سرشناسه:مركز تحقيقات رايانه اي قائميه اصفهان،1390
عنوان و نام پديدآور:بانك احاديث اهل بيت (ع) جلد 4 - (عبادت و فروع دين)/ واحد تحقيقات مركز تحقيقات رايانه اي قائميه اصفهان .
مشخصات نشر:اصفهان:مركز تحقيقات رايانه اي قائميه اصفهان ، 1390.
مشخصات ظاهري:نرم افزار تلفن همراه و رايانه
موضوع : احاديث شيعه
موضوع : اهل بيت (ع)
موضوع : عبادت و فروع دين
امام صادق(عليه السلام) فرمودند:
اثافى الاسلام ثلاثة: الصلوة و الزكوة و الولاية،لا تصح واحدة منهن الا بصاحبتيها.
سنگهاى زيربناى اسلام سه چيز است: نماز، زكات و ولايت كه هيچ يك از آنهابدون ديگرى درست نمى شود.
كافى: 2، ص 18.
امام صادق(عليه السلام) فرمودند:
انه تستحب الصلوة فى مسجد الغديرلان النبى(صلي الله عليه و آله و سلم) اقام فيه امير المؤمنين(عليه السلام) و هو موضع اظهرالله عزوجل فيه الحق.
نماز خواندن در مسجد غدير مستحب است، چون پيامبر اكرم(صلي الله عليه و آله و سلم) در آنجا اميرمؤمنان(عليه السلام) را معرفى و منصوب كرد. و آنجايى است كه خداى بزرگ، حق را آشكار كرد.
وسائل الشيعه 3: 549.
امام باقر عليه السلام :
مَن صَلّى فِي المَسجِدِ الحَرامِ صَلاةً مَكتوبَةً ، قَبِلَ اللّه ُ بِها مِنهُ كُلَّ صَلاةٍ صَلّاهَا مُنذُ يَومَ وَجَبَت عَلَيهِ الصَّلاةُ ، وكُلَّ صَلاةٍ يُصَلّيها إلى أن يَموتَ .
هر كس نماز واجبى را در مسجد الحرام به جا آورد ، خداوند ، همه نمازهاى پيشين او را از زمانى كه نماز بر او واجب شده است و هر نمازى را كه تا پايان حياتش خواهد خواند ، مى پذيرد .
وسائل الشيعة : ج 3 ص 536 ح 1 .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلّم مي فرمايند:
الوُضوءُ شَطرُ الإيمانِ ، والسِّواكُ شَطرُ الوُضوءِ .
وضو ، بخشى از ايمان است و مسواك زدن بخشى از وضو .
كنزالعمّال : 26200
رسولُ اللّه صلى الله عليه و آله و سلّم في وصيَّتِهِ لعليٍّ عليه السلام:
يا عليُّ ، علَيكَ بالسِّواكِ ، وإن استَطَعتَ أن لا تُقِلَّ مِنهُ فافعَلْ ، فإنَّ كُلَّ صلاةٍ تُصَلِّيها بالسِّواكِ تَفضُلُ على التي تُصَلِّيها بغَيرِ سِواكٍ أربَعينَ يَوما .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلّم در سفارش به على عليه السلام ، مى فرمايند :
اى على ! بر تو باد به مسواك زدن ؛ اگر توانستى كه از اين كار كم نكنى چنين كن ؛ زيرا هر نمازى كه با مسواك زدن بخوانى از چهل روز نمازى كه بى مسواك زدن بگزارى برتر است .
البحار : 76 / 137 / 48
امام على (عليه السلام) فرمودند:
غَسلُ الثِّيابِ ؛ يُذهِبُ الهَمَّ وَالحُزنَ ، و هُوَ طَهورٌ لِلصَّلاةِ ؛
شستن جامه ، اندوه و غم را مى بَرَد و مايه طهارت براى نماز است .
الخصال ، صفحه 612 ، حديث 10
رسولُ اللّه صلى الله عليه و آله و سلّم :
ثَمانيةٌ لا تُقبَلُ مِنهُمُ الصَّلاةُ : العَبدُ الآبِقُ حتّى يَرجِعَ إلى مَولاهُ ، والناشِزُ وزَوجُها علَيها ساخِطٌ ، ومانِعُ الزَّكاةِ ، وتارِكُ الوُضوءِ ، والجاريَةُ المُدرِكَةُ تُصَلِّي بغَيرِ خِمارٍ ، وإمامُ قَومٍ يُصَلِّي بهِم وهُم لَهُ كارِهُونَ ، والسَّكرانُ ، والزَّبِينُ ؛ وهُو الذي يُدافِعُ البَولَ والغائطَ .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلّم :
هشت نفرند كه نمازشان پذيرفته نمى شود : بنده فرارى ، تا زمانى كه به سوى مولايش برگردد . زن نافرمان ، كه شوهرش از او ناراضى است . كسى كه زكات نمى دهد . كسى كه وضو نمى گيرد . دختر بالغى كه بدون روسرى نماز بخواند . پيشواى قومى كه با آنان نماز بخواند در حالى كه از او ناراضى هستند . آدم مست و زَبين ، يعنى كسى كه بول و غائط خود را به زور نگه داشته است .
مكارم الأخلاق : 2 / 324 / 2656 ، منتخب ميزان الحكمه : 326
سئل عن الامام الصّادق - عليه السّلام - أي الاعمال أفضَلُ؟ قال: الصّلاةُ لِوَقتِها و برّ الوالدين و الجِهادُ في سبيل اللهِ.
از امام صادق - عليه السّلام - پرسيدند: برترين اعمال كدامند؟ امام فرمودند: نماز اوّل وقت، نيكي به پدر و مادر و جهاد در راه خدا.
«بحار الانوار، ج 74، ص 85»
قال الامام الصادق - عليه السّلام - : مَنْ نَظَر الي أبَويه نَظَرَ ماقتٍ و هُما ظالمانِ لَهُ، لم يَقبَلِ اللهُ لَهُ صلاةً.
امام صادق - عليه السلام - فرمودند: هر كس به پدر و مادرش از روي غضب نگاه كند حتي در حالي كه آنها در حق او ظلم مي كنند، خدا هيچ نمازي را از او قبول نمي نمايد.
«اصول كافي، ج 4، ص 50»
قال الامام السجاد - عليه السلام - : مَنْ صَلّي في مَسْجِدِ السَّهْلَةِ رَكْعَتَيْنِ زادَ اللّه عَزَّوَجَلَّ في عُمُرِهِ سَنَتَيْنِ.
امام سجّاد - عليه السلام - : هر كس در مسجد سهله دو ركعت نماز بخواند، خداوند، دو سال بر عمر او مي افزايد.
«المزار للمفيد، ص 14»
قال رسول الله - صلي الله عليه و آله - : اَكْثِرْ مِنْ الطَّهورِ يَزِدِ اللّه في عُمُرِكَ.
پيامبر اكرم - صلي الله عليه و آله - : وضو زياد بگير تا خداوند، عمرت را زياد كند.
«امالي مفيد، ص 60، ح 5»
قال النَّبي - صلي الله عليه و آله - : رَكْعَتانِ مَعَ الْعِمامَةِ خَيْرٌ مِنْ اَرْبَعَ رَكَعاتٍ بِغَيْرِ عِمامَةٍ.
پيامبر اكرم - صلي الله عليه و آله - فرمودند: دو ركعت نماز با عمّامه خواندن بهتر از چهار ركعتي است كه بدون عمّامه خوانده شود.
«وسائل الشيعة، ج3، ص378»
عَنْ مُعاوِيَةَ بْنَ وَهَبٍ قالَ: سَألتُ اَباعَبْدِاللهِ - عَلَيْهِ السَّلامُ - في كَمْ يُؤْخَذُ الصَّبيُّ بالصَّلوةِ؟ فَقالَ بَيْنَ سَبْعِ سِنينَ وسِتُ سِنينَ.
معاوية بن هب از امام صادق - عليه السلام - پرسيد، در چه سني كودك به نماز امر شود؟ حضرت فرمودند: بين شش و هفت سالگي.
«وسائل الشيعه، ج 2، ص 3»
قال الامام علي - عليه السلام - : اِنَّ زكاةَ جُعِلتُ مَعَ الصَّلاةِ قُرباناً لِأهْلِ الإسلامِ ... .
امام علي - عليه السلام - فرمودند: همانا پرداخت زكات و اقامه نماز، باعث تقرب مسلمانان به خداوند مي شود، سپس آن كه زكات را با رضايت خاطر بپردازد، كفاره گناهان او مي شود و بازدارنده و نگاه دارنده انسان، از آتش جهنم است، پس نبايد به آن چه پرداخته شده با نظر حسرت نگاه كرد و براي پرداخت زكات افسوس خورد، زيرا كسي كه زكات را از روي رغبت نپردازد، پاداش او اندك و عمل او تباه و هميشه پشيمان خواهد بود.
«نهج البلاغه، خطبه 199»
قال الامام الصادق - عليه السلام - : مَنْ اَقامَ الصلوة و لم يؤتِ الزَّكاةَ فَكَانَّهُ لَمُ يُقيم الصَّلاةَ.
امام صادق - عليه السلام - فرمودند: كسي كه نماز مي خواند ولي زكات نمي دهد، گويا نمازي نخوانده است.
«وسائل الشيعة، ج 9، ص 22»
قال الامام الرضا - عليه السلام - : اِنّ الله ... امر بالصلاة و الزكاة فَمَنْ صَلَّي و لم يزّك لم تُقْبل منه صلواتُه.
امام رضا - عليه السلام - فرمودند: خداوند به نماز و زكات با هم دستور داده است، پس كسي كه نماز بخواند ولي زكات نپردازد، نماز او پذيرفته نخواهد شد.
«بحار الانوار، ج 93، ص 12»
قال الله عزّوجلّ:
آن گاه كه در برابر من به نماز مي ايستي، شتاب نكن.
( كافي8/46)
قال النبي - صلّي الله عليه و آله - : شراركم الذين لا يقرءون القرآن الا هجرا و لا يأتون الصلوة الا دُبراً و لا يعتقون محرَرَهم.
پيامبر اكرم - صلّي الله عليه و آله - فرمود: بدترين شما كسي است كه قرآن نمي خواند مگر در سختي ها و نماز را به جا نمي آورد مگر در حوادث و آزاد نمي شوند آزاد شدگان آنها.
«مستدرك الوسائل، ج 15، ص 483»
عَن الامام الصادق - عَلَيْهِ السَّلامُ - قالَ: ثَلاثَةٌ هُنَّ فَخْرُ الْمُؤْمِنِ و زِينه فِي الدُّنْيا و الْآخِرَةِ الصَّلاةُ فِي آخِرِ الَّيْلِ وَ يَأسُهُ مِمّا فِي أيْدِي النّاسِ وَ وَلايَةُ الإمامِ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ - عَلَيْهِم السَّلامُ -.
امام صادق - عليه السلام - فرمودند: سه چيز مايه افتخار و برتري انسان مؤمن و نيز زينت دنيا و آخرت او است: نماز شب، مأيوس بودن از آن چه در دستان مردم است و پذيرفتن ولايت و رهبري آل محمد - صلي الله عليه و آله -.
«أمالي صدوق، ص 544»
الإمام الباقر عليه السلام :
إذا قُمتَ إلى صَلاتِكَ فَقُل : ... اللّهُمَّ اجعَلني مِن زُوّارِ بَيتِكَ ، وعُمّارِ مَساجِدِكَ .
امام باقر عليه السلام :
هر گاه براى نمازت ره سپار شدى ، بگو : « . . . خداوندا! مرا از زيارت كنندگان خانه ات و آبادگران مسجدهايت قرار ده » .
الكافى: ج 3 ص 445 ح 12
رسول اللّه صلى الله عليه و آله :
ما مِنكُم مِن رَجُلٍ يَخرُجُ مِن بَيتِهِ مُتَطَهِّرا فَيُصَلّي مَعَ المُسلِمينَ الصَّلاةَ ، ثُمَّ يَجلِسُ فِي المَجلِسِ يَنتَظِرُ الصَّلاةَ الاُخرى ، إنَّ المَلائِكَةَ تَقولُ : اللّهُمَّ اغفِرلَهُ ، اللّهُمَّ ارحَمهُ .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
مردى از شما نيست كه پاكيزه از خانه اش بيرون رود و آن گاه با مسلمانان نماز بگزارد و سپس در جايگاه خود به انتظار نماز ديگر بنشيند ، مگر آن كه فرشتگان مى گويند : خدايا! او را ببخشا . خداوندا! او را رحمت فرما .
بحار الأنوار: ج 80 ص 301 ح 2 .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
لا يَزالُ العَبدُ في صَلاةٍ ، ما كانَ فِي المَسجِدِ يَنتَظِرُ الصَّلاةَ .
بنده ، تا زمانى كه در مسجد انتظار نماز را مى كشد ، پيوسته در نماز است .
كنز العمّال: ج 7 ص 650 ح 20735 .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
القاعِدُ فِي المَسجِدِ يَنتَظِرُ الصَّلاةَ كَالقانِتِ ، ويُكتَبُ مِنَ المُصَلّينَ حَتّى يَرجِعَ إلى بَيتِهِ .
آن كه در مسجد به انتظار نماز نشسته ، گويى در فرمان بُردارى است و تا زمانى كه به خانه اش باز گردد ، در شمارِ نمازگزاران نوشته مى شود .
كنز العمّال: ج 7 ص 568 ح 20295 .
رسول اللّه صلى الله عليه و آله :
اللّهُمَّ هذا شَهرُ رَمَضانَ الَّذي أنزَلتَ فيهِ القُرآنَ ، هُدىً لِلنّاسِ وبَيِّناتٍ مِنَ الهُدى وَالفُرقانِ ، أمَرتَنا فيهِ بِعِمارَةِ المَساجِدِ وَالدُّعاءِ وَالصِّيامِ وَالقِيامِ ، وضَمِنتَ لَنا فيهِ الإِجابَةَ .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
پروردگارا! اين ، ماه رمضان است كه در آن ، قرآن را براى هدايت مردم همراه با نشانه هاى روشنِ هدايت و وسيله تشخيص حق از باطل ، فرو فرستادى . در آن ، ما را به آباد كردن مسجدها و دعا و روزه و نماز ، فرمان دادى و اجابت را برايمان تضمين فرمودى .
البلد الأمين: ص 198 ، بحار الأنوار: ج 98 ص 78 ح 2 .
الكافي عن عمرو بن جُمَيع :
سَأَلتُ أبا جَعفَرٍ عليه السلام عَنِ الصَّلاةِ فِي المَساجِدِ المُصَوَّرَةِ ، فَقالَ :
أكرَهُ ذلِكَ ، ولكِن لا يَضُرُّكُم ذلِكَ اليَومَ ، ولَو قَد قامَ العَدلُ رَأَيتُم كَيفَ يَصنَعُ في ذلِكَ .
الكافى _ به نقل از عمرو بن جُمَيع _ :
از امام باقر عليه السلام در باره نماز خواندن در مسجدهاى نقّاشى شده پرسيدم . فرمود : «آن را نمى پسندم ؛ ليكن امروزه ، شما را زيان نمى رساند . اگر عدل بر پا شود ، خواهيد ديد در اين باره چه خواهد كرد» .
الكافي : ج 3 ص 369 ح 6 ، تهذيب الأحكام: ج 3 ص 259 ح 726 وفيه «أبا عبد اللّه » بدل «أبا جعفر» ، بحار الأنوار : ج 52 ص 374 ح 171 .
رسول اللّه صلى الله عليه و آله :
ضَعُوا المَطاهِرَ عَلى أبوابِ المَساجِدِ .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
وضوخانه ها را كنار درهاى ورودى مسجد ، قرار دهيد .
بحار الأنوار : ج 83 ص 383 ح 54 نقلاً عن أصل من اُصول أصحابنا عن السكوني عن الإمام الصادق عن آبائه عليهم السلام .
رسول اللّه (صلى الله عليه و آله وسلم) :
إنَّ عيسَى بنَ مَريَمَ قالَ : خُلِقَ النَّهارُ لِتُؤَدِّيَ فيهِ الصَّلاةَ المَفروضَةَ الَّتي عَنها تُسأَلُ وبِها تُحاسَبُ ، وبِرَّ والِدَيكَ ، وأن تَضرِبَ فِي الأَرضِ تَبتَغِي المَعيشَةَ ؛ مَعيشَةَ يَومِكَ ؛
هر آينه عيسى بن مريم عليه السلام فرمود: «روز آفريده شد تا در آن نماز واجب را ادا كنى كه از آن بازخواست و با آن حسابرسى خواهى شد ؛ و تا به پدر و مادرت نيكى كنى ؛ و تا در زمين گام زنى و در پى گذران زندگى روزانه خود برآيى» .
بحار الأنوار: 58/208 /38.
امام على عليه السلام :
مَن شَرِبَ المُسْكِرَ لَم تُقْبَلْ صَلاتُهُ أربَعينَ يَوما ولَيلَةً .
كسى كه مست كننده بنوشد تا چهل شبانه روز نمازش پذيرفته نشود .
الخصال : 632 / 10 منتخب ميزان الحكمة : 186
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلّم :
لا سَهَرَ بعدَ العِشاءِ الآخِرَةِ إلاّ لأِحَدِ رَجُلَينِ : مُصَلٍّ أو مُسافِرٍ .
بيدار ماندن بعد از نماز خفتن روا نباشد ، مگر براى دو كس : نماز گزار يا مسافر .
بحار الأنوار : 76 / 179 / 5
امام على عليه السلام :
عَلِّموا صِبيانَكُمُ الصَّلاةَ ، وخُذوهُم بها إذا بَلَغوا الحُلم؛
به كودكان خود نماز ياد دهيد و چون به سنّ بلوغ رسيدند ، براى (ترك) نماز ، بر آنان سخت بگيريد .
غرر الحكم : 6305 منتخب ميزان الحكمة : 616
امام صادق عليه السلام :
هر كس بخواهد زنش بچّه دار شود ، پس از نماز جمعه ، دو ركعت نماز بگزارد و در آنها ركوع و سجده را طولانى سازد و سپس بگويد : «خداوندا! به حرمت آنچه زَكَريّا بدان از تو مسئلت داشت ، از تو مى خواهم. پروردگارا! مرا تنها مگذار كه تو خود ، برترينِ وارثانى . خداوندا! از نزد خويش ، مرا فرزندانى پاك ببخش كه تو شنواى دعايى . خداوندا! به نام تو او را بر خويش حلال ساختم و به امانت تو ، او را در اختيار گرفتم . اكنون ، اگر در رَحِم او برايم فرزندى تقدير كرده اى ، او را فرزندى خجسته و پيراسته قرار ده و در او براى شيطان ، بهره و سهمى قرار مده» .
بحار الأنوار ، جلد 90 ، صفحه 71 ، حديث 14 دانش نامه احاديث پزشكي : 1 / 616
پيامبر خدا(صلي الله عليه و آله):
لا يَقبَلُ اللَّهُ صَلاةَ عَبدٍ لا يَحضُرُ قَلبُهُ مَعَ بَدَنِهِ؛
خداوند نماز بنده اى را كه دلش با بدنش همراه نيست، نمى پذيرد.
المحاسن، ج 1، ص 406
امام صادق(سلام الله عليه):
عَلَيكُم بِالصَّلاةِ في الْمَساجِدِ؛
بر شما باد به نمازگزاردن در مساجد.
الكافى، ج 2، ص 635
امام صادق عليه السلام مي فرمايند:
«من صلي اربع ركعات فقرا في كل ركعة بخمسين مرة «قل هو الله احد» كانت صلوة فاطمة عليهاالسلام ... ؛
هر كس چهار ركعت نماز بخواند [هر دو ركعت به يك سلام] و در هر ركعت [پس از سوره حمد] پنجاه مرتبه سوره «قل هو الله احد» را بخواند، اين نماز، نماز فاطمه عليها السلام است .»
من لايحضره الفقيه، ج 1، ص 564 .
قال رسولُ اللّه(صلى الله عليه و آله وسلم):
لَولا أن أشُقَّ على اُمَّتي لأَمَرتُهُم بِالسِّواكِ مَع كُلِّ صلاةٍ ؛
اگر ترس از سختگيرى بر امّتم نبود ، دستور مى دادم كه با هر نمازى مسواك زنند .
الكافي : 3/22/1 .
پيامبراكرم(صلى الله عليه و آله وسلم) فرمودند:
اِعلَموا اَنَّ اللّه َ تعالى قَد فَرَضَ عَلَيكُم الجُمُعَةَ فَمَن تَرَكَها فى حَياتى وَ بَعدَ مَماتى وَ لَهُم اِمامٌ عادِلٌ اِستِخفافا بِها وَ جُحودا لَها فَلا جَمَعَ اللّه ُ شَملَهُ وَ لا بارَكَ لَهُ فى اَمرِهِ اَلا وَ لا صَلاةَ لَهُ اَلا وَ لا زَكاةَ لَهُ اَلا وَ لا حَجَّ لَهُ اَلا وَ لا صَومَ لَهُ اَلا وَ لا بَرَكَةَ لَهُ حَتّى يَتوبَ؛
بدانيد كه خداوند متعال نماز جمعه را بر شما واجب ساخته است پس آنان كه در زندگى و پس از مرگ من، از روى سبك شمردن و يا انكار، آن را ترك كنند، با وجود اين كه پيشواى عادلى دارند، خداوند وحدتشان نبخشد و در كارشان بركت ندهد، آگاه باشيد نه زكات، نه نماز، نه حج و نه روزه آنان پذيرفته است. بدانيد كه زندگى آنان بركتى نخواهد داشت، مگر توبه كنند.
عوالى اللالى، ج 2، ص 54، ح 146
امام على (عليه السلام) فرمودند:
كانَ رَسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله لا يُؤْثِرُ عَلَى الصَّلاةِ عَشاءً وَ لا غَيْرَهُ وَ كانَ اِذا دَخَلَ وَقْتُها كَاَن_َّهُ لا يَعْرِفُ اَهْلاً وَ لا حَميما؛
رسول اكرم صلى الله عليه و آله چيزى مثل شام و غير آن را بر نماز مقدم نمى داشتند و هنگامى كه وقت نماز مى رسيد، گويى كه هيچ يك از اهل خانه و دوستان را نمى شناختند.
مجموعه ورام، ج 2، ص 78
رسول اكرم (صلى الله عليه و آله وسلم) فرمودند :
اَلصَّلاةُ مِن شَرائِعِ الدّينِ وَ فيها مَرضاةُ الرَّبِّ عَزَّوَجَلَّ وَ هِىَ مِنهاجُ النبياءِ وَ لِلمُصَلّى حُبُّ المَلائِكَةِ وَ هُدىً و ايمانٌ وَ نورُ المَعرفَةِ وَ بَرَكَةٌ فِى الرِّزقِ؛
نماز، از آيين هاى دين است و رضاى پروردگار، در آن است. و آن راه پيامبران است. براى نمازگزار، محبت فرشتگان، هدايت، ايمان، نور معرفت و بركت در روزى است.
خصال، ص 522، ح 11
رسول اكرم (صلى الله عليه و آله وسلم) فرمودند :
صَلاةُ اللّيلِ مَرضاةٌ لِلرَّبِّ وَ حُبُّ المَلائِكَةِ وَ سُنَّةُ النبياءِ وَ نورُ المَعرفَةِ وَ اَصلُ اليمانِ وَ راحَةُ البدانِ وَ كَراهيَةٌ لِلشَّيطانِ وَ سِلاحٌ عَلَى العداءِ وَ اِجابَةٌ لِلدُّعاءِ وَ قَبولُ العمالِ وَ بَرَكَةٌ فِى الرِّزقِ؛
نماز شب، موجب رضايت پروردگار، دوستى فرشتگان، سنت پيامبران، نور معرفت، ريشه ايمان، آسايش بدن ها، مايه ناراحتى شيطان، سلاحى بر ضدّ دشمنان، مايه اجابت دعا، قبولى اعمال و بركت در روزى است.
ارشاد القلوب، ج 1، ص 191
پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمودند:
إِنَّ المُؤمِنَ هِمَّتُهُ فِي الصَّلاةِ وَالصِّيامِ وَالعِبادَةِ وَالمُنافِقُ هِمَّتُهُ فِي الطَّعامِ وَالشَّرابِ كَالبَهيمَةِ؛
همّت مؤمن در نماز و روزه و عبادت است و همّت منافق در خوردن و نوشيدن؛ مانند حيوانات.
تنبيه الخواطر،ج1، ص 94
امام صادق (عليه السلام) فرمودند:
صَلاةُ اللَّيْلِ تُحَسِّنُ الْوَجْهَ وَ تُحَسِّنُ الْخُلْقَ وَ تُطَيِّبُ الرِّيحَ وَ تَدُرُّ الرِّزْقَ وَ تَقْضِى الدَّيْنَ وَ تَذْهَبُ بِالْهَمِّ وَ تَجْلُو الْبَصَرَ؛
نماز شب، انسان را خوش سيما، خوش اخلاق و خوشبو مى كند و روزى را زياد و قرض را ادا مى نمايد و غم و اندوه را از بين مى برد و چشم را نورانى مى كند.
(ثواب الأعمال، ص 42)
قال رسول الله (صلي الله عليه و آله و سلم):
من صلى و لم يذكر الصلوة على وعلى الى سلك به غير طريق الجنة و كذلك من ذكرت عنده و لم يصل على؛
هر كس نماز بخواند وصلوات برمن وآل من نفرستد نمازش او را به سويى جز بهشت خواهد برد و همچنين است كسى كه اسم من را بشنود و بر من صلوات نفرستد.
(بحارالانوار، ج 85، ص 281 و 288، و 305).
قال رسول الله (صلي الله عليه و آله و سلم):
اطولكم قنوتا فى الوتر اطولكم راحة يوم القيامة فى الموقوف؛
هرقدر كه قنوت شما در نماز وتر طولانى تر باشد، آسايش شما در موقف قيامت بيشتر است .
(بحارالانوار، ج 87، ص 287).
قال رسول الله (صلي الله عليه و آله و سلم):
اطولكم قنوتا فى دار الدنيا اطولكم راحة يوم القيامة فى الموقف؛
راحت ترين شما در قيامت كسى است كه قنوت طولاى ترى داشته باشد.
(بحارالانوار، ج 85، ص 199).
انما الصلوة تمسكن و تواضع و تضرع و تباءس و تندم و تقنع بمديديك فتقول اللهم اللهم فمن لم يفعل فهى خداج؛
حقيقت نماز اظهار مسكنت تواضع ، تضرع ، بى نوايى و ندامت است كه بايد دستها را در قنوت دراز كنى و با گفتن ((خدايا خدايا)) نماز راكامل نمايى و هركس كه اين كار را انجام ندهد، نمازش ناقص است (هرچند كه قبول مى باشد).
(المحجة البيضاء، ج 1، ص 349).
قال رسول الله (صلي الله عليه و آله و سلم):
ان العبد اذا قام يصلى اتى بذنوبه كلها، فوضعت على راءسه و عاتقه فكلما ركع او سجد تساقطعت عنه؛
هرگاه بنده اى به نماز مى ايستد، گناهانش بر سر و گردنش نهاده مى شوند و هر بار كه او ركوع و سجود كند به همان اندازه از گناهانش كاسته مى شود.
(كنز العمال ، ج 7، ص 287، ح 18908).
قال رسول الله (صلي الله عليه و آله و سلم):
اكثروا من السجود فانه ليس من مسلم يسجد لله تعالى سجدة الا رفعه الله بها درجة فى الجنة ، و حط عنه بها خطيئة؛
بسيار سجده كن كه هرگاه مسلمانى خداى بزرگ را سجده كند، خداوند به پاداش ان سجده مقامش را در بهشت بالا مى برد و يك گناهش را مى آمرزد.
(كنزالعمال ، ج 7، ص 286، ص 18903).
قال رسول الله (صلي الله عليه و آله و سلم):
اذاقام العبد فى صلاته ذر البر على راءسه ، حتى يركع ، فاذا ركع علته رحمة الله حتى يسجد و الساجد يسجد على قدمى الله فليساءل و ليرغب ؛
آنگاه كه بنده در نمازش برخيزد، نيكى بر سرش افشانده مى شود تا به ركوع برود و چون به ركوع رفت ، رحمت خدا او را احاطه مى كند تا به سجده برود و سجده كننده بر روى پاهاى خداوند افتاده است از اين رو، بايد از او بخواهد و به آنچه نزد او است ، دل نبندد.
(كنزالعمال ، ج 7، ص 289، ح 18924).
قال رسول الله (صلي الله عليه و آله و سلم):
فما من مؤ من يوافق تلك الساعة ان يكون ساجدا او راكعا او قائما الا حرم الله جسده على النار؛
هر مؤ منى در حال ركوع يا سجود يا قيام مشغول باشد، خداوند سبحان جسدش را بر آتش جهنم حرام مى گرداند.
(وسائل الشيعه ، ج 3، ص 8).
قال رسول الله (صلي الله عليه و آله و سلم):
اتانى جبرئيل من عندالله - تبارك و تعالى - فقال : يا محمد ان الله - عزوجل - يقول : انى افترضت على امتك خمس صلوات من اوفى بهن على وضوئهن و موافيهن و ركوعهن و سجودهن كان له بهن عند ان ادخله بهن الجنة ، و من لقينى قد انتقص من ذلك شيئا فليس له عنى عهد، ان شئت عذبته ، وان شئت رحمته ؛
جبرئيل از سوى خداى بزرگ ، بر من فرود آمد و گفت : اى محمد! خداوند - تبارك و تعالى - مى فرمايد: من بر امت تو پنج نماز واجب گردانيدم ، كه اگر كسى آن ها را با وضو و وقت ركوع و سجود درست ادا نمايد، او را بر من پيمانى (حق )است كه او را به بهشت برم و كسى كه مرا ملاقات كند، در حالى كه از اين شرايط (نماز) چيزى كم باشد، مرا بااو پيمانى نيست و اگر خواستم ، او راعذابش مى كنم ، و اگر خواستم ، او را مورد مهر خويش قرار مى دهم .
(كنز العمال ، ج 7، ص 281، ج 18880).
قال رسول الله (صلي الله عليه و آله و سلم):
بنيت الصلاة على اربعة اسهم ، سهم منها اسباغ الوصوء و سهم منها الركوع و سهم منها السجود و سهم منها الخشوع ، و اذا لم يتم سهامها صعدت و لها ظلمة و غلقت ابواب السماء دونها، و تقول ضيعتنى ضيعك الله ، و يضرب الله بها وجهه ؛
نماز داراى چهار سهم است (و بدون اينها كامل نمى شود:)
- وضوى كامل
ساختن
- ركوع (با طماءنينه )
- سجود(با طماءنينه )
- و خشوع ...
و چون يكى از اين شرايط پنج گانه در نماز رعايت نشود، اين نماز، تاريك و بى فروع به آسمان برده مى شود و فرشتگان درهاى آسمان را بر آن مى بندند و نماز را به زمين باز مى گردانند، در اين هنگام خطاب به صاحب خود مى گويد: مرا ضايع و تباه كردى ، خداى تو را تباه كند و سپس آن فرشته نماز را به صورت صاحبش مى زند.
(بحارالانوار، ج 84، ص 264).
قال رسول الله (صلي الله عليه و آله و سلم):
ولاصلاة لمن لايتم ركوعها و سجودها؛
نمازگزارى كه ركوع و سجودش را ناقص انجام دهد، آن نمازش ، نماز نيست .
(بحارالانوار، ج 29، ص 198).
قال رسول الله (صلي الله عليه و آله و سلم):
فاما الركوع فعظموا الله فيه ، و اما السجود فاءكثروا فيها الدعاء و انه قمن ان يستجاب لكم؛
من از خواندن قرآن در ركوع و سجود نهى شده ام ، پس در ركوع خدا را با عظمت ذكر كنيد، اما در سجده بسيار دعا كنيد، زيرا سزاوار است كه دعايتان مستجاب شود.
(بحارالانوار، ج 85، ص 106).
قال رسول الله (صلي الله عليه و آله و سلم):
خمس صلوات افتر ضهن الله - عزوجل - من احسن وضوء هن و صلاهن لوقتهن و اتم ركوعهن و خشوعهن كان له على الله عهد ان يغفر له ، و من له فليس له على الله عهد، ان شاء فقرله ، وان شاء عذبه؛
خداوند پنج نماز رابر مردم واجب گرداند، هرگاه كسى وضوى آنها را در دست به جاى آورد ودر وقت بخواند و ركوع و خشوعشان را كامل كند، خداوند متعال ضامن است كه گناهانش را بيامرزد و كسى كه اين گونه (و در دست ) انجام ندهد، خداوند نسبت به او عهدى ندارد، اگر خواست او را مى آمرزد، واگر بخواهد، او را عذاب مى كند.
(كنزالعمال ، ج 7، ص 276، ح 18860).
قال رسول الله (صلي الله عليه و آله و سلم):
من لم يتم وضوئه و ركوعه و خشوعه فصلاته خداج يعنى ناقصة غير تامة؛
كسى كه وضو و ركوع و خشوعش در نماز كامل نيست ، نمازش ((خداج )) است ، يعنى ناقص است و تمام نيست .
(جامع الحديث الشيعه ، ج 4، ص 44).
قال رسول الله (صلي الله عليه و آله و سلم):
ولكل شى ء انف و انف الصلاة التكبير؛
براى هر چيزى مقدمه اى است و مقدمه نماز تكبير است .
(وسائل الشيعه ، ج 3، ص 16).
قال رسول الله (صلي الله عليه و آله و سلم):
اذا قام العبد الى الصلاة و قال : الله اكبر خرج من ذنوبه كيوم و لدته امه؛
هرگاه بنده مؤ منى به نماز بايستد و بگويدن ((الله اكبر)) ازهمه گناهانش پاك مى شود؛ همچون روزى كه ازمادر متولد شده است .
(مجموعة الاخبار، ص 220).
قال رسول الله (صلي الله عليه و آله و سلم):
اذا لم يستطع الرجل ان يصلى قائما فليصل مستلقيا ناصبا رجليه حيال القبلة يومى ايماء؛
هرگه شخصى قادر نيست ايستاده نماز بخواند، بايدنشسته بخواند و اگر نشسته هم قادر نيست ، به پشت بخوابد و پاهايش را به سمت قبله بكشد و براى ركوع و سجودش اشاره كند (با سر يا چشم و ابرو).
(بحارالانوار، ج 84، ص 334).
قال رسول الله (صلي الله عليه و آله و سلم):
ليست الصلاة قيامك وقعودك انما الصلاة اخلاصك و ان تريد بهاالله وحده ؛
نماز برخاستن و نشستن تو نيست ، بلكه بايد آن را خالصانه انجام دهى و تنها خشنودى خداوند را بخواهى .
(اصول وافى ، ج 2، ص 109، شرح نهج البلاغه ج 1، ص 325).
قال رسول الله (صلي الله عليه و آله و سلم):
قم فصل فان فى الصلوة شفاء ؛
برخيز نماز به جاى آورد ! پس همانا در نماز شفا است .
(جامع احاديث الشيعه ، ج 4، ص 28).
قال رسول الله (صلي الله عليه و آله و سلم):
ترك الغيبة احب الى الله من عشرة الاف ركعة تطوعا؛
ترك غيبت نزدخداوند ازده هزار ركعت نماز مستحبى محبوبتر است .
(قصار الجمل ، 2، ص 107).
قال رسول الله (صلي الله عليه و آله و سلم) :
نوم على علم خير من صلاة على جهل؛
خواب باعلم و آگاهى بهتر از نماز باجهل و نادانى است .
(نهج الفصاحه ، حديث 3140).
قال رسول الله (صلي الله عليه و آله و سلم) :
من صلى صلوة يرائى بها فقد اشرك؛
هر كه نمازى براى خودنمايى ، بخواند، شرك ورزيده است .
(تفسير قرطبى ج 10، ص 71).
قال رسول الله (صلي الله عليه و آله و سلم) :
من اغتاب مسلما او مسلمة لم يقبل الله صلوته و لاصيامه اربعين يوما و ليلة الا ان يغفر له صاحبه ؛
هركس مرد يا زن مسلمانى را غيبت كند، چهل شبانه روز نماز و روزه اش پذيرفته نيست مگر اين كه غيبت شونده او را ببخشايد.
(بحارالانوار، ج 75، ص 258).
قال رسول الله (صلي الله عليه و آله و سلم) :
من احسن صلاته حين يراه الناس ثم اساء ماحين يخلو، فتلك استهانة استهان بها ربه؛
هركه در حضور مردم نماز خويش نيكو كند و چون به خلوت رود، آن را بد به جا آورد به پروردگار خويش اهانت كرده است .
(نهج الفصاحه ، ص 584).
قال رسول الله (صلي الله عليه و آله و سلم) :
ركعتان من عالم افضل من سبعين ركعة من غير عالم ؛
دو ركعت نماز دانشمند بهتر از به جاى آوردن هفتاد ركعت نماز ديگران است .
(نهج الفصاحه ، ص 350).
ركعتان من رجل ورع افضل من الف ركعة من مخلط؛
دو ركعت نماز انسان با تقوا، برتر از هزار ركعت نماز فرد لاابالى است .
(نهج الفصاحه ، حديث 1672).
قال رسول الله (صلي الله عليه و آله و سلم) :
و من لم تنهه صلاته عن الفحشاء و المنكر، لم تزده من الله الا بعدا؛
هركس كه نمازش او را از فحشا و منكر باز ندارد، هيچ بهره اى جز دورى از خدا نبرده است .
(بحارالانوار، ج 82، ص 198، شهاب الاخبار، ص 215).
امام رضا (عليه السلام) فرمودند:
لاترفع يديك بالدعاء فى المكتوبة حتى تجاوز بهما راءسك ولا باءس بذلك فى النافلة و الوتر؛
در قنوت نماز واجب دستهايت از سر تجاوز نكند، اما در نماز نافله و وتر مانعى نيست .
(بحارالانوار، ج 84، ص 204).
امام رضا (عليه السلام) فرمودند:
فان قال : فلم جعل التسبيح فى الركوع و السجود قيل : لعلل منها ان يكون العبد مع خضوعه و خشوعه و تعبده و تورعه و استكانته و تذله و تواضعه و تقربه الى ربه مقدسا له ممجدا مسبحا معظما شاكرا لخالقه و رازقه ، فلا يذهب به الفكر و الامانى الى غير الله؛
اگر كسى بگويد: چرا دستور تسبيح در ركوع و سجود داده شده ؟ در پاسخ گفته مى شود علتهايى دارد، از جمله اين كه بنده در برابر خدا، خضوع و خشوع و تعبد و ورع و آرامش و خوارى و فروتنى نمايد و تقربش به سوى خدا باشد، و او را تقديس و تسبيح و تمجيد و تعظيم نمايد، وسپاسگزار آفريننده و روزى دهنده خود باشد و انديشه و فكر و آرزوهايش وى را به سوى غير خدا نكشاند.
(بحارالانوار، ج 85، ص 101).
امام صادق (عليه السلام) فرمودند:
وعليكم بطول الركوع و السجود فان احدكم اذا طال الركوع و السجود يهتف ابليس من خلفه فقال يا ويلتاه ! اطاعوا و عصيت و سجدوا و ابيت؛
بر شما باد به طول ركوع و سجده ، كه هرگاه يكى از شما ركوع و سجودش طول بكشد شيطان به دنبال او فرياد مى زند: واى بر من ! او اطاعت كرد و من معصيت كردم او سجده كرد و من سرباز زدم .
(بحارالانوار، ج 87، ص 199، مواعظ العدديه ، ص 242).
امام باقر (عليه السلام) فرمودند:
بينا رسول الله (صلي الله عليه و آله و سلم) جالس فى المسجد اذ دخل رجل فقام يصلى فلم يتم ركوعه ولاسجوده ، فقال رسول الله (صلي الله عليه و آله و سلم): : نقر كنقر الغراب ، لئن مات هذا و هكذا صلاته ليموتن على غير دينى؛
رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) در مسجد نشسته بود مردى وارد گرديد و به نماز و ركوع و سجود را به طور كامل انجام نداد پيامبر فرمودند: ركوع و سجود او به نوك زدن كلاغ شبيه است اگر اين مرد بميرد و نمازش بدين شكل باشد، به چيزى غير از دين من مرده است .
(بحارالانوار، ج 85، ص 101).
قال الامام العسكرى (عليه السلام) فى تفسيره :
فاذا رفع راءسه من الركوع قال الله - تبارك و تعالى - لملائكته : اما ترون يا ملائكتى كيف يقول : ارتفع عن اعدائك لما اتواضع لاوليائك و انتصب لخدمتك اشهدكم يا ملائكتى ! لاجعلن ، جميل العاقبة له و لاصبرنه الى جنانى ؛
پس هنگامى كه (نمازگزار) سرش را از ركوع بلند كرد، خداوند خطاب به ملائكه خود مى كندو مى گويد: آيا نمى بينيد اى ملائكه من ! چگونه اين بنده ام مى گويد (خدايا) سرم را در مقابل دشمنان تو بلند كردم ، همچنان كه در مقابل دوستان تو تواضع نمودم و خود را براى خدمت تو آماده ساختم ؟ شما را گواه مى گيرم اى ملائكه من ! هرآينه عاقبت زيبا و خويب براى او قرار خواهم داد و بهشت را براى او قرار خواهم داد.
(بحارالانوار، ج 82، ص 221).
قال الامام العسكرى (عليه السلام) فى تفسيره:
فاذا ركع قال الله تعالى لملائكته : يا ملائكتى ! اما ترون كيف تواضع لجلال عظمتى ؟ اشهدكم لاعظمته فى دار كبريايى و جلالى؛
پس هنگامى كه (نمازگزار) به ركوع رفت ، خداوند - تبارك و تعالى - خطاب به ملائكه مى كند و مى گويد: ((اى ملائكه من ! آيا نمى بيند (بنده نمازگزار) چگونه براى بزرگى و عظمت من تواضع مى كند؟ شما را گواه مى گيرم ، كه هرآينه او را در دار كبريايى و جلال خودم بزرگ سازم .
(بحارالانوار، ج 82، ص 221).
من اتم ركوعه لم يدخله وحشة القبر؛
هركس كه ركوعش تمام وكامل باشد، دچار وحشت قبر نمى شود.
(مواعظ العدديه ، ص 243).
امام باقر (عليه السلام) فرمودند:
انما يكره ان يجمع بين السورتين فى الفريضة فاءما فى النافلة فلاباءس؛
كراهت دارد در نماز واجب (پس از حمد) دو سوره خوانده شود، ولى در نافله ها اشكال ندارد.
(بحارالانوار، ج 85، ص 53).
امام رضا (عليه السلام) فرمودند:
اسمع القراءة و التسبيح اذنيك فيما لا تجهر فيه من الصلوات بالقراءة و هى الظهر و العصر، و ارفع فوق ذلك فيما تجهر فيه بالقراءة؛
در نمازهايى كه با صداى آهسته خوانده مى شود، مثل ظهر و عصر، صداى خواندن ، حمد و تسبيح را به گوش خود برسان و در نمازهايى كه با صداى بلند خوانده مى وشد، بلندتر از آن بخوان .
(بحارالانوار، ج 85، ص 76).
سئل الامام الكاظم (عليه السلام) عمن ترك القراءة ما حاله ؟ فقال (عليه السلام):
ان كان متعمدا فلا صلاة له ، و ان كان نسى فلا باءس؛
امام كاظم (عليه السلام) در پاسخ اين كه اگر كسى (در نماز) قرائت را ترك كند حكمش چيست ؟ فرمودند: اگر به عمد باشد، نازش درست نيست و اگر از روى فراموشى باشد، اشكال ندارد.
(بحارالانوار، ج 85، ص 44).
امام حسين (عليه السلام) فرمودند:
من قراء آية من الكتاب - عزوجل - فى صلاته قائما يكتب له بكل حرف مائة حسنة ؛
كسى كه آيه اى از قرآن را ايستاده در نماز خويش بخواند به هر حرفى صد حسنه براى او نوشته مى شود.
(الكافى ، ج 2، ص 447).
امام رضا (عليه السلام) فرمودند:
فان قال فلم جعل القراءة فى الركعتين الاولتين و التسبيح فى الاخيرتين ؟ قيل : للفرق بين ما فرضه الله من عنده و بين ما فرضه من عند رسول الله؛
چنانچه سوال شود كه چرا در دو ركعت اول نماز، حمد و سوره ، و در دو ركعت آخر تسبيحات اربعه واجب شده ، گفته مى شود:تافرق باشد بين دو ركعتى كه خدا خودش واجب كرده (كه فرض الله است ) و دو ركعتى كه با خواست پيغمبرش واجب كرده (كه فرض النبى است ).
(بحارالانوار، ج 85، ص 88).
امام رضا (عليه السلام) فرمودند:
فان قال فلم امروا بالقرائة فى الصلوة لئلا يكون القرآن مهجورا مضيعا و ليكون محفوظا مدروسا فلا يضمحل و لايجهل؛
اگر كسى بپرسد: چرا واجب شده كه در نماز قرآن خوانده شود، جواب اين است كه تا قرآن ترك نشود و ضايع نگردد بلكه محفوظ مانده و درس داده شود و بدين وسيله از نابودى و نخواندنش جلوگيرى شود و سوره حمد واجب شده در هر نماز، زيرا در سوره حمد خير و حكمت دنيا وآخرت جمع شده است . (بحارالانوار، ج 85، ص 54).
امام رضا (عليه السلام) فرمودند:
امر الناس بالقراءة فى الصلوة لئلا يكون القرآن مهجورا مضيعا ؛
مردم به خواندن حمد و سوره در نماز به اين جهت موظف شده اند كه قرآن مجيد متروك و ضايع نشود.
(من لايحضره الفقيه ، ج 1، ص 84).
امام باقر (عليه السلام) فرمودند:
اذا احرم العبد المسلم فى صلوته ، اقبل الله اليه بوجهه و وكل به ملكا يلتقط القرآن من فيه التقاطا فاذا اعرض اعرض الله عنه و وكله الى الملك؛
هنگامى كه بنده اى مسلمان تكبيرة الاحرام نماز را مى گويد، خداوند به طرف وى توجه مى كند، و موكل مى كند بر او ملكى را تا آنچه كه قرائت مى نمايد از او دريافت مى كند پس اگر اعراض كرد، خداوند از او روى مى گرداند و او و نمازش رابه فرشته وا مى گذارد.
(مستدرك الوسائل ، ج 1، ص 173).
امام باقر (عليه السلام) فرمودند:
اذا قمت فى الصلوة فكبرت فارفع يديك و لاتجاوز بكفيك اذنيك اى حيال خديك؛
وقتيكه كه به نماز ايستادى و خواستى تكبيرة الاحرام بگويى ، دو دوستت رابلند كن ونبايد دستها از گوش ها، يعنى از كنار گونه هايت بالاتر مى رود.
(اصول وافى ، ج 8، ص 43).
امام رضا (عليه السلام) فرمودند:
فاذا اردت ان تقوم الى الصلوة فلا تقم اليها متكاسلا و لا متناعسا ولا مستعجلا و لا متاهيا ولكن تاءتيها على السكون و الوقار و التؤ ده؛
چون خواستى به نماز بايستى ، با حال كسالت ، خواب آلودگى ، شتاب و لهو و بازى مايست ، بلكه با آرامش و وقار نماز را به جاى آور.
مستدرك الوسائل ، ج 4، ص 87، باب افعال الصلاة ، ح 7)
امام باقر (عليه السلام) فرمودند:
انما مثل الصلاة لصاحبها، كمثل رجل دخل على ذى سلطان فانصت له حتى فرغ من حاجته ، و كذلك المرء المسلم باءذن الله - عزوجل - مادام فى الصلاة لم يزل الله - عزوجل - ينظر اليه حتى يفرغ من صلاته ؛
همانا مثل نماز براى نمازگزار، مثل مردى است كه بر ذى سلطانى وارد گردد و اظهار حاجت كند؛ پس آن شخص توانمند، ساكت و آماده استماع صاحب حاجت گردد، تا اين كه از درخواستش فارغ شود، همچنين است نمازگزار مسلمان تا هنگامى كه به نماز ايستاده ، خداوند نظر مرحمتش را از او قطع نخواهد كرد و انوار الهى شامل اوست تاوقتى كه از نمازش فارغ گردد. (بحارالانوار، ج 82، ص 231).
امام باقر (عليه السلام) فرمودند:
من قال فى ركوعه وسجوده و قيامه اللهم صلى على محمد و آله محد كتب الله له ذلك بمثل الركوع و السجود و القيام؛
هركسى در ركوع وسجود وقيام خود بگويد: (( اللهم صل على محمد و آل محمد)) خدا ثواب آن را مانند ثواب در ركوع و سجود و قيام براى او مى نويسد.
(ثواب الاعمال ، ص 61).
امام باقر (عليه السلام) فرمودند:
فما من مؤ من يوافق تلك الساعة ان يكون ساجدا او راكعا او قائما الا حرم الله جسده على النار؛
هيچ مؤ منى نيست كه در وقت نماز در حال سجود و يا ركوع يا قيام باشد، مگر اين كه خدا جسمش را بر آتش حرام كرده است .
(جامع احاديث الشيعه ، ج 4، ص 27).
امام باقر (عليه السلام) فرمودند:
المرء المسلم باذن الله - عزوجل - مادام فى الصلوة لم يزل الله - عزوجل - ينظر اليه حتى يفرغ من صلاته؛
فرد مسلمان تا هنگامى كه به نماز ايستاده ، خداوند نظر مرحمتش را از او قطع نخواهد كرد و انوارالهى شامل اوست تا وقتى كه انسان از نمازش فارغ گردد.
(بحارالانوار، ج 82، ص 227).
امام باقر (عليه السلام) فرمودند:
عن الفرض فى الصلاة ، الوقت و الطهور و القبلة و التوجة و الركوع و السجود و الدعاء؛
آنچه كه در نماز واجب مى شود، عبارت است از: 1 - وقت نماز2 - طهارت ، 3 - قبله ، 4 - توجه داشتن 5 - ركوع ، 6 - سجود، 7 – دعا.
(وسائل الشيعه ، ج 3، ص 80).
امام باقر (عليه السلام) فرمودند:
اذا استقبل المصلى القبلة استقبل الرحمان بوجهه لااله غيره؛
آن گه كه نمازگزار روى به قبله مى ايستد، روى به آن خدايى ايستاده است كه جز او خدايى نيست .
(ميزان الحكمة ، ج 5، ص 376)
امام باقر (عليه السلام) فرمودند:
لاينبغى للرجل ان يدخل فى صلاة حتى ينويها و من صلى فكانت نيته الصلاة لم يدخل فيها غيرها قبلت منه اذا كانت ظاهرة و باطنة ؛
سزاوار نيست كه شخصى وارد نماز شود، مگر با نيت ، و كسى كه همراه با نيت مشغول نماز شده و نيتى جز نماز ندارد، نماز او قبول است ، در صورتى كه ظاهر و باطن نمازش براى خدا باشد.
(بحارالانوار، ج 84، ص 377).
امام رضا (عليه السلام) فرمودند:
ان الصلوة افضل العبادة لله؛
همانا نماز، بهترين وسيله بندگى براى خدا است .
(جامع احاديث الشيعه ، ج 4، ص 50).
عن الحسن بن على (عليه السلام):
ان من طلب العبادة تزكى له و اذا اضرت النوال بالفريضة فارفضوها؛
هركس اشتياق عبادت دارد، دل را براى آن پاك مى كند و هرگاه نمازهاى مستحبى به نمازهاى واجب ضرر رساند. (در صورتى كه نماز شب ، به قضا شدن نماز صبح انجامند. آنها راترك كنيد.
(تحف العقول ، ص 267).
امام باقر (عليه السلام) فرمودند:
ذكر الله لاهل الصلاة اكبر من ذكرهم اياه ؛ الاترى انه يقول : اذكرونى اذكركم ؛
ياخدا براى نمازگزاران بالاتر از ياد آنها از خدا است . آيا نمى بينى كه خدا مى فرمايد: مرا ياد كنيدتا شما راياد كنم .
(بحارالانوار، ج 82، ص 199).
امام باقر (عليه السلام) فرمودند:
الصلاة بيت الاخلاص و تنزيه عن الكبر؛
نماز (حقيقى و كامل ) جايگاه و خانه اخلاص و باعث دورى از كبر و خودپسندى است .
(ميزان الحكمه ، ج 5، ص 375، بحارالانوار، ج 78، ص 183).
سئل على بن الحسين (عليهما السلام):
ما افتتاح الصلاة ؟ قال : التكبير، قال : ما تحريمها؟ قال : التكبير، قال : ما تحليلها؟ قال : التسليم ؛
از على بن الحسين (عليهماالسلام) سؤ ال شد: افتتاح نماز چيست ؟ فرمودند: تكيبر، سوال شد: تحريم آن چيست ؟ فرمودند: تكبير، سوال شد: تحليل آن چيست ؟ فرمودند: سلام .
(بحارالانوار، ج 85، ص 303).
امام على (عليه السلام) فرمودند:
وتاءويل تشهدك تجديد الايمان و معاودة الاسلام و الاقرار بالعبث بعد الموت و تاءويل قولك السلام عليكم ورحمة الله وبركاته ترحم عن الله سبحانه فمعنهاها هذه امان لكم من عذاب يوم القيامة ؛
معناى تشهد تجديد و تكرار شهادتين است كه تجديد ايمان و اسلام است واعتراف به مبعوث شدن بعد از مرگ ، و معناى ((السلام عليكم و رحمة الله و بركاته ))ازخدا ترحم خواستن براى خود و همه بندگان است ؛ كه اين خود سبب ايمن شدن از عذاب قيامت خواهد شد.
(ميزان الحكمه ، ج 5، ص 395).
امام على (عليه السلام) فرمودند:
طول القنوت و لسجود ينجى من عذاب النار؛
قنوت و سجده طولانى در نماز، نمازگزار را از عذاب آتش نجات مى دهد.
(تصنيف غررالحكم ، ص 175، حديث 3335).
امام على (عليه السلام) فرمودند:
و لما فى ذلك من تغير عتاق الوجوه بالتراب تواضعا و التصاق كرائم الجوارح بالارض تصاغرا ؛
هنگامى كه انسان نماز مى خواند، ساييدن گونه ها به خاك نشانه تواضع و گذراندن اعضاء شريف بر زمين دليل كوچك و حقارت است .
(نهج البلاغه ، خطبه 192).
امام على (عليه السلام) فرمودند:
لو يعلم المصلى ما يغشاه من الرحمة لما رفع راءسه من السجود؛
اگر نمازگزار بداند كه چقدر از رحمت (خداوند تعالى ) او را فراگرفته است ، سرش را از سجده برنميدارد.
(غررالحكم ، ص 261).
امام على (عليه السلام) فرمودند:
اطيلوا السجود فما من عمل اشد على ابلى من ان يرى ابن ادم ساجدا لانه امر بالسجود فعصى؛
سجده را طولانى كنيد كه هيچ عملى بر ابليس گرانتر از اين نيست كه انسان را در حال سجده ببينيد، زيرا خداوند او را امر به سجده كرد و او سر برتافت .
(بحارالانوار، ج 85، ص 161).
امام على (عليه السلام) فرمودند:
لما سئل عن عنى مد العنق فى الركوع تاءويله امنت بك ولو ضربت عنقى؛
على (عليه السلام) در جواب اين سوال كه چرا در ركوع گردن بايد كشيده و راست نگاه داشته شود فرمود: معنى آن اين است كه خدايا! به تو ايمان دارم ، اگر چه در اين راه گردنم زده شود.
(المحجة البيضاء، ج 1، ص 390).
امام على (عليه السلام) فرمودند:
ثم تاءويل مد عنقك فى الركوع تخطر فى نفسك امنت بك و لو ضربت عنقى ثم تاءويل رفع راءسك من الركوع اذا قلت ، ((سمع الله لمن حمده )) الذى اخرجنى من العدم الى الوجود؛
معناى كشيدن گردن در ركوع اين است كه در ايمان به خدا استوارم ، اگر چه گردنم زده شود، و معناى سر برداشتن از ركوع و گفتن ((سمع الله )) اين است كه حمد وثناى ما را مى شنود، آن خدايى كه مرا از نيستى و عدم به وجود آورده است .
(ميزان الحكمة ، ج 5، ص 395).
اذ صليت فاسمع نفسك القراءة و التكبير و التسبيح؛
هنگامى كه نماز مى خوانى ، قرائت و تكبير و تسبيح را چنان به جاى آور كه خود بشنوى .
(بحارالانوار، ج 85، ص 76).
امام على (عليه السلام) فرمودند:
من صلى باذان واقامة صلى خلفه من الملائكه لايرى طرفاه و من صلى باقامة صلى خلفه ملك؛
هركس نمازش را با اذان واقامه بخواند، صفى از فرشتگان پشت سر او به نماز مى ايستند كه دو طرف آن صف ديده نمى شوند و هركس كه نمازخود را با اقامه تنها بخواند يك فرشته پشت سر او نماز مى گزارد.
(ثواب الاعمال ، ص 58).
امام على (عليه السلام) فرمودند:
اذا قام الرجل الى الصلاة اليه ابليس ينظر اليه حسدا لما يرى من رحمة الله التى تغشاه ؛
هنگامى كه كسى به نماز برمى خيزد، شيطان مى آيد و به نظرحسادت به او نگاه مى كندزيرا مى بيند كه رحمت خدا او را فراگرفته است.
(بحارالانوار، ج 82، ص 207).
امام على (عليه السلام) فرمودند:
نوم على يقين خير من صلوة فى شك ؛
خوابى كه از روى يقين باشد، بهتر از نمازى است كه باشك (نسبت به خداوند) خوانده شود.
(بحارالانوار، ج 33، ص 357).
امام على (عليه السلام) فرمودند:
من لم ياءخذ اهبة الصلوة وقتها فما و قرها ؛
كسى كه پيش از نماز، خود را براى نماز آماده نكند، به نماز احترام نكرده است .
(شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج 20، باب 768، ص 329).
امام على (عليه السلام) فرمودند:
لو صمت الدهر كله و قعدت الليل كله و قتلت بين الركن و المقام ، بعثك الله مع هواك بالغا ما بلغ ، ان فى جنة ففى جنة و ان نار ففى نار؛
اگر همه روزگار خود را روزه وشب ها را در نماز شب به سر برى و در ميان ركن و مقام كشته شوى ، خداوند تو را (در قيامت ) با هواى نفس محشور مى كند پس اگر هواى دل تو الهى بود، به بهشت خواهى رفت و اگر جهنمى بود، به جهنم داخل مى شوى .
(سفينة البحار، ج 2، ص 827).
امام صادق (عليه السلام) فرمودند:
ليست الصلوة قيامك و قعودك انما الصلوة اخلاصك و ان تريد بها الله وحده؛
نماز، قيام و قعود (نشستن و برخاستن ) تو نيست ، بلكه نماز، اخلاص و خداخواهى تو است .
(شرح نهج البلاغه ، ابن ابى الحديد، ج 1، ص 325).
امام صادق (عليه السلام) فرمودند:
تحريم الصلاة التكبير، و تحليلها التسليم؛
تحريم نماز، تكبير و تحليل آن سلام است .
(بحارالانوار، ج 85، ص 310).
امام صادق (عليه السلام) فرمودند:
استغفرالله ربى و اتوب اليه فى الوتر سبعين مرة تنصب يديك اليسرى ، و تعد باليمنى الاستغفار؛
در قنوت نماز وتر، هفتاد بار استغفار، بگوييد براى اينكار دست چپ را مقابل صورت قرار دهيد و با دست راست استغفار را بشماريد.
(بحارالانوار، ج 87، ص 287).
امام صادق (عليه السلام) فرمودند:
وكان رسول الله (صلي الله عليه و آله و سلم) يستغفر الله فى الوتر سبعين مرة و يقول : ((هذا مقام العائذ بك من النار)) سبع مرات؛
رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) در قنوت نماز وتر هفتاد بار ((استغفرالله )) و هفت بار ((هذل مقام العائذ بك من النار)) (يعنى اين جايگاه كسى است كه از آتش به تو پناه آورده است ) مى گفت .
(وسائل الشيعه ، ج 4، ص 610).
امام صادق (عليه السلام) فرمودند:
اذا صلى احدكم و لم يصل على النبى (صلي الله عليه و آله و سلم) فى صلاته يسلك بصلاته غير سبيل الجنة؛
هرگاه يكى از شما نماز بخواند و در نمازش بر پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) درود نفرستد، با نماز خود به راهى غير از راه بهشت مى رود.
(بحارالانوار، ج 85، ص 280).
امام صادق (عليه السلام) فرمودند:
فرائض الصلاة سبع : الوقت ، والطهور، و التوجه و القلبه و الركوع و السجود، و الدعاء؛
فرايض نماز، هفت تاست : وقت ، طهارت ، نيت ، قبله ، ركوع ، سجود، و دعا (درقنوت ).
(بحارالانوار، ج 85، ص 197).
امام صادق (عليه السلام) فرمودند:
وفرض على الوجه السجود له بالليل و النهار فى مواقيت الصلوة فقال : ((يا ايهاالذين امنوا اركعوا و اسجدوا و اعبدوا ربكم و افعلوا الخير لعلكم تفلحون )) و هذه فريضة جامعة على الوجه واليدين والرجلين ؛
خداوند بر صورت سجده را واجب كردكه شبانه روز در وقت نمازها به سجده بيفتد؛ پس فرمود: ((اى كسانى كه ايمان آورده ايد! ركوع و سجود نماييد و پروردگارتان را پرستش كنيد و افعال خير به جاى آوريد، شايد كه رستگار شويد)). آنگاه امام فرمود: سجده ، واجب جامع است كه مشتمل بر صورت و دستها و پاها مى باشد.
(بحارالانوار، ج 85، ص 128).
امام صادق (عليه السلام) فرمودند:
السجود على تربة الحسين (عليه السلام) يخرق الحجب السبع؛
سجده بر تربت امام حسين (عليه السلام) هفت پرده و مانع را مى شكافد. (بحارالانوار، ج 101، ص 135).
امام صادق (عليه السلام) فرمودند:
انما يسجد المصلى سجدة بعد الفريضة ليشكر الله تعايل فيها على ما من به عليه من اداء فرضه و ادنى ما يجزى ء فيها شكرالله مرات ؛
سزاوار است كه نمازگزاز به پاس توفيق خدايى در به جاى آوردن نماز واجب ، سجده شكر به جاى آورد و حداقل ذكر سجده ، گفتن سه بار ((شكرالله )) است .
(المحجة البيضاء، ج 1، ص 348).
امام صادق (عليه السلام) فرمودند:
من قراء السجدة او سمعها من قارى ء يقرؤ ها و كان يستمع قراءته فليسجد، فان سمعها و هو فى صلاة فريضة من غير امام او ما براءسه و انا قراها و هو فى الصلاد سجد و سجد معه من خلفه ان كان اماما و لا ينبغى للامام ان يتعمد قراءة سورة فيها سجدة فى صلاة فريضة ؛
كسى كه آيه سجده بخواند و يا از قارى بشنود كه به او گوش فرا مى داد بايد سجده كند، و اگر آن در حالى بشنود كه نماز واجب را ادا مى كند با سر اشاره (به سجد) كند و اگر خودش در نماز واجب آن را خوانده بايد خود و ماءمومين سجده نمايند و سزاوار نيست كه امام در نماز واجب سوره اى بخواند كه سجده دارد.
