مهارت های زندگی از دیدگاه قرآن و اهل بیت علیهم السلام و نظرات روان شناسان

مشخصات کتاب

سرشناسه:هاشم زاده، سیدمحمدمهدی، 1361-

عنوان و نام پديدآور:مهارت های زندگی از دیدگاه قرآن و اهل بیت علیهم السلام و نظرات روان شناسان/ سیدمهدی هاشم زاده.

مشخصات نشر:اصفهان: نور الحیات، 1402.

مشخصات ظاهری:274 ص.

شابک:978-622-5985-29-2

وضعیت فهرست نویسی:فیپا

یادداشت:کتابنامه به صورت زیرنویس.

موضوع:راه و رسم زندگی (اسلام)

Conduct of life -- *Religious aspects -- Islam

موضوع:هاشم زاده، سیدمحمدمهدی، 1361- -- وعظ

موضوع:راه و رسم زندگی -- جنبه های قرآنی

Conduct of life -- Qur'anic teaching

راه و رسم زندگی (اسلام) -- احادیث

Conduct of life -- *Religious aspects -- Islam -- Hadiths

راه و رسم زندگی -- جنبه های روانشناسی

Conduct of life -- Psychological aspects

رده بندی کنگره:BP258

رده بندی دیویی:297/72

شماره کتابشناسی ملی:9533280

اطلاعات رکورد کتابشناسی:فیپا

مهارتهای زندگی از دیدگاه قرآن و اهل بیت (علیهم السلام)

و نظرات روان شناسان

سید مهدی هاشم زاده

انتشارات : نورالحیات

چاپ : دوم . بهار 1403شمسی

صفحه آرایی و حروف چینی : مهدی آقابابایی

ویراستار دیجیتالی:محمد منصوری

قطع : رقعی / 348 صفحه

شمارگان : 2000 نسخه

شابک : 2-29-5985-622-978

قیمت: 200 هزار تومان

ص: 1

اشاره

مهارتهای زندگی از دیدگاه قرآن و اهل بیت(علیهم السلام)

و نظرات روان شناسان

سید مهدی هاشم زاده

ص: 2

فهرست

مقدمه. 8

جلسه اول. 12

بایدها و نبایدها. 16

بایدها. 17

نبایدها 17

نبایدهای زندگی. 18

ویژگی های زن و شوهر لجباز 31

پرسشهای جلسه اول. 35

جلسه دوم. 36

پرسشهای جلسه دوم 66

جلسه سوم. 68

رعایت چند نکتۀ مهم. 74

1- به حرف زن توجه کنید. 74

2- زن دوست دارد مردش مقتدر باشد. 74

3- زن دوست دارد که مرد به او احترام بگذارد. 75

4- زن دوست دارد که مرد، حضورش را درک کند. 75

ص: 3

5 - اگر زن بتواند به راحتی و با فراغ باز درباره مطالب روزانهاش صحبت کند فشار دریافتی خود را تخلیه کرده است 76

رازهایی که خانم ها باید از مردها بدانند. 78

مردها چه ویژگی هایی دارند. 78

1 - مردان دوست دارند کارهایشان را بیان کنند. 78

2- مرد وقتی که با همسر خود صحبت می کند و چیزی نمی گوید و یا حرکتی از او نمی بیند این نشان دهنده بی توجهی نسبت به همسر نیست 79

3- مردها زمانی را برای خود می خواهند. 80

4- مردها مانند پدرانشان عمل می کنند. 81

5- مردان زبان بدن نمی دانند . 81

6- مردها فراموش کار هستند. 82

7- مردها به قدردانی واکنش نشان می دهند. 83

8- مردها دوست دارند ، دوست داشته شوند. 84

شیوه های رفتار با همسر 85

ویروس اول در زندگی مشترک.. 87

ویروس دوم در زندگی مشترک.. 87

اقسام محبت.. 92

اول: محبت از طریق گوش... 92

دوم: محبت از طریق نگاه. 93

سوم: محبت از طریق زبان. 94

پرسش های جلسه سوم 97

ص: 4

جلسه چهارم. 98

اول: آرامش روح. 103

دوم: آرامش فکر و ذهن. 104

سوم : آرامش نفس... 105

چهارم : آرامش محیط.. 105

پنجم: نیاز به آرامش تن. 106

برداشتهای اخلاقی تربیتی آیه. 108

برداشت اول: انتخاب لباس با خود انسان است. 108

برداشت دوم: لباس محافظ بدن است. 108

برداشت سوم: لباس عیب پوش بدن است. 109

برداشت چهارم: لباس زینت بدن است. 109

برداشت پنجم: لباس باید در شأن انسان باشد. 109

برداشت ششم: لباس انسان را در برابر سرما و گرما حفظ می کند 110

برداشت هفتم : لباس با تغییر فصل تغییر می کند. 111

وفاداری زوجین چه زمان هایی به خطر می افتد. 126

پرسش های جلسۀ چهارم 132

جلسه پنجم. 134

معنی تغافل چیست ؟. 149

تکریم شخصیت و احترام متقابل. 156

ریشه های خشونت.. 160

پرسش های جلسۀ پنجم : 165

جلسه ششم. 166

ص: 5

آثار مثبت زیبا حرف زدن. 185

قوانین قهر 190

اول: حق نداریم به خانواده های هم دیگر توهین کنیم . 190

دوم: حق نداریم پیرامون مسائل کهنه و قدیمی که گذشته صحبت کنیم . 191

سوم: خانم حق شام و ناهار نپختن نداری . 191

چهارم: سلام و خداحافظی در هر صورت لازم است . 191

پنجم: هیچ کس حق ندارد جای خوابش را عوض کند. 192

ششم: هر کس برای آشتی پیش قدم شد ، طرف مقابل باید برای او کادو بخرد «این هم جزء قانون قید کنید کادو هم حتما نباید گران قیمت باشد.» 192

پرسش های جلسه ششم: 193

جلسه هفتم. 195

پرسش های جلسۀ هفتم: 225

جلسه هشتم. 226

آثار کلام تند در زندگی.. 241

سوم: صبر در مقابل ناملایمات اخلاقی.. 266

پرسش های جلسۀ هشتم: 269

جلسه نهم. 269

چهارم: عذرپذیری و گذشت.. 272

پنجم: صبر در مقابل ناملایمات زندگی.. 273

ششم : نظافت مرد و زن است.. 283

ص: 6

پرسش های جلسۀ نهم. 295

جلسه دهم. 295

هفتم: مشورت کردن اعضای خانواده. 315

آثار و فوائد مشورت گرفتن. 321

1- کمک گرفتن از افکار دیگران. 321

2- شناسایی خطاها و اشتباهات.. 322

3- دستیابی به راهکار مناسب.. 322

4- جلوگیری از پشیمانی.. 322

5: دوری از تکبر و استبداد نظر 323

هشتم : زن و شوهر حافظ اسرار همدیگر باشند . 323

نهم : هدیه دادن. 329

دهم : قبول خطا و اشتباهات در زندگی مشترک.. 332

پرسش های جلسۀ دهم : 358

ص: 7

ص: 8

مقدمه

بسمه تعالی

خدای مهربان را شاکرم که توفیق داد، ضمن مطالعه و پژوهش در موضوعات مختلف اسلامی، بیش از بیست سال در اصفهان و برخی از شهرستان ها در جلسات اهل بیت(علیهم السلام) به وعظ و خطابه مشغول باشم.

در این سال ها، از میان صدها موضوعات سخنرانی که انجام داده ام شاهد بوده ام که بیشترین استقبال، از مباحث مربوط به خانواده در میان مردم بوده است، چون مباحثی کاربردی و مبتلا به جامعه امروز است.

با نگاهی به مشکلات خانوادگی، این سؤال پیش می آید که با وجود فراوانی و غنای دستورات دینی،

چرا جامعه و خانواده های ما تا این حد دچار سردرگمی و گرفتاری هستند؟

چرا طلاق این منفورترین حکم پروردگار است، در جامعه ما هر روز رو به افزایش است؟

چرا بسیاری از زن و شوهرها بعد از سال ها زندگی، هنگام مواجهه با مشکل به جای پیداکردن راه حل، به جدایی پناه می برند؟

آیا با طلاق و پاک کردن صورت مساله، مشکلات پایان می یابد؟

آیا با متلاشی کردن زندگی، رفتارها و عادات زشت ما اصلاح می شود؟

ص: 9

آیا خانواده ها، به عواقب جدایی، به ویژه برای فرزندانشان توجه می کنند؟

پس کلید حل مشکلات کجاست؟

طی پژوهش ها و حتی تجربیات شخصی خود، و مراجعینم، طی این سال ها به این نتیجه رسیدم که سرمنشأ و کلید گره گشای همه مشکلات خانوادگی، عمل کردن به دستورات الهی است.

به طور قطع می گویم که بزرگان مکتب ما، در مباحث خانواده و تربیتی حرف نگفته ای، برای ما باقی نگذاشته اند.

وقتی انسان می بیند که همسران، با رعایت چه نکات ساده، اما دقیقی، می توانند زندگی شیرینی برای خود و فرزندانشان رقم بزنند، اما کوتاهی و غفلت می کنند، دچار افسوس و حسرت می شود.

آنچه پیش نظر شما خوبان است، حاصل سال ها پژوهش، مطالعه و صدها منبر و سخنرانی است، که اتفاقاً، همانطور که ذکر شد، به تجربه شخصی حقیر یا مراجعین به بنده، بسیار گره گشا بوده است.

و یقین دارم عمل کردن به این قوانین به ظاهر ساده اما مهم، در کشور کوچک خانواده برای شما هم مؤثر خواهد بود.

ص: 10

به عنوان مثال، آنچه متاسفانه در زندگی های امروز کم رنگ شده است، از گوهری به نام گذشت است.

اگر در زندگی گذشت نباشد عشق و محبتی باقی نخواهد ماند.

چه زیبا امیر بیان، مولا امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) فرمودند:

العَفْوُ تاجُ المَكارِمِ ؛

عفو و گذشت در زندگی تاج و سر آمد مکارم اخلاق است.(1)

قدر لحظه لحظه زندگی را بدانیم

در این فرصت کوتاه عمر تا می توانیم به یکدیگر محبت کنیم.

باور داشته باشیم محبت و گذشت راه گشای بسیاری از مشکلات کوچک و بزرگ زندگی ها خواهد بود.

به زوج های جوانی که در ابتدای راه هستند این کتاب را هدیه دهید.

شاید فقط یک مطلب از این کتاب یا حتی خواندن یک صفحه از آن، مشکل بزرگی از یک زندگی را حل کند ...

از برادر عزیزم فاضل ارجمند حجت الاسلام آقای مهدی آقابابایی که مشوّق و راهنمای من در گرداوری مطالب بودند تقدیر و تشکر می کنم.

ص: 11


1- . غررالحکم ، حکمت 520.

و در پایان، این کتاب را به همسر مهربان و با گذشتم تقدیم می کنم که بیست سال صبورانه در بحران ها و سختی های زندگی، همراه و پشتیبانم بوده و به خوبی دو فرزند شایسته برای من تربیت کرد.

و پروردگار مهربان را بابت نعمت های بی کرانش با تمام وجود شاکر و سپاسگزارم.

دنیا همه هیچ و اهل دنیا همه هیچ *** ای هیچ برای هیچ بر هیچ مپیچ

دانی که پس از عمر چه ماند باقی *** مهر است و محبت است و باقی همه هیچ...

والسلام علی من اتبع الهدی

سید محمد مهدی هاشم زاده

4/4/1402

ص: 12

جلسه اول

اشاره

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدالله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین و لعنت الله علی اعدائهم اجمعین

خوشحالم از این که باز هم بنده حقیر، توفیق این را پیدا کردم در این مجلس نورانی شرکت کنم.

امیدوارم ان شاء الله حضرت حق، توفیق عنایت کند این چند شبی که خدمت شما هستم و اوقات شریف شما را مصدع می شوم بتوانم مطالبی را به عرض برسانم که اولاً: مورد رضای امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و مادرم حضرت زهرا (علیها السلام) ، بعد هم مورد استفاده برای شما عزیزان قرار بگیرد.

با شیوه منبرهای من آشنا هستید یک موضوع واحدی را انتخاب می کنم و به استناد به آیات و روایات و کلمات نورانی اهل بیت(علیهم السلام) ، ده شب پیرامون آن صحبت می کنم.

ص: 13

موضوعی که امسال برای این مجلس آماده کرده ام مبحثی است بسیار کاربردی، به درد همه ما می خورد. هر سن و سالی که داشته باشیم.

عنوان بحث: اهمیت نظام خانواده و مهارت هایی است که اسلام عزیز به ما یاد داده است .

برای این که زندگی ما کانون عشق و محبت و صفا و صمیمیت باشد.

ابتدا چند نکته عرض کنم. خانواده یکی از اساسی ترین ارکان جامعه بشری است.

خانواده است که می تواند زمینه ساز خوشبختی یا بدبختی انسان ها باشد و در این مطلب شکی نیست.

نکته دوم:هدف دین مقدس اسلام تکامل بشریت است.

لذا برای تکامل بشر، دین مقدس اسلام توجه ویژه ای نسبت به بحث خانه و خانواده و سلامت این نهاد دارد.

اسلام، برای تحکیم نظام خانواده، پیشگیری از فرو پاشی و اختلافات، رهنمودهای مهمی را به ما عرضه داشته است.

واقعاً هم همین است. برای حفظ نظام خانواده و پیشگیری از فرو پاشی آن راهی به جز عمل به رهنمودهای این آیین الهی نیست.

ص: 14

خانواده نهادی است که امروزه با وجود تحوّلات فراوانی که ما می بینیم و در جوامع شکل گرفته است هنوز هم در اکثر جوامع اهمیت سرشاری دارد .

چرا که نهاد خانواده مناسب ترین نظام برای تأمین نیازهای روحی و معنوی بشر است.

در عصر حاضر شاهد هستیم که خانواده ها گرفتار مشکلات فراوانی شده اند و متأسفانه با گرفتاری های متعددی رو به رو هستند.

اختلافات خانوادگی، درگیری ها، نزاع ها ، آمار طلاق، فرزندان بی سرپرست، دختران فراری، همه اینها نشان دهنده این است که برخی از خانواده ها امروزه دچار مشکلات اساسی شده اند.

غفلت از جایگاه مقدّس خانواده موجب دور شدن بشر از حیات حقیقی خود و سقوط به پرتگاه نابودی است.

اسلام به عنوان یک مکتب انسان ساز بیشترین توجه را نسبت به بحث خانواده دارد.

اسلام، خانواده را به عنوان نهاد مقدّس و کانون تربیت می شمارد.

شکی نیست صلاح و فساد جامعه بستگی به صلاح و فساد خانواده ها دارد.

ص: 15

اگر خانواده ها سالم بودند، جامعه نیز سالم است. جامعه رو به صلاح حرکت می کند. اما اگر امروزه می بینیم که جامعه ما دچار مشکلات متعددی شده است به دلیل این است که خانواده های ما دچار مشکل شده اند.

وقتی بین زن و شوهر عقد خوانده شد در واقع هر کدام از این زن و شوهر یک قرار دادی را امضاء کردند باید طوری رفتار کنند که وقتی خانواده تشکیل شده و قرار است فرزند اضافه شود دچار مشکل نشوند.

جامعه شناسان، ازخانواده به عنوان یک کشور کوچک یاد کرده اند.

بر کشور باید قانون حاکم باشد اگر قانون بر کشور حاکم نبود کشور دچار مشکل می شود، دچار بحران می شود.

کشور کوچک خانواده هم همین طور است. پدر و مادر، زن و شوهر به عنوان مدیر این کشور باید یک سری قوانین را حاکم کنند.

اگر می خواهند خانواده ها کانون عشق و محبت و صفا و صمیمیت باشد. اگر می خواهند فرزندانی را تربیت کنند که به قول قرآن کریم:

( قُرَه عَینی فی الدنیا والاخره)

( فرزندان مایه روشنی چشمشان در دنیا و آخرت باشد )

جامعه شناسان نام این قوانین را که باید بر کشور کوچک خانواده حاکم باشد « باید و نباید » گذاشته اند.

ص: 16

یک سری کارها را باید انجام بدهیم و از یک سری کارها باید دوری کنیم.

اگر می خواهیم زندگی موفق و شیرینی داشته باشیم.

بعضی زن و شوهرها در کنار هم مردگی می کنند اشتباهاً اسم آن را زندگی گذاشته اند. زندگی که در آن دائم جنگ و دعوا باشد که زندگی نیست.

زندگی که میدان جنگ نیست. سی سال است زیر یک سقف با هم زندگی می کنند و هر شب آن به جنگ و دعوا و مشاجره و نزاع و درگیری ختم شده است.

بایدها و نبایدها

پیاده کردن این قانون ها نیاز به مدیریت دارد. یک عده 50 سال 60 سال است از خدا عمر گرفته اند 30 یا 40 سال است در کنار هم زندگی می کنند حتی عروس و داماد به خانه آورده است اما مدیریت زندگی بلد نیست.

قانونی بر زندگی آنها حاکم نیست.

قوانین زندگی نامش باید و نباید است.

ص: 17

بایدها

1 . وفاداری: یک نمونه از بایدهاست زن و شوهر به یکدیگر وفادار باشند.

2 . صداقت: در این کشور کوچک خانواده با یکدیگر صداقت داشته باشید به هم دروغ نگویند.

3 . احترام متقابل: به یکدیگر احترام بگذارند. به خانواده های هم احترام بگذارند.

و موارد دیگری که در جلسات آینده صحبت می کنم در این مجلس می خواهم روی نبایدها صحبت کنم.

نبایدها

یک سری کارها را نباید انجام بدهیم باید از آن دوری کنیم.

اگر می خواهیم زندگی کانون عشق و محبت باشد. این اجتناب ها در زندگی لازم است.

اختلاف هایی که درزندگی پیش می آید، قهرها، کدورت ها، نزاع ها به خاطر این است که این نبایدها رعایت نمی شود.

ص: 18

نبایدهای زندگی

اول: لجاجت

نبی اکرم(صلی الله علیه وآله و سلم) در روایتی می فرمایند:

الخَیرُ عادَه و الشَرُّ لِجاجَه (1)

به انجام کارهای خیر خودت را عادت بده .

به خودتان عادت بدهید که نمازتان را اول وقت بخوانید

صدای اذان را که می شنوید هر مکانی که هستید خودتان را به مسجد برسانید.

خودتان را از فیض نماز جماعت و نماز اول وقت محروم نکنید.

خودتان را عادت دهید به کمک به دیگران، خدمت به خلق کردن، صبور بودن، خوش اخلاقی، این ها عادت های خوب است، عادت های مثبت است.

پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله و سلم) می فرمایند:

خَیرُعادَه؛ به کارهای خوب خودت را عادت بده، حالا از آن طرف

شَرُّ لِجاجَه؛ در کارهای شر لجوج باش .

ص: 19


1- . اساس البلاغه ، ص 438.

خانم ها ! آقایان ! به جای اینکه با زن خود لجبازی کنی، خانم به جای این که با شوهر خود لجبازی کنی، با خودت لجبازی کن، با نفست لجبازی کن با شیطان دورنی لجبازی کن .

این لجاجت مثبت است چطور لجبازی کنم؟ با نفسم لجبازی کنم.

غیبت نکنم، حسادت نورزم، کینه توزی را از خودم دور کنم. این لجاجت ها خوب است، سازنده است.

ولی در زندگی لج و لجبازی کردن، اصرار ورزیدن بر موضوعات غیر منطقی سر موضوعات بیهوده ، خودم، شوهرم، فرزندانم و اطرافیانم را ناراحت کنم.

این رفتار منفی است، این نامش لجاجت هست و نبی اکرم(صلی الله علیه وآله و سلم) در این کلام زیبا از آن به عنوان شر یاد می کند. شر لجاجه

روایت دیگری را برایتان بیان می کنم.

مرحوم محدث قمی(قدس سره) در کتاب ارزشمند «سفینة البحار» آورده است. کتاب سفینة البحار بر گرفته شده از کتاب «بحار الانوار» علامه مجلسی است. این مجموعه که یکصد و ده جلد است. بحار یعنی دریا، حالا برای اینکه وارد این دریا بشویم نیاز به کشتی داریم،محدث بزرگی همچون شیخ عباس قمی(قدس سره)که

تخصص در علم رجال داشته است.

ص: 20

یعنی هر روایتی را بیان نمی کرد. این روایت را به سند معتبر بیان کرده است.

حضرت امام صادق(علیه السلام) می فرمایند:

سِتَّةٌ لا تَکُونُ فی المؤمن ؛

شش چیز در مؤمن وجود ندارد .

همه ما ادعای دین و تدیّن داریم.

اگر ما مؤمن حقیقی هستم،

اگر پیرو امام صادق(علیه السلام) هستیم،

این شش ویژگی نباید در رفتار، کردار و زندگی من وجود داشته باشد.

اگر این ویژگی ها را دارم تا فرصت حیات دارم یک فکری به حال خودم بکنم اگر این ویژگی را ندارم خوش به سعادتم.

مواظب باشم که سراغم نیاید.

اول ویژگی که در مؤمن و اهل ایمان نبایدباشد.

امام صادق(علیه السلام) می فرماید:

اول: العُسر؛ عسر به معنای سختگیری است.

بعضی از مردها نسبت به همسرشان سخت گیری بی مورد می کنند.

ص: 21

بعضی پدر و مادرها نسبت به فرزندانشان سخت گیری بی مورد می کنند.

نمی گوید نسبت به دین بچه ها حساس نباش، نه. ولی خودتان سراغ دارید که فرزندی به خاطر سخت گیری بی مورد پدر و مادر از دین زده شده اند، از حجاب زده شده اند، نماز را کنار گذاشته اند. حساس باش، با مهربانی تذکر بده، ولی سختگیری بی جا نکن!

دوم : والنَّکد؛ نکد به معنای بخل و بی خیری است.

نکد در قرآن هم آمده است. سوره أعراف آیه 58 ( نَخْرُجُ إِلَّا نَکِدًا) یعنی زمینی که چیزی از آن به عمل نمی آید. نکد مصدر است. یعنی بی خیری، خیر نرساندن. مؤمن این گونه نیست. هم خودش خیرش به دیگران می رسد و هم خدای ناکرده مانع خیر رساندن

دیگران هم نخواهد شد. این دو مورد.

سوم : والکِذبُ؛ مؤمن اهل دروغگویی نیست. صداقت در گفتار دارد، در محیط خانواده وقتی پدر و مادر ابایی از دروغ گفتن ندارند، با یکدیگر صادق نیستند چگونه انتظار دارند فرزنداشان با پدر و مادر صداقت داشته باشند.

ص: 22

روانشناسان می گویند: بچه ها آیینه تمام نمای رفتار پدر و مادر هستند. اگر می بینی راحت دروغ می گوید، این دروغگویی را از چه کسی یاد گرفته است؟ از پدر، از مادر،

دو، سه سال قبل بود من دهۀ اول محرم این خاطره تلخ را هیچ وقت از یادم نمی رود. بنده خدایی چندین بار با من تماس گرفته بود و من نتوانستم جواب بدهم زنگ زده بود خانه و به خانواده سپرده بود که هر وقت حاج آقا آمدند به او بگویید: با من تماس بگیرند. ساعت یازده و نیم، دوازده بود که به خانه رسیدم. شماره ای که داده بود تماس گرفتم یه دختر خانم پنج، شش ساله گوشی را برداشت. قبل از این که حرف بزند رو حالت بچگی آرام گفت: بابا ! بگم هستند یا نیستند!!

مشخص بود که در آن خانه بویی از صداقت نیست! (کذب)

چهارم :والحَسد؛ مؤمن حسود نیست. از پیشرفت برادر دینی اش خوشحال می شود. حسادت دین انسان را نابود می کند، خیلی رذیلۀ خطرناکی است.

پنجم : والبَغی؛ بَغی به معنای ظلم است.

مؤمن اهل ظلم کردن به کسی نیست.

ص: 23

خدا رحمت کند حاج آقا رضا هرندی از قول ایشان نقل می کنند می فرمودند: مردم به من نگویید سیّد دعا کن خدا ریشه ظلم و ظالم را بکند. من هیچ وقت این دعا را نمی کنم. گفتند: چرا؟

گفت: می ترسم این دعا مستجاب بشود و ریشۀ همۀ ما کنده بشود !!

شاید هر کدام به نوعی داریم ظلم می کنیم.

رفتارهایمان با اطرافیانمان را یک مروری داشته باشیم.

رفتار با همسر، رفتار با فرزند، رفتار با خواهر و برادر و ...

گاهی ممکن است من دارم به فرزندم ظلم می کنم، به همسرم ظلم می کنم، بعد می گویم خدایا ریشه ظلم و ظالم را بکن !

ممکن است من و شما به ظاهر مؤمن، اهل نماز هم گاهی ظالم با شیم. یک نگاهی به زندگی ام می کنم. مؤمن ظلم نمی کند.

ششمین ویژگی که مورد بحث امشب من است: اصلاً این حدیث را خواندم برای مورد ششم که مورد بحث است. ششمین صفتی که در این حدیث شریف ما را از دانش آن نهی کرده است.

ششم: اَللِجاجَه؛ صحیح آن لَجاجه است. اما غلط مشهور است که لِجاجت گفته می شود. اما صحیح آن چه که در لغت بیان شده است لَجاجه. لَجاجه به معنای لجبازی است. این لَجاجه آفتی برایخانواده ها است .

ص: 24

معنای لجاجت:

لجاجت را این گونه معنا کرده اند:

لجاجت در لغت: به معنای پافشاری در انجام کاری که مخالف میل طرف مقابل هست.

لجاجت در اصطلاح: اصرار ورزیدن در کاری که از انجام آن ما را نهی کرده اند.

همه به او می گویند این کا را نکن، اما کار خودش را انجام می دهد.

به خصوص جوان ها، به خصوص ابتدای زندگی، بسیار زیاد با یکدیگر لج و لجبازی می کنند.

عیب خیلی از جوان ها این است که نمی خواهد از تجربیات دیگران استفاده کنند و می خواهند هر کاری را خودش تجربه کنند.

حتماً باید سرش به سنگ بخورد بعد می فهمد آن نصیحتی و آن گوهری که پدر محاسن سفیدش ده سال قبل راحت در اختیارش قرار داده چقدر ارزشمند بوده، اما به خاطر لج و لج بازی بچه گانه این تجربه را استفاده نکرده است.

این معنای اصطلاحی لجاجه است.

ص: 25

لجاجت یکی از پلیدترین صفاتی است که قرآن مجید به صراحت مورد سرزنش قرار داده است. اینکه انسان بخواهد بر سخن باطل خودش لجاجت بورزد.

سوره مؤمنون آیه 75 می فرماید:

( لَّلَجُّوا فِی طُغْیَانِهِمْ یَعْمَهُونَ ) یا رسول الله! این ها را رها کن در طغیان خودشان در لجاجت خودشان سرگردان باشند.

یعنی: مرغ من یک پا دارد، این منطق قرآن نیست. این منطق اهل بیت(علیهم السلام) نیست.

این آموزه های دینی ما نیست.

چون آموزه های دینی چیز دیگر به ما یاد می دهد.

حضرت علی(علیه السلام) می فرمایند:

راکبُ اللَجاج مُتُعرضُ للبلاء؛(1)

کسی که سوار بر اسب لجبازی شده در معرض بلا و گرفتاری است.

انسان لجباز خودش را نابود کرده است.

انسان لجباز بیشترین آسیب را به خودش و به زندگی خودش می زند .

ص: 26


1- . غررالحکم ، حدیث 900 .

تاریخ بیان کرده است، یک انسان لجبازی به نام سمرة بن جندب، در زمان پیغمبر یک درختی داشت در خانه همسایه قرار گرفته بود

بدون این که یا الله بگوید، بدون این که اهل خانه را خبر کند سرش را پایین می انداخت و وارد حیاط خانه مردم می شد و می گفت: آمده ام به درختم سرکشی کنم. آمده ام میوه بچینم. هرچه همسایه اعتراض می کرد، یعنی چه، بدون اجازه وارد حریم خانۀ من می شوی، حداقل وقتی می آیی یک یا الله بگو، یک اطلاعی بده.

رعایت کن؛ در بزن، بعد بیا تو، گفت: من حق عبور دارم،

همسایه گفت: می دانم حق عبور داری، ولی شاید خانم من سرش برهنه باشد، شما درکه بزنی حجابش رو حفظ می کند.

سمره بن جندب قلدربود. گفت. همینه که هست. درخت من اینجا هست… حق عبور دارم هر وقت هم خواستم می آیم سر می زنم به کسی هم ربطی نداره، دلم نمی خواهد اجازه بگیرم.

مرد همسایه گفت : پیش پیامبر(صلی الله علیه وآله و سلم) می روم و از تو شکایت می کنم. آمد خدمت پیامبر (صلی الله علیه وآله و سلم) و گفت: یا رسول الله! این مردرعایت نمی کند مادر من، خواهر من، همسر من، در خانه هستند، او بدون اطلاع وارد می شود.

ص: 27

پیامبر(صلی الله علیه وآله و سلم) فرمودند:بروید سمره را بیاورید. پیامبر(صلی الله علیه وآله و سلم) به سمره فرمودند: چرا بدون اجازه وارد می شوی؟ گفت: برای سرکشی درختم می روم تا درخت را ببینم و رسیدگی کنم. اجازه لازم نیست حق من هست.

پیامبر(صلی الله علیه وآله و سلم) فرمود: درست است که حق عبور داری، ولی باید اجازه بگیری و این اجازه هم حقی هست که بر گردنت می باشد. بایدرعایت کنی. گفت:من دوست دارم بدون اطلاع بروم.

پیامبر(صلی الله علیه وآله و سلم) فرمود: درخت خودت را به من بفروش قیمتش چقدره؟

دو برابرش را می دهم.گفت: نه یا رسول الله! نمی فروشم.

پیامبر(صلی الله علیه وآله و سلم) فرمودند: سه یا چهار برابرش را به تو می دهم.

گفت: نمی خواهم!!! پیامبر(صلی الله علیه وآله و سلم) فرمودند: این درخت را با یک درخت دیگر. گفت: نه من همین را می خواهم. پیامبر(صلی الله علیه وآله و سلم) فرمودند: یک باغ به تو می دهم این درخت را به من بده. سمرة بن جندب گفت: نه من درخت خودم را فقط می خواهم. لجبازی به نهایت رسید بعضی ها چقدر سخت دل هستند؟؟!! چقدر تنگ نظرند؟! لجاجت در برابر پیامبر!! پیامبر(صلی الله علیه وآله و سلم) فرمودند: بیا معامله دیگر کنیم فانی بده، باقی بگیر. این درخت خرمای تو ده سال دیگر نشده خشک می شود من

ص: 28

یک درخت در بهشت به تو می دهم آن درخت بهشتی باقی است همیشه سر سبز است. گفت: یا رسول الله! نمی فروشم… پیامبر(صلی الله علیه وآله و سلم) وقتی سماجت مرد را دید و فهمید قصد اذیت دیگران را دارد.

فرمودند: بروید درخت او را از ریشه در بیاورید پرت کنید به سویش!!! درخت را از ریشه کندند و گفتند: تا تو باشی بدون اذن و اجازه وارد خانه همسایه نشوی و اینگونه لجبازی نکنی !!

حالا در بحث خانواده دوری از لجبازی در مسائل خانوادگی باعث می شود خیلی از مواقع دعواهای زن و شوهر کاسته شود .

قسم خورده است با این آقا حرف نمی زند. هرچه به او می گویند تو ریش سفیدی تو برو حرف بزن، بالاخره تو بزرگتری به این دعوا فیصله بده. من قسم خورده ام که این کار را نمی کنم. آقا قسمت را بشکن.

قرآن مجید سوره بقره آیه 224 می فرماید:

(وَ لا تَجْعَلُوا اللَّهَ عُرْضَةً لِأَیْمانِکُمْ ) به خاطر قسم خوردن به خدا کارهای حق را کنار نگذارید.

و مطلب دیگری که می خواهم عرض کنم: لجاجت این رذیلۀ اخلاقی، خوی ابلیسی هست اخلاق شیطان است.

چه کسی لجبازی را شروع کرد؟

اولین کسی که این خوی را داشت، ابلیس بود.

ص: 29

قرآن در سوره اعراف آیه 12بیان کرده است.

(خَلَقْتَنِی مِنْ نَارٍ وَخَلَقْتَهُ مِنْ طِینٍ )وقتی به شیطان گفتند به آدم سجده کن. گفت: سجده نمی کنم. چرا سجده نمی کنی؟

بهانه گرفت برای لجبازی پاسخ داد: به خاطر این که مرا از آتش خلق کردی و او را از خاک خلق کردی، من که از آتش خلق کردی بیایم به انسانی سجده کنم که جنس آن از خاک هست! هرگز چنین نمی کنم .

بالاخره شیطان هم مخلوق خداست و فرمان، فرمان پروردگار است. باید اجرا کند.

اما این لج و لجبازی باعث شد که سجده نکرد و با مقاماتی که داشت شش هزار سال عبادتی که انجام داده بود به خاطر یک لجبازی همه را نابود کرد .

امیر المؤمنین(علیه السلام) می فرمایند:

اللَّجاجُ بَذر الشَّر ؛ لجاجت ریشه همه شرها و بدبختی هاست.(1)

شما تاریخ بنی اسرائیل را بخوانید چقدر دچار گرفتاری و بدبختی ها شدند. یکی از علت هایی که به این همه مشکلات مبتلا شدند به خاطر همین لجاجتشان بود.

ص: 30


1- . غررالحکم، ص 31.

باور بفرمایید در زندگی های ما بسیاری از مشکلاتی که برایمان پیش می آید به خاطر داشتن همین صفت لج و لجبازی است. خیلی از لجاجت ورزیدن های ما هم کودکانه است.

اصلاً از نگاه روانشناسی هنگام مواجه شدن با مشکل لجبازی کردن خود یک نوع حماقت هست.

چرا حماقت هست !

چون لجبازی یک خصوصیت شخصیتی است که افراد را با کارهای بچه گانه و تصمیم گیری های غیر منطقی در زندگی وا می دارد.

این صفت لجبازی در زندگی مشترک زناشویی خیلی خطرناک است.

چون شما وقتی به تعبیر کلام گوهر بار مولا امیرالمؤمنین(علیه السلام) بر مرکب لجاجت سوار می شوید نسبت به هسمرتان و خشم و کینه احساس می کنید.

هر روز به واسطه لجبازی بیشتر خشم و کینه شدیدتر می شود،

و هر چه این احساس شدیدتر باشد، عملکرد شما، عکس العمل های شما در زندگی مشترک بدتر و شدیدتر و گاهی حتی خشن می شود

دیگر زندگی از روال عادی و ریل طبیعی خودش خارج می شود.

ص: 31

روان شناسان مبحث خانواده می گویند: نتیجه لجبازی دز زندگی مشترک دو چیز است:

1 : باعث می شود شما حقایق را نادیده بگیرید.

2 : باعث می شود که اشتباهات خود را نپذیری.

برای همین امیر المؤمنین(علیه السلام) می فرمایند: اللَّجاج بَذر الشَّر .

تمام بد بختی ها لجاجت است .

ویژگی های زن و شوهر لجباز

انسان لجباز یک سری ویژگی ها دارد :

این موارد ویژگی های انسان لجباز است که جرء نبایدهای زندگی است و اهل بیت(علیهم السلام) به ما یاد داده اند که اگر این رذیله در رفتار شما هست از خودتان دور کنید.

1 - می خواهد اشتباهات همسر را با رفتار اشتباهش تلافی کند.

2 - عمداً کاری می کند که همسرش دوست ندارد تا با انجام آن کار لج او را در بیاورد. مثلا خانم به شوهر می گوید: شب ها زود به خانه بیا، عمداً فردا شب دیرتر به خانه می آید !!

شوهر می گوید: این لباس را نپوش. عمداً همان لباس را می پوشد!!

این غذا را نپز، عمداً همان غذا را می پزد!!

ص: 32

3 - اشتباهش را تکرار می کند و اصرار دارد که کار او درست است.

4- حرف همسرش را با دقت گوش نمی دهد و مدام حرف خود را بدون منطق تکرار می کند.

5 - در برابر اشتباه خود اشتباهات گذشته همسرش را پیش می کشد تا خود را تبرئه کند و همسرش را مقصر جلوه دهد.

خانم چرا این اشتباه را انجام دادی؟ چرا این حرف را زدی؟ به خاطر این که چهار ماه پیش تو هم آن حرف را زدی !!

شوهر می گوید: چرا این حرف را مقابل خواهرم زدی. اشتباه بود نباید این حرف را می زدی ناراحتش کردی. زن پاسخ می دهد:یادت هست تو هم این حرف را پارسال جلو خواهرم زدی !

اگر این گونه رفتار می کنید شما آدم لجبازی هستی .

آن کاری که تو می کردی اشتباه بود، حالا شوهر تو هم اشتباه کرده است این دلیل نمی شود به خاطر اشتباه او شما رفتار غیر منطقی خودت را توجیه کنی.

6- می داند اشتباه از اوست ولی به خاطر لجبازی آن را نمی پذیرد. آدم لجباز هیچ وقت نمی خواهد اشتباه خود را قبول کند.

7 - می خواهد با هر رفتار و گفتاری همسرش را آزار بدهد.

ص: 33

خانم یک جمله می گوید با این یک جمله تا صبح خواب را از چشم همسر خود می گیرد. این نشانه لجاجت است.

متأسفانه این لجاجت های بچگانه در خیلی از زندگی ها هست.

گاهی می بینیم قوام یک زندگی به خاطر لج و لجبازی شکسته می شود. دعوا، در گیری، نزاع، فروپاشی نظام خانواده به خاطر لج و لجبازی است.

سه حدیث فوق زیبا در این زمینه تقدیم کنم. بحث امشب را به پایان رسانم:

حدیث اول:

حضرت علی(علیه السلام) می فرمایند:

اِیاکَ و اللَّجاجه؛ بپرهیز از لجاجت ،

فإنَّ اولها جهل؛ لجاجت اولش جهالت است نادانی

و آخِرَها نَدامه؛ و آخرش پشیمانی است. (1)

و این لجبازی و لجاجت ورزیدن قطعاً آثار مخربی در زندگی خواهد داشت.

پیامد لجبازی کردن :

ص: 34


1- . تحف العقول ، ص 14.

حدیث دوم:

قال (علیه السلام): اللَّجاج یُنتّجُ الحُروبَ؛

لجاجت جنگ به راه می اندازد.

یوغر القلوب؛ لجاجت دل ها را کینه توز می کند.

لجاجت باعث می شود که دل ها نسبت به هم کینه توز شود.

حدیث سوم:

پیغمبر(صلی الله علیه وآله و سلم) می فرمایند: خیر الاخلاق اَبعدُها عَن الَّلجاجَه؛(1)

بهترین اخلاق و بهترین خلق و خو را چه کسانی دارند.

کسانی که از لجبازی به دور هستند.

کسانی که این رذیله اخلاقی در زندگی و رفتار آنها وجود ندارد. اهل لج و لجبازی نیستند.

خلاصه بحث امشب، اسلام از جمله مکاتبی هست که برای خانه و خانواده اهمیت قائل شده است. چرا ؟ چون می گوید خانواده نهاد تربیت است.

کانون انسان سازی هست.

جامعه شناسان خانواده را به عنوان کشور کوچک از ان یاد کرده اند. این کشور برای این که موفق باشد باید یک سری قوانین باید بر آن حاکم باشد.

اگر می خواهیم زندگی ما کانون عشق و صفا و صمیت و محبت باشد.

ص: 35


1- . غررالحکم، ص 355.

اگر می خواهیم بچه هایمان را خوب تربیت کنیم و نور چشم دنیا و آخرتمان باشند، قوانین را باید حاکم کنیم. و پدر و مادر باید در کنار هم این کشور خانواده را مدیریت کنند.

اسم این قوانین را جامعه شناسان باید و نباید گذاشته اند.

امشب روی یکی از نبایدهای زندگی صحبت کردم، موضوع لجبازی در زندگی.

خداوند به همۀ ما توفیق عمل کردن به دستورات اهل بیت(علیهم السلام) عنایت فرماید.

وصلی الله علی محمد و آله طاهرین

پرسش های جلسه اول

1. طبق فرمایش امام صادق(علیه السلام) آن شش ویژگی که در رفتار مؤمن نباید باشد بیان کنید؟

2. معنای لجاجت در لغت و در اصطلاح را بیان کنید؟

3. این جمله را تکمیل کنید:نتیجه لجبازی در زندگی مشترک دو چیز است:

باعث می شود شما ............... را نادیده بگیرند

باعث می شود شما ............... اشتباهات خود را نپذیرید.

4. سه مورد از ویژگی های زن و شوهرهای لجباز را نام ببرید؟

5. معنای این حدیث را بیان کنید؟

قال علی(علیه السلام) : اِیاکَ و اللَّجاجه فإنَّ اولها جهل ، و آخِرَها نَدامه.

ص: 36

جلسه دوم

اشاره

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدالله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین و لعنت الله علی اعدائهم اجمعین

بحثی که از شب گذشته در این مجلس نورانی شروع کردیم به حول و قوه الهی و عنایت ویژه مادرم زهرا (علیها السلام) ان شاءالله تا شب آخر هم، حول آن سخن خواهیم گفت، عنوان سخن اهمیت نظام خانواده در اسلام و مهارت هایی که اسلام عزیز به ما یاد داده است.

برای اینکه زندگی های ما کانون عشق و محبت و صفا و صمیمیت باشد.

شب گذشته به عنوان مقدمه بحث، عرض کردم که نهاد خانواده یکی از اساسی ترین ارکان جامعه بشری است.

خانواده است که می تواند زمینه ساز بدبختی یا خوشبختی انسان ها باشد.

غفلت از نهاد خانواده، موجب دور شدن بشر از حیات و زندگی حقیقی و واقعی آن می شود.

ص: 37

در زمانی که ما در آن واقع شدیم، می بینیم که در بسیاری از جوامع از جمله، ایران ما خانواده ها دچار مشکلات فراوانی شده اند.

اختلافات خانوادگی، آمار طلاق، فرزندان بی سرپرست، دختران فراری، اینها همه نشان دهندۀ این است که مشکلات فراوانی دامن گیر برخی از خانواده های ما شده است.

لذا اسلام عزیز برای تحکیم نظام خانواده و پیشگیری از فروپاشی خانواده ها توصیه هایی را برای ما بیان کرده است.

حتی جامعه شناسان خانواده را به عنوان کشور کوچک از آن یاد می کنند. بر کشور باید قانون حاکم باشد.

اگر در یک کشوری قانونی حاکم نبود، یا قانون بود به آن عمل نشد مشخص است که دچار هرج و مرج خواهد شد.

کشور خانواده، نیز همین طور است.

مدیر این خانواده مرد است، مدیر این خانواده زن است.

نام قانون حاکم بر کشور خانواده را باید و نباید گذاشته اند.

قانون، باید حاکم باشد و زن و مرد در کنار هم این کشور کوچک خانواده را مدیریت کنند.

ص: 38

این که دیشب اشاره شد که بحث کاربردی است به درد همه رده سِنّی می خورد برای همین بود.

قدیمی ها، پدر بزرگ های ما، مادر بزرگ ها، شاید خیلی درس نخوانده بودند، تحصیلات عالیه نداشتند، ولی این مهارت ها را، باید و نبایدهای زندگی را خوب بلد بودند.

برای همین از هم خسته نمی شدند، هر چه بیشتر با یکدیگر زندگی می کردند عشق، محبت، صفا و صمیمیت بینشان بیشتر می شد.

حالا در زندگی ها می بینیم سال ها دارند با هم زندگی می کنند، اما مدیریت خانواده بلد نبوده و نیستند بایدها و نبایدهای زندگی را اصلاً نمی دانند چه هست.

بایدهای زندگی که مفصّل به فضل پروردگار صحبت خواهیم کرد

« مثل وفاداری، صداقت تعهد، احترام متقابل »

فقط می خواهم سر فصل ها در ذهنتان باشد بعد مفصّل درباره آنها صحبت می کنیم.

این بایدها، یک سری نبایدها هم در زندگی، باید اجرا شود.

دیشب فقط روی یکی از نبایدها صحبت کردم .

اگر کارهایی که می خواهیم زندگی های ما کانون عشق و محبت و صفا و صمیمیت باشد.

ص: 39

اگر می خواهیم زندگی های ما منجر به شکست نباشد، این باید و نباید در زندگی عملی شود، بایدها را عمل کنیم و نبایدها را از آن دوری کنیم.

یکی از نبایدها که دیشب اشاره کردم بحث لجاجت در زندگی بود.

پیرامون لجاجت سه مطلب گفته شد عرض کردم،

خلاصه بحث دیشب :

1- لجاجت، خوی ابلیس است .

2- لجاجت، شروع آن جهل است، پایانش پشیمانی است.

3- نشانه هایی است که برای انسان لجباز بیان کرده اند.

گفته شد این بحث دیشب ما بود.

باور بفرمایید خیلی از گرفتاری ها و مشکلات و درگیری ها و کدورت هایی که پیش می آید در زندگی ها به خاطر همین لجاجت ورزی های کودکانه و بچه گانه است و الا ما به عنوان یک مسلمان که این قدر مبانی دینی مان مستحکم است، چرا باید این کثرت اختلافات در زندگی ها باشد.

چرا باید این آمار طلاق در جامعه اسلامی ما باشد.

ص: 40

طبق آمار ثبت احوال در چهار ماه ابتدای سال 1402 شمسی تعداد 199 هزار و 724 ازدواج ثبت شد. و در مقابل 65 هزار و 354 طلاق اتفاق افتاده، بر اساس این آمار می توان گفت: نسبت طلاق به ازدواج یک سوم است، یعنی از هر سه ازدواج یکی منجر به طلاق شده، به عبارت دیگر از هر ازدواج حدود 32 مورد ختم به طلاق و جدایی شده است.

نظر سنجی از خود زوجینی که برای طلاق توافقی رجوع کرده اند.

سه علت مهم خودشان بیان کرده اند که باعث شده نتوانند زندگیشان را ادامه دهند:

1- بی تعهدی

2- بی توجهی

3- بی احترامی مهمترین عوامل طلاق در کشور است.

یک مقداری تأمل کنید ما که ادعای دین داری داریم در یک کشور اسلامی

زندگی می کنیم.

ما که این همه آموزه های دینی مان قوی است بر اساس این آمارها تقریباً از هر سه ازدواج یک ازدواج منجر به طلاق می شود.

این آمارها فاجعه است. تازه این آمار طلاق ثبت شدۀ قطعی است.

مشکلات در زندگی ها بحثش جداست.

ص: 41

بسیاری از زن و شوهرهایی که به ظاهر دارند زندگی می کنند طلاق عاطفی بین آنها اتفاق افتاده است.

فقط اسم زن و شوهر را یدک می کشند.

بیش ترین آمار طلاق بین سن 25 تا 29 سال است.

با کمال تأسف باید بگوییم که در روستاها که نسبتاً بافتش بومی و مذهبی تر است هم آمار طلاق افزایش یافته است.

حتی کسانی که بالای ده سال با یکدیگر زندگی کرده بودند دیگر این زندگی ادامه داشت.

زندگی آنها کمتر منجر به طلاق و جدایی می شد.

الان طلاق بین زوج هایی که زندگی آنها بیش از ده سال بوده هم زیاد شده است.

این درد است، فاجعه است.

یکی از دوستان من که دفتر مشاوره دارد و از مشاورین دادگستری است، قبل از رجوع به دادگاه سه جلسه باید مشاوره بروند، برای من نقل می کرد: یکی از مراجعاتش که متأسفانه به طلاق هم ختم شد.

مرد 65 سال خانم 60 سال حدود 40 سال با هم زندگی کردند بودند.

ص: 42

چهار تا فرزند بزرگ، بچه هایشان ازدواج کرده بودند داماد داشتند، عروس داشتند، بعد از چهل سال زندگی به این نتیجه رسیده اند که تفاهم ندارند.

آخر عمری مراجعه کرده بودند برای طلاق و جدایی.

متأسفانه این اوضاع برخی از زندگی های ما در جامعه اسلام شده.

علت این طلاق ها چیست؟

بلد نبودن قانون زندگی باید و نباید خانواده، مدیریت کشور کوچک خانواده.

چقدر شما خانواده هایی را سراغ دارید به خاطر این دو ویروس دچار مشکل شده:

1- لجاجت

2- بهانه گیری.

بهانه گیری های واهی واقعاً بچه گانه یک زندگی را متلاشی کرده.

