کلیات مفاتیح الجنان با ترجمه کوتاه

مشخصات کتاب

سرشناسه : مکارم شیرازی، ناصر، 1305 -

عنوان قراردادی : مفاتیح نوین. برگزیده

عنوان و نام پدیدآور : کلیات مفاتیح با ترجمه کوتاه / اثر میرزا محمد مهدی حق شناس [و دیگران].

وضعیت ویراست : [ ویراست ؟].

مشخصات نشر : اصفهان: موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه اصفهان، 1403.

یادداشت : فارسی - عربی.

یادداشت : کتابنامه به صورت زیرنویس.

موضوع : دعاهای ماه رمضان

موضوع : اعمال الشهور

رده بندی کنگره : BP270 /ر8 م7 1387

رده بندی دیویی : 297/774

ص :1

اشاره

ص :2

ص :3

ص :4

ص :5

ص :6

ص :7

ص :8

ص :9

ص :10

ص :11

ص :12

ص :13

ص :14

پیشگفتار

اشاره

بسم الله الرحمن الرحیم

اَلْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَ الدُّعَاءَ ذَرِیعَةً إِلَی رَحْمَتِهِ، وَ سَبَباً لِإِجَاَبَتِهِ، وَ قَالَ:

«أُدْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ» وَ جَعَلَ زَیَارَةَ أَوْلِیَائِهِ وَسِیلَةً إِلَی رِضْوَانِهِ، وَ سَبِیلًا إِلَی مَرْضَاتِهِ، وَ نَیْلِ الشَّفَاعَةِ عِنْدَهُ.

ثُمَّ جَعَلَ جَمِیعَ ذلِکَ سَبَباً لِتَرْبِیَةِ النُّفُوسِ، وَ تَهْذِیبِ الْقُلُوبِ، وَ تَطْهِیرِ الْأَرْوَاحِ عَنْ دَنَسِ الذُّنُوبِ. وَ صَلَّی اَللَّهُ عَلَی نَبِیِّهِ مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَیْتِهِ الطَّاهِرِینَ النُّجَباءِ، أَلَّذِینَ عَلَّمُونا طُرُقَ الزِّیَارَةِ وَ الدُّعَاءِ، لَاسِیَّمَا بَقِیَّةَ اَللَّهِ الْمُنْتَظَرَ أَرْوَاحُنَا فِدَاهُ، وَ سَلَّمَ تَسْلِیماً کَثِیراً.

***

قبل از ورود در مباحث این کتاب ذکر چند نکته ضروری به نظر می رسد:

1- کتب دعا و زیارت و کتاب مفاتیح الجنان

در طول تاریخ شیعه جمعی از بزرگان به گردآوری دعاها و زیاراتی که از جانب پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و ائمّه هدی علیهم السلام صادر شده، پرداخته اند تا همه عاشقان راز و نیاز با خدا و شیفتگان زیارت اولیاءاللَّه را از این چشمه جوشان معنویّت، سیراب سازند که از میان آنها می توان به این افراد اشاره کرد:

1- مرحوم کلینی (مولّف کتاب شریف کافی و «کتاب الدعاء»، متوفّای سال 329 هجری قمری).

2- ابن قولویه (مؤلّف کتاب «کامل الزیارات»، متوفّای سال 368).

3- شیخ صدوق (مؤلّف کتاب «الدعاء والمزار»، متوفّای سال 381).

4- شیخ الطائفه شیخ طوسی (مؤلّف کتاب «مصباح المتهجّد»، متوفّای سال 460).

5- سیّدبن طاووس (نویسنده کتابهای «مُهج الدّعوات، فلاح السائل، زهرةالربیع، جمال الاسبوع، اقبال و ...» متوفّای سال 664).

6- ابن فهد حلّی (نویسنده کتاب «عدّةالداعی» و «المزار» متوفّای سال 841).

ص :15

7- کفعمی (نویسنده کتاب «المصباح» و «البلدالامین» متوفّای سال 905).

8- شیخ بهایی (نویسنده کتاب «مفتاح الفلاح» متوفّای سال 1031).

9- علّامه مجلسی (نویسنده کتاب های «زاد المعاد، ربیع الاساَبیٰع، تحفة الزائر، مفاتیح الغیب و مقباس المصاَبیٰح»، متوفّای سال 1110).

هر یک از این بزرگان در عصر خود رسالت خویش را در زمینه دعا به نحو احسن انجام دادند تا این که نوبت به مرحوم ثقةالمحدثین حاج شیخ عبّاس قمی- رضوان اللَّه تعالى علیه- (متوفای 1359 ق) رسید؛ ایشان با ذوق سرشار و سلیقه بسیار خوب و احاطه وسیعی که بر آثار اهل بیت علیهم السلام و کتب دعا و زیارات سابقین داشت، به تألیف کتاب جامع «مفاتیح الجنان» پرداخت و روی خلوص نیّتی که این محدّث عإِلَىٰقدر از آن برخوردار بود، در مدّت کوتاهی، کتابش جهانگیر شد و به همه مساجد و خانه ها، راه یافت وهمگان از رشحات قلم این عالم با اخلاص سیراب شدند.

قابل توجه اینکه، قبل از کتاب «مفاتیح الجنان» کتاب دعایی به نام «مفتاح الجنان» چاپ و در بسیاری از خانه ها منتشر شده بود، که کتاب دعای بسیاری از مردم را تشکیل می داد و متأسّفانه این کتاب آلوده به روایات مجعول و نادرستی بود که مرحوم حاج شیخ عباس قمی و استادش حاجی نوری را سخت عصبانی کرده بود (که در مفاتیح الجنان، ذیل زیارت مطلقه وارث، این ناراحتی به طور مشروح منعکس است) و همین امر سبب شد که مرحوم حاج شیخ، به نوشتن اثر پر ارزش «مفاتیح الجنان» (به جای «مفتاح الجنان») اقدام نماید، که در مقدمه مفاتیح الجنان به این مطلب اشاره شده است.

ولی از آن جا که این کتاب مانند بسیاری از کتاب ها برای شرایط زمانی و مکانی خاصّی نوشته شده بود و مخاطبان ویژه ای داشت، لازم بود در عصر و زمان ما مورد تجدید نظر وسیع قرار گیرد؛ کاستی ها برطرف گردد، و از پاره ای از مطالب اضافی که مایه ایراد بدخواهان است صرف نظر شود؛ مدارک و منابع دعاها و زیارات و ... افزوده گردد؛ رمز و راز، فلسفه، آثار و برکات دعاها و زیارات یادآوری شود؛ سپس نظم نوینی به آن داده شود و در مجموع کتاب دعا و زیارتی که از هرنظر جامع ومتناسب عصر و زمان ما- مخصوصاً برای نسل جوان خداجو- باشد، فراهم گردد.

***

سال ها بود که این فکر را در سر می پروراندم و از خدا توفیق آن را می خواستم؛ پس از مطالعه کافی در این زمینه لازم دیدم که از دو نفر از فضلای گرانقدر، باذوق، مخلص و پرکار حوزه علمیّه، یعنی: استادان ارجمند، حجج اسلام آقایان سعید داودی و احمد قدسی برای کمک و همکاری دعوت کنم؛ بحمداللَّه آنها استقبال کردند و با پشتکار تمام به آن پرداختند و زحمات فراوان در تنقیح و تحقیق مباحث کشیدند، و اینجانب در تمام مراحل بر کار آنان نظارت داشتم و آنچه لازم بود بر آن افزودم. بعد از

ص :16

اتمام کتاب، یک بار دیگر از آغاز تا پایان با حضور این آقایان مورد بررسی مجدّد قرار گرفت و در نتیجه، مجموعه حاضر که تصوّر می کنم اهداف فوق را کاملًا تأمین می کند، فراهم شد. خداوندازهمه قبول فرماید.

2- آثار روح پرور دعا

یکی از مزایای مهمّ مکتب اهل بیت علیهم السلام دعاهای بسیار عإِلَىٰ، روح پرور، پرمحتوا و آموزنده ای است که از آن امامان بزرگوار به یادگار مانده، بعضی از آنها شبیه اعجاز است؛ دعاهایی همچون دعای کمیل، صباح، ندبه، ابوحمزه و دعای عرفه. راستی چنین است؛ مانند این دعاها را در هیچ جا و نزد هیچ گروهی نمی توان یافت.

این دعاها که منبع الهام بخش معارف غنیّ اسلام است، راه و رسم خودسازی و «سیر و سلوک إِلَىٰ اللَّه» را به ما می آموزد و چون روی سخن در آنها با خدا است، چنان اوج می گیرد که از قلّه افکار آدمیان فراتر می رود.

شکّی نیست که دعا نقش بسیار مؤثّری در تربیت نفوس انسانی و سوق آنها به مراتب کمال دارد که شاید بسیاری از دعاکنندگان از آن غافل باشند.

با این که خداوند به انسان بسیار نزدیک است، ولی آدمی با غفلت و بی توجّهی، از او فاصله گرفته و دور می شود؛ در این میان، دعا و ذکر است که حجاب میان دعاکننده و خداوند متعال را برطرف می سازد و انسان، قرب و نزدیکی را کاملًا احساس می کند.

«دعا» همچون باران بهاری است که سرزمین دلها را سیراب و شکوفه های ایمان و اخلاص و عشق و عبودیّت را بر شاخسار روح آدمی ظاهر می سازد!

«دعا» نسیم روح بخش قدسی است که همچون دَم مسیح، «عظم رمیم» را «باذن اللَّه» حیات می بخشد!

«دعا» دریای موّاجی است که گوهرهای فضایل اخلاق را در درون خود پرورش می دهد!

هر نَفَسی که با دعا همراه است مُمدّ حیات است و مُفرّح ذات، و هر دلی که با نور دعا قرین است، با تقوای اِلهی همنشین است.

دعاکننده، وصول به مقاصد شخصی خود را از خدا می طلبد و خداوند تربیت و پرورش روحانی او را از طریق دعا می خواهد، و بقیّه بهانه است!

و از این جا می توان گفت: دعا اکسیر اعظم، کیمیای سعادت، آب حیات و روح عبادت است؛ همان گونه که در حدیث وارد شده

«الدُّعاءُ مُخُّ الْعِبادَةِ».(1)

و جالب این که طبق گواهی قرآن، ارزش انسانها در پیشگاه پروردگار به خاطر دعاهای آنهاست!

«قُلْ مَا یَعْبَؤُا بِکُمْ رَبِّی لَوْلَا دُعَاؤُکُمْ».(2)

ص :17


1- بحارالانوار، جلد 90، صفحه 302، حدیث 39.
2- سوره فرقان، آیه 77.

کوتاه سخن این که:

دعا عامل مهمّی برای تربیت و پرورش روح انسان است.

دعا از نومیدی و یأس جلوگیری کرده و نور امید بر دل می پاشد.

دعا در مشکلات به انسان نیرو می بخشد و در برابر حوادث سخت درس مقاومت می دهد.

دعا نشاط و شاداَبیٰ روح و دل را تضمین می کند و انسان را از افسردگی رهایی می بخشد.

دعا در برابر مصائب زندگی به انسان پایداری و تحمّل می دهد.

3- مزایای «مفاتیح نوین» و روش ما در این کتاب

1- نخستین مزیّت آن این است که به قلم روز نگاشته شده و برای همگان، به ویژه نسل جوان، به سهولت قابل درک است.

2- برای هر بخش از دعاها و زیارات، مقدّمات فشرده و پرمعنایی نوشته شده که به تحصیل آثار معنوی و حالات عرفانی دعا کمک می کند.

3- منابع و مدارک دعاها و زیارات با دقّت تمام در پاورقی آمده است و در همه جا بر منابع قابل قبول تکیه شده است.

4- با توجّه به این که وقت مردم در عصر ما فشرده و محدود است در مواردی که اعمالى مشابه یکدیگر بوده، از میان آنها بهترین ها گزینش شده است.

5- نظم و ترتیب منطقی روشن، به مطالب کتاب داده شده تا پیداکردن دعاها و زیارات آسانتر و راحت تر باشد.

6- مطالب ضعیف یا اموری که بهانه به دست ناآگاهان می دهد، کنار گذاشته شده است.

7- سعی شده است از ترجمه خوب و روان برای همه دعاها استفاده شود. (در این چاپ از کتاب، قسمت عمده ترجمه ها توسط دو تن از فضلای حوزه حجج اسلام آقای محمدرضا حامدی و آقای مسعود مکارم، که زیر نظر اینجانب تهیه شده بهره گرفتیم).

8- در آن جا که نسخه ها متعدّد بوده، در دعاها و زیارات معروف، تنها به نسخه متداول اکتفا شده است تا مایه سردرگمی نشود، (مگر آن که اختلاف نسخه، مهم و قابل توجّه باشد) و در دیگر موارد، دقیقاً مطابق منبع و مصدر نقل شده، آمده است.

9- در برخی موارد، برای پرهیز از حجیم شدن کتاب، روایاتی که در فضیلت دعا و زیارت و غیر آن نقل شده، تلخیص و نقل به معنا گردیده و با ترجمه ای روان و احیاناً کمی آزاد، بیان شده است، بی آن که لطمه ای به محتوای آن وارد گردد.

ص :18

10- از آن جا که یکی از نشانه های اعتبار سند روایات، محتوای روایت است، در گزینش دعاها و زیارات علاوه بر دقّت در اسناد، به محتوای آن نیز توجّه شده است.

4- راه تحصیل حضور قلب در دعا و نماز

بی شک روح دعا و نماز، به حضور قلب است و بدون آن، آثار مهمّ تربیتی و خودسازی و نورانیّت و صفای روح، کمتر بدست می آید و این جای تردید نیست؛ آنچه مهمّ است و باید به آن توجّه جدّی شود پیداکردن راههای تحصیل این امر مهم است؛ چون بسیارند کسانی که اشتیاق فراوان برای کسب حضور قلب و خضوع در نماز و دعا دارند؛ امّا هر چه می کوشند توفیق آن را نمی یابند.

برای تحصیل خشوع و حضور قلب در دعا و نماز و سایر عبادات، به امور ذیل توصیه می شود:

1- به دست آوردن شناخت و معرفتی که دنیا را در نظر انسان کوچک و خدا را در نظر انسان بزرگ کند، تا هیچ کار دنیوی نتواند به هنگام راز و نیاز با معبود، نظر او را به خود جلب و از خدا منصرف سازد.

2- توجّه به کارهای پراکنده و مختلف، معمولًا مانع تمرکز حواس است و هر قدر انسان، توفیق پیدا کند که مشغله های تشویش آور و پراکنده را کم کند، به حضور قلب در عبادات خود، کمک کرده است.

3- انتخاب محل و مکان نماز و دعا و سایر عبادات نیز در این امر، اثر بسیار دارد؛ به همین دلیل، نماز خواندن در برابر اشیا و چیزهایی که ذهن انسان را به خود مشغول می دارد مکروه است و همچنین در برابر درهای باز و محلّ عبور و مرور مردم و در مقابل آینه و عکس و مانند آن. به همین دلیل، مساجد و معابد مسلمین هر قدر ساده تر و خإِلَىٰ از زرق و برق و تشریفات باشد، بهتر است؛ چرا که به حضور قلب کمک می کند.

4- پرهیز از گناه عامل مؤثّر دیگری است؛ زیرا گناه آینه قلب را مکدّر ساخته، مانع آن می شود که جمال محبوب حقیقی در آن منعکس گردد، و با حجاَبیٰ که به وجود می آید انسانِ دعاکننده، یا نمازگزار، خویشتن را در محضر او نمی بیند، به همین دلیل، قبل از هر نماز و دعا باید از گناهان توبه کرد و خود را به خدا سپرد. توجّه به اذکاری که در مقدّمه نماز آمده است بسیار مؤثّر است.

5- آشنایی با معنای نماز و دعا و فلسفه افعال و اذکار آن، عامل بسیار مهمّ دیگری برای حضور قلب است؛ چرا که وقتی انسان معانی و فلسفه های عبادات را بداند و به آن توجّه کند، راه حضور قلب برای او هموار می شود.

6- انجام مستحبّات نماز و آداب مخصوص عبادت و دعا، چه در مقدّمات و چه در اصل نماز نیز، کمک مؤثّری به این امر می کند.

7- از همه اینها گذشته، این کار، مانند هر کار دیگر، نیاز به مراقبت، تمرین، استمرار و پی گیری زیاد

ص :19

دارد؛ بسیار می شود انسان در آغاز کار تنها در یک، یا چند لحظه کوتاه، قدرت تمرکز فکر و حضور قلب پیدا می کند، امّا با ادامه این کار و پی گیری و تداوم، چنان قدرتی در نفس او پیدا می شود که می تواند به هنگام نماز و دعا، دریچه های فکر خود را بر غیر معبود، مطلقاً ببندد و خود را در حضور او ببیند و با او به راز و نیاز بپردازد.

بنابراین، به همه- مخصوصاً جوانان- توصیه می کنیم که از پرت شدن حواس و عدم حضور قلب در عبادات خود، رنجیده و مأیوس نشوند، راه را ادامه دهند، ان شاءاللَّه پیروز خواهند شد.

8- در عباداتی که جنبه تکراری دارد، مانند نماز، تغییر شکل ظاهری آن نیز در حضور قلب بسیار مؤثّر است. مثلًا سوره هایی را که در نماز بعد از حمد می خواند، تغییر دهد؛ در بعضی از رکوع و سجودها ذکر « سبحان اللَّه » و در بعضی ذکر کبیر « سبحان ربّی العظیم و بحمده » و « سبحان ربّی الأعلی و بحمده » بخواند، دعاهای قنوت را عوض کند، یا مثلًا دعای کمیل را گاه به صورت عادی، گاه ترتیل، گاه با صوت بخواند؛ یا در دل، به هنگام خواندن نماز و دعا خود را در مناطق و حرمهای مکّه و مدینه و غیر آن ببیند.

تجربه نشان داده این تغییر صورت، کمک زیادی به تمرکز فکر و حضور قلب می کند.

9- پرهیز از غذاهای شبهه ناک نیز در این امر بسیار مؤثّر است.

10- از همه اینها گذشته، باید با تمام وجود، نعمت بزرگ حضور قلب را در دعا و نماز و زیارت از خدا خواست؛ او کریم و رحیم است و جوینده را ناامید بر نمی گرداند.

چنین شنیدم که لطف ایزدبه روی جوینده در نبندد!

دری که بگشاید از حقیقت بر اهل عرفان، دگر نبندد!

5- آداب دعا کردن و شرایط استجابت دعا

برای دعا کردن و باریافتن به محضر دوست، و بهره مندی بیشتر از فیض و رحمت اِلهی، آداَبیٰ ذکر شده است، که یقیناً برای استجابت دعا، مؤثّر خواهد بود. در این جا به اهمّ آنها (با استفاده از روایات) اشاره می شود.

الف) معرفت اِلهی

دعاکننده باید خدا را به درستی بشناسد و به مالکیّت، قدرت، عظمت، توانایی، علم و آگاهی و کرم و لطف خداوند ایمان داشته باشد.

ب) حسن ظنّ به خدا

در روایات آمده است که هنگام دعا، به خداوند و اجابت دعا توسّط او، اطمینان داشته باشید و باور

ص :20

شما این باشد که خداوند، دعایتان را به اجابت می رساند.(1) (و اگر طبق مصالحی به اجابت نرسد بهتر از آن را به شما خواهد داد).

ج) دعا همراه با احساس نیاز

دعا باید، همراه با احساس نیاز شدید و درماندگی باشد به گونه ای که انسان باور کند، جز خداوند پناهگاهی ندارد.(2) د) دعا همراه با توجه تامّ

به هنگام دعا، باید همه توجّه و حواسّ دعاکننده به جانب حق باشد و قلبش را از هرچه غیر خداست تهی سازد.(3) ه) دعا همراه با خضوع و دل شکستگی

دعاکننده باید با نهایت خضوع، رقّت قلب و فروتنی به درگاه خدا روی آورد(4)؛ در این هنگام دستانش را به سمت آسمان (به علامت تسلیم و تعظیم) بلند می کند(5) و با چشمان اشکبار و قلبی ترسان، حاجت می طلبد.(6) و) دعا همراه با استغفار و صلوات

در ابتدای دعا، حمد اِلهی، ثنای پروردگار، استغفار و توبه و صلوات بر محمّد و آلش برای استجابت دعا بسیار مؤثّر است.(7) ز) اصرار و پافشاری در دعا

اصرار و پافشاری در دعا، مورد سفارش معصومین علیهم السلام است؛(8) دعاکننده نباید ناامید شود، و از دعا کردن دست بردارد.

علاوه بر نکات فوق، به یقین، دعا در برخی از زمان ها، مثل شب و روز جمعه، دعا در نیمه های شب و سحرگاهان، مخصوصاً ماه مبارک رمضان، شب های قدر و مانند آن و همچنین در برخی از مکان ها، مانند مسجدالحرام، مسجد پیغمبراکرم صلی الله علیه و آله، مشاهد مشرّفه و مانند آن، تأثیر بسزایی دارد.(9) این بخش را با سخنی از عارف کامل، عالم ربّانی و مرد میدان علم و عمل، مرحوم «سیّدبن طاووس» به پایان می بریم؛ ایشان می گوید: «هرگاه از خداوند حاجتی می طلبی، حال تو در برابر او- لااقلّ- مانند عرض نیاز، به نزد فرمانروایان دنیا باشد. همان گونه که برای جلب نظر آنان، از هیچ کوششی دریغ نمی ورزی و به هر طریق ممکن، خشنودی آنان را تحصیل می کنی، باید در برابر خداوند و

ص :21


1- کافی، جلد 2، صفحه 473، حدیث 1.
2- وسائل الشیعه، جلد 4، صفحه 1174، حدیث 1.
3- کافی، جلد 2، صفحه 473، حدیث 2.
4- همان مدرک، صفحه 481، حدیث 6.
5- همان مدرک، صفحه 479 و 480، حدیث 1 و 2.
6- وسائل الشیعه، جلد 4، صفحه 1120، حدیث 1.
7- همان مدرک، صفحه 1126 و 1127 و 1135.
8- بحارالانوار، جلد 90، صفحه 300 و 374
9- برای آگاهی بیشتر از روایات، به بحارالانوار، جلد 90، صفحه 348، حدیث 15 و صفحه 351، حدیث 16 مراجعه فرمایید.

به هنگام خواستن حاجتی از او نیز، در تحصیل رضایتش کوشش فراوان نمایی! مبادا که توجّه ات به خداوند، از اقبال و توجّه ات به قدرتمندان دنیا کمتر باشد! اگر چنین باشی و منزلت خدا، در نزد تو، از منزلت آنها کمتر باشد- در حالى که همه آنها مملوک و بندگان خدایند- به یقین خداوند بزرگ را کوچک شمرده ای و عظمت و جلالش را به حساب نیاورده ای!.

دیگر آن که: نماز و روزه ای که برای طلب حاجت به جا می آوری، هرگز از روی امتحان و آزمایش خداوند نباشد! زیرا انسان کسی را می آزماید که نسبت به او بدگمان باشد و خداوند از کسانی که در حقّ او گمان بد دارند، مذمّت کرده و فرموده: «

«أَلظَّانِّینَ بِاَللَّهِ ظَنَّ السَّوْءِ عَلَیْهِمْ دَائِرَةُ السَّوْءِ»؛

آنان که به خداوند، گمان بد می برند، حوادث ناگوار به آنان می رسد».(1) بلکه باید به خداوند کمال اعتماد و اطمینان را داشته باشی و به وعده های او امیدوارتر از وعده یک انسانِ توانگرِ سخاوتمند باشی!

سزاوار است به هنگام نماز و یا روزه حاجت، نخست حاجت های دینی را به ترتیب اهمیّت در نظر بگیری و البتّه مهمترین خواسته ها، حاجت آن مولایی است که تو در پناه هدایت و حمایت او به سر می بری! یعنی نخست باید برای حاجت های امام زمان (عجّل اللَّه تعالى فرجه الشریف) دعا کنی وآنگاه حاجت های دینی خود را بخواهی و در نهایت، حاجت و نیاز دنیوی خود را که در دل داری با خدای خویش مطرح نمایی ...».(2)

6- عوامل عدم استجابت دعا

بعضی از مردم از تأخیر اجابت دعا یا عدم اجابت آن گله دارند، و توجّه ندارند که اجابت دعا مانند همه کارها شرایطی دارد:

لازم است بدانیم، دعا کردن به درگاه خدا، از دو سو، مقرون به رحمت اِلهی است: از یک سو، توفیق اِلهی برای دعا کردن، و از سوی دیگر استجابت دعا از جانب خداوند.

همین که انسان به دعا و راز و نیاز با خداوند می پردازد، یقیناً به سبب توفیق اِلهی است (چه دعایش به اجابت برسد، یا نرسد)؛ زیرا هر کسی توفیق شرفیاَبیٰ به بارگاه اِلهی و گفتگو با حضرت حقّ را ندارد و این خود برای هر دعاکننده ای بسیار با ارزش است؛ امّا با این حال، در روایات عواملی برای عدم استجابت دعا ذکر شده است که از مهمترین آنهاست:

الف) دست کشیدن از تلاش و اکتفا به دعا

این نکته را باید بدانیم، که دعاکردن به معنای دست از تلاش کشیدن نیست، زیرا در این صورت دعای دعاکننده به اجابت نمی رسد؛ چرا که هیچ دعایی برای جبران تنبلی و تن پروری وارد نشده است.

ص :22


1- سوره فتح، آیه 6.
2- جمال الاسبوع، صفحه 326( با تلخیص).

درباره برخی از افراد که دعایشان به اجابت نمی رسد، امام صادق علیه السلام فرمود: «

... وَ رَجُلٌ جَلَسَ فِی بَیْتِهِ وَ قالَ: یا رَبِّ ارْزُقْنِی، فَیُقالُ لَهُ: أَ لَمْ أَجْعَلْ لَکَ السَّبیلَ إِلی طَلَبِ الرِّزْقِ ...

؛ و آن کس که در خانه اش بنشیند و بگوید: پروردگارا! روزی مرا برسان! به او گفته می شود: آیا برای طلب روزی و کسب درآمد، راه و مسیری (که همان تلاش و کوشش است) قرار نداده ام؟!».(1) ب) گناهان از موانع مهم است

بسیاری از گناهان، سبب عدم استجابت دعا می شود. در روایتی امام علی علیه السلام در پاسخ به مردی که گفت دعای ما به اجابت نمی رسد، فرمود: «چگونه دعایتان به اجابت برسد، در حالى که راه های آن را مسدود ساخته اید! اعمالتان را اصلاح کنید، درونتان را خالص گردانید، امر به معروف و نهی از منکر کنید، آنگاه خداوند دعایتان را به اجابت می رساند».(2) (و به این ترتیب دعا وسیله ای برای تربیت و خودسازی می شود).

در روایات دیگری، عقوق والدین،(3) ناپاکی های درونی، نفاق، تأخیر نماز از وقتش، ترک نیکی و صدقه، بدزبانی و ... از عوامل عدم استجابت دعا ذکر شده است.(4) ج) دعا بر ضدّ مؤمنان و دوستان

اگر کسی برضدّ مؤمنی و دوستی دعا کند (نفرین نماید) و بدون جهت و ظالمانه، از خداوند بدِ او را بخواهد، دعایش به اجابت نمی رسد.(5) د) دعا فقط در دشواریها

اگر کسی در حالت خوشی و آسودگی به درگاه خدا نرود و دعا نکند و فقط در مشکلات و شدّت و گرفتاری به سوی خدا برود، ممکن است دعایش به اجابت نرسد. در روایات آمده است: اگر بخواهی در مشکلات و دشواریها خداوند دعایت را به اجابت برساند، در آسودگی و خوشی، خدا را فراموش مکن و فراوان دعا کن!.(6) ه) غذاهای حرام و ناپاک

در روایت آمده است: «آن کسی که می خواهد، دعایش به اجابت برسد، باید از راه حلال کسب درآمد کند»(7) و در روایت دیگر رسول خدا صلی الله علیه و آله به کسی که گفت دوست دارم، دعایم مستجاب شود، فرمود:

«وجودت را از لقمه حرام پاک کن».(8)

ص :23


1- وسائل الشیعه، جلد 4، کتاب الصلاة، ابواب الدعاء، باب 50، صفحه 1159، حدیث 3.
2- بحارالانوار، جلد 90، صفحه 377، حدیث 17.
3- کافی، جلد 2، صفحه 447، حدیث 1.
4- معانی الاخبار، صفحه 271، حدیث 2 و بحارالانوار، جلد 70، صفحه 376، حدیث 12.
5- بحارالانوار، جلد 90، صفحه 378، حدیث 21.
6- وسائل الشیعه، جلد 4، صفحه 1096، باب 9 از ابواب الدعاء.
7- بحارالانوار، جلد 90، صفحه 358 و 373.
8- همان مدرک، صفحه 373.

7- فلسفه پاداش های فراوان دعاها، زیارات و نمازها

گاه در روایات برای دعاها و زیارات و نمازها و اذکار پاداش های عظیمی ذکر شده است که ممکن است این دو سؤال را برای خوانندگان مطرح کند:

1- آیا هر فرد مسلمانی که چنین اعمال ساده ای را انجام دهد از چنان پاداش های عظیم بهره مند می شود و اصولًا چه رابطه ای میان این اعمال و آن همه ثواب و پاداش است؟

2- گرچه رحمت اِلهی بی پایان است و هر قدر پاداش به افراد بدهد، کاستی در آن ایجاد نمی شود (

وَلٰا تَزیدُهُ کَثْرَةُ الْعَطاءِ إِلّا جُوداً وَ کَرَماً ).(1) ولی گاه این پاداش ها از حدّ نیاز در زندگی آخرت نیز افزون است و گاه می شود که رسیدن به یک پاداش معنوی و فوق العاده برای آرامش و لذّات مؤمن کافی است.

در پاسخ سؤال اول باید به این نکته توجّه کرد که اوّلًا: دریافت این پاداش های عظیم مطابق صریح آیات قرآن و روایات، متوقّف بر ایمان و اخلاص و تقواست، چنانکه در قرآن کریم می خوانیم:

«إِنَّمَا یَتَقَبَّلُ اَللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِینَ».(2)

در روایتی از امام صادق علیه السلام آمده است: «

مَنْ قالَ لا إِلهَ إِلَّا اَللَّهُ مُخْلِصاً، دَخَلَ الْجَنَّةَ، وَ اخْلاصُهُ اَنْ یُحْجِزَهُ لا اِلهَ اِلَّا اَللَّهُ عَمَّا حَرَّمَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَ

؛ کسی که «لا اِلٰه الا اللَّه» را با اخلاص بگوید، داخل بهشت می شود و اخلاصش این است که «لا اِلهَ اِلَّا اَللَّهُ» او را از تمام آنچه خداوند متعال حرام کرده، باز دارد».(3) قابل توجّه اینکه مرحوم علّامه مجلسی در بحارالانوار چندین حدیث به این مضمون نقل کرده است.(4) و نیز در پاره ای از روایاتی که در مورد پاداش عظیم زیارت ها آمده، جمله « عارِفاً بِحَقِّهِ » دیده می شود که مفهومش آن است: آن امام را واجب الاطاعة بداند و دستوراتش را بکار گیرد؛ در یکی از این روایات امام کاظم علیه السلام می فرماید: « اِذٰا عَرَفَ حَقَّهُ وَ حُرْمَتَهُ وَ وَلٰایَتَهُ

...».(5) ثانیاً: حفظ این دستاوردها و پاداش ها نیز مهمّ است؛ زیرا ممکن است کسی با اعمال صالحی پاداش های عظیمی برای خود فراهم سازد، ولی بعداً با اعمال زشت و گناهان عظیم آنها را از نامه اعمال خود بشوید؛ در حدیث معروفی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می خوانیم که: هر کس لا اِلٰه الا اللَّه بگوید، خداوند درختی در بهشت برای او غرس می کند (حضرت همین سخن را درباره اذکار دیگری نیز فرمود).

مردی از قریش در آنجا حاضر بود، عرض کرد: ای رسول خدا! بنابراین درختان ما در بهشت بسیار زیاد است! حضرت فرمود: « نَعَمْ! وَ لکِنْ اَیَّاکُمْ اَنْ تُرْسِلُوا عَلَیْها نِیراناً فَتُحْرِقُوها ؛ آری! ولی برحذر باشید

ص :24


1- دعای افتتاح.
2- سوره مائده، آیه 27.
3- بحارالانوار، جلد 90، صفحه 197، حدیث 21.
4- همان مدرک.
5- کافی، جلد 4، صفحه 582، حدیث 9.( مرحوم کلینی در همان باب روایات دیگری نزدیک به همین مضمون آورده است).

که آتشی نفرستید که آن درختان را بسوزاند». سپس پیامبر به آیه 33 سوره محمد:

«وَلَا تُبْطِلُوا أَعْمَالَکُمْ ...» استدلال فرمود.(1) در مورد سؤال دوم به این نکته باید توجه داشت که پاداش های عظیم قیامت متناسب با آن عالم عظیم است؛ تمام دنیایی که ما در آن زندگی می کنیم در برابر جهان آخرت به منزله خانه کوچکی در مقابل تمام منظومه شمسی است و یا از آن کوچکتر؛ بنابراین، نباید از عظمت آن پاداش ها تعجب کرد.

به علاوه، پاداش های اِلهی متناسب لطف و کرم اوست نه متناسب اعمال ما و اضافه بر اینها گاه اعداد و ارقامی که در این روایات وارد شده، کنایه از یک سلسله پاداش های مهم معنوی است که در لباس پاداش های مادی به تناسب جهانی که در آن زندگی می کنیم، بیان شده است.

8- تبدیل خواسته ها

از برخی روایات استفاده می شود که گاهی اوقات، خداوند دعای مؤمنان را اجابت نمی کند و در عوض، گناهانی را از آنها می آمرزد و یا آن را ذخیره برای آخرت می سازد.

رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «هر مسلمانی که دعا کند، دعایش به اجابت می رسد: یا به زودی در دنیا خداوند حاجتش را برآورده می سازد و یا برای آخرتش ذخیره می کند و یا گناهانش را می آمرزد».(2) در روایتی دیگری آمده است: «گاه در قیامت، خداوند پاداش دعاهایی را که در دنیا به اجابت نرسیده، به مؤمن می دهد؛ در آن زمان مؤمن آرزو می کند، ای کاش در دنیا هیچ دعایی به اجابت نمی رسید و همه آنها امروز به پاداش اِلهی تبدیل می شد».(3) این را نیز باید کاملًا توجّه داشت که گاه انسان بر اثر بی اطّلاعی، حاجتی را با تمام وجودش از خدا می خواهد که به ضرر اوست و اگر به آن رسد دنیا و آخرت او تباه می شود، خداوند به لطفش آن چیز را دریغ می دارد و به جای آن، نعمت دیگری به او می بخشد؛ زیرا معلومات ما محدود و ناقص است و علم بی پایان، نزد خداست.

9- توصیه ما به شما عزیزان

در این جا توجه شما خوانندگان عزیز را به توصیه های زیر جلب می کنیم:

1- آنچه در این کتاب آمده است به کتب معتبری چون «مصباح المتهجّد» شیخ طوسی (ره) و «کامل الزیارات» ابن قولویه و کتابهای مرحوم سیّد بن طاووس و مرحوم کفعمی برمی گردد. کتب بزرگانی که اهتمام فراوانی داشتند تا بدون مدرک چیزی را نقل نکنند و اگر دعا یا زیارتی از انشای نفس ربّانی و

ص :25


1- بحارالانوار، جلد 90، صفحه 168، حدیث 3.
2- همان مدرک، صفحه 378، حدیث 22.
3- همان مدرک.

ملکوتی خودشان است به آن تصریح نمایند. آنان به هنگام نوشتن ادعیه، کتب فراوانی را در اختیار داشته اند که با اقتباس از آن، چنین آثاری از خویش به یادگار گذاشته اند:

مرحوم سیّد بن طاووس، به هنگام نوشتن کتاب «اقبال» هزار و پانصد جلد کتاب در اختیار داشت و به تصریح خودش در کتاب «کشف المحجّه»: «بیش از شصت جلد از آن، کتاب دعا بود».(1) محقّق متتبّع، دانشمند بزرگوار، مرحوم آقا بزرگ طهرانی نیز در کتاب وزین «الذریعه» درباره سیّد بن طاووس می نویسد: «هنگامی که او کتاب «مُهج الدّعوات» را می نوشت بیش از هفتاد کتاب از کتب ادعیه قدمای امامیّه (کسانی که تمامی آنها مقدّم بر شیخ طوسی بوده اند) را در اختیار داشت. بلکه با مراجعه به کلمات و تعبیراتی که سیّد بن طاووس در لابه لای کتابهایش در ارتباط با اسناد و مدارک محتویات آن دارد، انسان مطمئن می شود که جمیع آنچه را که این بزرگوار از ادعیه و زیارات نقل کرده، مورد اعتمادش بوده است؛ خصوصاً وقتی ملاحظه می شود که این بزرگ مرد، هرگاه می خواست دعایی را از جانب ذهن لطیف و روح پاکش انشا کند، تصریح می کند که: «چون برای این مورد دعایی را از روایات نیافتم دعایی را مناسب با این مقام، انشا نمودم» با این بیان معلوم می شود که در سایر موارد که چنین نکته ای را متذکّر نشده است، به مدرک روایی خاصّ، اعتماد کرده است».(2) با این بیان و با توجّه به این که آنچه را «سیّد بن طاووس» در قسمت دعا تألیف کرده در واقع تتمّه و تکمیلی برای کتاب «مصباح المتهجّد» جدّ مادری ایشان مرحوم شیخ طوسی رحمه الله می باشد،(3) روشن می شود که اگر کسی مجموع این یازده جلد (مربوط به این دو بزرگوار) را تهیّه نماید، گویا تقریباً مجموعه کاملی از ادعیه و اعمال و زیارات را در اختیار گرفته است (و ما از تمام این آثار در کتاب حاضر استفاده کرده ایم).

درباره کتاب «مصباح کفعمی» می گوید: «او، در مقدّمه کتاب «جنّة الامان الواقیه» (معروف به مصباح کفعمی) تصریح کرده است که این کتاب را از کتابهای معتبر و مورد اعتماد جمع آوری نموده است».(4) مرحوم علّامه مجلسی نیز در مقدّمه «زادالمعاد» می گوید: در این کتاب منتخبی از اعمال سال و فضایل ایّام و لیإِلَىٰ و اعمال آنها را- که به سندهای صحیح و معتبر وارد شده است- آورده ام.

اصولًا اصحاب ائمّه علیهم السلام، برای ضبط و انتقال صحیح احادیث، دعاها و عباراتی که از آن بزرگواران نقل می شد، اهتمام فراوانی داشتند.

ص :26


1- کشف المحجّة، صفحه 131.
2- الذریعه، جلد 8، صفحه 176 و 177.
3- الذریعه، جلد 8، صفحات 177 و 178.
4- همان مدرک، صفحه 179.

«عبداللَّه بن زید» که از اصحاب امام کاظم علیه السلام است، می گوید: «جمعی از یاران ویژه اهل بیت آن حضرت، به محضرش شرفیاب می شدند و هنگامی که امام علیه السلام کلمه ای می فرمود و درباره حادثه ای فتوا می داد، آنان با دقّت می نوشتند (و همه جملات، آداب و نکته ها را کاملًا یادداشت می کردند)».(1) خواننده عزیز! با توجه به آنچه گذشت جایی برای تردید در اعتبار منابعی که محتوای این کتاب از آنها گرفته شده، باقی نمی ماند، پس می توان با دلی روشن و ضمیری پاک به ادعیه و زیارات و اعمال وارده در این کتاب، عمل کرد.

خصوصاً وقتی به دو امر دیگر نیز در این رابطه توجّه شود:

نخست این که: همان گونه که اشاره شد محتوای برجسته و اوج معانی بسیاری از این دعاها و زیارات، بهترین گواه صدور آنها از جانب معصوم علیه السلام است، چرا که چنین الفاظ و مفاهیمی جز از روح بلند معصومین علیهم السلام نمی تواند صادر شود.

دیگر این که: در تمام دعاها و اعمال مستحب، می توان از «قصد رجا» یعنی به امید مطلوبیّت نزد پروردگار، استفاده کرد؛ زیرا در روایات از رسول اکرم صلی الله علیه و آله نقل شده که «هرگاه کسی از سوی من ثواَبیٰ بر عملی به او برسد و به امید رسیدن به آن ثواب و یا به احترام من آن را بجا آورد، به اجر و پاداش مذکور برای آن عمل، خواهد رسید و تلاش او بی نتیجه نخواهد ماند».(2)

***

2- توصیه دیگر ما به خوانندگان عزیز- مخصوصاً به قشر جوان با ایمان و پاکدل- این است که بیش از آنچه به «کمّیت» و مقدار دعا اهمیّت می دهند به «کیفیّت» و حال و هوای معنوی آن اهمیّت دهند و بدانند که چه بسا خواندن یک دعای کمیل یا ندبه و یا ابوحمزه و یا خواندن دعای عرفه امام حسین علیه السلام با حضور قلب، چنان انقلاب و دگرگونی در انسان ایجاد می کند که فصل نوینی در زندگی او آغاز می شود؛ روحش را به اوج آسمانها برده، با فرشتگان دمساز می کند و از این جا روشن می شود که ثوابهای عظیمی که برای بعضی از دعاها ذکر شده، فلسفه اش چیست و برای کیست؟

عزیزان! همه ما سعی کنیم با مرور در مطالبی که در بحث حضور قلب و آداب دعا آمد و با اندیشه در محتوای دعاها، چنان حال و هوایی به هنگام خواندن دعا و نماز و زیارت پیدا کنیم که لذّت بخش ترین لحظات زندگی ما باشد و ما را روز به روز به خدا نزدیک تر کند.

سعی ما بر این باشد که با تدبّر در محتوا و توجّه به این که در چه محضری قرار گرفته ایم و با التفات

ص :27


1- الذریعه، جلد 8، صفحه 173 و مستدرک الوسائل، جلد 17، صفحه 292، حدیث 27.
2- وسائل الشیعه، جلد 1، صفحه 59، ابواب مقدّمات العبادات، باب 18( در این باب چندین روایت به همین مضمون آمده است).

به قصورها و تقصیرها، و کوچکی نفسِ خویش از یک طرف و عظمت و بزرگی کسی که در حضورش واقع شده ایم از طرف دیگر، روح ما با عالم بالا تماس برقرار کند و با محبوب حقیقی راز و نیاز نماید.

اگر دعایی از ادعیه را می خوانیم که مخاطب در آن، خداست، به لطفها و محبّت هایی که در طول عمرمان در حقّ ما روا داشت و گناهانی را که پوشاند و لغزشهایی را که دفن کرد و نعمتهایی را که ارزانی داشت، یکی پس از دیگری اشاره کنیم و بر زبان جاری سازیم تا محبّتی که او به خوب شدن و هدایت ما دارد را لمس کنیم و قُرب و انسش را احساس نماییم.

و اگر زیارتی از زیارات ائمّه طاهرین (صلوات اللَّه علیهم اجمعین) است، باز هم قرب و لطف و رحمت و کرامت آنها را در نظر بیاوریم و این که آنها شفیعان درگاه و مقرّبان خدایند؛ کلام ما را می شنوند و سلام ما را جواب می گویند و بر جایگاه و مقامی که هم اکنون در آن قرار داریم شاهد و ناظرند (

وَ أَعْلَمُ أَنَّ رَسُولَکَ وَ خُلَفاءَکَ أَحْیاءٌ عِنْدَکَ یُرْزَقُونَ، یَرَوْنَ مَقامِی، وَیَسْمَعُونَ کَلامِی، وَ یَرُدُّونَ سَلامِی)(1)

تا آن که لذّت و شیرینی نجوا و مناجات با آنان را احساس کنیم ( وَ فَتَحْتَ بابَ فَهْمِی بِلَذِیذِ مُناجاتِهِمْ

).(2) اگر آن گونه دعا بخوانیم و این گونه زیارت کنیم، می توانیم مطمئن باشیم با هر دعا و زیارت، گویا به محضر خداوند و معصومین علیهم السلام شرفیاب شده ایم و روح و جانمان را صفا و صیقل تازه ای داده ایم و زنگارها و تیرگی های گناه را از خود زدوده ایم و این جاست که دعا و زیارت، جایگاه واقعی خود را پیدا می کند و هدف اصلی آن تحقّق می یابد.

در پایان لازم می دانم از تمام کسانی که برای تهیه این مجموعه ما را یاری دادند و در تطبیق دقیق مدارک، و تصحیح، و چاپ و نشر آن تلاش و کوشش کردند، از جمله فضلای محترم حجج اسلام آقایان محمد رضا حامدی، مسعود مکارم و سید عبدالمهدی توکّل (دامت تأییداتهم) تشکر و سپاسگزاری کنم و برای توفیق هر چه بیشتر همه عزیزان دعا نمایم. همچنین از همگان التماس دعا دارم که این جانب وتمام کسانی را که برای فراهم آوردن این مجموعه زحمت کشیده اند، فراموش نکنند.

ذکر این نکته لازم است که برای تهیّه این مجموعه، چند سال زحمت کشیده شده؛ با این حال، اگر صاحب نظران تذکّرات تکمیلی داشته باشند، از آن استقبال می شود.

قم- ناصر مکارم شیرازی

فروردین 1384- صفر 1426

ص :28


1- وسائل الشیعه، جلد 1، صفحه 59، ابواب مقدمات عبادات، باب 18. لازم به ذکر است که این جملات، در اصل بخشی از اذن دخول زیارت رسول گرامی صلی الله علیه و آله در مدینه، در مسجد النبی می باشد و از آن جا به بعضی از مشاهد مشرّفه دیگر منتقل شده است.
2- همان مدرک.

ص :29

ص :30

بخش اول: سوره هایی از قرآن

مقدّمه

با توجّه به این که بسیاری از سوره ها و آیات قرآنی در نمازهای مختلفی چون نوافل یومیّه، نافله شب، نمازهای ائمّه اطهار علیهم السلام، نمازهای زیارت، نمازهای ایّام هفته و نمازهای حاجت و نیز در مکان ها و زمان های مختلفی چون شبهای احیا، ایّام البیض، شبهای ماه رجب، شعبان و رمضان و در تعقیبات نمازهای یومیّه و نیز برای تحصیل بعضی از آثار و برکات چون آمرزش گناهان و نجات از مشکلات خوانده می شود، شایسته است بخشی از این سوره ها و آیات که بیشتر مورد استفاده قرار می گیرد (و این خود، دلیل بر اهمیّت و ویژگی و امتیاز آنهاست) در ابتدای این کتاب دعا- پس از اشاره به بعضی از فضیلت های آنها- آورده شود:

1- سوره یس

سوره «یس» به گواهی احادیث متعدّدی که در این زمینه وارد شده، یکی از مهمترین سوره های قرآنی است، به گونه ای که در احادیث «قلب قرآن» نامیده شده است و این به جهت محتوای مهمّ توحیدی آن است که محور همه مسائل اعتقادی است. در حدیثی از امام صادق علیه السلام نیز آمده است:

«هر کس آن را در روز بخواند، در طول روز محفوظ و پرروزی خواهد بود و هر کس آن را شبانگاه پیش از آن که بخوابد تلاوت کند، خداوند هزار فرشته بر او مأمور می کند که او را از هر شیطان رجیم و هر آفتی حفظ کنند ...» و به دنبال آن فضایل مهمّ دیگری نیز بیان می فرماید.(1) یادآوری لازم:

ناگفته پیداست پاداش های عظیمی که درباره این سوره و سایر سوره های قرآن در روایات آمده است،

ص :31


1- همان مدرک.

به معنای خواندن سطحی و بدون تدبّر و خإِلَىٰ از عمل نیست؛ شواهد فراوانی داریم که این برکات و پاداش ها مربوط به کسانی است که برنامه زندگی خود را با محتوای این سوره ها هماهنگ می سازند.

بِسْمِ اَللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ

به نام خداوند بخشنده مهربان

یس 1 وَالْقُرْءَانِ الْحَکِیمِ 2 إِنَّکَ لَمِنَ الْمُرْسَلِینَ 3 عَلَی صِرطٍ مُّسْتَقِیمٍ

یس. (1) سوگند به قرآن حکیم (و استوار). (2) که تو قطعاً از فرستادگان (خداوند) هستی، (3) بر راهی راست (قرارداری)؛ 4

تَنزِیلَ الْعَزِیزِ الرَّحِیمِ 5 لِتُنذِرَ قَوْماً مَّا أُنذِرَ ءَابَآؤُهُمْ فَهُمْ غفِلُونَ

(4) (این قرآنی است که) از سوی خداوند توانا و مهربان نازل شده است؛ (5) تا قومی را انذار کنی که پدرانشان (هرگز) انذار نشدند، از این رو آنان غافلند.

6 لَقَدْ حَقَّ الْقَوْلُ عَلَی أَکْثَرِهِمْ فَهُمْ لَایُؤْمِنُونَ 7 إِنَّا جَعَلْنَا فِی أَعْنقِهِمْ

(6) فرمان (اِلهی) درباره بیشتر آنها (به کیفر اعمالشان) تحقق یافته، به همین جهت ایمان نمی آورند. (7) ما در گردنهای آنان غلهایی

أَغْللًا فَهِیَ إِلَی الْأَذْقَانِ فَهُم مُّقْمَحُونَ 8 وَجَعَلْنَا مِن بَیْنِ أَیْدِیهِمْ سَدّاً

[/ طوقهایی قرار دادیم که تا چانه ها ادامه دارد و سرهای آنان را به بالا نگاه داشته است. (8) و در پیش روی آنان سدّی قرار دادیم،

وَمِنْ خَلْفِهِمْ سَدّاً فَأَغْشَیْنهُمْ فَهُمْ لَایُبْصِرُونَ 9 وَسَوَآءٌ عَلَیْهِمْ ءَأَنْذَرْتَهُمْ

و در پشت سرشان سدّی؛ و چشمانشان را پوشانده ایم، لذا نمی بینند. (9) برای آنان یکسان است: چه انذارشان کنی

أَمْ لَمْ تُنذِرْهُمْ لَایُؤْمِنُونَ 10 إنَّمَا تُنذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّکْرَ وَخَشِیَ الرَّحْمنَ

یا نکنی، ایمان نمی آورند. (10) تو فقط کسی را می توانی انذار کنی که ازاین یادآوری (اِلهی) پیروی کند و از خداوند رحمان

بِالْغَیْبِ فَبَشِّرْهُ بِمَغْفِرَةٍ وَأَجْرٍ کَرِیمٍ 11 إِنَّا نَحْنُ نُحْیِ الْمَوْتَی وَنَکْتُبُ مَا

در نهان بترسد؛ سپس او را به آمرزش و پاداشی پرارزش بشارت ده. (11) به یقین مامردگان را زنده می کنیم و آنچه را از

قَدَّمُوا وَءَاثرَهُمْ وَکُلَّ شَیْ ءٍ أَحْصَیْنهُ فِی إِمَامٍ مُّبِینٍ 12 وَاضْرِبْ لَهُم

پیش فرستاده اند و آنچه را از خود باقی گذاشته اند؛ و همه چیز را در کتاب روشنگری احصا کرده ایم. (12) و برای آنها، اصحاب شهر (انطاکیه)

مَّثَلًا أَصْحبَ الْقَرْیَةِ إِذْ جَآءَهَا الْمُرْسَلُونَ 13 إِذْ أَرْسَلْنَا إِلَیْهِمُ اثْنَیْنِ

را مثال بزن هنگامی که فرستادگان خدا به سوی آنان آمدند؛ (13) در آن زمان که دو نفر (از رسولان خود) را به سوی آنها فرستادیم، امّا آنان فرستادگان (ما) را

فَکَذَّبُوهُمَا فَعَزَّزْنَا بِثَالِثٍ فَقَالُواْ إِنَّآ إِلَیْکُم مُّرْسَلُونَ 14 قَالُوا مَآ أَنتُمْ

تکذیب کردند؛ پس برای تقویت آن دو، شخص سوّمی را فرستادیم؛ و آنها گفتند: «ما فرستادگان (خدا) به سوی شما هستیم.» (14) امّا آنان (در جواب) گفتند:

ص :32

إِلَّا بَشَرٌ مِّثْلُنَا وَمَا أَنزَلَ الرَّحْمنُ مِن شَیْ ءٍ إِنْ أَنتُمْ إِلَّا تَکْذِبُونَ 15 قَالُوا

«شما جز بشری همانند ما نیستید، و خداوند رحمان چیزی نازل نکرده، شما فقط دروغ می گویید.» (15) (فرستادگان ما) گفتند:

رَبُّنَا یَعْلَمُ إِنَّآ إِلَیْکُمْ لَمُرْسَلُونَ 16 وَمَا عَلَیْنَآ إِلَّا الْبَلغُ الْمُبِینُ 17 قَالُواْ إِنَّآ

«پروردگار ما می داند که ما قطعاً فرستادگان (او) به سوی شما هستیم، (16) و بر عهده ما چیزی جز ابلاغ آشکار نیست.» (17) آنان گفتند: «ما شما را به فال بد گرفته ایم

تَطَیَّرْنَا بِکُمْ لَئِن لَّمْ تَنتَهُواْ لَنَرْجُمَنَّکُمْ وَلَیَمَسَّنَّکُم مِّنَّا عَذَابٌ أَلِیمٌ 18 قَالُواْ

(وشما را شوم می دانیم)، واگر (از این سخنان) دست برندارید شما را سنگسار خواهیم کرد و عذاب دردناکی از ما به شما خواهد رسید! (18) (فرستادگان) گفتند:

طئِرُکُم مَّعَکُمْ أَئِن ذُکِّرْتُم بَلْ أَنتُمْ قَوْمٌ مُّسْرِفُونَ 19 وَجَآءَ مِنْ أَقْصَا

«اگر درست بیندیشید فال بد شما با خود شماست، بلکه شما گروهی اسرافکارید.» (19) و مردی (با ایمان) از دورترین نقطه شهر

الْمَدِینَةِ رَجُلٌ یَسْعَی قَالَ یقَوْمِ اتَّبِعُوا الْمُرْسَلِینَ 20 اتَّبِعُوا مَن لَّا

با شتاب آمد، گفت: «ای قوم من! از فرستادگان (خدا) پیروی کنید. (20) از کسانی پیروی کنید

یَسْئَلُکُمْ أَجْراً وَهُم مُّهْتَدُونَ 21 وَمَا لِیَ لَآأَعْبُدُ الَّذِی فَطَرَنِی وَإِلَیْهِ

که از شما اجر و پاداشی نمی خواهند و خود هدایت یافته اند. (21) چرا کسی را پرستش نکنم که مرا آفریده، و همگی به سوی او بازگشت

تُرْجَعُونَ 22 ءَأَتَّخِذُ مِن دُونِهِ ءَالِهَةً إِن یُرِدْنِ الرَّحْمنُ بِضُرٍّ لَّاتُغْنِ عَنِّی

داده می شوید؟! (22) آیا غیر از او معبودانی را انتخاب کنم که اگر خداوند رحمان بخواهد زیانی به من برساند، شفاعت آنها کمترین فایده ای برای من ندارد

شَفعَتُهُمْ شَیْئاً وَلَا یُنقِذُونِ 23 إِنِّی إِذاً لَّفِی ضَللٍ مُّبِینٍ 24 إِنِّی ءَامَنتُ

و مرا (از مجازات او) نجات نخواهند داد؟! (23) اگر چنین کنم، در گمراهی آشکاری خواهم بود. (24) (به همین دلیل) من به پروردگارتان ایمان آوردم؛

بِرَبِّکُمْ فَاسْمَعُونِ 25 قِیلَ ادْخُلِ الْجَنَّةَ قَالَ یلَیْتَ قَوْمِی یَعْلَمُونَ 26 بِمَا

پس به سخنان من گوش فرا دهید.» (25) (سرانجام او را شهید کردند و) به او گفته شد: «وارد بهشت شو.» گفت: «ای کاش قوم من می دانستند ... (26) که

غَفَرَ لِی رَبِّی وَجَعَلَنِی مِنَ الْمُکْرَمِینَ 27 وَمَآ أَنزَلْنَا عَلَی قَوْمِهِ مِن بَعْدِهِ

پروردگارم مرا آمرزیده و از گرامی داشتگان قرار داده است!» (27) و ما بعد از او بر قومش

مِن جُندٍ مِّنَ السَّمَآءِ وَمَا کُنَّا مُنزِلینَ 28 إِن کَانَتْ إِلَّا صَیْحَةً وحِدَةً فَإِذَا

هیچ لشکری از آسمان نفرستادیم، و هرگز سنّت ما براین نبود؛ (28) (بلکه) فقط یک صیحه آسمانی بود و ناگهان همگی

هُمْ خمِدُونَ 29 یحَسْرَةً عَلَی الْعِبَادِ مَا یَأْتِیهِم مِّن رَّسُولٍ إِلَّا کَانُوا بِهِ

خاموش شدند. (29) افسوس بر این بندگان که هیچ پیامبری به سراغ آنان نیامد مگر این که او را

یَسْتَهْزِءُونَ 30 أَلَمْ یَرَوْا کَمْ أَهْلَکْنَا قَبْلَهُم مِّنَ الْقُرُونِ أَنَّهُمْ إِلَیْهِمْ

استهزا می کردند! (30) آیا ندیدند چه قدر از اقوام پیش از آنان را (بخاطر گناهانشان) هلاک کردیم که آنها هرگز به سوی ایشان

ص :33

لَایَرْجِعُونَ 31 وَإِن کُلٌّ لَّمَّا جَمِیعٌ لَّدَیْنَا مُحْضَرُونَ 32 وَءَایَةٌ لَّهُمُ الْأَرْضُ

باز نمی گردند (و زنده نمی شوند)؟! (31) و همه آنان (روز قیامت) نزد ما احضار می شوند. (32) و زمین مرده برای

الْمَیْتَةُ أَحْیَیْنهَا وَأَخْرَجْنَا مِنْهَا حَبّاً فَمِنْهُ یَأْکُلُونَ 33 وَجَعَلْنَا فِیهَا جَنتٍ

آنها نشانه ای (از عظمت خدا) است که ما آن را زنده کردیم و دانه (های غذایی) از آن خارج ساختیم که از آن می خورند؛ (33) و در آن باغهایی از

مِّن نَّخِیلٍ وَأَعْنبٍ وَفَجَّرْنَا فِیهَا مِنَ الْعُیُونِ 34 لِیَأْکُلُوا مِن ثَمَرِهِ وَمَا

نخلها و انگورها قرار دادیم و چشمه هایی در آن جاری ساختیم، (34) تا از میوه آن بخورند در حالى که با

عَمِلَتْهُ أَیْدِیهِمْ أَفَلَا یَشْکُرُونَ 35 سُبْحنَ الَّذِی خَلَقَ الْأَزْوجَ کُلَّهَا مِمَّا

دست خود آن را به عمل نیاورده اند. آیا شکر (خدا را) به جا نمی آورند؟! (35) منزّه است کسی که تمام زوجها را آفرید، از

تُنْبِتُ الْأَرْضُ وَ مِنْ أَنفُسِهِمْ وَ مِمَّا لَایَعْلَمُونَ 36 وَءَایَةٌ لَّهُمُ الَّیْلُ نَسْلَخُ

آنچه زمین می رویاند، و از خودشان، و از آنچه نمی دانند. (36) شب (نیز) برای آنها نشانه ای است (از عظمت خدا)؛ ما روز را از آن

مِنْهُ النَّهَارَ فَإِذَا هُم مُّظْلِمُونَ 37 وَالشَّمْسُ تَجْرِی لِمُسْتَقَرٍّ لَّهَا ذلِکَ تَقْدِیرُ

برمی گیریم، در این هنگام آنان در تاریکی فرو می روند. (37) و خورشید (نیز برای آنها آیتی است) که پیوسته به سوی قرارگاهش در حرکت است؛ این تقدیر خداوند

الْعَزِیزِ الْعَلِیمِ 38 وَالْقَمَرَ قَدَّرْنهُ مَنَازِلَ حَتَّی عَادَ کَالْعُرْجُونِ الْقَدِیمِ 39

توانا و داناست. (38) و برای ماه منزلگاههایی قرار دادیم، (و هنگامی که این منازل را طی کرد) سرانجام بصورت شاخه کهنه (قوسی شکل و زرد رنگ) خرما درمی آید. (39)

لَاالشَّمْسُ یَنبَغِی لَهَا أَن تُدْرِکَ الْقَمَرَ وَلَا الَّیْلُ سَابِقُ النَّهَارِ وَکُلٌّ فِی فَلَکٍ

نه خورشید را سزاست که به ماه رسد، و نه شب بر روز پیشی می گیرد؛ و هر یک در مسیر خود

یَسْبَحُونَ 40 وَءَایَةٌ لَّهُمْ أَنَّا حَمَلْنَا ذُرِّیَّتَهُمْ فِی الْفُلْکِ الْمَشْحُونِ 41 وَخَلَقْنَا

شناورند. (40) نشانه ای (دیگر از عظمت پروردگار) برای آنان این است که ما فرزندانشان را در کشتیهایی پر (از وسایل و بارها) حمل کردیم. (41) و برای

لَهُم مِّن مِّثْلِهِ مَا یَرْکَبُونَ 42 وَإِن نَّشَأْ نُغْرِقْهُمْ فَلَا صَرِیخَ لَهُمْ وَلَا هُمْ

آنها مرکبهای (دیگری) همانند آن آفریدیم. (42) و اگر بخواهیم آنها را غرق می کنیم بطوری که نه فریادرسی داشته باشند

یُنقَذُونَ 43 إِلَّا رَحْمَةً مِّنَّا وَمَتعاً إِلَی حِینٍ 44 وَإِذَا قِیلَ لَهُمُ اتَّقُوا مَا بَیْنَ

و نه نجات داده شوند. (43) مگر این که رحمت ما (شامل حالشان شود)، و تا زمان معیّنی (از این زندگی) بهره گیرند. (44) و هر گاه به آنها گفته شود: «از آنچه

أَیْدِیکُمْ وَمَا خَلْفَکُمْ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ 45 وَمَاتَأْتِیهِم مِّنْ ءَایَةٍ مِّنْ ءَایتِ

پیش رو و پشت سر شماست (از عذاب دنیا و آخرت) بپرهیزید تا مشمول رحمت اِلهی شوید.» (اعتنا نمی کنند). (45) و هیچ آیه ای از آیات پروردگارشان برای آنها نمی آید

رَبِّهِمْ إِلَّا کَانُوا عَنْهَا مُعْرِضِینَ 46 وَإِذَا قِیلَ لَهُمْ أَنفِقُوا مِمَّا رَزَقَکُمُ اَللَّهُ قَالَ

مگر این که از آن روی گردان می شوند. (46) و هنگامی که به آنان گفته شود: «از آنچه خدا به شما روزی کرده انفاق کنید.»، کافران

ص :34

الَّذِینَ کَفَرُوا لِلَّذِینَ ءَامَنُوا أَنُطْعِمُ مَن لَّوْ یَشَاءُ اَللَّهُ أَطْعَمَهُ إِنْ أَنتُمْ إِلَّا فِی

به مؤمنان می گویند: «آیا ما کسی را اطعام کنیم که اگر خدا می خواست او را اطعام می کرد؟! (پس خدا خواسته است او گرسنه باشد و) شما فقط در

ضَللٍ مُّبِینٍ 47 وَیَقُولُونَ مَتَی هذَا الْوَعْدُ إِن کُنتُمْ صدِقِینَ 48 مَا یَنظُرُونَ

گمراهی آشکارید.» (47) آنها می گویند: «اگر راست می گویید، این وعده (قیامت) کی خواهد بود؟!» (48) (امّا) جز این

إِلَّا صَیْحَةً وحِدَةً تَأْخُذُهُمْ وَهُمْ یَخِصِّمُونَ 49 فَلَا یَسْتَطِیعُونَ تَوْصِیَةً

انتظار نمی کشند که یک صیحه عظیم (آسمانی) آنها را فرا گیرد، در حالى که مشغول جدال (در امور دنیا) هستند. (49) و (چنان غافلگیر می شوند که حتّی) نمی توانند وصیّتی کنند

وَلَآ إِلَی أَهْلِهِمْ یَرْجِعُونَ 50 وَنُفِخَ فِی الصُّورِ فَإِذَا هُم مِّنَ الْأَجْدَاثِ إِلَی

و نه به سوی خانواده خود باز گردند. (50) (بار دیگر) در «صور» دمیده می شود، ناگهان آنها از قبرها، شتابان به سوی (دادگاه)

رَبِّهِمْ یَنسِلُونَ 51 قَالُوا یوَیْلَنَا مَن بَعَثَنَا مِن مَّرْقَدِنَا هذَا مَا وَعَدَ الرَّحْمنُ

پروردگارشان می روند. (51) می گویند: «ای وای بر ما! چه کسی ما را از خوابگاهمان برانگیخت؟! (آری) این همان (روز جزا) است که خداوند رحمان و عده داده،

وَ صَدَقَ الْمُرْسَلُونَ 52 إن کَانَتْ إِلَّا صَیْحَةً وحِدَةً فَإِذَا هُمْ جَمِیعٌ لَّدَیْنَا

و فرستادگان (او) راست گفتند.» (52) صیحه واحدی بیش نیست، (فریادی عظیم بر می خیزد) ناگهان همگی نزد ما

مُحْضَرُونَ 53 فَالْیَوْمَ لَاتُظْلَمُ نَفْسٌ شَیْئاً وَلَا تُجْزَوْنَ إِلَّا مَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ

احضار می شوند. (53) (و به آنها گفته می شود:) امروز به هیچ کس کمترین ستمی نخواهد شد، و جز آنچه انجام می دادید، کیفر داده نمی شوید.

54 إِنَّ أَصْحبَ الْجَنَّةِ الْیَوْمَ فِی شُغُلٍ فکِهُونَ 55 هُمْ وَأَزْوجُهُمْ فِی

(54) بهشتیان، امروز (به نعمتهای خدا) مشغول و مسرورند. (55) آنها و همسرانشان در

ظِللٍ عَلَی الْأَرَآئِکِ مُتَّکِئُونَ 56 لَهُمْ فِیهَا فکِهَةٌ وَلَهُم مَّا یَدَّعُونَ 57

سایه هایی (از قصرها و درختان بهشتی) بر تختها تکیه زده اند. (56) برای آنها در بهشت میوه بسیار لذّت بخشی است، و هرچه بخواهند در اختیارشان خواهد بود. (57)

سَلمٌ قَوْلًا مِّن رَّبٍّ رَّحِیمٍ 58 وَامْتزُوا الْیَوْمَ أَیُّهَا الْمُجْرِمُونَ 59 أَلَمْ

سلام (و درود اِلهی بر آنها)، سخنی است از سوی پروردگاری مهربان. (58) (و به گروهی دیگر گفته می شود:) جدا شوید امروز ای گنهکاران! (59) ای فرزندان آدم!

أَعْهَدْ إِلَیْکُمْ یبَنِی ءَادَمَ أَن لَّاتَعْبُدُوا الشَّیْطنَ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُّبِینٌ 60

آیا با شما عهد نکردم که شیطان را نپرستید، که او برای شما دشمن آشکاری است؟! (60)

وَأَنِ اعْبُدُونِی هذَا صِرطٌ مُّسْتَقِیمٌ 61 وَلَقَدْ أَضَلَّ مِنکُمْ جِبِلّاً کَثِیراً أَفَلَمْ

و این که مرا بپرستید که راه مستقیم این است؟! (61) او گروه زیادی از شما را گمراه کرد؛

تَکُونُوا تَعْقِلُونَ 62 هذِهِ جَهَنَّمُ الَّتِی کُنتُمْ تُوعَدُونَ 63 اصْلَوْهَا الْیَوْمَ بِمَا

آیا اندیشه نکردید؟! (62) این همان دوزخی است که به شما وعده داده می شد. (63) امروز بخاطر

ص :35

کُنتُمْ تَکْفُرُونَ 64 الْیَوْمَ نَخْتِمُ عَلَی أَفْوهِهِمْ وَتُکَلِّمُنَا أَیْدِیهِمْ وَتَشْهَدُ

کفری که داشتید به آتش آن بسوزید! (64) امروز بر دهانشان مُهر می نهیم، و دستهایشان با ما سخن می گویند و پاهایشان به کارهایی

أَرْجُلُهُم بِمَا کَانُوا یَکْسِبُونَ 65 وَ لَوْ نَشَآءُ لَطَمَسْنَا عَلَی أَعْیُنِهِمْ فَاسْتَبَقُوا

که انجام می دادند گواهی می دهند. (65) و اگر بخواهیم (در همین جهان) چشمانشان رامحو می کنیم؛ سپس برای عبور از راه،

الصِّرطَ فَأَ نَّی یُبْصِرُونَ 66 وَ لَوْ نَشَآءُ لَمَسَخْنهُمْ عَلَی مَکَانَتِهِمْ فَمَا

می خواهند بر یکدیگر پیشی بگیرند، امّا چگونه می توانند ببینند؟! (66) و اگر بخواهیم آنها رادر جای خود مسخ می کنیم (و به مجسّمه هایی بی روح مبدّل می سازیم)

اسْتَطعُوا مُضِیّاً وَلَا یَرْجِعُونَ 67 وَمَن نُّعَمِّرْهُ نُنَکِّسْهُ فِی الْخَلْقِ أَفَلَا

تا نتوانند راه خود را ادامه دهند و نه به عقب بازگردند. (67) هر کس را عمر طولانی دهیم، در آفرینش واژگونه اش می کنیم (و به ناتوانی کودکی باز می گردانیم)؛

یَعْقِلُونَ 68 وَمَا عَلَّمْنهُ الشِّعْرَ وَمَا یَنبَغِی لَهُ إِنْ هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ وَقُرْءَانٌ مُّبِینٌ

آیا نمی اندیشند؟! (68) ما شعر به او [/ پیامبر] نیاموختیم، و شایسته او نیست؛ (شاعر باشد) این (کتاب آسمانی) فقط مایه یادآوری و قرآن مبین است.

69

لِّیُنذِرَ مَن کَانَ حَیّاً وَیَحِقَّ الْقَوْلُ عَلَی الْکفِرِینَ 70 أَوَلَمْ یَرَوْا أَنَّا خَلَقْنَا

(69) تا هرکس را که زنده است (و حیات انسانی دارد) انذار کند (و بر کافران اتمام حجّت شود) و فرمان عذاب بر آنان مسلّم گردد. (70) آیا ندیدند که از آنچه با قدرت

لَهُم مِّمَّا عَمِلَتْ أَیْدِینَآ أَنْعماً فَهُمْ لَهَا ملِکُونَ 71 وَ ذَلَّلْنهَا لَهُمْ فَمِنْهَا

خود به عمل آورده ایم چهارپایانی برای آنان آفریدیم که آنان مالک آن هستند؟! (71) و آنها را رام ایشان ساختیم، هم مرکب آنان

رَکُوبُهُمْ وَمِنْهَا یَأْکُلُونَ 72 وَ لَهُمْ فِیهَا مَنفِعُ وَ مَشَارِبُ أَفَلَا یَشْکُرُونَ 73

از آن است و هم از آن تغذیه می کنند؛ (72) و برای آنان بهره های دیگری در آن (حیوانات) است و نوشیدنیهایی گوارا؛ آیا با این حال شکرگزاری نمی کنند؟! (73) وَاتَّخَذُوا مِن دُونِ اَللَّهِ ءَالِهَةً لَّعَلَّهُمْ یُنصَرُونَ 74 لَایَسْتَطِیعُونَ نَصْرَهُمْ

آنان غیر از خدا معبودانی (برای خویش) برگزیدند به این امید که یاری شوند. (74) (ولی) آنها قادر به یاری ایشان نیستند، و این

وَهُمْ لَهُمْ جُندٌ مُّحْضَرُونَ 75 فَلَا یَحْزُنکَ قَوْلُهُمْ إِنَّا نَعْلَمُ مَا یُسِرُّونَ وَمَا

(عبادت کنندگان در قیامت) لشکری برای آنها خواهند بود که (در آتش دوزخ) احضار می شوند. (75) پس سخنانشان تو را غمگین نسازد؛ ما آنچه را پنهان می دارند وآنچه را آشکار می کنند

یُعْلِنُونَ 76 أَوَ لَمْ یَرَ الْإِنسنُ أَنَّا خَلَقْنهُ مِن نُّطْفَةٍ فَإِذَا هُوَ خَصِیمٌ مُّبِینٌ 77

می دانیم. (76) آیا انسان نمی داند که ما او را از نطفه ای بی ارزش آفریدیم؟! و او (چنان صاحب قدرت و شعور و نطق شد که) به مخاصمه آشکار (با ما) برخاست. (77)

وَضَرَبَ لَنَا مَثَلًاوَنَسِیَ خَلْقَهُ قَالَ مَن یُحْیِ الْعِظمَ وَهِیَ رَمِیمٌ 78 قُلْ

و برای ما مثإِلَىٰ زد و آفرینش خود را فراموش کرد و گفت: «چه کسی این استخوانها را زنده می کند در حالى که پوسیده است؟!» (78) بگو:

یُحْیِیهَا الَّذِی أَنشَأَهَآ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَهُوَ بِکُلِّ خَلْقٍ عَلِیمٌ 79 الَّذِی جَعَلَ لَکُم

«همان کسی آن را زنده می کند که نخستین بار آن را آفرید؛ و او نسبت به هر مخلوقی داناست. (79) همان کسی

ص :36

مِّنَ الشَّجَرِ الْأَخْضَرِ نَاراً فَإِذَا أَنتُم مِّنْهُ تُوقِدُونَ 80 أَوَلَیْسَ الَّذِی خَلَقَ

که برای شما از درخت سبز، آتش آفرید و شما بوسیله آن، آتش می افروزید.» (80) آیا کسی که

السَّمواتِ وَالْأَرْضَ بِقدِرٍ عَلَی أَن یَخْلُقَ مِثْلَهُم بَلَی وَهُوَ الْخَلقُ الْعَلِیمُ

آسمانها و زمین را آفریده، قادر نیست همانند آنان را بیافریند؟! آری (می تواند)، و او آفریدگار آگاه است.

81 إِنَّمَآ أَمْرُهُ إِذَآ أَرَادَ شَیْئاً أَن یَقُولَ لَهُ کُن فَیَکُونُ 82 فَسُبْحنَ الَّذِی بِیَدِهِ

(81) فرمان او چنین است که هرگاه چیزی را اراده کند، تنها به آن می گوید: «موجود باش!»، آن نیز بی درنگ موجود می شود. (82) پس منزّه است خداوندی

مَلَکُوتُ کُلِّ شَیْ ءٍ وَإِلَیْهِ تُرْجَعُونَ 83

که مالکیّت همه چیز در دست اوست؛ و به سوی او بازگردانده می شوید. (83)

2- سوره الرّحمن

از آن جا که این سوره، حسّ شکرگزاری را در انسانها به عإِلَىٰ ترین وجهی بر می انگیزد، و بیان نعمتهای مادّی و معنوی دنیا و آخرت، شوق طاعت و بندگی را در دل او افزایش می دهد، فضیلت های فراوانی برای تلاوت آن در روایات آمده است؛ البتّه تلاوتی که در اعماق روح انسان نفوذ کند و مبدأ حرکت گردد.

از جمله در حدیثی از رسول خدا صلی الله علیه و آله می خوانیم: «هر کس سوره الرّحمن را بخواند خداوند به ناتوانی او (در ادای شکر نعمت ها) رحم می کند، و حقّ شکر نعمت هایی را که به او ارزانی داشته، ادا می کند».(1) در حدیث دیگری از امام صادق علیه السلام می خوانیم: «هر کس سوره الرّحمن را بخواند و هنگامی که به آیه « فَبِأَیِّ آلاءِ رَبِّکُما تُکَذِّبانِ » می رسد بگوید: « لا بِشَیْ ءٍ مِنْ آلائِکَ رَبِّ اکَذِّبُ ؛ خداوندا! هیچ یک از نعمت های تو را انکار نمی کنم» اگر این تلاوت در شب باشد و در همان شب بمیرد، ثواب شهیدان را خواهد داشت، و همچنین اگر در روز باشد».(2) بِسْمِ اَللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ

به نام خداوند بخشنده مهربان

الرَّحْمنُ 1 عَلَّمَ الْقُرْءَانَ 2 خَلَقَ الإنسنَ 3 عَلَّمَهُ الْبَیَانَ 4 الشَّمْسُ

خداوند رحمان، (1) قرآن را تعلیم فرمود، (2) انسان را آفرید، (3) و به او سخن گفتن آموخت. (4) خورشید

ص :37


1- نورالثقلین، جلد 5، صفحه 187، حدیث 3.
2- بحارالانوار، جلد 89، صفحه 306، حدیث 2.

وَالْقَمَرُ بِحُسْبَانٍ 5 وَالنَّجْمُ وَالشَّجَرُ یَسْجُدَانِ 6 وَالسَّمَاءَ رَفَعَهَا وَوَضَعَ

و ماه با حساب دقیقی در گردشند، (5) و گیاهان و درختان برای خدا سجده می کنند. (6) و آسمان را برافراشت، و میزان

الْمِیزَانَ 7 أَلَّا تَطْغَوْا فِی الْمِیزَانِ 8 وَأَقِیمُوا الْوَزْنَ بِالْقِسْطِ وَلَا

و قانون نهاد، (7) تا در میزان طغیان نکنید (و از مسیر عدالت منحرف نشوید)، (8) و وزن را براساس عدل برپا دارید و در سنجش

تُخْسِرُوا الْمِیزَانَ 9 وَالْأَرْضَ وَضَعَهَا لِلْأَنَامِ 10 فِیهَا فکِهَةٌ وَالنَّخْلُ ذَاتُ

کاستی نکنید. (9) و زمین را برای مردم آفرید، (10) که در آن میوه ها و نخلهای

الْأَکْمَامِ 11 وَالْحَبُّ ذُوالْعَصْفِ وَ الرَّیْحَانُ 12 فَبِأَیِّ ءَالَآءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ

پرشکوفه است، (11) و دانه هایی که همراه با ساقه و برگی است که بصورت کاه (و خوراک حیوانات) در می آید، و گیاهان خوشبو. (12) پس (ای گروه جن و انس) کدامین نعمتهای 13

خَلَقَ الإنسنَ مِن صَلْصلٍ کَالْفَخَّارِ 14 وَ خَلَقَ الْجَآنَّ مِن مَّارِجٍ مِّن

پروردگارتان را انکار می کنید؟! (13) انسان را از گلِ خشکیده ای همچون سفال آفرید، (14) و جنّ را از شعله های

نَّارٍ 15 فَبِأَیِّ ءَالآءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ 16 رَبُّ الْمَشْرِقَیْنِ وَ رَبُّ الْمَغْرِبَیْنِ 17

آتش خلق کرد. (15) پس کدامین نعمتهای پروردگارتان را انکار می کنید؟! (16) او پروردگارِ دومشرق و دو مغرب است. (17)

فَبِأَیِّ ءَالآءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ 18 مَرَجَ الْبَحْرَیْنِ یَلْتَقِیَانِ 19 بَیْنَهُمَا بَرْزَخٌ

پس کدامین نعمتهای پروردگارتان را انکار می کنید؟! (18) دو دریای مختلف (شور و شیرین، گرم و سرد) را در کنار هم قرار داد، در حالى که با هم تماس دارند؛ (19) در میان آن دو

لَّا یَبْغِیَانِ 20 فَبِأَیِّ ءَالآءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ 21 یَخْرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ

مانعی است که یکی بر دیگری غلبه نمی کند (و به هم نمی آمیزند). (20) پس کدامین نعمتهای پروردگارتان را انکار می کنید؟! (21) از آن دو، لؤلؤ و مرجان

وَالْمَرْجَانُ 22 فَبِأَیِّ ءَالآءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ 23 وَلَهُ الْجَوَارِ الْمُنشَئَاتُ فِی

خارج می شود. (22) پس کدامین نعمتهای پروردگارتان را انکار می کنید؟! (23) و برای او (و از ناحیه او) است کشتیهای کوه پیکر ساخته شده که در دریا

الْبَحْرِ کَالْأَعْلمِ 24 فَبِأَیِّ ءَالآءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ 25 کُلُّ مَنْ عَلَیْهَا فَانٍ 26

به حرکت در می آیند! (24) پس کدامین نعمتهای پروردگارتان را انکار می کنید؟! (25) همه کسانی که روی آن [/ زمین هستند فانی می شوند، (26)

وَیَبْقَی وَجْهُ رَبِّکَ ذُو الْجَللِ وَالإکْرَامِ 27 فَبِأَیِّ ءَالآءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ 28

و تنها ذات صاحب جلال و گرامی پروردگارت باقی می ماند. (27) پس کدامین نعمتهای پروردگارتان را انکار می کنید؟! (28)

یَسْئَلُهُ مَن فِی السَّمواتِ وَالْأَرْضِ کُلَّ یَوْمٍ هُوَ فِی شَأْنٍ 29 فَبِأَیِّ ءَالآءِ

تمام کسانی که در آسمانها و زمین هستند از او تقاضا می کنند، و او هر روز در شأن و کاری است. (29) پس کدامین نعمتهای

رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ 30 سَنَفْرُغُ لَکُمْ أَیُّهَ الثَّقَلَانِ 31 فَبِأَیِّ ءَالآءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ

پروردگارتان را انکار می کنید؟! (30) ای دو گروه انس و جن! بزودی به (حساب) شما می پردازیم! (31) پس کدامین نعمتهای پروردگارتان را انکار می کنید؟! 32

ص :38

یمَعْشَرَ الْجِنِّ وَالإنسِ إِنِ اسْتَطَعْتُمْ أَن تَنفُذُوا مِنْ أَقْطَارِ السَّمواتِ

(32) ای گروه جنّ و انس! اگر می توانید از مرزهای آسمانها و زمین بگذرید، پس بگذرید،

وَالْأَرْضِ فَانفُذُوا لَاتَنفُذُونَ إِلَّا بِسُلْطنٍ 33 فَبِأَیِّ ءَالآءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ

ولی هرگز نمی توانید، مگر با نیرویی (فوق العاده). (33) پس کدامین نعمتهای پروردگارتان را انکار می کنید؟! 34

یُرْسَلُ عَلَیْکُمَا شُوَاظٌ مِّن نَّارٍ وَنُحَاسٌ فَلَا تَنتَصِرَانِ 35 فَبِأَیِّ ءَالآءِ

(34) (در قیامت) شعله هایی از آتش، و دودهایی متراکم بر شما فرستاده می شود؛ و نمی توانید از کسی یاری بطلبید. (35) پس کدامین نعمتهای پروردگارتان

رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ 36 فَإِذَا انشَقَّتِ السَّمَاءُ فَکَانَتْ وَرْدَةً کَالدِّهَانِ 37 فَبِأَیِ

را انکار می کنید؟! (36) در آن هنگام که آسمان شکافته شود و همچون روغن مذاب گلگون گردد (حوادث هولناکی رخ می دهد که تاب تحمّل آن را نخواهید داشت). (37) پس

ءَالآءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ 38 فَیَوْمَئِذٍ لَّایُسْئَلُ عَن ذَنبِهِ إِنسٌ وَلَا جَانٌّ 39

کدامین نعمتهای پروردگارتان را انکار می کنید؟! (38) در آن روز هیچ کس از انس و جن از گناهش سؤال نمی شود (و همه چیز روشن است). (39)

فَبِأَیِّ ءَالآءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ 40 یُعْرَفُ الْمُجْرِمُونَ بِسِیمهُمْ فَیُؤخَذُ

پس کدامین نعمتهای پروردگارتان را انکار می کنید؟! (40) مجرمان از چهره هایشان شناخته می شوند؛ و موهای پیش سر،

بِالنَّوصِی وَالْأَقْدَامِ 41 فَبِأَیِّ ءَالآءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ 42 هذِهِ جَهَنَّمُ الَّتِی

و پاهایشان را می گیرند (و به دوزخ می افکنند). (41) پس کدامین نعمتهای پروردگارتان را انکار می کنید؟! (42) این همان دوزخی است

یُکَذِّبُ بِهَا الْمُجْرِمُونَ 43 یَطُوفُونَ بَیْنَهَا وَبَیْنَ حَمِیمٍ ءَانٍ 44 فَبِأَیِّ ءَالآءِ

که مجرمان آن را انکار می کردند. (43) اکنون در میان آن و آب سوزان در رفت و آمدند. (44) پس کدامین نعمتهای

رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ 45 وَلِمَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ جَنَّتَانِ 46 فَبأَیِّ ءَالآءِ رَبِّکُمَا

پروردگارتان را انکار می کنید؟! (45) و برای کسی که از مقام پروردگارش خائف است، دو باغ بهشتی است. (46) پس کدامین نعمتهای پروردگارتان

تُکَذِّبَانِ 47 ذَوَاتَآ أَفْنَانٍ 48 فَبِأَیِّ ءَالآءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ 49 فِیهِمَا عَیْنَانِ

را انکار می کنید؟! (47) (آن دو باغ بهشتی) دارای انواع نعمتها (و درختان پرطراوت) است. (48) پس کدامین نعمتهای پروردگارتان را انکار می کنید؟! (49) در آنها دو چشمه

تَجْرِیَانِ 50 فَبِأَیِّ ءَالآءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ 51 فِیهِمَا مِن کُلِّ فکِهَةٍ زَوْجَانِ

همیشه جاری است. (50) پس کدامین نعمتهای پروردگارتان را انکار می کنید؟! (51) در آن دو، از هر میوه ای دو نوع وجود دارد (هر یک از دیگری بهتر).

52

فَبِأَیِّ ءَالآءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ 53 مُتَّکِئِینَ عَلَی فُرُشِ م بَطَآئِنُهَا مِنْ

(52) پس کدامین نعمتهای پروردگارتان را انکار می کنید؟! (53) این در حالى است که آنها برفرشهایی تکیه کرده اند با آسترهایی از دیبا و ابریشم،

إِسْتَبْرَقٍ وَجَنَی الْجَنَّتَیْنِ دَانٍ 54 فَبِأَیِّ ءَالآءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ 55 فِیهِنَ

و میوه های رسیده آن دو باغ بهشتی نزدیک (و در دسترس) است. (54) پس کدامین نعمتهای پروردگارتان راانکار می کنید؟! (55) در آن

ص :39

قصِرَ تُ الطَّرْفِ لَمْ یَطْمِثْهُنَّ إِنسٌ قَبْلَهُمْ وَلَا جَانٌّ 56 فَبِأَیِّ ءَالآءِ رَبِّکُمَا

باغهای بهشتی زنانی هستند که جز به همسران خود عشق نمی ورزند؛ و هیچ انس و جنّی پیش از ایشان با آنان تماس نداشته است. (56) پس کدامین نعمتهای پروردگارتان

تُکَذِّبَانِ 57 کَأَ نَّهُنَّ الْیَاقُوتُ وَالْمَرْجَانُ 58 فَبِأَیِّ ءَالآءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ

را انکار می کنید؟! (57) آنها همچون یاقوت و مرجانند. (58) پس کدامین نعمتهای پروردگارتان را انکار می کنید؟! 59

هَلْ جَزَاءُ الإحْسنِ إِلَّا الإحْسنُ 60 فَبِأَیِّ ءَالآءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ 61 وَمِن

(59) آیا جزای نیکی جز نیکی است؟! (60) پس کدامین نعمتهای پروردگارتان را انکار می کنید؟! (61) و پایین تر

دُونِهِمَا جَنَّتَانِ 62 فَبأَیِّ ءَالآءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ 63 مُدْهَامَّتَانِ 64 فَبأَیِ

از آنها، دو باغ بهشتی (دیگر) است. (62) پس کدامین نعمتهای پروردگارتان را انکار می کنید؟! (63) هر دو خرّم و سرسبزند. (64) پس کدامین

ءَالآءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ 65 فِیهِمَا عَیْنَانِ نَضَّاخَتَانِ 66 فَبِأَیِّ ءَالآءِ رَبِّکُمَا

نعمتهای پروردگارتان را انکار می کنید؟! (65) در آنها دو چشمه جوشنده است. (66) پس کدامین نعمتهای پروردگارتان

تُکَذِّبَانِ 67 فِیهِمَا فکِهَةٌ وَنَخْلٌ وَرُمَّانٌ 68 فَبِأَیِّ ءَالآءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ 69

را انکار می کنید؟! (67) در آنها میوه های فراوان و درخت خرما و انار است. (68) پس کدامین نعمتهای پروردگارتان را انکار می کنید؟! (69)

فِیهِنَّ خَیْرَ تٌ حِسَانٌ 70 فَبِأَیِّ ءَالآءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ 71 حُورٌ مَّقْصُورَ تٌ

و در آن باغهای بهشتی زنانی نیکوخلق وزیبایند. (70) پس کدامین نعمتهای پروردگارتان را انکار می کنید؟! (71) حوریانی که در

فِی الْخِیَامِ 72 فَبِأَیِّ ءَالآءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ 73 لَمْ یَطْمِثْهُنَّ إِنسٌ قَبْلَهُمْ وَلَا

خیمه های بهشتی مستورند. (72) پس کدامین نعمتهای پروردگارتان را انکار می کنید؟! (73) هیچ انس و جنّی پیش از ایشان با آنها تماس

جَآنٌّ 74 فَبِأَیِّ ءَالآءِ رَبِّکُمَاتُکَذِّبَانِ 75 مُتَّکِئِینَ عَلَی رَفْرَفٍ خُضْرٍ

نداشته است (74) پس کدامین نعمتهای پروردگارتان را انکار می کنید؟! (75) این در حالى است که بهشتیان بر تختهایی سبز رنگ

وَعَبْقَرِیٍّ حِسَانٍ 76 فَبِأَیِّ ءَالآءِ رَبِّکُمَاتُکَذِّبَانِ 77 تَبَارَکَ اسْمُ رَبِّکَ ذِی

ممتاز و زیبا تکیه زده اند. (76) پس کدامین نعمتهای پروردگارتان را انکار می کنید؟! (77) پربرکت و زوال ناپذیر است نام پروردگار

الْجَللِ وَ الْإکْرَامِ 78

صاحب جلال و بزرگوار تو. (78)

3- سوره واقعه

درباره تلاوت این سوره روایات زیادی در منابع اسلامی ذکر شده است، از جمله در حدیثی از

ص :40

رسول خدا صلی الله علیه و آله می خوانیم: «کسی که سوره واقعه را بخواند نوشته می شود که این فرد از غافلان نیست».(1) چرا که آیات سوره آن قدر تکان دهنده و بیدارکننده است که جایی برای غفلت انسان باقی نمی گذارد.

در حدیث دیگری از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل شده که فرمود: «

مَنْ قَرأَ سورةَ الواقعة کلّ لیلة لَم تُصِبهُ فاقة أبداً؛

هر کس سوره واقعه را هر شب بخواند هرگز فقیر نخواهد شد».(2) بِسْمِ اَللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ

به نام خداوند بخشنده مهربان

إِذَا وَقَعَتِ الْوَاقِعَةُ 1 لَیْسَ لِوَقْعَتِهَا کَاِذِبَةٌ 2 خَافِضَةٌ رَّافِعَةٌ 3 إِذَا

هنگامی که واقعه عظیم (قیامت) واقع شود، (1) هیچ کس نمی تواند آن را انکار کند. (2) (این واقعه) گروهی را پایین می آورد و گروهی را بالا می برد. (3) در

رُجَّتِ الْأَرْضُ رَجّاً 4 وَ بُسَّتِ الْجِبَالُ بَسّاً 5 فَکَانَتْ هَبَآءً مُّنبَثّاً 6

آن هنگام که زمین به شدّت به لرزه درمی آید، (4) و کوهها درهم کوبیده می شود، (5) و بصورت غبار پراکنده درمی آید، (6)

وَکُنتُمْ أَزْوجاً ثَلثَةً 7 فَأَصْحبُ الْمَیْمَنَةِ مَآ أَصْحبُ الْمَیْمَنَةِ 8 وَأَصْحبُ

و شما (در آن زمان) سه گروه خواهید بود. (7) (نخست) سعادتمندان و خجستگان (هستند)؛ چه سعادتمندان و خجستگانی! (8) و (گروه دیگر)

الْمَشْئَمَةِ مَآ أَصْحبُ الْمَشْئَمَةِ 9 وَالسبِقُونَ السبِقُونَ 10 أُوْلئِکَ الْمُقَرَّبُونَ

شقاوتمندان و شومانند، چه شقاوتمندان و شومانی! (9) و (سوّمین گروه) پیشگامان پیشگامند، (10) آنها مقربانند. 11

فِی جَنتِ النَّعِیمِ 12 ثُلَّةٌ مِّنَ الْأَوَّلِینَ 13 وَ قَلِیلٌ مِّنَ الْأَخِرِینَ 14

(11) در باغهای پرنعمت بهشت (جای دارند). (12) گروه زیادی (از آنها) از امّتهای نخستین اند، (13) و اندکی از امّتهای آخرین. (14) عَلَی سُرُرٍ مَّوْضُونَةٍ 15 مُتَّکِئِینَ عَلَیْهَا مُتَقبِلِینَ 16 یَطُوفُ عَلَیْهِمْ وِلْدَانٌ

(مقرّبان) بر تختهایی که که در صفوف مختلف در کنار هم چیده شده قرار دارند، (15) در حالى که بر آنها تکیه زده و رو به روی یکدیگرند. (16) نوجوانانی جاودان

مُّخَلَّدُونَ 17 بِأَکْوَابٍ وَأَبَارِیقَ وَکَأْسٍ مِّن مَّعِینٍ 18 لَّا یُصَدَّعُونَ عَنْهَا

(در شکوه و طراوت) پیوسته برگرد آنان می گردند، (17) با قدحها و کوزه ها و جامهایی لبریز از شراب طهور. (18) شراَبیٰ که نه آن درد سر می گیرند

وَلَایُنزِفُونَ 19 وَفکِهَةٍ مِّمَّا یَتَخَیَّرُونَ 20 وَلَحْمِ طَیْرٍ مِّمَّا یَشْتَهُونَ 21 وَحُورٌ

ونه مست می شوند. (19) و میوه هایی از هر نوع که انتخاب کنند، (20) و گوشت پرنده از هرگونه که مایل باشند. (21) و همسرانی از

ص :41


1- مجمع البیان، جلد 9، صفحه 354 و مستدرک الوسائل، جلد 4، صفحه 351، حدیث 89.
2- مجمع البیان، جلد 9، صفحه 354.

عِینٌ 22 کَأَمْثلِ اللُّؤْلُؤِ الْمَکْنُونِ 23 جَزَاءً بِمَا کَانُوا یَعْمَلُونَ 24 لَایَسْمَعُونَ

حورالعین دارند، (22) همچون مروارید (در صدف) پنهان. (23) اینها پاداشی است مطابق اعمالى که انجام می دادند. (24) در آنجا نه لغو و بیهوده ای

فِیهَا لَغْواً وَلَا تَأْثِیماً 25 إلَّاقِیلًا سَلماً سَلماً 26 وَأَصْحبُ الْیَمِینِ مَا

می شنوند نه سخنان گناه آلود؛ (25) تنها سخنی که می شنوند «سلام» است «سلام». (26) و اصحاب یمین و خجستگان، چه اصحاب

أَصْحبُ الْیَمِینِ 27 فِی سِدْرٍ مَّخْضُودٍ 28 وَطَلْحٍ مَّنضُودٍ 29 وَظِلِّ مَّمْدُودٍ

یمین و خجستگانی! (27) آنها در سایه درختان «سدرِ» بی خار قرار دارند، (28) و در سایه درخت (خوش رنگ و پر برگ) «طلح»، (29) و سایه ای گسترده، 30

وَمَآءٍ مَّسْکُوبٍ 31 وَفکِهَةٍ کَثِیرَةٍ 32 لَّامَقْطُوعَةٍ وَلَامَمْنُوعَةٍ 33

(30) و در کنار آبشارها، (31) و میوه های فراوان، (32) که هرگز پایان نمی گیرد و ممنوع نمی شود، (33) وَفُرُشٍ مَّرْفُوعَةٍ 34 إِنَّآ أَنشَأْنهُنَّ إِنشَآءً 35 فَجَعَلْنهُنَّ أَبْکَاراً 36 عُرُباً

و همسرانی والا مقام. (34) ما آنها را آفرینش نوینی بخشیدیم، (35) و همه را دوشیزه قراردادیم، (36) زنانی که تنها به همسرشان

أَتْرَاباً 37 لّاَصْحبِ الْیَمِینِ 38 ثُلَّةٌ مِّنَ الْأَوَّلِینَ 39 وَثُلَّةٌ مِّنَ الْأَخِرِینَ 40

عشق می ورزند (وخوش زبان و فصیح) و همسن و سالند. (37) اینها همه برای اصحاب یمین است، (38) که گروهی از امّتهای نخستینند، (39) و گروهی از امّتهای آخرین. (40)

وَأَصْحبُ الشِّمَالِ مَاأَصْحبُ الشِّمَالِ 41 فِی سَمُومٍ وَحَمِیمٍ 42 وَظِلٍ

واصحاب شمال، چه اصحاب شمإِلَىٰ (که نامه اعمالشان به نشانه جرمشان به دست چپ آنها داده شده) (41) آنها در میان بادهای کُشنده و آب سوزان قرار دارند، (42) و در سایه

مِّن یَحْمُومٍ 43 لَّابَارِدٍ وَلَا کَرِیمٍ 44 إِنَّهُمْ کَانُوا قَبْلَ ذلِکَ مُتْرَفِینَ 45 وَکَانُوا دودهای متراکم و آتش زا! (43) سایه ای که نه خنک است و نه آرام بخش. (44) آنها پیش از این (در عالَم دنیا) مست و مغرور نعمت بودند، (45) و همواره یُصِرُّونَ عَلَی الْحِنثِ الْعَظِیمِ 46 وَ کَانُوا یَقُولُونَ أَئِذَا مِتْنَا وَکُنَّا تُراباً

بر گناهان بزرگ اصرار می ورزیدند، (46) و می گفتند: «هنگامی که ما مُردیم و خاک و استخوان شدیم،

وَعِظماً أَءِنَّا لَمَبْعُوثُونَ 47 أَوَ ءَابَاؤُنَا الْأَوَّلُونَ 48 قُلْ إِنَّ الْأَوَّلِینَ

آیا برانگیخته خواهیم شد؟! (47) و آیا پدران نخستین ما (برانگیخته می شوند)؟!» (48) بگو: «اوّلین

وَالْأَخِرِینَ 49 لَمَجْمُوعُونَ إِلَی مِیقتِ یَوْمٍ مَّعْلُومٍ 50 ثُمَّ إِنَّکُمْ أَیُّهَا

و آخرین، (49) همگی در موعد روزی معین گردآوری می شوند، (50) سپس شما ای

الضَّآلُّونَ الْمُکَذِّبُونَ 51 لَأَکِلُونَ مِن شَجَرٍ مِّن زَقُّومٍ 52 فَمَالِئُونَ مِنْهَا

گمراهان تکذیب کننده! (51) به یقین از درخت (نفرت انگیز) زقّوم می خورید، (52) و شکمها را از آن

الْبُطُونَ 53 فَشرِبُونَ عَلَیْهِ مِنَ الْحَمِیمِ 54 فَشرِبُونَ شُرْبَ الْهِیمِ 55 هذَا

پر می کنید، (53) و روی آن از آب سوزان می نوشید، (54) و همچون شتران تشنه، از آن می آشامید. (55) این است

ص :42

نُزُلُهُمْ یَوْمَ الدِّینِ 56 نَحْنُ خَلَقْنکُمْ فَلَوْلَا تُصَدِّقُونَ 57 أَفَرَءَیْتُم مَّا تُمْنُونَ

وسیله پذیرایی از آنها در روز جزا!» (56) ما شما را آفریدیم؛ پس چرا (آفرینش مجدّد را) تصدیق نمی کنید؟! (57) آیا از نطفه ای که (در رحم) می ریزید آگاهید؟! 58

ءَأَنتُمْ تَخْلُقُونَهُ أَمْ نَحْنُ الْخلِقُونَ 59 نَحْنُ قَدَّرْنَا بَیْنَکُمُ الْمَوْتَ وَمَا نَحْنُ

(58) آیا شما آن را (در دوران جنینی) آفرینش (پی در پی) می دهید یا ما آفریدگاریم؟! (59) ما در میان شما مرگ را مقدّر ساختیم؛ و هرگز کسی بر ما

بِمَسْبُوقِینَ 60 عَلَی أَن نُّبَدِّلَ أَمْثلَکُمْ وَنُنشِئَکُمْ فِی مَا لَاتَعْلَمُونَ 61 وَلَقَدْ

پیشی نمی گیرد. (60) تا شما را به صورت دیگری تبدیل کرده و در جهانی که نمی دانید آفرینشی (تازه) بخشیم! (61) شما عالَم

عَلِمْتُمُ النَّشْأَةَ الْأُولَی فَلَوْلَا تَذَکَّرُونَ 62 أَفَرَءَیْتُم مَّا تَحْرُثُونَ 63 ءَأَنتُمْ

نخستین را دانستید؛ پس چرا متذکّر نمی شوید (که جهانی بعد از آن است)؟! (62) آیا درباره آنچه کشت می کنید اندیشیده اید؟! (63) آیا شما

تَزْرَعُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزَّارِعُونَ 64 لَوْ نَشَاءُ لَجَعَلْنهُ حُطماً فَظَلْتُمْ تَفَکَّهُونَ

آن را می رویانید یا ما می رویانیم؟! (64) اگر می خواستیم آن را مبدّل به کاه در هم کوبیده می کردیم تا در تعجب فرو روید! 65

إِنَّا لَمُغْرَمُونَ 66 بَلْ نَحْنُ مَحْرُومُونَ 67 أَفَرَءَیْتُمُ الْمَآءَ الَّذِی تَشْرَبُونَ

(65) (بگونه ای که می گفتید:) براستی ما زیان کرده ایم، (66) بلکه ما بکلی محروم شده ایم! (67) آیا به آبی که می نوشید اندیشیده اید؟! (68) 68 ءَأَنتُمْ أَنزَلْتُمُوهُ مِنَ الْمُزْنِ أَمْ نَحْنُ الْمُنزِلُونَ 69 لَوْ نَشَآءُ جَعَلْنهُ أُجَاجاً

آیا شما آن را از ابر نازل کرده اید یا ما نازل می کنیم؟! (69) اگر می خواستیم، این آب گوارا را تلخ و شور قرار می دادیم؛

فَلَوْلَا تَشْکُرُونَ 70 أَفَرَءَیْتُمُ النَّارَ الَّتِی تُورُونَ 71 ءَأَنتُمْ أَنشَأْتُمْ شَجَرَتَهَآ

پس چرا شُکر نمی کنید؟! (70) آیا درباره آتشی که می افروزید فکر کرده اید؟! (71) آیا شما درخت آن را آفریده اید

أَمْ نَحْنُ الْمُنشِئُونَ 72 نَحْنُ جَعَلْنهَا تَذْکِرَةً وَمَتعاً لِّلْمُقْوِینَ 73 فَسَبِّحْ

یا ما آفریده ایم؟! (72) ما آن را وسیله یادآوری (برای همگان) و وسیله زندگی برای مسافران قرار داده ایم. (73) حال که چنین است به نام

بِاسْمِ رَبِّکَ الْعَظِیمِ 74 فَلَآ أُقْسِمُ بِمَوَاقِعِ النُّجُومِ 75 وَإِنَّهُ لَقَسَمٌ لَّوْ تَعْلَمُونَ

پروردگار بزرگت تسبیح گوی (و او را پاک و منزّه بشمار). (74) سوگند به جایگاه ستارگان (و محل طلوع و غروب آنها)! (75) و این سوگندی است بسیار بزرگ،

عَظِیمٌ 76 إِنَّهُ لَقُرْءَانٌ کَرِیمٌ 77 فِی کِتبٍ مَّکْنُونٍ 78 لَّا یَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ

اگر بدانید! (76) که آن، قرآن پر ارزشی است، (77) که در کتاب محفوظی جای دارد، (78) و جز پاکان نمی توانند به آن دست زنند (و دست یابند). 79

تَنزِیلٌ مِّن رَّبِّ الْعلَمِینَ 80 أَفَبِهذَا الْحَدِیثِ أَنتُم مُّدْهِنُونَ 81

(79) آن از سوی پروردگار جهانیان نازل شده؛ (80) آیا این سخن را [/ این قرآن را با اوصافی که گفته شد] سست و کوچک می شمرید، (81)

وَتَجْعَلُونَ رِزْقَکُمْ أَنَّکُمْ تُکَذِّبُونَ 82 فَلَوْلَآ إِذَا بَلَغَتِ الْحُلْقُومَ 83 وَ أَنتُمْ

و به جای شکر روزیهایی که به شما داده شده (آن را) تکذیب می کنید؟! (82) پس چرا هنگامی که جان به گلوگاه می رسد (توانایی بازگرداندن آن را ندارید)؟! (83) و شما

ص :43

حِینَئِذٍ تَنظُرُونَ 84 وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنکُمْ وَلکِن لَّاتُبْصِرُونَ 85 فَلَوْلَآ در این حال نظاره می کنید (و کاری از دستتان ساخته نیست)؛ (84) و ما از شما به او نزدیکتریم ولی نمی بینید. (85) اگر (با انتقال به سرای دیگر، إِن کُنتُمْ غَیْرَ مَدِینِینَ 86 تَرْجِعُونَهَآ إِن کُنتُمْ صدِقِینَ 87 فَأَمَّآ إِن کَانَ مِنَ

هرگز در برابر اعمالتان) جزا داده نمی شوید، (86) پس آن (روح) را بازگردانید اگر راست می گویید! (87) (ولی) هرگاه

الْمُقَرَّبِینَ 88 فَرَوْحٌ وَرَیْحَانٌ وَجَنَّتُ نَعِیمٍ 89 وَأَمَّآ إِن کَانَ مِنْ أَصْحبِ

او از مقرّبان باشد، (88) در رَوْح و ریحان و بهشت پرنعمت است. (89) امّا اگر از اصحاب یمین باشد، (90) (به او گفته می شود:) سلام بر تو از سوی اصحاب

الْیَمِینِ 90 فَسَلمٌ لَّکَ مِنْ أَصْحبِ الْیَمِینِ 91 وَأَمَّآ إِن کَانَ مِنَ الْمُکَذِّبِینَ

یمین (که از یاران تواند). (91) امّا اگر او از تکذیب کنندگان

الضَّالِّینَ 92 فَنُزُلٌ مِّنْ حَمِیمٍ 93 وَتَصْلِیَةُ جَحِیمٍ 94 إِنَّ هذَا لَهُوَ حَقُ

گمراه باشد، (92) با آب سوزان دوزخ پذیرایی می شود (93) و سرنوشت او ورود در آتش جهنم است؛ (94) به یقین حق

الْیَقِینِ 95 فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّکَ الْعَظِیمِ 96

و یقین این است. (95) پس به نام پروردگار بزرگت تسبیح کن (و او را منزّه بشمار). (96)

4- سوره جمعه

در حدیثی از پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله می خوانیم: «هرکس سوره جمعه رابخواند، خداوندبه تعداد کسانی که دربلاد مسلمین در نماز جمعه شرکت می کنند و کسانی که شرکت نمی کنند، به او ده حسنه می بخشد».(1) بِسْمِ اَللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ

به نام خداوند بخشنده مهربان

یُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِی السَّمواتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ الْمَلِکِ الْقُدُّوسِ الْعَزِیزِ

آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است همواره تسبیح خدا می گویند، خداوندی که مالک و حاکم است و از هر عیب و نقصی مبرّا، و توانا

الْحَکِیمِ 1 هُوَ الَّذِی بَعَثَ فِی الْأُمِّیِّینَ رَسُولًا مِّنْهُمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ ءَایتِهِ

و حکیم است. (1) او کسی است که در میان جمعیّت درس نخوانده پیامبری از خودشان برانگیخت که آیاتش را بر آنها بخواند

وَیُزَکِّیهِمْ وَیُعَلِّمُهُمُ الْکِتبَ وَالْحِکْمَةَ وَإِن کَانُوا مِن قَبْلُ لَفِی ضَللٍ مُّبِینٍ

و آنها را تزکیه کند و به آنان کتاب (قرآن) و حکمت بیاموزد، هرچند پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند. 2

ص :44


1- مجمع البیان، جلد 10، صفحه 5 و نورالثقلین، جلد 5، صفحه 320، حدیث 2.

وَءَاخَرِینَ مِنْهُمْ لَمَّا یَلْحَقُوا بِهِمْ وَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ 3 ذَلِکَ فَضْلُ اَللَّهِ

(2) و (همچنین) پیامبر است بر گروه دیگری که هنوز به آنها ملحق نشده اند؛ و او توانا و حکیم است. (3) این فضل خداست

یُؤْتِیهِ مَن یَشَاءُ وَاَللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ 4 مَثَلُ الَّذِینَ حُمِّلُوا التَّوْرَاةَ ثُمَ

که به هرکس بخواهد (و شایسته بداند) می بخشد؛ و خداوند دارای فضل عظیم است. (4) داستان کسانی که مکلّف به تورات شدند ولی

لَمْ یَحْمِلُوهَا کَمَثَلِ الْحِمَارِ یَحْمِلُ أَسْفَاراً بِئْسَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِینَ کَذَّبُوا

حق آن را ادا نکردند، مانند داستان درازگوشی است که کتابهایی حمل می کند، (امّا چیزی از آن نمی فهمد). چه بد است مثل گروهی که

بَایتِ اَللَّهِ وَاَللَّهُ لَایَهْدِی الْقَوْمَ الظلِمِینَ 5 قُلْ یأَیُّهَا الَّذِینَ هَادُوا إِن

آیات خدا را انکار کردند، و خداوند قوم ستمگر را هدایت نمی کند. (5) بگو: «ای یهودیان! اگر گمان می کنید که (فقط) شما

زَعَمْتُمْ أَنَّکُمْ أَوْلِیَاءُ لِلَّهِ مِن دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ إِن کُنتُمْ صدِقِینَ

دوستان خدایید نه سایر مردم، پس اگر راست می گویید آرزوی مرگ کنید (تا به لقای محبوبتان برسید)!» 6

وَلَا یَتَمَنَّوْنَهُ أَبَداً بِمَا قَدَّمَتْ أَیْدِیهِمْ وَاَللَّهُ عَلِیمٌ بِالظلِمِینَ 7 قُلْ

(6) ولی آنان بخاطر اعمالى که از پیش فرستاده اند، هرگز آرزوی مرگ نمی کنند؛ و خداوند ستمگران را بخوبی می شناسد. (7) بگو:

إِنَّ الْمَوْتَ الَّذِی تَفِرُّونَ مِنْهُ فَإِنَّهُ مُلقِیکُمْ ثُمَّ تُرَدُّونَ إِلَی علِمِ الْغَیْبِ

«مرگی که از آن فرار می کنید سرانجام با شما ملاقات خواهد کرد؛ سپس به سوی کسی که دانای پنهان

وَالشَّهدَةِ فَیُنَبِّئُکُم بِمَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ 8 یأَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُوا إِذَا نُودِیَ

و آشکار است باز گردانده می شوید؛ آنگاه شما را از آنچه انجام می دادید خبر می دهد.» (8) ای کسانی که ایمان آورده اید! هنگامی که برای نماز

لِلصَّلَوةِ مِن یَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا إِلَی ذِکْرِ اَللَّهِ وَذَرُوا الْبَیْعَ ذلِکُمْ خَیْرٌ لَّکُمْ

روز جمعه اِذان گفته شود، به سوی ذکر خدا (و نماز) بشتاَبیٰد و خرید و فروش را رها کنیدکه این برای شما بهتر است

إِن کُنتُمْ تَعْلَمُونَ 9 فَإِذَا قُضِیَتِ الصَّلَوةُ فَانتَشِرُوا فِی الْأَرْضِ وَابْتَغُوا

اگر می دانستید! (9) و هنگامی که نماز پایان گرفت (می توانید) در زمین پراکنده شوید (و به سراغ کسب و کار رفته)

مِن فَضْلِ اَللَّهِ وَ اِذْکُرُوا اللَّهَ کَثِیراً لَّعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ 10 وَإِذَا رَأَوْا تِجرَةً أَوْ

و از فضل خدا بطلبید، و خدا را بسیار یاد کنید تا رستگار شوید. (10) هنگامی که آنها تجارت یا

لَهْوًا انفَضُّوا إِلَیْهَا وَتَرَکُوکَ قَائِماً قُلْ مَا عِندَ اَللَّهِ خَیْرٌ مِّنَ اللَّهْوِ وَمِنَ

سرگرمی و لهوی را ببینند پراکنده می شوند و به سوی آن می روند و تو را ایستاده به حال خود رها می کنند؛ بگو: «آنچه نزد خداست بهتر از لهو

التِّجرَةِ وَاَللَّهُ خَیْرُ الرَّازِقِینَ 11

و تجارت است، و خداوند بهترین روزی دهندگان است.» (11)

ص :45

5- سوره منافقون

در حدیثی از پیغمبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله آمده است: «کسی که سوره منافقون را بخواند از هرگونه نفاق پاک می شود».(1) و در حدیثی از امام صادق علیه السلام می خوانیم:

«بر هر مؤمنی از شیعیان ما لازم است که در شب جمعه، سوره «جمعه» و «سبّح اسم ربِّکَ الأعلی» را بخواند، و در نماز ظهر جمعه، سوره «جمعه» و «منافقون» را بخواند؛ سپس افزود: «هنگامی که چنین کند گویی عملی همانند عمل رسول خدا صلی الله علیه و آله را انجام داده و جزا و پاداشش بر خدا، بهشت است».(2) بِسْمِ اَللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ

به نام خداوند بخشنده مهربان

إِذَا جَاءَکَ الْمُنفِقُونَ قَالُوا نَشْهَدُ إِنَّکَ لَرَسُولُ اَللَّهِ وَاَللَّهُ یَعْلَمُ إِنَّکَ لَرَسُولُهُ

هنگامی که منافقان نزد تو آیند می گویند: «ما شهادت می دهیم که به یقین تو پیامبر خدا هستی!» خداوند می داند که تو پیامبر او هستی،

وَاَللَّهُ یَشْهَدُ إِنَّ الْمُنفِقِینَ لَکذِبُونَ 1 اتَّخَذُوا أَیْمنَهُمْ جُنَّةً فَصَدُّوا عَن

ولی خداوند شهادت می دهد که منافقان دروغگو هستند (زیرا گفته خود ایمان ندارند). (1) آنها سوگندهایشان را پوششی قرار دادند تا (مردم را) از

سَبِیلِ اَللَّهِ إِنَّهُمْ سَاءَ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ 2 ذلِکَ بِأَ نَّهُمْ ءَامَنُوا ثُمَّ کَفَرُوا فَطُبِعَ

راه خدا باز دارند، و چه بد است آنچه انجام می دادند. (2) این بخاطر آن است که (نخست) ایمان آوردند سپس کافر شدند؛ از این رو

عَلَی قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لَایَفْقَهُونَ 3 و إِذَا رَأَیْتَهُمْ تُعْجِبُکَ أَجْسَامُهُمْ وَإِن

بر دلهای آنان مُهر نهاده شده، و (حقیقت را) درک نمی کنند. (3) هنگامی که آنها را می بینی، ظاهر (آراسته) آنان تو را درشگفتی فرو می برد؛ و اگر سخن بگویند،

یَقُولُوا تَسْمَعْ لِقَوْلِهِمْ کَأَ نَّهُمْ خُشُبٌ مُّسَنَّدَةٌ یَحْسَبُونَ کُلَّ صَیْحَةٍ عَلَیْهِمْ

به سخنانشان گوش فرا می دهی؛ امّا گویی چوبهای خشکی هستند که به دیوار تکیه داده شده است! هر فریادی (از هر جا) بلند شود بر ضد خود می پندارند؛

هُمُ الْعَدُوُّ فَاحْذَرْهُمْ قتَلَهُمُ اَللَّهُ أَنَّی یُؤْفَکُونَ 4 وَإِذَا قِیلَ لَهُمْ تَعَالَوْا

آنها دشمنان واقعی (تو) هستند، از آنان بر حذر باش! خدا آنها را بکشد، چگونه (از حق) منحرف می شوند؟! (4) هنگامی که به آنان گفته شود: «بیایید تا پیامبر خدا

یَسْتَغْفِرْ لَکُمْ رَسُولُ اَللَّهِ لَوَّوْا رُءُوسَهُمْ وَرَأَیْتَهُمْ یَصُدُّونَ وَهُم مُّسْتَکْبِرُونَ

برای شما طلب آمرزش کند.»، سرهای خود را (از روی استهزاء و غرور) تکان می دهند؛ و آنها را می بینی که از سخنان تو اعراض کرده وتکبّر می ورزند. 5

ص :46


1- مجمع البیان، جلد 10، صفحه 16، آغاز سوره منافقون.
2- ثواب الاعمال، صفحه 118 و نورالثقلین، جلد 5، صفحه 331، حدیث 1.

سَوَاءٌ عَلَیْهِمْ أَسْتَغْفَرْتَ لَهُمْ أَمْ لَمْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ لَن یَغْفِرَ اَللَّهُ لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ

(5) برای آنها آمرزش بخواهی یا نخواهی بر ایشان تفاوت نمی کند، هرگز خداوند آنان را نمی بخشد؛ زیرا خداوند گروه

لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الْفسِقِینَ 6 هُمُ الَّذِینَ یَقُولُونَ لَاتُنفِقُوا عَلَی مَنْ عِندَ

فاسقان (لجوج و منافق) را هدایت نمی کند. (6) آنها کسانی هستند که می گویند: «به افرادی که نزد

رَسُولِ اَللَّهِ حَتَّی یَنفَضُّوا وَلِلَّهِ خَزَائِنُ السَّموَ تِ وَالْأَرْضِ وَلکِنَ

پیامبر خدا هستند انفاق نکنید تا پراکنده شوند.» (غافل از این که) خزاین آسمانها و زمین از آنِ خداست،

الْمُنفِقِینَ لَایَفْقَهُونَ 7 یَقُولُونَ لَئِن رَّجَعْنَا إِلَی الْمَدِینَةِ لَیُخْرِجَنَّ الْأَعَزُّ

ولی منافقان نمی فهمند. (7) آنها می گویند: «اگر به مدینه باز گردیم، عزیزان، ذلیلان را بیرون می کنند!»

مِنْهَا الْأَذَلَّ وَلِلَّهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِینَ وَلکِنَّ الْمُنفِقِینَ لَایَعْلَمُونَ

در حالى که عزّت مخصوص خدا و پیامبر او و مؤمنان است؛ ولی منافقان نمی دانند. 8

یأَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُوا لَاتُلْهِکُمْ أَمْولُکُمْ وَلَا أَوْلدُکُمْ عَن ذِکْرِ اَللَّهِ وَمَن

(8) ای کسانی که ایمان آورده اید! اموال و فرزندانتان شما را از یاد خدا غافل نکند!

یَفْعَلْ ذلِکَ فَأُوْلئِکَ هُمُ الْخسِرُونَ 9 وَأَنفِقُوا مِن مَّا رَ زَقْنکُم مِّن قَبْلِ

وکسانی که چنین کنند، زیانکارانند. (9) و از آنچه به شما روزی داده ایم انفاق کنید،

أَن یَأْتِیَ أَحَدَکُمُ الْمَوْتُ فَیَقُولَ رَبِّ لَوْلَا أَخَّرْتَنِی إِلَی أَجَلٍ قَرِیبٍ

پیش از آن که مرگ یکی از شما فرا رسد و بگوید: «پروردگارا! چرا مرگِ مرا مدّت کمی به تأخیر نینداختی

فَأَصَّدَّقَ وَأَکُن مِّنَ الصلِحِینَ 10 وَلَن یُؤَخِّرَ اَللَّهُ نَفْساً إِذَا جَاءَ أَجَلُهَا

تا (در راه تو) صدقه دهم و از صالحان باشم؟!» (10) خداوند هرگز مرگ کسی را هنگامی که اجل او فرا رسد به تأخیر نمی اندازد،

وَاَللَّهُ خَبِیرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ 11

و خداوند به آنچه انجام می دهید آگاه است. (11)

6- سوره نبأ

(عمّ یتسائلون)

در حدیثی از پیغمبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله آمده است: «کسی که سوره «عمّ یتسائلون» را بخواند، خداوند از شراب طهور گوارای بهشتی در قیامت سیرابش می کند».(1)

ص :47


1- مجمع البیان، جلد 10، صفحه 237، آغاز سوره نبأ.

و در حدیثی از امام صادق علیه السلام می خوانیم: «کسی که هر روز، سوره عمّ یتسائلون را ادامه دهد توفیق زیارت خانه خدا را پیدا می کند».(1) بِسْمِ اَللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ

به نام خداوند بخشنده مهربان

عَمَّ یَتَسَآءَلُونَ 1 عَنِ النَّبَإِ الْعَظِیمِ 2 الَّذِی هُمْ فِیهِ مُخْتَلِفُونَ 3 کَلَّا

آنها از چه چیز از یکدیگر سؤال می کنند؟! (1) از خبر بزرگ و پر اهمیّت (رستاَخیز)! (2) که پیوسته در آن اختلاف دارند. (3) چنین نیست (که آنها فکر می کنند)،

سَیَعْلَمُونَ 4 ثُمَّ کَلَّا سَیَعْلَمُونَ 5 أَلَمْ نَجْعَلِ الْأَرْضَ مِهداً 6 وَالْجِبَالَ

بزودی خواهند دانست. (4) باز هم چنین نیست (که آنها می پندارند)، بزودی می دانند (که قیامت حق است)! (5) آیا زمین را محل آرامش (شما) قرار ندادیم؟! (6) و کوهها را

أَوْتَاداً 7 وَخَلَقْنکُمْ أَزْوَاجاً 8 وَجَعَلْنَا نَوْمَکُمْ سُبَاتاً 9 وَجَعَلْنَا الَّیْلَ

میخهایی (برای زمین)؟! (7) و شما را بصورت زوجها آفریدیم! (8) و خواب شما رامایه آرامشتان قرار دادیم، (9) و شب را

لِبَاساً 10 وَجَعَلْنَا النَّهَارَ مَعَاشاً 11 وَ بَنَیْنَا فَوْقَکُمْ سَبْعاً شِدَاداً 12

پوششی (برای شما)، (10) و روز را وسیله ای برای زندگی و معاش. (11) و بر فراز شما هفت (آسمان) محکم بنا کردیم. (12)

وَجَعَلْنَا سِرَاجاً وَهَّاجاً 13 وَأَنزَلْنَا مِنَ الْمُعْصِرَ تِ مَآءً ثَجَّاجاً 14 لِّنُخْرِجَ

و چراغی روشن و حرارت بخش آفریدیم! (13) و از ابرهای باران زا آبی فراوان نازل کردیم. (14) تا بوسیله آن

بِهِ حَبَّاً وَنَبَاتاً 15 وَجَنتٍ أَلْفَافاً 16 إِنَّ یَوْمَ الْفَصْلِ کَانَ مِیقتَاً 17 یَوْمَ

دانه و گیاه بسیار برویانیم، (15) و باغهایی پر درخت. (16) (آری) روز جدایی (حق از باطل)، میعاد همگان است! (17) روزی که

یُنْفَخُ فِی الْصُّورِ فَتَأَتُونَ أَفْوَاجاً 18 وَفُتِحَتِ الْسَّمَاءُ فَکَانَتْ أَبْوَاباً 19

در «صور» دمیده می شود و شما فوج فوج (به محشر) می آیید. (18) و آسمان گشوده می شود و بصورت درهای متعددی در می آید. (19) و

وَسُیِّرَتِ الْجِبَالُ فَکَانَتْ سَرَاباً 20 إِنَّ جَهَنَّمَ کَانَتْ مِرْصَاداً 21 لِّلطغِینَ

کوهها به حرکت درمی آید (و متلاشی می شود) و بصورت سراَبیٰ خواهد شد. (20) به یقین (در آن روز) جهنم کمینگاهی است بزرگ، (21) و محل بازگشتی

مَأَباً 22 لبِثِینَ فِیهَآ أَحْقَاباً 23 لَّایَذُوقُونَ فِیهَا بَرْداً وَلَاشَرَاباً 24 إِلَّا

برای طغیانگران. (22) مدتهای طولانی در آن می مانند. (23) در آن جا نه چیز خنکی می چشند و نه نوشیدنی گوارایی، (24) جز آبی

ص :48


1- مجمع البیان، جلد 10، صفحه 237، آغاز سوره نبأ.

حَمِیماً وَغَسَّاقاً 25 جَزَآءً وِفَاقاً 26 إِنَّهُمْ کَانُوا لَایَرْجُونَ حِسَاباً 27

سوزان و مایعی از چرک و خون. (25) این مجازاتی است موافق و مناسب (اعمالشان). (26) چرا که آنها هیچ امیدی به حساب نداشتند، (27)

وَکَذَّبُواْ بِأَیتِنَا کِذَّاباً 28 وَکُلَّ شَیْ ءٍ أَحْصَیْنهُ کِتباً 29 فَذُوقُواْ فَلَن

و آیات ما را به طور کامل تکذیب کردند. (28) و ما همه چیز را در کتاَبیٰ شمارش و ثبت کرده ایم. (29) پس (به آنان گفته می شود:) بچشید که چیزی جز

نَّزِیدَکُمْ إلَّاعَذَاباً 30 إِنَّ لِلْمُتَّقِینَ مَفَازاً 31 حَدَآئِقَ وَأَعْنباً 32 وَکَوَاعِبَ

عذاب بر شما نمی افزاییم! (30) به یقین برای پرهیزگاران نجات و رستگاری بزرگی است: (31) باغهایی سرسبز، و انواع انگورها، (32) و حوریانی بسیار جوان

أَتْرَاباً 33 وَکَأْسَاً دِهَاقاً 34 لَّایَسْمَعُونَ فِیهَا لَغْوَاً ولَا کِذَّاباً 35 جَزَآءً مِّن

و همسن و سال، (33) و جامهایی لبریز و پیاپی (از شراب طهور). (34) در آن جا نه سخن لغو و بیهوده ای می شنوند و نه دروغی. (35) این پاداشی است از

رَبِّکَ عَطَآءً حِسَاباً 36 رَّبِّ السَّموَ تِ وَالأَرْضِ وَمَا بَیْنَهُمَا الرَّحْمنِ لَا

سوی پروردگارت و عطیه ای است مطابق (اعمالشان). (36) همان پروردگار آسمانها و زمین و آنچه در میان آن دو است، همان پروردگار رحمان؛ و (در آن روز)

یَمْلِکُونَ مِنْهُ خِطَاباً 37 یَوْمَ یَقُومُ الرُّوحُ وَ الْمَلئِکَةُ صَفًّا لَّایَتَکَلَّمُونَ إِلَّا

هیچ کس حق ندارد بی اجازه او سخنی بگوید (یا شفاعتی کند). (37) روزی که «روح» و «ملائکه» به صف می ایستند و هیچ یک، جز

مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمنُ وَقَالَ صَوَاباً 38 ذَ لِکَ الْیَومُ الْحَقُّ فَمَن شَآءَ اتَّخَذَ

به اذن خداوند رحمان، سخن نمی گویند، و (آنگاه که می گویند) درست می گویند. (38) آن روز حق است؛ هر کس بخواهد (اکنون) راه

إِلَی رَبِّهِ مَآباً 39 إِنَّآ أَنْذَرْنکُمْ عَذَاباً قَرِیباً یَوْمَ یَنظُرُ الْمَرْءُ مَا قَدَّمَتْ

بازگشتی به سوی پروردگارش برمی گزیند. (39) و ما شما را از عذاب نزدیکی بیم دادیم؛ در روزی که انسان آنچه را از قبل با دستهای خود

یَدَاهُ وَیَقُولُ الْکَافِرُ یلَیْتَنِی کُنْتُ تُرَاباً 40

فرستاده می بیند، و کافر می گوید: «ای کاش خاک بودم (و گرفتار عذاب نمی شدم)!» (40)

7- سوره أعلی

در فضیلت تلاوت این سوره همین بس که در روایتی آمده که یکی از یاران علی علیه السلام می گوید: «بیست شب پشت سر آن حضرت نماز خواندم، جز سوره أعلی را در نماز نمی خواند و می فرمود اگر می دانستید چه برکاتی در آن است، هر یک از شما در هر روز بیست بار آن را تلاوت می کردید، و هر کس آن را بخواند گویی کتب و صحف موسی و ابراهیم را تلاوت کرده است».(1)

ص :49


1- نورالثقلین، جلد 5، صفحه 554، حدیث 7.

بِسْمِ اَللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ

به نام خداوند بخشنده مهربان

سَبِّحِ اسْمَ رَبِّکَ الأَعْلَی 1 الَّذِی خَلَقَ فَسَوَّی 2 وَالَّذِی قَدَّرَ فَهَدَی 3

منزّه شمار نام پروردگار بلند مرتبه ات را! (1) همان خداوندی که آفرید و موزون ساخت، (2) و همان کس که اندازه گیری کرد و هدایت نمود، (3)

وَالَّذِی أَخْرَجَ الْمَرْعَی 4 فَجَعَلَهُ غُثَآءً أَحْوَی 5 سَنُقْرِئُکَ فَلَا تَنسَی 6

و آن کس که چراگاه را به وجود آورد، (4) سپس آن را تیره و خشکیده ساخت. (5) ما بزودی (قرآن را) بر تو می خوانیم و هرگز فراموش نخواهی کرد، (6)

إِلَّا مَا شَآءَ اَللَّهُ إِنَّهُ یَعْلَمُ الجَهْرَ وَمَا یَخْفَی 7 وَ نُیَسِّرُکَ لِلْیُسْرَی 8 فَذَکِّرْ

مگر آنچه را خدا بخواهد، که او آشکار و نهان را می داند. (7) و ما انجام کار خیر را برای تو آسان می سازیم. (8) پس تذکر ده

إِن نَّفَعَتِ الذِّکْرَی 9 سَیَذَّکَّرُ مَن یَخْشَی 10 وَ یَتَجَنَّبُهَا الأَشْقَی 11 الَّذِی

به یقین تذکّر مفید خواهد بود. (9) بزودی آن که از خدا می ترسد متذکّر می شود. (10) امّا بدبخت ترین افراد از آن دوری می گزیند، (11) همان کسی

یَصْلَی النَّارَ الکُبْرَی 12 ثُمَّ لَایَمُوتُ فِیهَا وَلَا یَحْیَی 13 قَدْ أَفْلَحَ مَن تَزَکَّی

که در آتش عظیم (دوزخ) وارد می شود، (12) سپس در آن آتش نه می میرد و نه زنده می شود. (13) به یقین کسی که خود را پاکیزه ساخت، رستگار شد. 14

وَ ذَکَرَ اسْمَ رَبِّهِ فَصَلَّی 15 بَلْ تُؤْثِرُونَ الحَیَوةَ الدُّنْیَاا 16 وَالأَخِرَةُ خَیْرٌ

(14) و (آن کس که) نام پروردگارش را یاد کرد و نماز خواند. (15) ولی شما زندگی دنیا را مقدّم می دارید، (16) در حالى که آخرت بهتر

وَأَبْقَی 17 إِنَّ هذا لَفِی الصُّحُفِ الْأُولی 18 صُحُفِ إِبْرهِیمَ وَمُوسَی 19

و پایدارتر است. (17) این (دستورها) در کتب آسمانی پیشین (نیز) آمده است، (18) در کتب ابراهیم و موسی. (19)

8- سوره شمس

در فضیلت تلاوت این سوره، همین بس که در حدیثی از پیغمبر صلی الله علیه و آله آمده است: «هر کس آن را بخواند گویی به عدد چیزهایی که خورشید و ماه بر آنها می تابد در راه خدا صدقه داده است!».(1) بِسْمِ اَللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ

به نام خداوند بخشنده مهربان

وَالشَّمْسِ وَضُحهَا 1 وَالْقَمَرِ إِذَا تَلهَا 2 وَالنَّهَارِ إِذَا جَلهَا 3 وَاللَّیْلِ

به خورشید و گسترش نور آن در صبحگاهان سوگند، (1) و به ماه هنگامی که از پی آن در آید، (2) و به روز هنگامی که خورشید را آشکار سازد، (3) و به شب آن

ص :50


1- مجمع البیان، جلد 10، صفحه 367، آغاز سوره شمس.

إِذَا یَغْشهَا 4 وَالْسَّمَآءِ وَمَا بَنهَا 5 وَالْأَرْضِ وَمَا طَحهَاا 6 وَنَفْسٍ وَمَا

هنگام که آن را بپوشاند، (4) و سوگند به آسمان و کسی که آن را بنا کرده، (5) و به زمین و کسی که آن را گسترانیده، (6) و سوگند به روح آدمی و آن کس

سَوَّاهَاا 7 فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَ تَقْوَاهَا 8 قَدْ أَفْلَحَ مَن زَکهَا 9 وَ قَدْ

که آن را (آفریده و) موزون ساخته، (7) سپس فجور و تقوایش [/ شر و خیرش را به او الهام کرده است، (8) که هر کس نفس خود را پاک و تزکیه کرده، رستگار شده؛ (9) و

خَابَ مَن دَسهَا 10 کَذَّبَتْ ثَمُودُ بِطَغْوَاهَآ 11 إِذِ اَنْبَعَثَ أَشْقهَا 12

آن که نفس خویش را با معصیت و گناه آلوده ساخته، نومید و محروم گشته است! (10) قوم «ثمود» بر اثر طغیانشان، (پیامبر خود را) تکذیب کردند، (11) آنگاه که شقی ترین آنها

فَقَالَ لَهُمْ رَسُولُ اَللَّهِ نَاقَةَ اَللَّهِ وَسُقْیهَا 13 فَکَذَّبُوهُ فَعَقَرُوهَا فَدَمْدَمَ

به پا خاست؛ (12) و پیامبر خدا به آنان گفت: «ناقه (و معجزه خداوند) را با آبشخورش واگذارید.» (13) ولی آنها او را تکذیب و ناقه را پی کردند (و به هلاکت رساندند)؛ از

عَلَیهِم رَبُّهُم بِذَنْبِهِم فَسَوَّاهَا 14 وَ لَایَخَافُ عُقْبهَا 15

این رو پروردگارشان آنها را بخاطر گناهشان درهم کوبید و با خاک یکسان کرد. (14) و او هرگز از فرجام مجازات ستمگران، باک ندارد. (15)

9- سوره شرح

(الم نشرح)

در فضیلت تلاوت این سوره در حدیثی از پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله می خوانیم که فرمود: «هر کس این سوره را بخواند، پاداش کسی را دارد که محمّد صلی الله علیه و آله را غمگین دیده و اندوه را از قلب او زدوده است».(1) بِسْمِ اَللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ

به نام خداوند بخشنده مهربان

أَلَمْ نَشْرَحْ لَکَ صَدْرَکَ 1 وَوَضَعْنَا عَنکَ وِزْرَکَ 2 الَّذِی أَنقَضَ ظَهْرَکَ 3

آیا ما سینه تو را گشاده نساختیم، (1) و بار سنگینت را از (دوش) تو برنداشتیم؟! (2) همان باری که سخت بر پشت تو سنگینی می کرد. (3)

وَرَفَعْنَا لَکَ ذِکْرَکَ 4 فَإِنَّ مَعَ العُسْرِ یُسْراً 5 إِنَّ مَعَ العُسْرِ یُسْراً 6 فَإِذَا

و آوازه تو را بلند ساختیم. (4) (آری) به یقین با سختی آسانی است. (5) مسلّماً با سختی آسانی است، (6) پس هنگامی

فَرَغْتَ فَانصَبْ 7 وَ إلَی رَبِّکَ فَارْغَب 8

که از مهمّی فارغ می شوی به مهمّ دیگری پرداز، (7) و به سوی پروردگارت توجّه کن. (8)

10- سوره قدر

در فضیلت تلاوت این سوره همین بس که از پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله نقل است که فرمود: «هر کس آن را تلاوت کند، مانند کسی است که ماه رمضان را روزه گرفته، و شب قدر را احیا داشته است».(2)

ص :51


1- مجمع البیان، جلد 10، صفحه 387، آغاز سوره شرح.
2- همان مدرک، صفحه 403، آغاز سوره قدر.

بِسْمِ اَللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ

به نام خداوند بخشنده مهربان

إِنَّآ أَنزَلنهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ 1 وَمَآ أَدْرَاکَ مَا لَیْلَةُ الْقَدْرِ 2 لَیْلَةُ الْقَدْرِ

به یقین ما آن (قرآن) را در شب قدر نازل کردیم. (1) و تو چه می دانی شب قدر چیست؟! (2) شب قدر

خَیْرٌ مِّنْ أَلْفِ شَهْرٍ 3 تَنَزَّلُ الْمَلئِکَةُ وَالرُّوحُ فِیهَا بِإِذْنِ رَبِّهِم مِّن کُلِّ أَمْرٍ

بهتر از هزار ماه است. (3) فرشتگان و «روح» در آن شب به اذن پروردگارشان برای (تقدیر) هر امری نازل می شوند.

4 سَلمٌ هِیَ حَتَّی مَطْلَعِ الْفَجْرِ 5

(4) شبی است سرشار از سلامت (و برکت و رحمت) تا طلوع سپیده. (5)

11- سوره زلزله

در فضیلت این سوره تعبیرات مهمّی در روایات اسلامی آمده، از جمله در حدیثی از پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله می خوانیم: «هر کس آن را تلاوت کند گویی سوره بقره را قرائت کرده، و پاداش او به اندازه کسی است که یک چهارم قرآن را تلاوت کرده باشد».(1) بِسْمِ اَللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ

به نام خداوند بخشنده مهربان

إِذَا زُلْزِلَتِ الأَرْضُ زِلْزَالَهَا 1 وَأَخْرَجَتِ الأَرْضُ أَثْقَالَهَا 2 وَقَالَ

هنگامی که زمین شدیداً به لرزه درآید، (1) و زمین بارهای سنگینش را خارج سازد. (2) و انسان می گوید:

الأِنْسنُ مَا لَهَا 3 یَوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبَارَهَا 4 بِأَنَّ رَبَّکَ أَوْحَی لَهَا 5

«زمین را چه می شود (که این گونه می لرزد)»؟! (3) در آن روز زمین تمام خبرهایش را بازگو می کند؛ (4) چرا که پروردگارت به آن وحی کرده است. (5)

یَوْمَئِذٍ یَصْدُرُ النَّاسُ أَشْتَاتاً لِّیُرَوْاأَعْملَهُمْ 6 فَمَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ

در آن روز مردم بصورت گروههای پراکنده (از قبرها) خارج می شوند تا اعمالشان به آنها نشان داده شود. (6) پس هر کس هموزن ذرّه ای کار

خَیْرَاً یَرَهُ 7 وَمَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرَّاً یَرَهُ 8

خیر انجام دهد آن را می بیند. (7) و هر کس هموزن ذرّه ای کار بد کرده آن را (نیز) می بیند. (8)

ص :52


1- مجمع البیان، جلد 10، صفحه 416، آغاز سوره زلزله.

12- سوره عادیات

در فضیلت تلاوت این سوره از امام صادق علیه السلام می خوانیم: «هر کس سوره «والعادیات» را بخواند و بر آن مداومت کند، خداوند روز قیامت او را با امیرمؤمنان علیه السلام مبعوث می کند و در جمع او و دوستان او خواهد بود».(1) بِسْمِ اَللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ

به نام خداوند بخشنده مهربان

وَالْعدِیتِ ضَبْحاً 1 فَالْمُورِیتِ قَدْحاً 2 فَالْمُغِیرَاتِ صُبْحاً 3 فَأَثَرْنَ

سوگند به اسبان دونده (مجاهدان) در حالى که نفس زنان به پیش می تاختند، (1) و سوگند به افروزندگان جرقه آتش در برخورد سمهایشان (با سنگهای بیابان)، (2) و سوگند به

بِهِ نَقْعَاً 4 فَوَسَطْنَ بِهِ جَمْعاً 5 إِنَّ الْإِنسنَ لِرَبِّهَ لَکَنُودٌ 6 وَإِنَّهُ عَلَی

هجوم آوران در سپیده دم، (3) که گرد و غباربه هر سو پراکندند، (4) و (ناگهان) در میان جمع (دشمن) ظاهر شدند، (5) که انسان در برابر نعمتهای پروردگارش بسیار ناسپاس

ذلِکَ لَشَهِیدٌ 7 وَإِنَّهُ لِحُبِّ الْخَیْرِ لَشَدِیْدٌ 8 أَفَلَا یَعْلَمُ إِذَا بُعْثِرَ مَا فِی الْقُبُورِ

و بخیل است؛ (6) و او خود (نیز) بر این گواه است؛ (7) و به یقین او علاقه شدید به مال دارد. (8) آیا نمی داند در آن زمان که تمام کسانی که در قبرها هستند برانگیخته 9

وَحُصِّلَ مَا فِی الصُّدُورِ 10 إِنَّ رَبَّهُم بِهِمْ یَوْمَئِذٍ لَّخَبِیرٌ 11

می شوند، (9) و آنچه در درون سینه هاست آشکار می گردد، (10) در آن روز پروردگارشان از آنها کاملًا آگاه است؟! (11)

13- سوره تکاثر

در حدیثی از پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله آمده است که فرمود:

«کسی که این سوره را بخواند، خداوند در برابر نعمت هایی که در دنیا به او داده او را مورد حساب قرار نمی دهد».(2) بِسْمِ اَللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ

به نام خداوند بخشنده مهربان

أَلْهکُمُ التَّکَاثُرُ 1 حَتَّی زُرْتُمُ الْمَقَابِرَ 2 کَلَّا سَوْفَ تَعْلَمُونَ 3 ثُمَ

افزون طلبی (و تفاخر) شما را به خود مشغول داشته است. (1) تا آن جا که به دیدار قبرها رفتید (و به فزونی قبور مردگانتان افتخار کردید). (2) چنین نیست بزودی خواهید

کَلَّا سَوْفَ تَعْلَمُونَ 4 کَلَّا لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْیَقِینِ 5 لَتَرَوُنَّ الْجَحِیمَ 6

دانست! (3) باز چنان نیست؛ بزودی خواهید دانست! (4) هرگز چنان نیست (که شما خیال می کنید)؛ اگر شما علم إِلَىٰقین (به آخرت) داشتید (5) به یقین شما جهنم را خواهید

ص :53


1- مجمع البیان، جلد 10، صفحه 421، آغاز سوره عادیات.
2- همان مدرک، صفحه 430، آغاز سوره تکاثر.

ثُمَّ لَتَرَوُنَّهَا عَیْنَ الْیَقِینِ 7 ثُمَّ لَتُسْئَلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِیمِ 8

دید. (6) سپس (با ورود در آن) آن را به عین إِلَىٰقین مشاهده خواهید کرد. (7) سپس در آن روز (همه شما) از نعمتها (ی اِلهی) بازپرسی خواهید شد. (8)

14- سوره کوثر

در فضیلت تلاوت این سوره در حدیثی از پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله آمده است: «هر کس آن را تلاوت کند خداوند او را از نهرهای بهشتی سیراب خواهد کرد ...».(1) بِسْمِ اَللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ

به نام خداوند بخشنده مهربان

إِنَّآ أَعْطَیْنکَ الکَوْثَرَ 1 فَصَلِّ لِرَبِّکَ واَنْحَرْ 2 إِنَّ شَانِئَکَ هُوَ الأَبْتَرُ 3

به یقین ما به تو کوثر (و خیر و برکت فراوان) عطا کردیم. (1) پس برای پروردگارت نماز بخوان و قربانی کن. (2) (و بدان) دشمن تو به یقین ابتر و بریده نسل است. (3)

15- سوره کافرون

درباره فضیلت این سوره روایات فراوانی نقل شده که حاکی از اهمّیّت محتوای آن است، از جمله:

در حدیثی از پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله نقل شده که فرمود: «کسی که سوره «قُل یا أیّها الکافرون» را بخواند، گویی ربع قرآن را خوانده و شیاطین طغیانگر از او دور می شوند و از شرک پاک می گردد و از وحشت (روز قیامت) در امان خواهد بود».(2) بِسْمِ اَللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ

به نام خداوند بخشنده مهربان

قُلْ یأَیُّهَاالْکفِرُونَ 1 لَآ أَعْبُدُمَاتَعْبُدُونَ 2 وَلَآ أَنْتُمْ عبِدُونَ مَآأَعْبُدُ 3 وَلَآ

بگو: ای کافران! (1) آنچه را شما می پرستید من نمی پرستم. (2) و نه شما آنچه را من می پرستم می پرستید، (3) و نه من آنچه

أَنَا عَابِدٌ مَّاعَبَدتُّمْ 4 ولَآ أَنْتُمْ عبِدُونَ مَآ أَعْبُدُ 5 لَکُمْ دِینُکُمْ وَلِیَ دِینِ 6

را شما پرستش کرده اید می پرستم، (4) و نه شما آنچه را که من می پرستم پرستش می کنید؛ (5) (حال که چنین است) آیین شما برای خودتان، و آیین من برای خودم! (6)

ص :54


1- مجمع البیان، جلد 10، صفحه 458، آغاز سوره کوثر.
2- همان مدرک، صفحه 462، آغاز سوره کافرون.

16- سوره نصر

در فضیلت تلاوت این سوره در حدیثی از پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله آمده است: «کسی که آن را تلاوت کند همانند این است که در خدمت پیغمبر صلی الله علیه و آله در فتح مکّه بوده است».(1) بِسْمِ اَللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ

به نام خداوند بخشنده مهربان

إِذَا جَآءَ نَصْرُ اَللَّهِ وَالْفَتْحُ 1 وَرَأَیْتَ النَّاسَ یَدْخُلُونَ فِی دِینِ اَللَّهِ

هنگامی که یاری خدا و پیروزی (بر مشرکان مکه) فرا رسد، (1) و ببینی مردم گروه گروه وارد دین خدا

أَفْوَاجَاً 2 فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ واسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ کَانَ تَوَّابًا 3

می شوند، (2) پروردگارت را تسبیح و حمد گوی و از او آمرزش بخواه که او بسیار توبه پذیر است. (3)

17- سوره اخلاص (قل هو اللَّه)

در فضیلت تلاوت این سوره، روایات زیادی در منابع معروف اسلامی آمده است که حاکی از عظمت فوق العاده آن می باشد، از جمله: در حدیثی از پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله می خوانیم که فرمود: «آیا کسی از شما توانایی دارد یک سوم قرآن را در یک شب بخواند؟!». یکی از حاضران عرض کرد: ای رسول خدا! آیا این کار ممکن است؟ فرمود: «قل هو اللَّه احد را بخوانید».(2) بِسْمِ اَللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ

به نام خداوند بخشنده مهربان

قُلْ هُوَ اَللَّهُ أَحَدٌ 1 اَللَّهُ الصَّمَدُ 2 لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ 3 وَلَمْ یَکُن لَّهُ

بگو: «او خداوند، یکتا و یگانه است؛ (1) خداوندی بی نیاز است که همه نیازمندان قصد او می کنند؛ (2) (هرگز) نزاد، و زاده نشد؛ (3) و برای او هیچ گاه شبیه

کُفُواً أَحَدٌ 4

و مانندی نبوده است.» (4)

ص :55


1- مجمع البیان، جلد 10، صفحه 466، آغاز سوره نصر.
2- همان مدرک، صفحه 479، آغاز سوره اخلاص.

18- سوره فلق

در فضیلت این سوره از پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله نقل شده است که فرمود: «آیاتی بر من نازل شده که همانند آنها نازل نشده است و آن دو سوره «فلق» و «ناس» است».(1) و در حدیث دیگری از امام باقر علیه السلام می خوانیم: «کسی که در سه رکعت نماز «شفع» و «وتر» سوره «فلق» و «ناس» و «قل هو اللَّه أحد» را بخواند به او گفته می شود: بشارت باد بر تو، خداوند نماز تو را قبول کرد».(2) بِسْمِ اَللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ

به نام خداوند بخشنده مهربان

قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ 1 مِن شَرِّ مَا خَلَقَ 2 وَمِن شَرِّ غَاسِقٍ إِذَا وَقَبَ 3

بگو: «پناه می برم به پروردگار سپیده صبح، (1) از شرّ آنچه آفریده است؛ (2) و از شرّ هر موجود شرور هنگامی که شبانه وارد می شود؛ (3)

وَ مِن شَرِّ النَّفثتِ فِی الْعُقَدِ 4 وَ مِن شَرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسَدَ 5

و از شرّ آنها که (با افسون و سحر) در گره ها می دمند؛ (4) و از شرّ حسود هنگامی که حسد می ورزد.» (5)

19- سوره ناس

در فضیلت تلاوت این سوره (غیر از روایتی که در بیان فضیلت سوره فلق گذشت) روایات متعدّدی وارد شده است.(3) بِسْمِ اَللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ

به نام خداوند بخشنده مهربان

قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ 1 مَلِکِ النَّاسِ 2 إِلهِ النَّاسِ 3 مِن شَرِّ الْوَسْوَاسِ

بگو: «پناه می برم به پروردگار مردم، (1) مالک و حاکم مردم، (2) معبود مردم، (3) از شرّ وسوسه گر

الْخَنَّاسِ 4 الَّذِی یُوَسْوِسُ فِی صُدُورِ النَّاسِ 5 مِن الْجِنَّةِ وَالنَّاسِ 6

پنهانکار. (4) که در درون سینه مردمان وسوسه می کند، (5) خواه از جنّ باشد یا از انسان» (6)

ص :56


1- نورالثقلین، جلد 5، صفحه 716، حدیث 3 و مجمع البیان، جلد 10، صفحه 491، آغاز سوره فلق.
2- نورالثقلین، جلد 5، صفحه 716، حدیث 1 و مجمع البیان، جلد 10، صفحه 491، آغاز سوره فلق.
3- رجوع شود به: نورالثقلین، جلد 5، صفحه 724 و مجمع البیان، جلد 10، صفحه 495، آغاز سوره ناس.

20- «آیةالکرسی» یکی از مهمترین آیات قرآن

در اهمّیّت و فضیلت این آیه همین بس که از پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله نقل شده است که از یکی از یاران خود سؤال کرد «کدام آیه برترین آیه کتاب اللَّه است؟» عرض کرد:

اَللَّهُ لا إلهَ إلَّا هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ ...

پیامبر صلی الله علیه و آله دست بر سینه او زد و فرمود: «دانش بر تو گوارا باد ...».(1) در حدیث دیگری از حضرت علی علیه السلام از پیامبر صلی الله علیه و آله می خوانیم که فرمود: «برگزیده قرآن، سوره بقره و برگزیده بقره، آیةالکرسی است، در آن، پنجاه کلمه و در هر کلمه برکتی است».(2) در حدیث دیگری آمده است که هر کس به بستر می رود، تسبیح حضرت زهرا علیها السلام بگوید، سپس آیةالکرسی را بخواند تا صبح از همه چیز در امان خواهد بود.(3) بِسْمِ اَللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ

به نام خداوند بخشنده مهربان

اَللَّهُ لَآإِلهَ إلَّاهُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لَاتَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلَا نَوْمٌ لَّهُ مَا فِی

هیچ معبودی جز خداوندِ یگانه زنده و پاینده نیست، (خداوندی که قائم به ذات خویش است، و موجودات دیگر، قائم به او). هیچ گاه خواب سبک و سنگینی او را فرا نمی گیرد؛

السَّموتِ وَ مَا فِی الْأَرْضِ مَن ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِندَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ

(و لحظه ای از تدبیر جهان هستی، غافل نمی ماند؛) آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است، از آن اوست. کیست که در نزد او، جز به فرمانش شفاعت کند؟! آینده و گذشته بندگان را

أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَ لَایُحِیطُونَ بِشَیْ ءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلَّا بِمَا شَآءَ وَسِعَ

می داند؛ و کسی از علم او آگاه نمی گردد؛ جز به مقداری که او بخواهد. (اوست که به همه چیز آگاه است؛ و علم و دانش محدود دیگران، پرتوی از علمِ بی پایان و نامحدود اوست).