(بحارالانوار، ج 85، ص 175).
امام صادق (عليه السلام) فرمودند:
اذا تصويت للسجود فقدم يديك الى الارض قبل ركبتيك بشى ء ؛
هنگامى كه براى سجده خم شدى ، كمى پيش از اين كه زانوهايت به زمين برسد، دستها را بر زمين بگذار.
(بحارالانوار، ج 85، ص 138).
عن الصادق عن ابيه - عليهما السلام - قال :
يسجد ابن ادم على سبعة اعظم : يديه و رجليه و ركبتيه و جبهته ؛
امام صادق (عليه السلام) از پدرشان نقل مى فرمايند: فرزند آدم ، با هفت استخوان (موضع ) سجده مى كند: دو دست ، دو پا، دو زانو، پيشانى اش .
(بحارالانوار، ج 85، ص 134).
عن الصادق - عن ابيه - عليهما السلام - قال :
اذا سجد احدكم فليباشر بكفيه الارض لعل الله يصرف عنه الغل يوم القيامة؛
امام صادق (عليه السلام) از پدرشان فرمودند: هنگامى كه يكى از شما سجده مى كند، دو كف دست را بر زمين قرار دهد، شايد خدا در قيامت غل و زنجير را از او باز دارد.
(بحارالانوار، ج 85، ص 132).
امام صادق (عليه السلام) فرمودند:
اتقواالله واحسنوا الركوع و السجود وكونوا اطوع عبادالله فانكم لن تنالو ولايتنا الا بالورع؛
از خدا پروا كنيد و ركوع و سجود را نيكو به جاى آوريد، و مطيع ترين بندگان خدا باشيد، زيرا شما ولايت ما را درنمى يابيد، مگر با ورع .
(بحارالانوارت ج 85، ص 104).
امام صادق (عليه السلام) فرمودند:
و من كان يقوى على ان يطول الركوع و السجود فليطول ما استطاع يكون ذلك فى تسبيح الله و تحميده و تمجيده و الدعاء و التضرع فان اقرب ما يكون العبد الى ربه هو مساجد؛
كسى كه توانايى آن را دارد كه ركوع و سجودش را در نماز طولانى كند، بايد به مقدار توانايى اش طول دهد و بايد در ركوع و سجود به تسبيح و حمد و ستايس و دعا و تضرع به درگاه خداوند اشتغال داشته باشد، زيرا نزديك ترين حالت بنده به خدا همان لحظاتى است كه در سجده با خدا خلوت مى كند.
(اصول وافى ، ج 8، ص 707).
امام صادق (عليه السلام) فرمودند:
و اذا رفعت راءسك من الركوع فقل : ((سمع الله لمن حمده )) ؛
وقتى سر از ركوع برداشتى بگو: ((سمع الله لمن حمده )).
بحارالانوار، ج 85، ص 115.
امام صادق (عليه السلام) فرمودند:
كان رسول الله (صلي الله عليه و آله و سلم) اذا ركع لو صب على ظهره ماء لاستقر و قال : فرج اصابعك على ركبتيك فى االركوع ، و ابلغ اطراف اطابعك عيون الركبتين؛
پيامبر خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) هنگامى كه به ركوع مى رفت ، اگر آب بر پشتش ريخته مى شد، استقرار مى يافت سپس فرمود: انگشتان را بر روى زانوهايت در ركوع باز كن و انگشتان را به گوديهاى زير زانو برسان . (بحارالانوار، ج 85، ص 115).
امام صادق (عليه السلام) فرمودند:
اذا ركعت فضع كفيك على ركبتيك و ابسط ظهرك ولاتقنع راءسك و لاتصوبه؛
هرگاه به ركوع رفتى ، كف دستها را بر زانو بگذار و پشت بدنت را درست باز و پهن كن و سرت را بالاو پايين مبر.
(بحارالانوار، ج 85، ص 115).
امام صادق (عليه السلام) فرمودند:
لاصلاة لمن لم يقم صلبه فى ركوعه و سجوده؛
نمازش درست نيست كسى كه در ركوع و سجودش پشت خود را مستقيم و راست قرار ندهد.
(بحارالانوار، ج 85، ص 107).
امام صادق (عليه السلام) فرمودند:
لايركع عبدالله ركوعا على الحقيقة ، الازنية الله تعالى بنور بهائه و اظله فى ضلال كبريائه و كساه كسوة اصفيائه؛
هيچ بنده اى براى خدا به حقيقت ركوع نكند مگر آن خداوند تعالى او را به نورجمال خود بيارايد و در سايه كبريايى اش جاى دهد و جامه برگزيدگانش بپوشاند.
(مصباح الشريعه ، ص 14).
امام صادق (عليه السلام) فرمودند:
من قراء مائة اية يصلى بها فى ليلة كتب الله - عزولج - له بها قنوت ليلة؛
هركس دريك شب يكصد آيه از قرآن را در نمازى بخواند، خدا به اين وسيله براى او عبادت سراسر شب بنويسد.
(الكافى ، ج 2، ص 445).
قلت لابى عبدالله - الرجل يدخل فى الصلوة فيجود صلاته و يحسنها رجاء ان يستجر بعض من يراه الى هواه ؟ قال : ليس هو من الرياء؟ ؛
از امام صادق (عليه السلام) پرسيدم اگر كسى نمازش را با قرائت زيبا و نيكو به جا آورد، به اميد آنكه حاضران كه او را مى بينند مجذوب شده و راه او را در پيش گيرند (آيا به نمازش اشكالى وارد مى شود؟) فرمودند: اين از مصاديق ريا نيست .
(وسائل الشيعه ، ج 1، ص 56).
امام صادق (عليه السلام) فرمودند:
و لاتقراء فى المكتوبة سورة ناقصة ولاباءس به فى النوافل؛
در نماز واجب ، كمتر از يك سوره كامل ، بعد از حمد نخوان ، اما در نمازهاى نافله اشكال ندارد.
(بحارالانوار، ج 85، ص 42).
امام صادق (عليه السلام) فرمودند:
لاتقرن بين السورتين فى الفريضة فاما فى النافلة فلا باءس؛
هيچگاه در نماز واجب ، بعد از حمد، دو سوره از قرآن را با هم نخوان ، ولى در نماز نافله اشكال ندارد.
(بحارالانوار، ج 85، ص 45).
امام صادق (عليه السلام) فرمودند:
اذا قراءت الفاتحة و قد فرغت من قرائتها و انت فى الصلاة فقل : الحمد لله رب العالمين؛
هنگامى كه فاتحه را خواندى و قرائتش را به اتمام رساندى و در حال نماز بودى بگو: ((الحمدلله رب العالمين )).
بحارالانوار، ج 85، ص 60
امام صادق (عليه السلام) فرمودند:
الاجهار ببسم الله الرحمن الرحيم فى الصلاة واجب؛
آشكار خواندن ((بسم الله الرحمن الرحيم )) در نماز واجب است .
(بحارالانوار، ج 85، ص 75).
امام صادق (عليه السلام) فرمودند:
اذا ام الرجل القوم جاء شيطان الى الشيطان الذى هو قرين الامام فيقول هل ذكر الله ؟ يعنى هل قراء بسم الله الرحن الرحيم ؟ فان قال : نعم هرب منه و ان قال : لا، ركب عنق الامام و دلى رجليه فى صدره فلم يزل الشيطان امام القوم حتى يفرغوا من صلاتهم؛
هنگامى كه كسى به امامت گروهى مى ايستد، شيطان نزد شيطانى ديگر كه نزديك امام ايستاده ، مى آيد و مى پرسد: آيا نام خدا را ذكر كرد؟ يعنى آيا ((بسم الله الرحمن الرحيم )) خوانده شد؟ پس اگر بگويد: آرى از امام دور مى شود و اگر بگويد: نه ، بر گردن امام سوار مى شود و پاهايش را بر سينه اش مى آويزد و بدين سان شيطان پيشاپيش آن گروه به امامت مى ايستد تا از نمازشان فارغ گردند.
(بحارالانوار، ج 85، ص 20).
امام صادق (عليه السلام) فرمودند:
فاذا كبرت فاستصغر مابين السموات العلى و الثرى دون كبريائه؛
هرگاه تكبيرة الاحرام گفتى ، همه چيز را از آنچه در آسمان و زمين است در مقابل خداى كبير و متعال ، كوچك و ناچيز بشمار، مگر كبريايى وبزرگى خداوند متعال را.
(مصباح الشريعه ، ص 91).
امام صادق (عليه السلام) فرمودند:
اذا افتتحت الصلوة فكبر ان شئت واحدة و ان شئت ثلاثا و ان شئت خمسا و ان شئت سبعا فكل ذلك مجز عنك غير انك اذا كنت اماما لم تجهر الا بتكبيرة؛
وقتى خواستى وارد نماز شوى ، اگر خواستى يك تكبير و اگر خواستى سه ياپنج ياهفت تكبير بگو كه به هر قسم عمل نمايى ، كافى است ، ولى اگر امام جماعت هستى جز يك تكبير را بلند بگو.
(اصول وافى ، ج 8، ص 641).
امام صادق (عليه السلام) فرمودند:
تحريم الصلوة التكبير و تحليلها التسليم؛
به وسيله تكبيرة الاحرام ، منافيات نماز حرام مى گردد، و به وسيله سلام ، حلال مى شود.
(بحارالانوار، ج 85، ص 310).
امام صادق (عليه السلام) فرمودند:
اذا افتتحت الصلوة فكبر ان شئت واحدة و ان شئت ثلاثا و ان شئت خمسا و ان شئت سبعا فكل ذلك مجز عنك غير انك اذا كنت اماما لم تجهر الا بتكبيرة؛
وقتى خواستى وارد نماز شوى ، اگر خواستى يك تكبير و اگر خواستى سه ياپنج ياهفت تكبير بگو كه به هر قسم عمل نمايى ، كافى است ، ولى اگر امام جماعت هستى جز يك تكبير را بلند بگو.
(اصول وافى ، ج 8، ص 641).
سؤ ل ابوعبدالله (عليه السلام):
لاى علة توضع اليدان الى الارض فى السجود قبل الركعتين ؟ قال : لان اليدين بهما مفتاح الصلاة؛
از امام صادق (عليه السلام) سوال شد: چرادستها (پس از تشهد)پيش از دو ركعت (دوم ) بر زمين گذاشته مى شود؟ فرمودند: چون مفتاح و كليدنماز دستها هستند (و درتكبيرة الاحرام بالا مى روند).
(بحارالانوار، ج 85، ص 184).
امام صادق (عليه السلام) فرمودند:
اذا قمت من الركعة فاعتمد على كفيك ، و قل : بحول الله و قوته اقوم و اقعد فان عليا (عليه السلام) كان يفعل ذلك؛
هنگامى كه پس از انجام ركعتى از نماز برمى خيزى ، بر دو دست تكيه كن و بگو: (( بحول الله وقوته اقوم و اقعد)) زيرا على (عليه السلام) چنين مى كرد. (بحارالانوار، ج 85، ص 183).
امام صادق (عليه السلام) فرمودند:
اذا قمت من السجود قلت : اللهم بحولك و قوتك اقوم و اقعد و اركع و اسجد
هنگامى كه از سجده برخاستى (و خواستى قيام كنى ) بگو: (( اللهم بحولك و قوتك اقوم و اقعد و اركع و اسجد))
بحارالانوار، ج 85، ص 183
امام صادق (عليه السلام) فرمودند:
اذا قمت الى الصلوة فقل اللهم انى اقدم اليك محمدا (صلي الله عليه و آله و سلم) بين يدى حاجتى و اتوجه به اليك فاجعلنى به وجيها عندك فى الدنيا و الاخرة و من المقربين و اجعل صلوتى به مقبولة و ذنبى به مغفورا و دعائى به مستجابا انك انت الغفور الرحيم؛
هرگاه به نماز ايستادى بگو: خدايا! محمد - پيامبرت - را نزد تو شفيع قرار مى دهم به واسطه او روى به تو مى آورم ، حاجت خود مى طلبم پس مرا به حرمت او در دنيا و آخرت وگناهم راببخشاى و دعايم را مستجاب فرما؛ زيرا تو آمرزنده و مهربانى .
(اصول وافى ، ج 8، ص 635).
امام صادق (عليه السلام) فرمودند:
اذا قام المصلى الى الصلاة ، نزلت عليه الرحمة من اعنان السماء الى اعنان الارض و حفت به الملائكة و ناداه ملك لو يعلم هذا المصلى مافى الصلاة ما انفتل؛
هنگامى كه انسان به نماز ايستاد، رحمت خداوند از آسمان بر او نازل مى شود و ملائكه اطرافش را احاطه مى كنندو فرشته اى گويد: اگر اين نمازگزار ارزش نماز را مى دانست هيچ گاه از نماز منصرف نمى شد.
(اصول كافى ، ج 3، ص 265).
امام صادق (عليه السلام) فرمودند:
فرائض الصلاة سبع : الوثت ، الطهور، و التوجه ، و القبله ، و الركوع و السجود، و الدعاء ؛
فرايض نماز بر هفت قسم است : وقت ، طهارت ، نيت ، قبله ، ركوع ، سجود و دعا (در قنوت )
(بحارالانوار، ج 85، ص 197).
امام صادق (عليه السلام) فرمودند:
ان العبد لينوى من نهاره ان يصلى بالليل فتغلبه عينه فيثبت الله له صلاته و يكتب نفسه تسبيحا و يجعل نومه عليه صدقة ؛
گاهى مؤ منى در روز تصميم مى گيرد كه در شب نماز شب بخواند، ولى خوابش مى برد و موفق به خواندن نماز شب نمي شود خداوند به دليل همان نيت و قصدش براى او اجر نماز شب را ثبت مى فرمايد و براى نفس هايش ثواب تسبيح و براى خوابش ثواب صدقه مى دهد.
(ميزان الحكمة ، ج 10، ص 280).
امام صادق (عليه السلام) فرمودند:
ليست العبادة كثرة الصلوة والصوم انما العبادة التفكر فى امر الله ؛
زياد نماز خواندن و روزه گرفتن عبادت نيست ، بلكه انديشيدن در امر خداوند عبادت است .
(ميزان الحكمة ، ج 7، ص 543).
امام صادق (عليه السلام) فرمودند:
نماز به كمال نرسد، مگر براى كسى كه طهارتى همه جانبه داشته باشد و كاملا حق آن را ادا كند و از وسوسه و انحراف به دور باشد، خداى را بشناسد و براى او خشنود نمايدو ثبات ورزد و چنان اميدوار باشد و برعبادت پايدارى كند كه گويى بهشت پاداش او است و چنان بيم ناك وبى تاب باشدكه گويى در آتش خشم خدا مى سوزد و دارايى خود بذل كرده و مقصودخويش در نظر آورده و جان در راه خدا نهاده و طريق او را برگزيند در بينى برخاك نهادن (در سجده ) كم ترين كراهتى به دل راه ندهد و پيوند علايق را از هر كه جز او بريده و تنها متوجه او گرديده وبه حضور او آمده و عطاى او را بخواهد پس اگر چنين نمازى به جاى آورد، همان نمازى خواهد بود كه به آن امر شده و از آن خبر داده شده و اين همان نمازى است كه از فحشاء ومنكر باز مى دارد.
(فلاح السائل ، ص 23).
امام صادق (عليه السلام) فرمودند:
يجاء بعبد قوم القيامة قدصلى فيقول : يا رب صليت ابتغاء وجهك فيقال له : بل صليت ليقال ما احسن صلاة فلان ؟ اذهبوا به الى النار؛
چون روز قيامت فرا رسد، نمازگزاى را مى آورند. وى مى گويد: خداوندا!من براى خشنودى تونماز گزاردم به او مى گويند: تو بدان جهت نماز گزاردى كه نماز تو را ستايش كنند، آن گاه به ملائكه دستور مى دهد كه او را به سوى آتش ببريد.
(بحارالانوار، ج 62، ص 301).
امام صادق (عليه السلام) فرمودند:
لاتنظروا الى طول ركوع الرجل و سجوده ، فان ذلك شى ء اعتاده فلو تركه استوحش لذلك ولكن انظروا الى صدق حديثه ، و اداء امانته؛
به طول ركوع و سجود شخص ننگريد (فريفته نگرديد) زيرا ممكن است به آن دعوت كرده باشد و اگر ترك كند و حشتش گيرد، ليكن به راستى گفتار و اداى امانتش بنگريد.
(اصول كافى ، ج 3، ص 165).
امام صادق (عليه السلام) فرمودند:
قال الله - تبارك و تعالى - انما اقبل الصلاة لمن تواضع لعظمتى و يكف نفسه عن الشهوات من اجلى ، و يقطع نهاره بذكرى ولايتعاظم على خلقى و يطعم الجائع و يكسوالعارى ، ويرحم المصاب و يؤ وى الغريب فذلك يشرق نوره مثل الشمس؛
خداوند تبارك و تعالى مى فرمايد: همانا نماز كسى را قبول مى كنم كه :
1.دربرابر عظمتم تواضع كندو برايم خاكسار باشد.
2.براى رضاى من از شهوت ها دورى جويد؛
3.روزهايش را با ذكر من به شب رساند؛
4.بر بندگانم فخرى نفروشد؛
5.گرسنگان را سير كند؛
6.برهنگان را بپوشاند؛
7.بر مصيبت ديدگان رحم كند؛
8.بى پناهان راپناه دهد؛
اوست كه نور (بندگى اش ) مانند خورشيد مى درخشد.
(بحارالانوار، ج 69، ص 391).
امام صادق (عليه السلام) فرمودند:
يعرف من يصف الحق بثلاث خصال : ينظر الى اصحابه من هم ، و الى صلوته كيف هى و فى انى وقت يصليها فان كان ذامال نظر اين يصنع ماله؛
كسى كه متصف و متصل به حق است ، به سه خصلت شناخته مى شود:
1.به دوستانش نگاه كنيد(چگونه دوستى دارد) .
2.و نمازش را ببينيد چگونه است و در چه وقتى نماز مى خواند.
3.و اگر مالى به دستش آمد چگونه از آن مال استفاده مى كند.
(مستدرك الوسائل ، ج 1، ص 184).
امام صادق (عليه السلام) فرمودند:
شيعتنا اهل الورع و الاجتهاد و اهل الوفاء و الامانة و اهل الزهد و العبادة و اصحاب الاحدى و خمسين ركعة فى اليوم و اللية؛
شيعيان ما اهل تقوا و پاكدامنى و جديت اند و مردمى باوفا و امين اند و اهل زهد و عبادت اند و كسانى هستند كه در شبانه روز پنجاه و يك ركعت نماز مى خوانند.
(بحارالانوار، ج 68، ص 167)
امام صادق (عليه السلام) فرمودند:
صَلاةُ اللَّيْلِ تُحَسِّنُ الْوَجْهَ وَ تُحَسِّنُ الْخُلْقَ وَ تُطَيِّبُ الرِّيحَ وَ تَدُرُّ الرِّزْقَ وَ تَقْضِى الدَّيْنَ وَ تَذْهَبُ بِالْهَمِّ وَ تَجْلُو الْبَصَرَ؛
نماز شب، انسان را خوش سيما، خوش اخلاق و خوشبو مى كند و روزى را زياد و قرض را ادا مى نمايد و غم و اندوه را از بين مى برد و چشم را نورانى مى كند.
ثواب الأعمال، ص 42
پيامبر اكرم(صلى الله عليه و آله وسلم) فرمودند:
صَلاةُ اللّيلِ مَرضاةٌ لِلرَّبِّ وَ حُبُّ المَلائِكَةِ وَ سُنَّةُ النبياءِ وَ نورُ المَعرفَةِ وَ اَصلُ اليمانِ وَ راحَةُ البدانِ وَ كَراهيَةٌ لِلشَّيطانِ وَ سِلاحٌ عَلَى العداءِ وَ اِجابَةٌ لِلدُّعاءِ وَ قَبولُ العمالِ وَ بَرَكَةٌ فِى الرِّزقِ؛
نماز شب، موجب رضايت پروردگار، دوستى فرشتگان، سنت پيامبران، نور معرفت، ريشه ايمان، آسايش بدن ها، مايه ناراحتى شيطان، سلاحى بر ضدّ دشمنان، مايه اجابت دعا، قبولى اعمال و بركت در روزى است.
ارشاد القلوب، ج 1، ص 191
امام على (عليه السلام) مي فرمايند:
و لما فى ذلك من تعفير عتاق الوجوه بالتراب تواضعا و التصاق كرائم الجوارح بالارض تضاغرا ؛
ساييدن گونه به خاك نشانه تواضع و گذاردن اعضاى شريف بر زمين دليل كوچكى و حقارت (در برابر خدا) است .
نهج البلاغه ، خطبه 192
امام صادق (عليه السلام) مي فرمايند:
احب العباد الى الله - عزوجل - رجل صدوق فى حديثه ، محافظ على صلواته و ماافترض الله عليه مع ادائه الامانة ؛
محبوب ترين بندگان نزد خدا، مردى است كه در سخنش راستگو باشد، از نماز و هرآنچه كه خداوند بر او واجب كرده است ، محافظت كند و اداى امانت نمايد.
بحارالانوار، ج 82، ص 11
امام علي (عليه السلام) فرمودند:
الصَّلاةُ حِصنٌ مِن سَطَواتِ الشَّيطانِ؛
نماز قلعه و دژ محكمي است كه نمازگزار را از حملات شيطان نگاه مي دارد.
غررالحكم، ص 56
امام على(عليه السلام) فرمودند:
كانَ رَسولُ اللّه صلى الله عليه و آله لا يُؤثِرُ عَلَى الصَّلاةِ عَشاءً وَ لا غَيرَهُ وَ كانَ اِذا دَخَلَ وَقتُها كَاَن_َّهُ لا يَعرِفُ اَهلاً وَ لا حَميما؛
رسول اكرم صلى الله عليه و آله چيزى مثل شام و غير آن را بر نماز مقدم نمى داشتند و هنگامى كه وقت نماز مى رسيد، گويى كه هيچ يك از اهل خانه و دوستان را نمى شناختند.
مجموعه ورام، ج 2، ص 78
امام على (عليه السلام) فرمودند:
اَلنَّظيفُ مِنَ الثِّيابِ يُذهِبُ الهَمَّ وَالحُزنَ وَهُوَ طَهورٌ لِلصَّلاةِ؛
لباس پاكيزه غم و اندوه را مى برد و موجب پاكيزگى نماز است.
كافى، ج6 ، ص 444، ح 14
امام علي(عليه السلام) فرمودند:
مَن صَلّي رَكعَتَينِ يَعلَمُ مايَقولُ فِيهما اِنصَرَفَ وَ لَيسَ بَينَه وَ بَينَ اللهِ - عَزَّ وَ جَلَّ - ذَنبٌ؛
هر كس دو ركعت نماز بخواند و بداند چه مي گويد، از نماز فارغ مي شود، درحالي كه ميان او و ميان خداي عز و جل گناهي نيست.
اصول وافي، ج2، ص100
امام علي(عليه السلام) فرمودند:
لِكُلِّ شَيءٍ وَجهٌ وَ وَجهُ دينِكم الصَّلاةُ؛
هر چيز داراي سيماست، سيماي دين شما نماز است.
بحار الانوار، ج82، ص227
امام على (عليه السلام) فرمودند:
اَلنَّظيفُ مِنَ الثِّيابِ يُذهِبُ الهَمَّ وَالحُزنَ وَهُوَ طَهورٌ لِلصَّلاةِ؛
لباس پاكيزه غم و اندوه را برطرف مى كند و باعث پاكيزگى نماز است.
كافى، ج 6، ص 444، ح 14
امام على (عليه السلام) فرمودند:
اُنظُر فيما تُصَلّى وَعَلى ما تُصَلّى اِن لَم يَكُن مِن وَجهِهِ وَحِلِّهِ فَلا قَبولَ؛
بنگر در چه (لباسى) و بر چه (چيزى) نماز مى گزارى، اگر از راه صحيح و حلالش نباشد، قبول نخواهد بود.
تحف العقول، ص 174
امام على(عليه السلام) فرمودند:
لَو يَعلَمُ المُصَلّى ما يَغشاهُ مِنَ الرَّحمَةِ لَما رَفَعَ رَأسَهُ مِنَ السُّجودِ؛
اگر نمازگزار بداند تا چه حد مشمول رحمت الهى است هرگز سر خود را از سجده بر نخواهد داشت.
غررالحكم، ج 5، ص 116، ح 7592
امام محمدباقر(عليه السلام) فرمودند:
مَن تَرَكَ الجَماعَةَ رَغبَةً عَنها وَ عَن جَماعَةِ المُسلِمينَ مِن غَيرِ عِلَّةٍِ فَلا صَلاةَ لَه ؛
كسي كه از روي بي ميلي،بدون عذر و علت نمازجماعت را كه اجتماع مسلمانان است ترك كند، نمازي براي او نيست.
امالي شيخ صدوق،ص290
پيامبراكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمودند:
لا يَنالُ شَفاعَتي مَن اَخَّرَ الصَّلوةَ بَعدَ وَقتِها؛
كسي كه نماز را از وقتش تأخير بيندازد، (فرداي قيامت) به شفاعت من نخواهدرسيد.
بحارالانوار، ج83، ص20
امام كاظم(عليه السلام) فرمودند:
اَفضَلُ ما يَتَقَرَّبُ به العَبدُ اِلي اللهِ بَعدِ المَعرِفَةِ به، الصَلوةُ؛
بهترين چيزي كه بنده بعد از شناخت خدا به وسيله آن به درگاه الهي تقرب پيدا مي كند، نماز است.
تحف العقول،ص455
امام صادق(عليه السلام) فرمودند:
أَقرَبُ ما يَكُونُ العَبدُ إلَي اللهِ وَ هُوَ ساجِدٌ؛
نزديكترين حالات بنده به پروردگارت حالت سجده است.
ثواب الاعمال و عقاب الاعمال
امام حسن عسكري (عليه السلام) فرمودند:
لَيسَتِ العِبادَةُ كَثرَةَ الصيّامِ وَ الصَّلوةِ وَ انَّما العِبادَةُ كَثرَةُ التَّفَكُّر في أمر اللهِ؛
عبادت كردن به زيادي روزه و نماز نيست، بلكه (حقيقت) عبادت، زياد در كار خدا انديشيدن است.
تحف العقول، ص448
امام باقر(عليه السلام) فرمودند:
لَمّا قالَ لَهُ رَجُلٌ إِنّى ضَعيفُ العَمَلِ قَليلُ الصَّلاةِ قَليلُ الصَّومِ وَلكِن أَرجو أَن لا آكُلَ إِلاّ حَلالاً وَلا أَنكَحَ إِلاّ حَلالاً: وَأَىُّ جِهادٍ أَفضَلُ مِن عِفَّةِ بَطنٍ وَفَرجٍ؟!؛
در پاسخ به كسى كه عرض كرد: من در عمل ناتوانم و نماز و روزه كم به جا مى آورم اما سعى مى كنم جز حلال نخورم و جز با حلال نزديكى نكنم فرمودند: چه جهادى برتر از پاك نگهداشتن شكم و شرمگاه؟!
محاسن، ج 1، ص 292، ح 448
امام صادق (عليه السلام) فرمودند:
مَن قَبِلَ اللّه مِنهُ صَلاةً واحِدَةً لَم يُعَذِّبهُ وَمَن قَبِلَ مِنهُ حَسَنَهً لَم يُعَذِّبهُ؛
خداوند از هر كس يك نماز و يا يك كار نيك را قبول كند، عذابش نمى نمايد.
كافى، ج 3، ص 166، ح 11
امام صادق (عليه السلام) فرمودند:
تَسبيحُ فاطِمَةَ عليهاالسلام فى كُلِّ يَومٍ فى دُبُرِ كُلِّ صَلاةٍ اَحَبُّ اِلَىَّ مِن صَلاةِ اَلفِ رَكعَةٍ فى كُلِّ يَومٍ؛
تسبيحات فاطمه زهرا عليهاالسلام در هر روز پس از هر نماز نزد من محبوب تر از هزار ركعت نماز در هر روز است.
كافى، ج 3، ص 343، ح 15
امام صادق(عليه السلام) فرمودند:
سَجدةُ الشُكرِ واجِبَةٌ عَلى كُلِّ مُسلِمٍ تُتِمُّ بِها صَلاتَكَ وَتُرضى بِها رَبَّكَ وَتُعجِبُ المَلائِكَةَ مِنكَ... ؛
سجده شكر برهرمسلمانى واجب است،با آن نمازت را كامل و پروردگارت را خشنود مى سازى و فرشتگان را به شگفتى مى آورى.
التهذيب، ج 2، ص 110، ح 183
امام صادق (عليه السلام) فرمودند:
يُعرَفُ مَن يَصِفُ الحَقَّ بِثَلاثِ خِصالٍ: يُنظَرُ اِلى اَصحابِهِ مَن هُم؟ وَاِلى صَلاتِهِ كَيفَ هىَ؟ وَفى اَىِّ وَقتٍ يُصَلّيها؟؛
كسى كه از حق دَم مى زند با سه ويژگى شناخته مى شود: ببينيد دوستانش چه كسانى هستند؟ نمازش چگونه است؟ و در چه وقت آن را مى خواند؟
محاسن، ج 1، ص 396، ح 885
امام صادق (عليه السلام) فرمودند:
كونوا دُعاةً لِلنّاسِ بِغَيرِ اَ لسِنَتِكُم، لِيَرَوا مِنكُم الوَرَعَ وَ الجتِهادَ وَ الصَّلاةَ وَ الخَيرَ، فَاِنَّ ذلِكَ داعيَةٌ؛
مردم را به غير از زبان خود، دعوت كنيد، تا پرهيزكارى و كوشش در عبادت و نماز و خوبى را از شما ببينند، زيرا اينها خود دعوت كننده است.
كافى، ج 2، ص 78، ح 14
امام صادق (عليه السلام) فرمودند:
لا تَغتَرّوا بِصَلاتِهِم وَلا بِصيامِهِم، فَإِنَّ الرَّجُلَ رُبَما لَهِجَ بِالصَّلاةِ وَالصَّومِ حَتّى لَو تَرَكَهُ استَوحَشَ، وَلكِنِ اختَبِروهُم عِندَ صِدقِ الحَديثِ وأداءُ الأمانَةِ؛
فريب نماز و روزه مردم را نخوريد، زيرا آدمى گاه چنان به نماز و روزه خو مى كند كه اگر آنها را ترك گويد، احساس ترس مى كند، بلكه آنها را به راستگويى و امانتدارى بيازماييد.
كافى، ج 2، ص 104، ح 2
پيامبراكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمودند:
اَلصَّلاةُ مِن شَرائِعِ الدّينِ وَ فيها مَرضاةُ الرَّبِّ عَزَّوَجَلَّ وَ هِىَ مِنهاجُ النبياءِ وَ لِلمُصَلّى حُبُّ المَلائِكَةِ وَ هُدىً و ايمانٌ وَ نورُ المَعرفَةِ وَ بَرَكَةٌ فِى الرِّزقِ؛
نماز، از آيين هاى دين است و رضاى پروردگار، در آن است. و آن راه پيامبران است. براى نمازگزار، محبت فرشتگان، هدايت، ايمان، نور معرفت و بركت در روزى است.
خصال، ص 522، ح 11
پيامبراكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمودند:
اَيُّهَا النّاسُ اِنَّ المُصَلّى اِذا صَلّى فَاِنَّهُ يُناجى رَبَّهُ تَبارَك وَتَعالى فَليَعلَم بِما يُناجيهِ؛
اى مردم همانا نمازگزار هنگام نماز با پروردگار بزرگ و بلند مرتبه اش مناجات مى كند، پس بايد بداند چه مى گويد.
مسند ابن حنبل، ج 2، ص 129
پيامبراكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمودند:
اَوَّلُ الوَقتِ رِضوانُ اللّه وَوَسَطُ الوَقتِ رَحمَةُ اللّه وَآخِرُ الوَقتِ عَفوُ اللّه ؛
نماز در اول وقت خشنودى خداوند، ميان وقت رحمت خداوند و پايان وقت عفو خداوند است.
سنن الدار قطنى، ج 1، ص 201، ح 974
پيامبراكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمودند:
اَلصَّلاةُ مِفتاحُ كُلِّ خَيرٍ؛
نماز كليد همه خوبي هاست.
الفردوس، ج 2، ص 404، ح 3796
پيامبراكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمودند:
لا تَزالُ اُمَّتى بِخَيرٍ ما تَحابّوا وَاَقامُوا الصَّلاةَ وَآتَوُا الزَكاةَ وَقَروا الضَّيفَ... ؛
امّتم همواره در خير و خوبى اند تا وقتى كه يكديگر را دوست بدارند، نماز را برپا دارند، زكات بدهند و ميهمان را گرامى بدارند...
امالى طوسى، ص 647، ح 1340
پيامبراكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمودند:
يا عَلىُّ اِذا حَضَرَ وَقتُ صَلاتِكَ فَتَهَيَّ لَها وَ اِلاّ شَغَلَكَ الشَّيطانُ وَ اِذا نَوَيتَ خَيرا فَعَجِّل وَ اِلاّ مَنَعَكَ الشَّيطانُ عَن ذلِكَ ؛
اى على! هرگاه وقت نمازت رسيد، آماده آن شو وگرنه شيطان تو را سرگرم مى كند و هرگاه قصد [كار] خيرى كردى شتاب كن وگرنه شيطان تو را از آن باز مى دارد.
بحارالأنوار، ج 7، ص 29
رسول اكرم(صلي الله عليه و آله و سلم) فرمودند:
لايَزالُ الشَّيطانُ يَرعَبُ مِن بَني آدَمَ ما حافَظَ عَلَي الصَّلَواتِ الخَمسِ فَإِذا ضَيَّعَهُنَّ تَجَرَّءَ عَلَيهِ وَ أوقَعَهُ فِي العَظائِمِ؛
شيطان تا آنگاه كه انسان مراقب نمازهاي پنجگانه اش مي باشد از او مي ترسد و چون نمازهايش را تباه كرد بر او جرأت پيدا مي كند و او را در گناهان بزرگ فرو مي برد.
بحارالأنوار ??/???/?
امام علي(عليه السلام) فرمودند:
لَو يَعلَمُ المُصَلّي ما يَغشاهُ مِنَ الرَّحمَةِ لَما رَفَعَ رَأسَهُ مِنَ السُّجُودِ ؛
اگر نمازگزار مى دانست چه رحمتى او را فراگرفته ، سر از سجده بر نمى داشت .
غرر الحكم و درر الكلم، حديث7592
امام علي(عليه السلام) فرمودند:
عَلِّمُوا صِبيانَكُم الصَّلاةَ وَ خُذُوهُم بِها إذا بَلَغُوا الحُلُمَ ؛
به كودكان خود نماز بياموزيد و چون به سنّ بلوغ رسيدند ، آنان را براى نماز بازخواست كنيد .
غرر الحكم و درر الكلم، حديث6305
امام علي(عليه السلام) فرمودند:
إذا قامَ أحَدُكُم إِلَى الصَّلوةِ فَليُصَلِّ صَلوةَ مُوَدِّعٍ ؛
هرگاه يكى از شما به نماز مى ايستد، بايد مانند كسى نماز بگزارد كه گويى آخرين نماز اوست .
غرر الحكم و درر الكلم، حديث4050
امام علي(عليه السلام) فرمودند:
إيّاكُم وَ البِطنَةَ فَإنَّها مَقساةٌ لِلقَلبِ مَكسَلَةٌ عَنِ الصَّلاةِ وَ مَفسَدَةٌ لِلجَسَدِ ؛
زنهار از پُرىِ شكم ؛ زيرا موجب سختْ دلى ، كاهلى در نماز و تباهى بدن مى شود .
غرر الحكم و درر الكلم، حديث2742
امام علي(عليه السلام) فرمودند:
اَلصَّلاةُ حِصنٌ مِن سَطَواتِ الشَّيطانِ ؛
نماز، پناهگاهى است در برابر حمله هاى شيطان .
غرر الحكم و درر الكلم، حديث2212
حضرت امام موسى كاظم (عليه السلام) فرمودند:
لا تستغنى شيعتنا عن أربع: خمرة يصلى عليها و خاتم يتختم به و سواك يستاك به و سبحة من طين قبر أبى عبدالله عليه السلام؛
پيروان ما از چهار چيز بى نياز نيستند:
? _ سجاده اى كه بر روى آن نماز خوانده شود.
? _ انگشترى كه در انگشت باشد.
? _ مسواكى كه با آن دندانها را مسواك كنند.
? _ تسبيحى از خاك مرقد امام حسين (عليه السلام)
تهذيب الاحكام، ج ?، ص ??
امام صادق (عليه السلام) فرمودند:
السجود على طين قبرالحسين (عليه السلام) ينور الى الارض السابعة و من كان معه سبحة من طينقبرالحسين (عليه السلام) كتب مسبحا و ان لم يسبح بها…؛
سجده بر تربت قبر حسين (عليه السلام) تا زمين هفتم را نور باران مى كند و كسى كه تسبيحى از خاك مرقد حسين (عليه السلام) را با خود داشته باشد، تسبيح گوى حق محسوب مى شود، اگر چه با آن تسبيح هم نگويد.
من لايحضره الفقيه، ج ?، ص ???/ وسائل الشيعه، ج ? ص ???
قال الصادق عليه السلام:
السجود على تربة الحسين عليه السلام يخرق الحجب السبع؛
امام صادق (عليه السلام) فرمودند:
سجده بر تربت حسين عليه السلام حجابهاى هفتگانه را پاره مى كند.
مصباح التمهجد، ص ???/ بحارالانوار، ج ??، ص ???
قال ابو محمدالحسن العسكرى عليه السلام:
علامات المؤمن خمس: صلاة الخمسين، و زيارة الاربعين، والتختم فى اليمين، و تعفير الجبين والجهر ببسم الله الرحمن الرحيم؛
امام حسن عسكرى عليه السلام فرمودند:
نشانه هاى مؤمن پنج چيز است:
? _ پنجاه ركعت نماز( نماز يوميه و نمازهاي نافله)
? _ زيارت اربعين
? _ انگشتر به دست راست كردن
? _ بر خاك سجده كردن
? _ بسم الله الرحمن الرحيم را در نماز بلند گفتن.
وسائل الشيعه، ج ??، ص ??? / التهذيب، ج ?، ص ?? .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلّم مي فرمايند:
مَن أقرَضَ مُؤمنا قَرضا يَنتَظِرُ بهِ مَيسورَهُ كانَ مالُهُ في زَكاةٍ ، وكانَ هو في صَلاةٍ مِن المَلائكةِ حتّى يُؤَدِّيَهُ إلَيهِ ؛
هر كس به مؤمنى وامى بدهد و (براى پس گرفتن آن) صبر كند تا دستش باز شود ، مال او زكات محسوب شود و در نماز ، با فرشتگان باشد تا اين كه وامش به او برگردانده شود .
ثواب الأعمال : 166 / 1
امام رضا (عليه السلام) مي فرمايند:
إذا كُ_نتَ ف_ي تِج_ارَتِكَ وحَضَرَتِ الصّلاةُ فلا يَشغَلْكَ عنها مَتْجَرُكَ ، فإنَّ اللّه َوَصفَ قَوما ومدَحَهُم فقالَ : رِجالٌ لا تُلهيهم ... وك_انَ هؤلاءِ القَ_ومُ يَتَّجِ_رونَ ، فإذا حَضَرَتِ الصّلاةُ تَرَكوا تِجارَتَهُم وقاموا إلى صَلاتِهِم ، وكانوا أعظَمَ أجْرا مِمَّن لا يَتَّجِرُ فيُصَلّي؛
هرگاه در حال كسب و كار بودى و وقت نماز رسيد كسب تو را از نماز باز ندارد؛ زيرا خداوند مردمى را چنين توصيف كرده و ستوده است : مردانى كه هيچ تجارت ... اين مردم كاسب بودند امّا چون گاه نماز مى رسيد دست از كسب و كار مى شستند و به نماز بر مى خاستند . مزد و پاداش اينان بيش از كسانى بود كه كاسبى نمى كردند و نماز مى خواندند .
بحار الأنوار : 103 / 100 / 40
قال الباقر - عليه السلام -:
من صلى فى المسجد الحرام صلاة مكتوبة قبل الله منه كل صلاة صلاها منذيوم و جبت عليه الصلاة و كل صلاة يصليها الى ان يموت ؛
كسى كه نمازواجبى را در مسجدالحرام به جاى آورد، خداوند تمامى نمازهايى راكه از آغاز تكليف بر او واجب شده و نيز نمازهايى را كه تا پايان عمر به جاى مى آورد، قبول مى كند.
(وسائل الشيعه ، ج 3، ص 536).
قال الصادق - عليه السلام -:
صلاة فى مسجدالنبى -صلى الله عليه وآله - تعدل بعشرة الاف صلاة ؛
يك نماز در مسجد پيامبر (صلى الله عليه وآله) با ده هزار نماز برابر خواهد بود.
(وسائل الشيعه ، ج 3، ص 536).
قال رسول الله -صلى الله عليه وآله -:
الغرباء فى الدنيا: قرآن فى جوف ظالم ، و مسجد فى نادى قوم لايصلى فيه ، و مصحف فى بيت لايقرء فيه و رجل صالح مع قوم سوء ؛
در جهان چهار چيز غريب است :
1 - قرآن در سينه ستمگر
2 - مسجد در جمع گروهى كه در آن نماز نخوانند.
3 - قرآنى در خانه اى كه آن را نخوانند.
4 - مرد پارسا در ميان مردم بد.
(نهج الفصاحه ، حديث 2038).
قال رسول الله -صلى الله عليه وآله -:
لاتجعلوا المساجد طرقا حتى تصلوا فيها ركعتين ؛
مساجد را گذرگاه قرار ندهيد، مگر آنكه هنگام عبور دو ركعت نماز در آن بخوانيد.
(وسائل الشيعه ، ج 3، ص 553).
قال الصادق - عليه السلام -:
اذا خطب الايام يوم الجمعة فلا ينبغى لاحد ان يتكلم حتى يفرغ الامام من خطبته؛
هنگامى كه امام(جمعه) در روز جمعه خطبه مى خواند شايسته نيست كسى حرف بزند تا آن گاه كه امام از خطبه فارغ شود.
(اصول كافى ، ج 3، ص 421).
قال رسول الله -صلى الله عليه وآله -:
الغسل يوم الجمعة كفارة و المشى ء الى الجمعة كل قدم منها كعمل عشرين سنة فاذا فرغ من صلوة الجمعة اجيز بعمل ماءتى سنة؛
غسل روز جمعه كفاره گناه است ، و هر گامى كه به سوى نمازجمعه برداشته مى شود، برابر عمل بيست سال است ، و چون از نماز جمعه فارغ شود به پاداش عبادت دويست سال نايل گردد.
(كنزالعمال ، حديث 2109).
قال رسول الله -صلى الله عليه وآله -:
الجمعة كفارة لمابينها و بين الجمعة التى قبلها، و زيادة ثلاثة ايام ؛
نماز جمعه كفاره گناهان ميان اين جمعه و جمعه قبل و سه روز پيش از آن مى باشد.
(كنزالعمال ، حديث 21088).
عن الصادق جعفر بن محمد عن ابيه عليهم السلام :
ايما مسافر صلى الجمعة رغبة فيها وحبا لها اعطاه الله - عزوجل - اجر مائة جمعة للمقيم ؛
هر مسافرى كه از روى اشتياق نماز جمعه بخواند، خدا به او اجر صد نماز جمعه مقيم را بدهد.
(امالى شيخ صدوق ، ص 11، وسائل الشيعه ، ج 5، ص 36).
قال الصادق - عليه السلام -:
ما من قدم سعت الى الجمعة الا حرم الله جسدها على النار ؛
هرگامى كه به سوى نماز جمعه برداشته شود، خداوند آتش دوزخ را بر صاحب آن گام حرام مى كند.
(وسائل الشيعه ، ج 5، ص 3).
قال رسول الله -صلى الله عليه وآله -:
ان لكم فى كل جمعة حجة و عمرد فالحجة الهجيرة للجمعة و العمرة انتظار العصر بعد الجمعة ؛
هر روز جمعه براى شما ثواب يك حج و يك عمره است ، حج شما شتاب و مبادرت به نماز جمعه و عمره شما انتظار اقامه نماز عصر پس از نماز جمعه است .
(كنزالعمال ، ج 7، ص 737، حديث 21173).
قال رسول الله -صلى الله عليه وآله -:
لايزال العبد متهاونا بالجمعة حتى يغضب الله عليه ؛
بنده اى كه نماز جمعه را سبك بشمارد، خداوند بر او خشم گيرد.
(كنزالعمال ، حديث 21155).
قال رسول الله -صلى الله عليه وآله -:
ثلث تعلم امتى ما لهم فيهن لضربوا عليهن بالسهام : الاذان و الغدو الى الجمعة و الصف الاول؛
سه چيز است كه اگر امت من فضيلت آنها را مى دانستند، براى (سبقت در) انجام آن به قرعه متوسل مى شدند و آن عبارتند از:
1 - اذان گفتن
2 - بيرون رفتن به سوى نماز جمعه
3 - صف اول نماز جماعت.
(مستدرك الوسائل ، ج 1 ص 490، بحارالانوار، ج 89، ص 197).
امام صادق(عليه السلام) فرمودند:
اثافى الاسلام ثلاثة: الصلوة و الزكوة و الولاية،لا تصح واحدة منهن الا بصاحبتيها؛
سنگهاى زيربناى اسلام سه چيز است: نماز، زكات و ولايت كه هيچ يك از آنها بدون ديگرى درست نمى شود.
كافى جلد2، ص 18
امام صادق(عليه السلام) فرمودند:
اِنَّ مِن تَمامِ الصَّومِ اِعطاءُ الزَّكاةِ يَعنى الفِطرَة كَما اَنَّ الصَّلوةَ عَلَى النَّبِى (ص) مِن تَمامِ الصَّلوةِ؛
تكميل روزه به پرداخت زكاة يعنى فطره است، همچنان كه صلوات بر پيامبر (ص) كمال نماز است.
وسائل الشيعه، ج 6 ص 221
امام صادق (عليه السلام) فرمودند:
لا تَغتَرّوا بِصَلاتِهِم وَلا بِصيامِهِم، فَإِنَّ الرَّجُلَ رُبَما لَهِجَ بِالصَّلاةِ وَالصَّومِ حَتّى لَو تَرَكَهُ استَوحَشَ ، وَلكِنِ اختَبِروهُم عِندَ صِدقِ الحَديثِ وَأداءُ الأمانَةِ؛
فريب نماز و روزه مردم را نخوريد، زيرا آدمى گاه چنان به نماز و روزه خو مى كند كه اگر آنها را ترك گويد، احساس ترس مى كند، بلكه آنها را به راستگويى و امانتدارى بيازماييد.
كافى، ج2، ص 104، ح2
امام صادق (عليه السلام) فرمودند:
ما يَمنَعُ اَحَدَكُم اِذا دَخَل عَلَيهِ غَمٌّ مِن غُمُومِ الدُّنيا اَن يَتَوَضَّاَ ثُمَّ يَدخُلَ مَسجِدَهُ وَ يَركَعَ رَكعَتَينِ فَيَدعُوَ اللّه فيهِما؟ اَما سَمِعتَ اللّه يَقُولُ: «وَاستَعينوا بِالصَّبرِ وَ الصَّلاةِ»؟
چه چيز مانع مى شود كه هر گاه بر يكى از شما غم و اندوه دنيايى رسيد، وضو بگيرد و به سجده گاه خود رود و دو ركعت نماز گزارد و در آن دعا كند؟ مگر نشنيده اى كه خداوند مى فرمايد: «از صبر و نماز مدد بگيريد»؟
تفسير عياشى، ج 1، ص 59، ح 39
امام صادق (عليه السلام) فرمودند:
ما خَسِرَ وَ اللّه مَن اَتى بِحَقيقَةِ السُّجودِ ... وَلا بَعُدَ عَنِ اللّه اَبَدا مَن اَحسَنَ تَقَرُّبَهُ فِى السُّجودِ وَ لا قَرُبَ اِلَيهِ اَبَدا مَن اَساءَ اَدَبَهُ وَضَيَّعَ حُرمَتَهُ وَيَتَعَلَّقُ قَلبُهُ بِسِواهُ؛
سوگند به خدا ، هر كس كه حقيقت سجده را به جاى آورد ، زيان نكرد و كسى كه در سجده، به خوبى به خداوند نزديك شد، هرگز از خداوند دور نيست. و آن كه به {ساحت مقدس} او بى ادبى كرد و حرمتش را زير پا گذاشت ، و به غير او دل بست، هرگز به او نزديك نشد.
بحار الأنوار ، ج 75، ص 71، ح 34
امام صادق (عليه السلام) فرمودند:
فَضلُ الوَقتِ الاوّلِ عَلَي الأخير كَفَضل الاخرةِ عَلَي الدُّنيا.
فضيلت خواندن نماز در اول وقت نسبت به تأ خير انداختن آن، مثل فضيلت آخرت بر دنياست.
بحارالأنوار، ج 82، ص 359
امام صادق (عليه السلام) فرمودند:
لا يَنالُ شَفاعَتَنا مَن استَخَفَّ بِالصَّلاةِ؛
هركس نماز را سبك بشمارد ، بشفاعت ما دست نخواهد يافت.
فروع كافي، ج3، ص270
پيامبراكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمودند:
إِنَّ المُؤمِنَ هِمَّتُهُ فِي الصَّلاةِ وَالصِّيامِ وَالعِبادَةِ وَالمُنافِقُ هِمَّتُهُ فِي الطَّعامِ وَالشَّرابِ كَالبَهيمَةِ؛
همّت مؤمن در نماز و روزه و عبادت است و همّت منافق در خوردن و نوشيدن؛ مانند حيوانات.
تنبيه الخواطر،ج1، ص 94
پيامبراكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمودند:
مَنِ اغتابَ مُسلِما أَو مُسلِمَةً لَم يَقبَلِ اللّه صَلاتَهُ وَلاصيامَهُ أَربَعينَ يَوما وَلَيلَةً إِلاّ أَن يَغفِرَ لَهُ صاحِبُهُ؛
هر كس از مرد يا زن مسلمانى غيبت كند، خداوند تا چهل شبانه روز نماز و روزه او را نپذيرد مگر اين كه غيبت شونده او را ببخشد.
بحارالأنوار، ج 75، ص 258، ح 53
پيامبراكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمودند:
ثَلاثٌ لَو يَعلَمُ النّاسُ ما فيهِنَّ ما اُخِذنَ اِلاّ بِسَهمَةٍ حِرصا عَلى ما فيهِنَّ مِن الخَيرِ وَ البَرَكَةِ: اَلتَّذينُ بِالصَّلاةِ وَ التَّهجيُر بِالجَماعاتِ وَ الصَّلاةُ فى اَوَّلِ الصُّفوفِ؛
سه چيز است كه اگر مردم آثار آن را مى دانستند، به جهت حريص بودن به خير و بركتى كه در آنها هست، به قرعه متوسل مى شدند: اذان نماز، شتاب به نماز جماعت و نماز در صف اول.
كنزالعمّال، ح 43235
پيامبراكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمودند:
لاتَنظُروا إِلى كَثرَةِ صَلاتِهِم وَصَومِهِم وَ كَثرَةِ الحَجِّ وَالمَعروفِ وَطَنطَنَتِهِم بِاللَّيلِ، وَلكِنِ انظُروا إِلى صِدقِ الحَديثِ وَأَداءِ المانَةِ؛
به زيادى نماز و روزه و حج و احسان و مناجات شبانه مردم نگاه نكنيد، بلكه به راستگويى و امانتدارى آنها توجه كنيد.
بحارالأنوار، ج 75، ص 114، ح 5
پيامبراكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمودند:
اَلا اُخبِرُكُم بِاَفضَلَ مِن دَرَجَةِ الصّيامِ وَ الصَّلاةِ وَ الصَّدَقَةِ؟ صَلاحُ ذاتِ البَينِ، فَاِنَّ فَسادَ ذاتِ البَينِ هِىَ الحالِقَةُ؛
آيا به چيزى با فضيلت تر از نماز و روزه و صدقه (زكات) آگاهتان نكنم؟ و آن اصلاح ميان مردم است، زيرا تيره شدن رابطه بين مردم ريشه كن كننده دين است.
نهج الفصاحه، ح 458
پيامبراكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمودند:
عن زيد بن خالدٍ الجُهَنّى: ما كانَ رَسُولُ اللّه صلى الله عليه و آله يَخرُج مِن شَى ءٍ لِشَى ءٍ مِنَ الصَّلَواتِ حَتّى يَستاكَ ؛
زيد بن خالد جُهَنى: پيامبر خدا صلى الله عليه و آله از هيچ نمازى به نماز ديگر مشغول نمى شدند، مگر اين كه در اين فاصله مسواك مى زدند.
المعجم الكبير، ج 5، ص 254، ح 5261
پيامبراكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمودند:
اِعلَموا اَنَّ اللّه تعالى قَد فَرَضَ عَلَيكُم الجُمُعَةَ فَمَن تَرَكَها فى حَياتى وَ بَعدَ مَماتى وَ لَهُم اِمامٌ عادِلٌ اِستِخفافا بِها وَ جُحودا لَها فَلا جَمَعَ اللّه شَملَهُ وَ لا بارَكَ لَهُ فى اَمرِهِ اَلا وَ لا صَلاةَ لَهُ اَلا وَ لا زَكاةَ لَهُ اَلا وَ لا حَجَّ لَهُ اَلا وَ لا صَومَ لَهُ اَلا وَ لا بَرَكَةَ لَهُ حَتّى يَتوبَ؛
بدانيد كه خداوند متعال نماز جمعه را بر شما واجب ساخته است پس آنان كه در زندگى و پس از مرگ من، از روى سبك شمردن و يا انكار، آن را ترك كنند، با وجود اين كه پيشواى عادلى دارند، خداوند وحدتشان نبخشد و در كارشان بركت ندهد، آگاه باشيد نه زكات، نه نماز، نه حج و نه روزه آنان پذيرفته است. بدانيد كه زندگى آنان بركتى نخواهد داشت، مگر توبه كنند.
عوالى اللالى، ج 2، ص 54، ح 146
پيامبراكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمودند:
ثَلاثٌ لَو يَعلَمُ النّاسُ ما فيهِنَّ ما اُخِذنَ اِلاّ بِسَهمَةٍ حِرصا عَلى ما فيهِنَّ مِن الخَيرِ وَ البَرَكَةِ: اَلتَّذينُ بِالصَّلاةِ وَ التَّهجيُر بِالجَماعاتِ وَ الصَّلاةُ فى اَوَّلِ الصُّفوفِ؛
سه چيز است كه اگر مردم آثار آن را مى دانستند، به جهت حريص بودن به خير و بركتى كه در آنها هست، به قرعه متوسل مى شدند: اذان نماز، شتاب به نماز جماعت و نماز در صف اول.
كنزالعمّال، ح 43235
قال الصادق - عليه السلام -:
الساعة التى يستجاب فيها الدعاء يوم الجمعة مابين فراغ الامام من الخطبة الى ان يستوى الناس فى الصفوف ؛
ساعتى كه دعا در آن مستجاب است روز جمعه و فاصله ميان پايان خطبه(نماز جمعه) تا به صف ايستادن مردم مى باشد.
(مستدرك الوسائل ، ج 6، ص 41).
قال رسول الله -صلى الله عليه وآله -:
من كان يؤ من بالله و اليوم الاخر فعليه الجمعة يوم الجمعة الاعيل مريض او مسافر او امراءة او مملوك ، و من استغنى عنها بلهو او تجارة استغنى الله عنه و الله غنى حميد؛
برهر كس كه به خداوند و روز قيامت ايمان دارد در روز جمعه ، نماز جمعه بر او واجب مى باشد، جز بر بيمار يا مسافر يا زن ، يا برده و هر كس از نماز جمعه به وسيله پرداختن به لهو يا تجارت بى نيازى جويد، خداوند هم از او بى نيازى جويد(و عبادت او را نپذيرد) و خدا بى نياز و ستوده است .
(كنز العمال ، ج 7 ص 726، ح 21120).
قال الصادق - عليه السلام -:
ان الله اكرم المؤ منين بالجمعة ؛
همانا خداوند - تبارك و تعالى- مؤ منان را به وسيله نماز جمعه گرامى مى داشت .
(مستدرك الوسائل ، ج 6، ص 5).
قال رسول الله -صلى الله عليه وآله -:
اذا كان يوم الجمعة كان على كل باب من ابواب المسجد ملئكة يكتبون الاول فالاول فاذا جلس الامام طوار الصحف و جاءوا يستمعون الذكر ؛
چون روز جمعه فرا رسد، بر درب هر مسجدى ملائكه مى نشينند و نام مردم را به ترتيب ورود اول و دوم و سوم مى نويسند تا وقتى كه امام جمعه در جايگاه خود قرار مى گرفت پرونده ها را جمع مى كند و به ذكر (خطبه ها) گوش فرا مى دهند.
(بحارالانوار، ج 89، ص 12، مستدرك الوسائل ، ج 6، ص 38).
قال رسول الله -صلى الله عليه وآله -:
ركعتان فى يوم الجمعة افضل من الف ركعة فى غير يوم الجمعة ؛
دو ركعت نماز در روز جمعه ، بهتر از هزار ركعت نماز در غير روز جمعه است .
(كنزالعمال ، ج 7، حديث 21057).
قال رسول الله -صلى الله عليه وآله -:
رواح الجمعة واجب على كل محتلم ؛
برهر مكلف رفتن به نماز جمعه واجب است .
(كنز العمال ، ج 7، ص 725، ح 21119).
قال رسول الله -صلى الله عليه وآله -:
الجمعة حج المساكين؛
نماز جمعه حج فقرا است .
(كنزالعمال ج 7، ص 707، ح 21031).
قال الصادق - عليه السلام -:
ان الرجل يذنب الذنب فيحرم صلاة الليل و ان العمل السيى ء اسرع فى صاحبه من السكين فى اللحم؛
شخصى كه به عصيان روى مى آورد، از خواندن نماز شب محروم مى شود، زيرا اثر كار بد در انسان ، از اثر كارد تيز بر گوشت ، سريع تر است .
(ميزان الحكمه ، ج 5، ح 110467).
قال على - عليه السلام -:
عبادالله ان تقوى الله حمت اولياء محارمه و الزمت قلوبهم مخافته حتى اسهرت لياليهم ؛
اى بندگان خدا پرهيزكارى دوستان خدا را از انجام كارهاى حرام باز مى دارد و ترس از خدا آنچنان در دل آنان جاى مى گيرد كه شب ها را (براى نماز) بيدار مى مانند.
(نهج البلاغه ، خطبه 113).
عن ابى جعفر - عليه السلام - قال :
ثلاث درجات : افشاء السلام ، و اطعام الطعام و الصلاة بالليل والناس نيام ؛
از امام باقر (ع ) نقل شده كه فرمودند: سه چيز منزلت و مقام را مى افزايد: سلام دادن ، غذا دادن و شب نماز خواندن ، آن زمان كه مردم در خوابند.
(بحارالانوار، ج 87، ص 141).
امام باقر(عليه السلام) فرمودند:
صل ركعتين فى سواد الليل لوحشة القبور ؛
براى نجات از وحشت قبر، دو ركعت نماز در دل شب بخوان .
(بحارالانوار، ج 87، ص 160).
قال الصادق - عليه السلام -:
اذا قمت بالليل فاستك فان الملك تاءتيك فيضع فاه على فيك ، فليس من حرف تتلوه و تنطق به الا صعد به الى السماء فليكن فوك طيب الريح ؛
شبانگاه كه براى نماز بلند مى شوى مسواك بزن ، چرا كه فرشته نزد تو مى آيد و دهانش را بر دهانت مى گذارد و هر حرفى از قرآن و نماز و دعا مى خوانى ، به آسمان مى برد از اين رو بايد كه دهانت خوشبو باشد.
(وسائل الشيعه ، ج 1، ص 357، بحارالانوار، ج 87، ص 207).
قال الصادق - عليه السلام -:
ثلاثة هن فخر المؤ من وزينة فى الدنيا و الاخرة : الصلاة فى اخر الليل و ياءسه مما فى ايدى ، الناس ، و ولاية الامام من ال محمد -صلى الله عليه وآله - ؛
سه چيز مايه افتخار مومن و زينت اودر دنيا و آخرت است :
1 - نماز در آخر شب ؛
2 - دل كندن از آنچه دردست مردم است ؛
3 - پذيرش ولايت امام از اهل بيت پيامبر (صلى الله عليه وآله)
(بحارالانوار، ج 87، ص 140).
قال الصادق - عليه السلام -:
استغفر الله ربى و اتوب اليه فى الوتر سبعين مرة تنصب يدك اليسرى و تعد باليمنى الاستغفار ؛
در قنوت نماز، وتر، هفتاد بار استغفار بگوييد، براى اين كار دست چپ را مقابل صورت قرار دهيد، و با دست راست استغفار را بشماريد.
(بحارالانوار، ج 87، ص 287).
قال رسول الله -صلى الله عليه وآله -:
اطولكم قنوتا فى الوتر اطولكم راحة يوم القيامة فى الموقف ؛
هرقدر قنوت شما در نماز وتر طولانى تر باشد، آسايش شما در موقف قيامت بيشتر است.
(بحارالانوار، ج 87، ص 287).
عليكم بصلاة الليل سنة نبيكم و داءب الصالحين؛
بر شما باد به خواندن نماز شب ، زيرا اين عمل سنت پيامبر و سيره صالحان است .
(بحارالانوار، ج 87، ص 123).
قال رسول الله -صلى الله عليه وآله -:
افشوا السلام ، وصلوا الارحام ، و اطعموا الطعام ، و صلوا بالليل ، و الناس نيام ، تدخلوا الجنة بسلام؛
(باسلام كرن) سلام را ميان مردم شايع كنيد صله رحم به جاى آوريد اطعام كنيد و در شب كه همگان درخوابند به نماز برخيزيد تا به سلامتى داخل بهشت گرديد.
(بحارالانوار، ج 87، ص 159).
قال رسول الله -صلى الله عليه وآله -:
من رزق صلاة الليل من عبد او امة ؛قام لله - عزوجل - مخلصا فتوضاء وضوء سابغا وصلى الله - عزوجل - بنية صادقة وقلب سليم و بدن خاشع و عين داعمة ، جعل الله - تبارك و تعالى - خلفه تسعة صفوف من الملائكة فى كل صف ما لا يحصى عددهم الا الله تعالى احد طرفى كل صف فى المشرق و الاخر بالمغرب قال : فاذا فرغ كتب له بعددهم درجات ؛
هرگاه بنده اى موفق به نماز شب شود وبراى خدا بيدار شود و وضوى كامل بگيرد و با نيت خالص و قلب سليم و بدن خاشع وچشم گريان براى خدا نماز بخواند، خداوند نه صف از فرشتگان را پشت سر او مى گمارد كه جز خدا كسى نمى تواند آنها را شمارش كند، زيرا يك طرف هر صف در مشرق و طرف ديگر آن در مغرب است هنگامى كه او نماز را تمام كند، خدا به تعداد آن فرشتگان براى او درجه و ثواب مى نويسد.
