بصفة الحيض أو لا. (1)

السيد الشبيري: خونى كه در ايام عادت مى بيند هرچند سه روز مستمر نباشد و صفات حيض را نيز نداشته باشد، حكم حيض دارد (مثلًا به وسيله قرص جلوگيرى كرده باشد). (2)

*** الشيخ البهجت: إذا انقطع الدم بالعلاج المذكور فليس بحائض. (3)

الشيخ الفاضل: عبارت امام قدس سره در مناسك: بعضى خانم ها به جهت خوردن قرص، نظم عادت ماهانه شان به هم مى خورد و در مدت طولانى خون و لك مى بينند؛ وظيفه آنان چيست؟ فرموده: اگر خون سه روز استمرار داشته باشد، ولو اين كه در باطن باشد و شرايط حيض را داشته باشد، محكوم به حيض است والّا محكوم به استحاضه است.(4)

... اگر سه روز متوالى خون نبيند حكم حيض ندارد اگرچه در ايام عادت باشد و روزه اش صحيح و اعمال حج را مى تواند انجام دهد و اين خون احكام استحاضه را دارد. (5)

الشيخ المكارم: با نظر امام موافق است كه اگر در باطن فرج هم سه روز به طور مستمر آلوده باشد، محكوم به حيض است. (6)

الشيخ النوري: با نظر امام موافق است. (7)

طواف زن مضطربه


1- ملحق، ص 92
2- ص 102 و 103
3- م 171
4- محشى، ص 237
5- الجامع، ص 63
6- محشى، ص 243
7- محشى، ص 230

ص: 103

سئوال از آيةاللَّه خوئى قدس سره: زنى كه پنجاه سال يا شصت سال قمرى را به پايان رسانده و باز خون مى بيند به اوصاف حيض در غير ايام عادت تكليف او در نماز و طواف چيست؟

جواب: از پنجاه سال تا تمام شدن شصت سال در فرض مزبور لازم است احتياط يعنى جمع كند بين اعمال مستحاضه و تروك حائض يعنى نمازهاى يوميه و روزه ماه مبارك رمضان را با اعمال مستحاضه بجا آورد و فقط بعداً روزه را قضا كند به قدر ايام اوصاف حيض كه ديده و اما طواف پس اگر ممكن است تا پاك شدن صبر كند صبر كند و اگر ممكن نشد آن را هم در طواف واجب با اعمال مستحاضه بجا آورد و نائب هم براى طواف بگيرد. (1)

*** الشيخ البهجت: مضطربه زنى كه چند ماه خون ديده ولى عادت معيّنى پيدا نكرده اگر بيشتر از ده روز خون ببيند و همه يك جور باشد به عادت خويشان كه عادت مشخص دارند مراجعه كند و اگر فقط چند روز نشانه حيض و چند روز نشانه استحاضه دارد در يك صورت تمام آن حكم حيض و در صورت ديگر بايد بنابر احتياط تا هفت روز را حيض قرار دهد و فى الجامع: اگر اقارب اختلاف داشتند احوط در غير مستقرّة و ناسيه و متحيّره اختيار هفت روز است. (2)

الشيخ التبريزي قدس سره: اگر بيش از ده روز خون ببيند و تمام داراى نشانه هاى حيض باشد شش روز يا هفت روز را حيض قرار دهد و بقيه را استحاضه و در فرض مزبور اگر چند روز آن نشانه حيض و چند روز ديگر نشانه استحاضه دارد


1- كتبى 1403
2- توضيح ص 86 مسأله الفرع

ص: 104

اگر آنچه نشانه حيض دارد كمتر از سه روز و بيشتر از ده روز نباشد تمام آن حيض است. (1)

الشيخ الصافي: در فرض كه بيشتر از ده روز خون ببيند و عادتش بهم خورده به عادت خويشان مراجعه كند چه عادت آنها هفت روز باشد يا كمتر يا بيشتر و اگر خويشان عادتى ندارند يا مختلف باشند سه روز يا 6 روز يا هفت روز را عادت و بقيه را استحاضه قرار دهند. (2)

الشيخ الفاضل: المضطربة تعيّن أيام حيضها بما ذكرناه في الرسالة العملية في أحكام الحائض فتحيض في تلك الأيام وتطوف في غير تلك الأيام مع مراعاة أحكام الاستحاضة. (3)

الشيخ الوحيد: زنى كه عادتش بهم خورده اگر بيش از ده روز خون ببيند و همه داراى نشانه حيض باشد به عادت خويشان خود از شش روز يا هفت رجوع نمايد و باقى را استحاضه و اگر عادت خويشان كمتر از اين باشد مثلًا پنج روز باشد همان پنج روز را عادت حيض قرار دهد و تفاوت مابين پنج روز تا 6 و 7 را احتياط كند به جمع بين تروك حائض و افعال مستحاضه. (4)

احتياط يائسه بعد از پنجاه سال

س: آيا قرشيه و غير قرشيه بعد از پنجاه سال تا شصت سال احتياط كند به جمع بين تروك حائض و اعمال مستحاضه؟ در طواف چكار كند؟

السيد السيستاني: في تعليقه على العروة قال السيد رحمه الله: واليائس ببلوغ ستّين سنة في القرشية. قال دام ظله: بل مطلقاً على الأقوى و إن كان الأحوط في غير القرشية الجمع بين تروك الحائض و أفعال المستحاضة بعد بلوغها خمسين. (5)


1- الفرع، توضيح 90
2- توضيح ص 100
3- جامع المسائل 758 م
4- توضيح ص 264
5- الجزء الاول ص 235

ص: 105

السيد الشبيري: به نظر اينجانب قرشيه در شصت سال و غير قرشيه در پنجاه سال يائسه مى شود و احتياط مزبور مشروع نيست. (1)

*** الشيخ البهجت: فرقى نيست. (2)

الشيخ التبريزي قدس سره: به مقدار لازم براى طواف و نماز داخل مسجد شود و براى آن نائب هم بگيرد و در فرض امكان تأخير بايد اعمال را تأخير بياندازد و اگر در طواف عمره تمتع باشد چنانچه در هنگام احرام بستن اينگونه باشد و تا آخر وقت ادامه پيدا كند طواف و نماز و سعى و تقصير را رجاء بجا آورد و به نيت حج تمتع رجاء محرم شود و اعمال حج را به نيت ما فى الذمه بجا آورد و قبل از طواف حج احتياطاً طواف و نماز عمره را اعاده كند و پس از اعمال حج احتياطاً عمره مفرده بجا آورد و اگر پس از احرام خون ديده طواف و نماز عمره را رجاءاً بجا آورد و قبل از طواف حج تمتع طواف و نماز آن را احتياطاً اعاده كند. (3)

الشيخ الصافي: در مورد قرشيه به نظر حقير جاى احتياط نيست و به طور كلى در هر موردى كه قائل باحتياط شديم وظيفه مردد است بين اتمام عمره تمتع به ورود در مسجدالحرام و انجام طواف و نماز طواف و سعى و تقصير و سپس احرام براى حج تمتع و يا بقا بر همان احرام كه به عنوان عمره انجام داده و قصد حج افراد و رفتن به عرفات و انجام ساير مناسك تا طواف نساء و نماز آن و سپس انجام عمره مفرده با طواف نساء و نماز آن و چون اكتفا به يكى از اين دو صورت اكتفا بامتثال احتمالى است و هر چند در صورت اولى مخالفت احتمالى نيز هست مع ذلك به نظر مى رسد چون عمل باحتياط و يقين بامتثال واجب با ارتكاب مخالفت احتمالى بلحاظ ورود در مسجدالحرام ممكن است و تعين


1- كتبى
2- كتبى
3- كتبى

ص: 106

صورت ثانيه تحرّزاً عن الوقوع فى مخالفة الحرام الاحتمالي معلوم نيست و تحصيل قطع بامتثال واجب بارتكاب حرام احتمالى مقدم بر اكتفا بامتثال احتمالى است باين ملاحظه وظيفه اين است كه عمره را با دخول در مسجدالحرام و طواف و نماز بقصد احتياط تمام كند و بقصد حج تمتع احتياط محرم شود و اعمال حج را بقصد ما فى الذمه اعم از حج تمتع يا افراد تمام كند و قربانى نمايد و سپس احتياطاً عمره مفرده بقصد ما فى الذمه بجا آورد. (1)

الشيخ الفاضل: ملحض دو مسأله توضيح المسائل:

زن هاى سيده در شصت سالگى و زن هاى غيرسيد در پنجاه سالگى يائسه مى شوند يعنى خونى كه بعد از اين سن مى بيند خون حيض نيست.

و در مسأله 440: زنى كه شك دارد يائسه شده يا نه اگر خونى ببيند و نداند حيض است يا نه بنا گذارد كه يائسه نشده. (2)

الشيخ الوحيد: زن بعد از تمام شدن شصت سال يائسه مى شود و چنانچه خونى ببيند حيض نيست و احتياط واجب آن است بعد از تمام شدن پنجاه سال تا تمام شدن شصت سال جمع كند بين احكام يائسه و غيريائسه چه قرشيه باشد و چه غيرقرشيه. (3)

حيض در اثناء طواف

الإمام الخميني قدس سره: اگر پيش از شوط چهارم باشد بايد بعد از غسل طواف را اعاده كند با وسعت وقت و با ضيق وقت قبل از چهار جاى عدول به حج افراد است و بعد از چهار عمره صحيح است، باقى را بعد از اعمال منى قبل از طواف حج يا بعد از آن بجا آورد. (4)


1- كتبى
2- ص 72 436 م
3- توضيح ص 250
4- ص 137 طبع پنجم

ص: 107

السيد الخوئي قدس سره: مشهور آن است كه پيش از نصف باطل و بعد از نصف مأتى به صحيح است و باقى را بعد از غسل تدارك نمايد ولى احوط اين است كه بعد از پاكى در هر دو صورت يك طواف بقصد اعم از تمام واتمام بجاآورد، اين در صورت وسعت وقت است و اگر وقت ضيق باشد سعى و تقصير نموده و پس از اعمال منى قبل از طواف حج يك طواف به قصد اعم از تمام و اتمام براى عمره بجا آورد. (1)

السيد الگلپايگانى قدس سره: اگر حيض بعد از شوط چهارم باشد عمره او صحيح است پس سعى و تقصير مى نمايد و پس از اعمال منى و رجوع به مكه و انجام طواف حج، باقيمانده طواف عمره را بجا آورد.

السيد السيستاني: إن كان قبل إتمام الشوط الرابع بطل، وحكمها العدول إلى الأفراد أو الإتيان بالسعى والتقصير وقضاء الطواف بعد الحج مع ضيق الوقت- وإذا كان بعد الشوط الرابع صح ما اتتْ به وجب عليها إتمامه مع سعة الوقت و مع الضيق سَعت وقصرت وأحرمت للحج ولزمها الإتيان بقضاء ما بقي من طوافها بعد الرجوع من منى و قبل طواف الحج (2).

السيد الشبيري: تلخيص از مسأله 104 اگر احرام عمره تمتع بسته و در اثناء حيض عارض شد سعى را بر طواف مقدم مى دارد و تقصير مى كند و لازم نيست مأيوس باشد از طهارت تا آخر وقت پس اگر قبل از فوت وقت عمره پاك شد طواف و نماز عمره تمتع را بجا آورد و اگر پاك نشد پس از مراجعت از منى قبل از طواف حج طواف عمره و نماز آن را بجا مى آورد. (3)

(على الظاهر) اين عمل به عنوان عمره تمتع صحيح و مجزى است، نه از باب تبدل به حج افراد. (4)

***


1- مسأله 294
2- ص 148
3- ص 35
4- مراجعه شود.

ص: 108

الشيخ البهجت: پيش از نصف باطل و بعد از نصف (مأتى به) صحيح است باقى را بعد از غسل بجا آورد با وسعت وقت و احوط يك طواف به قصد اعم از تمام و اتمام، و اگر وقت ضيق است سعى و تقصير نموده و براى حج محرم شود و كسرى طواف را بعد از رجوع از منى قبل از طواف حج بجا آورد. (1)

الشيخ الوحيد: إن كان قبل إتمام الشوط الرابع، بطل طوافها و حكمها على الأحوط الوجوبي إنقلاب حجها إلى الإفراد وبعد الشوط الرابع وسعة الوقت فالأقوى عدم صحة ما أتت به وعليها الإستيناف وإن لم يسع الوقت فالأحوط أن تسعى و تقصر و تحرم للحج بقصد ما في ذمتها من الإفراد و التمتع فتأتي بما يجب على المتمتع وبعد الرجوع من منى تقضي ما بقي من طوافها قبل طواف الحج و بعد إتمام حجها تأتي بعمرة مفردة. (2)

أقول: در فرضى كه بايد طواف را بعد از اعمال منى بجا آورد نظرها مختلف است مرحوم امام مى فرمايد: قبل از طواف حج با بعد از طواف حج بجا آورد و ظاهراً تخيير است مرحوم السيد الخوئي مى فرمايد: قبل از طواف حج، الشيخ البهجت مى فرمايد: قبل از طواف حج، ظاهراً آيةاللَّه گلپايگانى: بعد از طواف حج، آيةاللَّه تبريزى قدس سره: قبل از طواف حج، آيةاللَّه سيستانى: قبل از طواف حج، آيةاللَّه وحيد: قبل از طواف حج. (3)

حكم الدم بعد اليأس

فى العروة: و يشترط أن يكون بعد البلوغ و قبل اليأس فما كان قبل البلوغ أو بعد اليأس ليس بحيض وإن كان بصفاته والبلوغ يحصل بإكمال تسع سنين واليأس ستين سنة في القرشيه و خمسين في غيرها. (4)


1- ص 104.
2- ص 120.
3- مراجعه نماييد.
4- فصل الحيض، محشى.

ص: 109

السيّد الخوئي: (فيه إشكال) والأحوط لها الجمع بين تروك الحائض وأفعال المستحاضة فيما بين الحدين.

السيد السيستاني: خونى كه پس از تمام شدن شصت سال مى بينند حكم حيض ندارد و احتياط مستحب براى زن هاى غيرقرشيه بعد از پنجاه سال تا تمام شدن شصت سال احتياط به جمع بين تروك حائض و افعال مستحاضه است. (1)

السيد الشبيري: زن هاى قرشيه بعد از تمام شدن شصت سال و غيرقرشيه بعد از پنجاه سال يائسه مى شوند. (2) و در ص 103 زنى كه شك دارد يائسه شده يا نه بايد بنا بگذارد كه يائسه نشده و زنى كه بين پنجاه و شصت است و نمى داند قرشى است يا غيرقرشى حكم زنى را دارد كه از پنجاه نگذشته است. (3)

*** الشيخ البهجت: زن هاى سيده بعد از تمام شدن شصت سال قمرى شرعى و زن هاى غيرسيده بعد از تمام شدن پنجاه سال يائسه مى شوند يعنى خون حيض نمى بينند. خونى كه زن بعد از يائسه شدن مى بيند حيض نيست. (4)

الشيخ التبريزي قدس سره: خونى كه دختر قبل از تمام شدن نه سال و زن بعد از يائسه شدن مى بيند حيض نيست و ... زنانى كه سيده نيستند بعد از تمام شدن پنجاه سال تا تمام شدن شصت سال و نيز زن هاى سيده تا شصت سال اگر با نشانه هاى حيض يا روزهاى عادت خود خون ببينند احتياط كنند. (5)

الشيخ الصافي: زنان سيده بعد از تمام شدن شصت سال يائسه مى شوند يعنى خون حيض نمى بينند و زنانيكه سيده نيستند بعد از تمام شدن پنجاه سال يائسه مى شوند. (6)


1- ص 91.
2- توضيح ص 102.
3- مسأله 445.
4- ص 64 هر چند صفات حيض مى باشد شفاهى.
5- توضيح ص 78.
6- ص 85.

ص: 110

الشيخ الفاضل: نظر ايشان مانند آقاى بهجت و آقاى سيستانى بدون احتياط در بين 50 و 60. (1)

الشيخ المكارم: زنان سيده و غيرسيده هر دو بعد از تمام شدن پنجاه سال يائسه مى شوند يعنى اگر خونى ببينند خون حيض نيست مگر زنانى كه از قبيله قريش باشند كه آنها بعد از تمام شدن شصت سال يائسه مى شوند. (2)

الشيخ الوحيد: محتاج به مراجعه است.

حج بدون طهارت مع النسيان

الإمام الخميني قدس سره: در فرض نسيان حج او صحيح و طواف بر عهده او است و اگر خود قادر نيست نايب بگيرد و تا طواف ولو بواسطه نائب انجام نشده در احرام باقى است مگر اينكه عمره مفرده اى انجام دهد كه مشتمل بر طواف نساء است. (3)

السيد الگلپايگاني قدس سره: در فرض مسأله كه صورت نسيان غسل است حج او صحيح است ولى بايد طواف عمره و نماز آن و طواف حج و نماز آن را قضا كند هر چند در ماه ذيحجّه نباشد و اگر متمكّن نيست نايب بگيرد و احتياطاً سعى را هم بعد از هر طواف بجا آورد و بايد از زن خوددارى كند تا اتمام طواف ها و چون طواف نساء وقت موسع دارد اگر ممكن است خودش برود به مكه و اگر ممكن نيست نايب بگيرد. (4)

السيد السيستاني: في الفرض طوافه و صلاته للنسكين باطلة و حكمه حكم ناسي الطواف فإن تيسّر له القضاء بنفسه قضاها وإلّا استناب. (5)

السيد الخامنئي: يجب عليه إعادة الأعمال المشروطة بالطهارة أي


1- ص 72
2- 83
3- كتبى
4- الرساله ص 56
5- ص 96، ملحق

ص: 111

الطوافان وصلاتهما. (1)

السيد الشبيري: اگر اصل طواف را فراموش كرد يا به نحو غيرصحيح انجام داد جهلًا و به وطن آمده اگر ممكن است خودش طواف و نماز را تدارك كند و الا نايب بگيرد براى طواف نماز. (2)

*** الشيخ البهجت: شفاهى فرمودند: تدارك طواف و نماز كافى است.

الشيخ الصافي: فرع 378 و 395 ملاحظه شود.

الشيخ الوحيد: تدارك طواف و نماز در صورت نسيان كافى است. (3)

طواف مستحبى با اصطكاك با نامحرم

السيد الخوئي قدس سره: لا يجوز للمرأة والرجل الطواف المستحب وتقبيل الحجر مع إستلزامه اللمس الحرام (4)

الشيخ التبريزي قدس سره: وافق المتن.

شخصى به قصد عمره مفرده مستحبى به نيت معصومين عليهم السلام احرام بست و محرم گرديد بعد مردد شد كه شايد احرام براى چند نفر صحيح نباشد مجدداً محرم شد به نيابت حضرت امام عسكرى عليه السلام و اعمال را به قصد حضرت عسكرى بجا آورد آيا اين عمل صحيح است يا نه؟

السيد الشبيري: صحيح است.

***


1- ص 50
2- ص 99 و 95 و ص 47
3- شفاهى
4- الصراط ج 3 ص 168

ص: 112

الشيخ التبريزي قدس سره: صحيح است احرام دوم باطل است و احرام اول او صحيح بوده وافعال را به قصد وظيفه انجام داده از قبيل خطا درتطبيق بوده و اشكالى ندارد.

آقاى نيّرى: الشيخ الصافي اشكال كرده است و فرموده است براى خروج از احرام اعمال را انجام دهد.

الشيخ المكارم: صحيح است.

فرع

س: صداق زنى در عقد نكاح يك حج قرار داده شده و زن قبل از اينكه موفق به حج بشود فوت نموده است آيا حج براى زوجه متوفى لازم است يا نه؟ و در صورتى كه حج واجب نباشد هزينه حج ملك ورثه زوجه است يا تفصيل است بين صورتى كه مى توانسته حج بجا آورد و اهمال ورزيده و صورتى كه براى او اين فرصت بدست نيامده؟

الشيخ البهجت: هزينه حج در ذمّه زوج ثابت شده اگر حج مستقر شده بايد براى او حج بجا آورند والا منتقل مى شود به ورثه زن. (1)

الشيخ التبريزي قدس سره: تمام تعهدات مالى مبدل مى شود بذمه و على فرض تمكن و تسويف حج مستقر شده و بايد حج براى او بجا آورند حج ميقاتى و على فرض عدم تمكن ملك ورثه است و حج لازم نيست. (2)

اگر رعايت ستر نشد طواف چه حكمى دارد

الإمام الخميني قدس سره: اگر عمدى باشد طواف صحيح نيست على الأحوط و در غير مورد عمد صحيح است مگر در جاهل مقصّر على الأحوط (3).


1- شفاهى
2- شفاهى
3- ص 143

ص: 113

السيد الخوئي قدس سره: حالت مزبور باعث عدم صحت طواف نيست. (1) وفي الصراط: الإحتياط اللازم الستر.

السيد الگلپايگاني قدس سره: س: اگر موى سر يا بعضى مواضع گردن نمايان باشد طواف او چه حكمى دارد؟

ج: اگر تعمد نباشد اشكال ندارد و در صورت تعمد فعل حرام بجا آورده ولى موجب بطلان طواف نمى شود. (2)

السيد السيستاني: الإخلال بشي ء من الشعر أو الفصد أو الساق لا يخلّ بصحة طوافها على الأظهر وإن كان الأحوط لها أن تراعي حدود الستر الصلاتي جميعاً. (3)

السيد الخامنئي: لا إشكال في طوافها وإن فعلت حراماً. (4)

السيد الشبيري: براى بانوان پوشاندن مو از نامحرم واجب است ولى شرط صحت طواف نيست پس اگر بدون عذر نپوشانند مرتكب گناه بزرگى شده اند ولى طوافشان صحيح است. (5)و در فرع بعدى داشتن حجاب شرط صحت طواف نيست.

*** الشيخ البهجت: يعتبر ستر العورة حال الطواف على الأحوط بل الأقوى. (6)

الشيخ التبريزي قدس سره: اگر اختياراً طواف را در حال آشكار بودن مو انجام دهد باحتياط واجب اعاده كند. (7)

الشيخ الفاضل: حكم عورة المرأة في الطواف حكمها فى الصلاة. (8)

الشيخ الوحيد: على الظاهر موافق است با نظر آيةاللَّه خوئي قدس سره. (9)

وظيفه مسلوس و مبطون


1- كتبى و فى الصراط ج 3 ص 167.
2- شفاهى.
3- ص 103 ملحق.
4- ص 30.
5- فرع ص 464.
6- ص 121.
7- ص 49.
8- حول الحج ص 79.
9- شفاهى.

ص:114

الإمام الخميني قدس سره: اگر در طواف و نماز طواف رعايت وظيفه اى كه براى وضو و نماز داريد بنماييد حج شما صحيح است. (1)

منه أيضاً: درباره مبطون احوط آن است كه در صورت تمكن هم شخصاً طواف كند و هم براى طواف نائب بگيرد. (2)

السيد الخوئي قدس سره: مسلوس به دستور نماز عمل مى كند و احوط براى مبطون در صورت تمكن خود طواف كند و نائب هم بگيرد. (3)

السيد الگلپايگاني قدس سره: حكم مسلوس در طواف حكم نماز است ولى براى مبطون احتياط آن است كه خودش طواف كند و نايب هم بگيرد. (4)

السيد السيستاني: المعذور يكتفي بطهارته العذرية كالمجبور والمسلوس والمبطون وإن كان الأحوط للمبطون أن يجمع مع التمكن بين الإتيان بالطواف وركعتيه بنفسه و بين الإستنابة لهما. (5)

السيد الشبيري: شفاهى فرمودند: نظر من با نظر آيةاللَّه خوئى يكى است به نحوى كه در عبارت بالا مرقوم شد.

*** الشيخ البهجت: كسى كه سلس دارد به همان دستورى كه براى نماز خود طهارت مى گيرد براى طواف نيز كافى است و اما مبطون بايد براى طواف نايب بگيرد. (6)


1- ص 140
2- م 299
3- مسأله 229
4- مجمع ج ص 469
5- ص 150
6- ص 106، م 299

ص: 115

الشيخ التبريزي قدس سره: المعذور يكتفي بطهارته العذريّه كالمجبور والمسلوس أما المبطون فالأحوط أن يجمع مع التمكن بين الطواف بنفسه والإستنابة. (1)

الشيخ الفاضل: با امكان پس از هر حدث طهارت را تجديد كند و بنابر احتياط واجب نايب هم بگيرد. (2)

منه أيضاً: مبطون بايد علاوه بر طواف خود نايب هم بگيرد. (3)

الشيخ الصافي: بنابر احتياط مبطون و مسلوس بايد خود را از تعدّى نجاست حفظ كرده طواف نمايد و پس از طواف خود نائب هم بگيرد. عبارت فرموده مربوط به مناسك السيد الگلپايگانى است و معظم له حاشيه ندارد. (4)

الشيخ المكارم: اين احتياط براى مسلوس و مبتلا به خروج ريح واجب نيست. (5)

الشيخ النوري: با نظر امام موافق است و حاشيه ندارد. (6) مبطون بايد نايب هم بگيرد.

الشيخ الوحيد: إذا لم يتمكن المكلف من الوضوء وكان آيساً من حصول التمكن فيما بعد يتيمّم وأتى بالطواف وإذا لم يتمكن من التيمم أيضاً ولو فيما بعد لزمته الاستنابة للطواف والأحوط الأولى أن يأتي هو أيضاً بالطواف من غير طهارة. (7)

منه أيضاً: نفس العبارة مع إضافة انّه مع التمكن يجمع بين الطواف وصلاته بنفسه وبين الإستنابة لهما وإن كان لا يبعد كفاية الإستنابة. (8)

الطواف مع النجاسة المنسية

الإمام الخميني قدس سره: احتياط واجب اعاده است. (9)

السيد الخوئي قدس سره: اگر نجاست بدن يا لباس را فراموش كرد و طواف نمود بنا


1- ص 144 م 296
2- فرع 529
3- محشى، ص 243
4- ص 194، اخير.
5- محشى ص 249
6- ص 236
7- ص 118
8- ص 122 م 293
9- ص 112

ص: 116

بر اطهر طواف او صحيح است اگر چه اعاده آن احوط است و اگر بعد از نماز متذكر شد حتماً بايد اعاده كند. (1)

السيد الگلپايگاني قدس سره: احتياط لازم است كه طواف را دوباره بجا آورد. (2)

السيد السيستاني: إذا تذكرها بعد طوافه صح طوافه على الأظهر و إن كانت إعادته أحوط وإذا تذكرها بعد صلاة الطواف أعادها على الأحوط إذا كان نسيانه ناشئاً عن إهماله وإلا فلا حاجة إلى الإعادة على الأظهر. (3)

السيد الشبيري: اگر در اثناء طواف ببيند كه لباس يا بدنش نجس است طواف را قطع مى كند و پس از تطهير از همان محل قطع تمام مى كند و هر چند قبل از شوط چهار باشد و هر چند موالات بهم خورده باشد و فرقى نيست كه قبلًا ديده و فراموش كرده يا هيچ اطلاعى نداشته. (4)

*** الشيخ البهجت: صحت طواف خالى از وجه نيست. (5)

الشيخ التبريزي قدس سره: صح طوافه على الأظهر وإن كانت إعادته أحوط وإذا تذكرها بعد صلوة الطواف أعادها. (6)

الشيخ الصافي: و اگر فراموش كرد و با بدن يا لباس نجس طواف كرد احتياط لازم آن است كه طواف را دوباره بجا آورد. (7)

الشيخ النوري: اگر فراموش كند نجاست را و طواف كند احتياط واجب اعاده است. (8)

الشيخ الوحيد: إذا تذكرها بعد طوافه صح طوافه و إن كانت إعادته أولى و إن تذكرها بعد صلاة الطواف فإن كان نسيانه عن عدم الإهتمام يعد صلاته عقوبة لنسيانه وإلا فعليه الإعادة على الأحوط. (9)

محمول متنجّس


1- مسأله 302
2- ص 64
3- ص 152
4- مسأله 409
5- ص 107
6- ص 146
7- ص 80
8- ص 171
9- ص 123

ص: 117

الإمام الخميني قدس سره: احتياط واجب آن است كه از جامه اى كه با آن نتوان نماز خواند مثل عرقچين و جوراب و انگشتر نجس اجتناب شود. (1)

السيد الخوئي قدس سره: بودن چيز نجس همراه انسان در طواف عيبى ندارد و همچنين است چيزهايى كه در آن نماز خوانده نمى شود مانند هميان و كلاه و جوراب. (2)

السيد الگلپايگاني قدس سره: اگر ساتر نباشد مانند تسبيح و چاقو اشكالى ندارد. (3)

السيد السيستاني: لا مانع منه إذا لم يكن لابساً لها. (4)

السيد الخامنئي: الأحوط عدم حمل المتنجس حال الطواف وإن كان الأظهر جوازه في غير اللباس خصوصاً إذا كان المتنجس بغير الدم. (5)

السيد الشبيري: احتياط استحبابى آن است كه از جامه اى كه نمى تواند ستر عورت كند اجتناب كند. (6)

*** الشيخ البهجت: بودن چيز نجس همراه انسان در طواف عيبى ندارد و همچنين است نجس بودن چيزهايى كه در آن نماز خوانده نمى شود مانند هميان و جوراب و كلاه. (7)

الشيخ التبريزي قدس سره: كما لا بأس بالمحمول المتنجس وكذلك نجاسة ما لا تتم الصلاة فيه. (8)

الشيخ الصافي: اگر ساتر نباشد اشكال ندارد. (9)


1- ص 111.
2- ص 162.
3- شفاهى و مجمع ص 473.
4- ص 106 ملحق.
5- ص 30.
6- ص 103.
7- ص 107.
8- ص 145.
9- فرع 392.

ص: 118

الشيخ المكارم: لباس هاى كوچك مانند جوراب و شب كلاه و هميان كه به تنهايى با آنها نمى توان ستر عورت كرد اگر نجس باشد عيبى ندارد. (1)

الشيخ النوري: احتياط واجب اجتناب است. (2)

الشيخ الوحيد: كما لا بأس بالمحمول المتنجس والأحوط الاجتناب عن نجاسة ما لا تتم الصلاة فيه. (3)

جواز مبادرت و عدم جواز

الإمام الخميني قدس سره: احتياط واجب آن است كه اگر اميد دارد كه عذرش مرتفع شود صبر كند تا وقتى كه وقت تنگ شود يا اميدش قطع شود.

السيد الخوئي قدس سره: س- كسى كه وظيفه فعلى او تيمم است يا وضوى جبيره آيا مى تواند به طواف و نماز مبادرت كند يا بايد صبر كند تا آخر وقت؟

ج- بله مى تواند مبادرت كند ولى اگر تا آخر وقت عذرش برطرف شد عمل را اعاده كند. (4)

السيد الگلپايگاني قدس سره: احتياط واجب آن است كه صبر كند تا آخر وقت. (5)

السيد السيستانى: أقول: يظهر من السيد في توضيحه فرع 723: إذا كان صاحب العذر عالماً ببقاء العذر إلى آخر الوقت أو كان مأيوساً من ارتفاعه يجوز له المبادرة إلى الصلاة في سعة الوقت مع التيمم فراجع.

السيد الشبيري: معذور از غسل يا وضو اگر اميد رفع عذر را دارد بنابر احتياط بايد صبر كند تا وقتى كه اميدش قطع شد پس از قطع اميد تيمم مى كند. (6)

***


1- ص 89
2- ص 170
3- ص 123
4- كتبى
5- ص 63
6- 389

ص: 119

الشيخ البهجت: هرگاه مكلف نتواند وضو بگيرد تيمم نموده و طواف را بجا آورد. (1)

الشيخ التبريزي قدس سره: اگر نتواند وضو بگيرد تيمم نموده و طواف را به جا آورد. (2)

الشيخ الصافي: احتياط واجب آن است كه صبر كند تا عذرش برطرف شود و اگر عذرش تا تنگى وقت برطرف نشود بايد تيمم كند. (3)

الشيخ الفاضل: در مسأله 10 ص 188 مناسك محشى با عبارت امام موافق است. (احتياط واجب صبر است)

الشيخ المكارم: اگر معذور از غسل و وضو باشد مى تواند بجاى آن تيمم كند و طواف را بجا آورد. (4)

و در مسأله 10 ص 192 مناسك محشى با نظر امام موافق است. (احتياط صبر است)

الشيخ الوحيد: إذا لم يتمكن المكف من الوضوء و كان آيساً من حصول التمكن فيما بعد يتيمم وأتى بالطواف. (5)

حج بدون طهارت مع الجهل

الإمام الخميني قدس سره: تلخيص سئوال و جواب- دخترى كه در كودكى جنب شد و در سن بلوغ هم غسل جنابت نكرده و حج انجام داده؟

ج- با فرض آن كه جنب بوده و بدون غسل حج انجام داده طواف و نماز او صحيح نيست و غسل هاى ديگر كفايت از غسل جنابت نمى كند ولى حج او صحيح است لكن بايد طواف عمره و حج و طواف نساء و نماز آنها را خودش


1- ص 103، و عربى، ص 115
2- مسأله 291
3- ص 78
4- مسأله 173
5- ص 118

ص: 120

بجا آورد و اگر نمى تواند نائب بگيرد و تا طواف ها را به نحو مذكور انجام نداده از بوى خوش و ازدواج و محرماتى كه با طواف نساء حلال مى شود اجتناب نمايد. (1)

السيد الخوئي قدس سره: س: لوطاف طواف الحج أو العمرة وبعد الإنتهاء من الحج أو العمرة علم ان وضوئه كان باطلًا بوجود حائل فما الحكم؟

ج- إن كان في مكة والوقت باق يعيد وإن خرج الوقت أعني شهر ذى الحجة بطل حجه. (2) إن كان ذلك في وضوئه لطوافه الواجب فهو محرم فلا بد أن يعود فيتمّ العمرة. (3)

السيد الگلپايگاني قدس سره: في الفرض اگر در ذى حجه متوجه شود بعد از ازاله حائل و انجام غسل يا وضو طواف حج و سعى و طواف نساء را بجا آورد و عمره مفرده نيز بجا آورد و در سال بعد حج واجب را بجا آورد. و اگر بعد از ذى حجه متوجه بطلان طواف شود عمره مفرده بجا آورد تا از احرام خارج شود و در سال بعد حج واجب خود را بجا آورد. (4)

السيد السيستاني: في الفرض- يبطل حجها و عليها كفارة بدنة على الأحوط. (5)

السيد الخامنئي: يجب عليه إعادة الأعمال المشروطة بالطهارة (أي الطوافان وصلاتهما) (6).

السيد الشبيري: تدارك طواف و نماز كافى است چه نسيان باشد و چه جهل ولى اگر اصل طواف را ترك كرده از روى عمد تا وقت آن بگذرد عمره او باطل است چه عالم به مسأله باشد و چه جاهل. (7)

***


1- ص 129 طبع پنجم
2- كتبى وفى الصراط ج 1 ص 220
3- الصراط، ج 1، ص 220
4- مجمع ص 478
5- ص 92، ملحق.
6- ص 50
7- مسأله 373

ص: 121

الشيخ البهجت: شفاهى فرمودند: همان طواف ونماز را تدارك كند كافى است.

الشيخ التبريزي قدس سره: في الصراط ج 1 ص 220 وافق السيد الخوئي في العمرة المفردة وقد تقدم نظر السيد الخوئي.

الشيخ الصافي: اگر در طواف عمره بوده حج او مبدل به افراد شده بايد يك عمره به جا آورد و احتياطاً حج را اعاده كند. (1)

الشيخ الفاضل: نفس عبارة السيد الخوئي في العربى الجديد ص 69 حول الحج إن خرج الوقت بطل حجه و أما في العمرة المفرده فلا تبطل ويلزمه التدارك. (2)

منه أيضاً: أفتى ببطلان الحج إذا طاف من مقابل الباب أو الحجر (حجر إسماعيل عليه السلام (3)) و ببطلان إحرام العمرة أو الحج إذا فات وقت التدارك. (4)

الشيخ النوري: بعد از حج فهميد كه وضويش باطل بوده- با تدارك طواف ها و نماز حج او صحيح است. (5)

الشيخ الوحيد: محتاج به مراجعه است.

نسيان اصل طواف

السيد الخوئي قدس سره: إذا نسي الطواف حتى رجع إلى بلده و واقع أهله لزمه بعث هدي إلى منى إن كان المنسي طواف الحج و إلى مكة إن كان المنسي طواف العمرة. (6)

نسيان غسل مسّ الميت

السيد الخوئي قدس سره: ملخص السؤال و الجواب- س: لو كان عليه غسل مسّ الميت ونسي الغسل وأتى بأفعال الحج فهل حجه صحيح أم لا؟


1- فرع 378 و 395 ملاحظه شود.
2- ص 73
3- ص 80 حول الحج
4- مصدر ص 86
5- ص 397
6- الصراط ج 2 ص 503

ص: 122

ج: في مفروض السئوال إن كان قد أتى بالغسل المستحب شرعاً قبل طواف العمرة صح حجه ولا بأس به- وإن كان الإتيان به بعده بطل حجه (1) و وافقه التبريزي.

*** و في ص 234: إذا طاف وصلى بدون طهارة من الحدث جاهلًا بالحكم حكمه حكم تارك الطواف عمداً ووافقه التبريزي.

الشيخ الفاضل: في مفروض السؤال إذا أتى بغسل واجب قبل طواف العمرة صحّ حجه وإلا بطل حجه. (2)

أقول: هذا في الحج و قال أيضاً في ص 32: اعتمر عمرة مفردة ثم تبيّن له أن وضوئه كان باطلًا بعد رجوعه إلى بلده.

ثم قال في الجواب: إن كان ذلك في وضوئه الواجب لطوافه وصلاته فهو محرم لابدّ أن يعود فيتمّ العمرة و يتحلّل.

