سرشناسه:مركز تحقيقات رايانه اي قائميه اصفهان،1390
عنوان و نام پديدآور:بانك جامع اشعار مداحان ( جلد3)/ مهدي سروري (مداح)
مشخصات نشر:اصفهان:مركز تحقيقات رايانه اي قائميه اصفهان ، 1390.
مشخصات ظاهري:نرم افزار تلفن همراه و رايانه
موضوع : حضرت امام علي (ع)
مناسبت ولادت
سبك ولادتي
قالب آهنگين
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
شبم زده سپيده دلم ز غم رهيده
كه آبروي عالم ز ره رسيده
قشنگتر از امامم خدا نيافريده
شبيه روي ماهش كسي نديده
مي خونم عاشقونه، ديوونه ام ديوونه
عشق منو به و ا...، فقط علي ميدونه
*****
عشقش به دل مي مونه دو ابروهاش كمونه
مهرش به سينه ي من زده جوونه
موهاش چه قدر كمنده يارم بالا بلنده
لبخند روي لبهاش چه مهربونه
مي خونم عاشقونه، ديوونه ام ديوونه
عشق منو به و ا...، فقط علي ميدونه
*****
مناسبت ولادت
سبك مرثيه
قالب آهنگين
شاعر سازگار حاج غلامرضا
منبع مرآت ولايت 3
تعداد استفاده 0
كعبه امشب با علي است مكه پر از يا علي است
ب_ر ل_ب خت__م رس__ل ذكر«يا مولا علي» است
امشب از ختم رس_ل دل م_ي بري كعبه
تا سح_ر در ذكر «حيدرحيدر»ي كعبه
اي ساقي كوثر خوش آمدي حيدر
*****
كعب_ه از س_ر تا ق_دم محو ديدار علي است
ذات رب الع___المي_ن ميهماندار علي است
امشب اي بيت ال_ولا بيت الوَل_ي گشتي
ت__ا سح_ر پروان_ه ي روي عل__ي گشت_ي
اي ساقي كوثر خوش آمدي حيدر
*****
شب نشيني خداست ب__ا اميرالمؤمنين
نغم_ه ي ع__الم ش__ده ي__ا اميرالمؤمنين
حاجي__ان بيت الح_رم ش_د محترم امشب
گشته مهمان در حرم صاحب حرم امشب
اي ساقي كوثر خوش آمدي حيدر
*****
مرحب__ا بن_ت اس__د شي__رداور زاده اي
روي دستت حيدر است ي_ا پيمب_ر زاده اي
نف_س احم__د ع__روه الوثقاي دين است
ف__اتح خيب__ر اميرالم__ؤمنين اس__ت
اي ساقي كوثر خوش آمدي حيدر
*****
روي دوش اين پسر جاي دست داور است
جاي پاي اي_ن پسر شان_ه ي پيغمب__ر است
يا علي از لعل لب گوهرفشان مولا
بر سر دست نبي قرآن بخوان مولا
اي ساقي كوثر خوش آمدي حيدر
*****
يا محمّد اين پسر شيرحق شمشير توست
در رخش آيات نور ب_ر لبش تكبي_ر توست
ي_ا محمّ_د ي_ا محمّد حي_درت آم_د
فاتح «احزاب» و «بدر» و «خيبر»ت آمد
اي ساقي كوثر خوش آمدي حيدر
*****
اي ك_رامت قط_ره اي از ي_م احسان تو
جان خت_م المرسلين جان ما قربان تو
اي خدا را در حرم صاحب حرم امشب
عيدي م_ا را عط_ا ك_ن از ك_رم امشب
اي ساقي كوثر خوش آمدي حيدر
*****
مناسبت ولادت
سبك مرثيه
قالب تركيب بند
شاعر سازگار حاج غلامرضا
منبع مرآت ولايت 3
تعداد استفاده 0
دنيا شنود پيام ما را
عالم نگرد مقام ما را
بخشيد خداي حيّ منّان
در عيد علي تمام ما را
اي كعبه چو جان به برگرفتي
از دست خدا امام ما را
اين جان محمّد است كعبه
بر او برسان سلام ما را
در زمره ي دوستان مولا
امشب بنويس نام ما را
شيرين به ولايت علي كن
با كوثر نور، كام ما را
امشب در خود به غير بستي
با صاحب خويشتن نشستي
*****
اي كعبه حرم شدي از امشب
در عرش، علم شدي از امشب
عالم همه تشنه ي كرامت
تو بحر كرم شدي از امشب
با دست خدا به لوح محفوظ
ممدوح قلم شدي از امشب
بت ها شده ذكرشان هوالحي
خالي ز صنم شدي از امشب
تا دم زني از تجلّي هو
هو گفتي و دم شدي از امشب
طوبي كه علي مرتضي را
تو خاك قدم شدي از امشب
دلداده ي وصل يار بودي
ديوار نه، سينه را گشودي
*****
تا فاطمه را ز دور ديدي
چون جامه جگر ز هم دريدي
از چارطرف به نغمه ي وحي
آوازه ي «فادْخلي» شنيدي
گويي كه به شوق ميهمانت
آغوش گشودي و دويدي
يا همچو كبوتران عاشق
بر گرد سر علي پريدي
هم ذكر «علي علي» گرفتي
هم بانگ «خدا خدا» كشيدي
يك عمر در انتظار بودي
امشب به وصال خود رسيدي
نور ازلي مباركت باد
ميلاد علي مباركت باد
*****
اين مظهر داور است، كعبه!
اين روح مطهر است كعبه
در مصحف سينه اش نگه كن
قرآن پيمبر است
كعبه
بازوي ورا ببوس امشب
اين فاتح خيبر است كعبه
امشب پدر تمام عالم
در دامن مادر است كعبه
اين سيّد كلّ انبيا را
جان است و برادر است كعبه
بر خويش ببال از اين چه بهتر
مهمان تو حيدر است كعبه
اين صاحب جاوداني توست
مولود نه، بلكه باني توست
*****
از مكّه و كعبه و پيمبر
تبريك به ذات حيّ داور
انوار جمال غيب تا صبح
از كعبه به عرش مي كشد سر
دارند به كعبه شب نشيني
بنت اسد و خدا و حيدر
جبريل به احترام مولا
بر بام حرم گشوده شهپر
كعبه ز ولادت علي يافت
ميلاد دوباره، جان ديگر
تطهير شدي به نور مولا
اي بيت خدا! از اين چه بهتر؟
بت ها همه سربه خاك سودند
تا صبح، «علي علي» سرودند
*****
اي ذكر خوش حرم، ثنايت
جان همه حاجيان فدايت
هم بوسه زده «حجر» به دستت
هم چشمِ «مقام»، جاي پايت
ركن و حرم و صفا و مروه
هر چار، اسير يك دعايت
جان دو جهان، رسول اكرم
دلداده ي صوت دلربايت
با معجزه ي مسيح خيزد
بر مرده اگر رسد صدايت
و ا... كه كعبه قطعه سنگي است
ز آن نيز كم است، بي ولايت
تو جان و حرم، تن است مولا
حج، دور تو گشتن است مولا
*****
مداح تو ذات حي منّان
اوصاف تو «قدر»و «نور»و«فرقان»
توحيد به مهر توست توحيد
ايمان به ولاي توست ايمان
بوذر به محبت تو بوذر
سلمان به ولايت تو سلمان
با بردن نام تو عجب نيست
در حشر رهد ز نار، شيطان
بر ختم رسل فقط تو خواندي
قرآن، پيش از نزول قرآن
بوسيد لب تو را محمّد
يعني كه بخوان بخوان علي جان!
بگشا لب و وصف خويشتن گو
با سوره ي «مؤمنون» سخن گو
*****
هم عبدي
و هم خداي مظهر
هم نفس رسول، هم برادر
شمشير خدا و شير احمد
در غزوه ي بدر و فتح خيبر
يك ضربت تو به جنگ خندق
از طاعت كائنات برتر
هر لحظه ي ليلة المَبيتت
با طاعت انس و جان برابر
با يك نگه تو خلق، سلمان
با يك نفست همه ابوذر
والله قسم، قسم به قرآن
زيبنده ي توست نام حيدر
و ا... تو حيدري، علي جان!
شمشير پيمبري علي جان!
*****
تو روح كتاب آسماني
لبريز مباني و معاني
توحيد مقاوم ايستاده
قرآن هميشه جاوداني
كردند همه صحابه اقرار
در محضر تو به ناتواني
در كوي تو صد هزار موسي
فخريّه كنند بر شباني
تو نفس محمّدي علي جان
بالّه قسم اي رسول ثاني
كي گفته امام نفس احمد
گردند فلاني و فلاني؟
كي ديده كه جاهل تيمّم
يابد به ولي حق، تقدّم؟
*****
ديديد كه نفس مصطفي كيست؟
ديديد علي مرتضي كيست؟
ديديد كه در خطاب قرآن
ممدوح خدا در انما كيست؟
پاسخ بدهيد روز خيبر
از قلب علي گره گشا كيست؟
حجت به همه تمام گرديد
ديديدكه حجت خدا كيست؟
خوانديم نماز رو به قبله
ديديم كه قبله ي دعا كيست
و ا... به جز علي نگوييم
پرسند اگر امام ما كيست؟
اي خصم! بيا ببُر سر از ما
عالم ز شما و حيدر از ما
*****
شيعه ز همه سر است فردا
دنبال پيمبر است فردا
شيعه به ولايت امامش
سيراب ز كوثر است فردا
يك يا علي از عبادت خلق
بالاتر و برتر است فردا
و ا... قسم پناه شيعه
صدّيقه ي اطهر است فردا
و ا... قسم لواي توحيد
بر شانه ي حيدر است فردا
زير علم ولايت او
سرتاسرِ
محشر است فردا
شيعه همه جا بوَد علي دوست
حقا كه بهشت، عاشق اوست
*****
شيعه است كه اقتدار دارد
شيعه است كه اعتبار دارد
شيعه است كه با نثار جانش
سرخطِّ وصال يار دارد
شيعه است كه با ولاي حيدر
مي ميرد و افتخار دارد
شيعه است كه در خزان غم ها
با مهر علي بهار دارد
نه شوق بهشت در سر اوست
نه بيم ز خشم نار دارد
ديدار علي بهشتِ شيعه است
شيعه به جنان چه كار دارد؟
«ميثم» همه عمر حيدري باش
با مهر علي پيمبري باش
*****
مناسبت ولادت
سبك مرثيه
قالب تركيب بند
شاعر سازگار حاج غلامرضا
منبع مرآت ولايت 3
تعداد استفاده 0
اي دو جهان طور تجلاي تو
گن__ج خداون__د، ت_ولاّي ت__و
ارض و سما خاك كف پاي تو
روي خ_دا روي دل آراي ت_و
روح دو پهلوي نبي، همسرت
بي_ت خ__دا زادگ_هِ م_ادرت
*****
وجه خدا، جان محمّد علي
ف_اتح مي__دان محمّد علي
باغ و گلستان محمّد علي
تم_ام ق__رآن محمّد علي
فوق همه خلق و همانندِ خلق
عب_د خداون_د و خداون_دِ خلق
*****
روح مسيحا ز دمِ كيست؟ تو
وج_ود زي_ر عل_م كيست؟ تو
قلب محمّد ح_رمِ كيست؟ تو
بر سر دوشش قدم كيست؟ تو
قوام اسلام تويي يا علي
تمام اسلام تويي يا علي
*****
تيغ تو بشْكست چو در كارزار
داد خداون__د ت__و را ذوالفقار
بي_ن زمي_ن و آسم_ان آشكار
گفت امي_ن وح_ي پ_روردگار
سلام حق باد به مولا علي
نيست جوانمردي، الاّ علي
*****
شيرخ_دا شيرمحمّد علي است
بازو و شمشير محمّد علي است
دين جهانگير محمّد علي است
تمام تفسي_ر محمّ_د علي است
آي هم___ه فراري___انِ اُحُ__د
اُحُد به شمشير علي فتح شد
*****
كيست علي؟ به خلق عالم، امير
كيست علي؟ ول__يّ ح__يّ قدير
كيست علي؟ امام پيش از غدير
كيست علي؟ رفي_ق پ_ير فقير
علي كه لحم و دمِ پيغمبر است
فات_ح بَ_در و اُحد و خيبر است
*****
تو از سخ_ن فرات_ري يا علي
تو فوق وهم و ب_اوري يا علي
تو هست_يِ پيمب__ري يا علي
تو حيدري، تو حيدري يا علي
تو گوهر ناب يمِ خلقتي
تو ناشناس عالمِ خلقتي
*****
حجّت ما بر همگ_ان تم_ام
است
غصب خلافت عل_ي ح_رام است
علي فقط صاحب اين مقام است
علي علي علي عل_ي ام_ام است
جاي دروغ و حيله و مكر نيست
ام_ام زه_را ك_ه ابوبك__ر نيست
*****
قسم به قرآن به محمّد به آل
شهادتين از تو گرفت_ه كمال
بهشت دور ت_و زن__د بال بال
نماز تو نماز تو ك_رده ح_ال
ستاره محو اشكِ شب هاي تو
بوس_ه زده دع_ا به لب هاي تو
*****
روز ازل محفل ما ب_ود و تو
حاص_ل ناقاب_ل م_ا بود و تو
لحظه ي خلقت گِل ما بود و تو
پيش تر از ما، دل ما بود و تو
ح_ال اگ_ر مغ_ز و ي_ا پ_وستيم
هرچه كه هستيم، علي دوستيم
*****
من كه به حد صفر هم نيستيم
تو دادي از لطف و ك_رم، بيستم
حال كه ب_ا دوستي ات زيستم
ب_ه روي م_ن ني_اوري كيستم
مانده و از ب_ار گن_ه خسته ام
بي_دلم ام_ا به تو دل بسته ام
*****
عنايتي كن كه گدايت شوم
غباري از خاك سرايت شوم
كبوت_ر نغم_ه سراي_ت ش_وم
«ميثمِ» افتاده ز پايت ش_وم
با هم_ه گفتم ت_و امام مني
مباد دست رد به قلبم زني
*****
مناسبت ولادت
سبك مرثيه
قالب آهنگين
شاعر سازگار حاج غلامرضا
منبع مرآت ولايت 3
تعداد استفاده 0
اي حرم ا... چه زيبا شدي
زادگ_ه حض_رت مولا شدي
مثل گل ياس ز هم واشدي
بگ_و بگ_و بگ_و بگ_و با علي
خوش آمدي خوش آمدي ياعلي
*****
اي ز خ_دا ب_اد س_لامت، حرم
عرش زند بوسه به بامت، حرم
آم__ده مي__لادِ ام__امت، حرم
بوسه بزن ب_ه پ_اي م_ولا علي
خوش آمدي خوش آمدي ياعلي
*****
جل_وه ي ا... صمد را ببين
هوي هو ا... احد را ببين
فاطمه ي بنت اسد را ببين
ك_رده ز روي او تج__لاّ عل_ي
خوش آمدي خوش آمدي ياعلي
*****
اي دو جهان خاك كف پاي تو
چش_م ح_رم ب_ر قد و بالاي تو
ت_ا نگ_رد ب___ر رخ زيب__اي تو
كعب_ه ش_ده چش_م تماش_ا علي
خوش آمدي خوش آمدي يا علي
*****
تو شير و شمشير خدايي علي
دست جهانگي_ر خ__دايي علي
تم___ام تكبي__ر خ__دايي علي
غيب ز رخس__ار ت_و پيدا علي
خوش آمدي خوش آمدي يا علي
*****
زمزم و مروه و صفا كيست؟ تو
مكه و مشعر و منا كيست؟ تو
تلبيه و ذكر و دعا كيست؟ تو
تم_ام ح_ج م_ا توي__ي يا علي
خوش آمدي خوش آمدي يا علي
*****
مكمّ_ل دي_ن محمّ_د ت__ويي
تم_ام آيي__ن محمّ__د ت__ويي
به سينه، تسكين محمّد تويي
ي_افت دل_ش از ت_و تس_لاّ علي
خوش آمدي خوش آمدي يا علي
*****
دل همه دم، دم از علي مي زند
ل_وح و قل_م دم از علي مي زند
ركن و حرم دم از علي مي زند
سيْ_ر كن_د روح الامي_ن تا علي
خوش آمدي خوش آمدي يا
علي
*****
به هر زمين ب_ه هر زمان دم به دم
در اين جهان و آن جهان دم به دم
ن__ام ت__وأم ورد زب__ان دم ب_ه دم
دم نزن__م از كس__ي الا عل_ي
خوش آمدي خوش آمدي يا علي
*****
مناسبت ولادت
سبك ولادتي
قالب رباعي
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
حجاج به دور خانه ي لم يزلي
خواندند خداي را به آواي جلي
آنقدر در خانه ي حق كوبيدند
تا اينكه سر از خانه برون كرد علي
مناسبت ولادت
سبك ولادتي
قالب رباعي
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
روزي كه علي به كعبه آمد به وجود
مخصوص علي خدا در كعبه گشود
دربست بداد خانه ي خود به علي
يعني كه علي است خانه زاد معبود
مناسبت ولادت
سبك نوحه سنگين سنتي
قالب آهنگين
شاعر شاهنوري محمود
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
از عالم بالا خبر ميرسه ، به شام غم ما سحر ميرسه
در خونه كعبه رو واكنيد ، درخت ولا به ثمر ميرسه
كسي اومده كه بهشت منه
ولايت اون خاك و خشت منه
اگر چه بدم ولي نوكرشم
گدايي اون سرنوشت منه
يا علي يامرتضي يا حيدر يا حيدر(4)
*****
مي گرده زمين به اشاره تو ، خدا مست و گرم نظاره تو
تو خورشيدي و فاطمه آسمون ، حسين و حسن دو ستاره تو
خدا همه رو واسه تو آفريد
تموم جهان و واسه تو كشيد
همه مات و مبهوت چشماي تو
تو كه اومدي رنگ يوسف پريد
يا علي يا مرتضي يا حيدر يا حيدر (3)
*****
والله گداي در خونتم ، يه عمريه مهمون ميخونتم
تمامي بود و نبود مني ، ديگه چي بگم آخه ديوونتم
ببين دل من به هوات مي پره
نگاه تو از همه دل مي بره
بسوزه دل دشمناي شما
كه ناز تو شخص خدا مي خره
يا علي يا مرتضي يا حيدر يا حيدر(3)
*****
مناسبت ولادت
سبك مرثيه
قالب قصيده
شاعر سازگار حاج غلامرضا
منبع نخل ميثم 3
تعداد استفاده 0
نه لوح و نه قلم بود نه ارض و نه سما بود
خدا بود و علي بود علي بود و خدا بود
نه حرف از من و ما بود نه ذكر تو و من بود
علي بود و علي بود كه پيش از من و ما بود
علي بود و قدم بود علي بود و عدم بود
علي بود و ولايت علي بود و ولا بود
نه چرخ و نه فلك بود نه حور و نه ملك بود
علي حمد به لب داشت علي گرم ثنا بود
نه جبريل امين بود نه گردن نه زمين بود
نه اين چار عناصر نه اين هفت بنا بود
علي سرّ نهان بود علي نور عيان بود
علي پرده نهشين بود علي چهره گشا بود
علي پير سرافيل علي مرشد جبريل
از او عقده گشا بود و بر اين راهنما بود
علي اول و آخر علي باطن و ظاهر
علي روح و روان بود علي نور و ضياء بود
علي روح ولايت علي نور هدايت
علي بحر عنايت علي كان عطا بود
علي مقصد عالم علي منجي آدم
علي راهبر نوح به طوفان بلا بود
علي همدم عيسي به هنگام دميدن
علي ياور موسي به اعجاز عصا بود
علي بدر زمانها علي صدر مكانها
علي در همه دم بود و علي در همه جا بود
علي در شب بعثت ز توفيق و ز رفعت
هم آغوش محمد(ص) به دامان حرا بود
علي هم نفس ختم رسل در
شب معراج
علي باب يتيمان ز ره مهر وفا بود
علي كوثر و ياسين علي يوسف و طاها
علي قدر و علي بدر و علي شمس و ضحي بود
علي نيت و لبيك علي كعبه و ميقات
علي سجده علي حمد و علي ذكر و دعا بود
علي نور جلي بود به هر عصر علي بود
به هر فصل علي بود به هر درد شفا بود
علي آيه ي تطهير و علي پايه ي تكبير
علي سبع مثاني و علي نقطه با بود
علي زمزمه يا دوست به هر شام و سحر داشت
علي يار همه خلق به هر صبح و مسا بود
علي صاحب اسلام به هر صبح و به هر شام
گل مجلس ايتام و چراغ فقرا بود
علي عبد خدا بود و خداوند خلايق
نه از خالق دادار نه از خلق جدا بود
علي اي كه گلم را به مهر تو سرشتند
علي ايكه به نايم ز شور تو نوا بود
به زخم همه جانها تولاي تو مرهم
به درد همه دلها پيام تو دوا بود
نگويم تو خدايي ولي فاش بگويم
كه حاجات همه خلق به دست تو روا بود
نگويم تو خدايي ولي در كف حُكمت
زمين بود و زمان بود قدر بود و قضا بود
در آنجا كه محمد به دشمن شده فاتح
به يك دست تو شمشير به يك دست لوا بود
ترا فضل و كرامت ترا علم و امامت
ترا حكم و زعامت ترا صبر و رضا بود
مناسبت ولادت
سبك مرثيه
قالب قصيده
شاعر سازگار حاج غلامرضا
منبع نخل ميثم 3
تعداد استفاده
0
من كي ام حبل المتينم من كي ام حق اليقينم
من كي ام باب المردام من كيم فتح المبينم
من كي ام كهف امانم من كي ام حصن حصينم
من كي ام شيرين كلامم من كي ام شور آفرينم
من كي ام مهر سپهرم من كي ام ماه زمينم
من علي (ع) عالي اعلا اميرالمومنينم
*****
من كيم من نار و نورم من كيم من عشق و شورم
من كيم عيسي و چرخم من كيم موسي و طورم
من كيم پيدا و پنهان من كيم نزديك و دورم
من كيم من عرش و فرشم من كيم من خلد و حورم
من كيم من اصل و فرعم من كيم من ماء و تينم
من علي (ع) عالي اعلا اميرالمومنينم
*****
من كي ام درياي جودم من كي ام پير وجودم
من كي ام جان ركوعم من كي ام روح سجودم
من كي ام سرّ قيامم من كي ام رمز قعودم
من كيم ايمان و دينم من كيم غيب و شهودم
من كي ام آغاز و پايان من كي ام يار و معينم
من علي (ع) عالي اعلا اميرالمومنينم
*****
من كيم من ذوالجلالم من كيم من ذوالكمالم
من كي ام با اهل دردم من كي ام در اهل حالم
من كي ام جان رسولم من كي ام جانان عالم
من كي ام مولاي قنبر من كي ام پير بلالم
من كي ام مسكين نوازم من كي ام ويران نشينم
من علي (ع) عالي اعلا اميرالمومنينم
*****
مي كي ام در آسمانم من كي ام در كهكشانم
من كيم پيدا چو جسمم من كيم پنهان چو جانم
من كي ام بالاي وهمم من كي ام فوق بيانم
من كي ام روح
وجودم من كي ام جان جهانم
من كي ام سر تا به پا معراج رب العالمينم
من علي (ع) عالي اعلا اميرالمومنينم
*****
من كي ام خير العبادم من كي ام روح الفؤادم
من كي ام دار السلامم من كي ام باب المرادم
من كيم لطف و لطيفم من كيم جود و جوادم
من كي ام عبدالودودم من كي ام رب الودادم
من كي ام عين الحياتم من كيم حق اليقينم
من علي (ع) عالي اعلا اميرالمومنينم
*****
من كي ام جان جهان ها من كي ام جانان جان ها
من كي ام كهف امان ها من كي ام غوث زمان ها
من كي ام نور عيان ها من كي ام سر نهان ها
من كي ام ماه مكان ها در زمين و آسمان ها
من كي ام ممدوح خلق اولين و آخرينم
من علي (ع) عالي اعلا اميرالمومنينم
*****
من كيم فصل الفصولم من كيم اصل الاصولم
من كي ام باب الائمه مي كي ام مهر رسولم
مي كي ام مرد دو عالم من كي ام زوج بتولم
من كي ام بحر معارف من كي ام كنز عقولم
من كي ام دانا به هر كس در جنان و در جنينم
من علي (ع) عالي اعلا اميرالمومنينم
*****
من كي ام ركن و مقامم من كي ام بين الحرامم
من كي ام دوم فروغم من كي ام اول امامم
من كي ام صحرا مقيمم من كي ام گردون مقامم
من كتابم من خطابم من جهادم من قيامم
من بصير بالعبادم من هدي للمتقينم
من علي(ع) عالي اعلا امير المومنينم
*****
من كي ام خضر حياتممن كي ام باب النجاتم
من كي ام روح صفاتم من كي ام انوار ذاتم
من كي ام صوم
و صلاتم من كيم حج و زكاتم
من كي ام شوينده ي لوح تمام سيئاتم
من اميد هر گنه كاري به روز واپسينم
من علي (ع) عالي اعلا اميرالمومنينم
*****
من كي ام من باء بسم الله رحمن الرحيمم
من كي ام معناي ياسين رمز قرآن الحكيمم
من كي ام بعد از نبي تنها صراط المستقيم
من كي ام خير كثيرم من كي ام فوز عظيمم
من كيام دست تواناي خدا در آستينم
من علي (ع) عالي اعلا اميرالمومنينم
*****
من حكيمم من كريمم من عليمم من زعيمم
من سميعم من بصيرم من كبيرم من عظيمم
من حياتم من مماتم من سلامم من سليمم
من خليلم من مسيحم من دبيحم من كليمم
من سپهرم من نجومم من امانم من امينم
من علي (ع) عالي اعلا اميرالمومنينم
*****
مناسبت ولادت
سبك نوحه سنگين سنتي
قالب آهنگين
شاعر شاهنوري محمود
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
سبد سبد ستاره ، از آسمون مي باره
دنيا در انتظار ، صاحب ذوالفقاره
كعبه كه بيقراره ، لبريز افتخاره
اونم درانتظار ، ديدن روي ياره
همه با هم توكلت علي ا...
عجب چشمي چه ابرويي ماشا ا...
مسلمونا قد و بالاش ببينيد
بخونيد آيه نصر من ا...
علي علي يا مولا (4)
*****
كرامتش يه دنياست ، خيلي كريم و آقاست
توي صف گداهاش ، حاتم طايي پيداست
با اينكه اهل درده ، والله خيلي مرده
شيطون اگه ببينه ، اسمشو بر مي گرده
هزار تا يوسفم ابروش نمي شن
همه دنيا يه تار موش نمي شن
زده آتيش به دلهاي ديوونه
كه هرگز تا ابد خاموش نمي شن
علي علي يا مولا (4)
*****
نام علي چه زيباست ، اندازه يه درياست
اما خودش هميشه ، عاشق نام زهراست
خودش كه نور عينه ، بهشت عالمينه
اونم مث شماها ، خاطر خواه حسينه
علمدار خدا روي زمينه
به والله اميرالمومنينه
بنازم مكتب عشق علي رو
كه شاگردش يل ام البنينه
علي علي يا مولا(4)
*****
مناسبت ولادت
سبك ولادتي
قالب آهنگين
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
يا علي عشقت شده نقش دل ما
شده با مهرت عجين آب و گل ما
تو عزيز قلب مايي ، تو گل عشق طاهايي
اي گل زيبا ، كعبه دلها، همسر زهرا ، يا علي مولا
يا علي مولا (4)
*****
عالمي روشن شده از نور رويت
دل ما پر مي زند امشب بسويت
تو عزيز قلب مايي ، تو گل عشق طاهايي
دل بتو بستيم ، عاشقت هستيم ، اي بهشت ما ، يا علي مولا
يا علي مولا(4)
*****
تويي ماه آسمان سينه ما
مهر تو باشد نشان سينه ما
تو عزيز قلب مايي ، تو گل عشق طاهايي
اي گل اميد ، عاقبت گرديد ، دشمنت رسوا، يا علي مولا
يا علي مولا (4)
*****
گل روي تو با گل روي زهرا
دو بهشت نور است و دو گل زيبا
تو عزيز قلب مايي ، تو گل عشق طاهايي
جان خريدارت ، مست ديدارت، دل ترا شيدا ، يا علي مولا
يا علي مولا(4)
*****
مناسبت ولادت
سبك ولادتي
قالب آهنگين
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
مولا مدد مولا مدد يا علي مولا مدد(2)
*****
اي پادشاه ملك دين جان من قربان تو
اي چشم اميد همه بر تو و احسان تو
اي خوش بحال آنكه شد بي سر و سامان تو
دين من و ايمان من اي همسر زهرا مدد
*****
اي ساقي كوثر ببين كنج اين ميخانه ام
تو شمع اميدي و من گرد تو پروانه ام
يك جمله گويم اينكه من عاشق و ديوانه ام
روح من ريحان من اي كعبه دلها مدد
*****
من بنده اي بي پا و دست سر تويي سرور تويي
شير خدا شاه عرب فاتح خيبر تويي
من مست تو پا بست تو ساقي كوثر تويي
جان من جانان من سلطان دو دنيا مدد
*****
مناسبت ولادت
سبك ولادتي
قالب مثنوي
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
دلا امشب به مي بايد وضو كرد
و هر نا ممكني را آرزو كرد
كه ساقي باده اي نو در سبو كرد
خدا در چنته هر چه داشت رو كرد
خدا بر عالم و افلاك جان داد
به شكل مرتضي خود را نشان داد
براي عرش داور لنگر آمد
براي حضرت حق دلبر آمد
خدا امشب ز تنهايي در آمد
كه بهر همنشيني حيدر آمد
خدا تا اين گل خوشبوي بشكفت
هزاران بار بر خود آفرين گفت
خدا امشب سبو در دست گرديد
علي را آفريد و مست گرديد
چنان بر مرتضي پابست گرديد
كه فارغ از تمام هست گرديد
ز بسكه شد سرا پا شاد با او
خدا دست اخوت داد با او
مناسبت ولادت
سبك ولادتي
قالب رباعي
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
در كعبه جمال ازلي مي بينم
آفاق ز نور او جلي مي بينم
من نور خدا وجود ناپيدا را
در چهر ي مرتضي علي مي بينم
مناسبت ولادت
سبك نوحه سنگين سنتي
قالب آهنگين
شاعر شاهنوري محمود
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
نميره اسم نابت از لب من
عشق تو كار هر روز و شب من ، واي واي واي
نميرم از درخونت ميدوني
گدايي تو دين و مذهب من ، واي واي واي
به دو عالم اميري ، بخدا بي نظيري
از تو ممنونم ارباب ، منو تحويل مي گيري
علي مولا يا حيدر(4)
*****
عمريه اين گدا مست نگاته
آرزوش ديدن صحن و سراته ، واي واي واي
زير پاتم نيگا كن تا ببيني
دل نا قابل من زير پاته ، واي واي واي
عشق تو رشته رشته ، با گل من سرشته
خدا كنج لب من ، علي مولا نوشته
علي مولا يا حيدر(4)
*****
توي عالم بقرآن بي قريني
بهترين ارباب روي زميني ، واي واي واي
الهي كور بشه چشم حسودا
كه تو تنها اميرالمؤمنيني ، واي واي واي
نوكريت آبرومه ، حرمت آرزومه
هميشه قاب عكس ، پسرت روبرومه
علي مولا يا حيدر(4)
*****
مناسبت ولادت
سبك ولادتي
قالب مثنوي
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
كعبه امشب مهبط نور خداست
مكه امشب قبله نه قبله نماست
در شب ميلادت اي نور خدا
نور مي تابد به جان ماسوي
حاصل حب و وداد حق تويي
فاش گويم خانه زاد حق تويي
مريم آن كاخ عبادت را رياض
ديد چون در خويش آثار مخاض
وحي آمد گر چه هستي محترم
ليك بيرون رو بدين حال از حرم
اين مكان غير از عبادتگاه نيست
مسجد است اينجا ولادتگاه نيست
گر چه فرزندت بود عيسي ولي
فرقها دارد مسيحا با علي
ليك بهر مادرت از آسمان
اين ندا آمد كه نزد ما بمان
فاطمه ام اسد بنت اسد
غم مبادا بر دلت يكدم رسد
آمدي در كوي ما محزون مرو
همچو مريم از حرم بيرون مرو
كشتيم را نوح آوردي بيا
خانه ام را روح آوردي بيا
فاطمه از اين ندا مسرور شد
درد شيرين و دلش پر شور شد
همسفر با دل شد و پرواز كرد
چشم خود را سوي كعبه باز كرد
كعبه دست و پاي خود گم كرده بود
بر رخش اما تبسم كرده بود
كعبه يك در داشت آنهم مشركان
رفت و آمد مي نمودندي از آن
گفت با خود هوش باش او حيدر است
ني سزاوار ورود از اين در است
باز كن اي بيت پاك داوري
بهر باب اله باب ديگري
اين بگفت و نعره بر افلاك زد
بهر مولا سينه خود چاك زد
كاي به رضوان ساقي كوثر بيا
وي در رحمت تو از اين در بيا
اي فداي مقدمت حِجر و حَجر
گشته از هجر تو زمزم ديده تر
چشم حق بنگر تو بر چشم ترم
دست حق بگذار پايت بر سرم
ميهمان اي جان تو بر جانانه اي
ميهمان نه بلكه
صاحب خانه اي
اي بلند آوازه از نامت حرم
حرمتت كرده حرم را محترم
خانه معبود بر روي زمين
در طوافت بود و مي گفتا چنين
ياعلي جان مقتداي من تويي
دلبر من دلرباي من تويي
*****
من ز تو بودم ز تو هستم علي
سرخوشم از عهد و پابستم علي
كعبه من اذنت احرامم بده
مروه من از صفا جامم بده
اين در افتاده ز پا را خود ببر
بي خود از خود كن مرا با خود ببر
يك نگاهت را بده هستم بگير
جان زهرا يا علي دستم بگير
مناسبت ولادت
سبك ولادتي
قالب آهنگين
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
يا علي اي گل بهار ، شاه مردان روزگار
لا فتي الا علي لا سيف الا ذوالفقار
شب ميلاد سعيد توست ، مستم مست سبوي تو
دل و جانم غرق آرزوست ، چشمم چشمم بسوي تو
تو كريمي و من گدا ، عيدي امشب نما عطا
لا فتي الا علي لا سيف الا ذوالفقار
*****
همه جا مهر و محبتت ، اصل راز و نياز من
بخدا عشق و ولاي تو
روح روح نماز من
جان شيدائيم تويي ، همه دارائيم تويي
لا فتي الا علي لا سيف الا ذوالفقار
*****
بسكه ديدار فاطمه ، در دلت جا گرفته است
خاطرات نگاه تو ، رنگ زهرا گرفته است
عشق زهرا و علي ، در سرشت من بود
خدمت درگاه تو ، سرنوشت من بود
لا فتي الا علي لا سيف الا ذوالفقار
*****
مناسبت ولادت
سبك ولادتي
قالب آهنگين
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
ذكر تو را دم به دم مي گويم يا علي
خانه به خانه ترا مي جويم يا علي
تا كه جوابم دهي ، باده نابم دهي
جام شرابم دهي
ياعلي مولا علي(3)
*****
گر بد و ناقابلم علي ، مِهر تو مُهر دلم علي
كوي ترا مايلم علي ، مولا مولا علي علي
اي صنم دلربا من عبد و تو امير
رشته عمر مرا در دست خود بگير
عبد و حقير توأم ، مست و اسير توأم ، مست غدير توأم
يا علي مولا علي(3)
*****
مذهب و ايمان من توئي، جلوه جانان من تويي
گمشده جان من تويي ، مولا مولا علي علي
قلب من بينوا كانون عشق تو
شكر خدا گشته ام مجنون عشق تو
اي مي و پيمانه ام ، ساقي ميخانه ام ، من به تو پروانه ام
يا علي مولا علي(3)
*****
مناسبت ولادت
سبك واحد جديد
قالب رباعي
شاعر مؤيد سيد رضا
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
ابر كرم خدا ببارد امروز
نوميد كسي را نگذارد امشب
شكرانه سالروز ميلاد علي
زهرا به بقيع جشن دارد امروز
مناسبت ولادت
سبك ولادتي
قالب آهنگين
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
امين حيدر امان حيدر ، زمين حيدر زمان حيدر
جلي حيدر نهان حيدر ، اميرمؤمنان حيدر
به كوري عدو گو دم به دم حيدر
علي باشد نوايم تا دم آخر
علي باشد امير صحنه ي محشر
اميرالمؤمنين علي يا حيدر(3)
*****
علي ساقي علي سرور ، زدم مي تا دم آخر
توكلت علي الحيدر ، توكلت علي الحيدر
خدايي تا خدا باشه علي شاه است
علي آئينه اي از روي الله است
علي زيباتر از زيبائي ماه است
اميرالمؤمنين علي يا حيدر(3)
*****
علي بن ابيطالب ، هو الحيدر هو الغالب
لوحيِ الَّه هو الكاتب ، لعدوانٍ اِلَه غالب
سرم را در رهش همواره مي سايم
خدا داند كه عبد عبد مولايم
گرفته عشق روي او سر و پايم
اميرالمؤمنين علي يا حيدر(3)
*****
علي فردا و امروزم ، علي ماه دل افروزم
محبت گر از او دارم ، به آتش هم نمي سوزم
شده حاتم گداي سفره ي بذلش
عصاي موسوي با آنهمه فضلش
بود بازيچه ي دست ابوالفضلش
اميرالمؤمنين علي يا حيدر(3)
*****
به شهر دل تو سرداري ، ز هر سويي پديداري
چه آسان شد دلم صيدت ، چرا چون تو كمانداري
دل از دل بردي و آرامش جاني
دلم صيدت نمي شد مي شدم فاني
اگر هستم اميدم هر زمان اين است
به سوي مجلست من را تو مي خواني
يل ام البنين آقام ابوالفضل(3)
*****
عموي حضرت قائم ، تويي ماه بني هاشم
منم ممنون تو مولا ، كه در هيئت شدم خادم
هميشه از نگاهت مست و بيمارم
ببخشم گر به گلبرگ تو من خارم
خدا ميدونه تا وقتي كه جون دارم
مقيم هيئتت يعني علمدارم
يل ام البنين آقام ابوالفضل(3)
*****
مناسبت ولادت
سبك ولادتي
قالب آهنگين
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
عشقمي شورمي بيش از حد
شد ذكر عيسي يا هو مدد
از ازل پاي عشقت خدا
بهشت و بنامت زد سند
اي امير اي دلير پهلوون
چشات مي كنه كن فيكون
وقتي قدم مي زني رو زمين
به زير قدمهات آسمون
علي علي علي علي حيدر (4)
*****
نبي تباره چشاش ستاره
كعبه مي سازه با يك اشاره
نسيم عرشه نفس خوشبوش
همه رو كشته با تيغ ابروش
ذكر اهل سما و زمين مولا اميرالمؤمنين
توي جنگ و نبرد شد همين ذكر لب يل ام البنين
حيدري دلبري ساغري بد و خوب و با هم مي خري
امشب از اينجا مولا علي ما رو به كربلا هم مي بري
علي علي علي علي حيدر (4)
*****
شور آفرينه كوكب دينه
دربون خونش روح الامينه
شاه دو عالم امير احساس
دلا رو برده باباي عباس
دلربا باوفا با صفاست به كشتي دلها ناخداست
درجوانمردي معلم علمدار دشت كربلاست
عشق او برده دل زير دين اينو مي دونن همه عالمين
از علي علمدار حنين عباس شده علمدار حسين
*****
مناسبت ولادت
سبك ولادتي
قالب رباعي
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
يا علي ذاتت ثبوت قل هو ا... احد
نام تو نقش نگين امر ا... الصمد
لم يلد از مادر گيتي و لم يلد چو تو
لم يكن بعد از نبي هستي له كفوا احد
مناسبت ولادت
سبك ولادتي
قالب رباعي
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
چه كس گفته خدا در عرش راضي است
از آن دل كه در او حبّ علي نيست
چرا دشمن نمي خواهد بفهمد
وضوي بي علي يك آب بازي است
مناسبت ولادت
سبك ولادتي
قالب رباعي
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
مرا عشق علي در آب و خاك است
ولاي مرتضي از شير پاك است
شكاف كعبه ثابت كرد بر خلق
خدا هم بهر حيدر سينه چاك است
مناسبت ولادت
سبك ولادتي
قالب رباعي
شاعر ناشناس
منبع گلهاي محبت
تعداد استفاده 0
چشمان علي دو چشمه ي خورشيد است
لبهاي علي لبالب از توحيد است
سوگند به كعبه خانه ي ميلادش
اسلام محمد از علي جاويد است
مناسبت ولادت
سبك ولادتي
قالب آهنگين
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
بوترابه ، عشق نابه ، آخر هر انتخابه
گره ي معجر زهراش شرح آيه ي حجابه
علي اون آقائيكه مردونگي ميشه هلاكش
سلسبيل و كوثرند خوشه اي از شاخه ي تاكش
چي بگم وقتي دو دفعه كعبه ميشه سينه چاكش
من مست حيدرم ، پا بست حيدرم
گر كه پستم ولي ، دربست حيدرم
*****
دل من در ، نجف توست ، درّي و دل صدف توست
توي جا نماز كعبه مُهر خاك نجف توست
تويي آن سنگ ابابيل كه سر ابرهه باريد
تويي آن حسّي كه عيسي زندگي به مرده بخشيد
تويي سرّ يد بيضا كه درخشيد مث خورشيد
روح پيغمبري ، ساقي كوثري
آقا تير خلاص ، يك كلام حيدري
*****
حسن احسا ، س تو عشقه ، فاطمه ياس تو عشقه
زينب و حسين كه جا خود فقط عباستو عشقه
رستم از هيبت چشمات دو تا دستاشو بريده
يوسف از شرم رخ تو به رخش نقاب كشيده
ميگن آن بهشتو برق ذوالفقارت آفريده
شير بنت اسد ، گويم من بي عدد
نقش درب بهشت ، هو يا حيدر مدد
*****
مناسبت ولادت
سبك مرثيه
قالب آهنگين
شاعر سازگار حاج غلامرضا
منبع مرآت ولايت 2
تعداد استفاده 0
امشب از هر شب زيباتري كعبه
از همه عالم دل مي بري كعبه
پر شو از ذكر يا علي امشب
شب نشيني كن با علي امشب
يا علي مولا علي مولا علي مولا(2)
*****
فاطمه بنت اسد پسر زاده
در دل كعبه قرص قمر زاده
روح ايمان را در بغل دارد
كلّ قرآن را در بغل دارد
يا علي مولا علي مولا علي مولا(2)
*****
جان پيغمبر عيدت مبارك باد
ساقي كوثر عيدت مبارك باد
روي تو شمع و كعبه پروانه
سرفراز از تو گشته اين خانه
يا علي مولا علي مولا علي مولا(2)
*****
يا محمد اين دار و ندار توست
در خزان غم باغ و بهار توست
بين دشمن ها در كنار توست
ذوالفقارش در اختيار توست
يا علي مولا علي مولا علي مولا(2)
*****
امشب اي ساقي، كوثر به جامم ريز
شعله ام گردان، آتش به كامم ريز
پر كن اي ساقي از مي هويم
پر شوم از حق يا علي گويم
يا علي مولا علي مولا علي مولا(2)
*****
گوهر از بحر عنايتم دادند
از ازل جام ولايتم دادند
آنچه رزقم در شير مادر بود
مهر حيدر بود مهر حيدر بود
يا علي مولا علي مولا علي مولا(2)
*****
من به هر كارم علي علي گويم
تا نفس دارم علي علي گويم
رشته ي دل بر مهر علي بستم
با علي بودم با علي هستم
يا علي مولا علي مولا علي مولا(2)
*****
مناسبت ولادت
سبك مرثيه
قالب قصيده
شاعر سازگار حاج غلامرضا
منبع مرآت ولايت 2
تعداد استفاده 0
روح الامين به بام حرم رو اذان بگو
بعد از اذان ثناي علي همچنان بگو
اوصاف شير حق به زمين و زمان بگو
لب را بشو به زمزم و با حاجيان بگو
كامشب شب ولادت صاحب حرم شده
بيت الحرم به مقدم مولا حرم شده
*****
امشب به كعبه فاطمه پروانه ي علي است
دل دور كعبه گردد و ديوانه ي علي است
دست خدا به كعبه روي شانه ي علي است
امشب دل رسول خدا خانه ي علي است
باور كنيد جان به تن كعبه آمده
باور كنيد بت شكن كعبه آمده
*****
امشب به لوح، نقش قلم ذكر يا علي است
آواي سنگ هاي حرم ذكر يا علي است
بت هاي كعبه را همه دم ذكر يا علي است
امشب دعاي فاطمه هم ذكر يا علي است
امشب زمين به يمن علي عرش مي شود
امشب فلك ز بال ملك فرش مي شود
*****
اي كعبه جلوه ي ازلي را نگاه كن
مرآت حسن لم يزلي را نگاه كن
عيد ولايت است ولي را نگاه كن
يا فاطمه جمال علي را نگاه كن
آيينه از جمال جميل خدا بگير
با چهره ي علي ز خدا رو نما بگير
*****
مادر، تمام هستي پيغمبر است اين
از انبيا به غير محمد سر است اين
بر خلق آسمان و زمين رهبر است اين
دستش مبند بنت اسد حيدر است اين
اي دخت شير، بهر نبي شير زاده اي
شيري كه هست صاحب شمشمير زاده اي
*****
تو دخت شيري و اسد ا... زاده اي
بر جمله خلق، رهبر آگاه زاده اي
بهر رسول، همدم و همراه زاده اي
خوشتر ز آفتاب رجب، ماه زاده اي
نوزاد
تو كز او حرم ا... منجلي است
آيينه ي تمام نماي خدا، علي است
*****
نقش هميشه زنده ي لوح و قلم علي است
در بين اولياء به دو عالم عَلَم علي است
تصويري از حقيقت حسن قِدم علي است
سعي و صفا و زمزم و ركن و حرم علي است
قرآن به وصف اوست كه تكميل مي شود
جز او چه كس معلم جبريل مي شود؟
*****
روز نخست ارض و سما گفت يا علي
روح الامين به وقت دعا گفت يا علي
آدم به موج درد و بلا گفت يا علي
در جنگ ها رسول خدا گفت يا علي
در ذوالفقار زمزمه ي لافتي علي است
بر روي هر كه مي نگرم نقش يا علي است
*****
اي شهريار كشور جان يا علي مدد
اي دستگير خلق جهان يا علي مدد
اي رهنماي گمشدگان يا علي مدد
اي ذكر اهل دل به زبان يا علي مدد
ما جان و دل به مهر تو آراستيم و بس
روز نخست از تو، تو را خواستيم و بس
*****
مرغ دلم كبوتر صحن و سراي توست
شيرين ترين ترانه ي روحم ثناي توست
مُهر حلال زادگي من ولاي توست
هر سو كه رو نهم حرم با صفاي توست
از لحظه ايكه پاي به دنيا گذاشتيم
ديني به جز ولاي تو مولا نداشتيم
*****
گل بي نسيم تو پژمرده مي شود
دل بي شرار عشق تو افسرده مي شود
نام تو با كلام خدا بُرده مي شود
ياد دمت مسيحِ دل مُرده مي شود
تو كيستي؟ امام تمام امام ها
بر حضرتت هماره درود و سلام ها
*****
بي مهر تو قبول صلوه و صيام نيست
تكبير و حمد و نيت و ركن و قيام نيست
تبليغ دين احمد مرسل تمام نيست
ما را به جز تو بعد پيمبر امام نيست
اين مذهب و عقيده و ايمان «ميثم» است
حتي
بهشت هم تو نباشي جهنم است
*****
مناسبت ولادت
سبك مرثيه
قالب قصيده
شاعر سازگار حاج غلامرضا
منبع مرآت ولايت 2
تعداد استفاده 0
اي كعبه داري يك جهان جان در بر امشب
الحق كه از هر شب شدي زيباتر امشب
آغوش جان را باز كن جانانه آمد
هنگام قرباني است صاحب خانه آمد
جبريل را از بهر درباني بياور
مانند اسماعيل قرباني بياور
اي كعبه حقّ صاحب خود را ادا كن
حجاج را در مقدم مولا فدا كن
خيل ملائك كعبه را در بر گرفتند
بت ها به كعبه ذكر يا حيدر گرفتند
حِجر و حَجر، ركن عراقي، ركن شامي
گويند مولا مقدمت بادا گرامي
زمزم به اشك شوق جان را شستشو ده
هر چار ركن كعبه را با هم وضو ده
مكه تجلي گاه داور گشته امشب
كعبه گريبان چاك حيدر گشته امشب
اي كعبه بنگر وجه ا... الصمد را
آغوش بگشا بار ده، بنت اسد را
تاريخ مي گويد علي مولود كعبه است
مولود كعبه نه، بگو موعود كعبه است
او پيشتر از كعبه بوده نكته اين است
پس كعبه مولود اميرالمؤمنين است
مكه به توفيق ولايت محترم شد
امشب حرم از مقدم مولا حرم شد
سري است در اين خانه بايد لب فرو بست
حتي حرم اين راز پنهان را نديده است
از چار ركن كعبه پرسيدم علي كيست؟
گفتند با حيرت خدا هست و خدا نيست
حجر و صفا و مروه و زمزم ندانست
از بيت كردم اين سئوال، او هم ندانست
تصوير حسن غيب در آيينه ي اوست
قرآن نازل نا شده در سينه ي اوست
از اول خلقت علي مشكل گشا بود
عالم نبود و آن جمال دلگشا بود
او از خدا حكم دو عالم را گرفته
او در تكامل دست آدم را گرفته
خورشيد، اسرار درون را با علي
گفت
پيش از درخشيدن همانا «يا علي» گفت
پيغمبران هم با علي بودند و هستند
پيش از نبوت با خدا اين عهد بستند
جبريل ذكر «لافتي الا علي» گفت
حتي محمد هم به خيبر يا علي گفت
حكم از خدا بود و قلم دست علي بود
در فتح خيبر هم علم دست علي بود
اوصاف حيدر را نمايد كس چگونه؟
جان محمد را ستايد كس چگونه؟
خلقت كجا داند كجا داند علي كيست؟
تنها خدا داند خدا داند علي كيست؟
اين كفر نبود، تا خدا دارد خدايي
با دست حيدر مي كند مشكل گشايي
آنانكه از ميزان حق، حق را ربودند
و ا... خاك كفش قنبر هم نبودند
كي فتح كرده بدر و احزاب و اُحد را؟
كي كشته با يك ضربه عمرو عبدود را؟
كي در شب معراج با احمد نشسته؟
كي بر سر دوش محمد بت شكسته؟
كي كرده در ميلاد، قرآن را تلاوت؟
كي خوانده بر كفار آيات برائت؟
كي جز علي نفس پيمبر شد؟ بگوييد
آيينه ي زهرا اطهر شد؟ بگوييد
كي در اخوت شد برادر با محمد؟
كي غير حيدر شد برابر با محمد؟
كي بهر حفظ جان احمد ترك جان گفت؟
كي جان به كف بگرفت و جاي مصطفي خفت؟
كي يك تنه ره بست بر خيل عدو تنگ؟
كي بر بدن آمد نود زخمش به يك جنگ؟
كي جز علي بر خصم خود شمشير بخشيد؟
كي جز علي يك شب چهل منزل درخشيد؟
كي مثل حيدر جوشن بي پشت پوشيد؟
كي در تمام جنگ ها چون او خروشيد؟
كي جز علي از اشك طفلي داشت پروا؟
كي غير حيدر با محمد كرده نجوا؟
اي اهل عالم آيه ي اكمال دين چيست؟
اين «لافتي الا علي» درباره ي كيست؟
آن كس كه خواندش خواجه ي كل «كلّ دين» كيست؟
ميزان حق غير از اميرالمؤمنين كيست؟
اي تيغ حق از
بدر تا صفين، حيدر
نفس محمد يا ابوالسبطين، حيدر
شير خدا و شير پيغمبر تويي تو
حيدر تويي، حيدر تويي، حيدر تويي تو
تو مصطفي را مهري و قهري علي جان
او شهر علم و تو دَرِ شهري علي جان
اين شهر غير از تو دَرِ ديگر ندارد
اسلام جز تو يا علي حيدر ندارد
تو پاي تا سر رحمتٌ للعالميني
هم جان شيرين نبي هم جانشيني
من كيستم يك قطره ي ناچيز ناچيز
كز بحر جودت گشته ام لبريز لبريز
بي تو خدا را بندگي كردم؟ نكردم
جز با ولايت زندگي كردم؟ نكردم
تابيد از اول در دلم نور هدايت
هرگر نخواندم يك نماز بي ولايت
يك باغ گل دارم، اگر خارم علي جان
هر كس كه هستم دوستت دارم علي جان
لطف غيورت كي مرا وا مي گذارد؟
كي در جهنم دوستت پا مي گذارد؟
دوزخ كه جاي دوستان مرتضي نيست!