(بحارالانوار، ج 87، ص 137)
قال الرضا - عليه السلام -:
عليكم بصلاة الليل فما من عبد يقوم اخر الليل فيصلى ثمان ركعات و ركعتى الشفع و ركعة الوتر و استغفر الله فى قنوته سبعين مرة ، الا اجير من عذاب القبر و من عذاب النار و مذله فى عمره ، و وسع عليه فى معيشته ؛
بر شما باد به نماز شب ، زيرا هر بنده اى كه در آخر شب بيدار شود و هشت ركعت نماز شب ، و دو ركعت نماز شفع ، و يك ركعت نماز وتر بخواند و
در قنوت آن ، هفتاد بار استغفار كند خداوند اورا از عذاب قبر و آتش در امان دارد وعمر او را طولانى كرده و به زندگى اوگشايش خواهد داد.
(بحارالانوار، ج 87، ص 161).
قال رسول الله -صلى الله عليه وآله -:
ما من عبد يحدث نفسه بقيام ساعة من الليل فينام عنها الا كان نومه صدقة تصدق الله بها عليه و كتب له اجر ما نوى ؛
كسى كه به نيت بيدار شدن براى نماز شب بخوابد، ولى خواب بماند، خواب او عطيه اى است الهى و خداوند متعال به او پاداش نماز شب را عطا مى كند.
(ميزان الحكمه ، ج 5، ص 423 كنزالعمال ، حديث 21475).
قال رسول الله -صلى الله عليه وآله -:
خيركم من اطاب الكلام و اطعم الطعام و صلى بالليل و الناس نيام ؛
بهترين شما كسى است كه سخن زيبا بگويد و طعام بدهد و هنگامى كه مردم در خوابند نماز شب بخواند. (بحارالانوار، ج 87، ص 142).
قال رسول الله -صلى الله عليه وآله -:
صلاة الليل مرضاة الرب ، و حب الملائكة و سنة لاانبياء و نور المعرفة واصل الايمان و راحة الابدان ، و كراهة الشيطان و سلاح على الاعداء و اجابة للدعاء و قبول الاعمال وبركة فى الرزق ، و شفيع بين صاحبها و بين ملك الموت و سراج فى قبره و فراش تحت جنبه و جواب مع منكر و نكير و مونس و زائر فى قبره الى يوم القيامة ؛
نماز شب مايه خشنودى پروردگار و دوستى فرشتگان و روش پيامبران و نور معرفت و ريشه ايمان و موجب آرامش بدن و نفرت شيطان و سلاحى در مقابل دشمنان و باعث مستجاب شدن دعا و پذيرش اعمال و بركت روزى است نماز شب بين نمازگزاران و ملك الموت واسطه مى شود و چراغ قبر و فرش زير او در قبر و پاسخ نكير و منكر و مونس انسان در قبر و زيارت كننده او در قبر تا روز قيامت خواهد بود. (بحارالانوار، ج 87، ص 162).
قال الصادق - عليه السلام -:
ان الله - عزوجل - قال المال و البنوان زينة الحياة الدنيا، و ان الثمان ركعات التى يصليها العبد اخرالليل زينة الاخرة ؛
خداوند متعال ثروت و فرزندان را زينت دنيا دانسته است هشت ركعت نماز كه انسان در آخر شب مى خواند، زينت آخرت است .
(بحارالانوار ج 83، ص 126 ثواب الاعمال ، ص 69).
عن رسول الله -صلى الله عليه وآله -:
عليكم بصلاة الليل ولو ركعة واحدة ، فان الصلاة الليل منهاة عن الاثم و تطفى ء غضب الرب - تبارك و تعالى - و تدفع عن اهلها حرالنار، يوم القيامة؛
بر شما باد به نماز شب ، اگر چه يك ركعت باشد، زيرا نماز شب انسان را از گناه باز مى دارد و خشم پروردگار را خاموش كرده وصاحبش را از آتش قيامت درامان مى دارد.
(كنزالعمال ، ج 7، حديث 21431).
عن النبى -صلى الله عليه وآله -:
قال : يا على ! خمسة تنور القلب : كثرة قرائة قل هو الله احد و قلة الكلام و مجالسة العلماء والصلاة فى الليل و المشى ء الى المساجد؛
يا على ! پنج چيز دل را نورانى مى كند: كثرت تلاوت سوره ((قل هو الله احد))،كم گويى ، مجالست با علما، نماز شب و گام برداشتن به سوى مسجد.
(المواعظ العدديه ، ص 258).
عن النبى -صلى الله عليه وآله -:
ياعلى ! عليك بصلاة الليل و من استخف بصلاة الليل فليس منا ؛
يا على ! بر تو باد به خواندن نماز شب و از ما نيست كسى كه به نماز شب اهميت ندهد و آن را سبك بشمارد.
(وسائل الشيعه ، ج 5، ص 280).
عن الصادق - عليه السلام -:
ان البيوت التى يصلى فيها بالليل بتلاوه القرآن تضى ء لاهل المساء كما تضى ء نجوم السماء لاهل الارض؛
خانه اى كه در آن نماز شب خوانده مى شود و تلاوت قرآن مى گردد، براى افلاكيان آن گونه مى درخشد كه ستارگان براى زمينيان مى درخشد.
(ثواب الاعمال ، ص 70).
عن الصادق - عليه السلام -:
صلاة الليل تحسن الوجه و تحسن الخلق ، و تطيب الريح ، و تدر الرزق و تقضى الدين ، و تذهب بالهم و تجلوا البصر ؛
نمازشب باعث زيبايى سيما ونيكويى اخلاق و خوشبويى بدن و فراوانى رزق و مايه اداى قرض ها و از بين رفتن و تقويت نور چشم است .
(ثواب الاعمال ، ص 70).
قال رسول الله -صلى الله عليه وآله -:
صلوة الليل سراج لصاحبها، فى ظلمة القبر ؛
نماز شب چراغى است در تاريكى قبر.
(بحارالانوار، ج 87، ص 161).
قال الصادق - عليه السلام -:
صلوة الليل تبيض الوجه و صلوة الليل تطيب الريح و صلوة الليل تجلب الرزق ؛
نماز شب چهره را سفيد، بوى را خوش و روزى را جلب مى كند(گسترش مى دهد).
(علل الشرايع ، ص 363، ميزان الحكمه ، ج ، ص 421)
اذا ايقظ الرجل اهله من الليل توضيا و صليا كتبا من الذاكرين الله كثيرا و الذاكرات ؛
هرگاه مردى همسر خويش را در نيمه هاى شب بيدار كند و با هم وضو بسازند و به نماز بايستند، آنان از ذاكرانى ، كه خداوند - تبارك و تعالى - بسيار ياد مى كنند، محسوب مى گردند.
(ميزان الحكمه ، ج 5، ص 418).
قال رسول الله -صلى الله عليه وآله -:
مازال جبرئيل يوصينى بقيام الليل حتى ظننت ان اخيار امتى لن يناموا من الليل الا قليلا ؛
جبرئيل (ع ) همچنان مرا به قيام شب و نماز در آن سفارش مى نمود كه من گمان كردم خوبان و برگزيدگان امت من شب را نمى خوابند، مگر اندكى .
(بحارالانوار، ج 76، ص 333).
عن ابى عبدالله - عليه السلام - قال :
من قدم اربعين رجلا من اخوانه فدعا لهم ثم دعا لنفسه ، استجيب له فيهم و فى نفسه؛
امام صادق (عليه السلام) فرمودند: كسى كه در قنوت نماز وتر براى چهل مؤ من وسپس براى خود دعا كند، خداوند دعاهاى وى را مستجاب گرداند.
(وسائل الشيعه ، ج 4، باب 45).
قال رسول الله -صلى الله عليه وآله -:
عليكم بصلاة الليل فانها سنة نبيكم و داءب الصالحين قبلكم و مطردة الداء عن اجسادكم ؛
نماز شب را به پا داريد، زيرا نماز شب سنتى است از پيامبرتان رسول الله (صلى الله عليه وآله) و رسم صالحان و پاكانى است كه قبل از شما بودند نماز شب موجب طرد و دفع بلا و دردها و بيمارى ها از بدن شما مى باشد.
(تفسير صافى ، ص 265، ثواب الاعمال ، ص 96).
قال الصادق - عليه السلام -:
ان الرجل ليكذب الكذبة فيحرم بها عن صلوة الليل؛
چه بسا مردى با گفتن دروغى ، از فيض نماز محروم مى شود.
(بحارالانوار، ج 87، ص 146).
قال رسول الله -صلى الله عليه وآله -:
ما اتخذ الله ابراهيم خليلا - عليه السلام - الا لاءطعامه الطعام و صلوته بالليل و الناس نيام؛
خداوند ابراهيم (ع ) را به مقام خليلى خود برنگزيد، مگر به دو چيز: اول اين كه مردم را اطعام مى كرد و ديگر اين كه هنگامى كه مردم در خواب بودند، نماز مى خواند.
(بحارالانوار، ج 74 ص 282، ميزان الحكمه ، ج 5 ص 417).
قال الباقر - عليه السلام -:
جاء الرجل الى اميرالمؤ منين - عليه السلام - فقال : يااميرالمؤ منين انى قد حرمت الصلوة بالليل فقال اميرالمؤ منين : انت رجل قد قيدتك ذنوبك؛
مردى نزد اميرالمؤ منين (عليه السلام) آمد و گفت: من از نماز شب محروم شده ام، امام على (عليه السلام) فرمودند: گناهانت تو را گرفتار نموده است .
(بحارالانوار، ج 83، ص 127).
قال على - عليه السلام -:
قيام الليل مصححة للبدن و تمسك باخلاق و رضى رب العالمين؛
برخاستن براى نماز شب موجب تندرستى و پايبندى به اخلاق پيغمبران است وخدا را خشنود مى كند.
(ميزان الحكمه ، ج 5، ص 421).
قال الصادق - عليه السلام -:
ان الرجل يذنب فيحرم صلوة الليل؛
هرآينه انسان مرتكب گناهى مى شود و در نتيجه را، از نماز شب محروم مى گردد.
(ميزان الحكمه ، ج 5، ص 422).
عن الرضا - عليه السلام -:
رضوان الله الصلوة بالليل؛
نماز شب ، رضوان (خشنودى ) خدا را به همراه دارد.
(من لايحضره الفقيه ، ج 1 ص 412)
قال الصادق - عليه السلام -:
شرف المؤ من صلاته بالليل؛
شرف مومن به نماز شب او است .
(بحارالانوار، ج 87، ص 141).
عن النبى -صلى الله عليه وآله -:
الركعتان فى جوف الليل احب الى من الدنيا و مافيها ؛
دو ركعت نماز در دل شب نزد من ، از دنيا وآنچه كه در آن است ، محبوبتر است .
(وسائل الشيعه ، ج 5، ص 276).
قال رسول الله -صلى الله عليه وآله -:
صلاة الرجل تطوعا حيث لايراه الناس تعدل صلاته على اعين الناس خمسا و عشرين ؛
نماز مستحبى كه در مكانى دور از ديد مردم خوانده شود، از نظر ثواب و ارزش معنوى معادل با بيست و پنج نماز است كه در معرض ديد مردم به جا آورده شود.
(نهج الفصاحه ، حديث 1847).
قال الصادق - عليه السلام -:
ان الله - عزوجل - فرض عليكم الصلوات فى احب الاوقات اليه ، فاسئلوا الله حوائجكم عقيب فرائضكم ؛
به درستى كه خداوند نمازهاى واجب را در محبوب ترين اوقات واجب كرد، پس بعد از نمازهايتان حاجات خود را از خدا بخواهيد.
(بحارالانوار، ج 85، ص 324).
قال الباقر - عليه السلام -:
انما شيعة على كثيرة صلاتهم كثيرة تلاوتهم للقرآن ؛
شيعيان و پيروان خط على زياد نماز مى گزارند، و زياد تلاوت قرآن مى كنند.
(صفات الشيعه ، ص 436).
مادمت فى الصلاة فانك تقرع باب الملك الجبار، و من يكثر قرع باب الملك يفتح له ؛
مادامى كه تو در نمازهستى ، درب خانه پادشاه توانا را مى كوبى ، هر كس كه در كوبيدن درب خانه پادشاه پافشارى كند، آن درب روى او باز مى شود.
(بحارالانوار، ج 77، ص 80).
قال الباقر - عليه السلام -:
انما جعلت النافلة ليتم بها ما افسده من الفريضة ؛
همانا (نماز) نافله را به اين جهت قرار دادند كه كاستى هاى نماز واجب را جبران كند.
(وسائل الشيعه ، ج 3، ص 20).
قال الباقر - عليه السلام -:
واذا لم يؤ د الرجل الفريضه لم تقبل منه النافله ؛
اگر كسى نماز واجب به جا نياورد، نافله او مقبول نيست .
(وسائل الشيعه ، ج 3، ص 20).
قال على - عليه السلام -:
قال الله تعالى لنبيه -صلى الله عليه وآله -و كانت الامم السالفة لقد فرضت عليهم خمسين صلوة فى خمسين وقتا، وهى من الاصار التى كانت عليهم فرفعتها عن امتك وجعلتها خمسا فى خمسه اوقات و هى احد و خمسون ركعة ، و جعلت لهم اجر خمسين صلوة ؛
از اميرالمؤ منين (عليه السلام) روايت شده ، كه خداوند به رسولش فرمود: براى پيشينيان پنجاه نماز در وقت واجب كرده بودم و اين يكى از مشكلاتى بود كه امم سابقه داشتند ولى اين بار را از دوش تو برداشتم ، و به جاى آن ، پنج نماز، در پنج وقت براى شما قرار دادم كه اين پنج نماز در پنج نوبت (مجموعا واجب و مستحب آن ) پنجاه و يك ركعت است و ثواب پنجاه نماز را دارد.
(جامع احاديث الشيعه ، ج 4، ص 40).
عن الصادق - عليه السلام - قال :
ما يمنع احدكم اذا دخل عليه غم من غموم الدنيا ان يتوضاء ثم يدخل المسجد فيركع ركعتين ، يدعواالله فيهما اما سمعت الله يقول : و استعينوا بالصبر و الصلاة ؛
وقتى در اثر فشار زندگى و حوادث روزگار مشكلاتى براى كسى پيش آمد، وضو بگيرد و به مسجد برود و دو ركعت نماز به جاى آورد، و خدا را بخواند. آيا شنيده اى كه خداوند مى فرمايد: از شكيبايى و نماز يارى جوييد.
(وسائل الشيعه ، ج 5، ص 263).
قال الصادق - عليه السلام - :
ان القلب يحيى و يموت فاذا حى فادبه بالتطوع ، و اذا مات فاقصره على الفرائض؛
همانا، قلب انسان مى ميرد و زنده مى شود، پس وقتى كه قلب زنده (و با نشاط) است او را به اعمال (نماز) مستحبى وادار كن و زماني كه قلب مرده است ، به واجبات اكتفا كن .
(مستدرك الوسائل ، ج 1 ص 177).
قال الصادق - عليه السلام -:
اياكم و الكسل و ان ربكم رحيم يشكر القليل ان الرجل ليصلى الركعتين تطوعا يريد بهما وجه الله فيدخله الله بهما الجنة ؛
ازسستى دورى كنيد، زيرا پروردگار شما مهربان است و اندك را مى پذيرد هرآينه مرد دو ركعت نماز مستحبى براى خدا مى خواند و خداوند به سبب اين دو ركعت ، او را وارد بهشت مى كند.
(وسائل الشيعه ، ج 3، ص 30، اصول وافى ، ج 2، ص 61).
قال الحسن بن على - عليه السلام -:
اذا اضرت النوافل بالفريضة فارفضوها ؛
هرگاه نمازهاى مستحبى به نمازهاى واجب ضرر رسانيد، آنها را ترك كنيد.
(تحف العقول ، ص 267).
قال رسول الله -صلى الله عليه وآله -:
يا اباذر! ايما رجل تطوع فى كل يوم و ليلة اثنتى عشرة ركعة سوى المكتوبة كان له حقا واجبا بيت فى الجنة ؛
اى ابوذر! هر مردى كه در شبانه روز - غير از نمازهاى واجب - دوازده ركعت نماز بگزارد خداوند خانه اى در بهشت به او خواهد داد.
(مكارم الاخلاق ، ص 461).
قال الصادق - عليه السلام -:
اذا اردت حاجة فصل ركعتين وصل على محمد و آل محمد وسل تعطه ؛
هنگام حاجت ، دو ركعت نماز بخوان و بر پيغمبر و آل او درود فرست و حاجتت را بخواه كه به تو داده مى شود.
(فروع كافى ، ج 3، ص 479).
قال رسول الله -صلى الله عليه وآله -:
الصلوة ميزان فمن اوفى استوفى؛
نماز ترازوى (اعمال ) است هر كسى بيشتر به جا آورد بيشتر بهره مى برد.
(فروع كافى ، ج 3، ص 267).
قال الباقر - عليه السلام -:
ان العبد ليرفع له من صلاته نصفها و ثلثها و ربعها و خمسها فما يرفع له الا ما قبل عليها بقلبه و انما امروا بالنوافل ليتم لهم مانقصوا من الفريضة ؛
نمازى كه بنده به جا مى آورد، گاهى نصف و گاهى يك سوم و گاهى يك چهارم و گاهى يك پنجم آن بالا برده مى شود، زيرا بالا برده نمى شود مگر آن نمازى كه با توجه و حضور قلب باشد، مردم ماءمور به انجام نمازهاى مستحب شده اند تا نقص نمازهاى واجب آنان توسط مستحباب جبران شود.
(بحارالانوار، ج 87، ص 28).
قال الباقر - عليه السلام -:
يا باغى العلم ! اصل قبل لاتقدر، على ليل ولانهار تصلى فيه ؛
اى طالب علم ! نماز را به پادار، قبل از آن كه پيرى وسستى فرا رسد، كه آن وقت قدرت نمازگزاردن را ندارى و براى تو ميسر نيست (و شايد اشاره به پس از مرگ باشد).
(بحارالانوار، ج 82، ص 227).
قال الباقر - عليه السلام -:
فاذا اتم له ست سنين علم الركوع و السجود حتى يتم له سبع سنين فاذا تم له سبع سنين قيل له اغسل وجهك و كفيك، فاذا غسلهما قيل له صل؛
هنگامى كه فرزندان شما شش ساله شدند، ركوع و سجده (صحيح ) را به آن ها بياموزيد و در هفت سالگى به طفل بگوييد: دست و رويت را بشوى و نماز بگذار.
(بحارالانوار، ج 88، ص 132)
قال رسول الله -صلى الله عليه وآله -:
اطرفوا اهاليكم فى كل يوم جمعة بشى ء من الفاكهة ، حتى يفرحوا بالجمعة ؛
روز جمعه براى خانواده خود ميوه تازه بخريد، تا براى آمدن نماز خرسند گردند.
(مستدرك الوسائل ، ج 6 ص 61).
و كان على- عليه السلام- اذا قام الى الصلوة فقال : وجهت وجهى للذى فطرالسموات والارض ، تغير لونه حتى يعرف ذلك فى وجهه ؛
وقتى على (عليه السلام) به نماز مى ايستاد و آيه شريفه: ((رو مى آورم با تمام وجودم به كسى كه آسمانها وزمين را آفريد))را مى خواند، رنگ و چهره مبارك او متغير مى شد، به طورى كه تغيير حالت و دگرگونى از صورت مباركش به خوبى مشاهده مى گشت.
(ميزان الحكمه ، ج 5 ص381).
قال رسول الله -صلى الله عليه وآله -:
كانوا (يعنى الانبياء) يفزعون اذا فزعوا الى الصلاة ؛
پيامبران خدا (صلى الله عليه وآله ) چنان بودند كه چون دچار نگرانى مى شدند،به نماز پناه مى بردند.
(تفسير درالمنثور، ج 1، ص 67)
قال السجاد - عليه السلام -:
كان يبكى حتى يبتل مصلاه خشية من الله - عزوجل - من غير جرم ؛
رسول خدا -صلى الله عليه وآله - با اين كه بى گناه بود اما از خوف خداوند چنان در نماز مى گريست كه جانمازش خيس مى شد.
(سنن النبى ، ص 32)
قال على - عليه السلام -:
كان رسول الله -صلى الله عليه وآله - لايؤ ثر على الصلوة عشاة ولاغيره و كان اذا دخل وقتها كانه لايعرف اهلا ولا جميعا؛
رسول خدا -صلى الله عليه وآله - نه شام و نه چيز ديگرى را بر نماز مقدم نمى داشت و چون وقت نماز فرا مى رسيد، ديگر نه خانواده مى شناخت ونه دوست .
(سنن نبوى ، ص 14).
قال رسول الله -صلى الله عليه وآله -:
ان الله جعل قرة عينى فى الصلاة وحببهاالى؛
همانا خداوند روشنى چشم مرا در نماز قرار داد و نماز را محبوب من نمود.
(ميزان الحكمه ، ج 5، ص 367، امالى شيخ صدوق ، ج 2، ص 141).
قال رسول الله -صلى الله عليه وآله -:
انا لااشبع من الصلاة ؛
من هرگز از نماز سير نمى شوم .
(امالى صدوق ، ج 2 ص 141).
قال الصادق - عليه السلام -:
وكان رسول الله -صلى الله عليه وآله - يستغفر الله فى الوتر سبعين مرة و يقول: هذا مقام العائذ بك من النار سبع مرات ؛
رسول خدا (صلى الله عليه وآله) در قنوت نماز وتر هفتاد بار ((استغفرالله )) و هفت بار هذا ماقم العائذ بك من النار))(يعنى اين جايگاه كسى است كه از آتش به تو پناه آورده است) مى گفت .
(وسائل الشيعه ، ج 4، ص 610).
قال الصادق - عليه السلام -:
يا اباهارون ! انا ناءمر صبياننا بتسبيح فاطمة - عليهاالسلام - كما ناءمرهم بالصلاة ، فالزمه ، فانه لم يلزمه عبد فشقى؛
اى اباهارون! ما بچه هاى خود را همان طور كه به نماز امر مى كنيم ، به تسبيح حضرت فاطمه (عليهاالسلام) نيز امر مى كنيم تو نيز بر آن مداومت كن ، زيرا بنده شقى (و بدبخت معنوى ) بدان پاى بند نمى شود.
(فروع كافى ، كتاب الصلاة ص 343، ح 13).
قال الصادق - عليه السلام -:
من سبح الله فى دبر الفريضة تسبيح فاطمة الزهراء - عليهاالسلام - مائة مرة و اتبعها بلااله الاالله غفر الله له ؛
هركس بعد از نماز واجب با تسبيح حضرت فاطمه زهرا (س ) صدبار به تسبيح خداى متعال بپردازد و به دنبال آن ((لااله الاالله ))بگويد، خداوند او رامشمول مغفرت خود مى كند.
(فروع كافى ، ج 3، كتاب الصلاة ، باب دعا، نماز 70 - ص 342).
قال رسول الله - صلى الله عليه و آله -:
يافاطمة ! اعطيك ما هو خير لك من خادم و من الدنيا بما فيها، تكبرين الله بعد كل صلاة اربعا و ثلاثين تكبيرة ، وتحمدين الله ثلاثا و ثلاثين تحميدة ، و تسبحين الله ثلاثا و ثلاثين تسبيحة ، ثم تخمين ذلك بلااله الا الله ، وذلك خير لك من الذين اردت و من الدنيا و ما فيها فلزمت - صلوات الله عليها - هذاالتسبيح بعد كل صلاة ، و نسب اليها ؛
اى فاطمه ! به تو چيزى را عطا كنم كه از خدمتكار و دنيا با آنچه در آن است بهتر باشد بعد از نماز سى و چهار مرتبه ((الله اكبر))سى و سه مرتبه ((الحمدلله ))و سى و سه مرتبه ((سبحان الله ))بگو و پس از آن را به ((لااله الاالله ))ختم كن اين كار براى تو بهتر است از آنچه مى خواهى و از دنيا وآنچه در آن است پس حضرت زهرا (س ) پس از هر نماز به اين تسبيح مداومت كرد و منسوب به او گرديد.
(بحارالانوار، ج 85، ص 336).
قال الصادق - عليه السلام -:
الجلوس بعد صلاة الغداة فى التعقيب و الدعاء حتى تطلع الشمس ابلغ فى طلب الرزق من الضرب فى الارض ؛
هركس بعد از نماز صبح براى تعقيب و دعا تا طلوع خورشيد بنشيند، بهتر از در نورديدن زمين ، روزى راجلب مى كند.
(وسائل الشيعه ، ج 4، ص 10 35).
قال رسول الله - صلى الله عليه و آله -:
من اكل لمقة حرام لم تقبل له صلوة اربعين ليلة و لم يستجب له دعوة اربعين صباحا ؛
كسي كه لقمه حرام بخورد، نماز چهل شب او قبول نمى شود، ودعاى چهل روز او به اجابت نمى رسد.
(دارالسلام ، نورى ، ج 4 ص 213)
قال رسول الله - صلى الله عليه و آله -:
ان المصلى ليقرع باب الملك و انه من يدم قرع الباب يوشك ان يفتح له؛
به درستى كه نمازگزار در خانه خداوند را ميزند و كسى كه پيوسته درى را بكوبد، عاقبت آن درب به روى او باز خواهد شد.
(نهج الفصاحه ، ص 827)
قال الصادق - عليه السلام -:
الدعا بعد الفريضة اياك ان تدعه ، فان فضله بعد الفريضة كفضل الفريضة على النافلة ؛
مبادا دعاى بعد از فريضه را ترك كنى ، زيرا فضيلت و امتياز دعاى بعد از فريضه همچون برترى فريضه و نماز واجب برنافله است .(بحارالانوار، 85، ص 325)
قال الصادق - عليه السلام -:
الدعاء بعد الفريضة افضل من الصلوة تنفلا ؛
دعاى بعد از نماز واجب ، از به جا آوردن نماز نافله برتر است.
(من لايحضره الفقيه ، ج 1 ص 962)
قال رسول الله - صلى الله عليه و آله -:
و ارفعوا اليه ايديكم بالدعاء فى اوقات صلاتكم فانها افضل الساعات ينظرالله - عزوجل - فيها بالرحمة الى عباده و يجيبهم اذا ناجوه و يلبيهم اذا نادوه و يستجب لهم اذا دعوه؛
و در اوقات نمازهايتان دستهاى خود را به دعا به سوى خدا برداريد، زيرا آن اوقات بهترين ساعات است و خداوند به سوى بندگانش با نظر رحمت نگاه مى كند وهنگامى كه با او مناجات كنند جواب مى دهد زمانى كه او را بخوانند، لبيك مى گويد و وقتى كه به درگاه او دعا كنند، اجابت مى فرمايد.
(بحارالانوار، ج 96، ص 356)
قال الباقر - عليه السلام -:
فاذا فرغت من الصلاة المكتوبة فانصب الى ربك فى الدعاء او ارعب اليه فى المساءلة؛
هرگاه از نماز واجب فارغ شدى ، به دعا به سوى پروردگارت بپرداز و رغبت كن به سوى پروردگارت به سوال و درخواست .
(مجمع البيان ، ج 10 ص 509)
قال رسول الله - صلى الله عليه و آله -:
كاءنه قداستغنى غنى خذوا صلاته فاضربوا بها وجهه ؛
بنده مران بنگريدكه نماز به جاى آورد، ولى درخواست حاجت نكرد و گويا از من بى نياز است نمازش رابرگردانيد و برچهره اش بكوبيد.(بحارالانوار، ج 82 ص 325)
قال الصادق - عليه السلام -:
ان الله - عزوجل - فرض عليكم الصلوات فى احب الاوقات اليه فاسئلوا الله حوائجكم عقيب فرائضكم ؛
به درستى كه خداوند نمازهاى واجب را در محبوبترين اوقات واجب كرد، پس حاجات خود را بعد از نمازهايتان بخواهيد.
(بحارالانوار، ج 85 ص 324)
قال رسول الله - صلى الله عليه و آله -:
ان الله يستجبى من عبده اذا صلى فى جماعة ثم ساءله حاجة ان ينصرف حتى يقضيها ؛
وقتى بنده نمازش را به جماعت بخواند وحاجتى از خدا بخواهد، خداوند او را حاجت روا خواهد كرد، زيرا شرم دارد خواسته او را برنياورد.
(بحارالانوار، ج 88 ص 4)
قال على - عليه السلام -:
من جلس فى مصلاة ثانيا رجليه يذكر الله - تبارك الله و تعالى - وكل الله - عزوجل - به ملكا يقول : ازدد شرفا تكتب لك الحسنات و تمحى عنك السيئات و تبنى لك الدرجات حتى ينصرف؛
كسى كه درجايگاه نمازش بنشيند، و به ذكر خداى تعالى و به تعقيبات بپردازد خداوند فرشته اى را بر او ماءمور و موكل مى گرداند كه به وى مى گويد: اى نمازگزارى كه مشغول به دعا هستى ، به شرف و كرامت و فضيلت خود بيفزا (يعنى بيشتر و زيادتر دعا كن ) كه از براى تو حسنات ثبت مى گردد و سيئات و بديهايت محو و نابود مى شود و درجات براى تو افزون مى گردد و اين گفتگو ادامه دارد تا وقتى كه او از دعا و تعقيباتش فارغ شود.
(دعائم الاسلام ، ج 1 ص 165)
قال رسول الله - صلى الله عليه و آله -:
ثلاثه مواطن لاترد فيها دعوة عبد: رجل يكون فى برية حيث لايراه احد الاالله فيقوم فيصلى و رجل يكون معه فئة فيقر عنه اصحابه فبثبت و رجل يقوم من آخر الليل ؛
سه مورد است كه دعاى كسى در آن رد نمى شود: يكى آن مردى كه در بيابان باشد و كسى جز خدا او را نمى بيند برخيزيد و نماز گزارد. ديگر آن مردى كه با گروهى در جنگ باشد و ياران وى بگريزند و او استوار ماند. سوم آن كه مرد در آخر شب براى عبادت برخيزد.(كنزالعمال ، ج 2 - ص 102، ص 3336)
قال رسول الله - صلى الله عليه و آله -:
من ادى فريضة فله عندالله دعوة مستجابه ؛
هركس نماز واجبى را به جاى آورد يك دعاى مستحب نزد خدا خواهد داشت .
(بحارالانوار، ج 85، ص 321).
قال الصادق - عليه السلام -:
يستجاب الدعاء فى اربعة مواطن : فى الوتر و بعد الفجر و بعد الظهر و بعدالمغرب؛
دعا در چهار وقت به اجابت مى رسد:
1 - در نماز وتر
2 - پس از نماز صبح
3 - بعد از نماز ظهر
4 - پس از مغرب.
(بحارالانوار، 85، ص 324 روضة المتقين ، ج 12 ص 38).
قال الصادق - عليه السلام -:
من صلى صلوة و عقب الى اخرى فهو ضيف الله و حق على الله ان يكرم ضيفه ؛
هر كه نماز فريضه كند و بعد از آن تعقيب بخواند تا نماز ديگر (يعنى به خواندن دعاهايى كه بعد از نماز بايد خواند و قرائت قرآن و غيره مشغول گردد تا وقت نماز ديگر) پس آن بنده مهمان خدا مى باشد و حق است بر خداى - عزوجل - اينكه اكرام كند مهمان خود را. (بحارالانوار، ج 85 ص 322).
قال الصادق - عليه السلام -:
من سبح تسبيح فاطمة - عليها السلام - قبل ان يثنى رجله من صلوة الفريضة غفرله ؛
كسى كه در نمازهاى فريضه ، پس از سلام نماز و قبل از حركت از مصلى ، خداوند را به تسبيح فاطمه زهرا - عليها السلام - تسبيح كند، آمرزيده مى شود.
(دعائم الاسلام ، ج 1 ص 168)
عن على - عليه السلام - قال :
مروة الحضر قراءة القران و مجالسة العلماء و النظر فى الفقه و المحافظة على الصلاة فى الجماعات ؛
از حضرت علي(عليه السلام ) نقل شده كه فرمودند: جوانمردى در حضور در وطن ، قرآن خواندن ، هم نشينى با علماء، و نگريستن در احكام دين ، و مواظبت بر نماز خواندن در جماعتهاست .
(بحارالانوار، ج 88، ص 10)
قال النبى - صلى الله عليه وآله - :
من ام قوما باذنهم و هم به راضون فاقتصد بهم فى حضوره ، و احسن صلاته بقيامه و قراءته و ركوعه و سجوده و قعوده ، فله مثل اجر القوم ، و لاينقص من اجورهم شىء؛
هركس به اجازه و رضايت جماعتى به آنان پيشنماز باشد، و آنان به او راضى باشند، در حاضر شدنش با آنان استقامت ورزد، و نماز خود را با قيام و قرائت و ركوع و سجود و قعود آن نيكو انجام دهد، براى او مثل ثواب آن جماعت است ، و از ثواب آنها هم چيزى كم نمى شود.
(بحارالانوار، ج 88، ص 8)
قال على - عليه السلام -:
و اذا قمت فى صلاتك للناس فلاتكونن منفرا و لامضيعا، فان فى الناس من به العلة و له الحاجة ، و قد سالت رسول الله - صلى الله عليه وآله - حين وجهنى الى اليمن كيف اصلى بهم ؟ فقال : صل بهم كصلاة اضعفهم ، و كن بالمؤ منين رحيما؛
هنگامى كه برخاستى و خودت را مهيا ساختى تا با مردم نماز گزارى ، نماز را چندان طولانى مخوان كه مردم را پراكنده سازى ، و سريع و تند هم مخوان كه آن را تباه كنى ، زيرا در ميان مردمى كه با تو نماز مى گزارند، كسانى هستند كه عليل و بيمار و ناتوانند، يا گرفتارى و كار دارند. من از رسول خدا (ص ) هنگامى كه مرا براى تبليغ اسلام به يمن مى فرستاد پرسيدم : چگونه با مردم نماز بگزارم ؟ حضرت فرمودند: با آنها مانند ناتوانترين آنان نمازگزار، و بر
حال مؤ منين ترحم كن .
(نهج البلاغه ، فيض الاسلام ، ص 1023)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله - :
ثلاثة يضحك الله اليهم : الرجل اذا قام بالليل و القوم اذا صفوا فى الصلاة ، و القوم اذا صفوا فى قتال العدو؛
سه گروهند كه خداوند از آنان خشنود است :
1 - كسى كه نماز شب مى خواند.
2 - جمعى كه نماز جماعت تشكيل مى دهند.
3 - دسته اى كه در برابر دشمن در راه خدا صف آرايى كرده اند.
(ثواب الاعمال ، ص 96)
قال رسول الله -صلى الله عليه وآله -:
رحم الله رجلا قام من الليل فصلى و ايقظ امراءته فصلت ، فان ابت نضح فى وجهها الماء، رحم الله امراءة قامت من الليل فصلت و ايقظت زوجها، فان ابى نضحت فى وجهه الماء؛
خدا رحمت كند، مردى را كه شب از خواب برخيزد و نماز شب بخواند و همسرش را نيز براين عمل تشويق نمايد، و اگر بيدار نشد (با اجازه قبلى او) به صورت وى آب بپاشد و او را بيدار كند و همچنين خدا بيامرزد زنى كه در شب برخيزد و نماز شب بخواند وشوهرش را نيز بدين عمل وادار كند و اگر از جاى برنخواست (با اذن قبلى او) آب به صورتش بپاشد، تا او را بيدار كند.
(ميزان الحكمه ، ج 5، ص 418).
قال رسول الله -صلى الله عليه وآله -:
ركعتان من المتاءهل خير من اثنتين و ثمانين ركعة من العزب ؛
دو ركعت نماز كسى كه همسر دارد، بهتر از هشتاد و دو ركعت نماز انسان مجرد است .
(نهج الفصاحه ، ص 350).
قال الصادق - عليه السلام -:
حتى يتم له تسع سنين ، فاذا تمت له علم الوضو وضرب عليه وامر بالصلوة و ضرب عليها، فاذا، تعلم ، الوضوء و الصلاة غفرالله لوالديه ؛
وقتى (فرزندتان ) به سن نه سالگى برسد، پس وقتى كه نه سالش تمام شد، وضو را به او ياد بدهيد واگر كوتاهى كرد او را ادب كنيد، و او را امر به نماز كنيد و اگر كوتاهى كرد او را ادب كنيد پس زمانيكه فرزند وضو و نماز را ياد گرفتيد، خدا پدر و مادرش را مى آمرزد.
(وسائل الشيعه ، ج 3، ص 13).
قال على - عليه السلام -:
ان الله - عزوجل - ليهم بعذاب اهل الارض جميعا حتى لايتحاشى منهم احدا اذا عملوا بالمعاصى و اجترحوا السيئات فاذا الى الشيب ناقلى اقدامهم الى الصلوة و الولدان يتعلمون القرآن رحمهم الله فاخر ذلك عنهم ؛
آنگاه كه اهل زمين در گناه و بديها غوطه ور مى شوند خداوند متعال قصد مى كند تمامى آنان را بدون استثناء دچار عذاب نمايد، ولى با توجه به پيرمردان ريش سفيدى كه براى نماز (به سوى مسجد) گام برمى دارند و نيز نونهالانى كه در حال يادگرفتن قرآن هستند، به تمامى اهل زمين رحم نموده و عذاب آنان را به تاءخير مى اندازد.
(مستدرك الوسائل ، ج 3، ص 360، باب 3، روايت 12).
قال رسول الله -صلى الله عليه وآله -:
مرو صبيانكم بالصلوة اذا كانو ابناء ست سنين و اضربوهم اذا كانوا ابناء سبع سنين و فرقوا بينهم فى المضاجع كانوا ابناء عشر سنين؛
فرزندان خود را در سن شش سالگى به نماز وادار كنيد، و در هفت سالگى آنا را (در صورت نخواندن ) تنبيه كنيد، ودر سن ده سالگى رختخواب آنان را جدا كنيد.
(مستدرك الوسائل ، ج 1 ص 171).
قال الصادق - عليه السلام -:
فاذا تعلم الوضوء و الصلاة غفرالله لوالديه ؛
چون فرزندى وضو و نماز را ياد گيرد، خداوند (به پاداش آن ) پدر و مادر او را مى آمرزد.
(وسائل الشيعه ، ج 3، ص 13).
قال على - عليه السلام -:
اوصيك يا بنى بالصلاة عند وقتها ؛
فرزندم! تو را به نماز در اول وقت سفارش مى كنم .
(بحارالانوار، ج 83 ص 14).
قال على - عليه السلام -:
علموا صبيانكم الصلاة ؛
نماز را به فرزندانتان بياموزيد.
(جامع احاديث الشيعه ، ج 4 ص 46).
قال الصادق - عليه السلام -:
يابنى ! انه لاينال شفاعتنا من استخف بالصلوة ؛
اى فرزندم هركس نماز را سبك بشمارد به شفاعت ما دست نخواهد يافت.
(وسائل الشيعه ج 3، ص 16).
قال رسول الله -صلى الله عليه وآله -:
مروا صبيانكم بالصلوة اذا بلغوا سبع سنين و اضربوهم على تركها اذا بلغوا تسعا ؛
فرزندان هفت ساله تان را به نماز وادار كنيد و نه سالگان را اگر ترك نماز نمودند تاءديب كنيد.
(سفينة البحار، ج 2 ص 25).
قال الباقر - عليه السلام -:
انا ناءمر صبيننا بالصلاة اذا كانوا بنى خمس سنين فمروا صبيانكم بالصلاة اذا كانوا بنى سبع سنين ؛
فرزندان ما وقتى پنج ساله مى شوند، امر مى كنيم كه نماز بخوانند، پس شما هم هنگامى كه فرزندانتان به هفت سالگى رسيدند، آنها را نماز خواندن امر كنيد.
(وسائل الشيعه ، ج 3 ص 12).
قال على - عليه السلام -:
علموا صبيانكم الصلاة وخدوهم بها اذا بلغوا ثمانى سنين ؛
نماز را به فرزندان خويش تعليم دهيد، و چون به هشت سالگى رسيدند، آنان را وادار به خواندن اين فريضه الهى نمايند.
(وسائل الشيعه ، ج 3، ص 12).
قال الصادق - عليه السلام -:
كان (السجاد) - عليه السلام - اذا حضرت الصلاة اقشعر جلده و اصفر لونه و ارتعد كالسعفة ؛
چون وقت نماز فرا مى رسيد بدن امام زين العابدين (عليه السلام) مى لرزيد و رنگ چهره اش زرد مى شد و مانند شاخه نخل خرما و مرتعش مى شد.
(بحارالانوار، ج 84، ص 247).
قال الصادق - عليه السلام -:
ان الحسن بن على - عليه السلام - كان اذا قام فى صلاته ترتعد فرائصه بين يدى ربه - عزوجل - و كان اذا ذكر الجنة و النار اضطرب اضطراب السليم ؛
هنگامى كه امام حسن مجتبى (عليه السلام ) به نماز مى ايستاد، تن مباركش مى لرزيد و هرگاه كه ياد بهشت و جهنم مى نمود، چون مار گزيده به خود مى پيچيد.
(بحارالانوار، ج 84، ص 258، ميزان الحكمه ، ج 5 ص 382).
قال على - عليه السلام -:
ما تركت صلاة الليل منذ سمعت قول النبى -صلى الله عليه وآله - صلاة الليل نور، فقال ابن الكواء و ليلة الهرير؟ قال : و ليلة الهرير؛
از روزى كه رسول خدا (صلى الله عليه وآله) فرمودند: ((نماز شب نور است ))، نماز شب را ترك نكردم. ابن كواء از حضرت پرسيد حتى در ليلة الهرير (شب عمليات جنگ صفين ) امام فرمودند: حتى در آن شب .
(بحارالانوار، ج 41، ص 17).
عن الصادق - عليه السلام - عن ابائه عليهم السلام قال :
اشترط رسول الله - صلى الله عليه وآله - على جيران المسجد شهود الصلاة ، و قال : لينتهين اقوام لايشهدون الصلاة او لامرن موذنا يوذن ثم يقيم ثم امر رجلا من اهل بيتى ، و هو على فليحرقن على اقوام بيوتهم بحزم الحطب لانهم لاياتون الصلاة ؛
امام صادق (ع ) از پدرانش عليهم السلام نقل كرده : پيامبر خدا (ص ) بر همسايه هاى مسجد شرط كرد در مسجد حاضر شوند. فرمود: جماعتى كه به نماز حاضر نمى شوند باز گردند، و يا دستور مى دهم موذن اذان و اقامه گويد، سپس به مردى از اهل بيتم دستور مى دهم و او على است ، خانه جماعتى را با مجموعه هيزم مى سوزاند براى اينكه آن ها به نماز نمى آيند.
(بحارالانوار، ج 88، ص 8)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
لينتهين اقوام لايشهدون الصلاة او لامرن مؤ ذنا يوذن ثم يقيم ثم امر رجلا من اهل بيتى و هو على - عليه السلام - فيحرقن على اقوام بيوتهم بحزم الحطب لانهم لاياتون الصلاة ؛
آنان كه در نماز جماعت حاضر نمى شوند لازم است از اين كار خوددارى كنند، و گرنه دستور خواهم داد موذن اذان و اقامه بگويد، آن گاه پس از اقامه جماعت ، يكى از اهل بيت خود را (كه على باشد) فرمان مى دهم تا خانه هاى كسانى را كه در جماعت حاضر نشده اند با بسته هاى هيزم به آتش كشد.
(وسائل الشيعه ، ج 5، ص 376)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
ان الله يستحيى من عبده اذا صلى فى جماعة ثم ساله حاجة ان ينصرف حتى يقضيها؛
همانا خداوند از بنده اش هنگامى كه به نماز جماعت مشغول است و سپس از او حاجتى بخواهد كه برآورده نشود، حيا مى كند تا زمانى كه آن را اجابت كند.
(بحارالانوار، ج 88، ص 4)
قال الرضا - عليه السلام -:
انما جعلت الجماعة لئلا تكون الاخلاص و التوحيد و الاسلام و العبادة لله الا ظاهرا مكشوفا لان فى اظهاره حجة على اهل الشرق و الغرب لله وحده و ليكون المنافق و المستخف موديا لما اقربه يظهر الاسلام و المراقبة و ليكون شهادات الناس بالاسلام بعضهم ببعض جائزة ممكنة مع مافيه من المساعدة على البر و التقوى و الزجر عن كثير من معاصى الله ؛
علت تشريع نماز جماعت آن است كه اسلام و توحيد و بندگى و اخلاص به خداوند متعال در معرض ديد عموم و ظاهر و مشهور در ميان مردم باشد، زيرا در اين صورت است كه حجت در زمينه وحدانيت خداوند بر مردم شرق و غرب تمام مى شود، و مردمان منافق و بى اعتنا به نماز مطابق اقرار زبانى وادار به عمل مى شوند، و مراقبت صورت مى گيرد و گواهيهاى مردم كه عليه يكديگر در زمينه اسلام امكان پيدا مى كند علاوه آن كه در چنين اجتماعاتى بر توسعه و گسترش نيكوكارى و تقوى مساعدت مى شود، عملا جلوى بسيارى از گناهان گرفته مى شود.
(وسائل الشيعه ، ج 5، ص 372)
قال الباقر - عليه السلام -:
ثلاث كفارات : اسباغ الوضوء فى السبرات و المشى بالليل و النهار الى الصلوات و المحافظة على الجماعات ؛
سه چيز موجب كفاره و پوشاندن (گناه ) است :
1 - وضوى كامل در هواى سرد.
2 - در شب و روز براى نمازها، قدم برداشتن .
3 - محافظت و ملامت بر نماز جماعتها.
(بحارالانوار، ج 88، ص 10)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
لو يعلمون ما فى العشاء و الفجر لاتوهما و لو حبوا؛
اگر بدانند آن چه را كه در خواندن نماز عشاء و صبح با جماعت هست به آن مى آيند، هرچند با زانوها و دستها باشد، مانند راه رفتن كودك با نشستنگاه خود.
(اصول وافى ، ج 2، ص 149)
قال على - عليه السلام -:
و صلوا بهم صلاة اضعفهم و لاتكونوا فتانين ؛
و با مردم همانند نماز گزاردن ناتوان ترين آنان نماز گزاريد و (با طول داد آن موجبات زحمات آنان را فراهم نياوريد) و سبب فتنه و فساد نباشيد.
(نهج البلاغه ، ص 52)
قال الصادق - عليه السلام -:
صلى رسول الله - صلى الله عليه وآله - الظهر و العصر فخفف الصلاة فى الركعتين فلما انصرف ... قالوا: خففت فى الركعتين الاخيرتين ؟فقال لهم : او ما سمعتم صراخ الصبى ؛
روزى رسول خدا (ص ) نماز ظهر و عصر را به جامى آورد، ناگهان دو ركعت آخر نماز را تخفيف (تسريع ) دادند، اصحاب پس از نماز از حضرت سوال كردند، كه آيا دستور جديد آمده ؟ فرمودند: براى چه؟ گفتند: چرا دو ركعت آخر نماز را سبكتر خواندىد ؟ فرمودند: مگر صداى فرياد گريه كودك را نمى شنويد.
(وسائل الشيعه ، ج 5، ص 369)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
استووا تستوى قلوبكم و تماسوا تراحموا؛
صفهاى نماز جماعت را هماهنگ و تنظيم نماييد تا دلهايتان متعادل شود، و با هم در تماس باشيد تا مهربانى افزوده شود.
(كنزالعمال ، ج 7، ص 623)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
و من حافظ على الجماعة حيثما كان مر على الصراط كالبرق الخاطف اللامع فى اول زمرة مع السابقين ؛
كسى كه محافظت و مداومت بر نماز جماعت كند، مانند برق سريع و درخشان همراه نخستين گروه بهشتيان از روى صراط مى گذرد.
(ثواب الاعمال ، ص 343)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
و اما يوم القيامة يجمع الله فيه الاولين و الاخرين للحساب فما من مومن مشى الى الجماعة الا خلف الله - عز و جل - عليه اهوال يوم القيامة ثم يامر به الى الجنة ؛
خداوند در روز قيامت همه انسانها را براى حساب جمع مى كند، و هيچ مومنى كه در نماز جماعت شركت نموده نمى ماند، مگر آن كه خداوند روز قيامت سختيها و دشواريها را برايش آسان مى كند، و سپس دستور ميدهد كه او را وارد بهشت كنند.
(بحارالانوار، ج 88، ص 6)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
اذا سئلت عمن لايشهد الجماعة فقل : لا اعرفه ؛
هنگامى كه از شما راجع به كسى كه در نماز جماعت شركت نمى كند بپرسند، بگوييد او را نمى شناسم .
(بحارالانوار، ج 88، ص 5)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
من صلى اربعين يوما الصلوات فى جماعة لايغوته تكبيرة الاحرام كتب له برائتان برائة من النفاق و برائة من النار ؛
كسى كه چهل روز نمازهاى خود را با جماعت به جا آورد، به طورى كه يك تكبيرة الاحرام از او فوت نشود، براى او آزادى از آتش جهنم و آزادى از نفاق نوشته مى شود.
(محجة البيضاء، ج 1، ص 244)
قال على - عليه السلام -:
من صلى الفجر جماعة رفعت صلاته فى صلاة الابرار و كتب يومئذ فى وفد المتقين ؛
كسى كه نماز صبح را به جماعت بخواند، نمازش در ميان نيكان بالا برده مى شود، و آن روز در جرگه پارسايان نوشته شود.
(دعائم الاسلام ، ج 1، ص 153)
قال الباقر - عليه السلام -:
فضل صلاة الجماعة على صلاة الرجل فردا خمس و عشرون درجة فى الجنة ؛
نماز جماعت بر نماز فرادى بيست و پنج درجه بهشتى فضيلت و برترى دارد.
(وسائل الشيعه ، ج 5، ص 371)
ان الله وعد ان يدخل الجنة ثلاثة نفور بغير حساب و يشفع كل واحد منهم فى ثمانين الفا، المؤ ذن و الامام ، و رجل يتوضا ثم يدخل المسجد فيصلى فى الجماعة ؛
همانا خداوند به سه گروه وعده داد، بدون حساب وارد بهشت شوند، و هر يك از اين سه گروه (روز قيامت ) مى توانند هشتاد هزار نفر را شفاعت كنند و آن ها عبارتند از:
1 - موذن .
2 - امام جماعت .
3 - كسى كه وضو بگيرد، سپس داخل مسجد شود و نماز را به جماعت به جا آورد.
(مستدرك الوسائل ، ج 1، ص 488)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
ان امامك شفيعك الى الله - عز و جل - فلا تجعل شفيعك سفيها و لا فاسقا؛
همانا امام و پيشنماز تو، شفيع و واسطه تو به درگاه با عظمت الهى است ، پس هرگز كسى را كه فاسد و بى خرد است وسيله و شفيع خود به درگاه الهى قرار مده .
(وسائل الشيعه ، ج 5، ص 492)
قال الرضا - عليه السلام -:
و ان كنت خلف الامام فلا تقوم فى الثانى ان وجدت فى الاول موضعا؛
اگر مى خواهى در پشت امام جماعت قرار بگيرى ، تا زمانى كه در صف اول جاى خالى براى تو هست در صف دوم قرار نگير.
(مستدرك الوسائل ، ج 1، ص 490)
قال على - عليه السلام -:
و اذا قمت فى صلاتك للناس ، فلا تكونن منفرا و لامضيعا فان فى الناس من به العلة و له الحاجة ؛
و هنگامى كه به نماز جماعت براى مردم مى ايستى بايد نمازت نه نفرت آور و نه تضييع كننده باشد (نه آن قدر آن را طول بده كه موجب تنفر مامومين شود و نه آن قدر سريع كه نماز را ضايع كنى ) چرا كه در بين مردمى كه با تو به نماز ايستاده اند، هم بيمار وجود دارد و هم افراد حاجتمند هست .
(نهج البلاغه ، نامه 52)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
من صلى الخمس فى الجماعة و حافظ على الجمعة فقد اكتال الاجر بالمكيال الاوفى و قال تعالى : ((ثم يجزيه الجزاء الاوفى )) ؛
كسى كه نماز پنج وقت خود را به جماعت بخواند و به نماز جمعه حاضر شود، پس به تحقيق اجر خود را به حد كافى دريافت كرده است . سپس رسول خدا (ص ) اين آيه كريمه را تلاوت فرمودند: ((پس جزا داده شود بر آن ، جزاى كاملتر)).
(جامع احاديث الشيعه ، ج 6، ص 386)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
من سمع النداء فى المسجد فخرج منه من غير علة فهو منافق الا ان يريد الرجوع اليه ؛
كسى كه بانگ نماز را در مسجد بشنود و بدون علت از آن جا خارج شود، منافق است ،مگر آن كه قصد بازگشت به آن جا را داشته باشد.
(بحارالانوار، ج 88، ص 9)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
التكبيرة الاولى مع الامام خير من الدنيا و ما فيها؛
تكبير اول نماز را با امام جماعت گفتن بهتر است از دنيا و آن چه در آن است .
(مستدرك الوسائل ، ج 1، ص 488. بحارالانوار، ج 88، ص 15)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
اقيموا صفوفكم ، فانى اريكم من خلفى كما اريكم من قدامى و من بين يدى و لاتخالفوا فيخالف الله بين قلوبكم ؛
صفهاى نماز را مرتب كنيد، پس همانا من شما را از پشت سر مى بينم ، همان طور شما را از جلو مى بينم ، و بين صفهاى خود جدايى و فاصله نيندازيد، كه خدا بين قلبهاى شما جدايى مى اندازد.
(جامع احاديث الشيعه ، ج 6، ص 468)
قال الصادق - عليه السلام -:
من قال بالجسم فلا تعطوه شيئا من الزكاة و لاتصلوا خلفه ؛
هركس قائل به جسمانيت خدا باشد از زكات چيزى به او ندهيد و در پشت سرش نماز نخوانيد.
(من لايحضره الفقيه ، ج 1، ص 379)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
من ادرك التكبيرة الاولى اربعين يوما فى خمس صلوات كتب له براءة من النار و برائة من النفاق ؛
كسى تكبير اول نماز پنجگانه را در نماز جماعت چهل روز درك كند، براى او آزادى از آتش جهنم و آزادى از نفاق نوشته مى شود.
(مستدرك الوسائل ، ج 1، ص 488)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
فضل الصف الاول على الثانى كفضلى على امتى ؛
فضيلت صف اول بر صف دوم (نماز جماعت ) مثل فضيلت من است بر امتم .
(جامع احاديث الشيعه ، ج 6، ص 465)
قال الباقر - عليه السلام -:
ينبغى للصفوف ان تكون تامة متواصلة بعضها الى بعض ، و يكون بين كل صفين قدر مسقط جسد الانسان اذا سجد؛
سزاوار است كه (در نماز جماعت) صفها كامل و به هم پيوسته باشند، و ميان دو صف فاصله به اندازه اى باشد كه يك انسان بتواند سجده كند و اگر در نماز جماعت فاصله دو صف جلو و عقب كمتر از اين باشد، چنين نمازى ، نماز كامل و درستى نيست .
(دعائم الاسلام ، ج 1، ص 155)
قال الصادق - عليه السلام -:
ثلاثة لايصلى خلفهم : المجهول ، و الغالى و ان كان يقول بقولك ، و المجاهر بالفسق و ان كان مقتصدا؛
پشت سر سه گروه نماز نخوان (اقتداء نكن ):
1 - پشت سر شخص ناشناخته .
2 - مرد غلو كننده ، هرچند كه امامى و هم عقيده تو باشد.
3 - شخص متظاهر به فسق و گناه ، اگر چه مردى ميانه رو و معقول باشد.
(خصال صدوق ، ص 154)
قال على - عليه السلام -:
سدوا فرج الصفوف و من استطاع ان يتم الصف الاول او الذى يليه فليفعل ذلك فان ذلك احب الى نبيكم و اتموا الصفوف فان الله و ملائكته يصلون على الذين يتمون الصفوف ؛
صفوف نماز جماعت ، كه خالى است آن را پركنيد، و هركس كه قدرت دارد بر اين كه صف اول را تمام كند يا پهلوى صف اول را پر كند اين كار را انجام دهد پس به درستى كه اين كار نزد پيامبر اسلام محبوب است و تمام كنيد صفهاى (نماز جماعت ) را ناقص نگذاريد، پس به درستى كه خدا و ملائكه درود مى فرستند بر آنان كه صفوف را تكميل كند.
(جامع احاديث الشيعه ، ج 6، ص 474)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله - :
و من حافظ على الصف الاول و التكبيره الاولى لايوذى مسلما اعطاه الله من الاجر ما يعطى الموذنون فى الدنيا و الاخرة ؛
كسى كه محافظت و مداومت بر صف اول و تكبير اول نمايد، و مسلمانى را اذيت نكند، خداوند به او اجرى معادل اجرى كه موذن در دنيا و آخرت دريافت مى كند عطا خواهد كرد.
(وسائل الشيعه ، ج 5، ص 387)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
اذا كان العبد خلف الامام كتب الله له مائة الف الف و عشرين درجة ؛
هرگاه بنده خدا پشت امام عادل به نماز بايستد براى او صد هزار هزار و بيست درجه خداوند ثواب منظور مى كند.
(جامع احاديث الشيعه ، ج 6، ص 386)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
ان الله يستحيى من عبده اذا صلى فى جماعة ثم ساله حاجة ان ينصرف حتى يقضيها؛
زمانى بنده اى نمازش را به جماعت بخواند، خداوند از او حياء مى كند، و هنگامى كه از او طلب حاجت كرد، منصرف نشود ؛ مگر اينكه حاجتش را برآورد.
(بحارالانوار، ج 88، ص 4)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
خير صفوف الصلاة المقدم ، و لو يعلم الناس ما فى الصف الاول لم يصل اليه احد الا باستهام ؛
بهترين صفوف نماز جماعت صف اول است ، اگر مردم مى فهميدند صف اول چقدر فضيلت دارد، (همه مردم در صف اول شركت مى كردند) و در نتيجه با قيد قرعه در صف اول نماز مى خواندند.
(بحارالانوار، ج 88، ص 18)
قال الرضا - عليه السلام -:
و لاتصلى خلف فاجر و لايقتدى الا باهل الولاية ؛
پشت سرآدم فاجر نماز نخوان ، اقتدافقط بر شخص اهل ولايت اهل بيت عصمت و طهارت جايز است .
(تحف العقول ، ص 308)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
فما من مؤ من مشى الى الجماعة الا خلف الله عليه اهوال يوم القيامة ، ثم يامر به الى الجنة ؛
پس مؤ منى نيست كه در راه نماز جماعت قدم بردارد مگر اين كه خداوند تبارك و تعالى ترس و هراس روز قيامت را براى او سبك مى گيرد، سپس او را امر مى كندبه ورود به بهشت .
(وسائل الشيعه ، ج 5، ص 372)
قال الرضا - عليه السلام -:
فضل الجماعة على الفرد بكل ركعة الفا ركعة ؛
فضيلت نماز جماعت بر نماز فرادى هريك ركعت برابر با دو هزار ركعت است .
(بحارالانوار، ج 88، ص 4)
قال على - عليه السلام -:
افضل الصفوف اولها و هو صف الملائكة و افضل المقدم ميا من الامام ؛
بهترين صفهاى نماز جماعت ، صف اول است ، و آن صف ملائكه است و بهترين جاى صف اول سمت راست امام است .
(بحارالانوار، ج 88، ص 18)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
اما الجماعة صفوف امتى كصفوف الملائكة و الركعة فى الجماعة اربع و عشرون ركعة ، كل ركعة احب الى الله - عز و جل - من عبادة اربعين سنة ؛
اما نماز جماعت، به درستى كه صفوف امت من ، مثل صفوف ملائكه است و يك ركعت نماز در جماعت بيست و چهار ركعت به حساب مى آيد، كه هر ركعتى محبوبتر است نزد خدا از عبادت چهل سال .
(وسائل الشيعه ، ج 5، ص 372)
عن رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
و ما منكم من احد يخرج من بيته متطهرا فيصلى الصلوة فى الجماعة مع المسلمين ثم يقعد ينتظر صلوة الاخرى الا و الملائكة تقول : اللهم اغفر له ، اللهم ارحمه ؛
وقتى شما از خانه خارج مى شويد، با طهارت باشيد، و شركت در جماعت با مسلمين بكنيد، و انتظار نماز باشيد، در اين صورت ملائكه براى شما دعا مى كنند، خدايا او را بيامرز، خدايا بر او رحم كن .
(جامع احاديث ، ج 6، ص 387)
قال الصادق - عليه السلام -:
من صلى عن يمين الامام اربعين يوما دخل الجنة ؛
كسى كه سمت راست امام جماعت چهل روز نماز بخواند وارد بهشت مى شود.
(جامع احاديث ، ج 6، ص 465)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
من اتى الجماعة ايمانا و احتسابا استانف العمل ؛
كسى كه در نماز جماعت با ايمان و قصد پاك و خشنودى خدا داخل شود، اعمال خود را از سر گيرد. (كنايه از اين است كه گناهان گذشته اش بخشيده مى شود.)
(ثواب الاعمال ، ص 87)
قال الباقر - عليه السلام -:
لاصلاة لمن لايشهد الصلاة من جيران المسجد الامريض او مشغول ؛
كسى كه همسايه مسجد است و به نماز (جماعت ) حاضر نمى شود نمازش كامل نيست ، مگر مريض باشد يا عذر موجهى داشته باشد.
(وسائل الشيعه ، ج 5، ص 375)
قال الصادق - عليه السلام -:
رفع الى اميرالمؤ منين - عليه السلام - بالكوفة ان قوما من جيران المسجد لايشهدون الصلاة جماعة فى المسجد فقال : ليحضرن معنا صلاتنا جماعة او ليتحولن و لايجاورونا و لانجاورهم ؛
به حضرت على (ع ) خبر دادند كه در كوفه قومى هستند در همسايگى مسجد، كه به جماعت مسلمين در مسجد حاضر نمى گردند امام فرمودند: بايد به جماعت ما و نماز با ما در مسجد حاضر شوند، و گرنه بايد كوچ كنند و از همسايگى مسجد دور شوند و با ما همسايه نباشند و ما نيز با آنان مجاور نباشيم .
(بحارالانوار، ج 88، ص 13)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
سووا صفوفكم فان تسوية الصف تمام الصلاة ؛
صفهاى نماز جماعت ، را مساوى كنيد، پس همانا كه مساوى كردن صفها، كامل كننده نماز است .
(بحارالانوار، ج 88، ص 20)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
و من مشى الى مسجد يطلب فيه الجماعة كان له بكل خطوة سبعون الف حسنة ، و يرفع له من الدرجات مثل ذلك ، فان مات و هو على ذلك و كل الله به سبعين الف ملك يعودونه فى قبره و يبشرونه و يونسونه فى وحدته و يستغفرون له حتى يبعث ؛
كسى كه به قصد شركت در نماز جماعت به سوى مسجد گام بر مى دارد، خداوند متعال در مقابل هرگامى كه بر مى دارد، هفتاد هزار حسنه به او پاداش مى دهد و به همين ميزان نيز درجات وى بالا خواهد رفت و اگر در چنين حالى بميرد، خداوند متعال هفتاد هزار فرشته را مامور مى نمايد تا در قبر به ديدار او رفته ، وى را بشارت دهند و در تنهايى قبر انيس او باشند و تا روز قيامت برايش طلب آمرزش كنند.
