اقدام و عمل مبانی، الزامات و آثار اقتصاد مقاومتی بیان حضرت آیت الله العضمی خامنه ای مدظله العالی

مشخصات کتاب

سرشناسه:خامنه ای، سیدعلی، رهبر جمهوری اسلامی ایران، 1318 -

Khamenei, Seyyed Ali

عنوان و نام پديدآور:اقدام و عمل مبانی، الزامات و آثار اقتصاد مقاومتی بیان حضرت آیت الله العضمی خامنه ای (مدظله العالی)/ گردآورنده مهدی مطهری.

مشخصات نشر:تهران : انقلاب اسلامی،1395.

مشخصات ظاهری:333 ص.؛5/14×5/21س م.

شابک:200000 ریال:978-600-8218-08-1

وضعیت فهرست نویسی:فاپا

يادداشت:این کتاب در سال های 1397- 1399 تجدیدچاپ شده است.

یادداشت:کتابنامه به صورت زیرنویس.

یادداشت:نمایه.

موضوع:خامنه ای، سید علی، رهبر جمهوری اسلامی ایران، 1318 - -- دیدگاه درباره اقتصاد

موضوع:Khamene'i, Sayyed‪ Ali‪ -- Views on economics

موضوع:خامنه ای، سیدعلی، 1318 - -- پیام ها و سخنرانی ها

موضوع:Khamenei, Ali -- Messages and speech

موضوع:خامنه ای، سید علی، رهبر جمهوری اسلامی ایران، 1318 - -- دیدگاه درباره سیاست اقتصادی

موضوع:Khamene'i، Sayyed‪ Ali‪، Leader of IRI ، 1939 - -- Views on economic policy

موضوع:ایران -- سیاست اقتصادی -- قرن 14

Iran -- Economic policy - 20th century

شناسه افزوده:مطهری، مهدی، 1362 -، گردآورنده

شناسه افزوده:موسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی. دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله العظمی خامنه ای"مد ظله العالی". انتشارات انقلاب اسلامی

رده بندی کنگره:DSR1692 /الف7 الف76 1395

رده بندی دیویی:955/0844

شماره کتابشناسی ملی:4366954

اطلاعات رکورد کتابشناسی:فاپا

تنظیم کننده متن دیجیتالی: میثم حیدری

ص: 1

اشاره

ص: 2

سرشناسه: خامنه اى، على، رهبر جمهورى اسلامى ايران، 1318 -.

عنوان و نام پديدآور: اقدام و عمل برگرفته از بيانات رهبر معظّم انقلاب اسلامى حضرت آيت الله العظمى خامنه اى (مدّظلّه العالى) با موضوع اقتصاد مقاومتى/ به كوشش مهدى مطهّرى.

مشخّصات نشر: تهران: انتشارات انقلاب اسلامى (وابسته به مؤسّسه ى پژوهشى فرهنگى انقلاب اسلامى)، 1393.

قيمت: 200000 ريال شابك: 1-08-8218-600-978

وضعيت فهرست نويسى: فيپا

موضوع: خامنه اى، سيد على، رهبر جمهورى اسلامى ايران، 1318 -- ديدگاه درباره اقتصاد

موضوع: خامنه اى، سيدعلى، 1318 -- پيام ها و سخنرانى ها

موضوع: خامنه اى، سيد على، رهبر جمهورى اسلامى ايران، 1318 -- ديدگاه درباره سياست اقتصادى

موضوع: ايران - سياست اقتصادى - قرن 14

شناسه افزوده: مطهرى، مهدى، 1362 -، گردآورنده

رده بندى كنگره: 76 1395 الف/ 7 الف/ 1692 DSR

رده بندى ديويى: 955/0844

شماره كتابشناسى ملّى: 4366954

ص: 3

پيش گفتار

انقلاب عزيز و نظام مقدّس جمهورى اسلامى در سال 57، آغازگر گفتمانى نو در نظام سياسى، اجتماعى، فرهنگى و اقتصادى جهان دو قطبى آن روز بود.

نظامى كه نه عدالت اقتصادى را از سوسياليسم مى گرفت و نه مالكيت را با قرائت كاپيتاليسم برمى تابيد. معناى آزادى را و حقوق بشر را و حقوق زن را و مردم سالارى را از نو و چه نيكو تعريف مى كرد و همه را از شكرستان وحى و عقل معنوى بهره گرفته بود.

اين ملّت با شعار نه شرقى و نه غربى كه از امامش آموخته بود طرحى نو درانداخته بود و اگر نظامش مى ماند و مى باليد و الگوى مستضعفان مى شد و راه چپاول را بر شرق و غرب مى بست. اينجا بود كه با همه ى اختلافات بين بلوك شرق و غرب در جنگ تحميلى، هم گلوله هاى امريكايى و هم بمبهاى ساخت شوروى بر سر ملّت ما باريدن گرفت. و امام آنجا حكم دفاع از ناموس و دين و وطن را به ياد مردم آورد و ملّتى كه در گذشته ى دويست ساله ى خود هر بار كه به رهبرى سلاطين جنگيده بودند قطعه اى از وطن را تقديم دشمن كرده بودند، حالا حتّى يك وجب از اين خاك را از دست ندادند.

دشمن كه از حربه ى نظامى طرفى نبست خود را به آب و آتش زد و از

ص: 4

همان روز اول البته تحريم چاشنى همه ى اقداماتش بود.

تهاجم فرهنگى كرد ايستاديم تهديدمان كرد تهديدش كرديم. تحريم علمى مان كرد باليديم... و باليديم.

رهبر معظّم انقلاب (مدّظلّه) در سال 87 فرمودند:

«عزيزان من! دشمن انقلاب اسلامى، در طول اين سالهاى متمادى - قريب سى سال - از همه ى راههاى ممكن براى شكستن عزم و اراده ى ملّت ايران پيش آمده و وارد عمل شده؛ از توطئه ى سياسى، از كودتاى نظامى، از تحميل جنگ هشت ساله، از تبليغات زهرآلودى كه به طور شبانه روز - متصل - از بلندگوهاى صهيونيستى و استكبارى عليه ملّت ايران و نظام جمهورى اسلامى پخش مى شود. همه ى كارها را كرده اند؛ به اين نتيجه رسيده اند كه بلكه بتوانند ملّت ايران را در يك توطئه ى اقتصادى گرفتار كنند.»

و در سال 91 نيز فرمودند:

«اگر ما توانستيم توليد داخلى را رونق ببخشيم، مسئله ى تورم حل خواهد شد؛ مسئله ى اشتغال حل خواهد شد؛ اقتصاد داخلى به معناى حقيقى كلمه استحكام پيدا خواهد كرد. اينجاست كه دشمن با مشاهده ى اين وضعيت، مأيوس و نااميد خواهد شد. وقتى دشمن مأيوس شد، تلاش دشمن، توطئه ى دشمن، كيد دشمن هم تمام خواهد شد.»

چند سالى است كه با درايت رهبر عزيزمان فهميده ايم كه جنگ جديد دشمن در عرصه ى اقتصادى قوّت بيشترى خواهد داشت. در مرداد سال 91 در ديدار با مسئولان، ضمن اشاره به سرّ انتخاب شعار اقتصادى براى پنج سال اخير فرمودند:

«من سال 86 در صحن مطهر على بن موسى الرضا (عليه الصّلاة و السّلام) در سخنرانىِ اول سال گفتم كه اينها دارند مسئله ى اقتصاد را پيگيرى ميكنند؛ بعد هم آدم ميتواند فرض كند كه اين شعارهاى سال حلقه هائى

ص: 5

بود براى ايجاد يك منظومه ى كامل در زمينه ى مسائل اقتصاد؛ يعنى اصلاح الگوى مصرف، مسئله ى جلوگيرى از اسراف، مسئله ى همت مضاعف و كار مضاعف، مسئله ى جهاد اقتصادى، و امسال توليد ملى و حمايت از كار و سرمايه ى ايرانى. ما اينها را به عنوان شعارهاى زودگذر مطرح نكرديم؛ اينها چيزهائى است كه ميتواند حركت عمومى كشور را در زمينه ى اقتصاد ساماندهى كند؛ ميتواند ما را پيش ببرد. ما بايد دنبال اين راه باشيم. مسئله ى اقتصاد مهم است؛ اقتصاد مقاومتى مهم است.

آنچه كه از اين فرمايشات به دست مى آيد اولا جهت گيرى ملّت و مسئولان را مشخص مى كند و ثانيا يك اميد و يك بيم را در خود دارد.

دشمنى كه از همه ى حربه ها نتيجه ى عكس گرفته است حالا فشار اقتصادى مى آورد كه به فرموده ى رهبر بين ملّت و نظام فاصله اندازد و مردم را از نظام دلسرد كند و نظامى كه پشتوانه ى مردمى نداشته باشد فرو بپاشد.

رهبرى عزيز با وارد كردن واژه ع ع ى اقتصاد مقاومتى در ادبيات انقلاب و بيان اينكه تحقق آن راه حلّ برون ع رفت چالش ع هاى اقتصادى است، به شرح مبانى و مقوّمات اين اقتصاد پرداخته ع اند.

اميدى كه از فرمايشات به دل مى آيد اين است كه اگر اين آخرين گردنه را به يارى خدا به سلامت بگذرانيم همه ى حربه هاى دشمن را بى اثر كرده ايم و انقلابِ الگوى مستضعفان، با مشكلات كمتر و با سرعت بيشتر به افق 1404 خود خواهد رسيد.

امّا بيم آن است كه سخنان رهبر عزيزمان به گوشهاى جان ما نرسد و آن وقت است كه بايد منتظر عاقبت كوتاهى در اطاعت رهبرمان باشيم كه از اميرالمومنين (عليه السّلام) نقل شده است:

هر كس در يارى وليّش كوتاهى كند، زير قدمهاى دشمنش از خواب بيدار شود.(1)

ص: 6


1- . غررالحكم كلام 9681: مَنْ نَامَ عَنْ نُصْرَةِ وَلِيِّهِ انْتَبَهَ بِوَطْأةِ عَدُوِّهِ.

رهبر ما خلف ميرزاى شيرازى است كه به فتواى او استعمال تنباكو در حرمسراى ناصرالدّين شاه ممنوع شد. و ما را چه شده است كه حكم او را براى نوآورى و شكوفايى كشور، مضاعف نمودن تلاش و همت و اصلاح الگوى مصرف مى شنويم و اهداف او بتمامه حاصل نمى شود. او به ميدان مى آيد و صريحاً حكم جهاد اقتصادى مى دهد و در نهايت عرصه ى حمايت از توليد، سرمايه و كار ملى را به عنوان هدف ريز شده و يكى از مصاديق جهاد اقتصادى بيان مى كند و هنوز ما به توليد خود با ديد حقارت نگاه مى كنيم و هنوز برخى مسئولان ما از خودروى غير ملّى استفاده ميكنند. و هنوز مديران ما لباس ماركدار مى پوشند و فرزندان و عيال آنها كه جاى خود دارد.

فرماندهان علمى اين جهاد اقتصادى كجايند؟ حوزويان در عرصه ى معرفى نظريات اسلام در زمينه ى علوم انسانى و با توجه به ضرورت زمان اقتصاد اسلامى چه مى كنند؟ و جاى اين سؤال از متخصصان علوم انسانى دانشگاه ها و به ويژه اقتصاددانان كشور است كه براى تعالى اقتصاد كشور و ارائه ى راهكارهاى تحقق شعارهاى سالهاى اخير چه كرده اند؟

وقتى ركود اقتصادى امريكا بالا گرفت اوباما در نطق خود از ارائه ى بيش از چهل طرح توسط دانشمندان اقتصادى كشورش براى حل مشكلات سخن گفته است.

انسان ناخودآگاه به ياد فرمايش اميرالمومنين (عليه السّلام) مى افتد كه به ياران ضعيف خود فرمود:

«شگفتا! شگفتا! به خدا سوگند، اين واقعيّت قلب انسان را مى ميراند و دچار غم و اندوه مى كند كه شاميان در باطل خود وحدت دارند، و شما در حق خود متفرّقيد.(1)

بچه هاى تبليغات كجايند؟ خيلى از اهل هنر كه از ابتدا نيامدند و آنها كه

ص: 7


1- . نهج البلاغة ترجمه دشتى، ص 75، خ 27: فَيَا عَجَباً عَجَباً وَ اللَّهِ يُمِيتُ الْقَلْبَ وَ يَجْلِبُ الْهَمَّ مِنَ اجْتِمَاعِ هَؤُلَاءِ الْقَوْمِ عَلَى بَاطِلِهِمْ وَ تَفَرُّقِكُمْ عَنْ حَقِّكُم.

از ابتدا آمده اند اكنون كجايند؟

و كجايند خمپاره اندازان مطبوعاتى ما و سايتهاى خبرى ما؟ آهان ديدمشان ولى چرا گرا را اشتباه گرفته اند؟ اينجا كه خودى هايند كجا را مى زنند؟ و از همه مهم تر سه فرمانده ى گروهان اين گردانند. كه بنا بود يكى به خط بزند و ديگرى حفاظت كند خط را از فاسد و نفوذى و ديگر نقشه هاى عمليات را كارآمد كند.

ما كجاييم؟ چه شده است كه فرمان فرمانده را نمى شنويم؟

آيا ما هم بعد از پيروزى ابتدايى احد به فكر جمع غنائميم؟ آيا كارى مهم تر از خدمت به دين و كشور و ملّت داريم؟

آيا براى ما عبرت نمى شود كه چندين بار، زيان گران عدم تمكين نسبت به رهنمودهاى ايشان را تحمّل كنيم؟ يادمان رفته كه در دهه ى هفتاد چقدر ايشان از لزوم تامين عدالت اجتماعى در كنار توسعه فرمودند و اهمال اين رهنمون چگونه به فاصله ى زياد بين دهكها انجاميد؟ يا چقدر از تجمّل گرايى بر حذرمان داشتند و ما الان به كجا رسيده ايم؟ يادمان هست از شكل گيرى يك اشرافيت در مسئولان نهى كردند و چه شد؟ و يا مبارزه ى با فساد را از سه قوه مطالبه كردند و كوتاهى آنها به فسادهاى بزرگ انجاميد؟ خاطرمان هست كه گفتند برخى مطبوعات پايگاه دشمنند و همين ها پياده نظام فتنه ى 78 شدند؟ درباره ى مساله ى هسته اى كه ديگر لازم به تذكر نيست. و در آخر گفتند از بصيرت و نبودِ آن جرقه ى فتنه ى 88 شد؟

تا به كى بايد هزينه ى ولايتمدار نبودن را پرداخت كنيم؟

... بگذريم...

پيشرفتهاى چشم گير كشور نسبت به گذشته ى ننگين پيش از انقلاب پوشيده نيست اما از مسئولان و ملّتى كه فتح را در جهاد نظامى تجربه كرده اند بيش از اينها توقع خواهد رفت.

و البته مى دانيم كه اميد، ترجيع بند بيانات رهبر حكيم مان است. ايشان

ص: 8

با همه ى نواقصى كه در عملكرد مسئولان و برخى از ما مردم مى بينند از آينده ى رو به روشنايى كشور اسلامى و عاقبت رو به اضمحلال دنياى ماديت مى سرايند. و چه بهتر كه ما با عمل به فرمايشات راهبردى ايشان، رسيدن به پيشرفت و رفاه همراه با آرامش و معنويت و اخلاق را تسريع بخشيم.

و بايد صبر و استقامت نيز چاشنى مجاهدتهاى خود سازيم اندكى صبر سحر نزديك است.

إِنَّ مَوْعِدَهُمُ اَلصُّبْحُ. أَ لَيْسَ اَلصُّبْحُ بِقَرِيبٍ.

اين كتاب كار كوچكى است براى شنيده شدن فرمان فرمانده.

اقتصاد مقاومتى كه ميتواند راهكار برون رفت از چالشهاى موجود و آينده ى انقلاب اسلامى باشد و تيغ تحريمها را كند خواهد كرد و دشمن را مجبور به تعظيم در برابر عظمت ملّت شريف ايران خواهد كرد.

ومن الله التوفيق

ص: 9

فهرست مطالب

مقدّمه 3

فصل اوّل: ماهيّت و ويژگى ها 7

تبيين ابعاد مختلف اقتصاد مقاومتى با پاسخ به سه سؤال اساسى 9

بررسى جنبه هاى مختلف سلبى و ايجابى در اقتصاد مقاومتى 10

1. الگوى علمى متناسب با نيازهاى كشور؛ امّا غيرمنحصر به كشور ما 10

2. الگوى اقتصادى درون زا؛ امّا برون گرا 10

3. الگوى اقتصادى مردم بنياد؛ امّا با نظارت دولت 12

4. الگوى اقتصادى دانش بنيان؛ امّا غير منحصر به دانشمندان 12

5. الگوى اقتصادى عدالت محور؛ امّا با توجّه به شاخصهاى علمى دنيا 14

6. بهترين راه حلّ مشكلات اقتصادى كشور؛ امّا غير منحصر به امروز 15

7. الگوى اقتصادىِ مقاومتى؛ امّا غير منحصر به دفاعِ صِرف 17

8. الگوى اقتصادى متّكى بر اصول؛ امّا قابل تكميل و توسعه 18

اقتصاد مقاومتى؛ يك كلّ فراگيرِ با دو جنبه ى نفى و اثبات 18

اقتصاد مقاومتى؛ معقول تر و عميق تر از «رياضت اقتصادى» 19

مراد از «اقدام و عمل»؛ اقدامات ملموس و قابل گزارش 20

اقتصاد مقاومتى؛ نوع درونىِ پيشرفت اقتصاد كشور 20

الف) نوع اوّل: تأمين پيشرفت اقتصادى از ظرفيّتهاى درونى 20

ب) نوع دوّم: پيشرفت اقتصاد با كمك بيرون از مرزها 22

ج) انتخاب نوع اوّل و بى فايدگى نوع دوّم 22

بيان ده مورد از ويژگى ها و مؤلّفه هاى الگوى اقتصاد مقاومتى 24

ص: 10

1. تحرّك، پويايى و بهبود شاخصهايى چون عدالت اجتماعى 24

2. توانايى مقاومت در برابر عوامل تهديدزا 29

3. تكيه بر ظرفيّتهاى داخلى 31

4. لحاظِ رويكرد جهادى در اين سياستها 33

5. مردم محور بودن اقتصاد در اين الگو 34

6. توجّه به امنيّت اقلام راهبردى و اساسى 36

7. كاهش وابستگى به نفت 37

8. اصلاح الگوى مصرف 38

9. فسادستيزى 40

10. دانش محور بودن 41

دشمنى با آمريكا و مستكبران؛ آن روى سكّه ى اقتصاد مقاومتى 44

شاخصهاى درستْپيمودنِ راه؛ جزء مهمّ سياستهاى اقتصاد مقاومتى 45

بسته اى منسجم و برگرفته از عقل جمعى و مورد تأييد كارشناسان 46

فصل دوّم: جايگاه و اهمّيّت 49

اقتصاد مقاومتى؛ تقواى اجتماعى ما در عرصه ى اقتصادى 51

جايگاه اقتصاد مقاومتى در بين سه اولويّت مهمّ كشور 53

اقتصاد مقاومتى؛ راهكار خروج اقتصاد كشور از انفعال 54

بيان اهمّيّت اقتصاد مقاومتى در ايام تحريم و غير تحريم 55

نگاه به درون در اقتصاد مقاومتى؛ تنها راه علاج مشكلات كشور 57

اقتصاد مقاومتى؛ تنها راه بهبود معيشت و رفع معضلات اقتصادى 58

راه عملى و مورد تأييد همگان در مقابل مشكلات اقتصادى 58

تحليلى مستدل و منطقى؛ علّت انتخاب شعار اقتصاد مقاومتى 60

الف) القاى دوراهى دروغين توسّط مستكبران براى حلّ مشكلات اقتصادى 60

ب) كنار آمدن با آمريكا به معناى قبول تحميلات آنها 62

ج) كنار آمدن با آمريكا به معناى كوتاه آمدن از اصول و آرمانها 63

د) تلاش براى تبديل اين دوراهى دروغين به گفتمان 64

ه) ايجاد برجامهاى ديگر آمريكا با كشور توانمند ايران 65

و) اصول زدايى؛ معناى حقيقىِ قبول برجامهاى 2 و 3 و 4 و... 66

ز) ايجاد برجامى بر ضدّ توان امنيّتى، دفاعى و موشكى ايران 67

ح) منتهى شدن توافقهاى فوق به تغيير سيرت جمهورى اسلامى 67

ص: 11

ط) بدعهدى عملى آمريكايى ها عليرغم اقداماتى بر روى كاغذ 70

ى) خسارت محض؛ نتيجه ى توافق با آمريكا به اميد حلّ مشكلات اقتصادى 71

ك) خسارت بالاتر؛ تسلّط مجدّد آمريكا بر گُل منطقه 72

ل) شمارش سنگرهاى فروپاشيده ى استكبار در تسلّط بر ايران اسلامى 75

ل / 1) مهم ترين سنگر؛ رژيم دست نشانده ى طاغوت 76

ل / 2) ترس از ابرقدرتها؛ سنگرِ استعمار در عرصه ى عمليّات روانى 78

ل / 3) سنگر سوّم؛ تزريق خودباختگى و احساس عقب ماندگى 81

ل/ 4) سنگر چهارم؛ القاى تفكر جدايى دين از سياست 83

م) ترفندهاى مزوّرانه ى دشمن براى لاپوشانى دشمنى ها 84

ن) خلاصه ى مقدّمات تحليل: عظمت ايران، دشمنى آمريكا، اِعمال دشمنى ها 85

ت) نتيجه: اقتصاد مقاومتى؛ تنها راه مقابله با دشمنى ها 91

وجود سوءنيّتها؛ علّت نياز بيشتر ما به اقتصاد مقاومتى 92

اقتصاد مقاومتى؛ نقطه ى مقابل نسخه ى غرب براى جهان سوّم 94

تصميم كشورهاى ديگر براى مقاوم سازى اقتصاد 95

اقتصاد مقاومتى؛ راه تأمين قوّت كشور و يأس دشمنان 96

اقتصاد مقاومتى؛ از موضوعات قابل طرح در مجامع دانشگاهى 98

الگويى برگرفته از عقل جمعى و مورد تأييد صاحبنظران 99

مجاهدت در باب اقتصاد مقاومتى؛ تنها راه خنثى سازى تحريمها 100

جايگاه و اهمّيت اقتصاد مقاومتى در ميان آرمانهاى اسلامى 101

شعار «اقتصاد مقاومتى؛ اقدام و عمل»؛ راه روشن رفع مشكلات 102

مهم ترين عوامل انگيزشى در تهيّه ى سياستهاى «اقتصاد مقاومتى» 103

1. ظرفيّتهاى فراوان مادى و معنوى كشور 103

2. مشكلات و ضعفهاى اقتصادى مزمن و ديرپا 105

3. تحريمها و تهديدهاى اقتصادى خارجى 108

4. بحرانهاى اقتصادى جهانى 110

فصل سوّم: ظرفيّتها و زمينه ها 115

ظرفيّتهاى فوق العاده؛ علّت اعتقاد به امكان اجراى «اقتصاد مقاومتى» 117

ظرفيّت اوّل: سرمايه هاى انسانى 119

ظرفيّت دوّم: جايگاه اقتصادى كشور 121

ظرفيّت سوّم: منابع طبيعى 121

ص: 12

ظرفيّت چهارم: موقعيّت ممتاز جغرافيايى كشور 125

ظرفيّت پنجم: بازار چندصدميليونى داخلى و كشورهاى همسايه 125

ظرفيّت ششم: زيرساختهاى نرم افزارى و سخت افزارى 126

ظرفيّت هفتم: تجربه هاى مديريّتى متراكم 128

ظرفيّت هشتم: تجربه هاى موفّقِ پيشرفت در صنعت داخلى در شرايط تحريم 132

الف) پيشرفت در صنايع نظامى 132

ب) پيشرفت در صنايع و علوم زيست فنّاورى 133

ج) پيشرفت در علوم و صنايع نانوتكنولوژى 133

د) پيشرفت در علوم و صنايع دانش بنيان 134

فصل چهارم: الزامات و بايسته ها 137

الزام اوّل: تقويّت توليد داخلى 139

برخى روشها و بايسته هاى حمايت از توليد داخلى 139

الف) تقدّس بخشيدن به توليد داخلى و حمايت از آن 139

ب) جلوگيرى مطلق از واردات اجناس مشابه داخلى 139

ج) تشويق فروشندگانِ توليدات داخلى 140

د) ضدّارزش جلوه دادن فروشندگان كالا و برندِ خارجى 140

ه -) ايستادگى دولت در مقابلِ واردات مضرّ و پرهزينه 142

و) مبارزه ى جدّى دولت با قاچاقهاى كلان بعنوان سمّ توليد داخلى 143

ز) جلوگيرى از واردات به بهانه ى عقب ماندگى علمى 144

حمايت از توليد داخلى و رفع موانع؛ ستون فقرات اقتصاد مقاومتى 146

ترجيح فعّاليّت توليدى بر فعّاليّتهاى ديگر توسّط سرمايه داران 149

ايستادگى ملّت و مسئولين؛ راهِ جوشش اقتصاد از درون 150

نگاه ويژه به صنايع متوسّط و كوچك براى احياى توليد داخلى 150

شناسايى زنجيره هاى اقتصادى مزيّت دار توسّط دولت 152

تكيه به بودجه ى توليد داخلى و ماليات حاصل از آن 154

حمايت از صنعت و كشاورزى؛ ركن ديگر اقتصاد مقاومتى 155

بايسته هاى بخش كشاورزى در اجراى بسته ى اقتصاد مقاومتى 156

1. رسيدن به خودكفايى در موادّ حياتى 156

2. استفاده از مهندسان كشاورزى 157

3. استفاده از فنّاورى هاى آبيارى و عرضه محصولا ت 157

ص: 13

4. تمركز بر روستاها و اهتمام بر صنايع تبديلى 158

الزام دوّم: عزم جدّى و تلاش عملى مسئولين 160

وظيفه ى قواى سه گانه در ايجاد زمينه ى عمل به اقتصاد مقاومتى 160

عزم جدّى مسئولان و مديران اصلى و فعّالان مردمى 161

جدّى گرفتن اقتصاد مقاومتى در عمل توسّط مسئولين دولتى 162

اقدام و عمل؛ مكمّل حمايت و ستايش مسئولين از اقتصاد مقاومتى 163

مقاوم سازى اقتصاد؛ وظيفه ى مستمر و دنباله دار دولتى ها 165

الزام سوّم: برنامه ريزى 165

تبديل طرح اقتصاد مقاومتى به برنامه و سياستهاى اجرايى 165

ارائه ى برنامه ى عملياتى براى تحقّق مقاومت اقتصادى 166

ارائه ى برنامه ى عمليّاتى براى اجراى منسجم اقتصاد مقاومتى 167

انطباق همه ى برنامه هاى اقتصادى دولت با اقتصاد مقاومتى 168

انطباق كامل برنامه ى ششم با اقتصاد مقاومتى 168

توجّه به بخشهاى بيرون از دولت در برنامه ى اقتصاد مقاومتى 169

الزام چهارم: تشكيل قرارگاه فرماندهى 170

ايجاد ستاد فرماندهى براى رصد عمليّات اقتصاد مقاومتى 170

ايجاد قرارگاه اقتصاد مقاومتى براى جايگاه سنجى فعّاليّتها 170

تأثير ستاد فرماندهى اقتصاد مقاومتى بر خروج از ركود 171

تشكيل ستاد عمليّاتى براى تعيين تكليف دستگاه ها 172

تبيين سه بخش از وظايف فرماندهىِ قرارگاه اقتصاد مقاومتى 174

فرماندهى قرارگاه اقتصاد مقاومتى؛ مركز توأمان «فكر» و «عمل» 174

پيگيرى و تمركز؛ لوازم مهمّ مديريّت «اقتصاد مقاومتى» 175

الزام پنجم: نظارت و قانونگذارى 175

وظيفه ى نظارتى همه ى سطوحِ مرتبط با اقتصاد مقاومتى 175

تقنين و نظارت؛ دو وظيفه ى مهمّ مجلس در اقتصاد مقاومتى 176

رفع موانع قانونى و مزاحم در اجراى اقتصاد مقاومتى 176

وظيفه ى مجلس در پرداختن به اقتصاد درون زا 177

ثبات قوانين؛ نقش مهمّ مجلس در تسهيل اقتصاد مقاومتى 177

حركت لازم قضائى و قانونى در اجراى اقتصاد مقاومتى 177

بررسى علل نتيجه ندادن تلاشهاى اقتصادى مسئولين 178

ص: 14

الزام ششم: كمك و همكارى مردم با مسئولين 178

اقتصاد مقاومتى؛ وظيفه ى عمومى همه ى مردم و مسئولين 178

انسجام ملّى و كمك به مسئولين در حركت عظيم اقتصاد مقاومتى 179

ايجاد همدلى و همزبانى در اقتصاد مقاومتى 180

جدّيّت مسئولين و همكارى مردم در اقتصاد مقاومتى 180

الزام هفتم: بايسته هاى مرتبط با كارگر و كارفرما 181

وظايف سرمايه گذار و كارگر در ايجاد همدلى در اقتصاد مقاومتى 181

1. تبيين نقش عبادى سرمايه داران در اجراى اقتصاد مقاومتى 181

2. تبيين نقش عبادى كارگران در اجراى اقتصاد مقاومتى 182

كارآفرينى؛ معناىِ ايجاد اقتصاد مقاومتى واقعى در كشور 183

احساس مسئوليّت؛ اوّلين نقش كارگران در «اقتصاد مقاومتى» 185

برخى الزامات مورد نياز براى افزايش كيفيّت كارِ كارگر 186

الف) افزايش آموزشهاى فنّى - حرفه اى 186

ب) تأمين امنيّت شغلى كارگران 187

ج) تدبير مسئولين براى جلوگيرى از انواع تعطيلىِ كارخانه ها 187

ج/ 1) نوع اوّل: تعطيلى بخاطر كمبود امكانات كارفرما 187

ج/ 2) نوع دوّم: تعطيلى بخاطر سوء استفاده ى كارفرما 188

د) تلاش براى هم افزايى دستگاه ها و جلوگيرى از كارشكنى ها 189

ه -) ترويج محصول كارِ كارگر ايرانى 189

و) سلامت محيط كار و افزايش دستمزد كارگران 190

ز) رعايت حقوق كارفرمايان در جهت افزايش كيفيّت كارِ كارگر 190

ز/ 1) تصحيح نگاه به كارفرما به عنوان مكمّل كارگر نه معارض 190

ز/ 2) تسهيل كار براى كارفرمايان 192

ز/ 3) فراهم كردن زمينه ى صادرات 193

ز/ 4) نظارت بر سلامت صادرات 194

الزام هشتم: گفتمان سازى 195

گفتمان سازى؛ اقدامى در مقابله با تبليغات عليه اقتصاد مقاومتى 195

گفتمان سازى؛ قدم اوّل تحقّق سياستهاى اقتصاد مقاومتى 196

گفتمان سازى؛ وظيفه اى همگانى در اقتصاد مقاومتى 196

تبيين اقتصاد مقاومتى توسّط عناصر دانشگاهى 196

ص: 15

نقش متولّيان فرهنگى در گفتمان سازى اقتصاد مقاومتى 197

الزام نهم: مبارزه با مفاسد اقتصادى 199

مبارزه ى جدّى با فساد، ويژه خوارى و قاچاق در اقتصاد مقاومتى 199

اقدام عملى مسئولين در مبارزه با مفاسد اقتصادى 202

مبارزه ى جدّى با بدحسابهاى بانكى؛ عامل مؤثّر در اقتصاد مقاومتى 203

مقابله ى جدّى با واردات بى منطق 203

مبارزه ى جدّى دولت با قاچاقهاى كلان به عنوان سمّ توليد داخلى 204

برخورد جدّى با موانع امنيّتى تهديدكننده ى توليدكنندگان 206

الزام دهم: مديريّت مصرف 207

الف) مصرف توليدات داخلى 207

مصرف توليدات داخلى؛ ضرورتى در مقاوم سازى اقتصاد 207

مصرف توليدات داخلى؛ وظيفه ى همه ى ايرانيان 209

ضرورت اصرار دولت بر مصرف توليدات داخلى 211

ب) پرهيز از اسراف 211

جلوگيرى از اسراف و ريخت و پاش؛ از اركان اقتصاد مقاومتى 211

نقش ويژه ى مسئولين در جلوگيرى از اسراف و ريخت و پاش 214

الزام يازدهم: شركتهاى دانش بنيان 215

پرداختن مسئولين به مشكلات شركتهاى دانش بنيان 215

شركتهاى دانش بنيان، از اساسى ترين كارها در اقتصاد مقاومتى 217

دانش بنيان شدنِ بخشهاى مهمّ اقتصاد داخلى از شروط اقتصاد مقاومتى 218

چگونگى ايفاى نقش نخبگان در اقتصاد دانش بنيان و مقاومتى 219

الزام دوازدهم: خصوصى سازى و تكيه به مردم 221

سپردن برخى از طرحها به بخش خصوصى از لوازم اقتصاد مقاومتى 221

اميد به ايجاد ساختار اقتصادىِ متكّى به مقاومت مردم 223

مردمى كردن اقتصاد؛ از تكيه گاه هاى اقتصاد مقاومتى 223

الزام سيزدهم: مديريّت مالى 225

صرفه جويى؛ بهترين راه حلّ كمبود اعتبارات در اقتصاد مقاومتى 225

ايفاى نقش مثبت توسّط بانكها در اقتصاد مقاومتى 226

بازنگرى در سياستهاى پولى و بانكى 226

مديريّت منابع مالىِ وارد شده از بانكها و مراكز خارجى 227

ص: 16

مديريّت دقيق منابع ارزى؛ از مسائل مهمّ اقتصاد مقاومتى 228

الزام چهاردهم: كاهش وابستگى به نفت 228

كاهش وابستگى به نفت؛ از الزامات اقتصاد مقاومتى 228

الزام پانزدهم: حمايت از درون زايى 230

ضرورت حمايت دولت از درون زايى در اقتصاد مقاومتى 230

استفاده ى حدّاكثرى از ظرفيّتهاى داخلى در اقتصاد مقاومتى 231

مراقبت از تأثيرگذارى بدِ برون گرايى بر درون زايى 232

پرهيز از واردات و تجارتِ تضعيف كننده ى توليدات داخلى 233

مشروط كردن خريدهاى خارجى به انتقال فنّاورى هاى آن 233

تلاش براى احياى بخشهاى سرمايه گذارى شده 234

الزام شانزدهم: افزايش بهره ورى 235

ارتقاى بهره بردارى از انرژى؛ لازمه ى ديگر اقتصاد مقاومتى 235

اهتمام صاحبان سرمايه و نيروى كار به افزايش بهره ورى 235

استفاده ى حدّاكثرى از زمان، منابع و امكانات 236

ارتقاى بهره ورى؛ كاهش هزينه هاى توليد و افزايش كيفيّت 236

الزام هفدهم: بايسته هاى معنوى 237

اعتماد به كمك الهى، هوش و دانش؛ از اركان مقاومت اقتصادى 237

همّت و توكّل به خداى متّعال؛ عامل پيشرفت در اقتصاد مقاومتى 238

الزام هجدهم: روحيّه و مديريّت جهادى 239

روحيّه و مديريّت جهادى؛ لازمه ى مهمّ اقتصاد مقاومتى 239

الزام نوزدهم: بايسته هاى تربيّتى 241

تربيّت جوانان با «هويّت مستقل»؛ لازمه ى تحقّق «اقتصاد مقاومتى» 241

الزام بيستم: كمك گيرى از بسيج 244

لزوم كمك گيرى دولت از بسيج در راستاى اجراى اقتصاد مقاومتى 244

آمادگى بسيج براى حضور داوطلبانه در اقتصاد مقاومتى 245

بسيج؛ از بخشهاى كمك كننده به اقتصاد مقاومتى 245

الزام بيست و يكم: اطّلاع رسانى و گزارش دهى 246

پايش و اطلاع رسانى؛ آخرين بخش از لوازم اقتصاد مقاومتى 246

ارائه ى گزارش پيشبرد اقتصاد مقاومتى به مردم 247

فصل پنجم: موانع و چالشهاى پيشِرو 249

ص: 17

شمارش برخى چالشهاى پيش روى اجراى طرحهاى اقتصادى 251

1. عدم پيگيرى شايسته ى طرحهاى خوب 251

2. سطحى نگرى علمى و سهل انگارى عملى 252

3. سرخوردگى ناشى از ديربازده بودن نتايج كارهاى بزرگ 253

4. راه هاى موازى، آسان ولى مهلك 254

5. تصوّر غلط حل شدن مشكلات با كوتاه آمدن از عقايد 255

6. تصوّر عدم تحمّل مشكلات توسّط مردم 256

7. ترديد در توانايى هاى درونى و عدم اعتماد به جوانان خود 256

8. تصميمهاى خلق السّاعه و بى برنامه 257

اعلام نارضايتى از ميزان پيشرفت الگوى اقتصاد مقاومتى 258

گلايه از عمل نكردن مسئولين دولتى به اقتصاد مقاومتى 259

اقتصاد مقاومتى، نيازمند اقدام عملى نه تكرار زبانى 260

بى فايده بودن تكرار شعارِ اقتصاد مقاومتى بدون عمل 260

مقدّماتى و بى ربط بودن برخى از گزارشها به نام اقتصاد مقاومتى 261

فصل ششم: نتايج و فوايد 263

تبيين برخى فوايد مترتّب بر اجراى سياستهاى «اقتصاد مقاومتى» 265

بى فايده شدن تحريمها؛ نتيجه ى مقاوم سازى درونىِ اقتصاد 267

مصونيّت از تحريم توأم با حفظ اصول؛ دستاورد اقتصاد مقاومتى 271

جلو بودن از برنامه هاى دشمن؛ از اقتضائات اقتصاد مقاومتى 273

حلّ مسائل بيرونى؛ نتيجه ى تقويّت اقتصاد داخلى 274

نتايج كوتاه مدّت، ميان مدّت و بلندمدّتِ اقتصاد مقاومتى 275

اميد به فائق آمدن اقتصاد مقاومتى بر تحريمها و ترفندهاى دشمن 276

شمارش برخى نتايج حاصل از حركت انقلابىِ اقتصاد مقاومتى 277

سرعت و موفّقيّت؛ نتيجه ى كارهاى انقلابى در تمام عرصه ها 278

آشكار شدن نياز دنيا به ايران؛ نتيجه ى تكيه بر «اقتصاد مقاومتى» 280

كم اهمّيّت شدن ميزان پولهاى بازگشتى؛ فايده ى تحقّق اقتصاد مقاومتى 282

فصل هفتم: مرورى متوالى بر سياستهاى اقتصادى ابلاغ شده 283

1. سياستهاى كلّى «امنيّت اقتصادى» 285

2. فرمان هشت ماده اى مبارزه با مفاسد اقتصادى به سران قوا 286

ص: 18

3. سياستهاى راهبردى اصل چهل و چهار قانون اساسى 289

4. سياست هاى كلّى برنامه ى پنجم توسعه (بخش اقتصادى) 291

5. سياستهاى كلّى اصلاح الگوى مصرف 295

6. سياستهاى كلّى نظام در امور «تشويق سرمايه گذارى» 299

7. سياستهاى كلّى اشتغال 300

8. سياستهاى كلّى توليد ملّى، حمايت از كار و سرمايه ى ايرانى 301

9. سياستهاى كلّى اقتصاد مقاومتى 304

فهرست آيات قرآن كريم 311

فهرست روايات 312

فهرست موضوعات 313

فهرست اشخاص، اماكن، دولتها و غيره 330

ص: 19

اقتصاد مقاومتى يعنى ما اگر به نيروى داخلى، به ابتكار جوانها، به فعّاليّت ذهنها و بازوها در داخل، تكيه كنيم و اعتماد كنيم، از فخر و منّت دشمنان خارجى، خودمان را رها خواهيم كرد؛ راه درست اين است. معناى اقتصاد مقاومتى اين است كه ما نگاه كنيم، ظرفيّتهاى بى پايانى را كه در داخل هست جستجو كنيم، شناسايى كنيم، با برنامه ريزى درست و صحيح اين ظرفيّتها را فعّال كنيم، اين استعدادها به كار گرفته بشوند.

در ديدار مردم استان ايلام در سالروز ولادت اميرالمؤمنين (ع) 1393/2/23

ص: 1

ص: 2

مقدّمه

هدف گذارى و رسيدن به هدف در امور كلان، علاوه بر ابزارها، روشها و امكانات، هميشه نيازمند مقدّماتى است كه نسبت به نوع و محتواى آن هدف، كوتاه مدّت، ميان مدّت و يا بلندمدّت خواهد بود. يكى از مهم ترين اين مقدّمات «فرهنگ سازى» و «گفتمان سازى» است. به نظر مى رسد رهبر معظم انقلاب، حضرت آيت الله خامنه اى حفظه الله نيز همين ترتيب را در تمام مطالبات و امور مهمّ خويش از مسئولين و مردم جامعه، پيش رو گرفته و رعايت كرده اند. مسأله ى «اقتصاد» از آن جمله است. لذا مى فرمايند بببب: بببب

«من سال 86 در صحن مطهر على بن موسى الرضا (عليه الصّلاة و السّلام) در سخنرانىِ اول سال گفتم كه اينها دارند مسئله ى اقتصاد را پيگيرى ميكنند؛ بعد هم آدم ميتواند فرض كند كه اين شعارهاى سال حلقه هائى بود براى ايجاد يك منظومه ى كامل در زمينه ى مسائل اقتصاد؛ يعنى اصلاح الگوى مصرف، مسئله ى جلوگيرى از اسراف، مسئله ى همت مضاعف و كار مضاعف، مسئله ى جهاد اقتصادى، و امسال توليد ملى و حمايت از كار و سرمايه ى ايرانى. ما اينها را به عنوان شعارهاى زودگذر مطرح نكرديم؛ اينها چيزهائى است كه ميتواند حركت عمومى كشور را در زمينه ى اقتصاد ساماندهى كند؛ ميتواند ما را پيش ببرد. ما بايد دنبال اين راه باشيم.»(1)

ص: 3


1- . در ديدار كارگزاران نظام 1391/5/3

بعبارت ديگر و با توجه به نامهايى كه در فرمايش فوق از حضرت آقا به آنها اشاره نشده است؛ مى توان گفت با نامگذارى سال 87 به سال «نوآورى و شكوفايى»، حلقه هاى اين منظومه آغاز مى شود و ادامه مى يابد تا به سال 92 كه سال «حماسه ى سياسى؛ حماسه ى اقتصادى» و 93 كه «عزم ملّى و مديريت جهادى» باشد، مى رسد. و شايد با همين ديدگاه بتوانيم، سال 95 را آخرين و كاملترين حلقه از منظومه ى شعارهاى اقتصادىِ چند سال اخير دانست كه با نامِ «اقتصادِ مقاومتى؛ اقدام و عمل» طنين انداز گشته است.

البته اقدامات رهبرى در عرصه ى اقتصاد به ايجاد شعار و نامگذارى سالها ختم نمى شود و به نظر مى رسد همين فعاليت منظومه وار را در تدوين سياستهاى كلان جامعه نيز در نظر گرفته اند. امرى كه با بررسى سياستهاى كلانِ ابلاغ شده به وضوح دريافت مى شود. يعنى از ابلاغ سياستهايى همچون خصوصى سازى و... آغاز مى شود تا به ابلاغ سياستهاى «اقتصاد مقاومتى» مى رسد. امّا با بررسى مسائل مربوط به اين سياستها نيز مى توان گفت، آخرين و مهم ترين حلقه از منظومه ى نظام اقتصادى كلان نظام، همين سياستهاى «اقتصاد مقاومتى» مى باشد. و شايد توضيحاتى كه معظّمٌله در ابتداى ابلاغيه مرقوم فرموده اند نشانه اى ديگر از اهمّيّت ويژه ى اين سياست باشد بببب: بببب

بسم الله الرّحمن الرّحيم

ايران اسلامى با استعدادهاى سرشار معنوى و مادى و ذخائر و منابع غنى و متنوع و زيرساخت هاى گسترده و مهم تر از همه، برخوردارى از نيروى انسانى متعهد و كارآمد و داراى عزم راسخ براى پيشرفت، اگر از الگوى اقتصادى بومى و علمى برآمده از فرهنگ انقلابى و اسلامى كه همان اقتصاد مقاومتى است، پيروى كند نه تنها بر همه مشكلات اقتصادى فائق مى آيد و دشمن را كه با تحميل يك جنگ اقتصادى تمام عيار در برابر اين ملت بزرگ صف آرايى كرده، به شكست و عقب نشينى وا

ص: 4

مى دارد، بلكه خواهد توانست در جهانى كه مخاطرات و بى اطمينانى هاى ناشى از تحولات خارج از اختيار، مانند بحران هاى مالى، اقتصادى، سياسى و... در آن رو به افزايش است، با حفظ دستاوردهاى كشور در زمينه هاى مختلف و تداوم پيشرفت و تحقق آرمان ها و اصول قانون اساسى و سند چشم انداز بيست ساله، اقتصاد متكى به دانش و فناورى، عدالت بنيان، درون زا و برون گرا، پويا و پيشرو را محقق سازد و الگوئى الهام بخش از نظام اقتصادى اسلام را عينيت بخشد.

اكنون با مداقّه لازم و پس از مشورت با مجمع تشخيص مصلحت نظام، سياست هاى كلى اقتصاد مقاومتى كه در ادامه و تكميل سياست هاى گذشته، خصوصاً سياست هاى كلى اصل 44 قانون اساسى و با چنين نگاهى تدوين شده و راهبرد حركت صحيح اقتصاد كشور به سوى اين اهداف عالى است، ابلاغ مى گردد.

لازم است قواى كشور بى درنگ و با زمان بندى مشخص، اقدام به اجراى آن كنند و با تهيه قوانين و مقررات لازم و تدوين نقشه راه براى عرصه هاى مختلف، زمينه و فرصت مناسب براى نقش آفرينى مردم و همه فعالان اقتصادى را در اين جهاد مقدس فراهم آورند تا به فضل الهى حماسه اقتصادى ملت بزرگ ايران نيز همچون حماسه سياسى در برابر چشم جهانيان رخ نمايد. از خداوند متعال توفيق همگان را در اين امر مهم خواستارم.

سيّدعلى خامنه اى - 29 / بهمن ماه/ 1392

به دليل اهمّيت موضوع و دخالت سياستهايى همچون خصوصى سازى (اصل 44)، سياستهاى كلّى حمايت از كار و سرمايه ى ايرانى، سياستهاى انرژى، اقتصاد مقاومتى و... در فهم رويكرد اقتصادى كلان نظام و ارتباط مستقيم آن با موضوعِ كتاب، فصل آخر از اين كتاب را به ابلاغيه و محتواى اين سياستها اختصاص داده ايم.

و نيز بديهى است كه اقدامات رهبرى در عرصه ى ساماندهى امور

ص: 5

كلان جامعه كه «اقتصاد» نيز از آن جمله است، به اينجا هم ختم نمى شود. توصيه ها، تذكّرات، تبيينات، تشويقات، عزل و نصب ها، تكرار براى گفتماسازى، شفاف سازى ها و... نيز از جمله ى اين اقدامات است.

در اين كتاب سعى شده است صرفاً به بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامى، حضرت آيت الله العظمى خامنه اى (حفظه الله تعالى) در موضوع «اقتصاد مقاومتى» پرداخته شود، بدون اشاره به هر موضوعِ اقتصادى ديگرى كه به وفور در بيانات ايشان ديده مى شود. يعنى محتواى كتاب، بياناتِ مستقيم معظّم له نسبت به اقتصاد مقاومتى است، اگرچه نسبت به بسيارى از آنها اشاره اى به ابعاد مختلف موضوع هر بند - البته فقط اشاره اى كوتاه به ابعاد مختلف مربوط به موضوع - شده است. والّا در بيشتر موارد، هر يك از مسائل مطرح شده در عباراتِ فرعى (تو رفته) قابليت تبديل به يك كتاب و مجموعه ى بزرگترى را دارند. مثل كتاب «جهاد اقتصادى» كه بيانات رهبرى در مسائل مربوط به يكى از ابعادِ مسائل اقتصادى است.

در پايان ضمن پوزش از نواقص احتمالى كتاب، اميدوارم اين مجموعه، اقدامى باشد در راستاى «اقدام و عمل» مسئولين و آحادّ مردم نسبت به فرامين معظّم له در عرصه ى اقتصاد مقاومتى. ان شاء الله.

ومن الله التوفيق

مَهدى مطهرى

ص: 6

فصل اوّل : ماهيّت و ويژگى ها

اشاره

ص: 7

ص: 8

(اشاره بببب: بببب اگر چه برخى عناوين اين فصل شبيه عناوين مندرج در الزامات مندرج در فصل ششم است، امّا اين فصل ناظر به تعريف ويژگى ها و اصول موجود در سياستهاى «اقتصاد مقاومتى» است، در حالى كه فصل ششم ناظر به عمل به اين اصول است؛ يعنى به نحوى اين دو فصل در طول همديگر هستند و به نحوى مكمّل. ضمن اينكه معظّم له نيز در برخى از بيانات، همين تفكيك را از هم انجام داده اند. يعنى در يكى از بيانات، اين عناوين را مطرح كرده اند به عنوان چيستى و مؤلّفه هاى اقتصاد مقاومتى و در بياناتى ديگر همين عناوين را مطرح كرده اند البتّه با لحن و محتوايى ديگر كه ناظر به راهكارهاى عمليّاتى رسيدن به آن عناوين و اهداف است.(1)

تبيين ابعاد مختلف اقتصاد مقاومتى با پاسخ به سه سؤال اساسى

سه سؤال(2) درمورد اقتصاد مقاومتى كه در حقيقت اقتصاد مقاوم است، وجود دارد؛ من اين سه سؤال را مطرح ميكنم. سؤال اوّل اين است كه اقتصاد مقاومتى چه هست و چه نيست ؟ خصوصيّات مثبت آن و خصوصيّات منفى و سلبىِ آن چيست ؟ سؤال دوّم بببب: بببب آيا اقتصاد مقاومتى كه داريم شعار آن را ميدهيم، تحقّق پذير است، ممكن است، يا نه، خيالات خام است ؟

ص: 9


1- . براى مثال از كنار هم قراردادن بيانات در تاريخهاى 1392/12/20 و 1393/11/29 اين تركيب، روشن ميشود.
2- . البتّه در اين فصل فقط به سؤال اوّل خواهيم پرداخت.

سؤال سوّم بببب: بببب اگر تحقّق اقتصاد مقاومتى ممكن است، الزامات آن چيست، چه كارهايى بايد انجام بگيرد؟ امروز من به اين سه سؤال جواب ميدهم؛ اين مربوط به اقتصاد است.(1)

بررسى جنبه هاى مختلف سلبى و ايجابى در اقتصاد مقاومتى

1. الگوى علمى متناسب با نيازهاى كشور؛ امّا غيرمنحصر به كشور ما

سؤال اوّل بببب: بببب گفتيم كه اقتصاد مقاومتى چه هست و چه نيست ؟

اوّلاً يك الگوى علمى متناسب با نيازهاى كشور ما است - اين آن جنبه ى مثبت - امّا منحصر به كشور ما هم نيست؛ يعنى بسيارى از كشورها، امروز با توجّه به اين تكانه هاى اجتماعى و زيروروشدنهاى اقتصادى اى كه در اين بيست سى سال گذشته اتّفاق افتاده است، متناسب با شرايط خودشان به فكر يك چنين كارى افتاده اند. پس مطلب اوّل اينكه اين حركتى كه ما داريم انجام ميدهيم، دغدغه ى ديگر كشورها هم هست؛ مخصوص ما نيست.(2)

*

اين الگو البتّه مخصوص ما نيست؛ الگوى اقتصاد مقاومتى را بعضى از كشورهاى ديگر هم براى خودشان پيش بينى كردند، انتخاب كردند، اثرش را هم ديدند.(3)

2. الگوى اقتصادى درون زا؛ امّا برون گرا

اشاره

دوّم اينكه گفتيم اين اقتصاد درون زا است. درون زا است يعنى چه ؟ يعنى از دل ظرفيّتهاى خود كشورما و خود مردم ما ميجوشد؛ رشد اين نهال و اين درخت، متّكى است به امكانات كشور خودمان؛ درون زا به اين معنا است. امّا درعين حال درون گرا نيست؛ يعنى اين اقتصاد مقاومتى، به اين معنا نيست

ص: 10


1- . در جمع زائران حرم مطهّر رضوى 1393/1/1
2- . همان.
3- . در ديدار مسئولان نظام 1394/4/2

كه ما اقتصاد خودمان را محصور ميكنيم و محدود ميكنيم در خود كشور؛ نه، درون زا است، امّا برون گرا است؛ با اقتصادهاى جهانى تعامل دارد، با اقتصادهاى كشورهاى ديگر با قدرت مواجه ميشود. بنابراين درون زا است، امّا درون گرا نيست. اينها را كه عرض ميكنم، براى خاطر اين است كه در همين زمينه ها الان قلمها و زبانها و مغزهاى مغرض، مشغول كارند كه [القا كنند] «بله، اينها ميخواهند اقتصاد كشور را محدود كنند و در داخل محصور كنند». انواع و اقسام تحليلها را براى اينكه ملّت را و مسئولان را از اين راه - كه راه سعادت است - جدا بكنند، دارند ميكنند. من عرض ميكنم تا براى افكار عموميمان روشن باشد.(1)

*

نقطه ى كانونى اقتصاد مقاومتى عبارت است از درون زايى در كنار برون گرايى. درون زايى به معناى انزواطلبى تعبير نشود؛ درون زايى با نگاه به بيرون و با گرايش به بيرون جامعه امّا تكيه به توانايى درونى و به ظرفيّت درونى كه حالا مقدارى عرض خواهم كرد؛ قبلاً هم مطالب زيادى در اين زمينه گفته ايم.(2)

عدم مخالفت رهبرى با تجارت جهانى در صورت ايجاد بنيه ى كافى

بنده در اساس با تجارت جهانى مخالف نيستم. از چندى پيش از اين - از زمان رياست جمهورى قبلى تا امروز - كه دنبال اين قضيّه هستند، بارها با من صحبت كرده اند. بنده هم گفته ام آن روز كه ما بتوانيم با بنيه ى كافى وارد اين ميدان شويم، اگر نشويم به خودمان ظلم كرده ايم؛ امّا اوّل بايد بنيه اش را ايجاد كنيم.(3)

ص: 11


1- . در جمع زائران حرم مطهّر رضوى 1393/1/1
2- . در ديدار مسئولان نظام 1394/4/2
3- . در ديدار مديران صدا و سيما 1381/11/15

3. الگوى اقتصادى مردم بنياد؛ امّا با نظارت دولت

اشاره

سوّم اينكه اين اقتصادى كه به عنوان اقتصاد مقاومتى مطرح ميشود، مردم بنياد است؛ يعنى بر محور دولت نيست و اقتصاد دولتى نيست، اقتصاد مردمى است؛ با اراده ى مردم، سرمايه ى مردم، حضور مردم تحقّق پيدا ميكند. امّا «دولتى نيست» به اين معنا نيست كه دولت در قبال آن مسئوليّتى ندارد؛ چرا، دولت مسئوليّت برنامه ريزى، زمينه سازى، ظرفيّت سازى، هدايت و كمك دارد. كار اقتصادى و فعّاليّت اقتصادى دستِ مردم است، مال مردم است؛ امّا دولت - به عنوان يك مسئول عمومى - نظارت ميكند، هدايت ميكند، كمك ميكند. آنجايى كه كسانى بخواهند سوءاستفاده كنند و دست به فساد اقتصادى بزنند، جلوى آنها را ميگيرد؛ آنجايى كه كسانى احتياج به كمك دارند، به آنها كمك ميكند؛ بنابراين آماده سازى شرايط، وظيفه ى دولت است؛ تسهيل ميكند.(1)

بقاى نظارت دولت با وجود مردمى شدن اقتصاد

البتّه دولت وقتى كه شانه ى خودش را از فعّاليّتهاى اقتصادى خالى ميكند، معنايش اين نيست كه از اقتصاد كناره ميگيرد؛ نه، سياستگذارى ها باز هم در اختيار دولت است، دست دولت است؛ يعنى بايستى سياست را دولت بگذارد، بايستى نظارت را دولت بكند.(2)

4. الگوى اقتصادى دانش بنيان؛ امّا غير منحصر به دانشمندان

اشاره

چهارم، گفتيم اين اقتصاد، اقتصاد دانش بنيان است؛ يعنى ازپيشرفتهاى علمى استفاده ميكند، به پيشرفتهاى علمى تكيه ميكند، اقتصاد را بر محور علم قرار ميدهد؛ امّا معناى آن اين نيست كه اين اقتصاد منحصر به دانشمندان است و فقط دانشمندان ميتوانند نقش ايفا كنند در اقتصاد مقاومتى؛ نخير،

ص: 12


1- . در جمع زائران حرم مطهّر رضوى 1393/1/1
2- . در ديدار رئيس جمهور و اعضاى هيئت دولت 1389/6/8

تجربه ها و مهارتها - تجربه هاى صاحبان صنعت، تجربه ها و مهارتهاى كارگرانى كه داراى تجربه و مهارتند - ميتواند اثر بگذارد و ميتواند در اين اقتصاد نقش ايفا كند. اينكه گفته ميشود دانش محور، معناى آن اين نيست كه عناصر با تجربه ى صنعتگر يا كشاورز كه در طول سالهاى متمادى كارهاى بزرگى را بر اساس تجربه انجام داده اند، اينها نقش ايفا نكنند؛ نخير، نقش بسيار مهمّى هم به عهده ى اينها است.(1)

تكيه بر علم؛ يكى از كليدهاى حلّ مشكلات اقتصادى

در زمينه ى علم؛ ببينيد ما يك حركت پرشتابى را از حدود ده سال، يازده سال پيش به اين طرف درزمينه ى علم داريم؛ يك حركت خوبى شروع شده و آنطور كه من دارم ميبينم و گزارشها را ملاحظه ميكنم، اين حركت روزبه روز هم بيشتر شده، يعنى آن روز اوّلى كه ما مسئله ى استغناى علمى وشكستن مرزهاى علم ونهضت نرم افزارى را مطرح كرديم، خود بنده هم باور نميكردم كه اين همه ظرفيّت براى پيشرفت و سرعت پيشرفت وجود داشته باشد؛ بعد ناگهان ديديم واقعاً از اطراف، مثل چشمه اى جوشيد. الان شما نگاه كنيد، مراكز تحقيقاتى ما، پاركهاى علمى - فناورى ما، دانشگاه هاى ما در بخشهاى مختلف، در حال جوششند؛ اين بايد متوقّف نشود. در زمينه ى اقتصاد هم اين آن چيزى است كه به ما كمك اساسى خواهد كرد؛ يعنى اگر ما توانستيم كار علمى را پيش ببريم و علم را اقتصادى كنيم - كه حالا اشاره خواهم كرد - قطعاً در زمينه ى اقتصاد از فروش نفت و از خام فروشى هايى كه داريم و مانند اينها، براى ما بسيار پر صرفه تر خواهد بود.

امسال در ديدارِ ماه رمضان - حالا يادم نيست كه اساتيد دانشگاه بودند، يا دانشجوها؛ در يكى از اين دو ديدار - يكى از حضّار يك سخنرانى اى كرد، يك عنصرى را، يك محصولى را معرّفى كرد كه درآمد

ص: 13


1- . در جمع زائران حرم مطهّر رضوى 1393/1/1

آن براى كشور چندين برابر - كه حالا من چون يادم نمانده متأسّفانه، نميتوانم بگويم؛ البتّه يادداشت كرده ام - بيشتر از درآمد مثلاً فرض كنيد كه نفت ما است يا گاز ما است كه اگر چنانچه روى آن محصول كار بكنيم كه مشترى هم در دنيا دارد، علاقه مند هم دارد، براى ما هم مشكلات توليدى ندارد، ميتوانيم چنين درآمدهايى داشته باشيم؛ يعنى واقعاً يكى از كليدهاى حلّ مشكلات اقتصادى و معضلات اقتصادى ما، تكيه ى روى علم است.(1)

5. الگوى اقتصادى عدالت محور؛ امّا با توجّه به شاخصهاى علمى دنيا

اشاره

پنجم، اين اقتصاد، عدالت محور است؛ يعنى تنها به شاخصهاى اقتصاد سرمايه دارى - [مثل] رشد ملّى، توليد ناخالص ملّى - اكتفا نميكند؛ بحث اينها نيست كه بگوييم رشد ملّى اينقدر زياد شد، يا توليد ناخالص ملّى اينقدر زياد شد؛ كه در شاخصهاى جهانى و در اقتصاد سرمايه دارى مشاهده ميكنيد. در حالى كه توليد ناخالص ملّى يك كشورى خيلى هم بالا ميرود، امّا كسانى هم در آن كشور از گرسنگى ميميرند! اين را ما قبول نداريم. بنابراين شاخص عدالت - عدالت اقتصادى و عدالت اجتماعى در جامعه - يكى از شاخصهاى مهم در اقتصاد مقاومتى است، امّا معناى آن اين نيست كه به شاخصهاى علمى موجود دنيا هم بى اعتنايى بشود؛ نخير، به آن شاخصها هم توجّه ميشود، امّا بر محور «عدالت» هم كار ميشود. عدالت در اين بيان و در اين برنامه به معناى تقسيم فقر نيست، بلكه به معناى توليد ثروت و ثروت ملّى را افزايش دادن است.(2)

مخالفت جدّى حضرت امام (ره) با اشرافيگرى و نابرابرى اقتصادى

در بُعد مسائل داخلى كشور؛ امام طرفدار جدّى حمايت از محرومان

ص: 14


1- . در ديدار رئيس جمهور و اعضاى هيئت دولت 1392/6/6
2- . در جمع زائران حرم مطهّر رضوى 1393/1/1

و مستضعفان بود؛ امام نابرابرى اقتصادى را با شدّت و حدّت رد ميكرد؛ اشرافيگرى را با تلخى رد ميكرد؛ به معناى واقعى كلمه امام طرفدار عدالت اجتماعى بود؛ طرفدارى از مستضعفان، شايد يكى از پرتكرارترين مطالبى است كه امام بزرگوار ما در بياناتشان گفتند؛ اين يكى از خطوط روشن امام است؛ اين يكى از اصول قطعى امام است، همه بايد تلاش كنند كه فقر را ريشه كن كنند؛ همه بايد تلاش كنند كه محرومان را از محروميّت بيرون بياورند و تا آنجايى كه در توان كشور است، به محرومان كمك كنند. از آن طرف به مسئولان كشور هشدار ميداد درباره ى خوى كاخ نشينى - اين نكته اى كه در قرآن هم آمده است: وَ سَكَنْتُمْ فِي مَسٰاكِنِ اَلَّذِينَ ظَلَمُوا -(1) و همه را از خوى كاخ نشينى برحذر ميداشت، تأكيد مكرّر ميكرد بر اينكه به وفادارى طبقات ضعيف اعتماد كنيد؛ اين را امام مكرّر ميگفت كه اين كوخ نشينانند، اين فقرايند، اين محرومانند كه اين صحنه ها را با وجود محروميّتها پر كرده اند، اعتراض هم نميكنند، در ميدانهاى خطر هم حاضر ميشوند؛ [امّا] آن كسانى كه برخوردارى هاى بيشترى داشتند، در موارد مختلف اگر مشكلى پيش مى آمد، اتّفاقاً آنها بيشتر ابراز نارضايى ميكردند. اين وفادارى طبقات متوسّط مردم و طبقات محروم مردم، از نظر امام يك امر برجسته بود و اين را تأكيد ميكرد. بر مصرف درست بيت المال تأكيد ميكرد، بر پرهيز كردن از اسراف تأكيد ميكرد. اين هم يكى از خطوط اساسى است. مسئله ى عدالت اجتماعى، طرفدارى از محرومان و دورى از خوى اشرافيگرى و خوى تجمّل گرايى و عمل در اين جهت.(2)

6. بهترين راه حلّ مشكلات اقتصادى كشور؛ امّا غير منحصر به امروز

اشاره

ششم، در اينكه گفتيم اقتصاد مقاومتى بهترين راه حلّ مشكلات اقتصادى

ص: 15


1- . سوره ى ابراهيم، بخشى از آيه ى 45
2- . در مراسم بيست و ششمين سالروز رحلت حضرت امام خمينى (ره) در حرم مطهّر امام خمينى (ره) 1394/3/14

كشور است شكّى نيست، امّا معناى آن اين نيست كه ناظر به مشكلات كنونى كشور است - كه يك مقدارى از آن مربوط به تحريم است، يك مقدارى از آن مثلاً مربوط به غلط بودن فلان برنامه است - نه، اين مال هميشه است. اقتصاد مقاومتى يعنى مقاوم سازى، محكم سازى پايه هاى اقتصاد؛ اين چنين اقتصادى چه در شرايط تحريم، چه در شرايط غير تحريم، بارور خواهد بود و به مردم كمك ميكند.(1)

*

سؤال اين است كه آيا مطرح كردن اقتصاد مقاومتى در شرايط كنونى، به معناى اين است كه ما يك حركت مقطعى ميخواهيم انجام بدهيم ؟ چون حالا كشور دچار تحريم و دچار فشار و دچارجنگ اقتصادى است، همچنان كه مثلاً هيئتهاى فكر و عمل براى مقابله ى با جنگ اقتصادى تشكيل ميشود، اين سياستها را براى اين ابلاغ كرده ايم ؟ جواب اين است كه نه، به هيچ وجه اين جورى نيست؛ اين سياستها، سياستهاى بلندمدّت است؛ براى امروز هم مفيد است، براى دورانى كه هيچ تحريمى هم ما نداشته باشيم مفيد است؛ يعنى سياستهاى بلندمدّتى است كه بناى اقتصاد كشور بر اينها گذاشته ميشود؛ تدبير مقطعى نيست، اين يك تدبير بلندمدّت است، يك سياست راهبردى است.(2)

لزوم نگاه بلندمدّت و همه جانبه به كارهاى اقتصادى كلان

در اقتصاد هم همين جور است؛ بايد با برنامه، با حكمت، با تدبير، با نگاه بلندمدّت و همه جانبه، با يك هندسه ى صحيح كارها را مشاهده كنند، نگاه كنند، وارد ميدان شوند.(3)

ص: 16


1- . در جمع زائران حرم مطهّر رضوى 1393/1/1
2- . در جلسه ى تبيين سياستهاى اقتصاد مقاومتى 1392/12/20
3- . در ديدار كارگران و فعّالان بخش توليد كشور 1392/2/7
عدم وابستگى سياستهاى اقتصادى كشور به تحريمها

ما دوست داريم تحريمها برداشته بشود، امّا اگر تحريم هم برداشته نشود ما ميتوانيم از طرق ديگرى خودمان را اداره كنيم؛ اين ثابت شده. يك روزى بنده اين را مطرح كردم،(1) امروز خوشبختانه ميبينيم اقتصاددانها، مسئولين گوناگون، افراد وارد در مسائل اقتصادى كشور، همه دائماً اين را تكرار ميكنند؛ ميگويند اين جور نيست كه مسائل اقتصادى كشور وابسته ى به اين تحريمها باشد تا با برداشتن تحريمها، مشكلات اقتصادى برطرف بشود؛ نه، مشكلات اقتصادى با اراده ى خودمان، با نيّت خودمان، به دست خودمان، با تدابير خودمان ممكن است برطرف بشود؛ چه تحريم باشد، چه نباشد. البتّه تحريم نباشد، آسان تر است؛ تحريم باشد يك قدرى مشكل تر است، امّا ممكن است.(2)

7. الگوى اقتصادىِ مقاومتى؛ امّا غير منحصر به دفاعِ صِرف

در زمينه ى مسائل اقتصادى، «اقتصاد تهاجمى» را مطرح كردند؛ عيبى ندارد. بنده فكر اقتصاد تهاجمى را نكردم. اگر واقعاً يك تبيين دانشگاهى و آكادميك نسبت به اقتصاد تهاجمى - به قول ايشان، مكمّل اقتصاد مقاومتى - وجود دارد، چه اشكالى دارد؟ آن را هم مطرح كنيم. آنچه كه به نظر ما رسيده، اقتصاد مقاومتى بوده. البتّه اقتصاد مقاومتى فقط جنبه ى نفى نيست؛ اينجور نيست كه اقتصاد مقاومتى معنايش حصار كشيدن دور خود و فقط انجام يك كارهاى تدافعى باشد؛ نه، اقتصاد مقاومتى يعنى آن اقتصادى كه به يك ملّت امكان ميدهد و اجازه ميدهد كه حتّى در شرايط فشار هم رشد و شكوفايى خودشان را داشته باشند. اين يك فكر است، يك مطالبه ى عمومى است.(3)

ص: 17


1- . ازجمله، در ديدار مسئولان و كارگزاران نظام 1393/4/16
2- . در ديدار جمعى از معلّمان و فرهنگيان سراسر كشور 1394/2/16
3- . در ديدار دانشجويان 1391/5/17

8. الگوى اقتصادى متّكى بر اصول؛ امّا قابل تكميل و توسعه

طبعاً كشورى مثل كشور ما - كشور ما كشور بزرگى است، كشور ريشه دارى است، كشور داراى موقعيّت ممتازى است، امروز در دنيا كشور بسيار آبرومندى است، داراى فرهنگ مترقّى است، داراى سابقه ى درخشان و مترقّى است، داراى هدفهاى بلندى است، حرف نويى مطرح كرده، كشورى با اين خصوصيّات - نياز دارد به اينكه اقتصاد آن با همان خصوصيّاتى باشد كه در سياستهاى اقتصاد مقاومتى مورد ملاحظه قرار گرفته. عرض كرديم اين سياستها، سياستهاى متحجّرى نيست، بسته نيست كه اگر چنانچه يك فكر جديد، يك طرح جديد، راه نويى در دنيا به وجود آمد، نتواند آن را در خودش هضم كند، به هيچ وجه اين جور نيست؛ قابل انعطاف است، ميتواند تكميل بشود، ميتواند توسعه پيدا كند، لكن خط مستقيم آن تغيير پيدا نخواهد كرد.(1)

اقتصاد مقاومتى؛ يك كلّ فراگيرِ با دو جنبه ى نفى و اثبات

اقتصاد مقاومتى يك كلّ فراگير است كه از عرصه ى علمى تا عرصه ى فعّاليّتهاى فنّى، تا عرصه ى خدمات، تا عرصه ى بازرگانى و صادرات و واردات، تا عرصه ى آموزش در دانشگاه ها و دبيرستانها، همه را شامل ميشود. اگر ما جدّى بگيريم، الان مثلاً فرض بفرماييد گزارش مى آيد، حالا من نميدانم، فلان دستگاه را يا فلان ابزار را يا فلان قطعه را كه خيلى هم مهم است و كاربرد زيادى دارد، فرض كنيد فلان دستگاه فنّى ما دارد ميسازد، خوبش هم ميسازد، مپنا، آقاى على آبادى اينجا نشسته، من باب مثال؛ بعد همين را ما وارد كنيم. خب اين بد است. اين ضدِّ آن جهت گيرى اقتصاد مقاومتى است. اقتصاد مقاومتى اين چيزها را نفى ميكند. اقتصاد مقاومتى اثباتى دارد و نفى اى. اثباتش همين است كه ما ياد بگيريم كه به سمت توليد

ص: 18


1- . در جلسه ى تبيين سياستهاى اقتصاد مقاومتى 1392/12/20

داخلى رو بياوريم. عمده توليد است. نبايدهايش مهم تر است. نبايدهاى اقتصاد مقاومتى مهم تر است. يك كارهايى را نبايد كرد. شناسايى اين نبايدها خيلى مهم است. بعد جرئت اقدام اين نبايدها خيلى مهم است. در زمينه ى بازرگانى نمونه هاى مهمش هست، در زمينه هاى صنعتى و فنّى همين جور، در زمينه ى آموزش دانشگاه ها همين جور.(1)

اقتصاد مقاومتى؛ معقول تر و عميق تر از «رياضت اقتصادى»

من اشاره كنم به مسئله ى اقتصاد مقاومتى. مبانى اقتصاد مقاومتى و مجموعه ى سياستهاى اقتصاد مقاومتى، تدوين شده است، براى مشورت فرستاده شده به مجمع تشخيص مصلحت، آنجا دارند بررسى ميكنند. اقتصاد مقاومتى به معناى رياضت اقتصادى نيست، به معناى در لاك خود رفتن نيست؛ يك معناى كاملاً معقول تر و عميق ترى دارد كه قابل فهم و قابل دفاع است؛ و علاج هم همين است؛ ما بايد بتوانيم يك اقتصادى را در كشور به وجود بياوريم كه در مقابل بحرانها و جزرومدهاى بين المللى مقاوم باشد، آسيب نبيند؛ اين لازم است. البتّه شرايطى دارد؛ حالا ان شاءالله مى آيد از مجمع تشخيص و چقدر هم خوب است كه آقاى دكتر روحانى كه خودشان در مجمع تشخيص هم حضور دارند، آنجا تأكيد كنند كه اين كار هرچه زودتر ان شاءالله انجام بگيرد.(2)

*

ما به مردم نميگوييم كه رياضت بكشند؛ اين جور گاهى بعضى القا ميكنند. بعد از آنكه سياستهاى اقتصاد مقاومتى ابلاغ شد، هنوز مركّب آن خشك نشده، يك عدّه اى شروع كردند كه «اينها دارند مردم را به رياضت دعوت ميكنند»؛ نه، به هيچ وجه اين جور نيست... ما به هيچ وجه به مردم

ص: 19


1- . در ديدار عيدانه جمعى از مسئولان كشور، 1395/1/24
2- . در ديدار رئيس جمهور و اعضاى هيئت دولت 1392/6/6

نميگوييم رياضت [بكشند] ما ميگوييم ريخت وپاش نباشد؛ مصرف كردن يك حرف است، بد مصرف كردن يك حرف ديگر است.(1)

مراد از «اقدام و عمل»؛ اقدامات ملموس و قابل گزارش

ما امسال گفتيم «اقدام و عمل»؛(2) مراد ما از اقدام و عمل، اين است كه يك اقدام همه جانبه و فراگير صورت بگيرد، به طورى كه آخر سال بتوانيم گزارش بگيريم و دوستان گزارش بدهند كه اين چند كار، [مثلاً] اين ده مورد انجام گرفت. فرض كنيد در زمينه ى مسئله ى توليد، اين كارها انجام گرفت يا در مسئله ى توليد علم اين كارها انجام گرفت، يا در مورد مثلاً فرض كنيد كه ارتباطات تجارى بازرگانى خارجى، اين اقدامات انجام گرفت؛ [يعنى] كارهاى مشخّص. و انتظار ما اين است و اميدواريم ان شاءالله اين كار انجام بگيرد(3).

اقتصاد مقاومتى؛ نوع درونىِ پيشرفت اقتصاد كشور

الف) نوع اوّل: تأمين پيشرفت اقتصادى از ظرفيّتهاى درونى

اشاره

در نگاه كلان به اقتصاد كشورمان دو جور نگاه وجود دارد. من خواهش ميكنم بخصوص صاحب نظران و همچنين جوانان و عامّه ى مردم عزيزمان به اين نكته توجّه كنند كه دو جور نگاه به رونق اقتصادى و پيشرفت اقتصاد وجود دارد؛ يك نگاه ميگويد كه ما پيشرفت اقتصاد را بايد از ظرفيّتهاى درون كشور و درون مردم تأمين بكنيم. ظرفيّتهاى بسيار زيادى در كشور وجود دارد كه از اين ظرفيّتها يا استفاده نشده است يا درست استفاده نشده است؛ از اين ظرفيّتها استفاده كنيم؛ [يعنى] اقتصاد درون زا؛ اقتصادى كه مايه ى خود و مادّه ى خود را از درون كشور و از امكانات كشور و از

ص: 20


1- . در جلسه ى تبيين سياستهاى اقتصاد مقاومتى 1392/12/20
2- . اشاره به شعار سال، «اقتصاد مقاومتى؛ اقدام و عمل»
3- . در ديدار نوروزى جمعى از مسئولين كشور 1395/1/18

توانايى هاى مردم خودمان به دست آورد. اين يك نگاه است كه ميگويند براى رونق اقتصادى نگاه كنيم به امكانات درونى كشور و استعدادها را و ظرفيّتها را بشناسيم، آنها را بدرستى به كار بگيريم، [آن وقت] اقتصاد رشد خواهد كرد، نمو خواهد كرد؛ اين يك نگاه.(1)

راه حلّ عزّتمندانه ى مشكلات اقتصادى كشور با تقويّت توليد داخلى

بنده معتقدم مشكلات اقتصادى كشور كه از جمله ى مهم ترين آنها مسائل كارگرى است، مسئله ى معيشت است، مسئله ى بيكار شدن كارگران [است] - كه گزارشهايى ميرسد و انسان ميبيند اين گزارشها را - اگر به مسئله ى توليد توجّه بشود، حل خواهد شد. اشتغال ايجاد ميكند، احساس عزّت ايجاد ميكند، احساس بى نيازى ايجاد ميكند. وقتى يك كشورى متّكى به نيروى داخلى خودش شد، احساس استغنا خواهد كرد. ممكن است انسان ده مسئله را هم با دنيا بخواهد حل كند، امّا فرق ميكند حل كردن مسئله، رفتن پشت ميز مذاكره، وقتى شما احساس قدرت ميكنيد يا احساس ضعف ميكنيد. آدم وقتى احساس قدرت ميكند، يك جور مذاكره ميكند، وقتى احساس ضعف و احتياج ميكند، يك جور مذاكره ميكند. اگر ساخت داخلىِ قدرت در كشور در همه ى زمينه ها از جمله و بخصوص در زمينه ى اقتصادى، ساخت مستحكمى باشد، همه ى مسائل را با طرفهاى گوناگون ميشود مذاكره كرد؛ انسان منتها از موضع قدرت مذاكره ميكند، نه از موضع نياز، نه از موضع احتياج كه زبان دشمن را دراز كند، دائم شرط و شروط بگذارد، دائم حرف بى ربط و مفت بزند؛ بنده علاج را در اين ميبينم. من ميگويم - روز اوّل سال هم اين را گفتم - همه بايستى همه ى همّتشان را در بخشهاى مختلف و گوناگون براى مسئله ى توليد صرف كنند.(2)

ص: 21


1- . در جمع زائران حرم مطهّر رضوى 1394/1/1
2- . در ديدار جمعى از كارگران سراسر كشور 1394/2/9

ب) نوع دوّم: پيشرفت اقتصاد با كمك بيرون از مرزها

نگاه دوّم به اقتصاد كشور، نگاه به پيشرفت اقتصاد با استفاده از كمك بيرون از مرزها است؛ ميگويد سياست خارجى مان را تغيير بدهيم تا اقتصاد ما درست بشود، با فلان مستكبر كنار بياييم تا اقتصاد رونق پيدا كند، تحميل قدرتهاى مستكبر را در بخشهاى گوناگون و مسائل گوناگون بپذيريم تا اقتصادمان رونق پيدا كند؛ اين هم نگاه دوّم است. امروز شرايط كشور به ما نشان داده است كه اين نگاه دوّم يك نگاه كاملاً غلط و عقيم و بى فايده است. همين تحريمهايى كه امروز عليه ملّت ايران اعمال ميشود، دليل محكم و متقنى است بر غلط بودن اين نگاه؛ يعنى شما وقتى كه به اميد قدرتهاى خارجى نشستيد تا آنها بيايند اقتصاد شما را رونق بدهند و با زير بار آنها رفتن، اقتصاد را رونق بدهيد، آنها به حدّ كم قانع نيستند. وقتى كه شما نگاه ميكنيد به بيرون، مواجه ميشويد با يك مسئله اى مثل كاهش قيمت نفت؛ ناگهان قدرتهاى مستكبر با همراهى ايادى منطقه اى خودشان متأسّفانه به اين نتيجه ميرسند كه قيمت نفت را به نصف و گاهى كمتر از نصف برسانند؛ شما مواجه ميشويد با يك چنين مشكلى؛ وقتى نگاه به بيرون باشد، اين است. وقتى شما نگاه به درون كرديد، ديگر اين جور نيست. امروز خارجى ها و رؤساى قدرتهاى مستكبر ميخواهند همين نگاه دوّم را در مردم ما تقويّت كنند.(1)

ج) انتخاب نوع اوّل و بى فايدگى نوع دوّم

اشاره

من پيام رئيس جمهور آمريكا را كه به مناسبت عيد نوروز خطاب به مردم ايران كرده است ديدم؛ او در اين پيام ميگويد كه شما بياييد حرفهاى ما را قبول بكنيد؛ در واقع محتوا و محصول حرف او اين است ميگويد در مذاكرات هسته اى آن چيزى را كه ما به شما ديكته ميكنيم اين را شما

ص: 22


1- . در جمع زائران حرم مطهّر رضوى 1394/1/1

قبول بكنيد تا در كشور شما كار به وجود بيايد، تا سرمايه به وجود بيايد، تا فعّاليّت اقتصادى در كشور شما راه بيفتد؛ يعنى همين نگاه دوّم. اين نگاه، نگاهى است كه هرگز به نتيجه نخواهد رسيد؛ بايد نگاه كنيم به درون كشور، ظرفيّتهاى درونى بسيار است. اين اقتصاد مقاومتى اى كه ما عنوان كرديم و مطرح كرديم و خوشبختانه مورد قبول و استقبال همه ى صاحب نظران قرار گرفت - يعنى من حتّى يك نفر از صاحب نظران اقتصادى و اجتماعى را نديدم كه آنچه را به عنوان سياست اقتصاد مقاومتى مطرح شده، او رد كند - ناظر به همين است؛ يعنى ناظر به امكانات درونى كشور. وقتى كه اجازه نميدهند كه شما براى زمين خودت از بيرون آب بياورى، بايد چاه حفر كنى و از درون زمين خودت آب بيرون بياورى تا محتاج آب آن همسايه ى بخيل نباشى؛ بايد از درون خود استمداد كنيم و بتوانيم كارها را پيش ببريم.(1)

علاج مشكلات اقتصادى كشور در تقويّت توليد، نه مذاكرات

اينها وظايف ما است؛ اينها وظايف بخشهاى مختلف ما است. اين علاج مشكل اقتصادى كشور است كه مشكل اقتصادى كشور اگر بخواهد حل بشود، بايد روى توليد متمركز شد. همه به همين شكلى كه عرض كرديم، مسئوليّت دارند؛ البتّه بعضى مسئوليّتها سنگين تر است، بعضى سبك تر است امّا همه اين جورى مسئولند. كليد حلّ مشكلات اقتصادى در لوزان و ژنو و نيويورك نيست؛ در داخل كشور است. همه تلاش كنند، همه همّت كنند، ان شاءالله حل خواهد شد. ملّت ايران و مسئولين كشور كارهاى بزرگ ترى را در طول اين سالها انجام داده اند و شده است؛ مسئله ى توليد را هم ميتوانند حل كنند. دولت كنونى هم بحمدالله مشغول كار و علاقه مند [است] و افراد مطّلع در داخل دولت حضور دارند؛ تلاش كنند، كار كنند، دنبال كنند، ان شاءالله مشكلات را حل كنند.(2)

ص: 23


1- . در جمع زائران حرم مطهّر رضوى 1394/1/1
2- . در ديدار جمعى از كارگران سراسر كشور 1394/2/9

بيان ده مورد از ويژگى ها و مؤلّفه هاى الگوى اقتصاد مقاومتى

1. تحرّك، پويايى و بهبود شاخصهايى چون عدالت اجتماعى

اشاره

من 10 ويژگى را يادداشت كرده ام كه به شما عرض ميكنم كه اينها ويژگى هاى اين سياستهاى اقتصاد مقاومتى است كه مطرح شده و در واقع مؤلّفه هاى اين مجموعه است.

يكى مسئله ى ايجاد تحرّك و پويايى در اقتصاد كشور و بهبود شاخصهاى كلان است؛ از قبيل رشد اقتصادى، از قبيل توليد ملّى، از قبيل اشتغال، كاهش تورم، افزايش بهره ورى، رفاه عمومى. در تأمين اين سياستها، تحرّكى در اقتصاد كشور و بهبودى در اين شاخصها در نظر گرفته شده؛ و از همه ى اين شاخصها مهم تر، شاخص كليدى و مهمّ عدالت اجتماعى است. يعنى ما رونق اقتصادى كشور را بدون تأمين عدالت اجتماعى به هيچ وجه قبول نداريم و معتقد به آن نيستيم. كشورهايى هستند كه شاخصهايشان خيلى خوب است، مطلوب است، رشد اقتصاديشان خيلى بالا است؛ لكن تبعيض، اختلاف طبقاتى، نبود عدالت در آن كشورها محسوس است؛ ما اين را به هيچ وجه منطبق با خواست اسلام و اهداف جمهورى اسلامى نميدانيم. بنابراين يكى از مهم ترين شاخصهاى ما، شاخص عدالت اجتماعى است. بايد طبقات محروم از پيشرفت اقتصادى كشور به معناى واقعى كلمه بهره مند بشوند؛ اين مؤلّفه ى اوّل.(1)

نتيجه ى فقدان عدالت در دنياى ثروتمند غرب

شاخص سوّم(2)، مسئله ى عدالت است. بنده بارها عرض كرده ام - در جلسات خصوصى با بعضى از شماها در طول اين سالها - معتقد نيستم به پيشرفتِ بدون عدالت. ما اين دهه را اسم گذاشتيم به «دهه ى پيشرفت و عدالت». پيشرفت بدون عدالت همان نتيجه اى را خواهد داد كه شما

ص: 24


1- . در جلسه ى تبيين سياستهاى اقتصاد مقاومتى 1392/12/20
2- . شاخص سوّم از شاخصهاى دولت اسلامى

از تمدّن پرجلوه ى غرب، امروز داريد مشاهده ميكنيد. ثروت و قدرت و علم و فناورى، بيشتر از آن چيزى كه اينها دارند براى اين دوره تصوّر نميشده؛ اينها حدّاكثر را دارند، امّا در عين حال شما ملاحظه كنيد آنجا عدالت وجود ندارد. حالا در زمينه ى عدالت قضائى، در تبليغات سينمايى و داستانى و مانند اينها، حرف زياد ميزنند - كه غالباً، يعنى صدى هشتاد، دروغ است؛ اطّلاعاتى كه انسان در زمينه هاى قضائى دارد هم [نتيجه ميدهد كه] اين خبرها نيست در غرب - امّا در زمينه ى اقتصادى كه كاملاً واضح است. كسانى هستند كه از گرسنگى ميميرند، كسانى هستند كه در سرماى فرض كنيد كه 10 درجه زير صفر در فلان كشور ميميرند، يا از گرماى چهل درجه ميميرند! چرا انسان در گرماى چهل درجه به هلاكت بيفتد و بميرد؟ جز اين است كه سر پناه ندارد، خانه ندارد، در گوشه ى خيابان است، [در] گرماى چهل درجه، آب هم به او نميرسد، از بين ميرود؟ اينها وجود دارد؛ و [از طرفى] ثروتهاى انبوه افسانه اى هم امروز در غرب وجود دارد. اين بى عدالتى است، ما اين را نميخواهيم، اسلام اين را از ما نخواسته. ما پيشرفت را لازم داريم، پيشرفت به همان معنايى كه امروز در ادبيّات غربى به عنوان توسعه ياد ميشود، ما اسمش را ميگذاريم پيشرفت؛ اين پيشرفت، قطعاً بايستى همراه با عدالت باشد. خب، در قرآن هم شما ملاحظه ميكنيد؛ همه ى ارسالِ رُسُل و انزال كتب و مانند اينها «لِيَقُومَ اَلنّٰاسُ بِالْقِسْطِ» (1) است؛ براى اين است كه جامعه با قسط زندگى بكند. بنابراين، اين هم شاخص بعدى است كه اين را دائماً بايد در نظر داشت.(2)

*

اوّلاً در مورد اقتصاد، اعتقاد ما اين است كه پيشرفت اقتصاد كشور، بايد همراه با عدالت باشد؛ ما اقتصاد منهاى عدالت را قبول نداريم؛ يعنى انقلاب قبول ندارد؛ نظام جمهورى اسلامى قبول ندارد. بايد مراقبت بكنيد

ص: 25


1- . سوره ى حديد، بخشى از آيه ى 25
2- . در ديدار رئيس جمهور و اعضاى هيئت دولت 1392/6/6

كه فاصله ى طبقاتى پيش نيايد؛ فقرا پامال نشوند؛ اينها جزو مسائل اساسى در برنامه ريزى هاى كلان اقتصادى ما است كه بعد به اقتصاد مقاومتى اشاره خواهم كرد؛ همين مسئله ى عدالت و تأمين حدّاقلها در سياستهاى اقتصاد مقاومتى ديده شده.(1)

عدالت؛ شرط مهمّ پيشرفت در كنار توليد ثروت

يك شاخص ديگر براى پيشرفت، عدالت است. اگر كشورى در علم و فناورى و جلوه هاى گوناگون تمدّن مادّى پيشرفت كند، امّاعدالت اجتماعى در آن نباشد، اين به نظر ما و بامنطق اسلام پيشرفت نيست. امروز در بسيارى از كشورها علم پيشرفت كرده است، صنعت پيشرفت كرده است، شيوه هاى گوناگون زندگى پيشرفت كرده است، امّا فاصله ى طبقاتى عميق تر و شكاف طبقاتى بيشتر شده است؛ اين پيشرفت نيست؛ اين پيشرفتِ سطحى و ظاهرى و بادكنكى است. وقتى كه در يك كشورى، جمعيّت معدودى بيشترين بهره ى مادّى را از آن كشور ميبرند و در همان كشور، در خيابانها مردم از سرما و گرما ميميرند، عدالت اين قدر نامفهوم و غيرعملى در آن كشور است. در خبرهاى جهانى ميخوانيم كه در فصل تابستان در شهرهاى ايالتهاى مختلف آمريكا، افرادى از گرما ميميرند! خب، چرا كسى از گرما بميرد؟ اين غير از اين است كه سرپناه ندارند، خانه ندارند، جا ندارند؟ آمريكا همان كشورى است كه ثروتمندترين آدمهاى دنيا و گردن كلفت ترين شركتها و كارتلها و تراستهاى دنيا در آن كشور هستند؛ بيشترين سود تجارتهاى سلاح در آن كشور است؛ امّا در كشورى كه آن ثروتهاى افسانه اى وجود دارد، عدّه اى در تابستان از گرما، و در زمستان از سرما جان ميدهند و ميميرند! اين معنايش عدم وجود عدالت است. حالا در فيلمهاى سينمايى و ادّعاهاى افسانه اى و داستانى، شكلهايى از عدالت را نمايش بدهند؛ خب، اين با واقعيّت فاصله اش بسيار زياد است. در كشورهايى كه با شيوه ى اقتصادىِ

ص: 26


1- . در ديدار رئيس جمهور و اعضاى هيئت دولت 1394/6/4

سرمايه دارى اداره ميشوند و نام ليبراليسم - آزادگرايى - را روى خودشان گذاشته اند، يك چنين بدبختى هايى وجود دارد؛ در آنجا واقعيّت زندگى اين است.