خون قروح و جروح

الإمام الخميني قدس سره: اگر تطهير آن مشقت دارد لازم نيست ولى تا اندازه امكان بايد تطهير شود و اگر با تأخير طواف مى شود بى مشقت تطهير كرد، احتياط در تأخير است. (3)

السيد الخوئي قدس سره: اگر اجتناب از آن سخت باشد برطرف كردنش لازم نيست. (4)

السيد الگلپايگاني قدس سره: احتياط واجب آن است كه با خون زخم و جراحت كه


1- الصراط ج 2 ص 199
2- حول الحج ص 9
3- ص 111 خلاصه سه فرع
4- مسأله 300

ص: 123

در نماز عفو است طواف نكند و اگر بر طرف كردن و تطهير آن ممكن نيست احتياط واجب آن است كه هم خودش با آن حال طواف كند و هم نائب بگيرد. (1)

السيد السيستاني: لا بأس بنجاسة البدن أو اللباس بدم القروح أو الجروح قبل البرء إذا كان التطهير أو التبديل حرجياً وإلّا وجبت إزالتها على الأحوط. (2)

السيد الشبيري: احتياط مستحب آن است كه از خون قروح و جروح و خون كمتر از درهم اجتناب كند. (3)

*** الشيخ البهجت: نجاستى كه در نماز بخشوده بود مانند خون كمتر از درهم و دم جروح و قروح در طواف بخشوده نيست. (4)

و في العربى ص 119: لا بأس بدم القروح والجروح فيما يشق الإجتناب عنه ولا تجب إزالته عن الثوب والبدن في الطواف.

الشيخ التبريزي قدس سره: لا بأس بدم القروح والجروح فيما يشق الإجتناب عنه. (5)

الشيخ الصافي: احتياط واجب آن است كه با خون كمتر از درهم و خون زخم و جراحت كه در نماز عفو است طواف نكند. (6)

الشيخ المكارم: در مورد خون زخم ها اگر شستن آن باعث مشقت و عسر و حرج باشد ضررى براى طواف ندارد. (7)

الشيخ النوري: اگر تطهير مشقت دارد تطهير لازم نيست. (8)

الشيخ الوحيد: لا بأس بدم القروح والجروح فيما يكون الإجتناب عنه حرجياً والأحوط الإجتناب عن نجاسة ما لا تتم الصلاة فيه. (9)

قطع طواف براى نظافت مسجد


1- ص 64
2- ص 151
3- ص 103
4- ص 106
5- ص 145
6- ص 79
7- ص 89
8- ص 170
9- ص 123

ص: 124

الإمام الخميني قدس سره: اگر موالات بهم نخورده استيناف محل اشكال است. (1)

السيد الخوئي قدس سره: قبلًا راجع به قطع مع العذر گفته شد. (2)

السيد الگلپايگاني قدس سره: بعد از شوط چهار وظيفه اتمام است و قبل از نصف استيناف و بعد از نصف و قبل از اكمال چهار احوط اتمام و اعاده است.

السيد السيستاني: أقول: يستفاد من الحواشي المختلفة أنّه يجوز القطع لحاجة أو ضرورة وإذا كان القطع قبل الأربع يستأنف الطواف وإذا كان بعد إكمال الأربع يتمّه إذا لم تفته الموالاة العرفية وهذا في غير القطع لدرك الجماعة فإنّ فيها يتمّ ما بقي من الطواف مطلقاً. (3)

السيد الشبيري: اگر براى خاطر موانع خارجى مثل نظافت مسجد و مطاف طواف را قطع كند اگر بعد از شوط چهارم باشد طواف قبلى را اتمام مى كند (مگر اينكه فاصله زياد باشد) و اگر قبل از اتمام شوط چهارم بوده (اگر فاصله مختصر باشد) همان را اتمام و الا استيناف مى كند.

*** الشيخ البهجت: مى تواند در كنارى قرار گيرد تا بعد از تمام شدن كار آنها از آنجا كه طوافش را قطع كرده ادامه دهد و صحيح است. (4)

الشيخ التبريزي قدس سره: در فصل طواف چه اصل و چه متفرقه متعرض اين فرع


1- ص 127 طبع پنجم.
2- ص 144 مناسك.
3- الملحق مسأله 236 و مسأله 200 و مسأله 310 مناسك و مسأله 312 مسأله 312 مخصوص درك جماعت و درك وقت فضيلت است.
4- ص 184.

ص: 125

نشده اند.

الشيخ الوحيد: بعيد نيست بناگذارى بر تكميل اشواط بعمل آمده از دو مسأله 304 و 306 ملاحظه فرماييد. خصوص فرع را متعرض نيستند. (1)

قطع طواف واجب

الإمام الخميني قدس سره: قطع طواف مستحب جائز است بدون عذر و اقوى كراهت قطع طواف واجب است بدون عذر و احوط قطع نكردن است. (2)

السيد الگلپايگاني قدس سره: قطع طواف واجب بدون عذر جائر نيست. (3)

السيد السيستاني: بلكه بنا بر اظهر قطع آن مطلقاً (طواف الفريضة) گرچه براى كارى يا ضرورتى نباشد جائز است. (4)

السيد الخامنئي: قطع طواف واجب جايز است اگرچه احوط عدم قطع است به نحوى كه موالات عرفيه به هم بخورد.

السيد الشبيري: قطع كردن طواف واجب به نحويكه موالات عرفى طواف از بين برود و مجموعه طواف از صورت يك عمل خارج شود به مجرّد خواهش نفسانى جائز نيست ولى قطع طواف مستحب اشكال ندارد. (5)

*** الشيخ البهجت: احوط عدم قطع طواف واجب است به نحوى كه موالات عرفيه بهم بخورد پس اگر مرتكب قطع شد اقوى استيناف آن است. (6)

الشيخ التبريزي قدس سره: إذا خرج الطائف من المطاف إلى الخارج قبل تجاوزه النصف من دون عذر فإن فاتته الموالاة العرفية بطل طوافه. (7)


1- ص 129
2- ط باقرى ص 154 مسأله 15
3- احكام عمره ص 62 و مجمع مسأله 31
4- فى الملحق ص 94
5- مسأله 440
6- رساله شيخ ص 44
7- ص 152

ص: 126

س: هل يجوز قطع الطواف أو السعي إختياراً ثمّ الإبتداء من أول العمل؟ ج: لا يجوز القطع على الأحوط الأولى. (1)

الشيخ الصافي: طواف واجب را بدون عذر نبايد قطع كرد و قطع طواف استحبابى بدون عذر جايز است. (2)

الشيخ الفاضل: وكذا المفروض على الأقوى ويجوز الإستيناف قبل فوات الموالات العرفية ... ولا فرق فى ذلك بين قطعه قبل الشوط الرابع أو بعده حتى لو قطعه في إثناء الشوط السابع واستأنفه من رأس فانّ الطواف الثاني صحيح على الأقوى نعم قطع الطواف المفروض مكروه. (3)

الشيخ المكارم: بنا بر احتياط واجب قطع نكند. (4)

الشيخ النوري: جائز است قطع طواف نافله را بدون عذر و اقوى كراهت قطع طواف واجب است بدون عذر و به مجرد خواهش نفس. (5)

الشيخ الوحيد: إذا خرج الطائف من المطاف في طواف الفريضه قبل تجاوزه الشوط الرابع من دون عذر فإن فاتته الموالاة العرفية بطل طوافه. (6)

ترك طواف پس از چهار دور

س: پس از سه دور يا چهار دور طواف را رها مى كند و از سر مى گيرد بدون قصد زياده فقط براى اينكه دل چسب تر باشد آيا اين طواف صحيح است يا نه؟

السيد السيستاني: چنانچه جاهل قاصر بوده صحيح است و در جهل تقصيرى محل اشكال است. بلى اگر قبل از چهار شوط از مطاف خارج شد و مشغول عمل


1- الصراط الرابع، ص 163.
2- فرع 480.
3- الجامع ص 80.
4- محشى ص 209.
5- ص 196- م 15 واجبات طواف.
6- ص 129 م 304.

ص: 127

آخرى شد كه عرفاً صدق كند طوافش را قطع كرده و يا قبل از چهار شوط و يا بعد از آن آنقدر صبر كرد كه فوت موالاة عرفيه شد طواف دوم صحيح است. (1)

السيد الشبيري: در فرض جهل صحيح و در فرض علم بعد از فوت موالات صحيح است. (2)

*** الشيخ البهجت: صحيح است. (3)

الشيخ الصافي: اگر چهار دور را تكميل كرده باشد محل اشكال است و مقتضاى احتياط اين است كه آن را تمام كند و نماز طواف را بخواند و بعد طواف را استيناف كند. (4)

الشيخ الفاضل: بلى طواف دوم صحيح است. (5)

عجز از اتمام طواف و استنابه

الإمام الخميني قدس سره: شخصى كه با عجز طواف را قطع كرده و وقت تنگ شد و حمل بر دوش هم ممكن نبود براى او نائب بگيرند. (6)

السيد الخوئي قدس سره: احتياط آنكه براى باقيمانده نائب بگيرند و شخصاً بعد از زوال عجز احتياطاً باقيمانده را بجا آورد و اصل طواف را اعاده كند. (7) و در جواب كتبى فرموده اند: مجالى براى تبعيص در اشواط نيست و بايد براى تمام عمل نائب بگيرد.

السيد الگلپايگاني قدس سره: بعيد نيست گفته شود كه طواف حكم نماز را دارد و تبعيض در اشواط آن در نيابت محتاج بدليل است. (8)


1- مهردفتر
2- الخاتم.
3- مهر دفتر
4- كتبى
5- كتبى
6- ص 19
7- ص 171
8- شفاهى

ص: 128

السيد السيستانى: إذا علم مسبقاً عجزه عن إتمام الطواف إستناب للتمام و كذا إذا طرءَ عليه العجز قبل إتمام الشوط الرابع وأما إذا طرء عليه العجز بعد إتمامه فالأقرب جواز الإستنابة للباقي. (1)

السيد الشبيري: اگر در اثناء مريض شد و قطع كرد اگر قبل از 5/ 3 باشد بعد از بهبودى يك طواف كامل به جا آورد و اگر خوب نشد براى طواف كامل نائب بگيرد و اگر بعد از 4 شوط بود براى تكميل نائب بگيرد و كافى است و اگر بين 5/ 3 و 4 بود براى اتمام نائب بگيرد و اگر خودش بهبودى يافت طواف را اعاده كند. (2)

و در ص 69: اگر مى توانند با وسيله اى مانند چرخ خودشان طواف كنند در مطاف و خودشان چرخ را راه ببرند، و الا بر روى دوش ديگران يا چرخ در داخل مطاف و الا نائب بگيرند تا در مطاف طواف كند.

*** الشيخ البهجت: اگر نتوانست طواف را تمام كند در آخر وقت نائب بگيرد وقد سبقه في هذا الرأي السيد الخوئى والإمام الخميني والشيخ الأراكى. (3)

اگر قادر بر اتمام نباشد تا تنگى وقت صبر كند، اگر به هيچ نحو نشد براى او نائب بگيرند در اتمام... عاجز طواف در چند مرحله انجام دهد، قبل از 4 مع عدم فوت الموالات، و بعد از 4 مطلقاً. (4)

الشيخ التبريزي قدس سره: وإن كان بعد الرابع فالأحوط أن يستنيب للمقدار الباقي و يحتاط بالإتمام والإعادة بعد زوال العذر. (5)

الشيخ الفاضل: اگر با عذر قطع كرد و نتوانست بجا آورد تا وقت تنگ شد و


1- ص 106 ملحق
2- ص 67
3- آراء المراجع، قديمي.
4- مناسك، ص 112 و 161
5- ص 153

ص: 129

حمل هم ممكن نبود براى او نائب بگيرند و در فرع ديگر در عجز بعض، نائب براى كل طواف بگيرد. (1)

الشيخ المكارم: در مناسك متعرض نيابت در فرع مزبور نشده.

الشيخ الوحيد: إذ التجأ الطائف إلى قطع طوافه لمرض كصداع أو وجع في البطن فإن كان ذلك قبل إكمال الشوط الرابع لزمته الإعادة و إن كان بعده فالأحوط أن يستنيب للمقدار الباقي و يأتي بطواف كامل بقصد الأعم من الإتمام والتمام. (2)

أقول: ظاهر اين است كه براى كل طواف نائب بگيرند يا لا اقل مطلق است.

قطع طواف براى درك جماعت

الإمام الخميني قدس سره: جائز است قطع و از هر جا قطع كرد از همانجا اتمام كند و احوط اتمام و اعاده است و سزاوار نيست اين احتياط ترك شود.

السيد الخوئي قدس سره: قطع جائز است و بعد از نماز از هر كجا قطع نمود شروع و اتمام نمايد. (3)

السيد الگلپايگاني قدس سره: جائز است قطع بلكه مستحب است و از هر كجا قطع كرد بعد از نماز تمام كند. و احوط آنكه اگر قبل از چهار باشد اتمام و اعاده نمايد. (4)

و فى المجمع 480: اگر قبل از اكمال چهار استيناف كند طواف و عمره او صحيح است لكن بايد طواف ناقص را خودش يا نائب او تكميل كند.

السيد السيستاني: إذا قطع الطواف لدرك الصلاة الجماعة أتمه بعد الفراغ من صلاته من موضع القطع مطلقاً وإن كان الأحوط إعادته بعد الإتمام أيضاً إذا كان القطع قبل تمام الشوط الرابع. (5)


1- ص 205 محشى.
2- ص 129.
3- كتبى و منية المسائل ص 89، صراط النجاة، ج 2، ص 232.
4- احكام عمره.
5- ص 160.

ص: 130

السيد الشبيري: قطع طواف براى رسيدن به نماز جماعت جائز است و بعد از نماز طواف را تمام مى كند. (1)

*** الشيخ البهجت: در طواف اگر موالات عرفيه بهم نخورد اشكال ندارد و اگر بهم خورد و قبل از چهار بود احتياط با اكمال آن و اعاده است ولى در سعى چون موالات معتبر نيست با فرض عذر كه مورد سئوال است مانع ندارد. (2)

الشيخ التبريزي قدس سره: در مناسك متعرض فرع مزبور نشده و فى الضميمه ص 32: از جايى كه قطع كرده بعد از نماز را ادامه دهد.

الشيخ الفاضل: جائز است بلكه مستحب است قطع كند براى رسيدن به نماز جماعت يا رسيدن به وقت فضيلت نماز واجب و از هر جا قطع كرد از همانجا بعد از نماز اتمام كند و احتياط اتمام و اعاده است. بلى اگر بعد از چهارم بوده است اتمام كافى است. (3) وفى الجديد: تخلل الجماعة لا تضرّ بالطواف قبل الأربعة أو بعدها إذا اشتغل به بعد الصلاة. (4)

الشيخ المكارم: در مناسك متعرض فرع نشده.

الشيخ الوحيد: و يستحب قطع الطواف و إن كان فريضة لإدراك صلاة الفريضة ثم يعود فيتم ما بقي من طوافه. (5)

لك در ايام عادت

الإمام الخميني قدس سره: در فرض مزبور در ايام عادت ممكن است يك يا دو لكه


1- حاصل مسأله ص 65
2- ص 161
3- حاصل دو مسأله ص 206
4- ص 70
5- ص 130

ص: 131

كم رنگ ببيند اين خون چه حكمى دارد؟

ج: حكم استحاضه دارد و بايد به وظيفه مستحاضه عمل كند. (1)

السيد الگلپايگاني قدس سره: س: به واسطه خوردن قرص و يا تزريق آمپول جلو عادت را گرفته لكن در ايام عادت روزى يك لحظه خون مى بيند با وصف مذكور طواف و نماز او چگونه است؟

ج: با انجام اعمال مستحاضه طواف و نماز او صحيح است. (2)

السيد السيستاني: لا يجري على الدم المتقطع في مفروض السؤال حكم دم الحيض بل يجري عليه حكم الإستحاضة بلا فرق بين كونه بصفة الحيض أو لا. (3)

السيد الشبيري: در فرض مسأله- خونى كه در ايام عادت مى بيند هر چند سه روز مستمر نباشد و صفات حيض نيز نداشته باشد حكم حيض را دارد. (4)

و در مسأله 402: اگر صاحب وقتيه و عدديه در وسط پاك شد و طواف نماز را در پاكى انجام داد و بعد لك ديد اعمالش صحيح است. (5)

و در مسأله 644: اگر زنى در اثناء حيض مدتى پاك باشد حتى در باطن فرج حكم حيض ندارد. پس اگر در عرفات يا مشعر لك ديد و يقين كرد كه خون حيض است و قبلًا پاك نبوده گرچه به حسب عادت پاك بوده اعمال قبلى او صحيح است و بايد حج تمتع را تمام كند.

*** الشيخ البهجت: تعمل عمل المستحاضة إلا إذا علمت أن في باطن الفرج دماً. (6)

منه أيضاً: س: رؤية الدم في أيام العادة فهل يجوز المنع بالعلاج؟

ج: إذا انقطع الدم بالعلاج فليست بحائض. (7)

الشيخ التبريزي قدس سره: اگر استمرار تا سه روز نداشته باشد استحاضه است و


1- ص 139 طبع پنجم مع التلخيص.
2- مجمع ص 472
3- ملحق ص 92 س 194
4- مسأله 400
5- 444 و 644
6- مسأله 174
7- ص 240

ص: 132

اعمال مستحاضه را بايد انجام داد. (1)

و فى الصراط ج 3 ص 188 نظر السيد الخوئي و الشيخ التبريزي: لا بأس بالطواف والصلوة في الفرض.

ملحقات نماز طواف

الصلاة خلف المقام


1- بانوان ص 21.

ص: 133

ص: 134

ص: 135

الإمام الخميني قدس سره: اگر صدق خلف مقام نشد در يكى از دو جانب بجا آورد به طورى كه گفته شود نزد مقام است و اگر ممكن نشد در دو جانب بجا آورد با ملاحظه نزديكتر به مقام از دو جانب و خلف و اگر سه طرف مساوى باشد در خلف بخواند و دو طرف كافى نيست و اگر دو طرف صدق نزد مقام نكند اكتفا به پشت بعيد نيست لكن احتياط آن است كه يك نماز پشت مقام و يك نماز در يكى از دو طرف با ملاحظه اقربيّت و احوط اعاده نماز است در صورت امكان در پشت مقام تا وقتى وقت سعى تنگ نشده. (1)

السيد الخوئي قدس سره: و در صورت عدم تمكن با مراعات نزديكى به مقام بنا بر احتياط واجب در هر جاى مسجد مى تواند بجا آورد. (2)

منه أيضاً: إذا صلّى خلف المقام بعيداً ثم تمكّن قبل السعي قريباً من المقام لا تجب الاعادة. (3)


1- س 150 طبع پنجم
2- ص 180
3- الصراط ج 2 ص 239

ص: 136

منه أيضاً: س: بعد الطواف لو انتظر خمسة دقائق، لوجد مكاناً خلف المقام؛ فهل يجب الإنتظار أم يصلي خلفه بعشرة أمتار؟

ج: لا يجب الإنتظار. (1)

السيد الگلپايگاني قدس سره: اگر پشت مقام ممكن نشد در يكى از دو جانب مقام بايستد و اگر نشد در هر جايى از مسجد كه پشت مقام و دو طرف آن نزديكتر به مقام باشد. (2)

السيد السيستاني: فإن لم يتمكن من الخلف فالأحوط أن يجمع بين الصلاة عنده في أحد جانبيه وبين الصلاة خلفه بعيداً عنه ومع تعذر الجمع يكتفي بالممكن منهما ومع تعذرهما يصلّي في أى مكان من المسجد مراعياً الأقرب فالأقرب إلى المقام على الأحوط الأولى. (3)

السيد الشبيري: بايد نماز طواف را پشت مقام ابراهيم عليه السلام بجا آورد و به قدرى نزديك باشد كه بگويند (نزد مقام) و اگر موجب مزاحمت بود در نقطه دورتر پشت مقام با رعايت الاقرب فالأقرب، و در يمين و يسار كافى نيست. (4)

*** الشيخ البهجت: احوط آن است كه پشت مقام باشد به طورى كه نزد مقام صدق كند و با عدم تمكن، در يكى از دو جانب، و اگر آن هم ممكن نشد با مراعات الأقرب فالأقرب به سوى خلف و دو جانب آن و در صورت دوران بين بعضى مراتب خلف واحد جانبين جمع كند بين دو نماز بلكه اعاده پس از تمكن از خلف تا آخر وقت امكان.

الشيخ التبريزي قدس سره: فإن لم يتمكن فيصلي في أيّ مكان من المسجد مراعياً الأقرب فالأقرب إلى المقام على الأحوط.


1- الصراط، ج 3، ص 173
2- ص 110
3- ص 168
4- ص 82

ص: 137

الشيخ الفاضل: بايد خلف مقام باشد با رعايت الأقرب فالأقرب والا در دوجانب با صدق اقرب به مقام. (1)

الشيخ المكارم: بهمين اندازه كه بگويند پشت مقام ابراهيم بجا آورده كافى است. (2)

الشيخ النوري: بايد نماز خلف مقام باشد اگر خلف مقام احراز نشود نماز خوانده صحيح نيست. (3) و در صورت ازدحام هر كجاى مسجد بخواند كفايت مى كند. (4)

الشيخ الوحيد: ومع عدم التمكن من الإتيان بها قريباً من المقام يجوز الإتيان بها خلف المقام إلى ما يقرب من ظلال المسجد وإن لم يتمكن من ذلك صلى قريباً منه في أحد جانبيه. (5)

اگر تصحيح نماز ممكن نشد

الإمام الخميني قدس سره: اگر نتوانست قرائت نماز را ياد بگيرد بايد نماز را بهر ترتيبى كه مى تواند خودش بجا آورد و كافى است و به اقتداء به شخص عادل و استنابه هم اكتفا نكند اگر احتياط كرد. (6)

السيد الخوئي قدس سره: هرگاه قرائت نمازگزار غلطى داشته باشد و نتواند درست كند اشكالى در اكتفا به آنچه مى تواند در نماز طواف و غير آن نيست و همان اندازه كافى است و در صورت سهل انگارى در تصحيح احوط آن است كه بجماعت بخواند و نايب هم بگيرد. (7)

السيد الگلپايگاني قدس سره: و اگر تصحيح ممكن نشود نماز طواف را به جماعت


1- محشى
2- ص 104
3- ص 235
4- ص 236
5- ص 137
6- ص 151
7- ص 335

ص: 138

بخواند ولى به آن اكتفا نكند و واجب است به طور فردى نيز بخواند و اگر نايب هم بگيرد بهتر است. (1)

السيد السيستانى: إن لم يتمكن من التصحيح أجزاه قرائة الحمد على الوجه الملحون إذا كان يحسن منها مقداراً معتداً به. (2)

السيد الشبيري: محرمى كه قرائتش درست نيست بايد طواف را تا آخرين وقت ممكن تأخير بياندازد و الا نماز او باطل است و با عمد اگر تعجيل كرد طواف و نماز و اعمال بعدى باطل است. (3) و اگر تا آخر وقت نتوانست تصحيح كند در آخر بهر شكل كافى است و كسى كه تا آخر وقت هم قادر نيست تأخير لازم نيست. (4)

منه أيضاً: كسى كه توان تصحيح دارد و بنابر تصحيح ندارد احرام او منعقد نمى شود و كسى كه در تصحيح سهل انگارى كرده و قرائت را تصحيح نكرده بايد طواف و نماز و سعى و تقصير را تا آخر وقت عمره تأخير بياندازد. (5) و در آخر وقت به قدر ميسور بجا آورد ولو با تلقين ديگرى و احتياط استحبابى هم استنابه است.

*** الشيخ البهجت: عمل به وظيفه يوميه لازم و كافى است بنا بر صحت جماعت در طواف و استنابه در يوميه نيست. (6)

الشيخ التبريزي قدس سره: بايد خودش نماز را به نحو ميسور بخواند و احتياطاً بجماعت بخواند اگر ممكن شود و استنابه هم بكند. (7) و اين در صورتى است كه اهمال در تصحيح كرده باشد و اگر فى نفسه قاصر است ميسور خود او كافى است.


1- ص 81
2- ص 170
3- ص 134
4- ص 134
5- ص 85
6- ص 162
7- ص 164

ص: 139

الشيخ الصافي: اگر در تصحيح قرائت مقصر باشد، خود بخواند و احتياطاً در صورت امكان نماز به جماعت و نائب هم بگيرد. (1)

الشيخ الفاضل: به هر نحو قدرت دارد بخواند و به جماعت خواندن حتى در فرض امكان هم واجب نيست. (2)

الشيخ المكارم: بايد بهمان مقدار كه توانايى دارد نماز طواف را بخواند و نائب گرفتن لازم نيست و خواندن نماز به جماعت اشكال دارد. (3)

الشيخ الوحيد: فإن لم يتمكن منها حتى ضاق الوقت عن التصحيح فعليه أن يأتي بقرائته الملحونة والأحوط وجوباً أن يصليها جماعة ويستنيب أيضاً.

نماز طواف با يوميه

الإمام الخميني قدس سره: احتياط در همه موارد سؤال حاصل مى شود. اما موارد سؤال: 1- نماز طواف حج به نماز طواف نساء و بالعكس 2- نائب بكسيكه نائب نيست 3- نماز طواف واجب را به مستحب و بالعكس (4) (يوميه ذكر نشده)

السيد الخوئي قدس سره: س: هل يجوز له أن يأتم بمن يصلي فريضة يوميه ادائية أو قضائيه؟ ج- الأحوط ترك ذلك. (و قال التبريزي: لا بأس بذلك و هذا لمن كان متمكّناً من التعلم وأما العاجز عن ذلك فيجزيه صلاته من غير حاجة للإستنابة. (5)).

السيد الگلپايگاني قدس سره: الأحوط الإقتداء بمن يصلي صلاة الطواف إن أمكنه ذلك وإلّا فيقتدي بمن يصلي اليومية برجاء المطلوبية. (6)

السيد السيستاني: در نماز يوميه به احتياط واجب اقتداء جايز نيست. (7)

السيد الشبيري: بنا بر احتياط واجب در نماز طواف نمى توان به نمازهاى


1- كتبى.
2- محشى 260.
3- ص 107.
4- ص 153.
5- الصراط ج 3، ص 173.
6- ص 118.
7- كتبى.

ص: 140

يوميه اقتدا كرد. (1)

و در ص 87: اقتدا كردن در نماز طواف واجب به نماز طواف مستحب و بالعكس صحيح نيست.

*** الشيخ البهجت: اگر نماز طواف واجب نبود با نماز يوميه و احتياطى و نماز طواف مستحبى بقصد رجاء مطلوبيت احتياط بعمل مى آيد. (2) و در ذخيره اشكال كرده اند.

الشيخ التبريزي قدس سره: في الضميمة: احوط اقتدا به نماز طواف واجب است.

الشيخ الفاضل: س: آيا نماز طواف واجب را مى توان با نماز جماعت يوميه بجا آورد؟

ج: صحت آن محل اشكال است. (3)

الشيخ الوحيد: متعرض فرع نيست.

نسيان الصلاة و تركها عن جهل أو عمد

الإمام الخميني قدس سره: فوريت عرفيه لازم است و در هر حال اگر تأخير انداخت بايد بجا آورد و مبطل طواف نيست.

السيد السيستاني: من ترك صلاة الطواف عالماً عامداً بطل حجه على الأحوط (4) وحكم التارك لصلاة الطواف جهلًا حكم الناسي ولا فرق في الجاهل بين القاصر والمقصر. (5)

السيد الشبيري: مبطل طواف نيست و اعاده طواف لازم نيست.


1- ص 16
2- شفاهى
3- محشى ص 266
4- ص 168
5- ص 169

ص: 141

الشيخ البهجت: ترك نماز طواف از روى علم و عمد موجب بطلان حج است. زيرا بدون اين نماز سعى باطل است. (1)

الشيخ التبريزي قدس سره: اگر نماز طواف را فراموش كند و پس از خروج از مكه متذكر شود اگر بتواند بايد برگردد به مكه و الا در هر جا يادش آمد بجا آورد و حكم كسى كه نماز طواف را به جهت نادانى ترك كرده حكم كسى است كه فراموش كرده و فرقى بين جاهل قاصر و مقصر نيست. (2)

منه أيضاً: من ترك صلاة الطواف عالماً عامداً بطل حجّه لاستلزامه فساد السعي المترتب عليه. (3)

الشيخ المكارم: كسى كه عمداً نماز طواف را ترك كند حج او باطل نيست فقط گناه كرده و بايد تدارك كند. (4)

الشيخ الوحيد: في صورة العلم والعمد بطل حجّه على الأقوى (5) وحكم التارك جهلًا حكم الناسي قصوراً أو تقصيراً.

محاذات زن و مرد در نماز

الإمام الخميني قدس سره: بنا بر احتياط مستحب بايد زن عقب تر از مرد بايستد و اگر برابر يا جلوتر بايستد و با هم وارد نماز شوند بهتر اعاده است. (6)

السيد الگلپايگاني قدس سره: مكروه است در نماز زن جلوتر از مرد يا محاذى با او بايستد. (7)

السيد الشبيري: يكى از احكام مخصوصه مكه مكرمه آن است كه مرد و زن مى توانند در كنار يكديگر نماز بخوانند و بلكه زن مى تواند جلوتر از مرد نماز


1- ص 119
2- ص 139
3- ص 162
4- ص 105
5- ص 138
6- 7 و 886
7- توضيح 895

ص: 142

بخواند هر چند فاصله نباشد و هيچ گونه كراهتى ندارد. (1)

*** الشيخ البهجت: در مسجدالحرام اشكال ندارد. (2)

الشيخ التبريزي قدس سره: نماز آنها صحيح است. (3)

الشيخ الصافي: تساوى و تقدم زن كراهت دارد. (4)

الشيخ الوحيد: در غير مكه مكروه است. توضيح: در صورتى كه زن مقدم باشد و با هم وارد نماز شوند بايد نماز را اعاده كنند نظير مرحوم السيد الخوئي.

تقدم النساء فى الصلاة فى مكة

السيد الخوئي قدس سره: س: إذا كان الرجل يُصلّي صلاة الطواف أو أيّ صلاة أخرى فجاءت امرأة أخرى وصلّت محاذية له أو أمامه وبينهما أقل من شبر فما حكم صلاتهما؟

ج: في الفرض تبطل صلاة المتأخر فقط. (5) (والفاضل: في الجامع، ص 94، نفس السؤال والجواب).

السيد السيستاني: لا يجري في مكة المكرمة (الحكم بعدم صحة الصلاة) فيجوز فيها التقدم والتأخر على الأظهر. (6)

*** الشيخ البهجت: تقدم در مسجد الحرام در نماز طواف اشكال ندارد. (7) وفي الوسيلة الأظهر صحة صلاة كل من الرجل والمرأة مع المحاواة على كراهية. (8)


1- ص 83
2- ص 161
3- ص 50
4- ص 183
5- الصراط ج 3 ص 172
6- الملحق ص 170
7- ص 161 م 13
8- ص 186

ص: 143

الشيخ التبريزي قدس سره: رعايت فاصله در شهر مكه لازم نيست. (1)

منه أيضاً: الأظهر صحة صلاة كل منهما لعدم اعتبار الفاصل بينهما في الصلاة في مكة. (2)

الشيخ الصافي: اگر زن برابر مرد يا جلوتر بايستد نماز هر دو صحيح است چه با هم وارد نماز شوند يا به ترتيب، بلى، ثواب نماز هر كدام كه بعد مشغول شده كمتر است. (3)

الشيخ الفاضل: نعم، الحكم بالبطلان يجري في المسجد الحرام أيضاً إذا كان الرجل والمرأة مؤمنين لا مطلقاً إلى قوله: و مع ذلك في خصوص صلاة الطواف إذا استلزم رعاية هذا الشرط تأخير صلاة الطواف عن الطواف و تخلّ بالموالاة العرفية أو توجب العسر والحرج فلا يلزم رعايته وتصحّ الصلاة مطلقاً. (4)

الشيخ المكارم: در مكه تقدم مانع ندارد. (5)

وضو با آب هاى شرب

السيد الخوئي قدس سره: إن كان الماء لمالك سبّله للشرب فقط فلا يصح الوضوء به وكذا ماء زمزم إن فرض لمالك شخصي قصّر استعماله في جهة خاصه غير الوضوء. (6)

السيد السيستاني: إذا كانت مخصصة للشرب لم يجز الوضوء بها. (7)

السيد الشبيري: جايز نيست. (8)

***


1- توضيح ص 160
2- المصدر
3- توضيح ص 183
4- الجامع، ص 172
5- شفاهى
6- الصراط ج 3 ص 145
7- ص 175 ملحق
8- كتبى

ص: 144

الشيخ البهجت: اگر بدون منع وضو گرفت حكم به صحت بعيد نيست. (1)

الشيخ التبريزي قدس سره: لا يبطل وضوءه بذلك وإن كان ترك الوضوء بذلك الماء أحوط توقيراً للماء للشرب. (2)

الشيخ الصافي: با توجه به اين كه نوعاً حجاج از آب ها برمى دارند و به مصارف مختلف مثل شستن سر و صورت و ريختن به بدن مى رسانند و مسؤولين منع نمى كنند، از سيره موجود استفاده جواز مى شود.

الشيخ الفاضل: مسئولين دولت كه براى شئون مختلف مسجدالحرام منصوبند و ضوابطى براى مسجد و متعلقات مسجد قرار داده اند غير از كسى است كه اصل آب را آورده و معلوم نيست كه آب آورندگان چنين تضييقى براى حجاج قرار داده باشند عليهذا جواز بعيد نيست. (3)

الشيخ الوحيد: محل شبهه قرار دادند. (4)

مؤلف: مقتضى الإحتياط ترك الوضوء بهذا المآء.

ملحقات سعى

ترك سعى جهلا


1- شفاهى
2- الصراط ج 2 ص 502
3- شفاهى
4- شفاهى

ص:145

ص:146

ص:147

الإمام الخميني قدس سره: حكم ترك عمدى يا سهوى آن همان است كه در طواف گذشت. (1)

أقول: در فصل فرموده: اگر كسى طواف را چه طواف حج يا عمره از روى جهل به مسئله به جا نياورد و برگشت به محل خود بايد حج را اعاده كند و يك شتر قربانى كند. (2)

السيد الخوئي قدس سره: ترك سعى خواه علم به حكم داشته يا نداشته و جاهل باشد و قبل از عرفات تدارك نشود حج باطل است و اعاده اش در سال بعد لازم است و اظهر اين است كه احرامش هم باطل خواهد شد گر چه احوط و اولى عدول به افراد است و به قصد اعم از حج افراد يا عمره مفرده تمام كند. (3)

السيد الگلپايگاني قدس سره: اگر كسى سعى را عمداً يااز جهت جهل و ندانستن مسئله ترك كرده و نتواند قبل از وقوف عرفات تدارك كند، حج او بدل به افراد مى شود با


1- ص 72
2- ص 108
3- ص 186.

ص: 148

انجام عمره مفرده و بايد سال بعد حج را اعاده كند هر چند مستطيع نباشد. (1)

السيد السيستاني: فمن تركه عمداً او جاهلًا بالحكم او الموضوع و لم يتدارك قبل الوقوف بطل حجه. (2)

و في الملحق: اذا علم ببطلان سعيه في عمرة التمتع أو الحج بعد انقضاء شهر ذي الحجّة يحكم ببطلان حجه. (3)

*** الشيخ البهجت: سعى ركن است و ترك آن ولو با جهل اگر تدارك نشود قبل از عرفات موجب بطلان حج است و پس از انجام حج افراد اعاده حج در سال بعد لازم خواهد بود. (4)

الشيخ التبريزي قدس سره: لو تركه عمداً بطل حجّه سواء في ذلك العلم بالحكم والجهل به. (5)

الشيخ الوحيد: وكذلك من كان جاهلًا بالحكم أو الموضوع على الأحوط لو لم يكن أقوى البطلان، والأحوط الأولى الإتيان بأعمال العمرة المفردة. (6)

تأخير السعي

الإمام الخميني قدس سره: از مسأله 8 متفرقه استفاده مى شود كه اعاده ندارد هرچند تأخير عمدى بوده.

السيد الخوئي قدس سره: س: ما حكم من أخّر السعي في العمرة أو الحجّ إلى اليوم الثاني أو الثالث لغير عذر فهل يترتّب عليه بطلان طوافه؟

ج: نعم يعيد قبله الطواف وصلاته (الصراط ج 2 ص 241) ووافقه التبريزي.


1- ص 86
2- ص 174
3- ص 118
4- ص 123
5- ص 164
6- ص 144

ص: 149

السيد الگلپايگاني قدس سره: والأقوى جواز تأخيره إلى الليل. (1)

السيد السيستاني: لايجوز تأخير السعي إلى الغد اختياراً (ملحق ص 117).

السيد الشبيري: اگر تا فرداى طواف تأخير انداخت احتياط اعاده طواف است.

*** الشيخ البهجت: س: من طاف و صلّى في يوم و اجّل سعيه إلى يوم آخر فهل يجب عليه يوم السعي أن يعيد الطواف و الصلاة؟

ج: لا يجب ذلك. (2)

الشيخ الصافي: س: كسى كه طواف كرده و سعى را به روز بعد يا روزهاى بعد تأخير انداخته آيا اعاده طواف و نماز لازم است؟

ج: لازم نيست ولى اختياراً نبايد سعى را به روز بعد تأخير بيندازد. (3)

الشيخ الفاضل: لو أخّر إلى الغد يعيد الطواف قبله إذا أخّر لغير عذر (حول الحجّ ص 94).

الشيخ المكارم: اگر تأخير انداخت به فردا گناه كرده ولى اعمال او صحيح است. (4)

الشيخ الوحيد: بل الأحوط عدم تأخيره إلى الليل أيضاً ص 144.