پس دومین نباید زندگی که امشب می خواهم پیرامون آن صحبت کنم ویروسی به نام بهانه گیری است.

از قدیم بهانه گیری، نق زدن، بین زن و شوهر معمول بوده است.

در عصر حاضر، دنیایی که ما در آن زندگی می کنیم.

شکل و شمائل آن فرق کرده است متفاوت شده است.

ص: 43

تصوری که در ذهن مردم نقش بسته است، این است که بیشتر خانم ها اهل بهانه گیری هستند.

در صورتی که این حرف صحیح نیست، چون در واقعیت این طور نیست.

بهانه گیری به ساختار تربیتی افراد بر می گردد.

جنسیت ندارد، مرد و زن هم ندارد.

ولی از آنجایی که از نظر قدرت کلامی تفاوت بین زن و مرد وجود دارد. خانم ها بیشتر از مردها به ارتباط کلامی نیازمند هستند، برای همین از هر وسیله و روشی برای ارتباط کلامی استفاده می کنند.

شوهر نسبت به همسر کم توجهی می کند، زن هم شروع به بهانه گیری کردن .

این بهانه گیری به خاطر چیست؟!

برای این است که همسرش برای او حرف بزند، به او توجه کند، برای او وقت بگذارد. زنان نیاز به توجه دارند.

بعضی از زن و شوهرها ممکن است گاهی بیست و چهار ساعت، در یک روز تعطیل با یکدیگر در خانه زیر یک سقف هستند ولی از صبح تا شب یک کلمه هم با هم حرف نمی زنند !!

ص: 44

برای خود من نقل می کرد با ماشین از تهران با خانم آمدیم سمت اصفهان، 5 ساعت مسیر یک کلمه با هم حرف نزدیم!!!

خوب این زن وقتی که کم توجهی از مرد دید شروع به بهانه گیری می کند. به خاطر این که توجه این مرد را به خودش جلب کند بعد مرد اعتراض می کند که همسر من بهانه گیر است، رفتارهای خودش را نمی بیند.

ایراد را، در رفتارهای خودت جستجو کن !

چقدر دعوا، قهر، طلاق، تک تک شما عزیزان سراغ دارید علتش همین بهانه گیری های بچه گانه است.

بعضی از آدم ها ساختار تربیتی شان این گونه است:

آدم بهانه گیری هستند هم در زندگی مشترک، نه تنها در زندگی، حتی در مسجد و در هیئت، محل کار هم دنبال بهانه می گردند و بهانه گیر هستند.

در زمان پیغمبر هم داریم. شخصیتی همچون وجود نازنین خاتم انبیا محمد مصطفی(صلی الله علیه وآله و سلم) گوشه ناخن این پیغمبر(صلی الله علیه وآله و سلم) به عرش ثریا می ارزد .

پیغمبری که خداوند در قرآنش « لَقَدْ كانَ لَكُمْ في رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ »(1) او را به عنوان اسوه حسنه معرفی می کند، نسبت به این پیغمبر هم بهانه گیری می کردند.

ص: 45


1- . احزاب / 21.

سوره فرقان، آیه هفتم می فرماید: خدمت پیغمبر می آمدم این مردم بهانه جو می گفتند:

یأکل الطعام؛ چرا پیامبر غذا می خورد!

و یَمْشِی فِی الْأَسْوَاقِ؛ چرا پیغمبر در بازار راه می رود.(1)

قرآن جواب این انسان های بهانه گیر را اینگونه داده، اگر پیغمبر را به صورت فرشته هم می آفریدیم باز شما آدم های بهانه گیر، بهانه گیری می کردید که چرا از جنس خودمان نیست !!

ببینید برای شخصیتی مثل پیغمبر، هم انسان های نادان، بهانه می گرفتند.

پس آدم های بهانه گیری همیشه بوده و خواهند بود!

به ساختار شخصیتی و تربیتی بر می گردد.

بهانه گیری در برخی از زندگی ها بین زن و شوهرها، پدر و مادرها و بچه ها، بوده و هست.

ما مصداق های مختلف مشاهده می کنیم

انسان های بهانه گیر، چه مرد، چه زن معمولاً این جملات را زیاد استفاده می کنند.

ص: 46


1- . تحف العقول ، ص 478.

خوب دقت بفرمایید:

جملات آشنای یک مرد بهانه گیر

خانم ها از مردهای بهانه گیر، این جملات را زیاد می شنوند:

چرا این خانه این قدر نامرتب است،

این بچه کی قرار است بخوابد،

چرا هیچ وقت غذایت به موقع آماده نیست،

غذا به موقع هم آماده باشد، چرا غذا شوره، چرا بی نمکه.

چرا وقتی من خانه هستم با تلفن اینقدر صحبت می کنی.

دوباره بدون اجازه من مهمان دعوت کردی و ...

جملات آشنای یک زن بهانه گیر

مردها از زن بهانه گیر این جملات را زیاد می شنوند:

شوهر میوه خریده است، این میوه ها به درد نخور چیه خریدی.

چند بار بگویم لباس هایت را این طرف و آن طرف پرت نکن.

چرا اینقدر سرگرم موبایلت هستی.

دوباره خواهرت زنگ زد.

چقدر خانه مادرت می روی و ...

ص: 47

در نهایت، این بهانه گیری ها به این جملات ختم می شود:

چه قدر باید بی مسئولیتی تو را تحمل کنم،

ای کاش می مُردم، ای کاش با تو ازدواج نمی کردم ... و ...

به همین راحتی زن و شوهرها می توانند با مکالمات بهانه جویانه هر شب روی اعصاب هم راه بروند.

سؤال: به راستی تاکنون با خود اندیشیده اید که بهترین واکنش در مقابل بهانه جویی ها چیست؟

در مقابل همسر بهانه گیر چه رفتاری باید انجام داد؟

بهترین پاسخ در مقابل همسر بهانه گیر سکوت است.

امام هشتم می فرمایند:

إِنَّ الصَّمْتَ يُكْسِبُ الْمَحَبَّةَ وَ هُوَ دَلِيلٌ عَلَى الْخَيْر؛(1)

سکوت محبت می آورد و راهنمای انسان است به هر خیر و خوبی.

روانشانسان هم می گویند: بهترین برخورد در مقابل همسر بهانه گیر سکوت است

بله سکوت کنید بهانه دست یکدیگر ندهید.

وقتی می بینید که بهانه جویی می کند جواب او را ندهید.

ص: 48


1- . قرب الاسناد، ص 369.

سکوت کنید.

خانم تو که می دانی شوهرت حساس شده است این سفره را زودتر بینداز،

غذا را زودتر آماده کن.

ظرف ها را زودتر بشور.

بهانه گیری ها سر این موارد است.

آقا تو که می بینی خانمت حساس شده است، خوب شب ها زودتر به خانه برگرد.

در خانه که هستی یک وقت مشخصی سر گوشی موبایل باش

این گوشی ها هم معزل خانواده ها شده است.

زیر یک سقف هستید، اما هر کدام در دنیای دیگر، مشغول گوشی در شبکه های مجازی.

ما مخالف استفاده از تکنولوژی نیستیم.

از این ابزارها باید درست استفاده کرد.

به جا استفاده کرد.

عمر ارزش دارد. قدر لحظه عمرتان را بدانید.

یک وقت و زمان مشخصی را تعیین کن برای موبایل و چرخیدن در فضای مجازی و شبکه های اجتماعی.

ص: 49

از شب تا صبح چشمش روی این گوشی و چرخیدن در کانال های اینستاگرام، تلگرام، روبیکا و امثالهم استفاده افراطی غیر از اتلاف عمر

اصلاً علمی ثابت شده مضرات فراوانی دارد.

که اگر شما بیشتر از بیست دقیقه، نگاهت مستمر به تبلت و موبایلت باشد.

به چشمت و مهره های گردن و کمرت آسیب می رسد.

کم تحرّکی چاقی که ما الان بین کودکان در مقاطع دبستان شاهد هستیم.

اینها همه آثار این است که فعالیت ها کم شده است.

قبلاً بچه ها در وچه ها بازی می کردند، شیطنت می کردند انرژی را تخلیه می کردند.

حالا در خانه تنها قسمتی که کار می کند چشم است و نوک انگشت !!

تیک های عصبی، بچه یازده ساله است می بینید پلکش تیک عصبی گرفته این اثر دائم پای تبلت و گوشی بودن است.

اعتیاد به بازی های گوشی هاست

اعتیاد که فقط مواد مخدر نیست.

همه زندگیت بشه گوشی موبایلت این هم اعتیاد است.

ص: 50

بعد هم انتظار داری همسرت هیچ اعتراضی نداشته باشد!!

عزیزان من ! بیشتر دقت کنید. بیشتر مراقب رفتارهایمان باشیم

وقتی می بینید همسر بهانه گیر شده است.

یک درصد احتمال دهید به خاطر کم توجهی باشد، پس بیشتر به همسرتان توجه کنید.

در منزل که هستم همۀ وقتم را سرگرم موبایل نباشم.

بعد بگویم همسرم بهانه گیر است! اعتراض کنم چرا بهانه گیری می کند!! حالا اگر واقعاً هم طرف مقابلم بهانه گیر شده، به هر دلیلی

سعی کنیم حالا که می بینیم طرف مقابل مان بهانه گیر است

بهانه دست او ندهیم.

این خودش مدیریت می خواهد.

زن و شوهر باید این کشور کوچک را مدیریت کنند.

مدیریت مهم است. بهانه دست هم ندهیم.

از تاریخ برایتان بگویم خیلی قشنگ است:

احوالات هارون الرشید لعنةالله علیه می خواندم داشت از جایی عبور می کرد برای شکار می رفت.

باغ قشنگی را دید به اصطلاح چشم او را گرفت گفت:هر طور شده است من باید این باغ را به دست بیاورم.

ص: 51

گفتند: این باغ مال یک آدم مجوسی است.

به هیچ عنوان هم حاضر نیست که این باغ را بفروشد.

پس چکار کنیم؟ یک وزیری داشت با او مشورت کرد.

وزیر گفت: باید به یک بهانه ای این باغ را از چنگ او در بیاوریم.

به چه بهانه ای؟ خوب بالاخره تو پادشاه این کشور هستی.

بعد از شکار می رویم و به او سر می زنیم و او ما را تحویل می گیرد برای ما میوه می آورد و از ما پذیرایی می کند. وقتی که پذیرایی را انجام داد برو چند قدمی در این باغ راه برو و بگو چه باغ زیبایی!

سؤال بپرس صاحب این باغ چه کسی است؟

او هم قطعاً می گوید قابلی ندارد. پیش کش شما.

تا چنین حرفی زد ماهم فوری یک مبلغی را مشخص می کنیم و باغ را از چنگ او در می آوریم.

نقشه عملی شد. بعد از شکار رفتند طبق پیش بینی صاحب باغ به استقبال آمد، از آنها پذیرایی کرد. و هارون هم شروع کرد در باغ قدم زدن.

یک نگاهی به درخت ها انداخت گفت عجب باغ زیبایی!

این باغ مال چه کسی هست؟

ص: 52

صاحب باغ دست آن ها را خواند و فهمید که این ها دنبال بهانه ای می گردند که باغ را از چنگش در بیاورند !!

لذا خیلی قشنگ جواب داد .

گفت : قربان دنیا وفا ندارد، این باغ در دست ها می چرخد، یک چند روزی در اختیار پدر بزرگ من بود

از دنیا رفت رسید به پدرم یک چند صباحی در اختیار پدر من بود اجل به او هم مهلت نداد او هم از دنیا رفت این باغ فعلاً در دست من است. یک مدتی در دست من امانت است. فردا هم در اختیار دیگری است.

این دنیا ارزش دل بستن ندارد همه را باید گذاشت و رفت !!

هارون لبخندی زد اشاره کرد. کارش نداشته باشید و از باغ بیرون رفت

بعد به اطرافیانش گفت: عجب آدم زرنگی بود بهانه به دست ما نداد!

ما را از گرفتن باغ پشیمان کرد!

این را می گویند زرنگی.

مدیریت بحران در زندگی مشترک هم به همین شکل است

بهانه دست طرف مقابلت نده.

می خواهی در زندگی جنگ و دعوا به راه نیفتد.

ص: 53

زن و شوهر باید زرنگ باشد. مدیریت کنند

حالا که فهمیده و می داند دنبال بهانه می گردد برای شروع یک جنگ و دعوا

منتظر این است که سر یک موضوعی بهانه بگیرد و بیداد راه بیندازد.

پس با صبوری با اخلاق با محبت آرامش کن، بهانه دستش نده.

اگر توانستی بهانه دستش ندهی و جلوی یک دعوا و نزاع و اعصاب خوردی را گرفتی

شما توانسته ای درست مدیریت کنید، یعنی طرف مقابلت را خلع سلاح کرده ای.

اگر می خواهیم زندگی مان از عشق و محبت پر شود. اگر می خواهیم کانون خانواده ها گرم بماند و اگر می خواهیم زندگی مان دوام داشته باشد

در برخورد با همسر و فرزند اطرافیان اهل بهانه جویی نباشیم.

خانم بی جهت به شوهر خود گیرنده ناراحتش نکن، بهانه گیر نباش.

زندگی را بر خود و بچه هایت تلخ نکن.

ص: 54

چه زن ، چه مرد. گفتم بهانه گیری زن و مرد ندارد.

آقا ! بی جهت رسیدی منزل بهانه گیری نکن.

سر یک موضوع بی ارزش دعوا راه نینداز. بدن زن و بچه را نلرزان.

متأسفانه بعضی از زن ها و مردها بهانه گیر هستند. بهانه های بی معنا، بهانه های کودکانه.

چرا این غدا سرد هست. چرا این غدا گرم هست. چرا این غذا شور هست. چرا بی نمک هست. چرا پدرت این حرف را زد. چرا مادرت آن حرف را زد. گاهی یک دعوا شدیدی بین یک زوجی اتفاق افتاده سر موضوعی که اصلاً ارتباطی به زندگی این زن و شوهر ندارد.

خدا مرحوم استاد ما، آیت الله حاج سیّد حسن امامی رحمت کند، ایشان مقیّد بود چهارشنبه ها در حوزه درس اخلاق می گفتند و توصیه های اخلاقی برای طلاب بیان می فرمودند.

دو توصیه اخلاقی از این بزرگوار را من هرگز فراموش نمی کنم:

اولین توصیه ایشان این بود زن و شوهرها مشکلات زندگی را خودتان حل کنید.

یک مشکلی پیدا شده است بهترین کسی که می تواند مشکل را حل کند خود زوجین هستند.

ص: 55

چرا به اطرافیان می کشانید؟

چرا می گذارید زندگی تان نُقل مجالس همۀ فامیل شود.

چرا از دعواهای شما باید همه خبر داشته باشند؟!

بعضی از موقع اطرافیان می آیند ابرو را درست کنند، می زنند چشم هم کور می کنند.

شما گاهی می بینی زن و شوهر با هم آشتی می کنند مشکلشان حل شده ولی کدورت ها و قهر بین اطرافیان هنوز ادامه دارد !!

توصیه اول:

مشکلاتت را خودت حل کن. خودت با خانمت حرف بزن. پنج دقیقه تو حرف بزن، پنج دقیقه خانمت. با هم حرف بزنید. با یکدیگر سالم گفتگو کنید باهم نجنگید

برای مشکلات دنبال راه حل باشید

هر کدام به سهم خود خطاها و اشتباهاتتان را قبول کنید.

توصیه دوم:

به خاطر دیگران دعوا نکنید.

دو نکته کلیدی بسیار مهم اگر عمل کنیم جلوی خیلی از قهرها و کدورت ها گرفته می شود:

ص: 56

1- مشکلات زندگیتان را خودتان حل کنید. خودتان دنبال راه حل درست و عاقلانه باشید.

2- به خاطر اطرافیان با هم دعوا نکنید.

من زیاد برخورد داشته ام نمونه های فراوانی سراغ دارم.

زن و شوهر با هم خودشان مشکلی ندارند. دعوا به خاطر اطرافیان است.

به خاطر عروسش دعوا کرده است. به خاطر دامادش دعوا و عصاب خوردی راه انداخته.

به خاطر برادر خانمش آخر شب اوقات تلخی درست کرده.

اگر مشکلی با یکی از اعضای خانواده همسرت داری به خانم شما مربوط نیست که شما می خواهی تلافی سر خانمت خالی کنی !

یا مثلاً اگر اشکالی در خانواده همسرت هست شما به عنوان یک مرد در این کشور کوچک که نامش خانواده است و مدیریت می کنی و خواستار این هستی که زندگی سرشار از عشق و محبت باشد.

حق نداری بعضی از حرف ها را حتی به روی او بیاوری.

مثال:

برو تو همان کسی هستی که تاحالا در فامیلتان چند تا طلاق گرفته اند !!

ص: 57

برو تو همان کسی هستی که برادرت را به زندان بردند !!

تو همان کسی هستی که شوهر خواهرت معتاد هست و از این قبیل صحبت ها ...

این حرف ها یعنی چی، مسلمان؟!

در حدیثی بسیار زیبا و قابل تأملی امام ششم (علیه السلام) می فرمایند:

لا یجوزَ مَنطِقُک عِلمَک؛(1)

هیچ وقت نگذار زبانت از علم و آگاهی تو جلو بیفتد.

حتی گاهی بعضی از جملات را تا آخر عمر حق ندارد به همسرش حتی یک بار هم بگوید.

چون باعث سرد شدن روابط می شود.

باعث کدورت و ناراحتی می شود.

باعث جریحه دار شدن روح می شود

با زبان هایتان یکدیگر را زخمی نکنید

بفهمم چه دارم می گویم

بفهمم چه بر زبانم جاری می شود .

اگر خواستار این هستیم زندگی هایمان کانون عشق و محبت باشد.

ص: 58


1- . الخصال، ج1، ص 53.

کانون های گرم خانواده را با حرف های بی خود، بهانه گیری های بی خود تلخ نکنیم.

این بهانه گیری شربت تلخی است باعث می شود زندگی به کامم تلخ شود.

کارشناسان بحث خانواده می گویند: اصلاً در زندگی مشترک زن و شوهر باید با هم رفیق باشند.

با خانمت رفیق باش. خانم با شوهرت رفیق باش.

اگر در زندگی با هم رفیق بودید، رفیق واقعی و حقیقی اهل بهانه گیری نیست !

دنبال این نیست که یک نقطه ضعفی ببیند و آن را بزرگ کند، این رسم رفاقت نیست.

وجود نازنین پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله و سلم) فرمودند:

اعوُذُ بِکَ مِنَ صاحِبِ الخدیعه؛

خدایا ! از رفیق مکار به تو پناه می برم.

گفتند یا رسول الله! رفیق مکار چه کسی است؟

فرمودند: ان رأی حسنة من دَفَنَها؛

اگر خوبی را ببیند، خوبیها را می پوشاند.

و إن رأی سَیئةً افشاها؛

ص: 59

اگر بدی یا نقطه ضعفی ببیند آن را افشا می کند.(1)

قربانت بروم یا رسول الله با این کلام قشنگت.

رفیق مکار آن کسی هست که خوبی ها را می پوشاند و نادیده می گیرد و اگر بدی یا نقطه ضعفی را ببیند آن را مطرح و افشا می کند.

زن و شوهری که با هم رفیق باشند.

اگر از هم ناراحت شوند موقع ناراحتی و دلخوری خوبی را فراموش نمی کند.

خانه داری، آشپزی، مهمان داری این ها را فراموش نکن، الان که ناراحت هستی. یادت هست پنجاه تا مهمان داشتی چه زیبا این زن غذا پخت، سفره انداخت، آبرویت را حفظ کرد. که خرج و مخارج مهمانی کمتر بشود.

حالا که از او ناراحت هستی از موضوعی ازش ناراحتی چشمت را روی خوبی ها و محبت هاش نبند.

فقط بدی نبین.

فقط بدی نگو نقاط مثبت هم مد نظرت باشد.

محبت را هم ببین.

ص: 60


1- . الجعفریات، ص 219 .

امیر المؤمنین(علیه السلام) می فرمایند:

لِیَکُن أبغَض الناس اِلیک و اَبعَدُهُم مِنک؛(1)

وقتی ناراحت و عصبانی شدی در اوج عصبانیت یاد این کلام حضرت امیر المؤمنین (علیه السلام) بیفتیم.

من که شیعه حضرت علی(علیه السلام) هستم. مولایم می فرماید:

این کسی که تو داری این طور از خودت دورش می داری بدان چه کسی هست. خانمت هست.

مادر بچه هایت هست. آبروی او، آبروی تو است.

چرا حرف زندگیت را در فامیل پخش می کنی.

چرا همه فامیل باید بدانند که من چه مشکلی دارم. این ها همه به خاطر بی مدیریتی زن و مرد است که حرف زندگیشان پخش می شود.

زن و شوهر مدیر و مُدبر هیچ وقت اسرار هم را فاش نمی کنند.

مقابل دیگران شخصیت یکدیگر را تخریب نمی کنند.

پیغمبر می فرمایند: از رفیق مکار به تو پناه می برم.

یا رسول الله ! رفیق مکار چه کسی است؟

آن کسی است که عیب ها را بزرگ کند و خوبی ها را بپوشاند.

از کسی که این ویژگی دارد به تو پناه می برم.

ص: 61


1- . غررالحکم، ص 549.

نقل می کنند: مرحوم حاج آقا رحیم ارباب این بزرگوار صاحب اولاد نشد. بچه نداشت مشکل نازایی هم از طرف خانمش بوده

ولی طوری رفتار می کرده که همه فکر می کردند عیب از خود حاج آقا رحیم است.

هر وقت هم به خانمش می رسیدند می گفتند: خدا صبرت دهد داری با مردی زندگی می کنی که صاحب اولاد نمی شود!

خیلی هم خانمش اصرار می کرد که زن دوم بگیرید صاحب اولاد شوید، نسلتان ادامه پیدا کند.

حاج آقا رحیم قبول نمی کرد یک روز آمده بود پای سخنرانی حاج آقا رحیم، حاج آقا می گفتند که زن باید از مردش راضی باشد، بعد آمد خانه و به او گفت: این حرف هایی که روی منبر می زنی را خودت قبول داری و عمل می کنی؟

گفت: خانم چرا این سؤال را می پرسی چی شده بگو، خانمش گفت: من از تو راضی نیستم.

چرا راضی نیستی؟ گفت: اگر می خواهی از تو راضی باشم باید زن دوم بگیری .

گفت: حالا که این طور اصرار می کنی باشه فقط یک سؤال می پرسم .

ص: 62

اگر من زن دوم گرفتم، من که نمی توانم یک خانه ای جدا بگیرم.

مجبورم او را به این خانه بیاورم، حاضری؟ پاسخ داد بله من خودم به شما پیشنهاد داده ام

خوب، بعد باید عدالت هم بین شما برقرار کنم.

یک شب پیش شما و یک شب هم پیش او. سؤال من این است، آن شبی که پیش آن خانمم هستم آیا تو از من ناراحت نمی شوی؟

خانمشان یک فکری می کند می گوید این که بگویم ناراحت نمی شوم دروغ گفته ام. یک کمی که ناراحت می شوم.

حاج آقا رحیم گفتند: به خاطر همین یک ذره ناراحتی تو من حاضر نیستم فرزند حضرت زهرا(علیها السلام) را ناراحت کنم و حاضر به چنین کاری نیستم.

اگر صلاح من در این بود که بچه دار شوم، خدا در دامن تو به من بچه می داد.

و ایشان تا آخر عمرش هم بچه دار نشد.

بچه نداشت ولی هنوز نامشان هنوز هست.

یک عده اولاد دارند بعد ازمرگشان هیچ نامی از آنها نیست.

ببینید آنها چه طور زندگی می کردند. ما داریم چگونه زندگی می کنیم.

ص: 63

فقط منتظرم از طرف مقابلم، همسرم، شوهرم، یک نقطه ضعفی ببینم همه جا جار بزنم !

پیامبر(صلی الله علیه وآله و سلم) فرمودند: خدایا! از رفیق مکار به تو پناه می برم.

رفیق مکار کسی هست که بدی ها و عیب ها را برجسته می کند.

خوبی ها و محبت همدیگر را نادیده نگیرید!

البته این نکته را هم بگویم که فرق بین انتقاد و بهانه گیری

انتقاد غیر از بهانه گیری و عیب جویی است.

انتقاد از روی محبت است.

امام صادق (علیه السلام) می فرمایند:

احب اخوانی اِلَّی من اهدی عیوبی اِلیه؛

بهترین رفیق تو کسی است که عیب تو را به شما هدیه دهد.(1)

در زندگی مشترک اگر قرار باشد زن و شوهر با هم رفیق باشند

باید تلاش کنند با محبت عیب ها را به یکدیگر هدیه دهند

با خوبی و محبت عیب و ایراد بگو تا برطرف کند.

البته به این نکته هم توجه کنید.

به خودش بگو نه به پدر و مادرش .

ص: 64


1- . بحارالانور، ج 71، ص 282.

نه به برادرش. آبروی او را نبر.

با هم صحبت کنید. حرف بزنید.

بگو من در قبال شما مسئولم. تو همسر من هستی اگر من این انتقاد را از تو می کنم این نشانه علاقه مندی من به توست.

البته نوع حرف زدن خیلی مهم است.

شخصی خدمت امام صادق(علیه السلام) آمد و گفت: یابن رسول الله! خانواده ای دارم از آنها رضایت کامل دارم.

به حرف من گوش می دهند. هرچه من می گویم قبول می کنند.

مرا نصیحتی کنید شما امام من هستید. حضرت این آیه را تلاوت فرمودند: ( يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَكُمْ وَ أَهْليكُمْ نارا )(1). خودت و خانواده ات را از عذاب آتش جهنم دور نگه دار و بعد فرمودند:

ونهیم علی القبایح؛ خانواده ات را از زشتی ها و رفتارهای ناپسند باز دار.

بدعائهم طاعة الله؛ آنها را به طاعت خدا امر کن. نماز و روزه و حجاب .

و حقهم علی افعال الخیر؛ آنها را به کارهای خیر عادت بده.

ص: 65


1- . تحریم / 6.

به فرزندت یاد بده کمک کردن به فقیران. پول بده بچه تا بچه کمک کند.

و تعلیمهم الفرائض؛ اهمیت دادن به فرائض دینی. (1)

هیجده سالش هست هنوز یک وضو گرفتن بلد نیست.

غسل کردن بلد نیست. پدر مسئولیت ندارد. مادر مسئولیت ندارد!!

آمد پیش مرحوم شهید کافی گفت: آقا فرزندم نماز نمی خواند چیکار کنم؟

آقا فرمودند: چند سالش است؟ گفت: 20 سال

گفتند: حالا آمدی20 سال پیش باید می آمدی،20 سال دیر آمدی.

احوالات شهید مطهری را می خواندم که خانمش نقل می کند: به نماز شب مقیّد بود. نیمه شب بیدار می شد. خانه ما کوچک بود. آرام شیر آب را باز می کرد بدون این که کسی بیدار شود وضو می گرفت نماز شب می خواند.

ص: 66


1- . بحارالانوار، ج 71، ص 86.

بعد که اذان صبح می شد آرام اذان می گفت و بچه ها را صدا می زدند نماز جماعت پشت سر ایشان می خواندیم. این گونه پدر و مادر، فرزندان را تربیت دینی می کردند.

ان شاءالله به همه ما توفیق پیروی از دستورات مکتب اسلام و وظیفه شناسی در زندگی بیشتر از قبل عنایت فرماید.

وصلی الله علی محمد و آله طاهرین

پرسش های جلسه دوم

1. بهترین پاسخ در مقابل همسر بهانه گیر چیست؟

2. توصیۀ مرحوم آیت الله امامیuدر جلسات اخلاق برای جلوگیری از قهرها و کدورت ها را بیان فرمایید؟

3. طبق حدیث پیامبر(صلی الله علیه وآله و سلم): «اعوذ بک من صاحب الخدیعه» دو ویژگی مکار را بیان کنید؟

4. دو مورد از نبایدهای زندگی را نام ببرید؟

5. سه نصیحت امام صادقg برای مردی که برای خانواده اش تقاضای نصیحت کرد را ذکر کنید؟

ص: 67

جلسه سوم

اشاره

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدالله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین و لعنت الله علی اعدائهم اجمعین

موضوع سخن امسال در این مجلس نورانی پیرامون اهمیت نظام خانواده و مهارت هایی است که اسلام عزیز به ما یاد داده است برای اینکه زندگی های ما کانون عشق و محبت و صفا و صمیمیت باشد.

شب های گذشته خدمت سروران خودم عرض شد که خانواده یکی از مهمترین ارکان زندگی بشر است.

خانواده یعنی زن، شوهر و فرزندان در کنار هم مجموعه ای به نام خانواده تشکیل داده اند.

کانون خانواده است که کانون اجتماع را می سازد.

حتی صلاح و فساد جامعه بستگی به صلاح و فساد خانواده دارد.

ص: 68

اگر ما می بینیم امروز جامعه دچار مشکل شده است مشکل از خانواده هاست .

فرزندان ما ابتدا در نهاد خانواده شکل می گیرند و بعد وارد اقیانوس بی کران جامعه می شوند.

به تعبیر دیگر این طور می توان بیان کرد که خانواده نخستین نهاد اجتماعی است که زندگی جمعی در آن شکل می گیرد.

برای همین است که خانه و خانواده در منظر اسلام از اهمیت بسیاری برخوردار است.

امروز می بینیم بر اثر رشد فزاینده وسایل ارتباطی، تهاجم فرهنگی، نظام خانواده دچار تزلزل شده است؛ لذا با توجه به اهمیت نظام خانواده، ضروری است که نظام آموزشی ما، تبلیغات دینی ما، بالای منبرها در سخنرانی ها از اهمیت نظام خانه و خانواده بیشتر سخن گفته شود.

یکی از نویسندگان غربی کتابی دارد به نام «جنگ علیه خانواده»، به فارسی هم ترجمه شده است. در این کتاب می نویسد: (هیچ کانونی جای کانون خانواده را نمی گیرد) نه مهد کودک، نه مدرسه، نه دبیرستان، نه دانشگاه، هیچ کدام خانواده نمی شود.

خانواده خیلی مهم است.

ص: 69

در واقع اگر خانواده گرم باشد اگرخانواده کانون عاطفه باشد، فرزندان با نشاطی ما تحویل جامعه خواهد داد.

اگر خانواده محل جنگ و دعوا باشد، وجود بچه ها پژمرده می شود و فرزندانی از نظر سلامت روح مشکل دارند به جامعه تحویل می دهند.

پیرامون اخلاق خوش در خانواده، تعامل زن و مرد با همدیگر، بحث مدیریت خانواده که روی آن مفصل شبهای گذشته صحبت کردیم.

خانواده را به عنوان کشور کوچک از آن یاد می کنند. مدیریت مهم است.

این کشور کوچک را چه کسی مدیریت می کند؟ زن و شوهر در کنار هم با رفاقت، نه اینکه زن و شوهر دائم طلبکار یکدیگر باشند. آقا از خانمش طلب کار هست.

خانم از مردش طلب کار است.

مشکل اینجاست که همدیگر را نشناختیم.

حقوق همدیگر را نمی شناسیم

شناخت ویژگی های زن و مرد این خود کمک می کند که ما بتوانیم این کشور کوچک خانواده را خوب مدیریت کنیم.

ص: 70

خلقت و فلز زن و مرد با یکدیگر متفاوت است.

مرد ویژگی های منحصر به فرد خود را دارد.

زن هم ویژگی های خاص خود را دارد.

خیلی از کتاب هایی که نویسندگان غربی نوشته اند به فارسی ترجمه شده است از کتاب های پرفروش بازار است.

مثلاً تیراژ ده هزار تا، بیست هزار تا، چاپ دهم، چاپ پانزدهم، کسانی که با چاپ کتاب آشنایی داشته باشند می دانند متأسفانه از کتاب های مذهبی خیلی استقبال نمی شود. هزار تا تیراژ، روی دستش همان هزار تا هم مانده است.

اگر می بینید کتابی به چاپ دهم تا بیستم، اینها نشان دهنده این است که مردم از این سبک کتاب ها خوب استقبال می کنند.

خدا شاهد است من وقتی این کتاب ها را که مطالعه می کنم و کُدهایی که برای خوشبختی به ما یاد داده اند و می خوانم دلم می سوزد. چرا ؟

چون می بینم این کدی که فلان دکتر اروپایی، فلان روانشناس غربی ارائه داده، بسیاری از مطالبش همان قال الصادق و قال الباقر خودمان هست.

همان دستوراتی که معصومین ما1400سال قبل برای زیبا شدن زندگی های ما بیان فرموده اند اما قدرش را نمی دانیم.

ص: 71

اگر من در یک جلسه دانشجویی رئیس مذهب جعفری ما امام صادقg چنین فرمود آن طور که باید و شاید توجه نمی کنند.

اما اگر گفتم: دکتر باربارا آنجلیس – اگر گفتم ژان پیاژه، اگر گفتم: اریک اریکسون این جمله را بیان کرده است تحسین می کنند!

دو کتاب به دوستان خودم توصیه می کنم مطالعه کنید و خودم هم مطالعه کرده ام.

مطالعه این کتاب ها کمک می کند در زندگی مشترک من طرف مقابلم را بهتر بشناسم و با خصوصیات روحی اش بیشترآشنا شوم.

شناخت روحی یک زن و شناخت روحی یک مرد، باعث برقراری بهتر رابطه بین مرد و زن می شود.

باعث می شود که کانون خانواده گرم باشد، صفای سرشار از محبت بر این خانه حاکم باشد.

کتابی است به نام «رازهایی درباره زنان»، این کتاب را توصیه می کنم حتماً آقایان مطالعه کنند.

باز کتابی دارد به نام «رازهایی درباره مردان» این کتاب را توصیه می کنم خانم ها مطالعه کنند. کتاب های باربارا آنجلیس در اینترنت هم می توانید دانلود کنید.

ص: 72

باز کتابی است به نام «شور و عشق زندگی» از این نویسنده، که کدهایی ارائه داده است.

در بحث مهارت های زندگی دقیقاً همان فرمایشات امامان معصوم ماست.

به عنوان کُد طلایی خوشبختی معرفی کرده است.

پس برای این که زندگی ما دوام داشته باشد و برای اینکه زندگی ما کانون عشق و صفا و صمیمیت باشد برای اینکه در این چهاردیواری خانه، هر شب جنگ و دعوا نباشد، لازم است که با روحیات طرف مقابلمان آشنا بشویم.

زن و شوهر روحیات و خصلت های یکدیگر را بشناسند.

زندگی که میدان جنگ نیست بیست سال، سی سال هست هر شب به جنگ و دعوا گذشت

زن خصوصیات و روحیات خاص خودش را می طلبد، مرد هم روحیات خاص خودش را می طلبد. شناخت نداریم! کتاب معرفی کردم. کتاب را مطالعه کنید به شما کمک می کند که این شناخت را پیدا کنید.

چند نکته را بیان می کنم و وارد بحث می شویم.

یک سری رازهایی است که آقایان باید بدانند و با روحیات طرف مقابلشان آشنا شوند.

ص: 73

برای شناخت بهتر زنان این مسائل را آقایان به خاطر بسپارید.

اگر می خواهید زندگیتان بدون تنش باشد می خواهید درگیری ها به حداقل برسد. باید یک سری نکات را رعایت کنیم:

رعایت چند نکتۀ مهم

1- به حرف زن توجه کنید

شنونده خوبی برای حرف های خانمتان باشید. دیشب گفتم: یکی از علت هایی که زن در محیط خانه بهانه گیری می کند به خاطر این است که مرد به او توجهی نمی کند.

شنونده خوبی برای همسرش نیست. شب که به خانه بر می گردی ده دقیقه برای شنیدن صحبت های این زن وقت نمی گذاری، همه زندگیت شده این گوشی موبایل و چرخیدن در شبکه های مجازی !!

زن و شوهرها با هم گفتگو داشته باشید. آقا شنونده باش برای صحبت های همسرت، وقتی خانمت داره با شما حرف می زند، نگاهش کن، و به او توجه کن، بی تفاوت نباش.

2- زن دوست دارد مردش مقتدر باشد

یعنی کاملاً بر عکس تصویری که آقایان از خانم ها دارید.

ص: 74

ساختار شخصیتی زنان طوری است که از مرد زن ذلیل افراطی اصلاً خوششان نمی آید.

مردی که قدرت تصمیم گیری ندارد را به او علاقه ندارند.

مردی که اقتدار داشته باشد، بیشتر مورد پسند خانم ها می باشد.

3- زن دوست دارد که مرد به او احترام بگذارد

این باعث صفا و صمیمیت می شود وقتی مردی بی احترامی به خانمش می کند، بی احترامی به خانواده همسرت می کند، خوب این سردی ایجاد می کند باعث می شود عشق و محبت حاکم، کم کم کمرنگ بشود و حتی گاهی به تنفر برسد.

4- زن دوست دارد که مرد، حضورش را درک کند

مثلاً یک روز جمعه بیست و چهار ساعت مرد در خانه است. این زن و مرد دو کلمه با هم حرف نمی زنند. انگار نه انگار یک نفر دیگر در این خانه هست!!

کتابچه ای است به نام «خانم ها نخوانند». من این کتاب را مطالعه می کردم، جمله قشنگی در آبن نوشته بود که می گوید: «زن ها بیشتر از آنکه به شوهر احتیاج داشته باشند، به یک گوش شنوا احتیاج دارند.»

ص: 75

پرونده های طلاق دادگاه های خانواده را یک مراجعه ای بفرمایید.

شروع یک خیانت از بی توجهی مرد نسبت به زن و شروع درد دل کردن برای یک مرد غریبه است و ...

یک مرد مریضی مثلاً در فضای مجازی با این زن آشنا شده

برای رسیدن به هدف شیطانیش او شنونده خوبی بوده برای درد و دل های این زن.

از همین درد دل کردن شروع شده و بعد ایجاد علاقه و...

در این کتاب می گوید: زن ها بیشتر از آنکه به شوهر احتیاج داشته باشند، به گوش شنوا احیتاج دارند.

شوهر حرف هاش را بشنود، درد و دل هاش را گوش بده، به این زن توجه کند.

5 - اگر زن بتواند به راحتی و با فراغ باز درباره مطالب روزانه اش صحبت کند فشار دریافتی خود را تخلیه کرده است

زمانی که مرد حرمت و احساسات زن را نادیده می گیرد و بهایی به آن نمی دهد زن آزرده خاطر می شود .

ص: 76

وقتی زن ناراحت هست برای حل مشکل خود نیاز دارد با کسی حرف بزند، کسی به حرف هایش گوش بدهد. بدترین حرکتی که مرد می تواند انجام دهد، بی اعتبار کردن احساسات همسرش می باشد.

با شوق می آید حرفی را برایت بیان کند

پاسخ مرد: خسته هستم! حوصله ندارم! اعصابم خورده! با من حرف نزن! و اجازه ندهد همسرش برات حرف بزنه، ناراحتیش را تخلیه کنه،

این رفتارها سردی ایجاد می کند

این برخوردها باعث می شود زن دیگر نتواند به زندگی و شوهر و بچه هایش رسیدگی و توجه کند.

این زن دل مرده شده افسرده شده، چه کسی مقصر است؟ شوهر !!

آقای محترم قبول کن شما با این رفتارهای اشتباهت همسرت را افسرده و دل مرده کرده ای.

این هشدارها را جدی بگیریم!

خوب این ها رازهایی بود پیروامون ویژگی های خانم ها

حالا آن طرف قصه را برایت بگویم.

ص: 77

رازهایی که خانم ها باید از مردها بدانند

مردها چه ویژگی هایی دارند. چند مورد بیان کنم:

منبع مطالب هم گفتم، اهل مطالعه هستید، این کتاب را تهیه کنید هم خودتان مطالعه کنید و هم به زوج های جوانی که ابتدای زندگی آنها هست بهترین هدیه این کتاب هست تا با روحیات همدیگر آشنا شوند.

مردها چه ویژگی هایی دارند

اشاره

خانم ها بدانند

1 - مردان دوست دارند کارهایشان را بیان کنند

یک پریز برق را تعویض کرده است، یک در خانه را رنگ زده است. کمک شما یک ظرف شسته است. خرید کرده است. خانم تو ذوقش نزن، از او تعریف کن. او را تشویق کن.

عجب مرد مسئولیت پذیری دارم، همه آنچه گفتم برای منزل خریده.

یا مثلاً در خانه را رنگ زده است، بسیار هم بد رنگ زده، ولی شما به عنوان همسر از او تعریف کن.

این تعریف از مرد ایجاد عشق و صفا و صمیمیت می کند.

مردها دوست دارند زن و بچه از آنها تعریف کنند، خانم زرنگ باش.

ص: 78

2- مرد وقتی که با همسر خود صحبت می کند و چیزی نمی گوید و یا حرکتی از او نمی بیند این نشان دهنده بی توجهی نسبت به همسر نیست

این نکته خیلی مهم است. این یکی از تفاوت های زن و مرد است.

وقتی با خانم ها صحبت می کنی سرش را تکان می دهد و یا با گفتن کلمات بله یا نه، حرکت و اشاره، گام به گام با تو جلو می آید.

اما مردها این خصوصیت را ندارند. خانم! اگر با شوهرت حرف می زنی، چیزی نمی گوید یا سر خود را تکان نمی دهد، بله نمی گوید، حرکتی از او نمی بینید، این نشان دهنده این نیست که مرد نسبت به شما بی توجه هست.

شما حرف خود را بزن. او ساکت است، ولی می شنود، در مورد آنچه که شما می گویید فکر می کند، حتی اگر واکنشی نشان نمی دهد.

خصوصیات مرد با زن متفاوت است. این یکی از تفاوت هاست.

همینطور خانم شکوه می کند چه شده خانم محترم؟

می گوید: مرا نادیده می گیرد، به حرف های من بی توجه است!

وقتی باهاش حرف می زنم انگار نه انگار که من دارم با او حرف می زنم!

نه خواهر من

شما فکر می کنی بی توجه هست !

ص: 79

نه این طور نیست. تمام حرف هایت را شنیده، عکس العمل های مردان با زنان در هنگام شنیدن سخن فرق دارد.

3- مردها زمانی را برای خود می خواهند

معمولا خانم ها وقتی ناراحت می شوند دوست دارند حتما با کسی حرف بزنند و احساسات را تخلیه کنند.

اما مردها نیاز به تنهایی دارند. موقع عصبانیت، وقتی می بینی همسرت از یک موضوعی ناراحت است خانم تازه شما هم روی اعصابش راه نرو، بگذار تنها باشد.

بگذار یک ساعتی بیرون برود، قدم بزند، پیاده روی کند تا با خودش کنار بیاید آرام بشود.

ساختار مرد این گونه است و با زن متفاوت است.

روان شناسان هم می گویند: «اگر هر یک از زوجین زمانی برای تنهایی داشته باشند، بیشتر به هم علاقه مند می شوند.»

4- مردها مانند پدرانشان عمل می کنند

کسانی که ابتدای آشنایی هستند و قصد ازدواج و تشکیل زندگی دارند، اگر می خواهند بدانند با مردی که قصد ازدواج دارد این مرد

ص: 80

چگونه مردی است به رفتار پدرش نگاه کنند! چون مردها نقش خوب و رابطه با همسرشان را پدرشان یاد می گیرند.

الگو برای پسرها معمولاً رفتارهای پدر در خانه است.

اگر می خواهید بدانید که با شما چگونه رفتار خواهد کرد، ببینید پدرش چه رفتاری با مادرش داشته و دارد، البته این مورد استثناهایی هم دارد.

5- مردان زبان بدن نمی دانند .

مردها زود تشخیص نمی دهد ناراحتی همسر را

خانم انتظار داره همسرش فوری متوجه بشه ناراحتی او را

خانم می گوید من ناراحتیم که در چهره نمایان است، از پیام های اشاره

از لحن صدا را تشخیص می داد من از موضوعی ناراحتم!

نه خواهر من! آقایان زبان بدن نمی دانند!

اگر می خواهید پیامی به شوهر بگویید، بروید مستقیماً حرفتان را بیان کنید.

هی باد و بُق نکن!

با چشم و ابرو این مرد متوجه نخواهد شد!

ص: 81

بی خود برا خودت ناراحتی درست نکن

اگر حرفی هست، اگر از موضوعی ناراحت هستی مستقیم به شوهرت بگو .

انتظار نداشته باش همانطور که زن همسایه این کنایه ها را متوجه می شود، شوهرت هم متوجه شود!

6- مردها فراموش کار هستند

مثلاً وقتی می خواهید حرف بزنید پیرامون اتفاقات هفته گذشته، ماه گذشته، انتظار نداشته باش که شوهرت همه مسائل را به خوبی به یاد داشته باشد.

این فراموشی او، نشان دهنده این نیست که نسبت به شما بی توجه است خصلت مردها فراموشی است، این هم با گرفتاری های روزگار امروزی.

اگر مردی تاریخ تولد همسرش را فراموش کرد یا سالگرد ازدواجشان را، این فراموشی نشان دهنده بی محبتی و یا اینکه آن مناسبت برای شوهر مهم نبوده،

اصلاً نیست، شاید واقعاً فراموش کرده.

ص: 82

7- مردها به قدردانی واکنش نشان می دهند

روانشناسان بر این باور هستند: اساسی ترین نکته موفقیت در همسر داری، قدردانی به موقع و به جا از همسر است.

برای زحماتی که همسرتان انجام می دهد ارزش قائل باشید. از او تجلیل کنید.

این هم در این وضعیت اقتصادی که بر جامعه ما حاکم شده است.

اگرخریدی انجام داد به او نگو که وظیفه ات هست. قدردان باش.

از او تشکر کن.

تحقیقات نشان می دهد: وقتی از زحمات مردان قدردانی و برای کار آنها ارزش گذاشته می شود، آنها بیشتر سعی می کنند در انجام کارهای خانه به شما کمک کنند

و بیشتر احساس مسئولیت خواهند کرد.

8- مردها دوست دارند ، دوست داشته شوند

اگر مردی از طرف همسرش مورد بی محبتی قرار بگیرد، ممکن است به فرد دیگری متمایل شود.

برای اینکه محبت ببیند مردها تشنه محبت و کلمات محبت آمیزند

ص: 83

لذا خانم اگر می خواهی زندگی ات را حفظ کنی بیشتر به شوهرت محبت کن.

بی مهری نکن

خانم شما وظیفه داری نیازهای عاطفی همسر خود را درک کنید و برای رفع نیازهای همسر در طول زندگی مشترک واقعاً تمام تلاشت را انجام دهی.

اینها ویژگی هایی بود که زن و مرد برای شناخت بهتر از هم باید بدانند

و به آن توجه کنند.

قبل از آنکه چند آیه در این رابطه تقدیم کنم.

یک سری شیوه های رفتاری باعث می شود تنش ها و اختلافات کنترل شود عرض کنم.

خیلی از زن و شوهرها موقع ناراحتی و عصبانیت شیوه و رفتار درست با طرف مقابلشان را نمی دانند.

ص: 84

شیوه های رفتار با همسر

اشاره

1- آقایان و بانوان محترم می دانستید علم جدید ثابت کرده: گرفتن دست همسر به میزان بسیار زیادی از استرس ها و تنش های روحیش کم می کند.

2- بد نیست گاهی در دعواها و مشاجره ها خودمان را در جایگاه طرف مقابل قرار بدهیم از نگاه او به قضیه نگاه کنیم. اگر ما جای او بودیم واقعاً عکس العملمان چگونه بود!

3- همیشه به خاطر داشته باشیم وقتی همسر ما از موضوعی ناراحت و عصبانی است، اول چیزی که احتیاج دارد دو گوش شنوا برای بیرون ریختن احساسات بد و ناگفته هاست.

شنونده باش اجازه بده برایت حرف بزند

بگذار با صحبت ناراحتی هاش تخلیه بشود.

4- همیشه و همیشه در هر سن و سالی هستیم، زن و شوهرها عشقشان را به هم ابراز کنند. این اصل است برای برقرار ماندن یک زندگی زیبا و صمیمی.

5- هرگز دنبال این نباشیم که بر مغز همسرمان فرمانروایی کنیم، شما در زندگی مشترک باید تمام هنرت را خرج کنی حاکم قلبش شوی

ص: 85

با خوبی و محبت و ابراز عشق این قلعه قلب را فتح کردی تمام یک عمر راحتی.

این مقدمه بحث امشب بود برویم شراغ ادامه مطالب قبل.

گفتیم: اگر می خواهید زندگی تان کانون عشق و محبت و صفا و صمیمیت باشد

باید در خانواده «قانون» حاکم کنید. نام قانون را باید و نباید گذاشتیم.