(وسائل الشيعه ، ج 5، ص 372)
عن جعفر بن محمد عن ابائه - عليهم السلام -:
وفى وصية النبى - صلى الله عليه وآله - لعلى - عليه السلام - قال ثلاث درجات منها المشى بالليل و النهار الى الجماعات ؛
رسول خدا (ص ) در وصيتى به على(ع ) فرمودند: سه چيز موجب درجه و قرب به خداست يكى از آن سه چيز، روز و شب به طرف نماز جماعت قدم برداشتن است .
(وسائل الشيعه ، ج 5، ص 372)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
فضل ميامن الصفوف على مياسرها كفضل صلوة الجماعة على صلوة الفرد؛
فضيلت سمت راست بر سمت چپ ، صفهاى جماعت همانند فضيلت نماز جماعت است بر نماز فرادى .
(جامع احاديث الشيعه ، ج 6، ص 465)
قال الصادق - عليه السلام -:
ان الصلاة فى الجماعة تفضل على صلاة الفرد ثلاث و عشرين درجة تكون خمسا و عشرين صلاة ؛
(دو ركعت ) نماز جماعت فضيلت دارد بر نماز فرادى به بيست و سه درجه و بيست و پنج نماز محسوب مى شود.
(ثواب الاعمال ، ص 87)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
الصلاة جماعة و لو على راس زج اذا سئلت عمن لايشهد الجماعة فقل : لا اعرفه ؛
نماز بايد به صورت جماعت خوانده شود، ولو بر نوك تيز پيكان باشد، زمانى كه از شما سؤ ال شد در مورد كسى كه به جماعت حاضر نمى شود، بگوييد او را نمى شناسيم .
قال الصادق - عليه السلام -:
ينبغى للامام ان يكون صلاته صلاة اضعف من خلفه ؛
بر امام جماعت شايسته است كه نمازش بر اساس نماز ضعيفترين مامومين خود باشد (نماز را در حال نماز جماعت طولانى نكند).
(من لايحضره الفقيه ، ص 381)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
لاصلاة لمن لايصلى فى المسجد مع المسلمين الا من علة و لاغيبة لمن صلى فى بيته و رغب عن جماعتنا و من رغب عن جماعة المسلمين سقطت عدالته و وجب هجرانه ؛
كسى كه بدون عذر موجهى با مسلمين در مسجد نماز جماعت نمى خواند نمازش كامل نيست ، و كسى كه در منزلش نماز مى خواند و نسبت به جماعت مسلمين بى توجه است غيبتش جايز است و كسى كه نسبت به جماعت مسلمين بى توجه است از عدالت ساقط است و واجب است دورى كردن از او.
(وسائل الشيعه ، ج 5، ص 394)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
صلاة الجماعة افضل من صلاة الفرد بخمس و عشرين درجة ؛
يك نماز كه به جماعت برگزار گردد، برترى و فضيلت دارد بر بيست و پنج نماز فرادى .
(وسائل الشيعه ، ج 5، ص 374)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
و من لزم جماعة المسلمين حرمت عليهم غيبته و ثبتت عدالته ؛
كسى كه بر نماز جماعت مداومت داشته باشد، غيبت او بر مسلمانان حرام و عدالتش ثابت مى شود.
(وسائل الشيعه ، ج 5، ص 394)
قال الصادق - عليه السلام -:
و من صلى فى بيته جماعة رغبة عن المساجد فلا صلاة له و لمن صلى معه الا من علة تمنع من المسجد؛
و هر كس از روى بى ميلى به مساجد در خانه اش هرچند نماز جماعت بخواند براى او نمازى نخواهد بود و حتى براى كسانى كه با او نماز خوانده اند، مگر آن كه واقعا علتى مانع از حضور در مسجد بوده باشد.
(امالى طوسى ، ج 2، ص 307)
قال الصادق - عليه السلام -:
صلى رسول الله - صلى الله عليه وآله - الفجر فلما انصرف اقبل بوجهه على اصحابه فسال عن اناس هل حضروا؟ فقالوا: لا يارسول الله ، فقال اغيب هم ؟ فقال : اما انه ليس من صلاة اشد على المنافقين من هذه الصلاة و العشاء؛
رسول خدا (ص ) روزى پس از اداى نماز صبح در مسجد رو به اصحاب كرده و از حال مردى كه نامشان را يك به يك برد پرسيد كه آيا اينان به جماعت حاضر شده اند؟اصحاب عرض كردند: نه يا رسول الله . حضرت با تعجب پرسيد آيا آيا غايبند؟ بعد فرمودند: به راستى كه هيچ نمازى بر منافقان از اين نماز (صبح ) و نماز عشاء دشوارتر نخواهد بود.
(وسائل الشيعه ، ج 5، ص 378. ثواب الاعمال ، ص 275)
قال الرضا - عليه السلام -:
الصلوة فى جماعة افضل ؛
نماز به صورت جماعت با فضيلت ترين است .
(جامع احاديث الشيعه ، ج 4، ص 450)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
يا ايها الذين اقيموا صفوفكم و امسحوا بمناكبكم لئلايكون فيكم خلل ، و لا تخالفوا فيخالف الله بين قلوبكم الا و انى اراكم من خلفى ؛
رسول خدا (ص ) خطاب به جمعيتى فرمود: اى مردم صفهاى (نمازجماعت ) را منظم و مساوى كنيد و دوش به دوش بايستيد تا فاصله و جدايى ميان شما نيفتد و نامرتب نباشيد كه خداوند دلهاى شما را از يكديگر دور گرداند و بدانيد كه من شما را از پشت سر مى بينم كه چگونه نظم را در صفهاى جماعت برقرار مى كنيد.
(ثواب الاعمال ، ص 520)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
لاصلوة لمن لم يصل فى المسجد مع المسلمين الا من علة ؛
كسى كه بدون عذرى در جماعت مسلمانها در مسجد شركت نكند، نمازش پذيرفته نيست .
(وسائل الشيعه ج 3، ص 377)
قال الصادق - عليه السلام -:
من خلع جماعة المسلمين قدر شبر، خلع ربقة الايمان من عنقه ؛
كسى كه به اندازه يك وجب از جماعت مسلمانان (عملا) دورى كند، ريسمان ايمان را از گردنش درآورده و به دور افكنده است .
(بحارالانوار، ج 88، ص 13)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
انى لاكون فى الصلوة فاسمع بكاء الصبى فاخفف مخافة ان اشق على امه ؛
من گاهى در حال نماز كه هستم صداى گريه كودكى را مى شنوم و نماز را سبك و كوتاه مى كنم ، چرا كه مى ترسم مادرش را به رنج افكنم .
(كنزالعمال ، ج 7، ص 601، حديث 20455)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
الصلاة جماعة ولو على راءس زج ؛
در نماز جماعت شركت نماييد، گرچه آن رابر سر آهن نوك نيزه و انجام دهيد (يعنى هر قدر سخت و دشوار باشد، از حضور در جماعت دريغ نكنيد).
(بحارالانوار، ج 88، ص 4)
قال الباقر - عليه السلام -:
من ترك الجماعة رغبة عنها و عن جماعة المسلمين من غير علة فلا صلاة له ؛
كسى كه از روى بى ميلى ، بدون عذر و علت نماز جماعت را كه اجتماع مسلمانان است ترك كند، نمازى براى او نيست .
(امالى شيخ صدوق ، ص 290)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
من صلى اربعين يوما جماعة يدرك التكبيرة الاولى ، كتب له برائتان برائة من النار و برائة من النفاق ؛
كسى كه نماز خود را با جماعت و با درك تكبير اول نماز، چهل روز انجام دهد، خداوند دو برائت را براى او مقرر مى سازد:
1 - برائت از آتش دوزخ .
2 - برائت از نفاق .
(بحارالانوار، ج 88، ص 4)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله - :
صلاة الرجل فى جماعة خير من صلاته فى بيته اربعين سنة . قيل : يا رسول الله !صلوة يوم ؟ فقال : صلوة واحدة ؛
نماز خواندن انسان در جماعت بهتر است از نمازى كه چهل سال در خانه خوانده شود. عرض كردند: يا رسول الله ! نماز يك روز؟ حضرت فرمودند: بلكه يك نماز.
(وسائل الشيعه ، ج 5، ص 374)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
لان اصلى الصبح فى جماعة احب الى من ان اصلى ليلتى حتى اصبح ؛
اگر نماز صبح را به جماعت بخوانم ، در نظرم محبوبتر از عبادت و شب زنده دارى تا صبح است .
(كنزالعمال ، ج 8، حديث 22792)
قال الصادق - عليه السلام -:
ان قوما جلسوا عن حضور الجماعة فهم رسول الله - صلى الله عليه وآله - ان يشعل النار فى دورهم حتى خرجوا و حضروا الجماعة مع المسلمين ؛
عده اى در هنگام وقت نماز جماعت مى نشستند (و به نماز جماعت حاضر نمى شدند) پيامبر اسلام تصميم گرفت كه خانه هاى آنها را آتش بزند تا از منازلشان بيرون آمده و در جماعت مسلمين حاضر شوند.
(بحارالانوار، ج 88، ص 16)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
امام القوم وافدهم فقدموا فى صلاتكم افضلكم ؛
امام جماعت هرجمعى نماينده آن در پيشگاه خداوند مى باشد، پس براى امامت جماعت خود بهترينها را برگزينيد.
(بحارالانوار، ج 88، ص 109)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
اذا سمعت الاذان فات ولو حبوا؛
هنگامى كه اذان نماز را شنيدى ، هرچه سريعتر به مسجد بيا، گرچه سينه خيز باشد.
(كنزالعمال ، ج 7، ص 548)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله - :
ان الله و ملئكته يصلون على الذين يصلون الصفوف الاول ؛
به حقيقت خداوند و فرشتگانش بر كسانى كه صفهاى اول نماز جماعت را به هم پيوند مى دهند، درود مى فرستند.
(كنزالعمال ، ج 2، ص 623)
قال الصادق - عليه السلام -:
الصلاة خلف العالم بالف ركعة ؛
نماز در پشت سر يك عالم برابر هزار ركعت است .
(بحارالانوار، ج 88، ص 5)
قال ابوالحسن موسى بن جعفر - عليه السلام -:
ان الصلوة فى الصف الاول كالجهاد فى سبيل الله - عز و جل - ؛
نماز خواندن در صف اول ، مانند جهاد در راه خداست .
(وسائل الشيعه ، ج 5، ص 387)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله - :
من صلى خلف عالم فكانما صلى خلف رسول الله ؛
كسى كه پشت سر عالم نماز به جا آورد، مانند كسى است كه پشت سر پيامبر خدا نماز خوانده است .
(بحارالانوار، ج 88، ص 119)
قال الصادق - عليه السلام -:
من صلى خمس صلوات فى اليوم و الليلة فى جماعة فظنوا به خيرا و اجيروا شهادته ؛
هر كه پنج نماز شبانه روز را به جماعت مى خواند به او خوش گمان باشيد و گواهى اش را بپذيريد.
(بحارالانوار، ج 88، ص 8. وسائل الشيعه ، ج 5، ص 371)
عن الرضا - عليه السلام -:
انما جعلت الجماعة لئلا يكون الاخلاص و التوحيد و الاسلام و العبادة لله الا ظاهرا مكشوفا مشهورا؛
نماز جماعت قرار داده شده است ، تا اخلاص و يگانگى و اسلام و عبادت براى خداوند آشكار، باز و ظاهر باشد.
(وسائل الشيعه ، ج 5، ص 372. بحارالانوار، ج 88، ص 12)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
سياتى على الناس زمان يتركون الاذان على ضعفائهم ؛
زمانى خواهد آمد كه اذان را تحقير كرده و آن را به افراد ناتوان مى سپرند.
(كنزالعمال ، ج 7، ص 690)
قال الصادق - عليه السلام -:
ان بلالا كان عبد صالحا، فقال : لااوذن لاحد بعد رسول الله - صلى الله عليه وآله - ؛
همانا كه بلال بنده اى شايسته بود و گفت : من براى احدى بعد از رسول خدا (ص ) اذان نمى گويم .
(من لايحضره الفقيه ، ج 1، ص 286)
قال الباقر - عليه السلام -:
كان رسول الله - صلى الله عليه وآله - اذا سمع المؤ ذن يوذن قال مثل ما يقوله فى كل شى ء؛
رسول خدا (ص ) وقتى صداى اذان مؤ ذن را مى شنيد، و آن جملات را تكرار مى كرد.
(الكافى ، ج 3، ص 310، ج 29)
قال على - عليه السلام -:
اجابة المؤ ذن يزيد فى الرزق ؛
اجابت دعوت اذان گو، سبب افزايش روزى مى شود.
(بحارالانوار، ج 84، ص 177)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
اذا تغولت لكم الغيلان فاذنوا باذان لصلوة ؛
هرگاه غول زده شديد (يعنى دربيابان وحشت زده شديد و پنداشتيد كه غول بيابانى سر راه شمارا خواهد گرفت ) اذان بگوييد.
(بحارالانوار، ج 84، ص 169)
قال الصادق - عليه السلام -:
من لم ياكل اللحم اربعين يوما ساء خلقه و من ساء خلقه فاذنوا فى اذنه ؛
كسى تا چهل روز گوشت نخورد بداخلاق مى شود، وقتى كه بداخلاق شد در گوش او اذان بگوييد.
(من لايحضره الفقيه ، ج 1، ص 296)
قال الصادق - عليه السلام -:
يجزى فى السفر اقامة بغير اذان ؛
در سفر فقط اقامه (براي نماز) كفايت مى كند.
(من لايحضره الفقيه ، ج 1، ص 291)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
من ولدله مولود فليؤ ذن فى اذنه اليمنى ، و ليقم فى اليسرى ، فان ذلك عصمة من الشيطان ؛
كسى كه فرزندى به او داده شد (به دنيا آمد) در گوش راستش اذان و در گوش چپش اقامه بگويد، زيرا اين عمل ، نوزاد را از شر شيطان حفظ مى نمايد.
(بحارالانوار، ج 84، ص 162)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
و لاتتخذن موذنا ياخذ على اذانه اجرا؛
اذان گويى را كه براى اذان گفتن مزد مى گيرد، انتخاب نكن .
(من لايحضره الفقيه ، ج 1، ص 286)
قال على - عليه السلام -:
اغتنموا الدعاء عند اربع : عند قرائة القران و عند الاذان و عند نزول الغيث و عند التقاء الصفين للشهادة ؛
در چهار زمان دعا را غنيمت شماريد:
1 - هنگام قرائت قرآن .
2 - هنگام اذان .
3 - هنگام نزول باران .
4 - هنگام رو به رو شدن دو لشگر مؤ منين و كفار براى جنگ .
(وسائل الشيعه ، ج 4، ص 1114)
قال الرضا - عليه السلام -:
يؤ ذن الرجل و هو جالس و يؤ ذن و هو راكب ؛
شخص اذان گو چه نشسته و چه سواره اذان مى گويد.
(من لايحضره الفقيه ، ج 1، ص 285)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
لو علم الناس ما فى النداء و الصف الاول الاستهموا عليه ؛
اگر مردم مى دانستند چه فضيلتى دارد اذان گفتن و شركت در صف اول جماعت ، هر آينه براى اين كار قرعه كشى مى كردند.
(بحارالانوار، ج 88، ص 200)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
ان الشيطان اذا سمع النداء هرب ؛
به درستى كه شيطان وقتى صداى اذان را شنيد فرار مى كند.
(كنزالعمال ، حديث 20951)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
اجابة المؤ ذن كفارة الذنوب ؛
اجابت اذان موذن ، كفاره گناهان است .
(مستدرك الوسايل ، ج 1، ص 227)
قال الباقر - عليه السلام -:
من اذن سبع سنين محتسبا جاء يوم القيامة و لا ذنب له ؛
هر كس هفت سال براى خدا اذان بگويد، روز رستاخيز بدون گناه وارد محشر مى شود.
(ثواب الاعمال ، ص 83. من لايحضره الفقيه ، ج 1، ص 288. وسائل الشيعه ، ج 4، ص 613)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
يحشر المؤ ذنون من امتى مع النبيين و الصديقين و الشهداء ؛
اذان گويان ، از امت من با پيامبران و راستگويان و شهيدان محشور مى شوند.
(مستدرك الوسايل ، ج 4، ص 23)
قال الصادق - عليه السلام -:
لما هبط جبرئيل بالاذان على رسول الله كان راسه فى حجر على عليه السلام فاذن جبرئيل و اقام فلما انتبه رسول الله - صلى الله عليه وآله - قال : يا على سمعت ؟ قال : نعم قال : حفظت ؟ قال نعم قال ادع لى بلالا تعلمه فدعاه على - عليه السلام - بلالا فعلمه ؛
هنگامى كه جبرئيل اذان را آورد سر پيامبر (ص ) بر دامان على (ع ) بود، جبرئيل اذان و اقامه را به پيامبر (ص ) تعليم داد، هنگامى كه پيامبر (ص ) سر خود را برداشت ، از على (ع ) سؤ ال كرد آيا صداى اذان جبرئيل را شنيدى ؟ عرض كرد: آرى . پيامبر (ص ) بار ديگر پرسيد: آيا آن را به خاطر سپردى ؟ گفت : آرى . پيامبر (ص ) فرمود: بلال را (كه صداى رسايى داشت ) حاضر كن و اذان و اقامه را به او تعليم ده على (ع ) بلال را حاضر كرد و اذان را به او تعليم داد.
(وسائل الشيعه ، ج 4، ص 612)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
يحشر بلال على ناقة من نوق الجنة يوذن ((اشهد ان لا اله الا الله و ان محمدا رسول الله - صلى الله عليه وآله -)) فاذا نادى كسى حلة من حلل الجنة ؛
بلال حبشى در قيامت سوار بر شترى از شترهاى بهشت است . و دو جمله اذان ((اشهد ان لا اله الا الله و ان محمدا رسول الله )) (گواهى به يكتايى خدا و رسالت محمد) مى گويد، پس از اذان
گفتن خداوند لباس زيبايى از زيورهاى بهشتى بر پيكر او مى پوشاند.
(وسائل الشيعه ، ج 4، ص 617. بحارالانوار، ج 84، ص 116)
قال الصادق - عليه السلام -:
يا زرارة ! تفتح الاذان باربع تكبيرات و تختمه بتكبيرتين و تهليلتين ؛
اى زراره! اذان را با چهار تكبير شروع مى شود و با دوتكبير و دو تهليل (لا اله الا الله ) تمام مى شود.
(الكافى ، ج 3، ص 305. باب اذان ، ح 5)
قال الصادق - عليه السلام -:
من صلى باذان و اقامة صلى خلفه صفان من الملائكة و من صلى باقامة بغير اذان صلى خلفه صف واحد، قلت له و كم مقدار كل صف ، قال اقله ما بين المشرق و المغرب و اكثره ما بين السماء و الارض ؛
كسى كه با اذان و اقامه نماز بخواند. دو صف از ملائكه در پشت سرش نماز مى خواند و كسى كه بدون اذان و فقط با اقامه نماز بخواند يك صف از ملائكه با او نماز مى خواند. راوى سؤ ال مى كند: مقدار هر صفى چقدر است ؟ مى فرمايد: اقلش ما بين مشرق و مغرب و اكثرش ما بين زمين و آسمان است .
(بحارالانوار، ج 84، ص 248)
قال الصادق - عليه السلام -:
من السنة الجلسة بين الاذان و الاقامة ؛
نشستن بين اذان و اقامه سنت مستحب است .
(بحارالانوار، ج 84، ص 155)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
اعطانى الله - عز و جل - فاتحة الكتاب و الاذان و الجماعة فى المسجد و يوم الجمعة ؛
خداوند عز و جل چهار چيز را به من عطا فرموده است : 1 - سوره حمد، 2- اذان ، 3 - نماز جماعت در مسجد، 4 - روز جمعه .
(الخصال ، ج 2، ص 9)
قال على - عليه السلام -:
يستقبل الموذن القبلة فى الاذان و الاقامة ؛
اذان گو هنگام اذان گفتن به سمت قبله باشد.
(بحارالانوار، ج 84، ص 157)
قال على - عليه السلام -:
و لا يوذن لصلاة يدخل وقتها ؛
هنگامى كه وقت نماز داخل شد، اذان بگوييد.
(بحارالانوار، ج 84، ص 160)
قال على - عليه السلام -:
ليوذن لكم افصحكم ليومكم افقهكم ؛
فصيح ترين شما اذان بگويد و فقيه ترين شما امامت كند.
(بحارالانوار، ج 84، ص 161)
قال الباقر - عليه السلام -:
لاتدعن ذكر الله على كل حال ، و لو سمعت المنادى ينادى بالاذان و انت على الخلاء فاذكر الله عز و جل و قل كما يقول المؤ ذن ؛
خداوند را در هيچ حالى ترك مكن ، و چنانچه شنيدى كه موذن اذان مى گويد و تو در بيت الخلا هستى ، خدا را ياد كن و همان را كه مؤ ذن مى گويد بگو.
(محجة البيضاء، ج 1، ص 338)
قال الصادق - عليه السلام -:
الاذان ترتيل و الاقامة حذر؛
اذان را به صورت ترتيل ، و اقامه را به صورت بيم و اندوه بخوانيد.
(الكافى ، ج 3، ص 309)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
ان الموذن فى سبيل الله مادام فى اذانه كشهيد يتقلب فى دمه و يشهد له بذلك كل رطب او يابس بلغ صوته و اذا مات ما تعرضته هوام الارض فى قبره ؛
موذن تا وقتى كه اذان مى گويد مثل شهيدى است كه در خونش غوطه ور است و هرتر و خشكى كه صداى او را مى شنوند گواهى مى دهد و آن گاه كه بميرد حيوانات زمينى در قبر با بدن او كارى ندارند.
(مستدرك الوسايل ، ص 241)
قال الباقر - عليه السلام -:
الاذان و الاقامة خمسة و ثلاثون حرفا، فعد ذلك بيده واحدا واحدا الاذان ثمانية عشر حرفا و الاقامة سبعة عشر حرفا؛
اذان و اقامه ، مجموعا 35 جمله است ، و با دست خود يك به يك آنها شمرده شود، اذان 18 جمله و اقامه 17 جمله دارد.
(الكافى ، ج 3، ص 305. باب اذان ، ح 3)
قال النبى - صلى الله عليه وآله -:
الا و ان الموذن اذا قال ((اشهد ان لا اله الا الله )) صلى عليه تسعون الف ملك و استغفروا له و كان يوم القيامة فى ظل العرش حتى يفرغ الله من حساب الخلائق ؛
آگاه باشيد موذن وقتى ((اشهد ان لا اله الا الله )) را گفت ، نود هزار فرشته بر او درود مى فرستند و طلب آمرزش مى كنند در روز قيامت در سايه عرش خدا خواهد بود تا وقتى كه خداوند از حساب انسانها فارغ شود.
(بحارالانوار، ج 81، ص 130)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
من سمع الاذان فاجاب كان عند الله من السعداء؛
كسى صداى اذان را شنيد به آن روى آورد، پيش خداوند مى باشد از سعادتمندان .
(بحارالانوار، ج 84، ص 155)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
اذا سمعت الاذان فات ولو حبوا؛
هنگامى كه اذان نماز را شنيدى هرچه سريعتر به مسجد بيا، گرچه سينه خيز باشد.
(كنزالعمال ، ج 7، ص 528)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
رجل فى ارض قفر فيوذن ثم يقيم ثم يصلى ، فيقول ربك للملئكة انظروا الى عبدى يصلى و لا يراه احد غيرى فينزل سبعون الف ملك يصلون و راءه و يستغفرون له الى الغد من ذلك اليوم ؛
مردى كه در ميان بيابانى اذان و اقامه بگويد و نماز به پا دارد، پروردگار به فرشتگان مى فرمايد: به بنده ام بنگريد!نماز مى خواند در حالى كه كسى او را نمى بيند، آن گاه هفتاد هزار ملك نازل مى گردد و دنبال او نماز مى گزارند و تا فردا براى او آمرزش مى طلبند.
(مكارم الاخلاق ، ص 465)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
ثلاثة لو تعلم امتى ما فيها لضربت عليها بالسهام : الاذان و الغدو الى الجمعة ، و الصف الاول ؛
سه كار است كه اگر امت من پاداش عظيم آن را درك مى كردند، براى به دست آوردن آن ، ازدحام و قرعه كشى مى نمودند:
1 - اذان گفتن .
2 - تسريع در رفتن براى نماز جمعه .
3 - در صف اول نماز جمعه و جماعت قرارگرفتن .
(بحارالانوار، ج 84، ص 156)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
يا اباذر!اذا كان العبد فى ارض قفر فتوضا او تيمم ثم اذن و اقام و صلى امر الله - عز و جل - الملئكة فصفوا خلفه صفا لا يرى طرفاه يركعون بركوعه و يسجدون بسجوده و يؤ منون على دعائه ؛
اى ابوذر! هرگاه بنده اى در بيابانى تنها باشد و وضو بسازد يا تيمم كند، سپس اذان و اقامه بگويد و نماز بخواند، خدا فرشتگان را امر كند كه پشت سر او صفى تشكيل دهند كه دو طرف آن ديده نشود و به نماز او اقتداء نمايند و به دعاى او آمين گويند.
(وسائل الشيعه ، ج 4، ص 621. مكارم الاخلاق ، ص 466)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
المؤ ذنون امناء المؤ منين على صلاتهم و صومهم و لحومهم و دمائهم ؛
اذان گويان امانتداران مومنان در نماز و روزه و گوشت و خون آنها هستند.
(وسائل الشيعه ، ج 4، ص 619. بحارالانوار، ج 81، ص 124)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
من اقام و لم يؤ ذن لم يصل معه الا ملكاه اللذان معه ؛
هركس براى نماز تنها اقامه بگويد و اذان نگويد، به او جز آن دو ملك كه با وى هستند اقتدا ننمايند.
(مكارم الاخلاق ، ص 466)
قال الصادق - عليه السلام -:
اطول الناس اعناقا يوم القيامة المؤ ذنون ؛
بلندترين گردن (مقام اذان گوها) در روز قيامت اذان گويان هستند.
(ثواب الاعمال ، ص 19)
قال الصادق - عليه السلام -:
من السنة اذا اذن الرجل ان يضع اصبعيه فى اذنيه ؛
آداب اذان آن است كه مؤ ذن دو انگشتش را هنگام اذان گفتن بر دو گوشش بگذارد.
(من لايحضره الفقيه ، ج 1، ص 184)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
من اذن اربعين عاما محتسبا بعثه الله - عز و جل - يوم القيامة و له عمل اربعين صديقا عملا مبرورا متقبلا ؛
كسى كه چهل سال براى خدا اذان بگويد، خداوند او را در روز قيامت به گونه اى محشور مى كند كه داراى اعمال نيك و پذيرفته شده چهل انسان خالص و راستين است .
(بحارالانوار، ج 84، ص 125. وسائل الشيعه ، ج 4، ص 615)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
من اذن عشرين عاما، بعثه الله - عز و جل - يوم القيامة و له من النور مثل زنة السماء ؛
كسى كه بيست سال اذان بگويد، خداوند متعال او را در روز قيامت به گونه اى محشور مى كند كه داراى نورى همانند وزن آسمان باشد.
(بحارالانوار، ج 84، ص 124)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
من اذن عشر سنين اسكنه الله - عز و جل - مع ابراهيم - عليه السلام - فى قبته او فى درجته ؛
كسى كه ده سال اذان بگويد، خداوند او رادر بهشت ، در بارگاه و يا در مقام حضرت ابراهيم (ع ) ساكن مى كند.
(بحارالانوار، ج 81، ص 124)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
من اذن سنة واحدة بعثه الله - عز و جل - يوم القيامة و قد غفرت ذنوبه كلها بالغة ما بلغت ، و لو كانت مثل زنة جبل احد؛
كسى كه يك سال اذان بگويد، خداوند عز و جل روز قيامت او را مبعوث مى كند، در حالى كه تمامى گناهانش هر اندازه هم كه باشد بخشوده مى شود، گرچه به سنگينى كوه احد باشد.
(بحارالانوار، ج 81، ص 124)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
من اذن فى سبيل الله صلوة واحدة ايمانا و احتسابا تقربا الى الله - عز و جل - غفر الله له ما سلف من ذنوبه ، و من عليه بالعصمة فيما بقى من عمره ، و جمع بينه و بين الشهداء فى الجنة ؛
كسى كه براى خدا اذان يك نماز را از روى ايمان و اخلاص و تقرب به درگاه خداوند بگويد، خدا گناهان گذشته او را ببخشايد و بر او منت نهد كه بقيه عمرش در عصمت الهى باشد و در بهشت او را در يك جا همنشين شهيدان نمايد.
(بحارالانوار، ج 84، ص 125)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
الدعاء بين الاذان و الاقامة لايرد؛
دعاى بين اذان و اقامه رد نمى شود.
(شهاب الاخبار، ص 44)
قال على - عليه السلام -:
من صلى باذان و اقامة صلى خلفه صف من الملئكة لايرى طرفاه و من صلى باقامة صلى خلفه ملك ؛
هركس كه نماز خود را با اذان و اقامه بخواند، صفى از فرشتگان پشت سر او به نماز مى ايستد كه دو طرف آن صف ديده نمى شود و هر كس نماز خود را با اقامه تنها بخواند، يك فرشته پشت سر او نماز مى گزارد.
(ثواب الاعمال ، ص 58)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
اذا كان يوم القيامة و جمع الله - عز و جل - الناس فى صعيد واحد بعث الله عز و جل الى المؤ ذنين بملائكة من نور معهم الوية و اعلام من نور يقودون جنائب ارمتها زبرجد اخضر حقائبها المسك الاذفر، يركبها المؤ ذنون فيقومون عليها قياما تقودهم الملائكة ينادون باعلى صوتهم بالاذان ؛
هنگامى كه روز قيامت شود و خداوند همه انسانها را در يك زمين محشور كند، خداوند فرشتگان نور را با پرچمها و علمهايى از نور به سوى اذان گوها بفرستد و آن فرشتگان شترها (يا اسبها) بهشتى را همراه خود به سوى اذان گوها روانه سازند كه مهار آن ها از... و تركه آنها از مشك بسيار نفيس مى باشد. اذان گوها بر آن مركبها سوار مى شوند و بر پشت آنها مى ايستند، فرشتگان (از روى تجليل و احترام ) مهار آن مركبها را مى كشند و اذان گوها با صداى بلند اذان مى گويند.
(وسائل الشيعه ، ج 4، ص 615)
قال الصادق - عليه السلام -:
كان رسول الله - صلى الله عليه وآله - يقول لبلال اذا دخل الوقت يا بلال اعل فوق الجدار و ارفع صوتك بالاذان ؛
رسول خدا (ص ) هنگامى كه وقت نماز فرا مى رسيد به بلال مى فرمودند: بالاى ديوار (مسجد) برو و اذان را با صداى بلندگو.
(وسائل الشيعه ، ج 4، ص 624)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
المؤ ذنون امناء المؤ منين على صلاتهم و صومهم و لحومهم و دمائهم لا يساءلون الله - عز و جل - شيئا الا اعطاهم و لايشفعون فى شى ء الا شفعوا؛
اذان گويان امانتداران مؤ منان بر نماز و روزه شان و خون و گوشتشان چيزى از خداوند درخواست نمى كنند، مگر اينكه خداوند به آنها عطا مى كند و در مورد چيزى هم شفاعت نمى كنند، مگر اينكه شفاعتشان را خداوند مى پذيرد.
(بحارالانوار، ج 84، ص 124)
قال الصادق - عليه السلام -:
من سمع المؤ ذن يقول : ((اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمدا رسول الله ،)) فقال : مصدقا محسبا و انا اشهد ان لا اله الا الله و ان محمدا رسول الله - صلى الله عليه وآله - و سلم اكتفى بهما عن كل من ابى و جحد و اعين بهما من اقر و شهد الا غفر الله له بعدد من انكر و جحد و بعدد من اقر و شهد؛
كسى كه بشنود مؤ ذن مى گويد ((اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمدا رسول الله )) و او در حال تصديق شهادتين و طلب ثواب بگويد: ((و انا اشهد ان لا اله الا الله و ان محمدا رسول الله اكتفى بهما عن كل من ابى و جحدوا عين بهما من اقر و شهد))، به عدد منكران و تكذيب كنندگان و به شمار اقراركنندگان و تصديق كنندگان پاداش خواهد داشت .
(محجة البيضاء، ج 1، ص 338. ثواب الاعمال ، ص 57)
قال الصادق - عليه السلام -:
من صلى باذان و اقامة صلى خلفه صفان من الملائكة و من صلى باقامة بغير اذان صلى خلفه صف واحد ما بين المشرق و المغرب ؛
هركس كه نماز را با اذان و اقامه بخواند، دو صف از فرشتگان در پشت سرش نماز مى گزارند، و كسى كه نماز را با اقامه تنها بخواند يك صف از فرشتگان در پشت سرش نماز مى خوانند و اندازه صف به قدر ميان مشرق و مغرب است .
(محجة البيضاء، ج 1، ص 338. ثواب الاعمال ، ص 59)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
من اذن فى مصر امصار المسلمين سنة و جبت له الجنة ؛
هركس در يكى از شهرهاى مسلمانان يك سال اذان بگويد بهشت بر او واجب مى شود.
(محجة البيضاء، ج 1 و ص 337. وسائل الشيعه ، ج 4، ص 613)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
للمؤ ذن فيما بين الاذان و الاقامة مثل اجر الشهيد المتشحط بدمه فى سبيل الله ؛
براى شخص اذان گو در فاصله اذان و اقامه ، ثوابش مانند ثواب شهيدى كه در راه خدا در خون خود مى غلطد.
(ثواب الاعمال ، ص 58)
قال الباقر - عليه السلام -:
المؤ ذن يغفر الله له مد بصره و مد صوته فى السماء و يصدقه كل رطب و يابس سمعه ، و له من كل من يصلى معه فى مسجده سهم و له بكل من يصلى بصوته ؛
خداوند مؤ ذن را به اندازه اى كه چشمش مى بيند و صدايش در آسمان مى پيچد مى آمرزد، هرخشك وترى كه آواز او را مى شنود او را تصديق مى كند، و از ثواب هر كس كه با او در مسجد نمازگزارد سهمى نصيب اوشود و به شمار هر كس كه به بانگ او نماز بخواند حسنه اى براى اوست .
(محجة البيضاء، ج 1، ص 331. من لايحضره الفقيه ، ج 1، ص 287)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
ان لحوما محرمة على النار و هى لحوم المؤ ذنين ؛
همانا، گوشتهايى بر آتش (جهنم ) حرام است (آتش آنها را نمى سوزاند) و آن گوشت بدن اذان گويان است .
(مستدرك الوسايل ، ص 249)
قال على - عليه السلام -:
يحشر المؤ منون يوم القيامة حوال الاعناق ؛
اذان گويان ، روز قيامت با سرافرازى و سربلندى محشور مى شوند.
(بحارالانوار، ج 84، ص 149)
قال على - عليه السلام -:
من سمع النداء و هو فى المسجد ثم خرج فهو منافق ، الا رجل يريد الرجوع اليه ، او يكون على غير طهارة فيخرج ليتطهر؛
كسى كه صداى اذان را در مسجد شنيد، و بدون خواندن نماز(جماعت ) از مسجد خارج شود منافق است ، مگر اينكه قصد برگشت براى نماز خواندن دارد، يا وضو ندارد و براى گرفتن وضو از مسجد خارج شود.
(بحارالانوار، ج 84، ص 161)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
من اذن محتسبا يريد بذلك وجه الله - عز و جل - اعطاه الله ثواب اربعين الف شهيد و اربعين الف صديق و يدخل فى شفاعته اربعين الف مسى ء من امتى الى الجنة ؛
كسى كه اذان بگويد، و به خداوند توجه داشته باشد، خداوند به او ثواب چهل هزار شهيد و چهل هزار راستگو را عطا مى كند و چهل هزار از امت گنهكاران شامل شفاعتش گرديده و داخل بهشت مى شوند.
(بحارالانوار، ج 84، ص 130)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
يا على الاذان نور؛
يا على! اذان نور است .
(بحارالانوار، ج 84، ص 154)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
قم يا بلال فارحنا بالصلاة ؛
اى بلال خوشحال كن ما را به (اذان براي) نماز.
(كنزالعمال ، حديث 20951)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
انه اول من اذن ؛
همانا او (بلال ) نخستين كسى بود كه اذان گفت .
(وسائل الشيعه ، ج 4، ص 614)
المولود اذا ولد يوذن فى اذنه اليمنى و يقام فى اليسرى ؛
فرزند وقتى به دنيا آمد، در گوش راست او اذان و در گوش چپ او اقامه بگوييد.
(مكارم الاخلاق ، ص 261)
قال على - عليه السلام -:
لاباس ان يجرى عليه من بيت المال ؛
براى موذن از بيت المال مزدى بدهند، اشكالى ندارد.
(بحارالانوار، ج 81، ص 161)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
ان اهل السماء لايسمعون من اهل الارض شيئا الا الاذان ؛
همانا اهل آسمان نمى شنوند از اهل زمين چيزى مگر اذان را.
(ميزان الحكمه ، ج 1، ص 82)
قال الصادق - عليه السلام -:
اذن كلما سمعت الاذان كما يوذن الموذن ؛
وقتى صداى اذان موذن را شنيدى ، اذان بگو.
(بحارالانوار، ج 81، ص 174)
قال الصادق - عليه السلام -:
لاباس ان يوذن الغلام الذى لم يحتلم ؛
نوجوان نابالغ اذان بگويد اشكالى ندارد.
(بحارالانوار، ج 84، ص 161)
قال على - عليه السلام -:
من سمع النداء فلم يجبه من غير علة فلا صلاة له ؛
هركه بانگ (اذان ) را بشنود و بدون علت بدان پاسخ ندهد، پس نمازى براى او نيست .
(وسائل الشيعه ، ج 55، ص 375)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
ان اول من سبق الى الجنة بلال ... لانه اول من اذن ؛
بلال نخستين كسى است كه به سوى بهشت پيشى گرفت ، چون كه او نخستين كسى بود كه اذان گفت .
(وسائل الشيعه ، ج 4، ص 614)
قال زين العابدين - عليه السلام -:
ان النبى - صلى الله عليه وآله - اذن فى اذن الحسين - عليه السلام - بالصلاة يوم ولد ؛
در روز ولادت امام حسين (ع ) پيامبر اسلام (ص ) در گوش او اذان گفت .
(بحارالانوار، ج 104، ص 112)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
المؤ ذن المحتسب كالشاهر بسيفه فى سبيل الله القائل بين الصفين ؛
اذان گويى كه به خاطر خدا اذان بگويد، مانند كسى است كه در راه خدا شمشيرش را از غلاف بيرون مى آورد، و بين دو صف (كفر و اسلام ) جنگ مى كند.
(بحارالانوار، ج 81، ص 149)
قال الرضا - عليه السلام -:
الصلوة فى اول الوقت افضل ؛
نماز در اول وقت پسنديده تر است .
(بحارالانوار، ج 82، ص 326)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
خير الاعمال الصلوة فى اول وقتها ؛
بهترين كارها، نماز در اول وقت است .
(كنزالعمال ، ج 7، حديث 19265)
قال الصادق - عليه السلام -:
لكل صلاة وقتان اول الوقت افضلها ؛
براى هر نمازى دو وقت مى باشد، كه اول وقت ، برترين آنها است .
(الكافى ، ج 3، ص 274)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
افضل العمل : الصلاة على ميقاتها، ثم بر الوالدين ، ثم ان يسلم الناس من لسانك ؛
بهترين عمل ، به پا داشتن نماز در وقت معين و زمان فضيلت آن است و سپس نيكى به پدر و مادر و بعد از آن در امان بودن مردم از زبان تو است .
(كنزالعمال ، ج 15، ص 948)
قال الصادق - عليه السلام -:
من صلى الصلوات المفروضات فى اول وقتها و اقام حدودها، رفعها الملك الى السماء بيضاء نقية ؛ تقول : حفظك الله كما حفظتنى استودعتنى ملكا كريما. و من صلاها بعد وقتها من غير علة و لم يقم حدودها، رفعها الملك سوداء مظلمة ؛ و هى تهتف به : ضيغتنى ضيعك الله كما ضيعتنى و لا رعاك الله كما لم ترعنى ؛
كسى كه نمازهاى واجب را در اول وقت ادا كند و حدود آن ها را حفظ نمايد. فرشته آن را سپيدو پاكيزه به آسمان برد. نماز(به نمازگزار) گويد: ((خدا تو را نگاه دارد همان گونه كه مرا نگاه داشتى ؛ مرا به ملكى بزرگوار سپردى . و كسى كه نمازها را بى سبب به تاخير اندازد و حدود آنها را حفظ نكند، فرشته نماز او را سياه و تاريك به آسمان برد در حالى كه نماز با صداى بلند به نمازگزار گويد: ((مرا ضايع كردى ، خداى تو را ضايع كند، آن چنان كه مرا ضايع كردى ؛ و خدا تو را رعايت نكند آن چنان كه تو مرا رعايت نكردى )).
(وسائل الشيعه ، ج 3، ص 90)
قال على - عليه السلام -:
صل الصلوة لوقتها الموقت لها ؛
نماز را در اوقاتى كه براى آن مقرر شده است به جا آور.
(نهج البلاغه ، نامه 27)
قال الصادق - عليه السلام -:
من صلى الصلاة لغير وقتها رفعت له سوداء مظلمة تقول ضيعك الله كما ضيعتنى . و اول ما يسال العبد اذا وقف بين يدى الله - عز و جل - عن الصلاة ، فان زكت صلاته زكى ساير عمله ، و ان لم يزك صلاته لم يزك عمله ؛
كسى كه نمازش را در غير وقت آن بخواند (البته بدون عذر و علت ) از نمازش ظلمت و تاريكى بلند مى گردد، و مى گويد خدا تو را ضايع كند كه مرا ضايع كردى و اول چيزى كه از بنده در مقابل خداوند - جلت عظمته - سوال مى كنند، نماز است كه اگر نماز او صحيح و مقبول باشد، اعمال و كارهاى نيك او نيز مقبول خواهد شد، و هرگاه نمازش مقبول نباشد، ديگر اعمال او نيز مطرود شود.
(بحارالانوار، ج 83، ص 19)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
ما من صلوة تحضر وقتها الا نادى ملك من بين يدى الناس قوموا الى نيرانكم التى اوقدتموها على ظهوركم ، بصلاتكم ؛
وقت هر نمازفرا مى رسيد، فرشته اى در ميان مردم ندا سر ميدهد برخيزيد، به وسيله نمازتان ، آن آتش گناه را كه خودتان فراهم كرديد، خاموش كنيد.
(روضة الواعظين ، ج 2، ص 318)
قال على - عليه السلام -:
تعاهدوا امر الصلاة و حافظوا عليها و استكثروا منها و تقربوا بها فانها كانت على المؤ منين كتابا موقوتا الا تسمعون الى جواب اهل النار حين سئلوا: ((ما سلككم فى سقرقالوا لم نك من المصلين )) ؛
مواظب نماز باشيد، نماز را حفظ كنيد، زياد نماز بخوانيد. به وسيله نماز به خدا نزديك شويد ؛ زيرا نماز كارى است كه خدا در وقتهاى معينى آن را واجب كرده است . مگر به پاسخ جهنمى ها آن گاه كه سؤ ال مى شوند گوش نداده ايد؟چه چيز شما را در جهنم افكند؟ آنان مى گويند: ما نماز نمى خوانديم .
(نهج البلاغه ، خطبه 191)
عن الصادق - عليه السلام - قال :
كان رسول الله - صلى الله عليه وآله - يقول : من حبس نفسه على صلاة فريضة ينتظر وقتها فصلاها فى اول وقتها، فاتم ركوعها و سجودها و خشوعها، ثم مجد الله تعالى ، و عظمه و حمده حتى يدخل وقت الصلاة الاخرى فلم يلغ بينهما كتب الله كاجر الحاج المعتمر، و كان من اعلى عليين ؛
از امام صادق (ع ) نقل شده كه فرمودند: پيامبر خدا (ص ) مى فرمودند: هركس وجود خود را براى نماز واجبى آماده نگاه دارد، منتظر وقت آن باشد، و آن را در اول وقتش بخواند، و ركوع و سجود و خشوع آن را كامل به جا آورد سپس خدا را تمجيد و تعظيم نمايد و او را سپاسگزار باشد، تا وقت نماز ديگر برسد، و در ميان اين دو كار بيهوده انجام ندهد خداوند براى او مانند ثواب حج و عمره آورنده
را مى نويسد، و از اهل عليين مى باشد.
(معالم زلفى ، ص 41)
عن الباقر - عليه السلام - قال :
اعلم ان اول الوقت ابدا افضل ، فعجل بالخير ما استطعت ، واحب الاعمال الى الله ما داوم العبد عليه و ان قل ؛
از امام باقر (ع ) نقل شده كه فرمودند: آگاه باش همانا اول وقت هميشه برتر است ، هر قدر مى توانى به نيكويى بشتاب ، و دوست ترين عملها به خداوند آن است كه بنده هميشه آن را به جا آورد، هرچند اندك باشد.
(فروع ، ج 3، ص 274)
عن الصادق - عليه السلام - قال :
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -: من صلى الصلاة لغير وقتها رفعت له سوداء مظلمة تقول ضيعتنى ، ضيعك الله كما ضيعتنى ، فى رواية عن الباقر- عليه السلام- انها اذا ارتفعت فى اول وقتها رجعت الى صاحبها و هى بيضاء مشرقة يقول حفظتنى حفظك الله ؛
از امام صادق (ع ) نقل شده كه فرمودند: پيامبر خدا (ص ) فرمودند: هركس نماز را در غير وقت آن بخواند براى او بالا مى رود در حالى كه سياه و تاريك است ، گويد: مرا تباه كردى خداوند تو را تباه گرداند همان طور كه مرا تباه ساختى . در روايت ديگر آمده ، همانا اگر نماز اگر در اول وقتش بالا رود به صاحبش سفيد و نورانى بر مى گردد و گويد: مرا حفظ كردى خدا تو را حفظ كند.
(وسائل الشيعه ، ج 3، ص 80 - 78)
عن الصادق - عليه السلام - قال :
ان ملك الموت قال : انه ليس فى شرق الارض و لا فى غربها اهل بيت مدر و لا وبر الا انا اتصفحهم فى كل يوم خمس مرات ، فقال رسول الله - صلى الله عليه و اله -: انما يتصفحهم فى مواقيت الصلاة ، فان كان ممن يواظب عليها عند مواقيتها لقنه شهادة ان لا اله الا الله و ان محمدا رسول الله - صلى الله عليه وآله - و نحى عنه ملك الموت ابليس ؛
از امام صادق (ع ) نقل شده كه فرمودند: عزرائيل گويد: در شرق و غرب زمين اهل خانه گلى و نه اهل خانه مو و
پشمى نيست ، مگر اينكه هر روز پنج مرتبه به آن ها نظر مى كنم ، پيامبر خدا (ص ) فرمودند: جز اين نيست به آنها در وقتهاى نماز نظر مى كند، اگر از آنها باشد بر نماز در وقتهاى آن مواظبت مى كند (هنگام مرگ ) شهادتين بر او تلقين مى كند، و شيطان را (در آن هنگام كه مى خواهد ايمان را از او بگيرد) دور مى كند.
(وسائل الشيعه ، ج 3، ص 79)
عن الصادق - عليه السلام - قال :
خصلتان من كانتا فيه، و الا فاعزب ، ثم اعزب ، قيل : و ما هما؟قال : الصلاة فى مواقيتها، و المواظبة عليها، و المواساة ؛
دو خصلت است در هر كس اين دو باشد فبها، و گرنه دور شو، سپس دور شو،(يعنى لايق چيزى نيست ). عرض كردندآن دو چيست ؟ فرمودند: خواندن نماز در وقتهايش و مواظب بودن بر آن ، و يارى رساندن به مردم .
(وسائل الشيعه ، ج 3، ص 81)
قال الصادق - عليه السلام -:
وقت الفجر حين ينشق الفجر الى ان يتجلل الصبح السماء، و لاينبغى تاخير ذلك عمدا، و لكنه وقت لمن شغل او نسى اونام ؛
وقت نماز صبح هنگامى است كه فجر و سپيده منشق و باز گردد و گسترش پيدا كند تا آن كه روشنايى صبح در آسمان پخش گردد. و سزاوار نيست تاخير نماز صبح از اين وقت مگر براى كسى كه مشغول به كارى بوده كه نمى توانسته از آن كار جدا گردد. و يا نماز را فراموش كرده باشد، و يا كسى كه خواب مانده و دير از خواب بيدار شده باشد (كه تاخير نماز با اين عذرها مانعى ندارد و نمازش صحيح است ).
(وسائل الشيعه ، ج 3، ص 151)
قال على - عليه السلام -:
جاء وقت الصلاة ، وقت امانة عرضها الله على السموات و الارض و الجبال فابين ان يحملنها و اشفقن فيها ؛
هنگامى كه وقت نماز فرا رسيد، وقت امانتى است كه خدا بر آسمانها و زمين و كوهها عرضه كرد، اما آنهااز قبول آن دورى كردند و ترسيدند.
(تفسير صافى ، ج 2، ص 370)
عن على - عليه السلام - قال :
حافظوا على الصلوات الخمس فى اوقاتها فانها من الله عز و جل بمكان ؛
از امام على(عليه السلام ) نقل شده كه فرمودند: بر نمازهاى پنجگانه در وقتهايش محافظت كنيد، زيرا آن از خداوند عز و جل در موقعيتى است .
(بحارالانوار، ج 77، ص 392)
قال الصادق - عليه السلام -:
ساعات الليل اثنتا عشرة ساعة و ساعات النهار اثنتا عشرة ساعة ، و افضل ساعات الليل و النهار اوقات الصلوات ، ثم قال - عليه السلام -: انه اذا زالت الشمس فتحت ابواب السماء و هبت الرياح و نظر الله الى خلقه ، لاحب ان يصعدلى عند ذلك الى السماء عمل صالح ، ثم قال : عليكم بالدعاء فى ادبار الصلوات فانه مستجاب ؛
ساعتهاى شب دوازده ساعت است وساعتهاى روز دوازده ساعت است ، و بهترين ساعتها وقتهاى نماز است ، سپس فرمودند: آن گاه كه خورشيد ميل كرد (ظهر شد) درهاى آسمان باز مى شود، بادها مى وزد، خداوند به مخلوقاتش نظر مى كند. من دوست دارم در اين وقت براى من عمل نيكى بالا برود، سپس فرمودند: بر شما باد كه بعد از نمازها دعا كنيد، زيرا آن پذيرفته است .
(اصول وافى ، ج 2، ص 87)
قال على - عليه السلام -:
المنتظر وقت الصلاة بعد العصر، زائر الله و حق على الله - عز و جل - ان يكرم زائره و يعطيه ما ساءل ؛
هركس كه منتظر وقت نماز بعد از عصر است ، زائر پروردگار مى باشد و بر عهده خداوند عزيز و جليل است كه زائر خود را گرامى بدارد و به او هرچه را خواهد عطا فرمايد.
(الخصال باب الثلاثه ، حديث 127. جامع احاديث الشيعه ، ج 4، ص 78)
قال الصادق - عليه السلام -:
هذه الصلوات الخمس المفروضات من اقامهن و حافظ على مواقيتهن لقى الله يوم القيامة و له عنده عهد يدخله به الجنة : و من لم يصلهن بمواقيتهن فذلك اليه ان شاء غفر له ، و ان شاء عذبه ؛
اين نمازهاى پنجگانه را هر كه به پا بدارد و مراقب وقت آن باشد، پروردگار را ملاقات كند در حالى كه قرار دادى و سندى با خداوند دارد كه او را داخل بهشت گرداند، ولى اگر مواظبت اوقات آن نشد چنين سندى ندارد، چنانچه پروردگار بخواهد او را مى بخشد و اگر بخواهد عذاب و توبيخ كند.
(ثواب الاعمال ، ص 70)
قال الصادق - عليه السلام -:
فى قوله تعالى : ((الذينهم عن صلاتهم ساهون )) اهى وسوسة الشيطان ؟فقال لاكل احد يصيبه هذا و لكن ان يغفلها و يدع ان يصلى فى اول وقتها ؛
از حضرت امام صادق (ع ) در مورد اين آيه مباركه سؤ ال شد آنان كه از نماز خود سهو كننده بى خبرند، كه آيا منظور از ساهون وسوسه شيطان است ؟حضرت فرمودند: خير، اگر چه همه از وسوسه شيطان نصيبى دارند، ولى ((ساهون )) در اين آيه ، غفلت از نماز است ، به طورى كه فراموش شود در اول وقت به جا آورده شود.
(وسائل الشيعه ، ج 3، ص 83)
اختبروا اخوانكم بخصلتين فان كانتا فيهم و الا فاعزب ثم اعزب ثم اعزب المحافظة على الصلوات فى مواقيتها و البر بالاخوان فى العسر و اليسر؛
برادران خود را در زمينه دو خصلت ، آزمايش كنيد، اگر اين دو خصلت را دارا بودند (به دوستى و رفاقت باآنان ادامه دهيد)، وگرنه از آنان دورى كنيد، دورى كنيد، دورى كنيد، و آن دو خصلت عبارت است از:
1 - مراقبت بر نماز در وقت .
2 - احسان و نيكى به برادران در حالت تنگدستى و گشايش .
(وسائل الشيعه ، ج 8، ص 503)
قال على - عليه السلام -:
شيعتنا رعاء الشمس و القمر و النجوم يعنى التحفظ من مواقيت الصلوة ؛
شيعيان ما مراعات كننده شمس و قمر و نجوم هستند، يعنى اوقات نماز را مراعات مى كنند.
(مستدرك الوسائل ، ج 1، ص 193)
قال الرضا - عليه السلام -:
من قوله تعالى : ((ويل للمصلين ، الذينهم عن صلاتهم ساهون )) يقول عن وقتهم يتغافلون ؛
در تفسير اين آيه : ((واى بر نمازگزاران ، آنهاى كه از نماز خويش غافلند))، مى فرمايند: ساهون آنهايى هستند كه غافل از اوقات نمازهاى واجب خود هستند.
(بحارالانوار، ج 83، ص 20)
قال الرضا - عليه السلام -:
حافظوا على مواقيت الصلوات فان العبد لا يامن الحوادث و من دخل عليه وقت فريضة فقصر عنها عمدا متعمدا فهو خاطى ؛
محافظت بر اوقات نماز كنيد، پس همانا انسان از حوادث در امان نيست و كسى كه وقت نماز فريضه بر او داخل شد و عمدا كوتاهى كرد، خطا كننده است .
(بحارالانوار، ج 83، ص 20)
قال الصادق - عليه السلام -:
اول الوقت رضوان الله و اخر الوقت عفو الله ؛
(نماز) اول وقت ((رضوان الله )) و موجب خشنودى خداوند است و آخر وقت ((عفو الله )) و موجب غفران و عفو و بخشايش خداوند است .
(دعائم الاسلام ، ج 1، ص 137)
قال الصادق - عليه السلام -:
و ملك الموت يدفع الشيطان عن المحافظ على الصلوة و يلقنه شهادة : ((ان لا اله الا الله و ان محمدا رسول الله )) فى تلك الحالة العظيمة ؛
هنگام مرگ ملك الموت شيطان را از كسى كه محافظت به (اوقات ) نماز مى كند، دفع مى كند و شهادتين ((اشهد ان لا اله الا الله و ان محمدا رسول الله )) را در اين حالت به او تلقين مى كند.
(جامع احاديث الشيعه ، ج 4، ص 61)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
اذا انزل الله عاهة من السماء عوفى منها حملة القران و رعاة الشمس اى الحافظون لاوقات الصلوة و عمار المساجد؛
هنگامى كه خداوند سبحان ، از آسمان آفت نازل كرد حاملين قرآن ، رعايت كنندگان خورشيد، يعنى كسانى كه اوقات نماز را مراعات كنند، و مساجد را آباد مى سازنداز اين آفت در امانند.
(جامع احاديث الشيعه ، ج 4، ص 61)
قال الرضا - عليه السلام -:
ان لكل صلوة ثلاثة اوقات : اول و اوسط و اخر فاول الوقت رضوان الله ، و اوسطه عفو الله و اخره غفران الله و اول الوقت افضله ؛
براى هر نمازى سه وقت وجود دارد: اول وقت ، وسط وقت و آخر وقت . پس در اول وقت نماز به جا آورد مايه خشنودى خداست ، در وسط وقت (نماز بخواند) موجب عفو خداست ، و در آخر وقت (نماز بخواند) سبب آمرزش خدا است ، و اول وقت بافضيلت تر است .
(مستدرك الوسائل ، ج 1، ص 185)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
و من ترك اوقاتها يدخل الويل . و الويل واد فى جهنم ؛
و كسى كه اوقات نماز را ترك كند، داخل در ((ويل )) مى شود و ((ويل )) بيابانى در جهنم است .
(مستدرك الوسائل ، ج 1، ص 184)
قال الرضا - عليه السلام -:
اذا دخل الوقت عليك فصلها فانك لا تدرى ما يكون ؛
هنگامى كه وقت نماز فرا مى رسد، بر تو باد به خواندن نماز، پس به درستى كه نمى دانى چه پيش خواهد آمد.
(وسائل الشيعه ، ج 3، ص 87)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
افضل الاعمال الصلوة فى اول وقتها ؛
بهترين اعمال ، نماز در اول وقت است .
(كنزالعمال ، حديث 18900)
قال الصادق - عليه السلام -:
اذا دخل وقت صلاة فتحت ابواب السماء لصعود الاعمال ؛
هنگامى كه وقت نماز فرا مى رسد، درهاى آسمان براى بالا رفتن اعمال باز مى شوند.
(وسائل الشيعه ، ج 3، ص 87)
قال الرضا - عليه السلام -:
غفر الله لك لاتوخرن صلوة عن اول وقتها الى اخر وقتها من غير علة ، عليك ابدا باول الوقت فاذنت و صلينا ؛
خدا تو را بيامرزد بدون عذر نماز را از وقت به تاخير نينداز، بر تو باد كه هميشه نماز را در اول وقت آن به جا آورى .
(مستدرك الوسائل ، ج 3، ص 101)
سئل النبى - صلى الله عليه وآله -:
عن افضل الاعمال ؟قال : الصلاة لاول وقتها ؛
از پيامبر اسلام (صلى الله عليه وآله) سؤ ال شد: بهترين اعمال چيست ؟حضرت فرمودند: نماز در اول وقتش .
(بحارالانوار، ج 82، ص 227)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
عليكم بالمحافظة على اوقات الصلوة فليس منى من ضيع الصلوة ؛
مراقبت بر وقت هر نماز براى شما لازم است ، پس كسى كه نماز را سبك بشمارد از من نيست .
(مستدرك الوسائل ، ج 3، ص 98)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
فى مرضه الذى توفى فيه و اغمى عليه ثم افاق فقال : لاينال شفاعتى من اخر الصلاة بعد وقتها ؛
پيامبر (ص ) در بيمارى كه به علت آن رحلت فرمودند بيهوش شدند، و در چند لحظه اى از بيهوشى به هوش آمدند و فرمودند: شفاعت من به كسى نمى رسد كه نماز را از (اول ) وقت خودش به تاخير اندازد.
(بحارالانوار، ج 83، ص 20)
قال الصادق - عليه السلام -:
لكل صلاة وقتان و اول الوقتين افضلهما و لا ينبغى تاخير ذلك عمدا و لكنه وقت من شغل او نسى او سها او نام ، و ليس لاحد ان يجعل اخر الوقتين وقتا الا من عذر او علة ؛
براى هر نماز دو وقت وجود دارد: (اول و وقت و آخر وقت ) و اول وقت نماز خواندن افضل است از آخر وقت ، و سزاوار نيست كسى كه اول وقت را عمدا به تاخير بيندازد ولى آخر وقت براى كسانى است كه كارى داشته باشند، يا فراموش كردند يا سهو بر آنها دست داده و يا به خواب رفته اند و بر هيچ كس جائز نيست كه آخر وقت را وقت نماز خود قرار دهد مگر از روى عذر و علتى موجه .
(بحارالانوار، ج 83، ص 39)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
ان ربكم يقول : هذه الصلوات الخمس المفروضات فمن صلاهن لوقتهن و حافظ عليهن لقينى يوم القيامة و له عندى عهد ادخله به الجنة و من لم يصلهن لوقتهن و لم يحافظ عليهن و ذلك الى ان شئت عذبته و ان شئت غفرت له ؛
رسول خدا- صلى الله عليه وآله - فرمودند: خداى شما مى فرمايد: اين نمازهاى پنجگانه فريضه است ، پس كسى اين نمازها را در وقتش به جا آورد و محافظت بر او نمايد، روز قيامت مرا ملاقات خواهد كرد. و بر عهده من است كه او را وارد بهشت كنم ، و كسى كه در وقتش نمازها را به جا نياورد و محافظت بر او نكند، در اين صورت بر من
است كه اگر بخواهم او را عذاب مى كنم ، و اگر بخواهم او را مى بخشايم .
(بحارالانوار، ج 83، ص 18)
قال الباقر - عليه السلام -:
اعلم ان اول الوقت ابدا افضل ؛
بدان ، همانا (نماز) اول وقت هميشه افضل است .
(وسائل الشيعه ، ج 3، ص 88)
قال على - عليه السلام -:
اوصيك يا بنى بالصلاة عند وقتها ؛
فرزندم !وصيت مى كنم تو را (امام حسن عليه السلام ) به خواندن نماز در اول وقت .
(وسائل الشيعه ، ج 2، ص 90)
قال الصادق - عليه السلام -:
لكل صلاة وقتان اول و اخر، فاول الوقت افضله و ليس لاحد ان يتخذ اخر الوقتين وقتا الا من علة و انما جعل اخر الوقت للمريض و المعتل و لمن له عذر و اول الوقت رضوان الله و اخر الوقت عفو الله ؛
براى هر نماز دو وقت وجود دارد، اول وقت و آخر وقت ، و اول وقت نماز خواندن افضل است از آخر وقت و نبايد كسى آخر وقت را وقت نمازش قرار دهد، مگر علت و عذرى داشته باشد. آخر وقت براى مريضان ، معلولان و كسانى كه كه عذرى دارند قرار داده شده است . اول وقت خشنودى خداوند عالم است و آخر وقت بخشايش خداوند متعال است .
(بحارالانوار، ج 3، ص 25. دعائم الاسلام ، ج 1، ص 137)
قال الباقر - عليه السلام -:
ايما مؤ من حافظ على الصلوات المفروضة فصلاها لوقتها فليس هذا من الغافلين ؛
هر مؤ منى محافظت بر نمازش نمايد، و او را در وقتش به جاآورد، از انسانهاى غافل شمرده نمى شود.
(وسائل الشيعه ، ج 3، ص 79)
قال الكاظم - عليه السلام -:
الصلوات المفروضات فى اول وقتها اذا اقيم حدودها اطيب ريحا من قضيب الاس حين يوخذ من شجره فى طيبه و ريحه و طراوته فعليكم بالوقت الاول ؛
نمازهاى واجب كه در اول وقت آن با آداب و حدودش خوانده مى شود خوشبوتر است از برگ آس (يعنى مورد) كه در وقت سبزى و طراوت آن را بگيرند. پس بر شما باد كه نماز را در اول وقت آن به جاى آوريد.
(ثواب الاعمال ، ص 63)
قال الصادق - عليه السلام -:
فضل الوقت الاول على الاخير للمؤ من من ولده و ماله ؛
فضيلت(نماز) اول وقت بر آخر وقت بهتر است براى شخص مؤ من از مال و اولادش .