لزوم سعى عقيب طواف مستأنف

س: در مواردى كه اصلاح يا تكميل طواف لازم است آيا اعاده سعى هم لازم است يا نه؟

السيد الشبيري: اگر طواف را ناقص به جا آورده باشد اعاده سعى لازم نيست


1- ص 121
2- ص 209
3- ص 183
4- حاشيه 285

ص: 150

و اگر طواف را باطل به جا آورده باشد در اعاده سعى تفصيلى است كه در مناسك ذكر شده. (1)

*** الشيخ البهجت: احتياط در اعاده سعى است. (2)

الشيخ التبريزي قدس سره: بنابر احتياط سعى هم اعاده شود. (3)

الشيخ الصافي: بنابر احتياط در مورد اعاده طواف بايد سعى را هم اعاده كند ولى اگر تكميل طواف مربوط به اشواط بعد از شوط چهارم باشد اعاده سعى لازم نيست. (4) الشيخ الفاضل: س: شخصى طواف عمره مفرده يا عمره تمتع يا طواف حج را از جهت جهل به شرايط يا فراموشى آن، باطل انجام داده وظيفه او چيست؟

ج: اگر با اعتقاد به صحت انجام داده عمره و حج او صحيح است ولى بايد طواف و نماز آن را اعاده كند و احتياط مستحب آن است كه اعمال بعدى را نيز اعاده كند كه يكى از اعمال بعدى سعى است. (5)

سعى ركوعى

6- مقدارى از سعى را در حال خميدگى (حال ركوعى) انجام داده، صحيح است يا نه؟

السيد الشبيري: سعى مزبور مانع ندارد. (6)

***


1- كتبى؛ به مسئله 364 مراجعه شود.
2- كتبى.
3- كتبى.
4- كتبى.
5- تلخيص، مسأله 242، حج و عمره.
6- كتبى.

ص: 151

الشيخ البهجت: اشكال ندارد و لازم نيست مستقيم باشد. (1)

الشيخ التبريزي قدس سره: سعى مزبور صحيح است. (2)

الشيخ الصافي: ظاهراً كافى است اگر چه مراعات احتياط خوب است. (3)

شروع سعى از مروه خطأ

السيد السيستاني: لو بدأ بالمروة قبل الصفا ولو سهواً ألغى ما أتى به واستأنف السعي من الأول. (4)

السيد الشبيري: بايد هر وقت فهميد مجدداً از صفا سعى نمايد و اگر بعد از تقصير متوجه شود سعى مى كند و بنا بر احتياط واجب بايد تقصير را اعاده كند و تا تقصير نكرده از محرمات احرام اجتناب كند. (5)

*** الشيخ البهجت: لو بدء بالمروةقبل الصفا ألغى مابيده واستأنف السعي من الأول. (6)

الشيخ التبريزي قدس سره: اگر از مروه شروع كرد و به مروه ختم كرد سعى او صحيح است، في الصور الخمسة. (7)

الشيخ الصافي: اگر بعد از هفت شوط ملتفت به اشتباه شد و يك مرتبه ديگر سعى نمود اقوى صحت سعى است هر چند احوط اعاده سعى است. (8)

الشيخ النوري: بايد سعى را اعاده كند. (9)

الشيخ الوحيد: اگر سعى را از مروه شروع كند در هر شوطى كه باشد چه در شوط اول و چه پس از آن بايد سعى را از سر بگيرد. (10)

بعض اشواط سعى در حال خواب


1- كتبى.
2- كتبى.
3- كتبى.
4- ص 172
5- مسأله 549
6- ص 136
7- فرع 954
8- ص 196
9- ص 129
10- ص 174

ص:152

السيد الخوئي قدس سره: سعى در حال خواب مجزى نيست. (1)

السيد الگلپايگاني قدس سره: اگر مقدارى را كه خواب بوده و باقى را به التفات به جا آورد صحيح است. (2)

السيد السيستاني: س: من جاز له السعي محمولًا على متن إنسان أو على عربة وسعى به وقد غلبه النوم أثناء السعي فهل يصح سعيه؟

ج: الظاهر بطلانه. (3)

السيد الشبيري: اگر با التفات در عربانه نشسته و قصد قربت داشته و بعد خوابش برده اشكال ندارد نظير وقوف در عرفات و روزه. (4)

*** الشيخ التبريزي قدس سره: الأحوط إعادة السعي بقصد الأعم من التمام والإتمام. (5)

الشيخ الصافي: صحت سعى در حال خواب معلوم نيست، بنابراين اگر بعد از نصف خواب رفته چنانچه سعى را از جايى كه به خواب رفته به جا آورد كافى است و احتياطاً اصل سعى را اعاده نمايد و در غير اين صورت بايد سعى را از سر بگيرد. (6)

الشيخ الفاضل: سعى در حال خواب محل اشكال است. (7) و اگر خواب بعد از شوط چهارم بوده و بعد بيدار شده بايد از محلى كه خواب رفته سعى را ادامه


1- كتبى.
2- الآراء و مجمع المسائل.
3- الملحق الأول، ص 120.
4- ص 1609.
5- م 956.
6- الألف، ص 182.
7- فرع 693.

ص: 153

دهد. (1) الشيخ المكارم: دليلى بر عدم صحت نداريم. (2)

الشيخ الوحيد: صحيح نيست. وقوف بعرفات مورد نص است- علاوه، وقوف كه عبارت از بودن است غير از امر به سعى و حركت است با التفات.

سعى با عربانه و چرخ

الإمام الخميني قدس سره: جايز است سواره و بر روى عمل چه در حال اختيار و چه با عذر، لكن راه رفتن افضل است.

السيد الشبيري: در حال اختيار بنابر احتياط واجب بايد خودش چرخ را راه ببرد و اگر ديگرى او را سعى دهد صحيح نيست بنابر احتياط واجب. (3)

السيد السيستاني: جايز است سوار بر حيوان يا غير آن انجام دهد. (4)

و في الملحق ص 115 ملخصاً: س: هل يجوز السعي راكباً في حال الإختيار إذا كان المتولّي للتحريك شخص آخر وإنما هو يجلس فقط؟ ج: لا يجوز هذا في حال الإختيار فانّه من السعي به لا السعي بنفسه.

*** الشيخ البهجت: نظير عبارت الشيخ الوحيد. (5)

الشيخ التبريزي قدس سره: لازم نيست در سعى پياده باشد و سعى سواره بر حيوان يا چرخهاى متداول جايز است. (6)

منه أيضاً: نعم يجوز إذا جلس باختياره (7) و در فرع 973 فرموده: فالسعي فيها محل إشكال و كذلك الطواف. (8)

الشيخ الفاضل: في السؤال 206: هل يجوز السعي في العربات الموجودة في


1- 694
2- شفاهى.
3- ص 141
4- ص 252
5- ص 136 و 138
6- ص 194
7- فرع 312
8- و فرع 975 و 981

ص: 154

السعي اختياراً مع العلم بأنّ الذي يتولّى تحريك هذه العربات شخص آخر والساعي جالس فقط؟ ج: نعم إذا جلس باختياره. (1)

أقول: هذا نص عبارة السيد الخوئى قدس سره في منية السائل سؤالًا وجواباً.

الشيخ المكارم: جايز است سواره و بر روى محمل چه در حال اختيار و چه با عذر لكن راه رفتن افضل است. (2)

الشيخ الوحيد: لا يعتبر في السعي المشي فلا بأس بالسعي راكباً. (3) و ص 144: من لم يتمكن من السعي بنفسه و لو بمساعدة غيره لأن يسعى به على متن إنسان أو وسيلة أخرى.

اعتبار الموالاة في السعي

الإمام الخميني قدس سره: در سعى موالات معتبر نيست مگر شوط اول تمام نشده باشد كه در صورت فوت موالات احتياطاً از سر بگيرد. (4)

السيد الگلپايگاني قدس سره: در سعى موالاة معتبر نيست. (5)

السيد السيستاني: إعتبار الموالاة بين أشواط السعي مبني على الإحتياط اللزومي والعبرة فيها بالصدق العرفي. (6)

السيد الخامنئي: يجوز الجلوس والنوم على الصفا والمروة أو بينهما للإستراحة أثناء السعي بل يجوز ذلك بلا عذر أيضاً.

السيد الشبيري: مما يعتبر في السعي الموالاة العرفية في أشواطه (7) (وقال: يعتبر في السعي رعاية حصول الترتيب بين أجزاء السعي) (8)

***


1- حول الحج ص 94؛ در مناسك فرع 686 فرموده: خلاف احتياط وجوبى است.
2- ص 297
3- ص 143
4- محشى مكارم، ص 291.
5- ص 274.
6- ص 122 ملحق.
7- ص 124.
8- فرع 566، ص 131.

ص: 155

الشيخ البهجت: لزوم موالاة در غير شوط اول معلوم نيست. (1)

الشيخ التبريزي قدس سره: و احتياط لازم موالات عرفيه است به طورى كه فصل معتد به در بين اشواط حاصل نشود. (2)

الشيخ الصافي: موالات در تمام اشواط سعى رعايت شود. (3)

الشيخ الفاضل: س: هل يجب الموالاة في السعي وما مقدار وجوبها؟

ج: نعم بمقدار الصدق العرفي المتوالي ومثله في الطواف. (4)

الشيخ المكارم: احتياط واجب مراعات موالات عرفيه است. (5)

الشيخ النوري: جايز است نشستن يا خوابيدن بين آنها براى رفع خستگى و لازم نيست عذرى داشته باشد بنابر اقوى. (6)

الشيخ الوحيد: والأقوى إعتبار الموالاة العرفية في السعي بين الأشواط وأبعاضها. (7)

تكرار سعى براى استحباب هروله

الإمام الخميني قدس سره: اشكال دارد. (8)

السيد الخوئي قدس سره: بنابر اظهر اشكال ندارد اگرچه احوط اعاده سعى است. (9)

السيد السيستاني: يشكل صحة سعيه إلّاإذا كان جاهلًا قاصراً. (10)

السيد الخامنئي: لا يجوز أن يفعل ذلك اختياراً ولكن سعيه صحيح في الفرض المذكور (نسيان الهرولة) وإن كان الأحوط إتمام السعي ثمّ إعادته.

السيد الشبيري: زائد است ولى مبطل سعى نيست. (11)

***


1- آداب ص 142
2- ص 193
3- الألف 183
4- الحول ص 97
5- المصدر.
6- ص 241
7- ص 142
8- ص 164
9- م 334
10- الملحق ص 121.
11- شفاهى.

ص: 156

الشيخ البهجت: اشكال ندارد. (1)

الشيخ التبريزي قدس سره: لا يضرّ بسعيه. (2)

الشيخ الصافي: اشكال ندارد. (3)

الشيخ الفاضل: اگر از جهل به مسأله تكرار شده احتياطاً اعاده كند. (4)

الشيخ المكارم: هرگاه از روى ندانستن مسأله چيزى بر هفت دور اضافه كند حكمش حكم عمد است يعنى بايد سعى را از نو به جا آورد. (5) و در ص 116:

احتياط آن است كه برنگردد.

الشيخ الوحيد: ولو زاد في سعيه عالماً عامداً بطل سعيه ولا يبطل بالزيادة سهواً وكذلك جهلًا بالحكم وقال: إذا زاد في سعيه خطأً صح سعيه. (6)

چهارده مرتبه سعى

س: چهارده مرتبه سعى به جاى هفت مرتبه در چه صورت صحيح است؟

السيد السيستاني: چنانچه از روى جهل و يا نسيان بوده صحيح است. (7)

وفي الملحق ص 114: س: شخص سعى عشرة أشواط نسياناً ثم التفت إلى الزيادة فقطع سعيه و قصر ما ذا حكمُهُ؟

ج: يصح سعيه و لا شي ء عليه.

السيد الشبيري: در فرض جهل و سهو صحيح است. (8)

منه أيضاً: لو نوى أن يسعى أكثر من سبعة أشواط متعمداً بطل ما سعى مع هذا القصد وأما ولو زاد ساهياً فللمسألة صور، الخامس: أن يلتفت بعد إكمال السبعة


1- كتبى.
2- الصراط ج 4 ص 183.
3- الألف م 615.
4- فرع 724 مع التحقيق.
5- ص 110.
6- ص 145.
7- مهر دفتر.
8- الخاتم.

ص: 157

الثانية ففي هذه الصورة صح سعيه بلا اشكال. (1)

*** الشيخ البهجت: در صورت جهل و نسيان مانع ندارد و در مناسك موجود است. (2)

الشيخ التبريزي قدس سره: چنانچه از روى اشتباه اين كار را انجام داده و از روى علم و عمد نبوده سعى صحيح است. (3)

الشيخ الصافي: در صورت جهل به مسئله و تصور اينكه منظور از هفت مرتبه سعى نمودن اين است كه در هر مرتبه برود و برگردد صحيح است. (4)

الشيخ الفاضل: كسى كه مى دانسته هفت شوط سعى كند منتهى فكر مى كرده كه هر رفت و آمد يك شوط است لذا چهارده شوط به جا آورده، اقوى اين است كه همين سعى كافى است هر چند احتياط در اعاده است. (5)

منه أيضاً: اگر سعى را به قصد چهارده دور به جا آورد، سعى او باطل است. (6)

مؤلّف: اگر از باب خطاء و تطبيق مبدء و مختم سعى را صفا بصفا خيال كرده و مقصود هفت شوط بوده سعى صحيح است و الا صحت در غير اين صورت محل اشكال است و مقتضاى احتياط اعاده است.

ترك سعى نسيانا

السيد الخوئي قدس سره: في الموارد التي يجب فيها إعادة الطواف يعيد فيها السعي و طواف النساء في طواف الحج، و يعيد السعي و التقصير في طواف العمرة. الصراط ج 3 ص 167.


1- فرع 546.
2- مهر دفتر.
3- كتبى.
4- كتبى.
5- م 721.
6- احكام عمره، فرع 575.

ص: 158

السيد الشبيري: و ترك سعى از روى عمد موجب بطلان حج و عمره مى شود ولى جاهل به احكام فرعى سعى حكم ديگر دارد. ص 136

و در ص 144: اگر از روى فراموشى يا نشناختن خصوصيات سعى را ترك كرده يا آن را باطل انجام داده، هر وقت متوجه شود آن را اعاده مى كند.

*** الشيخ التبريزي قدس سره: لو ترك السعي نسياناً أتى به حيث ما ذكره و إن لم يتمكن مباشرة لزمته الاستنابة ص 168.

الشيخ الوحيد: لو ترك السعي نسياناً أتى به حيث ما ذكره بالمباشرة و إن لم يتمكن بالاستنابة. ص 144

قطع السعي اختيارا

السيد الشبيري: قطع سعى به مجرد خواهش نفسانى جايز نيست و رعايت موالات عرفى در اشواط واجب است و اگر قطع كرد بايد استيناف كند و مجوّزات قطع طواف مجوز قطع سعى هم مى باشد. (1)

السيد السيستاني: نعم يجوز قطعه اختياراً على الأظهر لكن استانفه بعد فوات الموالاة العرفية. (2)

انجام شوط ششم سعى و اعزام به ايران

س: زنى در شوط ششم سعى، حالش به هم خورده در عمره تمتع او را به ايران فرستادند، تكليف او در فرض مزبور چيست؟


1- ص 142
2- ملحق ص 116

ص: 159

الشيخ البهجت: اگر از جهت مرض رفع حصر او شده براى خروج از احرام بايد خودش و اگر نمى تواند نائبش اعمال عمره مفرده را به غير از احرام به جا آورد ولى تقصير را بايد خودش به جا آورد با مراعات ترتيب و اگر از جهت مرض نمى تواند برود احتياط آن است كه به وظيفه محصور عمل نمايد. (1)

الشيخ التبريزي قدس سره: با فرض انقضاء وقت عمره تمتع عمره اش باطل است و بنابر اظهر از احرام خارج شده. (2)

الشيخ الصافي: در فرض سؤال چنانچه برگشتن و تتميم عمره برايش ممكن نيست بايد شخصى را نائب بگيرد كه باقى سعى را به نيابت او انجام دهد و بعد از آن به منوب عنه خبر دهند تا منوب عنه خودش تقصير كند و از احرام خارج شود و تا اين اعمال انجام نشده به حال احرام باقى است و چون عمره مذكوره مبدّل به عمره مفرده شده لازم است، منوب عنه بعد از تقصير كسى را نائب كند كه از طرف او طواف نساء و نماز آن را هم به جا آورد. (3)

ملحقات تقصير

اكتفا به ناخن گرفتن در تقصير


1- كتبى.
2- كتبى.
3- كتبى.

ص:160

ص: 161

ص: 162

ص: 163

السيد الخوئي قدس سره: إذا قلم المحرم أظافره فأدمى اعتماداً على فتوى من جوزه وجب الكفارة على المفتي على الأحوط. (1)

السيد السيستاني: المشهور تحقق التقصير بأخذ شي ء من ظفر اليد أو الرجل و لكن الأحوط عدم الاكتفاء به و تأخير الإتيان به عن الأخذ من الشعر. (2)

منه أيضاً: يجوز حلق الرأس للمتمتع بعد خروجه من الإحرام و قبل الحج و ان كان الأحوط تركه. (3)

منه أيضاً: وجب الكفارة على المفتى على الأحوط. (4)

السيد الشبيري: وجب التكفير على المجيز في صورة و على المفتي في صورة أخرى. (5)

***


1- 275 م
2- ص 178
3- ص 124
4- 275 م
5- 333 م

ص: 164

الشيخ البهجت: وجبت الكفارة على المفتي. (1)

الشيخ الفاضل: ظاهراً تراشيدن سر بين عمره تمتع و حج تمتع اشكالى ندارد، ولى رعايت احتياط خوب است. (2)

الشيخ المكارم: ولى احتياط آن است كه به كوتاه كردن ناخن به تنهايى اكتفا نكند. (3)

الشيخ الوحيد: لزم المفتي شاة عند المشهور و هو أحوط. (4)

أقول: مراجع عظام دامت بركاتهم اكتفا به ناخن گرفتن را كافى مى دانند هر چند احوط استحبابى آن است كه قدرى از موى سر يا محاسن بچيند.

تقصير با موى عانه و زير بغل

الإمام الخميني قدس سره: اكتفا كردن به تقصير موى زير بغل يا عانه محل اشكال است. (5)

السيد السيستاني: نظر معظم له در مناسك و دو ملحق مناسك به دست نيامد.

السيد الشبيري: كوتاه كردن موى بدن و زير بغل و عانه و ابرو براى تقصير ظاهراً كفايت نمى كند. (6)

*** الشيخ الفاضل: حاشيه ندارد.

الشيخ المكارم: حاشيه ندارد.

الشيخ النوري: حاشيه ندارد.

مؤلّف: مقتضاى احتياط آن است كه با سر و ريش و شارب تقصير كند.

ترك التقصير مع الجهل


1- 262 م
2- ص 253
3- ص 125 مع التلخيص.
4- 272 م
5- واجبات منى م 1129.
6- ص 208

ص: 165

الإمام الخميني قدس سره: در اين مسئله جهل حكم عمد را دارد. (1)

السيد الگلپايگاني قدس سره: وإن كان عمداً أو جهلًا منه بذلك مع التفات الجاهل تبطل متعته وينقلب حجه إلى الإفراد فيأتي ببقية المناسك على الترتيب ويقضي حجه في العام القابل على الأحوط. (2)

السيد السيستاني: إذا ترك التقصير عمداً فاحرم للحج فالظاهر بطلان عمرته و انقلاب حجه إلى الإفراد و الأحوط إعادة الحج في سنة أخرى أيضا. (3)

السيد الشبيرى: عمره تمتع او باطل مى شود و حج مبدل به افراد مى شود.

عالم به مسئله باشد يا جاهل به اصل حكم يا فروع احكام تقصير و بايد پس از حج، عمره مفرده به جا آورد و كفايت از حج مى كند و اعاده در سال بعد لازم نيست. (4)

*** الشيخ البهجت: عمره اش فاسد و باطل و حج مبدل به افراد و احتياط اعاده حج است در سال بعد، اگر عمداً ترك كرده باشد. (5)

الشيخ الصافي: اگر عمداً ترك كرد حج مبدل به حج افراد و بنابر احتياط واجب سال ديگر اعاده كند. (6)

الشيخ الفاضل: بطلت عمرته و الأحوط ان ياتى بالحج الافراد والحج من قابل. (7)

الشيخ المكارم: كسى كه از روى ندانستن تقصير را ترك كند حكمش حكم عمد است كه بايد حج افراد به جا آورد و احتياط واجب آنكه بعد عمره مفرده به


1- ص 176 طبع پنجم.
2- ص 154
3- ص 179
4- ص 100
5- ص 114
6- ص 113
7- ص 125

ص: 166

جا آورد و حج صحيح است و احتياط مستحب اعاده حج است در سال بعد. (1)

الشيخ الوحيد: نفس عبارة السيد السيستاني و لم يتعرض للجهل بالخصوص و الظاهر أنه ألحقه بالعمد. (2)

ملحقات كفاره

كفاره مخصوص صورت عمد است


1- ص 120
2- ص 149

ص: 167

ص: 168

السيد الخوئي قدس سره: هر عملى كه از محرم از روى جهل و نسيان سر بزند كفاره ندارد، مگر موارد ذيل:

1- طواف حج را فراموش نموده و با عيال خود نزديكى نمايد.

يا مقدارى از سعى را در عمره تمتع فراموش كند و با عيال خود نزديكى كند.

يا ناخنهاى خود را بگيرد بخيال اينكه احرامش تمام شده

يا اينكه بعد از سعى و قبل از تقصير به جهت ندانستن حكم با زن خود نزديكى كند.

2- كسى كه بى دليل دست بر سر و ريش بكشد و يك يا دو مو از آن بيفتد.

3- آنكه بدن خود را روغن مالى كند از روى نادانى. (1)

السيد السيستاني: بمعنى أن ارتكاب المحرم أي عمل منها لا يوجب الكفارة


1- مسئله 225

ص: 169

عليه إذا كان صدوره منه ناشئاً عن جهل أو نسيان و يستثني موارد: 1- ما إذا نسي الطواف في الحج أو العمرة و واقع اهله؛ 2- ما إذا نسي شيئاً من السعي في عمرة التمتع فأحل باعتقاد الفراغ؛ 3- من أمرّ على رأسه أو لحيته عبثاً فسقطت شعرة أو شعرات؛ 4- ما إذا ادّهن. (1)

السيد الشبيري: تمام كفارات تنها در صورت عمد لازم مى شود مگر در كفاره صيد. (2)

*** الشيخ البهجت: هر عملى كه از محرم از روى جهل و نسيان سر بزند كفاره ندارد مگر چند مورد. (3)

الشيخ التبريزي قدس سره: و لا تجب عليه الكفارة إذا كان صدوره منه ناشئاً عن جهل أو نسيان.

الشيخ الصافي: بر ناسى و جاهل در غير صيد كفاره واجب نيست. (4)

(عبارة السيد الگلپايگاني قدس سره).

الشيخ الفاضل: هر يك از امورى كه موجب كفاره است اگر با جهل به مسئله يا نسيان واقع شود كفاره ندارد. (5)

الشيخ المكارم: نفس عبارة الإمام قدس سره: (و حاشيه ندارد) (6)

الشيخ النوري: در غير صيد ارتكاب از روى علم و عمد كفاره دارد. (7)

الشيخ الوحيد: ولا تجب الكفارة اذا كان صدوره منه ناشئاً عن جهل أو نسيان. (8)

شرايط كفاره


1- ص 112 مع التلخيص.
2- ص 92
3- ص 85
4- اخير ص 172
5- محشى 134
6- ص 139 محشى
7- ص 385
8- ص 92

ص: 170

الإمام الخميني قدس سره: شرايط هدى در حيوان كفاره معتبر نيست. (1)

السيد الخوئي قدس سره: شرايط در قربانى در كفاره شرط نيست. (2)

السيد الگلپايگاني قدس سره: لا يشترط فيه شروط الهدي. (3)

السيد السيستاني: لا يعتبر وإن كان رعايتها فيها أحوط. (4)

السيد الشبيري: بايد داراى شرايطى باشد كه در قربانى حج تمتع لازم است. (5)

*** الشيخ البهجت: آنچه از شرايط در قربانى ذكر شد در كفاره شرط نيست هر چند احتياط مراعات است. (6)

الشيخ التبريزي قدس سره: حيوان كفاره شرايط قربانى را ندارد. (7)

الشيخ الصافي: احتياط مستحب رعايت آن شرايط است. (8)

الشيخ الفاضل: شرايط هدى در حيوان كفاره معتبر نيست. (9)

الشيخ المكارم: هيچ يك از شرايط هدى در كفاره معتبر نيست. (10)

الشيخ النوري: همان عبارت مرحوم امام قدس سره. (11)

الشيخ الوحيد: ما ذكرناه من الشرايط في الهدي لا تعتبر في ما يذبح كفارة وإن كان الأحوط مراعاتها فيه. (12)

محل ذبح كفاره


1- مسائل متفرقه ص 259
2- مسئله 409
3- ص 117
4- الملحق ص 84
5- ص 92
6- ص 141
7- ص 370 صغير
8- ص 194
9- ص 430 محشى م 15 متفرقه.
10- محشى ص 443
11- ص 428
12- ص 168

ص: 171

الإمام الخميني قدس سره: و اگر در حج ترك كرد و برگشت به محل خود در محل خود بكشد و صدقه بدهد. (1)

السيد الخوئي قدس سره: در رساله 287: اظهر اين است كه مى تواند تا بازگشت به وطن تأخير انداخته و هر جا بخواهد بكشد.

السيد الگلپايگاني قدس سره: اگر دسترسى به فقير مؤمن نباشد يا تمكن مالى نداشته باشد در بلد خود بكشد و به فقير مؤمن بدهد. (2)

السيد السيستاني: فان لم يذبح في مكة أو منى لعذر أو بدونه حتى رجع جاز له ذبحها أين شاء على الأظهر.

السيد الشبيري: حيوان كفاره بايد داراى شرايط قربانى باشد. (3)

منه أيضاً: احتياط واجب در كفاره صيد و جماع- مكه و منى است و در ساير كفارات هر كجا ذبح كند كافى است. (4)

*** الشيخ البهجت: اظهر اين است كه مى تواند ذبح را تا بازگشت به وطن تأخير بيندازد. (5)

الشيخ التبريزي قدس سره: الأظهر جواز تأخيرها إلى عودته من الحج فيذبح أين شاء- في غير صيد. (6)

الشيخ الفاضل: اگر ترك كرد و برگشت به محل خود در محل خود بكشد و صدقه بدهد. (7)


1- طبع پنجم.
2- شفاهى.
3- ص 92.
4- ص 92.
5- ص 101.
6- ص 137.
7- محشى 478.

ص: 172

الشيخ النوري: اگر از ذبح در مكه و منى خوددارى كرد و به وطن برگشت در محل خود بكشد و صدقه دهد. (1)

الشيخ الوحيد: الأقوى في ما يلزم المحرم من الكفارة لغير الصيد جواز تأخيرها إلى أن يرجع إلى أهله. (2)

مصرف الكفارة

الشيخ البهجت: و مصرفها الفقراء. (3)

الشيخ التبريزي قدس سره: و مصرفها الفقراء و لا بأس بالأكل منها قليلًا مع الضمان. (4)

الشيخ الصافي: اگر در مكه و منى فقيرى نبود كه به او صدقه دهد و يا به هر جهت ديگر ترك شد در وطن ذبح كند و به فقير بدهد.

الشيخ الفاضل: مصرف كفارات فقراء و مساكين هستند. بنابر احتياط فقراء مؤمنين غير سيد مى باشند. (5)

الشيخ المكارم: نفس عبارت فوق به اضافه (احتياط آن است كه كفاره غير سادات به سادات داده نشود). (6)

الشيخ النوري: نفس عبارة الإمام قدس سره. (7)

الشيخ الوحيد: ومصرفها الفقراء ولا يأكل منها إلّاشيئاً قليلًا فإن أكل فعليه قيمة ما أكل ولا ضمان في القليل على الأقوى وإن كان أحوط. (8)

ملحقات عمره

جواز احرام براى عمره مفرده از ادنى الحل


1- ص 284
2- ص 115
3- مسئله 269
4- ص 137 م 284
5- محشى ص 430
6- محشى ص 444
7- محشى ص 429
8- ص 115 م 281

ص: 173

ص:174

ص:175

س: كسانى كه از ايران به قصد عمره مفرده وارد جده مى شوند آيا مى توانند از مسجد تنعيم كه ادنى الحل است محرم شوند؟

السيد الشبيري: بلى، مى تواند. (1)

و در جواب سؤالى فرموده اند: در صورتى كه به مواقيت ديگر برخورد نكنند.

*** الشيخ الصافي: عبور از ميقات يا محاذى آن براى قاصد مكه بدون احرام جائز نيست هر چند بخواهد عمره مفرده به جا آورد و لكن اگر معصيت كرد و از ادنى الحل محرم شد عمره او صحيح است. (2)

الشيخ الفاضل: بلى، چون تنعيم ميقات عمره مفرده است و كسانى كه از مواقيت معروفه عبور نكنند مى توانند از آنجا محرم شوند.

الشيخ المكارم: ميقات آنها حديبيّه است كه تقريباً 17 كيلومتر تا مكه فاصله


1- مهر خاص.
2- مهر خاص.

ص: 176

دارد و اگر از جاده قديم بروند به حديبيّه برخورد مى كنند و اگر نروند از محاذات آن كفايت مى كند. (1)

عدم جواز

السيد السيستاني: نمى توانند. (2)

*** الشيخ البهجت: نمى توانند و بايد به يكى از مواقيت معروفه بروند. (3)

الشيخ التبريزي قدس سره: بايد به حجفه يا ميقات ديگر از مواقيت معروفه بروند و احرام از ادنى الحل مجزى نيست. (4)

الشيخ النوري: بايد از جحفه يا شجره محرم شوند. (5)

جواز عمره در تمام سال حتى در اشهر حج

السيد الگلپايگاني قدس سره: عمره مفرده را در تمام روزهاى سال مى شود به جا آورد و موقت به وقت مخصوص نيست. (6)

السيد السيستاني: عمره مفرده در تمام ماه ها صحيح است و افضل آنها ماه رجب است. (7)

السيد الشبيري: در ايام تشريق محل اشكال است. (8)

***


1- مهر خاص.
2- مهر دفتر.
3- مهر دفتر.
4- مهر خاص.
5- مهر خاص.
6- احكام عمره ص 15
7- ص 15
8- المسائل المتفرقة.

ص: 177

الشيخ البهجت: و تصح العمرة المفردة في جميع الشهور وأفضلها شهر رجب. (1)

الشيخ الفاضل: س: هل يجوز لمن لم يحج أن يأتي بالعمرة المفردة في أشهر الحج مع العلم بأنه مستطيع للحج و في فرض عدم الجواز هل يجوز له الخروج من مكة على أمل أن لا يعود إليها للحج أم لا؟

ج: لا مانع له من الإتيان بالعمرة المفردة و الخروج من مكة قبل أوان الحج لكن لو بقي إلى أوانه يجب أن يأتي بالحج حسب وظيفته ... (2)

المحرّم هو خصوص الجماع

الشيخ التبريزي قدس سره: المحرم على من لم يطف طواف النساء عمداً أو جهلًا أو نسياناً خصوص الجماع لا ساير الاستمتاعات. (3)

العمرة المفردة قبل الحج و بعده

السيد الخوئي قدس سره: يجوز له الإتيان بالعمرة المفردة قبل عمرة التمتع و بعد أعمال الحج. (4)

الخروج من المدينه جوا

السيد الخوئي قدس سره: يجوز أن يحرم من الشجرة و يعود إلى المدينة و يسافر جواً من المطار. (5)

الخروج في أثناء عمرة التمتع


1- ص 55
2- حول الحج ص 29
3- الصراط ج 2 ص 505
4- الصراط ج 2 ص 199 ووافقه التبريزي مد ظله.
5- المصدر ص 202 و وافقه التبريزي مد ظله.

ص: 178

السيد الخوئي قدس سره: لا يجوز الخروج من مكة لِمن دخل مكة لعمرة التمتع قبل أن يقضي عمرته. (1)

احرام از جدّه

السيد الخوئي قدس سره: يجوز لأهل جدة، الإحرام من جدة و لا يجوز لغيرهم. (2)

المراد الشهر الهلالى

السيد الخوئي قدس سره: يستحب الإتيان بالعمرة المفردة مكرراً والأولى الإتيان بها في كل شهر- والأظهر جواز الإتيان بعمرة في شهر وإن كان في آخره و بعمرة أخرى في شهر وإن كان في أوله.

س: هل الاعتبار بنفس الشهر أو بالعدد؟

ج: الاعتبار ليس بالعدد بل بنفس الشهر الذي أتم عمرته فيه و لو كان يوم الثلاثين منه و قد خرج في نفس اليوم فأراد أن يدخلها في اليوم الأول من الشهر الثاني وجب أن يحرم لدخوله فيها. (3)

السيد الشبيري: مراد از ماه ديگر ماه قمرى است نه گذشتن سى روز ... (4) و در


1- المصدر ص 204 و وافقه التبريزي.
2- ص 204.
3- الصراط ج 2 ص 212 و في منية السائل ص 96.
4- ص 83.

ص: 179

بحث شفاهى، تقويت مى كردند سى روز را.

أحكام العمرة المفردة

السيد السيستاني: س: من كان في مكة المكرمة وأراد الإتيان بالعمرة المفردة هل يجوز له أن يذهب إلى جدة ويحرم منها بالنذر؟

ج: يجوز ولكن لا يجب بل يمكنه الإحرام من التنعيم و نحوه. (1)

و في ص 63: س: الإحرام للعمرة المفردة لمن في مكة من أدنى الحل هل يجب أن يتم من التنعيم أو الحديبية أو الجعرانة؟

ج: لا خصوصية للمواضع الثلاثة بل يكفي الإحرام من حدود الحرم المكي من أي نقطة كانت. (2)

و في ص 64: س: من أتى بعمرة مفردة في ذي الحجة ثم خرج من مكة و عاد إليها و بداله أن يأتي بحج الإفراد ندباً فهل يحرم من مكة؟

ج: يجوز وإن كان الأولى أن يخرج إلى بعض المواقيت ويحرم منها. (3)

و في الملحق الثالث ص 40: س: المتواجد في مكة المكرمة إذا أراد الإتيان بحج الإفراد فمن أين يحرم له؟

ج: يجوز الإتيان من مكة نفسها. (4)

س: من أدى العمرة المفردة في شهر ذي القعدة وخرج من مكة وأراد الدخول إليها في شهر ذي الحجة فهو ملزم بالإحرام للدخول فيها فإن أراد الإحرام لعمرة مفردة أخرى فمن أين يحرم من مكة أم من أدنى الحل أم من أحد المواقيت؟

ج: إذا كان في الحرم فليحرم من الجعرانة أو الحديبية و نحوهما دون التنعيم لأنه يقع في الوقت الحاضر في مكة المكرمة وإن كان في خارج الحرم، فيما دون


1- ملحق 2 ص 41
2- فرع 117
3- فرع 119
4- الملحق الثالث ص 70 مسأله 134

ص: 180

الميقات فالحكم كذلك مع مراعاة عدم دخول الحرم إلّامحرماً وإن كان فيما يبلغ الميقات فلابد من الإحرام من الميقات.

الشيخ الصافي: العبرة في الشهر في هذا المقام بالشهر الهلالي لا بثلاثين يوماً. (1)

فاصله بين دو عمره

في العروة: الأقوى عدم اعتبار فصل فيجوز إتيانها كل يوم. (2)

الإمام الخميني قدس سره: في التحرير: و اختلفوا في مقدار الفصل بين العمرتين والأحوط فيما دون الشهر الإتيان بها رجاءً. (3)

و در رساله فارسى: اگر فاصله بين دو عمره كمتر از يك ماه باشد دومى را به قصد رجاء به جا آورد مطلقا چه براى خود و چه براى خود و ديگرى. (4)

السيد الخوئي قدس سره: و لا يجوز الإتيان بعمرتين في شهر واحد فيما إذا كانت العمرتان عن نفس المعتمر أو عن شخص آخر وإن كان لا بأس بالإتيان بالثانية رجاءً و لا يعتبر هذا الفصل إذا كانت إحدى العمرتين عن نفسه والأخرى عن غيره. (5)

السيد الگلپايگاني قدس سره: اقوى عدم اعتبار فاصله بين دو عمره است و حتى تكرار عمره در يك روز هم جايز است. (6)

السيد السيستاني: يجوز الإتيان بعمرة في شهر وإن كان في آخره وبعمرة أخرى في شهر آخر وإن كان في أوّله ... (7)

السيد الخامنئي: در كمتر از يك ماه قصد رجاء بنمايد. (8)

السيد الشبيري: مى توان در يك روز چندين عمره مفرده انجام داد چه براى


1- ص 66
2- فصل العمرة.
3- ج ص 403
4- متفرقه عمره و حج م 3
5- م 137
6- اخير ص 109
7- ص 137
8- ص 38

ص: 181

خود باشد يا براى ديگرى. (1)

*** الشيخ البهجت: اظهر عدم اعتبار فصل است. (2)

الشيخ التبريزي قدس سره: نفس العبارة. (3)

الشيخ الصافي: قبل از انقضاء ماه دومى را به قصد رجا به جا آورد (4) و در فرع 901 فرموده: در صورت تعدد فاصله معتبر نيست.

الشيخ الفاضل: اگر به نيابت از ديگرى باشد رعايت فاصله لازم نيست. (5)

الشيخ المكارم: ميزان اين است كه در هر يك از ماه هاى قمرى مى توان يك عمره مفرده انجام داد. (6)

الشيخ النوري: مى تواند هر روز عمره به جا آورد. (7)

الشيخ الوحيد: نفس عبارة السيد الخويى الا قوله دام ظله (فى شهر واحد على الأحوط)(8)

مؤلّف: مقتضى الإحتياط أن يأتي بالثانية بقصد الرجاء.

المقيمون في جدة

السيد الخوئي قدس سره: لابد أن يبقى فيها مدة يصدق أن منزله فيها. (9)

السيد السيستاني: س: المقيمون في جدة من أين يحرمون للحج أو العمرة؟

ج: يجوز لهم الإحرام من جدة نفسها. (10)

و في الملحق الثاني ص 60: يمكنه الإحرام من جدّة بلا حاجة إلى النذر و لا


1- ورقه ص 11
2- ص 89
3- ص 62 م 137
4- ورقه ص 10
5- محشى ص 84
6- محشى ص 87
7- مناسك.
8- مسئله 134
9- الملحق ص 265 م 65
10- الملحق الثانى ص 69

ص: 182

يجب عليه الذهاب إلى أحد المواقيت.