کُرْسِیُّهُ السَّموتِ وَالْأَرْضَ وَلَایُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ 255 لَآ

تخت (حکومت) او، آسمانها و زمین را دربرگرفته؛ و نگاهداری آن دو [/ آسمان و زمین ، او را خسته نمی کند. و اوست بلند مرتبه و با عظمت. (255) اکراهی

إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ قَد تَّبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ فَمَن یَکْفُرْ بِالطغُوتِ وَ یُؤْمِن

در قبول دین، نیست. (زیرا) راه درست از راه انحرافی، روشن شده است. بنابراین، کسی که به طاغوت [/ بت و شیطان، و هر موجود طغیانگر] کافر شود و به خدا ایمان آورد،

بِاَللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَی لَاانفِصَامَ لَهَا وَاَللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ 256 اَللَّهُ

به محکم ترین دستگیره چنگ زده است، که گسستن برای آن نیست. و خداوند، شنوا و داناست. (256) خداوند،

ص :57


1- درّ المنثور، جلد 1، صفحه 322، ذیل آیة الکرسی.
2- مستدرک الوسائل، جلد 4، صفحه 336، حدیث 27.
3- بحارالانوار، جلد 89، صفحه 266، حدیث 11( با تلخیص).

وَلِیُّ الَّذِینَ ءَامَنُواْ یُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمتِ إِلَی النُّورِ وَالَّذِینَ کَفَرُواْ

ولیّ و سرپرست کسانی است که ایمان آورده اند؛ آنها را از ظلمتها خارج ساخته، به سوی نور می برد. ولی کسانی که کافر

أَوْلِیَآؤُهُمُ الطغُوتُ یُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَی الظُّلُمتِ أُوْلئِکَ أَصْحبُ

شدند، اولیای آنها طاغوتها هستند؛ که آنها را از نور خارج ساخته، به سوی ظلمتها می برند؛ آنها اهل

النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ 257

دوزخند و جاودانه در آن خواهند بود. (257)

نکته:

همان گونه که در آغاز این سوره ها گفتیم شواهد و قرائن فراوانی در دست است که نشان می دهد این آثار، برکات و پاداش ها از آن کسی است که در محتوای این آیات بیندیشد و آن را در زندگی خود پیاده کند.

***

ص :58

بخش دوم: مناجات ها و دعاهای معروف

اشاره

ص :59

اهمیّت و آثار دعا و مناجات

ص :60

مقدّمه: اهمیّت و آثار دعا و مناجات

همان گونه که در آغاز کتاب گذشت، دعا و مناجات یکی از بهترین وسیله های ارتباط معنوی با خداوند و کسب صفای باطن و تهذیب نفس است.

اگر دعا کننده بداند چه کسی را می خواند و در برابر چه بزرگی به راز و نیاز مشغول است و چه مفاهیم بلندی در دعاهای معروف آمده است، چنان سرمست از باده مناجات می شود که هیچ لذّتی را در عالم با آن برابر نمی یابد.

دعا و مناجات، روح را صفا، جان را پاکی و دل را نورانیّت می بخشد.

تضرّع و زاری در پیشگاه حضرت حق و راز و نیاز در محضر معبود متعال و غلتیدن مروارید اشکی بر چهره بنده و زدودن غبار غفلت و گناه به وسیله سرشک پشیمانی، همه و همه نمودهای بندگی و امتیاز انسان از سایر موجودات و وسیله ای برای کسب بالاترین افتخارِ عالم خلقت است.

وقتی که دل شکسته می شود و اشکی بر گونه ها روان می گردد و زبان به تسبیح و تقدیس اِلهی باز می شود و در پی آن کلماتی در استغفار و عذرخواهی ادا می گردد، پیوند و ارتباط با حضرت احدیّت تحقّق می یابد و آن زمان بهترین لحظه عرض حاجات و بیان خواسته هاست.

***

با هر زبانی و با هر کلمه ای که بتوان بندگی را رساند و استغفار و توبه کرد و نیازها را برشمرد با ارزش است؛ ولی بدون تردید، دعاها و مناجاتی که از طریق والاترین مخلوقات عالم امکان و برترین بندگان شایسته اِلهی رسیده است، جامع، بدون نقص و انسان ساز است، و هر دعایی خود مجموعه ای از درسهاست.

ص :61

مناجات ها و دعاهایی که از جانب معصومین علیهم السلام رسیده است، چون از بینش عمیق خداشناسانه ای برخوردار است و از انسانهای کامل و راسخان در علم و دانش صادر شده است، از هر نظر قابل اعتماد است و در آن هیچ یک از عوارض جاری در میان اوراد نشأت گرفته از افکار بشری وجود ندارد.

آنان چون خدا را به خوبی شناخته اند و اوصاف او را به خوبی می دانند، آنچه بر زبانشان در دعا و مناجات جاری شده است، پیراسته از خرافات و تعبیرات ناموزون است.

***

دعاهایی که از طریق خاندان عصمت علیهم السلام رسیده است به قدری از نظر محتوا و مضمون، عإِلَىٰ و بلند است که خود دلیل بر صحّت سند آنهاست و انسان به وضوح درمی یابد که چنین کلمات و ذکرهایی، جز از وجود مقدّس آنان نمی تواند صادر شود و دیگران را یارای ادای این مضامین بلند نیست.

ما در این بخش، دعاها و مناجاتی را ذکر می کنیم که علاوه بر بلندی محتوا و مضمون، از شهرت و یا اسناد قابل قبولی برخوردار باشد.

بار دیگر تأکید می کنیم آنگاه می توانیم از دعا و مناجات بهره عمیق و وافر بگیریم که در معانی آنها دقّت کنیم و آن را در وجود خود پیاده نماییم و به صورت درس های انسان سازی پیام آنها را بشنویم.

***

ص :62

مناجات پانزده گانه امام سجّاد علیه السلام

اشاره

مرحوم «علّامه مجلسی» در «بحارالانوار» می گوید: من این مناجات را در کتب برخی از اصحاب یافتم که از امام زین العابدین علیه السلام نقل کرده اند.(1)

1- مناجات التائبین

(توبه کنندگان)

مناجات و راز و نیاز بنده ای است که قصد توبه و بازگشت به خداوند را دارد.

بِسْمِ اَللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ

به نام خداوند بخشنده مهربان

اِلهی الْبَسَتْنِی الْخَطایا ثَوْبَ مَذَلَّتی

ای معبود من، گناهان لباس خواری بر تنم کرده

وَجَلَّلَنِی التَّباعُدُ مِنْکَ لِباسَ مَسْکَنَتی

و دوری از تو لباس بیچارگی بر من پوشانده

وَاماتَ قَلْبی عَظِیمُ جِنایَتی

و گناهان بزرگم، دلم را میرانده،

فَاحْیِهِ بِتَوْبَةٍ مِنْکَ

پس با پذیرش توبه ام آن را زنده کن

یا اَمَلی وَبُغْیَتی

ای آرزو و مطلوب من

وَیا سُؤْلی وَمُنْیَتی

و ای خواسته و آرزوی قلبی من،

فَوَعِزَّتِکَ ما اُجِدُ لِذُنوُبی سِواکَ غافِراً،

پس به عزتت سوگند، جز تو آمرزنده ای برای گناهانم نمی یابم،

وَلٰا اری لِکَسْری غَیْرَکَ جابِراً،

و برای دل شکستگیم مرهمی جز تو ندارم،

وَقَدْ خَضَعْتُ بِالْإِنابَةِ اِلَیْکَ،

و به وسیله بازگشت به سوی تو

وَعَنَوْتُ بِالْاسْتِکانَةِ لَدَیْکَ،

و با تسلیم در برابرت فروتنی نموده ام،

فَاَنْ طَرَدْتَنی مِنْ بابِکَ فَبِمَنْ الُوذُ،

پس اگر مرا از درگاهت برانی به که پناه برم

و اِنْ رَدَدْتَنی عَنْ جَنابِکَ فَبِمَنْ اَعُوذُ،

و اگر از حضورت بازگردانی به که پناهنده شوم

فَوا اَسَفاهُ مِنْ خَجْلَتی وَافْتِضاحی

پس افسوس از شرمندگی و رسواییم،

وَوالَهْفاهُ مِنْ سُوءِ عَمَلی وَاجْتِراحی

و دریغ از بدی کردار و دست آوردم،

اَسْئَلُکَ یا غافِرَ الذَّنْبِ الْکَبیرِ،

از تو می خواهم ای آمرزنده گناه بزرگ

وَیا جابِرَ الْعَظْمِ الْکَسیرِ، اَنْ

و ای پیوند دهنده استخوان شکسته، که

ص :63


1- بحارالانوار، جلد 91، صفحه 142.

تَهَبَ لی مُوبِقاتِ الْجَرآئِرِ،

جنایات آزاردهنده ام را ببخشی،

وَتَسْتُرَ عَلَیَّ فاضِحاتِ السَّرآئِرِ،

و اسرار رسوا کننده ام را بپوشانی،

وَلٰا تُخْلِنی فی مَشْهَدِ الْقِیامَةِ مِنْ بَرْدِ عَفْوِکَ وَغَفْرِکَ،

و در روز قیامت مرا از لذّت گذشت وآمرزشت محروم نگردانی،

وَ لاتُعْرِنی مِنْ جَمیلِ صَفْحِکَ وَسَتْرِکَ،

و از چشم پوشی و پرده پوشی زیباییت بی نصیب نکنی،

اِلهی ظَلِّلْ عَلیٰ ذُنُوبی غَمامَ رَحْمَتِکَ،

ای معبود من، سایه ابر رحمتت را بر گناهانم بینداز

وَارْسِلْ عَلیٰ عُیُوبی سَحابَ رَاْفَتِکَ،

و ابر مهربانیت را برای شستن عیبهایم بفرست،

اِلهی هَلْ یَرْجِعُ الْعَبْدُ الْابِقُ اِلَّا إِلَىٰ مَوْلاهُ،

ای معبود من، آیا بنده فراری جز به سوی مولایش باز می گردد؟

امْ هَلْ یُجیرُهُ مِنْ سَخَطِهِ اَحَدٌ سِواهُ،

و آیا جز مولایش کسی او را از خشم مولا پناه می دهد؟

اِلهی اِنْ کانَ النَّدَمُ عَلَی الذَّنْبِ تَوْبَةً

ای معبود من، اگر پشیمانی از گناه توبه است،

فَانّی وَعِزَّتِکَ مِنَ النَّادِمینَ،

پس به عزتت سوگند من به یقین از پشیمانانم،

و اِنْ کانَ الْإِسْتِغْفارُمِنَ الْخَطیئَةِ حِطَّةً

و اگر طلب آمرزش از گناه، تخفیف گناه است،

فَانّی لَکَ مِنَ الْمُسْتَغْفِرینَ،

پس به یقین من از آمرزش خواهان درگاه توام،

لَکَ الْعُتْبی حَتّی تَرْضی

از آن توست بازخواست تا خشنود شوی،

اِلهی بِقُدْرَتِکَ عَلَیَّ تُبْ عَلَیَّ،

ای معبود من، به حق قدرتت بر من توبه ام را بپذیر

وَبِحِلْمِکَ عَنّیِ اعْفُ عَنّی

و به حق شکیباییت از من درگذر،

وَبِعِلْمِکَ بی ارْفَقْ بی

و به حق آگاهیت به من مهربانی کن،

اِلهی اَنْتَ اَلَذی فَتَحْتَ لِعِبادِکَ باباً إِلَىٰ عَفْوِکَ،

ای معبود من، تویی که دری به سوی گذشت به روی بندگانت گشوده

سَمَّیْتَهُ التَّوْبَةَ،

و آن را توبه نامیده ای

فَقُلْتَ: تُوبُوا الَی اَللَّهِ تَوْبَةً نَصُوحاً.

و فرمودی: به سوی خدا توبه کنید، توبه ای خالص.

فَما عُذْرُ مَنْ اغْفَلَ دُخُولَ الْبابِ بَعْدَ فَتْحِهِ،

پس چیست عذر کسی که بعد از گشودن در از داخل شدن غفلت کند؟!

اِلهی اَنْ کانَ قَبُحَ الذَّنْبُ مِنْ عَبْدِکَ

ای معبود من، اگر گناه از جانب بنده ات زشت است

فَلْیَحْسُنِ الْعَفْوُ مِنْ عِنْدِکَ،

پس به یقین گذشت از جانب تو نیکو می باشد،

اِلهی ما اَنَا بِاوَّلِ مَنْ عَصاکَ

ای معبود من، من اولین کسی نیستم که نافرمانیت کرده

فَتُبْتَ عَلَیْهِ،

و تو او راآمرزیده ای،

وَتَعَرَّضَ لِمَعْرُوفِکَ فَجُدْتَ عَلَیْهِ،

و یا به نیکی هایت روی آورده و بر او بخشیده ای،

یا مُجیبَ الْمُضْطَرِّ،

ای اجابت کننده درماندگان،

یا کاشِفَ الضُّرِّ،

ای برطرف کننده ضرر و زیان،

یا عَظیمَ الْبِرِّ، یا عَلیماً بِمٰا فِی السِّرِّ،

ای بزرگ احسان، ای دانای نهان،

یاجَمیلَ السِّتْرِ، اسْتَشْفَعْتُ

ای زیبا پرده پوش، شفاعت می طلبم

ص :64

بِجُودِکَ وَکَرَمِکَ اِلَیْکَ،

با بخشش و کرمت از درگاهت ،

وَ تَوَسَّلْتُ بِجَنابِکَ [بِحَنانِکَ] وَتَرَحُّمِکَ لَدَیْکَ،

و به تو [به دوستیت] و مهربانی که نزد توست متوسّل می شوم

فَاسْتَجِبْ دُعآئی

دعایم را بپذیر

وَ لا تُخَیِّبْ فیکَ رَجآئی

و امیدم را به درگاهت ناامید مکن،

وَ تَقَبَّلْ تَوْبَتی وَکَفِّرْ

و توبه ام را پذیرا باش

خَطیئَتی بِمَنِّکَ وَ رَحْمَتِکَ، یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ.(1)

و به لطف و رحمتت از خطاهایم درگذر، ای مهربانترین مهربانان.

2- مناجات الشاکین

(شکایت کنندگان)

مناجات کسانی است که به درگاه خداوند شکایت می برند؛ شکایت از نفس امّاره و تمایلات نفس سرکش و شکایت از سختی دل و قساوت قلب و وسوسه های شیطان و از او برای غلبه بر اینها کمک می طلبند.

بِسْمِ اَللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ

به نام خداوند بخشنده مهربان

اِلهی اِلَیْکَ اشْکُو

ای معبود من، به تو شکایت می کنم

نَفْساً بِالسُّوءِ اَمَّارَةً،

از نفسی که مرا به بدی فرمان می دهد،

وَإِلَىَٰ الْخَطیئَةِ مُبادِرَةً،

و به سوی گناه می کشاند،

وَبِمَعاصیکَ مُولَعَةً،

و به نافرمانیهایت حریص است،

وَ بِسَخَطِکَ مُتَعَرِّضَةً،

و موجبات خشم و غضبت را فراهم ساخته است،

تَسْلُکُ بی مَسالِکَ الْمَهالِکِ،

مرا به راه های نابودی می کشاند،

وَتَجْعَلُنی عِنْدَکَ اهْوَنَ هالِکٍ،

و مرا در نزد تو پست ترین هلاک شوندگانی

کَثیرَةَ الْعِلَلِ،

که عیب هایش بسیار

طَویلَةَ الْأَمَلِ،

و آرزویش طولانی است قرار می دهد،

اَنْ مَسَّهَا الشَّرُّ تَجْزَعُ،

اگر آزاری به او رسد بی تاَبیٰ کند

و اِنْ مَسَّهَا الْخَیْرُ تَمْنَعُ،

و اگر نیکی به آن رسد دریغ ورزد،

مَیَّالَةً الَی اللَّعِبِ وَاللَّهْوِ،

به لهو و لعب گرایش داشته

مَمْلُوَّةً بِالْغَفْلَةِ وَالسَّهْوِ،

و غرق در بی خبری و اشتباه است،

تُسْرِعُ بی إِلَىَٰ الْحَوْبَةِ،

مرا به سرعت به سوی گناه می کشاند

وَتُسَوِّفُنی بِالتَّوْبَةِ،

و توبه ام را به تأخیر می اندازد،

اِلهی اشْکُو اِلَیْکَ عَدُوّاً یُضِلُّنی

ای معبود من، از دشمنی که مرا گمراه کرده

وَشَیْطاناً یُغْوینی

و شیطانی که مرا فریب می دهد به تو شکایت می کنم،

قَدْ مَلَأَ بِالْوَسْواسِ صَدْری وَاحاطَتْ

سینه ام را پر از وسوسه نموده و احاطه کرده

ص :65


1- بحارالانوار، جلد 91، صفحه 142.

هَواجِسُهُ بِقَلْبی

آرزوهای نفسانی دلم را

یُعاضِدُ لِیَ الْهَوی

و هوای نفس (به بیچارگی من) کمک می کند،

وَیُزَیِّنُ لی حُبَّ الدُّنْیا،

و دوستی دنیا را در نظرم زینت می دهد

وَیَحُولُ بَیْنی وَبَیْنَ الطَّاعَةِ وَالزُّلْفی

و میان من و بندگی و نزدیکی به تو فاصله می اندازد،

اِلهی اِلَیْکَ اشْکُو

ای معبود من به تو شکایت می کنم

قَلْباً قاسِیاً مَعَ الْوَسْواسِ مُتَقَلِّباً،

از دل بی رحمی که با وسوسه دگرگون گردیده

وَبِالرَّیْنِ وَالطَّبْعِ مُتَلَبِّساً،

و با زنگار و خوی زشت پوشیده شده

وَعَیْناً عَنِ الْبُکآءِ مِنْ خَوْفِکَ جامِدَةً،

و چشمی که برای گریه از ترست خشک شده

وِإِلَىٰ ما یَسُرُّها طامِحَةً،

و به آنچه که او را خشنود می کند طمع دارد،

اِلهی لا حَوْلَ لی وَلٰا قُوَّةَ اِلَّا بِقُدْرَتِکَ،

ای معبود من پناهگاه و نیرویی جز قدرت تو نیست،

وَ لا نَجاةَ لی مِنْ مَکارِهِ الدُّنْیا إِلَّا بِعِصْمَتِکَ،

و جز محافظت تو راه نجاتی از گرفتاریهای دنیا ندارم،

فَاَسْئَلُکَ بِبَلاغَةِ حِکْمَتِکَ،

پس از تو می خواهم به حق حکمت رسا

وَنَفاِذِ مَشِیَّتِکَ،

و خواست نافذت

اَنْ لا تَجْعَلَنی لِغَیْرِ جُودِکَ مُتَعَرِّضاً،

که مرا روی آورنده به غیر بخششت قرار ندهی

وَلٰاتُصَیِّرَنی لِلْفِتَنِ غَرَضاً،

و هدف فتنه ها نگردانی

وَکُنْ لی عَلَی الْأَعْدآءِ ناصِراً،

و در برابردشمنان یاورم باشی،

وَعَلَی الْمَخازی وَالْعُیُوبِ ساتِراً،

و رسوایی ها و عیب هایم را بپوشانی،

وَمِنَ الْبَلاءِ واقِیاً،

و از بلاها محافظتم کنی،

وَعَنِ الْمَعاصی عاصِماً،

و از گناهان بازم داری،

بِرَأْفَتِکَ وَرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ.(1)

به مهربانی و رحمتت ای مهربان ترین مهربانان.

3- مناجات الخائفین

(خائفان)

مناجات کسانی است که از خدا ترسانند و با زبان خوف و ترس، سخن می گویند و از حضرتش کمک می جویند، ولی در حقیقت ترس آنها از گناهان خویش و برخورد عادلانه خدا با آنهاست.

بِسْمِ اَللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ

به نام خداوند بخشنده مهربان

اِلهی اتَراکَ بَعْدَ الْإیمانِ بِکَ تُعَذِّبُنی

ای معبود من، آیا می پسندی که بعد از ایمانم به تو مرا عذاب کنی

امْ بَعْدَ حُبّی اَیَّاکَ تُبَعِّدُنی اَمْ مَعَ

یا بعد از محبتم به تو مرا دور کنی، یا با

ص :66


1- بحارالانوار، جلد 91، صفحه 143.

رَجآئی لِرَحْمَتِکَ وَصَفْحِکَ تَحْرِمُنی

وجود امیدم به رحمت و گذشتت مرا محروم سازی،

امْ مَعَ اسْتِجارَتی بِعَفْوِکَ تُسْلِمُنی

یا با وجود پناهندگیم به گذشتت مرا رها کنی،

حاشا لِوَجْهِکَ الْکَریمِ اَنْ تُخَیِّبَنی

از کرمت دور است که مرا محروم کنی،

لَیْتَ شِعْری الِلشَّقآءِ وَلَدَتْنی اُمّی

ای کاش می دانستم که آیا مادرم مرا برای بدبختی زاییده

امْ لِلْعَنآءِ رَبَّتْنی

یا برای رنج و سختی تربیت نموده؟

فَلَیْتَها لَمْ تَلِدْنی وَ لَمْ تُرَبِّنی

پس ای کاش مرا نزاییده و پرورش نداده بود،

وَلَیْتَنی عَلِمْتُ اَ مِنْ اَهْلِ السَّعادَةِ

و ای کاش می دانستم که آیا مرا از سعادتمندان قرار داده

جَعَلْتَنی وَبِقُرْبِکَ وَجِوارِکَ خَصَصْتَنی

و به نزدیکی و جوارت مخصوص گردانده ای

فَتَقِرَّ بِذلِکَ عَیْنی وَتَطْمَئِنَّ لَهُ نَفْسی

تا چشمم روشن شده و دلم آرام گیرد؟

اِلهی هَلْ تُسَوِّدُ وُجُوهاً خَرَّتْ ساجِدةً لِعَظَمَتِکَ،

ای معبود من آیا چهره هایی را که در برابر عظمتت به خاک افتاده اند سیاه می کنی؟

اَوْ تُخْرِسُ الْسِنَةً نَطَقَتْ بِالثَّنآءِ عَلیٰ مَجْدِکَ وَجَلالَتِکَ،

یا زبانهایی که به ستایش بزرگی و شکوهت گویایند لال می کنی؟

اَوْ تَطْبَعُ عَلیٰ قُلُوبٍ اَنْطَوَتْ عَلیٰ مَحَبَّتِکَ،

یا بر دلهایی که محبتت آنها را فرا گرفته مُهر می زنی؟

اَوْ تُصِمُّ اسْماعاً تَلَذَّذَتْ بِسَماعِ ذِکْرِکَ فی اَرادَتِکَ،

یا گوشهایی را که از شنیدن ذکر مورد پسند تو لذّت می برند،کر می کنی؟

اَوْ تَغُلُّ اکُفّاً رَفَعَتْهَا الْأمالُ اِلَیْکَ رَجآءَ رَاْفَتِکَ،

یا دستهایی را که آرزوها به امید مهربانیت آنها را به درگاهت بلند کرده، به زنجیر می کشی؟

اَوْ تُعاقِبُ اَبْداناً عَمِلَتْ بِطاعَتِکَ حَتّی نَحِلَتْ فی مُجاهَدَتِکَ،

یا بدنهایی را که به بندگیت عمل نموده تا جایی که برای کوشش در راهت ضعیف شده کیفر می دهی؟

اَوْ تُعَذِّبُ ارْجُلًا سَعَتْ فی عِبادَتِکَ،

یا پاهایی را که در مسیر بندگیت تلاش کرده عذاب می کنی؟

اِلهی لاتُغْلِقْ عَلیٰ مُوَحِّدیکَ ابْوابَ رَحْمَتِکَ،

ای معبود من درهای رحمتت را بر یکتاپرستانت مبند،

وَلٰا تَحْجُبْ مُشْتاقیکَ عَنِ النَّظَرِ إِلَىٰ جَمیلِ رُؤْیَتِکَ،

و مشتاقانت را از دیدن جمال زیبایت محروم مگردان،

اِلهی نَفْسٌ اعْزَزْتَها بِتَوْحیدِکَ،

ای معبود من، نفسی را که با یگانگیت گرامی داشتی،

کَیْفَ تُذِلُّها بِمَهانَةِ هِجْرانِکَ،

چگونه آن را با خواری دوریت پست می کنی؟

وَضَمیرٌ اَنْعَقَدَ عَلیٰ مَوَدَّتِکَ،

و دلی را که با دوستیت پیوند خورده

کَیْفَ تُحْرِقُهُ بِحَرارَةِ نیرانِکَ،

چگونه با حرارت آتشت می سوزانی؟

اِلهی اجِرْنی مِنْ إِلَىٰمِ غَضَبِکَ وَعَظیمِ سَخَطِکَ،

ای معبود من، مرا از خشم دردناک و بزرگی کیفرت پناه ده

ص :67

یاحَنَّانُ یا مَنَّانُ،

ای غمخوار، ای سخاوتمند،

یا رَحیمُ یا رَحْمنُ،

ای مهربان، ای بخشنده،

یا جَبَّارُ یا قَهَّارُ،

ای توانا، ای پیروز،

یا غَفَّارُ یا سَتَّارُ،

ای آمرزنده، ای عیب پوش

نَجِّنی بِرَحْمَتِکَ مِنْ عَذابِ النَّارِ،

نجات ده به رحمتت مرا از عذاب دوزخ

وَفَضیحَةِ الْعارِ،

و رسوایی ننگ،

اِذَا امْتازَ الْأَخْیارُ مِنَ الْأَشْرارِ،

در آن هنگام که نیکان از بدان جدا شوند

وَحالَتِ الْأَحْوالُ،

و حالها دگرگون شود

وَهالَتِ الْأَهْوالُ [،

و وحشت ها به هراس اندازند

وَقَرُبَ الْمُحْسِنُونَ،

و نیکوکاران نزدیک

وَبَعُدَ الْمُسیئُونَ،

و بدکاران دور شوند،

وَ وُفِّیَتْ کُلُّ نَفْسٍ ما کَسَبَتْ

و به هر کس آنچه بدست آورده داده شود

وَهُمْ لا یُظْلَمُونَ.(1)

در حالى که بر ایشان ستم نشود.

4- مناجات الراجین

(امیدواران)

مناجات کسانی است که با زبان رجا و امید با خدا سخن می گویند؛ امیدوار به لطف اِلهی و پرده پوشی های او و احسان و فضل پروردگارند.

بِسْمِ اَللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ

به نام خداوند بخشنده مهربان

یا مَنْ اِذٰا سَئَلَهُ عَبْدٌ اعْطاهُ،

ای کسی که هر بنده از تو درخواست کند عطایش کنی،

وَ اِذا امَّلَ ما عِنْدَهُ بَلَّغَهُ مُناهُ،

و هرگاه آنچه نزد توست آرزو کند به آرزویش برسانی،

وَ اِذا اَقْبَلَ عَلَیْهِ قَرَّبَهُ وَادْناهُ،

و هرگاه به تو رو کند مقرّب و نزدیک درگاهت گردانی،

وَ اِذا جاهَرَهُ بِالْعِصْیانِ

و هر گاه که آشکارا نافرمانیت کند

سَتَرَ عَلیٰ ذَنْبِهِ وَغَطَّاهُ،

بر گناهش پرده کشیده و آن را بپوشانی،

وَ اِذا تَوَکَّلَ عَلَیْهِ احْسَبَهُ وَکَفاهُ،

و هر گاه بر تو توکّل کند او را به حساب آوری و کفایت کنی،

اِلهی مَنِ اَلَذی نَزَلَ بِکَ مُلْتَمِساً قِراکَ فَما قَرَیْتَهُ،

ای معبود من، کیست که با درخواست میهمان نوازی به درگاهت آید و تو او را نپذیری؟

وَمَنِ اَلَذی اناخَ بِبابِکَ مُرْتَجِیاً نَداکَ فَما اَوْلَیْتَهُ،

و کیست که به امید بخششت به درگاهت فرود آید و احسانش نکنی؟

اَ یَحْسُنُ اَنْ ارْجِعَ عَنْ بابِکَ بِالْخَیْبَةِ مَصْرُوفاً،

آیا نیکوست که با ناامیدی از درگاهت منصرف شده و بازگردد؟

وَلَسْتُ اَعْرِفُ سِواکَ مَوْلیً بِالْأِحْسانِ مَوْصُوفاً، کَیْفَ

در حالى که من مولایی جز تو صاحب احسان نمی شناسم، چگونه

ص :68


1- بحارالانوار، جلد 91، صفحه 143 و 144.

ارْجُو غَیْرَکَ وَالْخَیْرُ کُلُّهُ بِیَدِکَ،

امید به غیر تو بندم در حالى که همه نیکی ها به دست توست؟

وَکَیْفَ اَؤَمِّلُ سِواکَ

و چگونه به غیر تو دل بندم

وَالْخَلْقُ وَالْأَمْرُ لَکَ،

در حالى که آفرینش و امور از آن توست

أَ اَقْطَعُ رَجآئی مِنْکَ

آیا امیدم را از تو قطع کنم

وَقَدْ اَوْلَیْتَنی ما لَمْ اسْئَلْهُ مِنْ فَضْلِکَ،

در حالى که آنچه را نخواسته بودم از فضل و احسانت به من عطا نمودی،

اَمْ تُفْقِرُنی اِلی مِثْلی

یا مرا به همانند خودم محتاج می کنی

وَاَنَا اَعْتَصِمُ بِحَبْلِکَ،

در حالى که من به رشته محبتت چنگ زده ام،

یا مَنْ سَعَدَ بِرَحْمَتِهِ الْقاصِدُونَ،

ای کسی که قصد کنندگانت به واسطه رحمتت خوشبخت شدند،

وَلَمْ یَشْقَ بِنِقْمَتِهِ الْمُسْتَغْفِرُونَ،

و آمرزش خواهانت به واسطه کیفرت بدبخت نشدند،

کَیْفَ اَنْسیکَ وَلَمْ تَزَلْ ذاکِری

چگونه فراموشت کنم در حالى که تو پیوسته به یاد منی؟

وَکَیْفَ اَلْهُو عَنْکَ

و چگونه از تو غافل شوم

و اَنْتَ مُراقِبی

در حالى که تو مراقب منی؟

اِلهی بِذَیْلِ کَرَمِکَ اَعْلَقْتُ یَدی

ای معبود من، دستم را به دامان کرمت آویخته ام

وَلِنَیْلِ عَطایاکَ بَسَطْتُ اَمَلی،

و برای رسیدن به بخششت، آرزویم را گسترده ام،

فَاخْلِصْنی بِخالِصَةِ تَوْحیدِکَ،

پس با یکتاپرستی خالصت مرا خالص کن،

وَاجْعَلْنی مِنْ صَفْوَةِ عَبیدِکَ،

و مرا از بندگان برگزیده ات قرار ده،

یا مَنْ کُلُّ هارِبٍ الَیْهِ یَلْتَجِئُ،ْ

ای که هر فراری به تو پناهنده شود،

وَکُلُّ طالِبٍ اَیَّاهُ یَرْتَجی

و هر درخواست کننده ای به تو امید بندد،

یا خَیْرَ مَرْجُوٍّ، وَیا اَکْرَمَ مَدْعُوٍّ،

ای بهترین مایه امید، و ای گرامی ترین خوانده شده،

وَ یا مَنْ لا یَرُدُّ سآئِلَهُ،

و ای کسی که درخواست کننده ات را بر نگردانی،

وَلٰا یُخَیِّبُ اَمِلَهُ،

و امیدوارت را ناامید نکنی،

یا مَنْ بابُهُ مَفْتُوحٌ لِداعیهِ،

ای کسی که درگاهت به روی خواننده ات باز

وَ حِجابُهُ مَرْفُوعٌ لِراجیهِ،

و پرده میان تو و امیدوارت کنار زده شده،

اَسْئَلُکَ بِکَرَمِکَ

به حق لطف و کرمت از تو می خواهم

اَنْ تَمُنَّ عَلَیَّ مِنْ عَطآئِکَ

که بر من منت گذاری از بخششت

بِمٰا تَقِرُّ بِهِ عَیْنی

به اندازه ای که مایه چشم روشنی من گردد

وَمِنْ رَجآئِکَ بِمٰا تَطْمَئِنُّ بِهِ نَفْسی

و از امیدت به اندازه ای که دلم به آن اطمینان یابد

وَمِنَ الْیَقینِ بِمٰا تُهَوِّنُ بِهِ عَلَیَّ مُصیباتِ الدُّنْیا،

و از یقین به اندازه ای که سختی های دنیا در نظرم آسان گردد

وَتَجْلُو بِهِ عَنْ بَصیرَتی غَشَواتِ الْعَمی بِ

و به وسیله آن پرده های کوردلی از دیده ام کنار رود،

رَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ.(1)

به رحمتت ای مهربان ترین مهربانان.

ص :69


1- بحارالانوار، جلد 91، صفحه 144.

5- مناجات الراغبین

(مشتاقان)

گفتگوی کسانی است که مشتاق الطاف اِلهی و بهره گیری از انوار قدس ربّانی اند؛ به عطوفت و برّ و احسان او و نعمت های فراوانش دلخوش اند.

بِسْمِ اَللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ

به نام خداوند بخشنده مهربان

اِلهی اِنْ کانَ قَلَّ زادی فِی الْمَسیرِ اِلَیْکَ،

ای معبود من، اگر توشه ام در راه رسیدن به تو کم است،

فَلَقَدْ حَسُنَ ظَنّی بِالتَّوَکُّلِ عَلَیْکَ،

ولی به یقین به توکّل بر تو حسن ظن دارم

و اِنْ کانَ جُرْمی قَدْاَخافَنی مِنْ عُقُوبَتِکَ،

و اگر گناهم مرا از مجازاتت بترساند،

فَاِنَّ رَجآئی قَدْ اشْعَرَنی بِالْأَمْنِ مِنْ نِقْمَتِکَ،

پس به یقین امیدم مرا به ایمنی از انتقامت متوجّه می سازد،

و اِنْ کانَ ذَنْبی قَدْ عَرَضَنی لِعِقابِکَ،

و اگر گناهم مرا در معرض عذابت قرار دهد،

فَقَدْ اذَنَنی حُسْنُ ثِقَتی بِثَوابِکَ،

پس حسن اعتمادم به پاداشت مرا آگاه می کند،

و اِنْ انامَتْنِی الْغَفْلَةُ عَنِ الْإِسْتِعْدادِ لِلِقآئِکَ،

و اگر بی توجهی مرا از آمادگی دیدارت به خواب غفلت برد،

فَقَدْ نَبَّهَتْنِی الْمَعْرِفَةُ بِکَرَمِکَ وَ الائِکَ،

ولی شناخت و آگاهی از کرم و بخششهایت مرا بیدار می کند،

و اِنْ اَوْحَشَ ما بَیْنی وَبَیْنَکَ فَرْطُ الْعِصْیانِ وَ الطُّغْیانِ،

و اگر زیاده روی در نافرمانی و گردنکشی میان من و تو فاصله اندازد

فَقَدْ اَنَسَنی بُشْرَی الْغُفْرانِ وَ الرِّضْوانِ،

ولی مژده آمرزش و خشنودیت مرا (به تو) مأنوس کند،

اَسْئَلُکَ بِسُبُحاتِ وَجْهِکَ،وَبِاَنْوارِ قُدْسِکَ،

از تو می خواهم به حق شکوه و عظمت و انوار قدسیت

وَاِبْتَهِلُ اِلَیْکَ بِعَواطِفِ رَحْمَتِکَ

و به حق عواطف رحمت

وَلَطآئِفِ بِرِّکَ، اَنْ تُحَقِّقَ

و لطائف احسانت به درگاهت استغاثه می کنم

ظَنّی بِمٰا اُؤَمِّلُهُ مِنْ جَزیلِ اکْرامِکَ،

که گمانم را تحقق بخشی در آنچه آرزو دارم از فراوانی بخششت

وَجَمیلِ اَنْعامِکَ فِی الْقُرْبی مِنْکَ،

و نعمت های زیبای در جوارت

وَالزُّلْفی لَدَیْکَ،

و جایگاه و منزلت در نزدت،

وَالتَّمَتُّعِ بِالنَّظَرِ اِلَیْکَ،

و بهره مندی از توجّه به درگاهت (را آرزو دارم)،

وَها اَنَا مُتَعَرِّضٌ لِنَفَحاتِ رَوْحِکَ وَعَطْفِکَ،

و اکنون من خود را در معرض نسیم جانبخش و مهربانانه ات قرار داده

وَمُنْتَجِعٌ غَیْثَ جُودِکَ وَلُطْفِکَ،

و در طلب باران بخشش و لطفت هستم،

فآرٌّ مِنْ سَخَطِکَ إِلَىٰ رِضاکَ،

از خشمت به خشنودیت

ص :70

هارِبٌ مِنْکَ اِلَیْکَ،

و از (عذاب) تو، به (بخشش) تو گریزانم،

راجٍ احْسَنَ ما لَدَیْکَ،

به بهترین آنچه نزد توست امید دارم،

مُعَوِّلٌ عَلیٰ مَواهِبِکَ،

و بر بخشش های تو تکیه کرده ام،

مُفْتَقِرٌ إِلَىٰ رِعایَتِکَ،

و نیازمند سرپرستی توام،

اِلهی ما بَدَاْتَ بِهِ مِنْ فَضْلِکَ فَتَمِّمْهُ،

ای معبود من فضل و احسانی که (در حق من) آغاز نمودی به پایانش رسان،

وَما وَهَبْتَ لی مِنْ کَرَمِکَ فَلا تَسْلُبْهُ،

و بخششی که به من ارزانی داشتی از من مگیر،

وَما سَتَرْتَهُ عَلَیَّ بِحِلْمِکَ فَلا تَهْتِکْهُ،

و آنچه که با شکیباییت از من پوشاندی آشکار مکن،

وَما عَلِمْتَهُ مِنْ قَبیحِ فِعْلی فَاغْفِرْهُ،

و آنچه از کردار زشتم می دانی بیامرز،

اِلهی اسْتَشْفَعْتُ بِکَ اِلَیْکَ،

ای معبود من، تو را به درگاهت شفیع قرار داده ام

وَاَسْتَجَرْتُ بِکَ مِنْکَ،

و از (عذاب) تو، به (بخشش) تو پناه می برم،

اَتَیْتُکَ طامِعاً فی اِحْسانِکَ،

به درگاهت آمده ام در حالى که احسانت را آرزومندم،

راغِباً فِی اِمْتِنانِکَ، مُسْتَسْقِیاً وابِلَ طَوْلِکَ،

سخاوتت را مشتاقم، باران رحمتت را طالبم،

مُسْتَمْطِراً غَمامَ فَضْلِکَ،

از ابر فضل و کرمت، رحمت می طلبم،

طالِباً مَرْضاتَکَ،

خشنودیت را خواهانم،

قاصِداً جَنابَکَ،

آستانت را قصد کرده ام،

وارِداً شَریعَةَ رِفْدِکَ،

در دریای کرمت وارد شده ام،

مُلْتَمِساً سَنِیَّ الْخَیْراتِ مِنْ عِنْدِکَ،

بهترین نیکی های نزد تو را خواهانم،

وافِداً إِلَىٰ حَضْرَةِ جَمالِکَ،

به حضور جمالت رسیده ام،

مُریداً وَجْهَکَ،

تو را اراده کرده ام،

طارِقاً بابَکَ،

درگاه (رحمتت) را کوبنده ام،

مُسْتَکیناً لِعَظَمَتِکَ وَجَلالِکَ،

به عظمت و شکوهت پناهنده ام،

فَاِفْعَلْ بی ما اَنْتَ اَهْلُهُ مِنَ الْمَغْفِرَةِ وَالرَّحْمَةِ،

پس آنچه از آمرزش و رحمت که تو شایسته آنی در حق من انجام ده،

وَلٰا تَفْعَلْ بی ما اَنَا اَهْلُهُ مِنْ الْعَذابِ وَالنِّقْمَةِ،

و آنچه از عذاب و انتقام که من سزاوار آنم در حق من انجام مده،

بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ.(1)

به رحمتت ای مهربان ترین مهربانان.

6- مناجات الشاکرین (شکرگزاران)

مناجات و راز و نیاز کسانی است که با زبان شکر و سپاس، آهنگ او نمایند و به ناتوانی خویش برای شکرگزاری در برابر نعمت های بی پایان خداوند اعتراف کرده و از قصور و تقصیر خود به درگاهش عذر می خواهند.

ص :71


1- بحارالانوار، جلد 91، صفحه 145.

بِسْمِ اَللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ

به نام خداوند بخشنده مهربان

اِلهی اَذْهَلَنی عَنْ اَقامَةِ شُکْرِکَ تَتابُعُ طَوْلِکَ،

ای معبود من، بخشش پی در پی تو، مرا از انجام شکرت بازداشته،

وَاعْجَزَنی عَنْ احْصآءِثَنآئِکَ فَیْضُ فَضْلِکَ،

و عاجز ساخته فراوانی لطف و کرمت، مرا از شمارش ثنایت،

وَشَغَلَنی عَنْ ذِکْرِ مَحامِدِکَ

و روزی پیوسته ات، مرا از یاد نیکی هایت بازداشته،

تَرادُفُ عَوآئِدِکَ، وَاعْیانی عَنْ نَشْرِ عَوارِفِکَ تَوالى اَیادیکَ،

و نعمت های متوالیت، مرا از گسترش نیکیهایت ناتوان کرده است

وَ هذا مَقامُ مَنِ اَعْتَرَفَ بِسُبُوغِ النَّعْمآءِ،

و این جایگاه کسی است که به فراوانی نعمتهایت معترف

وَقابَلَها بِالتَّقْصیرِ،

و در برابر آنها کوتاهی کرده است،

وَشَهِدَ عَلیٰ نَفْسِهِ بِالْإِهْمالِ وَالتَّضْییعِ،

و به سستی و کوتاهی خویش گواهی می دهد،

وَ اَنْتَ الرَّؤُفُ

و تویی با محبّت،

الرَّحیمُ الْبَّرُ الْکَریمُ،

مهربان، نیکوکار و بخشنده ای

اَلَذی لا یُخَیِّبُ قاصِدیهِ،

که قصد کنندگانت را محروم نگردانی

وَلٰا یَطْرُدُ عَنْ فِنآئِهِ اَمِلیهِ،

و آرزومندانت را از درگاهت نرانی،

بِساحَتِکَ تَحُطُّ رِحالُ الرَّاجینَ،

بار امید امیدواران به آستان تو فرود آید،

وَ بِعَرْصَتِکَ تَقِفُ امالُ الْمُسْتَرْفِدینَ،

و آرزوهای عطاجویان به درگاه تو توقف کند،

فَلاتُقابِلْ امالَنا بِالتَّخْییبِ وَالْإِیاسِ،

پس آرزوهای ما را با ناامیدی و یأس روبه رو مگردان،

وَ لا تُلْبِسْنا سِرْبالَ الْقُنُوطِ وَالْإِبْلاسِ،

و لباس ناامیدی و یأس را بر ما مپوشان

اِلهی تَصاغَرَ عِنْدَ تَعاظُمِ آلائِکَ شُکْری

ای معبود من، در برابر بزرگی نعمتهایت سپاسگزاری من کم است،

وَ تَضآئَلَ فی جَنْبِ اکْرامِکَ

و در کنار گرامیداشت تو

اَیَّایَ ثَنآئی وَنَشْری جَلَّلَتْنی

نسبت به من، گسترش ثنایت از سوی من ناچیز است،

نِعَمُکَ مِنْ اَنْوارِ الْایمانِ حُلَلًا،

نعمتهایت لباس های زیبایی از پرتوهای ایمان بر من پوشانده،

وَضَرَبَتْ عَلَیَّ لَطآئِفُ بِرِّکَ مِنَ الْعِزِّ کِلَلًا،

و لطایف احسانت پوششی از بزرگواری بر سرم زده،

وَقَلَّدَتْنی مِنَنُکَ قَلائِدَ لا تُحَلُّ،

و نعمتهایت گردن آویزی به گردنم آویخته که باز نگردد،

وَطَوَّقَتْنی اِطْواقاً لاتُفَلُّ،

و گردنبندهایی که باز نشود،

فَآلائُکَ جَمَّةٌ

پس نعمتهای باطنیت چنان زیاد است

ضَعُفَ لِسانی عَنْ اِحْصآئِها،

که زبانم از شمارش آن ناتوان شده،

وَنَعْمآئُکَ کَثیرَةٌ

و نعمتهای ظاهریت چنان فراوان است

قَصُرَ فَهْمی عَنْ ادْراکِها

که فهمم از درک آن کوتاه شده

فَضْلًا عَنِ اسْتِقْصآئِها،

تا چه رسد به این که همه آنها را بشمارم،

فَکَیْفَ لی

چگونه شکرت را

ص :72

بِتَحْصیلِ الشُّکْرِ،

به جای آورم

وَشُکْری اَیَّاکَ یَفْتَقِرُ إِلَىٰ شُکْرٍ،

در حالى که شکر تو خود نیازمند شکر دیگری است،

فَکُلَّما قُلْتُ لَکَ اَلْحَمْدُ،

پس هر زمان که بگویم: حمد و سپاس از آنِ توست

وَجَبَ عَلَیَّ لِذلِکَ اَنْ اقُولَ لَکَ اَلْحَمْدُ،

بر من واجب است که برای آن دوباره بگویم: حمد و سپاس از آنِ توست،

اِلهی فَکَما غَذَّیْتَنا بِلُطْفِکَ،

ای معبود من، پس همان گونه که ما را غذا دادی

وَرَبَّیْتَنا بِصُنْعِکَ،

و با آموزشت تربیت نمودی،

فَتَمِّمْ عَلَیْنا سَوابِغَ النِّعَمِ،

پس نعمت های فراوانت را بر ما تمام کن،

وَاَدْفَعْ عَنَّا مَکارِهَ النِّقَمِ،

و بلاهای ناگوار را از ما دور گردان،

وَآتِنا مِنْ حُظُوظِ الدَّارَیْنِ

و از بهره های هر دو جهان،

ارْفَعَها وَاجَلَّها،

بالاترین و گرامی ترین آن،

عاجِلًا وَآجِلًا،

هم اکنون و در آینده ما را بهره مند ساز،

وَلَکَ اَلْحَمْدُ

حمد و سپاس از آنِ توست

عَلی حُسْنِ بَلائِکَ،نَعْمآئِکَ،

بر آزمایش نیک و نعمت های فراوانت،

حَمْداً یُوافِقُ رِضاکَ،

ستایشی که موافق خوشنودی توست،

وَیَمْتَرِی الْعَظیمَ مِنْ بِرِّکَ وَ نَداکَ،

و از نیکویی و احسان عظیم تو سرچشمه می گیرد

یا عَظیمُ یا کَریمُ،

ای باعظمت و ای بخشنده،

بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ.(1)

به رحمتت ای مهربان ترین مهربانان.

7- مناجات المطیعین للَّه

(مطیعان خدا)

مناجات کسانی است که در پی اطاعت فرمان او تلاش فراوان دارند و از او می خواهند پرده های شک و تردید را از دیدگانشان کنار زند تا با یقینی استوار، تلاششان را در راه او و همّتشان را در اطاعتِ او قرار دهد.

بِسْمِ اَللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ

به نام خداوند بخشنده مهربان

اَللَّهُمَّ اَلْهِمْنا طاعَتَکَ،

خدایا ما را به اطاعتت وادار،

وَجَنِّبْنا مَعْصِیَتَکَ،

و از نافرمانیت دور کن،

وَیَسِّرْ لَنا بُلُوغَ

و برای ما راه رسیدن

ما نَتَمَنّی مِنِ

به آنچه که از

ابْتِغآءِ رِضْوانِکَ،

تحصیل خشنودیت آرزو داریم فراهم ساز،

وَاحْلِلْنا بُحْبُوحَةَ جِنانِکَ،

و ما را در میان بهشتت جای ده،

وَاقْشَعْ عَنْ بَصآئِرِنا سَحابَ الْإِرْتِیابِ،

و از دیدگان ما، ابرهای شک و تردید را متفرّق ساز،

وَاِکْشِفْ عَنْ قُلُوبِنا اَغْشِیَةَ الْمِرْیَةِ وَالْحِجابِ،

و از دل های ما پرده های تردید و کوردلی را کنار زن،

وَازْهِقِ الْباطِلَ

و باطل را در نهاد

ص :73


1- بحارالانوار، جلد 91، صفحه 146.

عَنْ ضَمآئِرِنا،

و درون ما نابود کن،

وَاثْبِتِ الْحَقَّ فی سَرآئِرِنا،

و حق را در باطن و ضمیر ما ثابت گردان،

فَانَّ الشُّکوُکَ وَالظُّنُونَ لَواقِحُ الْفِتَنِ،

چرا که تردیدها و گمانها منشأ فتنه ها

وَمُکَدِّرَةٌ لِصَفْوِ الْمَنایِحِ وَالْمِنَنِ،

و تیره کننده بخشش ها و نیکی های پاکند،

اَللَّهُمَّ احْمِلْنا فی سُفُنِ نَجاتِکَ،

خدایا ما را به کشتی نجاتت درآور

وَمَتِّعْنا بِلَذیذِ مُناجاتِکَ،

و از لذّت مناجاتت بهره مند ساز،

وَ اَوْرِدْنا حِیاضَ حُبِّکَ،

و در دریای محبّتت وارد کن،

وَاِذِقْنا حَلاوَةَ وُدِّکَ وَقُرْبِکَ،

و شیرینی محبّت و نزدیکیت را به ما بچشان،

وَاجْعَلْ جِهادَنا فیکَ،

و کوشش و تلاشمان را در راه خودت

و هَمَّنا فی طاعَتِکَ،

و همتمان را در بندگیت قرار ده،

وَاخْلِصْ نِیَّاتِنا فی مُعامَلَتِکَ،

و نیّت های ما را در تعامل با خودت خالص گردان،

فَاِنَّا بِکَ وَلَکَ،

چرا که ما با تو و از آنِ توییم،

وَ لا وَسیلَةَ لَنا اِلَیْکَ اِلَّا اَنْتَ،

و برای رسیدن به درگاهت وسیله ای جز تو نداریم،

اِلهی اجْعَلْنی مِنَ

ای معبود من، مرا از

الْمُصْطَفَیْنَ الْأَخْیارِ،

برگزیدگان از نیکان قرار ده،

وَالْحِقْنی بِالصَّالِحینَ الْأَبْرارِ،

و به شایستگان از نیکوکاران ملحق کن،

السَّابِقینَ إِلَىَٰ الْمَکْرُماتِ،

همانانی که به برترین خصلت ها سبقت گیرنده،

الْمُسارِعینَ إِلَىَٰ الْخَیْراتِ، الْعامِلینَ لِلْباقِیاتِ الصَّالِحاتِ،

و به نیکی ها شتابنده و به کارهای نیک ماندگار عمل کننده

السَّاعینَ إِلَىٰ رَفیعِ الدَّرَجاتِ،

و به سوی بالاترین درجات، تلاش کننده اند،

اِنَّکَ عَلیٰ کُلِّ شَیْ ءٍ قَدیرٌ،

که به یقین تو بر هر کار توانا

وَبِالْإِجابَةِ جَدیرٌ،

و به اجابت (خواست بندگان) شایسته ای،

بِرَحْمَتِکَ یاارْحَمَ الرَّاحِمینَ.(1)

به مهربانیت ای مهربان ترین مهربانان.

8- مناجات المریدین

(خداجویان)

راز و نیاز کسانی است که فقط آهنگ او دارند و دلبسته او می باشند؛ جز از آبشخور زلال لطف او سیراب نشوند و جز از مناجات با او لذّت نبرند؛ همه شوقشان به جانب حق، و همه دلدادگیشان به حضرت احدیّت است.

ص :74


1- بحارالانوار، جلد 91، صفحه 147.

بِسْمِ اَللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ

به نام خداوند بخشنده مهربان

سُبْحانَکَ ما اَضْیَقَ الطُّرُقَ

تسبیح می گویم تو را ای خدا، چقدر راه ها باریک است،

عَلی مَنْ لَمْ تَکُنْ دَلیلَهُ،

برای کسی که تو راهنمایش نباشی،

وَما اَوْضَحَ الْحَقَّ عِنْدَ

و چقدر راه حق آشکار است

مَنْ هَدَیْتَهُ سَبیلَهُ،

برکسی که تو راهش را به او نشان دهی،

اِلهی فَاسْلُکْ بِنا سُبُلَ الْوُصُولِ اِلَیْکَ،

ای معبود من، پس ما را در طریق رسیدن به درگاهت راهنمایی کن،

وَسَیِّرْنا فی اقْرَبِ الطُّرُقِ لِلْوُفُودِ عَلَیْکَ،

و به نزدیکترین راه ها برای ورود به درگاهت رهسپار کن،

قَرِّبْ عَلَیْنَا الْبَعیدَ،

دور را بر ما نزدیک

وَسَهِّلْ عَلَیْنَا الْعَسیرَ الشَّدیدَ،

و دشواری و سختی را آسان گردان،

وَالْحِقْنا بِعِبادِکَ اَلَّذینَ هُمْ بِالْبِدارِ اِلَیْکَ یُسارِعوُنَ،

و ما را ملحق کن به بندگانی که در پیشی گرفتن به سویت شتابانند

وَبابَکَ عَلَی الدَّوامِ یَطْرُقُونَ،

و درگاهت را پیوسته می کوبند

وَاَیَّاکَ فِی اللَّیْلِ یَعْبُدُونَ،

و تو را در دل شب عبادت می کنند

وَهُمْ مِنْ هَیْبَتِکَ مُشْفِقُونَ،

و از هیبتت هراسانند،

اَلَّذینَ صَفَّیْتَ لَهُمُ الْمَشارِبَ،

بندگانی که گرایشهایشان را خالص گرداندی،

وَ بَلَّغْتَهُمُ الرَّغآئِبَ،

و به آرزوهایشان رساندی

و اِنْجَحْتَ لَهُمُ الْمَطالِبَ،

و خواسته هایشان را برآورده ساختی

وَقَضَیْتَ لَهُمْ مِنْ فَضْلِکَ الْمَأرِبَ،

و از فضل و کرمت حاجتهایشان را برآوردی،

وَ مَلَأْتَ لَهُمْ ضَمآئِرَهُمْ مِنْ حُبِّکَ،

و دلهایشان را از محبّتت پر ساختی

وَرَوَّیْتَهُمْ مِنْ صافی شِرْبِکَ،

و از شراب زلال وصالت سیرابشان کردی،

فَبِکَ إِلَىٰ لَذیذِ مُناجاتِکَ وَصَلُوا،

پس به واسطه تو به لذّت مناجاتت رسیدند

وَمِنْکَ اقْصی مَقاصِدِهِمْ حَصَّلُوا،

و از جانب تودورترین اهدافشان را بدست آوردند،

فَیا مَنْ هُوَ عَلَی الْمُقْبِلینَ عَلَیْهِ مُقْبِلٌ،

پس ای کسی که به روی کنندگانت رو کنی،

وَبِالْعَطْفِ عَلَیْهِمْ عآئِدٌ مُفْضِلٌ،

و پیوسته به آنان توجّه کرده و بخشنده ای

وَبِالْغافِلینَ عَنْ ذِکْرِهِ رَحیمٌ رَؤُفٌ،

و بر غفلت کنندگان از یادت مهربان و پرمحبّتی

وَبِجَذْبِهِمْ إِلَىٰ بابِهِ وَدُودٌ عَطُوفٌ،

و برای جذب آنان به درگاهت، با محبّت و مهربانی،

اَسْئَلُکَ اَنْ تَجْعَلَنی

از تو می خواهم که مرا

مِنْ اَوْفَرِهِمْ مِنْکَ حَظّاً،

از بهره مندترین آنان

وَاعْلاهُمْ عِنْدَکَ مَنْزِلًا،

و بالاترین شان از نظر جایگاه در نزدت،

وَاَجْزَلِهِمْ مِنْ وُدِّکَ قِسْماً،

و بیشترین آنان از سهم دوستی و محبتت،

وَاَفْضَلِهِمْ فی

و برترین آنان از

ص :75

مَعْرِفَتِکَ نَصِیباً،

بهره شناختت قرار دهی،

فَقَدِ اَنْقَطَعَتْ اِلَیْکَ هِمَّتی

چرا که همّتم به تو منتهی شده

و اِنْصَرَفَتْ نَحْوَکَ رَغْبَتی

و اشتیاقم به سوی تو متمایل گشته،

فَاَنْتَ لا غَیْرُکَ مُرادی

پس تنها تویی مقصود من،

وَلَکَ لا لِسِواکَ سَهَری وَسُهادی

و تنها به خاطر توست شب زنده داری و بی خواَبیٰم،

وَلِقآؤُکَ قُرَّةُ عَیْنی

دیدار تو مایه چشم روشنیم

وَوَصْلُکَ مُنی نَفْسی

و وصال تو آرزوی قلبیم

وَاِلَیْکَ شَوْقی

و به جانبت اشتیاقم

وَ فی مَحَبَّتِکَ وَلَهی

و در محبتت شیفتگیم

وَ إِلَىٰ هَواکَ صَبابَتی

و در هوایت عشق سوزانم،

وَ رِضاکَ بُغْیَتی

و خشنودیت آرزویم

وَ رُؤْیَتُکَ حاجَتی وَ

و دیدارت نیازم

جِوارُکَ طَلَبی

و جوار قربت خواسته ام

وَقُرْبُکَ غایَةُ سُؤْلی

و نزدیکیت نهایت مقصودم،

وَ فی مُناجاتِکَ رَوْحی وَراحَتی

و در مناجاتت آسایش و راحتیم

وَ عِنْدَکَ دَوآءُ عِلَّتی

و در نزدت داروی بیماریم

وَشِفآءُ غُلَّتی

و شفای سوز دلم،

وَبَرْدُ لَوْعَتی

و آرامش آتش عشقم،

وَکَشْفُ کُرْبَتی

و برطرف شدن گرفتاری من است،

فَکُنْ انیسی فی وَحْشَتی

پس باش همدم و مونسم در تنهاییم

وَ مُقیلَ عَثْرَتی

و درگذرنده خطایم،

وَغافِرَ زَلَّتی

و آمرزنده لغزشم،

وَقابِلَ تَوْبَتی

و پذیرنده توبه ام،

وَمُجیبَ دَعْوَتی

و اجابت کننده درخواستم،

وَ وَلِیَ عِصْمَتی

و عهده دارپاکیم،

وَ مُغْنِیَ فاقَتی

و بی نیاز کننده نیازم،

وَ لا تَقْطَعْنی عَنْکَ،

مرا از خودت جدا نکن

وَلٰا تُبْعِدْنی مِنْکَ، یا نَعیمی وَجَنَّتی

و دور نساز، ای خوشبختی و بهشتم

وَ یا دُنْیایَ وَ آخِرَتی

و ای دنیا و آخرتم،

یا اَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ

ای مهربان ترین مهربانان .

.(1)

9- مناجات المحبّین

(دوستداران خدا)

مناجات کسانی است که خدا را دوست دارند و به او عشق می ورزند؛ کسانی که محبّت خداوند را می طلبند و از او می خواهند به بنده اش نظر افکند و مهربانانه به وی بنگرد.

ص :76


1- بحارالانوار، جلد 91، صفحه 147.

بِسْمِ اَللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ

به نام خداوند بخشنده مهربان

اِلهی مَنْ ذَا اَلَذی ذاقَ حَلاوَةَ مَحَبَّتِکَ

ای معبود من، کیست که شیرینی محبتت را چشید

فَرامَ مِنْکَ بَدَلًا،

و غیر از تو را برگزید،

وَمَنْ ذَا اَلَذی آنَسَ بِقُرْبِکَ

و کیست که به جوار قربت انس گرفت

فَاَبْتَغی عَنْکَ حِوَلًا،

و روی گردانی از تو را طلبید،

اِلهی فَاجْعَلْنا مِمَّنِ اصْطَفَیْتَهُ لِقُرْبِکَ

ای معبود من، ما را از کسانی قرار ده که برای نزدیکی و دوستیت برگزیده اش کردی

وَوِلایَتِکَ، وَاخْلَصْتَهُ لِوُدِّکَ وَمَحَبَّتِکَ،

و برای مودّت و محبتت خالصش گرداندی،

وَشَوَّقْتَهُ إِلَىٰ لِقآئِکَ،

و برای دیدارت مشتاقش نمودی،

وَرَضَّیْتَهُ بِقَضآئِکَ،

و به تقدیرت راضیش ساختی،

وَمَنَحْتَهُ بِالنَّظَرِ إِلَىٰ وَجْهِکَ،

و توجّه به جمالت را عطایش کردی،

وَحَبَوْتَهُ بِرِضاکَ، وَاعَذْتَهُ مِنْ

و خشنودیت را هدیه اش نمودی،

هَجْرِکَ وَقِلاکَ،

و از هجران و دوریت پناهش دادی،

وَبَوَّاْتَهُ مَقْعَدَ الصّدْقِ فی جِوارِکَ،

و در جایگاه صدق در جوارت جایش دادی،

وَخَصَصْتَهُ بِمَعْرِفَتِکَ،

و به شناختت مخصوصش گرداندی،

وَاهَّلْتَهُ لِعِبادَتِکَ،

و برای بندگیت لایقش ساختی،

وَهَیَّمْتَ قَلْبَهُ لِإِرادَتِکَ،

و دلش را شیفته خواسته ات نمودی

وَاجْتَبَیْتَهُ لِمُشاهَدَتِکَ،

و برای دیدارت برگزیده اش کردی،

وَاخْلَیْتَ وَجْهَهُ لَکَ،

و رویش را متوجّه خود ساختی

وَفَرَّغْتَ فُؤادَهُ لِحُبِّکَ،

و دلش را برای محبتت خإِلَىٰ کردی،

وَرَغَّبْتَهُ فیما عِنْدَکَ،

و برای آنچه نزد توست مشتاقش نمودی،

وَالْهَمْتَهُ ذِکْرَکَ،

و به یادت مشغولش ساختی

وَاَوْزَعْتَهُ شُکْرَکَ،

و شکرت را نصیبش کردی،

وَشَغَلْتَهُ بِطاعَتِکَ،

و به بندگیت مشغولش نمودی،

وَصَیَّرْتَهُ مِنْ صالِحی بَرِیَّتِکَ،

و او را از شایسته ترین آفریدگانت قرار دادی

وَاخْتَرْتَهُ لِمُناجاتِکَ،

و برای مناجاتت برگزیدی،

وَقَطَعْتَ عَنْهُ کُلَّ شَیْ ءٍ یَقْطَعُهُ عَنْکَ،

و هر چه که او را از تو جدا می کند از او بریدی،

اَللَّهُمَّ اجْعَلْنامِمَّنْ دَأْبُهُمُ الْإِرْتِیاحُ اِلَیْکَ وَالْحَنینُ،

خدایا ما را از کسانی قرار ده که عادتشان، شادی و زاری به درگاه توست،

وَ دَهْرُهُمُ الزَّفْرَةُ وَالْأَنینُ،

و روزگارشان آه و ناِلٰه است،

جِباهُهُمْ ساجِدَةٌ لِعَظَمَتِکَ،

آنان که پیشانیشان د ر برابر عظمتت بر خاک قرار گرفته،

وَعُیُونُهُمْ ساهِرَةٌ فی خِدْمَتِکَ،

و چشمهایشان در خدمت تو بیدار است،

وَدُمُوعُهُمْ سآئِلَةٌ مِنْ خَشْیَتِکَ،

و اشکهایشان از ترس توجاری است،

وَقُلُوبُهُمْ مُتَعَلِّقَةٌ بِمَحَبَّتِکَ،

و دلهایشان شیفته و دلداده توست،

وَافْئِدَتُهُمْ مُنْخَلِعَةٌ مِنْ مَهاَبَتِکَ،

و قلبهایشان از هیبت تو فرو ریخته،

یا

ای

ص :77

مَنْ اَنْوارُ قُدْسِهِ لِأَبْصارِ مُحِبّیهِ رآئِقَةٌ،

کسی که نورهای قدسیت برای دیده های دوستدارانت درخشان است،

وَسُبُحاتُ وَجْهِهِ لِقُلُوبِ عارِفیهِ شآئِفَةٌ،

و انوار جمالت برای دلهای عارفانت آشکار است

یا مُنی قُلُوبِ الْمُشْتاقینَ،

ای امید دل مشتاقان،

وَیا غایَةَ امالِ الْمُحِبّینَ،

ای نهایت آرزوی دوستداران،

اَسْئَلُکَ حُبَّکَ

از تو می خواهم دوستیت را،

وَحُبَّ مَنْ یُحِبُّکَ،

و دوستی آن که تو را دوست دارد،

وَحُبَّ کُلِّ عَمَلٍ یُوصِلُنی إِلَىٰ قُرْبِکَ،

و دوستی هر عملی که مرا به نزدیکیت می رساند،

و اِنْ تَجْعَلَکَ احَبَّ اِلَیَّ مِمَّا سِواکَ،

و (از تو می خواهم که) خود را نزد من محبوب تر از هر چیز قرار دهی،

و اِنْ تَجْعَلَ حُبّی اَیَّاکَ قآئِداً إِلَىٰ رِضْوانِکَ،

و محبتم به خودت را وسیله ای برای رسیدن به بهشتت،

وَشَوْقی اِلَیْکَ ذائِداً عَنْ عِصْیانِکَ،

و اشتیاقم به خودت را مانع از نافرمانیت قرار دهی،

وَامْنُنْ بِالنَّظَرِ اِلَیْکَ عَلَیَّ،

با توجهم به خودت بر من منت گذار،

و اِنْظُرْ بِعَیْنِ الْوُدِّ

و با دیده محبت

وَالْعَطْفِ اِلَیَّ،

و عطوفت به من نظر کن،

وَ لاتَصْرِفْ عَنّی وَجْهَکَ،

و رویت را از من بر مگردان،

وَاجْعَلْنی مِنْ اَهْلِ الْإِسْعادِ

و مرا در زمره سعادتمندان

وَالْحِظْوَةِ عِنْدَکَ،

و بهره مندان درگاهت قرار ده،

یا مُجیبُ

ای اجابت کننده،

یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ.(1)

ای مهربانترین مهربانان.

10- مناجات المتوسّلین

(متوسّلان)

راز و نیاز آنهاست که به عطوفت و رأفت اِلهی توسّل می جویند و به شفاعت پیامبرش دل خوش می دارند و این دو را وسیله نیل به غفران اِلهی و رسیدن به رضوان حق قرار می دهند.

بِسْمِ اَللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ

به نام خداوند بخشنده مهربان

اِلهی لَیْسَ لی وَسیلَةٌ اِلَیْکَ اِلَّا عَواطِفُ رَاْفَتِکَ،

ای معبود من، جز عواطف رأفتت وسیله ای برای رسیدن به درگاهت ندارم

وَلٰا لی ذَریعَةٌ اِلَیْکَ اِلَّا عَوارِفُ رَحْمَتِکَ،

و جز رحمت های شناخته شده ات

وَشَفاعَةُ نَبِیِّکَ نَبِیِّ الرَّحْمَةِ،

و شفاعت پیامبرت، پیامبر رحمت

وَمُنْقِذِ الْأُمَّةِ مِنَ الْغُمَّةِ،

و نجات دهنده امت از غم و اندوه، راهی برای رسیدن به درگاهت ندارم،

ص :78


1- بحارالانوار، جلد 91، صفحه 148.

فَاجْعَلْهُما لی سَبَباً

پس آن دو را وسیله رسیدنم

إِلَىٰ نَیْلِ غُفْرانِکَ،

به آمرزشت

وَصَیِّرْهُما لی وُصْلَةً

و سبب رسیدنم

إِلَىٰ الْفَوْزِ بِرِضْوانِکَ،

به خوشنودیت قرار ده،

وَقَدْ حَلَّ رَجآئی بِحَرَمِ کَرَمِکَ،

چرا که امیدم در حریم بخششت جای گرفته

وَحَطَّ طَمَعی بِفِنآءِ جُودِکَ،

و طمعم به آستانه سخاوتت فرود آمده،

فَحَقِّقْ فیکَ اَمَلی

پس آرزویم را در مورد خودت محقق ساز،

وَاخْتِمْ بِالْخَیْرِ عَمَلی

و کارم را به خیر ختم کن،

وَاجْعَلْنی مِنْ صَفْوَتِکَ

و قرار ده مرا از برگزیدگانت

اَلَّذینَ احْلَلْتَهُمْ بُحْبُوحَةَ جَنَّتِکَ،

که آنها را در میان بهشتت جای داده

وَ بوَّأْتَهُمْ دارَ کَراَمَتِکَ،

و در خانه کرامتت ساکن کرده ای

وَاقْرَرْتَ اعْیُنَهُمْ بِالنَّظَرِاِلَیْکَ

و دیدگانشان را به تماشای جمالت

یَوْمَ لِقآئِکَ،

در روز دیدارت (در قیامت) روشن نموده ای،

وَاَوْرَثْتَهُمْ مَنازِلَ الصِّدْقِ فی جِوارِکَ،

و منزلگاه های صداقت را در جوار خودت به آنان بخشیده ای،

یا مَنْ لا یَفِدُ الْوافِدُونَ عَلیٰ اَکْرَمَ مِنْهُ،

ای که میهمانان،بر کریم تر از تو وارد نشوند،

وَلٰا یَجِدُ الْقاصِدُونَ اَرْحَمَ مِنْهُ،

و قصدکنندگان، مهربان تر از تو را نیابند،

یاخَیْرَ مَنْ خَلاِهِ وَحیدٌ،

ای بهترین کسی که تنهاماندگان با تو خلوت کنند،

وَیا اعْطَفَ مَنْ اَوْی الَیْهِ طَریدٌ،

ای مهربانترین کسی که فراریان به تو پناهنده شوند،

إِلَىٰ سَعَةِ عَفْوِکَ مَدَدْتُ یَدی

به سوی وسعت گذشتت، دست دراز کرده

وَبِذَیْلِ کَرَمِکَ اَعْلَقْتُ کَفّی

و به دامان کرمت متوسّل شده ام

فَلا تُولِنِی الْحِرْمانَ،

پس محرومیت را بر من مسلط مکن،

وَلٰا تُبْلِنی بِالْخَیْبَةِ

و مرا به ناامیدی

وَالْخُسْرانِ،

و زیانکاری گرفتار مکن،

یا سَمیعَ الدٌّعآءِ

ای شنونده دعا

یا اَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ .

ای مهربانترین مهربانان .(1)

11- مناجات المفتقرین

(نیازمندان)

راز و نیاز آنان که سرتاپای وجود خود را نیازمند او می دانند و از غنای او طلب می کنند و دوام و پیوستگی نعمتش را می خواهند؛ رفع همه رنجها، شکستگی ها و اندوه ها را از خداوند می طلبند.

ص :79


1- بحارالانوار، جلد 91، صفحه 149.

بِسْمِ اَللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ

به نام خداوند بخشنده مهربان

اِلهی کَسْرِی

ای معبود من، کمبودم را

لا یَجْبُرُهُ اِلَّا لُطْفُکَ وَحَنانُکَ،

جز لطف و مهربانیت جبران نکند،

وَفَقْری لا یُغْنیهِ اِلَّا عَطْفُکَ وَاحْسانُکَ،

و نیازم را جز محبت و احسانت بی نیاز نکند،

وَرَوْعَتی لایُسَکِّنُها اِلَّا امانُکَ،

و هراسم را جز امان تو آرامش ندهد،

وَذِلَّتی لا یُعِزُّها اِلَّا سُلْطانُکَ،

و خواریم را جز قدرت و سلطه ات عزیز نگرداند

وَاُمْنِیَّتی لا یُبَلِّغُنیها اِلَّا فَضْلُکَ،

و چیزی جز فضلت مرا به آرزویم نرساند

وَخَلَّتی لایَسُدُّها اِلَّا طَوْلُکَ،

و نیازم را جز بخششت جبران نکند،

وَحاجَتی لا یَقْضیها غَیْرُکَ،

و احتیاجم را جز تو برآورده نکند

وَکَرْبی لا یُفَرِّجُهُ سِوی رَحْمَتِکَ،

و گرفتاریم را جز رحمتت نگشاید،

وَضُرّی لا یَکْشِفُهُ غَیْرُ رَاْفَتِکَ،

زیانم را جز مهربانیت برطرف نکند،

وَغُلَّتی لا یُبَرِّدُها اِلَّا وَصْلُکَ،

و سوز عطشم را جز وصالت آرام نکند،

وَ لَوْعَتی لا یُطْفیها اِلَّا لِقآؤُکَ،

و آتش دلم را جز دیدارت خاموش نکند

وَشَوْقی اِلَیْکَ لا یَبُلُّهُ اِلَّا النَّظَرُ إِلَىٰ وَجْهِکَ،

واشتیاقم به دیدارت را جز توجّه به جلوه ات سیراب نکند،

وَقَراری لا یَقِرُّ دُونَ دُنُوّی مِنْکَ،

و آرامشم جز در نزدیکیت قرار نگیرد

وَلَهْفَتی لا یَرُدُّها اِلَّا رَوْحُکَ،

اندوه و غمم را جز نسیم جانبخشت برطرف نکند،

وَسُقْمی لایَشْفیهِ اِلَّا طِبُّکَ،

و بیماریم جز با درمانت شفا نیابد،

وَغَمّی لا یُزیلُهُ اِلَّا قُرْبُکَ،

و غم را جز جوار قربت زائل نکند،

وَجُرْحی لا یُبْرِئُهُ اِلَّا صَفْحُکَ،

و زخمم را جز گذشتت التیام نبخشد،

وَرَیْنُ قَلْبی لا یَجْلُوهُ اِلَّا عَفْوُکَ،

و زنگار دلم را جز عفوت جلا ندهد،

وَوَسْواسُ صَدْری لایُزیحُهُ اِلَّا امْرُکَ،

و وسوسه درونم را جز فرمانت برطرف نکند،

فَیا مُنْتَهی امَلِ الْامِلینَ،

ای نهایت آرزوی آرزومندان

وَیا غایَةَ سُؤْلِ السَّآئِلینَ،

و ای منتهای خواسته خواستاران،

وَ یا اقْصی طَلِبَةِ الطَّالِبینَ،

و ای آخرین مطلوب جویندگان،

وَیا اَعْلیٰ رَغْبَةِ الرَّاغِبینَ،

و ای برترین میل مشتاقان،

وَ یا وَلِیَّ الصَّالِحینَ،

و ای سرپرست صالحان،

وَ یا امانَ الْخآئِفینَ،

و ای ایمنی بخش ترسیدگان،

وَیا مُجیبَ دَعْوَةِ الْمُضْطَرّینَ،

و ای اجابت کننده درخواست درماندگان،

وَیا ذُخْرَالْمُعْدِمینَ،

و ای ذخیره نیازمندان،

وَیا کَنْزَالْبآئِسینَ،

و ای گنج بینوایان،

وَیا غِیاثَ الْمُسْتَغیثینَ،

و ای فریادرس فریادرس خواهان

ص :80

وَ یا قاضِیَ حَوآئِجِ الْفُقَرآءِ وَالْمَساکینِ،

و ای برآورنده نیازهای فقیران و تهیدستان،

وَ یا اَکْرَمَ الْأَکْرَمینَ، وَ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ،

و ای گرامی ترین گرامیان، و ای مهربان ترین مهربانان،

لَکَ تَخَضُّعی وَسُؤإِلَىٰ

فروتنی و درخواستم،

وَ اِلَیْکَ تَضَرُّعی وَابْتِهإِلَىٰ

و گریه و زاری و ناله ام به درگاه توست،

اَسْئَلُکَ اَنْ

از تو می خواهم که

تُنیلَنی مِنْ رَوْحِ رِضْوانِکَ،

از نسیم جانبخش خوشنودیت به من برسانی،

وَتُدیمَ عَلَیَّ نِعَمَ امْتِنانِکَ،

و نعمت های بزرگت را بر من ادامه دهی،

وَها اَنَا بِبابِ کَرَمِکَ واقِفٌ،

و اینک من به درگاه کرمت ایستاده

وَلِنَفَحاتِ بِرِّکَ مُتَعَرِّضٌ،

ونسیم نیکیت را طالبم،

وَبِحَبْلِکَ الشَّدیدِ مُعْتَصِمٌ،

و به ریسمان محکمت چنگ زده ام

وَبِعُرْوَتِکَ الْوُثْقی مُتَمَسِّکٌ،

و دستگیره محکمت را گرفته ام،

اِلهی اِرْحَمْ عَبْدَکَ الذَّلیلَ،

ای معبود من بر بنده فروتنت

ذَااللِّسانِ الْکَلیلِ،

که زبانش گنگ

وَالْعَمَلِ الْقَلیلِ،

و عملش کم است رحم کن،

وَامْنُنْ عَلَیْهِ بِطَوْلِکَ الْجَزیلِ،

با بخشش فراوانت بر او منت گذار،

وَاکْنُفْهُ تَحْتَ ظِلِّکَ الظَّلیلِ،

و او را در زیر سایه گسترده ات پناه ده.

یا کَریمُ یا جَمیلُ،

ای بخشنده، ای زیبا،

یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ.(1)

ای مهربان ترین مهربانان.

12- مناجات العارفین (عارفان)

مناجات کسانی است که عارفانه با خدا سخن می گویند، آنان که پس از قبول ناتوانی از درک کنه ذات او و راهیاَبیٰ به شناخت کامل صفاتش در پی معرفتی بهتر از گذشته و دریدن حجابها از دیدگان دل و جانند و تشنه کام در جستجوی چشمه های محبّت اِلهی و نوشیدن از جام عشق وی می باشند.

بِسْمِ اَللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ

به نام خداوند بخشنده مهربان

اِلهی قَصُرَتِ الْأَلْسُنُ عَنْ بُلُوغِ ثَنآئِکَ

ای معبود من، زبانها از بیان ثنایت

کَما یَلیقُ بِجَلالِکَ،

آن چنان که شایسته بزرگی توست کوتاه است،

وَعَجَزَتِ

و عاجز است

ص :81


1- بحارالانوار، جلد 91، صفحه 149.

الْعُقُولُ عَنْ ادْراکِ کُنْهِ جَمالِکَ،

عقلها از درک کنه ذاتت ،

و اِنْحَسَرَتِ الْأَبْصارُ دُونَ النَّظَرِ إِلَىٰ سُبُحاتِ وَجْهِکَ،

و دیده ها در تماشای شکوه و عظمتت وامانده است،

وَلَمْ تَجْعَلْ لِلْخَلْقِ طَریقاً إِلَىٰ مَعْرِفَتِکَ،

قرارنداده ای راهی برای مخلوقات در شناختت

اِلَّا بِالْعَجْزِ عَنْ مَعْرِفَتِکَ،

جز اقرار به ناتوانی از شناختت ،

اِلهی فَاجْعَلْنا مِنَ اَلَّذینَ

ای معبود من، ما را از کسانی قرار ده

تَرَسَّخَتْ اشْجارُ الشَّوْقِ اِلَیْکَ

که نهال امیدت

فی حَدآئِقِ صُدُورِهِمْ

در باغ دلهایشان ریشه دوانده

وَ اَخَذَتْ لَوْعَةُ مَحَبَّتِکَ بِمَجامِعِ قُلُوبِهِمْ،

و سوز محبّتت سراسر دلشان را فرا گرفته است،

فَهُمْ إِلَىٰ اَوْکارِ الْأَفْکارِ یَاْوُونَ،

پس آنان درآشیانه افکار جای گرفته

وَ فی رِیاضِ الْقُرْبِ وَالْمُکاشَفَةِ یَرْتَعُونَ،

و در باغ های قرب و مکاشفه می خرامند،

وَمِنْ حِیاضِ الْمَحَبَّةِ

و با جام مهربانیت

بِکَاْسِ الْمُلاطَفَةِ یَکْرَعُونَ،

از دریای محبتت می نوشند

وَشَرایِعَ الْمُصافاتِ یَرِدُونَ،

و به سرچشمه های زلال و صاف وارد می شوند

قَدْ کُشِفَ الْغِطآءُ عَنْ ابْصارِهِمْ،

در حالى که پرده ها از دیده هایشان کنار رفته

و اِنْجَلَتْ ظُلْمَةُ الرَّیْبِ

برطرف شده و تاریکی شک

عَنْ عَقآئِدِهِمْ وَضَمآئِرِهِمْ،

و تردید از اعتقادات و باطنشان

و اَنْتَفَتْ مُخالَجَةُ الشَّکِّ عَنْ قُلُوبِهِمْ وَسَرآئِرِهِمْ،

و اضطراب و تردید از دلها و باطنهایشان منتفی شده

و اِنْشَرَحَتْ بِتَحْقیقِ الْمَعْرِفَةِ صُدُورُهُمْ،

و با حصول معرفت، سینه هایشان گشاده شده

وَعَلَتْ لِسَبْقِ السَّعادَةِ فِی الزَّهادَةِ هِمَمُهُمْ،

و همتهایشان برای ربودن گوی سبقت در پارسایی عإِلَىٰ شده

وَعَذُبَ فی مَعینِ الْمُعامَلَةِ شِرْبُهُمْ،

و در چشمه رفتار (نیک)، نوشیدنیهاشان گوارا شده

وَطابَ فی مَجْلِسِ الْأُنْسِ سِرُّهُمْ،

و باطنشان در محفل انس پاکیزه گشته

وَاَمِنَ فی مَوْطِنِ الْمَخافَةِ سِرْبُهُمْ،

و در محل های ترسناک، راهشان ایمن گشته

وَاطْمَانَّتْ بِالرُّجُوعِ

وآرام گشته با بازگشت

إِلَىٰ رَبِّ الْأَرْبابِ اَنْفُسُهُمْ،

به سوی پروردگار یکتا، نفسشان

وَ تَیَقَّنَتْ بِالْفَوْزِ وَ الْفَلاحِ ارْواحُهُمْ،

و روح و روانشان به پیروزی و رستگاری یقین پیدا کرده

وَ قَرَّتْ بِالنَّظَرِ إِلَىٰ مَحْبُوبِهِمْ اعْیُنُهُمْ،

و دیده هایشان به دیدار محبوبشان روشن گشته،

وَاسْتَقَرَّ بِادْراکِ السُّؤْلِ

و برقرار گشته با رسیدن به خواسته ها

وَنَیْلِ الْمَأْمُولِ قَرارُهُمْ،

و آرزوها آرامششان ،

وَرَبِحَتْ فی بَیْعِ

و تجارتشان در فروختن

ص :82

الدُّنْیا بِالْاخِرَةِ تِجارَتُهُمْ،

دنیا به آخرت، سودمند شده است،

اِلهی ماالَذَّ خَواطِرَ الْإِلْهامِ بِذِکْرِکَ عَلَی الْقُلُوبِ،

ای معبود من، چه لذّت بخش است خاطره های الهام یاد تو بر دلها

وَما احْلَی الْمَسیرَ اِلَیْکَ بِالْأَوْهامِ فی مَسالِکِ الْغُیُوبِ،

و چه شیرین است حرکت به سوی تو در راه های نامرئی، با باورها،

وَما اطْیَبَ طَعْمَ حُبِّکَ،

وچه خوش است طعم محبّتت،

وَما اعْذَبَ شِرْبَ قُرْبِکَ،

وچه گواراست مقام قربت،

فَاعِذْنا مِنْ طَرْدِکَ وَ ابْعادِکَ،

پس ما را از راندن و دور کردنت پناه ده،

وَاجْعَلْنا مِنْ اخَصِّ عارِفیکَ،

و از مخصوص ترین عارفان

وَاصْلَحِ عِبادِکَ، ،

و شایسته ترین بندگان،

وَاصْدَقِ طآئِعیکَ

و راستگوترین مطیعان

وَاخْلَصِ عُبَّادِکَ،

و خالص ترین عبادت کنندگانت قرار ده،

یاعَظیمُ یا جَلیلُ،

ای با عظمت، ای باشکوه

یا کَریمُ یا مُنیلُ،

، ای بخشنده، ای عطا کننده،

بِرَحْمَتِکَ وَمَنِّکَ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ.(1)

به رحمت و منّتت ای مهربان ترین مهربانان.

13- مناجات الذاکرین

(ذاکران)

راز و نیاز کسانی است که یاد خدا را می طلبند و از او می خواهند، که ذکر و یادش را در همه جا و همه حال بر قلب و جانشان فرود آرد و آن را انیس و مونسشان گرداند؛ آنان که می دانند جز با یاد او دلها آرام نمی گیرد و جز با رؤیت معنوی جمال حق، جانها آرامش نمی یابد.

بِسْمِ اَللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ

به نام خداوند بخشنده مهربان

اِلهی لَوْلَا الْواجِبُ مِنْ قَبُولِ اَمْرِکَ،

ای معبود من، اگر نبود پذیرفتن فرمان واجبت،

لَنَزَّهْتُکَ مِنْ ذِکْری اَیَّاکَ،

به یقین تو را پاک تر از آن می دانستم که یادت کنم،

عَلی انَ ذِکْری لَکَ بِقَدْری

علاوه بر اینکه یاد کردن تو به اندازه (توان) من است

لا بِقَدْرِکَ،

نه به اندازه (شایستگی) تو،

وَما عَسی اَنْ یَبْلُغَ مِقْداری

و امید ندارم که ارزشم به اندازه ای بالا رود

حَتّی اِجْعَلَ مَحَلّاً لِتَقْدیسِکَ،

که مورد تکریم تو واقع شوم،

وَمِنْ اعْظَمِ النِّعَمِ عَلَیْنا

و از بزرگترین نعمت های تو بر ما

جَرَیانُ ذِکْرِکَ عَلیٰ الْسِنَتِنا،

جاری شدن نام تو بر زبان ماست،

ص :83


1- بحارالانوار، جلد 91، صفحه 150.

وَاِذْنُکَ لَنا بِدُعآئِکَ وَتَنْزیهِکَ وَتَسْبیحِکَ،

و اجازه ات برای دعا و منزّه داشتن و به پاکی یاد کردن توست،

اِلهی فَالْهِمْنا ذِکْرَکَ فِی الْخَلاءِ وَالْمَلاءِ،

ای معبود من، در خلوت و آشکار،

وَاللَّیْلِ وَالنَّهارِ، وَالْإِعْلانِ وَالْإِسْرارِ،

و شب و روز، و پیدا و نهان

وَفِی السَّرَّآءِ وَالضَّرَّآءِ،

و خوشی و ناخوشی ما را به

وَآنِسْنا بِالذِّکْرِ الْخَفِیِّ،

یادت وادار، و به یاد پنهانیت مأنوس مان کن،

وَاسْتَعْمِلْنا بِالْعَمَل الزَّکِیِّ، وَالسَّعْیِ الْمَرْضِیِّ،

و به کار پاکیزه و تلاش پسندیده وادار

وَجازِنا بِالْمیزانِ الْوَفِیِّ،

و با پیمانه پر پاداشمان ده،

اِلهی بِکَ هامَتِ الْقُلُوبُ الْوالِهَةُ،

ای معبود من، دلهای شیفته، عاشقت شده

وَعَلی مَعْرِفَتِکَ جُمِعَتِ الْعُقُولُ الْمُتَبایِنَةُ،

و عقلهای پراکنده برای شناختت گرد آمده،

فَلا تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ اِلَّا بِذِکْراکَ،

پس دلها جز به یادت آرام نگیرد

وَلٰا تَسْکُنُ النُّفُوسُ اِلَّا عِنْدَ رُؤْیاکَ،

و دلها جز به هنگام دیدارت آرامش نیابد،

اَنْتَ الْمُسَبَّحُ فی کُلِّ مَکانٍ،

تویی که در هر مکان به پاکی یاد گردی

وَالْمَعْبُودُ فی کُلِّ زَمانٍ،

و در هر زمان عبادت شوی

وَالْمَوْجُودُ فی کُلِّ اوانٍ،

و در هر لحظه موجودی،

وَالْمَدْعُوُّ بِکُلِّ لِسانٍ،

و به هر زبان خوانده شوی

وَالْمُعَظَّمُ فی کُلِّ جَنانٍ،

و در هر دلی به بزرگی یاد شوی،

وَاسْتَغْفِرُکَ مِنْ کُلِّ لَذَّةٍبِغَیْرِ ذِکْرِکَ،

از هر خوشی جز یادت

وَمِنْ کُلِّ راحَةٍ بِغَیْرِ اَنْسِکَ،

و از هر آسایشی جز انست،

وَمِنْ کُلِّ سُرُورٍ بِغَیْرِ قُرْبِکَ،

و از هر شادی جز نزدیکیت

وَمِنْ کُلِّ شُغْلٍ بِغَیْرِ طاعَتِکَ،

و از هر اشتغإِلَىٰ جز بندگیت از تو آمرزش می طلبم

اِلهی اَنْتَ قُلْتَ وَقَوْلُکَ الْحَقُّ:

ای معبود من، تو فرمودی و فرمایشت حق است:

یا اَیُّهَا اَلَّذینَ امَنُوا اذْکُرُوا اللَّهَ ذِکْراً کَثیراً،

ای کسانی که ایمان آورده اید خدا را بسیار یاد کنید،

وَسَبِّحُوهُ بُکْرَةً وَاصیلًا.

و صبح و شام او را تسبیح گویید:

وَقُلْتَ وَقَوْلُکَ الْحَقُّ:

و فرمودی و فرمایشت حق است:

فَاذْکُرُونی اذْکُرْکُمْ.

پس به یاد من باشید تا به یاد شما باشم،

فَاَمَرْتَنا بِذِکْرِکَ،

پس ما را به یادت فرمان داده

وَ وَعَدْتَنا عَلَیْهِ اَنْ تَذْکُرَنا تَشْریفاً لَنا

و به ما وعده فرمودی که در قبال آن برای گرامیداشت

وَ تَفْخیماً وَ اعْظاماً،

و ارج نهادن و بزرگداشت ما را یاد خواهی نمود

وَ ها نَحْنُ ذاکِرُوکَ کَمٰا اَمَرْتَنا،

و اینک ما یادکنندگان توییم،آن گونه که تو فرمان داده ای،

فَاَنْجِزْ لَنا ما وَعَدْتَنا،

پس به آنچه به ما وعده فرمودی وفا کن،

یا ذاکِرَ الذَّاکِرینَ،

ای یادکننده یادکنندگان،

وَیا

و ای

ص :84

ارْحَمَ الرَّاحِمینَ.(1)

مهربان ترین مهربانان.

14- مناجات المعتصمین (پناهندگان)

مناجات کسانی است که در برابر انبوه آفات سعادت، به قدرت و توانایی او پناه می برند و به ریسمان اِلهی چنگ می زنند و حمایت و پشتیبانی خدا را می طلبند.

بِسْمِ اَللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ

به نام خداوند بخشنده مهربان

اَللَّهُمَّ یا مَلاذَ اللّائِذینَ،

ای خدا، ای حامی پناهندگان،

وَیا مَعاذَ الْعآئِذینَ،

و ای پناه پناه جویان،

وَیا مُنْجِیَ الْهالِکینَ، وَیا

و ای نجات بخش هلاک شدگان،

عاصِمَ الْبآئِسینَ،

و ای نگهدار بیچارگان،

وَ یا راحِمَ الْمَساکینِ،

و ای رحم کننده بینوایان،

وَیا مُجیبَ الْمُضْطَرّینَ،

و ای اجابت کننده گرفتاران،

وَیا کَنْزَ الْمُفْتَقِرینَ،

و ای گنج نیازمندان،

وَ یا جابِرَ الْمُنْکَسِرینَ،

و ای التیام بخش دل شکستگان،

وَیا مَأوَی الْمُنْقَطِعینَ،

و ای پناهگاه آوارگان،

وَیا ناصِرَ الْمُسْتَضْعَفینَ،

و ای یاور مستضعفان،

وَیا مُجیرَ الْخآئِفینَ،

و ای پناه دهنده ترسیدگان،

وَیا مُغیثَ الْمَکْرُوبینَ،

ای فریادرس غمزدگان،

وَ یا حِصْنَ اللّاجینَ،

ای پناه پناهندگان،

اَنْ لَمْ اعُذْ بِعِزَّتِکَ فَبِمَنْ اَعُوذُ،

اگر به عزتت پناه نبرم پس به که پناهنده شوم،

و اِنْ لَمْ اَلُذْ بِقُدْرَتِکَ فَبِمَنْ الُوذُ،

و اگر به قدرتت متوسّل نشوم پس به که متوسّل شوم،

وَقَدْ اَلْجَاَتْنِی الذُّنُوبُ

در حالى که گناهانم مرا به چنگ زدن

إِلَىَٰ التَّشَبُّثِ بِاَذْیالِ عَفْوِکَ،

به دامان گذشتت وادار کرده

وَاحْوَجَتْنِی الْخَطایا

و خطاهایم مرا به کوبیدن

إِلَىَٰ اسْتِفْتاحِ اَبْوابِ صَفْحِکَ،

درهای چشم پوشیت محتاج ساخته،

وَدَعَتْنِی الْإِسآئَةُ الَی الْإِناخَةِ بِفِنآءِ عِزِّکَ،

و بدیهایم مرا به اقامت در آستان عزّتت فرا خوانده

وَحَمَلَتْنِی الْمَخافَةُ مِنْ نِقْمَتِکَ عَلَی الْتَّمَسُّکِ بِعُرْوَةِ عَطْفِکَ،

و ترس از عذابت مرا به متوسّل شدن به ریسمان گذشتت وادار کرده است،

وَما حَقُّ مَنِ

و سزای کسی که

ص :85


1- بحارالانوار، جلد 91، صفحه 151.

اعْتَصَمَ بِحَبْلِکَ اَنْ یُخْذَلَ،

به ریسمانت چنگ زده، خواری نیست،

وَلٰا یَلیقُ بِمَنِ اسْتَجارَ بِعِزِّکَ ،

و آن که به عزّتت پناهنده شود شایسته نیست

اَنْ یُسْلَمَ اَوْ یُهْمَلَ

که رها شده یا نادیده گرفته شود،

اِلهی فَلا تُخْلِنا مِنْ حِمایَتِکَ،

ای معبود من، ما را از حمایتت محروم مکن،

وَلٰا تُعْرِنا مِنْ رِعایَتِکَ،

و از توجهت بی بهره مساز،

وَذُدْنا عَنْ مَوارِدِ الْهَلَکَةِ

و ما را از پرتگاه های هلاکت دور نما،

فَاِنَّا بِعَیْنِکَ وَفی کَنَفِکَ وَلَکَ،

چرا که ما در برابر دیدگانت و در پناه تو و از آن توییم،

اَسْئَلُکَ بِاهْلِ خآصَّتِکَ مِنْ مَلائِکَتِکَ

از تو می خواهم به حقّ فرشتگان خاصّت

وَالصَّالِحینَ مِنْ بَرِیَّتِکَ،

و صالحان از آفریدگانت،

اَنْ تَجْعَلَ عَلَیْنا واقِیَةً تُنْجینا مِنَ الْهَلَکاتِ،

که برای ما سپری قرار دهی تا از مصیبت ها نجاتمان دهد،

وَتُجَنِّبُنا مِنَ الْافاتِ،

و از آفات دورمان سازد،

وَتُکِنُّنا مِنْ دَواهِی الْمُصیباتِ،

و از مصیبت های فجیع ما را حفظ کند

و اِنْ تُنْزِلَ عَلَیْنا مِنْ سَکینَتِکَ،

و اینکه از آرامشت بر ما فرو فرستی،

وَ اَنْ تُغَشِّیَ وُجُوهَنا بِاَنْوارِ مَحَبَّتِکَ،

و با انوار محبّتت چهره ما را بپوشانی،

وَ اَنْ تُؤْوِیَنا إِلَىٰ شَدیدِ رُکْنِکَ،

و در رکن محکمت جای داده

و اِنْ تَحْوِیَنا فی اکْنافِ عِصْمَتِکَ،بِرَأفَتِکَ

و در کنف حمایتت قرار دهی، به مهربانی

وَرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ.(1)

و رحمتت ای مهربان ترین مهربانان.

15- مناجات الزاهدین (زاهدان)

مناجات کسانی است که از خطر دنیاپرستی و زخارف آن آگاهند؛ آنان که می دانند گردابهای خطرناکِ دنیاپرستی چگونه جویندگانش را در کام خود فرو می برد و به نیستی و تباهی می کشاند. از این رو، زهد در دنیا و بی اعتنایی به زرق و برق آن را از خدا می طلبند.

بِسْمِ اَللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ

به نام خداوند بخشنده مهربان

اِلهی اَسْکَنْتَنا داراً

ای معبود من، ما را در خانه ای جای داده ای

حَفَرَتْ لَنا حُفَرَ مَکْرِها،

که گودال های نیرنگش را برای ما حفر کرده،

وَعَلَّقَتْنا بِایْدِی الْمَنایا

و با دست آرزوها،

فی حَبآئِلِ غَدْرِها،

ما را درریسمانهای نیرنگ آویخته،

فَاِلَیْکَ نَلْتَجِئُ مِنْ مَکآئِدِ خُدَعِها،

پس از نقشه های فریبکارانه اش به تو پناه می بریم،

وَ بِکَ نَعْتَصِمُ مِنَ الْإِغْتِرارِ

و از مغرور شدن به زینت های رنگارنگش

ص :86


1- بحارالانوار، جلد 91، صفحه 152.

بِزَخارِفِ زینَتِها،

به تو متوسّل می شویم

فَانَّهَا الْمُهْلِکَةُ طُلَّابَهَا،

زیرا که جویندگانش را نابود کند،

الْمُتْلِفَةُ حُلّالَهَا، الْمَحْشُوَّةُ بِالْافاتِ،

و واردان به خویش را هلاک نماید، از بلاها پر شده،

الْمَشْحُونَةُ بِالنَّکَباتِ،

و از مصیبت ها آکنده شده،

اِلهی فَزَهِّدْنا فیها

ای معبود من، ما را در آن زاهد گردان،

وَسَلِّمْنا مِنْه بِتَوْفیقِکَ وَعِصْمَتِکَ،

و به وسیله توفیق و بازدارندگیت ما را در آن محفوظ بدار،

و اِنْزَعْ عَنَّا جَلاَبیٰبَ مُخالَفَتِکَ،

و جامه نافرمانیت را از ما بر کن،

وَتَوَلَّ امُورَنا بِحُسْنِ کِفایَتِکَ،

و با تدبیر نیکت، امور ما را سرپرستی کن،

وَاَوْفِرْ مَزیدَنا مِنْ سَعَةِ رَحْمَتِکَ،

و سهم ما را از وسعت رحمتت فراوان گردان،

وَاجْمِلْ صِلاتِنا مِنْ فَیْضِ مَواهِبِکَ،

و هدایای ما را از بخشش های فراوانت

وَاغْرِسْ فی اِفْئِدَتِنا اشْجارَ مَحَبَّتِکَ،

نیکو گردان، و درخت محبّتت را در دلهای ما بنشان،

وَاَتْمِمْ لَنا اَنْوارَ مَعْرِفَتِکَ،

و انوار شناختت را بر ما کامل کن

وَاِذِقْنا حَلاوَةَ عَفْوِکَ وَلَذَّةَ مَغْفِرَتِکَ،

و شیرینی گذشت و لذّت آمرزشت را به ما بچشان

وَ اقْرِرْ اعْیُنَنا یَوْمَ لِقآئِکَ بِرُؤْیَتِکَ،

و چشم های ما را در روز دیدارت به ملاقاتت روشن کن،

وَاخْرِجْ حُبَّ الدُّنْیا مِنْ قُلُوبِنا،

ومحبّت دنیا را از دلهای ما بیرون کن،

کَما فَعَلْتَ بِالصَّالِحینَ مِنْ صَفْوَتِکَ،

همان گونه که با صالحان از برگزیدگانت

وَالْأَبْرارِ مِنْ خآصَّتِکَ،

و نیکان از خواصت رفتار نموده ای،

بِرَحْمَتِکَ یا ارْحَمَ الرَّاحِمینَ، وَیا اَکْرَمَ الْأَکْرَمینَ.(1)

به رحمتت ای مهربان ترین مهربانان و ای گرامی ترین گرامیان.

مناجاتی منظوم از امام امیرالمؤمنین علی بن اَبیٰ طالب علیه السلام:

این مناجات از «صحیفه علویّه» نقل شده است.(2)

لَکَ اَلْحَمْدُ یا ذَاالْجُودِ وَ الْمَجْدِ

حمد و سپاس از آنِ توست ای صاحب بخشش و بزرگواری

وَالْعُلی تَبارَکْتَ تُعْطی مَنْ تَشاءُ وَتَمْنَعُ

و برتری بلند مرتبه ای و به هر که خواهی عطا کنی و بازداری

اِلهی وَ خَلّاقی وَحِرْزی

ای معبود و آفریدگار و پناهگاه و پناه من

وَمَوْئِلی اِلَیْکَ لَدَی الْإِعْسارِ وَالْیُسْرِ اَفْزَعُ

هنگام تنگدستی و توانگری به درگاه تو متوسّل می شوم

ص :87


1- بحارالانوار، جلد 91، صفحه 152.
2- صحیفه علویّه، صفحه 152.

اِلهی لَئِنْ جَلَّتْ وَجَمَّتْ خَطیئَتی

ای معبود من، اگر گناهانم بزرگ و فراوان است

فَعَفْوُکَ عَنْ ذَ نْبی اجَلُّ وَاَوْسَعُ

پس عفو تو از گناهم بزرگ تر و وسیع تر است

اِلهی لَئِنْ اَعْطَیْتُ نَفْسِیَ سُؤْلَها

ای معبود من، اگر از هوای نفسم پیروی کنم

فَها اَنَا فی رَوْضِ النَّدامَةِ ارْتَعُ

پس اینک من در وادی پشیمانی سرگردانم

اِلهی تَری حالى وَفَقْری وَ فاقَتی

ای معبود من، حال و نیاز و نداریم را می بینی

و اَنْتَ مُناجاتِی الخَفِیَّةَ تَسْمَعُ

و راز و نیاز پنهانیم را می شنوی

اِلهی فَلا تَقْطَعْ رَجآئی وَلٰا تُزِغْ فُؤادی

ای معبود من، امیدم را قطع و دلم را منحرف مکن

فَلی فی سَیْبِ جُودِکَ مَطْمَعٌ

چرا که من چشم طمع به باران رحمتت دارم

اِلهی لَئِنْ خَیَّبْتَنی اَوْ طَرَدْتَنی

ای معبود من، اگر مرا ناامید کرده یا برانی

فَمَنْ ذَااَّلذی ارْجُو وَ مَنْ ذا اشَفِّعُ

پس به که امید بسته و که را شفیع گیرم

اِلهی اجِرْنی مِنْ عَذابِکَ

ای معبود من، مرا از عذاب خود پناه ده،

انَّنی اسیرٌ ذَلیلٌ خائِفٌ لَکَ اخْضَعُ

چرا که به یقین من گرفتار و خوار و ترسان و فروتنِ درگاه توام

اِلهی فَآنِسْنی بِتَلْقِینِ حُجَّتی

ای معبود من، پس با تلقین دلیلم،

اِذا کانَ لی فِی الْقَبْرِ مَثْوَیً وَمَضْجَعٌ

همدمم باش آن گاه که در قبر جا و مأوی گیرم

اِلهی لَئِنْ عَذَّبْتَنی الْفَ حِجَّةٍ

ای معبود من، اگر مرا هزار سال عذاب کنی

فَحَبْلُ رَجآئی مِنْکَ لا یَتَقَطَّعُ

باز هم رشته امیدم از تو قطع نشود

اِلهی اِذِقْنی طَعْمَ عَفْوِکَ

ای معبود من، طعم عفوت را به من بچشان

یَوْمَ لابَنُونَ وَلٰا مالٌ هُنالِکَ یَنْفَعُ

در روزی که فرزندان و مال در آن سودی نبخشد

اِلهی لَئِنْ لَمْ تَرْعَنی

ای معبود من، اگر به من توجّه نکنی،

کُنْتُ ضائِعاًو اِنْ کُنْتَ تَرْعانی فَلَسْتُ اضَیَّعُ

نابود شوم پس اگر به من توجّه کنی نابود نشوم

اِلهی اِذٰا لَمْ تَعْفُ عَنْ غَیْرِ مُحْسِنٍ

ای معبود من، اگر فقط از نیکوکاران درگذری

فَمَنْ لِمُسی ءٍ بِالْهَوی یَتَمَتَّعُ

پس کیست آمرزنده گناهکاری که از هوای نفس پیروی کرده است

اِلهی لَئِنْ فَرَّطْتُ فی طَلَبِ التُّقی

ای معبود من، اگر در بدست آوردن پرهیزکاری کوتاهی نمودم

فَها اَنَا اثْرَ الْعَفْوِ اقْفُو وَ اتْبَعُ

پس اینک من به دنبال عفو و گذشت رفته و جستجو می کنم

اِلهی لَئِنْ اَخْطَاْتُ جَهْلًا

ای معبود من، اگر از روی نادانی خطا کرده ام

فَطالَمارَجَوْتُکَ

ولی از دیربازبه تو امید بسته ام

حَتّی قیلَ ما هُوَ یَجْزَعُ

به گونه ای که درباره من گفته شد که بی خیال است

اِلهی ذُنُوبی بَذَّتِ الطَّوْدَ

ای معبود من، گناهانم از کوه افزونتر شده

وَاْعتَلَتْ وَصَفْحُکَ عَنْ ذَنْبی اجَلُّ وَارْفَعُ

و بالاتر رفته ولی چشم پوشی تو از گناه من بزرگتر و بالاتر است

ص :88

اِلهی یُنَحّی ذِکْرُ طَوْلِکَ لَوْعَتی

ای معبود من، یاد نعمت بخشیت، سوز دلم را فرو نهد

وَذِکْرُ الْخَطایَا الْعَیْنَ مِنّی یُدَمِّعُ

و یاد اشتباهاتم، چشمم را اشکبار کند

اِلهی اقِلْنی عَثْرَتی وَامْحُ حَوْبَتی

ای معبود من، لغزشم را نادیده گیر و گناهم را محو کن

فَانّی مُقِرٌّ خائِفٌ مُتَضَرِّعٌ

چرا که من معترف (به گناهم) و ترسان و نالانم

اِلهی انِلْنی مِنْک رَوْحاً وَراحَةً

ای معبود من، مرا از جانب خود به شادمانی و آسایش رسان

فَلَسْتُ سِوی اَبْوابِ فَضْلِکَ اَقْرَعُ

که من جز درِ لطف تو را نمی کوبم

اِلهی لَئِنْ اقْصَیْتَنی اَوْ اهَنْتَنی

ای معبود من، اگر مرا دور کرده و بی اعتنایی کنی

فَما حیلَتی یا رَبِّ اَمْ کَیْفَ اصْنَعُ

پس چیست چاره ام ای پروردگار من یا چه کنم؟

اِلهی حَلیفُ الْحُبِّ فی اللَّیْلِ ساهِرٌ

ای معبود من، هم پیمان محبتت، در شب بیدار است

یُناجی وَیَدْعُو وَالْمُغَفَّلُ یَهْجَعُ

در حالى که راز و نیاز کرده و دعا می کند ولی غافل در خواب است

اِلهی وَهذَا الْخَلْقُ ما بَیْنَ نائِمٍ

ای معبود من، این مخلوقات بعضی در خوابند

وَمُنْتَبهٍ فی لَیْلِهِ یَتَضَرَّعُ

و بعضی بیدار و در شب ناِلٰه می کنند

وکُلُّهُمُ یَرجُو نَوالَکَ راجِیاً

و همه آنان به بخششت امید داشته

لِرَحْمَتِکَ الْعُظْمی وَفِی الْخُلْدِ یَطْمَعُ

و امیدواررحمت گسترده تواند و به بهشت جاویدان طمع دارند

اِلهی یُمَنّینی رَجآئی سَلامَةً

ای معبود من، امیدم مرا به سلامتی امیدوار می کند

وَقُبْحُ خَطیئاتِی عَلَیَّ یُشَنِّعُ

ولی زشتی اشتباهاتم مرا رسوا می کند

اِلهی فَاَنْ تَعْفُو فَعَفْوُکَ مُنْقِذی

ای معبود من، اگر درگذری، پس عفو تو مایه نجات من است

وَاِلَّا فَبِالذَّنْبِ الْمُدَمِّرِ اصْرَعُ

و گرنه گناهان هلاک کننده مرا از پای درآورد

اِلهی بِحَقِّ الْهاشِمیِّ مُحَمَّدٍ

ای معبود من، به حق پیامبر، محمّد هاشمی

وَحُرْمَةِ اطْهارٍ هُمُ لَکَ خُضَّعٌ

و به حق حرمت پاکانی که در برابرت فروتنند

اِلهی بِحَقِّ الْمُصْطَفی وَابْنِ عَمِّهِ

ای معبود من، به حق برگزیده ات (محمّد) و پسر عمویش علی

وَحُرْمَةِ ابْرارٍ هُمُ لَکَ خُشَّعٌ

و به حرمت نیکانی که در برابرت متواضعند

اِلهی فَاَنْشِرْنی عَلیٰ دینِ احْمَدَ

ای معبود من، مرا بر دین احمد برانگیز

مُنیباً تَقِیّاً قانِتاً لَکَ اخْضَعُ

توبه کنان و پرهیزکار و فرمانبردار، در حالى که در برابرت فروتنم

وَلٰا تَحْرِمَنّی یا اِلهی وَسَیِّدی

ای معبود و آقا و سرورم، مرا محروم مکن

شَفاعَتَهُ الْکُبْری فَذاکَ الْمُشَفَّعُ

از شفاعت بزرگ او، که او شفاعتش پذیرفته شده است

وَصَلِّ عَلَیْهِمْ ما دَعاکَ مُوَحِّدٌ

و بر آنان درود فرست، مادامی که یکتاپرستان تو را بخوانند

وَناجاکَ اخْیارٌ بِبابِکَ رُکَّعٌ

و خوبان با تو راز و نیاز کنند در حالى که به درگاهت راکعند

ص :89

سه جمله بسیار عإِلَىٰ از امیر مؤمنان علیه السلام در مناجات:

اِلهی کَفی بی عِزّاً اَنْ اکُونَ لَکَ عَبْداً

ای معبود من، برای عزّت و شرافتم همین بس که بنده تو باشم،

وَ کَفی بی فَخْراً اَنْ تَکُونَ لی رَبّاً

و برای افتخارم همین بس که تو پروردگارم باشی

اَنْتَ کَمٰا اُحِبُّ،

تو آنچنانی که من دوست دارم،

فَاجْعَلْنی کَمٰا تُحِبُّ.(1)

پس مرا چنان کن که خود می پسندی.

دعاهای قرآنی:

در قرآن مجید، علاوه بر آیاتی که اهمّیّت دعا را به طور کلّی بیان می کند، نمونه هایی از دعا نیز آمده است که بسیار پرمعنا و پرمحتواست و سزاوار است در قنوت نمازها و در سجده آخر و تعقیبات و به طور کلّی در مواقع دعا از آنها استفاده شود که امید اجابت در آن فراوان است.

بخشی از این دعاها بر زبان انبیای بزرگ جاری شده و بخش دیگری را خداوند به بندگان می آموزد.

قسمت مهمّی از این دعاها (به ترتیب سوره های قرآن) چنین است:

1- رَبَّنَا آتِنا فِی الدُّنْیَا حَسَنَةً

پروردگارا، به ما در دنیا نیکی عطا کن

وَ فِی الْآخِرَةِ حَسَنَةً

و در آخرت نیز نیکی مرحمت فرما

وَ قِنا عَذابَ النَّارِ.(2)

و ما را از عذاب دوزخ نگهدار.

2- رَبَّنا أَفْرِغْ عَلَیْنا صَبْراً

پروردگارا، شکیبایی و استقامت را بر ما فرو ریز

وَثَبِّتْ أَقْدامَنا

و قدم های ما را ثابت بدار

و اِنْصُرْنا عَلَی الْقَوْمِ الْکافِرِینَ.(3)

و ما را بر جمعیّت کافران پیروز گردان.

3- رَبَّنا لا تُؤاخِذْنا إِنْ نَسینا أَوْ أَخْطَأْنا

پروردگارا اگر ما فراموش یا خطا کردیم ما را مؤاخذه مکن،

رَبَّنا وَ لا تَحْمِلْ عَلَیْنا إِصْراً

پروردگارا، تکلیف سنگینی بر ما قرار مده.

کَمَا حَمَلْتَهُ عَلَی الَّذِینَ مِن قَبْلِنَا

آنچنان که (به خاطر گناه و طغیان) بر کسانی که پیش از ما بودند قرار دادی،

رَبَّنا وَلَا تُحَمِّلْنَا مَا لَاطَاقَةَ لَنَا بِهِ

پروردگارا، آنچه طاقت تحمّل آن را نداریم بر ما مقرر مدار.

وَاعْفُ عَنَّا وَاغْفِرْ لَنَا وَاِرْحَمْنَآ

و ما را عفو کن و بیامرز و مورد رحمت خود قرار ده،

أَنتَ مَوْلینا فَانصُرْنَا عَلَی الْقَوْمِ الْکَافِرِینَ.(4)

تو مولا و سرپرست مایی، پس ما را بر جمعیّت کافران پیروز گردان.

ص :90


1- خصال، جلد 2، صفحه 420، حدیث 14.
2- سوره بقره، آیه 201.
3- سوره بقره، آیه 250.
4- سوره بقره، آیه 286.

4- رَبَّنَا لَاتُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَنَا

پروردگارا، دلهایمان را، بعد از آن که ما را هدایت کردی (از راه حق) منحرف مگردان؛

وَهَبْ لَنَا مِن لَّدُنکَ رَحْمَةً

و از سوی خود، رحمتی بر ما ببخش

إِنَّکَ أَنتَ الْوَهَّابُ.(1)

زیرا تویی بخشنده.

5- رَبَّنَآ إِنَّنَآ ءَآمَنَّا

پروردگارا، ما ایمان آوردیم

فَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا

پس گناهان ما را بر ما ببخش

وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ.(2)

و ما را از عذاب دوزخ نگهدار.

6- رَبَّنَا اِغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَإِسْرَافَنَا فِی أَمْرِنَا

پروردگارا، گناهان و تندروی های ما در کارها را بر ما ببخش،

وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانصُرْنَا

قدم های ما را استوار بدار

عَلَی الْقَوْمِ الْکَافِرِینَ.(3)

و ما را بر جمعیّت کافران پیروز گردان.

7- رَبَّنَآ إِنَّنَا سَمِعْنَا مُنَادِیاً

پروردگارا، ما صدای منادی (تو) را شنیدیم

یُنَادِی لِلْإِیمنِ أَنْ

که به ایمان دعوت می کرد

ءَامِنُوا بِرَبِّکُمْ

که: به پروردگار خود ایمان بیاورید

فَأَمَنَّا رَبَّنَا

و ما ایمان آوردیم

فَاغْفِرْلَنَا ذُنُوبَنَا

پروردگارا، گناهان ما راببخش

وَکَفِّرْ عَنَّا سَیِّئَاتِنَا

و بدیهای ما را بپوشان

وَتَوَفَّنَا مَعَ الْأَبْرَارِ.(4)

و ما را با نیکان (و در مسیر آنها) بمیران.

8- رَبَّنَا وَ ءَاتِنَا مَا وَعَدتَّنَا عَلَی رُسُلِکَ

پروردگارا، آنچه را به وسیله پیامبرانت به ما وعده فرمودی به ما عطا کن

وَ لَاتُخْزِنَا یَوْمَ الْقِیمَةِ

وما را در روز رستاَخیز رسوا مگردان

إِنَّکَ لَا تُخْلِفُ الْمِیعَادَ

زیرا توهیچگاه از وعده خود تخلّف نمی کنی.

.(5)

9- رَبَّنَا ظَلَمْنَآ أَنفُسَنَا

پروردگارا، ما به خویشتن ستم کردیم

وَإِن لَّمْ تَغْفِرْلَنَاوَتَرْحَمْنَا

و اگر ما را نبخشی و بر ما رحم نکنی

لَنَکُونَنَّ مِنَ الْخسِرِینَ.(6)

به یقین از زیانکاران خواهیم بود.

10- رَبِّ اجْعَلْنِی مُقِیمَ الصَّلاةِ

پروردگارا، مرا بر پا دارنده نماز قرار ده

وَ مِن ذُرِّیَّتِی رَبَّنَا وَتَقَبَّلْ دُعَآءِ.(7)

و از فرزندانم (نیز چنین فرما) پروردگارا، دعای مرا بپذیر.

ص :91


1- سوره آل عمران، آیه 8.
2- سوره آل عمران، آیه 16.
3- سوره آل عمران، آیه 147.
4- سوره آل عمران، آیه 193.
5- سوره آل عمران، آیه 194.
6- سوره اعراف، آیه 23.
7- سوره ابراهیم، آیه 40.

11- رَبَّنَا اِغْفِرْ لِی وَلِولِدَیَّ

پروردگارا، من و پدر و مادرم

وَلِلْمُؤْمِنِینَ یَوْمَ یَقُومُ الْحِسَابُ.(1)

و همه مؤمنان را در آن روزی که حساب بر پا می شود، بیامرز.

12- رَبِّ أَدْخِلْنِی مُدْخَلَ صِدْقٍ

پروردگارا، مرا (در هر کار) با صداقت وارد کن

وَأَخْرِجْنِی مُخْرَجَ صِدْقٍ

و با صداقت خارج ساز

وَاجْعَلْ لِّی مِن لَّدُنْکَ

و از سوی خود

سُلْطناً نَّصِیراً.(2)

حجّتی یاری کننده برایم قرار ده.

13- رَبَّنَآ ءَاتِنَا مِن لَّدُنکَ رَحْمَةً

پروردگارا، از سوی خودت رحمتی به ما عطا کن

وَهَیِّئ لَنَا مِنْ أَمْرِنَا رَشَداً.(3)

و از کار (فرو بسته) ما راه نجاتی برایمان فراهم ساز.

14- رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی

پروردگارا، سینه ام را گشاده کن

وَیَسِّرْلِی أَمْرِی

و کارم را برایم آسان گردان

وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِّن لِّسَانِی

و گره از زبانم بگشای

یَفْقَهُوا قَوْلِی.(4)

تا سخنم را بفهمند.

15- رَبِّ إِنِّی مَسَّنِیَ الضُّرُّ

پروردگارا، ناراحتی (و مشکلات شدید) به من روی آورده

وَ أَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمینَ.(5)

و تو مهربان ترین مهربانانی.

16- لا اِلهَ اِلَّا اَنْتَ

جز تو معبودی نیست،

سُبْحانَکَ

تو را تسبیح می گویم،

انّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمینَ.(6)

من از ستمکاران بودم.

17- رَبِّ أَعُوذُ بِکَ مِنْ هَمَزاتِ الشَّیطِینِ

پروردگارا، از وسوسه های شیاطین به تو پناه می برم

وَأَعُوذُ بِکَ رَبِّ أَن یَحْضُرُونِ.(7)

و پروردگارا، از این که آنان نزد من حاضر شوند به تو پناه می برم.

18- رَبِّ اِغْفِرْ وَ اِرْحَمْ

پروردگارا، مرا بیامرز و رحمت کن

وَ أَنْتَ خَیْرُ الرَّاحِمینَ.(8)

و تو بهترین رحم کنندگانی.

19- رَبَّنَا اصْرِفْ عَنَّا عَذَابَ جَهَنَّمَ

پروردگارا، عذاب جهنم را از ما برطرف گردان

إِنَّ عَذَابَهَا کَانَ غَرَاماً.(9)

که عذابش سخت و پر دوام است.

ص :92


1- سوره ابراهیم، آیه 41.
2- سوره اسراء، آیه 80.
3- سوره کهف، آیه 10.
4- سوره طه آیه 25- 28.
5- اقتباس سوره انبیاء، آیه 83.
6- سوره انبیاء، آیه 87.
7- سوره مؤمنون، آیه 97 و 98.
8- سوره مؤمنون، آیه 118.
9- سوره فرقان، آیه 65.

20- رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوجِنَا

پروردگارا، همسران

وَذُرِّیتِنَا قُرَّةَ أَعْیُنٍ

و فرزندانمان را مایه روشنی چشم ما قرار ده

وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِینَ إِمَاماً.

و ما را پیشوایی برای پرهیزگاران گردان.

(1)

21- رَبِّ أَوْزِعْنِی

خدایا کمکم کن (و توفیق ده)

أَنْ أَشْکُرَ نِعْمَتَکَ

تا شکر نعمتهایت را

الَّتِی أَنْعَمْتَ عَلَیَّ وَعَلی ولِدَیَ

که بر من و پدر و مادرم ارزانی داشته ای بجاآورم.

وَأَنْ أَعْمَلَ صالِحاً تَرْضهُ

تا عمل صالحی که موجب رضای توست انجام دهم

وَأَدْخِلْنِی بِرَحْمَتِکَ فِی عِبَادِکَ الصلِحِینَ.(2)

و مرا به رحمت خود در زمره بندگان صالحت وارد کن.

22- رَبِّ إِنِّی لِمَآ

پروردگارا، به هر خیر و نیکی

أَنْزَلْتَ إِلَیَّ مِنْ خَیْرٍ فَقِیرٌ.(3)

که تو بر من فرو فرستی نیازمندم.

23- رَبَّنَا وَسِعْتَ کُلَّ شَیْ ءٍ رَّحْمَةً وَعِلْماً

پروردگارا، رحمت و علم تو همه چیز را فرا گرفته است،

فَاغْفِرْ لِلَّذِینَ تَابُواْ

پس بیامرز کسانی را که توبه کرده

وَ اتَّبَعُوا سَبِیلَکَ

و راه تو را پیروی می کنند

وَقِهِمْ عَذَابَ الْجَحِیمِ.(4)

و آنان را از عذاب دوزخ نگاهدار.

24- رَبِّ انِّی مَغْلُوبٌ فَاَنْتَصِرْ.(5)

پروردگارا، من مغلوب (این قوم طغیانگر) شده ام پس (مرا) یاری کن.

25- رَبَّنَا اِغْفِرْ لَنَا وَلإِخْونِنَا

پروردگارا، ما و برادرانمان را

الَّذِینَ سَبَقُونَا بِالإیمنِ و

که در ایمان بر ما پیشی گرفتند بیامرز

وَلَا تَجْعَلْ فِی قُلُوبِنَا غِلّاً

و در دلهایمان حسد و کینه ای

لِّلَّذِینَ ءَامَنُوا

نسبت به مؤمنان قرار مده

رَبَّنَا إِنَّکَ رَءُوفٌ رَّحِیمٌ.(6)

پروردگارا، تو رئوف و مهربانی.

26- رَبِّ اِغْفِرْ لِی

پروردگارا، مرا

وَلِولِدَیَّ

و پدر و مادرم

وَلِمَن دَخَلَ بَیْتِیَ مُؤْمِناً

و همه کسانی را که با ایمان وارد خانه من شدند

وَلِلْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ.(7)

و جمیع مردان و زنان با ایمان را بیامرز.

ص :93


1- سوره فرقان، آیه 74.
2- سوره نمل، آیه 19.
3- سوره قصص، آیه 24.
4- سوره غافر، آیه 7.
5- اقتباس از: سوره قمر، آیه 10.
6- سوره حشر، آیه 10.
7- سوره نوح، آیه 28.

دعای صباح:

این دعا از امیرمؤمنان علی علیه السلام نقل شده است و بسیار پرمحتوا و لذّت بخش و زیباست. مرحوم «علّامه مجلسی» این دعا را در کتاب «بحارالانوار»- هم در کتاب الدعا و هم در کتاب الصلاة- آورده است و فرموده: این دعا از دعاهای مشهور است، ولی من آن را جز در کتاب «مصباح سیّد بن باقی» رضوان اللَّه علیه، در دیگر کتاب های معتبر نیافتم و مشهور آن است که این دعا را بعد از نماز صبح بخوانند.(1) بِسْمِ اَللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ

به نام خداوند بخشنده مهربان

اَللهُمَّ یا مَنْ دَلَعَ لِسانَ الصَّباحِ بِنُطْقِ تَبَلُّجِهِ،

ای که زبان صبح را با دمیدن سپیده بیرون آوردی،

وَسَرَّحَ قِطَعَ اللَّیْلِ الْمُظْلِمِ

و پاره های شب تاریک را به صورت سیاهی های

بِغَیاهِبِ تَلَجْلُجِهِ،

پراکنده روانه کردی،

وَاتْقَنَ صُنْعَ الْفَلَکِ الدَّوَّارِ

و آفرینش چرخ گردون را

فی مَقادیرِ تَبَرُّجِهِ، وَشَعْشَعَ

در اندازه های زیبایش محکم ساختی، و روشنایی

ضِیآءَ الشَّمْسِ بِنُورِ تَاجُّجِهِ،

خورشید را با نور گرمش پرتوافکن ساختی،

یا مَنْ دَلَّ عَلیٰ ذاتِهِ بِذاتِهِ، وَتَنَزَّهَ عَنْ

ای که ذاتت گواه ذات توست و از مشابهت

مُجانَسَةِ مَخْلُوقاتِهِ،

با آفریدگانت مبرّایی،

وَجَلَّ عَنْ مُلائَمَةِ کَیْفِیَّاتِهِ،

و از مناسبت و سنخیت با مخلوقات برتری،

یا مَنْ قَرُبَ مِنْ خَطَراتِ الظُّنُونِ،

ای که از گمانهایی که بر دل جاری شود نزدیکتری

وَبَعُدَ عَنْ لَحَظاتِ الْعُیُونِ،

و از منظر دیدگان دوری،

وَ عَلِمَ بِمٰا کانَ قَبْلَ اَنْ یَکُونَ،

و به آنچه هست پیش از آن که باشد آگاهی،

یا مَنْ ارْقَدَنی فی مِهادِ اَمْنِهِ وَاَمانِهِ،

ای که مرا در بستر امنیت و آسایشت خوابانیدی،

وَاَیْقَظَنی إِلَىٰ ما مَنَحَنی بِهِ مِنْ مِنَنِهِ وَاحْسانِهِ،

مرا برای (استفاده از) نعمت ها و احسانت بیدار کردی،

وَکَفَّ اَکُفَّ السُّوءِ عَنّی بِیَدِهِ وَسُلْطانِهِ،

و دست بدخواهان را با قدرت و فرمانرواییت از من بازداشتی،

صَلِّ اَللَّهُمَّ عَلَی الدَّلیلِ اِلَیْکَ

خدایا درود فرست بر راهنمایت

فِی اللَّیْلِ الْأَلْیَلِ،

در شب تاریک (جهل)،

وَالْماسِکِ مِنْ اسْبَابِکَ بِحَبْلِ الشَّرَفِ الْأَطْوَلِ،

و گیرنده ریسمان آبرومند پایدار

ص :94


1- بحارالانوار، جلد 84، صفحه 339، حدیث 19 و جلد 91، صفحه 243، حدیث 11.

وَالنَّاصِعِ الْحَسَبِ فی ذِرْوَةِ الْکاهِلِ الْأَعْبَلِ،

و آن پاک نسبی که بر شانه پاکترین و بلندمرتبه ترین مرد عالم قرار گرفت،

وَالثَّابِتِ الْقَدَمِ عَلیٰ

و آن ثابت قدم بر

زَحالىفِها فِی الزَّمَنِ الْأَوَّلِ،

لغزشگاه های زمان نخست (جاهلیّت)

وَعَلی الِهِ الْأَخْیارِ الْمُصْطَفَیْنَ الْأَبْرارِ،

و بر خاندان نیک برگزیده نیکوکار،

وَافْتَحِ اَللهُمَّ لَنا مَصاریعَ الصَّباحِ بِمَفاتیحِ الرَّحْمَةِ وَالْفَلاحِ،

خدایا درهای صبح را با کلیدهای رحمت و رستگاریت بر ما بگشای،

وَالْبِسْنِی اَللهُمَ مِنْ اَفْضَلِ خِلَعِ الْهِدایَةِ وَالصَّلاحِ، وَاغْرِسِ

و خدایا از بهترین جامه های هدایت و رستگاری بر من بپوشان،

اَللهُمَّ بِعَظَمَتِکَ فی شِرْبِ

و خدایا به حقّ بزرگی و عظمتت در آبگاه

جَنانی یَناَبیٰعَ الخُشُوعِ،

دلم چشمه های فروتنی را قرار ده،

وَاَجْرِ اَللهُمَّ لِهَیْبَتِکَ

و خدایا برای ترس از شکوهت

مِنْ اماقی زَفَراتِ الدُّمُوعِ،

قطرات اشک را از چشمم جاری ساز

وَادِّبِ اَللهُمَّ نَزَقَ الْخُرْقِ مِنّی بِازِمَّةِ الْقُنُوعِ،

و خدایا کوتاه فکریم را با مهارهای قناعت تربیت کن،

اِلهی اَنْ لَمْ تَبْتَدِئْنِی الرَّحْمَةُ مِنْکَ بِحُسْنِ التَّوْفیقِ،

ای معبود من، اگر به واسطه حسن توفیق،رحمت از ناحیه تو بر من آغاز نشده بود،

فَمَنِ السَّالِکُ بی اِلَیْکَ فی واضِحِ الطَّریقِ،

پس چه کسی مرا در راه روشن و آشکار به سوی تو می کشاند؟

و اِنْ اَسْلَمَتْنی اُناتُکَ لِقآئِدِ الْأَمَلِ وَالْمُنی

و اگر شکیباییت مرا به دست میل سرکش بسپارد،

فَمَنِ الْمُقیلُ عَثَراتی مِنْ کَبَواتِ الْهَوی

پس چه کسی لغزش های مرا در کنار پرتگاه های هوای نفس می بخشد؟

و اِنْ خَذَلَنی نَصْرُکَ

اگرمرا از یاریت ناامید کنی،

عِنْدَ مُحارَبَةِ النَّفْسِ وَالشَّیْطانِ،

هنگام نبرد با نفس و شیطان،

فَقَدْ وَکَلَنی خِذْلانُکَ

به یقین ناامید کردنت مرا

إِلَىٰ حَیْثُ النَّصَبِ وَالْحِرْمانِ،

به دست رنج و ناکامی سپارد،

اِلهی اَ تَرانی مآ اَتَیْتُکَ

ای معبود من، تو می دانی آمدنم به درگاهت

اِلَّا مِنْ حَیْثُ الْامالِ،

فقط به خاطر آرزوهایم است

امْ عَلِقْتُ بِاطْرافِ حِبالِکَ اِلَّا حینَ

یا چنگ زدنم به ریسمانت فقط در زمانی است

باعَدَتْنی ذُنُوبی عَنْ دارِ الْوِصالِ،

که گناهان مرا از ارتباط با تو دور سازد،

فَبِئْسَ الْمَطِیَّةُ

پس چه بد مرکبی است

الَّتِی اِمْتَطَتْ نَفْسی مِنْ هَواها،

مرکب هوای نفس،

فَواهاً لَها

پس وای بر این نفس

لِما سَوَّلَتْ لَها ظُنُونُها وَمُناها،

که گمانها و آرزوها آن را وسوسه کرده

وَتَبّاً لَها لِجُرْاتِها عَلیٰ سَیِّدِها وَمَوْلیها، اِلهی

و مرده باد این نفس به خاطر گستاَخیش بر آقا و مولایش، ای معبود من،

ص :95

قَرَعْتُ بابَ رَحْمَتِکَ بِیَدِ رَجآئی

با دست امید، درگاه رحمتت را کوبیده ام،

وَهَرَبْتُ اِلَیْکَ لاجِئاً مِنْ فَرْطِ اهْوآئی

و از زیاده روی خواسته های نفسم به سوی تو گریخته و پناهنده ام

وَعَلَّقْتُ بِاطْرافِ حِبالِکَ انامِلَ وَلٰائی

و دست دوستیم را به ریسمانهای محبتت آویختم،

فَاْصْفَحِ اَللهُمَّ عَمَّا کُنْتُ اَجْرَمْتُهُ مِنْ زَلَلی وَخَطآئی

ای خدا، از لغزش و خطایی که مرتکب شده ام درگذر،

وَاقِلْنی مِنْ صَرْعَةِ رِدآئی

و کم عقلیم را نادیده گیر،

فَاِنَّکَ سَیِّدی وَمَوْلایَ

چرا که تو آقا و سرپرست

وَمُعْتَمَدی وَرَجائی

و تکیه گاه و امید منی،

و اَنْتَ غایَةُ مَطْلُوبی وَمُنایَ

و تویی نهایت خواسته ام و آرزویم

فی مُنْقَلَبی وَ مَثْوایَ،

در بازگشت و جایگاهم،

اِلهی کَیْفَ تَطْرُدُ مِسْکیناً الْتَجَأَ اِلَیْکَ مِنَ الذُّنُوبِ هارِباً،

ای معبود من، چگونه دور می کنی بیچاره ای را که برای فرار از گناه به تو پناه آورده است،

امْ کَیْفَ تُخَیِّبُ مُسْتَرْشِداً قَصَدَ إِلَىٰ جَنابِکَ ساعِیاً،

یا چگونه ناامید می کنی جوینده راهی را که با سعی و کوشش تو را قصد کرده است،

امْ کَیْفَ تَرُدُّ ظَمْئانَ وَرَدَ إِلَىٰ حِیاضِکَ شارِباً،

یا چگونه باز می گردانی تشنه ای را که برای نوشیدن (آب حیات) به چشمه (وصالت)وارد شده است،

کَلّا

نه هرگز چنین نیست،

وَحِیاضُکَ مُتْرَعَةٌ فی ضَنْکِ الْمُحُولِ،

در حالى که چشمه وصالت در خشکسإِلَىٰ شدید هم پر آب است،

وَبابُکَ مَفْتُوحٌ لِلطَّلَبِ

و درگاهت برای درخواست و رفت و آمد باز است،

وَالْوُغُولِ، و اَنْتَ غایَةُ الْمَسْئُولِ، وَنِهایَةُ الْمَاْمُولِ،

و تویی درخواست شده نهایی و کمال مطلوب،

اِلهی هذِهِ ازِمَّةُ نَفْسی

ای معبود من، این افسار نفس (سرکش) من است

عَقَلْتُها بِعِقالِ مَشِیَّتِکَ،

که آن را به ریسمان مشیّتت بسته ام،

وَ هذِهِ اَعْبآءُ ذُنُوبی

و این بارهای گناهان من است

دَرَاْتُها بِعَفْوِکَ وَرَحْمَتِکَ،

که با عفو و رحمتت آنها را از خود دور کرده ام

وَهذِهِ اهْوآئِیَ الْمُضِلَّةُ

و این خواسته های گمراه کننده نفس من است

وَکَلْتُها إِلَىٰ جَنابِ لُطْفِکَ وَ رَاْفَتِکَ،

که آنها را به درگاه لطف و مهربانیت واگذار نموده ام،

فَاجْعَلِ اَللهُمَ صَباحی هذا

خدایا صبح امروزم را چنین مقدّر کن

نازلًا عَلَیَّ بِضِیآءِ الْهُدی وَبِالسَّلامَةِ فِی الدّینِ وَالدُّنْیا،

که نور هدایت همراه با سلامتی دین و دنیا بر من فرود آید؛

وَمَسآئی جُنَّةً مِنْ کَیْدِ الْعِدی

وشبم را سپری در مقابل مکر دشمنان

وَ وِقایَهً مِنْ مُرْدِیاتِ الْهَوی

و پناهگاهی در مقابل هواهای نفس قرار ده،

اِنَّکَ قادِرٌ عَلیٰ ما تَشآءُ،

زیرا توبر هر چه خواهی توانایی،

تُؤْتِی الْمُلْکَ مَنْ تَشآءُ،

به هر کس بخواهی حکومت می بخشی

وَتَنْزِ عُ الْمُلْکَ مِمَّنْ تَشآءُ،

و از هر کس بخواهی حکومت را می گیری،

وَتُعِزُّ

و عزّت می بخشی

ص :96

مَنْ تَشآءُ،

هر کس را بخواهی

وَتُذِلُّ مَنْ تَشآءُ،

و هر که را بخواهی خوار می کنی

بِیَدِکَ الْخَیْرُ، اِنَّکَ عَلیٰ کُلّ شَیْ ءٍ قَدیرٌ،

تمام خوبیها بدست توست، تو بر هر چیز قادری،

تُولِجُ اللَّیْلَ فی النَّهارِ،

شب را در روز داخل می کنی

وَتُولِجُ النَّهارَ فِی اللَّیْلِ،

و روز را در شب،

وَتُخْرِجُ الْحَیَّ مِنَ الْمَیِّتِ،

و زنده را از مرده بیرون می آوری

وَتُخْرِجُ الْمَیِّتَ مِنَ الْحَیِّ،

و مرده را از زنده

وَتَرْزُقُ مَنْ تَشآءُ بِغَیْرِ حِسابٍ،

و به هر کس بخواهی بدون حساب روزی می بخشی،

لا اِلهَ اِلَّا اَنْتَ،

معبودی جز تو نیست،

سُبْحانَکَ اَللهُمَّ وَبِحَمْدِکَ،

خدایا تو را تسبیح می گویم و به ستایشت مشغولم،

مَنْ ذا یَعْرِفُ قَدْرَکَ فَلا یَخافُکَ،

کیست که مقام و منزلتت را شناخته و از تو نترسد،

وَمَن ذا یَعْلَمُ ما اَنْتَ فَلا یَهابُکَ،

و کیست که تو را شناسد و از تو نهراسد،

الَّفْتَ بِقُدْرَتِکَ الْفِرَقَ،

و گروه های مختلف را با قدرتت جمع نمودی،

وَفَلَقْتَ بِلُطْفِکَ الْفَلَقَ،

و به لطف و مهربانیت سپیده دم را شکافتی

وَاَنَرْتَ بِکَرَمِکَ دَیاجِیَ الْغَسَقِ،

و به لطف و کرمت تاریکیهای شب را روشن ساختی،

و اِنْهَرْتَ الْمِیاهَ مِنَ الصُّمِّ الصَّیاَخیدِ عَذْباً وَاجاجاً،

و از دل سنگ های سخت، آبهای گوارا و شور را جاری ساختی،

و اِنْزَلْتَ مِنَ الْمُعْصِراتِ ماءً ثَجَّاجاً،

و از ابرهای باران زا آبی فراوان نازل کردی،

وَجَعَلْتَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ لِلْبَرِیَّةِ سِراجاً وَهَّاجاً،

و خورشید و ماه را برای آفریدگان چراغی روشن و حرارت بخش آفریدی،

مِنْ غَیْرِ اَنْ تُمارِسَ فیمَا اِبْتَدَاْتَ بِهِ لُغُوباً وَلٰا عِلاجاً،

بی آن که در آنچه (از خلقت) آغاز نمودی دچار خستگی و درماندگی شوی،

فَیا مَنْ تَوَحَّدَ بِالْعِزِّ وَالْبَقآءِ،

ای که در عزّت و جاودانگی یگانه ای،

وَقَهَرَ عِبادَهُ بِالْمَوْتِ وَالْفَناءِ،

و بر بندگانت با مرگ و نیستی مسلّطی،

صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الْاتْقِیآءِ،

بر محمّد و خاندان پرهیزکارش درود فرست،

وَاسْمَعْ نِدآئی وَاسْتَجِبْ دُعآئی

صدایم را بشنو و دعایم را اجابت کن،

وَحَقِّقْ بِفَضْلِکَ اَمَلی وَرَجآئی

و آرزو و امیدم را به فضل و کرمت محقق ساز،

یا خَیْرَ مَنْ دُعِیَ لِکَشْفِ الضُّرِّ،

ای بهترین خوانده شده برای رفع ضرر و زیان،

وَ الْمَاْمُولِ لِکُلِ عُسْرٍ وَیُسْرٍ،

و بهترین آرزو شده برای هر سختی و آسانی،

بِکَ اَنْزَلْتُ حاجَتی

به درگاه تو حاجتم را آورده ام،

فَلا تَرُدَّنی مِنْ سَنِیِّ مَواهِبِکَ خآئِباً،

پس مرا از عإِلَىٰ ترین بخششهایت ناامید بر مگردان،

یا کَریمُ یا کَریمُ یا کَریمُ،

ای بزرگوار، ای بزرگوار، ای بزرگوار

بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ،

به رحمتت ای مهربان ترین مهربانان،

وَصَلَّی اَللَّهُ عَلیٰ خَیْرِ

و خدا بر بهترین

ص :97

خَلْقِهِ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ اَجْمَعینَ

مخلوقاتش محمّد و تمامی خاندان پاکش درود فرستد،

آنگاه به سجده برود و بگوید:

اِلهی قَلْبی مَحْجُوبٌ،

ای معبود من، دلم (با غبار غفلت) پوشیده شده

وَنَفْسی مَعْیُوبٌ،

و روحم معیوب گشته،

وَعَقْلی مَغْلُوبٌ،

و عقلم شکست خورده

وَهَوآئی (هَوایَ) غالِبٌ،

و هوای نفسم بر من چیره

وَطاعَتی قَلیلٌ،

و بندگیم کم،

وَمَعْصِیَتی کَثیرٌ(1)،

و گناهم فراوان،

وَلِسانی مُقِرٌّ بِالذُّنُوبِ،

و زبانم به گناهان معترف است،

فَکَیْفَ حیلَتی یا سَتَّارَ الْعُیُوبِ،

پس چاره ام چیست؟ ای پوشاننده عیبها

وَیا عَلَّامَ الْغُیُوبِ،

و ای دانای نهانها

وَیا کاشِفَ الْکُرُوبِ،

و ای برطرف کننده اندوه ها،

اغْفِرْ ذُنُوبی کُلَّها بِحُرْمَةِ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ،

به حقّ محمّد و خاندان پاکش همه گناهانم را بیامرز،

یا غَفَّارُ یاغَفَّارُ یا غَفَّارُ،

ای آمرزنده، ای آمرزنده، ای آمرزنده،

بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ.

به رحمتت ای مهربان ترین مهربانان.

دعای کمیل :

این دعا از دعاهای معروف و مشهور و پربرکت است و دارای محتوا ومضامین عإِلَىٰ و انسان ساز می باشد، و راه بندگی و عبودیّت، توبه و انابه و کسب نورانیّت دل را به انسان می آموزد. اگر انسان با توجّه به معانی بلندش، آن را بخواند و در تک تک جملاتش تأمّل کند، بی تردید در روح و جانش اثر می کند و انقلاَبیٰ در او ایجاد می نماید. مطابق روایتی که «سیّد بن طاووس» نقل می کند، حضرت امیر مؤمنان علیه السلام به کمیل بن زیاد فرمود: این دعای حضرت خضر است، اگر آن را یاد گرفتی، در هر شب جمعه و یا ماهی یک بار و یا لااقل در هر سال یک مرتبه و حتّی در تمام عمرت یک بار آن را بخوان که برای کفایت از شرّ دشمنان و کسب روزی و آمرزش گناهان مفید خواهد بود.(2) مرحوم «کفعمی» در «مصباح» از کمیل بن زیاد نقل می کند که دیدم حضرت امیر مؤمنان علیه السلام این دعا را در شب نیمه شعبان در سجده خواند.(3)

ص :98


1- در بحارالانوار« طاعتی قلیلة و معصیتی کثیرة» آمده است.
2- اقبال سیّد بن طاووس، صفحه 706.
3- مصباح کفعمی، صفحه 555.

این دعای شریف، علاوه بر کتاب های فوق، در کتاب «مصباح المتهجّد»،(1) نیز آمده است:

بِسْمِ اَللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ

به نام خداوند بخشنده مهربان

اَللهُمَّ انّی اَسْئَلُکَ

خدایا از تو می خواهم

بِرَحْمَتِکَ اَلَّتی وَسِعَتْ کُلَّ شَیْ ءٍ،

به آن رحمتت که همه موجودات را فرا گرفته

وَبِقُوَّتِکَ اَلَّتی قَهَرْتَ بِها کُلَّ شَیْ ءٍ،

و به آن قدرتت که به وسیله آن بر همه چیز تسلّط یافتی

وَخَضَعَ لَها کُلُّ شَیْ ءٍ، وَذَلَّ لَها کُلُّ شَیْ ءٍ،

و (آن قدرتی که) همه در برابر آن تسلیم و مطیع گردیدند،

وَبِجَبَرُوتِکَ اَلَّتی غَلَبْتَ بِها کُلَّ شَیْ ءٍ،

و به بزرگیت که به وسیله آن همه چیز را مغلوب خود ساختی

وَ بِعِزَّتِکَ اَلَّتی لا یَقُومُ لَها شَیْ ءٌ،

و به شکوه و قدرتت که کسی توانایی ایستادن در برابر آن را ندارد،

وَبِعَظَمَتِکَ اَلَّتی مَلَأَتْ کُلَّ شَیْ ءٍ،

و به عظمتت که همه چیز را فرا گرفته،

وَ بِسُلْطانِکَ اَلَذی عَلا کُلَّ شَیْ ءٍ،

و به فرمانرواییت که همه چیز را زیر پر گرفته

وَبِوَجْهِکَ الْباقی بَعْدَ فَنآءِ کُلِّ شَیْ ءٍ،

و به ذاتت که بعد از نابودی همه موجودات ماندنی است

وَبِأَسْمائِکَ اَلَّتی مَلَأَتْ ارْکانَ کُلِ شَیْ ءٍ،

و به نامهایت که اساس هر چیزی را پر کرده است،

وَبِعِلْمِکَ اَلَذی احاطَ بِکُلِّ شَیْ ءٍ،

و به دانشت که بر همه چیز احاطه دارد،

وَبِنُورِ وَجْهِکَ اَلَذی اضآءَ لَهُ کُلُ شیْ ءٍ،

و به نور ذاتت که همه عالم در پرتوش روشن شده،

یا نُورُ یا قُدُّوسُ،

ای نور، ای پاک از هر عیب،

یا اوَّلَ الْأَوَّلِینَ، وَیا اخِرَ الْأخِرینَ،

ای آغاز همه آغازها و ای نهایت همه پایانها،

اَللهُمَّ اِغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ اَلَّتی تَهْتِکُ الْعِصَمَ،

بارخدایا، گناهانی را که پرده های عصمت (و موانع گناه) را می درد بر من ببخش،

اَللَّهُمَّ اِغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ اَلَّتی تُنْزِلُ النِّقَمَ،

خدایا گناهانی را که رنج و عذاب را فرود می آورد بر من ببخش،

اَللهُمَّ اغْفِرْلِیَ الذُّنُوبَ اَلَّتی تُغَیِّرُ النِّعَمَ،

خدایا گناهانی را که موجب تغییر نعمتها می شود بر من ببخش،

اَللهُمَّ اِغْفِرْ لیَ الذُّنُوبَ اَلَّتی تَحْبِسُ الدُّعآءَ،

خدایا گناهانی را که از (برآورده شدن) دعا جلوگیری می کند بر من ببخش،

اَللهُمَّ اِغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ اَلَّتی تُنْزِلُ الْبَلاءَ،

خدایا گناهانی را که بلا (و مصیبت) را فرود می آورد، بر من ببخش،

اَللَّهُمَّ اِغْفِرْ لِی

خدایا بر من ببخش

ص :99


1- مصباح المتهجّد، صفحه 844. ما این دعا را مطابق نسخه متداول نقل می کنیم و موارد اختلاف آن را با مصباح المتهجّد در پاورقی متذکّر می شویم.

کُلَّ ذَنْبٍ اذْنَبْتُهُ،

هر گناهی کرده ام

وَکُلَّ خَطیئَةٍ اَخْطَاْتُها،

و هر خطایی از من سر زده

اَللهُمَّ انّی اتَقَرَّبُ اِلَیْکَ بِذِکْرِکَ،

خدایا من با یادت، به تو نزدیک می شوم،

وَاَسْتَشْفِعُ بِکَ إِلَىٰ نَفْسِکَ،

و تو را به درگاهت شفیع می آورم،

وَاَسْئَلُکَ بِجُودِکَ

و از تو می خواهم که به کرم و بخششت،

اَنْ تُدْنِیَنی مِنْ قُرْبِکَ،

مرا به جوار قربت نزدیک کنی

و اِنْ تُوزِعَنی شُکْرَکَ،

وسپاسگزاریت را نصیبم گردانی،

و اِنْ تُلْهِمَنی ذِکْرَکَ، ٍ

و یادت را به من الهام کنی (و در دلم افکنی)،

اَللهُمَّ انّی اَسْئَلُکَ

خدایا از تو درخواست می کنم

سُؤالَ خاضِع مُتَذَلِّلٍ خاشِعٍ،

همانند شخص فروتنِ فرمانبردارِترسان،

اَنْ تُسامِحَنی وَتَرْحَمَنی

که (کار را) بر من آسان گیری و به من رحم کنی،

وَتَجْعَلَنی بِقَسْمِکَ راضِیاً قانِعاً،

و به آنچه که قسمتم کرده ای راضی و خرسندم سازی

وَفی جَمیعِ الْأَحْوالِ مُتَواضِعاً،

و در همه حال فروتنم گردانی،

اَللهُمَّ وَاَسْئَلُکَ سُؤالَ مَنِ اِشْتَدَّتْ فاقَتُهُ،

خدایا، و از تو درخواست می کنم همانند درخواست کسی که در شدّت فقر و درماندگی است

و اِنْزَلَ بِکَ عِنْدَ الشَّدآئِدِ حاجَتَهُ،

و در هنگام سختیها نیازش را نزد تو آورده

وَ عَظُمَ فیما عِنْدَکَ رَغْبَتُهُ،

و به آنچه که نزد توست بسیار امیدوار است،

اَللهُمَّ عَظُمَ سُلْطانُکَ، وَعَلا مَکانُکَ،

خدایا فرمانرواییت بزرگ و مقامت بلند است

وَ خَفِیَ مَکْرُکَ، وَظَهَرَ امْرُکَ،

و تدبیرت پنهان و فرمانت آشکار است

وَغَلَبَ قَهْرُکَ،وَجَرَتْ قُدْرَتُکَ،

و برتریت چیره و قدرتت (در همه امور) نافذ است،

وَلٰا یُمْکِنُ الْفِرارُ مِنْ حُکُومَتِکَ،

و فرار از قلمرو فرمانرواییت محال است،

اَللَّهُمَّ لا اُجِدُ لِذُنُوبی غافِراً،

خدایا جز تو کسی را برای (آمرزش) گناهانم

وَلٰا لِقَبائِحی ساتِراً،

و پرده پوشی برای زشتیهایم

وَ لا لِشَیْ ءٍ مِنْ عَمَلِیَ الْقَبیحِ بِالْحَسَنِ مُبَدِّلًا غَیْرَکَ،

و تبدیل کننده اعمال زشتم به نیکی ها نمی یابم،

لا اِلهَ اِلَّا اَنْتَ، سُبْحانَکَ وَبِحَمْدِکَ،

معبودی جز تو نیست، پاک و منزّهی تو و ستایشت می کنم،

ظَلَمْتُ نَفْسی وَتَجَرَّأْتُ بِجَهْلی

به خود ستم کرده و به خاطر نادانیم (در انجام گناه)گستاَخی کردم

وَسَکَنْتُ إِلَىٰ قَدیمِ ذِکْرِکَ لی

و به این که همیشه مرا یاد کرده

وَمَنِّکَ عَلَیَّ،

و به من لطف و بخشش نمودی آسوده خاطر بودم.