آخر جهنم را مگر شرم و حيا نيست؟!
حتي اگر در قعر دوزخ پا گذارم
از شعله هاي خشم آن باكي ندارم
با اي نسخن داد از درون دل بر آرم
آتش مسوزان! من علي را دوست دارم
«ميثم» همين است و همين است و جز اين نيست
دين جز تولاي اميرالمؤمنين نيست
مناسبت ولادت
سبك ولادتي
قالب آهنگين
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
علي مدد(3) علي علي علي جان
*****
هيچ وقت تو مدح و ثنا ، برا شه لافتي
نگيد به دنيا اومد
كه از ازل ، شير خدا ، بوده كنار خدا
يلي كه عرش گليم زير پاشه
كليد صد تا بهشت تو نگاشه
دفتر سرنوشت زير بغلهاش
نمونه امضاي خدا باهاشه
علي مدد(3) علي علي علي جان
*****
راه امان عليه شير زمان عليه
خلقت هستي جدا
شاهكار حق ، اعجوبه ي ، هر دو جهان عليه
ابوتراب ترين مرد زمينه
يه شاگردش يل ام البنينه
شعار شيعه تو دنيا همينه
فقط حيدر اميرالمؤمنينه
علي مدد(3) علي علي علي جان
*****
كعبه قلندرشه ، عالمي نوكرشه
تموم آفرينش
يه ذره از ، خاك كف ، نعلين قنبرشه
اسد ا... تو اين دنيا يكيه
همسر ام ابيها يكيه
عمر سلطاني حيدر كرار
با سنّ باريتعالي يكيه
علي مدد(3) علي علي علي جان
*****
مناسبت ولادت
سبك ولادتي
قالب آهنگين
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
تو قلعه ي دلم فقط عشق علي نشسته
جون و دلم با اشتياق اين عشقو مي پرسته
دل دل اسير عشق مولاست
ذكر علي شفاي غمهاست
اين اسم تموم عشق و اعتقاد زهراست
حيدر علي مدد يا حيدر (3)
*****
علي اگر نبود قسم دنيا نمي شد آباد
خدا خودش را با علي به آدما نشون داد
نورش آبروي برده از ماه
عالم به عشق اون خاطر خواه
هر كس مي بيندش مي خونه قل هو ا...
حيدر علي مدد يا حيدر (3)
*****
مناسبت ولادت
سبك ولادتي
قالب آهنگين
شاعر ناشناس
منبع زمزمه هاي ولايت 75
تعداد استفاده 0
تاج سعادت بر سر شيعه، اومده دنيا رهبر شيعه2
ساقي پيمونه ي ناب اومد
براي عكس خدا قاب اومد
پدر حضرت ارباب اومد
علي علي علي حيدر حيدر(3)
*****
چراغ شيعه عالم فروزه، خصم علي تو آتيش مي سوزه2
خدا ز خصم علي بيزاره
هر كه عبد حيدر كراره
حضرت زهرا هواشو داره
علي علي علي حيدر حيدر(3)
*****
از علي دشمن واهمه داره، آخه حسابش با ذوالفقاره2
شير خدا علي پهلوونه
ذوالفقارش رو تا مي چرخونه
هزار تا سر وسط ميدونه
علي علي علي حيدر حيدر(3)
*****
بعد خودش اين وليّ مذهب، ارث صداشو ميده به زينب2
شميم هر نفسش از ياسه
خاك زير قدماش الماسه
شاگرد جنگ آورش عباسه
علي علي علي حيدر حيدر(3)
*****
مناسبت ولادت
سبك ولادتي
قالب رباعي
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
گويند حريم كعبه در داشته است
از سيزده رجب خبر داشته است
از شدت اشتياق ديدار علي
ديوار حرم شكاف برداشته است
مناسبت ولادت
سبك مرثيه
قالب قصيده
شاعر سازگار حاج غلامرضا
منبع نخل ميثم 4
تعداد استفاده 0
اي حرم ديدار روي حق تعالايت مبارك
كعبه امشب آفتاب عالم آرايت مبارك
اي صفا اي مروه اي هستي تجلايت مبارك
اي حطيم اي حِجر اي زمزم تولايت مبارك
فاطمه بر صورت مولا تماشايت مبارك
رحمت للعالمين ديدار مولايت مبارك
گوهر درياي توحيدت مبارك باد كعبه
در دل شب قرص خورشيدت مبارك باد كعبه
*****
امشب از زمزمه به كف ساغر بگيريد اي ملايك
كعبه را مانند جان در بر بگيريد اي ملايك
عيدي خود را ز پيغمبر بگيريد اي ملايك
هر چه مي خواهيد از حيدر بگيريد اي ملايك
ذكر يا مولا علي از سر بگيريد اي ملايك
از اميرالمؤمنين كوثر بگيريد اي ملايك
سرخوشان زمزم فيض علي ساغر مبارك
بر همه ميلاد مولا ساقي كوثر مبارك
*****
دامن أمّ القري امشب أبوالأيتام دارد
مكه پيش از سال بعثت جلوه ي اسلام دارد
يا حرم آگاهي از بشكستن اصنام دارد
آسمان از صورت خورشيد بر كف جام دارد
يا زمين از نور امشب جامه ي احرام دارد
حبذا مولود مسعودي كه حيدر نام دارد
كعبه امشب بيت معمور اميرالمؤمنين شد
مُلك هستي غرق در نور اميرالمؤمنين شد
*****
اي نبي را جانشين ميلاد مسعودت مبارك
عروه الوثقاي دين ميلاد مسعودت مبارك
قبله ي اهل يقين ميلاد مسعودت مبارك
خلق عالم را معين ميلاد مسعودت مبارك
مرشد روح الامين ميلاد مسعودت مبارك
يا اميرالمؤمنين ميلاد مسعودت مبارك
اي حرم امشب اسد در دامن بنت اسد بين
قل هو ا... احد مرآت ا... الصمد بين
*****
گوهر عصمت گرفته در بغل دردانه امشب
يا كه زمزم را پر از كوثر بود پيمانه امشب
عارض مولا شده شمع و حرم پروانه امشب
خانه دارد آبرو از روي صاحب
خانه امشب
اين خبر كرده امير مكه را ديوانه امشب
مي دهد بنت اسد را ذات حق ريحانه امشب
اي امير مكه با زمزم حرم را شستشو كن
صاحب البيت آمده جان را نثار روي او كن
*****
فاطمه بنت اسد قرص قمر آوردي امشب
ماهي از خورشيد گردون خوبتر آوردي امشب
بر رسول ا... قرآني دگر آوردي امشب
نخل اميد محمد را ثمر آوردي امشب
جان شيرين بر تن پيغامبر آوردي امشب
حبّذا اي مادر مولا پسر آوردي امشب
با وضو در بر بگيرش هستي پيغمبر است اين
هم علي، هم مرتضي، هم بوالحسن، هم حيدر است اين
*****
بي تولاي علي اسلام جان دارد ندارد
زهد كل رهروان بي او روان دارد ندارد
خصم او جز در دل دوزخ مكان دارد ندارد
هيچ پيغام آوري خط امان دارد ندارد
بر مشام خويش بويي از جنان دارد ندارد
حشر بي ظلّ لوايش سايه بان دارد ندارد
كعبه شاهد باش من غير از علي رهبر ندارم
در دو دنيا دست از دامان حيدر بر ندارم
*****
چشم شو كعبه كه بيني روي رب العالمين را
گوش شو تا بشنوي آيات قرآن مبين را
نطق زيباي دل انگيز اميرالمؤمنين را
صوت قرآن علي لبخند ختم المرسلين را
بوسه هاي احمد و تبريك جبريل امين را
عيد اهل آسمان و شادي خلق زمين را
اي حرم با ماه رخسار علي روشنگري كن
يا علي قرآن بخوان و از محمد دلبري كن
*****
يا محمد شير تو شمشير حي داورم من
فاتح احزاب و بدر و قهرمان خيبرم من
باطنم من ظاهرم من اولم من آخرم من
با تو در تنهايي و سختي و غم همسنگرم من
كشتي توحيد را در سايه ي تو لنگرم من
حيدرم من، حيدرم من، حيدرم من، حيدرم من
همچو قرآنت چراغي منجلي داري محمد
بيم از دشمن مكن ديگر علي داري محمد
*****
يا
محمد بازو و شمشير من در اختيارت
من خدا را شيرم و زنجير من در اختيارت
حمد من تهليل من تكبير من در اختيارت
غرش فرياد عالمگير من در اختيارت
هم قضا تسليم، هم تقدير من در اختيارت
عزم من، تعجيل من، تأخير من، در اختيارت
پا به پاي حضرتت اسلام را يار و معينم
تو رسول اللّهي و من هم اميرالمؤمنينم
*****
آمدم تو جان من باشي و من جان تو باشم
از ولادت تا شهادت عبد فرمان تو باشم
در تمام جنگ ها فتح نمايان تو باشم
حامي دين مبين و يار قرآن تو باشم
بين حق و بين باطل نور و فرقان تو باشم
باغبان دائم گلهاي خندان تو باشم
آن چنان كه حق مرا يار پيمبر آفريده
ذوالفقار حيدري را بهر حيدر آفريده
*****
اي تمام دين من مهر و تولايت علي جان
اي دلم درياي نوري از تجلايت علي جان
اي به قرآن مدح گفته حق تعالايت علي جان
اي همه عالم فداي قد و بالايت علي جان
اي خدا خوانده به كل خلق مولايت علي جان
اي فراتر آستان از عرش اعلايت علي جان
اي ولايت دين «ميثم» جان ميثم هست ميثم
واي اگر از مرحمت فردا نگيري دست ميثم
*****
مناسبت ولادت
سبك مرثيه
قالب قصيده
شاعر سازگار حاج غلامرضا
منبع نخل ميثم 4
تعداد استفاده 0
ا... اكبر اي حرم امشب حرم شدي
بيش از هميشه نزد خدا محترم شدي
آيينه دار آينه ي ذوالكرم شدي
باغ ارم نه، رشك رياض ارم شدي
اي زادگاه فاطمه، اي خانه ي علي
پروانه ي تو خلق و تو پروانه ي علي
*****
تبريك اي بتان حرم داوري شديد
امشب به كعبه گرم ثنا گستري شديد
از افتراي بت شدن امشب بري شديد
در اشتياق شير خدا حيدري شديد
امشب به كعبه اُنس بگيريد با علي
ريزيد بر زمين و بگوييد يا علي
*****
خورشيد سجده بر كره ي خاك مي كند
زين سجده فخر بر همه افلاك مي كند
ديوار كعبه سينه ي خود چاك مي كند
پرواز، روح خواجه ي لولاك مي كند
امشب شب ولادت جان محمد است
ذكر علي علي به زبان محمد است
*****
امشب صداي دلكش زمزم علي علي است
امشب سرود عالم و آدم علي علي است
امشب دعاي عيسي مريم علي علي است
باور كنيد ذكر خدا هم علي علي است
آيد صداي زمزمه ي مسجد الحرام
با چار ركن خود به علي مي دهد سلام
*****
امشب سرود وحي به تفصيل بشنويد
از جوف كعبه نغمه ي تهليل بشنويد
تنزيل و قدر و نور به ترتيل بشنويد
بانگ اذان به كعبه ز جبريل بشنويد
بانگ علي علي همه در كعبه سر دهيد
ميلاد نور را به پيمبر خبر دهيد
*****
اي شير، دخت شير، زهي شير داورت
اي كعبه اين تو، اين گل رخسار حيدرت
داري علي به دامن توحيد پرورت
اين جان پاك سيد بطحاست در برت
هم مام شير حقي و هم شير دخت شير
شير خدا ز سينه ي پاك تو خورده شير
*****
اي طلعتت
جمال جميل خدا علي
اي بر تمام خلق خدا مقتدا علي
اي كرده حق به حضرت تو اقتدا علي
اي جان جان، كه جان جهانت فدا علي
اي در تمام مُلك خدا ذكر خير تو
مولود كعبه ركن حرم كيست غير تو
*****
مرآت حُسن خالق سرمد تويي علي
توحيد تو، حقيقت احمد تويي علي
قرآن روي دست محمد تويي علي
حدّت همين كه رحمت بي حد تويي علي
قرآن كتاب مدح و خدا مدح خوان توست
جاي لب رسول خدا بر دهان تو است
*****
تنها تويي به ختم رسل جان و جانشين
تنها تو را رسول خدا خوانده كل دين
تنها تويي تو دست الهي در آستين
تنها تويي امير تمامي مؤمنين
تنها تو در ، ز قلعه ي خيبر گشاده اي
تنها تو، پا به دوش پيمبر نهاده اي
*****
بازوي ديو نفس كه بسته است غير تو؟
با احمد و خدا كه نشسته است غير تو؟
اصلاب كفر را كه گسسته است غير تو؟
بت هاي كعبه را كه شكسته است غير تو؟
بر منبر رسول، سلوني تو گفته اي
در بستر رسول، تو تنها تو خفته اي
*****
قرآن نيازمند به نطق و بيان توست
هم تو زبان حقي و هم حق زبان توست
جاويدي و هماره زمان ها زمان توست
خورشيدي و تمام مكان ها مكان توست
وابسته ي ولاي تو وابسته ي خداست
مهر تو لطف و رحمت پيوسته ي خداست
*****
تا حشر بوسه هاي كرامت به دست توست
با ا... قسم زمام امامت به دست توست
بيماري و شفا و سلامت به دست توست
روز جزا لواي امامت به دست توست
روزي كه خلق ناله ي اين المفرّ زنند
حتي رُسل به زير لواي تو ايمنند
*****
دستي كه دامن تو نگيرد بريده باد
قلبي كه بي ولاي تو باشد دريده باد
سروي كه خم نشد به حضورت خميده باد
هركس
به جز تو ديد، ترابش به ديده باشد
وجه اللّهي زمان و مكان غرق نور توست
هر كس كه هر كجا بنشيند حضور توست
*****
من كيستم غلام تو يا مرتضي علي
از تشنگان جام تو يا مرتضي علي
مرغ اسير دام تو يا مرتضي علي
در دام هم به بام تو يا مرتضي علي
نطقم ز كودكي به ثناي تو باز شد
نظمم به نام «ميثم» تو سرفراز شد
*****
مناسبت ولادت
سبك ولادتي
قالب آهنگين
شاعر ناشناس
منبع زمزمه هاي ولايت 75
تعداد استفاده 0
ديگه غصه اي نداره دلي كه مست عليه
به خدا درهاي بسته كليدش دست عليه
تو بگو يا علي وقتي گره مي افته به كارت
به خودش قسم خدا هم مي گه جانم علي يارت
چشام خاك زير پاته ، مست ايوونِ طلاته (2)
اون كيه مهربون و مه جبينه
اون كيه كه مرد مرداي زمينه
كيه كه بفهمونه به اهل عالم
كه فقط حيدر اميرالمؤمنينه
حيدر علي علي مولا(2)
*****
دل ديوونه و مستم فقط از شما مي خونه
آرزوي حرم تو نذا بر دلم بمونه
من كه عمريه آقا جون توي دام تو اسيرم
نذار تو حسرت عشق نجف شما بميرم
اسمت تكه توي دنيا، و ا... يه دونه اي مولا(2)
اي تموم هستي و دار و ندارم
دوست دارم فقط شما باشي نگارم
دوست دارم كه وقت جون دادنم آقا
سرمو به روي زانوات بذارم
حيدر علي علي مولا (2)
*****
مناسبت ولادت
سبك مرثيه
قالب تركيب بند
شاعر سازگار حاج غلامرضا
منبع نخل ميثم 4
تعداد استفاده 0
توحيد نهد در دل كعبه قدم امشب
بت ها همه گشتند به تعظيم خم امشب
اركان حرم دور حرم ذكر گرفتند
در كعبه فتاده است به سجده صنم امشب
بر گوش رسد زمزمه ي چشمه ي زمزم
تا صبح زند از اسد ا... دم امشب
تبريك بگوئيد به كعبه كه دوباره
گرديده به ميلاد علي محترم امشب
تا فاطمه ي بنت اسد در حرم آيد
اي اهل حرم دور شويد از حرم امشب
پيدايش سيماي خداوند، مبارك
بر كعبه تماشاي خداوند، مبارك
*****
امشب حرم از عرش سرافرازتر آمد
در بيت خدا روي خدا جلوه گر آمد
شمشير خدا شير خدا حيدر كرار
يا حامي جان بر كف پيغامبر آمد
يا آمنه ي بنت وهب زاده محمد
يا فاطمه ي بنت اسد را پسر آمد
يا فاتح بدر و اُحد و خيبر و احزاب
يا شير حق از بيشه ي فتح و طفر آمد
اي بيت خدا روي خداوند مبارك
اي ختم رُسل جان عزيزت به بر آمد
در كعبه ندا مي رسد از خالق سرمد
ميلاد علي باد مبارك به محمد
*****
بُت هاي حرم سوره ي توحيد بخوانيد
در مقدم مولا دُرِ تهليل فشانيد
ميلاد علي را همه تبريك بگوييد
از بنت اسد عيدي خود را بستانيد
با دست علي تا به روي خاك بيفتيد
در كعبه بمانيد بمانيد بمانيد
امشب همه دور اسد ا... بگرديد
از جانب ما نيز سلامش برسانيد
با حمد حق از حلقه ي تهمت به در آييد
با مدح علي آتش دل را بنشانيد
با ديدن آن قامت و آن طلعت نيكو
فرياد بر آريد هو الحق و هوالهو
*****
كعبه همه سر تا قدم آغوش گشوده
يا اينكه
خداي حرم آغوش گشوده
ا... كه با ديدن توحيد مجسم
در دامن كعبه صنم آغوش گشوده
ميلاد علي آمده و عيد كرامت
بر شيعه ي مولا كرم آغوش گشوده
ديگر نهراسد كسي از آتش دوزخ
زيرا كه رياض ارم آغوش گشوده
تا بنت اسد با اسدش از حرم آيد
پيغمبر اكرم ز هم آغوش گشوده
با جام ولايت شده سرمست محمد
دل داده به شوق علي از دست محمد
*****
سرتا به قدم گشته نبي چشم كه بايد
از كعبه برون بنت اسد با اسد آيد
تكبير بگوييد كه آن چشم خداوند
چشمي به گل روي محمد بگشايد
تكبير بگوييد كه با خواندن قرآن
هم جان به نبي بخشد و هم دل بربايد
تكبير بگوييد كه مولا علي آمد
تا زنگ غم از قلب محمد بزدايد
تكبير بگوييد كه با حُسن خدايي
امروز خدا را به محمد بنمايد
احمد به بغل آنچه كه بايست گرفته
يا جان خودش را به سر دست گرفته
*****
از خالق دادار بپرسيد علي كيست
از احمد مختار بپرسيد علي كيست
جز شخص علي شخص خدا را نشناسد
از حيدر كرار بپرسيد علي كيست
در غزوه ي بدر و اُحد و خيبر و احزاب
از تيغ شرر بار بپرسيد علي كيست
از چاه و شب و نخله ي خرما و بيابان
از شمع شب تار بپرسيد علي كيست
شمشير به دشمن دهد و شير به قاتل
از قاتل خونخوار بپرسيد علي كيست
آيينه ي ذات ازلي را چه بخوانند
خلقت همه مانند علي را چه بخوانند
*****
آيينه ي معبود علي بود علي بود
سرمنشأ هر جود علي بود علي بود
ركن و حرم و حِجر و صفا، مروه و مسعا
سجده علي و ساجد و مسجود علي بود
هم اول و هم آخر و هم ظاهر و باطن
هم شاهد و مشهود علي بود علي بود
بعد از همه ايجاد علي هست علي
هست
پيش از همه موجود علي بود علي بود
روزي كه نه روز و نه شبي بود به عالم
و ا... علي بود علي بود علي بود
با اين همه، عبد است خدا نيست خدا نيست
عبدي كه ز معبود جدا نيست جدا نيست
*****
او كيست زكات است و صلات است و صيام است
تكبير و ركوع است و سجود است و قيام است
سوگند به قرآن كه علي بعد محمد
بر خلق امام است امام است امام است
دوزخ به محب وي و جنت به عدويش
و ا... حرام است حرام است حرام است
سني اگر انصاف دهد «لحمك لحمي»
در بحث، تمام است تمام است تمام است
من حيدريم حيدري، اينم به همه عمر
پيوسته مرام است مرام است مرام است
روزي كه در ايجاد نه آب و نه گلم بود
او از كرم خويش خريدار دلم بود
*****
در بيشه ي سبز نبوي شير علي بود
بر فرق ستمكاران شمشير علي بود
تا سينه ي بيداد گران را بشكافد
در تركش تقدير خدا تير علي بود
قرآن كريمي كه به دوران نبوت
با نطق محمد شده تفسير علي بود
نفس است كه بندد همه را در غل و زنجير
مردي كه ورا بست به زنجير علي بود
تهليل بر آريد كه تهليل جز او نيست
تكبير بگوييد كه تكبير علي بود
وا...ِ همين است همين است همين است
تا دين خدا هست علي رهبر دين است
*****
اي پيش قدت كعبه بر افراشته قامت
اي يافته زينت به وجود تو امامت
در سايه ي توحيد تو توحيد سرافراز
از بازو و شمشير تو دين يافت سلامت
تو با حق و حق دور تو گرديد هماره
امروز نه، فردا نه، كه تا صبح قيامت
از ما همه در محضر تو عجز و توسل
از تو همه درباره ي ما لطف و كرامت
اين
كلّ بهشت است، كه در حشر گذارند
پيشاني ما را به ولاي تو علامت
مرغ دل ما ساكن بام حرم تو است
آيين علي دوستي ما كرم تو است
*****
من كيستم؟ عالم به تولاي تو نازد
حود و ملك، آدم به تولاي تو نازد
هم موسي عمران به ولاي تو كند فخر
هم عيسي مريم به تولاي تو نازد
زهرا به فداي تو كند جان گرامي
پيغمبر اكرم به تولّاي تو نازد
قرآن شده در مدح و ثناي تو مزين
زيرا كه خدا هم به تولاي تو نازد
با ا... قسم لطف و عطايت نشود كم
بگذار كه «ميثم» به تولاي تو نازد
بگذار كه تا هست به لب نطق و بيانم
پيوسته شود مدح تو جاري به زبانم
*****
مناسبت ولادت
سبك نوحه سنگين جديد
قالب آهنگين
شاعر عبدالكريمي مهدي
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
تشهد هر نماز من علي علي مرتضي علي
تبسم لحظه لحظه ي حضرت خير النساء علي
بنويسيد بر مزار من غلام شير خدا علي
مستم مست جام كوثرم
عبد سلمان خاك قنبرم
دوستت دارم مرتضي علي
دوستت دارم مرتضي علي(3)
*****
من متولد غديرم تشنه ي جام محبّتم
داد علي دوستي مي زنم غلام قوم كرامتم
حيدريّ ام فاطميّ ام از ساعت اول ولادتم
مستم مست جام كوثرم
عبد سلمان خاك قنبرم
دوستت دارم مرتضي علي
دوستت دارم مرتضي علي(3)
*****
من سگ اصحاب كهفتم قافله سالار عالمين
اي پدر امت خدا أب الحسن يا أب الحسين
ولائيم كن ز باده ي تشرف بين الحرمين
مستم مست جام كوثرم
عبد سلمان خاك قنبرم
دوستت دارم مرتضي علي
دوستت دارم مرتضي علي(3)
*****
مناسبت مدح
سبك ولادتي
قالب رباعي
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
دل را ز علي اگر بگيرم چكنم
بي مهر علي اگر بميرم چكنم
فردا كه كسي را به كسي كاري نيست
دامان علي اگر نگيرم چكنم
مناسبت مدح
سبك ولادتي
قالب رباعي
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
يك حلقه به باب جنت آويزان است
دائم به نوا علي علي گويان است
اين گفته نشاني است كه دربست بهشت
مخصوص علي و جمله ي ياران است
مناسبت مدح
سبك ولادتي
قالب قصيده
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
ذكر من تسبيح من ورد زبان من علي است
جان من جانان من روح و روان من علي است
تا علي دارم ندارم كار با غير علي
شكر لله حاصل عمر گران من علي است
مناسبت مدح
سبك ولادتي
قالب آهنگين
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
عشق حيدر يعني طلاي ناب
تو كوير تشنه چشمه ي آب
ذكر لب هر شيعه بي حساب
حيدر حيدر حيدر ابوتراب
*****
دنياي بي حيدر بي هدفه
عشق شيعه ايوون نجفه
هر كي با آقام دشمني كنه
بدونه با ابوالفضل طرفه
*****
مناسبت مدح
سبك ولادتي
قالب آهنگين
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
دين من مرام من علي علي علي
عشق من امام من علي علي علي
اولين كلام من علي علي علي
آخرين كلام من علي علي علي
*****
عشق سر بدار تو ملك دچار تو
جنت بهشتيان بود مزار تو
كعبه گشته معتبر به اعتبار تو
بسته ام دخيل خود به ذوالفقار تو
*****
ليله المبيت تو گل شجاعت است
پينه هاي دوش تو پر از كرامت است
نام تو كليد قفل درب جنت است
تو خودت كه جاي خودت نامت عبادت است
*****
صفدر سماء و حيدر زمين علي
خاتم خدا نبي و تو نگين علي
حك شده به ساق عرش تمام دين علي
شاه بيت اولين و آخرين علي
*****
مناسبت مدح
سبك مرثيه
قالب قصيده
شاعر سازگار حاج غلامرضا
منبع از صيام تا قيام 3
تعداد استفاده 0
اي به خلق از خلق اولا يا اميرالمؤمنين
وي به جن و انس مولا يا اميرالمؤمنين
خلق بي تو قطره ي از هم جدا افتاده اند
با تو مي گردند دريا يا اميرالمؤمنين
كيست جز تو باء بسم الله رحمان الرحيم
در كتاب حق تعالي يا اميرالمؤمنين
از خدايي با خدايي تا خدايي در خدا
اي خدا را عبد اعلا يا اميرالمؤمنين
در شب معراج بر گوشش رسيد آواي تو
هر چه احمد رفت بالا يا اميرالمؤمنين
طاعت كونين بي تو شعله اي از دوزخ است
بس بوَد مهر تو ما را يا اميرالمؤمنين
پيش تر از بودن ما اي همه چشم خدا
چشم بگشودي تو بر ما يا اميرالمؤمنين
من نمي دانم كه هستي آنقدر دانم كه هست
خلق عالم بي تو تنها يا اميرالمؤمنين
من نمي دانم كه هستي آنقدر دانم كه گشت
كشته ي راه تو زهرا يا اميرالمؤمنين
هركه در محشر بوَد دستش به دامان كسي
ما تو را داريم فردا يا اميرالمؤمنين
شك ندارم اين كه فردا دوستان خويش را
خود كني در حشر پيدا يا اميرالمؤمنين
درقفايت مي دود چون سايه روز و شب نماز
چون كني رو در مصلا يا اميرالمؤمنين
ني همين امروز دست خلق بر دامان توست
انبيا گويند فردا يا اميرالمؤمنين
اي نگاهت بهتر از گل هاي خندان بهشت
سوي ما هم چشم بگشا يا اميرالمؤمنين
تو وصي احمدي انصاف اگر دارد عدو
بس بوَد «من كنت مولا» يا اميرالمؤمنين
ناز بر جنّت كند، آنكو كند با يك نگاه
باغ حسنت را تماشا يا اميرالمؤمنين
تا به دست دل بگيرم دامن مهر تو
را
پاي بنْهادم به دنيا يا اميرالمؤمنين
دوست دارم گر به باغ خلد هم سيرم دهند
جز توأم نبوَد تمنّا يا اميرالمؤمنين
با تولاي تو حتي در جحيمم گر برند
از جحيمم نيست پروا يا اميرالمؤمنين
تا به روي دوش احمد پا نهادي در حرم
يا علي گفتند بت ها يا اميرالمؤمنين
اين عجب نبوَد تواند كبريايي بخشدت
قادر حي توانا يا اميرالمؤمنين
بي تو فاء «فوق ايديهم» ندارد نقطه اي
اي تو بسم الله را «با» يا اميرالمؤمنين
تو همه ناديدني ها را به چشمت ديده اي
اي خدا را چشم بينا يا اميرالمؤمنين
در همان آغوش مريم داشت نامت را به لب
تا مسيحا شد مسيحا يا اميرالمؤمنين
انّما و بلّغ و تطهير در شأن تو بود
بارها كرديم معنا يا اميرالمؤمنين
«ميثم» آلوده دامانم تو خود با يك نگاه
پاك كن پرونده ام را يا اميرالمؤمنين
مناسبت مدح و مرثيه
سبك مرثيه
قالب قصيده
شاعر سازگار حاج غلامرضا
منبع از صيام تا قيام 3
تعداد استفاده 0
دست خدا و «نفْس» پيمبر فقط علي است
شمشير و شير خالق اكبر فقط علي است
بعد از نبي به امر خداوند ذوالجلال
ما را امام و هادي و رهبر فقط علي است
دست خدا كه با سر انگشت خويشتن
خورشيد را نمود مسخر فقط علي است
بر آن دو تن كه هر دو ز خيبر گريختند
اعلان كنيد فاتح خيبر فقط علي است
اين نام را مباد به ديگر كسان دهند
اين حق حيدر است كه حيدر فقط علي است
مردي كه جان به دست، شب ليلة المبيت
جاي رسول خفت به بستر فقط علي است
اي تشنگان حشر به حق خدا قسم
باور كنيد ساقي كوثر فقط علي است
مردي كه در مهاجر و انصار از نخست
گرديد با رسول برادر فقط علي است
ديوار كعبه سينه گشود از براي او
مولود بيت حضرت داور فقط علي است
نوزاد بيت و صاحب بيت و امير بيت
مهمان بيت همره مادر فقط علي است
آن شير كبريا كه در ايام كودكي
از هم دريد پيكر اژدر فقط علي است
روز احد به رغم تمام فراريان
ياري كه گشت دور پيمبر فقط علي است
از منبر رسول خدا آيد اين ندا
بعد از رسول صاحب منبر فقط علي است
كس را چه زهره تا كه شود كفو فاطمه
آنكس كه شد به فاطمه شوهر فقط علي است
ممدوح «انّما» كه خدا گفته در
كتاب
گفتيم و گفته اند مكرر فقط علي است
در روز حشر پيشروِ ختم انبيا
صاحب علَم به عرص? محشر فقط علي است
شاهي كه رخت كهنه به تن كرد و رخت نو
با دست خويش داد به قنبر فقط علي است
دست خدا كه يك تنه در عرص? نبرد
بگرفت سر ز عمر دلاور فقط علي است
در فتح بدر و خيبر و در خندق و احد
بالله قسم امير مظفّر فقط علي است
آن بت شكن كه در حرم خاص كبريا
بگذاشت پا به دوش پيمبر فقط علي است
«الا علي» نداي خدا بود در احد
ممدوح اين نداي منور فقط علي است
فرمود مصطفي كه منم شهر علم و بس
اين شهر علم را كه منم، در فقط علي است
آن كو به كودكي به رسول خدا مدام
بودي انيس و مونس و ياور فقط علي است
گو صد خليفه بعد پيمبر فقط علي است
آن را كه حق نموده مقرر فقط علي است
«ميثم» امير خلق و رفيق فقير شهر
در عالم وجود سراسر فقط علي است
مناسبت مدح و مرثيه
سبك مرثيه
قالب مخمس
شاعر سازگار حاج غلامرضا
منبع از صيام تا قيام 3
تعداد استفاده 0
جان را به يك اشاره مسخّر كند علي
دل را به يك نظاره منوّر كند علي
ايجاد گل ز شعله ي آذر كند علي
يك لحظه سير عالم اكبر كند علي
بر كائنات جود مكرّر كند علي
*****
او را سزد به خلق اميري و رهبري
او آورد عدالت و قسط و برابري
تيغش رسد به چرخ گه رزم آوري
با ذوالفقار حيدري و دست داوري
يك لحظه فتح قلعه ي خيبر كند علي
*****
افلاك را مهار كند با نظاره اي
بي مهر او به چرخ نتابد ستاره اي
نبود به دهر منقبتش را شماره اي
ابليس را به بند كشد با اشاره اي
يك لحظه گر اشاره به قنبر كند علي
*****
پيغمبري نبوده بدون ارادتش
كعبه هنوز فخر كند بر ولادتش
مسجد هنوز شاهد شوق شهادتش
پروردگار فخر كند بر عبادتش
چون بندگي به خالق داور كند علي
*****
او ناخداست كشتي ليل و نهار را
فرمان دهد هماره خزان و بهار را
تقسيم كرده روز ازل خلد و نار را
نبوَد عجب كه خلق خداوندگار را
با يك نگاه خويش ابوذر كند علي
*****
گردون به پيش تيغ علي افكند سپر
از حمله اش قضا و قدر مي كند حذر
شمشير فتح داور و شير پيامبر
روز از سران فتنه بگيرد به تيغ، سر
شب در خرابه با فقرا سركند علي
*****
هنگام بذل دست بوَد دست داورش
گر كوهي از طلا بود و كوهي از زرش
اول نهد طلا به كف سائل درش
نبوَد عجب به دست غلام ابوذرش
اين گوي خاك
را به جهان زر كند علي
*****
هر جا خدا خداست علي هم بوَد امير
خورشيد را توان كشد از آسمان به زير
از بس كه بود ديو هوا در كفش اسير
حتي شكم ز نان جوين هم نكرد سير
با آنكه سنگ را در و گوهر كند علي
*****
در آسمان لواي امامت بپا كند
در خاك، با خدا دل شب التجا كند
در جنگ، حفظ جان رسول خدا كند
در رزم تيغ خويش به دشمن عطا كند
در مهد، پاره پيكر اژدر كند علي
*****
طاقي كه تا قيام قيامت نيافت جفت
جان را هماره در ره اسلام ترك گفت
از جبرئيل نغمه ي «الا علي» شنفت
در ليلة المبيت به جاي رسول خفت
تا جان خود فداي پيمبر كند علي
*****
شاهي كه هست و بود به دستش مسخر است
با يك فقير زندگي او برابر است
از بس كه در خلافت خود عدل گستر است
سهم عقيل را كه بر او خود برادر است
با سهم يك فقير برابر كند علي
*****
روزي كه از خطاي همه پرده مي درند
روزي كه خلق تشنه به صحراي محشرند
دل ها ز تشنگي چو شررهاي آذرند
آنان كه مست جام تولّاي حيدرند
سيرابشان ز چشمه ي كوثر كند علي
*****
دارد ز قلب خاك حكومت بر آسمان
بر دستش اختيار مكان داده لامكان
گردد به گردش نگهش محور زمان
دست خداست با سر انگشت مي توان
افلاك را هماره مسخّر كند علي
*****
دين يافت از ولادت شير خدا كمال
بي مهر حيدر است مسلمان شدن محال
عالم به او و او به خدا دارد اتكال
در عين بندگي به خداوند ذوالجلال
اعجاز، همچو خالق داور كند علي
*****
آدم سرشته شد گلش از
خاك پاي او
كس را چه زهره تا كه بگويد ثناي او
مداح او كسي است كه باشد خداي او
اكسير معرفت طلب از كيمياي او
شايد مس وجود تو را زر كند علي
*****
دنيا نديده مثل علي راست قامتي
در هر دلي بپاست ز شورش قيامتي
هر نقطه را بوَد ز ولايش علامتي
هر لحظه ريزد از سر دستش كرامتي
جود از نياز خلق، فزون تر كند علي
*****
دل از خيال منظر حسنش صفا گرفت
بايد از آن جمال نشان خدا گرفت
حق از نخست، عهد ولايش ز ما گرفت
روزي كه تيرگي همه جا را فراگرفت
ما را شراب نور به ساغر كند علي
*****
روز جزا كه هست همان روز سرنوشت
هركس به حشر مي دروَد هر چه را كه كشت
بخشنده مي شوند همه كرده هاي زشت
رويد ز شعله هاي جهنم گل بهشت
گر يك نگه ز دور به محشر كند علي
*****
مُهر قبول توبه ي آدم به نام اوست
موسي به طور همسخن و همكلام اوست
از قله هاي وهم فراتر مقام اوست
امر قضا به حكم خدا در نظام اوست
تا در نظام خود چه مقدّر كند علي
*****
مدح علي است كار خداوند ذوالجلال
اينجا تمام عالم خلقت كرند و لال
بي لطف او به كس نبوَد قدرت مقال
«ميثم» چو دم زني ز ثناي علي و آل
هر دم تو را عنايت ديگر كند علي
*****
مناسبت مدح
سبك مرثيه زمزمه اي
قالب رباعي
شاعر امير حسيني امير حسين
منبع برگ سبز
تعداد استفاده 0
كار زشت طفل را مادر تلافي مي كند
نامه ي اعمال را كوثر تلافي مي كند
هر چه آمد بر سرم در اين جهان عشق است عشق
روز محشر حضرت حيدر تلافي مي كند
مناسبت مدح
سبك مرثيه
قالب تركيب بند
شاعر سازگار حاج غلامرضا
منبع بهار امامت 3
تعداد استفاده 0
دلم به مهر علي گشته لاله زار امامت
شده است دفترِ گلواژه ام بهار امامت
بهار مي چكد از خامه ام به دفتر هستي
پريده طاير طبعم به شاخسار امامت
هزار شكر كه انفاس قدسي ام همه بوده
در اختيار ولايت، در انحصار امامت
زبان سرخ، سرِ سبزم ار به دار كشانَد
سياه رويم اگر پا كشم ز دار امامت
مرا به سنگ محبّت سپر كنيد كه عمري
به هر سخن قلمم بوده ذوالفقار امامت
به چشم من كه چراغم بوَد ولايتِ مولا
به هر كجا كه نهم پا بوَد ديار امامت
خدا گواست كه جايي به جز جحيم ندارد
كسي كه جا نگرفته است در جوار امامت
به آن خدا كه همانا محمّد است رسولش
علي است بعد محمّد زمامدار امامت
چه دست ها و چه سرها، چه قطعه قطعه بدن ها
كه چارده صده دائم شده نثار امامت
هزار سال عداوت، هزار سال كرامت
خدا گواست كه اين است شاهكار امامت
تشيع است كه عمري شهيد داده هماره
به ه_ر شهيد كه داده، گرفته اوج دوباره
*****
امامت است بهاري كه نيست رنگ خزانش
طلايه دار بوَد ذات حق به بُعد زمانش
بگو هزار خليفه كنند غصب خلافت
سپهر مجد و شرف از سقيفه نيست زيانش
اگر ز جان گذرد، دل به اين و آن نسپارد
كسي كه روي علي را خداي داده نشانش
مراست تا نفس آخرين، امام- امامي
كز اوّل آيه ي اكمال دين رسيده به شانش
مرا امام، امامي بوَد كه شخص محمّد
به نصِّ «انفسنا» خوانده است روح و روانش
هنوز خشك نگرديده آب غسل پيمبر
كه
گشت افعي فتنه دوباره باز دهانش
خدا به داد دل گله اي رسد ز ترحّم
كه گرگ چنگ گشوده به قصد جان شبانش
به سامري گرويدند امتي كه محمّد
پي هدايتشان نور داده، سوخته جانش
دو ماه و نيم نرفته است از غدير خدايا
چگونه دين تو از اهل دين رسيد زيانش
به سامري گرويده است امّتي كه ز هر سو
هزار معجزه ديده ست از رسول زمانش
دوباره افع_ي فتنه ز آستين زده بيرون
دوباره امت موسي شدند دشمن هارون
*****
سقيفه سنگر پيكار با كتاب خدا شد
سقيفه مركز بيداد و ظلم و جور و جفا شد
خدا گواست كه تا بامداد روز قيامت
از اين سقيفه به پا شد هر آنچه فتنه به پا شد
شكست از لگد اين سقيفه پهلوي زهرا
دُرِ يگانه اش اوّل شهيدِ شيرخدا شد
در اين سقيفه به پا گشت نهروان و جمل ها
در اين سقيفه خدا را به اهل بيت چها شد
در اين سقيفه علي شد خضاب صورتش از خون
به سجده فرق منيرش به ضرب تيغ دوتا شد
در اين سقيفه به باران تير طعنه ي دشمن
به گرد نعش حسن، حقِّ اهلبيت ادا شد
ز تير و نيزه و شمشير اين سقيفه شد آخر
هر آنچه با تنِ صدچاك سيدالشهدا شد
خدا گواست كه با دست اين سقيفه به مقتل
گلوي تشنه سر از پيكر حسين، جدا شد
از اين سقيفه خيام حسين سوخت در آتش
از اين سقيفه روان، خون به دشت كرب و بلا شد
در اين سقيفه هدف شد گلوي نازك اصغر
از اين سقيفه به قلب حسين تير رها شد
خدا گواست كه از تيغ اين سقيفه به يك روز
خليل ديد كه هفتاد دو ذبيح فدا شد
به سوز
سينه ي حيدر به اشك جاري زهرا
كه در سقيفه ج_دا شد س_ر زراري زهرا
*****
اگر به جاي علي ديگري امام نمي شد
ز خاندان نبي هتك احترام نمي شد
نمي زدند در وحي را به پهلوي زهرا
به آتش دل او شعله التيام نمي شد
شهيد اوّل راه علي كه محسن او بود
نيامده به جهان عمر او تمام نمي شد
كسي به خانه ي دخت نبي هجوم نمي برد
سكوت ها به علي پاسخ سلام نمي شد
ز تيغ خصم خدا در طلوع فجر دو نيمه
جبين شير خدا در مه صيام نمي شد
نمي نشست معاويه بر اريكه ي قدرت
حسن غريب مدينه بدان مقام نمي شد
سر حسين نمي رفت نوك نيزه به كوفه
اسير، دختر زهرا به شهر شام نمي شد
ز داغ مالك و عمار بعد كشتن زهرا
نصيب چشم علي اشك صبح و شام نمي شد
پيمبر اين همه در ماتم حسين نمي سوخت
يزيد سنگدل اينقدر شادكام نمي شد
هماره سب_ز بوَد تا بهار آل محمّد
سرشك ديده ي «ميثم» نثار آل محمّد
*****
مناسبت مدح
سبك ولادتي
قالب آهنگين
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
چه ذكريه اين ذكر علي هر عقل و نشون مي كنه
چه ذكريه اين ذكر علي جان غرق جنون مي كنه
چه ذكريه اين ذكر علي دل كن فيكون مي كنه
با يه يا علي خودمو تو عرش خدا هر سو مي كشم
با يه يا علي ميرم ايوون طلاي نجف هو مي كشم
با يه يا علي جون مي گيرم دشمنو به زانو مي كشم
نفس به عشق او مي كشم
تا ابد منت هر چه علي گو مي كشم
دل رو در فراسو مي كشم
من توي هيئتش بهشتو بو مي كشم
آه از اين آرزو مي كشم
اي خدا يعني صحنشو جارو مي كشم
تا اينكه غربالم كنند
نظر به اين حالم كنند
تو كربلا بميرم و صحن نجف چالم كنند
خدا خدا خدا
عمريه ناز ضامن آهو مي كشم
اشهد ان علي ولي ا... علي حجت ا... علي اسد ا... علي يد ا... عين ا...