ما اگر بخواهيم پيشرفت كنيم، در درجه ى اوّل، يكى از شاخصهاى مهم، عدالت است. ادّعاى بنده اين است كه ما در اين زمينه پيشرفت كرده ايم؛ البتّه نه به قدرى كه ميخواهيم. اگر خودمان را با وضع قبل از انقلاب مقايسه كنيم، پيشرفت كرده ايم؛ اگر خودمان را با بسيارى از كشورهاى ديگر كه با نظامهاى گوناگون زندگى ميكنند، مقايسه كنيم، بله پيشرفت كرده ايم؛ امّا اگر خودمان را مقايسه كنيم با آنچه كه اسلام به ما گفته است و از ما خواسته است، نه، ما هنوز خيلى فاصله داريم و بايد تلاش كنيم. اين تلاش به عهده ى كيست ؟ اين تلاش به عهده ى مسئولان و مردم - با هم - است.(1)

*

مجموعه ى سياستهاى اقتصاد مقاومتى در واقع يك الگوى بومى و علمى است كه برآمده ى از فرهنگ انقلابى و اسلامى ما است؛ متناسب با وضعيّت امروز و فرداى ما است. من شرح خواهم داد كه اين مربوط به وضع كنونى و شرايط كنونى كشور نيست، اين يك تدبير بلندمدّت براى اقتصاد كشور است؛ ميتواند اهداف نظام جمهورى اسلامى را در زمينه ى مسائل اقتصادى برآورده كند؛ ميتواند مشكلات را برطرف كند؛ درعين حال پويا هم هست؛ يعنى ما اين سياستها را به صورت يك چهارچوب بسته و متحجّر نديده ايم، قابل تكميل است، قابل انطباق با شرايط گوناگونى است كه ممكن است در هر برهه اى از زمان پيش بيايد؛ و عملاً اقتصاد كشور را به حالت «انعطاف پذيرى» ميرساند؛ يعنى شكنندگى اقتصاد را در مقابل تكانه هاى گوناگون - كه اشاره خواهم كرد - برطرف ميكند.(2)

*

ص: 27


1- . در اجتماع مردم اسفراين 1391/7/22
2- . در جلسه ى تبيين سياستهاى اقتصاد مقاومتى 1392/12/20

اقتصاد مقاومتى معنايش اين است كه انقلاب نشان بدهد كه هويّت درونى اين كشور و اين ملّت قادر است خود را اداره كند و رشد بدهد و تعالى بدهد؛ اين معناى اقتصاد مقاومتى [است].(1)

مسير پيشرفتِ ما؛ مسيرى بومى

مسيرِ پيشرفت، مسير غربى نيست، مسير منسوخ و برافتاده ى اردوگاه شرقِ قديم هم نيست. بحرانهايى كه در غرب اتّفاق افتاده است، همه پيش روى ماست، ميدانيم كه اين بحرانها گريبانگير هر كشورى خواهد شد كه از آن مسير حركت كند. پس ما بايستى مسيرِ مشخّصِ ايرانى - اسلامى خودمان را در پيش بگيريم و اين را با سرعت حركت كنيم؛ با سرعت مناسب.(2)

انعطاف پذيرى؛ از لوازم اصلىِ برنامه هاى كلان كشور

اگر ما توانستيم به حول و قوّه ى الهى، در يك فرايند معقول، به الگوى توسعه ى اسلامى - ايرانىِ پيشرفت دست پيدا كنيم، اين يك سند بالادستى خواهد بود نسبت به همه ى اسناد برنامه اى كشور و چشم انداز كشور و سياستگذارى هاى كشور؛ يعنى حتّى چشم اندازهاى بيست ساله و ده ساله كه در آينده تدوين خواهد شد، بايد بر اساس اين الگو تدوين شود؛ سياستگذارى هايى كه خواهد شد - سياستهاى كلان كشور - بايد از اين الگو پيروى كند و در درون اين الگو بگنجد. البتّه اين الگو، يك الگوى غير قابل انعطاف نيست. آنچه كه به دست خواهد آمد، حرف آخر نيست؛ يقيناً شرايط نوبه نوى روزگار، ايجاد تغييراتى را ايجاب ميكند؛ اين تغييرات بايد انجام بگيرد. بنابراين الگو، يك الگوى منعطف است؛ يعنى قابل انعطاف است. هدفها مشخّص است؛ راهبردها ممكن است به حسب شرايط گوناگون تغيير پيدا كند و حك و اصلاح شود.(3)

ص: 28


1- . در ديدار عيدانه جمعى از مسئولان كشور، 1395/1/24
2- . در ديدار اساتيد و دانشجويان دانشگاه هاى شيراز 1387/2/14
3- . در نخستين نشست «انديشه هاى راهبردى» 1389/9/10

2. توانايى مقاومت در برابر عوامل تهديدزا

اشاره

دوّم، توانايى مقاومت در برابر عوامل تهديدزا است كه در اين سياستها ديده شده و مورد ملاحظه قرار گرفته. همان طور كه عرض كردم برخى از عوارض مؤثّر بر اقتصاد كشورها تكانه هاى اقتصادى دنيا است كه پيش مى آيد؛ مثل همان چيزى كه در اين سالها پيش آمد و در برهه هاى ديگرى پيش آمده كه اين تأثير ميگذارد بر روى كشورها. من يك وقتى گفتم، رئيس يكى از كشورهاى آسياى جنوب شرقى آمد و با من ملاقات كرد؛(1) در آن دوره اى كه در اين منطقه آن شكست عجيب به وجود آمد؛ حرف او به من اين بود، گفت شما فقط بدانيد، ما در يك شب از يك كشور غنى تبديل شديم به يك كشور فقير! يعنى اقتصاد غيرمقاوم اين جورى است. پس يك عامل براى تأثيرگذارى برروى اقتصادها همين تكانه هاى گوناگون اقتصادى دنيا است كه سرريز ميشود به كشورها، يك عامل بلاهاى طبيعى است كه پيش مى آيد، و يك عامل هم تكانه هاى تخاصمى است؛ مثل تحريمهاو امثال تحريمها. فرض بفرماييد كه در مراكز تصميم گيرى، تصميم گيرى بشود روى قيمت نفت، يك وقت قيمت نفت را مِن باب مثال بياورند به شش دلار، كما اينكه براى ما اتّفاق افتاد؛ خيلى از اينها عادّى نيست؛ اينها كارهاى پيش بينى شده و مؤثّر و به دنبال تصميم گيرى هاى مشخّصى است كه از مراكزى دنبال ميشود. بنابراين مؤلّفه ى دوّم، توانايى مقاومت در برابر عوامل تهديدزا است؛ به همين شرحى كه عرض شد.(2)

*

اقتصاد مقاومتى يعنى آن اقتصادى كه مقاوم است؛ با تحريكات جهانى، با تكانه هاى جهانى، با سياستهاى آمريكا و غير آمريكا زيرورو نميشود؛

ص: 29


1- . در تاريخ 1376/9/19
2- . در جلسه ى تبيين سياستهاى اقتصاد مقاومتى 1392/12/20

اقتصادى است متّكى به مردم.(1)

*

روزمرّه فكر كردن در مسائل اقتصادى، مضر است؛ تغيير سياستهاى اقتصادى به طور دائم، مضر است - در همه ى بخشها، بخصوص در اقتصاد - تكيه كردن بر نظرات غير كارشناسى، مضر است؛ اعتماد كردن به شيوه هاى تزريقىِ اقتصادهاى تحميلى شرق و غرب، مضر است. سياستهاى اقتصاد بايد سياستهاى «اقتصاد مقاومتى» باشد - يك اقتصاد مقاوم - بايد اقتصادى باشد كه در ساخت درونىِ خود مقاوم باشد، بتواند ايستادگى كند؛ با تغييرات گوناگون در اين گوشه ى دنيا، آن گوشه ى دنيا متلاطم نشود؛ اين چيزها لازم است.(2)

پرداختن به درون؛ درسِ بزرگِ فشارهاى اقتصادى

درس بزرگى كه ما از اين فشارهاى اقتصادى دريافت كرديم، اين است كه هرچه ميتوانيم، بايد به استحكام ساخت داخلى قدرت بپردازيم؛ هرچه ميتوانيم، در درون، خودمان را مقتدر كنيم؛ دل به بيرون نبنديم. آنهايى كه دل به بيرون ظرفيّت ملّت ايران ميبندند، وقتى با يك چنين مشكلاتى مواجه شوند، خلع سلاح خواهند شد. ظرفيّتهاى ملّت ايران خيلى زياد است. ما بايد بپردازيم به استحكام ساخت درونى اقتدار ملّى؛ كه آن روز به مسئولان كشورعرض كرديم: در درجه ى اوّل، مسائل اقتصادى و مسائل علمى است؛ كه بايد با جدّيت دنبال شود.(3)

ايستادگى؛ راهِ غلبه بر فشارها و تحريمهاى اقتصادى

كشورهايى در همين منطقه ى ما هستند و سى و چند سال در مشت

ص: 30


1- . در جمع زائران حرم مطهّر رضوى 1393/1/1
2- . در ديدار كارگران و فعّالان بخش توليد كشور 1392/2/7
3- . در مراسم تنفيذ حكم رياست جمهورى اسلامى ايران 1392/5/12

آمريكا بودند، دولتهاشان نوكر و مطيع و فرمانبر آمريكا بودند؛ آنها كجا هستند؟ ملّت ايران هم سى و چند سال در مقابل آمريكا ايستاده؛ ملّت ايران كجاست ؟ در مقابل سى سال فشار آمريكا، ملّت ما از لحاظپيشرفت علمى، پيشرفت اقتصادى، پيشرفت فرهنگى، آبروى بين المللى، نفوذ و اقتدار سياسى، به جايى رسيده است كه در دوران رژيمهاى پهلوى و قاجار خوابش را هم نميديدند؛ نه مردم، نه مسئولان. ما تجربه كرديم، ما امتحان كرديم. سى سال ما در مقابل فشارهاى آمريكا ايستاده ايم، اينجاييم؛ ملّتهايى هم هستند كه سى سال تسليم آمريكا شدند و مراحل متعدّدى عقبند. ما بدى نديديم از ايستادگى، از مقاومت. مقاومت، نيروى درونى يك ملّت را احيا ميكند و به فعليّت ميرساند. همين تحريمهايى كه ميكنند، به كمك ملّت ايران خواهد آمد و ملّت ايران را به اذن الله و به حول و قوّه ى الهى به رشد و شكوفايى خواهد رساند. اين، نكته ى مهمى است.

خب، امسال شما ديديد در اين راهپيمايى، مردم چه كردند. نميشود گفت مردم از گرانى و مشكلات شكايتى ندارند؛ چرا، گرانى هست، مشكلات اقتصادى هست، مردم هم آن را لمس ميكنند - مخصوصاً طبقات ضعيف - امّا اين موجب نشد كه مردم بين خودشان و نظام اسلامى فاصله بيندازند. مردم ميدانند كه آن دست قدرتمندى كه بتواند اين مشكلات را حل كند، نظام اسلامى است؛ آن اسلام عزيز و اسلام مقتدر و مسئولانى است كه به اسلام پايبندند؛ اينها ميتوانند مشكلات را برطرف كنند. تسليم شدن در مقابل دشمنان، مشكلى را برطرف نميكند.(1)

3. تكيه بر ظرفيّتهاى داخلى

اشاره

[نكته ى] سوّم، تكيه برظرفيّتهاى داخلى است كه در اين سياستها ديده شده؛ من بعد راجع به اين ظرفيّتها، باز مختصرى توضيح خواهم داد: چه

ص: 31


1- . در ديدار مردم آذربايجان 1391/11/28

ظرفيّتهاى علمى، چه انسانى، چه طبيعى، چه مالى، چه جغرافيايى و اقليمى. ما ظرفيّتهاى مهمى داريم؛ يعنى در اين سياستهاى اقتصاد مقاومتى تكيه ى اصلى برروى ظرفيّتهاى داخلى است، كه بسيار هم گسترده است. نه به اين معنا كه ما چشممان را به روى امكانات بيرون كشور ميبنديم؛ نه، حتماً استفاده ميكنيم - استفاده ى حدّاكثرى هم ميكنيم - منتها نگاه ما، تكيه ى ما، اعتماد ما بيشتر بر روى مسائل داخلى است؛ تمركز ما روى امكانات داخلى كشور و داشته هاى درونى كشور است(1).

بيمه ى كشور با تكيه به نيروى درونى

توصيّه ام هميشه به مسئولين محترم اين است كه براى رفع مشكلات كشور به نيروى درونى اين كشور توجّه كنند؛ چشم به بيرون نبايد دوخت؛ البتّه مسائل بيرون را بايد حل كرد، در اين شكّى نيست؛ يك ملّت فعّال، يك دولت فعّال، [يك] حكومت فعّال، در همه ى زمينه ها فعّال است؛ در مسائل بين المللى، در مسائل منطقه اى، در مسائل ديپلماسى اين فعّاليّتها لازم است؛ منتها اميد ما بايستى به پشتيبانى و كمك الهى و به نيروى داخلى ملّت و كشور باشد؛ اين است كه كشور را بيمه ميكند.(2)

*

ما عرض كرديم «اقتصاد مقاومتى»؛ اقتصاد مقاومتى يعنى ما اگر به نيروى داخلى، به ابتكار جوانها، به فعّاليّت ذهنها و بازوها در داخل، تكيه كنيم و اعتماد كنيم، از فخر و منّت دشمنان خارجى، خودمان را رها خواهيم كرد؛ راه درست اين است. معناى اقتصاد مقاومتى اين است كه ما نگاه كنيم، ظرفيّتهاى بى پايانى را كه در داخل هست جستجو كنيم، شناسايى كنيم، با برنامه ريزى درست و صحيح اين ظرفيّتها را فعّال كنيم، اين استعدادها به كار گرفته بشوند.(3)

ص: 32


1- . در جلسه ى تبيين سياستهاى اقتصاد مقاومتى 1392/12/20
2- . در ديدار مردم قم 1392/10/19
3- . در ديدار مردم استان ايلام در سالروز ولادت اميرالمؤمنين (ع) 1393/2/23
تمركز بر قدرت درونى؛ ارزشمندترين راه پيشرفت اقتصادى

مطلب ديگر اين است كه ما براى مسائل اقتصادى كشور همه ى تلاشمان بايستى متمركز باشد برروى مسائل داخلى؛ آن پيشرفتى، آن گشايشى ارزش دارد كه متّكى باشد به قدرت درونى يك ملّت. يك ملّت اگر به قدرت خود، به توانايى هاى خود متّكى بود، ديگر از اخم يك كشور، از تحريم يك كشور متلاطم نميشود؛ اين را بايد ما حل كنيم. همه ى حرف ما با مسئولين - چه مسئولين گذشته، چه مسئولين امروز - همين است كه بايد براى گشايش مسائل كشور و مشكلات كشور، از جمله مشكلات اقتصادى، نگاه به درون باشد. ما در كشور ظرفيّتهاى زيادى داريم؛ از ظرفيّتهاى اين ملّت كه عبارت است از، هم امكانات انسانى، هم امكانات طبيعى، هم امكانات جغرافيايى و موقعيّت منطقه اى بايد استفاده كرد. البتّه ما از تحرّك ديپلماسى هم حمايت ميكنيم. وقتى ميگوييم از درون بايستى كارها اصلاح بشود، معنايش اين نيست كه چشممان را ببنديم، تحرّك ديپلماسى نداشته باشيم، با دنيا كار نكنيم؛ چرا، تحرّك ديپلماسى، حضور ديپلماسى كار بسيار لازمى است - مسئولينى كه اين كارها را ميكنند، بخشى از كارهايند - لكن تكيه بايست بر روى مسائل داخلى باشد.(1)

4. لحاظِ رويكرد جهادى در اين سياستها

اشاره

نكته ى چهارم، رويكرد جهادى است كه در اين سياستها مورد ملاحظه قرار گرفته؛ همّت جهادى، مديريّت جهادى. با حركت عادى نميشود پيش رفت؛ باحركت عادى و احياناً خواب آلوده و بى حسّاسيّت نميشود كارهاى بزرگ را انجام داد؛ يك همّت جهادى لازم است، تحرّك جهادى و مديريّت جهادى براى اين كارها لازم است. بايد حركتى كه ميشود، هم علمى باشد، هم پر قدرت باشد، هم با برنامه باشد و هم مجاهدانه باشد. من در جلسه اى

ص: 33


1- . در ديدار دانش آموزان و دانشجويان 1392/8/12

كه با رؤساى محترم سه قوّه براى همين مسئله در هفته هاى گذشته داشتيم،(1) مطرح كردم. خوشبختانه آقاى رئيس جمهور(2) با قاطعيّت به من گفتند كه آن كسانى كه در دولت مسئول پيگيرى اين كارها هستند، تصميمشان بر همين حركت جدّى و مجاهدانه است؛ خب، اين خيلى خوب است؛ يعنى اين لازم است، بدون اين نميشود پيش رفت.(3)

لزوم كار جهادى در زمينه ى خدمت

در زمينه ى خدمت، كار را بايد جهادى كرد؛ جهادى به معناى بى قانونى نيست. دوستانى كه ما سالها با خيلى از شماها كار كرديم - با بسيارى از شما برادرها در زمينه هاى مختلف همكارى داشتيم - ميدانيد روحيّه ى من را، من آدم دعوت كننده ى به بى قانونى نيستم؛ بشدّت ضدّ اين بى قانونى هستم، امّا معتقدم در همان چهارچوب قانون، دو جور ميشود كار كرد: يك كار كار مرسوم ادارى، يك كار كار جهادى. كار جهادى يعنى از موانع عبور كردن، موانع كوچك را بزرگ نديدن، آرمانها را فراموش نكردن، جهت را فراموش نكردن، شوق به كار؛ اين كار جهادى است. كار را بايد جهادى انجام داد تا ان شاءالله خدمت بخوبى انجام بگيرد.(4)

5. مردم محور بودن اقتصاد در اين الگو

اشاره

نكته ى پنجم، مردم محورى است كه در اين سياستها ملاحظه شده. تجربه هم به ما نشان ميدهد، بيانات و معارف اسلامى هم تأكيد ميكند كه هرجا مردم مى آيند دست خدا هم هست. «يد الله مع الجماعة»(5)؛ هرجا مردم

ص: 34


1- . در تاريخ 1392/12/6
2- . دكتر حسن روحانى
3- . در جلسه ى تبيين سياستهاى اقتصاد مقاومتى 1392/12/20
4- . در ديدار رئيس جمهور و اعضاى هيئت دولت 1392/6/6
5- . نهج البلاغه (صبحى صالح)، ص 31

هستند، عنايت الهى وكمك الهى و پشتيبانى الهى هم هست؛ نشانه و نمونه ى آن، دفاع هشت ساله، نمونه ى آن خود انقلاب، و نمونه ى آن گذر از گردنه هاى دشوار اين 35 سال [است] چون مردم در ميدان بودند، كارها پيش رفته؛ ما در زمينه ى اقتصادى به اين كمتر بها داديم. سياستهاى اصل 44 را كه ما تصويب كرديم و ابلاغ كرديم، براى همين بود؛ البتّه حق آن چنان كه بايد و شايد ادا نشد. من در همين جا همان سالها، در جلسه ى با مسئولين راجع به سياستهاى اصل 44 صحبت كردم؛(1) مورد تصديق همه بود؛ در عمل هم كارهايى انجام گرفت كه بايستى شكرگزار بود، لكن آنچنان كه حقّ آن سياستها بود عمل نشد. ما بايست به مردم تكيه كنيم، بها بدهيم؛ مردم با امكاناتشان بايد بيايند در وسط ميدان اقتصادى؛ فعّالان، كارآفرينان، مبتكران، صاحبان مهارت، صاحبان سرمايه، نيروهاى متراكم و بى پايانى كه در اين كشور وجود دارد، كه واقعاً اين نيروها هم بى شمارند. بنده سالهاى متمادى است كه سروكار دارم با قشرهاى مختلف مردم؛ درعين حال گاهى يك چيزهايى براى ما آشكار ميشود كه من ميبينم از اينها هم غافل بوديم. اين قدر عناصر آماده ى به كار، يا داراى مهارت، يا داراى ابتكار، يا داراى دانش، يا داراى سرمايه در كشور هستند كه اينها تشنه ى كارند؛ دولت بايستى براى حضور اينها زمينه سازى كند، اينها را راهنمايى كند كه كجاها ميتوانند توان خودشان را به كار ببندند، از آنها حمايت بكند؛ مسئوليّت عمده ى دولت اين است. حالا فعّاليّت اقتصادى دولت در يك بخشهاى ناگزيرى، قهراً وجود خواهد داشت؛ لكن بايد فعّاليّت اقتصادى به مردم داده بشود؛ كه در اين سياستها مورد ملاحظه قرار گرفت.(2)

مثالى براى درك صحيح خصوصى سازى

در آن سالهاى دهه ى 60 كه آقايان همين طور به سمت روزبه روز

ص: 35


1- . در ديدار مسئولان اقتصادى و دست اندركاران اجراى اصل 44 قانون اساسى 1385/11/30
2- . در جلسه ى تبيين سياستهاى اقتصاد مقاومتى 1392/12/20

غليظتر كردن اقتصاد دولتى ميرفتند، من مثال ميزدم و ميگفتم فرض كنيد يك موتورى است كه ميتواند اين بار سنگين را برساند و شما هم در كنار موتور راه ميرويد، يا خودتان پشت فرمان مينشينيد و هدايتش ميكنيد. شما اين موتور را كنار گذاشتيد و همه ى بارى را كه توى اين وانت است، خودتان روى دوش گرفتيد، هِن و هِن داريد جلو ميرويد؛ هم نميرسيد، هم خسته ميشويد، هم همه ى بار حمل نميشود، هم اين موتور اينجا بيكار ميماند. اين موتور، بخش خصوصى است.(1)

6. توجّه به امنيّت اقلام راهبردى و اساسى

اشاره

مسئله ى ششم امنيّت اقلام راهبردى و اساسى است؛ در درجه ى اوّل غذا و دارو. بايد توليد داخلى كشور طورى شكل بگيرد كه كشور در هيچ شرايطى، در زمينه ى تغذيه و در زمينه ى دارو دچار مشكل نشود؛ اين يكى از مؤلّفه هاى اساسى در اين سياستهايى است كه ابلاغ شده. بايدخودكفاباشيم، بايستى زمينه هاى كاملاً كفايت كننده مورد توجّه قرار بگيرد.(2)

خودكفايى در غذا؛ تجربه ى خوب جهاد سازندگى

در بخش كشاورزى و دامدارى - كه يكى از بخشهاى مهمّ ماست - اساس توجّه بايد به اين باشد كه ما در محصولات اصلىِ مصرفى كشور، به خودكفايى برسيم؛ همچنانى كه در يك وقت اين كار تجربه شد و جهاد سازندگى در چند سال گذشته، كشور را از واردات مواد لبنى بى نياز كرد. مردم ما ناچار بودند پنير و بقيّه ى مواد لبنى وارد شده از خارج را مصرف كنند؛ امّا امروز احتياجى ندارند؛ چون خودكفايى پيدا شد و ما امروز صادر هم مى كنيم. اخيراً مسئولان بخش كشاورزى به بنده اطّلاع دادند كه قادرند كشور را در زمينه ى موارد مصرفىِ اصلى كشور

ص: 36


1- . در ديدار رئيس جمهور و اعضاى هيئت دولت 1389/6/8
2- . در جلسه ى تبيين سياستهاى اقتصاد مقاومتى 1392/12/20

به خودكفايى برسانند؛ يعنى ما گندم و برنج و روغن نباتى و ذرّت وارد نكنيم. ما اين توانايى را داريم؛ امّا همّت و تعهّد و ايمان و اعتقاد به نظام اسلامى و ترس از مؤاخذه ى الهى در مدير لازم است تا اين كارها بشود. اگر مديران اين چيزها را در خود رعايت كنند، آن موفّقيّت حاصل خواهد شد.(1)

7. كاهش وابستگى به نفت

اشاره

نكته ى هفتم، كاهش وابستگى به نفت است؛ يكى از سخت ترين آسيبهاى اقتصادى ما همين وابستگى به نفت است. اين نعمت بزرگ خدادادى براى كشور ما در طول ده ها سال مايه ى فروريختگى هاى اقتصادى و فروريختگى هاى سياسى و اجتماعى شد؛ بايد ما يك فكر اساسى بكنيم. ما نميگوييم از نفت استفاده نشود، [بلكه] تكيه ى ما بر استفاده ى حدّاقلى از فروش نفت خام است؛ نفت را ميتوان به صورت فرآورده در اختيار گذاشت؛ كه در اين سياستها ديده شده. يك كار اساسى و مهمى كه بايد انجام بگيرد اين است؛ اين همّت بلندى لازم دارد كه ما دربند سيزده اين سياستها به اين پرداختيم و جدّاً بايد اين بند عملّياتى بشود.(2)

لزوم حركت به سوى پايان نفت فروشى

امروز جنسِ به اين ارزشمندى به منزله ى ابزارى در دست مصرف كنندگانى است كه شديداً به آن احتياج دارند. آنها چنين سياستى را از ده ها سال پيش تا به امروز، طرّاحى و اجرا كرده اند و متأسّفانه همواره عدّه اى از سياستمداران خائن كشورهاى وابسته نيز، با آنها همكارى ميكنند. در چنين وضعيّتى اگر ملّت ايران - اعم از كارگر ايرانى، جوان ايرانى، توليدكننده ى ايرانى و معلّم ايرانى - با همه ى تلاش و غيرت

ص: 37


1- . در ديدار گروه كثيرى از اصناف 1380/4/10
2- . در جلسه ى تبيين سياستهاى اقتصاد مقاومتى 1392/12/20

خود وارد عمل شود و اين كشور را بگونه اى بسازد كه به خاطر صادرات و واردات و نيازهاى مصرفى، محتاج فروش نفت خود، آن هم با اين قيمتِ پايين نباشد، ببينيد چه خدمت بزرگى به امروز و آينده ى اين كشور خواهد بود!(1)

8. اصلاح الگوى مصرف

اشاره

موضوع هشتم، مسئله ى اصلاح الگوى مصرف است؛ مسئله ى صرفه جويى، پرهيز از ريخت وپاش، پرهيز از اسراف، پرهيز از هزينه كَردهاى زائد. البتّه در اين زمينه خطاب اوّل من متوجّه به مسئولان است؛ مسئولان نه فقط در زندگى هاى شخصى خودشان - كه حالا آن يك مسئله ى درجه ى دو است - [بلكه] در درجه ى اوّل و در حوزه ى مأموريّت خودشان بايد بجد از ريخت وپاش پرهيز كنند. اگر چنانچه اين شد يعنى ما مسئولين كشور به اين اصل پايبند بوديم، آن وقت اين روحيّه، اين خصلت، اين اخلاق، سرريز خواهد شد به مردم. ما امروز در بين مردم و كسانى كه دستشان به دهانشان ميرسد هم اسراف زياد ميبينيم، در خيلى از موارد اسراف وجود دارد؛ خطاب هم ميكنيم به مردم، لكن اين از جمله ى جاهايى است كه «كونوا دعاة الناس بغير السنتكم.» (2) مجموعه ى مسئولين كشور بايستى در شئون مجموعه ى تحت مديريّت خودشان به اين توجّه كنند: اسراف نباشد؛ الگوى مصرف، يك الگوى حقيقتاً عاقلانه، مدبّرانه، اسلامى باشد. ما به مردم نميگوييم كه رياضت بكشند؛ اين جور گاهى بعضى القا ميكنند. بعد از آنكه سياستهاى اقتصاد مقاومتى ابلاغ شد، هنوز مركّب آن خشك نشده، يك عدّه اى شروع كردند كه «اينها دارند مردم را به رياضت دعوت ميكنند»؛ نه، به هيچ وجه اين جور نيست، بلكه بعكس است؛ ما معتقديم كه اگر اين سياستها اعمال بشود، وضع مردم بهتر خواهد شد، طبقات ضعيف

ص: 38


1- . در ديدار كارگران و معلّمان، در «روز كارگر» و «هفته ى معلّم» 1373/2/13
2- . بحارالانوار، ج 67، ص 309

گشايش پيدا خواهند كرد. در كشورى كه تورّم در حدّ مطلوب باشد، اشتغال در حدّ مطلوب باشد، آنجا عموم مردم در راحتى و آسايش و رفاه زندگى خواهند كرد. ما به هيچ وجه به مردم نميگوييم رياضت [بكشند] ما ميگوييم ريخت وپاش نباشد؛ مصرف كردن يك حرف است، بد مصرف كردن يك حرف ديگر است.

من چند سال قبل از اين درسخنرانى اوّل سال، به تفصيل درباره ى اين صحبت كردم.(1) ما مسئولين بايد اين را وجهه ى همّت خودمان قرار بدهيم؛ اسراف در آب، اسراف در نان، اسراف در مواد غذايى، اسراف در دارو، اسراف در وسايل زندگى، اسراف در وسايل تجمّل و آرايش و مانند اينها، بخش مهمى از منابع زنده ى كشور را هدر ميدهد؛ اين هم يكى از چيزهايى است كه بايستى مورد ملاحظه قرار بگيرد؛ مصرف خوب و درست، غير از اسراف كردن و دور ريختن و ريخت وپاش كردن است.(2)

اصلاح الگوى غلط مصرف؛ لازمه ى رسيدن به پيشرفت

يك اقدام اساسى در زمينه ى همين پيشرفت و عدالت، آن مسئله اى است كه من در پيام نوروزى خطاب به ملّت عزيز ايران عرض كردم؛ و آن مسئله ى مبارزه ى با اسراف، حركت در سمت اصلاح الگوى مصرف، جلوگيرى از ولخرجى ها و تضييع اموال جامعه است؛ اين بسيار مسئله ى مهمى است. البتّه بار اوّلى نيست كه ما اين مطلب را مطرح ميكنيم. من در همين ديدار اوّل سال، در نوبتهاى متعدّدى در همين جا خطاب به مردم عزيزمان درباره ى اسراف، درباره ى ولخرجى و تضييع اموال و لزوم صرفه جويى مطالبى را عرض كردم؛ امّا اين مسئله تمام نشده است؛ اين مقصود، آنچنان كه بايد و شايد برآورده نشده است. لازم است به عنوان يك سياست، ما مسئله ى صرفه جويى را در خطوط اساسى

ص: 39


1- . در تاريخ 1377/1/1
2- . در جلسه ى تبيين سياستهاى اقتصاد مقاومتى 1392/12/20

برنامه ريزى هايمان در سطوح مختلف اعمال كنيم. مردم عزيزمان توجّه داشته باشند كه صرفه جويى به معناى مصرف نكردن نيست؛ صرفه جويى به معناى درست مصرف كردن، بجا مصرف كردن، ضايع نكردن مال، مصرف را كارآمد و ثمربخش كردن است. اسراف در اموال و در اقتصاد اين است كه انسان مال را مصرف كند، بدون اينكه اين مصرف اثر و كارايى داشته باشد. مصرف بيهوده و مصرف هرز، در حقيقت هدر دادن مال است. جامعه ى ما بايد اين مطلب را به عنوان يك شعار هميشگى در مقابل داشته باشد؛ چون وضع جامعه ى ما از لحاظ مصرف، وضع خوبى نيست.(1)

*

بايد خودمان را اصلاح كنيم. بايد الگوى مصرف جامعه و كشور اصلاح شود. ما الگوى مصرفمان غلط است. چه جورى بخوريم ؟ چه بخوريم ؟ چه بپوشيم ؟ تلفن همراه توى جيبمان گذاشته ايم؛ به مجرد اينكه يك مدل بالاتر وارد بازار ميشود، اين را كأنّه دور مى اندازيم و آن مدل جديد را بايد بخريم؛ چرا؟! اين چه هوس بازى اى است كه ما به آن دچار هستيم.(2)

9. فسادستيزى

اشاره

نكته ى نهم، فسادستيزى است؛ ما اگر ميخواهيم مردم در صحنه ى اقتصاد باشند، بايد صحنه ى اقتصادى امنيّت داشته باشد؛ اگر امنيّت را ميخواهيم، بايستى دست مفسد و سوءاستفاده چى و دورزننده ى قانون و شكننده ى قانون بسته بشود؛ مبارزه ى با فساد اين است؛ اين بايد جدّى گرفته بشود؛ امروز خوشبختانه مسئولين اين را ميگويند، لكن گفتن كافى نيست. همه ى مسئولين - چه مسئولين اجرائى، چه مسئولين قضائى و چه مسئولين قوّه ى مقنّنه - در اين جهت مسئولند. اگر چنانچه وضع اجتماع، وضع اقتصادى كشور مثل يك خانه ى بى درودروازه اى بود كه هركه خواست آمد، هرجور

ص: 40


1- . در جمع زائران حرم مطهّر رضوى 1388/1/1
2- . همان

خواست عمل كرد، هرچه خواست برد، خورد، خب معلوم است، انسان نجيبِ شايسته ى متينى كه ميخواهد از راه حلال ارتزاق كند، طبعاً جلو نمى آيد. شفاف سازى، شرط اصلى اين فسادستيزى است؛ بايد شفاف سازى بشود، بايد فضاى رقابتى به وجود بيايد، بايد فضاى با ثبات به وجود بيايد؛ فعالِ اقتصادى در اين شرايط خواهد آمد و احساس امنيّت خواهد كرد. آن وقت در يك چنين فضايى آن كسى كه با ابتكار خود يا سرمايه ى خود يا كارآفرينى خود ثروتى به دست مى آورَد، نظام اسلامى از او حمايت ميكند و تأييد ميكند. اگر چنانچه فضا فضاى سالمى شد، [آن وقت] كسب ثروت و كسب درآمد يك چيز مباح و مورد تأييد و مورد حمايت نظام است. اين هم نكته ى نهم.(1)

تأثير برخورد با مفاسد اقتصادى در امنيّت اقتصادى

بعضى خيال ميكنند - يا اين جور وانمود ميكنند كه خيال كرده اند - كه برخورد با مفاسد اقتصادى، مخلّ امنيّت اقتصادى است. اين عكس قضيّه است؛ اين درست نقطه ى مقابل حقيقت است. برخورد با مفسد اقتصادى موجب امنيّت اقتصادى است براى غيرمفسد. غيرمفسد كيست ؟ اكثريّت مردم. مفسد اقتصادى تعداد معدودى هستند؛ سوءاستفاده چى ها. با اينها برخوردِ سخت بشود تا اكثر مردم، اكثر فعّالان صحنه ى اجتماع كه در امر اقتصادى كار ميكنند، احساس كنند داراى امنيّتند و راه صحيح آن راهى است كه آنها پيش گرفته اند.(2)

10. دانش محور بودن

اشاره

و نكته ى دهم از مؤلّفه هاى سياستهاى مقاومتى، مسئله ى دانش محورى است كه اين هم يك مشخّصه ى بسيار مهمى است. خوشبختانه وضع علمىِ

ص: 41


1- . در جلسه ى تبيين سياستهاى اقتصاد مقاومتى 1392/12/20
2- . در ديدار خانواده ى شهداى هفتم تير و مديران و مسئولان قوّه ى قضائيّه 1386/4/7

امروز كشور اين اجازه را به ما ميدهد كه اين بلندپروازى را داشته باشيم كه بخواهيم اقتصادمان رااقتصاد دانش بنيان كنيم؛ كه من بعداً باز يك اشاره اى به اين خواهم كرد. ما دانشمند و متخصّص و شركتهاى دانش بنيان و افراد مبتكر در كشور زياد داريم؛ و اين جزو مهم ترين زيرساختهاى اقتصادى است در هر كشور؛ يعنى مهم ترين زيرساخت اقتصادى براى يك كشور، وجود نيروهاى انسانى است. اگر چنانچه ما به اين نكته كه نكته ى دهم بود توجّه كنيم، طبعاً چرخه ى علم تا ثروت - مخصوصاً در بخشهايى كه داراى مزيّت هستند - به راه خواهد افتاد و امتداد پيدا خواهد كرد؛ و اين در اقتصاد مقاومتى ان شاءالله روى ميدهد. اينها مهم ترين مشخّصه هايى است كه در اين سياستها مورد توجّه بوده؛ مطالب ديگرى هم البتّه هست كه در متن سياستها وجود دارد؛ مهم ترين آنها اين 10 نكته بود كه من عرض كردم.(1)

*

يكى از پايه هاى محكم اقتصاد مقاومتى، اقتصاد دانش بنيان است؛ اساس كار در اقتصاد مقاومتى، اقتصاد دانش بنيان است؛ اقتصاد مقاومتى اقتصاد درون زا است، اقتصادى است كه در داخل پايه هاى مستحكمى دارد كه تكانه هاى بين المللى و جهانى و اقتصادى آن را از جا در نميبرد؛ اين اقتصاد مقاومتى [است]، اقتصاد مقاوم. يكى از اساسى ترين پايه هاى اين اقتصاد عبارت است از اقتصاد دانش بنيان؛ اقتصادى كه متّكى باشد به علم، اين خيلى مهم است.(2)

اقتصاد دانش بنيان؛ راه نجات اقتصاد كشور

اگر چنانچه اين حركت علمى با همين حواشى و دنباله هايى كه دارد ادامه پيدا بكند - كه يكى از آنها تشكيل همين شركتهاى دانش بنيان و

ص: 42


1- . در جلسه ى تبيين سياستهاى اقتصاد مقاومتى 1392/12/20
2- . در ديدار شركت كنندگان در نهمين همايش ملّى «نخبگان فردا» در حسينيّه ى امام خمينى (ره) 1394/7/22

روى آوردن به اقتصاد دانش بنيان [است]، اينها از لوازم اين حركت علمى است كه بحمدالله بتدريج راه افتاده است - كشور نجات پيدا خواهد كرد.

حرف بسيار درستى را آقاى ستّارى عزيزمان اينجا الان گفت: در كشورى و اقتصادى كه متّكى به منابع زيرزمينى است و ثروت باد آورده در آن كشور حاكم است، نخبه، نه شناسايى ميشود، نه جذب ميشود، نه اصلاً احتياج به نخبه احساس ميشود. وقتى قرار شد كه ما اين ثروت ذخيره ى تاريخى خودمان را از زيرِ زمين بكشيم بيرون، مدام خام فروشى كنيم، به حالت «بچّه پولدارى ملّى» - اين جورى بگوييم؛ مثل بچّه پولدارها كه قدر پول را نميدانند، هرجور دستشان بيايد خرج ميكنند - كشور را بخواهيم اداره كنيم، آنجا نه نخبه شناسايى ميشود، نه به نخبه احساس احتياج ميشود، نه نخبه ميتواند نقش ايفا كند. نتيجه هم همين ميشود كه سرنوشت كشور مى افتد دست آن كسانى كه سياستگذاران كلانِ دنياى نفت و منابع زيرزمينى اند. امروز اين جور است: سياست آنها اين است كه يك روز قيمت نفت تنزّل پيدا كند؛ ناگهان شما ميبينيد بيست دلار قيمت نفت تنزّل پيدا كرد؛ تا ديروز مثلاً صد و پنج دلار ميفروختند، حالا بايد هشتاد و پنج دلار بفروشند؛ اينها سياستهاى جهانى است. كشورى كه اقتصاد خودش را بسپرد دست سياستگذاران و طرّاحان و برنامه ريزانِ خارج از محدوده ى مصالح او، حال آينده ى آن كشور معلوم است. كشور بايد با نيروى درونى اداره بشود؛ به تعبير درست ايشان، با ذخاير روى زمين يعنى استعدادهاى درونى ما، نيروى انسانى ما، هوش جوانان ما، با اينها بايد اداره بشود؛ اگر اين شد، هيچ قدرتى در دنيا قادر نخواهد بود كه سرنوشت اقتصادى كشور را يا هر آنچه به اقتصاد كشور ارتباط پيدا ميكند، در دست بگيرد و ملعبه ى(1) خودش قرار بدهد؛ بنابراين بايد دنبال علم و تحقيق رفت. اين كار، كار لازمى است.(2)

ص: 43


1- . بازيچه
2- . در ديدار شركت كنندگان در هشتمين همايش ملّى نخبگان جوان در حسينيه ى امام خمينى (ره) 1393/7/30
علم؛ عامل اصلى ايجاد اقتدار اقتصادى

عامل اصلى كه به يك ملّت اقتدارميبخشد، علم است. علم، هم ميتوانداقتدار اقتصادى ايجاد كند، هم ميتواند اقتدار سياسى ايجاد كند، هم ميتواند آبرو وكرامت ملّى براى يك ملّت در چشم جهانيان به وجود بياورد.(1)

دشمنى با آمريكا و مستكبران؛ آن روى سكّه ى اقتصاد مقاومتى

اينكه ما راجع به مسائل خارجى و سياست خارجى و استكبار و نميدانم از اين حرفها هى مكرّر ميگوييم، تكرار ميكنيم در حرفهاى عمومى، در حرفهاى خصوصى، اين بخاطر اين است. نه اينكه ما با ارتباط با فلان كشور - حالا كشور اروپايى، كشور آسيايى، آفريقايى - مخالفيم، نه، آنهايى كه با بنده كار كردند ميدانند. بنده هيچ مخالفت كه ندارم بلكه از اوّل مشوّق اين جور ارتباطات بودم، الان هم هستم. الان هم مسئولين دولتى را دائماً تشويق ميكنم به افزايش ارتباطات. منتها ارتباطات با چه كسى ؟ ارتباط با چه كسى ؟ آن كسى كه ميخواهيم با او ارتباط بگيريم چه انگيزه اى دارد؟ ما در مقابل انگيزه ى او چه توانى داريم، اينها بايد محاسبه بشود، بدون محاسبه كه نميشود. حرف اين است، اقتصاد مقاومتى در واقع اين است. بحث مقابله ى با استكبار در ماهيّت و هويّت خودش غير از اقتصاد مقاومتى، در بخش اقتصاد حالا، هيچى ديگر نيست. استقلال فرهنگى هم كه من هميشه سالها روى آن تكيه كردم هم جزو همين چيزهاست. امّا حالا بحث اقتصاد است. اين سالها مسئله ى اقتصاد براى ما مسئله ى اوّل است. اين بحث استكبارستيزى و دعواى با كسانى كه در خلاف اين جهت حركت ميكنند، نهيب زدن به آمريكا و ديگران، اين درواقع آن روى سكّه ى اقتصاد مقاومتى است. بخواهيد شما اقتصاد مقاومتى تحقّق پيدا كند، بدون اين نميشود. طرف، ابزارهاى قدرتش زياد است، توانايى هاى زيادى دارد، به هيچ وجه

ص: 44


1- . در ديدار اساتيد دانشگاه ها 1392/5/15

ما دشمن را دست كم نميگيريم و ميدانيم دشمن كه هست و چه هست و چقدر توانايى دارد، امّا از توانايى خودمان هم نميتوانيم غفلت كنيم، ما هم توانايى هاى زيادى داريم. ممكن است از نوع ديگرى باشد امّا توانايى است. دليل توانايى اينكه اينها به خون امام بزرگوار و به خون اين انقلاب تشنه بودند از روز اوّل. الان سى و هفت سال است اين انقلاب روزبه روز دارد رشد ميكند، پس ما تواناييم كه توانستيم رشد كنيم. اگر توانايى نبود كه رشد نميشد. پس اين توانايى است. اين بهترين دليل بر امكان شئ، بر احتمال وقوع شئ، وقوع خود آن شئ است. واقع شده ديگر. ما الان سى و هفت سال است داريم حركت ميكنيم، پيش ميرويم، كار ميكنيم، ايستادگى ميكنيم. بنده حرفم اين است. اين را دنبال كنيد. اين هر دو روى سكّه را دنبال كنيد، هم در مجلس دنبال كنيد هم در دولت دنبال كنيد، هم در بخشهاى مختلف نهادها دنبال كنيد، ارتباطات داريد، آشنا هستيد، ميشناسيد مسئولين را، سالها در مسئوليّت بوديد، با هم بوديد، هم در دانشگاه ها بخصوص دنبال كنيد، در محيطهاى فرهنگى دنبال كنيد.(1)

شاخصهاى درستْپيمودنِ راه؛ جزء مهمّ سياستهاى اقتصاد مقاومتى

قبلاً سياستهاى گوناگونى در زمينه هاى اقتصادى ابلاغ شده است؛ مثل سياست انرژى، سياست توليد ملّى، سياست اصل 44، سياست امنيّت سرمايه گذارى، سياستهاى آب و غيره؛ در آن سياستها آنچه كانون توجّه در هر بخشى بوده است، ارائه ى نقشه ى راه بوده؛ يعنى خواستيم مثلاً در زمينه ى توليد ملّى يا مسئله ى آب يا مسئله ى انرژى و امثال اينها نقشه ى راهى ارائه بشود كه براساس آن، مسئولان، كار خودشان را پيش ببرند.

[اما] در اين سياستها تنها مسئله ى نقشه ى راه نيست، بلكه در اينجا شاخصهاى درستْ پيمودن راه هم مطرح شده؛ درست مثل علائم راهنمايى

ص: 45


1- . در ديدار عيدانه جمعى از مسئولان كشور، 1395/1/24

و رانندگى. در بندهاى مختلف اين سياستها وظايفى تعيين شده است كه در واقع اين وظايف تضمين كننده ى درستى حركت در اين راه است؛ يعنى اين سياستها كه فراگير و عمومى و كلّى است، در هر بخشى شاخصه هايى را مشخّص كرده است كه در مطالعه ى بندهاى سياستها، كارهايى كه بايد انجام بگيرد، مشخّص است.(1)

بسته اى منسجم و برگرفته از عقل جمعى و مورد تأييد كارشناسان

سياستهاى اقتصاد مقاومتى يك بسته ى كامل و منسجم است؛ اين بسته هم تراوش شده ى فكر شخصى نيست؛ اين عقل جمعى است، يك جماعتى نشسته اند؛ دوستان اقتصاددان حاضر در اين مجلس هم بعضى هايشان ميدانند و مطّلعند. كار مفصّلى انجام گرفته روى اين، بعد هم آمده اينجا، چكّش كارى شده، روى آن بحث شده، فكر شده، مطالعه شده؛ بعد رفته مجمع تشخيص [مصلحت نظام] و روى آن مطالعه شده؛ بالاخره آمده و نتيجه شده اين سياستها. يعنى محصول يك فرآيند معقول و مدبّرانه اى است؛ لذاست كه اقتصاد مقاومتى را همه تأييد كردند، يعنى من يك مورد سراغ ندارم كه از اقتصاددان و از كسانى كه با ما خوبند، كسانى كه با ما بد هستند؛ كه اين اقتصاد مقاومتى، اين سياستها را تخطئه كرده باشند؛ نه، همه قبول كردند.(2)

*

اين الگو با تلاش و همفكرى افراد صاحب نظر و با بحث در مجمع تشخيص مصلحت و حضور رؤساى قوا و مسئولان تهيّه شده؛ از كمك صاحب نظران اقتصادى براى تهيّه ى اين الگو به طور كامل استفاده شده؛ در واقع يكى از محسّنات اين الگو اين است كه مورد وفاق است؛ يعنى در

ص: 46


1- . در جلسه ى تبيين سياستهاى اقتصاد مقاومتى 1392/12/20
2- . در ديدار رئيس جمهور و اعضاى هيئت دولت 1394/6/4

مجمع تشخيص وَرز پيدا كرده است و چكّش كارى شده، جوانب آن ديده شده؛ رؤساى قوا در مجمع تشخيص حضور دارند، مسئولان گوناگون هم در آنجا هستند، بحث كردند؛ كارِ ملاحظه شده و دقّت شده و مستحكم شده اى است.(1)

ص: 47


1- . در جلسه ى تبيين سياستهاى اقتصاد مقاومتى 1392/12/20

ص: 48

فصل دوّم : جايگاه و اهمّيّت

اشاره

ص: 49

ص: 50

اقتصاد مقاومتى؛ تقواى اجتماعى ما در عرصه ى اقتصادى

اشاره

در مورد مسئله ى اقتصاد من اين جور مطلب را عرض ميكنم كه ماه رمضان ماه تقوا است؛ تقوا چيست ؟ تقوا عبارت است از آن حالت مراقبت دائمى كه موجب ميشود انسان به كج راهه نرود و خارهاى دامن گير، دامن او را نگيرد. تقوا در واقع يك جوشنى است، يك زرهى است بر تن انسان باتقوا كه او را از آسيب تيرهاى زهرآگين و ضربه هاى مهلك معنوى محفوظ و مصون ميدارد؛ البتّه فقط هم مسائل معنوى نيست. «وَ مَنْ يَتَّقِ اَللّٰهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً * وَ يَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لاٰ يَحْتَسِبُ »(1)؛ در امور دنيوى هم تقوا تأثيرات بسيار مهمّى دارد، اين تقواى شخصى است. عين همين مسئله در مورد يك جامعه و يك كشور قابل طرح است. تقواى يك كشور چيست ؟ تقواى يك جامعه چيست ؟ يك جامعه، بخصوص اگر مثل جامعه ى نظام جمهورى اسلامى آرمانهاى والا و بلندى داشته باشد، مورد تهاجم است؛ مورد هجوم تيرهاى زهرآگين است؛ اين هم تقوا لازم دارد. تقواى جامعه چيست ؟ در بخشهاى مختلف تقواى اجتماعى را ميتوان تعريف كرد؛ در بخش اقتصاد، تقواى جامعه عبارت است از اقتصاد مقاومتى. اگر در مورد اقتصاد ميخواهيم در مقابل تكانه هاى ناشى از حوادث جهانى يا در مقابل تيرهاى زهرآگين سياستهاى معارض جهانى آسيب نبينيم، ناچاريم به اقتصاد مقاومتى رو كنيم.

ص: 51


1- . سوره ى طلاق، بخشى از آيه هاى 2 و 3؛... «[خدا] براى او راه بيرون شدنى قرار ميدهد. و از جايى كه حسابش را نميكند، به او روزى ميرساند»

اقتصاد مقاومتى عامل استحكام است در مقابل آن كسانى و آن قدرتهايى كه از همه ى ظرفيّت اقتصادى و سياسى و رسانه اى و امنيّتى خودشان دارند استفاده ميكنند براى اينكه به اين ملّت و اين كشور و اين نظام ضربه وارد كنند. يكى از راه هايى كه فعلاً پيدا كردند عبارت است از رخنه از راه اقتصاد. اين هشدار را ما سالها است مطرح كرديم و گفتيم؛ مسئولين هم هر كدام به فراخور توانايى هاى خودشان تلاشهاى خوبى كردند لكن ما بايد با همه ى توان، با همه ى ظرفيّت موضوع اقتصاد مقاومتى را در داخل دنبال كنيم؛ اين ميشود تقواى اجتماعى ما در زمينه ى مسئله ى اقتصادى.(1)

بيان مفهوم تقواى فردى و اجتماعى و جايگاه آنها

ما يك تقواى فردى داريم، كه هر كسى خود را تحت مراقبت دائم داشته باشد. تقواى كامل اين است كه انسان به طور دائم خود را تحت مراقبت داشته باشد؛ مثل كسى كه در يك محوطه ى پوشيده ى از خارهاى دامنگير دارد حركت ميكند - اين مثال، هم در روايات هست، هم در كلمات بزرگان هست - بايد دائم حواسش باشد؛ يعنى زير پايش را نگاه كند. اگر غفلت كنيد، خار دامن شما را ميگيرد، لباس شما را پاره ميكند، پاى شما را مجروح خواهد كرد. تقوا را تشبيه كرده اند به حركت در خارستان. خب، اين تقواى فردى است و لازم است؛ راه دستيابى به فوز و فلاح هم فقط همين است. اگر كسى بخواهد به فلاح برسد، به فوز برسد، به نجات ابدى برسد، بايستى تقوا داشته باشد. هر مقدار اين حالت بيشتر بود، فوز و فلاح بيشتر است.

يك تقواى جمعى هم داريم. تقواى جمعى اين است كه جمعها مراقب خودشان باشند. جمع به حيث جمع، مراقب خودشان باشند. بى مراقبتى جمعها نسبت به مجموعه ى خودشان، موجب ميشود كه حتّى آدمهايى هم كه در بين آن جمعها تقواى فردى دارند، با حركت عمومىِ آن جمعها

ص: 52


1- . در ديدار مسئولان نظام 1394/4/2

بغلتند و به جايى بروند كه نميخواهند. در طول اين سى سال، ما از اين ناحيه ضربه خورده ايم. يكى از جاهايى كه ضعف نشان داده ايم، همين بوده.(1)

جايگاه اقتصاد مقاومتى در بين سه اولويّت مهمّ كشور

اشاره

يك تذكّر هم به دولتى ها است. خوشبختانه رئيس جمهور محترممان اينجا حضور دارند؛ البتّه ما به ايشان در جلسات خصوصى، در جلسات دولتى تذكّرات لازم را كه به نظرمان ميرسد، ميگوييم، اينجا هم فرصت خوبى است. دولت اولويّتهاى كشور را در نظر بگيرد؛ ما اولويّتهايى داريم. البتّه نياز خيلى است؛ ميدان نيازهاى كشور ميدان وسيعى است؛ يعنى شايد اصلاً قابل شمارش نباشد لكن طبق قاعده ى عقلايى بايستى اولويّتها را، فوريّتها را، يا مسائل ريشه اى تر را در نظر گرفت. من به نظرم سه مسئله از لحاظ اولويّت، از لحاظ ريشه اى بودن و حلّ مشكلات ديگر از همه مهم تر است؛ يكى عبارت است از مسئله ى اقتصاد مقاومتى. كشور بدون اقتصاد مقاومتى رشد نخواهد كرد، مشكلات اقتصادى اش برطرف نخواهد شد، بلكه گرفتارى هايش روزبه روز بيشتر خواهد شد، اگر ما اقتصاد مقاومتى را عمل نكنيم.(2)

ضرورت نگاه اولويّت دار قوه ى مجريّه به مسئله ى اقتصاد

ما بايد اولويّتها را رعايت كنيم. شما تازه نفسيد، وارد كار شده ايد، در عين حال امكاناتتان نامحدود نيست، همّتتان نامحدود نيست، وقتتان نامحدود نيست، بايد نگاه كنيد ببينيد اولويّتها چيست. به همه ى امور بايد رسيد، نميشود يك امورى را معطّل گذاشت تا يك كار ديگر تمام بشود، لكن آنچه نگاه اصلى را به خودش متوجّه ميكند، آن را بايد پيدا

ص: 53


1- . در ديدار نمايندگان مجلس شوراى اسلامى 1390/3/8
2- . در ديدار اعضاى مجلس خبرگان رهبرى 1394/12/20

كرد. به نظر من دو مسئله است كه اقتضا ميكند كه ما نگاهمان را به اينها توجّه بدهيم: يكى مسئله ى اقتصاد است، يكى مسئله ى علم است؛ اقتصاد و علم، اين دو به نظر من چيزهايى است كه امروز بايد در رديف اوّل اولويّتهاى ما قرار بگيرد؛ هم شما كه قوّه ى مجريّه هستيد، و هم در درجه ى بعد قواى ديگر. در زمينه ى اقتصاد، خوشبختانه زيرساختهاى زيادى امروز وجود دارد كه اينها چند سال پيش وجود نداشت. در اين ده دوازده سال اخير، زيرساختهاى زيادى در كشور به وجود آمده كه ميتوان از اينها استفاده كرد.(1)

اقتصاد مقاومتى؛ راهكار خروج اقتصاد كشور از انفعال

اشاره

امروز ما در دانش داريم پيش ميرويم - كه بعد باز شايد اشاره اى بكنم - امّا در مورد اقتصاد و در مورد فرهنگ، يك اهتمام بيش از متعارف لازم است تا بتوانيم اقتصاد كشور را به شكلى دربياوريم كه از آن طرف دنيا كسى نتواند با يك تصميم گيرى، با يك نشست وبرخاست، بر روى اقتصاد كشور ما و بر روى معيشت ملّت ما اثر بگذارد؛ اين دست ما است، ما بايد بكنيم؛ اين همان اقتصاد مقاومتى است كه سياستهاى آن در اسفند ماه(2) ابلاغ شد؛ بنده هم با مسئولان و مديران برجسته ى كشور جلسه داشتم، مفصّل درباره ى آن صحبت كرديم؛ تجاوب هم كردند؛ يعنى مسئولان سه قوّه كه خودشان هم در تنظيم اين سياستها مؤثّر بودند و حضور داشتند، استقبال كردند و گفتند ما اين كار را انجام ميدهيم.(3)

انفعال؛ بدترين عكس العمل در مقابل انواع تهاجم دشمن

گاهى پديده اى است كه ميتوانيم اصلاح كنيم، گاهى پديده اى است

ص: 54


1- . در ديدار رئيس جمهور و اعضاى هيئت دولت 1392/6/6
2- . اسفندماه سال 1392
3- . در جمع زائران حرم مطهّر رضوى 1393/1/1

كه ميتوانيم يك ذيلى برايش تعريف كنيم كه آن ذيل، مشكل آن را برطرف كند. دير جنبيدن، دير فهميدن، دير به فكر علاج افتادن، اين اشكالات را دارد كه بعد شما دچار مشكلاتى ميشويد كه نميتوانيد با آنها مواجه بشويد. پس من نميگويم كه فقط موضع دفاعى داشته باشيم - البتّه وقتى تهاجم هست، انسان بايد دفاع كند؛ شكى نيست - توصيّه ى من فقط موضع دفاعى نيست؛ امّا موضع اثباتى، موضع تهاجمى، موضع حركت صحيح بايد داشته باشيم. به هرحال در مقابل فرهنگ مهاجم، بدترين كار، انفعال است؛ زشت ترين كار، انفعال است؛ خسارت بارترين كار، انفعال است. فرهنگ مهاجم نبايد ما را منفعل بكند؛ حدّاكثر اين است كه بگوييم خيلى خب، ما در مقابل اين نميتوانيم يك حركتى انجام بدهيم، امّا منفعل هم نميشويم. منفعل شدن و پذيرفتن تهاجم دشمن، خطايى است كه بايستى از آن پرهيز كرد.(1)

بيان اهمّيّت اقتصاد مقاومتى در ايام تحريم و غير تحريم

اشاره

امروز بيست و نهم بهمن است. سال گذشته بيست و نهم بهمن، سياستهاى اقتصاد مقاومتى را به دستگاه هاى مختلف ابلاغ كرديم؛ امروز يك سال گذشته. اقتصاد مقاومتى براى كشور ضرورى است؛ تحريم باشد هم لازم است، تحريم نباشد هم لازم است. آن روزى كه تحريمى هم در اين كشور وجود نداشته باشد، اقتصاد مقاومتى براى اين كشور ضرورى است، لازم است. اقتصاد مقاومتى يعنى ما بناى اقتصادى كشور را جورى تنظيم كنيم و ترتيب بدهيم كه تكانه هاى جهانى در آن اثر نگذارد. يك روز عزا نگيريم كه نفت از صد دلار رسيد به چهل و پنج دلار؛ يك روز عزا نگيريم كه آمريكايى ها ما را تهديد ميكنند كه فلان چيز و فلان چيز و فلان چيز را تحريم ميكنيم يا عملاً تحريم بكنند؛ عزا نگيريم كه اروپايى ها كشتيرانى ما را تحريم كردند. اگر در كشور اقتصاد مقاومتى باشد، هيچ كدام

ص: 55


1- . در ديدار اعضاى شوراى عالى انقلاب فرهنگى 1392/9/19

از اين تكانه هاى بين المللى نميتواند به زندگى مردم آسيب وارد كند. اقتصاد مقاومتى يعنى اين؛ يعنى در داخل كشور، ساختِ اقتصادى و بناى اقتصادى جورى باشد كه از نيروهاى مردم استفاده بشود، كمك واقعى گرفته بشود، برنامه ريزى بشود، بناى اقتصادى استحكام پيدا كند - كه من حالا مواردى را ذكر خواهم كرد كه اين كارها بايد انجام بگيرد - تكيه ى مسئولان كشور بر اين باشد كه حركت اقتصادى كشور را اين جورى قرار بدهند. اگر اين شد، شكوفايى خواهد شد؛ اگر اين شد، از تهديد دشمن ديگر نميترسيم، از تحريم ديگر تنمان نميلرزد، از پايين افتادن قيمت نفت عزا نميگيريم؛ اين اقتصاد مقاومتى است. تكيه ى عمده ى اقتصاد مقاومتى هم باز روى مردم است؛ روى توليد داخلى است.(1)

مسئله ى اقتصاد ملّى؛ از نقدترين و بزرگ ترين چالشهاى كشور

امروز يكى از نقدترين و بزرگ ترين چالشهاى كشور مسئله ى اقتصاد ملّى است؛ اقتصاد. انتظار بحقّ مردم ما، اين است كه از يك اقتصاد شكوفا برخوردار باشند، رفاه عمومى باشد، طبقه ى ضعيف از وضعيّت غيرقابل قبول خارج بشود، از مشكلات نجات پيدا كند؛ اينها انتظارات مردم ما است و اين انتظارات بحق است؛ اقتصاد كشور نيازمند يك حركت جدّى و يك كار بزرگ است كه من حالا بعضى از خصوصيّات را عرض ميكنم. من البتّه چند سال است راجع به اقتصاد حرف ميزنم. من در همين جلسه، چند سال قبل از اين پيش بينى كردم و گفتم دشمنان بر روى اقتصاد ما متمركز خواهند شد،(2) مسئولين بايد به فكر باشند، خودشان را آماده كنند؛ كمرها را محكم كنند براى مواجهه ى با خصومت دشمنان و سياستهاى خصمانه ى دشمنان كه روى اقتصاد كشور متمركز شده اند. حالا من در مورد اقتصاد، مطالبى را عرض خواهم كرد.

ص: 56


1- . در ديدار مردم آذربايجان به مناسبت سالگرد قيام بيست ونهم بهمن سال 1356 در حسينيّه ى امام خمينى (ره) 1393/11/29
2- . در جمع زائران حرم مطهّر رضوى 1386/1/1

امروز دهه ى عدالت و پيشرفت از نيمه گذشته است. يك دهه را ما به عنوان دهه ى عدالت و پيشرفت معيّن كرديم و معرّفى كرديم كه از نيمه گذشته؛ بيست سالِ چشم انداز به نيمه رسيد، بيست سالى كه براى چشم انداز معيّن كرديم و سياستگذارى كرديم، 10 سال آن گذشته است؛ 10 سال [ديگر] در مقابل روى ما است، اينها مسائل مهمّى است؛ حسّاسيّت مسائل اقتصادى با توجّه به اين واقعيّتها بيشتر ميشود.(1)

نگاه به درون در اقتصاد مقاومتى؛ تنها راه علاج مشكلات كشور

من بر روى اقتصاد مقاومتى تكيه ميكنم. اوّلِ سال هم عرض كردم، به شما هم حالا توصيّه خواهم كرد، در برنامه ى ششم كه در پيش است، روى اقتصاد و روى فرهنگ و روى علم بايد تكيه كنيد. اقتصاد مقاومتى قدم بلندى است كه در اين زمينه ها ميتوان برداشت و دستگاه هاى دولتى و دستگاه هاى مديريّت كشور - چه در مجلس، چه در دولت، چه بخشهاى گوناگون - وظايفى در اين زمينه دارند. علاج مشكلات كشور، اقتصاد مقاومتى است. علاج مشكلات كشور را - چه مشكلات اقتصادى، چه مشكلات سياسى - بيرون از اين مرزها نميشود پيدا كرد. كار بكنند؛ هركس هر تلاشى بلد است، انجام بدهد؛ ما هم موافقيم، بارها هم گفته ايم، از همه ى كسانى كه در بخشهاى مختلف - خارجى، داخلى - ابتكار دارند و حركت دارند و تحرّك دارند، ما دفاع ميكنيم - دفاع صميمانه و واقعى، نه دفاع صورى - امّا معتقديم آن چيزى كه علاج مشكلات كشور است، در درون كشور است، در درون وجود من و شما است. ما هستيم كه ميتوانيم اقدام بكنيم؛ بلد باشيم كه چه كار بكنيم و بفهميم كه راه درست كدام است و با جرئت و دليرى آن كار را انجام بدهيم؛ آن وقت مشكلات كشور بلاشك حل خواهد شد. يك گام بزرگ و بلند، همين اقتصاد مقاومتى است.(2)

ص: 57


1- . در جمع زائران حرم مطهّر رضوى 1394/1/1
2- . در ديدار نمايندگان مجلس شوراى اسلامى 1393/3/4

اقتصاد مقاومتى؛ تنها راه بهبود معيشت و رفع معضلات اقتصادى

اگر ما بخواهيم مشكل ركود را حل كنيم، مشكل توليد داخلى را حل كنيم، بخواهيم مسئله ى بيكارى را حل كنيم، بخواهيم گرانى را مهار كنيم، علاج همه ى اينها در مجموعه ى مقاومت اقتصادى و اقتصاد مقاومتى گنجانده شده است. اقتصاد مقاومتى شامل همه ى اينها است. ميشود با اقتصاد مقاومتى به جنگ بيكارى رفت؛ ميشود به جنگ ركود رفت؛ ميشود گرانى را مهار كرد؛ ميشود در مقابل تهديدهاى دشمنان ايستادگى كرد؛ ميشود فرصتهاى بسيارى را براى كشور ايجاد كرد و از فرصتها استفاده كرد؛ شرطش اين است كه براى اقتصاد مقاومتى كار و تلاش انجام بگيرد.(1)

*

در خاتمه همان طور كه در جلسات متعدّد به آن جناب(2) و ديگر مسئولان دولتى يادآور شده و در جلسات عمومى به مردم عزيزمان گوشزد كرده ام، رفع تحريمها هر چند از باب رفع ظلم و احقاق حقوق ملّت ايران كار لازمى است، ليكن گشايش اقتصادى و بهبود معيشت و رفع معضلات كنونى جز با جدّى گرفتن و پيگيرى همه جانبه ى اقتصاد مقاومتى ميسّر نخواهد شد. اميد است كه مراقبت شود كه اين مقصود با جدّيّت تمام دنبال شود و بخصوص به تقويّت توليد ملّى توجّه ويژه صورت گيرد و نيز مراقبت فرماييد كه وضعيّت پس از برداشته شدن تحريمها، به واردات بى رويّه نينجامد، و بخصوص از وارد كردن هرگونه مواد مصرفى از آمريكا جدّاً پرهيز شود.(3)

راه عملى و مورد تأييد همگان در مقابل مشكلات اقتصادى

يك نكته ى ديگرى كه من بارها تذكّر داده ام اين است كه حالا كه

ص: 58


1- . پيام نوروزى به مناسبت آغاز سال 1395 (1394/12/30)
2- . رئيس جمهور
3- . نامه ى رهبر انقلاب به رئيس جمهور درباره الزامات اجراى برجام 1394/7/29

تحريمها برداشته شد، آيا مشكل اقتصاد كشور و معيشت مردم و سفره هاى مردم با برداشتن تحريمها حل خواهد شد؟ نه، مديريّت لازم است، برنامه لازم است. من، هم در زمان اين دولت، هم در زمان دولت قبل كه بخشى از تحريمهاى مهم تازه شروع شده بود و بخشى هم در انتظار زمان بود كه شروع بشود گفتم كه مشكلات اقتصادى كشور ممكن است بيست درصد، سى درصد، چهل درصد مربوط باشد به تحريمها [امّا] بقيّه مربوط به مديريّت ما است؛ ما بايد مديريّت كنيم، ما بايستى درست عمل كنيم و راه عمل هم اقتصاد مقاومتى است. اقتصاد مقاومتى را همه تأييد كردند، همه تصديق كردند، برايش برنامه ريزى كردند - خوشبختانه دستگاه هاى دولتى، دوستان ما در دولت برنامه هايى دارند براى پيگيرى - بجد بايد آن را پيگيرى كنند و كشور را بايد از لحاظ اقتصاد مقاوم كنند؛ وَالّا اگر چشم ما به تصميم بيگانه باشد، به دست بيگانه باشد، به جايى نميرسيم. نفت ما را امروز تقريباً به يك پنجمِ قيمت رسانده اند. نفت را كه سرمايه ى اصلى اقتصاد ما است متأسّفانه، تقريباً به يك پنجم قيمت رسانده اند. تازه همان 100 دلار يا 110 يا 120 دلار هم قيمت واقعى نفت نبود؛ قيمت واقعى نفت از آن هم بيشتر است - اين را هم من قبلها گفته ام -(1) امّا همان [قيمتى] هم كه بود، آن را تقريباً به يك چهارم يا به يك پنجم تقليل داده اند. اگر چشم انسان به دست دشمن باشد، اين اتّفاقات زياد مى افتد. اينها تكانه هاى اجتناب ناپذيرى است كه انسان در مقابلش اختيارى ندارد؛ ما بايد اقتصاد را جورى بكنيم كه در مقابل اين تكانه ها بتواند محكم بِايستد و تحت تأثير قرار نگيرد.(2)

ص: 59


1- . از جمله اشارات معظّم له عبارتست از: «البتّه امروز هم قيمت نفت ارزان است. امروز هم پولى كه توليدكنندگان نفت براى نفت مى گيرند، حقيقتاً شايد بشود گفت يك دهم پولى است كه بايد بگيرند. من اين را به شما عرض كنم، پولى كه امروز دولتهاى واردكننده ى نفت به عنوان ماليات دريافت مى كنند، بيشتر از سودى است كه كشورهاى صادركننده ى نفت از پولِ فروش نفت به دست مى آورند. امروز نيز همين طور است.» در جمع زائران حرم مطهّر رضوى 1379/1/6
2- . در ديدار دست اندركاران برگزارى انتخابات 1394/10/30

تحليلى مستدل و منطقى؛ علّت انتخاب شعار اقتصاد مقاومتى

اشاره

بحث امروز را از شعار امسال آغاز ميكنم و در ادامه ان شاءالله توضيحاتى را براى شما برادران و خواهران عزيزى كه تشريف داريد و براى كسانى كه اين صحبتها را بعداً خواهند شنيد، عرض خواهم كرد. مايلم بحثى كه انجام ميگيرد، يك بحث متقن و منطقى باشد؛ امروز بحثهاى شعارى جايگاه زيادى در ذهن مردم ما ندارد؛ مردم ما، جوانان ما، آحاد جامعه ى ما فهيمند و به مسائل با چشم منطق و استدلال نگاه ميكنند. آنچه عرض ميكنيم، مايليم كه براى افكار مردم عزيز ما به صورت يك بحث متقن و منطقى عرضه بشود.

علّت اينكه [شعار] امسال را هم شعار اقتصادى انتخاب كرديم،(1) يك تحليل و يك نگاه به مجموعه ى مسائل كشور است. شايد در ذهن بعضى ميگذشت كه ترجيح دارد كه شعار امسال يك شعار فرهنگى باشد، يا يك شعار اخلاقى باشد لكن با توجّه به مجموعه ى مسائل كشور به نظر رسيد امسال هم مثل چند سال ديگرِ قبل از اين، شعار سال را كه بايد به صورت گفتمانى در ميان مردم و افكار عمومى كشور رواج پيدا كند، يك شعار اقتصادى قرار بدهيم. اين تحليل را من عرض ميكنم و مايلم جوانان عزيز ما آنچه را ميشنوند پيش خودشان تجزيه وتحليل كنند و بر روى آن فكر كنند.(2)

الف) القاى دوراهى دروغين توسّط مستكبران براى حلّ مشكلات اقتصادى

اشاره

در اين مقطع زمانى، سياستهاى استكبار و بخصوص و بطور خاص سياستهاى آمريكا اقتضا ميكند كه يك تفكّرى تزريق بشود در ميان ملّت ما؛ اوّل در ميان نخبگان جامعه و بعد از آن بتدريج به افكار عمومى منتقل بشود؛ يك تفكر خاصّى تزريق بشود به افكار عمومى. آن سياستى كه مورد نظر آنها است اين است كه وانمود كنند ملّت ايران بر سر يك دوراهى قرار دارد

ص: 60


1- . «اقتصاد مقاومتى؛ اقدام و عمل»
2- . در جمع زائران حرم مطهّر رضوى 1395/1/1

و چاره اى ندارد جز اينكه يكى از اين دو راه را انتخاب كند. آن دوراهى عبارت است از اينكه يا بايد با آمريكا كنار بيايند، يا بايد بطور دائم فشارهاى آمريكا و مشكلات ناشى از آن را تحمّل كنند؛ يكى از اين دو را ملّت ايران بايد انتخاب كند؛ اين چيزى است كه آنها ميخواهند.(1)

ترفند دشمن براى القاى راهِ غلطِ حلّ مشكلات اقتصادى

يكى از ترفندها و خلاف گويى ها اين است كه اين جور القا كنند به افكار عمومى مردم كه اگر ما در قضيّه ى هسته اى، تسليم طرف مقابل شديم، همه ى مشكلات اقتصادى و معيشتى و غيره حل خواهد شد؛ اين را دارند تبليغ ميكنند. البتّه تبليغاتچى هاى خارجى با شيوه هاى كاملاً ماهرانه ى تبليغاتى خط ميدهند، در داخل هم بعضى از روى ساده لوحى و بدون اينكه نيّت سوئى داشته باشند، بعضى هم واقعاً از روى غرض همين را دارند تبليغ ميكنند كه اگر ما در اين قضيّه كوتاه آمديم و تسليم شديم در مقابلِ طرف مقابل، همه ى مشكلات اقتصادى و مانند اينها حل خواهد شد؛ اين خطا است. چرا خطا است ؟ چند علّت دارد. من مايلم شما جوانهاى عزيزمان - هم شما كه در اين جلسه تشريف داريد، هم قشر جوان فرهمند ما، قشر جوان آگاه ما، جوان پرانگيزه ى ما، دانشجويان ما، دانش آموزان ما در سرتاسر كشور كه من يك وقت گفتم شماها افسران جنگ نرميد - فكر كنيد روى اين مسائل.(2)

تبليغات دشمن در راستاى القاى برداشته شدن تحريم با مذاكره

در تبليغات وانمود ميكنند كه اگر ايران با آمريكا سر ميز مذاكره بنشيند، تحريمها برداشته ميشود. اين هم دروغ است. هدفشان اين است كه با وعده ى برداشتن تحريمها، ملّت ايران را وادار كنند كه اشتياق به

ص: 61


1- . در جمع زائران حرم مطهّر رضوى 1395/1/1
2- . در ديدار دانش آموزان و دانشجويان 1392/8/12

مذاكره ى با آمريكا پيدا كند. تصور آنها اين است كه ملّت ايران ديگر از تحريمها به ستوه آمده اند، پدرشان دارد در مى آيد، همه چيز به هم ريخته است؛ پس ما بگوييم خيلى خوب، بياييد مذاكره كنيد تا تحريم را برداريم، يكهو جمعيّت ملّت ايران راه بيفتند كه بله، بياييد مذاكره كنيم. اين حرف هم از همان حرفهاى غير منطقى و همراه با فريب و يك وسيله اى براى زورگويى است. اوّلاً - همان طور كه عرض كرديم - اينكه ميگويند بياييد مذاكره كنيم، مقصودشان از مذاكره، واقعاً يك گفتگوى عادلانه و منطقى نيست؛ مذاكره يعنى شما بياييد حرفهاى ما را قبول كنيد، تسليم شويد، تا ما تحريمها را برداريم. خب، اگر ملّت ايران ميخواستند تسليم شوند، چرا انقلاب كردند؟ آمريكا بر اوضاع ايران مسلّط بود و هر كار دلش ميخواست، ميكرد. ملّت ايران انقلاب كردند براى اينكه از زير يوغ آمريكا خارج شوند؛ حالا بيايند بنشينند باز مجدداً تسليم شما شوند؟(1)

ب) كنار آمدن با آمريكا به معناى قبول تحميلات آنها

اشاره

[البتّه] كنار آمدن با آمريكا به معناى كنار آمدن با هيچ دولت ديگرى نيست. چون دولت آمريكا داراى ثروت، داراى دستگاه هاى تبليغاتى وسيع، داراى سلاحهاى خطرناك و داراى امكانات بسيارى است، كنار آمدن با دولت آمريكا ناگزير، به معناى قبول تحميل هاى آن دولت است. طبيعت توافق با آمريكا همين است؛ همه جا همين جور است؛ كشورهاى ديگر هم كه در هر مسئله اى با آمريكا توافق ميكنند، معنايش اين است كه از مواضع خودشان به نفع طرف مقابل عقب نشينى ميكنند بدون اينكه طرف مقابل به نفع آنها يك عقب نشينى قابل توجّهى انجام بدهد.(2)

غرض آمريكا از طرح مذاكره و توافق؛ يك كار تبليغاتى

بحث مذاكره را پيش كشيدند، كه ايران بيايد بنشينيم مذاكره كنيم.

ص: 62


1- . در ديدار مردم آذربايجان 1391/11/28
2- . در جمع زائران حرم مطهّر رضوى 1395/1/1

همين رفتار غيرمنطقى، در اين دعوت به مذاكره هم وجود دارد. غرض آنها حل مشكلات و مسائل نيست - كه من بعد توضيح خواهم داد - غرضشان يك كار تبليغاتى است براى اينكه به ملتهاى مسلمان نشان دهند كه ببينيد اين نظام جمهورى اسلامى بود با آن سرسختى، با آن ايستادگى، امّا عاقبت مجبور شد بيايد باب مصالحه و گفتگو را با ما باز كند. وقتى ملّت ايران اينجور است، شماها چه ميگوييد ديگر؟ اين را براى خاموش كردن و نااميد كردن ملّتهاى سربرافراشته ى مسلمان كه امروز در بسيارى از كشورهاى اسلامىِ اينها نسيم بيدارى وزيده است و به خاطر اسلام احساس عزّت ميكنند، لازم دارند. از اوّل انقلاب، اين يكى از هدفها بود. از سالهاى اوّل انقلاب، يكى از هدفهاى آنها همين بود كه ايران را پاى ميز مصالحه و بده بستان بكشانند؛ بگويند بالاخره ديديد ايران هم كه ادّعا ميكرد مستقل است، ايستاده است، نترس است، شجاع است، مجبور شد بيايد بنشيند پاى ميز مذاكره ؟ امروز هم همين هدف را دنبال ميكنند. اين، مطلب مهمى است.(1)

ج) كنار آمدن با آمريكا به معناى كوتاه آمدن از اصول و آرمانها

اشاره

در همين توافق اخير هسته اى هم اگرچه اين توافق را ما تأييد كرديم و برگزاركنندگان اين توافق را مورد قبول اعلام كرديم و قبول داريم آنها را، لكن اينجا هم همين جور بود؛ وزير خارجه ى محترم ما در مواردى به بنده گفت كه ما [مثلاً] اينجا را يا اين خطّ قرمز را ديگر نتوانستيم حفظ كنيم. معناى اين همين است؛ يعنى وقتى طرف مقابل يك دولتى مثل آمريكا است كه وسايل تبليغ دارد، امكانات دارد، پول دارد، ديپلماسى فعّال دارد، عوامل گوناگونى در اطراف دنيا دارد، دولتهايى كه به آنها فشار مى آورد در اختيارش هستند، كنار آمدن با او به معناى صرف نظر كردن از برخى از چيزهايى است كه انسان بر آنها پاى ميفشرد. اين يك دوراهى است كه طبق

ص: 63


1- . در ديدار مردم آذربايجان 1391/11/28

سياستهاى آمريكا كه ميخواهند در ذهن ملّت ما تزريق بكنند، يك دوراهى ناگزير است؛ يك دوگانه ى اجتناب ناپذير است: يا بايد در مقابل آمريكا و خواستهاى او در موارد بسيارى كوتاه بياييم، يا بايد فشارهاى آمريكا را، تهديدهاى آمريكا را، ضررهاى ناشى از مخالفت با آمريكا را تحمّل كنيم.(1)

هدف آمريكا از مذاكرات؛ كوتاه آمدن ايران از مواضع خود

مذاكره در عرف آمريكايى ها و قدرتهاى سلطه گر به معناى اين است كه بياييد بنشينيم گفتگو كنيم تا شما حرف ما را قبول كنيد - هدف مذاكره اين است - بياييد بنشينيم حرف بزنيم تا بالاخره نتيجه ى اين حرف زدن و گفتگو كردن اين باشد كه مطلبى را كه شما قبول نميكرديد، حالا قبول كنيد. همين حالا در تبليغاتى كه آمريكايى ها در مورد مذاكرات راه انداخته اند - كه چند وقت است لابد ميشنويد - و سر و صدا و هياهو دارند كه بله، با ايران مذاكره ى مستقيم كنيم، چه كنيم، در همين حرفهاى امروزشان هم اين معنا كاملاً خودش را نشان ميدهد: بياييم بنشينيم تا ايران را قانع كنيم كه از غنى سازى دست بردارد؛ از انرژى هسته اى دست بردارد. هدف اين است. نميگويند بياييم بنشينيم مذاكره كنيم تا ايران ادلّه ى خودش را بيان كند، ما از فشار روى مسئله ى هسته اى دست برداريم، از تحريم دست برداريم، از دخالتهاى امنيّتى و سياسى و غيره دست برداريم؛ ميگويند بياييد مذاكره كنيم تا ايران حرف ما را قبول كند!(2)

د) تلاش براى تبديل اين دوراهى دروغين به گفتمان

اينها ميخواهند اين را به صورت يك گفتمانى در بين نخبگان جامعه ترويج كنند و بتدريج آن را در ميان مردم و افكار عمومى سرريز كنند. در

ص: 64


1- . در جمع زائران حرم مطهّر رضوى 1395/1/1
2- . در ديدار مردم آذربايجان 1391/11/28

داخل كشور و خارج كشور، اين فكر را دارند ترويج ميكنند و به شكلهاى گوناگونى، با بيانهاى مختلفى، در وسايل ارتباط جمعى دنيا دارند گسترش ميدهند؛ كسانى را ميگمارند براى اينكه بتوانند اين فكر را در ميان ملّت ما گسترش بدهند. البتّه در داخل هم همين طور كه عرض كرديم، كسانى هستند كه اين فكر را قبول دارند و قبول كرده اند و تلاش ميكنند كه آن را به ديگران هم بقبولانند.(1)

ه -) ايجاد برجامهاى ديگر آمريكا با كشور توانمند ايران

من حرف طرف مقابل را بگويم، بعد آنچه را اقتضاى حق و حقيقت است بيان كنم. حرف طرف مقابل يعنى همان دستگاه تبليغاتى و فكرساز و جريان ساز، اين است كه ميگويد ايران داراى ظرفيّتهاى فراوان اقتصادى است و هدف از توافق هسته اى اين بود كه كشور ايران بتواند از اين ظرفيّتها استفاده كند؛ خب، اين توافق انجام گرفت لكن اين توافق كافى نيست و مسائل ديگرى هم هست كه در آنها هم بايستى ملّت ايران، دولت ايران، مسئولين ايران تصميم بگيرند و اقدام بكنند؛ مثلاً فرض بفرماييد امروز در منطقه ى غرب آسيا - يعنى همين منطقه اى كه غربى ها به آن ميگويند خاورميانه - جنجالها و آشفتگى هاى بسيارى هست؛ خب، اين مشكل براى كلّ منطقه است و اگر ميخواهيد كشور شما از اين مشكل نجات پيدا كند، بايد سعى كنيد اين جنجالها فرو بنشيند. چه كار كنيم ؟ با آمريكا همكارى كنيم، همفكرى كنيم، جلسه كنيم، بنشينيم، گفتگو كنيم و يك مدلى را طبق ميل آمريكايى ها يا طبق توافق آمريكايى ها انتخاب كنيم؛ يكى ديگر هم اين است.

يا ما مشكلات ديگرى داريم، اختلافات زيادى با آمريكا داريم، اين اختلافات را بايد حل كنيم، اين اختلافات بايستى تمام بشود؛ حالا در حلّ

ص: 65


1- . در جمع زائران حرم مطهّر رضوى 1395/1/1

اين اختلافات، فرض بفرماييد كه ملّت ايران مجبور باشد از اصول خود صرف نظر كند، از خطّ قرمزهاى خود هم صرف نظر كند، بكند؛ طرف مقابل از اصول خود و ارزشهاى خود تنازل نميكند لكن اگر لازم شد، ما بايد تنازل كنيم تا مشكلات را برطرف كنيم؛ تا در نتيجه كشور بتواند از ظرفيّتهاى خود استفاده كند و مثلاً به يك اقتصاد برجسته اى مبدّل بشود. حرفشان اين است. بنابراين در قضيّه ى هسته اى توافق شد و اسم اين را گذاشتيم «برجام»؛ برجام ديگرى در قضاياى منطقه، برجام ديگرى در قضاياى قانون اساسى كشور؛ برجام 2 و 3 و 4 و الى غيرذلك بايستى به وجود بيايد تا ما بتوانيم راحت زندگى كنيم.(1)

و) اصول زدايى؛ معناى حقيقىِ قبول برجامهاى 2 و 3 و 4 و...

اين منطقى است كه سعى ميكنند اين منطق را در بين نخبگان جامعه و از سوى نخبگان جامعه به افكار عمومى جامعه منتقل كنند. معناى اين حرف چيست ؟ معناى اين حرف اين است كه جمهورى اسلامى از مسائل اساسى اى كه به حكم اسلام و به حكم برجستگى هاى نظام جمهورى اسلامى پايبند به آنها است، صرفِنظر كند: از مسئله ى فلسطين صرف نظر كند، از حمايت از مقاومت در منطقه صرفِنظر كند، از مظلومان منطقه - مثل ملّت فلسطين، مثل مردم غزّه، مثل مردم يمن، مثل مردم بحرين - پشتيبانى و حمايت سياسى نكند، و نظام جمهورى اسلامى با تعديل خواسته هاى خود، خود را به آنچه طرف مقابل يعنى آمريكا به دنبال تحقّق آن است، نزديك بكند. معناى اين حرف

ص: 66


1- . در جمع زائران حرم مطهّر رضوى 1395/1/1

اين است كه همچنان كه امروز بعضى از كشورهاى منطقه و دولتهاى منطقه، على رغم حكم اسلام و على رغم خواست ملّتهايشان با رژيم صهيونيستى كنار آمده اند و مسئله ى فلسطين را تحت الشّعاع مسائل ديگر قرار داده اند، جمهورى اسلامى هم به همين ترتيب عمل كند؛ معنايش اين است كه همچنان كه امروز بعضى از دولتهاى عربى با كمال وقاحت، دست دوستى به سمت دشمن صهيونيستى دراز ميكنند، جمهورى اسلامى هم با دشمن صهيونيستى كنار بيايد و آشتى كند.(1)

ز) ايجاد برجامى بر ضدّ توان امنيّتى، دفاعى و موشكى ايران

البتّه قضيّه به اينجاها ختم نميشود؛ معناى آنچه در آن تحليل سياسى دشمن ادّعا ميشود، اين است كه اگر ميل آمريكا است، جمهورى اسلامى حتّى از ابزارهاى دفاعى خود هم صرفِنظر كند. ميبينيد كه بر روى مسئله ى موشكها چه جنجالى در دنيا به راه انداخته اند كه چرا جمهورى اسلامى موشك دارد، چرا موشك دوربُرد دارد، چرا موشكهاى جمهورى اسلامى هدف را دقيق ميزنند و هدف قرار ميدهند، چرا آزمايش كرديد، چرا تمرين نظامى ميكنيد، و چرا و چرا و چرا. حالا آمريكايى ها در منطقه ى خليج فارس كه چند هزار كيلومتر با كشور آنها فاصله دارد، هر چند وقت يك بار با يكى از كشورهاى منطقه رزمايش به راه مى اندازند - درحالى كه آنها در اينجا هيچ مسئوليّتى ندارند - [امّا] جمهورى اسلامى كه در خانه ى خود، در محيط خود و در حريم امنيّت خود رزمايش ميكند، جنجال اينها بلند ميشود كه چرا رزمايش كرديد، چرا اقدام كرديد، چرا نيروى دريايى شما يا نيروى هوايى شما اين اقدامها را كردند. معناى آن تحليل دشمن اين است كه از همه ى اينها بايستى صرفِنظر بكنيم.(2)

ح) منتهى شدن توافقهاى فوق به تغيير سيرت جمهورى اسلامى

اشاره

قضيّه از اين هم بالاتر است؛ تدريجاً موضوع را به اين خواهند كشاند كه اصلاً چرا نيروى قدس تشكيل شده است، چرا سپاه تشكيل شده، چرا سياستهاى داخلى جمهورى اسلامى طبق قانون اساسى، بايد با اسلام

ص: 67


1- . در جمع زائران حرم مطهّر رضوى 1395/1/1
2- . همان

تطبيق داده بشود؛ مطلب به اينجاها ميرسد. شما وقتى در مقابل دشمن، درحالى كه ميتوانيد ايستادگى كنيد - كه بعداً عرض خواهم كرد - عقب نشينى كرديد، دشمن جلو مى آيد - دشمن متوقّف نميشود - و كم كم كار را به اينجا ميرسانند كه اينكه شما ميگوييد دولت جمهورى اسلامى، مجلس شوراى اسلامى و قوّه ى قضائيه بايد برطبقِ احكام اسلام و شريعت اسلامى باشد، اينها برخلاف آزادى است و ليبراليسم اينها را قبول ندارد؛ كم كم به اينجاها ميرسد. اگر عقب نشينى كرديم، عقب نشينى به اين نقطه ها منتهى خواهد شد كه [بگويند] شوراى نگهبان چه نقشى در جامعه دارد و چرا بايد شوراى نگهبان به خاطر مخالفت با شرع قوانين را بردارد؟ حرف اينجا است. اين همان چيزى است كه بنده بارها عرض كرده ام كه اين، تغيير سيرت جمهورى اسلامى است. ممكن است صورت جمهورى اسلامى محفوظ بماند امّا از محتواى خود بكلّى تهى بشود؛ دشمن اين را ميخواهد. بنابر اين تحليل دشمن خواسته و بنابر اين تحليلى كه آنها دارند در اذهان نخبگان و افكار عمومى ملّت تزريق ميكنند، اگر جمهورى اسلامى و ملّت ايران ميخواهد از شرّ آمريكا راحت بشود، بايد از محتواى جمهورى اسلامى دست بردارد، از اسلام دست بردارد، از مفاهيم اسلامى دست بردارد، از امنيّت خود دست بردارد.(1)

لزوم مراقبت از سيرت جمهورى اسلامى علاوه بر حفظ صورت

آنچه مهم است اين است كه نظام جمهورى اسلامى يك ساخت حقوقى و رسمى دارد كه آن قانون اساسى، مجلس شوراى اسلامى، دولت اسلامى، انتخابات - همين چيزهايى كه مشاهده ميكنيد - است، كه البتّه حفظ اينها لازم و واجب است؛ امّا كافى نيست.

هميشه در دلِ ساخت حقوقى، يك ساخت حقيقى، يك هويّت حقيقى و واقعى وجود دارد؛ او را بايد حفظ كرد. اين ساخت حقوقى در حكم

ص: 68


1- . در جمع زائران حرم مطهّر رضوى 1395/1/1

جسم است؛ در حكم قالب است، آن هويّت حقيقى در حكم روح است؛ در حكم معنا و مضمون است. اگر آن معنا و مضمون تغيير پيدا كند، ولو اين ساخت ظاهرى و حقوقى هم باقى بماند، نه فايده اى خواهد داشت، نه دوامى خواهد داشت؛ مثل دندانى كه از داخل پوك شده، ظاهرش سالم است؛ با اوّلين برخورد با يك جسم سخت در هم ميشكند. آن ساخت حقيقى و واقعى و درونى، مهم است؛ او در حكم روح اين جسم است. آن ساخت درونى چيست ؟ همان آرمانهاى جمهورى اسلامى است: عدالت، كرامت انسان، حفظ ارزشها، سعى براى ايجاد برادرى و برابرى، اخلاق، ايستادگى در مقابل نفوذ دشمن؛ اينها آن اجزاء ساخت حقيقى و باطنى و درونى نظام جمهورى اسلامى است. اگر ما از اخلاق اسلامى دور شديم، اگر عدالت را فراموش كرديم، شعار عدالت را به انزوا انداختيم، اگر مردمى بودنِ مسئولان كشور را دست كم گرفتيم، اگر مسئولين كشور هم مثل خيلى از مسئولين كشورهاى ديگر به مسئوليّت به عنوان يك وسيله و يك مركز ثروت و قدرت نگاه كنند، اگر مسئله ى خدمت و فداكارى براى مردم از ذهنيّت و عمل مسئولين كشور حذف شود، اگر مردمى بودن، ساده زيستى، خود را در سطح توده ى مردم قرار دادن، از ذهنيّت مسئولين كنار برود و حذف شود؛ پاك شود، اگر ايستادگى در مقابل تجاوزطلبى هاى دشمن فراموش شود، اگر رودربايستى ها، ضعفهاى شخصى، ضعفهاى شخصيّتى بر روابط سياسى و بين المللى مسئولين كشور حاكم شود، اگر اين مغزهاى حقيقى و اين بخشهاى اصلىِ هويّت واقعى جمهورى اسلامى از دست برود و ضعيف شود، ساخت ظاهرىِ جمهورى اسلامى خيلى كمكى نميكند؛ خيلى اثرى نميبخشد و پسوند «اسلامى» بعد از مجلس شورا: مجلس شوراى اسلامى؛ دولت جمهورى اسلامى، به تنهايى كارى صورت نميدهد. اصل قضيّه اين است كه مراقب باشيم آن روح، آن سيرت از دست نرود، فراموش نشود؛ دلمان خوش نباشد به حفظ صورت و قالب. به روح، معنا و سيرت توجّه داشته باشيد. اين، اساس قضيّه است.

ص: 69

و من به شما عرض بكنم كه تغيير سيرت، تغيير آن هويّت واقعى، بتدريج و خيلى آرام حاصل ميشود. توجّه بعضى ها به اين، غالباً جلب نميشود، يا خيلى ها توجّهشان جلب نميشود. يك وقتى ممكن است همه متوجّه شوند، كه كار از كار گذشته باشد. خيلى بايد دقّت كرد. چشم بيناى طبقه ى روشن بين و روشنفكر جامعه - يعنى طبقه ى دانشگاهى - و چشم بيناى دانشجويان بايد اين مسئوليّت را هميشه براى خودش قائل باشد.(1)

ط) بدعهدى عملى آمريكايى ها عليرغم اقداماتى بر روى كاغذ

اشاره

آنچه در اين تحليل مفقود است و ناديده گرفته شده است، چند مطلب است كه من به يكى از آنها اشاره ميكنم و آن اين است كه در همين توافقى هم كه ما با آمريكايى ها در قضيّه ى پنج بعلاوه ى يك و مسئله ى هسته اى كرديم، آمريكايى ها به آنچه وعده داده بودند عمل نكردند و كارى را كه بايد ميكردند انجام ندادند. بله، به تعبير وزير خارجه ى محترم ما، روى كاغذ كارهايى را انجام دادند امّا از راه هاى انحرافى متعدّد، جلوى تحقّق مقاصد جمهورى اسلامى را گرفتند. شما نگاه كنيد امروز در سرتاسر كشورهاى غربى و كسانى كه تحت تأثير آنها هستند، همچنان معاملات بانكى ما دچار مشكل است، بازگرداندن ثروتهاى ما در بانكهاى آنها دچار مشكل است، معاملات گوناگون تجارى اى كه احتياج به دخالت بانك ها دارد دچار مشكل است؛ وقتى دنبال ميكنيم، تحقيق ميكنيم و ميگوييم چرا اين جور است، معلوم ميشود از آمريكايى ها ميترسند. آمريكايى ها گفته اند كه ما تحريمها را برميداريم و روى كاغذ هم برداشتند، امّا از طرق ديگر جورى عمل ميكنند كه اثر رفع تحريمها مطلقاً به وجود نيايد و تحقّق پيدا نكند.(2)

ادامه ى تحريمها حتّى در صورت توافق با آمريكا

تحريمها با مذاكره برداشته نخواهد شد؛ اين را من به شما عرض

ص: 70


1- . در ديدار اساتيد و دانشجويان در دانشگاه علم و صنعت 1387/9/24
2- . در جمع زائران حرم مطهّر رضوى 1395/1/1

بكنم. هدف تحريمها چيز ديگرى است. هدف تحريمها خسته كردن ملّت ايران است، جدا كردن ملّت ايران از نظام اسلامى است. مذاكره هم كه انجام بگيرد، اگر ملّت ايران باز در صحنه باقى باشد و بر حقوق خود اصرار بورزد، اين تحريمها وجود خواهد داشت. ملّت ايران در مقابل اين فكر غلط دشمن چه كار ميكند؟

ببينيد، يك ملاحظه اى در ذهن طرفهاى مقابل ما هست كه اين ملاحظه را باز كنيم، تحليل كنيم. آنها ميگويند تكيه ى نظام جمهورى اسلامى به اين مردم است؛ اگر توانستيم اين مردم را از نظام جمهورى اسلامى جدا كنيم، قدرت مقاومت از نظام جمهورى اسلامى گرفته خواهد شد. اين فكرِ طرف مقابل ماست. خب، اين فكر دو قسمت دارد؛ يك قسمتش را درست فهميدند، يك قسمتش را غلط فهميدند، غلط كردند. آن قسمتى كه درست فهميدند، اين است كه بله، تكيه ى جمهورى اسلامى به اين مردم است؛ پشتوانه ى نظام اسلامى، هيچ كس جز انبوه توده هاى عظيم ملّت ايران نيست؛ حصار اين كشور و اين نظام، همين مردمند. آنچه كه غلط فهميدند، اين است كه خيال كردند با فشار تحريم، با زورگويى در زمينه ى مسائل بين المللى و بازرگانى و توليد و غيره، خواهند توانست ملّت ايران را به زانو در بياورند و عاجز كنند. اگر فكر ميكنند خواهند توانست اين پشتوانه را از جمهورى اسلامى بگيرند، اينجا را اشتباه كرده اند.(1)

ى) خسارت محض؛ نتيجه ى توافق با آمريكا به اميد حلّ مشكلات اقتصادى

بنابراين، كسانى كه اميد ميبندند به اينكه بنشينيم با آمريكا در فلان مسئله مذاكره كنيم و به يك نقطه ى توافقى برسيم - يعنى ما يك تعهّدى بكنيم، طرف مقابل هم يك تعهّدى بكند - از اين غفلت ميكنند كه ما ناگزير بايد به همه ى تعهّدهاى خود عمل كنيم [امّا] طرف مقابل با طُرق مختلف، با

ص: 71


1- . در ديدار مردم آذربايجان 1391/11/28

شيوه هاى مختلف، با خدعه، با تقلّب سر باز ميزند و به تعهّدهايى كه كرده است عمل نميكند. اين چيزى است كه ما امروز در مقابل چشم خودمان داريم ميبينيم؛ يعنى خسارت محض.(1)

ك) خسارت بالاتر؛ تسلّط مجدّد آمريكا بر گُل منطقه

اشاره

امّا مسئله از اين هم بالاتر است. لازم است من به جوانهاى عزيز كه رژيم طاغوت را درك نكرده اند و دوران طاغوت را نديده اند و نميدانند كه چه اتّفاقى با پيروزى انقلاب در اين كشور افتاد، چند جمله اى را عرض بكنم. ببينيد؛ در اين منطقه اى كه ما زندگى ميكنيم - منطقه ى غرب آسيا - كشور عزيز شما ايران، گُل منطقه است؛ از لحاظ جايگاه راهبردى و به تعبير رايجْ موقعيّت استراتژيكى، يك كشور بى نظير است؛ از لحاظ منابع فراوان نفت و گاز در همه ى اين منطقه و با يك نگاه از همه ى دنيا امتياز دارد؛ غير از نفت و گاز، منابع فراوان ديگرى هم هست. كشورى است بزرگ، با جمعيّتى مستعد و مردمى بااستعداد، با تاريخى غنى. اينجا گُل منطقه است؛ اين گُل منطقه يك روزى يكجا و بطور كامل در قبضه ى آمريكا بوده است و هر كارى آمريكايى ها ميخواستند نسبت به اين كشور و در اين كشور انجام بدهند ميكردند: غارت ميكردند، ثروتهايش را ميبردند؛ همه ى كارهايى كه يك دولت استعمارگر و يك دولت مستكبر با يك كشور ضعيف انجام ميدهد، اينها در اين كشور انجام ميدادند و اينجا را در قبضه ى خودشان و در پنجه ى اقتدار خودشان داشتند، انقلاب آمده است اين كشور را از پنجه ى آنها بيرون كشيده، [لذا] كينه ى انقلاب از دل سياست آمريكا خارج نميشود. آن وقتى دشمنى اينها تمام ميشود كه بتوانند همان سلطه را بار ديگر در اين كشور تجديد كنند؛ هدف اين است و دنبال اين هستند. البتّه سياستمدارند، ديپلماتند، كار سياسى را بلدند و ميدانند هر هدفى و مقصودى يك راهى

ص: 72


1- . در جمع زائران حرم مطهّر رضوى 1395/1/1

دارد و بايد بتدريج حركت كرد و از راهش وارد شد؛ دارند اين كار را ميكنند. ما بايد چشممان باز باشد، ما بايد حواسمان جمع باشد.