اَللهُمَّ مَوْلایَ کَمْ مِنْ

ای خدا، ای مولای من بسیاری از

قَبیحٍ سَتَرْتَهُ،

کارهای زشتم را پوشاندی،

وَکَمْ مِنْ فادِحٍ مِنَ الْبَلاءِ اقَلْتَهُ،

و بسیاری از گرفتاریهای سخت و کمرشکن را از من بازگرداندی،

وَ کَمْ مِنْ عِثارٍ وَقَیْتَهُ،

و از بسیاری از لغزشها حفظم کردی

وَ کَمْ مِنْ مَکْرُوهٍ دَفَعْتَهُ،

و بسیاری از حوادث ناگوار را از من دور کردی

وَکَمْ مِنْ ثَنآءٍ جَمیلٍ لَسْتُ اَهْلًا لَهُ نَشَرْتَهُ،

و تعریف و تمجید بسیاری که شایسته آن نبودم (بر زبانها) منتشر ساختی،

اَللهُمَّ عَظُمَ

خدایا بزرگ است

ص :100

بَلائی ،وَافْرَطَ بی سُوءُ حالى

گرفتاریم و بدی حالم از حد گذشته

وَقَصُرَتْ بی اعْمإِلَىٰ

دستم را کوتاه کرده اعمالم،

وَقَعَدَتْ بی اغْلإِلَىٰ

و زنجیرهای (علایق) مرا زمین گیر کرده

وَحَبَسَنی عَنْ نَفْعی بُعْدُ اَمَلی

و آروزهای دور و دراز مرا از مصالحم باز داشته

وَخَدَعَتْنِی الدُّنْیا بِغُرُورِها،

و دنیا با ظواهر فریبنده اش

وَنَفْسی بِجِنایَتِها وَ مِطإِلَىٰ

و نَفْسم با تبهکاری و سستی اش مرا گمراه کرده است،

یا سَیِّدی فَاَسْئَلُکَ بِعِزَّتِکَ

ای خدای من، به عزّت و جلالت از تو می خواهم

اَنْ لا یَحْجُبَ عَنْکَ دُعآئی سُوءُ عَمَلی وَفِعإِلَىٰ

که بدی رفتار و کردارم مانع از اجابت درخواستم نشود

وَلٰا تَفْضَحْنی بِخَفِیِّ مَا اطَّلَعْتَ عَلَیْهِ مِنْ سِرّی

و به (افشایِ) آنچه که از اسرار پنهانی من آگاه هستی رسوایم نکنی،

وَلٰاتُعاجِلْنی بِالْعُقُوبَةِ عَلیٰ

و شتاب نکنی درمجازات بر

ما عَمِلْتُهُ فی خَلَواتی مِنْ سُوءِ فِعْلی وَاسآئَتی

رفتار و کردار زشتی که در تنهایی مرتکب آن شده ام

وَدَوامِ تَفْریطی وَجَهالَتی وَکَثْرَةِ شَهَواتی وَغَفْلَتی

و استمرارِ کوتاهی و نادانیم و زیادی شهوت رانی و بی خبری ام،

وَ کُنِ اَللَّهُمَّ بِعِزَّتِکَ

و خدایا به عزّت و جلالت

لی فی کُلِّ الْأَحْوالِ رَءُوفاً،

در تمامی حالات نسبت به من مهربان

وَعَلَیَّ فی جَمیعِ الْأُمُورِ عَطُوفاً،

و در همه کارها نسبت به من پر محبّت باش،

اِلهی وَرَبّی مَنْ لی غَیْرُکَ،

ای معبود و پروردگار من،جز تو چه کسی را دارم

اَسْئَلُهُ کَشْفَ ضُرّی وَالنَّظَرَ فی اَمْری

که رفع گرفتاری و توجّه در کارم را از او بخواهم،

اِلهی وَمَوْلایَ

ای خدا و مولای من،

اَجْرَیْتَ عَلَیَّ حُکْماً

تو بر من حکمی کردی

اتَّبَعْتُ فیهِ هَوی نَفْسی

و من در آن پیروی هوای نفس کردم،

وَلَمْ احْتَرِسْ فیهِ مِنْ تَزْیینِ عَدُوّی

و از فریبکاری دشمنم (شیطان)پرهیز نکردم،

فَغَرَّنی بِمٰا اهْوی

پس مرا به آنچه دلخواهش بود فریب داد

وَاَسْعَدَهُ عَلیٰ ذلِکَ الْقَضآءُ،

و تقدیر هم او را بر این کار یاری کرد

فَتَجاوَزْتُ بِمٰا جَری عَلَیَّ مِنْ ذلِکَ بَعْضَ حُدُودِکَ،

و به خاطر آنچه که بر سرم آمد نسبت به بعضی از احکامت بی اعتنایی کرده

وَخالَفْتُ بَعْضَ اوامِرِکَ،

و بعضی از فرمان هایت را مخالفت کردم،

فَلَکَ حَمْدُ عَلَیَّ فی جَمیعِ ذلِکَ،

پس در تمام این امور (که بر سرم آمده) حمد تو بر من واجب است

وَ لا حُجَّةَ لی فیما جَری عَلَیَّ فیهِ قَضآؤُکَ،

وحجّت و برهانی ندارم، در آنچه که به تقدیر تو بر من واقع شده و قضا

ص :101

وَ اَلْزَمَنی حُکْمُکَ وَبَلآؤُکَ،

و آزمایش تو مرا بدان ملزم ساخته،

وَقَدْ اَتَیْتُکَ یا اِلهی بَعْدَ تَقْصیری

و ای معبود من در حالى که (در انجام وظیفه) کوتاهی

وَاسْرافی عَلیٰ نَفْسی

و بر خود زیاده روی (و ستم) کرده ام،

مُعْتَذِراً نادِماً،

با عذر خواهی، پشیمانی،

مُنْکَسِراً مُسْتَقیلًا،

دل شکستگی، پوزش خواهی،

مُسْتَغْفِراً مُنیباً،

آمرزش طلبی و بازگشت کننده،

مُقِرّاً مُذْعِناً مُعْتَرِفاً،

اقرار کننده، فرمانبردار و اعتراف کننده به درگاهت آمده ام،

لااجِدُ مَفَرّاً مِمَّا کانَ مِنّی

نه از آنچه که از من سرزده راه گریزی دارم

وَلٰا مَفْزَعاً اَتَوَجَّهُ الَیْهِ فی اَمْری

و نه پناهگاهی که برای (اصلاحِ) کارم به آنجا روی آورم،

غَیْرَ قَبُولِکَ عُذْری

جز این که عذرم را بپذیری

وَادْخالِکَ اَیَّایَ فی سَعَةِ رَحْمَتِکَ،

و مرا در رحمت بی انتهایت داخل کنی،

اَللَّهُمَّ فَاقْبَلْ عُذْری

خدایا عذرم را بپذیر

وَاِرْحَمْ شِدَّةَ ضُرّی

و بر شدّت گرفتاری ام رحم کن

وَفُکَّنی مِنْ شَدِّ

و از قید و بند (گناهان) رهاییم ده،

وَثاقی یا رَبِّ اِرْحَمْ ضَعْفَ بَدَنی

ای پروردگار من، بر بدن ضعیف و ناتوان

وَرِقَّةَ جِلْدی وَدِقَّةَ عَظْمی

و نازکی پوست و استخوان ضعیفم رحم کن،

یا مَنْ بَدَءَ خَلْقی

ای (خدایی) که مرا آفریدی،

وَذِکْری وَتَرْبِیَتی وَبِرّی

در نظر گرفته و پروراندی، نیکی کرده

وَتَغْذِیَتی هَبْنی لِابْتِدآءِ کَرَمِکَ،

و غذایم دادی، اکنون به خاطر بخشش نخست،

وَسالِفِ بِرِّکَ بی

و نیکی پیشینت بر من، مرا ببخش.

یا اِلهی وَسَیِّدی وَرَبّی

ای معبود من و ای سرور و پروردگار من،

اتُراکَ مُعَذِّبی بِنارِکَ بَعْدَ تَوْحیدِکَ،

آیا باور کنم که مرا به آتشِ (غضبت) عذاب می کنی،

وَبَعْدَ مَا اَنْطَوی عَلَیْهِ قَلْبی مِنْ مَعْرِفَتِکَ،

بعد از یکتا پرستیم و بعد از آن که نور معرفتت قلب مرا فرا گرفته

وَلَهِجَ بِهِ لِسانی مِنْ ذِکْرِکَ،

و زبانم به ذکر تو گویا شده

وَاعْتَقَدَهُ ضَمیری مِنْ حُبِّکَ،

و دلم به محبّتت پیوند خورده (آیا باور کنم که مرا عذاب می کنی)

وَبَعْدَ صِدْقِ اعْتِرافی وَدُعآئی خاضِعاً لِرُبُوبِیَّتِکَ،

و بعد از اعتراف صادقانه و دعای خاضعانه ام به مقام پروردگاریت،

هَیْهاتَ اَنْتَ اَکْرَمُ مِنْ اَنْ

هرگز (باور نمی کنم)، تو بزرگوارتر از آنی که

تُضَیِّعَ مَنْ رَبَّیْتَهُ،

تباه کنی کسی را که پرورانده ای،

اَوْ تُبْعِدَ مَنْ ادْنَیْتَهُ،

یا دور کنی کسی را که (به خود) نزدیک کرده ای،

اَوْ تُشَرِّدَ مَنْ آوَیْتَهُ،

یا آواره کنی کسی را که پناه داده ای،

اَوْ تُسَلِّمَ الَی الْبَلآءِ

یا گرفتار سازی

مَنْ کَفَیْتَهُ وَرَحِمْتَهُ،

کسی را که سرپرستی و مهربانی کرده ای،

وَلَیْتَ شِعْری یا سَیِّدی وَاِلهی وَمَوْلایَ،

کاش می دانستم ای سرور من و ای معبود و سرپرست من،

اَ تُسَلِّطُ النَّارَ عَلیٰ وُجُوهٍ خَرَّتْ لِعَظَمَتِکَ ساجِدَةً،

آیا آتشِ (غضبت) را مسلّط می کنی بر چهره هایی که در برابر عظمتت به سجده افتاده

وَ عَلیٰ الْسُنٍ نَطَقَتْ بِتَوْحیدِکَ

و بر زبانهایی که به یگانگیت گویا شده

ص :102

صادِقَةً،وَبِشُکْرِکَ مادِحَةً،

صادقانه و ثناگوی شکر توست،

وَعَلی قُلُوبٍ اَعْتَرَفَتْ بِالهِیَّتِکَ مُحَقِّقَةً،

و بر دلهایی که از روی یقین به خداییت اقرار دارد

وَعَلی ضَمآئِرَ حَوَتْ مِنَ الْعِلْمِ بِکَ

و بر دلهایی که علم و معرفت تو آنها را فرا گرفته

حَتّی صارَتْ خاشِعَةً،

به گونه ای که (در برابرت) فروتن گردیده،

وَعَلی جَوارِحَ سَعَتْ

و بر اعضا و جوارحی که

إِلَىٰ اَوْطانِ تَعَبُّدِکَ طآئِعَةً،

از سر تسلیم به سوی محلّ عبادتت شتابان است،

وَاشارَتْ بِاسْتِغْفارِکَ مُذْعِنَةً،

و با آمرزش خواهی از تو فرمانبرداریش را اظهار می کند،

ما هکَذَا الظَّنُ بِکَ،

چنین گمانی به تو نیست

وَلٰا اخْبِرْنا بِفَضْلِکَ عَنْکَ،

و چنین خبری از لطف و بزرگواریت به ما نرسیده است،

یا کَریمُ یا رَبِّ، و اَنْتَ تَعْلَمُ ضَعْفی عَنْ

ای پروردگار بخشنده من، تو ناتوانی مرا در برابر

قَلیلٍ مِنْ بَلاءِ الدُّنْیا وَ عُقُوباتِها،

اندک رنج و عذاب دنیا و کیفرهای ناچیز آن

وَما یَجْری فیها مِنَ الْمَکارِهِ عَلیٰ اهْلِها،

و ناملایماتی که بر اهل آن می رسد می دانی،

عَلی انَّ ذلِکَ بَلاءٌ وَمَکْرُوهٌ، قَلیلٌ مَکْثُهُ،

با آن که رنج و عذاب و ناملایمات دنیا ماندگاریش اندک،

یَسیرٌ بَقآئُهُ، قَصیرٌ مُدَّتُهُ،

دوامش کم و زمانش کوتاه است،

فَکَیْفَ احْتمإِلَىٰ لِبَلاءِ الْاخِرَةِ،

پس چگونه رنج و عذاب آخرت

وَجَلیلِ وُقُوعِ الْمَکارِهِ فیها،

و سنگینی و بزرگی ناملایمات آن را تحمّل کنم،

وَهُوَ بَلاءٌ تَطُولُ مُدَّتُهُ،

در حالى که رنج و عذاب آخرت زمانش طولانی

وَیَدُومُ مَقامُهُ،

و جایگاهی همیشگی است

وَلٰا یُخَفَّفُ عَنْ اهْلِهِ،

و بر اهل عذاب تخفیفی نیست،

لِأَنَّهُ لا یَکُونُ اِلَّا عَنْ غَضَبِکَ

زیرا که آن عذاب از خشم

وَاْنتِقامِکَ وَسَخَطِکَ،

و انتقام و نارضایتی تو سرچشمه گرفته

وَهذا ما لاتَقُومُ لَهُ السَّمواتُ وَالْارْضُ،

که آسمان و زمین طاقت آن را ندارد،

یا سَیِّدِی فَکَیْفَ لی

ای سرور من،چگونه آن را تحمّل کنم

وَاَنَا عَبْدُکَ الضَّعیفُ الذَّلیلُ

در حالى که بنده ای ناتوان، مطیع،

الْحَقیرُ الْمِسْکینُ الْمُسْتَکینُ،

کوچک و بینوای درمانده ام،

یا اِلهی وَرَبّی وَسَیِّدِی وَمَوْلایَ،

ای معبود و پروردگار من و ای سرور و مولای من،

لِأَیِّ الْأُمُورِ اِلَیْکَ اشْکُو،

از کدام گرفتاریم به تو شکایت کنم

وَلِما مِنْها اضِجُّ وَابْکی

و برای کدامیک از آنها شیون و گریه کنم،

لِأَلیمِ الْعَذابِ وَشِدَّتِهِ،

آیا برای عذاب دردناک و سخت

امْ لِطُولِ الْبَلاءِ وَمُدَّتِهِ،

یا برای گرفتاری طولانی؟

فَلَئِنْ صَیَّرْتَنی لِلْعُقُوباتِ مَعَ اَعْدآئِکَ،

پس اگربرای کیفرِ (گناهانم) مرا در زمره دشمنانت شمرده

وَجَمَعْتَ بَیْنی وَبَیْنَ اَهْلِ بَلائِکَ،

و با گرفتاران (در عذابت) در یک جا قرار دهی،

ص :103

وَفَرَّقْتَ بَیْنی وَبَیْنَ اَحِبَّآئِکَ وَاَوْلیآئِکَ،

و میان من و دوستان و مقرّبانت جدایی اندازی،

فَهَبْنی یا اِلهی وَسَیِّدِی وَمَوْلایَ وَرَبّی

پس ای مبعود و سرورم و ای مولاو پروردگارم،

صَبَرْتُ عَلیٰ عَذابِکَ،

گیرم که بر عذاب تو صبر کنم،

فَکَیْفَ اصْبِرُ عَلیٰ فِراقِکَ،

امّا چگونه فراق تو را تحمّل کنم؟

وَ هَبْنی صَبَرْتُ عَلیٰ حَرِّ نارِکَ،

و گیرم که حرارت آتشِ (غضبت) صبر کنم،

فَکَیْفَ اصْبِرُ عَنِ النَّظَرِ إِلَىٰ کَراَمَتِکَ،

بر امّا چگونه از لطف و کرمت چشم پوشی کنم؟

امْ کَیْفَ اسْکُنُ فِی النَّارِ

یا چگونه در آتش مسکن گزینم

وَ رَجآئی عَفْوُکَ،

در حالى که به عفو تو امیدوارم،

فَبِعِزَّتِکَ یا سَیِّدی وَمَوْلایَ اقْسِمُ صادِقاً،

پس ای سرور و مولای من، به شکوه و قدرت صادقانه ات سوگند می خورم

لَئِنْ تَرَکْتَنی ناطِقاً،

که اگرمرا در حالى که زبانم گویاست (در دوزخ) رها کنی،

لَأَضِجَّنَّ اِلَیْکَ بَیْنَ اهْلِها ضَجیجَ الْامِلینَ،

هر آینه در بین دوزخیان همانند آرزومندان، تو را به فریادرسی خواهم

وَ لَأَصْرُخَنَ اِلَیْکَ صُراخَ الْمَسْتَصْرِخینَ،

به درگاهت شیون کرده و همانند دادخواهان،و تو را به صدای بلند می خوانم،

وَلَابْکِیَنَّ عَلَیْکَ بُکآءَ الْفاقِدینَ،

و مانند عزیز گم کرده گان، بر (فراقِ) تو گریسته

وَ لَأُنادِیَنَّکَ اَیْنَ کُنْتَ یا وَلِیَّ الْمُؤْمِنینَ،

که کجایی ای یاور مؤمنان،

یا غایَةَ امالِ الْعارِفینَ،

ای منتهای آرزویِ خداشناسان،

یا غِیاثَ الْمُسْتَغیثینَ،

ای فریادرس درمانده گان،

یا حَبیبَ قُلُوبِ الصَّادِقینَ،

ای محبوب دل راستگویان

وَیا اِلهَ الْعالَمینَ،

و ای معبود جهانیان،

اَ فَتُراکَ سُبْحانَکَ یا اِلهی وَ بِحَمْدِکَ،

چگونه باور کنم ای معبود من- که منزّهی و به ستایش تو مشغولم-

تَسْمَعُ فیها صَوْتَ عَبْدٍ مُسْلِمٍ

که می شنوی صدای بنده مسلمانی را

سُجِنَ فیها بِمُخالَفَتِهِ،

که به سبب نافرمانیش در دوزخ زندانی شده

وَذاقَ طَعْمَ عَذابِها بِمَعْصِیَتِهِ،

و می چشد سختی عذاب دوزخ را به خاطر گناهش

وَحُبِسَ بَیْنَ اطْباقِها

و گرفتار شده در میان طبقات دوزخ

بِجُرْمِهِ وَجَریرَتِهِ،

به سبب جرم و جنایتش

وَهُوَ یَضِجُ اِلَیْکَ ضَجیجَ مُؤَمِّلٍ لِرَحْمَتِکَ،

در حالى که شیون کرده همانند آرزومندِ رحمتت به درگاهت

وَ یُنادیکَ بِلِسانِ اَهْلِ تَوْحیدِکَ،

و با صدای بلند، به زبان یگانه پرستان

وَیَتَوَسَّل اِلَیْکَ بِرُبُوبِیَّتِکَ،

تو را می خواند و به بنده پروریت متوسّل می شود،

یا مَوْلایَ فَکَیْفَ یَبْقی فِی الْعَذابِ

ای مولای من، چگونه در عذاب بماند

وَهُوَ یَرْجُو ما سَلَفَ مِنْ حِلْمِکَ،

با این که به سابقه حلم تو امیدوار است،

امْ کَیْفَ تُؤْلِمُهُ النَّارُ

یا چگونه آتشِ (غضبت) او را بیازارد

وَ هُوَ یَأْمَلُ فَضْلَکَ وَرَحْمَتَکَ، اَمْ کَیْفَ

در حالى که به لطف و رحمتت امید دارد، یا چگونه

ص :104

یُحْرِقُهُ لَهیبُها ِ

زبانه های آتشِ (غضبت) او را بسوزاند

و اَنْتَ تَسْمَعُ صَوْتَهُ

در حالى که تو ناله اش را می شنوی

وَتَری مَکانَهُ،

و جایگاهش را (در آتش) می بینی،

امْ کَیْفَ یَشْتَمِلُ عَلَیْه زَفیرُها

یا چگونه زبانه های آتشِ (غضبت) او را بسوزاند،

و اَنْتَ تَعْلَمُ ضَعْفَهُ،

در حالى که تو ناتوانی او را می دانی،

امْ کَیْفَ یَتَقَلْقَلُ بَیْنَ اطْباقِها

یا چگونه در میان طبقات دوزخ به خود بپیچد

و اَنْتَ تَعْلَمُ صِدْقَهُ،

با این که تو صداقت و راستگوییش را می دانی

امْ کَیْفَ تَزْجُرُهُ زَبانِیَتُها، وَهُوَ یُنادیکَ یا رَبَّهُ،

یا چگونه مأموران او را بیازارند در حالى که به ندای «یا رب» تو را می خواند،

امْ کَیْفَ یَرْجُو فَضْلَکَ

یا چگونه به لطف تو امیدوار باشد

فی عِتْقِهِ مِنْها

در آزادی خویش از آتش،

فَتَتْرُکُهُ فیها،

ولی تو او را در آتش رها کنی؟!

هَیْهاتَ ما ذلِکَ الظَّنُ بِکَ،

هرگز (باور نمی کنم)، چنین گمانی به تو نیست

وَلَاالْمَعْرُوفُ مِنْ فَضْلِکَ،

و چنین چیزی از لطف توپسندیده نیست،

وَلٰا مُشْبِهٌ لِما عامَلْتَ بِهِ الْمُوَحِّدینَ مِنْ بِرِّکَ وَاِحْسانِکَ،

و با نیکی و دستگیری تو نسبت به یکتاپرستان شباهت و تناسبی ندارد،

فَبِالْیَقینِ اَقْطَعُ لَوْلا ما حَکَمْتَ بِهِ

من به یقین می دانم که اگر فرمان تو

مِنْ تَعْذیبِ جاحِدیکَ،

بر مجازاتِ منکرانت

وَقَضَیْتَ بِهِ مِنْ اخْلادِ مُعانِدیکَ،

و باقی ماندن دشمنانت (در عذاب) نبود،

لَجَعَلْتَ النَّارَ کُلَّها بَرْداً وَسَلاماً،

هر آینه آتش دوزخ را سرد و امن قرار می دادی

وَما کانَ لِأَحَدٍ فیها

و هیچ کس در آن

مَقَرّاً وَ لا مُقاماً،

منزل و مأوا نداشت،

لکِنَّکَ تَقَدَّسَتْ اسْمآؤُکَ،

ولی ای خدایی که نامهایت مقدّس است،

اَقْسَمْتَ اَنْ تَمْلَأَها مِنَ الْکافِرینَ،

قسم یاد کرده ای که دوزخ را از کافران

مِنَ الْجِنَّةِ وَالنَّاسِ اَجْمَعینَ،

جنّ و انس پر کنی

و اِنْ تُخَلِّدَ فیهَا الْمُعانِدینَ،

و برای همیشه دشمنانت را در آن جای دهی،

و اَنْتَ جَلَّ ثَناؤُکَ

و تویی که ستایشت بزرگ است

قُلْتَ مُبْتَدِئاً،

(در کتاب خود) ابتدءاً فرموده ای

وَتَطَوَّلْتَ بِالْإِنْعامِ مُتَکَرِّماً،

و با انعام و کرامت گفته ای:

اَفَمَنْ کانَ مُؤْمِناً

«آیا کسی که با ایمان باشد،

کَمَنْ کانَ فاسِقاً

همچون کسی است که فاسق است؟!

لا یَسْتَوُونَ،

نه هرگز این دو برابر نیستند»،

اِلهی وَسَیِّدی فَاَسْئَلُکَ

ای مبعود و سرور من، از تو می خواهم

بِالْقُدْرَةِ اَلَّتی قَدَّرْتَها،

به حقّ آن قدرتی که مقدّر کرده ای

وَبِالْقَضِیَّةِ اَلَّتی حَتَمْتَها وَحَکَمْتَها،

و به آن حکمی که لازم کرده و صادر فرموده ای

وَغَلَبْتَ مَنْ عَلَیْهِ اَجْرَیْتَها،

و غالب شدی بر هر کس که آن را بر او جاری کردی،

اَنْ تَهَبَ لی

که بر من ببخشی

فی هذِهِ اللَّیْلَةِ

در این شب

ص :105

وَفی هذِهِ السَّاعَةِ،

و در این ساعت

کُلَّ جُرْمٍ اَجْرَمْتُهُ،

هر خلافی که مرتکب شده ام

وَکُلَّ ذَنْبٍ اذْنَبْتُهُ،

و هر گناهی که از من سرزده

وَکُلَّ قَبِیحٍ اَسْرَرْتُهُ،

و هر کار زشتی که پنهان کرده ام

وَکُلَّ جَهْلٍ عَمِلْتُهُ، َ

و هر کار جاهلانه ای

کَتَمْتُهُ اَوْ اعْلَنْتُهُ،

که در نهان یا آشکارا

اخْفَیْتُهُ اَوْ اظْهَرْتُهُ،

و مخفیانه یا نمایان انجام داده ام

وَکُلَّ سَیِّئَةٍ امَرْت

و هر کار بدی را که

بِاثْباتِهَا الْکِرامَ الْکاتِبینَ،

مأموران ثبت اعمال را به ثبت آن فرمان دادی،

اَلَّذینَ وَکَّلْتَهُمْ بِحِفْظِ ما یَکُونُ مِنّی

همان مأمورانی که بر ثبت و ضبط اعمال من گماشتی

وَجَعَلْتَهُمْ شُهُوداً عَلَیَّ مَعَ جَوارِحی

و آنها را به همراه اعضای بدنم،گواهِ بر من قرار دادی

وَکُنْتَ اَنْتَ الرَّقیبَ عَلَیَّ مِنْ وَرآئِهِمْ،

و تو نیز مافوق آنها مراقبم بودی

وَاَلشَّاهِدَ لِما خَفِیَ عَنْهُمْ،

و گواه بودی بر آنچه از آنها پوشیده مانده،

وَبِرَحْمَتِکَ اخْفَیْتَهُ، وَبِفَضْلِکَ سَتَرْتَهُ،

و به واسطه رحمت و لطفت آن را مخفی کرده و پوشاندی،

و اِنْ تُوَفِّرَ حَظّی

و (از تو می خواهم) بهره ام را افزون کنی

مِنْ کُلّ خَیْرٍ اَنْزَلْتَهُ،

از هر خوبی که فرو فرستاده ای،

اَوْ احْسانٍ فَضَّلْتَهُ،

یا هر احسانی که مرحمت فرموده ای،

اَوْ بِرٍّ نَشَرْتَهُ،

یا هر نیکی که گسترش داده ای،

اَوْ رِزْقٍ بَسَطْتَهُ،

و یا هر روزیی که گسترانده ای،

اَوْ ذَنْبٍ تَغْفِرُهُ،

یا هر گناهی که بخشیده ای،

اَوْ خَطَأٍ تَسْتُرُهُ،

یا هر خطایی که پوشانده ای،

یا رَبِّ یا رَبِّ یا رَبِّ، یا اِلهی وَسَیِّدی

ای پروردگار من، ای پروردگار من، ای پروردگار من! ای معبود و سرور من،

وَمَوْلایَ وَمالِکَ رِقّی

و ای مولا و صاحب اختیار من،

یا مَنْ بِیَدِهِ ناصِیَتی

ای کسی که اختیارم به دست اوست،

یا عَلیماً بِضُرّی وَمَسْکَنَتی

ای آگاه بر بدحالى و بینوایی ام،

یا خَبیراً بِفَقْری وَفاقَتی

ای دانای بر تهیدستی و نیازمندی ام،

یا رَبِّ یا رَبِّ یا رَبِّ،

ای پروردگار من، ای پروردگار من، ای پروردگار من!

اَسْئَلُکَ بِحَقِّکَ وَقُدْسِکَ،

از تو می خواهم به حق خودت و ذات مقدّس

وَاعْظَمِ صِفاتِکَ وَاسْمآئِکَ،

و صفات و نامهای بزرگت،

اَنْ تَجْعَلَ اَوْقاتی مِنَ اللَّیْلِ وَالنَّهارِ

که اوقات شب و روزم را

بِذِکْرِکَ مَعْمُورَةً،

به یادت آباد ساخته

وَبِخِدْمَتِکَ مَوْصُولَةً،

و در خدمتت ثابت قدم گردانی

وَاعْمإِلَىٰ عِنْدَکَ مَقْبُولَةً،

و اعمالم را در درگاهت بپذیری،

حَتّی تَکُونَ اعْمإِلَىٰ وَاَوْرادی کُلُّها وِرْداً واحِداً،

تا همه کردار و گفتارم یکسان (و برای تو) باشد

وَحالى فی خِدْمَتِکَ سَرْمَداً، یا

و همیشه در حال خدمت به تو باشم، ای

ص :106

سَیِّدی یا مَنْ عَلَیْهِ مُعَوَّلی،

سرور من، ای کسی که تکیه گاه منی،

یا مَنْ الَیْهِ شَکَوْتُ احْوالى،

ای کسی که شکایت احوالِ (پریشان) خویش را به درگاه او برم،

یا رَبِّ یا رَبِ یا رَبِّ،

ای پروردگار من، ای پروردگار من،ای پروردگار من!

قَوِّ عَلیٰ خِدْمَتِکَ جَوارِحی

اعضایم را در انجام خدمتت نیرو بخش

وَاشْدُدْ عَلَی الْعَزیمَةِ جَوانِحی

و دلم را برای آمدن به سویت قوی دار،

وَهَبْ لِیَ الْجِدَّ فی خَشْیَتِکَ،

و جدیّت در خشیت

وَالدَّوامَ فِی الْإِتِّصالِ بِخِدْمَتِکَ،

و مداومت در خدمتت را عطا فرما،

حَتّی اسْرَحَ اِلَیْکَ فی مَیادینِ السَّابِقینَ،

تا این که در میدان مسابقه (در اطاعت) به سوی تو روانه شوم

وَ اسْرِعَ اِلَیْکَ فِی الْبارِزینَ،

و در میان پیش تازان، به سوی تو سرعت گیرم

وَاشْتاقَ إِلَىٰ قُرْبِکَ فِی الْمُشْتاقینَ،

و در صف علاقه مندان،به سوی مقام قربت اشتیاق پیدا کنم،

وَادْنُوَ مِنْکَ دُنُوَّ الْمُخْلِصینَ،

و مانند پاکدلان به تو نزدیک گردم

وَاَخافَکَ مَخافَةَ الْمُوقِنینَ،

و مانند اهل یقین از تو بترسم

وَاجْتَمِعَ فی جِوارِکَ مَعَ الْمُؤْمِنینَ،

و در جوار رحمتت با مؤمنان گرد هم آییم،

اَللهُمَّ وَمَنْ اَرادَنی بِسُوءٍ

خدایا، هر کس بدِ مرا خواهد

فَاَرِدْهُ،

آن بدی را به خودش باز گردان،

وَ مَنْ کادَنی فَکِدْهُ،

و هر کس با من حلیه کند، با او حیله کن

وَاجْعَلْنی مِنْ احْسَنِ عَبیدِکَ نَصیباً عِنْدَکَ،

و بهره مندی بهترین بندگانت را نصیبم کن

وَاقْرَبِهِمْ مَنْزِلَةً مِنْکَ، وَاخَصِّهِمْ زُلْفَةً لَدَیْکَ،

و از مقرّب ترین آنان و مخصوص ترینِ خاصّانت قرارم ده.

فَانَّهُ لا یُنالُ ذلِکَ اِلَّا بِفَضْلِکَ،

که به راستی جز با لطف تو کسی به این مقام نرسد،

وَ جُدْ لی بِجُودِکَ،

و به بخشندگیت ببخش بر من،

وَاَعْطِفْ عَلَیَّ بِمَجْدِکَ،

و به بزرگواریت به من توجّه فرما

وَاحْفَظْنی بِرَحْمَتِکَ،

و به رحمتت مرا حفظ کن،

وَاجْعَلْ لِسانی بِذِکْرِکَ لَهِجاً،

و زبانم را به یادت گویا

وَقَلْبی بِحُبِّکَ مُتَیَّماً،

و دلم را به دوستیت بی تاب قرار ده،

وَمُنَّ عَلَیَّ بِحُسْنِ اَجاَبَتِکَ،

و با پذیرش خواسته ام بر من منّت گذار،

وَاَقِلْنی عَثْرَتی وَاغْفِرْ زَلَّتی

و از لغزشم بگذر و گناهم را بیامرز،

فَاِنَّکَ قَضَیْتَ عَلیٰ عِبادِکَ بِعِبادَتِکَ،

زیرا که تو بندگانت را به پرستش خویش فرمان داده

وَاَمَرْتَهُمْ بِدُعآئِکَ،

و به دعا کردن امر فرمودی

وَضَمِنْتَ لَهُمُ الْإِجابَةَ،

و اجابت دعایشان را ضمانت کردی،

فَاِلَیْکَ یارَبِّ نَصَبْتُ وَجْهی

پس ای پروردگار من اینک رو به تو

وَاِلَیْکَ یا رَبِّ مَدَدْتُ یَدی

و به سویت دست نیاز دراز کرده ام،

فَبِعِزَّتِکَ

پس به شکوه و عزّتت قسم،

اِسْتَجِبْ لی دُعآئی وَبَلِّغْنی مُنایَ،

دعایم را اجابت فرما و به آرزویم

وَلٰاتَقْطَعْ

ناامید مگردان

ص :107

مِنْ فَضْلِکَ رَجآئی وَاِکْفِنی

به لطف و کرمت امیدم را،

شَرَّ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ مِنْ اعْدآئی

و از شرّ دشمنانم، از جنّ و انس حفظ فرما،

یا سَریعَ الرِّضا،

ای (خدایی) که زود راضی می شوی،

اغْفِرْ لِمَنْ لا یَمْلِکُ اِلَّا الدُّعآءَ،

کسی را که جز دعا به درگاهت چیز دیگری ندارد ببخش،

فَاِنَّکَ فَعَّالٌ لِما تَشآءُ،

که به راستی هر آنچه را بخواهی انجام می دهی.

یا مَنِ اسْمُهُ دَوآءٌ،

ای که نامت دارو

وَذِکْرُهُ شِفآءٌ،

و یادت درمان

وَطاعَتُهُ غِنیً،

و بندگیت توانگری است،

اِرْحَمْ مَنْ رَأْسُ مالِهِ الرَّجآءُ،

بر کسی که سرمایه اش امید

وَسِلاحُهُ الْبُکآءُ،

و اسلحه اش گریه است، رحم کن،

یا سابِغَ النِّعَمِ،

ای فراوان دهنده نعمتها،

یا دافِعَ النِّقَمِ،

ای برطرف کننده گرفتاریها،

یا نُورَ الْمُسْتَوْحِشینَ فِی الظُّلَمِ،

ای روشنی دلهای وحشت زده درتاریکیها،

یا عالِماً لا یُعَلَّمُ

ای دانای بی تعلیم،

صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ،

بر محمّد و آلش درود فرست

وَاِفْعَلْ بی ما اَنْتَ اَهْلُهُ،

و انجام ده درباره من آنچه را که تو لایق آنی

وَصَلَّی اَللَّهُ عَلیٰ رَسُولِهِ

و درود و رحمت خدا بر پیامبر

وَ الْأَئِمَّةِ الْمَیاَمینِ مِنْ الِهِ،

و امامان با برکت از خاندانش،

وَ سَلَّمَ تَسْلیماً کَثیراً.

و سلام و تحیّت فراوان بر آنان باد.

دعای عشرات:

این دعا از دعاهای بسیار معتبر است که مستحب است- اگر کسی بتواند- هر صبح و شام آن را بخواند؛ ولی بهترین زمان خواندنش، عصر جمعه می باشد. مرحوم «کفعمی» در «مصباح» آن را از امام حسین علیه السلام نقل کرده است.(1) و دعا طبق نقل «شیخ طوسی» در «مصباح المتهجّد»(2) چنین است:

بِسْمِ اَللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ

به نام خداوند بخشنده مهربان

سُبْحانَ اَللَّهِ وَاَلْحَمْدُ للَّهِ،

پاک و منزّه است خداوند و ستایش مخصوص اوست،

وَلٰا اِلهَ اِلَّا اَللَّهُ وَاَللَّهُ اکبَرُ،

و معبودی جز خدای یکتا نیست و او بزرگتر (از هر چیز) است

وَلٰا حَوْلَ ولا قُوَّةَ

و پناهگاه و نیرویی

إلَّا بِاَللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ،

جز از سوی خداوند بلند مرتبه و با عظمت نیست،

سُبْحانَ اَللَّهِ آناءَ اللَّیْلِ وَاطْرافَ النَّهارِ، سُبْحانَ اللَّه

تسبیح می گویم خدا را در تمام لحظه های شب و طول روز،

ص :108


1- مصباح کفعمی، صفحه 87.
2- مصباح المتهجّد، صفحه 84 و جمال الاسبوع، صفحه 456 و بحارالانوار، جلد 87، صفحه 74.

بِالْغُدُوِّ وَالْاصالِ، سُبْحانَ اَللَّهِ بِالْعَشِیِّ وَالْإِبْکارِ،

و در سپیده دم و شامگاهان و ابتدای شب و روز،

سُبْحانَ اَللَّهِ حینَ تُمْسُونَ وَ حینَ تُصْبِحُونَ،

تسبیح می گویم خدا را هنگامی که در شب و صبح داخل می شوید،

وَلَهُ اَلْحَمْدُ فِی السَّمواتِ وَالْأَرْضِ،

و ستایش در آسمان ها و زمین،

وَعَشِیّاً وَ حینَ تُظْهِرُونَ،

شبانگاه و هنگام ظهر مخصوص خداوندی است

یُخْرِجُ الْحَیَّ مِنَ الْمَیِّتِ،یِ

که زنده را از مرده

وَیُخْرِجُ الْمَیِّتَ مِنَ الْحَیِّ،

و مرده را از زنده بیرون می آورد،

وَیُحْی الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها،

و زمین را پس از مردنش زنده می کند

وَکَذلِکَ تُخْرَجُونَ،

و شما نیز این چنین (در قیامت) برانگیخته می شوید،

سُبْحانَ رَبِّکَ رَبِّ الْعِزَّةِ عَمَّا یَصِفُونَ،

پروردگار تو، آن خدای صاحب شکوه از آنچه توصیف می کنند منزّه است.

وَسَلامٌ عَلَی المُرْسَلینَ،

و درود و سلام بر فرستادگان او،

وَاَلْحَمْدُللَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ،

و ستایش مخصوص خداوندی است که پروردگار جهانیان است.

سُبْحانَ ذِی الْمُلْکِ وَالْمَلَکُوتِ،

تسبیح می گویم خداوندی را که صاحب فرمانروایی و سلطه آسمانی است،

سُبْحانَ ذِی الْعِزَّةِ وَالْجَبَرُوتِ،

تسبیح می گویم خداوند صاحب عزّت و بزرگی را،

سُبْحَانَ ذِی الْکِبْرِیآءِ وَالْعَظَمَةِ،

تسبیح می گویم خداوند صاحب جلال و عظمت را،

الْمَلِکِ الْحَقِّ الْمُبینِ الْمُهَیْمِنِ الْقُدُّوسِ،

آن فرمانروای حقیقی روشنگر و نگهبان و پاکیزه از هر عیب،

سُبْحانَ اَللَّهِ الْمَلِکِ الْحَیِ الَّذِی لایَمُوتُ،

تسبیح می گویم خداوند را، آن فرمانروای زنده ای که (هرگز) نمی میرد،

سُبْحانَ اَللَّهِ الْمَلِکِ الْحَیِّ الْقُدُّوسِ،

تسبیح می گویم خداوندِ فرمانروای زنده پاکیزه از هر عیب،

سُبْحانَ الْقآئِمِ الدَّآئِمِ،

تسبیح می گویم (خدای) پایدار پاینده،

سُبْحانَ الدَّآئِمِ الْقآئِمِ،

پاک و منزّه است پاینده پایدار،

سُبحَانَ رَبِّیَ الْعَظیِمِ،

تسبیح می گویم پروردگار با عظمتم را،

سُبْحانَ رَبِّیَ الْأَعْلی

تسبیح می گویم پروردگار بلند مرتبه ام را،

سُبْحانَ الْحَیِّ القَیُّومِ،

تسبیح می گویم (خدای) زنده جاودان را،

سُبْحانَ الْعَلِیِّ الْأَعْلی

تسبیح می گویم (خدای) برتر بلند مرتبه را،

سُبْحانَهُ وَتَعإِلَىٰ سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ،

او پاک و منزّه و برتر است، بسیار منزّه و پاکیزه از هر عیب است

رَبُّنا وَ رَبُّ الْمَلائِکَةِ وَالرُّوحِ،(1)

پروردگار ما و پروردگار فرشتگان و «روح» تسبیح می گویم

سُبْحانَ الدَّآئِمِ غَیْرِ الْغافِلِ،

(خدای) پاینده آگاه را، تسبیح می گویم

سُبْحانَ الْعالِمِ بِغَیْرِ تَعْلِیمٍ،

(خدای) دانای بدون نیاز به آموختن را،

سُبْحانَ خالِقِ ما یُری ومَا لایُری

تسبیح می گویم آفریننده آنچه دیدنی و آنچه نادیدنی است،

سُبْحانَ اَلَذی یُدْرِکُ

تسبیح می گویم (خدایی) که بینندگان را

ص :109


1- در مصباح المتهجّد:« و ربّ کلُّ شی ء» نیز آمده است.

الْأَبْصارَ، وَلٰا تُدْرِکُهُ الْأَبْصارُ،

می بیند ولی آنها او را نمی بینند،

وَهُوَ اللَّطیفُ الْخَبِیرُ،

و او مهربان و آگاه است،

اَللهُمَّ إنّی اَصْبَحْتُ وَ امْسَیْتُ مِنْکَ

خدایا من از (لطف و محبّت) تو صبح و شام

فی نِعْمَةٍ وَخَیْرٍ وَبَرَکَةٍ وَعافِیَةٍ،

در نعمت و خیر و برکت و عافیتم،

فَصَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ،

پس بر محمّد و آل (پاکش) درود فرست

وَاَتْمِمْ عَلَیَّ نِعْمَتَکَ وَخَیْرَکَ،

و بر من تمام کن نعمت و خیر

وَبَرَکاتِکَ وَعافِیَتَکَ

و برکت و عافیت را،

بِنَجاةٍ مِنَ النَّارِ،

با نجات از آتش (غضبت).

وَارْزُقْنِی شُکْرَکَ

توفیق سپاسگذاری (از نعمت هایت)

وَعافِیَتَکَ وَفَضْلَکَ وَکَرامَتَکَ

و عافیت و لطف و بخشش همیشگی ات را روزیم گردان،

اَبَداً ما ابْقَیْتَنِی

و مادامی که مرا زنده نگه داشته ای

اَللهُمَ بِنُورِکَ اهْتَدَیْتُ،

خدایا به نور تو هدایت شده

وَبِفَضْلِکَ اسْتَغْنَیْتُ،

و به لطف تو بی نیاز شدم

وَبِنِعْمَتِکَ اَصْبَحْتُ وَامْسَیْتُ،

و به نعمت تو صبح و شب (را سپری) کردم،

اَللهُمَّ انّی اشْهِدُکَ وَکَفی بِکَ شَهِیداً،

خدایا تو را گواه می گیرم و گواهی تو کافی است

وَاشْهِدُ مَلائِکَتَکَ واَنْبِیآئَکَ

و (همچنین) فرشتگان، و پیامبران

وَرُسُلَکَ، وَحَمَلَةَ عَرْشِکَ،

و فرستادگان و حاملان عرش

وَسُکَّانَ سَمَاوَاتِکَ وَاَرْضِکَ،

و ساکنان آسمان ها و زمین

وَجَمیعَ خَلْقِکَ،

و همه مخلوقاتت را گواه می گیرم

بِاِنَّکَ اَنْتَ اَللَّهُ لا اِلهَ اِلَّا اَنْتَ،

بر این که به یقین تو خدایی هستی که معبودی جز تو نیست،

وَحْدَکَ لا شَرِیکَ لَکَ،

یگانه ای که شریکی برای تو نیست

وانَّ مُحَمَّداً صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ

و این که محمّد- که درود خدا بر او و خاندان (پاکش) باد-

عَبْدُکَ وَرَسُولُکَ،

بنده و فرستاده توست

وَاِنَّکَ عَلیٰ کُلِّ شَیْ ءٍ قَدِیرٌ،

و این که تو بر هر کاری توانایی،

تُحْیی وَتُمیتُ،

زنده کرده و می میرانی

وَتُمیتُ وَتُحْیی

و می میرانی و زنده می کنی

وَ اَشْهَدُ انَّ الْجَنَّةَ حَقٌّ،

و گواهی می دهم به یقین بهشت

وَ انَّ النَّارَ حَقٌّ، وَ النُّشُورَ حَقٌّ،

و دوزخ و قیامت حق است

وَالسَّاعَةَ اتِیَةٌ لا رَیْبَ فیهَا،

و زمان آن بی شک فرا خواهد رسید

وَ اَنَّ اللَّهَ یَبْعَثُ مَنْ فِی القُبُورِ،

و خداوند کسانی را که در گورها خفته اند بر می انگیزد،

وَ اَشْهَدُ انَّ عَلِیَ بْنَ اَبیٰطالِبٍ اَمیرُ الْمُؤْمِنینَ حَقّاً حَقّاً،

و گواهی می دهم به یقین علی بن اَبیٰ طالب حقیقتاً و به حق، امیرمؤمنان است

وَ اَنَّ الْأَئِمَّةَ مِنْ وُلْدِهِ هُمُ الْأَئمَّةُ

و امامان از فرزندانش همان امامان هدایت کننده

الهُداةُ الْمَهْدِیُّونَ،

هدایت شده ای هستند

غَیْرُ الضَّآلّینَ وَلَا الْمُضِلِّینَ،

که نه گمراهند و نه گمراه کننده

وَ اَنَّهُمْ اَوْلِیآئُکَ الْمُصْطَفَوْنَ،

و (گواهی می دهم) به یقین آنها دوستان برگزیده تو

ص :110

وَحِزْبُکَ الْغالِبُونَ،

و حزب پیروز و فاتح تو،

وَ صِفْوَتُکَ وَخِیَرَتُکَ مِنْ خَلْقِکَ،

و برگزیده و بهترین مخلوقات تواند

وَنُجَبآئُکَ الَّذِینَ اَنْتَجَبْتَهُمْ لِدینِکَ،

بزرگ زادگانی که آنها را برای دین خود انتخاب کرده

وَاخْتَصَصْتَهُمْ مِنْ خَلْقِکَ،

و از میان مخلوقاتت مخصوصشان ساخته

واصْطَفْیَتَهُمْ عَلیٰ عِبادِکَ،

و بر بندگانت برگزیدی

وَجَعَلْتَهُمْ حُجَّةً عَلَی الْعالَمینَ،

و آنها را بر جهانیان حجّت و دلیل قرار دادی

صَلَواتُکَ عَلَیْهِمْ واَلسَّلامُ وَرَحْمةُ اَللَّهِ وَبَرَکاتُهُ،

درود و سلام و رحمت تو بر آنها باد،

اَللهُمَّ اُکْتُبْ لی هذِهِ الشَّهادَةَ عِنْدَکَ،

خدایا این شهادت و گواهی را برای من در نزد خود ثبت فرما

حَتّی تُلَقِّنیها یَوْمَ الْقِیمَةِ

تا این که آن را بر زبانم جاری سازی در روز قیامت

و اَنْتَ عَنّی رٰاضٍ،

در حالى که از من خشنود هستی

اِنَّکَ عَلیٰ ما تَشآءُ قَدیرٌ،

زیرا که تو بر هر چه خواهی توانایی

اَللهُمَّ لَکَ الْحَمدُ حَمْداً

خدایا ستایش مخصوص توست ستایشی که

یَصْعَدُ اَوَّلُهُ، وَلٰا یَنْفَدُ آخِرُهُ،

آغازش (به آسمان) بالا رود و پایانی نداشته باشد،

اَللهُمَّ لَکَ اَلْحَمْدُ

خدایا ستایش مخصوص توست

حَمْداً تَضَعُ لَکَ السَّمآءُ

ستایشی که آسمان برای تو بالهایش را بر زمین نهد کَنَفَیْها،

وَتُسَبِّحُ لَکَ الْأَرْضُ وَمَنْ عَلَیْها،

(و تواضع کند) و زمین و آنچه بر آن است تو را تسبیح گوید،

اَللهُمَّ لَکَ اَلْحَمْدُ حَمْداً سَرْمَداً اَبَداً،

خدایا ستایش مخصوص توست ستایشی پیوسته و ابدی

لَا اَنْقِطاعَ لَهُ وَلٰا نَفادَ،

که انقطاعی برای آن نباشد و نه فنایی،

وَلَکَ یَنْبَغی وَاِلَیْکَ یَنْتَهی

(ستایش) شایسته توست و به تو منتهی می شود.

فِیَّ وَعَلَیَ وَ لَدَیَّ

(که اثر آن) در وجود من و بر من

وَ مَعی وَقَبْلی وَبَعْدی

و نزد من و همراه من و پیش از من و پس از من

وَاَمامِی وَفَوْقی وَتَحْتی

و مقابلم و بالای سرم و زیر پایم

وَ اِذٰا مِتُّ وَبَقیتُ فَرْداً وَحیداً

و هنگامی که از دنیا رفتم و تک و تنها باقی ماندم

ثُمَّ فَنیتُ، وَلَکَ اَلْحَمْدُ

و سپس فانی شدم (و در تمام حالات ظاهر شود) و ستایش مخصوص توست

اِذا نُشِرْتُ وَبُعِثْتُ یا مَوْلایَ،

زمانی که دوباره زنده شوم و برانگیخته گردم، ای مولای من،

اَللَّهُمَ

خدایا

وَلَکَ اَلْحَمْدُ وَلَکَ الشُّکْرُ

ستایش و شکر مخصوص توست

بِجَمیعِ مَحامِدِکَ کُلِّها، عَلیٰ جَمیعِ نَعْمآئِکَ کُلِّها،

به جمیع انواع آن بر تمامی نعمتهایت،

حَتّی یَنْتَهِیَ اَلْحَمْدُ إِلَىٰ ما تُحِبُّ رَبَّنا وَتَرْضی

تا جایی که ای پروردگار من حمد من به خشنودی و رضایت تو منتهی گردد،

اَللهُمَّ لَکَ اَلْحَمْدُ

خدایا ستایش مخصوص توست

عَلی کُلِ اکْلَةٍ وَ شَرْبَةٍ،

بر هرخوردن و آشامیدنی

وَبَطْشَةٍ وَقَبْضَةٍ وَبَسْطَةٍ،

و هر حرکت، بستن و گشایشی،

وَ فی کُلِّ مَوْضِعِ شَعْرَةٍ، اَللهُمَ

و در محلّ روییدن هر مویی، خدایا

ص :111

لَکَ اَلْحَمْدُ حَمْداً خالِداً مَعَ خُلُودِکَ،

ستایش مخصوص توست ستایشی که جاودان است به جاودانگیت.

ولَکَ اَلْحَمْدُ

و ستایش مخصوص توست

حَمْداً لا مُنْتَهی لَهُ دُونَ عِلْمِکَ،

ستایشی که نهایتی جز علم توبرای آن نباشد.

وَلَکَ اَلْحَمْدُ حَمْداً

و ستایش مخصوص توست ستایشی که

لا اَمَدَ لَهُ دُونَ مَشِیَّتِکَ،

پایانی جز اراده و خواست تو برای آن نباشد.

وَلَکَ اَلْحَمْدُ حَمْداً

و ستایش مخصوص توست ستایشی که

لا اَجْرَ لِقآئِلِهِ اِلَّا رِضاکَ،

پاداشی جز رضای تو برای گوینده آن نباشد

وَلَکَ اَلْحَمْدُ عَلیٰ حِلْمِکَ بَعْدَ عِلْمِکَ،

و ستایش مخصوص توست به خاطر حلمِ بعد از آگاهیت،

وَلَکَ اَلْحَمْدُ عَلیٰ عَفْوِکَ بَعْدَ قُدْرَتِکَ،

و ستایش مخصوص توست به خاطر گذشت بعد از تواناییت،

وَلَکَ اَلْحَمْدُ باعِثَ الْحَمْدِ،

و ستایش مخصوص توست که انگیزه هر ستایشی

وَلَکَ اَلْحَمْدُ وارِثَ الْحَمْدِ،

و ستایش مخصوص توست که وارث ستایشی

ولَکَ اَلْحَمْدُ بَدیعَ الْحَمْدِ،

و ستایش مخصوص توست که ایجادکننده آنی

وَلَکَ اَلْحَمْدُ مُنْتَهَی الْحَمْدِ، وَلَکَ الحَمْدُ

و ستایش مخصوص توست که نهایت ستایشی

و ستایش مخصوص توست

مُبتَدِعَ الْحَمْدِ، ،

که به وجود آورنده آنی،

وَ لَکَ اَلْحَمْدُ مُشْتَرِیَ الْحَمْدِ،

و ستایش مخصوص توست که خریدار ستایشی،

وَلَکَ اَلْحَمْدُ وَلِیَّ الْحَمْدِ

و ستایش مخصوص توست که صاحب ستایشی

وَلَکَ اَلْحَمْدُ قَدیمَ الْحَمْدِ،

و ستایش مخصوص توست که از ازل مورد ستایشی

وَلَکَ اَلْحَمْدُ صادِقَ الْوَعْدِ،

و ستایش مخصوص توست که وعده ات راست،

وَفِیَّ الْعَهْدِ، عَزیزَ الجُنْدِ،

پیمانت پایدار، سپاهت بزرگ

قآئِمَ الْمَجْدِ،

و بزرگواریت جاودان است،

وَلَکَ اَلْحَمْدُ رَفیعَ الدَّرَجاتِ،

و ستایش مخصوص توست که بلندمرتبه،

مُجیبَ الدَّعَواتِ، مُنزِلَ الْایاتِ

برآورنده حاجات، فرو فرستنده آیات

مِنْ فَوْقِ سَبْعِ سَمواتٍ،

از بالای هفت آسمانی،

عَظیمَ الْبَرَکاتِ،

صاحب رحمت گسترده،

مُخْرِجَ النُّورِ مِنَ الظُّلُماتِ

خارج کننده نور از تاریکی ها

وَمُخْرِجَ مَنْ فِی الظُّلُماتِ إِلَىَٰ النُّورِ،

و خارج کننده هر کسی از تاریکی به روشنایی،

مُبَدِّلَ السَّیِّئاتِ حَسَناتٍ،

تبدیل کننده بدی ها به خوبی ها

وَجاعِلَ الْحَسَناتِ دَرَجاتٍ،

و قرار دهنده درجات برای حسنات،

اَللهُمَّ لَکَ اَلْحَمْدُ غافِرَ الذَّنْبِ،

خدایا ستایش مخصوص توست که آمرزنده گناه

وَقابِلَ التَّوْبِ، شَدیدَ الْعِقابِ ذَاالطَّوْلِ،

و پذیرنده توبه و سخت کیفر دهنده توانایی،

لا اِلهَ اِلَّا اَنْتَ، اِلَیْکَ الْمَصیرُ،

معبودی جز تو نیست ، و بازگشت (همه) به سوی توست،

اَللَّهُمَّ لَکَ اَلْحَمْدُ فِی اللَّیْلِ اِذایَغْشی

خدایا ستایش مخصوص توست در شب هنگامی که (جهان را) بپوشاند.

وَلَکَ اَلْحَمْدُ فِی النَّهارِاِذاتَجَلّی

و ستایش مخصوص توست در روز هنگامی که (جهان را) روشن سازد.

وَلَکَ اَلْحَمْدُ فِی الْاخِرَةِوَالْأُولی

و ستایش مخصوص توست در آخرت و دنیا،

ص :112

وَلَکَ اَلْحَمْدُ عَدَدَ کُلِّ نَجْمٍ

و ستایش مخصوص توست به تعداد ستارگان

وَمَلَکٍ فِی السَّمآءِ،

و فرشتگان آسمان

وَلَکَ اَلْحَمْدُ عَدَدَ الثَّری

و ستایش مخصوص توست به تعداد ذرات خاک ها

وَالْحَصی وَالنَّوی

و ریگ ها و دانه ها،

وَلَکَ اَلْحَمْدُ عَدَدَ ما فی جَوْفِ الأَرْضِ،

و ستایش مخصوص توست به تعداد آنچه در دل زمین است،

وَلَکَ اَلْحَمْدُ عَدَدَ اَوْزانِ مِیاهِ الْبِحارِ،

و ستایش مخصوص توست به اندازه آب دریاها،

وَلَکَ اَلْحَمْدُ عَدَدَ اَوْراقِ الْأَشْجارِ،

و ستایش مخصوص توست به تعداد برگ درختان،

وَلَکَ اَلْحَمْدُ عَدَدَ ما عَلیٰ وَجْهِ الْأَرْضِ،

و ستایش مخصوص توست به تعداد آنچه که روی زمین است

وَلَکَ اَلْحَمْدُ عَدَدَ ما احْصی کِتابُکَ،

و ستایش مخصوص توست به تعداد آنچه که در کتاب تو شمارش شده

وَ لَکَ اَلْحَمْدُ عَدَدَ ما احاطَ بِهِ عِلْمُکَ،

و ستایش مخصوص توست به مقدار آنچه که علم تو به آن احاطه دارد

وَلَکَ اَلْحَمْدُ عَدَدَ الْإِنْسِ وَالْجِنِّ،

و ستایش مخصوص توست به عدد انس و جنّ

وَالْهَوامِ وَالطَّیْرِ،

و حشرات و پرندگان

وَالْبَهآئِمِ وَالسِّباعِ،

و چهارپایان و درندگان،

حَمْداً کَثیراً طَیِّباً مُبارَکاً فِیهِ،

ستایشی فراوان، پاکیزه و با برکت

کَما تُحِبُّ رَبَّنا

آن گونه که تو ای پروردگار ما، دوست داری

وَتَرْضی وَ کَمٰا یَنْبَغی لِکَرَمِ وَجْهِکَ وَعِزِّ جَلالِکَ. آنگاه ده مرتبه می گویی:

و خشنود می شوی و آن گونه که سزاوار ذات بزرگوار و عزت جلال توست.

لا اِلهَ اِلَّا اَللَّهُ، وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ، لَهُ الْمُلْکُ وَلَهُ اَلْحَمْدُ، وَهُوَ اللَّطیفُ الْخَبیرُ.

معبودی جزخدا نیست، یگانه ای که شریکی برای او نیست، فرمانروایی و ستایش مخصوص اوست و او مهربان و آگاه است.

و ده مرتبه: لا اِلهَ اِلَّا اَللَّهُ، وَحْدَهُ لاشَریکَ لَهُ، لَهُ الْمُلْکُ وَلَهُ اَلْحَمْدُ، یُحْیی

معبودی جز خدا نیست، یگانه ای که شریکی برای او نیست، فرمانروایی و ستایش مخصوص اوست، زنده می کند.

وَیُمیتُ، و یُمیتُ وَیُحْیی وَهُوَ حَیٌّ لا یَمُوتُ، بِیَدِهِ الْخَیْرُ وَهُوَ عَلیٰ کُلِ شَیْ ءٍ قَدیرٌ.

و می میراند و می میراند و و زنده می کند، و او زنده ای است که (هرگز) نمی میرد، نیکی و خوبی بدست اوست و او بر هرچیز تواناست،

و ده مرتبه: اَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِی لا اِلهَ اِلَّا هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ وَاَتُوبُ الَیْهِ.

آمرزش می طلبم از خدایی که معبودی جز او زنده و جاودان، نیست و به سوی اوباز می گردم،

و ده مرتبه: یااَللَّهُ یااَللَّهُ.

ای خدا، ای خدا.

و ده مرتبه: یا رَحْمنُ یا رَحْمنُ.

ای بخشنده، ای بخشنده.

و ده مرتبه: یا رَحیمُ یا رَحیمُ.

ای مهربان، ای مهربان.

و ده مرتبه: یا بَدیعَ السَّمواتِ وَالْأَرْضِ.

ای به وجود آورنده آسمان و زمین،

وده مرتبه: یا ذَاالْجَلالِ

ای صاحب جلال

ص :113

وَالْإِکْرامِ.

و بزرگواری.

و ده مرتبه: یاحَنَّانُ یا مَنَّانُ.

ای بسیار مهربان و ای بسیار سخاوتمند،

و ده مرتبه: یا حیُّ یا قَیُّومُ.

ای زنده، ای جاودان

و ده مرتبه: یا حَیُ لا اِلهَ اِلَّا اَنْتَ.

ای زنده ای که معبودی جز تو نیست،

و ده مرتبه: یا اَللَّهُ لا اِلهَ اِلَّا اَنْتَ.

ای خدایی که معبودی جز تو نیست ،

و ده مرتبه: بِسْمِ اَللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ.

به نام خداوند بخشنده مهربان

و ده مرتبه: اَللهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ.

خدایا بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست

و ده مرتبه: اَللهُمَّ اِفْعَلْ بی ما اَنْتَ اَهْلُهُ.

خدایا آنچه را که تو شایسته آنی در مورد من انجام ده

و ده مرتبه: آمینَ آمینَ.

(دعایم را) اجابت فرما ..

و ده مرتبه سوره قُلْ هُوَ اَللَّهُ اَحَدٌ.

بگو خداوند یکتا و یگانه است،

ده مرتبه می گویی: اَللَّهُمَّ اصْنَعْ بی ما اَنْتَ اَهْلُهُ،

خدایا آنچه را که تو شایسته آنی در مورد من انجام بده

وَلٰا تَصْنَعْ بی ما اَنَا اَهْلُهُ،

نه آنچه که من شایسته آنم،

فَاِنَّکَ اَهْلُ التَّقْوی وَاَهْلُ الْمَغْفِرَةِ،

به یقین تو شایسته پرهیزگاری

وَاَنَا اَهْلُ الذُّنُوبِ وَالْخَطایا،

و آمرزشی و من اهل گناه و اشتباهم،

فَاِرْحَمْنی یا مَوْلایَ و اَنْتَ اَرْحَمُ الرَّاحِمینَ.

به من رحم کن ای مولای من، که تویی مهربان ترین مهربانان

و نیز ده مرتبه می گویی: لا حَوْلَ وَلٰا قُوَّةَ اِلَّا بِاَللَّهِ،

پناهگاه و نیرویی جز از سوی خداوند نیست،

تَوَکَّلْتُ عَلَی الْحَیِّ اَلَذی لا یَمُوتُ،

به (خدای) زنده ای که (هرگز) نمی میرد توکل کردم

وَاَلْحَمْدُللَّهِ اَلَذی لَمْ یَتَّخِذْ وَلَداً،

و ستایش مخصوص خدایی است که نه فرزندی برای خود انتخاب کرده

وَلَمْ یَکُنْ لَهُ شَریکٌ فی الْمُلْکِ،

و نه شریکی در حکومت دارد و ضعف

وَلَمْ یَکُنْ لَهُ وَلِیٌّ مِنَ الذُّلِّ،

و ذلتی ندارد که حامی و سرپرستی برای او باشد

وَکَبِّرْهُ تَکْبیراً.

و (به خدا می گویم) او را بسیار بزرگ بشمار.

دعای سمات :

از دعاهای مشهور است که اکثر علمای بزرگ به آن عنایت داشته اند. مستحب است این دعا را در ساعت های آخرِ روز جمعه بخوانند. این دعا از جناب محمّد بن عثمان عَمْری رحمه الله که یکی از نوّاب چهارگانه امام زمان علیه السلام است به سندش از حضرت امام باقر علیه السلام و امام صادق علیه السلام نقل شده است.

همان گونه که در روایت آمده، این دعا برای رفع شرّ و ستم دشمنان و اجابت سریع دعاها و پاداش فراوان

ص :114

اِلهی، مؤثّر است.(1) این دعا طبق نقل «مصباح المتهجّد»(2) چنین است:

بِسْمِ اَللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ

به نام خداوند بخشنده مهربان

اَللهُمَّ انّی اَسْئَلُکَ بِاسْمِکَ اَلْعَظیمِ الْأَعْظَمِ ،

خدایا از تو می خواهم به حق نام بزرگ و بسیار با عظمت

الْأَعَزِّ الْأَجَلِّ الْأَکْرَمِ، اَلَذی

و محبوب و عإِلَىٰ و گرامیت به حق نامی که

اِذا دُعیتَ بِهِ عَلیٰ مَغالِقِ اَبْوابِ السَّمآءِ

اگر خوانده شوی به آن نام برای گشایش درهای بسته آسمان،

لِلْفَتْحِ بِالرَّحْمَةِ اَنْفَتَحَتْ،

به رحمت و بخشش باز می شود

وَ اِذٰا دُعیتَ بِهِ عَلیٰ مَضآئِقِ اَبْوابِ الْأَرْضِ

و اگر خوانده شوی به آن نام برای گشایش تنگناها و سختی های زمین،

لِلْفَرَجِ اَنْفَرَجَتْ، وَ اِذا دُعیتَ بِهِ

گشوده می شود، و اگر خوانده شوی به آن نام

عَلَی العُسْرِ لِلْیُسْرِ تَیَسَّرَتْ،

برای آسان شدن دشواری ها، آسان شود

وَ اِذٰا دُعیتَ بِهِ عَلَی الْأَمْواتِ لِلنُّشُورِ اَنْتَشَرَتْ،

و اگر خوانده شوی به آن نام برای زنده شدن مردگان، زنده شوند،

وَ اِذا دُعیتَ بِهِ عَلیٰ کَشْفِ الْبَاْسآءِ وَالضَّرَّآءِ اَنْکَشَفَتْ،

و اگر خوانده شوی به آن نام برای برطرف شدن سختی ها و ناگواری ها، برطرف شود

وَبِجَلالِ وَجْهِکَ الْکَریمِ،

(و از تو می خواهم) به حق ذات ارجمند و گرامیت،

اکْرَمِ الْوُجُوهِ وَاعَزِّ الْوُجُوهِ،

گرامی ترین و محبوب ترین ذواتی که در برابرت فروتنی کرده اند

اَلَذی عَنَتْ لَهُ الْوُجُوهُ، وَخَضَعَتْ لَهُ الرِّقابُ،

و گردنکشان در مقابلت تسلیم و مطیع گردیده اند،

وَخَشَعَتْ لَهُ الْأَصْواتُ،

و هر صدایی در حضورت خاموش گشته

وَوَجِلَتْ لَهُ الْقُلُوبُ مِنْ مَخافَتِکَ،

و هر دلی از ترس تو بیمناک گردیده،

وَبِقُوَّتِکَ اَلَّتی بِها تُمْسِکُ السَّمآءَ

و (از تو می خواهم) به حق آن قدرتت که بوسیله آن آسمان

اَنْ تَقَعَ عَلَی الْأَرْضِ اِلَّا بِاذْنِکَ،

را از فرو ریختن بر زمین جز به اذنت نگه می دارد،

وَتُمْسِکُ السَّمواتِ وَالْأَرْضَ اَنْ تَزُولا،

و آسمان و زمین را از جابجا شدن حفظ می کند

وَبِمَشِیَّتِکَ اَلَّتی دانَ لَهَا الْعالَمُونَ،

و (از تو می خواهم) به حق اراده و خواستت که جهانیان در مقابل آن مطیعند،

ص :115


1- بحارالانوار، جلد 87، صفحه 96.
2- این دعا در مصباح المتهجّد، صفحه 416 و جمال الاسبوع، صفحه 533 و دیگر کتب دعا نقل شده است. مرحوم علّامه مجلسی نیز آن را در بحارالانوار، با شرح و توضیح آورده است( بحارالانوار، جلد 87، صفحه 96 به بعد).

وَبِکَلِمَتِکَ اَلَّتی خَلَقْتَ بِهَا السَّمواتِ وَالْأَرْضَ،

و (از تو می خواهم) به حقّ آن کلمه ای که به واسطه آن آسمان و زمین راآفریدی

وَبِحِکْمَتِکَ اَلَّتی صَنَعْتَ

و به حق آن دانایی و حکمتت که به واسطه آن

بِهَا الْعَجآئِبَ، وَخَلَقْتَ بِهَا الظُّلْمَةَ

شگفتی ها را آفریدی و با آن تاریکی را آفریدی

وَجَعَلْتَها لَیْلًا، وَجَعَلْتَ اللَّیْلَ سَکَناً،

و آن را شب و مایه آرامش قرار دادی،

وَخَلَقْتَ بِهَا النُّورَ وَجَعَلْتَهُ نَهاراً،

و با آن روشنایی را آفریدی و آن را روز

وَجَعَلْتَ النَّهارَ نُشُوراً مُبْصِراً،

و زمان پراکندگی (برای کار و تلاش) و مایه بینایی قرار دادی

وَخَلَقْتَ بِهَا الشَّمْسَ

و با آن خورشید را آفریدی

وَجَعَلْتَ الشَّمْسَ ضِیآءً،

و آن را درخشان ساختی

وَخَلَقْتَ بِهَا الْقَمَرَ وَجَعَلْتَ الْقَمَرَ نُوراً،

و با آن ماه را آفریدی و آن را روشنایی (درشب)قرار دادی،

وَخَلَقْتَ بِهَا الْکَواکِبَ

و با آن ستارگان را آفریدی

وَجَعَلْتَها نُجُوماً وَبُرُوجاً،

و آنها را بصورت اختران تابناک و صور فلکی

وَمَصاَبیٰحَ وَزینَةً وَرُجُوماً،

وچراغ های هدایت (در شب) و زینت و آرایش (آسمان) و سنگ های متحرک قرار دادی

وَجَعَلْتَ لَها مَشارِقَ وَمَغارِبَ،

و برای آنها محل طلوع و غروب

وَجَعَلْتَ لَها مَطالِعَ وَمَجارِیَ،

و محلّ جریان و حرکت

وَجَعَلْتَ لَها فَلَکاً وَمَسابِحَ،

و مدارها و جایگاهی که بر آن شناورند قرار دادی

وَقَدَّرْتَها فِی السَّمآءِ مَنازِلَ فَاحْسَنْتَ

و برای آنها منزلگاه هایی در آسمان معیّن کرده و به خوبی

تَقْدیرَها، وَصَوَّرْتَها فَاحْسَنْتَ تَصْویرَها،

اندازه گیری نمودی و به بهترین وجه شکل دادی

وَاَحْصَیْتَها بِاسْمآئِکَ احْصآءً،

و به نام های مبارکت آنها را شمارش کردی

وَدَبَّرْتَها بِحِکْمَتِکَ تَدْبیراً فَاحْسَنْتَ تَدْبیرَها،

و با دانایی و حکمتت به خوبی تدبیر کردی

وَسَخَّرْتَها بِسُلْطانِ اللَّیْلِ

ومطیع ساختی به وسیله قدرت و سلطه شب

وَسُلْطانِ النَّهارِ، وَالسَّاعاتِ

و روز و ساعت ها

وَعَدَدِ السِّنینَ وَالْحِسابِ،

و شمارش سال ها و برقراری نظم، آنها را

وَجَعَلْتَ رُؤْیَتَها لِجَمیعِ النَّاسِ مَرْئً واحِداً،

و قرار دادی دیدنشان را برای همه مردم یکسان ،

وَاَسْئَلُکَ اَللَّهُمَّ بِمَجْدِکَ

خدایا از تو می خواهم به حقّ بزرگواریت

اَلَذی کَلَّمْتَ بِهِ

که به واسطه آن سخن گفتی

عَبْدَکَ وَ رَسُولَکَ، مُوسَی بْنَ عِمْرانَ عَلَیْهِ اَلسَّلامُ

با بنده و فرستاده ات موسی بن عمران- که بر او درود و سلام باد-

فِی الْمُقَدَّسینَ، فَوْقَ اِحْساسِ الْکَرُّوبینَ،

در میان فرشتگان پاک ، (در مکانی) فراتر از درک فرشتگان مقرّب،

فَوْقَ غَمآئِمِ النُّورِ، فَوْقَ تابُوتِ الشَّهادَةِ فی عَمُودِ

بر فراز ابرهای نورانی، بالای صندوق شهادت (که فرشتگان، تورات را با آن حمل می کنند) و در میان ستونی

ص :116

النَّارِ، وَفی طُورِ سَیْنآءَ، وَفی جَبَلِ حُوریثَ

از آتش در طور سینا و در کوه حوریث،

فِی الْوادِ الْمُقَدَّسِ فِی الْبُقْعَةِ

در سرزمینی پاکیزه، و در مکانی

الْمُبارَکَةِ، مِنْ جانِبِ الطُّورِ الْأَیْمَنِ مِنَ الشَّجَرَةِ،

مبارک، از طرف راست کوه طور از درختی (با موسی سخن گفتی)

وَفی ارْضِ مِصْرَ بِتِسْعِ ایاتٍ بَیِّناتٍ،

و در سرزمین مصر، با نُه معجزه آشکار(او را تأیید کردی)،

وَیَوْمَ فَرَقْتَ لِبَنی اسْرآئیلَ الْبَحْرَ،

و (به مجد و بزرگواریت) در روزی که دریا را برای بنی اسرائیل شکافتی

وَفِی الْمُنْبَجِساتِ

و در چشمه های جوشان

اَلَّتی صَنَعْتَ بِهَا الْعَجآئِبَ فی بَحْرِ سُوفٍ،

از سنگ که به واسطه آن شگفتی ها را در دریای سوف آفریدی

وَعَقَدْتَ مآءَ الْبَحْرِ فی قَلْبِ الْغَمْرِکَالْحِجارَةِ،

و آب را در دل آن دریا همانند سنگ محکم ساختی،

وَجاوَزْتَ بِبَنی اسْرآئیلَ الْبَحْرَ،

و بنی اسرائیل را از آن گذراندی

وَتَمَّتْ کَلِمَتُکَ الْحُسْنی عَلَیْهِمْ بِمٰا صَبَرُوا،

و به واسطه صبر آنها کلمه نیکویت [حسن قضا] را برایشان به پایان رساندی،

وَ اَوْرَثْتَهُمْ مَشارِقَ الْأَرْضِ وَمَغارِبَهَا اَلَّتی بارَکْتَ فیها لِلْعالَمینَ،

و آنها را بر سراسر آن سرزمین که بر جهانیان مبارک گردانده بودی مالک کردی

وَاغْرَقْتَ فِرْعَوْنَ وَجُنُودَهُ وَ مَراکِبَهُ فِی الْیَمِّ،

و فرعون و لشکریانش و آنچه بر آن سوار بودند را در دریا غرق نمودی،

و بِاسْمِکَ اَلْعَظیمِ الْأَعْظَمِ الأَعْظَمِ الْأَعَزِّ الْأَجَلِّ الْأَکْرَمِ،

و (از تو می خواهم)به حق نام بزرگِ با عظمتِ بسیار با عظمت و محبوب و عإِلَىٰ و گرامیت

وَبِمَجْدِکَ اَلَذی تَجَلَّیْتَ بِهِ لِمُوسی کَلیمِکَ عَلَیْهِ اَلسَّلامُ فی طُورِ سَیْنآءَ،

و به بزرگواریت که به واسطه آن بر موسی کلیم- که بر او درود و سلام باد - در طور سینا جلوه گر شدی

وَ لِإِبْراهیمَ عَلَیْهِ اَلسَّلامُ خَلیلِکَ مِنْ قَبْلُ فی مَسْجِدِ الْخَیْفِ،

و قبل از آن بر ابراهیم خلیل- که بر او درود و سلام باد-در مسجد خیف،

وَلِإِسْحقَ صَفِیِّکَ عَلَیْهِ اَلسَّلامُ فی بِئْرِ شِیَعٍ،

و بر برگزیده ات اسحاق- که بر او درود و سلام باد- در چاه شیع،

وَلِیَعْقُوبَ نَبِیِّکَ عَلَیْهِ اَلسَّلامُ فی بَیْتِ ایلٍ،

و بر پیامبرت یعقوب- که بر او درود و سلام باد- در خانه ایل (جلوه گر شدی)

وَاَوْفَیْتَ لِإِبْراهیمَ عَلَیْهِ اَلسَّلامُ بِمیثاقِکَ،

و به عهد و پیمانت با ابراهیم - که بر او درود و سلام باد- وفا کردی،

وَ لِإِسْحقَ عَلَیْهِ اَلسَّلامُ بِحَلْفِکَ،

و به سوگندت در مورد اسحاق- که بر او درود و سلام باد-

وَلِیَعْقُوبَ عَلَیْهِ اَلسَّلامُ بِشَهادَتِکَ،

و به گواهیت برای یعقوب - که بر او درود و سلام باد-

وَلِلْمُؤْمِنینَ بِوَعْدِکَ، وَلِلدَّاعینَ بِاسْمآئِکَ فَاَجَبْتَ،

و به وعده ات برای مؤمنین و درخواست کنندگان به نامهایت که (وفا کرده و) اجابت نمودی،

ص :117

وَبِمَجْدِکَ اَلَذی ظَهَرَ لِمُوسَی بْنِ عِمْرانَ عَلَیْهِ اَلسَّلامُ عَلیٰ قُبَّةِ الرُّمَّانِ،

و (از تو می خواهم) به حقّ بزرگواریت که در قُبّة الرمان (عبادتگاه موسی) بر موسی بن عمران- که بر او درود و سلام باد- آشکار شد

وَبایاتِکَ اَلَّتی وَقَعَتْ عَلیٰ ارْضِ مِصْرَ

و به معجزه هایت که در سرزمین مصر با بزرگواری

بِمَجْدِالْعِزَّةِ وَالْغَلَبَةِ، بایاتٍ عَزیزَةٍ،

با شکوه و غالب و نشانه های باشکوه

وَ بِسُلْطانِ الْقُوَّةِ، وَبِعِزَّةِ الْقُدْرَةِ وَبِشَأْنِ الْکَلِمَةِ التَّآمَّةِ،

و سلطه قوی و قدرت عظیم واقع شد و (از تو می خواهم)

وَبِکَلِماتِکَ اَلَّتی

به حق مقام کلمه کامل و کلماتت که

تَفَضَّلْتَ بِها عَلیٰ اَهْلِ السَّمواتِ وَ الْأَرْضِ،

به واسطه آن بر اهل آسمان و زمین

وَاهْلِ الدُّنْیا وَ الْاخِرَةِ،

و دنیا و آخرت احسان نمودی

وَبِرَحْمَتِکَ اَلَّتی مَنَنْتَ بِها عَلیٰ جَمیعِ خَلْقِکَ،

و به حقّ بخششت که به واسطه آن بر تمامی مخلوقاتت منّت نهادی

وَبِاسْتِطاعَتِکَ اَلَّتی اَقَمْتَ

و به حقّ قدرتت که به واسطه آن

بِها عَلَی الْعالَمینَ،

جهان را بر پا داشتی،

وَبِنُورِکَ اَلَذی قَدْ خَرَّمِنْ فَزَعِهِ طُورُ سَیْنآءَ،

و به حقّ نورت که از وحشت آن طور سینا فرو افتاد

وَ بِعِلْمِکَ وَجَلالِکَ وَکِبْرِیآئِکَ،

و به حق دانش و عظمت و اقتدار

وَ عِزَّتِکَ وَجَبَرُوتِکَ اَلَّتی لَمْ تَسْتَقِلَّهَا الْأَرْضُ،

و شکوه و بزرگیت که زمین توان تحمّل آن را نداشت

و اِنْخَفَضَتْ لَهَا السَّمواتُ،

و آسمان ها در برابرش فرود آمدند

و اِنْزَجَرَ لَهَا الْعُمْقُ الْأَکْبَرُ،

و عمیق ترین قسمت های زمین باز ایستاد،

وَرَکَدَتْ لَهَا الْبِحارُ وَالْأَنْهارُ،

و دریاها و رودها راکد شدند،

وَ خَضَعَتْ لَهَا الْجِبالُ،

و کوه ها سر فرود آوردند،

وَسَکَنَتْ لَهَا الْأَرْضُ بِمَناکِبِها،

و زمین با پستی و بلندیهایش آرام گرفت،

وَاسْتَسْلَمَتْ لَهَا الْخَلائِقُ کُلُّها،

و همه خلایق مطیع گردیدند،

وَ خَفَقَتْ لَهَا الرِّیاحُ فی جَرَیانِها،

و بادها در جریان خود مضطرب شدند،

وَخَمَدَتْ لَهَا النّیرانُ فی اَوْطانِها،

و آتش ها در آتشکده ها خاموش گشتند،

وَبِسُلْطانِکَ اَلَذی عُرِفَتْ لَکَ بِهِ الْغَلَبَةُ دَهْرَ الدُّهُورِ،

و به حقّ سلطنت و فرمانرواییت که به واسطه آن تا ابد پیروز و غالب و شناخته شده ای

وَحُمِدْتَ بِهِ فِی السَّمواتِ وَالْأَرَضینَ، وَبِکَلِمَتِکَ کَلِمَةِ

و به واسطه آن در آسمان ها و زمین ها ستایش شده ای، و به حقّ کلمه

الصِّدْقِ اَلَّتی سَبَقَتْ لِأَبینا ادَمَ عَلَیْهِ اَلسَّلامُ

صدق و راستت که به رحمتت بر پدر ما آدم- که بر او درود و سلام باد-

وَ ذُرِّیَّتِهِ بِالرَّحْمَةِ، وَاَسْئَلُکَ

و نسلش پیشی گرفت، و از تو می خواهم

ص :118

بِکَلِمَتِکَ اَلَّتی غَلَبَتْ کُلَّ شَیْ ءٍ،

به حق آن کلمه ات که بر هر چیز چیره گشت

وَبِنُورِ وَجْهِکَ اَلَذی تَجَلَّیْتَ بِهِ لِلْجَبَلِ،

و به حقّ نور ذاتت که به واسطه آن بر کوه جلوه کردی

فَجَعَلْتَهُ دَکّاً وَخَرَّ مُوسی صَعِقاً،

و آن را متلاشی ساختی و موسی بیهوش افتاد،

وَ بِمَجْدِکَ اَلَذی ظَهَرَ عَلیٰ طُورِ سَیْنآءَ،

و به حق بزرگواریت که بر طور سینا آشکار شد،

فَکَلَّمْتَ بِهِ عَبْدَکَ وَرَسُولَکَ مُوسَی بْنَ عِمْرانَ،

و به واسطه آن با بنده و فرستاده ات موسی بن عمران سخن گفتی،

وَ بِطَلْعَتِکَ فی ساعیرَ،

و به آشکار شدنت در ساعیر [محلّ عبادت عیسی]

وَظُهُورِکَ فی جَبَلِ فارانَ بِرَبَواتِ الْمُقَدَّسینَ،

و در کوه فاران [محل عبادت رسول خدا] در جایگاه رفیع فرشتگان مقدس

وَجُنُودِ الْمَلائِکَةِ الصَّآفّینَ،

و لشکریان صف کشیده آنها

وَخُشُوعِ الْمَلائِکَةِ الْمُسَبِّحینَ،

و در میان فروتنی فرشتگان تسبیح کننده،

وَبِبَرَکاتِکَ اَلَّتی بارَکْتَ فیها عَلیٰ ابْراهیمَ

و به حق بخشش و احسانت که برکت دادی در آن بر ابراهیم

خَلیلِکَ عَلَیْهِ اَلسَّلامُ فی امَّةِ مُحَمَّدٍ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمْ،

خلیل- که بر او درود و سلام باد- در میان امّت محمّد- که درود خدا بر او و خاندان پاکش باد-

وَبارَکْتَ لِإِسْحقَ صَفِیِّکَ فی امَّةِ عیسی عَلَیْهِمَا اَلسَّلامُ،

و برکت دادی برای برگزیده ات اسحاق در میان امّت عیسی- که بر هر دوی آنها درود و سلام باد-

وَبارَکْتَ لِیَعْقُوبَ اسْرآئیلِکَ فی امَّةِ مُوسی عَلَیْهِمَا اَلسَّلامُ،

و برکت دادی برای بنده برگزیده ات یعقوب در میان امّت موسی- که بر هر دوی آنها درود و سلام باد-

وَ بارَکْتَ لِحَبیبِکَ مُحَمَّدٍ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ

و برکت دادی برای محبوبت محمّد- که درود و سلام خدا بر او و خاندان پاکش باد-

فی عِتْرَتِهِ وَذُرِّیَّتِهِ وَاُمَّتِهِ،

در خاندان و نسل و امّتش،

اَللهُمَّ وَ کَمٰا غِبْنا عَنْ ذلِکَ وَلَمْ نَشْهَدْهُ

خدایا با این که ما در آن زمان نبودیم و این امور را مشاهده نکردیم،

وَآمَنَّا بِهِ وَلَمْ نَرَهُ صِدْقاً وَعَدْلًا،

ولی از روی راستی و درستی به آن ایمان آوردیم (و از تو می خواهیم)

اَنْ تُصَلِّیَ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ،

که درود فرستی بر محمّد و خاندان پاکش،

وَ اَنْ تُبارِکَ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ،

و برکت دهی بر محمّد و خاندان پاکش

وَتَرَحَّمَ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ،

و رحمت فرستی بر محمّد و خاندان پاکش

کَاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ وَبارَکْتَ

همانند بهترین درودها و برکات

وَتَرَحَّمْتَ عَلیٰ ابْراهیمَ وَآلِ ابْراهیمَ،

و رحمت هایت که بر ابراهیم و خاندانش فرستادی

اِنَّکَ حَمیدٌ مَجیدٌ،

که توسزاوار ستایش و بزرگواری

فَعَّالٌ لِما تُریدُ،

و هر چه اراده کنی انجام دهی

و اَنْتَ عَلیٰ کُلِّ شَیْ ءٍ قَدیرٌ شَهیدٌ

تو بر هر کاری توانا و گواهی،

ص :119

حاجات خود را ذکر می کنی و می گویی:

اَللَّهُمَّ بِحَقِّ هذَا الدُّعآءِ، وَبِحَقِّ هذِهِ الْأَسْمآءِ

خدایا به حق این دعا و به حق این نام هایی

اَلَّتی لا یَعْلَمُ تَفْسیرَها

که کسی جز تو تفسیر

وَلٰا یَعْلَمُ باطِنَها غَیْرُکَ،

و باطن آن را نمی داند

صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ،

بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست

وَاِفْعَلْ بی ما اَنْتَ اَهْلُهُ،

و آنچه را که تو شایسته آنی در حق من انجام ده

وَلٰا تَفْعَلْ بی ما اَنَا اَهْلُهُ،

نه آنچه را که من سزاوار آنم،

وَاغْفِرْ لی مِنْ ذُنُوبی ما تَقَدَّمَ

و گناهان گذشته

مِنْها وَما تَأَخَّرَ،

و آنچه از من سر خواهد زد را بر من ببخش،

وَوَسِّعْ عَلَیَّ مِنْ حَلالِ رِزْقِکَ،

و روزی حلالت را بر من افزون کن

وَاِکْفِنی مَؤُنَةَ اَنْسانِ سَوْءٍ وَجارِ سَوْءٍ،

و مرا از شرّ انسان بد و همسایه

وَقَرینِ سَوْءٍ وَسُلْطانِ سَوْءٍ،

و همنشین و فرمانروای شرور حفظ کن،

اِنَّکَ عَلیٰ ما تَشآء قَدیرٌ،

که تو بر آنچه خواهی توانایی و بر هر چیز دانایی،

وَ بِکُلِّ شَیْ ءٍ عَلیمٌ، آمینَ رَبَّ الْعالَمینَ.

ای پروردگار جهانیان (دعایم را) اجابت کن.

دعای مشلول:

این دعا به نام «دعاءالشّاب المأخوذ بذنبه؛ دعای جوانی که بواسطه گناهش گرفتار گردیده» نیز نامیده شده است.(1) این دعا را حضرت امیرمؤمنان علی علیه السلام به جوانی که به سبب ستم در حقّ پدرش فلج شده بود، آموخت. آن جوان این دعا را خواند، آنگاه رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله را در خواب دید که دست بر اندام او کشید و به او فرمود: بر اسم اعظم خدا، مراقبت کن که کار تو به نیکی و خیر خواهد بود.(2) جوان از خواب بیدار شد و خود را تندرست یافت. آن دعا مطابق نقل «بلدالامین» چنین است:(3) بِسْمِ اَللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ

به نام خداوند بخشنده مهربان

اَللَّهُمَّ انّی اَسْئَلُکَ بِاسْمِکَ

خدایا از تو می خواهم به حقّ نامت

بِسْمِ اَللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ، یا ذَاالْجَلالِ وَالْإِکرامِ،

«بسم اللَّه الرحمن الرحیم»، ای صاحب شکوه و بزرگواری،

ص :120


1- این دعا، در مهج الدعوات، صفحه 151 و بحارالانوار، جلد 92، صفحه 394 به نقل از امام حسین علیه السلام از پدر بزرگوارش امیرمؤمنان علیه السلام طیّ یک داستان جالبی نقل شده است.
2- این تعبیر ممکن است اشاره به این باشد که اسم اعظم خدا در این دعاست.
3- بلدالامین، صفحه 337.

یا حَیُّ یا قَیُّومُ،

ای زنده، ای پاینده،

یا حَیُ لا اِلهَ اِلَّا اَنْتَ،

ای زنده ای که معبودی جز تو نیست،

یاهُوَ یا مَنْ لا یَعْلَمُ ما هُوَ،

ای خدا، ای کسی که جز تو نداند که چیستی.

وَ لا کَیْفَ هُوَ،

وچگونه ای؟

وَ لا اَیْنَ هُوَ، وَلٰا حَیْثُ هُوَ اِلَّا هُوَ،

و در کدام سو و کجایی

یا ذَاالْمُلْکِ وَالْمَلَکُوتِ،

ای صاحب فرمانروایی و سلطنت،

یا ذَاالْعِزَّةِ وَالْجَبَرُوتِ،

ای صاحب شکوه و بزرگی،

یامَلِکُ یا قُدُّوسُ،

ای فرمانروا، ای پاکیزه،

یا سَلامُ یا مُؤْمِنُ،

ای مایه سلامتی، ای امان دهنده،

یا مُهَیْمِنُ یا عَزیزُ، یا جَبَّارُ یا مُتَکَبِّرُ،

ای مقتدر، ای قدرتمند، ای قادر، ای بزرگ منش،

یا خالِقُ یا بارِئُ،

ای آفریننده، ای پدیدآورنده،

یا مُصَوِّرُ یا مُفیدُ،

ای شکل دهنده، ای سوددهنده،

یا مُدَبِّرُ یا شَدیدُ،

ای تدبیرکننده، ای سختگیر (بر ظالمان)،

یا مُبْدِئُ یا مُعیدُ،

ای آغاز کننده، ای بازگرداننده،

یا مُبیدُ یا وَدُودُ،

ای نابودکننده، ای با محبت،

یا مَحْمُودُ یا مَعْبُودُ،

ای ستوده، ای ستایش شده،

یا بَعیدُ یا قَریبُ،

ای دور، ای نزدیک،

یا مُجیبُ یا رَقیبُ،

ای پاسخگو، ای مراقب،

یا حَسیبُ یا بَدیعُ،

ای حسابگر، ای پدیدآورنده،

یا رَفیعُ یا مَنیعُ،

ای بلندمرتبه، ای دست نیافتنی،

یا سَمیعُ یا عَلیمُ،

ای شنوا،ای دانا،

یا حَلیمُ یا کَریمُ،

ای شکیبا، ای بخشنده،

یا حَکیمُ یا قَدیمُ،

ای خردمند، ای دیرینه،

یا عَلِیُّ یا عَظیمُ،

ای بلندمرتبه، ای با عظمت،

یا حَنَّانُ یا مَنَّانُ،

ای با محبّت، ای گشاده دست،

یا دَیَّانُ یا مُسْتَعانُ،

ای داور روز جزا، ای یاور،

یا جَلیلُ یا جَمیلُ،

ای بزرگوار، ای زیبا،

یا وَکیلُ یا کَفیلُ،

ای وکیل، ای عهده دار،

یا مُقیلُ یا مُنیلُ،

ای درگذرنده،ای احسان کننده،

یا نَبیلُ یا دَلیلُ،

ای شریف، ای راهنما،

یا هادی یا بادی

ای هدایت کننده، ای آشکار کننده،

یا اوَّلُ یا اخِرُ

ای آغاز، ای پایان

یا ظاهِرُ یا باطِنُ

ای آشکار، ای پنهان،

یا قآئِمُ یا دآئِمُ،

ای استوار، ای جاویدان،

یا عالِمُ یا حاکِمُ،

ای دانا، ای حکمران،

یا قاضی یا عادِلُ،

ای حکم کننده، ای دادگر،

یا فاصِلُ یا واصِلُ،

ای جداکننده، ای پیونددهنده،

یا طاهِرُ یا مُطَهِّرُ،

ای پاک، ای پاک کننده،

یا قادِرُ یا مُقْتَدِرُ،

ای توانا، ای مقتدر،

یا کَبیرُ یا مُتَکَبِّرُ،

ای بزرگ، ای بزرگمنش،

یا واحِدُ یا اَحَدُ

ای یکتا، ای یگانه،

یا صَمَدُیا مَنْ لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ،

ای بی نیاز، ای که هرگز نزاده و زاده نشده ای

وَلَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً اَحَدٌ،

و برای تو هیچگاه شبیه و مانندی نبوده است،

وَلَمْ یَکُنْ لَهُ صاحِبَةٌ

و همدمی برایت نیست

وَلٰا کانَ مَعَهُ وَزیرٌ،

و مددکاری نداری،

وَلَا اتَّخَذَ مَعَهُ مُشیراً،

و مشاوری برای خود برنگزیده ای،

وَلَا اِحْتاجَ إِلَىٰ ظَهیرٍ،

و نیازی به پشتیبان نداری،

ص :121

وَلٰاکانَ مَعَهُ الهٌ،

و معبودی به همراهت نیست،

لا اِلهَ اِلَّا اَنْتَ،

معبودی جز تو نیست،

فَتَعالَیْتَ عَمَّا یَقُولُ الظَّالِمُونَ عُلُوّاً کَبیراً،

و از آنچه ستمکاران می گویند بسیاربرتری،

یا عَلِیُّ یا شامِخُ یا باِذِخُ،

ای برتر، ای سربلند، ای والا مقام،

یا فَتَّاحُ یا نَفَّاحُ، یا مُرْتاحُ یا مُفَرِّجُ،

ای کارگشا، ای نعمت ده، ای فرح بخش، ای گشاینده (اندوه)،

یاناصِرُ یا مُنْتَصِرُ، یا مُدْرِکُ یا مُهْلِکُ،

ای یاور، ای پیروزمند، ای دریابنده، ای هلاک کننده،

یا مُنْتَقِمُ یا باعِثُ، یا وارِثُ یا طالِبُ،

ای انتقام گیرنده، ای برانگیزنده (مردگان)، ای وارث، ای طلب کننده،

یا غالِبُ یا مَنْ لا یَفُوتُهُ هارِبٌ،

ای غلبه کننده، ای که فراریان را از تو گریزی نیست،

یا تَوَّابُ یا اوَّابُ، یا وَهَّابُ یا مُسَبِّبَ الْأَسْبابِ،

ای توبه پذیر ای دادرس، ای بخشنده، ای سبب ساز سبب ها،

یا مُفَتِّحَ الْأَبْوابِ،

ای گشاینده درها،

یا مَنْ حَیْثُ ما دُعِیَ اَجابَ،

ای که هر زمان خوانده شوی، پاسخ گویی،

یا طَهُورُ یا شَکُورُ،

ای پاک کننده، ای شکرپذیر،

یا عَفُوُّ یا غَفُورُ، یا نُورَ النُّورِ،

ای عفوکننده، ای آمرزنده، ای روشنایی نور،

یا مُدَبِّرَ الْأُمُورِ، یا لَطیفُ یا خَبیرُ،

ای تدبیرکننده کارها، ای مهربان، ای آگاه،

یا مُجیرُ یا مُنیرُ، یا بَصیرُ یا ظَهیرُ،

ای پناه ده، ای تابناک، ای بینا، ای پشتیبان،

یا کَبیرُ یا وِتْرُ، یا فَرْدُ یا ابَدُ،

ای بزرگ، ای یگانه، ای یکتا، ای جاوید،

یا سَنَدُ یا صَمَدُ،

ای تکیه گاه ای بی نیاز،

یا کافی یا شافی

ای کفایت کننده ای شفا دهنده،

یا وافی یا مُعافی

ای وفاکننده، ای درگذرنده،

یا مُحْسِنُ یا مُجْمِلُ، یا مُنْعِمُ

ای نیکوکار، ای زیبایی بخش، ای نعمت دهنده،

یا مُفْضِلُ، یا مُتَکَرِّمُ یا مُتَفَرِّدُ،

ای فضیلت دهنده، ای بخشنده، ای تنها،

یا مَنْ عَلا فَقَهَرَ،

ای که برتری و مغلوب سازی،

وَ یا مَنْ مَلَکَ فَقَدَرَ،

و ای که مالکی و توانایی،

یا مَنْ بَطَنَ فَخَبَرَ،

و ای که پنهانی و آگاهی،

وَ یا مَنْ عُبِدَ فَشَکَرَ،

و ای که در برابر عبادت سپاسگزاری کنی،

وَ یا مَنْ عُصِیَ فَغَفَرَ وَ سَتَرَ،

و ای که نافرمانی شوی و بیامرزی و بپوشانی،

وَ یا مَنْ لا تَحْویهِ الْفِکَرُ،

و ای که فکرها تو را در بر نگیرد،

وَ لا یُدْرِکُهُ بَصَرٌ، وَلٰا یَخْفی عَلَیْهِ اثَرٌ،

و چشمی تو را نبیند، و نشانه ای بر تو پوشیده نماند،

یا رازِقَ الْبَشَرِ، یا مُقَدِّرَ کُلِّ قَدَرٍ،

ای روزی دهنده انسان، ای مقدّر کننده هر تقدیر،

یا عالِیَ الْمَکانِ، یا شَدیدَ الْأَرْکانِ، یا مُبَدِّلَ الزَّمانِ،

ای بلند جایگاه، ای صاحب ارکان استوار، ای تغییر دهنده زمان،

یاقابِلَ الْقُرْبانِ، یا ذَاالْمَنِّ وَالْإِحْسانِ،

ای پذیرنده قربانی، ای صاحب نعمت و نیکی،

یا ذَا الْعِزِّ وَالسُّلْطانِ، یا رَحیمُ

ای صاحب عزت و فرمانروایی، ای مهربان،

ص :122

یا رَحمنُ، یا مَنْ هُوَ کُلَّ یَوْمٍ فی شَاْنٍ،

ای بخشنده، ای کسی که هر روز در کاری هستی،

یا مَنْ لا یَشْغَلُهُ شَاْنٌ عَنْ شَاْنٍ،

ای کسی که کاری تو را از کار دیگر باز ندارد،

یا عَظیمَ الشَّاْنِ، یا مَنْ هُوَ بِکُلِّ مَکانٍ،

ای صاحب مقام بزرگ، ای کسی که در هر مکان حاضری،

یا سامِعَ الْأَصْواتِ، یا مُجیبَ الدَّعَواتِ،

ای شنونده صداها، ای اجابت کننده

یا مُنْجِحَ الطَّلِباتِ، یا قاضِیَ الْحاجاتِ،

دعاها، ای برآورنده خواسته ها، ای رواکننده حاجتها،

یا مُنْزِلَ الْبَرَکاتِ، یا

ای نازل کننده برکتها، ای

راحِمَ الْعَبَراتِ، یامُقیلَ الْعَثَراتِ،

رحم کننده بر اشکها، ای درگذرنده از لغزش ها،

یا کاشِفَ الْکُرُباتِ، یا وَلِیَّ الْحَسَناتِ،

ای برطرف کننده گرفتاری ها، ای صاحب نیکیها،

یا رافِعَ الدَّرَجاتِ، یا مُؤْتِیَ السُّؤُلاتِ،

ای بالابرنده رتبه ها، ای عطاکننده خواسته ها،

یا مُحْیِیَ الْأَمْواتِ، یا جامِعَ الشَّتاتِ،

ای زنده کننده مردگان، ای گردآورنده پراکندگی ها،

یا مُطَّلِعَ عَلَی النِّیَّاتِ، یا رادَّ ما قَدْ فاتَ،

ای آگاه بر قصدها، ای بازگرداننده از دست رفته ها،

ا ی مَنْ لاتَشْتَبِهُ عَلَیْهِ الْأَصْواتُ،

ای کسی که صداها بر تومشتبه نشود،

یا مَنْ لاتُضْجِرُهُ الْمَسْئَلاتُ، وَلٰا تَغْشاهُ الظُّلُماتُ،

ای کسی که درخواست ها تو را نیازارد، و تاریکی ها تو را نپوشاند،

یا نُورَ الْأَرْضِ والسَّمواتِ، یا سابِغَ النِّعَمِ،

ای روشنی زمین و آسمانها، ای سرازیر کننده نعمتها،

یا دافِعَ النِّقَمِ، یا بارِئَ النَّسَمِ،

ای برطرف کننده رنج ها، ای پدیدآورنده آدمیان،

یا جامِعَ الْأُمَمِ، یا شافِیَ السَّقَمِ،

ای جمع کننده امتها، ای شفابخش بیماریها،

یاَخالِقَ النُّورِ وَالظُّلَمِ، یا ذَاالْجُودِ وَالْکَرَمِ،

ای آفریننده روشنایی و تاریکی ها، ای صاحب بخشش و کرم،

یا مَنْ لا یَطَأُ عَرْشَهُ قَدَمٌ، یا اَجْوَدَ الْأَجْوَدینَ،

ای کسی که احدی پایش به عرش او نرسد،ای بخشنده ترین بخشندگان،

یا اَکْرَمَ الْأَکْرَمینَ، یا اَسْمَعَ السَّامِعینَ،

ای گرامی ترین گرامیان، ای شنواترین شنوایان،

یا ابْصَرَ النَّاظِرینَ، یا جارَ الْمُسْتَجیرینَ،

ای بیناترین بینایان، ای پناه پناه جویان،

یا امانَ الْخائِفینَ،یاظَهْرَ اللّاجینَ،

ای امان خائفان،ای پشتیبان پناهندگان،

یا وَلِیَّ الْمُؤْمِنینَ، یا غِیاثَ الْمُسْتَغیثینَ،

ای سرپرست مؤمنان، ای فریادرس فریادرس خواهان،

یا غایَةَ الطَّالِبینَ، یا صاحِبَ کُلِّ غَریبٍ،

ای هدف نهایی طلب کنندگان، ای همراه غریبان،

یا مُونِسَ کُلِّ وَحیدٍ، یا مَلْجَا کُلِّ طَریدٍ،

ای همدم هر تنها، ای پناه هر رانده شده،

ص :123

یا مَاْوی کُلِّ شَریدٍ، یا حافِظَ کُلِّ ضآلَّةٍ،

ای پناهگاه گریختگان، ای نگهدار هر گمشده،

یاراحِمَ الشَّیْخِ الْکَبیرِ، یا رازِقَ الطِّفْلِ الصَّغیرِ،

ای ترحّم کننده پیر کهنسال، ای روزی ده کودک خردسال،

یا جابِرَ الْعَظْمِ الْکَسیرِ، یا فاکَّ کُلِّ اسیرٍ،

ای پیونددهنده استخوان شکسته، ای رهایی بخش اسیران،

یا مُغْنِیَ الْبآئِسِ الْفَقیرِ، یا عِصْمَةَ الْخائِفِ الْمُسْتَجیرِ،

ای بی نیاز کننده فقیر بینوا، ای نگهدار ترسان پناه جو،

یا مَنْ لَهُ التَّدْبیرُ وَالتَّقْدیرُ، یا مَنِ الْعَسیرُ عَلَیْهِ یَسیرٌ،

ای که تدبیر و سرنوشت بندگان بدست توست، ای که سختی ها بر تو آسان است،

یا مَنْ لا یَحْتاجُ إِلَىٰ تَفْسیرٍ، یا مَنْ هُوَ عَلیٰ کُلِّ شَیْ ءٍ قَدیرٌ،

ای که به شرح و بیان نیاز نداری، ای که بر هر چیز توانایی،

یا مَنْ هُوَ بِکُلِّ شَیْ ءٍ خَبیرٌ، یا مَنْ هُوَ بِکُلِّ شَیْ ءٍ بَصیرٌ،

ای که از هر چیز آگاهی، ای که بر هر چیز بینایی،

یا مُرْسِلَ الرِّیاحِ، یا فالِقَ الْإِصْباحِ،

ای فرستنده بادها، ای شکافنده صبح، ای برانگیزنده روح ها،

یا باعِثَ الْأَرْواحِ، یا ذَاالْجُودِ وَالسَّماحِ،

ای صاحب بخشش و گذشت، ای که

یا مَنْ بِیَدِهِ کُلُّ مِفْتاحٍ، یا سامِعَ کُلِّ صَوْتٍ، یا سابِقَ کُلِّ فَوْتٍ،

کلید (تمام مشکلات) به دست توست، ای شنونده هر صدا، ای پیشی گیرنده بر اسباب فوت،

یا مُحْیِیَ کُلِ نَفْسٍ بَعْدَ الْمَوْتِ،

ای زنده کننده جان ها پس از مرگ،

یا عُدَّتی فی شِدَّتی یا حافِظی فی غُرْبَتی

ای ذخیره ام در سختی ها، ای نگهدارم در غربت،

یا مُونِسی فی وَحْدَتی

ای همدمم در تنهایی ها،

یا وَلِیّی فی نِعْمَتی

ای سرپرستم در نعمت ها،

یا کَهْفی حینَ تُعْیینِی الْمَذاهِبُ،

ای پناهم در وقتی که تعدّد راه ها مرا خسته می کند،

وَتُسَلِّمُنِی الْأَقارِبُ، وَیَخْذُلُنی کُلُّ صاحِبٍ،

و نزدیکانم رهایم کنند، و دوستان یاریم نکنند،

یا عِمادَ مَنْ لا عِمادَ لَهُ، یا

ای تکیه گاه کسی که تکیه گاهی ندارد،

سَنَدَ مَنْ لا سَنَدَ لَهُ،

ای پشتیبان کسی که پشتیبانی ندارد،

یا ذُخْرَ مَنْ لا ذُخْرَ لَهُ،

ای ذخیره کسی که ذخیره ای ندارد،

یا حِرْزَ مَنْ لا حِرْزَ لَهُ،

ای پناه کسی که پناهی ندارد،

یا کَهْفَ مَنْ لا کَهْفَ لَهُ،

ای پناه گاه کسی که پناهگاهی ندارد،

یا کَنْزَ مَنْ لا کَنْزَ لَهُ، یا رُکْنَ مَنْ لا رُکْنَ لَهُ،

ای گنجینه کسی که گنجی ندارد، ای تکیه گاه کسی که تکیه گاهی ندارد،

یا غِیاثَ مَنْ لا غِیاثَ لَهُ،

ای فریادرس کسی که فریادرسی ندارد

یا جارَ مَنْ لا جارَ لَهُ،

ای پناه کسی که پناهی ندارد،

یا جارِیَ اللَّصیقَ،

ای پناهی که از من جدا نیستی،

یا رُکْنِیَ الْوَثیقَ، یا

ای تکیه گاه مطمئنّم، ای

ص :124

اِلهی بِالتَّحْقیقِ،

معبود حقیقیم،

یا رَبَّ الْبَیْتِ الْعَتیقِ، یا شَفیقُ یا رَفیقُ،

ای پروردگار کعبه، ای مهربان و ای همراه،

فُکَّنی مِنْ حَلَقِ الْمَضیقِ،

از تنگناها خلاصم کن،

وَاصْرِفْ عَنّی کُلَّ هَمٍّ وَغَمٍّ وَ ضیقٍ،

و هر اندوه و غم و سختی را از من برطرف کن،

وَاِکْفِنی شَرَّ ما لا اُطیقُ،

و از من برطرف کن شر آنچه را که تحمل آن را ندارم ،

وَاعِنّی عَلیٰ ما اُطیقُ،

و بر آنچه طاقت دارم کمکم کن،

یا رآدَّ یُوسُفَ عَلیٰ یَعْقُوبَ،

ای بازگرداننده یوسف به یعقوب،

یا کاشِفَ ضُرِّ اَیُّوبَ،

ای برطرف کننده گرفتاری ایّوب،

یا غافِرَ ذَنْبِ داوُدَ، یا رافِعَ عیسَی بْنِ مَرْیَمَ،

ای آمرزنده گناه داود، ای بالابرنده عیسی بن مریم

وَ مُنَجِّیهِ مِنْ ایْدِی الْیَهُودِ،

و نجات بخشش از دست یهود،

یا مُجیبَ نِدآءِ یُونُسَ فِی الظُّلُماتِ،

ای پاسخ دهنده صدای یونس در تاریکی ها،

یا مُصْطَفِیَ مُوسی بِالْکَلِماتِ،

ای برگزیننده موسی برای سخن گفتن

یا مَنْ غَفَرَ لِأدَمَ خَطیئَتَهُ،

ای که خطای آدم را بخشیدی،

وَ رَفَعَ ادْریسَ مَکاناً عَلِیّاً بِرَحْمَتِهِ،

و ادریس را با رحمتت به مکان برتری بالا بردی،

یا مَنْ نَجّی نُوحاً مِنَ الْغَرَقِ،

ای که نوح را از غرق شدن نجات دادی،

یا مَنْ اَهْلَکَ عاداً الْأُولی

ای که قوم عاد نخستین را هلاک نمودی،

وَ ثَمُودَ فَما ابْقی وَ قَوْمَ نُوحٍ مِنْ قَبْلُ،

و از قوم ثمود چیزی باقی نگذاشتی و قوم نوح را پیش از آنها هلاک نمودی،

انَّهُمْ کانُوا هُمْ اَظْلَمَ وَاَطْغی،

زیرا آنان ستمکارتر و متجاوزتر بودند،

وَ الْمُؤْتَفِکَةَ اهْوی یا مَنْ دَمَّرَ عَلیٰ قَوْمِ لُوطٍ،

وشهرهای زیر و رو شده قوم لوط را فرو کوبیدی و آنها را نابود کردی،

وَ دَمْدَمَ عَلیٰ قَوْمِ شُعَیْبٍ، یا مَنِ اتَّخَذَ ابْراهیمَ خَلیلًا، یا مَنِ

و قوم شعیب را هلاک گرداندی ای که ابراهیم را به دوستی خود برگزیدی،

اتَّخَذَ مُوسی کَلیماً،

ای که موسی را هم صحبت خود ساختی،

وَاتَّخَذَ مُحَمَّداً صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَعَلَیْهِمْ اَجْمَعینَ حَبیباً،

و محمّد- که درود خدا بر او و خاندان پاکش و تمامی آنان باد- راحبیب خود قرار دادی،

یا مُؤْتِیَ لُقْمانَ الْحِکْمَةَ،

ای که به لقمان حکمت عطا کردی

وَالْواهِبُ لِسُلَیْمانَ مُلْکاً لا یَنْبَغی لِأَحَدٍ مِنْ بَعْدِهِ،

و به سلیمان فرمانروایی دادی که کسی بعد از او شایسته آن نبود،

یا مَنْ نَصَرَ ذَا الْقَرْنَیْنِ عَلَی الْمُلُوکِ الْجَبابِرَةِ،

ای کسی که ذوالقرنین را در مقابل پادشاهان ظالم یاری کردی،

یا مَنْ اعْطَی الْخِضْرَ الْحَیوةَ،

ای که به خضر زندگانی جاویدان بخشیدی،

وَرَدَّ لِیُوشَعَ بْنِ نُونٍ الشَّمْسَ بَعْدَ غُرُوبِها،

و خورشید را بعد از غروبش برای یوشع بن نون بازگرداندی،

یا مَنْ رَبَطَ

ای که

ص :125

عَلی قَلْبِ اُمِّ مُوسی

بر دل مادر موسی آرامش بخشیدی،

وَ احْصَنَ فَرْجَ مَرْیَمَ ابْنَتِ عِمْرانَ،

و دامن مریم دختر عمران را از آلودگی حفظ نمودی،

یا مَنْ حَصَّنَ یَحْیَی بْنَ زَکَرِیَّا مِنَ الذَّنْبِ،

ای که یحیی بن زکریا را از گناه حفظ کردی

وَسَکَّنَ عَنْ مُوسَی الْغَضَبَ،

و خشم موسی را فرو نشاندی،

یا مَنْ بَشَّرَ زَکَرِیَّا بِیَحْیی

ای که ولادت یحیی را به زکریا مژده دادی،

یا مَنْ فَدا اسْماعیلَ مِنَ الذَّبْحِ بِذِبْحٍ عَظیمٍ،

ای که ذبح عظیمی را فدای ذبح اسماعیل نمودی،

یا مَنْ قَبِلَ قُرْبانَ هاَبیٰلَ، وَجَعَلَ اللَّعْنَةَ عَلیٰ قاَبیٰلَ،

ای که قربانی هاَبیٰل را پذیرفتی و قاَبیٰل را از رحمت خود دور ساختی،

یا هازِمَ الْأَحْزابِ لِمُحَمَّدٍ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ،

ای که گروه های مخالف محمّد- که درود خدا بر او و خاندانش باد- را شکست دادی،

صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ،

بر محمّد و خاندان پاکش

وَ عَلیٰ جَمیعِ الْمُرْسَلینَ،وَمَلائِکَتِکَ الْمُقَرَّبینَ،

و بر تمامی فرستادگان و فرشتگان مقرب

وَاهْلِ طاعَتِکَ اَجْمَعینَ،

و تمامی بندگانت درود فرست،

وَاَسْئَلُکَ بِکُلِّ مَسْئَلَةٍ

و از تو می خواهم تمامی خواسته های

سَئَلَکَ بِها اَحَدٌ مِمَّنْ رَضیتَ عَنْهُ،

اشخاصی را که تو از آنان خشنود هستی،

فَحَتَمْتَ لَهُ عَلَی الْإِجابَةِ،

و به طور حتم خواسته های آنها را پاسخ می دهی،

یا اَللَّهُ یا اَللَّهُ یااَللَّهُ،

ای خدا، ای خدا، ای

یا رَحْمنُ یا رَحْمنُ یارَحْمنُ،،

خدا، ای بخشنده، ای بخشنده، ای بخشنده،

یا رَحیمُ یا رَحیمُ یا رَحیمُ

ای مهربان، ای مهربان، ای مهربان،

یاِذَاالْجَلالِ وَالْإِکْرامِ، یا ذَاالْجَلالِ وَ الْإِکْرامِ، یا ذَاالْجَلالِ وَالْإِکْرامِ،

ای صاحب شکوه و بزرگواری، ای صاحب شکوه و بزرگواری، ای صاحب شکوه و بزرگواری،

بِهِ بِهِ بِهِ بِهِ بِهِ بِهِ بِهِ

به آن، به آن،به آن، به آن، به آن، به آن، به آن

اَسْئَلُکَ بِکُلِّ اسْمٍ سَمَّیْتَ بِهِ نَفْسَکَ،

(جلالت تو را سوگند می دهم و)، از تو می خواهم به حق تمامی نام هایی که خودت را به آن نامیده ای

اَوْ اَنْزَلْتَهُ فی شَیْ ءٍ مِنْ کُتُبِکَ،

یا در بعضی از کتاب هایت فرو فرستاده ای،

اوِ اسْتَاْثَرْتَ بِهِ فِی عِلْمِ الْغَیْبِ عِنْدَکَ،

یا در علم غیبت برای خویش برگزیده ای

وَبِمَعاقِدِ الْعِزِّمِنْ عَرْشِکَ،

و محلّ عزت از عرشت

وَبِمُنْتَهَی الرَّحْمَةِ مِنْ کِتابِکَ،

و به حقّ نهایت رحمتت از کتابت،

وَبِمٰا لَوْ انَّ ما فِی الْأَرْضِ مِنْ شَجَرَةٍ اقْلامٌ،

و به حق این که اگر همه درختان روی زمین قلم شود

وَالْبَحْرُ یَمُدُّهُ مِنْ بَعْدِهِ سَبْعَةُ ابْحُرٍ،

و دریاها برای آن مرکّب گردد و هفت دریاچه به آن افزوده شود (اینها همه تمام می شود ولی)

ما نَفِدَتْ کَلِماتُ اَللَّهِ،

کلمات خدا پایان نمی گیرد،

اِنَّ اللَّهَ عَزیزٌ

به یقین خداوند عزیز

ص :126

حَکیمٌ،وَ اَسْئَلُکَ بِاسْمآئِکَ الْحُسْنَی

و حکیم است، و از تو می خواهم به حق نام های نیکویی

اَلَّتی نَعَتَّها فی کِتابِکَ،

که در کتابت توصیف نموده ای،

فَقُلْتَ: وَللَّهِ الْأَسْمآءُ الْحُسْنی فَادْعُوهُ بِها.

پس فرموده ای: و برای خدا نام های نیک است خدا را به آن (نام ها) بخوانید،

وَقُلْتَ: ادْعُونی اسْتَجِبْ لَکُمْ.

و فرمودی مرا بخوانید تا شما را اجابت کنم،

وَقُلْتَ: وَ اِذا سَئَلَکَ عِبادی عَنّی

و فرمودی: و هنگامی که بندگان من از تو درباره من سؤال کنند

فَانّی قَریبٌ اجیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ اِذٰا دَعانِ.

(بگو:) من نزدیکم، دعای دعاکننده را هنگامی که می خواند پاسخ می گویم.

وَقُلْتَ: یا عِبادِیَ اَلَّذینَ اسْرَفُوا عَلیٰ اَنْفُسِهِمْ،

و فرمودی: ای بندگان من که بر خود اسراف و ستم کرده اید

لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اَللَّهِ،

از رحمت خداوند نومید نشوید

انَ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمیعاً،

که خدا همه گناهان را می آمرزد

انَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحیمُ.

زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است،

وَاَنَا اَسْئَلُکَ یا اِلهی

و من از تو می خواهم ای معبود من،

وَاَدْعُوکَ یا رَبِّ،

و تو را می خوانم ای پروردگار من

وَارْجُوکَ یا سَیِّدی

و به تو امیدوارم ای آقا و سرورم

وَاطْمَعُ فی اَجابَتی یا مَوْلایَ

وآرزوی اجابت خواسته ام را دارم

کَما وَعَدْتَنی

آن گونه که وعده فرموده ای

وَقَدْ دَعَوْتُکَ کَمٰا اَمَرْتَنی

ای مولا و سرورم تو را آن گونه که فرمان داده ای خواندم

فَاِفْعَلْ بی ما اَنْتَ اَهْلُهُ یا کَریمُ،

پس آنچه که تو شایسته آنی در مورد من انجام ده ای بزرگوار

وَاَلْحَمْدُللَّهِ رَبِ الْعالَمینَ،

و حمد و سپاس از آن خداوندی است که پروردگار جهانیان است

وَصَلَّی اَللَّهُ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ اَجْمَعینَ.

و درود خدا بر محمّد و تمامی خاندانش باد.

دعای یستشیر[:

دعای یستشیر(1):

«سیّد بن طاووس» در «مهج الدّعوات» از امام امیرالمؤمنین علیه السلام نقل کرده است که آن حضرت فرمود:

رسول خدا صلی الله علیه و آله این دعا را به من آموخت و فرمانم داد که در دشواری و آسودگی این دعا را بخوانم و به جانشین خود نیز بیاموزم و تا زمانی که زنده ام آن را ترک نکنم و آن را هر صبح و شام بخوانم، زیرا این دعا گنجی از گنج های عرش اِلهی است. در پی اصرار فراوان اَبیّٰ بن کعب انصاری برای بیان پاداش این دعا، رسول خدا صلی الله علیه و آله برخی از پاداش های مادّی و معنوی آن را ذکر کرد، از جمله آن که: هر کس این دعا را بخواند خداوند گناهانش را می آمرزد، سکینه و آرامش بر او فرو می فرستد و رحمت اِلهی، وی را فرا می گیرد. همچنین آثار و خواصّ جالبی را درباره این دعا، پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله برای جناب سلمان

ص :127


1- نام این دعا، از کلمه« یستشیر» در عبارت« و لا خلق من عباده یستشیر» در آغاز همین دعا گرفته شده است.

فارسی بیان کرده است.(1) این دعا برابر نقل «کفعمی» در «بلد الامین»(2) چنین است:

بِسْمِ اَللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ

به نام خداوند بخشنده مهربان

اَلْحَمْدُ لِلَّهِ اَلَذی لا اِلهَ اِلَّا هُوَ

حمد و سپاس مخصوص خداوندی است که معبودی جز او نیست،

الحَیُّ القَیُّومُ،

زنده، جاودان، پاینده،

الدَّائِمُ الْمَلِکُ الْحَقُّ الْمُبینُ،

فرمانروای بر حق و آشکار است،

الْمُدَبِّرُ بِلا وَزیرٍ،

تدبیر کننده ای که مددکاری ندارد

وَ لا خَلْقٍ مِنْ عِبادِهِ یَسْتَشیرُ،

و با آفریده ای از بندگانش مشورت نمی کند،

الْأَوَّلُ غَیْرُ مَوْصُوفٍ،

همان آغازی که توصیف نشود،

الْباقی بَعْدَ فَنآءِ الْخَلْقِ،

و بعد از نابودی مخلوقات پایدار ماند،

الْعَظیمُ الرُّبُوبِیَّةِ،

آن که پروردگاریش با عظمت است،

نُورُ السَّمواتِ وَالْأَرَضینَ،

و روشنایی آسمان ها و زمین ها

وَفاطِرُهُما وَمُبْتَدِعُهُما،

و آفریننده و بوجود آورنده آنهاست،

خَلَقَهُما بِغَیْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَهُ،

آنها را بدون ستون آفرید

وَفَتَقَهُما فَتْقاً،

و به نحو خاصّی گشود،

فَقامَتِ السَّمواتُ طآئِعاتٍ بِاَمْرِهِ،

پس آسمان ها به فرمان او مطیعانه در جای خود قرار گرفتند

وَاسْتَقَرَّتِ الْأَرَضُ بِاُوْتادِها فَوْقَ الْمآءِ،

و زمین با کوه هایش بر روی آب استقرار یافت،

ثُمَ عَلا رَبُّنا فِی السَّمواتِ الْعُلی الرَّحْمنُ

پس پروردگار ما همان بخشنده ای است که بر آسمان ها

عَلَی الْعَرْشِ اسْتَوی لَهُ ما فِی

و عرش مسلّط است، از آنِ اوست آنچه در

السَّمواتِ وَما فِی الْأَرْضِ

آسمان ها و زمین

وَما بَیْنَهُما وَما تَحْتَ الثَّری

و بین آنها و زیر خاک است

فَانَا اَشْهَدُ بِاِنَّکَ اَنْتَ اَللَّهُ لا اِلهَ اِلَّا اَنْتَ،

و گواهی می دهم تو خدایی که معبودی جز تو نیست،

لا رافِعَ لِما وَضَعْتَ،

کسی را که پستش کنی بالایش نتوان برد

وَلٰا واضِعَ لِما رَفَعْتَ،

و کسی را که بالایش بری پستش نتوان کرد

وَلٰا مُعِزَّ لِمَنْ اذْلَلْتَ،

و کسی را که خوارش کنی عزّتش نتوان بخشید

وَلٰا مُذِلَّ لِمَنْ اعْزَزْتَ،

و کسی را که عزّتش بخشی خوارش نتوان کرد

وَلٰا مانِعَ لِما اَعْطَیْتَ،

آنچه را که عطا کنی منعش نتوان کرد

وَلٰا مُعْطِیَ لِمامَنَعْتَ،

عطایش نتوان نمود، و آنچه را که منع کنی

و اَنْتَ اَللَّهُ لا اِلهَ اِلَّا اَنْتَ،

و تویی خدایی که معبودی جز تو نیست،

کُنْتَ اِذْ لَمْ تَکُنْ سَمآءٌ مَبْنِیَّةٌ، وَلٰا اَرْضٌ

تو بودی در زمانی که نبود آسمانِ برافراشته، و زمینِ

ص :128


1- برای آگاهی بیشتر از خواص و پاداش های این دعا به مهج الدّعوات، صفحه 122 و یا به بحارالانوار، جلد 83، صفحه 330 مراجعه فرمایید.
2- بلدالامین، صفحه 380.

مَدْحِیَّةٌ، وَلٰا شَمْسٌ مُضیئَةٌ،

گسترده، و خورشیدِ تابناک،

وَلٰا لَیْلٌ مُظْلِمٌ، وَلٰا نَهارٌ مُضیئٌ،

و شبِ تاریک، و روزِ روشن،

وَلٰا بَحْرٌ لُجِّیٌّ، وَلٰا جَبَلٌ راسٍ،

و دریایِ موّاج، و کوهِ استوار،

وَلٰا نَجْمٌ سارٍ، وَلٰا قَمَرٌ مُنیرٌ،

و ستارگانِ در حرکت، و ماهِ تابان،

وَلٰا ریحٌ تَهُبُّ، وَلٰاسَحابٌ یَسْکُبُ،

و بادهای وزان و ابرهای بارنده،

وَلٰا بَرْقٌ یَلْمَعُ، وَلٰا رَعْدٌ یُسَبِّحُ،

و برقِ درخشنده، و رعد به تسبیح غرّنده،

وَلٰا رُوحٌ یَتَنَفَّسُ، وَلٰا طآئِرٌ یَطیرُ،

و موجود زنده، و مرغ پرنده،

وَلٰا نارٌ تَتَوَقَّدُ، وَ لامآءٌ یَطَّرِدُ،

و آتشِ فروزنده، و آبِ روان،

کُنْتَ قَبْلَ کُلِّ شَیْ ءٍ، وَکَوَّنْتَ کُلَّ شَیْ ءٍ،

تو قبل از هر چیز بودی، و همه چیز را

وَقَدَرْتَ عَلیٰ کُلِّ شَیْ ءٍ،

تو پدید آوردی، و تو بر هر چیز توانایی،

وَابْتَدَعْتَ کُلَّ شَیْ ءٍ،

و همه چیز را تو بوجود آوردی،

وَافْقَرْتَ وَاغْنَیْتَ، وَ اَمَتَّ وَ اَحْیَیْتَ،

و محتاج و توانگر گرداندی، مرده و زنده کنی،

وَاضْحَکْتَ وَابْکَیْتَ، وَ عَلَی الْعَرشِ اسْتَوَیْتَ،

خندان و گریان کنی و بر عرش مسلّطی،

تَبارَکْتَ یااَللَّهُ وَ تَعالَیْتَ،

پس بلند مرتبه و برتری ای خدا،

اَنْتَ اَللَّهُ اَلَذی لا اِلهَ اِلَّا اَنْتَ

تویی خدایی که معبودی جز تو نیست

الْخَلَّاقُ الْعَلیمُ، امْرُکَ غالِبٌ،

که آفریننده و دانایی، فرمانت نافذ،

وَعِلْمُکَ نافِذٌ، وَکَیْدُکَ غَریبٌ،

و دانشت مؤثّر، و تدبیرت بی نظیر،

وَ وَعْدُکَ صادِقٌ،وَقَوْلُکَ حَقٌّ،

و وعده ات راست،و گفتارت درست،

وَحُکْمُکَ عَدْلٌ، وَکَلامُکَ هُدیً،

و داوریت از روی عدالت، و کلامت مایه هدایت،

وَوَحْیُکَ نُورٌ، وَرَحْمَتُکَ وٰاسِعَةٌ،

و پیام آسمانیت مایه روشنی، و بخشش و احسانت گسترده،

وَعَفْوُکَ عَظیمٌ، وَفَضْلُکَ کَبیرٌ،

و عفوت بزرگ و لطف و کرمت بسیار،

وَعَطاؤُکَ جَزیلٌ، وَحَبْلُکَ مَتینٌ،

و بخششت بی شمار و پیمانت استوار،

وَامْکانُکَ عَتیدٌ، وَجارُکَ عَزیزٌ،

و قدرت و توانت مهیّا و آماده، و پناهنده ات گرامی،

وَ بَاْسُکَ شَدیدٌ، وَمَکْرُکَ مَکیدٌ،

و کیفرت سخت و تدبیرت نافذ است،

اَنْتَ یا رَبِّ مَوْضِعُ کُلِّ شَکْویٰ

تویی ای پروردگار من مرجع هر شکایت،

وَشاهِدُ کُلِّ نَجْوی

و گواه هر صحبت محرمانه،

و حاضِرُ کُلِّ مَلَإٍ، وَمُنْتَهی کُلِّ حاجَةٍ،

و حاضر در هر جمع، و نهایت هر خواسته،

وَ فَرَجُ کُلِّ حَزینٍ، وَ غِنی کُلِّ فقیرٍ مِسْکینٍ،

و تسکین دهنده غم و اندوه، توانگریِ هر فقیر درمانده،

وَ حِصْنُ کُلِ

پناهگاه هر

ص :129

هارِبٍ، وَ امانُ کُلِّ خآئِفٍ، حِرْزُ الضُّعَفآءِ،

پناهنده،وپناه هر ترسان، حافظ ضعیفان،

کَنْزُ الْفُقَرآءِ، مُفَرِّجُ الْغَمَّآءِ،

گنج فقیران، تسکین دهنده غمزدگان،

مُعینُ الصَّالِحینَ، ذلِکَ اَللَّهُ رَبُّنا، َ

یاور پارسایان، چنین خدایی پروردگار ماست

لا اِلهَ اِلَّا هُوَ،

که معبودی جز او نیست،

تَکْفی مِنْ عِبادِکَ مَنْ تَوَکَّل عَلَیْکَ،

هر بنده ای که خود را به تو بسپارد یاریش کنی،

و اَنْتَ جارُ مَنْ لاذَ بِکَ

و پناه دهنده هر کسی هستی که به تو پناهنده شود،

وَتَضَرَّعَ اِلَیْکَ،

و دست به دامن تو شود،

عِصْمَةُ مَنِ اعْتَصَمَ بِکَ مِنْ عِبادِک،

نگهدار هر بنده ای که به تو متوسّل

ناصِرُ مَنِ اَنْتَصَرَ بِکَ،

یاور هر کس که از تو یاری جوید،

تَغْفِرُ الذُّنُوبَ لِمَنِ اسْتَغْفَرَکَ،

گناهان کسی را که از تو آمرزش طلبد می آمرزی،

جَبَّارُ الْجَبابِرَةِ،عَظیمُ الْعُظَمآءِ،

(و تویی) مسلّط بر گردنکشان،برترِ برتران،

کَبیرُ الْکُبَرآءِ، سَیِّدُ السَّاداتِ،

بزرگِ بزرگان، سرورِ سروران،

مَوْلَی الْمَوالى صَریخُ الْمُسْتَصْرِخینَ،

مولایِ مولایان فریادرس دادخواهان،

مُنَفِّسٌ عَنِ الْمَکْرُوبینَ، مُجیبُ دَعْوَةِ الْمُضْطَرِّینَ،

غم زدای غمزدگان، اجابت کننده خواسته گرفتاران،

اَسْمَعُ السَّامِعینَ، ابْصَرُ النَّاظِرینَ،

شنواترین شنوندگان، بیناترین بینایان،

اَحْکَمُ الْحاکِمینَ، اسْرَعُ الْحاسِبینَ،

دادرس ترین حاکمان، سریع ترین حسابرسان،

اَرْحَمُ الرَّاحِمینَ، خَیْرُ الْغافِرینَ،

مهربان ترین مهربانان، بهترین آمرزندگان،

قاضی حَوآئِج الْمُؤْمِنینَ، مُغیثُ الصَّالِحینَ،

برآورنده نیازهای مؤمنان، فریادرس صالحان،

اَنْتَ اَللَّهُ لا اِلهَ اِلَّا اَنْتَ،

تویی خدایی که معبودی جز تو نیست

رَبُّ الْعالَمینَ، اَنْتَ الْخالِقُ وَاَنَا الْمَخْلُوقُ،

که پروردگار جهانیانی، تویی آفریننده و منم مخلوق،

وَ اَنْتَ الْمالِکُ وَ اَنَا الْمَمْلُوکُ،

و تویی صاحب اختیار و منم مملوک،

و اَنْتَ الرَّبُّ وَ اَنَا الْعَبْدُ،

و تویی پروردگار و منم بنده،

وَ اَنْتَ الرَّازِقُ وَ اَنَا الْمَرْزُوقُ،

و تویی روزی ده و منم روزی خوار،

و اَنْتَ الْمُعْطی وَاَنَا السَّآئِلُ،

و تویی بخشنده و منم گدا،

و اَنْتَ الْجَوادُ وَ اَنَا الْبَخیلُ،

و تویی سخاوتمند و منم بخیل،

و اَنْتَ الْقَوِیُّ وَاَنَا الضَّعیفُ،

و تویی توانا و منم ناتوان،

و اَنْتَ الْعَزیزُ وَاَنَا الذَّلیلُ،

و تویی گرامی و منم تسلیم تو

و اَنْتَ الْغَنِیُّ وَاَنَا الْفَقیرُ،

و تویی بی نیاز و منم نیازمند

و اَنْتَ السَّیِّدُوَاَنَا الْعَبْدُ،

و تویی سرور و منم عبد،

و اَنْتَ الْغافِرُ وَاَنَا الْمُسیئُ،

و تویی آمرزنده و منم گناهکار،

و اَنْتَ الْعالِمُ وَاَنَا الْجاهِلُ، و اَنْتَ

و تویی دانا و منم نادان، و تویی

ص :130

الْحَلیمُ وَاَنَا الْعَجُولُ،

شکیبا و منم عجول،

و اَنْتَ الرَّاحِمُ وَاَنَا الْمَرْحُومُ،

و تویی رحم کننده و منم مورد رحمت،

و اَنْتَ الْمُعافی وَاَنَا الْمُبْتَلی

و تویی شفا بخش و منم دردمند،

و اَنْتَ الْمُجیبُ وَاَنَا الْمُضْطَرُّ،

و تویی اجابت کننده و منم گرفتار،

وَاَنَا اَشْهَدُ بِاِنَّکَ اَنْتَ اَللَّهُ لا اِلهَ اِلَّا اَنْتَ،

و گواهی می دهم که تویی خدایی که معبودی جز تو نیست،

الْواحِدُ الْفَرْدُ، وَاِلَیْکَ الْمَصیرُ،

(خداوند) یگانه و تنهایی که بازگشت همه به سوی توست،

وَصَلَّی اَللَّهُ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَاهْلِ بَیْتِهِ الطَّیِّبینَ الطَّاهِرینَ،

و درود خدا بر محمّد و خاندان پاک و پاکیزه اش باد،

وَاغْفِرْ لی ذُنُوبی وَاسْتُرْ عَلَیَّ عُیُوبی

(خدایا) گناهانم را ببخش و عیوبم را بپوشان،

وَافْتَحْ لی مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَةً،

و از نزد خود

وَرِزْقاً واسِعاً، یاارْحَمَ الرَّاحِمینَ،

درِ بخشش و روزی فراوان را به رویم بگشا، ای مهربان ترین مهربانان،

وَاَلْحَمْدُللَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ،

و ستایش مخصوص پروردگار جهانیان است،

وَحَسْبُنَا اَللَّهُ وَنْعِمَ الْوَکیلُ،

خداوند (به عنوان پشتیبان) ما را بس و بهترین سرپرست است

وَلٰا حَوْلَ وَلٰاقُوَّةَ اِلَّا بِاَللَّهِ الْعَلِیِّ اَلْعَظیمِ.

و پناهگاه و نیرویی جز از سوی خداوند بلندمرتبه و با عظمت نیست.

دعای مجیر[:

دعای مجیر(1):

این دعا را مرحوم «کفعمی» در «بلدالامین» و «مصباح» آورده است و بسیار ارزشمند و گران قیمت است و جبرئیل آن را بر رسول خدا صلی الله علیه و آله- در حالى که آن حضرت در مقام ابراهیم مشغول نماز بود- نازل کرد و در پاداش آن آمده است: هر کس این دعا را در روزهای سیزدهم، چهاردهم و پانزدهم (ایّام البیض) ماه رمضان بخواند، گناهان فراوانی از او آمرزیده شود؛ همچنین این دعا برای شفای مریض، ادای قرض، به دست آوردن غنا و توانگری، رفع اندوه و غم، مؤثّر است.(2) بِسْمِ اَللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ

به نام خداوند بخشنده مهربان

سُبْحانَکَ یا اَللَّهُ، تَعالَیْتَ یا رَحْمنُ،

پاک و منزّهی ای خدا، بلند مرتبه ای ای بخشنده،

اَجِرْنا مِنَ النَّارِ یا مُجیرُ، سُبْحانَکَ

ما را از آتش دوزخ پناه ده، ای پناه دهنده، پاک و منزّهی

ص :131


1- نام این دعا از کلمه« مجیر» که در این دعا تکرار گردیده گرفته شده که از اوصاف خدا و به معنای« پناه دهنده» است.
2- حاشیه مصباح کفعمی، مطابق نقل مرحوم محدّث قمی در مفاتیح الجنان.

یا رَحیمُ، تَعالَیْتَ یا کَریمُ،

ای مهربان، بلندمرتبه ای ای بزرگوار،

اَجِرْنا مِنَ النَّارِ یا مُجیرُ،

ما را از آتش دوزخ پناه ده، ای پناه دهنده،

سُبْحانَکَ یا مَلِکُ،تَعالَیْتَ یا مالِکُ،

پاک و منزّهی ای فرمانروا،بلند مرتبه ای ای صاحب اختیار،

اَجِرْنا مِنَ النَّارِ یا مُجیرُ،

ما را از آتش دوزخ پناه ده، ای پناه دهنده،

سُبْحانَکَ یا قُدُّوسُ، تَعالَیْتَ یا سَلامُ،

پاک و منزّهی ای پاکیزه، بلند مرتبه ای ای مایه سلامتی،

اَجِرْنا مِنَ النَّارِ یا مُجیرُ،

ما را از آتش دوزخ پناه ده، ای پناه دهنده،

سُبْحانَکَ یا مُؤْمِنُ، تَعالَیْتَ یا مُهَیْمِنُ،

پاک و منزّهی ای ایمنی بخش، بلند مرتبه ای ای مقتدر،

اَجِرْنا مِنَ النَّارِ یا مُجیرُ،

ما را از آتش دوزخ پناه ده، ای پناه دهنده،

سُبْحانَکَ یا عَزیزُ، تَعالَیْتَ یا جَبَّارُ،

پاک و منزّهی ای گرامی، بلند مرتبه ای ای توانا،

اَجِرْنا مِنَ النَّارِ یا مُجیرُ،

ما را از آتش دوزخ پناه ده، ای پناه دهنده،

سُبْحانَکَ یا مُتَکَبِّرُ، تَعالَیْتَ یا مُتَجَبِّرُ،

پاک و منزّهی ای بزرگ منش، بلندمرتبه ای ای قدرتمند،

اَجِرْنا مِنَ النَّارِ یا مُجیرُ،

ما را از آتش دوزخ پناه ده،

سُبْحانَکَ یا خالِقُ، تَعالَیْتَ یا بارِئُ،

ای پناه دهنده، پاک و منزّهی ای آفریننده، بلند مرتبه ای ای پدیدآورنده،

اَجِرْنا مِنَ النَّارِ یا مُجیرُ،

ما را از آتش دوزخ پناه ده، ای پناه دهنده،

سُبْحانَکَ یا مُصَوِّرُ، تَعالَیْتَ یا مُقَدِّرُ،

پاک و منزّهی ای شکل دهنده، بلند مرتبه ای ای تقدیرکننده،

اَجِرْنا مِنَ النَّارِ یا مُجیرُ،

ما را از آتش دوزخ پناه ده، ای پناه دهنده،

سُبْحانَکَ یا هادی تَعالَیْتَ یا باقی

پاک و منزّهی ای هدایتگر، بلندمرتبه ای ای پاینده،

اَجِرْنا مِنَ النَّارِ یامُجیرُ،

ما را از آتش دوزخ پناه ده، ای پناه دهنده،

سُبْحانَکَ یا وَهَّابُ، تَعالَیْتَ یا تَوَّابُ،

پاک و منزّهی ای بخشنده،بلند مرتبه ای ای توبه پذیر،

اَجِرْنا مِنَ النَّارِ یا مُجیرُ،

ما را از آتش دوزخ پناه ده، ای پناه دهنده،

سُبْحانَکَ یا فَتَّاحُ، تَعالَیْتَ یا مُرْتاحُ

پاک و منزّهی ای گشاینده (گره ها)، بلند مرتبه ای ای فرح بخش،

اَجِرْنا مِنَ النَّارِ یا مُجیرُ،

ما را از آتش دوزخ پناه ده، ای پناه دهنده،

سُبْحانَکَ یا سَیِّدِی تَعالَیْتَ یا مَوْلایَ،

پاک و منزّهی ای آقا و سرورم، بلند مرتبه ای ای مولا و سرورم،

اَجِرْنا مِنَ النَّارِ یا مُجیرُ،

ما را از آتش دوزخ پناه ده، ای پناه دهنده،

سُبْحانَکَ یا قَریبُ، تَعالَیْتَ یا رَقیبُ،

پاک و منزّهی ای نزدیک، بلند مرتبه ای ای مراقب،

اَجِرْنا مِنَ النَّارِ یا مُجیرُ،

ما را از آتش دوزخ پناه ده، ای پناه دهنده،

سُبْحانَکَ یا مُبْدِئُ، تَعالَیْتَ یا مُعیدُ،

پاک و منزّهی ای آغاز کننده، بلند مرتبه ای ای بازگرداننده،

اَجِرْنا مِنَ النَّارِ یا مُجیرُ،

ما را از آتش دوزخ پناه ده، ای

سُبْحانَکَ یا حَمیدُ، تَعالَیْتَ یا مَجیدُ،

پناه دهنده، پاک و منزّهی ای ستوده، بلندمرتبه ای ای بزرگوار،

اَجِرْنا مِنَ النَّارِ یا مُجیرُ،

ما را از آتش دوزخ پناه ده، ای پناه دهنده،

ص :132

سُبْحانَکَ یا قَدیمُ، تَعالَیْتَ یا عَظیمُ، اَجِرْنا مِنَ النَّارِ یامُجیرُ،

پاک و منزّهی ای دیرینه، بلند مرتبه ای با عظمت، ما را از آتش دوزخ پناه ده، ای پناه دهنده،

سُبْحانَکَ یاغَفُورُ، تَعالَیْتَ یا شَکُورُ، اَجِرْنا مِنَ النَّارِ یا مُجیرُ،

پاک و منزّهی ای آمرزنده، بلند مرتبه ای شکرپذیر، ما را از آتش دوزخ پناه ده، ای پناه دهنده،

سُبْحانَکَ یا شاهِدُ،تَعالَیْتَ یا شَهیدُ، اَجِرْنا مِنَ النَّارِ یا مُجیرُ،

پاک و منزّهی ای گواه،بلند مرتبه ای ای شاهد، ما را از آتش دوزخ پناه ده، ای پناه دهنده،

سُبْحانَکَ یا حَنَّانُ، تَعالَیْتَ یا مَنَّانُ، اَجِرْنا مِنَ النَّارِ یا مُجیرُ،

پاک و منزّهی ای با محبّت، بلندمرتبه ای ای گشاده دست، ما را از آتش دوزخ پناه ده، ای پناه دهنده،

سُبْحانَکَ یا باعِثُ، تَعالَیْتَ یا وارِثُ،اَجِرْنا مِنَ النَّارِ یا مُجیرُ،

پاک و منزّهی ای برانگیزنده، بلندمرتبه ای ای وارث،ما را از آتش دوزخ پناه ده، ای پناه دهنده،

سُبْحانَکَ یا مُحْیی تَعالَیْتَ یامُمیتُ، اَجِرْنا مِنَ النَّارِ یا مُجیرُ،

پاک و منزّهی ای زنده کننده، بلندمرتبه ای ای میراننده، ما را ازآتش دوزخ پناه ده، ای پناه دهنده،

سُبْحانَکَ یا شَفیقُ، تَعالَیْتَ یا رَفیقُ، اَجِرْنا مِنَ النَّارِ یا مُجیرُ،

پاک و منزّهی ای دلسوز، بلند مرتبه ای ای رفیق، ما را از آتش دوزخ پناه ده، ای پناه دهنده،

سُبْحانَکَ یا انیسُ، تَعالَیْتَ یا مُونِسُ، اَجِرْنا مِنَ النَّارِ یا مُجیرُ،

پاک و منزّهی ای همدم، بلند مرتبه ای ای انس گیرنده، ما را از آتش دوزخ پناه ده، ای پناه دهنده،

سُبْحانَکَ یا جَلیلُ، تَعالَیْتَ یا جَمیلُ، اَجِرْنا مِنَ النَّارِ یا مُجیرُ،

پاک و منزّهی ای بزرگوار، بلند مرتبه ای ای زیبا، ما را از آتش دوزخ پناه ده، ای پناه دهنده،

سُبْحانَکَ یا خَبیرُ، تَعالَیْتَ یا بَصیرُ، اَجِرْنا مِنَ النَّارِ یا مُجیرُ،

پاک و منزّهی ای آگاه، بلندمرتبه ای ای بینا، ما را از آتش دوزخ پناه ده، ای پناه دهنده،

سُبْحانَکَ یا حَفِیُّ،تَعالَیْتَ یا مَلِیُّ، اَجِرْنا مِنَ النَّارِ یا مُجیرُ،

پاک و منزّهی ای پذیرنده،بلند مرتبه ای ای توانگر، ما را از آتش دوزخ پناه ده، ای پناه دهنده،

سُبْحانَکَ یا مَعْبُودُ، تَعالَیْتَ یامَوْجُودُ، اَجِرْنا مِنَ النَّارِ یا مُجیرُ،

پاک و منزّهی ای معبود، بلند مرتبه ای ای موجود، ما را از آتش دوزخ پناه ده، ای پناه دهنده،

سُبْحانَکَ یا غَفَّارُ، تَعالَیْتَ یا قَهَّارُ،اَجِرْنا مِنَ النَّارِ یا مُجیرُ،

پاک و منزّهی ای آمرزنده، بلند مرتبه ای ای قادر مطلق،ما را از آتش دوزخ پناه ده، ای پناه دهنده،

سُبْحانَکَ یا مَذْکُورُ، تَعالَیْتَ یا مَشْکُورُ، اَجِرْنا مِنَ النَّارِ یا مُجیرُ،

پاک و منزّهی ای یادشده، بلند مرتبه ای ای سپاس شده، ما را از آتش دوزخ پناه ده، ،

سُبْحانَکَ یا جَوادُ، تَعالَیْتَ یا مَعاذُ، اَجِرْنا مِنَ النَّارِ یا

پاک و منزّهی ای بخشنده، بلند مرتبه ای ای پناهگاه ما را از آتش دوزخ پناه ده، ای پناه دهنده،

ص :133

مُجیرُ، سُبْحانَکَ یا جَمالُ، تَعالَیْتَ یا جَلالُ،

ای پناه دهنده،پاک و منزّهی ای زیبا، بلند مرتبه ای ای باشکوه،

اَجِرْنا مِنَ النَّارِ یا مُجیرُ،

ما را از آتش دوزخ پناه ده، ای پناه دهنده،

سُبْحانَکَ یا سابِقُ، تَعالَیْتَ یا رازِقُ، اَجِرْنا مِنَ النَّارِ یا مُجیرُ،

پاک و منزّهی ای پیشین، بلند مرتبه ای ای روزی ده، ما را از آتش دوزخ پناه ده، ای پناه دهنده،

سُبْحانَکَ یا صادِقُ، تَعالَیْتَ یا فالِقُ، اَجِرْنا مِنَ النَّارِ یا مُجیرُ،

پاک و منزّهی ای راست گفتار، بلندمرتبه ای ای شکافنده، ما را از آتش دوزخ پناه ده، ای پناه دهنده،

سُبْحانَکَ یا سَمیعُ،تَعالَیْتَ یا سَریعُ، اَجِرْنا مِنَ النَّارِ یا مُجیرُ،

پاک و منزّهی ای شنوا،بلند مرتبه ای ای سریع (در اجابت)، ما را از آتش دوزخ پناه ده، ای پناه دهنده،

سُبْحانَکَ یا رَفیعُ، تَعالَیْتَ یا بدیعُ، اَجِرْنا مِنَ النَّارِ یا مُجیرُ،

پاک و منزّهی ای، والا بلندمرتبه ای ای پدیدآورنده، ما را از آتش دوزخ پناه ده، ای پناه دهنده،

سُبْحانَکَ یا فَعَّالُ، تَعالَیْتَ یا مُتَعالُ، اَجِرْنا مِنَ النَّارِ یا مُجیرُ،

پاک و منزّهی ای تأثیرگذار، بلند مرتبه ای ای والامقام، ما را از آتش دوزخ پناه ده، ای پناه دهنده،

سُبْحانَکَ یا قاضی تَعالَیْتَ یا راضی اَجِرْنا مِنَ النَّارِ یا مُجیرُ،

پاک و منزّهی ای حکم کننده، بلند مرتبه ای ای خوشنود، ما را از آتش دوزخ پناه ده،

سُبْحانَکَ یا قاهِرُ، تَعالَیْتَ یا ظاهِرُ، اَجِرْنا مِنَ النَّارِ یا مُجیرُ،

ای پناه دهنده، پاک و منزّهی ای غالب، بلند مرتبه ای ای آشکار، ما را از آتش دوزخ پناه ده، ای پناه دهنده،

سُبْحانَکَ یا عالِمُ، تَعالَیْتَ یا حاکِمُ، اَجِرْنا مِنَ النَّارِ یا مُجیرُ،

پاک و منزّهی ای دانا، بلند مرتبه ای ای حکم کننده، ما را از آتش دوزخ پناه ده، ای پناه دهنده،

سُبْحانَکَ یا دآئِمُ، تَعالَیْتَ یا قآئِمُ، اَجِرْنا مِنَ النَّارِ یا مُجیرُ،

پاک و منزّهی ای جاودان، بلندمرتبه ای ای استوار، ما را از آتش دوزخ پناه ده، ای پناه دهنده،

سُبْحانَکَ یا عاصِمُ،تَعالَیْتَ یا قاسِمُ، اَجِرْنا مِنَ النَّارِ یا مُجیرُ،

پاک و منزّهی ای بازدارنده،بلند مرتبه ای ای قسمت کننده، ما را از آتش دوزخ پناه ده، ای پناه دهنده،

سُبْحانَکَ یا غَنِیُّ، تَعالَیْتَ یا مُغْنی اَجِرْنا مِنَ النَّارِ یا مُجیرُ،

پاک و منزّهی ای بی نیاز بلندمرتبه ای ای بی نیاز کننده، ما را از آتش دوزخ پناه ده، ای پناه دهنده،

سُبْحانَکَ یا وَفِیُّ، تَعالَیْتَ یا قَوِیُّ، اَجِرْنا مِنَ النَّارِ یا مُجیرُ،

پاک و منزّهی ای وفادار، بلند مرتبه ای ای توانا، ما را از آتش دوزخ پناه ده، ای پناه دهنده،

سُبْحانَکَ یا کافی تَعالَیْتَ یا شافی اَجِرْنا مِنَ النَّارِ یا

پاک و منزّهی ای کفایت کننده، بلند مرتبه ای شفا دهنده، ما را از آتش دوزخ پناه ده، ای

مُجیرُ، سُبْحانَکَ یا مُقَدِّمُ، تَعالَیْتَ یا مُؤَخِّرُ، اَجِرْنا مِنَ النَّارِ یامُجیرُ،

پناه دهنده، پاک و منزّهی ای پیشی گیرنده، بلند مرتبه ای ای تأخیراندازنده، ما را از آتش دوزخ پناه ده، ای پناه دهنده،

ص :134

سُبْحانَکَ یا اوَّلُ، تَعالَیْتَ یا آخِرُ، اَجِرْنا مِنَ النَّارِ یا مُجیرُ،

پاک و منزّهی ای آغاز، بلند مرتبه ای ای پایان ما را از آتش دوزخ پناه ده، ای پناه دهنده،

سُبْحانَکَ یا ظاهِرُ، تَعالَیْتَ یا باطِنُ، اَجِرْنا مِنَ النَّارِ یا مُجیرُ،

پاک و منزّهی ای آشکار، بلندمرتبه ای ای پنهان، ما را از آتش دوزخ پناه ده، ای پناه دهنده،

سُبْحانَکَ یا رَجآءُ،تَعالَیْتَ یا مُرْتَجی اَجِرْنا مِنَ النَّارِ یا مُجیرُ،

پاک و منزّهی ای امید،بلندمرتبه ای ای مورد امید، ما را از آتش دوزخ پناه ده، ای پناه دهنده،

سُبْحانَکَ یا ذَا الْمَنِّ، تَعالَیْتَ یا ذَا الطَّوْلِ، اَجِرْنا مِنَ النَّارِ یا مُجیرُ،

پاک و منزّهی ای صاحب منّت، بلند مرتبه ای ای صاحب احسان، ما را از آتش دوزخ پناه ده، ای پناه دهنده،

سُبْحانَکَ یاحَیُّ، تَعالَیْتَ یا قَیُّومُ،اَجِرْنا مِنَ النَّارِ یا مُجیرُ،

پاک و منزّهی ای زنده،بلند مرتبه ای ای پاینده،ما را از آتش دوزخ پناه ده، ای پناه دهنده،

سُبْحانَکَ یا واحِدُ، تَعالَیْتَ یا اَحَدُ، اَجِرْنا مِنَ النَّارِ یا مُجیرُ،

پاک و منزّهی ای یکتا، بلند مرتبه ای ای یگانه، ما را از آتش دوزخ پناه ده، ای پناه دهنده،

سُبْحانَکَ یا سَیِّدُ، تَعالَیْتَ یا صَمَدُ، اَجِرْنا مِنَ النَّارِ یامُجیرُ،

پاک و منزّهی ای آقا و سرور، بلند مرتبه ای ای بی نیاز، ما را از آتش دوزخ پناه ده، ای پناه دهنده،

سُبْحانَکَ یا قَدیرُ، تَعالَیْتَ یا کَبیرُ، اَجِرْنا مِنَ النَّارِ یا مُجیرُ،

پاک و منزّهی ای توانا، بلند مرتبه ای ای بزرگ، ما را از آتش دوزخ پناه ده، ای پناه دهنده،

سُبْحانَکَ یا والىٰ تَعالَیْتَ یا عإِلَىٰ اَجِرْنا مِنَ النَّارِ یا مُجیرُ،

پاک و منزّهی ای سرپرست، بلند مرتبه ای ای والامقام، ما را از آتش دوزخ پناه ده، ای پناه دهنده،

سُبْحانَکَ یا عَلِیُّ، تَعالَیْتَ یا اَعْلیٰ اَجِرْنا مِنَ النَّارِ یا مُجیرُ

پاک و منزّهی ای بلندمرتبه، بلند مرتبه ای ای برتر، ما را از آتش دوزخ پناه ده، ای پناه دهنده،

سُبْحانَکَ یا وَلِیُّ، تَعالَیْتَ یا مَوْلی اَجِرْنا مِنَ النَّارِ یا مُجیرُ،

پاک و منزّهی ای صاحب اختیار، بلند مرتبه ای ای سرور، ما را از آتش دوزخ پناه ده، ای پناه دهنده،

سُبْحانَکَ یا ذارِئُ، تَعالَیْتَ یا بارِئُ،اَجِرْنا مِنَ النَّارِ یا مُجیرُ،

پاک و منزّهی ای پدیدآورنده، بلند مرتبه ای ای آفریننده،ما را از آتش دوزخ پناه ده، ای پناه دهنده،

سُبْحانَکَ یا خافِضُ، تَعالَیْتَ یا رافِعُ، اَجِرْنا مِنَ النَّارِ یا مُجیرُ،

پاک و منزّهی ای پایین آورنده، بلند مرتبه ای ای بالابرنده، ما را از آتش دوزخ پناه ده، ای پناه دهنده،

سُبْحانَکَ یا مُقْسِطُ، تَعالَیْتَ یا جامِعُ، اَجِرْنا مِنَ النَّارِ یا مُجیرُ،

پاک و منزّهی ای عدالت پیشه، بلند مرتبه ای ای گردآورنده، ما را از آتش دوزخ پناه ده، ای پناه دهنده،

سُبْحانَکَ یا مُعِزُّ، تَعالَیْتَ یا مُذِلُّ، اَجِرْنا مِنَ النَّارِ یا مُجیرُ،

پاک و منزّهی ای عزّت بخش، بلند مرتبه ای ای خوارکننده، ما را از آتش دوزخ پناه ده، ای پناه دهنده،

ص :135

سُبْحانَکَ یا حافِظُ، تَعالَیْتَ یا حَفیظُ، اَجِرْنا مِنَ النَّارِ یا مُجیرُ،

پاک و منزّهی ای حفاظت کننده، بلند مرتبه ای ای نگهدارنده، ما را از آتش دوزخ پناه ده، ای پناه دهنده،

سُبْحانَکَ یا قادِرُ، تَعالَیْتَ یا مُقْتَدِرُ، اَجِرْنا مِنَ النَّارِ یا مُجیرُ،

پاک و منزّهی ای توانا، بلند مرتبه ای ای با اقتدار، ما را از آتش دوزخ پناه ده، ای پناه دهنده،

سُبْحانَکَ یا عَلیمُ،تَعالَیْتَ یا حَلیمُ، اَجِرْنا مِنَ النَّارِ یا مُجیرُ،

پاک و منزّهی ای دانا،بلند مرتبه ای ای شکیبا، ما را از آتش دوزخ پناه ده، ای پناه دهنده،

سُبْحانَکَ یا حَکَمُ، تَعالَیْتَ یاحَکیمُ، اَجِرْنا مِنَ النَّارِ یا مُجیرُ،

پاک و منزّهی ای داور، بلند مرتبه ای ای دانا، ما را از آتش دوزخ پناه ده، ای پناه دهنده،

سُبْحانَکَ یا مُعْطی تَعالَیْتَ یا مانِعُ،اَجِرْنا مِنَ النَّارِ یا مُجیرُ،

پاک و منزّهی ای عطاکننده، بلند مرتبه ای ای بازدارنده،ما را از آتش دوزخ پناه ده، ای پناه دهنده،

سُبْحانَکَ یا ضآرُّ، تَعالَیْتَ یا نافِعُ، اَجِرْنا مِنَ النَّارِ یا مُجیرُ،

پاک و منزّهی ای زیان رسان، بلند مرتبه ای ای سودرسان، ما را از آتش دوزخ پناه ده، ای پناه دهنده،

سُبْحانَکَ یا مُجیبُ، تَعالَیْتَ یا حَسیبُ، اَجِرْنا مِنَ النَّارِ

پاک و منزّهی ای اجابت کننده، بلند مرتبه ای ای حسابگر، ما را از آتش دوزخ پناه ده، ای پناه دهنده،

یامُجیرُ، سُبْحانَکَ یا عادِلُ، تَعالَیْتَ یا فاضِلُ، اَجِرْنا مِنَ النَّارِ یا مُجیرُ،

پاک و منزّهی ای عادل، بلند مرتبه ای ای با فضیلت، ما را از آتش دوزخ پناه ده، ای پناه دهنده،

سُبْحانَکَ یا لَطیفُ، تَعالَیْتَ یا شَریفُ، اَجِرْنا مِنَ النَّارِ یا مُجیرُ،

پاک و منزّهی ای مهربان، بلندمرتبه ای ای بزرگوار، ما را از آتش دوزخ پناه ده، ای پناه دهنده،

سُبْحانَکَ یا رَبُّ، تَعالَیْتَ یا حَقُّ، اَجِرْنا مِنَ النَّارِ یا مُجیرُ،

پاک و منزّهی ای پروردگار، بلند مرتبه ای ای حق، ما را از آتش دوزخ پناه ده، ای پناه دهنده،

سُبْحانَکَ یا ماجِدُ،تَعالَیْتَ یا واحِدُ، اَجِرْنا مِنَ النَّارِ یا مُجیرُ،

پاک و منزّهی ای بزرگوار،بلند مرتبه ای ای یگانه، ما را از آتش دوزخ پناه ده، ای پناه دهنده،

سُبْحانَکَ یا عَفُوُّ، تَعالَیْتَ یا مُنْتَقِمُ، اَجِرْنا مِنَ النَّارِ یا مُجیرُ،

پاک و منزّهی ای عفوکننده، بلند مرتبه ای ای انتقام گیرنده، ما را از آتش دوزخ پناه ده، ای پناه دهنده،

سُبْحانَکَ یا واسِعُ، تَعالَیْتَ یا مُوَسِّعُ،اَجِرْنا مِنَ النَّارِ یا مُجیرُ،

پاک و منزّهی ای گسترده، بلند مرتبه ای ای وسعت ده،ما را از آتش دوزخ پناه ده، ای پناه دهنده،

سُبْحانَکَ یا رَءُوفُ، تَعالَیْتَ یا عَطُوفُ، اَجِرْنا مِنَ النَّارِ یا مُجیرُ،

پاک و منزّهی ای مهربان، بلند مرتبه ای باعطوفت، ما را از آتش دوزخ پناه ده، ای پناه دهنده،

سُبْحانَکَ یا فَرْدُ، تَعالَیْتَ یا وِتْرُ، اَجِرْنا مِنَ النَّارِ

پاک و منزّهی ای تنها، بلند مرتبه ای ای یگانه، ما را از آتش دوزخ پناه ده،

ص :136

یا مُجیرُ، سُبْحانَکَ یا مُقیتُ،

ایپناه دهنده، پاک و منزّهی ای نیروبخش،

تَعالَیْتَ یا مُحیطُ، اَجِرْنا مِنَ النَّارِ یا مُجیرُ،

بلند مرتبه ای ای دربرگیرنده، ما را از آتش دوزخ پناه ده، ای پناه دهنده،

سُبْحانَکَ یا وَکیلُ، تَعالَیْتَ یا عَدْلُ، اَجِرْنا مِنَ النَّارِ یا مُجیرُ،

پاک و منزّهی ای وکیل، بلند مرتبه ای ای عادل، ما را از آتش دوزخ پناه ده،

سُبْحانَکَ یا مُبینُ، تَعالَیْتَ یا مَتینُ، اَجِرْنا مِنَ النَّارِ یا مُجیرُ،

ای پناه دهنده، پاک و منزّهی ای آشکارکننده، بلند مرتبه ای ای استوار، ما را از آتش دوزخ پناه ده، ای پناه دهنده،

سُبْحانَکَ یا بَرُّ، تَعالَیْتَ یا وَدُودُ، اَجِرْنا مِنَ النَّارِ یا مُجیرُ،،

پاک و منزّهی ای نیکوکار، بلند مرتبه ای ای با محبت، ما را از آتش دوزخ پناه ده، ای پناه دهنده،

سُبْحانَکَ یا رَشیدُ تَعالَیْتَ یا مُرْشِدُ،اَجِرْنا مِنَ النَّارِ یا مُجیرُ،

پاک و منزّهی ای راهنما، بلند مرتبه ای ای ارشادکننده،ما را از آتش دوزخ پناه ده، ای پناه دهنده،

سُبْحانَکَ یا نُورُ، تَعالَیْتَ یا مُنَوِّرُ، اَجِرْنا مِنَ النَّارِ یا مُجیرُ،

پاک و منزّهی ای نور، بلند مرتبه ای ای روشنی بخش، ما را از آتش دوزخ پناه ده، ای پناه دهنده،

سُبْحانَکَ یا نَصیرُ، تَعالَیْتَ یا ناصِرُ، اَجِرْنا مِنَ النَّارِ یا مُجیرُ،

پاک و منزّهی ای یاور، بلند مرتبه ای ای یاری کننده، ما را از آتش دوزخ پناه ده، ای پناه دهنده،

سُبْحانَکَ یا صَبُورُ، تَعالَیْتَ یا صابِرُ، اَجِرْنا مِنَ النَّارِ یا مُجیرُ،

پاک و منزّهی ای شکیبا، بلندمرتبه ای ای صابر، ما را از آتش دوزخ پناه ده، ای پناه دهنده،

سُبْحانَکَ یا مُحْصی تَعالَیْتَ یا مُنْشِئُ، اَجِرْنا مِنَ النَّارِ یا مُجیرُ،

پاک و منزّهی ای احصا کننده، بلند مرتبه ای ای پدیدآورنده، ما را از آتش دوزخ پناه ده، ای پناه دهنده،

سُبْحانَکَ یا سُبْحانُ، تَعالَیْتَ یا دَیَّانُ، اَجِرْنا مِنَ النَّارِ یا مُجیرُ،

پاک و منزّهی ای تسبیح شده بلند مرتبه ای ای داور روز جزا، ما را از آتش دوزخ پناه ده، ای پناه دهنده،

سُبْحانَکَ یا مُغیثُ،تَعالَیْتَ یا غِیاثُ، اَجِرْنا مِنَ النَّارِ یا مُجیرُ،

پاک و منزّهی ای دادرس،بلند مرتبه ای ای فریادرس، ما را از آتش دوزخ پناه ده، ای پناه دهنده،

سُبْحانَکَ یا فاطِرُ، تَعالَیْتَ یاحاضِرُ، اَجِرْنا مِنَ النَّارِ یا مُجیرُ،

پاک و منزّهی ای آفریننده، بلند مرتبه ای ای حاضر، ما را از آتش دوزخ پناه ده، ای پناه دهنده، ی

سُبْحانَکَ لا اِلهِ اِلَّا اَنْتَ، سُبْحانَکَ انّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمینَ،

پاک و منزّهی تو که معبودی جز تو نیست پاک و منزّهی تو، و من ازستمکاران بودم.