س: المقيمون في جدّة التي تعدّ جدة مقراً لهم يعتمرون في كل شهر فهل يجزيهم الإحرام لها من أدنى الحل؟

ج: يجزيهم الإحرام من جدة نفسها وليس لهم الإحرام من أدنى الحل. (1)

*** الشيخ التبريزي قدس سره: س: ساكن جدة هل يجوز له الإحرام منهاسواءللعمرة المفردة أو العمرة التمتع في الحالات التالية إذا مضى على سكناه بها أكثر من ثلاث سنوات؟

ج: يكفي في هذه المدة للإحرام منها وإذا لم يمض هذه المدة. لابد من الدخول في السنة الثالثة. (2)

وكذا النائب يحرم من جدة إذا كان من المقيمين في جدة. (3)

الشيخ الفاضل: س: هل يجوز للمقيمين في جدة أن يحرموا منها إذا كانوا يريدون النيابة عن شخص آخر لحجٍ أو عمرة؟

ج: إذا كان النائب من المقيمين في جدة كما هو ظاهر السؤال، جاز الإحرام باعتبار أن من كان منزله دون الميقات كان احرامه منه. (4)

عمره تمتع مفرده مى شود

س: باذل بعللى بعد از عمره تمتع از بذل برمى گردد و شخص مبذول له ...

خودش امكان مالى براى تكميل ندارد تكليف مبذول له چيست؟ آيا مبدل بعمره مفرده مى شود (و يا مستأجر پشيمان مى شود و حاضر نيست اجرت بدهد).

السيد السيستاني: چنانچه اتمام حج بر او حرجى باشد مى تواند محرم به حج


1- الملحق الثانى ص 63.
2- مع التلخيص الصراط الرابع ص 70.
3- ص 72.
4- جامع المسائل ص 23 وكذا في ص 39 فراجع.

ص: 183

تمتع نشود و احوط اين است كه عمره تمتع را تبديل به عمره مفرده كند و طواف نساء به جا آورد. (1)

السيد الشبيري: عمره تمتع او تبديل به عمره مفرده مى شود و احتياط در انجام طواف نساء مى باشد. (2)

و فرقى نيست بين اين كه مستأجر بگويد اجاره را فسخ كردم يا نگويد و امتناع از بذل داشته باشد، در هر دو صورت عمره مبذول له تبديل به عمره مفرده مى شود و احتياط استحبابى بعد در انجام طواف نساء است. (3)

*** الشيخ البهجت: در حج بذلى تا قبل از دخول در احرام باذل مى تواند از بذل برگردد ولى بعد از دخول در احرام نمى تواند و اگر بعد از عمره تمتع از بذل برگردد ولو عصيانا عمره او مفرده مى شود و همچنين است حكم درباره اجير. (4)

الشيخ التبريزي قدس سره: بنابر احتياط بعد از اعمال عمره طواف نساء و نماز آن را به جا آورد و همچنين اجير حكم سابق را دارد. (5)

الشيخ الصافي: در فرض مثال بنابر احتياط واجب بعد از اينكه مبذول له داخل در احرام شد باذل نمى تواند رجوع كند و مستأجر هم مطلقا (چه قبل از احرام و چه بعد از آن) حق رجوع ندارد چون اجاره از عقود لازمه است. (6)

الجمع بين الأصلي و النيابى في العمرة المفردة

السيد السيستاني: س: هل يجوز الإتيان بعمرة مفردة إصالة و نيابة عن نفسه ونيابة عن آخر. ج: لا يبعد جوازه. (7)


1- مهر دفتر.
2- الخاتم.
3- الخاتم.
4- مهر دفتر.
5- كتبى.
6- كتبى.
7- كتبى.

ص: 184

السيد الشبيري: مانع ندارد. (1)

*** الشيخ التبريزي قدس سره: جايز است. (2)

الشيخ الصافي: ظاهراً مانعى نداشته باشد. (3)

الشيخ الفاضل: ملخّص دو مسئله: در حج مستحبى و در عمره مفرده مستحبى قصد انجام آن براى خود و به نيابت پدر و مادر يا چند نفر ديگر مانع ندارد. (4)

الشيخ المكارم: احتياط آن است كه آن را به نيت خود به جا آورد و هر مقدار از ثواب كه مى خواهد به ديگران هديه كند. (5)

ملحقات حج تمتع

تبدل حج آفاقى به مكّى


1- شفاهى.
2- شفاهى.
3- شفاهى.
4- استفتائات حج و عمره ص 76.
5- استفتائات ج 2 ص 196.

ص:185

ص:186

ص:187

السيد الخوئي قدس سره: إذا أقام البعيد في مكة فإن كانت استطاعته بعد إقامته في مكة وجب عليه حج الإفراد أو القران بعد الدخول في السنة الثالثة. (1)

السيد الگلپايگاني قدس سره: اگر دو سال به قصد مجاورت در مكه بماند و بعد از دو سال مستطيع شود، حكم اهل مكه را پيدا مى كند. (2)

السيد السيستاني: إذا أقام البعيد في مكة انتقل فرضه إلى حج الإفراد أو القران بعد الدخول في السنة الثالثة (و لا فرق في صور المسئلة) (3)

السيد الشبيري: متعرض اين فرع نشده.

*** الشيخ البهجت: اگر پس از اقامت در مكه و داخل شدن در سال سوم استطاعت پيدا كرده حج افراد يا قران بر او واجب مى شود. (4)


1- م 145 ص 60 و له قدس سره تفصيل في المسئلة فراجع.
2- ص 112 احكام 279
3- ص 68
4- ص 53

ص: 188

الشيخ التبريزي قدس سره: إذا كانت استطاعته بعد إقامته في مكة وجب عليه حج الإفراد أو القران بعد الدخول في السنة الثالثة هذا إذا كانت إقامته بقصد المجاورة. (1)

الشيخ الصافي: موافق السيد الگلپايگاني است و حاشيه ندارد.

الشيخ الفاضل: إن استطاع في مكة بعد إقامته فيها فينقلب فرضه إلى فرض المكي بعد الدخول في السنة الثالثة بشرط أن تكون الإقامة بقصد المجاورة. (2)

الشيخ المكارم: كسى كه خارج از مسافت مزبور باشد هر گاه در مكه بيش از دو سال اقامت كند وظيفه او وظيفه اهل مكه است مطلقا. (3)

الشيخ الوحيد: وجب عليه حج الإفراد أو القران بعد الدخول في السنة الثالثة سواء كانت إقامته بقصد المجاورة أو التوطن. (4)

مؤلّف: مقتضى الاحتياط في التبدّل ما إذا كانت الإقامة بقصد المجاورة.

ميقات حج تمتع مكه معظمه

الإمام الخميني قدس سره- السيد الگلپايگاني قدس سره: احرام از مكه فعلى كافى است.

السيد الخوئي قدس سره: لابد من الإحرام في الموضع المتيقن أنه مكة. (5) (در جواب استفتاء كتبى: بايد از مكه قديم باشد)

منه أيضاً: س: هل ان الأحكام الخاصة بمكة تخصّ مكة القديمة أم تشمل الجديدة؟

ج: الأحكام التي موضوعها مسمى مكة فنعم. (6)

السيد السيستاني: المحلات المستحدثة اذا عدت جزءاً من المدينة المقدسة


1- ص 67
2- ص 63
3- ص 26
4- ص 60 142
5- طبع 11 ص 290
6- الصراط ج 3- 466

ص: 189

في العصر الحاضر جاز الإحرام منها على الأظهر. (1)

السيد الخامنئي: يصح الإحرام للحج في أيّ مكان من مكة المكرمة الحالية و لكن الأحوط القديمة. (2)

السيد الشبيري: در محله هاى نوساز هم كفايت مى كند. (3)

*** الشيخ البهجت: احوط اقتصار بر مكه قديم است. (4)

الشيخ التبريزي قدس سره: بنابر احتياط لازم در صورتى كه ميسور باشد در مواضع مكه قديم بوده باشد. در دو حد عقبه و ستين و ذي طوى. (5)

منه أيضاً: يضاف إلى جوابه (جواب السيّد الخوئي): و لكن في بعضها على الأحوط وجوباً.

الشيخ الصافي: بنابر احتياط واجب مكه قديم. (6)

الشيخ الفاضل: احرام از محلهاى تازه ساز هم جايز است. (7)

الشيخ المكارم: فرقى بين مكه قديم و جديد نيست. (8)

الشيخ النوري: احرام صحيح است گر چه از محلهاى تازه ساز باشد. (9)

الشيخ الوحيد: الظاهر عدم الاقتصار على مكة القديمة وإن كان أحوط. (10)

خروج از مكه قبل از حج

الإمام الخميني قدس سره: در ص 176 در جواب فرموده اند: در صورت حرجى بودن احرام مى توانند بدون احرام بروند.

السيد الخوئي قدس سره: المحرم من الخروج هو الخروج إلى محل آخر و لا بأس


1- ملحق ص 58
2- ص 20
3- ورقه 4
4- ص 159
5- ضميمه 21
6- كتبى.
7- محشى 310
8- ص 124
9- ص 276
10- ص 151

ص: 190

بالخروج إلى أطرافها و توابعها (1) و في الملحق فرع 51: لا يجوز الخروج من مكة بعد الفراغ من عمرة التمتع إلّامحرماً فلو خرج بدون إحرام عصى إذا لم يكن معذوراً ولكن ليس عليه شي ء ولا يضر بصحة أعماله. (2)

و لا يجوز الخروج في أثناء العمرة. (3)

السيد الگلپايگاني قدس سره: در صورت حاجت اگر با احرام، رفتن براى او حرجى باشد مى تواند بدون احرام خارج شود. (4)

السيد السيستاني: إلّاأن يكون خروجه لحاجة وإن لم تكن ضرورية و لم يخف فوات الحج و في هذه الحالة إذا علم أنه يتمكن من الرجوع إلى مكة و الإحرام منها للحج فالأظهر جواز خروجه محلًا. (5)

السيد الشبيري: و اگر با احرام خارج شدن مقدور نيست مى تواند بدون احرام خارج شود و در ص 102 فرموده: ضررى به حج و نيابت او نمى زند و در صورت حاجت گناه هم مرتكب نشده.

*** الشيخ البهجت: في الورقة الاستفتائية ص 51: كسى كه مى داند با خروج از مكه حج او فوت نمى شود و مى تواند بدون احرام خارج شود و در بحث شفاهى فرمودند: حكم حطّاب و حشّاش را دارد.

الشيخ التبريزي قدس سره: لا يجوز له الخروج من مكة لغير الحج- إلى قوله في مسئلة 153: المحرّم من الخروج هو الخروج عنها إلى محل آخر ولا بأس بالخروج إلى أطرافها وتوابعها وعليه فلا بأس للحاج أن يكون منزله خارج البلد فيرجع إلى منزله أثناء العمرة أو بعد الفراغ منها. (6)


1- م 153
2- ص 258
3- ملحق ص 264 م 63
4- مجمع ص 452
5- ص 72
6- ص 74

ص: 191

و في الضميمة ص 16: قبلًا عمره مفرده به جا آورند و بعد از آن تا ماه هلالى تمام نشده مى توانند به خارج تردد كنند و مجزى از عمره تمتع است.

الشيخ الصافي: اگر لباس احرام براى كار او حرجى باشد مى توانند بدون احرام خارج شوند. (1)

الشيخ الفاضل: اگر يقين دارد كه خروج از مكه لطمه به حج او وارد نمى كند خروج مانع ندارد حتى بدون احرام.

الشيخ المكارم: اگر بستن احرام مايه مشقت و حرج شديد باشد مى تواند آن را ترك كند. (2)

الشيخ الوحيد: ولا يجوز له الخروج من مكة لغير الحج إلّاأن يكون خروجه لحاجة و لم يخف فوات الحج فيجب ان يحرم للحج من مكة و يخرج لحاجته. (3)

و قال في ص 65: إذا خرج من مكة بعد العمرة من دون إحرام وتجاوز الميقات ففيه صورتان: الأولى: أن يكون رجوعه قبل مضّي شهر عمرته فيلزمه الرجوع إلى مكة بدون إحرام فيحرم منها للحج. الثّانية: أن يكون رجوعه بعد مضي شهر عمرته فتلزمه إعادة عمرته.

مؤلف: مقتضى الاحتياط عدم الخروج و مع الحاجة يخرج مع إحرام الحج.

فرع

س: با توجه به عدم جواز خروج از مكه بعد از عمره تمتع گاهى خروج قهرى است مثلًا منزلى كه براى حجاج گرفته اند از مكه بلكه از حرم خارج است يا اينكه راننده از طريق خارج مكه مسافر را به مقصد مى رساند مثلًا او را از طريق مشعر به مكه مى آورد با توجه يا بدون توجه تكليف چيست؟ و اگر اين خروج بعد


1- در ورقه ص 10
2- ص 30
3- ص 63 مسئله 148

ص: 192

از مضى شهر هلالى باشد، إحرام مجدد لازم است يا نه؟

السيد الشبيري: خروج از مكه به توابع آن اختياراً جايز است و ظاهراً خروج مزبور موجب بطلان عمل نمى شود و در مورد سؤال احتياج به احرام مجدد نيست. (1)

*** الشيخ البهجت: در صورتى كه حج فوت نمى شود خروج از مكّه مانع ندارد. (2)

الشيخ التبريزي قدس سره: اگر از حرم خارج نشود احرام مجدد لازم نيست و چنانچه خروج از توابع مكه از روى ناچارى باشد مانعى ندارد و احتياط واجب اين است كه بدون ضرورت در خارج حرم سكونت نكنند. (3)

الشيخ الصافي: در فرض سؤال عمره و حجش صحيح است لكن در صورت توجه نبايد خارج شود و اگر مضطر به خروج باشد و محرم شدن براى حج برايش حرجى باشد با توجه هم مى تواند خارج شود و در اين صورت اگر از عمره اولى سى روز گذشته باشد بايد در صورت ممكن به ميقات برود و الا به هر مقدارى كه ممكن است به طرف ميقات برود و اگر آن هم ميسر نيست از ادنى الحل براى عمره تمتع محرم شود و عمره اولى مفرده مى شود و اگر فاصله كمتر از سى روز باشد و در غير آن ماهى كه عمره اولى را به جا آورده وارد نشود به احتياط واجب در ميقات محرم به احرام عمره تمتع شود و بعد از انجام عمره تمتع محرم به احرام حج تمتع شود. و كسى كه بعد از عمره تمتع بدون احرام از مكه خارج شده و پس از گذشت يك ماه و يا بيشتر عصياناً و يا جهلًا و يا نسياناً بدون احرام وارد مكه شده همان عمره اولى كه انجام داده عمره تمتع محسوب مى شود و كافى است. (4)

الرجوع إلى مكة بعد مضي الشهر الهلالي


1- كتبى.
2- كتبى.
3- كتبى.
4- كتبى.

ص: 193

س: شخصى بيست و ششم ذى قعده از عمره تمتع فارغ شده و روز دوم ذى حجه به عرفات مى رود و برمى گردد اختياراً يا اضطراراً. آيا در مراجعت به مكه بايد مجدداً براى عمره تمتع محرم شود يا نه؟ و على فرض الأول بايد بمواقيت معروفه برود يا نه؟

السيد السيستاني: الثانية أن يكون رجوعه بعد مضي الشهر الذي اعتمر فيه ففي هذه الصورة فيلزمه الإحرام بالعمرة للرجوع إليها. (1)

و قال دام ظله في الملحق الأول ص 34: وأما إذا اراد الرجوع بعد مضي ذلك الشهر (الذى عمرته فيه) فلا يسوغ له دخولها إلّامحرماً ويجوز له الإحرام للعمرة المفردة من أدنى الحل إذا بداله الرجوع إلى مكة (و يبقى في مكة إلى يوم التروية فيكون عمرته متعة و يحج حج التمتع) وإلّا لزمه الإحرام لها من أحدها. فراجع

السيد الشبيري: احتياطاً محرم شود و احرام از هر نقطه حل كافى است. (2)

*** الشيخ البهجت: از روايات استفاده مى شود كه تجديد احرام عمره تمتع لازم است ولى اگر به جا نياورد ضررى به عمره و حج نمى زند. (3)

الشيخ التبريزي قدس سره: بنابر احتياط به يكى از مواقيت رفته و از آنجا براى عمره تمتع محرم شود. (4)

الشيخ الصافي: در فرض سؤال بنابر احتياط واجب بايد به ميقات برود و براى عمره تمتع محرم شود و عمره اولى در اين صورت عمره مفرده مى شود. (5)


1- مناسك ص 74
2- كتبى.
3- كتبى.
4- كتبى.
5- كتبى.

ص: 194

الشيخ الفاضل: نعم إذا دخل في شهر آخر يجب الإحرام جديداً لعمرة التمتع. (1)

احرام مجدد در يك ماه لازم نيست

الإمام الخميني قدس سره: پس از انجام عمره مفرده مى توانند از حرم خارج شوند و براى رجوع به مكه براى بار دوم و سوم و بيشتر احرام واجب نيست تا يك ماه هلالى ولى اگر مدينه رفته است بايد در مسجد شجره محرم شود. (2)

السيد الگلپايگاني قدس سره: كسى كه عمره به جا آورده و از حرم خارج شده و قبل از يك ماه رجوع مى كند احرام مجدد لازم نيست. (3)

السيد السيستاني: من خرج من مكة بعد الحج أو بعد العمرة المفردة يجوز له العود إليها من دون إحرام قبل مضي الشهر الذي أدى فيه عمرته. ص 66، ولو مر على الميقات. (4)

السيد الشبيري: اگر خروج از احرام و خروج از مكه يك ماه نشده احرام لازم نيست و الا لازم است. (5)

*** الشيخ البهجت: مى تواند پيش از گذشتن يك ماه بدون احرام وارد مكه شود. (6)

الشيخ الصافي: بر فرع مذكور حاشيه ندارد.

الشيخ الفاضل: در ماهى كه محرم شده تجديد احرام لازم نيست.

الشيخ المكارم: اگر در همان ماه قمرى وارد شود احرام لازم نيست.

الشيخ النوري: با امام موافق است.

الشيخ الوحيد: يجوز له العود إليها من دون إحرام قبل مضي الشهر الذي أدى


1- الجامع ص 113؛ وله دام ظله فروع في هذا الفصل.
2- متفرقه ميقات م 10
3- ص 109
4- الملحق الثاني ص 16
5- ص 430
6- ص 50 م 138

ص: 195

نسكه فيه. (1)

تبدل تمتع به حج إفراد

الإمام الخميني قدس سره: در فصل تبدل مسئله 1 و 2 مسئله 8 استفاده مى شود كه اگر احرام عمره تمتع بسته به خيال آنكه در وقت خود مى رسد ولى معلوم شد كه به وقوف عرفات نمى رسد بايد عدول كند به افراد و بعد از حج، عمره مفرده به جا آورد و همچنين كسى كه وظيفه اش حج تمتع است و در وقت احرام بستن علم پيدا كند كه با اتيان عمره به وقوف نمى رسد مى تواند از اول محرم به حج افراد شود. (2)

السيد الشبيري: زنى كه در ميقات خائف است از درك عرفات در وقت خود يا شك دارد يا يقين دارد كه نمى رسد بايد حج افراد به جا آورد چه در ميقات حائض باشد يا نه. (3)

منه أيضاً: اگر با اطمينان به عدم طرو حيض احرام عمره تمتع بست و بر خلاف انتظار حائض شد سعى و تقصير به جا آورد و اگر قبل از فوت وقت پاك شد طواف و نماز را هم به جا آورد و الا بعد از منى به جا آورد ويأس از پاك شدن لازم نيست. (4)

*** الشيخ التبريزي قدس سره: چنانچه حيض هنگام احرام يا پيش از احرام باشد در صورتى كه وقت وسعت به جا آوردن عمره را نداشته باشد حج تمتع به حج افراد منقلب مى شود بايد بعد از حج افراد عمره مفرده به جا آورد.

و اگر حيض بعد از احرام بستن باشد در صورت عدم وسعت وقت مخير


1- ص 58
2- محشى، ص 300
3- خلاصه مسئله 103
4- مسئله 104

ص: 196

است بين اينكه حج افراد به جا آورد با عمره مفرده، يا آنكه عمره تمتع را بدون طواف و نماز به جا آورد و پس از حج تمتع قبل از طواف حج طواف و نماز عمره تمتع را قضا نمايد. (1)

موافق است با نظر مرحوم خويى. (2)

حج إفراد مستحبى عمره مفرده ندارد

وعلى المفرد أن يأتي بعمرة مفردة ويجوز الإتيان بها في تمام السنة هذا إذا كان حجه حجة الإسلام.

السيد الگلپايگاني قدس سره: وأما لو كان حجه مستحباً أو منذوراً وحده لا مع عمرة فيكفيه الإتيان بالحج وحده لم تلزمه العمرة المفردة. (3)

السيد السيستاني: س: حج استحباباً حج إفراد هل يلزمه العمرة المفردة أيضاً.

ج: لا يلزم. (4)

*** الشيخ البهجت: و در غير واجب ترك عمره جايز است. (افراد و قران) و حج تمتع واجب با شروع در عمره تمتع اگر چه مندوب باشد. (5)

الجمع بين الأصلي والنيابي في المستحبات

در عمره مستحبى جمع بين اصلى و نيابى مانع ندارد- الشيخ التبريزي قدس سره والسيد الشبيري شفاهى. و السيد السيستاني ص 210 حديث 76

قال الصادق عليه السلام: لو أشركت ألفاً في حجتك كان لكل واحد حج من غير أن ينقص من حجتك شي ء.

وروي: أنّ اللَّه عزوجل جاعل له و لهم حجاً و له أجر الصلة إياهم.

عذر از انجام حج بعد از عمره


1- ص 17
2- في الصراط ج 3 ص 187
3- عربى ص 70
4- ملحق دوم ص 41 و 42
5- جامع المسائل ص 214

ص: 197

السيد الگلپايگانى قدس سره: س: بعد از انجام عمره تمتع بيهوش شد و او را به ايران آوردند تكليف چيست؟

ج: اگر سال اول استطاعت او بوده حج بر او واجب نيست در صورتى كه فعلًا استطاعت نداشته باشد و اگر فعلًا استطاعت دارد بايد عمره و حج را به جا آورد و اگر از قبل حج بر او مستقر بوده بايد حج را به جا آورد. (1)

السيد الشبيري: عمره تمتع تبديل به عمره مفرده گشته و به احتياط مستحب طواف نساء را به جا آورد. (2)

*** الشيخ الفاضل: س: إذا أتى المكلف بعمرة التمتع ثم لم يتمكن من الإتيان بالحج لعذر من الاعذار و جاء إلى بلده فما الوظيفة؟

ج: لا شي ء عليه بالنسبة إلى النساء فقد حلت له النساء بالتقصير في عمرة التمتع وأما وظيفته في الحج فإن كان مستقراً عليه قبل ذلك فعليه تداركه في القابل وان لم يكن مستقراً أو كان قد حج حجة الإسلام قبل ذلك فلا شي ء عليه. (3)

تقديم طواف و سعى بر عرفات و كشف خلاف

الإمام الخميني قدس سره: زنها كه ترس حيض دارند- پيرمردها يا پيرزنها كه پس از مراجعت به واسطه ازدحام عاجزند.

اشخاص مريض، اين سه طائفه اعمال آنها كافى است اگر چه بعد خلاف آن ظاهر شود. (4)


1- مسئله 131 ص 56
2- كتبى.
3- حول الحج ص 32
4- محشى ص 384

ص: 198

السيد الگلپايگاني قدس سره: احوط و اولى اعاده طواف و نماز و سعى است. (1)

السيد السيستاني: والأحوط الأولى إعادتها مع التمكن بعد ذلك إلى آخر ذي حجّة. (2)

السيد الشبيري: اعاده طواف و سعى لازم نيست. (3)

*** الشيخ البهجت: تقديم جايز است ولى احتياطاً بعد از برگشت اعمال را تكرار كند و در صورت عدم امكان نائب بگيرد. (4)

الشيخ التبريزي قدس سره: اگر سعى را مقدم داشت احتياط واجب آن است كه در وقتش آن را اعاده كند و اولى و بهتر اعاده طواف و نماز است. (5)

الشيخ الصافي: حاشيه ندارد.

الشيخ الفاضل: در مقدار مذكور حاشيه ندارد.

الشيخ المكارم: احتياط به اعاده در صورت امكان ترك نشود. (6)

الشيخ النوري: حاشيه ندارد.

الشيخ الوحيد: والأحوط تقديم السعي أيضاً وإعادته في وقته ولو عرض لهم التمكن بعد التقديم فلا تجب لهم الإعادة. (7)

ملحقات وقوفين

لإختلاف في الهلال


1- ص 349 اخير.
2- ص 208
3- كتبى.
4- ص 201 جديد
5- ص 232 صغير.
6- محشى ص 397
7- ص 74

ص: 199

ص:200

ص:201

الإمام الخميني قدس سره: ص 438 محشى: بايد تبعيت كند ولو با علم به خلاف و در ص 441: فرقى بين يك روز اختلاف و دو روز نيست.

السيد الخوئي قدس سره: در صورت عدم علم به خلاف تبعيت لازم است و مجزى است و با علم به خلاف مجزى نيست. (1)

السيد الگلپايگاني قدس سره: اگر احتياط ممكن باشد بدون خوف بايد عمل به وظيفه خود نمايد حتى مع عدم العلم بالخلاف و اگر احتياط ممكن نيست، تبعيت مجزى است ولو مع العلم بالخلاف. (2)

السيد السيستاني: فان تيسر للمكلف أداء الأعمال في اوقاتها الخاصة المقررة صح حجه على الأظهر وأما إن لم يأت بها كذلك و لو لعذر فإن ترك أيضاً اتباع رأي القاضي في الوقوفين فلا شك في فساد حجه وأما مع اتباعه ففي صحة حجه


1- م 371.
2- كتبى و شفاهى.

ص: 202

إشكال. (1) وفي الملحق: نحتاط في ذلك احتياطاً وجوبياً فلمن يرجع إلينا في التقليد أن يرجع في هذه المسألة إلى غيرنا مع مراعاة الأعلم.

السيد الشبيري: در صورتى كه علم به خلاف نداشته باشند بايد به حكم قاضى اهل سنت عمل كنند. (2)

*** الشيخ البهجت: در صورت عدم علم به خلاف بايد متابعت كنند و مجزى است. (3)

الشيخ التبريزي قدس سره: إذا احتملت مطابقة الحكم للواقع وجبت المتابعة وترتيب جميع الآثار ويصح الحج والإحتياط حينئذ غير مشروع. (4)

الشيخ الصافي در ص 127: نص عبارة السيد الگلپايگاني قدس سره من انّ المعيار التقية اگر تقيه باشد متابعت كافى است ولو با علم به خلاف و اگر تقيه نباشد بايد به وظيفه خود عمل كند حتى با عدم علم به خلاف. در ورقه: احتياط واجب رعابت موازين شيعه است به قدر امكان از اختيارى عرفات و اضطرارى ثم اختيارى مشعر.

الشيخ الفاضل: بر حسب عبارت پنج حاشيه ص 438 موافق با مرحوم امام قدس سره است.

الشيخ النوري: بايد از حكم قاضى تبعيت كرد ولو با علم بخلاف. (5)

الشيخ الوحيد: فان احتملت مطابقة الحكم للواقع و كان الاحتياط مخالفاً لها أما فالأحوط الجمع بين ترتيب آثار ثبوت الهلال على حكمهم و الإتيان بوظيفته الأولية وإن كان الأقوى كفاية ترتيب الآثار على حكمهم. (6)


1- ص 185
2- مسئله 642
3- ص 192 جديد.
4- ص 180
5- ص 393
6- ص 155

ص: 203

مؤلف: نوعاً مراجع فتوى داده اند به صحت حج در صورت احتمال مطابقت حكم قاضى عامه با واقع و السيد السيستاني ارجاع به غير داده است.

وقوف با أهل سنّت

الإمام الخميني قدس سره: بلكه در صورت علم به مخالفت نيز صحت عمل بعيد نيست. (1)

السيد الخوئي قدس سره: با احتمال موافقت ترتيب آثار واجب است و احتياط مشروع نيست. (2)

السيد الگلپايگاني قدس سره: در صورت تقيه اقوى صحت حج و كفايت است هر چند عالم به خلاف باشد. (3)

السيد السيستاني: في صورة الاختلاف قد يقال بحجية حكم القاضي في حق من يحتمل مطابقته مع الواقع و لكن هذا القول محل إشكال فإن تيسر للمكلف أداء الأعمال في أوقاتها صح حجه وإن لم يأت بها كذلك ولو لعذر ففي حجه إشكال. (4)

السيد الخامنئي: تبعيت در تعيين موقف در روز عيد صحيح و مجزى است. (5)

السيد الشبيري: اگر عالم به خلاف نيست بايد به حكم قاضى اهل سنت عمل كند. (6)

*** الشيخ البهجت: با احتمال موافقت اقوى كفايت است. (7)

الشيخ التبريزي قدس سره: في صورة العلم بالخلاف- بإمكان الحاج في الفرض المذكور الخروج من منى إلى مكة يوم العيد الموافق لليوم التاسع واقعاً ثم الخروج


1- ص 170
2- م 375
3- ص 109
4- مع التلخيص ص 186
5- ص 141
6- ص 164
7- ص 31

ص: 204

من مكة إلى منى عصراً فيمر في طريقه على عرفات و يقف بها ولو لحظة واحدة في السيارة قبل الغروب ثم يدخل المزدلفة ليقف فيها ولو لحظة واحدة في السيارة ثم نحى إلى منى ليقوم بأعمال اليوم العاشر. (1)

الشيخ الفاضل: بر شيعيان تبعيت لازم است خصوصاً در صورت عدم علم به خلاف. (2)

الشيخ المكارم: موافق است. (3)

الشيخ النوري: بايد تبعيت كند ولو با علم به خلاف. (4)

مؤلف: مقتضاى احتياط انجام اعمال است، در اوقات معينه و اگر ميسر نشد اعاده حج است در سال بعد مع الإمكان.

خواب در تمام وقت مشعر

س: پسر دوازده ساله اى را محرم كرده اند به احرام حج و براى رعايت حال صباوت شب مشعر او را از عرفات با ماشين بانوان و ضعفا فرستاده اند و در تمام شب در حال خواب بوده و پس از منقضى شدن وقت اضطرارى مشعر متوجه مسئله شده آيا مجرد عبور از مشعر الحرام كفايت از وقوف مى كند يا نه؟

و برفرض ثانى آيا وقوف اختيارى عرفه تنها كفايت نمى كند و در هر حال حج را با اين نحو باتمام رسانده چه تكليفى بر اين صبى مميز است و آيا تكليفى بر ولى هست يا نه؟

السيد الشبيري: مجرد عبور از مشعر كافى نيست و حج صبى تبديل به عمره مفرده مى شود. (5)

***


1- الصراط ج 3 ص 175
2- فرع 1115
3- محشى ص 451
4- ص 393
5- كتبى.

ص: 205

الشيخ البهجت: ظاهر صحت حج و كفايت درك اختيارى عرفات است. (1)

الشيخ التبريزي قدس سره: اگر قبل از خواب قصد وقوف به مشعر را داشته مجزى است و اگر نه وظيفه اتيان به عمره مفرده بوده و در فرض مذكور كه قصد عدول به عمره مفرده نكرده و ماه ذى حجه گذشته چيزى بر او نيست. (2)

الشيخ الصافي: اگر قبل از وقت وقوف قصد وقوف مشعر را نموده و به خواب رفته تا وقت وقوف تمام شده صحت وقوف بعيد نيست و اگر موقعى كه از مشعر عبور مى نموده قصد وقوف نموده، همان وقوف در حال عبور كافى است و حجش صحيح است و از جهت ترك وقوف بين الطلوعين بايد يك گوسفند به عنوان كفاره ذبح كند و در صورتى كه از روى عذر وقوف به مشعر ترك شده و فقط وقوف اختيارى عرفه انجام شده باشد احتياط ترك نشود به اينكه اعمال را به قصد ما في الذمه از عمره و حج انجام دهد و پس از آن چون هنوز مكلف نيست وظيفه ديگرى ندارد. (3)

الحياض في المشعر

س: در حدود مشعر مى فرمايد: (من المأزمين إلى الحياض إلى وادي محسر) حياض كجا است و مقصود چيست؟

السيد الشبيري: حد مشعر از مأزمين تا وادى محسر است مأزمين و وادى محسر از حدود خارج از مشعر است و حياض كه احتمالًا حوضهايى بوده است كه در اول وادى محسر قرار داشته معرف اول وادى محسر بوده است و فعلًا اثرى از حياض وجود ندارد. (4)

***


1- كتبى.
2- كتبى.
3- كتبى.
4- كتبى.

ص: 206

الشيخ البهجت: بايد از عرف محل تحقيق شود. (1)

الشيخ التبريزي قدس سره: فعلًا معلوم نيست و در معرفت حدود مشعر بايد به عرف اهل محل رجوع شود. (2)

الشيخ الصافي: مقصود از حياض حوضهايى است كه در وادى محسر بوده است و حد مشعر همان بين المأزمين إلى وادى محسر است و لذا در صحيحه زراره از حضرت باقر عليه السلام: وإلى الحياض ... و در صحيحه اسحاق بن عمار: مابين المأزمين إلى وادي محسر، است. (3)

كفاية الوقوف الإضطراري ولو بخمس دقائق

السيد الخوئي قدس سره: س: هل يتحقق الوقوف الاضطراري بالوقوف ولو بخمس دقائق في عرفات أو المشعر و كذلك وقوف من يخاف الزحام والنساء والمرضى ليلة العيد في المشعر؟

ج: نعم يتحقق بذلك وقوفهم. (4)

قصد الوقوف قبل الوقت

السيد الخوئي قدس سره: من نوى الوقوف بعرفة أو المشعر قبل الوقت ثم استوعب الوقت نائماً لا يجزيه ذلك. (5)

ترك البيتوتة

السيد الخوئي قدس سره: س: ما حكم من لم يبت بمنى بعض الليل أو كله لاشتغاله


1- كتبى.
2- كتبى.
3- كتبى.
4- 211 م- الملحق ص 321.
5- الملحق ص 321.

ص: 207

بتطويف بعض الحجاج؟

ج: إن عدّ ذلك عبادة له أيضاً كأن يكون يطوف لنفسه كما يطوفهم فلا شى ء عليه. (1)

س: ذكرتم انه لاكفارة على من ترك المبيت بمنى واشتغل في مكة بالعبادة فهل مختصة بالصلاة والطواف أم تعمّ الأذكار والأدعية والصلاة على محمد و آل محمد؟

ج: نعم تشمل أي نوع من العبادة. (2)

المشعر الحرام (كوچ قبل از طلوع)

الإمام الخميني قدس سره: احتياط وجوبى آن كه قبل از نصف افاضه نكنند.

السيد الشبيري: بيتوته اول شب واجب نيست مستحب است. (3)

وقوف در تمام بين الطلوعين واجب نيست و حداقل واجب مسمّاى وقوف است ولى كسى كه بين الطلوعين را در مشعر درك كرد نمى تواند قبل از روشن شدن هوا بلكه قبل از طلوع آفتاب خارج شود. (4)

وفي فرع 647: الأحوط استحباباً مؤكداً عدم الإفاضة قبل منتصف الليل.

زنان، اشخاص بيمار و ضعيف كه وقوف اختيارى براى آنها مشقت دارد، اشخاصى كه خوف برخورد به خطر دارند، كسانى كه ارزاق عمومى را تأمين مى كنند كسانى كه بايد همراه يكى از گروه نامبرده باشند، كسانى كه براى تداركات حجاج لازم است قبلًا حركت كنند، بر آنها وقوف اختيارى واجب نيست. مى توانند بعد از نصف شب كوچ كنند.

و خدمه كاروان كه براى همراهى قبل از طلوع فجر كوچ كرده اند، اگر ممكن


1- ص 328 الملحق
2- ص 331
3- ص 167
4- ص 167

ص: 208

باشد بايد قبل از طلوع آفتاب خود را به مشعر برسانند. (1)

*** الشيخ الفاضل: في التحرير، الحج ص 129 يجوز الإفاضة من المشعر ليلة العيد بعد وقوف مقدار منها للضعفاء كالنساء والأطفال والشيوخ ومن له عذر كالخوف والمرض و لمن ينفر بهم و يراقبهم ويمرضهم و الأحوط الذي لا يترك أن لا ينفروا قبل نصف الليل.

ملحقات جمرات

رمى در شب


1- ص 171.

ص: 209

ص: 210

ص:211

الإمام الخميني قدس سره: كسى كه از رمى روز عذر دارد مى تواند شب رمى كند شب قبل يا شب بعد و اگر از رمى روز يازدهم هم معذور است مى تواند شب يازدهم بعد از رمى روز عيد رمى روز يازدهم را هم به جا آورد. (1)

السيد الخوئي قدس سره: كسانى كه در روز نمى توانند رمى كنند جايز است براى آنها رمى را شب آن روز انجام دهند (2) و در كتبى- معذوريت زنها مطلق است ولى مال هر روزى را بايد شب آن روز به جا آورند. پس رمى يازدهم را بايد شب يازدهم به جا آورند نه شب دوازدهم.

السيد الگلپايگاني قدس سره: جايز نيست رمى جمره در شب مگر براى مريض و خائف و كسانى كه از رمى در روز عذر داشته باشند و تا وقتى كه خودشان بتوانند در شب رمى كنند نبايد در روز براى خود نائب بگيرند و فرق نيست در جواز رمى در شب براى صاحبان عذر كه شب قبل رمى كنند يا شب بعد.


1- محشى ص 416.
2- مسأله 438.