جمهورى اسلامى نه فقط ايران را از دست اينها خارج كرد بلكه با روحيّه ى مقاومتى كه نشان داد و دليرى اى كه نشان داد - كه حالا بعد عرض خواهم كرد - موجب تشويق كشورهاى ديگر هم شد. امروز شما ببينيد در كشورهاى متعدّدى در اين منطقه و حتّى فراتر از اين منطقه «مرگ بر آمريكا» ميگويند، پرچم آمريكا را آتش ميزنند. ملّت ايران نشان داد كه ميتواند مقاومت بكند، ملّتهاى ديگر [هم] ياد گرفتند و سررشته از دست آمريكا خارج شده است. آمريكايى ها اعلان كردند كه ميخواهند خاورميانه ى بزرگ درست كنند - يك وقت گفتند خاورميانه ى نوين، يك وقت گفتند خاورميانه ى بزرگ - مقصود اين بود كه در اين منطقه ى غرب آسيا و در قلب كشورهاى اسلامى، دولت جعلى رژيم صهيونيستى را بر همه ى امور اين منطقه از لحاظ اقتصادى و سياسى و فرهنگى مسلّط كنند؛ هدفشان اين بود. الان شما نگاه كنيد ببينيد همانهايى كه شعار خاورميانه ى بزرگ ميدادند، در قضيّه ى سوريه درمانده اند، در قضيّه ى يمن درمانده اند، در قضيّه ى عراق درمانده اند، در قضيّه ى فلسطين درمانده اند و اينها همه را از چشم ايران ميبينند، از چشم جمهورى اسلامى ميبينند. دشمنى آنها با جمهورى اسلامى اين جورى است؛ اختلاف آنها با جمهورى اسلامى سرِ يك ذرّه و دوذرّه نيست؛ مسئله، مسئله ى اساسى است؛ دارند حركت ميكنند بيايند به اين سمت كه بلكه بتوانند آن سلطه ى قديمى خودشان را برقرار كنند.

جوانهاى عزيز ما رژيم طاغوت را نديده اند؛ من به شما جوانهاى عزيز عرض بكنم كه در كشور ما، در طول اين حدود پنجاه يا شصت سال - يعنى در دوره ى حكومت پهلوى و مقدارى قبل از آن - اوّل انگليس ها، بعد هم آمريكايى ها زمام امور را در دست داشتند و هر كارى ميخواستند ميكردند؛ مثلاً حكومت پهلوى را سرِ كار آوردند؛ رضاخان را سرِ كار آوردند و بعد كه به جهتى از او دلخور شدند، او را بردند، محمّدرضا را آوردند؛ يعنى در

ص: 73

يك كشورى به اين بزرگى و با اين عظمت، در قبال اين ملّت، آمريكايى ها يا انگليسى ها براحتى رئيس اين كشور را به ميل خودشان ميبرند، يكى را مى آورند به جاى او، و بين خودشان؛ وضع آنها در ايران اين جورى بود.(1)

توقّف حركت عظيم انقلاب اسلامى؛ هدف دشمن از تحريمها

دشمن حدّاكثر استفاده را از حربه ى تحريم دارد ميكند؛ هدفشان هم اين است كه ملّت ايران را تحقير كنند؛ هدفشان اين است كه اين حركت عظيمى را كه فقط روى دوش ملّت ايران ميتوانست انجام بگيرد، متوقّف كنند. حركت انقلاب اسلامى، حركت نظام اسلامى، حركت به سمت تمدّن نوين اسلامى را ميخواهند متوقّف كنند؛ چون ميدانند اين حركت درست نقطه ى مقابل منافع سرمايه دارهاى صهيونيست و كمپانى دارهاى ظالم و خونخوار دنيا است. اين را ميفهمند و ميبينند كه اين حركت چطور در دنيا دارد توسعه پيدا ميكند و ملّتها را متوجّه خودش ميكند؛ ميخواهند جلوى اين را بگيرند. اين تحريمها و اين تهديدها و اين شرطوشروطكردنها به خاطر اين است.

بنده عقيده ام اين است كه اگر حتّى در مسئله ى هسته اى هم همان جور كه آنها ديكته ميكنند ما پيش برويم و قبول كنيم ديكته ى آنها را، باز هم حركت مخرّب آنها و تحريمهاى آنها برداشته نخواهد شد؛ انواع و اقسام مشكلات را باز هم درست ميكنند؛ چون با اصل انقلاب مخالفند.(2)

جدايى ملّت از نظام؛ هدف سياسى فشارهاى اقتصادى دشمن

دشمنان ما صريحاً ميگويند كه هدفشان از فشارهاى اقتصادى يك هدف سياسى است. هدف آنها اين است كه مردم ايران را در مقابل نظام

ص: 74


1- . در جمع زائران حرم مطهّر رضوى 1395/1/1
2- . در ديدار مردم آذربايجان به مناسبت سالگرد قيام بيست ونهم بهمن سال 1356 در حسينيه ى امام خمينى (ره) 1393/11/29

اسلامى قرار بدهند؛(1) توجّه بفرماييد؛ البتّه بله، «مرگ بر آمريكا»، چون آمريكا آن عامل اصلى اين فشارها است و خودشان هم اصرار دارند بر اينكه متمركز بشوند روى اقتصاد ملّت عزيز ما. هدفشان چيست ؟ هدف اين است كه مردم را در مقابل دستگاه قرار بدهند؛ اين را صريحاً ميگويند كه ميخواهيم فشار اقتصادى بياوريم تا وضعيّت مردم سخت بشود و مردم وادار به اعتراض بشوند در مقابل دولت و در مقابل نظام اسلامى. اين را صريحاً ميگويند البتّه به دروغ گاهى ادّعا ميكنند كه طرفدار ملّت ايرانند كه اين دروغها را نميشود باور كرد و نبايد از دشمن باور كرد، لكن هدفشان همان هدف سياسى است. ميخواهند اين امنيّتى كه امروز در كشور ما هست را - كه اين امنيّت، در منطقه ى غرب آسيا كه ما در آن قرار داريم، بى نظير است؛ بحمدالله امروز نه در شرق ما، نه در غرب ما، نه در شمال ما، نه در جنوب ما، در هيچ كشورى امنيّتّى مانند امنيّتى كه امروز بر كشور ما و ملّت ما حاكم است، وجود ندارد - به دست مردم از بين ببرند و مردم را وادار كنند به برهم زدن امنيّت؛ و حركات اعتراضى را در كشور شروع كنند؛ دارند تحريك ميكنند، دارند كار ميكنند، دارند برنامه ريزى ميكنند. اين كارى است كه باجدّيّت و با شدّت به دنبال آن هستند؛ خب اين يك شرايط مهم است، اين يك چالش بزرگ است. وقتى يك چنين چالشى در كشور وجود دارد، همه ى نيروها بايد در كنار هم قرار بگيرد، با هم كار كنند و مسئله ى اقتصاد را جدّى بگيرند.(2)

ل) شمارش سنگرهاى فروپاشيده ى استكبار در تسلّط بر ايران اسلامى

اشاره

خب، چه جورى توانسته بودند اين تسلّط را پيدا كنند؟ در اينجا سنگرهايى به وجود آورده بودند كه اوّل رژيم انگليس، بعد رژيم آمريكا در سالهاى بعد يا دهه هاى بعد، از اين سنگرها استفاده ميكردند براى دوام سلطه ى خودشان بر اين كشور. انقلاب آمد و به دست جوانهاى خودش اين

ص: 75


1- . شعار مرگ بر آمريكاى حضّار
2- . در جمع زائران حرم مطهّر رضوى 1394/1/1

سنگرها را تخريب كرد، منهدم كرد و به جاى آن، سنگرهايى براى حفاظت از انقلاب و براى حفاظت از جمهورى اسلامى و منافع ملّى به وجود آورد. اينها ميخواهند بيايند آن سنگرهاى تخريب شده ى قبلى را دوباره ترميم كنند و اين سنگرهايى را كه به دست انقلاب و انقلابيون و جوانها به وجود آمده است از بين ببرند؛ هدف اين است.(1)

ل/ 1) مهم ترين سنگر؛ رژيم دست نشانده ى طاغوت
اشاره

حالا من چندتا از اين سنگرها را براى شما ميشمرم. مهم ترين سنگر رژيم هاى مستكبر - يعنى اوّل انگليس، بعد آمريكا - در كشور ما عبارت بود از خود رژيم دست نشانده ى طاغوت. رژيم دست نشانده ى طاغوت، سنگر اينها بود؛ به وسيله ى او بود كه اينها هر كارى ميخواستند در اين كشور ميكردند؛ هر فعّاليّت اقتصادى، هر فعّاليّت فرهنگى، هر فعّاليّت سياسى، هر جابه جايى، هر موضعگيرى؛ هرجورى كه مايل بودند، اين كشور را و دولت اين كشور را به اين طرف و آن طرف ميكشاندند؛ يعنى خود رژيم طاغوت مهم ترين سنگر آمريكا و انگليس در اين كشور بوده است. اين يك سنگر. خب، انقلاب آمد، اين سنگر را نابود كرد، از بين برد و ريشه كن كرد؛ حكومت پادشاهى را در كشور ريشه كن كرد و به جاى حكومت پادشاهى و حاكميّت شخصى، حاكميّت مردمى را به وجود آورد. يك روزى بود در اين كشور كه ميگفتند آقا! مملكت صاحب دارد؛ صاحب مملكت كيست ؟ اعليحضرت؛ اين بود. اين را مكرّر بر زبانها جارى ميكردند كه آقا، مملكت صاحب دارد؛ كيست صاحب مملكت ؟ شاه صاحب مملكت بود، يعنى يك عنصر فاسد، نالايق، وابسته و غالباً تهى از غيرت ملّى، صاحب مملكت بود. خب، جمهورى اسلامى آمد اين صاحب غاصب دروغين را كنار زد، مملكت را داد دست صاحبان اصلى اش كه ملّتند؛ انتخابات ميكنند، حضور

ص: 76


1- . در جمع زائران حرم مطهّر رضوى 1395/1/1

پيدا ميكنند، ميخواهند، اثبات ميكنند، نفى ميكنند؛ اين اوّلين سنگر دشمن بود كه جمهورى اسلامى و انقلاب اسلامى اين سنگر را درهم ريخت.(1)

شكست آمريكا در حمايت دائمى از طاغوت

بعد از سال 43 كه حكومت مطلقه ى محمدرضا پهلوى به پشتيبانى آمريكايى ها در كشور هزاران فاجعه آفريد و آمريكايى ها هم هرچه توانستند، به غارت و چپاول و توسعه طلبى و تجاوز در ايران ادامه دادند؛ دهها هزار مستشارشان در ايران بردند، خوردند، پول گرفتند، شكنجه تعليم دادند، هزاران جنايت در ايران كردند، بالاخره در سال 56 و دنباله اش سال 57 اين حركت عظيم ملّت ايران به رهبرى امام بزرگوار شروع شد. اين دفعه، اين مبارزه ديگر مبارزه اى نبود كه اميد پيروزى براى دشمن وجود داشته باشد. ملّت ايستاد، مقاومت كرد، فداكارى كرد؛ مردانش، زنانش، حتّى دانش آموزانش در خيابانها كشته شدند؛ امّا سرانجام در سال 1357 ملّت ايران پيروز شد. يعنى در اين مبارزه ى طولانى از سال 32 تا سال 57 - در طول بلندمدّت بيست و پنج سال مبارزه - بالاخره آن كه پيروز ميدان شد، ملّت ايران بود. انقلاب اسلامى پيروز شد، حكومت متّكى به آمريكا سرنگون شد، حكومت پادشاهىِ طولانى بلندمدّتِ استبدادىِ خبيثِ فاسدِ وابسته نابود شد و حكومت ملّت ايران، حكومت انقلاب و نظام اسلامى بر سر كار آمد.

از روز اوّل آمريكايى ها شروع كردند به معارضه، به اخلال در كارها؛ مركز اخلال و مركز همه ى توطئه ها هم همين لانه ى جاسوسى، يعنى سفارت آمريكا در تهران بود. ارتباط بگيرند، تهديد كنند، تطميع كنند، قرار مدار بگذارند، انسانهاى ضعيف را به خودشان جذب كنند، براى اينكه شايد بتوانند كارى انجام دهند؛ ليكن در سيزده آبان سال 58 دانشجوها به عنوان زبده ترين قشر مبارز ملّت ايران، حركت تسخير لانه ى جاسوسى را انجام دادند. اينجا يك بار ديگر آمريكا در توطئه هاى خود در مقابل ملّت

ص: 77


1- . در جمع زائران حرم مطهّر رضوى 1395/1/1

ايران شكست خورد.

سلسله ى شكستهاى آمريكا ادامه پيدا كرد. در طول اين سى و سه چهار سال - يعنى از سال 57 تا امروز - آمريكا به طور دائم در حال اخلال كردن است، براى اينكه شكست سال 57 را جبران كند. اين شكست فقط شكست آمريكا در ايران نبود كه بگوييم يك رژيم وابسته ى به آمريكا در ايران از بين رفت و آمريكايى ها را بيرون كردند، دستشان را قطع كردند؛ اين شكست آمريكا در منطقه بود.(1)

ل/ 2) ترس از ابرقدرتها؛ سنگرِ استعمار در عرصه ى عمليّات روانى
اشاره

ولى تنها اين نبود، سنگرهاى ديگرى هم بود؛ عوامل روانى و عوامل عينى، سنگرهايى بودند كه من دو سه موردش را براى شما ميشمرم. يكى ترس بود، سنگر ترس؛ ترس از قدرتها. در كشور كارى كرده بودند كه ترس از قدرت آمريكا بر همه ى دلها حاكم بود؛ عرض كرديم كه در اين دهه هاى آخر از آمريكا، قبلش هم ترس از انگليس؛ هر حادثه اى در كشور اتّفاق مى افتاد ميگفتند كار انگليس ها است؛ يعنى انگليس ها را قدرت مطلق ميدانستند. اين ترس، مخصوص مردم نبود؛ خود سردمداران رژيم هم ميترسيدند از آمريكا. اين خاطراتى كه عوامل رژيم نوشته اند و بعدها - بعد از انقلاب - اين خاطرات منتشر شده است، نشان ميدهد كه در مواردى خود محمّدرضا و عوامل نزديك به او از آمريكايى ها عصبانى بودند به خاطر تحقيرى كه ميكردند، به خاطر بى اعتنايى اى كه ميكردند، امّا چاره اى نداشتند و مجبور بودند انقياد(2) بكنند؛ مجبور بودند از ترس اطاعت كنند؛ ميترسيدند. انقلاب اسلامى آمد و اين سنگر ترس را منهدم كرد. امروز در جمهورى اسلامى يك عنصر آگاهِ مطّلعِ متّكى به ارزشهاى دينى را شما پيدا نميكنيد كه از آمريكا بترسد؛ ملّت ترس را دور انداخت. ملّت نه فقط ترس از آمريكا

ص: 78


1- . در ديدار دانش آموزان و دانشجويان 1391/8/10
2- . اطاعت

را بلكه ترس از همه ى جبهه ى استكبار را دور ريخت. در دوران جنگ تحميلى كه هشت سال به طول انجاميد - كه باز متأسّفانه جوانهاى ما آن دوران طلايى را درك نكرده اند، آن دوران نورانى را درك نكرده اند - آمريكا به صدّام كمك ميكرد، ناتو به صدّام كمك ميكرد، شوروى آن روز به صدّام كمك ميكرد، ارتجاع عرب با همه ى بى لياقتى و ضعفى كه داشت، به صدّام كمك ميكرد؛ همه كمك ميكردند؛ يعنى شرق و غرب يك جبهه ى واحدى شده بودند به نفع صدّام و عليه جمهورى اسلامى؛ جمهورى اسلامى خم به ابرو نياورد، ايستاد و به توفيق الهى بر همه ى آنها هم غالب شد، بر همه ى آنها پيروز شد؛ بعد از هشت سال جنگ نتوانستند يك وجب از خاك ايران را از ايران جدا كنند. ترس را اين جور از بين بردند. بله، من عرض كردم كه امروز انسانهاى خويشتن دار، انسانهاى آگاه، انسانهاى متّكى به ارزشهاى اسلامى از آمريكا نميترسند [امّا] چرا، امروز هم ممكن است بعضى ها بترسند امّا اين ترس، غير عقلايى است؛ اگر ترس محمّدرضا از آمريكا عقلايى بود، ترسِ اينها غير عقلايى است؛ براى خاطر اينكه آنها پشتيبانى مثل مردم نداشتند و امروز جمهورى اسلامى پشتيبانى مثل اين ملّت بزرگ دارد.(1)

شباهت ترس از مستكبرانِ صدر اسلام با ترس امروز

در جنگ احزاب، از همه طرف حمله كردند. در جنگ بدر يك گروه بودند، در جنگ احد يك گروه بودند، در جنگهاى ديگر قبائلِ كوچك بودند؛ امّا در جنگ احزاب، همه ى قبائل مشرك مكه و غير مكه و ثقيف و غيره آمدند متّحد شدند؛ ده هزار نفر نيروى رزمنده فراهم كردند؛ يهودى هايى هم كه همسايه ى پيغمبر بودند و امان يافته ى پيغمبر بودند، خيانت كردند؛ اينها هم با آنها همكارى كردند. اگر بخواهيم اين را با امروز مقايسه كنيم، يعنى آمريكا با آنها مخالفت كرد، انگليس مخالفت

ص: 79


1- . در جمع زائران حرم مطهّر رضوى 1395/1/1

كرد، رژيم صهيونيستى مخالفت كرد، فلان رژيم مرتجعِ نفتخوار مخالفت كرد. پولهاشان را خرج كردند، نيروهاشان را جمع كردند، يك جنگ احزاب درست كردند؛ جنگ احزابى كه دلها را خيلى ترساند. اوائل همين سوره ميفرمايد: «وَ إِذْ قٰالَتْ طٰائِفَةٌ مِنْهُمْ يٰا أَهْلَ يَثْرِبَ لاٰ مُقٰامَ لَكُمْ فَارْجِعُوا»؛ (1) مردم را ميترساندند. الان هم همين جور است. الان هم يك عدّه اى مردم را ميترسانند: آقا بترسيد. مقابله ى با آمريكا مگر شوخى است ؟ پدرتان را در مى آورند! آن جنگ نظامى شان، اين تحريمشان، اين فعّاليّتهاى تبليغى و سياسى شان. در آخر اين سوره باز ميفرمايد: «لَئِنْ لَمْ يَنْتَهِ اَلْمُنٰافِقُونَ وَ اَلَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَ اَلْمُرْجِفُونَ فِي اَلْمَدِينَةِ لَنُغْرِيَنَّكَ بِهِمْ » .(2) مرجفون همينهايند. در يك چنين شرايطى، شرح حال مؤمن اين است: «هٰذٰا مٰا وَعَدَنَا اَللّٰهُ وَ رَسُولُهُ (3)» ؛ ما تعجب نميكنيم؛ خدا و رسولش به ما گفته بودند كه اگر پابند به توحيد باشيد، پابند به ايمان به خدا و رسول باشيد، دشمن داريد؛ دشمنها سراغتان مى آيند. بله، گفته بودند، حالا هم راست درآمد؛ ديديم بله، آمدند. «وَ صَدَقَ اَللّٰهُ وَ رَسُولُهُ وَ مٰا زٰادَهُمْ إِلاّٰ إِيمٰاناً وَ تَسْلِيماً(4)» ؛ ايمانشان بيشتر شد. منافق، ضعيف الايمان، فى قلوبهم مرض - كه طوائف گوناگونى اند - وقتى دشمن را مى بينند، تنشان مثل بيد ميلرزد؛ بنا ميكنند به مؤمنين بالله و زحمتكشان در راه خدا، عتاب و خطاب و اذيّت كردن و فشار آوردن: آقا چرا اينجورى ميكنيد؟ چرا كوتاه نمى آييد؟ چرا سياستتان را اينجورى نميكنيد؟ همان كارى كه دشمن ميخواهد، انجام ميدهند. امّا از آن طرف، مؤمنينِ صادق ميگويند: ما تعجّبى نميكنيم؛ خب، بايد دشمنى كنند؛ «هٰذٰا مٰا وَعَدَنَا اَللّٰهُ وَ رَسُولُهُ ».(5)

ص: 80


1- . سوره ى احزاب، آيه ى 13
2- . سوره ى احزاب، آيه ى 60
3- . سوره ى احزاب، آيه ى 22
4- . همان
5- . در ديدار علما و روحانيّون خراسان شمالى 1391/7/19
ل/ 3) سنگر سوّم؛ تزريق خودباختگى و احساس عقب ماندگى
اشاره

يكى از سنگرهاى دشمن براى تسلّط بر كشور ما، عبارت بود از تزريق بى اعتقادى به خود، بى اعتمادى به خود، نداشتن اعتمادبه نفس ملّى؛ در مقابل چشمشان زرق وبرق كشورهاى غربى را مشاهده ميكردند، پيشرفتهاى علمى و پيشرفتهاى فنّاورى و زرق وبرق تمدّنى مادّى آنها را ميديدند و در [كشور] خودشان اينها نبود، در كشور اين چيزها نبود، عقب ماندگى بود، لذا احساس بى اعتمادى به خود ميكردند، احساس ناباورى به خود ميكردند. آن روز در دوران پهلوى، يكى از اركان دولت گفت كه ايرانى بايد برود لولهنگ بسازد! شماها نميدانيد لولهنگ چيست؛ لولهنگ آفتابه ى گِلى [است]، آن هم نه آفتابه ى از جنس فلز. آن قديمِ قديم معمول بود كه از جنس گِل آفتابه درست ميكردند. ميگفت ايرانى لياقتش همين است كه برود لولهنگ بسازد؛ ايرانى را چه به اختراعات! آن روز اين جورى ميگفتند. يك نفر ديگر از برجستگان آن دوران ميگفت كه ايرانى اگر بخواهد پيش برود، بايستى از فرق سر تا پا بشود غربى و اروپايى؛ بايد همه چيزِ خودش را شبيه آنها بكند، شايد بتواند جلو برود؛ يعنى به خودشان باور نداشتند. خب، انقلاب آمد اين ناباورى را بكلّى تبديل كرد به باور به خود، اعتمادبه نفس ملّى؛ امروز جوان ايرانى ميگويد ما ميتوانيم. در بسيارى از موارد در پيشرفتهاى علمى - غير از آنچه حالا امروز بحمدالله در دسترس قرار گرفته است و پيشرفتهايى كه تحقّق پيدا كرده است - جوانهاى ما گاهى اوقات يك فكرهاى نويى را مطرح ميكنند كه دستگاه هاى مسئول توانايى ندارند اينها را جمع وجور كنند؛ جوان ايرانى اعتمادبه نفس دارد. وقتى باور به خود نبود، پيشرفت هم نيست؛ وقتى باور به خود بود، شعار «ما ميتوانيم» بود، توانايى هم مى آيد؛ كشور ميشود توانا، ملّت ميشود توانا. امروز ما اين را داريم مشاهده ميكنيم.

پنجاه سال در اين كشور در دوران طاغوت، قبل از انقلاب، دانشگاه وجود داشت؛ در اين دانشگاه، هم اساتيد متعهّد و خوبى بودند، هم

ص: 81

دانشجويان بااستعدادى بودند - حالا تعداد نسبت به امروز كم بود؛ از لحاظ نسبى خيلى كمتر از امروز [بود] لكن همانهايى كه بودند، به هرحال جوانهاى ايرانى بودند ديگر، جوانهاى بااستعداد بودند - [ولى] يك حركت علمى، يك پديده ى نوِ علمى در تمام طول اين پنجاه سال در ايران وجود ندارد. چرا؟ چون باور نميكردند كه بتوانند، اطمينان نداشتند به خودشان؛ اين بى اطمينانى را تزريق كرده بودند در اذهان ملّت. امروز، ما هر روزى در كشور يك نوآورى داريم؛ نوآورى علمى، نوآورى فنّاورى. دشمنان ما وقتى ميبينند اين نوآورى ها را، عصبانى ميشوند. امروز كشور ما با وجود تحريم در رشته هاى متعدّدى از دانشهاى پيشرفته، جزوِ ده كشور اوّل دنيا است. حالا آنچه جلوى چشم مردم است، ابزارهاى نظامى و همين وسايل جنگى اى است كه شما ملاحظه ميكنيد در اختيار سپاه و ارتش و ديگران هست. پيشرفتهايى كه اينها در زمينه هاى گوناگون كرده اند، در زمينه ى نانو و در همين زمينه ى هسته اى، به خاطر باور به خود است. يكى از سنگرهاى دشمن در ايران، ناباورى ملّت به خود بود، و يكى از سنگرهاى بزرگ پيروزى ملّت و جوانان ملّت، باور به خود و روحيّه ى «ما ميتوانيم» است. اين هم يكى از سنگرهاى دشمن بود.(1)

تزريق نوميدى و خودباختگى؛ تخريب فرهنگى

در تخريب فرهنگى، كارى كه تخريب كنندگان فرهنگ انجام ميدهند اين است كه به جاى عزم راسخ ملّى، ترديد را در مردم ترويج ميكنند. يك ملّت تا عزم راسخ نداشته باشد، نميتواند به هيچ جا برسد؛ سعى ميكنند عزم راسخ ملّت را در مسائل مهمّ مربوط به سرنوشت كشور به هم بزنند، در آنها ترديد ايجاد كنند؛ جاى احساس عزّت واعتمادبه نفس ملّى، احساس حقارت ملّى را به آنها تزريق ميكنند؛ جاى ايمان راسخ، شبهه افكنى و بى اعتقادى؛ جاى كار و تلاش و همّت بلند، لذّت جويى و شهوت رانى و از

ص: 82


1- . در جمع زائران حرم مطّهر رضوى 1395/1/1

اين قبيل؛ اين كارها كارهايى است كه انجام ميگيرد. دستگاه هاى رسمى فرهنگى كشور بايستى وظايف خودشان را در مقابل اينها انجام بدهند.(1)

ل/ 4) سنگر چهارم؛ القاى تفكر جدايى دين از سياست
اشاره

يك سنگر ديگر از سنگرهاى دشمن، جدايى دين از سياست بود. به همه باورانده بودند كه دين بايد در محيط سياست، در محيط زندگى و در نظام اجتماعى دخالت نكند؛ اين را باورانده بودند. حالا آنهايى كه با دين سروكار نداشتند كه به جاى خود، حتّى متديّنين و حتّى بعضى از علماى دين باور نميكردند كه اسلام بتواند در مسائل سياسى دخالت كند؛ اين در حالى است كه اصل تولّد اسلام در اوّل، با رويكرد سياسى بود. پيغمبر اكرم اوّلين كارى كه در مدينه كرد، حكومت تشكيل داد، امّا اين باور را در ذهنها گنجانده بودند و از اين سنگر عليه نظام و عليه كشور و عليه مردم فعّاليّت ميكردند. جمهورى اسلامى آمد و اين سنگر را هم منهدم كرد و نابود كرد. امروز درباره ى مسائل كشور از ديدگاه اسلامى و قرآنى، جوانهاى ما و دانشجوهاى ما در دانشگاه هاى ما [هم] دارند كار ميكنند و تلاش ميكنند، چه برسد به علما و حوزه هاى علميّه و مانند اينها.(2)

اعلان علنى جدايى دين از سياست در دوره اى از نظام

ما يك دوره اى را هم مشاهده كرديم كه در مطبوعات ما رسماً، علناً، جدايى و تفكيك دين از سياست را اعلان كردند! اصلاً مسئله ى يكى بودن دين و سياست را كه اساس جمهورى اسلامى و اساس حركت عمومى مردم بود، زير سؤال بردند. از اين بالاتر؟! در دورانى، در مطبوعات ما ديده شد كه صريحاً، علناً، از رژيم ظالم، جبار و سفّاك پهلوى دفاع شد! براى اينكه چنين حالتى پيش نيايد و براى برخورد با اين انحراف،

ص: 83


1- . در جمع زائران حرم مطهّر رضوى 1393/1/1
2- . در جمع زائران حرم مطهّر رضوى 1395/1/1

ميشود با برجسته كردن مرزهاى اعتقادى و فكرى و سياسى، جلوى اين انحراف را گرفت.(1)

م) ترفندهاى مزوّرانه ى دشمن براى لاپوشانى دشمنى ها

اشاره

خب، من كه ميگويم «دشمن»، مقصودم دولت آمريكا است؛ تعارف هم نميكنيم. البتّه آنها ميگويند كه ما دشمن شما نيستيم، ما دوست [شما هستيم]. پيام نوروزى به مردم ما داده اند و براى جوانهاى ما دلسوزى كرده اند؛ يا در كاخ سفيد سفره ى هفت سين پهن ميكنند! خب اينها بچّه گول زنى است؛ كسى اينها را باور نميكند. از آن طرف تحريمها را حفظ ميكنند، از آن طرف وزارت خزانه دارى آمريكا با طرقى كه خودشان دارند و خودشان اقرار كرده اند، جورى عمل ميكند كه شركتهاى بزرگ، بنگاه هاى بزرگ و بانك هاى بزرگ جرئت نكنند نزديك بيايند و با جمهورى اسلامى معامله كنند؛ از آن طرف اين كارها را ميكنند - تحريم ميكنند و تهديد ميكنند - كه دشمنى محض است، از آن طرف هم در كاخ سفيد سفره ى هفت سين پهن ميكنند يا در پيام عيد نوروز ميگويند ما براى جوانهاى ايرانى دنبال اشتغال هستيم! خب، كسى اينها را باور نميكند. اينها ملّت ما را هنوز نشناخته اند؛ ملّت ايران را نشناخته اند. ملّت ايران ملّت فهيمى است، آگاه است، دشمنان خودش را ميشناسد، شيوه هاى دشمنى را هم ميشناسد. بله، ما با مردم آمريكا مشكلى نداريم؛ ما با هيچ ملّتى و با هيچ آحاد مردمى مشكل نداريم؛ ما با سياستها كار داريم، با سياستمدارها كار داريم؛ آنها دشمن هستند.(2)

تلاشهاىِ ضدّ اقتصادى آمريكا عليه ملّت ايران

اين هم يكى از آن لطائف عالم است كه آمريكايى ها دشمنى ميكنند، ميگويند شما نفهميد كه ما با شما دشمنيم؛ مخالفت و عناد ميورزند،

ص: 84


1- . در ديدار اساتيد و دانشجويان در دانشگاه علم و صنعت 1387/9/24
2- . در جمع زائران حرم مطهّر رضوى 1395/1/1

متوقّعند كه ملّت ايران نفهمد كه آنها معاندند و دشمنى ميكنند! اين سياست از اواخر دوران بوش در مقابل ايران شروع شده است، امروز هم متأسّفانه همان سياست را دولتمردان آمريكا ادامه ميدهند؛ همان پنجه ى چدنىِ زير دستكش مخملى. من چند سال پيش اينجا در جوار بقعه ى عليّبن موسى الرّضا (عليه السّلام) در همين سخنرانىِ اوّل فروردين گفتم مراقب باشيد اظهار محبّت شما، اظهار دوستى و موافقت شما به معناى اين نباشد كه دستكش مخملى بر روى پنجه ى چدنى كشيديد و ميخواهيد تظاهر به دوستى كنيد، امّا در باطن دشمنى ميكنيد. آمريكايى ها براى متوقّف كردن فروش نفت و انتقال پول ايران، مأمور ويژه فرستادند. از آمريكا افراد برجسته و خاصى را مأمور كردند كه با كشورها تماس بگيرند، به كشورها مسافرت كنند؛ حتّى با سران شركتها صحبت كنند براى اينكه ارتباطات و اتّصالات اقتصادى مربوط به نفت را با جمهورى اسلامى پيگيرى نكنند؛ آنها را مجازات كنند به خاطر اينكه با جمهورى اسلامى ارتباط مالى دارند، ارتباط پولى دارند، يا معامله در مورد نفت دارند؛ اين كار را از اوّل سال 91 و بخصوص از مرداد، با شدّتِ تمام شروع كردند. انتظار داشتند ايران در مقابل اين حركتِ برنامه ريزى شده كه با شدّت دنبال هم ميكردند، دست از فعّاليّتهاى رشديابنده ى علمىِ خود بردارد و تسليم زورگويى هاى آمريكا شود.(1)

ن) خلاصه ى مقدّمات تحليل: عظمت ايران، دشمنى آمريكا، اِعمال دشمنى ها

اشاره

من خلاصه كنم مطلب را كه اساس آنچه ميخواستيم عرض بكنيم از دست نرود. واقعيّتهايى وجود دارد: يك واقعيّت عبارت است از ظرفيّتهاى فراوان و سرمايه هاى فراوانى كه در كشور ما وجود دارد؛ هم سرمايه هاى طبيعى داريم، هم سرمايه هاى انسانى داريم، هم فرصتهاى بين المللى داريم. امروز كشور ما به خاطر اين سرمايه ها ظرفيّت پيشرفت فوق العاده اى را در

ص: 85


1- . در جمع زائران حرم مطهّر رضوى 1392/1/1

درون خود دارد. اين يك واقعيّت. امروز جمهورى اسلامى به يك قدرت اثرگذار در سطح منطقه و در مواردى در سطح جهان تبديل شده است؛ اين يك واقعيّتى است كه وجود دارد. قدر خودمان را بدانيم، ارزش و اهمّيت خودمان را بدانيم، عظمت اين ملّت را بدانيم.

دوّم [اينكه] آمريكا به دلايل واضحى با ما دشمن است؛ همين طور كه عرض كرديم، مرادمان سياستمداران آمريكا و سياستهاى آمريكا است. در قضيّه ى برجام بدعهدى كردند و به تحريمهاى ديگرى ما را تهديد كردند. همين طور كه گفتم، وزير خزانه دارى آمريكا بشدّت شب وروز مشغول كار است براى اينكه نگذارند كه جمهورى اسلامى از نتايج برجام بهره مند بشود. خب، اينها دشمنى است. مرتّباً تهديد ميكنند و مرتّباً به تحريمهاى بيشتر تهديد ميكنند. انتخابات رياست جمهورى آمريكا هم چند ماه ديگر - هفت هشت ماه ديگر - شروع خواهد شد و تا نُه ماه ديگر اين دولت فعلى آمريكا عوض خواهد شد و هيچ تضمينى وجود ندارد كه اين دولتى كه بعداً به وجود خواهد آمد، همين تعهّدات اندكى را هم كه اين دولت [فعلى] كرده است عمل بكند. الان نامزدهاى رياست جمهورى آمريكا در سخنرانى هاى انتخاباتى شان مسابقه گذاشته اند در بدگويى به ايران؛ خب اين دشمنى است ديگر؛ دشمنى كه شاخ ودم ندارد. وقتى ميگوييم آمريكا دشمن است، يك عدّه اى منزعج(1) ميشوند كه چرا ميگوييد دشمن ؟ دشمن است؛ اينها دشمنى است. اين هم يك واقعيّت.(2) توجّه كنيد، فراموش نكنيد كه ما گفته ايم ملّت و دولت بايد همدل و هم زبان باشند؛ اين را يادتان نرود. همه بايد كار كنند و به دولت بايد كمك كنند. اگر راهنمايى اى هم دارند، راهنمايى را به دولت بكنند. بايد به دولت كمك كنند.

واقعيّت سوّم اين است كه ابزارهاى دشمنى اين دشمنِ بظاهر مقتدر

ص: 86


1- . ناراحت و بى قرار
2- . شعار مردم: «دولت تدبير و اميد! بصيرت، بصيرت»

نامحدود نيست؛ چند ابزار اساسى دارد كه اينها ابزارهاى فعّال او است: يكى تبليغات است - ايران هراسى - يكى نفوذ است، يكى هم تحريم است. من درباره ى نفوذ، در اين چند ماه اخير مكرّر صحبت كرده ام، تكرار نميكنم.

لزوم ممانعت مسئولين اقتصادى از نفوذ اقتصادى دشمن

در زمينه هاى اقتصادى، چشمهاى بيناى مسئولين اقتصادى بايستى باز باشد و مواظب باشند كه [دشمنان] نفوذ اقتصادى پيدا نكنند؛ چون نفوذ دشمن پايه ى اقتصادِ محكم را متزلزل ميكند. آنجاهايى كه نفوذ اقتصادى كردند، آنجاهايى كه توانستند خودشان را بر اقتصاد كشورها و ملّتها مثل يك بختكى(1) سوار بكنند، پدر آن كشورها درآمد. اينجا ده پانزده سال قبل از اين، رئيس يكى از همين كشورهايى كه جزو كشورهاى پيشرفته ى منطقه ى ما بود، در سفرى كه به تهران داشت و پيش ما آمد به من گفت آقا ما به خاطر نفوذ اقتصادى در ظرف يك شب تبديل شديم به فقير، به گدا؛ راست ميگفت. فلان سرمايه دار، به خاطر فلان خصوصيّت اراده ميكند اين كشور را به زانو دربياورد: سرمايه ى خودش را ميكشد بيرون يا تصرّفاتى ميكند كه اقتصاد آن كشور به زانو دربيايد. اين هم البتّه خيلى مهم است؛ امّا در قبال اقتصاد فرهنگى، اقتصاد سياسى، نفوذ سياسى و نفوذ فرهنگى اهميّتش، كمتر است و از همه مهم تر، نفوذ سياسى و نفوذ فرهنگى است.(2)

درباره ى تبليغات هم بحث زياد است.

هدف استكبار از تبليغات اسلام هراسى و ايران هراسى

امروز در دنياى اسلام براى اينكه دستگاه هاى استكبارى به هدفهاى استكبارى خودشان برسند، براى اينكه مشكلات خودشان را پوشيده و

ص: 87


1- . كابوس
2- . در ديدار فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامى 1394/6/25

مخفى نگه دارند، در ميان مسلمانان اختلاف ايجاد ميكنند؛ شيعه هراسى به وجود مى آورند، ايران هراسى به وجود مى آورند، براى اينكه رژيم غاصب صهيونيستى را محفوظ نگه دارند، براى اينكه تضادهايى كه سياستهاى استكبارى را در اين منطقه به شكست كشانده است، به نحوى حل كنند.(1)

ميخواهم راجع به تحريم صحبت كنم. يكى از سه ابزار مؤثّر دشمن عبارت است از تحريم. دشمن احساس كرده است كه كشور ما و ملّت ما از تحريم ضربه ميبيند؛ متأسّفانه خود ما هم اين برداشت را در او تقويّت كرديم. يك جاهايى و در يك برهه اى دائم تحريم را بزرگ كرديم كه آقا تحريم است، تحريم است، بايد تحريم را برداريم، اگر تحريم باشد اين جور به ما ضربه ميخورد و مانند اينها؛ از آن طرف هم برداشتن تحريمها را باز تقويّت كرديم، بزرگ كرديم، بزرگنمايى كرديم كه اگر تحريمها برداشته بشود اين اتّفاق خواهد افتاد، آن اتّفاق خواهد افتاد؛ اتّفاقاتى كه نيفتاد و اگر همين جور هم پيش برويم نخواهد افتاد. لكن دشمن احساس كرده است كه با ابزار تحريم ميتواند بر ملّت ايران فشار بياورد؛ دشمن اين را احساس كرده است. پس آنچه در مقابل ما امروز وجود دارد، بلندمدّتاً عبارت است از تحريم.(2)

كينه ى شترى آمريكايى؛ ريشه ى تحريمهاى ملّت ايران

همه اين را بايد بدانند كه اين تحريمهايى كه عليه ملّت ايران به كار برده شده، بلندمدّتاً ناشى از كينه ورزى استكبارى آمريكا است؛ كينه ى آمريكايى مثل كينه ى شترى [است]. بنا دارند بر اينكه بر ملّت ايران فشار بياورند به اميد اينكه شايد بتوانند ملّت ايران را تسليم كنند؛ اشتباه ميكنند؛ ملّت ايران با فشار، تسليم هيچ كس نخواهد شد. شما اين ملّت را نشناخته ايد؛ اين [ملّت] ملّتى است كه به حول و قوهّى الهى ميتواند

ص: 88


1- . در ديدار مسئولان نظام و سفراى كشورهاى اسلامى در سالروز بعثت پيامبر اكرم (ص) 1393/3/6
2- . در جمع زائران حرم مطهّر رضوى 1395/1/1

فشارها را تحمّل كند و تهديد شما و فشار شما را براى خودش تبديل كند به فرصت؛ اين كار را به توفيق الهى ملّت ايران خواهد كرد.(1)

هدف و انگيزه ى اصلى دشمن از تحريمهاى اقتصادى

ما امروز در مقابل يك فشار جهانى قرار داريم. دشمنى وجود دارد در دنيا كه ميخواهد با فشار اقتصادى و با تحريم و با اين كارهايى كه شماها ميدانيد، سلطه ى اهريمنى خودش را برگرداند به اين كشور. هدف اين است. يك كشور به اين خوبى، با اين همه منابع، منابع طبيعى، با اين موقعيّت سوق الجيشى، با همه ى امكانات، زير نگين يك قدرتى در دنيا بوده؛ يك روز انگليس ها بودند، يك روز آمريكايى ها بودند - در واقع نظام سلطه، دستگاه سلطه، امپراتورى سلطه. حالا آمريكا يك گوشه اى از اين امپراتورى است - اينها مسلّط بودند بر اين كشور؛ انقلاب دست اينها را كوتاه كرده. سلطه ميخواهد برگردد به اين كشور. همه ى اين تلاشها براى اين است. مسئله ى انرژى هسته اى بهانه است. آن كسانى كه خيال ميكنند اگر ما مسئله ى انرژى هسته اى را حل كرديم، مشكلات حل خواهد شد، خطا ميكنند. مسئله ى انرژى هسته اى را مطرح ميكنند، مسئله ى حقوق بشر را مطرح ميكنند، مسائل گوناگون را مطرح ميكنند، كه اينها بهانه است. مسئله، مسئله ى فشار است، ميخواهند يك ملّت را به زانو در بياورند؛ ميخواهند انقلاب را زمين بزنند. يكى از كارهاى مهم همين تحريم اقتصادى است. ميگويند ما طرفمان ملّت ايران نيست! دروغ ميگويند؛ اصلًا طرف، ملّت ايران است. تحريم براى اين است كه ملّت ايران به ستوه بيايد، بگويد آقا ما به خاطر دولت جمهورى اسلامى داريم زير فشار تحريم قرار ميگيريم؛ رابطه ى ملّت با نظام جمهورى اسلامى قطع بشود. هدف اصلاً اين است. البتّه ملّت ما را نميشناسند؛ مثل همه ى موارد ديگر محاسباتشان غلط اندر غلط است. از نظر نظام

ص: 89


1- . در ديدار پنجاه هزار فرمانده بسيج سراسر كشور 1392/8/29

سلطه، گناه بزرگ ملّت ايران اين است كه خودش را از زير بار سلطه آزاد كرده. ميخواهند مجازات كنند به خاطر اين گناه، كه چرا خودت را از زير بار سلطه، اى ملّت! آزاد كرده اى. اين ملّت راه را پيدا كرده. اصلاً محاسباتشان اشتباه است؛ نميفهمند چه كار بايد بكنند و چه كار دارند ميكنند. خب، امّا فشار مى آورند؛ فشار اقتصادى از راه تحريمها.(1)

ضعف در برنامه هاى اقتصادى؛ از عواملِ اعمال تحريمها

ما در زمينه ى تصميم گيرى هاى اقتصادى و برنامه ريزى هاى اقتصادى نقاط ضعفى داشته ايم؛ اين نقاط ضعف موجب شده است كه دشمن احساس كند با تحريم و امثال آن ميتواند رخنه ايجاد كند؛ اين فرصتى است براى ما تا اين نقاط ضعفمان را بشناسيم، آنها را برطرف كنيم و ان شاءالله برطرف خواهيم كرد.(2)

بركات تحريم بعنوان تنها ابزار دشمن براى مقابله با ملّت ايران

تحريم تنها ابزار دشمن است، اين را بدانند. تنها ابزار دشمن براى مقابله ى با ملّت ايران امروز عبارت است از تحريم؛ اگر ما درست عمل كنيم، با تدبير عمل كنيم، تحريم ميتواند بى اثر بشود. همچنان كه اشاره كردم، همين دستگاه هاى توليدى و صنعتى اى كه امروز خوشبختانه دستگاه هاى دولتى آنها را افتتاح ميكنند - ازجمله همين فاز دوازدهم پارس جنوبى كه قبلاً اشاره كردم و همين پيشرفتهاى نظامى و همين پاركهاى علم و فنّاورى و امثال اينها - كارهايى است كه ميتواند اين جور تحريم را از بين ببرد؛ اثر تحريم را اوّل كاهش بدهد، بعد هم از بين ببرد. تحريم، مشكل تراش بود، امّا براى ما بركاتى هم داشت. تحريم به ما نشان داد كه بايد به خودمان متّكى باشيم و به ما ثابت كرد كه ميتوانيم

ص: 90


1- . در ديدار جمعى از كارآفرينان سراسر كشور 16/6/1389
2- . در ديدار پنجاه هزار فرمانده بسيج سراسر كشور 1392/8/29

از نيروهاى درونى خودمان استفاده كنيم. اگر مسئولين دولتى و آحاد مردم و بخصوص فعّالان بخشهاى اقتصادى همّت بكنند، تلاش بكنند و دستگاه هاى رسانه اى عمومى هم كمك بكنند - كه حالا اشاره خواهم كرد - ان شاءالله خواهيم ديد كه تحريم قادر نخواهد بود كه ملّت ايران را از پيشرفت باز دارد.(1)

ت) نتيجه: اقتصاد مقاومتى؛ تنها راه مقابله با دشمنى ها

اشاره

ما براى اينكه با تحريم مقابله كنيم چه كار بايد بكنيم ؟ اوّلِ صحبت عرض كردم كه يك دوراهى اى را دشمن نشان ميدهد به ما؛ ميگويد يا بياييد تسليم آمريكا بشويد و هر چه او ميگويد گوش كنيد، يا فشار و تحريم ادامه پيدا ميكند؛ اين يك دوراهى است كه گفتيم غلط و دروغ است، امّا يك دوراهى ديگرى وجود دارد: يا بايستى مشكلات تحريم را تحمّل كنيم يا ايستادگى كنيم به وسيله ى اقتصاد مقاومتى.(2)

تصميم ملّت به ايجاد رفاه اقتصادى از راه تكيه به درون

بله، ملّت ايران در مقابل آنچه كه دشمن ميخواهد انجام دهد، دنبال تدبير خواهد بود. ملّت ايران دنبال شكوفايى اقتصادى، رونق اقتصادى و رفاه كامل است؛ امّا ملّت ايران نميخواهد اين را از راه ذلّت در مقابل دشمن به دست بياورد؛ اين را ميخواهد با نيروى خود، با عزم خود، با شجاعت خود، با پيشروى خود، با توانايى جوانانش به دست آورد؛ لا غير. بله، تحريم، فشار است، آزار است - شكّى نيست - امّا در مقابله ى با اين فشار و آزار، دو راه وجود دارد: ملّتهاى ضعيف وقتى كه دشمن فشار آورد، ميروند در مقابل دشمن تسليم ميشوند، خشوع ميكنند، توبه ميكنند. امّا ملّت شجاعى مثل ايران بمجرد اينكه ديد دشمن دارد فشار مى آورد، سعى

ص: 91


1- . در جمع زائران حرم مطهّر رضوى 1394/1/1
2- . در جمع زائران حرم مطهّر رضوى 1395/1/1

ميكند نيروهاى درونى خود را فعّال كند، با قدرت و شجاعت از منطقه ى خطر عبور كند؛ و همين كار را خواهد كرد. اين هم تجربه ى سى ساله ى ماست.(1)

ايستادگى مردم و جوانان ايران اسلامى در مقابل تحريمها

البتّه بنده معتقدم ظرفيّت جوانان ما، ظرفيّت بسيار بالايى است. همين دو روز قبل از اين، دانشجويان بسيجى به بنده پيغام دادند و گِله كردند كه چرا شما در پيشرفت هدفهاى انقلاب اسلامى از ما دانشجوها استفاده نميكنيد؛ حرف مهمّى است. دانشجوى مشغول تحصيل توقّع دارد و به بنده پيغام ميدهد كه چرا از وجود ماها در مسائل مهمّ انقلاب در منطقه - چه مسائل نظامى و امنيّتى، چه مسائل گوناگون ديگر - استفاده نميكنيد؛ روحيّه ى جوانهاى ما اين است. روحيّه ى ملّت ايران را شما در بيست و دوّم بهمن ديديد. حالا از آن طرف دولت زورگوى قلدر آمريكا كه با همه ى شكستهايى كه در منطقه خورده اند از زورگويى دست برنميدارند، از اين طرف هم دنباله روهاى اروپايى اش باز تحريم جديد [اعمال ميكنند].(2)

وجود سوءنيّتها؛ علّت نياز بيشتر ما به اقتصاد مقاومتى

اشاره

به نظر من احتياج ما به اقتصاد مقاومتى بيش از كشورهاى ديگر است؛ ما بيشتر احتياج داريم كه اقتصاد خودمان را مقاوم سازى كنيم. اوّلاً به همان دليل مشترك بين ما و ديگر كشورها؛ ما با اقتصاد جهانى مرتبطيم، بناى بر همين ارتباط هم داريم، ما قصد جداشدن و مُنعزِل(3) شدن از اقتصاد جهانى را به هيچ وجه نداريم و در شرايط كنونى دنيا نميتوان هم داشت؛ بنابراين متأثر

ص: 92


1- . در ديدار مردم آذربايجان 1391/11/28
2- . در ديدار مردم آذربايجان به مناسبت سالگرد قيام بيست ونهم بهمن سال 1356 در حسينيه ى امام خمينى (ره) 1393/11/29
3- . بركنار

ميشويم از آنچه در دنيا در اقتصادهاى جهانى اتّفاق مى افتد. ثانياً خصوصيّتى است كه ما داريم؛ ما به خاطر استقلالمان، به خاطر عزّت مدارى مان، به خاطر اصرارمان بر تحت تأثير سياستهاى قدرتها قرار نگرفتن، مورد تهاجم و سوءنيّت هم قرار داريم؛ يعنى نسبت به ما - همچنان كه در شرايط كنونى مشاهده ميكنيد - انگيزه هاى مخالفت و اخلالگرى و اشكال تراشى و ايجاد مشكل، بيش از بسيارى از كشورهاى ديگر است. بنابراين ما بيشتر بايستى اهتمام بورزيم به اينكه پايه هاى اقتصاد را محكم كنيم و اقتصادمان را مقاوم سازى كنيم؛ نگذاريم وضعيّتى وجود داشته باشد كه يا حوادث و تكانه هاى ناگزير و يا سوءنيّت ها بتواند در اقتصاد ما اثر بگذارد. بنابراين ما به اين نياز داريم.(1)

خوشحالى كودكانه ى دشمنان از مشكلات اقتصادى ايران

البتّه مشكلاتى به وجود مى آورند، بعضى از بى تدبيرى ها هم اين مشكلات را افزايش ميدهد - اينها هست - ولى اينها چيزى نيست كه جمهورى اسلامى نتواند اينها را حل كند. به توفيق الهى، ملّت ايران از همه ى اين مشكلات عبور خواهد كرد. ملّت ايران و مسئولين كشور از اين بزرگ ترها و دشوارترهايش را حل كرده اند؛ اينها كه چيزى نيست. اندك مشكلى پيش مى آيد، ابراز خوشحالى ميكنند. در همين چند روزى كه نوسان قيمت ارز و ريال، خبر اصلىِ اوّلِ خبرگزارى هاى آنها را تشكيل ميداد، صريحاً ابراز خوشحالى كردند. متانت و وقار ديپلماسى را هم رعايت نميكنند؛ بچّگانه و كودكانه ابراز خوشحالى ميكنند كه براى ملّت ايران مشكل درست كرديم، براى جمهورى اسلامى مشكل درست كرديم؛ اين را صريح ميگويند! دو سه ساعت يك عدّه در دو تا خيابان تهران مى آيند چند تا سطل زباله را آتش ميزنند، آنها آن طرف دنيا اظهار خوشحالى ميكنند كه آره، شلوغ شد، شلوغ شد!

وضع ما بدتر است يا وضع شما؟ الان نزديك يك سال است كه

ص: 93


1- . در جلسه ى تبيين سياستهاى اقتصاد مقاومتى 1392/12/20

خيابانهاى كشورهاى عمده ى اروپايى شب و روز تظاهرات است؛ در فرانسه تظاهرات است، در ايتاليا تظاهرات است، در اسپانيا تظاهرات است، در انگليس تظاهرات است، در يونان تظاهرات است. مشكل شما بمراتب پيچيده تر از مشكل ماست. شما اقتصادتان قفل است؛ خوشحالى ميكنيد كه اقتصاد ايران ضعيف شده ؟ شما بدبختيد، شما رو به ركود و انهدام و اضمحلاليد. جمهورى اسلامى با اين مشكلات از پا در نمى آيد.

مشكلات اصلى، امروز گريبان خود غربى ها را گرفته. الان يكى از مسائلى كه در انتخابات رياست جمهورى آمريكا در درجه ى اوّل مطرح است، مشكلات اقتصادى است؛ مردم بيچاره اند، گرفتارند، طبقات ضعيف در آنجا دارند پامال ميشوند. اين جنبش 99 درصدى كه گفته شد، يك واقعيّت است؛ البتّه سركوب ميكنند. گرفتار اقتصادى، كشورهاى آنهايند؛ آن وقت اينجا به كمتر از آن، به كوچك تر از آن، آنها ابراز خوشحالى ميكنند!(1)

اقتصاد مقاومتى؛ نقطه ى مقابل نسخه ى غرب براى جهان سوّم

اشاره

اقتصاد مقاومتى در مقابل مدل قديمى ديكته شده ى از سوى قدرتها براى كشورهاى به اصطلاح در حال توسعه يا به اصطلاح جهان سوّم است. يك مدلى را آنها - كه من حالا شرح آن مدل را نميخواهم بدهم - ديكته كردند كه اگر كشورهاى جهان سوّم ميخواهند به رشد اقتصادى، رونق اقتصادى و به سطح اقتصاد جهانى برسند، بايد اين مدل را دنبال كنند كه عمده ى تكيه ى آن، نگاه به بيرون با تفاصيل خودش است. اين اقتصاد مقاومتى نقطه ى مقابل آن است؛ اين يك الگوى كاملاً مغاير با آن چيزى است كه در آن مدل قديمى تكيه ميشد و تكرار ميشد؛ هنوز هم گوشه و كنار كسانى از آن ذكر ميكنند و ياد ميكنند. [در اقتصاد مقاومتى] تكيه به ظرفيّتهاى داخلى است.(2)

ص: 94


1- . در اجتماع مردم بجنورد 1391/7/19
2- . در ديدار مسئولان نظام 1394/4/2

بى ارزش بودن رشد اقتصادى مقلِّد بخاطر آسيبهاى تمدّن غرب

البتّه بعضى از كشورها مقلّدند؛ از غرب، از سازندگان تمدّن مادّى يك چيزى را گرفته اند، زندگى خودشان را بر اساس آن شكل داده اند. بله، اينها ممكن است به يك پيشرفتهايى هم برسند، به يك پيشرفتهاى صورى و سطحى هم ميرسند، امّا مقلّدند؛ اينها تمدّن ساز نيستند، اينها بى ريشه و آسيب پذيرند؛ اگر چنانچه يك طوفانى به وجود بيايد، اينها از بين خواهند رفت؛ چون ريشه دار نيستند. علاوه بر اينكه كار آنها تقليد است و تقليد پدرشان را در مى آورد، برخى از منافع تمدّن مادّى غرب گيرشان مى آيد و بسيارى اش گيرشان نمى آيد، امّا همه ى زيانهاى آنها گيرشان مى آيد. من نميخواهم از كشورها اسم بياورم. بعضى از كشورها هستند كه رشد اقتصادى آنها به عنوان يك الگو، در گفتار و نوشتار برخى از روشنفكران ما مطرح ميشود. بله، ممكن است آنها به يك صنعتى هم دست پيدا كرده باشند، پيشرفتى هم در زمينه ى مادّى يا در زمينه ى علم و صنعت كرده باشند، امّا اوّلاً مقلّدند؛ ذلّت تقليد و فرودستى تقليد، روى پيشانى آنها حك شده؛ علاوه ى بر اين، همه ى آسيبهاى تمدّن كنونى مادّى غرب را آنها دارند، ولى اكثر منافعش را ندارند. امروز اين تمدّن مادّى غرب دارد نشان ميدهد مشكلاتى را كه براى بشريّت و براى پيروان خودش به وجود آورده.(1)

تصميم كشورهاى ديگر براى مقاوم سازى اقتصاد

اشاره

گرايش به اقتصاد مقاومتى مخصوص ما هم نيست؛ امروز در بسيارى از كشورها - بخصوص در اين سالهاى اخير - با تكانه هاى شديد اقتصادى كه در دنيا به وجود آمد، كشورهاى متعدّدى به دنبال مقاوم سازى اقتصاد خودشان برآمدند؛ البتّه هر كشورى شرايط خاص خودش را دارد. اين اقتصاد سرمايه دارى با مشكلاتى كه ناشى از اين اقتصاد بود، از غرب و از آمريكا

ص: 95


1- . در ديدار جوانان استان خراسان شمالى 1391/7/23

سرريز شد به بسيارى از كشورها؛ و اقتصاد جهانى در مجموع، يك كل مرتبط به يكديگر است، طبعاً كشورها از اين مشكلات كم وبيش متأثر شدند؛ بعضى بيشتر، بعضى كمتر. بنابراين خيلى از كشورها درصدد برآمدند كه اقتصاد خودشان را مقاوم سازى كنند؛ به تعبيرى همين اقتصاد مقاومتى را به شكل متناسب با كشورهايشان برنامه ريزى كنند، تحقّق ببخشند.(1)

كسب تجربه از سقوط مكاتب اقتصادىِ غلط غرب

بزرگ ترين دليل بر غلط بودن اقتصادِ به اصطلاح ليبرال همين حوادثى است كه امروز در اروپا و به شكل ديگرى در آمريكا وجود دارد. در ميدان عمل و در عرصه ى تجربه، اقتصاد سرمايه دارى نشان داد كه غلط است، ناكام است؛ حتّى به سود خود آن طبقاتى كه اين اقتصاد براى حمايت از آنها به وجود آمد، نيست. حالا طبقه ى كارگر كه سالهاى متمادى در آنجاها لگدمال ميشد، امّا حتّى به سود خود سرمايه دار و بانكدار و صاحبان كارتلها و تراستها هم نيست؛ و اين هنوز اوّلِ كار است، بعد از اين بدتر هم خواهد شد. هى وعده ميدهند كه درستش ميكنيم؛ نخواهند توانست درست كنند. اين راه، راه سراشيبِ لغزان است؛ دارند ميروند پايين، و اين يك بخشى ازتزلزل تمدّن مادى و غلط غرب است؛ بخش اخلاقى و اعتقادى و نظرى و فكرى شان هم كه جدا است. اينها براى ما تجربه است. آن بخش عرصه ى سوسياليسم و اينها هم كه خب، سالها پيش ناتوانى و ناكامى اش ظاهر شد.(2)

اقتصاد مقاومتى؛ راه تأمين قوّت كشور و يأس دشمنان

اشاره

اين دشمنى ها ادامه پيدا ميكند؛ تا كى ادامه پيدا ميكند؟ تا وقتى شما قوى بشويد، تا وقتى ملّت ايران آن چنان قوى بشود كه دشمن مأيوس بشود از

ص: 96


1- . در جلسه ى تبيين سياستهاى اقتصاد مقاومتى 1392/12/20
2- . در ديدار كارگران و فعّالان بخش توليد كشور 1392/2/7

تهاجم سياسى يا امنيّتى يا نظامى يا اقتصادى يا تحريم و غيرذلك. بايد ما قوى بشويم؛ بايد در داخل، خودمان را قوى كنيم. بنده مكرّر عرض كرده ام اين قوّتى كه براى كشور لازم است چه جورى تأمين ميشود؛ اوّلاً از راه يك اقتصاد قوى؛ همين اقتصاد مقاومتى كه سياستهاى آن ابلاغ شده است و بر روى زمين و به صورت كار عملى و عمليّاتى و اجرايى هم بايد با شدّت هرچه تمام تر و بدون فوت وقت دنبال بشود؛ خب يك كارهايى را دوستان ما در دولت دارند انجام ميدهند بحمدالله؛ يكى اين است كه اقتصاد كشور قوى بشود، جوان كشور بيكار نماند، ابتكارهاى جوانها روى زمين نماند؛ اين يكى از راه هايش است.(1)

ناكامى دشمنان در فلج كردن ملّت ايران با تحريمهاى اقتصادى

آنچه كه در طول سال 91 از جنبه ى مواجهه ى ما با جهان استكبار آشكار و واضح بود، عبارت بود از سختگيرى دشمنان بر ملّت ايران و بر نظام جمهورى اسلامى. البتّه ظاهر قضيّه سختگيرى دشمن بود، امّا باطن قضيّه، ورزيدگى ملّت ايران و پيروزى او در ميدانهاى مختلف بود. آنچه كه دشمنان ما هدف گرفته بودند، صحنه ها و عرصه هاى مختلف بود؛ بلندمدّتاً عرصه ى اقتصاد و عرصه ى سياست بود. در عرصه ى اقتصاد گفتند و تصريح كردند كه ميخواهند ملّت ايران را به وسيله ى تحريم فلج كنند، امّا نتوانستند ملّت ايران را فلج كنند و ما در ميدانهاى مختلف - به توفيق الهى و به فضل پروردگار - به پيشرفتهاى زيادى دست پيدا كرديم كه تفصيل آنها براى ملّت عزيزمان گفته شده است، گفته خواهد شد،... در زمينه ى اقتصاد البتّه بر مردم فشار وارد آمد، مشكلاتى ايجاد شد؛ بخصوص كه اشكالاتى هم در داخل وجود داشت. برخى از كوتاهى ها و سهل انگارى ها انجام گرفت كه به نقشه هاى دشمن كمك كرد، ليكن درمجموع، حركت مجموعه ى نظام و مجموعه ى مردم، يك حركت

ص: 97


1- . در ديدار اقشار مختلف مردم 1394/6/18

رو به جلو بوده است و ان شاءالله آثار و نتايج اين ورزيدگى را در آينده خواهيم ديد.(1)

اقتصاد مقاومتى؛ از موضوعات قابل طرح در مجامع دانشگاهى

به نظر من امروز موضوعاتى وجود دارد كه ميتواند مورد بحث در محيطهاى دانشجويى واقع شود و همين زمينه هاى شور و نشاط گوناگون علمى و اجتماعى را به وجود آورد؛ يكى اش مسئله ى «حماسه ى اقتصادى» است. خب، حماسه ى اقتصادى يك عنوان است، به كار رفت؛ درباره ى حدود اين عنوان ميشود فكر كرد، بحث كرد؛ راهكارهاى رسيدن به اين حماسه را ميشود بحث كرد. محيطهاى دانشگاهى و دانشجويى ميتوانند در اين زمينه فعّال باشند. اينها جزو بحثهايى است كه ميتواند سرنوشت كشور را تغيير دهد. البتّه حماسه ى اقتصادى يك مسئله ى زودگذر نيست؛ اينجور نيست كه حالا ما چند ماه حماسه ى اقتصادى به راه بيندازيم و به نتايجى دست پيدا كنيم؛ نه، حماسه ى اقتصادى يك عنوان و يك تيتر براى يك حركت بلندمدّت است، كه ميتواند در سال 92 شروع شود، و بايد هم شروع شود.

يا فرض بفرماييد «اقتصاد مقاومتى». خب، عنوان «اقتصاد مقاومتى»، عنوان مهمى است. البتّه كار شده، تعريف شده، بحث شده، سياستگذارى شده - در مراكزى كه براى سياستگذارى است - منتها جاى بحث دارد: اقتصاد مقاومتى يعنى چه ؟ در زمينه ى مسائل اقتصادى كشور، چه جور مقاومتى مورد نظر است ؟ دانشگاه به عنوان يك كار علمى، يك موضوع علمى، چقدر ميتواند به اين قضيّه بپردازد؟ اينها همه ميتواند موضوع بحثهاى دانشجويى قرار بگيرد.(2)

*

يكى از دوستان اطّلاع دادند كه يك ستاد دانشجويى براى تحقيق در

ص: 98


1- . پيام نوروزى به مناسبت آغاز سال 1392 (1391/12/30)
2- . در ديدار دانشجويان 1392/5/6

اقتصاد مقاومتى تشكيل شده. كار بسيار جالبى است. اينجور كارهاى عميق، همان چيزى است كه كشور به آن احتياج دارد. شما بايد فكر كنيد، مطالعه كنيد، تحقيق كنيد. اين تحقيقها اگر به درد آن دستگاه مسئول هم نخورد يا به كار او نيايد يا نپسندد، قطعاً به كار شما مى آيد و به درد شما ميخورد. اين، كار بسيار جالبى است. همچنين يكى ديگر از دوستان اطلاع دادند كه در دانشگاه شريف مركز مطالعاتى اى تشكيل شده و در اين زمينه ها كار ميكنند. اينها بسيار كارهاى مهمى است. اين انگيزه ى جوان دانشجو و فكور، خيلى براى آينده ى كشور مهم است.(1)

الگويى برگرفته از عقل جمعى و مورد تأييد صاحبنظران

سياستهاى اقتصاد مقاومتى كه تنظيم شده است و ابلاغ شده است، يك امر دفعى و من درآوردى و متّكى به نظر شخصى نيست؛ اين محصول يك عقل جمعى است؛ محصول مشورتهاى طولانى است. بعد از آنكه اقتصاد مقاومتى با همين خصوصيّات ابلاغ شد و گفته شد و در رسانه ها مطرح شد و دوستان و همكاران در دولت محترم، فعّاليّتهايى را در اين زمينه شروع كردند و تكرار كردند، از سوى بسيارى از صاحب نظران اقتصادى تأييد شد؛ بر آن تكيه كردند و اين تعبير «اقتصاد مقاومتى» وارد فرهنگ رايج اقتصادى كشور شد و در ادبيّات اقتصادى كشور جايى براى خودش باز كرده است. اين نشان دهنده ى صحّت و استحكام اين راه است.(2)

*

اقتصاد مقاومتى را هم فقط بنده نگفته ام؛ با فكر جمعى و عقل جمعى اين برنامه تنظيم شده؛ بعد هم همه بدون استثنا - از موافق و مخالف - اين برنامه را تأييد كرده اند و گفته اند تنها راه نجات كشور اقتصاد مقاومتى است.(3)

ص: 99


1- . در ديدار جمعى از دانشجويان 1390/5/19
2- . در ديدار مسئولان نظام 1394/4/2
3- . در ديدار اعضاى مجلس خبرگان رهبرى 1394/12/20

مجاهدت در باب اقتصاد مقاومتى؛ تنها راه خنثى سازى تحريمها

اشاره

از لحاظ قدرت منطق، قدرت استدلال، توانايى بر اثبات حقّانيّت، دست استكبار بسته است. تنها دو كار ميتواند بكند: يكى تهديد نظامى است كه مرتّب ميكند، يكى هم تحريم؛ اين دو هم علاج دارد. تحريم را با مجاهدتِ در باب اقتصاد مقاومتى بايستى خنثى كرد. اين نكته اى كه امروز رئيس جمهور محترم(1) گفتند؛ قبلاً هم ايشان گفته بودند و اين نكته ى كاملاً درستى است: برنامه هاى اقتصادى براساس و با فرض ماندن تحريمها بايستى برنامه ريزى بشود و تعقيب بشود و تحقّق پيدا بكند. فرض كنيم كه اين تحريمها ذرّه اى و سرِ سوزنى كم نخواهد شد؛ كه حالا خود آنها هم همين را ميگويند. آنها هم ميگويند كه تحريمها دست نخواهد خورد، حتّى از حالا شروع كردند كه اگر در زمينه ى هسته اى هم به توافق برسيم، معناى آن اين نيست كه همه ى تحريمها برداشته خواهد شد؛ هنوز چيزهاى ديگرى هم هست؛ اين همان حرفى است كه ما هميشه ميگفتيم. من بارها در همين جلسه و جلسات گوناگون ديگر عرض كرده ام(2) كه [موضوع] هسته اى بهانه است؛ مسئله ى هسته اى هم نباشد، يك بهانه ى ديگرى مى آورند: مسئله ى حقوق بشرهست، مسئله ى حقوق زنان هست، مسائل گوناگون فراوان را ميسازند؛ جعل كردن و بهانه گيرى كه خيلى مايه اى نميخواهد، دستگاه تبليغاتى و امپراتورى تبليغاتى هم كه در اختيار آنها است. بنابراين، علاج مسئله ى تحريم، عبارت است از همين اقتصاد مقاومتى.(3)

حماسه ى اقتصادى؛ راه خنثى سازى توطئه هاى دشمن

ما كه اوّل سال عرض كرديم حماسه ى سياسى و اقتصادى، فهميديم چه داريم ميگوييم؛ دشمن هم فهميد كه ما چه داريم ميگوييم. دشمن

ص: 100


1- . دكتر روحانى
2- . از جمله، ديدار مسئولان و كارگزاران نظام (1391/5/3)
3- . بيانات در ديدار مسئولان نظام 1393/4/16

باتحريم و با فشار اقتصادىِ گوناگون سعى كرد مردم را از ميدان خارج كند. ميگويند كه ما با مردم دشمن نيستيم. دروغ ميگويند؛ راحت، با وقاحت! بيشترين فشار براى اين است كه مردم ناراحت شوند، مردم در تنگنا قرار بگيرند، مردم زير فشار قرار بگيرند، شايد بتوانند به اين وسيله بين مردم و نظام اسلامى فاصله ايجاد كنند. هدف، فشار بر مردم است. اگر چنانچه اين حركت عظيم اقتصادى، اين جهش اقتصادى، اين برنامه ريزى درست، چه در بخش قانونگذارى، چه در بخش اجرا، در سطوح مختلف، مورد توجّه قرار بگيرد، همه ى اين فشارها خنثى خواهد شد. ملّت ايران و مسئولان كشور بايد با عزم راسخ، دشمن رامأيوس كنند.(1)

جايگاه و اهمّيت اقتصاد مقاومتى در ميان آرمانهاى اسلامى

اشاره

مطلب ديگر اين است كه آرمانهاى نظام اسلامى - كه در حقيقت آرمانهاى اسلامى است - يك منظومه اى است، يك مجموعه اى است، مراتب مختلفى هم دارد؛ بعضى از اينها اهداف غائى تر و نهايى ترند، بعضى ها اهداف كوتاه يا بلندمدّتند، امّا جزو آرمانهايند؛ همه ى اينها را بايد دنبال كرد. مثلاً فرض بفرماييد جامعه ى عادلانه و عادل و پيشرفته و معنوى - با اين خصوصيّات - خب، يك آرمان است؛...

يك آرمان ديگر، اقتصاد مقاومتى است؛ كه نسبت به آرمان قبلى كه گفتيم، يك آرمان خُرد است. با اينكه خود اقتصاد مقاومتى چيز مهمى است، امّا در واقع در ذيل آن آرمان قبلى تعريف ميشود.(2)

اهمّيّت و جايگاه فعّاليّت اقتصادى در جامعه ى اسلامى

از جمله ى چيزهايى كه مردم را به بهشت نزديك ميكند، بهبود

ص: 101


1- . در ديدار كارگران و فعّالان بخش توليد كشور 1392/2/7
2- . در ديدار دانشجويان 1392/5/6

معيشت مردم است؛ « كاد الفقر ان يكون كفرا .»(1) جامعه اى كه در آن فقر باشد، بيكارى باشد، مشكلات معيشتىِ غير قابل حل وجود داشته باشد، اختلاف طبقاتى باشد، تبعيض باشد، شكاف طبقاتى باشد، حالت آرامش ايمانى پيدا نميكند. فقر، انسانها را به فساد ميكشاند، به كفر ميكشاند؛ فقر را بايد ريشه كن كرد. كار اقتصادى، فعّاليّت اقتصادى بايد بطور جدّى در برنامه هاى مسئولين قرار بگيرد، كه خب امروز بحمدالله مسئولين دنبال اين چيزها هستند. فكرها را بايد منتظم كرد، راه را بايد درست تشخيص داد، درست بايد حركت كرد.(2)

معرّفى برخى اصول مورد نظر امام (ره) در زمينه ى اقتصاد

در اقتصاد، اصول امام تكيه ى به اقتصاد ملّى است؛ تكيه ى به خودكفايى است؛ عدالت اقتصادى در توليد و توزيع است؛ دفاع از طبقات محروم است؛ مقابله ى با فرهنگ سرمايه دارى و احترام به مالكيّت است - اينها در كنار هم - امام فرهنگ ظالمانه ى سرمايه دارى را رد ميكند، امّا احترام به مالكيّت، احترام به سرمايه، احترام به كار را مورد تأكيد قرار ميدهد؛ همچنين هضم نشدن در اقتصاد جهانى؛ استقلال در اقتصاد ملّى؛ اينها اصول امام در زمينه ى اقتصاد است؛ اينها چيزهايى است كه در فرمايشات امام واضح است.(3)

شعار «اقتصاد مقاومتى؛ اقدام و عمل»؛ راه روشن رفع مشكلات

بنابراين آنچه كه من به عنوان شعارِ امسال انتخاب ميكنم، عبارت است از «اقتصاد مقاومتى؛ اقدام و عمل». اين، راه و جاده ى مستقيم و روشنى است به سمت آن چيزى كه به آن احتياج داريم. البتّه توقّع نداريم كه اين

ص: 102


1- . بحارالانوار، ج 27، ص 247
2- . در ديدار مردم استان ايلام در سالروز ولادت اميرالمؤمنين (ع) 1393/2/23
3- . در مراسم بيست و چهارمين سالروز رحلت حضرت امام خمينى 1392/3/14

اقدام و عمل، در ظرف يك سال همه ى مشكلات را حل كند؛ امّا مطمئنيم كه اگر چنانچه اقدام و عمل به صورت برنامه ريزى شده و درست انجام بگيرد، ما در پايان اين سال آثار و نشانه هاى آن را مشاهده خواهيم كرد.(1)

مهم ترين عوامل انگيزشى در تهيّه ى سياستهاى «اقتصاد مقاومتى»

1. ظرفيّتهاى فراوان مادى و معنوى كشور

اشاره

1. ظرفيّتهاى فراوان مادى و معنوى كشور(2)

در متنى كه ما ابلاغ كرديم، درمقدّمه ى اين سياستها چهار نكته ى اصلى را به عنوان انگيزه و عامل تهيّه ى اين سياستها ذكر كرديم، اين چهار نكته را من اينجا تكرار ميكنم: يكى اشاره ى به ظرفيّتهاى فراوان مادى و معنوى كشور بود؛ در مقدّمه ى ابلاغ شده ى در اين سياستها به اين اشاره كرديم، اين بسيار مسئله ى مهمى است، ظرفيّتهاى كشور خيلى وسيع است؛ خيلى از ماها آگاه نيستيم به گستره ى اين ظرفيّتهاى عجيب، يا به اهمّيّت آن توجّه نداريم؛ ميدانيم، آمارها دستمان هم هست [توجّه نميكنيم]. بعضى از مسئولين اين جورند، آمارها را دارند، [اما] اهمّيّت آمارها مورد توجّه آنها قرار نميگيرد.... بنابراين اين نكته ى اوّل از نكاتى كه ما را برمى انگيزد كه به دنبال يك مدلى و يك الگويى از اقتصاد باشيم كه اسم آن اقتصاد مقاومتى است.(3)

*

واقعيّت ديگرى كه بايد به آن توجّه داشت، ظرفيّتهاى بى شمار ملّى است؛ كه خوشبختانه مسئولين كشور، مسئولين دولتى - كه من امكان اين را داشتم كه بالخصوص در اين ايّام با اينها ملاقات كنم - بعد از تشكيل دولت جديد، ميبينم همه معترفند، معتقدند، واقفند، به ظرفيّتهاى بى شمار

ص: 103


1- . پيام نوروزى به مناسبت آغاز سال 1395 (1394/12/30)
2- . به دليل اهمّيّت و گستردگى مسئله ى «ظرفيّتها» در فصل بعد به تفصيل در اين مورد بحث خواهد شد.
3- . در جلسه ى تبيين سياستهاى اقتصاد مقاومتى 1392/12/20

داخلى كشور؛ كه خب همين وجود اين ظرفيّتها هم بحمدالله رهنمون شد كه اين حقير و همفكران و همكاران و كمكها، به اين مسئله ى اقتصاد مقاومتى برسيم؛ والاّ اگر كشورى ازظرفيّت داخلى محروم باشد، نميتواند يك اقتصاد مقاوم به وجود بياورد. اقتصاد مقاوم آن وقتى است كه ما در داخل، ظرفيّت داريم. با هر كدام از اين مسئولين اقتصادى و مرتبط با اين قضايا انسان مينشيند، ميبيند اينها ظرفيّتهاى داخلى فراوانى را ميشمرند؛ اين هم يك واقعيّتى است كه بسيار مهم است.(1)

عدم ارتباط استفاده از ظرفيّتهاى كشور با تحريمهاى اقتصادى

خب، ممكن است كسى بگويد اگر تحريم نبود از اين ظرفيّتها ميتوانستيد خوب استفاده كنيد، امّا [چون] تحريم هست نميتوانيد از اين ظرفيّتها استفاده كنيد؛ اين خطا است؛ اين حرف، درست نيست. ما در بسيارى از مسائل ديگر هم در عين تحريم توانسته ايم به نقطه هاى بسيار برجسته و بالا دست پيدا كنيم؛ يك مثال آن، توليد علم است؛ يك مثال آن، صنعت و فناورى است؛ در اينها ما تحريم بوديم، الان هم تحريم هستيم. در مورد دانشهاى پيشرفته و روز، الان هم درهاى مراكز علمى مهم به روز دنيا به روى دانشمند ايرانى و دانشجوى ايرانى بسته است، امّا درعين حال، ما در نانو پيشرفت كرديم، در هسته اى پيشرفت كرديم، در سلولهاى بنيادى پيشرفت كرديم، در صنايع دفاعى پيشرفت كرديم، در صنايع پهپاد و موشك، به كورى چشم دشمن، پيشرفت كرديم؛ چرا در اقتصاد نتوانيم پيشرفت كنيم ؟! ما كه در اين سر صحنه ها و عرصه هاى گوناگون اين همه موفّقيّت به دست آورديم، در اقتصاد هم اگر عزممان را جزم كنيم و دست به دست هم بدهيم، ميتوانيم اقتصاد را شكوفا كنيم. چشممان به دست دشمن نباشد كه كِى اين تحريم را برميدارد، كِى فلان نقطه را موافقت ميكند؛ به درك! نگاه كنيم ببينيم خودمان چه كار ميتوانيم بكنيم.(2)

ص: 104


1- . در ديدار اعضاى مجلس خبرگان رهبرى 1392/12/15
2- . در جمع زائران حرم مطهّر رضوى 1393/1/1

2. مشكلات و ضعفهاى اقتصادى مزمن و ديرپا

اشاره

نكته ى دوّم، مشكلاتى است كه داريم - مشكلات مزمن، مشكلات ديرپا - كه اينها جز با يك حركت اقتصادىِ جمعىِ مهم، امكان ندارد برطرف بشود؛ يكى از آنها وابستگى به نفت است كه عرض كرديم، يكى از آنها عادت به واردات است - آن هم واردات بدون اولويّت؛ عادتى است كه متأسّفانه دچار آن هستيم و اين عادت را هم نتوانستيم كنار بگذاريم؛ نگاهمان به توليد خارجى است - تورّم مزمن، بيكارى، معيوب بودن برخى از ساختارهاى اقتصادى ما، اشكال در نظامات مالى ما - نظامات پولى ما، نظامات بانكى ما، نظامات گمركى ما - اشكال در الگوى مصرف، اشكال در مسئله ى توليد، اشكال در بهره ورى؛ اينها مشكلات موجود كشور است، بايد با اينها مقابله كرد. يكى از چيزهايى كه هر انسان دلسوزى را و هر مسئول با همتى را برمى انگيزد كه كارى و حركتى از قبيل اقتصاد مقاومتى انجام بدهد، وجود همين مشكلات است. اينها جز با يك حركت جهادى و جمعى و دلسوزانه و مستمر - با الزاماتى كه دارد و عرض خواهم كرد - ميسّر نخواهد شد.(1)

تبيين دو اشكال بزرگ در اقتصادِ ما
1. نفتى بودن اقتصاد

دو اشكال بزرگ در اقتصاد ما وجود داشته است: يكى اينكه اقتصاد ما نفتى بود؛ يكى اينكه اقتصاد ما دولتى بود؛ اين دو اشكال بزرگ. اقتصاد ما نفتى [است]؛ يعنى چه ؟ يعنى ما نفت را كه سرمايه ى ماندگار ما است و امكان ارزش افزوده ى چندين برابرى در آن وجود دارد، از زير زمين بكشيم بيرون، خام خام بفروشيم به دنيا، پولش را بگيريم و صرف امور جارى كشور بكنيم؛ خسارت از اين بالاتر نميشود. اقتصاد نفتى اين جورى است. خب، نفت را ميشود تبديل كرد به فرآورده. بنده احتمال ميدهم -

ص: 105


1- . در جلسه ى تبيين سياستهاى اقتصاد مقاومتى 1392/12/20

بعضى از دقّتهاى علمى هم همين را تأييد ميكند - شايد؛ اين نفتى كه ما آن را تبديل ميكنيم به بنزين و گازوئيل و نفت سفيد و مثلاً مصرف اين جورى ميكنيم، با توليد فراورده هايى كه تا امروز، بشر آن فراورده ها را توليد نكرده است، تا صد برابرِ اين بشود ارزش افزوده براى نفت به وجود آورد؛ ما از اينها غافليم؛ نفت خام را از درون چاه ها بكشيم بيرون و اين ذخيره را - اين ذخيره كه دوباره در زير زمين توليد نميشود؛ جزو چيزهاى پايان پذير است؛ اينها تبديل پذير نيست كه بگوييم تمام [آن را] ميكِشيم، جاى آن مى آيد؛ نه، وقتى كشيديم، تمام ميشود؛ نفت اين جور است، گاز اين جور است - بفروشيم، پول آن را صرف كنيم در مصارف جارى كشور؛ از اين بدتر واقعاً چيزى نميشود؛ اين جزو ميراثهاى شوم رژيم طاغوت و رژيم گذشته است. يك راه پول درآوردنِ آسانى هم هست و بعضى از مسئولين در طول زمانهاى مختلف هم ترجيح دادند كه از اين پولِ آسان استفاده كنند. اين يك اشكال.(1)

2. دولتى بودن اقتصاد

اشكال دوّم؛ گفتيم اقتصاد دولتى است. اين جزو مسائلى است كه اوّل انقلاب - كه اين هم كار خود ما بود، ديگران به ما تحميل نكردند - خود ما بر اثر نگاه هايى كه آن روز وجود داشت، اقتصاد را سپرديم دست دولت؛ حالا هرچه تلاش ميشود كه اقتصاد منتقل بشود به مردم و داده بشود دست مردم، با برنامه ريزى درست كه خلاف عدالت هم كارى انجام نگيرد، كار درست پيش نميرود؛ سخت است. ما سياستهاى اصل 44 را ابلاغ كرديم كه معناى آن همين بود كه ما اقتصاد را از حالت دولتى بودن خارج كنيم. من در همين حسينيه كه مسئولين جمع شدند در آن طبقه ى بالا، برايشان شرح دادم كه ما به چقدر ارز نياز داريم و اين امكان ندارد، به دست نمى آيد مگر اينكه ما اين كار را بكنيم: اصل

ص: 106


1- . در ديدار مردم آذربايجان به مناسبت سالگرد قيام بيست ونهم بهمن سال 1356 در حسينيه ى امام خمينى (ره) 1393/11/29

44 به اين شكلى كه سياستهاى آن را ابلاغ كرديم عمل بشود.(1) اينها بايد بشود.(2)

نفتى و دولتى بودن اقتصاد؛ دو عامل اثربخشى تحريمها

... و مشكلاتى را هم كه متوجّه ما ميشود درست بشكافيم. حالا مثلاً فرض بفرماييد ما از تحريم صدمه ديديم و آسيب هايى از تحريم به اقتصاد ما، به مسائل گوناگون ما وارد شده است؛ اين آسيب ها ناشى از چيست ؟ انسان اگر چنانچه درست موشكافى كند، ميبيند اين آسيب ها بيشتر ناشى از وابستگى ما به نفت است مثلاً؛ يا بيشتر ناشى از عدم حضور مردم در متن ميدان اقتصادى است، [يعنى] دولتى كردن اقتصاد؛ بيشتر ناشى از اينها است. اگر ما نگاه كنيم و عامل اصلى را بشناسيم و آن عامل اصلى را به نحوى علاج كنيم، تحريم يا بى اثر خواهد شد يا كم اثر خواهد شد. اينكه دشمن ميتواند ما را تحريم كند و مثلاً دست روى نفت ما بگذارد و اين ما را آزار ميدهد، به خاطر اين است كه ما نفت را در زندگى خودمان و در اقتصاد خودمان عمده كرده ايم؛ اينكه وقتى با دولت برخورد ميكند، دستگاه هاى گوناگون دولتى مورد تحريم قرار ميگيرند، به خاطر اين است كه اين دستگاه ها متعلّق به دولتند. ما ميتوانستيم در عرصه ى اقتصادى، دستهاى گوناگون مردمى را وارد بكنيم. آن اشتباهاتى كه كرديم در اوايل انقلاب كه همين طور اصرار كرديم بر اينكه همه چيز بايست متعلّق و در اختيار دولت باشد و چيزهاى جزئى كوچك زندگى را هم ما سپرديم به دولت، خب نتيجه اش همين چيزها است؛ اينها را بايستى علاج كرد.(3)

ص: 107


1- . در ديدار فعّالان و برگزيدگان بخشهاى اقتصادى 1390/5/26
2- . در ديدار مردم آذربايجان به مناسبت سالگرد قيام بيست ونهم بهمن سال 1356 در حسينيه ى امام خمينى (ره) 1393/11/29
3- . در ديدار اعضاى مجلس خبرگان رهبرى پس از برگزارى هفدهمين اجلاس مجلس خبرگان رهبرى 1393/12/21

3. تحريمها و تهديدهاى اقتصادى خارجى

اشاره

نكته ى سوّم، تهديدهاى اقتصادى خارجى است. خب تحريمها از قبل بود، منتها اين تحريمها از حدود زمستان سال 90 تا امروز، تبديل شده به جنگ اقتصادى، ديگر اسم آن تحريم هدفمند نيست، يك جنگ تمام عيار اقتصادى است كه متوجّه ملّت ما است. علّت آن هم، نه مسئله ى هسته اى است، نه مسئله ى حقوق بشر است، نه مسائل ديگرى از اين قبيل است؛ علّت آن را خود آنها هم ميدانند، ما هم ميدانيم؛ علّت، استقلال خواهى ملّت ايران است؛ علّت، داشتن يك حرف نو بر پايه ى مبانى اسلام است كه براى كشورهاى ديگر و ملّتهاى مسلمان الگو خواهد شد؛ ميدانند كه اگر جمهورى اسلامى در اين عرصه ها و ميدانها موفق شد، ديگر جلوى رشد اين حركت را در دنيا نميشود گرفت و اين يك حركت مهمى است؛ مسئله اين است. حالا بهانه يك روز انرژى هسته اى است، يك روز غنى سازى است، يك روز حقوق بشر است، يك روز حرفهايى از اين قبيل است. تحريمها عليه ما، قبل از اينكه اصلاً مسئله ى انرژى هسته اى مطرح هم بشود وجود داشت، بعد از اين هم وجود خواهد داشت. اين مسئله ى هسته اى و اين مذاكرات اگر ان شاءالله به نقطه ى حلّى برسد، باز خواهيد ديد همين فشارها وجود خواهد داشت، بايد در مقابل اين فشارها مصونيّت سازى كرد، بايد به بناى داخلى استحكام بخشى كرد. اقتصاد را بايد قوى كنيم تا دشمن از تأثيرگذارى از اين ناحيه مأيوس بشود؛ وقتى دشمن مأيوس شد، خيال ملّت و مسئولين كشور هم راحت خواهد شد.(1)

تلاشها و برنامه ريزى هاى دشمن؛ عامل اصلى مشكلات اقتصادى كشور

من امروز ميخواهم يك مقدارى راجع به اقتصاد صحبت بكنم؛ اقتصاد كشور. بنده چند سال است كه در اوّل هر سال، راجع به مسائل اقتصادى

ص: 108


1- . در جلسه ى تبيين سياستهاى اقتصاد مقاومتى 1392/12/20

تأكيد ميكنم، تكيه ميكنم؛ اين كشور، كشور بزرگى است، پهناور است، پرجمعيّت است؛ بازار داخلى اين كشور يك بازار هفتاد و چند ميليونى است، اينها خيلى بااهمّيت است، خيلى باعظمت است. شما نگاه كنيد به امكانات و توانايى هاى ما، چه توانايى هاى انسانى مان - خيل عظيم جوان اين كشور: كاربلد، تحصيلكرده، پُرانگيزه، پُرشور، آماده به كار - چه ثروتهاى طبيعى اين كشور، امّا در عين حال مشكل اقتصادى داريم؛ مشكل كجا است ؟ راه حل چيست ؟ چه كار بايد كرد؟

اين را من به شما عرض بكنم: از بعد از تمام شدن جنگ، يعنى از سال 67 كه 8 سال دفاع مقدّس تمام شد، يك برنامه ريزى عمومى قدرتهاى استكبارى وجود داشت براى اينكه نگذارند ايران اسلامى تبديل بشود به يك قدرت اثرگذار اقتصادى در منطقه؛ سعى كردند، روى اين كار كردند. خب، جنگ كه تمام شد، ما شروع كرديم به برنامه ريزى براى مسائل اقتصادى و پيشرفت ها؛ مشغول برنامه ريزى شديم؛ اينها فهميدند كه اگر جلوى ايران را نگيرند، اگر چنانچه اخلالگرى نكنند، دخالت نكنند، مزاحمت نكنند، ايران اسلامى با توانايى هاى خود - كه آن روز سايه ى وجود شريف امام بزرگوار هم بر سر ما بود و حيات مبارك ايشان ادامه داشت - با تكيه ى به اسلام، با تكيه ى به مردم، تبديل خواهد شد به يك قطب اقتصادى منطقه اى و روى اقتصاد منطقه و اقتصاد بين الملل اثر خواهد گذاشت، [لذا] برنامه ريزى شد براى اينكه نگذارند. اينها مربوط به مسائل هسته اى نيست؛ پيش از قضاياى هسته اى - مسائل هسته اى مثلاً فرض كنيد ده سال، دوازده سال است كه پيش آمده؛ اينها مربوط به قبل از مسائل هسته اى است - مربوط به سال 67 و 68 و آن سالها است؛ دشمنان ما از آن روز شروع كردند به تلاش.