(ثواب الاعمال ، ص 62)
قال الباقر - عليه السلام -:
و من صلاها لغير وقتها موثرا عليها غيرها فان ذلك اليه ان شاء غفر له و ان شاء عذبه ؛
كسى كه نماز را در غير وقتش به جا آورد و چيز ديگرى را بر نماز انتخاب كند و ترجيح دهد، به درستى كه اين كار، خدا را مختار مى كند كه اگر بخواهد او را ببخشايد و اگر بخواهد او را عذاب كند.
(وسائل الشيعه ، ج 3، ص 83)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
قال الله - عز و جل - ان لعبدى على عهدا ان اقام الصلوة لوقتها ان لا اعذبه و ان ادخله الجنة بغير حساب ؛
خداوند تبارك و تعالى فرمود: من تعهدى نسبت به بنده ام دارم كه اگر نماز خود را در وقتش به پا دارد، او را عذاب نكنم و بى حساب وى را به بهشت ببرم .
(كنزالعمال ، ج 7، حديث 19036)
قال الصادق - عليه السلام -:
الصلاة فى مواقيتها و المواظبة عليها ؛
نماز را اول وقت بخوانيد و مواظبت بر آن كنيد.
(وسائل الشيعه ، ج 3، ص 81)
عن الحسن العسكرى - عليه السلام -:
كلم الله - عز و جل - موسى بن عمران - عليه السلام - قال : الهى ما جزاء من صلى الصلوات لوقتها؟قال : اعطيته سوله و ابيحه جنتى ؛
موسى به عمران با خداوند سخن گفت و از پروردگار خويش پرسيد: خدايا! پاداش كسى كه نمازش را اول وقت مى خواند چيست ؟ خداوند تبارك و تعالى فرمود: خواهش و خواسته او را برآورده مى كنم و بهشت را بر او مباح مى گردانم .
(بحارالانوار، ج 82، ص 204)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
ما من عبد اهتم بمواقيت الصلاة و مواضع الشمس الا ضمنت له الروح عند الموت و انقطاع الهموم و الاحزان و النجاة من النار ؛
بنده اى (نمازگزار) كه اهتمام و مواظبت به اوقات نماز نمايد، و مواضع آفتاب را براى وقت نمازش دقت كند، من ضمانت مى كنم براى او در دم مرگ ، راحتى را و دفع و رفع هموم و درد و اندوه و نجات از آتش جهنم را.
(سفينة البحار، ج 2، ص 42)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
يا على !و تقيم الصلاة بوضوء سابغ فى مواقيتها و لاتوخرها فان فى تاخيرها من غير علة غضب الله - عز و جل - ؛
يا على ، با وضوى كامل در اول وقت ، نماز اقامه كن ، و نماز را از اول وقتش به تاخير نينداز، چون تاخير نماز بدون علت و عذر خداوند قهار را به خشم خواهد آورد.
(سفينة البحار، ج 2، ص 44)
قال الصادق - عليه السلام -:
امتحنوا شيعتنا عند مواقيت الصلاة كيف محاظتهم ؛
شيعيان ما را در اوقات نماز آزمايش كنيد كه چگونه بر خواندن نماز خود در موعد مقرر محافظت مى كنند.
(سفينة البحار، ج 2، ص 44)
قال الصادق - عليه السلام -:
اذا صليت صلاة فريضة فصلها لوقتها صلاة مودع يخاف ان لا يعود اليها ابدا ثم اصرف ببصرك الى موضع سجودك فلو تعلم من عن يمينك و شمالك لاحسنت صلاتك و اعلم انك بين يدى من يراك و لا تراه ؛
وقتى نماز واجب مى خوانى ، آن را در وقت خودش چنان بخوان كه گويا ديگر به نماز موفق نمى شوى ، سپس چشم خود را به محل سجده ات متوجه گردان . اگر بدانى چه كسى جانب راست و چپت مى باشد هر آينه نمازت را نيكو به جا مى آورى بدان بدرستى كه در مقابل كسى هستى كه تو را مى بيند و تو او را مى بينى .
(بحارالانوار، ج 83، ص 10)
قال حجة بن الحسن العسكرى - عجل الله تعالى فرجه الشريف -:
ملعون ملعون من اخر المغرب الى ان تشتبك النجوم ؛
ملعون است ، ملعون است ، آن كسى كه نماز مغربش را تاخير بيندازد تا زمانى كه آسمان پديدار شود.
(بحارالانوار، ج 52، ص 15)
قال حجة بن الحسن العسكرى - عجل الله تعالى فرجه الشريف -:
ملعون ملعون من اخر الغداة الى ان تنقضى النجوم ؛
ملعون است ، ملعون است ، كسى كه نماز صبحش را تاءخير بيندازد تا زمانى كه ستارگان محو شوند.
(بحارالانوار، ج 52، ص 16)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
اذا دخل الوقت يا بلال اعل فوق الجدار و ارفع صوتك بالاذان ؛
اى بلال !هنگامى كه وقت نماز رسيد بالاى ديوار برو و صداى خود را به وسيله اذان بلند كن .
(فروع كافى ، ج 3، ص 307)
قال الصادق - عليه السلام -:
فاذا صلى العبد صلاة الصبح مع طلوع الفجر اثبتت له مرتين تثبتها ملائكة الليل و ملائكة النهار ؛
پس هرگاه نمازگزار نماز صبح را با طلوع فجر به جاى آورد دو مرتبه براى او نوشته مى شود، هم فرشته صبح و هم فرشته شب مى نويسند (نماز صبح را فرشته روز و فرشته شب هر دو مشاهده مى كنند).
(ثواب الاعمال ، ص 62)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
ثلاث لاتوخر و هن الصلاة اذا انت و الجنازة اذا حضرت و الايم اذا وجدت كفوا ؛
سه چيز را نبايد تاءخير انداخت ، نماز همين كه وقت آن رسيد، و برداشتن جنازه وقتى آماده شد، و شوهر دادن بيوه وقتى هم كفو خود را يافت .
(نهج الفصاحه ، ص 262، حديث 1261)
قال على - عليه السلام -:
ليس عمل احب الى الله - عز و جل - من الصلاة فلا يشغلنكم عن اوقاتها شى ء من امور الدنيا، فان الله -عز و جل- ذم اقواما فقال: ((الذين هم عن صلاتهم ساهون )) يعنى انهم غافلون استهانوا باوقاتها ؛
عملى نزد خداوند محبوبتر از نماز نيست ، چيزى از امور دنيا شما را از خواندن نماز در اول وقت باز ندارد، زيرا خداوند مذمت كرده و اقوامى را فرموده : ((واى بر نمازگزارانى كه از نمازشان غفلت ورزيدند)) يعنى واى بر نمازگزارانى كه از اوقات نماز غفلت كنند و در انجام نماز در اول وقت سهل انگارى نمايند.
(وسائل الشيعه ، ج 3، ص 82)
قال الصادق - عليه السلام -:
اذا صليت صلاة فريضة فصل لوقتها صلاة مودع تخاف الا تعود اليها ؛
نماز واجب را در وقت خودش بخوان ، مانند كسى كه نماز وداع مى خواند و مى ترسد كه بعد از اين توفيق نماز خواندن نيابد.
(محجة البيضاء، ج 1، ص 350)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله - :
لا ينال شفاعتى من اخر الصلاة المفروضة بعد وقتها ؛
(فرداى قيامت ) شفاعت من به كسى كه نماز واجب را تا پس از وقت آن به تاءخيراندازد، نخواهد رسيد.
(امالى صدوق ، ص 326)
قال الرضا - عليه السلام -:
اعلم ان لكل صلاة وقتين اول و اخر فاول الوقت رضوان الله و اخره عفو الله ؛
بدان كه هر نماز دو وقت دارد: اول وقت و آخر وقت . اول وقت خشنودى پروردگار و آخر آن بخشش خداوند است .
(بحارالانوار، ج 82، ص 249. الحكم الزاهره ، ص 286)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
لايزال الشيطان ذعزا من المؤ من ما حافظ على الصلوات الخمس لوقتهن فاذا ضيعهن تجرا عليه فادخله فى العظائم ؛
شيطان هميشه از مؤ من مى ترسد تا زمانى كه بر نمازهاى پنجگانه محافظت دارد و در وقتش به جا مى آورد، اما هنگامى كه وقت نماز را ضايع كرد بر او جراءت پيدا مى كند و او را در گناهان بزرگ مى اندازد.
(وسائل الشيعه ، ج 3، ص 18)
قال الصادق - عليه السلام -:
افضل الاعمال الى الله الصلاة لوقتها، و بر الوالدين والجهاد فى سبيل الله ؛
بهترين اعمال نزد خداوند، نماز اول وقت است پس از آن نيكى به پدرو مادر، و سپس جهاد در راه خدا است .
(بحارالانوار، ج 74، ص 85)
قال الباقر - عليه السلام -:
ان الصلاة اذا ارتفعت فى اول وقتها رجعت الى صاحبها و هى بيضاء مشرقة تقول : حفظتنى حفظك الله و اذا ارتفعت فى غير وقتها بغير حدودها رجعت الى صاحبها و هى سوداء مظلمة تقول : ضيغتنى ضيعك الله ؛
هرگاه نماز در اول وقت بالا برود، سفيد و درخشان به سوى صاحبش باز مى گردد و به او خطاب مى كند: از من مواظبت نمودى خدا تو را حفظ كند، و هرگاه در غير وقت خود و بدون شرايط بالا برود، سياه و تاريك به سوى صاحبش باز مى گردد و به او مى گويد مرا تباه ساختى ، خدا تو را نابود كند.
(وسائل الشيعه ، ج 3، ص 78)
قال الباقر - عليه السلام -:
وقت صلاة الغداة ما بين طلوع الفجر الى طلوع الشمس ؛
وقت نماز صبح از طلوع فجر تا طلوع خورشيد است .
(وسائل الشيعه ، ج 3، ص 152)
حافظواعلى مواقيت الصلوات ، فان العبد لاياءمن الحوادث ؛
مراقب وقتهاى نماز باشيد (كه تا وقتش فرا رسيد انجام دهيد) ؛ چرا كه انسان از حوادثى كه مانع انجام نماز در وقت گردد، ايمن نيست .
(بحارالانوار، ج 82، ص 20)
قال الامام على - عليه السلام -:
صل الصلوة لوقتها الموقت لها و لاتعجل وقتها لفراغ و لا تؤ خرها عن وقتها لاشتغال و اعلم ان كل شى ء من عملك تبع لصلوتك ؛
نماز را در وقت مقرر آن به جاى آور، و به خاطر فراغت عجله مكن و به علت اشتغال آن را به تاءخير ميفكن ، و بدان كه همه اعمال تو بسته به نماز تو است .
(نهج البلاغه ، نامه 27)
قال زين العابدين - عليه السلام -:
من اهتم بمواقيت الصلاة لم يستكمل لذة الدنيا ؛
آن كه به وقتهاى نماز اهميت بدهد، لذت دنيا را كامل نخواهد كرد.
(وسائل الشيعه ، ج 3، ص 86، فروع كافى ، ج 3، ص 275)
كان الحسن بن على - عليه السلام - اذا توضا ارتعدت مفاصله و اصفر لونه فقيل له : فى ذلك فقال : حق على كل من وقف بين يدى رب العرش ان يصفر لونه و يرتعد فرائضه ؛
امام حسن مجتبى (عليه السلام) به هنگام وضو مفصلهايش مى لرزيد و رنگش زرد مى شد. جهت عروض اين حال را از آن حضرت پرسيدند، فرمودند: برهر كسى كه در مقابل پروردگار عرش مى ايستد، سزاوار است كه رنگش زرد شود و اعضايش بلرزد.
(بحارالانوار، ج 43، ص 339)
قال الصادق - عليه السلام - :
حتى يتم له تسع سنين ، فاذا تمت له ، علم الوضوء و اضرب عليه و اءمر بالصلوة واضرب عليها، فاذا تعلم الوضوء و الصلاة غفر الله لوالديه ، ان شاء الله ؛
وقتى فرزندانتان به سن نه سالگى رسيد، پس وقتى كه نه سالش تمام شد وضو را به او ياد بدهيد و اگر كوتاهى كرد او را ادب كنيد و او را امر به نماز كنيد و اگر كوتاهى كرد او را ادب كنيد. پس وقتى فرزند وضو ونماز را ياد گرفت ، خدا پدر و مادرش را مى آمرزد، ان شاء الله .
(وسائل الشيعه ، ج 3، ص 13)
قال الصادق - عليه السلام -:
فاذا تعلم الوضوء و الصلاة غفر الله لوالديه ؛
اگر شخصى وضو و نماز را فرا گيرد، خداوند پدرو مادر وى را مى آمرزد.
(وسائل الشيعه ، ج 3، ص 13)
قال على - عليه السلام -:
لايقرا العبد القران اذا كان على غير طهور حتى يتطهر؛
هنگامى كه وضو نداريد، قرآن نخوانيد ؛ تا اين كه وضو گرفته شود.
(خصال ، ج 2، ص 164)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
ما منكم من احد يتوضا فيبلغ - اوفيسبغ الوضوء - ثم يقول اشهد ان لا اله الا الله وحده لا شريك له ، و اشهد ان محمدا عبده و رسوله ، الا فتحت له ابواب الجنة الثمانية يدخل من ايها شاء؛
هر يك از شما كه زياد و كامل وضو گرفته و سپس بگويد: شهادت ميدهم كه خدايى جز خداى يگانه نيست و براى او شريك وجود ندارد، و شهادت مى دهم كه محمد (ص ) بنده و فرستاده اوست ؛ دربهاى بهشت هاى هشتگانه بر او گشوده شود تا از هر يك كه مى خواهد داخل شود.
(رياض الصالحين ، ص 298)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
الا ادلكم على ما يمحو الله به الخطايا، و يرفع به الدرجات ؟ قالوا: بلى يا رسول الله . قال : اسباغ الوضوء على المكاره و كثرة الخطى الى المساجد و انتظار الصلاة بعد الصلاة ؛
آيا شما را به كارهايى كه خدا به سبب آن خطاها را از بين برده و درجات انسان را بالا مى برد، راهنمائى نكنيم ؟ گفتند: آرى ، اى رسول خدا. فرمودند:
1 - وضوى تمام و كامل گرفتن بر شدايد.
2 - به سوى مساجد زياد قدم برداشتن .
3 - انتظار نماز (بعدى ) پس از نماز (خوانده شده ).
(رياض الصالحين ، ص 297)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
من توضا فاحسن الوضوء خرجت خطاياه من جسده ؛
كسى كه نيكو وضو بگيرد، خطاهايش از جسم او خارج مى شود.
(رياض الصالحين ، ص 296)
قال الكاظم - عليه السلام -:
و من توضا الصلاة الصبح كان وضوئه ذلك كفارة لما مضى من ذنوبه فى ليلة الا الكبائر ؛
كسى كه براى نماز صبح وضو مى گيرد، وضويش كفاره گناهان گذشته آن شب اوست به جز گناهان كبيره .
(محجة البيضاء، ج 1، ص 302)
قال الكاظم - عليه السلام -:
من توضا للمغرب كان وضوئه ذلك كفارة لما رضى من ذنوبه فى نهاره ما خلا الكبائر؛
كسى كه براى نماز مغرب وضو مى گيرد، وضويش كفاره گناهان گذشته آن روز اوست به جز گناهان كبيره .
(محجة البيضاء، ج 1، ص 302)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
يا على !ان الوضوء قبل الطعام و بعده شفاء فى الجسد و يمن فى الرزق ؛
يا على! قبل از غذا و بعد از غذا، وضو گرفتن ، شفاى بدن و بركت در روزى است .
(بحارالانوار، ج 66، ص 356)
قال الصادق - عليه السلام -:
الطهر على الطهر عشر حسنات ؛
وضوى بر روى وضو، ده حسنه است .
(محجة البيضاء، ج 1، ص 302)
قال الصادق - عليه السلام -:
الوضوء قبل الطعام و بعده يذهبان الفقر؛
وضو پيش از غذا و بعد از غذا، فقر را از بين مى برد.
(وسائل الشيعه ، ج 1، ص 256)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
اذا اردت الصلوة فاحسن الوضوء، ثم قم ، فاستقبل القبلة ثم كبر؛
زمانى كه خواستى نماز بخوانى ، پس خوب وضو بگير، سپس رو به قبله بايست ، آن گاه تكبير بگو.
(چهل حديث ، ص 15)
قال على - عليه السلام -:
يا محمد!من توضا مثل وضوئى ، و قال مثل قولى ، خلق الله تبارك و تعالى من كل قطرة ملكا يقدسه و يسبحه و يكبره فيكتب الله - عز و جل - ثواب ذلك له الى يوم القيامة ؛
اى محمد حنفيه !هركس وضو بسازد، همانند وضويى كه من ساختم ، و بگويد (دعا كند) آن چه كه من گفتم ، خداوند تبارك و تعالى از هر قطره آب وضوى او، ملكى را براى او مى آفريند، كه مشغول تقديس و تسبيح و تكبير براى خداوند هستند. و خداوند عز و جل ثواب اين اذكار را تا روز قيامت براى او ثبت و ضبط خواهد نمود.
(من لايحضره الفقيه ، ج 1، ص 42)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
يا اباذر!اذا كان العبد فى ارض قفر فتوضا او تيمم ثم اذن و اقام و صلى امر الله - عز و جل - الملئكة فصفوا خلفه صفا لايرى طرفاه يركعون بركوعه و يسجدون بسجوده و يؤ منون على دعائه ؛
اى ابوذر! هرگاه بنده اى در بيابانى تنها باشد و وضو بسازد يا تيمم كند، سپس اذان و اقامه بگويد و نماز بخواند، خدا فرشتگان را امر كند كه پشت سر او صفى تشكيل دهند كه دو طرف آن ديده نشود و به نماز او اقتدا نمايند و به دعاى او آمين گويند.
(وسائل الشيعه ، ج 4، ص 621. مكارم الاخلاق ، ص 466)
قال الصادق - عليه السلام -:
من تطهر ثم اوى الى فراشه بات و فراشه كمسجده ؛
هر كس وضو بگيرد، سپس در رختخواب خود برود و بخوابد، بستر او مانند مسجد او خواهد بود.
(وسائل الشيعه ، ج 1، ص 265. ثواب الاعمال ، ص 48)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
من اسبغ وضوءه و احسن صلاته ، و ادى زكاة ماله و كف غضبه و سجن لسانه ، و استغفر لذنبه ، و ادى النصيحة لاهل بيت نبيه فقد استكمل حقايق الايمان و ابواب الجنة مفتحة له ؛
كسى كه وضوى خود را شاداب و كامل به جاى آورد، و نماز خويش را نيكو بخواند، زكات مالش را بپردازد، و خشم خود را فرو نشاند و زبانش را از گناهان مربوط به زبان ببندد، و براى گناه خود با توبه طلب آمرزش كند، و نسبت به اهل بيت پيامبر خويش خيرخواه باشد، البته تمام حقايق ايمان در او كامل شده و درهاى بهشت به روى او باز است .
(ثواب الاعمال ، ص 64)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
لا تدخل المساجد الا بالطهارة ؛
داخل مساجد مشو، مگر با وضو.
(مستدرك الوسائل ، ج 3، ص 388)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
يا على !و تقم الصلاة بوضوء سابغ فى مواقيتها ؛
يا على !با وضوى كامل در اول وقت ، اقامه نماز كن .
(سفينة البحار، ج 2، ص 44)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
خصال ست ما من مسلم يموت فى واحدة منهن الا كان ضامنا على الله - عز و جل - ان يدخله الجنة منها رجل توضا فاحسن الوضوء ثم خرج الى مسجد الصلوة فان مات فى وجهه كان ضامنا على الله ؛
شش خصلت است كه اگر هر مسلمان يكى از آنها را داشته باشد نمى ميرد، مگر اين كه خدا ضمانت بهشت رفتنش را خواهد نمود، يكى از آن شش خصلت آن است كه انسان وضو بگيرد، بهترين وضو، سپس جهت نماز به طرف مسجد (از خانه ) حركت كند، پس اگر در اين صورت بميرد، خدا ضامن (بهشت رفتن او) خواهد بود.
(مستدرك الوسائل ، ج 1، ص 227)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
اسباغ الوضوء على المكاره من الكفارات ؛
كامل گرفتن وضو در حال سختى ، كفاره (گناهان ) است .
(جامع احاديث الشيعه ، ج 4، ص 78)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
و ما منكم من احد يخرج من بيته متطهرا الا و الملائكة تقول : اللهم اغفر له اللهم ارحمه ؛
وقتى يكى شما از خانه خارج مى شويد با طهارت (با وضو) باشيد، در اين صورت ملائكه در حق شما دعا مى كنند: خدايا او را بيامرز، خدا بر او رحم كن .
(جامع احاديث الشيعه ، ج 6، ص 387)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
من حافظ على الخمس باكمال طهورها و مواقيتها كانت له نورا و برهانا يوم القيامة ؛
كسى كه نماز پنجگانه خويش را با وضوى تمام و با حفظ وقتهاى آن ها انجام دهد، اين نماز در قيامت براى او نور و برهان است .
(جامع احاديث الشيعه ، ج 4، ص 59)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
بنيت الصلوة على اربعة اسهم : سهم منها اسباغ الوضوء و سهم منها الركوع و سهم منها السجود و سهم منها الخشوع ؛
نماز بر چهار بخش بنا شد: 1 - كامل گرفتن وضو، 2 - ركوع ، 3 - سجود، 4- خشوع .
(مستدرك الوسائل ، ج 1، ص 265)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
يا على !اسباغ الوضوء فى السبرات و انتظار الصلاة بعد الصلاة ، و المشى بالليل و النهار الى الجماعات ؛
يا على !سه چيز موجب رفعت درجه است :
1 - كامل گرفتن وضو در هواى سرد.
2 - انتظار نماز بعد از هر نماز.
3 - رفتن در روز و شب به طرف نماز جماعت .
(بحارالانوار، ج 88، ص 10)
قال الصادق - عليه السلام -:
يوتى بعبد يوم القيامة ليست له حسنة فقال له اذكروا تذكر هل لك من حسنة قال : فيتذكر، فيقول : يا رب ما بى من حسنة الا ان فلانا عبدك المؤ من مربى فطلبت منه ماء فاعطانى ماء فتوضات به و صليت لك قال : فيقول الرب تبارك و تعالى قد غفرت لك ادخلوا عبدى الجنة ؛
روز قيامت بنده اى را مى آورند كه هيچ حسنه اى ندارد پس به او گفته مى شود فكر كن و ياد بياور آيا براى تو كار خيرى هست ؛ بنده فكر مى كند سپس ميگويد: خدايا! من هيچ حسنه اى ندارم ، الا اين كه فلانى از بندگان مومن تو (روزى ) از كنار من عبور كرد و من از او طلب آب كردم و او به من آب داد و با آن وضو گرفتم و براى تو نماز گزاردم ؛ پس خداوند تبارك و تعالى مى فرمايد: به درستى كه من تو را بخشودم و دستور مى دهد او را داخل بهشت كنند.
(بحارالانوار، ج 7، ص 290)
533 - وضو، موجب رفعت درجه
قال على - عليه السلام -:
لايجوز صلاة امرء حتى يطهر خمس جوارح : الوجه و اليدين و الراس والرجلين بالماء و القلب بالتوبة ؛
نمازگزار پنج عضو بدنش را پاك كند، صورت ، دو دست ، سر و دو پا را با آب ، و قلب را با توبه ؛ در غير اين صورت ، جايز نيست كه نماز بخواند.
(بحارالانوار، ج 84، ص 249)
قال الصادق - عليه السلام -:
لايتم الصلاة الا لذى طهر سابغ ؛
نماز تمام و مورد قبول نيست ، مگر با طهارت كامل .
(فلاح السائل ، ص 43)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
من توضا فذكر اسم الله طهر جميع جسده و كان الوضوء الى الوضوء كفارة لما بينهما من الذنوب و من لم يسم لم يطهر من جسده الا ما اصابه الماء؛
كسى كه وضو بگيرد و بسم الله بگويد، تمام بدن خود را طهارت داده است و اين وضو كفاره گناهان او تا وضوى ديگر است ، و كسى كه بسم الله نگويد از بدنش تنها آن چه را آب به آن رسيده طهارت داده است .
(محجة البيضاء، ج 1، ص 296)
قال الصادق - عليه السلام -:
من ذكر اسم الله على وضوء فكانما اغتسل ؛
كسى كه براى وضو خود ((بسم الله )) بگويد مانند اين است كه غسل كرده باشد.
(محجة البيضاء، ج 1، ص 299)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
مفتاح الصلاة الطهور؛
كليد نماز، پاكى است .
(محجة البيضاء، ج 1، ص 281)
عن النبى - صلى الله عليه وآله -:
من توضا فاسبغ الوضوء و صلى ركعتين لم يحدث فيهما نفسه بشى ء من الدنيا خرج من ذنوبه كيوم ولدته امه ؛
كسى كه وضو گيرد و آن را كامل به جا آورد، و با آن دو ركعت نماز گزارد كه در آن از دنيا با خود سخن نگويد، از گناهان خويش مانند روزى كه از مادر زاييده شده است ، بيرون مى آيد.
(محجة البيضاء، ج 1، ص 302)
قال الباقر - عليه السلام -:
ان السواك فى السحر قبل الوضوء من السنة ؛
سحرگاه ، پيش از وضو، مسواك زدن از سنت اسلامى است .
(ميزان الحكمه ، ج 4، ص 596)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
يا على !و عليك بالسواك عند كل وضوء ؛
اى على! بر تو باد مسواك زدن به هنگام هر وضو.
(اصولى كافى ، ج 8، ص 72)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
السواك شطر الوضوء ؛
مسواك كردن جزئى از وضو است .
(محجة البيضاء، ج 1، ص 297)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
امتى الغر المحجلون من اثار الوضوء يوم القيامة ؛
امت مرا دست و پاى نورانى باشد روز قيامت ، از آثار وضوء كه در دنيا گرفته باشد.
(شهاب الاخبار، ص 122)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
من باب على طهر فكانما احيى الليل ؛
كسى كه شب را با وضو بيارامد، گويى كه تمام شب را به احياء و عبادت گذرانده است .
(وسائل الشيعه ، ج 1، ص 266)
قال الرضا - عليه السلام -:
... لان يكون العبد طاهرا اذا قام بين يدى الجبار عند مناجاته ؛
... چون وضو يك ادب در برابر خدا است ، بنده به هنگام نماز، وقتى كه دربرابر خداوند مى ايستد، پاك باشد.
(بحارالانوار، ج 6، ص 64)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
من جدد وضوءة من غير حدث جدد الله توبته من غير استغفار ؛
هركس وضويش را بدون اينكه باطل شود تجديد كند، خداوند توبه اش را بدون استغفار تجديد مى كند.
(محجة البيضاء، ج 1، ص 302)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
الوضوء على الوضوء نور على نور ؛
وضوى پس از وضو بسيار پسنديده است .
(محجة البيضاء، ج 1، ص 302)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
الوضوء نصف الايمان ؛
وضو گرفتن نيمى ازايمان است .
(بحارالانوار، ج 80، ص 238)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
الوضوء مد و الغسل صاع و سياتى اقوام يستقلون ذلك فاولئك على خلاف سنتى ؛
براى وضو ده سير آب و براى غسل ، سه كيلو آب كافى است ، ولى افرادى در آينده مى آيند كه اين مقدار را كم مى شمارند (و آب زيادى مصرف خواهند كرد) كه آنها بر خلاف راه من مى روند.
(محجة البيضاء، ج 1، ص 301)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
خللوا بين اصابعكم لايخلل الله بينها بالنار ؛
هنگام وضو ميان انگشتان خود فاصله دهيد تا خدا به وسيله آتش ميان آنها را فاصله ندهد.
(نهج الفصاحه ، ص 306)
قال الصادق - عليه السلام -:
من توضا و تمندل كتبت له حسنة ، و من توضا و لم يتمندل حتى يجف وضوئه كتبت له ثلاثون حسنة ؛
كسى كه وضو بگيرد و خود را با حوله خشك نمايد، يك حسنه براى او نوشته مى شود، و هر كه وضو بگيرد و خشك نكند، بلكه صبر نمايد تا اعضاء وضو به خودى خود خشك شود، سى حسنه براى او نوشته مى شود.
(بحارالانوار، ج 80، ص 330)
قال الباقر - عليه السلام -:
ثلاث كفارات فاسباغ الوضوء فى السبرات و بالمشى بالليل و النهار الى الجماعات و المحافظة على الصلوات ؛
سه چيز است كه جبران كننده و محو كننده گناه است :
1 - كامل گرفتن وضو در هواى بسيار سرد.
2 - راه رفتن در شب و روز به سوى جماعتهاى اسلامى (نماز جماعت و جمعه ).
3 - مراقبت بر انجام صحيح نمازها.
(معانى الاخبار، ص 314)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
...والوضوء مفتاح الصلاة ؛
... وضو كليد نماز است .
(نهج الفصاحه ، حديث 1588)
قال الصادق - عليه السلام -:
لاحظ فى الاسلام لمن ترك الصلاة ؛
تارك نماز، حظ و بهره اى از اسلام ندارد.
(ميزان الحكمه ، ج 5، ص 402)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
لتنقضن عرى الاسلام عروة ، كلما انتقضت عروة تشبث الناس بالتى تليها، فاولهن نقض الحكم ، و اخرهن الصلاة ؛
دستگيره هاى اسلام يك به يك شكسته مى شود، هرگاه يك دستگيره نابود شود مردم به آن چه نزديك آن است چنگ مى زنند، اول آنها شكستن حكومت است (حكومت اسلامى را از دست صاحب آن خارج مى كنند) و آخر آن ها نماز است (نماز را ترك مى كنند).
(اصول وافى ، ج 2، ص 72)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
تارك الصلاة يسال الرجعة الى الدنيا، و ذلك قول الله تعالى : حتى اذا جاء احدهم الموت قال : ((رب ارجعون ، لعلى اعمل صالحا فيما تركت ، كلا انها كلمة هو قائلها و من ورائهم برزخ الى يوم يبعثون )) ؛
بى نماز درخواست مى كند به دنيا برگردد، و اين است سخن خداوند متعال تا گاهى كه به يكى از آنان مرگ آمد گويد: ((پروردگارا مرا برگردانيد تا شايد عمل شايسته انجام دهم در آن چه بازگذاردم ، نه چنين است آن سخنى است او گوينده اش هست ، و از پشت آن ها تا روزى كه برانگيخته شوند برزخ است .))
(بحارالانوار، ج 77، ص 58. اصول وافى ، ج 2، ص 65)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
الجفاء كل الجفاء و الكفر من سمع منادى الله تعالى ينادى بالصلاة و يدعوه الى الفلاح فلا يجيبه ؛
نشان خشونت و كفر (نفاق ) آن است كه كسى منادى خدا را بشنود كه به نماز ندا مى دهد و وى را به رستگارى مى خواند و دعوت او را اجابت نكند.
(نهج الفصاحه ، ص 279)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
من ترك الصلوة متعمدا من غير علة فقد برء من ذمة الله و ذمة رسوله ؛
كسى كه نماز را عمدا و بدون علت ترك كند از امان خداو رسولش دور خواهد بود.
(جامع احاديث الشيعه ، ج 4، ص 75)
قال الصادق - عليه السلام -:
جاء رجل الى النبى - صلى الله عليه وآله - فقال : يا رسول الله !اوصينى ، فقال : لاتدع الصلاة متعمدا فان من تركها متعمدا فقد برئت منه ملة الاسلام ؛
مردى پيش رسول خدا (ص ) آمد و عرض كرد: يا رسول الله !مرا نصيحتى بفرماييد، حضرت فرمودند: نماز را عمدا رها مكن ، كسى كه عمدا نماز را ترك كند ملت اسلام از او بيزار است .
(وسائل الشيعه ، ج 3، ص 29)
502 - عقاب تارك الصلوة
قال على - عليه السلام -:
اللهم العن من ترك الصلوة متعمدا؛
خدايا لعنت كن كسى را كه عمدا نماز را ترك كند.
(جامع احاديث الشيعه ، ج 4، ص 76)
عن ابى جعفر - عليه السلام -:
ان رجلا ذكر له رجلا فقال : انهتك وارتكب المحارم و استخف بالفرائض حتى انه ترك الصلوة و كان متكئا فاستوى جالسا و قال : سبحان الله !ترك الصلوة المكتوبة ؟ان ترك الصلوة المكتوبة عند الله عظيم ؛
مردى در پيش امام باقر (ع ) از حالت مردى ياد نمود: مردى است بى پروا! مرتكب محارم مى شود، و واجباتش را سبك مى شمارد، حتى نمازش را ترك مى كند، امام باقر (ع ) از حال تكيه به نشسته شده ، فرمود: ((سبحان الله !نماز واجب را ترك كرد؟همانا ترك نماز واجب نزد خدا بزرگ است )).
(مستدرك الوسائل ، ج 1، ص 172)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
الصلاة عماد الدين ، فمن ترك صلاته متعمدا فقد هدم دينه و من ترك اوقاتها يدخل الويل ، و الويل واد فى جهنم كما قال الله تعالى : ((ويل للمصلين ، الذينهم عن صلاتهم ساهون )) ؛
نماز ستون دين است ، پس كسى كه نمازش را عمدا ترك كند دينش را منهدم كرده است ، و كسى كه اوقات نماز را ترك كند داخل در ((ويل )) مى شود و ويل وادى است در جهنم چنان كه خدا فرمود: ويل جاى نمازگزاران است آن نمازگزارانى كه در نماز خود سهو كننده و غافلند.
(بحارالانوار، ج 82، ص 202)
قال على - عليه السلام -:
الا تسمعون الى جواب اهل النار حين سئلوا ((ما سلككم فى سقر؟ قالوا: لم نك من المصلين )) ؛
آيا به پاسخ اهل دوزخ گوش فرا نمى دهيد كه وقتى از آن ها مى پرسند: ((چه چيز شما را گرفتار دوزخ ساخت ؟مى گويند: ما از نمازگزاران نبوديم )).
(بحارالانوار، ج 82، ص 224. نهج البلاغه ، خطبه 190)
قال الامام الصادق - عليه السلام - :
ان الله يدفع بمن يصلى من شيعتنا عمن لايصلى من شيعتنا و لو اجمعوا على ترك الصلوة لهلكوا ؛
همانا، خداوند به وسيله شيعيان نمازگزار ما از شيعيان بى نماز ما (بلا را) دفع مى كند، ولى اگر همه تارك نماز بودند هر آينه همه هلاك مى شدند.
(مستدرك الوسائل ، ج 1، ص 184)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
بين الايمان و الكفر ترك الصلاة ؛
فاصله ميان ايمان و كفر، نماز نخواندن است .
(ميزان الحكمه ، ج 5، ص 402. كنزالعمال ، حديث 18869)
قال الصادق - عليه السلام -:
ان تارك الصلوة كافر ؛
همانا ترك كننده نماز واجب ، كافر است .
(وسائل الشيعه ، ج 3، ص 28)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
من ترك الصلوة متعمدا فقد كفر؛
هركس عمدا نمازش را ترك كند، كفر ورزيده است .
(لئالى الاخبار، ص 394)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
من ترك الصلاة متعمدا كتب اسمه على باب النار ممن يدخلها؛
هركس عمدا نمازش را ترك كند، بر درب جهنم نامش از دوزخيان نوشته مى شود.
(كنزالعمال ، ج 7، حديث 19090)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
من ترك صلوة لايرجو ثوابها و لايخاف عقابها فلاابالى ايموت يهوديا و نصرانيا او مجوسيا ؛
كسى كه نماز را ترك كند، اميد به پاداش نمازش نمى باشد و از عذاب آن نيز ترسناك نيست ، پس باكى نيست كه يهودى بميرد، يا نصرانى ، يا مجوسى .
(بحارالانوار، ج 82، ص 203. ميزان الحكمه ، ج 5، ص 403
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
ما بين المسلم و بين ان يكفر الا ان يترك الصلاة الفريضة متعمدا او يتهاون بها فلا يصليها؛
فاصله بين مسلمان و بين كفرش چيزى جز ترك نماز واجب نيست كه يا عمدا ترك نمايد و اصلا قبول نداشته باشد و يا از بى اعتنايى نماز نخواند.
(بحارالانوار، ج 82، ص 216. ميزان الحكمه ، ج 5، ص 402)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله - :
اما الصلاة فلا خير فى دين لا صلاة فيه ؛
دينى كه در او نماز نباشد، فايده و خيرى ندارد (خيرى در آن نيست ).
(سيره ابن هشام ، ج 3 - 4، ص 504)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
تارك الصلاة ملعون فى التوراة ملعون فى الانجيل ملعون فى الزبور ملعون فى القران ملعون فى لسان جبرئيل ملعون فى لسان ميكائيل ملعون فى لسان اسرافيل ملعون فى لسان محمد ؛
ترك كننده نماز در تورات و انجيل و زبور و قرآن مورد لعنت قرار گرفته و به زبان جبرئيل و ميكائيل و اسرافيل و محمد(ص) ملعون است .
(انوار الهداية ، ص 197، الحكم الزاهره ، ص 294)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
بين العبد و بين الكفر ترك الصلاة ؛
فاصله كفر و بندگى ترك نماز است .
(بحارالانوار، ج 82، ص 202. ميزان الحكمه ، ج 5، ص 403)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
من ترك صلاته حتى تفوته من غير عذر فقد حبط عمله ؛
كسى كه نمازش را بدون عذر ترك كند (نخواند) تا وقت آن بگذرد، عمل او نابود شده است .
(بحارالانوار، ج 82، ص 203. ميزان الحكمه ، ج 5، ص 403)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
من اعان تارك الصلوة بلقمة او كسوة فكانما قتل سبعين نبيا اولهم ادم و اخرهم محمد ؛
كسى كه ترك كننده نماز را به دادن طعامى يا لباسى يارى كند، مثل اين است كه هفتاد پيامبر را كشته ، كه اول آنها آدم ، و آخر آن ها محمد(ص) است .
(لئالى الاخبار، ص 395)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
من ترك صلاته متعمدا فقد هدم دينه ؛
كسى كه عملا نمازش را ترك كند، به تحقيق كه دينش را منهدم كرده است .
(بحارالانوار، ج 82، ص 202. ميزان الحكمه ، ج 5، ص 402)
امام صادق - عليه السلام - فرمودند:
لا تتهاون بصلاتك فان النبى - صلى الله عليه وآله - قال عند موته ليس انى من استخف بصلاته ؛
سستى مكن در امر نمازت ، زيرا كه رسول خدا (ص ) فرمودند: - در هنگام رحلت - نيست از من كسى كه نمازش را خفيف شمارد .
(فروع كافى ، ج 3، ص 269، حديث 7)
قال على - عليه السلام -:
لايقومن احدكم فى الصلاة متكاسلا و لاناعسا و لايفكرن فى نفسه فانه بين يدى ربه - عز و جل - ؛
هيچ وقت (نمازگزار) هنگام نماز با حالت كسالت و خستگى و در حال چرت به نماز نايستد و نمازگزار در خود فكر نكند، زيرا در برابر پروردگار بزرگ خود ايستاده است .
(بحارالانوار، ج 84، ص 239)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
من تهاون بصلاته ... يرفع الله البركة من عمره و من رزقه و يمحو الله تعالى سيماء الصالحين من وجهه و كل عمل يعمله لايوجر عليه و لا يرتفع دعائه الى السماء و ليس له حظ فى دعاء الصالحين و يموت ذليلا و جائعا و عطشائا؛
هر كس نسبت به نمازش كوتاهى كند، خداوند متعال بركت را از عمر و مال او بر مى دارد و سيماى شايستگان را از چهره اش مى زدايد، هركارى كه انجام مى دهد پاداشى نخواهد داشت دعايش مستجاب نمى شود، بهره اى از دعاى نيكوكاران براى او نيست ، هنگام مرگ با احساس خوارى ، گرسنگى و تشنگى از دنيا مى رود.
(بحارالانوار، ج 83، ص 21)
قال الباقر - عليه السلام -:
بينا رسول الله - صلى الله عليه وآله - جالس فى المسجد اذا دخل رجل فقام فصلى فلم يتم ركوعه و لاسجوده فقال - صلى الله عليه وآله -: نقر كنقر الغراب لئن مات هذا و هكذا صلاته ليموتن على غير دينى ؛
هنگامى كه پيامبر (ص ) در مسجد نشسته بود، ناگهان مردى وارد شد و به نماز ايستاد، ليكن ركوع و سجود را كامل به جا نياورد. پيامبر (ص ) فرمودند: مانند كلاغ منقار بر زمين زد، اگر اين مرد بميرد و نمازش به همين گونه باشد، بر غير دين من مرده است .
(محجة البيضاء، ج 1، ص 340)
قال الصادق - عليه السلام -:
ان شفاعتنا لاتنال مستخفا بالصلاة ؛
همانا شفاعت ما به كسى كه نمازش را سبك بشمارد، نمى رسد.
(بحارالانوار، ج 82، ص 227)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
لاينال شفاعتى من اخر الصلوة بعد وقتها ؛
كسى كه نماز را از وقتش تاءخير بيندازد، (فرداى قيامت ) به شفاعت من خواهد رسيد.
(بحارالانوار، ج 83، ص 20)
قال النبى - صلى الله عليه وآله -:
لاتضيعوا صلاتكم ، فان من ضيع صلاته حشره الله مع قارون و فرعون و هامان - لعنهم الله و اخزاهم ، - و كان حقا على الله ان يدخله النار مع المنافقين ، فالويل لمن لم يحافظ صلاته ؛
نماز خودتان را ضايع نكنيد، به حقيقت هر كس نماز خويش را ضايع كند، خداوند عز و جل او را با قارون و فرعون و هامون محشور مى كند، خداوند به آنان لعنت كند و آنها را رسوا سازد، و بر خدا لازم است آن ها را با منافقها به آتش داخل كند، پس واى بر كسى كه به نمازش مواظب نباشد.
(بحارالانوار، ج 82، ص 202)
قال النبى - صلى الله عليه وآله -:
لايزال الشيطان يرعب من بنى ادم حافظ على الصلوات الخمس ، فاذا ضيعهن تجرا عليه و اوقعه فى العظائم ؛
شيطان همواره از فرزند آدم مى ترسد مادامى كه بر نمازهاى پنجگانه مواظبت مى كند، آن گاه كه آنهارا ضايع كرد بر وى جرى مى شود و او را بر گناهان بزرگ داخل مى كند.
(كافى ، ج 2، ص 386)
قال الصادق - عليه السلام -:
ابصر على بن ابى طالب - عليه السلام - رجلا ينقر صلاته فقال : منذكم صليت بهذه الصلاة ؟فقال له الرجل : منذ كذا و كذا فقال : مثلك عند الله مثل الغراب اذا نقر لومت مت على غير ملة ابى القاسم محمد - صلى الله عليه وآله - ثم قال على - عليه السلام -: ان اسرق الناس من سرق من صلاته ؛
على (ع ) به مردى كه نمازش را به سرعت مى خواند، نگاه كرد امام سؤ ال كرد از چه وقتى اين طور نماز مى خوانى ؟مرد پاسخ داد: از فلان وقت تا به حال .امام فرمودند: مثل (نماز خواندن ) تو در پيش خداوند مثل كلاغى است كه (بسرعت ) از زمين دانه مى چيند، اگر تو به اين حالت بميرى ، مرده اى به غير دين پيامبر اسلام ، امام فرمودند: همانا كه دزدترين مردم كسى است كه از نمازش بدزدد(يعنى كم كند).
(وسائل الشيعه ، ج 3، ص 24)
قال الصادق - عليه السلام -:
اياكم و الكسل ، ان ربكم رحيم ، يشكر القليل ، ان الرجل ليصلى الركعتين تطوعا يريد بهما وجه الله فيدخله الله بهما الجنة ؛
از سستى دورى كنيد، زيرا پروردگار شما مهربان است ، اندك را مى پذيرد، هر آينه مرد دو ركعت نماز مستحبى مى خواند، و با آن دو خدا را اراده مى كند، و خداوند به سبب اين دو ركعت ، او را به بهشت داخل مى كند.
(وسائل الشيعه ، ج 3، ص 30.اصول وافى ، ج 2، ص 61)
قال الرضا - عليه السلام -:
...و اياك ان تكسل عنها (الصلوة ) او تتوانى فيها او تتوانى بحقها او تضيع حدها و حدودها او تنقرها نقر الديك او تستخف بها او تشتغل عنها بشى ء من عرض الدنيا او تصلى بغير وقتها، و قال رسول الله - صلى الله عليه وآله - ليس منى من استخف بصلوته لا يرد على الحوض لا والله ؛
بپرهيزيد از اين كه در نماز سستى و تنبلى كنيد و يا حدودش را ضايع كنيد يا از روى دستپاچگى ركوع و سجده نماز را آن چنان به جا آوريد كه گويى همچون خروس منقار مى زنيد يا اين كه نماز را سبك بشماريد يا اين كه به جاى نماز به امور دنيوى مشغول شويد و يا در غير وقت نماز بخوانيد، در هر حال رسول خدا فرمود: از من نيست كسى كه نمازش را سبك بشمارد.قسم به خدا بر حوض كوثر بر من نخواهد رسيد.
(مستدرك الوسائل ، ج 1، ص 172)
قال الصادق - عليه السلام -:
والله انه لياتى على الرجل خمسون سنة ما قبل الله منه صلاة واحدة ، فاى شى ء اشد من هذا، و الله انكم لتعرفون من جيرانكم و اصحابكم من لو كان يصلى لبعضكم ما قبلها منه لاستخفافه بها، ان الله لايقبل الا الحسن فكيف يقبل ما استخف به ؛
به خدا سوگند ممكن است پنجاه سال بر انسان بگذرد و خداوند يك نماز از او نپذيرد و چه چيزى سخت تر از اين است ، سوگند به خدا كه شما از همسايگان و ياران خويش كسى را مى شناسيد كه اگر براى يكى از شما نماز
بگذارد به سبب سبك شمردنش آن را نمى پذيرد و خداوند جز خوب را قبول نمى كند و چگونه ممكن است چيزى را كه خفيف شمرده شده است بپذيرد.
(وسائل الشيعه ، ج 3، ص 15.محجة البيضاء، ج 1، ص 341)
قال الصادق - عليه السلام -:
اذا قام العبد فى الصلاة فخفف صلاته قال الله تعالى لملائكته : اما ترون الى عبدى كانه يرى ان قضاء حوائجه بيد غيرى ، اما يعلم ان قضاء حوائجه بيدى ؛
هرگاه بنده براى نماز به پا خيزد و نمازش را سبك ادا كند، خداوند به فرشتگان خود مى فرمايد: آيا به بنده من نمى نگريد كه گويا برآوردن حاجتهايش را به دست ديگرى غير از من مى بيند آيا نمى داند كه برآوردن حوايج او به دست من است .
(محجة البيضاء، ج 1، ص 341. تهذيب ، ج 1، ص 204)
قال الصادق - عليه السلام -:
ان العبد اذا عجل فقام لحاجته يقول الله تبارك و تعالى : ((اما يعلم عبدى انى انا اقضى الحوائج )) ؛
زمانى كه بنده براى رفع حاجت خود نمازش را با عجله بخواند، خداوند مى فرمايد: ((آيا بنده من نميداند كه حاجت او را من برآورده مى كنم )).
(وسائل الشيعه ، ج 3، ص 24)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
ليس منى من استخف بصلاته لايرد على الحوض لاوالله ؛
كسى كه نماز را سبك شمارد از من نيست ، به خدا سوگند كه بر حوض (كوثر در قيامت ) مرا ملاقات نخواهد كرد.
(وسائل الشيعه ، ج 3، ص 15.من لايحضره الفقيه ، ج 1، باب 29، حديث 18)
قال الباقر - عليه السلام -:
لا تقم الى الصلوة متكاسلا و لامتناعسا و لامتثاقلا فانها من خلل النفاق ؛
با حال مستى و خواب آلوده و كاهلانه نماز را به جا نياور، كه اينها از روزنه هاى نفاق است .
(ميزان الحكمه ، ج 5، ص 398.بحارالانوار، ج 84، ص 231)
قال الصادق - عليه السلام -:
اياكم ان يستخف احدكم بصلاته ؛
بپرهيزيد از اين كه يكى از شما نماز را سبك بشماريد.
(بحارالانوار، ج 84، ص 236)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
...لاصلوة لمن لايتم ركوعها و سجودها ؛
كسى كه ركوع و سجودش را ناتمام و شتابزده به جا مى آورد، نمازش پذيرفته نيست .
(بحارالانوار، ج 84، ص 253)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
الصلاة عماد الدين ، فمن ترك صلاته متعمدا فقد هدم دينه ، و من ترك اوقاتها يدخل الويل ، و الويل واد فى جهنم كمال قال الله تعالى : ((ويل للمصلين ، الذينهم عن صلاتهم ساهون )) ؛
نماز ستون دين است ، پس كسى كه عمدا نمازش را ترك كند به تحقيق كه دينش را منهدم كرده است و كسى نمازش را در وقتش به جا نياورد داخل ((ويل )) مى شود، و ((ويل )) چاهى است در جهنم كه خداوند مى فرمايد: ((واى براى نمازگزارانى كه از نماز خويش غفلت دارند)).
(بحارالانوار، ج 82، ص 202.ميزان الحكمه ، ج 5، ص 402)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
مثل الذى لايتم صلاته كمثل حبلى حملت حتى اذا دنا نفاسها اسقطت فلا هى ذات حمل ولا ذات ولد ؛
مثل آن كسى كه نمازش را كامل به جا نمى آورد، مثل زن حامله اى است كه (نه ماه ) حملش را نگهدارى كرده تا نزديك زايمان بچه را سقط كرده است .پس اين چنين زن را نه زن حامله مى گويند و نه زن صاحب فرزند.
(مستدرك الوسائل ، ج 1، ص 173)
قال النبى - صلى الله عليه وآله -:
اسرق الناس فاالذى يسرق من صلاته فصلاته تلف كما يلف الثوب الخلق فيضرب بها وجهه ؛
دزدترين مردم كسى است كه به خاطر سرعت و شتابزدگى از نماز خود كم كند، نماز چنين انسانى ، همچون جامه مندرسى در هم پيچيده شده ، به صورت او پرتاب مى گردد.
(ميزان الحكمه ، ج 5، ص 406)
قال على - عليه السلام -:
ان اسرق الناس من سرق من صلاته ؛
دزدترين مردم كسى است كه از نمازش كم بگذارد.
(بحارالانوار، ج 82، ص 222)
قال الصادق - عليه السلام -:
اذا قام العبد الى الصلاة اقبل الله - عز و جل - عليه بوجهه فلا يزال مقبلا عليه حتى يلتفت ثلاث مرات فاذا التفت ثلاث مرات اعرض عنه؛
وقتى بنده به نماز ايستاد، خداوند متعال به وى توجه مى كند و توجه اش را از او قطع نمى كند تا موقعى كه سه مرتبه از ياد خدا غافل گردد، در اين هنگام خداوند سبحان نيز از او اعراض خواهد كرد.
(بحارالانوار، ج 84، ص 241)
قال الصادق - عليه السلام -:
لاينال شفاعتنا من استخف بالصلاة ؛
هركس نماز را سبك بشمارد، به شفاعت ما دست نخواهد يافت .
(فروع كافى ، ج 3، ص 270، حديث 15)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
لايقبل الله صلاة خمسة نفر.الابق من سيده و امراة لايرضى عنها زوجها و مدمن الخمر و العاق و اكل الربا ؛
خداوند نماز پنج گروه را نمى پذيرد:
1 - بنده اى كه از نزد مولاى خود فرار كرده است .
2 - زنى كه شوهرش از وى راضى نيست .
3 - شرابخوار و دائم الخمر.
4 - كسى كه عاق والدين شده است .
5 - رباخوار.
(مستدرك الوسائل ، ج 13، ص 332)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
من صلى صلوة يرائى بها فقد اشرك ؛
كسى كه براى خودنمايى نماز بخواند مشرك است .
(بحارالانوار، ج 67، ص 222)
امام صادق - عليه السلام -:
انما لك من صلاتك ما اقبلت عليه منها، فان اوهمها كلها، او غفل عن ادابها، لغت فضرب بها وجه صاحبها ؛
همانا از نماز تو، آن مقدار قبول مى شود كه در آن ، توجه داشته اى پس اگر شخص ، از تمامش غافل شود يا از آدابش غافل شود آن نماز، مچاله مى شود و بر روى خواننده آن پرتاب مى شود.
(فروع كافى ، ج 3، ص 363)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
من شرب الخمر لم تقبل له صلاة اربعين ليلة فان عاد فاربعين ليلة من يوم شربها فان مات فى تلك الاربعين ليلة من غير توبة سقاه الله يوم القيامة من طينة خبال ؛
كسى كه شراب مى نوشد نماز وى تا چهل شبانه روز مقبول نيست و اگر بار ديگر لب به شراب زد باز هم تا چهل شب و اگر بدون ((توبه )) در اين اوقات بميرد، خداوند متعال وى را از خاك فاسد سيراب خواهد ساخت .
(تفسير القمى ، ج 1، ص 181)
عن الباقر - عليه السلام -:
ما عصى الله بشى ء اشد من شرب المسكر ان احدهم يدع الصلاة الفريضة و يثب على امه و ابنته و اخته و هو لا يعقل ؛
گناهى بدتر از شرب خمر، نيست و شرابخوار، در حال مستى ، نماز واجب را رها و با مادر و خواهر و دخترش همبستر مى شود ؛زيرا او در آن حال انديشه خود را از دست داده است .
(وسائل الشيعه ، ج 17، ص 250)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
من اغتاب مسلما او مسلمة لم يقبل الله صلاته و لا صيامه اربعين يوما الا ان يغفر له صاحبه - من اغتاب فى شهر رمضان لم يوجر على صيامه ؛
كسى كه غيبت شخص روزه دارى نمايد خداوند متعال نماز و روزه وى را تا چهل روز مورد پسند قرار نمى دهد، مگر آن كه غيبت شونده از وى راضى شود.(و افزود:) كسى كه در ماه رمضان غيبت كند از روزه دارى خويش اجرى به دست نمى آورد.
(جامع الاخبار صدوق ، فصل الغيبة )
قال على - عليه السلام -:
لايقبل الله الصلاة ممن منع الزكاة ؛
هر كس مانع دادن زكات شود، نمازش قبول نمى شود.
(بحارالانوار، ج 96، ص 29)
قال الصادق - عليه السلام -:
يجاء بعبد القيامة قد صلى فيقول : يا رب صليت ابتغاء وجهك ، فيقال له : بل صليت ليقال ما احسن صلاة فلان ؟اذهبوا به الى النار...؛
چون روز قيامت فرا رسد، بنده اى را مى آورند كه اهل نماز بوده و خود نيز چنين ادعا مى كند به وى مى گويند: تو بدان جهت نمازگزاردى كه تو را ستايش كنند، پس به ملائكه دستور مى رسد اورا به سوى آتش ببريد.
(بحارالانوار، ج 62، ص 301)
قال على - عليه السلام -:
و اياكم و البطنة فانها مقساة للقلب و مكسلة عن الصلوة و مفسدة للحسد ؛
از پرخورى دورى كنيد كه موجب قساوت قلب و باعث كسالت از اقامه نماز و سبب تباهى بدن است .
(غررالحكم ، ص 80)
قال الصادق - عليه السلام -:
لاصلاة لحاقن و لاحاقب ؛
كسى كه در حال خوددارى از بول و با باد معده نماز بخواند، نمازش كامل نيست .
(المحجة البيضاء، ج 1، ص 254)
قال الباقر - عليه السلام -:
من شرب الخمر فسكر منها لم يقبل الله صلاته اربعين يوما فان ترك الصلاة فى هذه الايام ضوعف عليه العذاب لترك الصلاة ؛
كسى كه شراب بنوشد و مست شود، تا چهل روز، نماز او قبول نيست ؛ پس اگر نمازى را در اين روزها ترك كند، عقاب و كيفر وى نيز چند برابر است .
(ثواب الاعمال ، ص 551)
قال الباقر - عليه السلام -:
ما لك من صلاتك الا ما اقبلت عليه فيها، فان اوهمها كلها او غفل عن ادائها لفت فضرب بها وجه صاحبها ؛
از نمازت جز آن چه در آن رو آوردى به آن ، اگر همه آنها را غلط انجام بدهد، يا از انجام آن غافل شود پيچيده شود، سپس آن را بر صورت صاحب آن مى زنند.
(بحارالانوار، ج 84، ص 240.اصول وافى ، ج 2، ص 106)
قال الصادق - عليه السلام -:
ان الرجل ليكذب الكذبة فيحرم بها صلاة الليل ؛
همانا مردى دروغ مى گويد، پس به خاطر آن دروغگويى از نماز شب محروم مى شود.
(ميزان الحكمه ، ج 5، ص 422)
قال الكاظم - عليه السلام -:
لاتصم صوما يمنعك من الصلوة ، فان الصلوة احب الى الله من الصيام ؛
روزه اى(مستحبي) را كه مانع انجام نماز مى شود نگير، چرا كه نماز در پيشگاه خدا بهتر ازروزه است .
(مستدرك الوسائل چاپ جديد، ج 2، ص 43)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
ان العبد اذا اشتغل بالصلاة جاءه الشيطان و قال له : اذكر كذا، اذكر كذا، حتى يضل الرجل ان يدرى كم صلى ؛
هنگامى كه نمازگزار مشغول نماز شد، شيطان پيش او مى آيد و به او مى گويد، فلان چيز را به ياد آور، فلان چيز را به ياد آور، تا آن جا كه او را آن چنان گم و غافل مى كند كه او حيران مى شود درمورد اين كه در كجاى نماز است (حواس انسان را پرت مى كند).
(بحارالانوار، ج 84، ص 256)
قال الباقر - عليه السلام -:
لا تقم الى الصلاة متكاسلا و لامتناعسا و لامتثاقلا ؛
در حال كسالت و خواب آلودگى و سنگينى به نماز نايستيد.
(بحارالانوار، ج 84، ص 23)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
من اغتاب مسلما او مسلمة لم يقبل الله صلوته و لاصيامه اربعين يوما و ليلة الا ان يغفر له صاحبه ؛
هر كس كه غيبت مرد يا زن مسلمانى را كند، تا چهل شبانه روز نماز و روزه اش پذيرفته نيست ، مگر اين كه غيبت شونده او را ببخشايد.
(بحارالانوار، ج 75، ص 258)
قال النبى - صلى الله عليه وآله -:
ثلاثة لايتقبل الله - عز و جل - لهم بالحفظ، رجل نزل فى بيت خرب ، و رجل صلى على قارعة الطريق و رجل ارسل راحلته و لم يستوثق منها ؛
سه طايفه هستند كه خداوند دعاى آنها را براى حفظ و سلامتى نمى پذيرد:
1 - كسى كه زير ديوار و سقف شكسته منزل كند.
2 - كسى كه در وسط جاده نماز بخواند.
3 - كسى كه مركب خود را رها كند و آن را نبندد.
(الخصال ، ج 1، ص 141.بحارالانوار، ج 76، ص 157)
قال الصادق - عليه السلام -:
...و لاصلوة لمن لا زكوة له ؛
...و كسى كه زكات خود را نمى پذيرد، نمازش پذيرفته نيست .
(بحارالانوار، ج 84، ص 252)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
اذا اتى الشيطان احدكم و هو فى صلوته فقال : انك مرائى فليطل صلوته ما بداله ما لم يفته وقت فريضة ؛
اگر كسى در نماز باشد و شيطان او را به رياكارى وسوسه و متهم كند، تا وقت باقى است هر چه مى خواهد نمازش را طولانى كند.
(بحارالانوار، ج 69، ص 295)
عن النبى - عليه السلام -:
ان الله ملكا ينادى على بيت المقدس كل ليلة : من اكل حراما ما لم يقبل الله منه صرفا و لاعدلا و الصرف ، النافلة و العدل ، الفريضة ؛
همانا براى خداوند (از جانب ايشان ) فرشته اى كه هر شب بر بيت المقدس پيام مى دهد، آن كسى كه حرامى (اندك مال حرامى ) بخورد، خداوند از او نه صرفى و نه عدلى را قبول خواهد كرد.صرف نماز نافله است و عدل ، نماز واجب .
(بحارالانوار، ج 103، ص 16)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
من صلى صلوة يرائى بها فقد اشرك ؛
كسى كه براى خودنمايى نماز بخواند، مشرك است .
(تفسير قرطبى ، ج 10، ص 71)
قال الصادق - عليه السلام -:
لاتقبل صلوة شارب الخمر اربعين يوما الا ان يتوب ؛
نماز شرابخوار تا چهل روز مقبول نخواهد شد، مگر اين كه توبه كند.
(بحارالانوار، ج 84، ص 317.ميزان الحكمه ، ج 5، ص 388)
431 - انجام نماز براى خودنمايى
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
ثلاثة لاتجاوز صلاتهم اذانهم : العبد الابق حتى يرجع و امراة باتت و زوجها عليها ساخط و امام قوم و هم لها كارهون ؛
سه نفر نمازشان از گوشهايشان بالاتر نمى رود:
1 - بنده فرارى تا باز گردد.
2 - زنى كه شب بخوابد و شوهرش بر او خشمگين باشد.
3 - و پيشواى قومى كه آن قوم از او متنفر باشند.
(نهج الفصاحه ، ص 248، حديث 1222)
قال الصادق - عليه السلام -:
من نظر الى ابويه نظر ماقت و هما ظالمان له لم يقبل الله له صلوة ؛
هر كس با چشم بغض و كينه به پدر و مادر خود كه به وى ستم كرده اند، نگاه كند، نمازش در پيشگاه الهى نامقبول است .
(اصول كافى ، ج 2، ص 349)
عن النبى - صلى الله عليه وآله - قال :
يا على !شارب الخمر لايقبل - عز و جل - صلاته اربعين يوما فان مات فى الاربعين مات كافرا ؛
اى على ! نماز آدم شرابخوار تا چهل روز پذيرفته نيست و اگر در ظرف چهل روز بميرد، كافر از دنيا رفته است .
(بحارالانوار، ج 77، ص 47)
قال الرضا - عليه السلام -:
من صلى و لم يزك لم تقبل صلوته ؛
هر كس نماز بخواند، ولى زكات و ماليات اسلامى نپردازد، نمازش قبول نمى شود.
(بحارالانوار، ج 96، ص 12)
عن النبى - صلى الله عليه وآله - قال :
ان من الصلوة لما يقبل نصفها و ثلثها و ربعها و خمسها الى العشر ؛ و ان منها لما تلف ، كما يلف الثوب الخلق ، فيضرب بها وجه صاحبها ؛ و ان مالك من صلوتك الا ما اقبلت عليه بقلبك ؛
نمازى هست كه نصف آن پذيرفته مى شود و نمازى هست كه يك سوم يا يك چهارم يا يك پنجم ...تا يك دهم آن قبول مى گردد و نمازى است كه چون جامه كهنه درهم پيچيده شده بر چهره به جاى آورنده اش زده مى شود.همانا از نمازت براى تو (نتيجه اى ) نيست جز آن مقدار كه در آن اقبال و حضور قلب داشته اى .