علي علي(3) يا حيدر علي علي يا حيدر
مناسبت مدح
سبك مرثيه
قالب ترجيع بند
شاعر سازگار حاج غلامرضا
منبع از صيام تا قيام 3
تعداد استفاده 0
غرق در نور شدم پا تا سر
تا زنم دم ز علي بار دگر
قلم وحي بگيريد به دست
بنويسيد به قلبم حيدر
روز اوّل به علي دادم دل
منم و مهر علي تا آخر
گرچه نشناختمش يك لحظه
همه عمر است مرا پيش نظر
پيشتر زآنكه بگويم مدحش
هم قلم داد ندا هم دفتر:
ها عليٌ بشرٌ كيف بشر
رب_ّه في_ه تجلّا و ظهر
*****
آفتابي كه فروغش همه جاست
شهرياري كه رفيق فقراست
ناشناسي كه بوَد يار همه
دردمندي كه به هر درد دواست
ما چه قابل كه فدايش گرديم
آن كه گرديد فدايش زهراست
جان عالم نه، بگو جان رسول
شاه عالم نه، بگو عبد خداست
وه چه عبدي كه خدايي دارد
از سوي حق به قضا و به قدر
ها عليٌ بشرٌ كيف بشر
رب_ّه في_ه تجلّا و ظهر
*****
شهريار دو سرا كيست؟ علي
هم نشين فقرا كيست؟ علي
آنكه يك عمر براي اسلام
جان خود كرد فدا كيست؟ علي
آنكه با دست يداللهيِ او
شد سر عمرو جدا كيست؟ علي
بر سر دوش نبي در كعبه
آنكه بگذاشته پا كيست؟ علي
اوست در ذات الهي ممسوس
اوست انسان ز انسان برتر
ها عليٌ بشرٌ كيف بشر
رب_ّه في_ه تجلّا و ظهر
*****
كيست اين پاي هوس را زنجير
كيست اين تير خدا در تقدير
شير حق همدم اطفال يتيم
مرد اخلاص و دعا و شمشير
به اميري جهانش چه نياز
آنكه بر اژدر نفس است امير
زهد
و تقوا و جهاد و ايثار
شده هر چار به شأنش تفسير
نخل ها گشته ز اشكش سيراب
چاه ها را زده آتش به جگر
ها عليٌ بشرٌ كيف بشر
رب_ّه في_ه تجلّا و ظهر
*****
روز بر قلب سپاهي زده چاك
شب نهد چهره به سجاده ي خاك
روز خون مي چكد از شمشيرش
شب كند اشك يتيمي را پاك
روز بگرفته سر عمرو به دست
شبش از خوف خدا بيم هلاك
مي زند دور سرش بال زنان
مرغ شب نغمه ي روحي بفداك
آفرينش همه خوانند اين بيت
جن و انس و ملك و شمس و قمر
ها عليٌ بشرٌ كيف بشر
رب_ّه في_ه تجلّا و ظهر
*****
اين همه مهر و وفا يعني چه؟
صبر در سيل جفا يعني چه؟
فرق بشكافته بر قاتل خويش
دادنِ سهم غذا يعني چه؟
آن حكومت به سماوات و زمين
اين تواضع به گدا يعني چه؟
تيغ دادن به عدو در پيكار
از ره لطف و عطا يعني چه؟
بنگاريد به هر ريگ روان
بنويسيد به هر برگ شجر
ها عليٌ بشرٌ كيف بشر
رب_ّه في_ه تجلّا و ظهر
*****
ركن اركان جهان كيست؟ علي
سر پيدا و نهان كيست؟ علي
آنكه در بستر پيغمبر خفت
از پي دادن جان كيست؟ علي
آن كه تا حشر، حكومت دارد
به زمين و به زمان كيست؟ علي
آن كه در پيكر پاك احمد
بود چون روح و روان كيست؟ علي
«ميثم» اين است و جز اين نيست بگو
كه علي هست همان پيغمبر
ها عليٌ بشرٌ كيف بشر
رب_ّه في_ه تجلّا و ظهر
*****
مناسبت مدح و مرثيه
سبك ولادتي
قالب نثر
شاعر
ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
پيغمبر به همراه علي دارند تو كوچه هاي مدينه دارند مي روند ديدند چند تا حمال يه بدني رو غريبانه دارند مي برند دفنش كنند. پيغمبر اومد جلو فرمود: بدن رو روي زمين بذاريد من خودم دفنش مي كنم. پيغمبر رو كرد به علي و فرمود: من سر جنازه رو مي گيرم و تو عقب جنازه رو ببريم دفنش كنيم. صحابه جمع شدند كمك پيغمبر و علي كردند تا آوردنش قبرستان. قبري آماده كردند پيغمبر رفت داخل قبر بدنش رو داخل قبر گذاشت. ديدند بند هاي كفن رو باز كرد. ديدند پيرمردي است سياه چهره اي كه گويا از عمله بناهاي يمن و غريب تو مدينه است. پيغمبر سينه ي اين پيرمرد رو بوسيد و لحد رو گذاشت خاكا رو ريختند بعد از دفن مولا علي سئوال كرد: يا رسول ا... اين كي بود كه خودتون داخل قبرش رفتيد و سينه اش رو بوسيديد و اينقدر احترامش كرديد؟ پيغمبر فرمود: علي جان اين از افرادي بود كه هر وقت تو رو مي ديد اينقدر به قد و بالاي تو نگاه مي كرد تا تو دور مي شدي، سينه اش رو بوسيدم چون مملو از محبت و ولايت تو بود.
مي خواست پيغمبر اعلام كنه سينه اي كه محبت و ولايت علي داره بايد بوسيد احترام داره ولي بعد از رحلت رسول هر سينه اي كه محبت علي داشت ضجرش دادند من يكي دو تا شو بگم يكي فاطمه بود همه ي وجودش مملو از محبت و ولايت علي بود ولي بين در و ديوار
با اون سينه چكردند سزاي سينه ي فاطمه كه پر بود از محبت علي ميخ در شد... دومين سينه اي كه محبت علي داشت سينه ي حسين بن علي بود كه زير ستم ستوران لهش كردند. گاه زير چكمه هاي شمر گاهي نيزه ي خولي و گاهي هم زير سم ستوران. اومدند پيش عبيد ا... گفتند امير بايد به ما 10 نفر جايزه ويژه بدي. گفت: چرا؟ گفتند: آخه ما همونايي هستيم كه اسبامون رو نعل تازه زديم اسبامون رو به ابدان شهدا تازانديم. يه كاري كردند كه زينبش هم نشناختش هي خيره خيره به بدن نيگاه مي كرد و مي فرمود: أ أنت آخي؟ آيا تو برادر مني
مناسبت مدح
سبك ولادتي
قالب رباعي
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
با عشق علي مي خورم و مي نوشم
چون حلقه ي بندگي بود در گوشم
گر سلطنت تمام عالم بدهند
و ا... كه مويي از علي نفروشم
مناسبت مدح
سبك ولادتي
قالب رباعي
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
عالم همه اند مست و شيداي علي
در سينه ي ما بود تولاي علي
او پادشه است بر تمام عالم
شهبانوي عالم است زهراي علي
مناسبت مدح
سبك ولادتي
قالب رباعي
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
هر قلب به سينه قبله گاهي دارد
هر قبله براي خود خدايي دارد
اما ز درون كعبه فرمود خدا
ايوان نجف عجب صفايي دارد
مناسبت مدح
سبك ولادتي
قالب آهنگين
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
عشق مي كنم ميگه خدا : علي رو عشقه
گفت برا خلق آدما : علي رو عشقه
مشق شب فرشته ها : علي رو عشقه
دين تموم انبياء : علي رو عشقه
**************
عشقه عشقه علي رو عشقه(4)
**************
آب باباي جبرئيله : زمزمه ميكائيله
نفخ صور اصرافيله : ذكر لب عزرائيله
آدم به حوا چي ميگه : نوح توي غمها چي ميگه
عصا به موسي چي ميگه : دم به مسيحا چي ميگه
**************
گفته پيمبر همه جا : آي همه مسلمونا
بين تموم عالِما : بين همه پهلوونا
شيعه بگو تو واهمه : هر چي بگي بازم كمه
هر ضربان فاطمه : الگوي شاه علقمه
لاله به مينو چي ميگه : گل ميشه خوش بو چي ميگه
نغمه يا هو چي ميگه : ضامن آهو چي ميگه
**************
چيك چيك بارون مي خونه : ليلي با مجنون مي خونه
توي رگم خون مي خونه : زلف پريشون مي خونه
عالمو لرزونده بگو : دشمنو ترسونده بگو
محكمو كوبنده بگو : هر چي نفس مونده بگو
**************
مناسبت مدح
سبك ولادتي
قالب آهنگين
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
علي مولا علي علي علي مولا يا حيدر (2)
*****
به تولاي مرتضي گل ما را سرشتند
از ازل بر طالع ما علي مولا نوشتند
حور و ملك كل فلك همه در بند حيدر
سيدتي يا فاطمه شده سربند حيدر
علي مولا علي علي علي مولا يا حيدر (2)
*****
اوج معراج فرشيان طرفه العين حيدر
سرمه ي چشم عرشيان خاك نعلين حيدر
پناه هر طفل يتيم شده آغوش حيدر
كسيه ي نان گريه كنِ پينه ي دوش حيدر
علي مولا علي علي علي مولا يا حيدر (2)
*****
هل اتي آفريده ي برق انگشتر تو
شده سيراب نخل دين ز خون فرق سر تو
ايكه زده از لب تو گل غربت شكوفه
پر شده از درد دلت چاه كوفه
علي مولا علي علي علي مولا يا حيدر (2)
*****
عرش ايزد مشتري گرد خاك مزارت
تيغ يلهاي عالمين نوكر ذوالفقارت
برده دل از دل بهشت صحن ايوون طلايي
تا نگيرم اذن نجف نمي شم كربلايي
علي مولا علي علي علي مولا يا حيدر (2)
*****
مناسبت مدح
سبك ولادتي
قالب غزل
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
مُحرم عشقي اگر دل حرم حيدر است
چشم كريمان همه بر كرم حيدر است
از ملك او سر بود ساقي كوثر بود
حضرت عيسي مسيح مست دم حيدر است
كعبه به امر اله شد به علي زادگاه
اين همه اجلال و جاه از قدم حيدر است
روي علي ماهِ ماه قنبر او شاه ما
روح الامين نوكر محترم حيدر است
پيش برو پس مرو بر در هر كس مرو
حاتم طايي خجل از كرم حيدر است
او اگر امضا كند عقده ي دل وا كند
حكمت نون و قلم در قلم حيدر است
او همه جا حاضر است بر همگان ناظر است
روي حسين و حسن جام جم حيدر است
ايكه به عشقي اسير دامن مولا بگير
فاطمه در اين مسير هم قسم حيدر است
مناسبت مدح
سبك ولادتي
قالب رباعي
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
اميرالمؤمنين ام الكتاب است
نماز بي علي نقش بر آب است
به هر مسجد كه نامي از علي نيست
خدا داند كه محرابش خراب است
مناسبت مدح
سبك ولادتي
قالب رباعي
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
خروش موج دريا جز علي نيست
نسيم دشت و صحرا جز علي نيست
خدا يك حرف زيبا گفت با من
تو هم بشنو كه زيبا جز علي نيست
مناسبت مدح
سبك ولادتي
قالب آهنگين
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
دنيا ميخواي بگو علي عقبا مي خواي بگو علي
اگه رضايتنامه از زهرا مي خواي بگو علي
گروه خون من علي رمز جنون من علي
عشقشو با دست خودش بسته به جون من علي
ارض و سما ميگه علي مكتب ما ميگه علي
لرزه ميفته توي عرش وقتي خدا ميگه علي
اول و آخري علي پاك و مطهري علي
به روي منبر كه ميري خود پيمبري علي
اي شه لافتي علي باني هل اتي علي
جسم تو در نجف ولي جان تو كربلا علي
معني ذكر هو علي جام مي و سبو علي
نماز را وضو علي نعره بزن بگو علي
مناسبت مدح
سبك ولادتي
قالب رباعي
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
اگر در پاي گلها همچو خارم
اگر سرمايه اي بر كف ندارم
خوشم از روي اخلاص و ارادت
اميرالمومنين را دوست دارم
مناسبت مدح
سبك ولادتي
قالب آهنگين
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
مدد يا حيدر(4)
*****
نبي هم بيقرار تو سليمان ريزه خوار تو
بود چشم رُسُل خيره به برق ذوالفقار تو
تمام انبيا مست شراب تو
نبي با عزتش گشته خراب تو
مدد يا حيدر(4)
*****
دلم غرق تب و تابه خمار باده ي نابه
كه آهوي دلم امشب اسير دام اربابه
به تار گيسوي حيدر اسيرم من
چه خوش باشد به دام او بميرم من
مدد يا حيدر(4)
*****
شدم مست رخ دلبر اسير ساقي كوثر
قدح را سر كشم امشب به نام نامي حيدر
چنان مستم كه چشمم مات و مبهوت است
مدد يا حيدر(4)
*****
تو استاد ابر مردي به عباست چها كردي
چه درسي داده اي بر او چه استاد و چه شاگردي
گمانم درس حيدر شور و احساس است
كه غيرت تا ابد مديون عباس است
مدد يا حيدر(4)
*****
دلم مديون چشماته شفا خاك كف پاته
برات كربلاي ما فقط گير يه امضاته
سليمان ريزه خوار سفره ي فضلت
مي ارزد بر دو دنيا يك ابوالفضلت
حسين ثار ا... ابا عبد ا...(2)
*****
مناسبت مدح
سبك ولادتي
قالب رباعي
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
نقطه سر خط با شتاب بنويسيد
با خط درشت بي حساب بنويسيد
تكليف شب شماست در دفتر دل
صد مرتبه از روي حيدر كرار بنويسيد
مناسبت مدح
سبك ولادتي
قالب آهنگين
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
علي يا مولا مدد (4)
*****
اگر چه خوبم چه بد ، به لطف ذات احد
بود به لوح دلم ، علي يا مولا مدد
*****
علي پيام من است ، گل كلام من است
تمام فخرم همين ، كه او امام من است
علي مي شيشه ام ، علي در انديشه ام
من آن نهالم كه هست ، به عشق او ريشه ام
*****
هميشه چشمم بسوي او ، منم سگ كوي او
تمام عالم نمي شود ، بهاي يك موي او
به درگه او چو بنده ام ، به مهر او زنده ام
ز بسكه او مرحمت كند ، هميشه شرمنده ام
*****
بود به قلبم ولاي او ، ولاي زيباي او
تمام هستيّ من شود ، فداي زهراي او
علي در آب و گلم ، علي همه حاصلم
علي بود تا ابد ، امير ملك دلم
*****
علي سرشت من است ، به سرنوشت من است
حريم زيباي او ، نجف بهشت من است
*****
علي يا مولا مدد(4)
مناسبت مدح
سبك ولادتي
قالب قصيده
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
منم كعبه كاشانه كردگار
منم خانه خاصّ پروردگار
منم مركز عشق و مستي نجف
منم برترين ملك هستي نجف
مرا ساخته دست پيغمبران
تر ساخته مردمي بي نشان
تر امر يزدان بپا داشته
مرا عشق جانان بپا داشته
گِلم زآب و خاك بهشت برين
گِل توست ز آب و خاك زمين
ترا گر ز خشت و زگِل ساختند
مر ابا سرشك و زدل ساختند
مرا پادشاهان غلام درند
ترا سائلان خادم درگهند
ترا پاسبان مردمان زمين
مرا پاسبان جبرئيل امين
چه فخري از اين به كه با صد نياز
بسويم شود پنج نوبت نماز
ترا سجده گر خاكيان مي كنند
به من سجده افلاكيان مي كنند
بود زائرم بي نهايت به صف
ندارد چنين زائراني نجف
ترا در طوافند گر حاجيان
مرا در طوافند پيغمبران
كنارم صفا ، حجر ، زمزم بود
كجا با تو اين فيض اعظم بود
صفاي تو از صاحب البيت ماست
ترا هر صفايي است از مرتضاست
منم مركز نور روي زمين
منور كنم فرش و عرش برين
اگر نور ميلاد حيدر نبود
چنين بارگاهت منور نبود
ك تيرخلاصي :بود ساحتم قبله گاه بهشت
بود جانب من نگاه بهشت
ن: بهشت ار ترا جستجو مي كند
علي را ميان تو بو مي كند
تو بي مرتضي خشت و خاك و گلي
ولي با علي قبله هر دلي
ترا آبرو داده مولاي من
رهيني به مولاي والاي من
بود ساحتت زآن سبب منجلي
كه گرديده اي زادگاه علي
بود فخرت از عشق پاك علي
كه گرديده اي سينه چاك علي
بيا بعد از اين ذكر حيدر كنيم
بيا با هم اين نغمه را سر كنيم
علي جان تويي آبروي همه
علي جان تويي آرزوي همه
مناسبت مدح
سبك ولادتي
قالب آهنگين
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
پرده دار حرم حضرت دادار علي است
در حرم آنكه بود محرم اسرار علي است
چه بگويم كه به حق دايره امكانرا
بخدايي خدا نقطه پرگار علي است
شب معراج به هر سو كه نظر كرد نبي
با دو صد جلوه گري ديد جلودار علي است
اشتران ديد كه بارش همگي هست كتاب
گفت جبريل كه مدح شه ابرار علي است
توبه آدم اگر گشت قبول آدم گفت
نزد حق واسطه ام حيدر كرار علي است
كشتي از ورطه طوفان چو رهانيد خدا
نوح فرمود كه دريا دل بيدار علي است
آتش از امر خدا گشت گلستان به خليل
آنكه شد باعث آزاديش از نار علي است
مناسبت مدح
سبك ولادتي
قالب نثر
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
روايت است كه شبي كه پيامبر به معراج رفتند در يكي از آسمانها ديدند ملائكه پاي منبر كسي نشسته اند كه همه چيزش مانند علي است. صدا ، صورت . از جبرئيل سئوال كردند: آيا اين علي است؟ جبرئيل عرض كرد: اخير ، ز بس ملائكه مشتاق ديدن علي هستند خدا ملكي را به شكل علي خلق كرده است ملائك پاي منبرش مي نشينند و استفاده مي كنند.
مناسبت مدح
سبك ولادتي
قالب نثر
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
روايت است كه مستمعين روي بال ملائك مي نشينند وقتي ملائك به عرش مي روند بوي خوش مي دهند ملائكه هاي ديگر سئوال مي كنند اين بوي خوش از كجاست؟ مي گويند: در محفلي بوديم ذكر علي مي گفتند بواسطه نام علي خوشبو شديم. مي گويند: آدرس جلسه را بدهيد ما هم برويم. مي گويند: مجلس تمام شد. مي گويند: عيبي نداره ماهم مي رويم بال هاي خود را به كف مجلس مي كشيم شايد عطر و بو گرفتيم.
مناسبت مدح
سبك ولادتي
قالب رباعي
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
ما باده به عشق مرتضي مي نوشيم
از عشق و ولاي او چو خم در جوشيم
با دشمن او بگو بميرد ز حسد
يك موي علي را به جهان نفروشيم
مناسبت مدح
سبك ولادتي
قالب رباعي
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
با ياد تو من باده به مينا ريزم
با عشق تو شوري به جهان انگيزم
فرداي قيامت بخدا از دل گور
با نام تو يا علي زجا برخيزم
مناسبت مدح
سبك ولادتي
قالب رباعي
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
جز پاي علي تا ابدالدهر ردي نيست
تكيه به علي كن كه بجز او مددي نيست
رستم كه از او دم زده فردوسي طوسي
در پيش علي رستم دستان عددي نيست
مناسبت مدح
سبك ولادتي
قالب رباعي
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
در فصل شكفتن گل ياد علي
داريم همه چشم به امداد علي
ديوار حرم شكافت يعني كه خدا
در كعبه گرفته جشن ميلاد علي
مناسبت مدح
سبك ولادتي
قالب رباعي
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
آن چيز كه محبوب خداوند علي است
مهر علي و يازده فرزند علي است
تا چشم فرشتگان شود روشن از او
در عرش فرشته اي همانند علي است
مناسبت مدح
سبك ولادتي
قالب آهنگين
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
هر دلي كه گوهر ولايت مولا داره
تو دلش محبت و ولايت خدا داره
بگو يا علي كه سرمستش بشي
ذكرش و ببر تا پابستش بشي
غير حيدر و ز دل بيرون بكن
تا كه تو عاشق دربستش بشي
دل من پر ميزنه سوي حريم مرتضي
آخرش يه روز ميام به ايوون تمام طلا
يه گوشه روبرو گنبد مي شينم
خودمو كنا مولام مي بينم
مناسبت مدح
سبك ولادتي
قالب رباعي
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
تا در دل من ولاي حيدر باشد
گنجي است مرا كه پر زگوهر باشد
هر كس به دلش ولايت حيدر نيست
در وادي حشر خاك بر سر باشد
مناسبت مدح
سبك ولادتي
قالب نثر
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
ابوهريره ملعون به علي(ع) ناسزا مي گفت بطوريكه علي(ع) خودش مي شنيد. فرداش محتاج شد اومد در خانه علي(ع) را زد. مولا كمكش كرد. صحابه گفتند: آقا جان ديروز شنيديد همين ملعون چه مي گفت. حضرت فرمودند: من حيا مي كنم جهل او بر علمم پيشي بگيرد و من حيا مي كنم كه سئوال و خواهش او از جود من پيشي بگيرد.
*****
حتي دومي در بستر احتضار كه بود گفت برويد و علي(ع) را خبر كنيد. علي (ع) آمد. گفت : ما را ببخش چه كرديم آتش آورديم با همسرت چنين كرديم و ... حضرت فرمودند: اگر بياي جلوي همه صحابه و اهل مدينه معذرت خواهي كني و اقرار كني كه اشتباه كردي خودم كه بماند رضايت فاطمه ام را هم مي گيرم. گفت: « النّار و لا عار» آتش را مي پسندم و لي اين عار را نمي پسندم.
مناسبت مدح
سبك سرود
قالب آهنگين
شاعر واعظي احمد
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
اسد ا.. حيدر حيدر
علي نور مبينه علي عين اليقينه
علي مرد سماوات يل روي زمينه
علي در بهترين ها هميشه بهترينه
علي شاه ولايت امير المؤمنينه
من با علي عهد ديرينه دارم
عشق علي را چون گنج در سينه دارم
عشق علي سرمايه ي روزه و نمازم
هر كس به هر كس بنازه من به او مي نازم
عشق علي شور علي شاه دل طور علي
نار علي نور علي نورٌ علي نور علي
شهد علي قند علي دلبر و دلبند علي
بيشه ي كارزار را شير خداوند علي
علي گل علي گل علي نغمه ي بلبل
علي لاله و ريحان علي سوسن و سنبل
علي نور توكل علي عشق توسل
علي روح تغزل علي سير تكامل
همه جز علي كل همه خار علي گل
علي يعني مابين زمين و آسمان پل
علي باب مناجات علي قبله ي حاجات
علي نير اعظم به ارضو به سماوات
علي سيد و سرور علي سرور سادات
علي روح علي جان به طاعات و عبادات
علي مهر ولايت علي ماه ولايات
علي مرد ابهت علي مير مباهات
علي قلب مقام و صفاي دل ميقات
علي فاتح خيبر علمدار فتوحات
غير علي ذكر زيبا ندارم
در دو جهان جز او مولا ندارم
نه كوفي و شامي و نه خيبريم
شكر خدا تا به ابد من حيدريم
تار علي پود علي لطف علي جود علي
عبد ولي سرتا پا جلوه ي معبود علي
آب علي خاك علي پاكتر از پاك علي
علي شهپر پرواز ملك در دل افلاك علي
علي مهر علي ماه علي شهيد علي شاه
علي قلب علي دل علي دلبر دلخواه
علي درد علي
آه علي ناله ي جانكاه
علي شيردل و شير وَ خصمش همه روباه
علي آينه ي حق علي وليِّ ا...
همه مور علي ماه همه برده علي شاه
كه با آن عظمت گفته غم خود به دل چاه
علي يعني ما بين دل خلق و خدا راه
علي خزانه ي دل علي بهانه ي دل
علي سرود سينه علي ترانه ي دل
علي راز گل سرخ گل يگانه ي دل
علي صبح سپيده غم شبانه ي دل
علي هماي رحمت به بيكرانه ي دل
ولاي اوست گنجي در آشيانه ي دل
ز طفلي بود اسمش به قاب خانه ي دل
خداي من چگويم كه علي كيست خودت بگو علي كيست
فرشته انسان حور ملك چيست خودت بگو علي چيست
اگر يك علي يك اگر ده علي ده اگر صد علي صد
اگر آخر اميتازها تاج سر تمام نمره ها بود بيست علي بيست
علي بيست تر از بيست خدا داده به او بيست
علي كيست علي چيست
و ذات حق گواه است كه مانند علي نبوده و نيست
علي نور الهي است علي لايتناهي است
علي عشق دل ماه وَ ماهي است
علي دل علي دل علي تمام حاصل
علي آب علي رود علي بحر علي اوج علي موج
علي اقيانوس اما بيكرانه و بدون ساحل
علي تمامي عدل علي امام عادل
همه ناقابل علي است قابل
علي حق و حقيقت و جز او همه باطل
علي سلطان دل به هر گدا و سائل
علي يعني انوار خدايي كه از اوج فلك براي ما خاك نشينان شده نازل
علي فضيلتش فوق فضائل علي مسأله اش فوق مسائل
علي رساله اش فوق رسايل علي قبيله اش فوق قبايل
علي شمايلش ما فوق هر چه شمايل
علي آب علي ناب علي ناب ترين گوهر
ناياب
علي يعني شادابترين هر چه شاداب
علي يعني ارباب براي هر چه ارباب
علي يعني مهتابترين هر چه مهتاب
علي تب علي تاب علي شيب علي شاب
علي مؤدب و اديب روح ادب و تمام آداب
علي قبله ي نوراني هر ستاره و اختر و منظومه و هر چه آسمان و هر چه مهتاب
علي مهر جهانتاب علي طيب اطياب
علي ناجه ي هر غريق گرداب
علي نابترين آب وَ جز او همه مرداب
علي آب علي ناب
علي گرم همه سرد علي سبز همه زرد
علي دوا همه درد علي گل همه گرد
همه در صورت وَ ظاهراً مرد علي بتون مردي
علي حقيقتاً مرد علي مرد و جوانمرد
چه مردي كه چها كرد و در دامن خود مرداني چون حسن و حسين و مانند ابوالفضل بپرورد
علي جان دلم از تپش افتاد قلم در دستم از نفس افتاد
چگويم خدا مي داند سير نمي شوم اگر تا به ابد علي علي علي بگويم
بجز راه ولاي تو نپويم و در اين دريا جز مرواريد محبتت نجويم
نمي دانم با اين همه واژه كه چه كره ام آقا
چه پرورده ام آقا ولي مي دانم تو پادشاهي و من برده ام آقا
سليمان من مورم ران ملخ آورده ام آقا
خدا مي داند به پيش چون تو كم آورده ام آقا
خودت لب بگشا اي گل هستي كه هستي
چه هستي كه نرخ صد هزاران يوسف را تو شكستي
كه هستي كه كتف همه حاتم ها را نيز تو بستي
كه هستي كه در مزرع پاكيزه ي دل چو گل نشستي
كه هستي كه در بر روي سائلان نبستي
كه هستي كه زنجير ستمگران گسستي
كه هستي كه بت ها تو شكستي
علي اي همه ي زندگي من علي
اي رمق بندگي من
تو و آن همه رحمت من و اين همه شرمندگي من
علي اي نفس من همه كار و كس من
حريمت هوس من تويي دادرس من
علي اي گل بي خار و خس من
من از طفلي با نام شما شروع كردم
وَ با مهر تو در پيش خدا ركوع كردم
وَ فرياد بر آورده ام و باز بر آرم علي قبله ي راز است
علي مايه ي ناز است علي روح نماز است علي سوز و گداز است علي بنده نواز است علي شور حجاز است علي حق و مجاز است
علي روح علي جان علي نفس علي دم
علي ذكر لب ماست دمادم علي زياد ما كم
علي شادي و ما غم علي عشق مجسم
علي شاه مكرم علي بهشت خرم
علي اميد عالم علي تاج سر عالم و آدم
علي پوست علي گوشت علي نَفَس برادر و پسر عم به پيغمبر اكرم
و صدها صدها شكر خداوند كه مهرش به دل ما زده پرچم
اگر چه پرچم اوست كه افراخته مانده
و اين قصر مصفاست كه خوش ساخته مانده
ولايتش طلايي است كه پرداخته مانده
چنان آتش بگداخته بگداخته مانده
ولي اي همه عالم علي يعني يك راز كه نشناخته مانده
علي خوب علي خوبتر از خوب علي مطلب مطلوب
علي يعني يك عشق پر آشوب علي يعني مرغوبترين هر چه مرغوب
علي يعني محبوبترين هر چه محبوب
علي وصيّ منصوب
خدايا چه بگويم چه نمايم پر از شور و نوايم
پر از عشق و صفايم كنون مست ولايم
كنون مست علي سرتاپايم
وَ در اين مستي سري را فاش نمايم
ز يك راز نهان پرده گشايم
خداوند تعالي خداوند زمين و آسمانها قبل از همه دنيا
ز انوار جمال خود همان وقت
همان جا تمام هنر خلقت خود را متمركز كرد و ساخت يكي لؤلؤ لالا يكي گوهر زيبا يكي لاله ي حمرا ز نور خود جمالي متجلي شكوفه اي شكوفا معطر حتي بيشتر از جنت اعلي مصفاتر از هر چه مصفا و دلبري دل آرا به زيبايي خلقت همه غوغا كه اين لؤلؤ لالا و اين گوهر زيبا و اين زهره ي تابنده ي دلها كسي نبود جز مليكه كشور گلها وَ انسيه ي حورا
كسي نبود جز بانوي بانوان اول تا آخر دو دنيا همان ام ابيها وَ صديقه ي كبرا و اين ام ابيها كه بود بانوي دنيا گل گلها كسي نيست مگر طاهري مطهره راضيه ي مرضيه بتول عذرا
زكيه منصوره رشيده حميده حديثه محدثه فاطمه حضرت زهرا مادر حسين و حسن و زينب كبري
و اين فاطمه ي گوهر يكدانه ي خود را به احترام هديه داد از جانب ذات خود و پيغمبر پاك خود به مولا
كه اين گوهر بايد بود دست يد ا... سخن به او بگويد لسان اله و گوش كند كلام او را اذن ا...
ببيند او را دو چشم پاك عين ا... كه او حبيبه اله است و اين حبيب ا...
كه او وجيهه اله است و اين خود وجه ا...
علي اي وجه ا... علي اي عين ا... علي اي اذن ا... علي اي حزب ا... علي اي جند ا...
علي اي ولي ا... تو ساقي تو كوثر تو پيمانه و خمّي علي جان به ابي انت و امي
مناسبت مدح
سبك شور كف زني
قالب آهنگين
شاعر شريف علي
منبع بايگاني
تعداد
استفاده 0
دلم به هر جا هر دم تو را تو را مي جويد
طپش طپش قلب من ، علي علي مي گويد
سيد و سرور عليه ، ساقي كوثر عليه
همه عالم بدونند ، اول و آخر عليه
*****
به تو نمايم سجده كه كعبه خود يك سنگ است
نوشته روي قلبم مدد بجز تو ننگ است
علي اي قبله رازم ، علي اي مايه نازم
*****
تو پادشاه لطفي منم اسيري مضطر
برانيم گر از خود كجا روم از اين در
گر چه بي مقدار و پستم ، سائل فاطمه هستم
*****
علي امام اول علي اميد آخر
علي همه دنيايم علي تمام محشر
علي اي حصن حصينم ، مهر تو حبل متينم
*****
نه زاهدم نه عابد ، نه صوفي نه درويشم
علي علي مي گويم كه عاشقي بي خويشم
اگرم علي خدانيست ، علي از خدا جدا نيست
*****
چرا هراس اي شيعه به هول محشر داري
به ما كه حيدر داريم ندارد آتش كاري
در سرشت ما عليه ، كه بهشت ما عليه
*****
اي عشق تو در خونم اي مُهر و محراب من
اي نام زيباي تو لالايي خواب من
سيد و مولا عليه ، قبله دلها عليه
*****
بعد از تولد مادر به پيرهنم حرزي دوخت
اي اولين اسمي كه مرا به گفتن آموخت
در دلم ياد عليه ، حرز من ناد عليه
*****
مناسبت مدح
سبك ولادتي
قالب غزل
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
نخستين نقش عالم يا علي بود
تمام اسم اعظم يا علي بود
ملائك را پس از ذكر خداوند
ز هر ذكري مقدّم يا علي بود
چو جان در پيكر آدم دميدند
همان دم ذكر آدم يا علي بود
از آن شد بر خليل آتش گلستان
كه ذكر او دمادم يا علي بود
اگر آن بت شكن بر كف تبر داشت
همان نقش تبر هم يا علي بود
عصا در دست موسي يا علي گفت
دم عيسي بن مريم يا علي بود
به چاه و تخت شاهي ذكر يوسف
چه در شادي چه در غم يا علي بود
اگر موسي كليم الّه گرديد
كلام او مسلّم يا علي بود
دعاي حاجيان بر گرد كعبه
صداي آب زمزم يا علي بود
به بام آسمان از صبح آغاز
فلك را نقش پرچم يا علي بود
مناسبت مدح
سبك ولادتي
قالب آهنگين
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
حيدريم افتخارمه حيدريم اعتبارمه
حيدريم اين شعارمه علي علي
*****
اهل عالم اهل عالم ، حيدره فكر و خيالم
تا ابد بر خود ببالم ، حيدريم حيدريم
*****
شاه مردانم عليه ، دين و ايمانم عليه
جان و جانانم عليه ، حيدريم حيدريم
*****
حق علي و هو عليه ، ضامن آهو عليه
نغمه يا هو عليه ، حيدريم حيدريم
*****
تا تو هستي غم ندارم ، غصه و ماتم ندارم
با تو چيزي كم ندارم ، حيدريم حيدريم
*****
شيعه مولا عليم ، در دو دنيا با عليم
بشنو ذكر يا عليم ، حيدريم حيدريم
*****
مناسبت مدح
سبك ولادتي
قالب رباعي
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
ذرات قِدَم دور علي مي گردند
در شادي و غم دور علي مي گردند
حجاج ندانسته و يا دانسته
در طوف حرم دور علي مي گردند
مناسبت مدح
سبك ولادتي
قالب رباعي
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
چون نام علي نام خداي احد است
بسم اله و يا علي مدد هم عدد است
آنگاه كه حق چو با علي گشت يكي
هر جا كه علي مدد كند حق مدد است
مناسبت مدح
سبك واحد جديد
قالب قصيده
شاعر مؤيد سيد رضا
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
حمد مخصوص خدايي است كه يزدان من است
رب من خالق من رازق و رحمان من است
آن خدائيكه ز بس نعمت و لطف و كرم است
منتش بر رگ و بر ريشه و شريان من است
بهترين نعمت او موهبت مهر علي است
بخدا دوستيش مايه ي ايمان من است
بر جهان ناز كند سيزده ماه رجب
زاينكه ميلاد علي روز فروزان من است
حرم آغوش گشوده است به استقبالش
سر و پا ناز كه او صاحب و مهمان من است
مكّه نازد كه علي بت شكن شهر من است
كعبه نازد كه علي علّت بنيان من است
مي كند نام علي زمزمه، زمزم، يعني
جاري از خاك رهش چشمه ي جوشان من است
عرفات از جگر آواز دهد كاي حجاج
شعله ي عشق علي مشعل عرفان من است
آفرينش همه را در عظمتهاي علي
سخني رفت كه در طبع سخندان من است
آب گفتا كه علي شد سبب خلقت من
خاك گفتا قدمش بر سر و چشمان من است
لوح گفتا كه منم صفحه اي از منقبتش
عرش گفتا كه علي دايره گردان من است
انبياء نيز گواهي به مقامش دادند
بس روايت كه در اين مرحله برهان من است
آدم از توبه پذيرفتن خود گفته و گفت
نام اعلاي علي باعث غفران من است
گفت يوسف كه بود حُسن من از او خبري
بي تولّاي علي مصر چو زندان من است
بت شكن مظهر توحيد خليل اله گفت
راز توحيد من و قبله ي ايمان من است
نوح با كشتي طوفان زده لنگر زد و گفت:
حكم او باعث آرامش طوفان من است
از علي گفت
سليمان سخن اين سان با مور
من سليمان تو او نيز سليمان من است
گفت موسي يد بيضاي من از فيض علي است
جلوه ي اوست كه ظاهر ز گريبان من است
گفت عيسي دم من از دم او بود و كنون
تا رسد مهدي او نيز نگهبان من است
گفت جبريل، علي مرشد من بوده و هست
گفت ميكال كه استاد سخندان من است
حمد حق كرده و فرمود محمد كه علي
حامي و هم نفس ظاهر و پنهان من است
همسرش فاطمه درباره ي او فرموده است
كه امام من و مولاي من و جان من است
او هم اندر صفت فاطمه اش فرمايد
جان عالم منم و فاطمه جانان من است
ناگه از مصدر اجلال ندايي برخواست
كين علي زين عظمت بنده ي فرمان من است
من از او هستم و او از من و احمد از ماست
در كف اين دو بود هر چه كه از آن من است
خورده ام روز نخستين به جلالم سوگند
شافع دشمن او آتش نيران من است
چونكه در طاعت من آل علي كوشيدند
طاعت آل علي موجب رضوان من است
كره خاك از او ناز كنان مي گويد
مهد ياران علي خطه ايران من است
روز ميلاد تو من روي بسويت كردم
با سروديكه ز سوز دل سوزان من است
باز خواهم كه شبي در حرمت صبح كنم
اين اميد دلم از خالق سبحان من است
تا مويد ز جگر نالد و گويد آنجا
كه علي عشق من و دين من و ايمان من است
مناسبت مدح
سبك ولادتي
قالب رباعي
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
ساقي مددي مي ولا مي خواهم
لب تشنه ام و آب بقا مي خواهم
از هر چه كه در هر دو جهانم بخشند
من حب علي مرتضي مي خواهم
مناسبت مدح
سبك ولادتي
قالب رباعي
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
روزي كه خدا گل خلايق بسرشت
بالاي در بهشت اين نكته نوشت
بي مهر علي ورود اكيداً ممنوع
با حب علي بيا كه باز است بهشت
مناسبت مدح
سبك ولادتي
قالب رباعي
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
درون سينه من با ولاي او غوغاست
هر آنچه جلوه كند يار من از او زيباست
گروه خون مرا گر كسي ز من پرسد
گروه خون من يا علي و يا زهراست
مناسبت مدح
سبك ولادتي
قالب رباعي
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
درخت بي محبت گل ندارد
بيابان نغمه ي بلبل ندارد
به رو خصم علي در آتش اقتد
كه راه بي ولايت پل ندارد
مناسبت مدح
سبك ولادتي
قالب رباعي
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
اسم علي مرتضي ذكر مدام ماست
لعن سه خصم مرتضي در مرام ماست
ما را محبت علي و آل او بس است
سني برو بمير كه حيدر امام ماست
مناسبت مدح
سبك ولادتي
قالب آهنگين
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
يادمه از بچگيام وقتي زمين مي خوردم
دست خودم نبود آقا اسم تو رو مي بردم
يه قاب عكسي آقاجون زينت طاقچمون بود
عكس يه مرد سر به زير تو اوج آسمون
بود
يه پهلوون مهربون يه شرزه شير كنارش
هميشه بوسه مي زدم به عكس ذوالفقارش
گفتم به مادرم كه اين كيه و خونش كجاست
با گريه گفتش عزيزم خونه اون دل ماست
اين پادشاه ساده پوش سلطان عالمينه
بذار يه چيز برات بگم اين باباي حسينه
مناسبت مدح
سبك واحد جديد
قالب غزل
شاعر مؤيد سيد رضا
منبع گلهاي محبت
تعداد استفاده 0
دل شكسته من انس با علي دارد
اميد از همه بگسسته تا علي دارد
منم ز شهر ولايت ز كوي سوختگان
شناسنامه ي من مُهر يا علي دارد
خدا مدال علي دوستي بما داده است
بغير كشور شيعي كجا علي دارد
خدا يكي و علي هم يكي است در عالم
علي چنانكه خدا را خدا علي دارد
در آن محيط كه از دست و پا نيايد كار
دل شكسته ي بي دست و پا علي دارد
نه در گذشته در آينده نيز هر ذي روح
نظر به مرحمت مرتضي علي دارد
به روز حشر براي شفاعت امت
علي حسين و رسول خدا علي دارد
مناسبت مدح
سبك ولادتي
قالب آهنگين
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
دل و دلدار همه يا علي مولا
يار و غمخوار همه يا علي مولا
شب ميلاد توست ، دل من ياد توست
بفداي رخ ماهت علي مولا
علي مولا مددي(3) ياعلي مولا
**************
شده ام عاشق و دلبسته رويت
چشم اميد همه خيره بسويت
روح اميد همه ، گل عشق فاطمه
عشق و مهر تو بود دار و ندارم
همه عمر مني ، تو ابوالحسني
كن نگاهي به من اي باغ و بهارم
علي مولا مددي(3) ياعلي مولا
**************
همه سرمايه امّيد مني تو
گل زيباي سر هر چمني تو
دل ديوانه من خانه عشقت
شده ام سائل ميخانه عشقت
بخدا عاشق ديدار توأم من
نظري كن كه گرفتار توأم من
اي بهشت دل من ، همه حاصل من
كعبه و قبله و محراب مني تو
افتخار همه اي ، همسر فاطمه اي
سيد و سرور و ارباب مني تو
علي مولا مددي(3) ياعلي مولا
**************
كوثر از شهد لب تو شده شيرين
جنت از بهر تو و شيعه شد آذين
اي امّيد همه ، همسر فاطمه
هستيِ هستي و هستي بفدايت
علي مولا مددي(3) ياعلي مولا
**************
مناسبت مدح
سبك ولادتي
قالب رباعي
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
در ديار خوب رويان گر چه پستم يا علي
هر چه باشم عاشق نام تو هستم يا علي
من نمي خواهم بنوشم باده از جام دگر
از جمال انورت بي باده مستم يا علي
مناسبت مدح
سبك ولادتي
قالب آهنگين
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
اي ساقي كوقر مولا يا علي مدد
اي ز همه بهتر مولا يا علي مدد
*****
بده دستم اي همه هستم جام الستم علي مدد
*****
نظري اي نگار من ، به دل بيقرار من
به خروشم خانه بدوشم حلقه بگوشم علي مدد
*****
دل من از عشقت چندان گشته منجلي
ضربان قلبم مي گويد علي علي
*****
به تو اين دل شد متوسل چاره مشكل علي مدد
*****
تو مي و مستي مني ، تو همه هستي مني
بده حيدر ساقي كوثر ساغر ديگر علي مدد
*****
پروانه شمع رخسار توأم علي
ديوانه يك دم ديدار توأم علي
*****
بپذيرم ماه منيرم پير و اميرم علي مدد
*****
سر و جانم فداي تو ، بفداي ولاي تو
بده فرمان تا بدهم جان اي شه خوبان علي مدد
*****
نالايقم اما مجنون توأم علي
دار و ندارم را مديون توأم علي
*****
نگهم كن خاك رهم كن بي گنهم كن علي مدد
*****
قسم اي يار نازنين ، بودم آرزو چنين
كه بگيرم تاكه بميرم قبر اميرم علي مدد
*****
مناسبت مدح
سبك ولادتي
قالب رباعي
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
بر دل ياقوت با خط طلا بنوشته اند
شيعيان حاجي شدند چون دور حيدر گشته اند
هر كه با حيدر نباشد مطمئناً كافر است
اهل سنت دور كعبه از ازل ول گشته اند
مناسبت مدح
سبك ولادتي
قالب مثنوي
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
گفتم آخر عشق را معنا كنم
بلكه جاي خويش را پيدا كنم
آمدم ديدم كه جاي لاف نيست
عشق غير از عين و شين و قاف نيست
آمدم گفتم به آواي جلي
عين يعني عدل مولايم علي
شين يعني شور الله الصمد
قاف يعني قل هو الله احد
مناسبت مدح
سبك ولادتي
قالب رباعي
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
در قلب علي پر از ملال و درد است
در آينه علي نه جاي گرد است
برگو به همه جهان به آواي جلي
هر كس كه دم از علي نزد نامرد است
مناسبت مدح
سبك ولادتي
قالب رباعي
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
ما زين جهان به عشق رخ يار مي رويم
وز شوق ديدن حيدر كرار مي رويم
درب بهشت گر نگشايند روي ما
گوئيم يا علي و ز ديوار مي رويم
مناسبت مدح
سبك ولادتي
قالب رباعي
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
نازد به خودش خدا كه حيدر دارد
درياي فضائلي مطهر دارد
همتاي علي نخواهد آمد وا...