ص: 212

السيد السيستاني: ويجزي للنساء وساير من رخص لهم الإفاضة من المشعر في الليل أن يرموا بالليل (ليلة العيد) (1)

و قال في ص 217: يستثنى وجوب الرمى في النهار لكل معذور من المكث في منى نهاراً فيرمي بالليل.

السيد الشبيري: شب قبل رمى كند. ص 236 و اين رمى ادا است نه قضا و نه تعجيل. (2)

*** الشيخ البهجت: اگر در روز نتواند، تأخير بياندازد به شب و اگر مى داند كه روز نمى تواند شب قبل به جا آورد. (3)

الشيخ التبريزي قدس سره: نفس عبارة الوحيد او قريبة منها. (4)

الشيخ الصافي: ص 152 مسأله 167: نفس عبارت السيد الگلپايگاني قدس سره در رساله م 166 در ص 131

الشيخ الفاضل: شب بعد و شب قبل فرق نمى كند. و مى توانند رمى دو روز را يك شب انجام دهند. (5) و در ص 343 محشى، صاحبان عذر مى توانند شب عمل كنند هر وقت شب باشد.

الشيخ الوحيد: يجوز للخائف على نفسه أو ماله أو عرضه و كذا الشيخ و النساء و الصبيان و الضعفاء الرمي ليلة ذلك النهار. و براى افراد استثنا شده در صورت ترس همه را در يك شب. (6)

أقول: أضف إلى ذلك قوله دام ظله في آخر مناسكه ص 388 يرمي النساء والضعفاء جمرة العقبة في ليلة العيد بأنفسهم فان لم يتمكنوا منه أيضاً استنابوا


1- ص 193
2- كتبى
3- ص 196
4- ص 212
5- م 1036
6- ص 222 اخير

ص: 213

غيرهم للرمي نهاراً أما رمي الجمار يوم الحادي عشر و ما بعده فيستنيبون و لا يجزي منهم الرمي ليلًا. وفي مسئله 433: و لو لم يتمكن من ذلك جاز الجمع في ليلة واحدة. (1)

رمى در طبقه فوقانى

الإمام الخميني قدس سره: رمى در طبقه دوم جمرات جايز است و لازم نيست در طبقه اول رمى كند. (2)

السيد الخوئي قدس سره: إذا زيد على الجمرة في ارتفاعها ففي الإجتزاء برمي المقدار الزائد إشكال.

السيد الگلپايگاني قدس سره: رمى در طبقه فوقانى خلاف احتياط است.

السيد السيستاني: الأحوط في رمي الجمار المقدار الذي كان موجوداً منها في عصر النبي و الائمة عليهم السلام. (3)

السيد الخامنئي: الظاهر جواز الرمي من الطابق الثاني وإن كان الأحوط الرمي من المكان المتعارف عليه سابقاً. (4)

السيد الشبيري: رمى جمرات از طبقه فوقانى جايز و كافى است. (5)

*** الشيخ البهجت: ميزان صدق رمى جمره است ولو از طبقه دوم باشد و حتى اختياراً كفايت مى كند. (6)

الشيخ التبريزي قدس سره: المنقول منه عدم الجواز. و في الضميمه ص 46: كفايت رمى از طبقه فوقانى محل اشكال است. مگر بتواند از بالا قسمت پائين جمره را


1- ص 313
2- ص 249.
3- ص 390
4- ص 41
5- ورقه ص 9 و مسئله 681
6- ص 163

ص: 214

رمى كند و اگر در تمام روز متمكن نيست شب قبل رمى كند.

الشيخ الصافي: رمى در مقدار اضافه بر جمره خلاف اختياط است.

(مناسك: مگر اينكه از بالا به قسمت قبلى بزند). (1)

الشيخ الفاضل: در طبقه دوم جمرات رمى جايز است و لازم نيست رمى در طبقه اول باشد. متن عبارت امام قدس سره (2)

الشيخ المكارم: ظاهر اين است كه به هنگام ازدحام مانعى ندارد از طبقه دوم رمى كند. (3)

الشيخ النوري: رمى در طبقه دوم جايز است. (4)

الشيخ الوحيد: إذا زيد على الجمرة في ارتفاعها فالأحوط أن يرمي المقدار الذي كان سابقاً. (5)

عجز از بعض رمى

س: براى رمى سه سنگ ريزه قادر است براى باقى نائب بگيرد يا براى كل رمى؟

السيد السيستاني: بنابر احتياط نائب، هفت سنگ ريزه بزند به قصد انجام وظيفه اعم از اتمام يا تمام.

السيد الشبيري: براى كل نائب مى گيرد. (6)

*** الشيخ البهجت: براى باقى. (7)

الشيخ التبريزي قدس سره: براى كل رمى نائب بگيرد. (8)


1- كتبى.
2- ص 416
3- ص 142
4- ص 369
5- ص 161
6- الخاتم.
7- مهر دفتر.
8- كتبى.

ص: 215

الشيخ الصافي: احتياط آن است نائب چهار سنگ ديگر را بزند و بعد هم رمى را تماماً به نيابت انجام دهد. (1)

الشيخ الفاضل: احتياط آن است كه آن مقدار كه خود قادر است خودش انجام دهد و نائب بقيه عمل را تمام كند و سپس يك بار نائب تماماً اعاده نمايد. (2)

استنابه در رمى

س: كسانى كه از رمى روز معذورند ولى مى توانند شب رمى كنند آيا مى توانند در روز نائب بگيرند؟

الإمام الخميني قدس سره: معذور از رمى در روز جايز است شب آن روز يا شب بعد انجام دهد. (3)

السيد الخوئي قدس سره: في الملحق ص 339 س: إذا علمت الزحام هل يجوز لها الإستنابة؟ ج: يجب الصبر و تحري الخلوة وإذا ذهبت إلى الجمرة و رأت زحاماً شديداً جازت الإستنابة ويجزي.

منه أيضاً: المريض الذي لا يرجى برؤه إلى المغرب يستنب لرميه و لو اتفق برؤه قبل غروب الشمس رمى بنفسه على الأحوط. (4)

السيد الگلپايگاني قدس سره: س: كسانى كه از رمى روز معذورند ولى مى توانند شب رمى كنند آيا مى توانند در روز نائب بگيرند؟

ج: بايد شب رمى كنند. (5)

السيد السيستاني: إن جواز الرمي ليلًا فيما عدا رمى جمرة العقبة ليلة العيد


1- كتبى.
2- كتبى.
3- مع التلخيص محشى ص 410.
4- ص 436.
5- ص 372 م 962- اخير.

ص: 216

مختص بمن كان معذوراً عن المكث بمقدار الرمي في منى نهاراً كالخائف وأما النساء والضعفاء والمرضى ونحوهم ممّن لا يتيسّر لهم الرمي في النهار لكثرة الزحام فعليهم الإستنابة في ذلك وإن كان الأحوط الأولى الجمع بين الإستنابة و الرمي ليلًا. (1)

السيد الشبيري: بيمار و كودك و ناتوان كه رمى روز و شب براى آن ها مشقت دارد و كسانى كه رمى در شب و روز بر آنها حرجى است مى توانند در روز نائب بگيرند. (2)

*** الشيخ البهجت: كسى كه نمى تواند در روز رمى كند مثل پيرمرد و ضعيف جايز است رمى را شب آن روز انجام دهد با علم به عدم تمكن از رمى در روز. (3) و بيمارى كه اميد بهبودى تا مغرب را ندارد نائب بگيرد و اگر خوب شد اعاده لازم نيست.

الشيخ التبريزي قدس سره: نفس عبارة السيد الخوئي قدس سره.

الشيخ الصافي: حاشيه ندارد.

الشيخ الفاضل: حاشيه ندارد.

الشيخ المكارم: حاشيه ندارد.

الشيخ النوري: حاشيه ندارد.

الشيخ الوحيد: وافق السيد الخوئي قدس سره في المقدار المذكور.

مؤلف: گفته شد كه اگر از رمى روز عاجز است مقتضاى احتياط جمع بين استنابه و رمى در شب است.

رمى در يك شب يا دو شب


1- الملحق ص 162
2- ص 235
3- م 438

ص: 217

س: اگر از رمى روزها عاجز باشد و رفتن هر شب در جمرات براى او مشقت داشته باشد اجازه مى دهيد كه در يك شب مثل شب يازدهم يا شب دوازدهم همه جمرات را رمى كند يا نه؟

السيد السيستاني: در فرض مزبور كه در روز نمى تواند يا حرجى است نائب بگيرد و تقديم آن در شب قبل مجزى نيست. (1)

السيد الشبيري: اگر از رمى شب قبل عاجز شد در روز براى رمى نائب مى گيرد و در يك شب رمى چند روز جايز نيست. (2)

*** الشيخ البهجت: بر حسب نوشته آقاى محفوظى دام عزه اگر تا شب دوازدهم انجام نداده و در روز متمكن نيست تمام رمى ها را به جا آورد با تقديم قضاها بر ادا. (3)

الشيخ التبريزي قدس سره: در فرض سؤال رمى روز اول را در شب قبل از آن به جا آورد و نسبت به رمى روزهاى بعد كه در شب هم براى او مشقت دارد براى رمى در آن روز نائب بگيرد. (4)

و اما نوشته آقاى قديرى: اگر از رمى در روز معذور است مى تواند شب قبل يا شب بعد رمى كند.

بنابراين شب عيد فقط مى تواند رمى روز عيد را انجام دهد- و شب يازدهم مى تواند رمى روز دهم و روز يازدهم و شب دوازدهم مى تواند رمى يازدهم و دوازدهم را به جا آورد.


1- مهر دفتر.
2- الخاتم.
3- مهر دفتر.
4- كتبى.

ص: 218

الشيخ الصافي: اگر رمى در شب مشقت زياد كه نوعاً قابل تحمل نيست نداشته باشد بايد در هر شب رمى كند و اگر مشقت زياد داشته باشد مى تواند همه را در شب دوازدهم رمى كند. (1)

لزوم ترتيب در جمرات مطلقا

الإمام الخميني قدس سره: ترتيب در جمرات ثلاث واجب است و فرقى نيست كه خلاف از روى عمد يا جهل يا سهو و نسيان باشد؟ (2)

السيد الگلپايگاني قدس سره: فلو خالف الترتيب أعاد الرمي من أوّله بالترتيب الأولى ثم الوسطى ثم جمرة العقبة. (3)

السيد السيستاني: وجب الرجوع إلى ما يحصل الترتيب و لو كانت المخالفة. (4)

السيد الشبيري: اگر به ترتيب به جا نياورد بايد دوباره به جا آورد و فرقى بين علم و عمد و سهو و نسيان و ندانستن نيست. (5)

*** الشيخ البهجت: اگر خلاف ترتيب شد واجب است دوباره رمى كند هر چند خلاف از روى جهل و فراموشى باشد. (6)

الشيخ التبريزي قدس سره: نفس عبارة السيستاني و الوحيد. (7)

الشيخ الصافي: اگر بر خلاف ترتيب رمى كند بايد دوباره از سر بگيرد تا ترتيب به عمل آيد. (8)

الشيخ الفاضل و الشيخ المكارم و الشيخ النوري: حاشيه ندارند.


1- كتبى.
2- محشى ص 410.
3- ص 195
4- ص 216
5- محصل دو مسئله ص 236
6- ص 151
7- ص 212
8- رمى جمرات.

ص: 219

الشيخ الوحيد: وجب تحصيل الترتيب ولو كانت المخالفة عن جهل أو نسيان. (1)

مؤلف: نظرها در اين فرع متحد است.

موالات در رمى جمره

السيد الشبيري: در زدن چهار سنگ اول موالات مطلقا معتبر است و در سنگ پنجم و ششم بر ناسى و جاهل موالات لازم نيست و بر غير اينها لازم است و در سنگ هفتم مطلقا موالات لازم نيست. ص 179

استنابه در رمى براى مريض

الإمام الخميني قدس سره: مريض يا عليل يا شخص بى حال يا بيهوش نائبش به جا آورد و بنابر احتياط تا مأيوس از مباشرت نباشد نائب عمل نكند.

السيد الخوئي قدس سره: بيمارى كه اميد ندارد تا مغرب بهبودى حاصل كند براى رمى نائب مى گيرد و چنانچه اتفاقاً بيش از غروب آفتاب بهبودى يافت بنابر احتياط خودش نيز رمى كند. (2)

منه أيضاً: اگر مريض يا معذور مأيوس باشد از رفع عذر واجب است نائب بگيرد.

السيد الگلپايگاني قدس سره: اگر مريض مأيوس باشد از اينكه بتواند در وقتى كه گفته شد رمى نمايد، ديگرى به نيابت او رمى نمايد و اگر خوب شد اعاده لازم نيست اگر چه احوط است. (3)

و در مسئله 166: تا وقتى كه خودشان مى توانند در شب رمى كنند نبايد در


1- ص 181 م 428
2- مسأله 441
3- ص 154

ص: 220

روز نائب بگيرد.

السيد السيستاني: أما النساء والضعفاء والمرضى ونحوهم ممن لا يتيسر لهم الرمي في النهار لكثرة الزحام أو لغيرها فعليهم الإستنابة في ذلك وإن كان الأحوط الأولى الجمع بين الرمي ليلًا والإستنابة في النهار. (1)

*** الشيخ الوحيد: من لا يتمكن من الرمي بنفسه إلى المغرب كالمريض الذي لا يرجى برؤه يستنيب لرميه ولو اتفق برؤه قبل غروب الشمس رمى بنفسه أيضاً على الأحوط. (2)

الشيخ التبريزي قدس سره: زنى كه متمكن از رمى در شب هم نباشد نائب مى گيرد. (3)

الإستنابة فضولتاً و الرمي قضاءا

السيد الشبيري: كسى كه وظيفه او نائب گرفتن است اگر بدون گفتن او ديگرى برايش رمى كند كافى است و احتياط مستحب آن است كه به آن اكتفا نكند. (4)

رمى قضايى را يك ساعت حداقل قبل از رمى ادايى به جا آورد.

ملحقات قربانى

تأخير قربانى عمدا


1- ص 388
2- ص 183
3- ص 61
4- ص 235 و ص 237

ص: 221

ص: 222

ص: 223

السيد الگلپايگاني قدس سره: الرابع من واجبات الهدي الذبح يوم العيد فلا يجوز تأخيره اختياراً على الأحوط وإن كان الأقوى الجواز. (1)

السيد السيستاني: الأحوط أن يكون الذبح أو النحر يوم العيد وإن كان الأقوى جواز تأخير إلى آخر ايام التشريق. (2)

و في الورقة الأخيرة: يجوز التقصير يوم العيد وإن أخّر الذبح.

السيد الخامنئي: الأحوط عدم تأخير الذبح عن يوم العيد ولو أخره فالأحوط هو الذبح أيام التشريق. (3)

السيد الشبيري: و اگر ذبح را تأخير انداخت بايد حلق يا تقصير را نيز تأخير بيندازد و ترتيب ساقط نيست. (4)

*** الشيخ التبريزي قدس سره: إذا ترك الذبح يوم العيد لعذر من الأعذار أو الجهل بالحكم


1- ص 181
2- مسأله 382
3- ص 43
4- ص 189

ص: 224

لزمه التدارك إلى آخر أيام التشريق وإن استمر العذر جاز تأخيره إلى آخر ذي الحجة. (1)

منه أيضاً: و في الصغير ص 374 اگر متمكن از ذبح در منى باشد ولو مع التأخير حلق يا تقصير مى كند و با آن از احرام خارج مى شود و ذبح و ساير اعمال را تأخير مى اندازد.

الشيخ المكارم: بهتر است روز عيد قربانى كند ولى تأخير آن تا روز سيزدهم نيز جايز است. (2)

الشيخ الوحيد: لا يبعد جواز تأخير الذبح أو النحر إلى آخر أيام التشريق وإن كان الأحوط الأفضل يوم العيد. (3)

وإذا تركه عالماً عامداً وطاف فالظاهر بطلان طوافه و يجب عليه أن يعيده بعد تدارك الذبح.

قربانى در مسلخ جديد

الإمام الخميني قدس سره: ذبح در مسلخ جديد مجزى است. (4)

السيد الخوئي قدس سره: اگر تأخير قربانى ولو تا آخر ذى حجه موجب عسر و حرج نوعى باشد ذبح در خارج منى اشكال ندارد. (5)

السيد الگلپايگاني قدس سره: چون تأخير انداختن قربانى براى روز سيزدهم و روزهاى بعد حرج نوعى دارد و احياناً موجب گرفتارى و فساد مى شود ذبح در مسلخ جديد مجزى است. و تأخير لازم نيست. (6)

السيد السيستانى: أما مع تعذر الذبح بمنى من جهة منع الحكومة لا لضيق


1- 191 و ص 219، مناسك كوچك.
2- ص 143.
3- ص 164.
4- ص 214.
5- ص 210.
6- شفاهى.

ص: 225

المكان بمنى فالأحوط الأولى الجمع بين الذبح بوادي محسر والصوم بدلًا عن الهدي. ملحق ص 318: عدل عن الاحتياط الوجوبي إلى الأحوط الأولى.

السيد الخامنئي: الذبح في المسلخ الجديد في الوضع الحالي صحيح ومجزي. (1)

السيد الشبيري: اگر قربانى در منى ولو مع التأخير امكان نداشته باشد يا با حرج همراه باشد يا باقى ماندن در احرام تا هنگام قربانى حرجى باشد لازم نيست در منى قربانى كند بلكه قربانى در مسلخ جديد كه در وادى محسر است كافى است. (2)

*** الشيخ البهجت: ذبح در مسلخهاى جديد كه خارج از منى است با فرض عذر مانعى ندارد. ص 164 و في العربى ص 234 و شفاهى فرموده: ولو مع التأخير در منى بكشند.

الشيخ التبريزي قدس سره: وفي الضميمه ص 44: بايد ذبح در منى باشد «نه در وطن» و الا حج او اشكال دارد، بلكه بعيد نيست باطل شود و اگر در خود منى ممكن نشود در اقرب اماكن به منى ذبح كند ... در صورت عدم امكان در منى در مذبح فعلى مجزى است و نبايد آن را در جاى ديگر انجام داد.

الشيخ الصافي: با فرض امكان ذبح را از روز عيد تأخير نياندازند و در منى ذبح كنند و ترتيب رعايتش لازم نيست. (3)

الشيخ الفاضل: ذبح در مسلخ جديد مجزى است. (4)

الشيخ المكارم: قربانى در قربانگاه هاى موجود كافى است، هرچند از محدوده منى خارج باشند. (5)


1- ص 41
2- مسئله 742 ورقه ص 9
3- كتبى الورقة.
4- ص 359
5- ص 148

ص: 226

الشيخ الوحيد: إن لم يمكن الذبح بمنى إلى آخر أيام التشريق و لو لأجل التقية أو كان حرجاً عليه ذبح أو نحر في وادي محسر وإن لم يمكن منه أيضاً فالأحوط أن يذبح بمكة ومع عدم التمكن أو الحرج يذبح في أيّ موضع شآء من الحرم. (1)

تثليث قربانى

الإمام الخميني قدس سره: احتياط تثليث است ولكن هيچ يك از اين احتياطها واجب نيست. (2)

السيد الخوئي قدس سره: احتياط آن است كه قربانى را سه قسمت نموده. (3)

السيد الگلپايگاني قدس سره: اقول: آن مرحوم تعبير به وجوب دارند. (4)

السيد السيستاني: أما الثلث الآخر فالأحوط وجوباً أن يتصدق به على فقراء المسلمين و لا يعتبر إيصاله إلى الفقير نفسه بل يجوز الإعطاء إلى وكيله. (5)

*** الشيخ البهجت: تثليث قربانى احوط است و با فرض عدم امكان اين تكليف ساقط است. (6)

الشيخ التبريزي قدس سره: احتياط لازم تثليث است. (7)

السيد الشبيري مسئله 769: خوردن و هديه واجب نيست، بلى صدقه دادن واجب است و احتياط واجب آن است كه از ثلث قربانى كمتر نباشد.

الشيخ الصافي: در مسئله 190: واجب است كه قدرى از قربانى را خودش بخورد و قدرى را هديه بدهد و مقدارى را به فقير مؤمن صدقه دهد. (8)


1- ص 163
2- ص 209
3- مسأله 404
4- ص 140
5- ص 203
6- ص 165
7- ضميمه ص 44
8- ص 161.

ص: 227

الشيخ الفاضل: تثليث مستحب است. (1)

الشيخ الوحيد: الأقوى لزوم إعطاء ثلث الهدي للفقير المؤمن صدقة والأحوط إعطاء ثلثه للمؤمنين هدية والأحوط أن يأكل شيئاً من هديه و لو قليلًا و يجوز إعطاء سهم الفقير إلى وكيله. (2)

تأخير قربانى

الإمام الخميني قدس سره: در فرض مسئله قربانى او صحيح است ولى بايد ترتيب بين قربانى و حلق و اعمال مكه مراعات شود. (3)

السيد الخوئي قدس سره: اگر از روى علم و عمد قربانى را ترك نموده و طواف كرده ظاهر اين است كه طوافش باطل است و واجب است بعد از تدارك قربانى، اعاده اش نمايد.

*** الشيخ البهجت: ولى اگر از روى علم و عمد قربانى را ترك نموده و طواف كرد ظاهر اين نيست كه طوافش باطل است ... (4)

و في فرع 154: تأخير الذبح عن يوم العيد خلاف الاحتياط تكليفاً و ان كان مجزئاً وضعاً.

الشيخ الصافي: واجب دوم قربانى است در روز عيد و اگر به علتى در روز عيد قربانى نكرد، بايد تا آخر ذيحجه قربانى كند و احوط آن است كه هر چه زودتر قربانى نمايد. (5)

الشيخ الفاضل: بنابر اقوى بايد قربانى بعد از رمى جمره عقبه باشد. (6)


1- پنج ص 350.
2- ص 169.
3- ص 218.
4- ص 138.
5- ص 156.
6- ص 347 پنج در ص 348.

ص: 228

احتياط واجب آن است كه ذبح هدى را از روز عيد تأخير نياندازد.

منه أيضاً: فرع 283 حول الحج: من لم يتمكن من الذبح في منى يوم العاشر يكفيه الذبح في المسالخ الفعلية و لا مجال للتأخير.

ذبح در شب

الإمام الخميني قدس سره: تأخير ذبح از روز عيد جايز نيست على الأحوط لكن اگر تأخير شد عمداً يا جهلًا يا نسياناً ذبح در شب كفايت مى كند. (1)

السيد الخوئي قدس سره: قربانى در شب مجزى نيست و فرقى بين عالم و جاهل نيست. (2)

السيد الگلپايگاني قدس سره: بر حسب ظاهر عبارات فقها، منع ذبح در شب مبنى بر احتياط است اگر فقيهى فتوى بجواز بدهد، مى شود اين احتياط را به او رجوع كرد. (3)

السيد السيستاني: و الأحوط عدم الذبح في الليل مطلقا حتى الليالي المتوسطات بين أيام التشريق إلّاللخائف. (4)

السيد الشبيري: بايد در روز انجام بگيرد. (5)

*** الشيخ البهجت: س: اگر تا مغرب نتواند قربانى كند موقع اذان مغرب و بعد از آن جايز است يا نه؟

ج: جايز است. (6)


1- متفرقه هدى م 4.
2- كتبى.
3- شفاهى.
4- ص 126.
5- ص 189.
6- ص 164.

ص: 229

الشيخ التبريزي قدس سره: نفس عبارة الوحيد. (1)

الشيخ الصافي: ذبح در شب بر خلاف احتياط است. (2)

الشيخ الفاضل: ذبح در شب كفايت نمى كند. (3)

الشيخ المكارم: ذبح در شب كفايت مى كند. (4)

الشيخ النوري: در مناسك محشى حاشيه ندارد. (5)

الشيخ الوحيد: لا يجزي الذبح في الليل وإن كان جاهلًا. (6)

مؤلف: مقتضاى احتياط ذبح در روز است، هر چند روز بعد از عيد باشد.

مجوز ذبح در شب: الشيخ البهجت، الشيخ المكارم.

تأخير قربانى از روز عيد و جواز حلق

السيد الگلپايگاني قدس سره: اگر ذبح در منى در ايام تشريق ممكن باشد تأخير بياندازد ولى حلق را روز عيد انجام دهد. (7)

السيد الخوئي قدس سره: اگر با تأخير ممكن باشد، ذبح در منى و لو تا آخر ذيحجه حلق يا تقصير نمايد و محل شود و ذبح را با ساير اعمال تأخير بياندازد. (8)

السيد السيستاني: يجوز له تقديم التقصير أو الحلق على الذبح و لكن بشرط تحصيل الهدي بمنى قبله على الأحوط لزوماً. (9)

السيد الشبيري: اگر ذبح را تأخير انداخت بايد حلق و تقصير را هم بتأخير اندازد و ترتيب ساقط نيست. (10)

*** الشيخ البهجت: به هر تقدير ترتيب لازم است تكليفاً. جديد ص 28، وضعاً


1- ص 191.
2- كتبى.
3- ص 358.
4- ص 319.
5- ص 355.
6- ص 163.
7- مسائل السبعين.
8- كتبى.
9- الملحق ص 140.
10- ص 189.

ص: 230

لازم نيست. (1)

الشيخ التبريزي قدس سره: اگر متمكن از تأخير و ذبح در منى باشد اگر چه تا آخر ذيحجه باشد حلق يا تقصير نمايد و محل شود و ذبح را تأخير بياندازد و همچنين طواف را. (2)

الشيخ الفاضل: تأخير حلق جايز نيست. (3)

الشيخ المكارم قدس سره: تأخير ذبح تا روز سيزدهم جايز است. (4) و رعايت ترتيب در اينجا لازم نيست. (5)

الشيخ النوري: تأخير حلق از روز عيد جايز نيست. (6)

الشيخ الوحيد: لا يبعد جواز تأخير الذبح أو النحر إلى آخر أيام التشريق وإن كان الأحوط الأفضل يوم العيد. (7) و در روز عيد تقصير كند. (8)

مجوز حلق: السيد الخوئي، السيد الگلپايگاني، الشيخ التبريزي، الشيخ الصافي، الشيخ الفاضل، الشيخ النوري، الشيخ المكارم.

جواز الذبح في مطلق الحرم إذا منع الذبح في منى

السيد الخوئي في المعتمد: و شرح عبارة العروة- يجب أن يكون الذبح أو النحر بمنى.

إن يتمكن من الذبح في منى و لو إلى آخر ذي الحجة فمقتضى القاعدة هو الذبح يوم العيد في غير منى و يسقط اشتراط وقوع الذبح بمنى.

***


1- شفاهى.
2- ص 219 اخير.
3- محشى ص 365.
4- محشى ص 368.
5- محشى ص 376.
6- محشى ص 362.
7- ص 163.
8- شفاهى.

ص: 231

الشيخ الفاضل: لا بأس بالذبح في المجازر المعينة الفعلية. (1)

و في ص 127: قد ذكرنا في المناسك في مثل المورد، يكفيه الذبح في المسالخ الفعلية و لا مجال للتأخير.

الشيخ الوحيد: إن لم يمكن الذبح بمنى إلى آخر أيام التشريق نحر أو ذبح في وادي محسر وإن لم يتمكن منه ايضاً فالأحوط أن يذبح بمكة ومع عدم التمكن يذبح في أي موضع شاء من الحرم. (2)

الشاة التي لا قرن لها

السيد السيستاني: و احوط و اولى اين است كه در اصل خلقتش بى شاخ و دم نباشد. (3)

السيد الشبيري: و لا بأس بذبح فاقد القرن خلقة كما لا بأس بذبح مكسور القرن الخارجي و مقطوعه. (4)

*** الشيخ البهجت: تجزي إذا كانت كذلك في أصل خلقتها. (5)

الشيخ التبريزي قدس سره: احوط و اولى اين است كه قربانى در اصل خلقت هم بى شاخ و دم نباشد. (6)

الشيخ الفاضل: كفايت نمى كند حتى اگر اين نواقص در اصل خلقت همراه او باشد. (7)

الشيخ الوحيد: احوط و اولى آن است كه بر حسب اصل خلقتش بى شاخ و دم نباشد و معتبر است كه شاخ داخلى او شكسته نباشد.

مصرف الكفارة


1- حول الحج ص 133
2- ص 163
3- فرع 385 ص 286
4- ص 705
5- فرع 160 ص 237
6- ع 338
7- ع 894

ص: 232

السيد الگلپايگاني قدس سره: مصرف كفاره فقير غير سيد است و اگر دهنده كفاره سيد باشد جايز است كه كفاره خود را به سيد فقير بدهد و بنابر احتياط واجب بايد فقير مؤمن باشد. (1)

السيد السيستاني: يجب أن يتصدق بها على الفقراء و المساكين. (2)

السيد الخامنئي: مصرف الكفارات هو الفقراء ومحل ذبح كفارة الصيد في العمرة مكة و في الحج منى و الأحوط أن يعمل على هذا النحو في الكفارات الأخرى أيضاً. (3)

السيد الشبيري: بايد تمام اجزاء حيوان كفاره را به فقير صدقه بدهد. (4)

وكيل با پول مشترك ده قربانى مى خرد با تعيين وقت ذبح

الإمام الخميني قدس سره: اگر صاحبان پول راضى باشند اشكال ندارد. (5)

السيد الخوئي قدس سره: لا بد من التعيين لكل واحد منهم وقت اشتراء أو الذبح و لو بنحو الإجمال كعنوان الموكل الأول والثاني وهكذا. طبع 11 ص 295

السيد الگلپايگاني قدس سره: اگر صاحبان پول راضى باشند و ذابح وكالت از افراد داشته باشد اشكال ندارد. (6)

السيد السيستاني: لا بد حين الذبح من التعيين لكل واحد. (7)

السيد الشبيري: اگر صاحبان پول راضى باشند اشكالى ندارد. (8)

***


1- مجمع در ص 511
2- ص 143
3- ص 42
4- ص 92
5- متفرقات منى م 6
6- ص 331 اخير
7- الملحق ص 135
8- ص 190 م 752

ص: 233

الشيخ الفاضل: بهتر است كه وكالت بگيرد، در مقابل وجه مورد توافق يك گوسفند به نيابت او قربانى كند و مجاز باشد كه براى ذبح هم نائب بگيرد. (1)

الشيخ المكارم: بر فرع امام حاشيه ندارد. (2)

الشيخ النوري: حاشيه ندارد. (3)

مؤلف: مقتضى الاحتياط التعيين عند الذبح.

قطع سر قربانى در حال حيات

الإمام الخميني: كار حرامى است لكن ذبيحه حلال است و كفايت از قربانى مى كند. (4)

السيد الخوئي قدس سره: بنابر احتياط لازم ذبيحه حلال نيست. (5)

السيد الگلپايگاني قدس سره: بعد از فرى اوداج اربعة اگر گردن قربانى و يا رگ نخاخ را در حالى كه هنوز زنده است قطع نمايد چه حكمى دارد؟

ج: كار حرامى است لكن ذبيحه حلال است و كفايت از قربانى مى كند. (6)

السيد الشبيري: اگر هنوز زنده است گردن قربانى را قطع نكند، بنابر احتياط و اگر قطع كرد با ذبيحه معامله حليت نكند و در قربانى هم به آن اكتفا نكند. (7)

*** الشيخ الفاضل: حاشيه ندارد.

الشيخ المكارم: اين كار حرام نيست ولى بهتر است اين كار را نكنند. (8)


1- محشى ص 358
2- محشى ص 368
3- ص 355 محشى.
4- متفرقه هدى م 33 محشى ص 365
5- منهاج م 1658
6- ص 329
7- ص 204 م 810
8- محشى ص 376

ص: 234

الشيخ النوري: حاشيه ندارد.

مؤلف: مقتضاى احتياط عدم اكتفا به اين ذبيحه است.

ذبح با استيل

السيد الخوئي قدس سره: يجوز الذبح بسكين الإستيل أنه معدود من الحديد و لا مانع من الذبح به. (1)

السيد السيستاني: جواز الذبح بها لا يخلو عن شائبة إشكال، والإحتياط في محله. (2)

السيد الخامنئي: الإستيل أي الفولاد المطلي بمادة مضادة للصداء من الحديد ولا يضر طليه بمادة المضادة، لجواز الذبح به. (3)

السيد الشبيري: ذبح با چاقوى استيل اشكال ندارد، هر چند آهن نباشد و احتياط مستحب در ترك است. (4)

*** الشيخ البهجت: اگر برنده باشد و تا آخر هم به استحكام و دوام باقى باشد مانع ندارد. (5)

الشيخ التبريزي قدس سره: بنابر احتياط استحبابى ترك شود. (6)

الشيخ الصافي: اگر كسى يقين كند كه استيل حديد است براى او اشكال ندارد. (7)

الشيخ الفاضل: اشكال ندارد. (8)


1- الصراط ج 1 ص 392.
2- الملحق، ص 126.
3- ص 43.
4- ص 203.
5- شفاهى.
6- ضميمه ص 42.
7- كتبى.
8- محشى ص 362.

ص: 235

الشيخ المكارم: با هر فلز برنده اى صحيح است. (1)

الشيخ الوحيد: به نظر مرحوم آقاى خويى قدس سره عمل شود.

مؤلف: مقتضى الإحتياط أن يكون السكين من الحديد.

الهدي التام و الهدي الناقص

الإمام الخميني قدس سره: اگر غير از خصى يافت نشود بعيد نيست كفايت ذبح خصى گر چه احتياط در جمع بين آن و سالم است در ذى الحجه همان سال، يا سال بعد يا جمع بين ناقص و روزه (واجبات منى م 1.)

السيد الخوئي قدس سره: و يعتبر في الهدي أن يكون تام الأعضاء م 384- و قال: إن لم يتمكن من الواجد للشرايط أجزاه الفاقد و ما تيسر له من الهدي م- 386- و قبله ما ذكرناه من شروط الهدي إنما هو في فرض التمكن منه.

السيد السيستاني: إذا لم يجد شيئاً من الأنعام الثلاثة واجداً للشرايط في أيام التشريق فالأحوط الجمع بين الفاقد لها و بين الصوم بدلًا عن الهدي. (2)

السيد الشبيري: شرايط صحت قربانى- مُسن، و صحيح باشد معيوب و ناقص نباشد، لاغر نباشد، در صورت امكان خصى نباشد.

*** الشيخ البهجت: اگر نتواند با شرايط تهيه كند هر چه ممكن باشد همان كافى است ولى احتياط آن است كه روزه هم بگيرد. (3)

الشيخ التبريزي قدس سره: نفس عبارة السيد الخوئي قدس سره. (4)


1- محشى ص 372.
2- م 386.
3- ص 139.
4- ص 194 م 386.

ص: 236

الشيخ الفاضل: حاشيه ندارد.

الشيخ المكارم: بعيد نيست كفايت خصى در فرض و احتياط در متن واجب نيست. (1)

الشيخ النوري: حاشيه ندارد.

الشيخ الوحيد: إن لم يتمكن من الواجد للشرايط في أيام التشريق فالأحوط أن يجمع بين الفاقد و البدل إلا إذا كان الفاقد خصياً فإنّه يجزي مع عدم التمكن من غيره. (2)

مؤلف: اگر بداند كه در طول ذيحجه هدى كامل يافت مى شود احتياط آن است كه ثمن را نزد امينى بگذارد تا به وظيفه عمل كند. و اگر عالم به اين موضوع نباشد مقتضاى احتياط جمع بين ناقص و روزه است و احوط از آن قربانى سالم است در سال بعد.

قربانى در وطن كافى نيست

السيد الگلپايگاني قدس سره: قربانى در مكه يا وطن مجزى نيست. (3)

منه أيضاً: از احرام خارج شده ولى قربانى بر ذمه او است. (4)

السيد السيستاني: إذا اعتقد عدم وجوب الذبح لكونه إسرافاً فإن لم يذبح حتى مضت أيام التشريق بطل حجه على الأحوط.

السيد الشبيري: ذبح در مكه يا وطن جايز نيست. (5)

*** الشيخ البهجت: لا يكون الذبح إلّافي منى و لا يجزى في غيرها. (6)

الشيخ التبريزي قدس سره: لابد في الهدي من ذبحه في منى ولو مع التأخير إلى آخر


1- ص 356
2- ص 165
3- ص 322 اخير.
4- ص 331 م 844 اخير.
5- ص 189 م 745
6- ص 237

ص: 237

ذي الحجة ومع عدم التمكن أو الحرج في التأخير فيذبح في أقرب مكان إلى منى والعالم بالحكم إن ترك الذبح على النحو المذكور عن عمد فحجه باطل وإن ذبح في بلده بالتوكيل. (1)

الشيخ الصافي: حاشيه ندارد.

الشيخ النوري: اگر جاهل بوده و فكر مى كرده كه عملش صحيح است از احرام خارج شده ولى قربانى بر ذمه او است. (2)

الشيخ الوحيد: ذبح هدى در وطن جايز نيست. «لَنْ يَنالَ اللَّهَ لُحُومُها وَ لا دِماؤُها وَ لكِنْ يَنالُهُ التَّقْوى مِنْكُمْ». (3)

ملحقات حلق

حلق در شب


1- الصراط ص 511
2- مناسك معظم له ص 323
3- شفاهى.

ص: 238

ص: 239

ص: 240

ص:241

الإمام الخميني قدس سره: در هر صورت اگر شب حلق كرد صحيح است و كفايت مى كند. (1)

السيد الگلپايگاني قدس سره: س: رمى الحاج و ذبح الهدي فغربت عليه الشمس فهل يجوز أن يحلق بعد المغرب ليلة الحادي عشر.

ج: لا يبعد إجزاء الحلق في الليل في الفرض المذكور. (2)

أيضاً سؤال آخر: ما حكم من نسي الرمي أو الذبح أو الحلق يوم العيد ورمى أو ذبح أو حلق أو قصر ليلة الحادي عشر نسياناً أو جهلًا أو عمداً؟

فأجاب قدس سره: إن كان المنسي هو الحلق وقد حلق في ليلة الحادي عشر فالإجزاء هنا لا يخلو من قوة. (3)

السيد السيستاني: إذا حلق الحاج أو قصر ليلة الحادي عشر لا يبعد الاجتزاء به. (4) و في الملحق الثاني: نعم يجزي.