(بحارالانوار، ج 81، ص 260.كتاب الصلوة ، باب 38، حديث 59)
قال الصادق - عليه السلام -:
الصلاة وكل بها ملك ليس له عمل غيرها، فاذا فرغ منها قبضها ثم صعد بها فان كانت مما تقبل قبلت و ان كانت مما لايقبل قيل له : ردها على عبدى ، فينزل بها حتى يضرب بها وجهه ثم يقول : اف لك !لايزال لك عمل يعنينى ؛
براى نماز فرشته اى انتخاب شده كه جز آن كارى ندارد، زمانى كه نمازگزار از نماز فارغ شود، آن فرشته آن را مى گيرد و به آسمان مى برد، و هرگاه از قبول شدنيها باشد پذيرفته مى گردد، اگر نه به فرشته گفته مى شود آن را به صاحبش بازگردان .پس وى با آن نماز فرود آيد و آن را بر روى صاحبش بكوبد و گويد: اف بر تو باد!كه همواره از تو عملى صادر
مى شود كه مرا به زحمت مى اندازد.
(وسائل الشيعه ، ج 3، ص 17)
قال الرضا - عليه السلام -:
ان الله - عز و جل - امر بثلاثة مقرون بها ثلاثة اخرى : امر بالصلوة و الزكاة فمن صلى و لم يزك لم تقبل منه صلاته و امر بالشكر له و للوالدين فمن لم يشكر والديه لم يشكر الله و امر باتقاء الله و صلة الرحم .فمن لم يصل رحمه لم يتق الله - عز و جل -:
سه چيز با سه چيز همراه است :
1 - نمازگزارى كه به او زكات تعلق گيرد و نپردازد، نمازش پذيرفته نيست .
2 - و به سپاسگزارى براى خود و پدر و مادر فرمان داد: آن كه سپاس پدر و مادر نكند، هرگاه خدا را سپاس كند پذيرفته نيست .
3 - به پرهيزكارى از خدا و پيوند با خويشاوند فرمان داد.آن كه پيوند با خويشان ندارد از خدا بيمناك نيست .
(بحارالانوار، ج 96، ص 12.الخصال ، ج 1، ص 55)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
من اكل لقمة حرام لم يقبل له صلواة اربعين ليلة و لم تستجب له دعوة اربعين صباحا ؛
كسى كه لقمه حرام بخورد، تا چهل شب نماز او قبول نمى شود و دعاى وى نيز تا چهل روز به اجابت نمى رسد.
(دارالسلام نورى ، ج 4، ص 213)
قال على - عليه السلام -:
انما هو عيد لمن قبل الله صيامه ، و شكر قيامه ، و كل يوم لا يعصى الله فيه فهو يوم عيد ؛
امروز عيد(فطر) كسى است كه خداوند روزه اش را قبول كرده ، و نمازش را سپاس گزارده ، و هرروز كه در آن نافرمانى خدا نشود، عيد واقعى آن روز است .
(نهج البلاغه ، فيض الاسلام ، ص 1286)
قال الصادق - عليه السلام -:
من نظر الى ابويه نظر ماقت ، و هما ظالمان لم يقبل الله له صلاة ؛
هركه به پدر و مادر نگاه تند و خشم آلود كند، اگرچه به وى ستم كرده باشند، خداوند نمازش را نمى پذيرد.
(جامع السعادات ، ج 2، ص 351)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
من اغتاب مسلما او مسلمة لم يقبل الله صلوته و لا صيامه اربعين يوما و ليلة الا ان يغفر له صاحبه ؛
هر كس غيبت مرد يا زن مسلمانى را كند، تا چهل شبانه روز نماز و روزه اش پذيرفته نيست ، مگر اين كه غيبت شونده او را ببخشد.
(بحارالانوار، ج 75، ص 258)
قال الرضا - عليه السلام -:
اذا كان يوم القيامة يدعى بالعبد فاول شى ء يسئل عنه الصلاة فاذا جاء بها تامة و الا زخ فى النار ؛
وقتى قيامت شود بنده را مى خوانند اول چيزى كه از او مى پرسند نماز است ، پس اگر نمازش را تام و تمام به جا آورده باشد، نجات مى يابد، و اگر نمازش را با شرايط و آداب صحت يا قبولى آن به جا نياورده باشد، او را به آتش مى افكنند.
(وسائل الشيعه ، ج 3، ص 19)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
لو صليتم حتى تكونوا كالاوتار و صمتم حتى تكونوا كالحنايا لم يقبل الله منكم الا بورع ؛
اگر آن قدر نماز بخوانيد تا همچون زه كمان شويد، و آن قدر روزه بگيريد تا همچون كمان خم شويد، خدا از شما قبول نمى كند، مگر اين كه انسان با ورع باشيد.
(بحارالانوار، ج 84، ص 258)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
ان من الصلاة لما يقبل نصفها و ثلثها و ربعها و خمسها الى العشر ؛
گاهى نصف نماز، گاهى ثلث آن و گاه ربع و گاهى خمس ، تا ده يك آن قبول مى شود.
(بحارالانوار، ج 84، ص 260)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
...ان منها (الصلاة ) لما يلف كما يلف الثوب الخلق ، فيضرب بها وجه صاحبها و انما لك من صلاتك ما اقبلك عليه بقلبك ؛
بعضى نمازها همانند لباس كهنه پيچيده و بر سر صاحبش كوبيده مى شود، به درستى كه آن مقدار از نماز تو قبول مى شود كه به خدا توجه قلبى داشته باشى .
(بحارالانوار، ج 84، ص 260)
قال الباقر - عليه السلام -:
و ان افسدها كلها لم يقبل منه شى ء منها و لم تحسب له نافلة و لا فريضة ؛
اگر همه نمازهايش فاسد بود، هيچ چيزى از آن نمازها مورد قبول نيست ، و نه نماز مستحب حساب مى شود نه واجب .
(وسائل الشيعه ، ج 3، ص 20)
قال الصادق - عليه السلام -:
ايما امراة باتت و زوجها عليها ساخط فى حق ، لم تقبل منها صلوة حتى يرضى عنها ؛
هر زنى كه شب بخوابد در حالى كه شوهرش به خاطر (مطلب ) حقى از وى خشمگين باشد، هيچ نمازى از او قبول نمى شود، مگر آن كه شوهرش از او راضى شود.
(فروع كافى ، ج 5، ص 507)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
اول ما ينظر فى عمل العبد فى يوم القيامة فى صلوته فان قبلت نظر فى غيرها و ان لم تقبل لم ينظر فى عمله بشى ء ؛
اولين چيزى كه روز قيامت ، به عمل انسان نگاه مى كند، نماز است .اگر نماز قبول شدبه اعمال ديگر هم نگاه مى كنند، و اگر نماز مورد قبول واقع نشد، به هيچ عمل ديگر آن توجه نمى كنند.
(ميزان الحكمة ، ج 5، ص 374.بحارالانوار، ج 82، ص 227)
قال الصادق - عليه السلام -:
اربعة لاتقبل لهم صلوة : الامام الجائر و الرجل يوم القوم و هم له كارهون و العبد الابق من مواليه من غير ضرورة و المرئة تخرج من بيت زوجها بغير اذنه ؛
چهار گروه هستند كه نمازشان قبول نيست :
1 - پيشواى جائر.
2 - مردى كه امامت نماز جماعتى را به عهده مى گيرد كه جماعت از امامت او كراهت دارد.
3 - عبدى كه بدون ضرورت از مولايش فرار كند.
4 - زنى كه بدون اجازه شوهرش از خانه بيرون رود.
(جامع احاديث الشيعه ، ج 5، ص 52)
قال الباقر - عليه السلام -:
اذا ما ادى الرجل صلاة واحدة تامة قبلت جميع صلاته ؛
وقتى كه انسان يك نماز كامل و تام به جا آورد، همه نمازهاى او مورد قبول مى شود.
(وسائل الشيعه ، ج 3، ص 20)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
انما يكتب للعبد من صلاته ما عقل منها ؛
از نماز يك بنده ، تنها به آن اندازه اى كه مى فهمد ثواب نوشته مى شود.
(مستدرك الوسائل ، ج 1، ص 264)
قال على - عليه السلام -:
يا كميل !انظر فيما تصلى و على ما تصلى و ان لم تكن من وجهه و حله فلا قبول ؛
امام على (ع ) خطاب به كميل فرمودند: اى كميل ! نگاه كن ببين كه در چه چيز نماز مى گزارى و برروى چه چيز به نمازايستادى .اگر آن چيزى را كه براى نمازت استفاده مى كنى ، حلال و مباح نباشد، نمازت قبول نيست .
(تحف العقول ، ص 187)
قال الصادق - عليه السلام -:
والله انه لياتى على الرجل خمسون سنة ، و ما قبل الله صلاة واحدة فاى شى ء اشد من هذا؛
قسم به خدا، از زندگى انسان پنجاه سال بگذرد (و نماز نخوانده باشد)، ولى خداوند يك نماز او را قبول نمى كند، چه چيزى سخت تر از اين !
(ميزان الحكمه ، ج 5، ص 387)
قال الصادق - عليه السلام -:
والله انكم لتعرفون من جيرانكم و اصحابكم من لو كان يصلى لبعضكم ما قبلها منه لاستخفافه بها ان الله لا يقبل الا الحسن فكيف يقبل ما يستخف به ؟
قسم به خدا، از همسايگان و دوستان خود كسانى را مى شناسيد كه اگر براى بعضى ازشما نمازى بخوانند از او قبول نخواهيد كرد، به علت استخفاف و بى اعتنايى كه بر آن روا داشته ، همانا خداوند چيز نيكو و شايسته را فقط مى پذيرد، پس چگونه بپذيرد عبادتى را كه به آن بى توجهى شده است ؟
(ميزان الحكمة ، ج 5، ص 387)
قال الباقر - عليه السلام -:
عليك بالاقبال على صلاتك فانما يحسب لك منها ما اقبلت عليه ؛
در نماز توجه به خدا داشته باش ، زيرا از نماز آن مقدار قبول مى شود كه تو به آن توجه دارى .
(محجة البيضاء، ج 1، ص 354)
قال زين العابدين - عليه السلام -:
ان العبد لايقبل من صلاته الا ما اقبل عليه منها بقلبه ؛
همانا نماز بنده پذيرفته نمى شود، مگر آن چه را كه باقلبش به نماز توجه كرد.
(وسائل الشيعه ، ج 4، ص 688.المواعظ العدديه ، ص 270)
قال الصادق - عليه السلام - :
اول ما يحاسب به العبد، الصلاة فان قبلت قبل سائر عمله و اذا ردت رد عليه سائر عمله ؛
نخستين چيزى كه از بنده حسابرسى مى شود نماز است ، پس اگر نماز پذيرفته شد اعمال ديگرش نيز پذيرفته مى شود.اگر نمازش رد شود، بقيه اعمال او هم قبول نخواهد شد.
(وسائل الشيعه ، ج 3، ص 23.فلاح السائل ، ص 127.من لايحضره الفقيه ، ج 1، باب 30، حديث 5)
قال الصادق - عليه السلام -:
من احب ان يعلم اقبلت صلاته ام لم تقبل فلينظر هل منعته صلاته من الفحشاء و المنكر فبقدر ما منعته قبلت منه ؛
هركس دوست دارد بداند نمازش قبول شد يا نه ، ببيند كه آيا نمازش او را از گناه و زشتى باز داشته يا نه ؟پس به هر قدر كه نمازش او را از گناه بازداشته ، به همان اندازه نمازش قبول شده است .
(بحارالانوار، ج 82، ص 198)
قال الصادق - عليه السلام -:
من قبل الله منه صلاة واحدة لم يعذبه ؛
اگر خداوند از كسى يك نماز بپذيرد او را عذاب نمى كند.
(وسائل الشيعه ، ج 3، ص 23.محجة البيضاء، ص 339)
قال الصادق - عليه السلام -:
قال الله تبارك و تعالى : انما اقبل الصلاة لمن تواضع لعظمتى ، و يكف نفسه عن الشهوات من اجلى و يقطع نهاره بذكرى ، و لايتعاظم على خلقى و يطعم الجائع و يكسوا العارى ، و يرحم المصاب و يؤ وى الغريب ...؛
خداوند متعال فرمود: نماز كسى را مى پذيرم كه :
1 - در مقابل عظمت من خاضع باشد.
2 - از خواسته هاى نفسانى به خاطر من خود را دور كند.
3 - روزش را با ياد من به پايان برد.
4 - بر بندگانم بزرگى نفروشد.
5 - به گرسنه غذا دهد.
6 - برهنه را بپوشاند.
7 - به مصيبت ديده مهربانى كند.
8 - غريب را پناه دهد.
(بحارالانوار، ج 84، ص 242.ميزان الحكمه ، ج 5، ص 386)
قال الامام الصادق -عليه السلام-:
كان على بن الحسين - عليهماالسلام - اذا قام الى الصلاة ، تغير لونه .فاذا سجد لم يرفع راءسه حتى يرفض عرقا ؛
امام سجاد (ع ) وقتى به نماز مى ايستاد رنگش دگرگون مى شد و چون به سجده مى رفت سربر نمى داشت تا آن كه عرق از وى مى ريخت .
(فروع كافى ، ج 3، ص 300)
ان الحسن بن على - عليه السلام - كان اذا قام فى صلاته ترتعد فرائضه بين يدى ربه - عز و جل - و كان اذا ذكر الجنة و النار اضطرب اضطراب السليم ؛
وقتى امام حسن مجتبى(ع ) به نماز مى ايستاد، تن مبارك حضرتش در مقابل پروردگار مى لرزيد و هرگاه ياد بهشت و جهنم مى نمود، چون مار گزيده مضطرب و پريشان مى شد و به خود مى پيچيد.
(بحارالانوار، ج 84، ص 258.ميزان الحكمه ، ج 5، ص 382)
قال الصادق - عليه السلام -:
و كان على - عليه السلام - اذا قام الى الصلوة فقال : ((وجهت وجهى للذى فطر السموات و الارض )) تغير لونه حتى يعرف ذلك فى وجهه ؛
هنگامى كه على (ع ) به نماز مى ايستاد، اين آيه شريفه را مى خواند: ((رو مى آورم با تمام وجودم به كسى كه آسمانها و زمين را آفريد)) و رنگ مبارك حضرتش تغيير مى كرد، به طورى كه تغيير حالت و دگرگونى از صورت مباركش به خوبى مشاهده مى گشت .
(ميزان الحكمه ، ج 5، ص 381)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
خياركم الينكم مناكب فى الصلوة ؛
بهترين شما كسى است كه شانه هايش در نماز افتاده تر باشد.
(بحار، ج 84، ص 262)
قال الصادق - عليه السلام -:
من توضا فاحسن الوضوء ثم صلى ركعتين فاتم ركوعها و سجودها ثم جلس فاثنى على الله و صلى على رسول الله - صلى الله عليه وآله - ثم ساءل الله حاجته ، فقد طلب الخير من مظانه و من طلب الخير من مظانه لم يجب ؛
هركس وضوى خوب بگيرد و دو ركعت نماز با ركوع و سجود كامل به جاى آورد و با خداى خود خلوت كند و بر رسول خدا (ص ) درود فرستد، سپس حاجت خود را از خدا درخواست نمايد، به تحقيق كه در زمان مناسبش درخواست كرده و هركس چنين نمايد، هرگز نااميد و ناموفق نخواهد بود.
(بحارالانوار، ج 85، ص 324)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
لايقبل الله صلاة امرى ء لايحضر فيها قلبه ؛
خداوند نمازى را كه در آن حضور قلب نباشد نمى پذيرد.
(مستدرك الوسائل ، ج 3، ص 59)
قال زين العابدين - عليه السلام -:
ان العبد لايقبل من صلاته الا ما اقبل عليه منها بقلبه ؛
به درستى كه نماز انسان قبول نمى شود، مگر دلش در حال نماز پيش خداوند باشد.
(بحارالانوار، ج 84، ص 237)
قال الصادق - عليه السلام -:
اذا صليت ، صلاة مودع يخاف ان لايعود اليها ابدا، ثم اصرف ببصرك الى موضع سجودك ، فلو تعلم من عن يمينك و شمالك ، لاحسنت صلاتك ، و اعلم انك بين يدى من يراك و لاتراه ؛
وقتى كه مشغول نماز مى شوى ، مثل كسى كه وداع كند با نماز وترس آن دارد كه ديگر به آن نرسد نماز بخوان ، پس از آن چشمت را بدوز به موضع سجودت تو اگر بدانى كسى در راست و چپ هست نمازت را نيكو به جاى مى آورى ، بدان كه تو پيش روى كسى ايستادى كه او تو را مى بيند و تو او را نمى بينى .
(وسائل الشيعه ، ج 4، ص 685)
قال الصادق - عليه السلام -:
و انى لاحب للرجل منكم المؤ من اذا قام فى صلاة فريضة ان يقبل بقلبه الى الله .و لايشغل قلبه بامر الدنيا، فليس من مؤ من يقبل بقلبه فى صلاته الى الله الا اقبل الله اليه بوجهه و اقبل بقلوب المؤ منين اليه بالمحبة له بعد حب الله اياه ؛
همانا من مؤ منى از شما را دوست دارم كه وقتى به نماز فريضه مى ايستد، با قلبش به سوى خدا متوجه گردد و قلب خود را در نماز به دنيا مشغول نسازد، پس هيچ مومنى نيست كه با قلب خود در نمازش به سوى الله برود، مگر اينكه خداوند با همه الطافش به او رو مى آورد و بعد از آن قلوب همه مومنين هم از راه راءفت و مهربانى به سوى او رو مى آورد.
(بحارالانوار، ج 84، ص 240)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
لاينظر الله الى الصلوة لايحضر الرجل فيها قلبه مع بدنه ؛
خداوند نمازى را كه در آن حضور قلب نباشد، نظر نخواهد كرد.
(اسرارالصلوة ، ص 118)
قال الرضا - عليه السلام -:
حضور القلب و افراغ الجوارح ، و ذل المقام بين يدى الله - تبارك و تعالى - و يجعل الجنة عن يمينه و النار يراها عن يساره و الصراط بين يديه و الله امامه ؛
از امام رضا (ع ) سؤ ال شد، آداب نماز چيست ؟امام فرمودند: حضور قلب و آزاد گذاشتن جوارح (بازى نكردن با آنان ) و خوار شمردن خود در پيشگاه خداى تعالى و قراردادن بهشت سمت راست و آتش جهنم را سمت چپ و صراط را در مقابل مشاهده كردن و خدا را در مقابل خود ديدن .
(مستدرك الوسائل ، ج 1، ص 264)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
انما يكتب للعبد من صلاته ما عقل منها؛
از نماز بنده آن مقدارى را كه تعقل كرده ، برايش نوشته مى شود.
(محجة البيضاء، ج 1، ص 398)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
ركعتان خفيفتان فى تفكر خير من قيام ليلة ؛
دو ركعت نماز سبك ، در صورتى كه همراه با تفكر و انديشه باشد، بهتر ازعبادت سراسر يك شب است .
(بحارالانوار، ج 84، ص 240.ميزان الحكمه ، ج 5، ص 391)
قال الباقر - عليه السلام -:
اذا قام المؤ من فى الصلوة ، بعث الله الحور العين حتى يحدقن به ، فاذا انصرف و لم يسئل الله منهن شيئا انصرفن متعجبات ؛
هنگامى كه (نمازگزار) مؤ من به نماز مى ايستد، خداوند حورالعين را به طرفش مى فرستد آن چنان كه دور نمازگزار را مى گيرند و به او نگاه مى كنند، پس وقتى نمازگزار نمازش را تمام كرد و از خدا چيزى نخواست ، حورالعين با تعجب از او دور مى شوند.
(جامع احاديث الشيعه ، ج 4، ص 27)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
صل صلاة مودع كانك تراه ، فان كنت لاتراه ؛
آن چنان نماز به جا آور كه گويى خدا را مى بينى .اگر تو او را نمى بينى ، او تو را مى بيند.
(نهج الفصاحه ، حديث 1844)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
ان العبد ليصلى الصلاة لايكتب له سدسها و لاعشرها، و انما يكتب للعبد من صلاته ما عقل منها ؛
به درستى بنده نماز مى خواند براى او، نه يك ششم آن و نه يك دهم آن نوشته نمى شود، جز اين نيست كه براى بنده از نمازش آن مقدار نوشته مى شود كه به آن توجه كرده است .
(بحارالانوار، ج 84، ص 237.اصول كافى ، ج 2، ص 105)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
لا يقبل الله صلاة عبد لايحضر قلبه مع يديه ؛
خداوند نماز بنده اى را كه قلبش همراه بدنش در نماز حاضر نيست قبول نمى كند.
(بحارالانوار، ج 84، ص 242)
قال الصادق - عليه السلام -:
ان العبد لترفع له من صلاته نصفها او ثلثها او ربعها او خمسها و ما يرفع له الا ما اقبل عليه بقلبه ....؛
همانا از نماز بنده نصفش يا يك سوم ، يا يك چهارم يا يك پنجم براى او بالا مى رود، و آن مقدارى كه از نماز حضور قلب داشته باشد، بالا مى رود...
(بحارالانوار، ج 84، ص 238)
قال على - عليه السلام -:
لا يقومن احدكم فى الصلاة متكاسلا و لا ناعسا و لا يفكرن فى نفسه فانه بين يدى ربه و انما للعبدمن صلاته ما اقبل عليه منها بقلبه ؛
در حال كسالت و چرت زدن نماز نخوانيد و در حال نماز به فكر خودتان نباشيد، زيرادر محضر خدا ايستاده ايد، به درستى كه آن مقدار از نماز بنده قبول مى شود كه قلبا به خدا توجه داشته باشد.
(بحارالانوار، ج 84، ص 239.وسائل الشيعه ، ج 4، ص 687)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
مثل الصلوة و اعمال بنى ادم كرجل اتى مراغة فاتار عليه منها حتى امتلاء ترابا و دنسا ثم عمد الى غدير ماء طيب فاغتسل به فيذهب عنهه التراب و الدنس ، كذلك الصلوات الخمس تغسل عن العبد الذنوب اذا صلى الله من قلبه ؛
مثل نماز و اعمال آدم مثل مردى است كه در خاك بغلتد آن چنان كه سراپايش را خاك و كثافات فراگيرد، سپس به طرف آبگيرى كه آبش پاك است برود و در آن غسل نمايد و خود را شست و شو دهد و خاك و كثافات را از خود دور كند.اين چنين است نماز پنجگانه ، زمانى كه بنده با حضور قلب خدا را عبادت كند، كثافات گناه از وى شسته مى شود.
(مستدرك الوسائل ، ج 1، ص 183)
قال الصادق - عليه السلام -:
اذا قام العبد الى الصلاة اقبل الله - عز و جل- عليه بوجهه فلا يزال مقبلا عليه حتى يلتفت ثلاث مرات فاذا التفت ثلاث مرات اعرض عنه ؛
وقتى بنده به نماز ايستاد خداوند متعال به او توجه مى كند و توجهش را از او قطع نمى كند تا موقعى كه سه مرتبه از ياد خدا غافل گردد، در اين هنگام خداوند سبحان نيز از او اعراض خواهد كرد.
(بحارالانوار، ج 84، ص 241)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
من صلى صلوة لايذكر فيها شيئا من امر الدنيا، لا يسئل الله شيئا، الا اعطاه ؛
كسى كه نماز مى خواند، در حال نماز هيچ چيز از امور دنيايى به يادش نيايد (فقط خداوند در نظرش باشد)، در اين صورت هر چيزى از خداوند بخواهد، به او عطا مى كند.
(مستدرك الوسائل ، ج 1، ص 265)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
من لم يتم وضوئه و ركوعه و خشوعه ، فصلوته خداج يعنى ناقصة غير تامة ؛
كسى كه وضو و ركوع و خشوعش در نماز كامل نيست ، نمازش ((خداج )) است ، يعنى ناقص است و تمام نيست .
(جامع احاديث الشيعه ، ج 4، ص 44)
قال على - عليه السلام -:
ليخشع الرجل فى صلوته فانه من خشع قلبه الله - عز و جل - خشعت جوارحه فلا يعبث بشى ء فى الصلوة ؛
مرد بايد در نماز خود خاشع باشد، پس وقتى قلبش براى خدا خاشع شد، اعضاء و جوارحش نيز خاشع است ، با چيزى (در حال نماز) بازى نمى كند.
(جامع احاديث الشيعه ، ج 5، ص 37)
قال الصادق - عليه السلام -:
ليس من عبد مؤ من يقبل بقلبه على الله - عز و جل - فى صلوته و دعائه الا اقبل الله - عز و جل - عليه بقلوب المؤ منين اليه ؛
همانا بنده مؤ منى نيست كه با قلبش در نماز و دعاء به خدا رو كند، مگر اينكه خداوند قلبهاى مؤ منين را به طرف او متوجه كند.
(جامع احاديث الشيعه ، ج 5، ص 30)
قال الباقر - عليه السلام -:
عليك بالاقبال على صلاتك فانما يحسب لك منها ما اقبلت عليه منها بقلبك و لا تعبث فيها بيديك و لا براسك و لا بلحيتك و لا تحدث نفسك و لا تتثاءب و لا تتمطا و لا تكفر...؛
بر تو باد توجه كامل به نمازت ، پس همانا، آن مقدار كه در نماز حضور قلب داشته باشى ، حساب مى شود، در نماز با دست و سر و ريش خويش بازى مكن ، و در نماز با خودت صحبت نكن و خميازه نكش ...
(بحارالانوار، ج 84، ص 201)
قال الصادق - عليه السلام -:
و انى لاحب للرجل منكم المومن اذا قام فى صلاة فريضة ان يقبل بقلبه الى الله و لايشغل قلبه بامر الدنيا، فليس من مومن يقبل بقلبه فى صلاته الى الله اقبل الله اليه بوجهه و اقبل بقلوب المؤ منين اليه بالمحبة له بعد حب الله - عز و جل - اياه ؛
به درستى من مؤ منى از شما را دوست دارم كه وقتى به نماز واجب مى ايستد با قلبش به سوى خدا متوجه گردد و قلب خود را در حال نماز به دنيا مشغول نسازد، پس هيچ مؤ منى نيست كه با قلب خود در نمازش به سوى الله برود، مگر اين كه خداوند با همه الطافش به او رو مى آورد و بعد از آن قلوب همه مومنين هم از راه راءفت و مهربانى به سوى او رو مى آورند.
(بحارالانوار، ج 84، ص 240.وسائل الشيعه ، ج 4، ص 686.ثواب الاعمال ، ص 163)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
لاتلتفتوا فى صلاتكم فانه لاصلاة لملتفت و قال - صلى الله عليه وآله -: اما يخاف الذى يحوله وجهه فى الصلاة ان يحول الله وجهه وجه حمار؛
در حال نماز به كسى يا چيزى توجه نداشته باشيد، پس به درستى كه نماز اين طور كامل نيست ، و همچنين فرمود: آيا نمى ترسد آن كس كه صورتش را در نماز به طرف چيزى بر مى گرداند خداوند صورتش را همچون حمار قرار دهد.
(بحارالانوار، ج 84، ص 211)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
ركعة من عالم بالله خير من الف ركعة من متجاهل ؛
يك ركعت نماز كسى كه متوجه خدا باشد، بهتر از هزار ركعت كسى است كه از خدا غافل باشد.
(نهج الفصاحه ، ص 350)
قال على - عليه السلام -:
من اتى الصلاة عارفا بحقها غفر الله له ؛
كسى كه نماز به جا آورد در حالى كه عارف به حق آن باشد، خداوند او را مى آمرزد.
(بحارالانوار، ج 82، ص 207.تحف العقول ، ص 117)
قال على - عليه السلام -:
اذا قام احدكم الى الصلوة فليصل صلوة مودع ؛
هرگاه يكى از شما به نماز ايستد، بايد مانند كسى كه با نماز وداع مى كند، نماز بخواند.
(غررالحكم ، ص 129)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
من صلى ركعتين و لم يحدث فيهما نفسه بشى ء من امور الدنيا غفر الله له ذنوبه ؛
كسى كه دو ركعت نماز بخواند و در آن دو ركعت ، قلب خود را به چيزى از امور دنيا مشغول نكند، خداوند گناهانش را مى آمرزد.
(بحارالانوار، ج 84، ص 249)
راى النبى - صلى الله عليه وآله - رجلا يعبث بلحيته فى صلاته فقال : ((اما انه لو خشع قلبه لخشعت جوارجه )) ؛
پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله ) ديدند مردى در حال نماز با ريش خود بازى مى كند، فرمودند: ((اگر قلب او خشوع مى داشت قطعا همه اعضايش نيز خاشع مى بود.))
(ميزان الحكمه ، ج 5، ص 386.بحارالانوار، ج 84، ص 228)
قال الصادق - عليه السلام -:
من صلى ركعتين يعلم ما يقول فيهما انصرف و ليس بينه و بين الله ذنب ؛
كسى كه آگاهانه و با توجه به مفاهيم ، دو ركعت نماز بخواند، در حالى نمازش را به پايان مى برد كه ميان او و خدايش هيچ گناهى نمانده است .
(ميزان الحكمه ، ج 5، ص 391.وسائل الشيعه ، ج 4، ص 687)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
ركعتان مقتصدتان فى تفكر خير من قيام ليلة و القلب لاه ؛
دو ركعت نماز همراه با تفكر و حضور قلب ارزشمندتر از يك شب زنده دارى با دل سرگردان و بدون توجه است .
(ميزان الحكمه ، ج 5، ص 390.بحارالانوار، ج 74، ص 82. مكارم الاخلاق ، ص 465)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله - :
صل صلوة مودع ترى انك لاتصلى بعد ما صلوة ابدا؛
آن چنان نماز بگزار كه گويى آخرين نماز توست و ديگر هرگز نمازى نخواهى خواند.
(بحارالانوار، ج 84، ص 264)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
ان العبد اذا اشتغل بالصلاة و جاءه الشيطان و قال له : اذكر كذا اذكر كذا حتى يضل الرجل ان يدرى كم صلى ؛
نمازگزار وقتى مشغول نماز است ، شيطان به سراغش مى آيد و به او مى گويد: اين را به ياد بياور، آن را ياد بياور تا اين كه انسان را گمراه كند و فراموش كند كه چند ركعت نماز خوانده است .
(بحارالانوار، ج 84، ص 259)
قال الصادق - عليه السلام -:
ليس من مومن يقبل بقلبه فى صلوته الى الله الا اقبل الله اليه بوجهه و اقبل بقلوب المومنين اليه بالمحبة له بعد حب الله - عز و جل - اياه ؛
مؤ منى نيست كه در نمازش با حضور قلب به خداوند توجه كند، مگر اين كه خداوند به او رو مى كند، و بعد از محبت خداوند عز و جل در دل ، قلوب مؤ منين را به سوى او متوجه مى كند.
(مستدرك الوسائل ، ج 1، ص 265)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
اذا قام العبد الى الصلوة فكان هواه و قلبه الى الله تعالى انصرف كيوم ولدته امه ؛
هنگامى كه انسان براى نماز مى ايستد، اگر همه توجه اش و قلبش به سوى خدا باشد، در حالى نمازش تمام مى شود، كه مثل روزى است كه پاك به دنيا آمده .
(محجة البيضاء، ج 1، ص 382)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
بنيت الصلوة على اربعة اسهم سهم منها اسباع الوضوء، و سهم منها الركوع و سهم منها السجود و سهم منها الخشوع ؛
نماز بر چهار بخش بنا شد:
1 - گرفتن وضوى كامل
2 - ركوع .
3 - سجود.
4 - خشوع .
(مستدرك الوسائل ، ج 1، ص 265)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
ليس لك من صلاتك الا ما احضرت فيه قلبك ؛
نيست براى تو از نماز، مگر قلب تو در حال نماز باشد.
(بحارالانوار، ج 84، ص 259)
سئل النبى - صلى الله عليه وآله -:
ما الخشوع ؟قال : التواضع فى الصلاة و ان يقبل العبد بقلبه كله على ربه ....؛
از پيامبر اكرم (ص ) سؤ ال شد: خشوع چيست ؟ فرمودند: فروتنى و خاكسارى در نماز و اينكه بنده با تمام قلبش به سوى خدا برود....
(بحارالانوار، ج 84، ص 264)
قال على - عليه السلام -:
ياكميل !ليس الشاءن ان تصلى و تصوم و تتصدق ، الشاءن ان تكون الصلاة فعلت بقلب نقى و عمل عند الله مرضى و خشوع سوى ؛
اى كميل !مهم نيست كه نماز بخوانى و روزه بگيرى و صدقه بدهى .مهم اين است كه نماز با قلبى پاك انجام پذيرد و مورد قبول خداوند باشد و با خشوع و خاكسارى اداء شود.
(بحارالانوار، ج 84، ص 266)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
مازاد خشوع الجسد على ما فى القلب فهو عندنا نفاق ؛
هرگاه خشوع بدن بر خشوع قلب و توجه آن به نماز افزون شد، اين عمل نزد ما دورويى محسوب مى گردد.
(تفسير صافى ، ج 2، تفسير سوره مؤ منون ، ص 126)
قال الصادق - عليه السلام -:
اذا كنت فى صلاتك فعليك بالخشوع و الاقبال على صلاتك فان الله تعالى يقول : ((الذين هم فى صلاتهم خاشعون )) ؛
هرگاه در حال نماز بودى ، بر تو باد به خشوع و توجه كامل به نماز، چون خداوند در قرآن مى فرمايد: ((اهل ايمان كسانى هستند كه در نماز خشوع مى ورزند)).
(فروع كافى ، ج 3، ص 300، ميزان الحكمه ، ج 5، ص 379.بحارالانوار، ج 84، ص 84، ص 260)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
ان الرجلين من امتى ليقومان الى الصلاة و ركوعهما و سجودهما واحد و ان ما بين صلاتيهما ما بين السماء و الارض ؛
دو نفر از امتم به نماز بر مى خيزند و ركوع و سجود را مانند هم به جاى مى آورند، اما تفاوت ميان نماز آنها از زمين تا آسمان است (و اين سخن اشاره به مرتبه خشوع آن ها است ).
(محجة البيضاء، ج 1، ص 341)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
الخشوع زينة الصلاة ؛
خشوع ، زينت و زيور نماز است .
(بحارالانوار، ج 77، ص 131)
قال الرضا - عليه السلام -:
امر الناس بالقراءة فى الصلوة لئلا يكون القران مهجورا مضيعا ؛
مردم به خواندن حمد و سوره در نماز به اين جهت موظف شده اند كه قرآن مجيد متروك و ضايع نشود.
(من لايحضره الفقيه ، ج 1، ص 84)
عن الباقر - عليه السلام - قال :
اذا استقبل المصلى القبلة استقبل الرحمان بوجهه ، لا اله غيره ؛
آن گاه كه نمازگزار رو به قبله كرد، پروردگار عالم به صورتش رو آورد، جز او خدايى نيست .
(بحارالانوار، ج 82، ص 219)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
ولكل شى ء انف و انف الصلاة التكبير؛
براى هر چيزى مقدمه اى است و مقدمه نماز، تكبيراست .
(وسائل الشيعه ، ج 3، ص 16)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
و اذا اردت ان يحشرك الله معى فاطل السجود بين يدى الله الواحد القهار ؛
و اگر خواستى خداوند تو را با من محشور سازد، سجده در پيشگاه خداى يكتاى قهار را طولانى كن .
(بحارالانوار، ج 85، ص 164)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
و لاصلاة لمن لا يتم ركوعها و سجودها؛
نمازگزارى كه ركوع و سجودش را ناقص انجام دهد، آن نمازش ، نماز نيست .
(بحارالانوار، ج 29، ص 198)
قال على - عليه السلام -:
و لما فى ذلك من تعفير عتاق الوجوه بالتراب تواضعا و التصاق كرائم الجوارح بالارض تصاغرا؛
هنگامى كه انسان نماز مى خواند، ساييدن گونه ها به خاك نشانه تواضع و گذاردن اعضاء شريف بر زمين دليل كوچك و حقارت است .
(نهج البلاغه ، خطبه 192)
قال الصادق - عليه السلام -:
معنى السلام فى كل صلوة ، الامان ، اى من ادى امر الله و سنة نبيه - صلى الله عليه و آله - خاشعا منه قلبه فله الامان من بلاء الدنيا و برائة من عذاب الاخرة ؛
معنى ((سلام )) در پايان نماز، امان است ، يعنى هر كس كه امر خدا و سنت پيامبرش را با خشوع قلب به جاى آورد، از بلاى دنيا در امان ، و از عذاب آخرت بر كنار است .
(مصباح الشريعه ، باب سلام )
قال على - عليه السلام -:
ان الانسان كان فى الصلوة فان جسده و ثيابه و كل شى ء حوله يسبح ؛
هنگامى كه انسان مشغول نماز است ، و بدن و لباس و هرچه پيرامون اوست خدا را تسبيح مى گويند.
(بحارالانوار، ج 82، ص 213)
قال الصادق - عليه السلام -:
التشهد، ثناء على الله تعالى ؛
تشهد، ستايش خداوند بلند مرتبه است .
(مصباح الشريعه ، باب هفتم )
قال على - عليه السلام -:
لويعلم المصلى ما يغشاه من جلال الله ما سره ان يرفع راسه من السجود ؛
اگر نمازگزار بداند چه اندازه مشمول جلال الهى است ، هرگز راضى نمى شود كه سر از سجده بردارد.
(بحارالانوار، ج 82، ص 207.ميزان الحكمه ، ج 5، ص 379)
قال الصادق - عليه السلام -:
و عليكم بطول الركوع و السجود فان احدكم اذا طال الركوع و السجود يهتف ابليس من خلفه ، فقال يا ويلتاه !اطاعوا و عصيت و سجدوا و ابيت ؛
بر شما باد به طول ركوع و سجده ، كه هرگاه يكى از شما ركوع و سجده اش طول بكشد شيطان به دنبال او فرياد مى زند: واى بر من ! او اطاعت كرد و من معصيت كردم او سجده كرد و من سر باز زدم .
(بحارالانوار، ج 78، ص 199، مواعظ العدديه ، ص 242)
قال الباقر - عليه السلام -:
من اتم ركوعه لم يدخله وحشة القبر ؛
هر كه ركوعش تمام و كامل باشد دچار وحشت قبر نمى شود.
(مواعظ العدديه ، ص 243)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
قراءة القران فى الصلاة افضل من قراءة القران فى غير الصلاة ؛
قرائت قرآن در نماز افضل است از غيرنماز.
(مستدرك الوسائل ، ج 1، ص 292)
قال الحسين - عليه السلام -:
من قرا اية من كتاب الله - عز و جل - فى صلاته قائما يكتب له بكل حرف مائة حسنة ؛
كسى كه آيه اى از قرآن را ايستاده در نماز خود بخواند، به هر حرفى صد حسنه براى او نوشته مى شود.
(الكافى ، ج 2، ص 447)
من قرا مائة اية يصلى بها فى ليلة كتب الله - عز و جل - له بها قنوت ليلة ؛
هر كس در يك شب يكصد آيه از قرآن را در نمازى بخواند، خدا به اين وسيله براى او عبادت سراسر شب بنويسد.
(الكافى ، ج 2، ص 445)
قال الصادق - عليه السلام -:
فاذا كبرت فاستصغر ما بين السموات العلى و الثرى دون كبريائه ؛
هرگاه تكبيرة الاحرام گفتى ، همه چيز را از آن چه در آسمان و زمين است درمقابل خداى كبير و متعال ، كوچك و ناچيز بشمار، مگر كبريايى و بزرگى خداوند متعال را.
(مصباح الشريعه ، ص 91)
قال الصادق - عليه السلام -:
اذا استقبلت القبلة فانس من الدنيا و ما فيها و الخلق و ما هم فيه و استفرغ قلبك عن كل شاغل يشغلك عن الله ؛
هنگامى كه براى نماز به جانب قبله ايستادى ، دنيا و آن چه در آن است را فراموش كن و قلب خود را از هر گونه سرگرم كننده اى كه تو را از خدا بازدارد، فارغ ساز.
(ميزان الحكمه ، ج 5، ص 396)
قال على - عليه السلام -:
نوم على يقين خير من صلاة فى شك ؛
خوابيدن با علم و يقين بهتر از نماز و نيايش خدا با شك و ترديد است .
(نهج البلاغه ، فيض الاسلام ، ص 1130)
عن ابى عبدالله - عليه السلام - قال :
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -: لما اسرى بى الى السماء مضيت باقوام ترضح رؤ سهم بالصخر، فقلت : من هولاء يا جبرئيل ؟فقال : هولاء الذين ينامون عن صلاة العشاء؛
از امام صادق (ع ) نقل شده كه پيامبر خدا (ص ) فرمودند: آن گاه كه مرا به آسمان بردند، به جماعتى گذشتم سرهاى آن ها با سنگ كوفته مى شد، گفتم اى جبرئيل اينها كيانند؟ گفت : اينها آنانند كه قبل از خواندن نماز عشاء مى خوابند.
(بحارالانوار، ج 2، ص 213)
قال على - عليه السلام -:
من لم ياءخذ اهبة الصلوة قبل وقتها فما وقرها ؛
كسى كه قبل از نماز خود را براى اقامه نماز آماده نكند، به نماز بى احترامى نموده است .
(شرح نهج البلاغه ، ابن ابى الحديد، ج 20، باب 768، ص 329)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
لاتتم صلاة الا بزكوة ؛
نماز كسى كامل نمى شود مگر با پرداخت زكات .
(بحارالانوار، ج 96، ص 29)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
الوضوء مفتاح الصلاة ؛
وضو كليد و وسيله افتتاح نماز است .
(نهج الفصاحه ، حديث 1588)
قال الصادق - عليه السلام -:
انه كره ان يصلى و عليه ثوب فيه تماثيل ؛
از امام صادق (ع ) روايت شده است كه آن حضرت كراهت داشت از اينكه با لباسى كه در آن تصويرى هست نماز بخواند.
(وسائل الشيعه ، ج 3، ص 317)
قال الصادق - عليه السلام -:
لاتسلموآموزشى ... و لا على المصلى و ذلك لان المصلى لايستطيع ان يردالسلام لان التسليم من المسلم تطوع و الرد عليه فريضة ؛
بر سه گروه لازم نيست سلام داده شود كه يكى از آن ها نمازگزار است ، چون او آمادگى پاسخ دادن را ندارد، در صورتى كه سلام بر سلام كننده مستحب است و پاسخ دادن آن واجب است .
(بحارالانوار، ج 76، ص 9)
قال الصادق - عليه السلام -:
اذا دخلت المسجد و القوم يصلون فلا تسلم عليهم و سلم على النبى - صلى الله عليه وآله - ثم اقبل على صلاتك و اذا دخلت على قوم جلوس يتحدثون فسلم عليهم ؛
هنگامى كه داخل مسجدى شدى و زمانى كه مردم مشغول نماز هستند، بر آنها سلام نكن ، بلكه بر رسول خدا (ص ) سلام كن و مشغول نماز شو، ولى وقتى وارد بر گروهى شدى كه مشغول صحبت هستند، بر آن ها سلام كن .
(بحارالانوار، ج 76، ص 8)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
الجلوس فى المسجد لانتظار الصلوة عبادة ؛
نشستن در مسجد به انتظار نماز عبادت است .
(بحارالانوار، ج 83، ص 384)
قال على - عليه السلام -:
النظيف من الثياب يذهب الهم و الحزن و هو طهور للصلاة ؛
لباس تميز غم و ناراحتى را برطرف كرده و آن لباس پاك (مناسب ) نماز است .
(وسائل الشيعه ، ج 3، ص 346)
قال الباقر - عليه السلام -:
من قال فى ركوعه و سجوده و قيامه : ((اللهم صل على محمد و آل محمد)) كتب الله له ذلك بمثل الركوع و السجود و القيام ؛
هركسى در ركوع و سجود و قيام خود بگويد: ((اللهم صل على محمد و آل محمد)) خدا ثواب آن را مانند ثواب ركوع و سجود و قيام براى او مى نويسد.
(ثواب الاعمال ، ص 61)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
اطولكم قنوتا فى دار الدنيا اطولكم راحة يوم القيامة فى الموقف ؛
هر كسى از شما قنوتش در اين دنيا طولانى تر باشد، در آخرت در موقف محشر راحتى او بيشتر خواهد بود.
(ثواب الاعمال ، ص 59)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
انتظار الصلوة بعد الصلوة كنز من كنوز الجنة ؛
انتظار كشيدن از نماز تا نماز ديگر، گنجى است از گنجهاى بهشت .
(جامع احاديث الشيعه ، ج 4، ص 78)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
من اسبغ وضوء و احسن صلوته و ادى زكوة ماله و خزن لسانه و كف غضبه و استغفر لذنبه و ادى النصيحة لاهل بيت رسوله فقد استكمل حقائق الايمان و ابواب الجنة مفتحة له ؛
هر كه خوب وضو سازد و نمازش را درست بخواند و زكات مالش رابپردازد و زبانش را نگاه دارد و جلو خشم خويش را بگيرد و براى گناهش آمرزش جويد و براى خاندان پيغمبرش خيرخواهى كند، حقايق ايمان را كامل كرده و درهاى بهشت برايش باز است .
(امالى شيخ صدوق ، ص 333)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
ركعتين بسواك ، احب الى الله - عز و جل - من سبعين ركعة بغير سواك ؛
دو ركعت نماز با دندانهاى مسواك زده ، نزد خداوند از هفتاد ركعت نماز بدون مسواك بهتر است .
(سفينة البحار، ج 1، ص 675)
قال الصادق - عليه السلام -:
ركعتان يصليها المتعطر، افضل من سبعين ركعة يصليها غير متعطر ؛
دو ركعت نماز با عطر، بهتر است از هفتاد ركعت نماز كسى كه عطر نزده است .
(مكارم الاخلاق ، ص 42)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
لو لا ان اشق على امتى ، لامرتهم بالسواك مع كل صلوة ؛
اگر بر امت من سخت و دشوار نبود، هرآينه به آن ها دستور مى دادم كه با هر نماز مسواك بزنند.
(ميزان الحكمة ، ج 4، ص 597)
قال الصادق - عليه السلام -:
لاصلوة الا بطهور ؛
نماز درست نيست ؛ مگر باطهارت (وضو، غسل ، تيمم ).
(وسائل الشيعه ، ج 1، ص 261)
قال الصادق - عليه السلام -:
السجود على تربة الحسين - عليه السلام - يخرق الحجب السبع ؛
سجده بر تربت امام حسين (ع ) هفت پرده و مانع را مى شكافد.
(بحارالانوار، ج 101، ص 135)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
علم الاسلام الصلاة فمن فرع لها قبلة و حافظ عليها بحدها و وقتها و سنتها فهو مؤ من ؛
نماز، پرچم اسلام است ، مؤ من واقعى كسى است كه دل به آن دهد و مراقب حدود و آداب وقت آن باشد.
(كنزالعمال ، ج 7، حديث 1887)
قال الصادق - عليه السلام - :
ان الله - عز و جل - فرض عليكم الصلوات فى احب الاوقات اليه ، فاسئلوا الله حوائجكم عقيب فرائضكم ؛
به درستى كه خداوند نمازهاى واجب را در محبوبترين اوقات واجب كرد، پس حاجات خود را بعد از نمازهايتان بخواهيد.
(بحارالانوار، ج 85، ص 324)
قال الباقر - عليه السلام -:
عن الفرض فى الصلاة ، الوقت و الطهور و القبلة و التوجه و الركوع و السجود و الدعاء ؛
آن چه در نماز واجب است ، عبارت است از: 1 - وقت نماز 2 - طهارت 3- قبله ، 4 - توجه داشتن 5 - ركوع 6 - سجود 7 - دعا.
(وسائل الشيعه ، ج 3، ص 80)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
قال الله تعالى : افترضت على امتك خمس صلوات ؛
خداوند متعال فرمود: نمازهاى پنجگانه را بر امت تو واجب كردم .
(كنزالعمال ، ج 7، حديث 1887)
قال الباقر - عليه السلام -:
انما تقبل النافلة بعد قبول الفريضة ؛
همانا، نماز مستحبى زمانى مورد قبول است كه نماز واجب مورد قبول واقع شود.
(وسائل الشيعه ، ج 3، ص 20)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
و اما صلاة العصر فهى الساعة التى اكل ادم فيها من الشجرة فاخرجه الله - عز و جل - من الجنة ، فامره الله ذريته بهذه الصلاة الى يوم القيامة و اختارها الله لامتى فهى من احب الصلوات الى الله - عز و جل - و اوصانى ان احفظها من بين الصلوات ؛
اما (علت وجوب ) نماز عصر، و آن در ساعتى است كه حضرت آدم از آن ميوه كه از خوردن آن نهى شده بود، خورد و خداوند او را از بهشت خارج كرد.پس خداوند ذريه حضرت آدم را امر به نماز عصر نمود، و خداوند سبحان اين نماز عصر را براى امت من نيز اختيار نمود و اين نماز از محبوبترين نمازها در نزد خداوند است و مرا سفارش نمود به حفظ بيشتر اين نماز در بين نمازهاى يوميه .
(وسائل الشيعه ، ج 3، ص 8)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
و اما صلاة الفجر فان الشمس اذا طلعت تطلع على قرن شيطان فامرنى ربى ان اصلى قبل طلوع الشمس صلاة الغداة و قبل ان يسجد لها الكافر لتسجد امتى الله - عز و جل - و سرعتها احب الى الله - عز و جل - و هى الصلاة التى تشهدها ملائكة الليل و ملائكة النهار ؛
اما نماز صبح ، پس هنگامى كه آفتاب طلوع كرد، مثل اينكه بر شاخهاى شيطان طلوع مى كند.پروردگارم مرا امر نموده كه قبل از طلوع خورشيد و قبل از آن كه كافر براى آفتاب سجده كند، نماز صبح بخوانم ؛ تا آن كه امتم براى خداوند
سجده نمايند، و زود به جاى آوردن آن در پيشگاه خداوند محبوبتر است .اين نمازى است كه ملائكه شب و روز شاهد آن مى باشند.
(وسائل الشيعه ، ج 3، ص 9)
قال الصادق - عليه السلام -:
ان الله فرض الزكوة كما فرض الصلاة ؛
خدا زكات را واجب كرد، همان طور كه نماز را واجب كرد.
(وسائل الشيعه ، ج 3، ص 3)
اول ما افترض الله على امتى ، الصلوات الخمس ؛
اولين چيزى كه خداوند بر امت من واجب كرد، نمازهاى پنجگانه است .
(كنزالعمال ، ج 7، حديث 18851)
قال الرضا - عليه السلام -:
ان الله - عز و جل - انما فرض على الناس فى اليوم و الليلة سبع عشر ركعة ، من انى بها، لم يسئله الله - عز و جل - عما سواها ؛
همانا خداوند عز و جل در شبانه روز هفده ركعت نماز بر مردم واجب كرده است كسى كه آن را به جا آورد خداوند غير از نماز از او سؤ ال نمى كند.
(مستدرك الوسائل ، ج 1، ص 176)
قال الرضا - عليه السلام -:
اعلم ان افضل الفرائض بعد معرفة الله - جل و عز - الصلوة الخمس ؛
بدان كه افضل واجبات بعد از معرفت خداى عز و جل نماز پنجگانه است .
(مستدرك الوسائل ، ج 1، ص 175)
قال الصادق - عليه السلام -:
شيعتنا اهل الورع و الاجتهاد و اهل الوفاء و الامانة و اهل الزهد و العبادة و اصحاب الاحدى و خمسين ركعة فى اليوم و الليلة ؛
شيعيان ما اهل تقوى و پاكدامنى و كوشش و جديت اند و مردمى با وفا و امين اند و اهل زهد و عبادتند و كسانى هستند كه درشبانه روز پنجاه و يك ركعت نماز مى خوانند.
(بحارالانوار، ج 68، ص 167)
قال الصادق - عليه السلام -:
اذا لقيت الله بالصلوات الخمس المفروضات لم يسالك عما سوى ذلك ؛
هنگامى كه خداوند را با نماز پنجگانه واجب ملاقات كردى ، سؤ ال از شما نمى شود ؛ مگر از نمازهاى پنجگانه .
(وسائل الشيعه ، ج 3، ص 5)
عن الحسن بن على - عليه السلام -:
ان من طلب العبادة تزكى لها و اذا اضرت النوافل بالفريضة فارفضوها ؛
هركس طلب عبادت دارد، دل را براى آن پاك مى كند، و هرگاه نمازهاى مستحبى به نمازهاى واجب ضرر رسانيد (باعث آسيب رسانى به يكى ازصفات و ابعاد نمازهاى واجب شد) نمازهاى مستحبى را ترك كنيد.
(تحف العقول ، ص 267)
قال الصادق - عليه السلام -:
صلاة فريضة ، خير من عشرين حجة ...؛
نماز واجب ، بهتر از بيست حج مستحبى است .
(محجة البيضاء، ج 1، ص 339.بحارالانوار، ج 82، ص 227)
قال العسكرى - عليه السلام - :
فاذا سلم من صلاته ، سلم الله عليه و سلم عليه ملائكته ؛
پس زمانى كه بنده نمازش را سلام داد، خداوند و ملائكه بر او سلام مى فرستند.
(بحارالانوار، ج 82، ص 221)
قال على - عليه السلام -:
طول القنوت و السجود ينجى من عذاب النار ؛
قنوت و سجده طولانى در نماز، نمازگزار را از عذاب آتش نجات مى دهد.
(تصنيف غررالحكم ، ص 175، حديث 3353)
قال الباقر - عليه السلام -:
اذا احرم العبد المسلم فى صلوته ، اقبل الله اليه بوجهه و وكل به ملكا يلتقط القران من فيه التقاطا فاذا اعرض ، اعرض الله عنه و وكله الى الملك ؛
هنگامى كه بنده اى مسلمان تكبيرة الاحرام نماز را مى گويد، خداوند به طرف او توجه مى كند، و موكل مى كند بر او ملكى را تا آن چه كه قرائت مى كند از او دريافت كند، پس وقتى از نماز فارغ شد خداوند او را به همان ملك مى سپارد.
(مستدرك الوسائل ، ج 1، ص 173)
قال على - عليه السلام -:
و عن ذلك ما حرس الله عبده المؤ منين بالصلوات و الزكوات ، و مجاهدة الصيام فى الايام المفروضات ... لما فى ذلك من تعفير عتاق الوجوه بالتراب تواضعا ؛
خداوند بندگان با ايمانش را از تبهكارى و ستمگرى و گردنكشى به وسيله نمازها و زكات ها و سعى در گرفتن روزه ها در روزه هايى كه واجب نموده است ، حفظ مى كند....؛ زيرا در نماز انسان صورتهاى آزاده و نيكو را از روى فروتنى در پيشگاه الهى بر خاك مى مالد.
(نهج البلاغه ، فيض الاسلام ، ص 798)
قال على - عليه السلام -:
و قد عرف حقها (الصلوة ) رجال من المؤ منين الذين تشغلهم عنها زينة متاع ، و لاقرة عين من ولد و لا مال ، يقول الله سبحانه : ((رجال لا تلهيهم تجارة و لا بيع عن ذكر الله و اقام الصلوة و ايتاء الزكوة )) ؛
حق نماز را مؤ منين شناخته اند كه نه زينت هاى دنيا، نه نور چشمى ها از فرزند و مال ، آنان را از عبادت پروردگارشان باز نمى دارد زيرا كه خداوند سبحان ميگويد: ((مردانى هستند كه تجارت و داد و ستد آنان را از ياد خدا و برپا داشتن نماز و پرداخت زكات باز نمى دارد)).
(نهج البلاغه ، خطبه ، 199)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
الصلاة ...مفتاحا للجنة و مهورا لحور العين و ثمنا للجنة ؛
نماز موجب فتح و گشايش ابواب جنت براى او مى باشد و مهريه حورالعين و ثمن و بهاى بهشت است .
(بحارالانوار، ج 82، ص 231)
قال الصادق - عليه السلام -:
اعلم ان الصلوة حجزة الله فى الارض فمن احب ان يعلم ما يدرك من نفع صلوته فلينظر فان كانت صلوته حجرته عن الفواحش و المنكر فانما ادرك من نفعها بقدر ما احتجر ؛
بدان حقيقت نماز نگهبان الهى در زمين است پس كسى كه مى خواهد بداند چه بهره اى از نماز مى برد بايد ملاحظه كند كه نماز چه اندازه او را از زشتى و بدى ما حفظ مى كند و به همان اندازه كه حفظ مى كند بهره برده است .
(بحارالانوار، ج 78، ص 199)
قال على - عليه السلام -:
الصلاة قربان كل تقى ، و الحج جهاد كل ضعيف ، و لكل شى ء زكاة و زكاة البدن الصيام ، و جهاد المراة حسن التبعل ؛
نماز وسيله تقرب و نزديك شدن هر پارسايى به خداست ، و حج ، جهاد افراد ناتوان است ، هرچيزى زكات دارد و زكات و پاك كردن بدن ، روزه گرفتن است .جهاد زن هم خوب شوهردارى كردن مى باشد.
(نهج البلاغه ، فيض الاسلام ، ص 1152)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
الصلاة شفيع بينه و بين ملك الموت ؛
نماز شفيع نمازگزار در نزد ملك الموت است .
(بحارالانوار، ج 82، ص 232)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
و تكون صلاة العبد عند المحشر تاجا على راءسه و نورا على وجهه و لباسا على بدنه و سترا بينه و بين النار ؛
نماز بنده در محشر تاجى است بر سر او، و موجب نورانيت صورتش ، لباس براى بدن وى ، و ساتر و حايل بين او و آتش جهنم است .
(بحارالانوار، ج 82، ص 231)
قال الصادق - عليه السلام -:
اذا وقع الانسان فى قبره .... كان الصلوة عن يمينه و الزكوة عن شماله و البر ظل عليه ، قال الصبر للصلوة و الزكوة و البر: دونكم صاحبكم فان عجزتم عنه فانا دونه ؛
هنگامى كه انسان در قبر خود قرار گرفت ، ((نماز)) در طرف راست و زكات در طرف چپ وى قرار مى گيرند، و نيكيهايش بر سر وى سايه مى گسترانند ؛ در اين هنگام ، ((صبر)) به نماز و زكات و نيكيهاى وى مى گويد: صاحب خود را دريابيد و اگر عاجز مانديد من او را كفايت مى كنم و با او خواهم بود.
(سفينة البحار، صبر، ج 2، ص 5)
قال على - عليه السلام -:
و عن ذلك ما حرس الله عباده المؤ منين بالصلوات و الزكوات ؛
و از اينجاست كه خداوند با نمازها و زكاتها و سختكوشى در نماز، از بندگان با ايمانش پاسدارى مى كند.
(نهج البلاغه ، فيض الاسلام ، ص 798)
قال الصادق - عليه السلام -:
انظر اذا قمت الى الله فان الشيطان ابعد مايكون من الانسان اذا قام الى الصلاة ؛
بنگر آن گاه كه به درگاه خداوند (براى خدا) مى ايستى ، زيرا شيطان هيچ گاه از انسان دورتر از آن وقتى كه به نماز مى ايستد، نيست .
(جامع الاخبار، ص 211.بحارالانوار، ج 91، ص 243)
قال الصادق - عليه السلام -:
يدخل على الميت فى قبره الصلاة و الصوم و الحج و الصدقة و البر و الدعاء، و يكتب اجره للذى يفعله و للميت ؛
نماز و روزه و صدقه و نيكى و دعا براى ميت در قبر او داخل مى شود، و اجر و پاداش اين امور را براى ميت و آن را انجام مى دهد، نوشته مى شود.
(بحارالانوار، ج 82، ص 62)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
الصلاة جواز على الصراط ؛
نماز جواز عبور از صراط است .
(بحارالانوار، ج 98، ص 168)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
اذا قمت الى الصلاة و توجهت و قراءت ام الكتاب و ماتيسر من السور، ثم ركعت ، فاتممت ركوعها و سجودها و تشهدت و سلمت ، غفر لك كل ذنب فيما بينك و بين الصلاة التى قدمتها الى الصلاة المؤ خرة فهذا لك فى صلاتك ؛
هرگاه به نماز ايستادى و توجه كردى (به سوى خداوند و با حضور قلب ، به پيشگاه او قرار گرفتى ) و فاتحة الكتاب را قرائت نمودى و در حد امكان و ميسور، از سوره هاى (كوچك ويا بزرگ ) قرآن خواندى ، سپس ركوع و سجود تام و تمامى انجام دادى ، آن گاه تشهد و سلام دادى ، اثر اين نماز تو، آمرزش تمامى گناهانت مى باشد كه در مابين دو نمازت مى باشد، آن نمازى كه قبلا به جاى آوردى و نمازى كه بعدا خواندى .پس آن چه از نماز عايد تو مى گردد، همانا آمرزش كليه گناهانت مى باشد.
(بحارالانوار، ج 82، ص 205)
قال الصادق - عليه السلام -:
من صلى ركعتين يعلم ما يقول فيهما انصرف و ليس بينه و بين الله - عز و جل - ذنب الا غفره له ؛
كسى كه دو ركعت نماز به جاآورد و بداند كه (در نماز) چه مى گويد، و بعد از اتمام هر نماز گناهى بين او و خداوند باشد خدا او را مى بخشد.
(بحارالانوار، ج 84، ص 240)
قال الباقر - عليه السلام -:
اذا استقبل المصلى القبلة استقبل الرحمن بوجهه ؛
آن گاه كه نمازگزار رو به قبله نمايد، خداوند رحمان به صورتش رو مى آورد.
(اصول وافى ، ج 2، ص 58)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
اذا كان يوم القيامة يدعى بالعبد فاول شى ء يسئل عنه الصلاة فاذا جاء بها تامة و الا زخ فى النار ؛
هنگامى كه روز قيامت فرا مى رسد، اولين چيزى كه از انسان سؤ ال مى كنند نماز است ، اگر انسان نماز را كامل به جا آورد (در رحمت حق قرار مى گيرد) و اگر چنين نباشد، وى را به درون آتش مى افكنند.
(وسائل الشيعه ، ج 3، ص 16)
قال عن حذيفة : كان رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
اذا حزبه امر فرع الى الصلاة ؛
شيوه رسول خدا (ص ) چنان بود كه چنانچه مشكلى براى او پيش مى آمد، به نماز پناه مى برد و از آن استعانت مى جست .
(تفسير درالمنثور، ج 1، ص 67)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
من صلى ركعتين و لم يحدث فيها نفسه بشى ء من امور الدنيا غفر الله له ذنوبه ؛
كسي كه دو ركعت نماز بخواند، بدون آن كه به فكر كارهاى دنيا باشد خداوند گناهانش را مى آمرزد.
(بحارالانوار، ج 84، ص 240)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
اذا اشتد الحر فابردوا بالصلاة فان الحر من فيح جهنم ؛
هر وقت گرما و شدت آن بر شما سخت گرفت ، توسط نماز آن را خنك كنيد؛ زيرا گرما و حرارت از جوشش جهنم است .
(بحارالانوار، ج 80، ص 15)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
ان المسلم اذا توضا فاحسن الوضوء ثم صلى الصلوات الخمس تحاتت خطاياه كما تحاتت هذا الورق ؛
هنگامى كه مسلمان وضو بگيرد و خوب وضو بگيرد، سپس نمازهاى پنجگاه را به جا آورد، گناهان او فرو مى ريزد، همان گونه كه برگهاى اين شاخه فرو ريخت .
