عنوان و نام پدیدآور : طالوت و جالوت / نویسنده هیئت تحریریه ی موسسه ی در راه حق .
مشخصات نشر : تهران: در راه حق: مرکز انتشاارت علمی و فرهنگی، 1361.
مشخصات ظاهری : [28] ص.: مصور (رنگی ).
فروست : در راه حق؛ 37.
شابک : 35 ریال
وضعیت فهرست نویسی : فهرست نویسی توصیفی
یادداشت : چاپ دوم.
شناسه افزوده : موسسه در راه حق. هیات تحریریه
شناسه افزوده : موسسه در راه حق
شناسه افزوده : ایران. وزارت فرهنگ و آموزش عالی. مرکز انتشارات علمی و فرهنگی
شماره کتابشناسی ملی : 70326
نام کتاب : طالوت و جالوت
نویسنده: هیئت تحریریه مؤسسه در راه حق
تیراژ : 10000 هزار جلد
نوبت چاپ : سوم - تابستان 1372
چاپ: سلمان فارسی قم - تلفن 32208
ناشر: مؤسسه در راه حق - ص پ 137 قم
حق طبع محفوظ و مخصوص ناشر است
خیراندیش دیجیتالی: انجمن مددکاری امام زمان (عج) اصفهان
ویراستار کتاب: خانم مریم محققیان
ص: 1
نام کتاب : طالوت و جالوت
نویسنده: هیئت تحریریه مؤسسه در راه حق
تیراژ : 10000 هزار جلد
نوبت چاپ : سوم - تابستان 1372
چاپ: سلمان فارسی قم - تلفن 32208
ناشر: مؤسسه در راه حق - ص پ 137 قم
حق طبع محفوظ و مخصوص ناشر است
ص: 2
بسم الله الرحمن الرحيم
سال ها بود که «بنی اسرائیل» از خانه و زندگی خود آواره شده بودند.
«جالوت» پادشاه «عمالقه» به آن ها خیلی ستم می کرد.
«جالوت» پادشاه ستمکار و بد رفتاری بود
روز به روز بد بختی بنی اسرائیل بیش تر می شد، و نمی توانستند برای نجات خودشان از دست جالوت کاری بکنند
ص: 3
البته بد بختی بنی اسرائیل به خاطر کار های زشت خودشان بود.
آن ها از دستورات خدا و پیامبرشان سرپیچی کرده، به «تورات» کتاب آسمانی آن زمان عمل نمی کردند.
سال ها پیشتر از آن زمان، جامعه «بنی اسرائیل» جامعه با ایمانی بود
مردم به دستورات کتاب آسمانی «تورات» عمل می کردند
به «تابوت سکینه» که خدا به بنی اسرائیل داده بود احترام می گذاشتند،
هر وقت جنگی پیش می آمد، تابوت را جلوی سپاه قرار می دادند
و دلیرانه می جنگیدند
و بر دشمنان خدا و دین پیروز می شدند
ص: 4
تابوت سکینه صندوقی بود که خدا پس از تولّد حضرت موسی برای مادر او فرستاد
در آن زمان «فرعون» که دشمن بنی اسرائیل بود دستور داده بود هر کودکی از بنی اسرائیل به دنیا بیاید بگیرند و نابود کنند
مادر موسی برای آن که مأموران فرعون موسی را پیدا نکنند او را در آن صندوق گذاشت و توی رود نیل انداخت.
عکس
ص: 5
این صندوق بعداً در میان بنی اسرائیل با احترام نگهداری می شد.
حضرت موسی در آخر عمر زره خودش و چیز های دیگری را که از پیامبران باقی مانده بود در آن صندوق گذاشت و به جانشین خود حضرت یوشع سپرد
بنی اسرائیل در جنگ ها صندوق را همراه خود می بردند و موجب سکونت و آرامش و پیروزی آنان بود
به همین جهت «تابوت سکینه» یعنی «صندوق آرامش» نامیده شد.
جامعه بنی اسرائیل در آرامش و سربلندی زندگی می کرد.
ولی کم کم مردم بی ایمان شدند گناه و کار های زشت انجام می دادند در برابر نعمت های خدا سپاس گزاری نمی کردند و به تابوت سکینه احترام نمی گذاشتند
به همین جهت خدا تابوت سکینه را از آنان گرفت تا مردم از کار های بد دست بردارند و بیدار شوند.