روی دو تا از نبایدها صحبت کردم به عنوان دو ویروس از آن یاد شد.

اینها را باید از زندگی خود دور کنیم.

ویروس اول در زندگی مشترک

لجاجت . پیرامون لجاجت سه مطلب بیان کردم

مطلب اول: لجاجت خوی ابلیس است.

مطلب دوم: روایت امیرالمؤمنین(علیه السلام) لجاجت در زندگی اولش جهل است و پایانش پشیمانی است.

مطلب سوم: نشانه های انسان لجوج، گفته شد انسان لجباز چه ویژگی هایی دارد.

ص: 86

ویروس دوم در زندگی مشترک

بهانه گیری.

پیرامون بهانه گیری چهار مطلب گفتم .

مطلب اول: خیلی از اختلاف ها و طلاق هایی که امروز در زندگی های ما اتفاق می افتد، خیلی از تنش هایی که برای ما ایجاد می شود، دعواها، درگیری ها و نزاع ها، درد این بهانه گیری های کودکانه هست. سعی کنیم بهانه گیری را کنار بگذاریم.

مطلب دوم: زن و شوهر باید سعی کنند بهانه دست همدیگر ندهند. اینکه می داند طرف مقابلش بهانه گیر است، بهانه دست طرف مقابلش ندهد. داستان هارون را برایتان گفتم

مطلب سوم: بهترین پاسخ برای همسر بهانه گیر سکوت است.

خانم بهانه گیر است، شوهر بهانه گیر است.

شما که می دانی از جایی دیگر دلش پُر است، ناراحت است، منتظر است می خواهد دق دلش را خالی کند. پس سکوت کن. بهترین پاسخ در مورد مرد بهانه گیر و زن بهانه گیر، روان شناسان گفته اند: سکوت است.

هیچی نگو، جواب نده، سکوت کن. دهان به دهانش نده.

اگر شروع به جواب دادن کنی مثل بنزینی است که روی آتش بریزید.

ص: 87

تازه این آتش شعله ورتر می شود. با جواب دادن دعوا شدت پیدا می کند.

مطلب چهارم: بین انتقاد و بهانه گیری فرق است.

انتقاد از روی عشق است. از روی محبت است.

اینها نکات مهمی است در زندگی مشترک. همین ریزه کاری هاست که رعایت نمی کنیم و هر شب در خانه جنگ و دعواست.

هدف اسلام تکامل بشر است؛ لذا می بینید در قرآن مجید خدای مهربان چه جایگاه بالا و والا برای خانه و خانواده ترسیم کرده است.

هیچ دین و آیینی را نداریم که اینقدر نسبت به خانه و خانواده اهمیت قائل شده باشد.

در رابطه با بحث اهمیت نظام خانواده در قرآن آیات فراوانی است به اندازه ای که فرصت در اختیار من هست یکی از این آیات را روش صحبت کنم.

اولین آیه سوره روم آیه21 در خانه اگر کس هست همین یک آیه قرآن بس است.

خودش اهمیت نظام خانواده را نزد پروردگار برای ما مشخص می کند.

حضرت حق در قرآن می فرماید:

ص: 88

(وَمِنْ آیَاتِهِ) یکی از نشانه های پروردگار این است. این نشانه چیست؟

(أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْوَاجًا) ببینید مسئله ازدواج چه قدر مهم است که پروردگار این را جزء نشانه های خودش در قرآن یاد می کند یکی از نشانه های خدا این است که برای شما همسر آفرید تا ازدواج کنید که به واسطه ازدواج،

(لِتَسْکُنُوا إِلَیْهَا) به واسطه ازدواج، به آرامش برسید همسر برای آرامش است.

برای طغیان زدایی است.

بعد خدای متعال دو وعده داده است،

می فرماید: (وَجَعَلَ) خداوند قرار می دهد.

(بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً) بین شما مودت و رحمت.

بعد از اینکه صیغه عقد جاری شد خداوند بین شما مودت و رحمت قرار می دهد.

نکته بسیار ظریفی است یعنی اگر می خواهی در زندگی به آرامش برسی نیاز به مودت و رحمت داری.

وقتی صیغه عقد جاری شد خداوند بین شما مودت و رحمت قرار می دهد.

ص: 89

به موجب این مودت و رحمت به آرامش می رسید.

سؤال:

چرا پس در بعضی از زندگی ها آرامش نیست.

پاسخ:چون مودّت و رحمت نیست.

مرحوم علامه طباطبایی6در تفسیر ارزشمند المیزان، می فرماید:

فرق است بین مودّت و رحمت، مودت در قلب است، رحمت در عمل است.

یک وقت انسات یکی را دوست دارد ولی ابراز نمی کند.

یک وقت دوستی اش را ابراز می کند، مرتب می گوید دوست دارد، ابراز می کند.

در عمل هم نشان می دهد.

در کلمات نورانی اهل بیت(علیهم السلام) داریم.

برای این که خانه های شما مودت و رحمت حاکم بشود. که به آرامش برسی

(لِتَسْکُنُوا إِلَیْهَا) برای رسیدن به آرامش لازم است که این محبتت را ابراز کنی

بَه بَه بِه این دستورات.

ص: 90

کدام دین و آئینی را سراغ داری بزرگانش این ظرافت ها را اینقدر زیبا بیان کرده باشد.

زن و مرد اگر می خواهید مودّت و رحمت در زندگی شما حاکم شود،

اگر می خواهید پایه های زندگی تان مستحکم شود،

اگر می خواهید زندگی تان پایدار بماند، این محبت را ابراز کن.

پیامبر مهربانی ها حضرت محمد(صلی الله علیه وآله و سلم) می فرمایند:

قَوْلُ الرَّجُلِ لِلْمَرْأَةِ إِنِّي أُحِبُّكِ لَا يَذْهَبُ مِنْ قَلْبِهَا أَبَداً؛

اینکه مرد به همسرش بگوید من تو را دوست دارم هیچ گاه از قلب همسرش بیرون نخواهد رفت.

هر سن و سالی که هستی خجالت نکش و این محبت را ابراز کن تا آرامش بر خانه شما حاکم شود.

ببینید این ها حرف من نیست آیه قرآن است.

کلمات معصومین (علیهم السلام) است.

این کدی است که روان شناسان امروز هم بیان کرده اند.

محبت خود را ابراز کن بگو خانم دوستت دارم.

این ابراز محبت بر قلبش حک می شود.

در ذهنش باقی می ماند دلگرم به زندگی می شود.

ص: 91

اقسام محبت

اشاره

محبت سه قسم دارد :

اول : محبت از طریق گوش؛

دوم : محبت از طریق چشم؛

سوم : محبت از طریق زبان.

اول: محبت از طریق گوش

یعنی چه ؟

یعنی شنونده خوبی برای حرفهای خانمت باش.

بعضی از مواقع به یاد دوران جوانی تان، دوران عقد، هر سن و سالی که هستید با هم بیرون بروید. با هم بروید پارک قدم بزنید. یک شب به رستوران بروید.

رستوران هم نمی توانید بروید. یک ساعت تو پارک بنشین غذایی که تو خانه پختید بروید تو پارک بخورید با هم حرف بزنید به صحبت های هم با دقت گوش دهید. شنونده باشید برای صحبت های یکدیگر.

یک مدتی به این شیوه ها عمل کنید خواهید دید چه آرامشی بر خانه شما حاکم می شود.

ص: 92

متأسفانه خیلی از زن و شوهرها شنوندۀ خوبی برای حرف های یکدیگر نیستند.

این شنیدن خودش نوعی محبت است. این محبت از طریق گوش.

دوم: محبت از طریق نگاه

از طریق نگاه هم مگر می شود محبت کرد

بله

برخی از زوج ها هم متأسفانه حتی نگاه شان به یکدیگر هم خصمانه است.

محبت از طریق چشم را باید از پدر بزرگ ها و مادر بزرگ ها یاد گرفت .

مادربزرگ ها محبت از طریق چشم را خیلی خوب بلد هستند.

می بینید دارد به نوه اش نگاه می کند.

این بچه لوس است ولی نگاه مادربزرگ به آن بچه سرشار از عشق و محبت است.

از نگاهش مثل اینکه قلب بیرون می آید پرتاب می شود به سمت نوه اش.

ص: 93

بیایید تمرین کنیم هر سن و سالی که هستیم. نگاهی که به هم می کنیم نگاهی عاشقانه باشد. نگاه عاشقانه را تمرین کنید.

سوم: محبت از طریق زبان

که روایتش را برایتان گفتم. دستورات اهل بیت هم همین است. خود اهل بیت نیز محبت را ابراز می کردند.

از امام حسین(علیه السلام) نقل کرده اند:

لعَمْرُكَ إِنَّنِي لأُحِب داراً تَحِلُّ بِها سَکینة و الرباب؛

من خانه ای را دوست دارم که در آن همسرم رباب باشد .

ائمه محبتشان را ابراز می کردند.

پیغمبر(صلی الله علیه وآله و سلم) محبتش را به حضرت خدیجه(علیها السلام) ابراز می کردند. حضرت علی (علیه السلام) محبتش را به حضرت زهرا(علیها السلام) ابراز می کرد.

حضرت علی(علیه السلام) وقتی می خواستند همسرشان حضرت زهرا (علیها السلام) را صدا بزنند می فرمودند: نفسی لک الفدا (جان علی به فدای تو) حبیبتی زهرا بنت الرسول الله زهرا جان.

پاسخی که از حضرت زهرا (علیها السلام) می شنیدند: روحی لک الفدا (روحم به فدایت علی جان) ابوتراب ابالحسن علی جان!

ص: 94

من نمی دانم وقتی صحبت از عشق و عاشقی می شود فوری می روند سراغ لیلی و مجنون و شیرین و فرهاد اینها باید الف بای عشق و عاشقی صحیح را از حضرت علی(علیه السلام) و حضرت زهرا (علیها السلام)یاد بگیرند.

این ابراز محبت بزرگان ماست

آیا ما که ادعا داریم پیرو آنها هستیم اینکه به هم محبت می کنیم؟

اینگونه با محبت یک دیگر را صدا می زنیم؟

سیره رفتاری اهل بیت ما چنین بوده.

بحث امشب تمام، خلاصه سحن، قرآن می فرماید:

(وَجَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً) اگر به دنبال مودّت و رحمت هستید اگر خواستار این هستید که در زندگی در کنار هم به آرامش برسید، اگر خواستار این هستید که هرشب در فضای خانه شما جنگ و دعوا و اوقات تلخی نباشد مودت و رحمت لازم است.

مودّت و رحمت اگر حاکم شد (لِتَسْکُنُوا) به آرامش می رسید.

مودّت و رحمت یعنی چه؟

یعنی هم قلب، هم اجرا.

هم قلبی خانمت را دوست داشته باش و هم این محبت را ابراز کن در عمل هم نشان بده.

محبت سه قسم است.

ص: 95

تفاوتهای دیگری هم بین مودّت و رحمت هست.

ان شاءالله جلسه آینده بیان خواهم کرد.

خداوند ان شاءالله به همه ما توفیق رعایت کردن این نکات ارزشمندی که اهل بیت برای ما بیان فرموده اند را عنایت کند تا ان شاء الله به برکت عمل کردن به این دستورات زندگی های ما کانون عشق و محبت و صفا و صمیمیت باشد.

وصلی الله علی محمد و آله طاهرین

پرسش های جلسه سوم

1. صلاح و فساد در جامعه بستگی به صلاح و فساد چه چیزی دارد؟

2. این جمله را تکمیل کنید؟

مرد وقتی با همسر خود صحبت می کند وچیزی نمی گوید یا حرکتی از او نمی بیند این نشان دهندۀ ........................

3. خدای متعال در آیه 21 سورۀ روم چه چیزی را از آیات و نشانه های خودش بیان می کند؟

4. اقسام محبت را بیان کنید؟

5. حضرت علی(علیه السلام) وقتی می خواستند همسرشان حضرت زهرا(علیها السلام) را صدا بزنند چه جمله ای می فرمودند؟

ص: 96

جلسه چهارم

اشاره

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدالله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین و لعنت الله علی اعدائهم اجمعین

بحثی که از شب اول در این مجلس نورانی شروع کردیم به حول و قوه الهی و عنایات مادرم حضرت زهرا(علیها السلام) تا شب آخر هم محور آن سخن خواهیم گفت، عنوان سخن اهمیت نظام خانواده در اسلام و مهارت هایی است که به ما آموزش داده اند برای این که زندگی های پُر از عشق و صفا و صمیمیت باشد.

شب های گذشته برای شما گفتم که نهاد خانواده یکی از اساسی ترین ارکان جامعه بشری است.

خانواده است که می تواند زمینه ساز خوشبختی یا بدبختی انسان ها باشد. حتی صلاح و فساد جامعه بستگی به صلاح و فساد خانواده دارد.

دین اسلام به عنوان یک مکتب انسان ساز بیشترین توجه را نسبت به خانه و خانواده دارد.

ص: 97

از خانواده به عنوان یک کانون مقدس یاد می کند.

لذا اسلام عزیز برای تحکیم نظام خانواده برای استمرار زندگی، برای پیشگیری از فروپاشی و تنش ها رهنمودهایی را به ما عرضه داشته است.

بحث رو از آیات قرآن کریم شروع کردیم.

خدای مهربان در کتاب آسمانی اش می فرماید: خانه قداست دارد یک چهاردیواری است که بی روح و خشک و خالی نیست.

به عنوان نمونه دیشب روی سوره روم آیه 21 صحبت کردیم که حضرت حق می فرماید: ( ومن آیاته أن خَلقَ مِن اَنفُسکم و ازواجکم)

یکی از نشانه های خدا این است که برای شما همسر آفرید تا ازدواج کنید. به واسطه ازدواج ( لتسکنوا إلیها ) به آرامش برسید.

چکار کنید این آرامش در فضای خانه حاکم شود؟

( جَعَلَ ) قرار داد خداوند ( بَینَکُم مَوَدَةَ و رَحمَة ) روی این دو واژه فقط ده شب می شود منبر رفت و سخن گفت.

گفته شد: مودت در قلب است

رحمة . رحمت در عمل است.

یکی دیگر از تفاوت هایی که دارد و راغب اصفهانی در مفردات بیان می کند.

ص: 98

مودّت دو طرفه است

رحمت یک طرفه

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان اینگونه توضیح می دهند:

مودّت، در ابتدای زندگی ایجاد می شود اما در پایان ممکن است یکی از زوجین ضعیف و ناتوان شوند اینجاست که رحمت جای آن را می گیرد.

ابتدای زندگی دوران عشق و عاشقی است. نهایت محبت را نسبت به هم دیگر دارند.

این محبت را برای هم جبران می کنند

مرد با سرکار رفتن و تلاش و کوشش چرخ زندگی را می چرخاند

زن امورات خانه و تربیت فرزندان (کار امورات خانه را ساده نگیرید) بسیار مهم و سخت هم هست یک روز خودت آشپزی کن تا بفهمی.

تازه برخی خانم ها که شاغل هم هستند

مسئولیتشان سنگین تر است هم حواسش به امورات خانه آشپزی شوهرداری رسیدگی بچه ها، هم سختی های کار)

پس ابتدای زندگی محبت دو طرفه است

محبت می کنند و محبت می بینند

ص: 99

وقتی بیست سال در کنار یکدیگر زندگی کرده اند در کنار هم سختی ها و ناراحتی ها را پشت سر گذاشته اند

اگر یکی از آنها دچارمشکل شد طرف مقابل او را رها نمی کند تنها نمیگذارد محبت کردن به او را ادامه می دهد.

این رحمت است

شوهرش سکته مغزی کرده دو ساله یک تکه گوشت افتاده در خانه

این زن چقدر عاشقانه پرستاریش را می کند

اینکه دیگر نمی تواند این خدمت ها و محبت ها را جبران کند برای چی محبت می کنی

پاسخ می دهد ما بیست سال با هم زندگی کردیم با یکدیگر زندگی کرده ایم

این خانه، این زندگی، این بچه ها، به برکت این مرد است.

الان که به من احتیاج دارد

من نمی توانم تنهایش بگذارم

این رحمت است

این عشق به قدری مقدس است که در ادامه آیه21سورۀ روم می فرماید:

(إِنَّ فِي ذَلِكَ لآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ)

ص: 100

می فرماید این عشق از آیات من پروردگار است برای کسانی که اهل تفکر هستند

قدیمی هایمان، پدر بزرگ ها، مادر بزرگ ها از هم خسته نمی شدند هر چقدر بیشتر با هم زندگی شان ادامه پیدا می کرد تازه عشق و صمیمیت آنها بیشتر می شد

یک روز طاقت دوری هم را نداشتند

این عشق به قدر مقدّس است که می فرماید: از آیات من خداست

این نوع عشق است که به شما آرامش می دهد در زندگی

نکته بعدی پیرامون این آیه

ساختار خلقت خدایی این است که انسان نیاز به آرامش دارد،

برای چه نیاز به آرامش داریم

1- برای روحمان

2 - برای فکر و ذهنمان ،

3- برای نفسمان،

4- برای محیطی که در آن زندگی می کنیم،

5- برای تن و جسممان.

پس 5 مورد شد.

آرامش روح، آرامش فکر، آرامش نفس، آرامش محیط،آرامش نفس.

ص: 101

تمام اینها را خدای مهربان با یک واژه لتسکنوا إلیها در این آیه شریفه بیان می کند.

اول: آرامش روح

برای ثبات ایمان نیاز به آرامش روح داریم.

دیدید بعضی افراد برای خودشان یک شکل و قیافه های عجیبی درست می کنند.

و برای جلب توجه، برای دیده شدن هر روز یک تیپ و قیافه.

اینها از نظر شخصیتی ثبات ایمان ندارند.

روحشان آرامش ندارد. شصت سال دارد اما مانند جوان بیست ساله لباس می پوشد !!

مثل یک دختر بیست ساله رفتار می کند.

که روایت داریم دو جا ملائکه می خندند:

یک جا آنجایی که جوانی بخواهد ادای پیرمردها را در بیاورد،

یک جا آنجایی که پیرمردی، پیرزنی بخواهد ادای جوان ها را در بیاورد، ملائکه می خندند. به این رفتارهای ما واقعاً بد نیست هر چند یک بار برویم شناسنامه باز کنیم یک نگاهی به تاریخ شناسنامه بیندازیم!

ص: 102

گفته شد انسان نیاز به آرامش روح دارد.

برای اثبات ایمان.

دوم: آرامش فکر و ذهن

انسان موجودیست که نیاز به آرامش فکر و ذهن دارد برای تعقل و تفکر و تصمیمات صحیح برای زندگی گرفتن.

کاسب است می خواهد تجارت کند.

خرید و فروش، چهار تا حساب جمع و تفریق بزند.

استاد دانشگاه است می خواهد سر کلاس تدریس کند.

روحانی است می خواهد سخنرانی کند.

اگر در محیط خانه آرامش نباشد، شب تنش و دعوا و ناراحتی فردای آن روز هیچ کدام نمی توانند در حرفه خود موفق عمل کنند.

سوم : آرامش نفس

برای طی کردن پله های معنوی، برای کسب فضائل اخلاقی و دفع رذائل اخلاقی، فرصت عمر کوتاه است و باید تا فرصت باقی است خودمان را اصلاح کنیم.

ص: 103

چهارم : آرامش محیط

برای انجام عمل صالح، بندگی خدا، عمل به واجبات، اداء فرائض الهی

برای بندگی خدا، این قدر زن و شوهرها در این زمینه ها می توانند به همدیگر کمک کنند.

این زن قدرتی دارد که می تواند شوهر جهنمی خود را بهشتی کند. شوهر بی نماز را نمازخوان کند. شوهر بی دین را دین دار کند. البته از آن طرف هم هست که می تواند شوهر بهشتی خود را جهنمی کند. خانم ها! آقایان را به ادای واجبات تشویق کنید. تشویق کنید خواندن نماز اول وقت، مشوّق شوهر باشید برای کمک به نیازمند فامیل برای پرداخت واجبات.

در این زمینه ها خیلی می توانید موفق باشید. طرفین روی هم تأثیر گذار باشند.

و زن و شوهر در این زمینه بسیار می توانند به یکدیگر کمک کنند

تشویقش کن برویم مسجد، برویم روضه، برویم پیاده روی اربعین، برویم زیارت امام رضا(علیه السلام).

رسول خدا(صلی الله علیه وآله و سلم) صبح اولین روز عروسی به خانه عروس و داماد آمد

از داماد پرسید: کیف وجدت اهلک؟

ص: 104

فقال: نعم العون علی طاعة اللَّه

رسول خدا از حضرت علی(علیه السلام) پرسید: همسرت را چگونه یافتی؟

او در جواب عرض کرد: او بهترین یاور است بر اطاعت خدا.(1)

این درس است برای ما یعنی زن و شوهرها در زندگی مشترک یار و یاور هم باشید برای بندگی خدا

به یکدیگر کمک کنید تا بتوانید در این مدت کوتاه عمر بنده خوبی باشیم برای پروردگار.

پنجم: نیاز به آرامش تن

برای استراحت بدنی و کسب نشاط ، برای تداوم حیاط زندگی همۀ این آرامش هایی که عرض شد باید در کانون عشق و محبت خانواده تأمین شود.

اگر مودّت و رحمت بر خانه حاکم باشد، شاهد خواهید بود تمام این آرامش ها هم بر محیط خانه حاکم خواهد شد.

خانه ای که هر شب در ان جنگ و دعوا باشد خبری از آرامش نیست .

ص: 105


1- . بحار ، ج 43 ، ص 117.

زن و شوهر باید رفتارشان به گونه ای باشد که در کنار هم به یک دیگر آرامش دهند.

این آرامش در خانه ایجاد شود، زن طوری رفتار کند که شوهرش لحظه شماری کند و شب شود به خانه بیاید در کنار زن و بچه اش به آرامش برسد مشکلات طول روزش را فراموش کند.

نه اینکه در خانه اینقدر دعوا و تنش باشد شب که آمد خانه لحظه شماری کند کی صبح شود و از خانه خارج شود!

( لِتسکنوا الیه) این آیه اول مفصل صحبت کردیم.

و اما آیه دوم: سوره بقره آیه 187 چه قدر این تعبیر، زیبا، ظریف و قابل تأمل است. خدای مهربان می فرماید:

(هُنَّ لِبَاسٌ لَکُمْ وَأَنْتُمْ لِبَاسٌ لَهُنَّ)

می خواهی خودت و زنت را بهتر بشناسی؟

شما لباس برای زنت هستی و زن لباس برای شما

نگفت تو لباس برای زن هستی زن هیچ کاره، نه ! می گوید هر دو نفر شما لباس هم هستید.

این آیه کوتاه است، ولی دریایی مطلب در آن نهفته شده است،

ص: 106

برداشت های اخلاقی تربیتی آیه

برداشت اول: انتخاب لباس با خود انسان است

شما می خواهی لباس بپوشی این لباس را خودت انتخاب می کنی .

زن باید شوهرش را خود انتخاب کند. مرد هم همین طور (البته منافاتی با مشورت گرفتن یا مشاوره رفتن ندارد)

نکته ظریفش این است: ازدواج اجباری در منطق اسلام معنا و مفهومی ندارد .

اگر چنین بود خدای مهربان نمی فرمود: (هُنَّ لِبَاسٌ لَکُمْ وَأَنْتُمْ لِبَاسٌ لَهُنَّ ) و این دو طرفه است.

برداشت دوم: لباس محافظ بدن است

مرد باید محافظ زن باشد و زن هم باید محافظ مرد باشد.

زن و مرد باید در کنار هم، حافظ جسم جان و ابرو یکدیگر باشند.

برداشت سوم: لباس عیب پوش بدن است

اگر بدن من سوخته باشد این لباس باعث می شود که عیب های بدن من محفوظ باشد.

ص: 107

زن هم باید عیب پوش مردش باشد. مرد هم باید، عیب پوش زنش باشد.

اگر هم یک عیب و اشکالی دارد شما (هُنَّ لِبَاسٌ لَکُمْ) خانم عیب پوش شوهر باش. نگذارید صحبت زندگی شما در دهن فامیل و همسایه ها باشد.

برداشت چهارم: لباس زینت بدن است

انسان برهنه چه قدر زشت است. برای او لباس مایه زینت است.

زن و مرد هم باید مایه زینت یکدیگر باشند.

برداشت پنجم: لباس باید در شأن انسان باشد

زن باید در شأن شوهر باشد. شوهر باید در شأن زن باشد.

من اگر لباسی پوشیدم که در شأن خودم نبود، همه من را تحقیر و سرزنش می کنند که این چه لباسی است که پوشیده ای! زن و شوهر هم همینطور هستند.

حتی رفتار و کردار. خانم الآن که شوهرت یک موقعیت اجتماعی دارد، رفتارت طوری نباشد که شأنیت و شخصیت شوهر را به سبب رفتار و پوشش و حجابت او را زیر سؤال ببری.

ص: 108

اینها نکات مهمی است.

ظرافت های قرآن است (هُنَّ لِبَاسٌ لَکُمْ وَأَنْتُمْ لِبَاسٌ لَهُنَّ) به قول یکی از نویسندگان غیر مسلملان کتابی پیرامون خانواده دارد که تعبیری پیرامون این آیه بیان کرده است می گوید: زیباتر از این نمی توان گفت و نمی توان تشبیه کرد که قران مسلمانان تشبیه کرده است، زن و مرد لباس یکدیگر هستند.

برداشت ششم: لباس انسان را در برابر سرما و گرما حفظ می کند

زن و مرد هم در زندگی باید همین طور باشند

در گرمای زندگی یعنی خوشی ها هست دنیا به او رو کرده، در بعضی از مواقع زن می بیند غرور سراغ این مرد آمده، وظیفه زن است مردش را هشیار کند، مواظب باش ای مرد ! غرور سراغ تو نیاید. مرد مراقب باش خودت را گم نکنی.

همان خدایی که این مال و ثروت به تو داد، کاری ندارد که یک شبه از تو بگیرد. کمک کن به فقرای فامیلت احتیاج به کمک دارد. خواهرت برادرت.

ای که دستت می رسد کاری بکن.

ص: 109

یک موقع سرما هست سرما یعنی مشکلات، سختی ها، بالاخره زندگی سرما و گرما فراز و نشیب دارد.

بیا به این شوهر در سرمای زندگی روحیه بده. در کنارش باش.

زن در سرماها و مشکلات شوهرش را تنها نگذارد.

مشکل مالی پیدا کرده باهاش مدارا کن.

این است معنی آیۀ ( هُنَّ لِبَاسٌ لَکُمْ وَأَنْتُمْ لِبَاسٌ لَهُنَّ)

برداشت هفتم : لباس با تغییر فصل تغییر می کند

ما در زمستان لباس گرم می پوشیم و در تابستان لباس نازک مناسب فصل می پوشیم .

در عروسی لباس شاد می پوشیم. در عزا لباس مناسب عزا می پوشیم.

(هُنَّ لِبَاسٌ لَکُمْ وَأَنْتُمْ لِبَاسٌ لَهُنَّ ) معنی آن این است که زن و مرد نسبت به شرایط باید رفتار خود را تغییر بدهند.

یک وقت خانم مریض است مرد باید احساس و عاطفه بیشتری از خود نشان بدهد.

در کارهای خانه به همسر کمک کند نه اینکه تازه بداخلاقی کند!

ص: 110

یک وقت مرد دچار مشکلات شده است، مثلا سر او کلاه گذاشته اند یا تصادف کرده، خسارت دیده ناراحت است و این زن بیاید مرد را ملامت کند بنزین روی آتش بریزد ، تازه ناراحتی اش را بیشتر کند این اشتباه است.

پس همانگونه که شما با تغییر شرایط لباس خود را تغییر می دهید.

در زندگی و خانواده هم زن و شوهر باید، با تغییر شرایط، رفتار و کردارشان را تغییر بدهند و این خود نیاز به مدیریت دارد.

این هفت برداشت بسیار زیبا و کاربردی آیه 178 سوره بقره.

تا الان دو تا آیه پیرامونش صحبت کردیم.

آیه سوم: سوره نورآیه 36 خدای متعال یک خانواده را به رخ عالم کشیده است.

(فی بیوتٍ أذِنَ اللهُ أن تُرفَعَ وَ یُذکرَ فیها اسمُهُ یُسَبِحُ لَهُ فیها بالغُدُوِّ والاصال )

خانه ای که صبح و شام در آن تسبیح خدا گفته می شود.

خانه ای که تجارت و کارهای روزانه اهل آن خانه را از یاد خدا باز نمی دارد.

ص: 111

در تفسير «الدّر المنثور» جلال الدین سیوطی حدیث از انس بن مالك نقل مى كند:

هنگامى كه رسول خدا(صلی الله علیه وآله و سلم) اين آيه را تلاوت فرمود،

مردى برخاست و گفت:«اَىُّ بُيُوت هذِهِ يا رَسُوْلَ اللهِ؟» اين خانه هايى كه در اين آيه توصيف شده كدام است اى پيامبر خدا؟!

پيامبر(صلی الله علیه وآله و سلم) فرمود:

بُيُوتُ الاَنْبياء! ؛ خانه هاى پيامبران است.

ابوبكر برخاست گفت:

هذا البَيْتُ مِنْها لَبَيْتُ عَلى وَ فاطِمَةَ؟ اين خانه از آنها است، خانه على و فاطمهc ؟

فرمود:

نَعَمْ مِنْ اَفاضِلِها؛ بله خانه برتر از آن خانه هاست.

باید هم افضل باشد در شان این خانواده سوره هل اتی نازل شده حدیث کسا مال این خانواده است

حدیث کسا نمونه عملی یک خانواده موفق است

نوع صحبت حضرت زهرا(علیها السلام) با شوهر با پدر با فرزندان همه درس های فراوان دارد.

ص: 112

خانه ای از منظر خدا قداست و ارزش دارد که دین در آن خانه حاکم باشد اهل آن خانه به نماز اهمیت دهند، ارزش های دینی نجس و پاکی، حلال و حرام برایشان مهم باشد.

شما گاهی می بینی بهترین سنگ گرانیت را برای خانه اش تهیه کرده است، بهترین مبلمان و فرش های گران قیمت.

اما چیزهایی که در آن خانه وجود ندارد حیا و ادب و احترامی است که کوچکتر باید به بزرگتر بگذارد.

چیزی که در آن خانه نیست، اعتماد است، صئاقت است.

چرا ؟ چون دین بر آن خانه حکومت نمی کند.

آن خانه ای از نظر قرآن کریم ارزشمند است که چهار دیواری بی روح و خشک نیست و دین بر آن خانه حکومت می کند.

افراد آن خانه حرمت یکدیگر را رعایت می کنند برای هم احترام و ارزش قائل هستند.

خلاصه بحث خانواده را کشور کوچک نامگذاری کرده اند.

بر کشور باید قانون حاکم باشد .

آیا من که ادعای دین و دیانت دارم و ادعایم این است که شیعه حضرت علی(علیه السلام) هستم بر کشور کوچکی که بر آن حکومت می کنم به

ص: 113

نام خانواده. تا چه اندازه قوانین دین ، قوانین قرآن و فرهنگ اهل بیتی حاکم است؟

قانون یعنی باید و نباید

یک سری کارها را باید انجام بدهم، و یک سری از کارها را باید از آن دوری کنم.

نبایدها، که اثر تخریبی آن مانند بمب اتم است.

دو ویروسی که شب های گذشته درباره آن صحبت کردم.

ویروس اول لجاجت

ویروس دوم بهانه گیری.

چقدر زندگی ها را خود شما سراغ دارید که به خاطر این دو ویروس کارشان به طلاق کشیده شده است.

اختلاف و نزاع پیش آمده است.

از نبایدهای زندگی دوری کنم.

بایدهای زندگی را به عنوان قانون اجرا کنم.

درست است که پانزده سال، بیست سال هست زندگی کرده ام، نگو آقا از من گذشته است. نه ! از حالا به بعد شروع کنم تصمیم جدی

ص: 114

بگیرم در زندگی و رفتارم تغییر و تحول ایجاد کنم بر زندگیم قانون حاکم کنم.

اسلام می گوید زندگیت قانون داشته باشد قانون یعنی باید و نباید اگر حاکم شد زندگی های ما تداوم خواهد داشت. کار به جدایی نخواهد کشید.

حالا یکی از بایدهای مهم در زندگی زناشویی،

بحث وفاداری زوجین در زندگی است.

زن و شوهر به هم وفادار باشند، آقا به زنت وفادار باشد، خانم به شوهرت وفادار باش

البته نباید از این نکته غفلت کنیم که خانم ها بیشتر اهل وفاداری هستند روی سخنم با زن و شوهرهاست.

همسر متدینت را قدرش را بدان به او توجه و محبت کن. خوبی ها و محبت هایش را فراموش نکن.

آقا قدر زن با خدا با حیا محجبه ات را بدان.

می دانی متأسفانه زن هایی هستند واژه ای به نام حیا برایشان معنا ندارد

خانم قدر مرد با خدا اهل نماز با غیرتت را بدان.

می دانی مردانی هستند واژه ای به نام غیرت برایشان معنا نداره

ص: 115

خدای مهربان در سوره نساء آیه 21 می فرماید:

( وَ أَخَذْنَ مِنْكُمْ ميثاقاً غَليظاً ) پیمان محکمی از شما هنگام ازدواج گرفته شده.

عقد یعنی تعهد، یعنی مسئولیت (میثاقا غلیظا) یعنی به هم تعهّد داده اید آن هم یک تعهّد محکم.

نه برای یک هفته، نه برای یک ماه، نه برای یکسال، بلکه برای یک عمر زندگی با هم بسازید و بسوزید

حالا ممکنه بعد از چند سال زندگی یک مردی خدای ناکرده بگوید من دیگر از این زن خوشم نمی آید از اخلاقش، از زبان تندش خسته شده ام یا بالعکس، زن بگوید: من دیگر تحمل رفتارهای زشت این مرد را ندارم چه کنم؟

قرآن راهکار می دهد.

قرآن در سوره نساء آیه 21می فرماید:

( به دستورات دقت کنید و روی ظرافت ها عنایت داشته باشید )

( فَإِنْ کَرِهْتُمُوهُنَّ )

حتی اگر از او کراهت داری باز هم با او بساز .

ص: 116

رحمتی که گفتم اینجا ظاهر می شود. ایمان اینجاست.

این ایمان باید در عمل خودش را نشان بدهد.

اگر هم از رفتار و کردار و شکل و قیافه او خوشت نمی آید انصاف داشته باش.

بیست سال هست که در کنار هم زندگی می کنید

( وَعاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ ) با معروف و نیکی با آن معاشرت کن.

خانم اگر با این مرد بد اخلاق و بد دهن ساختی و او را تحمل کردی،

آقا ! اگر با این زن بد خلق به قول خودت نق نقو ساختی و با او کنار آمدی و به خاطر خدا تحمل کردی

خدا در قرآنش می فرماید: ( و یجعل الله فیه خیرا کثیرا)

من اجری در این تحمل ناخوشی گذاشتم و در حساب پس انداز آخرتت نگه می دارم.

یک روزی این قدر برایت جبران می کنم که خودت شرمنده شوی.

پیامبر (صلی الله علیه وآله و سلم) فرمودند:

مَن صَبَرَ عَلى سُوءِ خُلُقِ امرَأتِهِ واحتَسَبَهُ، أعطاهُ اللّه ُ تعالى بكُلِّ يَومٍ ولَيلةٍ يَصبِرُ علَيها مِنَ الثَّوابِ ما أعطى أيُّوبَ(علیه السلام) عَلى بَلائهِ.

هر مردی كه به خاطر خدا و به امید پاداش او در برابر بداخلاقی همسرش صبر كند و آن را به حساب خدا گذارد، خداوند متعال برای

ص: 117

هر روز و شبی كه شكیبایی می ورزد همان ثوابی را به او دهد كه به ایّوب(علیه السلام) در قبال بلایی كه دید، عطا كند.

وَ مَنْ صَبَرَتْ عَلَى سُوءِ خُلُقِ زَوْجِهَا أَعْطَاهَا اَللَّهُ مِثْلَ ثَوَابِ آسِيَةَ بِنْتِ مُزَاحِمٍ

هر زنی در مقابل بد اخلاقی شوهر به خاطر خدا صبر کند

به خاطر خدا تحمل کند

به خاطر خدا، تو دعواها سکوت کند و جواب ندهد

ثوابی که به آسیه دادند در نامه عملش می نویسند به همین راحتی می توانید چنین ثواب سرشاری در نامه عمل ثبت کنید.

این حدیث یک گوشه کوچکی از خیرا کثیرا که خدای مهربان در این آیه برای ما بیان می کند را ترسیم کرد.

استاد ما می فرمودند: ثواب ریخته کسی بلد نیست این ثواب ها را جمع کند .

وَعاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ؛ با معروف و نیکی با آن معاشرت کن .

و یجعل الله فیه خیرا کثیرا؛ من خدا خیر کثیر به تو می دهم خیلی چیز گیرت می آید در مقابل این صبوری

آقا روز اول تو رفتی خواستگاری او که به خواستگاری نیامد

در زندگی با تو بیمار و مریض احوال شد.

ص: 118

نشاط و جوانی اش را پای تو خرج کرد

انصاف داشته باش بی وفا نباش بی وفایی نکن.

آقا اگر خدای نکرده ظلم به زنت کردی

خانم اگر ظلم به مردت کردی، اون کسی که مظلوم شده

یک آه بکشد نابود خواهد شد ادامۀ زندگیت آه او گرفتاری شدید قبر و قیامت در پی خواهد داشت.

آخرین سفارشات پیغمبر (صلی الله علیه وآله و سلم) بروید ببینید.

إتقوا الله فی ضعیفَین یتیم و النسا؛(1) پروا داشته باشید، از خدا بترسید پیرامون دو ضعیف:

اول می فرماید بچه یتیم، دوم: زن. چون این دو مظلوم هستند،

حامی حق و حقوق این دو خود خداست.

شما دو سر سفر عقد به هم تعهّد داده اید

(میثاقاً غلیظا) آن هم یک تعهد غلیظ و محکم

برای یک عمر زندگی، آن هم یک زندگی همراه با عشق و محبت در کنار هم.

پس آقا چرا بد اخلاقی می کنی.؟!

چرا بی توجهی می کنی؟!

ص: 119


1- . الخصال، ج1 ، ص 37.

چرا بی مهری می کنی؟!

خانم چرا لجبازی می کنی؟!

چرا حرف های شوهرت برات مهم نیست؟!

بعضی از خانم ها اصلاً رضایت شوهر برایشان معنا ندارد!! جواب این چراها چیست؟

پس تکلیف آن تعهدی که سر سفره عقد با هم بستید ( وَ أَخَذْنَ مِنْكُمْ ميثاقاً غَليظا ) چی می شود؟

آقای محترم شما رفتی خواستگاری، شما احساس این زن را دست گرفتی با یک دنیا آرزو وارد زندگی تو شده،

مگر با جاری شدن عقد این خانم از شما قول و قرار نگرفته که به او وفادار باشی چرا بی وفایی می کنی؟

خانم محترم! مگر سر سفره عقد با جاری شدن عقد به این مرد شما تعهد نداده اید برای یک عمر زندگی. چرا ناسازگاری می کنی؟

چرا دائم زندگیت را با دیگران مقایسه می کنی؟ چرا محبت هایش و تلاش هایش برای زندگی را توجه نمی کنی؟ چرا با زبانت آزارش می دهی؟

واقعاً سؤاله؟ پس تعهّد سر سفره عقد چی شد؟

ص: 120

برخی از خانم ها هر اتفاق کوچکی افتاده قهر می کند اتاقش را جدا می کند یا، می رود خانه پدرش، خانه برادرش.

پیامبر(صلی الله علیه وآله و سلم) فرمودند: إذا باتَت المرأةُ هاجرَةٌ فراشَ زوجِها لَعَنَتْهَا الْمَلَائِكَةُ حَتَّى تُصْبِحَ؛ اگر زنی بسترش را از شوهرش جدا کند تا صبح مورد لعن ملائکه قرار می گیرد.

شما که اهل نماز و مسجد هستی، شما که ادعای دین و ایمان دارید این مسائل را نباید ساده ازش بگذرید.

آخر ماها که ادعای دین و مذهب داریم ماها که اهل نمازیم زندگی هایمان، رفتارهایمان، حتی دعواهایمان باید یک فرقی با آن که ادعای دین داری ندارد داشته باشد

بعضی مواقع می بینی آنها این مسائل را بیشتر رعایت می کنند

بعضی از زن و شوهرها بعد از چندین سال زندگی هنوز یاد نگرفته اند مشکلاتشون را خودشان حل کنند، به دیگران چه مربوط است که شما با همسرت مشکل داری.

می بینی مشکل با گفتگو حل نشد برو پیش یک متخصص، از یک مشاور کمک بخواه.

تعهد و وفاداری یعنی رضایت شوهر برایت مهم باشد.

پیامبر(صلی الله علیه وآله و سلم) فرمودند:

ص: 121

ویل لأمرأه اغضبت زوجها،(1) وای به حال زنی که شوهرش از او ناراضی باشد

از آن طرفش هم هست

فرمود:

طوبی لأمراة رضی عنها؛ خوشا به سعادت آن زنی که به سبب اطاعت از امر شوهر به سبب شوهر داری صحیحش رضایت شوهر را کسب کرده.

شوهر از او راضی است یک شخصیتی مثل پیامبر(صلی الله علیه وآله و سلم) می فرماید:

خوشا به سعادت چنین زنی.

تعهد و وفاداری یعنی همین، با رفتارهایتان هم دیگر را آزار ندهید.

مرد رضایت همسرش را کسب کند

زن رضایت شوهرش را به دست بیاورد. اگر چنین شد پیامبر(صلی الله علیه وآله و سلم) از شما خشنود خواهد بود.

اگر پیامبر(صلی الله علیه وآله و سلم) خشنود بود رضای خدا را به دست آورده اید.

حضرت ابا عبدالله الحسین(علیه السلام) می فرمایند:

ایاک و ظلم مَن لایَجِدَ عَلیک ناصرا الی الله ؛(2)

ص: 122


1- . عیون اخبارالرضا (علیه السلام) ، ج2، ص 11.
2- . کافی ، ج4، ص 25.

ازظلم بپرهیزید، ظلم بد است.

منتها ظلم به یکی بدتر است.

ظلم به آن کسی که غیر از خدا هیچ یاوری ندارد از ظلم به او پرهیز کن.

30 ساله هست دارید با هم زندگی می کنید در این مدت این زن پدرش، مادرش، برادرش را از دست داده الآن تنها دلگرمی و تکیه گاهش بعد از خدا شما شوهر هستی.

مراقب باش به او ظلم نکنی.

مراقب باش دلش را نشکنی

خانم شما هم همین طور

پس وفاداری یکی از کلیدهای طلایی است که قرآن به ما معرفی کرده است.

آموزه های دینی به ما معرفی کرده است.

وفادرای یعنی: تعهّد به زندگی داشتن.

وفاداری یعنی: پایبند به زندگی بودن.

یعنی هنر زندگی بلد بودن.

ص: 123

سؤال:

وفاداری زوجین چه زمان هایی به خطر می افتد

«سؤال مهمیه».

پاسخ: معمولاً هنگام مواجه با مشکلات وفاداری و تعهدات به خطر می افتد وقتی زندگی همه چیز بر وفق مراد باشد خوب و طبیعی پیش رود و شما هم وفادار و متعهد باشی خیلی کار مهمی انجام نداده ای. هنر زندگی پایبند بودن به زندگی زمانی است که مشکل یا سختی پیش می آید باز شما عقب نشینی نکنی.

این مهمه این هنر است.

سه جا این وفاداری به خطر می افتد :

1-وفاداری در هنگام عصبانیت

زندگی بدون اصطکاک و مشکل نیست.

قدیمی ها می گفتند: دو کاسه چینی را اگر کنار هم بگذاریم بدون صدا نخواهد بود.

وقتی من ناراحت هستم. وقتی من از طرف مقابلم ناراحت شدم، مواظب باشم با لج و لجبازی این وفاداری زیر سؤال نرود.

وقتی عصبانی شدی و عصبانیت تمام وجودت را گرفته چشمات را نبند دهانت را باز کن.

ص: 124

ببین طرف مقابلت چه کسی است.

آبروی او آبروی تو است.

شوهرت هست، پدر بچه هایت است. همسرت هست، مادر بچه هایت هست.

آبروی او، آبروی توست.

آبروی شوهرت را بردی، خانم آبروی خودت را بردی.

عصبانیت را کنترل کن وفاداری اینجاست.

آقا! چرا موقع عصبانیت هر چی از دهانت بیرون می آ ید می گوئی.

خانم! چرا وقتی می بینی شوهرت از یک موضوعی عصبانی است به جای آرام کردن او تازه بیشتر عصبیش می کنی، آتش خشمش را شعله ور تر می کنی!

وفاداری اینجاها باید خودش را نشان دهد.

موقع عصبانیت، هنر وفاداری در زندگی این است که در اوج عصبانیت آرامش ایجاد کنی.

کاری کن آتش غضبش فروکش کند.

آن لحظات باهاش مدارا کن.

برای هم سوهان روح نباشید، شیوه ات را عوض کن یک مدت.

طرف مقابلت بد اخلاقی می کند تو خوش اخلاقی کن.

ص: 125

بی محبتی می کند تو محبت کن

صداش را بالا می برد، تو آرام و با ملایمت حرف بزن.

فحش و ناسزا می گوید تو سکوت کن و ...

باور بفرمایید اینها فرمول های طلائی است اگر عمل شد زندگی های ما را متحول می کند.

البته انجام دادنش هم سخت است.

صبوری بسیار می خواهد.

قدرت ایمان می خواهد.

اما اگر عمل کردی ثوابش از هزار نماز شب بالاتر است.

هم وفاداری هم تعهدت را به طرف مقابلت به اثبات رسانیده ای.

دیگر کجاها وفاداری به خطر می افتد؟

2 - وفاداری در عدم حضور همسر

وفاداری نباید مشروط به حضور همسرت باشد در عدم حضور همسر هم به او وفادار باش.

در نبود شوهر حافظ مالش باش.

از اعتماد همسر سوء استفاده نکنیم خدای نکرده.

بدون اجازش پولی پیشت امانت هست خرج نکن

ص: 126

نه تنها حافظ مال، حافظ آبرویش باش.

چرا در نبود همسر، شوهرت را در جلوی بچه ها خورد می کنی.

چرا پیش در و همسایه بدی شوهرت را می گویی.

چرا یک مشکلی پیش آمده، همه فامیل باید بفهمند، شما دو تا با هم دعوا دارید؟! وفا داری اینجاها رقم می خورد حافظ آبروش باش اینها وفاداری است.

3- وفاداری در موقعی که همسرتان دچار خطایی شده است

خوب توجه کنید، در زندگی مشترک گاهی هر زن و شوهری ممکن است خطائی انجام بدهند

یا مرتکب اشتباهی شوند.

مجازات این خطا تلافی یا خیانت به او نیست.

شما باید با محبت و صبوری، سعی در رفع خطاهای همسرتان داشته باشید، نه اینکه خدای ناکرده، هر خطائی را با خطای چه بسا بزرگتر تلافی کنید.

اگر چنین شد زندگی شما تحت الشعاع اشتباهاتتون قرار می گیرد و دائم در این زندگی تنش و درگیری خواهد بود ادامۀ این زندگی بسیار سخت و مشکل و گاهی هم کار به جایی می رسد که ادامه زندگی محال خواهد شد.

ص: 127

در یک زندگی صمیمی زن و شوهر باید تلاش کنند، وفاداری و تعهدشان به یکدیگر همیشگی باشه و هیچ شرط و تبصره ای برای این وفاداری قائل نشوند.

پس گفته شد، اولین باید زندگی وفاداری است.

از وفاداری به عنوان کلید طلایی و به عنوان گوهر ارزشمند یاد کرده اند.

برای این که زندگی های ما کانون عشق و محبت و صفا و صمیمیت باشد.

پایان بخش عرائض امشب یک حدیث نورانی و بسیار کاربردی باشد.

کتاب ارزشمند «کافی» جلد دوم، صفحه 117 این روایت را بیان کرده است .

جاء جبرئیل للنبی؛ جبرائیل بر پیغمبر نازل شد

فقال ربُک یقرئُک السلام؛ خداوند سلام می رساند

فقال یا محمد! ؛ ای پیغمبر!

یقول لک؛ کسانی که با واژه عربی آشنایی دارند. یقول، فعل مضارع است. به قول ما طلبه ها دلالت براستمرار دارد .

یعنی دائم این کار را انجام بده؟ چه کاری؟ حفظ کنید: این حدیث را، دو تا کلمه است

دار خلقی؛ دار فعل امر هست. یعنی با این خلق مدارا کن.