صد بار اگر كعبه ترك بر دارد
مناسبت مدح
سبك ولادتي
قالب رباعي
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
مالك به جهنم و بهشت است علي
با فاطمه اش ز يك سرشت است علي
بر قلب علي نقش بود يا زهرا
برسينه فاطمه نوشته است علي
مناسبت مدح
سبك ولادتي
قالب رباعي
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
بي روي تو بحر را چو كف مي دانم
باغ و گل و لاله را علف مي دانم
بگذار مرا هر چه بخوانند عشق است
من قبله خويش را نجف مي دانم
مناسبت مدح
سبك ولادتي
قالب رباعي
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
آدم نه به گندم جنان راغب بود
شوق دگرش بر دل و جان غالب بود
مي خواست كه از بهشت آيد به نجف
مقصود علي بن ابيطالب بود
مناسبت مدح
سبك ولادتي
قالب رباعي
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
حقا كه حقيقت علي حق باشد
حق است به حق حق كه بر حق باشد
گويند علي حق است گر حق نبود
حق با علي و علي مع الحق باشد
مناسبت مدح
سبك ولادتي
قالب رباعي
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
با عشق علي عقل و شعورم بدهند
با نام علي ز پل عبورم بدهند
چون شيعه مرتضي علي هستم من
در سفره فاطمه حضورم بدهند
مناسبت مدح
سبك ولادتي
قالب رباعي
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
افواج فرشتگان كه دلباخته اند
محراب علي را به سماء ساخته اند
آنانكه ز منكران مولا هستند
خود را به ته جهنم انداخته اند
مناسبت مدح
سبك ولادتي
قالب رباعي
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
مداح علي خدا و مدحش قرآن
جسم است جهان و شد علي روح در آن
خواهي كه رخ خدا ببيني اي دل
بنگر كه به صورت علي گشته عيان
مناسبت مدح
سبك ولادتي
قالب آهنگين
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
خدا يكيه و علي يكيه و عاشق مولا يكي(2)
عاشق مولا فقط زهراست
روز قيامت شفيع ماست
شيعه ي حيدر به زير پر زهراست 2
*****
همه ميگن خدا تكه يكي و دو تا نداره
خدا مي گه علي تكه لنگه تو دنيانداره
خدا علي رو آفريد چون نمك خلقتشه
سفره ي خلقت بي علي مفهوم و معنا نداره
خدا به دست خود نوشت رو سر در باغ بهشت
براي دشمن علي بهشت من جا نداره
بهشت مال حيدره اجازه دست فاطمه است
بهشت حرومه بر كسي كه حب زهرا نداره
تموم حرفام يه طرف اينم كه ميگم يه طرف
ايوون طلاي حرمش لنگه تو دنيا نداره
مناسبت مدح و مرثيه
سبك ولادتي
قالب آهنگين
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
دلربا گفت علي در همه جا گفت علي
يكسر از روز ازل ذات خدا گفت علي
ما خلق گفت علي رنگ شفق گفت علي
موقع خلق جهان حضرت حق گفت علي
با كرم گفت علي لوح و قلم گفت علي
دوزخ و خلد برين، عرش و حرم گفت علي
كاف و نون گفت علي ركن و ستون گفت علي
زنده شد آدم و با عشق و جنون گفت علي
با يقين گفت علي حصن حصين گفت علي
يوسف اندر چاه با صوت حزين گفت علي
كوكبي گفت علي ورد لبي گفت علي
بين طوفان بلا نوح نبي گفت علي
نُه فلك گفت علي حور و ملك گفت علي
هر كه از سفره ي حق خورد نمك گفت علي
سينه زن گفت علي مرغ چمن گفت علي
سر و پا غرقه ي در خون قمه زن گفت علي
هروله گفت علي صوت جلي گفت علي
دَرِ خيبر چو ز جا كند علي گفت علي
ياسمن گفت علي دشت و دمن گفت علي
جگر پاره و خونين حسن گفت علي
نينوا گفت علي شور و نوا گفت علي
روز عاشورا حسين در كربلا گفت علي
عالمين گفت علي بدر و حنين گفت علي
هر رگ پاره ي حلقوم حسين گفت علي
دو سرا گفت علي نقطه ي باء گفت علي
قطره قطره اشك زينب همه جا گفت علي
با خبر گفت علي ديده ي تر گفت علي
بانگ زد فاطمه از عمق جگر گفت علي
مهر و مه گفت علي سالك ره گفت علي
آتش پشت در خانه ي شه گفت علي
هر نفر گفت علي بين خطر گفت علي
پشت
در فاطمه در موج شرر گفت علي
نا اُميد گفت علي عشق و اُميد گفت علي
ميخ در سينه ي گل را كه دريد گفت علي
مناسبت مدح
سبك واحد جديد
قالب قصيده
شاعر مؤيد سيد رضا
منبع گلهاي محبت
تعداد استفاده 0
اي برترين پديده ي عدل خدا علي
در كشتي نجات بشر ناخدا علي
حق را چنانكه بايد و شايد شناختي
اي ما سوي به حق تو نا آشنا علي
خواهي هر آنچه را كه بخواهد خدا از آن
خواهد خداي هر چه بخواهي تو يا علي
سرچشمه ي بقائي و باقي چو ذات حق
راه محبت تو ندارد فنا علي
مات است روح علم ز نهج البلاغه ات
كردي چه خوب حقّ سخن را ادا علي
صاحبدلان صفات كمال تو يافتند
از ابتداي قرآن تا انتها علي
ز آن بيشتر بخوانم قرآن كه بيشتر
مدح تو بشنوم ز بيان خدا علي
هر جان مبتلا ز تو گردد رها ز غم
هر درد بي دوا ز تو گردد دوا علي
با نيروي ولاي تو هر لحظه مي زنيم
ما دست رد به سينه ي رنج و بلا علي
مي خواهم آن بهشت كه دارد صفا ز تو
آري بهشت بي تو ندارد صفا علي
دستت خدا گرفت كه دست خدا شدي
اي دستگير مردم بي دست و پا علي
گيري رخت بر آتش و گوئي به خويشتن
انديشه كن ز آتش روز جزا علي
برداشت چون رسول خدايت به روي دست
اي لنگر زمين و زمان گفت يا علي
اي در نماز داده به سائل نگين خويش
اينك من گدا و تو كان عطا علي
مناسبت مدح
سبك ولادتي
قالب تك بيتي ها
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
بندگان را سوي خالق يك در است
رمز باب ا... نام حيدر است
*****
به محشر آخرين حرفم همين است
كه مولايم اميرالمؤمنين است
*****
بر تن ما نكند آتش دوزخ اثري
چون به آتشكده ي مهر علي سوخته ايم
*****
بودند علي دوست اگر مردم عالم
با ا... قسم خلق نمي گشت جهنم
*****
روزي كه دست ازل كوزه ام سرشت
دستش درست آنكه مرا حيدري نوشت
*****
آن عملي را كه خدا طالب است
حب علي بن ابيطالب است
*****
مناسبت مدح
سبك ولادتي
قالب رباعي
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
علي گويان همه نيكو سرشتند
همه قبل از قيامت در بهشتند
به وقت خلقتم خيل ملائك
به قلبم يا علي را مي نوشتند
مناسبت مدح و مرثيه
سبك ولادتي
قالب رباعي
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
اي كاش كه مانند علي شويم و عالي باشيم
همسفره ي كاسه ي سفالي باشيم
چون سكه به دست كودكي برق زنيم
نان آور سفره هاي خالي باشيم
مناسبت مدح
سبك ولادتي
قالب رباعي
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
حاجي به حرم حال و هوايي دارد
در وقت طواف ربنائي دارد
بر گرد حرم مهدي زهرا گويد
ايوان نجف عجب صفايي دارد
مناسبت مدح و مرثيه
سبك ولادتي
قالب آهنگين
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
سرم و بالا مي گيرم ميگم آقام عليه
وقتي دارم مي ميرم ميگم آقام عليه
*****
سينم و سپر مي كنم ميگم آقام عليه
عالم و خبر مي كنم ميگم آقام عليه
*****
بزن به سينه بگو منم غلام علي
هزار جان چو من فداي نام علي
*****
خلقت اين آفرينش به ناز شصت شماست
از روز ازل آقا جون دلم تو دست شماست
*****
بگو بالا مأذنه ها فقط علي اميره
هر كي آقامو نمي خواد بايد بره بميره
*****
مناسبت مدح
سبك ولادتي
قالب آهنگين
شاعر ناشناس
منبع گلواژه هاي عترت 2
تعداد استفاده 0
علي علي علي يا حيدر علي علي علي يا حيدر(2)
*****
رؤياي دلبر خوشه عاشقي آخر خوشه
تو هر دو عالم فقط دلم به حيدر خوشه
اونكه به حلقه قلبم نگينه
عشقش با قطره قطره خونم عجينه
قسم به آيه ي تطهير نگاش
قرآن من اميرالمؤمنينه
*****
روشني قبر من سر رسيده صبر من
كوير دل تشنته به من ببار ابر من
با غمت شور و شعف چيز ديگه است
راهي كه تو باشي هدف چيز ديگه است
تو بهشتم كه برم داد مي زنم
ايوون طلاي نجف چيز ديگه است
*****
اگر كه تو بي دلي، در غم و در مشكلي
غم را ز دل كن رها، بگو فقط يا علي
نام تو رو من بي وضو نمي برم
امروز ز همه روزا ديوونه ترم
گفته نبي باباهي هر شيعه تويي
امروز بيا به من بگو اي پسرم
*****
مناسبت مدح
سبك ولادتي
قالب رباعي
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
در بركه ي دل غدير خم مي سازم
درهاي گناه را پلم مي سازم
در كارگه سينه ي خود پنهاني
با نام علي بمب اتم مي سازم
مناسبت مدح
سبك ولادتي
قالب قصيده
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
از موج موج شط دلم در تلاطمم
از خويشتن برونم و در عشق او گمم
در جستجوي ميكده بودم كه پير گفت
من هم خمار يك قدح ساقي خمم
زاهد مرا حديث مخوان از فشار قبر
با يك نگاه شاه نجف در تبسمم
مناسبت مدح
سبك ولادتي
قالب رباعي
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
چون نامه ي جرم ما به هم پيچيدند
بردند به ميزان عمل سنجيدند
بيش از همگان گناه ما بود ولي
ما را به محبت علي بخشيدند
مناسبت مدح
سبك ولادتي
قالب رباعي
شاعر ناشناس
منبع گلهاي محبت
تعداد استفاده 0
از گوهر اشك جوهرم دُر كردند
كردند بمن هر آنچه با حُر كردند
از عشق علي به احترام زهرا
پيمانه ي خالي مرا پُر كردند
مناسبت مدح
سبك ولادتي
قالب غزل
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
گفته ام من بارها حق با علي است
باز مي گويم دلا حق با علي است
بند بندم گر جدا گردد ز هم
باز مي گويم تو را حق با علي است
قمري اندر باغ و بلبل در چمن
گشته با هم همنوا حق با علي است
كعبه و بتخانه و دير و كنشت
آيد از هر يك صدا حق با علي است
مناسبت مدح
سبك ولادتي
قالب رباعي
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
ديوانه ي آنم كه وفايي دارد
آن يار كه چشم دلربايي دارد
اين ذكر مرا هميشه ديوانه كند
ايوان نجف عجب صفايي دارد
مناسبت مدح
سبك ولادتي
قالب آهنگين
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
بنگر عجب تيغ افكند استاد جنگ آور علي
بر قلب دشمن مي زند تنها و بي ياور علي
سر مي زند پا مي زند چون شير غران مي شود
هر ضربه كاري مي شود دشمن فراري مي شود
هرگز نزد از پشت سر تيغي به نامردي علي
در عرصه ي ميدان ببين افتاده سرها بر زمين
از رعد و برق ضربه ي مولا امير المرمين
مستان همه پابند او يا فاطمه سر بند او
افلاكيان و فرشيان در بند او در بند او
مناسبت مدح
سبك ولادتي
قالب آهنگين
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
قسم به عشق قسم به خون قسم به ثار ا...
دوستت دارم دوستت دارم علب ولي ا...
علي مدد علي ولي ا... (2)
*****
علي ابرد مرد زمان هيبته محض قامتت
تو تكسوار عالمي زبونزده شهامتت
صاحب تيغ ذوالفقار تو پهلون خيبري
يك تنه بي پشت و زره حريف صد تا لشكري
تو جنگ و تو رزم و نبرد وقتي عدو روبروته
دست بالا دستت نمياد زور خدا تو بازوته
قسمم به عشق به خون قسم به ثار ا...
دوستت دارم دوستت دارم علب ولي ا...
علي مدد علي ولي ا... (2)
*****
پناه جبرئيل تويي شير خدا شاه نجف
جهان به زير پاي تو شمشير حق داري به كف
شريك لم يلد تويي معني ا... الصمد
به پايه هاي نه فلك نوشته يا علي مدد
والي ملك دل ما صفاي عالم وجود
تو چنته ي حضرت حق تويي همه بود و نبود
از كوچكيم يادم دادند هر جا كه خوردم به زمين
ذكر قيامم اين باشه هو يا اميرالمرمينن
با ذكر يا علي مدد هميشه زير پرچمم
تا عشق او تو سينمه سرمايه دار عالمم
علي مدد علي ولي ا... (2)
*****
ميون عشقاي عالم عشق تو رو عشقه آقا
غلام عباس توأم ماه منير كربلا
شاگرد مكتبت آقا خداي عشق و احساسه
مدح تو اين بس كه نامت رو بازوبند عباسه
علي مدد علي ولي ا... (2)
*****
مناسبت مدح
سبك مرثيه
قالب غزل
شاعر سازگار حاج غلامرضا
منبع آتش مهر
تعداد استفاده 0
مرا غير از محبت نيست، ديني
جز اين نبود در انگشتم، نگيني
نمي بينم به غير از شاخه ي گل
اگر خاري برويد از زميني
خدا داند نباشد جز محبّت
اگر جوييد دين راستيني
به غير از دامن دلبر نگيرم
بر آرم دست اگر از آستيني
محبّت، باغ دل را مرغ عشق است
كه دارد نغمه هاي دلنشيني
به داغ دل بسوز اي دل! كه فردا
نيايد كار از داغ جبيني
هواي نفس را از سر بدر كن
كه گردد هر نَفَس، روح الاميني
ز كيد سامري بگريز كآيد
كليم از طور، بعد از اربعيني
دوباره قلعه ي خيبر شود فتح
به شمشير اميرالمؤمنيني
دعا كن بر ظهور يار «ميثم»
كه در راه است، مرغ آمّيني
مناسبت مدح
سبك ولادتي
قالب نثر
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
حضرت علي(ع) ديدند پيرمردي قد خميده فرتوت شده بود سنش زياد بود كمرش خميده بود به زور خودش و راست نگه مي داشت راست راست راه مي رفت. حضرت ديدنش بغلش كردند از دوستان حضرت بود فرمودند: چرا خودتو اذيت مي كني اينجوري راه مي ري بپذير كه پير شد و سني ازت گذشته. عرض كرد : منكه حرفي ندارم فقط مي خوام دشمنان شما خيال نكنند دوستان شما همه زيوار در رفته هستند بدونند ما همه مون سينه سپر شما هستيم.
مناسبت مدح
سبك ولادتي
قالب رباعي
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
اي شاه نجف فداي لطف و كرمت
جانم به فداي چارگوش حرمت
كي مي شود از لطف بگويي يك بار
بعد از نجفم كرببلا مي برمت
مناسبت مدح
سبك مرثيه
قالب غزل
شاعر سازگار حاج غلامرضا
منبع آتش مهر
تعداد استفاده 0
حيات و مرگ را يك دم كه ديده؟
فراق و وصل را با هم كه ديده؟
دمي هجران، غم عمر است، ياران!
غم يك عمر را يك دم كه ديده؟
كنار يار و دور از يار ماندن!
چو من سرگشته در عالم كه ديده؟
چو چشم عاشق هجران كشيده
ميان چشمة خون، يم كه ديده؟
كدامين دل غم جانان ندارد؟
غم يار و دل بي غم كه ديده؟
محيط عالم از آدم زند موج
ميان موج ها، آدم كه ديده؟
به جز زخم دل مجروح عاشق
ز شمشير بلا، مرهم كه ديده؟
علي را در مقام قاب قوسين
به جز پيغمبر خاتم كه ديده؟
خدا را جز خدا اي از خدا دور
به اسرار درون محرم كه ديده؟
خطاكاران عالم را ببينيد
خطاآلوده چون "ميثم" كه ديده؟
مناسبت مدح
سبك ولادتي
قالب آهنگين
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
ارض و سما ميگه علي مكتب ما ميگه علي
لرزه ميفته توي عرش وقتي خدا ميگه علي
اعجاز موسي اژدهاست وقتي عصا ميگه علي
براي جون دادن مسيح به مرده ها ميگه علي
اول و آخري علي پاك و مطهّري علي
به روي منبر كه ميري خود پيمبري علي
اي شه لافتي علي باني هل اتي علي
جسم تو در نجف ولي جان تو كربلا علي
بهشت يك غبار تو جان همه نثار تو
تيغ يلاي عالمين نوكر ذوالفقار تو
معني ذكر هو علي جام مي و سبو علي
نماز را وضو علي نعره بزن بگو علي
مناسبت مدح و مرثيه
سبك مرثيه
قالب مثنوي
شاعر سازگار حاج غلامرضا
منبع نخل ميثم 4
تعداد استفاده 0
طبع شعر كميت مي خواهم
مدد از اهل بيت مي خواهم
طبع خواهم به وسعت دو جهان
كه گشايم به وصف شيعه دهان
كيست شيعه حقيقتي مظلوم
يك تجسم ز چارده معصوم
شيعه يعني كتاب اهل البيت
شيعه يعني شرار شعر كميت
شيعه يعني روايتي كامل
شيعه يعني قصيده ي دعبل
شيعه يعني هميشه يار امام
چون فرزدق به پيش روي هشام
شيعه يعني پيمبر و عترت
پاي تا فرق ، مظهر عترت
شيعه يعني تب ولاي علي
راه پيماي پا به پاي علي
شيعه يعني حقيقت ايمان
شيعه يعني ابوذر و سلمان
شيعه يعني مؤذني چو بلال
در نماز علي و احمد و آل
جان شيعه هميشه بر لب اوست
خون شيعه بقاي مكتب اوست
پدر شيعه كيست شير خداست
مادر شيعه كيست حضرت زهراست
شيعه هر زخم كز عدو خورده
ارث از مادر و پدر برده
شيعه پشت سر علي بوده
شيعه راه غدير پيموده
شيعه را از ازل علي مولاست
شيعه تا حشر شيعه ي زهراست
شيعه از تازيانه باكش نيست
نقش تسليم در ملاكش نيست
شيعه از لحظه ي در و ديوار
جان به راه علي نموده نثار
شيعه دائم كفن به گردن اوست
قتل محسن شروع كشتن اوست
اين حقيقت هميشه معلوم است
شيعه ظالم كُش است و مظلوم است
در سقيفه چو فتنه شد آغاز
دست ها شد به شيعه كشتن باز
شيعه عادت به هر بلا دارد
ريشه در خاك كربلا دارد
بر معاويه لعن باد مدام
كه از او روز شيعه بودي شام
بوده او را هماره عيش و خوشي
شُرب خَمر و قمار و شيعه كُشي
شسته از خون شيعه دامن اوست
خون عمارها به گردن اوست
در زمان يزيد و ابن زياد
رفت
ظلم معاويه از ياد
آل عباس تا توانستند
راه بر شيعه ي علي بستند
نسل ها از پيامبر كُشتند
از معاويه بيشتر كُشتند
آنچه بر شيعه زين گروه رسيد
گشت روي بني اميه سفيد
شصت فرزند از پيمبرشان
گشت يك شب جدا ز تن سرشان
آب بستند بر مزار حسين
شخم گرديد لاله زار حسين
حمله بردند از يمين و يسار
سر بريدند از تن زوّار
اي بسا شيعيان زنداني
دسته دسته شدند قرباني
در سيه چال ها به سر بردند
همه زير شكنجه ها مُردند
دفن شد زنده زنده پيكرشان
گشت زندان خراب بر سرشان
شيعه ارث از ائمه اش برده
شيعه زخم سقيفه را خورده
سلفيّون كه خصم مولايند
خلف قاتلان زهرايند
رويشان از شرار خشم اله
همچو پرونده ي سقيفه سياه
پدر اين گروه ، بي پدر است
قاتل دختر پيامبر است
اين خلف ها كه سخت نا خلفند
همه از دودمان اين سلفند
نه فقط وارثان اين پدرند
از پدر هم حرام زاده ترند
راه اجداد خويش پيمودند
پنجه در خون شيعه آلودند
شكر، هر لحظه قادر هو را
كه نبودند روز عاشورا
اگر اينان در آن زمان بودند
بدتر از خولي و سنان بودند
به خداوندي خدا سوگند
به شهيدان كربلا سوگند
به كتاب خداي لم يزلي
به محمد به فاطمه به علي
به همه انبياء به چار كتاب
به همه لحظه هاي روز حساب
به حسن نور چشم پيغمبر
به حسين و به نه امام دگر
به حديد و به مؤمنون و به نور
به دخان و به نازعات و به طور
به صفا و به مروه و زمزم
به مقام و حطيم و حجر و حرم
به شهيدان شيعه تا محشر
به حسين و به اكبر و اصغر
به دل داغديده ي زينب
به سرشك دو ديده ي زينب
به لبي كه رسول بوسيده
ضربه از چوب خيزران ديده
جان شيعه هميشه بر لب اوست
خون شيعه حيات مكتب اوست
هر چه دشمن درنده تر
گردد
شيعه با مرگ زنده تر گردد
آي نسل پليد زهرا كُش
تا صف حشر آل طاها كُش
چشمتان كور ، شيعه پاينده است
تا ابد مكتب علي زنده است
شيعه از خون حيات مي گيرد
كشته گردد ولي نمي ميرد
شعر«ميثم» كه سخت كوبنده است
شعله هايي هميشه طوفنده است
مناسبت مدح
سبك ولادتي
قالب آهنگين
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
ايوان نجف شاه لو كشف تو جان مني جانان مني
اي عشق رسل سيماي تو گل والي الولي مرتضي علي
بين الحرمين عشق عالمين يكسو حرم اربابم حسين
يكسو حرم مقطوع اليدين
مناسبت مدح و مرثيه
سبك مرثيه
قالب قصيده
شاعر سازگار حاج غلامرضا
منبع نخل ميثم 4
تعداد استفاده 0
مصطفي جانان كلّ خلقت و جانش علي است
در حقيقت حق اگر حقّ است ميزانش علي است
دل اگر بيمار گردد از علي گيرد شفا
نفس اگر آيد به ميدان مرد ميدانش علي است
هيچ مي داني كه باشد مسلم كامل عيار
آنكه در طيّ طريق آغاز و پايانش علي است
بي علي هرگز نشايد دم ز دينداري زدن
كلّ ايمان را كسي دارد كه ايمانش علي است
ز آن كتاب ا... مي نازد كه از بدو نزول
هل اتي و كوثر و تطهير و فرقانش علي است
آتش نمرود اگر چه شد گلستان بر خليل
بر گلستانش چه حاجت كو گلستانش علي است
كشتي توحيدر را از حمله ي طوفان چه باك
رام شو طوفان ، كه اين كشتي نگهبانش علي است
در كتاب آفرينش سير كردم يافتم
صفحه و اوراق و باب و متن و عنوانش علي است
اوست آن عبدي كه بر عالم خدايي مي كند
ملك نا محدود حق پاينده ، سلطانش علي است
با فقير آنگونه بنشيند كه نشناسد فقير
اينكه گرديده چراغ بيت ويرانش علي است
روز بين مردم و شب در كنار نخل ها
آنكه باشد روي خندان چشم گريانش علي است
آنكه كفش خويش را در اوج قدرت وصله زد
آنكه پوشد جامه ي نو ، بر غلامانش علي است
اي خوشا آن زخم بي مرهم كز او گيرد شفا
اي خوشا آن درد بي درمان كه درمانش علي است
گر چه از جهل زميني ها دلش خون بود خون
آنكه باشد آسمان در تحت فرمانش علي است
آنكه ديده از رعيت دمبدم آزارها
آنكه دشمن
هم بود ممنون احسانش علي است
قهرماني كه به دشمن مي دهد شمشير خويش
مي شود دشمن سراپا محو و حيرانش علي است
حكمفرمائي كه بار پير زن گيرد به دوش
مي شود همبازي طفل پريشانش علي است
باب شهر علم ، استادي كه مي بايد شود
صد هزاران بو علي طفل دبستانش علي است
شافع محشر كه روز حشر مي بايد زنند
انبيا دست توسل را به دامانش علي است
ناز بفروشد به جنت ، پشت بر رضوان كند
آنكه خلد و جنت و فردوس و رضوانش علي است
گر چه انسان در جلالت برتر آمد از ملك
آنكه بايد خواند بالاتر ز انسانش علي است
سفره دار عالم خلقت كه موجودات دهر
تا قيامت بوده و باشند مهمانش علي است
مرد مردان جهان پير جوانمردان كه خلق
خوانده اند از راد مردي شاه مردانش علي است
ديده نگشايد به ديدار چراغ آسمان
آنكه شمع محفل و ماه فروزانش علي است
اي خوش آن مسكين بيماري كه در آغوش شب
هم طبيب درد او هم يار پنهانش علي است
جان جانان آنكه احمد گفت اين جان من است
اي هزاران جان عالم باد قربانش علي است
گنج دار كل هستي سفره دار نان خشك
آنكه نان خشك بود و درّ دندانش علي است
رهرو سالك نپويد جز طريق اهل بيت
عارف كامل كسي باشد كه عرفانش علي است
نفس پيغمبر كه بايد خواند از قول رسول
حجت حق ، كل ايمان ، جان قرآنش علي است
ركن توحيدي كه از آغاز تا پايان عمر
لحظه اي غافل نشد از حيّ سبحانش علي است
آنكه در محراب خون فزت و رب الكعبه گفت
آنكه قاتل هم نشد محروم از احسانش علي است
آنكه انگشتر به سائل داد هنگام ركوع
در نماز از پا برون آرند پيكانش علي است
حدّ خلقت
نيست «ميثم»، مدح آن مولا كند
آنكه بايد مدح گويد ذات منّانش علي است
مناسبت مدح
سبك ولادتي
قالب آهنگين
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
بگو علي با زندگي صفا كن
بگو علي هر گرهي رو واكن
*****
بگو يا علي بگو يا علي دردات و از ياد ببر
بگو يا علي بگو يا علي بهشتو برخود بخر
*****
گروه خون من علي رمز جنون من علي
عشقشو با دست خودش بسته به جون من علي
غرق جنونم مي كني ......................
وقتي ميگم علي علي بيشتر ديوونم مي كني
ارض و سما ميگه علي مكتب ما ميگه علي
لرزه ميفته توي عرش وقتي خدا ميگه علي
اعجاز موسي اژدهاست وقتي عصا ميگه علي
براي جون دادن مسيح به مرده ها ميگه علي
اول و آخري علي پاك و مطهّري علي
به روي منبر كه ميري خود پيمبري علي
اي شه لافتي علي باني هل اتي علي
جسم تو در نجف ولي جان تو كربلا علي
بهشت يك غبار تو جان همه نثار تو
تيغ يلاي عالمين نوكر ذوالفقار تو
معني ذكر هو علي جام مي و سبو علي
نماز را وضو علي نعره بزن بگو علي
مناسبت مدح
سبك ولادتي
قالب آهنگين
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
سر بازار خدا حب تو سرمايه ي من
زير آفتاي قيامت تو ميشي سايه ي من
آقاجون عشق تو قلب منو كرده منجلي
برا اينه مادرم گفته بگو فقط علي
عشق تو تو زندگيم گذشته از حد و عدد
سر در خونمونم نوشته يا علي مدد
مناسبت مدح و مرثيه
سبك مرثيه
قالب قصيده
شاعر سازگار حاج غلامرضا
منبع از صيام تا قيام
تعداد استفاده 0
اي در سفينه ي دو جهان ناخدا علي
ممسوس* در حقيقت ذات خدا علي
يار و برادر و وصي و نفس مصطفي
باب نبوتي و ابوالاولياء علي
شمشير و دست و چشم خدا كيست غير تو
بر دوش مصطفي كه نهد جز تو پا علي
در بدر بدري و در قدر، قدر قدر
هم هل اتاست مدح تو هم لافتي علي
همچون دو قهرمان كه ز تيرت يكي شوند
گردد به ذوالفقار تو يك تن دو تا علي
تكميل بذل قرصه ي نان تو گر نبود
قرآن نداشت در ورقش هل أتي علي
با آنكه دست وهم به پايت نمي رسد
داري هميشه در دل بشكسته جا علي
اقرار مي كنم تو خدا نيستي ولي
آرند انبيا به درت التجا علي
آنجا كه جاي پاي تو مُهر نبوت است
اوج جلالت تو كجا ما كجا علي
بالاتري از اينكه شوم من گداي تو
داري هزار حاتم طايي گدا علي
پرسند اختيار قيامت به دست كيست؟
آيد ز سوي خالق هستي ندا، علي
ناطق مگر خدا شود و مستمع رسول
تا حقّ وصف و مدح تو گردد ادا علي
با يك نفس تمام جهنم شود بهشت
گويند اگر جهنميان يكصدا علي
بي ابتدا خدا و تو عبدش، كدام عبد؟
عبدي كه نيستش چو خدا انتها علي
مخلوق اوليني و روشنگر ازل
اي مبتداي پيشتر از ابتدا علي
گو صد خليفه بين تو و مصطفي بود
با ا... پس از رسول تويي مقتدا علي
وقتي قيام مي كني از بهر بندگي
بايد نماز بر تو كند اقتدا علي
روزي كه هيچ كس به كسي نيست ذكر ماست
يا مصطفي محمد و
يا مرتضي علي
دنيا چو آن گداست كه نان از كفت گرفت
نشناخت قدر و عزت و جاه تو را علي
با ا... قسم در ازمنه ي عالم وجود
مثل تو كس نديد و نبيند جفا علي
خون مطهر تو ز پيشاني ات چو ريخت
بخشيد تا ابد به شهادت بقا علي
با آنكه لحظه اي دلت از حق جدا نبود
پيشاني ات چگونه شد از هم جدا علي
زخم سرت همين كه به شمشير خنده زد
شمشير ناله زد ز جگر گفت يا علي
فهميد داغ فاطمه را نيست التيام
شمشير داد زخم دلت را شفا علي
گويي به شهر كوفه دل شب هنوز هم
آيد صداي پاي تو در كوچه ها علي
غير از تو اي امام جوانمردي و وفا
كي داده است قاتل خود را غذا علي
جايي كه دشمن از كرمت مي شود خجل
كي دوست مي رود ز درت نارضا علي
با نامه اي سياه تر از صبح روز حشر
«ميثم» گرفته دامن مهر تو را علي
مناسبت مدح و مرثيه
سبك مرثيه
قالب مثنوي
شاعر سازگار حاج غلامرضا
منبع از صيام تا قيام
تعداد استفاده 0
اي ابر مرد عالم خلقت
ركن اركان محكم خلقت
اي ولي خدا و جان رسول
پدر كل دودمان رسول
وصفت اين بس كه ذات لم يزلي
گفت اعلي منم علي است علي
روح تو روح احمد است علي
تو محمد، محمد است علي
اين شنيدم چو خواجه ي لولاك
به سما برگذشت از سر خاك
پاي بر اوج نه فلك بگذاشت
رفت آنجا كه وهم راه نداشت
رفت جايي كه بود فوق وجود
غرق گرديد در هو الموجود
در فروغ جمال ذوالمننش
لرزه افتاده بود بر بدنش
خالق لم يزل نگاهش داشت
دست رحمت به شانه اش بگذاشت
تو براي شكستن بت ها
پا نهادي به جاي دست خدا
تو نبي را تمام جان و تني
تو به دوش رسول بت شكني
تو فراتر ز وهم هر بشري
حيدري يا خليل بي تبري
هر بتي كز اراده ي تو شكست
يا علي گفت و دل به مهر تو بست
همه بت ها به سجده افتادند
همه بر تو سلام مي دادند
جز تو نفس نفيس احمد كيست
ساقي كوثر محمد كيست
به تو رفعت گرفت ميكائيل
ز تو تعليم يافت جبرائيل
تو درخشنده اي چو بدر به بدر
تو شرف داده اي به ليله ي قدر
تو نود زخم در اُحد ديدي
باز دور رسول گرديدي
تو همانا حيات قرآني
آل عمران و نور و فرقاني
كرم از بذل تو كرم گرديد
حرم از فيض تو حرم گرديد
تو خدا را به چشم دل ديدي
تو به قرآن حيات بخشيدي
تو به هر عصر رهبر همه اي
تو همانا امام فاطمه اي
تو تمام علوم را ز بري
تو هماره ز علم پيشتري
تو همان شمع انجمن هايي
همه جا بين
جمع تنهايي
تو همان راز ناشناخته اي
كه همه خلق را شناخته اي
نخل ها تشنه ي دعاي توأند
چاه ها عاشق صداي توأند
شمع معراج مصطفايي تو
يا چراغ خرابه هايي تو
هم كلام خداي حي قدير
هم نشين و رفيق پير فقير
مهر تو مي برد ز دشمن دل
كرده بودي سفارشِ قاتل
تا گل از قلب خاك مي رويد
مسجد كوفه يا علي گويد
مهرباني همان سلاله ي توست
گل زخم هزار ساله ي توست
عدل و آزادگي رسالت توست
باعث قتل تو عدالت توست
عدل را داده اي تو استقلال
به دليل چراغ بيت المال
گر چه فرقت شكافت تا ابرو
مسجد از خون تو گرفت وضو
به دعا دادي از دعا پرواز
به نمازت نماز برد نماز
به تو توحيد و عدل زيست علي
به تو شمشمير خون گريست علي
آسمان خسته بود از غم تو
زخم شمشير گشت مرهم تو
همه مشتاق وصل يار شدي
تا به شمشمير رستگار شدي
خون تو اشك چشم بينش بود
زخم تو زخم آفرينش بود
داغ تو داغ انبيا همه بود
داغ قرآن و داغ فاطمه بود
اي فلك مسند خرابه نشين
اي همه آسمان به خاك زمين
نان و خرما به دوش در دل شب
فقرا را چراغ محفل شب
آن يتيمي كه دل به مهر تو باخت
پدرش بودي و تو را نشناخت
به تو و غربتت قسم مولا
ناشناسي هنوز هم مولا
تا نفس از نهاد برخيزد
اشك «ميثم» به مقدمت ريزد
مناسبت مدح
سبك ولادتي
قالب آهنگين
شاعر ناشناس
منبع زمزمه هاي ولايت 2-77
تعداد استفاده 0
مرغ قلبم به هواي نجفه
عمر جنت به هواي نجفه
آره ما بين نقاط ديدني
عشق من گلدسته هاي نجفه
همه ميگن عجب صفايي داره ايوون طلات
حضرت آدم حضرت نوح هر دو دفنن به زير پات
گويم به آواي جلي علي علي علي علي
به مردي ضرب المثلي علي علي علي علي
اي عشق بين المللي علي علي علي علي
*****
عشق زهرايي و ما فوق بشر
جبرئيل تو حرم تو رفتگر
فاطمه اگه كه مادر همه است
آقا مي شه ما به تو بگيم پدر
امشب دلم پر مي زنه براي غروب نجفت
اينه عجائب جهان شده عجوب نجفت
رشته ي عشق تو درد سر مي خواد
علي عشقبازي با تو هنر مي خواد
نمي دونن مگه بچه بازيه
بخدا عشق علي جيگر مي خواد
*****
خدا به لوح سينه ام ذكر علي مدد نوشت
از وقتيكه رفتم نجف افتاده از چشام بهشت
مناسبت مدح
سبك ولادتي
قالب آهنگين
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
حيدر حيدر ساقي كوثر(2)
*****
در به در كوي توأم ساقي كوثر ساقي كوثر
معتكف روي توأم ساقي كوثر ساقي كوثر
عاشق ديدار توأم ساقي كوثر ساقي كوثر
گداي دربار توأم ساقي كوثر ساقي كوثر
در كف دستم شب و روز حلقه ي اين در
حيدر حيدر ساقي كوثر(2)
*****
من به دو عالم ندهم يك موي دلبر
مست گل ياس توأم ساقي كوثر ساقي كوثر
عاشق عباس تو أم ساقي كوثر ساقي كوثر
من به دو عالم ندهم يك موي دلبر
حيدر حيدر ساقي كوثر(2)
*****
اي ره من اي هدفم ساقي كوثر ساقي كوثر
حاجي كوي نجفم ساقي كوثر ساقي كوثر
به آسمان دست علي مثال لنگر
حيدر حيدر ساقي كوثر(2)
*****
دست خدا بت شكني ساقي كوثر ساقي كوثر
جنت الاعلاي مني ساقي كوثر ساقي كوثر
ذكر تو ذكر انبيا ساقي كوثر ساقي كوثر
اي همه كاره ي خدا ساقي كوثر ساقي كوثر
حيدر حيدر ساقي كوثر(2)
*****
قلندرم قلندرم ساقي كوثر ساقي كوثر
غلام كوي قنبرم ساقي كوثر ساقي كوثر
دشمن و از جا مي كنه مثال خيبر
حيدر حيدر ساقي كوثر(2)
*****
ذكر قنوت عرفا ساقي كوثر ساقي كوثر
شافع ما روز جزا ساقي كوثر ساقي كوثر
عمريه بيمار توأم ساقي كوثر ساقي كوثر
خسي به گلزار توأم ساقي كوثر ساقي كوثر
همره معراج نبي دوش پيبمر
حيدر حيدر ساقي كوثر(2)
*****
مناسبت مدح
سبك ولادتي
قالب آهنگين
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
حيدره رهبرم حيدره(4)
*****
به روي قلبم علي نوشتم
حتي رو پرچم علي نوشتم
يكي بهم گفت بنويس عشقو
منم دمادم علي نوشتم
حيدره رهبرم حيدره(4)
*****
يه شب تو رؤيا تو رو مي ديدم
مست و هراسان ز خواب پريدم
يكي بهم گفت خدا چه شكله
منم جمال علي كشيدم
حيدره اونيكه قلندره
حضرت عقل و او از بره
عاقلا عاقلا عاقلا
خداي عشق من حيدره
حيدره رهبرم حيدره(4)
*****
نماز مي خوندم يه شب تو رؤيا
گفتم كه قبله ام كجاس خدايا
اشاره كرده اش خدا به يك سمت
ديدم كه اونجا نجف مولاست
كعبه ي عاشقان حيدره
قبله ي عارفان حيدره
من سگ خونه ي مرتضي
شاه شهنشهان حيدره
حيدره رهبرم حيدره(4)
*****
يه شب تو روؤيا ديدم كه مستم
كنار دست خدا نشستم
دست خدا رو تا كه فشردم
ديدم كه دست علي تو دستم
جون ما قربون حيدره
ساقي ميخونه حيدره
حيدريون افتخارشه
مست و ديوونه ي حيدره
حيدر فاطمه حيدره
شاه ما قنبره حيدره
كوري چشم عمر ميگم
خداي عشق من حيدره
حيدره رهبرم حيدره(4)
*****
مناسبت مدح
سبك ولادتي
قالب آهنگين
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
يا اميرالمؤمنين(4)
*****
هل اتي دستان تو
رزق حاتم نان تو
كعبه سرگردان تو
سر در عرش الهي حك شده با افتخار
لا فتي الا علي لا سيف الا ذوالفقار
يا اميرالمؤمنين(4)
*****
يا علي فخر بشر
اي ملك را بال و پر
صاحب تيغ دو سر
سر در عرش الهي حك شده با افتخار
لا فتي الا علي لا سيف الا ذوالفقار
يا اميرالمؤمنين(4)
*****
اي صفاي هر چمن
مرد جنگ تن به تن
شير حق أب الحسن
ريزه خوار خوان احسانت سليمان مي شود
تا به ميدان مي زني يكباره طوفان مي شود
يا اميرالمؤمنين(4)
*****
مناسبت مدح
سبك ولادتي
قالب آهنگين
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
علي شه بي بدله، امير بين الملله
تو پهلوونا تك يله، هم ابد و هم ازله
كندوي دين و عسله، تفسير شور و غزله
هم اولي هم آخريّه
شرح كتاب دلبريّه
يكّه سوار محشريّه
يا اميرالمؤمنين(2)
*****
علي بعالم تابشه، موسم عشق نابشه
اشك حسين شرابشه، مه به زير نقابشه
هر يوسفي خرابشه، كشتي دل در آبشه
عليّه بر ملك دلا شه
پله به پله تا خدا ره
شير خداست و هم يد الّه
يا اميرالمؤمنين(2)
*****
علي دو چشم ترمه، قدمگهش بر سرمه
سلطان جود و كرمه، اذن ورود حرمه
ذكره به روي علمه، لوح خدا رو قلمه
يكّه يله جنگ و نبرده
سلطانه و عالمي برده
صاحب اون دستمال زرده
يا اميرالمؤمنين(2)
*****
مناسبت مدح
سبك مرثيه
قالب غزل
شاعر سازگار حاج غلامرضا
منبع آتش مهر
تعداد استفاده 0
تويي شمع وجود و عالمت پروانه يا حيدر
مرا از عشق خود ديوانه كن، ديوانه يا حيدر
جدا از بود و هستم كن ز جام عشق مستم كن
دلم را از شراب نور كن پيمانه يا حيدر
اگر مقصود از مي، كوثر عشق تو مي باشد
كرم كن تا شوم خاك در ميخانه يا حيدر
گنه كارم ولي با پرچم گلرنگ عبّاست
مدال نوكري دارم به روي شانه يا حيدر
اگر از ساغر فيضت، چشاني قطره اي بر من
زنم تا حوض كوثر، نعره ي مستانه يا حيدر
نمي دانم كي ام مولا ولي آنقدر مي دانم
ولاي تو بود گنج و دلم ويرانه يا حيدر
وجودم كربلا، قلبم نجف، عشقم شده عبّاس
مبادا دور گردم از دَرِ اين خانه يا حيدر
اگر من جسم بي جانم، تويي جانم، تويي جانم
اگر سر تا به پا جانم، تويي جانانه يا حيدر
اگر خارم اگر خس هر چه ام از لطف سرشارت
عجب نبود اگر با نرگس چشمت شوم ريحانه يا حيدر
كي ام من؟ «ميثم» آلوده دامانم ولي عمري
گرفته مرغ روحم از تو آب و دانه يا حيدر
مناسبت مدح
سبك ولادتي
قالب رباعي
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
جز نام علي حق سند و سفته ندارد
قرآن بجز از مدح علي گفته ندارد
مي خواست فلك نقطه عطفش بنمايد
بيچاره ندانست علي نقطه ندارد
مناسبت مدح
سبك ولادتي
قالب آهنگين
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
در دل من جز ياد علي نيست
ذكر لبم جز ناد علي نيست
صاحب ششدانگ حرم دل
جز علي و اولاد علي نيست
علي علي علي(2)
*****
روي علي باشد حرم دل
دور علي گشتن حج كامل
سعي و طواف و نمازو طاعت
بي علي يكسر باطل باطل
علي علي علي(2)
*****
از علي كعبه شرف گرفته
در ولايت صدف گرفته
هر چه كه دارد آقام ابوالفضل
از علي شاه نجف گرفته
علي علي علي(2)
*****
اهل سما با علي شكفتند
مدح علي گفتن و شنفتند
وقت خداحافظي به معراج
خدا و احمد يا علي گفتند
علي علي علي(2)
*****
مناسبت مدح
سبك ولادتي
قالب رباعي
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
خواهم ز خدا كه بي ولايم نكند
غرق گنهم ولي رهايم نكند
يك خواسته دارم ز خداي تو علي
در هر دو جهان از تو جدايم نكند
مناسبت مدح
سبك مرثيه
قالب قصيده
شاعر سازگار حاج غلامرضا
منبع از صيام تا قيام
تعداد استفاده 0
مرا به عالم زر بود با تو اين ميثاق
كه باشم از همه عالم فقط تو را مشتاق
هنوز خلق نگرديده بود آب و گلم
كه در حريم دلم بر تو ساختند رواق
ز بس به روي تو عاشق شدم نمي دانم
ز شوق وصل مرا مي كشند يا به فراق
به شوق آنكه بيايي به ديدنم دم مرگ
در انتظار اجل سخت طاقتم شده طاق
به نامه ي گنهم خط قرمزي بكشيد
كه بُرد مهر علي در بهشتم از ارفاق
ز دست دشمنت ار آب سرد بستانم
هماره باد حميم جهنمم به مذاق
ولايت تو از آن در دلم ولادت يافت
كه مُهر مِهر تو را مادرم گرفت صداق
اگر ز مهر تو غفلت كنند اولادم
كنم به ناله و نفرين تمامشان را عاق
تو دست و چشم و زبان خدايي اي مولا
خدا گواست كه نبود به گفته ام اغراق
هزار بوسه به شمشير و دست و بازويت
كه شير خوانده تو را قادر علي الاطلاق
هنوز شير ننوشيده چشم نگشوده
به يك تكان تو بگسست رشته ي قنداق
شنيده ام كه جهان را طلاق دادي تو
چگونه عقد نكردي و دادي اش سه طلاق
به دشمنان تو اين كمترين عذاب بود
كه با حميم جهنم كنند استنشاق
گداي كوي توأم يا علي نگاهم كن
به دست بذل نمودي ز چشم كن انفاق
از آن تخلص خود را نهاده ام «ميثم»
كه اشتياق توأم بوده است سبك و سياق
مناسبت داستاني
سبك شور سينه زني
قالب قصيده
شاعر قانع ابراهيم
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
زماني خشكسالي شد بكوفه
كه شد كوفه چو نخل بي شكوفه
همه بودند از افسرده ياران
همه در آرزوي ابر و باران
نسيمي از بهاراني نديدند
نشان از ابر و باراني نديدند
همه بودند سرگردان و حيران
خسارت ها بر آنان گشت از جان
چو بنمودند دست و پاي خود گم
به فكر چاره افتادند مردم
همه گفتند ياران سينه سينه
ببايد رفت تا شهر مدينه
گره با دست مولا باز گردد
كرم از بيت او آغاز گردد
علي بايد گشايد مشكل ما
علي بايد برد غم از دل ما
چو جا در وادي طاها گرفتند
سراغ خانه ي مولا گرفتند
به روي اهل كوفه ز آن سبب ساز
بدون ناز درب خانه شد باز
همه گفتند با بشكسته بالي
به كوفه آمده بس خشكسالي
دعا كن تا ز غم آزاد گزديم
ببارد ابر و ما هم شاد گرديم
علي فرمود اي نور دو عينم
بيا حلال مشكلها حسينم
دعا كن اي نهال پر شكوفه
ببارد ابر بر وادي كوفه
حسين آن باب نور و باب حاجات
حسين آن روح دين روح مناجات
دو دست كوچكش سوي سما كرد
براي مردم كوفه دعا كرد
چو برگشتند كوفه آن جماعت
همه ديدند باران عنايت
همه ديدند كوفه با چه حالي
رها گرديده از آن خشكسالي
دوباره آن جماعت بار بستند
كنار خانه ي مولا نشستند
همه گفتند يا مولا عليجان
به ما باران رحمت شد فراوان
بگو تا آيد آن نور دو عينت
همه ممنون از لطف حسينت
چو آمد پيش آن انوار دادار
حسين بن علي آن شيعه را يار
همه گفتند ما از غم رهائيم
رسد روزي كه جبران مي نمائيم
بلي جبران آن شده سر بريدن
كبوتر را به خنجر پر بريدن
مناسبت داستاني
سبك ولادتي
قالب قصيده
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
به حمد حق كنم انشاء در اول دفتر
خداي خالق ارض و سماء و جن و بشر
درود بي حد و مر بر محمد محبوب
شفيع امت عاصي به عرصه ي محشر
شنيدم اينكه يكي روز از بلاد يمن
يكي عقيق يماني براي پيغمبر
به رسم هديه بر آنجناب آوردند
به دست حضرت سلمان سپرد آن سرور
نمود امر به سلمان پيمبر مرسل
كه ده عقيق به حكاك اي نكو منظر
بگوي تا بكند لا اله الا ا...
كه خواهمش بنمايم نگين انگشتر
(نگين را آورد داد به دست صالح حكاك و سفارش پيغمبر را گفت بعد از انجام حكاكي توسط صالح حكاك)
نظر نمود چو سلمان بر آن نگين و چه ديد
بديد اينكه در او هست جاي اسم دگر
(سلمان تا نگاهي به نگين كرد ديد در زير آن هنوز يك جاي خالي وجود دارد و از طرفي ديد توحيد بي نبوت معنا ندارد گفت صالح جمله ي محمدا رسول ا.. را نيز حك كن)
نظر نمود پيمبر بر آن نگين و بديد
سه سطر نقش بود بر نگين انگشتر
به سطر اول آن لا اله الا ا...
به سطر دوم آن نام پاك پيغمبر
به سطر سوم آن بد علي ولي ا...
يگانه اسوه ي مردي جناب حيدر صفدر
(از سلمان پرسيد گفت جمله ي اول را شما فرموديد و جمله دوم را من ولي روحم از جمله ي سوم خبر ندارد . صالح حكاك را طلبيدند و از او سئوال كردند؟ گفت : جمله اول و دوم را من نوشته ام ولي جمله سوم را نمي دانم كار
كيست.)