1- كتبى.
2- مسئله 272 المسائل حول الحج ص 77.
3- ص 77.
4- ملحق س 347.

ص: 242

السيد الشبيري: تأخير حلق و تقصير از روز عيد تا آخر ذى حجه جايز است و انجام آن در شب نيز صحيح است و كفايت مى كند. (1)

*** الشيخ البهجت: احتياط اين است كه در روز انجام شود. (2) و في المحشى: اگر خلاف ترتيب عمل كرد ولو عمداً مشهور عدم وجوب اعاده است (اظهر عدم وجوب اعاده است). هر چند ماتن فرموده در دليل آن تأمل است. (3)

رجع عن الاحتياط (المحفوظي).

الشيخ النوري: حلق در شب هم صحيح است و كفايت مى كند. (4)

أقول: اضربنا عن ذكر الرمي و الذبح المنسيين لعدم الحاجة.

الأحوط للصرورة الحلق

الإمام الخميني قدس سره: احتياط واجب حلق است.

السيد الگلپايگاني قدس سره: حلق بر او متعين است به احتياط واجب. (5)

السيد السيستاني: الأحوط وجوباً للصرورة اختيار الحلق. (6)

السيد الشبيري: اگر حجة الإسلام انجام مى دهد لازم است سر بتراشد هر چند سال اول حج او نباشد و اگر حجة الاسلام انجام نمى دهد و سال اول حج او است بنابر احتياط مستحب سر را بتراشد. (7)

*** الشيخ الصافي: براى كسى كه حج اول او است احتياط واجب براى او تراشيدن موى تمام سر است. (8)

حلق قبل از قربانى


1- ص 208
2- ص 123
3- ص 78
4- ص 332
5- اخير ص 333
6- ملحق ص 145
7- ورقه ص 7
8- مسئله 195 كتبى.

ص: 243

س: قربانى در روز عيد قربان بعلل و عذرهاى مختلف انجام نمى گيرد و به روز يازدهم يا سيزدهم تأخير مى افتد آيا همان روز عيد بعد از رمى جمره عقبه تقصير كند تا از احرام خارج شود يا نه؟

السيد الخامنئي: فإن أخلّ بالترتيب عمداً كان عاصياً و لكن لا يجب عليه إعادة الأعمال مترتبة على الظاهر. (1)

السيد السيستاني: تقديم تقصير بر تحصيل قربانى در مكانى كه قربانى صحيح است، بنابر احتياط واجب جايز نيست و به هر حال تا ذبح نكند از احرام خارج نمى شود. (2)

السيد الشبيري: بايد خروج از احرام را به بعد تأخير اندازد. (3)

*** الشيخ البهجت: مانع ندارد. (4)

الشيخ التبريزي قدس سره: بلى، در فرض سؤال در همان روز عيد حلق نمايد يا تقصير مى كند و از احرام خارج مى شود و قربانى را روز بعد انجام مى دهد. (5)

الشيخ الصافي: در صورتى كه معذور از قربانى در روز دهم باشد خروج از احرام اشكال ندارد. (6)

الشيخ الفاضل: تأخير حلق جايز نيست. (7)

الشيخ المكارم: رعايت ترتيب لازم نيست. (8) الشيخ النوري: تأخير حلق از روز عيد جايز نيست. (9)

محل حلق و تقصير منى است


1- ص 150.
2- مهر دفتر.
3- الخاتم.
4- مهر دفتر.
5- كتبى.
6- كتبى.
7- محشى ص 365.
8- محشى ص 376.
9- محشى ص 362.

ص: 244

الإمام الخميني قدس سره: محل تراشيدن سر و تقصير نمودن منى است و جايز نيست اختياراً در غير منى. (1)

و اگر عمداً يا جهلا يا نسياناً حلق و تقصير نكرد و از منى خارج شد بايد برگردد براى انجام اين وظيفه و اگر برگشت ممكن نباشد هر جا هست سر بتراشد و موى خود را به منى بفرستد در صورت امكان.

السيد الخوئي قدس سره: إن كان عالماً و قصر في غير منى تجب عليه الكفارة وإن كان جاهلًا لم تلزمه الكفارة وعلى أي حال يجب عليه إعادة التقصير في وقته بمنى. (2)

السيد الگلپايگاني قدس سره: كسى كه در غير منى حلق نموده و اعمال مترتبه را هم به جا آورده، اگر جهلًا يا نسياناً در غير منى تقصير كرده صحت آن بعيد نيست گر چه احتياط، حلق در منى و اعاده اعمال مترتبه است. (3)

السيد السيستاني: ومن حلق رأسه في غير منى و لو متعمداً يجتزئ به ولكن يجب عليه أن يبعث بشعر رأسه إليها مع الإمكان.

السيد الشبيري: بنابر احتياط لازم بايد حلق و تقصير در منى انجام شود. (4) اگر حلق يا تقصير در منى نبوده بنابر احتياط بايد اعاده شود و اگر وظيفه حلق بوده و سر را در خارج منى تراشيده بنابر احتياط تيغ را بر سر بكشند و اگر در خارج منى حلق كرده و اعمال بعدى را به جا آورده بنابر احتياط از احرام خارج نشده و بايد اعمال بعدى را اعاده كند. (5)


1- واجبات منى م 11.
2- فرع مناسك ص 297.
3- ص 343 اخير و 342 فرع ديگر.
4- ص 207.
5- ص 211.

ص: 245

*** الشيخ البهجت: محل حلق يا تقصير در منى است و در غير منى كفايت نمى كند. (1)

الشيخ التبريزي قدس سره: مگر اينكه از جهت جهل به مسأله و غفلت، در غير منى حلق كرده باشد كه در اين صورت اجزاء بعيد نيست، هر چند احتياط آن است كه در صورت امكان به منى برگردد و حلق كند. (2)

الشيخ الصافي: همان.

الشيخ الفاضل: لو علم به بعد العود إلى بلده حلق و بعث بشعره ولا يحتاج إلى إعادة الطواف. (حول الحج)

الشيخ المكارم: اگر كسى در غير منى حلق يا تقصير نمايد در صورت جهل يا نسيان عمل صحيح است و اگر مى تواند، به منى برگردد و سرخود را بتراشد و يا كوتاه كند.

الشيخ النوري: حاشيه ندارد.

حلق بايد در روز باشد

السيد الخوئي قدس سره: حلق در شب مجزى نيست. (3)

السيد الخامنئي: الأحوط عدم تأخير الحلق اختياراً و في صورة النسيان يجوز له الاتيان به بعد يوم العيد. (4)

*** الشيخ التبريزي قدس سره: بنابر احتياط بايد حلق در روز باشد. ضميمه ص 37 و همچنين تقصير. (5)


1- ص 164.
2- مناسك محشى، م 1150.
3- كتبى.
4- ص 39.
5- ضميمه ص 43.

ص: 246

منه أيضاً: اذا تعذر على الحاج الذبح يوم العيد يجوز له الحلق أو التقصير ولكن لا يخرج عن الإحرام إلّابعد الذبح على الأحوط. (1)

و في ص 191 فإن تمكن من التأخير و الذبح في منى حلق أو قصر وأحل بذلك.

الشيخ الصافي: متعرض مسئله نشده در مناسك.

الشيخ الوحيد: متعرض حلق در شب نشده. (2)

الشيخ الفاضل: س: لو لم يذبح يوم العاشر و لا يسع الوقت للذبح؟ ج: يحلق أو يقصر يوم العيد و لا يؤخر. (3)

الشيخ المكارم: در مناسك خود متعرض حلق در شب نشده.

تقصير به جاى حلق

الإمام الخميني قدس سره: اگر جاهل به مسئله بوده كفاره ندارد و در فرض علم احوط است و در فرض مسئله بنابر احتياط بايد حلق را انجام دهد و چنانچه اعمال مكه را به جا آورده اعاده كند. (4)

السيد الگلپايگاني قدس سره: اگر جاهل به مسئله بوده كفاره ندارد و در فرض علم پرداخت كفاره احوط است. و در فرض مسئله بنابر احتياط بايد حلق را انجام دهد و چنانچه اعمال مكه را به جا آورده اعاده كند. (5)

السيد السيستاني: س: الحاج الذي يتعين عليه الحلق حسب فتوى مقلّده إذا قصر عالماً بالحكم أو جاهلًا به فما تكليفه؟

ج: إذا كان تقصيره عن عمد فهو آثم بذلك ولا يتحلل عن احرامه بذلك


1- ص 146
2- ص 171
3- الحول ص 137 ملخصاً.
4- متفرقه 11.
5- ص 338.

ص: 247

التقصير عالماً كان أو جاهلًا و عليه الحلق في منى. (1)

السيد الشبيري: در موردى كه حاجى بايد حلق كند اگر تقصير كند از احرام بيرون نيامده و بايد حلق كند و اگر جاهل به مسئله بوده كفاره ندارد.

*** الشيخ البهجت: حلق را واجب نمى داند.

الشيخ التبريزي قدس سره: حلق را واجب نمى دانيم بلكه او را هم مخير بين حلق و تقصير مى دانيم. شفاهى و كتبى

الشيخ الصافي: حاشيه ندارد.

الشيخ الفاضل: بر فرع مذكور حاشيه ندارد. (2)

الشيخ المكارم: سر تراشيدن واجب نيست. (3)

مؤلف: مقتضاى احتياط حلق در منى است و اگر عامد در تقصير بوده كفاره هم بايد بدهد.

الحلق أفضل للصرورة

السيد الخوئي قدس سره: من كان صرورة فالأحوط له أيضاً إختيار الحلق وإن كان تخييره بين الحلق و التقصير لا يخلو من قوة.

*** الشيخ البهجت: براى صروره احتياط مستحب سر تراشيدن است و تخيير بين حلق و تقصير خالى از قوت نيست. (4)

الشيخ التبريزي قدس سره: نفس عبارة الخويي قدس سره. (5)


1- الفرع، الملحق الثاني، ص 180 و ص 181.
2- محشى ص 377.
3- محشى ص 391.
4- م 409.
5- ص 200 و ص 365 مناسك صغير.

ص: 248

الشيخ الفاضل: احتياط مستحب براى او سر تراشيدن است. (1)

الشيخ المكارم: صروره نيز مخير است و سر تراشيدن متعين نيست. (2)

الشيخ النوري: مخير است بين تراشيدن يا كوتاه كردن مو و يا چيدن ناخن. (3)

الشيخ الوحيد: نفس عبارة الخويي قدس سره. (4)

جواز حلق و تقصير در شب

الإمام الخميني قدس سره: حلق در شب هم صحيح است و كفايت مى كند. (5)

السيد السيستاني: س: إذا حلق الحاج أو قصر ليلة الحادي عشر فهل يجزيه ذلك؟ ج: لا يبعيد الإجتزاء به الملحق ص 145 و في الملحق الثانى ص 182:

يجزي الحلق والتقصير ليلة الحادي عشر أو الليالي اللاحقة.

السيد الشبيري: تأخير حلق و تقصير از روز عيد تا آخر ذى حجه جايز است و انجام آن در شب نيز صحيح است و كفايت مى كند. (6)

*** الشيخ البهجت: س: آيا حلق و تقصير در شب مجزى است؟ ج: مجزى است. (7) الشيخ النوري: حاشيه ندارد و بر حسب ظاهر با نظر امام موافق است. (8)

خلاف احتياط

السيد الخوئي قدس سره: حلق در شب كافى نيست و فرقى بين عالم و جاهل نيست.


1- محشى ص 369.
2- محشى ص 380.
3- محشى ص 365.
4- ص 178.
5- متفرقه حلق م 2.
6- ص 208.
7- طبع دوم ص 189.
8- ص 370 محشى.

ص: 249

كتبى و في الصراط ج 3 ص 189: الأحوط الاستحبابى إيقاعه في يوم الحادي عشر إذا لم يقصّر في نهار يوم العيد ولكن الأقوى جوازه في ليلته (أي الحادي عشر) الحلق أو التقصير.

السيد الگلپايگاني قدس سره: حلق در شب خلاف احتياط است. (1)

*** الشيخ التبريزي قدس سره: بنابر احتياط بايد حلق در روز واقع شود. (2)

الشيخ الصافي: حاشيه ندارد.

الشيخ المكارم: احتياط در ترك است. (3)

مؤلف: مقتضاى احتياط حلق و تقصير در روز است.

ان علم الإدماء مع الحلق

الإمام الخميني قدس سره: بايد سر بتراشد على الأحوط. (4)

و وافقه الفاضل اللنكراني: حاشيه ندارد.

السيد الخوئي قدس سره: اذا علم أنه يجرح رأسه فعليه أن يقصر أولًا ثم يحلق. (5)

السيد الگلپايگاني قدس سره: اگر حلاق ماهر پيدا نشد تقصير نمايد و بعد در ماه ذى حجه هر وقت متمكن شد حلق نمايد. (6)

السيد السيستاني: يحلق بالماكينة الناعمة أو يقصر أولًا ثم يحلق بالموسى إن شاء إذا كان مخيراً بين الحلق و التقصير ولو خالف أجزأ وإن كان آثماً. ص 205 وفي الملحق الثاني ص 183: س: إذا جرح رأس الحاج أثناء حلقه فسال دمه فما حكمه؟ ج: لا شي ء عليه.

السيد الشبيري: و چنانچه تراشيدن سر مستلزم خون آمدن از سر باشد اين


1- ص 342 اخير.
2- صغير ص 365
3- محشى ص 385
4- متفرقه حلق م 20
5- م 405
6- مجمع ج 1 ص 490

ص: 250

مقدار خون بيرون آوردن نيز جايز مى گردد. (1)

*** الشيخ البهجت: بايستى اول تقصير كند و مقدارى از موى سر خود را چيده سپس سر بتراشد. (2)

الشيخ التبريزي قدس سره: فعليه أن يقصر أولًا ثم يحلق. (3)

و در طبع صغير م 410 اگر خون به مقدار متعارف باشد مى تواند سر بتراشد و في الصراط ج 2 ص 510: ليس له أن يقصر قبل الحلق بل عليه الحلق ومن وجب عليه اختيار الحلق لو قصر قبل الحلق لو قصر قبل الحلق عليه الكفارة على الأحوط.

الشيخ المكارم: سر تراشيدن واجب نيست ولى احوط است. (4)

الشيخ النوري: متعرض فرع نشده است.

الشيخ الوحيد: و من تعين عليه الحلق و لم يتمكن إلا من الحلق المستلزم للإدماء فلا شي ء عليه. (5)

مؤلف: با فرض آنكه حلق بر شخص متعين باشد مقتضاى احتياط حلق است با كفاره در صورت علم به إدماء و احوط از آن ضم تقصير است به حلق.

كسى كه از حلق معذور است

الإمام الخميني قدس سره: بعيد نيست لزوم و كفايت تقصير در اين مورد ولى احوط آن است كه احتياط را به غير رجوع كند. (6)

السيد الگلپايگاني قدس سره: نفس عبارة الإمام قدس سره، بعيد نيست لزوم و كفايت تقصير


1- ص 217
2- ص 143 م 411
3- ص 201 م 405
4- محشى ص 391
5- ص 171 م 402
6- متفرقه م 23

ص: 251

در اين مورد ولى احوط آن است كه احتياط را به غير رجوع كند. (1)

السيد السيستاني: الأقرب إجزاء التقصير عن الحلق إذا كان الحلق عليه حرجياً. (2)

السيد الشبيري: اگر حلق براى او حرجى است تقصير براى او كفايت مى كند. (3) كسى كه بيمارى پوستى دارد و حلق براى او خطر دارد مى تواند تقصير كند. (4)

*** الشيخ البهجت: متعرض فرع نشده نظر به اينكه حلق را واجب نمى داند بلكه فرموده مطابق با احتياط استحبابى است.

الشيخ التبريزي قدس سره: س: من يتعسر عليه الحلق من جهة بعض الأمور السياسية والإجتماعية هل يجب عليه الحلق إذا كان صرورة؟

ج: نعم يجب إلّااذا كان في الحلق حرجاً و مشقة فيجوز له التقصير حينئذ. (5)

الشيخ الفاضل: رعايت اين احتياط (رجوع به غير) در كلام حضرت امام قدس سره لازم نيست. (6)

الشيخ المكارم: حلق واجب نيست. (7)

مؤلف: در اين فرع نظرها متقارب است.

حلق با تيغ

السيد الگلپايگاني قدس سره: بنابر احتياط واجب در حلق بايد از تيغ استفاده كرد نه ماشين ته زن و يا نوره و امثال آن. (8)


1- مسائل متفرقه م 859
2- الملحق الاول ص 147 محصل السؤال و الجواب.
3- ص 214، م 855
4- ص 215، م 858
5- ضح ص 148
6- محشى ص 380
7- ص 391
8- ص 333

ص: 252

السيد السيستاني: يجوز مع الماكينة وإن كان الأحوط الأولى اختياراً الحلق بالموسى. (1)

السيد الشبيري: تراشيدن سر با هر وسيله اى باشد كافى است و ظاهراً ماشينى كه مثل تيغ مو را از بيخ مى زند كافى است ولى كندن و سوزاندن و داروى نظافت كفايت نمى كند. (2)

*** الشيخ البهجت: اگر ماشين مثل تيغ باشد كافى است و همچنين دواء كه مو را ازاله كند. (3)

مؤلف: مقتضاى احتياط حلق با تيغ است.

مسائل متفرقه

جواز بقا بر تقليد ميت


1- الملحق ص 146.
2- ص 280.
3- شفاهى.

ص: 253

ص: 254

ص: 255

السيد الخامنئي: بقاء جايز است هر چند ميت اعلم باشد.

السيد السيستاني: حكم بعد از فوت او حكم زنده بودنش است. (1)

السيد الشبيري: جايز است بقا در جميع مسائل، مگر اينكه متوفى اعلم باشد كه بقا واجب است. (2)

*** الشيخ البهجت: بقاء در مسائلى كه در آنها تقليد كرد جايز است و اگر متوفى اعلم باشد بقا واجب است. (3)

الشيخ التبريزي قدس سره: حكم بعد از فوت او حكم زنده بودنش است در صورتى كه فتواى او در نظر مقلد باشد و فراموش نكرده باشد. (4)

الشيخ الصافي: اگر عمل كرده يا آنرا ياد گرفته و ملتزم به عمل شده بقاء


1- توضيح المسائل.
2- شفاهى.
3- توضيح المسائل.
4- توضيح المسائل.

ص: 256

جايز است و اگر اعلم باشد واجب و بعيد نيست جواز بقاء در ساير مسائل. (1)

الشيخ الفاضل: بقاء جايز است و در صورت اعلميت بقاء لازم است و فرقى بين مسائل عمل شده و عمل نشده نيست. (2)

الشيخ المكارم: بقاء جايز است بلكه اگر اعلم باشد واجب است به شرط آنكه عمل كرده و يا براى عمل ياد گرفته باشد. (3)

الشيخ النوري: بعد از فوت مقلد خود بايد از مجتهد حى تقليد كند و كسى كه به بعض مسائل مجتهدى عمل كرده و مجتهد فوت نموده مى تواند در تمام مسائل از او تقليد كند.

منه أيضاً: در صورتى كه مقدارى به فتواى مجتهد متوفى عمل كرده باشد مى تواند در تمام مسائل باقى باشد مگر آنكه حى اعلم باشد. م 9

الشيخ الوحيد: جايز است بقا حتى در مسائلى كه عمل نكرده. (4)

تغسيل عامه براى شيعه

س: تغسيل و تكفين عامه كافى است يا نه؟

السيد السيستاني: اگر تغسيل ميت شيعه باشد كافى نيست. (5)

السيد الشبيري: تكفين عامه كافى است و تغسيل آنها بنابر مشهور كافى نيست و اگر بر طبق نظريه شيعه اماميه نباشد به طور مسلم جايز نيست.

الخاتم 14 ع 2/ 142

***


1- توضيح المسائل.
2- توضيح المسائل.
3- توضيح المسائل.
4- شفاهى.
5- مهر دفتر.

ص: 257

الشيخ البهجت: كافى نيست بنابر اعتبار ولايت در صحت عبادت پس حتى الإمكان احتياط مراعات شود. (1)

الشيخ التبريزي قدس سره: در صورت وجود شيعه دوازده امامى تغسيل و تكفين ميت شيعه توسط غير شيعه محل اشكال است. (2)

الشيخ الصافي: در حال اختيار كافى نيست. (3)

الشيخ الفاضل: تجهيز ميت شيعه آنچه عبادى است مانند غسل و نماز بايد توسط شيعه دوازده امامى باشد و از غير 12 امامى كافى نيست و آنچه توصلى است مثل كفن و حنوط و دفن توسط عامه كافى است. (4)

ماسك در حال ضرورت

الشيخ البهجت: احتياط در ترك است ولى كفاره ندارد و براى مرد كه اشكالى ندارد.

الشيخ الفاضل: استفاده از ماسك براى زن و مرد در حال ضرورت اشكال ندارد و كفاره هم ندارد، هر چند دوخته باشد. (5)

الصلاة منفرداً في المسجد أفضل

عن الكافي: عن البزنطي عن أبي الحسن عليه السلام قال: سألته عن الرجل يصلي في جماعة في منزله بمكة أفضل أو وحده في المسجد الحرام فقال: وحده. (6)

الفرق بين الشك والوسواس


1- مهر دفتر.
2- كتبى.
3- كتبى.
4- كتبى.
5- في الجديد فرع 21.
6- الوافى ج 2، الحج ص 10 الشعراني.

ص: 258

س: فرق بين كثير الشك و وسواسى چيست؟

السيد السيستاني: وسواسى كسى است كه شكش غير عقلايى است ولى كثير الشك شكش عقلايى است ولى زيادتر از معمول حالت شك به او دست مى دهد. (1)

السيد الشبيري: كثرت شك در اثر عدم اجتماع حواس است و وسوسه تضييقى است كه در اثر يقين نكردن يا دير يقين كردن پيدا مى شود. الخاتم.

آقا زاده سيد محمد: آقا قائل به احتياط است.

*** الشيخ البهجت: منشأ در آنها فرق دارد. (2)

الشيخ التبريزي قدس سره: وسواسى كسى است كه شك او خارج از متعارف است و نوعاً در عمل شك مى كند، اما كثير الشك كسى است كه به حد وسواس نرسيده و كسى كه به طور عادت در هر سه نماز متوالى شك كند، كثير الشك است. (3)

الشيخ الصافي: كثير الشك كسى است كه در نظر عرف زياد شك مى كند ولى به حد سواس نرسيده و مخصوصاً كه فرموده اند اگر در سه نماز يا در يك نماز سه مرتبه شك كند كثير الشك است و حال آنكه چنين شخصى وسواسى محسوب نمى شود. (4)

الشيخ الفاضل: كثير الشك في الطواف لا يعتني بشكه كما في الصلاة و المرجع فيه هو الصدق العرفي. (5)

الشيخ المكارم: كثير الشك بودن يك امر عرفى است يعنى مردم بگويند او بسيار شك مى كند. (6)

جواب سؤال عامه


1- مهر دفتر.
2- مهر دفتر.
3- كتبى.
4- كتبى.
5- جامع المسائل ص 89.
6- الأخير ص 216.

ص: 259

س: حجاج فرق عامه مراجعه مى كنند و تكليف حج و عمره خودرا سؤال مى كنند طبق فقه عامه يا خاصه جواب داده شود.

السيد السيستاني: طبق مذهب سائل جواب دهد و مى تواند در كنار آن طبق مذهب شيعه هم حكم را بيان كند.

بلى، اگر ظاهر سؤال او اين نباشد كه جواب را طبق مذهب خود مى خواهد مى تواند به جواب طبق مذهب شيعه اكتفا نمود. (1)

السيد الشبيري: بر طبق فقه خاصه جواب داده شود. (2)

*** الشيخ البهجت: طبق مذهب حق. (3)

الشيخ التبريزي قدس سره: اگر بر طبق مذهب عامه جواب داده شود مانعى ندارد و بر طبق فقه خاصه هم مى توان جواب داد. (4)

الشيخ الصافي: ظاهراً بر طبق نظر شيعه بگويد هم مجزى باشد. (5)

الشيخ الفاضل: چنانچه به طور مطلق سؤال كند بر وفق مذهب خاصه جواب داده شود اما اگر از مذهب عامه سؤال كردند بر طبق عامه جواب داده شود. (6)

بين الطلوعين

س: بين الطلوعين از نظر جواز استظلال و عدم جواز جزء شب است يا روز؟


1- سؤال از نجف.
2- الخاتم.
3- مهر دفتر.
4- كتبى.
5- كتبى.
6- كتبى.

ص: 260

السيد السيستاني: جزء شب است. (1)

السيد الشبيري: به نظر اينجانب سوار شدن بر مركب سر پوشيده در شب نيز جايز نيست. (2)

*** الشيخ البهجت: در استظلال از روز محسوب نمى شود. (3)

الشيخ التبريزي قدس سره: حرمت تظليل بين الطلوعين مانند شب مبنى بر احتياط است. (4)

الشيخ الصافي: در فرض سؤال بين الطلوعين جزء شب محسوب مى شود. (5)

جواز الصيام للمسافر في المدينة (مخصوص بثلاثة أيّام)

س: آيا مسافر در مدينه منوره مى تواند از استحباب روزه سه روز اكتفا كند به يك روز يا دو روز؟

السيد الشبيري: مخصوص سه روز است. (6)

*** الشيخ الفاضل: سه روز است ولى اگر مشكلى پيش آيد كه نتواند سه روز را تمام كند مانع ندارد. (7)

الشيخ المكارم: مخصوص سه روز است. در نذر هم حقير اشكال دارم. (8)

الزوج سني و الزوجة شيعية

السيد الشبيري: اگر به خبرى كه راجع به طواف وداع است عمل كنيم و بگوئيم همان طواف وداع به جاى طواف نساء است حكم به صحت بعيد نيست و


1- مناسك.
2- كتبى.
3- كتبى.
4- كتبى.
5- كتبى.
6- شفاهی.
7- مناسك.
8- شفاهی.

ص: 261

الا حكم به تمكين زوجه در وطى از زوج مذكور محل تأمل است. (1)

*** الشيخ التبريزي قدس سره: اگر ممكن است كه زوج را وادار كند به طواف نساء و الا حكم به وجوب تمكين براى زوج مذكور مشكل است و اگر زن مكره بر جماع شد حرجى بر او نيست. (2)

الشيخ الوحيد: اگر قاعده ألزموهم بما ألزموا على أنفسهم اطلاق داشته باشد حتى در اين مورد كه زوجه شيعه است حكم به جواز تمكين بعيد نيست ولى بحث در اطلاق قاعده است. (3)

الأغسال المستحبة

السيد السيستاني: القسم الأول ما يستحب لأجل إيقاع فعل كالغسل للإحرام أو لزيارة البيت والغسل لوداع قبر النبيّ صلى اللَّه عليه و آله ثم قال بعد سطور: هذه الأغسال قد ثبت استحبابها بدليل معتبر والظاهر أنها تغني عن الوضوء. (4)

السيد الشبيري: انسان با غسلهاى مستحبى كه استحبابش ثابت باشد كه در مسئله 651 گفته شد مى تواند كارى كه مانند نماز وضو لازم دارد انجام دهد.

ص 160 توضيح و در مسئله 651 بيست و سه غسل ذكر كرده است.

*** الشيخ البهجت: چهارده غسل به عنوان اغسال زمانى و شش غسل به عنوان اغسال مكانى و چند غسل به عنوان اغسال بعد از فعل ذكر كرده اند ولى درباره كفايت اغسال از وضو چيزى نفرموده. (5)


1- شفاهی.
2- شفاهی.
3- شفاهی.
4- المنهاج ص 120.
5- توضيح ص 140 أنظر السطر الأخير.

ص: 262

منه أيضاً: تذكر داده مى شود كه هيچ يك از غسلهاى مستحب كفايت از وضو نمى كند. (1)

راجع به رجوع به فتواى مجتهدى كه فتوى به جواز مى دهد در احتياط وجوبى مجتهد ديگر بعد از عمل فرمودند مانع ندارد. (2)

آقاى قديرى و آقاى محفوظى هم حاضر بودند.

الشيخ التبريزي قدس سره: انسان مى تواندبا غسلهاى مستحبى كه در مسئله 651 ذكر شده كارى كه مانند نماز وضو لازم دارد انجام دهد. (3)

الشيخ الصافي: انسان نمى تواندبا غسل مستحبى كارى كه مانند نماز وضو لازم دارد انجام دهد. (4)

الشيخ الفاضل: غسل زيارت جاى وضو را نمى گيرد. (5)

الشيخ الوحيد: انسان با غسلهاى مستحبى كه در مسئله 650 ذكر شده مى تواند كارى كه مانند نماز وضو لازم دارد انجام دهد.

بعض آن اغسال كه در مسئله 650 ذكر كرده عبارت است از:

غسل جمعه و بعضى اغسال ليالى شهر رمضان، غسل عيد فطر، عيد قربان، غسل شب عيد فطر بعد از غروب، غسل روز هشتم و نهم ذى حجه، غسل احرام، غسل دخول مكه، غسل زيارت خانه كعبه، غسل داخل شدن مدينه منوره، غسل داخل شدن حرم پيغمبر صلى الله عليه و آله، غسل وداع قبر مطهر آن حضرت، غسل زيارت حضرت سيد الشهداء از نزديك، غسل توبه از فسق و كفر و باز اغسال ديگرى ذكر كرده و فرموده: و اما غسلهايى كه رجاءاً به جا آورده مى شود از وضو كفايت نمى كند. (6)

بوى گازوئيل و بنزين


1- توضيح طبع 19 ص 109.
2- شفاهى.
3- توضيح ص 118.
4- توضيح ص 133.
5- چهل مسئله.
6- توضيح ص 295.

ص: 263

س: گرفتن بينى از بوى گازوئيل در حال احرام چه حكمى دارد؟

السيد الشبيري: ظاهراً لازم نيست. (1)

*** الشيخ البهجت: اگر محرز نيست كه بوى بد است مانع ندارد. (2)

الشيخ التبريزي قدس سره: احتياط مستحب ترك آن است. (3)

الشيخ الصافي: ظاهراً اشكال ندارد. (4)

احرام از تنعيم در روز و استظلال

س: مردها در مسجد تنعيم محرم مى شوند براى عمره آيا مى توانند روز از ماشين مسقف استفاده كنند؟

الإمام الخميني قدس سره: مكه منزل است و استظلال در آن مانع ندارد.

السيد الگلپايگاني قدس سره: با آن كه مكه محسوب مى شود استظلال مانع ندارد. (5)

السيد السيستاني: الحكم بالجواز مشكل جداً فالاحتياط لا يترك

السيد الشبيري: نمى تواند با ماشين مسقف برود تا مسجد الحرام و اگر چه در شب باشد. (6)

***


1- كتبى.
2- كتبى.
3- كتبى.
4- كتبى.
5- شفاهى.
6- ص 36.

ص: 264

الشيخ البهجت: احتياط در ترك است. (1)

الشيخ التبريزي قدس سره: احتياط لازم ترك استظلال در تنعيم و در حركت از آنجا تا مسجد الحرام يا محل اقامت است. (2)

بنابر احتياط تظليل در هنگام راه رفتن در منى و عرفات ترك شود. و احتياط آن است كه در شهر مكه هم تظليل نشود- و همچنين از هتل تا مسجد الحرام احتياط در ترك است. (3)

ولى رفتن زير سايبانهاى ثابت مانع ندارد. (4)

الشيخ الصافي: نسبت به عبارت مرحوم السيد الگلپايگاني قدس سره (كسى كه از تنعيم محرم مى شود با فرض آنكه فعلًا داخل مكه است استظلال مانع ندارد)، حاشيه ندارد. (5)

الشيخ الفاضل: نسبت به عبارت امام قدس سره كه فرموده «چون تنعيم جزء مكه شده و مكه منزل است استظلال مانع ندارد» حاشيه ندارد. (6)

الشيخ المكارم: حاشيه ندارد. (7)

الشيخ النوري: حاشيه ندارد (8)

الشيخ الوحيد: لا بأس بالاستظلال بالسيارات المسقفة بعد وصوله مكة. (9)

الظل الثابت (مثل تونل)

السيد الخوئي قدس سره: در تونلهاى مكه و منى تا جمرات استظلال مانع ندارد. كتبى و قال لا يحرم السير تحت الظل الثابت. (10)

السيد السيستاني: بنابر اظهر در ثوابت جايز است. (11) وقال: لا بأس بالتظيل بالأجسام الثابتة. (12)


1- ص 159 م 3
2- صغير ص 356
3- ص 350 صغير.
4- ص 329 صغير.
5- مناسك اخير ص 188 م 463
6- ص 171
7- ص 175
8- ص 162
9- ص 110، م 268
10- كتبى.
11- ص 195
12- ص 134

ص: 265

السيد الخامنئي: يجوز الاستظلال بمالا يكون فوق رأسه كالسير على جنب المحمل او في ظل الجدار و نحوه. (1)

السيد الشبيري: عبور از سايه بان ثابت مثل پلها و تونلهاى كوتاه مانع ندارد و بنابر احتياط از تونلهاى طولانى خوددارى كند. (2) حرمت سايبان اختصاص به سر قرار دادن ندارد بلكه اگر در سمت راست يا چپ باشد جايز نيست. (3)

*** الشيخ البهجت: سير از داخل تونل از استظلال ممنوع نيست. (4)

الشيخ التبريزي قدس سره: مانع ندارد. (5)

الشيخ الصافي: در شهر مكه عبور از تونلها مانع ندارد. (6)

الشيخ الفاضل: حرمت استظلال سايه ثابت را شامل نمى شود. (7) از كشتارگاه تا جمرات از طريق مسقف رفتن مانع ندارد. (8)

الشيخ المكارم: از كشتارگاه تاجمرات از طريق مشاةمسقّف رفتن مانع ندارد. (9)

الشيخ الوحيد: كما لابأس بالتظليل بالأجسام الثابتة كالجبال والجدران والأشجار. (10)

استظلال در مكه بعد از نزول

السيد الگلپايگاني والإمام والأراكي قدس سرهم: جايز است هر چند در حال تردد باشد براى مسجد الحرام يا مذبح و جمرات- مناسك ثلاثة. السيد السيستاني: إذا نزل المحرم في مكان جاز الإستظلال له. (11)


1- ص 25
2- ص 36
3- فرع 225
4- كتبى
5- ضميمه ص 24
6- كتبى.
7- محشى ص 166
8- ص 175
9- محشى ص 179
10- ص 109
11- ص 135.

ص: 266

السيد الخامنئي: وأما بعد النزول في منزل كمنى و عرفات و غير هما فيجوز له ذلك. (1)

*** الشيخ البهجت: بنابر احتياط واجب نمى تواند استظلال كند. (2)

الشيخ التبريزي قدس سره: احتياط آن است كه در شهر مكه هم تظليل نشود. (3)

الشيخ الصافي: اشكال ندارد، اگر چه در حال رفت و آمد براى كارهاى منزل باشد. (4) در شهر مكه و منى و عرفات بعد از منزل كردن تا قبل از كوچ استظلال مانع ندارد، هر چند در رفت و آمد براى حوائج باشد. (5)

الشيخ الفاضل: در مقدار مذكور حاشيه ندارد. (6)

الشيخ المكارم: در محله هاى جديد مكه مى تواند براى رفتن به مسجد الحرام در ماشينهاى مسقف سوار شود يا زير سايه برود بعد از نزول. (7)

الشيخ النوري: حاشيه ندارد. (8)

الشيخ الوحيد: فيجوز التظليل في المنزل مطلقاً و لو كان في حال السير ذهاباً و اياباً سواء كان الظل ساكناً أو سائراً فلا بأس بالاستظلال بالسيارات المسقفة بعد وصوله مكة. (9)

سير بسوى مسجد يا عرفات يا جمرات

السيد السيستاني: الحكم بالجواز مشكل جداً و الاحتياط لا يترك. (10)


1- ص 26.
2- ص 174 جديد.
3- ص 349 صغير.
4- ص 57.
5- ص 201.
6- ص 166.
7- محشى ص 171، حاشيه بر عبارت امام ندارد.
8- ص 158.
9- ص 110.
10- ص 135.

ص: 267

السيد الشبيري: در حال حركت به سوى منى و عرفات در مكه چتر بر سر گرفتن يا با ماشين مسقف سوار شوند جايز نيست. (1)

أقول: مرحوم امام و السيد الگلپايگانى جايز دانسته و مرحوم السيد الخوئي فرموده در مورد مذبح كه از شؤون منى و حج است مانع ندارد. (2)

استظلال در شب

الإمام الخميني قدس سره: جايز بودن آن به نظر بعيد نيست. (3)

السيد الخوئي قدس سره: جايز نيست و كفاره دارد. (4)

السيد الگلپايگاني قدس سره: بعيد نيست كه بگوئيم استظلال در شب نيست. (5)

السيد السيستاني: يجوز الاستظلال في الليل إذا لم تكن السماء ممطرة على الأحوط. (6)

السيد الخامنئي: الظاهر اختصاص حرمة التظليل في النهار وإن كان الأحوط تركه في الليل أيضاً ولا يترك هذا الاحتياط في الليالي الممطرة أو الباردة ما لم يصل حد الحرج. (7)

السيد الشبيري: در شب نيز جايز نيست هر چند در شب حركت كند. (8)

عدم الجواز: الخوئي، الشبيري، التبريزي والوحيد.

*** الشيخ البهجت: مقتضاى خطاب روايات واصل منع مختص به سايه انداختن از آفتاب است و در شب منعى نيست. (9)

الشيخ التبريزي قدس سره: ترك تظليل در شب احتياط وجوبى است. (10)


1- ص 35
2- كتبى.
3- ص 91
4- كتبى.
5- كتبى و شفاهى.
6- الملحق ص 77
7- ص 26
8- ص 35
9- كتبى.
10- ضميمه ص 23.