ص: 128

با خانمت مدرا کن.

با بچه ات مدارا کن خانم با شوهر بد اخلاقت مدارا کن

حضرت علی gمی فرمایند:

سلامة عَیش فی مدارا؛ سلامت زندگی در مدارا کردن است .

با هم مدارا کنید.

او بد دهن است، تو بد دهانی نکن .

او بد اخلاق است، تو بد اخلاقی نکن .

او احترام خانواده شما را نگه نمی دارد، تو نخواه که تلافی کنی و احترام خانواده اش را نگه دار.

با او مدارا کن.

به خاطر خدا صبر کن.

بالاخره یک روز به خودش می آید.

یک عمر است من دارم به این زن بداخلاقی می کنم، بد رفتاری می کنم.

تند مزاجی می کنم اما این زن با وفا، بی وفایی نکرد.

حالا اگر جوابش را دادی و اگر دهان به دهان او گذاشتی مشکل حل می شود؟ ابدا ! مثل یک چاقو هست که هر شب سوهان بزنی.

تازه این چاقو تیزتر می شود.

ص: 129

اهل بیت ما این دستورات را به من یاد داده اند تا زندگی ما کانون عشق و محبت و صفا و صمیمیت شود.

افسوس که از این تعالیم آسمانی فاصله گرفته ایم.

خداوند ان شاءالله به همۀ زوجین توفیق رعایت وفاداری، دوری از خشم و غضب عنایت بفرماید.

وصلی الله علی محمد و آله طاهرین

پرسش های جلسۀ چهارم

1. ساختار خلقت خدایی انسان نیازمند به رسیدن آرامش است، پنج مورد اقسام آرامش را نام ببرید؟

2. سه برداشت از آیه 187 سوره بقره «هُنَّ لِباسٌ لَكُمْ وَ أَنْتُمْ لِباسٌ لَهُن» ذکر کنید؟

3. خدای مهربان در آیه 36 سوره نور خانه ای که چه ویژگی هایی داشته باشد به رُخ عالم کشیده است؟

4. معنای « میثاقاً غلیظاً» در آیه 21 سورۀ نساء چه چیزی است؟

5. وفاداری زوجین چه زمان هایی به خطر می افتد، سه مورد را نام ببرید؟

ص: 130

جلسه پنجم

اشاره

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدالله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین و لعنت الله علی اعدائهم اجمعین

موضوع سخن در این مجلس نورانی، پیرامون اهمیت نظام خانواده و مهارت هایی که اسلام به ما یاد داده است برای اینکه زندگی های ما کانون عشق و محبت وصفا و صمیمیت باشد.

شب های گذشته خدمت سروران گرامی عرض کردم

که خانواده یکی از اساسی ترین ارکان جامعه بشری است.

صلاح و فساد جامعه ارتباط مستقیم با صلاح و فساد خانواده ها دارد.

برای همین دین اسلام به عنوان یک مکتب انسان ساز بیشترین توجه را نسبت به این نهاد داشته است.

اسلام از خانواده به عنوان یک نهاد مقدس یاد می کند.

لذا دستورات قرآن و اهل بیت(علیهم السلام) برای تحکیم خانواده و برای اینکه زندگی ها استمرار داشته باشد و این آمار طلاق در جامعه اسلامی

ص: 131

ما نباشد و این آمار نزاع و درگیری ها و اختلاف ها نباشد رهنمودهای بسیاری را به ما عرضه داشته است.

آیات قرآن، چهار دیواری خانه را به عنوان یک مکان مقدس یاد می کند .

آیاتی را دیشب خدمت عزیزان و سروران خودم بیان کردم، آیات به خوبی نشان می دهد که خدای مهربان در قرآن مجید چه عظمتی برای خانه و خانواده در نظر گرفته است.

اصلاً از منظر قرآن مجید، خانه مقدس است.

واژه بیت به معنای خانه 71 بار با مشتقات آن در قرآن آمده است.

جمع آن بیوت است.

این کلمات در قرآن 12 بار با مصداق بیت الله (خانه خدا) یعنی کعبه که دو مورد آن برای (بیت عتیق)،

دو مورد برای بیت معمور (بالای کعبه) همان مکانی روی زمین که ما طواف می کنیم و ملائکه و اهل آسمان گرداگرد آن می چرخند.

55 مورد باقی مانده،

منظور از بیت همان مکان مخصوص زندگی خانواده آمده است.

ص: 132

راغب در مفردات معتقد است: کلمه بیت در اصل به معنای مأوای شبانه انسان بوده است،

سپس بر مسکن بدون اعتبار قید شبانه اطلاق شده است

جمع بیت، ابیات و بیوت است

با توجه به پرداخت آیات فراوانی در قرآن به کلمه بیت، چنین برداشت می شود

این چهار دیواری که محل زندگی جمعی بشر است یعنی خانه این خانه است که اولین محیط رشد و پرورش انسان است

زن و مرد می توانند در کنار هم در محیط ارزشمند خانه فرزندان مؤمن و با خدا تربیت کنند

برای همین قرآن مجید برای خانه اینقدر قداست بیان کرده و جایگاه آن را بالا و والا ترسیم کرده است.

خانه باید محل آرامش باشد.

محل تسکین باشد.

که مهمترین کارکرد خانه، هم همین است

محل تأمین آرامش جسم و روح

خدای مهربان در کتاب آسمانی اش در سوره بقره آیه 276 ، اولین کارکرد خانه را می فرماید:

ص: 133

محل تأمین آرامش جسم و روح است.

ساختار و فلز انسان طوری است که نیاز به آرامش دارد.

(شب گذشته مفصل روی آن صحبت کردم)

آیه را دقت بفرمایید: ( واللهُ جَعَلَ لَکُم مِن بُیوتِکُم سَکَنا )

خدای متعال خانه های شما را محل سکونت و آرامش قرار داد.

واژه سَکَنَ به معنای هرچیزی است که به انسان به وسیلۀ آن تسکین پیدا می کیند.

وقتی شما درد داشته باشید مسکن استفاده می کنید برای آرامش و خلاصی از درد.

برای این که دردها را یک مدت زمانی فراموش کنید.

محیط خانه باید طوری باشد مشکلاتی که انسان در طول روز با آن دست و پنجه نرم می کند، در کنار خانواده فراموش کند باید لحظه شماری کند شب شود و در کانون عشق و صفا و صمیمیت خانه و خانواده قرار بگیرد و به این آرامش برسد.

زن و شوهر باید طوری مدیریت کنند که خانه یک چنین ویژگی را داشته باشد.

ص: 134

نه اینکه در خانه هر شب جنگ و دعوا باشد، شب که شد لحظه شماری کند چه موقع صبح می شود و از این خانه فرار کند.

انسان علاوه بر نیاز به سکونت در خانه، به محلی نیاز دارد برای تسکین آلام روحی، رها شدن از برخی از قیودات اجتماعی، استراحت به نحوه دلخواه،

خلوت کردن و راز و نیاز با خدا.

اگر خانه تأمین کنندۀ این نیازها بود مسکن هست اگر تأمین کنندۀ این نیازها نبود

دیگر مسکن نخواهد بود و ارزش و قداست نخواهد داشت.

امام صادق(علیه السلام) می فرمایند:

الَاُنسُ فی الثَلاثٍ(1)

انس و آرامش در سه چیز است.

اول: زوجَة المُوافِقَة؛ همسر موافق و همراه، باهات سازگار باشد در سختی ها و ناملایمات زندگی

به شوهر را تنها نگذارد، زندگی خود را با دیگران مقایسه نکند.

پُر توقع نباشد زحمات و محبت های شوهر را ببیند.

دوم: الوَلَدِ البارِّ؛ فرزندان نیکوکاری که اعمال شایسته انجام می دهد

ص: 135


1- . غررالحکم ، ج1 ، ص 120.

چنین فرزندی صدقه جاریه برای پدر و مادر خواهد بود

فرزند اگر صالح باشد وقتی عمل شایسته ای انجام می دهد، دعا به جان پدر و مادرش می کنند،

اگر هم مایه آزار و اذیت دیگران باشه فحش و ناله و نفرینش برای پدر و مادر است

لذا پیامبر(صلی الله علیه وآله و سلم) فرمودند: فرزند صالح مایه آرامش است

سوم: صِدیقُ المصافی،(1) دوست با صفا ،یک رنگ صادق.

دلا یاران سه قسمند گر بدانی *** زبانی اند و جانی اند و نانی

به نانی نان بده از در بِرانش *** ستایش کن تو یاران زبانی

ولیکن ت-و ی-ار جان-ی را نگ-ه دار *** به پای-ش جان بده ت-ا می توانی

در روایات داریم در آخر الزمان دو چیز کمیاب می شود یکی مال حلال

دوم رفیق خوب و صاف و صادق!

امام صادق(علیه السلام) فرمودند: آرامش در این سه چیز است .

اول: زن سازگار،

دوم: فرزند صالح ،

سوم: رفیق خوب .

ص: 136


1- . غررالحکم ، ج1 ، ص 120.

آیه دوم پیرامون اهمیت خانه می فرماید: خانه آنقدر قداست دارد که باید محل ذکر خدا و تلاوت آیات الهی باشد.

سوره احزاب آیه 34 می فرماید:

(وَاذْکُرْنَ مَا یُتْلَی فِی بُیُوتِکُنَّ مِنْ آیَاتِ اللَّهِ وَالْحِکْمَةِ )

به یاد آورید آنچه در خانه هایتان از آیات وحکمت تلاوت شده است.

پروردگار عالم در این آیه شریفه، محیط آرام خانه را مکانی مورد احترام و عنایت قرار داده است، به چه شرطی؟ به شرطی که این خانه معبدی برای بندگی خدا و ذکر حضرت حق باشند

آن موقع است که خداوند این خانه را رفیع می گرداند و رفعت می بخشد

زن و شوهر باید یار و یاور هم باشند برای ترفیع جایگاه خانه .

خانم ، شوهرت را به خواندن نماز اول وقت،

شرکت در نماز جماعت تشویق کن.

اورا به شرکت در مجالس مذهبی تشویق کن؛

مرد نیز همان طور. آقا مشوق زن و بچه باش. نسبت به نماز، نسبت به رعایت حجاب، نسبت به حجاب زن و دخترت بی تفاوت نباش.

ص: 137

اگر دین بر خانه ها حاکم کنید.

آن وقت جایگاه این خانه رفیع می شود.

چنانچه خداوند متعال، خطاب به خاتم انبیاء محمد مصطفی(صلی الله علیه وآله و سلم) در سورۀ نور آیه 36 می فرماید:

(فِی بُیُوتٍ أَذِنَ اللّه ُ أَن تُرْفَعَ وَ یُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ یُسَبِّحُ لَهُ فِیهَا بِالغُدُوِّ وَ الآصَالِ)

در تفسیر داریم: اگر خانه ای از هر پلیدی پاک بماند و به ذکر خدا مزیّن شود

رفعت می یابد و از یک چهار دیواری سرد و بی روح خارج می شود.

یعنی چه؟ یعنی هرچه ارتباط با خدا قوی تر شد هر چه معنویت در این خانه بیشتر شد، ارزش آن پیش خدا بیشتر می شود.

این نکتۀ بسیار مهمی است.

خانه قداست دارد .

بعد می گوییم چرا برکت نیست ؟

خدا قدیمی ها را رحمت کند. مقیّد بودند و در خانه ها اذان می گفتند .

نماز اول وقت آنها ترک نمی شد.

مقیّد بودند در خانه ها مکانی را انتخاب می کردند برای نماز خواندن همیشه سجادۀ نمازشان پهن بود.

ص: 138

حالا در خانه ها سگ نگهداری می کنند اسم آن را با کلاسی می گذارد!

اهل بیت(علیهم السلام) اینقدر مذمت کرده اند در حدیث داریم چند خانه است که ملائکه در آن وارد نمی شود.

ما اعتقاد و باور داریم ملائکه در خانه وارد می شود.

(آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنزِلَ إِلَيْهِ مِن رَّبِّهِ وَالْمُؤْمِنُونَ )(1)

(كُلٌّ آمَنَ بِاللّهِ وَمَلآئِكَتِه)

خانه ای که در آن ذکر پروردگار گفته شود ملائکه در آن حضور پیدا می کند.

خانه ای که در آن یا حسین و یا زهرا گفته شود ملائکه در آن حضور دارد.

الان شک نکن دراین مجلس روی بال ملائکه نشسته ای .

از این خانه ای که پرچم سیدالشهدا در آن نصب شده نوری به طرف آسمان می تابد.

اما خانه ای که در آن شراب باشد

سگ نگهداری شود.

خانه ای که در آن آلات قمار باشد.

ص: 139


1- . بقره / 285.

ملائکه از این خانه می روند شیاطین می آیند و منزل می گزینند.

علامه مجلسی در حلیة المتقین روایتش را گفته است، بروید بخوانید از خودم حرف نمی زنم.

کلام پیغمبر است.

ملائکه که از خانه هایمان رفتند بی برکتی می آید گرفتاری می آید.

مریضی و درد می آید

می گوید چرا اینقدر گرفتارم، درآمدم بد نیست ولی برکت ندارد.

باید پول تصادف بدهم، باید پول وکیل بدهم و ...

اصلاً عجیب غریب مشکل پشت مشکل .

به هر دری می زنم درها رویم بسته است .

پاسخ این است، عزیز من یک مدتی سفره گناه و معصیت را از زندگی خود جمع کن.

رفاقت خودت را با خدا قوی تر کن.

نماز اول وقت بخوان، اگر ضرر کردی!

قرآن می فرماید: (أَعْرَضَ عَنْ ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنْکًا)(1)

اگر کسی اعراض از یاد خدا کند زندگی او ، زندگی نکبت بار می شود

ص: 140


1- . طه / 124.

خانه و زندگی او دیگر حرمت و قداست ندارد، چون پر شده از گناه و معصیت، نور ایمان و معنویت در آن خاموش شده.

خانه اگر پر از نور معنویت باشد جایگاهش بالا و والاست،

تا جایی حرمت دارد که می گوید وارد خانه شدید به اهل خانه سلام کنید .

به این آیه دقت کنید سوره نور آیه 27

( یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا ) ای کسانی که ایمان آورده اید .

(لَا تَدْخُلُوا بُیُ-وتًا غَیْرَ بُیُوتِکُمْ) وقتی می خواهید وارد خانه ای شوید که خانه شما نیست

(حَتَّی تَسْتَ-أْنِسُوا ) اجازه بگیرید

( وَتُ-سَلِّمُوا عَلَی أَهْلِهَا ) بر اهل آن خانه سلام کنید.

این حصر در این آیه به این معناست که خداوند ورود به خانۀ غیر را بدون اذن و سلام ممنوع کرده می خواهد به ما یاد بدهد این حریم حرمت دارد.

سلام از اسما مقدس است

سلام نام خداست

سلام یعنی مهر و محبت

سلام یعنی من با تو دشمن نیستم من برای تو آرزوی سلامتی می کنم.

ص: 141

برای همین دستورات دین، ما را سفارش به سلام کردن می کنند

خانه غریبه می خواهی بروی در بزن سلام کن.

خانه خودت هم وقتی مرد وارد می شود وارد خانه و ملک خودش می شود زنگ بزن یک یا الله بگو، سرفه ای بکن که خانمت بفهمد مردش برآن وارد شده است.

باید حرمت خانه رعایت شود.

بنازم به این دستورات بنازم به این مبانی.

روانشناسان و صاحب نظران بحث خانواده امروز می گویند

جزء قوانین قهر قید کنید، در هنگام قهر هم زن و شوهر حق ندارند به هم سلام نکنند یا پاسخ سلام یکدیگر را ندهند.

قرآن 1400 سال قبل می فرماید به هم سلام کنید

حتی قهر هم هستید حق ندارید سلام را ترک کنید

زن سلام کند مرد پاسخ دهد

مرد سلام کند زن پاسخ دهد

این سلام کم کم باعث می شود باب گفتگو باز بشود.

این سلام باعث می شود کدورت ها بر طرف شود...

ص: 142

کدام دین و آیینی را سراغ دارید که اینطور جزییات را بیان کرده باشد.

شأن نزول این آیه بیان شده:

« زنی از انصار نزد پیغمبر آمد گفت یا رسول الله! من بعضی مواقع در خانه در شرایطی هستم که دلم نمی خواهد کسی مرا ببیند. یک مرتبه می بینم پدرم یا فرزندانم یا برادرم وارد می شوند.

اعتراض من به آنها هم بی فایده بوده

در جواب این آیه بر پیغمبر نازل شد.( اجازه بگیرید و وارد شوید که حرمت خانه حفظ شود. )

خوب این بحث تمام

برویم سراغ باید و نبایدها

مهارت های زندگی

گفته شد اگر می خواهید قداست این چهار دیواری حفظ شود

اگر می خواهید محل تسکین و آرامش باشد.

اگر می خواهید کانون عشق و محبت باشد باید قانون بر این کشور کوچک حاکم باشد.

نام این قوانین را باید و نباید گذاشتیم.

یک سری کارهایی انجام بدهیم و از یک سری کارها دوری کنیم

ص: 143

نبایدها به عنوان دو ویروس مخرّب.

لجاجت و بهانه گیری.

چقدر زندگی ها سراغ دارید به خاطر لج و لجبازی، به خاطر بهانه گیری های کودکانه از هم پاشیده شده.

بایدها را از جلسه قبل شروع کردیم

اول باید:وفاداری در زندگی مشترک: زن و شوهر به هم وفادار باشند.

امام سجاد (علیه السلام) می فرمایند:

خیرُ مفاتیح الامور الصدق و خیرُ خواتیمها الوفا؛(1)

بهترین گره گشای کارها صدق و راستی،

بهترین پایان بخش کارها هم وفاداری است.

یعنی وفاداری در زندگی، زندگی ها را ختم به خیر می کند.

مفصل روی بحث وفاداری صحبت شد.

ص: 144


1- . بحارالانوار، ج75، ص 161.

اما دومین بایدی که اهل بیت(علیهم السلام) به عنوان کلید خوشبختی به ما معرفی کرده اند

بحث تغافل است .

یکی از وظایف مهم اعضای خانواده مخصوصا زن و شوهر برای کم شدن نزاع ها و درگیری ها تغافل است.

زندگی میدان جنگ نیست. بیست سال، سی سال است با هم زندگی می کنید هر شب به جنگ و دعوا گذشت.

هر شب سر یک موضوع پیش پا افتاده اوقات تلخی راه می اندازد.

بدن خودش و همسرش و بچه ها را می لرزاند. بعضی موضوعات را نادیده بگیر، چشم پوشی کن.

تغافل یکی از مهارت هاست

معنی تغافل چیست ؟

تغافل یعنی شخصی چیزی را می داند و از آن آگاهی دارد، ولی از روی مصلحت خود را غافل و بی خبر نشان می دهد.

به گونه ای که طرف مقابلش می پندارد که او هیچ خبری ندارد، هیچ اطلاعی ندارد

این راهکار هم برای این که حرمت ها حفظ شود.

ص: 145

همچنین می توان از تغافل به عنوان چشم پوشی و نادیده گرفتن به خاطر مصلحت تعبیر کرد.

روایات از اهل بیت(علیهم السلام) داریم ما را گاهی سفارش به تغافل در زندگی نموده اند امام صادق(علیه السلام) می فرماید:

صَلاحُ حالِ التَّعایُشِ وَالتَّعاشُرِ مِلْأُ مِکْیالٍ ثُلْثاهُ فِطْنَهٌ وَ ثُلْثُهُ تَغافُلٌ؛(1)

همانا صلاح زندگی دنیای شما دو جمله است .

صلاح حال زندگی شما، مصلحت زندگی شما، مثل یک پیمانه پُری است که این پیمانه:

دو سومش هوشیاری و زیرکی است

و یک سومش تغافل و نایده گرفتن است.

کسی که می خواهد کشور کوچک خانواده را مدیریت کند باید زرنگ باشد.

المؤمن کیس؛ مؤمن زیرک است و هوشیار است باید بداند که چه موقع حرف بزند و چه موقع حرف نزند.

خیلی ازمواقع باید سکوت کنم. بعضی از رفتارها را نادیده بگیرم

ص: 146


1- . تحف العقول، ص 359.

این نیاز به مدیریت دارد.

وقتی می بینم همسرم اعصابش از جایی دیگر خورد است. تازه من هم روی اعصابش راه نروم . چیزی نگویم.

این مدیریت و زرنگی می خواهد.

یک خانمی آمد پیش دکتری گفت: «جناب دکتر شوهر من خیلی بد اخلاق است، بدخلقی می کند، گاهی دست بزن دارد. چکار کنم.»

دکتر مقداری دارو داخل پاکت ریخت به او داد و گفت: وقتی شوهرت وارد خانه می شود پنج دقیقه این ها را بریز تو دهانت مشغول جویدن شوید.

چند هفته ای انجام بده

مشکلت حل می شود.

گفت: دکتر من دارو برای شوهرم می خواهم تو به خودم دارو می دهی .

گفت تو به این دستور عمل کن اگر نتیجه گرفتی باز بیا. دو هفته بعد آمد گفت: عجب داروی معجزه آسایی بود،

به من ده کیلو از این دارو بدهید. گفت: اینها چای سبز بود.

من می خواستم وقتی شوهرت وارد خانه می شود این دهانت مشغول باشد تا نتوانی جواب او را بدهی .

تو یک هفته جوابش را نداده ای اوضاع خانه ات آرام شده

ص: 147

واقعاً این نیاز به مدیریت دارد چه موقع حرف بزنم، چه موقع حرف نزنم.

این حدیث می فرماید: اگر شما زندگی را مثل پیمانه ای ترسیم کنید

دو سوم آن توجه و هوشیاری است

وَ ثُلْثُهُ تَغافُلٌ؛ و یک سوم آن تغافل است

نادیده گرفتن،

خود را به غفلت زدن،

دائم اشتباهش را به رویش آوردم

اگر بخواهم دائم به قول معروف مچ گیری کنم تازه پرده حیای او ریخته می شود، حرمت ها هم شکسته می شود

چه شوهر، چه فرزند.

حدیث دیگری تقدیم کنم

حضرت علی(علیه السلام) می فرماید:

مَن لَم تَغافل و لا یَغُض عن کثیر من الامور تنغصت عیشه ؛

کسی که نسبت به بسیاری از چیزها بی توجهی و چشم پوشی نکند، زندگی اش ناگوار و سخت می شود. (1)

یعنی رد زتندگی مشترک خواهر من، برادر من،

ص: 148


1- . شرح آقا جمال خوانسارى بر غرر الحكم و درر الكلم، ج 5، ص 455.

باید بعضی از چیزها را نادیده گرفت.

بی جهت برای خودت اعصاب خوردی درست نکن.

البته این جمله را در پرانتز عرض کنم، ( بعضی از مواقع است که با تغافل طرف مقابل سوء استفاده می کند. این بحثش جداست اینجا تغافل لازم نیست گاهی هم اتفاقاً باید محکم و با اقتدار برخورد کرد) ولی بین اعضاء خانواده که در یک خانه زندگی می کنند اگر بحث تغافل نباشد به قول معروف سنگ روی سنگ بند نخواهد شد.

روایتی در کتاب وسائل الشیعه، جلد 12 ، صفحه 295 دیدم برای خودم جالب بود شخصی به نام محمدبن فضیل می گوید: آمد خدمت حضرت امام کاظم (علیه السلام) گفتم یابن رسول الله! برادری دارم مردم پشت سر او حرف هایی می زنند، می گویند که برادرت فلان کار را انجام داده است، با فلان اشخاص رفت و آمد دارد و کسانی هم که این حرف ها را می زنند مورد اعتماد من هستند و به آنها اعتماد دارم می دانم درست می گویند.

از طرفی، وقتی به برادرم می گویم تو این کار را انجام داده ای؟

تو با این افراد رفت و آمد داشته ای؟ برادرم می گوید:نه خیر، چه کسی این حرف را به تو زده.

ص: 149

آنها دروغ می گویند، تو حرف منِ برادرت را قبول نمی کنی حرف غریبه ها را می پذیری!

آقا بفرماید من چه کار باید انجام بدهم؟

وظیفه من در قبال این برادر چیست؟

حضرت فر مودند:

کَذِّ ب سَمعَک وَ بَصَرَک . حرف برادرت را قبول کن .

حرف هایی که از دیگران شنیدی را رها کن و نادیده بگیر.

خودت را به تغافل و غفلت بزن. برادرت را تأیید کن.

چرا ؟ تا این امر سبب شود تا برادرت به حق دعوت شود و کم کم رفتارش اصلاح شود.

یعنی اگر خواستی مرتب به رویش بزنی، هر شب خواستی مچ بگیری بخواهی ثابت کنی این کار را انجام داده ای و تو داری به من دروغ می گویی، تازه پرده حیاء او ریخته می شود و می گوید

انجام دادم که دادم هر کاری دوست داری برو انجام بده، اصلاً به تو چه مربوط است.

نگذاریم که حرمت ها شکسته شود.

خیلی درس در این حدیث است.

ص: 150

یعنی مسلمان شما که اهل نمازی اگر خطایی از برادرت دیدی سریع ارتباطت را باهاش قطع نکن

نگو من دیگر کاری با تو برادر ندارم

حق نداری دیگر به من زنگ بزنی. من براردی بی دین نمی خواهم و ...

هنر داری تو نماز خوانش کن. هنر داری تو نماز خوانش کن.

هنر داری تو او را بیاور در مجالس امام حسین(علیه السلام).

ببرش پیاده روی اربعین.

حدیث سوم پیرامون بحث تغافل

حضرتعلی(علیه السلام) می فرمایند:اَشرَفُ اخلاقَ الکَریم تغافُلُهُ عما یَعلَم.(1)

از اخلاق کریم است، از اخلاق انسان بزرگوار است که گاهی خودش را به غفلت بزند نسبت به آن چیزی که علم دارد.

چه کلام زیبایی چه کلام کابردی در زندگی

از خصوصیات اخلاقی انسان کریم، بی خبر وانمود کردن خود از آنچه که می داند.

پس تغافل لازم است در زندگی برای آنکه قداست محیط خانه حفظ شود.

ص: 151


1- . غررالحکم، ص 209.

این از مهارت های زندگی است.

این دو تا از بایدها که گفتم تا بدین جا

1- وفاداری

2- تغافل

سومین مهارت های زندگی که رعایت کردن آن باعث می شود زندگی های ما کانون عشق و محبت و صفا و صمیمیت باشد، اهل بیت به ما یاد داده اند

تکریم شخصیت و احترام متقابل

اول حق و حقوقی که زن و مرد نسبت به یکدیگر پیدا می کنند بعد از جاری شدن خطبه عقد احترام و تکریم یکدیگر است.

به خانمم احترام بگذارم ، با احترام او را صدا بزنم

به خانواده همسرم احترام بگذارم

احترام متقابل وظیفه شرعی زن و شوهر است از نظر فقهی.

پیامبراکرم(صلی الله علیه وآله و سلم) فرموده اند: مَنِ التَّخَذَ إمرَاة فَالیُکرِمِها .(1)

ص: 152


1- . قرب الاسناد، ص 70 ؛ وسائل الشیعه، ج 5، ص 61 .

وقتی همسر انتخاب کردی،

وقتی ازدواج کردی وظیفه ات این است که به خانمت احترام بگذاری.

وظیفه تو این است که به خانواده همسرت احترام بگذاری. این جزء حق و حقوق زوجین می باشد.

این حق و حقوق دو طرفه است معصومین یک طرفه حرف نزده اند.

هر دو طرف باید احترام هم را حفظ کنند.

امام سجاد(علیه السلام) در «رسالة الحقوق» پیرامون حق زن بر شوهر می فرماید:

حق همسر بر تو آن است که بدانی خدا او را مایه آرامش و الفت تو قرار داده است و این را از جمله نعمت های خدا بشمارید و ازاین رو باید همسرت را احترام کنی و نسبت به او مهربان باشی.

مبادا بد رفتاری کنی، مبادا توهین کنی ،

مبادا خدای ناکرده دست بزن داشته باشی، ما حدیث داریم می فرماید:

هر مردی بر زنش سیلی بزند خدا بر نگهبان آتش دستور می دهد که به صورت او هفتاد ضربه و سیلی آتشین بزند و او را با صورت وارد آتش جهنم کند.(1)

ص: 153


1- . مستدرک الوسائل ، ج14 ، ص 25 .

(در مقابل یک سیلی هفتاد سیلی) در ادامه فرمودند: ای مردم! بانوان شما حقوقی دارند و شما نیز بر آنان حقوقی دارید و من به شما سفارش کنم که

به آن ها نیکی کنید

زیرا آنها امانت های الهی در دست شما هستند با قوانین الهی بر شما حلال شده اند.

جبرئیل آن قدر درباره زن به من سفارش کرد که گمان کردم طلاق زن سزاوار نیست.

این کلام پیغمبر(صلی الله علیه وآله و سلم) است .

حالا می بینی طرف ادعای دین و دیانت و مسلمانی دارد ولی متأسفانه دست بزن داره و زن خود را کتک می زند .

زن و شوهری با هم اختلاف داشتند، همسرش هم از سادات بود جای انگشت شوهرش روی صورتش مانده بود و چشمانش قرمز شده بود.

آمده بودند پیش من. شوهرش را تنها خواستم.

گفتم: بحث دین و دیانت را کنار بگذار . این رسم انسانیت است،

این رسم انصاف و رحم و مروت است، بحث آخرتی هم بخواهی حساب کنی مسلمان،

ص: 154

فردای قیامت جواب حضرت زهرا(علیها السلام) را چه می خواهی بدهی؟! .

پیغمبر(صلی الله علیه وآله و سلم) می فرماید:

ما أکرَمَ النِّساء الا الکریم و لا اهانَهُنَّ الا لئیم؛

بدانید انسان کریم کسی است که با زنش خوب رفتار کند به او ظلم نکند. حق همسر را ضایع نمی کند.(1)

کسی که به زن توهین می کند از نگاه پیغمبر پست و فرومایه است.

نبی اکرم(صلی الله علیه وآله و سلم) در کلام دیگری می فرماید: مَا أَظُنُّ رَجُلًا يَزْدَادُ فِي الْإِيمَانِ خَيْراً إِلَّا ازْدَادَ حُبّاً لِلنِّسَاءِ. (2)

هر چه ایمان عبد پروردگار بیشتر باشد محبتش نسبت به همسر بیشتر می شود.

انسانی که از نظر شخصیتی تهی است دست بزن دارد و به همسرش توهین می کند.

خشونت در خانواده ها امروز به عنوان آسیب های خانواده شناخته شده است که متأسفانه برخی از خانواده ها به آن مبتلا هستند.

ص: 155


1- . نهج الفصاحه، ص 472.
2- . کافی، ج 5، ص 320.

ریشه های خشونت

ریشه این خشونت و بدرفتاری چیست ؟

روانشناسان بیان کرده اند

1- سوء ظن: اولین عامل ایجاد خشونت در محیط خانواده سوء ظن است.

سوء ظن داشته باشد، شکاک باشد، موبایل همسرش زنگ می خورد، این کی بود به تو زنگ زد، این که بود برایت پیام فرستاد.

اگر بی اعتمادی بین زن و مرد به وجود آمد دیگر زندگی کردن ممکن نیست.

شیرینی از این زندگی گرفته می شود. باید محیطی فراهم کنیم که در آن بی اعتمادی نباشد.

2- اعتیاد: دومین عامل ایجاد خشونت در خانواده: بلای خانمان سوز اعتیاد است.

شصت درصد از افرادی که در زندان ها هستند با مواد مخدر در ارتباط هستند. اینها درد است. حدود چهار میلیون نفر ما معتاد داریم.

این چهار میلیون نفر، متأسفانه چهل درصد آنها افراد متأهل هستند.

انسان مجرد نباید معتاد باشد، این خیلی بد است.

ص: 156

اما متأهل بدتر است، چون فقط به خودش آسیب نمی رساند به اطرافیانش هم آسیب می رساند. به همسرش، به فرزندانش آسیب می رساند .

به پدر و مادرش آسیب می رساند .

خدایا جوانان این کشور را از این خطر خانمان سوز نجات بده. ای کاش مواد مخدرشان فقط هروئین یا تریاک بود، مواد مخدر صنعتی بسیار خطرناک و عوارض وحشتناک و گاهی غیر قابل جبران دارد.

قرص های روان گردان، مانند: شیشه، کراک و هزار نوع کوفت و زهر ماری که متأسفانه خیلی راحت هم در دسترس است.

نقل می کرد: شیشه مصرف کرده بود پارچ آب را پرت کرده، پارچ شکسته بود خورده بود به پای بچه هشت ساله اش، برده بودنش بیمارستان، 20 تا بخیه زده بودند. بعد که به خود آمده بود شروع به گریه کرد .

خودش را می زد که این چه کاری بود من انجام دادم.

این ها ریشه خشونت است. اینها ریشه بدرفتاری است .

باعث می شود زندگی و اخلاق از ریل عادی خارج شود.

3- فقر: سومین عامل ایجاد خشونت در خانواده فقر است.

ص: 157

پیغمبر(صلی الله علیه وآله و سلم) می فرماید: اللهم انی اعوذُبک من الکفر و الفقر ؛(1)

کفر و فقر را در کنار هم گذاشته است .

روایت آخر ، امیرالمؤمنین(علیه السلام) به امام مجتبی(علیه السلام) فرمودند:

یا بُنَیَّ منِ ابتُلیَ بالفقر؛ کسی که به فقر مبتلا شد

ابتُلیَ بأربعِ وخِصال؛ به چهار درد مبتلا شده است

فی ضعف الیقینة؛ یقین او ضعیف می شود.

وَنُّقصانِ فی عَقلِه؛ و عقل او کاهش پیدا می کند.

وقتی نان شب نداشته باشد، چه طور می تواند فکر کند.

چطور می تواند درست تصمیم گیری کند.

وَرِقَّةِ فی دینه؛ و دین او هم رقیق می شود.

می بینید جوانش به سنی رسیده است که باید ازدواج کند. جوانش شغل ندارد، مسکن ندارد.

برای دخترش خواستگار می آید. بهترین خواستگارش را رد می کند چون نمی تواند در این اوضاع اقتصادی و هزینه های کمر شکن جهیزیه تهیه کند. خانمش مریض است پول عمل را ندارد.

این شخص دیگر می خواهید دین برایش باقی بماند.

ص: 158


1- . کافی، ج4، ص 403.

و قِلَّةِ حَیاءِ فی وَجهِه؛ حیاء او کم می شود.(1)

اینها آثار شوم فقر است.

قرآن سوره بقره آیه 268می فرماید:

( الشیطان یعدُکُم الفقر و یأمُرُکُم بالفَحشاء )

فقر که آمد فحشا هم به دنبالش هست حالا هِی آمار می دهند که، آمار سرقت بالا رفته است.

آمار دزدی و فساد بالا رفته است. آمار اعتیاد بالا رفته است. فساد در جامعه زیاد شده

شما بیایید معیشت مردم را تأمین کنید.

جوانی که کسب و کار داشته باشد پای منقل نمی نشیند.

مواد مخدر مصرف نمی کند که درداش یادش برود.

دنبال رفیق ناباب رفتن نمی رود. معتاد نمی شود که بخواهد برای تأمین پول مواد دست به دزدی و سرقت بزند.

وقتی می بینی در جامعه دزدی ها، کیف قاپی ، موبایل قاپی، سرقت وسایل ماشین زیاد شده بعد می بینی چند جوان معتاد دستگیر کردند به خدا قسم آدم دلش می سوزه این ها جوان های این سرزمین و این خاک هستند.

ص: 159


1- . جامع الاخبار، ص 110.

چرا باید کارشان به اینجا برسه!

سخن را جمع کنم وقت گذشت

موضوع سخن ، مهارت های زندگی است تا الان سه کد را برای شما بیان کردم.

بایدهایی که به عنوان قانون باید در محیط کوچک خانواده حاکم کنیم،

اول : وفاداری ،

دوم : تغافل ،

سوم : تکریم شخصیت.

به خانمم احترام بگذارم. خانم به شوهرت احترام بگذار. خانمت را جلو بچه هایت سبک نکن و بالعکس. به خانواده همدیگر احترام بگذارید.

ریشه های خشونت و بدرفتاری در خانواده ها سه مورد بیان شد.

1 - سوء ظن

2 - اعتیاد

3 - فقر

پروردگارا ! همۀ ما را با وظایفان بیشتر از قبل آشنا بفرما.

خانواده ها و جوان های ما را از خطر خانمان سور اعتیاد حفظ بفر ما.

وصلی الله علی محمد و آله طاهرین

ص: 160

پرسش های جلسۀ پنجم :

1.طبق فرمایش امام صادقg، الاُنس فی الثلاث، سه چیزی که برای آرامش بیان کرده اند ذکر کنید؟

2. معنای تغافل چیست؟

3. معنای این حدیث حضرت علیg را بیان کنید؟

مَن لَم تَغافل و لا یَغُض عن کثیر من الامور تنغصت عیشه .

4. سه مورد از ریشه های خشونت در خانواده را نام ببرید؟

5. فرمایش حضرت امام سجاد g در رسالة الحقوق پیرامون حق رن بر شوهر را بیان کنید؟

ص: 161

جلسه ششم

اشاره

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدالله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین و لعنت الله علی اعدائهم اجمعین

موضوع سخن، اهمیت نظام خانواده و مهارت هایی که اسلام به ما یاد داده است و اهل بیت(علیهم السلام) به ما آموزش داده اند برای اینکه زندگی های ما کانون عشق و محبت و صفا و صمیمیت باشد.

گفته شد خانواده یکی از اساسی ترین ارکان جامعه بشری است.

این خانواده است که می تواند زمینه ساز خوشبختی یا بدبختی انسان ها باشد .

حتی صلاح و فساد جامعه بستگی به صلاح و فساد خانواده ها دارد.

لذا دین اسلام به عنوان یک مکتب انسان ساز بیشترین توجه را نسبت به خانه و خانواده داشته است، خانواده مهمترین کانون تربیت بشر است.

ص: 162

به خدا قسم ! اگر به دستورات قرآن و روایات عمل می کردیم، این آمار طلاق در جامعه ما نبود ...

خانه از منظر قرآن مقدس است قداست دارد

قرآن می فرماید: (واللهُ جَعَلَ لَکُم مِن بُیوتِکُم سَکَنا) خدا خانه های شما را محل سکونت و محل آرامش قرار داده است.

گفته شد: سَکَنَ به معنای هرچیزی است که به انسان آرامش می دهد.

درد داشته باشم مسکن مصرف می کنم. باید خانه محلی باشد که وقتی به خانه می رسم تمام دردهایم از یادم برود. تمام مشکلات را فراموش کنم.

پیامبر(صلی الله علیه وآله و سلم) در کلامی زیبا می فرمایند:

از سعادت مرد این است که زن او سه ویژگی دارا باشد

اگر خانمهای شما این سه ویژگی را داشتند بسیار قدر آنها را داشته باشید.

شما سعادتمند هستید .

خانم اگر این سه ویژگی را داری قدر خودت را بدان .

شما بهشتی و عاقبت به خیر خواهی شد.

ص: 163

اول : إذا نَظَر اِلَیها سَرَّته، وقتی مرد نگاهش به همسر می افتد شاد و مسرور می شود .

ناراحتی ها را فراموش کند نه اینکه تازه یاد غم و غضه هایش

بیفتد!

امیرالمؤمنین(علیه السلام) می فرمود: من وقتی خانه می آیم به فاطمه(علیها السلام) نگاه می کنم، همّ و غم و ناراحتی ام برطرف می شود.

زن باید اینگونه باشد، آرامش بخش باشد برای شوهر،

با اخلاقش، با رفتارش، با حرف زدنش، با دلسوزی اش، با غم خوار بودنش، به شوهر آرامش می دهد

پیغمبر(صلی الله علیه وآله و سلم) می فرماید: از سعادت مرد این است به همسرش نگاه می کند مسرور می شود.

دوم: وإذا أمَرَها

دومین چیزی که از سعادت مرد بیان می کنند می فرمایند:

وقتی شوهر به او امری می کند

إطاعَتهُ اطاعت و پیروی کند.

حرف شوهر، امر شوهر، رضایت شوهر بسیار برایش اهمیت دارد

حتی در بحث مسائل شرعی هم ما داریم، شوهر می تواند بگوید من راضی نیستم به نماز جماعت بروی .

ص: 164

می تواند بگوید راضی نیستم روضه بروی، می تواند بگوید راضی نیستم روزه مستحبی بگیری .

اما پیرامون مسائل واجب نمی تواند بگوید. مثلا نمی تواند بگوید نمازت را نخوان،

نمی تواند بگوید تو نمی توانی روزه ماه رمضان واجب بگیری .

البته مرد دانا حتی اگر خودش هم گاهی همراه نمی شود مانع شرکت همسرش در جلسات و برنامه های دینی مذهبی نمی شود

چون می داند نفعش به زندگی خودش بر می گردد.

روضه رفتن، پای منبر نشستن، اشک ریختن اینها متسحب است و اما شرع می گوید شوهر داری کسب رضایت شوهر، اطاعت امر شوهر واجب است.

مستحبات را نگیریم و واجبات و رها کنیم .

همان پیامبری که امر به نماز و حجاب فرموده، همان پیامبر فرموده اند: رضایت شوهر ، اطاعت شوهر، همراهی با شوهر

برات مهم باشه

پیغمبر(صلی الله علیه وآله و سلم) می فرماید: از سعادت مرد این است

اول: إذا أمَرَها ، وقتی همسرش به زنش امری می کند

دوم: أطاعَتهُ ، همسر پیروی کند . مطیع شوهر باشد .

ص: 165

سوم: وَ إذا غاب عَنها، وقتی مرد در خانه نیست حَفِظَتهُ؛ حافظ او باشد.(1)

حافظ زندگی او باشد ، حافظ اموال او باشد،

حافظ آبروی شوهر باشد

پشت سر شوهرش بدگویی نکند!

اگر این سه ویژگی را همسرت دارد پیغمبر می فرماید شما خوشبخت و سعادتمند هستید .

اگر می خواهیم زندگی مان محل تسکین و آرامش و کانون عشق و محبت باشد. باید بر خانواده قانون حاکم باشد .

اگر خانه ای در آن قانون حاکم نباشد دچارهرج و مرج می شود.

خانواده را به عنوان کشور کوچک از آن یاد کرده اند

مدیریت این کشور خیلی مهم است.

زندگی که هر شب جنگ و دعوا باشد، زندگی نیست. نقل می کرد: ما یک همسایه ای داریم اگر یک شب از این خانه آنها داد و بیداد بلند نشود یا صدای ظرف شکستن از خانه اینها نیاید ما می فهمیم اینها خانه نیستند!

قانون به عنوان باید و نباید، نبایدها را دو مورد گفتم

ص: 166


1- . کافی، ج5، ص 327.

اول : لجبازی .

دوم: بهانه گیری ،

اگر می خواهیم به آرامش برسیم باید در زندگی دو ویروس را کنار بگذاریم

در ادامه بحث به سراغ بایدها رفتیم که اینها باید به عنوان قانون در خانه تصویب و اجرا شود.

برای این که زندگی ام کانون عشق و محبت باشد.

برای اینکه به آرامش برسم. ( لِتَسکُنوا إلَیها )

بایدها

اول: وفاداری: زن و شوهر باید نسبت به هم وفادار باشند

دوم: تغافل. می فهمم ولی خیلی از چیزها را نادیده بگیریم هم نسبت به شوهرم و هم نسبت به فرزندم چشم پوشی کنم.

تذکر هم دادم که بعضی مواقع ممکن است طرف مقابلم از این تغافل سوء استفاده کند اینجا دیگر جای تغافل نیست. اما برای کم شدن نزاع و درگیری ها خیلی از مواقع تغافل لازم است.

ص: 167

خانمی به من می گفت: پسرم هر بار تفریحی سیگار می کشید. من به او شک کرده بودم و به او می گفتم که تو سیگار می کشی اما او انکار می کرد.

آخر جایی مچ او را گرفتم. ای کاش! این کار را نکرده بودم.

تازه پرده حیای او شکسته شده بود. از آن روز به بعد دیگر به طور آشکار مقابل من سیگار می کشد و من زجر می کشم

برخی رفتارها را به رو نیار، نادیده بگیر.

تغافل کن و با صبوری و تفکر تصمیم درست اتخاذ کنید

چاره اندیشی برای رفع مشکل

خانم ها از من ناراحت نشوید، بروید از کارشناسان این زمینه بپرسید.

برخی از خواهران محترمه خانم مارپل هستند. فقط می خواهند مچ بگیرند!! بعضی از مواقع وقتی یک چیزهایی را متوجه می شوید خواستی به شوهر ثابت کنی که چنین چیزی است تازه زندگی را دچار بحران شدیدی می کنی .

با محبت باید تغییراتی در خانه ایجاد کنی

محبتت را بیشتر کنی ن جنگ و دعوا را

هِی نخواه به شوهرت ثابت کنی دروغ می گوید!

ص: 168

باید شوهرت را به زندگی دلگرم کنی.

باید در بحران ها محبت و مهربانی بیشتر شود

علاقۀ خود را به شوهر ثابت کن.

برخی رفتارها را اغماض کن، نادیده بگیر.

تغافل برای این است که جو آرام بر خانه ساکن باشد.

سوم بایدها تکریم شخصیت است.

زن و شوهر به هم احترام بگذارند.

من اِتَخَذَ امراةً فَلیُکرمِها ؛ دستور پیغمبر است.

مرد خانه حتی نباید اجازه بدهد بچه ها با مادر تند صحبت کنند.

با تندی حرف بزنند خدای ناکرده صدا برای مادر بالا ببرند.

البته بسیاری از رفتارهای اشتباه را فرزندان از خود پدر و مادر یاد گرفته اند

فرزندان آینه تمام نمای رفتار پدر و مادرشان هستند

می گوید حاج آقا چه کار کنم

نمی دانم چرا بچه ام با خانمم بد حرف می زند!

از کی یاد گرفته؟ از کجا الگو برداری کرده؟

ص: 169

شما که بد حرف می زنی، شما که احترام خانمت را نگه نمی داری

شما که از راه می رسی خانه در حضور بچه ها شروع می کنی داد و بی دادکردن

انتظارداری بچه ات احترام خانمت را نگه دارد؟

امیر المؤمنین(علیه السلام) می فرمایند:

المنزل البهی احدی الجنتین؛ خانۀ نورانی یکی از دو بهشت است.(1)

یعنی ما دو بهشت داریم، یک بهشت در این دنیا و یک بهشت در آخرت.

اگر طوری رفتار کردیم خانۀ دنیایی ما بهشت شد، بهشت و آخرت انتظارمان را می کشد.

اهل بهشت چه ویژگی هایی دارند؟

سوره واقعه بیان کرده است:

زنان بهشتی (عُرُباً اَترابا) شوهر دوست هستند و زندگی خود را با دیگران مقایسه نمی کنند .

یکی از علت های اختلافات و نزاع ها همین چشم و هم چشمی هاست .

ص: 170


1- . غررالحکم، ص 87.

زن مؤمنۀ بهشتی هیچ وقت به شوهر خود نمی گوید من از ازدواج با تو پشیمانم من از زندگی با تو خیر ندیدم

یا تو منو بدبخت کردی سیاه بخت کردی،

یا بیاد مقایسه کند بگوید من شوهر کردم، خواهرم هم شوهر کرده است!

برو ببین او چه زندگی برایش فراهم کرده است و تو چه زندگی برای من فراهم کرده ای !

خانم خودت باش

مثل خودت زندگی کن

به اندازه پولی که در جیب داری هزینه کن

به اندازه حقوقی که شوهر دارد برایش هزینه بتراش.

شوهر خواهرت کارخانه دار است، شوهر تو یک کارمند ساده است.

در آمدهایشان قابل قیاس نیست

نکات مثبت شوهرت را ببین، شوهر تو مقیّد به حلال و حرام است

آیا آن شوهر خواهری را که دائم تو سر همسرت می کوبی، ایشان هم این گونه مقیّد به حلال و حرام هست؟!

ص: 171

غیرتش نسبت به ناموسش به اندازه شوهر تو هست؟!

دین و ایمان و تقید نسبت به نماز و روزه مثل شوهر شما هست؟!

پاسخ بده؟

پس ببین ویژگی های خوب شوهر شما هم کم نیست

تازه شوهر شما ویژگی هایی دارد که اصلاً با پول نمی توان خرید؟

پس خواهر من قدر زندگیت را بدان

قدر شوهر و بچه هایت را بدان

تا می توانی به ایشان محبت کن

به خاطر موضوعات بی ارزش، زندگی را به کام خود و اطرافیان تلخ نکن.