كسانى كه اهل اطّلاعند، ميدانند كه برنامه هاى غربى ها و بلندمدّتاً آمريكا شروع شد براى دُور زدن ايران: در خطوط انتقال نفت و گاز، ايران را دُور بزنند؛ در خطوط اصلى هوايى و زمينى و دريايى، ايران را دُور

ص: 109

بزنند؛ در خطوط انتقال شبكه هاى فنّاورى اطّلاعات و ارتباطات، ايران را دُور بزنند؛ يك نوع تحريم بى سروصدا؛ هر فعّاليّت اقتصادى مهمّى كه ايران ميخواهد انجام بدهد، طرفها را بترسانند. اينها اتّفاقاتى است كه در اين كشور افتاده است. افراد مدّعى و بى اطّلاع نيايند حرف بزنند و خيال كنند كه خب هيچ كارى كسى انجام نداده است؛ نه، خيلى تلاش شده است. دشمن برنامه داشت در اين زمينه، و برنامه ى خودش را قدم به قدم تا امروز پيش برده است و عمل كرده است. آنچه شما مشاهده ميكنيد، برآيندِ تحرّكِ داخلى كشور و دشمنى دشمنان است. دشمن نبايد فراموش بشود. در زمينه ى اقتصاد، دشمن به معناى واقعى كلمه برنامه ريزى كرد؛ بعضى جاها صريح وارد ميدان شدند، بعضى جاها بدون صراحت وارد ميدان شدند لكن خب اهل اطّلاع، ملتفت بودند، ميفهميدند كه دشمن چه كار دارد ميكند. دشمن كيست ؟ آمريكا و چند كشور اروپايى دنباله رو آمريكا. اينها مال امروز نيست.(1)

جلوگيرى از پيشرفت ملّت ايران؛ هدف اصلى تحريمها

تحريم و فشار اقتصادى به خاطر همين است كه بلكه بتوانند از تلاشهاى رو به گسترش ملّت ايران جلوگيرى كنند؛ لذا تحريم ميكنند، فشار مى آورند، فشار اقتصادى مى آورند، البتّه خب فشار اقتصادى عامل مهمّى است.(2)

4. بحرانهاى اقتصادى جهانى

اشاره

نكته ى چهارم، بحرانهاى اقتصادى جهانى است؛ كه البتّه اشاره كردم قبلاً كه ناشى است از اقتصاد غرب و اقتصاد آمريكا؛ در اروپا هم در حقيقت سرريز مشكلاتِ آمريكا [بود كه] مشكلات را دامن زد، اگرچه زمينه ى آن

ص: 110


1- . در ديدار مردم آذربايجان به مناسبت سالگرد قيام بيست ونهم بهمن سال 1356 در حسينيه ى امام خمينى (ره) 1393/11/29
2- . در ديدار اعضاى مجمع عالى بسيج مستضعفين به مناسبت هفته ى بسيج 1393/9/6

وجود داشت؛ در جاهاى ديگر هم همين جور. ما هم كه نميخواهيم دُور خودمان حصار بكشيم؛ ما نميتوانيم و نميخواهيم كه از لحاظ اقتصادى، ارتباطات را با دنيا قطع كنيم، نه ممكن است، نه مطلوب است، بنابراين تحت تأثير اينها قرار ميگيريم، پس بايد مقاوم سازى كنيم. اين چهار دليل و چهار انگيزه براى ضرورت اقتصاد مقاومتى بود.(1)

بهم خوردن آرامش جبهه ى مسلّط جهانى در عرصه ى اقتصادى

آرامش ظاهرى جبهه ى مسلّط جهانى - يعنى همين قدرتهاى سنّتى اى كه در دنيا حاكم بودند، چه قدرت آمريكا، چه قدرتهاى اروپايى؛ كه يك آرامشى داشتند اينها از لحاظ اقتصادى، از لحاظ رسانه اى، از لحاظ استقرار اجتماعى در داخل كشورهايشان و يك آرامشى بظاهر بر زندگى اينها حاكم بود - امروز به هم خورده، نشانه هاى اين به هم خوردگى را انسان ميبيند.

اينها مجهز بودند و هنوز هم هستند، هم به پول، هم به سلاح، هم به ابزارهاى تبليغاتى، و نيز به علم. بنابراين قدرتى كه با اين چند چيز مجهز است، بايد ديگر خيالش راحت باشد و آرامشى بر آنها حاكم باشد و بود؛ اين آرامش سالهاى متمادى بر اينها حاكم بود؛ امروز اين آرامش به هم خورده است.

در چند عرصه اين آرامش به هم خورده؛ اوّلاً در عرصه ى اقتصادى - كه مهم ترين امتيازشان پيشرفت اقتصادى و رشد اقتصادى بود - ميبينيد كه وضع چه جورى است: هم اروپا دچاربحران اقتصادى است، هم آمريكا دچار بحران اقتصادى است؛ آن اقتصاد مستقر، امروز نشانه هاى ورشكستگى را دارد در خودش نشان ميدهد. خب، فرض بفرماييد دولتِ كشورى بيش از همه ى درآمد ناخالص ملّى اش مقروض باشد؛ اين الان وضعيّتى است كه در آمريكا وجود دارد؛ دولت مقروضى كه راهى هم

ص: 111


1- . در جلسه ى تبيين سياستهاى اقتصاد مقاومتى 1392/12/20

على الظّاهر براى نجات از اين مقروض بودن برايش متصور نيست. لذا برنامه هاى گوناگون كلان اينها [انجام نميشود]؛ در خود آمريكا اين جور است، در كشورهاى بزرگ و قوى اروپايى هم كمتر تبليغ ميشود و گفته ميشود امّا واقعاً در آنجاها هم همين جور است. در خود آمريكا اين رئيس جمهور فعلى - از دوره ى اوّلى كه به رياست جمهورى رسيد - وعده ى بيمه ى خدمات درمانى همگانى را به مردم داد، [اما] تا امروز كه حدود شش سال از آن روز ميگذرد، هنوز موفّق نشده اين كار را انجام بدهد؛ يعنى كشورى با آن همه امكانات مالى و با آن همه منابع، وعده اى را رئيس جمهور به مردمش داده و نتوانسته اين وعده را عمل كند؛ اينها است ديگر. بنابراين در عرصه ى اقتصادى - كه عرصه ى مهم كشورهاى جبهه ى استكبار و قدرتهاى سنّتى دنيا بود - اينها دچار بحرانند، دچار مشكلاتند؛ اروپا هم - در خبرها همه ميبينند، همه ميشنوند - در كشورهاى مختلف، دچار مشكلات عديده ى اقتصاديند.(1)

جبهه ى مقابل ملّت ايران مواجه به بزرگترين مشكلات اقتصادى

در مسائل اقتصادى و مالى، امروز دچار بزرگ ترين مشكلاتند؛ مشكلات ما در مقابل مشكلات آنها صفر است. من به شما بگويم، در سال 2001 يا 2002 ميلادى - يعنى ده سال قبل، يازده سال قبل - مسئولين مالى آمريكا پيش بينى كردند و گفتند ما در سال 2011 يا 2012 چهارده هزار ميليارد دلار اضافه ى درآمد خواهيم داشت؛ درست توجّه كنيد! سال 2001 پيش بينى شان براى سال 2011 و 2012 اين بود: گفتند ما در سال 2011 و 2012 چهارده هزار ميليارد دلار اضافه درآمد خواهيم داشت؛ حالا سال 2013 است، نزديك هفده هزار ميليارد [دلار] كمبود دارند، نه اينكه اضافه درآمد ندارند؛ يعنى در محاسباتشان حدود سى هزار ميليارد دلار اشتباه كردند! اين وضع اقتصادى آنها است، اين وضع محاسبات آنها است. يك چنين وضعى امروز در جبهه ى مقابل

ص: 112


1- . در ديدار اعضاى مجلس خبرگان رهبرى 1392/12/15

ما وجود دارد، اختلافات هم كه خب زياد است، ملاحظه ميكنيد؛ منافع مشتركى آنها را - اروپايى هاو آمريكايى ها را - به هم وصل كرده است والّا در اعماق با هم بدند. ملّت فرانسه نسبت به آمريكايى ها منزجر و متنفّر است.(1)

ص: 113


1- . در ديدار دانش آموزان و دانشجويان 1392/8/12

ص: 114

فصل سوّم : ظرفيّتها و زمينه ها

اشاره

ص: 115

ص: 116

ظرفيّتهاى فوق العاده؛ علّت اعتقاد به امكان اجراى «اقتصاد مقاومتى»

سؤال دوّم(1) اين بود كه آيا اين برنامه ى اقتصادى كه شما ميگوييد اقتصاد مقاومتى، يك امر خيالى و توهّمى است و آرزو داريد كه انجام بگيرد؛ يا نه، عملاً ممكن است ؟ پاسخ اين است كه نخير، كاملاً، عملاً، حتماً ممكن است؛ چرا؟ به خاطر ظرفيّتها؛ چون اين كشور، داراى ظرفيّتهاى فوق العاده است. من حالا چند قلم از ظرفيّتهاى كشور را عرض ميكنم. اينها چيزهايى است كه آمارهاى عجيب وغريب لازم ندارد، جلوى چشم همه است، همه ميبينند.(2)

*

ممكن است كسانى تصوّر كنند كه اين الگو، الگوى مطلوبى است امّا در امكان آن ترديد كنند. من قاطعاً عرض ميكنم اين الگو يك الگوى ممكن در كشور ما است؛ الگوى اقتصاد مقاومتى كاملاً امكان پذير در شرايط كنونى كشور است.(3)

امكان دستيابى به رشد اقتصادى بالا بخاطر ظرفيّتهاى زياد

اشاره

يك جلسه ى ديگر همين جا با آقايان بوديم، صحبت شد كه رشد ما

ص: 117


1- . از سه سؤال مبيّن و مفسّر سياستهاى اقتصاد مقاومتى كه در ابتداى فصل اوّل مطرح شده بود.
2- . در جمع زائران حرم مطهّر رضوى 1393/1/1
3- . در ديدار مسئولان نظام 1394/4/2

بايد بالا باشد؛ گفتيم رشد بعضى از كشورهاى پيشرفته ى اروپايى غالباً دو، يك، يك و نيم [درصد است]؛ علّت اين است كه ظرفيّتها پر شده؛ كما اينكه مثلاً فرض كنيد كشور چين كه رشد ده، يازده، دوازده درصدى داشت، حالا الان رشدش پايين افتاده؛ براى خاطر اينكه ظرفيّتهايش پر شده؛ ظرفيّتهاى زيادى پر شده و كمتر هم خواهد شد؛ ما ظرفيّتهايمان هنوز خيلى زياد است. لذا دوستانى كه راجع به رشد هشت درصدى در برنامه ى ششم، اشكال ميكردند، پاسخى كه داده شده به آنها از طرف آدمهاى كارشناس و متخصّص اين بود كه ما ميتوانيم و با واقعيّتهاى كشور تطبيق ميكند.(1)

*

آنچه كه خيلى مهم است، ظرفيّتهاى موجود در جامعه است. ما در همه ى زمينه ها مثل يك معدنِ استخراج نشده يا نيمه استخراج شده هستيم. اهل فن و متخصّصين و كارشناسان در همه ى زمينه ها - مثل زمينه هاى اقتصادى، زمينه هاى فنى، زمينه هاى علمي - به ما مى گويند ظرفيّتهاى كشور، ظرفيّتهاى بى نظيرى است. دوستانى كه اهل هر رشته اى، هر بخشى از كارهاى مهم جامعه هستند و با مسائل آشنايند، آنها در بخش خودشان وقتى گزارش مى دهند، وقتى مقايسه مى كنند، وقتى ما را، ملّتمان را، كشورمان را با خيلى كشورهاى ديگر تطبيق ميكنند، ما را به اين نتيجه ميرسانند كه ظرفيّتهاى ما خيلى زياد است. در زمينه ى اقتصادى، ظرفيّت كشور خيلى بالاست. در زمينه ى علمى، ظرفيّت كشور واقعاً حيرت آور است. يك مقدار كه انسان حركت را سريع تر ميكند، جدّى تر ميكند، فشارى وارد مى آيد و اصرارى صورت ميگيرد، انسان ميبيند ناگهان همين طور گلهايى است كه در اين باغ ميشكفد؛ نهالهايى است كه در اين بوستان ميبالد، كه انسان هيچ تصورش را نميكرد و گمانش را نداشت؛ امّا ميبينيم شد و ميشود...

حالا اين ظرفيّتها در بخشهاى مختلف دست من و شماست. اگر

ص: 118


1- . در ديدار رئيس جمهور و اعضاى هيئت دولت 1394/6/4

چنانچه اين ظرفيّتها را نشناسيم، كوتاهى كرديم؛ اگر بشناسيم و براى به كارگيرى اين ظرفيّتها همّت نكنيم، كوتاهى كرديم؛ اگر به يك حد متوسّطى قانع بشويم، كوتاهى كرديم. بايد به سمت قلّه حركت كنيم. درست مثل ورزشكارى كه استعداد بدنى دارد، قواره ى اندامى او قواره ى مناسبى است، امكانات ورزشى هم جلويش هست؛ او ديگر نميتواند بگويد من هرروزى نيم ساعت، بيست دقيقه نرمش ميكنم؛ او بايد برود به سمت قهرمانى؛ قلّه را بايد در نظر بگيرد.(1)

ظرفيّت اوّل: سرمايه هاى انسانى

اشاره

يكى از ظرفيّتهاى مهمّ ما، ظرفيّت نيروى انسانى ما است. نيروى انسانى در كشور ما، يكى از بزرگ ترين ظرفيّتهاى كشور ما است؛ اين يك فرصت بزرگ است. عرض كرديم، جمعيّت جوان كشور - از پانزده سال تا سى سال - يك حجم عظيم از ملّت ما را تشكيل ميدهند؛ اين خودش يك ظرفيّت است. تعداد ده ميليون دانش آموخته ى دانشگاه ها را داريم؛ ده ميليون از جوانهاى ما در طول اين سالها از دانشگاه ها فارغ التّحصيل شدند. همين حالا بيش از چهار ميليون دانشجو داريم كه اينها در طول چند سال آينده فارغ التّحصيل ميشوند؛ جوانان عزيز بدانند، اين چهار ميليونى كه ميگويم، 25 برابر تعداد دانشجو در پايان رژيم طاغوت است؛ جمعيّت كشور نسبت به آن موقع شده دو برابر، امّا تعداد دانشجو نسبت به آن موقع شده 25 برابر؛ امروز ما اين تعداد دانشجو و فارغ التّحصيل داريم. علاوه ى بر اينها، ميليونها نيروى مجرّب و ماهر داريم. ببينيد، همينهايى كه در دوران جنگ به داد نيروهاى مسلّح ما رسيدند. در دوران جنگ تحميلى، يكى از مشكلات ما، از كار افتادن دستگاه هاى ما، بمباران شدن مراكز گوناگون ما، تهيدست ماندن نيروهاى ما از وسايل لازم - مثل وسايل حمل و نقل و اين چيزها - بود. يك عدّه افراد صنعتگر، ماهر، مجرّب، راه افتادند از تهران و شهرستانها

ص: 119


1- . در ديدار جمعى از مسئولان نظام جمهورى اسلامى 16/1/1389

- كه بنده در اوايل جنگ خودم شاهد بودم، اينها را ميديدم؛ اخيراً هم بحمدالله توفيق پيدا كرديم، يك جماعتى از اينها آمدند؛ آن روز جوان بودند، حالا سنّى از آنها گذشته، امّا همان انگيزه و همان شور در آنها هست - رفتند داخل ميدانهاى جنگ، در صفوف مقدّم، بعضى هايشان هم شهيد شدند؛ تعميرات كردند، ساخت وساز كردند، ساخت وسازهاى صنعتى؛ اين پلهاى عجيب وغريبى كه در جنگ به درد نيروهاى مسلّح ما خورد، امكانات فراوان، خودرو، جادّه، امثال اينها، به وسيله ى همين نيروهاى مجرّب و ماهر به وجود آمد؛ امروز هم هستند، امروز هم در كشور ما الى ماشاءالله؛ تحصيلكرده نيستند، امّا تجربه و مهارتى دارند كه گاهى از تحصيلكرده ها هم بسيار بيشتر و بهتر و مفيدتر است؛ اين هم يكى از امكانات نيروهاى ما است؛ هم در كشاورزى اين را داريم، هم در صنعت داريم.(1)

*

شصت وپنج هزار عضو هيئت علمى داريم كه بيش از ده برابر آن چيزى است كه در اوّل انقلاب وجود داشت؛ پنج هزار شركت دانش بنيان داريم كه الان هفده هزار متخصّص و فعّال در اين شركتها مشغول كارند، ببينيد اين ظرفيّتها چقدر مهم است؛ نتيجه اين شده كه طبق گزارش پايگاه هايى كه رتبه ى علمى كشورها را مشخّص ميكنند، ما در رتبه ى پانزدهم دنيا هستيم - در يك پايگاه رتبه ى شانزدهم، در يك پايگاه رتبه ى پانزدهم، در اين حدود - كه اينها البتّه مال سال ميلادى گذشته [يعنى سال] 2013 است. اين چيز مهمى است. ما در بعضى از رشته هاى علمى، رتبه مان از اين بالاتر است؛ در بعضى از رشته هاى علمى جزو هفت هشت كشور [اوّل] دنيا و در بعضى جاها جزو چهار پنج كشور اوّل دنيا قرار داريم. اين آن زيرساخت اساسى است: نيروى انسانى.(2)

ص: 120


1- . در جمع زائران حرم مطهّر رضوى 1393/1/1. مضمون اين مطلب در «بيانات در ديدار مسئولان نظام 1394/4/2» و «بيانات در جلسه ى تبيين سياستهاى اقتصاد مقاومتى 1392/12/20» نيز تكرار شده است.
2- . در جلسه ى تبيين سياستهاى اقتصاد مقاومتى 1392/12/20
قرار گرفتن ظرفيّت انسانى ما در سطح ممتاز جهانى

ظرفيّت منابع انسانى ما جزو ظرفيّتهاى ممتاز در سطح جهان است؛ اين ظرفيّت را بايد بالفعل كرد و بايد به كار گرفت؛ ما داريم اين را مشاهده ميكنيم. البتّه من از چند 10 سال قبل ميشنفتم از افرادى كه مطّلع بودند - يا از لحاظ علمى، يا از لحاظ تجربه ى مشاهده ى بعضى از دستگاه هاى علمى دنيا - كه ميگفتند استعداد ايرانى ها و ظرفيّت فكرى آنها از متوسّط دنيا بيشتر است. خب، ما اين را شنيده بوديم؛ بعد در پيشرفت مسائل كشور در دوران انقلاب، اين را داريم تجربه ميكنيم و ميبينيم.(1)

ظرفيّت دوّم: جايگاه اقتصادى كشور

ظرفيّت ديگر، جايگاه اقتصادى كشور ما است. طبق آمارهاى رسمى جهانى، رتبه ى بيستم در اقتصاد دنيا متعلّق به جمهورى اسلامى است؛ ما در رتبه ى بيستم قرار داريم و ظرفيّت لازم براى رسيدن به رتبه ى دوازدهم را هم داريم؛ چون هنوز ظرفيّتهاى استفاده نشده در كشور زياد است.(2)

*

رتبه ى هفده در اقتصادهاى جهان - كه اين جزو آمارها و گزارشهاى بين المللى است - با حدود هزار ميليارد دلار توليد ناخالص داخلى.(3)

ظرفيّت سوّم: منابع طبيعى

اشاره

منابع طبيعى داريم، نفت داريم، در نفت و گاز، رتبه ى اوّل جهانيم؛ مجموع نفت و گاز ما از همه ى كشورهاى جهان بيشتر است؛ معادن فراوان

ص: 121


1- . در ديدار فعّالان بخشهاى اقتصادى كشور 1390/5/26
2- . در ديدار مسئولان نظام 1394/4/2
3- . در جلسه ى تبيين سياستهاى اقتصاد مقاومتى 1392/12/20

ديگرى هم داريم.(1)

*

يكى از ظرفيّتهاى مهمّ كشور ما منابع طبيعى است. من سال گذشته در همين جا راجع به نفت و گاز گفتم كه مجموع نفت و گاز ما در دنيا درجه ى يك است؛ يعنى هيچ كشورى در دنيا به قدر ايران، بر روى هم نفت و گاز ندارد. مجموع نفت و گاز ما از همه ى كشورهاى دنيا - شرق و غرب عالم - بيشتر است. امسال كه من دارم با شما حرف ميزنم، كشفيّاتى درمورد گاز شده است كه نشان ميدهد كه از آن مقدارى كه سال گذشته در آمارهاى ما بود، از آن مقدار هم منابع گازى ما و ذخيره هاى گازى ما افزايش پيدا كرده است؛ اين وضع نفت و گاز ما است. بيشترين ذخيره ى منابع انرژى - كه همه ى دنيا روشنى خود، گرماى خود، صنعت خود، رونق خود را از انرژى دارد، از نفت و گاز دارد - در كشور ما است. علاوه ى بر اين، معادن طلا و معادن فلزّات كمياب در سرتاسر اين كشور پراكنده است و وجود دارد. سنگ آهن، سنگهاى قيمتى، انواع و اقسام فلزهاى لازم و اساسى - كه مادر صنايع محسوب ميشوند - در كشور وجود دارد؛ اين هم يك ظرفيّت بزرگى است.(2)

*

تنوع اقليمى، ظرفيّت انرژى هاى پاك [مثل] انرژى آب و خورشيد، انرژى هسته اى. اين ظرفيّتها در كشور وجود دارد.(3)

منابع طبيعى كشور، بيش از حدّ متوسّط جهانى

سطح جغرافيايى كشور ما تقريباً يك صدم سطح آباد جغرافيايى

ص: 122


1- . در ديدار مسئولان نظام 1394/4/2
2- . در جمع زائران حرم مطهّر رضوى 1393/1/1. مضمون اين مطالب در «جلسه ى تبيين سياستهاى اقتصاد مقاومتى 1392/12/20» نيز تكرار شده است.
3- . در جلسه ى تبيين سياستهاى اقتصاد مقاومتى 1392/12/20

دنياست، جمعيّت كشور ما هم هفتاد ميليون است كه تقريباً يك صدم جمعيّت بشر است. بنابراين، حقّ ما به طور متوسّط از منابع زيرزمينىِ دنيا، ميشود يك صدم؛ امّا ما مهم ترين منابع زيرزمينى را بيش از يك صدم داريم: فلزات اصلى، فولاد، مس، سرب و بسيارى از كانى هاى ديگر؛ همه سه درصد، دو درصد، چهار درصدِ ذخائر دنيا، در كشور ماست. نفت، كه وضعش معلوم است و ما دوّمين دارنده ى نفت در سطح منطقه ى نفت خيزِ خليج فارس و خاورميانه هستيم. گاز، ما دوّمين دارنده ى گاز در سطح دنيا هستيم. ببينيد چند برابرِ ميانگين سرانه ى افراد بشر، ملّت ما و كشور ما داراى منابع طبيعى است.(1)

توجّه به ظرفيّت معادن، بعنوان بهترين جايگزين براى نفت

بخش معدن را هم بنده اينجا يادداشت كرده ام، منتها ديگر وقت گذشته (خيلى هم فشار روى آقاى نعمت زاده نياوريم!) آنچه به من گزارش شده [اين است كه] ما حدّاكثر پانزده درصد از ظرفيّت معدنى كشور را داريم استحصال ميكنيم؛ پانزده درصد! ما معدن را بايد جايگزين نفت كنيم؛ يعنى واقعاً بايستى ما بتوانيم. من سالها پيش - شايد بيست سال پيش - در دولتِ آن وقت گفتم. ما بايد كارى بكنيم كه هر وقت اراده كرديم، بتوانيم سر چاه هاى نفت خودمان را ببنديم؛ نه از كمبود مشترى بترسيم، نه از نداشتن بازار بترسيم، نه از نداشتن پول بهاى نفت بترسيم؛ بايد به اينجا برسيم. خب ما واقعاً بايستى به فكر بيفتيم؛ براى نفت بايد جايگزين [قرار داد]. ميبينيد نفت چه وضعى پيدا كرده! يك اشاره ى قدرتها و عناصر خبيث منطقه با همديگر، موجب ميشود كه نفت ناگهان از صد دلار بيايد به چهل دلار! از وقتى كه از صد دلار شروع كرده تنزّل تا حالا، مگر چند ماه طول كشيده ؟ خب، اين قابل اطمينان نيست؛ آدم نميتواند اين را جزو سرنوشت اقتصاد كشور و گذران زندگى يك كشور [بداند] و آن را مربوط كند به يك چنين چيزى. نفت مال ما است، [امّا]

ص: 123


1- . در ديدار نخبگان جوان 12/6/1386

هم اختيارش دست ديگران است، هم درآمد بيشترش مال ديگران است. بيشتر از آن قدرى كه ما از صادرات نفت استفاده ميكنيم، آن دولتِ واردكننده ى نفت در اروپا يا در جاى ديگر دارد استفاده ميكند، كه ماليات ميگيرد و فلان ميگيرد. ما نفتمان را داريم ميدهيم، پول ميگيريم؛ او نفت را ميگيرد از ما و از مردم خودش پول ميگيرد. استفاده ى آن دولتها بيشتر از دولت ما است از فروش نفت. اين چه معامله ى پُرخسرانى است. خب يك جاهايى ما مجبوريم البتّه نفت را توليد كنيم، چاره اى نداريم امّا من واقعاً از ته دل خوشحال نميشوم آن وقتى كه ما آمارِ افزايش صادرات و افزايش توليد را [ميشنويم]؛ هميشه به اين فكر ميكنم كه ما بايد جايگزين براى اين پيدا بكنيم. بنابراين اگر بخواهيم جايگزين پيدا كنيم، يكى از بهترين جايگزينها معادن است.(1)

لزوم پرهيز شديد از خام فروشى محصولات معدنى

آن وقت [در مورد] معادن هم بايستى از خام فروشى معادن بشدّت پرهيز كنيم. معادن باارزشى ما داريم. در استان كرمان يا در جنوب خراسان، سنگهاى فوق العاده باارزشى وجود دارد. [اينكه] ما اين سنگ را همين طور يك دفعه اى بِكَنيم، بفرستيم ايتاليا كه آنها بعد تبديل كنند و ارزش افزوده اش را چند ده برابر ببرند، احياناً گاهى براى خود ما هم آنها را بفرستند و صادر كنند داخل كشور ما، آدم خيلى زورش مى آيد كه يك چنين چيزى بشود. بنابراين، اين هم يك مسئله است. و به نظر من در قضيّه ى معدن هم مسئله ى بخش خصوصى مهم است. و استانها هم آن طور كه به من گزارش شد، استاندارها و افرادى از اين قبيل اظهار ميكنند كه ميتوانند بخش خصوصى را وارد كنند در قضيّه ى معدن و در بعضى جاهاى ديگر.(2)

ص: 124


1- . در ديدار رئيس جمهور و اعضاى هيئت دولت 1394/6/4
2- . همان

ظرفيّت چهارم: موقعيّت ممتاز جغرافيايى كشور

ظرفيّت ديگر، موقعيّت جغرافيايى ممتاز كشور است؛ در جغرافياى منطقه و جهان، ما نقطه ى اتّصال شمال به جنوب و شرق به غربيم كه اين براى مسئله ى ترانزيت، براى حمل ونقل انرژى و كالا و غيره داراى اهمّيّت بسيار فوق العاده اى است.(1)

*

ظرفيّت ديگر موقعيّت جغرافيايى ما است؛ ما با پانزده كشور همسايه هستيم كه اينها رفت وآمد دارند. حمل و نقل ترانزيت يكى از فرصتهاى بزرگ كشورها است؛ اين براى كشور ما هست و در جنوب به درياى آزاد و در شمال به آبهاى محدود منتهى ميشود.(2)

ظرفيّت پنجم: بازار چندصدميليونى داخلى و كشورهاى همسايه

در اين همسايه هاى ما، در حدود 370 ميليون جمعيّت زندگى ميكنند كه اين مقدار ارتباطات و همسايه ها، براى رونق اقتصادى يك كشور، يك فرصت بسيار بزرگى است. اين علاوه بر بازار داخلى خود ما است؛ يك بازار 75 ميليونى كه براى هر اقتصادى، يك چنين بازارى، بازار مهمّى است.(3)

*

ظرفيّت ديگر، همسايگى با پانزده كشور است با 370 ميليون جمعيّت؛ يعنى يك بازار دَمِ دست، بدون نياز به طىّ راه هاى طولانى. ظرفيّت ديگر، بازار داخلى هفتاد ميليونى است كه اگر ما همين بازار داخلى را منعطف بكنيم به توليد ملّى و توليد داخلى، وضع توليد دگرگون خواهد شد.(4)

ص: 125


1- . در ديدار مسئولان نظام 1394/4/2
2- . در جمع زائران حرم مطهّر رضوى 1393/1/1. مضمون اين مطالب در «جلسه ى تبيين سياستهاى اقتصاد مقاومتى 1392/12/20» نيز تكرار شده است.
3- . در جمع زائران حرم مطهّر رضوى 1393/1/1
4- . در ديدار مسئولان نظام 1394/4/2

ظرفيّت ششم: زيرساختهاى نرم افزارى و سخت افزارى

اشاره

ظرفيّت ديگر، وجود زيرساختهاى اساسى است در انرژى، در حمل ونقل ريلى و جادّه اى و هوايى، در ارتباطات، در مراكز بازرگانى، در نيروگاه ها، در سد؛ اينها زيرساختهايى است كه در طول اين سالها با همّت دولتها و همّت مردم و كمك مردم به وجود آمده است و امروز در اختيار ما است.(1)

*

يك ظرفيّت ديگرى كه در كشور وجود دارد، زيرساختهاى نرم افزارى و سخت افزارى است؛ نرم افزارى مثل اين سياستهاى اصل 44، سند چشم اندازو اين كارهايى كه در اين چند سال انجام گرفته و همچنين زيرساختهاى گوناگون مثل جاده و سدّ و پل و كارخانه و امثال اينها؛ اينها زمينه هاى بسيار خوبى براى پيشرفت اقتصاد كشور است، اينها ظرفيّتهاى يك كشور است.(2)

سند چشم انداز بيست ساله؛ مورد تأييد و ستايش اقتصاددانان

يكى از نكاتى كه به نظر من خيلى مهم است، مسئله ى سند چشم انداز بيست ساله است. اين سند، يك سند كارشناسى شده است. هركس از كارشناسان اقتصادىِ وابسته ى به بخشهاى مختلف راجع به اين سند اظهار نظر كرده، ستايش آميز اظهار نظر كرده است. در خارج هم ما بازتابش را در مذاكرات سياسى، در اسناد سياسى و در انطباعهاى سياسى در ذهن مخاطبان، يافته ايم.(3)

*

سند چشم انداز را مطالعه كنيد. اگر كسى دقّت نكند، ممكن است خيال كند افرادى نشسته اند و انشاء نوشته اند؛ ولى نه، بدانيد انشاء نيست. كلمه كلمه ى اين چشم انداز - با تأكيد ميگويم - محاسبه شده است.

ص: 126


1- . در ديدار مسئولان نظام 1394/4/2
2- . در جمع زائران حرم مطهّر رضوى 1393/1/1
3- . در ديدار وزير علوم و رؤساى دانشگاه ها 17/10/1383

اينكه ما گفتيم در بيست سال آينده ميخواهيم كشورِ اوّل منطقه در اين خصوصيّات باشيم و اين شاخصها را داشته باشيم - كه در سند دو صفحه اىِ چشم انداز ذكر شده - كلمه كلمه ى اينها بررسى و محاسبه و كارشناسى شده است.(1)

*

سرمايه هاى زيربنايى [مثل] راه و سد؛ امروز بيش از ششصد سد در كشور در اندازه هاى مختلف وجود دارد؛ انقلاب اسلامى اين كشور را در وضعيّتى تحويل گرفت كه حدود ده پانزده سد در سرتاسر كشور بود؛ امروز ششصد و اندى سد در كشور هست؛ در اندازه هاى بزرگ و كوچك؛ بعضى از آنها بسيار مهم و بزرگ [است]. مسئله ى راه هم همين جور، آمارهاى راه هم آمارهاى خوبى است.(2)

وضعيّت مطلوب ايران در زيرساختهاى مختلف مورد نياز

اوّل انقلاب جهاد سازندگى ميخواست سيلو بسازد. ميدانيد سيلوهاى ما را در دوران طاغوت، شوروى ها ميساختند. رژيم طاغوت گندم را از آمريكا ميگرفت، سيلويش را شوروى ميساخت! سيلو ظاهرش ساده است، امّا نسبتاً فناورى پيچيده اى است. جهاد سازندگى گفت ميخواهيم سيلو بسازيم؛ از اطراف صدا بلند شد كه آقا نميتوانيد؛ بيخود خودتان را معطل نكنيد، سرمايه ى كشور را هم به باد ندهيد. يك نمونه ى سيلوى كوچكى در خوزستان ساختند كه بنده آن وقت رفتم بازديد كردم. امروز كشور جمهورى اسلامىِ شما يكى از سيلوسازهاى درجه ى يك دنياست؛ جزء كشورهاى سيلوساز برجسته ى درجه ى يك است.

يكى از سدهاى نزديك تهران آب ميداد. گفتند بروند اين را درست كنند؛ گفتند خود كمپانى سازنده ى اين سد بايد بيايد؛ رفتند آوردند. اين هم مربوط به اوايل رياست جمهورى ماست. ميگفتند: مگر ما ميتوانيم سد

ص: 127


1- . در ديدار جوانان، اساتيد، معلّمان و دانشجويان دانشگاه هاى استان همدان 17/4/1383
2- . در جلسه ى تبيين سياستهاى اقتصاد مقاومتى 1392/12/20

درست كنيم ؟ همين تلقيناتِ گذشته بود. جوانهاى ما همّت كردند، رفتند سراغ سدسازى. امروز كشور جمهورى اسلامى به فضل الهى بهترين سدساز اين منطقه است. در منطقه ى ما هيچ كشورى مثل جمهورى اسلامى مسلّط بر ساختن سدهاى بزرگ - چه سد بتونى، چه سد خاكي - نيست. سدهايى كه ما ساختيم، از مشابه هاى خودش كه زمان طاغوت به وسيله ى شركتهاى خارجى ساخته شده، بهتر و با ظرفيّت بيشتر و البتّه با هزينه ى بسيار بسيار كمتر است؛ كار خودمان هم هست.(1)

*

امروز كشور ما مثل دهه ى اوّل يا دهه ى دوّم انقلاب نيست كه زيرساخت هاى علمى و مورد نياز را در كشور فاقد باشد. امروز جوانهاى ما و متخصّصين ما و دانشمندان در هر رشته اى كه وارد ميشوند، ميتوانند كارهاى بزرگ انجام دهند؛ لذا امروز در كشور آن چيزهايى كه براى يك پيشرفت وسيع در زمينه ى ارتباطات، در زمينه ى مواصلات، در زمينه ى تحقيقات علمى، در زمينه ى ساخت وسازها مورد نياز است، بحمدالله آماده است. ما از لحاظ راه هاى مهم و بين المللى، از لحاظ ساخت فرودگاه، از لحاظ ارتباطات بى سيم و باسيم، شبكه هاى ارتباطى، از لحاظ ساخت سدها، احتياجى به ديگران نداريم.(2)

ظرفيّت هفتم: تجربه هاى مديريّتى متراكم

اشاره

علاوه ى بر همه ى اينها، تجربه هاى مديريّتى متراكم [است] كه خود اين تجربه ها كمك كرده است به اينكه ما در سالهاى اخير، رشد صادرات غيرنفتى داشته باشيم؛ همين طور كه رئيس جمهور محترم آمار سال 93 را دادند، و سالهاى قبل [از آن] هم رشد صادرات غير نفتى در كشور محسوس بوده است كه اين يك الگو است.

ص: 128


1- . در ديدار دانشجويان دانشگاه هاى استان يزد 13/10/1386
2- . در جمع زائران حرم مطهّر رضوى 1/1/1388

اين ظرفيّتها در كشور وجود دارد و البتّه اينها بخشى از ظرفيّتها است. صاحب نظرانى كه با ما مينشينند و صحبت ميكنند و گاهى گزارش مينويسند براى من، يك فهرست طولانى از ظرفيّتهاى موجودى كه براى اقتصاد كشور ميتواند مفيد باشد ارائه ميكنند و همه ى اينها درست است؛ از اين ظرفيّتها بايستى استفاده كرد.(1)

شمارش برخى زيرساختها و تجربه هاى مديريّتى

ده سال آينده(2) چه خصوصيّتى دارد كه آن را به عنوان دهه ى پيشرفت و عدالت نامگذارى كرده ايم ؟ به نظر ما تمايز 10 سال آينده با سه دهه ى گذشته، در آمادگى هاى بسيار وسيع و عظيمى است كه در كشور عزيزمان براى پيشرفت و عدالت به وجود آمده است، كه اين آمادگى ها به ملّت بزرگ و مصمم ما اجازه ميدهد كه در اين زمينه يك جهش و يك گام بلند نشان بدهد. ملّت، آماده ى يك حركت پرشتاب و بزرگى به سمت پيشرفت و عدالت است؛ چيزى كه در دهه هاى قبل، اين امكان با اين گستردگى براى ملّت فراهم نبود.

اگر بخواهيم عوامل اصلى و عناصر اصلى اين آمادگى را مشخّص كنيم، من عرض ميكنم چند عنصر تأثير زيادى دارد: يكى حضور نسل جوانِ تحصيلكرده ى ماست. امروز ميليونها جوان پرنشاط و تحصيلكرده، در ميدان علم، در ميدان تحقيق، در ميدان فعّاليّتهاى اجتماعى و سياسى حضور دارند. حضور اين همه جوان دانا و تحصيلكرده و آماده در كشور ما يك پديده ى بسيار بزرگ و قابل توجّه و اهتمامى است.

عنصر ديگر، تجربه است. نخبگان و مسئولان كشور در طول سالهاى گذشته در مواجهه ى با مشكلات گوناگون، تجربه هاى بسيار ذى قيمتى كسب كرده اند. اين تجربه ها امروز در اختيار مردم است.

ص: 129


1- . در ديدار مسئولان نظام 1394/4/2
2- . از سال 88 به بعد

در زمينه ى اين تجربه ها اگر بخواهيم نمونه و مثال عرض كنيم، يكى از آثار آن، اجراى سياستهاى اصل 44 قانون اساسى است. توجّه به اين سياستها، ناشى از تجربه ى طولانى چند ده ساله ى گذشته بود كه نخبگان كشور را به اين نقطه رساند.

نمونه ى ديگر، همين مسئله ى هدفمند كردن يارانه هاست، كه اين ناشى از تجربه ى بلندمدّت نخبگان كشور است كه در طول اين سالها به اين نقطه رسيده اند كه يارانه هايى كه از كيسه ى بيت المال - يعنى از جيب عموم مردم - بيرون ميرود و به عموم تعلّق ميگيرد، بيشتر متوجّه به قشرهايى بشود كه نياز آنها بيشتر است؛ يعنى قشرهاى محروم و طبقات متوسّط به پايين جامعه، از بيت المال و از كيسه ى عمومى ملّت بيشتر برخوردار شوند تا طبقات بسيار مرفه و كسانى كه در حقيقت احتياجى هم به اين يارانه ها ندارند. رسيدن به اين حقيقت و تصميم و عزم راسخ بر اجراى آن، ناشى از تجربه ى طولانى بلندمدّتى است كه در طول اين سالها متراكم شده است و به مرحله ى عمل درآمده است.

عنصر ديگر، زيرساختهاى كشور است. امروز كشور ما مثل دهه ى اوّل يا دهه ى دوّم انقلاب نيست كه زيرساختهاى علمى و مورد نياز را در كشور فاقد باشد. امروز جوانهاى ما و متخصّصين ما و دانشمندان در هر رشته اى كه وارد ميشوند، ميتوانند كارهاى بزرگ انجام دهند؛ لذا امروز در كشور آن چيزهايى كه براى يك پيشرفت وسيع در زمينه ى ارتباطات، در زمينه ى مواصلات، در زمينه ى تحقيقات علمى، در زمينه ى ساخت و سازها مورد نياز است، بحمدالله آماده است. ما از لحاظ راه هاى مهم و بين المللى، از لحاظ ساخت فرودگاه، از لحاظ ارتباطات بى سيم و باسيم، شبكه هاى ارتباطى، از لحاظ ساخت سدها، احتياجى به ديگران نداريم. يك روزى بود كه به خاطر كسى خطور هم نميكرد كه عناصر داخلى و متخصّصين داخلى بتوانند سد بسازند، سيلو بسازند، بزرگراه بسازند، فرودگاه بسازند، كارخانه ى فولاد بسازند؛ در همه ى اين چيزها چشم ملّت ما به بيگانگان بود. بعد هم كه بيگانگان

ص: 130

دستشان قطع شد، ما از اين جهت در كشور فقير بوديم؛ امّا امروز از اين جهت توانايى زيادى داريم. جوانان ما كارخانه هاى پيچيده را ميسازند، كارهاى پيچيده ى علمى و فنّاورى را انجام ميدهند، نياز كشور را برآورده ميكنند، به كشورهاى ديگر هم به عنوان مستشار و به عنوان كسانى كه تجارت علم و فنّاورى ميكنند، كمك ميرسانند. در اين جهت، كشور وضعيّت شاخصى پيدا كرده است؛ اين پيشرفت كمى نيست. يك روزى جوانهاى ما حتّى گلوله ى آر. پى. جى را نميتوانستند پرتاب كنند و نميشناختند؛ امروز همان جوانها موشك پرتابگر ماهواره ميفرستند كه چشم دانشمندان جهان را به خود جلب ميكند، همه را متوجّه ميكند. يك روزى ما براى استفاده ى از نيروگاه هايى كه در كشور داشتيم، احتياج به متخصّص داشتيم؛ امروز جوانان كشور ما خودشان آنچنان در صنعت پيشرفت كردند كه پالايشگاه، نيروگاه و امكانات گوناگون را خودشان ميسازند و توليد ميكنند. يك روزى در زمينه ى مسائل زيست شناسى، كشور دچار فقر مطلق بود؛ امروز به پيشرفت در دانشهاى زيستى، از جمله همين مسئله ى سلولهاى بنيادى كه بسيار در دنيا چيز مهمى است، دست پيدا كرده است. امروز اين امكانات در كشور وجود دارد. اينها همه زيرساختهايى است كه پيشرفتهاى آينده براساس اين زيرساختها آسان ميشود. علاوه ى بر اينها - همان طورى كه عرض كردم - تجربه ى مديران، يك تجربه ى بسيار عميق و وسيعى است. كشور امروز در مقابل چشم مديران و نخبگان كشور، مثل يك صحنه اى است كه ميتوانند براى پيشرفت آن برنامه ريزى كنند. همين سركشى كردن مسئولين به گوشه و كنار اين كشور، نقاط محروم، استانهاى دوردست، در استانها به شهرهاى گوناگون رفتن، با مردم تماس گرفتن، اوضاع را از نزديك ديدن، با چشم مشكلات را مشاهده كردن، يك تجربه ى عظيم و گرانقدرى براى مأمورين ما و مسئولان كشور به وجود آورده است؛ اينها زمينه ى يك جهش است براى اينكه كشور بتواند ان شاءالله در طريق پيشرفت و عدالت حركت كند؛ و اين ايجاب ميكند كه دهه ى آينده -

ص: 131

يعنى 10 سالى كه از امسال آغاز ميشود - براى كشور ما و براى نظام جمهورى اسلامى، 10 سال پيشرفت و عدالت باشد؛ كه همه بايد در اين قسمت تلاش و كار كنند.(1)

ظرفيّت هشتم: تجربه هاى موفّقِ پيشرفت در صنعت داخلى در شرايط تحريم

اشاره

ممكن است بعضى بگويند اين مسئله ى توليد كه شما تكرار ميكنيد - و ما هميشه مرتّباً تكيه ميكنيم روى مسئله ى توليد، هم در اظهارات عمومى، هم در جلسات با مسئولان - لوازمى دارد؛ با وضع كنونى كه تحريم هست و فشارهاى بين المللى هست، رونق توليد و تقويّت توليد تحقّق پيدا نخواهد كرد. بنده انكار نميكنم كه اين تحريمهاى ظالمانه اى كه دشمنان ملّت ايران و دشمنان انقلاب بر ملّت ايران تحميل كرده اند تأثير دارد؛ بلاشك بى تأثير نيست، منتها اين را من انكار ميكنم كه اين تحريمها بتواند جلوى يك تلاش عمومى سازمان يافته ى برنامه ريزى شده براى رونق توليد را بگيرد؛ اين را من قبول ندارم. بنده نگاه ميكنم به سطح كشور، ميبينم در بخشهاى مختلفى كه اتّفاقاً در بعضى از اين بخشها فشار دشمنان و تحريم و امثال ذلك شديدتر هم بوده است، به خاطر همّت مسئولان و كارگران و جوانان علاقه مند، توليد پيش رفته است. اين را من دارم مشاهده ميكنم و ميبينم؛ جلوى چشم همه است.(2)

الف) پيشرفت در صنايع نظامى

فرض بفرماييد در زمينه ى صنايع نظامى؛ شما امروز را مقايسه كنيد با 15 سال قبل يا 20 سال قبل يا حتّى 10 سال قبل، ميبينيد ما پيشرفتهاى شگرفى داشتيم؛ پيشرفتهاى عجيب و غريبى داشتيم در زمينه ى توليد نظامى. اين

ص: 132


1- . در جمع زائران حرم مطهّر رضوى 1388/1/1
2- . در ديدار جمعى از كارگران سراسر كشور 1394/2/9

در حالى است كه تحريمهاى دشمنان در خصوص مسائل نظامى شديدتر است؛ مالِ امسال و پارسال هم نيست؛ از خيلى قبلها چنين تحريمهايى - با فشار زياد - وجود داشته است امّا ما پيشرفت كرديم.(1)

ب) پيشرفت در صنايع و علوم زيست فنّاورى

يا در زمينه ى علوم زيستى، زيست فنّاورى، ما پيشرفتهاى زيادى كرديم؛ درحالى كه همان محدوديّتها، همان تحريمها وجود داشته است. حتّى در بعضى از دانشگاه هاى معروف دنيا به دانشجوى ايرانى اجازه نميدادند كه در اين رشته ها درس بخواند، تحقيق كند، پيشرفت كند، درعين حال كشور در اين علوم پيشرفتهاى بسيار برجسته و نمايانى كرده است كه اين را همه مشاهده ميكنند. كسانى كه اهل اطّلاعند و مايلند اطّلاع داشته باشند، چيزهاى محرمانه اى نيست؛ اينها را ميتوانند اطّلاع پيدا كنند.(2)

ج) پيشرفت در علوم و صنايع نانوتكنولوژى
اشاره

يا در بعضى از علوم نو مثل فنّاورى نانو - كه اينها جزو فنّاورى هاى جديد دنيا است - هيچ كس در دنيا به ما در اين زمينه ها كمك نميكند و كمك نكرده است، بعد از اين هم كمك نخواهند كرد ما جلو هستيم؛ عناصر ما، جوانهاى ما، محقّقين ما، دانشمندان ما در اين زمينه ها دارند كار ميكنند، تلاش ميكنند، پيشرفتهاى چشمگيرى پيدا كرده اند.(3)

مسلّم بودن پيشرفتهاى علمى كشور

من ميبينم، گاهى به من گزارش ميرسد كه فلان معلّم سر كلاس، يا فلان استاد در سر كلاس دانشگاه از يك پيشرفت علميِمسلّم

ص: 133


1- . در ديدار جمعى از كارگران سراسر كشور 1394/2/9
2- . همان
3- . همان

اظهار ترديد كرده؛ اين اتّفاق افتاده. فرض كنيد در زمينه ى سلولهاى بنيادى، در زمينه ى نانوتكنولوژى، در زمينه هاى گوناگون علمى - كه حالا خوشبختانه پيشرفتهاى علمى كشور در بخشهاى مختلف خيلى زياد است - يك اتّفاقى افتاده؛ اين يك اتّفاقِ حقيقى است، قابل ترديد نيست، جلوى چشم است، ملموس است؛ امّا اين آقا در كلاس دانشگاه يا كلاس دبيرستان، شروع ميكند به خدشه كردن: نه آقا، اينجورى نيست؛ معلوم نيست! ما چه انگيزه اى داريم ؟ اگر فرض كنيم خود ما هم ترديد داريم در اين كه اين پيشرفت تحقّق پيدا كرده، چه داعى اى داريم آن را به جوان مخاطبمان القا كنيم ؟ خب، برويم تحقيق كنيم؛ براى خودمان روشن شود كه شده يا نشده.(1)

د) پيشرفت در علوم و صنايع دانش بنيان
اشاره

فرض بفرماييد در صنايع دانش بنيان؛ كه در همين حسينيه نمايشگاهى برگزار كردند(2) و بنده با جوانان علاقه مند به اين كار و بخشهاى مختلف شركتهاى دانش بنيان از نزديك آشنا شدم - البتّه گزارش داشتم، اطّلاع داشتم منتها از نزديك هم با اينها آشنا شديم - دارند كار ميكنند، دارند تلاش ميكنند، دارند پيش ميروند. امروز ما در زمينه ى شركتهاى دانش بنيان [نسبت] به 10 سال پيش و 15 سال پيش خيلى پيشرفت كرده ايم؛ اينها همه در حال تحريم اتّفاق افتاده است.(3)

بيان مصاديقى در اثباتِ فرصت بودن تحريمها براى صنايع

يكى ديگر از فرصتها عبارت است از پيشرفتهاى علمى اى كه در دوران تحريم به وجود آمده است. يك وقت قدرتها و دولتها و پولها و سرمايه هاى جهانى و بين المللى به كمك يك ملّتى مى آيند؛ يك وقت

ص: 134


1- . در ديدار معلّمان و اساتيد دانشگاه هاى خراسان شمالى 1391/7/20
2- . اشاره به برگزارى نمايشگاه دستاوردهاى فنّاورى نانو در حسينيه ى امام خمينى (ره) 1393/11/11
3- . در ديدار جمعى از كارگران سراسر كشور 1394/2/9

همه ى درها را به روى يك ملّت ميبندند، درعين حال آن ملّت ميتواند در بخشهاى مختلف كارهاى بزرگ بكند. امروز شما اين كارها را مشاهده ميكنيد؛ اينها را دست كم نبايد گرفت. همين فاز دوازدهم پارس جنوبى كه چند روز قبل از اين به وسيله ى رئيس جمهور افتتاح شد، يك طرح صنعتى بسيار بزرگ و پيچيده است كه ميتواند رشد اقتصادى كشور را و محصول تلاش عمومى كشور را به صورت محسوسى افزايش بدهد. از اين قبيل چيزها فراوان داريم. ملاحظه كرديد در رزمايش نيروهاى مسلّح، دستگاه هايى وارد عرصه شده اند كه دشمنان از ديدن اينها تعجّب ميكنند؛ اين تعجّب را به زبان هم مى آورند؛ نه اينكه ما تعجّب آنها را حدس بزنيم، خودشان ميگويند كه تعجّب ميكنند؛ اينها همه در زمان تحريم اتّفاق افتاده است. اين چيز كوچكى نيست، اين فرصت بسيار بزرگى است، اينها را در طول سالهاى متمادىِ تحريم - يعنى از سالهاى 89 و 90 و 91 و 92 كه اين تحريمهاىِ به گمان آنها فلج كننده بر كشور سايه مى انداخته است - جوانهاى ما انجام دادند، نيروهاى مبتكر ما انجام دادند. اين خيلى فرصت بزرگى براى كشور است؛ [پس] همين تحريمها هم فرصت است. من اين را بعداً مختصراً عرض خواهم كرد كه خود همين تحريمها به يك معنا فرصت است براى ملّت ايران؛ بله دشوارى هايى به وجود آورده است امّا اين تحريم، ميتواند فرصت باشد كه در اين زمينه عرض ميكنم. البتّه چالشهايى هم داريم كه درباره ى اين چالشها هم امروز مقدارى عرض خواهم كرد.(1)

ص: 135


1- . در جمع زائران حرم مطهّر رضوى 1394/1/1

ص: 136

فصل چهارم : الزامات و بايسته ها

اشاره

ص: 137

ص: 138

الزام اوّل: تقويّت توليد داخلى

برخى روشها و بايسته هاى حمايت از توليد داخلى

الف) تقدّس بخشيدن به توليد داخلى و حمايت از آن

خب، حالا بياييم سر توليد داخلى. بنده براى توليد داخلى حقّ زيادى را قائلم. توليد داخلى بايستى به عنوان يك چيز مقدّس شمرده بشود. حمايت از توليد داخلى بايد يك وظيفه شناخته بشود؛ همه خودشان را موظّف بدانند از توليد داخلى حمايت بكنند.(1)

ب) جلوگيرى مطلق از واردات اجناس مشابه داخلى
اشاره

يكى از راه ها اين است كه جنسى كه مشابه داخلى دارد، مطلقاً از خارج وارد نشود؛ اين را من بارها گفته ام - حالا مسئله ى قاچاق را بعد عرض خواهم كرد؛ مسئله ى قاچاق هم خودش يك مسئله ى مهمّى است - به شكل رسمى وارد نشود. روشهايى [هم] دارد؛ بالا بردن تعرفه ها يا جلوگيرى از واردات در آنجايى كه مشابه داخلى وجود دارد. [البتّه] بهانه هايى آورده ميشود - من آن بهانه ها را هم ميدانم، آنها را هم شنيده ام؛ حالا اشاره هم خواهم كرد - [امّا] اصل بايد اين باشد كه توليد داخلى ترويج بشود.(2)

ص: 139


1- . در ديدار كارگران، 1395/2/8
2- . همان
لزوم بازنگرى در زمينه ى سياستهاى واردات

مسئله ى واردات را هم كه گزارش دادند، البتّه جزو نگرانى هاى من است. حالا اين گزارش هم هست؛ ليكن آنچه كه انسان مشاهده ميكند، يك قدرى نگرانى آور است. درست است؛ ممكن است رشدِ نسبت واردات به صادرات غيرنفتى ما كاهش پيدا كرده، اين رشد كم شده - اين خودش چيز مثبتى است - امّا به اين اكتفا نكنيد. بخصوص در همين زمينه هاى زراعى و باغى و اينها كه ذكر كردند، اينها چيزهايى است كه بايستى هرچه ميتوانيم، از واردات اينها پرهيز كنيم. برويد سراغ همان صنعتى سازى صادرات كشاورزى؛ همين چيزى كه در گزارشها هم بود. اينها چيزهاى مهمى است؛ ان شاءالله روى اينها تكيه شود. مردم هم تحمّل ميكنند و ميپذيرند؛ بنابراين در زمينه ى سياستهاى واردات، يك بازنگرى جدّى بكنيد؛ بخصوص در كالاهايى كه ما مزيّت توليدى داريم؛ چه صنعتى، چه كشاورزى. از نگاه بخشى به واردات - كه حالا هر بخش دولتى طبق نيازهاى خودش دنبال واردات برود - حتماً پرهيز شود.(1)

ج) تشويق فروشندگانِ توليدات داخلى

من اطّلاع پيدا كردم كه در تهران - حالا شايد در شهرستانها هم هست - بعضى از فروشگاه ها مقيّد شده اند كه جز توليد داخلى را نفروشند؛ تابلو هم زده اند؛ عكسش را گرفتند براى من آوردند و من ديدم. تابلو زده اند، تابلوى بزرگ، كه در اين فروشگاه فقط توليد داخلى فروش ميرود. بارك الله! آفرين بر اين انسان باغيرت، بر اين انسان مصلح! هرچه در اين فروشگاه هست، توليد داخلى است.(2)

د) ضدّارزش جلوه دادن فروشندگان كالا و برندِ خارجى
اشاره

نقطه ى مقابلش، فروشگاه هايى هستند كه وقتى انسان وارد ميشود، هرچه

ص: 140


1- . در ديدار رئيس جمهور و اعضاى هيئت دولت 1390/6/6
2- . در ديدار كارگران، 1395/2/8

چشم ميگرداند، توليد خارجى است. متأسّفانه بعضى از اين فروشگاه ها كه فروشگاه هاى بزرگ هم هستند، مربوط به خود دستگاه هاى حكومتى اند! چرا اين كار را ميكنند؟ اين كار بايد زشت شمرده بشود. شما ميخواهى كارگر داخلى را بيكار كنى، كارگر بيگانه را بهره مند و برخوردار كنى براى پُز دادن! جنسهاى داراى نشان خارجى را [مى آورند]، يك عدّه پولدار هم - پولدارهاى نوكيسه ى تازه به دوران رسيده كه متأسّفانه در كشور كم نداريم - دنبال نشانهاى خارجى اند؛ به قول خودشان برندهاى خارجى. بنده از اين كلمه ى «برند» هم خيلى بدم مى آيد. فروش كالاى خارجى و مصرف كالاى خارجى بايد در جامعه بعنوان يك ضدّ ارزش شناخته بشود، مگر آنجايى كه مشابه داخلى اش نيست. آنجايى كه مشابه داخلى اش نيست، خب بله، اشكالى ندارد؛ ما كه دور خودمان حصار نكشيده ايم؛ ما با دنيا ارتباط داريم، تعامل داريم، ميخريم، ميفروشيم؛ ممكن است يك جاهايى هم باشد كه توليد داخلى اصلاً به صرفه نباشد - از اين قبيل هم داريم مواردى را - [واردات] اشكالى ندارد. آنجايى كه ما توليد داخلى داريم و ميخواهيم داشته باشيم و كارگر ما مشغول آن كار است و ارزش افزوده ايجاد ميكند، آنجا ما برويم اين توليد داخلى را كنار بگذاريم، شبيه اين را از خارج بياوريم با قيمت گاهى چندبرابر و به خاطر اينكه اين نشان خارجى دارد، نشان فلان كارخانه ى معروف فلان كشور اروپايى را دارد، اين را مصرف بكنيم، اين بايد ضدّ ارزش شمرده بشود(1).

نگاه به غرب؛ فرهنگ ريشه كن نشده ى منحرفِ كشور ما

در كشور ما متأسّفانه فرهنگِ كاملاً منحرفى از گذشته پايه گذارى شده، كه هنوز آثارش از بين نرفته - با اين همه تبليغاتى كه ماها از اوّل انقلاب تا امروز داشتيم - و آن، نگاه نيازمندانه ى به سمت غرب، بزرگ

ص: 141


1- . در ديدار كارگران، 1395/2/8

ديدن غرب و كوچك ديدن خود در مقابل اوست؛ كه متأسّفانه اين فرهنگ ريشه كن نشده و وجود دارد؛ اين به دليل نبود خودباورى است. اينكه شما ملاحظه ميكنيد فلان ماركِ جنس خارجى پول بيشترى طلب ميكند، امّا طرفدار بيشترى هم در بين يك طبقه اى دارد، در حالى كه جنس مشابه داخلى گاهى كيفيّتش بهتر از آن است، به خاطر همين نگاه است؛ اين يك بيمارى است، اين يك آفت است.(1)

ه -) ايستادگى دولت در مقابلِ واردات مضرّ و پرهزينه

از كالاهاى وارداتى، همين طور كه عرض كرديم، به طور معقول جلوگيرى بشود. من طرفدار افراط در اين قضايا نيستم؛ طرفدار حكمت و تدبير در اين قضايا هستم. نميگويم دروازه ها را [ببنديد]؛ نه، مراقبت كنيد؛ ببينيد چه چيزى بايد وارد بشود، وارد كنيد و چه چيزى نبايد وارد بشود، وارد نكنيد. من نميدانم اين قضيّه ى واردات خودروهاى آمريكايى چيست كه حالا سر زبانها افتاده و بعضى ها ميگويند. خودروهاى آمريكايى را خود آمريكايى ها مصرف نميكردند؛ اين در مطبوعات آمريكايى ها منعكس شد و ما ديديم؛ ميگفتند مصرفش زياد است، سنگين است. مثلاً فرض كنيد ما، از [محصول] فلان كارخانه ى خودروسازىِ رو به ورشكستگىِ آمريكا استفاده كنيم؛ آن هم آمريكا!(2) جلوى اينها بايستى بطور جدّى ايستاد. چه كسى بايستد؟ خود مسئولين، خود وزراى محترم. من ميدانم كه افرادى هستند، از پشت فشار مى آورند - منفعت دارند، سود دارند، [لذا] فشار مى آورند - جلوى اين فشارها بِايستند، قبول نكنند. من نميدانم اينكه ميگويند واردات لوازم آرايشى در كشور چند ميليارد دلار است، راست است يا نه ؟ من تحقيق نكرده ام، شما هم گمان نميكنم خيلى تحقيق كرده باشيد؛ اگر راست باشد بد است. [واردات] لوازم آرايشى، چند ميليارد [دلار]! آن هم

ص: 142


1- . در ديدار معلّمان و اساتيد دانشگاه هاى خراسان شمالى 1391/7/20
2- . شعار حاضرين: مرگ بر آمريكا

در كشور ما كه حالا اين همه موانع و اشكالات برايش درست ميكنند؛ براى اينكه فرض كنيد فلان خانواده ى پولدارِ نوكيسه ى تازه به دنيارسيده دلشان ميخواهد اين را داشته باشند. شنيده ام بعضى هايش هم ناسالم است. [در مقابل] اينها بِايستند، مقاومت كنند و نگذارند(1).

اين نكته را مخصوصاً جوانان بدانند كسانى كه در آن زمان بوده اند، وقايع را از نزديك لمس كرده اند در ايران قبل از انقلاب، نه فقط از لحاظ اقتصاد زمان پهلوى، بلكه از لحاظ حتّى پايه هاى اقتصادى كه تا سالها بعد هم اثرش باقى ماند بزرگ ترين خيانت را رژيم پهلوى به اقتصاد ايران كرده است! ايران را به انبار كالاهاى وارداتىِ كم ارزش و بى فايده ى غربى تبديل كردند؛ ابزارهاى بنجل و چيزهاى زيادى و غير لازم را با پولهاى كلان خريدند!(2)

و) مبارزه ى جدّى دولت با قاچاقهاى كلان بعنوان سمّ توليد داخلى
اشاره

يك مسئله هم مسئله ى قاچاق است. بنده مكرّر با مسئولين دولتى در دولتهاى مختلف راجع به همين مسئله ى واردات كه صحبت ميكنيم، ميگويند اگر ما تعرفه ها را خيلى بالا ببريم يا جلوى واردات را بگيريم، همين جنس [به صورت] قاچاق مى آيد. به نظر شما اين دليل درستى است ؟ خب، جلوى قاچاق را جدّى بايد گرفت. ما تا حالا در مبارزه ى با قاچاق خيلى جدّى عمل نكرده ايم؛ در مبارزه ى با قاچاق جدّى عمل كنيد. مراد من از قاچاق، فلان كوله بَرِ ضعيفِ بلوچستانى نيست كه ميرود آن طرف يك چيزى را برميدارد روى كول خودش مى آورد اين طرف؛ اينها كه چيزى نيست، اينها اهمّيّتى ندارد؛ با آنها مبارزه هم نشود اشكالى ندارد. من قاچاقهاى سازمان يافته ى بزرگ را ميگويم؛ ده ها كانتينر يا صدها كانتينر اجناس گوناگون قاچاق وارد كشور بشود؟ خب، بايد برويم برخورد كنيم

ص: 143


1- . در ديدار كارگران، 1395/2/8
2- . در جمع زائران حرم مطهّر رضوى 1379/1/6

با اينها؛ ما دولتيم، ما قدرت داريم، ما ميتوانيم؛ بطور جدّى با اينها برخورد كنيم. چند مرتبه كه برخورد جدّى بشود، يا جلويش گرفته خواهد شد يا لااقل بسيار كاهش خواهد يافت. قاچاق بلاى بزرگى است براى كشور؛ قاچاق از واردات دولتى و گمركى بسيار بدتر است: اوّلاً سلامت جنس معلوم نيست؛ ثانياً درآمدى از آن عايد دولت نميشود؛ ثالثاً همان اِشكال واردات را دارد كه كساد كردن بازار توليد داخلى است. اينها آسيبهاى كوچكى نيست؛ بايد با قاچاق به طور جدّى مقابله كرد. دستگاه مقابله ى با قاچاق را بايد خيلى جدّى گرفت؛ قوى ترين آدمهايمان را بايد بگذاريم براى اين كار؛ و ميشود؛ عقيده ى بنده اين است كه ميشود؛ يا جلويش گرفته خواهد شد يا اگر بكلّى هم جلوگيرى نشود، بخش مهمّى اش كاهش خواهد يافت. اين يك مسئله ى بسيار اساسى است.(1)

ضرورت مبارزه با قاچاق حتّى بعد از مرزها

پديده ى قاچاق و قاچاق فروشى، ضربه به اقتصاد و هويّت ملّى كشور و همه ى برنامه ريزى هاست. اين از لحاظ شرعى، يك عمل ممنوع و حرام قطعى است؛ چون موجب افساد است. جاى مقابله با فساد قاچاق، فقط مرزها نيست. جنس قاچاق را بايد دنبال كرد، تا آنجايى كه در معرض فروش قرار داده مى شود. جنس قاچاق، توليد داخلى را تضعيف، اشتغال ناسالم را ترويج و اشتغال سالم را محدود ميكند.(2)

ز) جلوگيرى از واردات به بهانه ى عقب ماندگى علمى

يك مسئله ى ديگر، مسئله ى فنّاورى پيشرفته است. گاهى ما ميگوييم كه چرا فلان جنس را و فلان كالا را وارد ميكنيد درحالى كه توليد داخلى هست، ميگويند فنّاورىِ توليدِ داخلىِ ما قديمى است، امروز دنيا تحوّل پيدا

ص: 144


1- . در ديدار كارگران 1395/2/8
2- . در ديدار گروه كثيرى از اصناف 10/4/1380

كرده است، كارهاى جديدى آمده، فنّاورى هاى جديدى آمده كه ناچاريم از خارج وارد كنيم. من جواب دارم براى اين حرف. من البتّه با وارد كردن مخالف نيستم؛ بنده با وارد كردن، بخصوص با وارد كردن فنّاورى، هيچ مخالف نيستم؛ خود من در اين كشور رئيس جمهور بودم، با مسائل اجرايى در ارتباط بودم و ميدانم؛ اشكالى ندارد، يك وقت هايى لازم است، امّا به اندازه و بميزان. هرجا كم مى آورند ميگويند فنّاورىِ توليدِ داخلى عقب افتاده است؛ خب ما اين همه ذهن فعّال در كشور داريم، ذهنى كه ميتواند يك موشك درست كند كه اين موشك دو هزار كيلومتر طى ميكند و با كمتر از ده متر خطا به هدف ميرسد؛ اين چيز كوچكى است ؟(1) (بنده [فقط] خواستم مثال بزنم؛ حالا اسم موشك آمد و جوانها به هيجان آمدند.) من ميگويم آن مغزى كه ميتواند يك چنين موشكى را توليد بكند كه دشمنان ما اعتراف ميكنند به اهمّيّت اين كار، آيا اين مغز نميتواند خودرويى را كه فرض بفرماييد مصرفش 13 ليتر در صد كيلومتر است، برساند به پنج ليتر در صد كيلومتر؟ نميتواند بكند؟ اين مغز عاجز است از اين كار؟ چرا به جوانها مراجعه نميكنيد؟ چرا به اين ذهنهاى خلّاق مراجعه نميكنيد؟ چرا از اينها كمك نميگيريد؟

بنده چند سال است دائماً دارم ميگويم «همكارى بين صنعت و دانشگاه»؛ نتيجه ى همكارى صنعت و دانشگاه اينجا ظاهر ميشود. صنعت به دانشگاه كمك ميكند براى اينكه دانشگاه شيوه هاى جديدى را براى آن ارائه بدهد و بيافريند؛ هم اين سود ميبرد، هم آن سود ميبرد. صنعت را به دانشگاه وصل كنيد، به مجموعه ى نخبگان وصل كنيد، همين طور كه الان خوشبختانه كارهاى زيادى در زمينه ى شركتهاى دانش بنيان انجام گرفته و ميبينيم كه جوان ايرانى ميتواند كار كند. اينجا در همين حسينيه براى من نمايشگاه گذاشتند، بنده آمدم بازديد كردم؛ يك عدّه پسربچّه - جوانهاى دبيرستانى - اينجا جمع بودند، كار كرده بودند. من آمدم گفتم شماها چه كار ميكنيد،

ص: 145


1- . تكبير حضّار

اين گفت من اين را توليد كرده ام، آن گفت آن را من توليد كرده ام؛ جوان دبيرستانى! خب ذهن ما اين جور است، سرمايه ى انسانى ما اين است؛ چرا از اين سرمايه ى انسانى استفاده نكنيم و برويم سراغ خودروى خارجى براى اينكه فنّاورى پيشرفته اى دارد؟ خب اين فنّاورى پيشرفته را در داخل به وجود بياوريم. من مثالهاى زيادى دارم كه نميخواهم بگويم و نميشود گفت، بعضى از اينها محرمانه است؛ اگر شما ميدانستيد كه جوانهاى ما كجاها و در چه عرصه هايى چه كارهاى بزرگى انجام داده اند، واقعاً تعجّب ميكرديد؛ ما ازاين قبيل فراوان داريم و اطّلاعات بنده در اين زمينه خيلى زياد است؛ از اينها استفاده كنيم. اينكه [بگوييم] ما فنّاورى عقب افتاده داريم، بهانه اى براى واردات نميشود(1).

حمايت از توليد داخلى و رفع موانع؛ ستون فقرات اقتصاد مقاومتى

براى اينكه اين كار بزرگ، اقتصاد مقاومتى، تحقّق پيدا كند، الزامات چيست و چه كارهايى بايد انجام بگيرد؟ خلاصه عرض ميكنيم:

اوّلاً مسئولان بايد ازتوليد ملّى حمايت كنند. توليد ملّى، اساس و حلقه ى اساسى پيشرفت اقتصاد است. مسئولان بايد از توليد ملّى حمايت كنند. چه جورى ؟ يك جا كه قانون لازم دارد، حمايت قانونى كنند؛ يك جا كه حمايت قضائى لازم است، انجام بگيرد؛ يك جا كه حمايت اجرايى لازم است، بايد تشويق كنند و كارهايى بكنند؛ بايد اين كارها انجام بگيرد. توليد ملّى بايد رونق پيدا كند.(2)

*

البتّه بايد از فعّاليّتهاى اين مجموعه(3) و مجموعه هاى مشابه پشتيبانى بشود. يكى از پشتيبانى ها اين است كه دستگاه هاى دولتى خودشان را

ص: 146


1- . در ديدار كارگران 1395/2/8
2- . در جمع زائران حرم مطهّر رضوى 1393/1/1
3- . گروه صنعتى مپنا

موظّف كنند كه براى محصول اين مجموعه ها رقيب خارجى نتراشند؛ يكى از بخشهاى اقتصاد مقاومتى كه ما گفتيم، اين است. ستون فقرات اقتصاد مقاومتى توليد داخلى است. توليد داخلى اگر بخواهد رونق پيدا بكند يقيناً بايد، هم به آن كمك تزريق بشود، هم از چيزهايى كه مانع رشد آن است جلوگيرى بشود، هم براى محصولات، بازار به وجود بيايد، هم واردات محصولات مشابه به يك نحوى كنترل بشود - كلمه ى ممنوع را به كار نميبرم - و با محاسبه مورد مراقبت دقيق قرار بگيرد، هم در قراردادهاى خارجى اى كه اين مجموعه و امثال اين مجموعه دارند، دولت كمك بكند. گفتيم اقتصاد ما درون زا و برون گرا است؛ ما از درون بايد رشد كنيم و بجوشيم و افزايش پيدا كنيم، امّا بايستى نگاه به بيرون داشته باشيم؛ بازارهاى جهانى متعلّق به ما است، بايد بتوانيم با همّت خود و با ابتكار خود، در اين بازارها حضور پيدا كنيم و اين حضور بدون حمايت دولت امكان پذير نيست؛ كه البتّه بخشهاى مختلف دولتى در اين زمينه ميتوانند سهم داشته باشند.(1)

*

همان طور كه عرض كرديم مشكلاتى كه وجود دارد؛ اوّلاً با گفتن و حرف زدن حل نميشود؛ اقدام و ابتكار و عمل لازم است. ثانياً مشكلات مجموعه ى اقتصادى كشور را در درون كشور بايد پيدا كرد؛ ستون فقرات هم عبارت است از توليد؛ ستون فقرات اقتصاد مقاومتى كه ما عرض كرديم، عبارت است از تقويّت توليد داخلى؛ اگر اين كار تحقّق پيدا كرد و همّتها متوجّه به اين مسئله شد، مسائل كار بتدريج حل ميشود، كار ارزش پيدا ميكند، كارگر ارزش پيدا ميكند، اشتغال عمومى ميشود، بيكارى كه يك معضلى است در جامعه بتدريج كم ميشود و از بين ميرود. اساس كار، مسئله ى توليد است.(2)

ص: 147


1- . در ديدار كارگران در گروه صنعتى مپنا 1393/2/10
2- . در ديدار جمعى از كارگران سراسر كشور 1394/2/9

لزوم توجّه بلندمدّت به حمايت از توليد ملّى، كار و سرمايه ى ايرانى

در عرصه ى اقتصاد، به توليد ملّى بايد توجّه شود؛ همچنان كه درشعار سال گذشته بود. البتّه كارهايى هم انجام گرفت، منتها ترويج توليد ملّى و حمايت از كار و سرمايه ى ايرانى، يك مسئله ى بلندمدّت است؛ در يك سال به سرانجام نميرسد. خوشبختانه در نيمه ى دوّم سال 91 سياستهاى توليد ملّى تصويب شد و ابلاغ شد. يعنى درواقع اين كار ريل گذارى شد كه بر اساس آن، مجلس و دولت ميتوانند برنامه ريزى كنند و حركت خوبى را آغاز كنند و ان شاءالله با همّت بلند و با پشتكار پيش بروند.(1)

توليد ملّى؛ اصلى ترين عاملِ علاج مشكلات اقتصادى كشور

البتّه اساس قضيّه، امروز عبارت است ازتوليد ملّى. علاج اصلى و بنيانى، عبارت است از توليد ملّى؛ همانى كه مادر شعار سال عرض كرديم: توليد ملّى، كار و سرمايه ى ايرانى. گرانى را اين از بين ميبرد، توليد را اين افزايش ميدهد، اشتغال را اين به وجود مى آورد، بيكارى را اين از بين ميبرد، سرمايه هاى ملّى را به كار مى اندازد، روحيّه ى استغناء ملّت ايران را تقويّت ميكند. مسئولين كشور در سطوح مختلف بايد هرچه ميتوانند، به مسئله ى توليد ملّى توجّه كنند. البتّه خطاب ما در درجه ى اوّل به مسئولين درجه ى يك است در سطوح بالاى كشورى؛ چه در مجلس، چه در دولت؛ ليكن سطوح بعدى، سطوح پايينى، سطوح استانى، همه بايد توجّه كنند.

در اين استان(2)، مثل استانهاى ديگر، توجّه مسئولين - چه نمايندگان مجلس، چه نمايندگان دولت - بايد به رفع مشكلات مردم باشد؛ كه در درجه ى اوّل، همين مسئله ى توليد و به كارگيرى امكانات بومى است. مطمئناً در اين استان، با وجود آب، با وجود زمين حاصلخيز، با وجود طبيعت مستعد كشاورزى، با وجود دامدارى غنى كه توانسته نيازهاى

ص: 148


1- . پيام نوروزى به مناسبت آغاز سال 1392 (1391/12/30)
2- . خراسان شمالى

بسيارى را در خارج از اين استان هم برآورده كند، با وجود صنايعى كه ميتواند پايين دستى هاى زيادى داشته باشد - صنايع بزرگى در اين استان هست كه پايين دستى هاى اين صنايع ميتواند مورد توجّه قرار بگيرد - اشتغال و توليد و شور و نشاط مردمى افزايش پيدا خواهد كرد. اينها چيزهايى است كه بايد مورد اهتمام مسئولين اين استان باشد.(1)

تقويّت درونى؛ راه علاج مشكلات اقتصادىِ ناشى از دشمنى ها

خب، علاج چيست ؟ معلوم است؛ دشمن، دشمنى ميكند؛ آيا ما توقّعى از دشمن داريم ؟ نه. از دشمن كه نميشود توقّع داشت؛ از دشمن كه نميشود گِله كرد. آيا ما از آمريكا گِله داريم ؟ ابداً؛ گِله را انسان از دوست ميكند؛ خب طبيعت دشمن، دشمنى كردن است؛ علاج چيست ؟ علاج اين است كه يك ملّت در درون خود تلاشى بكند و كارى بكند كه ضربه ى دشمن كه حتمى است، اثر نگذارد يا كم اثر بگذارد؛ علاج اين است. عزيزان من، جوانان! اينها را توجّه كنيد.(2)

ترجيح فعّاليّت توليدى بر فعّاليّتهاى ديگر توسّط سرمايه داران

صاحبان سرمايه در كشور، فعّاليّت توليدى را ترجيح بدهند بر فعّاليّتهاى ديگر. ما ديديم كسانى را كه سرمايه اى داشتند - كم يا زياد - و ميتوانستند اين را در يك راه هايى به كار بيندازند و درآمدهاى زيادى كسب كنند، نكردند؛ رفتند سراغ توليد؛ گفتند ميخواهيم توليد كشور تقويّت بشود؛ اين حسنه است، اين صدقه است، اين جزو بهترين كارها است؛ كسانى كه داراى سرمايه هستند - چه سرمايه هاى كم، چه سرمايه هاى افزون - آن را بيشتر در خدمت توليد كشور بگذارند.(3)

ص: 149


1- . در اجتماع مردم بجنورد 1391/7/19
2- . در ديدار مردم آذربايجان به مناسبت سالگرد قيام بيست ونهم بهمن سال 1356 در حسينيه ى امام خمينى (ره) 1393/11/29
3- . در جمع زائران حرم مطهّر رضوى 1393/1/1

سرمايه گذارى بر توليد داخلى؛ هدف هميشگى اقتصاد كشور

نه در اقتصاد و نه در هيچ برنامه ى ديگرى، بدون هدف گذارى نميشود حركت كرد، بايد هدف گذارى بشود. اگر در هر كارى بدون هدف گذارى مسئولان دولتى حركت كنند و پيش بروند، كار به روزمرگى خواهد رسيد؛ به نتيجه نميرسد. هدف گذارىِ مشخّص و ثابتى بايد وجود داشته باشد كه به سمت آن هدف، همه ى دستگاه ها را و همه ى امكانات را بسيج كنند. به نظر بنده آن چيزى كه امسال و سالهاى بعد از اين بايد به عنوان هدف اقتصاد مورد توجّه باشد، عبارت است از سرمايه گذارى بر روى توليد داخلى. همه ى تلاشها از سوى همه بايد براى تقويّت توليد داخلى بسيج بشود.(1)

ايستادگى ملّت و مسئولين؛ راهِ جوشش اقتصاد از درون

البتّه ما گفته ايم اقتصاد مقاوتى درون زا و برون گرا است. من هيچ وقت نگفتم دُور كشور حصار بكشيم، امّا اين درون زايى را فراموش نكنيد؛ اگر اقتصاد ملّى از درون نجوشد و فوَران نكند، به جايى نخواهد رسيد. بله، تعامل با دنيا در زمينه هاى اقتصادى خيلى خوب است امّا تعامل هوشمندانه و تعاملى كه معنايش درون زايى اقتصاد باشد. راهش اين است كه ملّت بايستد، مسئولين بايستند و آگاهانه و هوشيارانه حركت كنند. جوانهاى عزيز! به توفيق الهى و به فضل الهى، شماها خواهيد ديد آن روزى را كه آمريكا و بزرگ تر از آمريكا و همه ى متّحدين آمريكا، در قبال جمهورى اسلامى ايران هيچ غلطى نخواهند توانست بكنند.(2)

نگاه ويژه به صنايع متوسّط و كوچك براى احياى توليد داخلى

دوّمين مسئله در اين «اقدام و عمل» ى كه ما گفتيم بايد مورد توجّه قرار

ص: 150


1- . در جمع زائران حرم مطهّر رضوى 1394/1/1
2- . در ديدار مردم آذربايجان شرقى 1394/11/28

بگيرد، زنده كردن توليد داخلى است. آن طورى كه به من گزارش كرده اند، امروز حدود شصت درصد از امكانات توليد ما معطّل است، تعطيل است؛ بعضى ها به كمتر از ظرفيّت كار ميكند، بعضى ها كار نميكند؛ بايستى ما توليد را زنده كنيم، توليد را احيا كنيم. [البتّه اين]، راه دارد؛ اين راه را خيلى از اقتصاددانهاى متعهّد بلدند. من به مسئولين محترم دولتى مكرّر گفته ام اين منتقدينى را كه هستند بخواهيد، حرفهايشان را بشنويد؛ گاهى پيشنهادهاى خوبى دارند؛ ميتوان توليد را احيا كرد و در كشور به حركت درآورد.(1)

*

به صنايع متوسّط و كوچك نگاه ويژه بكنند. الان چندين هزار كارگاه و كارخانه ى متوسّط و كوچك در كشور هست؛ اگر چنانچه اين آمارى كه به من داده اند و بنده گفتم كه شصت درصد از اينها الان دچار بيكارى و تعطيل هستند درست باشد، خسارت است. آن چيزى كه در متن جامعه اشتغال ايجاد ميكند، تحرّك ايجاد ميكند و طبقات پايين را بهره مند ميكند، همين صنايع كوچك و متوسّط است؛ اينها را تقويّت كنند و پيش ببرند.(2)

*

واحدهاى كوچك و متوسّط را فعّال كنيد. البتّه خوشبختانه واحدهاى بزرگ ما فعّالند، خوبند و سوددهى شان هم خوب است، كارشان هم خوب است، اشتغالشان هم خوب است؛ عمده ى واحدهاى بزرگ ما وضعشان اينجور است - لذا همان طور كه گفتيد، محصول سيمانمان، محصول فولادمان، محصولات عمده ى اينجورى مان خوب است - ليكن بايد به فكر واحدهاى متوسّط و كوچك باشيد؛ اينها خيلى مهم است، اينها در زندگى مردم تأثيرات مستقيم دارد.(3)

ص: 151


1- . در جمع زائران حرم مطهّر رضوى 1395/1/1. مضمون اين مطالب در «ديدار مسئولان نظام 1394/4/2» نيز تكرار شده است.
2- . در جمع زائران حرم مطهّر رضوى 1395/1/1
3- . در ديدار رئيس جمهورى و اعضاى هيئت دولت در آغاز هفته ى دولت 1391/6/2

شناسايى زنجيره هاى اقتصادى مزيّت دار توسّط دولت

مسئولين محترم دولتى بايد فعّاليّتها و زنجيره هاى اقتصادى مزيّت دار كشور را شناسايى كنند و بر آنها متمركز بشوند؛ بعضى از فعّاليّتهاى اقتصادى در كشور اولويّت دارد، اهمّيّت دارد، مثل مادر ميماند و از آن، بابهاى متعدّد اقتصادى و توليدى گشوده ميشود؛ روى آنها بايست تمركز كنند؛ آنها را بايد شناسايى كنند و نقشه ى راه را مشخّص كنند و تكليف همه را معلوم بكنند.(1)

برخى از بايسته ها و لوازم كمك به توليد داخلى

از همه ى مسئولانى كه در زمينه هاى اقتصادى فعّاليّت دارند و از همه ى آحاد مردم بايد مطالبه بشود كه به مسئله ى تقويّت توليد داخلى كمك كنند. البتّه راه هايى وجود دارد براى كمك كه من بعضى را عرض ميكنم.

يكى از لازم ترين كارها اين است كه از بنگاه هاى توليدى متوسّط و كوچك حمايت بشود.

يكى از كارها اين است كه فعّاليّتهاى بنگاه هاى دانش بنيان تقويّت بشود. اينكه ما روى علم و فنّاورى تكيه ميكنيم، فقط به خاطر اين نيست كه ميخواهيم نِصاب علمى خودمان را بالا ببريم؛ پيشرفت علم و فنّاورى به پيشرفت اقتصاد كمك ميكند؛ بنگاه هايى كه دانش بنيان هستند ميتوانند به اقتصاد ملّى كمك كنند.

يكى از كارهاى لازم، نهضت كاهش خام فروشى است. اينكه من چندى پيش راجع به وابسته بودن اقتصادمان به نفت اعتراض كردم و در سخنرانى گفتم، ناظر به اين است. ما بايد كارى كنيم كه خام فروشى بتدريج كاهش پيدا كند، تا اينكه بكلّى از بين برود؛ بايد ارزش افزوده ايجاد كرد.

بانك ها ميتوانند نقش ايفا كنند؛ هم نقش كمك كننده و هم نقش

ص: 152


1- . در جمع زائران حرم مطّهر رضوى 1395/1/1

تخريب كننده؛ اين مورد توجّه مسئولان ارشد بانكى كشور بايد قرار بگيرد. بعضى از بانكها در سرتاسر كشور با شيوه هاى خاص برخى از بنگاه هاى اقتصادى كوچك و متوسّط را به تعطيلى كشاندند، نابود كردند؛ بانكها ميتوانند كمك بكنند و يا ميتوانند تخريب كنند. يكى از كارهاى اساسى، تسهيل سرمايه گذارى است.

يكى از كارهاى اساسى كاهش واردات كالاهاى مصرفى است؛ يكى از كارهاى اساسى، مبارزه ى با قاچاق است. كارهاى گوناگونى را مسئولين دولتى ميتوانند انجام بدهند؛ بخشى از آنها اين چيزهايى بود كه من اينجا عرض كردم.(1)

برخى راهكارهاى عملياتى كمك به توليد داخلى

البتّه اين كارها همه كارهاى دشوارى است؛ گفتن اين حرفها آسان است، عمل كردن آنها مشكل است. امّا همين كار مشكل را مسئولين حتماً بايستى انجام بدهند؛ چون مسئله مسئله ى مهمّى است. مردم هم ميتوانند نقش ايفا كنند. آن كسانى كه قادر بر سرمايه گذارى هستند، سرمايه گذارى شان را متوجّه توليد كنند و در توليد سرمايه گذارى بكنند. كسانى كه مصرف كننده هستند - كه همه ى ملّت ما در واقع مصرف كننده اند - محصولات داخلى را مصرف كنند كه من روى اين بارها و بارها تكيه كردم و امروز هم عرض ميكنم و تكيه ميكنم. همه سعى بكنند محصولات داخلى را مصرف بكنند، كارگر ايرانى را حمايت بكنند، كارگاه توليدى داخلى را با مصرف كردن [محصول] آن رونق بدهند. پرهيز از اسراف؛ كسانى كه اهل اسرافند بدانند، اين اسراف و زياده روى و ريخت وپاش كه در اسلام اين همه مذّمت شده است، سرنوشت اقتصاد ملّى را تعيين ميكند؛ اگرچنانچه از اسراف و زياده روى و ريخت وپاش اموال شخصى، چه آب، چه نان، وسايل تشريفاتى زيادى در مهمانى ها، در عقدها، در عروسى ها، در بقيّه ى مراسم و چه بقيّه ى

ص: 153


1- . در جمع زائران حرم مطهّر رضوى 1394/1/1

چيزهاى ديگر پرهيز بشود، به اقتصاد ملّى كمك ميكند. آن كسانى كه در كارهاى تجارت خارجى و دادوستد خارجى هستند، ميتوانند نقش ايفا كنند؛ نقش آنها هم عبارت است از صحّت عمل، تا بتوانند آبروى ملّت ايران را [حفظ كنند].(1)

تكيه به بودجه ى توليد داخلى و ماليات حاصل از آن

يكى از كارها - كه مهم ترين كار همين است - [اين است كه] بايد تكيه ى بودجه به توليد داخلى باشد، يعنى به درآمدى كه مردم توليد ميكنند و ماليات ميدهند. دو كلمه ميخواهم راجع به ماليات عرض بكنم: عزيزان من! ماليات يك فريضه است. ما امروز از ضعفا ماليات ميگيريم - از كارمند ماليات ميگيريم، از كارگر ماليات ميگيريم، از كاسب جزء ماليات ميگيريم - امّا از فلان كلانْسرمايه دار، فلان درآمددارِ بى حساب وكتاب ماليات نميگيريم؛ فرار مالياتى دارند؛ اينها جرم است؛ فرار مالياتى جرم است. آن كه از دادن ماليات به دولت خوددارى ميكند و مالياتى كه بايد به دولت بدهد - كه آن درآمدى كه حاصل شده و در اختيار او است، به بركت فضايى است كه دولت به وجود آورده است و كارى است كه دولت دارد ميكند، پس بايد ماليات را بدهد - نميدهد، در حقيقت كشور را وابسته ميكند به پول مفت نفت، و وقتى كشور به پول نفت وابسته شد، همين مشكلات پيش مى آيد: يك روز تحريم ميشود؛ يك روز نفت ارزان ميشود؛ يك روز شاخ وشانه ميكشند؛ كشور به اين وضع دچار ميشود. مسئله ى ماليات خيلى مهم است. البتّه من شنيدم كه مسئولين مالياتى كشور دارند طرّاحى ميكنند، كارهاى خوبى دارند انجام ميدهند؛ اين كارها بايد سريع انجام بگيرد؛ بايد تحقّق پيدا كند؛ از مردم بايد كمك خواسته بشود و مردم بايد كمك كنند؛ اين قلم اوّل. قلم اوّل از كارهاى مهمّى كه بايد انجام بگيرد، اين است كه

ص: 154


1- . در جمع زائران حرم مطهّر رضوى 1394/1/1

بودجه ى كشور، اداره ى دولت، به وسيله ى درآمدهاى از درون مردم باشد، يعنى از همين ماليات، كه ماليات هم مربوط ميشود به توليد و كسب و كار.(1)

لزوم اصلاح مسائل مالياتى در كشور در ابعاد مختلف

اينكه گفته ميشود از كسانى كه مصرف زياد دارند، ماليات بيشترى گرفته شود، يارانه ى كمترى به آنها داده شود، حرف بسيار معقولى است، حرف خوبى است. آن كسانى كه مصرف كمى دارند، از كمكهاى دولتى، از كمكهاى عمومى بهره مند شوند. بعضى ها هستند به قدرى كم آب مصرف ميكنند كه اگر دولت از آنها پول آب را هم نگيرد، مانعى ندارد. بعضى ها 10 برابر آنها، 20 برابر آنها آب مصرف ميكنند؛ خوب، اينها بايستى هزينه ى بيشترى بدهند.(2)

حمايت از صنعت و كشاورزى؛ ركن ديگر اقتصاد مقاومتى

يك ركن ديگر اقتصاد مقاومتى، حمايت ازتوليد ملّى است؛ صنعت و كشاورزى. خب، آمارهايى كه آقايان ميدهند، آمارهاى خوبى است؛ ليكن از آن طرف هم از داخل دولت، خود مسئولين به ما ميگويند كه بعضى كارخانه ها دچار مشكلند، اختلال دارند، در بعضى جاها تعطيلى صنايع وجود دارد - گزارشهاى گوناگونى به ما ميرسد، خود شما هم گزارش ميدهيد؛ يعنى من گزارشهاى ديگر هم دارم، امّا اتكاى من به گزارشهاى ديگران نيست؛ گزارشهاى خود شما هم هست كه به دست ما ميرسد - خب، بايد اين را علاج كرد. اينها طبعاً ايجاد اشكال ميكند. اگر چنانچه همين بخش دوّم قضيّه - يعنى آن نيمه ى خالى ليوان - نبود، شما امروز از لحاظ رونق اقتصادى، وضع بهترى را در كشور ارائه ميكرديد و كمكهاى

ص: 155


1- . در ديدار مردم آذربايجان 1393/11/29
2- . در جمع زائران حرم مطهّر رضوى 1388/1/1

بيشترى به مردم ميشد. بالاخره حمايت از توليد ملّى، آن بخشِ درونزاى اقتصاد ماست و به اين بايستى تكيه كرد.(1)

*

توصيّه ى مهم در زمينه ى اقتصاد مقاومتى؛... توصيّه ى مؤكّد به بخش صنعت ومعدن: تحرّكشان را بايد افزايش بدهند. بار اصلى بيرون رفتن كشور از ركود و عقب ماندگى اقتصادى بر دوش بخش صنعت ومعدن است؛ بايد تلاش كنند، تلاش را بايد مضاعف كنند، ظرفيّتها را شناسايى كنند؛ ظرفيّتهاى زيادى در كشور هست، اين ظرفيّتها را فعّال كنند.