ص: 268

الشيخ الصافي: احتياط مستحب ترك استظلال است در شب. (1)

الشيخ الفاضل: جواز استظلال در شب بعيد نيست. محشى و في حول الحج در شب مانع ندارد و كفاره هم ندارد. (2)

الشيخ المكارم: استفاده از ماشينهاى سر پوشيده در حال احرام در شبها يا بين الطلوعين جايز است. (3)

الشيخ النوري: جواز استظلال در شب بعيد نيست. (4)

الشيخ الوحيد: عموميت حرمت استظلال براى شب محل اشكال است و الأحوط الاجتناب. (5)

مؤلف: قائل به جواز: صافى، مكارم، فاضل، بهجت، نورى، خامنه اى، سيستانى، گلپايگانى و امام.

الطواف المستحب مع اللمس

السيد الخوئي قدس سره: لا يجوز للمرأة و الرجل الطواف المستحب و تقبيل الحجر مع استلزامه اللمس الحرام. (6)

منه أيضاً: س: إذا تبين له بعد سنوات بطلان طوافه في العمرة المفردة فماذا عليه؟

ج: الظاهر بقائه على إحرامه فيجب عليه الاجتناب عن المحرمات إلى أن يأتي بتمام أعمال العمرة بنفسه و مع عدم التمكن فنيابة. (7)

أقول: وافقه الشيخ التبريزي قدس سره.

نظافة المسجد


1- مناسك.
2- چهل مسأله ص 13.
3- ص 175.
4- ص 139.
5- شفاهى.
6- الصراط ج 3 ص 168 و وافقه التبريزي.
7- الصراط 3 ص 168.

ص: 269

س: ما ذا يصنع الحاج مع ما يرى من تنظيف المسجد بنحو ينتقل النجاسة إلى جميع المطاف؟

الإمام الخميني قدس سره: علم به نجاست پيدا نمى شود و با فرض شك نبايد اعتنا شود. (1)

السيد الخوئي قدس سره: ج: ما ذكرت من انتقال النجاسة إلى جميع المطاف بعيد للغاية، والإجتناب عن التلوث لمن يتيقن بذلك سهل بلبسه الحذاء وإن لم يتيسّر على فرض بعيد فالضرورات تبيح المحظورات. (2)

السيد الگلپايگاني قدس سره: اگر علم حاصل شود از جهت تقيه محكوم به صحت است. (3)

و في الأخير ص 396: علم پيدا نمى شود و با فرض شك نبايد اعتنا كند.

السيد الشبيري: مايعى كه با آن تطهير مى شود اگر به آن آب گفته شود ولو بالاستصحاب تطهير بى اشكال است. (4)

*** الشيخ التبريزي قدس سره: هو محكوم بالطهارة اذا لم تعلم نجاسته (5) على فرض اليقين و عدم تيسر الاجتناب فالضرورات تبيح المحذورات. (6)

الشيخ الفاضل: حاشيه ندارد.

الشيخ النوري: حاشيه ندارد.

الشيخ المكارم: حاشيه ندارد.

مؤلف: ونظير كلام السيد الخويي قدس سره نظر السيد الگلپايگاني قدس سره.


1- محشى ص 437.
2- الصراط ج 3 ص 170 و وافقه الشيخ التبريزي.
3- شفاهى.
4- كتبى.
5- الصراط ج 2 ص 502.
6- ص 151.

ص: 270

أيضاً مؤلف: كسى كه بخواهد احتياط كند، نعلينى از لاستيك يا چرم بپوشد كه مانع سرايت نجاست به پا شود.

خاك و سنگ حرم و قرآن در مسجدين

الإمام الخميني قدس سره: از صفا و مروه جايز نيست و از مشعر مانع ندارد. (1)

منه أيضاً: راجع به قرآن هاى مسجد الحرام، نفس العبارة المذكورة عن السيد الگلپايگاني قدس سره.

السيد الخوئي قدس سره: س: هل يجوز إخراج شي ء من تراب أو حجر منطقة الحرم المحيطة بمكة المكرمة؟ ج: لا مانع من ذلك.

السيد الگلپايگاني قدس سره: انتقال خاك و سنگ حرم بنابر احتياط واجب جايز نيست. (2)

منه أيضاً: در ص 398: از صفا و مروه جايز نيست و بايد بر گرداند- برداشتن قرآن بدون اينكه از متصدى ذى ربط اجازه بگيرد جايز نيست و بايد برگردانده شود.

السيد الشبيري: اجزاء مساجد و صفا و مروه بايد به محل اصلى برگردانده شود و ساير موارد حرم لازم نيست. (3)

*** الشيخ البهجت: برداشتن خاك و سنگ از مسجد الحرام و صفا و مروه جايز نيست و اگر آورده بايد برگرداند ولى از ساير اماكن حرام نيست. (4)

الشيخ التبريزي قدس سره: نفس المذكورات. (5)


1- محشى ص 437 م 35.
2- ص 190 اخير الشيخ الصافي موافق است.
3- كتبى.
4- آخرين مسئله مناسك.
5- الصراط ج 3 ص 193.

ص: 271

الشيخ الفاضل: بر فرع مذكور حاشيه ندارد.

الشيخ المكارم: حاشيه ندارد.

الشيخ النوري: حاشيه ندارد.

حرمة التظليل مع العمرة المستحبة

السيد الخوئي: هل تزاحم الحرمة حرمة التظليل في الإحرام أصل استحباب العمرة المستحبة لو فرض انحصار تأدية هذا الاستحباب بارتكاب هذه الحرمة؟

ج: لا تزاحم لإنشاء الإحرام في العمرة المستحبة. (1)

گوشت منجمد و مرغ بلغارى و مهر ذبح شرعى

الإمام الخميني قدس سره: اگر ندانند از كجا وارد شده يا بدانند كه از بلاد مسلمين است مانع ندارد و اگر بدانند از بلاد كفر است در صورتى محكوم به حليت است كه وارد كننده مسلمان باشد و احتمال بدهند كه احراز تذكيه آن را كرده است. (2)

السيد الخوئي قدس سره: س: ما هو حكم الاطعمة والاشربة المشكوك فيها؟ ج: نعم تحل ما لم يكن المأكول من اللحوم التي يلزم العلم بتذكيتها حتى يحل الأكل وإن كان المشكوك فيها ظاهراً فقط (أي لا يحل أكله). (3)

السيد الگلپايگاني قدس سره: گوشتى كه معلوم باشد از بلاد كفار است محكوم به نجاست است، مگر آنكه از دست مسلم گرفته شود با احتمال آنكه اين مسلم احراز تذكيه شرعى آن را نموده باشد و مهر و نوشته حجيت نيست مگر يقين به


1- الصراط ج 3 ص 193 ووافقه التبريزي.
2- محشى ص 444.
3- الصراط المحشى ص 389.

ص: 272

صدق آن باشد. (1)

السيد الشبيري: به احتمال آنكه وارد كنندگان مسلمان احراز تذكيه كرده اند محكوم به طهارت و حليت است. (2)

*** الشيخ التبريزي قدس سره: يضاف إلى جوابه قدس سره [جواب السيّد الخوئي : والمشكوك منها محكوم بالنجاسة إذا كان الحيوانات ممّا يعتبر تذكيته بالذبح أو النحر.

مؤلف: مقتضاى احتياط اجتناب است مگر به طريق شرعى احراز تذكيه نموده باشد.

طواف نساء در عمره مفرده و حج برهمه واجب است

الإمام الخميني قدس سره: پيرمردان و پير زنان و عنين بايد طواف نساء به جا آورند. (3) احتياط آن است كه نائب طواف نساء را به قصد ما في الذمه به جا آورد گر چه مى تواند به نيت منوب عنه انجام دهد. (4)

السيد الخوئي قدس سره: كما يجب على الرجال يجب على النساء و النائب يأتي بطواف النساء عن المنوب عنه لاعن نفسه. (5)

السيد الگلپايگاني قدس سره: بر هر حاجى واجب است و تفاوتى بين زن و مرد و بالغ و غير بالغ نيست حتى براى طفل غير مميز. (6)

لازم است طواف نساء را از جانب منوب عنه به جا آورد. (7)

السيد السيستاني: و النائب يأتي بطواف النساء عن المنوب عنه لا عن نفسه. (8)

السيد الشبيري: طواف نساء بر مرد و زن و خنثى و كودك و بزرگ و اخته


1- مجمع ج 2 ص 337.
2- شفاهى.
3- محشى ص 408
4- ص 405
5- م 417
6- ص 349 اخير.
7- ص 349
8- ص 210

ص: 273

حتى پيرمردان و پير زنان واجب است و اگر قبل از طواف نساء بميرد بايد از تركه او طواف نساء به جا آورند. (1)

*** الشيخ البهجت: بر آنها هم كه هيچ عمل زناشويى انجام نمى دهند طواف نساء واجب است. (2)

الشيخ الصافي: حاشيه ندارد.

الشيخ الفاضل: در فرع اول با امام موافق است ولى در فرع دوم فرموده انجام طواف نساء به نيت منوب عنه محل اشكال است. (3)

ولى در مناسك خود فرموده نائب بايد طواف نساء را به نيت منوب عنه انجام دهد. (4)

الشيخ المكارم: حاشيه ندارد.

الشيخ النوري: در دو فرع مذكور از امام قدس سره حاشيه ندارد. (5)

الشيخ الوحيد: يجب على الرجل و لو كان خصياً وعلى المرأة و لو كانت كبيرة. والنائب يأتي بطواف النساء عن المنوب عنه. (6)

مؤلف: انظار مراجع در اين فرع متحد است.

يك طواف نساء يا چند طواف نساء

الإمام الخميني قدس سره: يك طواف نساء براى تمام آنها كفايت مى كند. (7)

السيد الخوئي قدس سره: بلى دو طواف لازم است براى هر دو احرام با قصد حج


1- مسأله 872
2- ص 200 جديد.
3- محشى ص 392
4- ص 331
5- محشى ص 385 و ص 389
6- ص 175
7- محشى ص 392

ص: 274

يا عمره. (1)

السيد الگلپايگاني قدس سره: س: چند عمره به جا آورده و در هيچ كدام طواف نساء انجام نداده.

ج: يك طواف كفايت مى كند. (2)

السيد السيستاني: في الحج و العمرة. ج: يلزمه الطوافان على الأحوط.

وفيمن اعتمر عدة مرات؟ ج: لا يكفيه ذلك على الأحوط فيأتي بطواف النساء بعددها. (3)

السيد الخامنئي: هر چند حليت به يك طواف نساء حاصل مى شود ولى بايد براى هر عمره طواف جداگانه به جا آورد. (4)

السيد الشبيري: هر عمره مفرده يك طواف نساء مستقل دارد. (5)

*** الشيخ البهجت: احتياط دو طواف نساء است. شفاهى

الشيخ التبريزي قدس سره: طواف نساء در عمره مفرده جزء عمره است و بايد براى هر عمره طواف نساء مستقل به جا آورد. (6)

الشيخ الصافي: ظاهر اين است كه در عمره مفرده طواف نساء واجب است و ترك عمدى آن جايز نيست، اگر چه در صورتى كه چند عمره انجام داده و طواف نساء را عمداً و يا سهواً ترك كرده باشد بعيد نيست كه براى خروج از احرام طواف نساء عمره آخرى كافى باشد. (7)

الشيخ الفاضل: براى هركدام بايد طواف نساء به جا آورد. (8)

الشيخ المكارم: يك طواف نساء براى تمام آنها كافى است. (9)


1- استفتاء كتبى.
2- مجمع ج 1 ص 472.
3- ملحق ص 153
4- 120 فرع.
5- ص 221
6- شفاهى.
7- ألف ص 265.
8- حول الحج.
9- الأخير ص 381.

ص: 275

الشيخ النوري: حاشيه ندارد. (1)

مؤلف: مقتضاى احتياط تعدد طواف است به تعدد احرام.

قصد الإبطال

فرع: آيا قصد ابطال طواف موجب بطلان طواف مى شود يا نه؟

السيد الشبيري: لايوجب البطلان (آقاى سيداحمدحسينى نقلًا عن الشبيرى). (2)

الشيخ التبريزي قدس سره: موجب نمى شود. شفاهى

اگر نفر بعد از ظهر حرجى باشد

الإمام الخميني قدس سره: زنها هم در كوچ كردن بعد از ظهر حكم مردان را دارند و نمى توانند قبل از ظهر كوچ كنند مگر از ماندن تا بعد از ظهر معذور باشد. (3)

السيد الگلپايگاني قدس سره: زنها هم بايد مثل مردان تا ظهر دوازدهم در منى بمانند مگر از ماندن تا ظهر معذور باشند. (4)

السيد السيستاني: وإن منعهم الزحام من النفر بعد زوال اليوم الثاني عشر فإن أمكنهم المبيت في منى في تلك الليلة من غير حرج و مشقة تعين وإلا جاز لهم الخروج منها قبل الزوال. (5)

السيد الشبيري: بانوان نيز حكم مردان را دارند و نمى تواند قبل از ظهر كوچ كنند مگر از كوچ كردن بعد از ظهر معذور باشند. (6)

***


1- ص 385
2- شفاهى.
3- محشى ص 404
4- ص 378 م 979
5- الملحق ص 156
6- م 968

ص: 276

الشيخ البهجت: كوچ كردن از منى بعد از ظهر دوازدهم جايز است. (1)

الشيخ التبريزي قدس سره: و تجوز لغيرهما الإفاضة من منى بعد ظهر اليوم الثاني عشر. (2)

الشيخ الصافي: قبل از ظهر كوچ جايز نيست. (3) معذورين مى توانند شب دوازدهم رمى كنند و كوچ كنند. (4)

الشيخ الفاضل: قبل از ظهر نمى توانند نَفْر كنند مگر اينكه از ماندن تا بعد از ظهر معذور باشند. (5)

الشيخ المكارم: نظير عبارت الشيخ الفاضل را ذكر كرده اند. (6)

مؤلف: قدر متيقن از جواز نفر بعد از زوال ظهر است و قبل از ظهر جايز نيست، مگر اينكه بودن تا بعداز زوال براى او حرجى باشد.

الشيخ النوري: حاشيه ندارد.

الشيخ الوحيد: و يجوز النفر من منى بعد ظهر اليوم الثانى عشر. (7)

وظيفه خنثاى مشكل در حج

السيد الشبيري: به نظر اينجانب بعيد نيست كه ماهيت ثالثه باشد نه مرد است و نه زن و از نظر احكام مخير است در اخذ يكى از دو حكم مثلًا در تظليل مخير است بين استظلال و عدم استظلال. (8)

الشيخ المكارم: در احكام متضاده كه قابل جمع نيست مخير است و در احكامى كه قابل جمع است احتياط كند. (9)

حج مخالف


1- ص 149 بيتوته در منى.
2- ص 209
3- مسئله 212
4- فرع 831
5- ص 404
6- ص 414
7- ص 179
8- شفاهى.
9- شفاهى.

ص: 277

في العروة: إذا حج المخالف ثم استبصر لا تجب عليه إعادة الحج إذا كان ما أتى به صحيحاً في مذهبه وإن لم يكن صحيحاً في مذهبنا. (1)

السيد الخوئي قدس سره: لا يجب عليه طواف النساء بعد الاستبصار. (2)

السيد الگلپايگاني قدس سره: اگر مخالف مستبصر شود اعاده حجى كه بنابر مذهب خود صحيح انجام داده لازم نيست. (3)

السيد السيستاني: س: إذا كانت الزوجة مؤمنة و الزوج من المخالفين فلذا ترك طواف النساء من الحج فهل يجب على الزوجة الامتناع عن المقاربة حتى يطوف؟

ج: لا يجب عليها ذلك. (4)

السيد الشبيري: حج او صحيح است ولى اگر طواف وداع را انجام نداده باشد به احتياط واجب بايد طواف نساء را انجام دهد. (5)

*** الشيخ البهجت: مسلمان غير شيعه چنانچه حج به جا آورد و بعد شيعه شود اعاده حج بر او واجب نيست در صورتى كه حج را بر طبق مذهب خود يا مذهب شيعه به طور صحيح به جا آورده باشد. (6)

الشيخ التبريزي قدس سره: إذا حج المخالف على الطريقة الشيعية بإرشاد شيعي و كان المخالف يعتقد عدم الفرق بين الفريقين في فروع الحج يجزيه حجّه في الفرض الصراط ج 2 ص 498

(اين را به مناسبت ذكر كردم هر چند عكس عنوان مسئله است).


1- م 71
2- الصراط، ج 2، ص 236
3- احكام ص 44
4- ملحق ص 151
5- كتبى.
6- ص 26

ص: 278

الشيخ الصافي: در فرع مذكور حاشيه ندارد.

مؤلف: الفقهاء العظام المذكورون في هذه الورقة متوافقون في الحكم بعدم الإعادة في هذا الفرع.

فوت الصلاة في الحرمين

س: اگر نماز مسافر در حرمين قضا شد آيا در تدارك قضا تخيير بر قرار است يا نه چه در حرم باشد و چه خارج حرم؟

ج: مرحوم سيد در عروه در فصل قضاء صلوات در مسئله 11 متعرض نفس فرع شده و احتمال تخيير را داده است و در پايان فرموده الأحوط القصر مطلقا و محشين همه حكم به قصر نموده اند- عروه- پنج حاشيه.

الخروج عن المطاف

السيّد الخوئي: س: هل الخروج إلى الرواق المحيطة بالمطاف يعتبر خروجاً عن المطاف؟ ج: لا مانع منه اذا لم يناف الموالاة. (1)

فرع

السيد السيستاني: س: هل يجوز للمحرم وضع سماعة التلفون على أذنه؟

ج: محل اشكال و الأحوط تركه. (2)

فرع

السيد الشبيري: اگر زن إجهار به تلبيه كند و در معرض ريبه و تلذذ باشد بنابر


1- الصراط ج 3 ص 171
2- الملحق الثانى ص 87

ص: 279

احتياط حرام و باطل است.

منه أيضاً: شخصى با علم به حرمت تماس با نامحرم در حين طواف از روى شهوت با بدن زنى تماس پيدا مى كند و از اين تماس متلذذ مى شود آيا طواف او اشكال دارد. ج: طواف او صحيح است. (1)

لزوم لباس احرام در اعاده طواف و سعى

السيد الشبيري: لباس احرام لازم است يا احتياط وجوبى است يا احتياطاً براى اعاده. (2)

الشيخ الفاضل: لازم نيست. (3)

غسل حيض

السيد الشبيري: زنى غسل جنابت يا مس ميت در ذمه داشته و فراموش كرده و بعد غسل حيض داشته و انجام داده و بعد از حج متوجه شده، تكليف چيست؟

ج: غسل حيض او كفايت از اغسال ديگر مى كند. (4)

جواز الإحرام مع العلم بانه يرتكب الاستظلال

السيد الخوئي قدس سره: يجوز أن يحرم للعمرة المفردة أو التمتع مع العلم بأنه سيضطر إلى التظليل بعد الإحرام ولا يضر ذلك بصحة إحرامه سواء كان في الحج الواجب أو المستحب. (5)

تقديم الطواف و السعي


1- ص 212
2- ملخص فرع 484 ص 124.
3- ع 514
4- ص 126
5- الصراط ج 2 ص 230 و وافقه الشيخ التبريزي.

ص: 280

السيد الخوئي قدس سره: س: إمرأة قدّمت الطوافين والسعي على الوقوف لعذر طروّ الحيض ثم بعد الرجوع من منى كشف عن عدم العذر فهل يجب عليها إعادة الطوافين و السعي أم لا؟ ج: الأولى الإعادة من غير لزوم- و هذا الحكم جار أيضاً في كل من قدم الطواف والسعي على الموقفين لعذر. (1)

جواز الخروج من مكه قبل طواف الحج

السيد السيستاني: س: هل يجوز الخروج للمتمتع من مكة المكرمة قبل إتيان طواف الحج؟ ج: الظاهر جوازه. (2)

نماز مقيم در مكه معظمه در عرفات و مشعر و منى

و مكه بعد از رجوع

الإمام الخميني قدس سره: تمام است. (3)

السيد الخوئي قدس سره: تمام. (4)

*** الشيخ البهجت: تمام. (5)

الشيخ التبريزي قدس سره: تمام است اگر مجموع اياب و ذهاب هشت فرسخ نباشد. (6)

الشيخ الصافي: تمام. (7)


1- الصراط ج 2 ص 231.
2- مناسك صغير سيستانى ص 440.
3- ص 265.
4- ص 294.
5- م 1032.
6- ضميمه ص 47.
7- ص 275.

ص: 281

الشيخ الفاضل: تمام. (1)

الشيخ المكارم: تمام. (2)

الشيخ النوري: تمام. (3)

سؤالات حج سال 1420 ه ق

مستحاضه قبل از انجام اغسال مى تواند وارد مسجد الحرام شود يا نه؟

الشيخ البهجت: اقوى جواز مكث است اگر چه احوط اجتناب است. (4)

الشيخ التبريزي قدس سره: احتياط مستحب آن است كه بعد از غسل براى طواف وارد شود. (5)

الشيخ الصافي: اقوى جواز است و احوط و اولى ترك. (6)

*** مبدء و مختم نصف شب را در بيتوته و در احياء به عبادت در مكه تعيين فرماييد؟

الشيخ البهجت: احتياط براى كسى كه نصف اول را بيتوته مى كند بين غروب و طلوع آفتاب است و كسى كه نصف دوم را مى ماند بين غروب و طلوع فجر است و احياء در مكه تمام شب تا طلوع فجر. (7)

الشيخ التبريزي قدس سره: احياء در مكه بدل از بيتوته تمام شب است و در مبيت به منى تا طلوع فجر است. (8)

الشيخ الصافي: در بيتوته منى نصف بين غروب شرعى و طلوع آفتاب و در


1- ص 242
2- م 1177
3- ص 395
4- دفتر.
5- كتبى.
6- كتبى.
7- دفتر.
8- كتبى.

ص: 282

احياء به مكه از غروب شرعى تا طلوع صبح ملاحظه شود. (1)

*** سه دور يا چهار دور طواف را انجام داده و بعد آن را رها مى كند و ملغى تلقى مى كند و استيناف مى كند بدون قصد زياده آيا طواف مستأنف صحيح است؟

الشيخ البهجت: ظاهر صحت طواف است. (2)

الشيخ التبريزي قدس سره: اگر طواف كامل را به قصد وظيفه فعليه انجام داده طوافش صحيح است. (3)

الشيخ الصافي: عمل مذكور اشكال ندارد و قران نيست. (4)

الشيخ الفاضل: بلى، طواف دوم صحيح است. (5)

*** بعضى از رمى را قادر و بعض ديگر را عاجز است ابتداءً و يا در اثناء براى كل رمى استنابه كند يا براى بعض؟

أيضاً الشيخ الصافي: براى مقدار عجز استنابه كند و بعد احتياطاً براى كل رمى هم نائب بگيرد. كتبى

الشيخ البهجت: همان بعض را استنابه كند و فرقى ندارد. دفتر. (نظر الشيخ الفاضل ص 62) كالمذكورين

الشيخ التبريزي قدس سره: مقدارى را كه قادر است خود رمى كند و بعد ديگرى استنابه كند براى رمى كل.


1- دفتر.
2- كتبى.
3- دفتر.
4- دفتر.
5- دفتر.

ص: 283

طواف مستحبى به نيابت از غير با آنكه آن غير خودش در مكه است و توانايى هم دارد جايز است يا نه؟

الشيخ البهجت: در صورت تمكن اشكال دارد. (1)

الشيخ التبريزي قدس سره: اشكال دارد. (2)

الشيخ الصافي: بر حسب بعض اطلاقات حكم باستحباب بعيد نيست. (3)

*** لزوم ترتيب در اعمال منى تكليف است و يا وضعى هم هست؟

الشيخ البهجت: ترتيب در اعمال ثلاثه منى تكليفى است. (4)

الشيخ التبريزي قدس سره: وضعى هم هست لكن جهلًا و نسياناً اگر مخالفت شد ضرر ندارد. (5)

الشيخ الصافي: ترتيب تكليفاً و وضعاً بنابر احتياط لازم است بلى جهلًا و نسياناً مضر نيست. (6)

*** معذورين كه جايز است طواف و سعى را بر وقوف مقدم دارند، تقديم طواف نساء هم جايز است يا نه؟

الشيخ البهجت: بين طواف نساء و طواف حج در اين جهت فرق نيست على الأشهر والأظهر. (7)

الشيخ التبريزي قدس سره: خائف بر نفس مى تواند مقدم دارد و همچنين زنى كه بعد از اعمال منى نمى تواند تا پاكى بماند و نمى تواند نائب بگيرد، احتياطاً مقدم بدارد.

كتبى


1- دفتر.
2- كتبى.
3- كتبى.
4- دفتر.
5- كتبى.
6- كتبى.
7- دفتر.

ص: 284

الشيخ الصافي: جايز بلكه در بعض موارد لازم است بلى در صورت تمكن بعد از منى بنابر احتياط اعاده كند و با عدم تمكن استنابه. (1)

*** كسى كه نماز طواف عمره تمتع را به عللى جهلًا يا نسياناً يا مسامحة و تعباً نخوانده و عمره را تمام كرده؟

الشيخ البهجت: اگر با اعتقاد صحت سعى و تقصير كرده فقط نماز را بخواند و الا بعد از نماز سعى و تقصير را هم اعاده كند. (2)

الشيخ التبريزي قدس سره: در صورت جهل و نسيان فقط نماز را بخواند و الا بايد طواف را با ساير اعمال تا آخر به جا آورد. (3)

الشيخ الصافي: با جهل و نسيان فقط نماز را بخواند و در غير فرضين نماز را با اعمال مترتبه به جا آورد. (4)

تخميس پول حج

س: پولى كه براى حج وديعه نهاده شده و سال بر آن بگذرد خمس دارد يا نه؟

السيد الگلپايگاني قدس سره: اگر از درآمد همان سال باشد صرف در مؤونه شده و خمس ندارد. (5)

السيد السيستاني: اگر براى حج واجب واريز كرد، خمس ندارد. (6)

منه أيضاً: في فرع 313 ذكرتم عدم وجوب الخمس فيما يُودعُ في مؤسسة الحج والزيارة للحج و العمرة الواجبين وإن مرّ عليه سنوات ووجوبه فيما يودع


1- كتبى.
2- دفتر.
3- كتبى.
4- كتبى.
5- احكام ص 67.
6- كتبى.

ص: 285

للحج المستحب والعمرة كذلك وزيارة السيدة زينب عليها السلام، فما الفرق بينهما؟

ج: باعتبار أن الشخص لا يتيسر له الذهاب إلى الحج وحرجي عليه إلّامِن هذا الطريق فلو أمكنه الذهاب إلى الحج بأن يتمكن من شراء دور شخص آخر مثلًا، فما يودعه لا يستثنى من الخمس. (1)

السيد الشبيري: تخميس پولى كه براى حج واريز كرده لازم نيست. (2)

*** الشيخ البهجت: در صورتى كه اگر در همان سال حج مى كرد خمس نداشت اگر طريق عقلايى تقديم اجرت است بر سال حج اظهر عدم وجوب خمس است مگر آنكه در وقتش حج ننمايد كه بايد اجرت را تخميس نمايد واجباً أو مستحباً. (3)

الشيخ التبريزي قدس سره: تخميس آن لازم است هر چند از درآمد سال براى حج واريز كرده باشند و پس از سال نوبت حج آنها برسد. (4)

الشيخ الصافي: بعد از استقرار خمس به مال تصرف در آن بدون اذن حاكم شرعى جايز نيست. (5) خمس ندارد. (6)

الشيخ الفاضل: در حج واجب خمس ندارد و در حج مستحبى و عمره مستحبى بايد تخميس كند. (7)

منه أيضاً: اگر قبلًا حج بر او مستقر نشده بايد خمس آن را بدهد. (8)

الشيخ الوحيد: مالى را كه خرج سفر حج و زيارتهاى ديگر مى كند از مخارج مالى حساب مى شود كه در آن سال خرج كرده و اگر سفر او تا مقدارى از سال بعد طول بكشد آنچه از سال بعد از منافع سال قبل خرج مى كند بايد خمس آن را بدهد. (9)

***


1- دفتر استفتائات حج.
2- كتبى.
3- ص 165
4- ضميمه ص 8
5- توضيح ص 355
6- فرع 945
7- چهل مسأله ص 9
8- م 137 مناسك.
9- توضيح المسائل ص 502

ص: 286

المجازر الجديدة تقع خارج منى في المعيصم فما الحكم؟

الشيخ التبريزي قدس سره: ج: إذا لم يمكن الذبح في منى و لو بالتأخير إلى آخر ذي حجة و لا في المكان الأقرب فالأقرب إلى منى يجزي الذبح في المكان المذكور و لا يجوز في مكان آخر أبعد منه. (1)

أجوبة من السيد السيستاني مدّ ظلّه

س: تعذر الذبح في منى؟

ج: مع تعذر الذبح في منى و في وادي محسّر لا يبعد الإجتزاء بالذبح في أي موضع من الحرم.

وفي جواب آخر: لا يجزي الذبح في بلده فإن أمكنه الذبح في موضع من الحرم في أيّام النحر فهو وإن لم يمكنه ذلك فوظيفته الصوم. (2)

س: إذا بقي الحاج في منى ليلة الحادى عشر من دون نية المبيت لأنّه كان يعتقد عدم وجوبه فهل عليه الكفارة؟

ج: الظاهر عدم ثبوت الكفارة عليه.

س: هل يكفي الإشتغال بالعبادة في مكة من أول الليل إلى نصفه و هل يكفي في العبادة النظر إلى الكعبة و و قرائة القرآن وإطافة الحجيج والإجابة عن الاسئلة الدينية؟

ج: الإشتغال بالعبادة في مكة في النصف الأول من الليل لا يوجب سقوط وجوب المبيت بمنى في النصف الثانى وإنما يوجبه الإشتغال بالعبادة من قبل منتصف الليل إلى الفجر وتكفي الأعمال المذكورة مع الإتيان بها بقصد القربة،


1- الورق الممهور سنة 1421
2- 1421- الورق الممهور

ص: 287

لصدق كونه في طاعة اللَّه تعالى.

*** س: زن به واسطه دستگاه طبّى از خروج خون مستحاضه جلوگيرى مى كند ولى در باطن موجود است آيا اين زن حكم طاهر را دارد؟

الشيخ البهجت: اگر خون خارج نشود حكم به استحاضه نمى شود. (1)

الشيخ التبريزي قدس سره: تا وقتى خون خارج نشده- ولو بواسطه پنبه- حكم استحاضه را ندارد. (2)

الشيخ الصافي: مادام كه خون خارج نشده حكم طاهره دارد. (3)

*** در سال جارى گوشت قربانى ذخيره و به كشورهاى فقير ارسال مى شود آيا مجزى از سهم فقير مى باشد يا نه؟

الشيخ البهجت: اگر يقين ندارد كه به مؤمن برسد كافى نيست. (4)

الشيخ التبريزي قدس سره: اگر احراز نشود كه سهم فقير به فقير مؤمن رسيده كفايت نمى كند. (5)

الشيخ الصافي: اگر يقين دارد بايصال سهم مؤمن كافى است والا خير. (6)

*** اگر در اثناء طواف شك كند و مردد شود كه در حدّ است يا خارج شده آيا آن مقدار را تدارك كند يا نه؟

الشيخ البهجت: مى تواند استصحاب بقاء در مطاف نمايد. (7)

الشيخ التبريزي قدس سره: چنانچه قبلًا در حد بوده به شكّش اعتنا نكند. (8)


1- دفتر
2- كتبى
3- كتبى
4- دفتر
5- كتبى
6- كتبى
7- دفتر
8- كتبى

ص: 288

الشيخ الصافي: قاعده فراغ يا تجاوز در احراز طواف هم جارى است، تدارك مقدار مذكور لازم نيست. (1)

*** زنى كه از رمى عاجز است مى تواند زن را استنابه كند يا بايد نائب مرد بگيرد؟

الشيخ البهجت: هر يك از زن و مرد مى تواند ديگرى را نائب كند. (2)

الشيخ التبريزي قدس سره: مى تواند زن را نائب قرار دهد. (3)

الشيخ الصافي: نيابت زن اشكال ندارد.

*** اگر ذبح در منى تا به آخر ذى حجه ميسر نباشد در مكه جديد يا وادى معيصم يا جاى ديگر ذبح چه صورت دارد؟

الشيخ البهجت: اقرب به منى ذبح كند والّا أظهر لزوم ذبح در مكه قديم است. (4)

الشيخ التبريزي قدس سره: بايد در مكانى كه عرفاً اقرب الأماكن به منى است ذبح نمايد. (5)

الشيخ الصافي: در صورت امكان اقرب به منى مراعات شود. (6)

الشيخ الوحيد: در منى و اگر نشد وادى محسّر كه مورد نص است و اگر نشد مكه و اقرب به منى دليل ندارد و قاعده ميسور مخصوص نماز است. (7)

نماز با عامه

الإمام الخميني قدس سره: س: جماعت عامه تمام و نمازگزاران در مسجد هستند آيا


1- كتبى
2- دفتر
3- كتبى
4- دفتر
5- كتبى
6- كتبى
7- شفاهى.

ص: 289

با شرايط موجود نماز بخوانم يا به منزل بيايم و با شرايط صحت در خانه بخوانم؟

ج: مى تواند در همانجا و بر طبق نماز آنان بجا آورد. (1)

السيد الخوئي قدس سره: إذا تابع المصلي المؤمن جماعة المخالفين في صلاة جهرية لا يجب عليه الجهر بل يتعيّن عليه الإخفات. (2)

السيد الگلپايگاني قدس سره: نماز با عامه در حال ضرورت بى اشكال است و در غير حال ضرورت شركت خوب است لكن نماز را با شرايط كامل اعاده كند. (3)

السيد السيستاني: تجوز الصلاة خلفهم ولكن لابدّ للمأموم أن يقرأ لنفسه إخفاتاً إن امكنه وإلّا يقرأ في نفسه ويجوز السجود على ما لا يصح السجود عليه إذا لم يتيسر في مكانه ما يصحّ السجود عليه. (4)

السيد الشبيري: احتياط در عدم اكتفا به آن است و در فرض عدم تقيه ظاهراً اعاده لازم است. (5)

*** الشيخ البهجت: با شرايط تقيه مانعى ندارد و مجزى است ولى بايد وظيفه منفرد مراعات شود. (6)

الشيخ التبريزي قدس سره: تنها با آنها همراهى كند و قرائت را ولو بنحو حديث نفس بخواند و اين نماز مجزى است. (7)

و در ص 379: اگر در مساجد جايى كه سجده بر آن صحيح باشد مثل موزاييك و سنگ، آنجا نماز بخواند.

الشيخ الفاضل: بايد در منزل با رعايت شرايط معتبره بخواند مگر تقيه اقتضاى غير آن را داشته باشد.

الشيخ المكارم: موافق است.


1- محشى ص 433 م 25
2- الصراط، ص 102
3- ص 396 اخير.
4- الملحق ص 167
5- كتبى
6- جديد ص 40
7- ص 378 جديد.

ص: 290

الشيخ النوري: بر فرع امام حاشيه ندارد. (1)

مؤلف: نظر آيةاللَّه گلپايگانى اقرب به احتياط است.

بعض الفروع المتفرقة

س: إذا صلى جماعة مع العامة فهل تترتب أحكام الجماعة كالرجوع إلى الإمام في مورد الشك واغتفار زيادة الركوع؟

السيد الخوئي قدس سره: نعم تترتب الأحكام سوى القرائة فانّه لابد من القرائة. (2)

*** الشيخ التبريزي قدس سره: يعلّق على جوابه (و في زيادة الركوع إشكال).

س: إذا صلى جماعة مع العامة فهل يصح أن يسجد على ما لا يصح السجود عليه في غير مورد التقية؟

ج: السيد الخوئي قدس سره: لا يجوز مع المندوحة و وافقه التبريزي.

الشيخ البهجت: با وجود مندوحه مجزى نيست و شفاهى فرمودند: با عدم حفظ شرايط نماز را اعاده كند.

الشيخ الفاضل: س: شركت در نماز جماعت اهل سنت كفايت از نماز واجب مى كند؟ ج: بلى كفايت مى كند. (3)

الشيخ الفاضل: س: در جماعت عامه رعايت اتصال نمى شود مى توانيم اقتدا كنيم؟

ج: اختياراً و با وسعت وقت به آن قسمت ها نرويد. بلى اگر اتفاقاً جماعت به پا شد و در آنجا بوديد اقتدا كنيد و نماز صحيح است ولى اگر كسى بداند و اختياراً


1- ص 431
2- الصراط ج 3، ص 76
3- استفتائات حج و عمره، ص 232

ص: 291

برود و اقتدا كند اكتفا به آن نماز مشكل است و احتياطاً نماز را اعاده كند. (1)

الشيخ الفاضل: س: اقتدا به نماز مغرب اهل سنت چه حكمى دارد؟

ج: با توجه به فاصله بين اذان و اقامه اكتفا به آن صحيح است. (2)

الشيخ الفاضل: س: گاهى در نماز آيه سجده مى خوانند و همه به سجده مى روند و شيعه هم همراهى مى كند؟

ج: احتياطاً اين نماز را اعاده كند. (3)

الشيخ الفاضل: س: اگر نماز جماعت تمام شده ولى هنوز صفوف بهم نخورده آيا اذان و اقامه ساقط است؟

ج: ساقط نيست.

الشيخ الفاضل: س: حكم افطار شيعه در مسجدين چيست؟

ج: اگر اتفاقاً آنجا بودند و ناچار به افطار تقيه اى شدند صحيح است و قضا ندارد ولى اختياراً انجامش خلاف احتياط است. (4)

نماز مسافر در حرمين شريفين

الإمام الخميني قدس سره: اختصاص به مسجد اصلى ندارد در جاهاى توسعه داده شده هم جارى است. (5)

السيد الگلپايگاني قدس سره: بلكه در دوشهر مكه و مدينه مى تواند نماز را تمام بخواند. (6)

السيد الخوئي قدس سره: بلكه مى تواند در تمام شهر مكه و مدينه نمازش را تمام بخواند. (7)

السيد الخامنئي: الظاهر أن موضوع الحكم عنوان البلدين من دون فرق بين


1- مع التلخيص ص 234 حج و عمره
2- ص 235
3- ص 236
4- ص 245
5- ص 257.
6- توضيح ص 237
7- توضيح ص 233

ص: 292

الأمكنة القديمة والجديدة. (1)

السيد السيستاني: لا يختص بالمناطق القديمة في مكة المكرمة والمدينة المنورة بل يشمل الإمتدادات الحديثة أيضاً. (2)

السيد الشبيري: احوط قصر است حتى در مسجدين.