زنان بهشتی شوهر دوست هستند تمام محبت خود را به پای شوهر می ریزند

دیگر اهل بهشت چه ویژگی هایی دارند؟

( لَا یَسْمَعُونَ فِیهَا لَغْوًا وَلَا تَأْثِیمًا ) (1)

در بهشت حرف زشت تند و نیش دار رد و بدل نمی شود .

ص: 172


1- . واقعه / 25.

( إلا قیلاً سلاماَ سلاما )(1) در بهشت گل می گویند و گل می شنوند .

اگردرمحیط خانه هم همین طور بود

اهل آن خانه گل گفتند گل شنیدند

اگر حرمت ها در خانه حفظ شد

اگر حرف زشت رد و بدل نشد

خوب این می شود یک خانه نورانی

این می شود یک خانه بهشتی

حالا که خانه دنیا بهشتی شد

بهشتِ آخرت انتظار شما را می کشد عزیزمن

در چنین فضایی فرزندان هم بهشتی می شوند

در چنین جوی است که می توانم بچه هایم را درست تربیت کنم

فرزندانی که به قول قرآن مجید :

( قُرَةَ عین لی فی الدنیا والاخرة ) روشنی چشمم در دنیا و آخرت باشند .

اما خانه ای که در آن همیشه جنگ و دعوا باشد،

ص: 173


1- . واقعه / 26 .

خانه ای که پدر و مادر دائم با هم نزاع داشته باشند

مرتب به هم بی احترامی کنند، بی حرمتی کنند

حرف زشت عادی باشد در این خانه!

آیا این خانه بهشت است؟!

ابدا

این خانه جهنم است

جهنم چه ویژگی هایی دارد؟

همه در آن می سوزند. زن و مرد می سوزند.

بچه ها بیشتر خواهند سوخت

چون بچه ها بیشتر آسیب می بینند.

حدیثی در کتاب شریف «اصول کافی» از وجود نازنین خاتم انبیاء محمد مصطفی صلوات الله و سلامه علیه می فرماید:

إنَّ شَرَّ عبادِ الله؛ بدترین بندگان خدا کسانی هستند

مَن تُکرَهُ مُجال-َسَتُهُ لِفُحشه؛(1) که مردم از هم نشینی و مجالست و رفت و آمد با آنها کراهت داشته باشند. چرا؟

به خاطر این که بد زبان است، به خاطر اینکه راحت فحاشی می کند.

ص: 174


1- . تخف العقول، ص 395.

به خاطر انیکه این زبانش از نیش مار و عقرب گزنده تره

آن سخن های چو مار و کژدمت *** مار و کژدم گشت و می گیرد دمت

خیلی راحت حرف رکیک از زبانش خارج می شود.

خیلی راحت فحش می ده

حرمت اطرافیانش را نگه نمی دارد.

به بچه هایش توهین می کند به خانمش توهین می کند.

جوانی آمده بود مسجد به من می گفت: اگر این دین و ایمان هست که بابای محاسن سفید من که هر شب مسجد پشت سر تو نماز می خواند، من این دین و ایمان را اصلا قبول ندارم!

چرا عزیزم؟ چی شده است؟

گفت: حاج آقا! نیستی درخانه ما آن وقتی که پدر مؤمنِ مذهبیِ صف اول نماز جماعت، پای منبر بشین من عصبانی می شوند

چشم را می بندد و دهان را باز می کند

دیشب با مادرم دعواش شده بود حرف هایی از دهانش بیرون می آید و فحش هایی به مادرم به ناموس خودش می داد، من جوان 17 ساله خجالت می کشیدم، حیا می کردم از حرف هایی که از دهان پدرم بیرون می آمد

ص: 175

از فحش هایی که به من و مادرم می داد منِ جوان شرم می کردم

من آخوند پیش نماز مسجد، چه جواب این جوان را بدهم؟1

واقعاً مسلمان این چه مسلمانی است؟

پس کو اثر این پا منبر نشست ها و نماز جماعت شرکت کردن ها در رفتار و کردارت؟!

جوان های ما حق دارند که بد بین شده اند!

از عملکرد اشتباه ما مذهبی ها، بدبینشان کرده

فراریشان داده

آقا تکریم شخصیت از مهارت های زندگی است .

بعد هم موقع عصبانیت هر چی بر دهنت جاری شد نگو

حداقل در حرف هایی که می زنی انصاف را رعایت کن مسلمان!

در کلام نورانی دیگری پیامبر(صلی الله علیه وآله و سلم) می فرماید:

إذا شَتَمَ اَحَدُکُم؛ وقتی عصبانی شدی و با کسی می خواهی دشمنی کنی

فلا یَشتِم عَشیرته ولا آباء ولا اُمُّه،(1) با خانمت دعوایت شده،

شما دو تا دعوا کردید چرا ایل و طایفه را به فحش می بندید.

ص: 176


1- . میزان الحکمه ج2، ص 1238.

چرا به پدر و مادر و برادرش توهین می کنی؟!

به زنده و مرده رحم نمی کنید.

شما دو نفر دعوا کردید چرا پای دیگران را به میان می کشید. چرا بدن پدرش که دستش از این دنیا کوتاه است را در قبر می لرزانی؟!

به من می گفت به این شوهر من بگو، تو را به اون خدایی که می پرستی وقتی دعوایمان می شود حداقل به خودم فحش بدهد.

به پدر و مادر مرحومم که دستشان از دنیا کوتاهه ناسزا نگوید

می گفت: سیّد به جدت قسم! بدنم می لرزد، فحش به پدر و مادرم می دهد

هر چی هم به او تذکر می دهم فایده ندارد.

امام صادق(علیه السلام) یک دوستی داشتند یک روز به اتفاق او از بازار عبور می کردند این رفیق حضرت همراه با غلامش بود این غلام در مسیر راه عقب می افتاد

یک بار که عقب افتاد، صاحبش عصبانی شد و خطاب به غلامش حرف بسیار زشتی زد، یک نسبتی به مادرش داد

فحش مادر داد به غلامش در حضور حضرت!

رنگ امام صادق(علیه السلام) تغییر کرد.

این چه حرفی بود که از دهانت خارج شد؟

ص: 177

چرابه مادرش نسبت ناروا دادی.

گفت: آقا این مادرش زندی است اصلاً مسلمان نیست.

حضرت فرمودند: مادرش هر دین و آیینی می خواهد داشته باشد .

احترام مادر در همۀ ادیان واجب است حق نداشتی چنین نسبتی به مادر او بدهی.

بیان شده است که امام ششم، رفاقتش را با این رفیقش به خاطر یک فحش به هم زدند.

یعنی آقایی که راحت فحش می دهی

خانمی که راحت حرف زشت از دهانتان بیرون می آید

به خدا قسم!

این کلامت زشت شما،

این فحاشی ها

این ناسزاها

رفاقت شما با امام زمانت را به هم می زند

حال معنوی نماز را از شما می گیرد

توفیقات را سلب می کند و...

ص: 178

چرا در جامعه ما، در کوچه و بازار، مردم وقتی عصبانی می شوند اینقدر راحت به یکدیگر فحاشی می کنند، حرف زشت و رکیک می زنند؟!

چرا خیلی راحت هر حرفی از دهانمان خارج می شود؟!

اصلاً انگار هیچ حجب و حیایی باقی نمانده!

دو تا ماشین سپرشان به هم برخورد کرده

جلو زن و بچه و ناموس مردم

پیاده می شوند، فحشی نیست به هم ندهند!

می دانید بعضی از این کلماتی که از دهان ما خارج می شود بسیاری از این فحش هایی که ما راحت به یکدیگر می دهیم

از نظر شرعی باید حد جاری شود؟!

ما امروز در جامعه از نظر تکنولوژی پیشرفت داریم

اما از نظر اخلاقی روز به روز سقوط می کنیم.

انحطاطِ اخلاق امروز در جامعه کاملاً مشهود است.

چرا دچار مشکل شده ایم؟

مشکل از کجاست؟

ص: 179

چند شب است تعمداً تکرار می کنم .

صلاح و فساد جامعه بستگی به صلاح و فساد خانواده دارد.

اگر این وضعیت جامعه ما است مشکل به خانواده ها بر می گردد .

در خانواده ها فحش دادن و حرف رکیک زدن عادی ومعمول شده است.

می بینی بچه اول دوم دبستان چه فحش ها و حرف های زشتی می زند!!

چرا بچه در این سن، هم هیچ اِبایی ندارند از اینکه حرف زشت بزنند!؟

دستورات دینی ما به ما آموزش داده.

خوب صحبت کن .

درست صحبت کن

با ادب صحبت کن.

زن و شوهرها احترام و حرمت هم دیگر را نگه دارید به خصوص در مقابل فرزندانتان.

با فرزندت قشنگ صحبت کن .

حرف زشت را کنار بگذار،

آن وقت آثار مثبت زیبا و با ادب صحبت کردن را خواهی دید .

ص: 180

آثار مثبت زیبا حرف زدن

آقا زین العابدین(علیه السلام) می فرماید :

القَولُ الحسن ؛ گفتار نیک، خوب صحبت کردن. زیبا صحبت کردن. حرف زشت را کنار گذاشتن این آثار را دارد.

یُثری المال؛ ثروت می آورد . مالت برکت پیدا می کند.

یُنسی فِی العَجَل؛ عمرت را طولانی می کند. عَجَلت هم به تأخیر می افتد.

ویُحَبِّبُ الی اهلِ؛ انسان را پیش خانواده اش محبوب می کند.

انسان خوش اخلاق و خوش زبان و خوش گفتار را همه دوستش دارند.

اما کسی که بد زبان باشد و کسی که زبانش نیش داشته باشد همه از او فراری هستند.

اول کسانی هم که فراری می شوند زن و فرزندانش هستند.

ویُدخِلُ الجَنَّة.(1) این از همه مهم تر است . اهل بهشت خواهی شد اینها آثار زیبا صحبت کردن است.

ص: 181


1- . امالی، شیخ صدوق ص 12 ، ح1 .

خوب صحبت کردی مالت زیاد می شود، عمرت طولانی می شود . پیش خانواده ات محبوب می شوی، ان شاء الله آخرت هم ورود پیدا می کنی به بهشت.

با خانمم قشنگ صحبت کنم.

با بچه هایم قشنگ صحبت کنم.

احترام طرف مقابلم را حفظ کنم.

احترام همسرم را حفظ کنم.

احترام خانواده همسرم را نگه دارم.

من که بی احترامی به برادرش کنم، ممکن است او هم به برادر من بی احترامی کند

من که بی حرمتی می کنم به خانواده اش انتظار نداشته باشم، او به خانواده من بی حرمتی نکند.

اینجا مقصر فقط و فقط خودم هستم

رفتارهای بچه گانه و اشتباهم باعث می شود طرف مقابل من هم شروع کند به رفتارها و صحبت های ناپسند

منتهی ما عیب ها و رفتارهای خودمان را نمی بینیم فقط عیب های طرف مقابلمان را می بینیم و از او انتظار داریم!

ص: 182

زن و مرد با هم زیبا سخن بگویند.

زن و مرد، حرمت یکدیگر را نگه دارید

زن و مرد برای هر دو قبیح است حرف زشت از دهانشان بیرون بیاید

ولی حرف زشت زدن و فحاشی برای خانم ها بدتر است.

حدیثی از قول خاتم انبیاء محمد مصطفی(صلی الله علیه وآله و سلم) که حضرت می فرمایند:

شرارِ نسائِکُم . خانم این تعبیر خیلی خطرناک هست.

اگر زنس ذره ای اعتقاد به شب اول قبر داشته باشد باید بدنش بلرزد وقتی این تعبیرات را می شنود.

بدترین زنان امت من کسانی هستند که این ویژگی ها را داشته باشند.

که هیچ وقت زن متدیّن و خدا ترس این ویژگی ها را نخواهد داشت.

اول: اللجوجه؛ لج باز

دوم: الغاصیه؛ سرکش

سوم: الفحاش؛ فحش دهد و ناسزا گوید راحت حرف زشت بزند

خیلی بده یک زن فحاش باشد به خصوص نسبت به شوهر

چهارم: العزیزه فی نفسها؛ در نظر خودش من بهترین زن دنیا هستم هیچ ایرادی ندارم، بهتر از من دیگر پیدا نمی کردی.

پنجم: حَصانُ علی زوجها؛ نسبت به همسرش تند، بر خورد کنه همیشه با پرخاشگری حرف بزند.

ص: 183

الهلوک علی غیره؛(1) اما نسبت به دیگران خوش رفتار است.

آن قدر با دامادش خوش اخلاق است و او را تحویل می گیرد، اینقدر با خواهر برادرش خوش برخورد و خوش زبان، ولی با شوهر بداخلاق و بد زبان است.

گاهی یک کلمه حرفی می زنه که خواب را تا صبح از چشم او می گیرد.

تکریم شخصیت، از بایدها و قوانین مهم زندگی مشترک است

احترام دو جانبه.

در دعواها سعی کنید حرمت ها شکسته نشود.

حداقل مقابل بچه ها دعوا نکنید.

مقابل بچه ها حرمت یکدیگر را حفظ کنید

نگویید بچه است چیزی نمی فهمد

اتفاقا خیلی هم خوب می فهمند.

اینها در ذهن آنها ثبت می شود .

این کلمات، این توهین ها، این تندی ها و پرخاش ها در ذهن آنها می ماند.

ص: 184


1- . وسائل الشیعه ، ج20، ص 34 .

در دعواها حرمت ها رعایت شود.

در موقع ناراحتی به هم بی حرمتی نکیند.

برگه ای که چاپ کردم و پخش شد یک موقع که با هم در صلح هستید و دعوا نیست و آشتی بر قرار است.

هم خانم و هم آقا، هم حاج خانم و هم حاج آقا

یک روزی که خوش اخلاق و گل و بلبل هستند، بنشینید بخوانید و امضاء کنید.

قوانین قهر: هر وقت خواستید قهر کنید یاد این قوانینی بیفتید که امضاء کردید و این قوانین را مراعات کنید.

قوانین قهر

اول: حق نداریم به خانواده های هم دیگر توهین کنیم .

وقتی با همسرت دعوا می کنی حق نداری به خانواده او فحش بدهی.

شما دو تا با هم دعوا دارید چرا به خانواده های یکدیگر توهین می کنید.

ص: 185

دوم: حق نداریم پیرامون مسائل کهنه و قدیمی که گذشته صحبت کنیم .

سر همان موضوع که دعواست حرف بزنیم. شش ماه پیش این حرف را زدی و پارسال فلان کار را انجام دادی .

این حرف ها را کنار بگذار . اتفاقات گذشته را نبش قبر نکن.

زخم های کهنه را تازه نکن

سر همان موضوعی که اختلاف هست فقط صحبت و گفتگو کنید.

سوم: خانم حق شام و ناهار نپختن نداری .

خانم ! می خواهی قهر کنی، شام و ناهار باید برای شوهر آماده کنی.

آقا ! شما هم حق شام و ناهار نخوردن نداری .

حق نداری قهر کنی، شام نخوری یا بیرون شامت را بخوری بیایی خانه.

چهارم: سلام و خداحافظی در هر صورت لازم است .

درست است که قهر هستند ولی سلام و خداحافظی، نباید ترک شود.

سر و سنگین هم جواب بدهید اشکالی ندارد.

ولی همسرت سلام کرد یا خداحافظی شما حق اینکه پاسخ ندهی ندارید.

ص: 186

پنجم: هیچ کس حق ندارد جای خوابش را عوض کند

اتاق دیگر و طبقه بالا بخوابم و این رفتارها را انجام ندهید.

یا بعضی یاد گرفتند زود قهر می کنند می روند خانه بابا، خانه برادرش این رفتارها ممنوع.

ششم: هر کس برای آشتی پیش قدم شد ، طرف مقابل باید برای او کادو بخرد «این هم جزء قانون قید کنید کادو هم حتما نباید گران قیمت باشد.»

یک شاخه گل هم خوب است.

مقصود فقط هدیه دادن است، که این خودش ایجاد مهر محبت می کند، باعث می شود کم کم ناراحتی ها فراموش شود.

پس زوجین یک زمانی که در صلح و آرامش هستید بنشینید این برگه را امضا کنید.

امضاء زوج و امضاء زوجه

در پایین هم نوشته شده است که بنده کلیه موارد این توافق نامه را با رضایت کامل و بدون هیچ گونه اجباری در نهایت سلامت قبول دارم و امضاء می کنم. امضاء آقا و امضاء خانم و موقع دعوا و ناراحتی این قوانین اجرا شود.

ص: 187

اگر جدی گرفتید و به آن عمل کردید مطمئن باشید جلوی خیلی از بی حرمتی ها و جنگ و دعواهای شدید گرفته خواهد شد.

پس سومین باید زندگی که امشب صحبت شد و باید سعی کنیم به عنوان قانون بر کشور کوچک خانواده حاکم کنیم بحث مهمه تکریم شخصیت و احترام دو جانبه است.

خدایا ! دل های ما را با هم مهربان تر بگردان.

زندگی های ما را کانون عشق و محبت و صفا و صمیمیت قرار بده.

وصلی الله علی محمد و آله طاهرین

پرسش های جلسه ششم:

1. طبق فرمایش پیامبر(صلی الله علیه وآله و سلم) سه ویژگی همسر یک مرد سعادتمند را بیان کنید؟

2. طبق آ یه 25 سوره واقعه اهل بهشت چه ویژگی هایی دارند؟

3. سه مورد از آثار زیبا صحبت کردن را بیان کنید؟

4. سه مورد از قوانین قهر را بیان کنید؟

5. معنای این حدیث پیامبر(صلی الله علیه وآله و سلم) را بیان کنید؟

إنَّ شَرَّ عبادِ الله مَن تُکرَهُ مُجال-َسَتُهُ لِفُحشه

ص: 188

جلسه هفتم

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدالله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین و لعنت الله علی اعدائهم اجمعین

بحثی که امسال در این مجلس نورانی شروع کردیم عنوان آن :

اهمیت نظام خانواده و مهارت هایی است که اسلام به ما یاد داده است برای اینکه زندگی های ما کانون عشق و محبت و صفا و صمیمیت باشد.

شب های گذشته گفته شد که خانه و خانواده یکی از مهمترین ارکان جامعه بشری است.

خانواده است که می تواند زمینه ساز خوشبختی و یا بدبختی انسان ها باشد.

صلاح و فساد یک جامعه بستگی به صلاح و فساد خانواده دارد.

ص: 189

ما امروز شاهد این هستیم که امروز خانواده ها گرفتار مشکلات عدیده شده اند.

لذا لازم و ضروری است که هم در کتاب های آموزشی، هم سخنران ها روی منبر، حتی رسانه ها، هم کارشناسان در فضای مجازی، بیشتر پیرامون مسائل خانه و خانواده مطرح کنند.

متأسفانه به صدا و سیما هم در این زمینه نقدهای جدی وارد است.

الگوهایی که به خانواده ها معرفی می کنند، صلاحیت الگو بودن برای یک جوان دارند؟

از شما عزیزان یک سؤال دارم

آیا آن شکلی که در صدا و سیما از یک هنرپیشه، از یک فوتبالیست تجلیل می شود.

در پر بیننده ترین برنامه های زنده دعوت می شوند.

و به عنوان الگو القا می شوند به مخاطب

چقدر از یک متخصص، از یک دانشمند، از یک جوان نخبه این کشور،

از یک استاد دانشگاه موفق، از یک مخترع، از یک عالم دین تجلیل می شود،

ص: 190

چرا یک جوان نخبه این کشور نباید آن طوری که باید در صدا و سیما معرفی بشود؟!

در برنامه های زنده، مهمان هایی که دعوت می کنند

ساعت ها وقت مردم را می گیرند با هزینه بیت المال، چه خبر است!

که یک سریال بازی کرده است.

مجری برنامه تلویزیونی از مهمان برنامه چه سؤالاتی می پرسد؟

این سؤالات چقدر به درد مردم می خورد

چقدر آگاهی و دانش جامعه و مخاطبین را بالا می برد؟!

ریزترین سؤالات خصوصی، به چه رنگی علاقه دارید؟

به چه غذایی علاقه دارید؟

چه ساعتی شام می خورید

شبها چند بار از خواب می پرید!

آخه آقای صدا و سیما

آقای برنامه ساز

آقای تهیه کننده

یک مطلبی برای مردم بیان کنید که به درد مردم بخورد.

مشکلی از جامعه را برطرف کند.

آگاهی خانواده ها بالا برود

ص: 191

اختلافات خانوادگی کم بشود.

رسانه در این زمینه خیلی خوب می تواند کار کند.

رسانه خیلی اثرگذار است.

در قالب فیلم و سریال بیاید مهارت های زندگی را به مردم آموزش بدهند.

آن هم مهارت های درست

نه اینکه چشم و همچشمی را بالا ببرد

نه اینکه تازه دعوای زن و شوهرها را در محیط خانواده بیشتر کنند

چرا باید آمارطلاق در کشورمان زیاد باشد.

آمار از هر 3 ازدواج یکی منجر به طلاق فاجعه است، فاجعه

همه مسئولیم!!

هر کدام به نوعی کوتاهی کرده ایم

حتی شهرستان های کوچک که بافت جمعیتی آن کمتر بود.

طلاق در آن وجود نداشت یا خیلی معدود بود

خیلی بد می دانستند یک مردی از همسرش جدا شود.

اما الان همه جا عادی شده است.

ص: 192

هر جا بری آسمان همین رنگ است

طلاق یعنی پاشیده شدن یک خانواده

شما رجوع کنید به روایات بینید چقدر مذمت کرده اند اهل بیت ما

پیامبررحمت، خاتم انبیاء(صلی الله علیه وآله و سلم) فرمودند:

مِا منْ شی ءٍ أحبُّ إلی اللّهِ منْ بیتٍ یعمرُ بالنکاحِ؛

هیچ چیز در پیشگاه خدا محبوب تر از خانه ای که به ازدواج، آباد شده باشد نیست.

وما مِنْ شی ءٍ أبغضُ إلی اللّهِ منْ بیتٍ یخرَبُ فِی الإسلامِ بالفُرقةِ، یعنی الطلاقَ؛

نزد خداوند هیچ چیز مبغوض تر از خانه ای که بر اثر طلاق ویروان شود، نیست.(1)

امام صادق(علیه السلام) فرموده اند:

أن اللّهَ یُحِبُّ البَیتَ الذی فیهِ العرسُ؛

خداوند خانه ای را که در آن مراسم عروسی باشد، دوست می دارد

ویبغضُ البیتَ الذی فیه الطلاقُ؛

ص: 193


1- . وسائل الشیعه، ج 16، ص 266 و 267.

و خانه ای را که در آن طلاق باشد، دشمن می دارد

وما من شی ءٍ أبغضُ إلی اللّهِ من الطلاق؛(1)

و هیچ چیزی در پیشگاه خداوند، منفورتر از طلاق نیست.

عزیزان من هیچ حلالی در نزد خدا منفورتر از طلاق نیست.

جمله بسیار سنگینی است

پس همه مسئولیم

مبانی دینی ما غنی است. اما متأسفانه به آن عمل نمی کنیم.

گفتیم مدیریت خانواده این قدر مهم است که خانواده را به عنوان یک کشور کوچک از آن یاد کرده اند .

زن و شوهر در کنار هم، مانند دو سیم فاز و نول، در کنار هم روشنایی ایجاد می کنند.

در کنار هم باید مدیریت کنند تا گل وجود بچه ها پژمرده نشود.

تا بچه هایی تحویل جامعه بدهند که صدقه جاریه بعد از مرگ آنها باشند.

من جلساتی که با نوجوانها دارم، شاهد هستم در گفت و گو با آنها

ص: 194


1- . الكافی ، ج 6 ، ص54 ، ح 3 .

از رفتار و حرف زدن آنها مشخص است که چه جوی برخانوادۀ آنها حاکم است.

بحث خانواده و مهارت های زندگی بحث بسیار مهمی است.

به آن خیلی اهمیت بدهید. ان شاء الله مطالب این سخنرانی ها به زودی به صورت کتاب به چاپ خواهد رسید.

شاید با خواندنش زن و شوهری یک تغییر نگرشی در رفتار و کردارشان ایجاد کنند.

بارها گفته ام اهل بیت ما در بحث خانه و خانواده حرف نگفته برای ما باقی نگذاشته اند.

خانواده موفق، خانواده ای است که این دستورات را سرلوحه خود قرار دهد.

این چند شب هم از خودم حرف نزده ام. هرچه گفتم

از قرآن و عترت فرمایشان محمدو آل محمد (علیهم السلام) ،

دستورات اخلاقی معصومین را بیان کرده ام.

باید ها و نبایدها: دو نمونه از نبایدها ( لجبازی و بهانه گیری ).

سراغ بایدها رفتیم و قوانینی که باید بر زندگی حاکم شود.

اولین بایدها وفاداری است.

ص: 195

دومین بایدها تغافل است.

سومین بایدها ، تکریم شخصیت است.

احترام متقابل، اصلا جزء حقوق زن و شوهر است.

وظیفه شرعی تو این است که به خانمت احترام بگذاری.

خانم! وظیفه شرعی تو هم این است که به شوهرت احترام بگذاری.

چرا در نبود شوهرت ، جلو بچه ها شوهرت را سبک می کنی .

به او توهین می کنی. شما که ابهت مرد خانه ات را می شکنی اقتدار این مرد را خورد می کنی بعد انتظار نداشته باش که دیگر این بچه ها ازپدرشان حساب ببرند.

بعد انتظار نداشته باش این فرزندان به حرف پدر گوش دهند.

تکریم شخصیت و احترام متقابل ، اصلا وظیفه شرعی است.

هم زن باید به شوهرش احترام بگذارد وهم مرد باید به همسرش احترام بگذارد.

مرد حق ندارد خانمش را کوچک و تحقیر کند.

حتی حق ندارد با لقب زشت خانمش را صدا بزند.

وجود نازنین پیغمبر(صلی الله علیه وآله و سلم) می فرمایند:

ص: 196

لا تَحقِرَنَّ اَحَدا من المسلمین؛ حق اینکه مسلمانی را تحقیر کنی، کوچک بشماری نداری. حق این که کسی را به چشم کم نگاه کنی نداری.

چرا عروست را تحقیر می کنی؟

چرا دامادت را سبک می کنی؟

آمده دفتر من، گریه می کند می گوید: مدام مادر شوهرم، من را و خانواده ام را تحقیر می کند.

تو چیزی نداشتی، پدرت بدبخت بود، به برکت پسر من صاحب همه چیز شدی. و این سبک حرف های بچه گانه...

یک زن به ظاهر مؤمن اهل مسجد این حرف ها را بزند؟!

خجالت نمی کشید!

این صحبت ها یعنی چی.

به خاطر فقر سرزنش می کنی،

خوب گوش دهید. آقایان، خانمها دقت کنید.

متأسفانه گاهی می بنید یک مقدار از نظر مالی رشد کرده اند دیگر در جلسات فامیلی اون فامیل فقیره را تحویل نمی گیرد .

به بچه اش می گوید با بچه های فلانی بازی نکنید!!

ص: 197

چرا؟ چون این ها در حد ما نیستند!!

پناه می بریم به خدا از دین دارهای این سبکی!!!

پیامبر(صلی الله علیه وآله و سلم) می فرماید:

من استذل مومنا حقره لفقره؛ کسی که در دنیا مؤمنی را به خاطر فقرش تحقیر کند

شَهَرَهُ الله یَوم القیامه؛ این آدم روز قیامت انگشت نما می شود.

فردای قیامت، خداوند او را پیش خلائق تحقیرش می کند.(1)

از این بالاتر برایت بگویم: در دعای کمیل می خوانیم

و امشب هم می خوانیم: اللهم اغفر لی الذنوب التی تغیر النعم؛ خدایا ببخش آن گناهانی که باعث می شود نعمت ها تغییر کند.

امام سجاد(علیه السلام) می فرماید: الذنوب التی تنزلُ النِقَم الاستِهزا.

یکی از گناهانی که با عث می شود نعمت ها تغییر کند، مسخره کردن و کوچک کردن خلق خداست

حالا شما هی برادر خانمت را دست بینداز، هی دامادتان را مسخره کن.

ص: 198


1- . بحار الأنوار ، ج 72، ص44، ح52 . .

در روایت دیگری داریم: عده ای هستند وقتی که فردای قیامت وارد صحرای محشر می شوند.

در حالی که صورتشان گوشت ندارد، چهره وحشتناک.

این افراد صحرای محشر انگشت نمای خلائق می شوند.

سؤال می پرسند: پروردگارا! اینها چه کسانی هستند؟

خطاب می شود

اینها کسانی هستند که در دنیا خلق خدا را انگشت نما می کردند.

خلق خدا را تحقیر کردند.

دامادش را سبک کرده، عروسش را سبک کرده است.

چند نفر از این خانم ها دور هم نشسته بودند حرف به حرف شد که بله چقدر اجناس گران شده ، و...

تا حرف را بکشاند دیگر مگر می شود در این وضعیت جهیزیه تهیه کرد. قیمت اجناس بالا است، بعد با کنایه به عروسش، (بماند بعضی ها چها ر تا تخته شکسته آوردند خانۀ شوهرا) بگویم این دختر به خاطر حرف مادر شوهرش در جمع از خجالت مُرد اغراق نکرده ام.

این کلام یعنی چه، مسلمان؟!

پس کو آثار این نماز جماعت ها !!

این نماز باید تربیتت کند

ص: 199

این نماز باید روحت را بزرگ کند

نماز هر روز با الله اکبر شروع می شود

یعنی خدا بزرگ است

بنده خدا تو هم بزرگ شو

60 سال از خدا عمر گرفته رفتارهاش مثل یک بچه 6 ساله می ماند

تو مسلمان پیامبری و مسلمانی را به خاطر فقر سرزنش می کنی؟

تو مسلمان پیامبری و شخصیت یکی را زیر سؤال می بری؟

تو مسلمان پیامبری و به مال و ثروت خود می نازی؟!

چرا غرور و تکبر سراغت آمده است؟ چه خبر است؟

قالَ رَسُولُ اللّهِ (صلی الله علیه وآله و سلم):

يَقُولُ اْبنُ آدَمَ: مالى، مالى، هَلْ لَكَ مِنْ مالِكَ؛(1)

پيامبر خدا(صلی الله علیه وآله و سلم)فرمودند: این آدميزاده دائم مى گويد: مالَم، مالَم!

خانه ام، ماشینم، باغم، ماشین شاسی بلندم و...

هَلْ لَكَ مِنْ مالِكَ؛

کجا مال توست؟!

چه خبره؟!

ص: 200


1- . ميزان الحكمه، ج 9، ص 301.

اگر مال تو بود که با خودت می توانستی به گور ببری

چه بسیار ثروتمند تر از تو همه را گذاشتند و رفتند زیر خاک

به خاطر مال، غرور سراغت نیاید.

به خاطر نداشتن مال دنیا، کسی را چشم کم نگاه نکن.

به خاطر فقر و نداری کسی را تحقیر نکن...

به خصوص در خانواده

در زندگی مشترک

تکریم شخصیت:

این مدیریت می خواهد .

آموزش می خواهد

تربیت می خواهد

فهم و شعور می خواهد

خانم به عروست احترام بگذار،

به داماد خود احترام بگذار.

چرا دامادت را سبک می کنی ؟

چرا عروست را سبک می کنی،

بعد انتظار داری آنها احترام تو را نگه دارند.

تو بی حرمتی می کنی و انتظار داری که آنها حرمت نگه دارند.

ص: 201

خوب او جوان است. اقتضای شرایط سنی او را در نظر بگیر.

آقا به دامادت، به پسرت، به خانمت احترام بگذار.

احترام بگذار تا احترام ببینی.

تو که دائم فحش می دهی

خوردشون می کنی

هیچ ارزشی برای آنها قائل نیستی

چطور انتظار داری که آنها به تو احترام بگذارند

چطور انتظار داری دوستت داشته باشند و با اشتیاق هر هفته به دیدنت بیایند؟

قال علی(علیه السلام):

الفحش والتَّفَحش لیسا من الاسلام؛

فحش دادن در اسلام نیست.

مسلمان حق بد زبانی ندارد.

شما در سیره معصومین(علیهم السلام) هم چنین چیزی را نمی بینید.

روایتش را دیشب برایتان گفتم

امام صادق(علیه السلام) رفاقتش را به خاطر یک فحش به هم زد.

ص: 202

به خاطر حرف ناپسندی که در حضور حضرت به غلامش گفت.

کسی که فحاش است رفاقتش با امام زمانش را به هم می زند.

من و شما که مذهبی هستیم و همه در فامیل ما را به عنوان فرد مذهبی، اهل مسجد، می شناسند واقعاً باید بیشتر مراقب باشیم و بیشتر رعایت کنیم.

تازه این دنیاست

برزخ و قیامتم گیر هستیم به خاطر بد زبانی

مرحوم آیت الله دستغیب در کتاب داستانهای شگفت می نویسد:

یکی از علما می گفت: خواب پدرم را دیدم در یک باغ بسیار زیبای بهشتی، لباس های پاکیزه، صورت نورانی، ولی دیدم لب هاش زخم است، انگار چرک و خونی است. گفتم: پدر جان شما که این جایگاه را دارید چرا لبهایتان اینگونه است؟

من چه کاری می توانم انجام دهم تا مشکل شما حل شود.

پاسخ داد: تنها راه علاج رضایت مادرت است.

من در دنیا هر وقت او را صدا می زدم « خانم سکو» می گفتم.

نامش سیکنه بود او می رنجید برو ازش حلالیت بطلب.

از خواب بیدار شدم صبح اول وقت خانۀ مادر رفتم. مادر دیشب چنین خوابی دیدم.گریه کرد و گفت: کسی خبر نداشت پدرت خیلی

ص: 203

مرد خوب و مهربانی بود من از او رضایت داشتم فقط گاهی در صدا زدن من را سکو خطاب می کرد ناراحت می شدم، ولی به خاطر احترام به او چیزی نمی گفتم.

الآن هم نمی توانم تحمل کنم او در برزخ گفتار باشد او را حلال می کنم و از او راضی شدم و از صمیم قلب برایش دعا می کنم.

دقت کنید به خاطر یک بد صدا زدن در برزخ لب هایش زخم بود.

وای به فحش ها و توهین هایی که ما در طول روز برایمان عادی شده

وای به زخم زبان های ما

وای به دل شکستن های

وای به دل سوزاندن ها

حدیث داریم انسان فحاش سه گرفتاری پیدا می کند.

پیامبر(صلی الله علیه وآله و سلم) می فرمایند:

مَن فَحُشَ علی اخیه المُسلم؛ کسی که به مسلمانی فحش بدهد.(1)

به خانم خود فحش بدهد.

خانم به شوهرش فحش بدهد.

ص: 204


1- . الکافی ، ج 2، ص 325.

به بچه اش و به دامادش فحش بدهد.

بعضی از مردم برای هیچ کس احترام قائل نیستند

به امام جماعت مسجد فحش می دهند.

به عالم دین فحاشی کند.

حدیث داریم اگر کسی اهل فحش دادن باشد.

سه گرفتاری پیدا می کند:

اول: نزع الله منه بَرَکَه رِزقه؛

خداوند برکت را از رزق و روزی او می گیرد.

کسانی که دنبال برکت می گردند، خوش زبان باشند.

این زبان را کنترل کند.

دوم: وَ وَکَلَهُ الی نَفسِهِ؛

خدا او را به خودش واگذار می کند

خدا می گوید برو من با تو کاری ندارم، و وای به حال انسانی که به حال خودش رها شد.

سوم: وَافسَدَه عَلیه معیشتهَ؛

معیشت او تنگ می شود.(1)

ص: 205


1- . الکافی ، ج 2، ص 325.

اینها آثار وضعی فحاشی است

برکت از او گرفته می شود. خدا او را به خودش وامی گذارد و معیشتش هم تنگ می شود.

این کلام پیغمبر(صلی الله علیه وآله و سلم) است.

حالا شما فحش بده، حرف زشت بزن، ناسزا بگو

با زبانت اطرافیانت را آزار بده

بعد هم بگویید چرا اینقدر من گیر و گرفتارم؟!

چرا برایم مشکل پیش می آید؟!

چرا در این زندگی عشق و صفا و صمیمیت نیست؟!

فکر نمی کنی به خاطر این اخلاق بد و رفتار زشتت هست!

تکریم شخصیت، احترام دو جانبه، از مهارت های زندگی است.

به طرف مقابلم، زنم، شوهرم، کسانی که با آنها زندگی می کنم به بچه هایم، پسرم، دخترم، دامادم، عروسم احترام بگذارم. خانواده همسرم، خانواده دامادم، خانواده عروسم احترام بگذارم،

احترام بگذارم تا احترام ببینم والسلام

می خواهی زندگی ات شیرین شود. بسم الله.

ص: 206

کُد بعدی از مهارت های زندگی

چهارمین بایدی که به عنوان قانون در کشور کوچک خانواده رعایت شود.

چهارم: عذر پذیری و گذشت

بیشترین علت اختلافات در زندگی ها نبود گذشت است

اگر گذشت داشتیم در خانواده ها

اگر گذشت بود در جامعۀ ما

هیچ وقت شاهد این همه پرونده های شکایت در دادگاه ها و رجوع به کلانتری ها نبودیم

قرآن می فرماید: سوره نور آیه 22

(ولیعفو ) عفو کنید

( والیصفَحوا) چشم پوشی کنید

بعد خدای مهربان از من و شما یک سؤال می پرسد؟:

( الا تُحِبونَ اَن یَغفِرَ الله لَکُم)

آیا دوست نمی دارید خداوند شما را ببخشد؟

ص: 207

خیلی ظریف یک موضوع مهم اخلاقی را در قالب سؤال مطرح می کند

یعنی اگر می خواهی خدا تو را ببخشد در دنیا ببخش تا خداوند فردای قیامت تو را ببخشد.

( والله غفور الرحیم ) خداوند آمرزنده و مهربان است

پیغمبر(صلی الله علیه وآله و سلم) می فرمایند:

من یَغفِرَ یَغفِرَ الله لَه ومن یَعفُ یَعفُ الله عَنه ؛(1)

هر کس که عفو کند خداوند فردای قیامت او را عفو می کند.

هر کس از خطا بگذرد پروردگار مهربان از خطای او می گذرد.

هر کس که گذشت کند، خداوند فردای قیامت از گناهش می گذرد و او را می بخشد.

حالا دامادت به خاطر خامی و جوانی یک حرفی زده است،

حالا عروست یک رفتاری انجام داده ناراحت شدی

چندین بار هم آمده و عذر خواهی کرده است.

چرا عذر او را نمی پذیری؟ چرا نمی بخشی،

ص: 208


1- . شرح فارسی شهاب الاخبار، ص 143.

چرا هنوز کینه در دلت هست.

تا کی می خواهی موضوع را ادامه بدی!

چرا زندگی را به کام خود و اطرافیانت تلخ می کنی ؟

چرا این قدر قلب هایمان سخت شده است ؟

شب قدر مسجد حضرت امیرلمؤمنین(علیه السلام) گفتم:

مردم! همین طور که مقیّد هستید و سالی یکبار خانه تکانی می کنید بیایید امشب که شب قدر است جارو دست بگیریم خانه دلمان را جارو کنیم.

بگویم خدایا! هر کس به من بدی کرده است، من به خاطر تو او را می بخشم. تو هم پروردگار مهربان، فردای قیامت، گناه من را ببخش.

مگر ما چند سال در دنیا زندگی می کنیم. چقدر عمر می کنیم.

انسان از یک لحظه دیگر خودش خبر ندارد.

کدام یک از من و شما می توانیم ضمانت کنیم که فردا صحیح و سالم بتوانیم در این جلسه شرکت کنیم؟

از کجا معلوم که فردا شب اول قبر من نباشد. شب اول قبر شما نباشد.

این ها واقعیات زندگی است. واقعاً ارزش دارد که به خاطر آن سر مسائل واقعاً بچگانه، هیچ و پوچ، قهرهای طولانی مدت داشته باشیم؟!

ص: 209

آدم بعضی مواقع حرف هایی می شنود واقعاً متأثر می شود، آمده بود پیش من می گفت: پدر من چندین سال بود با برادرخودش قهر بود. اختلاف مالی پیدا کرده بودند و به ما وصیت کرده است که حق رفت و آمد با خانواده عمو را ندارید. حاج آقا حالا تکلیف ما چیست؟!

خیلی تعجب کردم با خود گفتم: خدا رحمت کند قدیمی ها را، می خواستند وصیت هم بکنند، وصیتشان، سفارش به دین داری و رعایت مسائل اخلاقی بود

حالا به کجا رسیده ایم؟

یا یک عده فقط وصیت هایشان مادی است! وقتی دستمان از دنیا کوتاه شد مال را بلد هستند چطوری تقسیم کنند!

البته آن هم باید مشخص کنید مؤمن باید وصیت نامه اش هر شب زیر سرش باشد، ولی صحبت این است در وصیت نامه نصایح اخلاقی هم داشته باشید.

به فرزندت وصیت کن: من راضی نیستم شما با خواهرت اختلاف داشته باشی. من راضی نیستم بعد از من کدورتی بین شما باشد.

سفارش کن بعد از شما هوای همدیگر را داشته باشند

سفارش کن به رعایت حجاب.

ص: 210

سفارش کن به خواندن نماز. بگو: وصیت من به شما فرزندان این است در خواندن نماز کاهلی نکنید

نه اینکه خدای ناکرده مسلمان در وصیت نامه بخواهد کینۀ نسل قبل را به نسل بعد انتقال دهد!

اینها رفتارهای جاهلانه است روش و منش اهل بیت ما چنین نبود

امام صادقg فرمودند: انا اهل بیت مروتنا العفو عمن ظلمنا؛(1)

مروت و جوانمردی خاندان ما در این است که حتی به کسی که به ما ظلم کرده هم عفو می کنیم.

امام زین العابدین(علیه السلام) یک کنیزی داشتند که این کنیز ظرف آبی در دست داشت، وقتی که خواست آب را روی دست امام بریزد، یک مرتبه این ظرف از دستش افتاد و خورد به دست و صورت امام و دست و صورتش زخمی شد.

خیلی ترسید. بلافاصله این آیه را خواند : سوره آل عمران آیه 134

( والکاظمین الغیظ) متقین کسانی هستند که خشمشان را فرو می برند .

امام فرمودند: «من خشمم را فرو بردم.»

کنیز ادامه آیه را خواند:

ص: 211


1- . امالی صدوق، ج2، ص 1171.

(والعافین عن الناس) کسانی که مردم را می بخشند اهل عفو هستند.»

حضرت فرمودند: « من تو را بخشیدم. ادامه آیه را خواند:

(و الله یحب المحسنین) خدا محسنین را دوست دارد»

حضرت فرمودند : « من تو را در راه خدا آزاد کردم.»

این سیره معصومین و بزرگان ما است.

پیغمبر(صلی الله علیه وآله و سلم) می فرمایند: مَن کَثُرَ عَفوُهُ مُدَّ فی عُمره؛(1)

اینها آثار عفو و گذشت است عمرش طولانی می شود،

رزق و روزی برکت پیدا می کند.

اختلاف ها و ناراحتی ها بر طرف می شود

کدورت ها تمام می شود.

چرا در زندگی ها خبری از عشق و محبت نیست ؟

چرا خبری از صفا و صمیمیت نیست.به خاطر اینکه عفو و بخشش نیست.

ص: 212


1- . اعلام الدین ، ص 315.

عفو و بخشش است که زندگی های ما را شیرین می کند،

عفو و بخشش است که با عث می شود اجر و ثواب فراوانی فردای قیامت نصیب انسان شود.

پیامبر(صلی الله علیه وآله و سلم) می فرمایند:

اذا كانَ يومُ القِيامَةِ نادى مُنادٍ: مَنْ كانَ اجْرُهُ عَلىَ اللَّهِ، فَلْيَدْخُلِ الْجَّنَةَ؛

فردای قیامت صحرای محشر فرشته ای صدا مى زند هركس اجر او بر خداست وارد بهشت شود

فَيُقالُ: مَنْ ذَالذّى اجْرُهُ عَلَى اللَّهِ؟

اهل محشر با تعجب می پرسند چه کسانی اجرشون مستقیم با خود خداست؟

فَيُقالُ: الْعافونَ عَنِ النّاسِ؛

در پاسخ گفته می شود: كسانى كه مردم را عفو كرده اند، در دنیا

فَيَدْخُلونَ الْجَنَّةَ بِغَيْرِ حسابٍ؛(1)

داخل بهشت شوند بدون حساب

حالا که در دنیا اهل عفو و بخشش بودی بدون حساب داخل بهشت مى شوید

ص: 213


1- . جامع الاخبار، ص 117.

پروردگار در سوره حشر آیۀ 10 در قالب دعا به ما یاد می دهد

از پروردگار اینگونه درخواست کنید:

(وَلَا تَجْعَلْ فِي قُلُوبِنَا غِلًّا لِلَّذِينَ آمَنُوا)

خدایا کمکم کن مبادا در دل من کینه یک مؤمن باشد

کینه یک اهل نماز باشد

کینه و کدورتی از یک گریه کن امام حسینg باشد

پروردگارا کمک کن در دلم خدای ناکرده کینه مؤمنی نباشه.

خدای نکرده کارم به جایی نرسه این قلب پر شده باشد از کینه

نتوانم عفو و بخشش داشته باشم.

یک داستان قشنگ برایتان بگویم:

معلم یک کودکستان به بچه های کلاس گفت می خواهد با هم یک بازی انجام دهیم.

به بچه ها گفت که فردا هر کدام یک کیسه پلاستیکی بردارند و درون آن به تعداد آدم هایی که از آنها بدشان می آید سیب زمینی بریزند و با خود به کودکستان بیاورند.

فردا بچه ها با کیسه های پلاستیکی به کودکستان آمدند. در کیسه بعضی ها دو بعضی ها سه ، و بعضی ها پنج سیب زمینی بود.

ص: 214

معلم به بچه ها گفت: تا یک هفته هر کجا می روند کیسه پلاستیکی را با خود ببرند. روزها به همین ترتیب گذشت و کم کم بچه ها شروع کردند به شکایت از بوی سیب زمینی های گندیده.

آن هایی که سیب زمینی بیشتری داشتن از حمل آن بار سنگین خسته شده بودند.

بعد از گذشت یک هفته بازی بالاخره تمام شد و بچه ها راحت شدند.

معلم از بچه ها پرسید: از اینکه سیب زمینی ها را با خود حمل کردید چه احساسی داشتید.

بچه ها از اینکه مجبور بودند سیب زمینی های بدبو و سنگین را با خود حمل کنند شکایت داشتند.

معلم منظور اصلی خود را از این بازی این چنین توضیح داد:

گفت عزیزان من این درست شبیه وضعیتی است که شما کینه آدم هایی که دوستشان ندارید را در دل نگه می دارید و همه جا با خود می برید.

بوی بد کینه و نفرت قلب شما را فاسد می کند و شما آن را همه جا همراه خود حمل می کنید.

ص: 215

حالا که شما بوی بد سیب زمینی ها را فقط برای یک هفته نتوانستید تحمل کنید پس چطور می خواهید بوی بد نفرت را برای تمام عمر در دل خود تحمل کنید؟

عزیزان من کینه و عداوت بوی تعفن است، این تعفن ها را با خودت جا به جا نکن دور بریز،

ببخش خودت را راحت کن.

چرا حرف ها و ناراحتی های ده سال قبل را مثل نوار تکرار می کنی هم اعصاب خودت را خورد می کنی هم اطرافیانت را.

یک نکته بسیار مهم

طبق فرمایشان اهل بیت (علیهم السلام) ، زن و شوهری که گذشت ندارند نمی توانند از خطای یکدیگر چشم پوشی کنند. در زمره بدترین مردم محسوب می شوند.

حضرت علی (علیه السلام): فرمایشی دارند با شرالناس شروع می شود

تعبیر بدترین مردم تعبیر بسیار خطرناکی است.

قال علیg :شر الناس من لا یعفو عن الزله؛ بدترین مردم کسی است که از لغزش دیگران گذشت نمی کند.

ص: 216

لا یستتر العوره ؛ عیوب را نمی پوشاند. (1)

همه جا زن، بدی از شوهر می گوید. مرد، بدی از زنش می گوید.

مشکل زندگی شما به دیگران چه مربوط است؟!

چرا آبروی همسرت را می بری.

خودش هم قبول کرده رفتارش اشتباه بوده، عذر خواهی هم کرده، تمام کن و ادامه نده.