در مورد بخش كشاورزى؛ كشاورزى اهمّيّت حياتى دارد. لازم است نگاه دولت و سياستهاى دولتى به بخش كشاورزى، نگاه حمايت باشد؛ همه جاى دنيا هم همين جور است؛ از بخش كشاورزى به وسيله ى دولتها حمايت ميشود. آن وقت بايد مشكلات موجود در بخش كشاورزى برطرف بشود؛ مشكلات كشاورزان، مشكلات دامداران كه گاهى شكايتهايى هم به ما ميشود - و انسان رنج ميبرد از بعضى از مشكلاتى كه براى اينها وجود دارد.(2)

بايسته هاى بخش كشاورزى در اجراى بسته ى اقتصاد مقاومتى

1. رسيدن به خودكفايى در موادّ حياتى

آن چيزى كه ما از ايشان [وزير كشاورزى] و از مجموعه توقّع داريم، اين است كه در توليد محصولات حياتى بايد خودكفايى به وجود بيايد؛ يعنى خودكفايى را به حرف و گپ اين و آن نگاه نكنيد كه آقا گندم، بيرون ارزان تر است، و مانند اينها. ما بايد به خودكفايى برسيم؛ در موادّ حياتى بايد به خودكفايى برسيم.(3)

ص: 156


1- . در ديدار رئيس جمهورى و اعضاى هيئت دولت در آغاز هفته ى دولت 1391/6/2
2- . در ديدار مسئولان نظام 1393/4/16
3- . در ديدار رئيس جمهور و اعضاى هيئت دولت 1394/6/4
2. استفاده از مهندسان كشاورزى

از مهندسان كشاورزى بايستى استفاده كنيم. من يك وقت به آقاى روحانى گفتم رفته بوديم يكى از استانها - به نظرم سفر همدان [بود] - آنجا دوستان ما كه ميرفتند بررسى ميكردند، اطّلاع دادند به ما كه كشاورزى هاى مناطق گوناگون آن استان رونق خيلى خوبى دارد؛ [وقتى] پرسيدند، معلوم شد كه جوانهاى مهندس كشاورزى را اينها به كار گرفته اند و آن استان خوشبختانه زياد هم داشت. رفته اند آنجا و به اينها كمك كرده اند، حرف اينها را گوش كرده اند؛ اين كمك ميكند به اين [كار]. اين يك برنامه ريزى ميخواهد؛ خيلى كار سختى هم نيست؛ يك فراخوان ميخواهد، يك شناسايى ميخواهد، يك برنامه ريزى ميخواهد، يك تقسيم بندى ميخواهد و اين كارها را ميتوانيد انجام بدهيد كه از اينها استفاده بشود.(1)

3. استفاده از فنّاورى هاى آبيارى و عرضه محصولا ت

[استفاده از] فنّاورى روز؛ همين مسئله ى آب كه حالا اشاره كردند - تقسيم آب و به اصطلاح استفاده ى بهينه ى از آب - خيلى مهم است. جلوگيرى از واردات؛ ببينيد من باز هم تأكيد ميكنم. حالا شما ميگوييد ما جلوى واردات را گرفتيم، امّا ميوه هايى در بازار هست كه [وارداتى است]. آخر ايران برود از كجا ميوه بياورد كه بهتر از ميوه ى ما باشد؟ يك وقتى زمان رياست جمهورى ما، يك نفرى از يك كشور عربى - اسم نمى آورم - آمده بود، سوغاتى براى من يك جعبه ى خيلى قشنگ، خرما آورده بود. گفتم مصداق واقعىِ زيره به كرمان بردن اين است. ما اين همه خرما داريم - اين خرماى مضافتى، اين خرماهاى گوناگون جنوب كشور؛ چه در استان فارس، چه در خوزستان، چه در بلوچستان - آن وقت حالا براى ما خرما آورده اند؛ منتها در بسته بندى. من آن وقت همان هديه را بردم در دولت،

ص: 157


1- . در ديدار رئيس جمهور و اعضاى هيئت دولت 1394/6/4

گفتم اين خرما را مقايسه كنيد با خرماهاى ما! خرماهاى ما بهتر از اين هستند، امّا اين بسته بندى چقدر قشنگ است. آن وقتها خرماهاى ما در آن كيسه هاى فلان جور، با لگد توى حصير ميكردند، سرش را ميبستند و عرضه ميكردند! حالا البتّه يك خرده بهتر شده. به هرحال واردات ميوه، واردات بى رويّه است.(1)

4. تمركز بر روستاها و اهتمام بر صنايع تبديلى

يك مسئله ى اساسى اى كه اين بلندمدّتاً [مربوط به] وزارت كشاورزى است - منتها فقط كار وزارت كشاورزى نيست - تمركز بر روستا است. يعنى واقعاً اين را يكى از بخشهاى اساسىِ برنامه ريزى دولت بايد قرار داد: ما متمركز بشويم روى روستا. حرفش را در سالهاى مختلف خيلى زده ايم امّا اين كار عملاً اتّفاق نيفتاده. ما بايستى صنايع تبديلى را به روستاها ببريم، به بعضى از شهرها ببريم. من در اروميه ديدم سيب روى زمين ريخته بود! گفتند اصلاً نمى ارزد؛ پول كارگر خيلى بيشتر از آن پولى است كه ما از فروش اين سيب به دست [مى آوريم] يا هلو، زردآلو، انگور؛ خب، آنجا صنايع تبديلى ميخواهد. خيلى از جاهاى گوناگون كشور، ما اين ميوه ها را داريم كه در بعضى از اوقات، صرف نميكند براى صاحب باغ كه اين ميوه را جمع بكند. ما اگر صنايع تبديلى داشته باشيم، خشك كننده داشته باشيم، بتوانيم آنجا از اينها استفاده بكنيم، اين كار را بايد بكنيم. و ظرفيّتها فوق العاده است؛ واقعاً فوق العاده است. من در ايرانشهر يك گوجه فرنگى ديدم به قدر يك گرمك! يك دانه ى اختصاصى نبود؛ اصلاً گوجه فرنگى [همين اندازه بود]. آنجا يك باغى بود بين بمپور و ايرانشهر - وقتى كه ما آنجا تبعيد بوديم، دعوت كردند ما را، گوجه فرنگى آوردند به قدر يك گرمك! پياز آوردند به قدر همين مشت من! من يادم است، پياز را گرفتم در دستم، گفتم

ص: 158


1- . در ديدار رئيس جمهور و اعضاى هيئت دولت 1394/6/4

من ميخواهم اين را اندازه بگيرم، بتوانم بگويم؛ به همين اندازه ى [مشت من] بود؛ انگشتهاى من خم نشد، وقتى اين پياز را در دست گرفتم. يعنى به اين بزرگى! خب ما اينها را داريم. خيلى جاها در سرتاسر كشور، اين امكانات وجود دارد. اگر به صنايع روستايى اهمّيّت بدهيم، اگر به روستاها اهمّيّت بدهيم، اگر به اين باغدارها اهمّيّت بدهيم، اينها بهترين خدمت به روستاها و به فقراى ما در روستاها و در جاهاى ديگر است.(1)

لزوم توجّه به روستاها در راستاى نگاهِ اقتصادى عدالت محور

يك نكته ى ديگرى كه در بيانات بود، مسئله ى توجّه به روستاها و ديدن واقعيّت و نگاه اقتصادىِ عدالت محور بود. من به نكته اى توجّه كردم، كه اين براى همه ى ما درس آموز است؛ هم براى شما، هم براى من. اين جوان محترمى كه آمدند راجع به مسئله ى نگاه اقتصادىِ عدالت محور مطالبى را گفتند، معرّفى اى كه كردند، ايشان جزو مجموعه ى اردوهاى جهادى هستند. خب، قضيّه روشن شد. وقتى كسى جزو اردوهاى جهادى است، به مناطق محروم سركشى ميكند، واقعيّتها را به چشم ميبيند، طبعاً تفكّر پيگيرى اقتصاد عدالت محور در او اينجور زنده ميشود؛ اين براى همه ى ما درس است. بايد با قشرهاى مختلف جامعه مرتبط شد تا مسائل آنها را لمس كرد؛ اين در تصميم گيرى ما، در نگاه ما به مسائل گوناگون كشور اثر ميگذارد(2).

مسائل كشاورزى؛ يكى از سه محور اصلى در مسئله ى اقتصاد

براى مسئله ى اقتصاد، سه محور اصلى وجود دارد: يكى صنعتى كردن كشاورزى است؛ كشاورزى و باغدارى را صنعتى كنيم، مدرن كنيم. يكى مسئله ى صنايع تبديلى و تكميلى و سردخانه و اين چيزهاست. باغدارِ

ص: 159


1- . در ديدار رئيس جمهور و اعضاى هيئت دولت 1394/6/4
2- . در ديدار دانشجويان 1391/5/17

اينجا اگر در كنار دست خودش صنايع تبديلىِ مورد دسترس داشته باشد، وضعش بكلّى تفاوت پيدا ميكند؛ سردخانه باشد، همين جور. البتّه ان شاءالله فردا مسئولين دولتى با ما جلسه خواهند داشت، حتماً خود آنها هم اينها را متوجّه اند - غالباً در اين جلساتى كه هست، ميبينيم پيشنهادها و اظهارنظرها از سوى مسئولين دولتى انجام ميگيرد - ما هم ان شاءالله تأكيد خواهيم كرد؛ اين مسائل را آنجا بايد مطرح كرد. من عرض ميكنم، براى اينكه روشن شود افق پيشرفت استان، افق روشنى است. پس يكى اين مسئله ى صنايع تبديلى است، يكى هم ساختارسازى براى توزيع و بازرگانى است - كه در اظهارات يكى از آقايان هم بود - كيفيّت بازرگانى محصولات و دادوستد اينها، تجارت داخلى شان، بعد مسئله ى صادرات و تجارت خارجى شان، اينها يك نظم عاقلانه و مدبّرانه اى پيدا كند؛ اين به پيشرفت استان كمك خواهد كرد. بنابراين يكى از اولويّتهاى استان، مسئله ى كشاورزى است، با اين ابعاد و حواشى گوناگون.(1)

الزام دوّم: عزم جدّى و تلاش عملى مسئولين

وظيفه ى قواى سه گانه در ايجاد زمينه ى عمل به اقتصاد مقاومتى

اكنون با مداقّه لازم و پس از مشورت با مجمع تشخيص مصلحت نظام، سياستهاى كلّى اقتصاد مقاومتى كه در ادامه و تكميل سياستهاى گذشته، خصوصاً سياستهاى كلّى اصل 44 قانون اساسى و با چنين نگاهى تدوين شده و راهبرد حركت صحيح اقتصاد كشور به سوى اين اهداف عالى است، ابلاغ ميگردد.

لازم است قواى كشور بى درنگ و با زمان بندى مشخّص، اقدام به اجراى آن كنند و با تهيّه قوانين و مقرّرات لازم و تدوين نقشه راه براى عرصه هاى مختلف، زمينه و فرصت مناسب براى نقش آفرينى مردم و همه فعّالان اقتصادى را در اين جهاد مقدّس فراهم آورند تا به فضل الهى

ص: 160


1- . در ديدار جوانان استان خراسان شمالى 1391/7/23

حماسه اقتصادى ملّت بزرگ ايران نيز همچون حماسه ى سياسى در برابر چشم جهانيان رخ نمايد. از خداوند متعال توفيق همگان را در اين امر مهم خواستارم.(1)

*

اقتصاد مقاومتى معنايش اين است كه انقلاب نشان بدهد كه هويّت درونى اين كشور و اين ملّت قادر است خود را اداره كند و رشد بدهد و تعالى بدهد. اين معناى اقتصاد مقاومتى [است]. اين بايد تحقّق پيدا كند. شماها(2) ميتوانيد همه كمك كنيد. واقعاً هركدام در بخشهاى مختلف كه هستيد كمك كنيد، هم در زير مجموعه هاى خودتان، هم آنها كه، هم در حوزه ى نفوذ خودتان. فرض كنيد نماينده ى مجلس در مجلس، مسئول فلان نهاد در آن نهاد، مسئولان گوناگون در بخشهاى مختلف، بخشهاى آموزشى، بخشهاى علمى و غيره. اين اساس كار است.(3)

عزم جدّى مسئولان و مديران اصلى و فعّالان مردمى

خب، حالا اين طرح بزرگ، اين نقشه يِراه همه جانبه و وسيع، مطرح شد؛ صِرف مطرح كردن سياستها كه مشكلى را حل نميكند؛ اين آغاز راه است. كارهايى بايد انجام بگيرد: در درجه ى اوّل، عزم جدّى مسئولان و مديران اصلى و فعّالان مردمى است؛ بايد تصميم بگيرند مسئولين كشور - در درجه ى اوّل، قوه ى مجريّه، مسئولان دولت؛ و نيز قوه ى مقنّنه؛ و قوه ى قضائيّه؛ و بخشهاى گوناگونى كه ارتباطى با مسائل اقتصادى دارند - و حتماً بايستى در اين مسئله، عزم جدّى و راسخ داشته باشد. بدون تصميم جدّى و راسخ، كار پيش نخواهد رفت.(4)

*

ص: 161


1- . در ديدار اعضاى مجلس خبرگان رهبرى 1394/12/20
2- . مسئولان بخشهاى مختلف كشور
3- . ديدار عيدانه جمعى از مسئولان كشور 1395/1/24
4- . در جلسه ى تبيين سياستهاى اقتصاد مقاومتى 1392/12/20

بالاخره آنچه ما لازم است در زمينه ى مسائل مربوط به اقتصاد مقاومتى انجام بدهيم، يكى عزم راسخ است؛ بايستى با عزم جدّى دنبال اين باشيم كه اقتصاد مقاومتى را به معناى واقعى كلمه در داخل تحقّق ببخشيم.(1)

مسائل اقتصادى، نيازمند يك نفس جديد

خب بنده، امسال، سال گذشته، سال قبل، سال قبل [از آن]، اوّل سال راجع به اقتصاد صحبت كردم؛ مسئولين هم انصافاً تلاش ميكنند. من تصديق ميكنم كه تلاشهايى دارد انجام ميگيرد - در طول اين سالها هميشه تلاشهايى شده است - لكن كافى نيست. آنچه ما ميخواهيم بگوييم، اين است كه بايد يك نفَس جديدى به اين كار داده بشود.(2)

جدّى گرفتن اقتصاد مقاومتى در عمل توسّط مسئولين دولتى

اقتصاد مقاومتى يك كلمه حرف نيست؛ اينكه گفتيم «اقدام و عمل»، معنايش اين است كه بايستى به يكايك بندهاى سياستهاى اقتصاد مقاومتى بطور واقعى و حقيقى عمل بشود؛ يعنى براى هركدام، همين برادران، آقايان مسئول كه بحمدالله علاقه مندند، بنشينند برنامه ريزى كنند و قدم به قدم برنامه را دنبال كنند.(3)

*

به مسئولين دولت عرض ميكنم: اقتصاد مقاومتى را جدّى بگيريد. خب، رئيس جمهور محترم گفتند، مسئولين ديگر هم كم وبيش اظهار كرده اند، گفته اند، منتها بايد عمل كرد: «و لا ممّن على غير عمل يتّكل»؛ اين جور نباشد كه به زبان بگوييم، در عمل كُند حركت بكنيم. در اقتصاد مقاومتى

ص: 162


1- . در ديدار مسئولان نظام 1394/4/2
2- . در ديدار مردم آذربايجان به مناسبت سالگرد قيام بيست ونهم بهمن سال 1356 در حسينيه ى امام خمينى (ره) 1393/11/29
3- . در ديدار كارگران 1395/2/8

تكيه برتوليد داخلى است، براستحكام بنيه ى درونىِ اقتصاد است. رونق اقتصادى هم اين است؛ رونق اقتصادى با توليد حاصل ميشود، با فعّال كردن ظرفيّتهاى درونى كشور حاصل ميشود، نه با چيز ديگر.(1)

اقدام و عمل؛ مكمّل حمايت و ستايش مسئولين از اقتصاد مقاومتى

البته از روزى كه اين سياستهاى اقتصاد مقاومتى اعلام شده است و ذكر آن مكرّر گفته شده است،(2) مسئولين مختلف - دولتى ها، مجلس محترم، دستگاه هاى مختلف، مسئولان گوناگون - در مقام حمايت و ستايش از اين سياستهاى اقتصاد مقاومتى برآمده اند و مكرّر گفته شده، لكن تجربه ى بنده به من ميگويد كه ستايش كافى نيست؛ تعريف كردن كافى نيست؛ حركت لازم است. بله، افرادى مى آيند، مينشينند، در منبرهاى عمومى يا در جلسات خصوصى از مزاياى اين اقتصاد مقاومتى مطالبى را بيان ميكنند و غالباً هم درست است، امّا خب بايد اقدام كرد، عمل كرد.(3)

*

ورود در ميدان عمل؛ عمل در اينجا يك عمل صالح است. هركسى كه در اين زمينه اقدام و عمل بكند، قطعاً مصداق «وَ عَمِلُوا اَلصّٰالِحٰاتِ . (4)» خواهد بود. اين طرح كلّى، اين نقشه ى راه بزرگ، بايد تبديل بشود به برنامه، برنامه هاى گوناگون؛ اگر اين شد، آن وقت حماسه ى اقتصادى به معناى واقعى كلمه به وجود خواهد آمد. ماامسال را گفتيم سال حماسه ى سياسى و حماسه ى اقتصادى، بحمدالله حماسه ى سياسى به وجود آمد؛ حماسه ى اقتصادى متأسّفانه تأخير افتاد؛ لكن حالا در پايان سال، اين سرآغازى براى حماسه ى اقتصادى خواهد بود كه قطعاً بايد ان شاءالله در

ص: 163


1- . در ديدار مسئولان نظام 1393/4/16
2- . ابلاغ سياستهاى كلّى اقتصاد مقاومتى 1392/11/29
3- . در ديدار نمايندگان مجلس شوراى اسلامى 1393/3/4
4- . از جمله سوره ى عصر، بخشى از آيه ى 3

سال 93 با جدّيت كامل از سوى مسئولين دنبال بشود و در عمل بايد شروع بشود.(1)

لوازمِ حماسه ى اقتصادى متوجّه دولت

ما عرض كرديم «حماسه ى سياسى» و «حماسه ى اقتصادى». حماسه ى اقتصادى فقط دست دولت نيست؛ البتّه برنامه ريزى هاى دولت مؤثّر است. حماسه يعنى واقعه ى جهادگونه و پرشور؛ اين را بايد ملّت ايران و مسئولان كشور مورد نظر قرار دهند؛ ضعفها را، خلأها را پُر كنند؛ اوّل بشناسند. در همه ى برنامه ريزى ها بايد زندگى و معيشت طبقات ضعيف مورد توجّه قرار گيرد؛ بعد براى آنها برنامه ريزى كنند. اين ميشود حماسه.(2)

*

براى اقتصاد مقاومتى، صِرف آمادگى كافى نيست؛ ما گفتيم «اقدام و عمل». البتّه دولت محترم در زمينه ى اقتصاد مقاومتى كارهايى كرده اند؛ ما گفتيم يك ستاد فرماندهى تشكيل بدهيد براى اقتصاد مقاومتى، تشكيل دادند و معاون اوّل رئيس جمهور محترم را در رأس آن گذاشتند؛ كارهايى هم كردند، گزارشش را هم به من دادند كه من امروز در پيام اوّل سال به ملّت عزيزمان اين را گفتم؛ منتها اينها كارهاى مقدّماتى است. به من گزارش داده اند كه بر اثر فعّاليّتهايى كه انجام گرفته است، تراز بازرگانى مثبت شده، يعنى صادرات غيرنفتى مان از وارداتمان بيشتر است؛ خب، اين خبر بسيار خوبى است؛ يا اينكه مثلاً فرض بفرماييد واردات ما از سال گذشته كمتر شده است؛ اينها خبرهاى خوبى است، منتها اينها كفايت نميكند و كار با اينها تمام نميشود.(3)

*

ص: 164


1- . در جلسه ى تبيين سياستهاى اقتصاد مقاومتى 1392/12/20
2- . در ديدار كارگران و فعّالان بخش توليد كشور 1392/2/7
3- . در جمع زائران حرم مطهّر رضوى 1395/1/1

در اقتصاد درون كشور هم همين جور؛ ما گفتيم اقدام و عمل. گفتن بس است؛ «دو صد گفته چون نيم كردار نيست». وقتى زياد هم تكرار كرديم و مدام گفتيم اقتصاد مقاومتى، از دهن هم مى افتد؛ يعنى تكرارى كه شد، يك چيز كسالت بارى هم ميشود؛ عمل كنيم.(1)

مقاوم سازى اقتصاد؛ وظيفه ى مستمر و دنباله دار دولتى ها

من ميخواهم بگويم مسائل تبليغاتى و روزنامه اى انتخابات، مسئولين كشور را از مسائل مستمر و دنباله دار و اساسى غافل نكند. انتخابات خيلى مهم است؛ همين طور كه گفتيم و خواهيم گفت، در نهايتِ اهمّيّت است امّا انتخابات يك مسئله ى مقطعى است، مال يك مقطع خاص است، اين مقطع تمام ميشود، آنچه باقى ميماند، مسائل اساسى كشور است كه يكى از اين مسائل، مسئله ى اقتصاد كشور است؛ مقاوم سازى كشور در قلمرو اقتصاد، در مجموعه ى كار اقتصادى كه دشمن نتواند از طريق اقتصاد بر كشور فشار وارد كند و خواسته ى خودش و اراده ى خودش را تحميل كند.(2)

الزام سوّم: برنامه ريزى

تبديل طرح اقتصاد مقاومتى به برنامه و سياستهاى اجرايى

مسئله ى سوّم، تبديل به برنامه و سياستهاى اجرايى است كه دستور اين كار از سوى رؤساى سه قوه داده شده؛ هم رئيس جمهور محترم، هم رئيس محترم قوه ى مقنّنه، هم رئيس محترم قوه ى قضائيّه دستور داده اند به زيرمجموعه ى خودشان كه برنامه هاى اجرايى را در هر بخشى تهيّه كنند؛ منتها من ميخواهم تأكيد كنم بر روى زمان بندى؛ بايد زمان بندى كنيد. من بخشنامه هايى كه آقاى معاون اوّل براى دستگاه ها فرستاده بودند، ديدم؛ بايد زمان بندى بشود، مشخّص بشود كه چقدر كار پيش رفت و تا كِى انتظار

ص: 165


1- . در ديدار جمعى از مدّاحان اهل بيت (ع) 1395/1/11
2- . در ديدار فرماندهان و كاركنان نيروى هوايى و پدافند هوايى ارتش 1394/11/19

تحقّق اين برنامه سازى و بعد اجرا را بايد داشت؛ بايد شتاب بگيرد؛ سهم هر قوه اى معيّن بشود. در قواى مختلف - بخصوص قوه ى مجريّه - سهم هر دستگاهى مشخّص بشود؛ شاخصها - بخصوص شاخصهاى زمانى - معيّن بشود كه بتوان نظارت كرد و بتوان پيشرفت كار را و صحّت مسير را فهميد.(1)

ارائه ى برنامه ى عملياتى براى تحقّق مقاومت اقتصادى

يك بخش هم بخش اقتصادى است؛ كه حالا مسائل سياسى ما يك بخش از قضيّه است، مسائل اقتصادى مسئله ى مهمى است. ما از برادرانمان در دولت خواهش كرديم كه يك برنامه ى جامعِ عمليّاتى و كاربردى براى تحقّق سياستهاى مقاومت اقتصادى تهيّه كنند؛ اين را ما، هم در جلسه ى با هيئت دولت گفتيم، هم به آقاى رئيس جمهور محترم گفتيم؛ و انتظار داريم كه ان شاءالله اين تهيّه بشود. اقتصاد مقاومتى قابل تجزيه نيست كه ما بگوييم اين بخش از آن را عمل ميكنيم؛ نه، يك كل است، يك مجموعه ى كامل است كه اجزاى آن مكمّل يكديگر هستند؛ يك برنامه ى عمليّاتى واحد لازم دارد كه به همه ى اجزاى آن برسد. البتّه برادرانمان در دولت اين همّت و نيّت را دارند، تلاش هم ان شاءالله خواهند كرد و اين كار تحقّق پيدا ميكند.(2)

استفاده از علوم مربوط به برنامه ريزى امّا بدون تقليد

كسانى كه در مراكز برنامه ريزى يا در مراكز علمى و تحقيقى هستند و راجع به اقتصاد، راجع به سياست، راجع به سياست بين المللى و راجع به مسائل حياتى ديگر كشور كار و فكر ميكنند، دنبال اين نباشند كه فرمولهاى غربى را؛ فرمولهاى اقتصادى غرب، فرمولهاى بانك جهانى يا صندوق بين المللى پول را با مسائل كشور تطبيق كنند؛ نه، آن نظريه ها،

ص: 166


1- . در جلسه ى تبيين سياستهاى اقتصاد مقاومتى 1392/12/20
2- . در ديدار رئيس و اعضاى مجلس خبرگان رهبرى 1394/6/12

نظريه هاى مفيد براى ما نيست. البتّه از عِلمشان استفاده ميكنيم؛ ما تعصّب نداريم. هرجا پيشرفت علمى، تجربه ى علمى باشد، استفاده ميكنيم. از مصالح استفاده ميكنيم؛ امّا نقشه را بر طبق فكر خودمان، بر طبق نياز خودمان بايستى بريزيم.(1)

ارائه ى برنامه ى عمليّاتى براى اجراى منسجم اقتصاد مقاومتى

خب، اين يك بسته ى منسجم است، بايد مجموعاً انجام بگيرد؛ چه جورى ميشود مجموعاً انجام بگيرد؟ آن وقتى كه يك به اصطلاح برنامه ى اجرايى و عمليّاتى منسجمى براى آن ارائه بشود؛ كه اين چيزى بود كه من چند وقت پيش به آقاى دكتر روحانى گفتم و بنا شد كه ايشان بگويند دوستان تهيّه كنند ان شاءالله اين را بدهند، اين لازم است؛ يعنى ما يك برنامه ى عمليّاتى لازم داريم؛ در اين برنامه مشخّص بشود سهم دستگاه ها، فلان دستگاه اين سهم او است از اين بندهاى سياستها، بعد زمان گذاشته بشود؛ زمان خيلى مهم است، زمان بندى بشود، معلوم بشود كه تا اين زمان بايد انجام بگيرد والّا اگر زمان بندى نشود؛ هيچ ضمانتى وجود ندارد كه اين در طول دولت شما حتّى انجام بگيرد، شما ميخواهيد اين را عمليّاتى كنيد، ميخواهيد اجرايى كنيد، ميخواهيد از منافعش مردم استفاده كنند، پس زمان [بگذاريد]. اوّلاً بايستى اقدامات عملىِ لازم در خصوص هر بند مشخّص بشود، مجرى هايش دستگاه هايى كه متصدّيند معلوم بشوند، در هر بخشى زمان بندى لازم انجام بگيرد، امكانات لازم و چگونگى تأمين آن امكانات بايستى روشن بشود، بالاخره اين سياستها يك تحرّك عملى است و ميدانى است؛ وقتى راهكار فراهم ميكنيد، در واقع يك تحرّك ميدانى ميخواهيد به وجود بياوريد، اين الزاماتى دارد. الزاماتش چيست ؟ چه جورى ميشود تأمين كرد؟ راه تأمين آن الزامات بايد مشخّص بشود. آن وقت اگر اين كارها شد، آن وقت شما

ص: 167


1- . در ديدار با دانشجويان دانشگاه فردوسى مشهد 1386/2/25

ميتوانيد رصد كنيد، ميتوانيد پيگيرى كنيد، ببينيد شد يا نشد، فلان دستگاه كار خودش را انجام داد يا نداد. كار پيش ميرود.(1)

انطباق همه ى برنامه هاى اقتصادى دولت با اقتصاد مقاومتى

نكته ى دوّم در مورد اقتصاد مقاومتى اين است كه همه ى برنامه هاى اقتصادى دولت بايستى در اين مجموعه ى اقتصاد مقاومتى و در اين سياستها بگنجد؛ حتّى برنامه ى ششم و برنامه و بودجه هاى ساليانه، همه بايد براساس اين اقتصاد مقاومتى شكل بگيرد؛ يعنى هيچ كدام از اينها در هيچ بخشى، غيرمنطبق با اين سياستها نباشد؛ نه اينكه فقط مخالفت نداشته باشد، بلكه كاملاً منطبق با اين سياستها باشد.(2)

انطباق كامل برنامه ى ششم با اقتصاد مقاومتى

آخرين حرف هم راجع به برنامه ى ششم(3) است كه دارد دير ميشود. برنامه ى ششم را هرچه زودتر بايستى ان شاءالله فراهم بكنيد و همين طور كه عرض كرديم، به طور كامل منطبق بر اقتصاد مقاومتى، و زودتر به مجلس بدهيد. چون به نظر من امسال بايد تصويب بشود، يعنى بايد هرچه زودتر اين كار انجام بگيرد. مجلس را هم بكشيد به كار، وسط ميدان، كه بيايند دوستان در مجلس و بطور جدّى دنبال بكنند ان شاءالله كه بتوانيد.(4)

*

اما در مورد برنامه ى ششم كه در واقع بايد آماده بود براى اينكه اين برنامه ى ششم تهيّه بشود، فراهم بشود و بيايد. برنامه ى ششم يعنى سياستهاى پنج سال كشور تدوين خواهد شد؛ شما نقشه ى راه عملى براى پنج سال

ص: 168


1- . در ديدار رئيس جمهور و اعضاى هيئت دولت 1394/6/4
2- . همان
3- . برنامه ى ششم توسعه ى اقتصادى، اجتماعى و فرهنگى جمهورى اسلامى ايران
4- . در ديدار رئيس جمهور و اعضاى هيئت دولت 1394/6/4

كشور را در اين برنامه ى ششم ان شاءالله تدوين خواهيد كرد. سه نقطه ى اصلى - البتّه برنامه بايد جامع باشد - وجود دارد: يكى اقتصاد است كه تكيه روى اقتصاد مقاومتى در آن برنامه بايد تجلى پيدا كند.(1)

توجّه به بخشهاى بيرون از دولت در برنامه ى اقتصاد مقاومتى

نكته ى ديگر(2) اين است كه بخشهاى بيرون از دولت ديده بشوند؛ حالا شما در مورد وزارتها و بخشهاى دولتى ممكن است ابلاغ كنيد؛ [امّا] بخشهايى وجود دارند خارج از دولت؛ اينها ميتوانند در اقتصاد مقاومتى نقش ايفا كنند، از جمله بسيج؛ من يك گزارشى [هم] ديدم. خيلى لازم است به نظر من - اگر وقت كنند آقاى رئيس جمهور يا لااقل آقاى جهانگيرى - كه بخواهيد و ببينيد مجموعه ى بسيج در مورد اقتصاد مقاومتى چه كارهايى ميتوانند انجام بدهند و ظرفيّتش را دارند؛ ظرفيّت خيلى خوبى است. بسيج چيز كمى نيست، چيز كوچكى نيست؛ بسيج يك مجموعه ى عظيم و آماده به كارى است؛ اينها را بخواهيد، ببينيد چه كار ميتوانند بكنند؛ اينها مى آيند امكانات خودشان را عرضه ميكنند و ميگويند اين كارها را هم كرده ايم. به نظر من امكاناتِ [خوبى هست]. حالا از جمله من بسيج را مثال زدم؛ بخشهاى گوناگونى هستند، افراد اقتصاددان و به اصطلاح اقتصادى عمل كنِ بيرونى؛ بعضى ها هستند كه شركتهايى دارند و كارهايى دارند، از ظرفيّتهاى اينها ميشود استفاده كرد. و همه ى اينها در آن برنامه ى كلّى بايد بيايد؛ يعنى برنامه ى كلّى، فقط ناظر به بخشهاى دولتى نبايد باشد. پس قدم اوّل، ايجاد اين برنامه بود با اين خصوصيّات.(3)

ص: 169


1- . در ديدار نمايندگان مجلس شوراى اسلامى 1393/3/4
2- . در برنامه ريزى هاى اقتصادى دولت
3- . در ديدار رئيس جمهور و اعضاى هيئت دولت 1394/6/4

الزام چهارم: تشكيل قرارگاه فرماندهى

ايجاد ستاد فرماندهى براى رصد عمليّات اقتصاد مقاومتى

يك ستاد قوى و هوشمند و نافذالكلمه تشكيل بشود. من البتّه اطّلاع دارم كه آقاى رئيس جمهور شورايى را تشكيل داده اند، خود ايشان هم شركت ميكنند، بسيار هم كار خوبى است؛ امّا اين آن ستاد فرماندهى نيست. خب آقاى رئيس جمهور كارهاى فراوان ديگرى هم دارند كه بايد به آنها هم برسند، نميشود كه همه ى وقت و همه ى همّت، صرف اين كار بشود. يك ستادى لازم است - مثل ستادهاى فرماندهى كه ما در دوره ى جنگ داشتيم و در بعضى از كارهاى ديگر هم يك ستادهاى فرماندهى ايجاد شده كه خود شما آقاى دكتر روحانى در اين مسائل تجربه داريد - يك ستاد فرماندهى لازم دارد كه به طور دائم رصد كند، نگاه كند، ببيند كدام دستگاه توانسته و پيش رفته، كجا مشكل وجود دارد. چون حرف زدن آسان است، برنامه ريزى هم خيلى مشكل نيست، [ولى] عمل كردن با اينها فرق دارد؛ خب آدم بخواهد در ميدان وارد بشود و پيش برود، گاهى اوقات يك موانعى پيش مى آيد كه قبلاً پيش بينى نشده، بعضى پيش بينى هم شده لكن موانعى است كه پيش مى آيد؛ بايستى آن ستاد بتواند به صورت ضربتى آن موانع را برطرف كند، راه را باز كند و پيش برود؛ و نافذالكلمه [باشد]، يعنى بايد گوش كنند؛ اين جور نباشد كه حالا مثل امروز كه آقاى جهانگيرى مكرّر ميگفتند پنج دقيقه [صحبت كنيد]، آقايان پنج دقيقه را مثلاً به 7 دقيقه و 10 دقيقه افزايش [ميدادند]؛ هرچه آن ستاد گفت، واقعاً همه آن حرف را بپذيرند.(1)

ايجاد قرارگاه اقتصاد مقاومتى براى جايگاه سنجى فعّاليّتها

بنده از برادران عزيزمان در دولت درخواست كردم كه يك قرارگاه اقتصاد مقاومتى تشكيل بدهند؛ فرماندهى برايش بگذارند. جنگ است ديگر؛ جنگ اقتصادى جنگ است؛ حالا در آن توپ و تير و تفنگ نيست امّا

ص: 170


1- . در ديدار رئيس جمهور و اعضاى هيئت دولت 1394/6/4

ابزارهاى خطرناك تر از توپ و تفنگ وجود دارد. يك جنگ است، قرارگاه لازم دارد، قرارگاه هم فرمانده لازم دارد. ما پيشنهاد هم كرديم، قبول هم كردند، كارهايى هم دارد انجام ميگيرد؛ منتها بايد اين كارها محسوس بشود، بايد اينها ديده بشود. فعّاليّتهاى دولتى - فرض كنيد فلان معامله اى كه در فلان جا انجام ميگيرد - بايد مشخّص بشود كه اين كجاى اقتصاد مقاومتى قرار ميگيرد؛ اين را ما به مسئولين عزيزمان تذكّر داديم كه فلان جا شما داريد فلان چيز را ميخريد يا فلان چيز را معامله ميكنيد، خيلى خب، در صحنه ى عرصه ى اقتصاد مقاومتى، اين معامله در كجاى اين جدول عظيم قرار ميگيرد؛ بايد مشخّص بشود. يعنى معيار همه ى كارهاى اقتصادى، فعّاليّتهاى اقتصادى ما بايستى برنامه ى عظيم و همه جانبه ى اقتصاد مقاومتى باشد.(1)

تأثير ستاد فرماندهى اقتصاد مقاومتى بر خروج از ركود

اشاره شد به مسئله ى ركود؛ خب، اين رشد سه درصدى كه اتّفاق افتاده، نشان دهنده ى اين است كه ركود تكان خورده؛ يعنى يك حركتى انجام گرفته؛ حالا بايد ديد اين رشد در كدام بخشها هست، در كدام بخشها منفى است؛ مجموع برآيند اين مثبت و منفى ها شده سه درصد. اگر چنانچه بطور جدّى با ركود مبارزه نشود، همين رشد سه درصد هم به خطر خواهد افتاد، تورّم هم بالا خواهد رفت، مشكل اشتغال هم پيش خواهد آمد. حالا من اينجا بگويم كه آقاى نعمت زاده اگر ميخواهند دنبال بكنند، تعداد كارخانه هايى را كه الان كار نميكنند - يعنى كارخانه اى است كه همه چيزش آماده است و الان كار نميكند - براى ما آمدند گزارش دادند؛ عدد و رقمى دقيق را؛ تعداد كارخانه هايى را كه زير پنجاه درصد دارند كار ميكنند مشخّص كردند؛ تعداد كارخانه هايى را كه زير هفتاد درصد دارند كار ميكنند مشخّص كردند. خب، حالا هفتاد درصد يك چيزى امّا زير پنجاه درصد!

ص: 171


1- . در ديدار اعضاى مجلس خبرگان رهبرى 1394/12/20

بعضى از اينها مشكل نقدينگى دارند؛ يعنى سرمايه درگردششان مشكل دارد - كه اين كار كار بانكها است، بايست بانكها جواب بدهند در اين زمينه؛ كه اگر در اقتصاد مقاومتى، همان كارگاه اساسى و ستاد فرماندهى راه بيفتد، به همه ى اينها ميتواند برسد - امّا مسئله ى بعضى از اينها مسئله ى نبود نقدينگى نيست، تسهيلات را هم طرف گرفته، كارخانه الان حاضر و آماده است، هيچ مشكلى ندارد، ماشينهايش هم آن طور كه حالا گفته اند بعضى از اينها اين جورى است كه ماشينها هم ماشينهاى نو است، لكن كار نميكند. چرا؟ براى اينكه تسهيلات را رفته جاى ديگرى خرج كرده؛ خب اين تعقيب قضائى دارد، اينها را بايد دنبال بكنيد، اينها را بايد بخواهيد. اينكه ميگوييم «ستاد فرماندهى»، براى خاطر اين است. اين طور چيزها، اين طور نكات دنبال خواهد شد. اگر به مسئله ى ركود رسيدگى نشود، روى همه ى نشانه ها و شاخصهاى اقتصادى اثر خواهد گذاشت. البتّه اين قانون اخير - قانونى كه اشاره كردند - قانون خوبى است، منتها قانون كافى نيست. حمايت از بنگاه هاى توليدى، تأمين نقدينگى، تأمين سرمايه درگردش، برخورد جدّى با كسانى كه واحدهاى توليدىِ آماده را راكد گذاشته اند، همه ى اينها كارهاى لازمى است. و من در جلسه ى قبل هم - يك جلسه اى كه با دوستان داشتيم - گفتم، باز هم تأكيد ميكنم: سيستم بانكى بايد نقش ايفا كند؛ يعنى سيستم بانكى بايد بطور كامل وارد ميدان بشود.(1)

تشكيل ستاد عمليّاتى براى تعيين تكليف دستگاه ها

عرض كرديم كه يك ستاد عمليّاتى فعّالى هم در دولت ان شاءالله تشكيل بشود كه دنبال كنند، تكليف هر دستگاهى را معيّن كنند كه كدام بخش از كار، به عهده ى كدام يك از دستگاه هاى اقتصادى و غيرخدماتى است؛ و زمان بندى كنند، معيّن كنند كه در چه مدّت و در چه زمانى اين وظيفه را

ص: 172


1- . در ديدار رئيس جمهور و اعضاى هيئت دولت 1394/6/4

آن دستگاه انجام خواهد داد و پيگيرى كنند تا اينكه ان شاءالله اين كار انجام بگيرد و اين تحرّك عظيم و همه جانبه ى ملّى تحقّق پيدا كند.(1)

*

چهارم، هماهنگى ميان بخشهاى گوناگون است كه البتّه سازوكار اين هماهنگى را بايد رؤساى قوا معيّن كنند. هماهنگى كمك خواهد كرد، هماهنگى بين مجلس و دولت، بين مجلس و دولت و قوه ى قضائيّه. در بخشهايى بدون هماهنگى نميشود حركت كرد؛ در بخشهايى هم هماهنگى داراى تأثير است ولو نه به آن اندازه؛ به هر حال هماهنگى لازم است. سازوكار هماهنگى را بايد رؤساى سه قوه ان شاءالله تهيّه كنند.(2)

ارتباط بين ظرفيّتهاى مراكز گوناگون؛ عامل پيشرفت اقتصادى

يك مسئله ى ديگر، عبارت است از همكارى و مرتبط كردن ظرفيّتها در بخشهاى گوناگون، تا از يكديگر خبر داشته باشند. آيا اين امكاناتى كه در «مپنا» هست، به اطّلاع بقيّه ى بخشهاى فعّال اقتصادى و صنعتى كشور رسيده ؟ آنها مطّلعند؟ آيا دانشگاه هاى كشور به طور كامل از ظرفيّتهاى «مپنا» مطّلعند؟ و آيا شما از ظرفيّتهاى دانشگاه ها مطّلعيد؟ البتّه گزارشى كه دوستان دادند،(3) ميگويند در اين زمينه ها فعّالند؛ لكن من نسبت به اين مسئله - مسئله ى همكارى و استفاده كردن از ظرفيّتهاى ديگر، مثل ظروف مرتبط - تأكيد ميكنم؛ همه از هم استفاده كنند و اين هم افزايى موجب پيشرفتهاى بيشترى خواهد شد.(4)

ص: 173


1- . در ديدار رئيس و اعضاى مجلس خبرگان رهبرى 1394/6/12
2- . در جلسه ى تبيين سياستهاى اقتصاد مقاومتى 1392/12/20
3- . آقاى على ربيعى (وزير تعاون، كار و رفاه اجتماعى) و آقاى عبّاس على آبادى (رئيس هيئت مديره ى گروه مپنا)
4- . در ديدار كارگران در گروه صنعتى مپنا 1393/2/10

تبيين سه بخش از وظايف فرماندهىِ قرارگاه اقتصاد مقاومتى

من يك فرصتى دارم در اين ديدار كه اوّلاً تشكّر كنم از زحماتى كه دوستان دارند در بخشهاى مختلف ميكشند، بخصوص در همين زمينه ى مسائل اقتصاد مقاومتى كه حالا اسم آقاى جهانگيرى را آورديم، و ايشان در نقش اداره كننده و فرماندهى قرارگاه اين اقدام بزرگ، بنا است نقش ايفا كنند. بنده اصرار بر اين معنا دارم كه به معناى واقعى كلمه، فرماندهى صورت بگيرد؛ [چون] دستگاه ها، خب سياستهايى دارند، كارهايى دارند، كارهاى متعارف و معمولى دارند؛ نقش فرماندهى اين است كه ملاحظه كند ببيند كدام يك از اين كارها در چهارچوب سياست اقتصادى ميگنجد، و كدام نسبت به اقتصاد مقاومتى بى تفاوت است، و كدام ضدّ اقتصاد مقاومتى است. اينها بايد سنجيده بشود؛ آن دسته ى اوّل تقويّت بشود؛ دسته ى دوّم، حتّى المقدور كشانده بشود به سمت اقتصاد مقاومتى؛ دسته ى سوّم بطور كامل جلوگيرى بشود. يعنى اين انتظار است. خب، بنده خبر دارم كه واقعاً آقايان كار ميكنند و مشغولند؛ هم ايشان و هم همكارانشان؛ و بايد تشكّر كنيم از اينكه اين كار را ميكنند.(1)

فرماندهى قرارگاه اقتصاد مقاومتى؛ مركز توأمان «فكر» و «عمل»

من البتّه احساس ميكنم اين مجموعه اى كه در نظر گرفته شده، ميتواند اين كار را انجام بدهد. مجلس هم ان شاءالله كمك ميكند؛ دستگاه هاى ديگر هم هركدام به نحوى ميتوانند نقش ايفا كنند؛ نهادهاى انقلابى ميتوانند در اين زمينه واقعاً نقش ايفا كنند. مهم اين است كه اين مركزيّت، مركزيّت فكر و عمل است؛ خصوصيّت فرماندهى اين است؛ يعنى هم فكر است، هم عمل؛ فقط يك ستاد هماهنگ كننده نيست بلكه مركز فرماندهى است، قرارگاه است. ما در آن جلسه اى كه اين مسئله را بحث كرديم، فرق قرارگاه و ستاد را گفتيم: قرارگاه، مركز فرماندهى عمليّات است، مثل قرارگاه هاى نظامى؛

ص: 174


1- . در ديدار نوروزى جمعى از مسئولين كشور 1395/1/18

يعنى از دستگاه هاى مختلف بهره ميگيرد براى اجراى آن هدفى كه ترسيم شده. بنابراين هم مركز فكر است و بايد بنشينند فكر كنند، و هم مركز عمل است؛ يعنى بايد دستور داده بشود، پيگيرى شود، نتايج كار ديده بشود؛ اين كارها بايد ان شاءالله انجام بگيرد؛ انتظار ما اين است و من كاملاً اميدوارم كه ان شاءالله اين كار انجام بگيرد(1).

پيگيرى و تمركز؛ لوازم مهمّ مديريّت «اقتصاد مقاومتى»

بنده معتقدم ما از لحاظ مديريّت هم كمبود نداريم؛ ما انصافاً مديران خيلى خوبى در كشور داريم. بنده خب سالها تجربه دارم؛ من هم در دولت بودم، هم در بيرون دولت ناظر دولتهاى مختلف بودم؛ ما حقّاً و انصافاً مديران زبده اى داريم؛ هم از لحاظ انگيزه مديريّتشان خوب است، هم از لحاظ فكر اهل مديريّتند، هم از لحاظ عمل [اهل] مديريّتند. ما مدير كم نداريم؛ ما پيگيرى و تمركز [لازم داريم]، كه عمده تمركز است؛ تمركز تصميم گيرى، تمركز فرماندهى، تمركز اجرا.(2)

الزام پنجم: نظارت و قانونگذارى

وظيفه ى نظارتى همه ى سطوحِ مرتبط با اقتصاد مقاومتى

مسئله ى پنجم، نظارت در همه ى سطوح است؛ بايد نظارت بشود؛ هم رؤساى قوا بايد دستگاه هاى خودشان را تحت نظارت قرار بدهند، هم مجمع تشخيص موظّف است كه به مسئوليّت نظارتى كه داده شده به طور كامل عمل كند و ببيند كه چه دارد اتّفاق مى افتد، رهبرى و دستگاه ما هم نظارت خواهد كرد ان شاءالله. بنابراين نظارت يكى از الزامات اصلى است.(3)

ص: 175


1- . در ديدار نوروزى جمعى از مسئولين كشور 1395/1/18
2- . همان
3- . در جلسه ى تبيين سياستهاى اقتصاد مقاومتى 1392/12/20

تقنين و نظارت؛ دو وظيفه ى مهمّ مجلس در اقتصاد مقاومتى

آنچه در مجلس محترم انجام گرفته است - كه من هم قبلاً گزارش آن را داشتم، امروز هم رئيس محترم مجلس بيان كردند -(1) مشكور است؛ دولتى ها هم فعّاليّتهايى كردند، منتها بايد قدم به قدم دنبال بشود؛ هم در زمينه ى تقنين، هم در زمينه ى نظارت. در زمينه ى تقنين، فراهم آوردن قوانين مناسب يا حذف كردن قوانين مزاحم - كه اهمّيّت اين كار دوّم از كار اوّل كمتر نيست؛ بعضى از قوانين حقيقتاً مزاحمند يا معارضند - حذف قوانين معارض و تصويب قوانينى كه به بخشهاى گوناگون اقتصاد مقاومتى كمك كند، يكى از كارهاى مهم است. در زمينه ى نظارت هم نظارت برعملكرد دولت كه مجرى اين حركت بزرگ و وارد در اين ميدان است، به عهده ى مجلس است. البتّه در مورد تقنين، دولت محترم بايد لوايح مناسب را بياورد؛ مجلس نميتواند صرفاً به طرحها متّكى باشد؛ بايد لايحه بياورند. اين را هم من عرض بكنم و تأكيد كنم كه هيچ جاى ديگرى هم نميتواند به جاى مجلس در زمينه ى تصويب قوانين، در مسائل مربوط به اقتصاد مقاومتى و امثال آن دخالت بكند؛ مجلس است كه بايستى قانون را تصويب كند - تشخيص بدهد، و آنچه لازم است تصويب كند - يا قانونى را حذف كند و از دُور خارج كند(2).

رفع موانع قانونى و مزاحم در اجراى اقتصاد مقاومتى

رفع موانع است. موانعى وجود دارد كه اينها را ميشود برداشت: موانع قانونى [وجود دارد] - كه من به رؤساى محترم سه قوه در آن جلسه اى كه داشتيم گفتم «قانون روى قانون آمدن» كار را مشكل ميكند، قوانين

ص: 176


1- . در گزارش رئيس مجلس عنوان شد: «پس از ابلاغ سياستهاى كلّى اقتصاد مقاومتى، دبيرخانه اى در مركز پژوهشهاى مجلس ايجاد شد تا با همكارى انجمنهاى علمى كشور، كميسيونهاى تخصّصى مجلس، معاونين قوانين و نظارت رئيس مجلس و با اشراف نايب رئيس مجلس و هماهنگى با دولت، اين سياستها را محقّق سازد.»
2- . در ديدار نمايندگان مجلس شوراى اسلامى 1393/3/4

مزاحم را بايد برداشت؛ اين كار را مجلس ميتواند انجام بدهد؛ والاّ ما حالا قوانينى داريم، [اگر] باز يك قانونى روى آن قانون وضع بكنيم، قابل تفسير و مشكل تراشى است؛ بايد ملاحظه كرد، دقّت كرد، قوانين مزاحم را پيدا كرد - موانع حقوقى و قضائى هم وجود دارد؛ اينها را بايد شناسايى كرد و برداشت. بايستى فعّالان اقتصادى، كارآفرينان، مبتكران، سرمايه گذاران، دانشمندان، احساس كنند كه با موانع غيرمعقول مواجه نيستند، بتوانند حركت كنند.(1)

وظيفه ى مجلس در پرداختن به اقتصاد درون زا

مسئله ى اقتصاد درون زا را ما مطرح كرديم؛ مردم مجلسى ميخواهند كه براى اقتصاد درون زا، به معناى واقعى كلمه وقت گذارى كند، ريل گذارى كند و دولت موظّف بشود بر اساس اين حركت بكند؛ آنچه مردم ميخواهند اينها است.(2)

ثبات قوانين؛ نقش مهمّ مجلس در تسهيل اقتصاد مقاومتى

يك مسئله، مسئله ى ثبات در قوانين است كه اين به عهده ى مجلس است. مراقب باشند مدام قوانين مربوط به مسائل اقتصادى از جمله مسائل مربوط به كار را هرروز عوض و بدل نكنند كه بشود آن كسانى كه ميخواهند برنامه ريزى كنند، برنامه ريزى كنند.(3)

حركت لازم قضائى و قانونى در اجراى اقتصاد مقاومتى

يك الزامات قانونى و حقوقى و قضائى هم در مجموعه ى اقتصاد مقاومتى وجود دارد؛ دو قوّه ى ديگر حاضرند همكارى كنند، هم قوه ى مقنّنه

ص: 177


1- . در جلسه ى تبيين سياستهاى اقتصاد مقاومتى 1392/12/20
2- . در ديدار مردم نجف آباد 1394/12/5
3- . در ديدار جمعى از كارگران سراسر كشور 1394/2/9

- مجلس - در اين زمينه آماده است براى همكارى؛ [مثلاً] قانونى هست كه شما قانون را بايد عوض كنيد يا اصلاح كنيد يا قانون جديدى را بر اين قوانين اضافه كنيد؛ احتياج به اين چيزها پيدا ميكنيد؛ يا يك جايى يك حركت قضائى لازم است؛ همه ى اينها را دو قوه حاضرند همكارى كنند براى اينكه اين اقتصاد مقاومتى انجام بگيرد.(1)

بررسى علل نتيجه ندادن تلاشهاى اقتصادى مسئولين

من نسبت به كارگرها و نسبت به كارفرماها و نسبت به مديران و نسبت به مسئولان دولتى - نسبت به همه ى اينها - خوش بينم؛ من به كسى بدبين نيستم. منتها كارها يك جاهايى ميلنگد؛ ببينيد اين لَنگِش كار كجا است، چرا ميلنگد و اشكال كار كجا است. شما داريد با چند لوله ى قطور در اين استخر بزرگ دائماً آب ميريزيد، [امّا] مدام از سقف پُر نميشود؛ خب بگرد ببين شكافش كجا است، رخنه اى كه در اين استخر است كجا است كه آب از آنجا ميرود و استخر پُر نميشود؛ مسئولين بگردند اين چيزها را پيدا كنند.(2)

الزام ششم: كمك و همكارى مردم با مسئولين

اقتصاد مقاومتى؛ وظيفه ى عمومى همه ى مردم و مسئولين

اقتصاد مقاومتى به معناى مقاوم ساختن پايه هاى اقتصاد، يكى از وظايف عمومى امروز ما است و همه ميتوانند در آن نقش ايفا كنند، هم مسئولين و مسئولين قواى سه گانه، هم آحاد مردم، هم كسانى كه داراى مهارت كارند، هم كسانى كه داراى سرمايه اند، هم صاحب نظران. البتّه آنچه كه ما عرض كرديم، خلاصه اى بود از آنچه بايد گفت؛ به عهده ى صاحب نظران است كه تفصيلات اينها را عرض بكنند.(3)

ص: 178


1- . در ديدار رئيس جمهور و اعضاى هيئت دولت 1394/6/4
2- . در ديدار كارگران 1395/2/8
3- . در جمع زائران حرم مطهّر رضوى 1393/1/1

معنا و لوازمِ حماسه ى اقتصادى متوجّه دولت و ملّت

ما عرض كرديم «حماسه ى سياسى» و «حماسه ى اقتصادى». حماسه ى اقتصادى فقط دست دولت نيست؛ البتّه برنامه ريزى هاى دولت مؤثّر است. حماسه يعنى واقعه ى جهادگونه و پرشور؛ اين را بايد ملّت ايران و مسئولان كشور مورد نظر قرار دهند؛ ضعفها را، خلأها را پُر كنند؛ اوّل بشناسند. در همه ى برنامه ريزى ها بايد زندگى و معيشت طبقات ضعيف مورد توجّه قرار گيرد؛ بعد براى آنها برنامه ريزى كنند. اين ميشود حماسه. آحاد مردم، چه در مصرفشان، چه در توليدشان؛ بخشهاى مولّد يك جور، بخشهاى مصرف كننده يك جور، بخشهاى خدمات يك جور؛ بدانند كه براى پيشرفت كشور حركتِ جهش گونه لازم است، خلق حماسه لازم است؛ آن وقت كشور پيش خواهد رفت، استقرار پيدا خواهد شد.(1)

انسجام ملّى و كمك به مسئولين در حركت عظيم اقتصاد مقاومتى

البتّه شرط اصلى تحقّق اينها هم همين همدلى و هم زبانى و همين انسجامى است كه رئيس جمهور محترم بيان كردند؛ بايد دولت را كمك كرد، بايد مسئولين را كمك كرد، [چون] اينها وسط ميدانند. از تعارضهاى زائد و حاشيه سازى هاى زائد بايد پرهيز بشود؛ حاشيه سازى از هرطرفى غير مقبول و نامطلوب است. همه كمك كنند و اين حركت عظيم ان شاءالله به نتيجه برسد. اين عرض ما در زمينه ى مسائل اقتصاد. اعتقاد بنده اين است كه ما ميتوانيم در زمينه ى اقتصاد كارهاى بزرگى را انجام بدهيم و اميدوار باشيم كه ان شاءالله از اين گذرگاه دشوار عبور خواهيم كرد.(2)

*

و البتّه بايد مردم كمك كنند. من به شما عرض بكنم كه مردم - چه افراد سياسى، چه افراد اقتصادى، چه آحاد مردم - بايد به دولت كمك كنند، به

ص: 179


1- . در ديدار كارگران و فعّالان بخش توليد كشور 1392/2/7
2- . در ديدار مسئولان نظام 1394/4/2

مسئولين كشور كمك كنند. اين كار البتّه فقط هم كار دولت نيست؛ هر سه قوه بايد با يكديگر همكارى كنند تا كار پيش برود؛ و مردم هم بايد كمك كنند به اينها؛ اين كمك لازم است و جدّيّت مسئولين بخصوص قوه ى مجريّه هم لازم است.(1)

ايجاد همدلى و همزبانى در اقتصاد مقاومتى

در مورد اقتصاد مقاومتى، خوشبختانه در كشور هم زبانى هست، [امّا] مشكل ما در همدلى است؛ آدم ميترسد هم زبانى باشد، همدلى نباشد.

اى بسا هندو و ترك هم زبان / اى بسا دو ترك چون بيگانگان

پس زبان همدلى خود ديگر است / همدلى از هم زبانى بهتر است(2)

خب، اين هم زبانى هست، همدلى هم بايد انجام بگيرد، يعنى از بُن دندان به مسئله ى اقتصاد مقاومتى بايد باور آورده شود؛ باور كنيم كه كليد حلّ مشكلات كشور در داخل است؛ ستون فقراتش هم تقويّت توليد داخلى است كه حالا اين كارى كه شما كرديد - قانون برداشتن موانع توليد -(3) كار خوبى است و شنيدم - آن طورى كه گزارش شد به من - كار كارشناسى شده ى خوبى هم بوده؛ اينها بايد دنبال بشود؛ بايد همه اين را باور كنند.(4)

جدّيّت مسئولين و همكارى مردم در اقتصاد مقاومتى

اينها را چه كسى بكند؟(5) ما در اين سالها خيلى هشدار داديم؛ مسئولين هم خيلى تلاش كردند، امّا نه آن هشدارهايى كه بنده دادم كافى است،

ص: 180


1- . در جمع زائران حرم مطهّر رضوى 1395/1/1
2- . مولوى، مثنوى معنوى، دفتر اوّل (با اندكى تفاوت)
3- . لايحه رفع موانع توليد رقابت پذير و ارتقاى نظام مالى كشور، در اوّل ارديبهشت 1394 به تصويب مجلس شوراى اسلامى رسيد.
4- . در ديدار نمايندگان مجلس شوراى اسلامى 1394/3/6
5- . سرفصلهاى اقتصاد مقاومتى كه در همين ديدار بيان شده است.

نه آن تلاشى كه مسئولين كردند كافى است؛ اينها كافى نيست. بايد كار جدّى انجام بگيرد؛ مردم هم بايستى كمك كنند به دولت، به مسئولين، به قوه ى قضائيّه تا بتوانند اين كارها را انجام بدهند. ما ميتوانيم؛ ما در مقابل اَلَم شنگه اى(1) كه دشمنان ما سر تحريم و اين حرفها درمى آورند، ميتوانيم ايستادگى كنيم؛ ميتوانيم هدفهاى آنها را ناكام بگذاريم. وقتى اين كارها را نكنيم، اين فعّاليّتها را نكنيم، آن وقت نتيجه همين ميشود كه حالا ملاحظه ميكنيد؛ دشمن مينشيند آنجا، براى برنامه ى هسته اى ما شرطوشروط معيّن ميكند؛ بعد هم ميگويد اگر اين شرطوشروط را قبول نكرديد، اين جور و آن جور تحريم ميكنم؛ خب، همين ميشود ديگر.(2)

الزام هفتم: بايسته هاى مرتبط با كارگر و كارفرما

وظايف سرمايه گذار و كارگر در ايجاد همدلى در اقتصاد مقاومتى

اشاره

اين البتّه لوازمى دارد؛ هم سرمايه گذار، هم كارگر، هم مصرف كننده، هم دستگاه هاى متولّى دولتى، همه وظايفى دارند؛ اين كار، يك بُعدى نيست؛ همه بايست با هم [همكارى كنند]. اينكه ميگوييم همدلى و هم زبانى مردم با دولت، معنايش اين است؛ يعنى همه با هم همكارى كنند تا اين سنگ بزرگ را بردارند، اين صخره ى بزرگ را از سر راه حركت كشور بردارند.(3)

1. تبيين نقش عبادى سرمايه داران در اجراى اقتصاد مقاومتى

سرمايه گذار و كسانى كه امكان دارند، بايستى سرمايه گذارى كنند. بنده ميشناختم افرادى را كه ميتوانستند پولشان را ببرند در بخشهاى پر درآمدى كه غيرتوليدى است صرف كنند، نكردند؛ گفتند نميكنيم؛ ميخواهيم به كشور

ص: 181


1- . سروصدا و دادوفرياد
2- . در ديدار مردم آذربايجان به مناسبت سالگرد قيام بيست ونهم بهمن سال 1356 در حسينيه ى امام خمينى (ره) 1393/11/29
3- . در ديدار جمعى از كارگران سراسر كشور 1394/2/9

خدمت كنيم؛ آمدند در توليد سرمايه گذارى كردند، با سود كمتر، درآمد كمتر؛ براى خاطر اينكه فهميدند كشور احتياج دارد؛ خب، اين عبادت است. سرمايه گذارى كه فكر نياز كشور را ميكند و پول را نميبرد در راه دلّالى و كارهاى پر درآمد و مضرّ براى كشور صرف كند و مى آيد صرف ميكند در سرمايه گذارى، اين كارش حسنه است، بنابراين سرمايه گذار نقش دارد.(1)

2. تبيين نقش عبادى كارگران در اجراى اقتصاد مقاومتى

كارگر درستكار نقش دارد. كارگرى كه سختى هاى كار را تحمّل ميكند - كار سخت است ديگر؛ كار جسمانى يكى از امور سخت در زندگى است - كارگرى كه عمر خود را، وقت خود را، نيروى خود را صرف ميكند تا كار را تميز از آب دربياورد، دارد عبادت ميكند؛ اين حسنه است. من مكرّر در اين ديدارهاى با شما عزيزان، اين روايت را از قول پيغمبر اكرم نقل كرده ام كه: «رحم الله امرأً عمل عملاً فاتقنه» (2) رحمت خدا بر آن آدمى كه كارى را كه انجام ميدهد، محكم كارى ميكند؛ چه در كار صنعتى، چه در كار كشاورزى، چه در مسائل گوناگون كارگرى؛ وقتى كار متقن و محكم كارى شد، محصولْ تميز از آب درمى آيد، محكم از آب درمى آيد. اين هم نقش كارگر؛ اين هم ميشود عبادت.(3)

نتيجه ى عمل توليدكننده و مصرف كننده به دستورات اقتصادى اسلام

من تأكيد ميكنم، اصرار ميكنم، از همه ى ملّت ايران درخواست ميكنم، برويد به سمت مصرف توليدات داخلى؛ اين كار كوچكى نيست، اين كار كم اهميّتى نيست؛ اين يك كار بزرگ است. البتّه دستگاه هاى حكومتى و دولتى - دولتى به معناى عام - در اين جهت وظيفه ى مضاعف دارند.

ص: 182


1- . در ديدار جمعى از كارگران سراسر كشور 1394/2/9
2- . شواهد التنزيل، ج 1، ص 5
3- . در ديدار جمعى از كارگران سراسر كشور 1394/2/9

فلان وزارتخانه، فلان سازمان، فلان اداره وقتى ميخواهد جنس داخلىِ خودش را تأمين كند، مطلقاً بايد از جنس خارجى استفاده نكند؛ بروند سراغ توليدات داخلى. البتّه از اين طرف هم از توليدكننده ى داخلى - چه آن مدير، چه آن كارگر، چه آن سرمايه گذار - خواسته ميشود و اصرار ميشود كه كار را تميز، درست و كامل ارائه دهند. هر دوى اينها اشاره ى اسلام و دستور دين مقدّس ما است. استحكام كاررا خدا از ما خواسته است، احترام به كارگر را هم خدا از ما خواسته است؛ امنيّت زندگى و شغلى كارگر را خدا از ما خواسته است، امنيّت سرمايه را هم خدا از ما خواسته است.

اينها وقتى در كنار هم مورد ملاحظه قرار بگيرند، اين افراط و تفريطهايى كه با نامهاى گوناگون به وجود آمد، چه در منطقه ى فعّاليّت اقتصاد ليبرال و به قول خودشان آزاد - آزاد يعنى آزاد براى سرمايه دار، امّا زندان و حبس و فشار براى طبقه ى مظلوم و فقير؛ كه امروز شما داريد در اروپا واكنشها و بازخوردهايش را ملاحظه ميكنيد - و چه در عرصه ى سوسياليسم، به وجود نمى آمد.(1)

كارآفرينى؛ معناىِ ايجاد اقتصاد مقاومتى واقعى در كشور

ما بايد يك اقتصاد مقاومتىِ واقعى در كشور به وجود بياوريم. امروز كارآفرينى معنايش اين است. دوستان درست گفتند كه ما تحريمها را دور ميزنيم؛ بنده هم يقين دارم. ملّت ايران و مسئولين كشور تحريمها را دور ميزنند، تحريم كنندگان را ناكام ميكنند؛ مثل موارد ديگرى كه در سالهاى گذشته در زمينه هاى سياسى بود كه يك اشتباهى كردند، يك حركتى انجام دادند، بعد خودشان مجبور شدند برگردند، يكى يكى عذرخواهى كنند. چند مورد يادتان هست لابد ديگر. حالا جوانها نميدانند. در اين ده بيست سال اخير، از اين كارها چند بار انجام دادند. اين دفعه هم همين جور

ص: 183


1- . در ديدار كارگران و فعّالان بخش توليد كشور 1392/2/7

است. البتّه تحريم براى ما جديد نيست، ما سى سال است تو تحريميم. همه ى اين كارهايى كه شده است، همه ى اين حركت عظيم ملّت ايران، در فضاى تحريم انجام گرفته؛ بنابراين كارى نميتوانند بكنند. خب، ولى اين دليلى است براى همه ى مسئولان و دلسوزان كشور كه خود را موظّف بدانند، مكلّف بدانند به ايجاد كار، به توليد، به كارآفرينى، به پر رونق كردن روزافزون اين كارگاه عظيم؛ كه كشور ايران حقيقتاً امروز يك كارگاه عظيمى است. همه خودشان را بايد موظّف بدانند.(1)

توجّه به جنبه ى والاى اقتصادى و انسانى كارآفرينى

اگر كسى بتواند زمينه ى كار را فراهم بكند، يك عبادت انجام داده است. نگاه به اين كارى كه توليد ميشود، فقط از جنبه ى اين نباشد كه ما يك بيكار را دستش را به يك كارى بند ميكنيم تا يك درآمدى داشته باشد؛ خب، اينكه البتّه خيلى چيز خوبى است، لازم است، بلاشك. يعنى كارآفرينى، ايجاد اشتغال در كشور موجب ميشود كه ثروت توليد بشود؛ همچنانى كه سرمايه و سرمايه دار، ايجاد كار ميكند - چه سرمايه ى مالى، چه سرمايه ى علمى - كارگر هم ايجاد سرمايه ميكند، ايجاد ثروت ميكند. اين البتّه يك جنبه ى مهمى است در اشتغال، امّا اهمّيّت اشتغال فقط اين نيست. يك بعد ديگر اهمّيّت اشتغال اين است كه شما يك گنج را داريد استخراج ميكنيد. يك انسانى كه در او استعدادهايى وجود دارد، ميتواند توليد كند، ميتواند بيافريند، اين افتاده بود آنجا، شما دست او را به كار بند كرديد، اين گنجينه ى درونى استخراج شد؛ خيلى اهميّت دارد. انسانى كه كار ندارد، اشتغال ندارد، يك استعداد پنهانِ مخفىِ خداداده را غالباً بدون اختيار خودش راكد گذاشته، وقتى شما اين انسان را مشغول كار ميكنيد، اين چشمه كه در درون بود و از او استفاده اى نميشد، تشنه اى از او سيراب نميشد، اين چشمه را شما به جريان مى اندازيد. پس اشتغال

ص: 184


1- . در ديدار جمعى از كارآفرينان سراسر كشور 16/6/1389

و اشتغال آفرينى، هم جنبه ى اقتصادى بزرگى دارد، هم جنبه ى انسانىِ خيلى والايى دارد.(1)

احساس مسئوليّت؛ اوّلين نقش كارگران در «اقتصاد مقاومتى»

امّا در مورد نقش كارگران و مسئله ى كار و بنگاه هاى كارى و كارگرى در اقتصاد مقاومتى كه اين مسئله ى مهمّى است... مسئله ى كار نقش دارد در اقتصاد مقاومتى. خب، كارگر چه كار كند تا در اقتصاد مقاومتى بتواند سهيم باشد؟ همه نقش دارند؛ كارگر هم نقش دارد، كارفرما هم نقش دارد، دولت هم نقش دارد، مسئولين گوناگون هم همه نقش دارند. نقش كارگر در درجه ى اوّل احساس مسئوليّت است؛ يعنى كارگر در آن كارى كه به او محوّل است بايد احساس مسئوليّت كند - همه مان بايد احساس مسئوليّت كنيم - و كارى را كه به او سپرده شده است بايد مسئولانه انجام بدهد؛ كيفيّت را بايد افزايش بدهد. همه ى آحاد كارگرى بايد در فكر اين باشند، درصدد اين باشند كه كيفيّت كار را بالا ببرند؛ اين بركت ايجاد ميكند، هم براى خود او، هم براى جامعه. در بازار بزرگ مشهد كفّاشى بود كه معروف بود كفشهايى كه ميسازد، چرم كفش و كف كفش پاره ميشود امّا دوخت كفش از بين نميرود؛ يعنى محكم كارى اين جورى است. كارى كنيم كه دوخت ما، آن كارى كه دست ما است، درست و با كيفيّت و با استحكام انجام بگيرد؛ اين وظيفه ى كارگر است.(2)

لزوم اهتمام كارگران براى توليد كالاهاى باكيفيت

كارگرها بايد اين ميدان را پيدا كنند كه كار خودشان را در خدمت نظام و رونق و حركت اقتصادى مردم قرار دهند و به بهترين وجه به توليد كالاهاى با كيفيّت بپردازند. از رسول اكرم (ص) نقل شده است

ص: 185


1- . در ديدار جمعى از كارآفرينان سراسر كشور 1389/6/16
2- . در ديدار كارگران 1395/2/8

كه فرمود: «رحم الله امرأ عمل عملاً فاتقنه»(1)؛ يعنى رحمت خدا بر آن آدمى كه كار را با محكم كارى انجام دهد. شما بايد كار خود را به بهترين وجه عرضه كنيد. بدانيد كه تلاش شما پيش خدا محفوظ است؛ حال آن كارفرماى دولتى و غير دولتى، تلاش شما را درك بكند يا نكند و پاداش مناسب را بدهد يا ندهد. البتّه بايد تلاش شما را درك كنند و متناسب با آن پاداش بدهند. نفس اين محكم كارى، مطلوب خداى متّعال است و ما بايد اين ارزش را در نظر داشته باشيم.(2)

برخى الزامات مورد نياز براى افزايش كيفيّت كارِ كارگر

اشاره

خب، گفتن اين [حرف] آسان است، عمل كردنش چه جورى است ؟ اينكه خداى متّعال از زبان پيغمبر فرمود: «رحم الله امرأً عمل عملاً فاحكمه» (3) - كه بنده اين حديث را شايد دَه ها بار تا حالا خوانده ام - رحمت خدا بر آن انسانى كه كارى را انجام ميدهد و آن را محكم انجام ميدهد، محكم كارى ميكند، خب اين الزاماتى دارد.

چه كار كنيم كه كارگر اين توانايى را پيدا كند كه كيفيّت كار را بالا ببرد؟ يك مقدار از اين الزامات بر عهده ى دولت است، يك مقدار بر عهده ى مديران است، يك مقدار بر عهده ى مردم است، يك مقدار هم بر عهده ى خود كارگر است.(4)

الف) افزايش آموزشهاى فنّى - حرفه اى

يكى از كارهايى كه بايد انجام بگيرد تا كارگر بتواند كيفيّت كار را بالا

ص: 186


1- . شواهد التنزيل، ج 1، ص 5
2- . درمراسم بيعت كارگران سراسر كشور 1368/4/5
3- . در انتهاى حديث مذكور «فأتقنه» آمده است كه در كتاب «شواهد التنزيل، ج 1، ص 5» موجود است. امّا حديث ديگرى در امالى صدوق، ص 385 آمده است كه عبارتست از: «و لكنّ الله عزّ و جلّ يحبّ عبدا إذا عمل عملا فأحكمه».
4- . در ديدار كارگران، 1395/2/8

ببرد مهارت افزايى است؛ همين فنّى حرفه اى كه ايشان گفتند؛ بنده سالها است هر وزير آموزش وپرورشى، هر وزير كارى كه بر سر كار آمده است، روى مسئله ى فنّى حرفه اى ها تكيه كردم، تأكيد كردم؛ اين را بايد جدّى گرفت، اين يك كار اساسى است. مهارت كارگر را بايد بالا برد؛ كارگر ساده كه نميتواند صرفاً با تجربه ى خودش پيش برود؛ خب، البتّه تجربه هم مؤثّر است امّا آموزش لازم است. مهارت كارى بر عهده ى مسئولان است؛ همين فنّى حرفه اى ها و انواع كارهاى ديگرى كه ميشود انجام داد براى مهارت افزايى كارگر؛ كارفرما هم مؤثّر است، دولت هم مؤثّر است.(1)

ب) تأمين امنيّت شغلى كارگران

يك مسئله، مسئله ى امنيّت شغلى كارگر است؛ اگر ذهن كارگر مشغول باشد كه آيا فردا در اين كارگاه خواهد بود يا نه، دستش به كار نميرود؛ بايد امنيّت شغلى به وجود بيايد؛ اين هم راه هايى دارد، اين هم باز از مسئوليّتهاى مسئولين گوناگون دولتى و مديران و كارفرمايان و ديگران است؛ فقط هم مربوط به وزارت كار نيست؛ به بخشهاى مختلف ارتباط پيدا ميكند؛ بايد كارى كنند كه امنيّت شغلى وجود داشته باشد.(2)

ج) تدبير مسئولين براى جلوگيرى از انواع تعطيلىِ كارخانه ها
ج/ 1) نوع اوّل: تعطيلى بخاطر كمبود امكانات كارفرما

تعطيلى كارگاه ها جزو آفتهاى بزرگ است؛ جزو مصيبتهاى كارگر، يكى اين است كه اين كارگاه تعطيل بشود. تعطيلى دو جور است: يك تعطيلى به خاطر اين است كه امكانات كارفرما كفاف كار را نميدهد. فرض بفرماييد نقدينگى اش كم است يا موادّ اوّليّه ندارد يا ماشينهايش فرسوده است و نميتواند؛ خب، اين يك وظايفى را ايجاد ميكند براى كسانى كه موادّ اوّليّه

ص: 187


1- . در ديدار كارگران، 1395/2/8
2- . همان

دست آنها است، نقدينگى دست آنها است، ساختن و تبديل كردن ماشينها دست آنها است؛ وظيفه ى آنها است و بايد كمك كنند به اين كارفرما. بانكها مسئولند، دستگاه هاى واردات و صادرات مسئولند، بخشهاى صنعتى و فنّاورى مسئولند، شركتهاى دانش بنيان و مجموعه ى اين جريانها مسئولند. اين يك جور تعطيلى كارگاه ها است؛ كارفرما در اينجا تقصيرى ندارد كه كارگاه تعطيل ميشود امّا عواملى موجب تعطيل ميشود؛ اين عوامل را ميشود برطرف كرد؛ سخت است امّا ميشود. بايد اين عوامل را بگردند پيدا كنند و برطرف كنند؛ يكى از كارهاى مهم و بزرگ دستگاه هاى ما و مديران ما اين است. اين يك جور تعطيلى است،(1)

ج/ 2) نوع دوّم: تعطيلى بخاطر سوء استفاده ى كارفرما
اشاره

يك جور تعطيلى كارگاه ها تعطيلى هاى از روى سوءاستفاده است. طرف، كارخانه اى را خريده است - مثلاً از دستگاه هاى دولتى منتقل شده يا يك جورى خريده - بعد ميبيند صرفه ى او به اين است كه از زمين اين استفاده كند، از متراژ آن استفاده كند، اين كارگاه به ضررش است؛ كارگاه را به يك بهانه اى تعطيل ميكند. از اينها هم داريم؛ بنده گزارش دارم. با اينها هم بايد برخورد كرد؛ با اينها بايد برخورد جدّى كرد. اين را من شايد يك بار ديگر در همين جمع كارگرى گفتم؛ وام را ميگيرد - مثلاً فرض كنيد براى واردات موادّ اوّليّه يا براى توليد كارگاه - بعد اين وام را ميرود صرف ساختمان سازى در فلان نقطه اى ميكند كه درآمدش چندين برابر آن است. با اينها بايد برخورد بشود؛ اينها بايد دنبال بشود؛ دستگاه قضائى مسئول است، دولت مسئول است، دستگاه هاى گوناگون مسئولند، دستگاه هاى اطّلاعاتى مسئولند. مسئله اين نيست كه يك نفرى ميخواهد پولدار بشود و از يك راهى دارد استفاده ميكند؛ ما كه با پولدار شدن زيد و عمرو مخالفتى نداريم؛

ص: 188


1- . در ديدار كارگران 1395/2/8

خب، بروند پولدار بشوند امّا چرا اين پولدارى را از راه لگد گذاشتن و قدم گذاشتن بر سر جامعه ى كارگرى و جماعت مردم محروم بايد انجام بدهند؟ جلوى اين بايد گرفته بشود.(1)

مراقبت از سرمايه دارانِ سوءاستفاده چى

بارها گفته ام؛ آدم هاى سوءاستفاده چى، قانون دانهاى قانون شكن، كسانى كه بلدند چه جورى سر مأمور و مسئول و رئيس و مرئوس و آدم كوچه و بازار را بپيچانند، براى اينكه به يك طعمه اى دست پيدا كنند؛ اينها كارخانه را بخرند، بعد به بهانه هاى گوناگون كارخانه را زمين گير كنند، كارگرها را بيكار كنند؛ بعد از ماشين آلات فرسوده ى همان كارخانه، پول فروشش را در بياورند، از زمين آن كارخانه هم به ميلياردها و آلاف والوف برسند؛ از اين كارها شده است، مى شود؛ بايد همه حواسشان جمع باشد.(2)

د) تلاش براى هم افزايى دستگاه ها و جلوگيرى از كارشكنى ها

ببينيد، اينجا دستگاه ها مثل زنجير به هم وصلند؛ بانكها، دستگاه نظام بانكى كشور، دستگاه مربوط به واردات و صادرات، دستگاه مربوط به توليد و صنعت، اينها همه به همديگر متّصلند؛ هركدام ميتوانند نسبت به ديگرى هم افزايى كنند، ميتوانند كارشكنى كنند؛ مديريّت كلان كشور بايد سعى كند كه جلوى كارشكنى ها را بگيرد. همه هم افزايى كنند، كار انجام بگيرد.(3)

ه -) ترويج محصول كارِ كارگر ايرانى

يكى از چيزهايى كه موجب ميشود كه حركت كارگرى، حركت موفّقى باشد، ترويج محصولِ كارِ كارگر ايرانى است. اين را بعد عرض ميكنم، بنده

ص: 189


1- . در ديدار كارگران 1395/2/8
2- . در ديدار كارگران 8/2/1389
3- . در ديدار كارگران 1395/2/8

در مورد ترويج محصول كار حرف خيلى دارم كه چند جمله اى بعداً عرض خواهم كرد.(1)

و) سلامت محيط كار و افزايش دستمزد كارگران

يكى از چيزهايى كه براى موفّقيّت كارگر در ايجاد كارِ مناسب لازم است، سلامت محيط كار است؛ يكى از چيزهايى كه لازم است، افزايش سهم دستمزد در هزينه ى توليد است. اين ممكن است جورى برنامه ريزى بشود كه به كارفرما هم هيچ صدمه اى نزند؛ از هزينه هاى اضافى و زائد كاسته بشود و به سهم دستمزد كارگر افزوده بشود؛ اگر اين انجام بگيرد، كارگر تشويق ميشود. روشهاى درستى وجود دارد؛ بعضى ها در دنيا هم اينها را تجربه كرده اند. خوشبختانه مسئولين ما واقعاً ميخواهند خدمت كنند. ما ميتوانيم با نيروى ايمان و شوق و علاقه اى كه وجود دارد اين روشها را پيدا كنيم؛ ميتوانيم در اين زمينه ها كار كنيم(2).

ز) رعايت حقوق كارفرمايان در جهت افزايش كيفيّت كارِ كارگر
ز/ 1) تصحيح نگاه به كارفرما به عنوان مكمّل كارگر نه معارض
اشاره

خب، يك بخش ديگر، نگاه به كارفرما است. بنده بارها، از سالها پيش تكرار كرده ام، كارفرما و كارگر مكمّل يكديگرند، نه معارض يكديگر. اساس تفكّر ماركسيستى و ديالكتيك ماركسيستى بر تضاد و تعارض بود، اساس تفكّر اسلامى و ديالكتيك اسلامى بر همراهى و همگامى و همكارى و مزدوج شدن و همراه شدن است. كارفرما و كارگر دو عضوى هستند كه ميتوانند به هم كمك كنند؛ دو معارض و دو دشمن نيستند؛ دو همكارند و هركدام هم حقّى دارند. بالاخره كارفرما كسى است كه ميتوانست اين

ص: 190


1- . در ديدار كارگران 1395/2/8
2- . همان

سرمايه را ببرد بگذارد مثلاً در فلان بانك و بدون دغدغه از سود آن استفاده كند؛ شايد بيشتر از درآمد كار هم براى او سود داشت؛ [امّا] نكرده، وارد ميدان كار شده؛ اين چيز بسيار خوبى است. اگر نيّت خدايى در اين كار باشد، خداى متّعال بهشت خواهد داد به خاطر اين كار؛ من ميشناختم كسى را، مرد مؤمنى را كه زندگى اش زندگى ساده اى بود، پولدار بود لكن زندگى ساده اى داشت، به من گفت كه بارها به من ميگويند تو مگر ديوانه شدى كه آمدى پولت را گذاشتى در اين دستگاه هاى توليدى با اين خطر - به قول خودشان - و با اين ريسكى كه دارد؛ برو در بانك بگذار و سودش را بگير، استفاده كن؛ من گفتم نه، من بايد از اين پول استفاده كنم براى پيشرفت كشور و توليد. خيلى خب، اين چيز بسيار با ارزشى است. يكى از حقوقى كه اينجا وجود دارد، همكارى صميمانه ى كارگر با كارفرما است؛ بايد با هم همكارى صميمانه بكنيد.(1)

تبيين نگاه عدالت محور اسلام به سرمايه و سرمايه دار

البتّه به شما عرض بكنم؛ آنچه كه در دنيا به عنوان نظام سرمايه دارى وجود دارد، حقيقت و جوهره اش سرمايه سالارى است. نفس داشتن سرمايه و به كار انداختن سرمايه براى پيشرفت كشور، چيز بدى نيست؛ چيز ممدوحى است؛ به هيچ وجه مذموم نيست. آنچه كه مذموم است، اين است كه سرمايه و سرمايه دارى محور همه ى تصميمهاى كلان يك كشور و يك جامعه باشد؛ همه چيز را به سمت خودش بكشد؛ همان بلايى كه بر سر بلوك سرمايه دارى و بلوك غرب آمد، كه امروز دارند نتايجش را درو ميكنند. اين حوادثى كه امروز در اروپاست، اين فشارهاى سنگين اقتصادى كه دارد به مردم وارد مى آيد، اينها ناشى از ذات نظام سرمايه سالارى است؛ همان سرمايه دارى زالوصفت است، همان سرمايه دارى مذموم است. امّا اينكه نه، كسانى داراى سرمايه

ص: 191


1- . در ديدار كارگران 1395/2/8

باشند، سرمايه را در خدمت رشد جامعه بگذارند - البتّه سرمايه دار سود هم خواهد برد؛ هم آن كار خوب است، هم آن سود حلال است - هيچ اشكالى ندارد. كار اگر چنانچه با ضابطه ى صحيح انجام بگيرد - كه نگاه عدالت محور اسلام معطوف به اين معناست - هيچ اشكالى ندارد. بنابراين كلمه ى «سرمايه» و كلمه ى «سرمايه دار» به هيچ وجه چيز مذمومى نيست.

سعى كنيم نگاه سوسياليستى و ماركسيستى بر تفكّر اقتصادى ما غلبه پيدا نكند. آنها نگاهشان نگاه ديگرى است. در نظام سوسياليستى، نفس سرمايه محكوم است؛ در نظام اسلامى به هيچ وجه اينجورى نيست؛ سرمايه محكوم نيست، سوءاستفاده ى از سرمايه محكوم است. نميشود هم كسى بگويد آقا سرمايه طبيعتش سوءاستفاده است. نخير، اينجورى نيست. ميتوان با مقرّرات درست، با مديريّت صحيح، سرمايه را در جهت درستى هدايت كرد و راه برد. بنابراين آنچه كه ما در سياستهاى اصل 44 مطرح كرديم، به هيچ وجه با اقتصاد عدالت محور منافاتى ندارد؛ بلكه به يك معنا مكمّل و متمّم آن است.(1)

ز/ 2) تسهيل كار براى كارفرمايان
اشاره

يكى از حقوق كارفرما اين است كه دولت و دستگاه هاى مربوط اجرايى، كار را براى كارفرما تسهيل كنند؛ همان كه عرض كردم؛ فرض كنيد [اگر] نقدينگى ندارد، برايش فراهم بكنند؛ [اگر] موادّ اوّليّه ندارد، كارگاهش يا ماشينش فرسوده است و امثال اينها، كمك كنند تا بتواند اينها را تأمين كند.(2)

ضرورت اجراى كامل سياستهاى حمايتى از توليدكنندگان

اوّل، مسئله ى اجراى كامل سياستهاى حمايتى از بخش توليد است. توليد، اساس اقتصاد است؛ قائمه ى اقتصاد در كشور است. در مسئله ى

ص: 192


1- . در ديدار دانشجويان 1391/5/17
2- . در ديدار كارگران 1395/2/8

هدفمندى يارانه ها و فعّاليّت عظيمى كه دولت در اين زمينه شروع كرده، حتماً حمايت از بخش توليد ملاحظه بشود؛ همچنان كه در قانون هم هست: آن 30 درصدى كه معيّن شده. البتّه بعضى از مسئولين دولتى كه با من صحبت كردند، معتقدند كه اين 30 درصد مورد نياز نيست. بعضى از فعّالان اقتصادىِ توليدى هم گفتند كه ما احتياج نداريم؛ ما را به خودمان واگذار كنيد، خودمان خودمان را اداره ميكنيم. ممكن است در بعضى از بخشها اينجور باشد، ليكن به هر حال توليد احتياج دارد به كمك و حمايت دستگاه. سهم بخش توليد بايد داده بشود؛ بخصوص بعضى از بنگاه هايى كه از تحريم صدمه ميخورند. بنگاه هايى داريم كه اين تحريمها به طور مستقيم يا غيرمستقيم به آنها صدمه ميزند، كه بايد از اين معنا استفاده بشود.(1)

ز/ 3) فراهم كردن زمينه ى صادرات
اشاره

يكى از كمكهايى كه ميشود به كارفرما كرد، فراهم كردن زمينه ى صادرات است. البتّه زمينه ى خود فعّاليّت صادرات را خود دارنده ى كالا - كارفرما - انجام ميدهد امّا زمينه ساز آن، دستگاه هاى دولتى هستند؛ ميتوانند كمك كنند، زمينه سازى كنند. اينجا وزارت خارجه ى ما ميتواند نقش ايفا كند، وزارتهاى گوناگون ميتوانند نقش ايفا كنند. يكى از كمكهايى كه دولت ميتواند به كارفرما بكند، اين است كه از كارفرما در مقابله ى با مشترى خارجى حمايت بكند. گاهى جنسى را صادركننده ى ما صادر ميكند، در آن كشور خارجى، سرش بازى درمى آورند، اذيّتش ميكنند؛ اينجا مسئوليّت دولت اين است كه برود سينه سپر كند، بِايستد، كمك كند، نگذارد حقّ او در فلان كشور به خاطر اينكه يك نفر - يا دولتشان يا تاجرشان - يك سوءاستفاده ميخواهد بكند، ضايع بشود؛ نبايد بگذارد. اينها از كمكهايى است كه به كارفرما ميشود كرد؛ حقّ او اينها است(2).

ص: 193


1- . در ديدار فعّالان بخشهاى اقتصادى كشور 1390/5/26
2- . در ديدار كارگران 1395/2/8
وظيفه ى دولت در مثبت كردن تراز بين واردات و صادرات

مسئله ى ديگر هم مسئله ى صادرات است. البتّه دولت وظيفه دارد به صادرات و صادركننده كمك كند. خوشبختانه - همان طور كه يكى از آقايان گزارش دادند - صادرات غيرنفتى رشد خيلى خوبى داشته؛ بعد از اين هم رشد بيشترى خواهد داشت؛ انتظار هم داريم كه در آينده بتواند رشد متناسب خودش را داشته باشد؛ به طورى كه معادله ى صادرات و واردات حتماً مثبت باشد. ما بايد به اينجا برسيم و بتوانيم خودمان را از درآمد نفت واقعاً بى نياز كنيم. يكى از بزرگ ترين بليّات اقتصاد ما، و نه فقط اقتصاد ما، بلكه بليّات عمومى كشور، وابستگى ما به درآمد نفت است. اگر يك روزى اقتصاد كشور از درآمد نفت و صادرات نفت بريده شود، اين توان را ملّت ايران و نظام اسلامى در ايران به دست خواهد آورد؛ كه تأثيرگذارى اش در دنيا فوق العاده است. ما بايد به اينجا برسيم. خب، اين حمايت ميخواهد؛ بايد از صادرات حمايت بشود.(1)

ز/ 4) نظارت بر سلامت صادرات
اشاره

يكى از كارهايى كه بايد انجام بگيرد، نظارت لازم بر سلامت و كيفيّت كالاى صادراتى است. بعضى ها با صادر كردن اجناس ناسالم كشور را بدنام ميكنند؛ وقتى اين جنس رفت در بازار صادراتى خارجى و عدم سلامت آن معلوم شد، اين ضربه به آبروى كشور است؛ نه فقط [به] آبرو، ضربه به خود صادرات كشور هم هست. بايد نظارت بشود بر سلامت. اينها كارهايى است كه بايد انجام بگيرد.(2)

لزوم نهادينه شدن فرهنگ صحيح در صادرات

از آن طرف هم خود بخش صادركنندگان و مسئولين اين كار وظايفى

ص: 194


1- . در ديدار فعّالان بخشهاى اقتصادى كشور 1390/5/26
2- . در ديدار كارگران، 1395/2/8

دارند. همين كشورهايى كه اشاره كردند صادرات عمده ى ما به اين كشورهاست، بازخورد سوء عمل بعضى از صادركنندگان، اينجا به ما ميرسد. ارسال جنس نامرغوب، جنس بد، بسته بندى نامطلوب، تأخير در رساندن، اينها بد است. آن شركتهايى در دنيا موفّقند كه صد سال است، صد و پنجاه سال است دارند محصول توليد ميكنند و توانسته اند مشترى را راضى نگه دارند. فرض بفرماييد يك شركت آلمانى يا يك شركت سوئيسى از صد و پنجاه سال، صد و شصت سال قبل دارد يك جنسى را توليد ميكند و ميفرستد و همچنان در كشور ما و كشورهاى ديگر مشترى دارد. چرا؟ چون از جنس راضى هستند؛ به وقت ميرسد، استحكام لازم را دارد، دوام لازم را دارد، زيبايى لازم را دارد، تنوّع و تطوّر لازم را به تناسب پيشرفت زمان دارد. صادركننده بايد اينها را ملاحظه كند. اين احتياج به يك فرهنگ دارد؛ فرهنگ حسن عمل در توليدى كه ميخواهد به خارج از كشور و خارج از مرزها برود.(1)

الزام هشتم: گفتمان سازى

گفتمان سازى؛ اقدامى در مقابله با تبليغات عليه اقتصاد مقاومتى

الزام هفتم و كار لازم هفتم، گفتمان سازى است؛ بايد تصوير درستى از اقتصاد مقاومتى ارائه بشود؛ البتّه صداوسيما و رسانه هاى كشور موظّفند، امّا مخصوص آنها نيست. دستگاه هاى تبليغاتىِ مخالف با كشور، مخالف با انقلاب، مخالف با پيشرفت ملّى ما، خيلى چيزها در چنته دارند و شروع هم كرده اند - ما ديديم - بعد از اين هم بيشتر [خواهند كرد] درباره ى اقتصاد مقاومتى، اشكال تراشى، مانع تراشى، گاهى هو كردن، بى اهمّيّت جلوه دادن آنچه كه در كمال اهمّيّت و نهايت اهمّيّت است؛ از اين كارها ميكنند. نقطه ى مقابل آنها بايستى كار بشود؛ مسئولين، صاحبان فكر و دلسوزان، بايستى تصوير درستى را از اين حركت بزرگ و عمومى ارائه بدهند و گفتمان سازى

ص: 195


1- . در ديدار فعّالان بخشهاى اقتصادى كشور 1390/5/26

بشود تا مردم بدانند و معتقد باشند و بخواهند؛ در اين صورت، كارْ عملى خواهد شد.(1)

گفتمان سازى؛ قدم اوّل تحقّق سياستهاى اقتصاد مقاومتى

حالا يكى از دوستان اينجا گفتند كه خيلى ها از اقتصاد مقاومتى كه شما ميگوييد، اطّلاع ندارند؛ بله، اين يكى از ضعفهاى كار ما است. ما اگر ميخواهيم يك خواسته اى تحقّق پيدا كند، قدم اوّل اين است كه اين خواسته را به صورت يك گفتمان پذيرفته شده دربياوريم؛ مسئله ى علم از همين قبيل بود كه يك گفتمان شد و بطور طبيعى وارد جريان عملى شد، عمليّاتى شد و به صورت يك جريان درآمد؛ اين [مسئله] هم همين جور است.(2)

گفتمان سازى؛ وظيفه اى همگانى در اقتصاد مقاومتى

البتّه ترويج دائمىِ فرهنگ متناسب با اقتصاد مقاومتى هم لازم است؛ همه، هم صداوسيما، هم مسئولين مطبوعات و رسانه ها، هم مسئولين دولتى، مسئولين قوّه ى مقنّنه، ائمّه ى جمعه ى سراسر كشور و هر كسى كه منبرى دارد و ميتواند با مردم حرف بزند، فرهنگ متناسب با اقتصاد مقاومتى، از جمله صرفه جويى را، از جمله مصرف توليدات داخلى را بايد ترويج كند.(3)

تبيين اقتصاد مقاومتى توسّط عناصر دانشگاهى

آنچه كه به نظر ما رسيده، اقتصاد مقاومتى بوده. البتّه اقتصاد مقاومتى فقط جنبه ى نفى نيست؛ اينجور نيست كه اقتصاد مقاومتى معنايش حصار كشيدن دور خود و فقط انجام يك كارهاى تدافعى باشد؛ نه، اقتصاد مقاومتى يعنى آن اقتصادى كه به يك ملّت امكان ميدهد و اجازه ميدهد كه حتّى در شرايط

ص: 196


1- . در جلسه ى تبيين سياستهاى اقتصاد مقاومتى 1392/12/20
2- . در ديدار اساتيد دانشگاه ها 1394/4/13
3- . در ديدار مسئولان نظام 1394/4/2

فشار هم رشد و شكوفايى خودشان را داشته باشند. اين يك فكر است، يك مطالبه ى عمومى است. شما دانشجو هستيد، استاد هستيد، اقتصاددان هستيد؛ بسيار خوب، با زبان دانشگاهى، همين ايده ى اقتصاد مقاومتى را تبيين كنيد؛ حدودش را مشخّص كنيد؛ يعنى آن اقتصادى كه در شرايط فشار، در شرايط تحريم، در شرايط دشمنى ها و خصومتهاى شديد ميتواند تضمين كننده ى رشد و شكوفايى يك كشور باشد(1).