(بحارالانوار، ج 82، ص 319)
قال الصادق - عليه السلام -:
من احب ان يعلم اقبلت صلاته ام لم تقبل فلينظر هل منعته صلاته عن الفحشاء و المنكر فبقدر ما منعته قبلت منه ؛
هركس دوست دارد بداند نمازش قبول شد يا نه ، ببيند كه آيا نمازش او را از گناه و زشتى بازداشته يا نه؟ پس به هر قدر كه نمازش او را از گناه بازداشته به همان اندازه نمازش قبول شده است .
(بحارالانوار، ج 82، ص 198)
قال على - عليه السلام -:
ان الزكاة جعلت مع الصلاة قربانا لاهل الاسلام ؛
همانا زكات همراه نماز مايه تقرب مسلمانان به خداوند است .
(نهج البلاغه ، ص 199)
قال الباقر - عليه السلام -:
ان ملك الموت قال لرسول الله - صلى الله عليه وآله -: ما من اهل بيت مدر و لاشعر فى بر و لا بحر الا و انا اتصفحهم فى كل يوم خمس مرات عند مواقيت الصلاة ؛
همانا، ملك الموت به رسول خدا (ص ) گفت : هيچ اهل خانه اى و صاحب جامه اى در خشكى و دريا نيست ، مگر اين كه من در هر روز پنج بار هنگام نماز از آنها مى گذرم .
(وسائل الشيعه ، ج 3، ص 79)
عن ابوذر - رحمة الله عليه - قال :
يا رسول الله !امرتنى بالصلاة .فما الصلاة ؟قال : خير موضوع فمن شاء اقل و من شاء اكثر ؛
ابوذر به پيامبراكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) عرض كرد: يا رسول الله امر كن مرا به نماز، و گفت : نماز چيست ؟ پيامبراكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمودند: بهترين چيز است ، هركس بخواهد كم به جا مى آورد يا زياد انجام مى دهد.
(ميزان الحكمة ، ج 5، ص 368)
قال الصادق - عليه السلام -:
للمصلى ثلاث خصال : اذا قام فى صلاته يتناثر على البر من اعناق السماء الى مغرق راءسه و تحف به الملائكة من تحت قدميه الى اعناق السماء و ملك ينادى : ايها المصلى !لو تعلم من تناجى ما انفتلت ؛
براى نمازگزار سه فايده است :
1 - هرگاه به نماز مى ايستد از بالاى فضا تا فرق سر او نيكوييها ريزش دارد.
2 - فرشتگان از زير پا تا بالاى آسمان بر او احاطه دارند.
3 - فرشته اى به او ندا مى دهد كه اى نمازگزار!اگر بدانى با كه مناجات مى كنى ، نماز را به پايان نمى بردى .
(ثواب الاعمال ، ص 62.بحارالانوار، ج 82، ص 206)
قال الصادق - عليه السلام -:
مايمنع احدكم اذا دخل عليه غم من غموم الدنيا ان يتوضا ثم يدخل المسجد فيركع ركعتين يدعوالله فيهما، اما سمعت الله تعالى يقول : ((واستعينوا بالصبر و الصلاة )) ؛
چه مانعى دارد كه چون يكى از شما غم و اندوهى از غمهاى دنيا بر او درآمد، وضو بگيرد و به مسجد برود و دو ركعت نماز بخواند و براى رفع اندوه خود خدا را بخواند مگر نشنيده اى كه خدا مى فرمايد: ((واستعينوا بالصبر و الصلاة )).
(مجمع البيان ، ج 1، ص 100.وسائل الشيعه ، ج 5، ص 263)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
ليست الصلاة قيامك و قعودك ، انما الصلاة اخلاصك و ان تريد بها الله وحده ؛
نماز برخاستن و نشستن تو نيست ، جز اين نيست نماز خالص قرار دادن تو است و اين كه به آن خشنودى تنها خدا را بخواهى .
(اصول وافى ، ج 2، ص 109.شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج 1، ص 325)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
مثل الصلاة مثل عمود الفسطاط، اذا ثبت العمود نفعت الاطناب و الاوتاد و الغشاء، و اذا انكسر العمود لم ينفع طنب و لا وتد و لاغشاء ؛
نماز مانند ستون خيمه است ، هرگاه كه ستون ثابت شد طنابها و ميخها و پوشش فايده مى دهد، و آن گاه كه ستون شكسته شد طناب و نه ميخ و نه پوشش فايده نمى دهد.
(فروع كافى ، ج 3، ص 266)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
ليكن اكثر همك الصلاة ، فانها راءس الاسلام بعد الاقرار بالدين ؛
بيشترين سعى و قصد تو نماز باشد، زيرا آن پس از اقرار بدين سر اسلام است .
(ميزان الحكمة ، ج 5، ص 366. بحارالانوار، ج 77، ص 127)
قال الصادق - عليه السلام -:
كان على - عليه السلام - اذا اماله امر فزع قام الى الصلاة ثم تلا هذه الاية ((استعينوا بالصبر و الصلاة )) ؛
شيوه على (ع ) چنان بود كه چون مشكل مهمى براى او پيش مى آمد، به نماز مى ايستاد و اين آيه را مى خواند: ((...واستعينوا بالصبر و الصلاة )).
(تفسير درالمنثور، ج 1، ص 67)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
علم الايمان الصلاة ، اول ما يحاسب عليه الصلاة ، ان اول ما فرض الله على عباده الصلاة و اخر ما يبقى عند الموت الصلاة ، و اول ما يحاسب به يوم القيامة الصلاة فمن اجاب فقد سهل عليه ما بعده ، و من لم يجب فقد اشتد ما بعده ؛
نشانه ايمان نماز است ، اول آن چه از آن حساب مى شود نماز است ، همانا اول آن چه خداوند بر بندگانش واجب كرده نماز است ، آخر آن چه هنگام مرگ (براى يارى مى ماند) نماز است ، اول چيزى كه روز قيامت به حساب آن رسيدگى مى شود نماز است ، هركس جواب داد ما بعد آن آسان شده است ، و هركس نتواند جواب دهد ما بعد آن سخت تر خواهد شد.
(اصول وافى ، ج 2، ص 65)
قال الرضا - عليه السلام -:
ان رجلا من اصحاب على - عليه السلام - يقال له قيس كان يصلى فلما صلى ركعة اقبل اسود قصار فى موضع السجود فلما نحى جبينه عن موضعه ، تطوق الاسود فى عنقه ثم انساب فى قميصه ؛
مردى از اصحاب على (ع ) كه به او قيس مى گفتند، به نماز ايستاد.وقتى ركعتى خواند ناگهان مار سياهى آمد، و در موضع سجده قيس قرار گرفت ، قيس با بى توجهى كامل به ركوع و سجود رفت .وقتى پيشانى از موضع سجده برداشت ، مار به گردن قيس پيچيد.سپس از يقه وارد پيراهن او شد.ولى اين بنده صالح خدا كه حقيقت نماز را دريافته بود به نمازش ادامه داد و آسيبى
هم از مار نديد.
(بحارالانوار، ج 84، ص 246)
قال الصادق - عليه السلام -:
هذه الصلوات الخمس المفروضات من اقامهن و حافظ على مواقيتهن لقى الله يوم القيامة ؛
كسى كه اين نمازهاى پنجگانه را به پا دارد و محافظت از اوقات آن نمايد، پروردگار را روز قيامت ملاقات مى كند.
(ثواب الاعمال ، ص 70)
قال الصادق - عليه السلام -:
ان ربكم لرحيم يشكر القليل ، ان العبد ليصلى الركعتين يريد بها وجه الله فيدخله الله به الجنة ؛
همانا پروردگار شما مهربان است ، عمل كم را تقدير مى كند، هر آينه انسان دو ركعت نماز محض خدا به جاى آورد، خداوند به سبب آن نماز، او را وارد بهشت مى كند.
(مستدرك الوسائل ، ج 3، ص 316)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
ان المصلى ليقرع باب الملك : و انه من يدم قرع الباب يوشك ان بفتح له ؛
همانا نمازگزار درب خانه خداوند را مى كوبد و هركس پيوسته درى را بكوبد عاقبت به روى او باز خواهد شد.
(نهج الفصاحه ، ص 827)
قال على - عليه السلام -:
تعاهدوا امر الصلاة و حافظوا عليها، و استكثروا منه ، و تقربوا بها فانها كانت على المؤ منين كتاباموقوتا ؛
امر نماز را مراعات كنيد و آن را محافظمت نماييد و بسيار به جا آوريد و با آن به خدا تقرب جوييد، زيرا نماز ((بر مؤ منين فريضه است نوشته شده و وقت آن تعيين گرديد.
(نهج البلاغه ، خطبه 199)
قال على - عليه السلام -:
ما اهمنى ذنب امهلت بعده حتى اصلى ركعتين و اسال الله العافية ؛
گناهى كه پس از ارتكاب آن فرصت يافته ام كه دو ركعت نماز بخوانم و از خداى بزرگ آمرزش بخواهم مرا غمگين نساخته است .
(نهج البلاغه ، كلمات قصار، 299)
قال الصادق - عليه السلام -:
اذا قام المصلى الى الصلاة نزلت عليه الرحمة من اعنان السماء الى الارض ؛
زمانى نمازگزار به نماز مى ايستد، از فضاى آسمان بر زمين رحمت بر او نازل مى شود.
(وسائل الشيعه ، ج 3، ص 21)
عن عبدالرحمن بن سمرة قال :
كنا عند رسول الله - صلى الله عليه وآله - يوما، فقال : رايت البارحة عجايب فقلنا: يا رسول الله و ما رايت حدثنا به فداك انفسنا و اهلونا و اولادنا (الى ان قال ...)قال - صلى الله عليه وآله - و رايت رجلا من امتى قد احتوشته ملائكة العذاب فجائته صلوته فمنعته منه ؛
عبدالرحمن بن سمره گفت : روزى خدمت رسول گرامى اسلام (ص ) بودم ، حضرت فرمودند: من ديشب عجايبى ديدم . عرض كردم : يا رسول الله ، چه ديديد؟ براى ما بيان بفرماييد، جان و اهل و اولاد ما فداى تو باد! حضرت فرمودند: ديدم مردى از امت مرا كه ملائكه عذاب او را محاصره كرده بودند در اين حال نمازش آمد و مانع از عذابش شد.
(مستدرك الوسائل ، ج 1، ص 183)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
اذا قام العبد المؤ من فى صلاته نظر الله - عز و جل - اليه ؛
وقتى كه بنده مؤ من به نماز مى ايستد، خداوند سبحان به او نظر مى كند.
(وسائل الشيعه ، ج 3، ص 21)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
تكتب الصلوة على اربعة اسهم : الى ان قال : فاذا هو اتم ركوعها و سجودها و اتم سهامها صعدت الى السماء لها نور بتلاءلو و فتحت لها ابواب السماء و تقول حافظت على حفظك الله و تقول الملائكة صلى الله على صاحب هذه الصلوة و اذا لم يتم سهامها صعدت ولها ظلمة و غلق ابواب السماء دونها و تقول ضيعتنى الله و ضرب بها وجهه ؛
نماز بر چهار قسمت نوشته شده است :
1 - زمانى كه نمازگزار ركوع و سجود نمازش را كامل به جا آورد و قسمتهاى نماز را كه كامل كرد (اين نماز) به آسمان صعود مى كند، در حالى كه نور از او تلالو مى كند و ابواب آسمان براى او گشاده مى شود.
2 - (و خطاب به نمازگزار) مى گويد، مرا محافظت كردى خدايت محافظت كند و ملائكه مى گويند درود بر صاحب اين نماز.
3 - و زمانى كه قسمتهاى نماز كامل گزارده نشود (به آسمان ) صعود مى كند، در حالى كه تاريك و ظلماتى است و ابواب آسمان به رويش بسته مى شود.
4 - (و خطاب به نمازگزار) مى گويد ضايع كردى مرا، خدا تو را ضايع كند در اين حال نماز را به چهره (اين نمازگزار) مى زنند.
(مستدرك الوسائل ، ج 1، ص 173)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
الصلوة تنظر و لاتنظر بها؛
نماز ناظر به همه چيز است و چيزى به نماز نظارت ندارد.
(مستدرك الوسائل ، ج 1، ص 183)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
ان المسلم اذا توضا و صلى الخمس تحاتت خطاياه كما تحاتت الورق ؛
همانا مسلمان هنگامى كه وضو مى گيرد و نماز پنجگانه را مى خواند، گناهانش مى ريزد ؛ مثل اين كه برگ از شاخه درخت مى ريزد.
(بحارالانوار، ج 82، ص 235)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
تحترقون تحترقون فاذا صليتم الفجر غسلتها، ثم تحترقون تحترقون فاذا صليتم الظهر غسلتها، ثم تحترقون تحترقون فاذا صليتم العصر غسلتها، ثم تحترقون فاذا صليتم المغرب غسلتها، ثم تحترقون فاذا صليتم العشاء غسلتها، ثم تنامون فلايكتب عليكم حتى تغسلوا؛
اعمالتان ، شما را به دوزخ رهنمون مى سازد و گويى آتش شما را در بر گرفته است تا آن كه نماز بامداد را به جاى آوريد و بدين گونه گناهان شما پاك مى گردد، پس گناهان باز شما را به دوزخ مى راند، تا آن كه نماز ظهر را به جاى آوريد و بدين ترتيب گناهانتان را پاك كنيد.باز ارتكاب گناهان شما را مستوجب آتش مى كند تا آن كه نماز عصر را به جاى آوريد و گناهانتان را بدين صورت پاك كنيد.و بدين ترتيب نماز مغرب گناهان عصر را مى زدايد و نماز عشاء گناهان پيش از خود را پاك مى كند، سپس به خواب مى رويد و تا آن گاه كه از خواب برخيزيد بر شما گناهى نوشته نخواهد شد.
(مستدرك الوسائل ، ج 1، ص 183. بحارالانوار، ج 82، ص 224)
قال الصادق - عليه السلام -:
يوتى بشيخ يوم القيامة فيدفع اليه كتابه ظاهره مما يلى الناس و لايرى الا مساويا فيطول ذلك عليه ، فيقول : يا رب اءتاءمرنى الى النار؟فيقول الجبار جل جلاله : يا شيخ انا استحيى ان اعذبك و قد كنت تصلى لى فى دار الدنيا اذهبوا بعبدى الى الجنة ؛
پيرمردى را در قيامت حاضر مى كنند، سپس پرونده عملش را به دستش مى دهند، پرونده به صورتى است كه مردم آن
را مى بينند و در آن پرونده جز بديهاى او نمى نگرند.اين برنامه به طول مى انجامد تا پيرمرد به حضرت حق عرض مى كند: امر مى كنى كه مرا به آتش ببرند؟ خطاب مى رسد: اى پيرمرد!من حيا مى كنم تو را عذاب كنم ، در حالى كه در دنيا براى من نماز خواندى ، اى ملائكه !بنده مرا به بهشت ببريد.
(وسائل الشيعه ، ج 3، ص 35، بحارالانوار، ج 82، ص 204)
قال على - عليه السلام -:
و شبهها رسول الله - صلى الله عليه وآله - بالحمة تكون على باب الرجل فهو يغتسل منها فى اليوم و الليلة خمس مرات فما عسى ان يبقى عليه من الدرن ؛
پيامبر خدا (ص ) نماز را به چشمه آب گرم كه بر در خانه شخص باشد و روزى پنج نوبت خود را در آن شست و شو دهد، تشبيه كرد و فرمودند: آيا با چنين شست و شوها چيزى از آلودگى بر بدن باقى مى ماند.
(نهج البلاغه ، خطبه 199)
راءى النبى - صلى الله عليه وآله - رجلا يقول : اللهم اغفرلى و لا اراك تفعل فقال له - صلى الله عليه وآله -: لم يسوء ظنك قال : لانى اذنبت فى الجاهلية و الاسلام فقال - صلى الله عليه وآله -: اما ما اذنبت فى الجاهلية فقد محاه الايمان و فقلت فى الاسلام ، الصلوة الى الصلوة كفارة لما بينهما؛
رسول خدا (ص ) مردى را ديد كه چنين مى گويد: خدايا مرا بيامرز و نمى بينم تو را كه مرا بيامرزى ، رسول گرامى به او فرمودند: به خدا سوء ظن نداشته باش ، آن مرد گفت : من در جاهليت (قبل از اسلام ) و بعد از اسلام گناه كردم ، حضرت فرمودند: اما گناهانى كه در جاهليت كردى ، ايمان و اسلام ، آنها را محو كرده است و گناهى كه در اسلام مرتكب شده اى ، كفاره گناهان بين دو نماز از اين نماز تا نماز بعدى است .
(مستدرك الوسائل ، ج 3، ص 16)
قال الرضا - عليه السلام -:
(الصلوة ) طلب الوصال الى الله من العبد؛
(نماز) مطالبه وصال و تقرب بنده به سوى خداوند است .
(بحارالانوار، ج 84، ص 264)
قال الباقر - عليه السلام -:
فما من مؤ من يوافق تلك الساعة ان يكون ساجدا او راكعا او قائما الا حرم الله جسده على النار ؛
هيچ مؤ منى نيست كه در چنين وقت نماز در حال سجود و يا ركوع يا قيام باشد، مگر اين كه خدا جسمش را بر آتش حرام كرده است.
(جامع احاديث الشيعه ، ج 4، ص 27)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
ان العبد المسلم اذا قام الى الصلاة تحانت عنه خطاياه كما تحانت ورق هذه الشجرة ؛
همانا كه بنده مسلمانى وقتى كه براى نماز مى ايستد، ساقط مى شود از او خطاياى او، چنان كه ساقط مى شوند برگهاى اين درخت .
(بحارالانوار، ج 82، ص 208)
المرء المسلم باذن الله - عز و جل - مادام فى الصلوة لم يزل الله - عز و جل - ينظر اليه حتى يفرغ من صلاته ؛
فرد مسلمان تا هنگامى كه به نماز ايستاده خداوند نظر مرحمتش را از او قطع نخواهد كرد و انوار الهى شامل اوست تا وقتى كه انسان از نمازش فارغ گردد.
(بحارالانوار، ج 82، ص 227)
قال الصادق - عليه السلام -:
من اقام فى مسجد بعد صلوته انتظارا للصلوة فهو ضيف الله و حق على الله ان يكرم ضيفه ؛
كسى كه بعد از هر نماز در مسجد بايستد، در حاليكه انتظار نماز بعدى را مى كشد، پس او مهمان خدا است ، و بر خداست كه مهمانش را اكرام كند.
(جامع احاديث الشيعه ، ج 4، ص 78)
قال على - عليه السلام -:
فرض الله الايمان تطهيرا من الشرك و الصلوة تنزيها عن الكبر ؛
خداوند، ايمان را براى پاكسازى انسانها از شرك واجب كرده است ، و نماز را براى پاكسازى از كبر.
(نهج البلاغه ، كلمات قصار 252)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
ان الصلاة تاتى الى الميت فى قبره بصورة شخص انور اللون يونسه فى قبره و يدفع عنه اهوال البرزخ ؛
نماز به صورت انسانى سفيد چهره وارد قبر ميت شده و با او انس مى گيرد و وحشتهاى برزخ را از او برطرف مى كند.
(لالى الاخبار، ج 4، ص 1.الحكم الزهراء، ص 283)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
ما من صلاة يحضر وقتها الا نادى ملك بين يدى الناس: ايها الناس ! قوموا الى نيرانكم التى اوقدتموها على ظهوركم فاطفئوها بصلاتكم؛
هيچ نمازى نيست مگر اينكه چون وقت آن فرا مى رسد فرشته اى در پيش روى مردمان ندا مى كند: اى مردم ! برخيزيد به سوى آتشى كه بر پشت خودافروخته ايد، تا آن را با نماز خويش خاموش كنيد.
(محجة البيضاء، ج 1، ص 339)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
نوروا منازلكم بالصلاة و قرائة القرآن ؛
به خانه هايتان با خواندن نماز، و قرائت قران ، نورانيت ببخشيد.
(كنزالعمال ، ج 15، ص 392، حديث 41518)
عن العسكرى - عليه السلام -:
فاذا توجه العبد الى مصلاه ليصلى ، قال الله - عزو جل - لملائكته يا ملائكتى الا ترون هذا عبدى كيف قد انقطع عن جميع الخلائق الى ، و امل رحمتى و جودى و راءفتى اشهدكم انى اخصه برحمتى و كرامتى ؛
زمانى كه بنده جانب مصلايش براى نماز مى ايستد، خداوند به ملائكه اش خطاب مى كند: اى ملائكه من !آيا نمى بينيد بنده من چگونه از جميع خلق منقطع شده و به طرف من آمده ، در حالى كه اميدوار به رحمت وجود و راءفت من است .شاهد مى گيرم شما را، به درستى كه رحمت و كرامت خود را مخصوص او گردانم .
(جامع احاديث الشيعه ، ج 4، ص 22)
قال الصادق - عليه السلام -:
من قبل الله منه صلاة واحدة لم يعذبه ؛
اگر خداوند از كسى دو ركعت نمازش را قبول كند، او را عذاب نمى كند.
(وسائل الشيعه ، ج 3، ص 22)
قال على - عليه السلام -:
عباد الله !ان افضل ما توسل به المتوسلون الى الله جل ذكره ، الايمان بالله و برسله و ما جائت به من عند الله ، و اقام الصلاة فانها الملة ؛
اى بندگان خدا! به راستى گرامى ترين چيزى كه بندگان صالح به وسيله او به خداوند تقرب مى جويند، ايمان به خدا و پيامبران ، و آن چه كه از جانب خداوند آورده اندو اقامه نماز مى باشد، زيرا كه نماز ملت است .
(بحارالانوار، ج 77، ص 290.ميزان الحكمة ، ج 5، ص 375)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
فان مثل الصلاة كمثل النهر الجارى ، كلما صلى صلاة كفرت ما بينهما من الذنوب ؛
همانا مثل نماز همچون مثل نهر جارى است ، هرگاه آدمى نماز بگذارد گناهانى راكه ميان دو نماز او سرزده است مى پوشاند.
(وسائل الشيعه ، ج 3، ص 7)
قال على - عليه السلام -:
الصلوات الخمس كفارة لما بينهن ما اجتنب من الكبائر و هى التى قول الله - عز و جل -: ((ان الحسنات يذهبن السيئات )) ؛
نمازهاى پنج گانه كفاره گناهانى است كه ميان آنها انجام گرفته است ؛ به شرط آن كه از گناهان كبيره اجتناب شده باشد و همين است گفتار خداوند بزرگ : ((نيكيها، بديها را از بين مى برد)).
(جامع احاديث الشيعه ، ج 4، ص 10.بحارالانوار، ج 82، ص 237)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
اذا قام العبد المؤ من فى صلاته نظر الله - عز و جل - اليه او قال اقبل الله عليه حتى ينصرف و اظلته الرحمة من فوق راءسه الى افق السماء و الملئكة تحفه من حوله الى افق السماء و كل الله به ملكا قائما على راءسه يقول له ايها المصلى لو تعلم من ينظر اليك و من تناجى ما التفت و لازلت من موضعك ابدا؛
هرگاه بنده مؤ من به نماز برخيزد، خداوند به او نظر مى كند (يا فرمود) خداوند به او روى مى كند تا از نماز فارغ شود و رحمت از بالاى سرش تا افق آسمان بر او سايه مى افكند و فرشتگان اطراف او را تا آسمان مى پوشانند و خداوند فرشته اى را بر سر او موكل مى كند كه به او مى گويد اى نمازگزار! اگر بدانى چه كسى به تو نظر مى كند و با چه كسى مناجات مى كنى ، به چيز ديگرى توجه نخواهى كرد و هرگز از جايگاه خود كنار نخواهى رفت .
(جامع احاديث الشيعه ، ج 4، ص 10.وسائل
الشيعه ، ج 3، ص 21)
قال على - عليه السلام - :
ان الله - عز و جل - ليهم بعذاب اهل الارض جميعا حتى لايحاشى منهم احدا اذا عملوا بالمعاصى واجترحوا السيئات ، فاذا نظر الى الشيب ناقلى اقدامهم الى الصلاة و الولدان يتعلمون القرآن رحمهم فاخر ذلك عنهم ؛
اهل زمين چون به عصيان و تبهكاران مبتلا شوند، خداى عز و جل اراده كند كه همه آن ها را بدون استثناء عذاب كند، اما هنگامى كه به سالخوردگان نظر كند كه به سوى نماز گام بر مى دارند و كودكان كه مشغول يادگيرى قرآنند، عفو رحمت خود را به آنان نثار كند و عذاب آنها را تاءخير اندازد.
(ثواب الاعمال ، ص 66)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
الصلوة كفارة الخطايا ثم قراء: ((ان الحسنات يذهبن السيئات )) ؛
نماز كفاره گناهان مى باشد.سپس آن حضرت اين آيه را خواند كه : ((حسنات سيئات را از بين مى برد)).
(تفسير ابوالفتوح رازى ، ج 1، ص 248)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
قم فصل فان فى الصلوة شفاء ؛
برخيز نماز به جا آور! پس همانا در نماز شفا است .
(جامع احاديث الشيعه ، ج 4، ص 28)
الصلاة بيت الاخلاص ؛
نماز (حقيقى و كامل ) جايگاه و خانه اخلاص است .
(ميزان الحكمه ، ج 5، ص 375.بحارالانوار، ج 78، ص 183)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
من لم تنهه صلاته عن الفحشاء و المنكر لم تزده من الله الا بعدا؛
هركس كه نمازش او را از فحشاء و منكر باز ندارد، هيچ بهره اى از نماز جز دورى از خدا حاصل نكرده است .
(بحارالانوار، ج 82، ص 198.شهاب الاخبار، ص 215)
قال على - عليه السلام -:
الصلوة تنزل الرحمة ؛
نماز رحمت الهى را نازل مى كند.
(غررالحكم ، ص 52، ميزان الحكمة ، ج 5، ص 367)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
لايزال الشيطان يرعب من بنى ادم ما حافظ على الصلوات الخمس فاذا ضيعهن تجرء عليه و اوقعه فى العظائم ؛
شيطان پيوسته از فرزندان آدم در وحشت و هراس است تا آن گاه كه نمازهايش را به دقت و با شرايط و آداب مى خواند.پس اگر نماز را ضايع نموده (و در وقت مقرر آن به جا نياورد)، شيطان بر او چيره مى شود و او را در گناهان كبيره مى اندازد و وى را گرفتار مى كند.
(بحارالانوار، ج 82، ص 202)
عن الامام المهدى - عليه السلام -:
ما ارغم انف الشيطان بشى ء مثل الصلاة فصلها و ارغم انف الشيطان ؛
هيچ چيز مثل نماز بينى شيطان را به خاك نمى مالد و او را خوار نمى كند، پس نماز بخوان و بينى شيطان را به خاك بمال .
(بحارالانوار، ج 53، ص 184)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
يا اباذر! مادمت فى الصلاة فانك تقرع باب الملك الجبار و من يكثر قرع باب الملك فانه يفتح له ؛
اى ابوذر! تا هنگامى كه در نماز هستى درب خانه ملك جبار را مى كوبى ، و هر كس درب خانه ملك را بسيار بكوبد، به رويش باز مى شود.
(بحارالانوار، ج 77، ص 80.ميزان الحكمه ، ج 5، ص 377)
قال زين العابدين - عليه السلام -:
و حق الصلاة ان تعلم انهاوفادة الى الله - عز و جل - و انت فيها قائما بين يدى الله - عز و جل - فاذا علمت ذلك قمت مقام العبد الذليل الحقير الراغب الراهب الراجى الخائف المسكين المتضرع المعظم لمن كان بين يديه بالسكون والوقار و تقبل عليها بقلبك و تقيمها بحدودها و حقوقها ؛
و حق نماز اين است كه بدانى ، آن هجرتى است به سوى خداى عز و جل و تو در حال نماز، در مقابل خداوند گرانقدر و شكوهمند ايستاده اى .هنگامى كه اين را دانستى ، در جايگاه بنده خوار كوچك مشتاق نگران اميدوار ترسان بيچاره اى قرار مى گيرى كه آن را كه در برابرش ايستاده اى ، بزرگ و با آرامش و هيبت دانسته ، عظمت او را پاس مى دارى و با قلبت به نماز روى آورده و با تمام حد و مرزها و حقوق لازم برپا مى دارى .
(ميزان الحكمه ، ج 5، ص 396.بحارالانوار، ج 74، ص 4)
قال الكاظم - عليه السلام -:
يا ابت ان الذى كنت اصلى له اقرب الى منهم يقول الله - عز و جل -: ((و نحن اقرب اليه من حبل الوريد)) ؛
(امام كاظم (ع ) در پاسخ فرمودند: اى پدر! آن خدايى كه من براى او نماز مى خوانم از مردم به من نزديكتر است ، خداوند مى فرمايد: ((و ما از رگ گردن به انسان نزديكتريم .))
(بحارالانوار، ج 10، ص 204.مناقب آل ابى طالب ، ج 4، ص 311)
عن رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
قال الله تعالى : افترضت على امتك خمس صلوات و عهدت عندى عهدا انه من حافظ عليهن لوقتهن ادخلته الجنة و من لم يحافظ عليهن فلا عهد له عندى ؛
خداوند متعال فرمود: نمازهاى پنج گانه را بر امت تو واجب كردم و با خود پيمان بستم كه هر كس مراقب آن نمازها و وقت آنها باشد، او را به بهشت داخل نمايم ، و كسى كه مراقب آنها نباشد من تعهدى نسبت به او ندارمساءله
(كنزالعمال ، ج 7، ص 279، حديث 18872)
قال على - عليه السلام -:
و انهالتحت الذنوب حت الورق ؛
نماز گناهان را مانند ريزش برگ درختان فرو مى ريزد.
(نهج البلاغه ، خطبه 199)
قال الصادق - عليه السلام -:
ان ملك الموت يدفع الشيطان عن المحافظ على الصلوة ويلفنه شهادة ان لا اله الا الله و ان محمدا رسول الله فى تلك الحالة العظيمة ؛
همانا ((ملك الموت )) شيطان را در دم مرگ از كسى كه حافظ نماز است ، دور مى كند و شهادت بر وحدانيت خدا و رسالت رسول خدا (ص ) را در هنگام هولناك مرگ به او تلقين مى كند (توفيق شهادتين پيدا مى كند).
(وسائل الشيعه ، ج 3، ص 19)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله - :
لاصلوة لمن لم يطع الصلوة ، و طاعة الصلوة ان تنهى عن الفحشاء و المنكر ؛
كسى كه مطيع نماز نباشد، نمازش كامل نيست و اطاعت از نماز همان دورى از فحشاء و منكر است .(نمازى نيست براى كسى كه اطاعت و پيروى از نماز نكند.سپس پيامبر (ص ) مى افزايد: طاعت و پيروى از نماز به اين است كه نماز او را از فحشاء و منكرات و زشتيها باز دارد.)
(بحارالانوار، ج 82، ص 198)
قال الصادق - عليه السلام -:
ان الصلوة و الصوم و الصدقة و الحج و العمرة و كل عمل صالح ينفع الميت حتى ان الميت ليكون فى ضيق فيوسع عليه و يقال : هذا بعمل ابنك فلان او بعمل اخيك فلان اخوه فى الدين ؛
نماز، روزه ، صدقه ، حج ، عمره ، و نيز هر عمل صالحى براى ميت سود دارد، حتى اگر ميت در تنگنا هم باشد، به واسطه اين اعمال ، گشايشى براى او به عمل مى آيد و به وى مى گويند: اين گشايش به خاطر عملى است كه پسر تو فلانى يا برادر دينى تو فلانى به جا آورده است .
(بحارالانوار، ج 85، ص 312)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
الصلوة تسود وجه الشيطان ؛
نماز چهره شيطان را سياه مى كند.
(نهج الفصاحه ، ص 396)
قال على - عليه السلام -:
ان الانسان اذا كان فى الصلاة ، فان جسده و ثيابه و كل شى ءحوله يسبح ؛
هنگامى كه انسان در حال نماز است ، اندام و جامه او و هر چه پيرامون اوست ، خدا را تسبيح مى گويند.
(ميزان الحكمه ، ج 5، ص 377 .بحارالانوار، ج 82، ص 213.علل الشرايع ، ج 1، ص 237)
قال على - عليه السلام -:
اذا قام الرجل الى الصلاة اقبل اليه ابليس ينظر اليه حسدا لما يرى من رحمة الله التى تغشاه ؛
هنگامى كه كسى به نماز بر مى خيزد، شيطان مى آيد و به نظر حسادت به او نگاه مى كند، زيرا مى بيند كه رحمت خدا او را فرا گرفته است .
(بحارالانوار، ج 82، ص 207)
قال على - عليه السلام -:
الصلوة قربان كل تقى ؛
نماز خواندن وسيله نزديكى به خدا است براى هر شخص پرهيزكار.
(ميزان الحكمه ، ج 5، ص 367.بحارالانوار، ج 10، ص 99. من لايحضره الفقيه ، ج 1، ص 56، ح 16)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
الصلاة سلاح على الكافر ؛
نماز سلاح مؤ من عليه كافر است .
(بحارالانوار، ج 82، ص 56 و 231)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
الصلاة اجابة للدعاء و قبول للاعمال ؛
نماز موجب اجابت دعا و قبولى اعمال است .
(بحارالانوار، ج 82، ص 1)
قال الصادق - عليه السلام -:
المنجيات : اطعام الطعام و افشاء السلام و الصلاة بالليل و الناس نيام ؛
عوامل رستگارى : اطعام كردن ، آشكار سلام كردن ، نماز شب خواندن در حالى كه مردم آرميده اند.
(محاسن برقى ، ص 387)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
الصلاة زاد للمؤ من من الدنيا الى الاخرة ؛
نماز زاد و توشه مؤ من در دنيا براى آخرت مى باشد.
(بحارالانوار، ج 82، ص 232)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
الصلاة انس فى قبره و فراش تحت جنبه و جواب لمنكر و نكير ؛
نماز مونس (نمازگزار) در قبر، فراش نيكو در زيرش ، و پاسخ نمازگزار براى نكير و منكر مى باشد.
(بحارالانوار، ج 82، ص 232)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
نوم على علم خير من صلاة على جهل ؛
خواب با علم بهتر از نماز با جهل است .
(نهج الفصاحه ، م 3140، ص 633)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
بالصلاة يبلغ العبد الى الدرجة العلياء لان الصلاة تسبيح و تهليل و تحميد و تكبير و تمجيد و تقديس و قول و دعوة ؛
به وسيله نماز بنده به درجه عالى و مقام والا مى رسد، زيرا نماز تسبيح و تهليل و تحميد و تكبير و تمجيد و تقديس الهى است ، نماز قول حق و دعوت به سوى حق مى باشد.
(بحارالانوار، ج 82، ص 232.جامع احاديث الشيعه ، ج 4، ص 22)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
صلاة الرجل تطوعا حيث لايراه الناس تعدل صلاته على اعين الناس خمسا و عشرين ؛
نماز مرد كه به دلخواه درجايى كه مردم او را نبينند به جاآورد، برابر بيست و پنج نماز است كه در برابر چشم مردم انجام دهد.
(نهج الفصاحه ، م 1848، ص 391)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
ان احب الاعمال الى الله - عز و جل - الصلاة و البر و الجهاد ؛
همانا محبوبترين اعمال در نزد خداوند: نماز، نيكى كردن و جهاد در راه خداست .
(وسائل الشيعه ، ج 3، ص 27)
قال الصادق - عليه السلام -:
ان الصلوة حجرة الله فى الارض ؛
همانا نماز نگهبان الهى در زمين است .
(بحارالانوار، ج 78، ص 199)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
ما من ليلة الا و ملك الموت ينادى يا اهل القبور لمن تغبطون اليوم ....فيقول الموتى : انما نغبط المؤ منين فى مساجدهم لانهم يصلون و لا نصلى ...؛
هر شب فرشته مرگ ندا مى كند: اى اهل قبور!نسبت به چه كسى غبطه مى خوريد؟.. مردگان در جواب گويند: ما به مؤ منانى غبطه مى خوريم كه در مساجد نماز مى خوانند در حالى كه ما نماز نمى خوانيم .
(ارشاد القلوب ، ص 65)
قال الباقر - عليه السلام -:
الصلاة عمود الدين ، مثلها كمثل عمود الفسطاط اذا ثبت العمود ثبتت الاوتاد الاطناب و اذا مال العمود و انكسر لم يثبت وتد و لاطنب ؛
نماز ستون دين است ، مثل نماز همانند عمود و ستون خيمه است كه هرگاه ستون ثابت باشد طنابها و ميخها و پرده آن ثابت است .هنگامى كه ستون آن كج و شكسته شود هيچ كدام از آنها استوار نمى ماند.
(بحارالانوار، ج 82، ص 218.ميزان الحكمه ، ج 5، ص 369)
قال الرضا - عليه السلام -:
ان الصلوة افضل العبادة لله و هى احسن صورة خلقها الله من اداها بكمالها و تمامها فقد ادى واجب حقها و من تهاون فيها ضرب بها وجهه ؛
همانا نماز بهترين شيوه بندگى خداست و آن زيباترين شكلى است كه خداوند آن را آفريده ، پس كسى كه به طور كامل و تمام آن را به جا آورد حق واجب آن را ادا كرده و كسى كه در انجام آن كوتاهى كند خدا آن را به صورتش مى زند.
(بحارالانوار، ج 84، ص 246)
قال الباقر - عليه السلام -:
ما من عبد من شيعتنا يقوم الى الصلوة الا اكتنفته بعدد من خالفه ملائكة يصلون خلفه و يدعون الله - عز و جل - له حتى يفرغ من صلاته ؛
هيچ بنده اى از پيروان ما نيست كه به نماز بايستد، مگر آن كه به اندازه مخالفينش ملائكه پشت سر او نماز مى خوانند و در پيشگاه خداوند متعال براى او دعا مى كنند تا از نمازش فارغ شود.
(بحارالانوار، ج 82، ص 205)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
من عرف الله و عظمه منع فانه من الكلام و بطنه من الطعام و عنا نفسه بالصيام و القيام ؛
كسى كه خدا را شناخت و به عظمتش پى برد، دهان خود را از سخن (بى مورد)، و شكم را از غذاى حرام باز مى دارد، و به استقبال سختى روزه و نماز جهت دريافت پاداش و جلب رضايت حق مى شتابد.
(سفينة البحار، ج 2، ص 178)
قال الصادق - عليه السلام -:
يا هشام ! افضل ما يتقرب به العبد الى الله بعد معرفة به الصلوة و بر الوالدين و ترك الحسد و العجب و الفخر ؛
بهترين وسيله اى كه انسان را به خداوند نزديك مى سازد، بعد از خداشناسى ، نماز و نيكوكارى به پدرو مادر و ترك رذيله هاى حسد و عجب و فخرفروشى است .
(تحف العقول ، ص 455)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
اظهر امر الاسلام كله صغيرة و كبيرة و لكن اكثر همك الصلوة ؛
همه دستورات اسلام را از كوچك و بزرگ آشكار كن ، ولى بيشتر همت تو درباره نماز باشد.
(بحارالانوار، ج 77، ص 129، روايت 33)
قال على - عليه السلام -:
لايخرج فى سفر يخاف فيه على دينه و صلاته ؛
در سفرى كه مى ترسيد بر دينتان و نمازتان خارج نشويد.
(بحارالانوار، ج 10، ص 108.ميزان الحكمه ، ج 4، ص 475)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
ان اول ما فرض الله على عباده الصلاة ، و اخر ما يبقى عند الموت الصلاة ، و اول ما يحاسب يوم القيمة الصلاة ، فمن اجاب فقد سهل ما بعده و من لم يجب فقد اشتد ما بعده ؛
همانا اولين فريضه اى كه از طرف خداوند بر بندگانش واجب شد نماز بود و آخرين فريضه اى كه تا دم مرگ از او ساقط نمى گردد و وجوبش همچنان باقى است نماز است و اولين چيزى كه بنده به آن در روز قيامت محاسبه مى گردد، نماز است .پس اگر كسى جواب داد بعد از آن ، كار بر اوآسان مى گردد و اگر جواب نداد، بعد از آن كار بر او سخت مى شود.
(لئالى الاخبار، ج 4، ص 8)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
الصلوة ميزان ؛
نماز وسيله سنجش است .
(پرتوى از اسرار نماز، ص 80)
قال على - عليه السلام -:
تعاهدوا امر الصلوة و حافظوا عليها و استكثروا منها و تقربوا بها ؛
مراقب نماز خود باشيد و آن را حفظ كنيدو زياد (نماز مستحبى ) بخوانيد و به وسيله آن تقرب جوييد.
(نهج البلاغه ، خطبه 190)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
الصلوة وجه دينكم ؛
نماز سيماى مكتب (دين) شماست .
(فروع كافى ، ج 1، ص 270)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
الصلوة نور ؛
نماز، روشنى است .
(ميزان الحكمه ، ج 10، ص 234)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
الصلوة من افضل اعمال العباد ؛
نماز از بهترين اعمال بندگان است .
(مستدرك الوسائل ، ج 1، ص 184)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
اول ما يرفع من اعمالهم الصلوات الخمس ؛
اولين عملى كه از انسانها بالابرده مى شود، نماز پنج گانه است .
(كنز العمال ، ج 7، حديث 18899)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
الصلوة راءس الدين ؛
نماز (به منزله ) سر دين است .
(مستدرك الوسائل ، ج 1، ص 184)
قال على - عليه السلام -:
و اقام الصلاة فانها الملة ؛
برپا داشتن نماز، نشانه اصلى دين است .
(نهج البلاغه ، خطبه 110)
قال الرضا - عليه السلام -:
(الصلوة ) صلة الله للعبد بالرحمة ؛
نماز عطيه و احسانى است از طرف خداوند براى بنده ، كه از راه رحمت و عنايت بخشيده است .
(بحارالانوار، ج 84، ص 246)
قال الصادق - عليه السلام -:
ان اول ما يسئل عنه العبد اذا وقف بين يدى الله - عز و جل - الصلوات المفروضات و عن الزكاة المفروضة و عن الصيام المفروض ، و عن الحج المفروض و عن ولايتنا اهل البيت ؛
وقتى بنده (فرداى قيامت ) در مقابل خداى عز و جل قرار گرفت ، اولين چيزى كه از او سؤ ال مى كنند، نمازهاى واجب ، زكات واجب ، روزه واجب ، حج واجب و ولايت ما اهل بيت است .
(وسائل الشيعه ، ج 3، ص 90)
قال الصادق - عليه السلام -:
اما انه ليس شى ء افضل من الحج الا الصلوة ؛
به درستى كه هيچ عملى بالاتر از حج نيست ، مگر نماز.
(وسائل الشيعه ، ج 3، ص 26)
قال على - عليه السلام -:
اوصيكم بالصلوة التى هى عمود الدين و قوام الاسلام فلا تغفلوا عنها ؛
سفارش مى كنم شما را به نمازى كه ستون دين و قوام اسلام است ؛ پس از نماز غافل نشويد.
(مستدرك الوسائل ، ج 1، ص 172)
قال الصادق - عليه السلام -:
قال لقمان لابنه : لكل شى ء علامة يعرف بها و يشهد عليها و ان للدين ثلاث علامات : العلم و الايمان و العمل به ، (الى ان قال ) و للعامل ثلاث علامات الصلوة و الصيام و الزكوة ؛
حضرت لقمان به فرزندانش فرمود: براى هر چيزى علامتى است كه به وسيله آن علامت شناخته مى شود و به او شهادت داده مى شود، به درستى كه براى دين سه علامت است : 1 - علم 2 - ايمان ، 3 - عمل به ايمان ، تا آن جا كه فرمود: براى عامل به دين سه علامت است : 1 - نماز 2 - روزه ، 3 - زكات .
(مستدرك الوسائل ، ج 1، ص 183)
قال الصادق - عليه السلام -:
اذا قام المصلى الى الصلوة ، نزلت عليه الرحمة من اعنان السماء الى اعنان الارض و حفت به الملائكة و: اداه ملك لو يعلم هذا المصلى ما فى الصلاة ما انفتل ؛
هنگامى كه انسان به نماز ايستاد، رحمت خدا از آسمان بر او نازل مى شود و ملائكه اطرافش را احاطه مى كنند و فرشته اى مى گويد: اگر اين نمازگزار ارزش نماز را مى دانست هيچ گاه از نماز منصرف نمى شد.
(اصول كافى ، ج 3، ص 265)
قال الرضا - عليه السلام -:
ان الصلوة احسن صورة خلقها الله ؛
به درستى نماز نيكوترين صورتى است كه خدا آن را خلق كرد.
(جامع احاديث الشيعه ، ج 4، ص 50)
قال الرضا - عليه السلام -:
ان الصلوة افضل العبادة لله :
همانا، نماز بهترين عبادت براى خداست .
(جامع احاديث الشيعه ، ج 4، ص 50)
قال الصادق - عليه السلام -:
عليك بالصلاة !فان اخر ما اوصى به رسول الله و حث عليه الصلاة؛
بر تو باد به نماز! زيرا آخرين چيزى كه رسول خدا (ص) به آن سفارش نمود (وانسان ) را بر انجام آن تاءكيد نمود، نماز بود.
(بحارالانوار، ج 84، ص 236)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
الصلاة راءس الاسلام ؛
نماز (به منزله ) راءس اسلام است .
(بحارالانوار، ج 17، ص 127.ميزان الحكمه ، ج 5، ص 367)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
...لان الصلاة تسبيح و تهليل و تحميد و تكبير و تمجيد و تقديس و قول و دعوة ؛
چون نماز، تسبيح ، تهليل ، تحميد، تكبير، تمجيد، تقديس ، قول ، و دعوت به حق است .
(جامع احاديث الشيعه ، ج 4، ص 22. بحارالانوار، ج 82، ص 232)
قال على - عليه السلام -:
احب الاعمال الى الله الصلاة ؛
محبوبترين اعمال نزد خداوند، نماز است .
(بحارالانوار، ج 82، ص 233)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
الصلوة منهاج الانبياء؛
نماز راه و روش انبياء است .
(بحارالانوار، ج 82، ص 231)
قال الباقر - عليه السلام -:
انما مثل الصلاة لصاحبها، كمثل رجل دخل على ذى سلطان فانصت له حتى فرغ من حاجته ، و كذلك المرء المسلم باذن الله - عزوجل - مادام فى الصلاة لم يزل الله - عز و جل - ينظر اليه حتى يفرغ من صلاته ؛
همانا مثل نماز براى نمازگزار، مثل مردى است كه برسلطانى وارد گردد و اظهار حاجت كند ؛ پس آن شخص سلطان ، ساكت و آماده استماع سخنان صاحب حاجت گردد تا اينكه از درخواستش فارغ شود، همچنين است نمازگزار مسلمان تا هنگامى كه به نماز ايستاده ، خداوند نظر مرحمتش را از او قطع نخواهد كرد و انوار الهى شامل اوست تا وقتى كه از نمازش فارغ گردد.
(بحارالانوار، ج 82، ص 231)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
الا ان الصلاة مادبة الله فى الارض قد هناها لاهل رحمته فى كل يوم خمس مرات ؛
آگاه باشيد نماز سفره گسترده خدا در زمين است كه خداوند آن را روزى پنج بار براى اهل رحمتش (افراد شايسته رحمت ) گوارا نموده است .
(مستدرك الوسايل ، ج 1، ص 170)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
...و اسهم الاسلام ثلاثة : الصلوة و الصوم و الزكوة ؛
بهره اسلام براى شما سه چيز است : نماز، روزه ، و زكات .
(نهج الفصاحه ، ص 244، حديث 1212)
قال الباقر - عليه السلام -:
اذا احرم العبد فى صلاته ، اقبل الله عليه بوجهه و يوكل به ملكا يلتقط القران من فيه التقاطا، فان اعرض الله عنه و وكله الى الملك ؛
آن گاه كه بنده در نمازش تكبيرة الاحرام گفت ، خداوند به او روى مى كند و فرشته اى را ماءمور او مى سازد كه آيات قرآن را از دهان او بر مى چيند.اگر اعراض كرد، خداوند از او روى مى گرداند و او را به فرشته واگذارد.
(بحارالانوار، ج 82، ص 332)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
الصلاة من شرايع الدين ، و فيها مرضاة الرب - عزوجل - فهى منهاج الانبياء ؛
نماز از سنتهاى دين ، و مايه خشنودى پروردگار و راه و روش پيامبران است .
(جامع احاديث الشيعه ، ج 4، ص 22، بحارالانوار، ج 82، ص 231)
قال الصادق - عليه السلام -:
ان افضل الاعمال عند الله يوم القيامة ، الصلوة ؛
همانا بهترين عمل در روز قيامت نزد خداوند، نماز است .
(مستدرك الوسائل ، ج 3، ص 7)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
حافظوا على الصلوات الخمس فان الله - عزوجل - اذا كان يوم القيامة يدعوا العبد فاول شى ء يساءل عنه ، الصلاة فان جاءبها تامة و الا زخ به فى النار ؛
نمازهاى پنج گانه را محافظت كنيد، زيرا روز قيامت كه مى شود خداوند بنده اش را فرا مى خواند و نخستين چيزى كه از او مى پرسد نماز است ، اگر آن را به طور كامل انجام داده باشد، (به بهشت مى رود) و گرنه در آتش افكنده مى شود.
(بحارالانوار، ج 82، ص 201، جامع الاخبار، ص 86 و 87)
قال الصادق - عليه السلام -:
ان طاعة الله خدمته من الارض فليس شى ء من خدمته يعدل الصلاة ؛
پيروى و اطاعت از پروردگار خدمت كردن به او در زمين است و هيچ چيز در خدمت به پروردگار معادل نماز نيست .
(ميزان الحكمه ، ج 5، ص 318)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
قرة عينى فى الصلاة ؛
روشنى چشم من در نماز است .
(نهج الفصاحه ، ص 283، حديث 1343، بحارالانوار، ج 82، ص 193)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
الصلاة نورالمؤ من و الصلاة نور من الله ؛
نماز نور مؤ من است و نماز نورى از خداوند است .
(جامع احاديث الشيعه ، ص 4 و 15)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
الصلاة خير موضوع فمن شاء استقل و من شاء استكثر ؛
نماز بهترين چيزى است كه مقرر شد، پس هر كه خواهد كم بخواند و هر كه خواهد زياد كند.
(جامع احاديث الشيعه ، ص 4 و 6.بحارالانوار، ج 82، ص 308)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
لايزال العبد فى صلوة ماانتظر الصلوة ؛
بنده مادام كه منتظر نماز است در حال نماز است .
(نهج الفصاحه ، ص 527، حديث 2538)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
ما عمل ابن ادم شيئا افضل من الصلاة و صلاح ذات البين و خلق حسن ؛
فرزند آدم (انسان) هيچ عملى انجام نمى دهد كه بهتر از نماز و آشتى دادن مردم و خوش اخلاقى باشد.
(نهج الفصاحه ، ص 547، حديث 2651)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
ان افضل الفرائض بعد المعرفة الصلاة ؛
بهترين واجبات پس از شناخت (خدا) نماز است .
(تفسير ابوالفتح ، ج 1، ص 102)
قال على - عليه السلام -:
تعاهدوا امر الصلوة و حافظوا عليها و استكثروا منها ؛
نماز را مراعات كنيد و محافظت كنيد آن را، و آن را زياد به جا آوريد.
(ميزان الحكمه ، ج 5، ص 402، نهج البلاغه ، خطبه 199)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
الصلوة مفتاح الجنة ؛
نماز كليد بهشت است .
(نهج الفصاحه ، حديث 1588)
قال على - عليه السلام -:
الله ، الله فى الصلوة ، فانها عمود دينكم ؛
خدا را، خدا را درباره نماز ؛ چرا كه ستون دين شماست .
(نهج البلاغه ، نامه ها، ص 47)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
يا اباذر!ان الله جعل قرة عينى فى الصلوة و حببها الى كما حبب الى الجائع ، الطعام و الى الظمان ، الماء و ان الجائع اذا اكل شبع و ان الظمان اذا شرب روى و انا لااشبع من الصلوة ؛
اى ابوذر! همانا خداوند نور چشم مرا در نماز قرار داده و نماز را محبوب من نمود ؛ همان گونه كه طعام را براى گرسنه و آب را براى تشنه .گرسنه با خوردن سير، و تشنه با نوشيدن سيراب مى گردد، اما من هرگز از نماز سير نمى شومساءله
(بحارالانوار، ج 77، ص 77، مستدرك الوسايل ، ج 1، ص 174)
ذكر الله لاهل الصلاة اكبر من ذكرهم اياه ؛ الاترى انه يقول : ((اذكرونى اذكركم )) ؛
ياد خدا براى اهل نماز، بالاتر از ياد آنها از خداست ؛ آيا نمى بينى كه خداوند مى فرمايد: ((مرا ياد كنيد تا شما را ياد كنم )).
(بحارالانوار، ج 82، ص 199)
قال الصادق - عليه السلام -:
احب الاعمال الى الله - عز و جل - الصلوة و هى اخر وصايا الانبياء ؛
نماز، بهترين كارها نزد خداوند و آخرين وصيتهاى پيامبران الهى است .
(ميزان الحكمه ، ج 5، ص 397)
قال الباقر - عليه السلام -:
بنى الاسلام على خمس : الصلوة و الزكوة ، و الصوم و الحج و الولاية ؛
اسلام بر روى پنج پايه بنا شده است : نماز، روزه ، زكات ، حج ، ولايت .
(كافى ، ج 2، ص 17)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
ان الصلوة قربان المؤ من ؛
همانا نماز خواندن وسيله نزديكى مؤ من به خداست .
(كنزالعمال ، حديث 18907)
قال الكاظم - عليه السلام -:
افضل ما يتقرب به العبد الى الله بعد المعرفة به ، الصلوة ؛
بهترين چيزى كه بنده بعد از شناخت خدا به وسيله آن به درگاه الهى تقرب پيدا مى كند، نماز است .
(تحف العقول ، ص 455)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
علم الايمان الصلوة ؛
علامت و نشانه ايمان نماز است .
(شهاب الاخبار، ص 59)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
الصلوة ، معراج المؤ من ؛
نماز، معراج مؤ من است .
(كشف الاسرار، ج 2، ص 676، سرالصلوة ، ص 7، اعتقادات مجلسى ، ص 29)
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
اول ما افترض الله على امتى، الصلوات الخمس و اول ما يرفع من اعمالهم، الصلوات الخمس و اول ما يساءلون عنه ، الصلوات الخمس؛
اولين چيزى كه خداوند بر امت من واجب كرد، نمازهاى پنج گانه است و اولين چيزى كه از اعمال ايشان بالا برده مى شود، نمازهاى پنج گانه است و اولين چيزى كه نسبت به آن مورد سؤ ال واقع مى شوند، نمازهاى پنج گانه است .
(كنزالعمال ، ج 7، حديث 1885)
امام صادق عليه السلام :
الوُضوءُ علَى الوُضوءِ نُورٌ على نُورٍ ؛
وضو روى وضو، روشنايى روى روشنايى است .
وسائل الشيعه : 1 / 265 / 8
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلّم :
أك_ثِرْ مِ_ن الطَّهورِ يَ_زِدِ اللّه ُفي عُمرِكَ، وإنِ استَطَعتَ أن تَكونَ باللَّيلِ والنَّهارِ على طَهارَةٍ فافعَلْ؛ فإنَّكَ تَكونُ إذا مُتَّ علَى الطَّهارَةِ شَهيدا؛
زياد وضو بگير ، تا خداوند عمر تو را زياد گرداند . اگر توانستى شب و روز با طهارت باشى اين كار را بكن ؛ زيرا اگر در حال طهارت بميرى ، شهيد خواهى بود .
أمالي المفيد : 60 / 5
امام رضا عليه السلام:
في عِلَّةِ الوُضوءِ : لأنّ_هُ يَ_كونُ العَبدُ طاهِرا إذا قامَ بَينَ يَدَيِ الجَبّارِ عِندَ مُناجاتِهِ إيّاهُ ، مُطيعا لَهُ فيما أمَرَهُ ، نَقِيّا مِن الأدناسِ والنَّجاسَةِ ، مَع ما فيهِ مِن ذَهابِ الكَسَلِ وطَردِ النُّعاسِ ، وتَزكِيَةِ الفُؤادِ لِلقِيامِ بَينَ يَدَيِ الجَبّارِ؛
- درباره حكمت وضو- : براى اين كه بنده (خدا) وقتى براى مناجات با (خداوند) جبّار در برابر او مى ايستد ، پاك باشد . فرمان او را اطاعت كرده باشد و از آلودگى ها و نجاست پاكيزه باشد ، به علاوه اين كه وضو باعث از بين رفتن حالت كسالت و زدودن خواب آلودگى و پاك ساختن دل براى ايستادن در حضور (خداوند) جبّار مى شود .
علل الشرايع : 257 / 9
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلّم:
يَحشُرُ اللّه ُ عز و جل اُمَّتييَومَ القِيامَةِ بَينَ الاُمَمِ غُرّا مُحَجَّلِينَ مِن آثارِ الوُضوءِ ؛
خداوند عز و جل در روز قيامت امّت مرا ، بر اثر وضو ، با چهره هاى زيبا و دست و پاى سپيد محشور مى كند .
بحار الأنوار : 80/237/11
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلّم :
إذا تَوَضَّأَ الرّجُلُ المُسلِمُ خَرَجَتْ خَطاياهُ مِن سَمعِهِ وبَصَرِهِ ويَدَيهِ ورِجلَيهِ ، فإن قَعَدَ قَعَدَ مَغفورا لَهُ؛
هرگاه مرد مسلمان وضو بگيرد ، گناهان او از گوش و چشم و دستان و پاهايش بيرون مى روند . پس ، چون بنشيند با آمرزش نشسته است.
كنزالعمّال : 26031
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلّم :
أسبِغِ الوُضُوءَ ، تَمُرَّ على الصِّراطِ مَرَّ السَّحابِ ؛
وضو را كامل بگير ، تا از صراط همچون ابر بگذرى .
بحار الأنوار : 76 / 4 / 8
امام صادق عليه السلام :
طَلَبتُ نُورَ القَلبِ فوَجَدتُهُ في التَّفَكُّرِ والبُكاءِ ، وطَلَبتُ الجَوازَ علَى الصِّراطِ فوَجَدتُهُ في الصَّدَقَةِ ، وطَلَبتُ نُورَ الوَجهِ فوَجَدتُهُ في صَلاةِ اللَّيلِ؛
روشنايى دل را جوييدم و آن را در انديشيدن و گريستن يافتم و گذر از صراط را جوييدم و آن را در صدقه دادن يافتم و نورانيّت چهره را جوييدم و آن را در نماز شب يافتم .
مستدرك الوسائل : 12 / 173 / 13810 منتخب ميزان الحكمة : 572
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلّم :
ما مِن عَبدٍ يُحَدِّثُ نفسَهُ بقيامِ ساعَةٍ مِنَ الليلِ فَيَنامُ عنها إلاّ كانَ نَومُهُ صَدَقَةً تَصَدَّقَ اللّه ُ بها علَيهِ وكُتِبَ لَهُ أجرُ مانَوى ؛
هيچ بنده اى نيست كه قصد آن كند پاسى از شب را براى نماز برخيزد ، امّا خوابش برد ، جز اين كه خوابش صدقه اى باشد كه خداوند آن را از طرف او بدهد و ثواب نيّتى كه كرده است ، برايش منظور گردد .
كنزالعمّال : 21475 منتخب ميزان الحكمة : 330
امام صادق عليه السلام :
إنّ الرجُلَ لَيَكذِبُ الكِذبَةَ فيُحرَمُ بها صلاةَ الليلِ؛
آدمى ، دروغ_ى م_ى گوي_د و ب_ه سبب آن از نماز شب محروم مى شود .
علل الشرائع : 362 / 2 منتخب ميزان الحكمة : 330
امام صادق عليه السلام :
ما مِن عَمَلٍ حَسَنٍ يَعمَلُهُ العَبدُ إلاّ ولَهُ ثَوابٌ في القرآنِ إلاّ صلاةَ الليلِ ؛ فإنَّ اللّه َ لَم يُبَيِّنْ ثَوابَها لِعَظيمِ خَطَرِها عندَهُ ، فقالَ : تَتَجافى جُنُوبُهم عَن المَضاجِعِ ... فلا تَعْلَمُ نَفسٌ ما أُخْفِيَ لَهُم مِن قُرَّةِ أعْيُنٍ جَزاءً بِما كانوا يَكْسِبُونَ؛
هر ك_ار ن_يكى كه ب_ن_ده مى كند ، در ق__رآن برايش ثوابى ذكر شده است مگر نماز شب كه از بس نزد خدا پر اهميت است ثواب آن را معلوم نكرده است و فرموده : پهلوهايشان از بسترها جدا مى شود ... و هيچ كس نمى داند به پاداش آنچه انجام داده اند ، چه چيزى براى آنان ذخيره ساخته ام ، كه مايه روشنى چشم ايشان است.
بحار الأنوار : 8 / 126 / 27 منتخب ميزان الحكمة : 330
امام صادق عليه السلام :
شَرَفُ المُؤمِنِ صلاتُهُ بالليلِ ، وعِزُّ المؤمِنِ كَفُّهُ عن أعراضِ الناسِ ؛
شرافت مؤمن ، نماز شب اوست ، و عزّت مؤمن ، خوددارى او از لطمه زدن به آبروى مردم .
الكافي : 3 / 488 / 9 منتخب ميزان الحكمة : 330
امام صادق عليه السلام :
صلاةُ الليلِ تُبَيِّضُ الوَجهَ ، وصلاةُ الليلِ تُطَيِّبُ الرِّيحَ ،وصلاةُ الليلِ تَجلِبُ الرِّزقَ ؛
نماز شب چهره را سفيد و نورانى مى كند ، نماز شب انسان را خوشبو مى كند ، نماز شب روزى مى آورد .
علل الشرائع : 363 / 1 منتخب ميزان الحكمة : 330
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلّم :
رَحِمَ اللّه ُ رَجلاً قامَ مِنَ الليلِ فَصلّى وأيقَظَ امرَأتَهُ فَصَلَّت ، فإن أبَت نَضَحَ في وَجهِها الماءَ ، رَحِمَ اللّه ُ امرأةً قامَت مِن الليلِ فَصلَّت وأيقَظَت زَوجَها ، فإن أبى نَضَحَت في وَجهِهِ الماءَ ؛
رحمت خدا بر آن مردى باد ، كه نيمه هاى شب برخيزد و نماز بخواند و همسرش را براى نماز خواندن بيدار كند و اگر بيدار نشد آب به صورتش بپاشد . رحمت خدا بر آن زنى باد كه نيمه هاى شب از خواب برخيزد و نماز بخواند و شوهرش را براى نماز بيدار كند و اگر امتناع كرد ، به صورتش آب پاشد .
سنن أبي داود : 1450 منتخب ميزان الحكمة : 330
امام صادق عليه السلام :
صَلاةُ اللَّيلِ تُحَسِّنُ الوَجهَ ، وتُذهِبُ الهَمَّ ، وتَجلُو البَصَرَ ؛
نماز شب ، روى را نكو مى سازد ، اندوه و غم را مى بَرَد و ديده را جلا مى دهد .