بخشش و پذیرفتن عذر کسی که پوزش خواسته به قدری اهمیت دارد که حضرت علی(علیه السلام) می فرمایند:

اقبل العذر و ان کان کذبا؛ عذری که می آورد برای اشتباهش بپذیر.

او را ببخش. و ان کان کذبا؛ و لو می دانی دروغ می گوید

می دانم عذری که می آورد دروغ است، ولی چون پشیمان است او را ببخش.

پسرت، همسرت می گوید: ببخشید سهواً بود همین که عذرخواهی کرد ببخش.

اصلاً مسئله عذرپذیری و گذشت در زندگی مشترک اینقدر مهم است جزء حق و حقوق زن و شوهر اسلام بیان می کند.

ص: 217


1- . غررالحکم، ص 411.

اسحاق بن عمار می گوید خدمت امام صادق(علیه السلام) رسیدم از حضرت سؤال پرسیدم:

ما حقُ المرأة علی زوجها؛ حق زن بر شوهرش چیست؟

الذی اذا فعله کان محسنا؛(1) حق هایی که اگر مرد آن را ادا کرد محسن و نیکوکار است.

قال یشبعها؛ فرمودند: او را با غذای مطلوب سیر کند.

نکسوها؛ لباسش را تأمین کند.

و ان جهلت غفر لها؛ اگر اشتباهی از زن سر زد او را ببخشد.

بعد حضرت یک نمونه از زندگی پدرشان برایش مثال زدند

فرمودند پدرم امام باقر(علیه السلام)

کانت امراة عند ابی توذیه؛ یک زنی داشت بعضی مواقع اذیت می کرد

فیغفر لها؛ و پدرم امام باقرg بزرگوارانه او را می بخشید.

عفو و گذشت، دستور اهل بیت(علیهم السلام) و بزرگان دینی ماست

برای این که زندگی ما شیرین شود.

برای این که کانون عشق و محبت و صفا و صمیمیت باشد.

ص: 218


1- . کافی، ج1، ص 510.

بحث تمام

پس چهارمین مهارت زندگی که اهل بیتg به ما معرفی کرده اند.

بخشش و گذشت و دوری از کینه توزی است.

پروردگارا ! دل ها و قلب های ما را مهربان تر بگردان .

توفیق گذشت بیشتر در زندگی ها به همۀ ما عنایت بفرما

وصلی الله علی محمد و آله طاهرین

پرسش های جلسۀ هفتم:

1. سه مورد از بایدهای زندگی را بیان کنید؟

2. طبق فرمایش پیامبر(صلی الله علیه وآله و سلم) چه کسانی فردای قیامت صحرای محشر انگشت نمای خلائق می شوند؟

3. طبق داستان مرحوم آقای دستغیب در کتاب داستانهای شگفت، علت اینکه آن عالم در عالم برزخ لبهایش زخم بود چه بود؟

4. سؤال پروردگار در سورۀ نور آیه 22 از مردم چیست؟

5. حضرت امام صادقg در پاسخ اسحاق بن عمار پیرامون حق زن بر شوهرش چه فرمودند؟

ص: 219

جلسه هشتم

اشاره

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدالله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین و لعنت الله علی اعدائهم اجمعین

موضوع سخن اهمیت نظام خانواده و مهارت هایی که آموزه های دینی به ما یاد داده است برای اینکه زندگی های ما کانون عشق و محبت و صفا و صمیمیت باشد.

شب های گذشته گفته شد که نهاد خانواده یکی از اساسی ترین ارکان جامعه بشری است.

خانواده است که می تواند زمینه ساز خوشبختی و بدبختی انسان ها باشد. صلاح و فساد جامعه بستگی به صلاح و فساد خانواده دارد.

خانواده به عنوان هسته اولیه، مهم ترین کانون زندگی انسان است.

لذا اهمیت بسیار ویژه ای دارد .

ص: 220

ساختار شخصیت انسان در خانه و خانواده شکل می گیرد.

چنانچه زن و مرد بتوانند بر اساس دستورات حیات بخش محیط خانواده را سرشار از مهر و محبت و عطوفت و صفا و صمیمیت بکنند.

هم سعادت آخرت و دنیای خودشان را و هم سعادت دنیا و آخرت فرزندانشان را تضمین کرده اند.

اما لازمه آن یادگیری مهارت های زندگی آن هم بر اساس آموزه های دینی و اسلامی است.

مدیریت این کشور کوچک خیلی مهم است .

اگر در کشور قانون نباشد، کشور دچارهرج و مرج می شود .

اگر می خواهم در زندگی موفق باشم و عشق و محبت بر زندگی ام حاکم باشد، اگر بخواهم بچه های صالح تربیت کنم و تحویل جامعه بدهم در خانواده هم باید قانون حاکم باشد.

اسم این قانون را باید و نباید گذاشته اند.

اولین باید: وفاداری بود زن و شوهر نسبت به هم وفادار باشند.

دومین باید: تغافل، خیلی از مواقع خودم را به غفلت بزنم، برخی از چیزهایی را که متوجه می شوم اغماض کنم، چشم پوشی کنم.

ص: 221

سومین باید: تکریم و شخصیت. در گفت و گوها زن و شوهر باید خطابشان به هم مؤدبانه باشد. محبت آمیز باشد.

بعضی از زن و شوهرها، حرف زدنشان با هم خصمانه است.

نفرت انگیز است.

از نگاه روانشناسی شما یک مطلب پیرامون یک موضوع ساده را، می توانی طوری بیان کنی که شنونده خوشش بیاید و جواب نیکو بدهد

و همان مطلب را می توانی به نحوی بیان کنی که شنونده ناراحت شود و جواب تند و زننده به تو بدهد.

همان مثال : بفرما و بنشین و ...

برخوردها در زندگی مشترک هم همین طور است.

زن و شوهر، فرزند، پدر و مادر دقیقا موقع، خطاب کردن، صحبت کردن، دقت کنم از بهترین و زیباترین جملات استفاده کنم.

مثالی ساده می زنم:

مثلاً خانم در خانه نان تمام شده، شما می خواهی از شوهر تقاضای خریدن نان داشته باشید

به چند صورت می توانی این تقاضا را مطرح کنی.

ص: 222

مثلا با شوهرت می توانی با کلمات محبت آمیز تقاضا کنی همسر عزیزم! شب که منزل آمدید سر راه تعدادی نان خریداری کنید.

می توانی هم همین درخواست را با تندی و درشتی بگویی و لحن طلبکارانه بگویید،

چقدر بی مسئولیتی ، یک نان در این خانه نیست!

شب نان نخریدی گرسنگی بخورید!!

شما ببینید برای یک خرید ساده ده ها جمله زیبا می توانی بیان کنی.

ده ها جملۀ تند و زشت هم می توانی بیان کنی .

حالا دستور اسلام چیست؟

دستور اسلام این است که: خانم، آقا! در خطاب ها از زیباترین جمله ها استفاده شود.

مؤدبانه ترین جمله را استفاده کنید .

قرار است که زندگی ما پر از عشق و صفا و صمیمیت باشد.

قدیمی ها پدر بزرگها مادر بزرگ هایمان همین ریزه کارهای زندگی را خوب رعایت می کردند، برای همین هیچ وقت از هم خسته نمی شدند، دعواهای شدید نداشتند، تازه هر چه بیشتر با هم زندگی می کردند عشق و صفا و صمیمیتشان بیشتر می شد...

ص: 223

به این روایت دقت کنید. انصافا روایت قشنگی است.

پیامبر(صلی الله علیه وآله و سلم) می فرمایند:

أجمِلوا فی الخطاب؛ زیبا خطاب کنید، زیبا سخن بگویید .

تَسمَعُوا جَمیلَ الجواب؛(1) خوب حرف بزن ، جواب زیبا هم خواهی شنید.

یعنی اگر درست حرف نزدی انتظار جواب زیبا شنیدن نداشته باشید

تند حرف زدی جواب تنند می شنوی

توهین کردی، توهین می شنوی.

یکی از روانشناسان غربی به نام استفان کاوی،

ادعای او این است که مخترع یک اصل است به نام اصل ده نود .

یا قانون ده نود

می گوید اگر به این اصل عمل کردید زندگی شما را دگرگون می کند

حالا این قانون ده نود چیست؟

ص: 224


1- . غررالحکم، 2568.

می گوید:

ده درصد از زندگی شما آن چیزهایی که برای شما اتفاق می افتد هیچ اختیاری برای آن ندارید .

اما نود درصد از اتفاقات زندگی با واکنش های شما تعیین می شود.

و 90% از اتفاقات را اختیار داری چگونه رقم بخورد

پس نود درصد از اتفاق هایی که در طول روز برایت اتفاق

می افتد. خودت در آن نقش داری. یعنی چه؟

قانون- اصل 10/90 استفان کاوی

(این قانون- اصل می تواند زندگی را یرای شمات تغییر دهد، یا حداقل عکس العمل شما را نسبت به موقعیت ها تغییر دهد)

این اصل چه می گوید؟

• 10 درصد زندگی چیزیست که بر شما اتفاق می افتد.

• 90 درصد زندگی آن چیزی است که شما تصمیم می گیرید چطور عکس العمل نشان دهید.

آیا ما واقعاً کنترل بر10درصد آنچه بر ما واقع می شود را نداریم؟

ص: 225

ما نمی توانیم جلوی خرابی ماشین را بگیریم

یا هواپیما تأخیر دارد و تمام برنامه هایمان به هم می ریزد و...

یا وقتی یک راننده وسط ترافیک جلوی ما می پیچد.

ما بر این10درصد است که هیچ کنترلی نداریم،90درصد بقیه متفاوت است

– شما هستید که آن 90 درصد را مشخص می کنید.

چگونه؟

با عکس العمل خودتان،

یا، با نوع برخودتان با مسائل

– شما کنترلی بر چراغ قرمز ندارید، گر چه عکس العمل خود را می توانید در کنترل خود داشته باشید.

اجازه ندهید کنترل زندگیتان در دست دیگران باشد.

شما هستید که نوع برخوردتان را کنترل می کنید.

حالا بیائید یک مثال را با هم مرور کنیم:

شما مشغول صرف صبحانه با افراد خانواده هستید و ناگهان دست دخترتان به لیوان چای خورده و تمامی آن بر روی پیراهن شما می ریزد. شما اینجا هیچ کنترلی بر آنچه رخ داده ندارید.

ص: 226

اما اتفاقاتی که بعداً می افتد بستگی کامل به نوع برخورد شما با مسأله

یعنی عکس العمل شما دارد.

واکنش اول:

شما با عصبانیت شروع به پرخاش به دخترتان می کنید و او هم ناراحت و گریان میز صبحانه را ترک می کند.

حتی شما ناراحتی خودتان را به سر همسرتان خالی می کنید و او را مقصر می بینید که چرا لیوان چای را لب میز گذاشته بوده است!

با سرعت به اتاق رفته و پیراهن را عوض کرده و بر می گردید ولی...

اکنون دختر شما که با آن شرایط میز صبحانه را ترک کرده بود، برای سرويس مدرسه نتوانسته آماده شود وهمسرتان هم که عجله دارد و شما هستید که با دلخوری و عصبانیت می باید دخترتان را به مدرسه ببرید در راه از سرعت مجاز بعلت عجله تجاوز کرده و یک جریمه هم می شوید. حالا با یک ربع ساعت تأ خیر به مدرسه دخترتان رسیده ولی او که هنوز دلخور است بدون

ص: 227

خداحافظی در را باز کرده و راهش را کشیده و با شانه های افتاده به طرف مدرسه می رود.

حالا با 20 دقیقه تاخیر به سر کارتان می رسید.

تازه متوجه می شوید که در این گیرو دار کیف کارتان را هم در منزل جا گذاشته اید.

روز شما خیلی بد شروع شد و به طوری که پیش رفته بدتر هم شده و حالا شما منتظرید تا زودتر بتوانید به خانه برگردید.

وقتی بر می گردید، با رفتار نا مطلوب همسر و دخترتان که از صبح تا به حال از دست شما ناراحت بوده اند، روبرو می شوید!!

چرا شما یک روز بد داشتید؟ مقصر کیست؟ چه چیزی باعث شده یک روز شما خراب شود؟

(الف) لیوان چای باعث شده؟

(ب) دخترتان باعث شده؟

(ج) مأمور راهنمایی رانندگی که شما را جریمه کرده باعث شد؟

(د) یا خودتان باعث آن بودید؟

شما بر اتفاق ریختن لیوان چای هیچ کنترلی نداشتید.

ص: 228

آنچه در آن 5 ثانیه گذشت، چگونگی عکس العمل شما با واقعه ریختن چای بود که روز شما را خراب کرد.

چیزی که می شد اتفاق بیفتد و می شود اینگونه باشد چنین است:

واکنش دوم:

دختر شما آماده گریه است. شما آرام می گویید: اشکالی ندارد عزیزم، دفعات بعدی بیشتر دقت کن ...

در حالی که یک حوله برداشته و چای ریخته را پاک می کنید،

به اطاق رفته و لباس خود را عوض کرده و به موقع بر می گردید

می بینید که دخترتان در حالی که به طرف سرویس می رود به شما نگاه تحسین آمیز و محبت بار می کند، دست تکان می دهد و خداحافظی میکند. بموقع به سر کار رسیده و با روحیه خوب به همکاران صبح بخیر می گویید و یک روز خوب را شروع می کنید

تفاوت را می بینید؟

دو سناریو که هر دو شروع یکسان ولی پایان بسیار متفاوت دارند.

چرا؟

چون عکس العمل شما متفاوت بوده.

ص: 229

شما در واقع بر10% وقایع زندگی کنترل ندارید ولی 90 % کنترل دارید

چگونه ؟

با نوع برخورد خودتان با مسائل

حالا به چند مورد اصل (قانون) 10/90 اشاره کنیم:

اگر کسی راجع به شما کلام منفی بر زبان آورد، مثل اسفنج که آب را بخود می گیرد نباشید، بگذارید مثل قطره باران بر روی شیشه ماشین به پایین برود.

شما هستید که نمی گذارید کلام منفی شما را تحت تأثیر قرار دهد.

بدرستی برخورد کنید تا روزتان خراب نشود.

بدانید که یک عکس العمل غلط می تواند باعث شود تا یک دوست را از دست بدهید،

از کار اخراج شوید،

یا تمام وجودتان را استرس پر کند

و هزار و یک درد جسمی و روحی پیدا کنید ...

حالا با خود بیندیشید دفعه آینده که یک راننده در ترافیک جلوی شما پیچید شما چطور بر خورد می کنید؟

ص: 230

آیا کنترل اعصابتان را از دست می دهید؟

آیا با آن راننده کورس می دهيد؟ فشار خونتان بالا می رود؟

چه فرقی می کند، چه اهمیتی دارد که شما10 ثانیه دیر برسید؟

قانون ( اصل)10/90 را بیاد بسپارید و نگران نباشید:

به شما گفته می شود که از کار بر کنار شدید...

چرا خواب و خوراکتان را از دست بدهید؟

چرا اعصابتان را خرد کنید؟

همه چیز درست می شود... درست می شود...

فقط اگر تمام انرژی را در جهت جستجوی شغل دیگر به کار ببرید.

هواپیما تأخیر دارد، شما دیر می رسید...

چرا ناراحتی را بر سر مهماندار خالی می کنید؟

او هیچ مسئولیتی در ارتباط با آنچه شده ندارد ... بی تقصیر است.

وقت را به مطالعه بگذارانید، با همسفرتان صحبت کنید،

چرا خلق و خوی خود را به هم می زنید؟

عصبانیت همه چیز را خراب تر می کند.

ص: 231

در زندگی مشترک حالا یک ظرفی شکست

خسارتی وارد شد با دتد و بیداد سر زن و بچه که دیگر چیزی درست نمی شود

فقط بدن خودت و اطرافیانت را می لرزانی

تازه این رفتارها باعث می شود رفتار آنها هم با شما تغییر کند

حالا می بینید وقتی که اصل 10/90 به کار برید چطور از نتایج آن متعَجب می شوید.

شما با بکار بردن این اصل هیچ ضرری نمی کنید.

ولی فقط تمرین کنید و تمرین کنید که تمرین کنید....

استفان کاوی می گوید: اصل 10/90 خارق العاده است،

اگر عمل کردید شما خود نتیجه را خواهید دید

و شما زندگی را نوع دیگر تجربه می کنید...

حالا برگردیم به بحث

من می خواهم به شما عزیزان عرض کنم: استفان کاوی کیست؟!

به نظر من مخترع این قانون پیامبر(صلی الله علیه وآله و سلم) است

1400 سال قبل این قانون را برای پیروانش بیان کرده ،

ص: 232

برای اینکه بتوانی اون 90 درصد که اختیارش با تو هست خوب و صحیح مدیریت کنی:

برای این که در زندگی خاطرات تلخ در ذهن زن و بچه و اطرافیانت ثبت نشود.

پیامبر(صلی الله علیه وآله و سلم) فرمودند:

أجمِلوا فی الخَطاب؛ از زیباترین جمله استفاده کن . به بهترین شکل طرف مقابلت را صدا بزن .

تَسمَعُوا جمیل الجواب؛(1) اگر رفتارت، رفتار قشنگی بود .

رفتار قشنگی می بینی. خطاب زیبا داشته باش تا پاسخ زیبا هم بشنوی.

عکس العمل یا واکنش قشنگی می بینی

اگر حرف زدن شما زیبا بود ، حرف زدن زیبا می شنوی.

گاهی در بین صحبت کردن زن و شوهر کلمه ای از دهانش می پرد جمله ای به همسرش می گوید خبر ندارد این کلام منفی ممکن است سال ها در ذهن همسر باقی بماند.

متأسفانه بعضی از ما خیلی راحت با زبان یکدیگر را ناراحت می کنیم.

ص: 233


1- . غررالحکم، 2568.

به خانمش گفته اگر می دانستم باید این قدر پول دارو و دکتر را بدهم از اول با تو ازدواج نمی کردم!!

آخه مسلمان این چه حرفی است؟!

خوش انصاف در زندگی با تو مریض احوال شد سلامت و نشاطش را به پای تو خرج کرد

حالا برای پول دارو چرا با زبان اینگونه روحش را زخمی می کنی؟!

یا تو دعوا می گوید برو تو که برادرت چنین کار را انجام داده

یا خانواده شما چنین و چنان هستند. توهین می کند.

این چه حرفی است که به همسرت می زنی .

شما با همین جملات، با همین نوع حرف زدن، دائماً داری روح همسرت را زخمی می کنی

زخم های جسمی پیداست ولی زخم های روحی در ظاهر پیدا نیستند، ولی آثار این زخم های روح، کم کم باعث می شود طرف مقابلت هر روز نسبت به زندگی دلسرد و افسرده تر شود.

بعد از یک مدت باید قرص اعصاب و آرام بخش مصرف کند،

درد زخم زبان های همسر!

تو باعث شده ای عشق و محبت از بین برود.

ص: 234

تو با بد زبانی هات باعث شده ای طلاق عاطفی در این خانه اتفاق بیفتد.

روانشناسان می گویند: کلمات منفی بر ذهن و روح همسر آثار منفی باقی می گذارد.

آثار کلام تند در زندگی

اول: کدورت و انزجار

دوم: تنفر و دلسردی

سوم: رفتن عشق و صفا و صمیمیت از این خانه است .

در آن خانه صفا و صمیمیت نیست، زندگی دیگر روح ندارد.

بعضی دارند مردگی می کنند اشتباهاً اسم آن را زندگی گذاشتند!

زندگی که در آن عشق و محبت نباشد که زندگی نیست، مردگی است. زندگی که در آن هر شب جنگ و دعوا باشد که زندگی نیست، مردگی است

بنازم به این آموزه های دینی، استاد روان شناس های عالم، پیامبر مهربانی ها می فرمایند:

ص: 235

ایّاکَ مُستَهجَنَ الکَلام؛ بپرهیز از این که کلام زشت از دهانت بیرون بیاید.

مدیریت کن نود درصد اتفاقات تلخ را خودت باعث رقم خوردنش هستی.

حالا اگر کلام زشت از دهانت بیرون بیاید. همیشه با تندی و پرخاشگری صحبت کردی.

فَأنَّهُ یوغِرُ القَلب؛ دل ها را پر از کینه و خشم می کند.(1)

عشق و محبت ها از بین می رود.

محبت از قلب و دل طرف مقابلم بیرون می رود.

و قلبی که خالی از محبت بشود.

خشم و کینه جای آن را پر می کند!

خودت باعث شدی زن و بچه ات دوستت که ندارند هیچ کم کم کینه شما به دل گرفته اند. به خاطر زبان تندت!

موضوع بعدی در بحث مهارت ها این است

که البته زن و شوهر هم باید یاد بگیرند در برابر کلمات تندی که از هم می شنوند سریع واکنش بدتر نشان ندهند

ص: 236


1- . غررالحکم ، ص 2675.

پس چه باید کرد؟

باید تلاش کنند با اخلاق کلمات تند را با متانت و سعه صدر خنثی کنند.

البته کار سختی است، ولی قابل انجام است

سعی کند به جای این که در برابر طرف مقابلش گارد بگیرد، صحنه نزاع و درگیری را به بزم مزاح تبدیل کنید.

در اوج عصبانیت او را بخندان.

شوهرت از جایی ناراحت است، دارد بد خُلقی کند، عصبانی است و صدا بالا برده، حرف زشت از دهانش خارج می شود، شما عصبانی ترش نکن با صبوری و سعۀ صدر کاری کن لبخند بر لبان هر دوی شما نقش ببندد.

اگر توانستی در اوج عصبانیت صحنه درگیری را به بزم مزاح تبدیل کنی، شما مدیر بسیار موفقی هستی، و مدیریت فوق العاده ای داری.

چون توانستی طرف مقابلت را با سیاست خلع سلاح کنی.

این خودش واقعاً نیاز به مهارت داشتن، صبوری و قدرت ایمان دارد.

در چنین مواقعی مدیریت رفتاری یعنی:

ص: 237

شما هم تند نشوی

سعه صدر داشته باشی

صدایت را بالا نبری

حرف زشت نزنی

حدیث از پیامبر(صلی الله علیه وآله و سلم) است

نشانه مؤمن این است:

بَعیداً فُحشٌ؛ مؤمن از فحش به دور است.

لَیِنا قَولُه؛ گفتارش نرم و ملایم است.

مؤمن باید این طور باشد.

امیرالمؤمنین(علیه السلام) می فرماید:

عوِّد لسانَکَ لینَ الکَلام؛(1)

زبانت را به نرم خویی عادت بده.

چقدر این فرمایشات روانشناسی و دقیق است.

با خانمت و فرزندت با نرمی و ملایمت صحبت کن.

بعضی یاد گرفته اند به تند حرف زدن، به پر خاشگری،

عادت کرده اند به نیش و کنایه زدن، زخم زبان.

باز حضرت علی g در کلام دیگری می فرمایند:

ص: 238


1- . غررالحکم، 6231.

عَوِّدْ لِسانَكَ حُسنَ الكَلامِ؛

زبان خود را به گفتن سخن نيك و زيبا عادت بده.

تمرین کن عادت های زشتت را تغییر بده، از امشب به بعد تمرین کن.

زبانت به زیبا حرف زدن

به نرم گویی

آرام سخن گفتن، داد و فریاد نزدن، عادت بده.

حضرت می فرمایند: چون هر طور زبان را عادت دادی به همان شکل عمل می کند.

عَوِّد لسانک لین الکلام ؛ زبانت را به نرم خویی عادت بده

و بذل السَّلام ؛ زبانت را به سلام کردن عادت بده .

سلام یکی از اسامی پروردگار است

سلام یعنی ایجاد محبت و دوستی،

سلام یعنی من با تو دشمن نیستم.

یَکثُرمُحبّوبک؛ اگر چنین کنی دوستانت زیاد می شوند .

همه تو را به سبب رفتارهای قشنگ دوستت خواهند داشت. وَ یَقِلَّ مُغبوضک؛ دشمنانت کم می شوند.(1)

ص: 239


1- . غررالحکم، ص 435 .

آدم خوش اخلاق خوش زبان را همه دوست دارند

انسان بد اخلاق بد زبان هم همه ازش فراری هستند

مثال بزنم

اگر شما دو تا فروشنده فروشگاه مواد غذایی (سوپرمارکت) را تصور کنید که مغازه ها رو به روی هم باشد

هر دو نزدیک منزل شما

مغازه ها و اجناس تقریباً شبیه یک دیگر

فقط صاحبان مغازه ها یک فرقی دارند

یکی از آنها خوش اخلاق و با خوبی و گرمی صحبت می کند و تحویلت می گیرد

دیگری بد اخلاق هر وقت رفتی در مغازه اش این اخم ها تو هم انگار با خودش هم درگیری دارد!

سؤال:

وقتی شما می خواهی خرید کنی، خودت تمایل داری به کدام یک از این دو رجوع کنی؟

البته مشخص است آن که اخلاق بهتر و کلام شیرین تری دارد.

ص: 240

قطعاً این فروشنده به خاطر اخلاقش مشتری های بیشتر دارد و فروشش هم بالاتر خواهد بود.

در زندگی مشترک، در جمع خانواده هم، همین شکل است

واژه ها نقش بسیار مهمی دارند در ایجاد محبت و در ایجاد نفرت،

نوع سخن گفتن بسیار مهم است

سخن گفتن با ملایمت و نرمی محبت می آورد .

سخن گفتن با تندی و درشتی تنفر می آورد.

از نظر روانشناسی به اثبات رسیده:

لبخند و چهره شکفته ، شنونده را جذب می کند.

ترشرویی و اخم ، مخاطب را دلسرد و افسرده می کند.

حالا شما بفرمایید

زن و شوهری که در مکالمات روزمره خود این نکات را رعایت نکنند

چه اتفاقی برای زندگیشان خواهد افتاد؟

آیا هر چه زندگیشان ادامه پیدا کرد بیشتر عاشق یکدیگر می شوند

ص: 241

یا هر روز از هم دور تر می شوند

یا هر روز از هم سردتر می شوند ...

مشخص شد چقدر نوع مکالمه و حرف زدن در زندگی بین زن و شوهر اهمیت دارد.

مشخص شد چرا اینقدر اهل بیت به ما سفارش کرده اند با یکدیگر درست صحبت کنید.

چرا می گویند زن و شوهرها با احترام صحبت کنید.

هنگام صحبت، لبخند بر لب داشته باشید.

با محبت حرف بزنید.

اهل بیت ما می خواهند زندگی های ما سر و بی روح نباشد.

می خواهند زندگی های ما پر باشد از عشق و صفا و صمیمیت.

زن و شوهر در زندگی باید با نوع حرف زدنشان انرژی بخش هم باشند

این مطلب هم توصیه کارشناسان بحث خانواده است،

هم توصیه دین و معصومین ما

پیامبر(صلی الله علیه وآله و سلم) می فرمایند:

ص: 242

تَبَسُمُکَ فی وجهه حَسَنه؛(1)

لبخند محبت آمیز حسنه است.

حتی لبخند مهربانانه و محبت انگیز شما به همسر حسنه و ثواب است برای آخرتت

یک بار تکرار می کنم دقت کنید.

روانشناسان می گویند لبخند و چهره شگفته ، شنونده را جذب می کند و ایجاد محبت می کند .

پیغمبر مهربانی ها می فرمایند:

من تبسم فی وجه اخیه کانت له حسنه؛(2)

لبخند از روزی مهربانی به روی برادرت حسنه وثواب است.

اصلا مومن باید همیشه لبخند بر لبانش باشد

نه اخمو و پرخاشگر باشد.

المؤمن بشره فی وجهه و حزنه فی قلبه؛

مؤمن لبخند بر لبش، اندوه در دل است ظاهر نمی کند، بد اخلاقی نمی کند.

این که شما لبخند بر لبانت باشد، اینکه با خوش رویی با همسر و بچه هایت برخورد کنی، حسنه در نامه عملت نوشته می شود .

ص: 243


1- . کنزالعمال، ص 16305.
2- . کافی، ج1 ، ص 206.

این لبخند و اخلاق مثل نماز شب خواندن به تو نورانیت می دهد

پس چرا اینقدر برخی ادعای دین داری می کنند، ولی رفتارشان زشت است . زبانشان تند است!

که نزدیک ترین افراد به آنها حتی زن و بچه انتظار مرگ آن را می کشند!

می گویند کی بشود بمیرد از این اخلاقش و رفتارها زشتش راحت بشویم!

به راستی چرا باید اینگونه باشد؟

ي--اد داري ك-ه وقت ِ زادن ت-و *** هم--ه خن-دان بدن--د و تو گريان

آن چنان زي كه وقت رف-تن ت--و *** هم-ه گري-ان شون-د و تو خن-دان

امام صادق (علیه السلام) فرمودند:

حُسنُ البشر للناس نصف العقل؛(1)

خوش رویی نمودن با مردم نصف عقل است.

انسان عاقل با اطرافیانش با خوش رویی برخورد می کند.

ص: 244


1- . بحارالانوار ، ج73، ص 60.

بایدهای زندگی را یکبار با هم مرور کنیم

1- وفاداری ،

2- تغافل ،

3- تکریم شخصیت ،

4- عذرپذیری

اگر طرف مقابلم آمد گفت اشتباه کرده ام قبول کنم.

بپذیرید

دعوا را خاتمه دهید

به ناراحتی ادامه ندهید.

اما پنجمین مهارت های زندگی که باید به عنوان قانون در کشور کوچک خانواده اجرا شود .

5- صبر در برابر ناملایمات زندگی است ،

بالاخره بعد از ازدواج و شروع یک زندگی مشترک در کنار یکدیگر زوجین فراز و نشیب های فراوانی پیش رو خواهند داشند

قرار نیست که همیشه زندگی بر وفق مراد باشد

و همه اتفاقات باب میل ما رقم بخورد.

ص: 245

هیچ زندگی بدون مشکل نیست.

دل بی غم در این عالم نباشد اگر باشد بنی آدم نباشد

هر کسی را شما می بینید یک مشکلی در زندگی اش دارد.

امیر المؤمنین(علیه السلام) می فرمایند: الدُّنیا دارٌ بِالبَلاءِ مَحفُوفَةٌ؛(1)

زندگی دنیا با بلا و گرفتاری پیچیده شده

خدای مهربان در سوره بقره آیه 155 می فرمایند:

(وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْ ءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرين )؛

ما همه شما را با سختی هایی چون نداری، گرسنگی، نقص اموال، خسارت مرگ، بیماری امتحان می کنیم

(وبشر الصابرین) صبرکنندگان بر این مشکلات را بشارت بده.

بشارت برای کسانی است که در مقابل مشکلات و ابتلائات دنیایی صابر باشند

شما زندگی اولیاء خدا را مطالعه کنید .

زندگی پیامبران را مطالعه کن .

ص: 246


1- . نهج البلاغه ، خطبه 226.

ببینید آن ها هم مشکلات داشتند .

فقر، بیماری، گرفتاری، حرص از دست اولاد و ...

حضرت سلیمان ،که سوره نمل آیاتش را می خوانیم :

خداوند متعال شوکت و عظمتی به او داد که بی نظیر بود .

هیچ پیامبری مثلش را نداشت از نظر دنیایی

حتی هیچ حاکمی هم روی کره زمین نظیر حکومت و شوکت حضرت سلیمان را نخواهد دید

تا دولت حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف).

این مطلب را می خواهم عرض کنم

حضرت سلیمانی که از نظر دنیای همه چیز داشت وخدا چیزی برای او کم نگذاشته بود

یک داغی رو دلش بود.

یک فرزند فلج داشت، مانند جسد مقابلش بودند.

هی چشمش به این فرزند می افتد غصه می خورد

سلیمان پیغمبر هم باشی در این عالم یک ناراحتی و غصه ای باید داشته باشی

ص: 247

شما زندگی حضرت ایوبg این پیغمبر بزرگ الهی را بخوانید ببیند چقدر سختی تحمل کرد اموالش را از دست داد

زمین های کشاورزی آتش گرفت، داغ اولاد دید،

خودش بیمار شد و ...

زندگی حضرت ابراهیمg را مطالعه کن همسرش ساره بچه دار نشد همسرش نازا بود، دوباره ازدواج کرد و بچه دار شدند

این دو زنانش با هم سازگاری نداشتند. هووها یا هم نمی ساختند

و مجبور شد هاجر را به بیابان های مکه ببرد و ...

پس مشکلات و سختی برای همه هست و بوده

حتی پیامبران الهی

این حالت دنیاست که با مشکل عجین شده است .

حدیث داریم که حضرت فرمودند:

من تعجب می کنم از مردم که در دنیا دنبال خوشی می گردند درصورتی که خداوند خوشی را در دنیا خلق نکرده است .

زن و مرد باید در مقابل مشکلات متعدد در زندگی دنیا با قدرت ایمان صبوری کنند.

ص: 248

حضرت علی(علیه السلام) می فرمایند:

علیکم بصبر فان الصبر من الایمان کالراس من الجسد؛

بر شما باد صبر، صبر در ایمان مانند سر نسبت به بدن است.(1)

این صبر جزئی از ایمان است همان گونه که سر جزئی از بدن است.

تعبیر جالبه انسان بدون دست می تواند زنده باشد بدون پا می تواند ولی بدو سر حیات ممکن نیست.

یعنی ایمان بدون صبر معنا ندارد .

از مهارت های زندگی این است که زن و مرد در کنار هم صابر باشند.

صبر درناملایمات ، صبر در مقابل مشکلات زندگی،

ناملایمات زندگی هم سه قسم است

اول: گاهی ناملایمات مالی است. وضع مالی آنها خوب بوده است یک مرتبه ورشکسته می شود. مشکلات شدید مالی برایش پیش می آید.

سرش را کلاه گذاشتند، مالش را خوردند و...

ص: 249


1- . نهج البلاغه ، کلمات قصار، 82.

خدایا هیچ عزیزی را خوار نکن . واقعا سخت است .

طلبکارها زنگ می زنند. فشار عصبی روی شوهر است.

به اندازه کافی فشار روی او هست،

خانم تو دیگر هر شب سوهان روح او نباش.

درکش کن در این شرایط ، غم خوارش باشد.

بدانید که هم مال نشانه امتحان است و هم فقر

پروردگار عالم در سوره طه آیه 131 یک پیغام برای ما دارد. با این آیه می خواهد به ما بفهماند:

اگر خدای متعال به کسی مالی داده است به خاطر این نیست که خداوند یک امتیاز ویژه ای برای او قائل شده است.

کسی هم که فقیر و بیچاره است دلیل بر این نیست خداوند دوستش نداشته.

(وَلَا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلَى مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا لِنَفْتِنَهُمْ فِيهِ)

چشم ندوز به کسانی که از نظر دنیا بهره ای دارند

(لِنَفْتِنَهُمْ فِيهِ)

همه اینها امتحان الهی است.

ص: 250

مهم این است که سر جلسه امتحان، نمره قبولی کسب کنیم که متأسفانه خیلی از ما نمره قبولی کسب نمی کنیم

پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله و سلم) می فرماید :

والناس نیاموا ؛ مردم دردنیا خوابند .

إذا ماتوا انتبهوا ؛ هنگام مرگ بیدار می شوند.

چه موقع منتبه می شوند، چه موقع بیدار می شوند.

وقتی مرگ به سراغش آمد.

یعنی زندگی دنیا همه اش خوای است، چه خوشی، چه تلخی.

خواب می بیند که وضع مالی اش خوب است.

خواب می بیند چند تا خانه و ماشین دارد

خواب می بیند که حساب بانکی اش پر است.

کسی که بدبخت است همه اش گرفتاری پشت گرفتاری برای او پیش می آید. اینها همه خواب است.

مرگ که سراغت آمد می فهمی همش خواب بوده، اگر این مدت برای آخرتت کاری نکرده باشی، سرت کلاه رفته است!

خواب دو قسم است: خواب شیرین و خواب تلخ .

ص: 251

یک موقع خوابی می بینی که در باغی هستی با پر قو تو را باد می زنند و خدم و حشم داری و یک مرتبه سفره را پهن می کنند و می گویند آقا بفرمایید سرسفره .

می نشینی سرسفره و برنج و می کشی و می آیی ران مرغ را برداری روی برنج بگذاری. یک مرتبه از خواب می پری و می فهمی که داخل همان خانه خودت هستی با همان گرفتاری ها و بدبختی ها. نه مرغی است و نه کبابی. این خواب شیرین است.

خواب تلخ هم داریم. خواب می بینی در یک بیابان گرفتار شده ای، هوا کم کم دارد تاریک می شود ترس و وحشت همۀ وجودت را فرا گرفته، یک مرتبه چند سگ دنبالت می کنند. شروع می کنی به فرار کردن، یک مرتبه می بینی دوکیلو عرق کرده ای نه سگی است و نه گرگی!

به کلام پیغمبر دقت کنید:

الناس نیاموا؛ مردم در دنیا خواب هستند. خواب می بیند که کارخانه دارد.

خواب می بیند که ویلای شمال دارد.

خواب می بیند که ماشین آن چنانی سوار است.

ص: 252

که متأسفانه امروز شاهد مجنون نمایش ثروت یک عده با این ماشین های میلیاردی در همین خیابان ها هستیم. یک عده افراد که عقلشان در چشمشان است.

چطور دارند میتینگ نمایش مال و ثروت می دهند. در شبکه های اجتماعی اینستا عکس ها را منتشر می کند.

بعد می گویند قارون بد بود خدا قارون را لعنت کند.

یکی از ویژگی هایی که قارون داشت بزرگان قومش آمدند او را نصیحت کردند سوره قصص آیه 75 بروید ببینید.

آمد میتینگ مال و ثروت داد.

این روحیه قارونی را امروز هم یک عده دارند

متینگ نمایش ثروت با ماشین های آن چنانی لاکچری، لباس های مارک گران قیمت، متیتگ تو خیابان ها جلو چشم مردم

متینگ در شبکه های اجتماعی و...

من هم یک چنین رفتارهایی داشته باشم. من هم مثل قارون می شوم.

آن که مست دنیاست داره خواب می بیند

آن کسی هم که از نظر دنیا هیچی ندارد، مستاجره، ماشین نداره، و کلی بدبختی، این هم خواب است.

ص: 253

زندگی دنیا همش خواب است.

«إذا ماتوا انتبهوا» وقتی مرگ سراغش آمد متنبه می شود، بیدار می شود

دیگر مرگ را نمی شود انکار کرد. ما که تا ابد در دنیا زندگی نمی کنیم، (كُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ ) مرگ دیر یا زود گریبانمان را می گیرد.

یک موقع به خودم می آیم می بینم که آن قدر سرگرم دنیا بودم .

که از آخرت باز مانده ام .

احوالات یکی از علماء را می خواندم، که این عالم می گفت: در قدیم به سفر حج با پای پیاده می رفتیم یک پیرمردی را دیدم که غلام بود که اربابش زیر یک درختی نشسته است و دارند با پرهای قو او را باد می زنند و این پیرمرد غلام را به جای گاو به گاو آهن بسته است در این گرمای تابستان، زیر آفتاب شدید دارد زمین را شخم می زند، خیلی دلم برای او سوخت رفتم جلو و با او احوالپرسی کردم.

گفتم: حالت چه طور است؟ خدا قوت. خسته نباشی، خیلی داری سختی را تحمل می کنی .

لبخندی زد و گفت:

ص: 254

شیخ ناراحت من نباش این سختی می گذرد. دائمی و همیشگی نیست!

گفتم: عجب روحیه ای دارد. رفتم حج را انجام دادم واتفاقاً در مسیر برگشت نیز از همان منطقه می گذشتم. گفتم: یک سری به آن پیرمرد غلام با صفا بزنم.

رفتم دیدم از ارباب خبری نیست .

غلام زیر همان سایه بان رو تخت نشسته بود یکی دارد او را باد می زند .

رفتم جلو سلام کردم من را شناخت گفتم اربابت کجاست؟

گفت هفته گذشته اربابم از دنیا رفت، هیچ وارثی نداشت .

همه این باغ و زمین ها را که می بینی به من رسیده است .

خوشحال شدم گفتم خوب حالا حالت چه طور است؟

دیدم همان لبخند زد و گفت : این نیز می گذرد

عزیز من! دنیا همین است.

خوشی اش می گذرد،

تلخی و سختی اش هم می گذرد.

پس گاهی ناملایمات، ناملایمات مالی است. صبر داشته باشم.

حالا با یک مشکل مالی مواجه شدم

ص: 255

یک جا یک شکستی خورده ام

دنیا که به آخر نرسیده است.

برای رفع این بحران پیش آمده تلاش کنم با تلاش، کوشش، تفکر، توکل، توسل خودم را از این شرایط سخت نجات بدهم.

در این موقع زن و شوهر باید به هم کمک کنند اگر یک موقع مشکل مالی پیش آمد. خانم! شما باید مدیریت کنی. پشتش را خالی نکنی

به شوهر روحیه بدهی که خودش را نبازد.

سکته نکنه خدای ناکرده بیفتد در خانه.

بگو مرد قوی باش درست می شود.

خدا جبران می کند و ...

اول: ناملایمات مالی.

دوم :گاهی ناملایمات جسمی است .

درد و بیماری ، اولاد مریض، همسر گرفتار یک بیمار شد مدتی است مثل قبل نمی تواند دورت راه برود. امورات خانه را رسیدگی کند

اینجا تازه نیاز دارد این زن بیشتر به او محبت کنی تو تازه به او غر می زنی!! ، نق می زنی بداخلاقی می کنی!.

و به این نکته هم توجه داشته باشم اگر به یک بیماری مبتلا شده ام خدای ناکرده ناشکری نکنم

ص: 256

بدانم از این بیماری و دردها بدتر هم هست .

در یک سینمایی یک فیلم را اکران می کردند. سینما پر از جمعیت بود. فیلم شروع شد. دوربین فقط یک سقف خانه را نشان می داد. یک دقیقه، دو دقیقه، سه دقیقه، چهار دقیقه، پنج دقیقه، کم کم سر و صدای مردم بلند شد و یک عده بلند شدند سالن را ترک کنند. هشت دقیقه، نه دقیقه، ده دقیقه فقط سقف را نشان می داد .

بعد از ده دقیقه یک نوشته ای آمد:

بینندگان عزیز! فقط ده دقیقه صحنه ای است که یک قطع نخاع را دارد تماشا می کند. شما حتی طاقت دیدن ده دقیقه فیلمش را نداری .

برو ببین ده ساله یک تکه گوشت افتاده در بستر در خانه، فقط دارد سقف را نگاه می کند. نمی تواند تکان بخورد. زیر پای او را عوض می کنند و مشکلات اینچنین.

می توانست این بلا سر تو هم بیاید، اما خدا از تو محافظت کرده است. حالا یک چند روزی بیمار شدی ، چه خبر است زود از کوره در می روی و ناشکری می کنی!

به زمین آسمان بد و بی راه می گویی *** با همه اطرافیانت بد اخلاقی می کنی

ص: 257

صبر در مقابل ناملایمات جسمی، یعنی چند روزی خودت مریض شدی، شوهرت مریض شد، مریض داری می کنی، صابر باش، اگر صبر پیشه کردی، لحظه لحظه اش اجر و ثواب برای آخرت است.

مرحوم آیت الله حاج شیخ عبدالکریم حائری آقازاده ایشان شیخ مرتضی کتابی نوشته به نام «سِرِّ دلبران» در آنجا نقل می کند: یکی از پدرم سؤال کرد چطور شد شما در این توفیقات عظیم را پیدا کردید؟

فرمودند: همسر من در نجف بر اثر بیماری فلج شد و دید چشمش را از دست داد و نابینا شد. این زن تا زنده بود، خودم تمام کارهایش را انجام می دادم و امورش را رسیدگی می کردم و از او می خواستم در حقم دعا کند. آشیخ عبدالکریم فرمودند: من بر بیماری همسرم صبر کردم خدا این توفیقات را به من داد.

سوم: صبر در مقابل ناملایمات اخلاقی

شوهر بداخلاق، زن بداخلاق. البته این نکته را بگویم. این مطلب توجیه برای بداخلاقی کردن نیست.

مرد نباید با زن و بچه اش بداخلاقی کند که از هر جا اعصابش خورد است دق و دلش را سر زن و بچه در خانه در بیاورد.

زن و بچه که اسیر دست تو نیستند.

زن هم نباید بد اخلاقی کند.

ص: 258

اما خانم به این روایت گوش کنید.

اگر صبر کردی بر بد اخلاقی شوهرت و پیغمبر می فرمایند:

من صَبَرت علی سوء خلق زوجها؛

هر گاه زنی صبر کند بر بد اخلاقی شوهر

اعطاها الله مثل ثواب آسیه بنت مزاحم؛

خدا ثواب که به آسیه داد در نامه عملش می نویسد.

مَنْ صَبَرَ عَلَى سُوءِ خُلُقِ اِمْرَأَتِهِ أَعْطَاهُ اَللَّهُ مِنَ اَلْأَجْرِ مَا أَعْطَى أَيُّوبَ (علیه السلام) عَلَى بَلاَئِهِ؛

مردی که در مقابل بد اخلاقی همسرش صبر کند، ثواب صبری که به حضرت ایوب(علیه السلام) به خاطر تحمل بلاها دادند در نامه اعمالش می نویسند.

در قرآن در بیش از هفتاد آیه پروردگار برای ما از صبر سخن گفته است.

چند آیه اشاره کنم بحث امشب تمام

سوره زمر آیه 10

(إِنَّما يُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَيْرِ حِساب )

که صابران اجر و پاداش خود را بی حساب دریافت می دارند!

باز پروردگار در سورۀ رعد آیه24 می فرماید:

(سَلامٌ عَلَيْكُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّار)

خطاب به اهل بهشت ملائکه می گویند سلام بر شما.

ص: 259

بفرماید بهشت برای شما آماده شده

این بهشت پاداش صبر است

کلید ورود به بهشت صبر است.

حضرت علی(علیه السلام) فرمودند:

فعلیک بالصبر ؛ بر شما باد به صبر و شکیبایی.

فان الخیر فی الصبر ؛ به راستی خیر و خوبی در صبر است.

و الصبر من الکرم؛ صبر پیشه کردن از بزرگواری است.

امام سجاد(علیه السلام) فرمودند:

الرضا بمکروه القضا ؛ راضی بودن به سخت ترین مصیبت الهی(1)

من اعلی درجات الیقین ؛ از عالی ترین مراتب ایمان و یقین است.

به همین اندازه بسنده می کنم

پس پنجمین مهارت زندگی که اسلام به ما یاد داده است برای این که زندگی های ما کانون عشق و محبت و صفا و صمیمیت باشد، صبر در مقابل ناملایمات زندگی است

ص: 260


1- . بحارالانوار، ج22، ص 436.

که این ناملایمات سه قسم هستند:

گاهی ناملایمات مالی

و گاهی جسمی

و گاهی هم اخلاقی است.

که هر کدام صبر می طلبد

اگر صبوری کردیم هم زندگی به کاممان شیرین می شود و هم اجر و ثوابش نزد خدا محفوظ است.

خدایا ! صبر و تحمل ما را در مقابل مشکلات بیشتر بفرما.

وصلی الله علی محمد و آله طاهرین

پرسش های جلسۀ هشتم:

1. معرف قانون 10/90 چه کسی است؟

2. دو مورد از آثار منفی کلام تند در محیط خانواده را بیان کنید؟

3.طبق ایه 155 سوره بقره ، بشارت پروردگار برای چه کسانی است؟

4. طبق فرمایش پیامبر(صلی الله علیه وآله و سلم)، زنی که در مقابل بد اخلاقی همسرش صبر کند، چه پاداشی دارد؟

5. این آیه را معنا کنید و ذکر کنید در کدام سوره است؟

(سَلامٌ عَلَيْكُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّار)

ص: 261

جلسه نهم

اشاره

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدالله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین و لعنت الله علی اعدائهم اجمعین

موضوع سخن اهمیت نظام خانواده در اسلام و مهارت هایی که اسلام به ما یاد داده است برای این که زندگی های ما کانون عشق و محبت و صفا و صمیمیت باشد.

گفته شد که نهاد خانواده یکی از اساسی ترین ارکان جامعه بشری است. برای اهمیت خانه و خانواده همین بس که این خانواده می تواند زمینه ساز خوشبختی یا بدختی انسان ها باشد.

لذا دین مقدس اهمیت ویژه ای نسبت به خانه و خانواده داشته است .

ص: 262

برای این که در خانواده بتوانیم خوشبختی و سعادت دنیا و آخرت خودمان و بچه هایمان را فراهم کنیم لازمۀ آن دانستن مهارت های زندگی است

در زندگی باید قانون داشته باشد.

که نام آن را باید و نباید گذاشتیم.