*** الشيخ البهجت: در اضافات احتياط واجب قصراست. (3) درتمام شهرمكه و مدينه

الشيخ التبريزي قدس سره: لا يختص بالمسجدين بل يشمل البلدين القديمين. (4)

الشيخ الصافي: در مسجدين مخير است. (5)

الشيخ الفاضل: مخير است در مسجدين و فرقى بين بناء اصلى و فعلى نيست. (6) وفي حول الحج: يشمل الحكم لما يسمى مكة فعلًا. (7)

الشيخ المكارم: مخير است در مسجدين و اضافات فعلى و آينده. (8)

الشيخ النوري: در تمام شهر مدينه و مكه مخير است هر قدر وسعت پيدا كند. (9)

الشيخ الوحيد: در شهر مكه قديم و مدينه زمان حضرت رسول صلى الله عليه و آله مخير است گرچه احوط در غير مسجدين قصر است. (10)

نوافل در حرمين

در حج سال 1418 چند فرع پيش آمد كه محتاج به استفتاء از مراجع فعلى شد چون قبلًا معلوم نبود.


1- ص 51
2- ص 171، ملحق.
3- ص 175.
4- شفاهى
5- ص 277
6- ص 243
7- ص 48
8- توضيح ص 237
9- ص 230
10- توضيح

ص: 293

1- در اماكن تخيير مثل مكه و مدينه طيبه اگر مسافر اختيار تمام نمود آيا نوافل ساقط مى شود و بر فرض سقوط به نحو عزيمت است يا رخصت؟

السيد الشبيري: به نظر اينجانب وظيفه مسافر شرعى در همه اماكن قصر صلاة است. (1)

*** الشيخ البهجت: ساقط است و به نحو عزيمت. (2)

الشيخ التبريزي قدس سره: نوافل ساقط است و استحباب ندارد و مقصود از سقوط به نحو عزيمت همين است ولى منافات با اتيان آنها به قصد رجا ندارد. (3)

الشيخ الصافي: ظاهراً نوافل ساقطه از مسافر در مورد سؤال ساقط است بلى اتيان آنها براى كسى كه تمام را اختيار كرده رجاء مانعى ندارد. (4)

2- اگر نماز مسافر در حرمين فوت شود آيا حكم تخيير باقى است؟

نماز مقيم در مكه مكرمه بعد از مراجعت از مواقف

الإمام الخميني قدس سره: اگر مسافت شرعيه بين مكه و عرفات محقق نباشد و از عرفات به مكه بر مى گردند به عنوان محل اقامت و بعد از مكه قصد مسافرت مى كنند نمازشان تمام است در مراجعت و در خود مكه. (5)

السيد الخوئي قدس سره: در صورتى كه مسافت شرعيه بين مكه و عرفات محقق نباشد وظيفه در عرفات و مشعر و در مراجعت به مكه تمام است. (6)

السيد الگلپايگاني قدس سره: در برگشت از محلى كه رفته و در محل اقامت شكسته بخواند. (7)


1- كتبى
2- كتبى
3- كتبى
4- كتبى
5- ص 265
6- ص 294 طبع 1411
7- مجمع ص 198

ص: 294

السيد الخامنئي: نماز در عرفات و منى تمام است. (1)

السيد السيستاني: اذا كانت المسافة من نهاية مكة الحالية الى عرفات ثم المشعر ثم منى فمكة أربعة وأربعين كيلومتراً أو أكثر قصر في صلاته في هذه الأماكن وإلّا أتم فيها نعم في الصورة الثانية إذا كان ناوياً للسفر من عرفات و كان رجوعه إلى مكة لا من جهة كونها محل اقامته بل من جهة وقوعها في طريقه كان حكمه القصر من مشعر و منى وأما في مكة فتخير بين القصر والتمام لأنه من مواطن التخيير للمسافر. (2)

*** الشيخ البهجت: بايد نماز را تمام بخواند. (3)

الشيخ التبريزي قدس سره: نمازتمام است. (4) اگر مجموع اياب و ذهاب 8 فرسخ نباشد.

منه أيضاً ص 177: يحتاطبالجمع بين القصر والإتمام في عرفات ومشعر و منى.

الشيخ الصافي: نماز او تمام است مگر اينكه انشاء سفر جديد داشته باشد. (5)

ص 312 نماز تمام است.

الشيخ الفاضل: بايد تمام بخواند. (6)

الشيخ المكارم: بايد تمام بخواند. (7)

الشيخ النوري: تمام است. (8)

الصلاة في الكعبة وفوقها

في العروة: الأحوط ترك الفريضة على سطح الكعبة وفي جوفها اختياراً ولا بأس بالنافلة وكذا لا بأس بالفريضة حال الضرورة.


1- ص 44
2- ملحق ص 173
3- مسأله 1032
4- ضميمه ص 47
5- ص 275
6- ص 242
7- مسأله 1127
8- ص 395

ص: 295

وفي المحشي بحاشية الأعلام الخمسة قال السيد الخوئي: وإن كان الأظهر جواز فعلها في جوفها مع الركوع و السجود.

السيد الشبيري: احتياط آن است كه در حال اختيار نماز واجب يا مستحب نخواند (در سطح كعبه). (1)

و اما در داخل كعبه نماز واجب در حال اختيار مكروه و نافله اشكال ندارد.

السيد السيستاني: احتياط واجب ترك نماز واجب است در كعبه و بام در حال اختيار و در حال ناچارى اشكال ندارد (2) و نماز مستحب اشكال ندارد.

*** الشيخ التبريزي قدس سره: در حال اختيار احتياط واجب ترك نماز واجب بر بام كعبه است و ظاهر جواز نماز در كعبه است در حال اختيار و نماز مستحب بر بام و كعبه اشكال ندارد. (3)

نماز جماعت با عامّه

الإمام الخميني قدس سره: تخلف از جماعت اهل سنت اگر خلاف تقيه باشد جايز نيست. (4)

السيد الخوئي قدس سره: بلى مجزى است در صورتى كه قرائت حمد و سوره را خود آهسته بخواند. (5)

السيد الگلپايگاني قدس سره: در حال ضرورت بى اشكال است و در غير حال ضرورت شركت با نماز آنان خوب است لكن با تمكن اعاده كند.

السيد السيستاني: تجوز الصلاة خلفهم ولكن لابدّ للمأموم أن يقرأ لنفسه


1- توضيح ص 216.
2- توضيح ص 195.
3- توضيح، ص 161.
4- ص 258.
5- كتبى.

ص: 296

إخفاتاً إن أمكنه وإلّا يقرء في نفسه.

السيد الخامنئي: مجزية إن شاء اللَّه. (1)

السيد الشبيري: مناسب است در نماز جماعت اهل سنت شركت كنند ولى بنابر احتياط نماز را دوباره بخوانند. (2)

*** الشيخ البهجت: با شرايط تقيه مانع ندارد و مجزى است ولى بايد وظيفه منفرد مراعات شود- ورقه ص 11 و در جامع ص 513

و اعتبار عدم مندوحه در حال عمل يقينى است و اما مندوحه مكانى و زمانى پس اعتبار آن موافق با احتياط است ص 11.

الشيخ التبريزي قدس سره: با آنها همراهى كند و قرائت را ولو به نحو حديث نفس بخواند و اين نماز مجزى است. (3)

الشيخ الصافي: اگر موجب تأليف عامه و دفع اتهام از شيعه باشد اعاده ندارد. (4)

الشيخ المكارم: حق اين است كه چنين نمازى كفايت از نماز واجب مى كند و اعاده آن لازم نيست و در مسئله وقت و مانند آن از آنها پيروى مى كند. (5)

الشيخ النوري: رعايت مندوحه لازم نيست. (6)

نماز جماعت بالاستدارة

السيد في العروة: يجوز على الأقوى بالإستدارة حول الكعبة و الأحوط عدم تقدم المأموم على الإمام بحسب الدائرة. (7)


1- ص 51
2- ص 12
3- كتبى؛ و في المفيد ص 48
4- ورقه ص 11.
5- ص 180
6- ص 387 و ص 388.
7- فرع 25.

ص: 297

الإمام الخميني قدس سره: لا يخلو من إشكال (في تعليقته على العروة) و در مناسك فارسى: با وضع فعلى نياز به اعاده ندارد.

السيد الخوئي قدس سره: في القوّة إشكال بل منع (في تعليقته على العروة).

السيد الگلپايگاني قدس سره: مأموم اقرب از امام نباشد بالنسبة إلى الكعبة و احوط عدم تقدم المأموم على الإمام.

السيد السيستاني: يشكل الصلاة حول الكعبه بالاستدارة. (1)

السيد الخامنئي: الصلاة حول الكعبة بالاستدارة تجزي. (2)

السيد الشبيري: نماز جماعت به نحو استداره في نفسه اشكال ندارد. (3)

*** الشيخ التبريزي قدس سره: اقتدا صورى است و بايد مأموم به وظيفه فردى عمل كند لذا اقتداء مانع ندارد. (4)

الشيخ البهجت: با انحفاظ نسبت در صف مأمومين با امام و با انحفاظ نسبت امام به كعبه در تمام دور حتى اطراف حجر اسماعيل و عدم حائل بين هر مأموم و آنكه به او متصل است دور نيست تصحيح نماز جماعت به طور استداره در اطراف كعبه. (5)

الشيخ الفاضل: در غيرمورد تقيه صلاة استداره جايز نيست. (6)

الشيخ المكارم: امام به حسب دايره متقدم و به كعبه نزديك تر باشد بنابر احتياط- حاشيه

اتمام نماز به خيال ماندن ده روز


1- كتبى.
2- ص 51.
3- كتبى.
4- شفاهى.
5- جامع، ص 518.
6- ص 433.

ص: 298

س: به خيال اينكه ده روز در مدينه مى ماند نماز را تمام خوانده بعد از دو روز معلوم مى شود كه مجموع توقف در مدينه هشت روز است وظيفه او نسبت به نمازهايى كه خوانده و آينده چيست؟

السيد السيستاني: اگر به خيال اينكه رفقايش مى خواهند ده روز در محلى بمانند قصد كند كه ده روز در آن جا بماند و بعد از خواندن يك نماز چهار ركعتى ادائى بفهمد كه آنها قصد نكرده اند اگر چه خودش هم از ماندن منصرف شود و تا مدتى كه در آنجا هست بايد نماز را تمام بخواند. (1)

السيد الشبيري: ظاهراً چنين شخصى مسافر است و حكم كسى را دارد كه از اول مى داند كه مدت اقامت كمتر از ده روز است. (2)

*** الشيخ التبريزي قدس سره: چنانچه اشتباه منشأ شده كه قصد ده روز بنمايد نمازش تمام است ولى اگر قصد كرده تا روز معين مثلا جمعه مى ماند و فكر مى كرده كه از امروز تا آن روز ده روز است نمازش شكسته است ولى نمازهايى كه قبلًا تمام خوانده قضا ندارد. (3)

الشيخ البهجت: در فرض مرقوم نماز تمام است. (4)

الشيخ الصافي: نمازهايى كه تمام خوانده صحيح است و تا در مدينه است هم بايد تمام بخواند. (5)

استفتاءات جديد


1- فرع 1361.
2- كتبى.
3- كتبى.
4- كتبى.
5- كتبى.

ص: 299

س: احرام از ادنى الحل كه ميقات عمره مفرده است بايد از اولين نقطه حل كه متصل به حرم است انجام شود يا با فاصله ولو يك كيلومتر قبل از حرم كافى است يا ميزان ادنى الحل عرفى است؟

السيد السيستاني: ادنى الحل معيار است در همه مرزهاى حرم.

السيد الخامنئي: ميزان صدق ادنى الحل است.

ادنى الحل ميقات عمره مفرده است براى خصوص كسى كه در مكه مكرمه حضور دارد و براى احرام براى عمره مفرده خارج مى شود، نه براى كسى كه از خارج وارد مكه مى شود، و ميزان خروج الى خارج حرم براى احرام است، اگرچه كمى با خط حدود حرم فاصله داشته باشد.

*** الشيخ البهجت: عرفى است ولو خيلى فاصله كم باشد.

الشيخ التبريزي قدس سره: ميزان ادنى الحل عرفى است. واللَّه العالم.

الشيخ الصافي: كسى كه در مكه است و مى خواهد عمره مفرده به جا آورد از ادنى الحل (اولين نقطه عرفى) متصل به حرم محرم شود و فاصله نگيرد. واللَّه العالم.

الشيخ الفاضل: ميزان ادنى الحل عرفى است.

الشيخ المكارم: ميزان ادنى الحل عرفى است.

س: كسى كه از طريق عراق به مكه مى رود و بايد در وادى عقيق محرم شود آيا در اين وادى طولانى نقطه خاصى به نظر حضرت عالى ميقات است يا موكول به نظر اهل منطقه بايد عمل شود و خود اهل محل هم مختلف جواب مى دهند اين وادى كه اولش به عنوان مسلخ و قسمت وسط آن غمره و قسمت سوم آن

ص: 300

ذات عرق است بين خود اهل محل مورد گفتگو است و قسمت خاصى را تعيين نمى كنند؟

السيد السيستاني: از هرجايى از وادى عقيق احرام مجزى است.

السيد الخامنئي: نقطه خاصى اعتبار ندارد، ميزان صدق وادى عقيق است.

*** الشيخ البهجت: طلب افضل از اول وادى است. (1)

الشيخ التبريزي قدس سره: تمام وادى عقيق ميقات است و در تعيين مناطق آن به اهل آن مكان مراجعه مى شود و اگر مورد اختلاف شد از جايى كه محرز است از وادى عقيق است احرام مى بندند. واللَّه العالم.

الشيخ الصافي: بنابر احتياط از اول محل مذكور محرم شود. واللَّه العالم.

الشيخ الفاضل: تحصيل اطمينان لازم است. و احرام در هر سه موضع نامبرده جايز و صحيح است، ولى از مسلخ و پس از آن، از غمره افضل است.

الشيخ المكارم: اگر آن چه مطابق مشهور در عرف محل است عمل كرده صحيح است.

س: در منى روز 12 ذى حجه غسل كرده، به قصد انجام اعمال مكه و بدون وضو به مكه آمده و طواف و نماز و ساير اعمال را انجام داده است و مى دانسته كه در مكه پنج عمل بايد انجام دهد آيا اعمال به نحو مذكور صحيح و مجزى است يا نه؟

السيد السيستاني: غسل زيارت خانه خدا مستحب و مجزى از وضو است.

السيد الخامنئي: غسل كفايت نمى كند و در اعمال مشروط به وضو بايد


1- حاشيه جامع، ص 274.

ص: 301

وضوء بگيرد و اگر بدون وضوء انجام داده اعاده لازم است.

غير از غسل جنابت هيچ يك از اغسال مجزى از وضوء نيست، و اگر عمل مشروط به طهارت را بدون وضوء انجام داده بايد اعاده كند.

*** الشيخ البهجت: مجزى نيست.

الشيخ التبريزي قدس سره: بلى صحيح و مجزى است. واللَّه العالم.

الشيخ الصافي: طواف و نماز كه بى وضوء انجام شده اند باطلند و بايد اعمال مكه را حتى سعى دوباره انجام دهد. واللَّه العالم.

الشيخ الفاضل: غسل مستحبى كفايت از وضو نمى كند. لذا در فرض سؤال طواف ها و نمازهاى آن صحيح نيست. و سعى را كه با اعتقاد به صحت انجام داده مجزى و صحيح است، هرچند احتياط مستحب است كه سعى را نيز اعاده كند.

الشيخ المكارم: هرگاه غسل واجب يا مستحب معتبرى انجام داده اعمال مذكور صحيح است.

س: بعد از وقوف به عرفات سكته مغزى كرده و او را شبانه به مشعرالحرام آورده اند و به او وقوف اضطرارى داده اند و بعد او را به بيمارستان مكه برده اند و تا پايان ذى حجه در حال سكته است اگر اولياء اين بيمار يا ساير مؤمنين بقيه اعمال او را تبرعاً به جا آورند كافى است يا نه و با فرض عدم كفايت وظيفه چيست؟

السيد السيستاني: حج او باطل است و بعد از به هوش آمدن اگر مى تواند اعمال عمره مفرده را ولو با نايب گرفتن براى طواف و سعى آن را انجام دهد.

السيد الخامنئي: اعمال تبرّعاً كافى نيست و حج او صحيح است و بايد اعمال

ص: 302

حج را ولو با استنابه انجام دهد و تا انجام نداده به احرام باقى است.

انجام نيابت ديگران بدون وكالت از شخص مكلف، صحيح و مجزى براى مكلف نيست، و اگر بقيه اعمال با مباشرت يا وكالت خودش در آن سال انجام نشود، حج آن سالش صحيح نيست، و خودش تا اعمال خروج از احرام به نحو صحيح انجام نگرفته، در احرام باقى است.

*** الشيخ البهجت: حج صحيح است و سؤال 75 دارد اگر كسى محصور شد براى بقيه اعمال نائب مى گيرد و حجش صحيح است.

الشيخ التبريزي قدس سره: در فرض مزبور اولياء شخص مزبور از طرف او اعمال را انجام دهند و كافى است. واللَّه العالم.

الشيخ الصافي: در فرض سؤال اگر شخص مذكور بى هوش شده و هنوز بى هوش است به حال احرام باقى است اعمال نيابى ديگران تبرعاً كافى نيست و بعد از به هوش آمدن بايد به اعمال عمره مفرده از احرام خارج شود. واللَّه العالم.

الشيخ الفاضل: ظاهر سؤال اين است كه شخص مزبور وقوف اضطرارى مشعر را نيت نكرده و قهراً ترك شده است. لذا بنابر احتياط واجب حج او باطل است و اعمال انجام شده توسط ديگران كافى نيست. و بنابر احتياط واجب براى خارج شدن از احرام اعمال عمره مفرده انجام دهد.

الشيخ المكارم: حج او صحيح است، ولى باقيمانده اعمال را هرچه مى تواند خودش به جا آورد و بقيه را نايب بگيرد و اگر هوشيار نيست، ولىّ او براى او نائب بگيرد.

س: نائب در حج تمتع عمره تمتع را انجام داده و از احرام عمره خارج شده منوب عنه اظهار مى دارد كه من از استنابه حج منصرفم و به هرجهت تمكن اداء

ص: 303

اجرت حج را ندارم خود را به زحمت نيانداز، تكليف نائب و منوب عنه چيست؟

السيد السيستاني: بايد حج را به همان نيت انجام دهد مگر اين كه متمكن نباشد يا مستلزم حرجى باشد كه معمولًا تحمل نمى شود.

السيد الخامنئي: از منوب عنه كفايت نمى كند مگر نائب به جا آورد و نائب مى تواند بين حج و عمره از عمل منصرف شود و منوب عنه يعنى اجيركننده بايد اجرت را به نائب بدهد.

شخصى كه عمره تمتع انجام داده، اگر حج بر او واجب نباشد، مى تواند از انجام حج منصرف شود و به جا نياورد، ولى اگر براى انجام حج اجير شده، بايد پس از انجام عمره تمتع، حج تمتع را هم از باب وفا به قرارداد اجاره انجام دهد، و حق انصراف از انجام را ندارد، و عذر اجيركننده در پرداخت اجرت، مجوز ترك وفاء به عقد اجاره و انصراف از انجام حج نيست، مگر آن كه قرارداد او را با اقاله منحل سازند، و در صورت توافق بر اقاله و حل قرارداد، از اجرت قراردادى به نسبت آن چه از اعمال عمره كه انجام داده استحقاق مطالبه دارد، نه تمام اجرت را.

*** الشيخ البهجت: عمره مبتوله مى شود و اجيركننده ضامن اجرت مقدار عمل شده است.

الشيخ التبريزي قدس سره: در فرض مزبور كه منوب عنه اجرت حج را نمى دهد نايب مى تواند بعد از انجام عمره تمتع يك طواف نساء انجام دهد و آن را عمره مفرده قرار دهد، و نسبت به مقدارى كه براى منوب عنه انجام داده اجرت مطالبه كند. واللَّه العالم.

الشيخ الصافي: در فرض سؤال كسى كه نائب را اجير نموده نمى تواند اجاره را فسخ نمايد و نايب بايد حج را انجام دهد و مستحق اجرت است. واللَّه العالم.

الشيخ الفاضل: اجاره از عقود لازمه است و مستأجر نمى تواند منصرف شود.

ص: 304

اجير نيز پس از انجام عمره تمتع بايد حج تمتع را انجام دهد و شرعاً هيچ كدام نمى توانند تخلف كنند.

الشيخ المكارم: احتياطاً طواف نساء را انجام دهد و مى تواند اجرت را به اندازه عملش به تصديق اهل اطلاع از كسى كه به او پيشنهاد نيابت كرده بگيرد.

س: بعضى فقهاء عظام فرموده اند كه كسى كه عمره مفرده مستحبى در اشهر حج انجام دهد و تا روز ترويه در مكه بماند عمره مفرده او متعه مى شود و ليس له الّا أن يحجّ حجّ التمتّع، آيا اين تمتع قهرى در مطلق حج است چه مستحب و چه واجب و چه اصلى باشد يا نيابى يا مخصوص به حج استحبابى است؟

السيد السيستاني: اختصاص به حج استحبابى ندارد و اگر عمره را به نيابت انجام داده حج را نيز به همان نيت بايد انجام دهد.

السيد الخامنئي: صحبت از انقلاب مفرده به تمتع نيست بلكه صحبت از اجزاء دومى از اولى است كه در عمره مستحب مجزى است.

اختصاص به صورت حضور در مكه مكرمه تا روز ترويه ندارد، بلكه با انجام عمره مفرده استحبابى در يكى از اشهر حج، مى تواند آن را عمره تمتع به حساب آورد، و به دنبال آن حج تمتع در همان سال به جا آورد، به شرط آن كه عمره مفرده استحبابى را براى خود به جا آورده باشد، و حج استحبابى را هم بخواهد براى خودش به جا آورد، و براى حج نيابى يا حج واجب صحيح و مجزى نيست.

*** الشيخ البهجت: فرق نمى كند.

الشيخ التبريزي قدس سره: در حكم مزبور بين حج واجب و حج مستحب و بين حج اصلى و حج نيابى فرقى نيست. واللَّه العالم.

الشيخ الصافي: در فرض سؤال قدر متيقن حج استحبابى است. واللَّه العالم.

ص: 305

الشيخ الفاضل: در مطلق حج است، ولى بايد حج را به نيت همان كسى كه عمره مفرده را براى او انجام داده است انجام دهد نه به طور مطلق. مثلًا اگر عمره مفرده را براى خودش انجام داده است مى تواند آن را تبديل به عمره تمتع كند و براى خودش حج تمتع انجام دهد. و چنان چه عمره مفرده را براى غير انجام داده حج تمتع را نيز براى همان شخص انجام دهد.

الشيخ المكارم: در حج استحبابى شخص مى تواند عمره مفرده خود را مبدل به عمره تمتع كند و به دنبال آن حج به جا آورد.

س: طواف و نماز طواف را با بدن نجس يا لباس نجس به جا آورده جهلًا يا نسياناً آيا اعاده لازم است يا نه؟ و تكليف او نسبت به اعمال مترتبه چيست؟

السيد السيستاني: طواف در صورت جهل به موضوع يا نسيان صحيح است و همچنين نماز ولى اگر قبل از نماز شك داشته و تفحّص نكرده و بعد از نماز آن را ديده است به احتياط واجب بايد نماز را اعاده كند و در مورد نسيان نيز اگر منشأ آن بى اعتنايى بوده اعاده نماز بنابراحتياط لازم است.

السيد الخامنئي: در جهل به موضوع اعاده ندارد و اگر نسيان كرده احوط اعاده است و سعى با اعتقاد به صحت طواف اعاده ندارد ولى طواف نساء با بطلان طواف اعاده شود.

*** الشيخ البهجت: بايد خودش طواف و نماز را اعاده كند و با عدم تمكن استنابه كند و اعمال مترتبه صحيح است.

الشيخ التبريزي قدس سره: در فرض جهل، طواف و نماز آن صحيح است و در فرض نسيان در طواف صحيح است و در نماز طواف بايد اعاده كند. واللَّه العالم.

الشيخ الصافي: در فرض سؤال در صورت نسيان طواف و نمازش را اعاده

ص: 306

كند و احتياطاً سعى را نيز اعاده كند و در صورت جهل به موضوع نجاست اعاده ندارد و طواف و نماز صحيحند و اگر جاهل به حكم بود نيز طواف و نماز و سعى را اعاده نمايد. واللَّه العالم.

الشيخ الفاضل: در صورت نسيان طواف صحيح است، ولى نماز را اعاده كند.

و اعمال مترتبه را كه با اعتقاد به صحت انجام داده صحيح است. اما در صورت جهل به حكم، طواف و نماز را اعاده كند، ولى اعمال مترتبه مثل صورت قبل است.

الشيخ المكارم: اعاده لازم نيست.

س: احرام براى عمره يا حج واجب تكليفى است يا شرطى؟ و فرق بين تكليفى و شرطى كجا ظاهر مى شود؟

السيد السيستاني: احرام از اجزاء واجب عمره و حج است و احتمال اين كه واجب شرطى باشد درست نيست و ثمره واجب شرطى اين است كه مثل وضوى نماز مى شود اگر به نيت ديگرى احرام بست مى تواند عدول به نيت ديگرى كند.

السيد الخامنئي: هيچ كدام و تا اعمال را انجام نداده به احرام باقى است و بدون احرام نمى تواند وارد مكه شود.

وجوب احرام براى عمره يا حج، هم واجب تكليفى است، زيرا كه از مناسك است، و هم واجب شرطى است، زيرا كه صحت بقيه اعمال در صورت تذكر قبل از عمل و امكان تدارك احرام منوط به احرام است.

*** الشيخ البهجت: شرط ذكرى است در حج تمتع بنابر اقوى و در عمره شرط مطلق است بنابراحوط.

الشيخ التبريزي قدس سره: احرام جزء مناسك عمره و حج است مثل ساير اعمال

ص: 307

عمره و حج. واللَّه العالم.

الشيخ الصافي: احرام براى صحت حج و عمره شرط است و با ترك احرام در غير مورد جهل و نسيان حج و عمره باطلند. واللَّه العالم.

الشيخ الفاضل: براى هردو واجب شرطى است، ولى در حج ذكرى و در عمره واقعى است. و فرق آن در موردى ظاهر مى شود كه انسان حج را فراموش كند يا جهلًا ترك كند تا اعمال تمام شود كه در اين صورت حج او صحيح است.

ولى اگر احرام عمره را فراموش كند يا جهلًا ترك كند تا اعمال تمام شود عمره اش باطل است.

الشيخ المكارم: احرام جنبه شرطى دارد و بدون آن عمل باطل است.

س: در حج بعد از حلق يا تقصير از احرام خارج مى شود ولى بوى خوش و نساء قبل از ساير اعمال بر حرمت باقى است آيا در عمره مفرده بعد از تقصير و قبل از طواف نساء اين حكم جارى است يا نه؟

السيد السيستاني: فقط استمتاع بر او حرام است.

السيد الخامنئي: بعد از تقصير و قبل از طواف نساء از همه محرمات احرام خارج مى شود مگر نساء.

اگر طواف واجب عمره و نماز آن را هم انجام داده باشد، طيب بر او حلال است، فقط مى ماند نساء، كه با طواف نساء و نماز آن بر او حلال مى شود.

*** الشيخ البهجت: قبل از طواف نساء فقط زن و آن چه مبتنى بر آن است حرام است.

الشيخ التبريزي قدس سره: هرچند به حسب نظر مشهور بعد از حلق يا تقصير در عمره مفرده و قبل از طواف نساء جميع محرمات احرام به شخص حلال مى شود

ص: 308

فقط حرمت نساء باقى مى ماند، لكن احتياط اين است كه از جميع محرمات احرام قبل از طواف نساء اجتناب شود. واللَّه العالم.

الشيخ الصافي: در عمره مفرده بعد از حلق يا تقصير همه محرمات غير نساء حتى بوى خوش حلال مى شوند و حكم مذكور مخصوص حج تمتع است. واللَّه العالم.

الشيخ الفاضل: در عمره مفرده بعد از تقصير همه چيز حلال مى شود به جز زن.

الشيخ المكارم: در عمره مفرده قبل از طواف نساء تنها نساء براى او حرام است.

س: شخصى عمره مفرده انجام داده و قبل از اين كه طواف نساء به جا آورد انشاء عقد نكاح كرده آيا اين عقد صحيح است يا نه و برفرض بطلان موجب حرمت ابدى مى شود يا نه و موجب كفاره مى شود يا نه؟ خصوصاً در صورت مباشرت.

السيد السيستاني: عقد صحيح است ولى هرگونه استمتاع جايز نيست و اگر مباشرت با علم و عمد باشد موجب كفاره است.

السيد الخامنئي: حرمت ابدى ندارد و لكن عقد باطل است و درصورت علم كفاره هم دارد.

اگر پيش از انجام طواف نساء و نماز آن، عقد زواج خوانده، در هرصورت آن عقد باطل است و در صورتى كه با علم به حرمت باشد، موجب حرمت ابدى نيز مى شود، و در صورت جهل به حرمت موجب حرمت ابدى نمى شود، اگرچه درصورت نزديكى پس از عقد و پيش از توجه به بطلان آن احوط ترتيب آثار حرمت ابدى است.

***

ص: 309

الشيخ البهجت: باطل است.

الشيخ التبريزي قدس سره: بنابر احتياط قبل از طواف نساء در عمره مفرده بايد از جميع محرمات احرام اجتناب شود. واللَّه العالم.

الشيخ الصافي: حكم عقد قبل از خروج از احرام را دارد با علم به حكم موجب حرمت ابدى است. واللَّه العالم.

الشيخ الفاضل: بنابر احتياط واجب عقد باطل است. ولى موجب حرمت ابدى نمى شود و مى توانند تجديد عقد كنند و چنانچه نمى دانسته كفاره ندارد هرچند مباشرت كرده باشد. بلى چنانچه علم به حرمت عقد و مباشرت داشته كفاره دارد.

الشيخ المكارم: عقد مذكور باطل است و اگر حكم را بداند موجب حرمت ابدى است و اگر دخولى صورت گيرد يك شتر بر هر يك از مرد و زن و همچنين بر عاقد در صورت علم لازم است.

*** س: فرموده اند شخص متمتّع بعد از عمره تمتع مرتبط بالحج است حتى يقضيه و نبايد خارج شود آيا حرمت خروج خارج شدن از حرم است يا نفس مكه معظمه؟

السيد السيستاني: به احتياط واجب از مكه نبايد خارج شود مگر براى حاجتى هرچند ضرورى نباشد.

السيد الخامنئي: جايز است و موجب بطلان عمره نمى شود و تجديد عمره لازم نيست به شرط اين كه وثوق به ادراك حج داشته باشد خروج از مكه مانع ندارد.

*** الشيخ البهجت: ظاهراً مكه است كه احتياط فرموده اند.

ص: 310

الشيخ التبريزي قدس سره: به مقدارى كه حوالى مكه محسوب شود مى تواند خارج شود. واللَّه العالم.

الشيخ الصافي: شخص مذكور نبايد از مكه خارج شود. واللَّه العالم.

الشيخ الفاضل: ملاك خارج شدن از شهر مكه است.

الشيخ المكارم: در صورتى كه به مناطق نزديك برود و مطمئن است بازمى گردد مانعى ندارد.

س: بعضى از كوه هاى مكه كه داخل حرم است افرادى اعم از حكومتى و عادى سيم خاردار كشيده اند و به نظر مى رسد كه حيازت كرده اند برداشتن حصاة جمرات از دامنه هاى اين كوه ها كه سيم كشيده اند اشكال دارد يا نه؟

السيد السيستاني: اشكال ندارد.

السيد الخامنئي: اگر به قصد احياء باشد بايد با رضايت تحجيركننده باشد و نيز اگر مشكوك باشد كه به چه قصدى تحجير شده چون اباحه سنگ ها شرط است و بايد احراز شود.

*** الشيخ البهجت: اشكال ندارد.

الشيخ التبريزي قدس سره: از جهت مذكور در سؤال مانعى ندارد، از جهت اين كه ممكن است خوف خطر باشد نبايد برود، ولى برداشتن سنگريزه و صرف آن در رمى جمرات مانعى ندارد. واللَّه العالم.

الشيخ الصافي: ظاهراً اشكال ندارد. واللَّه العالم.

الشيخ الفاضل: بايد احراز اباحه كنند.

الشيخ المكارم: از مناطقى كه به عنوان حيازت سيم كشى شده نبايد سنگ برداشت مگر اين كه علم به رضايت داشته باشند.

ص: 311

س: آيا بدار براى معذورين از طهارت مائيه بلكه مطلق ذوى الاعذار جايز است يا نه؟ و على فرض الجواز اگر قبل از انقضاء وقت عذر برطرف شد بايد اعاده كنند يا نه؟

السيد السيستاني: بدار در صورت يأس جايز است و اعاده لازم نيست هرچند در وقت، عذر برطرف شود.

السيد الخامنئي: اگر اميدى به رفع عذر دارد احتياط كند.

بعد از دخول وقت عمل مشروط به طهارت، بدار جايز است حتى با رجاء ارتفاع عذر در اثناى وقت اگرچه احوط در صورت اخير ترك بدار است، و در هر صورت اگر عمل را انجام داد و بعداً اتفاقاً عذر در اثناى وقت برطرف شد، اعاده واجب نيست، ولى با علم به ارتفاع عذر در اثناى وقت بدار صحيح نيست و بايد تا ضيق وقت منتظر بماند.

*** الشيخ البهجت: جايز است مگر علم به برطرف شدن عذر داشته باشد.

الشيخ التبريزي قدس سره: اگر مأيوس بود بدار جايز است و در تيمم براى نماز در اين صورت اعاده واجب نيست و در غير نماز و تيمم آن در صورت رفع عذر در وقت اعاده لازم است. واللَّه العالم.

الشيخ الصافي: در فرض سؤال اگر اميد زوال عذر در آخر وقت را داشته باشند احتياط در تأخير است. واللَّه العالم.

الشيخ الفاضل: معذور چنان چه بداند تا آخر وقت عذرش برطرف نمى شود مى تواند به مجرد ورود اعمال را با وضو يا غسل جبيره اى يا تيمم انجام دهد. اما چنان چه اميد دارد تا زمانى كه در مكه است عذرش برطرف شود احتياط واجب آن است كه صبر كند و اگر تا آخر وقت عذرش برطرف نشد طبق وظيفه معذور عمل كند. و چنان چه بعد از عمل به وظيفه معذور عذرش برطرف شد چنان چه

ص: 312

علم داشته عذرش برطرف نمى شود اعاده واجب نيست، ولى اگر اميد داشته كه عذرش برطرف مى شود بنابر احتياط بايد اعمال را با غسل و وضو اعاده كند.

الشيخ المكارم: بدار براى ذوى الاعذار بنابر احتياط واجب جايز نيست مگر اين كه يقين داشته باشد كه تا آخر وقت عذر برطرف نخواهد شد و در صورتى كه تا آخر عذر برطرف شود بنابر احتياط اعاده لازم است.

س: اگر برخلاف تقيه عمل كرد فقط حرمت تكليفى دارد يا عملى را كه انجام داده است باطل است؟

السيد السيستاني: عمل صحيح است.

السيد الخامنئي: اگر خلاف تقيه عمل كرد مثل مهر گذاشتن نمازش باطل است.

اگر عمل برخلاف تقيه به صورتى باشد كه موجب وهن مذهب و شين بر شيعه باشد، حرام و باطل است.

*** الشيخ البهجت: صحت عمل مورد تأمل است.

الشيخ التبريزي قدس سره: در موردى كه تقيه واجب است اكتفاء بر عمل خلاف تقيه باطل است. واللَّه العالم.

الشيخ الصافي: صحت عملى كه برخلاف تقيه باشد مشكل است. واللَّه العالم.

الشيخ الفاضل: صحت عمل نيز مشكل است.

الشيخ المكارم: اصل عمل اشكال دارد.

تعريف مرکز

بسم الله الرحمن الرحیم
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
(التوبه : 41)
منذ عدة سنوات حتى الآن ، يقوم مركز القائمية لأبحاث الكمبيوتر بإنتاج برامج الهاتف المحمول والمكتبات الرقمية وتقديمها مجانًا. يحظى هذا المركز بشعبية كبيرة ويدعمه الهدايا والنذور والأوقاف وتخصيص النصيب المبارك للإمام علیه السلام. لمزيد من الخدمة ، يمكنك أيضًا الانضمام إلى الأشخاص الخيريين في المركز أينما كنت.
هل تعلم أن ليس كل مال يستحق أن ينفق على طريق أهل البيت عليهم السلام؟
ولن ينال كل شخص هذا النجاح؟
تهانينا لكم.
رقم البطاقة :
6104-3388-0008-7732
رقم حساب بنك ميلات:
9586839652
رقم حساب شيبا:
IR390120020000009586839652
المسمى: (معهد الغيمية لبحوث الحاسوب).
قم بإيداع مبالغ الهدية الخاصة بك.

عنوان المکتب المرکزي :
أصفهان، شارع عبد الرزاق، سوق حاج محمد جعفر آباده ای، زقاق الشهید محمد حسن التوکلی، الرقم 129، الطبقة الأولی.

عنوان الموقع : : www.ghbook.ir
البرید الالکتروني : Info@ghbook.ir
هاتف المکتب المرکزي 03134490125
هاتف المکتب في طهران 88318722 ـ 021
قسم البیع 09132000109شؤون المستخدمین 09132000109.