تهذيب الأحكام ، جلد 2 ، صفحه 122 ، حديث 461 ، ثواب الأعمال ، صفحه 64
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلّم :
مَن أتَى الجُمُعَةَ إيمانا واحتِسابا استَأنَفَ العَمَلَ ؛
هر كه از روى ايمان و ب_ه ح_س_اب خ_دا در نماز جمعه شركت كند ، اعمالش را از نو آغازيده است (خداوند به پاداش آن گناهان گذشته اش را بيامرزد و نامه عمل جديدى برايش باز كند) .
الفقيه : 1 / 427 / 1260 منتخب ميزان الحكمة : 332
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلّم :
الجُمُعَةُ حَجُّ المَساكِينِ .
نماز جمعه ، حجّ مستمندان است .
الدعوات : 37 / 91 منتخب ميزان الحكمة : 332
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلّم :
مَن تَرَكَ ثلاثَ جُمَعٍ تَهاوُنا بها طَبَعَ اللّه ُ على قَلبهِ ؛
هر كه سه نماز جمعه را ، از روى اهميت ندادن به آن ، ترك كند خداوند بر دل او مُهر (غفلت) زند .
وسائل الشيعه : 5 / 6 / 25 منتخب ميزان الحكمة : 332
امام صادق عليه السلام :
امتَحِنوا شِيعَتَنا عِندَ ثَلاثٍ : عِندَ مَواقيتِ الصَّلاةِ كيفَ مُحافَظَتُهُم علَيها ، وعِندَ أسرارِهِم كيفَ حِفظُهُم لَها عِندَ عَدُوِّنا ، وإلى أموالِهِم كيفَ مُواساتُهُم لإخوانِهِم فيها ؛
شيعيان ما را در سه چيز بيازماييد : در اوقات نمازشان ، كه چگونه بر آنها مواظبت مى كنند ؛ در اسرارشان ، كه چگونه آنها را از دشمنان ما حفظ مى كنند و در اموالشان ، كه چگونه با آن به برادران خود كمك مى كنند .
الخصال : 103 / 62 منتخب ميزان الحكمة : 506
امام باقر عليه السلام :
أيّما مُؤمِنٍ حافَظَ علَى الصَّلواتِ المَفروضَةِ فَصَلاّها لِوَقتِها فَلَيسَ هذا مِن الغافِلينَ؛
هر مؤمنى كه به نمازهاى واجب اهميت دهد و آنها را به وقتش بخواند ، از غافلان نيست .
الكافي : 3 / 270 / 14 منتخب ميزان الحكمة : 430
امام صادق عليه السلام :
فَضلُ الوَقتِ الأوَّلِ على الآخِرِ كَفَضلِ الآخِرَةِ على الدُّنيا ؛
فضيلت اوّل وقت (ن_ماز) ب_ر آخ_ر وقت ، همچون فضيلت آخرت بر دنياست .
ثواب الأعمال : 58 / 2 منتخب ميزان الحكمة : 328
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلّم :
حَسبُ الرَّجُلِ مِن دِينِهِ ،كَثرَةُ مُحافَظَتِهِ على إقامَةِ الصَّلَواتِ ؛
در ديندارى مرد همين بس كه بر گزاردن نمازها بسيار مواظبت كند .
تنبيه الخواطر : 2 / 122 منتخب ميزان الحكمة : 328
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلّم :
لا صَلاةَ لمَن لا يَتَخَشَّعُ في صلاتِهِ ؛
كسى كه در نمازش خشوع (و فروتنى) ندارد ، نمازش نماز نيست .
الفردوس : 5 / 195 / 7935 منتخب ميزان الحكمة : 326
امام على عليه السلام :
إذا قامَ الرجُلُ إلى الصَّلاةِ أقبَلَ إبليسُ يَنظُرُ إلَيهِ حَسدا ، لِما يَرى مِن رَحمَةِ اللّه التي تَغشاهُ؛
هرگاه كسى به نماز ايستد ، ابليس از اين كه مى بيند رحمت خدا او را فرا گرفته است حسودانه به وى مى نگرد .
الخصال : 632 / 10 منتخب ميزان الحكمة : 326
امام على عليه السلام :
و يَعلَمُ المُصَلِّي ما يَغشاهُ مِن جَلالِ اللّه ما سَرَّهُ أن يَرفَعَ رَأسَهُ مِن سُجودِهِ؛
اگر نمازگزار مى دانست كه چه هاله اى از جلالتِ خدا او را فرا مى گيرد، دوست نداشت كه سر از سجده اش بر دارد .
الخصال : 632 / 10 منتخب ميزان الحكمة : 326
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلّم :
ما دُمتَ في الصَّلاةِ فإنَّكَ تَقرَعُ بابَ المَلِكِ الجَبّارِ ، ومَن يُكثِرْ قَرعَ بابِ المَلِكِ يُفتَحْ لَهُ ؛
تا زمانى كه در ح_ال ن_ماز ه_ستى دَرِ خانه پادشاهى مقتدر را مى كوبى و هر كه دَرِ خانه پادشاه را بسيار بكوبد ، سرانجام آن در به رويش باز مى شود .
مكارم الأخلاق : 2 / 366 / 2661 منتخب ميزان الحكمة : 326
امام صادق عليه السلام :
لَو كانَ على بابِ أحَدِكم نَهرٌ فاغتَسَلَ مِنهُ كُلَّ يَومٍ خَمسَ مرّاتٍ هَل كانَ يَبقى على جَسَدِهِ مِن الدَّرَنِ شَيءٌ ؟ إنّما مَثَلُ الصَّلاةِ مَثَلُ النَّهرِ الذي يُنقِي ، كُلَّما صَلّى صلاةً كان كَفَّارَةً لِذُنوبهِ إلاّ ذنبٌ أخرَجَهُ مِن الإيمانِ مُقيمٌ علَيهِ ؛
اگر جلو در خانه يكى از ش_ما ج_وى آب_ى باشد و روزى پنج بار خود را در آن بشويد آيا چرك و كثافتى بر تن او باقى مى ماند ؟ حكايت نماز نيز حكايت جوى آبى است كه تميز و پاكيزه مى كند ؛ هرگاه كسى نمازى بخواند اين نماز گناهانش را پاك مى كند مگر گناهى كه او را از ايمان به دَر برد و بر آن مداومت ورزد .
بحار الأنوار : 82 / 236 / 66 منتخب ميزان الحكمة : 324
امام باقر عليه السلام :
إنّ أوَّلَ ما يُحاسَبُ بهِ العَبدُ الصَّلاةُ ، فإن قُبِلَت قُبِلَ ما سِواها؛
نخستين چيزى كه بنده ب_راى آن ح_سابرسى مى شود نماز است ؛ اگر پذيرفته شد ساير اعمالش هم پذيرفته مى شود .
الكافي : 3 / 268 / 4 منتخب ميزان الحكمة : 324
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلّم :
مَن لم تَنهَهُ صلاتُهُ عنِ الفَحشاءِ والمُنكَرِ لَم يَزدَدْ مِنَ اللّه إلاّ بُعدا ؛
هر كه نمازش او را از ك_ار زش_ت و ن_اپسند باز ندارد ، جز بر دورى او از خدا افزوده نشود .
كنز العمّال : 20083 منتخب ميزان الحكمة : 324
امام صادق عليه السلام :
أحَبُّ الأعمالِ إلى اللّه عز و جل الصَّلاةُ ، وهي آخِرُ وَصايا الأنبياءِ ؛
م_ح_بوبترين كارها ن_زد خداوند عز و جل ، نماز است و آن ، آخرين سفارش پيامبران مى باشد .
الفقيه : 1 / 210 / 638 منتخب ميزان الحكمة : 324
امام على عليه السلام :
الصَّلاةُ قُربانُ كُلِّ تَقِيٍّ ؛
نماز، موجب تقرّب هر پرهيزگار(ى به خدا) است.
الخصال : 620 / 10 منتخب ميزان الحكمة : 324
امام على عليه السلام :
الصَّلاةُ تَستَنزِلُ الرَّحمَةَ ؛
نماز رحمت (الهى) را فرود مى آورد .
غرر الحكم : 2214 منتخب ميزان الحكمة : 324
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلّم :
جَعَلَ اللّه ُ جَلَّ ثناؤهُ قُرَّةَ عَينِي في الصَّلاةِ ، وحَبَّبَ إلَيَّ الصَّ_لاةَ كما حَبَّبَ إلى الجائعِ الطَّعامَ ، وإلى الظَّمآنِ الماءَ ، وإنّ الجائعَ إذا أكَلَ شَبِعَ ، وإنَّ الظَمآنَ إذا شَرِبَ رَوِيَ ، وأنا لا أشبَعُ مِن الصَّلاةِ ؛
خداوند، جلّ ثناؤه ، نور ديده مرا در نماز قرار داد و نماز را محبوب من گردانيد ، همچنان كه غذا را محبوب گرسنه و آب را محبوب تشنه . (با اين تفاوت كه) گرسنه هرگاه غذا بخورد سير مى شود و تشنه هرگاه آب بنوشد سيراب مى شود ، امّا من از نماز سير نمى شوم .
مكارم الأخلاق : 2 / 366 منتخب ميزان الحكمة : 324
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلّم :
كُلِّ شَيءٍ وَجهٌ ، ووَجهُ دِينِكُمُ الصَّلاةُ ؛
هرچيزى چهره اى دارد و چهره دين ش_ما نماز است .
دعائم الإسلام : 1 / 133 منتخب ميزان الحكمة : 324
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلّم :
قالَ اللّه ُ عز و جل : ... ماتَقَرَّبَ إلَيَّ عَبدٌ بشيءٍ أحَبَّ إلَيَّ ممّا افتَرَضتُ علَيهِ ، وإنّهُ لَيَتَقَرَّبُ إلَيَّ بالنافِلَةِ حتّى اُحِبَّهُ ، فإذا أحبَبتُهُ كُنتُ سَمعَهُ الذي يَسمَعُ بهِ ، وبَصَرَهُ الذي يُبصِرُ بهِ ، ولِسانَهُ الذي يَنطِقُ بهِ ، ويَدَهُ التي يَبطِشُ بها ، إن دَعاني أجَبتُهُ ، وإن سَألَني أعطَيتُهُ؛
خداوند عز و جل فرمود : هيچ بنده اى با وسيله اى كه نزد من محبوبتر باشد از آنچه بر او واجب كرده ام ، به من نزديك نشد . همانا او با نماز نافله به من نزديك شود ، تا آن جا كه او را دوست بدارم و چون دوستش بدارم ، گوش او شوم كه با آن بشنود و چشم او شوم كه با آن ببيند و زبان او شوم كه با آن سخن گويد و دست او شوم كه با آن ضربه زند . اگر مرا بخواند ، جوابش دهم و اگر از من خواهشى كند ، به او بدهم .
الكافي : 2 / 352 / 7 منتخب ميزان الحكمة : 460
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلّم :
إنّ أحَقَّ الناسِ بالتَّخَشُّعِ في السِّرِّ والعَلانيَةِ لَحامِلُ القرآنِ ، وإنَّ أحَقَّ الناسِ في السِّرِّ والعَلانيَةِ بالصلاةِ والصومِ لَحامِلُ القرآنِ ؛
سزاوارترين مردم به خشوع ورزيدن نهانى و آشكار در برابر خدا ، حافظ قرآن است . و سزاوارترين مردم به نمازگزاردن و روزه گرفتن در آشكار و نهان ، حافظ قرآن است .
الكافي : 2 / 604 / 5 منتخب ميزان الحكمة : 460
حضرت زهرا (سلام الله عليها) فرمودند:
فَجَعلَ اللهُ الايمانَ تَطهيراً لَكم مِنَ الشِّركِ ، وَ الصَّلاةَ تَنزيهاً لَكم عَن الكِبرِ؛
خداي تعالي ايمان را براي پاكيزگي از شرك قرار داد ، و نماز را براي دوري از تكبر و خودخواهي.
احتجاج طبرسي، ج1، ص258
پيامبراكرم صلى الله عليه و آله وسلم فرمودند:
اَلصَّلاةُ مِن شَرائِعِ الدّينِ وَ فيها مَرضاةُ الرَّبِّ عَزَّوَجَلَّ وَ هِىَ مِنهاجُ النبياءِ وَ لِلمُصَلّى حُبُّ المَلائِكَةِ وَ هُدىً و ايمانٌ وَ نورُ المَعرفَةِ وَ بَرَكَةٌ فِى الرِّزقِ؛
نماز، از آيين هاى دين است و رضاى پروردگار، در آن است. و آن راه پيامبران است. براى نمازگزار، محبت فرشتگان، هدايت، ايمان، نور معرفت و بركت در روزى است.
(خصال، ص 522، ح 11)
امام صادق عليه السلام فرمودند:
كونوا دُعاةً لِلنّاسِ بِغَيرِ اَ لسِنَتِكُم، لِيَرَوا مِنكُم الوَرَعَ وَ الجتِهادَ وَ الصَّلاةَ وَ الخَيرَ، فَاِنَّ ذلِكَ داعيَةٌ؛
مردم را به غير از زبان خود، دعوت كنيد، تا پرهيزكارى و كوشش در عبادت و نماز و خوبى را از شما ببينند، زيرا اينها خود دعوت كننده است.
(كافى، ج 2 ، ص 78، ح 14)
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
الوضوء شطر الإيمان و السّواك شطر الوضوء؛
وضو نصف ايمان است و مسواك كردن نصف وضو است.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
الوضوء قبل الطّعام ينفي الفقر و بعده ينفي اللّمم و يصحّح البصر؛
وضو پيش از غذا فقر را ببرد و بعد از غذا وسواس را زايل كند و چشم را نيرو دهد.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
نوم على علم خير من صلاه على جهل؛
خواب با علم بهتر از نماز با جهل است.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
من أحسن صلاته حين يراه النّاس ثمّ أساءها حين يخلو فتلك استهانه استهان بها ربّه؛
هر كه در حضور مردم نماز خويش نيكو كند و چون به خلوت رود آن را بد گزارد اين اهانتى است كه به پرورد كار خويش مي كند.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
من كثرت صلاته باللّيل حسن وجهه بالنّهار؛
هر كه به شب نماز بسيار كند به روز چهره اش نيكو شود.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
ما عمل ابن آدم شيئا أفضل من الصّلاه و صلاح ذات البين و خلق حسن؛
بنده آدم كارى بهتر از نماز و آشتى ميان كسان و نيك خوئى نمي كند.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
لا يزال العبد في صلاه ما- انتظر الصّلوه؛
بنده مادام كه منتظر نماز است در حال نماز است.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
ليس بين العبد و الشّرك إلّا ترك الصّلاه فإذا تركها فقد أشرك؛
ميان بنده و شرك جز ترك نماز فاصله نيست و چون نماز را ترك كند، مشرك است.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
لتنتقضنّ عرا الإسلام عروه عروه فكلّما انتقضت عروه تشبّث النّاس بالّتي تليها فأوّلهنّ نقض الحكم و آخرهنّ الصّلاه؛
دستاويزهاى اسلام يكايك شكسته مى شود و چون دستاويزى شكسته شد مردم به دستاويز بعدى چنگ مى زنند، نخستين دستاويزى كه شكسته مى شود حكومت حق است و آخر آن نماز است.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
الغرباء في الدّنيا أربعه:قرآن في جوف ظالم، و مسجد في نادي قوم لا يصلّى فيه، و مصحف في بيت لا يقرأ فيه، و رجل صالح مع قوم سوء؛
غريبان جهان چهارند: قرآن در خاطر ستمگر، و مسجدى در ناحيه گروهى كه در آن نماز نكنند، و مصحفى در خانه اى كه نخوانند، و مرد پارسا با مردم بد.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
الصّلاه تسوّد وجه الشّيطان و الصّدقه تكسّر ظهره و التّحاب في اللَّه يقطع دابره فإذا فعلتم ذلك تباعد منكم كمطلع الشّمس من مغربها؛
نماز چهره شيطان را سياه كند و صدقه دادن پشت او را بشكند و دوستى در راه خدا ريشه او را مي كند و وقتى چنين كرديد از شما به فاصله شرق و غرب دورى كند.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
الصّلاه ميزان فمن أوفى استوفى؛
نماز چون ترازوست هر كه كامل كند، پاداش كامل يابد.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
الصّلاه نور المؤمن؛
نماز نور مؤمن است.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
صلاه الرّجل تطوّعا حيث لا يراه النّاس تعدل صلاته على أعين النّاس خمسا و عشرين؛
نماز مرد كه بدلخواه در جايى كه مردم او را نبينند كند، برابر بيست و پنج نماز است كه در ديده مردم كند.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
صلّ صلاه مورع كأنّك تراه فإن كنت لا تراه فإنّه يراك، و ايأس ممّا في أيدي النّاس تعش غنيّا و إيّاك و ما يعتذر منه؛
نماز را با ترس گزار، گوئى خدا را مى بينى اگر تو او را نمى بينى او تو را مى بيند و از آنچه در دست مردم است، نوميد باش تا بى نياز زندگى كنى و از آنچه عذر آن بايد خواست، بپرهيز.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
ركعه من عالم باللَّه خير من ألف ركعه من متجاهل باللَّه؛
دو ركعت نماز كسى كه متوجه خدا باشد بهتر از هزار ركعت كسى است كه از خدا غافل باشد.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
ركعتان من عالم أفضل من سبعين ركعه من غير عالم؛
دو ركعت نماز دانشمند بهتر از هفتاد ركعت غير دانشمند است.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
ركعتان من رجل ورع أفضل من ألف ركعه من مخلط؛
دو ركعت نماز شخص پرهيزكار بهتر از هزار ركعت لاابالى است.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
ركعتان من المتزوّج أفضل من سبعين ركعه من الأعزب؛
دو ركعت نماز شخص زن دار بهتر از هفتاد ركعت نماز عزبست.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
ركعتان بسواك أفضل من سبعين ركعه بغير سواك و دعوه في السّرّ أفضل من سبعين دعوه في العلانيه و صدقه في السّرّ أفضل من سبعين صدقه في العلانيه؛
دو ركعت نماز با مسواك بهتر از هفتاد ركعت بدون مسواك است و يك دعاى نهان بهتر از هفتاد دعاى آشكار است و يك صدقه نهان بهتر از هفتاد صدقه آشكار است.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
الدّعاء مفتاح الرّحمه و الوضوء مفتاح الصّلاه و الصّلاه مفتاح الجنّه؛
دعا كليد رحمت و وضو كليد نماز است و نماز كليد بهشت.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
الدّعاء بين الأذان و الإقامه لا يردّ؛
دعائى كه ميان اذان و اقامه كنند رد نمي شود.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
الخمر أمّ الخبائث فمن شربها لم تقبل صلاته أربعين يوما فإن مات و هي في بطنه مات ميته جاهليّه؛
شراب مادر ناپاكيهاست، هر كه بنوشد چهل روز نمازش پذيرفته نشود و اگر بميرد و شراب در شكم او باشد چنان است كه در دوران جاهليت مرده باشد.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
خلّلوا بين أصابعكم لا يخلّل اللَّه بينها بالنّار؛
هنگام وضو ميان انگشتان خود فاصله دهيد تا خدا به وسيله آتش ميان آنها را فاصله ندهد.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
حبّذا المتخلّلون من أمّتي في الوضوء و الطّعام؛
چه نيكند از امت من آنها كه در وضو و غذا مسواك مي كنند.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
الجفاء كلّ الجفاء و الكفر من سمع منادي اللَّه تعالى ينادي بالصّلاه و يدعوه إلى الفلاح فلا يجيبه؛
نشان خشونت و كفر نفاق آن است كه كسى منادى خدا را بشنود كه به نماز ندا مي دهد و وي را به رستگارى مي خواند و دعوت او را اجابت نكند.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
ثلاث من كنّ فيه أظلّه اللَّه تحت ظلّ عرشه يوم لا ظلّ إلّا ظله: الوضوء على المكاره و المشي إلى المساجد في الظلم و إطعام الجائع؛
سه چيز است كه در هر كه باشد خداوند وى را روزى كه سايه اى جزسايه خدا نيست در سايه عرش جاى دهد: وضو گرفتن با زحمت و راه مسجد سپردن در تاريكى و سير كردن گرسنه.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
ثلاث لا تؤخّر و هنّ الصّلاه إذا أتت و الجنازه إذا حضرت و الأيّم إذا وجدت كفؤا؛
سه چيز را نبايد تأخير انداخت: نماز همين كه وقت آن رسيد و بر داشتن جنازه وقتى آماده شد و شوهر دادن بيوه وقتى هم شأنى يافت.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
ثلاثه لا تجاوز صلاتهم آذانهم: العبد الآبق حتّى يرجع و امرأه باتت و زوجها عليها ساخط و إمام قوم و هم لها كارهون؛
سه كسند كه نمازشان از گوشهاشان بالاتر نمي رود: بنده فرارى تا باز گردد و زنى كه شب بخوابد و شوهرش بر او خشمگين باشد و پيشواى قومى كه آن قوم از او متنفر باشند.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
تفتح أبواب السّماء و يستجاب الدّعاء في أربعه مواطن: عند التقاء الصّفوف في سبيل اللَّه و عند نزول الغيث و عند إقامه الصّلاه و عند رؤيه الكعبه؛
چهار موقع درهاى آسمان را بگشايند و دعاها را مستجاب كنند. هنگام تلاقى صف مبارزان در راه خدا و هنگام نزول باران و هنگام نماز و هنگام ديدار كعبه.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
بين العبد و بين الكفر ترك الصّلوه؛
ميان بنده و كفر ترك نماز فاصله است.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
أوّل ما يحاسب به الصّلوه؛
نخستين چيزى كه به حساب آن مي رسند نماز است.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
أوّل ما تفقدون من دينكم الأمانه و آخر ما تفقدون الصّلوه؛
نخستين چيزى كه از دين خود از دست مي دهيد، امانت است و آخرين چيزى كه از دست مي دهيد، نماز است.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
إنّ للَّه ملكا ينادي عند كلّ صلاه: يا بني آدم قوموا إلى نيرانكم الّتي أو قدتموها على أنفسكم فأطفؤها بالصّلاه؛
خداوند فرشته اى دارد كه هنگام نماز بانگ مي زند آدميزاده گان برخيزيد و آتشهائى را كه بر خويشتن افروخته ايد به نماز خاموش كنيد.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
إنّ المصلّي ليقرع باب الملك و إنّه من يدم قرع الباب يوشك أن يفتح له؛
نمازگزار در خداوند را مى كوبد و هر كه پيوسته درى را بكوبد عاقبت به روى او باز مى شود.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
أفشوا السّلام و أطعموا الطّعام و صلوا الأرحام و صلّوا باللّيل و النّاس نيام تدخلوا الجنّه بسلام؛
سلام را فاش كنيد و طعام بخورانيد، با خويشاوندان الفت گيريد و هنگام شب كه مردم در خوابند نماز بخوانيد تا وارد بهشت شويد.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
أغبط النّاس عندي مؤمن خفيف الحاذّ ذو حظّ من صلاه و كان رزقه كفافا فصبر عليه حتّى يلقى اللَّه و أحسن عباده ربّه و كان غامضا في النّاس عجلت منيّته و قلّ تراثه و قلّت بواكيه؛
خوشبخت ترين مردم در نظر من مؤمنى است كه متعلقاتش كم و از نماز بهره ور باشد، روزى او به حد كفاف باشد و با آن بسازد تا به خداى خويش برسد، خداى را به خوبى پرستش كند و در ميان مردم گمنام باشد، وقتى مرگش برسد ارثش كم باشد و گريندگانش انگشت شمار باشند.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
إذا أمّ أحدكم النّاس فليخفّف فإنّ فيهم الصّغير و الكبير و الضّعيف و المريض و ذا الحاجه و إذا صلّى لنفسه فليطوّل ما يشاء؛
وقتى كسى در نماز پيشواى مردم شد نماز را سبك گيرد كه در ميان كسان كوچك و بزرگ و بيمار و ناتوان و حاجتمند هست و هر وقت براى خود نماز گذارد هر چه خواهد طول دهد.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
أحبّ الأعمال إلى اللَّه الصّلاه لوقتها ثمّ برّ الوالدين ثمّ الجهاد في سبيل اللَّه؛
بهترين كارها در نزد خدا نماز به وقت است آنگاه نيكى با پدر و مادر آنگاه جنگ در راه خدا.
نهج الفصاحه
پيامبراكرم(صلي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
اثنان لا تجاوز صلاتهما رءوسهما عبد أبق من مواليه حتّى يرجع و امرأه عصت زوجها حتّى ترجع؛
دو كسند كه نمازشان از سرشان بالاتر نميرود بنده اى كه از آقايان خود گريخته باشد تا هنگامى كه باز گردد و زنى كه شوهر خود را نافرمانى كرده باشد تا باز گردد.
نهج الفصاحه
امام كاظم (عليه السلام) مي فرمايند:
نماز نافله راه نزديك شدن هر مؤمني به خداوند است.
تحف العقول
قالَ الاْمامُ الْحُسَيْن - عليه السلام - :
مَنْ قَرَءَ آيَةً مِنْ كِتابِ الله عَزَّ وَ جَلَّ في صَلاتِهِ قائِماً، يُكْتَبُ لَهُ بِكُلِّ حَرْف مِأةُ حَسَنَة ؛
امام حسين - عليه السلام - فرمودند:
هركس آيه اي از قرآن را در نمازش تلاوت نمايد، خداوند متعال در مقابل هر حرفي از آن يكصد حسنه در نامه اعمالش ثبت مي نمايد.
الكافي، ج 2، ص 611
قالَ الإمامُ الْحَسَنُ الْمُجتبي - عَلَيْهِ السَّلام - :
مَنَ صَلّي، فَجَلَسَ في مُصَلاّه إلي طُلُوعِ الشّمسِ كانَ لَهُ سَتْراً مِنَ النّارِ؛
امام حسن مجتبي - عليه السلام - فرمودند: ه
ر كه نماز _ صبح _ را به خواند و در جايگاه خود بنشيند تا خورشيد طلوع كند، برايش پوششي از آتش خواهد بود.
تهذيب الأحكام، ج 2، ص 321، ح 166
قالَتْ فاطِمَةُ الزَّهْراء - سلام الله عليها - :
جَعَلَ اللّهُ الاْيمانَ تَطْهيراً لَكُمْ مِنَ الشّ_ِرْكِ، وَ الصَّلاةَ تَنْزيهاً لَكُمْ مِنَ الْكِبْرِ، وَ الزَّكاةَ تَزْكِيَةً لِلنَّفْسِ، وَ نِماءً فِي الرِّزقِ، وَ الصِّيامَ تَثْبيتاً لِلاْخْلاصِ، وَ الْحَّجَ تَشْييداً لِلدّينِ ؛
حضرت فاطمه زهرا - سلام الله عليها - فرمودند:
خداوند سبحان، ايمان و اعتقاد را براي طهارت از شرك و نجات از گمراهي ها و شقاوت ها قرار داد. و نماز را براي خضوع و فروتني و پاكي از هر نوع تكّبر، مقرّر نمود. و زكات (و خمس) را براي تزكيه نفس و توسعه روزي تعيين نمود. و روزه را براي استقامت و اخلاص در اراده، لازم دانست. و حجّ را براي استحكام أساس شريعت و بناء دين اسلام واجب نمود.
رياحين الشّريعة، ج 1، ص 312
إغْتَنِمُوا الدُّعاءَ عِنْدَ خَمْسَةِ مَواطِنَ: عِنْدَ قِرائَةِ الْقُرْآنِ، وَ عِنْدَ الاْذانِ، وَ عِنْدَ نُزُولِ الْغَيْثِ، وَ عِنْدَ الْتِقاءِ الصَفَّيْنِ لِلشَّهادَةِ، وَ عِنْدَ دَعْوَةِ الْمَظْلُومِ، فَاِنَّهُ لَيْسَ لَها حِجابٌ دوُنَ الْعَرْشِ ؛
امام علي - عليه السلام - فرمودند:
پنج موقع را براي دعا و حاجت خواستن غنيمت شماريد: موقع تلاوت قرآن، موقع اذان، موقع بارش باران، موقع جنگ و جهاد _ في سبيل اللّه _ موقع ناراحتي و آه كشيدن مظلوم. در چنين موقعيت ها مانعي براي استجابت دعا نيست.
بحارالأنوار، ج 90، ص 343، ح 1
بَيْنَما رَسُولُ اللّهِ - صلي الله عليه وآله - جالِسٌ فِي الْمَسْجِدِ، إذْدَخَلَ رَجُلٌ فَقامَ يُصَلّي، فَلَمْ يُتِمَّ رُكُوعَهُ وَ لا سُجُودَهُ، فَقالَ: نَقَرَ كَنَقْرِ الْغُرابِ، لَئِنْ ماتَ هذا وَ هكَذا صَلوتُهُ لَيَمُوتُنَّ عَلي غَيْرِ ديني؛
رسول خدا - صلي الله عليه وآله - در مسجد نشسته بودند كه شخصي وارد شد و مشغول خواندن نماز شد و ركوع و سجودش را كامل انجام نمي داد و عجله و شتاب مي كرد.
حضرت فرمودند: كار اين شخص همانند كلاغي است كه منقار بر زمين مي زند، اگر با اين حالت از دنيا برود بر دين من نمرده است.
وسائل الشّيعة، ج 4، ص 31، ح 4434
قال رَسُولُ اللّهِ - صَلَّي اللّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ - :
لا تُضَيِّعُوا صَلاتَكُمْ، فَإنَّ مَنْ ضَيَّعَ صَلاتَهُ، حُشِرَ مَعَ قارُونَ وَ هامانَ، وَ كانَ حَقّاً عَلي اللّهِ أنْ يُدْخِلَهُ النّارَ مَعَ الْمُنافِقينَ؛
رسول خدا - صلي الله عليه و آله - فرمودند:
نماز را سبك و ناچيز مشماريد، هر كس نسبت به نمازش بي اعتنا باشد و آن را سبك و ضايع گرداند همنشين قارون و هامان خواهد گشت و حقّ خداوند است كه او را همراه منافقين در آتش داخل نمايد.
وسائل الشّيعة، ج 4، ص 30
پيامبراكرم (صلي الله عليه و آله و سلم ) مي فرمايند :
و من حافظ علي الجماعة حيثما كان مر علي الصراطكالبرق الخاطف اللامع في اول زمرة مع السابقين؛
كسي كه محافظت و مداومت بر نماز جماعت كند، مانند برق سريع ودرخشان همراه نخستين گروه بهشتيان از روي صراط مي گذرد.
( ثواب الاعمال، ص 343 )
پيامبراكرم (صلي الله عليه و آله و سلم ) مي فرمايند :
ثلاثة يضحك الله اليهم : الرجل اذاقام بالليل يصلي و القوم اذا صفوا في الصلاة ، و القوم اذا صفوا في قتال العدو؛
سه گروهند كه خداوند از آنان خشنود است :1- كسي كه نماز شب مي خواند.2- جمعي كه نماز جماعت تشكيل مي دهند.3- دسته اي كه در برابردشمن در راه خدا صف آرايي كرده اند.
( ثواب الاعمال ، ص 96 )
پيامبراكرم (صلي الله عليه و آله و سلم ) مي فرمايند :
لو يعلمون ما في العشاء و الفجر لاتوهما ولو حبوا؛
اگر بدانند آنچه را كه در خواندن نماز عشاء و صبح با جماعت هست به آن مي آيند، هر چند با زانوها و دستها باشد، مانند راه رفتن كودك با نشستن گاه خود.
( اصول وافي ، ج 2، ص 149 )
امام صادق (عليه السلام ) مي فرمايند:
صلي رسول الله - صلي الله عليه وآله وسلم - الظهر و العصر فخفف الصلاة في الركعتين فلما انصرف ... قالوا: خففت في الركعتين الاخيرتين ؟ فقال لهم : او ماسمعتم صراخ الصبي؛
روزي رسول خدا (صلي الله عليه وآله وسلم) نمازظهر و عصر را به جا مي آورد، ناگهان دو ركعت آخر نماز را تخفيف (تسريع ) دادند، اصحاب پس از نماز از حضرت سؤال كردند، كه آيا دستور جديد آمده ؟ فرمودند: براي چه ؟ گفتند: چرا دو ركعت آخر نماز را سبك تر خوانديد ؟ فرمودند: مگر صداي فرياد گريه كودك را نمي شنويد.
( وسايل الشيعه ، ج 5، ص 369 )
امام باقر (عليه السلام ) مي فرمايند:
فضل صلاة الجماعة علي صلاة الرجل فردا خمس و عشرون درجة في الجنة؛
نماز جماعت بر نماز فرادي بيست و پنج درجه بهشتي فضيلت و برتري دارد.
( وسائل الشيعه ، ج 5، ص 371 )
پيامبراكرم (صلي الله عليه و آله و سلم ) مي فرمايند :
همانا خداوند به سه گروه وعده داد، بدون حساب واردبهشت شوند، و هريك از اين سه گروه (روز قيامت ) مي توانند هشتاد هزار نفر راشفاعت كنند وآنها عبارتند از: 1- مؤذن . 2- امام جماعت . 3- كسي كه وضو بگيرد،سپس داخل مسجد شود و نماز را به جماعت به جا آورد.
( مستدرك الوسائل ، ج 1، ص 488 )
امام علي (عليه السلام ) مي فرمايند:
و اذا قمت في صلاتك للناس ، فلا تكونن منفرا و لا مضيعا فان في الناس من به العلة و له الحاجة؛
و هنگامي كه به نمازجماعت براي مردم مي ايستي بايد نمازت نه نفرت آور و نه تضييع كننده باشد (نه آن قدر آن را طول بده كه موجب تنفر مأمومين شودو نه آن قدر سريع كه نماز را ضايع كني ) چرا كه در بين مردمي كه با تو به نماز ايستاده اند، هم بيمار وجوددارد و هم افراد حاجتمند هست .
( نهج البلاغه ، نامه 52 )
پيامبراكرم (صلي الله عليه و آله و سلم ) مي فرمايند :
من صلي الخمس في الجماعة وحافظ علي الجمعة فقد اكتال الاجر بالمكيال الاوفي و قال تعالي :ثم يجزيه الجزاءالاوفي ؛
كسي كه نماز پنج وقت خود را به جماعت بخواند و به نماز جمعه حاضرشود،پس به تحقيق اجر خود را به حد كافي دريافت كرده است . سپس رسول خدا پيامبراكرم (صلي الله عليه و آله و سلم ) اين آيه كريمه را تلاوت فرمودند: پس جزا داده شود بر آن، جزاي كامل تر.
( جامع احاديث الشيعه ، ج 6، ص 386 )
پيامبراكرم (صلي الله عليه و آله و سلم ) مي فرمايند :
التكبيرة الاولي مع الامام خير من الدنياو ما فيها؛
تكبير اول را با امام جماعت گفتن بهتر است از دنيا و آنچه در آن است .
مستدرك الوسائل ج 1ص 488
امام صادق (عليه السلام ) مي فرمايند:
من قال بالجسم فلا تعطوه شيئا من الزكاة و لا تصلوا خلفه؛
هر كس قائل به جسمانيت خدا باشد از زكات چيزي به اوندهيد و در پشت سرش نماز نخوانيد.
( من لا يحضره الفقيه ، ج 1، ص 379 )
امام باقر (عليه السلام ) مي فرمايند:
ينبغي للصفوف ان تكون تامة متواصلة بعضها الي بعض ، و يكون بين كل صفين قدر مسقطجسد الانسان اذا سجد؛
سزاواراست كه صفهاي(نمازجماعت) كامل و به هم پيوسته باشند، و ميان دو صف فاصله به اندازه اي باشد كه يك انسان بتواند سجده كند و اگر در نماز جماعت فاصله دو صف جلو و عقب كمتر از اين باشد، چنين نمازي نماز كامل و درستي نيست .
( دعائم الاسلام ، ج 1، ص 155 )
امام صادق (عليه السلام ) مي فرمايند:
ثلاثة لا يصلي خلفهم :المجهول ، و الغالي و ان كان يقول بقولك ، و المجاهربالفسق و ان كان مقتصدا؛
پشت سر سه گروه نماز نخوان (اقتداء نكن ):1- پشت سر شخص ناشناخته .2- مرد غلو كننده ، هر چند كه امامي و هم عقيده تو باشد.3-شخص متظاهر به فسق و گناه ، اگر چه مردي ميانه رو و معقول باشد.
( خصال صدوق ، ص 154 )
پيامبراكرم (صلي الله عليه و آله و سلم ) مي فرمايند :
و من حافظ علي الصف الاول و التكبيرة الاولي لا يؤذي مسلما اعطاه الله من الاجر ما يعطي المؤذنون في الدنيا و الاخرة ؛
كسي كه محافظت و مداومت بر صف اول(نماز جماعت) و تكبير اول نمايد، و مسلماني رااذيت نكند، خداوند به او اجري معادل اجري كه مؤذن در دنيا و آخرت دريافت مي كند، عطاخواهد كرد.
( وسائل الشيعه ، ج 5، ص 387 )
امام رضا (عليه السلام ) مي فرمايند:
و لا تصلي خلف فاجر و لايقتدي الا باهل الولاية؛
پشت سر آدم فاجر نماز نخوان ، اقتدا فقط بر شخص اهل ولايت اهل بيت عصمت و طهارت جايز است .
( تحف العقول ، ص 308 )
پيامبراكرم (صلي الله عليه و آله و سلم ) مي فرمايند :
فما من مؤمن مشي الي الجماعة الا خلف الله عليه اهوال يوم القيامة ، ثم يأمر به الي الجنة؛
پس مؤمني نيست كه در راه نماز جماعت قدم بردارد مگر اين كه خداوندتبارك و تعالي ترس وهراس روز قيامت را براي او سبك مي گيرد، سپس او راامر مي كند به ورود به بهشت .
( وسائل الشيعه ، ج 5، ص 372 )
امام رضا (عليه السلام ) مي فرمايند:
فضل الجماعة علي الفرد بكل ركعة الفاركعة؛
فضيلت نماز جماعت بر نماز فرادي هر يك ركعت برابر دو هزار ركعت است .
( بحار الانوار، ج ,88 ص 4 )
امام علي (عليه السلام ) مي فرمايند:
افضل الصفوف اولها و هو صف الملائكة و افضل المقدم ميامن الامام؛
بهترين صفهاي نماز جماعت ، صف اول است ، وآن صف ملائكه است وبهترين جاي صف اول سمت راست امام است .
( بحار الانوار ج 88 ص 18 )
امام صادق (عليه السلام ) مي فرمايند:
من صلي عن يمين الامام اربعين يوما دخل الجنة؛
كسي كه سمت راست امام جماعت چهل روز نماز بخواند وارد بهشت مي شود.
( جامع احاديث الشيعه ، ج 6، ص 465 )
پيامبراكرم (صلي الله عليه و آله و سلم ) مي فرمايند :
سووا صفوفكم فان تسوية الصف تمام الصلاة؛
صفهاي نماز جماعت را مساوي كنيد، پس همانا كه مساوي كردن صفها،كامل كننده نماز است .
( بحار الانوار، ج88 ص20 )
پيامبراكرم (صلي الله عليه و آله و سلم ) مي فرمايند :
فضل ميامن الصوف علي مياسرها كفضل صلوة الجماعة علي صلوة الفرد؛
فضيلت سمت راست بر سمت چپ ، صفهاي جماعت همانند فضيلت نمازجماعت است بر نماز فرادي .
( جامع احاديث الشيعه ، ج 6، ص 465 )
پيامبراكرم (صلي الله عليه و آله و سلم ) مي فرمايند :
الصلاة جماعة و لو علي رأس زج اذاسئلت عمن لا يشهد الجماعة فقل : لااعرفه ؛
نماز بايد به صورت جماعت خوانده شود،و لو بر نوك تيز پيكان باشد، زماني كه از شما سؤال شد در مورد كسي كه به جماعت حاضر نمي شود، بگوييد اورا نمي شناسيم .
( بحار الانوار، ج ,88 ص 5 )
امام صادق (عليه السلام ) مي فرمايند:
ينبغي للامام ان يكون صلاته علي صلاة اضعف من خلفه؛
بر امام جماعت شايسته است كه نمازش بر اساس نمازضعيفترين مأمومين خودباشد (نماز را در حال نماز جماعت طولاني نكند).
( من لا يحضره الفقيه ، ج 1، ص 381 )
پيامبراكرم (صلي الله عليه و آله و سلم ) مي فرمايند :
و من لزم جماعة المسلمين حرمت عليهم غيبته و ثبتت عدالته؛
كسي كه بر نماز جماعت مداومت داشته باشد، غيبت او بر مسلمانان حرام وعدالتش ثابت مي شود.
( وسائل الشيعه ، ج 5، ص 394 )
امام صادق (عليه السلام ) مي فرمايند:
و من صلي في بيته جماعة رغبة عن المساجد فلا صلاة له و لمن صلي معه الامن علة تمنع من المسجد؛
و هر كس از روي بي ميلي به مساجد در خانه اش هر چند نماز جماعت بخواندبراي او نمازي نخواهد بودو حتي براي كساني كه با او نماز خوانده اند، مگرآن كه واقعا علتي مانع از حضور درمسجد بوده باشد.
( امالي الطوسي ، ج 2، ص 307 )
جميل بن صالح از امام صادق (عليه السلام ) سؤال كرد: كدام يك از اين دوافضل است : انسان در اول وقت نمازش را بخواند يا مقداري نماز را تأخيربيندازد تا بااهل مسجد به جماعت نماز بخواند، زماني كه مسجد امام جماعت دارد؟ حضرت فرمودند: نماز را به تأخيربينداز، با اهل مسجد نماز بخوان ، زماني كه مسجد امام جماعت دارد.
( وسائل الشيعه ، ج 5، ص 388 )
امام صادق (عليه السلام ) مي فرمايند:
من صلي معهم في الصف الاول كان كمن صلي خلف رسول الله (ص ) في الصف الاول؛
كسي كه در صف اول نماز جماعت اهل سنت شركت نمايد، مانند آن است كه در صف اول پشت سر پيامبر (ص ) نماز خوانده باشد.
( وسائل الشيعه ، ج 3، ص 381 )
رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم ) خطاب به جمعيتي فرمودند:
اي مردم صفهاي (نماز جماعت )رامنظم و مساوي كنيد و دوش به دوش بايستيد تا فاصله و جدايي ميان شمانيفتد ونامرتب نباشيد كه خداوند دلهاي شما را از يكديگر دور گرداند وبدانيد كه من شمارا از پشت سر مي بينم كه چگونه نظم را در صفهاي جماعت برقرار مي كنيد.
( ثواب الاعمال ، ص 520 )
امام صادق (عليه السلام ) مي فرمايند:
من خلع جماعة المسلمين قدر شبر، خلع ربقة الايمان من عنقه؛
كسي كه به اندازه يك وجب از جماعت مسلمانان (عملا) دوري كند،ريسمان ايمان را از گردنش در آورده و به دور افكنده است .
( بحار الانوار، ج ,88 ص 13 )
پيامبراكرم (صلي الله عليه و آله و سلم ) مي فرمايند :
اني لأكون في الصلوة فاسمع بكاء الصبي فاخفف مخافة ان اشق علي امه؛
من گاهي در حال نماز كه هستم صداي گريه كودكي رامي شنوم و نماز راسبك و كوتاه مي كنم ، چرا كه مي ترسم مادرش را به رنج افكنم .
( كنز العمال ، ج 7، ص ,601 حديث 20455 )
پيامبراكرم (صلي الله عليه و آله و سلم ) مي فرمايند :
الصلاة جماعة و لو علي رأس زج؛
در نماز جماعت شركت نماييد، گر چه آن را بر سر آهن و نوك نيزه انجام دهيد(يعني هر قدر سخت و دشوار باشد، از حضور در جماعت دريغ نكنيد).
( بحار الانوار، ج ,88 ص 4 )
امام باقر (عليه السلام ) مي فرمايند:
من ترك الجماعة رغبة عنها و عن جماعة المسلمين من غير علة فلا صلاة له؛
كسي كه از روي بي ميلي ، بدون عذر و علت نمازجماعت را كه اجتماع مسلمانان است ترك كند، نمازي براي او نيست .
( امالي شيخ صدوق ، ص 290 )
پيامبراكرم (صلي الله عليه و آله و سلم ) مي فرمايند :
من صلي اربعين يوما جماعة يدرك التكبيرة الاولي ، كتب له برائتان برائة من النارو برائة من النفاق؛
كسي كه نماز خود را با جماعت و با درك تكبير اول نماز، چهل روز انجام دهد، خداوند دو برائت را براي او مقرر مي سازد: 1- برائت از آتش دوزخ .2- برائت از نفاق .
( بحار الانوار، ج ,88 ج 4 )
امام علي (عليه السلام ) مي فرمايند:
من سمع النداء فلم يجبه من غيرعلة فلا صلاة له؛
هر كس كه صداي اذان جماعت را بشنوند و بدون هيچ عذري پاسخ ندهد،نماز ندارد (نمازش مقبول نيست ).
( وسائل الشيعه ، ج 5، ص 375 )
امام صادق (عليه السلام ) مي فرمايند:
هم رسول الله - صلي الله عليه و آله - بأحراق قوم في منازلهم لا يصلون بالجماعة؛
پيامبر خدا (صلي الله عليه و آله) خواست خانه ها را بر قومي كه در منازل نماز مي گذاردندو به جماعت حاضر نمي شدند،بسوزاند.
( لئالي الاخبار، ج 4، ص 205 )
پيامبراكرم (صلي الله عليه و آله و سلم ) مي فرمايند :
صلاة الرجل في جماعة خير من صلاته في بيته اربعين سنة . قيل : يا رسول الله !صلوة يوم ؟ فقال : صلوة واحدة؛
نماز خواندن انسان در جماعت بهتر است از نمازي كه چهل سال در خانه خوانده شود. عرض كردند:يا رسول الله ! نماز يك روز؟ حضرت فرمود: بلكه يك نماز.
( وسائل الشيعه ، ج 5، ص 374 )
پيامبراكرم (صلي الله عليه و آله و سلم ) مي فرمايند :
لان اصلي الصبح في جماعة احب الي من ان اصلي ليلتي حتي اصبح؛
اگر نماز صبح را به جماعت بخوانم ، در نظرم محبوبتر ازعبادت و شب زنده داري تا صبح است .
( كنز العمال ، ج 8، حديث 22792 )
پيامبراكرم (صلي الله عليه و آله و سلم ) مي فرمايند :
امام القوم وافدهم فقدموا في صلاتكم افضلكم ؛
امام جماعت هر جمعي نماينده آن در پيشگاه خداوند مي باشد، پس براي امامت جماعت خود بهترينها را برگزينيد.
( بحار الانوار، ج ,88 ص 109 )
پيامبراكرم (صلي الله عليه و آله و سلم ) مي فرمايند :
اذا سمعت الاذان فأت و لو حبوا؛
هنگامي كه اذان نماز را شنيدي ، هر چه سريعتر به مسجد بيا، گر چه سينه خيز باشد.
( كنز العمال ، ج 7، ص 548 )
پيامبراكرم (صلي الله عليه و آله و سلم ) مي فرمايند :
ان الله و ملئكته يصلون علي الذين يصلون الصفوف الاول؛
به حقيقت خداوند و فرشتگانش بر كساني كه صفهاي اول نماز جماعت را به هم پيوند مي دهند، درود مي فرستند.
( كنز العمال ، ج 2، ص 623 )
امام صادق (عليه السلام ) مي فرمايند:
الصلاة خلف العالم بالف ركعة؛
نماز در پشت سر يك عالم برابر هزار ركعت است .
( بحار الانوار، ج ,88 ص 5 )
امام كاظم (عليه السلام ) مي فرمايند:
ان الصلوة في الصف الاول كالجهادفي سبيل الله - عز و جل -؛
نماز خواندن در صف اول ، مانند جهاد در راه خداست .
( وسائل الشيعه ، ج 5، ص 387 )
پيامبراكرم (صلي الله عليه و آله و سلم ) مي فرمايند :
من صلي خلف عالم فكأنما صلي خلف رسول الله؛
كسي كه پشت سر عالم نماز به جا آورد، مانند كسي است كه پشت سرپيغمبر خدا نماز خوانده است .
( بحار الانوار، ج ,88 ص 119 )
امام صادق (عليه السلام ) مي فرمايند:
من صلي خمس صلوات في اليوم والليلة في جماعة فظنوا به خيرا و اجيزواشهادته؛
هر كه پنج نماز شبانه روز را به جماعت مي خواند به او خوش گمان باشيد وگواهي اش را بپذيريد.
بحار الانوار ج 88 ص 8
امام رضا (عليه السلام ) مي فرمايند:
انما جعلت الجماعة لئلا يكون الاخلاص والتوحيد و الاسلام و العبادة لله الاظاهرا مكشوفا مشهورا؛
نماز جماعت قرار داده شده است ، تا اخلاص و يگانگي و اسلام و عبادت براي خداوند آشكار، باز و ظاهرباشد.
وسائل الشيعه ، ج 5، ص 372
پيامبراكرم (صلي الله عليه و آله و سلم ) مي فرمايند :
سيأتي علي الناس زمان يتركون الاذان علي ضعفائهم؛
زماني خواهد آمد كه اذان را تحقير كرده و آن را به افرادي ناتوان مي سپرند.
( كنز العمال ، ج 7، ص 690 )
امام صادق (عليه السلام ) مي فرمايند:
ان بلالا كان عبد صالحا، فقال :لا اؤذن لاحد بعد رسول الله - صلي الله عليه و اله -؛
همانا كه بلال بنده اي شايسته بود و گفت : من براي احدي بعد از رسول الله (صلي الله عليه و آله و سلم ) اذان نمي گويم .
( من لا يحضره الفقيه ، ج 1، ص 286 )
امام باقر (عليه السلام ) مي فرمايند:
كان رسول الله - صلي الله عليه و اله -اذا سمع المؤذن يؤذن قال مثل مايقوله في كل شي ء؛
رسول خدا (ص ) وقتي صداي اذان مؤذن را مي شنيد، آن جملات را تكرارمي كرد.
( الكافي ، ج 3، ص ,310 حديث 29 )
امام علي (عليه السلام ) مي فرمايند:
اجابة المؤذن يزيد في الرزق؛
اجابت دعوت اذان گو، سبب افزايش روزي مي شود.
( بحار الانوار، ج ,84 ص 177 )
امام رضا (عليه السلام ) مي فرمايند:
يؤذن الرجل و هو جالس و يؤذن و هوراكب؛
شخص اذان گو چه نشسته باشد و چه سواره اذان مي گويد.
( من لا يحضره الفقيه ، ج 1، ص 285 )
پيامبراكرم (صلي الله عليه و آله و سلم ) مي فرمايند :
لو علم الناس ما في النداء و الصف الاول لاستهموا عليه؛
اگر مردم مي دانستند چه فضيلتي دارد اذان گفتن و شركت در صف اول جماعت ، هر آينه براي اين كار قرعه كشي مي كردند.
( بحار الانوار، ج ,88 ص 200 )
پيامبراكرم (صلي الله عليه و آله و سلم ) مي فرمايند :
ان الشيطان اذا سمع النداء هرب؛
به درستي كه شيطان وقتي صداي اذان را شنيد فرار مي كند.
( كنز العمال ، حديث 20951 )
پيامبراكرم (صلي الله عليه و آله و سلم ) مي فرمايند :
اجابة المؤذن كفارة الذنوب؛
اجابت اذان مؤذن ، كفاره گناهان است .
( مستدرك الوسائل ، ج 1، ص 227 )
امام باقر (عليه السلام ) مي فرمايند:
من أذن سبع سنين محتسبا جاءيوم القيامة و لا ذنب له ؛
هر كس هفت سال براي خدا اذان بگويد، روز رستاخيزبدون گناه وارد محشرمي شود.
ثواب الاعمال ، ص 83
پيامبراكرم (صلي الله عليه و آله و سلم ) مي فرمايند :
يحشر المؤذنون من امتي مع النبيين و الصديقين و الشهداء؛
اذان گويان ، از امت من با پيامبران و راستگويان و شهيدان محشور مي شوند.
( مستدرك الوسائل ، ج 4، ص 23 )
امام صادق (عليه السلام ) مي فرمايند:
كان رسول الله - صلي الله عليه و آله و سلم - يقول لبلال اذا دخل الوقت يا بلال اعل فوق الجدار و ارفع صوتك بالاذان؛
رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) هنگامي كه وقت نماز فرا مي رسيد به بلال مي فرمود: بالاي ديوار (مسجد)برو و اذان را با صداي بلند بگو.
( وسائل الشيعه ، ج 4، ص 624 )
امام صادق (عليه السلام ) مي فرمايند:
من صلي باذان و اقامة صلي خلفه صفان من الملائكة و من صلي باقامة بغيراذان صلي خلفه صف واحد ما بين المشرق والمغرب؛
هر كس كه نماز را با اذان و اقامه بخواند، دو صف از فرشتگان درپشت سرش نماز مي گزارند، و كسي كه نماز را با اقامه تنها بخواند يك صف از فرشتگان در پشت سرش نماز مي خوانند و اندازه صف به قدر ميان مشرق و مغرب است .
محجة البيضاء، ج 1، ص 338
پيامبراكرم (صلي الله عليه و آله و سلم ) مي فرمايند :
من اذن في مصر من أمصار المسلمين سنة وجبت له الجنة؛
هر كس در يكي از شهرهاي مسلمانان يك سال اذان بگويد بهشت بر اوواجب مي شود.
محجة البيضاء، ج 1، ص 337
للمؤذن فيما بين الاذان و الاقامة مثل اجرالشهيد المتشحطبدمه في سبيل الله؛
براي شخص اذان گو در فاصله اذان و اقامه ،ثوابش مانند ثواب شهيدي است كه در راه خدا در خون خود مي غلطد.
( ثواب الاعمال ،ص 58 )
امام باقر (عليه السلام ) مي فرمايند:
المؤذن يغفر الله له مد بصره و مدصوته في السماء و يصدقه كل رطب ويابس سمعه ، و له من كل يصلي معه في مسجده سهم و له بكل من يصلي بصوته؛
خداوند مؤذن را به اندازه اي كه چشمش مي بيند و صدايش در آسمان مي پيچدمي آمرزد، هر خشك و تري كه آواز او را مي شنود او را تصديق مي كند، و ازثواب هر كس كه با او در مسجد نماز گزارد سهمي نصيب او شود و به شمار هركس كه به بانگ او نماز بخواندحسنه اي براي اوست .
محجة البيضاء، ج 1، ص 331
پيامبراكرم (صلي الله عليه و آله و سلم ) مي فرمايند :
ان لحوما محرمة علي النار و هي لحوم المؤذنين؛
همانا، گوشتهايي بر آتش (جهنم ) حرام است (آتش آنها را نمي سوزاند) وآن گوشت بدن اذان گويان است .
( مستدرك الوسائل ، ص 249 )
امام علي (عليه السلام ) مي فرمايند:
من سمع النداء و هو في المسجد ثم خرج فهو منافق ، الا رجل يريد الرجوع اليه ، او يكون علي غير طهارة فيخرج ليتطهر؛
كسي كه صداي اذان را در مسجد شنيد، و بدون خواندن نماز (جماعت ) ازمسجد خارج شودمنافق است ، مگر اين كه قصد برگشت براي نماز خواندن دارد، يا وضو ندارد و براي گرفتن وضو از مسجد خارج شود.
( بحار الانوار، ج ,84 ص 161 )
پيامبراكرم (صلي الله عليه و آله و سلم ) مي فرمايند :
من اذن محتسبا يريد بذلك وجه الله - عز و جل - اعطاه الله ثواب اربعين الف شهيد و اربعين الف صديق و يدخل في شفاعته اربعين الف مسي ء من امتي الي الجنة؛
كسي كه اذان بگويد، و به خداوندتوجه داشته باشد، خداوند به او ثواب چهل هزار شهيد و چهل هزار راستگو را عطامي كند و چهل هزار از امت گناهكاران شامل شفاعتش گرديده و داخل بهشت مي شوند.
( بحار الانوار، ج ,84 ص 130 )
پيامبراكرم (صلي الله عليه و آله و سلم ) مي فرمايند :
يا علي ألاذان نور؛
يا علي ! اذان نور است .
( بحار الانوار، ج 84، ص 154 )
امام باقر (عليه السلام ) مي فرمايند:
ايما مؤمن حافظ علي الصلوات المفروضة فصلاها لوقتها فليس هذا من الغافلين؛
هر مؤمني محافظت برنمازش نمايد، و او را در وقتش به جا آورد، ازانسانهاي غافل شمرده نمي شود.
( وسائل الشيعه ، ج 3، ص 79 )
امام باقر (عليه السلام ) مي فرمايند:
و من صلاها لغير وقتها مؤثراعليها غيرها فان ذلك اليه ان شاء غفر له و ان شاء عذبه؛
كسي كه نماز را در غيروقتش به جا آورد و چيز ديگري را بر نماز انتخاب كند و ترجيح دهد، به درستي كه اين كار، خدا را مختار مي كند كه اگربخواهد او را ببخشايد و اگر بخواهد او راعذاب كند.
( وسائل الشيعه ، ج 3، ص 83 )
امام صادق (عليه السلام ) مي فرمايند:
فاذا صلي العبد صلاة الصبح مع طلوع الفجر اثبتت له مرتين تثبتها ملائكة الليل و ملائكة النهار؛
پس هرگاه نمازگزار نماز صبح را با طلوع فجر به جاي آورد دو مرتبه براي اونوشته مي شود، هم فرشته صبح و هم فرشته شب مي نويسند (نماز صبح رافرشته روز و فرشته شب هر دومشاهده مي كنند).
( ثواب الاعمال ، ص 62 )
پيامبراكرم (صلي الله عليه و آله و سلم ) مي فرمايند :
ثلاث لا تؤخر و هن الصلاة اذا انت والجنازة اذا حضرت و الأيم اذا وجدت كفؤا؛
سه چيز را نبايد به تأخير انداخت ،نماز همين كه وقت آن رسيد، و برداشتن جنازه وقتي آماده شد، و شوهر دادن بيوه وقتي هم كفو خود را يافت .
( نهج الفصاحه ، ص ,262 حديث 1261 )
امام صادق (عليه السلام ) مي فرمايند:
افضل الاعمال الي الله الصلاة لوقتها و بر الوالدين و الجهاد في سبيل الله؛
بهترين اعمال نزد خداوند، نمازاول وقت است پس از آن نيكي بر پدر وادر، و سپس جهاد در راه خدا است .
( بحار الانوار، ج 3، ص 85 )
امام رضا (عليه السلام ) مي فرمايند:
حافظوا علي مواقيت الصلوات ، فان العبدلا يأمن الحوادث؛
مراقب وقتهاي نماز باشيد (كه تا وقتش فرا رسيد انجام دهيد)چرا كه انسان ازحوادثي كه مانع انجام نماز در وقت گردد، ايمن نيست .
( بحار الانوار، ج ,82 ص 20 )
امام علي (عليه السلام ) مي فرمايند:
صل الصلوة لوقتها الموقت لها و لاتعجل وقتها لفراغ و لا تؤخرها عن وقتهالأشتغال و اعلم ان كل شي ء من عملك تبع لصلوتك؛
نماز را در وقت مقرر آن به جاي آور، و به خاطر فراغت عجله مكن وبه علت اشتغال آن را به تأخير ميفكن ، و بدان كه همه اعمال تو بسته به نمازتوست .
( نهج البلاغه ، نامه 27 )
امام رضا (عليه السلام ) مي فرمايند:
انما امر بالوضوء ليكون العبد طاهرااذا قام بين يدي الجبار و عند مناجاته ... ؛
همانا امر شده است به وضو، تا آن كه بنده پاك باشد، به هنگامي كه مي ايستددر مقابل خداوند جبار و همچنين وقت مناجات نمودن .
( عيون اخبار الرضا، ج 2، ص 104 )
امام علي (عليه السلام ) مي فرمايند:
لا يقرأ العبد القران اذا كان علي غير طهور حتي يتطهر؛
هنگامي كه وضو نداريد، قرآن نخوانيد، تا اين كه وضو گرفته شود.
( خصال ، ج 2، ص 164 )
امام كاظم (عليه السلام ) مي فرمايند:
و من توضأ الصلاة الصبح كان وضوئه ذلك كفارة لما مضي من ذنوبه في ليلته الا الكبائر؛
كسي كه براي نماز صبح وضومي گيرد، وضويش كفاره گناهان گذشته آن شب اوست بجز گناهان كبيره .
( محجة البيضاء، ص 1، ص 302 )
امام كاظم (عليه السلام ) مي فرمايند:
من توضأ للمغرب كان وضوئه ذلك كفارة لما رضي من ذنوبه في نهاره ما خلاالكبائر؛
كسي كه براي نماز مغرب وضوبگيرد، وضويش كفاره گناهان گذشته آن روزاوست بجز گناهان كبيره .
( محجة البيضاء، ج 1، ص 302 )
پيامبراكرم (صلي الله عليه و آله و سلم ) مي فرمايند :
يا علي ! ان الوضوء قبل الطعام و بعده شفاءفي الجسد و يمن في الرزق؛
يا علي ! قبل از غذا و بعد از غذا، وضو گرفتن ، شفاي بدن و بركت در روزي است .
( بحار الانوار، ج ,66 ص 356 )
پيامبراكرم (صلي الله عليه و آله و سلم ) مي فرمايند :
كسي كه وضوي خود را شاداب وكامل به جاي آورد، و نماز خويش را نيكوبخواند، زكات مالش را بپردازد، و خشم خود را فرو نشاند و زبانش را ازگناهان مربوطبه زبان ببندد، و براي گناه خودبا توبه طلب آمرزش كند، ونسبت به اهل بيت پيامبر خويش خيرخواه باشد، البته تمام حقايق ايمان در اوكامل شده و درهاي بهشت به روي او باز است .
( ثواب الاعمال ، ص 64 )
پيامبراكرم (صلي الله عليه و آله و سلم ) مي فرمايند :
لا تدخل المساجد الا بالطهارة؛
داخل مساجد مشو، مگر با وضو.
( مستدرك الوسائل ، ج 3، ص 388 )
پيامبراكرم (صلي الله عليه و آله و سلم ) مي فرمايند :
مفتاح الصلاة الطهور؛
كليد نماز، پاكي است .
( محجة البيضاء، ج 1، ص 281 )
پيامبراكرم (صلي الله عليه و آله و سلم ) مي فرمايند :
الوضوء نصف الايمان؛
وضو گرفتن نيمي از ايمان است .
( بحار الانوار، ج ,80 ص 238 )
پيامبراكرم (صلي الله عليه و آله و سلم ) مي فرمايند :
بي نماز درخواست مي كند به دنيا برگردد، و اين است سخن خداوند متعال تاگاهي كه به يكي از آنان مرگ آمد گويد: پروردگارا مرا برگردانيد تا شايدعمل شايسته انجام دهم در آنچه بازگزاردم ، نه چنين است آن سخني است كه او گوينده اش هست ، واز پشت آنهاتا روزي كه برانگيخته شوند برزخ است .
بحار الانوار، ج ,77 ص 58
پيامبراكرم (صلي الله عليه و آله و سلم ) مي فرمايند :
الجفاء كل الجفاء و الكفر من سمع منادي الله تعالي ينادي بالصلاة و يدعوه الي الفلاح فلا يجيبه؛
نشانه ستمكاري و كفر آن است كه كسي منادي خدا را بشنود كه به نماز ندا مي دهد و وي را به رستگاري مي خواند و دعوت او را اجابت نكند.
( نهج الفصاحه ، ص 279 )