یک سری کارهایی را باید انجام دهیم و از یک سری کارها باید پرهیز کنیم دانستن این مهارت ها باعث تحکیم زندگی می شود.

باعث می شود که مهر و محبت بر این خانه حاکم شود.

ندانستن آن باعث می شود که پایه های زندگی سست شود.

قبل از این که بحث امشب را شروع کنم .

چند کتاب به شما معرفی می کنم کتابهای بسیار خوبی است، اهل مطالعه هستید این کتاب ها را تهیه کنید مطالعه بفرمایید

1- کتاب «مسائل ازدواج و حقوق خانواده»، نویسنده: علی اکبر بابازاده.

2- کتاب «ازدواج و مکتب انسان سازی»، دکتر شهید پاک نژاد.

3- کتاب «رازهایی درباره مردان» و «رازهایی در رابطه با زنان»،

نویسنده: باربارا دی آنجلیس

ص: 263

باور بفرمایید مطالعه این سه کتاب ارزشمند کمک می کند به ما که تغییرات درست و صحیحی در رفتار و اخلاق و زندگیمان داشته باشیم.

برویم سراغ ادامه مبحث بایدها در زندگی

اول: وفاداری

دوم: تغافل

سوم: تکریم شخصیت

چهارم: عذرپذیری و گذشت

که متأسفانه در زندگی های ما عفو و گذشت کم رنگ شده.

اگر در محیط خانه زن و مرد اهل گذشت نباشند با وقوع کوچک ترین خطا و لغزشی در صدد انتقام از یکدیگر باشند دیگر سنگ روی سنگ بند نمی شود. در این خانه زندگی را هم به کام خودشان هم اطرافیاشنان تیره و تار می کنند.

حضرت علی(علیه السلام) می فرمایند:

قلّة العفو؛ کم گذشت بودن

اقبح العُیوب؛ زشت ترین عیب است.

و التسرع الی الانتقام؛ شتاب در انتقام (عجله کردن برای تلافی)

اعظم الذنب؛ این بزرگترین گناه است.

ص: 264

بی نصیب بودن از روحیه گذشت ، گذشت نداشتن در زندگی باعث می شود سریع بخواهد انتقام بگیرد.

و این بزرگترین آفت یک زندگی مشترک است.

که زن و شوهر گذشت نداشته باشند و دائم بخواهند از یکدیگر انتقام بگیرند.

این حرف را به خواهرم زدی، خواهرم را ناراحت کردی من هم عمداً آن حرف را به خواهرت می زنم او هم ناراحت بشود.

تلافی می کنم. خانه مادرم نیامدی خانه مادرت نمی آیم.!!

قطعاً انتظار نداشته باشید در چنین فضایی عشق و محبت باشد!

پنجم: صبر در مقابل ناملایمات زندگی

در مقابل ناملایمات و مشکلات زندگی، صبوری کنیم.

اصلاً صبر در مقابل سختی های زندگی، نشانه اهل ایمان است.

باز روایتی از قول پیغمبر(صلی الله علیه وآله و سلم) بگویم:

پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله و سلم) می فرمایند:

ثلاثٌ مَن کُنَّ فیه جَمَعَ الله لَهُ خَیرَ الدُّنیا والاخرة؛(1)

ص: 265


1- . بحارالأنوار، ج 71، ص 156، ح 71.

سه خصلت است، هر کس که این سه خصلت را داشته باشد خدای متعال خیر دنیا و آخرت را برای او فراهم می کند.

خیر دنیا و آخرت یعنی چیزی بالاتر از آن نیست

یعنی این خصلت ها هر کدامش بسیار مهم است.

پیامبر(صلی الله علیه وآله و سلم) فرمودند:

هر کس این ویژگی ها را داشته باشد خیر دنیا و آخرت شامل حالش می شود.

اول: الرَّضا بقضاء؛ راضی به مقدراتی باشد که خدای متعال برای او رقم می زند .

دوم: والصَّبرُ عِندَ البَلاء؛ در اوج مشکلات بلاها و مصیبت هایی که بر او نازل می شود صبر کند.

بی تابی نکند

ناشکری نکند

کلمات کفر آمیز از دهانش بیرون نیاید.

خانمی در یکی از جلسات من بعد از منبر آمد و گفت: حاج آقا ! من با خدا قهرم، من دیگر نماز نمی خوانم.

گفتم: چه شده خواهرم!

ص: 266

پاسخ داد: من یک پدری داشتم خیلی مهربان بود، خیلی به من علاقه داشت. خیلی با محبت بود. پدرم سکته قلبی کرد و از دنیا رفت. خدا پدرم را از من گرفت. من هم با خدا قهر کرده ام. گفتم: خواهرم این چه حرفی است که می زنید، مرگ قانون خلقت است .

(کُلّ نَفس ذائقَة المَوت) بالاخره هر کس می میرد پدر یکی، مادر یکی، برادر یکی، خواهر یکی است.

داغ دیدی درک می کنم، بسیار سخت است ولی دلت را بسپار به خدا صبوری کن.

خیر دنیا و آخرت بی جهت به کسی نمی دهند.

الصبر عند البلا، صبوری در بلاء و مصیبت.

سوم: الدُّعاءُ عندَ الشَّدَّة والرَّخاء؛(1)

دعا کردن هم در سختی ها و هم در راحتی ها باشد،

اکثر مردم فقط زمانی که در زندگی دچار مشکل می شوند

در خانه خدا می روند و پروردگار را صدا می زنند و نذر و نیاز

در راحتی ها و خوشی ها و زمانی که زندگی بر وقف مراد است خدا را فراموش می کنند

این حدیث می گوید وقتی هم که در خوشی هستم

ص: 267


1- . بحارالأنوار، ج 71، ص 156، ح 71.

و زندگی بر وفق مرادم هست نمازهای اول وقتم ترک نشود، مسجد و روضه و زیارت امام رضاg را بروم.

دعا در درگاه پروردگار را فراموش نکنم.

اینگونه نباشد که وقتی گرفتار مشکلی شدم یاد خدا و اهل بیت بیفتم

هی نذر و نیاز کنم!!

اگر این سه ویژگی را داشتی خیر دنیا و آخرت شامل حال تو می شود .

راضی باشم به رضای پروردگار

یک داستان زیبا برایت بگویم و بدانم که هر تقدیری خدای متعال برای من رقم می زند برای صلاح من و زندگی ام است.

یک پادشاهی یک وزیری داشت هر اتفاقی می افتاد این وزیر می گفت: حتماً خیر و صلاحی در آن است.

یک روز این پادشاه کارد خیلی تیزی داشت میوه ای را پوست می گرفت، یک مرتبه چاقو رد شد و نصف انگشتش قطع شد.

صدای فریاد پادشاه بلند شد. همه اطراف او جمع شدند.

طبیبان دربار را آوردند همه آمدند مشغول پانسمان دستش بودند.

ص: 268

وزیر آمد تا صحنه را دید لبخندی زد و گفت: ای پادشاه! حتماً خیر و صلاحی در آن بوده است.

پادشاه عصبانی شد و گفت: این چه حرفی است که تو می زنی، انگشت من قطع شده، تو می گویی در آن خیر و صلاحی بوده است او را به زندان بیندازید.

به دستور پادشاه وزیر را به زندان انداختند.

بعد از یک هفته انگشت پادشاه بهبود پیدا کرد و برای اینکه روحیه پادشاه عوض شود تصمیم گرفتند او را به شکار ببرند.

پادشاه رفت به شکار، یک آهوی زیبایی چشم او را گرفت با سرعت به دنبال آهو رفت و از لشکر جا ماند و در دل جنگل راه را گم کرد رسید به یک قبیله ای که آداب و رسوم خاصی داشتند

یک بتی داشتند و می خواستند برای بتشان قربانی کنند.

دیدند جوان زیبایی به سمت آنها می آید .آنها نمی دانستند که این پادشاه هست. گفتند: این جوان، بهترین قربانی برای این بت ما است.

دستور دادند که دستگیرش کنند و بیاورند مقابل بت بزرگ به عنوان قربانی سر او را ببرند.

ص: 269

مردان قبیله آمدند سر را ببرند یک مرتبه دیدند که این آقا انگشتش قطع شده است، فریاد کشیدند او را رها کنید. قربانی باید سالم باشد.

ما قربانی ناقص نمی خواهیم،

خلاصه همین انگشت قطع شده باعث شد که او از مرگ نجات پیدا کند.

پیاده به سمت قصر راه افتاد در راه پیش خودش گفت: وزیر ما عجب حرفی زد و ما توجه نداشتیم واقعاً صلاح در این بود که این اتفاق برای من بیفتد تا امروز زنده بمانم.

وقتی رسید به کاخ بلافاصله دستور داد که وزیر را آزاد کنید و نزد او بیاورند.

دستور انجام شد، آوردن وزیر را پیش پادشاه آوردند.

پادشاه جریان را برای وزیر تعریف کرد

گفت: جناب وزیر! حالا فهمیدم که تو درست می گویی .

هر اتفاقی برای ما می افتد حتی اگر ما ناراحت بشویم حتماً خیر و صلاحی در باطنش نهفته است.

ص: 270

حالا یک سؤال دارم این انگشت ما که قطع شد خیر و صلاحش در این بود که من از مرگ نجات پیدا کردم .

بگو ببینم این زندان افتادن تو خیرو صلاحش در چه بود ؟

وزیر لبخندی زد و گفت: جناب پادشاه! این هم خیر و صلاحی در آن بوده،

چه خیر و صلاحی؟

ما که هیچ وقت از هم جدا نمی شدیم. اگر مرا زندانی نکرده بودی با هم

شکار می رفتیم، با هم از لشکر جدا می شدیم

با هم در آن جنگل گم می شدیم

با هم گرفتار آن قبیله می شدیم.

چون تو انگشت نداشتی رهایت می کردند ولی من سالم بودم

من را به عنوان قربانی سر می بریدند!

پس زندان افتادن من هم خیر صلاحم بوده، چون جانم را از مرگ نجات داد! پادشاه بسیار وزیر راتحسین کرد و عذر خواهی کرد از این که وزیر دانا را به زندان انداخته بود.

قرآن مجید سوره بقره آیه 216 می فرماید:

(عَسَی أَنْ تُحِبُّوا شَیْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَکُمْ )

ص: 271

قرآن می فرماید:

بعضی از مواقع شما چیزی را دوست دارید و در دعاها مرتب از خدا طلب می کنی اما برای شما مایه شر است و خودت خبر نداری.

باید به رضای پروردگار راضی باشم.

نشانه های مؤمن این است: تسلیم امر پروردگارش باشد.

من که خود را بهر بندگی ساختم *** هر چه را او خواست من هم خواستم

خدا صلاح دانست وضع مالی ام خوب باشد پروردگارا راضی ام به رضای تو.

صلاح ندانست، پروردگارا راضی ام به رضای تو

سالمم الحمدالله ، بیمارم ، الحمدالله

پول دارم الحمدلله فقیرم الحمدالله

اولاد نداشته باشم، راضی هستم به رضای تو.

اولاد پسر نداشته باشم، راضی ام به رضای خدا .

راضی باشید به رضای پروردگار

شخصی پیش امام صادق(علیه السلام) بود و برای اوخبر آوردند که خانمت بچه سومش هم دختر زایمان کرد. اخم هایش در هم رفت و حضرت فهمید که آن مرد ناراحت شده است فرمودند: یک سؤال می خواهم از

ص: 272

شما بپرسم، اگر که خدای متعال می شد مجسم شود و خدا از تو سؤال می پرسید که این اولادی که من می خواهم به تو بدهم آیا جنسیتش آن را من مشخص کنم یا خودت مشخص می کنی چه جوابی می دادی؟

فکری کرد و گفت: بالاخره خدا خیر و صلاح مرا بهتر از خودم می داند می گفتم: خدایا! جنسیت بچه را خودت مشخص کن. حضرت فرمودند: خوب حالا هم جنسیت را چه کسی مشخص کرده است؟

خدا مشخص کرده است .

این ناراحتی تو یعنی اعترا ض به حضرت حق.

راضی باشم به تقدیراتی که خدا برایم رقم زده است.

از امام صادق(علیه السلام) سؤال شد:

وقد سُئلَ : بأيِّ شيءٍ يَعلَمُ المؤمنُ بأنّهُ مؤمنٌ؟

مؤمن بودن مؤمن با چه چيز شناخته مى شود؟

بالتَّسْليمِ للّه؛ با تسليم بودن در برابر خدا

والرِّضا فيما وَردَ علَيهِ مِن سُرورٍ أو سُخْطٍ ؛

خشنود بودن به هر غم و شادى كه به او مى رسد.(1)

ص: 273


1- . بحار الأنوار ، ج 72 ، ص 336 .

این مسیر زندگی بالاخره یک سری سختی ها و ناملایماتی دارد

قرار نیست که همیشه دنیا بر وفق مراد باشد.

ناشکری و شکوه نکنم.

راضی باشم به رضای خدا.

تسلیم تقدیرات الهی باشم

یک-ی درد و یک-ی درم-ان پسن--دد *** یکی وص-ل و یک-ی هج-ران پسن-دد

من از درمان و درد و وصل و هجران *** پسن-دم آنچ--ه را جان--ان پس--ندد

پس تسلیم بودن در مقابل پروردگار

صبوری در مقابل مشکلات از نشانه های مؤمن است

پس صبر در زندگی، هم نشانه مؤمن و هم از مهارت های زندگی است.

برای اینکه زندگی هایمان کانون عشق و محبت و صفا و صمیمیت گردد صبوری لازم است ...

اما ششمین از بایدها که به عنوان قانون باید در زندگی اجرا شود

روانشناسان هم روی این موضوع تأکید کرده اند

هم آیات قرآن و روایات معصومین هم بسیار توصیه کرده اند.

ص: 274

ششم : نظافت مرد و زن است

این که مرد و زن در زندگی مشترک به بحث نظافت اهمیت دهند بسیار مهم است.

روانشناسان هم روی این موضوع تأکید دارند.

اصلا مهم ترین دستورات و آموزه های دینی ما بحث نظافت است

حدیث مشهوری است از پیامبر(صلی الله علیه وآله و سلم) که حضرت می فرمایند:

النظافة من الایمان

از نشانه های ایمان رعایت نظافت است

امیر المؤمنین(علیه السلام) در نهج البلاغه می فرمایند:

خطبه 151 : انَّ النساءَ هَمَهُن زینة حیاةِ الدنیا؛

همت زنان به آراستن زندگی دنیاست.

خانم ها خلقتشان به گونه ای است که بیشتر از آقایان به نظافت کردن اهمیت می دهند.

(البته این استثنا هم دارد). خلقت خدایی زن اینگونه است،

خانم ها بیشتر به نظافت اهمیت می دهند

مثال بزنم

دو تا بچه شش هفت ساله را در نظر بگیرید، یک دختر و یک پسر،

ص: 275

می بینید دختر بیشتر مقید هست که تا دست هایش را نشسته سر سفره ننشیند.

بچه دختر بیشتر مقیّد است، لباسش کثیف شد برود عوض کند

وقتی می فرماید بحث نظافت از مباحث مهمی است که لازم است

جز بایدهای زندگی به عنوان قانون رعایت شود

رعایت نکردن همین اصل نظافت در زندگی مشترک باعث می شود که طرف مقابلت سرد شود.

کم کم محبت شما در قلبش کاسته شود

دستور را ببینید چقدر زیباست

پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله و سلم) فرموده اند:

النسآء یُحببن ان یرین الرجل فی مثل ما یحب الرجل ان یری فیه النسآء من الزینة؛(1)

همان طوری که آقا دوست داری خانمت تمیز باشد و مقابلت زیبا ظاهر شود، خوب خانم شما هم از شوهرش انتظار دارد زیبا ظاهر شود او هم انتظار دارد شوهرش تمیز باشد و به نظافت ظاهری اهمیت دهد.

ص: 276


1- . وسائل الشیعه، ج14 ، ص 113.

مردها هم باید ظاهری مرتب داشته باشند

بعضی از آقایان متأسفانه به نظافت خود اهمیت نمی دهند .

به اصلاح سر و صورت اهمیت نمی دهند

به بهداشت دهان و دندان اهمیت نمی دهند .

از سرکار آمده با همان لباس کثیف بوی عرق می نشنیند سر سفره!

مسلمان، نظافت جزئی از ایمان من و شماست.

این ریزه کاری هاست که رعایت نمی کنیم بعد می گوییم چرا در زندگی دچار مشکل شده ایم

زوجین گاهی کم توجهی می کنند بعد از مدتی در روابطشان دچار مشکلات جدی می شوند.

عزیزان من! در هر سن و سالی هستید، چه مرد و چه زن نسبت به نظافت شخصی خودتان اهمیت بدهید.

اصلاً نظافت از ارکان زندگی انسان است.

حیات و لذت بردن از زندگی بستگی به نظافت دارد. چه نظافت عمومی مانند: نظافت خانه، نظافت کوچه و نظافت بازار ، خیابان و ...

این ها همه امری ضروری و اجتناب ناپذیر است.

چه نظافت شخصی: مانند نظافت دندان، بدن، سر و صورت، ناخن، لباس و کفش، ظروف و وسائل مورد احتیاج.

ص: 277

در مراجعه به دفاتر مشاوره بسیاری از زوجین شکایت شان همین موضوع است که طرف مقابلش به نظافت فردی اهمیت نمی دهد.

برای مشاوره به خود من رجوع کرده بودند، شکایت خانم از مردش این بود که به نظافت اهمیت نمی دهد.

به طهارت و نجس و پاکی اهمیت نمی دهد.

هر روز باید به این مرد تذکر بدم، حمام برو، بدنت بوی عرق می دهد،

قبل از غذا دستت را بشور،

با دست کثیف ننشین سر سفره،

باید تذکر بدهم وقتی وارد منزل می شوی، پایت ساعت ها در کفش بوده، پایت را بشو، جورابت را بشو، ولی اصلاً مراعات نمی کند، مقابل بچه ها، گاهی دختر کوچکمان اعتراض می کند بابا چقدر پاهایت بو

می دهد! ببین چقدر زشت است.

پیامبر (صلی الله علیه وآله و سلم) می فرمایند: تنظفوا بکل ما استطعتم؛

تا می توانید پاکیزه باشید.

نظافت از منظر اسلام اینقدر اهمیت دارد که پیامبر(صلی الله علیه وآله و سلم) می فرمایند:

ص: 278

فان الله تعالی بنی الاسلام علی النظافه؛

خداوند اسلام را بر نظافت و پاکیزگی بنا کرده

یعنی مسلمان باید تمیز باشد، نظیف باشد، مرتب باشد.

پیامبر(صلی الله علیه وآله و سلم) فرمودند:

ان الله طیب و یحب الطیب ، نظیف بحب النظافه؛

خداوند پاک است و پاکی را دوست دارد.

خداوند پاکیزه است و پاکیزگی را دوست دارد.

امام رضا(علیه السلام) می فرمایند:

من اخلاق الانبیاء التنظیف؛

پاکیزگی و اهمیت به آراستگی از اخلاق همۀ پیامبران الهی بوده است.

اصلاً بحث نظافت زن و مرد جز حق و حقوق هایی است که هر دو بر گردن هم دارند.

(حق و حقوق دو طرفه)

برای خانم ها می فرماید:

و علیها ان تطیب باطیب طیبها؛

بر زن لازم است خود را با بهترین عطر برای شوهر معطر کند.

ص: 279

و تلبس احسن ثیابها؛

بهترین لباس را برای شوهر بپوشد

و تزین باحسن زینتها؛

و به بهترین شکل برای شوهر زینت کند.

چقدر این دستورات زیبا و قشنگ است.

در محیط خانه چشم و دل شوهر سیر باشد که وقتی در جامعه چشمش به زن آرایش کرده افتاد فکر نکند این حوری آسمانی است افتاده پایین!

پیش خود بگوید: خانم خودم زیباتر است.

حدیث داریم زنی آمد خدمت پیامبر(صلی الله علیه وآله و سلم) گفت:

آقا شما می گویید زن باید برای شوهر زینت کند. شوهر من اصلاً کور و نابیناست نمی بیند که من بخواهم آرایش کنم.

حضرت فرمودند: عطر خوب استفاده بکن.

چشمش نمی بیند، شامه اش که کار می کند.

همۀ این دستورات و فرامین به خاطر این است که کانون خانواده ها گرم بماند اگر عمل به وظایف می کردیم شاهد این مشکلات و گاهی فروپاشی یک خانواده نبودیم.

گفتم: این حق و حقوق دو جانبه است

ص: 280

این برای خانم ها بود.

دستور پاکیزگی برای مردها هم هست.

پیامبر(صلی الله علیه وآله و سلم) فرمودند:

اغسلوا ثیابکم و خذوا من شعورکم؛

ای مردها! لباسها را تمیز کنید، موهای خود را کم کنید (شانه بزنید) به اصلاح سر و صورت اهمیت بدهید.

و استاکوا و تیزینوا و تنظفوا؛

مرتب مسواک بزنید، آراسته و پاکیزه باشید.

فان بنی اسرائیل کم یکونوا یفعلون ذلک خزنت نسائهم؛(1)

قوم بنی اسرائیل به این دستورات عمل نکردند.

پاکیزه نبودن، رعایت نظافت نکردن باعث شد زنانشان به آنها خیانت کردند.

پس یکی از بایدها به عنوان قانون در زندگی نظافت و پاکیزگی است.

علاقه مند بودن به تمیزی و آراستگی یک امر فطری است.

بی میلی به تمیز بودن و رسیدگی نکردن به سر و وضع ظاهر اصلاً نشانۀ اختلال شخصیت و مشکلات روانی است.

ص: 281


1- . نهج الفصاحه، ص 226.

کسی که برای خودش ارزش قائل نیست که لباس تمیز بپوشد مراقب نیست که بوی عرق ندهد ، مراقب نیست دهنش بو ندهد،

کسی که مراقب اصلاح سر و صورتش نیست، این فرد برای خودش ارزش قائل نیست.

چطور انتظار دارید چنین شخصی برای زندگی و زن و بچه اش ارزش قائل باشد و به آنها اهمیت دهد!!

در احوالات وجود نازنین پیامبر(صلی الله علیه وآله و سلم) می خوانیم حضرت وقتی از خانه بیرون می رفتند به آینه نگاه می کردند موهای خود را شانه می زدند.

پیامبر(صلی الله علیه وآله و سلم) بهترین عطر را استفاده می کردند.

امامان معصوم ما هم همین طور ،

امام صادق (علیه السلام) آنقدر عطر استفاده می کردند

که مکانی که در آن می نشستند یا نماز می خواندند بعد که می رفتند از بوی عطر مشخص بود اینجا حضرت نشسته بودند.

در سیره امام رضا (علیه السلام) هم هست ایشان از گلاب و مُشک استفاده می کردند.

امام رضا(علیه السلام) برای خودشان عطر خوب سفارش می دادند.

این احادیث نشان دهنده اهمیت ایشان به عطر دارد.

ص: 282

امام حسین(علیه السلام) وقتی روزه داشت عطر می زد و می فرمود: تحفه روزه دار، عطر است

حدیثی می دیدم «هنگامی که حضرت علی (علیه السلام)، مهریه حضرت فاطمه(علیها السلام) را که چهار صد و هشتاد درهم بود آورد، پیامبر(صلی الله علیه وآله و سلم) فرمودند: دوسوم آن به مصرف خرید بوی خوش و عطر برسد و یک سوم آن را جامه بخرند و …»

از سایر امامان معصوم(علیهم السلام) احادیث مختلفی در مورد عطر وجود دارد.

امام صادق(علیه السلام): به کار بردن عطر از آداب پیامبران است.

امام رضا (علیه السلام) در حدیثی دیگر می فرمایند:

بر هیچ کس روا نیست که از به کار بردن عطر (ماده خوشبو) در هر روز خودداری کند، پس اگر نتواند، یک روز در میان چنین کند، و اگر بازهم نتواند، معطر ساختن خود را در روز جمعه عطر زدن را ترک نکند.

از امام کاظم (علیه السلام) حدیثی نقل شده در توصیه به زنان برای استفاده از عطر برای همسر در خانه:

زنی نزد پیامبر(صلی الله علیه وآله و سلم) آمد و عرض کرد:

یا رسول اللّه، حق مرد بر زن چیست؟

حضرت فرمودند: اینکه خود را برای او بیاراید و با بهترین عطرها خوشبو کند.

ص: 283

واقعاً که دین اسلام کامل ترین دین هاست.

دینی که به تمامی جوانب انسانی اندیشیده

اسلام برای انسان ها کرامت و منزلت خاصی قائل است

نظافت و بهداشت و بوی خوش جزء ارکان این دین است.

از نگاه اسلام و معصومین هزینه کردن برای تمیزی جز امورات ضروری زندگی است.

در زندگی مشترک هم که گفته شد رعایت این موضوع بسیار مهم است تا جایی که اسلام اهمیت به نظافت و پاکیزگی جز حق و حقوق دو طرفه ای است که زوجین بیان کرده

فقط انتظار یک طرفه نداشته باشید.

زن هم انتظار دارد شوهرش به اصلاح و نظافت شخصی اش اهمیت بدهد.

هم مرد مقابل زن پاکیزه باشد

و هم زن مقابل مردش آرایش کرده و زینت کرده باشد.

البته این تذکر گفتنش ضروری است این آرایش فقط برای شوهر باشد.

پیامبر(صلی الله علیه وآله و سلم) فرمودند:و نهی ان تتزین لغیر زوجها؛

خدای مهربان نهی نموده زنی خود را برای غیر شوهر آرایش کند.

فان فعلت؛

ص: 284

اگر چنین کرد.

کان حقا علی الله عزوجل ان یحرقها بالنار؛(1)

حق دارد خدا او را گرفتار عذابش کند.

دل آن پسر مجرد بلرزد،

آن مرد متاهل دلسرد بشود نسبت به همسر خودش،

این ها حق الناس است

و حق الناس های کمی هم نیست، حق الناس های بزرگی است.

این افرادی که در کوچه و بازار مثل مجلس عقد و عروسی خودشان را درست می کنند واقعاً قیامت چی جواب خواهند داشت.

سوره نور آیه 31 می فرمایند:

(لا یبدین زینتهن الا ما ظهر منها )

این دستور قرآن است آی زن مسلمان زینت خود را بر بیگانه آشکار نساز.

پیامبر(صلی الله علیه وآله و سلم) فرمودند:

اِنَّ خیر نِسائکُم الْمُتَبَرِّجَةَ مِنْ زَوْجِهَا الْحَصَانَ عَنْ غَيْرِه؛(2)

ص: 285


1- . وسائل الشیعه، ج20 ، ص161 .
2- . روضه الواعظین، ج2 ، ص 374.

بهترین زنان زنی است که برای شوهرش آرایش و خودنمایی کند ولی خود را از نامحرم بپوشاند.

خداوند ان شاءالله به همۀ ما توفیق عمل کردن به این فرامین زیبا در زندگی هایمان عنایت بفرماید و بر حیاو عفت زنان جامعه، و بر غیرت مردان ما بیفزاید.

وصلی الله علی محمد و آله طاهرین

پرسش های جلسۀ نهم

1.طبق فرمایش پیامبر(صلی الله علیه وآله و سلم) سه خصلتی که خیر دینا و آحرت برای او فراهم می شود چیست؟

2. کدام آیه قرآن اشاره به این موضوع دارد:

شاید شما چیزی را دوست دارید و در دعاها از خداوند طلب می کنید، ولی برای شما مایه شر است.

3. طبق فرمایش امام صادق(علیه السلام) دو ویژگی که با آن می شود مؤمن حقیقی را شناخت، بیان کنید؟

4. نبی اکرم(صلی الله علیه وآله و سلم) در پاسخ زنی که گفت: شوهر من نابینا است، من چگونه زینت کنم؟ چه فرمودند؟

5. از نگاه روان شنناسی بی میلی به تمیز بودن و رسیدگی نکردن به سر و وضع ظاهر نشانۀ چیست؟

ص: 286

جلسه دهم

اشاره

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدالله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین و لعنت الله علی اعدائهم اجمعین

بحثی که امسال به حول و قوه الهی و عنایات ویژه مادرم حضرت زهرا(علیها السلام) در این مجلس نورانی مطرح شد

عنوانش اهمیت نظام خانواده و مهارت هایی که اسلام عزیز به ما یاد داده اند برای این که زندگی ما کانون عشق و محبت و صفا و صمیمیت باشد.

گفته شد خانواده یکی از اساسی ترین ارکان جامعه بشری است .

خانواده نخستین نهادی است که شخصیت انسان ها در آن شکل می گیرد. خانواده شکل کوچکی از اجتماع است.

ص: 287

هر انسانی قبل از این که وارد جامعه شود ابتدا درخانواده شخصیتش شکل می گیرد

آیات قران ، روایت و کلام معصومین بسیار به بحث خانواده اهمیت داده اند.

قرآن چهار نوع خانواده را به ما معرفی می کند.

چون شب آخر است یک مقدمه ای عرض کنم و بعد بحث مهارت ها را به یک جمع بندی برسانیم

قرآن مجید که کتاب تربیت و انسان سازی است

چهار نوع خانواده به ما معرفی می کند

دسته اول: خانواده ای که همه اعضای آن، مرد و زن و فرزندان همه خوب هستند

از نگاه قرآن این خانواده مطلوب و پسندیده است.

می فرماید:

( مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ يَلْتَقِيان ) ؛(1) ما دو دریا را به هم رساندیم.

در تفاسیر رجوع کنید احادیث فراوان داریم منظور از این دو دریا، یک طرف دریای علم و شجاعت همچون علی بن ابی طالب(علیه السلام)

ص: 288


1- . الرحمن / 19 .

و آن طرف دریای حیا و عفت همچون حضرت زهرا (علیها السلام)

که نتیجه آن چه می شود؟

( يَخْرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ وَ الْمَرْجان ) (1) شما تفاسیر شیعه و سنی را ذیل این آیه بروید ببینید تمام مفسران به استناد به روایات بیان می کنند

که منظور از لؤلؤ و مرجان امام حسن و امام حسینc هستند

اینها خانواده ای هستند که سوره هل اتی در شأنشان نازل شده است .

آیه تطهیر برای این خانواده است.

سوره احزاب آیه 33

(إِنَّما يُريدُ اللَّهُ لِيُذهِبَ عَنكُمُ الرِّجسَ أَهلَ البَيتِ وَيُطَهِّرَكُم تَطهيرًا)

خانواده خوب و پسندیده قرآن به عنوان الگو به ما معرفی می کند

تا زندگی ما مورد تأیید قرآن باشد .

باز سوره انبیا خانواده حضرت زکریا را این طور به ما معرفی می کند

سوره انبیا آیه90 (یُسَارِعُونَ فِی الْخَیْرَاتِ)

آنها خاندانی بودند که همیشه در کارهای خیر سبقت می گرفتند.

(وَیَدْعُونَنَا رَغَبًا وَرَهَبً-ا)

ص: 289


1- . الرحمن / 22.

از روی بیم و امید خدا را می خواندند

(وَکَانُوا لَنَا خَاشِعِی-نَ ) پیوسته برای خدا خاشع بودند.

همیشه به دنبال بندگی خدا و کسب رضای پروردگار بودند.

یعنی چه ؟

یعنی خانواده ای از منظر قرآن مطلوب و پسندیده است که اعضا این خانواده

اهل طاعت و بندگی باشند و همدیگر را به طاعت و بندگی خدا تشویق کنند

زن و شوهر خیلی می توانند هم دیگر را در این زمینه کمک کنند

یار و یاور یکدیگر باشند برای خوب بودن ، برای رشد و تعالی

برای بندگی خدا، برای کسب رضایت پروردگار.

دسته دوم: خانواده ای که همه اعضای آن، مرد و زن و فرزندان همه بد هستند

قرآن نمونه معرفی می کند

یعنی این سبک زندگی مورد تایید خداوند نیست و عاقبت بخیری در آن نخواهد بود

ص: 290

مانند خانواده ابولهب. قرآن می فرماید:

(تَبَّتْ يَدا أَبي لَهَبٍ وَ تَب)؛(1) بریده باد دودستش . چقدر این خانواده پیامبر(صلی الله علیه وآله و سلم) را اذیت کردند ابولهب و همسرش

(وَ امْرَأَتُهُ حَمَّالَةَ الْحَطَب) ؛(2)

شوهر ابو لهب همسرحمالة الحطب

این خانواده همه بد و فاسد بودند. بی دین بودند.

دو فرزند داشتند به نام عُطبه و عُطیبه اینها هر دو مشرک بودند .

این قدر بد بودند که خدا در کتاب آسمانی اش قرآن آنها را لعن و نفرین کرده است.

دسته سوم : خانواده ای که مرد خوب، ولی فرزند و زن خانواده بد هستند .

حضرت نوحg و خانواده اش. حضرت نوحg تنها پیغمبری است که خداوند متعال سوره صافات آیه 79خطاب به او می فرماید:

(سلَامٌ عَلَی نُوحٍ فِی الْعَالَمِینَ )

خدا در قرآن خطاب به او سلام داده است .

به او شیخ الانبیاء می گفتند .

ص: 291


1- . مسد /1 .
2- . مسد /4 .

اما در مورد اولادش می فرماید: ( إِنَّهُ لَیْسَ مِنْ أَهْلِکَ )(1)

این فرزند هرگز با تو اهلیت ندارد .

در مورد همسرش می فرماید:

(ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِّلَّذِینَ کَفَرُوا اِمْرَأَةَ نُوحٍ )(2)

همسرش ضرب المثل برای کافران می شود. عجیب است !

یک طرف نوحg است که الگوی نیکوکاران و صالحان

آن طرف همسر و اولادش قرار دارند که همسر می شود الگو برای نا اهلان!

دسته چهارم: خانواده ای که مرد بد و همسر خوب

آسیه همسر فرعون در قرآن کریم از دعای حضرت آسیه یاد شده است.

فرعون شوهرش کافر و بی دین، همسرآسیه به عنوان الگو معرفی می شود

برای زنان مؤمنه بود

ص: 292


1- . هود / 46.
2- . تحریم /10.

(وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِّلَّذِینَ آمَنُوا اِمْرَأَةَ فِرْعَوْنَ إِذْ قَالَتْ رَبِّ ابْنِ لِی عِندَکَ بَیْتًا فِی الْجَنَّةِ وَنَجِّنِی مِن فِرْعَوْنَ وَعَمَلِهِ وَنَجِّنِی مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ )(1)

و خداوند براى مؤمنان، به همسر فرعون مَثَل زده است، در آن هنگام که گفت:«پروردگارا! خانه اى براى من نزد خودت در بهشت بساز، و مرا از فرعون و کار او نجات ده و مرا از گروه ستمگران رهائى بخش

معروف این است: نام همسر فرعون «آسیه» و نام پدرش «مزاحم» بوده است،

گفته اند: هنگامى که معجزه موسى(علیه السلام) را در مقابل ساحران مشاهده کرد، اعماق قلبش به نور ایمان روشن شد، و از همان لحظه، به موسى(علیه السلام) ایمان آورد، او پیوسته ایمان خود را مخفی نگه مى داشت، ولى ایمان و عشق به خدا چیزى نیست که بتوان آن را همیشه کتمان کرد!

هنگامى که فرعون از ایمان او با خبر شد، بارها او را نهى کرد، و اصرار داشت دست از آئین موسى(علیه السلام) بردارد، و خداى او را رها کند، ولى این زن با استقامت، هرگز تسلیم خواسته فرعون نشد

ص: 293


1- . تحریم / 11.

سرانجام، فرعون دستور داد، دست و پاهایش را با میخ ها بسته، در زیر آفتاب سوزان قرار دهند، و سنگ عظیمى بر سینه او گذاشتند، هنگامى که آخرین لحظه هاى عمر خود را مى گذارند، دعایش این بود:

(إِذْ قَالَتْ رَبِّ ابْنِ لِی عِندَکَ بَیْتًا فِی الْجَنَّةِ وَنَجِّنِی مِن فِرْعَوْنَ وَعَمَلِهِ وَنَجِّنِی مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ) ؛(1)

پروردگارا! براى من خانه اى در بهشت، در جوار خودت بنا کن و مرا از فرعون و اعمالش رهائى بخش و مرا از این قوم ظالم نجات ده.

خداوند دعای این زن را مستجاب کرده

پیغمبر (صلی الله علیه وآله و سلم) نام او را جزء چهار زن بهشتی بیان می کنند.

رسول خدا(صلی الله علیه وآله و سلم) : أَفْضَلُ نِساءِ أَهْلِ الْجَنَّةِ خَدِیْجَةُ بِنْتِ خُوَیْلِد، وَ فاطِمَةُ بِنْتِ مُحَمَّد(صلی الله علیه وآله و سلم) ، وَ مَرْیَمُ بِنْتِ عِمْران، وَ آسِیَهُ بِنْتِ مُزاحِم، إِمْرَأَةُ فِرْعَوْنَ!:

برترین زنان اهل بهشت (چهار نفرند) خدیجه دختر خویلد، فاطمه دختر محمّد(صلی الله علیه وآله و سلم)، مریم دختر عمران و آسیه دختر مزاحم همسر فرعون).

جالب این که: همسر فرعون، با این سخن، کاخ عظیم فرعون را تحقیر مى کند، و آن را در برابر خانه اى در جوار رحمت خدا به هیچ مى شمرد، و به این وسیله، به آنها که او را نصیحت مى کردند که: این

ص: 294


1- . تحریم / 11.

همه امکانات چشم گیرى که از طریق «ملکه مصر بودن» در اختیار تو است، با ایمان به مرد شبانى همچون موسى(علیه السلام) از دست نده!

این زن مؤمنه با خدا این چنین پاسخ می دهد:

و با جمله «وَ نَجِّنِی مِنْ فِرْعَوْنَ وَ عَمَلِهِ» بیزارى خود را، هم از خود فرعون و هم از ظلم ها و رفتار زشتش و جنایاتش، اعلام مى دارد

جمله «وَ نَجِّنِی مِنَ الْقَوْمِ الظّالِمِینَ» هم نشان می دهد آسیه در آن محیط به قول ما همرنگ جماعت نشده! نا هم رنگى خود را با محیط آلوده

و بیگانگى خویش را از جنایات آنها برملا مى کند،

چقدر حساب شده است این سه جمله این زن با معرفت و ایثارگر، در واپسین لحظه هاى عمرش!

جمله هائى که مى تواند براى همه زنان و مردان مؤمن جهان الهام بخش باشد،

جمله هائى که بهانه هاى واهى را از دست تمام کسانى که فشار محیط، یا همسر را، مجوزى براى ترک اطاعت خدا و تقوا مى شمرند، مى گیرد!!.

در این داستان نکته است. و آن نکته این است. زن در انتخاب راه و اعتقاد مستقل است.

ص: 295

لازم نیست در عقیده مطیع مرد گمراهش باشد.

نمونه را قرآن بیان کرده است.

بعضی از زن ها هستند تا قبل از ازدواج و تا خانه پدر هست، اهل نماز اول وقت، محجبه هست.

وقتی خانه شوهر رفت، بی دین می شود! چادر فاطمه(علیها السلام) را کنار می گذارد.

نماز خواندن ترک می شود.

به اصطلاح روان شناسی پس از ازدواج دچار دگرگونی منفی می شوند.

قرآن می خواهد به ما بفهماند مسلمان در حفظ اعتقادش با احدی رو درواسی ندارد.

حتی همسر و شوهرش .

یکی از ویژگی هایی که آسیه(علیها السلام) همسر فرعون داشت که قرآن او را به عنوان الگو به جهانیان معرفی می کند همین بود که رضای خدا را بر رضای شوهر ترجیح داد.

زن مسلمان ، زنی که مورد تأیید قرآن و پیغمبر است باید این ویژگی را داشته باشد .

ص: 296

حضرت علی (علیه السلام) می فرمایند: لا طاعة لمخلوق فی معصیة الخالق؛(1)

هرگز اطاعت از مخلوق در معصیت خالق جایز نیست.

پس نمونه چهارم مرد بد بود ولی زن خوب بود در کاخ فرعون دین و اعتقاداتش را حفظ کرد.

این عمل به قدری ارزشمند است که خداوند این زن را به عنوان الگو برای عالمیان معرفی می کند

این چهار نمونه را مثال زده، ما کمی تأمل کنیم

برای این که در کانون خانواده سعادت دنیا وآخرت خودمان و فرزندانمان را فراهم کنیم

لازمه این کار این است که: مهارت های زندگی را بدانیم .

گفته شد بر زندگی باید قانون حاکم باشد

نام این قانون ها را بایدها و نبایدها گذاشتیم .

نبایدها

1- لجبازی ؛

2- بهانه گیری

ص: 297


1- . نهج البلاغه ، حکمت 165.

بایدها:

اول: وفاداری

دوم: تغافل

سوم: تکریم شخصیت

چهارم: عذر پذیری و گذشت

پنجم: صبر در برابر ناملایمات زندگی:

یکی از نشانه های مؤمن و اهل ایمان همین است که می فرماید:

( والصبر بالبأساء و الضراء )

بأساء و الضراء یعنی فراز و نشیب، گرمی و سردی، پستی و بلندی، یعنی در برابر ناملایمات، بالا و پایینی های زندگی صابر باشیم

دل بی غم در این عالم نباشد *** اگر باشد بنی آدم نباشد

یک مادر بزرگی داشتم خدا ایشان را رحمت کند. به من می گفت:

« مادر، اگر یک روز از خواب بیدار شدی و دیدی که بسیار خوش هستی و دیگر هیچ مشکلی نداری بدون که مُرده ای و زنده نیستی !

حضرت علی(علیه السلام) می فرماید: دارٌ بالبلاءِ مَحفوفَةٌ؛(1)

ص: 298


1- . نهج البلاغه ، خطبۀ 262.

حالت دنیا این است که با غم و مشکلات عجین شده است .

باید صابر باشم. طلبکار خدا نباشم.

زندگی را به کام خود و اطرافیانم تلخ نکنم.

این چهار روز عمر خوب یا تلخ طی می شود برای آخرت چه کرده ای؟

این قدر غصه دنیا و حسرت آنچه از دست داده ام نخورم

صبوری در برابر مشکلات دنیا اجر و ثواب آخرت در پی خواهد داشت.

این چشم و هم چشمی ها مقایسه کردن زندگی با دیگران بیچاره مان کرده، خودت باش .

مثل خودت زندگی کن، نه مانند دیگران .

این قدر زندگی خود را با دیگران مقایسه نکن.

امام صادق(علیه السلام) به ما دستور داده است که از نظر معنوی با بالاتر از خودت

مقایسه کن و از نظر مادی با پایین تر از خودت مقایسه کن.

ما دقیقاً برعکس آن عمل می کنیم. از نظر معنوی با آن کسی مقایسه کن که اهل نماز شب است.

نگو الحمدالله ما اهل نماز جماعت هستیم مانند فلانی نیستیم که نماز نمی خواند، چرا اینجور مقایسه می کنید؟!

ص: 299

با آن کسی مقایسه کن که نماز جماعت می خواند هیچ، نماز شبش هم ترک نمی شود.

از نظر مادی دستور معصوم(علیه السلام) است. از نظرمادی خودت را با زیردستت مقایسه کن.

آن خانمی که در خانه هشتاد متری دارد زندگی می کند اگر خودش را با آن زنی مقایسه کند که در خانه هزار متری زندگی می کند قطعاً از زندگی اش هیچ لذتی نمی برد.

اما اگر آمد با زیردستش مقایسه کرد، آن خانمی که حتی زودتر از او ازدواج کرده است و سه تا بچه دارد، با سه بچه هنوز شوهرش بعد از یک عمر کارگری همین خانه هشتاد متری هم نتوانسته است برایش تهیه کند.

آن وقت ناشکری می کند؟ ابدا !

می گوید: الحمدالله خانه ام کوچک است، اما خدای خودم را شاکر هستم که این هشتاد متر خانه مال خودم است. هر سال لازم نیست مثل فلان زن اسباب و اثاثیه روی دوشم باشد و از این خانه به آن خانه اسباب کشی کنم.

ص: 300

صبر در مقابل ناملایمات زندگی، اگر ادعای دینداری دارم که یکی از نشانه های ایمان همین است.

مشکل اینجاست که ما فقط در حد ادعا هستیم.

دینداری ما حرف دارد. قرآن مجید هم این حرف مرا تأیید می کند. سوره حج آیه 11 می فرماید:

ومن الناس؛ یک عده از مردم هستند

من یَعبُدُ الله؛ خدا را عبادت می کنند،

اهل دین و دیانت و مسجد و پای منبر نشستن هستند.

اما این دین داری آنها در حد حرف هست!

خود خدا هم در قرآن می گوید، یک عده از دین دارها کارشان حرف دارد!! خدایا چرا کار اینها حرف دارد؟

فإن اصابَة خیر اِطمئنَّ؛ به وقتی به آنها زیاد نعمت می دهی خوشحال می شوند و می گویند چه خدای مهربانی.

وإن اصابة فِتنهٌ؛(1) ولی وقتی به آنها چیزی نمی دهم و به آنها سخت می گیرم یک ذره عرصه را بر آنها تنگ می کنم ، مریضی سختی می گیرد.

بچه معلولی به او می دهم، شوهر بدزبان به او می دهم،

ص: 301


1- . حج / 11.

زن غر غرو به او می دهم، از نظر مالی او را در مضیقه قرار می دهم. وقتی در زندگی او را در فشار گذاشتم ، برای امتحان کردن او

اِنقلَبَ علی وجهه؛ روی خود را از منِ خدا بر می گرداند!

پس به رکوع و سجود او نگاه نکن . آقا ، خانم ، اگردر اوج مشکلات یا الله گفتنت قطع نشد ، تو دیندار واقعی هستی!

اگر غیر از این بود دین داری تو حرف دارد .

من که بهر بندگی برخ-ود ساخت--م *** هرچه را او خواست من هم خواستم

راضی هستم به رضای خدا. طلبکار خدا نیستم.

چهار روز دنیا بر وفق مرادش نباشد با خدا قهر می کند دیگر نماز نمی خواند. این همه نماز خواندم چه شد؟

ای بیچاره ! مگر خداوند به نماز خواندن من و شما احتیاج دارد می گوید الله الصمد من هستم

من از همه چیز بی نیاز هستم. تو نیازمند هستی.

صبر در برابر مشکلات. با خدا معامله کنم.

پروردگار عالم در سوره زمر آیه 10 می فرماید:

ص: 302

(انَّما یُوَفَّی الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَیْرِ حِسابٍ)؛(1)

قرآن می فرماید: اگر صبر کردی در برابر ناملایمات زندگی فردای قیامت بدون حساب به تو پاداش می دهند.

حضرت موسی(علیه السلام) گفت: خدایا! دلم می خواهد یکی از بندگان خوب تو را ببینم، خطاب شد، برو فلان محله یک خرابه ای است که پیرزنی در این خرابه زندگی می کند این از بندگان خوب من است.

طبق آدرس رفت، دید پیرزنی است که دو چشمش نابینا است،

دست ندارد، دوپاهایش فلج است.گوشه خرابه افتاده است.

اما اینقدر زیبا شکر خدا می کند و دائم می گوید:

الحمدالله المجمل الحمدالله المنعم ، الحمدالله المکرم

رفت جلو سلام کرد، پاسخ داد: علیک السلام یا نبی الله

تعجب حضرت موسی بیشتر شد!

تو که چشم نداری چه طور مرا شناختی؟

یا نبی الله! همان خدایی که آدرس مرا به تو داد به من هم گفت آماده باش، پیغمبر اولوا العزم را به دیدنت فرستادم .

ص: 303


1- . زمر / 10.

حضرت موسی(علیه السلام) از او سؤال کرد آخر خدا چه نعمتی را به تو داده است که می گویی

الحمدالله المنعم، زندگی که دو پای فلج داری، دست نداری و چشمانت کور است، گوشه خرابه افتاده ای، کدام یک از این ها زیباست که می گویی؟ الحمدالله المجمل

چه کرمی به تو شده است که می گویی الحمدالله المکرم، ببیند قدرت ایمان، باعث می شود نگاه انسان از سطحی نگری به نگاه عمیق تغییر کند

گفت خدای خودم را شاکرم از میان این همه چشم دو چشم مرا نابینا کرد.

از بین این همه پا دو پای مرا فلج کرد.

خوب بود پا داشتم در مجلس گناه می رفتم؟

یقین و ایمان دارم در برابر آنچه از من گرفته است،

فردای قیامت برایم جبران می کند.

ایمان یعنی همین،

در مقابل مشکلات صبوری کردن ، ناشکری نکردن.

ص: 304

یقین داشته باشم اگر صابر باشم، این صبوری در نامه عملم نوشته خواهد شد

قطعا در پیشگاه پروردگار ثبت می شود قیامت پروردگار برایت جبران می کند.