سُبْحانَکَ یا ذَا الْعِزِّ والْجَمالِ، تَبارَکْتَ یاِذَا الْجَبَرُوتِ وَالْجَلالِ،

پاک و منزّهی ای صاحب عزّت و زیبایی، بلند مرتبه ا ای صاحب قدرت و شکوه،

فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَنَجَّیْناهُ مِنَ الْغَمِّ،

(ای که فرمودی) ما دعای او (یونس) را به اجابت رساندیم و از آن اندوه نجاتش بخشیدیم

وَکَذلِکَ نُنْجیِ الْمُؤْمِنینَ،

و این گونه مؤمنان را نجات می دهیم (ما را ببخش و اندوه و غم را از ما دور کن)

ص :137

وَصَلَّی اَللَّهُ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ اَجْمَعینَ،

و خدا بر محمّد و تمامی خاندانش درود فرستد

وَاَلْحَمْدُللَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ،

و حمد و سپاس از آنِ خداوندی است که پروردگار جهانیان است

وَحَسْبُنَا اَللَّهُ وَنِعْمَ الْوَکیلُ،

و خداوند ما را کافی و بهترین وکیل است

وَلٰا حَوْلَ وَلٰا قُوَّةَ اِلَّا بِاَللَّهِ الْعَلیِّ العَظیمِ.

و پناهگاه و نیرویی جز از سوی خداوند بلندمرتبه و با عظمت نیست.

دعای جوشن کبیر[:

دعای جوشن کبیر(1):

این دعا را امام زین العابدین علیه السلام از پدر بزرگوارش از جدّش از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل کرده است. درباره شأن ورود این دعا آمده است: در یکی از جنگ ها، رسول خدا صلی الله علیه و آله زره و جوشن سنگینی بر تن داشت که سبب آزار آن حضرت می شد، پیامبر صلی الله علیه و آله به درگاه خدا دعا کرد تا آن که جبرئیل نازل شد و گفت: خداوند به تو سلام می رساند و می فرماید: این زره سنگین را از تن خارج ساز و در عوض، این دعا را بخوان که برای تو و امّت تو، امان و حرزی خواهد بود. آنگاه فضیلت های فراوانی را در عظمت این دعا نقل کرده است، از جمله اینکه:

هر کس آن را بخواند و از منزل خارج شود و یا آن را همراه خویش داشته باشد (و در روح خود پیاده کند) اهل بهشت است و خداوند توفیق انجام اعمال صالح را به وی عنایت می کند. این دعا برای درمان بیماری های سخت و کسب پاداش های فراوان معنوی مفید است. امام حسین علیه السلام فرمود: پدرم مرا به حفظ و بزرگداشت این دعا سفارش کرد و به من فرمود: این دعا را بر کفنش بنویسم و آن را به خانواده ام تعلیم دهم و آنان را نسبت به خواندن این دعا ترغیب نمایم.(2) چند نکته:

1- نوشتن این دعا بر روی کفن- همان گونه که از روایت برمی آید- مستحب است؛ مرحوم «علّامه بحرالعلوم» نیز در شعر خود بدان اشاره کرده است:

و سُنَّ ان یُکْتب بالأکفان شهادة الاسلام و الایمان

و هکذا کتابة القرآن و الجوشن المنعوت بالأمان

یعنی: «نوشتن این امور بر روی کفن سنّت است: شهادت به اسلام و ایمان (ولایت) و همچنین نوشتن آیات قرآن و دعای جوشن که امانی است از عذاب».

ص :138


1- سبب نامگذاری این دعا به جوشن کبیر، آن است که این دعا در برابر بلاها و آسیب های دنیوی و اخروی زره و محافظ خوبی است( جوشن به معنای زره است)، این دعا در مصباح کفعمی، صفحه 247 و بلدالامین، صفحه 402 آمده است.
2- بحارالانوار، جلد 91، صفحه 382.

2- مرحوم «علّامه مجلسی» در کتاب «زاد المعاد» این دعا را از اعمال شبهای قدر دانسته است و از روایات استفاده می شود، سه بار یا حدّاقل یک بار در ماه مبارک رمضان آن را بخوانند.(1) 3- گرچه معروف است که این دعا، صد فصل دارد و هر فصل آن، شامل ده اسم از اسمای اِلهی است که مجموعاً یک هزار اسم از اسمای پرمعنای خداوند است؛ ولی با دقت روشن می شود که یک هزار و یک اسم می باشد، زیرا بند 55 مشتمل بر 11 اسم اِلهی است.

به هر حال، در پایان هر فصل به خداوند متعال از عذاب دوزخ پناه می بریم و می گوییم: «

سُبْحانَکَ یا لا اِلهَ اِلَّا اَنْتَ، الْغَوْثَ، الْغَوْثَ، خَلِّصْنا مِنَ النَّارِ یا رَبِ

». بِسْمِ اَللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ

به نام خداوند بخشنده مهربان

(1) اَللهُمَّ انّی اَسْئَلُکَ بِاسْمِکَ

(1) خدایا از تو می خواهم به حقّ نامت،

یا اَللَّهُ یا رَحْمنُ، یا رَحیمُ یا کَریمُ،

ای خدا، ای بخشنده، ای مهربان، ای بزرگوار،

یا مُقیمُ یا عَظیمُ، یا قَدیمُ

ای پایدار، ای بزرگ، ای دیرینه،

یا عَلیمُ، یا حَلیمُ یا حَکیمُ،

ای دانا، ای شکیبا، ای خردمند،

سُبْحانَکَ یا لا اِلهَ اِلَّا اَنْتَ،

تسبیح می گویم تو را ای کسی که جز تو معبودی نیست،

الْغَوْثَ، الْغَوْثَ،

یاریمان کن، یاریمان کن،

خَلِّصْنا مِنَ النَّارِ یا رَبِ

ما را از آتش دوزخ برهان، ای پرودگار من

(2) یا سَیِّدَ السَّاداتِ، یا مُجیبَ الدَّعَواتِ،

(2) ای آقا و سرور بزرگان، ای اجابت کننده دعاها،

یا رافِعَ الدَّرَجاتِ، یا وَلِیَّ الْحَسَناتِ،

ای بالا برنده رتبه ها، ای صاحب نیکی ها،

یا غافِرَالْخَطیئآتِ، یا مُعْطِیَ الْمَسْئَلاتِ،

ای آمرزنده خطاها، ای عطاکننده خواسته ها،

یا قابِلَ التَّوْباتِ، یا سامِعَ الْأَصْواتِ،

ای پذیرنده توبه ها، ای شنونده صداها،

یا عالِمَ الْخَفِیَّاتِ، یا دافِعَ الْبَلِیَّاتِ

ای دانای نهان ها، ای برطرف کننده بلاها

(3) یا خَیْرَ الْغافِرینَ، یا خَیْرَ الْفاتِحینَ،

(3) ای بهترین آمرزندگان، ای بهترین کارگشایان،

یا بهترین یاوران، ای بهترین داوران،

ای خَیْرَ النَّاصِرینَ، یا خَیْرَ الْحاکِمینَ،

یا خَیْرَ الرَّازِقینَ، یا خَیْرَ الْوارِثینَ،

ای بهترین روزی دهندگان، ای بهترین وارثان،

ص :139


1- بحارالانوار، جلد 91، صفحه 384.

یاخَیْرَ الْحامِدینَ، یا خَیْرَ الذَّاکِرینَ،

ای بهترین سپاسگزاران، ای بهترین یادکنندگان،

یا خَیْرَ الْمُنْزِلینَ، یا خَیْرَ الْمُحْسِنینَ

ای بهترین نازل کنندگان، ای بهترین احسان کنندگان،

(4)یا مَنْ لَهُ الْعِزَّةُ وَالْجَمالُ، یا مَنْ لَهُ الْقُدْرَةُ وَالْکَمالُ،

(4)ای که عزت و زیبایی از آنِ توست، ای که توانایی و کمال از آنِ توست،

یا مَنْ لَهُ الْمُلْکُ وَالْجَلالُ، یا مَنْ هُوَ الْکَبیرُ الْمُتَعالُ،

ای که فرمانروایی و شکوه از آنِ توست، ای که بزرگی و بلندمرتبگی از آنِ توست،

یا مُنْشِی ءَ السَّحابِ الثِّقالِ، یا مَنْ هُوَشَدیدُ الْمِحالِ،

ای پدیدآورنده ابرهای سنگین، ای که انتقام گیری سخت از آنِ توست،

یا مَنْ هُوَ سَریعُ الْحِسابِ، یا مَنْ هُوَ شَدیدُ الْعِقابِ،

ای که حسابرسی سریع از آنِ توست، ای که سخت کیفری،

یا مَنْ عِنْدَهُ حُسْنُ الثَّوابِ، یا مَنْ عِنْدَهُ امُّ الْکِتابِ

ای که پاداش نیکو نزد توست، ای که اصل کتاب نزد توست

(5) اَللهُمَّ انّی اَسْئَلُکَ بِاسْمِکَ

(5) خدایا از تو می خواهم به حق نامت

یا حَنَّانُ یا مَنَّانُ، یا دَیَّانُ یا بُرْهانُ،

ای با محبت ای گشاده دست، ای داور روز جزا، ای راهنما،

یا سُلْطانُ یا رِضْوانُ، یا غُفْرانُ

ای فرمانروا، ای مایه خشنودی، ای آمرزنده، ای

یا سُبْحانُ، یا مُسْتَعانُ یا ذَاالْمَنِّ وَالْبَیانِ ،

تسبیح شده، ای یاور، ای صاحب منّت و بیان

(6) یا مَنْ تَواضَعَ کُلُّ شَیْ ءٍ لِعَظَمَتِهِ

(6) ای که همه چیز در برابر عظمتت سر فرود آورده،

یا مَنِ اسْتَسْلَمَ کُلُّ شَیْ ءٍ لِقُدْرَتِهِ،

ای که همه چیز در برابر قدرتت تسلیم گشته،

یا مَنْ ذَلَّ کُلُّ شَیْ ءٍ لِعِزَّتِهِ،

ای که همه چیز در برابر عزّتت خوار گردیده،

یا مَنْ خَضَعَ کُلُّ شَیْ ءٍ لِهَیْبَتِهِ،

ای که همه چیز از هیبتت فروتن گشته،

یا مَنِ اَنْقادَ کُلُّ شَیْ ءٍ مِنْ خَشْیَتِهِ،

ای که همه چیز از ترست فرمانبردار گردیده،

یا مَنْ تَشَقَّقَتِ الْجِبالُ مِنْ مَخافَتِهِ،

ای که کوه ها از خوفت شکاف برداشته،

یا مَنْ قامَتِ السَّمواتُ بِاَمْرِهِ،

ای که آسمانها به فرمانت برافراشته شده،

یا مَنِ اسْتَقَرَّتِ الْأَرَضُونَ بِاذْنِهِ،

ای که زمین ها به اجازه ات استقرار یافته،

یا مَنْ یُسَبِّحُ الرَّعْدُ بِحَمْدِهِ،

ای که غرّش رعد، حمد و تسبیح تو گوید،

یا مَنْ لا یَعْتَدی عَلیٰ اَهْلِ مَمْلَکَتِهِ

ای که به زیر دستانت ستم نکنی

(7) یا غافِرَ الْخَطایا، یا کاشِفَ الْبَلایا،

(7) ای آمرزنده خطاها، ای برطرف کننده بلاها،

یا مُنْتَهَی الرَّجایا، یا مُجْزِلَ الْعَطایا،

ای نهایت امیدها، ای فراوان بخشنده عطاها،

یا واهِبَ الْهَدایا، یا رازِقَ الْبَرایا،

ای دهنده هدایا، ای روزی دهنده مخلوقات،

یا قاضِیَ الْمَنایا، یا سامِعَ الشَّکایا،

ای برآورنده آرزوها، ای شنونده شکایت ها،

ص :140

یا باعِثَ الْبَرایا، یا مُطْلِقَ الْأُساری

ای برانگیزنده مخلوقات، ای آزادکننده اسیران

(8) یاِذَا الْحَمْدِوَالثَّنآءِ، یا ذَاالْفَخْرِ وَاْلبَهآءِ،

(8) ای صاحب حمد و سپاس، ای صاحب فخر و درخشش،

یا ذَا الْمَجْدِ وَالسَّنآءِ، یا ذَا الْعَهْدِ وَالْوَفآءِ،

ای صاحب بزرگواری و عظمت، ای صاحب پیمان و وفاداری،

یا ذَا الْعَفْوِ وَالرِّضآءِ،

ای صاحب عفو و خشنودی،

یاِذَا الْمَنِّ وَالْعَطآءِ،

ای صاحب نعمت و عطا،

یا ذَا الْفَصْلِ وَالْقَضآءِ،

ای جدا کننده (حق از باطل) و داور،

یا ذَا الْعِزِّ وَالْبَقآءِ، ِ

ای صاحب عزّت و پایداری،

یا ذَا الْجُود وَالسَّخآءِ،

ای صاحب بخشش و سخاوت،

یا ذَا الْألاءِ وَالنَّعْمآءِ

ای صاحب احسانها و نعمت ها

(9) اَللهُمَّ انّی اَسْئَلُکَ بِاسْمِکَ

(9) خدایا از تو می خواهم به حقّ نامت

یا مانِعُ یادافِعُ، یا رافِعُ یا صانِعُ،

ای بازدارنده،ای دفع کننده، ای بالا برنده، ای سازنده،

یا نافِعُ یا سامِعُ، یا جامِعُ یا شافِعُ،

ای سود رساننده، ای شنونده، ای گردآورنده، ای شفاعت کننده،

یا واسِعُ یا مُوسِعُ

ای گسترده،ای توانگر

(10) یا صانِعَ کُلِّ مَصْنُوعٍ، یا خالِقَ کُلِّ مَخْلُوقٍ،

(10) ای سازنده هر ساخته شده، ای آفریننده هر آفریده،

یا رازِقَ کُلِ مَرْزُوقٍ، یا مالِکَ کُلِّ مَمْلُوکٍ،

ای روزی ده هر روزی خوار، ای مالک هر دارایی،

یا کاشِفَ کُلِّ مَکْرُوبٍ، یا فارِجَ کُلِ مَهْمُومٍ،

ای غمزدای غمزدگان، ای شادکننده

یا راحِمَ کُلِّ مَرْحُومٍ، یا ناصِرَ کُلِّ مَخْذُولٍ،

اندوهگینان، ای رحم کننده هر مرحوم، ای یاور هر بی یاور،

یا ساتِرَ کُلِّ مَعْیُوبٍ،یا مَلْجَأَ کُلِّ مَطْرُودٍ

ای پوشاننده هر معیوب،

(11) یا عُدَّتی عِنْدَ شِدَّتی یا رَجآئی عِنْدَ مُصیبَتی

(11) ای ذخیره ام در سختی ها، ای امیدم در مصیبت ها،

یا مُونِسی عِنْدَ وَحْشَتی یا صاحِبی عِنْدَ غُرْبَتی

ای همدمم در وحشت ها، ای همصحبتم در غربت ها،

یا وَلِیّی عِنْدَ نِعْمَتی یا غِیاثی عِنْدَ کُرْبَتی

ای سرپرستم در نعمتها، ای فریادرسم در گرفتاریها،

یا دَلیلی عِنْدَ حَیْرَتی یا غَنآئی عِنْدَ افْتِقاری

ای راهنمایم در سرگردانی ها، ای بی نیازیم در نیازمندیها،

یا مَلْجَأی عِنْدَ اضْطِراری یا مُعینی عِنْدَ مَفْزَعی

ای پناهم در ناچاریها، ای کمکم در پریشانی ها

(12) یا عَلَّامَ الْغُیُوبِ، یا غَفَّارَ الذُّنُوبِ،

(12) ای دانای نهانها، ای آمرزنده گناهان،

یا سَتَّارَ الْعُیُوبِ، یا کاشِفَ الْکُرُوبِ،

ای پرده پوش عیبها، ای برطرف کننده غمها،

یا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ، یا

ای گرداننده دلها، ای شفابخش دلها،

ص :141

طَبیبَ الْقُلُوبِ، یا مُنَوِّرَ الْقُلُوبِ،

ای روشنی بخش دلها،

یا انیسَ الْقُلُوبِ،

ای همدم دلها،

یا مُفَرِّجَ الْهُمُومِ، یا مُنَفِّسَ الْغُمُومِ،

ای گشاینده اندوه ها، ای پاک کننده غمها

(13) اَللَّهُمَّ انّی اَسْئَلُکَ بِاْسمِکَ

(13) خدایا از تو می خواهم به حقّ نامت

یا جَلیلُ یا جَمیلُ، یا وَکیلُ یا کَفیلُ،

ای بزرگوار، ای زیبا، ای نماینده،ای عهده دار،

یا دَلیلُ یا قَبیلُ، یا مُدیلُ یا مُنیلُ،

ای راهنما، ای پذیرنده، ای دولت بخش، ای احسان کننده،

یا مُقیلُ یا مُحیلُ

ای درگذرنده، ای چاره ساز

(14) یا دَلیلَ الْمُتَحَیِّرینَ، یا غِیاثَ الْمُسْتَغیثینَ،

(14) ای راهنمای سرگردانان، ای فریادرس فریادرس خواهان،

یا صَریخَ الْمُسْتَصْرِخینَ، یا جارَ الْمُسْتَجیرینَ،

ای دادرس دادخواهان، ای پناه پناه جویان،

یا امانَ الْخآئِفینَ، یا عَوْنَ الْمُؤْمِنینَ، ،

ای امان خائفان، ای یاور مؤمنان،

یا راحِمَ الْمَساکینَ یا مَلْجَأَ الْعاصینَ،

ای رحم کننده بیچارگان،ای پناه خطاکاران،

یا غافِرَ الْمُذْنِبینَ، یا مُجیبَ دَعْوَةِ الْمُضْطَرّینَ

ای آمرزنده گناهکاران، ای اجابت کننده دعای بیچارگان

(15) یا ذَاالْجُودِ وَالْإِحْسانِ، یا ذَا الْفَضْلِ وَالْإِمْتِنانِ، و نعمت،

(15) ای صاحب سخاوت و نیکی، ای صاحب کرم

یا ذَا الْأَمْنِ وَالْأَمانِ، یا ذَاالْقُدْسِ وَالسُّبْحانِ،

ای مایه امنیّت و آرامش، ای صاحب قداست و پاکی،

یا ذَاالْحِکْمَةِ وَالْبَیانِ، یا ذَا الرَّحْمَةِ وَالرِّضْوانِ،

ای صاحب حکمت و بیان، ای مایه رحمت و خشنودی،

یاِذَا الْحُجَّةِ وَالْبُرْهانِ، یا ذَا الْعَظَمَةِ وَالسُّلْطانِ،

ای صاحب دلیل و برهان (قاطع)، ای صاحب بزرگی و فرمانروایی،

یا ذَا الرَّأْفَةِ وَالْمُسْتَعانِ، یا ذَا العَفْوِ وَالْغُفْرانِ

ای صاحب رحمت و پشتیبان، ای صاحب عفو و آمرزش

(16) یا مَنْ هُوَ رَبُّ کُلِّ شَیْ ءٍ،

(16) ای که تویی پروردگار هر چیز،

یا مَنْ هُوَ الهُ کُلِّ شَیْ ءٍ،

ای که تویی معبود هر چیز،

یا مَنْ هُوَ صانِعُ کُلِّ شَیْ ءٍ،

ای که تویی سازنده هر چیز،

یا مَنْ هُوَ خالِقُ کُلِّ شَیْ ءٍ،

ای که تویی آفریننده هر چیز،

یا مَنْ هُوَ قَبْلَ کُلِ شَیْ ءٍ،

ای که تویی قبل از هر چیز،

یا مَنْ هُوَ بَعْدَ کُلِّ شَیْ ءٍ،

ای که تویی بعد از هر چیز،

یا مَنْ هُوَ فَوْقَ کُلِّ شَیْ ءٍ،

ای که تویی برتر از هر چیز،

یا مَنْ هُوَ عالِمٌ بِکُلِّ شَیْ ءٍ،

ای که تویی دانای به هر چیز،

یا مَنْ هُوَ قادِرٌ عَلیٰ کُلِّ شَیْ ءٍ،

ای که تویی توانای بر هر چیز،

یا مَنْ هُوَ یَبْقی وَیَفْنی کُلُ

ای که تویی باقی، و فانی است

ص :142

شَیْ ءٍ (17) اَللَّهُمَّ انّی اَسْئَلُکَ بِاسْمِکَ

هر چیز دیگر (17) خدایا از تو می خواهم به حقّ نامت

یا مُؤْمِنُ یا مُهَیْمِنُ، یا مُکَوِّنُ یا مُلَقِّنُ،

ای امان دهنده، ای مقتدر، ای پدیدآورنده، ای آمرزنده،

یا مُبَیِّنُ یا مُهَوِّنُ، یا مُمَکِّنُ یا مُزَیِّنُ،

ای روشنگر، ای آسان کننده، ای نیروبخش، ای زینت بخش،

یامُعْلِنُ یا مُقَسِّمُ

ای آشکار کننده، ای تقسیم کننده

(18) یا مَنْ هُوَ فی مُلْکِهِ مُقیمٌ،

(18) ای که در فرمانروایی پایداری،

یا مَنْ هُوَ فی سُلْطانِهِ قَدیمٌ،

ای که در سلطنت دیرینه ای،

یا مَنْ هُو فی جَلالِهِ عَظیمٌ،

ای که در شکوه بس بزرگی،

یا مَنْ هُوَ عَلیٰ عِبادِهِ رَحیمٌ،

ای که بر بندگان مهربانی،

یا مَنْ هُوَ بِکُلِّ شَیْ ءٍ عَلیمٌ،

ای که بر همه چیز دانایی،

یا مَنْ هُوَ بِمَنْ عَصاهُ حَلیمٌ،

ای که بر گنهکاران شکیبایی،

یا مَنْ هُوَ بِمَنْ رَجاهُ کَریمٌ،

ای که بر امیدواران بخشنده ای،

یا مَنْ هُوَ فی صُنْعِهِ حَکیمٌ،

ای که در آفرینش عالم دانایی،

یا مَنْ هُوَ فی حِکْمَتِهِ لَطیفٌ،

ای که دانائیت دقیق،

یامَنْ هُوَ فی لُطْفِهِ قَدیمٌ

ای که در مهربانی دیرینه ای

(19) یا مَنْ لایُرْجی اِلَّا فَضْلُهُ،

(19) ای که جز به فضل و کرمت امیدی نیست،

یا مَنْ لا یُسْئَلُ اِلَّا عَفْوُهُ،

ای که جز عفوت درخواستی نیست،

یا مَنْ لایُنْظَرُ اِلَّا بِرُّهُ،

ای که جز نیکیت انتظاری نیست،

یا مَنْ لا یُخافُ اِلَّا عَدْلُهُ،

ای که جز از عدلت ترسی نیست،

یا مَنْ لا یَدُومُ اِلَّا مُلْکُهُ،

ای که جز فرمانرواییت جاودان نماند،

یا مَنْ لا سُلْطانَ اِلَّا سُلْطانُهُ،

ای که جز فرمانرواییت فرمانروایی نیست،

یا مَنْ وَسِعَتْ کُلَّ شَیْ ءٍ رَحْمَتُهُ،

ای که رحمتت همه چیز را فرا گرفته،

یا مَنْ سَبَقَتْ رَحْمَتُهُ غَضَبَهُ،

ای که رحمتت بر غضبت پیشی گرفته،

یا مَنْ احاطَ بِکُلِ شَیْ ءٍ عِلْمُهُ،

ای که علمت بر همه چیز احاطه دارد،

یا مَنْ لَیْسَ اَحَدٌ مِثْلَهُ

ای که هیچ کس مانندت نیست

(20) یا فارِجَ الْهَمِّ، یا کاشِفَ الْغَمِّ،

(20) ای گشاینده اندوه، ای برطرف کننده غم،

یا غافِرَ الذَّنْبِ، یا قابِلَ التَّوْبِ،

ای آمرزنده گناه، ای توبه پذیر،

یا خالِقَ الْخَلْقِ، یا صادِقَ الْوَعْدِ،

ای آفریننده خلق، ای خوش قول،

یا مُوفِیَ الْعَهْدِ، یا عالِمَ السِّرِّ،

ای وفا کننده پیمان، ای دانای راز،

یا فالِقَ الْحَبِّ، یارازِقَ الْأَنامِ

ای شکافنده دانه، ای روزی دهنده مردم

(21) اَللَّهُمَّ انّی اَسْئَلُکَ بِاسْمِکَ

(21) خدایا از تو می خواهم به حقّ نامت،

یا عَلِیُّ یا وَفِیُّ، یا غَنِیُّ یا مَلِیُّ،

ای بلندمرتبه، ای وفادار، ای بی نیاز، ای توانگر،

یا حَفِیُّ یا رَضِیُّ، یا زَکِیُّ یا

ای پذیرنده، ای خشنود، ای پاکیزه،

ص :143

بَدِیُّ،یا قَوِیُّ یا وَلِیُ

ای آفریننده، ای توانا، ای سرپرست.

(22) یا مَنْ اَظْهَرَ الْجَمیلَ، یا مَنْ سَتَرَ الْقَبیحَ،

(22) ای که زیبایی ها را آشکار ساختی، ای که زشتی ها را پوشاندی،

یا مَنْ لَمْ یُؤاخِذْ بِالْجَریرَةِ،

ای که بر بدی مؤاخذه نکردی،

یا مَنْ لَمْ یَهْتِکِ السِّتْرَ، یا عَظیمَ الْعَفْوِ،

ای که پرده دری ننمودی، ای صاحب عفو بزرگ،

یا حَسَنَ التَّجاوُزِ، یا وٰاسِعَ الْمَغْفِرَةِ،

ای صاحب گذشت نیکو، ای گسترده آمرزش،

یا باسِطَ الْیَدَیْنِ بِالرَّحْمَةِ، یا صاحِبَ کُلِ نَجْوی

ای گشاینده دست به رحمت، ای آگاه از هر راز،

یا مُنْتَهی کُلِّ شَکْویٰ

ای نهایت هر شکایت

(23) یا ذَا النِّعْمَةِ السَّابِغَةِ، یا ذَا الرَّحْمَةِ الْوٰاسِعَةِ،

(23) ای صاحب نعمت بی حساب، ای صاحب رحمت بی پایان،

یا ذَاالْمِنَّةِ السَّابِقَةِ، یا ذَا الْحِکْمَةِ الْبالِغَةِ،

ای صاحب نعمت پیشین، ای صاحب حکمت بی انتها،

یا ذَا الْقُدْرَةِ الْکامِلَةِ، یا ذَا الْحُجَّةِ الْقاطِعَةِ،

ای صاحب قدرت بی کران، ای صاحب دلیل روشن،

یا ذَا الْکَرامَةِ الظَّاهِرَةِ، یا ذَا الْعِزَّةِ الدَّآئِمَةِ،

ای صاحب بزرگواری آشکار، ای صاحب عزّت جاودان،

یا ذَا الْقُوَّةِ الْمَتینَةِ، یا ذَاالْعَظَمَةِ الْمَنیعَةِ

ای صاحب نیروی استوار، ای صاحب بزرگی دست نیافتنی

(24) یا بَدیعَ السَّمواتِ، یا جاعِلَ الظُّلُماتِ،

(24) ای پدیدآورنده آسمانها، ای آفریننده تاریکی ها، ای

یا راحِمَ الْعَبَراتِ، یا مُقیلَ الْعَثَراتِ،

رحم کننده بر اشکها، ای درگذرنده از لغزشها،

یا ساتِرَ الْعَوْراتِ، یا مُحْیِیَ الْأَمْواتِ،

ای پوشاننده زشتی ها، ای زنده کننده مردگان،

یا مُنْزِلَ الْایاتِ، یا مُضَعِّفَ الْحَسَناتِ،

ای نازل کننده آیات، ای فزون کننده نیکیها،

یا ماحِیَ السَّیِّئاتِ، یا شَدیدَ النَّقِماتِ

ای محو کننده بدیها، ای سخت انتقام گیر

(25) اَللَّهُمَّ انّی اَسْئَلُکَ بِاسْمِکَ

(25) خدایا از تو می خواهم به حق نامت،

یا مُصَوِّرُ یا مُقَدِّرُ، یا مُدَبِّرُ یا مُطَهِّرُ،

ای شکل دهنده، ای تقدیر کننده، ای تدبیر کننده، ای پاک کننده،

یا مُنَوِّرُ یا مُیَسِّرُ، یا مُبَشِّرُ یا مُنْذِرُ،

ای روشن کننده، ای آسان کننده، ای بشارت دهنده، ای ترساننده،

یا مُقَدِّمُ یا مُؤَخِّرُ.

ای پیشی گیرنده، ای تأخیراندازنده

(26) یا رَبَ الْبَیْتِ الْحَرامِ، یا رَبَّ الشَّهْرِ الْحَرامِ،

(26) ای پروردگار کعبه، ای پروردگار ماه حرام،

یا رَبَّ الْبَلَدِ الْحَرامِ، یا رَبَّ الرُّکْنِ وَ الْمَقامِ،

ای پروردگار بلد حرام، ای پروردگار رکن و مقامِ (ابراهیم)،

یا رَبَّ الْمَشْعَرِ الْحَرامِ، یا رَبَّ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ،

ای پروردگار مشعر الحرام، ای پروردگار مسجد الحرام،

یا رَبَّ الْحِلِ

ای پروردگار حلال

ص :144

وَالْحَرامِ، یا رَبَّ النُّورِ وَالظَّلامِ،

و حرام، ای پروردگار نور و ظلمت،

یا رَبَّ التَّحِیَّةِ وَالسَّلامِ، یارَبَّ الْقُدْرَةِ فِی الْأَنامِ

ای پروردگار درود و سلام، ای پروردگار توانای در میان مخلوقات.

(27) یا احْکَمَ الْحاکِمینَ، یا اعْدَلَ الْعادِلینَ،

(27) ای حکمرانترین حاکمان، ای عادلترین عادلان،

یا اصْدَقَ الصَّادِقینَ، یا اطْهَرَ الطَّاهِرینَ،

ای راستگوترین راستگویان، ای پاکترین پاکان،

یا احْسَنَ الْخالِقینَ، یا اسْرَعَ الْحاسِبینَ،

ای بهترین آفرینندگان، ای سریعترین حسابگران،

یا اَسْمَعَ السَّامِعینَ، یا ابْصَرَ النَّاظِرینَ،

ای شنواترین شنوایان، ای بیناترین بینایان،

یا اشْفَعَ الشَّافِعینَ، یا اَکْرَمَ الْأَکْرَمینَ

ای بهترین شافعان، ای گرامی ترین گرامیان.

(28) یا عِمادَ مَنْ لاعِمادَ لَهُ،

(28) ای تکیه گاه کسی که تکیه گاهی ندارد،

یا سَنَدَ مَنْ لا سَنَدَ لَهُ، یاذُخْرَ مَنْ لا ذُخْرَ لَهُ،

ای پشتیبان کسی که پشتیبانی ندارد، ای ذخیره کسی که ذخیره ای ندارد،

یا حِرْزَمَنْ لا حِرْزَ لَهُ، یا غِیاثَ مَنْ لا غِیاثَ لَهُ،

ای پناه کسی که پناهی ندارد، ای فریادرس کسی که فریادرسی ندارد،

یا فَخْرَ مَنْ لا فَخْرَ لَهُ، یا عِزَّ مَنْ لا عِزَّ لَهُ،

ای افتخار کسی که افتخاری ندارد، ای عزّت کسی که عزّتی ندارد،

یا مُعینَ مَنْ لا مُعینَ لَهُ، یا انیسَ مَنْ لا انیسَ لَهُ،

ای یاور کسی که یاوری ندارد، ای همدم کسی که همدمی ندارد،

یا امانَ مَنْ لا امانَ لَهُ

ای امان کسی که امانی ندارد

(29) اَللهُمَّ انّی اَسْئَلُکَ بِاسْمِکَ

(29) خدایا از تو می خواهم به حقّ نامت،

یا عاصِمُ یا قائِمُ، یا دآئِمُ یا راحِمُ،

ای بازدارنده، ای استوار، ای جاویدان، ای رحم کننده،

یا سالِمُ یا حاکِمُ، یا عالِمُ یا قاسِمُ،

ای بی نقص، ای حکمران، ای دانا، ای قسمت کننده،

یا قابِضُ یا باسِطُ

ای قبض کننده ای گشاینده

(30) یا عاصِمَ مَنِ اسْتَعْصَمَهُ، یا راحِمَ مَنِ اسْتَرْحَمَهُ،

(30) ای بازدارنده کسی که از تو مصونیّت (از گناه) طلبد، ای رحم کننده کسی که از تو رحمت طلبد،

یا غافِرَ مَنِ اسْتَغْفَرَهُ، یا ناصِرَ مَنِ اسْتَنْصَرَهُ،

ای آمرزنده کسی که از تو آمرزش طلبد، ای یاور کسی که از تو یاری طلبد،

یا حافِظَ مَنِ اسْتَحْفَظَهُ، یا مُکْرِمَ مَنِ اسْتَکْرَمَهُ،

ای نگهدار کسی که از تو محافظت طلبد، ای گرامی دار کسی که از تو کرامت طلبد،

یا مُرْشِدَ مَنِ اسْتَرْشَدَهُ، یا صَریخَ مَنِ اسْتَصْرَخَهُ،

ای راهنمای کسی که از تو هدایت طلبد، ای فریادرس کسی که از تو فریادرسی طلبد،

یا مُعینَ مَنِ اسْتَعانَهُ، یا مُغیثَ مَنِ اسْتَغاثَهُ

ای یاور کسی که از تو کمک طلبد، ای دادرس کسی که از تو دادرسی طلبد

(31) یا عَزیزاً لا یُضامُ، یا لَطیفاً لا یُرامُ،

(31) ای عزیزی که ذلّت نپذیری، ای مهربانی که نفوذناپذیری،

یا قَیُّوماً لا یَنامُ، یا دائِماً

ای پاینده ای که خواب نداری، ای جاودانی

ص :145

لا یَفُوتُ، یا حَیّاً لایَمُوتُ، یا مَلِکاً لا یَزُولُ،

که از بین نروی، ای زنده ای که مرگ نداری، ای پادشهی که ملکت از بین نرود،

یا باقِیاً لا یَفْنی یا عالِماً لا یَجْهَلُ،

ای پایداری که فانی نشوی، ای دانایی که نادان نگردی،

یا صَمَداً لا یُطْعَمُ، یا قَوِیّاً لایَضْعُفُ

ای بی نیازی که روزی نخواهی، ای توانایی که ضعیف نگردی

(32) اَللَّهُمَّ انّی اَسْئَلُکَ بِاسْمِکَ

(32) خدایا از تو می خواهم به حقّ نامت،

یا اَحَدُ یا واحِدُ، یا شاهِدُ یا ماجِدُ،

ای یکتا، ای یگانه، ای گواه، ای بزرگوار،

یا حامِدُ یا راشِدُ، یا باعِثُ یا وارِثُ،

ای ستاینده، ای راهنما، ای برانگیزنده (مردگان) ای وارث،

یا ضآرُّ یا نافِعُ

ای زیان رسان، ای سود رسان

(33) یا اَعْظَمَ مِنْ کُلِّ عَظیمٍ، یا اَکْرَمَ مِنْ کُلِّ کَریمٍ،

(33) ای بزرگتر از هر بزرگ، ای گرامی تر از هر گرامی،

یا اَرْحَمَ مِنْ کُلِّ رَحیمٍ، یا اَعْلَمَ مِنْ کُلِّ عَلیمٍ،

ای مهربان تر از هر مهربان، ای داناتر از هر دانا،

یا احْکَمَ مِنْ کُلِّ حَکیمٍ، یا اقْدَمَ مِنْ کُلِّ قَدیمٍ،

ای دانشمندتر از هر دانشمند، ای دیرینه تر از هر دیرینه،

یا اکْبَرَ مِنْ کُلِّ کَبیرٍ، یا الْطَفَ مِنْ کُلِّ لَطیفٍ،

ای بزرگتر از هر بزرگ، ای مهربان تر از هر مهربان،

یا اجَلَّ مِن کُلِ جَلیلٍ، یا اعَزَّ مِنْ کُلِّ عَزیزٍ

ای والاتر از هر والا، ای محبوب تر از هر محبوب

(34) یا کَریمَ الصَّفْحِ، یا عَظیمَ الْمَنِّ،

(34) ای بخشنده با گذشت، ای نعمت بخش بزرگ،

یا کَثیرَ الْخَیْرِ، یا قَدیمَ الْفَضْلِ،

ای پُر خیر، ای دیرینه بخشش،

یا دآئِمَ اللُّطْفِ، یا لَطیفَ الصُّنْعِ،

ای پیوسته مهربان، ای با سلیقه در خلقت،

یا مُنَفِّسَ الْکَرْبِ،یا کاشِفَ الضُّرِّ،

ای زُداینده اندوه،ای برطرف کننده زیان،

یا مالِکَ الْمُلْکِ، یا قاضِیَ الْحَقِ

ای مالک هستی، ای حاکم به حق

(35) یا مَنْ هُوَ فی عَهْدِهِ وَفِیٌّ،

(35) ای که در پیمان وفاداری،

یا مَنْ هُوَ فی وَفآئِهِ قَوِیٌّ،

ای که در وفاداری توانایی،

یا مَنْ هُوَ فی قُوَّتِهِ عَلِیٌّ،

کایه در توانایی برتری،

یا مَنْ هُوَ فی عُلُوِّهِ قَریبٌ،

ای که در(عین) برتری نزدیکی،

یا مَنْ هُوَ فی قُرْبِهِ لَطیفٌ،

ای که در (عین) نزدیکی پنهانی،

یا مَنْ هُوَ فی لُطْفِهِ شَریفٌ،

ای که در (عین) مهربانی بزرگواری،

یا مَنْ هُوَ فی شَرَفِهِ عَزیزٌ،

ای که در (عین) بزرگواری عزیزی،

یا مَنْ هُوَ فی عِزِّهِ عَظیمٌ،

ای که در عزّت با عظمتی،

یا مَنْ هُوَ فی عَظَمَتِهِ مَجیدٌ،

ای که در (عین) عظمت بزرگواری،

یا مَنْ هُوَ فی مَجْدِهِ حَمیدٌ

ای که در بزرگواری ستوده ای

(36) اَللهُمَّ انّی اَسْئَلُکَ بِاسْمِکَ یا کافی

(36) خدایا از تو می خواهم به حقّ نامت ای کفایت کننده،

ص :146

یا شافی یا وافی یا مُعافی،

ای شفا دهنده، ای وفا کننده، ای درگذرنده،

یا هادی یا داعی یا قاضی یا راضی

ای هدایت کننده، ای دعوت کننده، ای حکم کننده، ای خشنود،

یاعإِلَىٰ یا باقی.

ای بلندمرتبه، ای ماندگار.

(37) یا مَنْ کُلُّ شَیْ ءٍ خاضِعٌ لَهُ،

(37) ای که هر چیز در برابرت فروتن است،

یا مَنْ کُلُّ شَیْ ءٍ خاشِعٌ لَهُ،

ای که هر چیز در برابرت سر فرود آورده،

یا مَنْ کُلُّ شَیْ ءٍ کآئِنٌ لَهُ،

ای که هستی هر چیز با توست،

یا مَنْ کُلُّ شَیْ ءٍ مَوْجُودٌ بِهِ،

ای که وجود هر چیز به واسطه توست،

یا مَنْ کُلُّ شَیْ ءٍ مُنیبٌ الَیْهِ،

ای که بازگشت هر چیز به سوی توست،

یا مَنْ کُلُّ شَیْ ءٍ خآئِفٌ مِنْهُ،

ای که هر چیز از تو ترسان است،

یا مَنْ کُلُّ شَیْ ءٍ قآئِمٌ بِهِ،

ای که قیام هر چیز به توست،

یا مَنْ کُلُّ شَیْ ءٍ صآئِرٌ الَیْهِ،

ای که بازگشت هر چیز به سوی توست،

یا مَنْ کُلُّ شَیْ ءٍ یُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ،

ای که هر چیز به ستایش، تو را تسبیح گوید،

یا مَنْ کُلُّ شَیْ ءٍ هالِکٌ اِلَّا وَجْهَهُ

ای که هر چیز جز ذات پاکت نابودشدنی است

(38) یا مَنْ لا مَفَرَّ اِلَّا الَیْهِ،

(38) ای که جز به سوی تو راه فراری نیست،

یا مَنْ لا مَفْزَعَ اِلَّا الَیْهِ،

ای که جز به سوی تو پناهی نیست،

یا مَنْ لا مَقْصَدَ اِلَّا الَیْهِ،

ای که جز به سوی تو مقصدی نیست،

یا مَنْ لا مَنْجا مِنْهُ اِلَّا الَیْهِ،

ای که راه نجاتی از (عذابِ) تو جز به سوی تو نیست،

یا مَنْ لا یُرْغَبُ اِلَّا الَیْهِ،

ای که جز به سوی تو میل و اشتیاقی نیست،

یا مَنْ لا حَوْلَ وَلٰا قُوَّةَ اِلَّا بِهِ،

ای که جز به واسطه تو پناهگاه و نیرویی نیست،

یا مَنْ لا یُسْتَعانُ اِلَّا بِهِ،

ای که جز از تو کمک گرفته نشود،

یا مَنْ لا یُتَوَکَّلُ اِلَّا عَلَیْهِ،

ای که جز بر تو توکّل نشود،

یا مَنْ لا یُرْجی اِلَّا هُوَ،

ای که جز تو مایه امیدی نباشد،

یا مَنْ لا یُعْبَدُ اِلَّا هُوَ

ای که جز تو پرستش نشود

(39) یا خَیْرَ الْمَرْهُوبینَ، یا خَیْرَ الْمَرْغُوبینَ،

(39) ای بهترین کسی که از تو می ترسند، ای بهترین رغبت شدگان،

یا خَیْرَ الْمَطْلُوبینَ، یا خَیْرَ الْمَسْئُولینَ،

ای بهترین طلب شدگان،ای بهترین سؤال شدگان،

یا خَیْرَ الْمَقْصُودینَ،یا خَیْرَ الْمَذْکُورینَ،

ای بهترین یادشدگان، ای بهترین قصد شدگان،

یا خَیْرَ الْمَشْکُورینَ، یا خَیْرَ الْمَحْبُوبینَ،

ای بهترین سپاس شدگان، ای بهترین دوست داشته شدگان،

یا خَیْرَ الْمَدْعُوّینَ، یا خَیْرَ الْمُسْتَأْنِسینَ

ای بهترین خوانده شدگان، ای بهترین انس گرفته شدگان

(40) اَللهُمَّ انّی اَسْئَلُکَ بِاسْمِکَ

(40) خدایا از تو می خواهم به حقّ نامت،

یا غافِرُ یاساتِرُ، یا قادِرُ یا قاهِرُ،

ای آمرزنده، ای پوشاننده، ای توانا، ای غلبه کننده،

یا فاطِرُ یا کاسِرُ، یا جابِرُ یا ذاکِرُ،

ای آفریننده، ای شکننده، ای جبران کننده ای یاد کننده،

یا ناظِرُ یا ناصِرُ

ای بیننده، ای یاری کننده

ص :147

(41) یا مَنْ خَلَقَ فَسَوّی یا مَنْ قَدَّرَ فَهَدی

(41) ای که آفریده و بیاراستی، ای که مقدّر فرموده و هدایت نمودی،

یا مَنْ یَکْشِفُ الْبَلْوی یا مَنْ یَسْمَعُ النَّجْوی

ای که گرفتاری را برطرف نمایی، ای که سخن پنهانی را بشنوی،

یا مَنْ یُنْقِذُ الْغَرْقی یا مَنْ یُنْجِی الْهَلْکی

ای که غرق شدگان را نجات دهی، ای که هلاک شدگان را برهانی،

یا مَنْ یَشْفِی الْمَرْضی یا مَنْ اضْحَکَ وَابْکی

ای که بیماران را شفا دهی، ای که بخندانی و بگریانی،

یا مَنْ اَماتَ وَاَحْیی

ای که بمیرانی و زنده کنی،

یا مَنْ خَلَقَ الزَّوْجَیْنِ الذَّکَرَ وَالْاَنْثی

ای که نر و ماده را جفت آفریدی

(42) یا مَنْ فیِ الْبَرِّ وَالْبَحْرِ سَبیلُهُ،

(42) ای که در خشکی و دریا راه رسیدن به توست،

یا مَنْ فِی الْافاقِ ایاتُهُ،

ای که درتمام هستی نشانه های توست،

یا مَنْ فِی الْایاتِ بُرْهانُهُ،

ای در نشانه ها دلیل وجود توست،

یا مَنْ فِی الْمَماتِ قُدْرَتُهُ،

ای که در مرگ نشانه قدرت توست،

یا مَنْ فِی الْقُبُورِ عِبْرَتُهُ،

ای که در گورها نشانه پند توست،

یا مَنْ فِی الْقِیمَةِ مُلْکُهُ، یا مَنْ فِی الْحِسابِ هَیْبَتُهُ،

ای که در قیامت فرمانروایی توست، ای که در حساب رسی نشانه عظمت توست،

یا مَنْ فِی الْمیزانِ قَضآئُهُ، یا مَنْ فِی الْجَنَّةِ ثَوابُهُ،

ای که در سنجش اعمال حکم توست، ای که در بهشت پاداش نیک توست،

یا مَنْ فِی النَّارِ عِقابُهُ

ای که در دوزخ کیفر توست

(43) یا مَنْ الَیْهِ یَهْرَبُ الْخآئِفُونَ،

(43) ای که ترسیدگان به درگاه تو گریزند،

یا مَنْ الَیْهِ یَفْزَعُ الْمُذْنِبُونَ،

ای که گناهکاران به درگاه تو زاری کنند،

یا مَنْ الَیْهِ یَقْصِدُ الْمُنیبُونَ،

ای که توبه کنندگان تو را قصد کنند،

یا مَنْ الَیْهِ یَرْغَبُ الزَّاهِدُونَ، یا مَنْ الَیْهِ یَلْجَأُ الْمُتَحَیِّرُونَ،

ای که پرهیزکاران به تو مشتاقند، ای که سرگردانان به تو پناه آورند،

یا مَنْ بِهِ یَسْتَأْنِسُ الْمُریدُونَ، یا مَنْ بِه یَفْتَخِرُ الْمُحِبُّونَ،

ای که علاقمندان به تو انس گیرند، ای که دوستداران به تو افتخار کنند،

یا مَنْ فی عَفْوِهِ یَطْمَعُ الْخآطِئُونَ، یا مَنْ الَیْهِ یَسْکُنُ الْمُوقِنُونَ،

ای که خطاکاران به عفو تو طمع دارند، ای که اهل یقین نزد تو آرام گیرند،

یا مَنْ عَلَیْهِ یَتَوَکَّلُ الْمُتَوَکِّلُونَ

ای که متوکّلان بر تو توکّل کنند

(44) اَللهُمَّ انّی اَسْئَلُکَ بِاسْمِکَ

(44) خدایا از تو می خواهم به حقّ نامت،

یا حَبیبُ یا طَبیبُ، یا قَریبُ یا رَقیبُ،

ای دوست، ای طبیب، ای نزدیک، ای یا مراقب،

یا حَسیبُ یا مُهیبُ، یا مُثیبُ یا مُجیبُ،

(45) ای حسابگر، ای با عظمت، ای پاداش دهنده، ای اجابت کننده،

یا خَبیرُ یا بَصیرُ

ای آگاه، ای بینا.

ص :148

(45) یا اقَرَبَ مِنْ کُلِّ قَریبٍ، یا احَبَّ مِنْ کُلِّ حَبیبٍ،

(45) ای نزدیکتر از هر نزدیک، ای محبوبتر از هر محبوب،

یا ابْصَرَ مِنْ کُلِّ بَصیرٍ، یا اَخْبَرَ مِنْ کُلِّ خَبیرٍ،

ای بیناتر از هر بینا، ای آگاهتر از هر آگاه،

یا اَشْرَفَ مِنْ کُلِّ شَریفٍ، یا ارْفَعَ مِنْ کُلِّ رَفیعٍ،

ای شریف تر از هر شریف، ای والاتر از هر والا،

یا اقْوی مِنْ کُلِّ قَوِیٍّ، یا اغْنی مِنْ کُلِّ غَنِیٍّ،

ای قوی تر از هر قوی، ای بی نیازتر از هر بی نیاز،

یا اَجْوَدَ مِنْ کُلِّ جَوادٍ، یا ارْافَ مِنْ کُلِّ رَؤُوفٍ،

ای بخشنده تر از هر بخشنده، ای مهربانتر از هر مهربان

(46) یا غالِباً غَیْرَ مَغْلُوبٍ، یا صانِعاً غَیْرَ مَصْنُوعٍ،

(46) ای پیروزمند شکست ناپذیر، ای پدید آورنده ای که ساخته کسی نیستی،

یا خالِقاً غَیْرَ مَخْلُوقٍ، یا مالِکاً غَیْرَ مَمْلُوکٍ،

ای آفریننده آفریده نشده، ای مالکی که مملوک کسی نیستی،

یا قاهِراً غَیْرَ مَقْهُورٍ، یا رافِعاً غَیْرَ مَرْفُوعٍ،

ای قدرتمند شکست ناپذیر، ای برتری بخش بی نیازِ

یا حافِظاًغَیْرَ مَحْفُوظٍ، یا ناصِراً غَیْرَ مَنْصُورٍ،

برتری بخش، ای حفاظت کننده بی محافظ، ای یاری کننده بی یاور،

یا شاهِداً غَیْرَغآئِبٍ، یا قَریباً غَیْرَ بَعیدٍ

ای گواه همیشه حاضر، ای نزدیک بی فاصله

(47) یا نُورَالنُّورِ، یا مُنَوِّرَ النُّورِ، یا خالِقَ النُّورِ،

(47) ای روشنایی نور، ای روشنایی بخش نور، ای آفریننده نور،

یا مُدَبِّرَ النُّورِ، یا مُقَدِّرَ النُّورِ، یا نُورَ کُلِّ نُورٍ،

ای تدبیرکننده نور، ای نظام بخش نور، ای روشنایی هر نور،

یا نُوراً قَبْلَ کُلِّ نُورٍ، یا نُوراً بَعْدَ کُلِّ نُورٍ،

ای نور پیش از هر نور، ای نور بعد از هر نور،

یا نُوراً فَوْقَ کُلِّ نُورٍ، یا نُوراً لَیْسَ کَمِثْلِهِ نُورٌ

ای نور بالاتر از هر نور، ای نوری که مانندت نوری نیست

(48) یامَنْ عَطآئُهُ شَریفٌ، یامَنْ فِعْلُهُ لَطیفٌ،

(48) ای که بخششت شرافتمندانه است، ای که کارت مهربانانه است،

یا مَنْ لُطْفُهُ مُقیمٌ، یا مَنْ احْسانُهُ قَدیمٌ،

ای که لطفت جاودانه است، ای که احسانت دیرینه است،

یا مَنْ قَوْلُهُ حَقٌّ، یا مَنْ وَعْدُهُ صِدْقٌ،

ای که گفتارت حقّ است، ای که وعده ات صادق است،

یا مَنْ عَفْوُهُ فَضْلٌ، یا مَنْ عَذابُهُ عَدْلٌ،

ای که عفوت لطف است، ای که عذابت عادلانه است،

یا مَنْ ذِکْرُهُ حُلْوٌ، یا مَنْ فَضْلُهُ عَمیمٌ

ای که یادت شیرین است، ای که لطفت همگانی است

(49) اَللهُمَّ انّی اَسْئَلُکَ بِاسْمِکَ

(49) خدایا از تو می خواهم به حقّ نامت،

یا مُسَهِّلُ یا مُفَصِّلُ، یا مُبَدِّلُ یا مُذَلِّلُ،

ای آسان کننده ای جدا کننده، ای تبدیل کننده، ای خوار کننده،

یا مُنَزِّلُ یا مُنَوِّلُ، یا مُفْضِلُ یا

ای فرود آورنده، ای عطا کننده، ای فضیلت دهنده، ای بخشنده نعمت

ص :149

مُجْزِلُ، یا مُمْهِلُ یا مُجْمِلُ

بزرگ، ای مهلت دهنده، ای زیبایی بخش

(50) یا مَنْ یَری وَلٰا یُری

(50) ای که می بینی و دیده نمی شوی،

یا مَنْ یَخْلُقُ وَ لا یُخْلَقُ،

ای که می آفرینی و آفریده نمی شوی،

یا مَنْ یَهْدی وَلٰا یُهْدی

ای که راهنمایی می کنی و راهنمایی نمی شوی،

یا مَنْ یُحْیی وَلٰا یُحْیی

ای که حیات می بخشی و حیات بخشیده نمی شوی،

یا مَنْ یَسْئَلُ وَلٰا یُسْئَلُ،

ای که بازخواست می کنی و بازخواست نمی شوی،

یا مَنْ یُطْعِمُ وَ لا یُطْعَمُ،

ای که روزی می دهی و روزی داده نمی شوی،

یا مَنْ یُجیرُ وَلٰا یُجارُ عَلَیْهِ،

ای که پناه می دهی و پناه داده نمی شوی،

یا مَنْ یَقْضی وَلٰا یُقْضی عَلَیْهِ،

ای که قضاوت می کنی و مورد قضاوت واقع نمی شوی،

یا مَنْ یَحْکُمُ وَلٰا یُحْکَمُ عَلَیْهِ،

ای که حکم می کنی و حکم رانده نمی شوی،

یا مَنْ لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ،

ای که نزاده و زاییده نشدی،

وَلَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً اَحَدٌ

و برای تو هیچ گاه شبیه و مانندی نباشد

(51) یا نِعْمَ الْحَسیبُ، یا نِعْمَ الطَّبیبُ،

(51) ای نیکو حسابرس، ای نیکو طبیب،

یا نِعْمَ الرَّقیبُ،یا نِعْمَ الْقَریبُ،

ای نیکو مراقب،ای نیکو قریب،

یا نِعْمَ الْمُجیبُ، یا نِعْمَ الْحَبیبُ،

ای نیکو اجابت کننده، ای نیکو محبوب،

یا نِعْمَ الْکَفیلُ، یا نِعْمَ الْوَکیلُ،

ای نیکو پشتیبان، ای نیکو وکیل،

یا نِعْمَ الْمَوْلی یا نِعْمَ النَّصیرُ

ای نیکو سرور، ای نیکو یاور

(52) یا سُرُورَ الْعارِفینَ، یا مُنَی الْمُحِبّینَ،

(52) ای شادی بخش عارفان، ای آرزوی دوستداران،

یا انیسَ الْمُریدینَ، یا حَبیبَ التَّوَّاَبیٰنَ،

ای همدم مریدان، ای دوست توبه کنندگان،

یا رازِقَ الْمُقِلّینَ، یا رَجآءَ الْمُذْنِبینَ،

ای روزی ده فقیران، ای امید گناهکاران،

یا قُرَّةَ عَیْنِ الْعابِدینَ، یا مُنَفِّسَ عَنِ الْمَکْرُوبینَ،

ای نور چشم عابدان، ای رهایی بخش گرفتاران،

یا مُفَرِّجَ عَنِ الْمَغْمُومینَ، یا اِلهَ الْأَوَّلینَ وَالْأخِرینَ

ای گشایش بخش غمزدگان ای خدای پیشینیان و پسینیان

(53) اَللَّهُمَّ انّی اَسْئَلُکَ بِاسْمِکَ

(53) خدایا از تو می خواهم به حقّ نامت

یا رَبَّنا یا اِلهَنا، یا سَیِّدَنا یا مَوْلینا،

ای پروردگار ما، ای معبود ما، ای آقای ما، ای سرور ما،

یا ناصِرَنا یا حافِظَنا، یا دَلیلَنا یا مُعینَنا،

ای یاور ما، ای نگهدار ما، ای راهنمای ما،ای یاری ده ما،

یا حَبیبَنا یا طَبیبَنا

ای دوست ما، ای طبیب ما

(54) یا رَبَّ النَّبیّینَ وَالْأَبْرارِ، یا رَبَ الصِّدّیقینَ وَالْأَخْیارِ،

(54) ای پروردگار پیامبران و نیکان، ای پروردگارراستگویان و برگزیدگان،

یا رَبَّ الْجَنَّةِ وَالنَّارِ، یا رَبَّ الصِّغارِ وَالْکِبارِ،

ای پروردگار بهشت و دوزخ، ای پروردگار خردسالان و بزرگان،

ص :150

یا رَبَّ الْحُبُوبِ وَالثِّمارِ، یا رَبَّ الْأَنْهارِ وَالْأَشْجارِ،

ای پروردگار دانه ها و میوه ها، ای پروردگار رودها و درختان،

یا رَبَّ الصَّحاری وَالْقِفارِ، یا رَبَّ الْبَراری وَالْبِحارِ،

ای پروردگار صحراها و کویرها، ای پروردگار خشکی ها و دریاها،

یا رَبَّ اللَّیْلِ وَالنَّهارِ، یا رَبَّ الْأَعْلانِ وَالْأَسْرارِ

ای پروردگار شب و روز، ای پروردگار آشکارها و نهانها

(55) یا مَنْ نَفَذَ فی کُلِّ شَیْ ءٍ اَمْرُهُ،

(55) ای که فرمانت در همه چیز نفوذ کرده،

یا مَنْ لَحِقَ بِکُلِّ شَیْ ءٍ عِلْمُهُ،

ای که دانشت همه چیز را در برگرفته،

یا مَنْ بَلَغَتْ إِلَىٰ کُلِّ شَیْ ءٍ قُدْرَتُهُ،

ای که قدرتت همه چیز را فرا گرفته،

یا مَنْ لا تُحْصِی الْعِبادُ نِعَمَهُ،

ای که بندگان توان شمارش نعمتهایت را ندارند،

یا مَنْ لا تَبْلُغُ الْخَلائِقُ شُکْرَهُ،

ای که مخلوقات از عهده شکرت بر نیایند،

یا مَنْ لاتُدْرِکُ الْأَفْهامُ جَلالَهُ،

ای که عقلها شکوهت را درک نکنند،

یا مَنْ لا تَنال الْأَوْهامُ کُنْهَهُ،

ای که پندارها به عمق حقیقتت نرسند،

یا مَنِ الْعَظَمَةُ وَالْکِبْرِیآءُ رِدآئُهُ،

ای که عظمت و بزرگی ردای توست،

یا مَنْ لاتَرُدُّ الْعِبادُ قَضآئَهُ،

ای که بندگان حُکمت را سرپیچی نکنند،

یا مَنْ لا مُلْکَ اِلَّا مُلْکُهُ،

ای که فرمانروایی جز فرمانرواییت نیست،

(56) یا مَنْ لَهُ الْمَثَلُ الْأَعْلی یا مَنْ لَهُ الصِّفاتُ الْعُلْیا،

(56) ای که برترین مثالها ای که برترین صفات برای توست،

یا مَنْ لا عَطآءَ اِلَّا عَطآئُهُ

ای که بخششی جز بخششت نیست برای توست،

یا مَنْ لَهُ الْاخِرَةُ وَالْاولی

ای که پایان و آغاز (آفرینش) برای توست،

یا مَنْ لَهُ الْجَنَّةُ الْمَاْوی یا مَنْ لَهُ الْایاتُ الْکُبْری

ای که بهشت جاویدان از آنِ توست، ای که نشانه های بزرگ برای توست،

یا مَنْ لَهُ الْأَسْمآءُ الْحُسْنی یا

ای که نامهای زیبا برای توست، ای

مَنْ لَهُ الْحُکْمُ وَالْقَضآءُ، یا مَنْ لَهُ الْهَوآءُ وَ الْفَضآءُ،

که داوری و قضا برای توست، ای که هوا و فضا برای توست،

یا مَنْ لَهُ الْعَرْشُ وَالثَّری یا مَنْ لَهُ السَّمواتُ الْعُلی

ای که عرش و فرش برای توست، ای که آسمانهای بلند برای توست

(57) اَللهُمَّ انّی اَسْئَلُکَ بِاسْمِکَ

(57) خدایا از تو می خواهم به حقّ نامت،

یا عَفُوُّیاغَفُورُ، یا صَبُورُ یا شَکُورُ،

ای عفو کننده،ای آمرزنده، ای شکیبا، ای شکرپذیر،

یا رَءُوفُ یاعَطُوفُ، یا مَسْئُولُ یا وَدُودُ،

ی مهربان، ای با عطوفت، ای درخواست شده، ای با محبّت،

یاسُبُّوحُ یا قُدُّوسُ

ای منزّه، ای پاکیزه

(58) یا مَنْ فِی السَّمآءِ عَظَمَتُهُ، یا مَنْ فِی الْأَرْضِ آیاتُهُ،

(58) ای که در آسمانها بزرگیت پیداست، ای که در زمین نشانه های (قدرت) تو هویداست،

ص :151

یا مَنْ فی کُلِّ شَیْ ءٍ دَلائِلُهُ،

ای که در هر چیز علامتهای (وجود) تو پیداست،

یا مَنْ فِی الْبِحارِ عَجائِبُهُ،

ای که در دریاها شگفتی های (خلقت) توست،

یا مَنْ فِی الْجِبالِ خَزآئِنُهُ،

ای که در کوه ها گنج های توست،

یا مَنْ یَبْدَءُ الْخَلْقَ ثُمَّ یُعیدُهُ،

ای که خلقت را آغاز کرده سپس باز می گردانی،

یا مَنْ الَیْهِ یَرْجِعُ الْأَمْرُ کُلُّهُ،

ای که بازگشت تمام کارها به سوی توست،

یا مَنْ

ای که

اَظْهَرَ فی کُلِّ شَیْ ءٍ لُطْفَهُ،

نشانه های لطفت در هر چیز نمایان است،

یا مَنْ احْسَنَ کُلَّ شَیْ ءٍ خَلْقَهُ،

ای که همه چیز را نیکو آفریدی،

یا مَنْ تَصَرَّفَ فِی الْخَلائِقِ قُدْرَتُهُ

ای که قدرتت مخلوقات را در برگرفت

(59) یا حَبیبَ مَنْ لا حَبیبَ لَهُ،

(59) ای دوست کسی که دوستی ندارد،

یا طَبیبَ مَنْ لاطَبیبَ لَهُ،

ای طبیب کسی که طبیبی ندارد

یا مُجیبَ مَنْ لا مُجیبَ لَهُ،

ای پاسخگوی کسی که پاسخگویی ندارد،

یا شَفیقَ مَنْ لا شَفیقَ لَهُ،

ای دلسوز کسی که دلسوزی ندارد،

یا رَفیقَ مَنْ لا رَفیقَ لَهُ، ،

ای رفیق کسی که رفیقی ندارد،

یا دَلیلَ مَنْ لا دَلیلَ لَهُ،

ای راهنمای کسی که راهنمایی ندارد،

یا مُغیثَ مَن لا مُغیثَ لَهُ

ای فریادرس کسی که فریادرسی ندارد،

یا انیسَ مَنْ لا انیسَ لَهُ،

ای همدم کسی که همدمی ندارد،

یا راحِمَ مَنْ لاراحِمَ لَهُ،

ای رحم کننده بر کسی که رحم کننده ای ندارد،

یا صاحِبَ مَنْ لا صاحِبَ لَهُ

ای یار کسی که یاری ندارد

(60) یا کافِیَ مَنِ اسْتَکْفاهُ،

(60) ای کفایت کننده کسی که از تو کفایت طلبد،

یا هادِیَ مَنِ اسْتَهْداهُ،

ای هدایت کننده کسی که از تو هدایت طلبد،

یا کالِئَ مَنِ اسْتَکْلاهُ،

ای محافظ کسی که از تو حفاظت طلبد،

یا راعِیَ مَنِ اسْتَرْعاهُ،

ای نگهبان کسی که از تو نگهداری طلبد،

یا شافِیَ مَنِ اسْتَشْفاهُ،

ای شفا بخش کسی که از تو شفا طلبد،

یا قاضِیَ مَنِ اسْتَقْضاهُ،

ای داور کسی که از تو داوری طلبد،

یا مُغْنِیَ مَنِ اسْتَغْناهُ،

ای بی نیاز کننده کسی که از تو بی نیازی طلبد،

یا مُوفِیَ مَنِ اسْتَوْفاهُ،

ای وفادار کسی که از تو وفاداری طلبد،

یا مُقَوِّیَ مَنِ اسْتَقْواهُ،

ای نیروبخش کسی که از تو نیرو طلبد،

یا وَلِیَّ مَنِ اسْتَوْلاهُ

ای سرپرست کسی که از تو سرپرستی طلبد

(61) اَللهُمَّ انّی اَسْئَلُکَ بِاسْمِکَ

(61) خدایا از تو می خواهم به حقّ نامت،

یا خالِقُ یا رازِقُ، یا ناطِقُ یا صادِقُ،

ای آفریننده، ای روزی دهنده، ای گوینده، ای راستگو،

یا فالِقُ یا فارِقُ، یا فاتِقُ یاراتِقُ،

ای شکافنده، ای جدا کننده، ای گشاینده، ای اصلاح کننده،

یا سابِقُ یا سامِقُ

ای پیشی گیرنده، ای بلندمرتبه

(62) یا مَنْ یُقَلِّبُ اللَّیْلَ وَالنَّهارَ،

(62) ای که شب و روز را جابجا می کنی،

یا مَنْ جَعَلَ الظُّلُماتِ وَالْأَنْوارَ،

ای که تاریکی ها و روشنایی ها را آفریدی،

یا مَنْ خَلَقَ الظِّلَّ وَالْحَرُورَ،

ای که سایه و گرما را آفریدی،

ص :152

یا مَنْ سَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ،

ای که خورشید و ماه را به خدمت گرفتی،

یا مَنْ قَدَّرَ الْخَیْرَ وَالشَّرَّ،

ای که خیر و شر را مقدّر نمودی،

یا مَنْ خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَیوةَ، یا مَنْ لَهُ الْخَلْقُ وَالْأَمْرُ،

ای که مرگ و زندگی را آفریدی، ای که آفرینش و فرمان دادن برای توست،

یا مَنْ لَمْ یَتَّخِذْ صاحِبَةً وَلٰا وَلَداً،

ای که همسر و فرزندی برای خود نگرفتی،

یا مَنْ لَیْسَ لَهُ شَریکٌ فِی الْمُلْکِ،

ای که شریکی در فرمانروایی نداری،

یا مَنْ لَمْ یَکُنْ لَهُ وَلِیٌّ مِنَ الذُّلِ

ای که ضعف و ذلّتی نداری که یاور و سرپرستی بخواهی

(63) یا مَنْ یَعْلَمُ مُرادَ الْمُریدینَ،

(63) ای که خواسته مریدان را می دانی،

یا مَنْ یَعْلَمُ ضَمیرَ الصَّامِتینَ،

ای که راز دل خاموشان را می دانی،

یا مَنْ یَسْمَعُ انینَ الْواهِنینَ،

ای که ناِلٰه ناتوانان را می شنوی،

یا مَنْ یَری بُکآءَ الْخآئِفینَ،

ای که گریه ترسیدگان را می بینی،

یا مَنْ یَمْلِکُ حَوائِجَ السَّآئِلینَ،

ای که حاجت های درخواست کنندگان در اختیار توست،

یا مَنْ یَقْبَلُ عُذْرَ التَّآئِبینَ،

ای که عذر توبه کنندگان را می پذیری،

یا مَنْ لا یُصْلِحُ عَمَلَ الْمُفْسِدینَ،

ای که کار مفسدان را اصلاح نکنی،

یا مَنْ لا یَبْعُدُ عَنْ قُلُوبِ الْعارِفینَ،

ای که از دلهای عارفان دور نباشی،

یا مَنْ لا یُضیعُ اَجْرَ الْمُحْسِنینَ،

ای که اجر نیکوکاران را از بین نبری،

یا اَجْوَدَ الْأَجْودینَ

ای بخشنده ترین بخشندگان

(64) یا دآئِمَ الْبَقآءِ، یا سامِعَ الدُّعآءِ،

(64) ای همیشه ماندگار، ای شنونده دعا،

یا وٰاسِعَ الْعَطآءِ، یا غافِرَ الْخَطآءِ،

ای گسترده بخشش، ای آمرزنده خطا،

یا بَدیعَ السَّمآءِ، یا حَسَنَ الْبَلاءِ،

ای پدیدآورنده آسمان، ای صاحب آزمایشهای نیکو،

یا جَمیلَ الثَّنآءِ، یا قَدیمَ السَّنآءِ،

ای زیبا ستایش، ای دیرینه شکوه،

یا کَثیرَ الْوَفآءِ،یا شَریفَ الْجَزآءِ

ای بسیار با وفا،ای بزرگوار در پاداش

(65) اَللهُمَّ انّی اَسْئَلُکَ بِاسْمِکَ

(65) خدایا از تو می خواهم به حقّ نامت

یا سَتَّارُ یا غَفَّارُ، یا قَهَّارُ یا جَبَّارُ،

ای پرده پوش ای آمرزنده، ای قادر مطلق،ای تونا،

یا صَبَّارُ یا بآرُّ، یا مُخْتارُ یا فَتَّاحُ،

ای شکیبا، ای نیکوکار، ای صاحب اختیار، ای کارگشا،

یا نَفَّاحُ یا مُرْتاحُ

ای نعمت ده، ای فرح بخش

(66) یا مَنْ خَلَقَنی وَسَوَّانی

(66) ای که مرا آفریده و بیاراستی،

یا مَنْ رَزَقَنی وَ رَبَّانی

ای که مرا روزی داده و پروریدی،

یا مَنْ اطْعَمَنی وَسَقانی

ای که مرا خوراک داده و نوشاندی،

یا مَنْ قَرَّبَنی وَاَدْنانی

ای که مرا نزد خود برده و مقرّب ساختی،

یا مَنْ عَصَمَنی وَکَفانی

ای که مرا از گناه بازداشته و کفایت نمودی،

یا مَنْ حَفَظَنی وَکَلانی

ای که مرا محافظت کرده و مواظبت نمودی،

یا مَنْ

ای که مرا عزّت بخشیده و توانگر ساختی،

ص :153

اَعَزَّنی وَاَغْنانی

یا مَنْ وَفَّقَنی وَهَدانی

ای که مرا توفیق داده و هدایت نمودی،

یا مَنْ آنَسَنی وَآوانی

ای که با من انس گرفته و پناه دادی،

یا مَنْ اماتَنی وَاحْیانی

ای که مرا میرانده و زنده کنی

(67) یا مَنْ یُحِقُّ الْحَقَّ بِکَلِماتِهِ،

(67) ای که حق را با کلماتت استوار کنی،

یا مَنْ یَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبادِهِ،

ای که توبه بندگانت را بپذیری،

یا مَنْ یَحُولُ بَیْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ،

ای که میان شخص و دلش فاصله شوی،

یا مَنْ لا تَنْفَعُ الشَّفاعَةُ اِلَّا بِاذْنِهِ،

ای که شفاعت جز با اجازه ات سودی ندارد،

یا مَنْ هُوَ اَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبیلِهِ،

ای که به حال ره گم کردگان داناتری،

یا مَنْ لا مُعَقِّبَ لِحُکْمِهِ،

ای که در داوریت تجدید نظری نیست،

یا مَنْ لا رآدَّ لِقَضآئِهِ،

ای که حُکمت را بازگشتی نیست

یا مَنِ اَنْقادَ کُلُّ شَیْ ءٍ لِأَمْرِهِ،

ای که همه چیز مطیع فرمان توست،

یا مَنِ السَّمواتُ مَطْوِیَّاتٌ بِیَمینِهِ،

ای که آسمانها به دست تو در هم پیچیده شود،

یا

ای

مَنْ یُرْسِلُ الرِّیاحَ بُشْراً بَیْنَ یَدَیْ رَحْمَتِهِ

که بادها را برای بشارت رحمتت از پیش فرستی

(68) یا مَنْ جَعَلَ الْأَرْضَ مِهاداً،

(68) ای که زمین را مهد آسایش قرار دادی،

یا مَنْ جَعَلَ الْجِبالَ اَوْتاداً،

ای که کوهها را میخ های (زمین) قرار دادی،

یا مَنْ جَعَلَ الشَّمْسَ سِراجاً،

ای که خورشید را چراغ قراردادی،

یا مَنْ جَعَلَ الْقَمَرَ نُوراً،

ای که ماه را روشنایی (شب) قرار دادی،

یا مَنْ جَعَلَ اللَّیْلَ لِباساً،

ای که شب را پوشش قرار دادی،

یا مَنْ جَعَلَ النَّهارَ مَعاشاً،

ای که روز را برای کسب و کار قرار دادی،

یا مَنْ جَعَلَ النَّوْمَ سُباتاً،

ای که خواب را برای آرامش قرار دادی،

یا مَنْ جَعَلَ السَّمآءَ بِنآءً،

ای که آسمان را برافراشته قرار دادی،

یا مَنْ جَعَلَ الْأَشْیآءَ ازْواجاً،

ای که همه چیز را جفت قرار دادی،

یا مَنْ جَعَلَ النَّارَ مِرْصاداً

ای که دوزخ را کمینگاه قرار دادی

(69) اَللهُمَّ انّی اَسْئَلُکَ بِاسْمِکَ

(69) خدایا از تو می خواهم به حقّ نامت،

یا سَمیعُ یا شَفیعُ، یا رَفیعُ یا مَنیعُ،

ای شنوا، ای شفاعت کننده، ای بلندمرتبه، ای ارجمند،

یا سَریعُ یا بَدیعُ، یا کَبیرُ یا قَدیرُ،

ای سریع (در اجابت)، ای پدیدآورنده، ای بزرگ، ای توانا،

یا خَبیرُ یا مُجیرُ

ای آگاه، ای پناه ده

(70) یا حَیّاً قَبْلَ کُلِّ حَیٍّ،

(70) ای زنده پیش از هر زنده،

یا حَیّاً بَعْدَ کُلِّ حَیٍّ، هِ

ای زنده پس از هر زنده،

یا حَیُّ اَلَذی لَیْسَ کَمِثْلِ حَیٌّ،

ای زنده ای که هیچ زنده ای مانندت

یا حَیُّ اَلَذی لا یُشارِکُهُ حَیٌّ،

نیست ای زنده ای که هیچ زنده ای شریکت نیست،

یا حَیُّ اَلَذی لا یَحْتاجُ إِلَىٰ حَیٍّ،

ای زنده ای که به هیچ زنده ای محتاج نیستی،

ص :154

یا حَیُّ اَلَذی یُمیتُ کُلَّ حَیٍّ،

ای زنده ای که هر زنده ای را بمیرانی،

یا حَیُّ اَلَذی یَرْزُقُ کُلَّ حَیٍّ،

ای زنده ای که هر زنده ای را روزی دهی،

یا حَیّاً لَمْ یَرِثِ الْحَیوةَ مِنْ حَیٍّ،

ای زنده ای که زندگی را از هیچ زنده ای ارث نبرده ای،

یا حَیُّ اَلَذی یُحْیِی الْمَوْتی

ای زنده ای که مردگان را زنده کنی،

یا حَیُّ یا قَیُّومُ لا تَاْخُذُهُ سِنَةٌ وَلٰا نَوْمٌ

ای زنده،ای پاینده، ای که چرت و خواب تو را فرا نگیرد

(71) یا مَنْ لَهُ ذِکْرٌ لا یُنْسی یا مَنْ لَهُ نُورٌ لا یُطْفی

(71) ای که یادت فراموش نشود، ای که نورت خاموش نشود،

یا مَنْ لَهُ نِعَمٌ لا تُعَدُّ، یا مَنْ لَهُ مُلْکٌ لا یَزُولُ،

ای که نعمتهایت شمارش نشود، ای که فرمانرواییت زوال نپذیرد،

یا مَنْ لَهُ ثَنآءٌ لا یُحْصی یا مَنْ لَهُ جَلالٌ لا یُکَیَّفُ،

ای که ستایشت قابل شمارش نباشد، ای که بزرگیت تغییر نپذیرد،

یا مَنْ لَهُ کَمالٌ لا یُدْرَکُ، یا مَنْ لَهُ قَضآءٌ لا یُرَدُّ،

ای که کمالت درک نشود، ای که حُکمت رد نشود،

یا مَنْ لَهُ صِفاتٌ لا تُبَدَّلُ، یا مَنْ لَهُ نُعُوتٌ لا تُغَیَّرُ

ای که صفاتت تغییر نکند، ای که ویژگیهایت تغییر نیابد

(72) یا رَبَّ الْعالَمینَ، یا مالِکَ یَوْمِ الدّینِ،

(72) ای پروردگار جهان، ای فرمانروای روز جزا،

یا غایَةَ الطَّالِبینَ، یا ظَهْرَ اللَّاجینَ،

ای هدف نهایی طلب کنندگان، ای پشتیبان پناهندگان،

یا مُدْرِکَ الْهارِبینَ، یا مَنْ یُحِبُّ الصَّابِرینَ،

ای دریابنده فراریان، ای که صابران را دوست داری،

یا مَنْ یُحِبُّ التَّوَّاَبیٰنَ، یا مَنْ یُحِبُّ الْمُتَطَهِّرینَ،

ای که توبه کنندگان را دوست داری، ای که پاکیزگان را دوست داری،

یا مَنْ یُحِبُّ الْمُحْسِنینَ، یا مَنْ هُوَ اَعْلَمُ بِالْمُهْتَدینَ

ای که نیکوکاران را دوست داری، ای که به هدایت شدگان داناتری

(73) اَللهُمَّ انّی اَسْئَلُکَ بِاسْمِکَ

(73) خدایا از تو می خواهم به حقّ نامت،

یا شَفیقُ یا رَفیقُ، یا حَفیظُ یا مُحیطُ،

ای مهربان، ای رفیق، ای نگهدار، ای در برگیرنده،

یا مُقیتُ یا مُغیثُ، یا مُعِزُّ یا مُذِلُّ،

ای نیروبخش، ای فریادرس، ای عزّت بخش،ای خوار کننده،

یا مُبْدِئُ یا مُعیدُ.

ای آغاز کننده، ای بازگرداننده.

(74) یا مَنْ هُوَ اَحَدٌ بِلا ضِدٍّ، یا مَنْ هُوَ فَرْدٌ بِلا نِدٍّ،

(74) ای که تویی یکتای بی مخالف، ای که تویی تنهای بی همتا،

یا مَنْ هُوَ صَمَدٌ بِلا عَیْبٍ، یا مَنْ هُوَ وِتْرٌ بِلا کَیْفٍ،

ای که تویی بی نیاز بی عیب، ای که تویی یگانه غیر قابل توصیف،

یا مَنْ هُوَ قاضٍ بِلا حَیْفٍ، یا مَنْ هُوَ رَبٌّ بِلا وَزیرٍ،

ای که تویی حاکم بی زیان، ای که تویی پروردگار بی مشاور،

یا مَنْ هُوَ عَزیزٌ بِلا ذُلٍّ، یا مَنْ هُوَ غَنِیٌ

ای که تویی گرامی بی ذلّت، ای که تویی توانگر

ص :155

بِلافَقْرٍ، یا مَنْ هُوَ مَلِکٌ بِلا عَزْلٍ، یا مَنْ هُوَ مَوْصُوفٌ بِلا شَبیهٍ (75)

بی نیاز،ای که تویی فرمانروای غیر قابل عزل، ای که تویی وصف شده بی مانند

یا مَنْ ذِکْرُهُ شَرَفٌ لِلذَّاکِرینَ، یا مَنْ شُکْرُهُ فَوْزٌ لِلشَّاکِرینَ،

(75) ای که یادت برای یادکنندگان شرافت است، ای که شکرت برای سپاسگزاران رستگاری است،

یا مَنْ حَمْدُهُ عِزٌّ لِلْحامِدینَ، یا مَنْ طاعَتُهُ نَجاةٌ لِلْمُطیعینَ،

ای که حمدت برای حمدکنندگان عزّت است، ای که اطاعتت برای اطاعت کنندگان نجات است،

یا مَنْ بابُهُ مَفْتُوحٌ لِلطَّالِبینَ، یا مَنْ سَبیلُهُ واضِحٌ لِلْمُنیبینَ،

ای که درگاهت برای طلب کنندگان گشوده است، ای که راهت برای توبه کنندگان آشکار است،

یا مَنْ ایاتُهُ بُرْهانٌ لِلنَّاظِرینَ، یا مَنْ کِتابُهُ تَذْکِرَةٌ لِلْمُتَّقینَ،

ای که نشانه هایت برای بینندگان دلیل است، ای که کتابت برای پرهیزکاران یادآوری است،

یا مَنْ رِزْقُهُ عُمُومٌ لِلطَّآئِعینَ وَالْعاصینَ،

ای که روزیت برای اطاعت کنندگان و گنهکاران عمومی است،

یا مَنْ رَحْمَتُهُ قَریبٌ مِنَ الْمُحْسِنینَ

ای که رحمتت به نیکوکاران نزدیک است

(76) یا مَنْ تَبارَکَ اسْمُهُ، یا مَنْ تَعإِلَىٰ جَدُّهُ،

(76) ای که نامت مبارک است، ای که شأنت بلند است،

یا مَنْ لا اِلهَ غَیْرُهُ، یا مَنْ جَلَّ ثَنآئُهُ،

ای که معبودی جز تو نیست، ای که ثنایت بزرگ است،

یا مَنْ تَقَدَّسَتْ اسْمآئُهُ، یا مَنْ یَدُومُ بَقآئُهُ،

ای که نامهایت مقدّس است، ای که بقایت جاودان است،

یا مَنِ الْعَظَمَةُ بَهآئُهُ، یا مَنِ الْکِبْرِیآءُ رِدآئُهُ،

ای که بزرگی شکوه توست، ای که بزرگ منشی ردای توست،

یا مَنْ لا تُحْصی الائُهُ، یا مَنْ لا تُعَدُّ نَعْمآئُهُ

ای که نعمتهایت شمارش نشود، ای که بخشندگیت شمارش نشود

(77) اَللهُمَّ انّی اَسْئَلُکَ بِاسْمِکَ

(77) خدایا از تو می خواهم به حقّ نامت،

یا مُعینُ یا امینُ، یا مُبینُ یا مَتینُ،

ای یاری کننده، ای امانتدار، ای آشکار کننده، ای استوار،

یا مَکینُ یا رَشیدُ، یا حَمیدُ یا مَجیدُ،

ای مقتدر، ای راهنما، ای ستوده، ای بزرگوار،

یا شَدیدُ یاشَهیدُ

ای نیرومند، ای گواه

(78) یا ذَاالْعَرْشِ الْمَجیدِ، یا ذَا الْقَوْلِ السَّدیدِ،

(78) ای صاحب عرش بزرگ، ای صاحب گفتار محکم،

یا ذَا الْفِعْلِ الرَّشیدِ، یا ذَا الْبَطْشِ الشَّدیدِ،

ای صاحب کردار صحیح، ای صاحب انتقام سخت،

یاِذَا الْوَعْدِ وَالْوَعیدِ، یا مَنْ هُوَ الْوَلِیُّ الْحَمیدُ،

ای صاحب وعده و وعید، ای که تویی سرپرست ستوده،

یا مَنْ هُوَ فَعَّالٌ لِما یُریدُ، یا مَنْ هُوَ قَریبٌ غَیْرُ بَعیدٍ،

ای که تویی انجام دهنده هر چه خواهی، ای که تویی نزدیک نزدیک،

یا مَنْ هُوَ عَلیٰ کُلِّ شَیْ ءٍ شَهیدٌ، یا مَنْ

ای که تویی بر هر چیز گواه، ای که

ص :156

هُوَ لَیْسَ بِظَلَّامٍ لِلْعَبیدِ.

بر بندگان ستم نکنی.

(79) یا مَنْ لا شَریکَ لَهُ وَلٰا وَزیرَ،

(79) ای که شریک و مشاوری نداری،

یا مَنْ لا شَبیهَ لَهُ وَلٰا نَظیرَ،

ای که مثل و مانندی نداری،

یا خالِقَ الشَّمْسِ وَالْقَمَرِ الْمُنیرِ،

ای آفریننده خورشید و ماه تابان،

یا مُغْنِیَ الْبآئِسِ الْفَقیرِ، یا رازِقَ الْطِّفْلِ الصَّغیرِ،

ای بی نیاز کننده بینوای فقیر، ای روزی ده کودک خردسال،

یا راحِمَ الشَّیْخِ الْکَبیرِ، یا جابِرَ الْعَظْمِ الْکَسیرِ،

ای ترحّم کننده پیر کهنسال، ای پیوند دهنده استخوان شکسته،

یا عِصْمَةَ الْخآئِفِ الْمُسْتَجیرِ،

ای نگهدار ترسان پناهجو،

یا مَنْ هُوَ بِعِبادِهِ خَبیرٌ بَصیرٌ، یا مَنْ هُوَ عَلیٰ کُلِّ شَیْ ءٍ قَدیرٌ

ای که به بندگان آگاه و بینایی، ای که برهر چیز توانایی

(80) یا ذَا الْجُودِ وَالنِّعَمِ، یا ذَا الْفَضْلِ وَالْکَرَمِ،

(80) ای صاحب بخشش و نعمتها، ای صاحب لطف و بخشش،

یا خالِقَ اللَّوْحِ وَالْقَلَمِ، یا بارِئَ الذَّرِّ وَالنَّسَمِ،

ای آفریننده لوح و قلم، ای پدیدآورنده ذرّات و آدمیان،

یا ذَا الْبَأْسِ وَالنِّقَمِ، یا مُلْهِمَ الْعَرَبِ وَالْعَجَمِ،

ای صاحب سختی و انتقام، ای الهام کننده عرب و عجم،

یا کاشِفَ الضُّرِّ وَالْأَلَمِ، یا عالِمَ السِّرِّ وَالْهِمَمِ،

ای برطرف کننده رنج و درد، ای دانای رازها و نیّت ها،

یارَبَّ الْبَیْتِ وَالْحَرَمِ، یا مَنْ خَلَقَ الْأَشیآءَ مِنَ الْعَدَمِ

ای پروردگار کعبه و حرم، ای آفریننده اشیا از عدم

(81) اَللهُمَّ انّی اَسْئَلُکَ بِاسْمِکَ

(81) خدایا از تو می خواهم به حقّ نامت،

یا فاعِلُ یا جاعِلُ، یا قابِلُ یا کامِلُ،

ای انجام دهنده، ای قرار دهنده، ای پذیرنده، ای کامل،

یا فاصِلُ یا واصِلُ، یا عادِلُ یا غالِبُ،

ای جدا کننده، ای پیوند دهنده، ای دادگر، ای غلبه کننده،

یا طالِبُ یا واهِبُ

ای طلب کننده، ای بخشنده

(82) یا مَنْ اَنْعَمَ بِطَوْلِهِ، یا مَنْ اَکْرَمَ بِجُودِهِ،

(82) ای که با توانایی نعمت دهی، ای که با بخششت احسان کنی،

یا مَنْ جادَ بِلُطْفِهِ، یا مَنْ تَعَزَّزَ بِقُدْرَتِهِ،

ای که با لطفت بخشش کنی، ای که با قدرتت عزیز گردانی،

یا مَنْ قَدَّرَ بِحِکْمَتِهِ، یا مَنْ حَکَمَ بِتَدْبیرِهِ،

ای که با حکمتت تقدیر نمایی، ای که با تدبیرت حکم کنی،

یا مَنْ دَبَّرَ بِعِلْمِهِ، یا مَنْ تَجاوَزَ بِحِلْمِهِ،

ای که با دانشت تدبیر نمایی، ای که با حلمت درگذری،

یا مَنْ دَنی فی عُلُوِّهِ، یا مَنْ عَلا فی دُنُوِّهِ

ای که در عین بلندمرتبگی نزدیکی، ای که در عین نزدیکی بلندمرتبه ای

(83) یا مَنْ یَخْلُقُ ما یَشآءُ، یا مَنْ یَفْعَلُ ما یَشآءُ،

(83) ای که هر چه بخواهی بیافرینی، ای که هر چه بخواهی انجام دهی،

یا مَنْ یَهْدی مَنْ

ای که هدایت کنی هر کس

ص :157

یَشآءُ، یا مَنْ یُضِلُّ مَنْ یَشآءُ،

را بخواهی، ای که هر کس را بخواهی عذاب کنی،

یا مَنْ یُعَذِّبُ مَنْ یَشآءُ، یا مَنْ یَغْفِرُ لِمَنْ یَشآءُ،

ای که هر کس را بخواهی گمراه کنی، ای که هر کس را بخواهی بیامرزی،

یا مَنْ یُعِزُّ مَنْ یَشآءُ، یا مَنْ یُذِلُّ مَنْ یَشآءُ،

ای که هر کس را بخواهی عزیز کنی، ای که هر کس را بخواهی ذلیل کنی،

یا مَنْ یُصَوِّرُ فِی الْأَرْحامِ ما یَشآءُ،

ای که هر چه را بخواهی در رحمها صورت بخشی،

یا مَنْ یَخْتَصُّ بِرَحْمَتِهِ مَنْ یَشآءُ.

ای که هر کس را بخواهی به رحمتت اختصاص دهی.

(84) یا مَنْ لَمْ یَتَّخِذْ صاحِبَةً وَلٰا وَلَداً،

(84) ای که همسر و فرزندی برای خود بر نگزیدی،

یا مَنْ جَعَلَ لِکُلِّ شَیْ ءٍ قَدْراً،

ای که برای هر چیز اندازه ای قرار دادی،

یا مَنْ لا یُشْرِکُ فی حُکْمِهِ اَحَداً،

ای که کسی را در فرمانت شریک نگرفتی،

یا مَنْ جَعَلَ الْمَلائِکَةَ رُسُلًا،

ای که فرشتگان را پیام آور قرار دادی،

یا مَنْ جَعَلَ فِی السَّمآءِ بُرُوجاً،

ای که در آسمانها برجهایی قرار دادی،

یا مَنْ جَعَلَ الْأَرْضَ قَراراً،

ای که زمین را جایگاه آسایش قرار دادی،

یا مَنْ خَلَقَ مِنَ الْمآءِ بَشَراً،

ای که انسان را از آب آفریدی،

یا مَنْ جَعَلَ لِکُلِ شَیْ ءٍ امَداً،

ای که برای هر چیز مدّت قرار دادی،

یا مَنْ احاطَ بِکُلِّ شَیْ ءٍ عِلْماً،

ای که علمت بر همه چیز احاطه دارد،

یا مَنْ احْصی کُلَّ شَیْ ءٍ عَدَداً

ای که تعداد همه چیز را شمرده ای

(85) اَللهُمَّ انّی اَسْئَلُکَ بِاسْمِکَ

(85) خدایا از تو می خواهم به حقّ نامت،

یا اوَّلُ یا اخِرُ، یا ظاهِرُ یا باطِنُ،

ای آغاز، ای پایان، ای آشکار، ای پنهان،

یا بَرُّ یا حَقُّ، یا فَرْدُ یا وِتْرُ،

ای نیکوکار، ای حق، ای یگانه، ای تنها،

یا صَمَدُ یا سَرْمَدُ

ای بی نیاز، ای جاوید

(86) یا خَیْرَ مَعْرُوفٍ عُرِفَ، یا اَفْضَلَ مَعْبُودٍ عُبِدَ،

(86) ای بهترین نیکی شناخته شده، ای برترین معبود پرستش شده،

یا اجَلَّ مَشْکُورٍ شُکِرَ، یا اعَزَّ مَذْکُورٍ ذُکِرَ،

ای بزرگترین سپاس شونده سپاه شده، ای عزیزترین یادشونده یاد شده،

یا اَعْلی مَحْمُودٍ حُمِدَ، یا اقْدَمَ مَوْجُودٍ طُلِبَ،

ای برترین ستایش شونده ستایش شده، ای قدیمی ترین موجود طلب شده،

یا ارْفَعَ مَوْصُوفٍ وُصِفَ، یا اکْبَرَ مَقْصُودٍ قُصِدَ،

ای برترین توصیف شونده توصیف شده، ای بزرگترین قصد شونده قصد شده،

یا اَکْرَمَ مَسْئُولٍ سُئِلَ، یا اَشْرَفَ مَحْبُوبٍ عُلِمَ

ای گرامی ترین درخواست شونده درخواست شده، ای شریف ترین محبوب شناخته شده

(87) یا حَبیبَ الْباکینَ، یا سَیِّدَ الْمُتَوَکِّلینَ،

(87) ای دوست گریه کنندگان، ای سرور توکّل کنندگان،

یا هادِیَ الْمُضِلّینَ، یا وَلِیَّ الْمُؤْمِنینَ، یا

ای هدایت کننده گمراهان، ای سرپرست مؤمنان، ای

ص :158

اَنیسَ الذَّاکِرینَ، یا مَفْزَعَ الْمَلْهُوفینَ،

همدم ذاکران، ای پناهگاه دلسوختگان (ستمدیدگان)،

یا مُنْجِیَ الصَّادِقینَ، یا اَقْدَرَ الْقادِرینَ،

ای نجات دهنده راستگویان، ای تواناترین توانایان،

یا اَعْلَمَ الْعالِمینَ، یا اِلهَ الْخَلْقِ اَجْمَعینَ

ای داناترین دانایان، ای معبود همه آفریدگان

(88) یا مَنْ عَلا فَقَهَرَ، یا مَنْ مَلَکَ فَقَدَرَ،

(88) ای که برتری و مغلوب سازی، ای که مالکی و توانایی،

یا مَنْ بَطَنَ فَخَبَرَ، یا مَنْ عُبِدَ فَشَکَرَ،

ای که پنهانی و آگاهی، ای که در برابر عبادت سپاسگزاری می کنی،

یا مَنْ عُصِیَ فَغَفَرَ، یا مَنْ لا تَحْویهِ الْفِکَرُ،

ای که نافرمانی شوی و بیامرزی،

یا مَنْ لا یُدْرِکُهُ بَصَرٌ، یا مَنْ لا یَخْفی عَلَیْهِ اثَرٌ،

ای که فکرها تو را در بر نگیرد، ای که چشمی تو را نبیند،

یا

ای که نشانه ای بر تو پوشیده نماند، ای

رازِقَ الْبَشَرِ، یا مُقَدِّرَ کُلِّ قَدَرٍ

روزه ده انسان، ای مقدّر کننده هر تقدیر

(89) اَللهُمَّ انّی اَسْئَلُکَ بِاسْمِکَ یا حافِظُ

(89) خدایا از تو می خواهم به حقّ نامت، ای نگهدارنده،

یا بارِئُ، یا ذارِئُ یا باِذِخُ، یا فارِجُ

ای آفریننده، ای پدیدآورنده، ای والامقام، ای گشایش دهنده

ای پیروز، ای آشکار کننده، ای عهده دار، ای دستور دهنده، ای

یا فاتِحُ، یا کاشِفُ یا ضامِنُ، یا امِرُ یا ناهی نهی کننده

(90) یامَنْ لا یَعْلَمُ الْغَیْبَ اِلَّا هُوَ،

(90) ای که کسی جز تو نهان را نداند،

یا مَنْ لا یَصْرِفُ السُّوءَ اِلَّا هُوَ،

ای که کسی جز تو بدی را بر نگرداند،

یا مَنْ لایَخْلُقُ الْخَلْقَ اِلَّا هُوَ،

ای که کسی جز تو مخلوقات را نیافریند، ای

یا مَنْ لایَغْفِرُ الذَّنْبَ اِلَّا هُوَ،

که کسی جز تو گناه را نیامرزد،

یا مَنْ لا یُتِمُ النِّعْمَةَ اِلَّا هُوَ،

ای که کسی جز تو نعمت را تمام نکند،

یا مَنْ لا یُقَلِّبُ الْقُلُوبَ اِلَّا هُوَ،

ای که کسی جز تو دلها را دگرگون نکند،

یا مَنْ لا یُدَبِّرُ الْأَمْرَ اِلَّا هُوَ،

ای که کسی جز تو کار را تدبیر نکند،

یا مَنْ لایُنَزِّلُ الْغَیْثَ اِلَّا هُوَ،

ای که کسی جز تو باران را فرو نفرستد،

یا مَنْ لا یَبْسُطُ الرِّزْقَ اِلَّا هُوَ،

ای که کسی جز تو روزی را نگستراند،

یا مَنْ لایُحْیِی الْمَوْتی اِلَّا هُوَ

ای که کسی جز تو مردگان را زنده نکند

(91) یا مُعینَ الضُّعَفآءِ، یا صاحِبَ الْغُرَبآءِ،

(91) ای یاور ناتوانان، ای همراه غریبان،

یا ناصِرَ الْأَوْلِیآءِ،یا قاهِرَ الْأَعْدآءِ،

ای یاری دهنده دوستان،ای غلبه کننده بر دشمنان،

یا رافِعَ السَّمآءِ، یا انیسَ الْأَصْفِیآءِ،

ای برافرازنده آسمان، ای همدم برگزیدگان،

یا حَبیبَ الْأَتْقِیآءِ،یا کَنْزَ الْفُقَرآءِ،

ای دوست پرهیزکاران،ای گنج نیازمندان،

یا اِلهَ الْأَغْنِیآءِ، یا اَکْرَمَ الْکُرَمآءِ

ای معبود توانگران، ای گرامی ترین گرامیان

(92) یا کافِیاً مِنْ کُلِّ شَیْ ءٍ،

(92) ای کفایت کننده از هر چیز،

ص :159

یا قآئِماً عَلیٰ کُلِّ شَیْ ءٍ، یا مَنْ لا یُشْبِهُهُ شَیْ ءٌ،

ای عهده دار هر چیز، ای که چیزی همانندت نیست،

یا مَنْ لا یَزیدُ فی مُلْکِهِ شَیْ ءٌ،

ای که چیزی به فرمانرواییت نیافزاید،

یا مَنْ لا یَخْفی عَلَیْهِ شَیْ ءٌ،

ای که چیزی بر تو پوشیده نماند،

یا مَنْ لا یَنْقُصُ مِنْ خَزآئِنِهِ شَیْ ءٌ،

ای که چیزی از خزائنت نکاهد،

یامَنْ لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْ ءٌ،

ای که چیزی مانندت نیست،

یا مَنْ لا یَعْزُبُ عَنْ عِلْمِهِ شَیْ ءٌ،

ای که چیزی از دایره دانشت بیرون نیست،

یا مَنْ هُوَ خَبیرٌب ِکُلِّ شَیْ ءٍ،

ای که بر همه چیز آگاهی،

یا مَنْ وَسِعَتْ رَحْمَتُهُ کُلَّ شَیْ ءٍ

ای که رحمتت همه چیز را فرا گرفته است

(93) اَللهُمَّ انّی اَسْئَلُکَ بِاسْمِکَ

(93) خدایا از تو می خواهم به حقّ نامت،

یا مُکْرِمُ یا مُطْعِمُ، یا مُنْعِمُ یا مُعْطی

ای گرامی دارنده، ای اطعام کننده، ای نعمت دهنده، ای عطا کننده،

یا مُغْنی یا مُقْنی یا مُفْنی یا مُحْیی

ای بی نیاز کننده، ای سرمایه بخش، ای نابود کننده، ای زنده کننده،

یا مُرْضی یامُنْجی

ای خشنود کننده، ای نجات دهنده

(94) یا اوَّلَ کُلِّ شَیْ ءٍ وَآخِرَهُ،

(94) ای آغاز و پایان هر چیز،

یا اِلهَ کُلِّ شَیْ ءٍ وَمَلیکَهُ،

ای معبود و مالک هر چیز،

یا رَبَّ کُلِّ شَیْ ءٍ وَصانِعَهُ،

ای پروردگار و سازنده هر چیز،

یا بارِئَ کُلِّ شَیْ ءٍ وَخالِقَهُ،

ای پدیدآورنده و آفریننده هر چیز،

یا قابِضَ کُلِّ شَیْ ءٍ وَباسِطَهُ،

ای تنگ گیرنده و گشاینده هر چیز،

یا مُبْدِئَ کُلِ شَیْ ءٍ وَمُعیدَهُ،

ای آغاز کننده و بازگرداننده هر چیز،

یا مُنْشِئَ کُلِّ شَیْ ءٍ وَمُقَدِّرَهُ،

ای ایجاد کننده و تقدیر کننده هر چیز،

یا مُکَوِّنَ کُلِّ شَیْ ءٍ وَمُحَوِّلَهُ،

ای هستی بخش و دگرگون کننده هر چیز،

یا مُحْیِیَ کُلِّ شَیْ ءٍ وَمُمیتَهُ،

ای زنده کننده و نابود کننده هر چیز،

یا خالِقَ کُلِّ شَیْ ءٍ وَوارِثَهُ

ای آفریننده و وارث هر چیز

(95) یا خَیْرَ ذاکِرٍ وَمَذْکُورٍ، یا خَیْرَ شاکِرٍ وَمَشْکُورٍ،

(95) ای بهترین یادکننده و یاد شده، ای بهترین شکر کننده و شکر شده،

یا خَیْرَ حامِدٍ وَمَحْمُودٍ، یا خَیْرَ شاهِدٍ وَمَشْهُودٍ،

ای بهترین ستایش کننده و ستایش شده، ای بهترین گواهی دهنده و گواهی شده،

یا خَیْرَ داعٍ وَمَدْعُوٍّ، یا خَیْرَ مُجیبٍ وَمُجابٍ،

ای بهترین دعوت کننده و دعوت شده، ای بهترین اجابت کننده واجابت شده،

یا خَیْرَ مُونِسٍ وَانیسٍ، یا خَیْرَ صاحِبٍ وَ جَلیسٍ،

ای بهترین انس گیرنده و مأنوس شده، ای بهترین همراهی کننده و همراهی شده،

یا خَیْرَ مَقْصُودٍ وَمَطْلُوبٍ، یا خَیْرَ حَبیبٍ وَمَحْبُوبٍ

ای بهترین قصد شده و طلب شده، ای بهترین دوست و محبوب

(96) یا مَنْ هُوَ لِمَنْ دَعاهُ

(96) ای که هر کس تو را بخواند

ص :160

مُجیبٌ، یا مَنْ هُوَ لِمَنْ اَطاعَهُ حَبیبٌ،

اجابتش کنی، ای که هر کس تو را اطاعت کند دوستش داری،

یا مَنْ هُوَ إِلَىٰ مَنْ اَحَبَّهُ قَریبٌ،

ای که به هر کس که تو را دوست دارد نزدیکی،

یا مَنْ هُوَ بِمَنِ اسْتَحْفَظَهُ رَقیبٌ،

ای که بر هرکس که حفاظتت طلبد نگهبانی،

یا مَنْ هُوَ بِمَنْ رَجاهُ کَریمٌ،

ای که به هر کس که به تو امید بندد بخشنده ای،

یا مَنْ هُوَ بِمَنْ عَصاهُ حَلیمٌ،

ای که بر هر کس که نافرمانیت کند بردباری،

یا مَنْ هُوَ فی عَظَمَتِهِ رَحیمٌ،

ای که در عین بزرگیت مهربانی،

یا مَنْ هُوَ فی حِکْمَتِهِ عَظیمٌ، یا

ای که در عین داناییت بزرگی،

مَنْ هُوَ فی احْسانِهِ قَدیمٌ،

ای که در نیکیت دیرینه ای،

یا مَنْ هُوَ بِمَنْ اَرادَهُ عَلیمٌ

ای که به هر کس که تو را اراده کند دانایی

(97) اَللهُمَّ انّی اَسْئَلُکَ بِاسْمِکَ

(97) خدایا از تو می خواهم به حقّ نامت،

یا مُسَبِّبُ یا مُرَغِّبُ، یا مُقَلِّبُ یا مُعَقِّبُ،

ای چاره ساز، ای ترغیب کننده، ای دگرگون کننده، ای تعقیب کننده،

یا مُرَتِّبُ یا مُخَوِّفُ، یا مُحَذِّرُ یا مُذَکِّرُ،

ای نظم دهنده، ای ترساننده، ای بیم دهنده، ای یادآورنده،

یا مُسَخِّرُ یا مُغَیِّرُ

ای تسخیر کننده، ای تغییر دهنده

(98) یا مَنْ عِلْمُهُ سابِقٌ، یا مَنْ وَعْدُهُ صادِقٌ،

(98) ای که دانشت پیشین است، ای که وعده ات راست است،

یا مَنْ لُطْفُهُ ظاهِرٌ، یا مَنْ اَمْرُهُ غالِبٌ،

ای که لطفت آشکار است، ای که فرمانت غالب است،

یا مَنْ کِتابُهُ مُحْکَمٌ، یا مَنْ قَضآئُهُ کائِنٌ،

ای که کتابت دقیق است، ای که داوریت حتمی است،

یا مَنْ قُرْآنُهُ مَجیدٌ، یا مَنْ مُلْکُهُ قَدیمٌ،

ای که قرآنت با عظمت است، ای که فرمانرواییت دیرینه است،

یا مَنْ فَضْلُهُ عَمیمٌ، یا مَنْ عَرْشُهُ عَظیمٌ

ای که فضلت عمومی است، ای که عرشت بزرگ است

(99) یا مَنْ لایَشْغَلُهُ سَمْعٌ عَنْ سَمْعٍ،

(99) ای که شنیدنی از شنیدن دیگر تو را باز ندارد،

یا مَنْ لا یَمْنَعُهُ فِعْلٌ عَنْ فِعْلٍ،

ای که انجام کاری تو را از کار دیگر منع نکند،

یا مَنْ لا یُلْهیهِ قَوْلٌ عَنْ قَوْلٍ،

ای که سخنی از سخن دیگر تو را سرگرم نکند،

یا مَنْ لا یُغَلِّطُهُ سُؤالٌ عَنْ سُؤالٍ،

ای که درخواست کسی تو را از درخواست دیگری به اشتباه نیندازد،

یا مَنْ لا یَحْجُبُهُ شَیْ ءٌ عَنْ شَیْ ءٍ،

ای که چیزی از چیز دیگر تو را حجاب نشود،

یا مَنْ لا یُبْرِمُهُ الْحاحُ الْمُلِحّینَ،

ای که پافشاری اصرار کنندگان تو رابه ستوه نیاورد،

یا مَنْ هُوَ غایَةُ مُرادِ الْمُریدینَ، یا مَنْ هُوَ مُنْتَهی هِمَمِ الْعارِفینَ،

ای که تویی نهایت آرزوی جویندگان، ای که تویی نهایت همت عارفان،

یا مَنْ هُوَ مُنْتَهی طَلَبِ الطَّالِبینَ، یا مَنْ لا یَخْفی عَلَیْهِ ذَرَّةٌ

ای که تویی نهایت خواسته طلب کنندگان، ای که ذرّه ای بر تو پوشیده نماند

ص :161

فِی الْعالَمینَ (100) یا حَلیماً لا یَعْجَلُ، یا جَواداً لا یَبْخَلُ،

در عالم (100) ای بردباری که عجله نکنی، ای بخشنده ای که بخل نورزی،

یا صادِقاً لا یُخْلِفُ، یا وَهَّاباً لا یَمَلُّ،

ای راستگویی که خُلف وعده نکنی، ای بخشنده ای که خسته نشوی،

یا قاهِراً لا یُغْلَبُ، یا عَظیماً لا یُوصَفُ،

ای پیروزی که شکست نخوری، ای بزرگی که توصیف نشوی،

یا عَدْلًا لایَحیفُ، یا غَنِیّاً لا یَفْتَقِرُ،

ای عادلی که ستم نکنی، ای بی نیازی که محتاج نگردی،

یا کَبیراً لا یَصْغُرُ، یا حافِظاً لا یَغْفُلُ،

ای بزرگی که کوچک نشوی، ای نگهداری که غفلت نکنی،

سُبْحانَکَ یا لا اِلهَ اِلَّا اَنْتَ،

تسبیح می کنم تو را ای کسی که جز تو معبودی نیست،

الْغَوْثَ، الْغَوْثَ، خَلِّصْنا مِنَ النَّارِ یا رَبّ.

یاریمان کن، یاریمان کن، ما را از آتش دوزخ برهان، ای پروردگار من.

دعای جوشن صغیر:

دعای جوشن صغیر(1):

این دعا در کتب مختلف نقل شده است و دارای عظمت و منزلت والایی است و در برابر بلاها و رفع و دفع ظالم نافع است. در «مهج الدعوات» آمده است: هنگامی که موسی بن مهدی عبّاسی قصد کشتن امام کاظم علیه السلام را نمود، و این خبر به خانواده و شیعیان آن حضرت رسید، همگی اندوهگین شدند؛ امام علیه السلام فرمود: ناراحت نباشید؛ چرا که اوّلین نامه ای که از عراق برسد، مربوط به خبر مرگ موسی بن مهدی است.

یاران پرسیدند: از کجا می فرمایید؟ امام علیه السلام فرمود: رسول خدا صلی الله علیه و آله را در خواب دیدم و شکایت موسی بن مهدی را نزد او نمودم، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله مرا مطمئن ساخت و فرمود: خداوند لحظاتی پیش دشمن تو راهلاک کرد؛ بنابراین، شکر اِلهی را بجا آور. امام کاظم علیه السلام آنگاه رو به قبله نمود و دست ها را رو به آسمان بلند کرد و این دعا را خواند. این دعا مطابق نقل «بلدالامین» چنین است:

بِسْمِ اَللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ

به نام خداوند بخشنده مهربان

اِلهی کَمْ مِنْ عَدُوٍّ اَنْتَضی عَلَیَّ سَیفَ عَداوَتِهِ،

ای معبود من، چه بسیار دشمنی که شمشیر دشمنیش را به رویم کشید

وَشَحَذَ لی ظُبَةَ مِدْیَتِهِ،

و لبه کاردش را برایم تیز کرد

ص :162


1- چون این دعا برای دفع دشمن، زره و حرز خوبی است، لذا جوشن نامیده شده و چون از دعای سابق کوتاه تر است، جوشن صغیر نامیده شده است.

وَاَرْهَفَ لی شَباحَدِّهِ، وَدافَ لی قَواتِلَ سُمُومِهِ،

و نوک برنده اش را به سوی من گرفت و زهرهای کشنده اش را برایم درهم آمیخت

وَسَدَّدَالَیَ صَوائِبَ سِهامِهِ،

و مرا با تیرهای دقیقش نشانه گرفت

وَلَمْ تَنَمْ عَنّی عَیْنُ حِراسَتِهِ، وَاضْمَرَ اَنْ یَسُومَنِی الْمَکْرُوهَ،

و چشم نگهبانش را از من فرو نبست، و در فکر آزار رساندن به من بود،

وَیُجَرِّعَنی ذُعافَ مَرارَتِهِ،

تا تلخی زهر کشنده اش را به من بچشاند،

وَعَجْزی عَنِ نَظَرْتَ إِلَىٰ ضَعْفی عَنِ احْتِمالِ الْفَوادِحِ،

ولی تو توجّه نمودی به ناتوانیم از تحمّل بلاها،

الْإِنْتِصارِ مِمَّنْ قَصَدَنی بِمُحارَبَتِهِ،

و درماندگیم از پیروزی بر کسی که به جنگم برخواسته،

وَ وَحْدَتی فی کَثیرٍ مِمَّنْ ناوانی

و تنهاییم در برابر افراد بسیاری که با من دشمنی ورزیده اند

وَارْصادِهِمْ لی فیما لَمْ اعْمِلْ فیهِ فِکْری

فی الْإِرْصادِ لَهُمْ بِمِثْلِهِ،

و به کوتاهی تدبیرم در مقابله به مثل،

با آنان که بر من کمین کرده اند،

فَاَیَّدْتَنی بِقُوَّتِکَ، وَشَدَدْتَ اَزْری بِنُصْرَتِکَ،

پس مرا با نیرویت تأیید نمودی، و نیرویم را به یاریت تقویت کرده،

وفَلَلْتَ لی شَباحَدِّهِ،

و تیزی شمشیرش را بر من کند ساختی،

وَخَذَلْتَهُ بَعْدَ جَمْعِ عَدیدِهِ وَحَشْدِهِ،

وخوارش نمودی پس از فراهم ساختن سپاه و تجهیزات، ،

واَعْلَیْتَ کَعْبی عَلَیْهِ، وَوَجَّهْتَ ما سَدَّدَ اِلَیَّ مِنْ مَکائِدِهِ الَیْهِ،

و مقام مرا بر او برتری دادی، و نقشه های شومی که برایم کشیده بود،متوجّه خودش ساختی،

وَ رَدَدْتَهُ عَلَیْهِ، وَ لَمْ تَشْفِ غَلیلَهُ،

و به او برگرداندی، و عطش انتقامش را فرو ننشاندی،

وَلَمْ تَبْرُدْ حَزازاتُ غَیْظِهِ،

و حرارت خشمش سرد نشد

وَقَدْ عَضَّ عَلَیَّ انامِلَهُ،

در حالى که از کینه من انگشت به دندان می گزید،

وَادْبَرَ مُوَلِّیاً قَدْ اَخْفَقَتْ سَرایاهُ،

پشت کرد و گریخت و سپاهش درهم شکست،

فَلَکَ اَلْحَمْدُ یا رَبِّ مِنْ مُقْتَدِرٍ لایُغْلَبُ،

پس ای پروردگار من حمد و سپاس از آنِ توست به خاطر نیروی شکست ناپذیرت،

وَذی اِناةٍ لایَعْجَلُ، صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ،

و شکیبایی بی شتابت، بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست

وَاجْعَلْنی لِنَعْمآئِکَ مِنَ الشَّاکِرینَ، وَلِالائِکَ مِنَ الذَّاکِرینَ،

و مرا از سپاسگزاران نعمتها و یادکنندگان احسانت قرار ده،

اِلهی وَکَمْ مِنْ باغٍ بَغانی بِمَکایِدِهِ،

ای معبود من، چه بسیار ستمگری که با حیله های خود بر من ستم کرد

وَنَصَبَ لی اَشْراکَ مَصایِدِهِ، وَ وَکَّلَ بی تَفَقُّدَ رِعایَتِهِ،

برای شکار من دامها گسترانید و در جستجوی من مأمور گمارد

وَضَبَأَ اِلَیَّ ضَبْ ءِ السَّبُعِ لِطَریدَتِهِ،

و مانند درنده ای که برای شکار گریخته اش کمین کند

اَنْتِظاراً لِاَنْتِهازِ فُرْصَتِهِ، وَهُوَ یُظْهِرُ

به انتظار فرصتی مناسب به کمینم نشست،خود را خوشرو نشان می داد،

ص :163

بَشاشَةَ الْمَلَقِ، وَیَبْسُطُ لی وَجْهاً غَیْرَ طَلِقٍ،

در حالى که متملّقانه (برای فریبم) و به دروغ خود را گشاده رو نشان می داد،

فَلَمَّا رَایْتَ دَغَلَ سَریرَتِهِ،

پس زمانی که خیانت باطنش را دیدی

وَقُبْحَ مَا اَنْطَوی عَلَیْهِ لِشَریکِهِ فی مِلَّتِهِ،

و زشتی نیّتش را نسبت به هم کیشش دانستی،

واَصْبَحَ مُجْلِباً لی فی بَغْیِهِ،

در حالى که مرا به سوی ظلم خویش می کشد،

ارْکَسْتَهُ لِأُمِّ رَاْسِهِ، واتَیْتَ بُنْیانَهُ مِنْ اساسِهِ،

او را با فرق سر به زمین کوفتی، و ریشه اش را از بیخ و بن کندی،

فَصَرَعْتَهُ فی زُبْیَتِهِ، وَارْدَیْتَهُ فی مَهْوی حُفْرَتِهِ،

پس او را در دامش گرفتار ساختی، و در چاهی که حفر کرده بود افکندی،

وَجَعَلْتَ خَدَّهُ طَبَقاً لِتُرابِ رِجْلِهِ،

و صورتش را با خاک پایش برابر کردی،

وَشَغَلْتَهُ فی بَدَنِهِ وَرِزْقِهِ، وَرَمَیْتَهُ بِحَجَرِهِ،

و او را سرگرم رسیدگی به بدن و روزیش نمودی، و با سنگ خودش او را زدی،

وَخَنَقْتَهُ بِوَتَرِهِ، وَذَکَّیْتَهُ بِمَشاقِصِهِ،

و با زه کمانش خفه اش نمودی و با سرنیزه اش سرش را بریدی،

وَ کَبَبْتَهُ لِمَنْخَرِهِ، وَرَدَدْتَ کَیْدَهُ فی نَحْرِهِ،

و بینیش را به خاک مإِلَىٰدی و مکرش را به خودش بازگرداندی،

وَ وَثَّقْتَهُ بِنَدامَتِهِ، وَفَثَأتَهُ بِحَسْرَتِهِ،

و در بند پشیمانی اسیرش کردی و با حسرتش او را رام نمودی

فَاسْتَخْذَأَ وَاسْتَخْذَلَ وَتَضآئَلَ بَعْدَ نَخْوَتِهِ،

پس خوار و حقیر و ضعیف گردید بعد از غرور و نخوتش،

واَنْقَمَعَ بَعْدَ اسْتِطالَتِهِ،

و پس از سرکشی ریشه کن گردید،

ذَلیلًا مَاْسُوراً فی رِبْقِ حِبائِلِهِ،

در حالى که در چنگ بندهای دامش خوار و اسیر گردید،

اَلَّتی کانَ یُؤَمِّلُ اَنْ یَرانی فیها یَوْمَ سَطْوَتِهِ،

دامی که آرزو داشت در روز قدرتش مرا در آن ببیند،

وَقَدْ کِدْتُ یا رَبِّ لَوْلا رَحْمَتُکَ

و ای پروردگار من اگر رحمتت نبود نزدیک بود

اَنْ یَحُلَّ بی ما حَلَّ بِساحَتِهِ،

بلایی که بر سر او آمد بر سر من آید،

فَلَکَ اَلْحَمْدُ یا رَبِّ مِنْ مُقْتَدِرٍ لا یُغْلَبُ،

پس ای پروردگار من حمد و سپاس از آنِ توست به خاطر نیروی شکست ناپذیرت

وَذی اِناةٍ لا یَعْجَلُ، صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ،

و شکیبایی بی شتابت، بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست

وَاجْعَلنی لِنَعْمآئِکَ مِنَ الشَّاکِرینَ، ولِالائِکَ مِنَ الذَّاکِرینَ،

و مرا از سپاسگزاران نعمتها و یادکنندگان احسانت قرار ده،

اِلهی وَکَمْ مِنْ حاسِدٍ شَرِقَ بِحَسَدِهِ،

ای معبود من و چه بسیار حسودی که حسادت گلویش را گرفت

وَ عَدُوٍّ شَجِیَ بِغَیْظِهِ، وَسَلَقَنی بِحَدِّ لِسانِهِ،

و دشمنی که غیظ گلویش را گرفت، و با زخم زبانش مرا آزرد،

وَ وَخَزَنی بِمُوقِ عَیْنِهِ، وَ جَعَلَ عِرْضی غَرَضاً لِمرامیهِ،

و با گوشه چشمش رنجاند، و آبرویم را هدف تیرهای تهمتش قرار داد،

وَ قَلَّدَنی خِلالًا

عیوبی را به گردنم انداخت

ص :164

لَمْ تَزَلْ فِیهِ، فَنادَیْتُکَ یا رَبِّ مُسْتَجیراً بِکَ،

که پیوسته گرفتار آنم، پس ای پروردگار من، پناه خواهی، تو را خواندم،

واثِقاً بِسُرْعَةِ اَجاَبَتِکَ،

در حالى که به سرعتِ اجابتت مطمئن بوده

مُتَوَکِّلًا عَلیٰ ما لَمْ ازَلْ اتَعَرَّفُهُ مِنْ حُسْنِ دِفاعِکَ،

و بر دفاع نیکی که پیوسته از تو می شناختم توکّل نمودم،

عالِماً انَّهُ لا یُضْطَهَدُ مَنْ آوی

و می دانستم کسی که در سایه حمایت و کفایت تو پناه گیرد

إِلَىٰ ظِلِّ کَنَفِکَ وَکِفائَتِکَ، واعْتَضَدَ بِوِلایَتِکَ،

و تحت سرپرستی تو نیرومند گردد خوار و ذلیل نشود،

وَلَنْ تَقْرَعَ الْحَوادِثُ

و هرگز حوادث روزگار او را سرکوب نکند،

مَنْ لَجَأَ إِلَىٰ مَعْقِلِ الْإِنْتِصارِ بِکَ،

هر کس به دژ محکم یاری توپناهنده شود

فَحَصَّنْتَنی مِنْ باْسِهِ بِقُدْرَتِکَ،

پس مرا به قدرت خود از شر محافظت نمودی،

فَلَکَ الْحْمدُ یا رَبِّ مِنْ مُقْتَدِرٍ لا یُغْلَبُ،

پس ای پروردگار من حمد و سپاس از آن توست به خاطر نیروی شکست ناپذیرت

وَذی اِناةٍ لا یَعْجَلُ، صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ،

و شکیبایی بی شتابت، بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست

واجْعَلْنی لِنَعْمآئِکَ مِنَ الشَّاکِرینَ، وَ لِألائِکَ مِنَ الذَّاکِرینَ،

و مرا از سپاسگزاران نعمتها و یادکنندگان احسانت قرار داده،

اِلهیو َکَمْ مِنْ سَحائِبِ مَکْرُوهٍ جَلَّیْتَها،

ای معبود من و چه بسیار ابرهای ناخوشایند که پراکنده نمودی

وَسَمآءِ نِعْمَةٍ امْطَرْتَها، وَ جَداوِلِ کَرامَةٍ اَجْرَیْتَها،

و آسمانی از نعمت بر من فرو باریدی و جویبارهای کرامتی که جاری ساختی

واعْیُنِ احْداثٍ طَمَسْتَها، وَناشِئَةِ رَحْمَةٍ نَشَرْتَهَا،

و چشمه های حوادثی که خشکاندی، و رحمت تازه ای که گستراندی،

وَجُنَّةِ عافِیَةٍ الْبَسْتَها، وَغَوامِرِ کُرُباتٍ کَشَفْتَها،

و زره عافیتی که بر بدنم پوشاندی، و گردابهای گرفتاری که برطرف ساختی،

وَامُورٍ جارِیَةٍ قَدَّرْتَها، لَمْ تُعْجِزْکَ اِذْ طَلَبْتَها،

و کارهای روزمره که مقدّر ساختی، (پس) ناتوانت نکرد هنگامی که آنها را طلب نمودی،

وَلَمْ تَمْتَنِعْ عَلَیْکَ اِذْ ارَدْتَهَا،

و هرگاه آنها را اراده نمودی قدرت سرپیچی نداشتند

فَلَکَ اَلْحَمْدُ یا رَبِّ مِنْ مُقْتَدِرٍ لا یُغْلَبُ،

پس ای پروردگار من حمد و سپاس از آنِ توست به خاطر نیروی شکست ناپذیرت،

وَذی اِناةٍ لا یَعْجَلُ، صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ،

و شکیبایی بی شتابت، بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست

وَاْجَعْلنی لِنَعْمآئِکَ مِنَ الشَّاکِرینَ، وَلِألائِکَ مِنَ الذَّاکِرینَ،

و مرا از سپاسگزاران نعمتها و یادکنندگان احسانت قرار ده،

اِلهی وکَمْ مِنْ ظَنٍ حَسَنٍ حَقَّقْتَ، وَمِنْ کَسْرِ امْلاقٍ جَبَرْتَ،

ای معبود من، و چه بسیار خوش بینی ها که محقق ساختی، و شکستهای فقر که جبران کردی،

وَمِنْ مَسْکَنَةٍ فادِحَةٍ حَوَّلْتَ،

و بینوایی کمرشکن که تغییر دادی

ص :165

وَمِنْ صَرْعَةٍ مُهْلِکَةٍ نَعَشْتَ، وَمِنْ مَشَقَّةٍ ارَحْتَ،

و زمین خوردن هلاک کننده ای که بلندم نمودی، و سختی هایی که آسان نمودی،

لاتُسْئَلُ عَمَّا تَفْعَلُ وَهُمْ یُسْئَلُونَ،

از آنچه انجام دهی، بازخواست نگردی ولی دیگران بازخواست شوند،

وَلٰا یَنْقُصُکَ یا سَیِّدی ما اَنْفَقْتَ،

ای آقا و سرورم هر چه انفاق کنی از تو کاسته نشود،

وَلَقَدْ سُئِلْتَ فَاَعْطَیْتَ، وَلَمْ تُسْئَلْ فابْتَدَاْتَ،

و هر چه از تو خواسته شد عطا نمودی، و آنگاه که از تودرخواست نشد خود ابتدا به احسان نمودی، و

وَاسْتُمیحَ بابُ فَضْلِکَ فَما اکْدَیْتَ،

هرچه از درگاه فضل و احسان تو طلب شد دریغ نکردی،

اَبَیْتَ اِلَّا اَنْعاماً وَامْتِناناً، و اِلَّا تَطَوُّلًا یا رَبِّ وَاِحْساناً،

ای پروردگار من، خودداری کردی جز از نعمت بخشی و امتنان و جز از عطا کردن و احسان

وابَیْتُ اِلَّا اَنْتِهاکاً لِحُرُماتِکَ،

ولی من خودداری کردم جز از پرده دری حرمتهایت

وَاجْتِرآءً عَلیٰ مَعاصِیکَ، وَ تَعَدِّیاً لِحُدُودِکَ،

و بی باکی بر نافرمانیهایت و تجاوز از حدودت

وَغَفْلَةً عَنْ وَعیدِکَ، وَطاعَةً لِعَدُوّی وَعَدُوِّکَ،

و غفلت از تهدیدت و پیروی ازدشمنم و دشمنت،

لَمْ یَمْنَعْکَ یا اِلهی وناصِری اخْلإِلَىٰ بِالشُّکْرِ عَنْ اتْمامِ اِحْسانِکَ،

ای معبود و یاورم ناسپاسیم تو را از اتمام احسانت باز نداشت

وَلَا حَجَزَنی ذلِکَ عَنِ ارْتِکابِ مَساخِطِکَ،

و مرا از ارتکاب اعمالى که موجب خشم توست بازنداشت،

اَللهُمَّ وَ هذا مَقامُ عَبْدٍ ذَلیلٍ اَعْتَرَفَ لَکَ بِالتَّوْحیدِ،

خدایا و اینک در جایگاه بنده فروتنی قرار گرفته ام که به یگانگیت معترف است

وَاقَرَّ عَلیٰ نَفْسِهِ بِالتَّقْصیرِ فی ادآءِ حَقِّکَ،

و به کوتاهی در ادای حقّت اقرار دارد

وَشَهِدَ لَکَ بِسُبُوغِ نِعْمَتِکَ عَلَیْهِ،

وگواهی می دهد، به فراوانی نعمتت بر او

وَجَمیلِ عادَتِکَ عِنْدَهُ، وَاِحْسانِکَ الَیْهِ،

و زیبایی رفتارت با او و احسانت نسبت به او

فَهَبْ لی یا اِلهی وَسَیِّدِی مِنْ فَضْلِکَ

پس به من ببخش ای معبود من و ای آقا و سرورم از فضل و احسانت

ما اریدُهُ سَبَباً إِلَىٰ رَحْمَتِکَ،

به اندازه ای که بتوانم خود را به رحمتت برسانم

واتَّخِذُهُ سُلَّماً اعْرُجُ فیهِ إِلَىٰ مَرْضاتِکَ،

و آن را نردبانی برای رسیدن به رضایتت قرار دهم،

وَ اَمَنُ بِهِ مِنْ سَخَطِکَ، بِعِزَّتِکَ وَطَوْلِکَ،

و از خشمت ایمن گردم، به عزّت و کرمت

وَبِحَقِّ نَبِیِّکَ مَحَمَّدٍ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ

و به حقّ پیامبرت محمّد- که درود خدا بر او و خاندان پاکش باد-

وَالْأَئِمَّةِ عَلَیْهِمُ اَلسَّلامُ،

و به حقّ امامان- که درود بر ایشان باد-

فَلَکَ اَلْحَمْدُ یا رَبِّ مِنْ مُقْتَدِرٍ لایُغْلَبُ،

پس ای پروردگار من حمد و سپاس از آن توست به خاطر نیروی شکست ناپذیرت،

وَذی اِناةٍ لا یَعْجَلُ، صَلِّ عَلیٰ

و شکیبایی بی شتابت درود فرست

ص :166

مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ،وَاجْعَلْنی لِنَعْمآئِکَ مِنَ الشَّاکِرینَ، وَلِألائِکَ مِنَ الذَّاکِرینَ،

بر محمّد و خاندان پاکش و مرا از سپاسگزاران نعمتها و یادکنندگان احسانت قرار ده،

اِلهی وَکَمْ مِنْ عَبْدٍ اَمْسی وَاَصْبَحَ فی کَرْبِ الْمَوْتِ،

ای معبود من، و چه بسیار بنده ای که شب و روزش در سختی جان دادن

وَحَشْرَجَةِ الصَّدْرِ، وَالنَّظَرِ إِلَىٰ ما تَقْشَعِرُّ مِنْهُ الْجُلُودُ،

و رسیدن جان به سینه و مشاهده آنچه پوستها از آن به لرزه در آید

وَ تَفْزَعُ لَهُ الْقُلُوبُ،وانَا فی عافِیَةٍ مِنْ ذلِکَ کُلِّهِ،

و دلها به تپش افتد، بگذرد در حالى که من از تمامی اینها در سلامت به سر می برم،

فَلَکَ اَلْحَمْدُ یا رَبِّ مِنْ مُقْتَدِرٍ لا یُغْلَبُ،

پس ای پروردگار من حمد و سپاس از آنِ توست به خاطر نیروی شکست ناپذیرت

وَذی اِناةٍ لایَعْجَلُ، صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ،

و شکیبایی بی شتابت، بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست

وَاجْعَلْنی لِنَعمآئِکَ مِنَ الشَّاکِرینَ، وَ لِألائِکَ مِنَ الذَّاکِرینَ،

و مرا از سپاسگزاران نعمتها و یادکنندگان احسانت قرار ده،

اِلهی وَکَمْ مِنْ عَبْدٍ اَمْسی وَاَصْبَحَ

ای معبود من و چه بسیار بنده ای که شب و روزش

سَقِیماً مُوجِعاً مُدْنَفاً، فی اَنینٍ وَعَویلٍ،

به بیماری دردناک و ناِلٰه و فریاد سپری گردد،

یَتَقَلَّبُ فی غَمِّهِ لا یَجِدُ مَحیصاً،

در حالى که از اندوه به خود می پیچد،

وَلٰا یُسیغُ طَعاماً وَ لا شَراباً،

نه راه چاره ای دارد و نه غذا و آبی بر او گواراست،

وَاَنَا فی صِحَّةٍ مِنَ الْبَدَنِ،وَسَلامَةٍ فِی النَّفْسِ مِنَ الْعَیْشِ،

و من در تندرستی و سلامت روح، زندگی می کنم

کُلُّ ذلِکَ مِنْکَ، فَلَکَ اَلْحَمْدُ یا رَبِّ

که همه اینها از جانب توست، پس ای پروردگار من حمد و سپاس از آنِ توست

مِنْ مُقْتَدِرٍ لایُغْلَبُ،

به خاطر نیروی شکست ناپذیرت

وَذی اِناةٍ لا یَعْجَلُ، صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ،

و شکیبایی بی شتابت، بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست

واجْعَلْنی لِنَعْمآئِکَ مِنَ الشَّاکِرینَ، وَلِألائِکَ مِنَ الذَّاکِرینَ،

و مرا از سپاسگزاران نعمتها و یادکنندگان احسانت قرار ده،

اِلهی وَکَمْ مِنْ عَبْدٍ اَمْسی وَاَصْبَحَ

ای معبود من، و چه بسیار بنده ای که شب و روزش را

خآئِفاً مَرْعُوباً، مُسَهَّداً مُشْفِقاً،

در ترس و بیم و تشویش و اضطراب سپری کند،

وَحیداً وَجِلًا، هارِباً طَریداً،

تنها و ترسان از خانه گریخته و آواره شده،

مُنْحَجِزاً فی مَضیقٍ، اَوْ مَخْبَاةٍ مِنَ الْمَخابِئِ،

در حالى که در تنگنا قرار گرفته یا در مخفیگاهی خود را مخفی کرده،

قَدْ ضاقَتْ عَلَیْهِ الْأرْضُ بِرُحْبِها، لایَجِدُ

و زمین با تمامی وسعتش بر او تنگ شده است، نه راه

ص :167

حیلَةً وَلٰا مَنْجی وَلٰا مَأْوی

چاره ای دارد و نه امید نجاتی و نه سرپناهی،

وَاَنَا فی امْنٍ وَ طُمَاْنینَةٍ، وَ عافِیَةٍ مِنْ ذلِکَ کُلِّهِ،

و من در امنیت و آسایش و دور از همه این گرفتاریها بسر می برم.

فَلَکَ اَلْحَمْدُ یا رَبِّ مِنْ مُقْتَدرٍ لا یُغْلَبُ،

پس ای پروردگار من، حمد و سپاس از آن توست به خاطر نیروی شکست ناپذیرت

وَذی اِناةٍ لایَعْجَلُ، صَلِ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ،

و شکیبایی بی شتابت،بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست

وَاْجعَلْنی لِنَعْمآئِکَ مِنَ الشَّاکِرینَ، وَلِألائِکَ مِنَ الذَّاکِرینَ،

و مرا از سپاسگزاران نعمتها و یادکنندگان احسانت قرار ده،

اِلهی وَسَیِّدی وَکَمْ مِنْ عَبْدٍ اَمْسی وَاَصْبَحَ

ای معبود من و ای آقا و سرورم و چه بسیار بنده ای که شب و روزش را

مَغْلُولًا مُکَبَّلًا فِی الْحَدیدِ بِایْدِی الْعُداةِ لا یَرْحَمُونَهُ،

در غل و زنجیر آهنین در اسارت دشمنان بی رحم،

فَقیداً مِنْ اهْلِهِ وَوَلَدِهِ، مُنْقَطِعاً عَنْ اخْوانِهِ وَبَلَدهِ،

دور از زن و فرزند و جدای از برادران و شهرش سپری کند،

یَتَوَقَّعُ کُلَّ ساعَةٍ بِایِّ قِتْلَةٍ یُقْتَلُ

در حالى که هر ساعت انتظار می کشد که چگونه کشته خواهد شد

وَبِایِّ مُثْلَةٍ یُمَثَّلُ بِهِ، وَاَنَافی عافِیَةٍ مِنْ ذلِکَ کُلِّهِ،

و چگونه اعضای بدنش قطعه قطعه می گردد و من در سلامتی از همه این گرفتاریها به سر می برم،

فَلَکَ اَلْحَمْدُ یا رَبِّ مِنْ مُقْتَدرٍ لا یُغْلَبُ،

پس ای پروردگار من، حمد و سپاس از آنِ توست به خاطر نیروی شکست ناپذیرت

وَذی اِناةٍ لا یَعْجَلُ، صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ،

و شکیبایی بی شتابت، بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست

وَاجْعَلْنی لِنَعْمآئِکَ مِنَ الشَّاکِرینَ، وَلِألائِکَ مِنَ الذَّاکِرینَ،

و مرا از سپاسگزاران نعمتها و یادکنندگان احسانت قرار ده،

اِلهی وَسَیِّدی وَ کَمْ مِنْ عَبْدٍاَمْسی وَاَصْبَحَ

ای معبود من، و ای آقا و سرورم، و چه بسیار بنده ای که شب و روز،

یُقاسِی الْحَرْبَ، وَ مُباشَرَةَ الْقِتالِ بِنَفْسِهِ،

سختی جنگ و حضورش در پیکار را تحمّل کرد،

قَدْ غَشِیَتْهُ الْأعْدآءُ مِنْ کُلِّ جانِبٍ بِالسُّیُوفِ وَالرِّماحِ

در حالى که دشمنان او را در میان گرفته اند،از هر سو با شمشیر و نیزه

وَآلَةِ الْحَرْبِ، یَتَقَعْقَعُ فِی الْحَدیدِ قَدْ بَلَغَ مَجْهُودَهُ،

و آلات جنگی، به گونه ای که در میان صدای شمشیرها تلاشش به آخر رسیده

لایَعْرِفُ حیلَةً وَلٰا یَجِدُ مَهْرَباً، قَدْ ادْنِفَ بِالْجِراحاتِ،

و راه چاره و فراری ندارد، از کثرت جراحات از پا افتاده

اَوْ مُتَشَحِّطاً بِدَمِهِ تَحْتَ السَّنابِکِ وَالْأَرْجُلِ،

یا غلطیده به خونش زیر سم اسبان و پاها

یَتَمَنّی شَرْبَةً مِنْ مآءٍ، اَوْ نَظْرَةً إِلَىٰ

و آرزوی جرعه ای از آب، یا نگاهی

ص :168

اَهْلِهِ وَ وَلَدِهِ، وَلٰا یَقْدِرُ عَلَیْها،

به زن و فرزندش را دارد ولی توانایی آن را ندارد

قَدْ شَرَبَتِ الْأرْضُ مِنْ دَمِهِ،

و سیراب شده زمین از خونش

وَ اَکَلَتِ السِّباعُ وَالطَّیْرُ مِنْ لَحْمِهِ،

و درندگان و پرندگان از گوشتش خورده اند

وَاَنَا فی عافِیَةٍ مِنْ ذلِکَ کُلِّهِ،

و من در سلامتی از شر این گرفتاریها به سر می برم،

فَلَکَ اَلْحَمْدُ یا رَبِ مِنْ مُقْتَدِرٍ لایُغْلَبُ،

پس ای پروردگار من حمد و سپاس از آنِ توست به خاطر نیروی شکست ناپذیرت

وَذی اِناةٍ لا یَعْجَلُ، صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ،

و شکیبایی بی شتابت بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست

وَاْجَعَلْنی لِنَعْمآئِکَ مِنَ الشَّاکِرینَ، وَلِألائِکَ مِنَ الذَّاکِرینَ،

و مرا از سپاسگزاران نعمتها و یادکنندگان احسانت قرار ده،

اِلهی وَکَمْ مِنْ عَبْدٍ اَمْسی وَاَصْبَحَ فی ظُلُماتِ الْبِحارِ،

ای معبود من، و چه بسیار بنده ای که شب و روزش در تاریکی دریاها،

وَعَواصِفِ الرِّیاحِ وَ الْأَهْوالِ وَالْأمْواجِ،

و تندبادها و هراسها و در میان امواجی

یَتَوقَّعُ الْغَرَقَ وَالْهَلاکَ، لا یَقْدِرُ عَلیٰ حیلَةٍ،

که هر لحظه از آن انتظار غرق و نابودی می رود، بگذرد و راه چاره ای هم نداشته باشد

اَوْ مُبْتَلیً بِصاعِقَةٍ اَوْ هَدْمٍ اَوْ حَرْقٍ،

یا بنده ای که گرفتار صاعقه یا ویرانی یا آتش سوزی

اَوْ شَرْقٍ اَوْ خَسْفٍ، اَوْ مَسْخٍ اَوْ قَذْفٍ،

یا آفتاب زدگی یا فرو رفتن در دل زمین یا مسخ شدن یا پرتاب شدن گردد

وَاَنَا فی عافِیَةٍ مِنْ ذلِکَ کُلِّهِ،

و من در سلامتی از همه این گرفتاری ها به سر می برم،

فَلَکَ اَلْحَمْدُ یا رَبِّ مِنْ مُقْتَدِرٍ لا یُغْلَبُ،

پس ای پروردگار من حمد و سپاس از آنِ توست به خاطر نیروی شکست ناپذیرت

وَذی اِناةٍ لا یَعْجَلُ،صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ،

و شکیبایی بی شتابت،بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست،

وَاجْعَلْنی لِنَعْمآئِکَ مِنَ الشَّاکِرینَ،وَلِألائِکَ مِنَ الذَّاکِرینَ،

و مرا از سپاسگزاران نعمتها و یادکنندگان احسانت قرار ده،

اِلهی وکَمْ مِنْ عَبْدٍ اَمْسی واصْبَحَ مُسافِراً

ای معبود من، و چه بسیار بنده ای که شب و روزش را در سفر

شاخِصاً عَنْ اهْلِهِ وَوَطِنِهِ وَوَلَدِهِ،

و دور از زن و وطن و فرزند،

مُتَحَیِّراً فِی الْمَفاوِزِ، تائِهاً مَعَ الْوُحُوشِ

حیران در بیابانها، در میان حیوانات وحشی

وَ الْبَهآئِمِ وَالْهَوآمِّ، وَحِیداً فَریداً

و چهارپایان و حشرات سپری کرده است، در حالى که تک و تنهاست

لا یَعْرِفُ حیلَةً وَلٰا یَهْتَدی سَبیلًا،

نه چاره ای می بیند و نه راهی می یابد

اَوْمُتَاذِّیاً بِبَرْدٍ اَوْ حَرٍّ اَوْ جُوعٍ اَوْ عَطَشٍ

یا آزرده از سرما یا گرما یا گرسنگی یا تشنگی

اَوْ عُرْیٍ، اَوْ غَیْرِهِ مِنَ الشَّدآئِدِ مِمَّا

یا برهنگی یا سایر سختی ها

ص :169

اَنَا مِنْهُ خِلْوٌ، فی عافِیَةٍ مِنْ ذلِکَ کُلِّهِ،

که من از آنها بدورم و در سلامتی از همه این گرفتاریها بسر می برم،

فَلَکَ اَلْحَمْدُ یا رَبِّ مِنْ مُقْتَدِرٍ لا یُغْلَبُ،

پس ای پروردگار من حمد و سپاس از آنِ توست به خاطر نیروی شکست ناپذیرت

وَذی اِناةٍ لا یَعْجَلُ، صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ،

و شکیبایی بی شتابت، بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست

واجْعَلْنی لِنَعْمآئِکَ مِنَ الشَّاکِرینَ، ولِألائِکَ مِنَ الذَّاکِرینَ،

و قرار ده مرا از سپاسگزاران نعمتها و یادکنندگان احسانت

اِلهی وَسَیِّدی و کَمْ مِنْ عَبْدٍ اَمْسی وَاَصْبَحَ

ای معبود من و ای آقا و سرورم و چه بسیار بنده ای که شب و روزش در حالى بگذرد

فَقیراً عآئِلًا، عارِیاً مُمْلِقاً، مُخْفِقاً مَهْجُوراً، خائِفاً

که تهیدست عیال وار، برهنه بینوا، ناکام وامانده، در ترس

جائِعاً ظَمْئاناً، یَنْتَظِرُ مَنْ یَعُودُ عَلَیْهِ بِفَضْلٍ،

گرسنگی و تشنگی است، چشم به راه کسی است که به او چیزی ببخشد

اَوْ عَبْدٍ وَجیهٍ عِنْدَکَ هُوَ اَوْجَهُ مِنّی عِنْدَکَ،

یا چه بسیار بنده آبرومندی که از من نزد تو آبرومندتر است

وَاشدُّ عِبادَةً لَکَ، مَغْلُولًا مَقْهُوراً،

و بیش از من تو را عبادت می کند در حالى که در غل و زنجیر و اسارت،

قَدْ حُمِّلَ ثِقْلًا مِنْ تَعَبِ الْعَنآءِ،

بار گران رنج و مشقت و سختی بندگی

وَشِدَّةِ الْعُبُودِیَّةِ، وَکُلْفَةِ الرِّقِّ، وَثِقْلِ الضَّریبَةِ،

و دشواری بردگی و سنگینی پرداخت مإِلَىٰات را به دوش می کشد

اَوْ مُبْتَلیً بِبَلآءٍ شَدیدٍ لا قِبَلَ لَهُ بِهِ الّا بِمَنِّکَ عَلَیْهِ،

یا به بلای شدیدی مبتلا شده که تاب تحمّل آن را جز با فضل تو ندارد

وانَا الْمَخْدُومُ الْمُنَعَّمُ الْمُعافَی الْمَکَرَّمُ،

ولی دیگران در خدمت من و من در ناز و نعمت و تندرستی و گرامی

فی عافِیَةٍ مِمَّا هُوَ فیهِ،

در سلامتی از گرفتاری هایی که او در آن است به سر می برم،

فَلَکَ اَلْحَمْدُ عَلیٰ ذلِکَ کُلِّهِ، مِنْ مُقْتَدرٍ لا یُغْلَبُ،

پس ای پروردگار من حمد و سپاس از آن توست به خاطر نیروی شکست ناپذیرت

وَذی اِناةٍ لا یَعْجَلُ، صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ،

و شکیبایی بی شتابت، بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست

وَاْجَعْلنی لِنَعْمآئِکَ مِنَ الشَّاکِرینَ، وَ لِألائِکَ مِنَ الذَّاکِرینَ،

و مرا از سپاسگزاران نعمتها و یادکنندگان احسانت قرار ده

اِلهی وَ مَوْلایَ وَسَیِّدی

ای معبود من و آقا و سرورم

وَکَمْ مِنْ عَبْدٍ اَمْسی واصْبَحَ

و چه بسیار بنده ای که شب و روزش را

شَریداً طَریداً حَیرانَ، مُتَحَیِّراً

در آوارگی و فرار و حیرانی و سرگردانی

جآئِعاً خائِفاً، خاسِراً فِی الصَّحاری

و گرسنگی و ترسان و زیانکار در صحراها

وَالْبَراری قَدْ اَحْرَقَهُ الْحَرُّ وَالْبَرْدُ،

و بیابانها به سر برده در حالى که سرما و گرما او را بی تاب کرده

ص :170

وَهُوَ فی ضَرٍّ مِنَ الْعَیْشِ وَضَنْکٍ مِنَ الْحَیوةِ،

و در وضع فلاکت بار و زندگی سخت

وَذُلٍّ مِنَ المَقامِ، یَنْظُرُ إِلَىٰ نَفْسِهِ حَسْرَةً،

و توأم با خواری بسر می برد، با حسرت به خود می نگرد

لا یَقْدِرُ لَها عَلیٰ ضَرٍّ وَلٰا نَفْعٍ،

و بر سود و زیان خود قدرتی ندارد،

وَاَنَا خِلْوٌ مِنْ ذلِکَ کُلِّهِ بِجُودِکَ وَ کَرَمِکَ،

در حالى که من به لطف و کرمت از همه آنها بدورم،

فَلا اِلهَ اِلَّا اَنْتَ، سُبْحانَکَ مِنْ مُقْتَدرٍ لا یُغْلَبُ،

پس معبودی جز تو نیست، تسبیح می کنم تو را به خاطر نیروی شکست ناپذیرت

وَذی اِناةٍ لا یَعْجَلُ، صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ،

و شکیبایی بی شتابت، بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست

واجْعَلْنی لأَنْعُمِکَ مِنَ الشّاکِرینَ، و لِألائِکَ مِنَ الذَّاکِرینَ،

و مرا از سپاسگزاران نعمتها و یادکنندگان احسانت قرار ده

وَ اِرْحَمْنی بِرَحْمَتِکَ، یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینِ .

و به رحمتت بر من رحم کن ای مهربانترین .

(1)

اِلهی وَسَیِّدی وَ کَمْ مِنْ عَبْدٍ اَمْسی وَاَصْبَحَ

مهربانان ، ای معبود من و ای آقا و سرورم، و چه بسیار بنده ای که شب و روزش

عَلیلًا مَریضاً،سَقیماً مُدْنِفاً، ناخوشی و بی حالى،

را در ناتوانی، بیماری،

عَلی فُرُشِ العِلَّةِ وَفی لِباسِها،

در بستر و لباس بیماری بسر آورد و (از درد)

یَتَقَلَّبُ یَمیناً وشِمالًا، لا یَعْرِفُ شَیْئاً

از این پهلو به آن پهلو بغلطد،و چیزی

مِنْ لَذَّةِ الطَّعامِوَلٰا مِنْ لَذَّةِ الشَّرابِ، یَنْظُرُ إِلَىٰ نَفْسِهِ حَسْرَةً،

از لذّت غذا و نوشیدنی نفهمد، و با حسرت به خود بنگرد

لا یَسْتَطیعُ لَها ضَرّاً وَلٰا نَفْعاً،

و بر سود و زیان خود قدرتی ندارد،

وَاَنَا خِلْوٌ مِنْ ذلِکَ کُلِّهِ بِجُودِکَ وَ کَرَمِکَ،

در حالى که من به لطف و کرمت از همه آنها بدورم،

فَلا اِلهَ اِلَّا اَنْتَ، سُبْحانَکَ مِنْ مُقْتَدرٍ لا یُغْلَبُ،

پس معبودی جز تو نیست، تسبیح می کنم تو را به خاطر نیروی شکست ناپذیرت

وَذی اِناةٍ لا یَعْجَلُ، صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ،

و شکیبایی بی شتابت، برمحمّد و خاندان پاکش درود فرست

وَاْجعَلْنی لَکَ مِنَ الْعابِدینَ،

و قرار ده مرا از عبادت کنندگان

وَلِنعَمآئِکَ مِنَ الشَّاکِرینَ،وَلِألائِکَ مِنَ الذَّاکِرینَ،

و از سپاسگزاران نعمتها و یادکنندگان احسانت

وَاِرْحَمْنی بِرحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ، مَوْلایَ

و به رحمتت بر من رحم کن ای مهربان ترین مهربانان، ای مولای من

ص :171


1- عبارت داخل پرانتز در بحارالانوار، جلد 91، صفحه 324 آمده است.

وَسَیِّدی وَکَمْ مِنْ عَبْدٍ اَمْسی وَاَصْبَحَ،

و ای آقا و سرورم چه بسیار بنده ای که شب و روزش را سپری کند

وَقَدْ دَنا یَوْمُهُ مِنْ حَتْفِهِ،

در حالى که عمرش بسر آمده

واَحْدَقَ بِهِ مَلَکُ الْمَوْتِ فی اعْوانِهِ،

و فرشته مرگ با یاورانش دور بسترش را گرفته

یُعالِجُ سَکَراتِ الْمَوْتِ وَحِیاضَهُ،

و علاجی برای سختی های جان کندن و گرداب مرگ می طلبد،

تَدُورُ عَیْناهُ یَمیناً وَ شِمالًا،

چشمانش به چپ و راست می گردد،

یَنْظُرُ إِلَىٰ اَحِبَّآئِهِ وَ اوِدَّآئِهِ واخِلّائِهِ،

و به دوستان و یاران و رفقای خود می نگرد،

قَدْ مُنِعَ مِنَ الکَلامِ،وَحُجِبَ عَنِ الْخِطابِ،

زبانش از گفتن بند آمده،و از گفتار باز ایستاده است،

یَنْظُرُ إِلَىٰ نَفْسِهِ حَسْرَةً، فَلا یَسْتَطیعُ لَها ضَرّاً وَلٰانَفْعاً،

با حسرت به خود می نگرد که هیچ قدرتی بر سود و زیان ندارد،

وَاَنَا خِلْوٌ مِنْ ذلِکَ کُلِّهِ بِجُودِکَ وَکَرمِکَ،

در حالى که من به لطف و کرمت از همه آنها به دورم،

فَلا اِلهَ اِلَّا اَنْتَ، سُبْحانَکَ مِنْ مُقْتَدِرٍ لا یُغْلَبُ،

پس معبودی جز تو نیست، تسبیح می کنم تو را به خاطر نیروی شکست ناپذیرت

وَ ذی اِناةٍ لا یَعْجَلُ، صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ،

و شکیبایی بی شتابت، بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست

واجْعَلْنی لِنَعْمآئِکَ مِنَ الشَّاکِرینَ، وَلِألائِکَ مِنَ الذَّاکِرینَ،

و مرا از سپاسگزاران نعمتها و یادکنندگان احسانت قرار ده

وَاِرْحَمْنی بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ،

و به رحمتت بر من رحم کن ای مهربان ترین مهربانان،

مَوْلایَ وَسَیِّدی وَ کَمْ مِنْ عَبْدٍ اَمْسی وَاَصْبَحَ

ای مولای من و ای آقا و سرورم، و چه بسیار بنده ای که شب و روزش

فی مَضائِقِ الْحُبُوسِ وَالسُّجُونِ،

در تنگناهای زندانها و بندها

وَکُرَبِها وَذُلِّها وَحَدیدِها،

با انواع گرفتاریها و خواری و در بند زنجیر آهنین بگذرد

یَتَداوَلُهُ اَعْوانُها وَزَبانِیَتُها،

در حالى که به دست زندانبانان و نگهبانانش دست به دست بگردد

فَلا یَدْری اَیُّ حالٍ یُفْعَلُ بِهِ،

و نمی داند که با او چه خواهد شد

وَ اَیُّ مُثْلَةٍ یُمَثَّلُ بِهِ،

و کدام عضو از اعضایش را قطع خواهند کرد،

فَهُوَ فی ضَرٍّ مِنَ الْعَیْشِ، وَضَنْکٍ مِنَ الْحَیوةِ،

پس او در وضع فلاکت بار و زندگی سخت و توأم با خواری بسر می برد،

یَنْظُرُ إِلَىٰ نَفْسِهِ حَسْرَةً،

با حسرت به خود می نگرد

لایَسْتَطیعُ لَها ضَرّاً وَلٰا نَفْعاً،

و بر سود و زیان خود قدرتی ندارد،

وَاَنَا خِلْوٌ مِنْ ذلِکَ کُلِّهِ بِجُودِکَ وَکَرَمِکَ،

در حالى که من به لطف و کرمت از همه آنها بدورم،

فَلا اِلهَ اِلَّا اَنْتَ، سُبْحانَکَ مِنْ مُقْتَدِرٍ لایُغْلَبُ،

پس معبودی جز تو نیست، تسبیح می کنم تو را به خاطر نیروی شکست ناپذیرت

وَذی اِناةٍ لا یَعْجَلُ، صَلِّ عَلیٰ

و شکیبایی بی شتابت، درود فرست

ص :172

مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ،وَاجْعَلْنی لَکَ مِنَ الْعابِدینَ،

بر محمّد و خاندان پاکش و مرا از عبادت کنندگان

ولِنَعْمآئِکَ مِنَ الشَّاکِرینَ،وَلِألائِکَ مِنَ الذَّاکِرینَ،

و سپاسگزاران نعمتها و یادکنندگان احسانت قرار ده،

وَاِرْحَمْنی بِرَحْمَتِکَ، یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ،

و به رحمتت بر من رحم کن، ای مهربان ترین مهربانان،

سَیِّدِی وَ مَوْلایَ، وَکَمْ مِنْ عَبْدٍ اَمْسی وَ اصْبَحَ

ای آقا و سرورم و ای مولای من، و چه بسیار بنده ای که شب و روزش

قَدِ اسْتَمَرَّ عَلَیْهِ القَضآءُ،

در حالى بگذرد که پی در پی گرفتار سرنوشت ناگوار گشته

وَاَحْدَقَ بِهِ الْبَلاءُ،

و بلا و گرفتاری او را احاطه کرده

وَفارَقَ اوِدَّآئَهُ وَ احِبَّآئَهُ وَ اخِلّائَهُ،

و از دوستان و یاران و رفقای خود دور شده

وَاَمْسی اَسیراً حَقیراً ذَلیلًا

و شب را در حال اسارت و حقارت و ذلّت

فی ایْدِی الْکُفَّارِ وَالْأعْدآءِ،

در دست کفّار و دشمنان بسر آورد،

یَتَداوَلُونَهُ یَمیناً وَشِمالًا،

او را دست به دست به راست و چپ بکشانند

قَدْ حُصِرَ فِی الْمَطامیرِ، وَثُقِّلَ بِالْحَدیدِ،

و در سیاه چال زندانی شده و به زنجیر آهنین بسته شده،

لا یَری شَیْئاً مِنْ ضِیآءِ الدُّنْیا وَلٰا مِنْ رَوْحِها،

نه چیزی از روشنایی دنیا را می بیند و نه نسیمش بر او می وزد،

یَنْظُرُ الَی نَفْسِهِ حَسْرَةً، لا یَسْتَطیعُ لَها ضَرّاً وَلٰا نَفْعاً،

با حسرت به خود می نگرد و بر سود و زیان خود قدرتی ندارد،

وَاَنَا خِلْوٌ مِنْ ذلِکَ کُلِّهِ بِجُودِکَ وَکَرَمِکَ،

در حالى که من به لطف و کرمت از همه آنها بدورم،

فَلا اِلهَ إلَّااَنْتَ، سُبْحانَکَ مِنْ مُقْتَدِرٍ لا یُغْلَبُ،

پس معبودی جز تو نیست، تسبیح می کنم تو را به خاطر نیروی شکست ناپذیرت

وَذی اِناةٍ لا یَعْجَلُ، صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ،

و شکیبایی بی شتابت، بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست،

وَاجْعَلْنی لَکَ مِنَ الْعابِدینَ، وَلِنَعْمآئِکَ مِنَ الشَّاکِرینَ، وَلِألائِکَ مِنَ الذَّاکِرینَ،

و مرا ازعبادت کنندگان و سپاسگزاران نعمتها و یادکنندگان احسانت قرار ده ،

وَاِرْحَمْنی بِرَحْمَتِکَ، یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ،

و به رحمتت بر من رحم کن، ای مهربان ترین مهربانان،

مَولایَ وَ سَیِّدی وَ کَمْ مِنْ عَبْدٍ اَمْسی وَاَصْبَحَ

ای مولای من و ای آقا و سرورم، و چه بسیار بنده ای که شب و روزش بگذرد

قَدِ اشتاقَ الَی الدُّنْیا للِرَّغْبَةِ فیها،

و از روی میلی که به دنیا دارد مشتاقانه بسویش رود

إِلَىٰ اَنْ خاطَرَ بِنَفْسِهِ وَمالِهِ حِرْصاً مِنْهُ عَلَیْها،

تا آنجا که از حرصی که بر آن دارد، خود و مالش را به خطر انداخته،

قَدْ رَکِبَ الْفُلْکَ وَکُسِرَتْ بِهِ،

سوار بر کشتی شده و کشتی او شکسته

وَ هُوَ فی آفاقِ الْبِحارِ

و او در کرانهای دریاست

ص :173

وَظُلَمِها،یَنْظُرُ إِلَىٰ نَفْسِهِ حَسْرَةً،

و تاریکی هایو از روی حسرت به خود می نگرد

لا یَقْدِرُ لَها علی ضَرٍّ وَلٰا نَفْعٍ،

و بر سود و زیان خودش قدرتی ندارد

وَ اَنَا خِلْوٌ مِنْ ذلِکَ کُلِّهِ بِجُودِکَ وَکَرَمِکَ،

در حالى که من به لطف و کرمت از همه آنها بدورم

فَلا اِلهَ اِلَّا اَنْتَ، سُبْحانَکَ مِنْ مُقْتَدِرٍ لا یُغْلَبُ، شکست ناپذیرت

پس معبودی جز تو نیست تسبیح می کنم تو را به خاطر نیروی

وَذی اِناةٍ لایَعْجَلُ، صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ،

و شکیبایی بی شتابت بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست

وَاجْعَلْنی لَکَ مِنَ الْعابِدینَ، وَلِنَعْمآئِکَ مِنَ الشَّاکِرینَ، وَلِألائِکَ مِنَ الذَّاکِرینَ،

و مرا از عبادت کنندگان و سپاسگزاران نعمتها و یادکنندگان احسانت قرار ده

وَاِرْحَمْنی بِرَحْمَتِکَ، یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ،

و به رحمتت بر من رحم کن ای مهربان ترین مهربانان.

مَولایَ وَ سَیِّدی وَ کَمْ مِنْ عَبْدٍ اَمْسی وَاَصْبَحَ

ای مولای من و ای آقا و سرورم و چه بسیار بنده ای که شب و روزش

قَدِ اسْتَمَرَّ عَلَیْهِ الْقَضآءُ، وَاَحْدَقَ بِهِ الْبَلاءُ،

در حالى بگذرد که پی در پی گرفتار سرنوشت ناگوار گشته و بلا و گرفتاری

والْکُفّارُ والْأَعْداءُ، وَ اَخَذَتْهُ الرِّماحُ وَالسُّیُوفُ وَالسِّهامُ،

و کفّار و دشمنان او را احاطه کرده و نیزه ها و شمشیرها و تیرها او را فرا گرفته،

وَجُدِّلَ صَریعاً، وَقَدْ شَرِبَتِ الْأَرْضُ مِنْ دَمِهِ،

و به رو درافتاده و زمین از خونش سیراب شده

وَاَکَلَتِ السِّباعُ وَالطَّیْرُ مِنْ لَحْمِهِ،

و درندگان و پرندگان گوشتش را خورده اند،

وَاَنَا خِلْوٌ مِنْ ذلِکَ کُلِّهِ بِجُودِکَ وَکَرَمِکَ،

در حالى که من به لطف و کرمت از همه آنها بدورم،

لا بِاسْتِحْقاقٍ مِنّی لا اِلهَ اِلَّا اَنْتَ،

بی آنکه سزاوار آن باشم، معبودی جز تو نیست،

سُبْحانَکَ مِنْ مُقْتَدِرٍ لا یُغْلَبُ،

تسبیح می کنم تو را به خاطر نیروی شکست ناپذیرت

وَذی اِناةٍ لا یَعْجَلُ، صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ،

و شکیبایی بی شتابت، بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست،

وَاجْعَلْنی لِنَعْمآئِکَ مِنَ الشَّاکِرینَ، وَلِألائِکَ مِنَ الذَّاکِرینَ،

و مرا از سپاسگزاران نعمتها و یادکنندگان احسانت قرار ده

وَاِرْحَمْنی بِرَحْمَتِکَ، یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ،

و به رحمتت بر من رحم کن، ای مهربان ترین مهربانان،

وَعِزَّتِکَ یا کَریمُ لَاُطْلُبَنَّ مِمَّا لَدَیْکَ،

به عزّتت سوگند ای بزرگوار، من از آنچه نزد توست می خواهم

وَلَأُلِحَّنَّ عَلَیْکَ، وَلَأَلْجَأَنَّ اِلَیْکَ،

و بر آن پافشاری دارم و به تو پناهنده ام

وَلَأَمُدَّنَّ یَدی نَحْوَکَ مَعَ جُرْمِها اِلَیْکَ،

و دست گنهکارم را به سویت دراز می کنم،

ص :174

یا رَبِّ فَبِمَنْ اَعُوذُ، وَبِمَنْ الُوذُ،

ای پروردگار من، به که پناه برم و به که رو کنم،

لا احَدَ لی اِلَّا اَنْتَ،

در حالى که جز تو کسی را ندارم،

اَ فَتَرُدُّنی و اَنْتَ مُعَوَّلی

آیا مرا از درگاهت برانی؟با وجود اینکه پشتیبان منی

وَعَلَیْکَ مُتَّکَلی اَسْئَلُکَ بِاسْمِکَ

و من برتو توکّل می کنم به حقّ آن نامت

اَلَذی وَضَعْتَهُ عَلَی السَّمآءِ فَاْستَقَلَّتْ،

که بر آسمانها نهادی و پا برجا ماند

وَعَلَی الْأَرْضِ فَاسْتَقَرَّتْ

و بر زمین نهادی و آرام گرفت

وَعَلَی الْجِبالِ فَرَسَتْ،

و بر کوه ها نهادی و استوار گردید

وَعَلَی اللَّیْلِ فَاَظْلَمَ،

و بر شب نهادی و تاریک شد

وَعَلَی النَّهارِ فَاسْتَنارَ،

و بر روز نهادی روشن گردید،

اَنْ تُصَلِّیَ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمِّدٍ،

از تو می خواهم که بر محمّد و خاندان پاکش درود فرستی

و اِنْ تَقْضِیَ لی جَمیعَ حَوآئِجی کُلِّها،

و تمامی حاجتهایم را بر آوری،

وَتَغْفِرَ لی ذُنُوبی کُلَّها، صَغیرَها وَ کَبیرَها،

و در گذری از تمامی گناهان کوچک و بزرگم،

وَتُوَسِّعَ عَلَیَّ مِنَ الرِّزْقِ ما تُبَلِّغُنی بِهِ

و روزیم را چنان وسعت بخشی که با آن

شَرَفَ الدُّنْیا وَالْأخِرَةِ، یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ،

به عزّت دنیا و آخرت برسم، ای مهربان ترین مهربانان،

مَوْلایَ بِکَ اسْتَعَنْتُ

ای مولای من از تو کمک می گیرم،

فَصَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ

پس بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست

واعِنّی وَ بِکَ اَسْتَجَرْتُ،

و یاریم کن، و به تو پناه می برم،

فَصَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ

پس بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست

وَ أَجِرْنی واغْنِنی بِطاعَتِکَ

و پناهم ده، عَنْ طاعَةِ عِبادِکَ،

و به واسطه بندگیت از اطاعت بندگانت بی نیازم کن

وَ بِمَسْئَلَتِکَ عَنْ مَسْئَلَةِ خَلْقِکَ، و اِنْقُلْنی

و به وسیله درخواست از خود، از درخواست مخلوقاتت بی نیازم فرما،

مِنْ ذُلِّ الْفَقْرِ إِلَىٰ عِزِّ الْغِنی

و مرا از ذلّت فقر به عزّت بی نیازی

وَمِنْ ذُلِّ الْمَعاصی إِلَىٰ عِزِّ الطَّاعَةِ،

و از خواری گناهان به عزّت بندگیت منتقل کن،

فَقَدْ فَضَّلْتَنی عَلیٰ کَثیرٍ مِنْ خَلْقِکَ جُوداً مِنْکَ وَکَرَماً،

که تو مرا برتری دادی بر بسیاری از مخلوقاتت به واسطه جود و کرمت

لا بِاسْتِحْقاقٍ مِنّی

نه به خاطر شایستگی من،

اِلهی فَلَکَ اَلْحَمْدُ عَلیٰ ذلِکَ کُلِّهِ،

ای معبود من، پس برای همه اینها سپاس مخصوص توست،

صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ،

بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست

وَاجْعَلْنی لِنَعْمآئِکَ مِنَ الشَّاکِرینَ، وَلِألائِکَ مِنَ الذَّاکِرینَ،

و مرا از سپاسگزاران نعمتها و یادکنندگان احسانت قرار ده

وَاِرْحَمْنی بِرَحْمَتِکَ، یا اَرْحَمَ

و به رحمتت بر من رحم کن، ای مهربان ترین

ص :175

الرَّاحِمینَ . آنگاه به سجده برو و بگو:

مهربانان . سَجَدَ وَجْهِیَ الذَّلیلُ، لِوَجْهِکَ الْعَزیزِ الْجَلیلِ،

رخسار خوارم در پیشگاه وجه عزیز و بزرگوارت

سَجَدَ وَجْهِیَ الْبالِی اْلفانی لِوَجْهِکَ الدَّآئِمِ الْباقی

به خاک افتاده، چهره کهنه فانیم در پیشگاه روی دائمی و همیشگیت

سَجَدَ وَجْهِیَ الْفَقیرُ، لِوَجْهِکَ الْغَنِیِّ الْکَبیرِ،

به خاک افتاده، رخسار نیازمندم در پیشگاه روی بی نیاز و بزرگت به خاک افتاده،

سَجَدَ وَجْهی وَسَمْعی وَ بَصَری وَلَحْمی

چهره و گوش و چشم و گوشت

وَدَمی وَجِلْدی وَعَظْمی

و خون و پوست و استخوان

وَ ما اقَلَّتِ الْأَرْضُ مِنّی لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ،

و آنچه از اعضایم بر زمین است در پیشگاه پروردگار جهانیان به خاک افتاده است،

اَللَّهُمَّ عُدْ عَلیٰ جَهْلی بِحِلْمِکَ،

خدایا بر نادانیم به شکیباییت

وَعَلی فَقْری بِغِناکَ،

و بر نیازمندیم به بی نیازیت

وَعَلی ذُلّی بِعِزِّکَ وَسُلْطانِکَ،

و بر فرومایگیم به قدرت و سلطنتت

وَ عَلیٰ ضَعْفی بِقُوَّتِکَ،

و بر ناتوانیم به تواناییت

وَعَلی خَوْفی بِامْنِکَ،

و بر ترسم به امنیتت

وَعَلی ذُنُوبی وَخطایایَ بِعَفْوِکَ وَرَحْمَتِکَ،

و بر گناهان و خطاهایم به عفو و رحمتت باز گرد،

یا رَحْمنُ یا رَحیمُ،

ای بخشنده، ای مهربان،

اَللهُمَّ انّی ادْرَءُ بِکَ فی نَحْرِ فُلانِ بْنِ فُلانٍ (به جای فُلان بن فُلان، نام دشمن را بگوید)،

خدایا در مقابل سرسختی (دشمنم)فلانی پسر فلانی از تو حمایت می طلبم

واَعُوذُ بِکَ مِنْ شَرِّهِ،

و از شرّش به تو پناه می برم،

فَاِکْفِنیهِ بِمٰا کَفَیْتَ بِهِ

پس مرا از شرّش کفایت کن

اَنْبِیآئَکَ وَاَوْلِیآئَکَ مِنْ خَلْقِکَ،

آن گونه که پیامبران و اولیایت را از مخلوقاتت

وَصالِحی عِبادِکَ مِنْ فَراعِنَةِ خَلْقِکَ،

و بندگان شایسته ات را از شرّ فرعونیان مخلوقاتت

وَ طُغاةِ عُداتِکَ، وَشَرِّ جَمیعِ خَلْقِکَ،

و سرکشان از دشمنانت و شرّ همه مخلوقاتت کفایت نمودی،

بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ،

به رحمتت ای مهربان ترین مهربانان،

اِنَّکَ عَلیٰ کُلِّ شَیْ ءٍ قَدیرٌ،

که تو بر هر چیز توانایی

وَحَسْبُنَا اَللَّهُ وَنِعْمَ الْوَکیلُ.

و خداوند ما را کافی و نیکو وکیلی است.

دعای توسّل به چهارده معصوم علیهم السلام:

مقصود از «توسّل» در این جا، وسیله قرار دادن انسانهای شایسته و صالح، در پیشگاه خدا و طلب چیزی از خدا به خاطر آنان است که مورد سفارش قرآن و روایات اسلامی قرار گرفته است (بخشنده

ص :176

نعمتها خداست و آن بزرگواران در پیشگاه او شفاعت می کنند). قرآن کریم می فرماید: «

«یا أیُّهَا اَلَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ابْتَغُوا إلَیْهِ الْوَسیلَةَ»؛

ای کسانی که ایمان آورده اید، پرهیزکاری پیشه کنید و وسیله ای برای تقرّب به خدا انتخاب نمایید».(1) البتّه وسیله تقرّب به خدا، امور گوناگونی است- همان گونه که در روایات تصریح شده است- که از جمله آنها، شفاعت پیامبران و امامان و بندگان صالح نزد خداوند می باشد. قرآن کریم به طور روشن به رسول خدا صلی الله علیه و آله می گوید: «اگر گنه کاران به محضرت آیند و از خدا طلب آمرزش نمایند و تو نیز برای آنها طلب عفو کنی، مشمول رحمت و عفو خدا خواهند شد».(2) در روایات فراوانی از طریق شیعه و سنّی، مسأله توسّل به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و اهل بیت علیهم السلام مطرح شده و مورد سفارش قرار گرفته است و آنها که منکر توسّل هستند به خاطر کمی اطّلاعات و یا بی اطّلاعی آنها از آیات قرآن و روایات اسلامی است.(3) مرحوم «علّامه مجلسی» فرموده است که در برخی از کتابهای معتبر آمده است که جناب «شیخ صدوق» این دعای توسّل را از ائمّه علیهم السلام روایت کرده و گفته است: «این دعا را برای هر حاجتی که خواندم به زودی به اجابت رسید».(4) بِسْمِ اَللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ

به نام خداوند بخشنده مهربان

اَللَّهُمَّ انّی اَسْئَلُکَ

خدایا از تو می خواهم

وَاَتَوَجَّهُ اِلَیْکَ

و به تو رو می کنم

بِنَبِیِّکَ نَبِیِّ الرَّحْمَةِ، مُحَمَّدٍ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ،

به واسطه پیامبرت، پیامبر رحمت، حضرت محمّد- که درود خدا بر او و خاندان پاکش باد،

یا ابَا الْقاسِمِ یا رَسُولَ اَللَّهِ،

ای ابوالقاسم، ای فرستاده خدا،

یا امامَ الرَّحْمَةِ، یا سَیِّدَنا وَمَوْلینا،

ای پیشوای رحمت، ای آقا و مولای ما،

اِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا

ما به تو رو نموده و تو را شفیع قرار داده ایم

وَتَوَسَّلْنا بِکَ الَی اَللَّهِ،

و به وسیله تو، به درگاه خدا متوسّل شده

وَقَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَیْ حاجاتِنا،

و تو را پیش روی خواسته هایمان (واسطه) قرار داده ایم،

یا وَجیهاً عِنْدَ اَللَّهِ،

ای آبرومند نزد خدا،

اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اَللَّهِ،

برای ما نزد او شفاعت کن،

یا ابَا الْحَسَنِ یا اَمیرَالْمُؤْمِنینَ،

ای ابالحسن ای

یا عَلِیَّ بْنَ اَبیٰطالِبٍ،

امیرمؤمنان، ای علی بن اَبیٰ طالب،

یا حُجَّةَ اَللَّهِ عَلیٰ خَلْقِهِ، یا سَیِّدَنا وَ

ای حجّت خدا بر مخلوقاتش، ای آقا و

ص :177


1- سوره مائده، آیه 35.
2- سوره نساء، آیه 64.
3- برای آگاهی بیشتر در این زمینه، به تفسیر نمونه، جلد 4، ذیل آیه 35 سوره مائده و جلد 12، ذیل آیه 57 سوره اسراء و دیگر کتب مراجعه شود.
4- بحارالانوار، جلد 99، صفحه 247.

مَوْلینا، اِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا

مولای ما، ما به تو رو نموده و تو را شفیع قرار داده ایم

وَتَوَسَّلْنا بِکَ الَی اَللَّهِ،

و به وسیله تو، به درگاه خدا متوسّل شده ایم

وَقَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَیْ حاجاتِنا،

و تو را پیش روی خواسته هایمان (واسطه) قرار داده ایم،

یا وَجیهاً عِنْدَاَللَّهِ، اِشْفَعْ لَنا عِنْدَاَللَّهِ،

ای آبرومند نزد خدا، برای ما نزد او شفاعت کن،

یا فاطِمَةُ الزَّهْرآءُ یا بِنْتَ مُحَمَّدٍ،

ای فاطمه زهرا، ای دخترمحمّد(صلی الله علیه و آله)،

یا قُرَّةَ عَیْنِ الرَّسُولِ، یا سَیِّدَتَنا وَمَوْلاتَنا،

ای روشنی چشم رسول خدا، ای بانو و سرور ما،

اِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا

ما به تو رو نموده و تو را شفیع قرار داده ایم

وَتَوَسَّلْنا بِکِ الَی اَللَّهِ، وَقَدَّمْناکِ بَیْنَ یَدَیْ حاجاتِنا،

و به وسیله تو به درگاه خدا متوسّل شده و تو را پیش روی خواسته هایمان (واسطه) قرار داده ایم،

یا وَجیهَةً عِنْدَاَللَّهِ،

ای آبرومند نزد خدا،

اشْفَعی لَنا عِنْدَاَللَّهِ،

برای ما نزد او شفاعت کن،

یا ابا مُحَمَّدٍ یا حَسَنَ بْنَ عَلِیٍّ،

ای ابا محمّد، ای حسن بن علی،

اَیُّهَا الْمُجْتَبی یَا بْنَ رَسُولِ اَللَّهِ،

ای برگزیده، ای فرزند رسول خدا،

یا حُجَّةَ اَللَّهِ عَلیٰ خَلْقِهِ، یا سَیِّدَنا وَمَوْلینا،

ای حجّت خدا بر مخلوقاتش، ای آقا و مولای ما،

اِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِکَ الَی اَللَّهِ،

ما به تو رو نموده و تو را شفیع قرار داده ایم و به وسیله تو، به درگاه خدا متوسّل شده ایم

وَ قَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَیْ حاجاتِنا،

و تو را پیش روی خواسته هایمان (واسطه) قرار داده ایم،

یا وَجیهاً عِنْدَاَللَّهِ، اِشْفَعْ لَنا عِنْدَاَللَّهِ،

ای آبرومند نزد خدا، برای ما نزد او شفاعت کن،

یا اَباعَبْدِاَللَّهِ یاحُسَیْنَ بْنَ عَلِیٍّ،

ای اَبٰا عَبْدِاللَّهِ، ای حسین بن علی،

اَیُّهَا الشَّهیدُ یَابْنَ رَسُولِ اَللَّهِ،

ای شهید، ای فرزند رسول خدا،

یا حُجَّةَ اَللَّهِ عَلیٰ خَلْقِهِ، یا سَیِّدَنا وَمَوْلینا،

ای حجّت خدا بر مخلوقاتش، ای آقا و مولای ما،

اِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِکَ الَی اَللَّهِ،

ما به تو رو نموده و تو را شفیع قرار داده ایم و به وسیله تو، به درگاه خدا متوسّل شده

وَ قَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَیْ حاجاتِنا،

و تو را پیش روی خواسته هایمان (واسطه) قرار داده ایم،

یا وَجیهاً عِنْدَاَللَّهِ، اِشْفَعْ لَنا عِنْدَاَللَّهِ،

ای آبرومند نزد خدا، برای ما نزد او شفاعت کن،

یا ابَاالْحَسَنِ یا عَلِیَّ بْنَ الْحُسَیْنِ، یا زَیْنَ الْعابِدینَ

ای ابوالحسن، ای علی بن حسین، ای زینت عبادت کنندگان،

یَا بْنَ رَسُولِ اَللَّهِ،یا حُجَّةَ اَللَّهِ عَلیٰ خَلْقِهِ،

ای فرزند رسول خدا، ای حجّت خدا بر مخلوقاتش،

یا سَیِّدَنا وَمَوْلینا، اِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِکَ الَی اَللَّهِ،

ای آقا و مولای ما، ما به تو رو نموده و تو را شفیع قرار داده ایم و به وسیله تو، به درگاه خدا متوسّل شده

وَقَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَیْ حاجاتِنا،

و تو را پیش روی خواسته هایمان (واسطه) قرار داده ایم،

ص :178

یا وَجیهاً عِنْدَاَللَّهِ، اِشْفَعْ لَنا عِنْدَاَللَّهِ،

ای آبرومند نزد خدا، برای ما نزد او شفاعت کن،

یا اَبا جَعْفَرٍ یا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ، اَیُّهَا الْباقِرُ یَا بْنَ رَسُولِ اَللَّهِ،

ای اباجعفر، ای محمّد بن علی، ای شکافنده علوم، ای فرزند رسول خدا،

یا حُجَّةَ اَللَّهِ عَلیٰ خَلْقِهِ، یا سَیِّدَنا وَمَوْلینا،

ای حجّت خدا بر مخلوقاتش، ای آقا و مولای ما،

اِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِکَ الَی اَللَّهِ،

ما به تو رو نموده و تو را شفیع قرار داده ایم و به وسیله تو، به درگاه خدا متوسّل شده

وَقَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَیْ حاجاتِنا،

و تو را پیش روی خواسته هایمان (واسطه) قرار داده ایم،

یا وَجیهاً عِنْدَاَللَّهِ، اِشْفَعْ لَنا عِنْدَاَللَّهِ،

ای آبرومند نزد خدا، برای ما نزد او شفاعت کن،

یا اَبا عَبْدِ اَللَّهِ یا جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ،

ای اَبٰا عَبْدِاللَّهِ، ای جعفر بن محمّد،

اَیُّهَا الصَّادِقُ یَا بْنَ رَسُولِ اَللَّهِ، یا حُجَّةَ اَللَّهِ عَلیٰ خَلْقِهِ،

ای راستگو، ای فرزند رسول خدا، ای حجّت خدا بر مخلوقاتش،

یا سَیِّدَنا وَمَوْلینا، اِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِکَ الَی اَللَّهِ،

ای آقا و مولای ما،ما به تو رو نموده و تو را شفیع قرار داده ایم و به وسیله تو، به درگاه خدا متوسّل شده

وَ قَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَیْ حاجاتِنا،

و تو را پیش روی خواسته هایمان (واسطه) قرار داده ایم،

یا وَجیهاً عِنْدَ اَللَّهِ، اِشْفَعْ لَنا عِنْدَاَللَّهِ،

ای آبرومند نزد خدا، برای ما نزد او شفاعت کن،

یا اَبَا الْحَسَنِ یا مُوسَی بْنَ جَعْفَرٍ،

ای ابالحسن، ای موسی بن جعفر،

اَیُّهَا الْکاظِمُ یَا بْنَ رَسُولِ اَللَّهِ،

ای فروبرنده خشم، ای فرزند رسول خدا،

یا حُجَّةَ اَللَّهِ عَلیٰ خَلْقِهِ، یا سَیِّدَنا وَمَوْلینا،

ای حجّت خدا بر مخلوقاتش، ای آقا و مولای ما،

اِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِکَ الَی اَللَّهِ،

ما به تو رو نموده و تو را شفیع قرار داده ایم و به وسیله تو به درگاه خدا متوسّل شده

وَ قَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَیْ حاجاتِنا، یا وَجیهاً عِنْدَاَللَّهِ، اِشْفَعْ لَنا عِنْدَاَللَّهِ،

و تو را پیش روی خواسته هایمان (واسطه) قرار داده ایم، ای آبرومند نزد خدا، برای ما نزد او شفاعت کن،

یا ابَاالْحَسَنِ یا عَلِیَّ بْنَ مُوسی اَیُّهَا الرِّضا یَا بْنَ رَسُولِ اَللَّهِ،

ای ابالحسن، ای علی بن موسی، ای خشنود به رضای حق، ای فرزند رسول خدا،

یا حُجَّةَ اَللَّهِ عَلیٰ خَلْقِهِ، یا سَیِّدَنا وَمَوْلینا،

ای حجّت خدا بر مخلوقاتش، ای آقا و مولای ما،

اِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِکَ الَی اَللَّهِ،

ما به تو رو نموده و تو را شفیع قرار داده ایم و به وسیله تو به درگاه خدا متوسّل شده

وَ قَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَیْ حاجاتِنا، یا وَجیهاً عِنْدَ اَللَّهِ، اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اَللَّهِ،

و تو را پیش روی خواسته هایمان (واسطه) قرار داده ایم، ای آبرومند نزد خدا، برای ما نزد او شفاعت کن،

یا ابا جَعْفَرٍ یا مُحَمَّدَ بْنَ

ای اباجعفر، ای محمّد بن

ص :179

عَلِیٍّ،اَیُّهَا التَّقِیُّ الْجَوادُ یَا بْنَ رَسُولِ اَللَّهِ،

علی،ای پرهیزکارِ بخشنده، ای فرزند رسول خدا،

یا حُجَّةَ اَللَّهِ عَلیٰ خَلْقِهِ، یا سَیِّدَنا وَمَوْلینا،

ای حجّت خدا بر مخلوقاتش، ای آقا و مولای ما،

اِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِکَ الَی اَللَّهِ،

ما به تو رو نموده و تو را شفیع قرار داده ایم و به وسیله تو، به درگاه خدا متوسّل شده

وَ قَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَیْ حاجاتِنا، یا وَجیهاً عِنْدَاَللَّهِ، اِشْفَعْ لَنا عِنْدَاَللَّهِ،

و تو را پیش روی خواسته هایمان (واسطه) قرار داده ایم، ای آبرومند نزد خدا، برای ما نزد او شفاعت کن،

یا ابَا الْحَسَنِ یا عَلِیَّ بْنَ مُحَمَّدٍ، اَیُّهَا الْهادِی النَّقِیُّ یَا بْنَ رَسُولِ اَللَّهِ،

ای ابالحسن، ای علی بن محمّد، ای هدایت کننده پاک، ای فرزند رسول خدا،

یا حُجَّةَ اَللَّهِ عَلیٰ خَلْقِهِ، یا سَیِّدَنا وَمَوْلینا،

ای حجّت خدا برمخلوقاتش، ای آقا و مولای ما،

اِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِکَ الَی اَللَّهِ،

ما به تو رو نموده و تو را شفیع قرار داده ایم و به وسیله تو، به درگاه خدا متوسّل شده،

وَقَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَیْ حاجاتِنا، یا وَجیهاً عِنْدَاَللَّهِ، اِشْفَعْ لَنا عِنْدَاَللَّهِ،

و تو را پیش روی خواسته هایمان (واسطه) قرار داده ایم، ای آبرومند نزد خدا برای ما نزد او شفاعت کن،

یا اَبا مُحَمَّدٍ یا حَسَنَ بْنَ عَلِیٍّ، اَیُّهَا الزَّکِیُّ الْعَسْکَرِیُّ یَا بْنَ رَسُولِ اَللَّهِ،

ای ابا محمّد، ای حسن بن علی، ای پاک و پاکیزه، امام عسکری، ای فرزند رسول خدا،

یا حُجَّةَ اَللَّهِ عَلیٰ خَلْقِهِ، یا سَیِّدَنا وَمَوْلینا،

ای حجّت خدا بر مخلوقاتش، ای آقا و مولای ما،

اِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِکَ الَی اَللَّهِ،

ما به تو رو نموده و تو را شفیع قرار داده ایم و به وسیله تو،

وَقَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَیْ حاجاتِنا، یا وَجیهاً عِنْدَ اَللَّهِ، اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اَللَّهِ،

به درگاه خدا متوسّل شده و تو را پیش روی خواسته هایمان (واسطه) قرار داده ایم، ای آبرومند نزد خدا برای ما نزد او شفاعت کن،

یا وَصِیَّ الْحَسَنِ وَالْخَلَفَ الْحُجَّةَ،

ای جانشین حسن، جانشین (امام) و حجّت (بر مردم)

اَیُّهَا الْقآئِمُ الْمُنْتَظَرُ الْمَهْدِیُّ، یَا بْنَ رَسُولِ اَللَّهِ،

ای قیام کننده انتظار کشیده شده هدایت یافته، ای فرزند رسول خدا،

یا حُجَّةَ اَللَّهِ عَلیٰ خَلْقِهِ، یا سَیِّدَنا وَمَوْلینا،

ای حجّت خدا بر مخلوقاتش، ای آقا و مولای ما،

اِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِکَ الَی اَللَّهِ،

ما به تو رو نموده و تو را شفیع قرار داده ایم و به وسیله تو، به درگاه خدا متوسّل شده

وَقَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَیْ حاجاتِنا، یا وَجیهاً عِنْدَ اَللَّهِ، اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اَللَّهِ

و تو را پیش روی خواسته هایمان (واسطه) قرار داده ایم، ای آبرومند نزد خدا برای ما نزد او شفاعت کن.

سپس حاجت خود را بخواهد که ان شاءاللَّه تعالى برآورده می شود.

ص :180

در روایت دیگری آمده است که بعد از این بگوید:

یا سادَتی وَ مَوالِیَّ، انّی تَوَجَّهْتُ بِکُمْ اَئِمَّتی

ای سروران و پیشوایان من، به وسیله شما پیشوایانم

وَ عُدَّتی لِیَوْمِ فَقْری وَحاجَتی الَی اَللَّهِ،

و ذخیره ام برای روز فقر و نیازم به خدا رو نموده ام

وَ تَوَسَّلْتُ بِکُمْ الَی اَللَّهِ، وَ اسْتَشْفَعْتُ بِکُمْ الَی اَللَّهِ،

و به واسطه شما به خدا متوسّل شده و شما را نزد او شفیع قرار داده ام

فَاشْفَعُوا لی عِنْدَاَللَّهِ، وَاسْتَنْقِذُونی مِنْ ذُنُوبی عِنْدَاَللَّهِ،

پس شفیع من نزد خدا باشید، و مرا از (شرّ) گناهانم در نزد خدا نجات دهید،

فَاَنَّکُمْ وَسیلَتی الَی اَللَّهِ،

به یقین شما وسیله (ارتباط) من با خدا هستید،

وَبِحُبِّکُمْ وَبِقُرْبِکُمْ ارْجُو نَجاةً مِنَ اَللَّهِ،

و با محبّت و دوستی شما از خدا امید نجات دارم،

فَکُونُوا عِنْدَاَللَّهِ رَجآئی یا سادَتی یا اَوْلِیآءَ اَللَّهِ،

پس شما مایه امیدم در نزد خدا باشید ای سرورانم ، و ای اولیای خداوند

صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِمْ اَجْمَعینَ،

درود خدا بر همه آنان باد

وَلَعَنَ اَللَّهُ اَعْدآءَ اَللَّهِ

و خداوند لعنت کند دشمنانش را

ظالِمیهِمْ مِنَ الْأَوَّلینَ وَ الْاخِرینَ،

که در حقّ آنها ظلم نموده اند از پیشینیان و پسینیان ،

آمینَ رَبَّ الْعالَمینَ.

دعایم را اجابت کن ای پروردگار جهانیان.

دعای مکارم الاخلاق:

این دعا همان گونه که از نامش پیداست، درخواستی است از خداوند، برای رفع صفات ناپسند و مذموم و کسب فضایل اخلاقی و حرکت در راه و روشی که مورد رضایت خداوند است. امام سجّاد علیه السلام با زبان دعا، بسیاری از رذایل اخلاقی و گناهان را برمی شمرد تا از آنها اجتناب شود و فهرستی از فضایل اخلاقی را نیز بازگو می کند و آراستگی بدان صفات را از خداوند می طلبد تا مؤمنان برای کسب این صفات، به او اقتدا کنند. این دعا در «صحیفه سجّادیّه» که از کتب گرانبهاست (دعای بیستم) آمده است.

بِسْمِ اَللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ

به نام خداوند بخشنده مهربان

اَللهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ،

خدایا بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست،

وَبَلِّغْ بِایمانی اَکْمَلَ الْإیمانِ،

و ایمانم را به کاملترین مرتبه آن برسان،

وَاجْعَلْ

و یقینم

ص :181

یَقینی اَفْضَلَ الْیَقینِ،

را برترین یقین قرار ده،

و اَنْتَهِ بِنِیَّتی إِلَىٰ احْسَنِ النِّیَّاتِ،

و نیّتم را به نیکوترین آن

وَبِعَمَلی إِلَىٰ احْسَنِ الْأَعْمالِ،

و عملم را به نیکوترین اعمال منتهی گردان،

اَللهُمَّ وَفِّرْ بِلُطْفِکَ نِیَّتی

خدایا به لطف و کرمت، نیّتم را (برای کارهای خیر) فراوان کن،

وَ صَحِّحْ بِمٰا عِنْدَکَ یَقینی وَاسْتَصْلِحْ

و ایمانم را به واسطه آنچه نزد توست تصدیق کن،

بِقُدْرَتِکَ ما فَسَدَ مِنّی

و با قدرتت آنچه از من تباه شده اصلاح گردان،

اَللهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ،

خدایا بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست،

وَاِکْفِنی ما یَشْغَلُنِی الْإِهْتِمامُ بِهِ،

وکفایت نما اموری که پرداختن به آن مرا مشغول می دارد ،

وَاسْتَعْمِلْنی بِمٰا تَسْئَلُنی غَداً عَنْهُ،

و مرا به کاری گمار که فردای قیامت از آن بازخواست می کنی،

وَاسْتَفْرِغْ اَیَّامی فیما خَلَقْتَنی لَهُ،

و فارغ ساز روزگارم را تنها برای آن هدفی که مرا برای آن آفریدی ،

وَاغْنِنی وَاَوْسِعْ عَلَیَّ فی رِزْقِکَ،

و مرا بی نیاز کن و روزیم را وسعت ده،

وَلٰا تَفْتِنّی بِالنَّظَرِ، وَاعِزَّنی

و مرا با نگاه (بیهوده) گرفتار فتنه مساز، و مرا عزّت بخش

وَلٰا تَبْتَلِیَنّی بِالْکِبْرِ، وَعَبِّدْنی لَکَ،

و مبتلا به کبر و غرور نساز، و بنده خود گردان،

وَلٰاتُفْسِدْ عِبادَتی بِالْعُجْبِ،

و عبادتم را با خودبینی فاسد مگردان،

وَاَجْرِ لِلنَّاسِ عَلیٰ یَدَیَّ الْخَیْرَ،

و با دستان من خیر و نیکی را بر مردم جاری گردان،

وَلٰا تَمْحَقْهُ بِالْمَنِّ،

و آن را با منّت نهادنم نابود مکن،

وَهَبْ لی مَعالِیَ الْأَخْلاقِ،

و مراتب عإِلَىٰ اخلاق را به من ببخش،

وَاعْصِمْنی مِنَ الْفَخْرِ،

و مرا از فخرفروشی نگهدار،

اَللهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ،

خدایا بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست،

وَلٰا تَرْفَعْنی فِی النَّاسِ دَرَجَةً

و اگر مرتبه مرا نزد مردم بالا می بری

اِلَّا حَطَطْتَنی عِنْدَ نَفْسی مِثْلَها،

به همان اندازه مرا نزد خودم پایین آور،

وَلٰا تُحْدِثْ لی عِزّاً ظاهِراً

و هر قدر عزّت آشکار به من عنایت می کنی

اِلَّا احَدَثْتَ لی ذِلَّةً باطِنَةً عِنْدَ نَفْسی بِقَدَرِها،

به همان مقدار فروتنی در درونم ایجاد کن،

اَللهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ،

خدایا بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست

وَمَتِّعْنی بِهُدیً صالِحٍ لا اسْتَبْدِلُ بِهِ،

و مرا بهره مند نما به هدایت شایسته ای که آن را به چیز دیگری تبدیل نسازم،

وَطَریقَةِ حَقٍّ لا ازیغُ عَنْها،

و راه حقّی که از آن

وَنِیَّةِ رُشْدٍ لا اشُکُّ فیها، وَعَمِّرْنی ما کانَ عُمْری بِذْلَةً فی طاعَتِکَ،

منحرف نشوم و نیّت صحیحی که در آن شک نکنم، و تا زمانی که زندگیم در مسیر طاعت توست به من عمر ده،

فَاِذا کانَ عُمْری مَرْتَعاً لِلشَّیْطانِ، فَاقْبِضْنی اِلَیْکَ قَبْلَ اَنْ یَسْبِقَ مَقْتُکَ

پس زمانی که زندگیم چراگاه شیطان گردد جانم را بگیر، پیش از آن که خشمت به من رسد

ص :182

اِلَیَّ، اَوْ یَسْتَحْکِمَ غَضَبُکَ عَلَیَّ، اَللَّهُمَّ لا تَدَعْ خَصْلَةً تُعابُ مِنّی اِلَّا

یا غضبت بر من حتمی گردد، خدایا هیچ خصلتی از من که مایه نکوهش است باقی مگذار جز آن که

اصْلَحْتَها، وَلٰا عآئِبَةً اؤَنَّبُ بِها اِلَّا حَسَّنْتَها، وَلٰا اکْرُومَةً فِیَّ ناقِصَةً اِلَّا

اصلاحش کنی و هیچ عیبی را که به آن سرزنش می شوم جز آن که نیکویش گردانی و هیچ خصلت نیکوی ناتمام را، جز آن که

اَتْمَمْتَها، اَللهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَابْدِلْنی مِنْ بِغْضَةِ اَهْلِ

کامل گردانی، خدایا بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست و دشمنی کینه توزان را با من

الشَّنانِ الْمَحَبَّةَ، وَمِنْ حَسَدِ اَهْلِ الْبَغْیِ الْمَوَدَّةَ، وَمِنْ ظِنَّةِ اَهْلِ الصَّلاحِ

به مهر و محبّت، و حسادت ستمکاران را به دوستی و مودّت، و بدگمانی صالحان را

الثِّقَةَ، وَ مِنْ عَداوَةِ الْأَدْنَیْنَ الْوَلٰایَةَ، وَمِنْ عُقُوقِ ذَوِی الْأَرْحامِ الْمَبَرَّةَ،

به اعتماد و وثاقت، و دشمنی نزدیکان را به سرپرستی و ولایت، و نافرمانی و مخالفت خویشاوندان را به نیکی و محبّت،

وَمِنْ خِذْلانِ الْأَقْرَبینَ النُّصْرَةَ، وَمِنْ حُبِّ الْمُدارینَ تَصْحیحَ الْمِقَةِ، وَمِنْ

و خوار کردن نزدیکان را به یاری و نصرت، و محبّت ظاهری مدارا کنندگان را به دوستی همراه با حقیقت،

رَدِّ الْمُلابِسینَ کَرَمَ الْعِشْرَةِ، وَمِنْ مَرارَةِ خَوْفِ الظَّالِمینَ حَلاوَةَ الْأَمَنَةِ،

و دور ساختن معاشران را به نیکی معاشرت، و تلخی ترس از ستمکاران را به شیرینی امنیت، تبدیل فرما.

اَللهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ، وَاجْعَلْ لی یَداً عَلیٰ مَنْ ظَلَمَنی وَلِساناً

خدایا بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست، و برایم قرار ده دست قدرتمندی در برابر آن که بر من ستم کند و زبان گویایی

عَلی مَنْ خاصَمَنی وَظَفَراً بِمَنْ عانَدَنی وَهَبْ لی مَکْراً عَلیٰ مَنْ کایَدَنی

در برابر آنکه با من ستیز کند، و پیروزی بر کسی که با من دشمنی ورزد، و ببخش به من راهکاری در برابر آن که با من حیله کند

وَقُدْرَةً عَلیٰ مَنِ اضْطَهَدَنی وَتَکْذیباً لِمَنْ قَصَبَنی وَسَلامَةً مِمَّنْ

و توانی در برابر آن که مرا در تنگنا قرار دهد، و تکذیب آن کس که از من عیب جویی کند، و در امان بودن از گزند کسی که

تَوَعَّدَنی وَ وَفِّقْنی لِطاعَةِ مَنْ سَدَّدَنی وَمُتابَعَةِ مَنْ ارْشَدَنی اَللهُمَ

مرا تهدید کند، و مرا به پیروی از کسی که راهنماییم می کند و متابعت از کسی که ارشادم می کند توفیق ده، خدایا

صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ، وَسَدِّدْنی لِأَنْ اعارِضَ مَنْ غَشَّنی بِالنُّصْحِ،

بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست، و کمکم کن تا با کسی که به من خیانت کرده به خیر خواهی پاسخ دهم

وَاجْزِیَ مَنْ هَجَرَنی بِالْبِرِّ، وَاثیبَ مَنْ حَرَمَنی بِالْبَذْلِ، وَاکافِیَ مَنْ

و کسی که مرا رها کرده به نیکی پاداش دهم، و کسی که مرا محروم ساخته با بخشش عوض دهم و کسی که از من بریده

ص :183

قَطَعَنی بِالصِّلَةِ، وَاَخالِفَ مَنِ اغْتابَنی إِلَىٰ حُسْنِ الذِّکْرِ، و اِنْ اشْکُرَ

با محبّت سزایش دهم، و با کسی که از من بدگویی نموده با یاد نیک مقابله کنم، و از نیکی و احسان

الْحَسَنَةَ، وَاغْضِیَ عَنِ السَّیِّئَةِ، اَللهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ، وَحَلِّنی

سپاسگزاری نموده و از بدی چشم پوشی کنم، خدایا بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست و مرا به

بِحِلْیَةِ الصَّالِحینَ، وَالْبِسْنی زینَةَ الْمُتَّقینَ فی بَسْطِ الْعَدْلِ، وَکَظْمِ الْغَیْظِ،

زیور صالحان بیارای و زیور پرهیزکاران را به من بپوشان، در گسترش عدالت، و فرو بردن خشم

وَاطْفآءِ النَّآئِرَةِ، وَضَمِّ اَهْلِ الْفُرْقَةِ، وَاصْلاحِ ذاتِ الْبَیْنِ، وَافْشآءِ الْعارِفَةِ،

و خاموش ساختن آتش فتنه، و گردآوردن آنان که از هم جدا شده اند و اصلاح میان مردم و آشکار نمودن نیکیها

وَسَتْرِ الْعآئِبَةِ، وَلینِ الْعَریکَةِ، وَ خَفْضِ الْجَناحِ، وَحُسْنِ السّیرَةِ،

و پوشاندن عیوب، و نرم خویی، و تواضع و فروتنی، و رفتار نیکو

وَسُکُونِ الرّیحِ، وَطیبِ الْمُخالَقَةِ، وَالسَّبْقِ إِلَىَٰ الْفَضیلَةِ، وَایثارِ التَّفَضُّلِ،

و سنگینی و وقار، و خوش خلقی، و سبقت گرفتن در فضایل، و از خود گذشتگی در احسان

وَتَرْکِ التَّعْییرِ، وَالْإِفْضالِ عَلیٰ غَیْرِ الْمُسْتَحِقِّ، وَالْقَوْلِ بِالْحَقِّ و اِنْ عَزَّ،

و ترک سرزنش دیگران و بخشش بر آن که سزاوار آن نیست، سخن گفتن به حق هر چند گران و دشوار باشد

وَاسْتِقْلالِ الْخَیْرِ و اِنْ کَثُرَ مِنْ قَوْلی وَفِعْلی وَ اسْتِکْثارِ الشَّرِّ وَ اَنْ قَلَ

و کم شمردن کارهای نیک خود هر چند گفتار و رفتار خیرم زیاد باشد و زیاد شمردن کارهای بد خود هر چند

مِنْ قَوْلی وَفِعْلی وَ اکْمِلْ ذلِکَ لی بِدَوامِ الطَّاعَةِ، وَلُزُومِ الْجَماعَةِ،

در گفتار و کردارم اندک باشد، (خدایا) این صفات را با اطاعت پیوسته و همراهی با جماعت (مؤمنان)

وَرَفْضِ اَهْلِ الْبِدَعِ، وَمُسْتَعْمِلِ الرَّاْیِ الْمُخْتَرَعِ، اَللهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ

و طرد بدعت گذاران، و آنان که از رأی و نظر ساختگی پیروی می کنند، در من به کمال رسان، خدایا بر محمّد

وَآلِهِ، وَاجْعَلْ اَوْسَعَ رِزْقِکَ عَلَیَّ اِذٰا کَبِرْتُ، وَاقْوی قُوَّتِکَ فِیَّ اِذٰا نَصِبْتُ،

و خاندان پاکش درود فرست، و به هنگام پیری، گسترده ترین روزی و به هنگام درماندگی، قوی ترین نیرویت را به من ارزانی دار

وَلٰا تَبْتَلِیَنّی بِالْکَسَلِ عَنْ عِبادَتِکَ، وَلَا الْعَمی عَنْ سَبیلِکَ، وَلٰا بِالتَّعَرُّضِ

و مرا به هنگام عبادت به کسالت و گمراهی از راهت و گام نهادن در مسیر

لِخِلافِ مَحَبَّتِکَ، وَلٰا مُجامَعَةِ مَنْ تَفَرَّقَ عَنْکَ، وَلٰامُفارَقَةِ مَنِ اجْتَمَعَ

خلاف محبّتت و پیوند و همراهی با آنان که از تو جدا شده اند، و جدایی از آنان که با تو پیوند خورده اند،

ص :184

اِلَیْکَ، اَللهُمَّ اجْعَلْنی اَصُولُ بِکَ عِنْدَ الْضَّرُورَةِ،

دچار مکن. خدایا مرا چنان قرار ده که به هنگام سختی به تو رو کنم،

وَاَسْئَلُکَ عِنْدَ الْحاجَةِ،

و به هنگام نیاز از تو بخواهم

وَ اتَضَرَّعُ اِلَیْکَ عِنْدَ الْمَسْکَنَةِ،

و به هنگام بیچارگی به درگاهت تضرّع کنم،

وَلٰا تَفْتِنّی بِالْإِسْتِعانَةِ بِغَیْرِکَ اِذَا اضْطُرِرْتُ،

و مرا امتحان مکن به هنگام گرفتاری و درماندگی به یاری جستن از غیر خودت

وَلٰا بِالْخُضُوعِ لِسُؤالِ غَیْرِکَ اِذَا افْتَقَرْتُ،

و به هنگام نیاز به فروتنی برای درخواست از غیر خودت

وَلٰا بِالتَّضَرُّعِ إِلَىٰ مَنْ دُونَکَ اِذٰا رَهِبْتُ،

و به هنگام ترس به خواهش و التماس از غیر خودت،،

فَاسْتَحِقَّ بِذلِکَ خِذْلانَکَ، وَمَنْعَکَ وَاعْراضَکَ،

که (اگر چنان کنم) مستحقّ خواری و منع لطف و دوری از تو گردم

یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ، اَللَّهُمَّ اجْعَلْ ما یُلْقِی الشَّیْطانُ فی رُوعی

ای مهربان ترین مهربانان، خدایا در مقابل آنچه که شیطان در خاطرم

مِنَ التَّمَنّی وَالتَّظَنّی وَالْحَسَدِ،

از آرزوی باطل و بدگمانی و حسادت می افکند،

ذِکْراً لِعَظَمَتِکَ، وَتَفَکُّراً فی قُدْرَتِکَ،

در قلبم یادآوری عظمت و اندیشیدن در قدرت

وَتَدْبیراً عَلیٰ عَدُوِّکَ،

و تدبیر در برابر دشمنت را قرار ده،

وَما اَجْری عَلیٰ لِسانی

وجاری نکن بر زبانم

مِنْ لَفْظَةِ فُحْشٍ اَوْ هَجْرٍ، اَوْ شَتْمِ عِرْضٍ،

کلمه رکیک یا ناسزا یا پرده دری

اَوْ شَهادَةِ باطِلٍ، اَوِ اغْتِیابِ مُؤْمِنٍ غآئِبٍ،

یا شهادت به ناحق یا غیبت مؤمن غایب،

اَوْ سَبِّ حاضِرٍ، وَما اَشْبَهَ ذلِکَ

یا دشنام شخص حاضر و مانند آن که

نُطْقاً بِالْحَمْدِ لَکَ،

بر زبانم جاری می سازد

وَاغْراقاً فِی الثَّنآءِ عَلَیْکَ،

به حمد و ستایش و مدح و ثنای فراوان

وَذَهاباً فی تَمْجیدِکَ،وَشُکْراً لِنِعْمَتِکَ،

و حرکت برای بزرگداشت و سپاس نعمت

وَاعْتِرافاً بِإِحْسانِکَ، وَاحْصآءً لِمِنَنِکَ،

و اقرار به لطف و احسان و شمارش نعمتهایت را قرار ده،

اَللهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ،

خدایا بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست،

وَلٰا اَظْلَمَنَّ و اَنْتَ مُطیقٌ لِلدَّفْعِ عَنّی

و (چنان کن که) مورد ستم واقع نشوم زیرا که توان دفع آن را داری

وَلٰا اظْلِمَنَّ و اَنْتَ الْقادِرُ عَلَی الْقَبْضِ مِنّی

و (چنان کن که) به کسی ستم نکنم زیرا تو بر بازداشتنم توانایی،

وَلٰا اضِلَّنَّ وَ قَدْ امْکَنَتْکَ هِدایَتی

و (چنان کن که) گمراه نشوم، زیرا امکان هدایتم برای تو فراهم است،

وَلٰا افْتَقِرَنَ وَمِنْ عِنْدِکَ وُسْعی

و (چنان کن که) نیازمند نشوم زیرا که توانگریم از جانب توست،

وَلٰا اطْغَیَنَّ وَمِنْ عِنْدِکَ وُجْدی

و (چنان کن که) طغیان و سرکشی ننمایم ز یرا که توانایی و تمکّنم نزد توست،

اَللهُمَّ إِلَىٰ مَغْفِرَتِکَ

خدایا به آمرزشت

ص :185

وَفَدْتُ، وَإِلَىٰ عَفْوِکَ قَصَدْتُ،

وارد شده و عفو تو را طلب نمودم،

وَإِلَىٰ تَجاوُزِکَ اشْتَقْتُ، وَبِفَضْلِکَ وَثِقْتُ،

و مشتاق گذشت توام و به فضل تو اطمینان دارم

وَلَیْسَ عِنْدی ما یُوجِبُ لی مَغْفِرَتَکَ،

و چیزی که موجب آمرزشم نزد تو شود ندارم

وَلٰا فی عَمَلی ما اسْتَحِقُّ بِهِ عَفْوَکَ،

و در کردارم چیزی که به واسطه آن شایسته عفو تو باشم نیست

وَمالى بَعْدَ اَنْ حَکَمْتُ عَلیٰ نَفْسی اِلَّا فَضْلُکَ،

و بعد از قضاوتم بر نفسم جز فضل تو چیزی ندارم،

فَصَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ،وَتَفَضَّلْ عَلَیَّ،

پس بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست، و بر من لطف کن،

اَللهُمَّ و اِنْطِقْنی بِالْهُدی

خدایا گویا گردان مرا به هدایت،

وَالْهِمْنِی التَّقْوی

و الهام کن به من پرهیزکاری

وَ وَفِّقْنی لِلَّتی هِیَ اَزْکی

وموفّق گردان مرا به آنچه پاکیزه تر است

وَاسْتَعْمِلْنی بِمٰا هُوَ اَرْضی

و مشغول دار به آنچه پسندیده تر است،

اَللهُمَّ اسْلُکْ بِیَ الطَّریقَةَ الْمُثْلی

خدایا مرا به بهترین راه وارد کن

وَاجْعَلْنی عَلیٰ مِلَّتِکَ اَمُوتُ وَاَحْیی

و مرگ و زندگیم را بر دین خود قرار ده،

اَللهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ،

خدایا بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست،

وَمَتِّعْنی بِالْإِقْتِصادِ،

و مرا به میانه روی در زندگی بهره مند ساز،

وَاجْعَلْنی مِنْ اَهْلِ السَّدادِ،

و قرار ده مرا از ثابت قدمان

وَ مِنْ ادِلَّةِ الرَّشادِ،

و از راهنمایان هدایت

وَ مِنْ صالِحِی الْعِبادِ،

و از بندگان شایسته ات ،

وَارْزُقْنی فَوْزَ الْمَعادِ، وَسَلامَةَ المِرْصادِ،

و رستگاری روز قیامت و سلامتی عبور از کمینگاه (آخرت) را روزیم گردان،

اَللهُمَّ خُذْ لِنَفْسِکَ مِنْ نَفْسی ما یُخَلِّصُها،

خدایا از من بگیر آنچه گرفتنش مرا خالص می کند ،

وَاَبْقِ لِنَفْسی مِنْ نَفْسی ما یُصْلِحُها،

و باقی گذار آنچه مرا اصلاح می کند

فَاِّنَ نَفْسی هالِکَةٌ اَوْ تَعْصِمَها،

پس به یقین نفسم نابودشدنی است مگر اینکه تو آن را نگه داری،

اَللَّهُمَّ اَنْتَ عُدَّتی اِنْ حَزِنْتُ،

خدایا تو تکیه گاه منی اگر غمگین شوم ،

و اَنْتَ مُنْتَجَعی اِنْ حُرِمْتُ،

وپناهگاه منی، اگر محروم شوم

وَبِکَ اسْتِغاثَتی اِنْ کَرَثْتُ،

وتو فریادرس منی اگر گرفتار سختی شوم ،

وَعِنْدَکَ مِمَّا فاتَ خَلَفٌ،

و نزد توست جایگزین آنچه از دست برود

وَلِما فَسَدَ صَلاحٌ، وَفیما اَنْکَرْتَ تَغْییرٌ،

و اصلاح آنچه تباه شود، و دگرگونی آنچه عیب دانستی،

فَامْنُنْ عَلَیَّ قَبْلَ الْبَلاءِ،

پس منّت گذار بر من به تندرستی قبل از گرفتاری،

بِالْعافِیَةِ وَقَبْلَ الطَّلَبِ بِالْجِدَةِ،

و توانگری قبل از درخواست کردن،

وَقَبْلَ الضَّلالِ بِالرَّشادِ،

و هدایت قبل از گمراهی،

وَاِکْفِنی مَؤُنَةَ مَعَرَّةِ الْعِبادِ، وَهَبْ

و مرا از رنج و آزار بندگان کفایت کن، و امنیّتِ

ص :186

لی امْنَ یَوْمِ الْمَعادِ،

روز قیامت را به من ببخش،

وَامْنِحْنی حُسْنَ الْإِرْشادِ،

راهنمایی نیکو را به من ارزانی دار،

اَللهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ،

خدایا بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست،

وَادْرَأْ عَنّی بِلُطْفِکَ، وَاغْذُنی بِنِعْمَتِکَ،

و با لطف و کرمت از من دفاع کن، و با نعمتت غذایم ده،

وَاَصْلِحْنی بِکَرَمِکَ، وَداوِنی بِصُنْعِکَ،

و با بزرگواریت اصلاحم کن ودرمانم کن با تربیتت ،

وَاظِلَّنی فی ذَراکَ، وَجَلِّلْنی رِضاکَ،

و در سایه حمایتت قرارم ده و با خشنودیت گرامیم دار،

وَوَفِّقْنی اِذَا اشْتَکَلَتْ عَلَیَّ الْأُمُورُ لِأَهْداها،

و آنگاه که کارها بر من مشکل شود با بهترین راهنمایی ها

وَ اِذا تَشابَهَتِ الْأَعْمالُ لِأَزْکاها،

و آن گاه که کارها مشتبه شود با پاکیزه ترین آنها

وَ اِذا تَناقَضَتِ الْمِلَلُ لِأَرْضاها،

و آنگاه که ملّتها اختلاف کنند به پسندیده ترین آنها موفّقم دار،

اَللهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ،

خدایا بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست،

وَتَوِّجْنی بِالْکِفایَةِ، وَ سُمْنی حُسْنَ الْوِلایَةِ،

و مرا به بی نیازی مزیّن کن، و با سرپرستی نیک، زیبایم کن،

وَهَبْ لی صِدْقَ الْهِدایَةِ، وَلٰا تَفْتِنّی بِالسَّعَةِ،

و هدایت صادقانه را به من ببخش، و امتحانم مکن با وسعت روزی،

وَامْنِحْنی حُسْنَ الدَّعَةِ،

و خوش خلقی را به من ببخش،

وَلٰا تَجْعَلْ عَیْشی کَدّاً کَدّاً،

و قرار مده زندگانیم را همراه با مشقّت،

وَلٰا تَرُدَّ دُعآئی عَلَیَّ رَدّاً،

و به هیچ وجه دعایم را به خودم باز مگردان،

فَاِنّی لا اجْعَلُ لَکَ ضِدّاً،

به یقین که من ضدّی برایت قرار ندادم،

وَلٰا ادْعُو مَعَکَ نِدّاً، اَللهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ،

و رقیبی به همراهت نخواندم، خدایا بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست،

وَامْنَعْنی مِنَ السَّرَفِ،

و مرا از اسراف باز دار،

وَحَصِّنْ رِزْقی مِنَ التَّلَفِ،

و روزیم را از تلف شدن حفظ کن،

وَوَفِّرْ مَلَکَتی بِالْبَرَکَةِ فیهِ،

و داراییم را با قرار دادن برکت در آن فراوان گردان،

وَاَصِبْ بی سَبیلَ الْهِدایَةِ لِلْبِرِّ فیما اَنْفِقُ مِنْهُ،

و مرا در طریق هدایت به نیکی ها در آنچه که از آن انفاق می کنم برسان،

اَللهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ،

خدایا بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست،

وَاِکْفِنی مَؤُنَةَ الْإِکْتِسابِ،

و مرا از رنج بدست آوردن روزی کفایت کن،

وَارْزُقْنی مِنْ غَیْرِ احْتِسابٍ،

و بی حساب روزیم ده، تا این که

فَلا اَشْتَغِلَ عَنْ عِبادَتِکَ بِالطَّلَبِ،

به جای بندگیت به طلب روزی مشغول نشوم،

وَلٰا اَحْتَمِلَ اِصْرَ تَبِعاتِ الْمَکْسَبِ،

و پی آمدهای کسب روزی را به دوش نکشم،

اَللهُمَ فَأَطْلِبْنی بِقُدْرَتِکَ ما اَطْلُبُ،

خدایا به قدرتت آنچه می طلبم به من برسان،

وَاجِرْنی بِعِزَّتِکَ مِمَّا ارْهَبُ، اَللهُمَّ صَلِ

و به عزّتت از آنچه می ترسم پناهم ده، خدایا

ص :187

عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِهِ، وَصُنْ وَجْهی بِالْیَسارِ،

بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست و باوسعت روزی آبرویم را حفظ کن،

وَلٰا تَبْتَذِلْ جاهی بِالْإِقْتارِ،

و با تنگدستی شخصیتم را بی ارزش مساز،

فَاسْتَرْزِقَ اَهْلَ رِزْقِکَ،

تا از روزی خوارانت روزی بخواهم

وَاسْتَعْطِیَ شِرارَ خَلْقِکَ،

و از بدترین مخلوقاتت گدایی کنم

فَافْتَتِنَ بِحَمْدِ مَنْ اعْطانی

پس به ستایش آنکه عطایم کرده

وَابْتَلی بِذَمِّ مَنْ مَنَعَنی

و بدگویی آنکه از من دریغ داشته مبتلا شوم

و اَنْتَ مِنْ دُونِهِمْ وَلِیُّ الْإِعْطآءِ وَالْمَنْعِ،

در حالى که تو صاحب بخشش و دریغی نه آنها،

اَللهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ،

خدایا بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست،

وَارْزُقْنی صِحَّةً فی عِبادَةٍ،

و سلامتی در (انجام) عبادت

وَ فَراغاً فی زَهادَةٍ،

و آسایش در عین چشم پوشی از دنیا

وَعِلْماً فِی اسْتِعْمالٍ، وَ وَرَعاً فی اجْمالٍ،

و دانش توأم با عمل، و پرهیزکاری در عین میانه روی را روزیم گردان،

اَللهُمَّ اخْتِمْ بِعَفْوِکَ اَجَلی

خدایا عمرم را با عفوت به پایان رسان،

وَحَقِّقْ فی رَجآءِ رَحْمَتِکَ اَمَلی

و در سایه امید به رحمتت آرزویم را محقق ساز،

وَسَهِّلْ إِلَىٰ بُلوُغِ رِضاکَ سُبُلی

و راه های رسیدن به خشنودیت را برایم هموار گردان،

وَحَسِّنْ فی جَمیعِ احْوالى عَمَلی

و در همه حال کردارم را نیکو گردان،

اَللهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ،

خدایا بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست،

وَنَبِّهْنی لِذِکْرِکَ فی اَوْقاتِ الْغَفْلَةِ،

و به هنگام غفلت و بی خبری مرا به یادت متوجّه کن،

وَ اسْتَعْمِلْنی بِطاعَتِکَ فی اَیَّامِ الْمُهْلَةِ،

و در اوقات فراغت مرا به بندگیت بگمار،

و اِنْهَجْ لی إِلَىٰ مَحَبَّتِکَ سَبیلًا سَهْلَةً،

و راهی آسان برای رسیدن به دوستیت به رویم بگشا،

اَکْمِلْ لی بِها خَیْرَ الدُّنْیا وَالْأخِرَةِ،

که به واسطه آن خیر دنیا و آخرت را بر من کامل گردانی،

اَللهُمَ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ،

خدایا برمحمّد و خاندان پاکش درود فرست

کَاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلیٰ اَحَدٍ مِنْ خَلْقِکَ قَبْلَهُ،

همانند بهترین درودی که بر هر یک از مخلوقاتت پیش از آن حضرت فرستاده ای

و اَنْتَ مُصَلٍّ عَلیٰ اَحَدٍ بَعْدَهُ،

و تویی درود فرستنده بر هر کس بعد از او،

وَآتِنا فِی الدُّنْیا حَسَنَةً، وَفِی الْأخِرَةِ حَسَنَةً،

و در دنیا و آخرت نیکی به ما ارزانی دار

وَ قِنی بِرَحْمَتِکَ عَذابَ النَّارِ.

و به رحمتت مرا از عذاب دوزخ بازدار.

***

ص :188

دعای ندبه :

توجّه به حضرت ولیّ عصر- عجّل اللَّه تعالى فرجه الشّریف- و دعا برای وجود شریفش، ابراز عشق و علاقه به محضرش و دعا برای تعجیل ظهورش همه و همه نشانه یک شیعه واقعی است؛ ولی بی تردید، آن کس که برای ظهور مصلح جهانی دعا می کند، برای اصلاح خویش و جامعه خود می کوشد و آن کس که در انتظار منجی بشریّت و امام بر حق به سر می برد، خود نیز همچون سربازی فداکار و گوش به فرمان، برای جانبازی در راه اسلام و نجات ستمدیدگان، تلاش می کند. دعای ندبه نجوای عاشقانه ای است برای دلدادگان و رمزی است برای هر شیعه منتظر، تا با زمزمه آن و توجّه به محتوایش، هم برای وجود نازنین امام زمان دعا کند، هم عشق و ارادت خویش را به آن حضرت نشان دهد و هم راز و رمز سربازی را به درستی بیاموزد و هم با یک دوره فشرده از تاریخ پیامبران و دلایل ولایت امیر مؤمنان علیه السلام آشنا شود.

مستحب است دعای ندبه در اعیاد چهارگانه: جمعه، عید فطر، عید قربان و عید غدیر خوانده شود.(1)

بِسْمِ اَللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ

به نام خداوند بخشنده مهربان

اَلْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ،

حمد و سپاس مخصوص خداوندی است که پروردگار جهانیان است،

وَصَلَّی اَللَّهُ عَلیٰ سَیِّدِنا مُحَمَّدٍ نَبِیِّهِ وَآلِهِ، وَسَلَّمَ تَسْلیماً،

و درود خدا بر آقا و سرور ما پیامبر خدا محمّد و خاندان پاکش و سلام مخصوص خدا بر آنان باد،

اَللهُمَّ لَکَ اَلْحَمْدُ

خدایا حمد و سپاس از آنِ توست

عَلی ما جَری بِهِ قَضآئُکَ فی اَوْلِیآئِکَ،

بر آنچه مقدّر ساختی در میان اولیائت،

اَلَّذینَ اسْتَخْلَصْتَهُمْ لِنَفْسِکَ وَ دینِکَ،

همانانی که برای خود و دینت خالصشان نمودی،

اِذِ اخْتَرْتَ لَهُمْ جَزیلَ ما عِنْدَکَ مِنَ النَّعیمِ الْمُقیمِ،

آنگاه که نعمتهای بزرگ جاودان نزد خودت را برایشان برگزیدی،

اَلَذی لا زَوالَ لَهُ وَلَا اِضْمِحْلالَ،

نعمتهایی که زوال و نابودی ندارد،

بَعْدَ اَنْ شَرَطْتَ عَلَیْهِمُ الزُّهْدَ فی

پس از آنکه بی توجّهی به مقامات

ص :189


1- این دعا را سیّد بن طاووس در مصباح الزائر، صفحه 446- 453 و محمّد بن المشهدی در مزار کبیر، صفحه 573 آورده اند، مرحوم علّامه مجلسی نیز در بحارالانوار، جلد 99، صفحه 104- 110 آن را نقل کرده است. همچنین علّامه مجلسی در کتاب زادالمعاد، صفحه 491- 504 این دعا را به سند معتبر از امام صادق علیه السلام نقل کرده است و مطابق برخی دیگر از روایات، این دعا از ناحیه امام زمان علیه السلام توسّط یکی از نوّابش رسیده است که در واقع تأکیدی است بر آنچه که امام صادق علیه السلام آن را بیان فرموده است.( برای توضیح بیشتر به کتاب« ندبه و نشاط» تألیف دانشمند ارجمند، مرحوم آقای زمرّدیان مراجعه شود).

دَرَجاتِ هذِهِ الدُّنْیَا الدَّنِیَّةِ،

و زرق و برق دنیای فانی را بر آنان شرط نمودی،

وَزُخْرُفِها وَزِبْرِجِها، فَشَرَطُوا لَکَ ذلِکَ،

پس آنان نیز آن را پذیرفتند

وَعَلِمْتَ مِنْهُمُ الْوَفآءَ بِهِ،

و تو وفاداری آنان را به پیمانشان دانستی

فَقَبِلْتَهُمْ وَقَرَّبْتَهُمْ،

و آنان را پذیرفته و مقرّب درگاه خویش ساختی،

وَقَدَّمْتَ لَهُمُ الذِّکْرَ الْعَلِیَّ،وَالثَّنآءَ الْجَلِیَّ،

و بلندنامی و ثنای آشکار را عطایشان نمودی،

وَاهْبَطْتَ عَلَیْهِمْ مَلآئِکَتَکَ، وَکَرَّمْتَهُمْ بِوَحْیِکَ،

و فرشتگانت را بر آنان فرو فرستادی و با وحیت گرامیشان داشتی،

وَرَفَدْتَهُمْ بِعِلْمِکَ،

و با علم خویش حمایتشان نمودی،

وَجَعَلْتَهُمُ الذَّریعَةَ اِلَیْکَ، وَالْوَسیلَةَ إِلَىٰ رِضْوانِکَ،

و آنان را دستاویزی به درگاهت و وسیله ای برای خشنودیت قرار دادی،

فَبَعْضٌ اَسْکَنْتَهُ جَنَّتَکَ

و بعضی از آنان (آدم (ع)) را در بهشت جای دادی

إِلَىٰ اَنْ اخْرَجْتَهُ مِنْها،

تا زمانی که از آن جا خارج نمودی

وَبَعْضٌ حَمَلْتَهُ فی فُلْکِکَ،

و بعضی دیگر (نوح (ع)) را بر کشتی سوار کرده

وَنَجَّیْتَهُ وَمَنْ آمَنَ مَعَهُ مِنَ الْهَلَکَةِ بِرَحْمَتِکَ،

و او و مؤمنان همراهش را با رحمت خود از هلاکت نجات دادی،

وَبَعْضٌ اتَّخَذْتَهُ لِنَفْسِکَ خَلیلًا،

و بعضی دیگر را (ابراهیم (ع)) برای خود دوست برگزیدی،

وَسَئَلَکَ لِسانَ صِدْقٍ فِی الْاخِرینَ فَاَجَبْتَهُ،

و او از تو نیک نامی در میان آیندگان را درخواست کرد پس اجابت نموده

وَجَعَلْتَ ذلِکَ عَلِیّاً،

و نامش را بلندمرتبه ساختی،

وَبَعْضٌ کَلَّمْتَهُ مِنْ شَجَرَةٍ تَکْلیماً،

و با بعضی دیگر (موسی (ع)) از درون درخت سخن گفتی،

وَجَعَلْتَ لَهُ مِنْ اَخیهِ رِدْءاً وَوَزیراً،

و برادرش (هارون) را پشتیبان و وزیرش قرار دادی،

وَبَعْضٌ اَوْلَدْتَهُ مِنْ غَیْرِ اَبٍ،

و بعضی دیگر (عیسی (ع)) را بدون پدر بدنیا آوردی

وَآتَیْتَهُ الْبَیِّناتِ، وَاَیَّدْتَهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ،

و به او دلایل روشن دادی و با جبرئیل تأییدش نمودی،

وَکُلٌّ شَرَعْتَ لَهُ شَریعَةً،وَنَهَجْتَ لَهُ مِنْهاجاً،

و برای هر یک (از انبیا) شریعت و آیین و راه و روشی خاص قرار داده

وَتَخَیَّرْتَ لَهُ اَوْصِیآءَ مُسْتَحْفِظاً بَعْدَ مُسْتَحْفِظٍ، مِنْ

و جانشینانی برگزیدی تا یکی پس از دیگری در

مُدَّةٍ إِلَىٰ مُدَّةٍ، اَقامَةً لِدینِکَ،

زمان معیّن، نگهبان و برپادارنده دین

وَحُجَّةً عَلیٰ عِبادِکَ،

و حجّت بر بندگانت باشند،

وَلِئَلَّا یَزُولَ الْحَقُّ عَنْ مَقَرِّهِ،

تا حق از جایگاهش زایل نشود

وَیَغْلِبَ الْباطِلُ عَلیٰ اهْلِهِ،

و باطل بر پیروان حقیقت غلبه نکند،

وَلٰا یَقُولَ اَحَدٌ لَوْلا اَرْسَلْتَ اِلَیْنا رَسُولًا مُنْذِراً،

و کسی نگوید چرا (برای هدایت) رسول بیم دهنده ای را به سوی ما نفرستادی

وَاَقَمْتَ لَنا عَلَماً هادِیاً،

و نشانه هدایت را برپا نداشتی،

فَنَتَّبِعَ آیاتِکَ

تا از آیاتت پیروی کنیم

مِنْ قَبْلِ اَنْ نَذِلَّ وَنَخْزی

پیش از آنکه خوار و رسوا شویم ؟!

ص :190

إِلَىٰ انِ اَنْتَهَیْتَ بِالْأَمْرِ

(ارسال پیامبران ادامه یافت) تا آنکه کارت را

إِلَىٰ حَبیبِکَ وَ نَجیبِکَ

به دست دوست و بنده واقعیت

مُحَمَّدٍ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ،

محمّد- که درود خدا بر او و خاک پاکش باد- به پایان رساندی

فَکانَ کَمَا اَنْتَجَبْتَهُ

پس او آن گونه بود که او را برگزیدی،

سَیِّدَ مَنْ خَلَقْتَهُ، وَصَفْوَةَ مَنِ اصْطَفَیْتَهُ،

سرور مخلوقات، و برگزیده برگزیدگان،

وَاَفْضَلَ مَنِ اجْتَبَیْتَهُ، وَاَکْرَمَ مَنِ اعْتَمَدْتَهُ،

و برترین انتخاب شدگان و گرامی ترین اعتماد شدگانت،

قَدَّمْتَهُ عَلیٰ اَنْبِیآئِکَ،

که او را بر پیامبرانت مقدّم داشته

وَبَعَثْتَهُ الَی الثَّقَلَیْنِ مِنْ عِبادِکَ،

و به سوی همه بندگانت از جنّ و انس مبعوث نمودی،

وَاَوْطَاْتَهُ مَشارِقَکَ، وَمَغارِبَکَ،

و شرق و غرب عالم را تحت سلطه اش قرار دادی،

وَسَخَّرْتَ لَهُ الْبُراقَ،

و مرکب آسمانی را مسخّرش ساختی،

وَعَرَجْتَ بِهِ بِرُوحِهِ إِلَىٰ سَمآئِکَ،

و او را به سوی آسمانت بالا بردی،

وَاَوْدَعْتَهُ عِلْمَ ما کانَ وَما یَکُونُ

و علم گذشتگان و آیندگان

الَی اَنْقِضآءِ خَلْقِکَ،

تا پایان آفرینشت را به او سپردی،

ثُمَّ نَصَرْتَهُ بِالرُّعْبِ،

سپس او را با ایجاد ترس (در دل دشمنانش) یاری کردی،

وَحَفَفْتَهُ بِجَبْرَئیلَ وَمیکآئیلَ،

وگرداگردش قرار دادی جبرئیل و میکائیل

وَ الْمُسَوِّمینَ مِنْ مَلآئِکَتِکَ،

و فرشتگان نشان دار را ،

وَ وَعَدْتَهُ اَنْ تُظْهِرَ دینَهُ عَلَی الدّینِ کُلِّهِ

و به او وعده دادی که دینش را بر همه ادیان پیروز گردانی

وَ لَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ،

هر چند که مشرکان آن را ناپسند دارند

وَذلِکَ بَعْدَ اَنْ بَوَّئْتَهُ مُبَوَّءَ صِدْقٍ مِنْ اهْلِهِ،

و این پیروزی پس از آن بود که او را درجایگاه صدق و راستی در میان خاندانش جای دادی،

وَجَعَلْتَ لَهُ وَلَهُمْ

وقرار دادی برای او و خاندانش

اوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ،

اوّلین خانه ای که برای مردم ساخته شده ،

لَلَّذی بِبَکَّةَ مُبارَکاً وَهُدیً لِلْعالَمینَ،

خانه ای در مکّه، مایه برکت و هدایت برای جهانیان،

فیهِ آیاتٌ بَیِّناتٌ، مَقامُ ابْراهیمَ،

که نشانه های روشن هدایت و مقام ابراهیم در آن است

وَمَنْ دَخَلَهُ کانَ آمِناً،

و هر کس داخل آن شود ایمن است؛

وَقُلْتَ اِنَّما یُریدُ اَللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ اَهْلَ الْبَیْتِ،

و فرمودی: خداوند می خواهد پلیدی و گناه را از شما اهل بیت دور کند

وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهیراً،

و کاملًا شما را پاک سازد،

ثُمَّ جَعَلْتَ اَجْرَ مُحَمَّدٍ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَآلِهِ

سپس پاداش محمّد- که درود تو بر او و خاندان پاکش باد-

مَوَدَّتَهُمْ فی کِتابِکَ،

را دوستی خاندانش قرار دادی در کتابت،

فَقُلْتَ قُلْ لا اَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ اَجْراً اِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبی

و فرمودی: بگو، من هیچ پاداشی از شما بر رسالتم درخواست نمی کنم، جز دوستی نزدیکانم (اهل بیتم) ،

وَقُلْتَ ما سَئَلْتُکُمْ مِنْ اجْرٍ فَهُوَ لَکُمْ،

و فرمودی: پاداشی که از شما می طلبم به نفع شماست،

وَقُلْتَ ما اَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ مِنْ

و فرمودی: من در برابر آن (رسالت) هیچ

ص :191

اجْرٍ اِلَّا مَنْ شآءَ اَنْ یَتَّخِذَ إِلَىٰ رَبِّهِ سَبیلًا،

پاداشی از شما نمی طلبم مگر کسی که بخواهد راهی به سوی پروردگارش برگزیند،

فَکانُوا هُمُ السَّبیلَ اِلَیْکَ،

و اینان همان راه رسیدن به تو

وَالْمَسْلَکَ إِلَىٰ رِضْوانِکَ،

و طریق رسیدن به خشنودی تو می باشند،

فَلَمَّااَنْقَضَتْ اَیَّامُهُ،

پس آن گاه که روزگار رسالتش سپری شد،

اَقامَ وَلِیَّهُ عَلِیَّ بْنَ اَبیٰطالِبٍ

برگزید یاورش علی بن اَبیٰ طالب

صَلَواتُکَ عَلَیْهِما وَ آلِهِما هادِیاً،

که درود تو بر هر دوی آنان و خاندانشان باد را، برای هدایت

اِذْ کانَ هُوَ الْمُنْذِرَ وَلِکُلِّ قَوْمٍ هادٍ،

چرا که او بیم دهنده بود و برای هر گروهی هدایتگری لازم است،

فَقالَ وَالْمَلَأُ اَمامَهُ

پیامبر (در روز غدیر)در حالى که گروه مردم پیش رویش بودند فرمود:

مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِیٌّ مَوْلاهُ

هر کس من مولا و سرپرست اویم، علی مولا و سرپرست اوست،

اَللهُمَّ والِ مَنْ والاهُ، وَعادِ مَنْ عاداهُ،

خدایا با دوستدارانش دوست و با دشمنانش دشمن باش،

و اِنْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ، وَاخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ،

و یاورانش را یاری و رهاکنندگانش را رها کن،

وَ قالَ مَنْ کُنْتُ اَنَا نَبِیُّهُ فَعَلِیٌ امیرُهُ،

و فرمود: هر کس من پیامبر اویم پس علی فرمانروای اوست،

وَقالَ اَنَا وَعَلِیٌّ مِنْ شَجَرَةٍ واحِدَةٍ،

و فرمود: من و علی از یک درخت و ریشه ایم

وَسائِرُ النَّاسِ مِنْ شَجَرٍ شَتّی

و بقیه مردم از درختان و ریشه های مختلفند

وَاَحَلَّهُ مَحَلَّ هارُونَ مِنْ مُوسی

و او را درجایگاهی همانند جایگاه هارون نسبت به موسی قرار داده،

فَقال لَهُ اَنْتَ مِنّی بِمَنْزِلَةِ هارُونَ مِنْ مُوسی

به او فرمود: موقعیّت تو نسبت به من مانند موقعیّت هارون نسبت به موسی است

اِلَّا انَّهُ لا نَبِیَّ بَعْدی

جز اینکه پس از من پیامبری نیست

وَزَوَّجَهُ ابْنَتَهُ سَیِّدَةَ نِسآءِ الْعالَمینَ،

سپس دخترش سرور بانوان جهان را به همسری او درآورد،

وَاَحَلَّ لَهُ مِنْ مَسْجِدِهِ ما حَلَّ لَهُ،

و از مسجدش آنچه برای خودش حلال بود، بر او حلال کرد

وَسَدَّ الْأَبْوابَ اِلَّا بابَهُ،

و جز درِ خانه او تمامی درهایی که به مسجد باز بود را بست،

ثُمَّ اَوْدَعَهُ عِلْمَهُ وَ حِکْمَتَهُ،

سپس دانش و حکمتش را به او سپرد

فَقالَ اَنَا مَدینَةُ الْعِلْمِ وَعَلِیٌّ بابُها،

و فرمود: من شهر علمم و علی درِ آن است،

فَمَنْ اَرادَ الْمَدینَةَ وَالْحِکْمَةَ،

پس هر کس شهر و حکمت آن را بخواهد،

فَلْیَاْتِها مِنْ بابِها،

باید از درِ آن داخل شود،

ثُمَّ قالَ اَنْتَ اَخی وَوَصِیّی وَوارِثی

سپس فرمود: تو برادر و جانشین و وارث منی،

لَحْمُکَ مِنْ لَحْمی وَدَمُکَ مِنْ دَمی

گوشت تو از گوشت من، و خون تو از خون من است،

وَسِلْمُکَ سِلْمی وَحَرْبُکَ حَرْبی

سازش تو سازش من و جنگ تو (با هر کس) جنگ من (با او) است،

وَالْإِیمانُ مُخالِطٌ لَحْمَکَ وَدَمَکَ،

و ایمان با گوشت و خونت آمیخته است

کَما خالَطَ لَحْمی وَدَمی

آن گونه که با گوشت و خون من آمیخته شده،

و اَنْتَ غَداً عَلَی الْحَوْضِ خَلیفَتی

و تو فردا (ی قیامت) جانشین من بر کنار حوض کوثری،

ص :192

و اَنْتَ تَقْضی دَیْنی وَ تُنْجِزُ عِداتی

و تو قرض مرا ادا می کنی و عهد و پیمانم را به انجام می رسانی،

وَشیعَتُکَ عَلیٰ مَنابِرَ مِنْ نُورٍ،

و شیعیان تو بر جایگاهی از نور،

مُبْیَضَّةً وُجُوهُهُمْ

با چهره هایی درخشان

حَوْلی فِی الْجَنَّةِ، وَهُمْ جیرانی

در بهشت در اطراف من و همسایگان منند،

وَ لَوْلا اَنْتَ یا عَلِیُّ لَمْ یُعْرَفِ الْمُؤْمِنُونَ بَعْدی

و اگر تو نبودی ای علی، مؤمنان بعد از من شناخته نمی شدند،

وَکانَ بَعْدَهُ هُدیً مِنَ الضَّلالِ،

و علی پس از رسول خدا وسیله هدایت از گمراهی

وَنُوراً مِنَ الْعَمی وَ حَبْلَ اَللَّهِ الْمَتینَ،

و نور و روشنی از کوری جهالت و ریسمان محکم اِلهی

وَصِراطَهُ الْمُسْتَقیمَ،

و راه مستقیم پروردگار بود،

لا یُسْبَقُ بِقَرابَةٍ فی رَحِمٍ، وَلٰا بِسابِقَةٍ فی دینٍ،

و پیشی نگرفت کسی نه در قرابت و خویشاوندی و نه از نظر سابقه در دین بر او ،

وَلٰا یُلْحَقُ فی مَنْقَبَةٍ مِنْ مَناقِبِهِ،

و در هیچ یک از فضایلش کسی به پای او نرسید،

یَحْذُو حَذْوَ الرَّسُولِ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِما وَآلِهِما،

پا در جای پای رسول خدا نهاد- که درود خدا بر آن دو و خاندان پاکشان باد-

وَیُقاتِلُ عَلَی التَّاْویلِ،

و از روی واقعیّت قرآن پیکار می نمود

وَ لا تَاْخُذُهُ فِی اَللَّهِ لَوْمَةُ لآئِمٍ،

و در راه خدا سرزنش هیچ ملامتگری در او اثر نداشت،

قَدْ وَتَرَ فیهِ صَنادیدَ الْعَرَبِ،

دلاوران عرب را در راه خدا در تنگنا گذاشت

وَقَتَلَ ابْطالَهُمْ وَناوَشَ ذُؤْبانَهُمْ،

و پهلوانانشان را کشته و با گردنکشان آنها جنگید،

فَاَوْدَعَ قُلُوبَهُمْ اَحْقاداً بَدْرِیَّةً

و این سبب شد که کینه های جنگ های بدر

وَخَیْبَرِیَّةً وَحُنَیْنِیَّةً وَغَیْرَهُنَّ،

و خیبر و حنین و جنگ های دیگر را به دل گرفتند

فَاضَبَّتْ عَلیٰ عَداوَتِهِ،وَاَکَبَّتْ عَلیٰ مُنابَذَتِهِ،

و به دشمنیش دل بستند و بر مخالفت با او بسیج شدند،

حَتّی قَتَلَ النَّاکِثینَ وَالْقاسِطینَ وَالْمارِقینَ،

تا اینکه با پیمان شکنان و ستمگران و خارج شدگان از دین به نبرد برخواست،

وَلَمَّا قَضی نَحْبَهُ،

و هنگامی که زمان شهادتش رسید،

وَقَتَلَهُ اَشْقَی الْاخِرینَ

و او را کشت بدبخت ترین از پسینیان

یَتْبَعُ اَشْقَی الْأَوَّلینَ،

که از بدبخت ترین پیشینیان پیروی می کرد

لَمْ یُمْتَثَلْ اَمْرُ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ

فرمان رسول خدا - که درود خدا بر او و خاندان پاکش باد-

فِی الْهادینَ بَعْدَ الْهادینَ،

در مورد هدایت کنندگان دین یکی پس از دیگری اطاعت نشد،

وَالْأُمَّةُ مُصِرَّةٌ عَلیٰ مَقْتِهِ،

(بلکه) مردم بر دشمنی با او پافشاری کردند

مُجْتَمِعَةٌ عَلیٰ قَطیعَةِ رَحِمِهِ، وَاقْصآءِ وُلْدِهِ،

و برای گسستن او از خاندانش و تبعید فرزندانش اجتماع نمودند،

اِلَّا الْقَلیلَ مِمَّنْ وَفی لِرِعایَةِ الْحَقِّ فیهِمْ،

جز عدّه کمی که به رعایت حق در مورد آنان وفا نمودند،

فَقُتِلَ مَنْ قُتِلَ، وَسُبِیَ مَنْ سُبِیَ،

در نتیجه گروهی به شهادت رسیدند و گروهی اسیر

وَاُقْصِیَ مَنْ

و جمعی نیز تبعید

ص :193

اقْصِیَ، وَجَرَی الْقَضآءُ لَهُمْ

شدند، و سرنوشت برای آنان به گونه ای رقم خورد

بِمٰا یُرْجی لَهُ حُسْنُ الْمَثُوبَةِ،

که امید پاداش نیک بر آن می رفت،

اِذْ کانَتِ الْأَرْضُ لِلَّهِ یُورِثُها مَنْ یَشآءُ مِنْ عِبادِهِ،

زیرا زمین از آنِ خداست و آن را به هر یک از بندگانش که بخواهد می دهد،

وَالْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقینَ،

و سرانجام نیک از آنِ پرهیزکاران است

وَسُبْحانَ رَبِّنا اَنْ کانَ وَعْدُ رَبِّنا لَمَفْعُولًا،

و تسبیح می کنیم پروردگارمان را که وعده اش حتمی است

وَلَنْ یُخْلِفَ اَللَّهُ وَعْدَهُ وَ هُوَ الْعَزیزُ الْحَکیمُ،

و هرگز از آن تخلّف نمی کند و او قدرتمند و داناست،

فَعَلَی الْأَطائِبِ مِنْ اَهْلِ بَیْتِ مُحَمَّدٍ وَعَلِیٍّ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِما وَ آلِهِما،

پس باید بر پاکان از خاندان محمّد و علی- که درود خدا بر هر دوی ایشان و خاندانشان باد-

فَلْیَبْکِ الْباکُونَ،

گریه کنندگان گریه کنند،

وَاَیَّاهُمْ فَلْیَنْدُبِ النَّادِبُونَ،

و شیون کنندگان بر آنان شیون کنند

وَلِمِثْلِهِمْ فَلْتَذْرَفِ الدُّمُوعُ،

و برای چنین افرادی باید اشکها جاری گردد

وَلْیَصْرُخِ الصَّارِخُونَ، وَ یَضِجَّ الضَّآجُّونَ،

و فریادزنندگان فریاد زنند و زاری کنندگان شیون کنند

وَیَعِجَّ الْعآجُّوَن، اَیْنَ الْحَسَنُ اَیْنَ الْحُسَیْنُ،

و ناِلٰه کنندگان فریاد کنند، که حسن کجاست؟حسین کجاست؟

اَیْنَ ابْنآءُ الْحُسَیْنِ، صالِحٌ بَعْدَ صالِحٍ،

فرزندان حسین کجایند؟ شایسته ای پس از شایسته

وَ صادِقٌ بَعْدَ صادِقٍ،

و راستگویی پس از راستگوی دیگر،

اَیْنَ السَّبیلُ بَعْدَ السَّبیلِ،

کجاست راه راستِ پس از این راه راست؟

اَیْنَ الْخِیَرَةُ بَعْدَ الْخِیَرَةِ، اَیْنَ الشُّمُوسُ الطَّالِعَةُ،

کجاست برگزیدگان بعد از برگزیدگان؟ کجایند خورشیدهای تابان؟

اَیْنَ الْأَقْمارُ الْمُنیرَةُ، اَیْنَ الْأَنْجُمُ الزَّاهِرَةُ،

کجایند ماه های نورافشان؟ کجایند ستارگان درخشان،

اَیْنَ اَعْلامُ الدّینِ وَ قَواعِدُ الْعِلْمِ،

کجایند بزرگان دین و پایه های دانش؟

اَیْنَ بَقِیَّةُ اَللَّهِ اَلَّتی لا تَخْلُو مِنَ الْعِتْرَةِ الْهادِیَةِ،

کجاست ذخیره خدایی که از عترت هدایتگر بیرون نیست؟

اَیْنَ الْمُعَدُّ لِقَطْعِ دابِرِ الظَّلَمَةِ،

کجاست آن کسی که برای قطع ریشه ستمگران آماده شده؟

اَیْنَ الْمُنْتَظَرُ لِإِقامَةِ الْأَمْتِ وَاْلعِوَجِ،

کجاست آن کسی که برای اصلاح نادرستی ها و کجی ها به انتظارش نشسته اند؟

اَیْنَ الْمُرْتَجی لِإِزالَةِ الْجَوْرِ وَالْعُدْوانِ،

کجاست آن کسی که برای از بین بردن جور و ستم به او امید بسته شده؟

اَیْنَ الْمُدَّخَرُ لِتَجْدیدِ الْفَرآئِضِ وَ السُّنَنِ،

کجاست آن کسی که برای تجدید واجبات و سنّتها ذخیره شده؟

اَیْنَ الْمُتَخَیَّرُل ِإِعادَةِ الْمِلَّةِ وَالشَّریعَةِ،

کجاست آنکه برای بازگرداندن دین و آیین برگزیده شده؟

اَیْنَ الْمُؤَمَّلُ لِإِحْیآءِ الْکِتابِ وَحُدُودِهِ،

کجاست آن کسی که برای زنده کردن قرآن و اجرای حدود آن آرزو شده؟

اَیْنَ

کجاست

ص :194

مُحْیی مَعالِمِ الدّینِ وَ اهْلِهِ،

زنده کننده آثار دین و اهل آن؟

اَیْنَ قاصِمُ شَوْکَةِ الْمُعْتَدینَ،

کجاست درهم شکننده قدرت متجاوزان؟

اَیْنَ هادِمُ ابْنِیَةِ الشِّرْکِ وَالنِّفاقِ،

کجاست ویران کننده بناهای شرک و نفاق؟

اَیْنَ مُبیدُ اَهْلِ الْفُسُوقِ وَ الْعِصْیانِ وَ الطُّغْیانِ،

کجاست نابودکننده فاسقان و نافرمانان و طغیانگران؟

اَیْنَ حاصِدُ فُرُوعِ الْغَیِّ وَالشِّقاقِ، کجاست قطع کننده شاخه های گمراهی و اختلاف؟

اَیْنَ طامِسُ آثارِ الزَّیْغِ وَ الْأَهْوآءِ،

کجاست محو کننده نشانه های انحراف و هواپرستی؟

اَیْنَ قاطِعُ حَبآئِلِ الْکِذْبِ وَالْإِفْتِرآءِ،

کجاست قطع کننده رشته های دروغ و تهمت؟

اَیْنَ مُبیدُ الْعُتاةِ وَالْمَرَدَةِ،

کجاست نابود کننده گردنکشان و سرکشان؟

اَیْنَ مُسْتَاْصِلُ اَهْلِ الْعِنادِ وَالتَّضْلیلِ وَالْإِلْحادِ،

کجاست ریشه کن کننده معاندان و گمراه کنندگان و بی دینان؟

اَیْنَ مُعِزُّ الْأَوْلِیآءِ وَمُذِلُّ الْأَعْدآءِ،

کجاست عزّت بخش دوستان و خوار کننده دشمنان؟

اَیْنَ جامِعُ الْکَلِمَةِ عَلَی التَّقْوی

کجاست گردآورنده سخنان بر محور تقوا؟

اَیْنَ بابُ اَللَّهِ اَلَذی مِنْهُ یُؤْتی

کجاست آن درگاه خدا که از آن وارد شوند؟

اَیْنَ وَجْهُ اَللَّهِ اَلَذی الَیْهِ یَتَوَجَّهُ الْأَوْلِیآءُ،

کجاست آن جلوه خدایی که اولیا به آن توجّه می کنند؟

اَیْنَ السَّبَبُ الْمُتَّصِلُ بَیْنَ الْأَرْضِ وَالسَّمآءِ،

کجاست آن وسیله پیوند میان زمین و آسمان؟

اَیْنَ صاحِبُ یَوْمِ الْفَتْحِ وَ ناشِرُ رایَةِ الْهُدی

کجاست صاحب روز پیروزی و برافرازنده پرچم هدایت؟

اَیْنَ مُؤَلِّفُ شَمْلِ الصَّلاحِ وَالرِّضا،

کجاست گردآورنده همه شایستگی ها و خوبی ها؟

اَیْنَ الطَّالِبُ بِذُحُولِ الْأَنْبِیآءِ وَاَبْنآءِ الْأَنْبِیآءِ،

کجاست خون خواه پیامبران و فرزندان پیامبران؟

اَیْنَ الطَّالِبُ بِدَمِ الْمَقْتُولِ بِکَرْبَلآءَ،

کجاست خون خواه شهید کربلا؟

اَیْنَ الْمَنْصُورُ عَلیٰ مَنِ اعْتَدی عَلَیْهِ وَافْتَری

کجاست یاری شده در برابر دشمنان و تهمت زنندگانش؟

اَیْنَ الْمُضْطَرُّ اَلَذی یُجابُ اِذٰا دَعی

کجاست درمانده ای که چون دعا کند مستجاب می شود؟

اَیْنَ صَدْرُ الْخَلائِقِ ذُوالْبِرِّ وَالتَّقْوی

کجاست سرسلسله مخلوقات، آن صاحب نیکی و تقوا؟

اَیْنَ ابْنُ النَّبِیِّ الْمُصْطَفی وَ ابْنُ عَلِیٍّ الْمُرْتَضی

کجاست فرزند پیامبر برگزیده، و فرزند علی مرتضی

وَابْنُ خَدیجَةَ الْغَرَّآءِ، وَابْنُ فاطِمَةَ الْکُبْری

و فرزند خدیجه بزرگوار و فرزند فاطمه کبری،

بِاَبی اَنْتَ وَ اُمّی وَنَفْسی

پدر و مادر و جانم فدای تو

لَکَ الْوِقآءُ وَالْحِمی یَا بْنَ السَّادَةِ

و نگهبان تو باد،ای فرزند بزرگِ

ص :195

الْمُقَرَّبینَ، یَا بْنَ النُّجَبآءِ الْأَکْرَمینَ،

مقرّبان اِلهی، ای فرزند بزرگ زادگان گرامی،

یَا بْنَ الْهُداةِ الْمَهْدِیّینَ، یَا بْنَ الْخِیَرَةِ الْمُهَذَّبینَ،

ای فرزند هدایت گران هدایت یافته، ای فرزند نیکان وارسته،

یَا بْنَ الْغَطارِفَةِ الْأَنْجَبینَ، یَا بْنَ الْأَطآئِبِ الْمُطَهَّرینَ،

ای فرزند بزرگان شایسته و گرامی، ای فرزند پاکان پاکیزه،

یَا بْنَ الْخَضارِمَةِ الْمُنْتَجَبینَ، یَا بْنَ الْقَماقِمَةِ الْأَکْرَمینَ،

ای فرزند سخاوتمندان برگزیده، ای فرزند بزرگان گرامی،

یَا بْنَ الْبُدُورِ الْمُنیرَةِ، یَابْنَ السُّرُجِ الْمُضیئَةِ،

ای فرزند ماه های تابان، ای فرزند چراغ های نورافشان،

یَا بْنَ الشُّهُبِ الثَّاقِبَةِ، یَا بْنَ الْأَنْجُمِ الزَّاهِرَةِ،

ای فرزند شهاب های نافذ، ای فرزند ستارگان درخشان،

یَا بْنَ السُّبُلِ الْواضِحَةِ، یَا بْنَ الْأَعْلامِ الّلآئِحَةِ،

ای فرزند راه های آشکار حق، ای فرزند نشانه های روشن هدایت،

یَا بْنَ الْعُلُومِ الْکامِلَةِ، یَا بْنَ السُّنَنِ الْمَشْهُورَةِ،

ای فرزند دانش های کامل، ای فرزند سنّت های معروف،

یَا بْنَ الْمَعالِمِ الْمَأثُورَةِ، یَا بْنَ الْمُعْجِزاتِ الْمَوْجُودَةِ،

ای فرزند نشانه های رسیده از جانب حق، ای فرزند معجزه های موجود،

یَا بْنَ الدَّلائِلِ الْمَشْهُودَةِ، یَا بْنَ الصِّراطِ الْمُسْتَقیمِ،

ای فرزند راهنمایی های آشکار، ای فرزند راه راست،

یَا بْنَ النَّبَأِ اَلْعَظیمِ،

ای فرزند خبر بزرگ،

یَا بْنَ مَنْ هُوَ فی امِّ الْکِتابِ لَدَی اَللَّهِ عَلِیٌّ حَکیمٌ، ی

ای فرزند کسی که در امّ الکتاب نزد خداوندِ برتر و داناست،

َابْنَ الْایاتِ وَالْبَیِّناتِ،

ای فرزند نشانه ها و دلایل آشکار،

یَا بْنَ الدَّلائِلِ الظَّاهِراتِ، یَا بْنَ الْبَراهینِ الْواضِحاتِ الْباهِراتِ،

ای فرزند دلایل روشن، ای فرزند برهان های آشکار درخشان،

یَا بْنَ الْحُجَجِ الْبالِغاتِ، یَا بْنَ النِّعَمِ السَّابِغاتِ،

ای فرزند حجّت های فراگیر، ای فرزند نعمت های فراوان،

یَا بْنَ طه وَ الْمُحْکَماتِ، یَا بْنَ یس وَالذَّارِیاتِ،

ای فرزند طه و محکمات قرآن، ای فرزند یاسین و ذاریات،

یَا بْنَ الطُّورِ وَالْعادِیاتِ، یَا بْنَ مَنْ دَنی فَتَدَلّی

ای فرزند طور و عادیات، ای فرزند آن که نزدیک و نزدیکتر شد

فَکانَ قابَ قَوْسَیْنِ اَوْ اَدْنی

تا آنکه فاصله او(با پیامبر) به اندازه فاصله دو کمان یا کمتر شد،

دُنُوّاً وَاقْتِراباً مِنَ الْعَلِیِّ الْأَعْلی

در نزدیکی و قربت به خدای والای بلندمرتبه

لَیْتَ شِعْری اَیْنَ اسْتَقَرَّتْ بِکَ النَّوی

(ای امام زمان) کاش می دانستم در کجا منزل گزیده ای،

بَلْ اَیُّ ارْضٍ تُقِلُّکَ اَوْ ثَری

و کدامین سرزمین و مکان تو را در خود جای داده؟

اَ بِرَضْوی اَوْغَیْرِها، اَمْ

آیا در کوه «رَضوایی» یا غیر آن، یا

ص :196

ذی طُویٰ ، عَزیزٌ عَلَیَّ اَنْ اَرَیٰ الْخَلْقَ

در سرزمین «ذی طوی»؟ بر من دشوار است که مردم را ببینم

وَلٰا تُریٰ وَلٰا اَسْمَعُ لَکَ حَسیساً وَلٰا نَجْوی

ولی تو دیده نشوی، و صدا و نجوایی از تو نشنوم،

عَزیزٌ عَلَیَّ اَنْ تُحیطَ بِکَ دُونِیَ الْبَلْوی

بر من دشوار است که تنها تو گرفتار رنج و بلا باشی نه من،

وَ لایَنالُکَ مِنّی ضَجیجٌ وَ لا شَکْویٰ

و ناِلٰه و شکایت من به تو نرسد،

بِنَفْسی اَنْتَ مِنْ مُغَیَّبٍ لَمْ یَخْلُ مِنَّا،

جانم فدای تو غایبی که هرگز از میان ما بیرون نیستی،

بِنَفْسی اَنْتَ مِنْ نازِحٍ ما نَزَحَ عَنَّا،

جانم فدای تو دور از نظری که از ما دور نیستی،

بِنَفْسی اَنْتَ اُمْنِیَّةُ شائِقٍ یَتَمَنّی

جانم فدای تو منتهای آرزوی مشتاقان

مِنْ مُؤْمِنٍ وَ مُؤْمِنَةٍ ذَکَرا فَحَنَّا،

که هر مرد و زن مؤمنی آرزوی تو را دارند،و تو را یاد کرده و ناِلٰه کنند،

بِنَفْسی اَنْتَ مِنْ عَقیدِ عِزٍّ لایُسامی

جانم فدای تو عزّتمندی که همانندی نداری،

بِنَفْسی اَنْتَ مِنْ اَثیلِ مَجْدٍ لایُجاری ،

جانم فدای تو ریشه و اصل بزرگواری که همطرازی نداری،

بِنَفْسی اَنْتَ مِنْ تِلادِ نِعَمٍ لا تُضاهی

جانم فدای تو نعمت پایدار و دیرینه ای که شبیه و مانندی نداری،

بِنَفْسی اَنْتَ مِنْ نَصیفِ شَرَفٍ لا یُساویٰ

جانم فدای تو شرافتمندی که نظیری نداری،

إِلَىٰ مَتی اَحارُ فیکَ یا مَوْلایَ،

تا به کی حیران تو باشم ای مولای من؟

وَ إِلَىٰ مَتی وَ اَیَّ خِطابٍ اَصِفُ فیکَ، وَاَیَّ نَجْوی

و تا به کی و با کدامین گفتار تو و کدامین نجوا را توصیف کنم؟

عَزیزٌ عَلَیَّ اَنْ اَجابَ دُونَکَ وَاناغی

بر من دشوار است که پاسخم را از غیر تو بشنوم و با او گفتگو کنم،

عَزیزٌ عَلَیَّ اَنْ ابْکِیَکَ وَ یَخْذُلَکَ الْوَری

بر من دشوار است که (در فراقت) بگریم و دیگران به تو بی اعتنا باشند،

عَزیزٌ عَلَیَّ اَنْ یَجْرِیَ عَلَیْکَ دُونَهُمْ ما جَری

بر من دشوار است که سختی ها بر تو بگذرد نه بر آنها،

هَلْ مِنْ مُعینٍ فَاُطیلَ مَعَهُ الْعَویلَ وَالْبُکآءَ،

آیا یاری کننده ای هست که همراه او گریه و ناِلٰه را طولانی کنم؟

هَلْ مِنْ جَزُوعٍ فَاسٰاعِدَ جَزَعَهُ اِذٰا خَلا،

آیا بی تاَبیٰ هست که او را بر بی تاَبیٰش در زمان تنهایی یاری کنم؟

هَلْ قَذِیَتْ عَیْنٌ فَساعَدَتْها عَیْنی عَلَی الْقَذیٰ

آیا چشم گریان در اثر خار فراقی هست که چشم من او را بر گریستن یاری کند؟

هَلْ اِلَیْکَ یَا بْنَ احْمَدَ سَبیلٌ فَتُلْقی

ای پسر احمد آیا راهی هست که تو را ملاقات کنم؟

هَلْ یَتَّصِلُ یَوْمُنا مِنْکَ بِعِدَةٍ (1)

آیا روز فراق ما به وعده دیدار تو منتهی می شود

ص :197


1- در بحارالانوار: بِغَدِه.

فَنَحْظی مَتی نَرِدُ مَناهِلَکَ الرَّوِیَّةَ فَنَرْویٰ

تا از آن بهره مند شویم؟ کی به چشمه های سیراب کننده (معرفتت) وارد می شویم تا سیراب شویم؟

مَتی نَنْتَقِعُ مِنْ عَذْبِ مآئِکَ

کی از آب گوارای (وصالت) سیراب شویم

فَقَدْ طٰالَ الصَّدی

چرا که تشنگی طولانی شده؟،

مَتی نُغادیکَ وَنُراوِحُکَ

کی می شود که شب و روز را با تو به سر بریم

فَنُقِرَّ (1) عَیْناً،

تا دیدگان ما (به نور جمالت) روشن شود؟

مَتی تَرانا وَنَریکَ،

کی همدیگر را ببینیم

وَقَدْ نَشَرْتَ لِوٰآءَ النَّصْرِ تُریٰ

در حالى که پرچم نصر و پیروزی را عیان برافراشته ای؟

اَ تَرانا نَحُفُّ بِکَ و اَنْتَ تَامُّ الْمَلَأَ،

آیا روزی را می بینی که ما گرد تو جمع شده ایم و تو پیشوای مایی؟

وَقَدْ مَلَأْتَ الْأَرْضَ عَدْلًا،

در حالى که زمین را پر از عدل و داد کرده ای

وَاَذَقْتَ اَعْدآئَکَ هَواناً وَعِقاباً،

و به دشمنانت خواری و عقوبت را چشانده

وَاَبَرْتَ الْعُتاةَ وَجَحَدَةَ الْحَقِّ،

و سرکشان و منکران حق را نابود کرده ای

وَقَطَعْتَ دابِرَ الْمُتَکَبِّرینَ،

و نسل متکبّران را قطع نموده

وَاجْتَثَثْتَ اصُولَ الظَّالِمینَ،

و ریشه ستمکاران را بر کنده ای

وَنَحْنُ نَقُولُ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ،

و ما (در آن روز) می گوییم حمد و سپاس مخصوص پروردگار جهانیان است،

اَللَّهُمَّ اَنْتَ کَشَّافُ الکُرَبِ وَالْبَلْوی

خدایا تو برطرف کننده اندوه ها و گرفتاری هایی

وَاِلَیْکَ اَسْتَعْدیٰ فَعِنْدَکَ الْعَدْویٰ

و تنها از تو یاری می خواهم چرا که یاری و کمک فقط نزد توست

و اَنْتَ رَبُّ الْاخِرَةِ وَالدُّنْیا (2)،

و تو پروردگار آخرت و دنیایی،

فَاغِثْ یا غِیاثَ الْمُسْتَغیثینَ، عُبَیْدَکَ الْمُبْتَلی

پس به فریاد بنده گرفتارت برس،ای فریادرسِ فریادرس خواهان،

وَاَرِهِ سَیِّدَهُ یا شَدیدَ الْقُوی

و آقا و سرورش را به او نشان ده ، ای دارنده قدرت عظیم،

وَاَزِلْ عَنْهُ بِهِ الْأَسی وَالْجَوی

و به این وسیله اندوه و سوز دلش را برطرف کن،

وَبَرِّدْ غَلیلَهُ یا مَنْ عَلَی الْعَرْشِ اسْتَوی

و عطشش را فرو نشان، ای که بر عرش مسلّطی،

وَ مَنْ الَیْهِ الرُّجْعی وَالْمُنْتَهی

و ای که بازگشت و نهایت کار به سوی توست،

اَللهُمَّ وَنَحْنُ عَبیدُکَ التَّآئِقُونَ إِلَىٰ وَلِیِّکَ

خدایا ما بندگان تو مشتاق ولیّت هستیم،

الْمُذَکِّرِ بِکَ وَبِنَبِیِّکَ،

آن که مردم را به یاد تو و پیامبرت می اندازد،

خَلَقْتَهُ لَنا عِصْمَةً وَمَلاِذاً،

تو او را نگهدار و پناهگاه ما آفریدی

وَ اَقَمْتَهُ لَنا قِواماً وَمَعاِذاً،

و او را مایه قوّت و پناه ما ساختی،

وَ جَعَلْتَهُ لِلْمُؤْمِنینَ مِنَّا اِمٰاماً،

و برای مؤمنین از ما امام و پیشوا قرار دادی،

فَبَلِّغْهُ مِنَّا تَحِیَّةً وَسَلاماً،

پس ای پروردگار ما درود و سلام ما را به او برسان

وَ زِدْنا بِذلِکَ یارَبِّ اکْراماً،

و بیفزا بدین وسیله بر کرامت ما

ص :198


1- در بحارالانوار و اقبال: فنقرّ منها.
2- در بحارالانوار: الاولی

وَاجْعَلْ مُسْتَقَرَّهُ لَنا مُسْتَقَرّاً وَمُقاماً،

و جایگاه او را جایگاه و اقامتگاه ما قرار ده،

وَاَتْمِمْ نِعْمَتَکَ بِتَقْدیمِکَ اَیَّاهُ امامَنا،

و با قرار دادن او پیشاپیش ما، نعمتت را بر ما تمام گردان

حَتّی تُورِدَنا جِنانَکَ وَمُرافَقَةَ الشُّهَدآءِ مِنْ خُلَصآئِکَ،

تا ما را به بهشت و همنشینی شهیدان از بندگان خالصت وارد سازد،

اَللهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ،

خدایا بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست،

وَصَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ جَدِّهِ وَرَسُولِکَ السَّیِّدِ الأَکْبَرِ،

و درود فرست بر محمّد، جدّ وی و فرستاده تو، آقای بزرگ

وَعَلی اَبیٰهِ السَّیِّدِ الأَصْغَرِ،

و بر پدرش آقای کوچکتر (از پیامبر)

وَجَدَّتِهِ الصِّدّیقَةِ الْکُبْری فاطِمَةَ بِنْتِ مُحَمَّدٍ،

و جدّه اش صدیقه کبری، فاطمه دختر محمّد،

وَعَلی مَنِ اصْطَفَیْتَ مِنْ آبآئِهِ الْبَرَرَةِ،

و بر آنانی که از میان پدران نیکوکارش (برای امامت) برگزیدی،

وَعَلَیْهِ، اَفْضَلَ وَ اَکْمَلَ وَ اَتَمَّ وَ اَدْوَمَ

و بر خود آن حضرت، برترین، کاملترین، تمام ترین، پیوسته ترین،

وَ اَکْثَرَ وَاَوْفَرَ ما صَلَّیْتَ عَلیٰ اَحَدٍ

بیشترین و فراوان ترین درودی که بر هر یک

مِنْ اَصْفِیآئِکَ وَخِیَرَتِکَ مِنْ خَلْقِکَ،

از برگزیدگان و نیکان از بندگانت فرستاده ای،

وَصَلِّ عَلَیْهِ صَلاةً لا غایَةَ لِعَدَدِها،

و بر او درود فرست درودی که عددش را پایانی

وَلٰانِهایَةَ لِمَدَدِها، وَلٰا نَفادَ لِأَمَدِها،

و مدّتش را نهایتی و دوره اش را انتهایی نباشد،

اَللهُمَّ وَ اَقِمْ بِهِ الْحَقَّ،

خدایا به وسیله او حق را بپا دار

وَ اَدْحِضْ بِهِ الْباطِلَ،

و باطل را بی اعتبار ساز،

وَ اَدِلْ بِهِ اَوْلِیآئَکَ،

و دوستانت را مکنت ده

وَ اِذْلِلْ بِهِ اعْدآئَکَ،

و دشمنانت را خوار گردان،

وَصِلِ اَللَّهُمَّ بَیْنَنا وَبَیْنَهُ وُصْلَةً،

خدایا میان ما و او را پیوندی ده

تُؤَدّی إِلَىٰ مُرافَقَةِ سَلَفِهِ،

که به دوستی گذشتگانش منجر شود

وَاجْعَلْنا مِمَّنْ یَاْخُذُ بِحُجْزَتِهِمْ،

و ما را از کسانی قرار ده که به دامان آنها چنگ زده

وَیَمْکُثُ فی ظِلِّهِمْ،

و در سایه (ولایت) آنها مأوی گزینند،

وَاَعِنَّا عَلیٰ تَاْدِیَةِ حُقُوقِهِ الَیْهِ،

و ما را بر ادای حقوق

وَالْإِجْتِهادِ فی طاعَتِهِ،

و کوشش در فرمانبرداری،

وَاجْتِنابِ مَعْصِیَتِهِ،

و دوری از نافرمانیش یاری ده،

وَامْنُنْ عَلَیْنا بِرِضاهُ،

و با خشنودیش بر ما منّت گذار

وَهَبْ لَنا رَأْفَتَهُ وَرَحْمَتَهُ، وَدُعآئَهُ وَخَیْرَهُ،

به ما عطا کن مهربانی و رحمت و دعا و خیرش را

مٰا نَنالُ بِهِ سَعَةً مِنْ رَحْمَتِکَ،

تا جایی که به وسیله آن به وسعت رحمت

وَفَوْزاً عِنْدَکَ،

و رستگاری در نزدت دست یاَبیٰم

وَاجْعَلْ صَلاتَنا بِهِ مَقْبُولَةً،

و به برکت وجود او نمازهای ما را بپذیر

وَ ذُنُوبَنا بِهِ مَغْفُورَةً،

و گناهان ما را بیامرز

ص :199

وَدُعآئَنا بِهِ مُسْتَجاباً، وَاجْعَلْ ارْزاقَنا بِهِ مَبْسُوطَةً،

و دعاهای ما را مستجاب گردان و روزی ما را گسترده فرما

وَهُمُومَنا بِهِ مَکْفِیَّةً،

و غم و اندوه ما را برطرف ساز

وَحَوآئِجَنا بِهِ مَقْضِیَّةً، وَاقْبِلْ اِلَیْنا بِوَجْهِکَ الْکَریمِ،

و حاجت های ما را برآور و با لطف کریمانه ات به ما توجّه کن،

وَاقْبَلْ تَقَرُّبَنا اِلَیْکَ،

و نزدیکی ما به درگاهت را بپذیر

وَاُنْظُرْ اِلَیْنا نَظْرَةً رَحیمَةً،

و مهربانانه به ما نظر کن،

نَسْتَکْمِلُ بِهَا الْکَرامَةَ عِنْدَکَ،

به کمال رسانیم، بوسیله آن مقام خود را نزد تو،

ثُمَّ لا تَصْرِفْها عَنَّا بِجُودِکَ،

سپس نظرت را از ما برمگردان به جود و بخششت

وَاَسْقِنا مِنْ حَوْضِ جَدِّهِ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ،

و ما را از حوض (کوثر) جدش- که درود خدا بر او و خاندان پاکش باد-

بِکَاْسِهِ وَبِیَدِهِ،

از جام او به دستش،

رَیّاً رَوِیّاً هَنیئاً سآئِغاً،

آبی خوش طعم،فراوان و گوارای خوشگوار، سیراب گردان،

لا ظَمَأَ بَعْدَهُ

آن گونه که پس از آن هرگز تشنگی نباشد،

یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ.

ای مهربان ترین مهربانان.

دعای حضرت مهدی (عجّل اللَّه تعالى فرجه الشریف):

این دعا از دعاهای مشهور و معروف و دارای محتوای عإِلَىٰ است و مرحوم «کفعمی» آن را در «مصباح»(1) نقل کرده است:

بِسْمِ اَللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ

به نام خداوند بخشنده مهربان

اَللهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفیقَ الطَّاعَةِ، وَبُعْدَ الْمَعْصِیَةِ،

خدایا توفیق بندگی و دوری از گناه

وَصِدْقَ النِّیَّةِ، وَعِرْفانَ الْحُرْمَةِ،

و نیّت صادق و شناخت حرمت ها را

وَ اَکْرِمْنا بِالْهُدی وَالْإِسْتِقامَةِ،

روزی ما گردان و ما را به هدایت و پایداری گرامی دار،

وَسَدِّدْ الْسِنَتَنا بِالصَّوابِ وَالْحِکْمَةِ،

و زبان های ما را به راستگویی و دانش استوار گردان،

وَامْلَأْ قُلُوبَنا بِالْعِلْمِ وَالْمَعْرِفَةِ،

و دلهای ما را از نور دانش و معرفت پر کن،

وَ طَهِّرْ بُطُونَنا مِنَ الْحَرامِ وَالشُّبْهَةِ،

و درون ما را از غذای حرام و شبهه ناک، پاک گردان،

وَاکْفُفْ ایْدِیَنا عَنِ الظُّلْمِ وَالسَّرِقَةِ،

و دستهایمان را از ستم و دزدی بازدار،

وَاغْضُضْ ابْصارَنا عَنِ

و چشمهایمان را از

ص :200


1- مصباح کفعمی، صفحه 280.

الْفُجُورِ وَالْخِیانَةِ،

گناه و خیانت بپوشان

وَاسْدُدْ اَسْماعَنا عَنِ اللَّغْوِ وَالْغیبَةِ،

و گوشهایمان را از شنیدن سخنان بیهوده و غیبت ببند،

وَتَفَضَّلْ عَلیٰ عُلَمآئِنا بِالزُّهْدِ وَالنَّصیحَةِ،

و تفضّل کن بر علمای ما، پرهیزگاری و خیرخواهی را

وَ عَلَی الْمُتَعَلِّمینَ بِالْجُهْدِ وَالرَّغْبَةِ،

و بر دانش پژوهان، کوشش و اشتیاق (تحصیل) را،

وَعَلَی الْمُسْتَمِعینَ بِالْإِتِّباعِ وَالْمَوْعِظَةِ،

و بر شنوندگان، پیروی و پند پذیری را

وَ عَلیٰ مَرْضَی الْمُسْلِمینَ بِالشِّفآءِ وَالرَّاحَةِ،

و بر بیماران از مسلمانان، بهبودی و آسایش را،

وَعَلی مَوْتاهُمْ بِالرَّاْفَةِ وَالرَّحْمَةِ،

و بر مردگان آنها، مهربانی و رحمت را،

وَعَلی مَشایِخِنا بِالْوَقارِ وَالسَّکینَةِ،

و بر سالخوردگان ما، سنگینی و متانت را

وَعَلَی الشَّبابِ بِالْإِنابَةِ وَالتَّوْبَةِ،

و بر جوانان، بازگشت به سوی خدا و توبه را،

وَعَلَی النِّسآءِ بِالْحَیآءِ وَالْعِفَّةِ،

و بر زنان، حیا و پاکدامنی را،

وَعَلَی الْأَغْنِیآءِ بِالتَّواضُعِ وَالسَّعَةِ،

و بر ثروتمندان، فروتنی و گشاده دستی را،

وَعَلَی الْفُقَرآءِ بِالصَّبْرِ وَالْقَناعَةِ،

و بر نیازمندان، شکیبایی و قناعت را،

وَعَلَی الْغُزاةِ بِالنَّصْرِ وَالْغَلَبَةِ،

و برجنگجویان، یاری و پیروزی را

وَعَلَی الْأُسَرآءِ بِالْخَلاصِ وَالرَّاحَةِ،

و بر اسیران، رهایی و آسایش را

وَعَلَی الْأُمَرآءِ بِالْعَدْلِ وَالشَّفَقَةِ،

و بر فرمانروایان،

وَعَلَی الرَّعِیَّةِ بِالْإِنْصافِ وَ حُسْنِ السّیرَةِ،

عدالت و مهربانی را، و بر زیر دستان، انصاف و خوشرفتاری را (تفضّل فرما)

وَبٰارِکْ لِلْحُجَّاجِ وَالزُّوَّارِ فِی الزَّادِ وَ النَّفَقَةِ،

و توشه و خرج راه حجاج و زیارت کنندگان را برکت ده،

وَاقْضِ ما اَوْجَبْتَ عَلَیْهِمْ مِنَ الْحَجِ وَالْعُمْرَةِ،

و حج و عمره ایی که بر آنان واجب فرموده ای بپذیر،

بِفَضْلِکَ وَ رَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ.

به لطف و رحمتت ای مهربان ترین مهربانان.

دعایی دیگر از حضرت مهدی علیه السلام:

این دعا را مرحوم «سیّد بن طاووس» در «مهج الدّعوات»(1) آورده است:

ص :201


1- مهج الدعوات، صفحه 294.

بِسْمِ اَللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ

به نام خداوند بخشنده مهربان

اِلهی بِحَقِّ مَنْ ناجاکَ،

خدایا به حقّ هر که با تو نجوا کند

وَ بِحَقِّ مَنْ دَعاکَ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ،

و به حقّ هر که در خشکی و دریا تو را خواند،

تَفَضَّلْ عَلیٰ فُقَرآءِ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ

تفضّل فرما بر نیازمندان از مردان و زنان با ایمان،

بالْغَنآءِ وَالثَّرْوَةِ، وَعَلی مَرْضَی الْمُؤْمِنینَ

به بی نیازی و ثروت و بر بیماران از مردان

والْمُؤْمِناتِ بِالشِّفآءِ وَالصِّحَةِ،

و زنان با ایمان، به بهبودی و سلامتی

وَعَلی اَحْیآءِ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ

و بر زندگان از مردان و زنان باایمان،

بِاللُّطْفِ وَالْکَرامَةِ، وَعَلی امْواتِ

به لطف و بزرگواری و بر مردگان

الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ بِالْمَغْفِرَةِ وَالرَّحْمَةِ،

از مردان و زنان با ایمان، به آمرزش و رحمت

وَ عَلیٰ غُرَبآءِ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ

و بر غریبان از مردان و زنان با ایمان،

بِالرَّدّ إِلَىٰ اَوْطانِهِمْ سالِمینَ غانِمینَ،

به بازگشت به وطنهایشان، با سلامتی و موفقیّت

بِمُحَمَّدٍ وَآلِهِ اَجْمَعینَ.

به حقّ محمّد و همه خاندان پاکش.

***

ص :202

ص :203

ص :204

بخش سوم: زیارات

مقدّمه: زیارت معصومان، راهی به سوی خدا:

زیارت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و امامان معصوم علیهم السلام که همان برقرار کردن ارتباط روحی و به وجود آوردن پیوند قلبی با آن بزرگواران است (چه از طریق حضور نزد مرقد آنان باشد، یا ارتباط از راه دور، و فرستادن سلام و درود و تحیّت و اظهار ارادت و اخلاص به آستانشان، همراه با بیان فضایل، کرامات، عبادات، اطاعات و خدمات آنان) آثار فوق العاده سازنده ای در تربیت نفوس زیارت کنندگان، و ارتقای روح آنان و پرورش والاترین ارزش های معنوی و اخلاقی دارد؛ و چنانچه زیارت کننده، بداند چه می کند و چه می گوید و چه می خواهد؛ به خوبی می تواند راه قرب إِلَىٰ اللَّه را با سرعت بپیماید، و از کنار قبر آنان، با روحی باصفا، پاک از گناه و آماده برای اطاعت پروردگار و انجام وظایف انسانی بازگردد، زیرا:

اوّلًا: چگونه ممکن است توجّه به مقامات والای این پیشوایان بزرگ و ذکر صفات و سجایای آنان بازتاَبیٰ در زیارت کننده آن بزرگواران نداشته باشد و او را به سوی خود فرا نخواند و تدریجاً به رنگ خود درنیاورد؟!

چگونه ممکن است منِ زائر، سر تا پا آلوده به گناه و صفات رذیله باشم، در عین حال دم از عشق و ارادت پاکان و نیکان جهان بزنم؟! آیا زیبنده است که بدون توبه و تجدید نظر در حالات و اعمال و رفتار خویش، پای در حرم پاک آن بزرگواران بگذارم؟!

ثانیاً: چگونه ممکن است عرض حاجات معنوی یا مادّی نزد آنان کنم و آنها را به شفاعت در پیشگاه خدا بطلبم در حالى که کاری که در خور توجّه آنان و موجب رضایت آنان است انجام نداده ام؟! آیا توجّه به این امور، برای توبه از گناه و خودسازی و پاکی کافی نیست؟!

ص :205

ثالثاً: کسی که کمترین آشنایی با مسایل روانی و روحیه الگوپذیری انسان داشته باشد، تصدیق

خواهد کرد که اگر زائری با توجّه و حضور قلب و با عنایت به «محتوای بلند کلمات و جملات زیارات» در حرم آن بزرگواران حضور یابد، در هر جمله ای از این زیارات یک درس مهمّ تربیتی و انسان ساز نهفته است؛ فی المثل در زیارت جامعه کبیره، که جامع ترین زیارات است درس های عجیبی نهفته است؛ از جمله:

1- در اثنای زیارت از محبّت و توحید و شرک ستیزی آن عزیزان و مطیع محض خدا بودنشان دم می زند و عرضه می دارد:

«اَلسَّلامُ عَلَی الدُّعاةِ الَی اَللَّهِ،

سلام بر دعوت کنندگان به سوی خدا

وَالْأَدِلّاءِ عَلیٰ مَرْضاتِ اَللَّهِ،

و هدایت کنندگان بر اسباب خشنودی خدا،

وَالْمُسْتَقِرّینَ فی أَمْرِ اَللَّهِ،

و ثابت قدمان در فرمان خدا،

وَالتَّآمّینَ فی مَحَبَّةِ اَللَّهِ، وَالْمُخْلِصینَ فی تَوْحیدِ اَللَّهِ،

و خالصان در محبّت خدا،و پاکدلان در یگانگی خدا

وَالْمُظْهِرینَ لِأَمْرِ اَللَّهِ وَنَهْیِهِ، وَعِبادِهِ الْمُکْرَمینَ،

و ظاهرکنندگان امر و نهی خدا، و بندگان گرامش

اَلَّذینَ لا یَسْبِقُونَهُ ِالْقَوْلِ،

آنانکه بر گفتار او پیشی نمی گیرند

بوَهُمْ بِأَمْرِهِ یَعْمَلُونَ».(1)

و به فرمانش عمل می کنند.

امکان ندارد آن کس که این سخن را از روی معرفت می گوید، به شرک و نفاق روی آورد و در راستای توحید و اخلاص قدم برندارد!

2- ممکن نیست که زیارت کننده در خطاب به آن بزرگواران از تقوا، راستگویی، محوریّت در یگانه پرستی، عصمت از لغزشها و فتنه ها، طهارت از پلیدیها و آلودگیهای آنان سخن بگوید و اعلان بدارد که من گواهی می دهم شما امامان با تقوا، صادق، قیام کننده به امر پروردگار و عمل کننده به اراده او هستید، شما ارکان توحید خداوند و راهنمایان به صراط مستقیم او هستید. خداوند شماها را از لغزشها دور داشته و از فتنه های دین امنیّت بخشیده و از هر گونه آلودگی گناه پاک ساخته است؛ در عین حال عزمش را بر پرهیزکاری و راستگویی و دوری از آلودگی ها و استقامت در صراط مستقیم توحید، جزم ننماید.

3- امکان ندارد زائری روی به آنان کرده، از صبر و استقامت و جهاد و تلاش و از خودگذشتگی آنان در راه خدا و از اقامه نماز و ادای زکات و امر به معروف و نهی از منکر آنان حرف بزند و بگوید:

ص :206


1- ( زیارت جامعه)، فقیه، جلد 2، صفحه 610.

«فَعَظَّمْتُمْ جَلالَهُ، وَ اَکْبَرْتُمْ شَأْنَهُ،

پس شکوهش را ارج نهاده، و جایگاهش را بزرگ داشتید،

وَمَجَّدْتُمْ کَرَمَهُ، وَادَمْتُمْ ذِکْرَهُ،

و بخشندگیش را ستودید، و پیوسته او را یاد کردید،

وَوَکَّدْتُمْ میثاقَهُ، وَاحْکَمْتُمْ عَقْدَ طاعَتِهِ،

و پیمانش را محکم ساختید، و عهد بندگیش را استوار نمودید،

وَنَصَحْتُمْ لَهُ فِی السِّرِّ وَالْعَلانِیَةِ،

در آشکار و پنهان خیرخواهیش کرده

وَدَعَوْتُمْ إِلَىٰ سَبیلِهِ بِالْحِکْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ،

و دعوت نمودید(مردم را) به راهش با حکمت و اندرز نیکو ،

وَبَذَلْتُمْ اَنْفُسَکُمْ فی مَرْضاتِهِ،

و جانتان را در راه خشنودیش فدا کردید

وَصَبَرْتُمْ عَلیٰ مااصابَکُمْ فی جَنْبِهِ،

و بر مصیبتهایی که در راه خدا به شما رسید صبر نمودید

وَاقَمْتُمُ الصَّلاةَ، وَآتَیْتُمُ الزَّکاةَ،

و نماز را به پا داشته و زکات را پرداختید،

وَاَمَرْتُمْ بِالْمَعْرُوفِ، وَنَهَیْتُمْ عَنِ الْمُنْکَرِ،

و امر به معروف و نهی از منکر کرده

وَجاهَدْتُمْ فِی اَللَّهِ حَقَّ جِهادِهِ،

وجهاد نمودید در راه خدا به شایتگی ،

حَتّی اَعْلَنْتُمْ دَعْوَتَهُ، وَبَیَّنْتُمْ فَرآئِضَهُ،

تا جایی که دعوتش را آشکار کردید،و واجباتش را بیان نمودید

وَاقَمْتُمْ حُدُودَهُ، وَنَشَرْتُمْ شَرایِعَ اَحْکامِهِ ».(1)

و حدودش را به پا داشته و قوانین احکامش را ترویج نمودید.

ولی خودش اهل صبر و تلاش و جهاد نباشد و به نماز و زکات اهمّیّت لازم را ندهد و نسبت به حدود و قوانین اِلهی، تسامح به خرج دهد.

4- چگونه ممکن است که خطاب به آنان اعلان کند که من منتظر ظهور و حاکمیّت شما هستم، به فرمان شما گردن می نهم، در پیشاپیشِ تمام خواسته ها و حوائجم، خواست شما را در نظر می گیرم

(مُنْتَظِرٌ لِاَمْرِکُمْ، مُرْتَقِبٌ لِدَوْلَتِکُمْ، آخِذٌ بِقَوْلِکُمْ، عامِلٌ بِاَمْرِکُمْ ... وَمُقَدِّمُکُمْ امامَ طَلِبَتی وَحَوآئِجی وَاَرادَتی فی کُلِّ احْوالى وَاُمُوری) (2)

ولی در عمل، به همه این قولها و پیمانها پشت پا بزند؟!

5- و یا چگونه ممکن است خطاب به آنان از آثار صلوات بر آنان و برکات ولایت آنان در تزکیه روح و جان و تطهیر نفوس و پوشاندن گناهان، سخن بگوید (وَجَعَلَ صَلَوتِنا عَلَیْکُمْ، وَما خَصَّنا بِهِ مِنْ وِلایَتِکُمْ، طیباً لِخُلْقِنا، وَطَهارَةً لِأَنْفُسِنا، وَتَزْکِیَةً لَنا، وَکَفَّارَةً لِذُنُوبِنا)(3)

و یا دست به دعا بردارد و بگوید:

خداوند مرا پیوسته بر دوستی و محبّت و آیین و اطاعت شما پایدار بدارد و از خوبانِ دوستداران شما و پیروی کنندگان نسبت به آنچه شما به سوی آن دعوت کرده اید و از آنان که آثار شما را روایت می کنند و راه شما را می پویند قرار دهد

(فَثَبَّتَنِیَ اَللَّهُ اَبَداً ما حَییتُ عَلیٰ مُوالاتِکُمْ وَمَحَبَّتِکُمْ وَدینِکُمْ، وَوَفَّقَنی لِطاعَتِکُمْ، وَرَزَقَنی شَفاعَتَکُمْ، وَجَعَلَنی مِنْ خِیارِ مَوالىکُمُ التَّابِعینَ لِما دَعَوْتُمْ الَیْهِ، وَ جَعَلَنی مِمَّنْ

ص :207


1- ( زیارت جامعه)، فقیه، جلد 2، صفحه 611.
2- همان مدرک، صفحه 614.
3- همان مدرک، صفحه 613.

یَقْتَصُّ آثارَکُمْ، وَیَسْلُکُ سَبیلَکُمْ

(1) و یا از ایمان و تبعیّت خویش نسبت به آنچه خدا و رسولش آورده اند حرف بزند و از خدا ثبات قدم را طلب کند

(رَبَّنا آمَنَّا بِمٰا اَنْزَلْتَ، وَاتَّبَعْنَا الرَّسُولَ، فَاُکْتُبْنا مَعَ الشَّاهِدینَ، رَبَّنا لا تُزِغْ قُلُوبَنا بَعْدَ اِذْ هَدَیْتَنا، وَهَبْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَةً، اِنَّکَ اَنْتَ الْوَهَّابُ)(2)

و یا وساطت و شفاعت آن بزرگواران را بخواهد و عاجزانه و خاضعانه، آنان را به پروردگارشان قسم دهد که از خدا آمرزش گناهانش را طلب کنند

(یا وَلِیَّ اَللَّهِ، انَّ بَیْنی وَبیْنَ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ ذُنُوباً، لا یَاْتی عَلَیْها الّا رِضاکُمْ، فَبِحَقِّ مَنِ ائْتَمَنَکُمْ عَلیٰ سِرِّهِ، وَاسْتَرْعاکُمْ اَمْرَ خَلْقِهِ، وَقَرَنَ طاعَتَکُمْ بِطاعَتِهِ، لَمَّا اسْتَوْهَبْتُمْ ذُنُوبی وَکُنْتُمْ شُفَعآئی (3)

ولی در عین حال، هیچ تصمیم و اراده ای برای دور شدن از آلودگی ها و گناهان، نداشته باشد و برای خوب شدن و پیمودن راه آنان و نشر آثارشان قدمی برندارد و برای ثابت ماندن در راه آنان و در مسیر حق، تلاشی را به خرج ندهد؟!

6- چگونه امکان دارد که به آنان خطاب کند و بگوید: من مطیع شما هستم، اطاعت شما را اطاعت خدا و عصیان شما را عصیان خدا و دوستی و دشمنی با شما را دوستی و دشمنی با خدا می دانم

(فَانّی لَکُمْ مُطیعٌ، مَنْ اَطاعَکُمْ فَقَدْ اَطاعَ اللَّهَ، وَمَنْ عَصاکُمْ فَقَدْ عَصَی اللَّهَ، وَمَنْ احَبَّکُمْ فَقَدْ احَبَّ اللَّهَ، وَمَنْ ابْغَضَکُمْ فَقَدْ ابْغَضَ اللَّهَ)(4)

ولی در مقام عمل هیچ قدمی که صداقت او را در این اظهارات اثبات کند برندارد؟! ... و همچنین سایر جملات پرمحتوای این زیارت و سایر زیارات.

به گفته شاعر:

من از مفصّل این قصه مجملی گفتم تو خود حدیث مفصّل بخوان از این مجمل

زیارت شرک نیست، عین توحید است:

راستی چه غافلند آنانی که به گمان واهیِ «پرهیز از شرک» مردم را از زیارت این بزرگان، با آن همه برکات معنوی و مادّی- که به قسمتی از آن در بالا اشاره شد- باز می دارند! و خود را مسلمان می دانند در حالى که از حقیقت اسلام دورند؛ چرا که زیارت آن بزرگواران به شکلی که در بالا گفته شد و به عنوان «اولیاءاللَّه» و درخواست از آنان به عنوان «شفیعان درگاه اِلهی» و «عباد صالحین پروردگار» عین توحید و یکتاپرستی است، و سبب پرورش روح تقوا و ایمان است. گویا نمی دانند که در زیارت آنها، گاه صدها بار نام خدای یگانه برده می شود و مثل زیارت جامعه، با یکصد بار تکبیر و توحید پروردگار آغاز می گردد و با «نماز زیارت» که نیایش خالصانه ای به درگاه خداست پایان می یابد، و گویا بی خبرند که زیاراتی چون زیارت «امین اللَّه» (که از معتبرترین زیارتهاست) آمیخته با بلندترین و پر محتواترین مناجاتها و راز و نیاز

ص :208


1- ( زیارت جامعه)، فقیه، جلد 2، صفحه 615.
2- همان مدرک، صفحه 616.
3- همان مدرک.
4- همان مدرک، صفحه 617.