ص: 6
روزگار بنی اسرائیل روز به روز سیاه تر میشد
هر چی داشتند به دست دشمن افتاده بود.
دشمنان در هر فرصتی که پیش می آمد به آن ها حمله می کردند
بالأخره یک عدّه از بزرگ تر های بنی اسرائیل پیش پیغمبرشان رفتند و گفتند:
پادشاه (خوب و با ایمانی) برای ما تعیین کن تا همراه او در راه خدا بجنگیم
عکس
ص: 7
پیامبرشان که از سستی و بی ایمانی جامعه خبر داشت در جواب پرسید:
اگر فرمان جنگ و جهاد داده شود از جنگیدن سرپیچی نمی کنید؟
آیا از سستی و بی ایمانی دست بر می دارید؟
عکس
ص: 8
بنی اسرائیل گفتند:
ای پیامبر، چرا در راه خدا نجنگیم؟
سال هاست که از خانه و زندگی و همسر و فرزند دور مانده ایم و آواره ی بیابان ها شده ایم...
مرگ از این زندگی بهتر است
ما آماده ایم و حتماً می جنگیم
عکس
ص: 9
در آن روزگار جوانی زندگی می کرد که اسمش «طالوت» بود.
طالوت جوانی فقیر بود و شغل ساده یی داشت، ولی بسیار با ایمان و پرهیز کار و شجاع و نیرومند بود و از رهبری و اداره کار های مردم آگاهی داشت.
عکس
ص: 10
یک روز که بنی اسرائیل دور پیغمبرشان جمع شده بودند او طالوت را به آن ها نشان داد و گفت:
خدا طالوت را برای حکومت و پادشاهی شما انتخاب کرده است.
هر فرمانی می دهد گوش کنید و عمل کنید
عکس
ص: 11
اشراف و ثروتمندان به پیغمبرشان گفتند:
طالوت جوان فقیر و بی چیزی است
ما از طالوت سزاوارتریم که پادشاه شویم
(آن ها چون نادان و بی ایمان بودند فکر می کردند بزرگی و برتری به مال و مقام است و نمی دانستند که طالوت به جهت علم و شجاعت و پرهیز کاری از آن ها برتر است.)
عکس
ص: 12
پیامبر گفت:
طالوت برگزیده خداست.
و خدا او را در شجاعت و نیروی بدنی و علم و آگاهی برتری داده است
و خدا کاری را بدون مصلحت انجام نمی دهد
و پادشاهی و سلطنت را به کسانی که بخواهد می دهد
عکس
ص: 13
نشانه سلطنت طالوت این است که تابوت سکینه (که خدا از شما گرفته است) به شما بر می گردد.
در آن از جانب پروردگارتان آرامش و سکونت قرار داده شده است
و نیز یادگار خاندان موسی و هارون در آنست.
عکس
ص: 14
و فرشتگان آن را حمل می کنند
تابوت آمد و مردم آن را دیدند و قبول کردند که از طالوت اطاعت کنند.
و به فرمان طالوت، آماده جنگ شدند تا دشمنان را از سرزمین های خودشان بیرون کنند.
عکس
ص: 15
طالوت همراه آنان که آماده جنگ شده بودند به راه افتاد:
هنگامی که به سپاهیان دشمن نزدیک می شدند طالوت به مردم گفت:
خدا شما را به وسیله نهر آبی آزمایش می کند.
عکس
ص: 16
کسی که از آن نهر بیشتر از یک کف دست آب بیاشامد از من نیست
طالوت با سپاهیان به راه خود ادامه دادند تا به آن آب رسیدند
سپاهیان او جز عده کمی از آن آب نوشیدند.
عکس
ص: 17
طالوت همراه مؤمنان از نهر آب گذشتند و رفتند تا به اردوگاه دشمن رسیدند.
«جالوت» فرمانده سپاه کافران جنگجوی بی رحم و تنومندی بود و سوار فیل بزرگی شده بود.