ششم: نظافت زن و مرد

زن باید پیش شوهر مرتب باشد. زینت کرده باشد که وقتی شوهر چشمش به صورت زنش می افتد یاد طلب کاری هایش نیفتد این را جزء حق و حقوق بیان کرده اند .

پیغمبر(صلی الله علیه وآله و سلم) می فرماید: حقوق شوهر بر گردن شما این است که

وَ عَلَیها أن تَطیَّب بِأطیَبِ طِیبها؛ بهترین عطر را استفاده کن.

البته برای همسر و محرم و نه نامحرم .

بعضی ها وقتی می خواهند از خانه بیرون بروند تازه یادشان می افتد که باید آرایش کنند.

در خانه برای شوهرت آرایش کن. در خانه بهترین لباس را بپوش نه آن لباسی که صبح تا ظهر در خانه کار کردی و بوی عرق می دهد لباس آبگوشتی و موهای ژولیده است. شوهر هم خسته از سر کار بر می گردد و بیایی مقابل او بگویی :

ص: 305

سلام علیکم! خودت را جای شوهرت بگذار.

قبل از آمدن شوهر لباس تمیز بپوش، به خودت برس، برو به استقبال شوهر که چشم و دلش در محیط خانه پر باشد.

بنازم به این دین. شما کدام دین و آیین را سراغ داری که این قدر ریزه کاری ها را بیان کرده باشد .

هفتم: مشورت کردن اعضای خانواده

اشاره

هفتمین مورد از مهارت های زندگی مشورت کردن اعضای خانواده با یکدیگر است

مشورت یکی از شیوه ها و دستورات قرآنی هم هست

حتی در قرآن مجید یک سوره به این نام اختصاص داده شده است.

پروردگار عالم در سوره آل عمران می فرماید:( وَ شاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ )(1)

در کارها با هم مشورت کنید.

با خانمت مشورت کن.

نظر زن و بچه هم در تصمیم گیری های مهم زندگی جویا شوید.

ص: 306


1- . آل عمران / 159.

قرآن توصیه به مشورت کرده.

مثال قرآنی بزنم ثابت شود مصداق قرآنی دارد

با خانمت مشورت کن

سوره قصص آیه 9

قصه حضرت موسی(علیه السلام) را حضرت حق بیان می کند.

فرعون می خواست موسی(علیه السلام) به دنیا نیاید

پسر بچه ها را سر می برید، شکم زنهای حامله را پاره می کرد

با همسرش آسیه کنار رودخانه قدم می زدند دیدند یک صندوق روی آب است.

به کسانی که اطرافش بودند گفت: صندوق را بگیرید. صندوق را آوردند.

در را باز کردند دیدند یک نوزاد پسر است.

عصبانی شد دستور داد او را بکشید.

با زنش مشورت کرد (وَقَالَتِ امْرَأَتُ فِرْعَوْنَ قُرَّتُ عَیْنٍ لِّی وَلَکَ)(1)

آسیه اجازه نداد .

در مقام مشورت گفت: او را نکش .

او می تواند روشنی چشم من و تو باشد.

ص: 307


1- . قصص / 9.

(لَا تَقْتُلُوهُ عَسَی أَن یَنفَعَنَا أَوْ نَتَّخِذَهُ وَلَدًا) این بچه را نکش.

شاید برای آینده ما مفید باشد.

شاید او را به عنوان پسر خود انتخاب کردیم و شوهرش فرعون را از کشتن موسی(علیه السلام) منصرف کرد.

این آیه تایید قرآنی برای مشورت با همسر خوب.

برای مشورت با فرزند دلیل قرآنی چیست؟

در داستان حضرت ابراهیم(علیه السلام) و اسماعیل(علیه السلام) در

سوره صافات آیه 102 می خوانیم

( قال یا بنی إِنِّی أَری فِی الْمَنامِ أَنِّی أَذْبَحُکَ فَانْظُرْ ما ذا تَری)؛

ابراهیم گفت: ای فرزند عزیزم، من در عالم خواب چنین می بینم که تو را در راه خدا قربانی می کنم، نظر تو چیست؟

ابراهیم پیغمبر است.

خواب پیغمبر وحی است.

خواب دیده است که فرزندش اسماعیل را سر ببرد.

قطعاً و مسلماً باید این دستور اجرا بشود

اما با این وجود با فرزندش اسماعیل مشورت می کند.

ص: 308

من چنین خوابی دیده ام نظر تو چیست ؟

حالا تربیت شده دامان هاجر و ابراهیم را ببینید چه زیبا جواب داد:

(قالَ یا أَبَتِ افْعَلْ ما تُؤْمَرُ)

دستور پروردگار را عملی کن.

(سَتَجِدُنی إِنْ شاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّابِرین)؛(1)

ان شاءالله من را از صابرین خواهی یافت

عزیزان من! این دو نمونه بود برای مشورت از آیات قرآن.

یک حدیث هم عرض کنم.

پیامبر(صلی الله علیه وآله و سلم) با آن مقام با دخترش حضرت زهرا(علیها السلام) مشورت می کردند

در روایت داریم که اگر امیرالمؤمنین(علیه السلام) به خواستگاری زهرا(علیها السلام) نمی آمد، زیر این آسمان هم کفی برای زهرا(علیها السلام) نبود. اما با این وجود وقتی حضرت علی(علیه السلام) برای خواستگاری نزد پیامبر(صلی الله علیه وآله و سلم) آمدند

پیغمبر(صلی الله علیه وآله و سلم) از دخترش سؤال می پرسد و نظرش را می پرسد و مشورت می کند. اینها برای ما درس نیست؟

فرمودند: دخترم پسر عمویت علی(علیه السلام) برای خواستگاری آمده است نظر تو چیست؟

ص: 309


1- . صافات / 102.

این یعنی مشورت

این یعنی نظر فرزند را جویا شدن

بعضی بیان کرده اند که فاطمه زهرا(علیها السلام) سکوت کردند. سکوت هم نشانه رضایت است.

بعضی بیان کرده اند حضرت زهرا (علیها السلام) سرش را پایین انداختند و گفتند راضی هستم به آنچه خدا و پیغمبر خدا راضی است.

خلاصه اگر می خواهیم فضایی حاکم بر صمیمیت بر خانه هایمان حاکم باشد، به اعضا خانواده اهمیت بدید خود رأی نباش.

تصمیم مهمی می خواهی بگیری نظر فرزند، نظر هسرت، برایت مهم باشد. در مراجعاتم گاهی بعضی از خانم ها شکایت می کنند و می گویند:هر کاری خودش بخواهد انجام می دهد، اصلاً نظر زن و بچه برایش اهمیتی ندارد!

مثلاً می خواهی خانه ای عوض کنی ، ماشین می خواهی بخرید.

نظر زن و بچه ات را سؤال کن،

این مشورت با آنها باعث دلگرمی برای همسرت است.

دلگرمی برای فرزندت است.

ص: 310

نمی گوید: پدر من! من که اولاد او هستم نظرم برایش اهمیتی ندارد و هر کاری خودش بخواهد انجام می دهد.

اگر مشورت کردی و نظر آنها هم جویا شدی

خانمت دلگرم می شود، می گوید: نظر من که همسرش هستم و یک عمر با او زندگی کرده ام در خوشی و ناخوشی با او بودم برایش مهم است.

اینها ریزه کاری های زندگی است نسبت به آنها بی توجهی می کنند که زندگی برایشان سرد می شود وگاهی می بینی در یک زندگی واقعا ذره ای عشق و محبت باقی نمانده است.

پیامبر(صلی الله علیه وآله و سلم) می فرمایند: ما يستغني رجل عن مشورة؛(1)

هیچ کس از مشورت بی نیاز نیست.

در کلامی دیگر حضرت علی(علیه السلام) می فرمایند:

ثلاث من کن فیه لم یندم؛ سه چیز است هر کس رعایت کند پشیمان نمی شود:

ترک العجله؛ ترک عجله، در انجام کارها عجول نباشد.

ص: 311


1- . نهج الفصاحه، ح 1637.

التوکل؛ توکلت همیشه به خدا باشد.

و المشورة؛(1) تصمیمی می خواهید بگیرید در زندگی مستبد و خود رأی نباشید.

نظر اعضا خانواده هم سؤال بپرسید.

از مشورت کردن کسی پشیمان نمی شود.

آثار و فوائد مشورت گرفتن

1- کمک گرفتن از افکار دیگران

حضرت علی(علیه السلام) :

هر کس با دیگران مشورت کند از اندیشه های آنها بهره می گیرد.

2- شناسایی خطاها و اشتباهات

حضرت علی (علیه السلام): کسی که از نظرات و آراء گوناگون استقبال نمایند موارد خطا و اشتباه را می شناسد.

ص: 312


1- . الفصول المهمه، ص 257.
3- دستیابی به راهکار مناسب

حضرت علی(علیه السلام):مشورت با صاحبان اندیشه انسان را به راه صحیح راهنمایی می کند.(1)

4- جلوگیری از پشیمانی

رسول خدا(صلی الله علیه وآله و سلم) :با افراد عاقل و صاحب خرد مشورت کن تا از پشیمانی ایمن گردی.

5: دوری از تکبر و استبداد نظر

حضرت علی(علیه السلام): کسی که به رأی خود استبداد بورزد، هلاک می شود.(2)

اینها گوشه ایی از آثار و براکات مشورت است، بی جهت نیست یکی از مهارت ها و بایدهای زندگی را مشورت بیان کرده اند

اما هشتمین باید از مهارتها

ص: 313


1- . بحارالانوار، ج 75، ص 105.
2- . نهج البلاغه، حکمت 113.

هشتم : زن و شوهر حافظ اسرار همدیگر باشند .

یکی از ویژگی های زن خوب همین است که حافظ اسرار شوهرش باشد.

قرآن مجید سوره نساء آیه34 می فرماید:

( فالصالحات قانتات حافظات للغیب بها حفظ الله)؛(1)

زنان خوب صالحه از نگاه قرآن حافظات للغیب هستند.

قانتات: فرمان بردن اطاعت کنندگان.

قنوت: یعنی تکرار و استمرار یک عبادت، دوام اطاعت

معنای قنوت در نماز، یعنی ذکر در قنوت را با دعا ادامه دهید.

در این آیه شریفه هم می فرماید: صالحات قانتات حافظات

زن خوب و صالح آن زنی است که حافظ غیب باشد.

به کتب تفسیری رجوع بفرمایید شعب مختلفی از این واژه برداشت شده یکی از تفاسیر همین است که عرض کردم حافظ غیب یعنی حافظ اسرار شوهر باشد.

اسرار زندگی را فاش نکند.

نشیند پشت سر شوهرش بد بگوید.

ص: 314


1- . نساء / 24.

حرف زندگیشان را پیش فامیل پخش نکند.

یعنی خواهر من حق نداری حرف محرمانه شوهرت را از خانه بیرون ببرید.

حتی خیلی از حرف ها را خانم ، حق نداری به مادرت، خواهرت یا برادرت بگویی.

حافظ اسرار شوهر باش.

البته باز اینجا هم دو جانبه است، مرد هم همینطور ، باید حافظ اسرار زنش باشد.

وجود نازنین پیغمبر(صلی الله علیه وآله و سلم) می فرماید:

جَمعُ خَیر الدنیا و الاخره فی کتمان السِّر؛(1)

خیر دنیا و آخرت را اگر می خواهی جمع کنی،

یک جمله است: محرم اسرار همدیگر باشیم.

در جای دیگر حضرت می فرمایند:

طوبی لمن أمسَکَ الفَضلَ مِن لسانه و أنفَقَ الفَضلَ مِن ماله؛

خوش به حال آن کسی که زیادی های پولش را خرج بکند و زیادی های حرفش را نگه دارد .

ص: 315


1- . بحارالانوار، ج17، ص 178.

چه کلمات زیبایی و چه دستورات قشنگی.

اصلا چرا ما اینقدر حرف می زنیم؟!

چرا همه را راز دار زندگی می دانیم و اسرار زندگی برایش می گوییم!

چرا سفره دلت را پیش هر کس و ناکس باز می کنی؟

یاد بگیر. درد و دل هم می خواهی بکنی یک شب برای خدای خودت درد دل کن. باور داشته باش ( إِنَّ اللَّهَ عَلى كُلِّ شَيْ ءٍ قَدير )(1)

که خدا از عهده هرکاری بر می آید.

( وَ مَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ)(2)

باور داشته باش خدا را داشته باشی دیگر کسی را نمی خواهی.

این که شما برای خلق خدا درد و دل می کنی اگر رفیقت باشد نمی تواند کاری برایت انجام بدهد.

اگر دشمنت باشد آن هم لباس دوست، اینکه شما مشکلات زندگیت را بیان می کنی، خودت را با دشمن شاد می کنی.

چرا همه محله باید بدانند در این خانه اختلاف است

این مرد با خانمش مشکل دارد!

نه خوشی هار ا بگو ، نه تلخی ها را

ص: 316


1- . آل عمران / 165.
2- . طلاق /3.

قرآن می گوید: (قل اعوذ برب الناس) از بعضی از این مردم بترس .

بعضی از مردم ، نفس آنها مسموم است

یک خواستگار خوب برای دخترت آمده، خودت گفتی که پسر خوبی است و پسندیدی وآمدند دیدند، پسندیدند بعد یک مرتبه نمی دانم چه اتفاقی افتاد که به هم خورد. خانم مقصر خودت هستی، چقدر این شوهرت گفت که حرف زندگیمان را به کسی نزن، نگذار حرفی از خانۀ ما خارج شود

یک جایی نشستی گفتی که برای دخترم خواستگارآمده پسره هم پسر خوبی است و مذهبی و وضع مالی آنها هم بد نیست، همدیگر را دوست داشته اند

این هم با چند تا دختر در خانه یک آهی کشیده و گفت: مبارک باشد.

این آه مانند تبر بود، قطع کرد!

برادر من! خواهر من!، حرف را در سینه نگه دار.

بعضی مانند مرغ می مانند. قدیم که در خانه ها مرغ نگه داری می کردند

از یک هفته قبل این مرغ اینقدر قد قد می کرد و همه محل می فهمیدند که مرغ حاج هاشم این هفته قرار است تخم بگذارد!

ص: 317

بعضی از زن و مردها این طور هستند و نمی توانند حرف خود را نگه دارند باید تمرین کنیم.

حافظ اسرار هم باشیم به خصوص در دعواها و نزاع ها در مشکلات

اگر سری از هم می دانیم این سر را فاش نکنیم. رازهای هم را بر ملا نکینم.

فرمایش پیامبر(صلی الله علیه وآله و سلم) خیلی جامع و کامل است:

یک بار دیگر مرور می کنیم

زیادی های پول خود را خرج کن و زیادی حرفت را نگه دار

امیرالمؤمنین(علیه السلام) می فرماید:

المؤمن ملجم ؛ مؤمن لجام دارد راحت حرف نمی زند.

به راحتی اسرارش را فاش نمی کند.

راحت هر حرفی را بیان نمی کند

اول تفکر و بعد تکلم می کند.

متأسفانه خیلی از ما برعکس آن عمل می کنیم.

یعنی اول تکلم می کنیم ، بعد تفکر می کنیم.

حرفی که زدیم، بعد که متوجه اشتباهمون شدیم

می گوییم ای داد بیداد!

ص: 318

این چه حرفی بود من زدم، آبروی خودم، آبروی همسرم را بردم

دلی را سوزاندم، دلی شکستم و ...

بعد هم می گوید چرا در فامیل شوهر مرا کسی تحویل نمی گیرند؟!

می گویم چرا به شوهرم احترام نمی گذارند!

خوب خانم مقصر خودت هستی.

ابهت این مرد را شکستی.

پیش همه فامیل نشستی از او بدی گفتی. شکوه و شکایت کردی

اسرار او را فاش کردی. بعد می گویی چرا به او احترام نمی گذارید!!

چرا نمی خواهیم اشتباهات زندگی مان را قبول کنیم؟!

زن و شوهرها شما را به این امام حسین(علیه السلام) که در مجلسش شرکت کرده اید

در هر سن و سالی که هستید، حافظ اسرار هم دیگر باشید،

به هم آبرو دهید، ابروی یکدیگر را نبرید

آبروی همسرت را بردی ابروی خودت و بچه هایت را برده ای.

چه مرد چه زن، فرقی نمی کند

ص: 319

نهم : هدیه دادن

یکی از بهترین راهها که تمام روانشناسان بسیار روی آن تأکید کرده اند که اگر این کار را انجام دادی ، عشق و محبت می آورد

ایجاد صفا و صمیمیت می کند، بحث هدیه دادن است.

این که حرف روانشانسان نیست، این کلمات معصومین ما است.

دستورات دین ما است. ما قدر آن را نمی دانیم.

وجود نازنین پیامبر (صلی الله علیه وآله و سلم) می فرمایند:

مردی که داخل بازار شود و تحفه ای را خریده و به خانواده اش برساند ثوابش معادلِ با کسی است که نیازی از گروه مستمندان را برطرف کرده است.

از نظر روانشناسی هم انسانی که هدیه دریافت می کند بی اختیار مهر و محبت هدیه دهنده در دلش ایجاد می شود،

یعنی هدیه دادن بی اختیار مهر و محبت ایجاد می کند.

برای همین است صاحب نظران بحث خانواده می گویند هدیه دادن در روابط خانوادگی بسیار مهم ا ست و اهمیت ویژه داد.

پیامبر(صلی الله علیه وآله و سلم) می فرمایند:

ص: 320

تهادوا تحابوا تهادوا؛(1)

به یکدیگر هدیه دهید با اینکار به هم محبت کنید.

فانها تذهب بالضغائن؛

این هدیه دادن کینه ها و کورت ها را برطرف می کند.

هدیه دادن عداوت و دشمنی را به دوستی و مهربانی تبدیل می کند.

جالب است بدانید از نظر علمی هم ثابت شده هدیه دادن باعث افزایش سطح هورمون سرتونین

در بدن افراد می شود و این هورمون باعث ایجاد شادی، جلوگیری از افسردگی است.

روانشناسان می گویند: تأثیرات هدیه دادن فقط محدود به فرد دریافت کننده نیست، بلکه فردی که هدیه را تهیه می کند نیز از تأثیرات شادی بخش هدیه دادن بهره مند خواهد شد.

به خانمت هدیه دادی آثارش را خودت هم خواهی دید!

پس هدیه دادن به خصوص در محیط خانواده به خصوص بین زن و شوهر بسیار کارساز و مهم است

ص: 321


1- . کافی، ج5 ، ص 144.

مواقع نارحتی ها مثلاً سر یک موضوعی سر سفره ناهار ظهر اوقات تلخی راه انداختی داد و بیداد کردی صدات را بالا بردی، می دانی هم خودت مقصر بودی بی جهت این زن را رنجاندی شب که برگشتی یک هدیه بخر،

هدیه هم لازم نیست حتماً گران قیمت باشد، یک شاخه گل بگیر هدیه بده به همسرت

ناراحتی را از دلش در بیار

نگذار این ناراحتی در قلبش باقی بماند.

یک مدتی با این روش عمل کنید. این دستورات را در زندگی ها اجرا کنید. آثار مثبتش را کم کم احساس خواهید کرد.

و اما دهمین مهارتها از بایدهای زندگی

دهم : قبول خطا و اشتباهات در زندگی مشترک

قبول اشتباه، پذیرفتن خطا ،

نباید با شوهرم با این لحن حرف می زدم ،

نباید آن کار را انجام می دادم و ...

این خودش یکی از مهارت های مهم در زندگی مشترک هست.

ص: 322

بعضی از زن و شوهرها خود خواه هستند .

اشتباه کرده است به هیج عنوان نمی خواهد اشتباهش را قبول کند!

من خودم در مراجعاتم بارها شاهد بوده ام که زن و شوهری با هم دعوا داشته اند، هر دو هم به نوعی مقصر، ولی هیچ کدام نمی خواستند اشتباه خود را قبول کنند! برای همین دعوا ادامه دار می شود.

یک سؤال دارم از شما وقتی یک اختلافی بین زن و شوهری اتفاق می افتد

در این آتشی که به پا شده است خدا وکیلی انصاف داشته باشد، خانم بینی و بین الله، صد در صد شوهرت مقصر است؟!

یک درصد هم خودت را مقصر نمی دانی؟

آقا شما هم همینطور. صد در صد خانمت مقصر است؟!

خودت را هیچی مقصر نمی دانی؟!

بگو من اشتباه کردم ، قبول کن در صد اشتباهت را،

یک ببخشید بگو و دعوا را تمام کنید .

مکتب قرآن و اهل بیت به ما می آموزد اگر می خواهید زندگی هایتان کانون عشق و محبت باشد اشتباهات هم را بپذیرید.

نخواهید خطا و اشتباه خودتان را گردن دیگران بیندازید.

ص: 323

همه را مقصر بدانی الا خودت!!

مثال قرآنی برایت بزنم:

سوره بقره آیه 35 ( وَقُلْنَا یَا آدَمُ ) خداوند خطاب به آدم گفت:

(اسْکُنْ ) می شود برداشت کرد مسکن و محل سکونت وظیفه مرد است .

خدا به آدم فرمود: اسکن

به حوا (أنت) تو ( و زَوجُکَ ) همراه همسرت، اسم همسر حضرت آدم چه بود، حوا.

غیرت را دارد یاد مردان می دهد.

در جمع همسرت را با اسم صدا نزن!

اما نامی از حوا اینجا به میان نیامده است.

( یَا آدَمُ اسْکُنْ أَنْتَ وَزَوْجُکَ الْجَنَّةَ وَکُلَا ) (1))

وَکُلا یعنی هردو نفر شما (به قول قدیمی ها به پای هم پیر شوید) .

با هم شروع کردید و باهم به پایان برسانید

(مِنْهَا رَغَدًا حَیْثُ شِئْتُمَا) ؛ با هم بروید بگردید،

باهم به مکه بروید باهم به کربلا بروید،

ص: 324


1- . بقره / 35.

باهم به باغ و پارک بروید.

شما که ازدواج کردی، در قبال این زن تعهد قبول کردی هر هفته با رفیقا مجردی بیرون رفتن یعنی چه؟!

حق زن خود را پایمال می کنی؟

خنده ها و جک گفتن ها، بگو بخندت با رفیقاته ، اما اخم، اعصاب خوردی، داد و بیداد و ناراحتیت برای زن و بچه است؟!

آفرین به تو مسلمان!

بعد می فرماید:

( وَلَا تَقْرَبَا) دقت کنید (لاتقربا) امر است آنجا به دو تایی گفت بروید،

اینجا به دوتایی امر می کند نروید!!

(وَلَا تَقْرَبَا هَذِهِ الشَّجَرَةَ) فقط به این درخت نزدیک نشوید.

هر دو هم با هم نزدیک نشوید! (دستور برای هر دو است)

که حالا بعضی از مفسرین بیان کرده اند: منظور از شجره خوشه گندم بوده، بعضی بیان کرده اند که درخت سیب بوده است

( فتکون من الظالمین) اگر چنین کردید به خود ستم کرده اید.

نکته مهم و لطیفی است.

شیطان آمد آنها را وسوسه کرد و از این شجره ممنوعه خوردند

ص: 325

و به سبب این تخلف و اشتباه

آیه اعراف سوره 22

(فَلَمَّا ذَاقَا الشَّجَرَةَ بَدَتْ لَهُمَا سَوْآتُهُمَا )

بلافاصله لباس های بهشتی آنها فرو ریخت و از آن مقام و رتبه ای که داشتند تنزل پیدا کردند.

این داستان قرآنی را برای چه گفتم؟

صحبت من این است

آدم و حوا با هم اشتباه کردند.

ننشستند با هم دعوا کنند، هی گناه را گردن یکدیگر بیندازند.

آدم بگوید: خانم! تو مقصر بودی ما بیچاره شدیم!

حوا بگوید: نه خیر! خودت مقصر بودی!

جالبه حتی گردن شیطان هم نداختند

پس چه کردند که نجات پیدا کردند؟

هر دو اشتباهشان را قبول کردند.

(قالا ربَنا ظَلَمنا اَنفُسنا ) گفتند: خدایا ! ما هر دو اشتباه کردیم

هر دو با هم خطا کردیم.

تو خدای الرحم الراحمینی ، به داد ما برس .

ص: 326

ای زن و شوهرها! اشتباهات خود را در زندگی قبول کنید، تا مشکلاتتان حل شود تا نزاع ها پایان پذیرد.

یک نمونۀ قرآنی دیگر عرض کنم:

حضرت یونس پیغمبر خداست. داستانش را حتما شنیده اید نکته قرآنی آن را بیان می کنم.

سوار بر کشتی شد کشتی پر از جمعیت یک ماهی بزرگی آمد مثل این که می خواست کشتی غرق شود.

ناخدا کشتی گفت باید یک نفر را داخل دریا بیندازیم. یک نفر خودش را بیندازد در دریا، هیچ کس حاضر نشد.

تصمیم گرفتند قرعه کشی کنند

مرتبه اول قرعه به نام یونس در آمد ناخدا دید چه آقای نورانی دلش نمی آمد.

یکبار دیگر قرعه انداختند. باز قرعه به نام حضرت یونس در آمد.

دفعه سوم قرعه کشی کردند. قرعه به نام یونس در آمد.

دفعه سوم که قرعه به نام یونس در آمد او را به داخل دریا پرتاب کردند

همه دیدند ماهی بزرگی آمد و او را بلعید

ص: 327

حضرت یونسg در سه تاریکی گرفتار شده:

1. تاریکی شب، 2. تاریکی اعماق دریا، 3. تاریکی شکم ماهی.

سه تا گرفتاری داخل هم. قرآن خیلی قشنگ به ما درس می دهد

و (فَنادى فِي الظُّلُمات) ؛(1)

ظُلمات (جمع است) نمی گوید ظلمت.

چون سه ظلمت با هم، دل دریا ، دل ماهی ، دل شب

یونس ته دریا فهمید هیچ کس غیر از خدا نمی تواند نجاتش دهد

و هیچ کس غیر از خدا اطلاع ندارد که این طور گرفتار شده (لا إِلهَ إِلاَّ أَنْتَ )(2)

درس قشنگی هست.

فقط برای خدا درد دل کن، مشکلات زندگی برخی از ما را تنها کسی که نمی داند خواجه حافظ شیرازی است!

همۀ محل می دانند در این خانه دعوا و اختلاف هست.

همۀ محل می دانند پسرش مریض شد، دامادش معتاد شده،

ص: 328


1- . انبیاء /87.
2- . انبیاء / 88.

شوهرش بد اخلاق و بد دهنه و ... چرا می روی حرف زندگیت را برای مردم می زنی!

چرا پیش هر کس و نا کسی سفره دلت را باز می کنی، برای خدای خودت حرف بزن و درد دل کن.

نکته دوم: یونس مشکل و گرفتاریش را نخواست گردن دیگران بیندازه و دنبال مقصر باشه.

بگه مقصر مردم هستند که من از دستشان آمدم سوار کشتی شدم

مقصر ناخدای کشتی است من را داخل آب انداخت.

حتی گردن شنانس هم نینداخت بگه من پیغمبر خدام عجب آدم بدشانسی هستم. سه بار قرعه کشی، هر سه بار به نام من در آمد!

دیدی بعضی ها می گویند شانس نداریم! ببینید چه دامادی گیر ما آمد!

می خواهند اشتباهات خودشان را گردن بد شانسی بیندازند!

خودت مقصر هستی وقتی این پسر به خواستگاری دخترت آمد چرا چشمانت را باز نکردی؟

چرا نرفتی خوب تحقیق کنی ببینی چطور خانواده ای هستند!

رفیقانش چه کسانی هستند؟!

ص: 329

با چه کسانی رفت و آمد دارد؟

با دست خودت دخترت را داخل چاه انداختی، او را بدبخت کردی، حالا گردن شانس می اندازی!!

یونس حتی گردن شانس هم نینداخت.

پس چه کرد!

پس چه گفت؟

در اوج گرفتاری اقرار کرد و گفت: خدایا ! ( لا اله الا أنت ) ته دریا اعتراف کرد. خدایا ! من جز تو کسی را ندارم، غیر از تو کسی نمی تواند به فریادم برسد.

(سبحانک) تو پاک منزهی.

ته دریا، تاریکی دل ماهی، اعتراف کرد

(انی کنت من الظالمین)(1) خدا من اشتباه کردم.

وقتی اعتراف به اشتباه کرد

(فاستجبنا له و نجیناه من الغم و کذلک ننجی المؤمنین)(2)

وقتی اشتباهش را قبول کرد خدا مشکلش را حل کرد.

ص: 330


1- . انبیاء / 87.
2- . انبیاء / 88.

یعنی آی مؤمنینی که گرفتار هستید (که ما هر چقدر گرفتار باشیم گرفتاری هایمان مثل این گرفتاری یونس نیست!!)

ولی راه نجات را قرآن گفته. خدا فرموده، تو کار یونس را انجام بده من خدا نجاتت می دهم

(کذلک ننجی المؤمنین) یونس مگه چکار کرد که از گرفتاری ها نجات پیدا کرد

اول: دید هیچ کس غیر از خدا از دردش اطلاع ندارد

دوم:گرفتاری را گردن شانس و بد اقبالی نینداخت.

سوم: اقرار کرد خدایا! من اگر گرفتار شدم خودم مقصر هستم.

تا اقرار و اعتراف کرد

( و نجیناه من الغم) ما نجاتش دادیم غم و اندوهش را بر طرف کردیم و مشکلش را حل کردیم.

اما یک نفر را می شناسید به خاطر اشتباهی که انجام داده بود گرفتار شد، ولی نه تنها اشتباهش را قبول نکرد بله علت گرفتارشدنش را انداخت گردن یکی دیگر!

نتیجه چه شد:

نه تنها مشکلش حل نشد بلکه بیچاره تر شد! آن ابلیس بود.

ص: 331

خانم ها ، آقایان ! اگر دیدید گرفتار شدی ولی گرفتاری را می خواهی بیندازی گردن یکی دیگر و حرف حق را قبول نمی کنی.

پدرت داره حق می گوید، خانمت دارد حق می گوید، تو اشتباه کردی،

ولی نمی خواهی قبول کنی اشتباهت را و دنبال این هستی زمین را به آسمان ببافی همه را مقصر نشون بدهی الا خودت را !

اینکه بخواهم اشتباه خودم را گردن دیگران بیندازیم اگر چنین حالتی دارم

این خلق و خوی شیطان است

و بسیار خطرناک است به خصوص در زندگی مشترک

این شیطان بود که خطا و اشتباهش را ن تنها نپذیرفت بلکه گردن خدا انداخت!

از قرآن براتون بگویم: وقتی به خاطر خطا و اشتباهش شیطان پرت شد پائین

( فاخرج انک من الصاغرین)؛ (1)

برو پائین تو از پست شدگانی.

ص: 332


1- . اعراف/13.

همین که افتاد پائین نگاه کرد دید ملکوت جبروت، لاهوت، علیین، سماوات، عرش و کرسی همه را از دست داد، به خاطر خطایی که مرتکب شده بود

افتاد در عالم خاکی، آمد بیاد بالا پرتش کردند پائین.

به جای اینکه خطا و اشتباهش را بپذیرد و بگوید:

خدایا! غلط کردم تازه انداخت گردن خدا.

(قال فبما اغویتنی)(1) گفت خدا تو اغوایم کردی، تو فریبم دادی

تقصیر تو شد من از بالا افتاد پائین.

آدم انداخت گردن خودش،

یونس انداخت گردن خودش،

موسی انداخت گردن خودش.

مولایمان امیرالمؤمنین (علیه السلام) در دعای کمیل می فرماید:

«ظلمت نفسی» خدایا ! به خودم ظلم کردم.

شیطان انداخت گردن خدا !!

گفت این که من مقام و رتبه ام را از دست دادم تقصیر توست!

مقصر خودش بود دستور خدا را اطاعت نکرد و با یک مخالفت شش هزار سال عبادتش را از دست داد!!

ص: 333


1- . اعراف / 16.

آقایان! خانم ها ! اگر در زندگی کسی خطا و اشتباهش را نپذیرفت قبول نکرد که مقصر هست و هی خواست گردن همسرش یا این و آن بیندازد

مسیر او مسیر ابلیس است!

لذا یکی از مهارت های مهم در زندگی برای اینکه تنش ها پایان پذیرد و آرامش حاکم شود قبول کردن خطا و اشتباه است.

و اما آخرین مورد از بایدهای زندگی ، برای رسیدن به سعادت

یازدهم: حاکمیت دین بر خانواده است .

سوره روم آیه30 ( فَأَقِمْ وَجْهَکَ) بلند شو صورتت را ( لِلدِّینِ حَنِیفًا ) به طرف دین بچرخان .

این دستور برای همه خانواده ها است .

کدام دین؟ ( فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْهَا )(1) دین با سرشت و ساختار انسان ها سازگار است.

همان دینی که با فطرت جفت هست

ص: 334


1- . روم / 30.

اگر که نخواستی به مسجد بروی، نخواستی پای منبر بنشینی

می گوید دلم می خواهد آزاد باشم. دلم می خواهد ماهواره ببینم،

دلم می خواهد به جای روضه آمدن به جاه های دیگر بروم !

خدا می گوید: من یک فطرتی به تو دادم که اگر به دنبال این فطرت رفتی از تاریکی تو را نجات می دهد، مسیر را به تو نشان خواهد داد

از این لجن زار گناه و معصیتی که گرفتار شدی رها می شوی و نجات پیدا می کنی این چراغ هدایت خاموش نمی شود.

( لَا تَبْدِیلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ) آفرینش خدا تغییر پذیر نیست.

مسیر و جهت زندگی ات را به سمت دین بچرخان.

کدام دین ؟

( ذَلِکَ الدِّینُ الْقَیِّمُ ) دستورات محکم پروردگار است .

بچه دار شد، بچه به دنیا آمد دوساله شد. راه افتاد. پنج ساله و شیطان شد. هفت ساله شد او را به مدرسه برد. پانزده ساله شد. بچه حرف گوش نمی دهد هیجده ساله شد، نماز نمی خواند،

بیست ساله شد بی دین و لا ابالی ولگرد شد در خیابان ها ! .

آمد پیش مرحوم کافی می گفت: پسرم بیست و دو سال دارد نماز نمی خواند. چه کار کنم؟ مرحوم کافی فرمودند: حالا آمدی ! بیست و دو سال دیر آمدی؟!

ص: 335

ما که انتظار داریم همگی فرزندمان مثل محمد حسین طباطبایی حافظ قرآن و نهج البلاغه شوند چقدر برای دین و اعتقادات فرزندمان زحمت کشیده ایم

چقدر در کودکی براش وقت گذاشتیم که حتی یک سوره قرآن حفظ کند

تشویق بشود به نماز خواندن تشویق بشود به حجاب

به رعایت حلال و حرام

محرم و نامحرم و ...

اصلا چقدر برای دین و اعتقادات فرزندانمان برایمان مهم است!؟

(فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ ) (1) ببین دین چه می گوید،

در رابطه با تربیت فرزند

در رابطه با برخورد با همسر

در رابطه با خانه و خانواده و مهارت های زندگی!

واقعاً این سؤال را از خودمان بپرسیم تا چه اندازه دستورات دین را در زندگی خود در مدت زندگی مشترکمان رعایت کرده و رعایت می کنیم؟!

ص: 336


1- . روم / 30.

آفرین به مادری که از بچگی دخترش را با چادر حضرت فاطمه(علیها السلام) بیمه می کند.

آفرین به پدر و مادری که از کودکی با جلسات اباعبدالله آشنا می کند.

آفرین به پدر و مادری که از ابتدای تشکیل زندگیشان رعایت کردن

دستورات دین و اسلام از هر چیز دیگری برایشان مهم تر است...

اسلام می گویند به فرزندان از پنج سالگی نماز خواندن یاد دهید.

وضو گرفتن را یاد دهید.

صلوات بر محمد و آل محمد فرستادن را به او آموزش بدهید.

در این رابطه ما بیش از ده هزار روایت تربیتی داریم.

ده هزار، فکر نکنم عدد کمی باشد.

بهترین سن هم برای تربیت هفت سال اول زندگی است.

چون حرف شنوی دارد. به پدرو مادر وابستگی دارند .

اما تا هفت سالگی از فرزندانمان غافل هستیم.

پیامبر(صلی الله علیه وآله و سلم) فرمودند:

الولد سید سبع سنین؛(1) هفت سال اول مولی،

و عبدٌ سبع سنین؛ هفت سال دوم بنده،

ص: 337


1- . مکارم الاخلاق، ج1، ص 222.

و وزیرٌ سبع سنین؛ هفت سال سوم وزیر است.

پیامبر(صلی الله علیه وآله و سلم) می خواهند به ما بفهمانند دوران تربیت فرزند سه دورۀ هفت ساله است.

یعنی 21 سال است از نگاه حضرت هر کدام از این سه سال برخورد خاص خودش را می طلبد

مهارت می خواهد در چه سنی با فرزندم چگونه رفتار کنم

در هر مقطع سنی با شیوه خودش با نماز و حجاب آشنایش کنم

اگر می خواهم فرزندم مومن و با خدا و اهل نماز تربیت شود.

نسبت به اعتقادات فرزندم حساس باشم. بچه ام را با مبانی دینی آشنا کنم. شما ببینید بفرزند افت تحصیلی می کند پدر و مادر چقدر ناراحت می شوند برای او وقت می گذارند. پول خرج می کنند. معلم خصوصی می گیرند

چه خبر شده است؟ دخترم، پسرم، در فلان درس افت تحصیلی دارد. آفرین بر مادر و پدری که نسبت به درس و تحصیل فرزندش حساس هست و بی تفاوت نیست

اما همین فرزند نماز خوندن بلد نیست

همین پسرت وضو و غسلش ایراد دارد.

ص: 338

بچه مسلمان است، ولی یک خط قرآن بدون غلط نمی تواند بخواند

سوال این است؟

چه کسی باید به او آموزش می داده است؟

پدر مسئولیت ندارد؟

مادر مسئولیت ندارد؟

حدیث بسیار تکان دهنده از قول پیامبر برایتان بخوانم

عَنِ النَّبِيِّ (صلی الله علیه وآله و سلم) أَنَّهُ نَظَرَ إِلَى بَعْضِ الْأَطْفَالِ فَقَالَ؛

پیامبر(صلی الله علیه وآله و سلم) با اصحاب عبور می کردند در مسیر تعدادی کودکان بازی می کردند پیغمبر(صلی الله علیه وآله و سلم) یک نگاهی به این بچه ها انداختند پس فرمودند:

وَيْلٌ لِأَوْلَادِ آخِرِ الزَّمَانِ مِنْ آبَائِهِمْ؛

واى بر فرزندان آخر الزمان از روش پدرانشان!.

فَقِيلَ يَا رَسُولَ اللَّهِ مِنْ آبَائِهِمُ الْمُشْرِكِينَ؛

سؤال شد: يا رسول اللَّه! شکایت شما از پدران مشرك آنها است؟.

فَقَالَ لَا مِنْ آبائِهِمُ الْمُؤْمِنِينَ؛

حضرت فرمود: نه، از پدران مؤمن!

چرا یا رسول الله؟

لَا يُعَلِّمُونَهُمْ شَيْئاً مِنَ الْفَرَائِضِ؛

ص: 339

كه چيزى از فرائض دينى (احکام دین و شریعت نماز و روزه) را به آن ها ياد نمی دهند

وَ إِذَا تَعَلَّمُوا أَوْلادُهُمْ مَنَعُوهُمْ؛ بعضی پدر و مادرها که اوضاعشان بدتر است.

حتی اگر فرزندان، هم پى فراگيرى بروند، آنها را منع می کنند

به خود من جوانی می گفت: بابایم می گوید: چقدر می روی هئیت، چقدر می روی مسجد!

وَ رَضُوا عَنْهُمْ بِعَرَضٍ يَسِيرٍ مِنَ الدُّنْيا؛

و تنها از اين خشنودند كه آنها درآمد مالى داشته باشند هر چند ناچيز باشد.

فَأَنَا مِنْهُمْ بَرِي ءٌ وَ هُمْ مِنِّي بِرَاء؛(1)

سپس فرمود: من از اين پدران بيزارم و آنان نيز از من بيزارند

این هشدار خیلی تکان دهنده است

پیامبر(صلی الله علیه وآله و سلم) فرمودند: من از پدر و مادرهایی که نسبت به دین بچه ها حساس نباشند بیزارم.

ص: 340


1- . مستدرک الوسائل، 15، ص 164.

ادامه حدیث فرمودند: وَ هُمْ مِنِّي بِرَاء؛ یعنی آن ها هم خیلی ارادتی به پیغمبرشان ندارند و الابچه هایشان را بی دین تربیت نمی کردند!

خداوند از در خانه پیامبر و اهل بیتش جدایمان نکند

قرآن می فرماید: ( يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَكُمْ وَ أَهْليكُمْ ناراً (1)). خودت و خانواده ات را از آتش جهنم دور نگه دار .

فرزندت نماز نخواند، دخترت حجابش را رعایت نکرد، آن طرف یقه پدر و مادر را می گیرند چرا بی تفاوت بودی!

مادر و دختر در خیابان کنار هم عبور می کنند مادر محجبه یک چشمش بیرون است، می بینی دخترش با چه وضعیتی!!

با تعجب می گویی یا قرآن اینها مادر و دخترند!!

بچه هایت را دینی و مذهبی تربیت کردی به خدا قسم ضرر نمی کنی .

صدقه جاریه برای برزخ و قیامتت می شوند.

حدیث داریم به میت می گویند بندهای کفن را باز کن فرزندت برایت از دنیا خیرات فرستاده است، با خوشحالی بندهای کفن را باز می کند

ص: 341


1- . تحریم / 6.

آتش به روی صورتش می ریزند. قبرش پر از آتش می شود، خدایا ! این چه هدیه ای بود.

می گویند پسرت امروز بدن ناموس مردم را لرزاند.

پسرت امروز جلوی نامحرم طنازی کرد،

خدایا ! بچه ام گناه کرده است مرا عذاب می کنی؟ تا در دنیا بودم از دست او عذاب می کشیدم اینجا هم باید از دست او عذاب بکشم.

خطاب می شود: چرا به عنوان پدربرایش وقت نگذاشتی. چرا به عنوان مادر، دین و حجاب و نماز خواندن فرزندت برایت مهم نبود.

بعضی پدر و مادرها فرزندشان به سن 15 سالگی که رسید تازه یادشان می افتد که چیزی به عنوان دین و مذهب هم این بچه نیاز دارد!

واقعاً چقدر برای دین و اعتقاد فرزندانتان وقت گذاشته اید و خرج کرده اید؟

در یکی از جلساتم یک نفر آمده بود و می گفت: دخترم یک سری سؤالاتی پیرامون امام زمان (علیه السلام) از من می پرسد من نمی توانم جواب بدهم چند کتاب به من معرفی کن. چند کتاب به او معرفی کردم.

گفت قیمتش چند است؟ گفتم حدود صد هزار تومان.

ص: 342

گفت: حاج آقا یک جا سراغ نداری این کتابها را رایگان به ما بدهند!.

اینجا حاضر نیستیم برای دین بچه هایمان خرج کنیم.

اما اگر خرج کردم در آینده جلوی خرج های سنگین گرفته می شود.

اگر بچه ات را خوب تربیت کردی.

اگر بچه ات را با اصول دین و اسلام آشنا کردی

اگر بذر محبت اهل بیت را در دلشان کاشتی

مطمئن باش این فرزند هم در دنیا مایه آبرویت خواهد بود، هم در آخرت.

تو دنیا با افتخار او را به بقیه معرفی کن بچه ام حافظ قرآن است اهل نماز اول وقت است، پدرش من هستم. این دختر محجبه، مادرش من هستم.

برای تربیت او وقت گذاشتم. زحمت کشیدم. حالا اثر آن را دارم می بینم. لازم نیست گردن خود را کج کنی و خجل زده بشوی و احساس شرمساری بکنی، پسر معتادِ انگلِ اجتماع را معرفی کنی هر روز در یک کلانتری باشی که این پسر معتاد، پدرش و مادرش من هستم!

در این دنیا اگر فرزندت را مذهبی بار آوردی. آن طرف هم هست که می گویند بندهای کفن را باز کن و نور در صورتش می ریزند.

ص: 343

و با خوشحالی می گویند: ( ما هذا نور ) این چه نوری بود.

به برکت این نور هم و غم و ناراحتی من برطرف شد. خطاب می شود. فرزندت نماز جماعت شرکت کرد. به فقرا کمک کرد. در جلسات اهل بیت(علیهم السلام) شرکت کرد.

آیه قرآن و کلام اهل بیت(علیهم السلام) شنید. روضه خوانده شد قطره اشکی ریخت، ثوابش را به تو هم دادیم. خدایا بچه ام روضه رفته است،

ثوابش را به من می دهی؟ بله. تو بودی که او را با اهل بیت(علیهم السلام) بزرگ کردی .

ای کسانی که عشق اهل بیت(علیهم السلام) در دلتان هست

این را مدیون پدر و مادرتان هستید

اگرزنده هستند دست آنها را ببوسید.

اگر دستشان از دنیا کوتاه است درحقشان دعا کنید.

آنها تلاش کردند زحمت کشیدند، خون دل ها خوردن، تا توانستند یک فرزند مؤمن با خدا محب اهل بیت(علیهم السلام) تربیت کنند.

آنها توانستند این محبت را درست به ما منتقل کنند.

ولی سؤال؟ آیا ما توانستم این وظیفه را درست انجام دهیم و فرزندانم را دینی و محب اهل بیت(علیهم السلام)، امام زمانی تربیت کنیم؟

ص: 344

(فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حنیفا ) بلند شو و خودت را به سمت دین بچرخان.

(فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْهَا) دینی که با فطرت جفت هست.

دین با فطرت سازگار است.

بحث تمام،

حاکمیت دین بر خانواده یازدهمین باید از مهارت های زندگی، که اگر اجرا شد و توانستیم این دستورات را در زندگی پیاده کنیم

خواهیم دید زندگی های ما کانون عشق و محبت و صفا و صمیمیت می شود،

بحث تمام خدا را شاکرم ده شب توفیق داد به استناد به آیات قرآن و فرمایشات معصومین(علیهم السلام) در این مجلس بحث مهمی پیرامون مهارت های زندگی داشته باشم.

خلاصه بحث این ده شب به صورت تیتروار:

گفته شد نهاد خانواده یکی از اساسی ترین ارکان جامعه بشری است.

خانواده است زمینه ساز خوشبختی یا بدبختی فرزندان است.

برای همین دین اسلام برای تحکیم این نهاد مهم و پیشگیری از فروپاشی رهنمودهای مهمی بیان کرده

خانواده را به عنوان کشور کوچک است

کشور باید قانون داشته باشد

نام قانون ها را باید و نباید گذاشتیم.

ص: 345

نبایدها

1- بهانه گیری

2- لجبازی

بایدها

1- وفاداری

2- تغافل

3- تکریم شخصیت

4- عذرپذیری و گذشت

5- صبر در مقابل ناملایمات زندگی

6- اهمیت به نظافت زن و مرد در زندگی مشترک

7- مشورت کردن با اعضای خانواده

8- زن و شوهر حافظ اسرار هم باشند

9- هدیه دادن

10- قبول اشتباه

11- حاکمیت دین بر خانواده

ص: 346

خداوند بر همۀ ما توفیق اجرا کردن این قوانین در زندگی هایمان را عنایت فرماید. تا به برکت عمل کردن به دستورات اهل بیت(علیهم السلام) اختلاف ها و تنش ها به حداقل برسد و زندگی های ما به یاری امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) کانون عشق و صفا و صمیمت باشد و بتوانیم فرزندانی تربیت کنیم نور چشمان دینا و آخرت باعث افتخار و صدقه جاری بعد از مرگمان باشند.

ان شاءالله که این مطالب برای عزیزان مفید بوده باشد.

و بنده حقیر هم از دعای خیر فراموش نکید

اللهم عجل لولیک الفرج

وصلی الله علی محمد و آله طاهرین

والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته.

ص: 347

پرسش های جلسۀ دهم :

1. سه مورد از آثار و فوائد مشورت کردن را ذکر کنید؟

2. معنای «حافظاتٌ للغیب» در آیه 34 سورۀ نساء چیست؟

3. سه ظلمتی که یونس در آن گرفتار شد را نام ببرید؟

4. طبق فرمایش پیامبر سه دوره تربیتی فرزند را ذکر کنید؟

5. هدیه دادن باعث افزایش چه هورمونی در بدن می شود؟

ص: 348

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109