اِلهی است؛ آن جا که پس از سلام و درود به امام زیارت شونده، آن هم به عنوان «امین اللَّه در روی زمین» خالصانه با خدایت نجوا می کنی و عرضه می داری:

«اَللهُمَّ فَاجْعَلْ نَفْسی مُطْمَئِنَّةً بِقَدَرِکَ، راضِیَةً بِقَضآئِکَ، مُولِعَةً بِذِکْرِکَ وَدُعآئِکَ، مُحِبَّةً لِصَفْوَةِ اَوْلِیآئِکَ»و سپس زمزمه می کنی:«اَللهُمَّ اِنَّ قُلُوبَ الْمُخْبِتینَ اِلَیْکَ والِهَةٌ، وَسُبُلَ الرَّاغِبینَ اِلَیْکَ شارِعَةٌ، وَ اَعْلامَ الْقاصِدینَ اِلَیْکَ واضِحَةٌ»(1)

و در پایان آمرزش دوستان و کوتاه شدن شرّ دشمنان و پیروزی کلمه حقّ و نابودی کلمه باطل را طلب می کنی

(اَنْتَ اِلهی وَسَیِّدی وَمَوْلایَ، اِغْفِرْ لِأَوْلِیآئِنا، وَکُفَّ عَنَّا اَعْدآئَنا ، وَاشْغَلْهُمْ عَنْ اَذانا ، وَاظْهِرْ کَلِمَةَ الْحَقِّ، وَاجْعَلْهَا الْعُلْیا، وَاَدْحِضْ کَلِمَةَ الْباطِلِ، وَاجْعَلْهَا السُّفْلی اِنَّکَ عَلیٰ کُلِّ شَیْ ءٍ قَدیرٌ).(2)

راستی نادیده گرفتن چنین زیارتها و شرک پنداشتن چنین عرض ارادتها دلیلی ندارد، جز سیاه بودن دل و غوطه ور بودن در گمراهی و عدم آگاهی از کرامات و معجزات آن بزرگواران و آثار و برکات فراوان مادّی و معنوی که از جانب آن ارواح مقدّسه نصیب زوّارشان می شود و در نهایت- چنانکه گذشت- بی خبری از محتوای بلند زیارتنامه هایی که آمیخته با توبه و انابه، و دعا و نیایش و عبودیّت و خضوع در مقابل پروردگار یگانه و بازگشت به سوی اوست؛ این حقیقتی است که کمترین آشنایی با آداب زیارت، آن را آشکار می سازد، و آثار فوق العاده تربیتی آن را روشن می کند.

زیارت در روایات اسلامی:

بر همین اساس است که در روایات اهل بیت علیهم السلام با مضامین و تعاَبیٰر مختلف به زیارت و تعمیر قبور آن بزرگواران اهمّیّت زیادی داده شده است که بخشی از آن عام و مربوط به همه ائمّه است و بعضی از آن خاص است و ما در این جا به ذکر هفت تعبیر عام بسنده می کنیم:(3) 1- از روایات متعدّدی به دست می آید که اگر انسان بخواهد کاملًا به عهد و پیمانش نسبت به هر کدام از ائمّه وفا کند، باید به زیارت قبورشان رود و بداند که هر کس با میل و رغبت به زیارتشان رود و مکتب آنان را تصدیق نماید مشمول شفاعتشان در روز قیامت قرار می گیرد

(إِنَّ لِکُلِّ إمامٍ عَهْداً فی عُنُقِ أَوْلِیائِهِ وَ شیعَتِهِ، وَ إنَّ مِنْ تَمامِ الوَفَاءِ بِالْعَهْدِ، وَ حُسْنِ الأداءِ، زِیارةَ قُبُورِهِمْ، فَمَنْ زارَهُمْ رَغْبَةً فی زِیارَتِهِمْ، وَ تَصْدیقاً بِمٰا رَغِبُوا فیهِ، کانَ أَئِمَّتُهم شُفَعائَهم یَوْمَ القِیامَةِ).(4)

2- زید شحّام از امام صادق علیه السلام نقل می کند که زائر ما اهل بیت، مثل کسی است که رسول اللَّه صلی الله علیه و آله را زیارت کرده باشد و زائر رسول اللَّه صلی الله علیه و آله زائر خدا در عرش اوست

(قُلْتُ لِأَبی عَبْدِاَللَّهِ علیه السلام: ما لِمَنْ زارَ

ص :209


1- بحارالانوار، جلد 97، صفحه 264.
2- همان مدرک، صفحه 265.
3- قابل ذکر است که در بخشی دیگر، قبل از زیارات هر کدام از چهارده معصوم علیهم السلام، به بعضی از روایات خاص اشاره می شود.
4- بحارالانوار، جلد 97، صفحه 116، حدیث 1 و عیون اخبارالرضا، جلد 2، صفحه 260، حدیث 24.

رَسُولَ اَللَّهِ صلی الله علیه و آله؟ قالَ: کَمَنْ زارَ اللَّه عَزَّ وَ جَلَّ فوق عَرْشِهِ) (قالَ قُلْتُ: فَما لِمَنْ زارَ اَحَداً مِنْکُمْ؟ قالَ:

کَمَنْ زارَ رَسُولَ اَللَّهِ صلی الله علیه و آله).(1)

3- در روایت جابر که در آن، رسول گرامی صلی الله علیه و آله از شهادت اهل بیتش خبر می دهد، وقتی فرزندش حسین علیه السلام از زائرین قبور آنها می پرسد، رسول مکرّم صلی الله علیه و آله در جواب می فرماید: «آنان طوایفی از امّت من هستند که شما را زیارت می کنند و از آن، برکت می جویند، و شایسته است بر من که در روز قیامت به سراغشان بروم تا از مشکلات آن روز و از گناهانشان رهایشان سازم و خداوند آنان را در بهشت جای دهد»

(یا بُنَیَّ، اُولئِکَ طَوائِفُ مِنْ أُمَّتی یَزُورُونَکُمْ، فَیَلْتَمِسُونَ بِذلِکَ الْبَرَکَةَ، وَحَقیقٌ عَلَیَّ أَنْ آتیهِمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ، حَتَّی أُخَلِّصَهُمْ مِنْ أَهْوالِ السَّاعَةِ مِنْ ذُنُوبِهِمْ، وَیُسْکِنَهُمُ اللّهُ الْجَنَّةَ).(2)

4- عیسی بن راشد از امام صادق علیه السلام نقل می کند که هر کس قبر هر کدام از ائمّه علیهم السلام را زیارت کند و نزد آن، دو رکعت نماز بخواند ثواب حجّ و عمره برایش نوشته می شود.(3) 5- در روایت دیگری امام صادق علیه السلام از اجدادش از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل می کند که خطاب به امیرمؤمنان علی علیه السلام فرمود: «خداوند قبر تو و قبور فرزندان تو را بقعه ها و عرصه هایی از بقاع و عرصات بهشت قرار داده است، و قلبهای برگزیدگان از خلق و نخبگان از بندگانش را شیفته شما قرار داده، به گونه ای که با تحمّل انواع آزارها و مشکلات، قبور شما را تعمیر می کنند و فراوان به زیارت آن قبور می روند؛ همه اینها به نیّت تقرّب به خدا و به جهت علاقه شدیدی است که به رسول اللَّه صلی الله علیه و آله دارند. اینان مخصوص شفاعت من و وارد بر حوض کوثر من، و فردای قیامت، زوّار من در بهشت خواهند بود. یا علیّ! کسی که قبورتان را مرمّت کند و از آن سرکشی نماید، گویا سلیمان بن داود را در بنای بیت المقدّس یاری کرده است و کسی که قبورتان را زیارت کند ثواب حجّ به او داده می شود و به گونه ای از گناهانش خارج می شود که گویا تازه از مادر متولّد شده! پس بر تو و دوستان و محبّان تو بشارت باد به نعمت هایی که هیچ چشمی آن را ندیده و هیچ گوشی آن را نشنیده، و بر قلب هیچ بشری خطور نکرده است ...».(4) 6- در روایتی دیگر، وقتی عبدالرّحمن بن مسلم از امام کاظم علیه السلام درباره با فضیلت ترین زیارت (و این که آیا زیارت امیرمؤمنان افضل است یا ...) سؤال می کند حضرتش می فرماید: «زیارت و دوستی اوّلین ما، زیارت و دوستی آخرین ماست، و زیارت و ولایت آخرین ما زیارت و ولایت اوّلین ماست (و

ص :210


1- کافی، جلد 4، صفحه 585، حدیث 5.
2- بحارالانوار، جلد 97، صفحه 118، حدیث 11 به نقل از کامل الزیارات، صفحه 58، حدیث 6، باب 16.
3- بحارالانوار، ج 97، صفحه 119، حدیث 18 به نقل از کامل الزیارات، صفحه 160، حدیث 14، باب 65.
4- بحارالانوار، ج 97، صفحه 120، حدیث 22.

فرقی بین ما وجود ندارد) و هر کس حاجتی از یکی از اولیا و دوستان ما را برآورده کند، گویا حاجت همه ما را برآورده ساخته است ...».(1)

7- همین راوی در روایت دیگری از امام صادق علیه السلام نقل می کند که: «هر کس بعد از رحلت ما به زیارت ما آید گویا در زمان حیاتمان ما را زیارت کرده است و هر کس با دشمنان ما بجنگد گویا در رکاب ما جنگ کرده است، و هر کس علاقه مندان ما را دوست داشته باشد در حقیقت به ما محبّت ورزیده، و هر کس مؤمنی را خوشحال کند در حقیقت ما را خوشحال کرده، و هر کس فقیری از (پیروان) ما را کمک کند جبران کمک او بر جدّ ما محمد صلی الله علیه و آله است».(2) تذکّر: شایان ذکر است که رفتن به استقبال زائرین اهل بیت علیهم السلام و دیدار از آنان و سلام و تهنیت بر ایشان، از اهمّیّت زیادی برخوردار است و مطابق روایت معلّی بن خنیس، همانند ثواب زوّار، برای انسان استقبال کننده و یا دیدارکننده نیز نوشته می شود.(3) پیش از ورود در بحث زیارات معصومین علیهم السلام ذکر سه نکته لازم به نظر می رسد:

1- مقدّمات و آداب سفر

2- آداب زیارت

3- اذن دخول

مقدّمات و آداب سفر:

با توجّه به این که غالباً رفتن به زیارت، با مسافرتی همراه است (و به تعبیر دیگر: زیارت از مصادیق سفر می باشد) شایسته است زائران از انجام آداب سفر و مقدّمات آن غافل نباشند؛ اجمإِلَىٰ از این آداب و مقدّمات (که تفصیل آن در بحارالانوار، جلد 97؛ کتاب المزار، صفحه 101 به بعد و در وسائل الشیعه، جلد 8؛ ابواب آداب سفر از کتاب الحجّ، صفحه 248 به بعد وارد شده) عبارت است از:

1- در بعضی از روایات آمده است که انتخاب بعضی از روزهای هفته برای مسافرت بهتر است ولی چنانچه انسان سفر خود را با صدقه و دعا(4) شروع کند ان شاء الله گرفتار مشکلی نخواهد شد.

ص :211


1- بحارالانوار، جلد 97، صفحه 122، حدیث 26 به نقل از کامل الزیارات، صفحه 335، حدیث 13، باب 108.
2- بحارالانوار، ج 97، صفحه 124، حدیث 34.
3- بحارالانوار، جلد 99، صفحه 302، حدیث 1.
4- رجوع شود به: وسائل الشیعه، جلد 11، باب 15 از ابواب سفر.

2- با امیدواری حرکت کند و از فال بد زدن بپرهیزد چرا که از روایات به دست می آید آن گونه که تو تفأل برخود کنی همان برایت پیش می آید؛ اگر آسان بگیری آسان و اگر سخت بگیری سخت می شود و اگر آن را چیزی به حساب نیاوری مشکلی پیش نمی آید.(1)

3- قبل از سفر صدقه بدهد که در روایتی از امام باقر علیه السلام آمده: «هر زمان امام سجّاد علیه السلام پای در رکاب می گذاشت با صدقه دادن در حدّ توان خود، سلامتی را از خداوند عزّوجل طلب می کرد و هنگام بازگشت از سفر نیز به شکرانه سلامتی سفر به اندازه توان خویش صدقه می داد و حمد و شکر خدا بجای می آورد».(2) و نیز آمده است: صدقه بده و هر روز که خواستی از منزل خارج شو(3) و اگر چیز ناگواری به دلت راه پیدا کرد، به اوّلین مسکینی که برخورد می کنی صدقه بده سپس حرکت کن که خداوند، خطر را از شما دور می کند.(4)

4- قبل از سفر دو رکعت نماز بخواند و همه چیز خود را به خدا بسپارد و بگوید:

اَللَّهُمَّ إِنّی أَسْتَوْدِعُکَ نَفْسی وَ أَهْلی

خداوندا من خودم و خانواده ام

وَ مإِلَىٰ وَ ذُرِّیَّتی وَ دُنْیای

و اموالم و فرزندانم و دنیا

وَآخِرَتی وَ أَمانَتی وَ خاتِمَةَ عَمَلی .

و آخرتم و سرپرستم و پایان کارم را به تو می سپارم.

به سندهای معتبر نقل شده است که: آن نماز و این دعا بهترین جانشین او بر اهل بیتش است و کسی که این دعا را بخواند به آنچه درخواست نموده، می رسد.(5)

5- پس از خروج از خانه، بر در منزل و رو به آن سمتی که به سوی آن، سفرش را آغاز می کند، می ایستد و هر کدام از حمد و آیةالکرسی و فلق و ناس و اخلاص را از پیش رو و جانب راست و چپ می خواند و سپس می گوید:

اَللَّهُمَّ احْفَظْنی وَ احْفَظْ ما مَعِیَ،

خداوندا مرا و آنچه با من است حفظ کن

وَ سَلِّمْنی وَ سَلِّمْ ما مَعِیَ،

و مرا و آنچه با من است سالم بدار

وَ بَلِّغْنی وَبَلِّغْ ما مَعِیَ

و مرا و هر چه با من است

بِبَلاغِکَ الْحَسَنِ الْجَمیلِ.

به بهترین صورت به مقصد برسان.

کسی که چنین کند خداوند او و آنچه همراه اوست را حفظ می کند و به مقصد می رساند.(6)

6- مقداری از تربت امام حسین علیه السلام بردارد و بگوید:

ص :212


1- کافی، جلد 8، صفحه 197 و 198، حدیث 235 و 236 و وسائل الشیعه، جلد 8، باب 8 از ابواب سفر، حدیث 2 و 3.
2- فقیه، جلد 2، صفحه 270، حدیث 2408 و وسائل الشیعه، جلد 8، باب 15 از ابواب سفر، حدیث 5.
3- کافی، جلد 4، صفحه 283، حدیث 4 و وسائل الشیعه، جلد 8، باب 15 از ابواب سفر، حدیث 1.
4- محاسن، جلد 2، صفحه 349، حدیث 26 و وسائل الشیعه، جلد 8، باب 15 از ابواب سفر، حدیث 3.
5- کافی، جلد 4، صفحه 283، حدیث 1 و وسائل الشیعه، جلد 8، باب 18 از ابواب سفر، حدیث 1.
6- کافی، جلد 2، صفحه 543، حدیث 11 و وسائل الشیعه، جلد 8، باب 19 از ابواب سفر، حدیث 1.

اَللهُمَّ إِنَّ هذِهِ طینَةُ قَبْرِ الْحُسَیْنِ عَلَیْهِ اَلسَّلامُ،

خداوندا این خاک پاک قبر امام حسین علیه السلام است

وَلِیِّکَ وَابْنِ وَلِیِّکَ،

همان ولیّ و فرزند ولیّ تو؛

اِتَّخَذْتُها حِرْزاً لِما اَخافُ،

من آن را پناهی برای آنچه از آن می ترسم

وَ لِمٰا لٰا اَخافُ.

و آنچه از آن نمی ترسم قرار داده ام.

اگر چنین کند به برکت این کار در پناه خدا خواهد بود.(1)

7- پس از حرکت، در مسیر راه می گوید:

اَللَّهُمَّ خَلِّ سَبیلَنا، وَ أَحْسِنْ تَسْییرَنا، وَ أَحْسِنْ عافِیَتَنا.(2)

خداوندا راه ما را بگشای و مسیر و توانایی ما را نیکوگردان.

8- وبگوید: بِسْمِ اَللَّهِ وَبِاَللَّهِ،

به نام خدا و به یاری خدا

وَمِنَ اَللَّهِ وَالَی اَللَّهِ،

و از جانب خدا و به سوی خدا

وَفی سَبِیلِ اَللَّهِ، اَللهُمَّ اِلَیْکَ اَسْلَمْتُ نَفْسی

و در راه خدا، خدایا خودم را به تو تسلیم نموده

وَ اِلَیْکَ وَجَّهْتُ وَجْهی وَ اِلَیْکَ

و به درگاهت رو کرده ام، و کارم را به تو واگذارده ام،

فَوَّضْتُ اَمْری فَاحْفَظْنی بِحِفْظِ الْإِیْمانِ،

پس مرا با حفظ ایمانم محافظت فرما،

مِنْ بَیْنِ یَدَیَّ وَ مِنْ خَلْفی وَعَنْ یَمینی وَعَنْ شِمإِلَىٰ

از مقابل و پشت سر و از طرف راست و چپ

وَمِنْ فَوْقی وَمِنْ تَحْتی

و بالای سرو زیر پایم،

وَاَدْفَعْ عَنّی بِحَوْلِکَ وَقُوَّتِکَ،

ودور کن از من با توان و نیرویت (خطرات را) ،

فَانَّهُ لا حَوْلَ وَلٰا قُوَّةَ

زیرا به یقین پناهگاه و نیرویی

اِلَّا بِاَللَّهِ الْعَلِیِّ اَلْعَظیمِ.(3)

نیست جز از سوی خداوند بلند مرتبه و با عظمت .

9- وقتی سوار بر مرکب شود بگوید:

بِسْمِ اَللَّهِ لاحَوْلَ وَلٰاقُوَّةَ إِلَّابِاَللَّهِ،

به نام خدایی که پناهگاه و نیرویی جز برای او نیست،

«اَلْحَمْدُللَّهِ اَلَذی هَدانا لِهذا

ستایش مخصوص خداوندی است که ما را به این (همه نعمتها) رهنمون شد.

وَمٰا کُنَّا لِنَهْتَدِیَ لَوْلا أَنْ هَدانَا اَللَّهُ»(4)،

و اگر ما را هدایت نکرده بود ما (به اینها) راه نمی یافتیم،

«سُبْحانَ الّذی سَخَّرَ لَنا هذا

پاک و منزّه است کسی که این را مسخّر ما ساخت

وَ ما کُنَّا لَهْ مُقْرِنینَ».(5)

وگرنه ما توانایی تسخیر آن را نداشتیم.

که اگر چنین کند خودش و مرکبش محفوظ می ماند، تا پیاده شود.(6)

ص :213


1- کامل الزیارات، صفحه 283، حدیث 10، باب 93.
2- کافی، جلد 4، صفحه 287، حدیث 1.
3- بحارالانوار، جلد 73، صفحه 258، حدیث 52.
4- سوره اعراف، آیه 43.
5- سوره زخرف، آیه 13.
6- رجوع شود به: کافی، جلد 6، صفحه 540، حدیث 17.

10- در مواقع احساس خطر، آیه 80 سوره اسراء را تلاوت کند:

«رَبِّ أَدْخِلْنی مُدْخَلَ صِدْقٍ،

پروردگارا مرا (در هر کار) با صداقت وارد کن

وَ أَخْرِجْنی مُخْرَجَ صِدْقٍ،

و با صداقت خارج ساز

وَاجْعَلْ لی مِنْ لَدُنْکَ سُلْطاناً نَصیراً».

و از سوی خود حجّتی یاری کننده برایم قرار ده.

همچنین خواندن آیةالکرسی در چنین مواردی بسیار خوب است.(1)

11- اگر به منزلی رسید که قصد استراحت در آن را دارد قبل از خواب، تسبیح فاطمه زهرا علیها السلام را بگوید، سپس آیةالکرسی تلاوت کند که تا صبح از هر خطری محفوظ بماند.(2)

12- اگر تنها مسافرت می کند بگوید:

«ما شاءَ اَللَّهُ لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إلَّابِاَللَّهِ،

آنچه خدا بخواهد (همان می شود)، پناهگاه و نیرویی جز از سوی خداوند نیست،

اَللَّهُمَّ آنِسْ وَحْشَتی

خدایا همدم دلتنگیم باش

وَ أَعِنّی عَلیٰ وَحْدَتی

و مرا در تنهاییم یاری کن،

وَأَدِّ غَیْبَتی .(3)

و در زمان غیبتم تو به جای من باش.

و بهتر است انسان تا امکان دارد تنها سفر نکند.(4)

13- به دوستان و همراهان کمک کند و در رفع نیازهای آنان مضایقه ننماید و حقیقتاً نسبت به آنان متواضع و دوست و مهربان باشد. از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل شده است: «مَا اصْطَحَبَ إِثْنانِ إِلَّا کانَ أَعْظَمُهُما أَجْراً وَ أَحَبَّهُما إِلَی اَللَّهِ أَرْفَقَهُما لِصٰاحِبِهِ؛هرگاه دو نفر با یکدیگر همراه شوند آن کس که بیشتر محبّت و کمک کند نزد خدا محبوب تر و پاداشش بیشتر است».(5)

در روایت دیگری از امام سجّاد علیه السلام وارد شده که حضرتش سفر نمی کرد مگر با کسانی که او را نشناسند تا بتواند در مسیر راه، به همراهانش کمک نماید.(6) در روایتی دیگر از رسول گرامی صلی الله علیه و آله نقل شده که وقتی با اصحابش در سفر بود و می خواستند گوسفندی بکشند، یکی گفت: کشتن گوسفند با من! دیگری گفت: کندن پوست آن با من! و سوّمی گفت:

ص :214


1- محاسن، جلد 2، صفحه 367، حدیث 118.
2- همان مدرک، حدیث 120.
3- فقیه، جلد 2، صفحه 276، حدیث 2431.
4- کافی، جلد 4، صفحه 286، حدیث 5 و وسائل الشیعه، جلد 8، باب 30 از ابواب سفر، حدیث 1.
5- فقیه، جلد 2، صفحه 278، حدیث 2437 و وسائل الشیعه، جلد 8، باب 31 از ابواب سفر، حدیث 2.
6- عیون اخبارالرضا، جلد 2، صفحه 145، حدیث 13 و وسائل الشیعه، جلد 8، باب 46، حدیث 2.

پختن آن با من! و حضرتش فرمود: تهیّه هیزمش با من! گفتند: یا رسول اللَّه شما زحمت نکشید ما خود، انجامش می دهیم. فرمود: می دانم، ولی دوست ندارم نسبت به شما امتیازی پیدا کنم؛ زیرا حق تعالى دوست ندارد که ببیند بنده اش برای خود امتیازی نسبت به دیگران قائل است.(1) 14- به ما دستور داده شده: «با کسانی که از جهت خرج کردن و تمکّن مإِلَىٰ در ردیف شما نیستند، مسافرت نکنید، مبادا آنها احساس حقارت کنند!».(2)

15- دقیقاً مراقب انجام نمازهای واجب باشد که بسیار مهم است؛ زیرا از کمال غفلت زائر است با آن که برای تقرّب به سوی خدا و رسیدن به ثواب زیارت و حج و عمره و مشاهد مشرّفه، به سفر می رود، در مسیر راه، نسبت به نماز و شرایط و حدود، و بجا آوردن آن در اوّل وقت، بی مبالاتی و بی توجّهی داشته باشد؛ در حالى که از امام صادق علیه السلام روایت شده که فرمود: «نماز فریضه از بیست حجّ (مستحبّ) بهتر است».(3)

16- بعد از نمازهای قصر- اگر وقت دارد- سی مرتبه تسبیحات اربعه را فراموش نکند که روی آن تأکید شده است.(4)

17- ناگفته پیداست: آنچه درباره دعا و صدقات برای حفظ جان و مال و خانواده، از خطرات در بالا گفته شد به این معنا نیست که انسان احتیاط را از دست دهد و مراقبت های لازم را برای حفظ خویش و اموالش انجام ندهد؛ بلکه مقصود این است: هر چه برای حفظ خود و اموال خویش در توان دارد انجام دهد و بقیّه را به خدا بسپارد چرا که در روایت آمده است دعای افراد سهل انگار مستجاب نمی شود.

بنابراین، باید در جادّه های خطرناک قدم نگذارد؛ خصوصاً در رانندگی اموری را که برای ایمنی توصیه شده است فراموش نکند، از سرعت غیر مجاز بپرهیزد، با احتیاط حرکت کند و وسایل لازم را که در سفرهای زمستانی یا تابستانی مورد نیاز است با خود بردارد.

این سخن را با حدیث پرمعنایی پایان می دهیم: امام صادق علیه السلام به یکی از یارانش فرمود: «اِعْقِلْ راحِلَتَکَ وَ تَوَکَّلْ ؛ با توکّل زانوی اشتر ببند».(5)

آداب زیارت:

پس از بیان آداب اسلامی سفر که به منزله مقدّمه ای برای زیارت است به سراغ آداب زیارت می رویم که بسیار است و در این جا به ذکر مهمترین آنها قناعت می شود:

ص :215


1- بحارالانوار، جلد 73، صفحه 273.
2- فقیه، جلد 2، صفحه 279، حدیث 2442.
3- کافی، جلد 3، صفحه 265، حدیث 7.
4- تهذیب، جلد 3، صفحه 230، حدیث 103.
5- بحارالانوار، جلد 100، صفحه 5، حدیث 18.

1- هر کس دوست دارد که امام معصوم علیه السلام او را بطلبد و به او اجازه شرفیاَبیٰ دهد، قبل از حرکت از همه آنهایی که از جانب او احتمالًا اذیّت و آزاری و لو در حدّ یک کدورت قلبی به آنها رسیده، حلیّت بطلبد؛ خصوصاً کسانی که از محبّان و موالى آن بزرگواران به حساب می آیند. این مطلب شواهد فراوانی دارد، از جمله داستان معروف ابراهیم جمّال (ساربان) و علی بن یقطین صحاَبیٰ خاص امام کاظم علیه السلام و وزیر هارون الرشید (البتّه با اجازه آن حضرت و برای نجات مظلومان) می باشد که بر اثر عدم موافقت با ملاقات ابراهیم جمّال امام علیه السلام او را به ملاقات خود راه نداد و فرمود: چون قلب این مرد از تو شکسته است خدا زیارت تو را نیز قبول نکرد. علی بن یقطین ناچار به سراغ ابراهیم جمّال آمد و با تواضع بی نظیر با او ملاقات کرد و از او حلیّت طلبید؛ پس از آن بود که امام او را به حضور پذیرفت و بشارت قبولی اعمالش را به او داد.(1) 2- هرگونه حقّ الناس و از جمله خمس و زکات اموال را- مخصوصاً به هنگام سفر حجّ- بپردازد؛ چرا که تا اموال انسان پاک نشود، نه اعمال او با استفاده از آن اموال صحیح است و نه شایسته تقرّب به درگاه خداوند می باشد.

3- غسل زیارت کند و این دعا را هنگام غسل (یا بعد از آن) بخواند:

أللَّهُمَّ اجْعَلْهُ لی نُوراً وَ طَهُوراً وَ حِرْزاً، وَ شِفاءً مِنْ کُلِّ داءٍ وَ آفَةٍ وَعاهَةٍ،

به نام خداوند و به یاری خدا، پروردگارا آن را نور و پاکیزگی و نگهبان و شفای از هر درد و آفت و عیب قرار بده!

اَللَّهُمَّ طَهِّرْ بِهِ قَلْبی وَاشْرَحْ بِهِ صَدْری و سَهِّلْ بِهِ أَمْرِی (2)

خداوندا با این غسل قلبم را پاک و خاطرم را شادمان و کارم را آسان گردان.

4- با طهارت باشد یعنی اگر غسل واجبی به گردن اوست بجا آورد، چرا که امام صادق علیه السلام به ابوبصیر که در حال جنابت بر حضرتش وارد شد فرمود: «

أَما تَعْلَمُ أَنَّهُ لا یَنْبَغی لِلْجُنُبِ أَنْ یَدْخُلَ بُیُوتَ

الْأَنْبِیاءِ؛

آیا نمی دانی که برای شخص جنب شایسته نیست که در خانه های انبیا (و اولیا) داخل شود» راوی می گوید وقتی حضرت این را فرمودند ابوبصیر برگشت و ما بر آن حضرت داخل شدیم.(3) با توجّه به این که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و امام معصوم علیه السلام حیّ و میّت آنها در این امور تفاوتی ندارد، نتیجه این می شود که فرقی بین حرم های مقدّسه با خانه های آنان نباشد.

5- کفشها را درآورد، چون در وادی مقدّسی قدم نهاده است

«فَاخْلَعْ نَعْلَیْکَ إِنَّکَ بِالْوادِ الْمُقَدَّسِ طُوی .(4)

ص :216


1- رجوع شود به: بحارالانوار، جلد 48، صفحه 85، حدیث 105.
2- همان مدرک، جلد 97، صفحه 129.
3- قرب الاسناد، صفحه 21 و بحارالانوار، جلد 97، صفحه 126، حدیث 2.
4- سوره طه، آیه 12.

6- همان گونه که عالم بزرگوار «شهید اوّل» در کتاب دروس گفته است بر درِ حرم شریف بایستد و اذن دخول بطلبد و یا اذن دخولی که وارد شده است، را بخواند (که در صفحه 218 خواهد آمد) و با تفکّر در عظمت و جلالت قدر صاحب مرقد شریف و توجّه به این نکته که او کلامش را می شنود و سلامش را جواب می دهد و از جایگاه و موقعیّت او باخبر است (چنان که اذن دخولی که خواهد آمد، صراحت بر این مطالب دارد) و با تدبّر در لطف و محبّتی که آنان به شیعیان و زائرانشان دارند و با تأمّل در گناهان خویش و بی وفایی که با خلافکاری های خود در حقّ آنان کرده و خاطر شریفشان را آزرده ساخته، سعی در تحصیل رقّت قلب و خضوع و انکسار دل و جاری شدن اشک، بنماید.

7- هنگامی که نگاهش به قبر مطهّر افتاد، تکبیر بگوید و خدا را به عظمت یاد کند، چنان که در روایتی آمده است: هر کس پیش روی امام تکبیر و پس از زیارت «لا اِلهَ اِلَّا اَللَّهُ وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ»بگوید خشنودی بزرگ خدا نصیبش می شود.(1)

8- شکّی نیست که صرف حضور در محضر امام و ایستادن و یا نشستن مؤدّبانه در مقابل ضریح، زیارت به حساب می آید چنان که صرف گفتن

«اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ»نیز چنین است.(2)

9- از زیارتهای غیر معتبر و بی دلیل پرهیز کند و اگر حوصله و یا فرصت خواندن زیارات معروف را ندارد، می تواند سلام کوتاهی دهد و سپس دو رکعت نماز بخواند و آن را به صاحب قبر هدیه کند و حاجت خود را بخواهد، چرا که در روایت است: عبدالرحیم قصیر می گوید: وارد بر امام صادق علیه السلام شدم و گفتم:فدایت شوم از پیش خود دعایی اختراع کردم، فرمود: واگذار اختراع خود را!، هرگاه تو را حاجتی باشد پناه به حضرت رسول صلی الله علیه و آله بیاور و دو رکعت نماز بخوان و آن را به حضرتش هدیه کن ....(3)

10- پس از زیارت، نماز زیارت بخواند که حداقلّ آن دو رکعت است و اگر در رکعت اوّل حمد و سوره یس و در رکعت دوم حمد و الرّحمن را بخواند بهتر است،(4) و چه بهتر که در بالای سر بجا آورد(5) و بعد از نماز زیارت، برای امور دین و دنیایش دعا کند و سعی کند دعا را به دیگران تعمیم دهد که در این صورت به اجابت نزدیکتر است.

این مطلب (پشت سر یا بالای سر خواندن) در روایت ابوحمزه ثمإِلَىٰ مربوط به زیارت امام حسین علیه السلام

ص :217


1- بصائرالدرجات، صفحه 312.
2- شهید اوّل در دروس گفته است: خامسها الزیارة بالمأثور و یکفی السلام( والحضور)،( بحارالانوار، جلد 97، صفحه 134 به نقل از دروس، جلد 2، صفحه 23).
3- کافی، جلد 3، صفحه 476، حدیث 1.
4- بحارالانوار، جلد 98، صفحه 186. ظاهر آنچه در روایت آمده این است که این دو رکعت در زیارت هر یک از ائمّه خوانده می شود.
5- همان مدرک.

آمده است؛ ولی مرحوم شهید در دروس برای زیارت همه ائمّه چنین می گوید: «اگر زائر رسول اکرم صلی الله علیه و آله باشد این دو رکعت را در روضه آن حضرت بخواند و اگر برای یکی از ائمّه علیهم السلام زیارت می خواند بالای سر بجا آورد و خواندن آن در مسجدِ مکان زیارت نیز، جایز است».(1)

11- مستحبّ است در صورتی که مزاحمتی برای سایر زوّار فراهم نشود پس از خواندن زیارت و نماز زیارت و به طور کلّی پس از حضور و تشرّف، اطراف ضریح را ببوسد.(2)

12- علاوه بر آنچه گفته شد سزاوار است زوّار محترم لباس های تمیز و مناسب به هنگام زیارت بپوشند و خود را خوشبو کنند و زبان را به ذکر خدا و حمد و تمجید او و صلوات بر محمّد و آلش مشغول دارند.

13- سعی کنند که در تمام حالات، حضور قلب را حفظ کنند، از گناهان استغفار نمایند و عزمشان را بر اصلاح کردار و گفتار خود جزم کنند، و در خود نسبت به آینده، تحوّلی به وجود آورند.

- شایسته است زائران محترم احترام خدّام این آستانهای مقدّس را حفظ کنند همان گونه که بر خادمان لازم است مشکلات زائران را تحمّل کنند و با ادب با آنها رفتار نمایند.

15- به نیازمندان آن شهر و مساکین آن بلد، کمک کنند که ثواب مضاعف دارد.

16- به هنگام ازدحام به مقدار لازم از زیارت، قناعت نمایند و جای خود را به دیگران بسپارند و باید دانست آنچه در زیارت مهم است کیفیّت است نه مقدار و کمیّت و گاه یک سلام کوتاه جای یک زیارت طولانی را می گیرد و در بعضی از روایات دستور به تعجیل در بازگشت داده شده است.

17- بانوان، جدای از مردان و نامحرمان زیارت کنند و با حجاب کامل تشرّف یابند و بدانند زیارت مستحب است و مراعات حجاب و جهات عفّت واجب است؛ مبادا واجب را فدای مستحب کرد. در پایان این فصل، تذکّر این نکته ضروری است که برادران زائر، مواظب حجاب و عفاف همسران و دختران خود در این مکان های مقدّس (و بلکه در هر زمان و مکان دیگر) باشند تا خدای ناکرده با یک بی توجّهی، روح آن معصومان علیهم السلام را آزرده نکنند و زیارتشان را به جفا تبدیل ننمایند.

***

از این امور باید پرهیز کرد:

1- در وقت خواندن زیارت صدای خود را بلند نکند چنانکه از آیه

«یا أَیُّهَا اَلَّذینَ آمَنُوا لا تَرْفَعُوا أَصْواتَکُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبیّ ...»(3) به دست می آید. زیرا گرچه این آیه مربوط به حیات رسول گرامی است

ص :218


1- همان مدرک، جلد 97، صفحه 134 به نقل از دروس، جلد 2، صفحه 23.
2- علّامه مجلسی در بحارالانوار، جلد 97، صفحه 126 ذیل حدیث 3 نقل می کند که در بعضی از روایات آمده است:« قبّل جوانب القبر».
3- سوره حجرات، آیه 2.

لیکن چنانکه گذشت، فرقی بین حیات و ممات آن حضرت نیست همان گونه که مطابق روایتی که آن نیز گذشت، فرقی بین او و اهل بیتش در این جهت وجود ندارد و زیارت هر کدام از ائمّه زیارت خود آن حضرت است.

2- پس از ورود در حرم اگر وقت نماز واجب فرا رسید، از تأخیر نماز بپرهیزد و اوّل به نماز مشغول شود، به خصوص اگر نماز جماعت برپا شده باشد؛ همچنین اگر در وسط زیارت، وقت نماز وارد شود. خدّام محترمِ حرم های مقدّسه وظیفه دارند که مردم را به این دستور شرعی دعوت کنند.

3- سخنان بیهوده و دنیایی را در حرم مطهّر ترک کند که این کار در شأن زوّار حرم های مطهّر نیست و به جای آن قرآن تلاوت کند و ثواب آن را به صاحب آن بقعه مبارکه هدیه کند و بداند که عمل او تعظیمی برای آن بزرگوار است و برکاتش به خود تلاوت کننده باز می گردد و نیز می تواند به ذکر خدا مشغول باشد چرا که این حرم های مطهّر همچنان که خداوند سبحان در آیه

«فی بُیُوتٍ أَذِنَ اَللَّهُ اَنْ تُرْفَعَ وَ یُذْکَرَ فیهَا اسْمُهُ یُسَبِّحُ لَهُ فیها بِالْغُدُوِّ وَالآصالِ»(1)

اشاره فرموده است: خانه هایی است که پیوسته از رفعت و علوّ مرتبه برخوردار بوده، نام خدا در آنها برده می شود و صبح و شام جایگاه تسبیح اوست.

4- از هر گونه ایجاد مزاحمت و ناراحتی برای دیگران بپرهیزد و به هنگام ازدحام اصرار بر بوسیدن ضریح که سبب ناراحتی دیگران می شود، نداشته باشد و بداند بوسیدن ضریح- آن گونه که بعضی از عوام می پندارند- شرط قبولی زیارت نیست و سعی کند از آلوده کردن این حرم های مقدّس بپرهیزد و حداکثر نظافت را- که از مهمترین دستورات اسلام است- رعایت کند.

اذن دخول:

پیش از ورود در حرم های معصومین علیهم السلام از آنها اجازه ورود می طلبیم، و به هنگام ترک این حرم ها وداع می گوییم که مفهومش این است آن بزرگواران را زندگان جاوید می دانیم که به فرمان خدا از حال و راز همه زائران خود آگاهند.

و از آنجا که یک فرد آلوده، شرم می کند که پای خود را بر بساط پاک اولیاء اللَّه بگذارد، همانجا توبه می کند و لباس آلوده گناهان را از تن بیرون می نماید و با لباس تقوا و پرهیزکاری وارد می شود. آهسته و با ادب در حالى که ذکر خدا بر لب دارد گام بر می دارد تا به آن مرقد مقدس برسد.

ص :219


1- سوره نور، آیه 36.

محتوای اذن دخول هایی که برای ورود در این حرم های مقدس وارد شده، بسیار آموزنده است و در بیداری قلب و حضور دل و توجه به موقعیت آن حرم شریف و معرفت صاحب آن و زدودن غبار غفلت از روح و جان بسیار مؤثر است.

به تصریح برخی از جملات این اذن دخول ها، زائر به هنگام ورود می گوید: «

وَ اَعْلَمُ انَّ رَسُولَکَ وَخُلَفآئَکَ عَلَیْهِمُ اَلسَّلامُ، اَحْیآءٌ عِنْدَکَ یُرْزَقُونَ، یَرَوْنَ مَقامی وَ یَسْمَعُونَ کَلامی وَیَرُدُّونَ سَلامی ؛

خدایا من عقیده دارم که پیامبر تو و جانشینانت زنده اند و در نزد تو روزی داده می شوند». اگر زائری در بدو ورود به محضر معصومان علیهم السلام با این اعتقاد وارد شود و این حقیقت را با جان و دل بپذیرد که آنان او را می بینند و سخن او را می شنوند و به سلام و ارادتش پاسخ می دهند، زیارت او حال و هوای دیگری خواهد داشت.

سزاوار است زائران محترم، به مضامین این اذن دخول ها کمال توجه را داشته باشند.

چنانکه گذشت یکی از آداَبیٰ که بزرگان علما برای زیارت ذکر کرده اند، اذن دخول است و آن به دو صورت است:

اوّل: همان است که محدّث بزرگوار مرحوم حاج شیخ عباس قمی از «کفعمی»(1) برای همه مشاهد مشرّفه ذکر کرده و «علّامه مجلسی»(2) در باب زیارت رسول اکرم صلی الله علیه و آله در مدینه به عنوان اذن دخول برای زیارت آن حضرت آورده است. ولی همان گونه که از عبارات آن، خصوصاً از جمله «وَ أَسْتَأْذِنُ خَلیفَتَکَ الْمَفْرُوضَ عَلَیَّ طاعَتُهُ» پیداست اختصاصی به زیارت رسول مکرّم صلی الله علیه و آله ندارد، بلکه مربوط به همه مشاهد مشرّفه است. عبارت اذن دخول این است:

اَللهُمَّ اِنّی وَقَفْتُ عَلیٰ بابٍ مِنْ اَبْوابِ

خدایا به یقین من ایستاده ام بر دری از درهای

بُیُوتِ نَبِیِّکَ، صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَ الِهِ،

خانه های پیامبرت- که درود تو بر او و خاندان پاکش باد-

وَقَدْ مَنَعْتَ النَّاسَ اَنْ یَدْخُلُوا اِلَّا بِاذْنِهِ،

در حالى که مردم را از داخل شدن بی اجازه منع نموده

فَقُلْتَ یا اَیُّهَا اَلَّذینَ امَنُوا

و فرمودی: ای کسانی که ایمان آورده اید

لاتَدْخُلُوا بُیُوتَ النَّبِیِّ

در خانه های پیامبر داخل نشوید

اِلَّا اَنْ یُؤْذَنَ لَکُمْ،

مگر به شما اجازه داده شود،

اَللَّهُمَّ انّی اعْتَقِدُ حُرْمَةَ صٰاحِبِ

خدایا من به (رعایت) احترام صاحب

هذَا الْمَشْهَدِ الشَّریفِ فی غَیْبَتِهِ،

این زیارتگاه شریف در زمان غیبتش

کَما اَعْتَقِدُها فی حَضْرَتِهِ، وَاعْلَمُ اَنَّ

همانند زمان حضورش معتقدم، و می دانم که

ص :220


1- بلدالامین، صفحه 276.
2- بحارالانوار، جلد 97، صفحه 160، حدیث 41( با اندکی تفاوت).

رَسُولَکَ وَخُلَفآئَکَ عَلَیْهِمُ اَلسَّلامُ،

فرستاده و جانشینانت- که بر آنان درود باد-

اَحْیآءٌ عِنْدَکَ یُرْزَقُونَ،

زنده اند و در نزدت روزی می خورند،

یَرَوْنَ مَقامی وَ یَسْمَعُونَ کَلامی

جایگاه مرا دیده و سخنم را شنیده

وَیَرُدُّونَ سَلامی

و سلام مرا جواب می دهند،

وَ اَنَّکَ حَجَبْتَ عَنْ سَمْعی کَلامَهُمْ،

و به یقین تو مرا از شنیدن سخن آنان بازداشته ای

وَفَتَحْتَ بابَ فَهْمی بِلَذیذِ مُناجاتِهِمْ،

و باب فهم مرا برای شیرینی مناجات آنان به رویم گشودی،

وَ اِنّی اسْتَاِذِنُکَ یا رَبِّ اوَّلًا،

و ای پروردگار من، ابتدا از تو اجازه می گیرم اول،

وَاسْتَاْذِنُ رَسُولَکَ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ ثانِیاً،

و بعد از فرستاده ات- که درود خدا بر او و خاندان پاکش باد-

وَاسْتَاْذِنُ خَلیفَتَکَ

و اجازه می گیرم بعد از جانشینت،

اَلْإِمامَ الْمَفْروُضَ عَلَیَّ طاعَتُهُ،

از آن امامی که اطاعتش را بر من واجب نمودی،

فُلانَ بْنَ فُلانٍ* بجای فلان بن فلان،فلان پسر فلان.

می خواهد زیارت کند نام ببرد و همچنین نام پدرش را ببرد مثلًا اگر در زیارت امام حسین علیه السلام است بگوید:

الْحُسَیْنَ بْنَ عَلِیٍّ علیه السلام

و اگر در زیارت امام رضا علیه السلام است بگوید:

عَلِیَّ بْنَ مُوسَی الرِّضا علیه السلام

و سپس بگوید:

وَالْمَلائِکَةَ الْمُوَکِّلینَ بِهذِهِ الْبُقْعَةِ الْمُبارَکَةِ ثالِثاً،

و فرشتگانی که عهده دار امور این زیارتگاه مبارک می باشند اجازه می گیرم،

ءَ اَدْخُلُ یا رَسُولَ اَللَّهِ، ءَ اَدْخُلُ یا حُجَّةَ اَللَّهِ،

آیا داخل شوم ای رسول خدا؟ آیا داخل شوم ای حجّت خدا،

ءَ اَدْخُلُ یا مَلآئِکَةَ اَللَّهِ الْمُقَرَّبینَ

آیا داخل شوم ای فرشتگان مقرّب خدا

اَلْمُقیمینَ فی هذَا الْمَشْهَدِ،

که در این زیارتگاه اقامت دارید؟

فَاْذَنْ لی یا مَوْلایَ فی الدُّخُولِ

پس ای مولای من، برای داخل شدن به من اجازه فرما،

اَفْضَلَ مٰا اِذِنْتَ لِأَحَدٍ مِنْ اَوْلِیآئِکَ،

بهترین اجازه ای که به هر یک ازدوستانت داده ای،

فَاَنْ لَمْ اَکُنْ اَهْلًا لِذلِکَ

پس اگر من شایسته آن اجازه نیستم

فَاَنْتَ اَهْلٌ لَهُ ،

ولی تو شایسته آنی (که به من اجازه فرمایی)،

سپس بگوید:

بِسْمِ اَللَّهِ وَبِاَللَّهِ،

به نام خدا و به یاری خدا

وَفی سَبیلِ اَللَّهِ، وَعَلی مِلَّةِ رَسوُلِ اَللَّهِ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ،

و در راه خدا و بر دین فرستاده خدا- که درود خدا بر او و خاندان پاکش باد-

اَللَّهُمَّ اغْفِرْ لی وَاِرْحَمْنی وَتُبْ عَلَیَّ

خدایا مرا بیامرز و به من ترحّم کن، و توبه ام را بپذیر،

اِنَّکَ اَنْتَ التَّوَّابُ الرَّحیمُ.

که به یقین تو بسیار توبه پذیر و مهربانی.

ص :221

دوم: اذن دخولی است که «علّامه مجلسی» آن را از یکی از نسخه های قدیمی بعضی از تألیفات علمای شیعه برای دخول در سرداب مقدّس و بُقاع منوّره سایرائمّه علیهم السلام نقل فرموده و آن، چنین است:

اَللهُمَّ انَّ هذِهِ بُقْعَةٌ طَهَّرْتَها،

خدایا این مکان بارگاهی است که پاک گردانده ای،

وَعَقْوَةٌ شَرَّفْتَها، وَمَعالِمُ زَکَّیْتَها،

و محلّی است که شرافت بخشیده ای، و جایگاهی است که پاکیزه نموده ای،

حَیْثُ اَظْهَرْتَ فیها ادِلَّةَ التَّوْحیدِ،

جایی که ظاهر کرده ای، در آن دلایل توحید

وَاشْباحَ الْعَرْشِ الْمَجیدِ،

و ارواح (مطهر ساکن در) عرش با عظمتت را

اَلَّذینَ اصْطَفَیْتَهُمْ مُلُوکاً لِحِفْظِ النِّظامِ،

آنان که برای محافظت نظام آفرینش به عنوان فرمانروا برگزیده ای

وَ اخْتَرْتَهُمْ رُؤَسآءَ لِجَمیعِ الْأَنامِ،

و برای سروری تمام مردم اختیار کرده ای

وَبَعَثْتَهُمْ لِقِیامِ الْقِسْطِ

و برای بپا داشتن عدالت

فِی ابْتِداءِ الْوُجُودِ إِلَىٰ یَوْمِ الْقِیمَةِ،

از آغاز خلقت تا روز قیامت برانگیخته ای،

ثُمَّ مَنَنْتَ عَلَیْهِمْ بِاسْتِنابَةِ اَنْبِیآئِکَ،

سپس برای جانشینی پیامبرانت بر آنان منّت نهاده ای

لِحِفْظِ شَرایِعِکَ وَاحْکامِکَ،

تا شرع مقدّس و احکامت را حفظ کنند،

فَاکْمَلْتَ بِاسْتِخْلافِهِمْ

پس کامل نموده ای، به واسطه جانشینی آنان

رِسالَةَ الْمُنْذِرینَ،

رسالت پیامبران بیم دهنده ات را

کَما اَوْجَبْتَ رِیاسَتَهُمْ فی فِطَرِ الْمُکَلَّفینَ،

همان گونه که (پذیرش) ریاست آنان را در نهاد مکلّفین واجب گردانده ای،

فَسُبْحانَکَ مِنْ الهٍ ما اَرْا فَکَ،

پس تو را به عنوان معبود تسبیح می گویم چون بسیار مهربانی،

وَلٰا اِلهَ اِلَّا اَنْتَ مِنْ مَلِکٍ ما اَعْدَلَکَ،

و معبودی جز تو به عنوان فرمانروا نیست چون بسیار عادلی،

حَیْثُ طابَقَ صُنْعُکَ ما فَطَرْتَ عَلَیْهِ الْعُقُولَ،

زیرا افعال تو با آنچه عقلها را بر آن آفریدی مطابق است،

وَ وٰافَقَ حُکْمُکَ ما قَرَّرْتَهُ فِی الْمَعْقُولِ وَالْمَنْقُولِ،

وموافق است فرمانت با آنچه در معقول و منقول مقرّر فرمودی ،

فَلَکَ اَلْحَمْدُ عَلیٰ تَقْدیرِکَ الْحَسَنِ الْجَمیلِ،

پس حمد و سپاس از آنِ توست بر مقدّرات زیبا و نیکویت

وَلَکَ الشُّکْرُ عَلیٰ قَضآئِکَ

و ستایش از آنِ توست بر تقدیرت

الْمُعَلَّلِ بِاَکْمَلِ التَّعْلیلِ،

که کاملترین علّتها را داراست،

فَسُبْحانَ مَنْ لا یُسْئَلُ عَنْ فِعْلِهِ،

پس تسبیح می گویم کسی را که از کارش سؤال نشود

وَلٰا یُنازَعُ فی اَمْرِهِ ،

و در فرمانش منازعه نگردد

وَسُبْحانَ مَنْ کَتَبَ عَلیٰ نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ

و تسبیح می گویم کسی را که واجب فرمود بر خودش رحمت و بخشش را

قَبْلَ ابْتِدآءِ خَلْقِهِ، وَاَلْحَمْدُللَّهِ

قبل از آغاز خلقت حمد و سپاس از آنِ خدایی است

اَلَذی مَنَّ عَلَیْنا بِحُکَّامٍ یَقُومُونَ مَقامَهُ

که بر ما منّت گذاشت به فرمانروایانی که جانشینان اویند،

لَوْ کانَ حاضِراً فِی الْمَکانِ، وَلٰا

اگر بنا بود او در مکانی حاضر شود، و نیست

ص :222

اِلٰه اِلَّا اَللَّهُ اَلَذی شَرَّفَنا

معبودی جز خدایی که ما را شرافت بخشید

بِاَوْصِیآءَ یَحْفَظُونَ الشَّرایِعَ فی کُلِّ الْأَزْمانِ،

به نمایندگانی که شرع مقدّس را در هر زمان حفظ می کنند،

وَاَللَّهُ اکْبَرُ اَلَذی اَظْهَرَهُمْ لَنا بِمُعْجِزاتٍ

و خداوند با عظمت آنان را با معجزاتی

یَعْجُزُ عَنْهَا الثَّقَلانِ،

که جنّ و انس از آن عاجزند برای ما آشکار گردانید،

لاحَوْلَ وَلٰا قُوَّةَ اِلَّا بِاَللَّهِ الْعَلِیِّ اَلْعَظیمِ،

نیست پناهگاه و نیرویی جز از سوی خداوند بلند مرتبه و با عظمت ،

اَلَذی اَجْرانا عَلیٰ عَوآئِدِهِ الْجَمیلَةِ فِی الْأُمَمِ السَّالِفینَ،

که نعمتهای زیبای در میان امّتهای گذشته را بر ما مقرّر فرمود،

اَللهُمَّ فَلَکَ اَلْحَمْدُ وَالثَّنآءُ الْعَلِیُّ،

خدایا حمد و ستایش و بلندی مرتبگی از آنِ توست،

کَما وَجَبَ لِوَجْهِکَ الْبَقآءُ السَّرْمَدِیُّ،

آن گونه که بر تو واجب شد، بقا و جاودانگی

وَ کَمٰا جَعَلْتَ نَبِیَّنا خَیْرَ النَّبِیّینَ،

و آن گونه که پیامبر ما را بهترین پیامبران

وَمُلُوکَنا اَفْضَلَ الْمَخْلُوقینَ،

و فرمانروایان ما را بهترین آفریدگان قرار دادی

وَاخْتَرْتَهُمْ عَلیٰ عِلْمٍ عَلَی الْعالَمینَ،

و از روی آگاهی آنان را بر جهانیان انتخاب نمودی،

وَفِّقْنا للِسَّعْیِ إِلَىٰ اَبْوابِهِمُ الْعامِرَةِ

ما را موفّق بدار برای رسیدن به درگاه آباد آنان

إِلَىٰ یَوْمِ الدّینِ، وَاجْعَلْ ارْواحَنا تَحِنُّ إِلَىٰ مَوْطِئِ اقْدامِهِمْ،

تا روز قیامت، و روحمان را شیفته راه آنها،

وَنُفُوسَنا تَهْوِی النَّظَرَ إِلَىٰ مَجالِسِهِمْ وَعَرَصاتِهِمْ،

و جانمان را مشتاق توجّه به مجالس و جایگاه آنها قرار ده،

حَتَّی کَاَنَّنا نُخاطِبُهُمْ فی حُضُورِ اَشْخاصِهِمْ،

که گویا ما سخن می گوییم در حضورشان با آنان ،

فَصَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِمْ مِنْ سادَةٍ غائِبینَ،

پس درود خدا بر آنان باد که سروران غایب

وَمِنْ سُلالَةٍ طاهِرینَ، وَمِنْ ائِمَّةٍ مَعْصُومینَ،

و از نژاد پاکان و امامان معصومند،

اَللهُمَّ فَاْذَنْ لَنا بِدُخُولِ هذِهِ الْعَرَصاتِ،

خدایا به ما اجازه فرما برای داخل شدن به این جایگاهها (ی مقدّس)

الَّتِی اسْتَعْبَدْتَ بِزِیارَتِها اَهْلَ الْأَرَضینَ وَالسَّمواتِ،

که اهل آسمان و زمین را به زیارت آنها وادار نمودی، ،

وَ اَرْسِلْ دُمُوعَنا بِخُشُوعِ الْمَهابَةِ،

و جاری کن اشکهای ما را با فروتنی فراوان ،

وَذَلِّلْ جَوارِحَنا بِذُلِّ الْعُبُودِیِّةِ وَ فَرْضِ الطَّاعَةِ،

و اعضای ما را به تسلیم در بندگی و وجوب اطاعت مطیع گردان،

حَتَّی نُقِرَّ بِمٰا یَجِبُ لَهُمْ مِنَ الْأَوْصافِ،

تا به صفاتی که برای آنان واجب گردانده ای اقرار کرده

وَنَعْتَرِفَ بِانَّهُمْ شُفَعآءُ الْخَلایِقِ اِذٰا

و اعتراف کنیم به شفاعت آنان از آفریدگان در روزی که

ص :223

نُصِبَتِ الْمَوازینُ فی یَوْمِ الْأَعْرافِ،

میزان (سنجش اعمال) در روز قیامت برپا شود،

وَاَلْحَمْدُ لِلَّهِ وَسَلامٌ عَلیٰ عِبادِهِ

و حمد و سپاس از آنِ خداوند است و درود بر بندگانی

اَلَّذینَ اصْطَفی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرینَ.

که آنها را برگزید، یعنی محمّد و خاندان پاکش.

سپس با خضوع و خشوع داخل شو و بدان که حال توجّه و خضوع، علامت صدور اذن از ناحیه مقدّس آن بزرگواران است.(1) اکنون که طریقه اذن دخول را دانستی، به سراغ زیارات یک یک از معصومین علیهم السلام می رویم و از زیارت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سایر مشاهد مشرّفه مدینه شروع می کنیم.

ص :224


1- بحارالانوار، جلد 99، صفحه 115.

فصل اوّل: زیارت رسول خدا صلی الله علیه و آله و فاطمه زهرا علیها السلام و ائمّه بقیع علیهم السلام و سایر مشاهد و مساجد در مدینه منوّره

زیارت رسول خدا صلی الله علیه و آله از نزدیک:

بر هر مسلمانی- خصوصاً بر حجّاج خانه خدا- مستحب مؤکّد است، زیارت قبر رسول مکرّم صلی الله علیه و آله در مدینه منوّره، و روایات زیادی درباره فضیلت زیارت آن حضرت وارده شده که از آن جمله است:

1- امام صادق علیه السلام می فرماید: «امام حسین علیه السلام از رسول اللَّه صلی الله علیه و آله سؤال کرد: پاداش زائر شما چیست؟

فرمود: فرزندم! کسی که در حیات یا ممات من، مرا زیارت کند، یا پدرت را و یا برادرت را و یا خودت را زیارت کند، بر من لازم است که در روز قیامت زیارتش کنم تا او را از گناهانش رهایی بخشم»؛

(کانَ حَقّاً عَلَیَّ أَنْ أَزُورَهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ، حَتّی أُخَلِّصَهُ مِنْ ذُنُوبِهِ).(1)

2- در روایات متعدّدی آمده است که اگر کسی با خلوص نیّت به زیارت قبر رسول خدا صلی الله علیه و آله برود، آن حضرت شفیع او در قیامت می شود و ان شاءاللَّه وارد بهشت می گردد.(2)

3- زیارت قبر رسول اللَّه صلی الله علیه و آله معادل حجّ مقبولی است که به همراه آن حضرت بجا آورده شود.(3)

4- فرمود: «کسی که در حیات یا پس از مرگم مرا زیارت کند، روز قیامت در جوار من خواهد بود»؛

(کانَ فِی جَوارِی یَوْمَ الْقِیامَةِ).(4)

5- رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «

ما بَیْنَ بَیْتی وَ مِنْبَری رَوْضَةٌ مِنْ رِیاضِ الْجَنَّةِ ...؛

میان خانه و منبر من، باغی از باغ های بهشت است ...».(5)

6- مرحوم صدوق از امیرمؤمنان علی علیه السلام روایت کرده که فرمود: «حجّ خود را با زیارت حضرت رسول صلی الله علیه و آله کامل کنید؛ چرا که ترک زیارتش بی وفایی و خلاف ادب است».(6)

ص :225


1- کامل الزیارات، صفحه 11، حدیث 2، باب 1.
2- همان مدرک، باب 2، احادیث 1، 2، 3، 4، 7، 8، 10، 12، 13، 14، 15 و 16.
3- همان مدرک، صفحه 15، حدیث 19.
4- همان مدرک، صفحه 13، حدیث 11.
5- کافی، جلد 4، صفحه 554، حدیث 3 و بحارالانوار، جلد 97، صفحه 146، حدیث 1.
6- خصال، جلد 2، صفحه 616.

کیفیّت زیارت و آداب آن:

1- از امام صادق علیه السلام نقل شده است که قبل از ورود در مدینه غسل کند.(1)

2- «شیخ طوسی» برای داخل شدن در مسجدالنّبی و زیارت رسول مکرّم صلی الله علیه و آله، نیز غسل دیگری را ذکر کرده است.(2)

3- اذن دخول بخواند که آن را نیز «کفعمی» و دیگران ذکر کرده اند و در صفحه 220 در بحث اذن دخول گذشت.

4- سپس مطابق آنچه «ابن قولویه» در «کامل الزیارات» از امام صادق علیه السلام نقل کرده، نزد قبر پیامبر صلی الله علیه و آله برود و بر آن حضرت سلام کند، آنگاه (چنانچه میسّر شود) کنار ستونی که جانب راست قبر و نزد سر مبارک حضرتش قرار دارد، رو به قبله بایستد و بگوید:

اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلَّا اَللَّهُ،

گواهی می دهم که معبودی جز خدا نیست،

وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ،

یگانه ای که شریکی ندارد

وَ اَشْهَدُ انَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ،

و گواهی می دهم که محمّد بنده و فرستاده اوست،

وَ اَشْهَدُ اِنَّکَ رَسُولُ اَللَّهِ،

و گواهی می دهم که به یقین تویی فرستاده خدا

وَاِنَّکَ مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِاَللَّهِ،

و محمّد فرزند عبداللَّه،

وَ اَشْهَدُ اِنَّکَ قَدْ بَلَّغْتَ رِسالاتِ رَبِّکَ،

و گواهی می دهم که تو رسالتهای پروردگارت را به انجام رساندی

وَنَصَحْتَ لِأُمَّتِکَ، وَ جاهَدْتَ فی سَبیلِ اَللَّهِ،

و برای امّتت خیرخواهی نمودی و در راه خدا جهاد کردی

وَعَبَدْتَ اللَّهَ حَتّی آتیکَ الْیَقینُ،

و خدا را عبادت نمودی تا زمان مرگت

بِالْحِکْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ،

در سایه حکمت و موعظه های نیکو ،

وَاَدَّیْتَ اَلَذی عَلَیْکَ مِنَ الْحَقِّ،

و حقوقی که بر عهده داشتی ادا نمودی،

وَاِنَّکَ قَدْ رَؤُفْتَ بِالْمُؤْمِنینَ، وَغَلُظْتَ عَلَی الْکافِرینَ،

و به یقین تو بر مؤمنان، مهربان وسخت گیر بودی بر کافران،

فَبَلَّغَ اَللَّهُ بِکَ اَفْضَلَ شَرَفِ مَحَلِّ الْمُکَرَّمینَ،

پس خداوند تو را به برترین شرافت جایگاه مقربان رساند،

اَلْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی

حمد و سپاس مخصوص خداوندی است که

اسْتَنْقَذَنا بِکَ مِنَ الشِّرْکِ وَالضَّلالَةِ،

به واسطه تو رهایی بخشید ما را از شرک و گمراهی ،

اَللهُمَّ اجْعَلْ صَلَواتِکَ وَصَلَواتِ مَلائِکَتِکَ الْمُقَرَّبینَ،

خدایا قرار ده درودهایت و درود فرشتگان مقرّب

وَ عِبادِکَ الصَّالِحینَ، وَ اَنْبِیآئِکَ الْمُرْسَلینَ، وَاهْلِ

و بندگان شایسته، و پیامبران فرستاده شده ات، و ساکنان

ص :226


1- کامل الزیارات، صفحه 15، حدیث 1، باب 3.
2- مصباح المتهجّد، صفحه 12.

السَّمواتِ وَالْأَرَضینَ،

آسمانها و زمین

وَمَنْ سَبَّحَ لِرَبِّ الْعالَمینَ مِنَ الْأَوَّلینَ وَالْآخِرینَ،

و هر که از پسینیان و پیشینیان که پروردگار جهان را تسبیح می گوید (درودهای همه را)

عَلی مُحَمَّدٍ عَبْدِکَ وَ رَسُولِکَ وَ نَبِیِّکَ ،

بر محمّد بنده و فرستاده و پیامبر

وَ اَمینِکَ وَنَجِیِّکَ، وَحَبیبِکَ وَصَفِیِّکَ،

و امین (بر وحی) و محرم راز و دوستدار و برگزیده

وَصَفْوَتِکَ وَخآصَّتِکَ، وَخِیَرَتِکَ مِنْ خَلْقِکَ،

و انتخاب شده و بنده خاص و اختیارشده از میان مخلوقاتت (قرار ده)،

اَللَّهُمَّ وَ اَعْطِهِ الدَّرَجَةَ وَالْوَسیلَةَ مِنَ الْجَنَّةِ،

خدایا مقام (عإِلَىٰ)

وَابْعَثْهُ مَقاماً مَحْمُوداً یَغْبِطُهُ بِهِ الْأَوَّلُونَ وَالْأخِرُونَ،

و واسطه (شفاعت) در بهشت را به او عطا کن، و او را به مقام شایسته ای که پیشینیان و پسینیان به آن غبطه خورند برسان ،

اَللهُمَّ اِنَّکَ قُلْتَ وَ لَوْ انَّهُمْ اِذْ ظَلَمُوا اَنْفُسَهُمْ

خدایا به یقین تو فرمودی: و اگر این مخالفان هنگامی که به خود ستم می کردند (و فرمانهای خدا را زیر پا می گذارند)

جآءُوکَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ،

به نزد تو می آمدند و از خدا طلب آمرزش می کردند

وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ

و پیامبر هم برای آنها استغفار می کرد

لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّاباً رَحیماً،

خدا را توبه پذیر و مهربان می یافتند،

وَ اِنّی اَتَیْتُ نَبِیَّکَ مُسْتَغْفِرًا

و من به درگاه پیامبرت آمده ام

تآئِباً مِنْ ذُنُوبی

در حالى که آمرزش طلبیده و از گناهانم توبه می کنم،

وَاِنّی اَتَوَجَّهُ اِلَیْکَ بِنَبِیِّکَ نَبِیِّ الرَّحْمَةِ، مُحَمَّدٍ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ،

و من رو می کنم به پیامبرت پیامبر رحمت، محمّد- که درود خدا بر او و خاندان پاکش باد- ،

یا مُحَمَّدُ إِنِّی اَتَوَجَّهُ الَی اَللَّهِ رَبّی وَ رَبِّکَ،

ای محمّد به یقین من به خدایی که پروردگار من و توست رو می کنم

لِیَغْفِرَ لی ذُنُوبی

که گناهانم را بیامرزد.

سپس فرمود: اگر حاجتی داری، رو به قبله بایست و دو دستت را بالا ببر و حاجتت را طلب کن که امید است برآورده شود ان شاءاللَّه.(1)

5- در روایت دیگری از امام صادق علیه السلام در همان کتاب آمده است: پس از فراغت از دعا، نزد منبر بایست و حمد خدای به جای آور و ثنای او بگو و حاجتت را طلب کن؛ چرا که رسول اللَّه صلی الله علیه و آله فرمود: «ماَبیٰن قبر من و منبر من، باغی از باغ های بهشت است ... سپس آنچه خواستی نماز می خوانی».(2)

6- اسحاق بن عمّار می گوید: خدمت امام صادق علیه السلام عرض کردم: سلام مختصر و کوتاهی نزد قبر پیامبر صلی الله علیه و آله به من بیاموز، فرمود: بگو:

ص :227


1- کامل الزیارات، صفحه 15، باب 3، حدیث 1.
2- همان مدرک، صفحه 16، حدیث 2.

«أَسْأَلُ اللَّهَ اَلَذی اَنْتَجَبَکَ وَ اصْطَفاکَ وَ اخْتارَکَ،

از خدایی که تو را انتخاب کرده و برگزید و اختیار کرده

وَ هَداکَ وَ هَدی بِکَ،

و هدایت نمود، و هدایت کرد به واسطه تو دیگران را ،

اَنْ یُصلِّیَّ عَلَیْکَ صَلاةً کَثیرةً طَیِّبَةً».(1)

می خواهم که بر تو درود فرستد، درودی فراوان و پاکیزه.

7- بزنطی از امام رضا علیه السلام سؤال می کند که سلام بر رسول خدا صلی الله علیه و آله چگونه است؟ فرمود: می گویی:

«اَلسَّلامُ عَلیٰ رَسُولِ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ وَ رَحْمَةُ اَللَّهِ وَ بَرَکاتُهُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا رَسُولَ اللَّه، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مُحَمَّدَ بْنَ عَبْدِ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا خِیَرَةَ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا حَبیبَ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا صَفْوَةَ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیَکَ یا آمینَ اَللَّهِ، أَشْهَدُ أَنَّکَ رَسُولُ اَللَّهِ، وَ أَشْهَدُ أَنَّکَ مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اَللَّهِ، وَ أَشْهَدُ أَنَّکَ قَدْ نَصَحْتَ لِأُ مَّتِکَ، وَ جاهَدْتَ فی سَبیلِ رَبِّکَ، وَ عَبَدْتَهُ حَتَّی أَتاکَ الْیَقینُ، فَجَزاکَ اَللَّهُ أَفْضَلَ ما جَزی نَبِیّاً عَنْ أُمَّتِهِ، اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، أَفْضَلَ ما صَلَّیْتَ عَلیٰ إِبْراهیمَ وَ آلِ إبْراهیمَ، إِنَّکَ حَمیدٌ مَجیدٌ».(2)

8- در مسجد پیامبر صلی الله علیه و آله نماز زیاد بجا آورده شود که به فرموده رسول خدا صلی الله علیه و آله: یک رکعت نماز در آن معادل هزار رکعت در مساجد دیگر است و نماز در مسجدالحرام برابر هزار نماز در مسجد من (مسجد النبی) است (یعنی ثواب یک میلیون نماز دارد).(3)

زیارت رسول خدا صلی الله علیه و آله از دور

فضیلت زیارت آن حضرت از دور:

1- یکی از یاران امام صادق علیه السلام می گوید: امام علیه السلام به من امر فرمود که هر چه می توانم در مسجد رسول اللَّه صلی الله علیه و آله نماز بگزارم؛ چرا که این توفیق همیشه نصیب انسان نمی شود. سپس فرمود: آیا کنار قبر رسول اللَّه صلی الله علیه و آله هم می روی؟ عرض کردم: آری، فرمود: آگاه باش که او سلام تو را از نزدیک می شنود و اگر دور هم باشی از دور هم سلامت به او می رسد.(4)

2- امام علی علیه السلام از رسول اللَّه صلی الله علیه و آله نقل می کند که فرمود: «هر کس در هر مکانی از زمین، به من سلام کند سلامش به من می رسد».(5)

ص :228


1- کامل الزیارات، صفحه 19، حدیث 9.
2- همان مدرک، صفحه 20، حدیث 10.
3- همان مدرک، صفحه 21، حدیث 4، باب 4.
4- همان مدرک، صفحه 12، حدیث 5، باب 2.
5- امإِلَىٰ طوسی، صفحه 167، حدیث 31.

3- در روایت معتبری از امام سجّاد علیه السلام نقل شده که رسول اللَّه صلی الله علیه و آله فرمود: کسی که بعد از وفات من به زیارت قبرم بیاید، مثل کسی است که در زمان حیاتم به سوی من هجرت کرده است؛ پس اگر توان آن را ندارید، از دور بر من سلام بفرستید که به من می رسد.(1)

کیفیّت زیارت آن حضرت از دور:

1- یکی از یاران امام رضا علیه السلام می گوید: خدمت آن حضرت عرض کردم: بعد از نماز فریضه چگونه بر رسول گرامی صلی الله علیه و آله سلام فرستم (و حضرتش را زیارت کنم)؟ فرمود: خطاب به آن حضرت می گویی:

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا رَسُولَ اَللَّهِ وَ رَحْمَةُ اَللَّهِ وَ بَرَکاتُهُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا

سلام بر تو ای رسول خدا و رحمت و برکات خدا بر تو باد، سلام بر تو ای

مُحَمَّدَ بْنَ عَبدِاَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا خِیَرَةَ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا حَبیبَ اَللَّهِ،

محمّد بن عبداللَّه، سلام بر تو ای اختیارشده خدا، سلام بر تو ای محبوب خدا،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا صَفْوةَ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا أَمینَ اَللَّهِ، أَشْهَدُ أَنَّکَ رَسُولُ اَللَّهِ،

سلام بر تو ای برگزیده خدا، سلام بر تو ای امین (بر وحی) خدا، گواهی می دهم که تو فرستاده خدایی،

وَأَشْهَدُ أَنَّکَ مُحَمَّدُ بْنُ عَبدِاَللَّهِ،

و گواهی می دهم که تو محمّد پسر عبدالله هستی،

وَأَشْهَدُ أَنَّکَ قَدْ نَصَحْتَ لِأُمَّتِکَ،

و گواهی می دهم که تو برای امتت خیرخواهی نمودی

وَجاهَدْتَ فی سَبیلِ رَبِّکَ،

و در راه پروردگارت جهاد کردی،

وَعَبَدْتَهُ حَتَّی أَتاکَ الْیَقینُ،

و او را تا زمان مرگ عبادت نمودی،

فَجَزاکَ اَللَّهُ یا رَسُولَ اَللَّهِ

پس جزای خیر دهد خداوند تو را ای رسول خدا،

أَفْضَلَ ما جَزی نَبِیّاً عَنْ أُمَّتِهِ،

بهترین جزایی که هیچ پیامبری را از جانب امّتش چنان پاداشی نداده است،

اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ،

خدایا درود فرست بر محمد و خاندان پاکش

أَفْضَلَ ما صَلَّیْتَ عَلیٰ ابراهیمَ وَ آلِ إبْراهیمَ،

بهترین درودی که بر ابراهیم و خاندان ابراهیم فرستاده ای،

إِنَّکَ حَمیدٌ مَجیدٌ».(2)

که تو ستوده و سزاوار ستایشی.

2- و نیز «سیّد بن طاووس» در «مصباح الزائر» از امام صادق علیه السلام نقل کرده که فرمود: «کسی که بخواهد از شهر خویش قبر رسول گرامی صلی الله علیه و آله و قبور سایر ائمّه علیهم السلام را زیارت کند روز جمعه غسل نماید و

ص :229


1- کامل الزیارات، صفحه 14، حدیث 17، باب 2.
2- بحارالانوار، جلد 97، صفحه 181، حدیث 3 و قرب الاسناد، صفحه 169.

دو جامه پاکیزه بپوشد و در فضای باز بایستد؛ سپس چهار رکعت نماز بخواند با هر سوره ای که میسّر شود، پس از تشهّد و سلام، رو به قبله بایستد و بگوید:

«اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا النَّبِیُّ وَرَحْمَةُ اَللَّهِ وَبَرَکاتُهُ،

سلام بر تو ای پیامبر و رحمت و برکات خدا بر تو باد،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا النَّبِیُّ الْمُرْسَلُ،

سلام بر تو ای پیامبر فرستاده شده

وَالْوَصِیُّ الْمُرْتَضی،

و (بر علی) جانشین پسندیده ات

وَالسَّیِّدَةُ الْکُبْری وَالسَّیِّدَةُ الزَّهْراءُ،

و (بر همسرت) بانو خدیجه کبری و (بر دخترت) بانو فاطمه زهرا

وَالسِّبْطانِ الْمُنْتَجَبانِ، وَالْأَوْلادُ الْأَعْلامُ،

و بر دو نوه برگزیده ات و بر فرزندان ممتاز

وَالْأُمَناءُ الْمُنْتَجِبُونَ، جِئْتُ اَنْقِطاعاً اِلَیْکُمْ

و امینان برگزیده ات،از همه بریده و به درگاه شما

وَ إِلَىٰ آبائِکُمْ، وَ وَلَدِکُمُ الْخَلَفِ عَلیٰ بَرَکَةِالْحَقِّ،

و پدران ، و فرزندان شایسته تان آمده ام، به برکت حق تعالى ،

فَقَلْبی لَکُمْ مُسَلِّمٌ، وَ نُصْرَتی لَکُمْ مُعَدَّةٌ،

پس دلم تسلیم شماست. و برای یاریتان آماده ام،

حَتَّی یَحْکُمَ اَللَّهُ لِدِینِهِ،

تا خداوند حکم دینش را اجرا کند،

فَمَعَکُمْ مَعَکُمْ لا مَعَ عَدُوِّکُمْ،

پس آن که با شماست با شماست نه با دشمنان شما،

إِنِّی لَمِنَ الْقائِلِینَ بِفَضْلِکُمْ،

به یقین من از معتقدان به لطف و کرم شما

مُقِرٌّ بِرَجْعَتِکُمْ، لا اَنْکِرُ لِلّهِ قُدْرَةً،

و معترف به بازگشت شمایم، منکر توانایی خدا نبوده

وَ لا أَزْعَمُ إلّا ما شاءَ اَللَّهُ،

و جز آنچه خدا می خواهد نمی خواهم،

سُبْحانَ اَللَّهِ ذِی الْمُلْکِ وَ الْمَلَکُوتِ،

تسبیح می گویم خدایی را که صاحب ملک و ملکوت است،

یُسَبِّحُ لِلَّهِ بِاسْمائِهِ جَمِیعُ خَلْقِهِ،

تمامی مخلوقات،خدا را با نامهایش تسبیح می گویند،

وَاَلسَّلامُ عَلیٰ أَرْواحِکُمْ وَ أَجْسادِکُمْ،

و درود بر جانها و جسمهای شما، و درود

وَاَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ وَ رَحْمَةُ اَللَّهِ وَ بَرَکاتُهُ».(1)

و رحمت و برکات خدا بر شما باد.

3- در فصل «اعمال ایّام هفته» (صفحه 985) دو زیارت برای آن حضرت خواهد آمد. هر کس بخواهد می تواند به آن جا رجوع کند و به فیض خواندن آن نائل گردد.

4- شایسته است صلوات فرستادن بر آن حضرت صلی الله علیه و آله به آن صلواتی که امیر مؤمنان علی علیه السلام در یکی از خطبه های خود در روز جمعه بر آن حضرت فرستاده و در «روضه کافی» نقل شده است:

ص :230


1- مصباح الزائر، صفحه 50 و بحارالانوار، جلد 86، صفحه 330.

«اِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَی النَّبِیِّ،

خدا و فرشتگانش بر پیامبر درود می فرستند

یا اَیُّها اَلَّذینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ

ای کسانی که ایمان آورده اید بر او درود فرستید

وَسَلِّمُوا تَسْلیماً،

و (در برابر اوامر او) کاملًا تسلیم باشید،

اَللهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ،

خدایا بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست،

وَبارِکْ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ،

و برکت ده به محمّد و خاندان پاکش،

وَتَحَنَّنْ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ،

و به محمّد و خاندان پاکش محبّت کن،

وَسَلِّمْ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ،

بر محمّد و درود فرست،

کَاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ وَبارَکْتَ وَتَرَحَّمْتَ وَتَحَنَّنْتَ

همانند بهترین درود و برکت و رحمت و محبّت

وَسَلَّمْتَ عَلی ابْراهیمَ والِ ابْراهیمَ،

و سلامی که بر ابراهیم و خاندانش فرستاده ای ،

اِنَّکَ حَمیدٌ مَجیدٌ،

که تو ستوده و مورد ستایشی،

اَللَّهُمَّ اَعْطِ مُحَمَّداً الْوَسیلَةَ،

خدایا عطا کن به محمّد وسیله شفاعت

وَالشَّرَفَ وَالْفَضیلَةَ، وَالْمَنْزِلَةَ الْکَریمَةَ،

و شرافت و برتری و جایگاه بزرگواران را،

اَللهُمَّ اجْعَلْ مُحَمَّداً وَآلَ مُحَمَّدٍ

خدایا قرار ده محمّد و خاندان پاکش را

اَعْظَمَ الْخَلایِقِ کُلِّهِمْ شَرَفاً یَوْمَ الْقِیمَةِ،

با شرافت ترین مخلوقات

وَ اَقْرَبَهُمْ مِنْکَ مَقْعَداً،

و نزدیکترین از جهت جایگاه

وَاَوْجَهَهُمْ عِنْدَکَ یَوْمَ الْقِیامَةِ جاهاً،

و سربلندترین در نزد خودت در روز قیامت ،

وَ اَفْضَلَهُمْ عِنْدَکَ مَنْزِلَةً وَنَصیباً،

و با فضیلت ترین آنان از نظر موقعیّت و بهره

اَللهُمَّ اَعْطِ مُحَمَّداً اَشْرَفَ الْمَقامِ،

خدایا به محمّد با شرافت ترین جایگاه

وَ حِبآءَ السَّلامِ، وَ شَفاعَةَ الْإِسْلامِ،

و آرامش کامل و شفاعت مسلمانان را عطا کن،

اَللهُمَّ وَالْحِقْنا بِهِ غَیْرَ خَزایا،

خدایا ما را به او ملحق کن به دور از شرمندگی،

وَلٰا نٰاکِبینَ وَلٰا نٰادِمینَ وَلٰا مُبَدِّلینَ،

و انحراف و پشیمانی و تبدیل عقیده ،

اِلهَ الْحَقِّ آمینَ.(1)

ای پروردگار برحق دعایم را اجابت کن.

5- عاشقان آن حضرت و اهل بیت طاهرینش از زیارت جامعی که «شیخ طوسی» در «مصباح» از امام حسن عسکری علیه السلام نقل می کند و در اواخر بخش زیارات، تحت عنوان «صلوات بر چهارده معصوم (صفحه 561)» خواهد آمد، غافل نباشند که آثار ارزنده ای دارد.

ص :231


1- کافی، جلد 8، صفحه 175.

زیارت حضرت فاطمه زهرا علیها السلام

فضیلت زیارت آن حضرت و جایگاه قبر شریفش:

1- مرحوم «علّامه مجلسی» از امام صادق علیه السلام از اجداد طاهرینش روایت کرده که: «هر کس قبر حضرت طاهره فاطمه علیها السلام را زیارت کند و بگوید:

اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا سَیِّدةَ نِساءِ ...

(اوّلین زیارت از زیاراتی که خواهد آمد) و استغفار کند، خداوند او را می بخشد و او را وارد بهشت می کند!».(1)

2- ابوالحسن ابراهیم بن محمّد هَمْدانی می گوید: برای امام هادی علیه السلام نامه ای نوشتم که مرا از قبر فاطمه علیها السلام باخبر سازد، حضرت در جواب نوشتند که: او با جدّم صلوات اللَّه علیه و آله می باشد.(2)

3- مرحوم «صدوق» می گوید: صحیح در نزد من این است که آن حضرت در خانه اش دفن شده که پس از توسعه توسط بنی امیّه، الآن جزء مسجد قرار گرفته است و مرحوم «علّامه مجلسی» نیز می گوید:

اظهر این است که آن حضرت (صلوات اللَّه علیها) در خانه اش دفن شده است.(3) ظاهراً این نظر بر اساس روایتی است که در آن، یکی از یاران حضرت رضا علیه السلام نقل می کند که از امام علیه السلام از قبر حضرت فاطمه علیها السلام سؤال کردم، فرمود: در خانه اش دفن شد که پس از توسعه مسجد توسّط بنی امیّه، الآن جزء مسجد قرار گرفته است.(4) بنابراین هر کس نزدیک قبر پیامبر صلی الله علیه و آله و روضه مقدّسه بایستد و بانوی اسلام را زیارت کند، ان شاءاللَّه فضیلت زیارت آن حضرت علیها السلام را کسب کرده است. البتّه در بقیع نیز به قصد رجا می توان آن حضرت را زیارت کرد.

4- علّامه مجلسی از «مصباح الانوار» از علی علیه السلام از فاطمه علیها السلام نقل می کند که فرمود: رسول خدا به من فرمود:

«یا فاطِمَةُ مَنْ صَلَّی عَلَیْکِ غَفَرَ اَللَّهُ لَهُ، وَ أَلْحَقَهُ بی حَیْثُ کُنْتُ مِنَ الْجَنَّةِ؛

هر کس بر تو سلام فرستد خداوند او را ببخشد و او را به من ملحق می کند، هر کجای بهشت که باشم!»!(5)

5- یزید بن عبدالملک از پدرش از جدّش نقل می کند که روزی خدمت حضرت فاطمه علیها السلام رسیدم؛ آن حضرت در سلام، بر من سبقت گرفت و از حالم پرسید و سپس فرمود: «پدرم به من خبر داد که هر کس بر او و بر من سه روز سلام کند خداوند بهشت را بر او واجب می کند»، عرض کردم: در زمان حیات او و حیات شما؟ فرمود: «آری و بعد از وفات ما».(6) یادآوری: ظاهر این است که این روایت و نیز روایت قبل، شامل دور و نزدیک، هر دو می شود.

ص :232


1- بحارالانوار، جلد 97، صفحه 199، حدیث 19.
2- همان مدرک، صفحه 198، حدیث 18.
3- همان مدرک، صفحه 197، به نقل از فقیه، جلد 2، صفحه 572.
4- همان مدرک، صفحه 191، حدیث 1، به نقل از عیون اخبار الرضا، جلد 1، صفحه 311، حدیث 76.
5- همان مدرک، صفحه 194، حدیث 10.
6- همان مدرک، صفحه 194، حدیث 9، به نقل از تهذیب، جلد 6، صفحه 9، حدیث 11.
کیفیّت زیارت بانوی اسلام فاطمه زهرا علیها السلام:

زیارت اوّل: زیارت کوتاهی است که در روایت اوّل از روایات فضیلت زیارت آن حضرت به آن اشاره شد:

اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا سِیِّدَةَ نِسآءِ الْعالَمینَ،

سلام بر تو ای سرور بانوان جهان،

اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا وٰالِدَةَ الْحُجَجِ عَلَی النَّاسِ أجْمَعینَ،

سلام بر تو ای مادر حجّت ها (ی خدا) بر تمامی مردم،

اَلسَّلامُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الْمَظْلومَةُ الْمَمْنُوعَةُ حَقُّها.

سلام بر تو ای مظلومه ای که از حقّت منع شدی.

سپس بگو:

اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلیٰ أَمَتِکَ وَ ابنَةِ نَبیِّکَ،

خدایا بر کنیزت و دختر پیامبرت

وَ زَوْجَةِ وَصِیِّ نَبِیِّکَ،

و همسر جانشین پیامبرت درود فرست،

صَلاةً تُزْلِفُها فَوقَ زُلفی عِبادِکَ الْمُکَرَّمینَ،

درودی که او را به بالاتر از جایگاه بندگان گرامی

مِنْ أهْلِ السَّمواتِ وَأَهْلِ الْأَرَضینَ.(1)

از اهل آسمانها و زمین برساند.

زیارت دوم: محمّد بن عیسی از امام باقر علیه السلام نقل می کند که فرمود: هرگاه کنار قبر جدّه ات فاطمه علیها السلام قرار گرفتی بگو:

یا مُمْتَحَنَةُ، اِمْتَحَنَکِ اَللَّهُ

ای آزموده، تو را آزمود خدایی

اَلَذی خَلَقَکِ قَبْلَ اَنْ یَخْلُقَکِ،

که تو را آفرید قبل از آفرینشت

فَوَجَدَکِ لِمٰا اِمْتَحَنَکِ صابِرَةً،

و تو را بر آنچه آزمود شکیبا یافت

وَزَعَمْنا اِنَّا لَکِ اَوْلِیآءُ و مُصَدِّقُونَ،

و ما خود را دوستدار و تصدیق کننده تو می دانیم

وَصابرُونَ لِکُلِّ ما اَتٰانٰا بِهِ ابُوکِ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ،

و شکیباییم بر آنچه پدرت- که درود خدا بر او و خاندان پاکش باد-

وَاَتٰانٰا بِهِ وصِیُّهُ،

و جانشینش برای ما آورده ،

فَاِنَّا نَسْئَلُکِ اَنْ کُنَّا صَدَّقْناکِ،

پس از تو می خواهیم که اگر ما تصدیق کنندگان توایم،

إلَّا الْحَقْتِنا بِتَصْدیقِنا لَهُما،

ما را به واسطه تصدیقمان به آن دو ملحق کنی

لِنُبشِّرَ اَنْفُسَنا باَنَّا قَدْ طَهُرْنا بِوِلایَتِکِ.(2)

تا به خود بشارت دهیم که به برکت ولایتت پاک شده ایم.

***

زیارت سوم: مرحوم «شیخ طوسی» در کتاب «تهذیب»، زیارت دیگری را از بزرگان شیعه نقل می کند که از این قرار است:

ص :233


1- بحارالانوار، جلد 97، صفحه 198، حدیث 18 و اقبال، صفحه 623.
2- بحارالانوار، جلد 97، صفحه 194، حدیث 11، به نقل از تهذیب، جلد 6، صفحه 9، حدیث 12.

اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ رَسُولِ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ نَبِیِّ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ

سلام بر تو ای دختر رسول خدا، سلام بر تو ای دختر پیامبر خدا، سلام

عَلَیْکِ یا بِنْتَ حَبیبِ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ خَلیلِ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ

بر تو ای دختر (محمّد) محبوب خدا، سلام بر تو ای دختر خلیل خدا، سلام بر تو

یا بِنْتَ صَفِیِّ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ اَمینِ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ

ای دختر (محمّد) برگزیده خدا، سلام بر توای دختر امین خدا، سلام بر تو ای دختر

خَیْرِ خَلْقِ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ اَفْضَلِ اَنْبِیآءِ اَللَّهِ وَرُسُلِهِ وَمَلائِکَتِهِ،

بهترین مخلوقات خدا، سلام بر تو ای دختر برترین پیامبران و فرستادگان و فرشتگان خدا،

اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ خَیْرِ الْبَرِیَّةِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا سِیِّدَةَ نِسآءِ الْعالَمینَ

سلام بر تو ای دختر بهترین آفریدگان خدا، سلام بر تو ای سرور بانوان جهانیان

مِنَ الْأَوَّلینَ وَالْأ خِرینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا زَوْجَةَ وَلِیِّ اَللَّهِ، وَ خَیْرِ الْخَلْقِ

از پیشینیان و پسینیان، سلام بر تو ای همسر ولیّ خدا، و بهترین مخلوقات

بَعْدَ رَسُولِ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا امَّ الْحَسَنِ وَالْحُسَیْنِ سَیِّدَیْ شَبابِ اَهْلِ

بعد از رسول خدا، سلام بر تو ای مادر حسن و حسین سرور جوانان اهل

الْجَنَّةِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الصِّدّیقَةُ الشَّهیدَةُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الرَّضِیَّةُ

بهشت، سلام بر تو ای راستگوی شهیده، سلام بر توای که از خدا خشنود و او از تو

الْمَرْضِیَّةُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الْفاضِلَةُ الزَّکِیَّةُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا

خشنود است، سلام بر تو ای با فضیلت پاکیزه، سلام بر تو ای

الْحَوْرآءُ الْإِنْسِیَّةُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا التَّقِیَّةُ النَّقِیَّةُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا

حوری صفت در شکل انسان، سلام بر تو ای پرهیزکار پاکیزه، سلام بر تو ای

الْمُحَدَّثَةُ الْعَلیمَةُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الْمَظْلُومَةُ الْمَغْصُوبَةُ، اَلسَّلامُ

دانای اخبار (از سوی فرشتگان) و آگاه، سلام بر تو ای ستمدیده ای که حقّت غصب شده، سلام

عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الْمُضْطَهَدَةُ الْمَقْهُورَةُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا فاطِمَةُ بِنْتَ رَسُولِ اَللَّهِ،

بر تو ای ظلم کشیده مورد غضب (دشمنان) واقع شده، سلام بر تو ای فاطمه دختر رسول خدا

وَرَحْمَةُ اَللَّهِ وَبَرَکاتُهُ،

و رحمت و برکات خدا بر تو باد،

صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْکِ وَعَلی رُوحِکِ وَبَدَنِکِ، اَشْهَدُ

درود خدا بر تو و بر روح و بدن تو باد، گواهی می دهم که

ص :234

اَنَّکِ مَضَیْتِ عَلیٰ بَیِّنَةٍ مِنْ رَبِّکِ،

تو با دلیل روشن از جانب پروردگارت عمرت را به پایان رساندی

وَ اَنَّ مَنْ سَرَّکِ فَقَدْ

و به یقین هر که تو را خشنود ساخت

سَرَّ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ،

خشنود ساخته رسول خدا- که درود خدا بر او و خاندان پاکش باد- را ،

وَمَنْ جَفاکِ فَقَدْ جَفا رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ،

و هر که بر تو ستم کرد به یقین بر رسول خدا- که درود خدا بر او و خاندان پاکش باد- ستم کرده،

وَمَنْ آذاکِ فَقَدْ آذیٰ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ،

و هر که تو را اذیّت نمود به یقین رسول خدا- که درود خدا بر او و خاندان پاکش باد- را اذیّت نموده،

وَمَنْ وَصَلَکِ فَقَدْ وَصَلَ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ،

و هر که به تو پیوست به یقین به رسول خدا- که درود خدا بر او و خاندان پاکش باد- پیوسته

وَمَنْ قَطَعَکِ فَقَدْ قَطَعَ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ،

و هر که از تو برید به یقین از رسول خدا- که درود خدا بر او و خاندان پاکش باد- بریده است،

لِأَنَّکِ بَضْعَةٌ مِنْهُ،

زیرا تو پاره تن او

وَ رُوحُهُ اَلَّتی بَیْنَ جَنْبَیْهِ،

و روحش که درون جسم او بود هستی،

کَمٰا قالَ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ،

همان گونه که پیامبر- که درود خدا بر او و خاندان پاکش باد- فرمود،

اُشْهِدُ اللَّهَ وَرُسُلَهُ وَمَلائِکَتَهُ

خدا و فرستادگان و فرشتگانش را گواه می گیرم

اَنّی رٰاضٍ عَمَّنْ رَضیتِ عَنْهُ،

که به یقین من خشنودم از هر که تو از او خشنودی

ساخِطٌ عَلیٰ مَنْ سَخِطْتِ عَلَیْهِ،

و خشمگینم از هر که تو از او خشمگینی،

مُتَبَرِّءٌ مِمَّنْ تَبَرَّئْتِ مِنْهُ،

بیزارم از هر که تو از او بیزاری،

مُوالٍ لِمَنْ والَیْتِ،

دوست دارم هر که را تو دوست داری،

مُعادٍ لِمَنْ عادَیْتِ،

دشمنم با هر که تو با او دشمنی،

مُبْغِضٌ لِمَنْ ابْغَضْتِ،

کینه دارم از آن که تو از او دلگیری،

مُحِبٌّ لِمَنْ اَحْبَبْتِ،

و علاقه مندم به هر که تو به او علاقه داری

وَکَفی بِاَللَّهِ شَهیداً وَحَسیباً، وَجازِیاً وَمُثیباً.

و کافی است خدا برای گواه و حسابگر و کیفردهنده وپاداش دهنده .

سپس بر رسول اکرم و ائمّه اطهار صلوات می فرستی.(1)

***

زیارت چهارم: زیارتی است که در بخش اعمال ماه ها برای روز سوم جمادی الثانی (صفحه 619)، روز وفات آن حضرت خواهد آمد.

زیارت پنجم: زیارت دیگری را «سیّد بن طاووس» در اقبال برای روز بیستم جمادی الثانی، روز تولّد آن حضرت ذکر کرده است که مثل زیارت بالاست تا «

ساخِطٌ عَلیٰ مَنْ سَخِطْتِ عَلَیْهِ

» و از این جا به بعد به این نحو است:

ص :235


1- بحارالانوار، جلد 97، صفحه 195، حدیث 12، به نقل از تهذیب، جلد 6، صفحه 10.

وَ وَلِیٌّ لِمَنْ والاکِ، وَعَدُوٌّ لِمَنْ عاداکِ،

و با هر کسی که با تو دوستی کند دوستم و با هر کسی که با تو دشمنی کند دشمنم

وَحَرْبٌ لِمَنْ حارَبَکِ،

و با هر کس که با تو از در جنگ درآید در جنگم،

اَنَا یا مَوْلاتی بِکِ وَبِاَبیکِ وَبَعْلِکِ،

من ای سرورم به تو و پدرت و همسرت

وَالْأَئِمَّةِ مِنْ وُلْدِکِ مُوقِنٌ،

و امامان از فرزندانت یقین دارم

وَبِوِلایَتِهِمْ مُؤْمِنٌ،

و به ولایت آنها ایمان دارم

وَبِطاعَتِهِمْ مُلْتَزِمٌ،

و به اطاعت از آنان ملتزمم،

اَشْهَدُ انَّ الدّینَ دینُهُمْ،

گواهی می دهم که دینِ (حقّ) دین آنان

وَالْحُکْمَ حُکْمُهُمْ،

و فرمان (لازم الاجرا) فرمان آنان است

وَهُمْ قَدْ بَلَّغُوا عَنِ اَللَّهِ عَزَّوَجَلَّ،

و آنان بخوبی رساندن از جانب خداوند عزیز و گرامی احکام را

وَدَعَوْا إِلَىٰ سَبیلِ اَللَّهِ بِالْحِکْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ،

و به راه او دعوت نموده اند و با حکمت و موعظه نیکو

لا تَاْخُذُهُمْ فِی اَللَّهِ لَوْمَةُ لآئِمٍ،

و در این راه سرزنش ملامت کنندگان در آنان اثر نکرد،

وَصَلَواتُ اَللَّهِ عَلَیْکِ وَعَلی اَبیٰکِ وَبَعْلِکِ،

و درود خدا بر تو و پدرت و همسرت

وَابْنَیْکِ وَذُرِّیَّتِکِ الْأَئِمَّةِ الطَّاهِرینَ،

و دو فرزندت و نسلت، همان امامان پاک،

اَللهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَاهْلِ بَیْتِهِ،

خدایا بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست

وَصَلِّ عَلَی الْبَتُولِ الطَّاهِرَةِ، الصِّدیقَةِ الْمَعْصُومَةِ،

و بر حضرت بتول (آن بانوی) پاکیزه، راستگو، معصوم،

اَلتَّقِیَّةِ النَّقِیَّةِ الرَّضِیَّةِ

پرهیزکار، پاک، خشنود از خداوند،

الزَّکِیَّةِ الرَّشیدَةِ، الْمَظْلُومَةِ الْمَقْهُورَةِ،

بی گناه، هدایت یافته، ستمدیده و اندوهگین

اَلْمَغْصُوبَةِ حَقُّهَا، الْمَمْنُوعَةِ ارْثُهَا،

که حقّش غصب و ارثش گرفته شد

الْمَکْسُورَةِ ضِلْعُهَا، الْمَظْلُومِ بَعْلُهَا،

و پهلویش شکسته و همسرش مورد ستم واقع شد

اَلْمَقْتُولِ وَلَدُها، فاطِمَةَ بِنْتِ رَسُولِکَ،

و فرزندش کشته شد، همان فاطمه دختر رسولت

وَبِضْعَةِ لَحْمِهِ، وَصَمیمِ قَلْبِهِ، وَفِلْذَةِ کَبِدِهِ،

و پاره تنش، و میوه دل و جگرگوشه اش،

وَالنُّخْبَةِ مِنْکَ لَهُ،

و برگزیده از جانب تو برای پیامبرت

وَالتُّحْفَةِ خَصَصْتَ بِهاوَصِیَّهُ،

و گوهری که به وصیّ او اختصاص دادی،

وَحَبیبَةِالْمُصْطَفی، وَقَرینَةِالْمُرْتَضی وَسَیَّدَةِالنِّساءِ،

و محبوب مصطفی و همنشین مرتضی و سرور بانوان

وَمُبَشِّرَةِ الْأَوْلِیآءِ، حَلیفَةِ الْوَرَعِ وَالزُّهْدِ، وَتُفَّاحَةِ الفِرْدَوْسِ،

و بشارت دهنده اولیا، مظهر پارسایی و زهد، و میوه بهشت،

وَالْخُلْدِ اَلَّتی شَرَّفْتَ مَوْلِدَها بِنِسآءِ الْجَنَّةِ،

جاودانی که ولادتش را با زنان بهشتی گرامی داشتی،

وَ سَلَلْتَ مِنْها اَنْوارَ الْأَئِمَّةِ، وَ اَرْخَیْتَ

و نور امامان را از او جاری ساختی، و در نزد او

ص :236

دُونَها حِجابَ النُّبُوَّةِ،

پرده نبوّت را کنار زدی،

اَللهُمَّ صَلِّ عَلَیْها صَلاةً

خدایا بر او درودی فرست که

تَزیدُ فی مَحَلِّها عِنْدَکَ،وَشَرَفِها لَدَیْکَ،

بیافزاید بر مقام و شرافت او نزد تو،

وَمَنْزِلَتِها مِنْ رِضاکَ،

و بر خشنودیت از او ،

وَ بَلِّغْها مِنَّا تَحِیَّةً وَسَلاماً،

و درود و سلام ما را به او برسان

وَآتِنا مِنْ لَدُنْکَ فی حُبِّها

و عنایت کن به ما ، از جانب خودت در برابر دوستیش

فَضْلًا وَاحْساناً، وَرَحْمَةً وَغُفْراناً،

لطف و احسان، و رحمت و آمرزشت را ،

اِنَّکَ ذُوالْعَفْوِ الْکَریمِ.

چرا که تو آمرزنده و بزرگواری.

آنگاه نماز زیارت می خوانی و اگر توانستی نماز خود آن حضرت (که دو رکعت است در هر رکعتی یک حمد و شصت مرتبه قل هو اللَّه) را می خوانی و اگر نتوانستی دو رکعت با حمد و قل هو اللَّه و حمد و قل یا ایها الکافرون بجا آور و پس از سلام بگو:

اَللَّهُمَّ إِنّی أَتَوَجَّهُ إِلَیْکَ بِنَبِیِّنا مُحَمَّدٍ

خدایا من به سوی تو رو می آورم به واسطه پیامبرمان، محمّد

وَ بِأَهْلِ بَیْتِهِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِمْ،

و خاندان پاکش- که درود تو بر آنان باد-

وَأَسْئَلُکَ بَحَقِّکَ اَلْعَظیمِ عَلَیْهِمْ،

و از تو می خواهم به حق بزرگی که بر آنان داری

اَلَذی لا یَعْلَمُ کُنْهَهُ سِواکَ،

آن حقی که نمی داند حقیقت آن را ، کسی جز تو،

وَ أَسْئَلُکَ بِحَقِ مَنْ حَقُّهُ عِنْدَکَ عَظیمٌ،

و از تو می خواهم به حقّ کسی که حقّ او نزدت بزرگ است

وَبِأَسْمائِکَ الْحُسْنی،

و به حقّ نامهای نیکویت

اَلَّتی أَمَرْتَنی أَنْ أَدْعُوکَ بِها،

که فرمان دادی تو را به آن بخوانم

وَاَسْئَلُکَ بِاسْمِکَ الْأَعْظَمِ

و از تو می خواهم به حقّ اسم اعظمی

اَلَذی أَمَرْتَ بِهِ ابْراهیمَ

که به آن فرمان دادی ابراهیم را

اَنْ یَدْعُوَ بِهِ الطَّیرَ فَأَجابَتْهُ،

که با آن صدا زندپرنده را و پرنده پاسخش گفت،

وَ بِاسْمِکَ اَلْعَظیمِ اَلَذی قُلْتَ لِلنَّارِ بِهِ

و به حقّ اسم با عظمتی که با آن به آتش فرمودی:

کُونی بَرْداً وَ سَلاماً عَلیٰ إِبْراهیمَ

بر ابراهیم سرد و سالم باش،

فَکانَتْ بَرْداً، وَ بِأَحَبِّ الْأَسْماءِ إِلَیْکَ،

پس آتش سرد شد، و به حقّ محبوبترین نامها

وَأَشْرَفِها وَ أَعْظَمِها لَدَیْکَ،

و شریفترین و بزرگترین در نزدت

وَأَسْرَعِها إِجابَةً، وَأَنْجَحِها طَلِبَةً،

و سریع ترین آنها در پاسخ گویی و پسندیده ترین آنها در برآوردن حاجت،

وَبِمٰا أَنْتَ أَهْلُهُ وَمُسْتَحِقُّهُ وَمُسْتَوْجِبُهُ،

و به حق آنچه تو اهل و سزاوار و شایسته آنی (از تو می خواهم)

وَأَتَوَسَّلُ إِلَیْکَ وَ أَرْغَبُ إِلَیْکَ،

و به تو متوسّل شده و از تو می خواهم

وَ أَتَضَرَّعُ اِلَیْکَ وَ أَلَحُّ عَلَیْکَ، وَأَسْئَلُکَ

و به درگاهت تضرّع نموده و اصرار می ورزم، و از تو می خواهم

ص :237

بِکُتُبِکَ اَلَّتی أَنْزَلْتَها عَلیٰ أَنْبِیائِکَ وَرُسُلِکَ صَلَواتُکَ عَلَیْهِمْ،

به حق کتابهایت،که نازل نمودی بر پیامبران و فرستادگانت - که درود تو بر آنان باد- ،

مِنَ التَّوْریةِ وَالْاَنْجیلِ، وَ الزَّبُورِ وَ الْقُرآنِ اَلْعَظیمِ،

از تورات و انجیل و زبور و قرآن با عظمت

فَإِنَّ فیهَا اسْمُکَ الْأَعْظَمُ،

زیرا که اسم اعظمت در آنها است

وَبِمٰا فیها مِنْ أَسْمائِکَ الْعُظْمی،

و به حقّ آنچه از نامهای با عظمتت در آنهاست (از تو می خواهم)

اَنْ تُصَلِّیَ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ،

که بر محمّد و خاندان پاکش درود فرستی

وَأَنْ تُفَرِّجَ عَنْ آلِ مُحَمَّدٍ وَشیعَتِهِمْ وَ مُحِبّیهِمْ وَ عَنّی

و رهایی بخشی خاندان محمّد و شیعیان و دوستداران آنان و مرا (از آتش)

وَ تَفْتَحَ أَبْوابَ السَّماءِ لِدُعائی

و درهای آسمان را بر دعایم بگشایی

وَتَرْفَعَهُ فی عِلّیّینَ، وَ تَأْذَنَ فی هذَا الْیَوْمِ،

و آن را در بالاترین درجات بالا بری و در این روز

وَ فی هذِهِ السَّاعَةِ بِفَرَجیٰ

و در این ساعت به گشایش (کارم)

وَإِعْطاءِ أَمَلی وَ سُؤْلی فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ،

و برآمدن آرزو و خواسته ام در دنیا و آخرت اجازه دهی،

یا مَنْ لا یَعْلَمُ أَحَدٌ کَیْفَ هُوَ

ای کسی که هیچ کس چگونگی

وَقُدْرَتُهُ إِلَّا هُوَ،

و قدرتت را نمی داند جز تو،

یا مَنْ سَدَّ الْهَواءَ بِالسَّماءِ،

ای کسی که (اشعه مرگبار) آسمان را به وسیله هوا مسدود کردی

وَ کَبَسَ الْأَرْضَ عَلَی الْماءِ،

و زمین را روی آب قرار دادی ،

وَاخْتارَ لِنَفْسِهِ أَحْسَنَ الْأَسْماءِ،

و برای خود زیباترین نامها را برگزیده ای،

یا مَنْ سَمّی نَفْسَهُ بِالْاسْمِ اَلَذی

ای کسی که خود را به اسمی نامیده ای که با آن

تُقْضی بِهِ حاجَةُ مَنْ یَدْعُوهُ،

اجابت می کنی خواسته خوانندگانت را ،

أَسْئَلُکَ بِحَقِّ ذلِکَ الْاسْمِ،

از تو می خواهم به حق آن اسمی

فَلا شَفیعَ أَقْوی لی مِنْهُ،

که شفیعی قویتر از آن برایم نیست

اَنْ تُصَلِّیَ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ،

که بر محمّد و خاندان پاکش درود فرستی

وَتَقْضِیَ لی حَوائِجی وَتَسْمَعَ بِمُحَمَّدٍ

و خواسته هایم را برآوری، و صدایم را بشنوی به حقّ محمّد

وَعَلیٍّ وَ فاطِمَةَ، وَ الْحَسَنِ وَالْحُسَیْنِ، وَعَلیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ، وَ مُحَمَّدِ بْنِ

و علی و فاطمه و حسن و حسین و علی بن حسین و محمد بن

عَلیٍّ، وَجَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ، وَمُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ، وَعَلِیِّ بْنِ مُوسی وَمُحَمَّدِ

علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد

بْنِ عَلِیٍّ، وَعَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ، وَالْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ، وَالْحُجَّةِ،

بن علی و علی بن محمد و حسن بن علی و حجّتی

الْمُنْتَظِرِ لِإِذْنِکَ،

که (در ظهورش) منتظر اجازه توست

ص :238

صَلَواتُکَ وَسَلامُکَ وَ رَحْمَتُکَ وَ بَرَکاتُکَ عَلَیْهِمْ

- که درود و سلام و رحمت و برکات تو بر آنان باد-

صَوْتی لِیَشْفَعُوا لی إِلَیْکَ،

تا مرا در درگاهت شفاعت کنند

وَ تُشَفِّعَهُمْ فِیَّ،

و شفاعت آنان را در مورد من بپذیری

وَلٰا تَرُدَّنی خاٰئِباً،

و مرا مأیوس باز مگردانی

بِحَقِّ لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ.

به حقّ این که معبودی جز تو نیست.

سپس حوائجت را طلب می کنی که برآورده خواهد شد ان شاءاللَّه تعالى.(1)

زیارت ائمّه بقیع: امام حسن مجتبی، امام سجّاد، امام باقر و امام صادق علیهم السلام

فضیلت زیارت آن بزرگواران:

1- «شیخ صدوق» از امام صادق علیه السلام روایت کرده که فرمود: «هرگاه کسی از شما حجّ کند باید که حجّش را با زیارت ما ختم کند چرا که با آن، حجّ کامل می شود»!(2)

2- «علّامه مجلسی» می فرماید: در حدیث معتبر از عبداللَّه بن عباس منقول است که رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله فرمود: «هر کس امام حسن علیه السلام را در بقیع زیارت کند قدمش بر صراط ثابت باشد در روزی که قدمها از آن بلغزد».(3)

3- در کتاب «مقنعه» مرحوم «مفید» از امام صادق علیه السلام روایت شده که فرمود: هر کس مرا زیارت کند گناهانش آمرزیده می شود و با تنگدستی از دنیا نمی رود.(4) 4- «ابن قولویه» در «کامل الزیارات»، ضمن حدیث طولانی از هشام بن سالم از امام صادق علیه السلام آورده است: مردی به خدمت آن حضرت شرفیاب شد و عرض کرد که آیا به زیارت پدرت هم می توان رفت؟

فرمود: آری، عرض کرد: برای زائر او چه پاداشی است؟ فرمود: اگر به امامت او اعتقاد داشته باشد و از وی متابعت کند بهشت از برای اوست! عرض کرد: کسی که از زیارتش روی گرداند، چه کیفری خواهد داشت؟

فرمود: حسرت در روز قیامت که «یوم الحسرة» است! ...(5)

5- امام صادق علیه السلام از پدرانش از امام مجتبی علیه السلام نقل می کند که خدمت جدّش رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله عرض کرد: «پدر! پاداش کسی که تو را زیارت کند چیست؟ فرمود: کسی که مرا یا پدرت را یا تو را یا

ص :239


1- اقبال، صفحه 624- 626 و بحارالانوار، جلد 97، صفحه 199، حدیث 20( با اندکی تفاوت).
2- بحارالانوار، جلد 97، صفحه 139، حدیث 1، به نقل از علل الشرایع، جلد 2، صفحه 459، حدیث 1 و عیون اخبار الرضا، جلد 2، صفحه 262، حدیث 28.
3- بحارالانوار، جلد 97، صفحه 141، حدیث 14، به نقل از امإِلَىٰ صدوق، صفحه 115.
4- مقنعه، صفحه 474..
5- کامل الزیارات، صفحه 194، حدیث 7، باب 78.

برادرت را زیارت کند، حقّ است بر من که او را در روز قیامت زیارت کنم تا او را از گناهانش پاک سازم».(1)

6- در «کامل الزیارات» از امام باقر علیه السلام از رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله نقل شده که فرمود: کسی که مرا، یا یکی از ذریّه مرا زیارت کند، او را در روز قیامت زیارت خواهم کرد و از مشکلات و سختیهای آن روز، نجاتش خواهم داد.(2)

7- نیز در «کامل الزیارات» از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل شده است که به علی علیه السلام فرمود: «هر کس من یا تو یا دو فرزندت (حسن و حسین) را در زمان حیات، یا پس از مرگ زیارت کند، ضمانت می کنم که در روز قیامت او را از اهوال و شداید آن روز رهایی بخشم، تااو را با خودم و در جوار خودم قرار دهم».(3)

کیفیّت زیارت ائمّه بقیع علیهم السلام از نزدیک:

هنگامی که خواستی به زیارتشان بروی شایسته است آنچه را در آداب زیارات در ابتدای بخش زیارات نقل شد، بجا آوری؛ مثل غسل، یا وضو و پوشیدن جامه های پاک و استعمال بوی خوش، سپس یکی از این زیارات را می خوانی:

زیارت اوّل: زیارتی است که مرحوم «ابن قولویه» در «کامل الزیارات»، آن را از یکی از امامان معصوم علیهم السلام نقل می کند؛ بدین ترتیب:(4)

وقتی به زیارت قبور ائمّه بقیع علیهم السلام مشرّف شدی (در صورتی که مانع نشوند) نزدیک آن قبور مقدّس برو و پشت به قبله، قبور مطهّر آن بزرگواران را مقابل خود قرار ده و بگو:

اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ ائِمَّةَ الْهُدی اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ اَهْلَ البِرِّ وَالتَّقْوی اَلسَّلامُ

سلام بر شما امامان هدایتگر، سلام بر شما اهل نیکی و پرهیزکاری، سلام

عَلَیْکُمْ اَیُّهَا الْحُجَجُ علی اَهْلِ الدُّنْیا، اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ اَیُّهَا الْقُوَّامُ (5)فِی

بر شما ای حجّتها (ی خدا) بر اهل دنیا، سلام بر شما ای قیام کنندگان

ص :240


1- بحارالانوار، جلد 97، صفحه 141، حدیث 12، به نقل از امإِلَىٰ صدوق، صفحه 59، حدیث 4. عین همین روایت در کامل الزیارات به سند دیگری از امام صادق علیه السلام از امام حسین علیه السلام نقل شده است( کامل الزیارات، صفحه 11، حدیث 5، باب 1).
2- کامل الزیارات، صفحه 11، حدیث 4، باب 1.
3- همان مدرک، حدیث 3.
4- قابل توجّه است که مؤلّف مزار کبیر این زیارت را با مقدّمه ای مشتمل بر اذن دخول، نقل می کند با تعبیری که نشان می دهد که در عصر مؤلّف این کتاب، قبور ائمّه بقیع علیهم السلام از قبّه و بارگاهی برخوردار بود( رجوع شود به: مزار کبیر، صفحه 88 و بحارالانوار، جلد 97، صفحه 211، حدیث 10). نکته دیگر آن که: چون اذن دخولی که در مزار کبیر آمده، در کامل الزیارات که منبع اصلی این زیارت است، نیامده، ما آن را نیاوردیم؛ بنابراین، برای اذن دخول ائمه بقیع، می توان از همان اذن دخول عامی که پیش از این در صفحه 222 گذشت، استفاده کرد.
5- کامل الزیارات: «القوّامین»

الْبَرِیَّةِ بِالْقِسْطِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ اَهْلَ الصَّفْوَةِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ آلَ رَسُولِ اَللَّهِ،

به عدالت در میان مخلوقات، سلام بر شما ای شایستگان برای انتخاب، سلام بر شما خاندان رسول خدا،

اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ اَهْلَ النَّجْوی

سلام بر شما ای وارثان افتخار نجوای علی (ع)،

اَشْهَدُ اَنَّکُمْ قَدْ بَلَّغْتُمْ

گواهی می دهم که شما پیام خدا را رسانده

وَنَصَحْتُمْ وَصَبَرْتُمْ فی ذاتِ اَللَّهِ،

و خیرخواهی کرده و در راه خدا صبر نمودید،

وَکُذِّبْتُمْ، وَ اُسیئَ اِلَیْکُمْ فَغَفَرْتُمْ،

و تکذیب شدید و به شما بدی شد ولی شما آنها را بخشیدید،

وَ اَشْهَدُ انَّکُمُ الْأَئِمَّةُ الرَّاشِدُونَ الْمُهْتَدُونَ،

و گواهی می دهم که شما امامان راهنما و هدایت یافته اید

وَ اَنَّ طاعَتَکُمْ مَفْرُوضَةٌ، وَاَنَّ قَوْلَکُمُ الصِّدْقُ،

و به یقین اطاعت از شما واجب و سخن شما راست است

وَ اَنَّکُمْ دَعَوْتُمْ فَلَمْ تُجابُوا،

و به یقین شما (به راه حق) دعوت نمودید ولی اجابت نشد

وَ اَمَرْتُمْ فَلَمْ تُطاعُوا،

و فرمان دادید و اطاعت نشد

وَ اَنَّکُمْ دَعائِمُ الدّینِ وَارْکانُ الْأَرْضِ،

و به یقین شما ستونهای دین و ارکان زمین هستید،

لَمْ تَزالُوا بِعَیْنِ اَللَّهِ،

همیشه مورد توجّه خدا بودید،

یَنْسَخُکُمْ مِنْ اصْلابِ کُلِّ مُطَهَّرٍ،

شما را از صلبهای پاک خارج ساخت

وَیَنْقُلُکُمْ مِنْ ارْحامِ الْمُطَهَّراتِ،

و به رحمهای پاک منتقل نمود،

لَمْ تُدَنِّسْکُمُ الْجاهِلِیَّةُ الْجَهْلاءُ،

نادانی جاهلان شما را آلوده نساخت،

وَلَمْ تَشْرَکْ فیکُمْ فِتَنُ الْأَهْوآءِ،

و فتنه های هوای نفس در وجود شما شریک نشد،

طِبْتُمْ وَطابَ مَنْبَتُکُمْ،

پاک بودید و اصل و نسب شما پاک بود،

مَنَّ بِکُمْ عَلَیْنا دَیَّانُ الدّینِ،

بر ما منّت گذارد به واسطه شما خدایِ جزا دهنده ،

فَجَعَلَکُمْ فی بُیُوتٍ اِذِنَ اَللَّهُ اَنْ تُرْفَعَ،

پس شما را در خانه هایی قرار داد که خداوند اجازه فرموده دیوارهای آن را بالا برند،

وَیُذْکَرَ فیهَا اسْمُهُ

خانه هایی که نام خدا در آن برده می شود،

وَجَعَلَ صَلاتَنا عَلَیْکُمْ رَحْمَةً لَنا،

و درودمان را بر شما رحمتی برای ما

وَکَفَّارَةً لِذُنُوبِنا، اِذِ اخْتارَکُمُ اَللَّهُ لَنا،

و کفّاره گناهان ما قرار داد، زیرا خداوند شما را برای (هدایت) ما برگزید

وَ طَیَّبَ خَلْقَنا

وپاکیزه گردانید خلقت ما را ،

بِمٰا مَنَّ عَلَیْنا مِنْ وِلایَتِکُمْ،

بوسیله آنچه منت گذارد برما از ولایت شما،

وَکُنَّا عِنْدَهُ مُسَمّینَ بِعِلْمِکُمْ،

و ما در پیشگاه او به علم شما نامیده شدیم،

مُعْتَرِفینَ بِتَصْدیقِنا اَیَّاکُمْ،

ومعترفیم به تصدیق کردن (مقام و مرتبه) شما ،

وَهذا مَقامُ مَنْ اَسْرَفَ

و این است جایگاه کسی که زیاده روی کرده

وَ اَخْطَا وَ اسْتَکانَ وَاقَرَّ بِمٰا جَنیٰ

و خطا نموده و درمانده شده و اقرار دارد به جنایت خود

ص :241

وَ رَجیٰ بِمَقامِهِ الْخَلاصَ،

و امید رهایی از این جایگاه را دارد،

وَ اَنْ یَسْتَنْقِذَهُ بِکُمْ

ورهایی بخشد به واسطه شما،

مُسْتَنْقِذُ الْهَلْکی مِنَ الرَّدی

نجات بخش، هلاک شوندگان را ،

فَکُونُوا لی شُفَعآءَ،

پس شفیعان من باشید،

فَقَدْ وَفَدْتُ اِلَیْکُمْ

به یقین من به شما رو نموده ام

اِذْ رَغِبَ عَنْکُمْ اَهْلُ الدُّنْیا،

در زمانی که اهل دنیا از شما رو گردانده اند

وَاتَّخَذُوا آیاتِ اَللَّهِ هُزُواً،

و آیات اِلهی را به سخره گرفته

وَاسْتَکْبَرُوا عَنْها،

و به آن پشت کرده اند،

یا مَنْ هُوَ قآئِمٌ لا یَسْهُو،

ای کسی که پایدار هستی و اشتباه و خطا نمی کنی

وَدآئِمٌ لایَلْهُو، وَمُحیطٌ بِکُلِّ شَیْ ءٍ،

و پاینده ای که کار بیهوده انجام ندهی و بر همه چیز احاطه داری،

لَکَ الْمَنُّ بِمٰا وَفَّقْتَنی

بر من منّت نهادی به واسطه آنچه موفّق داشتی مرا به آن

وَعَرَّفْتَنی بِمٰا(1)

و به من معرفی کردی

اَقَمْتَنی عَلَیْهِ اِذْ صَدَّ عَنْهُ عِبادُکَ،

آنچه را که مرا به آن واداشتی آن هنگام که امتناع کردند از آن بندگانت،

وَجَهِلُوا مَعْرِفَتَهُ، وَاسْتَخَفُّوا بِحَقِّهِ،

و آن را نشناخته و حقّش را سبک شمردند

وَ مٰالُوا إِلَىٰ سِواهُ،

و به سوی غیر آن منحرف شدند،

فَکانَتِ الْمِنَّةُ مِنْکَ عَلَیَّ مَعَ اَقْوامٍ

پس منّت داری بر من و مردمی که

خَصَصْتَهُمْ بِمٰا خَصَصْتَنی بِهِ،

مخصوصشان ساختی همانند من ،

فَلَکَ اَلْحَمْدُ اِذْ کُنْتُ عِنْدَکَ

پس حمد و سپاس از آن توست در آن هنگام که من در نزدت بودم

فی مَقامی هذا مَذْکُوراً مَکْتُوباً،

در این جایگاه یادشده و ثبت شده

فَلا تَحْرِمْنی ما رَجَوْتُ،

پس از آنچه امید دارم محرومم مکن

وَلٰا تُخَیِّبْنی فیما دَعَوْتُ،

و در آنچه خواستم ناامیدم مگردان،

بِحُرْمَةِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرینَ،

به احترام محمّد و خاندان پاکش،

وَصَلَّی اَللَّهُ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ.(2)

و درود خدا بر محمّد و خاندان پاکش باد.

سپس هر چه را که دوست داری، برای خودت بخواه.(3)

زیارت دوم: زیارت جامعه است که به زودی ذکر آن خواهد آمد ان شاءاللَّه (صفحه 537)، و به نظر «علّامه مجلسی» و دیگران از بهترین زیارات است.

زیارت سوم: زیارتی است که ذکر آن برای این چهار امام بزرگوار علیهم السلام در ایّام هفته خواهد آمد.

(صفحه 992 و 993)

ص :242


1- کامل الزیارات:« و عرّفتنی ائمّتی و بما».
2- کامل الزیارات از« و صلی الله» تا آخر وجود ندارد، ولی در بحار آمده است.
3- کامل الزیارات، باب 15، حدیث 2 و بحارالانوار، جلد 97، صفحه 203، حدیث 1.

از خواندن صلوات بر این بزرگواران علیهم السلام که در اواخر بخش زیارات خواهد آمد نیز، نباید غافل شد.

(صفحه 561)

کیفیّت زیارت ائمّه بقیع و سایر امامان علیهم السلام از راه دور:

در فضیلت زیارت این بزرگواران از دور نیز روایات بسیاری نقل شده است که از آن جمله است:

1- ابن اَبیٰ عمیر از امام صادق علیه السلام نقل می کند:

«إِذا بَعُدَتْ بِأَحَدِکُمْ الشُّقَّةُ وَ نَأَتْ بِهِ الدَّارُ فَلْیَعْلِ أَعْلی مَنْزِلٍ لَهُ، فَیُصَلِّیَ رَکْعَتَیْنِ، وَ لْیَؤُمَّ بِالسَّلامِ إِلی قُبُورِنا، فَإِنَّ ذلکَ یَصِلُ إِلَیْنا؛

کسی که توان زیارت از نزدیک را ندارد در جای بلندی قرار گیرد و دو رکعت نماز بخواند سپس روی به سوی قبور ما کند و سلام دهد که به ما خواهد رسید». (1) 2- سلیمان بن عیسی از پدرش نقل می کند: خدمت امام صادق علیه السلام عرض کردم: وقتی که توان زیارت تو را از نزدیک ندارم چگونه شما را زیارت کنم؟ فرمود: «ای عیسی! اگر توان آمدن نزد ما را نداری روز جمعه غسل کن، یا وضو بگیر و زیر آسمان قرار گیر و دو رکعت نماز بخوان و به سوی من توجّه کن، پس هر کس در زمان حیاتم مرا زیارت کند گویا در زمان مماتم مرا زیارت کرده است و هر کس در زمان مماتم مرا زیارت کند، گویا در زمان حیات مرا زیارت کرده است»!(2) یادآوری:

الف) همان گونه که مرحوم «علّامه مجلسی»(3) در ذیل این روایت فرموده، از این روایت به دست می آید که زیارت امام حیّ از دور، به همین صورتی که در روایت آمده، جایز است و این دلیلی است بر امکان زیارت حضرت حجّت علیه السلام در هر مکانی.

ب) گرچه از این دو روایت استفاده می شود که سلام و زیارت آن بزرگواران از راه دور با هر عبارتی ممکن است، امّا اگر کسی بخواهد با زیارتی که از طرف معصومین علیهم السلام رسیده، آنان را زیارت کند رجوع کند به فصل زیارت رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله از راه دور که در آن جا از «سیّد بن طاووس» زیارتی برای آن حضرت و سایر ائمّه علیهم السلام از دور نقل کردیم. (صفحه 229)

زیارت ابراهیم فرزند رسول خدا صلی الله علیه و آله:

در کتب معروف زیارت چنین آمده است که نزد قبر ابراهیم (در قبرستان بقیع) می ایستی و می گویی:

ص :243


1- کامل الزیارات، باب 96، صفحه 286، حدیث 1 و تهذیب، جلد 6، صفحه 103، حدیث 1.
2- کامل الزیارات، باب 96، صفحه 287، حدیث 4.
3- بحارالانوار، جلد 98، صفحه 366.

اَلسَّلامُ عَلیٰ رَسُولِ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلیٰ نَبِیِّ اَللَّهِ،

سلام بر فرستاده خدا، سلام بر پیامبر خدا،

اَلسَّلامُ عَلیٰ حَبیبِ اَللَّهِ،اَلسَّلامُ عَلیٰ صَفِیِّ اَللَّهِ،

سلام بر محبوب خدا ، سلام بر برگزیده خدا،

اَلسَّلامُ عَلیٰ نَجِیِّ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلیٰ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِاَللَّهِ،

سلام بر رازدار خدا، سلام بر محمّد بن عبداللَّه

سَیِّدِ الْأَنْبِیآءِ وَخاتَمِ الْمُرْسَلینَ،

آقا و سرور پیامبران و خاتم فرستادگان،

وَ خِیَرَةِاَللَّهِ مِنْ خَلْقِهِ فی اَرْضِهِ وَسَمآئِهِ،

و برگزیده خدا از میان مخلوقاتش در زمین و آسمان،

اَلسَّلامُ عَلیٰ جَمیعِ اَنْبِیاءِ اَللَّهِ وَرُسُلِهِ،

سلام بر همه پیامبران خدا و فرستادگانش،

اَلسَّلامُ عَلَی السُّعَدآءِ وَالشُّهَدآءِ وَالصَّالِحینَ،

سلام بر سعادتمندان و شهیدان و شایستگان،

اَلسَّلامُ عَلَیْنا وَعَلی عِبادِ اَللَّهِ الصَّالِحینَ،

سلام بر ما و بر بندگان شایسته خدا،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیَّتُهَا الرُّوحُ الزَّاکِیَةُ،

سلام بر تو ای روح پاک،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیَّتُهَا النَّفْسُ الشَّریفَةُ،

سلام بر تو ای نفس باشرافت،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیَّتُهَا السُّلالَةُ الطَّاهِرَةُ،

سلام بر تو ای نسل پاکیزه،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیَّتُهَا النَّسَمَةُ الزَّاکِیَةُ،

سلام بر تو ای شخص پاک،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ خَیْرِ الْوَری،

سلام بر تو ای فرزند بهترین مخلوقات،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ النَّبِیِّ الْمُجْتَبی،

سلام بر تو ای فرزند پیامبر برگزیده،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ الْمَبْعُوثِ إِلَىٰ کافَّةِ الْوَری

سلام بر تو ای فرزند کسی که برای (هدایتِ) تمام مردم برانگیخته شد،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا بْنَ الْبَشیرِالنَّذیرِ،

سلام بر تو ای فرزند امیدبخش و بیم دهنده،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ السِّراجِ الْمُنیرِ، ا

سلام بر تو ای فرزند چراغ فروزانِ (هدایت)،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا بْنَ الْمُؤَیَّدِ بِالْقُرآنِ،

سلام بر تو ای فرزند کسی که به قرآن تأیید شده،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ الْمُرْسَلِ الَی الْإِنْسِ وَالْجآنِّ،

سلام بر تو ای فرزند کسی که به سوی انس و جن فرستاده شده،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ صٰاحِبِ الرَّایَةِ وَ الْعَلامَةِ،

سلام بر تو ای فرزند صاحب پرچم و نشانه (هدایت)،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ الشَّفیعِ یَوْمَ الْقِیمَةِ،

سلام بر تو ای فرزند شفیع روز قیامت.

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ مَنْ حَباهُ اَللَّهُ بِالْکَرامَةِ،

سلام بر تو ای فرزند کسی که خداوند، بزرگواری را به او عنایت فرمود،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ وَ رَحْمَةُ اَللَّهِ وَ

سلام و رحمت و برکات خدا

ص :244

بَرَکاتُهُ، اَشْهَدُ اِنَّکَ قَدِ اخْتارَ اَللَّهُ لَکَ دارَ اَنْعامِهِ،

بر تو باد، گواهی می دهم که به یقین خداوند سرای پرنعمت خود را برای تو برگزید

قَبْلَ اَنْ یَکْتُبَ عَلَیْکَ اَحْکامَهُ،

پیش از آن که احکامش را بر تو واجب کند

اَوْ یُکَلِّفَکَ حَلالَهُ وَحَرامَهُ،

یا حلال و حرامش را بر تو تکلیف نماید،

فَنَقَلَکَ الَیْهِ طَیِّباً زاکِیاً مَرْضِیِّاً،

پس تو را پاکیزه و پاک و خشنود

طاهِراً مِنْ کُلِّ نَجَسٍ،

و پاک از هر ناپاکی

مُقَدَّساً مِنْ کُلِّ دَنَسٍ،

و پیراسته از هر آلودگی به آن سرا منتقل ساخت،

وَبَوَّئَکَ جَنَّةَ الْمَاْوی

و بهشت را جایگاه تو قرار داد،

وَرَفَعَکَ الَی الدَّرَجاتِ الْعُلی

و به درجات عإِلَىٰ تو را بالا برد،

وَصَلَّی اَللَّهُ عَلَیْکَ صَلاةً یَقِرُّ بِها عَیْنُ رَسُولِهِ،

و درود خدا بر تو باد درودی که مایه چشم روشنی رسول خدا گردد

وَ یُبَلِّغُهُ اکْبَرَ مَاْمُولِهِ،

و او را به بزرگترین آرزویش برساند،

اَللهُمَّ اجْعَلْ اَفْضَلَ صَلَواتِکَ وَازْکاها،

خدایا قرار ده برترین درودهایت و پاکیزه ترین

و اِنْمی بَرَکاتِکَ وَاَوْفاها،

و بیشترین و فراوانترین برکاتت را

عَلیٰ رَسُولِکَ وَنَبِیِّکَ، وَخِیَرَتِکَ مِنْ خَلْقِکَ،

بر رسول و پیامبرت و برگزیده ات از میان مخلوقات

مُحَمَّدٍ خاتَمِ النَّبِیّینَ، وَعَلی ما نَسَلَ مِنْ اَوْلادِهِ الطَّیِّبینَ،

محمّد خاتم پیامبران و بر اولاد پاکیزه از نسلش

وَعَلی ما خَلَّفَ مِنْ عِتْرَتِهِ الطَّاهِرینَ، بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ،

و بر جانشینان از خاندان پاکش (قرار ده) به رحمتت ای مهربانترین مهربانان،

اَللهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ صَفِیِّکَ،

خدایا از تو می خواهم به حقّ محمّد برگزیده ات

وَابْراهِیمَ نَجْلِ نَبِیِّکَ، اَنْ تَجْعَلَ سَعْیی بِهِمْ مَشْکُوراً،

و ابراهیم فرزند پیامبرت که به واسطه آنان تلاشم را مورد سپاس،

وَذَنْبی بِهِمْ مَغْفُوراً،

و گناهم را آمرزیده،

وَحَیاتی بِهِمْ سَعیدَةً،

و زندگانیم را سعادتمند،

وَعاقِبَتی بِهِمْ حَمیدَةً، وَ حَوآئِجی بِهِمْ مَقْضِیَّةً،

و عاقبتم را ستوده و نیازهایم را برآورده شده،

وَ اَفْعالِی بِهِمْ مَرْضِیَّةً، وَ اُمُوری بِهِمْ مَسْعُودَةً،

و کردارم را پسندیده، و کارهایم را با سعادت،

وَشُئُونی بِهِمْ مَحْمُودَةً، اَللهُمَّ وَاحسِنْ لِیَ التَّوْفیقَ،

و رفتارم را ستوده قرار دهی، خدایا توفیقم را نیکو گردان

وَنَفِّسْ عَنِّی کُلَّ هَمٍّ وَضیقٍ، اَللهُمَّ جَنِّبْنی عِقابَکَ،

و اندوه و دلتنگی را از من بزدای،

وَ امْنَحْنی ثَوابَکَ، وَ اَسْکِنِّی

خدایا مرا از کیفرت دور ساز و پاداشت را به من عطا کن و ساکن گردان

ص :245

جَنَّاتِکَ، وَ ارْزُقْنی رِضْوانَکَ وَ امانَکَ،

در بهشتت، وروزیم کن خشنودی و ایمنی ات را ،

وَ اَشْرِکْ لی فی صالِحِ دُعائی وٰالِدَیَ

وشریک گردان در دعای خیرم پدر و مادر

وَوُلْدی وَجَمیعَ الْمُؤمِنینَ وَالْمُؤمِناتِ،

و فرزندانم و تمامی زنان و مردان باایمان،

اَلْأَحْیآءَ مِنْهُمْ وَالْأَمْواتِ، اِنَّکَ وَلِیُّ الْباقِیاتِ الصَّالِحاتِ،

زنده و مرده آنان را ، زیرا تو به یقین صاحب اعمال نیک هستی،

آمینَ رَبَّ الْعالَمینَ.

دعایم را بپذیر ای پروردگار جهانیان.

سپس حاجات خود را از خدا می خواهی و دورکعت نماز زیارت می خوانی.(1) (با توجّه به این که در شرایط فعلی مانع انجام نماز در کنار این قبور مقدّسه می شوند، این نمازها را می توان در مسجد پیغمبر صلی الله علیه و آله که نزدیک بقیع است بجا آورد).

زیارت حضرت فاطمه بنت اسد مادر گرامی امیرمؤمنان علی علیه السلام:

«علّامه مجلسی» از «شیخ مفید» و «سیّد بن طاووس» و «شهید اوّل» رضوان اللَّه تعالى علیهم زیارتی را برای فاطمه بنت اسد مادر گرامی امیر مؤمنان علی علیه السلام که در بقیع مدفون است، نقل کرده است، به این صورت:

اَلسَّلامُ عَلیٰ نَبِیِّ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلیٰ رَسُولِ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلیٰ مُحَمَّدٍ سَیِّدِ

سلام بر پیامبر خدا، سلام بر فرستاده خدا، سلام بر محمّد آقا و سرور

الْمُرْسَلینَ، اَلسَّلامُ عَلیٰ مُحَمَّدٍ سَیِّدِ الْأَوَّلینَ، اَلسَّلامُ عَلیٰ مُحَمَّدٍ سَیِّدِ

فرستادگان، سلام بر محمّد آقا و سرور پیشینیان، سلام بر محمّد آقا و سرور

الْأخِرینَ، اَلسَّلامُ عَلیٰ مَنْ بَعَثَهُ اَللَّهُ رَحْمَةً لِلْعالَمینَ،

پسینیان، سلام بر کسی که خدا او را به عنوان رحمت برای جهانیان مبعوث کرد،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا النَّبِیُّ وَرَحْمَةُ اَللَّهِ وَ بَرَکاتُهُ،

سلام و رحمت و برکات خدا بر تو ای پیامبر،

اَلسَّلامُ عَلیٰ فاطِمَةَ بِنْتِ اسَدٍ الْهاشِمِیَّةِ،

سلام بر فاطمه دختر اسد، آن بانوی هاشمی

اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الصِّدّیقَةُ الْمَرْضِیَّةُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا التَّقِیَّةُ النَّقِیَّةُ،

سلام بر تو ای بانوی راستگوی پسندیده، سلام بر تو ای بانوی پرهیزکار پاکیزه،

اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الْکَریمَةُ الرَّضِیَّةُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا کافِلَةَ مُحَمَّدٍ خاتَمِ

سلام بر تو ای بانوی باکرامت خشنود از پروردگار، سلام بر تو ای عهده دار پرورش محمّد خاتم

ص :246


1- بحارالانوار، جلد 97، صفحه 217، حدیث 16 و مصباح الزائر، صفحه 56.

النَّبِیّینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا وٰالِدَةَ سَیِّدِ الْوَصِیّینَ،

پیامبران، سلام بر تو ای مادر آقا و سرور جانشینان،

اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا مَنْ ظَهَرَتْ شَفَقَتُها عَلیٰ رَسُولِ اَللَّهِ خاتَمِ النَّبیّینَ،

سلام بر تو ای بانویی که به رسول خدا خاتم پیامبران مهر ورزیدی،

اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا مَنْ تَرْبِیَتُها لِوَلِیِّ اَللَّهِ الْأَمینِ،

سلام بر تو ای بانویی که عهده دار پرورش ولیّ امین خدا بودی،

اَلسَّلامُ عَلَیْکِ وَ عَلیٰ رُوحِکِ وَ بَدَنِکِ الطَّاهِرِ،

سلام بر تو و بر روح و بدن پاکت

اَلسَّلامُ عَلَیْکِ وَعَلی وَلَدِکِ، وَرَحْمَةُ اَللَّهِ وَ بَرَکاتُهُ،

سلام و رحمت و برکات خدا بر تو و فرزندت،

اَشْهَدُ اَنَّکِ اَحْسَنْتِ الْکِفالَةَ، وَادَّیْتِ الْأَمانَةَ،

گواهی می دهم که تو نیکو پروراندی و امانت را ادا نمودی،

وَاجْتَهَدْتِ فی مَرْضاتِ اَللَّهِ،

و در جلب خشنودی خداوند کوشیدی،

وَبٰالَغْتِ فی حِفْظِ رَسُولِ اَللَّهِ، عارِفَةً بِحَقِّهِ،

و سعی فراوان کردی در محافظت از رسول خدا، در حالى که حقّش را شناخته

مُؤْمِنَةً بِصِدْقِهِ، مُعْتَرِفَةً بِنُبُوَّتِهِ،

و به صداقتش ایمان داشتی و به پیامبریش اعتراف کرده

مُسْتَبْصِرَةًب ِنِعْمَتِهِ، کافِلَةً بِتَرْبِیَتِهِ،

و به نعمت حضورش آگاه بودی، و پرورشش را بر عهده گرفته

مُشْفِقَةً عَلیٰ نَفْسِهِ، واقِفَةً عَلیٰ خِدْمَتِهِ،

و بر او مهربان بودی، خود را وقف خدمت به او نموده

مُخْتارَةً رِضاهُ، وَ اَشْهَدُ انَّکِ مَضَیْتِ عَلَی الْإِیمانِ،

و جلب کردی رضایتش را گواهی می دهم که تو با ایمان

وَالتَّمَسُّکِ بِاَشْرَفِ الْأَدْیانِ،راضِیَةً مَرْضِیَّةً،

و پایبند به برترین دین درگذشتی در حالى که خشنود و پسندیده،

طاهِرَةً زَکِیَّةً، تَقِیَّةً نَقِیَّةً،

پاک و پاکیزه، پرهیزکار و پاک بودی،

فَرَضِیَ اَللَّهُ عَنْکِ وَ ارْضاکِ،

پس خداوند از تو خشنود شد و تو را خشنود گردانید

وَجَعَلَ الْجَنَّةَ مَنْزِلَکِ وَ مَاْویکِ،

و بهشت را منزل و جایگاه تو قرار داد،

اَللهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ،

خدایا بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست

و اِنْفَعْنی بِزِیارَتِها، وَثَبِّتْنی عَلیٰ مَحَبَّتِها،

و زیارتش را برایم سودمند و مرا بر محبّتش ثابت قدم گردان

وَلٰا تَحْرِمْنی شَفاعَتَها، وَشَفاعَةَ الْأَئِمَّةِ مِنْ ذُرِّیَّتِها،

و از شفاعتش و شفاعت امامان از نسلش محروم مگردان،

وَارْزُقْنی مُرافَقَتَها، وَاحْشُرْنی مَعَها وَمَعَ

و همراهیش را روزیم کن و مرا با او

اَوْلادِهَا الطَّاهِرینَ،

و فرزندان پاکش محشور کن،

اَللهُمَّ لا تَجْعَلْهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنْ زِیارَتی اِیّاها،

خدایا این زیارت را آخرین زیارتم از این بانو قرار مده

ص :247

وَارْزُقْنِی الْعَوْدَ اِلَیْها اَبَداً ما اَبْقَیْتَنی

و تا مادامی که زنده ام بازگشت برای زیارتش را روزیم کن،

وَ اِذا تَوَفَّیْتَنی فَاحْشُرْنی فی زُمْرَتِها،

و هنگامی که از دنیا رفتم در جمع او محشورم نما

وَ اَدْخِلْنی فی شَفاعَتِها،

و مرا در میان شفاعت شدگانش داخل کن،

بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ،

به رحمتت ای مهربانترین مهربانان،

اَللَّهُمَّ بِحَقِّها عِنْدَکَ،وَمَنْزِلَتِها لَدَیْکَ،

خدایا به حق او در نزدت و جایگاهش در پیشگاهت،

اِغْفِرْ لی وَ لِوٰالِدَیَّ، وَلِجَمِیعِ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ،

من و پدر و مادرم و همه مردان و زنان باایمان را بیامرز

وَآتِنا فِی الدُّنْیا حَسَنَةً، وَ فِی الْأخِرَةِ حَسَنَةً،

و به ما در دنیا نیکی عطا کن و در آخرت نیز نیکی مرحمت فرما

وَقِنا بِرَحْمَتِکَ عَذابَ النَّارِ.

و نگاه دار به رحمتت ما را از عذاب آتش .

سپس دو رکعت نماز زیارت می خوانی و آنچه که دوست داری دعا می کنی.(1)

زیارت مشاهد و مساجد مدینه:

1- یکی از یاران امام صادق علیه السلام می گوید: خدمت آن حضرت عرض کردم: هرگاه بخواهم سری به مساجد (و مشاهد) اطراف مدینه بزنم از کجا شروع کنم؟

فرمود: «از مسجد قبا شروع کن و در آن نماز بخوان و زیاد هم نماز بخوان چرا که اوّلین مسجدی است که رسول اللَّه صلی الله علیه و آله در آن نماز خواند. سپس به «مشربه امّ ابراهیم» برو و در آن جا نماز بگزار؛ چرا که آن، مسکن و مصلّای رسول اللَّه صلی الله علیه و آله بود. سپس وارد مسجد «فضیخ»(2) (که مسجد «ردّ شمس» نیز نام دارد و نزدیک مسجد قباست) می شوی و دو رکعت نماز می خوانی چرا که آن مسجدی است که پیامبر صلی الله علیه و آله در آن نماز خواند.

سپس به جانب «احد» می روی و از مسجدی که قبل از احد است آغاز می کنی و در آن نماز می خوانی، آنگاه نزد قبر «حمزة بن عبدالمطلب» می روی و بر او سلام می کنی، سپس سری به قبور شهدا می زنی و خطاب به آنان می گویی:

اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ یا اَهْلَ الدِّیارِ، أَنْتُمْ لَنا فَرَطٌ، وَ إِنَّا بِکُمْ لاحِقُونَ.(3)

پس از آن وارد مسجدی می شوی که در جنب کوه، در جانب راست و در مدخل احد قرار دارد، و در آن نماز می گزاری ... آنگاه وارد مسجد احزاب (که مسجد فتح نیز نام دارد) می شوی و در آن نماز می خوانی چرا که رسول اللَّه صلی الله علیه و آله، روز احزاب در آن مسجد دعا کرد و عرض کرد:

ص :248


1- بحارالانوار، جلد 97، صفحه 218، حدیث 17 و مصباح الزائر، صفحه 58.
2- متأسّفانه مسجد« فضیخ» و« مشربه امّ ابراهیم» را تخریب کرده اند.
3- فضیلت زیارت حمزه و زیارتی که برایش نقل شده و نیز زیارت دیگری برای شهدای احد در صفحه 248 خواهد آمد.

«یا صَریخَ الْمَکْرُوبینَ، وَ یا مُجیبَ دَعْوَةِ الْمُضْطَرّینَ،

ای دادرس گرفتاران، و ای اجابت کننده دعای درماندگان،

وَ یا مُغیثَ الْمَهْمُومینَ،

و ای فریادرس غمزدگان،

اِکْشِفْ هَمّی وَ کَرْبی وَ غَمّی

غم و گرفتاری و اندوهم را برطرف کن،

فَقَدْ تَری حالى وَ حالَ اصْحاَبیٰ .(1)

زیرا تو شاهد حال من و همراهانم هستی.

2- مطابق آنچه در «مصباح الزائر»(2) «سیّد بن طاووس» آمده زائر می تواند دعایی که رسول خدا صلی الله علیه و آله در مسجد احزاب خواندند را برای تطبیق بر خودش تغییر دهد و بعد از خواندن دو رکعت نماز چنین بگوید:

یا صَریخَ الْمَکْرُوبینَ، وَیا مُجیبَ دَعْوَةِ الْمُضْطَرّینَ،

ای دادرس گرفتاران، و ای اجابت کننده دعای درماندگان،

وَیا مُغیثَ الْمَهْمُومینَ،

و ای فریادرس غمزدگان،

اِکْشِفْ عَنّی ضُرّی وَهَمّی وَکَرْبی وَغَمّی

ضرر و گرفتاری و اندوه و غمم را برطرف کن،

کَمٰا کَشَفْتَ عَنْ نَبِیِّکَ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ هَمَّهُ،

همان گونه که اندوه را از پیامبرت- که درود خدا بر او و خاندان پاکش باد- برطرف نمودی،

وَ کَفَیْتَهُ هَوْلَ عَدُوِّهِ، وَ اِکْفِنی ما اَهَمَّنی

و هراس از دشمنش را از او دور ساختی، آنچه از امور

مِنْ اَمْرِ الدُّنْیا وَالْأخِرَةِ، یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ.

دنیا و آخرت مرا به زحمت انداخته کفایت کن، ای مهربانترین مهربانان.

3- سپس «سیّد بن طاووس» می نویسد: و نماز می گزاری به مقداری که برایت ممکن است در خانه حضرت امام زین العابدین علیه السلام و خانه امام جعفر صادق علیه السلام و در مسجد سلمان فارسی و مسجد امیرمؤمنان که محاذی قبر حمزه است و مسجد مباهله، و دعا می کنی به آنچه می خواهی.(3) غالب این مساجد امروز موجود است و به نام مساجد سبعه (هفتگانه) نامیده می شود و معمولًا زوّار مدینه را یک روز به زیارت همه آنها می برند، ولی از بعضی از این آثار در حال حاضر اثری نیست.

زیارت حضرت حمزه علیه السلام

فضیلت زیارت حضرت حمزه علیه السلام:

1- «فخرالمحقّقین» در رساِلٰه «النیّة» روایتی را از رسول اکرم صلی الله علیه و آله نقل می کند که فرمود: هر که مرا زیارت کند، ولی به زیارت عمویم حمزه نرود در حقّ من جفا کرده است!(4)

ص :249


1- بحارالانوار، جلد 97، صفحه 213، حدیث 4 و کامل الزیارات، صفحه 23، حدیث 2 و صفحه 26، حدیث 5.
2- مصباح الزائر، صفحه 64.
3- همان مدرک، صفحه 65 و رجوع کنید به: مزارکبیر، صفحه 102.
4- مستدرک الوسائل، جلد 10، صفحه 198، حدیث 2.

2- و نیز «محدّث قمی» در «بیت الاحزان» روایت کرده که حضرت فاطمه علیها السلام بعد از وفات پدر بزرگوار خود هر هفته، روزهای دوشنبه و پنج شنبه به زیارت حمزه و شهدای احد می رفت و نماز می خواند و در آن جا دعا می کرد و تا زمان وفاتش آن را ترک نفرمود و بعضی از راویان گفته اند که آن سیّده جلیله سر قبر حمزه می رفت و گریه می کرد و من در یکی از روزها به زیارت حمزه مشرّف شدم دیدم که آن مظلومه نزد قبر حمزه مشغول به گریه است، من صبر کردم تا گریه اش فرو نشست، نزدیک رفتم و سلام کردم و گفتم:

یا سیّدَةَ النِّسْوانِ به خدا سوگند که با گریه ات رگهای دلم را قطع کردی. فرمود: برای من گریستن سزاوار است چرا که داغدار بهترین پدر هستم. سپس گفت:

واشَوْقاهُ إِلَىٰ رَسُولِ اللَّه صلی الله علیه و آله

آنگاه این بیت را زمزمه کرد:

اِذا ماتَ یَوْماً مَیِّتٌ قَلَّ ذِکرُهُ وَذِکْرُ اَبیٰ مُذْ ماتَ وَاَللَّهِ اکْثَرُ(1)

هنگامی که شخصی بمیرد کم از او یاد می شود ولی به خدا سوگند یاد پدرم بعد از رحلتش بیشتر شده است

3- «شیخ مفید» می نویسد: رسول اللَّه صلی الله علیه و آله در زمان حیاتش امر فرمود که به زیارت قبر حمزه بروند و حضرتش خود نیز به زیارت حمزه و سایر شهدا می رفت و حضرت فاطمه علیها السلام نیز پس از وفات پدر بزرگوارش هر صبح و هر شام (برای تسلّی خاطر) به زیارت قبر حمزه می رفت و مسلمانان هم پی در پی به زیارت قبرش می رفتند.(2)

کیفیّت زیارت حضرت حمزه علیه السلام:

«علّامه مجلسی» از «شیخ مفید» و «سیّد بن طاووس» و «شهید اوّل» رضوان اللَّه تعالى علیهم نقل کرده که برای زیارت قبر حمزه (در احد) می گویی:

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا عَمَّ رَسُولِ اَللَّهِ، صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا

سلام بر تو ای عموی رسول خدا- که درود خدا بر او و خاندان پاکش باد- سلام بر تو ای

خَیْرَ الشُّهَدآءِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اسَدَ اَللَّهِ وَاسَدَ رَسُولِهِ،

برترین شهیدان، سلام بر تو ای شیر خدا و رسولش،

اَشْهَدُ اِنَّکَ قَدْ جاهَدْتَ فِی اَللَّهِ عَزَّوَجَلَّ،

گواهی می دهم که تو به یقین جهاد نمودی در راه خداوند عزیز و گرامی ،

وَجُدْتَ بِنَفْسِکَ، وَنَصَحْتَ رَسُولَ اَللَّهِ،

و جانت را فدا کردی، و برای رسول خدا خیرخواهی نمودی

وَکُنْتَ فیما عِنْدَاَللَّهِ سُبْحانَهُ راغِباً،

و به آنچه در نزد خدای سبحان است مشتاق بودی،

بِاَبی اَنْتَ وَ اُمّی اَتَیْتُکَ مُتَقَرِّباً إِلَىٰ رَسُولِ

پدر و مادرم فدای تو باد، برای تقرّب به رسول نزد شما آمده

ص :250


1- بیت الاحزان، صفحه 168.
2- فصول المختارة، صفحه 131.