گروهی از سپاه طالوت که ایمان محکمی نداشتند وقتی صف های آراسته دشمنان را دیدند خیلی ترسیدند و گفتند:
عکس
ص: 18
ما فکر نمی کردیم دشمن این اندازه نیرومند باشد، ما توان جنگ با جالوت را نداریم
ولی دسته ی دیگری از مؤمنان که شهادت در راه خدا را دوست داشتند از مرگ نترسیدند و گفتند:
خدا با کسانی است که در سختی ها مقاومت کنند و صبور و بردبار باشند چه بسیار اتفاق افتاده که سپاه کوچکی به یاری خدا بر سپاه بزرگی پیروز شده است.
عکس
ص: 19
جالوت که گمان می کرد با یک حمله سپاه مؤمنان را نابود خواهد کرد وحشیانه فریاد می زد و مؤمنان را به مبارزه می طلبید و سپاهیان خود را آماده جنگ می کرد
عکس
ص: 20
در این هنگام،
مؤمنان واقعی که فقط سی صد و سیزده نفر بودند در برابر دشمن آماده نبرد شدند و گفتند:
﴿ رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَيْنَا صَبْراً وَ ثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانْصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ﴾
پروردگارا:
صبر و استقامت بسیار به ما عنایت کن،
و قدم های ما را محکم و استوار بدار،
و ما را در پیروزی بر این کافران يارى بفرما.
ص: 21
گروه مؤمنان در برابر بت پرستان بسیار کم بودند.
بت پرستان اسلحه کاملی داشتند و در ظاهر به نظر می آمد که در اولین حمله مؤمنان را شکست می دهند.
ولی خداوند ذخیره های فراوانی دارد
و اکنون یکی از ذخیره های الهی در گروه مؤمنان بود،
اما مردم او را نمی شناختند
و نمی دانستند او چه ذخیره گران بها و کار آمدی است.
عکس
ص: 22
خداوند به پیامبرش وحی فرستاد:
کشنده جالوت کسی است که زره موسی اندازه اندامش باشد.
طالوت زره حضرت موسی را از تابوت سکینه بیرون آورد،
و آن را به نوبت بر تن هر یک از سپاهیان خود پوشاند
ولی زره به اندازه هیچ یک از آن ها نبود یا کوتاه بود یا بلند
عکس
ص: 23
ناگهان
«داود» جوان شجاع قوی دل ، رشید و خوش اندام با قدم های محکم نزد طالوت پادشاه آمد
طالوت زره را بر او پوشانید
زره کاملا به اندازه او بود
عکس
ص: 24
طالوت و سپاهیان خوشحال شدند.
داود دلیرانه آماده نبرد بود،
و کم ترین ترسی در دل نداشت،
آرى، مؤمن هرگز نمی ترسد
چون کسی که از خدا بترسد از هیچ کس و هیچ چیز نمی ترسد
عکس
ص: 25
داود مؤمنان را دلداری داد،
و آن ها نیز آمادۀ جنگ شدند
و جنگ شروع شد.
عکس
ص: 26
داود با «سنگ قلّاب» سنگ سخت و تیزی را چنان به پیشانی جالوت زد که جالوت نقش زمین شد
سپاه جالوت پا به فرار گذاشتند
و مؤمنان پیروزمندانه آنان را دنبال کردند و از پای در آوردند
عکس
ص: 27
دیگر مؤمنان پیروز شده بودند،
داود و گروه مؤمنان. در همه جا به سرکوبی بت پرستان پرداختند
و سرزمین های از دست رفته را پس گرفتند
و خداپرستان در همه جا آرامش یافتند
و به خانه و زندگی خود بازگشتند.
این پیروزی ها برای آن بود که از خطا های گذشته خود دست برداشتند و به گفته های پیامبر خود ایمان
عکس
ص: 28
آوردند و ولایت و رهبری طالوت را که برگزیده خدا بود پذیرفتند و به فرمان او عمل کردند...
خدا در قرآن کریم پس از نقل این داستان می فرماید:
﴿وَ لَوْلا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْض لَفَسَدَتِ الْأَرْضُ وَ لَكِنَّ اللهَ ذُو فَضْلٍ عَلَى الْعالَمينَ ﴾
اگر دفاع در برابر تجاوز نبود زمین فاسد و تباه می شد ولی خدا نسبت به مردم بخشنده است (و آنان را از این حق محروم نساخته و اجازه داده است در برابر ستم و تجاوز ایستادگی کنند و از حق خود دفاع نمایند، و در این راه آنان را یاری می فرماید و پیروزی می بخشد)
عکس
ص: 29