رسول صالح حكاك را طلب فرمود
سئوال كرد از او پيشواي اهل نظر
سبب ز چيست كه كندي بر اين عقيق نكو
ز بعد نام خدا نام احمد و حيدر
كه ناگهان به جبين پيمبر مرسل
عرق نشست و سپس طيلسان كشيد بر سر
نزول حضرت جبريل بود و داد پيام
كه حق سلام رسانده ترا ايا سرور
تو مهر من بدلت بود و حضرت سلمان
ترا محب بود اي پادشاه جن و بشر
مرا محبت حيدر بود از آن كندم
به دست قدرت خود نام خواجه ي قنبر
نمود حضرت خاتم به دست خود خاتم
رسيد بعد پيمبر به حيدر صفدر
پس از علي به حسن منتقل شد آن خاتم
رسيد بعد حسن بر حسين تشنه جگر
مدام بود بدست حسين اين خاتم
الي دمي كه شهيد جفا شد از خنجر
همه لباس حسين از تنش برون كردند
ز پاي چكمه ز تن پيرهن عمامه ز سر
دمي كه گشت حسين بي معين و بي ياور
ز اهل كوفه يكي نام بجدل بن سليم
ز اصل تخم زنا و ز نسل بُد كافر
قضا بدست حسين چشم آن لعين افتاد
فتاد ديده ي نحسش به نقش انگشتر
بديد اينكه به خون خشك گشته دست حسين
برون نمي رود حتي ز دست انگشتر
كشيد خنجر و انگشت و شاه دين ببريد
بس است دگر ختم كنم اين دفتر
مناسبت عيد غدير
سبك ولادتي
قالب آهنگين
شاعر ناشناس
منبع زمزمه هاي ولايت 2-83
تعداد استفاده 0
علي مولا مولا علي مولا مولا (4)
*****
اسم علي تفسير داره، نور علي تكبير داره
با نفس هو يا مولا، عشق علي واگير داره
*****
اسم علي مستي مياره، دلم براش آروم نداره
هر كي بيرون از اين محيطه، تا آخر عمرش سركاره
*****
علي نگاهش توحيد داره، مريدش عمر جاويد داره
نور سماوات از كف پاشه، خاك قدمهاش خورشيد داره
*****
هر كسي عشق غدير داره، خوشا به حالش امير داره
هر كسي عشقو از گهواره، از قنداقه از شير داره
*****
مناسبت عيد غدير
سبك ولادتي
قالب رباعي
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
تا مهر و مه و ستاره رخشنده بود
تا عشق و محبت و وفا زنده بود
غير از تو امير مؤمنان نيست كسي
اين جامه به قامت تو زيبنده بود
مناسبت عيد غدير
سبك مرثيه
قالب آهنگين
شاعر سازگار حاج غلامرضا
منبع از صيام تا قيام 3
تعداد استفاده 0
جشن ولايت چه دلپذير است
صاحب اين عيد حيّ قدير است
ب_ه خل_ق عالم علي امي_ر است
افضل اعياد خدا عيد غدير است
*****
ب_ر همگ_ان اي_ن ن_دا مبارك
كم_ال دي__ن خ__دا مب_ارك
خطبه ي احمد امر خطير است
افضل اعياد خدا عيد غدير است
*****
رس_د ن_داي رس_ول اكرم
ك_ه اي تم__ام م__ردم ع__الم
علي پس از اين مرا وزير است
افضل اعياد خدا عيد غدير است
*****
عل_ي است مولا علي است سرور
علي است هادي علي است رهبر
علي م_دار است علي مدير است
افضل اعياد خدا عيد غدير است
*****
علي است وال_ي عل_ي است والا
علي اس_ت عال_ي علي است اعلا
علي خبير است علي بصير است
افضل اعياد خدا عيد غدير است
*****
فات__ح ب__در و خندق و خيبر
خت_م رس_ل را ي__ار و ب__رادر
از طرف حق علي سفير است
افضل اعياد خدا عيد غدير است
*****
علي ست_اده كن_ار احم_د
جلوه بگيريد از دو محمّد
م_اه كن_ار مه__ر مني_ر است
افضل اعياد خدا عيد غدير است
*****
مناسبت عيد غدير
سبك ولادتي
قالب رباعي
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
باران و شكوفه در كوير آمده است
در پرده ي شب ماه منير آمده است
فرخنده بود ولايت عدل علي
تبريك به عاشقان غدير آمده است
مناسبت عيد غدير
سبك مرثيه
قالب آهنگين
شاعر سازگار حاج غلامرضا
منبع از صيام تا قيام 3
تعداد استفاده 0
اي علي دوستان عيد غدير آمده
به زمين و زمان عل_ي امير آمده
عي__د مي__لاد هم__ه انبي_است
روز جش__ن سي_ّد الاوصي_است
يا علي مبارك يا علي مبارك
*****
لوح مدح علي آمده از آسمان
جبرئيل امين آيه ي «بلّغ» بخوان
حكم محكم خدا همين است
ك_ه عل_ي اميرالمؤمنين است
يا علي مبارك يا علي مبارك
*****
رهبر ما علي است كه فاتح خيبر است
بع_د احم_د عل_ي از هم_ه بالاتر است
م__ا هم_ه امّ__ت آزاده اي__م
دست بيعت به علي داده ايم
يا علي مبارك يا علي مبارك
*****
دشمن شير حق هر كه بوَد كافر است
رهبر ما علي است كه فاتح خيبر است
ما طرفدار غديريم و بس
پيرو خط اميريم و بس
يا علي مبارك يا علي مبارك
*****
ما به عشق ولايت سر و جان مي دهيم
ك_وري دشمن_ان ف_دايي اي__ن رهيم
ذكر ما بوده از اوّل همه
ي_ا علي با نفس فاطمه
يا علي مبارك يا علي مبارك
*****
نفس ما پر از نغمه ي مولا علي است
طپش قلب ما زمزمه ي يا علي است
ه_ركه ب_ا بغض علي در دل است
هم_ه ي طاع_ت او ب__اطل اس__ت
يا علي مبارك يا علي مبارك
*****
مناسبت عيد غدير
سبك ولادتي
قالب رباعي
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
هر سرو بلند را علف مي بينم
بي ياد تو اوقات تلف مي بينم
با طايفه ي طواف گو برگردند
من قبله ي خود سمت نجف مي بينم
مناسبت عيد غدير
سبك مرثيه
قالب قصيده
شاعر سازگار حاج غلامرضا
منبع از صيام تا قيام 3
تعداد استفاده 0
گوش ها باز كه امروز هزاران خبر است
خبري خوب تر از خوب تر از خوب تر است
ص_ف ببندي_د ك_ه هنگ_ام نماز روح است
در گشاييد كه جبريل امين پشت در است
همگ_ي عي_د بگيري_د ك_ه عيد آمده است
اي_ن هم_ان عي_د خداي احد دادگر است
س_وره ي مائده خواني_د ك_ه ص_د مائ_ده نور
از خ_دا در دل ه__ر آي_ه ي آن مستتر است
ه_ر ط_رف م_ي نگرم قافل_ه در قافل_ه دل
هر دلي بال زن_ان سوي عل_ي رهسپر است
اين همان عيد غدير است كه در خم غدير
گوش ه_ا يكس_ر ب_ر خطب_ه ي پيغامب_ر است
خطبه ي ختم رسل حكم خدا مدح علي است
خطبه اي كه سندش مستند و معتب_ر است
ايه_ا الن_اس ه_ر آنك_س ك_ه من_م مولايش
اي__ن عل_ي او را ت_ا روز ج__زا راهب__ر است
اين علي بع_د نب_ي رهبر و م_ولاي شماست
اين علي منجي يك خلق به موج خطر است
اين عل_ي وج_ه خ_دا چش_م خدا گوش خدا
اين علي دست خدا بازوي فت_ح و ظفر است
من هم_ان شه__ر علوم__م همه باشيد گواه
كه عل_ي ت_ا ابدالده_ر ب_ر اين شهر، در است
اين ام_ام است ام_ام است ام_ام اس_ت ام_ام
كه امامت به وجودش همه جا مفتخر است
چشم، بي نور علي تا صف محشر ك_ور است
دين بي مهر علي پيكر بي دست و سر است
شرر نار همان بغض علي ب_غض عل_ي است
مه_ر او پيشِ روي آت_ش دوزخ سپ_ر است
ب__ه تم_ام
بش_ر اع_لام كن__د خت_م رسل
كه عل__ي ب_ن ابيطال_ب خي__رالبشر است
خص_م او را پس_ر م_ادر خ_ود بايد خواند
غير از اين چاره نداريم كه او بي پدر است
بي نم__ازي اس_ت اگ_ر بي علي آريد نماز
اين نمازي كه اجرش همه نار سقر است
مهر پرونده ي اعم_ال شما مه_ر عل_ي است
بي علي طاعت كوني_ن زيان و ضرر است
گر دو صد ك_وه طلا در ره معب_ود دهيد
بي ت_ولّاي عل_ي جمل_ه هبا و هدر است
هر كه شد خصم علي خصم نبي خصم خداست
در حقيق_ت ز زن__ازاده زنازاده ت__ر است
دشمن آل محمّ_د چ_و ب__ه محش_ر آيد
آتش خشم خدا از نفسش شعله ور است
به سر دوش رسول و به كف پاي علي
بنويسي_د عل_ي ب_ت شك_ن بي تبر است
ب_ي ولايش نفس_ي گ_ر بزن__د جب_راييل
كمتر از مرغ زمين خورده ي بي بال و پر است
جن_ت از مه_ر محبّ_ان عل_ي شاخ_ه ي گ_ل
دوزخ از بغض غلامان علي يك ش_رر است
ب__ي تولّاي عل__ي ني_ست رس_الت كام_ل
ثم__ر ب__اغ نب__وّت همه از اين شجر است
نخل ه__ا جمل__ه گواه_ند خ__دا م_ي داند
كه علي تشنه، ولي تشنه ي اشك سحر است
سجده بي مهر علي سجده به بت باشد و بس
روزه ب_ا بغ_ض عل_ي ني__ز گن_اه دگر است
جنّت و كوي علي هست چو يك قطعه زمين
كوث_ر و مهر علي قص_ه ي شي_ر و شك_ر است
صورت حق و علي صورت غيب است و شهود
طلعت احمد و او س_وره ي شمس و قم_ر است
«ميثم» اين فخر تو را بس كه از اين مزرع عمر
نخ_ل سرسب_ز ت_و را ب_ار ولاي_ت ثمر است
مناسبت
عيد غدير
سبك ولادتي
قالب تركيب بند
شاعر ناشناس
منبع زمزمه هاي ولايت 2-83
تعداد استفاده 0
ما حيرت محضيم كه كوثر نشناسيم
آن قدر به مي حل شده ساغر نشانسيم
ما شبنم صبحيم كه در محشر خورشيد
جز چهره ي او قبله ي ديگر نشناسيم
آشوب قيامت همه از شور لب ماست
ما شيعه ي عشقيم كه محشر نشناسيم
ما پادشهانيم كه در سجده ي اول
جز خاك در حضرت قنبر نشناسيم
ما روز ازل بر در فردوس نوشتيم
ما خانه به جز خانه ي حيدر نشانسيم
ديوانگي ماست كه انگشت نما شد
صد شكر خدا را كه علي قبله نما شد
*****
آن روز كه ديدند دو دلدار خدا را
در دست نبي دست خداوار خدا را
بودند ملائك همه در سجده كه ديدند
همسايه ي ديوار به ديوار خدا را
بيهوده نبوده است كه ماتش شده زهرا
مي ديد در آن آينه اسرار خدا را
اين جلوه ي بي مثل غدير است غدير است
فرمود پيمبر كه امير است امير است
*****
محشر چو نمايان شود از گوشه ي چشمش
هيهات كه طوفان شود از گوشه ي چشمش
اين مرد كه بر دوش خودش تيغ نهاده
هر معركه حيران شود از گوشه ي چشمش
لازم نبود تيغ كشد در صف دشمن
يك دشت پريشان شود از گوشه ي چشمش
حرفي نزده زهره ي هر شير دريده
انگار رجز خوان شود از گوشه ي چشمش
خاك قدمش شور تماشائي محشر
يك دشت هراسان شود از گوشه ي چشمش
آنگونه در قلعه ز جا كند به دستش
جبريل نه، صد بوسه خدا زند به دستش
*****
آبي بزن اين آتش پنهاني ما را
درياب شب مستي و حيراني ما را
ساقي مي اين جام، كفاف دل ما نيست
با خمره بياور مي طوفاني ما را
خم
را بشكن بر سر ما تا كه بشوئي
با عشق علي زلف پريشاني ما را
ما را ازل از خاك علي تا كه خدا خواست
ديدند همه منصب سلطاني ما را
ما شيعه ي عشقيم خدا تا به قيامت
بر عرش زده تخت سليماني ما را
از عهد ازل ناد علي هر شبه گفتيم
ما نام علي يكصد و ده مرتبه گفتيم
*****
مناسبت عيد غدير
سبك ولادتي
قالب رباعي
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
در خانه ي دل نوشته با خط جلي
اين خانه بنا شد به تولاي علي
در داخل اين خانه چو نيكو نگري
هم مهر محمد است و هم عشق علي
مناسبت عيد غدير
سبك ولادتي
قالب رباعي
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
خورشيد چراغكي ز رخسار علي است
مه نقطه ي كوچكي ز پرگار علي است
هر كس كه فرستد به محمد صلوات
همسايه ي ديوار به ديوار علي است
مناسبت عيد غدير
سبك ولادتي
قالب رباعي
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
با اشك غبار سينه را مي شويم
با حب علي خدا خدا مي گويم
در عيد ولايت امير دلها
عجل لوليك الفرج مي گويم
مناسبت عيد غدير
سبك ولادتي
قالب رباعي
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
از روز ازل علي ولي ا... است
تا شام ابد علي صفات ا... است
با دشمن او بگو بمير از غصه
چون حب علي عبادت ا... است
مناسبت عيد غدير
سبك ولادتي
قالب رباعي
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
با عشق علي هر كه سر و كار ندارد
خشكيده نهالي است پر و بار ندارد
از آتش دوزخ نهراسيم كه آتش
هرگز به محبان علي كار ندارد
مناسبت عيد غدير
سبك ولادتي
قالب نثر
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
قال رسول ا...(ص): لو اجتمع الناس علي حب علي بن ابيطالب لما خلق ا... عز و جل النار
پيغمبر اكرم(ص) فرمودند: اگر مردم عالم بر حب علي اجتماع مي كردند پروردگار عز و جل آتش دوزخ را خلق نمي كرد
*****
مناسبت عيد غدير
سبك ولادتي
قالب رباعي
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
برخيز و ببين جوشش فيض ازلي را
بر ختم رسل مرحمت لم يزلي را
مي خواست نبي دست خدا را بفشارد
بر دست نبي داد خدا دست علي را
مناسبت عيد غدير
سبك ولادتي
قالب رباعي
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
مقصود خدا و مصطفي حاصل شد
اي اهل ولا نمازتان كامل شد
در گوش جهان بانگ ولايت پيچيد
تا آيه ي اكملت لكم نازل شد
مناسبت عيد غدير
سبك مرثيه
قالب آهنگين
شاعر سازگار حاج غلامرضا
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
مست تولاي توأم يا علي
خاك كف پاي توأم يا علي
يا علي و يا علي و يا علي(2)
*****
اي لب لعل تو مسيحاي من
اي سخنت باعث احياي من
زنده كن طبع دل آراي من
نيست كسي غير تو مولا علي من
يا علي و يا علي و يا علي(2)
*****
ديده به خورشيد رخت دوختم
با نگهي سوختن آموختم
سوختن اموختم و سوختم
سوختم و نور بر افروختم
نور بر افروخت سراپاي من
يا علي و يا علي و يا علي(2)
*****
مناسبت عيد غدير
سبك ولادتي
قالب رباعي
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
عبادت بي تولاي علي هيچ
نواي عشق بي نام علي هيچ
اگر عمر دو صد نوحت ببخشند
تمام عمر منهاي علي هيچ
مناسبت عيد غدير
سبك مرثيه
قالب تركيب بند
شاعر سازگار حاج غلامرضا
منبع از صيام تا قيام 3
تعداد استفاده 0
ز مصر نور به كنعان دل بشير آمد
هلا تمامي پيغمبران! غدير آمد
به گوش جان علي دوستان چو آيه ي وحي
بشارت از طرف داورِ قدير آمد
علي كه نفْس رسول است بر رسول خدا
وزير بود كه بار دگر وزير آمد
امام عالم خلقت دوباره گشت امام
اميرِ پيشتر از انبيا، امير آمد
سرود تازه ي روح الامين مبارك باد
نزول آي_ه ي اكم_ال دين مبارك باد
*****
تبارك الله از اين عيد، عيد خلق و خدا
كه حق و باطل از يكدگر شدند جدا
ولادت دگرِ انبيا بوَد اين عيد
ولادت علي است و ائمه و شهدا
فرشتگان به علي دست مي دهند كه تو
امام و رهبر مايي به غير تو ابدا!
تمام خلق جهان جن و انس و حور و ملك
نمي زنند علي را دگر به نام صدا
تمام خطبه به نام غدير مي خوانند
به اتف_اق عل_ي را امير مي خوانند
*****
غدير گوشه اي از حوزه ي نظام علي است
غدير سكه ي سرخ خدا به نام علي است
غدير بال و پر شيعه در عروج به حق
غدير جلوه اي از نور مستدام علي است
غدير حج علي دوستان به دور علي
غدير قبله ي دل، مسجدالحرام علي است
غدير مهر قبولي به نامه ي اعمال
غدير كوثر فيضِ خدا به جام علي است
غدي_ر آرزوي انبياست از آدم
غدير عيد كمالِ پيمبر خاتم
*****
الا تمام علي دوستان شتاب كنيد
غدير آمده راه خود انتخاب كنيد
سقيفه بعد غدير است پيش روي شما
فرشته ايد و از اين ديو اجتناب كنيد
سران فتنه مبادا كه فتنه انگيزند
سقيفه را به سرِ جملگي خراب كنيد
به هوش، بعد پيمبر علي امام شماست
سراب را بگذاريد، رو به آب كنيد
به ريسمان خداون_د جمله چنگ زنيد
خليل وار به شيطان دوباره سنگ زنيد
*****
ستوده ي سخنِ «انّما» علي است علي
فشرده ي همه انبيا علي است علي
برادر و وصي و لحم و نفْس پيغمبر
قسم به جانِ رسول خدا علي است علي
امير خيبر و پيروز «بدر» و مرد «احد»
قسم به دين، همه ي دين ما علي است علي
مباد همره فرعونيان هلاك شويد
فقط به سوي خدا رهنما علي است علي
هزار مرتب_ه فري_اد زد پيمب_رتان
كه اي تمامي عالم علي است رهبرتان
*****
علي است نفْس پيمبر،پيمبر است علي
ز روبهان چه زيان؟ شيرِ داور است علي
فراريان احد پشت سر نگاه كنيد
چگونه حافظ جان پيمبر است علي
به آن دو تن كه ز خيبر گريختند بگو
فرار از آنِ شما، مرد خيبر است علي
نه آن سه تن، كه اگر صد خليفه بازآيند
پس از رسول همانا كه رهبر است علي
پس از غدير كند بر خلافتش اقرار
حديث من_زلت و داستانِ يوم الدار
*****
علي است بت شكن دوشِ خواجه ي دوسرا
علي است يار نبي در كنار غار حرا
علي است شيرِ خروشان روز و عابد شب
علي است همسخن حق و همدمِ فقرا
علي برادر پيغمبر و ابوالحسنين
علي است مظهر دادار و همسرِ زهرا
علي است تير خدا از كمان به سينه ي كفر
علي است مير و علمدار محشر كبرا
علي است روز قي_امت قسي_م جنّ_ت
و ن_ار
علي است حق؟ نه، كه حق را علي بوَد معيار
*****
اذان علي است، اقامه علي، قيام، علي است
ركوع، سجده، تشهّد، دعا، سلام، علي است
اگر امام شناسيد فاش مي گويم
قسم به روح همه انبيا، امام علي است
كسي كه گوش و زبان است وچشم و دست خدا
كسي كه كار خدايي كند مدام، علي است
خداست ذكر علي و، علي است ذكر خدا
تمام دين خداوند يك كلام علي است
علي نظام و قوام و امام اسلام است
علي به قول پيمبر تمام اسلام است
*****
علي است جان نبي و نبي بوَد جانش
فزون تر از ملك و جن و انس، ايمانش
پيمبران خدا عاشق ابوذر او
فرشتگان خدا خاك راه سلمانش
ز پاكي پدر و مادرم بوَد در دل
محبّتش، پدر و مادرم به قربانش
ملائكند همه عاجز از شناخت او
اگر چه ديده بشر در لباس انسانش
امامِ در هم_ه اعصار ناشناس علي است
علي شناس خدا و خداشناس علي است
*****
وجود را - ابدا- بي علي نمي خواهم
بهشت را به خدا بي علي نمي خواهم
اگر تمام شهيدان دهند دسته گلم
به سيدالشهدا بي علي نمي خواهم
اگر مسيح دوايم دهد به شدّت درد
من از مسيح، دوا بي علي نمي خواهم
هزار مرتبه گر از عطش فنا گردم
ز خضر آب بقا بي علي نمي خواهم
خ_دا كن_د كف خاكي ز مقدمش باشم
يكي ز حلقه به گوشان «ميثمش» باشم
*****
مناسبت عيد غدير
سبك مرثيه
قالب قصيده
شاعر سازگار حاج غلامرضا
منبع نخل ميثم 3
تعداد استفاده 0
امروز روز عيد خدا روز يا علي است
نقل دهان خلق و كلام خدا علي است
فرياد جن و انس و ملك يك صدا علي است
جبريل را ترانه يا مرتضي علي است
نزديك و دور هر چه به هر جاست يا علي است
شور و دعا و زمزمه و ذكر يا علي است
اي جبرئيل وحي ز مولا علي بگو
امشب دگر دور يا علي است يا علي بگو
*****
عيد بزرگ خالق و خلقت خجسته باد
جشن سرور احمد و ملت خجسته باد
آواي وحي و مژده ي رحمت خجسته باد
صوت خوش منادي وحدت خجسته باد
روز زمامداري عترت خجسته باد
اكمال دين ، تمامي نعمت خجسته باد
اين قول احمد است چه نيكو روايتي
يوم الغدير افضل عياد امتي
*****
عيد غدير عيد خداوند اكبر است
عيد غدير عيد بزرگ پيمبر است
عيد غدير عيد تولاي حيدر است
عيد غدير عيد بتول مطهر است
عيد غدير عيد امامان سراسر است
عيد غدير از همه اعياد برتر است
عيد كمال و دانش و عرفان و بينش است
عيد من و تو نه عيد همه آفرينش است
*****
جان زنده از ترانه ي روح الامين شده
صحراي خشك ، چشمه ي عين اليقين شده
دشت غدير رشك بهشت برين شده
گلخانه ي ولايت حبل المتين شده
مولا علي امام همه مسلمين شده
عيدي شيعه آيه ي اكمال دين شده
هان اي غديريان هله بي حد و بي عدد
گوئيد يك صدا همگي يا علي مدد
*****
غير از علي كه هم سخن آفتاب شد؟
غير از علي كه جان پيمبر خطاب شد؟
غير از علي كه صاحب لوح
و كتاب شد؟
غير از علي كه فاتح اسلام ناب شد؟
غير از علي كه روي زمين بوتراب شد؟
غير از علي كه منقبتش بي حساب شد؟
غير از علي كه يك تنه در جنگ پا فشرد؟
دور رسول گشت و نود بار زخم خورد
*****
شيري كه سر گرفت ز عمر دلير كيست؟
ميري كه بود مونس پير فقير كيست؟
پيري كه گشت همدم طفل صغير كيست؟
مردي كه شير داد بدست اسير كيست؟
در بيشه ي شجاعت و ايثار شير كيست؟
غير از علي به جاي پيمبر امير كيست؟
انصاف كو مروت و مردانگي كجاست؟
اَيا لباس كعبه بر اندام بت رو است؟
*****
مولاي اولياي خدا كيست جز علي؟
گيرنده لواي خدا كيست جز علي؟
دست گره گشاي خدا كيست جز علي؟
مصداق هل اتاي خدا كيست جز علي؟
در كوه انّماي خدا كيست جز علي؟
روح خدا نماي خدا كيست جز علي؟
انصاف گو برادر من عقل شد كجا؟
حيدر كجا فراري جنگ اُحد كجا؟
*****
ياري كه خفت جاي رسول خدا علي است
ممدوح جبرئيل به ارض و سماء علي است
الا علي پس از سخن لافتي علي است
ركن و مقام و مروه و سعي و صفا علي است
قرآن ، نماز ، ذكر ، عبادت ، دعا ، علي است
دنيا بدان كه رهبر و مولاي ما علي است
مرد غدير پيرو خط سقيفه نيست
هر كس نشست جاي پيمبر خليفه نيست
*****
زخم جگر به شعر مداوا نمي شود
با صد قصيده عقده ي دل وا نمي شود
هر سامري خليفه ي موسي نمي شود
اعمي دليل مردم بينا نمي شود
نادان زعيم عالم دانا نمي شود
غير از علي امام به زهرا نمي شود
مناسبت عيد غدير
سبك
ولادتي
قالب رباعي
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
امروز كه از محبتت لبريزم
چون اشك به دامن تو مي آويزم
اين عشق مرا بس است كز كودكيم
با گفتن يا علي ز جا مي خيزم
مناسبت عيد غدير
سبك ولادتي
قالب مثنوي
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
اي علي اي ارتفاعت تا خدا
بي نهايت بي كران بي انتها
اي علي اي آفتاب حق سرشت
اي قسيم روشني هاي بهشت
اي علي اي همسر بانوي آب
جلوه ي حق ، حقّ مطلق ، نور ناب
اي تو خورشيد نهان در پشت ابر
كوه علم و كوه حلم و كوه صبر
جان ما را كن ز عشقت منجلي
اي فدايت جان عالم يا علي
يا كريم و يا كريم و يا كريم
كاش مي شد ما غديري مي شديم
در غدير خم سبويي مي زديم
در صراط عشق هويي مي زديم
زائر كوي تولّا مي شديم
جرعه نوش عشق مولا مي شديم
چيست تفسير غدير خم علي
عشق را مولا ، ولايت را ولي
چيست تفسير غدير خم وِلا
رستخيز عشق ، بيعت با خدا
در غدير خم خدا شد منجلي
از جمال پير ما مولا علي
قبله ي توحيد ، آن جان جهان
روح ايمان خاتم پيغمبران
در غديرستان خم اعجاز كرد
راز ممهور خدا را باز كرد
گفت پيغمبر: علي نور خداست
بعد من او پيشوا و مقتداست
اين سخن حق است و در آن شبهه نيست
هم علي با حق و هم حق با علي است
عشق را در قلب خود دعوت نما
با عليّ مرتضي بيعت نما
اين حقيقت از كسي مستور نيست
جانشين نور غير از نور نيست
از رخ حيدر گرفت احمد نقاب
آفتاب آمد دليل آفتاب
شد جهان آئينه باران علي
عالم هستي چراغان علي
يا علي گوئيم تا بالا رويم
آي جمع قطره تا دريا رويم
اي علي گو قدر اين دل را بدان
وان يكاد و چار قل بر آن بخوان
دل نه اين دل نيست اندر سينه ات
عكسي
از مولاست بر آئينه ات
هر دلي كآن خانه ي مولا بود
خانه دارش حضرت زهرا بود
مناسبت عيد غدير
سبك ولادتي
قالب قصيده
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
آنكه بعد از مصطفي ما را امام و رهبر است
شير حق نفس نبي مولود كعبه حيدر است
شمع جمع انبياء مولاي كل اولياء
متقين را مقتدا و مؤمنين را رهبر است
گر نمي بودي رسول ا... ختم الانبياء
فاش مي گفتم بحق حق علي پيغمبر است
گفت پيغمبر كه من خود شهر علمم در علي است
اي مسلمان گر حرامي نيستي راه از در است
جان دين مهر علي مهر علي مهر علي است
دين بي مهر علي دين نيست جسم بي سر است
هر كه با بغض علي محشور گردد روز حشر
طاعت سلمان اگر با خويش آرد كافر است
من نمي دانم كه مي بودم نمي دانم كيم؟
ليك مي دانم امير المؤمنينم رهبر است
قطره ام خواني علي درياست من در دامنش
ذره ام گويي علي خورشيد ذرّه پرور است
هر كجا صحبت ز ايمان است اوصاف علي است
حرف ايمان و علي مانند شير و شكر است
زهد و تقوي و عبادت بي ولاي مرتضي
يا شرار قهر حق يا دود يا خاكستر است
كيست احمد را وصي آنكو گريزد از نبرد؟
يا كسي كه بازويش مفتاح فتح خيبر است
آنكه خود را در خلافت خواند همسنگ علي
نيست آن قدرش كه گويم خاك پاي قنبر است
دوست دارم روز محشر تشنه تر باشم ز خلق
ز انكه مي دانم علي ساقي حوض كوثر است
سرو قدش سايباني مي كند خورشيد را
روز محشر هر كه در ظلّ لواي حيدر است
من علي را دوست مي دارم گواه پاكي ام
دوستي حيدر و ذريه ي پيغمبر است
عهد من پيمان من آئين من ايمان من
پيشتر
از صبح خلقت دوستي با حيدر است
بيتي از «اهلي» (1- ) مرا باشد كه گر با آب زر
نقش باب كعبه گردد باز قدرش برتر است
«هر كه را در دل بود بغض غلامان علي
گر برادر باشدم گويد خطا از مادر است»
كيست حيدر آنكه حق پيوسته گردد گرد او
كيست حيدر آنكه حق را تا قيامت محور است
كيست حيدر آنكه از لعل لب ختم رسل
مدح او پيوسته جاري همچو عقد گوهر است
كيست حيدر كل دين فردي كه در روز نبرد
ضربه اش از طاعت ثقلين هم بالاتر است
مناسبت عيد غدير
سبك ولادتي
قالب رباعي
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
تاراج دل به تيغ دو ابروي حيدر است
مستي قلب عاشقم از جام كوثر است
بر دفتر قضا و قدر حك شده چنين
بختش بلند هر كه گرفتار حيدر است
مناسبت عيد غدير
سبك ولادتي
قالب رباعي
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
علي در عرش اعلي بي نظير است
علي بر عالم و آدم امير است
به عشق نام مولايم نويسم
چه عيدي بهتر از عيد غدير است
مناسبت عيد غدير
سبك ولادتي
قالب آهنگين
شاعر ناشناس
منبع شور عاشقي 7
تعداد استفاده 0
قسم به عشقت يا علي اسم تو جون و دلمه
مهر و محبتت آقا عجينِ آب و گلمه
دلم ميون دلبرا عشق تو رو برگزيده
وقتي كه اسمتو ميگم خدا بهم نيرو ميده
اي چهره ات عكس خدا ، اي پادشاه تك سوار
اي صف شكن اي صاحب ، قبضه ي تيغ دوالفقار
علي علي يا علي علي علي 4
*****
براي تير عشق تو سينه ي من هدف شده
يه دل دارم اونم آقا دربدر نجف شده
بي عشق تو نمي تونم يه لحظه آروم بشينم
دلم مي خواد هر جوري هست حرمتو باز ببينم
اي چهره ات عكس خدا ، اي پادشاه تك سوار
اي صف شكن اي صاحب ، قبضه ي تيغ دوالفقار
علي علي يا علي علي علي 4
*****
قسم به مهربوني و به رزم حيدري تو
تمام عالم مي شناسن منو به نوكري تو
بذار كه تا آخر عمر من زير سايه ات بمونم
تا جون دارم برا تو و برا حسينت بخونم
اي چهره ات عكس خدا ، اي پادشاه تك سوار
اي صف شكن اي صاحب ، قبضه ي تيغ دوالفقار
علي علي يا علي علي علي 4
*****
ديوونه ي عشقت آقا از همه عاقلا سره
حرمت از باغ بهشت خدايي كه قشنگ تره
تو صورت خدايي و خدا به اسمت مي نازه
به زير پاي نوكرات فرش بهشت و ميندازه
اي چهره ات عكس خدا ، اي پادشاه تك سوار
اي صف شكن اي صاحب ، قبضه ي تيغ دوالفقار
علي علي يا علي علي علي 4
*****
اگر كه كفره حرف منه از عشق و از جنونمه
اين چيزي كه
مي خوام بگم حرف دل و زبونمه
ديگه شبيه تو آقا هيچ كسي دنيا نمياد
جز اينكه از آسمونا خدا روي زمين بياد
اي چهره ات عكس خدا ، اي پادشاه تك سوار
اي صف شكن اي صاحب ، قبضه ي تيغ دوالفقار
علي علي يا علي علي علي 4
*****
مناسبت عيد غدير
سبك ولادتي
قالب رباعي
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
كوه زير قدمت خاك شد از شرم علي
آهن از برق نگاه تو شود نرم علي
جاي دارد كه دم ديدن رزم تو خدا
صد و ده بار زند داد دمت گرم علي
مناسبت عيد غدير
سبك ولادتي
قالب آهنگين
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
قربان وجودت كه وجودم ز وجودت به وجود آمده مولا (2)
ياساقي كوثر ، يا حيدر صفدر(2)
*****
بي عشق تو ، در اين جهان ، من هيچ هيچم
با عشق تو ، دور سر ، خدا مي پيچم
بي تو دلم ، پيش همه ، پست و حقيره
با تو دلم ، جا تو دل ، زهرا مي گيره
اي بود و نبودم ، اي ذكر سجودم (2)
*****
بي عشق تو ، باغ بهشت ، در روم مي بنده
با عشق تو ، هر جا باشم ، سرم بلنده
بي تو دلم ، تا آخرت ، عاشق نمي شه
با تو دلم ، معشوقه ، خداست هميشه
اي راز و نيازم ، من بتو مي نازم(2)
*****
بي عشق تو ، شاهم باشم ، عين گداهام
با عشق تو ، در اوج فقر ، سلطان دنيام
بي تو دلم ، نفرين شده است ، بي سرنوشته
با تو دلم ، محبوب ميشه ، جاش تو بهشته
اي روح نمازم ، اي سوز و گدازم (2)
*****
بي عشق تو ، هميشه من ، زمينگير هستم
با عشق تو ، تا به ابد ، حسين پرستم
بي تو دلم ، مثال سنگ ، رفيق نداره
با تو دلم ، از احدي ، كم نمياره
دشمن ز تو فرّار ، يا حيدر كرّار(2)
*****
مناسبت عيد غدير
سبك نوحه سنگين سنتي
قالب آهنگين
شاعر شاهنوري محمود
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
با تو دنيا برام بهشته
روي قلبم علي نوشته
اسم قشنگ تو دل منو برده
هر كس اسم تو نبره ديگه مرده
علي علي علي حيدر (2)
*****
دل بي مهر تو چه زشته
حرمت بهتر از بهشته
دست من و كرم تو علي مولا
سر من و قدم تو علي مولا
علي علي علي حيدر(2)
*****
دل ديوونه پر رازه
كه آقامون بنده نوازه
دل خوب اون دليه كه جاي مولاست
عاشقونه خاك كف پاي مولاست
علي علي علي حيدر(2)
*****
لطف او شد شامل حالم
كه جز اين جا لونه ندارم
گدايي در خونش افتخاره
اونكه علي داره ديگه كي نداره
علي علي علي حيدر(2)
*****
خسته ام از دور و زمونه
تا ابد اينجور نمي مونه
ميشه يه روزي به دلم يه عنايت
آقا برام مي نويسه يه زيارت
علي علي علي حيدر(2)
*****
مناسبت عيد غدير
سبك ولادتي
قالب آهنگين
شاعر ناشناس
منبع شور عاشقي 7
تعداد استفاده 0
شب شب شور و مستيه
شب رسوايي غمه
خدا امشب خبر ميده
علي سلطان عالمه 2
سرودي كه دلخواهه ، علي ولي الله
شيعه ها به عشق علي اسيرن
سر مست شراب عيد غديرن
واسه عشق مولا همه مي ميرن 2
علي علي مولا علي حيدر 4
*****
هدف از خلقت بشر
اماميِ علي بوده
تموم فخر انبياء
غلامي علي بوده 2
شاه خندق و خيبر ، شد وارث پيغمبر
وقتي كه محمد مي گيره بالا
دستي علي رو پيش آدما
كور بشه الهي چشم حسودا 2
*****
وصف علي كس نتوان
كند جز حي كردگار
شعار لافتي خدا
نوشته روي ذوالفقار 2
ساقي كوثر حيدر ، شافع محشر حيدر
يار و ياور طاها ، دارو ندار زهرا
صف شكن و بت شكنه علي
زينت روي چمنه علي
شوهر دخت رسول خدا
باب حسين و حسنه علي2
علي علي مولا علي حيدر 4
*****
مناسبت عيد غدير
سبك ولادتي
قالب رباعي
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
اوصاف علي به هر زبان بايد گفت
اين ذكر به پيدا و نهان بايد گفت
در جشن وليعهدي مسعود علي
تبريك به صاحب الزمان بايد گفت
مناسبت عيد غدير
سبك ولادتي
قالب رباعي
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
امروز كه روز رحمت داوري است
عيد است و غدير و نعمت رهبري است
برتر ز علي نيست كه گفتا احمد
كس را به علي مثل زدن كافري است
مناسبت عيد غدير
سبك ولادتي
قالب رباعي
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
نه فقط بنده به ذات ازلي مي نازد
ناشر حكم ولايت به ولي مي نازد
گر بنازد به علي شيعه ندارد عجبي
عجب اينجاست خدا هم به علي مي نازد
مناسبت عيد غدير
سبك شور سينه زني
قالب آهنگين
شاعر قانع ابراهيم
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
يا علي جشن ولادتت رسيد
تا نجف كبوتر دلم پريد
شب شب پر اميده ، فاطمه عيدي ميده
*****
چي بگم هر چي بگم برات كمه
تا تو در دل مني دل بي غمه
بخدا دوستت دارم يه عالمه
شب شب پر اميده ، فاطمه عيدي ميده
*****
همه وجود من فداي تو
خودمو مي اندازم بپاي تو
شب شب پر اميده ، فاطمه عيدي ميده
*****
دل من ميگه علي دوستت دارم
هر كجا پا بذاري سر مي ذارم
سر كوي عاشقات جاي منه
گداي كوي تو آقاي منه
شب شب پر اميده ، فاطمه عيدي ميده
*****
تو حبيب همه دلهايي و بس
تو عزيز دل زهرايي و بس
فاطمه مثل تو رو نديده است
با جونش عشق تو رو خريده است
شب شب پر اميده ، فاطمه عيدي ميده
*****
مناسبت عيد غدير
سبك شور سينه زني
قالب مثنوي
شاعر قانع ابراهيم
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
نكته اي دارم كه صدها دفتر است
شيعه مديون غدير حيدر است
نكته اي بس دلربا و دلپذير
عزتي داريم ما از اين غدير
من دلم را ياس كردم با غدير
عشق را احساس كردم با غدير
در غدير اين جمله تنها بر ملاست
مرتضي با حق و حق با مرتضاست
آي مردم هر چه مي گويم كم است
بيعت ما با علي مستحكم است
هر كه بيعت بست و بيعت را شكست
راه را بيراهه رفته هر كه هست
ما شهادت بر ولايت داده ايم
دل به اين شمع هدايت داده ايم
دست بيعت داده و استاده ايم
پاي اثباتش سر و جان داده ايم
يا علي من خاك درگاه توأم
مست جام آيه اكملت أم
من به أتممت دلم را باختم
دوستيّ با تو در آن يافتم
گر كه امشب بيقراي مي كنم
دست افشان شورداري مي كنم
عشق تو داده به دست من سبو
عشق تو كرده دلم را زير و رو
كارها روز قيامت دست توست
مهر و امضاي شفاعت دست توست
ساقي كوثر مرا سرمست كن
بيشتر بر خود مرا پابست كن
سر زمن پا از تو پايت بر سرم
گوش چشمي كن كه خاك اين درم
نيستم مالك نيم سلمان ولي
جان به كف مشتاق تو هستم علي
نيستم بوذر نيم من قنبرت
ليك بر چشمم كشم خاك درت
يا علي اي مقتداي ما همه
اي تو عشق پاك عشق فاطمه
تو حسن داري كه حسن كبرياست
اولين فرزند پاكت مجتباست
اي ترا تا بي نهايت نور عين
زينت دوش نبي يعني حسين
يا علي اي نورها درمكتبت
كعبه مشتاق طواف زينبت
آفتاب و ماه بر تو دل دهند
سربپاي ام كلثومت نهند
آنكه لبريز
از تو و احساس توست
حضرت شاه ادب عباس توست
مناسبت عيد غدير
سبك ولادتي
قالب رباعي
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
عيد است و به دلها همه شور و شعف است
مهر علي و فاطمه تاج شرف است
گنجينه عشق مرتضي سينه ماست
يعني دل ما صحن و سراي نجف است
مناسبت عيد غدير
سبك ولادتي
قالب رباعي
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
مولا كه جهان نديده همتايش را
روزيكه نبي داد به او جايش را
در پرده شوم بيعت آن دو نفر
مي ديد كتك خوردن زهرايش را
مناسبت عيد غدير
سبك ولادتي
قالب آهنگين
شاعر ناشناس
منبع زمزمه هاي ولايت 2-77
تعداد استفاده 0
دست ولي ا...، رو دست پيمبر
عالم همه محو، آقايي حيدر
با همه جونم دوباره امشب
مي كنم بيعت با أب الزينب
تا وقتي علي امير منه ديگه غم نمي مونه
صفاي علي تا شهر نجف دلم رو مي كشونه
صدا مي زنم با جون و دلم كه آقام مهربونه
هو يا علي مدد(3)
*****
امشب دل شيدا، پيمونه به كف شد
ميخونه ي اين دل، ايوون نجف شد
تا سحر امشب مي زنم بر در
تا بنوشم از شراب كوثر
مستي خوبه وقتي كه ساغر و پيمونه علي باشه
عاشقم خوشم تا كه ساقي ميخونه علي باشه
خوش به حال اون دل كه امشبو مهمون علي باشه
هو يا علي مدد (3)
*****
از قلعه ي خيبر، اون كه درو كنده
عالم ميشه غوغا، شمشير كه مي بنده
وقتي مي جنگه تو دل لشكر
همه ي عالم مي گه يا حيدر
با رزم علي همهمه توي آسمون سر مي گيره
زمين زير پاش به لرزه مياد تو ميدون مثل شيره
كي جرأت داره حريفش بشه ضربه هاش بي نظيره
هو يا علي مدد (3)
*****
مناسبت عيد غدير
سبك مرثيه
قالب آهنگين
شاعر سازگار حاج غلامرضا
منبع از صيام تا قيام 2
تعداد استفاده 0
خلق عالم را نداي يا اميرالمؤمنين است
اي_ن صداي دلرباي رحمه للعالمين است
شده مولا علي اميرالمؤمنين
مبارك مسلمين مبارك مسلمين
علي مولا مدد، علي مولا مدد (2)
*****
اهل عالم اهل عالم عيد ما عيد غدير است
هر كسي دارد اميري بهر ما حيدر امير است
تولاي علي كمال دين ماست
اطاعت از علي همه آيين ماست
علي مولا مدد، علي مولا مدد (2)
*****
م_ا طرف_دار ولايت ح_امي ق_رآن و ديني_م
هر چه پيش آيد خوش آيد با اميرالمؤمنينيم
علي عقباي ماست علي دنياي ماست علي مولاي ماست علي آقاي ماست
علي مولا مدد، علي مولا مدد (2)
*****
اهل عالم اهل عالم در غدير خم بياييد
ت_ا ب_ه فرمان محمّد با علي بيعت نماييد
اميرالمؤمنين كتاب محكم است اميرالمؤمنين امام عالم است
علي مولا مدد، علي مولا مدد (2)
*****
اين علي حبل المتين است اين علي حق اليقين است
اين علي هم جان قرآن اين علي هم روح دين است
هم از قول خدا هم از قول رسول
عبادت بي علي نمي گردد قبول
علي مولا مدد، علي مولا مدد (2)
*****
ذكر و تسبيح و عبادت بي علي معنا ندارد
عشق و ايثار و شهادت بي علي معنا ندارد
تمام انبيا دعاشان يا علي است
علي با احمدومحمّد با علي است
علي مولا مدد، علي مولا مدد (2)
*****
ي_ا علي مولا علي جان اي تمام ب_ود و هستم
هر كه بودم هر كه هستم من
فقط دل بر تو بستم
تو توحيد مني تو ايمان مني
تو اسلام مني تو قرآن مني
علي مولا مدد، علي مولا مدد (2)
*****
مناسبت عيد غدير
سبك ولادتي
قالب آهنگين
شاعر ناشناس
منبع زمزمه هاي ولايت 2-77
تعداد استفاده 0
هر دلي كه روشن ضميره، ميگه فقط حيدر اميره
شيعه خونه زاد غديره، حب علي فيض كثيره
بي حد و بي عدد = يا علي هو مدد
تا حبّ علي هست تو اين سينه ام سرفرازم
تا وقتي كه زنده ام به عشق حيدر مي نازم
از شير پاك مادرم، من خاك پاي حيدرم
من خاك پاي حيدرم
هو يا اميرالمؤمنين(3)
*****
طاق خونه ش كهكشونه، يه نيگاش برا عرش ستونه
وقتي دست به قبضه است خدا هم، آماده ي كن فيكونه
عزت كبريا = حضرت لافتي
اگه ذوالفقارش بچرخه تو آسمونا
سر ماه و خورشيد ميفته تو آب دريا
اين رعد و برق محشره، يا ضرب شصت حيدره
يا ضرب شصت حيدره
هو يا اميرالمؤمنين(3)
*****
هر دلي با عشقش صدف شه، مي تونه با عالم طرف شه
بهشت از همون بچگي هاش آرزو داشت مثل نجف شه
عاقبت سالها پيش= رفت توي كفشداريش
يه لشكر ستاره لوستر ايوون طلاشه
هزار تا يوزارسيف منشي جاروكشاشه
حاتم گداي هر شبش، ايّوب غلام زينبش
ايوب غلام زينبش
هو يا اميرالمؤمنين(3)
*****
يه آدرس بدم از نشونيش، خيبر و كنده تو جوونيش
همه ي كوهها پودر مي شن تا، چين مي خوره روي پيشونيش
زاهد هر سحر = مقتداي بشر
خود كعبه مي ره نجف نماز و مي خونه
چرا كه اذون نجف با مكه ميزونه
آه علي بي شهريه، توش عاقبت بخيريه
توش عاقبت بخيريه
هو يا اميرالمؤمنين(3)
*****
مناسبت عيد غدير
سبك مرثيه
قالب آهنگين
شاعر سازگار حاج غلامرضا
منبع از صيام تا قيام 2
تعداد استفاده 0
امروز آواي جبرئيل پيچد در ارض و سما
«ب_لّغ م__ا ان_زل اليك» ف_رم_ان فرمان خدا
روز عيد ولايت است، اين آغاز هدايت است
عيد غدير است علي مولا
نبي بشير است علي مولا
علي امير است علي مولا
به حق بشير است علي مولا
مولا مولا علي جانم (4)
*****
جبرئيل از بال و از پرش مي ريزد شاخ? گل
«الي_وم اكملتُ دينكم» بشن_و از خت_م رس_ل
حيدر حيدر امام ماست، راهش مشي و مرام ماست
شمس ضحايي علي مولا
حسن خدايي علي مولا
كعبه ي مايي علي مولا
سعي و صفايي علي مولا
مولا مولا علي جانم (4)
*****
امشب ذك_ر عل_ي عل_ي آي_د از خي_ل ملك
بانگ تبريك انس و جان سر زد بر اوج فلك
امشب با اهل آسمان، «اتممت نعمتي» بخوان
فصل سرور است علي مولا
مولا بهار نور است علي مولا
فيض حضور است علي مولا
نغمه و شور است علي مولا
مولا مولا علي جانم (4)
*****
هر كس مولاي او منم حيدر مولاي وي است
هر كس از او جدا شود دوزخ ماواي وي است
اين حكم حي داور است، ايمان آيين حيدر است
تمام دين است علي مولا
نور يقين است علي مولا
فتح مبين است علي مولا
حبل متين است علي مولا
مولا مولا علي جانم (4)
*****
شيعه پيوسته ب_ا علي است اي_ن دين و مذهب ماست
ذكرش هر لحظه يا علي است فرمانش مكتب ما است
حيدر يار و امير ماست، از بعثت تا غدير ما است
حجت سرمد علي مولا
تمام احمد علي مولا
عبد مؤيد علي مولا
جان محمّد علي مولا
مولا مولا علي جانم (4)
*****
مناسبت عيد غدير
سبك مرثيه
قالب تركيب بند
شاعر سازگار حاج غلامرضا
منبع از صيام تا قيام 2
تعداد استفاده 0
سلام خلق و خداوندگار حي قدير
به سرزمين غدير و به روز عيد غدير
غدير، عيد همه عيدهاي خلق و خدا
غدير، روز علي، روز گفتن تكبير
غدير عيد خدا، عيد جن و انس و ملك
غدير عيد نبوت، غدير امر خطير
غدير روز بزرگي كه با بيان نبي
تمام دين خداوندگار شد تفسير
غدير دست وسيع تمام رحمت ها
غدير مركز نوري كه گشت عالمگير
غدير روز سرود علي ولي الله
سرود مشترك خلق و ذات حي قدير
غدير عيد زمان ها و نسل ها تا حشر
غدير عيد همه خلق از صغير و كبير
كمال دين ب_ه هم_ه انبيا مبارك باد
خجسته عيد علي بر خدا مبارك باد
****
غدير بر دل اهل نفاق، تير خداست
غدير بال بلند عروج اهل ولاست
غدير نقطه ي ياس منافقين تا حشر
غدير جشن اميد زُراره زهراست
غدير عيد بزرگي كه جن و انس و ملك
ندا دهند همه يك صدا: علي مولاست
غدير، سفره ي گسترده ي خدا بر خلق
غدير، روضه ي سرسبز جنت الاعلاست
بيا ز قول نبي خطبه ي غدير بخوان
بخوان كه وحي خداوندگار بي همتاست
بخوان ثناي علي را، بخوان، به خلق بگو:
كه عيد عيد ولايت كه عيد عيد خداست
بخ_وان خطاب_ه ي عي_د غ_دي_ر را امروز
بخوان بخوان كه شناسي امير را امروز
****
امير صف شكن كار زار كيست؟ علي
كسي كه داشت به كف ذوالفقار كيست؟ علي
نه
مرد بدر فقط، مرد خيبر و احزاب
نه يار غار، بگو يار يار كيست؟ علي
امام فاطمه، جان نبي، ابوالحسنين
ولي حضرت پروردگار كيست؟ علي
به آن خدا كه خداي علي است مي پرسم:
كه در كنار خدا شهريار كيست؟ علي
كسي كه جاي نبي خفت و جان گرفت به كف
خدا نمود به او افتخار، كيست؟ علي
فراريان احد! آن كسي كه روز احد
نمود خصم ز تيغش فرار، كيست؟ علي
كسي كه روز بزرگ غدير از او اسلام
گرفت تا به ابد اقتدار كيست علي
علي مق_ام ولايت ز ذوالجلال گرفت
به روي دست نبي از خدا مدال گرفت
****
يگانه آينه ي نور سرمد است علي
علي است عين محمّد، محمّد است علي
هزار غاصب اگر حق او بگيرد باز
بدان وصيِ بلافصلِ احمد است علي
جلال و قدر خداداده را خدا داده
مؤيِد است و خدا را مؤيد است علي
خداست نامتناهي، ولي خدا داند
كه عبد بوده، ولي عبد بي حد است علي
زمام عالم و آدم بوَد در انگشتش
مگر نه اينكه خداوند را يد است علي
صراط جمع ندارد، به انحراف مرو
كه در صراط خدا خط ممتد است علي
بهشت باغ و گل و نخل و ميوه نيست عزيز
خدا گواست كه خلد مخلد است علي
كسي كه دي_د جمال ع_لي، بهشت، بهشت
به خنده گفت همانا علي، علي است بهشت
****
علي كسي است كه دين سايه اي ز قامت اوست
سلامت همه اسلام در سلامت اوست
بگو شوند به كل فضائلش منكر
همان وجود علي مدرك امامت اوست
علي كه خاك نشين نيست گر به خاك آمد
خدا
گواست كه از كثرت كرامت اوست
به خلد رحل اقامت گر افكنَد، عيب است
كسي كه بر سر كوي علي، اقامت اوست
حلال زادگي شيعه ثبت و مستند است
همان ولايت مولا علي علامت اوست
شهامت علي از فتح بدر و خيبر نيست
گذشتن از هم? حق خود شهامت اوست
صداي ناله ي زهرا شنيدن از پس در
گواه منزلت و صبر و استقامت اوست
عل_ي ز سلطنت روزگ_ار ع_ارش ب_ود
جهان به ديده كم از كفش وصله دارش بود
****
به جز خداي نداند كسي كه حيدر كيست
علي است جان پيمبر، ولي پيمبر كيست
از آن كسي كه ز خيبر فرار كرد بپرس:
كسي كه كرد به يك حمله فتح خيبر، كيست؟
ب_رادران مسلم_ان! قسم ب_ه ذات خ_دا
كسي كه گشت به ختم رسل برادر، كيست؟
ن_داد ف_اطمه را مصطفي ب_ه اي_ن و ب_ه آن
كسي كه فاطمه را گشت كفو و همسر كيست؟
الا الا ز تم__ام پيمب_ران پ_رسي_د:
كسي كه هست به دوشش لواي محشر كيست؟
كسي كه يك تنه شد يار مصطفي به احد
خريد رنج نود زخم را به پيكر، كيست؟
بي_ا ز ق_ول نبي خطب_ه ي غدي_ر بخ_وان
در اين خطابه عيان مي شود كه رهبر كيست
كسي كه حق علي را ربود و فخر نمود
در اين مق_ام علي هم اگر نبود، نبود
****
نه هر كه گشت محمّد، پيمبري داند
نه هر كه حق علي بُرد، رهبري داند
نه هر كه مسند حيدر گرفت و تند نشست
ميان معركه ي جنگ، حيدري داند
نوشته اند بر آن در كه سوخت از آتش
چگونه عدل كُشي دادگستري داند
علي
شناس يكي بود و او محمّد بود
«كه قدر گوهر يكدانه گوهري داند»
به دست و تيغ و جوانمردي علي سوگند
فقط علي است كه اسلام پروري داند
زبان شعر كجا، وصف او كجا؟ هرگز
نه عنصري نه نظامي نه انوري داند
مقام سائل او را به سلطنت ندهند
گداي درگه او كيمياگري داند
چگون_ه خواست فلاني ست_د برابر او؟
كم است از آنكه نهد رو به كفش قنبر او
****
مقام و زمزم و ركن و حرم علي است علي
امام لوح و امام قلم علي است علي
به خواجه دو سرا ختم انبيا احمد
برادر و وصي و لحم و دم علي است علي
كسي كه نفس رسول خدا به «انفسنا»ست
به نفس پاك پيمبر قسم علي است علي
وفا علي است، مروت علي است، عدل علي است
تمام جود، تمام كرم علي است علي
ز بدر تا شب قدر آنكه جان به دست گرفت
ستاد محكم و ثابت قدم علي است علي
كسي كه قلب حرم زادگاه او گرديد
حرم به مقدم او شد حرم علي است علي
كسي كه پيش دو چشمش سپاه غم برخاست
نيوفتاد به ابروش خم علي است علي
كم است گويم اگر از صحابه برتر بود
علي نب_ود پيمب_ر ول_ي پيمب_ر ب_ود
****
جهان به كام عدم بود و يا علي مي گفت
علي هماره خدا و خدا علي مي گفت
چو خواست آدم خاكي ز جاي برخيزد
به پا ستاد و به صوت رسا علي مي گفت
صداي يا علي از رود نيل بر مي خواست
به دست حضرت موسي، عصا علي مي گفت
به غزوه و احد و بدر و
خيبر و احزاب
نبي قدم به قدم ذكر «يا علي» مي گفت
قرار بود شود كعبه زادگاه علي
كه خشت خشت حرم ز ابتدا علي مي گفت
گر آفتاب بگويد علي، تعجب نيست
خدا سخن، شب معراج، با علي مي گفت
حسن هماره توسل به حضرتش مي جست
حسين هم به صف كربلا علي مي گفت
امام و راهبر اوليا علي است علي
هماره با همه انبيا علي است علي
****
تويي بزرگ و همه عالمت حقير علي
تويي كبير و جهان كودك صغير علي
امير شهر كجا و فقير كوچه كجا؟
تو را امير توان گفت يا فقير، علي؟!