نقش متولّيان فرهنگى در گفتمان سازى اقتصاد مقاومتى

به هرحال متولّيان فرهنگى كشور در نكوهش بيكارى و كم كارى و فرار از كار سخت، براى كار فرهنگى برنامه ريزى كنند. آقاجان! كار سخت را بايد قبول كرد. اگر كار سخت را ما به خودمان تحميل نكنيم، قبول نكنيم، به جايى نميرسيم؛ فقط دنبال كار آسان كه نميشود رفت؛ بايد انسان كار سخت را قبول كند؛ در هر جايى كه هست. آن كسانى كه توانستند در صنعت، در فنّاورى، در مسائل علمى به اوج برسند، كارهاى سخت را بر خودشان تحميل كردند. اين، فرهنگ سازى لازم دارد. اينكه فقط دنبال كارهاى آسان باشيم، كار پيش نميرود.(2)

تبديل كار و تلاش به گفتمان؛ از اساسى ترين كارهاى اقتصادى

تبديل تلاش و كار به گفتمان در فضاى عمومى، به نظر من يكى از كارهاى اساسى در زمينه ى اقتصاد است، كار باارزش در مجموعه ى كار روزانه كه بايد زياد باشد و كاهشش يك عيب بزرگ است؛ سعى كنيم تنبلى را، بيكارگى را، بى اعتنايى به كار را در چشم مردم به شكل درستى موهون(3) كنيم؛ يعنى بيكارگى بايد موهون بشود؛ كار بايد ارزش بشود. در

ص: 197


1- . در ديدار دانشجويان 1391/5/17
2- . در ديدار جمعى از كارگران سراسر كشور 1394/2/9
3- . پست و حقير

روايت داريم كه پيغمبر اكرم يك جوانى را ديدند، از اين جوان خوششان آمد؛ صدايش كردند، مثلاً اسمش را پرسيدند، بعد گفتند شغلت چيست ؟ گفت من بيكارم، من شغل ندارم؛ حضرت فرمودند: سقط من عينى ؛(1) از چشمم افتاد؛ يعنى كار اين [طور] است. پيغمبر كه با كسى رودربايستى ندارد. بايد اين جورى بشود. البتّه دو طرف طلبكارى ميكنند از هم؛ آن كه بيكار است، طلبكارى ميكند و ميگويد به من كار بدهيد؛ آن كه مطالبه ى كار ميكند، طلبكارى ميكند و ميگويد كار پيدا كن؛ يك راه وسطى وجود دارد كه من شايد در خلال صحبتها اشاره بكنم. بايد بالاخره تشويق به كار، تشويق به ارزش آفرينى و ثروت آفرينى را در كشور تبليغ بكنيم؛ هم دولتى ها بگويند، هم كسانى كه در مجلّات، در روزنامه ها و مانند اينها منبرهاى گفتنى و نوشتنى دارند، استفاده كنند از اين موقعيّت و بيان كنند اين مطالب را. يك نكته در مسئله ى كار اين است.(2)

ايجاد مجارى درست كار؛ از راههاى تشويق به كار و اشتغال

يك مسئله ى ديگر، ايجاد مجارى درست كار است؛ كه اين يك حرف است، يك كلمه است، منتها كار خيلى بزرگ و مهمّى است؛ مجارى كار را بايستى ما به وجود بياوريم. وقتى راجع به كار و اشتغال انسان صحبت ميكند و تشويق ميكند - همين طور كه عرض كردم - طرف مقابل ميگويد خب، آقا من بيكارم، چه كار كنم ؟ راه هاى جستجوى كار را ما بايستى به مردم نشان بدهيم. در تلويزيون يك برنامه اى چند روز قبل من ديدم كه برنامه ى خوبى بود؛ گزارشى تهيّه كردند. يك نفرى مى آيد آنجا و ميگويد كه من با 10 ميليون تومان توانسته ام اين اشتغال را ايجاد كنم كه اين قدر درآمد دارد. مربوط به [پرورش] گُل است، ميگويد گُل توليد ميكنيم. بعد او اشاره ميكند و ميگويد كسانى كه مايلند اين كار را انجام بدهند، در فلان جا و فلان جا زمينهاى دولتى هست و در

ص: 198


1- . بحارالانوار، ج 100، ص 9
2- . در ديدار رئيس جمهور و اعضاى هيئت دولت 1394/6/4

اختيارشان گذاشته ميشود؛ بروند مثلاً گُل توليد كنند. من يادم هست دوستان اقتصادى در يك برهه اى قبل از دولت شما، آمده بودند [بحث ميكردند] راجع به اينكه با چقدر پول ميشود يك شغل ايجاد كرد؛ صحبت صد ميليون و بعضى مشاغل پانصد ميليون و اين چيزها بود! خب با 10 ميليون ميشود شغل ايجاد كرد. حالا اين يك نمونه است؛ يك نمونه ى ديگر كه اتّفاقاً آن هم در همين تلويزيون بود؛ يك برنامه ى ديگر بود؛ يك خانمى بود كه يك چيزهايى درست ميكرد و ميگفت من اين شغل را با بيست ميليون سرمايه گذارى توانستم به دست بياورم. خب، معلوم ميشود ظرفيّتها خيلى زياد است.(1)

لزوم مشخّص شدن مسئول ايجاد مجارى صحيح كار در دولت

بنابراين يكى از مسائل، ايجاد مجارى كار است كه ما ببينيم چه جورى ميشود كار [ايجاد كرد]. حالا اين به عهده ى كدام يك از بخشهاى دولتى است ؟ آقاى ربيعى(2) كه هميشه ميگويد مسئله ى اشتغال و مانند اينها به عهده ى من اصلاً نيست و خودشان را خلاص ميكنند ولى بالاخره يكى از بخشها، يا شما يا سازمان برنامه [مسئول] است؛ البتّه وزارت اقتصاد هم به يك معنا در بعضى از جاها واقعاً مسئول است؛ اينكه ما وزارت اقتصاد را مسئول بدانيم، منافات ندارد كه به شماها هم اخلاص داشته باشيم! چيزهايى هم مربوط به وزارت اقتصاد يا بانك است.(3)

الزام نهم: مبارزه با مفاسد اقتصادى

مبارزه ى جدّى با فساد، ويژه خوارى و قاچاق در اقتصاد مقاومتى

مسئله ى هشتم؛ با فساد مبارزه ى جدّى بشود، با ويژه خوارى مبارزه ى جدّى بشود، با قاچاق مبارزه ى جدّى بشود؛ اينها دارد به اقتصاد كشور

ص: 199


1- . در ديدار رئيس جمهور و اعضاى هيئت دولت 1394/6/4
2- . وزير تعاون، كار و رفاه اجتماعى
3- . در ديدار رئيس جمهور و اعضاى هيئت دولت 1394/6/4

لطمه ميزند و ضررش را مردم ميبرند. اگر ما در مقابل آن مجموعه اى كه فرض بفرماييد با زدوبست هايى در زمينه ى مسائل اقتصادى ويژه خوارى ميكنند، خودشان را از امتيازات ويژه برخوردار ميكنند و يا دچار فساد پولى و مالى و اقتصادى ميشوند، سهل انگارى كنيم، قطعاً كشور ضرر خواهد كرد؛ نبايد سهل انگارى بشود. البتّه در مقام بيان و در روزنامه ها و جنجال و بخصوص با جهت گيرى هاى سياسى، حرفهاى قشنگ خوبى زده ميشود امّا اينها فايده اى ندارد. حالا يك مجرم اقتصادى را مثلاً فرض كنيم دستگير كردند، روزنامه ها درباره اش بنويسند و عكس و تفصيلات و كارهايى مانند اينها را با اهداف جناحى و سياسى بكنند، اينها فايده اى ندارد؛ دو صد گفته چون نيم كردار نيست. بايد جلوى آن فسادى را كه امروز ممكن است پيش بيايد بگيرند و مانع فساد بشوند. قاچاق همين جور است؛ مانع قاچاق [بشوند]. بايد با قاچاق، به معناى واقعى كلمه مبارزه كنند.(1)

مبارزه با مفاسد؛ لازمه ى ورود مردم به اقتصاد

به مردم هم بايد واقعاً ميدان داده شود. البتّه در بيانات دوستان به برخى از اين حوادثى كه ناشى از پيگيرى مفسدين اقتصادى ومفاسد اقتصادى است، اشاره شد. واقعاً نميشود ما كار اقتصادىِ درست و قوى بكنيم، امّا با مفاسد اقتصادى مبارزه نكنيم؛ اين واقعاً نشدنى است. همان چند سال پيش هم كه من راجع به اين قضيّه بحث كردم و مطالبى را به مسئولين كشور گفتم، به همين نكته توجّه داشتم، كه تصور نشود ما ميتوانيم سرمايه گذارى مردمى و كار سالم مردمى داشته باشيم، بدون مبارزه ى با مفاسد اقتصادى؛ و تصور نشود كه مبارزه ى با مفاسد اقتصادى موجب ميشود كه ما مشاركت مردم و سرمايه گذارى مردم را كم داشته باشيم؛ نه، چون اكثر كسانى كه ميخواهند وارد ميدان اقتصادى بشوند، اهل كار سالمند، مردمان سالمى هستند؛ حالا يكى دو نفر هم آدمهاى

ص: 200


1- . در جمع زائران حرم مطهّر رضوى 1395/1/1

ناسالم پيدا ميشوند. بايد با چشمهاى تيزبين، ريزبين و دوربين مراقبت كنيد كه كسانى نيايند به عنوان ايجاد اشتغال و ايجاد كار و كارآفرينى تسهيلات بانكى بگيرند، امّا كارآفرينىِ واقعى انجام نگيرد. اين را بايد مراقبت كنيد؛ هم شما مراقبت كنيد، هم قوّه ى قضائيّه مراقبت كند. به نظر من همكارى قوّه ى مجريّه و قوّه ى قضائيّه در اينجا يك كار بسيار لازمى است.(1)

سلامت اقتصادى و مبارزه با فساد؛ از شاخصهاى دولت مطلوب

شاخص بعدى كه شاخص چهارم(2) است، سلامت اقتصادى و مبارزه ى بافساداست. ببينيد منصب حكومتى، جايگاه قدرت و منابع مالى است؛ وسوسه ها در اينجا انسان را راحت نميگذارد. حالا شما به خودتان نگاه نكنيد كه متدّينيد و سطح بالا هستيد و مقاومت ميكنيد در مقابل اين وسوسه ها؛ در درجات پايين ممكن است در مقابل اين وسوسه ها نتوانند مقاومت بكنند. شما بايد مراقب باشيد، شما بايد چشم بصيرِ بيناى خودتان را بر سرتاسر اين دستگاهى كه زير اشراف شما است و تحت مديريّت شما است، آنچنان بگسترانيد كه نگذاريد در يك گوشه اى ناسلامتىِ اقتصادى به وجود بيايد و اين وسوسه ها كارگر بشود. حتّى قبل از آنكه دستگاه هاى نظارتى وارد بشوند؛ خب، ما دستگاه هاى نظارتى در كشور داريم، آنها وظيفه اى دارند؛ چه آنچه مربوط به مجلس است، چه آنچه مربوط به قوّه ى قضائيّه است، چه آنچه مربوط به خود قوّه ى مجريّه است - مثل بازرسى هاى قوّه ى مجريّه - لكن قبل از آنكه نوبت به آنها برسد، خود مدير دستگاه مراقب سلامت [آن] باشد و اين احتياج دارد به نگاه دائم؛ غفلت نبايد كرد. بنده گاهى براى اين دوستان و مديرانى كه با اينها مينشينيم صحبت ميكنيم، مثال ميزنم، ميگويم مثل اين نورافكنهايى كه ملاحظه كرده ايد در بعضى از قلعه ها و مانند اينها يك نورافكنى دائم دارد

ص: 201


1- . در ديدار رئيس جمهورى و اعضاى هيئت دولت در آغاز هفته ى دولت 1391/6/2
2- . شاخص چهارم از شاخصهاى دولت اسلامى

همين طور دوْر ميزند، اين نورافكنِ نگاه شما بايد دائم دوْر بزند؛ يعنى هيچ خلأ [براى] نفوذ وجود نداشته باشد؛ دائم بايد نگاه كنيم، مراقبت بكنيم. واقعاً فساد مثل موريانه است؛ نگذاريد كه فساد و رشوه و پارتى بازى و اسراف و تجمّل و خرجهاى زيادى و مانند اينها، در دستگاهتان نفوذ بكند. بخشى از اين علاجى كه در زمينه ى مسائل اقتصادى آقاى دكتر روحانى اشاره كردند، در همين صرفه جويى ها و مبارزه ى با فسادها تأمين شدنى است؛ گاهى اوقات يك خرجهاى زياد، بيخود، بيجا - حالا آنجايى كه غير حرام است، امّا زائد است؛ شايد زائد هم به يك معنا حرام باشد، امّا بالاخره با آن صراحت حرام نيست، امّا خرج زائدى است - جلويش بايد گرفته بشود. و ميتوان؛ از اين طريق ميتوان كارهاى بزرگ و زيادى كرد. واقعاً در دستگاه هاى اجرايى، اكثريّت كاركنان، كاركنان زحمت كش و پاك و سالِمَند؛ [امّا] وقتى كه يك مورد، دو مورد، 10 مورد انسانهاى ناپاك و ناسالم در يك دستگاهى حضور پيدا ميكنند، مثل ميكروب، مثل موريانه آنجا فعّاليّت ميكنند، زحمات اين مجموعه ى خدمتكار و زحمت كش واقعاً ضايع ميشود، و هم بدنام ميشوند، هم زحماتشان از بين ميرود؛ [فساد] محيطِ اطمينان را از بين ميبرد.(1)

اقدام عملى مسئولين در مبارزه با مفاسد اقتصادى

متولّيان مبارزه ى با فساد هم در اين زمينه نقش دارند. حالا اسم فساد زياد آورده ميشود. حرف زدن راجع به فساد كه فايده اى ندارد؛ با «دزد دزد» گفتن، دزد از دزدى دست برنميدارد؛ بايد رفت، وارد شد. مسئولان كشور، روزنامه كه نيستند كه راجع به فساد حرف ميزنند. بله، روزنامه راجع به فساد ممكن است حرف بزند، من و شما كه مسئول هستيم بايد اقدام كنيم؛ حرف ديگر چيست ؟ وارد بشويد؛ [اگر] بلديم اقدام كنيم، جلوى فساد را به معناى واقعى كلمه بگيريم.(2)

ص: 202


1- . در ديدار رئيس جمهور و اعضاى هيئت دولت 1392/6/6
2- . در ديدار جمعى از كارگران سراسر كشور 1394/2/9

تأثّر از تعلّل مسئولين در مبارزه با مفاسد اقتصادى

بنده سه چهار سال قبل از اين، در صحبت اوّل سال صريحاً به مردم و به مسئولين گفتم كه نقشه ى دشمنان ملّت ايران از حالا به بعد، بيش از همه، نقشه ى اقتصادى است. خب، ميبينيد كه همين جور شد. هم دولت، هم مجلس، همه ى نيرويشان را، همه ى فكر و ذكرشان را متمركز كنند بر روى سياستهاى درست اقتصادى. چند سال قبل از اين، بنده درباره ى فساد اقتصادى، به رؤساى قوا نامه دادم. خب، با فساد اقتصادى مبارزه كنيد. به زبان گفتن كه مطلب تمام نميشود؛ عملاً با فساد مبارزه كنيد. هى بگوييم مبارزه با فساد اقتصادى. خب، كو؟ در عمل چه كار شد؟ چه كار كرديد؟ اينهاست كه انسان را متأثّر ميكند.(1)

مبارزه ى جدّى با بدحسابهاى بانكى؛ عامل مؤثّر در اقتصاد مقاومتى

مبارزه ى جدّى با بدحساب هاى بانكى؛ يك عدّه اى هستند از تسهيلات بانكى، به ناحق و نادرست استفاده ميكنند؛ براى يك كار تسهيلات ميگيرند، در كار ديگرى آن را مصرف ميكنند كه مصلحت كشور نيست؛ بعد هم بدهى خودشان را با بانك ها تسويه نميكنند؛ اينها واقعاً مجرمند. بنده نميگويم هركسى بدهكار بانكى است مجرم است؛ نه، يكى هست ممكن است بدهكار بانكى باشد، [ولى] كمك هم بايد به او كرد؛ هستند مواردى كه حتّى بدهكارند وليكن بايستى كمك هم به او بكنند، امّا بعضى هم هستند كه بايد مورد مؤاخذه قرار بگيرند، مورد سؤال قرار بگيرند. اين كارها بايد در كشور انجام بگيرد.(2)

مقابله ى جدّى با واردات بى منطق

ما بالاخره تجارت خارجى داريم، واردات داريم، به يك چيزهايى

ص: 203


1- . در ديدار مردم آذربايجان 1391/11/28
2- . در ديدار مردم آذربايجان 1393/11/29

احتياج داريم كه از خارج وارد كنيم، مجبوريم اينها را بخريم، اشكالى هم ندارد، لكن توجّه كنيم كه اين خريدهاى ما، قدرت توليد داخلى ما را تضعيف نكند.(1)

*

مقابله ى جدّى با واردات بى منطق، يكى از كارهاى لازم است.(2)

مذمّت غفلت از آسيبهاى اقتصادى مثل واردات غلط

توصيّه ى من به مسئولين محترم كشور اين است كه اين جنجالهاى روزنامه اىِ مربوط به انتخابات، سر اينها را گرم نكند، مشغول نكند؛ به فكر اقتصاد باشيد. منابع را به سمت آنجايى هدايت كنيد كه بايد هدايت كرد؛ يعنى به سمت توليد؛ چه توليد كشاورزى، چه توليد صنعتى. كشورِ با اين عظمت، با اين بزرگى، با اين همه محصولات متنوّع، آدم خجالت ميكشد وقتى ميبيند - حالا بنده در روزنامه ميبينم، شماها در خيابان ميبينيد - انواع و اقسام ميوه ى خارجى را در خيابان! پرتقال ما، سيب ما روى درخت ميماند، آن وقت برويم ميوه ى خارجى وارد كنيم ؟ اينها را بايد فكر كرد، اينها را بايد كار كرد. ببرند منابع كشور را به سمت توليد، نه به سمت وابستگى بيشتر، نه به سمت واردات. آن وقت مسئله اى مثل مسئله ى انتخابات وقتى پيش مى آيد، همه ى حواسها را پرت كند، همه [به آن] بپردازند؛ خب نه، اين مسئله مسئله ى گذرا است؛ كسانى كه بايد فكر كنند دارند فكر ميكنند، كسانى كه بايد عمل كنند دارند عمل ميكنند؛ مسئولين كشور ذهنشان را به اين چيزها مشغول نكنند.(3)

مبارزه ى جدّى دولت با قاچاقهاى كلان به عنوان سمّ توليد داخلى

يك مسئله هم مسئله ى قاچاق است. بنده مكرّر با مسئولين دولتى

ص: 204


1- . در جمع زائران حرم مطهّر رضوى 1395/1/1
2- . در ديدار مسئولان نظام 1394/4/2
3- . در ديدار فرماندهان و كاركنان نيروى هوايى و پدافند هوايى ارتش 1394/11/19

در دولتهاى مختلف راجع به همين مسئله ى واردات كه صحبت ميكنيم، ميگويند اگر ما تعرفه ها را خيلى بالا ببريم يا جلوى واردات را بگيريم، همين جنس [به صورت] قاچاق مى آيد. به نظر شما اين دليل درستى است ؟ خب، جلوى قاچاق را جدّى بايد گرفت. ما تا حالا در مبارزه ى با قاچاق خيلى جدّى عمل نكرده ايم؛ در مبارزه ى با قاچاق جدّى عمل كنيد. مراد من از قاچاق، فلان كوله بَرِ ضعيفِ بلوچستانى نيست كه ميرود آن طرف يك چيزى را برميدارد روى كول خودش مى آورد اين طرف؛ اينها كه چيزى نيست، اينها اهمّيّتى ندارد؛ با آنها مبارزه هم نشود اشكالى ندارد. من قاچاقهاى سازمان يافته ى بزرگ را ميگويم؛ ده ها كانتينر يا صدها كانتينر اجناس گوناگون قاچاق وارد كشور بشود؟ خب، بايد برويم برخورد كنيم با اينها؛ ما دولتيم، ما قدرت داريم، ما ميتوانيم؛ به طور جدّى با اينها برخورد كنيم. چند مرتبه كه برخورد جدّى بشود، يا جلويش گرفته خواهد شد يا لااقل بسيار كاهش خواهد يافت. قاچاق بلاى بزرگى است براى كشور؛ قاچاق از واردات دولتى و گمركى بسيار بدتر است: اوّلاً سلامت جنس معلوم نيست؛ ثانياً درآمدى از آن عايد دولت نميشود؛ ثالثاً همان اِشكال واردات را دارد كه كساد كردن بازار توليد داخلى است. اينها آسيبهاى كوچكى نيست؛ بايد با قاچاق بطور جدّى مقابله كرد. دستگاه مقابله ى با قاچاق را بايد خيلى جدّى گرفت؛ قوى ترين آدمهايمان را بايد بگذاريم براى اين كار؛ و ميشود؛ عقيده ى بنده اين است كه ميشود؛ يا جلويش گرفته خواهد شد يا اگر بكلّى هم جلوگيرى نشود، بخش مهمّى اش كاهش خواهد يافت. اين يك مسئله ى بسيار اساسى است... قاچاق اين جورى است؛ سمّ توليد داخلى، قاچاق است(1)

*

مقابله ى جدّى با قاچاق، يكى از كارهاى لازم است.(2)

ص: 205


1- . در ديدار كارگران، 1395/2/8
2- . در ديدار مسئولان نظام 1394/4/2. مضمون اين مطلب در «ديدار مردم آذربايجان 1393/11/29» نيز تكرار شده است.

قاچاق؛ ويروسى بشدّت فلج كننده براى اقتصاد

وقتى اشتغال به قدر كافى وجود نداشته باشد، راه هاى صحيح باز نباشد، آن وقت جوانان ما متأسّفانه متوسّل ميشوند به راه هاى غير صحيح؛ به قاچاق و امثال اينها. قاچاق يك بليّه براى كشور و براى اقتصاد كشور يك درد است؛ يك ويروسِ بشدّت فلج كننده است. جوانان ما نبايد در وضعى قرار بگيرند كه احساس كنند ناچار بايد به اين راه غيرمنطقى، غيرقانونى و غيرمشروع متوسّل شوند. اين جزو همّتهاى اصلى دولت است و دولت به اين همّت گماشته است. شما هم بايد كمك كنيد؛ بايد در اين مسئله همكارى كنيد. قاچاقى كه انجام ميگيرد، درست است كه براى عامل آن، سود به همراه دارد، امّا سود اصلى را كسانى ميبرند كه در پشت پرده ى اين حركتِ ظاهرى قرار دارند؛ افراد سوءاستفاده چى و فرصت طلبان بدون اينكه زحمتى متحمّل شوند، بدون اينكه خطرى آنها را تهديد كند، بيشترين سود را ميبرند، آن وقت جوان مؤمن ما به خاطر استيصال يا به هر جهت ديگر، خودش را در معرض خطر قرار ميدهد. اين باب بايستى مسدود شود و اين با سرمايه گذارى هاى درست و ايجاد اشتغال در همه ى مناطق كردستان، در همه ى بخشهاى شهرستانهاى كردستان، بخصوص شهرستانهايى كه نزديك مرزند مثل مريوان، اين معنا امكان پذير است و من ديدم مسئولين كشور، خوشبختانه به اين نكته توجّه دارند، رو اين مسئله فكر كردند.(1)

برخورد جدّى با موانع امنيّتى تهديدكننده ى توليدكنندگان

يك مسئله ى ديگرى كه خيلى مهم است و من اين را هم باز با تعدادى از وزراى ذى ربط - چه وزراى كشاورزى، چه وزراى صنعتى و چه بعضى از مسئولين ديگر دولتى - مكرّر در گذشته درميان گذاشته ام، [اين است كه]

ص: 206


1- . در ديدار مردم مريوان 1388/2/26

گاهى اوقات يك جنسى در داخل ميتواند توليد بشود، [امّا] بعضى ها كه از واردات آن جنس سودهاى كلانى ميبرند، مى آيند جلوى اين توليد داخلى را ميگيرند؛ اگر شد با رشوه - آقا، اين كارخانه را تعطيل كن يا نساز و اين پول را بگير - اگر زير بار نرفت، با تهديد، با جنايت. من نميخواهم حالا اسم كالاها را بياورم؛ كالاهايى را ميشناسيم كه توان داخلى توليد در آنها هست، امّا وارد ميشود به خاطر اينكه يك عدّه اى از واردات منتفعند و نميگذارند در داخل توليد بشود. يك نفر آدم مبتكر مى آيد، سرمايه اى هم دارد، فلان جنسى را كه بسيار مصرفش در كشور زياد است ميخواهد توليد كند؛ ميروند ميگويند آقا! اين را شما توليد نكن! 10 ميليارد يا 30 ميليارد بگير توليد نكن؛ يا آن طرف زير بار ميرود و خودش را راحت ميكند، يا اگر زير بار نرفت، به او فشار مى آورند و انواع و اقسام مشكلات را برايش درست ميكنند، موانع قانونى سر راهش سبز ميكنند، يا بالاخره در نهايت جنايت ميكنند، به او ضربه ميزنند و طرف را پشيمان ميكنند. اينها چيزهاى مهمّى است، اينها چيزهاى امنيّتى است، اينها چيزهاى ساده اى نيست، با اين چيزها نميشود ساده برخورد كرد.(1)

*

اقدام و عمل در حوزه ى اقتصاد مقاومتى و شكل گيرى شجره ى طيّبه ى اقتصاد درون زا نيز نيازمند امنيّت است(2).

الزام دهم: مديريّت مصرف

الف) مصرف توليدات داخلى

مصرف توليدات داخلى؛ ضرورتى در مقاوم سازى اقتصاد

مردم در همه ى سطوح، توليد ملّى را ترويج كنند. يعنى چه ؟ يعنى همين

ص: 207


1- . در ديدار كارگران، 1395/2/8
2- . در ديدار فرماندهان نيروى انتظامى 1395/2/19

مطلبى كه من دو سه سال قبل از اين، در همين جا با اصرار فراوان گفتم، يك عدّه اى هم از مردم خوشبختانه عمل كردند، امّا همه بايد عمل كنند و آن عبارت است از «مصرف توليدات داخلى». عزيزان من! شما وقتى كه يك جنس داخلى را خريد ميكنيد، به جاى جنس توليد خارجى، هم به همين اندازه كار و اشتغال ايجاد كرده ايد، هم كارگر ايرانى را وادار كرده ايد به اينكه ابتكار خودش را بياورد ميدان؛ جنس داخلى كه مصرف شد، آن كننده ى كار، ابتكاراتى دارد، اين ابتكارات را روزبه روز افزايش خواهد داد؛ شما وقتى كه جنس داخلى مصرف ميكنيد، ثروت ملّى را افزايش داده ايد. در گذشته، در دوران طاغوت، ترجيح مصرف خارجى به عنوان يك سنّت بود؛ سراغ جنس كه ميرفتند، [ميپرسيدند] داخلى است يا خارجى ؟ اگر خارجى بود، بيشتر به آن رغبت داشتند؛ اين بايد برگردد و به عكس بشود. نميگوييم خريد جنس خارجى حرام است، امّا عرض ميكنيم خريد جنس داخلى يك ضرورت براى مقاوم سازى اقتصاد است و بر روى همه چيز اين كشور تأثير ميگذارد. بايد به اين توجّه كرد؛ اين نقش همه ى مردم است.(1)

مصرف داخلى؛ مهم ترين عامل افزايش توليد داخلى

امّا يك جمله عرض بكنم. ما بر روى توليد داخلى تكيه كرديم؛ هم در اوّل امسال و در شعار سال، هم در صحبتهايى كه در طول اين چند ماه از اوّل سال انجام گرفته. خب، توليد داخلى احتياج دارد به مصرف داخلى؛ اين به عهده ى مردم است. مصرف خودمان را بايد از توليدات خودمان انتخاب كنيم. اينكه كسانى همه اش دنبال ماركها و برندهاى خارجى و اسمهاى خارجى باشند، خطاست؛ فرونشاندن يك هوس شخصى است، امّا ضربه زدن به يك كار عمومى و اصلى است. مصرف داخلى، توليد داخلى را افزايش ميدهد؛ توليد داخلى كه افزايش پيدا كرد، همين مشكلاتى كه آقاى امام جمعه ى محترم گفتند، برطرف ميشود؛ بيكارى

ص: 208


1- . در جمع زائران حرم مطهّر رضوى 1393/1/1

برطرف ميشود. توليد كه رونق بگيرد، يعنى تورّم كم بشود، گرانى كم بشود، اشتغال افزايش پيدا كند؛ اينها همه به هم متّصل است. يك سر اين قضيّه دست ما مردم است، كه مصرف خودمان را چگونه انتخاب كنيم.(1)

مصرف توليدات داخلى؛ وظيفه ى همه ى ايرانيان

يك نكته ى ديگرى كه اين بيشتر به مردم مربوط ميشود، مصرف محصولات داخلى است كه من بارها در سخنرانى هاى اوّل سال و غير آن تكرار كردم، الان هم به شما عرض ميكنم: محصولات داخلى را مردم مصرف كنند؛ نروند دنبال اين نشانه ها. حالا مُد شده است بگويند «بِرَند» است، بِرَند فلان؛ بِرَند چيست! برويد سراغ مصرف توليدات داخلى. آن چيزهايى كه مشابه داخلى دارد، متعصّبانه و با تعصّبِ تمام، ملّت ايران، خارجى آن را مصرف نكنند. اين را من فقط براى يك عدّه ى خاص نميگويم؛ خب بله، وقتى ما ميگوييم، يك عدّه متديّنين فوراً گوش ميكنند حرف را، پيغام هم ميدهند فلان چيز را كه خارجى است بخريم ؟ فلان چيز را نخريم ؟ من فقط براى متديّنين و افرادى كه براى حرف ما حجّيت شرعى قائلند، اين را نميگويم؛ من اين حرف را براى هركسى ميگويم كه به ايران علاقه مند است، به آينده ى كشور علاقه مند است، به فكر بچّه هاى خودش است كه بنا است فردا در اين كشور زندگى كنند. شما مصنوعات خارجى را كه مصرف ميكنيد، در واقع كمك ميكنيد به اينكه حجم آن بنگاه خارجى، آن كارگر خارجى، آن سرمايه دار خارجى، مدام بيشتر بشود و توليد داخلى ضربه بخورد، شكست بخورد. اين را به همه ى مردم، به خصوص آن كسانى كه مصارف زيادى دارند [ميگويم]؛ دولتى ها هم همين جور؛ دولتى ها هم در مصارف دولتى، در اشياء مصرفى اى كه در ساختمانها، در چيزهاى گوناگون

ص: 209


1- . در اجتماع مردم اسفراين 1391/7/22

مصرف ميكنند، حتماً ملاحظه كنند توليد داخلى را.(1)

*

يك بُعد ديگرِ اين مسئله ى تعادل در مصرف و مديريّت مصرف اين است كه ما از توليد داخلى استفاده كنيم؛ اين را همه ى دستگاه هاى دولتى توجّه داشته باشند - دستگاه هاى حاكميّتى، مربوط به قواى سه گانه - سعى كنند هيچ توليد غيرايرانى را مصرف نكنند؛ همّت را بر اين بگمارند. آحاد مردم هم مصرف توليد داخلى را بر مصرف كالاهايى با ماركهاى معروف خارجى - كه بعضى فقط براى نام و نشان، براى پُز دادن، براى خودنمايى كردن، در زمينه هاى مختلف دنبال ماركهاى خارجى ميروند - ترجيح بدهند. خود مردم راه مصرف كالاهاى خارجى را ببندند.

به نظر ما طرحهاى «اقتصاد مقاومتى» جواب ميدهد. همين مسئله ى سهميه بندى بنزين كه اشاره كردند، جواب داد. اگر چنانچه بنزين سهميه بندى نميشد، امروز مصرف بنزين ما از صد ميليون ليتر در روز بالاتر ميرفت. توانستند اين را كنترل كنند؛ كه خب، امروز در يك حدّ خيلى خوبى هست. حتّى بايد جورى باشد كه هيچ به بيرون نيازى نباشد، كه الحمدلله نيست. تحريم بنزين را در برنامه داشتند؛ اقتصاد مقاومتى تحريم بنزين را خنثى كرد. و بقيّه ى چيزهايى كه مورد نياز كشور است.

هدفمند كردن يارانه ها هم در جهت شكل دادن به اقتصاد ملّى است؛ كه اينها ميتواند هم رونق ايجاد كند - در توليد، در اشتغال - و هم موجب رفاه شود؛ اينها مايه ى رشد توليد كشور، رشد اقتصادى كشور، مايه ى اقتدار يك كشور است. با رشد توليد، يك كشور در دنيا اقتدار حقيقى و آبروى بين المللى پيدا ميكند. اين كار بايستى به انجام برسد.(2)

ص: 210


1- . در ديدار مردم آذربايجان 1393/11/29
2- . در ديدار كارگزاران نظام 1391/5/3
ضرورت اصرار دولت بر مصرف توليدات داخلى

به مصرف توليدات داخلى هم اهمّيّت بدهيد. در دستگاه شما، در وزارتخانه ى شما، اگر كار جديدى انجام ميگيرد، اگر چيز جديدى خريده ميشود، اگر همين اقلام روزمره اى كه مورد نياز وزارتخانه است، تهيّه ميشود، سعى كنيد همه اش از داخل باشد؛ اصرار بر اين داشته باشيد؛ خود اين، يك قلم خيلى بزرگى ميشود. اصلاً ممنوع كنيد و بگوييد هيچ كس حق ندارد در اين وزارتخانه جنس خارجى مصرف كند. به نظر من اينها ميتواند كمك كند.(1)

*

البتّه در مورد صرفه جويى و همچنين در مورد مصرف توليدات داخلى، خطاب عمده به مسئولين كشور است، چون يكى از مهم ترين مصرف كنندگان كشور، خود دولت است؛ دولت اصرار داشته باشد و خود را موظّف و مقيّد بداند كه از توليدات داخلى استفاده كند؛ حتّى با مقدارى اغماض؛ عيبى ندارد. گاهى ميگويند فلان چيز، كيفيّت خارجى را ندارد؛ اشكال ندارد؛ اگر ميخواهيم كيفيّت پيدا كند، بايد كمكش كنيم. [اگر] كمك بكنيم، كيفيّتش هم بالا خواهد رفت والّا روزبه روز تنزّل پيدا خواهد كرد.(2)

ب) پرهيز از اسراف

جلوگيرى از اسراف و ريخت و پاش؛ از اركان اقتصاد مقاومتى

يك مسئله هم در اقتصاد مقاومتى، مديريّت مصرف است. مصرف هم بايد مديريّت شود. اين قضيّه ى اسراف و زياده روى، قضيّه ى مهمى در كشور است. خب، حالا چگونه بايد جلوى اسراف را گرفت ؟ فرهنگ سازى هم لازم است، اقدام عملى هم لازم است. فرهنگ سازى اش بيشتر به عهده ى رسانه هاست. واقعاً در اين زمينه، هم صداوسيما در درجه ى اوّل

ص: 211


1- . در ديدار رئيس جمهورى و اعضاى هيئت دولت در آغاز هفته ى دولت 1391/6/2
2- . در ديدار مسئولان نظام 1394/4/2

و بيش از همه مسئوليّت دارد، هم دستگاه هاى ديگر مسئوليّت دارند. بايد فرهنگ سازى كنيد. ما يك ملّت مسلمانِ علاقه مند به مفاهيم اسلامى هستيم، اينقدر در اسلام اسراف منع شده، و ما متأسّفانه در زندگى مان اهل اسرافيم! بخش عمليّاتى اش هم به نظر من از خود دولت بايد آغاز شود. در گزارشهاى شماها من خواندم، حالا هم بعضى از دوستان اظهار كردند كه دولت درصدد صرفه جويى است و ميخواهد صرفه جويى كند؛ بسيار خوب، اين لازم است؛ اين را جدّى بگيريد. دولت خودش يك مصرف كننده ى بسيار بزرگى است. شما از بنزين بگيريد تا وسائل گوناگون، يك مصرف كننده ى بزرگ، دولت است. حقيقتاً در كار مصرف، صرفه جويى كنيد. صرفه جويى، چيز بسيار لازم و مهمى است.(1)

*

اجتناب از اسراف هم يك سرفصل ديگر است؛ اجتناب از اسراف، تضييع مال، هدر دادن منابع عمومى، هدر دادن آب، هدر دادن نان، از بين بردن خاك. خاك يك ثروت است، آب يك ثروت است، نان يك محصول ذى قيمت است؛ مراقب باشند، همه مراقب باشند، احساس مسئوليّت كنند، اينها را از بين نبرند.(2)

*

مسئله ى مديريّت مصرف، يكى از اركان اقتصاد مقاومتى است؛ يعنى مصرف متعادل و پرهيز از اسراف و تبذير. هم دستگاه هاى دولتى، هم دستگاه هاى غيردولتى، هم آحاد مردم و خانواده ها بايد به اين مسئله توجّه كنند؛ كه اين واقعاً جهاد است. امروز پرهيز از اسراف و ملاحظه ى تعادل در مصرف، بلاشك در مقابل دشمن يك حركت جهادى است؛ انسان ميتواند ادّعا كند كه اين اجر جهاد فى سبيل الله را دارد.(3)

ص: 212


1- . در ديدار رئيس جمهورى و اعضاى هيئت دولت در آغاز هفته ى دولت 1391/6/2
2- . در ديدار مردم آذربايجان 1393/11/29
3- . در ديدار كارگزاران نظام 1391/5/3
اعتراف به اسراف و بيان آمارهاى تكان دهنده

ما بايد اعتراف كنيم به اين مسئله. عادتهاى ما، سنّتهاى ما، روشهاى غلطى كه از اين و آن ياد گرفته ايم، ما را سوق داده است به زياده روى در مصرف به نحو اسراف. يك نسبتى بايد در جامعه ميان توليد و مصرف وجود داشته باشد؛ يك نسبت شايسته اى به سود توليد؛ يعنى توليد جامعه هميشه بايد بر مصرف جامعه افزايش داشته باشد. جامعه از توليد موجود كشور استفاده كند؛ آنچه كه زيادى هست، صرف اعتلاى كشور شود. امروز در كشور ما اينجورى نيست. مصرف ما به نسبت، از توليدمان بيشتر است؛ اين، كشور را به عقب ميرساند؛ اين، ضررهاى مهم اقتصادى بر ما وارد ميكند؛ جامعه دچار مشكلات اقتصادى ميشود. در آيات شريفه ى قرآن بارها راجع به پرهيز از اسراف در امور اقتصادى تأكيد شده؛ اين به خاطر همين است. اسراف، هم لطمه ى اقتصادى ميزند، هم لطمه ى فرهنگى ميزند. وقتى جامعه اى دچار بيمارى اسراف شد، از لحاظ فرهنگى هم بر روى او تأثيرهاى منفى ميگذارد. بنابراين مسئله ى صرفه جويى و اجتناب از اسراف، فقط يك مسئله ى اقتصادى نيست؛ هم اقتصادى است، هم اجتماعى است، هم فرهنگى است؛ آينده ى كشور را تهديد ميكند.

من يكى دو تا از اين آمارهاى تكان دهنده را عرض بكنم؛ اسراف در قلمهاى مهم مصرفى كشور، از جمله اسراف در نان. بر حسب بررسى ميدانى اى كه در تهران و بعضى از مراكز استانها شده است، گفته ميشود كه 33 درصدِ نان ضايعات است. يك سوّم همه ى نانى كه در اين شهرها توليد ميشود، دور ريخته ميشود. فكرش را بكنيد شما؛ يك سوّم! آن وقت كشاورز ما با آن زحمت گندم را توليد كند و اگر يك سالى بارندگى كم بود - مثل سال گذشته كه توليد گندم در كشور كم شد - دولت از پول عمومى، از بودجه ى مردم گندم از خارج وارد كند، اين گندم آرد بشود، خمير بشود، نان بشود، بعد يك سوّم از اين همه ثروت دور ريخته شود. چقدر تأسّف آور است! متأسّفانه اين واقعيّت دارد، اين هست.

ص: 213

در مورد آب بررسى هايى كه كرده اند، ميگويند تلفات آب در مصرف خانگى تا حدود 22 درصد است. كشور ما كشور پرآبى نيست. حدّاكثر صرفه جويى را ما مردم ايران در آب بايد انجام دهيم. آن وقت اين آبى كه با اين زحمت توليد ميشود، از راه هاى دور آورده ميشود، با بهاى سنگين سدهايى به وجود مى آيد؛ اين همه دانش، تجربه و تلاش به كار ميرود تا اين آب به خانه ى ما بيايد؛ بعد در خانه ى ما 22 درصد از اين آب هدر برود! اين فقط مصرف خانگى است؛ مصرف كشت و مصرف صنعت هم يك جور ديگر اسرافهايى دارد. آنچه كه برحسب بررسى ها به عنوان آمار در اختيار ماست، ما مجموعاً بيش از دو برابر مصرف متوسّط جهان در انرژى - چه برق، چه حاملهاى انرژى - مصرف ميكنيم؛ يعنى نفت، گاز، گازوئيل، بنزين. مصرف اين چيزها در كشور ما از دو برابر متوسّط جهان بيشتر است. خوب، اين اسراف است. اسراف نيست ؟(1)

نقش ويژه ى مسئولين در جلوگيرى از اسراف و ريخت و پاش

البتّه در اينجا هم مثل خيلى جاهاى ديگر، مسئوليّت مسئولان و مديران كشور از ديگران بيشتر است؛ بسيارى از زياده روى ها و ريخت وپاشها در رفتار مردم، به خاطر نگاه كردن به رفتار آن كسانى است كه آنها را «بزرگ ترها» ميدانند؛ اگر اسراف در بين سطوح بالا نباشد، در بين مردم هم اسراف كم خواهد شد.(2)

توصيه ى اميرالمؤمنين (عليه السّلام) به پرهيز مسئولين از اسراف

اگر مسئولى خداى ناخواسته، در امر بيت المال اسراف بورزد، يا آن را در مصارف شخصى و يا براى دوستان و نزديكان و مرتبطين خود مصرف كند، اين، تخلف از عدل و قرار واقعى در امر بيت المال است.

ص: 214


1- . در جمع زائران حرم مطهّر رضوى 1388/1/1
2- . در جمع زائران حرم مطهّر رضوى 1393/1/1

بايد بيت المال مسلمين در همان طريقى كه قانوناً معيّن شده و همان مصارف عمومى و بخشهايى كه وظيفه اى از وظايف كشور را بر عهده دارد، مصرف شود. لذا اميرالمؤمنين، آن روز به كسانى كه مسئوليّت امور كشور را بر عهده داشتند، سختگيرى را به جايى رساندند كه به قول امروز، بخشنامه كردند: «ادقوا اقلامكم»؛ سر قلمهاى خودتان را كه با آن مينويسيد، ريز بتراشيد. هم صرفه جويى در قلم، هم صرفه جويى در كاغذ، هم صرفه جويى در مركّب! «و قاربوا بين سطوركم» ؛ سطورى را كه در كاغذ مينويسيد به هم نزديك بنويسيد و در كاغذ صرفه جويى كنيد. «و اقصدوا قصد المعانى» ؛ مطالب لازم را بنويسيد. از زياده روى و زياده نويسى پرهيز كنيد.

اگر امروز بخواهند اين حرفها را تكرار كنند، به اين شكل خواهد بود كه از ايجاد دستگاه هاى زائد، استخدامهاى زائد و توسعه دادن هاى زائد، خوددارى كنيد. يعنى بايد از كاغذپراكنى و زياده نويسى هاى بيهوده و وقت تضييع كن، خوددارى كنيم. اين خصوصيّات را، اميرالمؤمنين (عليه الصّلاه والسّلام) رعايت ميكردند. در آخر اين جمله هم، كه بعضى از فقراتش را من عرض كردم، ميفرمايند: «فإن اموال المسلمين لا يحتمل الاضرار(1).» ضرر رساندن به اموال مسلمانان را تحمّل نميكردند كه كسى بخواهد و لو به اندازه ى كمى به اموال عمومى ضرر برساند. اين، يعنى امانتدار دانستن خود و همه ى مسئولين بيت المال. اين، آن عدل اميرالمؤمنين (عليه الصّلاه والسّلام) است. و اين آن قلّه اى است كه ما بايد به آن برسيم.(2)

الزام يازدهم: شركتهاى دانش بنيان

پرداختن مسئولين به مشكلات شركتهاى دانش بنيان

يك مسئله ى ديگر در سرفصل اقتصاد مقاومتى، اقتصاد

ص: 215


1- . الخصال، ج 1، ص 310
2- . در ديدار مسئولان و كارگزاران نظام 30/3/1371

دانش بنيان است. بعضى از كسانى كه در باب شركتهاى دانش بنيان فعّال بودند، ماه رمضان اينجا آمدند و صحبتهايى كردند. خب، خوشبختانه انسان ميبيند كارهاى خوبى انجام داده اند. اين بخش شركتهاى دانش بنيان و فعّاليّتهاى اقتصادى دانش بنيان خيلى جاده ى باز و اميدبخشى است. البتّه آنها گلايه هايى هم داشتند. به نظر من دوستان مسئول در دولت كه كارشان به اين بخش ارتباط پيدا ميكند - چه وزارت صنعت و معدن و تجارت، چه وزات علوم - به اين مسئله ى شركتهاى دانش بنيان بپردازند و گلايه هاشان را بشنوند و آنها را برطرف كنند. زمينه ى بسيار خوبى است. ما استعدادهاى برجسته اى داريم كه ميتوانند در اين مورد كمك كنند.(1)

شركتهاى دانش بنيان؛ از بهترين راه هاى حلّ مشكل اشتغال

روى شركتهاى دانش بنيان - كه حالا گزارش داده شد و خوب بود - حتماً بايد تكيه بشود؛ تجارى سازى علوم و فنّاورى ها، پاركهاى علم و فنّاورى و مانند اينها كارهاى بسيار لازم و خوبى است. ببينيد ما يكى از مشكلات اقتصادى مان مسئله ى اشتغال است؛ يكى از بهترين راه هاى اشتغال، همين پاركهاى علم و فنّاورى و همين وارد كردن دانشجويان به فنّاورى هاى قابل تبديل به ثروت است. يك مقدارى به اينها كمك بشود، يك راهنمايى بشوند، يك كار عملى و عمليّاتى - واقعى - جلوى پاى اينها گذاشته بشود، اينها مشغول ميشوند. اين تصوّر كه هركسى فارغ التّحصيل شد، بايد بيايد در يك مجموعه ى دولتى كارمند بشود و مانند اينها، و ما عزا بگيريم كه فارغ التّحصيلها زياد شدند، جا نداريم، امكان نداريم، اين به نظر من نگاه غلطى است. نگاه درست اين است كه ما راه را باز كنيم؛ براى اين بايد فكر بشود؛ يعنى بايد برنامه ريزى بشود كه دانشجوى ما از دوران تحصيل - از مثلاً فرض كنيد دوران دانشگاه يا مثلاً فرض كنيد تحصيلات تكميلى؛ وقتى كه وارد آگاهى هاى علمى

ص: 216


1- . در ديدار رئيس جمهورى و اعضاى هيئت دولت در آغاز هفته ى دولت 1391/6/2

سطح بالا شد - راه براى او باز بشود تا بتواند بيايد در يك جايى كار علمى بكند؛ و واقعاً شغلهاى بى پايان [وجود دارد]. به نظر من مشاغلى كه ناشى از علم هست، انتها ندارد. هرچه ما آدم داشته باشيم، ميتوانيم شغل علمى در اختيار اينها بگذاريم، مشروط بر اينكه بنشينيم كار كنيم. يك مسئله مسئله ى علم است.(1)

شركتهاى دانش بنيان، از اساسى ترين كارها در اقتصاد مقاومتى

از لحاظ كوتاه مدّت هم اعتقاد بنده اين است - يعنى اين اعتقاد ناشى از كارى است كه كارشناسها و صاحب نظرها كرده اند - كه تحريمهاهم - كه امروز مسئله ى تحريمها يكى از مسائلى است كه در ذهنها مطرح است - با پيشرفت علم بى اثر ميشود. با نگاه كوتاه مدّت و ميان مدّت هم كه نگاه كنيم - با قطع نظر از آن آينده ى طولانى و بلندمدّت - اگر كشور ميخواهد تحريمها كه امروز ابزارى است در دست دشمنان ما براى تحقير ملّت - از تحريم براى فشار آوردن روى آبروى ملّى، غير از فشارهاى عملى كه مربوط به زندگى است استفاده ميكنند و تحقير ميكنند؛ اينكه ما از گذشته، در اين چند سال مدام تكرار ميكرديم كه روى مسئله ى تحريمها خيلى تكيه نكنيد، به خاطر اين است - با نگاه علمى به مسائل كشور، و توجّه به علم، وپيوند دادن علم و صنعت و كشاورزى - كه توضيحات آقايان محترم را در اين زمينه ها شنيديد - تحريمها بى اثر خواهد شد. و ما در اين زمينه ها ميدان كار برايمان باز است و ميتوانيم كار كنيم؛ شركتهاى دانش بنيان يكى از اساسى ترين كارها در مقوله ى همين اقتصاد مقاومتى است كه مطرح شده و درباره ى آن بحث شده است و مورد تأييد و تصديق همه ى اطراف مسائل كشور قرار گرفته است.(2)

ص: 217


1- . در ديدار رئيس جمهور و اعضاى هيئت دولت 1394/6/4
2- . در ديدار اساتيد دانشگاه ها 1393/4/11

لزوم استانداردسازى شركتهاى دانش بنيان

البتّه در تشخيص شركتهاى دانش بنيان دقّت بشود، يعنى شاخصه ها و مشخّصه ها [معيّن بشود] و شركت دانش بنيان استانداردسازى بشود؛ اين جور نباشد كه به اسم شركت دانش بنيان كسانى بيايند و همين كارهايى را كه در برخى از عرصه هاى ديگر معمول است - دلّالى و مانند اينها - در [اينجا] پيش ببرند. به معناى واقعى كلمه، شركتِ دانش بنيان [باشد]؛ اين را بايد يكى از محورهاى اساسى قرار داد.(1)

لزوم توجّه به ابعاد غيرصنعتى شركتهاى دانش بنيان

شركتهاى دانش بنيان؛ كه بنده روى اين شركتهاى دانش بنيان تكيه ميكنم. امروز ما جوان تحصيلكرده خيلى داريم. بچّه هاى دبيرستانى يكى دو هفته پيش در اين حسينيه، يك نمايشگاهى تشكيل دادند،(2) آمدند چيزهاى پيشرفته ى واقعاً عجيب وغريب و حيرت آورى را اينجا به ما نشان دادند؛ غالباً جوان، تعدادى جوان دبيرستانى! خب، سرمايه ى ما اين است، ثروت ما اين است. شركتهاى دانش بنيان به وجود بيايد. شركتهاى دانش بنيان هم فقط مخصوص صنعت نيست؛ در صنعت، در كشاورزى، در خدمات، در نيازسنجى؛ جمع بشوند، نگاه كنند ببينند بنگاه هاى گوناگون اقتصادى به چه چيزهايى نياز دارند، كمبودهايشان كجا است، اين را به آنها ارائه بدهند؛ شركت دانش بنيان حتّى در اين زمينه هم ميتواند فعّال باشد.(3)

دانش بنيان شدنِ بخشهاى مهمّ اقتصاد داخلى از شروط اقتصاد مقاومتى

بخشهايى در اقتصاد ما وجود دارد كه مهم و داراى اهمّيّت است؛ مثلاً

ص: 218


1- . در ديدار اساتيد دانشگاه ها 1393/4/11
2- . در بازديد از نمايشگاه دستاوردهاى فنّاورى نانو در حسينيه ى امام خمينى (ره) 1393/11/11
3- . در ديدار مردم آذربايجان 1393/11/29

بخش نفت و گاز يا بخش توليد موتور كه براى خودرو، براى هواپيما، براى قطار، براى كشتى مورد استفاده است، اين بخشهاى حسّاس و مهم، دانش بنيان بشود. اينكه ما ميگوييم اقتصاد دانش بنيان [اين است]. جوانهاى ما، دانشمندان ما نشان داده اند كه ميتوانند نوآورى كنند، ميتوانند ما را از آن سطحى كه در فنّاورى داريم بالاتر ببرند. خب، اين كار كوچكى است كه موشك بُرد بلند را جورى تنظيم كنند كه در دوهزار كيلومترى با انحراف دو متر يا پنج متر به هدف بخورد؟ خب آن مغزى كه ميتواند اين كار را بكند، در موارد گوناگون ديگر هم ميتواند؛ مثلاً فرض كنيد كه سطح موتور خودرو را با يك پيشرفتى بالا ببرد كه فرض كنيم مصرفش كم بشود، يا موتور قطار را به فلان شكل به وجود بياورد؛ ميتوانند. همين الان در كشور ما بنگاه هاى اقتصادى و توليدى اى وجود دارند كه كارهايى كه آنها انجام ميدهند و توليد ميكنند، يا از مشابه خارجى اش بهتر است يا برابر آنها است؛ همين الان داريم؛ خب اينها را بايد تقويّت كرد؛ پس بنابراين دانش بنيان شدنِ بخشهاى مهمّ اقتصاد داخلى، يكى از كارهايى است كه در اقتصاد مقاومتى شرط است و بايستى انجام بگيرد.(1)

پرداختن به صنايع دانش بنيان؛ عامل اساسى كاهش وابستگى ها

امروز صنايع دانش بنيان از جمله ى كارهايى است كه ميتواند اين خلأ را تا ميزان زيادى پر كند. ظرفيّتهاى گوناگونى در كشور وجود دارد كه ميتواند اين خلأ را پر كند. همّت را بر اين بگماريم؛ برويم به سمت اينكه هرچه ممكن است، وابستگى خودمان را كم كنيم.(2)

چگونگى ايفاى نقش نخبگان در اقتصاد دانش بنيان و مقاومتى

خب، به نظر ما نخبه هاى جوان ميتوانند در اقتصاد دانش بنيان كه در

ص: 219


1- . در جمع زائران حرم مطهّر رضوى 1395/1/1
2- . در ديدار كارگزاران نظام 1391/5/3

واقع ستون اصلى اقتصاد مقاومتى است، نقش ايفا كنند. چطور نقش ايفا كنند؟ خب، اين طرّاحى لازم دارد. چه جور جوانهاى ما نقش ايفا كنند در اقتصاد مقاومتى ؟ من جواب اين سؤال را از شما ميخواهم، بنشينيد طرّاحى كنيد، منتظر نمانيد كه ديگران طرّاحى كنند. شما جوانهاى نخبه در يكى از اجتماعات خودتان موضوع را همين قرار بدهيد: چگونگى نقش آفرينى نخبگان جوان در اقتصاد مقاومتى يا اقتصاد دانش بنيان. گروه هايى به وجود بيايند، گروه هايى تقسيم بشوند، كار كنند، فكر كنند، مطالعه كنند، با دست پُر در اين اجتماع شركت كنند، راه بدهند، آن وقت بنياد نخبگان از اين طرحى كه از درون خود نخبگان بيرون آمده، حمايت كند، پشتيبانى كند. به نظر من يك تحوّل به وجود مى آيد؛ هم در زمينه ى فكر كردن و انديشيدن و كار كردن، هم در زمينه ى واقعيّت، روى زمين؛ در زمينه ى اقتصاد [هم] قطعاً تحوّل به وجود مى آيد.(1)

پيشنهادى چند بُعدى در راستاى استفاده از نخبگان در مسئله ى اقتصاد

يكى از نقاط مهم چالشى كه بين مسئولين در سطوح مختلف وجود دارد و بين بعضى از كسانى كه معترضند يا منتقدند، همين مسئله ى اقتصاد است. خيلى خوب، اين را ببريد در مجموعه ى نخبگان؛ تشريح كنيد، توجيه كنيد، بيان كنيد. فرض بفرماييد وزير محترم اقتصاد يا رئيس كل بانك مركزى وقتى كه در جمع بزرگى از دانشگاهيان بروند، ممكن است در بين سؤالاتى كه انجام ميگيرد يا انتقادهايى كه ميشود، احياناً سؤالهاى جهتدار و انتقادهاى داراى علل غير فنى هم وجود داشته باشد؛ باشد، اشكالى ندارد. شما برويد؛ نگاهتان در آن صد نفر يا دويست نفر يا پانصد نفرى كه حضور پيدا ميكنند، به 10 نفرى كه احياناً ممكن است اينجورى فكر كنند، نباشد. از پانصد نفر، به آن چهارصد و نود نفر ديگر توجّه داشته باشيد و حرفهايتان را بزنيد. احياناً ممكن است برخى از

ص: 220


1- . در ديدار شركت كنندگان در نهمين همايش ملّى «نخبگان فردا» در حسينيه ى امام خمينى (ره) 1394/7/22

انتقادها صورت بگيرد كه براى شما مفيد باشد. يعنى در زمينه ى كارهاى زيربنايى، در زمينه ى كارهاى اقتصادى، در زمينه ى مسائل مربوط به كار و اشتغال و غيره، اين هم افزايى به وجود خواهد آمد. به نظر من اين كار، كار لازمى است؛ من توصيه ام اين است.

درخواست ما اين است كه اين جلسه با تفاصيلش منتشر شود؛ يعنى دانه دانه اين گزارشهايى كه دوستان، وزراى محترم يا معاونين محترم رئيس جمهور دادند، منعكس شود تا مردم اينها را بشنوند؛ ليكن من به شما بگويم، اين آمارهاى رقمى و عددى در ذهن متعارف مردم باقى نميماند؛ خواص و اهل فن بيشتر از اين آمارها استفاده ميكنند و روى آنها محاسبه ميكنند و نتيجه گيرى ميكنند. خب، سراغ اينها برويد، اينها را در ميان بگذاريد و مطرح كنيد. اينها احياناً بازخوردى خواهد داشت؛ ممكن است اشكالى بكنند، اشكال واردى هم باشد؛ اين به شما كمك خواهد كرد. من اين توصيّه ى مؤكّد را دارم. فقط هم منتظر نشويم كه رئيس جمهور اين كار را بكند؛ وزرا هم ميتوانند اين كار را بكنند. البتّه اگر چنانچه خود رئيس جمهور محترم هم در مجامع نخبگانى حضور پيدا كنند و اينها را مطرح كنند، بسيار خوب است.(1)

الزام دوازدهم: خصوصى سازى و تكيه به مردم

سپردن برخى از طرحها به بخش خصوصى از لوازم اقتصاد مقاومتى

يكى از كارهايى كه پيشنهاد كرده اند، به ما گفته اند و ميگويند زمينه آماده است، عبارت است از سپردن برخى از طرحها به بخش خصوصى. البتّه براى بخش خصوصى مشوّق درست [بشود]؛ چون الان پولهاى سرگردان وجود دارد، بلاشك پولهاى سرگردان هست. به من آن جور كه حالا گزارش دادند، 400 هزار ميليارد تومان ما طرحِ روى زمين داريم - همه هم دولتى است - اگر چنانچه ما بتوانيم 10 درصد اينها را بدهيم به بخش خصوصى، شما ببينيد چه اتّفاقى مى افتد؛ 40 هزار ميليارد تومان ناگهان وارد كار ميشود،

ص: 221


1- . در ديدار جمعى از اساتيد دانشگاه ها 1390/6/2

اين خيلى مهم است. يعنى از همين طرحهايى كه الان روى زمين هست - يعنى از همين 400 هزار ميليارد تومان - اگر ده درصد داده بشود به بخش خصوصى، يك اتّفاق مهمّى در كشور مى افتد. اين يكى از كارها است كه بايد واقعاً روى اين برنامه ريزى كرد و كار كرد.(1)

تبيين معناى اصل 44 در مردمى شدن اقتصاد و برخى لوازم آن

شما در زمينه ى اقتصاد هم معتقديد كه اقتصاد دست مردم بايد باشد؛ ما هم عقيده مان همين است و در تفسيراصل 44 اين معنا را تبيين كرديم.(2) خب، معناى آن اين نيست كه دولت اجازه ميدهد يك نفرى فعّاليّت اقتصادى بكند و يك انحصارى را در اختيار بگيرد كه اين انحصار در نهايت به ضرر مردم است؛ جلوى او را ميگيريد شما؛ جلوى انحصارات را ميگيريد، جلوى تجاوز را ميگيريد، جلوى فساد مالى را ميگيريد، جلوى سوءاستفاده از منابع دولتى و عمومى را ميگيريد؛ يعنى جلوى اين مزاحمات را ميگيريد. درحالى كه اقتصاد را معتقديم كه [نبايد دولتى باشد] - بنده از قديم معتقد بودم، يعنى همان زمانى هم كه دولتى هاى ما دنبال اقتصاد دولتى بودند، بنده عقيده اى نداشتم؛ برايشان براى اين معنا مثالهايى هم ميزدم -(3) امّا درعين حال نظارت دولت را همه قبول دارند؛ [حتى] يك جاهايى دخالت دولت هم لازم است. فرض بفرماييد شما ميبينيد كه به فلان كار اقتصادى و فعّاليّت اقتصادى رغبتى وجود ندارد، سرمايه دار نميخواهد در اين زمينه سرمايه گذارى كند؛ شما به عنوان دولت چه كار ميكنيد؟ سرمايه گذارى ميكنيد ديگر. فرض كنيد يك ماده اى در كشور مورد نياز است، سرمايه گذار - به عنوان يك تاجر، با نگاه اقتصادى - دنبال اين كار نميرود؛ برايش زحمت دارد، صرف نميكند. شما چه كار ميكنيد؟ شما وارد ميكنيد، شما توليد ميكنيد. بنابراين مثل

ص: 222


1- . در ديدار رئيس جمهور و اعضاى هيئت دولت 1394/6/4
2- . ابلاغ سياستهاى كلّى اصل 44 قانون اساسى 1384/3/2
3- . از جمله 1362/5/28

همه ى جاها كه نواقص را دولت تكميل ميكند، كجى ها را دولت راست ميكند، انحرافها را جلوگيرى ميكند، البتّه در زمينه ى فرهنگ اين معنا بمراتب بيشتر از مسئله ى اقتصاد [است]؛ من اقتصاد را به عنوان مثال عرض كردم. پس بنابراين ورود دستگاه حكومت به مسئله ى فرهنگ به معناى سلب فعّاليّت مردم نيست.(1)

اميد به ايجاد ساختار اقتصادىِ متكّى به مقاومت مردم

ان شاءالله سياستهاى اقتصاد مقاومتى هم در آينده ى نزديكى ابلاغ خواهد شد؛ و [به] دنبال ابلاغ اين سياستها ان شاءالله ساختهاى لازم، كارهاى لازم، تلاشهاى لازم براى ايجاد اقتصاد مقاومتى - كه متّكى به مقاومت مردم است - به وجود خواهد آمد؛ و ملّت راه خود را ادامه خواهد داد.(2)

مردمى كردن اقتصاد؛ از تكيه گاه هاى اقتصاد مقاومتى

مسئله ى اقتصاد مهم است؛ اقتصاد مقاومتى مهم است. البتّه اقتصاد مقاومتى الزاماتى دارد.

مردمى كردن اقتصاد، جزو الزامات اقتصاد مقاومتى است. اين سياستهاى اصل 44 كه اعلام شد، ميتواند يك تحوّل به وجود بياورد؛ و اين كار بايد انجام بگيرد. البتّه كارهايى انجام گرفته و تلاشهاى بيشترى بايد بشود. بخش خصوصى را بايد توانمند كرد؛ هم به فعّاليّت اقتصادى تشويق بشوند، هم سيستم بانكى كشور، دستگاه هاى دولتى كشور و دستگاه هايى كه ميتوانند كمك كنند - مثل قوّه ى مقنّنه و قوّه ى قضائيّه - كمك كنند كه مردم وارد ميدان اقتصاد شوند.(3)

*

ص: 223


1- . در ديدار اعضاى شوراى عالى انقلاب فرهنگى 1392/9/19
2- . در ديدار فرماندهان و كاركنان نيروى هوايى ارتش 1392/11/19
3- . در ديدار كارگزاران نظام 1391/5/3

بخش خصوصى را بايد كمك كرد. اينكه ما «اقتصاد مقاومتى» را مطرح كرديم، خب، خود اقتصاد مقاومتى شرايطى دارد، اركانى دارد؛ يكى از بخشهايش همين تكيه ى به مردم است؛ همين سياستهاى اصل 44 با تأكيد و اهتمام و دقّت و وسواسِ هرچه بيشتر بايد دنبال شود؛ اين جزو كارهاى اساسى شماست. در بعضى از موارد، من از خود مسئولين كشور ميشنوم كه بخش خصوصى به خاطر كم توانى اش جلو نمى آيد. خب، بايد فكرى بكنيد براى اينكه به بخش خصوصى توانبخشى بشود؛ حالا از طريق بانكهاست، از طريق قوانين لازم و مقرّراتِ لازم است؛ از هر طريقى كه لازم است، كارى كنيد كه بخش خصوصى، بخش مردمى، فعّال شود. بالاخره اقتصاد مقاومتى معنايش اين است كه ما يك اقتصادى داشته باشيم كه هم روند رو به رشد اقتصادى در كشور محفوظ بماند، هم آسيب پذيرى اش كاهش پيدا كند. يعنى وضع اقتصادى كشور و نظام اقتصادى جورى باشد كه در مقابل ترفندهاى دشمنان كه هميشگى و به شكلهاى مختلف خواهد بود، كمتر آسيب ببيند و اختلال پيدا كند. يكى از شرايطش، استفاده از همه ى ظرفيّتهاى دولتى و مردمى است؛ هم از فكرها و انديشه ها و راهكارهايى كه صاحبنظران ميدهند، استفاده كنيد، هم از سرمايه ها استفاده شود.(1)

هشدارهاى مكرّر امام (ره) در مخالفت با دولتى كردن اقتصاد

اعتقاد به اراده ى مردم و نيروى مردم، و مخالفت با تمركزهاى دولتى؛ اين از جمله ى خطوط اصلىِ حركت امام است. در آن روزها سعى ميشد به خاطر يك برداشت نادرست، همه ى كارهاى اقتصادى كشور به دولت موكول و وابسته شود؛ امام بارها و بارها هشدار ميداد - و اين هشدارها در بيانات ايشان به طور واضح منعكس است - كه اين مسائل را به مردم بسپاريد؛ اعتماد به مردم داشت در مسائل اقتصادى.(2)

ص: 224


1- . در ديدار رئيس جمهورى و اعضاى هيئت دولت در آغاز هفته ى دولت 1391/6/2
2- . در مراسم بيست و ششمين سالروز رحلت حضرت امام خمينى (ره) 1394/3/14

الزام سيزدهم: مديريّت مالى

صرفه جويى؛ بهترين راه حلّ كمبود اعتبارات در اقتصاد مقاومتى

ما البتّه انتظاراتمان را خيلى بالا نميبريم؛ من ميدانم موانع را، مشكلات را؛ كمبود اعتبارات يكى از مشكلات ما است، منتها اين را بايد جبران بكنيد؛ يعنى نگاه كنيد ببينيد كجاها قابل صرفه جويى كردن است، هرجا ميشود صرفه جويى كرد، صرفه جويى كنيد و مبلغ صرفه جويى شده را صرف آنجايى بكنيد كه خلأ در آنجا وجود دارد. ما كارهاى زيادى داريم كه پول هم خرجش ميشود و قابل صرفه جويى هم هست. بنابراين كمبود منابع را [جبران كنيد]. حالا دستگاه ها ممكن است يك مقدارى هم با سختى مواجه بشوند لكن اگر ان شاءالله كار با همّت انجام بگيرد و مديريّتِ خوب بشود، كار، عملى است.(1)

انضباط مالى و صرفه جويى؛ راه مقابله با كمبود بودجه

برادران ما در دولت هم تكرار ميكنند كه اينكه شما دائم تكرار ميكنيد چه و چه، خب ما دچار كمبود منابعيم. بله، بنده هم ميدانم كه ما دچار كمبود منابعيم و تحريم هم تأثير داشته است در اين كمبود منابع - اين را ما شكى نداريم - لكن وقتى انسان كمبود منابع دارد، بايد چكار كند؛ بايد دو دستى به سر خودش بزند؟ بايد شيون كند؟ نه، راه علاج پيدا كنيد. راه علاج دارد؛ يكى از راه هاى علاج صرفه جويى است، صرفه جويى كنيد؛ در تقسيم و توزيع منابع داخلى، اولويّتها را رعايت كنيد؛ اينها راه علاج است. بن بستى وجود ندارد. كمبود منابع، مشكل ما است، نه گره بازنشدنى ما؛ يك مشكلى است، اين مشكل را بايد برطرف كرد؛ خب اين راه حل دارد. ما الان پولها را گاهى در جاهايى خرج ميكنيم كه نبايد در آنجاها خرج بشود. بعضى از دستگاه ها را ما ميشناسيم - بنده از نزديك بعضى از دستگاه ها را ميشناسم - كه توانسته اند خدمات خودشان را به

ص: 225


1- . در ديدار نوروزى جمعى از مسئولين كشور 1395/1/18

چند برابر افزايش بدهند بدون اينكه يك قِران به بودجه ى اينها اضافه شده باشد؛ با مديريّت درست، با نگاه درست، با كم كردن از مصارف زائد؛ كه اين البتّه، هم شامل دولت است، هم شامل مجلس است، هم شامل نيروهاى مسلّح است. غير از نيروهاى مسلّح هم داريم [به صورت] موردى، امّا در بخشى از نيروهاى مسلّح هم در يك جاهايى ديديم كه توانايى هايشان و كاركردشان مضاعف شد، بدون اينكه بودجه شان اضافه بشود؛ يعنى ميشود اين كار را كرد. پس بنابراين اين كمبود منابع هم نبايد براى ما بهانه اى بشود براى اينكه بگوييم نميشود كار كرد؛ نه، اگر انضباط مالى وجود داشته باشد، همه چيز قابل حل است. اين چيزها هم قابل حل است. البتّه تكرار ميكنم اين انضباط مالى مخصوص دولت نيست؛ مجلس هم همين جور است، جاهاى ديگر هم همين جورند؛ همه بايد انضباط مالى داشته باشند.(1)

ايفاى نقش مثبت توسّط بانكها در اقتصاد مقاومتى

توصيّه ى مهم در زمينه ى اقتصاد مقاومتى، يكى توصيّه ى به بانكها است: بانكها بايد نقش ايفا كنند، بايد خودشان را تطبيق بدهند با موادّ سياستهاى اقتصاد مقاومتى و برنامه ريزى هاى دولت در اين زمينه؛ و ميتوانند نقش ايفا كنند، نقش مثبت؛ البتّه نقش منفى هم ميتوانند.(2)

بازنگرى در سياستهاى پولى و بانكى

بازنگرى در سياستهاى پولى و فعّاليّتهاى نظام بانكى كشور، كه به اين هم من اوّل سال اشاره كردم و صاحب نظران و دلسوزان، در اين زمينه

ص: 226


1- . در ديدار نمايندگان مجلس شوراى اسلامى در آغاز چهارمين سال دوره ى نهم مجلس شوراى اسلامى 1394/3/6
2- . در ديدار مسئولان نظام 1393/4/16. مضمون اين مطلب در «ديدار رئيس جمهور و اعضاى هيئت دولت به مناسبت هفته ى دولت 1394/6/4» نيز تكرار شده است.

حرفهاى مهمّى دارند كه بايد اين حرفها شنيده شود و به آنها توجّه بشود. اينها كارهايى است كه بايستى انجام بدهيم.(1)

لزوم اصلاح سيستم اعتبارشناسى مراكز پولى و بانكى

از جمله ى چيزهايى كه [در مورد مشكلات شركتهاى دانش بنيان] اينجا گفته شد و به نظر من درست هم هست، اين است كه اين سيستمهاى سنّتىِ قديمىِ اعتبارشناسى، از جمله از سوى بانكها و مراكز پولى، نسبت به اين شركتها نگاهشان را عوض كنند. مشكل نقدينگى، مشكل مهم اين شركتهاست.(2)

مديريّت منابع مالىِ وارد شده از بانكها و مراكز خارجى

ما پولهايى داريم در خارج از كشور؛ [مثلاً] نفت فروخته ايم، پولش را به ما نداده اند. در قضيّه ى برجام بنا بر اين شد كه اين پولها برگردد - البتّه اكثرش برنگشته، اغلبش برنگشته و دچار مشكل است؛ دست آمريكايى ها را انسان مشاهده ميكند پشت اين [قضيّه]؛ البتّه انگيزه هاى ديگرى هم وجود دارد، لكن بدجنسى بعضى از دستگاه هاى آمريكايى موجب شده است كه اين پولها برنگردد؛ لكن بالاخره برخواهد گشت - وقتى كه اين پولهاى موجود ما در خارج كه حالا هر چند ده ميلياردى كه هست برگشت، در مصارفى به كار نرود كه اين پول هدر بشود. اين پولى است كه وارد كشور ميشود، كشور نياز دارد و در درجه ى اوّل مثلاً توليد است؛ مواظب باشند اين پولى كه وارد ميشود، هدر نرود، از بين نرود، صَرف خريدهاى بى مورد، صَرف كارهاى بيجا، صرف اسرافها نشود؛ يعنى مديريّت منابع مالى اى كه از بانكها و مراكز خارجى به كشور وارد ميشود.(3)

ص: 227


1- . در ديدار مسئولان نظام 1394/4/2
2- . در ديدار جمعى از پژوهشگران و مسئولان شركتهاى دانش بنيان 1391/5/8
3- . در جمع زائران حرم مطهّر رضوى 1395/1/1

مديريّت دقيق منابع ارزى؛ از مسائل مهمّ اقتصاد مقاومتى

مسئله ى منابع ارزى هم مسئله ى مهمى است؛ كه خب، حالا آقايان توجّه داريد. روى اين مسئله دقّت كنيد، خيلى بايد كار كنيد. واقعاً بايد منابع ارزى را درست مديريّت كرد. حالا اشاره شد به ارز پايه؛ در اين زمينه هم حرفهاى گوناگونى از دولت صادر شد. يعنى در روزنامه ها از قول يك مسئول، يك جور گفته شد؛ فردا يا دو روز بعد، يك جور ديگر گفته شد. نگذاريد اين اتّفاق بيفتد. واقعاً يك تصميم قاطع گرفته شود، روى آن تصميم پافشارى شود و مسئله را دنبال كنيد. به هر حال منابع ارزى بايد مديريّت دقيق بشود.(1)

الزام چهاردهم: كاهش وابستگى به نفت

كاهش وابستگى به نفت؛ از الزامات اقتصاد مقاومتى

كاهش وابستگى به نفت، يكى ديگر از الزامات اقتصاد مقاومتى است. اين وابستگى، ميراث شوم صدساله ى ماست. ما اگر بتوانيم از همين فرصت كه امروز وجود دارد، استفاده كنيم و تلاش كنيم نفت را با فعّاليّتهاى اقتصادىِ درآمدزاى ديگرى جايگزين كنيم، بزرگ ترين حركت مهم را در زمينه ى اقتصاد انجام داده ايم.(2)

*

يك مسئله ى اساسى در مورد اقتصاد كشور اين است كه بايد اتّكاى بودجه ى كشور به نفت قطع بشود؛ بايد به اينجا برسيم. البتّه اين حرفهايى كه من امروز به شما عرض ميكنم و مكرّر گفته ايم، در مقام حرف آسان است، در مقام عمل كارهاى مشكلى است. خود من دستم سالها در اجرا بوده است؛ بنده ميدانم اجرا كار سختى است، امّا معتقدم اين كار سخت را ميتوان انجام داد. اجرا كردن سخت تر از حرف زدن است؛ امّا همين كار

ص: 228


1- . در ديدار رئيس جمهورى و اعضاى هيئت دولت در آغاز هفته ى دولت 1391/6/2
2- . در ديدار كارگزاران نظام 1391/5/3

سخت را با همّت، با اعتماد به اين مردم، با اعتماد به اين جوانها، با اعتماد به سرمايه هاى داخلى كشور، با اعتماد به خداى متّعال كه وعده ى نصرت داده است، ميشود انجام داد.(1)

اثربخشى منفى تحريمها؛ نتيجه ى اقتصادِ نفت محور

البتّه من اين را بگويم - اين را يك بار ديگر هم چند ماه قبل از اين گفتم - كه آمريكايى ها اظهار خوشحالى كردند و گفتند كه فلانى اعتراف كرد كه تحريمها اثر گذاشته. بله، تحريمها بى اثر نبود؛ ميخواهند خوشحالى كنند، بكنند. تحريمها بالاخره اثر گذاشت؛ اين هم يك اشكال اساسى در خود ما است. اقتصاد ما دچار اين اشكال است كه وابسته ى به نفت است. ما بايد اقتصادخودمان را از نفت جدا كنيم؛ دولتهاى ما در برنامه هاى اساسىِ خودشان اين را بگنجانند. من هفده هجده سال قبل به دولتى كه در آن زمان سر كار بود و به مسئولان گفتم كارى كنيد كه ما هر وقت اراده كرديم، بتوانيم درِ چاه هاى نفت را ببنديم. آقايانِ به قول خودشان "تكنوكرات" لبخند انكار زدند كه مگر ميشود؟! بله، ميشود؛ بايد دنبال كرد، بايد اقدام كرد، بايد برنامه ريزى كرد. وقتى برنامه ى اقتصادى يك كشور به يك نقطه ى خاص متّصل و وابسته باشد، دشمنان روى آن نقطه ى خاص تمركز پيدا ميكنند. بله، تحريمها اثر گذاشت، منتها نه آن اثرى را كه دشمن ميخواست؛ كه من حالا اين مسئله را شرح خواهم داد. اين در مورد كار اقتصادى بود.(2)

تقويّت نيروى درونى؛ راه كاهش وابستگى مالى كشور به نفت

بارها ما گفته ايم كارى كنيد كه وابستگى مالى كشور به نفت كم و كم و كمتر بشود؛ خب، شما ملاحظه ميكنيد در ظرف مدّت كوتاهى قيمت

ص: 229


1- . در ديدار مردم آذربايجان 1393/11/29
2- . در جمع زائران حرم مطهّر رضوى 1392/1/1

نفت را به نصف ميرسانند. وقتى ما وابسته به نفت باشيم، مشكل براى ما درست ميشود؛ اين فكر را بايد كرد. ازجمله ى بزرگ ترين مسئوليّتهاى مسئولين كشور همين است كه كارى كنند اگر دشمن دلش نخواست تحريم را بردارد، به رونق كشور و پيشرفت كشور و رفاه مردم ضربه اى وارد نشود؛ راه آن چيست. راه آن اين است كه مراجعه كنيم به درون كشور، به درون ملّت، از نيروهاى درونى كشور استفاده كنيم و راه هايى وجود دارد؛ آدمهاى صاحب نظر، آدمهاى كارشناس و بااخلاص، گواهى ميدهند كه راه هايى وجود دارد كه انسان بتواند به خودش متّكى باشد. اين وظيفه ى مسئولين كشور و مسئولين دولتى است، چشم ندوزند به دست بيگانه؛ بيگانه يك وقت مايل است فشار وارد بياورد، شما هرچه عقب نشينى كنيد، مى آيند جلو؛ هرچه شما يك قدم عقب برويد، آنها يك قدم مى آيند جلو؛ دستگاه استكبار، دستگاه ترحّم و انصاف و انسانيّت و ملاحظه كه نيست؛ هرچه شما عقب برويد، آنها جلو مى آيند. فكر اساسى بكنيد.(1)

الزام پانزدهم: حمايت از درون زايى

ضرورت حمايت دولت از درون زايى در اقتصاد مقاومتى

گفتيم اقتصاد ما درون زا و برون گرا است؛ ما از درون بايد رشد كنيم و بجوشيم و افزايش پيدا كنيم، امّا بايستى نگاه به بيرون داشته باشيم؛ بازارهاى جهانى متعلّق به ما است، بايد بتوانيم با همّت خود و با ابتكار خود، در اين بازارها حضور پيدا كنيم و اين حضور بدون حمايت دولت امكان پذير نيست؛ كه البتّه بخشهاى مختلف دولتى در اين زمينه ميتوانند سهم داشته باشند.(2)

ص: 230


1- . در ديدار مردم قم 1393/10/17
2- . در ديدار كارگران در گروه صنعتى مپنا 1393/2/10

راه برطرف كردن مشكلات اقتصادى؛ تقويّت درونى اقتصاد

مشكلات كشور را تنها يك چيز حل ميكند، آن هم عبارت است از نگاه به ظرفيّتهاى درونى - كه اين ظرفيّتها هم بحمدالله بسيار است، بى شمار است - و استفاده ى از اين ظرفيّتها به شكل حكيمانه. خوشبختانه مسئولين اقتصادى دولتى به اين معنا توجّه كرده اند، به اين نتيجه رسيده اند. راه برطرف كردن مشكلات اقتصادى كشور - حالا اين بخش از مشكلات - نگاه به بيرون نيست، نگاه به برداشتن تحريم دشمن و مانند اينها نيست؛ خوشبختانه مسئولين اقتصادى كشور به اين معنا توجّه كرده اند. راه آن اين است كه به درون نگاه كنند؛ ساخت درونى اقتصاد را تقويّت كنند؛ اين كار را بنا دارند بكنند و ان شاءالله همين است كه پيش خواهد رفت و در اين توفيق پيدا خواهند كرد. به دشمن نميشود چشم دوخت؛ از دشمن نميشود انتظار داشت. آنچه كشور را نجات ميدهد، تكيه به نيروى داخلى و نگاه به درون است؛ هم در زمينه ى اقتصاد، هم در زمينه ى مسائل گوناگون اجتماعى و سياسى، هم در زمينه ى مسائل فرهنگى.(1)

استفاده ى حدّاكثرى از ظرفيّتهاى داخلى در اقتصاد مقاومتى

يك مسئله ى مهمّ ديگر، استفاده ى حدّاكثرى از ظرفيّتهاى داخلى است. كشور ما در منطقه ى حسّاسى قرار دارد؛ همسايه هاى زيادى داريم، بالا دريا داريم، پايين دريا داريم، به همه ى دنيا دسترسى داريم. كشور ما روى نقشه كه نگاه كنيد، يك چهارراه بسيار حسّاس و مهمّ زمينى و هوايى است؛ دسترسى به آبهاى آزاد هم دارد؛ اينها فرصتهاى بسيار مهمّى است؛ علاوه بر منابع، علاوه بر امكانات، برنامه ريزى بشود، فكر كنند، از اين فرصتها به نحو احسن استفاده كنند.(2)

ص: 231


1- . در ديدار فرماندهان و كاركنان نيروى هوايى ارتش 1392/11/19
2- . در ديدار مردم آذربايجان 1393/11/29

مراقبت از تأثيرگذارى بدِ برون گرايى بر درون زايى

الان هم كه هيئات مى آيند و ميروند، مسئولين دولتى هوشيار باشند؛ اين جور نباشد كه قرارداد بستن با هيئتهاى تجارى و صنعتى و اقتصادىِ بيگانه اى كه مى آيند و ميروند، به صنعت داخل، به كار داخل، به كشاورزى داخل لطمه بزند. ما البتّه به مسئولين محترم هم اين را در جلسات خصوصى گفته ايم كه مراقبت بايد بكنند. يعنى بايد كشور روى پاى خودش بِايستد. ما يك ملّت قوى و با تعداد زياديم - ما نزديك به هشتاد ميليون جمعيّتيم؛ اين جمعيّت كمى نيست - ده ها ميليون جوان تحصيلكرده در كشور ما هست؛ ما در همه ى بخشها و در همه ى قسمتها آدمهاى توانا و دانا داريم؛ اين هم كه منابع زيرزمينى ما است، اين هم تنوّع عجيب وغريبِ فصلى و اقليمى كشور ما است؛ همه ى اينها امكانات است، همه ى اينها فرصت است. ما بايد روى پاى خودمان بِايستيم، به ديگران نبايستى اتّكا بكنيم.(1)

مديريّت بازرگانى خارجى براى ايجاد تعادل در دادوستد

يك مسئله در باب اقتصاد كه من روى آن تكيه دارم و اصرار دارم، مسئله ى مديريّت جدّى بازرگانى خارجى است؛ بازرگانى خارجى يك چيز خيلى مهمّى است. خارجى ها عادت كرده بودند در طول ساليان دراز، به كشورهايى از جمله كشور ما، نگاهشان در مورد تجارت اين جورى باشد كه اينجا موادّ خامى دارد، بيايند بردارند موادّ خام را ببرند و ارزش افزوده براى خودشان درست كنند؛ يك بازار و مطالبه اى هم دارد كه [كالا] بردارند بياورند. در دوران پيش از انقلاب، دستگاه حاكمه ى كشور اين را پذيرفته بودند؛ يك وقتى تصادفاً يك جايى ما با يك نماينده ى مجلسِ آن روز، برخورد كرديم، صريحاً به خود من ميگفت كه اين چيز خيلى خوبى است! اصلاً همين خوب است كه ما پول ميدهيم و اروپايى ها مثل نوكر مى آيند براى ما جنس تهيّه ميكنند و مى آورند. يعنى واقعاً منطق داشتند براى اين كار؛ منطق ابلهانه و احمقانه اى كه كشور را به اين سمت ميبُرد.

ص: 232


1- . در ديدار دست اندركاران برگزارى انتخابات 1394/10/30

ما امروز - يعنى بعد از انقلاب - نگاهمان نگاه ديگرى است؛ ما معتقديم كه نه؛ خيلى خب، بخشى از بازارهاى ما متعلّق به توليدكننده ى خارجى، امّا بخشى از بازارهاى همان توليدكننده ى خارجى هم متعلّق به ما؛ يعنى يك تبادل و توارد عادلانه اى انجام بگيرد؛ اين خب خيلى چيز مهمّى است. بعد هم در مسئله ى واردات... بالاخره بايد اين كار را انجام بدهد؛ يعنى يكى از كارهاى بسيار مهم، مسئله ى مديريّت تجارت خارجى است؛ از اين جهت كه اينجا صرفاً بازار مصنوعات خارجى نباشد كه بازار خودرو، بازار فلان، بازار فلان يكسره داده بشود به آنها. بدتر از اينها مسئله ى بانكها است.(1)

پرهيز از واردات و تجارتِ تضعيف كننده ى توليدات داخلى

ما بالاخره تجارت خارجى داريم، واردات داريم، به يك چيزهايى احتياج داريم كه از خارج وارد كنيم، مجبوريم اينها را بخريم، اشكالى هم ندارد، لكن توجّه كنيم كه اين خريدهاى ما، قدرت توليد داخلى ما را تضعيف نكند. فرض بفرماييد ما ميخواهيم مثلاً هواپيما وارد بكنيم يا خريدارى بكنيم؛ به ما گفته ميشود - خود مسئولين دولتى ميگويند - كه اگر چنانچه فلان درصد از اين قيمت را ما در صنايع داخلى هواپيما سرمايه گذارى كنيم، بيشتر از آنكه از خارج بخريم استفاده خواهيم كرد و توليد داخلى هم رشد پيدا ميكند. اينكه ما همه چيز را از خارج وارد كنيم و نگاه نكنيم كه اين خريد ما، اين واردات ما چه بلايى سر توليد داخلى مى آورد خطا است؛ پس بنابراين در خريدها كارى كنيم كه توليد داخلى تضعيف نشود.(2)

مشروط كردن خريدهاى خارجى به انتقال فنّاورى هاى آن

در همه ى معاملات خارجى اى كه ما انجام ميدهيم، انتقال فنّاورى را شرط كنيم. البتّه برادران ما در دولت به ما گفتند كه ما اين كار را كرديم و

ص: 233


1- . در ديدار رئيس جمهور و اعضاى هيئت دولت 1394/6/4
2- . در جمع زائران حرم مطهّر رضوى 1395/1/1

ميكنيم؛ من تأكيد ميكنم و تكرار ميكنم براى اينكه غفلت نشود. فرض كنيد [اگر] يك وسيله اى را يا يك شىء توليدى جديدى را ميخواهند بخرند، توليدشده را نخرند، [بلكه] آن شىء را با فنّاورى مخصوص خودش تهيّه كنند و بياورند؛ فنّاورى را داخل كشور كنند. در قراردادها اين را بايد بشدّت مورد توجّه قرار بدهند.(1)

تلاش براى احياى بخشهاى سرمايه گذارى شده

ما در گذشته روى بعضى از بخشها سرمايه گذارى كرده ايم؛ از آنها بهره بردارى بشود و استفاده بشود. ما در زمينه ى نيروگاه سازى در كشور سرمايه گذارى خوبى كرديم؛ در زمينه ى پتروشيمى سرمايه گذارى خوبى كرديم. امروز كشور به نيروگاه احتياج دارد، كشورهاى ديگر هم به نيروگاه ارزانى كه ما ميسازيم احتياج دارند. ما ديگر نرويم از بيرون نيروگاه بخريم وارد كنيم، يا افرادى بياوريم براى ما نيروگاه درست كنند. اين قسمتهايى كه سرمايه گذارى شده است، برايش تلاش شده است و زحمت كشيده شده است، احيا بشود و از آنها استفاده بشود.(2)

توجّه به زيربناهاى مهمّ اقتصادى براى درون زايى بيشتر

البتّه زيربناهاى اقتصادى بسيار مهمى، هم از لحاظ قانونى، هم از لحاظ واقعى و عملى وجود دارد. همين سياستهاى اصل 44 جزو زيربناهاى قانونى است. زيربناهاى مواصلاتى، ارتباطى، حمل و نقل، جاده ها، بزرگراه ها، خطوط ريلى و هوايى، فيبر نورى، نيروگاه ها، سدها؛ اينها كارهايى است كه از اوّل انقلاب تا امروز انجام گرفته؛ آن هم اغلبِ نزديك به همه، به دست جوانان و زبدگان و برجستگان علمى كشور خودمان. اينها چيزهاى كمى نيست، اينها را ما به دست آورده ايم.(3)

ص: 234


1- . در جمع زائران حرم مطهّر رضوى 1395/1/1
2- . همان
3- . در اجتماع مردم بجنورد 1391/7/19

الزام شانزدهم: افزايش بهره ورى

ارتقاى بهره بردارى از انرژى؛ لازمه ى ديگر اقتصاد مقاومتى

مطلب بعدى بهره ورى از انرژى [است]. من يك وقتى هم اينجا در يكى از همين سخنرانى هاى اوّل سال، چند سال قبل از اين، اين را گفتم(1) كه ادّعا ميشود و گفته ميشود كه اگر ما بتوانيم بهره ورى انرژى را ارتقا بدهيم، بالا ببريم و صرفه جويى كنيم، صد ميليارد دلار صرفه جويى خواهد شد؛ مبلغ كمى نيست، مبلغ زيادى است؛ اين را جدّى بگيرند. اين همه كارهاى گوناگون دارد در اين مملكت انجام ميگيرد، بعضى هايش غير لازم، بعضى هايش مضر؛ خب كار را در اين جور بخشها متمركز كنند. اين شد «اقدام و عمل»؛ اقدام يعنى اين چيزها - البتّه شنيدم اين، مصوّبه ى مجلس هم هست؛ ارتقاى بهره بردارى از انرژى، مصوّبه ى مجلس شوراى اسلامى است - واقعاً بررسى كنند كه اگرچنانچه يك چنين چيزى وجود دارد، بايد روى اين متمركز بشوند و كار كنند.(2)

استفاده ى بهينه از داشته ها؛ معناى ارتقاى بهره ورى

ارتقاى بهره ورى معنايش اين است كه ما بتوانيم از آنچه كه داريم، بهترين استفاده را بكنيم. از نفت موجود، از گاز موجود، از كارخانه ى موجود، از راه موجود و از آنچه كه در اختيار هست، بيشترين و بهترين استفاده را بكنيم.(3)

اهتمام صاحبان سرمايه و نيروى كار به افزايش بهره ورى

صاحبان سرمايه و نيروى كار كه توليدگر هستند، آنها هم بايستى به توليد ملّى اهمّيّت بدهند؛ به چه معنا؟ به اين معنا كه بهره ورى را افزايش

ص: 235


1- . در جمع زائران حرم مطهّر رضوى 1388/1/1
2- . در جمع زائران حرم مطهّر رضوى 1395/1/1
3- . در جمع زائران حرم مطهّر رضوى 1388/1/1

بدهند. بهره ورى، يعنى از امكاناتى كه وجود دارد حدّاكثر استفاده ى بهينه بشود؛ كارگر كه كار ميكند، كار را با دقّت انجام بدهد؛ «رحم الله امرء عمل عملاً فأتقنه» (1)، اين معناى بهره ورى است؛ از قول پيغمبر نقل شده است: رحمت خدا بر آن كسى است كه كارى را كه انجام ميدهد، محكم انجام بدهد، متقن انجام بدهد. آن كسى كه سرمايه گذارى ميكند، سعى كند حدّاكثر استفاده از آن سرمايه انجام بگيرد؛ يعنى هزينه هاى توليد را كاهش بدهند؛ بعضى از بى تدبيرى ها، بى سياستى ها موجب ميشود هزينه ى توليد برود بالا، بهره ورى سرمايه و كار كم بشود.(2)

استفاده ى حدّاكثرى از زمان، منابع و امكانات

استفاده ى حدّاكثرى از زمان و منابع و امكانات. از زمان بايد حدّاكثر استفاده بشود. طرحهايى كه سالهاى متمادى طول ميكشيد، امروز خوشبختانه با فاصله ى كمترى انسان ميبيند كه فلان كارخانه در ظرف دو سال، در ظرف هجده ماه به بهره بردارى رسيد. بايد اين را در كشور تقويّت كرد.(3)

ارتقاى بهره ورى؛ كاهش هزينه هاى توليد و افزايش كيفيّت

يك نكته ى ديگر، ارتقاى بهره ورى است كه از تعبيرات رايجى است كه ميكنند؛ بنده اين را خلاصه ميكنم به دو كلمه در زبان فارسى. توليدكننده ى ما، بنگاه دار ما سعى كند با كم كردنِ ريخت وپاش، هزينه ى توليد را كم كند، كيفيّت را بالا ببرد؛ اين ميشود بهبود بهره ورى. [البتّه] بخشى از هزينه ى توليد مربوط به چيزهايى است كه در اختيار بنگاه دار نيست؛ فرض كنيد تورّم بالا است، مزد كارگر يا قيمت موادّ اوّليه بالا ميرود؛ يك مقدار اينها

ص: 236


1- . شواهد التنزيل، ج 1، ص 5
2- . در جمع زائران حرم مطهّر رضوى 1393/1/1
3- . در ديدار كارگزاران نظام 1391/5/3

است لكن يك مقدار هم ريخت وپاش است؛ اسراف است؛ خرج كردنهاى بيجا است؛ بايد جلوى اينها را بگيرند.(1)

افزايش بهره ورى با كاهش شاخص شدّت انرژى

صرفه جويى در مصرف انرژى با اعمال مجموعه اى متعادل از اقدامات قيمتى و غيرقيمتى به منظور كاهش مستمر «شاخص شدّت انرژى» كشور به حدّاقل دو سوّم ميزان كنونى تا پايان برنامه پنجم توسعه و به حدّاقل يك دوّم ميزان كنونى تا پايان برنامه ششم توسعه با تأكيد بر سياستهاى زير:

- اولويّت دادن به افزايش بهره ورى در توليد، انتقال و مصرف انرژى در ايجاد ظرفيّتهاى جديد توليد انرژى.