اَللَّهِ، صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ،

خدا- که درود خدا بر او و خاندان پاکش باد-

بِذلِکَ راغِباً اِلَیْکَ فِی الشَّفاعَةِ،

و با این کار مشتاق شفاعت شمایم،

اَبْتَغی بِزِیارَتِکَ خَلاصَ نَفْسی

و با زیارت شما رهاییم را (از عذاب) می طلبم،

مُتَعَوِّذاً بِکَ مِنْ نارٍ

در حالى که به تو پناهنده ام از آتشی

اِسْتَحَقَّها مِثْلی بِمٰا جَنَیْتُ عَلیٰ نَفْسی

که به واسطه جنایتی که بر خود کرده ام امثال من مستحقّ آن هستند

هارِباً مِنْ ذُنُوبِیَ الَّتِی احْتَطَبْتُها عَلیٰ ظَهْری

و از گناهانی که پشتم را سنگین کرده گریزانم،

فَزِعاً اِلَیْکَ رَجآءَ رَحْمَةِ رَبّی

و به امیدرحمت پروردگارم به تو متوسّل شده ام،

اَتَیْتُکَ مِنْ شُقَّةٍ بَعیدَةٍ،

از راه دوری نزدتان آمده ام

طالِباً فَکاکَ رَقَبَتی مِنَ النَّارِ،

در حالى که رهاییم را از آتش دوزخ خواهانم،

وَقَدْ اَوْقَرَتْ ظَهْری ذُنُوبی

و سنگینی گناهانم پشتم را خم کرده،

وَاَتَیْتُ ما اسْخَطَ رَبّی

و مرتکب شده ام آنچه پروردگارم را به خشم آورده

وَلَمْ اَجِدْ اَحَدًا اَفْزَعُ الَیْهِ

و کسی را که به او پناهنده شوم

خَیْراً لی مِنْکُمْ اَهْلَ بَیْتِ الرَّحْمَةِ،

بهتر از شما خاندان رحمت نمی یابم ،

فَکُنْ لی شَفیعاً یَوْمَ فَقْری وَحاجَتی

پس در روز نداری و نیاز شفیعم باش،

فَقَدْ سِرْتُ اِلَیْکَ مَحْزُوناً،

اندوهگین و گرفتار به سویت آمده ام،

وَاَتَیْتُکَ مَکْرُوباً، وَسَکَبْتُ عَبْرَتی عِنْدَکَ باکِیاً،

و گریه کنان اشک چشمم را در پیشگاهت جاری ساختم

وَصِرْتُ اِلَیْکَ مُفْرَداً،

و تنها نزدت آمده ام،

و اَنْتَ مِمَّنْ اَمَرَنِیَ اَللَّهُ بِصِلَتِهِ،

و تو از کسانی هستی که خداوند دستور پیوستن به آنها را به من داده

وَ حَثَّنی عَلیٰ بِرِّهِ،

و مرا بر نیکی به آنها تشویق کرده

وَدَلَّنی عَلیٰ فَضْلِهِ،

و فضیلت آنها را به من شناسانده

وَهَدانی لِحُبِّهِ،

و به محبّت آنان هدایتم کرده

وَ رَغَّبَنی فِی الْوِفادَةِ الَیْهِ،

و به حضور در نزد آنها مشتاقم ساخته،

وَالْهَمَنی طَلَبَ الْحَوائِجِ عِنْدَهُ،

و طلب حاجتها را در پیشگاه آنها به من الهام نموده است،

اَنْتُمْ اَهْلُ بَیْتٍ لا یَشْقی مَنْ تَوَلّاکُمْ،

شمایید خاندانی که بدبخت نمی شود هر کس شما را دوست بدارد

وَلٰا یَخیبُ مَنْ اَتاکُمْ،

و نا امید نگردد هر کس نزد شما آید

وَلٰا یَخْسَرُ مَنْ یَهْویکُمْ،

و زیانکار نشود هر کس به شما دل بندد ،

وَلٰا یَسْعَدُ مَنْ عاداکُمْ. آنگاه رو به قبله می کنی.

سعادتمند نگرددو هر کس با شما دشمنی کند

و دو رکعت نماز زیارت بجا می آوری و پس از آن (در صورت امکان) خود را به قبر می چسبانی و می گویی:

اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍوَ آلِ مُحَمَّدٍ،

خدایا بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست،

اَللَّهُمَّ اِنّی تَعَرَّضْتُ لِرَحْمَتِکَ بِلُزُومی

خدایا به رحمتت رو کرده ام،

ص :251

لِقَبْرِ عَمِّ نَبِیِّکَ، صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ،

با اقامتم نزد قبر عموی پیامبرت - که درود خدا بر او و خاندان پاکش باد-

لِتُجیرَنی مِنْ نِقْمَتِکَ فی یَوْمٍ تَکْثُرُ فیهِ الْأَصْواتُ،

تا مرا از عذابت پناه دهی در روزی که (از شدّت عذاب) ناله ها فراوان است

وَتَشْغَلُ کُلُّ نَفْسٍ بِمٰا قَدَّمَتْ،

و هر کس به آنچه از پیش فرستاده مشغول است

وَتُجادِلُ عَنْ نَفْسِها، فَاَنْ تَرْحَمْنِی الْیَوْمَ

و از خود دفاع می کند پس اگر در آن روز بر من رحم کنی

فَلا خَوْفٌ عَلَیَّ وَلٰا حُزْنٌ،

ترس و اندوهی ندارم،

و اِنْ تُعاقِبْ فَمَوْلیً لَهُ الْقُدْرَةُ عَلی عَبْدِهِ،

و اگر مجازاتم کنی مولایی هستی که بر بنده ات قدرت داری،

وَلٰا تُخَیِّبْنی بَعْدَ الْیَوْمِ،

از این پس مأیوسم مکن

وَلٰا تَصْرِفْنی بِغَیْرِ حاجَتی

و مرا بدون برآوردن حاجتم برمگردان،

فَقَدْ لَصِقْتُ بِقَبْرِ عَمِّ نَبِیِّکَ،

زیرا به قبر عموی پیامبرت چسبیده ام

وَتَقَرَّبْتُ بِهِ اِلَیْکَ اِبْتِغآءَ مَرْضاتِکَ،

و تقرّب می جویم به درگاهت به واسطه او برای به دست آوردن خشنودی

وَ رَجآءَ رَحْمَتِکَ،

و امید رحمتت

فَتَقَبَّلْ مِنّی ، وَ عُدْ بِحِلْمِکَ عَلیٰ جَهْلی

پس از من بپذیر، ، و توجّه فرما با شکیباییت بر نادانیم،

وَبِرَاْفَتِکَ عَلیٰ جِنایَةِ نَفْسی

و با مهربانیت بر جنایتی که بر خود کرده ام ،

فَقَدْ عَظُمَ جُرْمی وَما اَخافُ اَنْ تَظْلِمَنی

زیرا گناهم بزرگ است، و (هرگز) از این که تو به من ستم کنی نمی ترسم

وَلکِنْ اَخافُ سُوءَ الْحِسابِ،

بلکه ترس من از سختی حساب است،

فَاَنْظُرِ الْیَوْمَ تَقَلُّبی عَلیٰ قَبْرِ عَمِّ نَبِیِّکَ،

پس عنایت کن امروز به روی آوردنم بر قبر عموی پیامبرت

صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ،

- که درود خدا بر او و خاندان پاکش باد-

فَبِهِما فُکَّنی مِنَ النَّارِ،

پس به واسطه آن دو بزرگوار مرا از آتش رهایی بخش،

وَلٰا تُخَیِّبْ سَعْیی

و تلاشم را بی نتیجه مگردان،

وَلٰا یَهُونَنَّ عَلَیْکَ ابْتِهإِلَىٰ

و گریه و زاریم به درگاهت بی اهمیّت نباشد

وَلٰا تَحْجُبَنَّ عَنْکَ صَوْتی

و صدایم را از رسیدن به درگاهت منع نکن

وَلٰا تَقْلِبْنی بِغَیْرِ حَوائِجی

و بدون برآوردن نیازم بازم مگردان،

یا غِیاثَ کُلِّ مَکْرُوبٍ وَ مَحْزُونٍ،

ای فریادرس هر گرفتار و اندوهگین،

وَیا مُفَرِّجاً عَنِ الْمَلْهُوفِ الْحَیْرانِ

و ای رهایی بخش غمگینِ سرگردان

اَلْغَریقِ الْمُشْرِفِ عَلَی الْهَلَکَةِ،

و غرق شده در آستانه هلاکت،

فَصَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ،

پس بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست،

وَ اَنْظُرْ اِلَیَّ نَظْرَةً لا اَشْقی بَعْدَها اَبَداً،

و به من به گونه ای توجّه فرما که هرگز بعد از آن بدبخت نشوم،

وَاِرْحَمْ تَضَرُّعی وَعَبْرَتی و اِنْفِرادی فَقَدْ رَجَوْتُ رِضاکَ،

و بر گریه و اشک و تنهاییم رحم کن، زیرا امید خشنودیت را دارم

ص :252

وَتَحَرَّیْتُ الْخَیْرَ اَلَذی لا یُعْطیهِ اَحَدٌ سِواکَ،

و خیری را می طلبم که جز تو کسی قادر بر عطای آن نیست.

فَلا تَرُدَّ اَمَلی اَللهُمَّ اَنْ تُعاقِبْ

پس امیدم را ناامید مگردان، خدایا اگرمجازاتم کنی

فَمَوْلیً لَهُ الْقُدْرَةُ عَلیٰ عَبْدِهِ،

پس مولایی هستی که بر بنده ات توانایی،

وَجَزآئِهِ بِسُوءِ فِعْلِهِ،

و مجازاتش به خاطر بدی کردارش بوده است،

فَلا اَخیبَنَ الْیَوْمَ،

پس امروزمرا مأیوس نکن

وَلٰا تَصْرِفْنی بِغَیْرِ حاجَتی

و بدون برآوردن حاجاتم بازم مگردان،

وَلٰا تُخَیِّبَنَّ شُخُوصی وَ وِفادَتی، فَقَدْ

و بی ثمر مگردان سفر کردن و وارد شدنم را،

اَنْفَدْتُ نَفَقَتی

چون (در این راه) داراییم را صرف نموده

وَ اَتْعَبْتُ بَدَنی وَقَطَعْتُ الْمَفازاتِ،

و بدنم را خسته کرده و بیابانها را پیموده ام،

وَخَلَّفْتُ الْأَهْلَ وَالْمالَ

و خانواده و دارایی

وَ ما خَوَّلْتَنی وَآثَرْتُ ما عِنْدَکَ عَلیٰ نَفْسی

و آنچه به من عطا نموده ای را بر جا گذاشته ام

و آنچه در پیشگاه توست را بر خود برگزیده ام

وَ لُذْتُ بِقَبْرِ عَمِّ نَبِیِّکَ،

وپناهنده ام به قبر عموی پیامبرت

صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ،

- که درود خدا بر او و خاندان پاکش باد-

وَتَقَرَّبْتُ بِهِ اِبْتِغآءَ مَرْضاتِکَ،

و به واسطه او برای به دست آوردن خشنودیت تقرّب می جویم

فَعُدْ بِحِلْمِکَ عَلیٰ جَهْلی

پس توجّه فرما با شکیباییت بر نادانیم

وَبِرَاْفَتِکَ عَلیٰ ذَنْبی،

و با مهربانیت بر گناهم ،

فَقَدْ عَظُمَ جُرْمی بِرَحْمَتِکَ یا کَریمُ یا کَریمُ.(1)

زیرا گناهم بزرگ است، به رحمتت ای بخشنده ای بخشنده.

زیارت سایر شهدای اُحُد:

«علّامه مجلسی» در «بحارالانوار»، زیارت سایر شهدای احد را این چنین آورده است:

اَلسَّلامُ عَلیٰ رَسوُلِ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلیٰ نَبِیِّ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلیٰ مُحَمَّدِ بْنِ

سلام بر فرستاده خدا، سلام بر پیامبر خدا، سلام بر محمّد بن

عَبْدِاَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلیٰ اَهْلِ بَیْتِهِ الطَّاهِرینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ اَیُّهَا الشُّهَدآءُ

عبداللَّه، سلام بر خاندان پاکش، سلام بر شما ای شهیدان

الْمُؤْمِنُونَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ یا اَهْلَ بَیْتِ الْإیمانِ وَالتَّوْحیدِ، اَلسَّلامُ

با ایمان، سلام بر شما ای اهل خانه ایمان و یگانه پرستی، سلام

عَلَیْکُمْ یا اَنْصارَ دینِ اَللَّهِ و اِنْصارَ رَسُولِهِ، عَلَیْهِ وَ الِهِ اَلسَّلامُ، سَلامٌ

بر شما ای یاوران دین خدا و فرستاده اش- که بر او و خاندانش درود باد- سلام

ص :253


1- بحار الانوار، جلد 97، صفحه 220، حدیث 18.

عَلَیْکُمْ بِمٰا صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَی الدَّارِ،

بر شما به واسطه بردباریتان، پس چه جایگاه نیکوییست (جایگاه صابران)،

اَشْهَدُ انَّ اللَّهَ اخْتارَکُمْ لِدینِهِ،

گواهی می دهم که خداوند شما را برای (یاری) دین

وَاصْطَفاکُمْ لِرَسُولِهِ، وَ اَشْهَدُ اَنَّکُمْ قَدْ جاهَدْتُمْ فِی اَللَّهِ حَقَّ جِهادِهِ،

و رسولش برگزید، و گواهی می دهم که شما در راه خدا به شایستگی جهاد نمودید،

وَذَبَبْتُمْ عَنْ دینِ اَللَّهِ وَعَنْ نَبِیِّهِ،

و از دین خدا و پیامبرش دفاع کرده

وَجُدْتُمْ بِاَنْفُسِکُمْ دُونَهُ،

و جان خود را نثار او نمودید،

وَ اَشْهَدُ انَّکُم قُتِلْتُمْ عَلیٰ مِنْهاجِ رَسُولِ اَللَّهِ،

و گواهی می دهم که شما در راه رسول خدا کشته شدید،

فَجَزاکُمُ اَللَّهُ عَنْ نَبِیِّهِ

پس خداوند به شما عطا کند، از جانب پیامبرش

وَعَنِ الْإِسْلامِ وَ اَهْلِهِ اَفْضَلَ الْجَزآءِ،

و دین اسلام و مسلمانان بهترین پاداش را،

وَعَرَّفَنا وُجُوهَکُمْ فی مَحَلِّ رِضْوانِهِ،

و به ما بشناساند منزلت شما را در بهشت

وَمَوْضِعِ اکْرامِهِ،مَعَ النَّبِیّینَ وَالصِّدّیقینَ وَالشُّهَدآءِ وَالصَّالِحینَ،

و جایگاه اکرامش به همراه پیامبران و راستگویان و شهیدان و شایستگان

وَحَسُنَ اُولئِکَ رَفیقاً،

که نیکو رفیقانی هستند

اَشْهَدُ اَنَّکُمْ حِزْبُ اَللَّهِ،

گواهی می دهم که شما حزب خدایید

وَ اَنَّ مَنْ حارَبَکُمْ فَقَدْ حارَبَ اللَّهَ،

و هر کس با شما بجنگد با خدا جنگیده

وَ اَنَّکُمْ لَمِنَ الْمُقَرَّبینَ الْفائِزینَ،

و شما به یقین از مقرّبان و رستگارانید،

اَلَّذینَ هُمْ اَحْیآءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ،

آنانی که زنده اند و در نزد پروردگارشان روزی می خورند،

فَعَلیٰ مَنْ قَتَلَکُمْ لَعْنَةُ اَللَّهِ وَالْمَلائِکَةِ وَالنَّاسِ اَجْمَعینَ،

پس لعنت خدا و فرشتگان و تمامی مردم بر قاتلان شما باد،

اَتَیْتُکُمْ یا اَهْلَ التَّوْحیدِ زائِراً،

نزد شما آمده ام ای یگانه پرستان برای زیارت ،

وَبِحَقِّکُمْ عارِفاً، وِبِزِیارَتِکُمْ الَی اَللَّهِ مُتَقَرِّباً،

و به حقّ شما آشنایم و با زیارت شما به خداوند تقرّب می جویم،

وَبِمٰا سَبَقَ مِنْ شَریفِ الْأَعْمالِ وَمَرْضِیِّ الْأَفْعالِ عالِماً،

و به آنچه در گذشته از کارهای خوب و پسندیده انجام داده اید آگاهم،

فَعَلَیْکُمْ سَلامُ اَللَّهِ وَرَحْمَتُهُ وَبَرَکاتُهُ،

پس سلام و رحمت و برکات خدا بر شما باد

وَعَلی مَنْ قَتَلَکُمْ لَعْنَةُ اَللَّهِ وَغَضَبُهُ وَسَخَطُهُ،

و لعنت و غضب و خشم خدا بر قاتلان شما باد،

اَللهُمَّ اَنْفَعْنی بِزِیارَتِهِمْ،

خدایا زیارت آنان را برایم سودمند گردان

وَثَبِّتْنی عَلیٰ قَصْدِهِمْ،

و مرا بر قصد آنان ثابت قدم بدار،

وَتَوَفَّنی عَلیٰ ماتَوَفَّیْتَهُمْ عَلَیْهِ، وَ اجْمَعْ بَیْنی

و مرا به آن راهی که آنان را میراندی بمیران، و من را با آنان

ص :254

وَبَیْنَهُم فی مُسْتَقَرِّ دارِ رَحْمَتِکَ،

در بهشت و خانه رحمتت گردهم جمع کن،

اَشْهَدُ اَنَّکُمْ لَنا فَرَطٌ،

گواهی می دهم که شما بر ما پیشی گرفتید

وَنَحْنُ بِکُمْ لاحِقُونَ.

و ما به شما ملحق می شویم.

آنگاه هر مقدار که ممکن است سوره «اِنَّا انزلناه » می خوانی و برمی گردی.(1)

زیارت وداع هنگام خروج از مدینه:

1- یکی از یاران خاصّ امام صادق علیه السلام به نام معاویة بن عمّار از آن حضرت نقل می کند که فرمود:

هرگاه خواستی از مدینه بیرون آیی غسل کن و نزد قبر پیامبر صلی الله علیه و آله برو و آنچه را هنگام ورودت بجا آوردی انجام بده و سپس بگو:

اَللهُمَّ لا تَجْعَلْهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنْ زِیارَتی قَبْرَ نَبِیِّکَ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ،

خدایا این زیارت را قرار مده آخرین زیارتم از قبر پیامبرت- که درود خدا بر او و خاندان پاکش باد-،

فَاَنْ تَوَفَّیْتَنی قَبْلَ ذلِکَ،

پس اگر مرا پیش از آن میراندی،

فَاِنّی اَشْهَدُ فی مَماتی عَلیٰ

در وقت مردنم گواهی می دهم

ما اَشْهَدُ عَلَیْهِ فی حَیاتی

به آنچه در زندگیم به آن گواهی داده ام،

اَنْ لا اِلهَ اِلَّا اَنْتَ، وَ اَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُکَ وَرَسُولُکَ.

که معبودی جز تو نیست و محمّد بنده و فرستاده توست.

2- یکی از یاران امام صادق علیه السلام از آن حضرت در ارتباط با وداع قبررسول اللَّه صلی الله علیه و آله سؤال کرد، فرمود بگو:

صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْکَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ، لا جَعَلَهُ اَللَّهُ آخِرَ تَسْلیمی عَلَیْکَ.(2)

درود خدا بر تو باد، سلام بر تو، خداوند این سلامم را آخرین سلامم بر تو قرار ندهد.

ص :255


1- بحارالانوار، جلد 97، صفحه 221، حدیث 19.
2- کامل الزیارات، باب 7، صفحه 26، حدیث 1 و 2.

فصل دوم: فضیلت زمین نجف و زیارت امیرمؤمنان علی علیه السلام

فضیلت زمین نجف:

1- طبق بعضی روایات، نجف، سرزمین نیکان و پاکان است به طوری که هفتاد هزار نفر از این سرزمین بدون حساب وارد بهشت می شوند. بر همین اساس، علی علیه السلام آن را از دهقان های آن منطقه خریداری کرد چون دوست می داشت که آن هفتاد هزار نفر از مِلک او وارد بهشت شوند!.(1) 2- «دیلمی» در «ارشاد القلوب» می نویسد: در اخبار صحیحه از اهل بیت علیهم السلام آمده است که از خواص خاک نجف این است که در آن، عذاب قبر و محاسبه نکیر و منکر، ساقط می شود(2) و نیز می نویسد:

از امیرمؤمنان علیه السلام نقل شده که به کوفه (که شامل نجف نیز می شد) نگاه کرد و فرمود: چقدر ظاهر ومنظر تو زیباو درون و قعر تو، طیّب و پاکیزه است، خدایا قبر مرا در این مکان قرار ده!.(3) 3- همچنین روایت کرده که هرگاه امیرمؤمنان علیه السلام می خواست با خود خلوتی داشته باشد از کوفه به سمت نجف حرکت می کرد؛ روزی که مُشرف بر نجف بود ناگهان مردی را سوار بر ناقه ای و همراه با جنازه ای دید، سؤال کرد از کجا می آیی؟ جواب داد از «یمن». فرمود: این جنازه کیست؟ جواب داد: جنازه پدرم است؛ آورده ام تا در این مکان دفنش کنم. فرمود: چرا در یمن دفنش نکردی؟ جواب داد: چون این گونه وصیّت کرد، و گفت: در این مکان مردی دفن می شود که به تعداد افراد دو قبیله بزرگ «ربیعه» و «مضر» مورد شفاعت او واقع می شوند. فرمود: آیا آن مرد را می شناسی؟ جواب داد: نه. حضرت سه بار فرمود: به خدا قسم منم آن مرد، پس دفن کن!.(4)

4- و نیز به نقل از امام صادق علیه السلام می نویسد: هیچ مؤمنی در شرق یا غرب عالم نمی میرد مگر این که روحش در وادی السّلام (واقع در سرزمین نجف) محشور می شود.(5)

5- در کتاب «کافی» از شخصی به نام «حبّة العرنی» نقل می کند که می گوید: با امیرمؤمنان علیه السلام به بیرون کوفه رفتم؛ دیدم که آن حضرت در وادی السّلام توقّف کرد به گونه ای که گویا اقوامی را مخاطب قرار داده است. من هم با او ایستادم تا این که خسته شدم، سپس نشستم تا این که از نشستن خسته شدم، بعد ایستادم تا این که بازهم از ایستادن ملول گشتم و نشستم تا این که خسته شدم، آنگاه برخاستم و عرض

ص :256


1- بحارالانوار، جلد 97، صفحه 231، حدیث 21.
2- همان مدرک، صفحه 232 و 233، به نقل از ارشاد القلوب، جلد 2، صفحه 439 و 440.
3- همان مدرک.
4- همان مدرک.
5- همان مدرک.

کردم: ای امیرمؤمنان، من از این توقّف و سرپا ایستادن طولانی شما نگران هستم، ساعتی را استراحت کنید؛ سپس ردایم را پهن کردم تا حضرتش روی آن بنشیند، فرمود: یا حبّه! آنچه دیدی چیزی جز گفتگوی من با مؤمن و انس گرفتن با او نیست. عرض کردم: ای امیرمؤمنان واقعاً این گونه است؟ فرمود:

آری؛ اگر پرده ها کنار می رفت می دیدی آنها را که حلقه حلقه دور هم نشسته اند و با هم سخن می گویند.

عرض کردم: مقصود، اجسام آنهاست یا ارواح آنها؟ فرمود: مرادم ارواح آنهاست، هیچ مؤمنی در قطعه ای از زمین نمی میرد مگر این که به روح او گفته می شود: به وادی السّلام ملحق شو! به یقین که آن، بقعه ای از بهشت است.(1)

فضیلت زیارت امیرمؤمنان علی علیه السلام:

1- «شیخ طوسی» در کتاب «امإِلَىٰ» از امام صادق علیه السلام نقل می کند که فرمود: خداوند مخلوقی بیش از فرشتگان نیافریده که هر روز هفتاد هزار از آنها نازل می شوند و پس از طواف بیت معمور و سپس کعبه، به سراغ قبر پیامبر صلی الله علیه و آله می روند و بر او سلام می کنند و سپس به سراغ قبر امیر مؤمنان علیه السلام می روند و به او نیز سلام می کنند؛ سپس به زیارت قبر حسین علیه السلام می روند و به او نیز سلام می کنند؛ آنگاه به آسمان می روند و هر روز گروه دیگری مثل آنها تا روز قیامت، نازل می شوند، و نیز فرمود: کسی که امیرمؤمنان علیه السلام را «عارفاً بحقّه» (/ با شناخت به حقّ او) و بدون تکبّر زیارت کند، خداوند اجر شهیدان را برایش می نویسد و گناهانش بخشوده می شود و با امن و امان در قیامت مبعوث می شود و حساب و محاسبه بر او آسان می گردد و فرشتگان به استقبالش می روند و وقتی از زیارت برگشت، فرشتگان تا منزلش او را مشایعت می کنند؛ اگر مریض شود به عیادتش می روند و اگر بمیرد او را تشییع می کنند و برایش استغفار می نمایند».(2) (فراموش نشود این پاداش ها برای کسی است که عارف به حقّ آن حضرت باشد و در مسیر مکتب آنها حرکت کند).

2- «کامل الزیارات» از اَبیٰ وهب بصری نقل می کند که می گوید: وارد مدینه شدم و خدمت امام صادق علیه السلام رسیدم و عرض کردم: فدایت شوم محضر شما رسیدم در حالى که قبر امیرمؤمنان علیه السلام را زیارت نکردم، فرمود: کار خوبی نکردی. اگر از شیعیان ما نبودی به تو نگاه نمی کردم به جهت این که زیارت نکردی کسی را که ... فرشتگان و انبیا و مؤمنان به زیارتش می روند.(3) 3- در روایت دیگری، آن حضرت خطاب به مفضّل بن عمر فرمودند: برای زائر امیرمؤمنان، هنگامی که دعا می کند و چیزی را از خدا می خواهد، درهای آسمان گشوده می شود، پس غافل از خیر مباش.(4)

ص :257


1- کافی، جلد 3، صفحه 243، حدیث 1.
2- امإِلَىٰ طوسی، صفحه 214، حدیث 22.
3- کامل الزیارات، باب 10، حدیث 1.
4- همان مدرک، حدیث 2.

4- در روایت دیگری وقتی امام حسن مجتبی علیه السلام از رسول اللَّه صلی الله علیه و آله سؤال می کند که پاداش زائر تو چیست؟ در جوابش می فرماید: پسرم! کسی که در زمان حیات و یا مماتم، مرا یا پدرت را زیارت کند بر من واجب است که در قیامت زیارتش کنم ....(1) 5- خلف بن حمّاد از امام صادق علیه السلام نقل می کند که فرمود: در بیرون کوفه (نجف) قبری وجود دارد که هیچ دردمندی به آن پناه نمی برد مگر این که شفا پیدا می کند.(2) 6- حسّان بن مهران از امام صادق علیه السلام روایت می کند که فرمود: ای حسّان! آیا به زیارت قبور شهدایی که در منطقه شما هستند می روید؟ عرض کردم: کدام شهدا؟ فرمود: علی علیه السلام و حسین علیه السلام. عرض کردم:

آری، بسیار به زیارتشان می رویم. فرمود: آنها شهدایی هستند که در نزد خدایشان روزی داده می شوند پس آنها را زیارت کنید و به آنها پناهنده شوید و حوائجتان را نزدشان بیان کنید (خداوند اجابت می کند).(3) 7- مرحوم «علّامه مجلسی» از «ارشاد القلوب»، از عبداللَّه بن حازم نقل می کند: «روزی با هارون الرّشید از کوفه (به قصد شکار) به جانب «غریّین» (نجف) بیرون رفتیم، در آن جا آهوانی را دیدیم، بازهای شکاری و سگان تربیت شده را به سوی آنها فرستادیم، ساعتی آنها را تعقیب کردند تا این که آهوان به تپّه ای پناه بردند و در آن جا بیارمیدند. بازها و سگان از تعقیب آنها دست کشیدند و برگشتند! هارون از این صحنه، متعجّب شد، سپس آهوان از آن بلندی فرود آمدند و بازها و سگان، آنها را تعقیب کردند، ولی برای بار دوم نیز آهوان به آن تپّه بازگشتند و بازها و سگان هم دوباره از آنها صرف نظر کردند، برای بار سوم هم این صحنه تکرار شد، هارون الرشید فرمان داد که به کوفه روند و کسی که سنّش از همه بیشتر است را نزدش بیاورند، پیرمردی از بنی اسد را نزدش آوردند، هارون به او گفت: قصّه این تپّه چیست؟ جواب داد: پدرم از اجدادش نقل کرده که می گفتند: زیر این تپّه قبر علی بن اَبیٰ طالب علیه السلام است، خداوند آن را حرم امن برای هر چیزی قرار داده است!».(4)

کیفیّت زیارت آن حضرت:

زیارتهای فراوانی برای حرم آن حضرت، اعمّ از مطلقه (زیارت هایی که اختصاص به زمان خاصی ندارد، بلکه در هر زمانی می شود آن را خواند) و زیارات مخصوصه (یعنی زیارت هایی که اختصاص به زمانی خاص دارد)، نقل شده که ما در این جا به آنچه در کتاب های معتبری چون «کامل الزیارات» و «کافی» و غیر آن نقل شده است اکتفا می کنیم، و قبل از ذکر آن، توجّه زوّار عزیز را به نکته ای مهم جلب

ص :258


1- کامل الزیارات، باب 10، حدیث 3.
2- بحارالانوار، جلد 97، صفحه 261، حدیث 13 و تهذیب، جلد 6، صفحه 34، حدیث 14.
3- بحارالانوار، جلد 97، صفحه 261، حدیث 12.
4- همان مدرک، صفحه 252، حدیث 47.

می نماییم که اختصاص به حرم شریف امیرمؤمنان علی علیه السلام ندارد بلکه در تمام مشاهد مشرّفه جاری است و از لابه لای روایاتی که در فصل قبل (زیارت مرقد رسول اللَّه صلی الله علیه و آله در مدینه) گذشت نیز استفاده می شود و در مقدّمه بخش زیارات نیز روی آن تأکید شده است و آن این که: آنچه در باب زیارات مهم است نفس حضور در حرم و توجّه قلبی به آن بارگاه ملکوتی و برقرار کردن ارتباط روحی با صاحب آن بارگاه است، و همه آنچه که در فصل قبل برای فضیلت زیارت قبر امیرمؤمنان علیه السلام بیان داشتیم (همچنین سایر امامان) با این حضور و ورود در حرم و توجّه قلبی به آن بزرگواران حاصل می شود، هر چند زیارتی از زیارت ها را نخواند.

بر همین اساس، زائر گرامی اگر حال و حوصله و یا وقت زیارت خواندن را ندارد می تواند به صرف این حضور و یا به گفتن «

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَمیرَالْمُؤْمِنینَ

» اکتفا کند و اگر توانست ضریح مقدّس را ببوسد و اگر نتوانست برگردد، و یا در جوار آن کهف حصین لحظه ای و یا ساعتی توقّف کند و در جلالت و عظمت و صفات و مکارم آن بزرگوار و نقصان و آلودگی خودش تفکّر نماید، و از گناهان خویش توبه کند و کوله بار سعادت آینده اش را محکم ببندد و در رابطه با این که چه کند تا آنچه را در این زیارت به دست آورده، از دست ندهد و ذخیره قبر و قیامتش گردد، و نیز در رابطه با این که چه کند که این ارتباط و اتّصإِلَىٰ که برقرار شد برایش باقی بماند، برنامه ریزی نماید.

همچنین می تواند بایستد و دو رکعت و یا چندین رکعت نماز بخواند و ثوابش را به آن امام معصوم هدیه کند.

در «کامل الزیارات» از امام صادق علیه السلام نقل شده: در کنار کوفه قبری است که هیچ دردمندی نزدش حاضر نمی شود و چهار رکعت (هر دو رکعت به یک سلام) نماز نمی خواند مگر این که خداوند او را به خاطر برآورده شدن حاجتش مسرور برمی گرداند

(اِلَّا رَجَعَهُ اَللَّهُ مَسْرُوراً بِقَضاءِ حاجَتِهِ).(1)

ابان بن تغلب از یاران امام صادق علیه السلام از آن حضرت نقل می کند که با امام علیه السلام بودم و دیدم که حضرتش پس از عبور از بیرون کوفه از مرکب پیاده شد و دو رکعت نماز خواند؛ سپس کمی جلوتر رفت و دو رکعت دیگر بجای آورد؛ سپس سوار شد و اندکی حرکت کرد و دوباره از مرکب پیاده شد و دو رکعت نماز خواند آنگاه فرمود: این جا جایگاه قبر امیرمؤمنان علیه السلام است. عرض کردم: فدایت شوم آن دو مکانی که در آن نماز خواندی چه بود؟ فرمود: جای سر مبارک حسین علیه السلام (در مسیر راه کوفه و شام) و جای منبر حضرت قائم علیه السلام است.(2)

ص :259


1- کامل الزیارات، باب 69، صفحه 167، حدیث 4.
2- همان مدرک، باب 9، صفحه 34، حدیث 5.

به هر حال اگر کسی، حالى به او دست داد و نخواست به این مقدار اکتفا کند بلکه آماده شد که زیارتی از زیارت های وارد شده را بخواند، می تواند یکی از این زیارات مطلقه را که اختصاص به زمان خاصّی ندارد قرائت کند:

زیارات مطلقه

اشاره

این زیارت را «علّامه مجلسی» از جهت سند، از صحیح ترین زیارات می داند(1) و مرحوم حاج شیخ عباس قمی (در مفاتیح الجنان) آن را در نهایت اعتبار معرّفی می کند.

جابر جعفی از امام باقر علیه السلام نقل می کند که فرمود: پدرم علی بن الحسین علیه السلام بعد از شهادت پدرش (از فرط غصّه و اندوه و) برای کراهتی که از حشر و نشر با مردم داشت چند سإِلَىٰ دور از مردم زندگی می کرد، و گاه به سوی عراق به قصد زیارت پدر و جدّش حرکت می کرد و کسی از آن خبر نداشت، روزی به قصد زیارت امیرمؤمنان صلوات اللَّه علیه حرکت کرد و من نیز، همراه او بودم و هیچ جنبنده و صاحب روحی غیر از دو ناقه، با ما نبود؛ وقتی به نجف- از بلاد کوفه- رسیدیم، دیدیم که در مکان خاصّی توقّف کرد و گریست؛ به حدّی که محاسن شریفش با اشک چشمش تر شد و گفت: السلام علیک یا امیرالمؤمنین ... تا آخر این زیارت که خواهد آمد.(2) در هر حال، سندی که در «مزار کبیر» برای این زیارت آمده، چنین است: جابر جعفی از امام محمّد باقر علیه السلام نقل می کند که امام زین العابدین علیه السلام به زیارت قبر امیر مؤمنان علیه السلام آمد و کنار قبر آن حضرت ایستاد و گریست و گفت:

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا آمینَ اَللَّهِ فی اَرْضِهِ، وَحُجَّتَهُ عَلیٰ عِبادِهِ، اَلسَّلامُ

سلام بر تو ای امین خدا بر روی زمینش و حجّت او بر بندگانش، سلام

عَلَیْکَ یا اَمیرَالْمُؤْمِنینَ، اَشْهَدُ اِنَّکَ جاهَدْتَ فِی اَللَّهِ حَقَّ جِهادِهِ، وَعَمِلْتَ

بر تو ای امیرمؤمنان، گواهی می دهم که تو در راه خدا به شایستگی جهاد نموده و به کتابش

بِکِتابِهِ، وَاتَّبَعْتَ سُنَنَ نَبِیِّهِ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ، حَتّی دَعاکَ اَللَّهُ إِلَىٰ

عمل کرده و از سنّت پیامبرش- که درود خدا بر او و خاندان پاکش باد- پیروی نمودی تا اینکه خداوند تو را

جِوارِهِ، فَقَبَضَکَ الَیْهِ بِاخْتِیارِهِ، وَ اَلْزَمَ اَعْدائَکَ الْحُجَّةَ مَعَ مالَکَ مِنَ

به جوار قربش فرا خواند و تو را به اختیار خود قبض روح کرد و دشمنانت را به پذیرش حجّت و دلیل تو وادار ساخت با آن همه

ص :260


1- بحارالانوار، جلد 97، صفحه 269.
2- همان مدرک، صفحه 266 و 267، حدیث 9.

الْحُجَجِ الْبالِغَةِ عَلیٰ جَمیعِ خَلْقِهِ،

حجّت های رسای دیگر که بر تمامی مخلوقاتش داری،

اَللهُمَّ فَاجْعَلْ نَفْسی مُطْمَئِنَّةً بِقَدَرِکَ،

خدایا قرار ده نفسم را مطمئن به تقدیرت،

راضِیَةً بِقَضآئِکَ،

خشنود به مقدّراتت،

مُولِعَةً بِذِکْرِکَ وَدُعآئِکَ،

شیفته یاد و دعایت،

مُحِبَّةً لِصَفْوَةِ اَوْلِیآئِکَ،

دوستدار برگزیده اولیائت،

مَحْبُوبَةً فی اَرْضِکَ وَسَمآئِکَ،

محبوب در زمین و آسمانت،

صابِرَةً عَلیٰ نُزُولِ بَلائِکَ،

شکیبا بر نزول بلایت،

شاکِرَةً لِفَواضِلِ نَعْمآئِکَ،

شکرگزار نعمت های ظاهری فراوانت،

ذاکِرَةً لِسَوابِغِ آلآئِکَ،

یادکننده نعمت های باطنی بی شمارت،

مُشْتاقَةً إِلَىٰ فَرْحَةِ لِقآئِکَ،

مشتاق دیدار مسرّت بخشت،

مُتَزَوِّدَةً التَّقْوی لِیَوْمِ جَزآئِکَ،

توشه بردارنده تقوا برای روز جزایت،

مُسْتَنَّةً بِسُنَنِ اَوْلِیآئِکَ،

پیرو سنّت های اولیائت،

مُفارِقَةً لِأَخْلاقِ اعْدائِکَ،

دوری کننده از اخلاق دشمنانت،

مَشْغُولَةً عَنِ الدُّنْیا بِحَمْدِکَ وَثَنآئِکَ سپس گونه مبارک خود را برقبر گذاشت وگفت:

سرگرم از دنیا به ستایش و ثنایت (قرار ده)

اَللهُمَّ اِنَّ قُلُوبَ الْمُخْبِتینَ اِلَیْکَ والِهَةٌ،

خدایا به یقین دلهای فروتنان به درگاهت، شیفته است،

وَسُبُلَ الرَّاغِبینَ اِلَیْکَ شارِعَةٌ،

و راه های علاقمندان به سوی تو نمایان است،

وَ اَعْلامَ الْقاصِدینَ اِلَیْکَ واضِحَةٌ،

و نشانه های قاصدانت آشکار است،

وَافْئِدَةَ الْعارِفینَ مِنْکَ فازِعَةٌ،

و دل های عارفانت بی قرار است

وَاصْواتَ الدَّاعینَ اِلَیْکَ صاعِدَةٌ،

و صداهای دعاکنندگان به سوی تو بلند است،

وَ اَبْوابَ الْإِجابَةِ لَهُمْ مُفَتَّحَةٌ،

و درهای پذیرش بندگانت گشوده است،

وَدَعْوَةَ مَنْ ناجاکَ مُسْتَجابَةٌ،

و دعای آن کس که با تو راز و نیاز کند مستجاب است،

وَتَوْبَةَ مَنْ اَنابَ اِلَیْکَ مَقْبُولَةٌ،

و توبه آن کس که به سوی تو بازگردد پذیرفته است،

وَعَبْرَةَ مَنْ بَکی مِنْ خَوْفِکَ مَرْحُومَةٌ،

و اشک آن کس که از ترس تو بگرید مورد ترحّم است،

وَالْإِغاثَةَ لِمَنِ اسْتَغاثَ بِکَ مَوْجُودَةٌ،

و فریادرسیت برای آن کس که از تو یاری طلبد مهیّاست،

وَالْإِعانَةَ لِمَنِ اسْتَعانَ بِکَ مَبْذُولَةٌ،

و کمکت برای آن کس که از تو کمک خواهد فراهم است

وَعِداتِکَ لِعِبادِکَ مُنْجَزَةٌ،

و وعده هایت بر بندگانت حتمی است،

وَزَلَلَ مَنِ اسْتَقالَکَ مُقالَةٌ،

و لغزش های آن کس که از تو پوزش طلبد نادیده گرفته شده است

وَاَعْمالَ الْعامِلینَ لَدَیْکَ مَحْفُوظَةٌ،

و اعمال عمل کنندگان در نزدت محفوظ است

وَ ارْزاقَکَ الَی الْخَلائِقِ مِنْ لَدُنْکَ

و روزیهایت بر آفریدگان از نزدت

ص :261

نازِلَةٌ، وَعَوآئِدَ الْمَزیدِ الَیْهِمْ واصِلَةٌ،

نازل است و بهره های فراوان به ایشان می رسد،

وَذُنُوبَ الْمُسْتَغْفِرینَ مَغْفُورَةٌ،

و گناهان آمرزش خواهان آمرزیده است،

وَحَوآئِجَ خَلْقِکَ عِنْدَکَ مَقْضِیَّةٌ،

و نیازهای مخلوقات در پیشگاهت برآورده شده است،

وَجَوآئِزَ السَّآئِلینَ عِنْدَکَ مُوَفَّرَةٌ،

و پاداش های درخواست کنندگان در پیشگاهت فراوان

وَعَوآئِدَ الْمَزیدِ مُتَواتِرَةٌ،

و بهره های بسیار (در نزدت) پی در پی است،

وَمَوآئِدَ الْمُسْتَطْعِمینَ مُعَدَّةٌ،

و سفره های نعمت طعام خواهانت مهیّا

وَمَناهِلَ الظِّمآءِ مُتْرَعَةٌ،

و چشمه های آب (در نزدت) برای تشنگان پر آب است،

اَللهُمَّ فَاسْتَجِبْ دُعآئی وَاقْبَلْ ثَنآئی

خدایا دعایم را اجابت کن، و ستایشم را بپذیر،

وَاجْمَعْ بَیْنی وَبَیْنَ اَوْلِیآئی

و مرا با اولیائم گرد هم جمع کن،

بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَعَلِیٍّ وَفاطِمَةَ، وَالْحَسَنِ وَالْحُسَیْنِ،

به حق محمّد و علی و فاطمه و حسن و حسین،

اِنَّکَ وَلِیُ نَعْمآئی وَمُنْتَهی مُنایَ،

زیرا که تویی سرپرستم ولی نعمت و و نهایت آرزو

وَغایَةُ رَجائی فی مُنْقَلَبی وَمَثْوایَ

و امیدم در محلّ بازگشت و قرارگاهم

در کامل الزیارات بعد از این زیارت، این فقرات نیز آمده است:

اَنْتَ اِلهی وَسَیِّدی وَمَوْلایَ، اِغْفِرْ لِأَوْلِیآئِنا،

(خدایا) تویی معبود و سرور و مولای من، دوستان ما راَبیٰامرز،

وَکُفَّ عَنَّا اَعْدآئَنا ،

و دشمنانمان را از ما بازدار،

وَاشْغَلْهُمْ عَنْ اَذانا ،

و آنها را از آزارمان منحرف کن،

وَاظْهِرْ کَلِمَةَ الْحَقِّ وَاجْعَلْهَا الْعُلْیا،

و کلمه حق را آشکار گردان و آن را برتر قرار ده،

وَاَدْحِضْ کَلِمَةَ الْباطِلِ وَاجْعَلْهَا السُّفْلی ،

و کلمه باطل را از بین ببر و آن را در جایگاه پست قرار ده،

اِنَّکَ عَلیٰ کُلِّ شَیْ ءٍ قَدیرٌ.(1)

زیرا که تو بر هر چیز توانایی.

آنگاه امام باقر علیه السلام فرمود: هر که از شیعیان ما این زیارت و دعا را نزد قبر امیرالمؤمنین علیه السلام یا نزد قبر یکی از ائمّه علیهم السلام بخواند، خداوند متعال، این زیارت و دعای او را در طوماری از نور بالا می برد و مهر حضرت محمّد صلی الله علیه و آله بر آن زده شود و این گونه محفوظ بماند تا تسلیم قائم آل محمّد علیهم السلام شود.(2) مطابق آنچه در کتاب مزار کبیر و بحارالانوار آمده است: این زیارت شریفه هم از زیارات مُطلقه محسوب می شود و هم از زیارات مخصوصه روز غدیر و هم از زیارات جامعه که در جمیع روضات مقدّسه ائمّه علیهم السلام خوانده می شود.(3)

ص :262


1- کامل الزّیارات، باب 11، صفحه 39، حدیث 1.
2- مزار کبیر، صفحه 282.
3- همان مدرک و بحارالانوار، جلد 53، صفحه 312- 316، حکایت 59.
2- زیارت کافی

مرحوم «کلینی» در «کافی» و «ابن قولویه» در «کامل الزیارات» از امام علی النقی علیه السلام روایت کرده اند که آن حضرت نزد قبر امیر مؤمنان علیه السلام چنین می گفت:

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وَلِیَّ اَللَّهِ، اَنْتَ اوَّلُ مَظْلُومٍ، وَ اَوَّلُ مَنْ غُصِبَ حَقُّهُ،

سلام بر تو ای ولیّ خدا، تو اوّلین مظلوم و اوّلین کسی هستی که حقّش غصب شد،

صَبَرْتَ وَاحْتَسَبْتَ حَتّی آتیکَ الْیَقینُ،

تا زمان مرگت بردباری نموده و از خدا پاداش خیر خواستی،

فَاَشْهَدُ اِنَّکَ لَقیتَ اللَّهَ و اَنْتَ شَهیدٌ،

گواهی می دهم که تو با شهادت خدا را ملاقات نمودی،

عَذَّبَ اَللَّهُ قاتِلَکَ بِاَنْواعِ الْعَذابِ،

خداوند قاتل تو را با انواع عذاب کیفر دهد،

وَ جَدَّدَ عَلَیْهِ الْعَذابَ،

و بر عذابش بیافزاید، به پیشگاهت آمده ام

جِئْتُکَ عارِفاً بِحَقِّکَ،

در حالى که آشنا به حقّ تو،

مُسْتَبْصِراً بِشَاْنِکَ،

و آگاه به مقام تو

مُعادِیاً لِأَعْدآئِکَ وَمَنْ ظَلَمَکَ،

و دشمنِ دشمنان و ظلم کنندگان به تو هستم،

اَلْقی عَلیٰ ذلِکَ رَبّی اَنْ شآءَ اَللَّهُ،

اگر خدا بخواهد با این حال پروردگارم را ملاقات می کنم،

یا وَلِیَّ اَللَّهِ، اِنَّ لی ذُنُوباً کَثیرَةً،

ای ولیّ خدا، گناهانم بسیار است،

فَاشْفَعْ لی إِلَىٰ رَبِّکَ،

پس به درگاه پروردگارت مرا شفاعت کن،

فَانَ لَکَ عِنْدَاَللَّهِ مَقاماً مَحْمُوداً مَعْلُوماً،

زیرا مقام تو در نزد خداوند پسندیده و معلوم است

وَ اِنَّ لَکَ عِنْدَاَللَّهِ جاهاً وَ شَفاعَةً،

و این که تو نزد خداوند آبرو داری و شفاعت می کنی،

وَ قَدْقالَ اَللَّهُ تَعإِلَىٰ

و خداوند بلندمرتبه فرمود:

وَلٰا یَشْفَعُونَ اِلَّا لِمَنِ ارْتَضیٰ (1)

آنها جز برای کسی که خدا راضی (به شفاعت برای او) است شفاعت نمی کنند.

3- زیارت صفوان جمّال

سیف بن عمیره می گوید: با صفوان جمّال و جماعتی از یاران، به سوی نجف بیرون رفتیم و امیرمؤمنان علیه السلام را زیارت کردیم؛ وقتی از زیارت فارغ شدیم صفوان را دیدیم که روی به سوی قبر امام حسین علیه السلام کرد و گفت: اکنون از همین مکان از بالای سر امیرمؤمنان علیه السلام، حسین بن علی علیه السلام را زیارت می کنیم. سپس توضیح داد که با مولایم امام جعفر صادق علیه السلام وارد نجف شدیم. آن حضرت پس از زیارت امیرمؤمنان علیه السلام، همین زیارت و نماز و دعایی را خواند که من الآن می خواهم بجا آورم، آنگاه به من فرمود: ای صفوان! این زیارت را حفظ کن و این دعا را بخوان و همیشه امیرمؤمنان علیه السلام و حسین بن علی علیه السلام

ص :263


1- کافی، جلد 4، صفحه 569، حدیث 1 و کامل الزیارات، باب 11، صفحه 45، حدیث 3.

را این گونه زیارت کن که من از جانب خدا ضامنم که هر کس این زیارت و این دعا را از دور یا نزدیک بخواند زیارتش مقبول، سعیش مشکور، سلامش واصل و حاجتش- هر چه باشد- حاصل می گردد و خداوند جواب او را می دهد ... زیارت چنین است: مقابل قبر آن حضرت می ایستی و می گویی:

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا رَسُولَ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا صَفْوَةَ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا

سلام بر تو ای فرستاده خدا، سلام بر تو ای برگزیده خدا، سلام بر تو ای

آمینَ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلیٰ مَنِ اصْطَفاهُ اَللَّهُ، وَاخْتَصَّهُ وَاخْتارَهُ مِنْ بَرِیَّتِهِ،

امین خدا، سلام بر کسی که خدا او را برگزیده و مخصوصش گردانید و از میان مخلوقاتش او را اختیار کرد،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا خَلیلَ اَللَّهِ

سلام بر تو ای خلیل خدا

ما دَجَی اللَّیْلُ وَغَسَقَ،

مادامی که شب فرا رسد و تاریکتر شود

وَ اَضاءَ النَّهارُ وَاشْرَقَ،

و روز روشن شود و روشنتر گردد،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ ما صَمَتَ صامِتٌ،

سلام بر تو مادامی که سکوت کنندگان خاموش

وَنَطَقَ ناطِقٌ، وَ ذَرَّ شارِقٌ،

و گویندگان سخن می رانند و خورشید می تابد،

وَ رَحْمَةُ اَللَّهِ وَبَرَکاتُهُ،

و رحمت و برکات خدا بر تو باد،

اَلسَّلامُ عَلیٰ مَوْلانا اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ عَلِیِّ بْنِ اَبیٰطالِبٍ،

سلام بر مولای ما امیر مؤمنان علی بن اَبیٰطالب،

صٰاحِبِ السَّوابِقِ وَالْمَناقِبِ وَالنَّجْدَةِ،

(آن بزرگ مرد) دارای پیشینه نیکو و فضایل و مردانگیها

وَمُبیدِ الْکَتٰائِبِ، الشَّدیدِ الْبَاْسِ،

و نابودکننده لشکرها (ی کفر) و سرسخت در نبرد،

اَلْعَظیمِ الْمِراسِ، اَلْمَکینِ الْأَساسِ،

پهلوانِ بزرگ ثابت قدم،

ساقِی الْمُؤْمِنینَ بِالْکَاْسِ مِنْ حَوْضِ الرَّسُولِ

سیراب کننده مؤمنان با جامی از حوض رسولِ

اَلْمَکینِ الْأَمینِ، اَلسَّلامُ عَلیٰ صٰاحِبِ النُّهی وَالْفَضْلِ

صاحب منزلت و امین، سلام بر صاحب خرد و فضیلت

وَالطَّوائِلِ وَالْمَکْرُماتِ وَالنَّوائِلِ،

و بخششها و جوانمردی ها و عطاها،

اَلسَّلامُ عَلیٰ فارِسِ الْمُؤْمِنینَ، وَلَیْثِ الْمُوَحِّدینَ،

سلام بر تک سوار دلیر مؤمنان و شیرمرد یگانه پرستان

وَقاتِلِ الْمُشْرِکینَ، وَوَصِیِّ رَسُولِ رَبِّ الْعالَمینَ،

و قاتل مشرکان و جانشین فرستاده پروردگار جهانیان،

وَ رَحْمَةُ اَللَّهِ وَ بَرَکاتُهُ،

و رحمت و برکات خدا بر تو باد،

اَلسَّلامُ عَلیٰ مَنْ اَیَّدَهُ اَللَّهُ بِجَبْرَئیلَ،

سلام بر کسی که خداوند او را با جبرئیل تأیید نموده

وَ اَعانَهُ بِمیکائیلَ، وَ اَزْلَفَهُ فِی

و با میکائیل یاری فرمود و او را در دو جهان

ص :264

الدَّارَیْنِ، وَ حَباهُ بِکُلِّ ما تَقِرُّ بِهِ الْعَیْنُ،

مقرّب ساخت، و آنچه مایه چشم روشنی است به او عنایت فرمود،

وَصَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَعَلی آلِهِ الطَّاهِرینَ،

و درود خدا بر او و خاندان

وَعَلی اَوْلادِهِ الْمُنْتَجَبینَ،

پاکش، و بر فرزندان برگزیده اش

وَعَلَی الْأَئِمَّةِ الرَّاشِدینَ، اَلَّذینَ

و بر امامان هدایتگر (از نسل او)، آنان که

اَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ، وَنَهَوْا عَنِ الْمُنْکَرِ،

امر به معروف نموده و نهی از منکر کردند

وَفَرَضُوا عَلَیْنا الصَّلَواتِ، وَ اَمَرُوا بِایتآءِ الزَّکاةِ،

و نماز را بر ما واجب نموده و به پرداخت زکات فرمان دادند

وَعَرَّفُونا صِیامَ شَهْرِ رَمَضانَ، وَقِرائَةَ الْقُرْآنِ،

و روزه ماه رمضان و تلاوت قرآن را به ما شناساندند،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَمیرَ الْمُؤْمِنینَ، وَیَعْسُوبَ الدّینِ،

سلام بر تو ای امیرمؤمنان و پیشوای دین،

وَقآئِدَ الْغُرِّ الْمُحَجَّلینَ،

و پیشوای روسفیدان،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا بابَ اَللَّهِ،

سلام بر تو ای درگاه (رسیدن به) خدا،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا عَیْنَ اَللَّهِ النَّاظِرَةَ،

سلام بر تو ای دیده بینای خدا

وَیَدَهُ الْباسِطَةَ، وَ اذُنَهُ الْواعِیَةَ،

و دستهای گشوده اش و گوش شنوایش

وَحِکْمَتَهُ الْبالِغَةَ، وَنِعْمَتَهُ السَّابِغَةَ،

و دانش و حکمت رسایش، و نعمت فراوانش،

اَلسَّلامُ عَلیٰ قَسیمِ الْجَنَّةِ وَالنَّارِ،

سلام بر تقسیم کننده بهشت و دوزخ،

اَلسَّلامُ عَلیٰ نِعْمَةِ اَللَّهِ عَلَی الْأَبْرارِ،

سلام بر نعمت خدا بر نیکوکاران،

وَنِقْمَتِهِ عَلَی الْفُجَّارِ،

و عذاب خدا بر

اَلسَّلامُ عَلیٰ سَیِّدِ الْمُتَّقینَ الْأَخْیارِ،

بدکاران، سلام بر آقا و سرور پرهیزکاران برگزیده،

اَلسَّلامُ عَلیٰ اَخی رَسُولِ اَللَّهِ،

سلام بر برادر رسول خدا،

وَابْنِ عَمِّهِ وَزَوْجِ ابْنَتِهِ،

و پسر عمو و همسر دخترش،

وَالْمَخْلُوقِ مِنْ طینَتِهِ،

و آفریده شده از سرشت و طینتش،

اَلسَّلامُ عَلَی الْأَصْلِ الْقَدیمِ،

سلام بر ریشه قدیم (ایمان)

وَالْفَرْعِ الْکَریمِ، اَلسَّلامُ عَلَی الثَّمَرِ الْجَنِیِّ،

و شاخه با ارزش آن، سلام بر میوه آماده (این شجره اِلهی)

اَلسَّلامُ عَلیٰ اَبِی الْحَسَنِ عَلِیٍّ،

سلام برابوالحسن علی،

اَلسَّلامُ عَلیٰ شَجَرَةِ طُوبی وَسِدْرَةِ الْمُنْتَهی

سلام بر درخت طوبی و سدرة المنتهی (درختان بهشتی)،

اَلسَّلامُ عَلیٰ آدَمَ صَفْوَةِ اَللَّهِ،

سلام بر آدم برگزیده خدا،

وَنُوحٍ نَبِیِّ اَللَّهِ، وَابْراهیمَ خَلیلِ اَللَّهِ،

و نوح پیامبر خدا، و ابراهیم خلیل خدا،

وَمُوسی کَلیمِ اَللَّهِ،

و موسی هم صحبت خدا،

ص :265

وَعیسی رُوحِ اَللَّهِ، وَ مُحَمَّدٍ حَبیبِ اَللَّهِ،

و عیسی روح خدا، و محمّد محبوب خدا،

وَمَنْ بَیْنَهُمْ مِنَ النَّبِیّینَ،

و بر پیامبرانی که در بین آنها مبعوث شدند

وَالصِّدّیقینَ، وَالشُّهَدآءِ وَالصَّالِحینَ،

و بر راستگویان، و شهیدان و صالحان،

وَ حَسُنَ اُولئِکَ رَفیقاً،

که نیکو رفیقانی هستند،

اَلسَّلامُ عَلیٰ نُورِ الْأَنْوارِ،

سلام بر نور همه نورها،

وَسَلیلِ الْأَطْهارِ،

وَ عَناصِرِ الْأَخْیارِ،

و نژاد پاکان، و افراد برگزیده،

اَلسَّلامُ عَلیٰ وٰالِدِ الْأَئِمَّةِ الْأَطْهارِ،

سلام بر پدر امامان پاک،

اَلسَّلامُ عَلیٰ حَبْلِ اَللَّهِ الْمَتینِ،

سلام بر ریسمان محکم خدا،

وَجَنْبِهِ اَلْمَکینِ، وَ رَحْمَةُ اَللَّهِ وَ بَرَکاتُهُ،

و مدافع پابرجایش، و رحمت و برکات خدا بر او باد،

اَلسَّلامُ عَلیٰ اَمینِ اَللَّهِ فی اَرْضِهِ وَخَلیفَتِهِ،

سلام بر امین و جانشین خدا در زمین،

وَ الْحاکِمِ بِاَمْرِهِ،وَالْقَیِّمِ بِدینِهِ،

و حکم کننده به فرمانش

وَالنَّاطِقِ بِحِکْمَتِهِ، وَ الْعامِلِ بِکِتابِهِ،

و بپادارنده دین و گویا به حکمتش و عمل کننده به کتابش،

اَخِ الرَّسُولِ، وَزَوْجِ الْبَتُولِ،

برادر رسول خدا و همسر

وَسَیْفِ اَللَّهِ الْمَسْلُولِ،

بتول و شمشیر برکشیده خدا،

اَلسَّلامُ عَلیٰ صٰاحِبِ الدَّلالاتِ، وَالْایاتِ الْباهِراتِ،

سلام بر صاحب دلیلها و نشانه های آشکار،

وَالْمُعْجِزاتِ الْقاهِراتِ، وَالْمُنْجی مِنَ الْهَلَکاتِ،

و معجزه های کوبنده و نجات بخش از نابودیها،

اَلَذی ذَکَرَهُ اَللَّهُ فی مُحْکَمِ الْایاتِ، فَقالَ تَعإِلَىٰ :

کسی که خدا او را در آیات محکم قرآن ذکر نموده و فرموده است:

وَ انَّهُ فی امِّ الْکِتابِ لَدَیْنا لَعَلِیٌ حَکیمٌ،

و آن در امّ الکتاب [لوح محفوظ] نزد ما بلندپایه و استوار است،

اَلسَّلامُ عَلَی اسْمِ اَللَّهِ الرَّضی وَ وَجْهِهِ الْمُضییِ،

سلام بر نام پسندیده خدا و چهره نورانی

وَجَنْبِهِ الْعَلِیِّ،وَرَحْمَةُ اَللَّهِ وَبَرَکاتُهُ،

و مدافع برترش و رحمت و برکات خدا بر او باد،

اَلسَّلامُ عَلیٰ حُجَجِ اَللَّهِ وَاَوْصِیآئِهِ،

سلام بر حجّتها و اوصیای خدا

وَخآصَّةِ اَللَّهِ وَ اَصْفِیآئِهِ، وَخالِصَتِهِ وَامَنآئِهِ،

و خاصّان و برگزیدگانش و بندگان خالص و امانتدارش،

وَرَحْمَةُاَللَّهِ وَبَرَکاتُهُ،

و رحمت و برکات خدا بر او باد،

قَصَدْتُکَ یامَوْلایَ یا اَمینَ اَللَّهِ وَ حُجَّتَهُ،

تو را قصد نمودم ای مولای من ای امین و حجّت خدا،

زائِراً عارِفاً بِحَقِّکَ، م

در حالى که زائر تو و آشنا به حقّ توأم،

ُوالِیاً لِأَوْلِیآئِکَ، مُعادِیاً

دوستدار دوستانت و دشمن

ص :266

لِأَعْدآئِکَ، مُتَقَرِّباً الَی اَللَّهِ بِزِیارَتِکَ،

دشمنانت هستم، و با زیارت تو به خدا تقرّب می جویم،

فَاشْفَعْ لی عِنْدَاَللَّهِ رَبّی وَرَبِّکَ،

پس در نزد خدایی که پروردگار من و توست شفاعتم کن،

فی خَلاصِ رَقَبَتی مِنَ النَّارِ،

در آزادیم از آتش دوزخ

وَ قَضآءِ حَوآئِجی حَوآئِجِ الدُّنْیا وَالْأخِرَةِ

و برآورده شدن حاجتهای دنیوی و اخرویم.

سپس خود را به قبر بچسبان و آن را ببوس و بگو:

سَلامُ اَللَّهِ وَسَلامُ مَلآئِکَتِهِ الْمُقَرَّبینَ،

سلام خدا و فرشتگان مقرّبش

وَ الْمُسَلِّمینَ لَکَ بِقُلُوبِهِمْ یا اَمیرَ الْمُؤْمِنینَ،

و درود فرستندگان از دل و جان بر تو ای امیر مؤمنان

وَ النَّاطِقینَ بِفَضْلِکَ،

و گویندگان فضلت،

وَ الشَّاهِدینَ عَلیٰ اِنَّکَ صادِقٌ اَمینٌ صِدِّیْقٌ،

و گواهان بر راستگویی و امانتداری و صداقتت

عَلَیْکَ وَ رَحْمَةُ اَللَّهِ وَ بَرَکاتُهُ،

(سلام تمامی آنان) و رحمت و برکات خدا بر تو باد.

وَ اَشْهَدُ اِنَّکَ طُهْرٌ طاهِرٌ مُطَهَّرٌ،

و گواهی می دهم که تو پاک و پاکیزه و پاک شده،

مِنْ طُهْرٍ طاهِرٍ مُطَهَّرٍ،

از (نسلی) پاک و پاکیزه و پاک شده ای،

اَشْهَدُ لَکَ یا وَلِیَّ اَللَّهِ

گواهی می دهم که تو ای ولیّ خدا

وَ وَلِیَّ رَسُولِهِ بِالْبَلاغِ وَالْأَداءِ،

و ولیّ رسولش ابلاغ رسالت کرده و ادای امانت نمودی،

وَ اَشْهَدُ اِنَّکَ جَنْبُ اَللَّهِ وَبابُهُ،

و گواهی می دهم که تو مدافع خدا و درگاه رسیدن به او هستی،

وَاِنَّکَ حَبیبُ اَللَّهِ وَ وَجْهُهُ

و تو محبوب خدا و وجه اللهی

اَلَذی یُؤْتی مِنْهُ،

که از آن طریق به سویش روند،

وَاِنَّکَ سَبیلُ اَللَّهِ،

و تویی راه رسیدن به خدا

وَاِنَّکَ عَبْدُ اَللَّهِ وَ اَخُو رَسُولِهِ،

و تویی بنده خدا و برادر رسولش

صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ،

- که درود خدا بر او و خاندان پاکش باد-

اَتَیْتُکَ مُتَقَرِّباً الَی اَللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ بِزِیارَتِکَ،

به درگاهت آمده ام در حالى که به خداوند عزیز و گرامی تقرّب می جویم با زیارتت،

راغِباً اِلَیْکَ فِی الشِّفاعَةِ،

و امید به شفاعتت دارم،

اَبْتَغی بِشَفاعَتِکَ خَلاصَ رَقَبَتی مِنَ النَّارِ،

و با شفاعتت رهاییم از آتش دوزخ را می طلبم

وَ مُتَعَوِّذاً بِکَ مِنَ النَّارِ،

و از آتش دوزخ به تو پناهنده ام،

هارِباً مِنْ ذُنُوبِیَ الَّتِی احْتَطَبْتُها عَلیٰ ظَهْری

و گریزانم از گناهانی که پشتم را سنگین کرده ،

فَزِعاً اِلَیْکَ رَجآءَ رَحْمَةِ رَبّی

به امید رسیدن به رحمت پروردگارم

اَتَیْتُکَ اَسْتَشْفِعُ بِکَ یا مَوْلایَ،

به درگاهت آمده ام به تو متوسّل شده ام،تا شفاعتت را بطلبم ای مولای من،

وَاتَقَرَّبُ بِکَ الَی اَللَّهِ

و به واسطه تو به خدا تقرّب می جویم

لِیَقْضِیَ بِکَ حَوآئِجی

تا حاجتهایم را برآورد،

فَاشْفَعْ لی یا اَمیرَ الْمُؤْمِنینَ الَی اَللَّهِ،

پس ای امیر مؤمنان به درگاه خدا شفیعم باش،

فَاِنّی عَبْدُاَللَّهِ وَمَوْلاکَ

زیرا من بنده خدا و غلام

ص :267

وَزائِرُکَ، وَلَکَ عِنْدَاَللَّهِ الْمَقامُ الْمَحْمُودُ،

و زائر توام، و تو در نزد خدا مقامی ستوده

وَالْجاهُ الْعَظیمُ، وَ الشَّأْنُ الْکَبیرُ،

و جایگاهی باعظمت و شأنی بزرگ

وَالشَّفاعَةُ الْمَقْبُولَةُ،

و شفاعتی پذیرفته شده داری،

اَللهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ،

خدایا درود فرست بر محمّد و خاندان پاکش

وَصَلِّ عَلیٰ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ عَبْدِکَ الْمُرْتَضی

و درود فرست بر امیرمؤمنان بنده پسندیده ات

وَاَمینِکَ الْأَوْفی وَ عُرْوَتِکَ الْوُثْقی

و امین وفادارت و ریسمان محکمت

وَیَدِکَ الْعُلْیا، وَجَنْبِکَ الْأَعْلی

و دست بلندت و حامی برترت

وَکَلِمَتِکَ الْحُسْنی وَ حُجَّتِکَ عَلَی الْوَری

و سخن نیکویت و حجّتت بر خلق

وَصِدّیقِکَ الْأَکْبَرِ، وَسَیِّدِالْأَوْصِیآءِ،

و بزرگترین راستگویت و سرور اوصیا

وَ رُکْنِ الْأَوْلِیآءِ، وَ عِمادِ الْأَصْفِیآءِ،

و تکیه گاه دوستان و برگزیدگان

اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ، وَیَعْسُوبِ الدّینِ،

امیر مؤمنان و رئیس مذهب

وَ قُدْوَةِ الصَّالِحینَ، وَامامِ الْمُخْلِصینَ،

و پیشوای شایستگان و امام مخلصان،

وَ الْمَعْصُومِ مِنَ الْخَلَلِ، الْمُهَذَّبِ مِنَ الزَّلَلِ،

و معصوم از خطا و پاک از لغزش

الْمُطَهَّرِ مِنَ الْعَیْبِ، الْمُنَزَّهِ مِنَ الرَّیْبِ،

و پاکیزه ازهر عیب، و مبرّا از شک و تردید

اَخی نَبِیِّکَ، وَ وَصِیِّ رَسُولِکَ،

و برادر پیامبر و جانشین فرستاده ات،

الْبآئِتِ عَلی فِراشِهِ،

آن که بر بستر پیامبرت خواَبیٰد

وَالْمُواسی لَهُ بِنَفْسِهِ،

و با جان خویش او را یاری کرد،

وَکاشِفِ الْکَرْبِ عَنْ وَجْهِهِ،

و اندوه را از چهره اش برطرف کرد،

اَلَذی جَعَلْتَهُ سَیْفاً لِنُبُوَّتِهِ، وَآیَةً لِرِسالَتِهِ،

کسی که او را شمشیری برای یاری پیامبریش قرار دادی ، و نشانه ای برای رسالتش

وَشاهِداً عَلیٰ اُمَّتِهِ، وَدِلالَةً لِحُجَّتِهِ،

و گواهی بر امّتش و راهنمایی برای حجّتش

وَحامِلًا لِرایَتِهِ، وَ وِقایَةً لِمُهْجَتِهِ،

و حمل کننده پرچمش و حافظ جانش،

وَهادِیاً لِاُمَّتِهِ، وَیَداً لِبَاْسِهِ،

و هدایت کننده امّتش، و دستی برای مبارزه اش

وَتاجاً لِرَاْسِهِ، وَباباً لِسِرِّهِ،

و تاجی بر سرش و دری برایِ سِرّش

وَمِفْتاحاً لِظَفَرِهِ،

و کلیدی بر پیروزیش (قرار دادی)،

حَتّی هَزَمَ جُیُوشَ الشِّرْکِ بِاذْنِکَ،

تا این که سپاهیان شرک را به اجازه تو نابود ساخت،

وَ اَبادَ عَساکِرَ الْکُفْرِ بِاَمْرِکَ،

و از بین برد لشکریان کفر را به فرمان تو ،

وَبَذَلَ نَفْسَهُ فی مَرْضاةِ رَسُولِکَ،

و جانش را در راه خشنودی پیامبرت بذل نموده

وَجَعَلَها وَقْفاً عَلیٰ

و وقف کرد

ص :268

طاعَتِهِ، فَصَلِّ اَللَّهُمَّ عَلَیْهِ صَلاةً دآئِمَةً باقِیَةً*

بر اطاعت از او، خدایا بر او درودی همیشگی و پایدار بفرست

سپس بگو:

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وَلِیَّ اَللَّهِ، وَالشِّهابَ الثَّاقِبَ،

سلام بر تو ای ولیّ خدا، و شهاب شکافنده تاریکی،

وَالنُّورَ الْعاقِبَ، یا سَلیلَ الْأَطآئِبِ،

و نور پی در پی دلها، ای فرزند پاکیزگان،

یا سِرَّ اَللَّهِ، اِنَّ بَیْنی وَبَیْنَ اَللَّهِ تَعإِلَىٰ

ای راز خدا، به یقین میان من و خداوند بلندمرتبه

ذُنُوباً قَدْ اَثْقَلَتْ ظَهْری

گناهانی است که پشتم را سنگین ساخته

وَلٰا یَاْتی عَلَیْها اِلَّا رِضاهُ،

و جز رضایت تو آنها را

فَبِحَقِّ مَنِ ائْتَمَنَکَ عَلیٰ سِرِّهِ،

محو نکند، پس به حق آن که تو را امین اسرارش قرار داد

وَاسْتَرْعاکَ اَمْرَ خَلْقِهِ،

و امور مخلوقاتش را به دستت سپرد،

کُنْ لی الَی اَللَّهِ شَفیعاً،

به درگاه خدا شفیعم باش

وَ مِنَ النَّارِ مُجیراً، وَ عَلَی الدَّهْرِ ظَهیراً،

و از آتش پناهم ده و در برابر گرفتاریهای روزگار پشتیبانم باش،

فَاِنّی عَبْدُاَللَّهِ وَ وَلِیُّکَ

من بنده خدا و دوستدار تو

وَزآئِرُکَ، صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْکَ.

و زائر توام درود خدا بر تو باد.

سپس شش رکعت نماز زیارت بخوان (هر دو رکعت به یک سلام) و هر چه می خواهی طلب کن. آنگاه با توجّه به قبر امیرمؤمنان علیه السلام بگو:

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَمیرَ الْمُؤمِنینَ، عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اَللَّهِ اَبَداً

سلام بر تو ای امیر مؤمنان، سلام خدا از جانب من بر تو باد همیشه

ما بَقِیتُ وَبَقِیَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ

مادامی که هستم و شب و روز باقی است

و با اشاره به قبر امام حسین علیه السلام بگو:

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا بْنَ رَسُولِ اَللَّهِ

سلام بر تو ای اَبٰا عَبْدِاللَّهِ، سلام بر تو ای فرزند رسول خدا

سپس با توجّه به هر دو بزرگوار (امیرمؤمنان امام حسین علیهما السلام) می گویی:(1)

یا امِیرَالْمُؤْمِنِینَ، یا اَباعَبْدِاَللَّهِ، اَتَیْتُکُما زائِراً

ای امیرمؤمنان، ای ابا عبداللَّه، برای زیارت نزدتان آمده ام

وَمُتَوَسِّلًا الَی اَللَّهِ تَعإِلَىٰ رَبّی وَرَبِّکُما،

و به خداوند بلندمرتبه ای که پروردگار من و شماست توسل جسته

وَمُتَوَجِّهاً الَیْهِ بِکُما، وَمُسْتَشْفِعاً

و به واسطه شما به او رو نموده وشفیع می گیرم

ص :269


1- از این قسمت با توجه به اختلاف دعا در نسخه های مختلف، مطابق مصباح المتهجّد، صفحه 780 به بعد نقل می شود.

بِکُما الَی اَللَّهِ فی حاجَتی هذِهِ

شما رابه درگاهش در این خواسته ام ،

فَاشْفَعا لی فَاِنَّ لَکُما عِنْدَاَللَّهِ الْمَقامَ الْمَحْمُودَ،

پس شفیعم باشید، زیرا که شما در نزد خدا دارای مقام پسندیده

وَالْجاهَ الْوَجیهَ، وَ الْمَنْزِلَ الرَّفیعَ وَالْوَسیلَةَ،

و رتبه ممتاز و جایگاهی بلند و (صاحب) وسیله (شفاعت) هستید،

اِنّی اَنْقَلِبُ مِنْکُما

اکنون که از نزد شما باز می گردم

مُنْتَظِراً لِتَنَجُّزِ الْحاجَةِ

منتظر قطعی شدن حاجت و برآمدن

وَقَضآئِها وَنَجاحِها مِنَ اَللَّهِ،

و به نتیجه رسیدن آن از جانب خدا،

بِشَفاعَتِکُما لی الَی اَللَّهِ فی ذلِکَ،

به واسطه شفاعت شما از من در نزد خدا در این خواسته ام هستم،

فَلا اَخیبُ وَلٰا یَکُونُ مُنْقَلَبی مُنْقَلَباً خآئِباً خاسِراً،

پس مأیوس نیستم و بازگشتم مانند بازگشت نا امید و زیانکار نیست

بَلْ یَکُونُ مُنْقَلَبی مُنْقَلَباً راجِحاً مُفْلِحاً مُنْجِحاً،

بلکه باز می گردم پیروزمند و رستگار و کامیاب،

مُسْتَجاباً بِقَضآءِ جَمیعِ الْحَوائِجِ،

در حالى که پاسخ برآورده شدن تمام خواسته هایم را گرفته ام،

وَتَشَفَّعا لی الَی اَللَّهِ،

و به درگاه خدا شفیعم باشید،

اَنْقَلِبُ عَلیٰ ما شآءَ اَللَّهُ، وَلٰا حَوْلَ وَلٰا قُوَّةَ اِلَّا بِاَللَّهِ،

به خواست خدا باز می گردم، و توان و نیرویی جز برای خداوند نیست

مُفَوِّضاً اَمْری الَی اَللَّهِ،

در حالى که کار را به خدا واگذار می کنم

مُلْجِأً ظَهْری الَی اَللَّهِ، مُتَوَکِّلًا عَلَی اَللَّهِ،

و به او تکیه کرده و بر او توکّل می کنم

وَاقُولُ حَسْبِیَ اَللَّهُ

و می گویم خدا مرا بس است

وَکَفی سَمِعَ اَللَّهُ لِمَنْ دَعی

و کفایت می کند، و می شنود (صدای) هر کسی که او را بخواند،

لَیْسَ لی وَرآءَ اَللَّهِ وَ وَرآ ئَکُمْ یا سادَتی

و جز خدا و شماپناهی ندارم ای سرورانم ،

مُنْتَهی ما شآءَ رَبّی کانَ،

آنچه پروردگارم بخواهد می شود

وَ ما لَمْ یَشَأْ لَمْ یَکُنْ،

و آنچه نخواهد نمی شود،

وَلٰا حَوْلَ وَلٰا قُوَّةَ اِلَّا بِاَللَّهِ،

و توان و نیرویی جز برای خداوند نیست،

اسْتَوْدِعُکُمَا اللَّهَ،

شما را به خدا می سپارم،

وَلٰا جَعَلَهُ اَللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی الَیْکُما،

و خداوند این زیارت را آخرین زیارت من از شما قرار ندهد،

اَنْصَرَفْتُ یا سَیِّدی یا اَمیرَ الْمُؤْمِنینَ وَمَوْلایَ،

باز می گردم ای آقا و سرورم ای امیرمؤمنان و مولای من،

و اَنْتَ یا اَباعَبْدِاَللَّهِ یا سَیِّدی

و تو ای ابا عبداللَّه ای آقا و سرورم

وَسَلامی عَلَیْکُما مُتَّصِلٌ مَا اتَّصَلَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ،

و سلامم پیوسته بر شما باد مادامی که شب و روز باقی است،

واصِلٌ ذلِکَ الَیْکُما،

و برسد سلامم به شما ،

غَیْرُ مَحْجُوبٍ عَنْکُما سَلامی اِنْ شآءَ اَللَّهُ،

بی آنکه بر شما پوشیده باشد، اگر خدا بخواهد،

وَ اَسْئَلُهُ بِحَقِّکُما اَنْ یَشآءَ ذلِکَ

و به حقّ شما از خدا می خواهم که این را بخواهد

ص :270

وَیَفْعَلَ، فَانَّهُ حَمیدٌ مَجیدٌ،

و انجام دهد، زیرا او ستوده و بزرگوار است،

اَنْقَلَبْتُ یا سَیِّدَیَّ عَنْکُما تآئِباً حامِداً لِلَّهِ،

باز می گردم ای آقا و سرورم از نزد شما توبه کننده و سپاسگزار خدا،

شاکِراً راجِیاً لِلْإِجابَةِ،

شکر کننده و امیدوار به اجابت او،

غَیْرَ آیِسٍ وَلٰا قانِطٍ،

بدون یأس و نا امیدی،

اٰئِباً عآئِداً راجِعاً إِلَىٰ زِیارَتِکُما،

و امیدوار به بازگشت دوباره به زیارت شما،

غَیْرَ راغِبٍ عَنْکُما، وَلٰا مِنْ زِیارَتِکُما،

بدون روی گردانی از شما و زیارت شما،

بَلْ راجِعٌ عآئِدٌ اِنْ شآءَ اَللَّهُ،

بلکه اگر خدا بخواهد (به سوی شما) باز خواهم گشت

وَلٰا حَوْلَ وَلٰا قُوَّةَ اِلَّا بِاَللَّهِ الْعَلِیِّ اَلْعَظیمِ،

و توان و نیرویی جز برای خداوند بلندمرتبه و با عظمت نیست،

یا سادَتی رَغِبْتُ الَیْکُما وَإِلَىٰ زِیارَتِکُما،

ای سرورانم مشتاقم به شما و زیارتتان

بَعْدَ اَنْ زَهِدَ فیکُما وَ فی زِیارَتِکُما اَهْلُ الدُّنْیا،

در حالى که دنیاپرستان از شما و زیارتتان روی گردانند،

فَلا خَیَّبَنِیَ اَللَّهُ ما رَجَوْتُ،

پس نا امید نکند خداوند مرا از آنچه در زیارت شما به آن امیدوارم

وَما اَمَّلْتُ فی زِیارَتِکُما، انَّهُ قَریبٌ مُجیبٌ.

و آرزو دارم ، زیرا او نزدیک و اجابت کننده است.

آنگاه رو به قبله می ایستی و دعایی که به دعای علقمه معروف شده است را می خوانی:

یا اَللَّهُ یا اَللَّهُ یا اَللَّهُ، یا مُجیبَ دَعْوَةِ الْمُضْطَرِّینَ،

ای خدا، ای خدا، ای خدا، ای اجابت کننده درخواست نیازمندان،

یا کاشِفَ کُرَبِ الْمَکْرُوبینَ،

ای برطرف کننده غم گرفتاران،

یا غِیاثَ الْمُسْتَغیثینَ، وَ یا صَریخَ الْمُسْتَصْرِخینَ،

ای فریادرس فریادرس خواهان، و ای یاری گر یاری خواهان،

وَیا مَنْ هُوَ اقْرَبُ اِلَیَّ مِنْ حَبْلِ الْوَریدِ،

و ای که از رگ گردن به من نزدیکتری،

یا مَنْ یَحُولُ بَیْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ،

ای که میان انسان و دلش فاصله می شوی،

وَیا مَنْ هُوَ بِالْمَنْظَرِ الْأَعْلی وَ بِالْأُفُقِ الْمُبینِ،

و ای که در جایگاه بلند و در افق آشکار هستی،

وَیا مَنْ هُوَ الرَّحْمنُ الرَّحیمُ عَلَی الْعَرْشِ اسْتَوی

و ای که بخشنده و مهربانی و بر عرش مسلّطی،

وَیا مَنْ یَعْلَمُ خآئِنَةَ الْأَعْیُنِ، وَما تُخْفِی الصُّدُورُ،

و ای که خیانت دیده ها و آنچه سینه ها پنهان داشته اند رامی دانی،

وَیامَنْ لا تَخْفی عَلَیْهِ خافِیَةٌ،

و ای که چیزی بر تو پوشیده نیست،

یا مَنْ لا تَشْتَبِهُ عَلَیْهِ الْأَصْواتُ، وَیا مَنْ

ای که صداها بر تو مشتبه نشود، و ای که

ص :271

لاتُغَلِّطُهُ الْحاجاتُ،

(فراوانی) نیازها او را به اشتباه نیاندازد،

وَیا مَنْ لا یُبْرِمُهُ الْحاحُ الْمُلِحّینَ،

و ای که اصرار پافشاری کنندگان او را نیازارد،

یا مُدْرِکَ کُلِ فَوْتٍ،

ای به دست آورنده هر چه از دست رفته،

وَیا جامِعَ کُلِّ شَمْلٍ،

و ای جمع کننده پراکندگان،

وَیا بارِئَ النُّفُوسِ بَعْدَ الْمَوْتِ،

ای آفریننده جانها پس از مرگ،

یا مَنْ هُوَ کُلَ یَوْمٍ فی شَاْنٍ،

ای که هر روز در کاری هستی،

یا قاضِیَ الْحاجاتِ، یا مُنَفِّسَ الْکُرُباتِ،

ای برآورنده حاجتها، ای برطرف کننده گرفتاریها،

یا مُعْطِیَ السُّؤُلاتِ، یا وَلِیَّ الرَّغَباتِ،

ای عطا کننده درخواستها، ای صاحب اختیار آرزوها،

یا کافِیَ الْمُهِمَّاتِ، یا مَنْ یَکْفی مِنْ کُلِ شَیْ ءٍ،

ای کفایت کننده امور مهم، ای که از هر چیز کفایت می کنی،

وَلٰا یَکْفی مِنْهُ شَیْ ءٌ فِی السَّمواتِ وَالْأَرْضِ،

ولی چیزی در آسمان ها و زمین از تو کفایت نکند،

اَسْئَلُکَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ خاتَمِ النَّبِیِّینَ، وَ عَلِیٍّ اَمیرِالْمُؤْمِنینَ،

از تو می خواهم به حقّ محمّد خاتم پیامبران و علی امیر مؤمنان

وَ بِحَقِّ فاطِمَةَ بِنْتِ نَبِیِّکَ، وَبِحَقِ الْحَسَنِ وَالْحُسَیْنِ،

و به حقّ فاطمه دختر پیامبرت و به حقّ امام حسن و امام حسین،

فَاِنّی بِهِمْ اَتَوَجَّهُ اِلَیْکَ فی مَقامی هذا،

زیرا من به واسطه آنها به تو توجّه نموده در این مکان،

وَبِهِمْ اَتَوَسَّلُ،وَبِهِمْ اتَشَفَّعُ اِلَیْکَ،

و متوسّل می شوم، و به واسطه آنها از تو شفاعت می طلبم

وَبِحَقِّهِمْ اَسْئَلُکَ وَ اُقْسِمُ

و به حقّ آنها از تو می خواهم و تو را سوگند می دهم

وَ اَعْزِمُ عَلَیْکَ، وَ بِالشَّاْنِ اَلَذی لَهُمْ عِنْدَکَ،

و با تأکید تقاضا می کنم و به حقّ جایگاهی که آنان نزد تو دارند،

وَبِالْقَدْرِ اَلَذی لَهُمْ عِنْدَکَ،

و به حقّ ارزشی که آنان نزد تو دارند

وَبِاَلَذی فَضَّلْتَهُمْ عَلَی الْعالَمینَ،

و به حقّ آنچه که آنان را بر جهانیان برتری دادی،

وَبِاسْمِکَ اَلَذی جَعَلْتَهُ عِنْدَهُمْ،

و به حقّ نامی که نزد آنان قرار دادی،

وَبِهِ خَصَصْتَهُمْ دُونَ الْعالَمینَ،

و از میان جهانیان آنان را به آن اختصاص دادی،

وَ بِهِ اَبَنْتَهُمْ

و به وسیله آن، آنها

وَ اَبَنْتَ فَضْلَهُمْ مِنْ فَضْلِ الْعالَمینَ،

و فضیلتشان را بر دیگران آشکار نمودی،

حَتّی فاقَ فَضْلُهُمْ فَضْلَ الْعالَمینَ جَمیعاً،

تا جایی که فضیلتشان بر تمام جهانیان پیشی گرفت،

اَسْئَلُکَ اَنْ تُصَلِّیَ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ،

از تو می خواهم که بر محمّد و خاندان پاکش درود فرستی،

و اِنْ تَکْشِفَ عَنّی غَمّی وَهَمّی وَکَرْبی

و غم و اندوه و گرفتاریم را برطرف کنی،

وَتَکْفِیَنِی الْمُهِمَّ مِنْ اُمُوری وَتَقْضِیَ عَنّی دَیْنی

و کارهای مهمّم را کفایت کنی، و قرضم را ادا کنی

ص :272

وَتُجیرَنی مِنَ الْفَقْرِ، وَتُجیرَنی مِنَ الْفاقَةِ،

و مرا در فقر و نیازمندی حمایت کنی،

وَتُغْنِیَنی عَنِ الْمَسْئَلَةِ الَی الْمَخْلُوقینَ،

وبی نیاز گردانی مرا از اظهار حاجت در نزد آفریدگان

وَتَکْفِیَنی هَمَّ مَنْ اَخافُ هَمَّهُ،

و کفایت کنی مرا از اندوه کسی که از اندوهش می ترسم،

وَ جَوْرَ مَنْ اَخافُ جَوْرَهُ،

و از ستم کسی که از ستمش می ترسم

وَعُسْرَ مَنْ اَخافُ عُسْرَهُ،

و از گرفتاری کسی که از گرفتار شدن به دست او می ترسم،

وَحُزُونَةَ مَنْ اَخافُ حُزُونَتَهُ،

و از خشونت کسی که از خشونت او بیم دارم

وَشَرَّ مَنْ اَخافُ شَرَّهُ،

و از شرّ کسی که از شرّش می ترسم،

وَمَکْرَ مَنْ اَخافُ مَکْرَهُ،

و از حیله کسی که از حیله اش خائفم،

وَبَغْیَ مَنْ اَخافُ بَغْیَهُ،

و از بیداد کسی که از بیدادش ترس دارم بیمناکم،

وَسُلْطانَ مَنْ اَخافُ سُلْطانَهُ،

و از سلطه کسی که از سلطه اش می ترسم،

وَکَیْدَ مَنْ اَخافُ کَیْدَهُ،

و از نیرنگ کسی که از نیرنگش خوف دارم،

وَمَقْدُرَةَ مَنْ اَخافُ مَقْدُرَتَهُ عَلَیَّ،

و از قدرت یافتن کسی که از قدرتش بر خود می ترسم،

وَ تَرُدَّ عَنّی کَیْدَ الْکَیَدَةِ، وَمَکْرَ الْمَکَرَةِ،

و از تو می خواهم که نیرنگ نیرنگبازان و فریب فریبکاران را از من دور کنی،

اَللهُمَّ مَنْ اَرادَنی فَاَرِدْهُ،

خدایا هر که مرا (به بدی) قصد کند تو نیز با او چنان کن،

وَمَنْ کادَنی فَکِدْهُ،

و هر که با من نیرنگ کند تو نیز گرفتارش کن،

وَاصْرِفْ عَنّی کَیْدَهُ وَمَکْرَهُ

و از من باز دار نیرنگ و فریب

وَبَاْسَهُ وَ اَمانِیَّهُ،

و قدرت و سلطه اش را ،

وَامْنَعْهُ عَنّی کَیْفَ شِئْتَ وَاِنّی شِئْتَ،

و او را هر گونه و هر زمان که خواهی از من باز دار،

اَللهُمَّ اشْغَلْهُ عَنّی بِفَقْرٍ لا تَجْبُرُهُ،

خدایا او را گرفتار کن به فقری که جبرانش نکنی

وَبِبَلاءٍ لاتَسْتُرُهُ، وَ بِفاقَةٍ لا تَسُدَّها،

و به بلایی که از آن حفظش نکنی، و به نیازی که جبرانش نکنی،

وَبِسُقْمٍ لا تُعافیهِ، وَذُلٍّ لا تُعِزُّهُ،

و به دردی که عافیتش نبخشی و به ذلّتی که عزّتش نبخشی

وَبِمَسْکَنَةٍ لا تَجْبُرُها،

و به بیچارگی که جبرانش نکنی،

اَللهُمَّ اضْرِبْ بِالذُّلِّ نَصْبَ عَیْنَیْهِ،

خدایا ذلّت را در مقابل دیدگانش قرار ده

وَ اَدْخِلْ عَلَیْهِ الْفَقْرَ فی مَنْزِلِهِ،

و فقر را در خانه اش

وَ الْعِلَّةَ وَالسُّقْمَ فی بَدَنِهِ،

و بیماری و مرض را در بدنش داخل کن،

حَتّی تَشْغَلَهُ عَنّی بِشُغْلٍ شاغِلٍ

تا او را از من به کاری مشغول و گرفتار سازی

لا فَراغَ لَهُ، و اِنْسِهِ ذِکْری

که فراغتی نداشته باشد و یادم را از خاطرش ببر

کَمٰا اَنْسَیْتَهُ ذِکْرَکَ،

همان گونه که یاد خودت را از خاطرش برده ای،

وَخُذْ عَنّی بِسَمْعِهِ وَبَصَرِهِ،

و از من باز دار گوش و چشم

وَلِسانِهِ وَیَدِهِ وَرِجْلِهِ وَقَلْبِهِ، وَجَمیعِ جَوارِحِهِ،

و زبان و دست و پای و دل و تمامی اعضایش را ،

وَ اَدْخِلْ عَلَیْهِ

و مبتلا کن

ص :273

فی جَمیعِ ذلِکَ السُّقْمَ،

تمامی اعضای بدنش را به بیماری ،

وَلٰا تَشْفِهِ حَتّی تَجْعَلَ ذلِکَ لَهُ

و او را شفا نده تا به واسطه آن

شُغْلًا شاغِلًا بِهِ عَنّی وَعَنْ ذِکْری

به آن مشغول شود، و از من و یاد من بیرون رود

وَاِکْفِنی یا کافِیَ ما لا یَکْفی سِواکَ،

مشکلات مرا کفایت کن، ای کفایت کننده، آنچه را که کسی جز تو کفایت نمی کند،

فَاِنَّکَ الْکافی لا کافِیَ سِواکَ،

زیرا تو کفایت کننده ای هستی که کفایت کننده ای جزتو نیست

وَمُفَرِّجٌ لا مُفَرِّجَ سِواکَ،

وگشایشگری که گره گشایی جز تو نیست

وَمُغیثٌ لا مُغیثَ سِواکَ،

و فریادرسی که فریادرسی جز تو نیست

وَجارٌ لا جارَ سِواکَ،

و پناه دهی که پناه دهنده ای جز تو نیست،

خابَ مَنْ کانَ جارُهُ سِواکَ، وَمُغیثُهُ سِواکَ،

زیان دید آن که پناه و فریادرسش جز تو بود،

وَمَفْزَعُهُ إِلَىٰ سِواکَ، وَمَهْرَبُهُ إِلَىٰ سِواکَ،

و پناهگاه و راه نجاتش جز تو بود،

وَ مَلْجَأُهُ إِلَىٰ غَیْرِکَ،

و به غیر تو پناهنده شد

وَ مَنْجاهُ مِنْ مَخْلُوقٍ غَیْرِکَ،

و از غیر توراه نجات جست،

فَاَنْتَ ثِقَتی وَرَجآئی وَ مَفْزَعی

تویی تکیه گاه و امید و پناه

وَمَهْرَبی وَمَلْجَأی وَمَنْجایَ،

و راه نجات و پناهگاه و راه رهاییم،

فَبِکَ اَسْتَفْتِحُ وَبِکَ اَسْتَنْجِحُ،

پس نام با تو آغاز کرده و از تو موفقیت می طلبم

وَبِمُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ اَتَوَجَّهُ اِلَیْکَ،

و به واسطه محمّد و خاندان پاکش به تو رو کرده

وَاَتَوَسَّلُ وَاتَشَفَّعُ،

و توسّل جسته و شفاعت می طلبم

فَاَسْئَلُکَ یا اَللَّهُ یا اَللَّهُ یا اَللَّهُ،

پس از تو می خواهم ای خدا، ای خدا، ای خدا،

فَلَکَ اَلْحَمْدُ وَلَکَ الشُّکْرُ،

حمد و سپاس از آنِ توست،

وَاِلَیْکَ الْمُشْتَکی و اَنْتَ الْمُسْتَعانُ،

و شکایتم به درگاه توست و تویی یاورم،

فَاَسْئَلُکَ یا اَللَّهُ یا اَللَّهُ یا اَللَّهُ،

پس از تو می خواهم ای خدا، ای خدا، ای خدا،

بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، اَنْ تُصَلِّیَ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ،

به حق محمّد و خاندان پاکش که بر محمّد و خاندان پاکش درود فرستی

و اِنْ تَکْشِفَ عَنّی غَمّی

و برطرف کنی غم و اندوه

وَهَمّی وَکَرْبی فی مَقامی هذا،

و گرفتاریم را در این جایگاه

کَمٰا کَشَفْتَ عَنْ نَبِیِّکَ هَمَّهُ وَغَمَّهُ وَ کَرْبَهُ،

همان گونه که برطرف نمودی از پیامبرت اندوه و غم و گرفتاری را ،

وَکَفَیْتَهُ هَوْلَ عَدُوِّهِ،

وهراس از دشمن را از او برطرف کردی،

فَاِکْشِفْ عَنّی کَمٰا کَشَفْتَ عَنْهُ،

پس برطرف کن از من آن گونه که از او برطرف نمودی،

وَفَرِّجْ عَنّی کَما فَرَّجْتَ عَنْهُ،

و گشایش ده به من همان گونه که به او گشایشی عطا نمودی،

وَاِکْفِنی کَمٰا کَفَیْتَهُ،

و کفایتم کن همان گونه که او را کفایت نمودی،

وَاصْرِفْ عَنّی هَوْلَ ما اَخافُ هَوْلَهُ،

و ترس آنچه را که از هراسش می ترسم

ص :274

وَمَؤُنَةَ ما اَخافُ مَؤُنَتَهُ،

و زحمت آنچه را که از سختیش بیم دارم

وَهَمَّ ما اَخافُ هَمَّهُ،

و اندوه آنچه را از اندوهش خائفم از من دور کن

بِلا مَؤُنَةٍ عَلیٰ نَفْسی مِنْ ذلِکَ،

بی آن که از این جهت به زحمت بیافتم

وَاصْرِفْنی بِقَضآءِ حَوائِجی

و مرا باز گردان با برآورده شدن حاجتم

وَکِفایَةِ ما اَهَمَّنی هَمُّهُ

و کفایت آنچه به زحمت انداخته است

مِنْ اَمْرِ آخِرَتی وَ دُنْیایَ.

از امور آخرت و دنیایم مرا .

آنگاه اگر قصد وداع با این دو بزرگوار را داشته باشد می گوید:

یا اَمیرَالْمُؤمِنینَ، وَ یا اَباعَبْدِاَللَّهِ، عَلَیْکُما مِنِّی

ای امیر مؤمنان و ای ابا عبداللَّه، بر شما باد

سَلامُ اَللَّهِ اَبَداً ما بَقِیَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ

سلام همیشگی خدا از جانب من مادامی که شب و روز باقی است

وَلٰا جَعَلَهُ اَللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنْ زِیارَتِکُما

و قرار ندهد خدا این زیارت را آخرین زیارت من

وَلٰا فَرَّقَ بَیْنی وَبَیْنَکُما.

و جدایی نیندازد بین من وشما.

(1)

و خدا این زیارتم از شما را آخرین زیارتم قرار ندهد و بین من و شما جدایی نیندازد.

4- زیارت دیگری از صفوان

مرحوم «سیّد بن طاووس» در «فرحة الغری» از «صفوان جمّال» نقل می کند که وقتی با امام

ص :275


1- یادآوری چند نکته: الف) این زیارت را مرحوم سیّدبن طاووس در« مصباح الزائر، صفحه 149» نیز با تفاوت هایی آورده است و علّامه مجلسی آن را از مزار شیخ مفید نقل کرده.( بحارالانوار، جلد 97، صفحه 305، حدیث 23) ما نیز بخشی از این دعا را مطابق بحار و قسمتی را مطابق مصباح المتهجّد نقل کرده ایم. ب) از آنچه گذشت به دست آمد که آنچه به عنوان دعای علقمه میان مردم معروف است و مرحوم حاج شیخ عباس قمی آن را بعد از زیارت عاشورا آورده، همین دعای صفوان است و حق این بود که به دعای صفوان معروف می شد؛ زیرا به تصریح حدیث سیف بن عمیره- مطابق نقل شیخ طوسی در مصباح- اساساً علقمه، پس از نقل زیارت عاشورا، دعایی ذکر نکرده( ر. ک: بحارالانوار، جلد 98، صفحه 296، حدیث 3) و نقل کامل الزیارات نیز مؤیّد آن است( ر. ک: کامل الزیارات، باب 71، حدیث 8). ج) از آنچه گذشت نیز روشن شد که جایگاه اصلی دعای صفوان( که به دعای علقمه معروف شده) همین فصل، یعنی فصل زیارات امیرمؤمنان است. چون امام صادق علیه السلام این دعا را در کنار قبر شریف امیر مؤمنان علیه السلام و پس از زیارت آن حضرت خواند، گرچه پس از زیارت آن بزرگوار، سلامی به امام حسین علیه السلام هم داده باشد و یا حتّی مطابق نقلی که شیخ طوسی نسبت به جریان صفوان دارد، پس از زیارت امیر مؤمنان علیه السلام، زیارت عاشورایی را هم خوانده باشد. بر همین اساس، ما آن دعا را به این جا( فصل زیارت امیرمؤمنان علیه السلام) منتقل کرده ایم. د) اگر آن دعا( دعای صفوان و یا علقمه) در ذیل زیارت امیرمؤمنان علیه السلام ذکر می شد دیگر ابهامی برای زائران عزیز به وجود نمی آمد که چگونه در آخر دعایی که پس از زیارت عاشورا خوانده می شود سخن از وداع با امیر مؤمنان علیه السلام است و تعبیراتی چون« یا امیرالمؤمنین ... من زیارتکما ... یا امیرالمؤمنین ... اتیتکما ... و لکما ...» در آن آمده است؟! ظاهراً منشأ اشتباه، کیفیّت نقل مرحوم علّامه مجلسی در فصل زیارات امام حسین علیه السلام است که دعای صفوان( علقمه) را در آن جا( فصل زیارات امام حسین علیه السلام) نیز با تتمّه آن، که مربوط به وداع با امیر مؤمنان و امام حسین علیهما السلام است نقل می کند.

صادق علیه السلام وارد کوفه شدیم- زمانی که آن حضرت به نزد منصور دوانقی می رفت- فرمود: ای صفوان! شتر را بخوابان که این جا نزدیک قبر جدّم امیرمؤمنان علیه السلام است، شتر را خواباندم، حضرت فرود آمدند و غسل کردند و لباس خود را عوض کردند و پاها را برهنه نمودند و فرمودند تو نیز چنین کن؛ سپس به جانب تلّ نجف روانه شدند و فرمودند: گامها را کوتاه بردار و سر را به زیر افکن که حق تعالى برای هر گامی صد هزار حسنه می نویسد ... سپس حرکت کرد و من هم به همراه او حرکت کردم در حالى که با سکینه و وقار بودیم و تسبیح و تقدیس خدا می گفتیم تا به تل ها (تپّه ها) رسیدیم؛ آنگاه ایستاد و نگاهی به چپ و راست انداخت و با چوبی که در دست داشت خطّی کشید و فرمود: خاکها را کنار بزن! من چنین کردم، ناگهان اثر قبری را یافتم، پس اشک چشم آن بزرگوار بر گونه های مبارکش جاری شد و گفت:

اِنَّا لِلَّهِ وَ اَنَّا الَیْهِ راجِعُونَ

ما از آنِ خداییم و به سوی او باز می گردیم

و گفت:

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْوَصِیُّ الْبَرُّ التَّقِیُّ،

سلام بر تو ای جانشین نیکوکارِ پرهیزکار،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا النَّبَأُ الْعَظیمُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الصِّدّیقُ الرَّشیدُ،

سلام بر تو ای خبر بزرگ، سلام بر تو ای راستگویِ هدایت یافته

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْبَرُّ الزَّکیُّ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وَصِیَّ رَسُولِ رَبِ

سلام بر تو ای نیکوکارِ پاکیزه، سلام بر تو ای جانشینِ فرستاده پروردگار

الْعالَمینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا خِیَرَةَ اَللَّهِ عَلَی الْخَلْقِ اَجْمَعینَ، اَشْهَدُ اِنَّکَ

جهانیان، سلام بر تو ای برگزیده خدا بر تمامی مخلوقات، گواهی می دهم که تو

حَبیبُ اَللَّهِ، وَ خاصَّتُهُ وَخالِصَتُهُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وَلِیَّ اَللَّهِ، وَمَوْضِعَ سِرِّهِ،

محبوب خدا و بنده خاص و خالصش هستی، سلام بر تو ای ولیّ خدا، و مخزن سر

وَ عَیْبَةَ عِلْمِهِ، وَخازِنَ وَحْیِهِ.

و گنجینه دانش و خزانه دار وحیش.

سپس خود را به قبر چسبانید و گفت:

بِاَبی اَنْتَ وَامِّی یا اَمیرَ الْمُؤْمِنینَ،

پدر و مادرم فدای تو ای امیر مؤمنان،

بِاَبی اَنْتَ وَ اُمّی یا حُجَّةَ الْخِصامِ،

پدر و مادرم فدای تو ای حجّت (خدا) بر دشمنان،

بِاَبی اَنْتَ وَامِّی یا بابَ الْمَقامِ،

پدر و مادرم فدای تو ای

بِاَبی اَنْتَ وَامِّی یا نُورَ اَللَّهِ التَّآمَّ،

درگاه با عظمت، پدر و مادرم فدای تو ای نور کامل خدا،

اَشْهَدُ اِنَّکَ قَدْ بَلَّغْتَ عَنِ اَللَّهِ

گواهی می دهم که تو ابلاغ نمودی آنچه از جانب خدا

وَعَنْ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ،

و رسولش- که درود خدا بر او و خاندان پاکش باد-

ما حُمِّلْتَ، وَ رَعَیْتَ مَا اسْتُحْفِظْتَ،

بر عهده داشتی، و رعایت نمودی آنچه مأمور حفظش بودی

ص :276

وَحَفِظْتَ مَا اسْتُوْدِعْتَ،

و حفظ نمودی آنچه نزدت ودیعه گذاشته شد

وَحَلَّلْتَ حَلالَ اَللَّهِ، وَحَرَّمْتَ حَرامَ اَللَّهِ،

و حلال خدا را حلال و حرام خدا را حرام دانستی

وَ اَقَمْتَ اَحْکامَ اَللَّهِ، وَلَمْ تَتَعَدَّ حُدُودَ اَللَّهِ،

و احکام خدا را بپا داشته و از حدود اِلهی تجاوز ننمودی

وَعَبَدْتَ اللَّهَ مُخْلِصاً حَتّی آتیکَ الْیَقینُ،

و خدا را از روی اخلاص عبادت نمودی تا زمان مرگت فرا رسید،

صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْکَ وَ عَلَی الْأَئِمَّةِ مِنْ بَعْدِکَ.

درود خدا بر تو و بر امامان بعد از تو باد.

سپس برخاست و در بالای سر آن حضرت چند رکعت نماز خواند و فرمود: ای صفوان! هر کس امیرمؤمنان علیه السلام را به این زیارت، زیارت کند و این نماز را بخواند در حالى به اهل خود برمی گردد که گناهانش بخشوده شده و سعیش مشکور است و ثواب هر فرشته ای از فرشتگان که او را زیارت کرده برایش نوشته می شود. با تعجّب پرسیدم: ثواب هر زائری از فرشتگان؟! فرمود: هر شب هفتاد گروه از فرشتگان اورا زیارت می کنند، عرض کردم تعداد هر گروه چقدر است؟ فرمود: صد هزار؛ سپس به صورت قهقرا خارج شد در حالى که می گفت:

یا جَدَّاهُ یا سَیِّداهُ، یا طَیِّباهُ یا طاهِراهُ،

ای جدّ و آقای من، ای پاک و پاکیزه،

لا جَعَلَهُ اَللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنْکَ،

قرار ندهد خدا این زیارت را آخرین زیارت از تو

وَرَزَقَنِی الْعَوْدَ اِلَیْکَ، وَالْمَقامَ فی حَرَمِکَ،

و بازگشت به سویت و اقامت در حرمت

وَالْکَوْنَ مَعَکَ وَمَعَ الْأَبْرارِ مِنْ وُلْدِکَ،

و بودن با تو و نیکان از فرزندانت را روزیم کند،

صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْکَ، وَ عَلَی الْمَلآئِکَةِ الْمُحْدِقینَ بِکَ.

درود خدا بر تو و بر فرشتگان گرداگرد حرمت باد.

عرض کردم: ای آقای من! آیا اجازه می دهی که اصحاب ما از اهل کوفه را از این قبر آگاه سازم؟ فرمود:

آری و مبلغی به من دادند و من قبر را تعمیر و اصلاح کردم.(1)

5- زیارتی از کتاب مزار قدیم

مرحوم «حاجی نوری» رحمه الله از کتاب «مزار قدیم» از امام باقر علیه السلام روایت کرده که فرمود: با پدرم به زیارت قبر جدّم امیرمؤمنان علی بن اَبیٰ طالب علیه السلام در نجف رفتیم، پس پدرم نزد قبر مطهّر ایستاد و گریست و گفت:

ص :277


1- بحارالانوار، جلد 97، صفحه 279، حدیث 15 و فرحة الغری، صفحه 94،( با اندکی تفاوت).

اَلسَّلامُ عَلیٰ اَبِی الْأَئِمَّةِ، وَخَلیلِ النُّبُوَّةِ،

سلام بر پدر امامان و دوستدار نبوّت

وَالْمَخْصُوصِ بِالْأُخُوَّةِ، اَلسَّلامُ عَلی یَعْسُوبِ الْإیمانِ،

و برگزیده شده برای برادری (پیامبر)، سلام بر رئیس ایمان،

وَمیزانِ الْأَعْمالِ، وَسَیْفِ ذِی الْجَلالِ،

و میزان سنجش اعمال و شمشیر خدای باشکوه،

اَلسَّلامُ عَلی صالِحِ الْمُؤْمِنینَ،

سلام بر شایسته ترین مؤمنان

وَوارِثِ عِلْمِ النَّبِیّینَ، الْحاکِمِ فی یَوْمِ الدّینِ،

و وارث علم پیامبران، و حکم کننده در روز قیامت.

اَلسَّلامُ عَلیٰ شَجَرَةِ التَّقْوی اَلسَّلامُ عَلیٰ حُجَّةِ اَللَّهِ الْبالِغَةِ،

سلام بر شجره تقوا، سلام بر حجت رسای خدا

وَنِعْمَتِهِ السَّابِغَةِ، وَنِقْمَتِهِ الدَّامِغَةِ،

و نعمت فراوان و عذاب کوبنده اش،

اَلسَّلامُ عَلَی الصِّراطِ الْواضِحِ، وَالنَّجْمِ الّلائِحِ،

سلام بر راه آشکار و ستاره درخشان

وَالْإِمامِ النَّاصِحِ، وَرَحْمَةُ اَللَّهِ وَبَرَکاتُهُ

و امام خیرخواه، و رحمت و برکات خدا بر تو باد

آنگاه گفت:

اَنْتَ وَسیلَتی الَی اَللَّهِ

تو واسطه و راه من به سوی خدایی،

وَذَریعَتی وَ لِیَ حَقُّ مُوالاتی وَ تَاْمِیلی

و من نسبت به تو حق پیروی و آرزومندی دارم،

فَکُنْ لی شَفیعی الَی اَللَّهِ عَزَّوَجَلَ

پس شفیعم باش به درگاه خدای عز وجل

فِی الْوُقُوفِ عَلیٰ قَضآءِ حاجَتی

برای برآورده شدن حاجتم

وَهِیَ فَکاکُ رَقَبَتی مِنَ النَّارِ،

که همان رهاییم از آتش دوزخ است، ،

وَاصْرِفْنی فی مَوْقِفی هذا بِالنُّجْحِ،

و بازگردان مرا از این جایگاهم با موفقیّت

وَ بِمٰا سَئَلْتُهُ کُلَّهُ بِرَحْمَتِهِ وَقُدْرَتِهِ،

و برآورده شدن آنچه از تو خواسته ام به رحمت و قدرتت ،

اَللَّهُمَ ارْزُقْنی عَقْلًا کامِلًا، وَلُبّاً راجِحاً،

خدایا روزیم کن عقلی کامل و اندیشه ای برتر

وَقَلْباً زَکِیّاً، وَعَمَلًا کَثیراً، وَ اَدَباً بارِعاً،

و دلی پاک و عملی فراوان و ادبی کارآمد را

وَاجْعَلْ ذلِکَ کُلَّهُ لی

و تمام اینها را به نفع من قرار ده

وَلٰا تَجْعَلْهُ عَلَیَّ، بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ.(1)

نه به زیان من، به رحمتت ای مهربان ترین مهربانان.

6- زیارت وداع

در کتاب «کامل الزیارات» از اباالحسن (موسی بن جعفر) علیه السلام نقل کرده که هرگاه قصد وداع کردی، کنار قبر آن حضرت بگو:

ص :278


1- مستدرک الوسائل، جلد 10، صفحه 222، حدیث 1.

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ وَرَحْمَةُ اَللَّهِ وَبَرَکاتُهُ،

سلام بر تو و رحمت و برکات خدا بر تو باد،

اَسْتَوْدِعُکَ اللَّهَ وَاَسْتَرْعیکَ،

تو را به خدا می سپارم و توجّهت را می طلبم

وَ اَقْرَءُ عَلَیْکَ السَّلامَ، آمَنَّا بِاَللَّهِ وَبِالرُّسُلِ،

و بر تو سلام می کنم، ایمان آورده ایم به خدا و فرستادگانش

وَبِمٰا جآئَتْ بِهِ، وَدَعَتْ الَیْهِ وَدَلَّتْ عَلَیْهِ،

و به آنچه آورده اند و به آن دعوت نموده و بر آن راهنمایی کرده اند،

فَاُکْتُبْنا مَعَ الشَّاهِدینَ،

پس ما را در زمره گواهان (بر آن) ثبت فرما،

اَللهُمَّ لا تَجْعَلْهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنْ زِیارَتی اَیَّاهُ،

خدایا زیارتم را آخرین زیارت از او قرار مده

فَاَنْ تَوَفَّیْتَنی قَبْلَ ذلِکَ،

پس اگر میراندی مرا پیش از زیارتِ دوباره،

فَاِنّی اَشْهَدُ فی مَماتی عَلیٰ

گواهی می دهم در مردنم

ما کُنْتُ شَهِدْتُ عَلَیْهِ فی حَیاتی

به آنچه در زنده بودنم گواهی دادم،

اَشْهَدُ انَّکُمُ الْأَئِمَّةُ، اَمیرَ الْمُؤْمِنینَ عَلِیّاً، وَالْحَسَنَ

گواهی می دهم که شما امامید، امیرمؤمنان علی، و حسن

وَالْحُسَیْنَ، وَ عَلِیَّ بْنَ الْحُسَیْنِ، وَمُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ، وَجَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ،

و حسین، و علی بن حسین و محمّد بن علی، و جعفر بن محمّد

وَمُوسَی بْنَ جَعْفَرٍ، وَعَلِیَّ بْنَ مُوسی وَ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ، وَعَلِیَّ بْنَ

و موسی بن جعفر، و علی بن موسی و محمّد بن علی، و علی بن

مُحَمَّدٍ، وَالْحَسَنَ بْنَ عَلِیٍّ، وَالْحُجَّةَ بْنَ الْحَسَنِ، صَلَواتُکَ عَلَیْهِمْ اَجْمَعینَ،

محمّد و حسن بن علی و حجّت بن الحسن (همه امامان من هستند) که درود خدا بر تمامی آنان باد،

وَ اَشْهَدُ انَّ مَنْ قَتَلَهُمْ وَحارَبَهُمْ مُشْرِکُونَ،

و گواهی می دهم هر کس آنان را کشت و با آنان جنگید مشرک است

وَ مَنْ رَدَّ عِلْمَهُمْ وَرَدَّ عَلَیْهِمْ

و هر کس مقام علمی آنان را نپذیرفت و با آنها به مخالفت برخاست

فی اسْفَلِ دَرَکٍ مِنَ الْجَحیمِ،

در پایین ترین درجه دوزخ است،

وَ اَشْهَدُ انَّ مَنْ حارَبَهُمْ لَنا اعْدآءٌ،

و گواهی می دهم هر کس با آنان جنگید دشمن ماست

وَنَحْنُ مِنْهُمْ بُرَءآءُ، وَ اَنَّهُمْ حِزْبُ الشَّیْطانِ،

و ما از آنها بیزاریم، و آنها گروه شیطانند

وَ عَلیٰ مَنْ قَتَلَهُمْ لَعْنَةُ اَللَّهِ وَالْمَلآئِکَةِ وَالنَّاسِ اَجْمَعینَ،

و لعنت خدا و فرشتگان و تمامی مردم برقاتلان آنان باد

وَمَنْ شَرِکَ فیهِمْ، وَمَنْ سَرَّهُ قَتْلُهُمْ،

و بر کسانی که در قتل آنان شراکت نموده و از آن خوشحال شدند،

اَللهُمَ اِنّی اَسْئَلُکَ بَعْدَ الصَّلاةِ وَ التَّسْلیمِ،

خدایا بعد از درود و سلام از تو می خواهم

اَنْ تُصَلِّیَ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَعَلیٍ

که درود فرستی بر محمّد و علی

ص :279

وَ فاطِمَةَ، وَالْحَسَنِ وَالْحُسَیْنِ، وَعَلِیٍّ وَمُحَمَّدٍ، وَجَعْفَرٍ وَمُوسی وَعَلِیٍ

و فاطمه و حسن و حسین و علی و محمّد و جعفر و موسی و علی

وَمُحَمَّدٍ، وَ عَلِیٍّ وَالْحَسَنِ، وَالْحُجَّةِ، وَ لاتَجْعَلْهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنْ زِیارَتِهِ،

و محمّد و علی و حسن و حجّت بن الحسن و این زیارت را آخرین زیارتم از او قرار مده

فَاَنْ جَعَلْتَهُ

پس اگر آخرین زیارتم قرار دادی

فَاحْشُرْنی مَعَ هؤُلآءِ الْمُسَمَّیْنَ الْائِمَّةِ،

مرا با امامان یاد شده محشورم فرما

اَللهُمَّ وَ ذَلِّلْ قُلُوبَنا لَهُمْ بِالطَّاعَةِ،

خدایا و دلهای ما را به اطاعت

وَالْمُناصَحَةِ وَالْمَحَبَّةِ،

و خیرخواهی و دوستی و فرمانبرداری

وَحُسْنِ الْمُوازَرَةِ وَالتَّسْلیمِ.

و تسلیم در برابر آنان مطیع گردان.(1)

زیارات مخصوصه

اشاره

علاوه بر زیاراتی که گذشت و مخصوص زمان معیّنی نبود، چند زیارت مخصوصه نیز برای آن حضرت نقل شده است:

1- زیارت روز عید غدیر

«سیّد بن طاووس» در «اقبال» از بزنطی، از امام رضا علیه السلام روایت کرده که فرمود: «هر جا باشی (اگر بتوانی) در روز غدیر نزد قبر امیرمؤمنان علیه السلام حاضر شو، چرا که خداوند تبارک و تعالى در این روز گناهان بسیاری از مرد و زن مؤمن را می آمرزد ... به خدا قسم اگر مردم فضیلت این روز را حقیقتاً می شناختند در هر روز، فرشتگان، ده مرتبه با آنان مصافحه می کردند».(2) به هر حال، برای این روز چند زیارت نقل شده است:

زیارت اوّل: زیارت «امین اللَّه» که بعضی از بزرگان آن را به عنوان زیارت مخصوص به این روز نقل کرده اند و در بحث زیارات مطلقه گذشت، (صفحه 260).

زیارت دوم: زیارت بسیار جالب و جامعی که امام حسن عسکری علیه السلام آن را از پدرش بزرگوارش نقل می کند(3) و کیفیّت آن چنین است: وقتی اراده زیارت حضرتش را کردی نخست بر در آن قبّه شریفه بایست و اذن دخول بخواه (خوب است اذن دخولی را که ما در ابتدای بخش زیارات، صفحه 220، ذکر

ص :280


1- بحارالانوار، جلد 97، صفحه 266، حدیث 8، به نقل از کامل الزیارات، باب 12، صفحه 46، حدیث 1.
2- اقبال، صفحه 468 و بحارالانوار، جلد 97، صفحه 358، حدیث 2.
3- بحارالانوار، جلد 97، صفحه 359، حدیث 6.

کردیم: «اَللَّهُمَّ إِنِّی وَقَفْتُ عَلیٰ بابٍ مِنْ ...» خوانده شود. سپس پای راست را مقدّم بدار و داخل شو و به نزدیک ضریح مقدّس برو و پشت به قبله و رو به ضریح بایست و بگو:

اَلسَّلامُ عَلیٰ مُحَمَّدٍ رَسُولِ اَللَّهِ خاتَمِ النَّبِیّینَ،

سلام بر محمّد رسول خدا و خاتم پیامبران،

وَسَیِّدِ الْمُرْسَلینَ، وَصَفْوَةِ رَبِّ الْعالَمینَ،

و آقا و سیّد فرستادگان و برگزیده پروردگار جهانیان،

اَمینِ اَللَّهِ عَلیٰ وَحْیِهِ، وَعَزآئِمِ اَمْرِهِ،

امین خدا بر وحی و فرمان حتمیش

وَالْخاتِمِ لِما سَبَقَ،

و ختم کننده آنچه گذشت

وَالْفاتِحِ لِمَا اسْتُقْبِلَ،

و گشاینده آنچه خواهد آمد،

وَالْمُهَیْمِنِ عَلیٰ ذلِکَ کُلِّهِ، وَرَحْمَةُ اَللَّهِ وَبَرَکاتُهُ

و ناظر بر تمام این امور، و رحمت و برکات خدا

وَصَلَواتُهُ وَتَحِیَّاتُهُ، اَلسَّلامُ عَلیٰ اَنْبِیآءِ اَللَّهِ وَرُسُلِهِ،

و درود و تحیاتش بر تو باد، سلام بر پیامبران و فرستادگان خدا

وَ مَلآئِکَتِهِ الْمُقَرَّبینَ،وَعِبادِهِ الصَّالِحینَ،

و فرشتگان مقرّب و بندگان صالحش،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَمیرَالْمُؤْمِنینَ، وَسَیِّدَ الْوَصِیّینَ،

سلام بر تو ای امیرمؤمنان و آقا و سرور جانشینان

وَ وارِثَ عِلْمِ النَّبِیّینَ، وَوَلِیَّ رَبِّ الْعالَمینَ، وَمَوْلایَ وَمَوْلَی الْمُؤْمِنینَ،

و وارث علم پیامبران و دوستدار پروردگار جهانیان و مولای من و تمامی مؤمنان

وَ رَحْمَةُ اَللَّهِ وَ بَرَکاتُهُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مَوْلایَ یا اَمیرَ الْمُؤْمِنینَ،

و رحمت و برکات خدا بر تو باد، سلام بر تو ای مولای من ای امیرمؤمنان

یا آمینَ اَللَّهِ فی اَرْضِهِ، وَسَفیرَهُ فی خَلْقِهِ، وَحُجَّتَهُ الْبالِغَةَ عَلیٰ عِبادِهِ،

ای امین خدا در روی زمین و سفیرش در میان مخلوقات و حجّت و دلیل رسایش بر بندگان

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا دینَ اَللَّهِ الْقَویمَ، وَصِراطَهُ الْمُسْتَقیمَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ

سلام بر تو ای دین پایدار خدا و راه راست او، سلام بر تو

اَیُّهَا النَّبَأُ الْعَظیمُ، اَلَذی هُمْ فیهِ مُخْتَلِفُونَ، وَ عَنْهُ یُسْئَلُونَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ

ای خبر بزرگ، که امّت در آن اختلاف کردند و از آن بازخواست شوند، سلام بر تو

یا اَمیرَ الْمُؤْمِنینَ، آمَنْتَ بِاَللَّهِ وَهُمْ مُشْرِکُونَ،

ای امیر مؤمنان به خدا ایمان آوردی در حالى که آنها مشرک بودند

وَصَدَّقْتَ بِالْحَقِّ وَهُمْ مُکَذِّبُونَ،

و حق را تصدیق نمودی در حالى که آنان تکذیب نمودند

وَجاهَدْتَ وَ هُمْ مُحْجِمُونَ،

و جهاد نمودی در حالى که آنان شانه خإِلَىٰ کردند،

وَعَبَدْتَ اللَّهَ مُخْلِصاً لَهُ الدّینَ

و خدا را عبادت نمودی در حالى که دینت را برای او خالص کردی

ص :281

صابِراً مُحْتَسِباً، حَتّی آتیکَ الْیَقینُ،

و صبر کرده و به پاداش او راضی شدی،

اَلاٰ لَعْنَةُ اَللَّهِ عَلَی الظَّالِمینَ،

تا زمان مرگت فرا رسید، لعنت خدا بر ستمکاران باد،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا سَیِّدَالْمُسْلِمینَ،

سلام بر تو ای آقا و سرور مسلمانان

وَیَعْسُوبَ الْمُؤْمِنینَ، وَامامَ الْمُتَّقینَ،

و پیشوای مؤمنان و امام پرهیزکاران و پیشوای

وَقآئِدَ الْغُرِّ الْمُحَجَّلینَ، وَ رَحْمَةُ اَللَّهِ وَبَرَکاتُهُ،

سفیدرویان، و رحمت و برکات خدا بر تو باد،

اَشْهَدُ اِنَّکَ اَخُو رَسُولِ اَللَّهِ وَوَصِیُّهُ،

گواهی می دهم که تویی برادر و جانشین رسول خدا

وَوارِثُ عِلْمِهِ وَ اَمینُهُ عَلیٰ شَرْعِهِ،

و وارث علم و امین او بر شریعتش

وَ خَلیفَتُهُ فی اُمَّتِهِ، وَ اَوَّلُ مَنْ آمَنَ بِاَللَّهِ،

و جانشینش در میان امّتش و اوّلین کسی که به خدا ایمان آورد

وَصَدَّقَ بِمٰا اَنْزِلَ عَلیٰ نَبِیِّهِ،

و آنچه بر پیامبرش نازل شد تصدیق نمود،

وَ اَشْهَدُ انَّهُ قَدْ بَلَّغَ عَنِ اَللَّهِ ما اَنْزَلَهُ فیکَ،

و گواهی می دهم که او آنچه خدا در مورد تو نازل کرد (به امّت) ابلاغ نمود

فَصَدَعَ بِاَمْرِهِ،

و کارش را به انجام رسانید،

وَ اَوْجَبَ عَلیٰ اُمَّتِهِ فَرْضَ طاعَتِکَ وَوِلایَتِکَ،

و اطاعت و ولایت تو را بر امّتش واجب فرمود

وَعَقَدَ عَلَیْهِمُ الْبَیْعَةَ لَکَ،

و برای تو از آنان بیعت گرفت

وَجَعَلَکَ اَوْلی بِالْمُؤْمِنینَ مِنْ اَنْفُسِهِمْ،

و تو را نسبت به مؤمنان شایسته تر از خودشان قرار داد،

کَمٰا جَعَلَهُ اَللَّهُ کَذلِکَ،

همان گونه که خدا او را چنین قرار داد،

ثُمَّ اَشْهَدَ اللَّهَ تَعإِلَىٰ عَلَیْهِمْ،

سپس خداوند بلندمرتبه را بر آنان شاهد گرفت

فَقالَ اَ لَسْتُ قَدْ بَلَّغْتُ، فَقالُوا

و فرمود: آیا (فرمان خدا را) نرساندم؟ پس گفتند:

اَللهُمَ بَلی فَقالَ اَللهُمَّ اشْهَدْ

بخدا رساندی، پس فرمود: خدایا تو شاهد باش

وَ کَفی بِکَ شَهیداً وَحاکِماً بَیْنَ الْعِبادِ،

و کافی است شهادت و حکم تو بین بندگان ،

فَلَعَنَ اَللَّهُ جاحِدَ وِلایَتِکَ بَعْدَ الْإِقْرارِ،

پس خدا لعنت کند منکر ولایتت را بعد از اقرار به آن

وَناکِثَ عَهْدِکَ بَعْدَ الْمیثاقِ، وَ اَشْهَدُ اِنَّکَ

و پیمان شکنانت را بعد از بستن پیمان، و گواهی می دهم که تو

وَفَیْتَ بِعَهْدِ اَللَّهِ تَعإِلَىٰ

به عهد خداوند بلندمرتبه وفا نمودی

وَاَنَّ اللَّهَ تَعإِلَىٰ مُوفٍ لَکَ بِعَهْدِهِ،

و خداوند بلندمرتبه به عهدش در مورد تو وفا نمود،

وَمَنْ اَوْفی بِمٰا عاهَدَ عَلَیْهُ اللَّهَ

و هر کس به آنچه با خدا عهد بسته وفا کند،

فَسَیُؤْتیهِ اَجْراً عَظیماً،

به زودی پاداش بزرگی به او خواهد داد

وَ اَشْهَدُ اِنَّکَ امیرُالْمُؤْمِنینَ الْحَقُّ،

و گواهی می دهم که تویی به حق امیر مؤمنان

اَلَذی نَطَقَ بِوِلایَتِکَ التَّنْزیلُ،

که قرآن در مورد ولایتت سخن گفته

وَ اَخَذَ لَکَ الْعَهْدَ عَلَی الْأُمَّةِ بِذلِکَ الرَّسُولُ،

و رسول خدا از امّت بر آن عهد و پیمان گرفته است.

ص :282

وَ اَشْهَدُ اِنَّکَ وَعَمَّکَ وَاَخاکَ

و گواهی می دهم که تو و عمو و برادرت

اَلَّذینَ تاجَرْتُمُ اللَّهَ بِنُفُوسِکُمْ،

کسانی هستید که با جانتان با خدا تجارت نمودید

فَاَنْزَلَ اَللَّهُ فیکُمْ:

و خدا در شأن شما چنین نازل فرمود:

اِنَّ اللَّهَ اشْتَری مِنَ الْمُؤْمِنینَ اَنْفُسَهُمْ وَامْوالَهُمْ

خداوند خریداری کرده از مؤمنان جانها و اموالشان را

بِاَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ،

که (در برابرش) بهشت برای آنان باشد،

یُقاتِلُونَ فی سَبیلِ اَللَّهِ، فَیَقْتُلُونَ وَیُقْتَلُونَ،

(به این گونه که:) در راه خدا پیکار می کنند، می کشند و کشته می شوند،

وَعْداً عَلَیْهِ حَقّاً فِی التَّوْریةِ وَالْإِنْجیلِ وَالْقُرْآنِ،

این وعده حقّی است بر او که در تورات و انجیل و قرآن ذکر فرموده؛

وَمَنْ اَوْفی بِعَهْدِهِ مِنَ اَللَّهِ،

چه کسی از خدا به عهدش وفادارتر است؟!

فَاسْتَبْشِروُا بِبِیْعِکُمُ اَلَذی بایَعْتُمْ بِهِ،

اکنون بشارت باد بر شما به داد و ستدی که با خدا کرده اید

وَذلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظیمُ،

و این است آن پیروزی بزرگ،

اَلتَّآئِبُونَ الْعابِدوُنَ، الْحامِدوُنَ السَّآئِحُونَ،

توبه کنندگان، عبادت کاران، سپاسگویان سیاحت کنندگان،

الرَّاکِعُونَ السَّاجِدُونَ، الْامِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ، وَالنَّاهُونَ عَنِ

رکوع کنندگان، سجده آوران، آمران به معروف و نهی کنندگان از

الْمُنْکَرِ، وَالْحافِظُونَ لِحُدُودِاَللَّهِ،

منکر و حافظان حدود (و مرزهای) اِلهی، (مؤمنان حقیقی اند)

وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنینَ. اَشْهَدُ یا اَمیرَالْمُؤْمِنینَ،

و بشارت ده به (اینچنین) مؤمنان. گواهی می دهم ای امیرمؤمنان

اَنَّ الشَّآکَّ فیکَ ما آمَنَ بِالرَّسُولِ الْأَمینِ،

که تردیدکنندگان در تو به رسول امین ایمان نیاورده اند،

وَاَنَّ الْعادِلَ بِکَ غَیْرَکَ عانِدٌ عَنِ الدّینِ الْقَویمِ،

و آنها که غیر تو را با تو برابر دانستند دشمن دین حقّند،

الَّذِی ارْتَضاهُ لَنا رَبُّ الْعالَمینَ،

که پروردگار جهانیان برای ما پسندید

وَاکْمَلَهُ بِوِلایَتِکَ یَوْمَ الْغَدیرِ،

و آن را در روز غدیر با ولایت تو کامل نمود،

وَ اَشْهَدُ اِنَّکَ الْمَعْنِیُّ بِقَوْلِ الْعَزیزِ الرَّحیمِ:

و گواهی می دهم که تویی مقصود گفتار خداوند عزیز و مهربان:

وَاَنَّ هذا صِراطی مُسْتَقیماً فَاتَّبِعُوهُ،

و این راه مستقیم من است از آن پیروی کنید

وَلٰا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِکُمْ عَنْ سَبیلِهِ.

و از راههای پراکنده (و انحرافی) پیروی نکنید که شما را از طریق حق دور می سازد.

ضَلَّ وَاَللَّهِ وَ اَضَلَّ مَنِ اتَّبَعَ سِواکَ،

گمراه شدبه خدا سوگند و گمراه کرد کسی که از غیر تو پیروی نمود

وَعَنَدَ عَنِ الْحَقِّ مَنْ عاداکَ،

و هر کس با تو دشمنی نمود از راه حق منحرف شد،

اَللهُمَّ سَمِعْنا لِأَمْرِکَ

خدایا فرامینت را شنیده

وَاطَعْنا، وَاتَّبَعْنا صِراطَکَ الْمُسْتَقیمَ،

و اطاعت نمودیم، و از راه راستت پیروی کردیم،

فَاهْدِنا رَبَّنا وَلٰا تُزِغْ قُلُوبَنا بَعْدَ اذْ

پروردگارا ما را هدایت کن و دلهای ما را گمراه مکن بعد

ص :283

هَدَیْتَنا إِلَىٰ طاعَتِکَ،

از آن که هدایت نمودی به بندگیت

وَاجْعَلْنا مِنَ الشَّاکِرینَ لِأَنْعُمِکَ،

و از شکرگزاران نعمتهایت قرار دادی،

وَ اَشْهَدُ اِنَّکَ لَمْ تَزَلْ لِلْهَوی مُخالِفاً،

و گواهی می دهم که تو پیوسته با هوای نفس مخالفت کرده

وَللِتُّقی مُحالِفاً،

و با تقوا و پرهیزکاری هم پیمانی،

وَعَلی کَظْمِ الْغَیْظِ قادِراً،

و بر فرو بردن خشم توانایی،

وَعَنِ النَّاسِ عافِیاً غافِراً،

و بر مردم عفو کننده و بخشنده ای

وَ اِذا عُصِیَ اَللَّهُ ساخِطاً،

و زمانی که نافرمانی خدا شود خشمگین شده

وَ اِذا اطیعَ اَللَّهُ راضیاً،

و چون اطاعت خدا شود، خشنودی،

وَبِمٰا عَهِدَ اِلَیْکَ عامِلًا، راعِیاً لِمَا اسْتُحْفِظْتَ،

و به آنچه از تو پیمان گرفت عمل کرده و آنچه محافظتش را خواسته بود رعایت نمودی،

حافِظاً لِمَا اسْتُودِعْتَ،

آنچه نزدت ودیعه گذاشته بود حفظ کرده

مُبَلِّغاً ما حُمِّلْتَ، مُنْتَظِراً ما وُعِدْتَ،

و آنچه بر عهده داشتی رساندی و منتظر وعده اش شدی،

وَ اَشْهَدُ اِنَّکَ مَا اتَّقَیْتَ ضارِعاً،

و گواهی می دهم که تو به خاطر ناتوانی تقیّه نکردی

وَلٰا اَمْسَکْتَ عَنْ حَقِّکَ جازِعاً،

و به خاطر عجز از مطالبه حقّت باز نایستادی،

وَلٰا اَحْجَمْتَ عَنْ مُجاهَدَةِ غاصِبیکَ ناکِلًا،

و به خاطر سستی از مبارزه با غاصبان حقّت عقب نشینی نکردی،

وَلٰا اَظْهَرْتَ الرِّضی بِخِلافِ ما یُرْضِی اللَّهَ مُداهِناً،

و به خاطر ریاکاری خشنودیت را بر خلاف خشنودی خدا ظاهر ننمودی،

وَلٰا وَهَنْتَ لِما اصابَکَ فی سَبیلِ اَللَّهِ،

و بخاطر آنچه در راه خدا به تو رسید،

وَلٰا ضَعُفْتَ وَلَا اسْتَکَنْتَ عَنْ طَلَبِ حَقِّکَ مُراقِباً،

سست نشدی، و به خاطر حفظ جانت از مطالبه حقّت ناتوان و درمانده نشدی،

مَعاذَ اَللَّهِ اَنْ تَکُونَ کَذلِکَ،

پناه بر خدا که چنین باشی،

بَلْ اِذْ ظُلِمْتَ احْتَسَبْتَ رَبَّکَ،

بلکه آن گاه که مورد ستم واقع شدی پروردگارت را مدّ نظر قرار دادی

وَفَوَّضْتَ الَیْهِ اَمْرَکَ،

و کارت را به او واگذار نمودی

وَذَکَّرْتَهُمْ فَمَا ادَّکَرُوا،

و به آنها تذکّر دادی ولی نپذیرفتند

وَ وَعَظْتَهُمْ فَمَا اتَّعَظُوا، وَخَوَّفْتَهُمُ اللَّهَ فَما تَخَوَّفُوا،

و نصیحتشان کردی ولی عبرت نگرفتند و آنان را از خدا ترساندی ولی آنها نترسیدند

وَ اَشْهَدُ اِنَّکَ یا اَمیرَ الْمُؤْمِنینَ،

و گواهی می دهم که تو ای امیرمؤمنان،

جاهَدْتَ فِی اَللَّهِ حَقَّ جِهادِهِ،

به شایستگی در راه خدا جهاد نمودی،

حَتّی دَعاکَ اَللَّهُ إِلَىٰ جِوارِهِ،

تا این که خداوند تو را به جوار رحمتش فرا خواند،

وَقَبَضَکَ الَیْهِ بِاخْتِیارِهِ،

و تو را به اختیار خود قبض روح کرد،

وَ اَلْزَمَ اَعْدائَکَ الْحُجَّةَ بِقَتْلِهِمْ اَیَّاکَ،

و با کشته شدن تو به دست آنان، خدا با دشمنانت اتمام حجّت نمود

لِتَکُونَ الْحُجَّةُ لَکَ عَلَیْهِمْ،

تا حجّت تو بر آنها تمام باشد

مَعَ ما لَکَ مِنَ الْحُجَجِ الْبالِغَةِ عَلیٰ جَمیعِ

با آن همه حجّتهای رسای دیگر که بر تمامی

ص :284

خَلْقِهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَمیرَالْمُؤْمِنینَ، عَبَدْتَ اللَّهَ مُخْلِصاً،

مخلوقاتش داری،سلام بر تو ای امیرمؤمنان، از روی اخلاص خدا را عبادت نموده

وَجاهَدْتَ فِی اَللَّهِ صابِراً،

در راه خدا جهاد نمودی صبورانه،

وَجُدْتَ بِنَفْسِکَ مُحْتَسِباً،

و به حساب خدا با جانت فداکاری کردی

وَعَمِلْتَ بِکِتابِهِ، وَاتَّبَعْتَ سُنَّةَ نَبِیِّهِ،

و به کتابش عمل نموده و از سنّت پیامبرش پیروی کردی،

وَاَقَمْتَ الصَّلاةَ، وَآتَیْتَ الزَّکاةَ، وَاَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ، وَنَهَیْتَ عَنِ

و نماز را بپا داشته و زکات داده و امر به معروف و نهی از

الْمُنْکَرِ مَا اسْتَطَعْتَ،

منکر کردی در حدّ توان،

مُبْتَغِیاً ماعِنْدَاَللَّهِ،

در حالى که آنچه نزد خداست طلب نموده

راغِباً فیما وَعَدَاَللَّهُ،

و به آنچه خدا فرموده مشتاق بودی،

لا تَحْفِلُ بِالنَّوائِبِ،

به مصیبتها اهمیّت نداده

وَلٰا تَهِنُ عِنْدَ الشَّدآئِدِ، وَلٰا تُحْجِمُ عَنْ مُحارِبٍ،

وسست نشدی در مقابل سختیها ، و از مبارزه عقب نشینی نکردی،

اَفِکَ مَنْ نَسَبَ غَیْرَ ذلِکَ اِلَیْکَ،

تهمت زده هر کس غیر از این را به تو نسبت دهد،

وَافْتَری باطِلًا عَلَیْکَ، وَاَوْلی لِمَنْ عَنَدَ عَنْکَ،

تهمت زده و افترا بسته است بر تو، و (این نسبتها) شایسته است برای کسی که از تو روی گرداند

لَقَدْ جاهَدْتَ فِی اَللَّهِ حَقَّ الْجِهادِ، وَصَبَرْتَ عَلَی الْأَذی صَبْرَ احْتِسابٍ،

چرا که تو به شایستگی در راه خدا جهاد نمودی و به حساب خدا در برابر آزار و اذیّت صبر نمودی

و اَنْتَ اوَّلُ مَنْ آمَنَ بِاَللَّهِ، وَصَلّی لَهُ وَجاهَدَ،

و تو اوّلین کسی بودی که به خدا ایمان آورده و برای او نماز خوانده و جهاد نموده است

وَ اَبْدی صَفْحَتَهُ فی دارِالشِّرْکِ،

و آشکار نمود چهره اش را در زمینِ شرک ،

وَالْأَرْضُ مَشْحُونَةٌ ضَلالَةً، وَالشَّیْطانُ یُعْبَدُ جَهْرَةً،

در حالى که زمین از گمراهی پر شده بود و شیطان آشکارا عبادات می شد،

و اَنْتَ الْقائِلُ لاتَزیدُنی کَثْرَةُ النَّاسِ حَوْلی عِزَّةً،

و تویی کسی گفتی:فراوانی جمعیّت در اطراف من به عزّتم نمی افزاید

وَلٰا تَفَرُّقُهُمْ عَنّی وَحْشَةً،

و پراکنده شدنشان نیز به وحشتم نمی اندازد،

وَ لَوْ

و اگر

اَسْلَمَنِی النَّاسُ جَمیعاً لَمْ اَکُنْ مُتَضَرِّعاً، اِعْتَصَمْتَ بِاَللَّهِ فَعَزَزْتَ،

وَآثَرْتَ الْأخِرَةَ عَلَی الْأُولی فَزَهِدْتَ، وَاَیَّدَکَ اَللَّهُ وَهَداکَ،

تمام مردم مرا رها کنند، التماس نمی کنم، به خدا پناه آوردی و عزّت یافتی،

و آخرت را بر دنیا ترجیح دادی و زاهد شدی، و خدا تو را تأیید نموده و هدایت کرد

وَ اَخْلَصَکَ وَ اَجْتَبیک فَما تَناقَضَتْ اَفْعالُکَ، وَلَا اخْتَلَفَتْ اَقْوالُکَ،

و خالص گردانده و برگزید پس در کردارت تناقض، و در گفتارت اختلاف نبود،

وَلٰا تَقَلَّبَتْ احْوالُکَ، وَلَا

و حالت دگرگون نشد، و هرگز

ص :285

ادَّعَیْتَ وَلَا افْتَرَیْتَ عَلَی اَللَّهِ کَذِباً، وَلٰا شَرِهْتَ الَی الْحُطامِ،

به خداوند نسبت دروغ ندادی و به متاع ناچیز دنیا حریص نبودی،

وَلٰا دَنَّسَکَ الْآثامُ، وَلَمْ تَزَلْ عَلیٰ بَیِّنةٍ مِنْ رَبِّکَ،

و گناهان تو را آلوده نساخت،پیوسته دلیل آشکاری از ناحیه پروردگارت

وَیَقینٍ مِنْ اَمْرِکَ، تَهْدی الَی الْحَقِ وَإِلَىٰ صِراطٍ مُسْتَقیمٍ،

و یقینی در کارت همراه تو بود،هدایت می کردی به سوی حق و راه راست ،

اَشْهَدُ شَهادَةَ حَقٍّ، وَ اُقْسِمُ بِاَللَّهِ قَسَمَ صِدْقٍ،

گواهی می دهم از روی حق وسوگند صادقانه می خورم به خدا

اَنَّ مُحَمَّداً وَآلَهُ صَلَواتُ اَللَّهِ عَلَیْهِمْ ساداتُ الْخَلْقِ،

که محمّد و خاندانش- که درود خدا بر آنان باد- سرور مخلوقاتند

وَاِنَّکَ مَوْلایَ وَمَوْلَی الْمُؤْمِنینَ، وَاِنَّکَ عَبْدُ اَللَّهِ وَوَلِیُّهُ،

و تویی سرپرست من و تمام مؤمنان، و تویی بنده خدا و دوستدارش

وَاَخُو الرَّسُولِ وَوَصِیُّهُ وَوارِثُهُ،وَ اَنَّهُ الْقآئِلُ لَکَ،

و برادر رسول خدا و جانشین و وارثش و او به تو فرمود:

وَاَلَذی بَعَثَنی بِالْحَقِّ

قسم به آن که مرا به حق مبعوث کرد،

ما آمَنَ بی مَنْ کَفَرَ بِکَ،

به من ایمان نیاورده کسی که به تو کافر شود

وَلٰا اقَرَّ بِاَللَّهِ مَنْ جَحَدَکَ،

و کسی که تو را انکار کند به خدا اقرار نکرده است،

وَقَدْ ضَلَّ مَنْ صَدَّ عَنْکَ،

و کسی که (مردم را) از تو باز داشت گمراه است،

وَلَمْ یَهْتَدِ الَی اَللَّهِ وَلٰا اِلَیَّ، مَنْ لا یَهْتَدی بِکَ،

و به سوی خدا و من هدایت نشده ، هر کس که به سوی تو هدایت نشده است

وَ هُوَ قَوْلُ رَبّی عَزَّوَجَلَّ،

و این همان قول پروردگار عزیز و گرامی است که فرمود:

وَاِنّی لَغَفَّارٌ لِمَنْ تابَ وَ آمَنَ وَعَمِلَ صالِحاً

و به یقین می آمرزم هر کس را که توبه کرده و ایمان آورد و عمل شایسته انجام داده

ثُمَّ اهْتَدی إِلَىٰ وِلایَتِکَ، مَوْلایَ فَضْلُکَ لا یَخْفی

و ولایت تو را بپذیرد، مولای من فضیلتت مخفی نبوده

وَ نُورُکَ لا یُطْفَأُ،

و نورت خاموش نگردد،

وَاَنَّ مَنْ جَحَدَکَ الظَّلُومُ الْأَشْقی مَوْلایَ اَنْتَ الْحُجَّةُ عَلَی الْعِبادِ،

و هر کس تو را انکار کند ستمکار و بدبخت است، مولای من تویی حجّت بر بندگان

وَالْهادی الَی الرَّشادِ، وَالْعُدَّةُ لِلْمَعادِ،

و راهنما به راه راست و ذخیره برای روز قیامت،

مَوْلایَ لَقَدْ رَفَعَ اَللَّهُ فِی الْأُولی مَنْزِلَتَکَ،

مولای من به یقین بالا بُرد خداوند در دنیا جایگاهت را ،

وَ اَعْلی فِی الْأخِرَةِ دَرَجَتَکَ، وَبَصَّرَکَ ما عَمِیَ عَلیٰ مَنْ خالَفَکَ،

و برتر قرار داد در آخرت رتبه ات را و آگاه کرد تو را بر آنچه پوشیده ماند بر مخالفینت

وَحالَ بَیْنَکَ وَبَیْنَ مَواهِبِ اَللَّهِ لَکَ، فَلَعَنَ اَللَّهُ مُسْتَحِلِّی الْحُرْمَةِ مِنْکَ،

و بر آنان که بین تو و نعمتهای خدا بر تو مانع شدند، پس لعنت خدا بر آنان که حرمتت را شکسته

ص :286

وَ ذٰائِدِی الْحَقِّ عَنْکَ، وَ اَشْهَدُ انَّهُمُ الْأَخْسَرُونَ،

و حقّت را گرفتند، و گواهی می دهم که به یقین آنان زیانکارانند،

اَلَّذینَ تَلْفَحُ وُجُوهَهُمُ النَّارُ وَهُمْ فیها کالِحُونَ،

آنان که آتش چهره شان را سوزاند در حالى که در آتش روی درهم کشیده اند

وَ اَشْهَدُ اِنَّکَ ما اقْدَمْتَ وَلٰا اَحْجَمْتَ، وَلٰا نَطَقْتَ

و گواهی می دهم که تو به یقین اقدام نکرده و عقب نشینی ننمودی و سخن نگفته

وَلٰا اَمْسَکْتَ، اِلَّا بِامْرٍ مِنَ اَللَّهِ وَرَسُولِهِ، قُلْتَ وَاَلَذی نَفْسی بِیَدِهِ،

و ساکت نشدی، مگر به فرمان خدا و رسولش، فرمودی: قسم به آن که جانم به دست اوست،

لَقَدْ نَظَرَ اِلَیَّ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ،

به من نگاه کرد رسول خدا- که درود خدا بر او و خاندان پاکش باد-

اَضْرِبُ بِالسَّیْفِ قُدْماً، فَقالَ یا عَلِیُ

شمشیر می زدم پیش رویش (برای حفظ او) ، و فرمود: ای علی

اَنْتَ مِنّی بِمَنْزِلَةِ هارُونَ مِنْ مُوسی

تو نسبت به من همانند هارون نسبت به موسی هستی،

اِلَّا انَّهُ لانَبِیَّ بَعدْی وَ اُعْلِمُکَ انَ

جز این که پیامبری بعد از من نخواهد بود و تو را آگاه می کنم که

مَوْتَکَ وَحَیٰوتَکَ مَعی وَعَلی سُنَّتی، فَوَ اَللَّهِ ما کَذِبْتُ

مرگ و زندگیت همراه من و بر سنّت من خواهد بود، پس به خدا سوگند نه دروغ گفتم

وَلٰا کُذِبْتُ، وَلٰا ضَلَلْتُ وَلٰا ضُلَّ بی وَلٰا

و نه به من دروغ گفته شد و نه گمراه شدم و نه کسی به وسیله من گمراه شد

نَسیتُ ما عَهِدَ اِلَیَّ رَبّی ، وَاِنّی لَعَلی بَیِّنَةٍ مِنْ رَبّی

و فراموش نکردم هرگز عهد و پیمان پروردگارم را، و به یقین من همراه دلیل آشکار از جانب پروردگارم بودم

بَیَّنَها لِنَبِیِّهِ وَبَیَّنَهَا النَّبِیُّ لی

که آن را برای پیامبرش روشن ساخته و او نیز برای من روشن نمود

وَاِنّی لَعَلَی الطَّریقِ الْواضِحِ، اَلْفِظُهُ لَفْظاً،

و به یقین من بر راه آشکار حرکت نمودم که آن را با صراحت بیان می کنم،

صَدَقْتَ وَاَللَّهِ وَقُلْتَ الْحَقَّ،

به خدا سوگند که راست گفته و به حق فرمودی،

فَلَعَنَ اَللَّهُ مَنْ ساواکَ بِمَنْ ناواکَ،

پس لعنت خدا بر کسانی که تو را با دشمنانت برابر کردند

وَاَللَّهُ جَلَّ اسْمُهُ یَقُولُ: هَلْ یَسْتَوِی اَلَّذینَ یَعْلَمُونَ وَاَلَّذینَ لایَعْلَمُونَ.

و خداوندی که نامش بزرگ است می فرماید: آیا کسانی که می دانند با کسانی که نمی دانند یکسانند؟

فَلَعَنَ اَللَّهُ مَنْ عَدَلَ بِکَ مَنْ فَرَضَ اَللَّهُ عَلَیْهِ وِلایَتَکَ،

پس لعنت خدا بر کسی که تو را با کسانی که ولایت تو بر آنها واجب است هم ردیف قرار داد،

و اَنْتَ وَلِیُّ اَللَّهِ وَاَخُو رَسُولِهِ، وَالذَّآبُّ عَنْ دینِهِ،

و تویی دوستدار خدا و برادر رسولش و دفاع کننده از دینش،

وَاَلَذی نَطَقَ الْقُرْآنُ بِتَفْضیلِهِ، قالَ اَللَّهُ تَعإِلَىٰ

و کسی که قرآن به برتریش سخن گفته است، خداوند بلندمرتبه فرمود:

وَفَضَّلَ اَللَّهُ الْمُجاهِدینَ عَلَی الْقاعِدینَ اَجْراً عَظیماً،

و مجاهدان را بر قاعدان [ ترک کنندگان جهاد] با پاداش عظیمی برتری بخشید،

دَرَجاتٍ مِنْهُ

درجات (مهمّی) از ناحیه خداوند

ص :287

وَمَغْفِرَةً وَرَحْمَةً، وَکانَ اَللَّهُ غَفُوراً رَحیماً.

و آمرزش و رحمت (نصیب آنان می گردد) و (اگر لغزشهایی داشته اند) خداوند آمرزنده و مهربان است

وَقالَ اَللَّهُ تَعإِلَىٰ اَجَعَلْتُمْ سِقایَةَ

و خداوند بلندمرتبه فرمود: آیا سیراب کردن

الْحآجِّ وَعِمارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ، کَمَنْ آمَنَ بِاَللَّهِ وَالْیَوِم الْأخِرِ

حجّاج و آباد کردن مسجدالحرام را همانند (عملِ) کسی قرار دادید که به خدا و روز قیامت ایمان آورده

وَجاهَدَ فی سَبیلِ اَللَّهِ، لا یَسْتَوُونَ عِنْدَاَللَّهِ،

و در راه اوجهاد کرده است؟! (این دو) نزد خدا مساوی نیستند

وَاَللَّهُ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمینَ،

و خداوند گروه ظالمان را هدایت نمی کند،

اَلَّذینَ آمَنُوا وَهٰاجَرُوا وَ جٰاهَدُوا فی سَبیلِ اَللَّهِ بِامْوالِهِمْ و اِنْفُسِهِمْ

آنها که ایمان آوردند و هجرت کردند وجهاد نمودند در راه خدا با اموال و جانهایشان

اَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَاَللَّهِ، وَ اُولئِکَ هُمُ الْفآئِزُونَ،

برتر است مقامشان نزد خداو آنها پیروز و رستگارند،

یُبَشِّرُهُمْ رَبُّهُمْ بِرَحْمَةٍ مِنْهُ وَرِضْوانٍ،

بشارت می دهدپروردگارشان به رحمتی از ناحیه خود و رضایت (خویش)

وَجَنَّاتٍ لَهُمْ فیها نَعیمٌ مُقیمٌ،

و باغهایی از بهشت که در آن نعمتهای جاودانه دارند،

خالِدینَ فیها اَبَداً، انَّ اللَّهَ عِنْدَهُ اَجْرٌ عَظیمٌ.