اسير نفس نگشتن نه مدح توست كه نفس
هميشه بوده به زنجير تو اسير علي
به آن خدا كه محمد رسول اوست قسم
پس از رسول تويي بر همه امير علي
تو بي نظيرترين مرد عالمي مولا؟
چنان كه نيست خداوند را نظير علي
به گندمي دهد آدم بهشت، ليك تو را
شكم ز نان جوين هم نگشت سير علي
اگر شود دو جهان زير و رو هزاران بار
تويي رسول خداوند را و وزير علي
هميشه روح محمد بود به پيكر تو
هميشه منبر پيغمبر است منبر تو
****
كه جاي دست خدا پا نهاد غير از تو؟
كه روي دوش نبي ايستاد غير از تو؟
پس از نبي كه تو را خود امام خواند و امير
مرا امام و اميري مباد غير از تو
به ذات خالق منان به حرمت كعبه
نداشت ذات خدا خانه زاد، غير از تو
كه برد پيش تر از من دل مرا از دست
كه دست بر روي قلبم نهاد غير از تو؟
نبود
و نيست به عالم زمام داران را
براي نوع بشر عدل و داد، غير از تو
كه بين معركه بخشيده خصم را شمشير
چه كس به قاتل خود شير داد غير از تو؟
قسم به اشك يتيمان، به پيش اشك يتيم
كه لرزه بر بدنش اوفتاد غير از تو؟
چنان كه دور نبي حيدري به غير تو نيست
پس از رسول خدا رهبري به غير تو نيست
****
غدير بود كه اسلام از او كمال گرفت
غدير بود كه از كافران مجال گرفت
غدير بود كه شيعه به دوستي علي
جلال در كنف ذات ذوالجلال گرفت
غدير بود كه قرآن دوباره صاحب يافت
غدير بود كه شيطان ره زوال گرفت
غدير بود كه پيغمبر از خداي بزرگ
براي سينه ي پاك علي مدال گرفت
غدير بود كه لبخند فتح عدل شكفت
غدير بود كه توحيد اعتدال گرفت
خدا گواست كه جشن غدير را بايد
نه روز هجده ذيحجه، كل سال گرفت
پس از غدير كسي راه رستگاري يافت
كه دامن علي و خط سرخ آل گرفت
بگي_ر «ميثم»، اي_ن حكم خالق ازلي است
كسي كه بعد محمد امام توست علي است
****
مناسبت عيد غدير
سبك ولادتي
قالب رباعي
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
در خمّ غدير كز خداي ازلي
رفت آن همه تأكيد به تعيين ولي
داني چه نتيجه كشف شد از اسلام؟
مقصود علي بود و تولاي علي
مناسبت عيد غدير
سبك مرثيه
قالب بحر طويل
شاعر سازگار حاج غلامرضا
منبع نخل ميثم 4
تعداد استفاده 0
ساقي از خمّ ولايم بچشان باده كه امشب به تولاي علي مست شوم، بي خبر از هست شوم، عاشق يكدست شوم، سر بكشم، پر بكشم، حلقه ي اقبال زنم، از قفس خاكي تن بال زنم، لب به سخن باز كنم، خوانم و پرواز كنم، گويم و اعجاز كنم، بر دو جهان ناز كنم، مدح علي بر همه آغاز كنم، هان منم و عشق اميرم، به همين عشق اسيرم، كه كشد سوي غديرم، روم و دامن دلدار بگيرم، نگهي افكند آنگونه كه صد بار شوم زنده و صد بار بميرم، چه غديري، چه اميري، چه بشيري، چه مه و مهر منيري، چه قيامي، چه پيامي، چه امامي، چه مقامي، همه جا بحر عنايت، همه جا نور لايت، شده از خالق معبود روايت، كه بود عيد ولايت، ملك و حور و پري، ارض و سما، كوه و چمن، دشت و دمن، ريگ و حجر، نخل و شجر، جنّ و بشر، يكسره كوشند مگر تا شنوند، از دو لب ختم رُسل، فخر سُبل، هادي كل، مدح علي شير خدا را
*****
جبرئيل آمده از سوي خداوند تعالي، به رخش نور تجلي، به لبش حكم تولّي، كه الا ختم رسالت، گهر بحر جلالت، نبي امي خاتم، پدر عالم و آدم، صلوات از سوي حق بر تو بر آل تو هر دم، به علي باش مبلّغ، به تو امر از طرف خالق سرمد شده، بلّغ، برسان حكم خدا را، وَ بگو گفته
ي ما را، كه خدا يار تو باشد، اگر امروز زبان را نگشايي و تولاي علي را به خلايق ننمايي و دل اهل ولا را نربايي، به خدايي كه تو را داده چنين قدر و جلالت، به تو و حيدر و آلت، همه ابلاغ تو باطل شود از بدو رسالت، بگشا لعل لب و بانگ به عالم بزن و سيطره ي كفر و دو رويي همه بر هم بزن از شير خدا دم بزن اينك بچشان بر همگان جام ولا را
*****
چو شنيد اين سخن از پيك خدا خواجه ي عالم، شرف دوده ي آدم، نبي پاك و مكرم، همه توحيد مجسم، لب جانبخش مسيحايي او غنچه صفت باز شد از هم، كه الا اي همه حجاج، زن و مرد، ز پير و ز جوان، خُرد و كلان، باز بگيريد عنان، كز طرف ذات خداي دو جهان آمده فرمان، كه بگويم به شما آنچه شده وحي به من از سوي خلاق زمن، خلق در آن بركه شده جمع، چو پروانه كه بر دور و بر شمع، بفرمود نبي تا ز جهاز شتران گشت به پا منبر و چشم همه بر قامت پيغمبر و بگذاشت نبي پاي بر آن منبر و فرمود بسي حمد و ثناي احد داور و پس خواند يكي خطبه ي غرّاي ز هر نقص مبرا، به نوايي كه بسي بود دل آرا، به ندايي كه زن و مرد شنيدند ز لعل لبش آن طُرفه ندا را
*****
سخن ختم رسل برد ز سر هوش زن و مرد، سراپا همگان گوش، به جز نطق محمد همه خاموش، الا اي همه را بار ولايت به سر دوش،
مبادا شود اين قصه فراموش، كه ناگاه نگاه نبي افتاد به رخسار علي، حجت حي ازلي، شير خداوند جلي، آن به خداوند ولي، فارس ميدان يلي، خواند ورا بر روي منبر به كنارش به چنان عزّ و وقارش، صلوات همه ي خلق نثارش، نگه ختم رسل سوي علي، شيفته ي روي علي، گشته ثناگوي علي، آي همه امت احمد بشتابيد و بياييد و ببينيد، همه دست علي را به سر دست محمد، دو لب خويش گشوده، دل يك خلق ربوده، كه هر آنكس كه منم رهبر و مولاش، بود تا ابدالدهر علي رهبر و مولاش، علي سرور و آقاش، علي حصن حصين است، علي سرّ مبين است، علي ياور دين است، علي يار و معين است، علي فخر زمان است، علي مير سماوات و زمين است، علي حبل متين است، امام است و امين است، همين است همين است، علي رهبر و مولاست شما را
*****
علي صوم و صلات است، علي حج و زكات است، علي صبر و ثبات است، علي خضر حيات است، علي نيت و تكبير، علي حمد و ركوع است، وَ قيام است و قعود است، علي حج و علي كعبه، علي مروه، علي سعي و علي ركن و مفاف است و طواف است، علي اول اسلام، علي آخر اسلام، علي محور اسلام، علي رهبر اسلام، علي سرور اسلام، علي ياور اسلام، علي ردّ و قبول است، علي بحر عقول است، علي جان رسول است، علي زوج بتول است، علي عرش و علي فرش، وَ علي مهر و علي ماه، وَ علي آدم و نوح است، وَ خليل است و كليم است و
مسيح است، علي يوسف و يعقوب و سليمان و علي يونس و خضر است، علي فاتح بدر و اُحد و خيبر و احزاب، علي اصل خطاب است، ثواب است و عِقاب است، ظهور است و حجاب است، به ربّي كه كريم است و رحيم است و ودود است و غفور است و حليم است و عظيم است، خدا مثل علي شير ندارد، دو جهان مثل علي مير ندارد، نتوان يافت همانند علي گر چه بگرديد همه ارض و سما را
*****
علي شاهد و مشهود، علي عابد و معبود، علي قاصد و مقصود، علي حامد و محمود، علي ذاكر و مذكور، علي ناصر و منصور، علي آمر و مأمور، علي ناشر و منشور، علي ناظر و منظور، علي باب مراد است، علي مرد جهاد است، علي كيست ولي الّه و وجه الّه و عين الّه و باب الّه و نور الّه و سر الّه يكتاست، علي آيت عظماست، علي عالِم اسماست، علي عالي و اعلاست، علي والي و والاست، علي شوهر زهراست، علي واسطه ي فيض الهي است، علي آمر و ناهي است، علي مُهر گواهي است، علي را علي را، بجز هو نشناسد، خدا را خدا را، به جز او نشناسد، بخدا غير خدا و نبي و غير علي، عالم خلقت نشناسند علي را، به همه خلق بگوئيد كه بي مهر علي هيزم نار است، گر آريد همه طاعت و تقوا و عبادات و دعا را
*****
سخن ختم رسل را همه حجّاج شنيدند، وَ زدل نعره ي تكبير كشيدند، به حيدر گرويدند، وَ مقامش همه ديدند، بدو روي نمودند و پي بيعت او دست گشودند و علي
را همه از جان و دل خويش ستودند، بسي نغمه ي تبريك سرودند، گروهي شده مسرور، گروهي ز حسد كور، كه بر خواست ز قلب كره ي خاك به نُه قلّه ي افلاك نداي علي مولا علي مولا، همه آئيد و ببينيد چه غوغاي عظيمي شده بر پا كه زن و مرد، چه از پير و چه برنا، همه پروانه ي مولا، همگي مست تولا، همگي غرق تجلي، همه دلداده ي مولا، علي عالي اعلي
*****
همه ديدند كه عطر گل لبخند محمد به بهشت ابدي كرده مبدّل همه جا را، علي اي سرّ ودودم، علي اي بود و نبودم، علي اي غيب و شهودم، علي اي ركن و سجودم، تو قيام و تو قعودم، به تو پيوسته برازنده بود از طرف ختم رسل خلعت زيباي خلافت، تو امامي، تو قيامي، تو سلامي، تو شه عرش مقامي، تو صلاتي، تو صيامي، كرم و عزت و ايمان و شجاعت بود از تو، تو وليّي، تو عليّي، تو همان وجه خدايي، تو همان شمس هدايي، تو همه هستي مايي، تو به هر درد دوايي، تو شفيع دو سرايي، تو شه ارض و سمايي، تو همان نفس رسولي، تو همان زوج بتولي، تو دَرِ شهر علومي، تو هماره ز دل ختم رسل عقده گشودي، تويي آنكس كه همه خلق نبودند و تو بودي، به خدايي كه تو را داد چنين جاه و جلالت، به ولايت، به رسالت، به فضيلت، به عدالت، كه ره غير تو كفر است و ضلالت، همه عالم ز تو گويد، دم «ميثم» ز تو گويد، تو امامي، تو امامي، تو امامي، تو وصيّي، تو وصيّي، تو
وصيّي، به خداوند قسم شخص رسول دو سرا را
*****
مناسبت عيد غدير
سبك ولادتي
قالب رباعي
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
سر چشمه ي فيض لايزال است علي
لنگر به سفينه ي كمال است علي
آيات جلالت همه در صف وي است
مفهوم كلام ذوالجلال است علي
مناسبت عيد غدير
سبك ولادتي
قالب رباعي
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
بر معرفت علي كسي را ره نيست
هر كور دلي مَحرم اين درگه نيست
سر بسته بگويمت علي سرّ خداست
از سرّ خدا بجز خدا اگه نيست
مناسبت عيد غدير
سبك ولادتي
قالب آهنگين
شاعر ناشناس
منبع زمزمه هاي ولايت 2-69
تعداد استفاده 0
آي اونائيكه يه عمري زندگيتون بوده راه و رسم حيدر
بياييد عيدي بگيريد امشبي رو از بي بي زهراي اطهر
به پاي هستيت گذشتم، از همه دار و ندارم
مي زدم از جام حيدر، تا صبح محشر خمارم
علي علي علي علي علي علي (3)
*****
من كه هستي و وجودم از حسينه حاجتي جز اين ندارم
كه چشامو من ببندم بعد بيفتم سرمو رو پاش بذارم
كرببلاي تو عشقه، برده اي صبر و قرارم
تو آرزوي تو موندم ، تويي گل و باغ و بهارم
علي علي علي علي علي علي (3)
*****
من از اول مست نبودم مست نبودم تو منو ديوونه كردي
نجف و دادي نشونم من رو يكبار راهي ميخونه كردي
اون شاه عالمينه، يل بدر و حنينه
شاگرد اول كلاسش، عباس علمدار حسينه
علي علي علي علي علي علي (3)
*****
مناسبت عيد غدير
سبك نوحه سنگين سنتي
قالب آهنگين
شاعر شاهنوري محمود
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
دلم بهونه مي گيره، شب شب عيد غديره
دوباره مست از خم غديرم به عشق مولا اسيرم
با دست خالي و خسته دامان مرتضي را بگيرم
كيه امير دلها، گشايش مشكلها
عشق نبي و همسر زهرا
علي علي يا مولا(3)
*****
سر زده از مشرق نور، چشم بد از شيعيان دور
رسيده از آسمون بگوش نبي اكرم بشارت
نمي شه كامل دين تو جز با بيان اصل ولايت
صدا زده جبرائيل، زحمت تو شد تكميل
علي شده بي ولي تبديل
علي علي يا مولا(3)
*****
پيچيده تو كل صحرا، نواي تبريك به زهرا
شيعه اگر آبرويي داره به بركت نام مولاست
تمام عشق حضرت مولا نام دل آراي زهراست
به عشق اين دردانه، جهان شده ديوانه
گداي هر شب اين خانه
علي علي يا مولا(3)
*****
مناسبت عيد غدير
سبك ولادتي
قالب آهنگين
شاعر ناشناس
منبع زمزمه هاي ولايت 2-69
تعداد استفاده 0
دوباره وقت راز و نيازه، بال و پر من دوباره بازه
مي پرم و پر مي گيرم امشب، قبله ي جانم شاه حجازه
دلم داره باز مي خونه خدا خدا
يه روز نياد كه من ازش بشم جدا
با دعاي زهرا خدايا بمونيم
تا قيامت خونه به دوش مرتضي
علي علي علي علي يا مرتضي (4)
*****
عشق تو در دل بهونه حيدر، دارم از عشقت نشونه حيدر
تا قيامت تا كنار كوثر، تپش قلبم مي خونه حيدر
تو باغ قلب من پر از شور و شعف
عشق تو مي كِشه منو به هر طرف
هر وقت دلم مي گيره پرپر مي زنم
پر مي زنم ميام تا ايوون نجف
علي علي علي علي يا مرتضي (4)
*****
هر كس دلش رو به عشقي بسته، هر كي به پاي يكي نشسته
تا دنيا دنياست جل تو هستم، عشق تو بال منو شكسته
از عشق تو وجود من طلا شده
به شوق تو آماده ي بلا شده
با امضايي كه پاي چشمام مي زني
روزي من روضه ي كربلا شده
علي علي علي علي يا مرتضي (4)
*****
تو شهر قلب درياي احساس، چشماي مستت مست گل ياس
هر چي كه از تو رسيده عشقه، يه پهلوون داري مثل عباس
آسمونا پيش نيگاش كم ميارن
از ذوالفقار ابرواش كم ميارن
هر چي كه پهلوونه خاك پاش مي شن
از لافتاي بازواش كم ميارن
علي علي علي علي يا مرتضي (4)
*****
مناسبت عيد غدير
سبك ولادتي
قالب رباعي
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
بر عرش خداست قائمه مهر علي
پيوسته به مهر فاطمه مهر علي
بنوشته به ياس سبز با خط سفيد
واجب ز خداست بر همه مهر علي
مناسبت عيد غدير
سبك ولادتي
قالب رباعي
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
از ساقي خم بي خبرم نگذاريد
وز حبّ علي بي ثمرم نگذاريد
تا عمر بود لعنت خصمش گويم
من حيدريم سر به سرم نگذاريد
مناسبت عيد غدير
سبك ولادتي
قالب رباعي
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
اين سخن گوش كن كه مستند است
از رسول مؤيَّد و اَحد است
هست لوحي به قاب أو أدني
روي آن نقش يا علي مدد است
مناسبت عيد غدير
سبك ولادتي
قالب رباعي
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
مرآت كمال و مظهر جود علي است
افضل ز همه ممكن و موجود علي است
از قول پيمبر است اين نكته كه گفت
شايسته ترين بنده ي معبود علي است
مناسبت عيد غدير
سبك ولادتي
قالب رباعي
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
دم مي زنم از علي مرا تا نفس است
جز او كه مرا حامي و فريادرس است
فرمود سلوني به فراز منبر
در خانه اگر كس است يك حرف بس است
مناسبت عيد غدير
سبك ولادتي
قالب رباعي
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
كسي كه ثاني او حق نيافريد علي است
كسيكه ذات خداي نديده، ديد علي است
همين بس است به وصفش كه گفت پيغمبر
به قفلهاي بهشت خدا كليد علي است
مناسبت عيد غدير
سبك ولادتي
قالب رباعي
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
در سنگر عشق رهنورد است علي
مانند خداي فرد فرد است علي
از او بطلب هر آنچه خواهي زيرا
در كون و مكان يگانه مرد است علي
مناسبت عيد غدير
سبك ولادتي
قالب رباعي
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
از حضرت صادق اين بيان مي باشد
ارزنده چنان درّ گران مي باشد
بزمي كه در آن مدح علي خوانده شود
فرشش ز پَرِ فرشتگان مي باشد
مناسبت عيد غدير
سبك ولادتي
قالب رباعي
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
اسرار كتب آيه ي بسم ا... است
وز بسم اله، باء، مقصد ا... است
مقصود ز باء نقطه بود اي عارف
و آن نقطه يقين علي ولي ا... است
مناسبت عيد غدير
سبك مرثيه
قالب قصيده
شاعر سازگار حاج غلامرضا
منبع از صيام تا قيام
تعداد استفاده 0
وجود، محفل عيد است و عيد، عيد غدير
مبارك است به خلق و خداي حيّ قدير
ز سنگ و كوه و در و دشت و باغ و نخل و گياه
رسد به اوج سماوات نغمه ي تكبير
كسي كه بود امير تمام عالَم ها
دوباره خوانده اميرش خداي حي قدير
پيمبران همه قرآن گرفته اند به دست
كنند آيه ي اكملت دينكم تفسير
فرشتگان ز پر و بال و حوريان ز زلف
پراكنند به خاك غدير مشك و عبير
نموده دست علي را بلند ختم رسل
كه اي مهاجر و انصار از صغير و كبير
رسيده حكم به من از خداي عزّ و جل
كه قادر است و حكيم است و ناظر است و بصير
سه بار حكم خداوند شد به من نازل
من آن نيم كه به ابلاغ آن كنم تقصير
هر آنكه را كه منم رهبر و منم مولا
علي بر اوست امام و علي بر اوست امير
كسي كه پشت كند بر علي ز بخل و حسد
در افكنند به رويش به قعر نار سعير (1)
علي به عمر زمان و علي به كل مكان
خداي راست سفير و رسول راست وزير
علي است رهبر آزاد مرد كل جهان
كه ديو نفس ورا لحظه اي نكرده اسير
علي است عالَم رحمت، علي است عالِم دهر
علي است فيض مدام و علي است خير كثير
علي امام امامان و انبياي سلف
علي است نور و علي كوثر و علي تطهير
علي معلم آيات وحي در تأويل
علي مكمّل دين خداست در تعبير
علي است تيغ خداوند در نيام قضا
علي است تير الهي به
چلّه ي تقدير
علي است رهبر و مولا و مقتداي شما
كه علم دارد و اخلاص دارد و شمشير
علي كسي است كه مؤمن از او جدا نشود
اگر كُشند به تيغش وگر زنند به تير
الا الا بشتابيد بهر بيعت او
تمام از زن و مرد و جوان و كودك و پير
علي است سلسله دار شما مسلمانان
كه نفس را ز ازل بسته در غل و زنجير
علي امين و علي مؤمن و علي ايمان
علي نجات و علي منجي و علي است مجير
علي كسي است كه در سايه ي عبادت حق
به يك اشاره كند آفتاب را تسخير
بدون نور علي، خلق، ظلمت محض اند
الا كه نور بگيريد از اين سراج منير
الا وصي و دم و لحم و نفس پيغمبر
الا تمام رُسُل از سوي خدات بشير
تو دست و صورت و چشم و زبان حق باشي
چگونه وصف تو را با قلم كنم تقرير
اگر اراده كني فرش را برند به عرش
وگر اشاره كني عرش را كشند به زير
همه ولايت تكويني ات به اذن خداست
جز اين عقيده گَرَم هست بايدم تكفير
مگر نه ختم رسل ماه را نمود دو نيم
مگر نه مهر به دست تو باز شد ز مسير
لباس فقر و سرير خلافت اين عجب است
تفاوتي نكند نزد تو امير و فقير
نكرده عقد، تو دادي طلاق دنيا را
كه تو بلند مقامي و اوست پست و حقير
هزار دام به راهت نهاد و بگسستي
چنان كه پاره شود ريسمان به پنجه ي شير
به جز تو كس نفرستاده، اي خدا خصلت
براي قاتل خونخوار خويش كاسه ي شير
عدو ز دشمني و دوستان تو از ترس
فضائل تو نگفتند و گشت عالم گير
خدا كند برسد دانش بشر آنجا
كه خطبه هاي بلند تو را كند تكثير
كجا
امام توان يافت چون تو يا مولا
كه بهر پيرزني طبخ كند نان كند ز خمير
پس از تو، پيشتر از تو، نديده چشم جهان
زعيم خاك نشين و امام عرش سرير
اگر تمامي عالم دهند پشت به هم
به جنگ تو، نكند در شجاعتت تأثير
امام بعد پيمبر علي بود «ميثم»
بگو به خصم برو از حسد بسوز و بمير
مناسبت عيد غدير
سبك مرثيه
قالب قصيده
شاعر سازگار حاج غلامرضا
منبع آتش مهر
تعداد استفاده 0
آيينه ي تمام نماي خدا، علي است
نقشي كه زد رقم، قلم ابتدا، علي است
دست خدا، زبان خدا، صورت خدا
در بندگيش بنده ي بي انتها، علي است
جان رسول و لحم رسول و دم رسول
شيرخدا و شير رسول خدا، علي است
بعد از نبي به هر زن و هر مرد مؤمني
مولا علي، امام علي، مقتدا علي است
ذكر علي به وقت دعا يا محمد است
ذكر نبي به درگه معبود يا علي است
مولاي ديگران دگري بود و ديگري
يارب گواه باش كه مولاي ما، علي است
زيباترين دعا به لب شيعه ي علي
يا مصطفي محمد و يا مرتضي علي است
دانيد جاي شيعه به روز جزا كجاست؟
سوگند مي خورم بخدا هر كجا علي است
نفس رسول، آنكه به جاي رسول خفت
تا جان كند به راه محمّد فدا، علي است
دشمن، به دشمني خود اقرار مي كند
مردي كه داشت بازوي خيبرگشا، علي است
بسم الّه كتاب خداوندگار را
هركس كه با علي است بداند كه«باء»،علي است
چشم خدا، قسيم جحيم و جنان به حشر
دست خدا و لنگر ارض و سما، علي است
تنزيل و نور و مريم و طاها و مؤمنون
ياسين و توبه و زمر و هل اتا، علي است
گفتم دعا كنم كه نگاهي به ما كند
ديدم كه استجابت و ذكر و دعا، علي است
بر حشر چون لواي خدا سايه افكند
گردد عيان به خلق كه صاحب لوا، علي است
آن بت شكن
كه در حرم ذات كبريا
بگذاشت جاي دست خداوند پا، علي است
حجر و حطيم و زمزم و ركن و مقام و حج
ميقات و ذكر و تلبيه، سعي و صفا، علي است
در «انّما وليكمُ ا...» سير كن
تا بنگري ولي دگرانند يا علي است؟
روز غدير گفت نبي در غدير خم
يارب تو باش ناصر هركس كه با علي است
آن كس كه از ولادت خود تا شهادتش
يك لحظه دل نداد به دست هوا، علي است
اين قول شافعي است كه در شعر ناب خود
گفتا مرا علي است خدا، يا خدا علي است؟
«ميثم» هنوز صوت محمد رسد به گوش
فرياد مي زند كه امام شما، علي است
مناسبت عيد غدير
سبك مرثيه
قالب آهنگين
شاعر سازگار حاج غلامرضا
منبع از صيام تا قيام
تعداد استفاده 0
فيض جبرئيل دم به دم مي دهد به دل صفا
در غدير خم بشنويد از زبان مصطفي
نغمه ي محمدي رسد به گوش ما
مدح مرتضي علي بود سروش ما
مولا علي علي علي مولا علي
*****
شير حق علي شد امير ما
روي او سراج منير ما
به عشق او منجلي قلب ماست
علي به ما تا ابد رهنماست
يا علي عيدت مبارك باد
يا علي عيدت مبارك باد
*****
نغمه ي خدا آيد از قلب پاك احمدي
مدح شير حق بشنويد از دم محمدي
آيه ي كمال دين شده شعار ما
پر ز عطر مرتضي شده ديار ما
مولا علي علي علي مولا علي
*****
عيد داور و عيد احمد است
خنده بر لبان محمد است
ز آسمان آيد اين زمزمه
امام ماست همسر فاطمه
يا علي عيدت مبارك باد
يا علي عيدت مبارك باد
*****
شير حق بود تا ابد رهبر و امام من
تا نفس بود بر لبم يا علي است كلام من
عشق مرتضي بود تمام دين من
در كف علي بود زمام دين من
مولا علي علي علي مولا علي
*****
دين من ولاي تو يا علي
جان من فداي تو يا علي
من از ازل بوده ام با علي
ز كودكي گفته ام يا علي
يا علي عيدت مبارك باد
يا علي عيدت مبارك باد
*****
من غديريم پيرو حيدرم علي علي
خاك مقدم قنبرش بر سرم علي علي
بوده در دل غدير خم ولادتم
كم نمي شود ز شير حق ارادتم
مولا علي علي علي مولا علي
*****
مكتبم علي مذهبم علي است
جان دهم اگر بر لبم علي است
محبتش بوده در شير من
خوشا به اين حسن تقدير من
يا علي عيدت مبارك باد
يا
علي عيدت مبارك باد
*****
مناسبت عيد غدير
سبك مرثيه
قالب آهنگين
شاعر سازگار حاج غلامرضا
منبع از صيام تا قيام
تعداد استفاده 0
پيك خدا شد هم سخن با رسول ا...
بلّغ ما اُنزلَ اليك يا رسول ا...
عيد غدير است، حيدر امير است
اي جان ختم المرسلين عيدت مبارك
مولا اميرالمؤمنين عيدت مبارك
*****
عيد تمام نعمت و اكمال دين است
عيد رضايت خدا از مؤمنين است
كوثر به جام است، حيدر امام است
اي جان ختم المرسلين عيدت مبارك
مولا اميرالمؤمنين عيدت مبارك
*****
اي اهل عالم بشنويد از رسول ا...
ذكر خوش اللهم وال من والاه
دل غرق نور است، روز سرور است
اي جان ختم المرسلين عيدت مبارك
مولا اميرالمؤمنين عيدت مبارك
*****
ما جز اميرالمؤمنين رهبر نداريم
يك لحظه دست از دامن او بر نداريم
تا زنده هستيم، حيدري هستيم
اي جان ختم المرسلين عيدت مبارك
مولا اميرالمؤمنين عيدت مبارك
*****
تو كبريا را مظهري مولا علي جان
سر تا قدم پيغمبري مولا علي جان
شاه ولايت، جانم فدايت
اي جان ختم المرسلين عيدت مبارك
مولا اميرالمؤمنين عيدت مبارك
*****
يار و هم آغوش نبي يا علي مولا
بت شكن دوش نبي يا علي مولا
يار پيمبر، ساقي كوثر
فاتح خيبر، شافع محشر
اي جان ختم المرسلين عيدت مبارك
مولا اميرالمؤمنين عيدت مبارك
*****
تو مصطفي را تا ابد قائم مقامي
ختم رسل را جانشين ما را امامي
سرّ خدايي، سعي و صفايي
اي جان ختم المرسلين عيدت مبارك
مولا اميرالمؤمنين عيدت مبارك
*****
مناسبت عيد غدير
سبك مرثيه
قالب قصيده
شاعر سازگار حاج غلامرضا
منبع از صيام تا قيام
تعداد استفاده 0
هو الغني الحميد هو العلي الكبير
هو الغفور الرحيم هو اللطيف الخبير
هو الولي الودود هو السميع البصر
هو الرئوف الكبير هو الولي القدير
كه در تمام وجود گرفته عيد غدير
عيدي بس جانفزا عيدي بس دلپذير
عيد خداي جلي عيد ولاي علي
عيد رسول خدا عيد بزرگ علي
*****
عيد تمام نعم نعمت بي حد شده
مُلك خدا سر به سر خلد مخلّد شده
شادتر از خلق خود، خالق سرمد شده
آيه ي اكمال دين هديه به احمد شده
معرّف شير حق رسول امجد شده
بلكه محمد، علي، علي، محمد شده
ثناي حيدر كنيد علي علي سر كنيد
بَلّغ ما اُنزِلَ اِليك از بر كنيد
*****
نداي اكمال دين عيدي خاص خداست
حيات دين خدا از اين مبارك نداست
تمام عالم پُر از علي علي يكصداست
وجودش از هم جدا هر كه ز حيدر جداست
علي سراج المنير علي طريق الهدي است
طريق تا انتها سراج از ابتداست
عروج حق تا علي است تمام دين يا علي است
بخوان بخوان جبرئيل بگو كه مولا علي است
*****
زعيم خلق جهان علي است آري علي است
رسول را جان جان علي است آري علي است
كتاب حق را زبان علي است آري علي است
خطاب حق را بيان علي است آري علي است
امام پيش از زمان علي است آري علي است
بهشت را ميزبان علي است آري علي است
جان پيمبر يكي است ساقي كوثر يكي است
چه باك از دشمنان بگو كه حيدر يكي است
*****
نداي قرآن علي نظام قرآن علي است
حروف قرآن علي كلام قرآن علي است
صلاه قرآن علي صيام قرآن علي است
پيام قرآن علي امام قرآن
علي است
قوام قرآن علي نظام قرآن علي است
تمام دين نه، بگو تمام قرآن علي است
قيام يعني علي قعود يعني علي
ركوع يعني علي سجود يعني علي
*****
امير پيش از وجود امير شد در غدير
سفير ملك ازل سفير شد در غدير
به خاتم الانبياء وزير شد در غدير
مدار شد در غدير مدير شد در غدير
مشار شد در غدير مشير شد در غدير
بشير شد در غدير نذير شد در غدير
الا تمام ملل به ذات حي ازل
علي است خيرالبشر علي است خير العمل
*****
امام ما كيست كيست فاتح خيبر علي است
فاتح خيبر علي جان پيمبر علي است
جان پيمبر علي ساقي كوقر علي است
ساقي كوثر علي مظهر داور علي است
مظهر داور علي اول و آخر علي است
اول و آخر علي حيدر صفدر علي است
شيعه فقط حيدري است ز خصم حيدر بري است
هر كه علي را فروخت دوزخ را مشتري است
*****
مشام خصم علي كجا و بوي بهشت
علي است بوي بهشت علي است روي بهشت
شيعه ي او راست پا بر سر كوي بهشت
علي است خُلق بهشت علي است خوي بهشت
شيعه كند كار خضر بر لب جوي بهشت
آي علي دوستان پيش بسوي بهشت
نجاتتان سرنوشت بهشتتان در سرشت
بهتش يعني غدير غدير يعني بهشت
*****
سقيفه آن سو برو غدير از آن ماست
غدير توحيد ما غدير ايمان ماست
غدير پيوند ما غدير پيمان ماست
غدير در روز حشر صراط و ميزان ماست
غدير تفسير نور غدير فرقان ماست
غدير فردوس ما غدير ضوان ماست
مپرس ما كيستيم چه بوده و چيستيم
بجان مولا قسم سقيفه اي نيستيم
*****
بت شكن كعبه بر دوش نبوت يكي است
برادر مصطفي روز اخوّت يكي است
امير خيبر ستان به دست قدرت يكي است
علي اگر شد امام تمام امت يكي است
رسول اگر حكم كرد
حكم رسالت يكي است
اگر دو بين نيستي غدير و بعثت يكي است
هماره اين ياد ماست فيض خداداد ماست
حرا و خم غدير كعبه ي ميلاد ماست
*****
اگر چه بين دو يار سه يار شد فاصله
فقط به شأن علي است روايت منزله
محمد است و علي حلقه ي يك سلسله
هر كه جدا از علي است جداست از قافله
نامه ي اعمال اوست نوشته ي باطله
به دوزخش نيست جز شرار آتش صله
«ميثم» اگر ميثمي، ميثم تمار باش
دل ببر از جان و سر در طلب يار باش
*****
مناسبت عيد غدير
سبك ولادتي
قالب آهنگين
شاعر ناشناس
منبع زمزمه هاي ولايت 2-77
تعداد استفاده 0
يا علي سرود لب زهراست
آب رو آتيش تب زهراست
قنوت نماز شب زهراست، نماز شب زهراست
وقتي كه نبي به معراج مي ره
مي بينه هر جا علي تصويره
با خدا شور علي مي گيره، شور علي مي گيره
فاطميِ آب و گلش از ابتدا هر كي دلش با عليه
همه ميرن به زير دين مشگل گشاي عالمين تا عليه
ذكر لب فرشته ها ترانه ي ارض و سما يا عليه
علي علي علي علي حيدر حيدر(2)
*****
هميشه مرهم درده حيدر
صاحب سر بند زرده حيدر
مرد ميدون نبرده حيدر، يا حيدر يا حيدر
وقتي كه شمشير مي گيره دستش
ملائك دوباره مي شن مستش
خدا مي نازه به ناز شستش، يا حيدر يا حيدر
حيدر مي باره از چشاش ابوتراب سر تا به پاش اقتداره
شاه سرير لافتي براي حضرت خدا افتخاره
جدّ امام غائبه اون آقائيكه صاحب ذوالفقاره
علي علي علي علي حيدر حيدر(2)
*****
كعبه ي مكه و مناست حيدر
اولين امام هُداست حيدر
خدائيش لهجه ي خداست حيدر، لهجه ي خداست حيدر
يا علي سرود لبامونه
جواب آمين دعامونه
مرتضي هميشه آقامونه، هميشه آقامونه
براي جبريل استاده همسر زهراست داماد پيغمبره
نظيرش پيدا نمي شه تو ميدون جنگ هميشه شير نره
وقتي كه شمشير مي زنه ذكر لب فرشته ها يا حيدره
علي علي علي علي حيدر حيدر(2)
*****
من معتقدم دست تقدير خداست حيدر
ايمان بياريد مردم تصوير خداست حيدر
تو كارهاي روز مره هر كس كه وا مي مونه
تا كه گره هاش وا شه ناد علي مي خونه
اين حرف رو لبهامه حيدر فقط آقامه
معشوق همه دنياست اونكه أب الأيتامه
*****
مناسبت قبل از شهادت
سبك ولادتي
قالب آهنگين
شاعر ناشناس
منبع گلواژه هاي عترت 3
تعداد استفاده 0
سر به سجده مي ذاري، ناله ي يارب داري
سمت مسجد كوفه، رهسپاري
بيقراري نگاهت، طرف آسمونه
ذكرت انا اليه، راجعونه
بعليٍ الهي(2) يا الهي
*****
با اشك و آه كوفه، پيش نگاه كوفه
درد دل كردي با، چاه كوفه
هنوزم روي دستات، جاي رد طنابه
خيلي وقته سلامت، بي جوابه
بعليٍ الهي(2) يا الهي
*****
مثل بارون مي باري، از مدينه تو داري
گهواره ي محسن و، يادگاري
اشكاي روضه دارت، باز دوباره مي خونند
گل ياسو كي ديده، بسوزونند
بعليٍ الهي(2) يا الهي
*****
مناسبت قبل از شهادت
سبك مرثيه
قالب غزل
شاعر سازگار حاج غلامرضا
منبع از صيام تا قيام 3
تعداد استفاده 0
امشب چه سينه سوز است بانگ اذان مولا
خيزد صداي تكبير از عمق جان مولا
از لحظه هاي افطار در شوق وصل دلدار
بر چهره مي درخشيد اشك روان مولا
مولا گشوده آغوش بهر وصال جانان
قاتل به مسجد آيد بر قصد جان مولا
زهرا كنار محراب با ذكرِ واعليّا
يا فاطمه است امشب ورد زبان مولا
زخم سرعلي را ديدند اهل مسجد
دردا كه نيست پيدا زخم نهان مولا
اي نخل ها بگرييد اي چاه ها بناليد
ديگر علي نداريد اي دوستان مولا
حق علي ادا شد فرق علي دو تا شد
سرهايتان سلامت اي خاندان مولا
اي دوستان بياييد با من به شهر كوفه
تا سر نهيم امشب بر آستان مولا
ريزيد اي يتيمان در سفره هاي خالي
خون جگر به جاي خرما و نان مولا
«ميثم» دگر اميدي در ماندن علي نيست
از دست رفته ديگر تاب و توان مولا
مناسبت قبل از شهادت
سبك مرثيه
قالب مثنوي
شاعر سازگار حاج غلامرضا
منبع از صيام تا قيام 3
تعداد استفاده 0
علي اي بازوي تقدير خدا
دست و شمشير خدا شيرخدا
اي بزرگان جهان كوچك تو
چار امّ هفت پدر كودك تو
ملَك و مُلك خدا را قائد
روزها شير و دل شب عابد
روز فرماندهِ اين هفت سرا
شب فروزنده چراغ فقرا
روز در دست زمام افلاك
شب نهاده سر تسليم به خاك
روز با تيغ تو كفار هلاك
شب كني اشك يتيمي را پاك
شهرياري كه ز عدل بسيار
ديده دائم ز رعيّت آزار
دردمندي كه شفا پابندش
مرهم زخم همه لبخندش
آسماني كه درون دل شب
گشته برگرد يتيمان عرب
جنگجويي كه چو كوهي است عظيم
لرزه بر پيكرش از اشك يتيم
آفتابي شده نقش محراب
رويش از خون جبين گشته خضاب
نام داري كه به احسان كوشيد
صورت از چشم فقيران پوشيد
رادمردي كه محال است محال
سهم افزون برد از بيت المال
پاكبازي كه به دفع دشمن
از احد داشت نود زخم به تن
قهرماني كه در از خيبر كَند
كرد آن را به سر دست بلند
اي امير عجم و فخر عرب
ماه تابانِ چهل جا يك شب
بر كف دست تو دائم سر تو
بستر ختم رسل سنگر تو
چشم از جان و جهان پوشيده
تيغ بر دشمن خود بخشيده
پيش از اسلام امام اسلام
احمدت گفته تمام اسلام
كيست جز تو اسدالله علي
كيست غير از تو يدالله علي
اي تجلاي خداييت علي
فاطمه گشته فداييت علي
كه به جز تو
شب وصل يارش
آمده نان و نمك افطارش
زخم فرقت سندِ زنده ي عدل
وصله ي كفش تو پرونده ي عدل
اي ابر مرد دو عالم حيدر!
نفس پيغمبر خاتم حيدر!