- بازنگرى و تصويب قوانين و مقرّرات مربوط به عرضه و مصرف انرژى، تدوين و اعمال استانداردهاى اجبارى ملّى براى توليد و واردات كلّيه وسايل و تجهيزات انرژى بر و تقويّت نظام نظارت بر حسن اجراى آنها و الزام توليدكنندگان به اصلاح فرآيندهاى توليدى انرژى بر.(2)

الزام هفدهم: بايسته هاى معنوى

اعتماد به كمك الهى، هوش و دانش؛ از اركان مقاومت اقتصادى

عامل مهمّ مديريّت جهادى عبارت است از خودباورى و اعتماد به نفس و اعتماد به كمك الهى. اينكه من نام مبارك امام باقر (عليه السّلام) و نام مبارك اميرالمؤمنين و تبريك ايّام مبارك رجب را در طليعه ى عرايضم عرض ميكنم، به خاطر اين است؛ در همه ى كارها توكّل به خداى متّعال و استمداد از كمك الهى [كنيم]؛ به كمكهاى الهى اعتماد كنيم. [وقتى] شما از خداى متّعال كمك ميخواهيد، راه ها به سوى شما باز ميشود: «وَ مَنْ يَتَّقِ اَللّٰهَ

ص: 237


1- . در ديدار مردم آذربايجان 1393/11/29
2- . تعيين و ابلاغ سياستهاى كلّى اصلاح الگوى مصرف 1389/4/15

يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً، وَ يَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لاٰ يَحْتَسِبُ »(1) اين رزقى كه در اين آيه و در آيات ديگر گفته شده است، به شكلهاى مختلفى به من و شما ميرسد؛ گاهى شما ناگهان در ذهنتان يك چيزى برق ميزند، ميدرخشد، راهى باز ميشود؛ اين رزق الهى است؛ در يك برهه ى فشار، ناگهان يك اميد وافرى در دل شما به وجود مى آيد؛ اين همان رزق الهى است.

بنابراين اعتماد به كمك الهى؛ به كارگيرى هوش و دانش كه اين هم يكى از اركان مقاومت اقتصادى است كه در جاى خود شرح داده شد؛ مجموعه هاى دانش بنيان كه خب خوشبختانه اين مجموعه ى شما يكى از نمونه هاى برجسته ى دانش بنيان است؛ و به كارگيرى پشتكار، كار را بايستى دستِكم نگرفت، از پيشرفتهايى كه به دست آورديد قانع نشويد، به پيشرفتهاى بيشتر شايق(2) بشويد، قانع شدن به آن حدّى كه به آن رسيده ايم، ما را متوقّف و دچار ركود ميكند؛ و ابتكار، راه هاى نرفته را، راه هاى ميانبر را در پيش گرفتن [اينها لازم است].(3)

همّت و توكّل به خداى متّعال؛ عامل پيشرفت در اقتصاد مقاومتى

كار بزرگى شروع شده، اين كار بزرگ را ما ميتوانيم ان شاءالله با همّت، با توكّل به خداى متّعال، قدم به قدم، با شتاب متناسب و لازم پيش ببريم. و جورى هم هست كه به اعتقاد من آثار و نتايج آن بلندمدّت هم نيست؛ برنامه ها، برنامه هاى بلندمدّتى است، لكن نتايج آن خيلى زود به دست خواهد آمد ان شاءالله؛ يعنى شروع ثمرات اين كار و احساس عمومىِ مردم براى شيرينى نتايج اين كار ان شاءالله دير و دور از دسترس نيست. ان شاءالله اميدواريم در همين دولت، با پيشرفتى كه انجام ميگيرد، با كارى كه انجام

ص: 238


1- . سوره ى طلاق، بخشى از آيه هاى 2 و 3؛... «[خدا] براى او راه بيرون شدنى قرار ميدهد. و از جايى كه حسابش را نميكند، به او روزى ميرساند»
2- . مشتاق
3- . در ديدار كارگران در گروه صنعتى مپنا 1393/2/10

ميگيرد، مردم اين را احساس كنند و ثمرات اين حركت عمومى و بزرگ را بچشند.(1)

الزام هجدهم: روحيّه و مديريّت جهادى

روحيّه و مديريّت جهادى؛ لازمه ى مهمّ اقتصاد مقاومتى

[همچنين] پرهيز از سهل انگارى، پرهيز از راحت طلبى و تكيه ى بر مديريّتهاى جهادى؛ مديريّت جهادى كه بنده سال گذشته مطرح كردم(2) و تأكيد هم كردم كه اين مربوط به امسال نيست، مربوط به هميشه است؛ ما احتياج داريم به مديريّت جهادى. در سالهاى اوّل انقلاب، در دوران جنگ و در طول اين سى و چند سال، هرجا به مديريّت جهادى تكيه كرديم، موفّق شديم. مديريّت جهادى ممكن است يك وقتهايى پِرت هم داشته باشد، امّا پيشرفت خواهد داشت و كار را پيش خواهد برد. تكيه ى به قدرت الهى، توكّل به خداى متّعال، كار را با تدبير و عقلانيّت امّا با عزم راسخ، بدون ترديد و بدون ترس از جوانب پيش بردن؛ اين مديريّت جهادى است.(3)

*

نكته ى چهارم، رويكرد جهادى است كه در اين سياستها مورد ملاحظه قرار گرفته؛ همّت جهادى، مديريّت جهادى. با حركت عادى نميشود پيش رفت؛ باحركت عادّى و احياناً خواب آلوده و بى حسّاسيّت نميشود كارهاى بزرگ را انجام داد؛ يك همّت جهادى لازم است، تحرّك جهادى و مديريّت جهادى براى اين كارها لازم است. بايد حركتى كه ميشود، هم علمى باشد، هم پر قدرت باشد، هم با برنامه باشد، و هم مجاهدانه باشد. من در جلسه اى كه با رؤساى محترم سه قوه براى همين مسئله در هفته هاى گذشته داشتيم،(4)

ص: 239


1- . در جلسه ى تبيين سياستهاى اقتصاد مقاومتى 1392/12/20
2- . در ديدار مسئولان و كارگزاران نظام 1393/4/16
3- . در ديدار مسئولان نظام 1394/4/2
4- . در تاريخ 1392/12/6

مطرح كردم. خوشبختانه آقاى رئيس جمهور با قاطعيّت به من گفتند كه آن كسانى كه در دولت مسئول پيگيرى اين كارها هستند، تصميمشان بر همين حركت جدّى و مجاهدانه است؛ خب، اين خيلى خوب است؛ يعنى اين لازم است، بدون اين نميشود پيش رفت.(1)

نتيجه ى مديريّت جهادى؛ پيشرفت اقتصاد در كنار پيشرفت فرهنگ

«عزم ملّى و مديريّت جهادى» در سال 93 به عنوان شعارمطرح ميشود، امّا اين چيزى نيست كه مربوط به سال 93 باشد؛ اين هويّت ما است، اين حيثيّت ما است، اين آينده ى ما است، اين ترسيم كننده ى سرنوشت ما است. اگرعزم ملّى بود، اگر مديريّت جهادى بود، اقتصاد هم پيشرفت ميكند، فرهنگ هم پيشرفت ميكند؛ و ملّتى كه اقتصاد پيشرفته داشته باشد و فرهنگ پيشرفته داشته باشد، در اوج قرار ميگيرد و تحقير نميشود.

... بايد اقتصاد را بالا آورد، و بالا آمدن اقتصاد بدون رشد فرهنگى، نه ممكن است، نه مفيد؛ فرهنگ هم بايستى تعالى پيدا كند، ترقّى پيدا كند. بنابراين شعار امسال، شعار زندگى ما است، شعار هميشگى ما است. خوشبختانه امروز در بخشهاى مختلفى از جامعه ى فعّال اقتصادى و صنعتى كشور از جمله در مجموعه ى «مپنا» اين را انسان مشاهده ميكند. من البتّه گزارشهايى داشتم؛ امروز از نزديك، برخى از آنچه در اين گزارشها خوانده بوديم و ديده بوديم، مشاهده كردم. اين نشان ميدهد كه شعار مطرح شده ى به وسيله ى امام بزرگوار ما، يعنى شعار «ما ميتوانيم» شعار واقعى است؛ صرفاً شعار لفظى نيست؛ حقيقتاً اين جور است. كارهايى كه براى كشور ما يك روز از نظر برخى از خواص و مديران ما دست نيافتنى بود، امروز دارد به آسانى و با روانى در اين مجموعه ى شما انجام ميگيرد.(2)

ص: 240


1- . در جلسه ى تبيين سياستهاى اقتصاد مقاومتى 1392/12/20
2- . در ديدار كارگران در گروه صنعتى مپنا 1393/2/10

جهاد بودن كمك به اقتصاد كشور در كارزار اقتصادى امروز

امروز عرصه ى اقتصاد، به خاطر سياستهاى خصمانه ى آمريكا، يك عرصه ى كارزار است، يك عرصه ى جنگ است، جنگى از نوع خاص. در اين عرصه ى كارزار، هر كسى بتواند به نفع كشور تلاش كند، جهاد كرده است. امروز هر كسى بتواند به اقتصاد كشور كمك بكند، يك حركت جهادى انجام داده است. اين جهاد است؛ البتّه جهادى است كه ابزار خودش را دارد، شيوه هاى مخصوص خود را دارد، بايد اين جهاد را همه با تدبير مخصوص خود و سلاح مخصوص خود انجام بدهند.(1)

الزام نوزدهم: بايسته هاى تربيتى

تربيت جوانان با «هويّت مستقل»؛ لازمه ى تحقّق «اقتصاد مقاومتى»

ما اوّل چيزى كه لازم است براى دانش آموز خودمان در نظر بگيريم، اين است كه در او هويّت مستقلّ ملّى و دينى به وجود بياوريم؛ اين اوّلين چيز؛ هويّت مستقل و با عزّت. جوانمان را جورى بار بياوريم كه دنبال سياست مستقل باشد، دنبال اقتصاد مستقل باشد، دنبال فرهنگ مستقل باشد؛ وابستگى، رُكون(2) به ديگران، اعتماد به ديگران و تكيه ى به ديگران در وجود او به عنوان يك روحيّه رشد نكند. ما از اين جهت دچار آسيبيم؛ اين را به شما عرض بكنم! شما ميبينيد يك كلمه ى فرنگى كه وارد كشور ميشود، فوراً بزرگ و كوچك و عمامه اى و غيرعمامه اى و مانند اينها، همه اين كلمه را به كار ميبرند. خب چرا آقا جان ؟ چرا ما اين قدر مشتاقيم و تشنه ايم كه تعبيرات فرنگى به كار ببريم ؟ چرا؟ اين همان حالتى است كه به ارث براى ما گذاشته اند. اين همان حالت دوران طاغوت است كه دوران جوانى خود ما است. بنده يادم است؛ من خودم هم آن وقتى كه جوان بودم، كأنّه مسابقه گذاشته بوديم كه از اين تعبيرات فرنگى استفاده كنيم. هركه از اين تعبيرات

ص: 241


1- . در جمع زائران حرم مطهّر رضوى 1394/1/1
2- . تمايل، گرايش

بيشتر استفاده ميكرد، نشان دهنده ى اين بود كه روشنفكرتر است و آگاه تر است و مانند اينها. اين غلط است.

هويّت مستقل، اوّلين چيزى است كه ما بايستى در جوان خودمان، در نوجوان خودمان رشد بدهيم و پرورش بدهيم. بعد آن وقت اقتصاد مقاومتى معنا پيدا ميكند. اين جور نيست كه بعد ما براى اينكه بخواهيم اقتصاد مقاومتى انجام بگيرد، مسئولين بالاى دولتى بيايند بنشينند صد جلسه پشت سرهم تشكيل بدهند و مرتّب آئين نامه، مرتّب بخشنامه، مرتّب فلان؛ آخرش هم حالا به آن صورتى كه كامل است انجام نگيرد. الان خب دارند تلاش ميكنند كه اين اقتصاد مقاومتى تحقّق پيدا كند. وقتى روحيّه، روحيّه ى استقلال و مقاومت و ايستادگىِ در مقابل ديگران نيست، خب سخت است ديگر. وقتى عادت ميكنيم كه يك ذخيره اى را - كه در خانه ها معمولاً خانواده هاى عاقل و بافكر ذخيره هايى نگه ميدارند براى خودشان؛ ما هم يك ذخيره ى خداداد داريم و آن نفت است - مرتّب دربياوريم و بفروشيم، مرتّب دربياوريم و بفروشيم، بدون ارزش افزوده؛ يك وقت اين را تبديلش ميكنيم به يك چيزى كه داراى ارزش افزوده است، خيلى خب، قابل قبول است، امّا نخير، بدون هيچ ارزش افزوده اى، همين [فقط] درمى آوريم و ميفروشيم. بعضى از اين رؤساى كشورها كه آمده اند پيش ما، گله كرده اند كه ما تراز تجارى مان با شما همسان نيست، شما به ما بيشتر ميفروشيد و كمتر ميخريد، بنده مكرّر به چندين نفر از اينها گفته ام كه آنچه شما ميخريد، عمده اش نفت است؛ نفت يعنى پول، نفت يعنى طلا؛ ما ارزش افزوده اى از نفت به دست نمى آوريم؛ ثروتمان را از زير خاك درمى آوريم و ميدهيم به شما. اين را نميشود در حساب تراز تجارى قرار داد. اينها مهم است. هويّت مستقل وقتى بود، از اين جور زندگى كردن انسان دور ميشود؛ آن وقت اقتصاد مقاومتى معنا پيدا ميكند، اقتصاد بدون نفت معنا پيدا ميكند، فرهنگ مستقل معنا پيدا ميكند.(1)

ص: 242


1- . در ديدار معلّمان و فرهنگيان 1395/2/13

افزايش روزافزون وابستگى ها؛ حاصل سيستم آموزشى غربزده

آموزش و پرورش كنونىِ كشور ما، ساخته و پرداخته ى فكر ما و برنامه هاى ما و فلسفه ى ما نيست؛ اين يك امر واضحى است؛ اين هم جزء مسلّمات است، منتها به آن توجّه نميكنيم! از روزى كه نظامى به نام نظام آموزش و پرورش در اين كشور به وجود آمد - از آغاز كار - بناى كار بر آن فلسفه اى نبود كه ما امروز دنبال آن فلسفه هستيم. دو عيب بزرگ وجود داشت. يك عيب از جنبه ى اعتقادى و ايمانى، يك عيب از جنبه ى سياسى و مديريّتى كشور...

اگرچه كه آن رژيم دعوى ملّيت داشت، واقعاً هم دنبال ملّيت ميگشت؛ چون ايدئولوژى كه نداشتند؛ ناچار بودند - وقتى ايدئولوژى كنار زده مى شود، دين كنار زده ميشود، يك جايگزين لازم دارد. اين جايگزين را ملّيت قرار داده بودند؛ مثل خيلى از كشورهاى ديگر. لذا ملّيت را دنبال ميكردند - لكن آن ملّيتى كه دنبال ميكردند، به معناى واقعى به معناى حفظ هويّت ملّى نبود. به چه دليل ؟ به دليل اينكه وابستگى هاى سياسى آنها روز به روز بيشتر ميشد و همين در كيفيّت تعاليم و آموزشهاى آموزش و پرورش خودش را نشان ميداد؛ همچنانى كه در تدوين دستگاه هاى حقوقى ما و قضائى ما خودش را نشان ميداد؛ همچنانى كه در ساخت ادارات دولتى ما و تشكيلات عمومى دولت خودش را نشان ميداد؛ يعنى غرب زدگىِ مطلق. اين، در آموزش و پرورش هم بود.

نظام آموزش و پرورش ما يك نظام غرب زده، تقليدى، مبتنى بر باورها و مبانى پذيرفته ى در اروپا بود. حالا يكى بلژيك را ترجيح ميداد، يكى انگليس را ترجيح ميداد، يكى فرانسه را ترجيح ميداد؛ بالاخره مربوط به آنها بود. در بخشهاى مختلف ادارى و تشكيلات دولتى ما، اين محسوس بود. آموزش و پرورش هم عيناً به همين كيفيّت شكل گرفت و همين طور ماند.(1)

ص: 243


1- . در ديدار وزير، معاونان و مديران آموزش و پرورش سراسر كشور 3/5/1386

تربيت جوانانى وابسته؛ هدف متصدّيان دانشگاهى ديروز

آن روز كسانى دانشگاه را به وجود آوردند كه به اصل دين و معنويّت و اخلاق اعتقاد نداشتند؛ شيفته ى غرب و فريفته ى اخلاقيّات غرب بودند. البتّه آن شيفتگى و فريفتگى، شكل عمومى اش بود؛ يك عدّه اى شان هم مزدور و مأمور غرب بودند. بنا بود اينها در داخل كشور طرّاحى و برنامه ريزى كنند كه تسلّطى را كه به شكلى در دوران قاجار داشتند، در دوران پهلوى همان تسلّط را و بيشترش را به شكل ديگر و آرام ترى داشته باشند؛ تربيت يك نسل روشنفكرو درس خوانده و تحصيلكرده اى كه غربى بينديشد؛ ايرانى است، امّا فرانسوى و انگليسى و آمريكايى فكر ميكند؛ آرزوهايش آرزوهاى يك فرد آمريكايى است؛ اقدام و عملش هم اقدام و عمل يك فرد آمريكايى يا انگليسى است؛ اگرچه ملّيتش ايرانى است و ساكن ايران هم هست. آنها تربيت يك چنين نسلى را دنبال ميكردند.(1)

الزام بيستم: كمك گيرى از بسيج

لزوم كمك گيرى دولت از بسيج در راستاى اجراى اقتصاد مقاومتى

كارهاى بزرگ بخواهيد از عناصر بسيج؛ كارهاى بزرگ از بسيارى از مردم پراستعداد ملّت ما برمى آيد. دولت هم البتّه بايد كمك كند؛ دستگاه هاى دولتى در بخشهاى مختلف بايد به رشد و گسترش بسيج كمك كنند. به اين مسائل اقتصادى هم - همان طور كه قبلاً گفتيم كه پايه ى اقتصاد مقاومتى عبارت است از تقويّت توليد داخلى و كاهش وارداتى كه يا غيرضرورى است يا مشابه داخلى دارد - مسئولين دولتى توجّه كنند و آنها از بسيج كمك بگيرند؛ با اين وضعيّت بنده ترديد ندارم كه ان شاءالله آينده متعلّق به ملّت ايران است؛ همچنان كه بارها گفتيم.(2)

ص: 244


1- . در ديدار دانشجويان 1391/5/17
2- . در ديدار اعضاى مجمع عالى بسيج مستضعفين به مناسبت هفته ى بسيج 1393/9/6

آمادگى بسيج براى حضور داوطلبانه در اقتصاد مقاومتى

خب، يك خصوصيّت بسيج، گستره ى حضور است كه اين را بايد حفظ كرد؛ در عرصه ى نظامى، در عرصه ى علمى، در عرصه ى هنرى - خب شهيد آوينى يك بسيجى است؛ فرض بفرماييد فلان هنرمندِ متعهّدِ علاقه مند، چه در عالم هنرهاى تجسّمى، چه در شعر، چه در ادبيّات و امثال اينها، اين يك بسيجى است - چه در فنّاورى، چه اخيراً در مسائل اقتصادى كه بنده هم به دولتى ها سفارش كردم و گفتم بسيج داوطلب است كه در اقتصاد مقاومتى حضور پيدا كند و نقش آفرينى كند. البتّه خيلى بايد برادران عزيزِ فرماندهان بسيج و سپاه مراقب باشند كه فعّاليّت اقتصادى از جاهاى لغزنده است؛ «چو گِل بسيار شد پيلان بلغزند»،(1) حواسشان باشد. من بعد اشاره خواهم كرد، از دامهاى دشمن، يكى همين مسائل مالى و اقتصادى و مانند اينها است كه بايد خيلى مراقبت كرد، خيلى بايد مواظب بود. چون انسان هميشه در معرض امتحان است، اين را بدانيد؛ و ميدانيد، در معارف اسلامى واضح است.(2)

بسيج؛ از بخشهاى كمك كننده به اقتصاد مقاومتى

بخشهايى وجود دارند خارج از دولت؛ اينها ميتوانند در اقتصاد مقاومتى نقش ايفا كنند، از جمله بسيج؛ من يك گزارشى [هم] ديدم. خيلى لازم است به نظر من - اگر وقت كنند آقاى رئيس جمهور يا لااقل آقاى جهانگيرى - كه بخواهيد و ببينيد مجموعه ى بسيج در مورد اقتصاد مقاومتى چه كارهايى ميتوانند انجام بدهند و ظرفيّتش را دارند؛ ظرفيّت خيلى خوبى است. بسيج چيز كمى نيست، چيز كوچكى نيست؛ بسيج يك مجموعه ى عظيم و آماده به كارى است؛ اينها را بخواهيد، ببينيد چه كار ميتوانند بكنند؛ اينها مى آيند امكانات خودشان را عرضه ميكنند و ميگويند اين كارها را

ص: 245


1- . سعدى، گلستان، باب پنجم؛ «بگفت آنجا پرى رويان نغزند / چو گِل بسيار شد پيلان بلغزند»
2- . در ديدار فرماندهان گردانهاى بسيج 1394/9/4

هم كرده ايم. به نظر من امكاناتِ [خوبى هست]. حالا از جمله من بسيج را مثال زدم؛ بخشهاى گوناگونى هستند، افراد اقتصاددان و به اصطلاح اقتصادى عمل كنِ بيرونى؛ بعضى ها هستند كه شركتهايى دارند و كارهايى دارند، از ظرفيّتهاى اينها ميشود استفاده كرد.(1)

الزام بيست و يكم: اطّلاع رسانى و گزارش دهى

پايش و اطلاع رسانى؛ آخرين بخش از لوازم اقتصاد مقاومتى

آخرين نكته اى هم كه در اين زمينه عرض ميكنم و عرايضم را تمام ميكنم، پايش و اطّلاع رسانى است. بايستى مركز رصد قوى و بينايى وجود داشته باشد كه به طور دقيق پيشرفت اين كار را پايش كند؛ اطّلاعات را گردآورى كنند، پردازش كنند، استنتاج كنند، احياناً آن حركتى را كه بايد در هر مقطعى و هر مرحله اى انجام بگيرد مشخّص كنند، براى هر بخشى شاخص سنجش معيّن كنند، و در نهايت اطّلاع رسانى به مردم انجام بگيرد؛ يعنى مردم دوست دارند بدانند.(2)

*

مراد ما از اقدام و عمل، اين است كه يك اقدام همه جانبه و فراگير صورت بگيرد، به طورى كه آخر سال بتوانيم گزارش بگيريم و دوستان گزارش بدهند كه اين چند كار، [مثلاً] اين ده مورد انجام گرفت. فرض كنيد در زمينه ى مسئله ى توليد، اين كارها انجام گرفت يا در مسئله ى توليد علم اين كارها انجام گرفت، يا در مورد مثلاً فرض كنيد كه ارتباطات تجارى بازرگانى خارجى، اين اقدامات انجام گرفت؛ [يعنى] كارهاى مشخّص. و انتظار ما اين است و اميدواريم ان شاءالله اين كار انجام بگيرد(3).

ص: 246


1- . در ديدار رئيس جمهور و اعضاى هيئت دولت 1394/6/4
2- . در جلسه ى تبيين سياستهاى اقتصاد مقاومتى 1392/12/20
3- . در ديدار نوروزى جمعى از مسئولين كشور 1395/1/18

ارائه ى گزارش پيشبرد اقتصاد مقاومتى به مردم

بعد هم پيشرفت كار را به مردم گزارش بدهيد؛ ببينيد واقعاً چه اتّفاقى مى افتد! شما شش ماه مثلاً فرض كنيد به همين شكلى كه ما گفتيم، [يعنى] اين برنامه وقتى تدوين شد، اين ستاد تشكيل بشود و شش ماه فعّاليّت كند؛ كار به صورت چشمگيرى پيش خواهد رفت؛ بعد بياييد همان را به مردم بگوييد؛ بگوييد اين كارها را كرديم، آن كارها را كرديم؛ مردم در زندگى [خود] احساس ميكنند؛ آن اميد و خوش بينى به آينده كه شما ميخواهيد در مردم باقى بماند، به طور كامل تأمين خواهد شد؛ يعنى به مردم گزارش داده بشود. و [البتّه] تعيين شاخصهايى هم براى ارزيابى بايد باشد.(1)

اطّلاع رسانى؛ لازمه ى مهمّ مشاركت مردم در اقتصاد

مشاركت مستقيم مردم در امر اقتصاد، لازم است. اين نيازمند توانمند شدن است، نيازمند اطّلاعات لازم است؛ كه اينها را بايد مسئولين در اختيار مردم بگذارند و اميدواريم ان شاءالله اين روند روزبه روز توسعه پيدا كند. البتّه رسانه ها نقش دارند، راديو و تلويزيون نقش دارند، ميتوانند مردم را آگاه كنند؛ دولت هم بايد فعّال برخورد كند و بتوانند ان شاءالله مسئله ى اقتصادى را پيش ببرند.(2)

ص: 247


1- . در ديدار رئيس جمهور و اعضاى هيئت دولت 1394/6/4
2- . در جمع زائران حرم مطهّر رضوى 1390/1/1

ص: 248

فصل پنجم : موانع و چالشهاى پيشِرو

اشاره

ص: 249

ص: 250

شمارش برخى چالشهاى پيش روى اجراى طرحهاى اقتصادى

1. عدم پيگيرى شايسته ى طرحهاى خوب

اشاره

مسئله ى كنونى كشور ما اين نيست كه ما طرح نداريم، حرفِ درست نداريم؛ مسئله ى ما اين است كه حرف درست و طرح درست را آن چنان كه شايسته است دنبال نميكنيم؛ اين اساس مسئله است. در محيطهاى نخبگانى هم اين معنا تكرار ميشود كه مشكل جمهورى اسلامى، مشكلِ نداشتنِ حرف درست نيست؛ حرف درست، زياد زده ميشود؛ مشكل اين است كه ما اين حرفهاى درست را بايستى در عمل آن چنان دنبال كنيم كه به نتايج آن دسترسى پيدا كنيم؛ نتايج آن را بالعيان و بالمشاهده ببينيم. خب، چالشهايى وجود دارد؛ اين چالشها اصطكاك به وجود مى آورد؛ اصطكاك، فرسايش و ساييدگى به وجود مى آورد، مشكل ايجاد ميكند. اين چالشها را بايستى علاج كرد.(1)

رزمايش اقتصادىِ كشور، مبيّن ضعفهاى اقتصادى كشور

سال 91 براى ما يك ميدان رزمايش بود، يك ميدان تمرين بود. به كورى چشم دشمن، ما ملّت ايران فلج كه نشديم، در اين ميدان رزمايش توانستيم از خودمان برجستگى هايى را هم نشان دهيم. البتّه ضعفهاى خودمان را هم شناختيم؛ خاصيّت رزمايش اين است. در يك تمرين رزمى و در يك رزمايش، يك مجموعه ى رزمى، هم قوّتهاى خود را ميشناسد، هم ضعفهاى خود را ميشناسد و آنها را برطرف ميكند. ما

ص: 251


1- . در ديدار مسئولان نظام 1394/4/2

ضعفهاى خودمان را هم شناختيم. ضعف ما در اقتصاد، كه به سختىِ معيشت گروه هايى از مردم منتهى شد، عبارت است از وابستگى به نفت - كه عرض كردم اين يكى از ضعفهاى ما است - بى اعتنايى به سياستهاى كلان اقتصادى، و سياستها و تصميم گيرى هاى پى درپىِ روزمرّه. مسئولين كشور - مسئولينِ امروز و بخصوص مسئولين آينده كه بعد از انتخاباتِ امسال بر سر كار خواهند آمد - به اين نكته توجّه كنند؛ كشور بايد سياست اقتصادىِ كلانِ روشن و مدوّن و برنامه ريزى شده داشته باشد؛ حوادث گوناگون نتواند تغيير و تبديلى در آن ايجاد كند.(1)

2. سطحى نگرى علمى و سهل انگارى عملى

اشاره

يكى از چالشها، چالشهاى درونى خود ما است: ساده و سطحى نگريستن به مسئله؛ به برخى از كارهايى كه ميكنيم، دل خوش كنيم و عمق مسئله را درنيابيم. مباحث لفظى و محفلى و روشنفكرى كار را پيش نميبرد؛ حركت و اقدام لازم است. سهل انگارى در عمل، چالشِ بزرگ ما است.(2)

عدم همكارىِ روشنفكران با حمايت مراجع از توليد داخلى در گذشته

مردم ايران نميدانند كه مرحوم شيخ الشريعه ى اصفهانى مرجع تقليد بزرگ ساكن نجف فتوا داد كه استعمال اجناس مصنوعه ى در داخل كشور لازم است و مردم بايد از استفاده از مصنوعات خارجى اجتناب كنند، تا به اين ترتيب ديگران در داخل كشور نفوذ نكنند. همه ميدانند كه در ژاپن، حدود صد سال پيش از اين گفتند كه مردم حق ندارند از مصنوعات خارجى استفاده كنند، تا در داخل آن كشور چرخ اقتصاد

ص: 252


1- . در جمع زائران حرم مطهّر رضوى 1392/1/1
2- . در ديدار مسئولان نظام 1394/4/2

به كار بيفتد؛ امّا نميدانند كه در همان زمان، بلكه زودتر از آن، عين همين پيشنهاد و همين فتوا، از طرف مراجع و علماى شيعه صادر شد؛ منتها متأسّفانه در داخل كشور، هيچ كس از سرجنبانها و اهل قلم و اهل سياست و روشنفكران كمكشان نكرد!(1)

3. سرخوردگى ناشى از ديربازده بودن نتايج كارهاى بزرگ

اشاره

گاهى نتيجه گيرى ها و استنتاجها كوتاه مدّت نيست، طولانى است و اين بعضى ها را سرخورده ميكند. اين يكى از چالشها است. كارهاى بزرگ ممكن است گاهى در طول يك نسل به دست بيايد؛ بايد دنبال كرد، بايد حركت كرد. خيلى از كارها هست كه ما اگر 10 سال پيش، 15 سال پيش اين كارها را شروع ميكرديم، امروز به نتايجى رسيده بوديم. خيلى از كارها هست كه از 10 سال پيش، 15 سال پيش شروع كرديم و امروز نتايجش را داريم ميبينيم. آن روزى كه در دانشگاه هاى گوناگون راجع به نهضت علمى در كشور حرفهايى زده شد، با جمعهاى مختلف گفته شد، كسى تصوّر نميكرد كه اين حركت علمى كه در اين ده پانزده سال به وجود آمده است به وجود بيايد امّا به وجود آمد؛ اساتيد ما، دانشمندان ما، دانشگاه هاى ما، جوانان بااستعداد ما همّت كردند. ما امروز در مقايسه ى با دوازده سيزده سال قبل، از لحاظ علمى حركت مهمّى انجام داديم و پيشرفت چشمگير و بعضاً خيره كننده اى در بعضى از زمينه ها داريم. كار را امروز شروع كنيم، پانزده سال ديگر، بيست سال ديگر نتيجه ى آن را بگيريم.(2)

لزوم بازنماندن از حركت در برنامه هاى بلندمدّت

ما امروز در ميانه ى ميدانيم؛ همچنان كه در ميانه ى راهيم. حالا تعبير نميكنيم در آغاز راه؛ كه شايد به يك معنا، با نگاه به بلندمدّت، در آغاز

ص: 253


1- . در ديدار با جمعى از روحانيّون، ائمّه ى جماعات و وعّاظ نقاط مختلف كشور در آستانه ى ماه مبارك رمضان 14/12/1370
2- . در ديدار مسئولان نظام 1394/4/2

راهيم. بالاخره ما در راهيم. بايد راه را ادامه داد. آن كسى كه راهى را طى ميكند، امّا خود را به مقصد نميرساند و برميگردد، وسط راه يا متوقّف ميشود يا راهش را منحرف ميكند، او تفاوت زيادى ندارد با آن كسى كه از منزل خود بلند نشده و اصلاً به راه نيفتاده. در اين نتيجه، هر دو مانند هم هستند كه به مقصد نرسيده اند و به مطلوب دست نيافته اند. بنابراين تداوم حركت و استمرار حركت لازم است.(1)

*

ما به هر دو كار احتياج داريم؛ نه بايد فقط چسبيد به كارهاى زيربنايى و از نيازهاى روزمره ى مردم غافل شد - كه اين بسيار چيز خطرناكى است - و نه عكسش درست است كه ما سرگرم شويم به كارهاى امداد و فورى و اضطرارى، و از آن چيزهايى كه نگاه بلندمدّت ِ ما را اقتضا مى كند، غافل شويم. به اين دو نكته حتماً توجّه شود.(2)

*

مبادا بعضى از محاسبات موقّتى يا بعضى از پديده هاى كوتاه بلندمدّت و موقّت، ما را از نگاه بلندمدّت نسبت به آنچه كه وجود دارد، غافل كند و دور بيندازد.(3)

4. راه هاى موازى، آسان ولى مهلك

يكى از چالشهاى ما راه هاى موازى و آسان ولى مهلك [است]؛ اين يكى از چالشهاى ما است. بنده فراموش نميكنم زمان رياست جمهورى خودم - صحبتِ 25 سال [قبل] است - براى واردات يك كالاى مورد نياز جامعه، كه ما با زحمت زياد آن را از اروپايى ها ميگرفتيم، آفريقايى ها همان كالا را داشتند، خوبش را هم داشتند، [امّا] دوستان دست اندركار آماده نبودند. توصيّه شد، تأكيد شد، در جلسه كه نشستيم، تأييد هم كردند، تصديق

ص: 254


1- . درديدار فرماندهان وخلبانان نيروى هوايى ارتش 1389/11/19
2- . در ديدار استانداران سراسر كشور 8/12/1384
3- . در ديدار خبرگان منتخب ملّت 9/6/1385

هم كردند، منتها سخت بود؛ كار با اروپا آسان تر بود. راه موازىِ آسان امّا درعين حال مضر، كه انسان را در تنگنا نگه ميدارد، دوستانِ انسان را ضعيف ميكند، دشمنان انسان را قوى ميكند و زمام اختيارِ امرى را در داخل كشور به دستِ كسانى كه در دل با ما دشمنند قرار ميدهد.(1)

5. تصوّر غلط حل شدن مشكلات با كوتاه آمدن از عقايد

اشاره

يكى از چالشها اين است كه كسى تصوّر كند كه ما اگر از مبانى اعتقادى خود، مبانى اعتقادى نظام جمهورى اسلامى دست برداريم، راه ها باز خواهد شد و دروازه هاى بسته گشوده خواهد شد كه اين خطاى بسيار بزرگ و اساسى است. البتّه برادران ما در دولت خدمتگزار با اعتقاد عمل ميكنند؛ واقعاً معتقد به انقلاب، معتقد به مبانى انقلاب، معتقد به اصول انقلابند؛ از اينها ما گله اى نداريم، لكن در مجموعه ى دست اندركاران ما كسانى هستند كه تصوّر ميكنند اگر از برخى از اصول خود و مبانى خود كوتاه بياييم، خيلى از درهاى بسته به روى ما گشوده خواهد شد؛ درحالى كه اين جور نيست؛ اين خطاى بزرگى است و ما نتايج اين خطا را در برخى از كشورهاى ديگر - كه نميخواهم اسم بياورم - در همين دوره ى چندساله ى اخير مشاهده كرديم. راه پيشرفت، ايستادگى است؛ پافشارى بر مبانى است.(2)

غلط بودنِ انتخاب راه «تسليم» براى حل مشكلات اقتصادى

يكى از ترفندها و خلاف گويى ها اين است كه اين جور القا كنند به افكار عمومى مردم كه اگر ما در قضيّه ى هسته اى، تسليم طرف مقابل شديم، همه ى مشكلات اقتصادى و معيشتى و غيره حل خواهد شد؛ اين را دارند تبليغ ميكنند. البتّه تبليغاتچى هاى خارجى با شيوه هاى كاملاً ماهرانه ى تبليغاتى خط ميدهند، در داخل هم بعضى از روى ساده لوحى

ص: 255


1- . در ديدار مسئولان نظام 1394/4/2
2- . در ديدار مسئولان نظام 1394/4/2

و بدون اينكه نيّت سوئى داشته باشند، بعضى هم واقعاً از روى غرض همين را دارند تبليغ ميكنند كه اگر ما در اين قضيّه كوتاه آمديم و تسليم شديم در مقابلِ طرف مقابل، همه ى مشكلات اقتصادى و مانند اينها حل خواهد شد؛ اين خطا است.(1)

6. تصوّر عدم تحمّل مشكلات توسّط مردم

اشاره

يكى از چالشها هم اين است كه كسى تصّور كند كه مردم تحمّل نميكنند؛ نه، مردم مشكلات را تحمّل كرده اند. اگر حقيقتاً براى مردم بدرستى تبيين بشود، با صداقت لازم حقايق امور براى مردم بيان بشود، مردم ما مردم وفادارى اند؛ مى ايستند، مقاومت ميكنند.(2)

اشتباه دشمن در محاسبه ى تسليم ملّت ايران در مقابل تحريمها

امروز شما ملاحظه ميكنيد دشمنان ما - كه البتّه هميشه ملّت ايران را بد شناختند و نشناختند، هميشه دچار اين اشتباه بودند، الان هم همين اشتباه را دارند ميكنند؛ ملّت ما را نميشناسند، كشور ما را نميشناسند - خيال ميكنند كه به خاطر فشارتحريم ومحاصره ى اقتصادى، ملّت دستهايش را در مقابل آنها بالا برده و تسليم شده؛ نه آقا، اشتباه ميكنيد. اين ملّت، ملّتى كه دستهايش را به علامت تسليم بالا ببرد نيست. در شرايطى سخت تر از اين [هم]، اين ملّت تسليم نشده است. يك نمونه ى واضحِ روشن غيرقابل انكار، هشت سال جنگ تحميلى است؛(3)

7. ترديد در توانايى هاى درونى و عدم اعتماد به جوانان خود

اشاره

يكى از چالشها، ترديد در توانايى هاى درونى است؛ [اينكه] به جوان دانشمند خودمان اعتماد نكنيم، به مجموعه هاى مردمى و غيردولتى در امور

ص: 256


1- . در ديدار دانش آموزان و دانشجويان 1392/8/12
2- . در ديدار مسئولان نظام 1394/4/2
3- . در ديدار مردم قم 1392/10/19

اقتصادى اعتماد نكنيم، يكى از چالشها است. بايستى اعتماد كرد، بايستى مردم را وارد جريان عظيم اقتصادى كشور كرد.(1)

پرهيز از تفكّرات عقب نگهدارنده ى اقتصاد ملّت ايران

باز اين خاطره را به شما عزيزان - برادران و خواهران - بگويم: كسى پيش من آمد، براى اينكه اثبات كند كه پروژه هاى راه و بزرگراهى كه ما در اختيار داريم، نبايد دنبال كنيم؛ ميگفت ما مدير پروژه نداريم، ما مدير نداريم؛ مثالهايى ميزد. چيزهايى كه يك ملّت را عقب نگه ميدارد، اين تفكّرات است.

بحمدالله در اين مجموعه ى شما، كارگرانتان، مديرانتان، مسئولانتان، طرّاحانتان، همه خوب كار كرديد و امروز اين مجموعه ى «مپنا» يك مجموعه ى افتخاربرانگيز است؛ يعنى مايه ى مباهات است؛ هم مباهات كشور به شماها، هم مباهات خود شما كه توانسته ايد اين توانايى را به وجود بياوريد و به رخ دوست و دشمن بكشانيد؛ بايد مباهات كنيد. همه تان، در هر كجا كه هستيد؛ كارگران و مديران و مسئولان و طرّاحان و برنامه ريزان و بخشهاى مختلف، بايد افتخار كنيد كه در ايجاد اين نتيجه ى زيبا و افتخارآميز سهيم بوده ايد.(2)

8. تصميمهاى خلق السّاعه و بى برنامه

اشاره

حركت بر اساس برنامه، يكى از كارهاى اساسى است. تصميمهاى خلق السّاعه و تغيير مقرّرات، جزو ضربه هايى است كه به «اقتصاد مقاومتى» وارد ميشود و به مقاومت ملّت ضربه ميزند. اين را، هم دولت محترم، هم مجلس محترم بايد توجّه داشته باشند؛ نگذارند سياستهاى اقتصادى كشور در هر زمانى دچار تذبذب و تغييرهاى بى مورد شود.(3)

ص: 257


1- . در ديدار مسئولان نظام 1394/4/2
2- . در ديدار كارگران در گروه صنعتى مپنا 1393/2/10
3- . در ديدار كارگزاران نظام 1391/5/3
آفات شتاب زدگى و عدم كارشناسى در طرحهاى اقتصادى

در طرحهاى اقتصادى مراقب باشيم - اين، دنباله ى همين مسئله ى حل مشكلات اقتصادى مردم است - كه شتاب زدگى گريبانگير دولت نشود. شتاب زدگى در تصميم گيرى ها يا احياناً عدم بهره گيرى مناسب از نظرات كارشناسى اقتصادى، ممكن است ضربه هايى وارد كند. البتّه ادّعاى دولت اين نيست. مخالفين دولت ادّعا ميكنند، دولت هم انكار ميكند. آنها ميگويند كه از كارشناسان اقتصادى استفاده نميشود، دولت هم ميگويد چرا، ما استفاده كرديم. ليكن به هرحال فارغ از اين هياهويى كه مدّعى و منكرى دارد، توصيه ى من به دولت اين است: اين كار را بكنيد؛ از حدّاكثر نظرات كارشناسى استفاده كنيد. من توصيه نميكنم همه ى آن فرمولها و شيوه هاى اقتصادى را كه امروز اقتصاد بين المللى دارد به كشورها ديكته ميكند، شما از آنها پيروى كنيد؛ نه، اينكه درست عكس نظر ماست. نه، دنبال راه هاى درست باشيد، امّا از نظرات كارشناسى علمى و دقيق حتماً بايد پيروى بشود؛ بخصوص در مسائل پولى و بانكى. هيچ نميشود بى احتياطى كرد. يعنى اينها چيزهاى بسيار ظريفى است. ناگهان يك اقدام نابجا و نسنجيده، شما ميبينيد كه دره ى هولناكى درست ميكند كه تا بخواهيم آن را پر كنيم و درست كنيم، مبالغى بايد هزينه كنيم و زمان از دست بدهيم. به اين نكته خيلى توجّه داشته باشيد.(1)

اعلام نارضايتى از ميزان پيشرفت الگوى اقتصاد مقاومتى

يك سفارش ديگرى كه در اين زمينه ميكنم، مربوط به اقتصاد مقاومتى است. خب شما ميدانيد اقتصاد مقاومتى كه بحمدالله مطرح شد، سياستهايش اعلام شد، مورد استقبال صاحب نظران اقتصادى و سياسى و غيره قرار گرفت. اسم اقتصاد مقاومتى هم زياد تكرار ميشود؛ حالا چقدر اقتصاد مقاومتى در كشور پيشرفت كرده، بحث الان من نيست؛ من البتّه خيلى

ص: 258


1- . در ديدار اعضاى هيئت دولت 1388/6/16

خشنود نيستم از مقدار پيشرفت اين فكر و اين بنيان مهم در كشور لكن به هرحال يك حركتى وجود دارد.(1)

گلايه از عمل نكردن مسئولين دولتى به اقتصاد مقاومتى

يك مسئله هم مسئله ى نقش آفرينى در اقتصاد مقاومتى است كه اقتصاد دانش بنيان پايه ى آن است. البتّه در اين زمينه هم حرف زياد زده ايم، دوستان هم مطالبى بيان كرده اند، ديگران هم گفته اند لكن آنچه در واقعِ عمل بايد اتّفاق بيفتد، هنوز اتّفاق نيفتاده. بنده اين را عرض بكنم؛ تازه گزارش مسئولين دولتى براى برنامه هاى اجرايى اقتصاد مقاومتى دست بنده رسيده؛ تازه چند روز است! يعنى آنچه در واقع بايد تحقّق پيدا كند در اقتصاد مقاومتى، هنوز ما با آن فاصله داريم. خب، شما در دانشگاه در اين زمينه نقش ايفا كنيد؛ يعنى واقعاً برويد سهم خودتان را پيدا كنيد و آن سهم را به معناى واقعى كلمه عمل كنيد.(2)

گلايه از عدم انجام فعّاليّت اقتصادىِ درخورِ برنامه هاى اقتصادى

در باب حماسه ى اقتصادى كارى كه بايد انجام بگيرد و توقّع بود كه اتّفاق بيفتد، اتّفاق نيفتاد. تلاشهايى انجام گرفت كه مورد سپاس است، ولى كار بزرگى كه بايد در زمينه ى حماسه ى اقتصادى انجام بگيرد، همچنان در پيش روى ما است و ما موظّفيم كه اين حماسه را به وجود بياوريم. مسئله ى اساسىِ اقتصاد براى كشور ما و ملّت ما يك مسئله ى مهم است؛ در اواخر سال 92 بحمدالله يك زيرساخت فكرى و نظرى براى حماسه ى اقتصادى به وجود آمد؛ سياستهاى «اقتصاد مقاومتى» اعلام شد و زمينه آماده است براى اينكه ان شاءالله تلاش لازم در اين

ص: 259


1- . در ديدار شركت كنندگان در نهمين همايش ملّى «نخبگان فردا» در حسينيه ى امام خمينى (ره) 1394/7/22
2- . در ديدار رؤساى دانشگاه ها، پژوهشگاه ها، مراكز رشد و پاركهاى علم و فنّاورى 1394/8/20

باب انجام بگيرد. در نگاه به سال 93 آنچه به نظر اين حقير مهم تر از همه است، دو مسئله است: يك مسئله همين مسئله ى اقتصاد.(1)

اقتصاد مقاومتى، نيازمند اقدام عملى نه تكرار زبانى

مسئله ى اقتصاد مقاومتى هم كه اشاره كرديد، خب، از وقتى كه اين عنوان مطرح شده، شايد هزار مرتبه از طرف مسئولين - با كم و زيادش - تأييد شده؛ مسئولين مختلف، فعّالان اقتصادى، حتّى فعّالان سياسى، مسئولين دولتى، مجلس، غيره، مكرّر گفته اند اقتصاد مقاومتى، اقتصاد مقاومتى؛ خب، خوب است؛ لكن با اسم و با تكرار زبانى هيچ اتّفاقى نمى افتد؛ هيچ اتّفاقى نمى افتد. با بردن اسم دارو و تكرار اسم دارو هيچ بيمارى خوب نميشود؛ دارو را بايد مصرف كرد. شما در مجلس، در دولت نگاه كنيد ببينيد كه واقعاً براى اقتصاد مقاومتى به همان مفهوم حقيقى خودش چه كارهايى انجام گرفته و چه كارهايى بايد انجام بگيرد. اين را به نظر من بطور جدّى دنبال بكنيد.(2)

بى فايده بودن تكرار شعارِ اقتصاد مقاومتى بدون عمل

اگر شعار، خوب، پُرمحتوا، پُرمضمون، حاكى از يك حقيقت قابل گسترش فكرى انتخاب بشود، اين ميشود هم حرف، هم عمل؛ مطرح كردن آن جهت دهنده و برانگيزاننده است. بنابراين كسى بيايد مثلاً فرض كنيد فقط يك كلمه ى «اقتصاد مقاومتى» را كه ما گفتيم، دائم بيايد تكرار بكند، دنبالش عملى نباشد، بله، از صِرف گفتن اين حرف، كارى ساخته نيست؛ امّا خود اين شعار «اقتصاد مقاومتى» اگر در دل و زبان فعّالان كشور كه از جمله ى مهم ترينش شما دانشجوها هستيد، دنبال بشود و تكرار بشود - كه

ص: 260


1- . پيام نوروزى به مناسبت آغاز سال 1393 (1392/12/29)
2- . در ديدار اعضاى ستاد بزرگداشت روز ملّى مهندسى 1393/11/6

حالا اگر ان شاءالله فرصت شد تا قبل از اذان، عرض ميكنم - آن وقت مهم است.(1)

مقدّماتى و بى ربط بودن برخى از گزارشها به نام اقتصاد مقاومتى

يكى هم مسئله ى اقتصاد مقاومتى است. خب، امسال سال دوّم اقتصاد مقاومتى است؛ يعنى پارسال - سال 93 - شروع اجراى سياستهاى اقتصاد مقاومتى بود. دوستان دولت هم گزارشهايى به من دادند كه من شخصاً و زباناً از آقاى جهانگيرى تشكّر كردم آن وقتى كه ايشان به پانزده دستگاه ابلاغ كردند كه اين كارها را، اين وظايف را بايد انجام بدهيد. بعد هم حالا يك گزارش مفصّلى فرستادند كه البتّه براى من خلاصه كردند آن گزارش را و تماماً خواندم، نگاه كردم. كارهايى كه انجام گرفته در زمينه ى اقتصاد مقاومتى، بعضى هايش كارهاى مقدّماتى است؛ حالا مثالهايش را بخواهم بزنم، طول ميكشد، وقت ميگذرد؛ بعضى از كارهايى كه گزارش شده، مربوط به بندهاى اقتصاد مقاومتى نيست، اگرچه حالا ارتباط داده شده، امّا كارهاى جارى دستگاه ها است؛ بالاخره دستگاه ها يك كارهاى جارى دارند و اينها را به شما گزارش كردند كه اين كارها را ما كرديم؛ اينها آمده جزو كارنامه ى دستگاه ها در زمينه ى اقتصاد مقاومتى؛ درحالى كه اين نيست. بعضى از كارها هم ارتباطى اصلاً به بندهاى اقتصاد مقاومتى ندارد؛ اين مقدار كافى نيست.(2)

*

گزارشى كه برادران ما در دولت به من دادند، نشان ميدهد كه كارهاى وسيعى كرده اند؛ منتها اين كارها كارهاى مقدّماتى است؛ كارهايى است در زمينه ى بخشنامه ها و دستورها به دستگاه هاى مختلف؛ اينها كارهاى

ص: 261


1- . در ديدار جمعى از دانشجويان 1394/4/20
2- . در ديدار رئيس جمهور و اعضاى هيئت دولت 1394/6/4

مقدّماتى است؛ امّا آنچه كه لازم است ادامه پيدا كند، عبارت است از اقدام كردن و عمل كردن و روى زمين، محصول كار را به مردم نشان دادن؛ اين آن چيزى است كه وظيفه ى ما است.(1)

ص: 262


1- . پيام نوروزى به مناسبت آغاز سال 1395 (1394/12/30)

فصل ششم : نتايج و فوايد

اشاره

ص: 263

ص: 264

تبيين برخى فوايد مترتّب بر اجراى سياستهاى «اقتصاد مقاومتى»

ايران اسلامى با استعدادهاى سرشار معنوى و مادى و ذخائر و منابع غنى و متنوع و زيرساختهاى گسترده و مهم تر از همه، برخوردارى از نيروى انسانى متعهّد و كارآمد و داراى عزم راسخ براى پيشرفت، اگر از الگوى اقتصادى بومى و علمى برآمده از فرهنگ انقلابى و اسلامى كه همان اقتصاد مقاومتى است، پيروى كند نه تنها بر همه مشكلات اقتصادى فائق مى آيد و دشمن را كه با تحميل يك جنگ اقتصادى تمام عيار در برابر اين ملّت بزرگ صف آرايى كرده، به شكست و عقب نشينى واميدارد، بلكه خواهد توانست در جهانى كه مخاطرات و بى اطمينانى هاى ناشى از تحولات خارج از اختيار، مانند بحرانهاى مالى، اقتصادى، سياسى و... در آن رو به افزايش است، با حفظ دستاوردهاى كشور در زمينه هاى مختلف و تداوم پيشرفت و تحقّق آرمانها و اصول قانون اساسى و سند چشم انداز بيست ساله، اقتصاد متّكى به دانش و فنّاورى، عدالت بنيان، درون زا و برون گرا، پويا و پيشرو را محقّق سازد و الگويى الهام بخش از نظام اقتصادى اسلام را عينيّت بخشد.(1)

*

ما عرض كرديم «اقتصاد مقاومتى»؛ اقتصاد مقاومتى يعنى ما اگر به نيروى داخلى، به ابتكار جوانها، به فعّاليّت ذهنها و بازوها در داخل،

ص: 265


1- . در ديدار اعضاى مجلس خبرگان رهبرى 1394/12/20

تكيه كنيم و اعتماد كنيم، از فخر و منّت دشمنان خارجى، خودمان را رها خواهيم كرد؛ راه درست اين است. معناى اقتصاد مقاومتى اين است كه ما نگاه كنيم، ظرفيّتهاى بى پايانى را كه در داخل هست جستجو كنيم، شناسايى كنيم، با برنامه ريزى درست و صحيح اين ظرفيّتها را فعّال كنيم، اين استعدادها به كار گرفته بشوند. من يكى دو روز پيش گفتم دريك ديدارى؛(1) هرجايى كه ما به ابتكار و استعداد جوانانمان تكيه كرديم، آنجا ناگهان مثل چشمه اى جوشيد، شكوفا شد؛ در قضاياى مربوط به مسائل هسته اى، در قضاياى مربوط به مسائل دارويى، در درمانهاى گوناگون، در سلولهاى بنيادى، در نانو، در اين برنامه هاى صنعتىِ دفاعى، هرجايى ما سرمايه گذارى [كرديم] و به اين نيروى جوان و علاقه مند و مؤمن و بااخلاص داخلى تكيه كرديم و به او ارج نهاديم، كارمان پيش رفت؛ خب، به اين برسيم. مسائل اقتصادى هم همين جور است؛ ظرفيّتهاى اقتصادى بايد فعّال بشود؛ اين راه پيشرفت كشور است. آن وقت كشور، هم از لحاظ مادى و اقتصادى، هم از لحاظ اعتبار بين المللى، هم از لحاظعزّت ملّى و اعتمادبه نفس ملّت ايران، و هم از لحاظ معنوى و اخلاقى و روحى پيشرفت خواهد كرد. اين راهى است كه اميرالمؤمنين در مقابل ما قرار داده است. آن وقت با نگاه به اين حقايق است كه ميفهميم اينكه امام فرمودند: «آمريكا هيچ غلطى نميتواند بكند» يعنى چه. آمريكا را از باب مثال گفتند؛ بله، آمريكا هيچ غلطى نميتواند بكند - كمااينكه تا امروز هم نتوانسته است - قدرتهاى ديگر هم همين جور؛ آنها هم هيچ غلطى نميتوانند بكنند. اين غلطى كه نميتوانند بكنند، فقط غلط نظامى نيست، به معناى جامعِ كلمه، هيچ غلطى نميتوانند بكنند؛ نميتوانند ملّت ايران را زمين گير كنند؛ نميتوانند ملّت ايران را عقب نگه دارند؛ نميتوانند فشار را بر ملّت ايران بنحوى وارد بكنند كه به خيال خودشان ملّت ايران را به زانو دربياورند؛ ملّت ايران به زانو درنخواهد آمد.(2)

ص: 266


1- . بازديد از نمايشگاه دستاوردهاى نيروى هوافضاى سپاه پاسداران انقلاب اسلامى 1393/2/21
2- . در ديدار مردم استان ايلام در سالروز ولادت اميرالمؤمنين (ع) 1393/2/23

اثبات امكان پيشرفت بدون تكيه به قدرتها توسّط ايران

وقتى ادبيات انقلابى امام را ملاحظه ميكنيد، ميبينيد تكيه ى اصلى بر روى ساخت درونى ملّت است؛ احياى روح عزّت، نه با تفاخر، نه با غرور، نه با به خودبستن، بلكه با استحكام ساخت درونى. آنچه كه ما بايد به آن توجّه كنيم، اين است كه اين يك كارِ مقطعى نيست؛ اين يك كارِ مستمر است، يك كارِ ادامه دار است. ملّت بايد با عوامل ركود و ايستايى مقابله كند. عواملى وجود دارد كه يك انسان پيشرو را، يك ملّت پيشرو را متوقّف ميكند. بعضى از اين عوامل در درون خود ماست؛ بعضى از اين عوامل، تمهيدات دشمن است. اگر بخواهيم دچار ركود نشويم، دچار ذلّت نشويم، دچار عقبگرد نشويم، دچار همان وضعيّت دوزخىِ قبل از انقلاب نشويم، بايد حركتمان متوقّف نشود. اينجاست كه با يك مفهومى به نام «پيشرفت» روبه رو ميشويم. بايد دائم پيشرفت كنيم. اين عزّت ملّى، اين استحكام درونى، اين ساخت مستحكم، بايستى دائم در حال جلو رفتن باشد و ما را به پيشرفت برساند... ايران اسلامى است كه در اركان قدرت استكبارى زلزله انداخته است. ملّت ايران اثبات كردند كه بدون تكيه ى به آمريكا، بدون تكيه ى به قدرتهاى مدّعى، بلكه با دشمنى هاى آمريكا و قدرتهاى مدّعى دنيا، يك ملّت ميتواند به پيشرفت واقعى دست پيدا كند. اين درس است؛ آنها از اين درس ميترسند. آنها ميخواهند به ملّتها بباورانند، به زبدگان و نخبگان سياسى بباورانند كه بدون كمك آمريكا و بيرون از حوزه ى نفوذ آمريكا نميشود پيشرفت كرد. ملّت ايران اثبات كرده است كه بدون آمريكا، بلكه با دشمنى آمريكا ميتواند به پيشرفت دست پيدا كند. اين درس بزرگى است؛ آنها از اين ميترسند.(1)

بى فايده شدن تحريمها؛ نتيجه ى مقاوم سازى درونىِ اقتصاد

وقتى شما اقتصاد خودتان را در درون مقاوم كرديد، ديگران به جاى

ص: 267


1- . در حرم مطهّر حضرت امام خمينى (ره) 1391/3/14

اينكه شما را تحريم كنند، مى آيند منّت شما را ميكشند؛ وقتى ديدند شما از فشار اقتصادى، از تحريم اقتصادى خم به ابرو نمى آوريد، عقب نشينى نميكنيد، مجبور به قبول شكست نميشويد، آن وقت ديگر غلط ميكنند تحريم كنند؛ ميفهمند كه كار بى فايده اى است. اين اساس كار است. اينكه بنده ميگويم «اقتصاد مقاومتى» و تكرار ميكنم، به خاطر اين است. بنده از ده سال، دوازده سال پيش دارم اين حرف را با صداى بلند ميزنم كه اگر اقتصاد كشور را در درون مقاوم سازى بكنيم، عمده ى مشكلات ناشى از دشمن از بين خواهد رفت و براى اشتغالمان، براى جوانهايمان، براى رفع خيلى از آسيبهاى اجتماعى كه ناشى از بيكارى و ركود است، آن وقت ديگر راه حلهاى روشنى پيدا خواهد شد.(1)

دستيابى به توانايى ها و جوشش از درون؛ عامل رفع انواع تحريمها

يك نكته اى را مدير محترم(2) - آقاى على آبادى - در صحبتشان گفتند كه مورد تأييد من هم هست و به اين نكته هم بنده هميشه توجّه كرده ام؛ ايشان گفتند كه هر جايى كه ما به توانايى دست پيدا كنيم، آنجا تحريم از بين ميرود؛ راست هم ميگويند. تحريم مال آنجايى است كه دست شما بسته است. در هر بخشى كه شما بتوانيد از خودتان تحرّك و پيشرفت نشان بدهيد، طرف احساس ميكند تحريم يك كار لَغوى است، كار بيهوده اى است، كار ابلهانه اى است؛ مثال واضح آن همين موادّ اورانيوم غنى شده ى بيست درصد است كه ما براى اين نيروگاه تحقيقاتى تهران نياز مبرمى داشتيم. ذخيره ى كشور داشت تمام ميشد، اين نيروگاه ميخوابيد، راديوداروها كه مورد نياز بود و در اينجا توليد ميشد، از دسترس مردم دور ميشد؛ مسئولين در تلاش افتادند كه بيست درصد را تهيّه كنند. ماجراى بازى درآوردنِ قدرتمندان دنيا - در رأس همه شان

ص: 268


1- . در ديدار فرماندهان و كاركنان نيروى هوايى و پدافند هوايى ارتش 1394/11/19
2- . مدير محترم شركت «مپنا»

آمريكا و بعضى قدرتهاى ديگر - سر قضيّه ى بيست درصد، يك ماجراى شيرينِ طولانىِ شنيدنى است كه چه كردند اينها! ما حاضر بوديم اين را بخريم، آنها به انواع و اقسام حيَل متشبّث(1) ميشدند كه اشكال تراشى كنند، تا اينكه بالاخره جمهورى اسلامى به اين نتيجه رسيد كه بيست درصد را بايد خودش توليد كند، [امّا] آنها باور نميكردند كه اين كار تحقّق پيدا كند و باور نميكردند بعد از آنكه بيست درصد توليد شد، امكان توليد سوخت از آن به وجود بيايد؛ يعنى بتوانند ميله ى سوخت و صفحه ى سوخت به وجود بياورند؛ اين كار را هم جوانهاى جمهورى اسلامى - مثل شماها - دانشمندان جوان، با هوششان، با ابتكارشان، با مديريّتهاى خوب توانستند انجام بدهند. حالا كه همه ى دنيا فهميدند و دانستند كه جمهورى اسلامى به اين فنّاورى دست پيدا كرده و محصول را توليد كرده و ميتواند از اين محصول استفاده كند، راه افتاده اند، اين ميگويد از ما بخريد، آن ميگويد از ما بخريد؛ ميگويند حاضريم به شما بفروشيم؛ امّا توليد نكنيد؛ دنيا اين جورى است. فشار دنيا، بداَدايى هاى قدرتهاى گوناگون بزرگ و كوچك دنيا در مقابل نظام جمهورى اسلامى و هر نظام مستقلّى، تابع ضعف وقوّت اين نظام است؛ هر جا شما ضعيف باشيد، بداَدايى آنها بيشتر ميشود؛ هر جا شما قوى بوديد، توانا بوديد، روى پاى خودتان توانستيد بايستيد، آنها مجبور ميشوند مؤدّبانه تر با شما رفتار بكنند، منطقى تر با شما رفتار بكنند؛ اين كليد حلّ همه ى مشكلات كشور است. بايد كشور از درون بجوشد. توليدتان را، اقتصادتان را، آينده تان را، بايستى خودتان از درون تأمين كنيد؛ و ملّت ايران، ملّت بااستعدادى است؛ ميتواند؛ [هم] ذخاير انسانى ما بى نهايت است، هم ذخاير طبيعى ما خوشبختانه خيلى فراوان است.(2)

ص: 269


1- . متوسّل
2- . در ديدار كارگران در گروه صنعتى مپنا 1393/2/10

فعّالسازى نيروهاى درونى ملّت ايران؛ اثر مثبت تحريمها

گفتيم كه تلاشهاى اينها بى اثر نبود؛ بله، بى اثر نبود، امّا در كنار اثر منفى، يك اثر مثبت بزرگى هم كه مورد انتظار ما بود، اتّفاق افتاد؛ يعنى تحريم موجب شد كه نيروهاى درونى و ظرفيّت عظيم ملّت ايران فعّال شود، استعدادهايى بروز كند و كارهاى عظيمى تحقّق پيدا كند؛ كه اگر تحريم نبود، اين كارها اتّفاق نمى افتاد. ما به بركت تحريم توانستيم به كارهاى بزرگى دست بزنيم؛ جوانان ما توفيقاتى به دست بياورند كه اگر تحريم نبود، ما به اين توفيقات يقيناً دست پيدا نميكرديم. در زمينه ى كارهاى زيربنايى - كه بعد عرض خواهم كرد - در سال 91 پيشرفتهايى صورت گرفت كه در مقايسه ى با سالهاى قبل هم، سال 91 يك سال برجسته اى است. كارهاى زيربنايىِ انبوهى صورت گرفت؛ در زمينه ى راه، در زمينه ى انرژى، در زمينه ى كشف منابع جديد نفت، در زمينه ى كشف منابع جديد اورانيوم، در زمينه ى ايجاد و توسعه ى نيروگاه و پالايشگاه و ده ها كار صنعتى بزرگ؛ كه اينها همه زيرساختهاى اقتصادى آينده ى كشور است. بله، ما اگر چنانچه اين زيرساختها را از قبل فراهم كرده بوديم، تحريم دشمن همين مقدار اثر منفى را هم كه كرد، نميكرد. اين كارها را ما انجام داديم و توانستيم پابه پاى دشمنى و تحريم دشمنان، در جهت مثبت جلو برويم. كارهاى بزرگى انجام گرفت؛ يك قلم، پيشرفتهاى بزرگ علمى در طول سال 91 است. در زمينه ى علم و فنّاورى كارهايى شد كه حقيقتاً چشم پُركن و براى انسانى كه معتقد به آينده ى كشور است، خرسندكننده و خوشحال كننده است. يعنى همين سالى كه خواستند بر ملّت ايران سخت بگيرند، جوانان عزيز ما، دانشمندان ما ماهواره ى ناهيد را به فضا فرستادند؛ كاوشگر پيشگام را با موجود زنده به فضا فرستادند؛ جنگنده ى فوق پيشرفته ساخته شد. اهميّت هر كدام از اينها به قدرى است كه جا دارد يك ملّت براى هر يك از اينها اظهار خوشحالى و خرسندى كند، برايش سرود بسازند، جشنواره درست كنند. كارها چون متراكم است، درست تبليغ نميشود و خبررسانىِ

ص: 270

كاملى هم انجام نميگيرد. وقتى كه اين موجود زنده به فضا فرستاده شد و سالم برگشت، آنقدر اين قضيّه براى دانشمندان دنيا و ناظران بين المللى تعجّب آور بود كه اوّل انكار كردند؛ ولى بعد كه ديدند چاره اى نيست و حقايق و نشانه هاى درستى و واقعيّت را مشاهده كردند، مجبور شدند كه قبول كنند.(1)

مصونيّت از تحريم توأم با حفظ اصول؛ دستاورد اقتصاد مقاومتى

دولتى ها هم بدانند كه آنچه ميتواند آنها را بر انجام وظيفه ى خودشان قادر كند تكيه بر نيروى داخلى است؛ تكيه بر نيروى مردم است. من بارها اين را عرض كردم در جلسات عمومى و همچنين در جلسات خصوصى با مسئولين دولتى، نگاهشان به دست بيگانه نباشد. بله، امروز دشمنان براى ملّت ايران با تحريم مشكل درست كردند؛ خب، حالا اگر آمدند شرط برداشتن تحريم را يك چيزى قرار دادند كه شما غيرتت نميگنجد كه آن را انجام بدهى؛ چه كار ميكنيد؟ شرط ميگذارند دست از اسلام برداريد، دست از استقلال برداريد، دست از حركت به سوى علم برداريد، دست از فلان پديده ى افتخارآميز برداريد تا ما تحريم را برداريم؛ شما چه كار ميكنيد؟ قطعاً قبول نميكنيد. يقيناً هيچ مسئولى در كشور قبول نميكند كه شرط برداشتن تحريمها، مثلاً فلان مسئله ى اساسى و فلان مسئله ى آرمانى باشد. البتّه دشمن فعلاً نمى آيد با آرمانها، معارضه ى صريح بكند؛ چرا، اگر ما عقب نشينى كرديم، بصراحت هم ميرسد؛ امّا امروز اين جور نيست كه دشمن صريح بيايد با آرمانها معارضه بكند و شرط قرار بدهد، لكن بايد هوشيار بود؛ فهميد كه اين پيشنهاد، اين حرف، اين اقدام از سوى دشمن با چه هدفى دارد انجام ميگيرد. خب، هيچ مسئولى معلوم است كه راضى نيست و موافق نيست كه در مقابلِ دشمنان كوتاه بيايد و براى اينكه مثلاً تحريمها برداشته بشود يا كم بشود، از آرمانها دست بردارند؛ خيلى خب،

ص: 271


1- . در جمع زائران حرم مطهّر رضوى 1392/1/1

حالا كه اين جور است، پس شما بياييد كارى كنيد كه كشور در مقابل تحريمها مصونيّت پيدا كند؛ اقتصاد مقاومتى يعنى اين. فرض را بر اين بگذاريد كه دشمن، برداشتن تحريم را متوقّف به چيزى ميكند كه شما حاضر نيستيد آن را قبول كنيد - اين جور فرض كنيد قضيّه را - كارى كنيد كه تحريم بى اثر بشود.(1)

لزوم رعايت خطوط قرمز بدون ترس از دشمن

ما البتّه در جزئيّات اين مذاكرات مداخله نميكنيم؛ يك خطوط قرمزى وجود دارد، يك حدودى وجود دارد، اين حدود بايد رعايت بشود؛ اين را گفتيم به مسئولين و موظّفند كه اين حدود را رعايت كنند؛ از هارت وهورت دشمنان و مخالفان هم واهمه اى نداشته باشند و ترسى به خودشان راه ندهند.(2)

*

همان كشورهايى كه ادّعاى آزادى ميكنند، در آن خطوط قرمزى كه دارند، بشدّت سختگيرند. شما ببينيد در كشورهاى اروپايى كسى جرئت نميكند راجع به هولوكاست حرف بزند كه معلوم نيست اصل اين قضيّه واقعيّت دارد يا ندارد، يا اگر واقعيّت دارد، به چه شكلى بوده؛ اظهارنظر درباره ى هولوكاست، ترديد درباره ى هولوكاست، يكى از بزرگ ترين گناهان محسوب ميشود، جلويش را ميگيرند، طرف را ميگيرند، زندانى ميكنند، تعقيب قضائى ميكنند؛ مدّعى آزادى هم هستند. آنچه كه براى او خطّ قرمز است، در مقابل او با چنگ ودندان مى ايستد. چطور از ما توقّع دارند كه خطوط قرمز اعتقادى و انقلابى كشورمان و جوانانمان را نديده بگيريم ؟(3)

ص: 272


1- . در ديدار مردم قم 1393/10/17
2- . در ديدار پنجاه هزار فرمانده بسيج سراسر كشور 1392/8/29
3- . در جمع زائران حرم مطهّر رضوى 1393/1/1

جلو بودن از برنامه هاى دشمن؛ از اقتضائات اقتصاد مقاومتى

ما در برنامه ريزى ها هميشه بايد جلوتر از دشمن حركت كنيم. در مقابل فعّاليّت دشمن، كشور نبايد در حال انفعال به سر ببرد. هوشمندانه بايد نقشه ى دشمن را حدس زد و تشخيص داد و جلوتر از دشمن عمل كرد. ما در يك مواردى اينجورى عمل كرديم، موفّقيّتش را ديديم؛ يك نمونه، همين مسئله ى تأمين سوخت 20 درصدِ مورد نياز نيروگاه تحقيقاتى تهران است كه راديوداروهاى مهمِ مورد نياز كشور در آنجا توليد ميشود.

... دولتها، صنعتگران، كشاورزان، سرمايه داران و كارآفرينان، پژوهشگران علمى، طراحان علمى و صنعتى همه موظّفند به اين وظيفه ى اخلاقىِ بزرگ، به اين وظيفه ى عاقلانه، كه پيش از نياز، خودشان را آماده كنند و يك قدم جلوتر از نقشه ى دشمن حركت كنند. مديران اقتصادى، استادان دانشگاه، انجمنهاى علمى، پاركهاى علمى و فنّاورى، همه ى اينها بايد پيش دستى را در كار علمى وجهه ى همّت خودشان قرار دهند؛ مقاله ى علمى مينويسند، در اين جهت باشد؛ پژوهش علمى ميكنند، در اين جهت باشد؛ كار صنعتى ميكنند، كار فنّى ميكنند، كار علمى ميكنند، همه در اين جهت باشد؛ مديران دولتى، مديران دانشگاه ها، مديران علمى، آحاد ملّت در اين جهت حركت كنند.

وظيفه ى همه ى ما اين است كه سعى كنيم كشور را مستحكم، غير قابل نفوذ، غير قابل تأثير از سوى دشمن، حفظ كنيم و نگه داريم؛ اين يكى از اقتضائات «اقتصاد مقاومتى» است كه ما مطرح كرديم. در اقتصاد مقاومتى، يك ركن اساسى و مهم، مقاوم بودن اقتصاد است. اقتصاد بايد مقاوم باشد؛ بايد بتواند در مقابل آنچه كه ممكن است در معرض توطئه ى دشمن قرار بگيرد، مقاومت كند.(1)

ص: 273


1- . در جمع زائران حرم مطهّر رضوى 1392/1/1

حلّ مسائل بيرونى؛ نتيجه ى تقويّت اقتصاد داخلى

بنده عقيده ام اين است كه اگر ما توانستيم توليد را در داخل تقويّت كنيم، اگر توانستيم از ظرفيّتهاى داخلى به معناى حقيقى كلمه استفاده كنيم، حلّ مسائل بيرونى آسان خواهد شد؛ حلّ مسئله ى هسته اى آسان خواهد شد. خب، مسئله ى هسته اى به صورت يك گره درآمده؛ اين [مسئله] راه حل هايى دارد، [امّا] آن راه حلها متوقّف به تقويّتِ درونى ما است؛ اگر اين تقويّت در درون انجام بگيرد، آن كار آسان خواهد شد. غير از مسئله ى هسته اى هم سريالهاى ديگرى در انتظار ما است؛ اين جور نيست كه همه ى مسائل ما با غرب، با آمريكا، با صهيونيسم، با گردن كلفتهاى اقتصادى دنيا فقط همين مسئله ى هسته اى باشد؛ اين تنها مسئله ى ما نيست؛ دنباله اش مسائل گوناگون - حقوق بشر و امثاله و امثاله - [هست]؛ حلّ همه ى اين مسائل آسان خواهد شد، نميگويم به خودى خود حل خواهد شد؛ نه، تلاش لازم است امّا حل آن مسائل آسان خواهد شد. اگر چنانچه ما توانستيم اين مسئله ى داخلى را حل كنيم. اين مسئله ى اقتصاد مقاومتى را در قانون برنامه ى ششم كاملاً ببينيد؛ در قانون بودجه ى سال 95 اين را بطور كامل ببينيد.(1)

احتياج به بيرون؛ عاقبت بد محقَّق نشدن «اقتصاد مقاومتى»

اگر اين نشد، يعنى اگرچنانچه ما به اين توان داخلى و درونى خودمان تكيه نكرديم و آن گنجينه را استخراج نكرديم، اين معدن را، كه يك معدن عظيمى است، اگر اين معدن را استخراج نكرديم يا آنچه كه استخراج شده را گذاشتيم خراب بشود و فرو بريزد، آن وقت محتاج بيرون خواهيم بود. احتياج به بيرون هم چيز خيلى خطرناكى است. به مجرّد اينكه احساس كردند شما محتاج هستيد، يك ملّتى محتاج است، فشار مى آورند، فشار را زياد ميكنند، لگد ميزنند، تحقير ميكنند. اين جور

ص: 274


1- . در ديدار نمايندگان مجلس شوراى اسلامى 1394/3/6

نيست كه شما مثلاً به فلان دولت مستكبر بگوييد خيلى خب، ما ديگر با شما كارى نداريم، شما هم با ما كار نداشته باش. قضيّه اين جورى تمام نميشود. ما به شما كار نداريم، اين حرف در مسائل جهانى و بين المللى و معارضه ى قدرتها و صف آرايى جبهه هاى قدرت اصلاً معنى ندارد. بايد جلويش را بگيريم. بايد مانعش بشويد، وَ الّا مى آيد جلو. حرف اين است.(1)

نتايج كوتاه مدّت، ميان مدّت و بلندمدّتِ اقتصاد مقاومتى

يكى از افراد هيئت مذاكره كننده چندى پيش حرف خوبى زد، گفت اگر به توافق هم نرسيديم، آسمان به زمين نمى آيد، دنيا به آخر نميرسد؛ خب، نشود. حرف درستى است. ما آن چنان كه حالا آنها خيال كردند، ضرر نميكنيم؛ تصوّر كردند كه اگر چنانچه چنين بشود، چنان خواهد شد؛ نه، راه حل وجود دارد، راه حل همين اقتصاد مقاومتى است كه ضربه هاى دشمن را اوّل كم اثر ميكند، كاهش ميدهد كه اين مالِ كوتاه مدّت است، در ميان مدّت و بلندمدّت به حركت عظيمِ مردم اوج ميدهد. اقتصاد مقاومتى اين جورى است. آن كسانى كه صاحب نظر در زمينه ى اقتصادند، بعد از آنكه ما اقتصاد مقاومتى را اعلام كرديم، قضاوتشان اين بود. ما راه حل داريم، آنها راه حل ندارند.(2)

*

كار بزرگى شروع شده، اين كار بزرگ را ما ميتوانيم ان شاءالله با همّت، با توكّل به خداى متّعال، قدم به قدم، با شتاب متناسب و لازم پيش ببريم. و جورى هم هست كه به اعتقاد من آثار و نتايج آن بلندمدّت هم نيست؛ برنامه ها برنامه هاى بلندمدّتى است، لكن نتايج آن خيلى زود به دست خواهد آمد ان شاءالله؛ يعنى شروع ثمرات اين كار و احساس عمومىِ مردم براى شيرينى نتايج اين كار ان شاءالله دير و دور از دسترس نيست. ان شاءالله

ص: 275


1- . در ديدار عيدانه جمعى از مسئولان كشور، 1395/1/24
2- . در ديدار اعضاى مجمع عالى بسيج مستضعفين به مناسبت هفته ى بسيج 1393/9/6

اميدواريم در همين دولت، با پيشرفتى كه انجام ميگيرد، با كارى كه انجام ميگيرد، مردم اين را احساس كنند و ثمرات اين حركت عمومى و بزرگ را بچشند.(1)

اميد به فائق آمدن اقتصاد مقاومتى بر تحريمها و ترفندهاى دشمن

واقعيّت ديگر اين است كه همين دشمن، از مقابله ى با ملّت ايران و مقابله ى با نظام اسلامى عاجز است. دليل عجز را اگر بخواهيد، اين است كه چون نميتواند مقابله كند، تحريم را آورده؛ والّا اگر ميتوانست مقابله كند، تحريم چرا؟ دليل بر اينكه تحريم هم فايده ندارد و نداشته است و نخواهد داشت، اين است كه مكرّر تهديد نظامى ميكند. خب، اگر ميتوانستند اينها با شيوه هاى متعارف و معمول دنيا اين انقلاب را از بين ببرند و اين ملّت را به زانو در بياورند، ديگر اين تهديد و اين فشار و اينها لازم نبود. و اين تحريم هم جديد نيست و نشان هم دادند. خوشبختانه امروز با اتّفاق نظرى كه مسئولان محترم دولت، هم رئيس جمهور محترم، هم وزراى مربوط، هم رؤساى دو قوّه ى ديگر، روى مسئله ى اقتصاد مقاومتى كردند - كه جاى تقدير و تشكّر دارد از اينها؛ يعنى واقعاً استقبال كردند از اين فكر؛ كه البتّه خود آنها هم در مجمع تشخيص، در مشورت دهى به اين مسئله سهيم بودند، شريك بودند، بحث كردند روى اين مسئله - خود اين اتّفاق نظر، نشان دهنده ى اين است كه اين تحريمى كه اينها ظالمانه و از روى بغض و عداوت و نفرت بر ملّت ايران تحميل كردند، اثرى نخواهد داشت و ان شاءالله اين اقتصاد مقاومتى فائق خواهد آمد بر ترفندهاى آنها. اين هم يك واقعيّت است.(2)

ص: 276


1- . در جلسه ى تبيين سياستهاى اقتصاد مقاومتى 1392/12/20
2- . در ديدار اعضاى مجلس خبرگان رهبرى 1392/12/15

نشانه ى ديگرى از كارساز نبودن تحريم هاى اقتصادى

و تحريم هم كارساز نيست براى آمريكا؛ اين را هم بدانند و من گمان ميكنم خودشان هم ميدانند. دليل اينكه ما ميگوييم آنها خودشان ميدانند كه تحريم كارساز نيست اين است كه تهديد نظامى را هم چاشنى ميكنند. خب اگر تحريم ميتوانست مقصود شما را برآورده كند، ديگر چرا تهديد نظامى ميكنيد؟ اين نشان ميدهد كه تحريم مقصود آنها را برآورده نميكند، كارساز نيست؛ مجبورند تهديد نظامى هم بكنند كه البتّه اين تهديدهاى نظاميشان، عمل بسيار مشمئزكننده و نفرت انگيزى است؛ پى درپى رئيس جمهورشان، آن يكى شان، آن يكى شان [تهديد نظامى ميكنند]. به جاى تهديد نظامىِ اين و آن، برويد اقتصاد ويران شده ى خودتان را ترميم كنيد؛ برويد كارى كنيد كه دولتتان پانزده روز، شانزده روز تعطيل نشود؛ برويد قرضهايتان را ادا كنيد؛ براى سروسامان دادنِ كار اقتصادى تان فكرى بكنيد.(1)

شمارش برخى نتايج حاصل از حركت انقلابىِ اقتصاد مقاومتى

خب، اين 10 نقطه ى كار(2) كه اگرچنانچه اقدام و عمل بخواهد انجام بگيرد براى اقتصاد مقاومتى، اين 10 كار ميتواند انجام بگيرد. البتّه كارهاى ديگرى هم ميشود انجام داد كه مسئولين نگاه ميكنند و بررسى ميكنند. بنده 10 مورد را اين جورى پيشنهاد ميكنم. اين ميشود جريان انقلاب، اين ميشود حركت انقلابى در كشور، اين ميشود اقتصاد مقاومتى اى كه كشور را نجات خواهد داد. اگر اين كارها را بكنيم، ما ميتوانيم در مقابل آمريكا بِايستيم و تحريمهاى او در ما اثر نكند. ما احتياج نداريم از ارزشهاى خودمان، از خطوط قرمز خودمان، از اصول خودمان صرفِنظر كنيم تا آمريكا نتواند ما را تحريم بكند؛ ما با دنبال كردنِ همين سياست اقتصاد مقاومتى، به معناى

ص: 277


1- . در ديدار پنجاه هزار فرمانده بسيج سراسر كشور 1392/8/29
2- . در ابتداى سال 95 بيان شدند و در فصل ششم آمده است.

عملى مسئله و اقدام عملى موضوع، ميتوانيم كشور را مصونيت سازى كنيم؛ ميتوانيم مصونيّت بدهيم كشور را تا ديگر در مقابل تحريم به خودمان نلرزيم كه ما را تحريم خواهند كرد. خب تحريم بكند؛ اگر اقتصاد مقاومتى شد، تحريم دشمن تأثير قابل توجّهى نخواهد كرد. اين ميشود حركت انقلابى و حركت مؤمنى. آن وقت اگر ما اين كارها را كرديم، مسئولين محترم دولتى آخر سال 95 ميتوانند بيايند گزارش بدهند كه ما اين چند هزار كارگاه و كارخانه و مزرعه و دامدارى و امثال اينها را احيا كرديم. ميتوانند بيايند اينها را بگويند؛ ميتوانند به مردم گزارش بدهند، مردم هم ببينند و حس كنند. وقتى مردم حس كردند، آن وقت اعتماد و اطمينان پيدا ميكنند.(1)

سرعت و موفّقيّت؛ نتيجه ى كارهاى انقلابى در تمام عرصه ها

اگر بتوانيم اين حركت [اقتصاد مقاومتى] را راه بيندازيم، عرض كرديم كه اين جريان، جريان انقلابى است و هم سرعت خواهد داشت، هم موفّقيّت خواهد داشت. ما در هرجايى كه كار انقلابى كرديم، اينها را داريم. ببينيد! كارى كه شهداى هسته اى ما در زمينه هاى هسته اى كه بسيار هم حسّاس است پيشاهنگش بودند، كارى كه شهيد طهرانى مقدّم پيشاهنگش بود، كارى كه شهيد كاظمى(2) در زمينه ى سلول هاى بنيادى پيشاهنگش بود، كارهاى بسيار بزرگى است. در زمينه هاى فرهنگى [هم] كارى كه شهيد آوينى پيشاهنگش بود و در اين اواخر [هم] مرحوم سلحشور - كه اينها پيشروان كار انقلابى در اين كشورند - اينها را بايد ترويج كرد، اينها را بايد تقدير كرد و نام اينها را بايد گرامى داشت. كار انقلابى اين است. اينكه من بارها تكرار ميكنم كه نيروهاى انقلابى را و نيروهاى حزب اللّهى را بايد گرامى بداريم و بايد نگه بداريم، به خاطر اين است؛ كار وقتى با روحيّه ى انقلابى شد، پيشرفت خواهد كرد.(3)

ص: 278


1- . در جمع زائران حرم مطهّر رضوى 1395/1/1
2- . دكتر سعيد كاظمى آشتيانى (رئيس پژوهشكده ى رويان)
3- . در جمع زائران حرم مطهّر رضوى 1395/1/1

پرهيز مسئولين از سختگيرى بر تشكّلهاى موفّقِ انقلابى

يك مطلب ديگرى كه گفته شد، سختگيرى بر تشكّلهاى انقلابى است؛ كه اين را چند نفر از اين جوانهاى عزيز اينجا مطرح كردند، به من هم گزارش شده. من همين جا به مسئولين محترمى كه تشريف دارند - وزراى محترم -(1) ميگويم كه به هيچ وجه نگذاريد افرادى كه كليدهاى كار دستشان است، بر تشكّلهاى انقلابى و تشكّلهاى اسلامى سختگيرى كنند. مطلقاً اجازه ى اين كار داده نشود و فضا را تنگ نكنند؛ بگذارند تشكّلهاى اسلامى و تشكّلهاى انقلابى [كار كنند]. خب، همين حرفهايى كه اينجا زده شد، اينها حرفهاى ما است؛ اينها همان حرفهايى است كه ما بايد بزنيم؛ همان كارهايى است كه ما بايد بكنيم؛ اين جوانها [هم] دارند اين حرفها را ميزنند كه حالا من نقش بسيار مؤثّر گفتن و بازگفتن و بازگفتن اين حرفها از سوى دانشجوها را خواهم گفت؛ بگذاريد اين حرفها را بزنند؛ بگذاريد بيايند كار كنند؛ اجازه بدهيد تشكّلهاى دانشجويى، تشكّلهاى انقلابى و اسلامى - بخصوص روى تشكّلهاى انقلابى من تكيه دارم - دست وبالشان باز باشد، امكانات داشته باشند، محدودشان نكنند.

... فقط هم مسئله ى هسته اى نيست، اين رشته هايى كه شما ميشنويد و در آمارهاى ما ميگويند ما در دنيا جزو 8 كشوريم، جزو 9 كشوريم، جزو 10 كشوريم كه اين پيشرفت را به دست آورديم، اغلب پيشروان اين كارها جوانهاى متديّنند، جوانهاى انقلابى اند؛ هم در قضيّه ى هسته اى اين جور است، هم در نانو اين جور است، هم در خيلى از رشته هاى ديگر تحقيقى كه امروز [وجود دارد]. اينها همه دست بچّه هاى مؤمن، بچّه هاى متديّن، بچّه هاى انقلابى است؛ اينها هستند كه اين كارهاى بزرگ را انجام دادند. ما بچّه ها را از گرايش انقلابى و گرايش اسلامى و دينى و ميل به معنويّت دور كنيم با اين كارهاى غلط؟ اين غلطترين كارها است؛ البتّه هر دو وزير محترم مورد اعتماد من هستند، منتها مراقب

ص: 279


1- . وزير علوم، تحقيقات و فنّاورى (دكتر محمّد فرهادى) و وزير بهداشت، درمان و آموزش پزشكى (دكتر سيّدحسن قاضى زاده هاشمى) در جلسه حضور داشتند.

زيردست هايشان باشند؛ كاملاً مراقب كسانى كه كليد كارهاى اين جورى دست آنها است، باشند؛ بدانند چه كار دارد انجام ميگيرد. اين هم يك نكته بود.(1)

آشكار شدن نياز دنيا به ايران؛ نتيجه ى تكيه بر «اقتصاد مقاومتى»

علاج مقابله ى با اين دشمنى هم فقط يك چيز است و آن، تكيه ى به اقتدار ملّى و به توان داخلى ملّى و مستحكم كردن هرچه بيشترساخت درونىِ كشور [است]. هرچه در اين زمينه ما كار بكنيم، كم است. آن روز هم گفتم(2) ان شاءالله بزودى سياستهاى اقتصاد مقاومتى ابلاغ خواهد شد. علاج مشكلات كشور پيمودن راه اقتصاد مقاومتى است؛ يعنى تكيه به درون. چشم را ندوزيم به دست ديگران؛ ما تواناييم، ما ثروتمنديم، هم ثروت انسانى داريم - نيروى انسانى ما در دنيا كم نظير است، اگر نگوييم بى نظير - [هم] ثروتهاى زيرزمينى؛ ثروتهاى ما فوق العاده است. دنيا به ما احتياج دارد؛ به قدرى كه دنيا به ما احتياج دارد، ما به دنيا احتياج نداريم. امروز دنيا روى كاكُل نفت و گاز ميچرخد؛ ما در دنيا اوّلْكشوريم در همه ى فهرست بلندِ كشورهاى دنيا. اين را من امسال در مشهد گفتم، با توجّه به ذخاير نفت ما و ذخاير گاز ما، ما در دنيا اوّليم. اخيراً مسئولين محترم دولتى براى من گزارش آوردند، ما از لحاظ گاز هم كه دوّم بوديم در دنيا، امروز شديم اوّل. امروز از لحاظ ذخاير گاز كه ما تا چندى پيش - شايد تا يك سال، يك سال و نيم پيش - در رده ى دوّم قرار داشتيم، امروز در رده ى اوّل قرار داريم؛ اين ذخاير ما است، دنيا به اينها احتياج دارد. ديديد يك مقدار لبخندى مشاهده شد، شركتهاى خارجى هجوم آوردند؛ ميخواهند بيايند، تا چه وقت ميتوانند آمريكايى ها روى اين لجبازى خودشان مقاومت كنند؟ اگر چنانچه ما بر

ص: 280


1- . در ديدار جمعى از دانشجويان 1394/4/20
2- . در ديدار فرماندهان و جمعى از كاركنان نيروى هوايى ارتش جمهورى اسلامى ايران 1392/11/19

روى توان خودمان تكيه كنيم، استقامت آنها در هم خواهد شكست؛ اين را بدانند. تا وقتى كه ما چشممان به دست ديگران باشد، دنبال اين باشيم كه كدام مقدار از تحريمها كم شد، كدام مقدار چنين شد، فلان حرف را فلان مسئول آمريكايى گفت يا نگفت - تا وقتى دنبال اين حرفها باشيم - به جايى نميرسيم. ما يك كشور بزرگ هستيم، يك ملّت قوى هستيم، ملّت بافرهنگى هستيم، ملّت بااستعدادى هستيم، ثروت خدادادى هم الى ماشاءالله [داريم]؛ مسئولينمان هم خوشبختانه مسئولين دلسوزى هستند، دلشان ميخواهد كار كنند، ما هم كمكشان ميكنيم، دعايشان هم ميكنيم؛ البتّه اصرار هم ميكنيم كه مسئولين هم به نيروى داخلى تكيه كنند؛ از مسئولين هم ميخواهيم به مردم اعتماد كنند، به نيروى داخلى اعتماد كنند، سعى كنند اين سرچشمه ى فيّاض تمام نشدنى را در داخل، خروشان و فروزان و جوشان كنند؛ اين اگر شد، همه ى درهاى بسته باز خواهد شد. بايد اين جورى حركت كنند، اين جورى عمل كنند.(1)

توان تحريمِ كشورهاى غربى از طرف ايران

ملّت ايران هم ميتواند تحريم كند؛ اين را بگوييم كه اگر بناى بر تحريم باشد، در آينده اين ملّت ايران است كه آنها را تحريم خواهد كرد. بيشترين سهم گاز دنيا در اختيار ما است، مال ملّت ايران است؛ گازى كه يك انرژى بسيار مهم و اثرگذارى است و دنيا به آن احتياج دارد و همين اروپاى بيچاره احتياج به اين گاز دارد، اين گاز در اختيار ما است؛ ايران بيشترين سهم گاز موجود در دنيا را فعلاً - تا حدّ اكتشافات فعلى در ايران - دارد؛ مجموع نفت و گاز را هم كه حساب كنيم، باز بيشترين اندازه ى نفت و گاز بر روى هم را جمهورى اسلامى ايران دارد؛ ما تحريم ميكنيم آنها را در وقتى كه مناسب باشد؛ و جمهورى اسلامى ميتواند اين كار را بكند.(2)

ص: 281


1- . در ديدار مردم آذربايجان 1392/11/28
2- . در ديدار مردم آذربايجان 1393/11/29

كم اهمّيّت شدن ميزان پولهاى بازگشتى؛ فايده ى تحقّق اقتصاد مقاومتى

اگرچنانچه اين [اقتصاد مقاومتى] اتّفاق بيفتد، براى ما هيچ اهمّيّتى ندارد كه آن مقدار پولى كه به ايران برميگردد مثلاً صد ميليارد دلار است يا پنج ميليارد دلار؛ يعنى واقعاً اهمّيّت اين در درجه ى بعد قرار ميگيرد. البتّه آنچه ما از دنيا طلبكاريم، آنچه در دست ديگران داريم - كه تاكنون به نحو ظالمانه اى جلوى آن گرفته ميشده - بايد مورد استفاده ى ما قرار بگيرد، در اين بحثى نيست امّا اهمّيّت تحقّق اقتصاد مقاومتى كه اصلاً هم متوقّف به اين پولهاى خارجىِ به اين شكل و با اين شدّت نيست، بيشتر از همه ى اينها است. به نظر ما اگر بتوانيم اين اقتصاد مقاومتى را با يك برنامه ى عملّيّاتى - نه فقط در زبان - تحقّق ببخشيم و در خارج پياده بكنيم، كارمان بخوبى پيش خواهد رفت و مردم هم به ما كمك خواهند كرد.(1)

ص: 282


1- . در ديدار رئيس و اعضاى مجلس خبرگان رهبرى 1394/6/12

فصل هفتم : مرورى متوالى بر سياستهاى اقتصادى ابلاغ شده

اشاره

ص: 283

ص: 284

1. سياستهاى كلّى «امنيّت اقتصادى»

بسم الله الرّحمن الرّحيم

1 - حمايت از ايجاد ارزش افزوده و سرمايه گذارى و كارآفرينى از راههاى قانونى و مشروع

2 - هدف از امنيّت سرمايه گذارى، ايجاد رفاه عمومى و رونق اقتصادى و زمينه سازى براى عدالت اقتصادى و از بين بردن فقر در كشور است. وضع قوانين و مقرّرات مربوط به ماليات و ديگر امورى كه به آن هدف كمك ميكند، وظيفه ى الزامى دولت و مجلس است.