تو درِ شهر نبوت هستي
چون درِ خانه ي خود را بستي؟
بي تو ريزند يتيمان دُرِ اشك
سفره ها خالي و چشمان پر اشك
فقرا را ز چه رو در نزدي؟
به يتيمان خودت سر نزدي؟
اي به بزم فقرا برقع پوش
همه شب كيسه ي خرمات به دوش
فقرا دوش، تو را گم كردند
با تو تا صبح تكلم كردند
بي تو ايتام همه بي پدرند
حيف كز زخم سرت بي خبرند
اذن ده تا به برت بنشينند
فرق بشكافته ات را بينند
تا ببينند و بدانند همه
به جبين تو بخوانند همه
آنكه نان آورشان بود تويي
تا سحر ياورشان بود تويي
مناسبت قبل از شهادت
سبك ولادتي
قالب غزل
شاعر ناشناس
منبع گلواژه هاي عترت 3
تعداد استفاده 0
اي زخم خنده كن كه شود آب پيكرم
خواهم كه بهر شكوه روم نزد داورم
خون دلي كه خورده ام از بعد مصطفي
اي زخم خنده كن كه بريزي تو از سرم
راحت شوم دگر من از اين مردم لعين
سوزد دل حزين من از بهر دخترم
در كوفه اي كه قحطي پاكي و غيرت است
ترسم دوباره باز شود پاي دخترم
خون ريزد از شكاف سرم ليك اي خدا
بيرون نمي رود ز سرم ياد همسرم
يادم نرفته پيش من افتاد فاطمه
در فكر آتش در و افتادن درم
مناسبت قبل از شهادت
سبك ولادتي
قالب غزل
شاعر ناشناس
منبع زمزمه هاي ولايت 1-83
تعداد استفاده 0
گر چه بشكافتي و زخم دلم وا كردي
چاره اي تيغ غم دوري زهرا كردي
آمدي روي مرا سرخ نمودي از خون
آمدي تا دل ابرو به سرم جا كردي
مي چكد خون من و نقش به محراب شده
آه زهرا تو علي را ز كمر تا كردي
از همان روز كه در حلقه ي آتش ماندي
در دل دود مرا تار تماشا كردي
از همان روز كه در كوچه زمين مي خوردي
باز با دست ترك خورده تقلّا كردي
من شرمنده فقط گريه به حالت كردم
تو ولي خنده به من در دل غم ها كردي
مناسبت قبل از شهادت
سبك ولادتي
قالب فولكوريك
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
بچه ها خورشيد عمر باباتون رو لب بومه
اينقده طبيب نياريد كارم من ديگه تمومه
بگيد اينقده يتيما كاسه كاسه شير نيارند
ديگه مرحمي براي اين باباي پير نيارند
ميخوام آخرين شبم رو تا سحر قرآن بخونم
بعد زهرا نميخواستم لحظه اي زنده بمونم
هنوز ار خاطره هاي مدينه دلم كبابه
هنوزم رو دستاي من جاي يك رد طنابه
هنوزم دلم مي سوزه با ياد آتش و هيزم
هنوز يادمه تو كوچه خنده هاي تلخ مردم
هنوزم من از فراق فاطمم خونه نشينم
روزي صد دفعه مي ميرم تا مغيره رو مي بينم
*****
يتيماي پشت در رو بياريد امشب كنارم
نمي خوام حرف نگفته وقت رفتنم بذارم
آي يتيما خوب ببينيد صورت سه نور عينم
اينه زينب اينه عباس ببينيد اينه حسينم
اگه روي نيزه ديديد يه روزي خورشيد و ماهو
يادتون باشه ببنديد توي ناموسش نگاهو
مناسبت قبل از شهادت
سبك ولادتي
قالب آهنگين
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
حديث رنج و غم را گويا تر از علي نيست
كسي به مُلك هستي تنهاتر از علي نيست
منم غريب و تنها ، ميان موج غمها
*****
از خانه تا به مسجد جسم مرا كشيدند
غنچه و لاله ام را با تازيانه چيدند
شبها كه نان و خرما بر دوش خود كشيدم
جاي دعا بگوشم زخم زبان شنيدم
مسجد كوفه باشد شاهد سوز و سازم
با تيغ كين شكستند در سجده گه نمازم
منم غريب و تنها ، ميان موج غمها
اي چاه كوفه بشنو حديث درد و داغم
من باغبانم اما آتش گرفته باغم
رشته ي جان مرا ز يكدگر گسستند
روزيكه دست من را با ريسمان ببستند
*****
مناسبت قبل از شهادت
سبك ولادتي
قالب آهنگين
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
كشته شد مولا بس غريبانه
مسجد كوفه شد عزاخانه
مي برند او را ز مسجد سوي خانه
خون بگريد در غمش چشم زمانه
پور زهرا ، اي حسن جان
شد نصيبت ، آه و افغان
واعليا وا عليا (2)
*****
منبر و محراب لاله گون گشته
پيكر مولا غرقه خون گشته
مي رسد هر دم پيام مسجد كوفه
شد شهيد اكنون امام مسجد كوفه
شد ز تيغ ، ابن ملجم
دل پريشان ، اهل عالم
واعليا وا عليا (2)
*****
بانگ واويلا مي رسد بر گوش
شد ز تيغ كين مرتضي مدهوش
شد علي راحت ز اندوه زمانه
شد روان سوي سراي جاودانه
حال مولا ، بس فكار است
زينب او بي ، قرار است
واعليا وا عليا (2)
*****
مناسبت قبل از شهادت
سبك ولادتي
قالب آهنگين
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
واي مرو مرو بابا مرو مرو بابا مرو مرو بابا
*****
دلم را خالي از درد و محن كن وااااي
نگاه آخرينت سوي من كن وااااي
طبيب آمد به گريه با حسن گفت وااااي
ندارد چاره اي فكر كفن كن وااااي
*****
گل ياست ز سوز گريه افسرد وااااي
وصيت گفتنت تاب از دلم برد وااااي
كشيدي پا به سوي قبله ديگر وااااي
مكش پا بر زمين ام البنين مرد وااااي
*****
منو از زخم فرقت بيقراري وااااي
به غمهاي دلم غم مي گذاري وااااي
ز تو عمامه اي خونرنگ مانده وااااي
براي دختر تو ياگاري وااااي
*****
مزن حرف جدايي جان زينب وااااي
دلم گرديده از اين غم لبالب وااااي
چه رخ داده چنين با حال خسته وااااي
لب و دست گلو بوسيدي امشب وااااي
*****
مناسبت قبل از شهادت
سبك ولادتي
قالب فولكوريك
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
هر كسي يه گوشه اى امن يجيب و مي خونه
نذر روزه مى كنم اگر كه بابام بمونه
داداشا بيايد بيايد دلم داره شور مى زنه
نفساى آخره حيدر خيبر شكنه
حالا كه برا شفا دست دعا بر مى دارم
قنوت يه دستى مادر و يادم ميارم
داداشا بيايد بيايد وقت وصيت كردنه
نفساى آخره بابام ميخواد حرف بزنه
مناسبت قبل از شهادت
سبك ولادتي
قالب آهنگين
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
ز تيغ كينه ممنونم كه از غم راحتم كرده
بيا زينب ببين سيرم كه مادر دعوتم كرده
چه شبهايي كه درد دل فقط با ماه مي كردم
براي راز دل گفتن سرم در چاه مي كردم
چه شبهايي كه مي رفتم غريبانه تك و تنها
به همراهي اشك خود كنار تربت زهرا
همين نفرين به لب باشد به كوه و دشت و صحرايم
الهي بشكند دستي كه سيلي زد به زهرايم
مناسبت قبل از شهادت
سبك ولادتي
قالب فولكوريك
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
نوحه مي خونه ستاره دل آسمون گرفته
خاك كوچه خيسه انگار تو كوفه بارون گرفته
افتاده ميون بستر با پيشوني شكسته
بعد سي سال مستجاب شد آرزوي مرد خسته
از تو خونه هاي كوفه هق هق گريه بلنده
درموني نداره دردش قاتلش داره مي خنده
يتيماي كوفه امشب هيچ كدوم غذا نخوردند
با چشاي كاسه ي خون برا مولا شير آوردند
يتيماي كوفه چي ميگن پشت در خونه ي مولا:
بريزه بجون ماها هر چي درد و غصه داري
اي همه كس يتيما بابا تنها مون نذاري
مناسبت قبل از شهادت
سبك ولادتي
قالب فولكوريك
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
پلك سنگينت چرا با ناله ها وا نمي شه
مي دوني براي دختر هيچ كي بابا نمي شه
دست تو مي لرزه و دلم كبابه بابا جون
هنوزم رو دست تو زخم طنابه بابا جون
نصف جونم مي كني چرا چشات تار مي بينه
مي دونم بجاي من باز درو ديوار مي بينه
تا سحر روضه برات با چشماي تر مي گيرم
خون پيشونيتو با چادر مادر مي گيرم
يادته روزايي كه دل ماها رو نيش زدند
همگي اومدن و خونمونو آتيش زدند
دل آتيش زدمونو هيچ كسي خنك نكرد
زير دست و پا كسي مادر مو كمك نكرد
مناسبت قبل از شهادت
سبك ولادتي
قالب آهنگين
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
خون سرم جاري شده به رخم اي خدا
در سفرم بسوي حبيبه ي مصطفي
با دلي خون ، روي گلگون ، حاجتم يارب روا شد
وقت رازم ، در نمازم ، درد ديرينه دوا شد
يا حبيبي يا حبيبي يا حبيبي يا علي جان (2)
*****
خانه ي تو قتلگه من تنها شده
اميد من ديدن چهره ي زهرا شده
بوي يارِ ، رخ كبودم ، شد شفاي زخم سينه
كوفه بهرم ، يا الهي ، گشته مانند مدينه
يا حبيبي يا حبيبي يا حبيبي يا علي جان (2)
*****
مناسبت قبل از شهادت
سبك ولادتي
قالب غزل
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
ميزبانان علي مانع رفتن نشويد
بخت رو كرده به من سدّ ره من نشويد
روزها دست به دامان چنين شب بودم
ره مبنديد و مرا دست به دامن نشويد
بعد عمري كه قفس باز شده رو به علي
جان زهرا به رهم سدّ پريدن نشويد
فيض ديدار رخ فاطمه ام گشته نصيب
سدّ ديدار من و فاطمه من نشويد
بعد او عمر نكردم همه جان كندن بود
مانع فيض به جانانه رسيدن نشويد
مناسبت قبل از شهادت
سبك ولادتي
قالب آهنگين
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
كوفيان سر شكنند سنگ زنند
اهل كوفه همگي خصم منند
كاش دركوفه نيفتد گذرت
ور نه بر خاك چكد خون سرت
از غم من منما شيون و شين
اشك تو هست فقط مال حسين
ايكه تو دختر زهرا هستي
جان من زينب كبري هستي
تو سحرها همه شب يادش باش
دائماً در پي امدادش باش
غم مخور اي گل من اي گل ياس
همه جا هست كنارت عباس
بعد از اين بسته به زنجير شوي
در همين كوفه تو تحقير شوي
من مظلوم دگر رفتنيم
دخترم وقت سحر رفتنيم
مناسبت قبل از شهادت
سبك نوحه سنگين جديد
قالب آهنگين
شاعر عبدالكريمي مهدي
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
بابام ديگه رفتنيه يتيما بر گرديد بريد
طبيب ميگه اميدي نيست كاسه شير رو ببريد
بابام داره درد مي كشه يكي بدادش برسه
پيداست از اين حرف زدناش بابام ديگه كم نفسه
بابا علي مظلوم(4)
*****
بابا باهام حرف بزن چشات چرا وا نمي شه
براي دختر ميدوني هيچ كسي بابا نمي شه
پاشو با ما روزه بگير ماه رمضونه بابا جون
حرف جدايي زدنات دل مي سوزونه باباجون
بابا علي مظلوم(4)
*****
بين وصيتاش به من حرف اسارت مي زنه
حرف حسين بي كفن خيمه و غارت مي زنه
نگاه مهربوني كرد تو چشماي ابوالقضل
دست حسين شو گذاشت تو دستاي ابوالفضل
بابا علي مظلوم(4)
*****
مناسبت قبل از شهادت
سبك ولادتي
قالب آهنگين
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
آقام آقام آقام آقام آقام(2)
آقام آقام آقام آقام
*****
علي مولا علي علي مولا(3)
*****
شبايي كه دلا رو غم مي گيره
دل تنگم واسه حرم مي گيره
مي زنه پر دوباره تا به نجف
ميره ايوون طلا و دم مي گيره
*****
دارم امشب بازم بهونه تو
با يتيما هواي خونه تو
بار خرما زمين بذار بريزم
اشكامو روي زخم شونه تو
*****
آسمون گريه مي كنه مي دونه
روي شونت غماي آسمونه
دست خاكيت بگو رو قبر كي بود
كه پر از بوي ياس خونمونه
*****
به دل دخترت ترك مي زني
چرا تنها به لب نمك مي زني
منو كشتي بابا بگو چي شده
زير لب حرفي از فدك مي زني
*****
چشاي كوفه گرم خوابه بابا
چشام از غصه هات پر آبه بابا
ميون گريه هام دارم مي بينم
كه رو دستت جاي طنابه بابا
مناسبت قبل از شهادت
سبك ولادتي
قالب قصيده
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
امشب غريب كوفه غربت را رقم زد
نان جوي افطار خود از اشك ، نم زد
انگار غمهاي دلش از حد فزون بود
ذكر لبش انا اليه راجعون بود
گاهي سر سجاده ذكر و دعا بود
مرد خدا گرم مناجات خدا بود
با خود علي از لحظه موعود مي گفت
از باغ ياس و آتش و از دود مي گفت
آهسته در بر داشت با چشم انتظاري
پيراهني خونين كه بودش يادگاري
زهراي خود در حجله مهتاب مي ديد
سي سال را امشب علي در خواب مي ديد
زهرا صدايش مي زند آقا كجايي
آورده محسن را براي ديدنايي
عمامه بست و سوي مسجد شد روانه
مانع نشد از رفتنش دهليز خانه
تكبير گفت و بست قامت تا خدا رفت
از خاكدان كوفه با بال دعا رفت
از تيغ زهرآگين از در مهربانتر
خون علي پاشيد بر محراب و منبر
فزت و رب الكعبه زهرا را صدا زد
افتاد در محراب خون و دست و پا زد
مناسبت قبل از شهادت
سبك ولادتي
قالب رباعي
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
اي تيغ ، زمان ، زمانه نيرنگ است
اي تيغ بيا كه ديده ام خونرنگ است
يكبار نشد كه سير رويش بينم
بشكاف ، دلم براي محسن تنگ است
مناسبت قبل از شهادت
سبك ولادتي
قالب آهنگين
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
يه پدر پير و شكسته يه پدر با قلب خسته
پاي سفره شب آخر پيش دخترش نشسته
از نگاهش ميشه فهميد كه بار سفر رو بسته
خاطراتي از گذشته بند بندش و گسسته
ياد كوچه مدينه ياد پهلوي شكسته
*****
كرده مولا دم افطار ياد دلبر ياد دلدار
وقتي خون دل زهرا مي چكيد از نوك مسمار
لب خندون چشم گريون چه صفايي داره مهمون
يه نمك به زخم دل زد يه نمك به لقمه نون
دل مرغابيا خون شد نمي ذارند بره بيرون
كمر همت و بسته بره مسجد با دل خون
به تماشاي جمالش كوفه شد فرشته بارون
مناسبت قبل از شهادت
سبك ولادتي
قالب آهنگين
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
غريبم من علي مظلوم كوفه
*****
دلم از دنياتون والله سيره
دعا كن زينبم بابات بميره
كه من مظلومترين مَردَم تو دنيا
غريبم من غريبم بعد زهرا
*****
بيا اي دخترم زينب كنارم
كه من جز تو پرستاري ندارم
بيا زينب به بالين سر من
كه داري بوي زهرا دختر من
*****
بيا زينب كه من حرف تو دانم
سلامت را به مادر مي رسانم
بيا زينب بتو دارم وصيت
كه بعد از من بسي گردي اذيت
بيا زينب كه غم بر من نصيب است
خدا داند حسين من غريب است
*****
مناسبت قبل از شهادت
سبك شور كف زني
قالب آهنگين
شاعر شريف علي
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
پيداس ز چشماش دل نگرونه
از بعد سي سال امشب به موهاش مي زنه شونه
حال غريبش قرار نداره
از چشاي دلواپسش غصه مي باره
روي سجاده زمزمه داره
يه پيرهن خوني به روي سينه داره
زهراي من به غم اسيرم ، سي ساله كه هر روز مي ميرم
پشت در خونه مي شينم ، تو رو توي آتيش مي بينم
*****
اي شهر كوفه خدا نگهدار
كه كار حيدر از زهر اين زخم گذشته از كار
اي شهر كوفه چه نيمه شبها
تو كوچه ها به روي دوش انبان كشيدم
از مردم تو خيري نديدم
شبي نبود كه آه و نفرين نشنيدم
راحت ميشه از درد كوفه ، از مردم نامرد كوفه
سي ساله كه نرفته ديگر ، آب خوش از گلوي حيدر
*****
اي زينب من خدا نگهدار
اشكاتو بابا براي كرب و بلا نگهدار
گشتم چو راحت از اين جراحت
حسن منو غسل و كفن بده تو خونه
مخفي ز اعدا مانند زهرا
تابوت شاه كوفه رو ببر شبونه
عباسم اي نور دو عينم ، جان تو و جان حسينم
تو كه ز حيدر يادگاري ، دست از حسينم بر نداري
مناسبت قبل از شهادت
سبك ولادتي
قالب آهنگين
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
بذاريد خودم برم دستم و هيچكس نگيره
اگه زينب منو اينجوري ببينه مي ميره
نمي خوام دق بكنه وقتي كه اين در وا مي شه
اگه زينب بميره حسين من تنها مي شه
اگه زينب بميره كي سپر سنگا مي شه
كي مياد تو قتلگاه همناله با زهرا مي شه
بايد او عمل كنه وصيتاي مادر و
توي كربلا ببوسه جاي نيش خنجرو
اگه زينب بميره نمي مونه از ما نشون
ميون خيمه مي سوزه دختر سه سالمون
مناسبت قبل از شهادت
سبك ولادتي
قالب آهنگين
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
چشم عباس و حسين يه روزي غرقه خون مي شه
تابوت برادرت تو كوچه تيربارون ميشه
امان از اون روزيكه با غصه همسفر مي شي
يه روز از شهر مدينه مي ري دربدر مي شي
گل احمر مي بيني لاله پرپر مي بيني
پاره هاي تنم و بخون شناور مي بيني
واست از كجا بگم از گوش و گوشواره بگم
از تناي بي كفن و از بدن پاره بگم
حرف آخرم اينه داغ برادر مي بيني
دل شب تو قتلگاه سه ساله دختر مي بيني
مناسبت قبل از شهادت
سبك ولادتي
قالب آهنگين
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
امشبي كه اومدي خونه من به مهموني
باباجون تو رو خدا بگو چرا پريشوني
سر سفره جز نون و نمك نخوردي افطاري
با نيگاه يه كوه غم به روي قلبم ميذاري
هي مي ري توي حيات خيره مي شي به آسمون
چرا زير لب مي گي انا اليه را جعون
باباجون جور ديگه نماز و قرآن مي خوني
بجون زهرا بگو بابا چرا پريشوني
دل من شور افتاده امشب بمون توي خونه
نرو مسجد دادشم بجات نماز و مي خونه
باباجون كاشكي مي شد من جونم و فدات كنم
لااقل يه لحظه بنشين كه قشنگ نيگات كنم
من نديدم كه يه بار كنار سفره سير بشي
بابا جون كشتي منو بگو چرا آه مي كشي
- واسه اينه آه من كه مرغ پر بسته شدم
ديگه از زندگي بي مادرت خسته شدم
- باباجون اشك چشات عالمي رو غرق مي كنه
خنده هاي امشبت با هر شبت فرق مي كنه
- گريه و خنده شوقه اگه كه خدا بخواد
بعد عمري فاطمه ام براي بردنم مياد
- خنده هات تير غم و به قلب رنجور ميزنه
نمي دونم كه چرا دلم برات شور ميزنه
- دخترم جون بابات غصه هات و كنار بذار
همه دلشورت و براي كربلا بذار
- باباجون چرا نيگات به آسمون دوخته مي شه
لحظه لحظه صورتت سرخ و بر افروخته مي شه
- برا آسمون دارم حالم و توصيف مي كنم
برا ماه از قديما خاطره تعريف مي كنم
از شبي كه دست من به بازوي خسته رسيد
اون شبي كه خواهرت پشت جنازه مي دويد
يادته كوچيك بودي فضه تو رو گرفته
بود
پيش چشم شماها مي شستم اون روي كبود
از همون شب تا حالا روزي هزار بار مي ميرم
دخترم مادر تو منتظره دارم مي رم
مناسبت قبل از شهادت
سبك ولادتي
قالب آهنگين
شاعر ناشناس
منبع زمزمه هاي ولايت 2-77
تعداد استفاده 0
مسجد كوفه شده دريايي خون
روي علي شد بخدا لاله گون
قيامتي، به پا شده، واويلا واويلا
فرق علي، دو تا شده، واويلا واويلا
يا حيدر يا حيدر (2)
*****
با لب پر خون كند او زمزمه
ناله ي حيدر شده يا فاطمه
گشته سحر، شام غمم، واويلا واويلا
مرد غريب، عالمم، واويلا واويلا
يا حيدر يا حيدر (2)
*****
ذكر ملائك همه وا غربتا
محشر كبري شده يارب بپا
كوفه شده، كرببلا، واويلا واويلا
كشته شده، شير خدا، واويلا واويلا
يا حيدر يا حيدر (2)
*****
ديده ي زينب شده از غم پر آب
با نگهي بر رخ از خون خضاب
ببيند او، به هر نوا، واويلا واويلا
سر حسين، به نيزه ها، واويلا واويلا
يا حيدر يا حيدر (2)
*****
مناسبت قبل از شهادت
سبك ولادتي
قالب فولكوريك
شاعر ناشناس
منبع زمزمه هاي ولايت 1-77
تعداد استفاده 0
هواي گريه داره غريب اين دياره
با ناله ي يا فاطمه به سجده سر مي ذاره
مثل هميشه نيمه شب پيش نگاه كوفه
درد دلش رو مي بره براي چاه كوفه
بي كس و بي نشونه به زير لب مي خونه
يه گُل به زير دست و پا كي ديده جا بمونه
رو چادر زهرا هنوز خاك عزا نشسته
ديده تُو دست حسنش گوشواره ي شكسته
يه عمره بيقراره هميشه روضه داره
مادر به پيش بچه هاش سيلي زدن نداره
مناسبت قبل از شهادت
سبك ولادتي
قالب آهنگين
شاعر ناشناس
منبع زمزمه هاي ولايت 2-77
تعداد استفاده 0
يا علي يا مولا(2) تهدّمت وا... اركان الهدي
*****
تا سحر من امشب خدا خدا خدا مي كنم
تا نفس به سينه است علي علي علي مي كنم
عشق تو شبيه درّه و منم مثل صدف
الهي كه قسمتم بازم بشه برم نجف
آقاجون اسم شما قلبمو كره منجلي
مادرم از كوچيكي گفته فقط بگو علي
يا علي يا مولا(2) تهدّمت وا... اركان الهدي
*****
بابا جون آخه چرا دست به محاسن مي كشي
بي تابي نكن بابا زينبو آخر مي كشي
بابا جون اشك چشات عالمي رو غرق مي كنه
خنده هاي امشبت با هر شبت فرق مي كنه
بابا جون چرا نگات به آسمون دوخته شده
لحظه لحظه صورتت سرخ و بر افروخته شده
خنده هات تيغ غمو به قلب رنجور مي زنه
نمي دونم كه چرا دلم برات شور مي زنه
ذكر حلقه ي در مرو مرو مرو به مسجد علي
التماس دختر مرو مرو مرو به مسجد علي
يا علي يا مولا(2) تهدّمت وا... اركان الهدي
*****
مناسبت قبل از شهادت
سبك مرثيه
قالب غزل
شاعر سازگار حاج غلامرضا
منبع از صيام تا قيام
تعداد استفاده 0
وجودم نخل از غم بارور بود
تمام حاصلم خون جگر بود
ز هر شاخه هزاران ميوه دادم
همانا پاسخم نيش تبر بود
دلم از طفل بر پستان مادر
به ديدار اجل مشتاق تر بود
اگر چه شاخه هايم را شكستند
به هر شاخه هزارانم ثمر بود
چه باك از تيغ زهر آلود دشمن
علي يك عمر در كام خطر بود
هزارن زخم در دل داشتم من
كه بس كاري تر از اين زخم سر بود
به جان فاطمه آنكه مرا كشت
نه تيغ ابن ملجم، ميخ در بود
هزارن استخوان بودم گلوگير
هزاران نيش خارم در بصر بود
به هر آهم هزاران زخم فرياد
به هر زخمم هزاران نيشتر بود
تو اي قاتل مرا كشتي نگفتي
علي يك عمر غمخوار بشر بود
زدي شمشير بر فرق امامي
كه حتي مهربان تر از پدر بود
به اشك و خون دل بنويس «ميثم»
علي از فاطمه مظلوم تر بود
مناسبت شهادت
سبك ولادتي
قالب رباعي
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
يك عمر تماشاي دري خون آلود
يادآوري حادثه اي سرخ و كبود
كم كم به علي بال پريدن مي داد
اي تيغ نيازي به حضور تو نبود
مناسبت شهادت
سبك ولادتي
قالب غزل
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
رها ز درد و غم بي شمار شدم
قسم به خالق كعبه كه رستگار شدم
همين كه خون سرم ريخت روي سجاده
براي ديدن زهرا اميدوار شدم
به پيش اشك يتيمان ار آن تنم لرزيد
كه خود به فصل جواني يتيم دار شدم
مناسبت شهادت
سبك مرثيه
قالب غزل
شاعر سازگار حاج غلامرضا
منبع از صيام تا قيام 3
تعداد استفاده 0
قتل علي است خاك مصيبت به سر كنيد
همچون يتيم گريه براي پدر كنيد
اي نخل هاي كوفه بباريد خون دل
شب را به ياد غربت مولا سحر كنيد
اي خاندان وحي خدا صبرتان دهد
امشب به جاي خالي مولا نظر كنيد
اكنون كه زخم فرق علي را طبيب بست
بر زخم سر نه، گريه به زخم جگر كنيد
هر چند اشك مرهم زخم سر علي است
خواهد كه ياد فاطمه اش بيشتر كنيد
آيد صداي ناله ي «العفوِ» او به گوش
شب كز كنار نخله ي خرما گذر كنيد
اي اهل كوفه هر چه علي از شما كشيد
جبران آن به عترت خيرالبشر كنيد
فردا اگر رسد ز در و بام، سنگشان
خود را براي ياري زينب سپر كنيد
فردا بر اهل بيت تصدّق نياوريد
شرم و حيا ز عترت پيغامبر كنيد
خوانيد شعر «ميثم» و ريزيد خون ز چشم
جان را ميان آتش دل شعله ور كنيد
مناسبت شهادت
سبك مرثيه
قالب غزل
شاعر سازگار حاج غلامرضا
منبع از صيام تا قيام 3
تعداد استفاده 0
به خون شستند بيت ذات پاك حقتعالي را
الا اي اهل عالم عاقبت كشتند مولا را
چه ديديد از علي جز مهرباني مردم دنيا
چرا كشتيد آن تنهاترين تنهاي دنيا را
شما با كشتن مولا اميرالمؤمنين كشتيد
محمّد را علي را انبيا را بلكه زهرا را
بگرد اي ماه از خون جگر اخترفشاني كن
خبركن زين مصيبت چاه و نخلستان خرما را
الا اي داغداران علي آييد در كوفه
تسلا در غم مولا دهيد آن پير اعما را
ز پا افتاد با رخسار خونين بت شكن مردي
كه در بيت خدا بگذاشت بر دوش نبي پا را
فلك يك زخم بر فرق اميرالمؤمنين ديدي
نديدي بر دل مجروح او زخم زبان ها را؟
طبيبا جاي مرهم اشك ريز از ديدگان خود
علي از دست رفته كن رها ديگر مداوا را
علي روز ولادت بوسه زد بر دست عباسش
شب قتل علي عباس بوسد دست بابا را
اگر آلوده اي «ميثم» چه غم داري علي داري
خدا بخشد به روي غرقه در خون علي، ما را
مناسبت شهادت
سبك مرثيه
قالب آهنگين
شاعر سازگار حاج غلامرضا
منبع از صيام تا قيام 3
تعداد استفاده 0
رخسار مولا لاله گون يا رسول ا...
مسجد شده درياي خون يا رسول ا...
كشته شد مولا آه و واويلا(2)
*****
حق اميرالمؤمنين را ادا كردند
فرق اميرالمؤمنين را دو تا كردند
كشته شد مولا آه و واويلا(2)
*****
نقش زمين شد در نماز فاتح خيبر
ريزد به روي زخم او اشك پيغمبر
كشته شد مولا آه و واويلا(2)
*****
امشب يتيمان تا سحر روضه مي خوانند
محراب و منبر بر علي هر دو گريانند
كشته شد مولا آه و واويلا(2)
*****
عالم كند بعد از علي مرگ خود احساس
آتش به دل ها مي زند گريهي عباس
كشته شد مولا آه و واويلا(2)
*****
تنهايي و غربت شده شمع محفل ها
داغ اميرالمؤمنين مانده بر دل ها
كشته شد مولا آه و واويلا(2)
*****
خون جاري از پيشاني مولي الموالي است
سلمان و عمار علي جايتان خالي است
كشته شد مولا آه و واويلا(2)
*****
مناسبت شهادت
سبك مرثيه
قالب غزل
شاعر سازگار حاج غلامرضا
منبع از صيام تا قيام 3
تعداد استفاده 0
از غربتت اگر چه سخن هاست يا علي
دنيا دگر بدون تو تنهاست يا علي
گويي هنوز دامن محراب كوفه را
آثار خون ز فرق تو پيداست يا علي
آثار سجده، زخم جبين، روي غرق خون
در محضر خدات چه زيباست يا علي
تا دسته گل براي تو آرند از بهشت
بر روي دست محسن زهراست يا علي
گرچه شكافت فرق تو در صبحگاه قدر
هر شب براي تو شب احياست يا علي
شمشير ديد عازم وصل خدا شدي
روي تو را به خون تو آراست يا علي
دنيا چه پست بود كه مثل تو را نخواست
از تو بريد و غير تو را خواست يا علي
كوفه پس از شهادت تو گشته متّحد
بر كشتن حسين مهياست يا علي
گويي گرفته بهر تصدّق به دست، نان
چشم انتظار زينب كبراست يا علي
«ميثم» گرفته دست توسّل به سوي تو
او تشنه و نگاه تو درياست يا علي
مناسبت قبل از شهادت
سبك ولادتي
قالب غزل
شاعر ناشناس
منبع گلواژه هاي عترت 3
تعداد استفاده 0
من كيستم گداي تو يا مرتضي علي
احياي من ثناي تو يا مرتضي علي
عمري بود ز لطف خداوند زنده ام
در ايه ي لواي تو يا مرتضي علي
ما را خدا شبيه نجف پر بها نمود
در سينه ها ولاي تو يا مرتضي علي
بايد به دست آتش دوزخ حواله داد
آن دل كه نيست جاي تو يا مرتضي علي
ما را به نام نامي تو آفريده اند
عبد علي خداي تو يا مرتضي علي
از حب حيدر است كه خاكم حسيني است
ممنونم از عطاي تو يا مرتضي علي
شرط قبولي همه طاعات روز حشر
باشد فقط ولاي تو يا مرتضي علي
ميزان اگر تويي به قيامت عجيب نيست
بخشندم از وفاي تو يا مرتضي علي
صحبت نمود حق شب معراج با نبي
با لحن آشناي تو يا مرتضي علي
زينب كه تكيه گاه حسين و حسن بود
گرديده مبتلاي تو يا مرتضي علي
زهرا كه افتخار خدا بر ملائك است
باشد فقط براي تو يا مرتضي علي
مسجد نرو به حرمت گيسوي زينبت
چه ديده در لقاي تو يا مرتضي علي
مسجد نرو بيا و ببين جاي فاطمه
بگفته در، عباي تو يا مرتضي علي
يادت كه هست پشت در افتاد تا شكست
سينه فقط براي تو يا مرتضي علي
مناسبت بعد از شهادت
سبك ولادتي
قالب قافيه پريشان
شاعر ناشناس
منبع گلواژه هاي عترت 3
تعداد استفاده 0
تمام چاههاي كوفه خاموش
تمام نخل ها سر تا به پا گوش
كه شايد بار ديگر آيد از راه
صداي پاي مرد كيسه بر دوش
*****
دوباره بوي دلتنگي باران
دوباره گريه ي ايتام حيران
دوباره شمع روشن كرده امشب
براي گريه ي شام غريبان
*****
كفن را زينب آماده نمايد
حسن پيراهنش را مي گشايد
حسينش هر چه امشب آب ريزد
از آن فرق دو تا خونابه آيد
*****
اگر چه هر چه بر روي زمينه
عزادار اميرالمؤمنينه
وليكن هيچ كس جايي نگفته
چه داغي بر دل ام البنينه
*****
اگر چه داغ پيغمبر كشيدي
اگر چه محنت بي حد كشيدي
ولي خوشبخت بودي فاطمه جان
كه ديگر داغ حيدر را نديدي
*****
اگر مرهم به زخم سر كشيدي
اگر چه داغ حيدر را چشيدي
ولي خوشحال باش ام البنينم
كه ديگر دست بسته را نديدي
*****
الا ام البنين ذكر لبم باش
به شام بي كسي تو كوكبم باش
اگر چه جمله بهر من عزيزند
ولي زين پيش فكر زينبم باش
*****
اگر دردش ز غم بيرون بريزد
بلا در دشت و در هامون بريزد
همين غم كشته ما را همچو زهرا
ز تابوت علي هم خون بريزد
*****
به تن رخت عزا و سوگوارم
به خاك قبرت امشب سر گذارم
دگر مردم مرا زينب نخوانيد
كه زين بي أب و بابا ندارم
*****
الهي از كنارت بر نخيزم
دلم مي سوزد ازا ين غم عزيزم
كه بايد مثل قبر مادر خود
كنار قبرت آرام اشك ريزم
*****
مناسبت بعد از شهادت
سبك مرثيه
قالب غزل
شاعر سازگار حاج غلامرضا
منبع از صيام تا قيام 3
تعداد استفاده 0
كوفه شده در ماتمت شام غريبان يا علي
چون گيسوي زينب بوَد عالم پريشان يا علي
دردا كه همچون فاطمه آرام و مخفي از همه
شب گشت درخاك زمين جسم تو پنهان ياعلي
تو روح قرآني علي، تو شاه مرداني ولي
مردي نديده مثل تو ظلم فراوان يا علي
طفل يتيم بي غذا قوتش شده اشك عزا
امشب صدايت مي زند با چشم گريان يا علي
ديدم به اشك غربتت بنوشته روي تربتت
عمر تو با خون جگر آمد به پايان يا علي
سر بر زمين بگذاشتي اي كاش زهرا داشتي
بودند بالاي سرت عمار و سلمان يا علي
فرقت دو تا شد غم مخور از هم جدا شد غم مخور
با اشك زهرا مي شود زخم تو درمان يا علي
رويت تو از خون لاله گون محراب شد درياي خون
فرق تو از هم باز شد مانند قرآن يا علي
اجر محبت هاي تو شمشير زهرآلوده شد
خون دلت شد از جبين جاري به دامان يا علي
نخلي كه با سوز و گداز خواندي كنار آن نماز
امشب ز هجرت مي برد سر در گريبان يا علي
دل گشته درياي غمت شب خيمه اي از ماتمت
گرديده روز «ميثمت» شام غريبان يا علي
مناسبت شهادت
سبك ولادتي
قالب آهنگين
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
اي كوفه آفتاب من آمده بر لب بام
افتادم آخر از نفس عمرم گريده تمام
دارم آوا و زمزمه = مي آيد بوي فاطمه (2)
دگر به اشك ديده م كسي نمي خندد
دگر كسي به ريسمان دستم نمي بندد
اي سوره ي كوثر من، شد لحظه ي آخر من ، زهرا بيا(2)
اي باغ و بهار علي ، اي دار و ندار علي ، زهرا بيا(2)
*****
اي چاه كوفه اين بود آخرين ناله ي من
شد چيده پيش ديده ام غنچه و لاله ي من
يك امشب ميهمان منم = چون شمع نيمه جان منم(2)
اي مسجد و سجاده و منبر خداحافظ
اي طعنه و زخم زبان ديگر خداحافظ
دنيا شده همچو قفس، افتاده علي ز نفس، زهرا بيا (2)
مي سوزم و دم نزنم، آماده شده كفنم، زهرا بيا(2)
*****
مناسبت بعد از شهادت
سبك ولادتي
قالب آهنگين
شاعر ناشناس
منبع زمزمه هاي ولايت 1-83
تعداد استفاده 0
اين شبا كه شب درده شب غصه ي يه مرده
بگو با يتيم كوفه كه بابات بر نمي گرده
هنو چشم براهه چشماش مرگشو باور نداره
شبا تو خوابش مي بينه كه روي دوشش سواره
شب و تاريكي صحرا كنار مزار مولا
يتيماش عزا گرفتن ياد مادر ياد بابا
يكي قرآن يكي خرما يكي هم گلاب مياره
زينب هم رو خاك قبرش چند تا شاخه ياس مي ذاره
بابا منزلت مبارك تو به آرزوت رسيدي
بگو چي شد موقعي كه صورت مادرو ديدي؟
دل من تنگه براي نگاهي كه مهربونه
راستي بابا هنوز مادر قامتش از غم كمونه؟
كنار مزار بابا همه خوندن روضه ي ياس
يه گوشه داره مي لرزه شونه ي حضرت عباس
يعني تعبير مي شه روزي تو بيداري رؤياي من
يعني مي شه پا بذاره فاطمه رو چشماي من
مناسبت شهادت
سبك ولادتي
قالب آهنگين
شاعر ناشناس
منبع گلواژه هاي عترت 3
تعداد استفاده 0
اين شبا كه چشم خسته ام غرق اشك و التماسه
دخيل تار عباي يه آقاي ناشناسه
آقايي كه كوچه هاي كوفه مي شنيد صداشو
مي ديدند نيمه هاي شب تا خرابه رد پاشو
خسته از بار زمونه شبيه لاله اي پرپر
حالا با فرق شكسته افتاده ميون بستر
مي شه آماده ي رفتن نيمه شب امام كوفه
ولي غرق خونه ميگه مُردم از مرام كوفه
ميدونه مردم كوفه ندارند مرام و احساس
ماجرا تموم نمي شه تازه اين اول غمهاس
ميدونه بيست ساله ديگه قصه ي شهر فريبو
داره زير لب مي خونه روضه ي شيب الخضيبو
ميدونه به روي گلهاش راه آب رو هم مي بندند
مي دونه يه روز به اشك زينبش اينجا مي خندند
خيره مي شه چشم خسته اش تو كوفه به سوي نيزه
مي بينه سر حسينو غرقه خون به روي نيزه
مناسبت شهادت
سبك ولادتي
قالب آهنگين
شاعر ناشناس
منبع زمزمه هاي ولايت 1-83
تعداد استفاده 0
دل من به غم اسيره ديگه از زندگي سيره
بغضي تو گلوم نشسته كه بابام داره مي ميره
گمونم بايد دوباري چشاي من غم ببينه
گمونم خاك يتيمي باز روي سرم بشينه
تو سينه نفس نداره ميل اين قفس نداره
انگاري كه بعد مادر توي دنيا كس نداره
توي بيهوشي توي خواب توي رؤيا زير لب ها
مي گه امشب بعد سي سال ديگه ميرم پيش زهرا
مناسبت بعد از شهادت
سبك ولادتي
قالب غزل
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
بخاك تربتت بابا نهادم تا سر خود را
شنيدم ناله ي جانسوز زهرا مادر خود را
نگه بر ديده ي گريان مادر كردم و ديدم
كه مي شويد ز اشك ديده زخم شوهر خود را
بياد غربت مادر فتادم پاي تابوتت
چو ديدم گريه هاي بي صداي خواهر خود را
ز تو پوشيد دائم روي روي سيلي خورده را مادر
تو هم امشب نشان او مده زخم سرخ ود را
به گلزار جنان محسن چو در آغوش تو بنشست
ببوس از جانب من روي تنها ياور خود را
تو پيشاني سپر كردي به شمشير عدو منهم
نهم با كام عطشان پيش خنجر حنجر خود را
بود در خاطرم زخم جبينت هر دم آن ساعت
كه گيرم در بغل نعش علي اكبر خود را
مناسبت بعد از شهادت
سبك ولادتي
قالب غزل
شاعر ناشناس
منبع زمزمه هاي ولايت 62
تعداد استفاده 0
كيست پيشاپيش تابوتت كه غوغا مي كند
در سكوت نيمه شب نجوا چو زهرا مي كند
ناله ي پيغمبران يا جبرئيل آيد به گوش
يا خدا خود با ملائك شور و غوغا مي كند
دستهاي مجتبايت خاك مي ريزد به سر
بعد از اين با غصه و غمها مدارا مي كند
زينبت با چشم باراني به ياد كربلاست
قلب سوزان حسينت را تسلي مي كند
آسمان گلگون ، زمين پر خون ، فلك شد نيلگون
چهره ي خود را خدا در خون تماشا مي كند
محسن ششماهه را مي بيند امشب مرتضي
با دل خونين شكايت ها به بابا مي كند
يوسف زهرا ز بعد انتقام فاطمه
خون مولا را طلب با تيغ مولا مي كند
مناسبت شام غريبان
سبك ولادتي
قالب آهنگين
شاعر ناشناس
منبع زمزمه هاي ولايت 62
تعداد استفاده 0
تموم چشما گريون عليه
دل هر شيعه دلخون عليه
مي ذارم سر روي ديوار خونه
شب شام غريبون عليه
تو چنگ غم اسيريم ، بيايد ماتم بگيريم
بايد از داغ مولا ، همه با هم بميريم
ديگه بعد از علي از دنيا سيريم
*****
دل شيعه پر از سوز و گدازه
دوباره داغ زهرا گشته تازه
چي مي شه تا كه امشب با اجازه
بريم كوفه برا تشييع جنازه
يه تابوتي رو شونه ، غريبونه روونه
ببين در پشت تابوت ، كيه نوحه مي خونه
گمونم بانوي قامت كمونه
*****
سر سجاده ي مادر مي شينه
دعاي دختر دلخسته اينه
الهي بعد زينب هيچ عزيزي
سر خونيّ بابا رو نبينه
ببينه صد بلا رو ، ببينه كربلا رو
ولي هرگز نبينه ، روي نيزه بابا رو
نبينه قاري و طشت طلا رو
*****
مناسبت شهادت
سبك ***
قالب مثنوي
شاعر انساني حاج علي
منبع گلواژه هاي عترت
تعداد استفاده 0
امشب سخن از هر دري مي گفت مولا
از قطعه قطعه پيكري مي گفت مولا
امشب حكايت از يزيد و ملك ري بود
صحبت ز قرآن خواندن بر روي ني بود
امشب علي با زينبش راز مگو داشت
گويي سخن از بوسه ي زير گلو داشت
امشب حسينش تشنه ي جام بلا بود
هنگامه ي قالوا بلاي كربلا بود
امشب علي بوسيد چشم مست عباس
دست حسينش را سپردي دست عباس
امشب به عباسش علي از آب مي گفت
از تشنگي و از لب بي تاب مي گفت
با سوز دل مي گفت اي نور دو عينم
تا زنده اي جان تو و جان حسينم
با سوز دل از تشنگي و آب مي گفت
هر دم سخن ز آن گوهر ناياب مي گفت
با چشم تر مي كرد ياد گاهواره
مي داد شرح تير و حلق پاره پاره
ناگه كشيد آهي و مولا رفت از هوش
يعني چراغ عمر مولا گشت خاموش
مناسبت شهادت
سبك ولادتي
قالب مثنوي
شاعر ناشناس
منبع شور عاشقي 6
تعداد استفاده 0
به احوال علي گريان طبيب است
تمام كوفه در امن يجيب است
علي بار سفر مي بنند امشب
علي مانند گل مي خندد امشب
همه پروانه ي يك شمع باشند
به گرد بستر او جمع باشند
تماشاي ز پا افتاده كردند
براي او كفن آماده كردند
فتاده شمع جان او به سوسو
دگر سر را نمي گيرد به زانو
كسي ديگر به اشك او نخندد
علي ديگر ز دنيا چشم بندد
اگر در كوفه خون بر سر نشسته
مدينه شيشه ي عمرم شكسته
*****
رساندي تو اي كوفه جان بر لبم
مدارا كن اي كوفه با زينبم
مناسبت شهادت
سبك ولادتي
قالب فولكوريك
شاعر ناشناس
منبع زمزمه هاي ولايت 62
تعداد استفاده 0
بابا گفته توي حجره گلاي زهرا بمونن
با ابوالفضل به گمونم كه مي خوان روضه بخونن
صداي ناله بلنده حال بابامون خرابه
چي شده تو خونه امشب صحبت مشك پُر آبه
صحبت رنگ پريده ، صحبت دست بريده
صحبت قد خميده ، صحبت سر بريده
صحبت سر شكسته ، يه جوون ارباً اربا
صحبت شيش ماهه اي كه جون ميده رو دست بابا
خيمه ي آتيش گرفته ، گهواره ، گوشواره ، مادر
سمّ اسب و نعل تازه ، توي گودال تن بي سر
صحبت يه دشت خونه ، حرف دشت پر ستاره
نَقل انگشت بريده ، صحبت پيرهن پاره
گهواره ، گوشواره ، غارت ، باغبون و دشت لاله
صحبت رفتن سقا ، سيلي خوردن سه ساله
روي نيزه سر پر خون ، تن بي دست ، تير دشمن
علم و مشك و لب خشك ، صحبت عمود آهن
يكي ميگه جرعه آبي ، براي حسن بياريد
همه مون خونه خرابيم ، يكي گفت كفن بياريد
مناسبت شهادت
سبك ولادتي
قالب آهنگين
شاعر ناشناس
منبع زمزمه هاي ولايت 62
تعداد استفاده 0
همه از ديده ي خود خون فشانيد
كنار بسترم امشب بمانيد
دلم تنگه دلم تنگه دلم تنگ
برايم سوره ي كوثر بخوانيد
نگاهم سوي زهراست ، بهشتم روي زهراست
طبيبم را بگوئيد ، شفايم بوي زهراست
خودم اينجا دلم در كوي زهراست
*****
قسم بر آه مانده كنج سينه
قسم بر لاله ي پرپر ز كينه
قسم بر خانه ي آتش گرفته
قسم بر كوچه ي تنگ مدينه
مرا غم بال و پر سوخت ، ز آهم خشك و تر سوخت
ز خجلت مردم آنروز ، كه زهرا پشت در سوخت
خدا داند تمام هستيم سوخت
*****
دلم اي كوفه خون كردي چو لاله
بگويم با تو من با اشك و ناله
گذشت از من گذشت از من وليكن
مدارا كن تو با طفل سه ساله
به طفلم اين نشان است ، دو چشمش خون فشان است
سه ساله باشد اما ، چو زهرا قد كمان است
خودم اينجا دلم در كوي زهراست
*****
تو اي شمع شب تارم كجايي
تو اي تنها طرفدارم كجايي
اگر بيمارم و جان بر لبم من
غم تو كرده بيمارم كجايي
ز ديده خون فشاندي ، چرا پيشم نماندي
تماشا كن تماشا ، به چه روزم نشاندي
خدا داند كه از من جان ستاندي
*****
مناسبت بعد از شهادت
سبك ***
قالب آهنگين
شاعر انساني حاج علي
منبع زمزمه هاي ولايت 62
تعداد استفاده 0
صداي وا عليا تا به گردون مي رود امشب
ز چشم زينب و فرق علي خون مي رود امشب
دگر بر ديده ي محراب و منبر پاي مولا نيست
دگر در سفره ي ايتام كوفه نان و خرما نيست
تو اي دنيا به زير گل علي را با چه دل بردي
تني را نِي كه دنياي فضيلت را به گِل بردي
علي شير خدا امشب به جنت مي نهد پا را
پيمبر آورد از بهر استقبال زهرا را
ملاقات علي و فاطمه باشد تماشايي
ز مظلومي كند مظلومه اي امشب پذيرايي
نشان هم دهند از چشم احمد دور و سر بسته
علي فرق شكسته فاطمه پهلوي بشكسته
*****
تشيع بهترين فرهنگ دنياست
ملاك آدميت عشق مولاست
علي گويان عالم جمله مستند
تمام انبياء هم شيعه هستند
دم جانبخش عيسي از علي بود
عصاي دست موسي از علي بود
نبي راز دل خود با علي گفت
خدا هم با پيمبر يا علي گفت
علي و فاطمه قنديل نورند
به حمد اله حسودان جمله كورند
مناسبت شهادت
سبك ولادتي
قالب آهنگين
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
يا علي يا علي جان باغ بهار من تويي
يا علي يا علي جان دار و ندار من تويي
علي مولا علي جان (2)
*****
از غم غربت تو مي سوزد از پا تا سرم
وز شرار غم تو آتش گرفته پيكرم
علي مولا علي جان (2)
*****
فرق پاكت شكسته خون ريزد از پيشانيت
شد ز دست غم آزاد مرغ دل طوفانيت
علي مولا علي جان (2)
*****
يا علي عشق پاكت عمري بود در سينه ام
سينه چاك نجف و ديوانه ي مدينه ام
علي مولا علي جان (2)
*****
اين شنيدم كه روزي آتش گرفته خانه ات
پيش چشم تو مي سوخت بال و پر پروانه ات
علي مولا علي جان (2)
*****
مناسبت شهادت
سبك ولادتي
قالب رباعي
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
شدي عازم براي ديدن ياس
خزان مي گردد از داغ تو احساس
دلم لرزيد وقتي پيش چشمم
سخن آهسته مي گفتي به عباس
مناسبت شهادت
سبك ولادتي
قالب رباعي
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
به دل آمد عزاي عالمينم
كفن مي خواهد از من نور عينم
يكي مانده براي مجتبايم
بميرم بي كفن مانده حسينم
مناسبت شهادت
سبك ولادتي
قالب مثنوي
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
رسد بوي يتيمي يا الهي
رود يار كريمي يا الهي
شود بسته دو چشم نازنيني
كه ديده غربت خانه نشيني
نفسهايش دگر بالا نيايد
كسي ديدار اين آقا نيايد
يتيمي رزق اين غمديده باشد
دلم از كوفيان رنجيده باشد
رود باباي مظلوم و غريبم
اجابت كي شود امن يجيبم
الهي حاجت خود را بگيرم
كه قبل از مرگ بابايم بميرم
مبند اي مهربان چشمان خود را
مكن آزرده دل طفلان خود را
مپر با اين پر بشكسته بابا
مرو با اين سر بشكسته بابا
مناسبت شهادت
سبك ولادتي
قالب آهنگين
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
من مي روم من مي روم راحت ز غمها مي شوم
در باغ فردوس برين مهمان زهرا مي شوم
تا مرگ آيد پيش من لحظه شماري مي كنم
تا محسنم را بنگرم من بيقراري مي كنم
مي ترسم آنجا باز هم چشم مرا گريان كند
در باغ فردوس برين صورت ز من پنهان كند
مي ترسم آنجا باز هم دستش بود بر پهلويش
مي ترسم آنجا باز هم نالد ز درد بازويش
مناسبت بعد از شهادت
سبك ولادتي
قالب رباعي
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
غمم را ظلم بي اندازه كرده
مرا در غصه پر آوازه كرده
الهي خير نبينه ابن ملجم
كه داغ مادرم را تازه كرده
مناسبت بعد از شهادت
سبك ولادتي
قالب آهنگين
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
شامم سحر نداره آهم اثر نداره
از ديده خون بباريد زينب پدر نداره
بجاي خالي او افتاده تا نگاهم
آتش گرفته عالم از شعله هاي آهم
صداي مهربانش نمي رود زيادم
مي ميرم از غم او خدا برس بدادم
گلاب قبر بابا اشك دو چشم من شد
عباس نوحه خونت سينه زنت حسن شد
خاكم به سر نگاه كن مظلوم عالمينت
فتاده روي خاك مزار تو حسينت
بعد تو بابا دارم يه كوه غم به سينه
دلم هواي مادر داره مي رم مدينه
مناسبت شهادت
سبك نوحه سنگين جديد
قالب آهنگين
شاعر عبدالكريمي مهدي
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
اي پسر كعبه شاه مردان يا علي
قبله دلهاي ما فقيران يا علي
فزت و رب الكعبه نواي تو ، به استجابت رسيد دعاي تو
يا علي مولا يا علي يا مولا(2)
*****
رسيده موعود قلب زارت يا علي
آمده سر وقت انتظارت يا علي
اذان امشب اذان آخر توست
دل نگران تر از همه دختر توست
يا علي مولا يا علي يا مولا(2)
*****
به غربت تو شهر مدينه خود گواست
شهادت اول تو بين كوچه هاست
عزاي زهرا زمينگيرت كرد ، خونه نشيني يا علي پيرت كرد
يا علي مولا يا علي يا مولا(2)
*****
به عشق تو از همه بريدم يا علي
شكر خدا ايوونتو ديدم يا علي
ز هيبت تو بخويش لرزيدم ، تو حرم تو خدا رو من ديدم
يا علي مولا يا علي يا مولا(2)
*****
تو ولي ا... الاعظمي يا مرتضي
شير خدا عشق عالمي يا مرتضي
تو كعبه اي قبلگاه حاجاتي ، تو خالق ارض و السماواتي
يا علي مولا يا علي يا مولا(2)
*****
مناسبت شهادت
سبك ولادتي
قالب مثنوي
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
علي عزم سفر دارد خدايا
ز مرگ خود خبر دارد خدايا
نمي دانم چه در سر دارد امشب
هواي وصل دلبر دارد امشب
ندانم مرتضي در چه خيال است
پريشان خاطر و آشفته حال است
گهي بر آسمان دارد نظاره
گهي بارد ز چشمانش ستاره
سرشك ديده اش همرنگ خون است
به لب انا اليه راجعون است
پس از فقدان زهراي جوانش
نمي گويد به كس راز نهانش
بيا مادر بپرس احوال بابم
چرا ساكت بود او در جوابم
بگو با دخترت راز نهانت
فداي تو و چشم خونفشانت
چرا بابا تو بي تاب و قراري
هواي رفتن كوي كه داري
بگو بابا چرا افسرده حالي
بگو با دخترت در چه خيالي
شدم خونين جگر والله از غم
ترا بينم بسان نخل ماتم
نمي خوابي چرا يك لحظه بابا
چه آيد بر سر تو صبح فردا
وزد از هر نگاهت بوي هجران
پدر جانم پدر جانم پدر جان
الهي دختر زارت بميرد
ترا در خاك و خون بابا نبيند
پس از مادر تو بودي تكيه گاهم
انيس و مونس و تنها پناهم
مناسبت بعد از شهادت
سبك ولادتي
قالب مثنوي
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
از لابلاي نخلها ديگر نمي آيد صدا
كو آنكه در هر نيمه شب با گريه مي خوانده دعا
طفلي كنار خانه اي سر تا بپا غرق محن
مي پرسد از مادر بگو رفته كجا باباي من
مادر برو دنبال او تا باز طنازي كنم
بر روي پشت و دوش او بنشينم و بازي كنم
مناسبت شهادت
سبك ولادتي
قالب آهنگين
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
فرق مولا شكسته خون ريزد از پيشانيش
مي شود از غم آزاد مرغ دل طوفانيش
علي مولا يا حيدر (2)
*****
مسجد و محراب او از خون او شد لاله گون
شده پيشاني او چون قلب او درياي خون
علي مولا يا حيدر(2)
*****
زير لب گويد يارب راحت ز غمها گشته ام
تو گواهي خدايا دلتنگ زهرا گشته ام
علي مولا يا حيدر(2)
*****
اي عزيزان حيدر كم گريه بر حيدر كنيد
كفن و دفنم شبانه چون پيكر مادر كنيد
علي مولا يا حيدر(2)
*****
مناسبت شهادت
سبك ولادتي
قالب مثنوي
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
خون فرو ريزد ز پيشانيّ من
كم كم آمد وقت مهمانيّ من
آه زهرا كاش بودي در برم
دست خود را مي نهادي بر سرم
سرخوش از بوي تو و رنگ توأم
آه زهرا سخت دلتنگ توأم
مناسبت شهادت
سبك ولادتي
قالب آهنگين
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
بزم غم گرديده بر پا واعليا واعليا
شد پريشان قلب زهرا واعليا واعليا
واعليا واعليا
*****
مي چكد از فرق پاكش خون دلهاي زمانه اي خدايا
نور چشمانش چگونه مي برند او را به خانه اي خدايا
گفت بگذاريد گر چه ، غير غم حاصل ندارد
تا خودم آيم به خانه ، زينب من دل ندارد
واعليا واعليا
*****
زير لب گويد خدايا گشته ام راحت ز دنيا اي خدايا
امشب و فردا كه بگذشت مي شوم مهمان زهرا
كاشكي در باغ جنت ، باز از من رو نگيرد
پيش چشمم بار ديگر ، دست بر پهلو نگيرد
واعليا واعليا
*****
مناسبت شهادت
سبك ولادتي
قالب آهنگين
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
وقت افطار و اذون سفره ديگه وا نميشه
طبيبا به هم ميگم بابات مداوا نميشه
هر كسي يه گوشه اي امن يجيب و ميخونه
نذر روزه مي كنم اگه كه بابام بمونه
دست و پام مي لرزه و دلم داره شور ميزنه
نفساي آخره وقت وصيت كردنه
حالا كه برا شفا دست به دعا بر مي دارم
قنوت شكسته مادر و يادم ميارم
نصف جونم مي كني چرا چشات تار مي بينه
انگاري بجاي من باز در و ديوار مي بينه
بغض سنگينت چرا با ناله ها وا نمي شه
مي دوني براي دختر هيچ كي بابا نمي شه
دست تو مي لرزه و دلم كبابه باباجون
هنوزم رو دست تو جاي طنابه باباجون
تا سحر روضه برات با چشماي تر مي گيرم
خون پيشونيت و با چادر مادر مي گيرم
مناسبت شهادت
سبك نوحه سنگين سنتي
قالب آهنگين
شاعر شاهنوري محمود
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
يا حيدر يا حيدر يا حيدر ابوتراب(3)
*****
آسمان غم دارد اشك حسرت مي بارد
تاحيدر سوي مسجد قدم بر مي دارد
نكند زينب را تك و تنها بگذارد
يا حيدر يا حيدر يا حيدر ابوتراب(3)
*****
چكنم غم دارم ترك من گويد يارم
بخدا من بي تو ز دو دنيا بيزارم
با طفلان كوفه زغمت خون مي بارم
يا حيدر يا حيدر يا حيدر ابوتراب(3)
*****
اي دنيا چه بي وفايي
روي خوش نمي نمايي
اي واي از غم جدايي
*****
عمري بر دل دارم داغ بي مادري را
گر روي ندارم تاب بي ياوري را
گر روي ندارم تاب بي ياوري را
*****
در كوچه فتاده يارت
نيلي شد رخ نگارت
در پيش دو چشم تارت
*****
اي خدا مي ترسم من و درد تنهايي
اي خدا چكنم با غم بي بابايي
دل من مي گيرد امان از اين جدايي
*****
مناسبت شهادت
سبك ولادتي
قالب رباعي
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
عمري است كه ديده را ترش ساخته ام
خود را خجل از برادرش ساخته ام
با تخته گهواره او نيمه شب
تابوت براي مادرش ساخته ام
مناسبت بعد از شهادت
سبك ولادتي
قالب رباعي
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
اي تيغ نجات بخش حيدر بودي
از تيغ زبان خصم بهتر بودي
هر چند شكافتي سرم را الحق
صد مرتبه مهربانتر از در بودي
مناسبت شهادت
سبك ولادتي
قالب رباعي
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
دو دست خويش را بر سر گذارم
به زخمت مرحمي بهتر گذارم
براي اينكه خونت بند آيد
به فرقت چادر مادر گذارم
مناسبت شهادت
سبك ولادتي
قالب آهنگين
شاعر ناشناس
منبع گلواژه هاي عترت 2
تعداد استفاده 0
عمر علي ديگه خدا خورشيد روي بوم شده
از كوفيا منو بگير صبرم ديگه تموم شده
شبا بجز چشماي من كسي به نخلا آب نداد
يه عمري من كردم سلام ولي كسي جواب نداد
منتظرم سحر بياد ديگه شباي آخره
دلم داره پر مي زنه فاطمه ام منتظره
هرچي كه غصه است تو جهان جاش توي اين كنج سينه است
زخم سرم از كوفه و زخم دلم از مدينه است
مردم كوفه بي وفان دلم پر از تاب و تبه
هر چي با من كردند گذشت دل نگرون زينبه
جاي محبتاي من به زخم اون چنگ مي زنند
يه روز مياد دخترمو همين جاها سنگ مي زنند
براي تشكر همگي بر سر راهش صف مي زنند
رقيه گريه مي كنه اما اونا كف مي زنند
مناسبت شهادت
سبك ولادتي
قالب آهنگين
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
امشب حديث دل را من با اجل بگويم
با اشك ديده خود سجاده را بشويم
*****
زهراي من كجايي ، مي ميرم از جدايي
*****
منرا كند تماشا مهتاب كوفه امشب
گريد به غربت من محراب كوفه امشب
*****
در موج خون بخندم تا لحظه هاي آخر
پر شد مشام جانم از بوي ياس پرپر
*****
شكر خدا رسيدم آخر به آرزويم
با اين لب پر از خون يا فاطمه بگويم
*****
رخسار من بشوئيد با اشك دانه دانه
دست مرا بگيريد آيم به سوي خانه
*****
نور دو چشمم امشب چشم ترم ببيند
اي واي اگر كه زينب زخم سرم ببيند
*****
مناسبت شهادت
سبك ولادتي
قالب رباعي
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
لبي اي تيغ بس خونبار داري
تو بويي از در و ديوار داري
نه تنها سر كه سوزاندي دلم را
گمانم ارث از مسمار داري
مناسبت بعد از شهادت
سبك ولادتي
قالب تك بيتي ها
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
شاد از اين زخم جراحت شدم
ز ديدن مغيره راحت شدم
*****
فرق علي شكسته تا به ابرو (دسته 1)
مانند زهراي شكسته پهلو (دسته 2)
*****
مناسبت بعد از شهادت
سبك مرثيه
قالب غزل
شاعر سازگار حاج غلامرضا
منبع نخل ميثم 3
تعداد استفاده 0
فضاي تو چه قدر غم فزاست اي كوفه
بگو امام غريبت كجاست اي كوفه
صداي يا ابتا از خرابه ها آيد
تمام شهر پر از اين صداست اي كوفه
قسم به شام غريبان مرتضي سه شب است
كه سفره ي فقرا بي غذاست اي كوفه
هنوز از جگر نخل هاي تو به فلك
صداي ناله ي شير خداست اي كوفه
دل شكسته يتيمي نشسته چشم به راه
هنوز منتظر مرتضاست اي كوفه
به اشك غربت و خون سر علي سوگند
تو را نه دوستي و نه وفاست اي كوفه
ز دست مردم نامرد تو علي چه كشيد
كه مرگ خود ز خداوند خواست اي كوفه
چرا علي دل شب دفن شد جواب بده
مگر نه او شه ارض و سما است اي كوفه
گذشت هر چه شد، از زينبش تلافي كن
اگر چه كار تو جور و جفاست اي كوفه
بيا و بعد علي با حسين خوبي كن
كه از تو خون جگر مجتباست اي كوفه
روا بود كه خرابت كنند از ريشه
ز بس تو را ستم نارواست اي كوفه
ز بي وفائي و جور و جفاي مردم تو
هماره ناله ي «ميثم» به پاست اي كوفه
مناسبت شهادت
سبك ولادتي
قالب رباعي
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
امشب سر مهربان نخلي خم شد
در كيسه ي نان به جاي خرما غم شد
در كنج خرابه ها زني شيون كرد
همبازي كودكان كوفه كم شد
مناسبت شهادت
سبك ولادتي
قالب رباعي
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
دل را ز شرار عشق سوزاند علي
يك عمر غريب شهر خود ماند علي
وقتي كه شكافت فرق او در محراب
گفتند مگر نماز مي خواند علي
مناسبت بعد از شهادت
سبك ولادتي
قالب رباعي
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
گفتم به چاه اي همه شب همدم علي
امشب مباش منتظر مقدم علي
هر شب صداي غربت او بود و گوش تو
امشب تويي و مزمه ي ماتم علي
مناسبت شهادت
سبك ولادتي
قالب آهنگين
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
امن يجيب زينب پيچيده در خانه
از چشم طفلان ريزد اشك غريبانه
شمع وجود من به سختي مي زند سوسو
ديگر نمي گيرم سرم را بر سر زانو
كوفه خدا حافظ (3)
*****
يك امشبي اي كوفه من بر تو مهمانم
وا شد گره از كارم شد بسته چشمانم
مانند زهرا نيمه شب بار سفر بستم
ديگر نمي بندد كسي بار ريسمان دستم
كوفه خداحافظ (3)
*****
پر شد مشام جانم از بوي زهرايم
بار سفر را بستم به سوي زهرايم
كوفه نگويم با تو حيدر در كجا جان داد
روزي كه زهراي جوانم پشت در افتاد
كوفه خداحافظ (3)
*****
اگر چه آمد كوفه جان علي بر لب
از من گذشت اي كوفه جان تو و زينب
كوفه مسوزاني تمام هست زينب را
در پيش طفلانم مبندي دست زينب را
كوفه خداحافظ(3)
*****
مناسبت شهادت
سبك مرثيه
قالب آهنگين
شاعر سازگار حاج غلامرضا
منبع از صيام تا قيام
تعداد استفاده 0
خون جاري از رخ حبل المتين شد
مولاي آسمان نقش زمين شد
شد كشته مولا آه و واويلا
حيدر حيدر حيدر مظلوم علي جان
*****
محراب و مسجد و سجاده گلگون
از فرق شير حق فواره زد خون
فرقش دو تا شد حقش ادا شد
حيدر حيدر حيدر مظلوم علي جان
*****
الله الله از اين لطف و عنايت
از قاتلش كند مولا حمايت
گويد اسير است خار و حقير است
حيدر حيدر حيدر مظلوم علي جان
*****
زينب سلام الله عليها منتظر است بر درب خانه
مولا خون بر رخش گردد روانه
عباس كجايي ياري نمايي
حيدر حيدر حيدر مظلوم علي جان
*****
خون از محراب خون هرگز نشوييد
بايد با مردم عالم بگوييد
اين قتلگاه است يا سجده گاه است
حيدر حيدر حيدر مظلوم علي جان
*****
امشب قد حسن از غم خميده
امشب رنگ حسين از رخ پريده
دل در خروش است مسجد خموش است
حيدر حيدر حيدر مظلوم علي جان
حيدر حيدر حيدر مظلوم علي جان
*****
مناسبت شهادت
سبك ولادتي
قالب آهنگين
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
من شكسته بالم شد لحظه ي وصالم
مانده ام پس از تو زهرا نما حلالم
يا علي مظلوم علي علي مظلوم
*****
بي تو از مدينه به سينه يك شعله دارم تا ابد
ماجراي كوچه به كوفه بر قلب من خنجر زند
فرق من شكسته نشسته خون دلم به فرق سر
يار قد كمانم جوانم امشب بيا مرا ببر
اي مه بدر من ، در شب قدر من ، آمده پايان جدايي
*****
يار همنوايم سوي تو پر گشايم
ديده ام به رؤيا به سوي تو بيايم
يا علي مظلوم علي علي مظلوم
*****
كوفه قاتلم شد دلم شد مثل مدينه پر ز غم
ياد كوچه هايش جفايش در شعله ها درب حرم
اي كه پر گشودي نمودي عزم وصال همسرت
از جنان تو گاهي نگاهي نما به سوي دخترت
اي مه بدر من ، در شب قدر من ، آمده پايان جدايي
*****
در ميان بستر با اشك ديده ي تر
پيش چشم زينب تا آسمان زنم پر
اي علي مظلوم علي علي مظلوم
*****
مناسبت شهادت
سبك مرثيه
قالب آهنگين
شاعر سازگار حاج غلامرضا
منبع از صيام تا قيام
تعداد استفاده 0
اين آفتاب است يا بوتراب است
رويش به محراب از خون خضاب است
در قلزم خون افتاده قرآن
مظلوم علي جان مظلوم علي جان
*****
پاداش خوبي شمشير كين شد
مظلوم عالم نقش زمين شد
وجه خدا در خون گشته پنهان
مظلوم علي جان مظلوم علي جان
*****
مولا فتاده مدهوش و بي تاب
زهراسلام الله عليها نشسته كنار محراب
زينب سلام الله عليها نموده گيسو پريشان
مظلوم علي جان مظلوم علي جان
*****
اي نان و خرما هر شب به دوشت
بر لب سكوتت در دل خروشت
تنهاي تنها در بين ياران
مظلوم علي جان مظلوم علي جان
*****
اي در عبادت بيت اله ات
هم سجده گاهت هم قتلگاهت
پيوسته ديدي رنج فراوان
مظلوم علي جان مظلوم علي جان
*****
مناسبت شهادت
سبك مرثيه
قالب آهنگين
شاعر سازگار حاج غلامرضا
منبع از صيام تا قيام
تعداد استفاده 0
دامان محراب دعا شسته شد با خون
سجاده از خون علي آمده گلگون
واويلتا واويلتا آه و واويلا
واويلتا واويلتا آه و واويلا
*****
صوت مناجات علي شد خموش امشب
گرد يتيمي مانده بر صورت زينب سلام الله عليها
واويلتا واويلتا آه و واويلا
واويلتا واويلتا آه و واويلا
*****
عدل مجسم كشته شد اي عزاداران
مظلوم عالم كشته شد اي عزاداران
واويلتا واويلتا آه و واويلا
واويلتا واويلتا آه و واويلا
*****
امشب همه ويرانه ها بيت الاحزان است
جاري به صورت تا سحر اشك طفلان است
واويلتا واويلتا آه و واويلا
واويلتا واويلتا آه و واويلا
*****
چشم فقيران در ره مرتضي مانده
ظرف يتيمان علي بي غذا مانده
واويلتا واويلتا آه و واويلا
واويلتا واويلتا آه و واويلا
*****
مناسبت شهادت
سبك مرثيه
قالب غزل
شاعر سازگار حاج غلامرضا
منبع نخل ميثم 4
تعداد استفاده 0
رويت هماره در نظر ماست يا علي
زخمت جراحت جگر ماست يا علي
خوني كه ريخت بر روي سجاده ات ز خاك
اشك هميشه در بصر ماست يا علي
ما امّتيم و تو پدر كلّ امّتي
داغ تو ماتم پدر ماست يا علي
ما را ز طينت تو خدا آفريده است
زخم سر تو زخم سر ماست يا علي
چون نخل قد خميده كشيديم سر به جيب
خرما نه ، خون دل ، ثمر ماست يا علي
اين اشكها كه در دل شب بر تو ريختيم
تنها ستاره ي سحر ماست يا علي
حتي اگر به وادي جنت سفر كنيم
زخم دل تو همسفر ماست يا علي
چاهي كه ناله هاي تو را ضبط كرده است
اين سينه هاي پر شرر ماست يا علي
تابوت توست تا صف محشر به دوش ما
درياي اشك ، چشم تر ماست يا علي
اين افتخار بس كه بگويند اهلبيت
«ميثم» مقيم خاك در ماست يا علي
مناسبت شهادت
سبك مرثيه
قالب غزل
شاعر سازگار حاج غلامرضا
منبع نخل ميثم 4
تعداد استفاده 0
اي نخل ها چرا همه امشب خميده ايد
افسرده ، سينه سوخته و داغديده ايد
اي چاههاي خسته ي كوفه علي كجاست؟
آيا صداي ناله ي او را شنيده ايد؟
در مسجد اي نماز گزارانِ داغدار
بنشسته سر به جيب خموشي كشيده ايد
افسرده ، دل شكسته ، پريشان و نا اميد
گويا تمامتان ز علي دل بريده ايد
اي داغديدگان علي ناله سر كنيد
ساكت نشسته ايد و خموش آرميده ايد
اي دشمنان دين خدا با كدام جرم
هنگام سجده فرق علي را دريده ايد
مرغابيان! شما كه گرفتيد عباي او
در لانه ها چرا همه ساكت خزيده ايد
عمامه زرد و چهره ز عمامه زردتر
اي رنگ ها ز صورت مولا پريده ايد
اي ناله ها ز داغ علي بس كه سوختيد
آتش درون سينه ي ما آفريده اند
اي اهل بيت جان به فداتان كه از كرم
سوز درون «ميثمتان» را خريده ايد
مناسبت شهادت
سبك مرثيه
قالب غزل
شاعر سازگار حاج غلامرضا
منبع نخل ميثم 4
تعداد استفاده 0
اي چشم ها به صورت مولا نظر كنيد
جاري به زخم خود همه خون جگر كنيد
زينب! حسن! حسين! علي چشم خويش بست
بر آن غريب ، جامه ي ماتم به بر كنيد
ريزيد همچو اشك به خاك اي ستارگان
سخت است بي علي شب خود را سحر كنيد
بيرون شهر كوفه در آن كوچه ي خموش
آن كودك خرابه نشين را خبر كنيد
اي جن و انس و حور و ملك اي تمام خلق
تا روز حشر خاك يتيمي به سر كنيد
شير خدا نياز ندارد دگر به شير
اشك عزا روانه بر او از بصر كنيد
امشب به جاي آنكه بر او شير آوريد
خون جگر نثار ، به زخم پدر كنيد
از قصه ي خرابه ي شام آوريد ياد
يك شب گر از خرابه ي كوفه گذر كنيد
هنگام شب جنازه ي او را چو مي بريد
در سينه داغ فاطمه را تازه تر كنيد
اي ناله هاي نيمه شب هر شب علي
آتش شويد و بر جگر ما اثر كنيد
از بس گناه كرده ام افتادم از نظر
اي خاندان وحي به «ميثم» نظر كنيد
مناسبت شهادت
سبك مرثيه
قالب غزل
شاعر سازگار حاج غلامرضا
منبع نخل ميثم 4
تعداد استفاده 0
شب و تاريكي و صحراي خاموش
فلك از جامه ي ماتم سيه پوش
گرفته در زمين چندين ستاره
يكي خورشيد خون آلوده بر دوش
سكوت مرگ ، عالم را گرفته
تو گويي آسمان هم رفته از هوش
درون سينه ها فرياد فرياد
صداي ناله ها خاموش خاموش
بيابان نجف چشم انتظار است
كه گيرد جان عالم را در آغوش
خدا داند كه خون فرق مولا
ز قلب آفرينش مي زند جوش
ز صحراي نجف آهسته آيد
صداي ناله ي عباس بر گوش
«جوانمردي» دل شب رفته در خاك
«عدالت» تا قيامت شد فراموش
كجا رفت آن اميري كز رعيّت
رسيدش نيش ها در پاسخ نوش
كتاب غربتش تا حشر باز است
چنانكه فرق سر ، تا طاق ابروش
ز خونت«ميثم» ار شد خاك مفروش
ولاي دوست را فروش مفروش
مناسبت شهادت
سبك مرثيه
قالب غزل
شاعر سازگار حاج غلامرضا
منبع نخل ميثم 4
تعداد استفاده 0
نخل خرماست خم و سر به گريبان علي است
شب قدر است وَ يا شام غريبان علي است
چشم ما پر شده از خون دل شير خدا
دل ما قطعه اي از تربت پنهان علي است
بوي زهرا رسد از خاك بيابان نجف
امشب اي اهل نجف فاطمه مهمان علي است
پاي هر نخل كه در كوفه مناجات كنيد
جاي خون جگر و ديده ي گريان علي است
بعد از اين شب چه شب عيد بيايد چه عزا
همه شبها شب اشك و شب هجران علي است
گر چه در سجده علي كشته شد از شدت عدل
عدل يك لاله ي خندان ز گلستان علي است
كرم و جود و جوانمردي و آقايي بين
قاتل جان علي دست به دامان علي است
يك طرف فاطمه ، يك سو فقرا چشم به راه
يك طرف پير زني منتظر نان علي است
خاك ، دلباخته ي سجده ي طولاني او
چاه دلسوخته ي سينه ي سوزان علي است
كاسه ي شير يتيمان همه شد كاسه ي اشك
سيل خون است كه در چشم يتيمان علي است
به پريشاني دل هاي پريشان «ميثم»
تا ابد امت اسلام پريشان علي است
مناسبت شهادت
سبك مرثيه
قالب مثنوي
شاعر سازگار حاج غلامرضا
منبع نخل ميثم 4
تعداد استفاده 0
اي چراغ سحر خسته دلان
اي دعاي دل بشكسته دلان
ماه تابيده به هر ويرانه
آَشنا با همه ، خود بيگانه
مونس و همدم ديرينه ي ما
چاهِ آهِ سحرت سينه ي ما
تا صف حشر چراغ دل جمع
بي صدا سوخته يك عمر چو شمع
داستان غم تو فوق غم است
نام مظلوم براي تو كم است
بشريت سويت آورده رجا
تو كجا وسعت تاريخ كجا
اي همه عمر شده آب ، علي
قتلگاهت شده محراب علي
مسجد از شوق نمازت مدهوش
كوفه از بانگ اذانت به خروش
شعله بر سوز دلت باد زده
سجده از داغ تو فرياد زده
خون جاري شده بر صورت تو
تا قيامت سند غربت تو
خصم از فرق تو قرآن وا كرد
شب احياي تو را احيا كرد
تا شود زخم فراقت چاره
خون زد از فرق سرت فوّاره
خاك با خون جبين تو سرشت
خون پاك تو به محراب نوشت
كه علي گشت دگر آسوده
ليك با تيغ به زهر آلوده
اي كرامت همه پاينده به تو
قاتلت گشته پناهنده به تو
اي علي جان تو بگو كاسه ي شير
بوده كي پاسخ زخم شمشير؟
اي بخون خفته بگو يارت كو؟
مالك اشتر و عمّارت كو
باغبان! بود و نبود تو چه شد؟
غنچه و ياس كبود تو چه شد؟
اي دو عالم حرم ماتم تو
تا صف حشر نثار غم تو
اشك ما هديه ي ناقابل ماست
خانه ي سوخته ي تو دل ماست
چاهها، آه گذشت از سرشان
نخل ها ريخته برگ و برشان
شب به سوز تو برد رشك علي
سفره ها پر شده از اشك علي
اي سحر مست صداي پايت
سفره ها منتظر خرمايت
سرخي ياس تو ما را كشته
اشك
عباس تو ما را كشته
اي غمت گشته هم آغوش حسين
چوب تابوت تو بر دوش حسين
عاشقانِ شب خود را درياب
يا علي زينب خود را درياب
زنده شد خاطره ي همسر تو
دفن شد در دل شب پيكر تو
شب روي شانه تو را مي بردند
چه غريبانه تو را مي بردند
گر چه دفن تو نهان از همه بود
آنكه مي برد تو را فاطمه بود
اي حسين و حسنت دنبالت
محسنت آمده استقبالت
تيغ قاتل كه جبين تو شكست
كمر امّ بنين تو شكست
خيز و چشم تر عباس ببين
گريه ي مادر عباس ببين
مناسبت شهادت
سبك ولادتي
قالب آهنگين
شاعر ناشناس
منبع زمزمه هاي ولايت 2-77
تعداد استفاده 0
عزا عزاي غريب دنيا عليه
عزا عزاي هستي زهرا عليه
امون اي دل واي واي واي واي(2)
*****
شير خيبر با قلبي كه خونه
خسته از مردم اين زمونه
اين سحر سوي زهرا روونه
علي پر زد رفت به سوي آسمونا
ديگه راحت شد از اين مردم دنيا
مي ره تا بازم ببينه روي زهرا
امون اي دل واي واي واي واي(2)
*****
مرد شبگرد كوفه فدا شد
عرش و فرش و زمين در عزا شد
ذات حق جذب ذات خدا شد
از صداي مناجات حيدر
چاه و نخلستان جمله يكسر
ديگه خاموشه از صوت دلبر
قسم و سوگند به اون كه ساخت علي رو
علي رفت و هيچ كس نشناخت علي رو
غم زهرا از نفس انداخت علي رو
امون اي دل واي واي واي واي(2)
*****
مناسبت شهادت
سبك مرثيه
قالب آهنگين
شاعر سازگار حاج غلامرضا
منبع از صيام تا قيام
تعداد استفاده 0
واي من و واي من و واي من
شسته شد از خون رخ مولاي من
كوفه شده كربلا
قد قتل المرتضي
*****
مسجد كوفه كشد از دل خروش
نمي رسد نالة مولا به گوش
گشته چراغ عمر مولا خموش
كوفه شده كربلا
قد قتل المرتضي
*****
مسجد كوفه شده بيت الحزن
خون چكد از چشم حسين و حسن
كرده فلك جامة نيلي به تن
كوفه شده كربلا
قد قتل المرتضي
*****
روح دعا كشته شده در نماز
شير خدا كشته شده در نماز
شمع هدا كشته شده در نماز
كوفه شده كربلا
قد قتل المرتضي
*****
غم شده شمع همه كاشانه ها
بزم و عزا آمده ويرانه ها
سوخته جان چون پر پروانه ها
كوفه شده كربلا
قد قتل المرتضي
*****
خرابه ها گشته پر از زمزمه
اشك فشانند يتيمان همه
چشم به راه شوهر فاطمه سلام الله عليها
كوفه شده كربلا
قد قتل المرتضي
*****
مناسبت بعد از شهادت
سبك مرثيه
قالب مثنوي
شاعر سازگار حاج غلامرضا
منبع از صيام تا قيام
تعداد استفاده 0
اي كوفه چه ساكت و خموشي
خاموشي و سخت در خروشي
اي مسجد كوفه كو امامت
محراب علي سرت سلامت
اي پير مريض كو طبيبت
اي منبر كوفه كو خطيبت
سجاده ي لاله گون مولا
انداخته گل ز خون مولا
امروز كه آبرو گرفتي
از خون علي وضو گرفتي
اي زندگي ات تمام تاريخ
مظلوم ترين امام تاريخ
اي كل وجود تربت تو
شهر تو ديار غربت تو
هر ظلم كه بود با دلت شد
تا تيغ سقيفه قاتلت شد
اي عقل نخست هر كه هستي
تو كشته ي جهل مردم استي
با آن همه حُسن نيت خويش
ديدي ستم از رعيت خويش
كو مالك اشترت علي جان
سلمان و ابوذرت علي جان
هر جا كه نشانه از غم توست
صد دجله ي اشك هم كم توست
با آنكه شكافت فرق پاكت
خون ريخت به روي تابناكت
زخميت به زخمه ي جگر بود
كز زخم سرت كُشنده تر بود
مشتاق رخ حبيب بودي
بي فاطمه ات غريب بودي
بشكافت چو فرق نازنينت
شمشير گريست بر جبينت
خون تو روانه از جبين بود
پاداش محبت تو اين بود؟
اي زخم تو زخم آفرينش
بگريسته بر تو چشم بينش
اي خاك نشين آسماني
اي عرش مكان لا مكاني
اي قلب نماز سينه چاكت
اي سجده نهاده سر به خاكت
اركان دعا شكست بي تو
تكبير به خون نشست بي تو
تو منتظر وصال ياري
در بستر مرگ بيقراري
اطفال يتيم داغدارند
امشب همه چون تو بيقرارند
خون گشته روانه در عزايت
از چشم يتيم بي غذايت
با قتل تو آه آه كوفه
خيزد ز درون چاه كوفه
زخم تو به فرق مرهمت بود
پايانگر دوره ي غمت بود
از فزت برب توست معلوم
راحت شدي اي امام مظلوم
آيينه ي
دل شكسته ي توست
محراب به خون نشسته ي توست
تا هست به سنيه ها غم تو
تقديم تو اشك «ميثم» تو
مناسبت شهادت
سبك مرثيه
قالب آهنگين
شاعر سازگار حاج غلامرضا
منبع از صيام تا قيام
تعداد استفاده 0
از سر و روي علي خون گشته جاري
مسجد كوفه دگر مولا نداري
مسجد و محراب و منبر، گريه كن بر زخم حيدر
*****
عرش و فرش و آسمان را غم گرفته
كوفه بر مولا علي ماتم گرفته
مسجد و محراب و منبر، گريه كن بر زخم حيدر
*****
اين كه در محراب خون نقش زمين است
همسر زهرا اميرالمؤمنين است
مسجد و محراب و منبر، گريه كن بر زخم حيدر
*****
ناله خيزد از درون چاه كوفه
اي خدا امشب نيامد ماه كوفه
مسجد و محراب و منبر، گريه كن بر زخم حيدر
*****
اي يتيمان اشك تنهايي فشانيد
بر اميرالمؤمنين قرآن بخوانيد
مسجد و محراب و منبر، گريه كن بر زخم حيدر
*****
اي خدا حقّ علي آخر ادا شد
فرق پاكش در نماز از هم جدا شد
مسجد و محراب و منبر، گريه كن بر زخم حيدر
*****
شهريار آسمان نقش زمين شد
غرقه خون روي اميرالمؤمنين شد
مسجد و محراب و منبر، گريه كن بر زخم حيدر
*****
مناسبت شهادت
سبك مرثيه
قالب آهنگين
شاعر سازگار حاج غلامرضا
منبع از صيام تا قيام
تعداد استفاده 0
من ز خون بر نماز آبرو مي دهم
مسجد كوفه را شستشو مي دهم
مونسم گشته چاه و نخلستان
يارب از اين مردم مرا بستان
علي مظلوم علي مظلوم(2)
*****
حقم امشب ادا مي شود اي خدا
فرقم از هم جدا مي شود اي خدا
تا به كي گريم در دل صحرا
انتظارم را مي كشد زهرا
علي مظلوم علي مظلوم(2)
*****
از لبم همه شب خيزد اين زمزمه
فاطمه فاطمه فاطمه فاطمه
شعله با ناله از دلم آيد
اي خدا پس كي قاتلم آيد
علي مظلوم علي مظلوم(2)
*****
من كه خون دل از ديده افشانده ام
رهبر استخوان در گلو مانده ام
آخرين بار اي حي سبحانم
مي برم خرما بر يتيمانم
علي مظلوم علي مظلوم(2)
*****
زينبم داده از كف قرار و شكيب
زخم فرق مرا وا مكن اي طبيب
گر ببيند زخم مرا زينب
ترسم از غصه جان دهد امشب
علي مظلوم علي مظلوم(2)
*****
بعد ختم رسل اجر من داده شد
خون فرقم روان روي سجاده شد
فرق بشكسته تيغ زهر آلود
در دل محراب قسمت من بود
علي مظلوم علي مظلوم(2)
*****
صورتم غرق خون سينه ام مشتعل
يك جراحت به سر صد جراحت به دل
زخم قاتل بر فرق سر دارم
داغ زهرا را بر جگر دارم
علي مظلوم علي مظلوم(2)
*****
سينه از غصه پُر صورت از خون خضاب
شد دعاي علي عاقبت مستجاب
مي شوم راحت امشب و فردا
مي روم نزد محسن و زهرا
علي مظلوم علي مظلوم(2)
*****
مناسبت شهادت
سبك ولادتي
قالب رباعي
شاعر ناشناس
منبع گلواژه هاي عترت 2
تعداد استفاده 0
در كوفه كسي اگر چه يار تو نبود
مرهم به دل جريحه دار تو نبود
اما به خدا ارزش دنيا پيشت
اندازه ي كفش وصله دار تو نبود
مناسبت شهادت
سبك ولادتي
قالب فولكوريك
شاعر ناشناس
منبع گلواژه هاي عترت 2
تعداد استفاده 0
بيائيد تا دل شب گريه كنيم
مث بچه يتيما گريه كنيم
بيائيد همه لباس مشكي به تن
براي ختم بابا گريه كنيم
همه محزون همه غمگين بخونيم
همه الرحمن و ياسين بخونيم
قد نخلستونا از غصه خمه
ماه ميگه كه لحظه هاي ماتمه
عرش و فرش برا علي عزادارند
هر چي از علي بگند بازم كمه
دلي كه آتيش فشان بود تو سينه اش
حرف مي زد از خاطرات مدينه اش
حرف مي زد گريه مي كرد و پاك مي كرد
اشكاشو با دستاي پر از پينه اش
اشكش از بي وفائي مردمه
آهش از آتيش و دود و هيزمه
نه كه از طناب و دست بسته گفت
همش از يه بازوي شكسته گفت
مناسبت شهادت
سبك مرثيه
قالب آهنگين
شاعر سازگار حاج غلامرضا
منبع از صيام تا قيام
تعداد استفاده 0
كوفه امشب پر از ناله هاي علي است
اهل عالم شب قتل مولا علي است
در عزاي علي كوفه شد كربلا
واويلا واويلا واويلا واويلا
*****
خون فرق علي است شاهد غربتش
نالة فاطمه سلام الله عليها خيزد از تربتش
مي زند بوسه بر فرق از هم جدا
واويلا واويلا واويلا واويلا
*****
عاقبت مستجاب شد دعاي علي
گريه كن اي طبيب از براي علي
امشب مولا علي گشته حاجت روا
واويلا واويلا واويلا واويلا
*****
ديده ها پر ز اشك سفره ها بي غذا
خرماي كودكان گشته اشك عزا
يا مولا يا مولا يا مولا يا مولا
واويلا واويلا واويلا واويلا
*****
ديدي آخر علي اجر خود را گرفت
اجر خود از عدو مثل زهراسلام الله عليها گرفت
شد ز شمشير كين فرق مولا دوتا
واويلا واويلا واويلا واويلا
*****
مناسبت شهادت
سبك ولادتي
قالب فولكوريك
شاعر ناشناس
منبع زمزمه هاي ولايت 2-77
تعداد استفاده 0
اي دختر عزيزم زينب نازنينم
الهي من بميرم اشك تو رو نبينم
حالا چه وقت گريه است گريه ها تو نگهدار
براي لحظه هاي خيمه ي بي علمدار
براي لحظه اي كه حسين ميره تو ميدون
مي مونه روي دستش قنداقه ي پر از خون
براي فرق اكبر پيكر ارباً اربا
براي مشك پاره براي دست سقا
برا قد خميده از ماتم برادر
براي روي نيلي آبله هاي دختر
برا لباي خشك و براي حلق تشنه
براي حنجري كه مي ره به زير دشنه
براي اون يتيمي كه بي غذا مي خوابه
براي دختري كه جون ميده تو خرابه
براي خيمه هاي سوخته و پاره پاره
براي گوشواره ها و براي گوش پاره
مناسبت شهادت
سبك ولادتي
قالب آهنگين
شاعر ناشناس
منبع زمزمه هاي ولايت 2-77
تعداد استفاده 0
يتيمي يتيمي درد بي درمون(3)
*****
بگو چرا روي ماه تو غرق خونه
باغ وجودت چرا به رنگ خزونه
چه خاكي بابا شده به سرم، بسم نبوده غم مادرم
شكسته از غم ديگه كمرم، واي
تو هم نباشي ديگه چه كنم، به كي تو دنيا تكيه كنم
در دلامو به كي بكنم، واي
يتيمي يتيمي درد بي درمون(3)
*****
چار ساله بودم كه دل به غمها سپردم
خودم كفن رو براي مادر آوردم
نهال غصه جوونه زده، ز قلبم آتيش زبونه زده
شرر به اين آشيونه زده، واي
تازه شده باز غم مادرم، اومده كوچه پيش نظرم
عجب بلايي اومده سرم، واي
يتيمي يتيمي درد بي درمون(3)
*****
مناسبت شهادت
سبك ولادتي
قالب آهنگين
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
تو سينه هامون غصه و غم زده جوونه
بار سفرش رو مي بنده غريب كوفه
اي اهل عالم شد غم نصيب علي
اي اهل عالم چه بي شكيبه علي
اي اهل عالم خيلي غريب علي
آي دنيا علي يتيم نواز بود
به مشكل عالمي چاره ساز بود
كشتنش وقتي سر نماز بود
واويلا علي علي مظلوم (4)
*****
آي يتيما خورشيد عمر علي لب بومه
برا شير خدا شير نياريد كارش تمومه
باباي يتيما شد پير و خسته ديگه
باباي يتيما چشاشو بسته ديگه
باباي يتيما از پا نشسته ديگه
سرش شكست علي بي پرستار
راحت شده از كوچه هاي غمبار
نوحه اش اينه كوفه خدا نگهدار
واويلا علي علي مظلوم(4)
*****
دل نگرونياش تموم شد خداي احساس
وقتي كه حسينو سپردش به دست عباس
نكنه ابوالفضل حسين غريب بمونه
تو نباشي دشمن خيمه شو مي سوزونه
رقيه رو ضجر رو خارا مي كشونه
علمدار جونم رسيده بر لب
جون تو و جون سالار زينب
نذار حسين بمونه زير مركب
واويلا علي علي مظلوم(4)
*****
مناسبت شهادت
سبك ولادتي
قالب آهنگين
شاعر ناشناس
منبع زمزمه هاي ولايت 2-77
تعداد استفاده 0
شه مردان مي خونه شعر رفتنو امشب
خداحافظ يا حسين جان تو جان زينب
شده ديگر زمان وصل من با زهرا
بدون او علي شد تنها، بدون او علي شد تنها
منم حيدر يگانه فاتح ميدانم
به پيش فاطمه مهمانم(2)
*****
يه عمره من مي سوزم از غم در و ديوار
شده زنده در ذهنم ياد سرخي مسمار
به پيش من عدو به فاطمه زد سيلي
تمام پيكر او نيلي تمام پيكر او نيلي
منم حيدر يگانه فاتح ميدانم
به پيش فاطمه مهمانم(2)
*****
شكسته شد فرق من همچو پهلوي زهرا
روم امشب از كوفه تا جنت سوي زهرا
عزيزانم دست علي به همراهتون
هميشه حق نگهدارتون هميشه حق نگهدارتون
منم حيدر يگانه فاتح ميدانم
به پيش فاطمه مهمانم(2)
*****
الا اي چاه ممنونم تنها همدمم بودي
به شب هاي تنهايي مونس غمم بودي
حلالم كن غروب عمر حيدر سر زد
اجل به خانه ي من در زد اجل به خانه ي من در زد
منم حيدر يگانه فاتح ميدانم
به پيش فاطمه مهمانم(2)
*****
دل تنگم مجنون اسم اعظم ياره
امير من بهترين سردار و سپه داره
ابوفاضل يل دلاور اربابي
تو آسمون دل مهتابي تو آسمون دل مهتابي
*****
مناسبت بعد از شهادت
سبك مرثيه
قالب آهنگين
شاعر سازگار حاج غلامرضا
منبع از صيام تا قيام
تعداد استفاده 0
خون دل جوشد از خاك تربت من
ريزد از ديده ها اشك غربت من
مي روم اما ديده گريانم گريه ام باشد بر يتيمانم
علي مظلوم علي مظلوم
*****
اي يتيمان كوفه حلالم كنيد
گريه بر رنج و درد و ملالم كنيد
بعد من حق يار شما باشد حسنم غمخوار شما باشد
علي مظلوم علي مظلوم
*****
شهر كوفه گذشت آنچه كردي به من
بعد من كن وفا با حسين و حسن
گر حسينم خواند سرني قرآن اهلبيتش را نبري زندان
علي مظلوم علي مظلوم
*****
با حقارت مكن عترتم را نظر
بر يتيمان من نان و خرما نبر
پيش طفلانم صف نزن كوفه دور محمل ها كف نزن كوفه
علي مظلوم علي مظلوم
*****
مناسبت شهادت
سبك ولادتي
قالب مثنوي
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
كوفه امشب التهاب محشر است
كوفه امشب كربلائي ديگر است
جبرئيل آواي غم سر داده است
در فلك شوري دگر افتاده است
تير غصه بر دل زارم نشست
تيغ دشمن فرق مولايم شكست
قلب مجنون سوي صحرا مي رود
حيدر امشب سوي زهرا مي رود
مناسبت شهادت
سبك ولادتي
قالب رباعي
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
علي در كوچه هاي كوفه تنهاست
علي با كوفه در حال مداراست
علي دريا، خدا درياست امشب
شب پيوستن دريا به درياست
مناسبت شهادت
سبك ولادتي
قالب رباعي
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
عاقبت در سحر از غصه نجاتم دادند
وز دم تيغ مرا آب حياتم دادند
وه چه فرخنده شبي بود شب وصل حبيب
بين محراب مرا اذن مماتم دادند
مي روم چشم براه است مرا زهرايم
سرخوشم از پس ايام براتم دادند
مناسبت شهادت
سبك ولادتي
قالب رباعي
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
شب تاريك و نخلستون و غربت
دو كيسه نون و يك كاسه محبت
سحر محراب با شمشير مي گفت
چه كردي با علي اي بي مروت
مناسبت شهادت
سبك مرثيه
قالب غزل
شاعر سازگار حاج غلامرضا
منبع از صيام تا قيام
تعداد استفاده 0
به زخم فرق تو نازد خداي دادگرت
كه گشت آب وضوي نماز خون سرت
نشست تيغ به فرق سرت چهار انگشت
درست وقت دعا جاي سجده شد سپرت
ستارگان هه تا صبح گريه مي كردند
به لحظه هاي مناجات و گريه ي سحرت
به فرق پاك تو يك زخم را همه ديدند
چه زخم ها كه نديدند و بود بر جگرت
چه سال ها كه عزادار همسرت بودي
به ديده اشك عزا بود و بر جگر شررت
ز دشمنان چه بگويم كه با تو چون كردند
شكست روز و شب از جهل دوستان كمرت
خبر نداشت كسي از غم دلت يك عمر
سكوت كردي و مي سوخت پاي تا به سرت
تو آن هماي هميشه بلند پروازي
كه با شهادت زهرا شكست بال و پرت
ستاده اند ملايك به پيشواز ولي
نشسته اند يتيمان كوفه منتظرت
ز هوش رفتي و افتادي و همه ديدند
كه شسته شد سرت از اشك ديده ي پسرت
تمام عمر ز وصف تو دم زند «ميثم»
به اين اميد كه فردا نيفتد از نظرت
مناسبت شهادت
سبك مرثيه
قالب غزل
شاعر سازگار حاج غلامرضا
منبع از صيام تا قيام
تعداد استفاده 0
نه فقط مسجديان سر به گريبان توأند
نخل و چاه و شب و صحرا همه گريان توأند
دامنت با چه گنه سرخ شد از خون سرت
اي كه خلق دو جهان دست به دامان توأند
اي به خون خفته بگو كيسه ي خرمات كجاست
فقرا منتظر سفره ي احسان توأند
كودكاني كه گرسنه همه رفتند به خواب
به عزيزان تو سوگند عزيزان توأند
نخل ها در عطش اشك تو بردند به سر
چاه ها منتظر ناله ي پنهان توأند
اختران شيفته ي حال نماز شب تو
كوهها منتظر نغمه ي قرآن توأند
اشك مظلومي تو مي چكد از ديده ي ما
پاره هاي دل ما برگ گلستان توأند
آسمان ها همه گريند به مظلومي تو
عرشيان سوخته ي سينه ي سوزان توأند
گيسوي حور پريشان شده در باغ بهشت
نه فقط زينب و كلثوم پريشان توأند
نه دل «ميثم» دلسوخته اي جان جهان
هر چه دل هست همه زائر ايوان توأند
مناسبت نجف
سبك ولادتي
قالب رباعي
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
من كسيتم گداي گدايان حيدرم
عمري بود كه سايه ي مولاست بر سرم
من آمدم كنار مرقد مولاي خود علي
تا در دم ممات بيايد دمي برم
مناسبت مدح
سبك ولادتي
قالب آهنگين
شاعر ناشناس
منبع بايگاني
تعداد استفاده 0
نجف (3) حرم اميرالمؤمنينه
نجف(3) خونه خدا روي زمينه
*****
يه ايوون طلايي داره ، رنگ خورشيد آسموني
صاحب اين حرم عليه ، شاهِ مردي و پهلووني
جلوه عشق پاك حيدر ، نداره مثل و بي قرينه
مثل آهنربا دلا رو ، مي كشونه از توي سينه
خلاصه و ختم تمومه ، عشقاي دنيا دست مولاست
مرقد با صفاي حيدر ، حقيقتاً كعبه دلهاست
بوي خدا مياد از اونجا ، عطر مزارش ناب نابه
خلاصه كه نجف تو دنيا ، ميخونه ابوترابه