3 - قوانين و سياستهاى اجرايى و مقرّرات بايد داراى سازگارى و ثبات و شفافيّت و هماهنگى باشند.

4 - نظارت و رسيدگى و قضاوت در مورد جرايم و مسائل اقتصادى بايد دقيق و روشن و تخصصى باشد.

5 - شرايط فعّاليّت اقتصادى (دسترسى به اطلاعات، مشاركت آزادانه ى اشخاص در فعّاليّتهاى اقتصادى و برخوردارى از امتيازات قانونى) براى بخشهاى دولتى، تعاونى و خصوصى، در شرايط عادى بايد يكسان و عادلانه باشد.

سيّد على خامنه اى - 1379/12/20

ص: 285

2. فرمان هشت ماده اى مبارزه با مفاسد اقتصادى به سران قوا

حضرات آقايان رؤساى محترم قواى سه گانه دامت تأييداتهم

تشكيل ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادى و تهيّه طرح مبارزه با فساد كه دو قوّه ى مجريّه و قضائيّه بدان همّت گماشته اند، عزم جدّى مسئولان را به اقدام در اين امر اساسى و حياتى نويد ميدهد. حكومتى كه مفتخر به الگو ساختن نظام علوى است، بايد در همه حال تكليف بزرگ خود را كم كردن فاصله ى طولانى خويش با نظام آرمانى علوى و اسلامى بداند، و اين جهادى از سر اخلاص و همّتى سستى ناپذير ميطلبد. جمهورى اسلامى كه جز خدمت به مردم و افراشتن پرچم عدالت اسلامى، هدف و فلسفه اى ندارد، نبايد در اين راه دچار غفلت شود؛ رفتار قاطع و منصفانه ى علوى را بايد در مدّ نظر داشته باشد؛ و به كمك الهى و حمايت مردمى كه عدالت و انصاف را قدر ميدانند تكيه كند.

نامگذارى امسال به نام مبارك «رفتار علوى» فرصت مناسبى است كه شما برادران عزيز، خط مراقبت از سلامت نظام را كه بحمدالله در سالهاى گذشته همواره در كار بوده، فعّاليّتى تازه نفس و سازمان يافته ببخشيد و با همكارى و اتّحاد، افقها را در برابر چشم اين ملّت نجيب و مؤمن، روشن تر و شفاف تر سازيد.

امروز كشور ما تشنه ى فعّاليّت اقتصادى سالم و ايجاد اشتغال براى جوانان و سرمايه گذارى مطمئن است. و اين همه به فضايى نيازمند است كه در آن، سرمايه گذار و صنعتگر و عنصر فعّال در كشاورزى و مبتكر علمى و جوينده ى كار و همه ى قشرها، از صحّت و سلامت ارتباطات حكومتى و امانت و صداقت متصدّيان امور مالى و اقتصادى مطمئن بوده و احساس امنيّت و آرامش كنند. اگر دست مفسدان و سوء استفاده كنندگان از امكانات حكومتى، قطع نشود، و اگر امتيازطلبان و زياده خواهان پرمدّعا و انحصارجو، طرد نشوند، سرمايه گذار و توليدكننده و اشتغال طلب، همه احساس ناامنى و نوميدى خواهند كرد و كسانى از آنان به استفاده از راه هاى

ص: 286

نامشروع و غيرقانونى تشويق خواهند شد.

خشكانيدن ريشه ى فساد مالى و اقتصادى و عمل قاطع و گره گشا در اين باره، مستلزم اقدام همه جانبه بوسيله ى قواى سه گانه مخصوصاً دو قوّه ى مجريّه و قضائيّه است. قوّه ى مجريّه با نظارتى سازمان يافته و دقيق و بى اغماض، از بروز و رشد فساد مالى در دستگاه ها پيشگيرى كند، و قوّه ى قضائيّه با استفاده از كارشناسان و قضات قاطع و پاكدامن، مجرم و خائن و عناصر آلوده را از سر راه تعالى كشور بردارد. بديهى است كه نقش قوّه ى مقننّه در وضع قوانين كه موجب تسهيل راهكارهاى قانونى است و نيز در ايفاى وظيفه ى نظارت، بسيار مهم و كارساز است.

لازم است نكاتى را به حضرات آقايان و ديگر دست اندركاران كشور كه ميتوانند در مبارزه با فساد مالى ايفا نقش كنند، تذكر دهم:

1 - با آغاز مبارزه ى جدّى با فساد اقتصادى و مالى، يقيناً زمزمه ها و بتدريج فريادها و نعره هاى مخالفت با آن بلند خواهد شد. اين مخالفتها بلندمدّتاً از سوى كسانى خواهد بود كه از اين اقدام بزرگ متضرر ميشوند و طبيعى است بددلانى كه با سعادت ملّت و كشور مخالفند يا ساده دلانى كه از القائات آنان تأثير پذيرفته اند با آنان همصدا شوند. اين مخالفتها نبايد در عزم راسخ شما ترديد بيفكند. به مسئولان خيرخواه در قواى سه گانه بياموزيد كه تسامح در مبارزه با فساد، بنوعى همدستى با فاسدان و مفسدان است. اعتماد عمومى به دستگاههاى دولتى و قضائى در گرو آن است كه اين دستگاه ها در برخورد با مجرم و متخلف قاطعيّت و عدم تزلزل خود را نشان دهند.

2 - ممكن است كسانى بخطا تصوّر كنند كه مبارزه با مفسدان و سوء استفاده كنندگان از ثروتهاى ملّى، موجب ناامنى اقتصادى و فرار سرمايه ها است. به اين اشخاص تفهيم كنيد كه بعكس، اين مبارزه موجب امنيّت فضاى اقتصادى و اطمينان كسانى است كه ميخواهند فعّاليّت سالم اقتصادى داشته باشند. توليدكنندگان اين كشور، خود نخستين قربانيان فساد مالى و اقتصاد ناسالم اند.

ص: 287

3 - كار مبارزه با فساد را چه در دولت و چه در قوّه ى قضائيّه به افراد مطمئن و برخوردار از سلامت و امانت بسپاريد. دستى كه ميخواهد با ناپاكى دربيفتد بايد خود پاك باشد، و كسانى كه ميخواهند در راه اصلاح عمل كنند بايد خود برخوردار از صلاح باشند.

4 - ضربه ى عدالت بايد قاطع ولى درعين حال دقيق و ظريف باشد. متّهم كردن بى گناهان، يا معامله ى يكسان ميان خيانت و اشتباه، يا يكسان گرفتن گناهان كوچك با گناهان بزرگ جايز نيست. مديران درستكار و صالح و خدمتگزار كه بيگمان، اكثريّت كارگزاران در قواى سه گانه كشور را تشكيل ميدهند نبايد مورد سوءظن و در معرض اهانت قرار گيرند و يا احساس ناامنى كنند. چه نيكو است كه تشويق صالحان و خدمتگزاران نيز در كنار مقابله با فساد و مفسد، وظيفه اى مهم شناخته شود.

5 - بخشهاى مختلف نظارتى در سه قوه از قبيل سازمان بازرسى كل كشور، ديوان محاسبات و وزارت اطّلاعات بايد با همكارى صميمانه، نقاط دچار آسيب در گردش مالى و اقتصادى كشور را بدرستى شناسايى كنند و محاكم قضائى و نيز مسئولان آسيب زدايى در هر مورد را يارى رسانند.

6 - وزارت اطّلاعات موظّف است در چهارچوب وظائف قانونى خود، نقاط آسيب پذير در فعّاليّتهاى اقتصادى دولتىِ كلان مانند: معاملات و قراردادهاى خارجى، و سرمايه گذارى هاى بزرگ، طرحهاى ملّى، و نيز مراكز مهم تصميم گيرى اقتصادى و پولى كشور را پوشش اطّلاعاتى دهد و به دولت و دستگاه قضائى در تحقّق سلامت اقتصادى يارى رساند و بطور منظّم به رئيس جمهور گزارش دهد.

7 - در امر مبارزه با فساد نبايد هيچ تبعيضى ديده شود. هيچكس و هيچ نهاد و دستگاهى نبايد استثنا شود. هيچ شخص يا نهادى نميتواند با عذر انتساب به اين جانب يا ديگر مسئولان كشور، خود را از حساب كشى معاف بشمارد. با فساد در هر جا و هر مسند بايد برخورد يكسان صورت گيرد.

ص: 288

8 - با اين امر مهم و حياتى نبايد بگونه ى شعارى و تبليغاتى و تظاهرگونه رفتار شود. بجاى تبليغات بايد آثار و بركات عمل، مشهود گردد. به دست اندركاران اين مهم تأكيد كنيد كه بجاى پرداختن به ريشه ها و ام الفسادها به سراغ ضعفا و خطاهاى كوچك نروند و نقاط اصلى را رها نكنند. هرگونه اطّلاع رسانى به افكار عمومى كه البتّه در جاى خود لازم است، بايد به دور از اظهارات نسنجيده و تبليغات گونه بوده و حفظ آرامش و اطمينان افكار عمومى را در نظر داشته باشد.

از خداوند متّعال اخلاص و جِدّ و توفيق را براى خود و شما و همه ى مسئولان اين امور، مسئلت ميكنم و اميدوارم اين اقدام مورد رضاى حضرت بقية الله الاعظم روحى فداه قرار گرفته، گام بلندى به سوى رفاه و آسايش عمومى را تدارك كند.

والسّلام عليكم

سيّدعلى خامنه اى - 1380/2/10

3. سياستهاى راهبردى اصل چهل و چهار قانون اساسى

اشاره

بسم الله الرّحمن الرّحيم

بند ج سياستهاى كلّى اصل چهل و چهار قانون اساسى ج. ا. ا:

با توجّه به ضرورت شتاب گرفتن رشد و توسعه ى اقتصادى كشور مبتنى بر اجراى عدالت اجتماعى و فقرزدايى در چهارچوب چشم انداز بيست ساله ى كشور

* تغيير نقش دولت از مالكيّت و مديريّت مستقيم بنگاه به سياستگذارى و هدايت و نظارت

* توانمندسازى بخشهاى خصوصى و تعاونى در اقتصاد و حمايت از آن جهت رقابت كالاها در بازارهاى بين المللى

* آماده سازى بنگاه هاى داخلى جهت مواجهه ى هوشمندانه با قواعد

ص: 289

تجارت جهانى در يك فرايند تدريجى و هدفمند

* توسعه ى سرمايه ى انسانى دانش پايه و متخصّص

* توسعه و ارتقاى استانداردهاى ملّى و انطباق نظامهاى ارزيابى كيفيّت با استانداردهاى بين المللى

* جهت گيرى خصوصى سازى در راستاى افزايش كارايى و رقابت پذيرى و گسترش مالكيّت عمومى و بنا بر پيشنهاد مجمع تشخيص مصلحت نظام بند ج سياستهاى كلّى اصل چهل و چهار قانون اساسى ج. ا. ا. مطابق بند يك اصل صد و ده ابلاغ ميگردد.

واگذارى هشتاد درصد از سهام بنگاه هاى دولتى مشمول صدر اصل 44 به بخشهاى خصوصى شركتهاى تعاونى سهامى عام و بنگاه هاى عمومى غيردولتى به شرح ذيل مجاز است:

1 - بنگاه هاى دولتى كه در زمينه ى معادن بزرگ، صنايع بزرگ و صنايع مادر (از جمله صنايع بزرگ پايين دستى نفت و گاز) فعّال هستند به استثناى شركت ملّى نفت ايران و شركتهاى استخراج و توليد نفت خام و گاز

2 - بانكهاى دولتى به استثناى بانك مركزى ج. ا. ا.، بانك ملّى ايران، بانك سپه، بانك صنعت و معدن، بانك كشاورزى، بانك مسكن و بانك توسعه صادرات

3 - شركتهاى بيمه ى دولتى به استثناى بيمه ى مركزى و بيمه ى ايران

4 - شركتهاى هواپيمايى و كشتيرانى به استثناى سازمان هواپيمايى كشورى و سازمان بنادر و كشتيرانى

5 - بنگاه هاى تأمين نيرو به استثناى شبكه هاى اصلى انتقال برق

6 - بنگاه هاى پستى و مخابراتى به استثناى شبكه هاى مادر مخابراتى، امور واگذارى فركانس و شبكه هاى اصلى تجزيه و مبادلات و مديريّت توزيع خدمات پايه ى پستى

7 - صنايع وابسته به نيروهاى مسلّح به استثناى توليدات دفاعى و امنيّتى ضرورى به تشخيص فرمانده كل قوا

ص: 290

الزامات واگذارى

الف) قيمت گذارى سهام از طريق بازار بورس انجام شود.

ب) فراخوان عمومى با اطّلاع رسانى مناسب جهت ترغيب و تشويق عموم به مشاركت و جلوگيرى از ايجاد انحصار و رانت اطّلاعاتى صورت پذيرد.

ج) جهت تضمين بازدهى مناسب سهام شركتهاى مشمول واگذارى اصلاحات لازم در خصوص بازار، قيمت گذارى محصولات و مديريّت مناسب بر اساس قانون تجارت انجام گردد.

د) واگذارى سهام شركتهاى مشمول طرح در قالب شركتهاى مادر تخصصى و شركتهاى زيرمجموعه با كارشناسى همه جانبه صورت گيرد.

ه -) به منظور اصلاح مديريّت و افزايش بهره ورى بنگاه هاى مشمول واگذارى با استفاده از ظرفيّتهاى مديريّتى كشور اقدامات لازم جهت جذب مديران با تجربه، متخصّص و كارآمد انجام پذيرد.

فروش اقساطى حدّاكثر پنج درصد از سهام شركتهاى مشمول بند ج به مديران و كاركنان شركتهاى فوق مجاز است.

و) با توجّه به ابلاغ بند ج سياستهاى كلّى اصل چهل و چهار و تغيير وظايف حاكميّتى، دولت موظّف است نقش جديد خود در سياستگذارى، هدايت و نظارت بر اقتصاد ملّى را تدوين و اجرا نمايد.

ى) تخصيص درصدى از منابع واگذارى جهت حوزه هاى نوين با فناورى پيشرفته در راستاى وظايف حاكميّتى مجاز است.

سيّدعلى خامنه اى - 1385/4/10

4. سياست هاى كلّى برنامه ى پنجم توسعه (بخش اقتصادى)

امور اقتصادى

الف) رشد مناسب اقتصادى با تأكيد بر:

ص: 291

21 - تحقّق رشد مستمر و پرشتاب اقتصادى به ميزان حدّاقل 8 نرخ رشد ساليانه توليد ناخالص داخلى با:

21-1 - توسعه ى سرمايه گذارى از طريق كاهش شكاف پس انداز - سرمايه گذارى با حفظ نسبت پس انداز به توليد ناخالص داخلى حدّاقل در سطح 40 درصد و جذب منابع و سرمايه هاى خارجى

21-2 - ارتقاى سهم بهره ورى در رشد اقتصادى به يك سوّم در پايان برنامه

21-3 - بهبود فضاى كسب و كار كشور با تأكيد بر ثبات محيط اقتصاد كلان، فراهم آوردن زيرساختهاى ارتباطى، اطّلاعاتى، حقوقى، علمى و فنّاورى مورد نياز، كاهش خطرپذيرى هاى كلان اقتصادى، ارائه مستمر آمار و اطّلاعات به صورت شفاف و منظّم به جامعه

21-4 - تقويّت و توسعه نظام استاندارد ملّى

22 - تغيير نگاه به نفت و گاز و درآمدهاى حاصل از آن، از منبع تأمين بودجه عمومى به «منابع و سرمايه هاى زاينده اقتصادى» و ايجاد صندوق توسعه ملّى با تصويب اساسنامه آن در مجلس شوراى اسلامى در سال اوّل برنامه پنجم و برنامه ريزى براى استفاده از مزيّت نسبى نفت و گاز در زنجيره ى صنعتى و خدماتى و پايين دستى وابسته بدان با رعايت:

22-1 - واريز سالانه حدّاقل 20 درصد از منابع حاصل از صادرات نفت و گاز و فرآورده هاى نفتى به صندوق توسعه ملّى

22-2 - ارائه ى تسهيلات از منابع صندوق توسعه ملّى به بخشهاى خصوصى، تعاونى و عمومى غيردولتى با هدف توليد و توسعه ى سرمايه گذارى در داخل و خارج كشور با در نظر گرفتن شرايط رقابتى و بازدهى مناسب اقتصادى

22-3 - قطع وابستگى هزينه هاى جارى دولت به درآمدهاى نفت و گاز تا پايان برنامه

ص: 292

23 - اصلاح ساختار نظام بانكى با اجراى كامل و روزآمد قانون بانكدارى بدون ربا و نهادينه كردن نظامهاى قرض الحسنه، تأمين اعتبارات خرد و اعتبارات لازم براى سرمايه گذارى هاى بزرگ

24 - ارتقاى كمى و كيفى بازارهاى مالى (سرمايه، پول و بيمه) با تأكيد بر كارايى، شفافيّت و سلامت

25 - تحقّق سياستهاى كلّى اصل 44 قانون اساسى و الزامات مربوط به هريك از بندها با تأكيد بر:

25-1 - حمايت از شكل گيرى بازارهاى رقابتى

25-2 - ايجاد ساختارهاى مناسب براى ايفاى وظايف حاكميّتى (سياست گذارى، هدايت و نظارت)

25-3 - تنظيم سياستهاى تشويقى در جهت تبديل فعّاليّتهاى غير متشكل (نهاد خانوار) به فعّاليّتهاى واحدهاى حقوقى

25-4 - ايجاد بازار رقابتى براى ارائه ى خدمات بيمه درمانى

26 - توجّه به ارزش اقتصادى، امنيّتى، سياسى و زيست محيطى آب با تسريع در استحصال، عرضه، نگهدارى و مصرف آن و مهار آبهايى كه از كشور خارج مى شود با اولويّت استفاده از منابع آبهاى مشترك

27 - سرمايه گذارى در استحصال و استخراج گاز و نفت و معادن مشترك با كشورهاى همسايه با رعايت سياستهاى كلّى اصل 44 قانون اساسى

28 - حفظ ذخاير راهبردى ارزى به مقدارى كه اطمينان از تأمين نيازهاى اساسى كشور در بلندمدّت معيّن (بر اساس مصوّبه شوراى عالى امنيّت ملّى) حاصل گردد.

29 - تأكيد بر راهبرد توسعه ى صادرات، به ويژه در بخش خدمات با فنّاورى بالا به نحوى كه كسرى تراز بازرگانى بدون نفت كاهش يافته و توازن در تجارت خدمات ايجاد گردد.

30 - گسترش همه جانبه ى همكارى با كشورهاى منطقه جنوب غربى آسيا در تجارت، سرمايه گذارى و فنّاورى

ص: 293

31 - ارتقا و هماهنگى ميان اهداف توسعه اى: آموزش، بهداشت و اشتغال به طورى كه در پايان برنامه پنجم، شاخص توسعه ى انسانى به سطح كشورهاى با توسعه ى انسانى بالا برسد.

32 - تبديل نظام بودجه ريزى كشور به بودجه ريزى عمليّاتى

33 - برقرارى ارتباط كمى و كيفى ميان برنامه پنج ساله و بودجه هاى ساليانه با سند چشم انداز با رعايت شفافيّت و قابليّت نظارت

ب) گسترش عدالت اجتماعى با:

34 - تنظيم همه ى فعّاليّتهاى مربوط به رشد و توسعه ى اقتصادى بر پايه ى عدالت اجتماعى و كاهش فاصله ميان درآمدهاى طبقات و رفع محروميّت از قشرهاى كم درآمد با تأكيد بر موارد زير:

34-1 - جبران نابرابرى هاى غيرموجّه درآمدى از طريق سياستهاى مالياتى، اعطاى يارانه هاى هدفمند و سازوكارهاى بيمه اى

34-2 - تكميل بانك اطلاعات مربوط به اقشار دو دهك پايين درآمدى و بهنگام كردن مداوم آن

34-3 - هدفمند كردن يارانه هاى آشكار و اجراى تدريجى هدفمند كردن يارانه هاى غير آشكار

34-4 - تأمين برخوردارى آحاد جامعه از اطّلاعات اقتصادى

35 - اقدامات لازم براى جبران عقب ماندگى هاى حاصل از دورانهاى تاريخى گذشته با تأكيد بر:

35-1 - ارتقاى سطح درآمد و زندگى روستاييان و كشاورزان با تهيّه ى طرحهاى توسعه ى روستايى، گسترش كشاورزى صنعتى، صنايع روستايى و خدمات نوين و اصلاح نظام قيمت گذارى محصولات كشاورزى

35-2 - گسترش فعّاليّتهاى اقتصادى در مناطق مرزى و سواحل جنوبى و جزاير با استفاده از ظرفيّتهاى بازرگانى خارجى كشور

35-3 - كاهش فاصله دو دهك بالا و پايين درآمدى جامعه به طورى كه

ص: 294

ضريب جينى به حدّاكثر 35/0 در پايان برنامه برسد.

35-4 - انجام اقدامات ضرورى براى رساندن نرخ بيكارى در كشور به 7 درصد

35-5 - تأمين بيمه فراگير و كارآمد و گسترش كمى و كيفى نظام تأمين اجتماعى و خدمات بيمه درمانى

35-6 - توسعه ى نظامهاى پيشگيرى از آسيبهاى فردى و اجتماعى

35-7 - حمايت از اقشار محروم و زنان سرپرست خانوار

35-8 - توسعه ى بخش تعاون با هدف توانمندسازى اقشار متوسّط و كم درآمد جامعه به نحوى كه تا پايان برنامه پنجم سهم تعاون به 25 درصد برسد.

سيّدعلى خامنه اى - 21/10/1387

5. سياستهاى كلّى اصلاح الگوى مصرف

اشاره

بسم الله الرّحمن الرّحيم

سياستهاى كلّى اصلاح الگوى مصرف

1 - اصلاح فرهنگ مصرف فردى، اجتماعى و سازمانى، ترويج فرهنگ صرفه جويى و قناعت و مقابله با اسراف، تبذير، تجمل گرايى و مصرف كالاى خارجى با استفاده از ظرفيّتهاى فرهنگى، آموزشى و هنرى و رسانه ها بويژه رسانه ى ملّى

2 - آموزش همگانى الگوى مصرف مطلوب

3 - توسعه و ترويج فرهنگ بهره ورى با ارائه و تشويق الگوهاى موفّق در اين زمينه و با تأكيد بر شاخصهاى كارآمدى، مسئوليّت پذيرى، انضباط و رضايتمندى

4 - آموزش اصول و روشهاى بهينه سازى مصرف در كليّه ى پايه هاى آموزش عمومى و آموزشهاى تخصّصى دانشگاهى

ص: 295

5 - پيشگامى دولت، شركتهاى دولتى و نهادهاى عمومى در رعايت الگوى مصرف

6 - مقابله با ترويج فرهنگ مصرف گرايى و ابراز حسّاسيّت عملى نسبت به محصولات و مظاهر فرهنگى مروّج اسراف و تجمل گرايى

7 - صرفه جويى در مصرف انرژى با اعمال مجموعه اى متعادل از اقدامات قيمتى و غيرقيمتى به منظور كاهش مستمر «شاخص شدّت انرژى» كشور به حدّاقل دو سوّم ميزان كنونى تا پايان برنامه پنجم توسعه و به حدّاقل يك دوّم ميزان كنونى تا پايان برنامه

ششم توسعه با تأكيد بر سياستهاى زير:

- اولويّت دادن به افزايش بهره ورى در توليد، انتقال و مصرف انرژى در ايجاد ظرفيّتهاى جديد توليد انرژى

- انجام مطالعات جامع و يكپارچه سامانه انرژى كشور به منظور بهينه سازى عرضه و مصرف انرژى

- تدوين برنامه ى ملّى بهره ورى انرژى و اعمال سياستهاى تشويقى نظير حمايت مالى و فراهم كردن تسهيلات بانكى براى اجراى طرحهاى بهينه سازى مصرف و عرضه ى انرژى و شكل گيرى نهادهاى مردمى و خصوصى براى ارتقاى كارايى انرژى

- پايش شاخصهاى كلان انرژى با ساز و كار مناسب

- بازنگرى و تصويب قوانين و مقرّرات مربوط به عرضه و مصرف انرژى، تدوين و اعمال استانداردهاى اجبارى ملّى براى توليد و واردات كليّه ى وسايل و تجهيزات انرژى بر و تقويّت نظام نظارت بر حسن اجراى آنها و الزام توليدكنندگان به اصلاح فرآيندهاى توليدى انرژى بر

- اصلاح و تقويّت ساختار حمل و نقل عمومى با تأكيد بر راه آهن درون شهرى و برون شهرى به منظور فراهم كردن امكان استفاده سهل و ارزان از وسايل حمل ونقل عمومى

- افزايش بازدهى نيروگاه ها، متنوع سازى منابع توليد برق و افزايش سهم

ص: 296

انرژى هاى تجديدپذير و نوين

- گسترش توليد برق از نيروگاه هاى توليد پراكنده، كوچك مقياس و پربازده برق و توليد همزمان برق و حرارت

- بهبود روشهاى انتقال حاملهاى انرژى از جمله حدّاكثرسازى انتقال فرآورده هاى نفتى از طريق خط لوله و راه آهن

8 - ارتقاى بهره ورى و نهادينه شدن مصرف بهينه آب در تمام بخشها به ويژه بخش كشاورزى در چهارچوب سياستهاى زير:

- طراحى، تدوين و اجراى سند ملّى الگوى مصرف آب در بخشهاى مختلف و بهنگام سازى آن

- اعمال سياستهاى تشويقى و حمايتى از طرحهاى بهينه سازى استحصال، نگهدارى و مصرف آب

- تدوين و اعمال استانداردها و ضوابط لازم براى كاهش ضايعات آب، پايش كيفيّت منابع آب و جلوگيرى از آلودگى آبها

- اصلاح الگوى كشت و اعمال شيوه هاى آبيارى كارآ بلندمدّت تر، ايجاد سامانه هاى بهينه تأمين و توزيع آب شرب و بهينه سازى تخصيص و مصرف آب در بخش توليد بر اساس ارزش راهبردى و اقتصادى بيشتر

- برنامه ريزى براى استفاده مجدّد و بازچرخانى آب

- تدوين و اجراى برنامه هاى عمليّاتى مناسب براى ايجاد تعادل بين منابع و مصارف آب به ويژه در سفره هاى زيرزمينى داراى تراز منفى و اعمال مديريّت خشكسالى و سيل، سازگار با شرايط اقليمى

9 - اصلاح الگوى مصرف نان كشور از طريق ارتقا و بهبود شرايط و كيفيّت فرآيندهاى «توليد و تبديل گندم به نان» و «مصرف نان» در چهارچوب سياستهاى زير:

- تمركز در سياستگذارى، هدايت و نظارت و تعيين دستگاه متولّى تنظيم بازار نان

ص: 297

- اعمال سياستهاى حمايتى و تشويقى براى ارتقاى سطح بهداشتى مراكز توليد نان و استفاده از نيروى انسانى ماهر و آموزش ديده در فرآيند توليد نان

- حفظ ذخيره ى استراتژيك گندم

- تنظيم مبادلات تجارى بازار گندم و آرد با هدف تنظيم بازار داخلى

- اصلاح ساختار توليد و بهبود فرآيند و توسعه ى توليد انواع نانهاى با كيفيّت، بهداشتى و متناسب با ذائقه و فرهنگ مردم از طريق تدوين و اعمال استانداردها و روشهاى تجربه شده و اصول صحيح توليد گندم، آرد و خمير و پخت نان

10 - ارتقاى بهره ورى در چهارچوب سياستهاى زير:

- تحوّل رويكرد تحقّق درآمد ملّى به سمت اتّكاى هرچه بيشتر به منافع حاصل از كسب و كار جامعه

- افزايش بهره ورى با تأكيد بر استقرار نظام تسهيم منافع حاصل از بهره ورى از طريق:

- حدّاكثرسازى ارزش افزوده و منافع ناشى از سرمايه هاى انسانى، اجتماعى و مادى با تأكيد بر اقتصاد دانش پايه

- استقرار ساز و كارهاى انگيزشى در نظام پرداختها در بخش عمومى و بنگاهى

- استقرار بودجه ريزى عمليّاتى و بهبود فرآيند تخصيص منابع كشور بر اساس منافع اقتصادى و اجتماعى

- اصلاح ساختارهاى ارزيابى و ارزشيابى، اتّخاذ رويكرد نتيجه گرا و اجراى حسابرسى عملكرد در دستگاه هاى دولتى

- اصلاح قوانين و مقرّرات، روشها، ابزارها و فرآيندهاى اجرايى

- اولويّت توانمندسازى نيروى كار در كليّه ى برنامه هاى حمايتى

سيّدعلى خامنه اى - 1389/4/15

ص: 298

6. سياستهاى كلّى نظام در امور «تشويق سرمايه گذارى»

بسم الله الرّحمن الرّحيم

1 - حمايت از مالكيّت و كليّه ى حقوق ناشى از آن، از جمله مالكيّت معنوى

2 - تقويّت و حمايت از توسعه ى سرمايه گذارى بخش خصوصى و تعاونى در فعّاليّتهاى اقتصادى كشور برابر با سياستهاى ابلاغى اصل 44 قانون اساسى

3 - تنظيم سياستهاى پولى، مالى و ارزى با هدف دستيابى به ثبات اقتصادى و مهار نوسانات و تقويّت توليد ملّى

4 - افزايش بهره ورى اقتصاد كشور با اصلاحات و اقدامات لازم به ويژه اصلاحات ساختارى و مديريّتى و كاهش هزينه هاى مبادله و رفع موانع

5 - افزايش توان رقابت اقتصادى در داخل و صحنه هاى بين المللى از طريق لغو انحصارات غيرضرور و تقويّت ساختار رقابتى و زيرساختهاى لازم و حمايت از كارآفرينى و ارتقاى خلاقيّت و نوآورى

6 - اصلاح نظام مالياتى در جهت تقويّت سرمايه گذارى از طريق ثبات مالياتها، شفافيّت درآمدها، صراحت در مقرّرات و منطقى كردن معافيّتها

7 - تجهيز پس انداز ملّى، تقويّت نظام پولى و هدايت بازارهاى پول و سرمايه در جهت حمايت از سرمايه گذارى

8 - توجّه به كسب دانش فنّى، دسترسى به بازارهاى بين المللى، رشد اقتصادى، توسعه ى اشتغال و ارتقاى مديريّت و بهره ورى، در جذب سرمايه گذارى خارجى، با اولويّت سرمايه گذارى مستقيم و بلندمدّت

9 - تنظيم فعّاليّت مجاز سرمايه گذارى خارجى در بورس اوراق بهادار به نحوى كه ثبات و تعادل بازارهاى مالى و ارزى حفظ شود.

10 - سازماندهى رفتار تقنينى، ادارى، قضائى، بازرسى، نظارت، حسابرسى و تخصصى كردن امور در جهت حمايت از سرمايه گذارى و توليد

ص: 299

11 - توانمندسازى بخشهاى خصوصى و تعاونى بر ايفاى فعّاليّتهاى گسترده و اداره ى بنگاه هاى اقتصادى بزرگ.

سيّدعلى خامنه اى - 1389/11/29

7. سياستهاى كلّى اشتغال

اشاره

بسم الله الرّحمن الرّحيم

سياستهاى كلّى اشتغال

1 - ترويج و تقويّت فرهنگ كار، توليد، كارآفرينى و استفاده از توليدات داخلى به عنوان ارزش اسلامى و ملّى با بهره گيرى از نظام آموزشى و تبليغى كشور

2 - آموزش نيروى انسانى متخصّص، ماهر و كارآمد متناسب با نيازهاى بازار كار (فعلى و آتى) و ارتقاى توان كارآفرينى با مسئوليّت نظام آموزشى كشور (آموزش و پرورش، آموزش فنى و حرفه اى و آموزش عالى) و توأم كردن آموزش و مهارت و جلب همكارى بنگاه هاى اقتصادى جهت استفاده از ظرفيّت آنها

3 - ايجاد فرصتهاى شغلى پايدار با تأكيد بر استفاده از توسعه ى فنّاورى و اقتصاد دانش بنيان و آينده نگرى نسبت به تحوّلات آنها در سطح ملّى و جهانى

4 - ايجاد نظام جامع اطّلاعات بازار كار

5 - بهبود محيط كسب و كار و ارتقاى شاخصهاى آن (محيط سياسى، فرهنگى و قضائى و محيط اقتصاد كلان، بازار كار، مالياتها و زيرساختها) و حمايت از بخشهاى خصوصى و تعاونى و رقابت از راه اصلاح قوانين، مقرّرات و رويّه هاى ذيربط در چهارچوب قانون اساسى جمهورى اسلامى ايران

6 - جذب فنّاورى، سرمايه و منابع مالى، مبادله نيروى كار و دسترسى به

ص: 300

بازارهاى خارجى كالا و خدمات از طريق تعامل مؤثّر و سازنده با كشورها، سازمانها و ترتيبات منطقه اى و جهانى

7 - هماهنگ سازى و پايدارى سياستهاى پولى، مالى، ارزى و تجارى و تنظيم بازارهاى اقتصادى در جهت كاهش نرخ بيكارى توأم با ارتقاى بهره ورى عوامل توليد و افزايش توليد

8 - توجّه بيشتر در پرداخت يارانه ها به حمايت از سرمايه گذارى، توليد و اشتغال مولّد در بخشهاى خصوصى و تعاونى

9 - گسترش و استفاده ى بهينه از ظرفيّتهاى اقتصادى داراى مزيّت مانند: گردشگرى و حق گذر (ترانزيت)

10 - حمايت از تأسيس و توسعه ى صندوقهاى شراكت در سرمايه براى تجارى سازى ايده ها و پشتيبانى از شركتهاى نوپا، كوچك و نوآور

11 - برقرارى حمايتهاى مؤثّر از بيكاران براى افزايش توانمندى هاى آنان در جهت دسترسى آنها به اشتغال پايدار

12 - توجّه ويژه به كاهش نرخ بيكارى استانهاى بالاتر از متوسّط كشور

13 - رعايت تناسب بين افزايش دستمزدها و بهره ورى نيروى كار

سيّدعلى خامنه اى - 1390/4/28

8. سياستهاى كلّى توليد ملّى، حمايت از كار و سرمايه ى ايرانى

اشاره

بسم الله الرّحمن الرّحيم

سياستهاى كلّى توليد ملّى، حمايت از كار و سرمايه ى ايرانى

1 - بالا بردن قدرت رقابت و افزايش بهره ورى عوامل توليد با:

- اصلاح و بازسازى ساختار توليد ملّى

- كاهش هزينه ها و بهبود كيفيّت توليد

- اتّخاذ انواع تدابير تشويقى و تنبيهى

- بهينه سازى تعامل عوامل توليد

ص: 301

2 - هدايت و تقويّت تحقيق و توسعه و نوآورى ها و زيربناهاى آنها و بهره گيرى از آنها، با هدف:

- ارتقاى كيفى و افزايش كمّى توليد ملّى

- بالا بردن درجه ى ساخت داخل تا محصول نهايى

- حمايت از تجارى سازى فنّاورى محصول و بهره گيرى از جذب و انتقال دانش فنّى و فنّاورى هاى روز و ايجاد نظام ملّى نوآورى

3 - گسترش اقتصاد دانش بنيان با تأكيد بر توسعه ى مؤلّفه هاى اصلى آن، از جمله: زيرساختهاى ارتباطى، زمينه هاى تسهيل تبديل دستاوردهاى پژوهش به فنّاورى و گسترش كاربرد آن، حمايت قانونى از حقوق اشخاص حقيقى و حقوقى و مرتبط كردن بخشهاى علمى و پژوهشى با بخشهاى توليدى كشور

4 - حمايت از توليد محصولات با ماهيّت راهبردى مورد نياز مصارف عمومى يا بخش توليد كشور

5 - تكميل زنجيره ى توليد از مواد خام تا محصولات نهايى با رعايت اصل رقابت پذيرى و فاصله گرفتن از خام فروشى در بازه ى زمانى معيّن

6 - حمايت از توليد محصولاتى كه عرضه ى رقابتى آنها با خالص ارزآورى مثبت يا خالص ارزبرى منفى همراه باشد.

7 - مديريّت منابع ارزى با تأكيد بر تأمين نيازهاى توليد ملّى و كارآفرينى و ثبات ارزش پول ملّى

8 - بهبود فضاى كسب و كار با هدف افزايش توليد ملّى و اصلاح زمينه هاى فرهنگى، قانونى، اجرايى و ادارى

9 - افزايش سهم بخشهاى تعاونى و خصوصى در توليد ملّى از طريق:

- تقويّت انگيزه و عزم ملّى و تأكيد و تسريع در اجراى كامل سياستهاى كلّى اصل چهل و چهار، رعايت انضباط مالى و بودجه اى دولت

- رفع تبعيض بين بخش دولتى و بخشهاى خصوصى و تعاونى

ص: 302

- ساماندهى و حمايت از بنگاه هاى كوچك و متوسّط در جهت كارآمدسازى آنها

10 - تنظيم نقش نهادهاى عمومىِ غير دولتىِ اقتصادى در جهت توليد ملّى

11 - شفاف سازى و بهنگام سازى آمار و اطّلاعات و تسهيل دسترسى به آن و اطّلاع رسانى در مورد ابعاد و فرصتهاى سرمايه گذاران و سرمايه گذارى در رشته هاى مختلف و مقابله ى جدّى با استفاده از هرگونه دسترسى اطّلاعاتى ويژه

12 - توانمندسازى و ارتقاى بهره ورى نيروى كار با افزايش انگيزه، مهارت و خلاقيّت و ايجاد تناسب بين مراكز آموزشى و پژوهشى با نيازهاى بازار كار

13 - بسترسازى و ساماندهى اشتغال و حركت نيروى كار ايرانى در سطح ملّى، منطقه اى و جهانى

14 - ارتقاى سرمايه هاى انسانى، طبيعى، اجتماعى و فيزيكى با تأكيد بر توسعه ى نهادهاى مردمى براى رشد توليد ملّى

15 - توسعه ى فرهنگ حمايت از سرمايه، كار، كالاها و خدمات ايرانى و استفاده از نظرات متخصّصان و صاحب نظران در تصميمات اقتصادى

16 - جلوگيرى از اتلاف و راكد ماندن سرمايه هاى فيزيكى و انسانى ايرانى با تأكيد بر ايجاد و توسعه ى خدمات فنّى و مشاوره اى فرابنگاهى و ارتقاى بازده اقتصادى اين سرمايه ها در بخشهاى مختلف اقتصادى

17 - گسترش تنوّع ابزارهاى سرمايه گذارى در بازار سرمايه و تكميل ساختارهاى آن و اعمال سياستهاى تشويقى براى حضور عموم مردم و سرمايه گذاران داخلى و بين المللى به ويژه منطقه اى در بازار سرمايه

18 - حمايت از محقّقان و سرمايه گذاران و تشويق ورود سرمايه هاى ايرانى به حوزه هاى سرمايه گذارى خطرپذير متضمن تحقيق و توسعه با

ص: 303

تأسيس صندوقهاى شراكت يا ضمانت براى سرمايه گذارى در اين حوزه

19 - كارآمدسازى مديريّت منابع موجود در صندوق توسعه ى ملّى در جهت بهينه سازى و هم افزايى ظرفيّتهاى توليدى و ارتقاى كيفى كار و سرمايه ى ايرانى

20 - تنقيح و اصلاح قوانين و مقرّرات (از جمله اصلاح قانون پولى و بانكى، تأمين اجتماعى و مالياتها) براى تسهيل فعّاليّت در بخشهاى توليدى و رفع موانع سرمايه گذارى در سطح ملّى با رويكرد ثبات نسبى در قوانين

21 - كارآمد كردن نظام توزيع كالاها و خدمات با استفاده از ساز و كار شفاف سازى و اطّلاع رسانى و كاهش واسطه هاى غيرضرور و ناكارآمد

22 - گسترش منابع مالى و كارآمدسازى مديريّت آن در جهت افزايش ظرفيّت توليد ملّى و كاهش هزينه هاى تأمين مالى مورد نياز به ويژه با ساماندهى، گسترش و حمايت از نهادهاى مالى توسعه اى و بيمه اى

23 - جلوگيرى از ايجاد انحصار در چرخه ى توليد و تجارت تا مصرف

سيّدعلى خامنه اى - 1391/11/24

9. سياستهاى كلّى اقتصاد مقاومتى

اشاره

بسم الله الرّحمن الرّحيم

ايران اسلامى با استعدادهاى سرشار معنوى و مادى و ذخائر و منابع غنى و متنوّع و زيرساختهاى گسترده و مهم تر از همه، برخوردارى از نيروى انسانى متعهّد و كارآمد و داراى عزم راسخ براى پيشرفت، اگر از الگوى اقتصادى بومى و علمى برآمده از فرهنگ انقلابى و اسلامى كه همان اقتصاد مقاومتى است، پيروى كند نه تنها بر همه ى مشكلات اقتصادى فائق مى آيد و دشمن را كه با تحميل يك جنگ اقتصادى تمام عيار در برابر اين ملّت بزرگ صف آرايى كرده، به شكست و عقب نشينى وا ميدارد، بلكه خواهد توانست در جهانى كه مخاطرات و بى اطمينانى هاى ناشى از تحوّلات خارج

ص: 304

از اختيار، مانند بحرانهاى مالى، اقتصادى، سياسى و... در آن رو به افزايش است، با حفظ دستاوردهاى كشور در زمينه هاى مختلف و تداوم پيشرفت و تحقّق آرمانها و اصول قانون اساسى و سند چشم انداز بيست ساله، اقتصاد متّكى به دانش و فنّاورى، عدالت بنيان، درون زا و برون گرا، پويا و پيشرو را محقّق سازد و الگويى الهام بخش از نظام اقتصادى اسلام را عينيّت بخشد.

اكنون با مداقّه لازم و پس از مشورت با مجمع تشخيص مصلحت نظام، سياستهاى كلّى اقتصاد مقاومتى كه در ادامه و تكميل سياستهاى گذشته، خصوصاً سياستهاى كلّى اصل 44 قانون اساسى و با چنين نگاهى تدوين شده و راهبرد حركت صحيح اقتصاد كشور به سوى اين اهداف عالى است، ابلاغ ميگردد.

لازم است قواى كشور بى درنگ و با زمان بندى مشخّص، اقدام به اجراى آن كنند و با تهيّه قوانين و مقرّرات لازم و تدوين نقشه راه براى عرصه هاى مختلف، زمينه و فرصت مناسب براى نقش آفرينى مردم و همه فعّالان اقتصادى را در اين جهاد مقدّس فراهم آورند تا به فضل الهى حماسه ى اقتصادى ملّت بزرگ ايران نيز همچون حماسه ى سياسى در برابر چشم جهانيان رخ نمايد. از خداوند متّعال توفيق همگان را در اين امر مهم خواستارم.

سيّدعلى خامنه اى - 11/29/1392

بسم الله الرّحمن الرّحيم

سياستهاى كلّى اقتصاد مقاومتى

با هدف تأمين رشد پويا و بهبود شاخصهاى مقاومت اقتصادى و دستيابى به اهداف سند چشم انداز بيست ساله، سياستهاى كلّى اقتصاد مقاومتى با رويكردى جهادى، انعطاف پذير، فرصت ساز، مولد، درون زا، پيشرو و برون گرا ابلاغ ميگردد:

ص: 305

1 - تأمين شرايط و فعّالسازى كليّه ى امكانات و منابع مالى و سرمايه هاى انسانى و علمى كشور به منظور توسعه ى كارآفرينى و به حدّاكثر رساندن مشاركت آحاد جامعه در فعّاليّتهاى اقتصادى با تسهيل و تشويق همكارى هاى جمعى و تأكيد بر ارتقاى درآمد و نقش طبقات كم درآمد و متوسّط

2 - پيشتازى اقتصاد دانش بنيان، پياده سازى و اجراى نقشه ى جامع علمى كشور و ساماندهى نظام ملّى نوآورى به منظور ارتقاى جايگاه جهانى كشور و افزايش سهم توليد و صادرات محصولات و خدمات دانش بنيان و دستيابى به رتبه ى اوّل اقتصاد دانش بنيان در منطقه

3 - محور قراردادن رشد بهره ورى در اقتصاد با تقويّت عوامل توليد، توانمندسازى نيروى كار، تقويّتِ رقابت پذيرى اقتصاد، ايجاد بستر رقابت بين مناطق و استانها و به كارگيرى ظرفيّت و قابليّتهاى متنوّع در جغرافياى مزيّتهاى مناطق كشور

4 - استفاده از ظرفيّت اجراى هدفمندسازى يارانه ها در جهت افزايش توليد، اشتغال و بهره ورى، كاهش شدّت انرژى و ارتقاى شاخصهاى عدالت اجتماعى

5 - سهم برى عادلانه عوامل در زنجيره ى توليد تا مصرف متناسب با نقش آنها در ايجاد ارزش، به ويژه با افزايش سهم سرمايه ى انسانى از طريق ارتقاى آموزش، مهارت، خلاقيّت، كارآفرينى و تجربه

6 - افزايش توليد داخلى نهاده ها و كالاهاى اساسى (به ويژه در اقلام وارداتى) و اولويّت دادن به توليد محصولات و خدمات راهبردى و ايجاد تنوّع در مبادى تأمين كالاهاى وارداتى با هدف كاهش وابستگى به كشورهاى محدود و خاص

7 - تأمين امنيّت غذا و درمان و ايجاد ذخاير راهبردى با تأكيد بر افزايش كمى و كيفى توليد (مواد اوّليه و كالا)

8 - مديريّت مصرف با تأكيد بر اجراى سياستهاى كلّى اصلاح الگوى

ص: 306

مصرف و ترويج مصرف كالاهاى داخلى همراه با برنامه ريزى براى ارتقاى كيفيّت و رقابت پذيرى در توليد

9 - اصلاح و تقويّت همه جانبه ى نظام مالى كشور با هدف پاسخگويى به نيازهاى اقتصاد ملّى، ايجاد ثبات در اقتصاد ملّى و پيشگامى در تقويّت بخش واقعى

10 - حمايت همه جانبه ى هدفمند از صادرات كالاها و خدمات به تناسب ارزش افزوده و با خالص ارزآورى مثبت از طريق:

- تسهيل مقرّرات و گسترش مشوقهاى لازم

- گسترش خدمات تجارت خارجى و ترانزيت و زيرساختهاى مورد نياز

- تشويق سرمايه گذارى خارجى براى صادرات

- برنامه ريزى توليد ملّى متناسب با نيازهاى صادراتى، شكل دهى بازارهاى جديد و تنوّع بخشى پيوندهاى اقتصادى با كشورها به ويژه با كشورهاى منطقه

- استفاده از ساز و كار مبادلات تهاترى براى تسهيل مبادلات در صورت نياز

- ايجاد ثبات رويّه و مقرّرات در مورد صادرات با هدف گسترش پايدار سهم ايران در بازارهاى هدف

11 - توسعه ى حوزه ى عمل مناطق آزاد و ويژه ى اقتصادى كشور به منظور انتقال فناورى هاى پيشرفته، گسترش و تسهيل توليد، صادرات كالا و خدمات و تأمين نيازهاى ضرورى و منابع مالى از خارج

12 - افزايش قدرت مقاومت و كاهش آسيب پذيرى اقتصاد كشور از طريق:

- توسعه ى پيوندهاى راهبردى و گسترش همكارى و مشاركت با كشورهاى منطقه و جهان، به ويژه همسايگان

- استفاده از ديپلماسى در جهت حمايت از هدفهاى اقتصادى

ص: 307

- استفاده از ظرفيّتهاى سازمانهاى بين المللى و منطقه اى

13 - مقابله با ضربه پذيرى درآمد حاصل از صادرات نفت و گاز از طريق:

- انتخاب مشتريان راهبردى

- ايجاد تنوّع در روشهاى فروش

- مشاركت دادن بخش خصوصى در فروش

- افزايش صادرات گاز

- افزايش صادرات برق

- افزايش صادرات پتروشيمى

- افزايش صادرات فرآورده هاى نفتى

14 - افزايش ذخاير راهبردى نفت وگاز كشور به منظور اثرگذارى در بازار جهانى نفت و گاز و تأكيد بر حفظ و توسعه ى ظرفيّتهاى توليد نفت و گاز، به ويژه در ميادين مشترك

15 - افزايش ارزش افزوده از طريق تكميل زنجيره ى ارزش صنعت نفت و گاز، توسعه ى توليد كالاهاى داراى بازدهى بهينه (براساس شاخص شدّت مصرف انرژى) و بالا بردن صادرات برق، محصولات پتروشيمى و فرآورده هاى نفتى با تأكيد بر برداشت صيانتى از منابع

16 - صرفه جويى در هزينه هاى عمومى كشور با تأكيد بر تحوّل اساسى در ساختارها، منطقى سازى اندازه ى دولت و حذف دستگاه هاى موازى و غيرضرور و هزينه هاى زائد

17 - اصلاح نظام درآمدى دولت با افزايش سهم درآمدهاى مالياتى

18 - افزايش سالانه سهم صندوق توسعه ملّى از منابع حاصل از صادرات نفت و گاز تا قطع وابستگى بودجه به نفت

19 - شفاف سازى اقتصاد و سالم سازى آن و جلوگيرى از اقدامات، فعّاليّتها و زمينه هاى فسادزا در حوزه هاى پولى، تجارى، ارزى و...

ص: 308

20 - تقويّت فرهنگ جهادى در ايجاد ارزش افزوده، توليد ثروت، بهره ورى، كارآفرينى، سرمايه گذارى و اشتغال مولّد و اعطاى نشان اقتصاد مقاومتى به اشخاص داراى خدمات برجسته در اين زمينه

21 - تبيين ابعاد اقتصاد مقاومتى و گفتمان سازى آن به ويژه در محيطهاى علمى، آموزشى و رسانه اى و تبديل آن به گفتمان فراگير و رايج ملّى

22 - دولت مكلّف است براى تحقّق سياستهاى كلّى اقتصاد مقاومتى با هماهنگ سازى و بسيج پوياى همه ى امكانات كشور، اقدامات زير را معمول دارد:

- شناسايى و بكارگيرى ظرفيّتهاى علمى، فنّى و اقتصادى براى دسترسى به توان آفندى و اقدامات مناسب

- رصد برنامه هاى تحريم و افزايش هزينه براى دشمن

- مديريّت مخاطرات اقتصادى از طريق تهيّه ى طرحهاى واكنش هوشمند، فعّال، سريع و بهنگام در برابر مخاطرات و اختلالهاى داخلى و خارجى

23 - شفاف و روان سازى نظام توزيع و قيمت گذارى و روزآمدسازى شيوه هاى نظارت بر بازار

24 - افزايش پوشش استاندارد براى كليّه ى محصولات داخلى و ترويج آن.

ص: 309

ص: 310

فهرست آيات قرآن كريم

سوره ى ابراهيم، بخشى از آيه ى 45، وَسَكَنْتُمْ فِى مَسَاكِنِ الَّذِينَ ظَلَمُوا: 15

سوره ى احزاب، بخشى از آيه ى 13، وَإِذْ قَالَتْ طَائِفَةٌ مِنْهُمْ يَا أَهْلَ يَثْرِبَ لَا مُقَامَ لَكُمْ فَارْجِعُوا: 80

سوره ى احزاب، بخشى از آيه ى 22، هَذَا مَا وَعَدَنَا اللَّهُ وَرَسُولُهُ: 80

سوره ى احزاب، بخشى از آيه ى 22، وَصَدَقَ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَمَا زَادَهُمْ إِلَّا إِيمَانًا وَتَسْلِيمًا: 80

سوره ى احزاب، بخشى از آيه ى 60، لَئِنْ لَمْ يَنْتَهِ الْمُنَافِقُونَ وَالَّذِينَ فِى قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَالْمُرْجِفُونَ فِى الْمَدِينَةِ لَنُغْرِيَنَّكَ بِهِمْ: 80

سوره ى حديد، بخشى از آيه ى 25، لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ: 25

سوره ى طلاق، بخشى از آيه هاى 2 و 3، وَمَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا * وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لَا يَحْتَسِبُ : 51، 238

سوره ى عصر، بخشى از آيه ى 3، وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ: 163

ص: 311

فهرست روايات

يدالله مع الجماعة، نهج البلاغه (صبحى صالح)، ص 31، امام على (ع): 34

كونوا دعاة الناس بغير السنتكم، بحارالانوار، ج 67، ص 309، امام صادق (ع): 38

كاد الفقر ان يكون كفرا، بحارالانوار، ج 27، ص 247، پيامبر اكرم (ص): 102

سقط من عينى، بحارالانوار، ج 100، ص 9، پيامبر اكرم (ص): 198

فإن اموال المسلمين لا يحتمل الاضرار، الخصال، ج 1، ص 310، امام على (ع): 215

رحم الله امرأً عمل عملاً فاتقنه، شواهد التنزيل، ج 1، ص 5، پيامبر اكرم (ص): 182، 186، 236

ص: 312

فهرست موضوعات

آبروى ملّى: 217

آرامش ايمانى: 102

آرامش ظاهرى: 111

ابزارهاى دشمن: 86، 88، 90، 217

اتّكا به خود، تكيه به درون: 90، 91، 94، 232، 271، 274، 280، 281

اثرگذارى تحريمها: 107، 132، 229، 270

احترام به سرمايه: 102

احترام به كار: 102

احترام به كارگر: 183

احترام به مالكيّت: 102

احتياج به بيرون: 274

احساس مسئوليّت: 185، 212

احكام اسلامى: 68

احياى بخشهاى سرمايه گذارى شده: 234

اختلاف طبقاتى: 24، 26، 102

اختلاف افكنى: 88

اخلاق اسلامى: 69

ادبيّات انقلابى امام (ره): 267

ادبيّات غربى: 25

ارتباطات جهانى: 44، 111، 141، 150

اردوگاه شرق: 28

اردوهاى جهادى: 159

ارزشهاى دينى، آرمانهاى اسلامى، آرمانهاى بلند، آرمانهاى نظام اسلامى: 51، 69، 78، 79، 101، 271

ارسال موجود زنده به فضا: 270، 271

استانداردسازى شركتهاى دانش بنيان: 218

استحكام اقتصادى: 30، 52، 56، 59

استحكام ساخت درونى ملّت، استحكام درون، تقويّت درونى: 30، 163، 267، 274، 280

ص: 313

استخدام دولتى: 216

استعداديابى: 184

استفاده از فنّاورى هاى آبيارى: 157

استفاده از مهندسان كشاورزى: 157

استقلال فرهنگى، فرهنگ مستقل: 44، 241، 242

استقلال ملّى: 93، 271

استقلال خواهى: 108

اسراف در آب: 39، 212، 214

اسراف در انرژى: 214

اسراف در نان: 39، 212، 213

اسلام هراسى: 87

اشتغال زايى، ايجاد كار: 21، 24، 147-149، 151، 184، 185، 198، 199، 201، 206، 208، 209

اشرافى گرى، تجمّل گرايى: 14، 15

اصل 44 قانون اساسى: 5، 35، 45، 106، 126، 130، 160، 192، 222-224، 234

اصلاح الگوى مصرف: 3، 38، 39، 40

اصلاح سيستم اعتبارشناسى: 227

اصلاح مسائل مالياتى: 155

اطّلاع رسانى به مردم، گزارش به مردم: 246، 247، 278

اعتبار بين المللى: 266

اعتماد به كمك الهى، توكّل به خداى

متعال، اعتماد به خداى متعال: 32، 229، 237-239، 275

اعتماد به مردم، اعتقاد به مردم: 224، 229، 256، 257

اعتماد به نفس ملّى: 81، 82، 266

اعتماد به نفس، باور به خود، خودباورى: 81، 82، 237، 266

افزايش بهره ورى: 24، 235، 236، 237

افزايش دستمزد: 190

افزايش كيفيّت، توليد باكيفيّت: 185، 186، 190، 236

افسران جنگ نرم: 61

افكار عمومى: 11، 60، 61، 64، 66، 255

اقتدار اقتصادى: 44

اقتدار سياسى: 31، 44

اقتدار ملّى، اقتدار كشور: 30، 210، 280

اقتصاد ايران: 143

اقتصاد تهاجمى، اقتصاد تحميلى: 17، 30

اقتصاد دولتى: 12، 36، 105، 106، 107، 222، 224

اقتصاد زمان پهلوى: 143

اقتصاد سرمايه دارى: 14، 26، 95، 96، 191

اقتصاد سياسى: 87

اقتصاد عدالت محور، نگاه عدالت محور:

ص: 314

159، 191، 192

اقتصاد غرب: 110

اقتصاد غيرمقاوم: 29

اقتصاد فرهنگى: 87

اقتصاد ليبرال: 96، 183

اقتصاد متّكى به دانش، اقتصاد دانش بنيان، اقتصاد دانش محور: 5، 12، 13، 41-43، 215، 216، 218-220، 259، 265

اقتصاد مردمى: 12، 35، 106، 107، 222-224

اقتصاد مستقل: 241

اقتصاد مقاوم: 9، 29، 30، 42، 104

اقتصاد مقاومتى: در بسيارى از صفحات

اقتصاد مقاومتى، اقدام و عمل: 4، 60، 102

اقتصاد ملّى، اقتصاد كشور: 56، 102، 150، 152-154، 210، 241، 257

اقتصادهاى جهانى: 11، 92-94، 96، 102، 258

اقدام و عمل: 6، 20، 103، 147، 150، 162-165، 207، 235، 246، 262، 277

اقدامات رهبرى: 4، 6

الگوسازى: 108

الگوى اقتصاد مقاومتى: 10، 24، 117،

258

الگوى اقتصادى بومى و علمى، مسير ايرانى اسلامى: 4، 10، 27، 28، 94، 265

الگوى توسعه ى اسلامى ايرانى پيشرفت: 28

امكانات بومى: 148

امنيّت اقلام راهبردى: 36

امنيّت سرمايه: 183

امنيت سرمايه گذارى: 45

امنيّت شغلى: 183، 187

امنيّت ملّى: 75

آموزشهاى فنّى و حرفه اى: 186، 187

اميد به آينده: 247

انتخابات رياست جمهورى آمريكا: 86، 94

انتقال فنّاورى: 233، 234

انزواطلبى: 11

انسجام ملّى: 179

انطباق برنامه هاى اقتصادى دولت با اقتصاد مقاومتى: 168

انعطاف پذيرى: 18، 27، 28

انقلاب اسلامى: 25، 27، 28، 35، 45، 62، 63، 72، 74-78، 81، 89، 92، 106، 107، 120، 121، 127، 128، 130، 132، 141، 143، 161، 195، 233،

ص: 315

234، 239، 276

اولوّيت بندى: 53، 54

ايجاد مجارى كار، باز كردن راهِ كار: 198، 199، 216، 217

ايحاد ارزش افزوده: 106، 124، 141، 152، 232، 242

ايران هراسى: 87، 88

ايستادگى، تسليم نشدن، پافشارى بر مبانى، حفظ اصول: 30، 31، 63، 68، 69، 77، 91، 92، 150، 242، 255، 271

ايمان راسخ: 82

بازار داخلى: 109، 125، 205

بازارهاى جهانى: 147، 230

بازنگرى در سياستهاى پولى و بانكى: 226

باور به اقتصاد مقاومتى: 180، 196

بچّه پولدارى ملّى: 43

بد مصرف كردن: 20، 39

بدعهدى آمريكا: 70، 71، 72، 86

برجامهاى ديگر: 65، 66، 67

برخورد با موانع امنيّتى توليدكنندگان: 206، 207

برداشتن تحريمها: 17، 58، 59، 61، 70، 74، 88، 100، 230، 231، 268، 271، 272

بركات تحريم، فرصت تحريم: 90، 134، 135، 270

برنامه ى ششم: 57، 168، 169، 237، 274

برنامه ى عملياتى اقتصاد مقاومتى: 166، 167، 259، 282

برون گرايى، نگاه به بيرون: 5، 10، 11، 147، 150، 230، 232، 265

بستن چاههاى نفت: 123، 229

بلندپروازى: 42

بهبود معيشت: 58، 101

بى اثر شدن تحريم، خنثى سازى تحريمها، مصونيّت از تحريم، مقابله با تحريم: 90، 91، 100، 107، 217، 267، 271، 272، 276-278

بى اعتقادى به خود: 81

بى اعتمادى به خود، ناباورى به خود: 81، 82، 142

بى قانونى: 34

بيمارى اسراف: 213

پارتى بازى: 202

پذيرفتن كار سخت: 197

پر شدن ظرفيّت: 118

پرهيز از انفعال: 54، 55، 273

پرهيز از تفكّرات عقب نگه دارنده: 257

پرهيز از حاشيه سازى: 179

ص: 316

پرهيز از راحت طلبى: 239

پرهيز از راه هاى موازىِ آسان ولى مهلك: 254، 255

پرهيز از سختگيرى بر تشكّلهاى انقلابى: 279

پولدار شدن: 188، 189

پولدارهاى نوكيسه ى تازه به دوران رسيده: 141، 143

پولهاى بازگشتى: 227، 282

پيروزى انقلاب اسلامى: 72، 77

پيشرفت اقتصاد مقاومتى: 166، 170، 246، 258، 259

پيشرفت اقتصادى، رونق اقتصادى، رشد اقتصادى: 20-22، 24، 25، 31، 33، 91، 94، 95، 104، 111، 117، 125، 126، 135، 146، 152، 155، 163، 173، 185، 210، 224، 240

پيشرفت بدون عدالت، اقتصاد منهاى عدالت: 24، 25

پيشرفت در علوم زيستى: 133

پيشرفت صنعتى: 26، 95، 130، 131، 132

پيشرفت ظاهرى: 26، 95

پيشرفت علمى، حركت علمى: 12، 13، 26، 31، 42، 43، 54، 81، 85، 95، 130، 131، 133، 134، 152، 167،

217، 253، 270، 271

پيشرفت فرهنگى، رشد فرهنگى: 31، 240

پيشرفت فنّاورى: 81، 133، 131، 152

پيشرفت كشور، پيشرفت ملّت، رشد كشور، رشد ملّى: 14، 85، 91، 97، 110، 121، 129، 131، 179، 191، 192، 195، 197، 230، 266

پيشرفت مادّى: 95

پيشرفت معنوى: 266

پيشرفت نظامى: 90، 104، 132

پيشرفت، تداوم پيشرفت: 4، 5، 13، 25-28، 39، 265، 267، 279

تأمين سوخت 20 درصد: 268، 269، 273

تبليغات دشمن: 61، 255

تبليغات سينمايى: 25

تبيين اقتصاد مقاومتى: 9، 196، 197

تجارت جهانى: 11

تجارت خارجى: 203، 232، 233، 246

تجارى سازى علوم و فنّاورى: 216

تجربه هاى مديريّتى، تجربه هاى طولانى، تجربه هاى متراكم، تجربه هاى موفّق: 128-132

تحرّك ديپلماسى: 32، 33

تحريم بنزين: 210

ص: 317

تحريم كشورهاى غربى از طرف ايران: 281

تحريم: 16، 17، 22، 29، 30، 31، 33، 55، 56، 58، 59، 61، 62، 64، 70، 71، 74، 80، 82، 84، 86-92، 97، 100، 101، 104، 107-110، 132-135، 154، 181، 183، 184، 193، 197، 217، 225، 229، 230، 231، 268، 270، 271، 276-281

تحقّق آرمانها: 5، 265

تحقّق اقتصاد مقاومتى: 10، 166، 282

تحقير ملّت، حقارت ملّى: 74، 82، 217، 240، 274

تخريب فرهنگى، لطمه ى فرهنگى: 82، 213

تربيت جوانان با هويّت مستقل: 241

تربيت جوانان وابسته: 244

ترديد در توانايى هاى درونى: 256

ترديد درباره ى هولوكاست: 272

ترس از ابرقدرتها، ترس از دشمن: 78، 79، 272

ترفندهاى دشمن: 84، 224، 276

تزريق نااميدى: 82

تسخير لانه ى جاسوسى: 77

تسلّط آمريكا، سلطه ى آمريكا، سلطه ى قديمى، سلطه ى استكبار، سلطه ى اهريمنى: 72، 73، 75، 81، 89، 90،

244

تسليم شدن: 31، 61، 62، 85، 88، 91، 255، 256

تسهيل سرمايه گذارى: 153

تشويق فروشندگان توليد داخلى: 140

تضعيف توليد داخلى: 144، 204، 205، 232، 233

تظاهر به دوستى: 85

تعبيرات فرنگى: 241

تعطيلى بنگاه هاى اقتصادى كوچك و متوسط: 153

تعطيلى كارگاه ها: 187-189

تعقيب قضائى: 172، 272

تغيير سيرت جمهورى اسلامى: 67-70

تغيير مقرّرات: 257

تفكّر جدايى دين از سياست: 83

تفكّر ماركسيستى، ديالكتيك ماركسيستى: 190، 192

تقبيح فروشندگان كالاى خارجى: 140، 141

تقدّس توليد داخلى: 139

تقواى اجتماعى: 51، 52

تقواى شخصى: 51، 52

تقويت توليد داخلى، رونق توليد، حمايت از توليد داخلى، احياى توليد، حمايت از بنگاه هاى توليدى، ترويج محصول

ص: 318

ايرانى: 21، 23، 58، 132، 139، 146-153، 155، 156، 172، 180، 189، 190، 192، 193، 207-209، 210، 233، 244، 252، 274

تقويّت درونى، قوى شدن كشور: 30، 96، 97، 149، 229، 231

تكانه هاى اقتصادى، تكانه هاى جهانى، تكانه هاى تخاصمى، بحرانهاى اقتصادى جهانى: 10، 27، 29، 42، 51، 55، 56، 59، 93، 95، 110، 111، 265

تكرار زبانى، تكرار شعار: 260

تكنوكراتها: 229

تكيه بر علم: 13، 14

تكيه به اسلام، بر پايه ى اسلام: 108، 109

تكيه به جوانان: 91، 92، 131، 234، 266

تمدّن غرب، تمدّن مادّى: 25، 26، 81، 95، 96

تمدّن نوين اسلامى: 74

تمدّن سازى: 95

تمركز اجرا: 175

تمركز بر روستاها، توجّه به روستاها: 158، 159

تمركز تصميم گيرى: 175

تمركز دولتى: 224

تمركز فرماندهى: 175

تنوّع اقليمى: 232

تهاجم امنيّتى: 97

تهاجم سياسى: 97

تهديد نظامى: 100، 276، 277

توافق هسته اى، برجام: 63، 65، 66، 70، 86، 100، 227، 275

توان توليد داخلى: 207، 204، 233

توانايى مقاومت: 29

توجّه به صنايع تبديلى: 158، 159، 160

توجّه به صنايع روستايى: 159

توجّه به صنايع متوسط و كوچك: 150، 151، 152

توجّه به صنعت و معدن: 156

توجّه به كشاورزى: 155، 156

تولّد اسلام: 83

توليد ثروت، ثروت آفرينى: 14، 184، 198

توليد خارجى، كالاى خارجى، نشان خارجى، كالاى غربى: 105، 140-143، 146، 183، 207-211، 233

توليد داخلى، توليد ملّى: 18، 20، 21، 23، 24، 36، 45، 56، 58، 125، 132، 139-142، 144، 146-148، 152-154، 163، 182، 183، 196، 207-211، 233، 235، 252

توليد علم: 20، 104، 246

ص: 319

توليد ملّى و حمايت از كار و سرمايه ى ايرانى: 3، 5، 148

توليد ناخالص ملّى، توليد ناخالص داخلى: 14، 121

توليدكننده ى خارجى: 233

ثبات اقتصادى، امنيّت اقتصادى: 30، 41، 177، 252، 257

ثروت ملّى: 208

جامعه ى اسلامى: 101

جامعه ى پيشرفته: 101

جايگاه اقتصادى كشور: 121

جدا كردن ملّت از نظام: 71، 74، 75، 89، 101

جدّى گرفتن اقتصاد مقاومتى: 58، 162

جلو بودن از دشمن: 273

جلوگيرى از اسراف، پرهيز از ريخت و پاش، اجتناب از هدر دادن منابع عمومى: 3، 15، 38، 39، 153، 202، 211-214، 222، 236، 237

جلوگيرى از واردات اجناس مشابه داخلى، كاهش واردات، جلوگيرى از واردات بى منطق: 139، 140، 142-144، 147، 153، 157، 164، 203، 204، 233، 244

جنبش 99 درصدى: 94

جنگ اقتصادى، فشار اقتصادى،

تلاش ضدّ اقتصادى، فشار تحريم، تهاجم اقتصادى، تهديد اقتصادى، محاصره ى اقتصادى: 5، 16، 30، 74، 75، 84، 88، 89-91، 97، 101، 108، 110، 165، 170، 191، 217، 241، 256، 265، 268

جهاد اقتصادى: 3

جهاد مقدّس: 5، 160

جهت گيرى اقتصاد مقاومتى: 18

حاكميّت شخصى: 76

حاكميّت مردمى: 76

حذف قوانين مزاحم، رفع موانع قانونى: 176، 177، 180

حركت اقتصادى جمعى: 105

حركت انقلابى، جريان انقلابى، كار انقلابى، روحيّه ى انقلابى: 277، 278

حركت به سمت قلّه: 119

حركت عمومى كشور، حركت عمومى مردم، تلاش عمومى: 3، 83، 97، 132، 135، 195، 239، 276

حضور بسيج، نقش آفرينى بسيج: 169، 245

حضور در مجامع نخبگانى: 220، 221

حضور مردم، نقش آفرينى مردم: 5، 12، 56، 76، 107، 160

حفاظت از انقلاب: 76

ص: 320

حفظ سيرت جمهورى اسلامى: 68، 69

حكومت پادشاهى: 76، 77

حلّ مشكلات اقتصادى: 13-15، 23، 60، 61، 71، 255، 258

حلال خورى: 41

حماسه ى اقتصادى: 5، 98، 100، 161، 163، 164، 179، 259

حماسه ى سياسى و حماسه ى اقتصادى: 4، 100، 163، 164، 179

حماسه ى سياسى: 5، 161، 163

حمايت از صنعت: 155

حمايت از محرومان: 14، 15، 56، 102، 164، 179

حمايت از مقاومت: 66

خام فروشى: 13، 37، 43، 105، 106، 124، 152، 242

خاورميانه ى بزرگ، خاورميانه ى نوين: 73

خروج از ركود: 171

خسارت بالاتر: 72

خسارت محض: 71، 72

خصوصى سازى: 4، 5، 35، 221، 222، 224

خطّ امام (ره)، اصول امام (ره): 15، 102، 224

خطاى محاسباتى دشمن: 89، 90، 112، 256

خنثى سازى توطئه هاى دشمن: 100، 101

خودباختگى: 81، 82

خودكفايى، خودكفايى در موادّ حياتى: 36، 37، 102، 156

خودكم بينى: 142

خوشحالى كودكانه: 93

خوى كاخ نشينى: 15

خيانت رژيم پهلوى: 143

دامهاى دشمن: 245

دخالت دولت، ورود دستگاه حكومت: 222، 223

درست مصرف كردن، مديريّت مصرف: 40، 210، 211، 212

درون زايى، جوشش درونى اقتصاد، اقتصاد درون زا: 5، 10، 11، 20، 23، 42، 147، 150، 156، 177، 207، 230، 231، 232، 234، 265، 268، 269

درون گرا: 10، 11

دستگاه استكبار، جبهه ى استكبار، قدرتهاى سنّتى، جبهه ى مسلّط جهانى، جبهه ى قدرت، قدرت مستكبر: 22، 78، 87، 111، 112، 230، 267، 275

دستگاه تبليغاتى، ابزار تبليغاتى: 62، 63، 65، 87، 100، 111، 195

دستگاه هاى اطّلاعاتى: 188

دستگاه هاى فرهنگى: 83

دشمن صهيونيستى: 67

ص: 321

دفاع مقدّس: 35، 79، 109، 119، 170، 239، 256

دنياى اسلام: 87

دنياى غرب، بلوك غرب: 24، 25، 28، 95، 96، 110، 244، 274

دهه ى پيشرفت و عدالت: 24، 57، 129، 131، 132

دور زدن ايران: 109، 110

دور زدن تحريم: 183

دوراهى دروغين: 60، 61، 63، 64، 91

ديالكتيك اسلامى: 190

ديدگاه اسلامى: 83

ديدگاه قرآنى: 83

راه حلّ كمبود اعتبارات: 225

راه حلّ مشكل اشتغال: 216

راه حلّ مشكلات كشور، علاج مشكلات كشور: 15، 19، 21، 23، 57، 58، 60، 61، 71، 99، 102، 148، 149، 180، 231، 269، 275، 280

رتبه ى علمى كشور: 120

رزق الهى: 238

رزمايش اقتصادى: 251

رزمايش نيروهاى مسلّح: 135

رسانه هاى عمومى، وسايل ارتباطجمعى: 65، 91، 195، 196، 211، 247

رشد انقلاب، حركت انقلاب، پيشرفت

اهداف انقلاب: 45، 74، 92

رعايت خطوط قرمز: 272، 277

رفاه اقتصادى: 91

رفاه عمومى، رفاه مردم، رفاه كامل: 24، 39، 56، 91، 210، 230

رفع آسيبهاى اجتماعى: 268

رقيب خارجى: 147

روحيّه ى استغناء: 148

روحيّه ى مقاومت، مقاومت: 73، 242، 257

رويكرد جهادى، مديريّت جهادى، حركت جهادى، روحيّه ى جهادى: 33، 34، 105، 212، 237، 239، 240، 241

رويكرد سياسى اسلام: 83

رياضت اقتصادى: 19، 20، 38، 39

ريشه كنى فقر: 15، 102

زنجيره هاى اقتصادى مزيّت دار: 152

زيرساخت اقتصادى: 42، 54

زيرساخت سخت افزارى: 126

زيرساخت علمى: 128، 130، 131

زيرساخت نرم افزارى: 126

زيرساختهاى اساسى، سرمايه هاى زيربنايى، كارهاى زيربنايى: 126، 127، 130، 221، 234، 254، 265، 270

ساده زيستى: 69

ستاد فرماندهى اقتصاد مقاومتى، قرارگاه

ص: 322

اقتصاد مقاومتى: 164، 170-172، 174، 247

ستون فقرات اقتصاد مقاومتى: 146، 147، 180، 220

سدسازى: 128

سرمايه دارهاى صهيونيست: 74

سرمايه سالارى: 191

سرمايه گذارى بر توليد داخلى: 150، 153، 182، 191

سرمايه گذارى مردمى، مشاركت مردمى: 200، 247، 257

سرمايه هاى جهانى: 135

سرمايه هاى طبيعى، منابع طبيعى: 85، 89، 109، 121-123، 269

سرمايه هاى ملّى، سرمايه هاى داخلى: 148، 229

سطحى نگرى: 252

سفرهاى استانى: 131

سكوت مكاتب اقتصادى: 96

سلامت اقتصادى: 201

سلامت صادرات، فرهنگ صحيح صادرات: 194، 195

سلامت محيط كار: 190

سند چشم انداز بيست ساله: 5، 57، 126، 265

سنگرهاى استكبار، سنگر دشمن: 75 -

78، 81-83

سنگرهاى انقلاب، سنگرهاى ملّت: 76، 82

سهل انگارى: 200، 239، 252

سهميه بندى بنزين: 210

سوسياليسم: 96، 183، 192

سياست راهبردى: 16

سياست مستقل: 241

سياستهاى استكبارى، هدفهاى استكبارى: 60، 87، 88، 109

سياستهاى اقتصاد مقاومتى: 4، 5، 9، 16، 18، 19، 24، 26، 27، 29، 32-34، 36-38، 42، 45، 46، 54، 55، 97، 99، 103، 160، 162، 167، 168، 196، 223، 226، 239، 258، 259، 261، 265، 280

سياستهاى آمريكا: 60، 64، 84، 86، 241

سياستهاى توليد ملّى: 148

سياستهاى جهانى: 43، 51

سياستهاى كلان جامعه، برنامه هاى كلان كشور: 4، 6، 28

سياستهاى واردات: 140

سيستم آموزشى غربزده: 243

شاخص شدّت انرژى: 237

شبهه افكنى: 82

ص: 323

شتاب زدگى در تصميم گيرى: 258

شركتهاى دانش بنيان، صنايع دانش بنيان: 42، 120، 134، 145، 152، 188، 215-219، 227، 238

شعار «ما ميتوانيم»، روحيّه ى «ما ميتوانيم»: 81، 82، 240

شعار «مرگ بر آمريكا»: 73، 75

شعار اخلاقى: 60

شعار اقتصادى: 60

شعار عدالت: 69

شعار فرهنگى: 60

شعارهاى اقتصادى: 4

شفّاف سازى: 6، 41

شكست دشمن، شكست آمريكا: 5، 77، 78، 265

شكستن مرزهاى علم: 13

شناخت ضعقهاى اقتصادى: 251، 252

شناساى ظرفيّتها: 266

شناسايى نخبه: 43

شهوت رانى: 82

شيعه هراسى: 88

صادرات غيرنفتى: 128، 140، 164، 194

صادرات نفت: 124، 194

صدر اسلام: 79

صرفه جويى: 38-40، 196، 202، 211-215، 225، 235، 237

صنعتى سازى كشاورزى: 140، 159

صهيونيسم: 274

ضربه به اقتصاد: 144، 200، 206، 213، 232

ضربه به هويّت ملّى: 144

ضعف برنامه هاى اقتصادى، معيوب بودن ساختارهاى اقتصادى: 90، 105

ضعفهاى شخصيّتى: 69

طبقه ى روشنفكر، روشنفكران: 70، 95، 244، 252، 253

ظرفيّت اقتصادى: 266

ظرفيّت انرژى هاى پاك: 122

ظرفيّت بالاى بسيج: 169، 245

ظرفيّت درونى، نيروى درونى، ظرفيّت داخلى، قدرت درونى، ظرفيّتهاى كشور: 11، 20، 21، 23، 31-33، 35، 43، 65، 66، 85، 91، 92، 94، 103، 104، 109، 117-119، 129، 156، 163، 219، 230، 231، 265، 266، 270، 274، 281

ظرفيّت فكرى: 121

ظرفيّت معادن: 123، 124

ظرفيّت همسايگى: 125

ظرفيّت سازى: 12

ظرفيّتهاى مادّى، استعدادهاى مادّى: 103، 265

ص: 324

ظرفيّتهاى معنوى، استعدادهاى معنوى: 103، 265

عبور از خطّ قرمز: 63، 66

عدالت اجتماعى: 14، 15، 24، 26

عدالت اقتصادى: 14، 102

عدالت قضائى: 25

عدالت بنيان: 5، 14، 159، 192، 265، 305

عدل اميرالمؤمنين (عليه السلام): 215

عدم اعتماد به جوانان: 256

عدم پيگيرى طرحهاى خوب: 251

عزّت ملّى: 82، 93، 266، 267

عزم راسخ: 4، 82، 101، 130، 161، 162، 239، 265

عزم ملّى و مديريت جهادى: 4، 240

عزم ملّى: 82، 91، 240

عقب ماندگى: 81، 144، 156

عقب نشينى: 5، 62، 68، 230، 265، 268، 271

عقل جمعى: 46، 99

عمليّات روانى: 78

غرب زدگى، شيفته ى غرب: 243، 244

غربى شدن: 81، 244

غيرت ملّى: 76

فداكارى مسئولين: 69

فرار مالياتى: 154

فراهم كردن زمينه ى صادرات، حمايت از صادارت: 193، 194

فرصتهاى بين المللى: 85

فرمولهاى غربى: 166

فرهنگ اقتصادى، ادبيّات اقتصادى: 99

فرهنگ انقلابى و اسلامى: 4، 27، 265

فرهنگ سرمايه دارى: 102

فرهنگ مترقّى: 18

فرهنگ منحرف: 141

فرهنگ مهاجم: 55

فرهنگ سازى: 3، 197، 211، 212

فساد اقتصادى، فساد مالى: 12، 40، 199، 202، 203، 222

فسادستيزى: 40، 41

فشار آمريكا، فشار دشمن: 31، 88، 91، 108، 132، 197

فشار جهانى: 89، 132

فعاليّت اجتماعى: 129

فعّاليّت اقتصادى، كار اقتصادى: 12، 23، 35، 76، 101، 102، 110، 152، 171، 222، 223، 228، 229، 245، 259

فعّاليّت توليدى: 149

فعّاليّت سياسى: 76، 80، 129

فعّاليّت فرهنگى: 76

فنّاورى توليد داخلى: 144، 145

ص: 325

فنّاورى سلولهاى بنيادى: 104، 131، 134، 266، 278

فنّاورى نانو: 82، 104، 133، 134، 266، 279

فنّاورى هسته اى: 82، 104، 122، 181

قانع نشدن: 238

قانون اساسى: 5، 66، 67، 68، 265

قانون دانهاى قانون شكن: 189

قدرت اثرگذار: 86

قدرت اقتصادى: 109

قضيّه ى هسته اى، مسئله ى غنى سازى: 61، 64، 66، 70، 74، 89، 100، 108، 109، 255، 266، 274، 278، 279

كار تبليغاتى، فعّاليّت تبليغاتى: 63، 80

كارآفرينى: 41، 183، 184، 201

كاهش تورّم: 24، 209

كاهش قيمت نفت: 22، 29، 43، 55، 56، 59، 123، 154، 229، 230

كاهش وابستگى: 219، 228، 229

كرامت انسانى: 69

كرامت ملّى: 44

كشورهاى وابسته: 37

كمك به دولت: 86، 147، 179، 180، 181

كمك گيرى از بسيج: 244

كوتاه آمدن از اصول، اصول زدايى، دست

برداشتن از آرمانها: 63، 64، 66، 80، 255، 256، 271

كوخ نشينان: 15

كينه ى شترى آمريكا: 88

گرايش انقلابى، گرايش اسلامى: 279

گسترش بسيج: 244

گفتمان سازى: 3، 6، 64، 195، 196، 197

لذّت جويى: 82

لزوم استمرار حركت: 253، 254

ليبراليسم، آزادگرايى: 27، 68

مبارزه با بدحسابهاى بانكى: 203

مبارزه با قاچاق كلان، مبارزه با قاچاق سازمان يافته: 143، 144، 153، 199، 204، 205

مبارزه با مفاسد اقتصادى: 199-203، 222

مبارزه با ويژه خوارى: 199، 200

محقّق نشدن اقتصاد مقاومتى: 274

محكم كارى: 182، 183، 185، 186، 236

محيط دانشجويى: 98

مديريّت بازرگانى خارجى: 232، 233

مديريّت مالى، انضباط مالى، مديريّت منابع مالى: 225، 226، 227

مديريّت منابع ارزى: 228

ص: 326

مذاكرات سياسى: 126

مذاكرات هسته اى: 22، 64، 272

مذاكره با آمريكا، توافق با آمريكا: 62، 63، 64، 65، 70، 71

مذاكره كردن: 21، 61، 62، 63، 64، 70، 71

مردم بنياد، متّكى به مردم، مردم محورى، تكيّه به مردم: 12، 30، 34، 35، 56، 109، 221، 223، 224، 271

مردمى بودن مسئولان: 69

مسير غربى، نسخه ى غربى: 28، 94

مسئله ى اقتصاد: 3، 75، 159، 165، 220، 259، 260

مسئله ى بيكارى: 21، 58، 105، 147، 208

مسئله ى حقوق بشر: 89، 100، 108، 274

مسئله ى حقوق زنان: 100

مسئله ى فلسطين: 66

مسئله ى قاچاق، سمّ توليد داخلى: 139، 143، 144، 204-206

مسئله ى ماليات: 154، 155

مسئله ى موشكى: 67

مشكل تورّم: 105، 171

مشكل ركود، مسئله ى ركود: 58، 171، 172

مشكل كمبود منابع: 225، 226

مشكل نقدينگى: 172، 187، 188، 192، 227

مشكلات اقتصادى، مشكلات تحريم: 4، 13-15، 17، 21، 23، 31، 33، 57، 58، 59، 60، 61، 71، 91، 93، 94، 105، 108، 109، 112، 147، 149، 213، 216، 255، 256، 258، 265

مشكلات توليدى: 14، 58، 105

مشكلات سياسى: 57

مصرف بيت المال: 15، 215

مصرف توليدات داخلى: 153، 182، 196، 207-211، 252

مطالبه ى عمومى: 17، 197

مطبوعات آمريكايى: 142

معتقد به مبانى انقلاب: 255

مقابله با استكبار، استكبارستيزى: 44

مقاومت اقتصادى: 58، 166

مقاوم سازى اقتصاد، تقويّت ساخت درونى اقتصاد: 16، 92، 93، 95، 96، 108، 111، 163، 165، 178، 207، 208، 231، 267، 268، 273، 274

منابع زيرزمينى: 43، 123، 232، 265، 280

منابع نفت و گاز: 72، 121، 122، 280، 281

ص: 327

منافع ملّى: 76

مهار گرانى: 58، 148، 209

مهارت افزايى: 187

موقعيّت استراتژيك، گُل منطقه: 72، 89، 125، 231

ميدان اقتصادى: 107، 200

ميدان جنگ: 120

نااميدى دشمن: 96، 101

نابرابرى اقتصادى: 14، 15

نبايدهاى اقتصاد مقاومتى: 19

نسيم بيدارى: 63

نصرت الهى، توفيق الهى: 34، 35، 79، 89، 93، 97، 150، 229، 237

نظارت بر عملكرد دولت: 176

نظارت در همه ى سطوح: 175

نظارت دولت: 12، 175، 222

نظام اقتصادى اسلام، دستورات اقتصادى اسلام: 5، 182، 265

نظام جمهورى اسلامى: 24، 25، 27، 31، 41، 51، 63، 66-71، 73-79، 83-86، 89، 93، 94، 97، 108، 121، 127، 128، 132، 150، 194، 251، 255، 269، 276، 281

نظام سرمايه دارى: 191

نظام سلطه: 89

نظام سوسياليستى: 192

نفوذ اقتصادى: 52، 87، 90

نفوذ دشمن: 69، 87، 252، 273

نفوذ سياسى: 31، 87

نفوذ فرهنگى: 87

نقش بانكها در اقتصاد مقاومتى: 152، 153، 172، 188، 189، 226

نقش عبادى سرمايه داران: 181، 182

نقش عبادى كارگران: 182

نقش آفرينى نخبگان: 219، 220

نقشه ى راه: 5، 152، 160، 161، 163، 168

نكوهش بيكارى: 197

نگاه به بيرون، نگاه به غرب: 22، 30، 32، 59، 94، 130، 141، 230، 231، 271، 280، 281

نگاه به درون: 22، 23، 30، 33، 57، 231

نهضت علمى: 253

نهضت نرم افزارى: 13

نوآورى و شكوفاى: 4، 82

نيّت خدايى: 191

نيروهاى انقلابى، نيروهاى حزب اللّهى: 278

نيروى انسانى، سرمايه ى انسانى، ظرفيّت انسانى، ذخاير انسانى: 4، 42، 43، 85، 119-121، 146، 265، 269،

ص: 328

280

نيروى ايمان: 190

هدف سياسى: 74، 75

هدفمند كردن يارانه ها: 130، 193، 210

هزينه ى توليد: 190، 236

همّت بلند: 37، 82، 148

همّت مضاعف و كار مضاعف: 3

همدلى و هم زبانى ملّت: 86، 179، 181

همدلى: 180

هم زبانى: 180

همكارى بين صنعت و دانشگاه، پيوند علم و صنعت: 145، 217

هويّت مستقل: 241، 242

هويّت ملّى: 243

وابستگى به نفت، اقتصاد نفتى، اتّكا به نفت: 37، 105، 107، 123، 152، 154،

194، 228-230، 242، 252

وابستگى سياسى: 243

وارد كردن فنّاورى: 145

واردات بدون اولوّيت، واردات بى رويّه، واردات اجناس مشابه داخلى، واردات مضرّ، واردات بى منطق: 58، 105، 139، 140، 142، 143، 147، 158، 203، 204

واردات خودروهاى آمريكايى: 142

واردات لوازم آرايشى: 142

ورزيدگى ملّت ايران: 97

وظيفه ى عمومى: 178

وقار ديپلماسى: 93

يكى بودن دين و سياست: 83

ص: 329

فهرست اشخاص، اماكن، دولتها و غيره

آوينى، مرتضى: 245، 278

آيت الله خامنه اى (مدّظلّه): 3، 4، 5، 6

انگليس: 73-79، 89، 94، 243، 244

اوباما، باراك حسين: 22

امام خمينى، روح الله (ره): 14، 15، 45، 77، 109، 224، 240، 266، 267

ايتاليا: 94، 124

ايران: 4، 5، 22، 23، 31، 37، 61-66، 71-75، 77-79، 81، 82، 84، 85، 86، 88-94، 96، 97، 101، 108-110، 122، 132، 135، 143، 148، 150، 154، 157، 161، 164، 179، 182-184، 194، 203، 209، 214، 244، 251، 252، 256، 257، 265-267، 270، 271، 276، 281، 282

ايرانشهر: 158

ايرانى: 81، 82، 84، 133، 145، 209، 244

بانك مركزى: 220

بحرين: 66

بلژيك: 243

بمپور: 158

بنياد نخبگان: 220

بوش، جرج دابليو: 85

پارك علم و فنّاورى: 90، 216، 273

پنج بعلاوه ى يك: 70

پهلوى، رضاخان: 73

پهلوى، محمّدرضا: 73، 77، 78، 79

پيامبر (صلّى الله عليه وآله وسلّم): 79، 80، 83، 182، 185، 198، 236

تهران: 77، 87، 93، 119، 127، 140، 213، 268، 273

ثقيف: 79

ص: 330

جنگ احد: 79

جنگ احزاب: 79، 80

جنگ بدر: 79

جهاد اقتصادى (كتاب): 6

جهاد سازندگى: 36، 127

جهانگيرى، اسحاق: 164، 165، 169، 170، 174، 245، 261

چين: 118

حجّتى، محمود: 156، 171

حوزه ى علميّه: 83

خراسان شمالى: 148، 149، 160

خراسان: 124

خليج فارس: 67، 123

خوزستان: 127، 157

دانشگاه صنعتى شريف: 99

دولتهاى عربى: 67

راهپيمايى بيست و دو بهمن: 92

ربيعى، على: 199

رژيم پهلوى، رژيم طاغوت، دوران قبل از انقلاب: 31، 72، 73، 76-78، 81، 83، 106، 119، 127، 128، 143، 208، 232، 241، 243، 244، 267

رژيم صهيونيستى: 66، 73، 80، 88

رژيم قاجار: 31، 244

روحانى، حسن: 19، 34، 53، 58، 100، 157، 165-167، 169، 170، 179،

202، 245، 276

زبان فارسى: 236

ژاپن: 252

ژنو: 23

سازمان برنامه و بودجه: 199

سال 2001:112

سال 2002:112

سال 2011:112

سال 2012:112

سال 2013:112، 120

سال 32:77

سال 43:77

سال 56:77

سال 57:77، 78

سال 58:77

سال 67:109

سال 68:109

سال 86:3

سال 87:4

سال 89:135

سال 90:108

سال 91:85، 97، 135، 148، 251، 270

سال 92:4، 98، 135، 259

سال 93:128، 261

سال 93:4، 164، 240، 260

ص: 331

سال 95:274، 278

سال 95:4

سپاه پاسداران انقلاب اسلامى: 67، 82

ستّارى، سورنا: 43

سفارت آمريكا، لانه ى جاسوسى: 77

سفره ى هفت سين: 84

سلحشور، فرج الله: 278

سوريه: 73

سوئيس: 195

سيزده آبان 58:77

سيستان و بلوچستان: 143، 157، 205

شهداى هسته اى: 278

شوراى نگهبان: 68

شوروى: 79، 127

شيخ الشّريعه اصفهانى: 252

صدّام حسين: 79

صداوسيما، راديو و تلويزيون: 195، 196، 211، 247

صندوق بين المللى پول: 166

طهرانى مقدّم، حسن: 278

ظريف، محمدجواد: 63، 70

عراق: 73

على آبادى، عباس: 18، 268

عليّبن ابى طالب (عليه السلام): 214، 215، 237، 266

على بن موسى الرضا (ع): 3، 85

عيد نوروز: 22

غرب آسيا (خاورميانه): 65، 72، 73، 75، 123

غزّه: 66

فارس: 157

فاز دوازدهم پارس جنوبى: 90، 135

فرانسه: 94، 113، 243، 244

فلسطين: 66، 73

قرآن: 15، 25، 213

قوّه ى قضائيه: 68، 161، 165، 173، 181، 188، 201، 223

قوّه ى مجريه، دولت: 12، 35، 45، 53، 54، 57، 59، 68، 69، 86، 97، 99، 106، 107، 142، 143، 147، 148، 151، 154-158، 160، 161، 163، 164، 166، 169، 170، 172-174، 176، 179، 180، 182، 188، 196، 201-203، 206، 211، 212، 223، 226، 257، 260

قوّه ى مقنّنه، مجلس شوراى اسلامى: 40، 45، 57، 68، 69، 161، 165، 168، 173، 174، 176-178، 196، 201، 203، 223، 226، 235، 257، 260

كاخ سفيد: 84

كاظمى آشتيانى، سعيد: 278

كاوشگر پيشگام: 270

ص: 332

كردستان: 206

كرمان: 124، 157

كشورهاى اسلامى: 63، 73

كشورهاى در حال توسعه، جهان سوّم: 94

كشورهاى عربى: 157

كشورهاى غربى: 70، 81، 94، 109، 281

لاريجانى، على: 165، 176

لوزان: 23

ماه رجب: 237

ماه رمضان: 51، 216

ماهواره ى ناهيد: 270

مپنا: 18، 146، 173، 240، 257

مجمع تشخيص مصلحت: 5، 19، 46، 47، 160، 175، 276

محمّدبن على الباقر (ع): 237

مدينه: 83

مريوان: 206

مشهد: 185، 280

مكّه: 79

ناتو: 79

نجف: 252

نظام آموزش و پرورش: 243

نعمت زاده، محمّدرضا: 123، 171

نيروگاه تحقيقاتى تهران: 268، 273

نيروهاى مسلّح: 119، 120، 226

نيروى قدس: 67

نيويورك: 23

همدان: 157

وزارت اقتصاد: 199

وزارت خارجه: 193

وزارت خزانه دارى آمريكا: 84، 86

وزارت صنعت، معدن و تجارت: 216

وزارت علوم: 216

وزارت كار: 187

وزارت كشاورزى: 156، 158

يمن: 66، 73

يهوديان: 79

يونان: 94

ص: 333

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109