همواره و تا ابد در این باغها (و در میان این نعمتها) خواهند بود، زیرا پاداش عظیم نزد خداوند است،

اَشْهَدُ اِنَّکَ الْمَخْصُوصُ بِمِدْحَةِ اَللَّهِ،

گواهی می دهم که مدح خدا مخصوص توست

اَلْمُخْلِصُ لِطاعَةِ اَللَّهِ،

و تو نیز خالص کرده ای خود را برای اطاعت خدا ،

لَمْ تَبْغِ بِالْهُدی بَدَلًا،

جانشینی برنگزیده برای هدایت،

وَلَمْ تُشْرِکْ بِعِبادَةِ رَبِّکَ اَحَداً،

و شریک قرار ندادی در عبادت پروردگارت کسی را،

وَ اَنَّ اللَّهَ تَعالَی اسْتَجابَ لِنَبِیِّهِ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ

و به یقین خداوند بلندمرتبه درخواست پیامبرش- که درود خدا بر او و خاندان پاکش باد-

فیکَ دَعْوَتَهُ،

را در مورد تو پاسخ گفت،

ثُمَّ اَمَرَهُ بِاظْهارِ ما اَوْلاکَ لِأُمَّتِهِ

سپس فرمان داد او را به آشکار کردن آنچه را که برای امّت بر عهده تو گذاشته

اِعْلاءً لِشَاْنِکَ، وَاعْلاناً لِبُرْهانِکَ، وَدَحْضاً لِلْأَباطیلِ،

تا مقامت را بالا برده و دلیلت را آشکار ساخته و باطلها را از بین برده

وَقَطْعاً لِلْمَعاذیرِ، فَلَمَّا اَشْفَقَ مِنْ فِتْنَةِ الْفاسِقینَ،

و بهانه را قطع نماید، پس زمانی که ازفتنه فاسقان بیمناک شد،

وَاتَّقی فیکَ الْمُنافِقینَ، اَوْحیٰ الَیْهِ رَبُ الْعالَمینَ:

و در مورد تو از منافقان ترسید پروردگار جهانیان به او وحی نمود:

یا اَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما اَنْزِلَ اِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ،

ای پیامبر آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده است، کاملًا (به مردم) برسان

وَاِنْ لَمْ تَفْعَلْ، فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ، وَاَللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ.

و اگر نکنی، انجام نداده ای رسالت او را ، خداوند تو را از (خطراتِ احتمإِلَىِٰ) مردم نگاه می دارد،

فَوَضَعَ عَلیٰ نَفْسِهِ اَوْزارَ

پس سختیهای مسیر را به جان خرید،

ص :288

الْمَسیرِ، وَنَهَضَ فی رَمْضاءِ الْهَجیرِ،

و در گرمای نیمروز بپا خواست،

فَخَطَبَ وَ اَسْمَعَ وَنادی فَاَبْلَغَ، ثُمَ

و خطبه خواند و آگاه کرد و ندا داد و پیامش را رسانید، سپس از

سَئَلَهُمْ اجْمَعَ فَقالَ هَلْ بَلَّغْتُ،

همه آنان پرسید و فرمود آیا (پیامم را) رساندم،

فَقالُوا اَللَّهُمَّ بَلی فَقالَ اَللَّهُمَّ اشْهَدْ،

همه گفتند: به خدا سوگند آری، پس فرمود: خدایا تو شاهد باش،

ثُمَّ قالَ اَ لَسْتُ اَوْلی بِالْمُؤْمِنینَ مِنْ اَنْفُسِهِمْ،

سپس فرمود:آیا من نسبت به مؤمنان از خودشان سزاوارتر نیستم؟!

فَقالُوا بَلی، فَاخَذَ بِیَدِکَ وَقالَ مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلِیٌّ مَوْلاهُ،

گفتند: آری، پس دست تو را بالا گرفت و فرمود: هر کس که من مولا و سرپرست اویم علی مولا و سرپرست اوست،

اَللهُمَّ والِ مَنْ والاهُ، وَعادِ مَنْ عاداهُ،

خدایا هر که او را دوست بدارد دوستش بدار و هر که او را دشمن دارد، دشمنش باش

و اِنْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ، وَاخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ،

و هر که او را یاری کند یاریش کن، و هر که او را یاری نکند یاریش نکن،

فَما آمَنَ بِمٰا اَنْزَلَ اَللَّهُ فیکَ عَلیٰ نَبِیِّهِ اِلَّا قَلیلٌ،

پس ایمان نیاوردند به آنچه خدا در مورد تو نازل نمود بر پیامبرش جز اندکی ،

وَلٰا زٰادَ اَکْثَرَهُمْ غَیْرَ تَخْسیرٍ،

و جز زیانکاری بر اکثرشان چیزی افزوده نشد،

وَلَقَدْ اَنْزَلَ اَللَّهُ تَعإِلَىٰ فیکَ مِنْ قَبْلُ

و خداوند بلندمرتبه در مورد تو نازل فرمود پیش از این

وَهُمْ کارِهُونَ: یا اَیُّهَا اَلَّذینَ آمَنُوا مَنْ یَرْتَدَّ مِنْکُمْ عَنْ دینِهِ،

در حالى که آنان خوش نداشتند: ای کسانی که ایمان آورده اید هر کس از شما از آیین خود برگردد (به خدا زیانی نمی رساند)

فَسَوْفَ یَاْتِی اَللَّهُ بِقَوْمٍ یُحِبُّهُمْ وَیُحِبُّونَهُ،

پس بزودی خداوندجمعیّتی را می آورد که آنها را دوست دارد و آنان نیز او را دوست دارند

اَذِلَّةٍ عَلَی الْمُؤْمِنینَ اَعِزَّةٍ عَلَی الْکافِرینَ،

در برابر مؤمنان متواضع و سرسخت و نیرومندند در برابر کافران

یُجاهِدُونَ فی سَبیلِ اَللَّهِ وَلَا یَخافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ،

آنها در راه خدا جهاد می کنند و از سرزنش هیچ ملامتگری هراسی ندارند،

ذلِکَ فَضْلُ اَللَّهِ یُؤْتیهِ مَنْ یَشآءُ،

این فضل خداست که به هر کس بخواهد (و شایسته ببیند) می دهد ،

وَاَللَّهُ وٰاسِعٌ عَلیمٌ،

و (فضلِ) خدا وسیع و خداوند داناست،

اِنَّما وَلِیُّکُمُ اَللَّهُ وَرَسُولُهُ، وَاَلَّذینَ آمَنُوا

سرپرست و ولیّ شما تنها خداست و پیامبر او و آنها که ایمان آورده اند

اَلَّذینَ یُقیمُونَ الصَّلاةَ وَیُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَهُمْ راکِعُونَ،

همانها که نماز را برپا می دارند و در حال رکوع زکات می دهند

وَ مَنْ یَتَوَلَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ اَلَّذینَ آمَنُوا،

و کسانی که ولایت خدا و پیامبر او و افراد با ایمان را بپذیرند (پیروزند )

فَانَّ حِزْبَ اَللَّهِ هُمُ الْغالِبُونَ، رَبَّنا آمَنَّا بِمٰا اَنْزَلْتَ

زیرا حزب خدا پیروز است، خداوندا ایمان آوردیم به آنچه نازل کردی

وَاتَّبَعْنَا الرَّسُولَ فَاُکْتُبْنا مَعَ الشَّاهِدینَ،

و از فرستاده (تو) پیروی نمودیم ما را در زمره گواهان بنویس،

رَبَّنا لا تُزِغْ قُلُوبَنا بَعْدَ اِذْ هَدَیْتَنا، وَهَبْ

پروردگارا دلهایمان را بعد از آن که ما را هدایت کردی (از راه حق) منحرف مگردان وببخش

ص :289

لَنا مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَةً، اِنَّکَ اَنْتَ الوَهَّابُ.

بر ما از سوی خود رحمتی ، زیرا تو بخشنده ای،

اَللهُمَّ اِنَّا نَعْلَمُ اَنَّ هذا هُوَ الْحَقُ مِنْ عِنْدِکَ،

خدایا ما می دانیم که این سخن حقّی از جانب توست،

فَالْعَنْ مَنْ عارَضَهُ وَاسْتَکْبَرَ، وَکَذَّبَ بِهِ وَکَفَرَ،

پس لعنت کن هر که با او مخالفت کرده و تکبّر ورزید، و تکذیب کرده و کفر ورزید،

وَسَیَعْلَمُ اَلَّذینَ ظَلَمُوا اَیَّ مُنْقَلَبٍ یَنْقَلِبُونَ،

و به زودی می دانند آنها که ستم کردند که بازگشتشان به کجاست،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَمیرَالْمُؤْمِنینَ، وَسَیِّدَ الْوَصِیّینَ، وَاوَّلَ الْعابِدینَ،

سلام بر تو ای امیر مؤمنان و آقا و سرور جانشینان، و اوّلین عبادت کنندگان،

وَ اَزْهَدَ الزَّاهِدینَ، وَرَحْمَةُ اَللَّهِ وَبَرَکاتُهُ،وَصَلَواتُهُ وَتَحِیَّاتُهُ،

زاهدترین زاهدان و رحمت و برکات و درود و سلام خدا بر تو باد،

اَنْتَ مُطْعِمُ الطَّعامِ عَلیٰ حُبِّهِ مِسْکیناً وَیَتیماً وَ اَسیراً

تو غذای خود را با این که به آن نیاز داشتی به مسکین و یتیم و اسیر دادی،

لِوَجْهِ اَللَّهِ، لا تُریدُ مِنْهُمْ جَزآءً وَلٰا شُکُوراً،

برای رضای خدا، در حالى که از آنان پاداش و سپاسی نخواستی،

وَفیکَ اَنْزَلَ اَللَّهُ تَعإِلَىٰ

و در مورد تو نازل فرمود خداوند بلندمرتبه :

وَیُؤْثِرُونَ عَلیٰ اَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ کانَ بِهِمْ خَصاصَةٌ،

و آنها را بر خود مقدّم می دارد هر چند خودشان بسیار نیازمند باشند

وَمَنْ یُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَاُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ.

کسانی که از بخل و حرص نفس خویش باز داشته شده اند، آنها رستگارانند،

و اَنْتَ الْکاظِمُ لِلْغَیْظِ، وَالْعافی عَنِ النَّاسِ، وَاَللَّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنینَ،

و تویی فروبرنده خشم و درگذرنده از مردم، و خداوند نیکوکاران را دوست دارد،

و اَنْتَ الصَّابِرُ فِی الْبَاْسآءِ وَالضَّرَّآءِ وَحینَ الْبَاْسِ،

و تویی شکیبا در سختی و مشکلات و هنگام نبرد

و اَنْتَ الْقاسِمُ بِالسَّوِیَّةِ وَالْعادِلُ فِی الرَّعِیَّةِ،

و تویی تقسیم کننده به مساوات و رفتار کننده به عدالت در میان مردم،

وَالْعالِمُ بِحُدُودِ اَللَّهِ مِنْ جَمیعِ الْبَرِیَّهِ،

و دانای به حدودِ (احکام) خدا از میان مخلوقات،

وَاَللَّهُ تَعإِلَىٰ اَخْبَرَ عَمَّا اَوْلاکَ مِنْ فَضْلِهِ بِقَوْلِهِ:

و خداوند متعال از فضیلتی که به تو عطا نموده با گفتارش چنین خبر داد:

اَ فَمَنْ کانَ مُؤْمِناً کَمَنْ کانَ فاسِقاً لا یَسْتَوُونَ،

آیا کسی که با ایمان باشد همچون کسی است که فاسق است؟! نه هرگز این دو برابر نیستند،

اَمَّا اَلَّذینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحاتِ، فَلَهُمْ

امّا کسانی که ایمان آوردند و کارهای شایسته انجام دادند، از آنِ آنها خواهد بود

جَنَّاتُ الْمَاْوی، نُزُلًا بِمٰا کانُوا یَعْمَلُونَ. و اَنْتَ الْمَخْصُوصُ بِعِلْمِ التَّنْزیلِ،

باغهای بهشت جاویدان، این وسیله پذیرایی (خداوند) از آنهاست به پاداش آنچه انجام می دادند،و علم قرآن

ص :290

وَحُکْمِ التَّاْویلِ، وَنَصِّ الرَّسُولِ،

و حکم تفسیر و بیان و سفارش صریح پیامبر مخصوص توست،

وَلَکَ الْمَواقِفُ الْمَشْهُودَةُ، وَالْمَقاماتُ الْمَشْهُورَةُ،

و از آنِ توست نبردهای آشکار (در راه اسلام) و مقامات مشهور،

وَالْأَیَّامُ الْمَذْکُورَةُ، یَوْمَ بَدْرٍ وَیَوْمَ الْأَحْزابِ،

و روزهایی که بر سر زبانهاست، همان روز بدر و احزاب،

اِذْ زاغَتِ الْأَبْصارُ، وَبَلَغَتِ الْقُلُوبُ الْحَناجِرَ،

آن گاه که چشمها از شدّت وحشت خیره شده و جانها به لب رسیده بود

وَ تَظُنُّونَ بِاَللَّهِ الظُّنُونا، هُنالِکَ ابْتُلِیَ الْمُؤْمِنُونَ،

و گمانهای گوناگون بدی به خدا می بردید،آنجا که مؤمنان آزمایش شدند

وَزُلْزِلُوا زِلْزالًا شَدیداً، وَ اِذْ یَقُولُ الْمُنافِقُونَ وَاَلَّذینَ فی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ،

و تکان سختی خوردند و آنگاه که منافقان و بیماردلان می گفتند:

ما وَعَدَنَا اَللَّهُ وَرَسُولُهُ اِلَّا غُرُوراً، وَ اِذْ قالَتْ طآئِفَةٌ مِنْهُمْ

وعده نداد به ما خدا و پیامبرش جز دروغ ، و آنگاه که گروهی از آنها گفتند

یا اَهْلَ یَثْرِبَ لا مُقامَ لَکُمْ فَارْجِعُوا،

ای اهل یثرب (ای مردم مدینه) اینجا جای توقّف شما نیست به خانه های خود باز گردید،

وَیَسْتَأْذِنُ فَریقٌ مِنْهُمُ النَّبِیَّ،

و اجازه بازگشت می خواستند گروهی از آنان از پیامبر .

یَقُولُونَ اِنَّ بُیُوتَنا عَوْرَةٌ وَما هِیَ بِعَوْرَةٍ،

و می گفتند: خانه های ما بی حفاظ است در حالى که بی حفاظ نبود

اِنْ یُریدُونَ اِلَّا فِراراً، وَقالَ اَللَّهُ تَعإِلَىٰ

آنها فقط می خواستند (از جنگ) فرار کنند، و فرمود: خداوند بلندمرتبه

وَلَمَّا رَای الْمُؤْمِنُونَ الْأَحْزابَ، قالُوا هذا مٰا وَعَدَنَا اَللَّهُ وَرَسُولُهُ،

وقتی دیدندمؤمنان لشکر احزاب را ، گفتند این همان است که خدا و رسولش به ما وعده داده

وَصَدَقَ اَللَّهُ وَرَسُولُهُ، وَما زٰادَهُمْ اِلَّا اِیماناً وَتَسْلیماً.

و راست گفته اند خدا و رسولش ،و این موضوع جز بر ایمان و تسلیم آنها نیافزود،

فَقَتَلْتَ عَمْرَهُمْ،وَهَزَمْتَ جَمْعَهُمْ،

پس کشتی عَمْربن عبدود از ایشان را و جمعشان را پراکنده ساختی،

وَرَدَّ اَللَّهُ اَلَّذینَ کَفَرُوا بِغَیْظِهِمْ لَمْ یَنالُوا خَیْراً،

و بازگرداند خدا کافران را با دلی پر از خشم، بی آنکه نتیجه ای از کار خود گرفته باشند

وَکَفَی اَللَّهُ الْمُؤْمِنینَ الْقِتالَ،

(در این میدان) مؤمنان را از جنگ بی نیاز ساخت (و پیروزی را نصیبشان کرد)

وَکانَ اَللَّهُ قَوِیًّا عَزیزاً، وَیَوْمَ اُحُدٍ اِذْ یُصْعِدُونَ

و خداوند خدا قوی و شکست ناپذیر است، و در روز احد هنگامی که از کوه بالا می رفتند

وَلٰا یَلْوُونَ عَلیٰ اَحَدٍ،

و(از وحشت) به هیچ کس (از عقب ماندگان) نگاه نمی کردند

وَالرَّسُولُ یَدْعُوهُمْ فی اُخْریهُمْ، و اَنْتَ تَذُودُ بُهَمَ

در حالى که پیامبر صدا می زد از پشت سر آنها را ،

الْمُشْرِکینَ عَنِ النَّبِیِّ ذاتَ الْیَمینِ وَذاتَ الشِّمالِ،

و تو جنگجویان مشرکان را از سمت راست و چپ پیامبر دور می کردی

حَتّی رَدَّهُمُ اَللَّهُ تَعإِلَىٰ

تا این که خداوند بلندمرتبه آنها را از

ص :291

عَنْکُما خائِفینَ، وَنَصَرَ بِکَ الْخاِذِلینَ،

شما دفع کرد در حالى که می ترسیدند، و به وسیله تو شکست خوردگان را یاری کرد،

وَیَوْمَ حُنَیْنٍ عَلیٰ مانَطَقَ بِهِ التَّنْزیلُ:

و در روز جنگ حُنین (نیز شما را یاری نمود) بنابر آنچه قرآن به آن سخن رانده است:

اِذْ اَعْجَبَتْکُمْ کَثْرَتُکُمْ،

در آن هنگام که فزونی جمعیتتان شما را مغرور ساخت

فَلَمْ تُغْنِ عَنْکُمْ شَیْئاً،

ولی (این فزونی جمعیّت) مشکلی را از شما حل نکرد

وَضاقَتْ عَلَیْکُمُ الْأَرْضُ بِمٰا رَحُبَتْ، ثُمَّ وَلَّیْتُمْ مُدْبِرینَ،

وتنگ شد بر شما زمین با همه وسعتش، سپس پشت (به دشمن) کرده فرار نمودید،

ثُمَّ اَنْزَلَ اَللَّهُ سَکینَتَهُ عَلیٰ رَسُولِهِ وَعَلَی الْمُؤْمِنینَ.

سپس خداوند آرامش خود را بر پیامبرش ومؤمنان نازل کرد.

وَالْمُؤْمِنُونَ اَنْتَ وَمَنْ یَلیکَ، وَعَمُّکَ الْعَبَّاسُ یُنادِی الْمُنْهَزِمینَ،

و(منظور از) مؤمنان همان تو و همراهانت بودید، و عمویت عباس صدا می زد فرارکنندگان را ،

یا اَصْحابَ سُورَةِ الْبَقَرَةِ، یا اَهْلَ بَیْعَةِ الشَّجَرَةِ،

(و می گفت:) ای أصحاب سوره بقره، و ای اهل بیعت (با پیامبر در زیر) درخت عهد بسته،

حَتَّی اسْتَجابَ لَهُ قَوْمٌ قَدْ کَفَیْتَهُمُ الْمَؤُنَةَ،

تا سرانجام پاسخ گفتند گروهی که تو عهده دار مسئولیت آنان شدی،

وَتَکَفَّلْتَ دُونَهُمُ الْمَعُونَةَ،

و تو (ای علی) به جای آنها عهده دار کمک بودی به او،

فَعادُوا ایِسینَ مِنَ الْمَثُوبَةِ، راجینَ وَعْدَ اَللَّهِ تَعإِلَىٰ بِالتَّوْبَةِ،

پس بازگشتند فرارکنندگان با ناامیدی از پاداش ،

در حالى که به وعده خداوند در پذیرش توبه امیدوار بودند

وَذلِکَ قَوْلُ اَللَّهِ جَلَ است- می باشد:

که همان قول خداوند- که یادش بزرگ

ذِکْرُهُ: ثُمَّ یَتُوبُ اَللَّهُ مِنْ بَعْدِ ذلِکَ عَلیٰ مَنْ یَشآءُ.

سپس خداوند- بعد از آن- توبه هر کس را بخواهد (و شایسته ببیند) می پذیرد.

و اَنْتَ حائِزٌ دَرَجَةَ الصَّبْرِ، فائِزٌ بِعَظیمِ الْأَجْرِ،

و تو به رتبه صبر نائل شدی، و پاداش بزرگ را به دست آوردی،

وَیَوْمَ خَیْبَرَ اِذْ اَظْهَرَ اَللَّهُ خَوَرَ الْمُنافِقینَ،

و روز خیبر (را بیاد آر) آن گاه که خداوند ضعف منافقان را آشکار ساخت

وَقَطَعَ دابِرَ الْکافِرینَ، وَاَلْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ،

و ریشه کافران را قطع کرد و ستایش از آن خداوندی است که پروردگار جهانیان است،

وَلَقَدْ کانُوا عاهَدُوا اللَّهَ مِنْ قَبْلُ لایُوَلُّونَ الْأَدْبارَ،

با این که آنان قبل از این با خدا عهد کرده بودند که پشت به دشمن نکنند

وَکانَ عَهْدُ اَللَّهِ مَسْئُولًا، مَوْلایَ اَنْتَ الْحُجَّةُ الْبالِغَةُ،

و عهد اِلهی مورد سؤال قرار خواهد گرفت (و در برابر آن مسئولند)، مولای من تویی حجّت رسای (خداوند)

وَالْمَحَجَّةُ الْواضِحَةُ، وَالنِّعْمَةُ السَّابِغَةُ، وَالْبُرْهانُ الْمُنیرُ،

و راه آشکار و نعمت فراوان و دلیل روشن،

فَهَنیئاً لَکَ بِمٰا اٰتیکَ اَللَّهُ مِنْ فَضْلٍ،

پس گوارا باد بر تو فضیلتی که خداوند به تو عطا نمود

وَتَبّاً لِشانِئِکَ ذِی الْجَهْلِ، شَهِدْتَ مَعَ النَّبِیِّ صَلَّی اَللَّهُ

و هلاک باد دشمن نادان تو، حاضر شدی به همراه پیامبر- که درود خدا بر او و

ص :292

عَلَیْهِ وَآلِهِ، جَمیعَ حُرُوبِهِ وَمَغازیهِ،

خاندان پاکش باد- در تمامی جنگها و غزوات

تَحْمِلُ الرَّایَةَ امامَهُ، وَتَضْرِبُ

و پرچمِ (اسلام) را پیشاپیش او حمل نمودی

بِالسَّیْفِ قُدَّامَهُ، ثُمَّ لِحَزْمِکَ الْمَشْهُورِ،

و با شمشیر پیش رویش جنگیدی، سپس به خاطر تدبیر مشهورت

وَبَصیرَتِکَ فِی الْأُمُورِ، اَمَّرَکَ فِی الْمَواطِنِ

و آگاهیت در کارها، تو را فرمانده قرار داد در جایگاههای مختلف

وَلَمْ یَکُنْ عَلَیْکَ امیرٌ،

در حالى که کسی امیر تو نبود،

وَکَمْ مِنْ امْرٍ صَدَّکَ عَنْ اِمْضآءِ عَزْمِکَ فیهِ،

و چه بسیار کارهایی که پرهیزکاریت تو را از اجرای تصمیمت در آن بازداشت،

التُّقی وَاتَّبَعَ غَیْرُکَ فی مِثْلِهِ الْهَوی

در حالى که دیگران در مثل آن گرفتار هوای نفس شدند،

فَظَنَّ الْجاهِلُونَ اِنَّکَ عَجَزْتَ عَمَّا الَیْهِ اَنْتَهی

پس نادانان پنداشتند که تو از آنچه پیامبر به آن رسیده است ناتوانی،

ضَلَّ وَاَللَّهِ الظَّآنُّ لِذلِکَ وَمَا اهْتَدی

گمراه شد به خدا کسی که چنین پنداشته و هدایت نشده است،

وَلَقَدْ اَوْضَحْتَ ما اَشْکَلَ

و به یقین آنچه را که از

مِنْ ذلِکَ لِمَنْ تَوَهَّمَ وَامْتَری بِقَوْلِکَ،

این امور برای توهّم کنندگان و تردیدکنندگان مشکل شده بود با گفتارت روشن ساختی-

صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْکَ، قَدْ یَرَی الْحُوَّلُ الْقُلَّبُ وَجْهَ الْحیلَةِ،

که درود خدا بر تو باد، (و فرمودی:) گاهی مدبّرِ چاره جو راه حیله و نیرنگ را می داند

وَ دُونَها حاجِزٌ مِنْ تَقْوَی اَللَّهِ، فَیَدَعُها رَاْیَ الْعَیْنِ،

ولی تقوای اِلهی مانعش می شود، پس آشکارا آن را رها می کند

وَیَنْتَهِزُ فُرْصَتَها مَنْ لاحَریجَةَ لَهُ فِی الدّینِ،

ولی کسی فرصت را غنیمت می شمارد که دین مانعش نیست،

صَدَقْتَ وَخَسِرَ الْمُبْطِلُونَ،

راست گفتی و یاوه گویان زیانکار شدند.

وَ اِذْ ما کَرَکَ النَّاکِثانِ فَقالا نُریدُ الْعُمْرَةَ،

و آنگاه که پیمان شکنان (طلحه و زبیر) نیرنگ کرده و گفتند: قصد انجام عمره داریم،

فَقُلْتَ لَهُما لَعَمْرُکُما ما تُریدانِ الْعُمْرَةَ،

تو به آن دو فرمودی: قسم به جانتان که قصد عمره ندارید،

لکِنْ تُریدانِ الْغَدْرَةَ، فَاَخَذْتَ الْبَیْعَةَ عَلَیْهِما،

بلکه قصد خیانت دارید، سپس از آن دو بیعت گرفتی

وَجَدَّدْتَ الْمیثاقَ

و تجدید پیمان نمودی

فَجَدَّا فِی النِّفاقِ، فَلَمَّا نَبَّهْتَهُما عَلیٰ فِعْلِهِما،

ولی آنان در نفاق کوشیدند و آنگاه که آنان را بر (عاقبت) کارشان آگاه ساختی،

اَغْفَلا وَعادا وَمَا اَنْتَفَعا،

خود را به غفلت زده و (از پیش تو) بازگشتند در حالى که (از سخنانت) بهره ای نبردند

وَکانَ عاقِبَةُ اَمْرِهِما خُسْراً، ثُمَّ تَلاهُما اَهْلُ الشَّامِ

و عاقبت کار آنها خسران و زیانکاری بود، سپس شامیان به دنبال آن دو به راه افتادند

فَسِرْتَ الَیْهِمْ بَعْدَ الْإِعْذارِ،

و پس از اتمام حجّت به سوی آنها حرکت نمودی،

وَ هُمْ لا یَدینُونَ دینَ الْحَقِّ، وَلٰا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ،

در حالى که آنان به دین حق ایمان نیاورده و در قرآن تدبّر ننمودند،

هَمَجٌ رَعاعٌ

(آنها) مردمی عوام و بی اراده

ص :293

ضآلُّونَ، وَبِاَلَذی اَنْزِلَ عَلیٰ مُحَمَّدٍ فیکَ کافِرُونَ،

و گمراه بودند و به آنچه در مورد تو بر محمّد (ص) نازل شده کافر بودند

وَلِأَهْلِ الْخِلافِ عَلَیْکَ ناصِرُونَ،

و مخالفانت را یاری می کردند،

وَقَدْ اَمَرَ اَللَّهُ تَعإِلَىٰ بِاتِّباعِکَ،

در حالى که خدای بلندمرتبه به پیروی تو فرمان داده

وَنَدَبَ الْمُؤْمِنینَ إِلَىٰ نَصْرِکَ،

و مؤمنان را به یاریت فرا خواند

وَقالَ عَزَّوَجَلَّ: یا اَیُّهَا اَلَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ،

و خداوند عزیز و گرامی فرمود: ای کسانی که ایمان آورده اید از (مخالفتِ فرمان)

وَ کُونُوا مَعَ الصَّادِقینَ.

خدا بپرهیزید و با صادقان و راستگویان باشید،

مَوْلایَ بِکَ ظَهَرَ الْحَقُّ، وَقَدْ نَبَذَهُ الْخَلْقُ،

مولای من حق به وسیله تو نمایان شد با آن که مردم آن را رها کرده بودند،

وَ اَوْضَحْتَ السُّنَنَ بَعْدَ الدُّرُوسِ وَالطَّمْسِ،

و آشکار ساختی سنّتهای اسلامی را بعد از فراموشی و نابودی،

فَلَکَ سابِقَةُ الْجِهادِ عَلیٰ تَصْدیقِ التَّنْزیلِ،

و سبقت به جهاد در طریق تصدیق به قرآن از آن توست،

وَلَکَ فَضیلَةُ الْجِهادِ عَلی تَحْقیقِ التَّأْویلِ،

و فضیلت جهاد به خاطر تحقّق تأویل قرآن نیز از آن توست

وَعَدُوُّکَ عَدُوُّ اَللَّهِ، جاحِدٌ لِرَسُولِ اَللَّهِ، یَدْعُو باطِلًا،

و دشمن تو دشمن خدا و منکر رسول خداست، که به باطل دعوت می کند

وَیَحْکُمُ جائِراً، وَیَتَامَّرُ غاصِباً،

و به ظلم حکومت کرده، و به غصب فرمان می دهد،

وَیَدْعُو حِزْبَهُ الَی النَّارِ، وَ عَمَّارٌ یُجاهِدُ

در حالى که گروهش را به سوی آتش فرا می خواند، و عمّار یاسر (در راه خدا) جهاد کرده

وَیُنادی بَیْنَ الصَّفَّیْنِ، الرَّواحَ الرَّواحَ الَی الْجَنَّةِ،

و در میان دو صف فریاد می زد: حرکت کنید، حرکت کنید به سوی بهشت،

وَلَمَّا اسْتَسْقی فَسُقِیَ اللَّبَنُ،

و زمانی که آب خواست، و با شیر سیراب شد،

کَبَّرَ وَقالَ قالَ لی رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ،

ندای اللَّه اکبر سر داد و گفت: رسول خدا- که درود خدا بر او و خاندان پاکش باد- به من فرمود:

آخِرُ شَرابِکَ مِنَ الدُّنْیا ضَیاحٌ مِنْ لَبَنٍ،

آخرین نوشیدنی تو از دنیا جرعه ای از شیر است

وَتَقْتُلُکَ الْفِئَةُ الْباغِیَةُ،

و گروهی ستمکار تو را می کشند،

فَاعْتَرَضَهُ ابُو الْعادِیَةِ الْفَزارِی فَقَتَلَهُ،

پس راه را بر او بست ابوعادیه فزاری و او را به شهادت رساند،

فَعَلی ابِی الْعادِیَةِ لَعْنَةُ اَللَّهِ وَلَعْنَةُ مَلآئِکَتِهِ وَرُسُلِهِ اَجْمَعینَ،

پس بر ابوعادیه لعنت خدا و فرشتگان و تمامی فرستادگان باد

وَعَلی مَنْ سَلَّ سَیْفَهُ عَلَیْکَ،

و بر کسانی که به روی تو شمشیر کشیده

وَسَلَلْتَ سَیْفَکَ عَلَیْهِ یااَمیرَالْمُؤْمِنینَ، مِنَ الْمُشْرِکینَ

و توبر آنها شمشیر کشیدی ای امیر مؤمنان

وَالْمُنافِقینَ إِلَىٰ یَوْمِ الدّینِ، وَعَلی مَنْ

(و لعنت خدا بر) تمامی مشرکین و منافقین تا روز قیامت و بر تمامی کسانی که

ص :294

رَضِیَ بِمٰا سٰائَکَ وَلَمْ یَکْرَهْهُ،

خشنود گردیده بر ناراحتی تو و ناراحت نشدند،

وَ اَغْمَضَ عَیْنَهُ وَلَمْ یُنْکِرْ،

و چشم برهم گذاشته و انکار نکردند،

اَوْ اَعانَ عَلَیْکَ بِیَدٍ اَوْ لِسانٍ،

یا با دست و زبان بر علیه تو کمک کردند،

اَوْ قَعَدَ عَنْ نَصْرِکَ، اَوْ خَذَلَ عَنِ الْجِهادِ مَعَکَ، اَوْ غَمَطَ

یا از یاریت عقب نشستند، یا از جهاد همراه تو دست کشیدند،

فَضْلَکَ، وَجَحَدَ حَقَّکَ،

یا فضلت رانادیده گرفته، و حقّت را منکر شدند،

اَوْ عَدَلَ بِکَ مَنْ جَعَلَکَ اَللَّهُ اَوْلی بِهِ مِنْ نَفْسِهِ،

یا تو را با کسی برابر دانستند که خدا تو را نسبت به او برتر قرار داده است

وَصَلَواتُ اَللَّهِ عَلَیْکَ وَرَحْمَةُاَللَّهِ وَبَرَکاتُهُ،

و درود و رحمت و برکات خدا بر تو باد،

وَ سَلامُهُ وَ تَحِیّاتُهُ، وَعَلَی الْأَئِمَّةِ مِنْ آلِکَ الطَّاهِرینَ،

و سلام و تحیت او نیز بر تو و بر امامان پاک از خاندان تو باد،

اِنَّهُ حَمیدٌ مَجیدٌ، وَ الْأَمْرُ الْأَعْجَبُ وَالْخَطْبُ

که به یقین او ستوده و بزرگوار است، و عجیب تر و سخت تر و

الْأَفْظَعُ بَعْدَ جَحْدِکَ حَقَّکَ،

بی رحمانه تر بعد از انکار حق تو،

غَصْبُ الصِّدیقَةِ الطَّاهِرَةِ الزَّهْرآءِ سَیِّدَةِ النِّسآءِ فَدَکاً،

غصب فدک از صدّیقه طاهره حضرت زهرا سروربانوان بود،

وَرَدُّ شَهادَتِکَ وَشَهادَةِ السَّیِّدَیْنِ سُلالَتِکَ،

و نپذیرفتن شهادت تو و دو آقای از نسل تو

وَعِتْرَةِ الْمُصْطَفی صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْکُمْ،

و خاندان برگزیده پیامبر- که درود خدا بر شما باد- (بر فدک) بود،

وَقَدْ اَعْلَی اَللَّهُ تَعإِلَىٰ عَلَی الْأُمَّةِ دَرَجَتَکُمْ،

در حالى که خداوند متعال شما را بر امّت برتری داده

وَرَفَعَ مَنْزِلَتَکُمْ، وَ اَبانَ فَضْلَکُمْ،

و بالا برده بود مقامتان را وآشکار ساخته فضل شما را

وَشَرَّفَکُمْ عَلَی الْعالَمینَ،

و شما را بر جهانیان برتری داده بود، خداوند

فَاَذْهَبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ وَطَهَّرَکُمْ تَطْهیراً،

پلیدی (گناه) را از شما دور ساخته و شما را کاملًا پاک نموده بود،

قالَ اَللَّهُ عَزَّوَجَلَّ: اِنَّ الْإِنْسانَ خُلِقَ هَلُوعاً،

خداوند عزیز و گرامی می فرماید: به یقین انسان، حریص و کم طاقت آفریده شده است،

اِذٰا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعاً،

هنگامی که بدی به او رسد بی تاَبیٰ می کند

وَ اِذا مَسَّهُ الْخَیْرُ مَنُوعاً،اِلَّا الْمُصَلّینَ.

و هنگامی که خوبی به او رسد، مانع دیگران می شود ، و (بخل می ورزد) مگر نمازگزاران

فَاسْتَثْنَی اَللَّهُ تَعإِلَىٰ نَبِیَّهُ الْمُصْطَفی و اَنْتَ یا سَیِّدَ الْأَوْصِیآءِ مِنْ جَمیعِ الْخَلْقِ،

پس استثنا کرد خداوند متعال پیامبر برگزیده اش و تو را ای آقا و سرور جانشینان از میان تمامی مخلوقات،

فَما اَعْمَهَ مَنْ ظَلَمَکَ عَنِ الْحَقِّ،

پس چقدر گمراه است آن که ستم نمود در حق تو،

ثُمَّ اَقْرَضُوکَ سَهْمَ ذَوِی الْقُرْبی

سپس به تو قرض دادند سهم ذوی القربی را

ص :295

مَکْراً، وَ اَحادُوهُ عَنْ اهْلِهِ جَوْراً،

فریبکارانه و حال آن که با ظلم و ستم، آن را از اهلش دور ساخته بودند،

فَلَمَّا اٰلَ الْأَمْرُ اِلَیْکَ

پس زمانی را که حکومت به دست تو افتاد

اَجْرَیْتَهُمْ عَلیٰ ما اَجْرَیا،

مردم را بر همان روشی که آن دو اجرا کردند باقی گذاردی،

رَغْبَةً عَنْهُما بِمٰا عِنْدَاَللَّهِ لَکَ،

با اینکه ازعمل آن دو نفر راضی نبودی به خاطر خداوند

فَاَشْبَهَتْ مِحْنَتُکَ بِهِما مِحَنَ الْأَنْبِیآءِ

پس همانند شد گرفتاری تو به آن دو با گرفتاری پیامبران

عَلَیْهِمُ اَلسَّلامُ عِنْدَ الْوَحْدَةِ وَعَدَمِ الْأَنْصارِ،

- که درود خدا بر آنان باد- در هنگام تنهایی و بی یاوری ،

وَاَشْبَهْتَ فِی الْبَیاتِ عَلَی الْفِراشِ الذَّبیحَ عَلَیْهِ اَلسَّلامُ،

وشبیه شد خواَبیٰدنت در بستر پیامبر ذبیح (اسماعیل)- که درود خدا بر او باد- ،

اِذْ اَجَبْتَ کَمٰا اَجابَ،

آنگاه که همانند او پذیرفتی

وَ اَطَعْتَ کَمٰا اَطاعَ اِسْمعیلُ صابِراً مُحْتَسِباً،

و همانند اسماعیل اطاعت نمودی، صابر و خیراندیش

اِذْ قالَ لَهُ: یا بُنَیَّ اِنّی اری فِی الْمَنامِ اِنّی

آن گاه که (پدرش) به او گفت: پسرم من در خواب دیدم که

اَذْبَحُکَ، فَاَنْظُرْ مٰاذٰا تَری

تو را ذبح می کنم، پس بنگر رأی تو چیست؟

قالَ یا اَبَتِ اِفْعَلْ ما تُؤْمَرُ

گفت: پدرم هر چه دستور داری اجرا کن،

سَتَجِدُنی اِنْشآءَ اَللَّهُ مِنَ الصَّابِرینَ.

به خواست خدا مرا از صابران خواهی یافت.

وَکَذلِکَ اَنْتَ لَمَّا اَباتَکَ النَّبِیُّ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ،

و تو نیز چنین بودی آنگاه که پیامبر- که درود خدا بر او و خاندان پاکش باد- شبانگاه تو را در منزلش جای داده

وَ اَمَرَکَ اَنْ تَضْجَعَ فی مَرْقَدِهِ، وٰاقیاً لَهُ بِنَفْسِکَ،

و فرمان داد به خواَبیٰدن در بسترش، تا با جان خویش او را حفظ کنی،

اَسْرَعْتَ إِلَىٰ اَجاَبَتِهِ مُطیعاً،

به سرعت فرمان او را اطاعت نموده

وَلِنَفْسِکَ عَلَی الْقَتْلِ مُوَطِّناً، فَشَکَرَ اَللَّهُ تَعإِلَىٰ طاعَتَکَ،

و جانت را برای کشته شدن مهیّا ساختی، پس خداوند بلندمرتبه فرمانبرداریت را پاداش داده

وَ اَبانَ عَنْ جَمیلِ فِعْلِکَ بِقَوْلِهِ جَلَّ ذِکْرُهُ: مَرْضاتِ اَللَّهِ.

و از کار نیکت با گفتارش - که یادش بزرگ است- چنین پرده برداشت:

وَمِنَ النَّاسِ مَنْ یَشْری نَفْسَهُ اِبْتِغآءَ

بعضی از مردم (با ایمان و فداکار) می فروشند جان خود را به خاطر خشنودی خدا .

ثُمَّ مِحْنَتُکَ یَوْمَ صِفّینَ، وَقَدْ رُفِعَتِ الْمَصاحِفُ حیلَةً وَمَکْراً،

گرفتاری بعدی تو جنگ صفّین بود، آنگاه که از روی مکر و فریب قرآنها (بر نیزه ها) بالا برده شد،

فَاعْرَضَ الشَّکُّ وَعُزِفَ الْحَقُّ، وَاتُّبِعَ الظَّنُّ،

پس (در میان سپاه) تردید پیدا شد و از حق روی گردان شده و از گمانِ (خود) پیروی نمودند،

اَشْبَهَتْ مِحْنَةَ هرُونَ اِذْ اَمَّرَهُ مُوسی

که (این گرفتاری تو) همانند گرفتاری هارون بود آنگاه که موسی او را

عَلی قَوْمِهِ فَتَفَرَّقُوا عَنْهُ،

بر قوم خویش امیر قرارداد پس از گرد او پراکنده شدند،

وَهرُونُ یُنادی بِهِمْ وَیَقُولُ

درحالى که هارون آنها را صدا کرده ومی گفت،

یا قَوْمِ انَّما فُتِنْتُمْ بِهِ،

ای قوم من شما فقط به وسیله آن (گوساِلٰه سامری) مورد آزمایش قرار گرفته اید

ص :296

وَ اِنَّ رَبَّکُمُ الرَّحْمنُ فَاتَّبِعُونی

و پروردگار شما خداوند رحمان است پس از من پیروی کنید

وَ اَطیعُوا اَمْری قالُوا لَنْ نَبْرَحَ عَلَیْهِ

و فرمانم را اطاعت نمایید ولی آنها گفتند ما همچنان گرد آن می مانیم

عاکِفینَ حَتّی یَرْجِعَ اِلَیْنا مُوسی

(و آن را پرستش می کنیم) تا موسی به سوی ما باز گردد،

وَکَذلِکَ اَنْتَ لَمَّا رُفِعَتِ الْمَصاحِفُ،

و تو نیز آنگاه که قرآنها (بر نیزه ها) بالا برده شد

قُلْتَ یاقَوْمِ انَّما فُتِنْتُمْ بِها وَخُدِعْتُمْ،

فرمودی: ای قوم من شما فقط به وسیله آن (قرآنها) مورد آزمایش قرار گرفته و فریب خوردید،

فَعَصَوْکَ وَخالَفُوا عَلَیْکَ، وَاسْتَدْعَوْا

پس نافرمانی کرده و با تو مخالفت نمودند و درخواست

نَصْبَ الْحَکَمَیْنِ فَابَیْتَ عَلَیْهِمْ،

تعیین دو حکم کردند و تو درخواستشان را نپذیرفتی

وَتَبَرَّأْتَ الَی اَللَّهِ مِنْ فِعْلِهِمْ، وَفَوَّضْتَهُ الَیْهِمْ،

و از کار آنها به خدا پناه برده و کار را به خودشان واگذار نمودی،

فَلَمَّا اَسْفَرَ الْحَقُّ وَسَفِهَ الْمُنْکَرُ،

پس آنگاه که حق آشکار شده و باطل شناخته شد

وَاعْتَرَفُوا بِالزَّلَلِ وَالْجَوْرِ عَنِ الْقَصْدِ،

و به لغزش و عدول از حق اعتراف نمودند،

اِخْتَلَفُوا مِنْ بَعْدِهِ، وَ اَلْزَمُوکَ عَلیٰ سَفَهِ التَّحْکیمِ

بعد از آن اختلاف کردند، و تو را مجبور ساختند بر پذیرش حکمیّت سفیهانه ای

اَلَذی اَبَیْتَهُ وَ اَحَبُّوهُ،

که از پذیرفتن آن خودداری کردی و آنها می پسندید ،

وَحَظَرْتَهُ ، وَاَباحُوا ذَنْبَهُمُ الَّذِی اقْتَرَفُوهُ،

و تو از آن منع نمودی، در حالى که آنها گناهی را که مرتکب شده بودند مجاز می دانستند

و اَنْتَ عَلیٰ نَهْجِ بَصیرَةٍ وَهُدیً، وَهُمْ عَلیٰ سُنَنِ ضَلالَةٍ وَعَمیً،

و تو بر طریق آگاهی و هدایت ، و آنها بر طریق گمراهی و کوردلی بودند،

فَما زالُوا عَلَی النِّفاقِ مُصِرّینَ،وَفِی الْغَیِّ مُتَرَدِّدینَ،

پس پیوسته بر نفاق پافشاری کرده ودر گمراهی سرگردان بودند،

حَتیَّ اِذاقَهُمُ اَللَّهُ وَبالَ اَمْرِهِمْ، فَاماتَ بِسَیْفِکَ مَنْ عانَدَکَ

تا این که خدا نتیجه کارشان را به آنها چشانید، پس با شمشیر تو دشمنانت را از میان برداشت

فَشَقِیَ وَهَوی وَ اَحْیی بِحُجَّتِکَ مَنْ سَعَدَ فَهُدِیَ،

در نتیجه بدبخت شده و سقوط کردند، و با حجّت و برهان تو سعادتمندان را زنده گردانید و در نتیجه هدایت شدند،

صَلَواتُ اَللَّهِ عَلَیْکَ غادِیَةً وَ رآئِحَةً،

درودهای خدا بر تو باد صبحگان و شامگاهان

وَعاکِفَةً وَذاهِبَةً، فَما یُحیطُ الْمادِحُ وَصْفَکَ،

و هنگام آمد و شد، شب و روز پس توصیف کنندگان احاطه نیابند به وصفت،

وَلٰا یُحْبِطُ الطَّاعِنُ فَضْلَکَ، اَنْتَ اَحْسَنُ الْخَلْقِ عِبادَةً، وَ اَخْلَصُهُمْ زَهادَةً،

بدخواهان فضلت را نپوشانند، تویی بهترین مخلوقات در عبادت و خالص ترین آنان در پارسایی

وَ اَذَبُّهُمْ عَنِ الدّینِ، اَقَمْتَ حُدُودَ اَللَّهِ بِجُهْدِکَ، وَفَلَلْتَ عَساکِرَ الْمارِقینَ

و دفاع کننده ترین آنان از دین، حدود خدا را با فداکاریت بپا داشتی و لشکریان مارقین

ص :297

بِسَیْفِکَ، تُخْمِدُ لَهَبَ الْحُرُوبِ بِبَنانِکَ،

را با شمشیرت شکست دادی، و آتش جنگها را به دست خویش فرو نشاندی،

وَتَهْتِکُ سُتُورَ الشُّبَهِ بِبَیانِکَ،

و پرده های شک و تردید را با بیانت کنار زدی

وَتَکْشِفُ لَبْسَ الْباطِلِ عَنْ صَریحِ الْحَقِّ، لا تَاْخُذُکَ فِی اَللَّهِ لَوْمَةُ لائِمٍ،

و کنار زدی پوشش باطل را از چهره حق ، باز نداشت سرزنشِ سرزنش کنندگان تو را از راه خدا

وَفی مَدْحِ اَللَّهِ تَعإِلَىٰ لَکَ غِنیً عَنْ مَدْحِ الْمادِحینَ، وَتَقْریظِ الْواصِفینَ،

و مدح خداوند بلندمرتبه تو را از مدح ثناگویان و تمجید توصیف کنندگان بی نیاز می کند

قالَ اَللَّهُ تَعإِلَىٰ مِنَ الْمُؤْمِنینَ رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ،

خداوند بلندمرتبه می فرماید: در میان مؤمنان مردانی هستند که بر سر عهدی که با خدا بستند صادقانه ایستاده اند،

فَمِنْهُمْ مَنْ قَضی نَحْبَهُ،

بعضی پیمان خود را به آخر بردند(و در راه او شربت شهادت نوشیدند)

وَمِنْهُمْ مَنْ یَنْتَظِرُ، وَمابَدَّلُوا تَبْدیلًا.

و بعضی دیگر در انتظارند و هیچ گونه تغییری در پیمان خود ندادند،

وَلَمَّا رَأَیْتَ اَنْ قَتَلْتَ النَّاکِثینَ وَالْقاسِطینَ وَالْمارِقینَ،

و آنگاه که کشته شدن ناکثان (پیمان شکنان) و قاسطان (متجاوزان) و مارقان (بیرون روندگان از دین) را به دست خود ملاحظه نموده

وَصَدَقَکَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَعْدَهُ،

و صادق یافتی رسول خدا- که درود خدا بر او و خاندان پاکش باد- وعده اش را ،

فَاَوْفَیْتَ بِعَهْدِهِ، قُلْتَ اما اٰنَ اَنْ تُخْضَبَ هذِهِ مِنْ هذِهِ،

وفا نموده به پیمانت و فرمودی: آیا وقت آن نرسیده که این (محاسنم) از این (خون سرم) رنگین شود؟

اَمْ مَتی یُبْعَثُ اَشْقاها، وٰاثِقاً بِاِنَّکَ عَلیٰ بَیِّنَةٍ مِنْ رَبِّکَ،

چه وقت شقی ترین آنان مأمور (کشتن من) می شود؟ در حالى که اطمینان داشت تو دلیل آشکار از جانب پروردگارت داری

وَبَصیرَةٍ مِنْ اَمْرِکَ، قادِمٌ عَلَی اَللَّهِ،

وآگاهی بر کارت ،به خاطر خدا پیش قدم شده ای،

مُسْتَبْشِرٌ بِبَیْعِکَ اَلَذی بایَعْتَهُ بِهِ، وَ ذلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظیمُ،

و به معامله ای که با خدا کرده ای شادمانی و این رستگاری بزرگی است،

اَللهُمَّ الْعَنْ قَتَلَةَ اَنْبِیآئِکَ، وَاَوْصِیآءِ اَنْبِیآئِکَ بِجَمیعِ لَعَناتِکَ،

خدایا قاتلان پیامبرانت و قاتلان جانشینان آنان را به تمامی نفرین هایت لعنت کن

وَ اَصْلِهِمْ حَرَّ نارِکَ، وَالْعَنْ مَنْ غَصَبَ وَلِیَّکَ حَقَّهُ،

و جایشان ده در آتش سوزان، و لعنت کن کسانی را که غصب نموده حقّ ولیّت را

و اِنْکَرَ عَهْدَهُ، وَجَحَدَهُ بَعْدَ الْیَقینِ وَالْإِقْرارِ بِالْوِلایَةِ لَهُ یَوْمَ اکْمَلْتَ لَهُ الدّینَ،

و پیمانش را انکار کردند وانکار نمودند بعد ازیقین و اقرار به ولایتش در روزی که دین را برای او کامل گرداندی، آن را ،

اَللهُمَّ الْعَنْ قَتَلَة اَمیرِالْمُؤْمِنینَ وَ مَنْ ظَلَمَهُ، وَاشْیاعَهُمْ و اِنْصارَهُم، اَللهُمَّ الْعَنْ ظالِمی

خدایا لعنت کن قاتلان امیر مؤمنان و کسانی که به او ظلم نمودند و پیروان و یاران آنها را ، خدایا ظالمان در حقّ

ص :298

الْحُسَیْنِ وَقاتِلیهِ، وَالْمُتابِعینَ عَدُوَّهُ وَ ناصِریهِ،

امام حسین و قاتلانش و پیروان و یاوران دشمنش

وَالرَّاضینَ بِقَتْلِهِ وَخاِذِلیهِ لَعْناً وَبیلًا،

و کسانی که به کشتنش رضایت دادند و دست از یاریش کشیدند را بسیار لعنت کن،

اَللهُمَّ الْعَنْ اوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ آلَ مُحَمَّدٍ وَمانِعیهِمْ حُقُوقَهُمْ،

خدایا نخستین ظالمان در حق خاندان محمّد (ص) و منع کنندگان از حقّشان را لعنت کن

اَللهُمَّ خُصَّ اوَّلَ ظالِمٍ وَغاصِبٍ لِآلِ مُحَمَّدٍ بِاللَّعْنِ،

خدایا لعنت را بر نخستین ظالم و غاصب حقّ خاندان محمّد (ص) و هر کسی را که از این سنّت باطل

وَکُلَّ مُسْتَنٍّ بِمٰاسَنَ إِلَىٰ یَوْمِ الْقِیمَةِ،

تا روز قیامت پیروی می کند قرار ده،

اَللهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ خاتَمِ النَّبِیّینَ،

خدایا بر محمّد خاتم پیامبرانت

وَعَلی عَلِیٍّ سَیِّدِ الْوَصِیّینَ، وَآلِهِ الطَّاهِرینَ،

و بر علی آقا و سرور جانشینان و خاندان پاکش درود فرست

وَاجْعَلْنا بِهِمْ مُتَمَسِّکینَ، وَ بِوِلایَتِهِمْ مِنَ

و ما را از ارادتمندان آنان قرار ده و با ولایت آنان ما را

الْفآئِزینَ الْآمِنینَ، اَلَّذینَ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلٰا هُمْ یَحْزَنُونَ.

از رستگاران و ایمنانی که هراس و اندوهی ندارند قرار ده.

یادآوری: کسانی که توفیق زیارت آن حضرت را در روز غدیر از نزدیک ندارند، شایسته است هر جا که هستند از راه دور، خواندن این زیارت را غنیمت بشمرند.

زیارت سوم: زیارت کوتاهی است که «سیّد بن طاووس» در «اقبال» از امام صادق علیه السلام برای روز غدیر نقل کرده است و آنها که فرصت زیارت طولانیِ قبل را ندارند می توانند به خواندن این زیارت اکتفا کنند.

می فرماید: اگر در روز غدیر در مشهد مولای ما امیر مؤمنان صلوات اللَّه علیه و آله حضور داشتی بعد از نماز، با نزدیک شدن به قبرش و اگر در شهرهای دیگر می باشی، بعد از نماز با اشاره به قبرش بخوان:

اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلیٰ وَلِیِّکَ وَاَخی نَبِیِّکَ، وَ وَزیرِهِ وَحَبیبِهِ وَخَلیلِهِ، وَمَوْضِعِ

خدایا درود فرست بر ولیّ و برادر پیامبرت، و وزیر و محبوب و دوستش، و جایگاه

سِرِّهِ وَخِیَرَتِهِ مِنْ اُسْرَتِهِ، وَوَصِیِّهِ وَصَفْوَتِهِ، وَخالِصَتِهِ وَاَمینِهِ وَوَلِیِّهِ،

اسرار و بهترین برگزیده از خاندانش، و جانشین و برگزیده اش، و خیرخواه و امین و دوستدارش

وَ اَشْرَفِ عِتْرَتِهِ اَلَّذینَ آمَنُوا بِهِ، وَ اَبیٰ ذُرِّیَّتِهِ، وَبابِ حِکْمَتِهِ، وَالنَّاطِقِ

و گرامی ترین خاندانش که به او ایمان آوردند، و پدر فرزندانش، و درگاه حکمتش، و گوینده به

ص :299

بِحُجَّتِهِ، وَالدَّاعی إِلَىٰ شَریعَتِهِ، وَالْماضی عَلیٰ سُنَّتِهِ،

دلیل و برهانش، و دعوت کننده به دینش، و قاطع در اجرای سنّتش،

وَ خَلیفَتِهِ عَلیٰ اُمَّتِهِ،

و جانشین در میان امّتش،

سَیِّدِ الْمُسْلِمینَ وَاَمیرِالْمُؤْمِنینَ، وَقآئِدِ الْغُرِّ الْمُحَجَّلینَ،

آقا و سرور مسلمانان و امیرمؤمنان، و پیشوای سفیدرویان، (درود فرست)

اَفْضَلَ ما صَلَّیْتَ عَلیٰ اَحَدٍ مِنْ خَلْقِکَ، وَ اَصْفِیآئِکَ وَاَوْصِیآءِ اَنْبِیآئِکَ،

برترین درودی که بر هر یک از مخلوقات و برگزیدگان و جانشینان پیامبرانت فرستاده ای،

اَللهُمَّ اِنّی اَشْهَدُ اَنَّهُ قَدْ بَلَّغَ عَنْ نَبِیِّکَ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ ما حُمِّلَ،

خدایا به یقین گواهی می دهم که او به انجام رسانید آنچه از جانب پیامبرت- که درود خدا بر او و خاندان پاکش باد- به عهده داشت ،

وَ رَعی مَا اسْتُحْفِظَ، وَحَفِظَ مَا اسْتُودِعَ،

و رعایت نمود آنچه که حفظش را عهده دار شده بود،، حفظ کردو آنچه نزدش ودیعه بود ،

وَحَلَّلَ حَلالَکَ، وَ حَرَّمَ حَرامَکَ، وَ اَقامَ

و حلال تو را حلال و حرام تو را حرام شمرد، وبپا داشت

اَحْکامَکَ، وَدَعا إِلَىٰ سَبیلِکَ، وَ والى اَوْلِیآئَکَ، وَعادی اعْدآئَکَ،

احکام تو را ، و دعوت نمود به راهت ، و دوستانت را دوست و دشمنانت را دشمن داشت،

وَ جاهَدَ النَّاکِثینَ عَنْ سَبیلِکَ،

و جهاد نمود با پیمان شکنان راهت،

وَالْقاسِطینَ وَالْمارِقینَ عَنْ اَمْرِکَ، صابِراً مُحْتَسِباً،

و با بیرون روندگان از دین و خارج شوندگان از فرمانت ، در حالى که شکیبا و راضی بود،

مُقْبِلًا غَیْرَ مُدْبِرٍ،

رو آورنده به جهاد نه روی گردان از آن

لا تَاْخُذُهُ فِی اَللَّهِ لَوْمَةُ لائِمٍ،

او را از راه خدا بازنداشت سرزنش ملامت گران ،

حَتّی بَلَغَ فی ذلِکَ الرِّضا،

تا این که در این راه به مقام رضای (خداوند) رسید

وَسَلَّمَ اِلَیْکَ الْقَضآءَ، وَعَبَدَکَ مُخْلِصاً،

و سرنوشت خویش را تسلیم تو کرد و تو را خالصانه عبادت نمود

وَنَصَحَ لَکَ مُجْتَهِداً، حَتّی اَتیهُ الْیَقینُ،

وخیرخواهی برای (دین) تو کرد با نهایت کوشش ،تا این که زمان وفاتش فرا رسید،

فَقَبَضْتَهُ اِلَیْکَ شَهیداً سَعیداً، وَلِیّاً تَقِیّاً،

پس قبض روحش نمودی در حالى که شهید و نیک بخت، دوستدار (تو) و پرهیزگار،

رَضِیّاً زَکِیّاً، هادِیاً مَهْدِیّاً،

خشنود و پاک، هدایتگر و هدایت یافته بود

اَللهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَعَلَیْهِ، اَفْضَلَ ما صَلَّیْتَ عَلیٰ اَحَدٍ مِنْ اَنْبِیآئِکَ

خدایا بر محمّد و بر او درود فرست، بهترین درودی که بر هر یک از پیامبران و وَاَصْفِیآئِکَ، یا رَبَّ الْعالَمینَ.(1)

برگزیدگانت فرستاده ای، ای پروردگار جهانیان.

ص :300


1- اقبال، صفحه 493.
2- زیارت روز میلاد رسول اکرم صلی الله علیه و آله

مرحوم «علّامه مجلسی» از «شیخ مفید» و «شهید اوّل» و «سیّد بن طاووس» نقل می کند که روایت شده: امام صادق علیه السلام در روز میلاد رسول اکرم صلی الله علیه و آله امیرمؤمنان علیه السلام را به این زیارت، زیارت کرد وآن را به محمّد بن مسلم ثقفی تعلیم داد و فرمود: وقتی به محلّ دفن امیر مؤمنان علیه السلام رسیدی برای زیارت، غسل کن و پاکیزه ترین لباس خود را بپوش و با بوی خوش، خودت را معطّر ساز و با سکینه و وقار حرکت کن، وقتی به در حرم مطهّر رسیدی رو به قبله بایست و سی بار تکبیر بگو و بخوان:

اَلسَّلامُ عَلیٰ رَسُولِ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلیٰ خِیَرَةِ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَی الْبَشیرِ

سلام بر رسول خدا، سلام بر برگزیده خدا، سلام بر بشارت دهنده

النَّذیرِ، السِّراجِ الْمُنیرِ، وَرَحْمَةُ اَللَّهِ وَبَرَکاتُهُ،

بیم دهنده، آن چراغ نورانی، و رحمت و برکات خدا بر او باد،

اَلسَّلامُ عَلَی الطُّهْرِ الطَّاهِرِ،اَلسَّلامُ عَلَی الْعَلَمِ الزَّاهِرِ، اَلسَّلامُ عَلَی الْمَنْصُورِ الْمُؤَیَّدِ، اَلسَّلامُ عَلیٰ

سلام بر پاک پاک کننده سلام بر نشانه درخشان، سلام بر یاری شده مورد تأیید،

ابِی الْقاسِمِ مُحَمَّدٍ، وَرَحْمَةُ اَللَّهِ وَبَرَکاتُهُ، اَلسَّلامُ عَلیٰ اَنْبِیآءِ اَللَّهِ الْمُرْسَلینَ،

سلام بر ابوالقاسم محمّد، و رحمت و برکات خدا بر او باد، سلام بر پیامبران فرستاده خدا

وَعِبادِاَللَّهِ الصَّالِحینَ، اَلسَّلامُ عَلیٰ مَلائِکَةِ اَللَّهِ الْحآفّینَ بِهذَا الْحَرَمِ وَ

و بندگان شایسته اش، سلام بر فرشتگان خدا که گرداگرد این حرم و

بِهذَا الضَّریحِ، الّلائِذینَ بِهِ*

ضریح را در بر گرفته و به آن پناهنده اند

آنگاه به نزدیک قبر برو و بگو:

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وَصِیَّ الْأَوْصِیآءِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا عِمادَ الْأَتْقِیآءِ،

سلام بر تو ای جانشین جانشینان، سلام بر تو ای تکیه گاه پرهیزکاران،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وَلِیَّ الْأَوْلِیآءِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا سَیِّدَ الشُّهَدآءِ،

سلام بر توای ولیّ اولیای خدا، سلام بر تو ای آقا و سرور شهیدان،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا آیَةَ اَللَّهِ الْعُظْمی اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا خامِسَ اَهْلِ الْعَبآءِ،

سلام بر تو ای نشانه بزرگ خدا، سلام بر تو ای خامس آل عبا،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا قآئِدَ الْغُرِّ الْمُحَجَّلینَ الْأَتْقِیآءِ،

سلام بر تو ای پیشوای سفیدرویان

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا عِصْمَةَ الْأَوْلِیآءِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا

پرهیزکار، سلام بر تو ای عصمت اولیا، سلام بر تو ای

ص :301

زَیْنَ الْمُوَحِّدینَ النُّجَبآءِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا خالِصَ الْأَخِلَّاءِ، اَلسَّلامُ

زینت یکتاپرستان برگزیده، سلام بر تو ای خالصترین دوستان (خدا)، سلام

عَلَیْکَ یا وٰالِدَ الْأَئِمَّةِ الْأُمَنآءِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا صاحِبَ الْحَوْضِ وَحامِلَ اللِّوآءِ،

بر تو ای پدر امامان امین، سلام بر تو ای صاحب حوض (کوثر) وپرچمدار اسلام،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا قَسیمَ الْجَنَّةِ وَ لَظیٰ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مَنْ شُرِّفَتْ

سلام بر تو ای تقسیم کننده بهشت و دوزخ، سلام بر تو ای که شرافت بخشیدی به

بِهِ مَکَّةُ وَمِنیٰ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا بَحْرَ الْعُلُومِ وَکَنَفَ الْفُقَرآءِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ

مکّه و منی ، سلام بر تو ای دریای علوم و حامی نیازمندان، سلام بر تو

یا مَنْ وُلِدَ فِی الْکَعْبَةِ، وَزُوِّجَ فِی السَّمآءِ بِسَیِّدَةِ النِّسآءِ، وَکانَ شُهُودُهَا

ای که در کعبه بدنیا آمده و در آسمان به همسری سرور زنان درآمدی،که بودند شاهدان آن

الْمَلائِکَةُ الْأَصْفِیآءُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مِصْباحَ الضِّیآءِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا

فرشتگان برگزیده، سلام بر تو ای چراغ روشنی بخش، سلام بر تو ای

مَنْ خَصَّهُ النَّبِیُّ بِجَزیلِ الْحِبآءِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مَنْ باتَ عَلیٰ فِراشِ

که پیامبر تو را به عطای بزرگ اختصاص داد، سلام بر تو ای که شب را بر بستر

خاتَمِ الْأَنْبِیآءِ، وَوَقٰاهُ بِنَفْسِهِ شَرَّ الْأَعْداءِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مَنْ رُدَّتْ لَهُ

خاتم پیامبران گذراندی، و با جانت او را از شرّ دشمنان حفظ نمودی، سلام بر تو ای که

الشَّمْسُ فَسٰامیٰ شَمْعُونَ الصَّفا،

خورشید به خاطر تو بازگردانده شد و بر شمعون صفا برتری یافتی،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مَنْ اَنْجَی اَللَّهُ سَفینَةَ نُوحٍ بِاسْمِهِ وَاسْمِ اَخیهِ،

سلام بر تو ای که نجات بخشید خدا ، کشتی نوح را با نام تو و برادرت (پیامبر اسلام)

حَیْثُ الْتَطَمَ الْمآءُ حَوْلَها وَطَمیٰ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ

آن هنگام که متلاطم ساخته بود آب اطراف آن را ، سلام بر تو

یا مَنْ تابَ اَللَّهُ بِهِ وَبِاَخیهِ عَلیٰ آدَمَ اِذْ غَوی اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا فُلْکَ النَّجاةِ

ای که خدا توبه آدم را به خاطر تو و برادرت پذیرفت آنگاه که (از ماندن در بهشت) محروم شد، سلام بر تو ای کشتی نجاتی

اَلَذی مَنْ رَکِبَهُ نَجی وَمَنْ تَاخَّرَ عَنْهُ هَوی

که هر کس به آن سوار شود نجات یابد، و هر کس از آن جا ماند هلاک شود،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مَنْ خاطَبَ الثُّعْبانَ وَذِئْبَ الْفَلا،

سلام بر تو ای که مار و گرگ بیابان را مخاطب قرار دادی،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَمیرَالْمُؤْمِنینَ، وَرَحْمَةُ اَللَّهِ

سلام بر تو ای امیر مؤمنان و رحمت

ص :302

وَبَرَکاتُهُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا حُجَّةَ اَللَّهِ عَلیٰ مَنْ کَفَرَ وَاَنابَ،

و برکات خدا ، سلام بر تو ای حجّت خدا بر کافران و بازگشتگان (از کفر)،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا امامَ ذَوِی الْأَلْبابِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مَعْدِنَ الْحِکْمَةِ وَفَصْلَ الْخِطابِ،

سلام بر تو ای پیشوای خردمندان، سلام بر تو ای معدن دانش و داور عادل

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکِتابِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا میزانَ یَوْمِ

سلام بر تو ای که علم کتاب اِلهی نزد توست، سلام بر تو ای میزان روز

الْحِسابِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا فاصِلَ الْحُکْمِ النَّاطِقَ بِالصَّوابِ، اَلسَّلامُ

حساب، سلام بر تو ای (صاحبِ) حکم تعیین کننده و گویای به حق و صواب، سلام

عَلَیْکَ اَیُّهَا الْمُتَصَدِّقُ بِالْخاتَمِ فِی الْمِحْرابِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مَنْ کَفَی

بر تو ای صدقه دهنده انگشتر در محراب، سلام بر تو ای که بی نیاز ساخت

اَللَّهُ الْمُؤْمِنینَ الْقِتالَ بِهِ یَوْمَ الْأَحْزابِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ

خداوند مؤمنان را از جنگ به دست تو در روز احزاب،

یا مَنْ اَخْلَصَ لِلَّهِ الْوَحْدانِیَّةَ وَاَنابَ،

سلام بر تو ای که خالصانه یگانگی را برای خداقرار دادی و به سوی او بازگشتی،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا قاتِلَ خَیْبَرَ وَقالِعَ الْبابِ، اَلسَّلامُ

سلام بر تو ای قاتل (یهود) خیبر و برکننده در آن، سلام

عَلَیْکَ یا مَنْ دَعاهُ خَیْرُ الْأَنامِ لِلْمَبیتِ عَلیٰ فِراشِهِ،

بر تو ای که بهترین مخلوقات تو را برای آرمیدن در بسترش فرا خواند

فَاسْلَمَ نَفْسَهُ لِلْمَنِیَّةِ وَاَجابَ،

و تو خود را تسلیم مرگ ساخته و درخواستش را اجابت نمودی،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مَنْ لَهُ طُوبی وَحُسْنُ مَأبٍ، وَرَحْمَةُ اَللَّهِ وَبَرَکاتُهُ،

سلام بر تو ای که سعادتمندی و سرانجام نیک از آن توست، و رحمت و برکات خدا

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وَلِیَّ عِصْمَةِ الدّینِ وَیا سَیِّدَ السَّاداتِ، اَلسَّلامُ

بر تو باد، سلام بر تو ای پاسدار دین، و ای سرور بزرگان، سلام

عَلَیْکَ یا صاحِبَ الْمُعْجِزاتِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مَنْ نَزَلَتْ فی فَضْلِهِ

بر تو ای صاحب معجزات، سلام بر تو ای که درفضیلت تو نازل شده

سُورَةُ الْعادِیاتِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مَنْ کُتِبَ اسْمُهُ فِی السَّمآءِ عَلَی السُّرادِقاتِ،

سوره عادیات، سلام بر تو ای که نامت در آسمان نوشته شده بر پرده ها ،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مُظْهِرَ الْعَجآئِبِ وَالْآیاتِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا

سلام بر تو ای آشکارکننده عجایب و نشانه ها، سلام بر تو ای

ص :303

اَمیرَ الْغَزَواتِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مُخْبِراً بِمٰا غَبَرَ وَ بِمٰا هُوَ اتٍ، اَلسَّلامُ

فرمانده جنگها (در حضور پیامبر)، سلام بر تو ای خبردهنده از گذشته و آینده، سلام

عَلَیْکَ یا مُخاطِبَ ذِئْبِ الْفَلَواتِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا خاتِمَ الْحَصی وَمُبَیِّنَ

بر تو ای خطاب کننده به گرگ بیابان (و نهی او از درندگی)، سلام بر تو ای مُهر زننده بر سنگریزه و بیان کننده

الْمُشْکِلاتِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مَنْ عَجِبَتْ مِنْ حَمَلاتِهِ فِی الْوَغا مَلائِکَةُ

مشکلات، سلام بر تو ای که متعجّب شدند از حمله هایت در جنگها فرشتگان

السَّمواتِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مَنْ نٰاجَیٰ الرَّسُولَ فَقَدَّمَ بَیْنَ یَدَیْ نَجْویهُ

آسمانها، سلام بر تو ای که با پیامبر درگوشی صحبت کردی و هر بار پیش از آن

الصَّدَقاتِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وٰالِدَ الْأَئِمَّةِ الْبَرَرَةِ السَّاداتِ، وَرَحْمَةُ اَللَّهِ

صدقه دادی، سلام بر تو ای پدر امامان نیکوکار بزرگوار، و رحمت و برکات خدا

وَبَرَکاتُهُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا تالِیَ الْمَبْعُوثِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وارِثَ عِلْمِ

بر تو باد، سلام بر تو ای پیرو پیامبر برانگیخته شده، سلام بر تو ای وارث علم

خَیْرِ مَوْرُوثٍ، وَرَحْمَةُ اَللَّهِ وَبَرَکاتُهُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا امامَ الْمُتَّقینَ،

بهترین ارث گذارنده و رحمت و برکات خدا بر تو باد، سلام بر تو ای پیشوای پرهیزکاران

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا غِیاثَ الْمَکْرُوبینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا عِصْمَةَ الْمُؤْمِنینَ،

سلام بر تو ای فریادرس گرفتاران، سلام بر تو ای پناه مؤمنان

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مُظْهِرَ الْبَراهینِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا طه وَیس اَلسَّلامُ

سلام بر تو ای آشکارکننده دلیلها، سلام بر تو ای طه و یس، سلام

عَلَیْکَ یا حَبْلَ اَللَّهِ الْمَتینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مَنْ تَصَدَّقَ فی صَلاتِهِ

تو ای ریسمان محکم خدا، سلام بر تو ای که انگشترت را در نماز به

بِخاتَمِهِ عَلَی الْمِسْکینِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا قالِعَ الصَّخْرَةِ عَنْ فَمِ الْقَلیبِ،

مسکین صدقه دادی، سلام بر تو ای که سنگ بزرگ را از دهانه چاه برکنده و

وَمُظْهِرَ الْمآءِ الْمَعینِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا عَیْنَ اَللَّهِ النَّاظِرَةِ، وَیَدَهُ الْباسِطَةَ،

جاری ساختی آب گوارا را، سلام بر تو ای دیده بینای خداوند و دستهای (به رحمت) گشوده اش

وَلِسانَهُ الْمُعَبِّرَعَنْهُ فی بَرِیَّتِهِ اَجْمَعینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وارِثَ عِلْمِ

و زبان گویای او در میان تمامی مخلوقات، سلام بر وارث علم

ص :304

النَّبِیّینَ، وَ مُسْتَوْدَعَ عِلْمِ الْأَوَّلینَ وَالْأخِرینَ، وَصاحِبَ لِوآءِ الْحَمْدِ،

پیامبران، و امانتدار علم پیشینیان و پسینیان، و صاحب پرچم حمد و ستایش

وَساقِیَ اَوْلِیآئِهِ مِنْ حَوْضِ خاتَمِ النَّبِیّینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا یَعْسُوبَ

و ساقی دوستانش از حوض خاتم پیامبران، سلام بر تو ای رئیس

الدّینِ، وَقائِدَ الْغُرِّ الْمُحَجَّلینَ، وَوٰالِدَ الْأَئِمَّةِ الْمَرْضِیّینَ، وَرَحْمَةُ اَللَّهِ

مذهب، و پیشوای سفیدرویان، و پدر امامان پسندیده، و رحمت و

وَبَرَکاتُهُ، اَلسَّلامُ عَلَی اسْمِ اَللَّهِ الرَّضِیِّ، وَوَجْهِهِ الْمُضیئِ، وَجَنْبِهِ الْقَوِیِّ،

برکات خدا بر تو باد، سلام بر نام پسندیده خداوند، و سلام بر پرتوی از نور او، و جلوه ای از قدرت او

وَصِراطِهِ السَّوِیِّ، اَلسَّلامُ عَلَی الْإِمامِ التَّقِیِّ، الْمُخْلِصِ الصَّفِیِّ، اَلسَّلامُ

و راه راست او، سلام بر امام پرهیزکار و مخلص و برگزیده، سلام

عَلَی الْکَوْکَبِ الدُّرِّیِّ، اَلسَّلامُ عَلَی الْإِمامِ ابِی الْحَسَنِ عَلِیٍّ، وَرَحْمَةُ اَللَّهِ

بر اختر تابناک، سلام بر امام ابوالحسن، حضرت علی (ع) و رحمت و برکات

وَبَرَکاتُهُ، اَلسَّلامُ عَلیٰ ائِمَّةِ الْهُدی وَمَصاَبیٰحِ الدُّجی وَ اَعْلامِ التُّقی

خدا بر تو باد، سلام بر امامان هدایتگر، و چراغهای در تاریکی، و نشانه های پرهیزکاری و

وَمَنارِ الْهُدی وَذَوِی النُّهی وَکَهْفِ الْوَری وَالْعُرْوَةِ الْوُثْقی وَالْحُجَّةِ

چراغ هدایت، و صاحبان خرد، و پناهگاه مردم، و دستاویز محکم و حجّت (خدا)

عَلی اَهْلِ الدُّنْیا، وَرَحْمَةُ اَللَّهِ وَبَرَکاتُهُ، اَلسَّلامُ عَلیٰ نُورِ الْأَنْوارِ، وَحُجَّةِ الْجَبَّارِ،

بر اهل دنیا، و رحمت و برکات خدا بر تو باد، سلام بر نور الانوار، و حجّت خداوندتوانا،

وَوٰالِدِ الْأَئِمَّةِ الْأَطْهارِ، وَقَسیمِ الْجَنَّةِ وَالنَّارِ، الْمُخْبِرِ عَنِ الْأثارِ،

و پدر امامان پاکیزه، و تقسیم کننده بهشت و دوزخ، خبر دهنده از نشانه ها

الْمُدَمِّرِ عَلَی الْکُفَّارِ، مُسْتَنْقِذِ الشّیعَةِ الْمُخْلِصینَ مِنْ عَظیمِ الْأَوْزارِ،

نابودکننده کفّار، رهایی بخش شیعیان با اخلاص از سنگینی بار گناهان

اَلسَّلامُ عَلَی الْمَخْصُوصِ بِالطَّاهِرَةِ التَّقِیَّةِ، اِبْنَةِ الْمُخْتارِ،

سلام بر اختصاص یافته به (همسری) بانوی پاکیزه پرهیزکار، دختر پیامبر برگزیده،

اَلْمَوْلُودِ فِی الْبَیْتِ ذِی الْأَسْتارِ، الْمُزَوَّجِ فِی السَّمآءِ بِالْبَرَّةِ الطَّاهِرَةِ الرَّضِیَّةِ

تولّد یافته در خانه (کعبه) دارای پرده، تزویج شده در آسمان با بانوی پاکیزه پسندیده

ص :305

الْمَرْضِیَّةِ، وٰالِدَةِ الْأَئِمَّةِ الْأَطْهارِ، وَرَحْمَةُ اَللَّهِ وَبَرَکاتُهُ، اَلسَّلامُ عَلَی النَّبَأِ

خشنود، مادر امامان پاکیزه، و رحمت و برکات خدا بر تو باد، سلام بر خبر

اَلْعَظیمِ، اَلَذی هُمْ فیهِ مُخْتَلِفُونَ، وَعَلَیْهِ یُعْرَضُونَ، وَعَنْهُ یُسْئَلُونَ، اَلسَّلامُ

بزرگ، که آنان در آن اختلاف کردند و بر آن عرضه شده و از آن سؤال شوند، سلام

عَلی نُورِاَللَّهِ الْأَنْوَرِ، وَضِیآئِهِ الْأَزْهَرِ، وَرَحْمَةُ اَللَّهِ وَبَرَکاتُهُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ

بر نور درخشان خداوند و روشنایی آشکارش، و رحمت و برکات خدا بر تو باد، سلام بر تو

یا وَلِیَّ اَللَّهِ وَحُجَّتَهُ، وَخالِصَةَ اَللَّهِ وَخآصَّتَهُ، اَشْهَدُ اِنَّکَ یا وَلِیَ اَللَّهِ وَحُجَّتَهُ،

ای ولیّ خدا و حجّتش و بنده خالص و مخصوص خدا، ای ولی و حجّت خدا

لَقَدْ جاهَدْتَ فی سَبیلِ اَللَّهِ حَقَّ جِهادِهِ،

گواهی می دهم که تو جهاد نمودی در راه خدا به شایستگی

وَاتَّبَعْتَ مِنْهاجَ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ،

و پیروی کردی از سیره رسول خدا- که درود خدا بر او و خاندان پاکش باد-

وَحَلَّلْتَ حَلالَ اَللَّهِ، وَحَرَّمْتَ حَرامَ اَللَّهِ،

و حلال خدا را حلال و حرامش را حرام شمردی

وَشَرَعْتَ اَحْکامَهُ، وَاَقَمْتَ الصَّلاةَ وَآتَیْتَ الزَّکاةَ، وَ اَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ

و احکام دینش را به رسمیّت شناختی، و نماز را بپا داشته و زکات دادی، و امر به معروف

وَنَهَیْتَ عَنِ الْمُنْکَرِ، وَجاهَدْتَ فی سَبیلِ اَللَّهِ صابِراً ناصِحاً مُجْتَهِداً،

و نهی از منکر کردی و در راه خدا با بردباری و خیرخواهی و کوشش جهاد نمودی

مُحْتَسِباً عِنْدَ اَللَّهِ عَظیمَ الْأَجْرِ، حَتّی آتیکَ الْیَقینُ، فَلَعَنَ اَللَّهُ مَنْ دَفَعَکَ

در حالى که به پاداش بزرگ نزد خداوند راضی بودی، تا زمان مرگت فرا رسید، پس خدا لعنت کند کسانی را که تو را از

عَنْ حَقِّکَ، وَ اَزالَکَ عَنْ مَقامِکَ، وَلَعَنَ اَللَّهُ مَنْ بَلَغَهُ ذلِکَ فَرَضِیَ بِهِ، اُشْهِدُ

حقّت دور ساخته و از مقامت کنار زدند، و لعنت خدا بر کسانی که از آن آگاه شده و به آن راضی شدند،

اللَّهَ وَ مَلائِکَتَهُ وَ اَنْبِیآئَهُ وَ رُسُلَهُ، اِنّی وَلِیٌّ لِمَنْ والاکَ، وَ عَدُوٌّ لِمَنْ عاداکَ،

خدا و فرشتگان و پیامبران و فرستادگانش را گواه می گیرم که من به یقین با دوستدارانت دوست و با دشمنانت دشمنم

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ وَرَحْمَةُ اَللَّهِ وَبَرَکاتُهُ*

سپس خود را به قبر بچسبان و آن را ببوس و بگو:

سلام و رحمت و برکات خدا بر تو باد.

اَشْهَدُ اِنَّکَ تَسْمَعُ کَلامی

گواهی می دهم که تو به یقین سخنم را شنیده

وَتَشْهَدُ مَقامی وَ اَشْهَدُ لَکَ یا وَلِیَّ اَللَّهِ بِالْبَلاغِ

و جایگاهم را می بینی و ای ولی خدا گواهی می دهم در مورد تو به ابلاغ

ص :306

وَالْأَدآءِ، یا مَوْلایَ یا حُجَّةَ اَللَّهِ، یا اَمینَ اَللَّهِ،

و انجام (وظیفه ات)، ای مولای من، ای حجّت خدا، ای امین خدا،

یا وَلِیَّ اَللَّهِ، انَّ بَیْنی وَبَیْنَ اَللَّهِ عَزَّوَجَلَّ ذُنُوباً

ای ولیّ خدا، به یقین میان من و خدای عزیز وگرامی گناهانی است

قَدْ اَثْقَلَتْ ظَهْری وَمَنَعَتْنی مِنَ الرُّقادِ، وَذِکْرُها یُقَلْقِلُ اَحْشآئی

که پشتم را سنگین کرده و خواب را از من گرفته، و یاد آنها مضطرب ساخته درونم را

وَقَدْ هَرَبْتُ الَی اَللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَاِلَیْکَ،

و (از آنها) به سوی خداوند عزیز و گرامی و به سوی تو گریزانم،

فَبِحَقِّ مَنِ ائْتَمَنَکَ عَلیٰ سِرِّهِ،

پس به حقّ آن که تو را امین بر اسرارش قرار داده،

وَاسْتَرْعاکَ اَمْرَ خَلْقِهِ، وَقَرَنَ طاعَتَکَ بِطاعَتِهِ،

و رسیدگی به امور مخلوقاتش را به تو سپرده وقرین ساخته اطاعت از تو را به اطاعت از خویش ،

وَ مُوالاتَکَ بِمُوالاتِهِ، کُنْ لی الَی اَللَّهِ شَفیعاً،

و پیروی از تو را به پیروی از خود ، در درگاه خدا شفیعم باش

وَمِنَ النَّارِ مُجیراً، وَعَلَی الدَّهْرِ ظَهیراً

و از آتش دوزخ پناهم ده، و در (سختیهای) روزگار پشتیبانم باش.

* بار دیگر خود را به قبر بچسبان وقبر را ببوس وبگو:

یا وَلِیَ اَللَّهِ، یا حُجَّةَاَللَّهِ، یا بابَ حِطَّةِ اَللَّهِ،

ای ولی خدا، ای حجّت خدا، ای درگاه خدا برای ریزش گناهان،

وَلِیُّکَ وَزائِرُکَ، وَاللّائِذُ بِقَبْرِکَ، وَالنَّازِلُ بِفِنآئِکَ،

دوستدار و زائرت و پناهنده به قبرت و فرود آینده به درگاهت،

وَالْمُنیخُ رَحْلَهُ فی جِوارِکَ،

و رحل اقامت گزیننده در جوارت،

یَسْئَلُکَ اَنْ تَشْفَعَ لَهُ الَی اَللَّهِ فی قَضآءِ حاجَتِهِ،

از تو می خواهد که شفاعتش کنی در برآورده شدن حاجتش

وَنُجْحِ طَلِبَتِهِ فِی الدُّنْیا وَالْأخِرَةِ،

در درگاه خدا و رسیدن به خواسته هایش در دنیا و آخرت،

فَانَّ لَکَ عِنْدَ اَللَّهِ الْجاهَ الْعَظیمَ، وَالشَّفاعَةَ الْمَقْبُولَةَ،

چرا که به یقین مقام باعظمت و شفاعت پذیرفته شده در نزد خدا از آن توست.

فَاجْعَلْنی یا مَوْلایَ مِنْ هَمِّکَ، وَاَدْخِلْنی فی حِزْبِکَ،

پس ای مولای من مرا مورد توجّهت قرار ده و در گروهت داخل کن،

وَاَلسَّلامُ عَلَیْکَ وَعَلی ضَجیعَیْکَ آدَمَ وَنُوحٍ،

و سلام بر تو و بر دو آرمیده در کنارت آدم و نوح،

وَاَلسَّلامُ عَلَیْکَ وَعَلی وَلَدَیْکَ الْحَسَنِ وَالْحُسَیْنِ،

و سلام بر تو و بر دو فرزندت حسن و حسین،

وَعَلَی الْأَئِمَّةِ الطَّاهِرینَ مِنْ ذُرِّیَّتِکَ، وَرَحْمَةُ اَللَّهِ وَبَرَکاتُهُ.

و بر امامان پاکیزه از نسلت و رحمت و برکات خدا بر تو باد.

سپس شش رکعت نماز زیارت بخوان، دو رکعت برای هدیه به امیرمؤمنان علیه السلام و دو رکعت برای هدیه

ص :307

به حضرت آدم علیه السلام و دو رکعت برای هدیه به حضرت نوح علیه السلام، و خداوند را بسیار بخوان که دعای تو مستجاب خواهد شد ان شاءاللَّه تعالى.(1) یادآوری:

1- نظر خود مرحوم «علّامه مجلسی» این است که این زیارت، ظاهراً از زیارات مطلقه است ؛ بنابراین، در هر زمان دیگر نیز می شود آن را بجا آورد.

2- مرحوم حاج شیخ عبّاس قمی رحمه الله از کتاب «مزار کبیر» نقل می کند که وقت بجا آوردن این زیارت هنگام طلوع آفتاب است و از «علّامه مجلسی» نقل می کند که فرمود: این زیارت به سندهای معتبر در کتب معتبره ذکر شده، و از بهترین زیارات است.

3- ممکن است برای بعضی این سؤال مطرح شود که با آن که روز 17 ربیع الاوّل روز تولّد رسول خدا صلی الله علیه و آله است، چگونه زیارت امیرمؤمنان علیه السلام در این روز وارد شده و از زیارت خود آن حضرت در این روز (غیر از چند جمله ای که در ابتدای این زیارت طولانی آورده شده) خبری نیست؟ (نظیر همین سؤال نسبت به زیارت مخصوصه شب و روز مبعث نیز مطرح می شود).

این سؤال چند پاسخ دارد:

الف) رسول گرامی صلی الله علیه و آله خود، فرمودند:

«أَنَا مَدینَةُ الْعِلْمِ وَ عَلیٌّ بابُها»

که ممکن است از آن برداشت شود: برای رسیدن به محضر پیامبر صلی الله علیه و آله باید از دروازه توجّه به علی علیه السلام عبور کرد.

ب) ارتباط این دو بزرگوار و اتّحاد این دو نور، به قدری زیاد است که حقیقتاً یک نَفْس و یک روح هستند در دو کالبد؛ بر همین اساس، در آیه مباهله از نفس پیامبر در کلمه «أنفسنا» علی علیه السلام اراده شده است و لازمه چنین اتّحادی این است که زیارت یکی زیارت دیگری نیز باشد.

ج) «کامل الزیارات» از مفضّل بن عمر از امام صادق علیه السلام روایتی را نقل کرده که ظاهرش این است:

زیارت نجف، به منزله زیارت رسول گرامی صلی الله علیه و آله می باشد.(2) همان گونه که «علّامه مجلسی» از کتاب «مزار کبیر» از اسحاق بن عمّار نقل کرده که از امام صادق علیه السلام شنیدم که فرمود: عربی بادیه نشین به خدمت رسول اللَّه صلی الله علیه و آله مشرّف شد، و عرض کرد: یا رسول اللَّه! خانه ام دور از خانه توست و من مشتاق تو و زیارت تو می شوم و این مسیر طولانی را می پیمایم و به مدینه می آیم ولی تو را نمی یابم، بلکه با علیّ بن اَبیٰ طالب ملاقات می کنم و او هم با گفتگو و مواعظش با من انس می گیرد و برمی گردم، امّا در حالى که متأسّف و محزون از ندیدن تو هستم. فرمود:

ص :308


1- بحارالانوار، جلد 97، صفحه 373، حدیث 9.
2- کامل الزیارات، باب 10، صفحه 39، حدیث 2.

هر کس علی علیه السلام را زیارت کند به راستی که مرا زیارت کرده است و هر کس او را دوست داشته باشد مرا دوست داشته است و هر کس با او دشمنی کند با من دشمنی کرده است. این مطلب را از جانب من به قومت برسان و (بگو که:) هر کس به زیارت علی آید به زیارت من آمده است و من و جبرئیل و مؤمنان صالح در روز قیامت به او پاداش خواهیم داد.(1) د) از اینها گذشته، شیعیان غالباً در عراق بودند و کمتر دسترسی به قبر پیامبر صلی الله علیه و آله داشتند. از این رو دستور داده شد که در چنین روزی جانشین به حقّ او را زیارت کنند.

3- زیارت شب و روز مبعث (27 رجب)

«علّامه مجلسی» از «شیخ مفید» و «سیّد بن طاووس» و «شهید اوّل» (رحمهم اللَّه) نقل می کند که هرگاه اراده زیارت امیر مؤمنان علیه السلام در شب و یا روز مبعث کردی پس بر در قبّه شریفه مقابل ضریح آن حضرت بایست و بگو:

اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلَّا اَللَّهُ، وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ، وَ اَشْهَدُ انَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ

گواهی می دهم معبودی جز خدا نیست، یگانه ای که شریکی ندارد، و گواهی می دهم که محمّد بنده

وَرَسُولُهُ، وَ اَنَّ عَلِیَّ بْنَ اَبیٰ طالِبٍ اَمیرَ الْمُؤْمِنینَ عَبْدُاَللَّهِ، وَاَخُو رَسُولِهِ،

و فرستاده اوست و علیّ بن اَبیٰ طالب امیرمؤمنان، بنده خدا و برادر رسولش است

وَ اَنَّ الْأَئِمَّةَ الطَّاهِرینَ مِنْ وُلْدِهِ حُجَجُ اَللَّهِ عَلی خَلْقِهِ* آنگاه داخل شو و نزدیک و امامان پاک از فرزندان او حجّت خدا بر مخلوقاتش هستند،

قبر آن حضرت بایست به این نحو که پشت به قبله و رو به روی قبر آن حضرت و آنگاه صد مرتبه «تکبیر» بگو و پس از آن بگو:

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وارِثَ آدَمَ خَلیفَةِ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وارِثَ نُوحٍ

سلام بر تو ای وارث آدم خلیفه خدا (در زمین)، سلام بر تو ای وارث نوح

صَفْوَةِ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وارِثَ ابْراهیمَ خَلیلِ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا

برگزیده خداوند سلام بر تو ای وارث ابراهیم خلیل خدا، سلام بر تو ای

وارِثَ مُوسی کَلیمِ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وارِثَ عیسی رُوحِ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ

وارث موسی، کلیم خدا سلام بر تو ای وارث عیسی، روح اللَّه، سلام

ص :309


1- بحارالانوار، جلد 97، صفحه 262، حدیث 17، به نقل از مزار کبیر، صفحه 38، حدیث 13.

عَلَیْکَ یا وارِثَ مُحَمَّدٍ سَیِّدِ رُسُلِ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَمیرَ الْمُؤْمِنینَ،

بر تو ای وارث محمّد، سرور فرستادگان خدا، سلام بر تو ای امیرمؤمنان،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا امامَ المُتَّقینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا سَیِّدَ الْوَصِیّینَ، اَلسَّلامُ

سلام بر تو ای پیشوای پرهیزگاران، سلام بر تو ای آقای اوصیا، سلام

عَلَیْکَ یا وَصِیَّ رَسُولِ رَبِّ الْعالَمینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وارِثَ عِلْمِ

بر تو ای جانشین فرستاده پروردگار جهانیان، سلام بر تو ای وارث علم

الْأَوَّلینَ وَالْأخِرینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا النَّبَأُ الْعَظیمُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا

پیشینیان و پسینیان، سلام بر تو ای خبر بزرگ، سلام بر تو ای

الصِّراطُ الْمُسْتَقیمُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْمُهَذَّبُ الْکَریمُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ

راه راست، سلام بر تو ای پاک بزرگوار، سلام بر تو

اَیُّهَا الْوَصِیُّ التَّقِیُّ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الرَّضِیُّ الزَّکِیُّ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا ای جانشین پرهیزگار سلام بر تو ای پسندیده پاکیزه، سلام بر تو ای

الْبَدْرُ الْمُضی ءُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الصِّدیقُ الْأَکْبَرُ،

ماه فروزان، سلام بر تو ای بزرگترین تصدیق کننده (رسول خدا)

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْفارُوقُ الْأَعْظَمُ، [اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا السِّراجُ الْمُنیرُ](1)،

سلام بر تو ای برترین جدا کننده (حق از باطل)، سلام بر تو ای مشعل فروزان،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا امامَ الْهُدی اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا عَلَمَ التُّقی

سلام بر تو ای پیشوای هدایت، سلام بر تو ای نشانه پرهیزگاری،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا حُجَّةَ اَللَّهِ الْکُبْری اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا خاصَّةَ اَللَّهِ وَخالِصَتَهُ،

سلام بر تو ای بزرگترین حجّت خدا، سلام بر تو ای بنده خاصّ و بی آلایش و

وَ آمین اَللَّهِ وَ صَفْوَتَهُ،وَبابَ اَللَّهِ وَحُجَّتَهُ، وَمَعْدِنَ حُکْمِ اَللَّهِ وَسِرِّهِ،

امانتدار و برگزیده خدا،و درگاه (رحمت) و حجّت خدا، و خزانه حکم و اسرار خدا،

وَعَیْبَةَ عِلْمِ اَللَّهِ وَخازِنَهُ،وَسَفیرَ اَللَّهِ فی خَلْقِهِ،

و گنجینه و خزانه دار علم خدا،و واسطه خدا در بین مخلوقاتش

اَشْهَدُ اِنَّکَ قَدْ اَقَمْتَ الصَّلاةَ، وَآتَیْتَ الزَّکاةَ، وَاَمَرْتَ

گواهی می دهم که نماز را بپا داشته و زکات را پرداختی و امر

ص :310


1- این قسمت در بحارالانوار، جلد 97، صفحه 378 آمده است.

بِالْمَعْرُوفِ، وَنَهَیْتَ عَنِ الْمُنْکَرِ، وَاتَّبَعْتَ الرَّسُولَ،

به معروف و نهی از منکر کردی و از رسول خدا پیروی نمودی،

وَتَلَوْتَ الْکِتابَ حَقَ تِلاوَتِهِ، وَبَلَّغْتَ عَنِ اَللَّهِ،

و قرآن را به شایستگی تلاوت کردی، و از جانب خدا تبلیغ نموده

وَوَفَیْتَ بِعَهْدِ اَللَّهِ، وَتَمَّتْ بِکَ کَلِماتُ اَللَّهِ،

و به عهد و پیمانش وفا کردی و کلمات خدا به وسیله تو کامل شد،

وَجاهَدْتَ فِی اَللَّهِ حَقَّ جِهادِهِ، وَنَصَحْتَ لِلَّهِ وَلِرَسُولِهِ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ،

و جهاد نموده در راه او به شایستگی، و خیرخواهی کردی برای خدا و رسولش- که درود خدا بر او و خاندان پاکش باد-

وَجُدْتَ بِنَفْسِکَ صابِراً مُحْتَسِباً،

و با جانت فداکاری نمودی در حالى که صبر کرده و پاداشت را از خدا خواستی

مُجاهِداً عَنْ دینِ اَللَّهِ، مُوَقِّیاً لِرَسُولِ اَللَّهِ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وِ آلِهِ،

و دفاع کردی از دین خدا ،و نگهبان رسول خدا- که درود خدا بر او و خاندان پاکش باد- بودی

طالِباً ما عِنْدَ اَللَّهِ، راغِباً فیما وَعَدَ اَللَّهُ،

و طالب رضایت خدا و مشتاق وعده اش بودی ،

وَمَضَیْتَ لِلَّذی کُنْتَ عَلَیْهِ شَهیداً وَشاهِداً وَمَشْهُوداً،

و بر این عقیده ات که داشتی، شهید و گواه و گواهی شده از دنیا رفتی،

فَجَزاکَ اَللَّهُ عَنْ رَسُولِهِ وَعَنِ الْإِسْلامِ وَ اَهْلِهِ مِنْ صِدّیقٍ اَفْضَلَ الْجَزآءِ،

پس خدا از جانب پیامبرش و اسلام و اهل اسلام بهترین پاداش را به خاطر درستکاریت به تو عطا کند،

اَشْهَدُ اِنَّکَ کُنْتَ اوَّلَ الْقَوْمِ اِسْلاماً، وَاَخْلَصَهُمْ ایماناً،

گواهی می دهم که تو اوّلین نفر در پذیرش اسلام و خالص ترین آنها در ایمان

وَ اَشَدَّهُمْ یَقیناً، وَ اَخْوَفَهُمْ لِلَّهِ،

و استوارترین آنها از در یقین و خداترس ترین آنها بودی

وَ اَعْظَمَهُمْ عَنآءً، وَ اَحْوَطَهُمْ عَلیٰ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ،

و بیش از همه در رنج و مشقّت، نسبت به رسول خدا- که درود خدا بر او و خاندان پاکش باد-

وَاَفْضَلَهُمْ مَناقِبَ، وَاَکْثَرَهُمْ سَوابِقَ، وَارْفَعَهُمْ دَرَجَةً، وَاَشْرَفَهُمْ مَنِزْلَةً،

مراقب ترین، و با سابقه ترین آنها (در اسلام) بودی، و تو دارای بالاترین رتبه و رفیع ترین جایگاه

وَ اَکْرَمَهُمْ عَلَیْهِ، فَقَویتَ حینَ وَهَنُوا،

و گرامی ترین آنها نسبت به پیامبر بودی، هنگام سستیِ آنها،

وَلَزِمْتَ مِنْهاجَ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ،

استوار و ملازم راه رسول خدا- که درود خدا بر او و خاندان پاکش باد-

وَ اَشْهَدُ اِنَّکَ کُنْتَ خَلیفَتَهُ حَقّاً، لَمْ تُنازَعْ بِرَغْمِ الْمُنافِقینَ،

شدی و گواهی می دهم که تو جانشین به حق او بودی، با وجود (مخالفت) منافقان

وَغَیْظِ الْکافِرینَ، وَضِغْنِ الْفاسِقینَ، وَقُمْتَ بِالْأَمْرِ حینَ فَشِلُوا، وَنَطَقْتَ

و خشم کافران و کینه فاسقان مورد نزاع واقع نشدی، و هنگامی که دیگران ترسان شدند، تو به امرِ (ترویج دین) قیام کردی، و گویا شدی

ص :311

حینَ تَتَعْتَعُوا، وَمَضَیْتَ بِنُورِ اَللَّهِ اِذْ وَقَفُوا،

آنگاه که دیگران از سخن گفتن عاجز شدند (به حقایق دین) و هنگامی که دیگران توقّف کردند در پرتو نور اِلهی حرکت کردی،

فَمَنِ اتَّبَعَکَ فَقَدِ اهْتَدی، کُنْتَ اوَّلَهُمْ کَلاماً،

پس هر کس که تو را پیروی کرد هدایت شد،تو اوّلین آنها در سخن گفتن،

وَاَشَدَّهُمْ خِصاماً، وَ اَصْوَبَهُمْ مَنْطِقاً، وَ اَسَدَّهُمْ رَاْیاً،

و سخت ترین آنها در مقابل دشمن، و راستگوترین آنها در گفتار و استوارترین آنها در اندیشه،

وَ اَشْجَعَهُمْ قَلْباً، وَاَکْثَرَهُمْ یَقیناً، وَ اَحْسَنَهُمْ عَمَلًا، وَ اَعْرَفَهُمْ بِالْأُمُورِ،

و صاحب شجاع ترین قلب، و بیشترین یقین، و بهترین عمل، و داناترین آنها به کارها بودی،

کُنْتَ لِلْمُؤْمِنینَ اَباً رَحیماً، اِذْ صارُوا عَلَیْکَ عِیالًا،

پدری مهربان برای آنها شدی،هنگامی که مؤمنان تحت سرپرستی تو قرار گرفتند،

فَحَمَلْتَ اَثْقالَ ضَعُفُوا ما عَنْهُ ،

و تو بر دوش کشیدی کارهایی که دیگران تحمّل سنگینی آن را نداشتند،

وَحَفِظْتَ ما اَضاعُوا، وَرَعَیْتَ ما اهْمَلُوا،

و حفظ کردی آنچه را که دیگران هدر دادند، و رعایت نمودی آنچه را که در انجامش سستی کردند،

وَشَمَّرْتَ اِذْ جَبَنُوا،

و دامن همت به کمر زدی زمانی که دیگران ترسیدند،

وَعَلَوْتَ اِذْ هَلِعُوا، وَصَبَرْتَ اِذْ جَزِعُوا،

و زمانی که دیگران بی تاَبیٰ و جزع کردند، برتر بودی و صبر کردی،

کُنْتَ عَلَی الْکافِرینَ عَذاباً صَبّاً،وَغِلْظَةً وَغَیْظاً،

تو بر کافران عذابی ریزان و شدید خشمناک،

وَلِلْمُؤْمِنینَ غَیْثاً وَخِصْباً وَعِلْماً،

و برای مؤمنان باران رحمت و پرنعمت و بحر علم و دانش بودی

لَمْ تُفْلَلْ حُجَّتُکَ، وَلَمْ یَزِغْ قَلْبُکَ،

حجّت و برهانت هرگز مغلوب نشد و دلت (از مسیر حق) منحرف ،

وَلَمْ تَضْعُفْ بَصیرَتُکَ، وَلَمْ تَجْبُنْ نَفْسُکَ، کُنْتَ کَالْجَبَلِ

و بیناییت کم نگشت و هرگز نترسیدی، بلکه همانند کوهی بودی که

لاتُحَرِّکُهُ الْعَواصِفُ، وَلٰا تُزیلُهُ الْقَواصِفُ،

تندبادها او را حرکت ندهد و طوفانهای شکننده او را از بین نبرد،

کُنْتَ کَمٰا قالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ قَوِیّاً فی بَدَنِکَ،

تو همان گونه که رسول خدا- که درودخدا بر او و خاندان پاکش باد- فرمود نیرومند از جهت جسم،

مُتَواضِعاً فی نَفْسِکَ، عَظیماً عِنْدَاَللَّهِ، کَبیراً فِی الْأَرْضِ، جَلیلًا فِی السَّمآءِ،

فروتن در روح، با عظمت در نزد خدا، بزرگ در زمین و شایسته در آسمان بودی،

لَمْ یَکُنْ لِأَحَدٍ فیکَ مَهْمَزٌ، وَلٰا لِقآئِلٍ فیکَ مَغْمَزٌ،

در تو برای کسی جای بدگویی و عیب جویی نبود،

وَلٰا لِخَلْقٍ فیکَ مَطْمَعٌ، وَلٰا لِأَحَدٍ عِنْدَکَ هَوادَةٌ،

هیچ مخلوقینتوانست در تو طمع بندد ،و کسی از تو توقّع نرمش نداشت،

یُوجَدُ الضَّعیفُ الذَّلیلُ عِنْدَکَ قَوِیّاً عَزیزاً،

ناتوانِ خوار در پیشگاه تو قوی و نیرومند بود

حَتّی تَاْخُذَ لَهُ بِحَقِّهِ، وَالْقَوِیُّ الْعَزیزُ عِنْدَکَ

تا این که حقّش را بستانی ،قوی و نیرومند در نزد تو

ص :312

ضَعیفاً ذَلیلًا حَتّی تَاْخُذَ مِنْهُ الْحَقَّ،

ناتوانِ [خوار] بود تا حق را از او بگیری،

اَلْقَریبُ وَالْبَعیدُ عِنْدَکَ فی ذلِکَ سَوآءٌ،

نزدیکان و بیگانگان در این مورد در نزد تومساوی بودند،

شَاْنُکَ الْحَقُّ وَالصِّدْقُ وَالرِّفْقُ، وَقَوْلُکَ حُکْمٌ وَحَتْمٌ، وَامْرُکَ حِلْمٌ

مرامت حقّ و راستی و درستی، و گفتارت قانون و لازم الاجرا، و فرمانت بردباری

وَعَزْمٌ، وَرَاْیُکَ عِلْمٌ وَجَزْمٌ،

و جدّیت، و اندیشه تو دانش و هوشیاری بود،

اِعْتَدَلَ بِکَ الدّینُ، وَسَهُلَ بِکَ الْعَسیرُ،

(پرچمِ) دین اسلام به دست تو افراشته شد، و آسان گردید به دست تو مشکلات،

وَاُطْفِئَتْ بِکَ النّیرانُ، وَقَوِیَ بِکَ الْإیمانُ،

و آتشِ (نفاق) به دست تو خاموش گردید، و ایمان به دست تو قوّت گرفت

وَثَبَتَ بِکَ الْإِسْلامُ، وَهَدَّتْ مُصیبَتُکَ الْأَنامَ،

و اسلام به دست تو پابرجا شد، و درهم شکست مصیبت شهادت تو مردم را ،

فَاِنَّا لِلَّهِ وَ اَنَّا الَیْهِ راجِعُونَ، لَعَنَ اَللَّهُ مَنْ قَتَلَکَ،

(آری) همه از آن خداییم و به سوی او باز می گردیم خداوند لعنت کند قاتلان

وَلَعَنَ اَللَّهُ مَنْ خالَفَکَ،وَ لَعَنَ اَللَّهُ مَنِ افْتَری عَلَیْکَ، وَلَعَنَ اَللَّهُ مَنْ ظَلَمَکَ

و مخالفان و کسانی که به تو دروغ بستند و به تو ستم کرده

وَغَصَبَکَ حَقَّکَ،وَ لَعَنَ مَنْ بَلَغَهُ ذلِکَ فَرَضِیَ بِهِ،

و حقّت را غصب نمودند و همچنین خدا کسانی که این امور را شنیده و به آن راضی شدند،

اِنَّا اِلَی اَللَّهِ مِنْهُمْ بُرَآءُ،وَ لَعَنَ اَللَّهُ اُمَّةً خالَفَتْکَ،

ما در پیشگاه خداوند از آنان بیزاری می جوییم، خداوند لعنت کندکسانی را که با تو مخالفت کردند

وَجَحَدَتْ وِلایَتَکَ، وَتَظاهَرَتْ عَلَیْکَ وَقَتَلَتْکَ،

و انکار نمودند ولایتت و بر ضدّ تو همدست شده و تو را به شهادت رساندند

وَحادَتْ عَنْکَ وَخَذَلَتْکَ،

و از تو روی گردانده و تو را یاری نکردند،

اَلْحَمْدُ لِلَّهِ اَلَذی جَعَلَ النَّارَ مَثْویهُمْ،

حمد و ستایش مخصوص خداوندی است که آتشِ دوزخ را جایگاه آنان قرار داد

وَبِئْسَ الْوِرْدُ الْمَوْرُودُ،

و چه بد آبشخوری است (دوزخ)، که بر آن وارد می شوند،

اَشْهَدُ لَکَ یا وَلِیَّ اَللَّهِ وَ وَلِیَّ رَسُولِهِ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ

گواهی می دهم که تویی دوستدار خدا و رسولش- که درود خدا بر او و خاندان پاکش باد-

بِالْبَلاغِ وَالْأَدآءِ،

تبلیغِ (دین) کرده و انجام وظیفه و خیرخواهی نمودی،

وَ اَشْهَدُ اِنَّکَ جَنْبُ اَللَّهِ وَبابُهُ،

و گواهی می دهم که تو «جنب اللَّه» و درگاه رحمت او هستی

وَاِنَّکَ حَبیبُ اَللَّهِ وَ وَجْهُهُ

و براستی تومحبوب خدا و «وجه اللهی»

اَلَذی مِنْهُ یُؤْتی

که باید از آن به سوی خدا توجّه شود

وَاِنَّکَ سَبیلُ اَللَّهِ، وَاِنَّکَ عَبْدُ اَللَّهِ وَاَخُو رَسُولِهِ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ،

و تویی راه (به سوی) خدا و تویی بنده خدا و برادرِ رسولش- که درود خدا بر او و خاندان پاکش باد-

اَتَیْتُکَ زائِراً لِعَظیمِ جَلالَتِکَ وَمَنْزِلَتِکَ عِنْدَاَللَّهِ و عِنْدَ رَسُولِهِ،

برای زیارت به درگاهت آمده ام، زیرا که مقام و منزلتت در نزد خدا و رسولش بسی بزرگ است

مُتَقَرِّباً الَی اَللَّهِ

در حالى که با زیارت تو به خدا

ص :313

بِزِیارَتِکَ، راغِباً اِلَیْکَ فِی الشَّفاعَةِ، اَبْتَغی بِشَفاعَتِکَ خَلاصَ نَفْسی

نزدیکی جویم و به شفاعت تو مشتاقم و به واسطه شفاعتت رهایی خود را (از آتش) می طلبم

مُتَعَوِّذاً بِکَ مِنَ النَّارِ، هارِباً مِنْ ذُنُوبِیَ الَّتِی احْتَطَبْتُها عَلیٰ ظَهْری فَزِعاً

و از آتش دوزخ به تو پناهنده ام، از گناهانی که بر پشتم سنگینی می کند گریزانم،

اِلَیْکَ رَجآءَ رَحْمَةِ رَبّی اَتَیْتُکَ

به امید رحمت پروردگارم به تو متوسّل می شوم،

اَسْتَشْفِعُ بِکَ یا مَوْلایَ الَی اَللَّهِ،

برای طلب شفاعت ای مولای من،به درگاه خدا نزد تو آمده ام،

وَاتَقَرَّبُ بِکَ اِلَیْهِ لِیَقْضِیَ بِکَ حَوآئِجی فَاشْفَعْ لی ی

و به واسطه تو به خدا تقرّب می جویم تا حوائجم برآورده شود،

ا اَمیرَ الْمُؤْمِنینَ إِلَىَٰ اَللَّهِ، فَاِنّی عَبْدُ اَللَّهِ وَمَوْلاکَ وَزآئِرُکَ،

ای امیرمؤمنان مرا به درگاه خدا شفاعت کن، که من بنده خدا و دوست و زائر تو هستم،

وَلَکَ عِنْدَ اَللَّهِ الْمَقامُ الْمَعْلُومُ، وَالْجاهُ الْعَظیمُ،وَالشَّاْنُ الْکَبیرُ،

و تو نزد خدا دارای جایگاهی معلوم، و مقام و رتبه ای بلند ،

وَالشَّفاعَةُ الْمَقْبُولَةُ، اَللهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ،

و شفاعت پذیرفته شده هستی، خدایا بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست

وَصَلِّ عَلیٰ عَبْدِکَ وَاَمینِکَ الْأَوْفی

و درود فرست بر بنده و با وفاترین امانت دارت،

وَعُرْوَتِکَ الْوُثْقی وَیَدِکَ الْعُلْیا،

و ریسمان محکمت، و دست بلندت،

وَکَلِمَتِکَ الْحُسْنی وَحُجَّتِکَ عَلَی الْوَری وَصِدِّیقِکَ الْأَکْبَرِ

و نیکوترین کلمه ات، و حجّت و برهانت بر بندگان، بزرگترین تصدیق کننده ات،

سَیِّدِ الْأَوْصِیآءِ، وَرُکْنِ الْأَوْلِیآءِ، وَعِمادِ الْأَصْفِیآءِ، اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ، وَیَعْسُوبِ

سرور اوصیا، و تکیه گاه دوستداران و برگزیدگان خدا، امیرمؤمنان و پیشوای

الْمُتَّقینَ، وَقُدْوَةِ الصِّدّیقینَ، وَامامِ الصَّالِحینَ، الْمَعْصُومِ مِنَ الزَّلَلِ،

پرهیزگاران، و مقتدای راستگویان، و پیشوای شایستگان، مصون از خطا و لغزش،

وَالْمَفْطُومِ مِنَ الْخَلَلِ، وَالْمُهَذَّبِ مِنَ الْعَیْبِ، وَالْمُطَهَّرِ مِنَ الرَّیْبِ، اَخی

دور از عیب، پاک از نقص، پاکیزه از شک و تردید، برادر

نَبِیِّکَ وَوَصِیِّ رَسُولِکَ، وَالْبآئِتِ عَلیٰ فِراشِهِ، وَالْمُواسی لَهُ بِنَفْسِهِ،

پیامبر و جانشین فرستاده ات و کسی که در بستر پیامبر خفت، و با جانش او را یاری کرد

وَکاشِفِ الْکَرْبِ عَنْ وَجْهِهِ، اَلَذی جَعَلْتَهُ سَیْفاً لِنُبُوَّتِهِ، وَمُعْجِزاً لِرِسالَتِهِ،

و برطرف کننده غم از چهره او، که او علی را شمشیری برای (یاری) پیامبریش و معجزه ای برای رسالتش قرار دادی

ص :314

وَدِلالَةً واضِحَةً لِحُجَّتِهِ، وَحامِلًا لِرایَتِهِ، وَ وِقایَةً لِمُهْجَتِهِ، وَهادِیاً لِأُمَّتِهِ،

و راهنمایی روشن و آشکار برای حجّت و برهانش، و پرچمدارش، و سپری برای حفظ جانش، و هدایت کننده امّتش،

وَیَداً لِبَاْسِهِ، وَتاجاً لِرَاْسِهِ، وَباباً لِنَصْرِهِ،

و دستی (توانا) برای جنگهایش و تاج سرش، و درگاهی برای یاریش،

وَمِفْتاحاً لِظَفَرِهِ، حَتّی هَزَمَ جُنُودَ الشِّرْکِ بِایْدِکَ،

و کلیدی برای پیروزیش (قرار دادی)، تا این که لشکریان شرک را به یاری تو شکست داد،

وَاَبادَ عَساکِرَ الْکُفْرِ بِاَمْرِکَ، وَبَذَلَ نَفْسَهُ فی مَرْضاةِ

و لشکریان کفر را نابود کرد به فرمانت، و بر کف گرفت جانش را در راه رضایت تو

رَسُولِکَ، وَجَعَلَها وَقْفاً عَلیٰ طاعَتِهِ، وَمَجِنّاً دوُنَ نَکْبَتِهِ،

و رسولت، و آن را وقف بر اطاعتش و سپری در برابر گرفتاری هایش قرار داد،

حَتّی فاضَتْ نَفْسُهُ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ فی کَفِّهِ،

تا این که پیامبر- که درود خدا بر او و خاندان پاکش باد- در آغوش او جان سپرد،

وَاسْتَلَبَ بَرْدَها، وَمَسَحَهُ عَلیٰ وَجْهِهِ،

و سردی بدنش را احساس کرد، و آن را بر صورتش کشید،

وَاَعانَتْهُ مَلائِکَتُکَ علی غُسْلِهِ وَتَجْهیزِهِ، وَصَلّی عَلَیْهِ،

و فرشتگان او را بر غسل و آماده ساختن برای دفن یاری کردند، و بر او نماز خوانده،

وَوٰاریٰ شَخْصَهُ، وَقَضی دَیْنَهُ، و اِنْجَزَ وَعْدَهُ،

و به خاک سپرد و دیونش را پرداخت کرد، و به وعده اش عمل کرده

وَلَزِمَ عَهْدَهُ، وَاحْتَذی مِثالَهُ، وَحَفِظَ

و در پیمانش ثابت قدم بود و همانند او عمل کرد و به خاطر سپرد

وَصِیَّتَهُ، وَحینَ وَجَدَ اَنْصاراً نَهَضَ مُسْتَقِلّاً بِاعْبآءِ الْخِلافَةِ،

سفارش هایش را و زمانی که یارانی یافت مستقلًاّ به مسئولیت های خلافت اقدام

مُضْطَلِعاً بِاثْقالِ الْإِمامَةِ، فَنَصَبَ رایَةَ الْهُدی فی عِبادِکَ،

و سنگینی وظایف امامت را تحمّل نمود، سپس پرچم هدایت را در میان بندگانت برافراشت،

وَنَشَرَ ثَوْبَ الْأَمْنِ فی بِلادِکَ، وَبَسَطَ الْعَدْلَ فی بَرِیَّتِکَ،

و عدالت را در میان بندگانت گسترش داد در سرزمین اسلام

وَحَکَمَ بِکِتابِکَ فی خَلیقَتِکَ، وَاَقامَ الْحُدُودَ،

و در میان مخلوقات بر اساس کتابت حکم کرده و حدود را اجرا کرد،

وَقَمَعَ الْجُحُودَ، وَقَوَّمَ الزَّیْغَ، وَسَکَّنَ الْغَمْرَةَ،

و منکران را سرکوب، و کجی ها را راست، و آشوب را سرکوب نموده

وَاَبادَ الْفَتْرَةَ، وَسَدَّ الْفُرْجَةَ،

و سستی ها را از بین برده و شکاف (اختلاف) را پر کرد،

وَقَتَلَ النَّاکِثَةَ وَالْقاسِطَةَ وَالْمارِقَةَ،

و پیمان شکنان و بیدادگران و بیرون روندگان از دین را کشت،

وَلَمْ یَزَلْ عَلیٰ مِنْهاجِ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ،

و پیوسته بر راه رسول خدا- که درود خدا بر او و خاندان پاکش باد-

وَ وَتیرَتِهِ وَلُطْفِ شاکِلَتِهِ، وَجَمالِ سیرَتِهِ،

و روش، و شیوه ملایم، و رفتار زیبای او بود،

ص :315

مُقْتَدِیاً بِسُنَّتِهِ، مُتَعَلِّقاً بِهِمَّتِهِ، مُباشِراً لِطَریقَتِهِ، وَ اَمْثِلَتُهُ نَصْبُ عَیْنَیْهِ،

به سنّت پیامبر اقتدا کرده به همّت او وابسته و به راه و روش او ملازم بود، مقاصد پیامبر را مورد توجّه قرار داده

یَحْمِلُ عِبادَکَ عَلَیْها، وَیَدْعُوهُمْ اِلَیْها إ

و بندگانت را بر آن وادار و به آن دعوت نمود،

ِلَىٰ اَنْ خُضِبَتْ شَیْبَتُهُ مِنْ دَمِ رَاْسِهِ،

تا این که محاسن شریفش از خون سرش رنگین شد،

اَللهُمَّ فَکَما لَمْ یُؤْثِرْ فی طاعَتِکَ شَکّاً عَلیٰ یَقینٍ،

خدایا همچنان که هیچ گاه یقین او در اطاعت تو به شک مبدّل نگردید

وَلَمْ یُشْرِکْ بِکَ طَرْفَةَ عَیْنٍ،

و لحظه ای از تو غافل نشد،

صَلِّ عَلَیْهِ صَلاةً زاکِیَةً نامِیَةً،

پس بر او درودی پاکیزه و فزاینده فرست،

یَلْحَقُ بِها دَرَجَةَ النُّبُوَّةِ فی جَنَّتِکَ،

تا بواسطه آن در بهشت به درجه انبیا برسد،

وَبَلِّغْهُ مِنَّا تَحِیَّةً وَسَلاماً، وَآتِنا مِنْ لَدُنْکَ فی مُوالاتِهِ فَضْلًا وَاحْساناً

و از جانب ما درود و سلامی به او برسان، و از نزد خودت در راه دوستی او به ما لطف و احسان

وَمَغْفِرَةً وَرِضْواناً، اِنَّکَ ذُوالْفَضْلِ الْجَسیمِ، بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ و

بخششِ (گناهان) و بهشت را عطا فرما، که تو صاحب احسان وسیعی، به بخشش و احسانت ای مهربان ترین مهربانان.

* سپس ضریح را ببوس؛ آنگاه دو رکعت نماز زیارت بجای آور و بعد از آن هر چه می خواهی از خدا بخواه و پس از تسبیح حضرت زهرا علیها السلام بگو: اَللَّهُمَّ اِنَّکَ بَشَّرْتَنی عَلیٰ لِسانِ رَسُولِکَ مُحَمَّدٍ

خدایا تو با زبان پیامبر و فرستاده ات محمّد

صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَآلِهِ، فَقُلْتَ:

- که درود خدا بر او و خاندان پاکش باد- بشارت داده و فرمودی:

وَبَشِّرِ اَلَّذینَ آمَنُوا انَّ لَهُمْ قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَ رَبِّهِمْ.

و به کسانی که ایمان آورده اند بشارت ده که برای آنها سابقه نیک (و پاداش) نزد پروردگارشان است

اَللَّهُمَّ وَاِنّی مُؤْمِنٌ بِجَمیعِ اَنْبِیآئِکَ وَرُسُلِکَ صَلَواتُکَ عَلَیْهِمْ،

خدایا ومن به تمام پیامبران و فرستادگانت- که درود تو بر آنها باد- ایمان دارم،

فَلا تَقِفْنی بَعْدَمَعْرِفَتِهِمْ مَوْقِفاً تَفْضَحُنی فیهِ عَلی رُؤُوسِ الْخَلایِقِ ،

پس مرا در جایگاهی قرار نداده بعد از معرفتم نسبت به آنها، که در برابر مردم رسوایم کنی،

بَلْ قِفْنی مَعَهُمْ، وَتَوَفَّنی عَلَی التَّصْدیقِ بِهِمْ،

بلکه مرا همراهشان قرار ده، و مرا بر تصدیق و ایمان به آنها بمیران،

اَللَّهُمَّ و اَنْتَ خَصَصْتَهُمْ بِکَراَمَتِکَ،

خدایا تو آنها را به کرامت خود مخصوص داشته

ص :316

وَاَمَرْتَنی بِاتِّباعِهِمْ، اَللَّهُمَّ وَاِنّی عَبْدُکَ وَزآئِرُکَ،

و مرا به پیروی از آنها امر فرمودی، خدایا من بنده و زیارت کننده توأم،

مُتَقَرِّباً اِلَیْکَ بِزِیارَةِ اَخی رَسُولِکَ،

در حالى که با زیارت برادر رسولت به درگاهت نزدیکی می جویم،

وَ عَلیٰ کُلِّ مَاْتِیٍّ وَمَزُورٍ حَقٌّ لِمَنْ اَتاهُ وَ زارَهُ،

و هر که به درگاه و زیارت کسی آید بر او حقّی دارد،

و اَنْتَ خَیْرُ مَاْتِیٍ وَاَکْرَمُ مَزُورٍ،

و تو بهترین کسی هستی که به سویت آیند و گرامی ترین زیارت شده ای،

فَاَسْئَلُکَ یا اَللَّهُ یا رَحْمنُ یا رَحیمُ، یا جَوادُ یا ماجِدُ،

پس ای خدا، ای بخشنده، ای مهربان، ای سخاوتمند، ای بزرگوار،

یا اَحَدُ یا صَمَدُ، یا مَنْ لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ، و

ای یکتا، ای بی نیاز، ای کسی که (هرگز) نزاده و زاده نشده

َلَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً اَحَدٌ، وَلَمْ یَتَّخِذْ صاحِبَةً وَلٰا وَلَداً،

و برای او هیچ گاه شبیه و مانندی نبوده و برای خودهمسر و فرزندی نگرفته است،

اَنْ تُصَلِّیَ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ،

از تو می خواهم که بر محمّد و خاندان پاکش درود فرستی

وَ اَنْ تَجْعَلَ تُحْفَتَکَ اَیَّایَ مِنْ زِیارَتی اَخا رَسُولِکَ فَکاکَ رَقَبَتی مِنَ النَّارِ،

و پاداش مرا از زیارت برادرِ رسولت، رهاییم از آتش دوزخ قرار دهی

و اِنْ تَجْعَلَنی مِمَّنْ یُسارِعُ فِی الْخَیْراتِ،

و مرا از کسانی قرار دهی که به سوی کارهای خیر شتافته

وَیَدْعُوکَ رَغَباً وَرَهَباً، وَتَجْعَلَنی مِنَ الْخاشِعینَ،

و تو را از روی امید و بیم می خوانند و مرا از فروتنان قرار دهی،

اَللَّهُمَّ اِنَّکَ مَنَنْتَ عَلَیَّ بِزِیارَةِ مَوْلایَ عَلِیِّ بْنِ اَبیٰطالِبٍ،

خدایا بر من منّت نهادی به واسطه زیارت مولایم علیّ بن اَبیٰ طالب علیه السلام

وَ وِلایَتِهِ وَمَعْرِفَتِهِ، فَاجْعَلْنی مِمَّنْ یَنْصُرُهُ وَیَنْتَصِرُ بِهِ،

و ولایت و معرفت او،پس قرار ده مرا از کسانی که او را یاری کرده و از او یاری می طلبند،

وَمُنَّ عَلَیَّ بِنَصْرِکَ لِدینِکَ،

و بر من منّت گذارو به واسطه یاری دینت ،

اَللَّهُمَّ وَاجْعَلْنی مِنْ شیعَتِهِ، وَتَوَفَّنی عَلیٰ دینِهِ،

و خدایا مرا از شیعیانش قرار ده و بر دینش بمیران،

اَللَّهُمَّ اَوْجِبْ لی مِنَ الرَّحْمَةِ وَالرِّضْوانِ، وَالْمَغْفِرَةِ وَالْإِحْسانِ،

خدایا عطا فرما به من از رحمت و خشنودی و آمرزش و نیکی

وَالرِّزْقِ الْواسِعِ الْحَلالِ الطَّیِّبِ ما اَنْتَ اَهْلُهُ،

و روزی گسترده حلال پاکیزه که تو شایسته آنی،

یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ وَاَلْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ.(1)

ای مهربان ترین مهربانان وستایش مخصوص خداوندی است که پروردگار جهانیان است.

ص :317


1- مزار شهید اوّل، صفحه 99 و بحارالانوار، جلد 97، صفحه 377، حدیث 10،( با اندکی تفاوت).
4- زیارت روز شهادت آن حضرت

(21 رمضان)

مرحوم حاج شیخ عبّاس قمی می نویسد: در روایت معتبر وارد شده است که روز شهادت امیر مؤمنان علیه السلام، حضرت خضر علیه السلام گریه کنان و استرجاع گویان، با سرعت آمد و بر درِ خانه آن حضرت ایستاد و گفت:

رَحِمَکَ اَللَّهُ یا ابَا الْحَسَنِ، کُنْتَ اوَّلَ الْقَوْمِ اِسْلاماً، وَاَخْلَصَهُمْ ایماناً،

ای ابوالحسن خداوند تو را رحمت کند، تو اولین نفر در اسلام، و خالص ترین آنها در ایمان به خدا،

وَاَشَدَّهُمْ یَقیناً، وَ اَخْوَفَهُمْ للَّهِ.

و محکم ترین آنها در یقین، و خداترس ترین آنها بودی.

و بسیاری از فضایل آن حضرت را برشمرد که قریب به عباراتی است که در زیارت قبل گذشت. لذا مناسب است که زیارت قبلی (زیارت روز و شب مبعث) در روز شهادت امیرمؤمنان علیه السلام نیز خوانده شود (از باب تأسّی به جناب خضر علیه السلام).(1)

یادآوری: در بخش اعمال ماه ها در ضمن اعمال شب مبعث، کلامی از سفرنامه ابن بطوطه درباره اهمّیّت مرقد مبارک امیرمؤمنان علیه السلام خواهد آمد که شایسته است مورد توجّه واقع شود، (صفحه 656).

ص :318


1- مفاتیح الجنان، زیارات مخصوصه امیرالمؤمنین علیه السلام.

فصل سوم: فضیلت زمین و مسجد کوفه و اماکن زیارتی آن

فضیلت سرزمین کوفه:

با این که گروهی از مردم کوفه، افرادی بی وفا، سنگدل و ترسو بودند و شیعیان از شهر کوفه خاطرات بسیار دردناکی دارند، ولی نباید فراموش کرد که بسیاری از اصحاب و یاران امامان علیهم السلام و شخصیّت های بزرگ و فداکار، از کوفه برخاسته اند و به همین دلیل در فضیلت و عظمت سرزمین کوفه، روایات فراوانی وارد شده که از آن جمله است:

1- کوفه یکی از چهار شهری است که حق تعالى آن را اختیار فرموده است.(1) 2- «طور سینین» که خداوند در سوره بلد به آن قسم خورده، به این منطقه تفسیر شده است.(2) 3- حرم خدا و حرم رسول خدا و حرم امیر مؤمنان علی علیه السلام به حساب آمده است.(3) 4- یک درهم تصدّق در آن، معادل با تصدّق صد درهم در جای دیگر به حساب می آید.(4) 5- دو رکعت نماز در آن، معادل با صد رکعت نماز در جای دیگر است.(5) 6- باغی از باغهای بهشت است که در آن قبر نوح و قبر ابراهیم ... و قبر سیّد الاوصیا امیرمؤمنان، قرار دارد(6) (از این حدیث معلوم می شود که کوفه در این گونه روایات سرزمین نجف را نیز شامل می شود).

فضیلت مسجد کوفه:

در فضیلت مسجد کوفه و نماز و عبادت در آن نیز روایات زیادی وارد شده است که به بعضی از آنها اشاره می شود:

1- ابوحمزه ثمإِلَىٰ نقل می کند که امام سجّاد علیه السلام روزی از مدینه، صرفاً به قصد مسجد کوفه حرکت کرد و دو رکعت نماز در آن به جای آورد و دوباره سوار بر مرکب شد و برگشت!(7) 2- مطابق روایتی از امیرمؤمنان علیه السلام: «هزار پیامبر و هزار وصی پیامبر در این مسجد نماز خوانده اند».(8)

ص :319


1- بحارالانوار، جلد 97، صفحه 392، حدیث 20، به نقل از خصال، جلد 1، صفحه 225، حدیث 58.
2- همان مدرک.
3- بحارالانوار، جلد 97، صفحه 400، حدیث 51، به نقل از کامل الزیارات، باب 8، صفحه 29، حدیث 8.
4- بحارالانوار، جلد 97، صفحه 399، حدیث 42، به نقل از کامل الزیارات، باب 8، صفحه 27، حدیث 2.
5- همان مدرک.
6- همان مدرک، صفحه 405، حدیث 61 و فرحة الغری، صفحه 69.
7- کامل الزیارات، باب 8، صفحه 27، حدیث 1.
8- همان مدرک، صفحه 28، حدیث 5.

3- در روایتی از امام صادق علیه السلام آمده است: «اگر من در نزدیکی مسجد کوفه بودم امید آن داشتم که حتّی یک نماز در آن هم از من فوت نشود»، سپس خطاب به راوی می فرماید: «آیا از فضل آن آگاهی؟» عرض کرد: نه؛ فرمود: «هیچ عبد صالحی و هیچ پیامبری نبود مگر این که در مسجد کوفه نماز خواند، حتّی زمانی که رسول اللَّه صلی الله علیه و آله به معراج رفت جبرئیل به آن حضرت گفت: آیا می دانی در این لحظه در کجا هستی یا محمّد؟

فرمود: نه؛ عرض کرد: تو در مقابل مسجد کوفه هستی. رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: بنابراین، از پروردگارت اجازه بگیر که فرود آیم و در آن نماز بخوانم. جبرئیل اجازه گرفت، خداوند نیز اجازه داد و پیامبر صلی الله علیه و آله هبوط کرد و دو رکعت نماز خواند». آنگاه امام صادق علیه السلام فرمود: «نماز واجب در آن معادل هزار نماز و نماز نافله در آن معادل پانصد نماز است. در هر جهت از چهار جهت او باغی از باغهای بهشت قرار دارد. نشستن در آن بدون نماز و ذکر نیز، عبادت است».(1) 4- امام صادق علیه السلام می فرماید: «امیر مؤمنان علی علیه السلام به کسی که برای درک فضیلت مسجدالأقصی بار خود را بسته بود و برای خداحافظی خدمت آن حضرت در مسجد کوفه رسید، فرمود: زاد و راحله ات را بفروش و بیا در این مسجد نماز بگذار که نماز واجب در آن، معادل یک حجّ مقبول و نماز نافله در آن، معادل یک عمره مقبوله است ... هیچ غمزده و دردمندی حاجتی از حوائجش را در این مسجد طلب نمی کند مگر این که خداوند به او پاسخ می دهد و مشکلش را برطرف می سازد».(2) 5- مطابق روایتی از امیرمؤمنان علیه السلام به دست می آید که مسجد کوفه، خانه حضرت آدم و حضرت نوح و حضرت ادریس و مصلّای ابراهیم خلیل و خضر علیهم السلام بوده است و یکی از چهار مسجدی است که خداوند آن را برگزیده و در روز قیامت برای کسانی که در آن نماز خواندند شفاعت می کند؛ شفاعتی که رد نمی شود و مصلّای حضرت مهدی علیه السلام است و مؤمنی روی زمین نیست مگر این که قلبش به آن اشتیاق دارد.(3) 6- مسجد کوفه یکی از چهار مکانی است که مسافر در آن مخیّر است، بین قصر و اتمام. امام صادق علیه السلام فرمود: «از جمله از علم مخزون خداوند، نماز اتمام در چهار مکان است: حرم خداوند، حرم رسول گرامی صلی الله علیه و آله و حرم امیرمؤمنان علیه السلام و حرم حسین بن علی علیه السلام».(4)

اعمال مسجد کوفه

اشاره

اعمال مسجد کوفه به نحوی که در کتاب «مصباح الزائر»(5) «سیّد بن طاووس» و غیر آن با مختصر تفاوتی وارد شده بدین شرح است:

ص :320


1- کامل الزیارات، باب 8، صفحه 28، حدیث 6.
2- همان مدرک، صفحه 32، حدیث 18.
3- امإِلَىٰ صدوق، صفحه 227، حدیث 8.
4- جواهرالکلام، جلد 14، صفحه 337.
5- مصباح الزائر، از صفحه 77 تا 99.
1- آداب دخول در مسجد

چون داخل شهر کوفه شدی بگو:

بِسْمِ اَللَّهِ وَبِاَللَّهِ وَفی سَبیلِ اَللَّهِ، وَعَلی مِلَّةِ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ،

به نام خدا و به یاری خدا و در راه خدا، و بر دین رسول خدا- که درود خدا بر او و خاندان پاکش باد-

اَللهُمَّ اَنْزِلْنی مُنْزَلًا مُبارَکاً، و اَنْتَ خَیْرُ الْمُنْزِلینَ*

خدایا مرا در جایگاه مبارکی فرود آر که تو بهترین فرود آورندگانی.

سپس روانه شو به سوی مسجد کوفه و در حال رفتن بگو:

اَللَّهُ اکْبَرُ، وَلٰا اِلهَ اِلَّا اَللَّهُ، وَاَلْحَمْدُللَّهِ، وَسُبْحانَ اَللَّهِ

خداوند بزرگتر است از هر چیز و معبودی جز او نیست، و ستایش مخصوص اوست و او را تسبیح می کنم* تا به در مسجد برسی،(1) در آنجا بایست و بگو:

اَلسَّلامُ عَلیٰ سَیِّدِنا رَسُولِ اَللَّهِ، مُحَمَّدِ

سلام و درود بر آقا و سرور ما، فرستاده خدا، محمّد

بْنِ عَبْدِاَللَّهِ وَآلِهِ الطَّاهِرینَ، اَلسَّلامُ عَلیٰ مَوْلانا اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ عَلِیِّ بْنِ

فرزند عبداللَّه و خاندان پاکش باد، سلام و درود و رحمت و برکات خدا بر امیرمؤمنان علی فرزند

اَبیٰطالِبٍ، وَرَحْمَةُ اَللَّهِ وَبَرَکاتُهُ، وَعَلی مَجالِسِهِ، وَمَشاهِدِهِ وَمَقامِ

اَبیٰ طالب باد، و بر محلّ نشستن و حضور

حِکْمَتِهِ، وَآثارِ آبائِهِ آدَمَ وَنُوحٍ، وَابْرهیمَ وَاسْمعیلَ، وَتِبْیانِ بَیِّناتِهِ،

و داوریش، و بر آثار پدرانش آدم و نوح و ابراهیم و اسماعیل، و بر بیان روشنش باد،

اَلسَّلامُ عَلَی الْإِمامِ الْحَکیمِ الْعَدْلِ الصِّدّیقِ الْأَکْبَرِ،

سلام و درود بر پیشوایِ حکیمِ عادل و اوّلین تصدیق کننده (رسول خدا)،

الْفارُوقِ بِالْقِسْطِ

جداکننده بین حقّ و باطل با عدالت،

اَلَذی فَرَّقَ اَللَّهُ بِهِ بَیْنَ الْحَقِّ وَالْباطِلِ، وَالْکُفْرِ وَالْإیمانِ، وَالشِّرْکِ

کسی که خدا به واسطه او بین حق و باطل و کفر و ایمان و شرک

وَالتَّوْحیدِ، لِیَهْلِکَ مَنْ هَلَکَ عَنْ بَیِّنَةٍ،

و توحید جدایی انداخت، تا هلاک کند از روی دلیل هر که هلاک می شود

و از روی دلیل زنده کند

وَیَحْیی مَنْ حَیَّ عَنْ بَیِّنَةٍ، اَشْهَدُ

هر که زنده می شود، گواهی می دهم

اِنَّکَ اَمیرُ الْمُؤْمِنینَ، وَخاصَّةُ نَفْسِ الْمُنْتَجَبینَ، وَزَیْنُ الصِّدّیقینَ، وَصابِرُ

که تو امیرمؤمنان، و برگزیده نجیب زادگان، و زینت راستگویان، و شکیباترین

ص :321


1- مصباح المتهجّد، صفحه 739.

الْمُمْتَحَنینَ، وَاِنَّکَ حَکَمُ اَللَّهِ فی اَرْضِهِ، وَقاضی اَمْرِهِ، وَبابُ حِکْمَتِهِ،

امتحان شدگانی، و تویی حاکم از جانب خدا در زمینش و بجا آورنده فرمانش، و درگاه حکمت و دانشش

وَعاقِدُ عَهْدِهِ، وَالنَّاطِقُ بِوَعْدِهِ، وَالْحَبْلُ الْمَوْصُولُ بَیْنَهُ وَبَیْنَ عِبادِهِ،

و پیوند دهنده پیمانش، و گوینده به وعده اش، و ریسمان اتّصال بین او و بندگانش

وَکَهْفُ النَّجاةِ، وَمِنْهاجُ التُّقی، وَالدَّرَجَةُ الْعُلْیا، وَمُهَیْمِنُ الْقاضِی

و پناهگاه نجات، و راه روشن پرهیزکاری، و مقام والا، و گواه خدای داور،

الْأَعْلی یا اَمیرَ الْمُؤْمِنینَ بِکَ اتَقَرَّبُ الَی اَللَّهِ زُلْفی اَنْتَ وَلیِّی وَسَیِّدی

ای امیرمؤمنان به واسطه تو به درگاه خداوند تقرّب کامل می جویم، که تویی سرپرست و آقا و سرور

وَوَسیلَتی فِی الدُّنْیا وَالْأخِرَةِ*

و وسیله نجاتم در دنیا و آخرت.

آنگاه داخل مسجد شو و بگو:

اَللَّهُ اکْبَرُ اَللَّهُ اکْبَرُ اَللَّهُ اکْبَرُ،

خدا بزرگتر است از هر چیز، خدا بزرگتر است از هر چیز، خدابزرگتر است از هر چیز،

هذا مَقامُ الْعائِذِ بِاَللَّهِ، وَبِمُحَمَّدٍ حَبیبِ اَللَّهِ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ،

این است جایگاه پناهنده به خدا و به محمّد حبیب او- که درود خدا بر او و خاندان پاکش باد-

وَبِوِلایَةِ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ، وَالْأَئِمَّةِ الْمَهْدِیّینَ الصَّادِقینَ النَّاطِقینَ

و به ولایت امیرمؤمنان و پیشوایان هدایت و راستگویان و سخنوران

الرَّاشِدینَ، اَلَّذینَ اَذْهَبَ اَللَّهُ عَنْهُمُ الرِّجْسَ وَطَهَّرَهُمْ تَطْهیراً،

و رشد یافتگانی که خداوند پلیدی را از آنها دور ساخته و به خوبی پاکیزه گردانیده است،

رَضیتُ بِهِمْ اَئِمَّةً وَهُداةً وَمَوالِیَّ،

خشنودمبه پیشوایی و هدایت و سرپرستی آنها ،

سَلَّمْتُ لِأَمْرِ اَللَّهِ لا اُشْرِکُ بِهِ شَیْئاً،

تسلیم فرمان خدایم و کسی را شریک او قرار ندهم،

وَلٰا اتَّخِذُ مَعَ اَللَّهِ وَلِیّاً،

و سرپرستی همراه خدا برای خود نگیرم،

کَذِبَ الْعادِلُونَ بِاَللَّهِ وَضَلُّوا ضَلالًا بَعیداً،

روی گردانندگان از خدا دروغ گفتند و به گمراهی سختی دچار شدند،

حَسْبِیَ اَللَّهُ وَاَوْلِیآءُ اَللَّهِ،

خداوند و اولیای او مرا کافی است،

اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلَّا اَللَّهُ، وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ، وَ اَشْهَدُ انَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ

گواهی می دهم که معبودی جز خدا نیست، یگانه ای که شریکی ندارد و گواهی می دهم که محمّد بنده

وَرَسُولُهُ، صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ، وَ اَنَّ عَلِیّاً وَالْأَئِمَّةَ الْمَهْدِیّینَ مِنْ ذُرِّیَّتِهِ

و فرستاده اوست- که درود خدا بر او و خاندان پاکش باد- و به راستی علی و پیشوایان هدایت از نسل او

عَلَیْهِمُ اَلسَّلامُ اَوْلِیآئی وَحُجَّةُ اَللَّهِ عَلیٰ خَلْقِهِ.

- که درود خدا بر آنها باد- سرپرستان من و حجّت و برهان خدا بر مخلوقاتند.

ص :322

آنگاه به جانب ستون چهارم می روی که برابر ستون پنجم یعنی ستون حضرت ابراهیم علیه السلام قرار گرفته، پس چهار رکعت نماز بخوان، دو رکعت آن را با حمد و«قُلْ هُوَ اَللَّهُ اَحَدٌ»و دو رکعت دیگر را با حمد و«اِنَّا اَنْزَلْناهُ فی لَیْلَةِ الْقَدْرِ»

. پس از اتمام نماز و بعد از گفتن تسبیح حضرت زهرا علیها السلام هفت مرتبه بگو:

اَلسَّلامُ عَلیٰ عِبادِ اَللَّهِ الصَّالِحینَ الرَّاشِدینَ، اَلَّذینَ اَذْهَبَ اَللَّهُ عَنْهُمُ الرِّجْسَ

سلام و درود بر بندگان شایسته و رشد یافته خدا، که خداوند پلیدی را از آنها دور ساخته

وَطَهَّرَهُمْ تَطْهیراً، وَجَعَلَهُمْ اَنْبِیآءَ مُرْسَلینَ، وَحُجَّةً عَلَی الْخَلْقِ اَجْمَعینَ،

و به خوبی پاکیزه گردانیده و آنها را پیامبران مرسل و حجت و برهان بر تمامی مخلوقات قرار داد،

وَسَلامٌ عَلَی الْمُرْسَلینَ، وَاَلْحَمْدُللَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ،

و سلام و درود بر فرستادگانش، و حمد و سپاس مخصوص خداوندی است که پروردگار جهانیان است

ذلِکَ تَقْدیرُ الْعَزیزِ الْعَلیمِ،

و این تقدیر و حکم خدای بی همتای داناست،

سَلامٌ عَلیٰ نُوحٍ فِی الْعالَمینَ*

سلام و درود بر نوح در میان جهانیان

سپس بگو:

نَحْنُ عَلیٰ وَصِیَّتِکَ یا وَلِیَ الْمُؤْمِنینَ،

ما بر سفارش تو ای پایبندیم، ای سرپرست مؤمنان،

اَلَّتی اَوْصَیْتَ بِها ذُرِّیَّتَکَ مِنَ الْمُرْسَلینَ وَالصِّدّیقینَ، وَنَحْنُ

آن وصیّتی که بر فرزندانت از فرستادگان و راستگویان نمودی، و ما

مِنْ شیعَتِکَ وَشیعَةِ نَبِیِّنا مُحَمَّدٍ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ، وَعَلَیْکَ وَعَلی

از شیعیان تو و پیامبرمان محمّد هستیم- که درود خدا بر او و خاندان پاکش و بر تو

جَمیعِ الْمُرْسَلینَ، وَالْأَنْبِیآءِ وَالصِّدِیقینَ، وَنَحْنُ عَلیٰ مِلَّةِ ابْرهیمَ، وَدینِ

و همه فرستادگان و پیامبران و راستگویان باد-، و ما به دین ابراهیم

مُحَمَّدٍ النَّبِیِّ الْأُمِّیِّ، وَالْأَئِمَّةِ الْمَهْدِیّینَ، وَوِلایَةِ مَوْلانا عَلِیٍّ امیرِ

و محمّد، پیامبر اُمّی درس نخوانده و پیشوایان هدایت و ولایت مولایمان علی

الْمُؤْمِنینَ، اَلسَّلامُ عَلَی الْبَشیرِ النَّذیرِ، صَلَواتُ اَللَّهِ عَلَیْهِ وَرَحْمَتُهُ

امیرمؤمنان پایبندیم، سلام و درود بر بشارت دهنده بیم دهنده، درود و رحمت

وَرِضْوانُهُ وَبَرَکاتُهُ، وَعَلی وَصِیِّهِ وَخَلیفَتِهِ الشَّاهِدِ لِلَّهِ مِنْ بَعْدِهِ عَلیٰ

و خشنودی و برکات خدا بر او باد، و بر وصی و جانشین او، همان گواه خدا بر مخلوقات

خَلْقِهِ، عَلِیٍّ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ الصِّدیقِ الْأَکْبَرِ، وَالْفارُوقِ الْمُبینِ، اَلَذی

پس از او (یعنی) علی امیرمؤمنان، اوّلین تصدیق کننده (پیامبر اسلام) و جدا کننده روشن حق از باطل که

ص :323

اَخَذْتَ بَیْعَتَهُ عَلَی الْعالَمینَ، رَضیتُ بِهِمْ اَوْلِیآءَ وَمَوالِیَّ، وَحُکَّاماً فی

مسؤولیّت بیعتش را بر جهانیان قرار دادی، من به سرپرستی و سروریشان خشنودم و آنها حاکمان در

نَفْسی وَوُلْدی وَ اَهْلی وَمإِلَىٰ وَقِسْمی وَحِلّی وَ اِحْرامی وَ اِسْلامی

جان و فرزندان و خاندان و اموال و روزیم، و در حال احرام و غیر احرام، و اسلام

وَدینی وَدُنْیایَ وَآخِرَتی وَمَحْیایَ وَمَماتی اَنْتُمُ الْأَئِمَّةُ فِی الْکِتابِ،

و دینم، و دنیا و آخرتم، و زندگی و مردنم هستند شما پیشوایان در کتاب خدا

وَفَصْلُ الْمَقامِ وَفَصْلُ الْخِطابِ، وَاعْیُنُ الْحَیِّ اَلَذی لا یَنامُ، و اِنْتُمْ

و دارای بالاترین مقام و داوران عادلید و شمایید دیدگان زنده ای که هرگز نخوابد و شمایید

حُکَمآءُ اَللَّهِ فی اَرْضِهِ، وَبِکُمْ حَکَمَ اَللَّهُ، وَبِکُمْ عُرِفَ حَقُّ اَللَّهِ، لا اِلهَ اِلَّا

فرزانگان اِلهی در روی زمین و به واسطه شما خداوند حکمرانی می کند و حقّ خدا شناخته می شود، معبودی جز

اَللَّهُ، مُحَمَّدٌ رَسُولُ اَللَّهِ، اَنْتُمْ نُورُ اَللَّهِ مِنْ بَیْنِ اَیْدینا وَمِنْ خَلْفِنا، اَنْتُمْ سُنَّةُ

خدا نیست محمّد فرستاده اوست، شما نور خدا در مقابل و پشت سر مایید، شما حکم

اَللَّهِ اَلَّتی بِها سَبَقَ الْقَضآءُ، یا اَمیرَ الْمُؤْمِنینَ،

خدایید که به واسطه آن سرنوشت رقم زده می شود ای امیرمؤمنان

اَنَا لَکُمْ مُسَلِّمٌ تَسْلیماً لا اُشْرِکُ بِاَللَّهِ شَیْئاً،

من به طور کامل تسلیم شمایم و چیزی را برای خدا شریک قرار نداده ،

وَلٰا اتَّخِذُ مِنْ دوُنِهِ وَلِیّاً، اَلْحَمْدُللَّهِ اَلَذی هَدانی بِکُمْ،

و سرپرستی جز او بر نمی گزینم حمد و سپاس مخصوص خداوندی است که مرا به وسیله شما هدایت کرد

وَما کُنْتُ لِأَهْتَدِیَ لَوْلا اَنْ هَدانِیَ اَللَّهُ، اَللَّهُ اکْبَرُ، اَللَّهُ اکْبَرُ، اَللَّهُ اکْبَرُ،

و اگر خدا مرا هدایت نمی کرد هرگز هدایت نمی شدم، خدا بزرگتر است از هر چیز، خدا بزرگتر است از هر چیز خدا بزرگتر است از هر چیز،

اَلْحَمْدُ لِلَّهِ عَلیٰ ما هَدانا.(1)

ستایش مخصوص خداوند است به خاطر هدایت کردن ما.

2- اعمال دکَّة القضا و بیت الطَّشت

دکّة القضا سکّویی بوده در مسجد کوفه که امیرالمؤمنین علیه السلام بر روی آن می نشستند و قضاوت و حکم می نمودند و در آن جایگاه، ستون کوتاهی بوده که بر روی آن آیه کریمه

«اِنَّ اللَّهَ یَاْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسانِ»(2)

نوشته شده بود(3) و بیت الطّشت که متّصل به دکّة القضا است همان محلّی است که معجزه

ص :324


1- مصباح الزائر، صفحه 77 و بحارالانوار، جلد 97، صفحه 409- 411( با اندکی تفاوت).
2- سوره نحل، آیه 90.
3- مفاتیح الجنان، اعمال مسجد کوفه.

امیرالمؤمنین علیه السلام برای نجات دختری از اتّهام ظاهر شد.(1) در هر حال پس از اعمال ستون چهارم به سوی دکَّةُ القضا برو و در آن جا دو رکعت نماز بخوان با حمد و هر سوره که خواهی و بعد از نماز و گفتن تسبیح حضرت زهرا علیها السلام بگو:

یا مالِکی وَمُمَلِّکی وَمُتَغَمِّدی بِالنِّعَمِ الْجِسامِ مِنْ غَیْرِ اسْتِحْقاقٍ،

ای مالک من و ای کسی که مرا مالک قرار داده ای، ای کسی که بدون شایستگی من مرا غرق در نعمت های بزرگ ساخته ای،

وَجْهی خاضِعٌ لِما تَعْلُوهُ الْأَقْدامُ لِجَلالِ وَجْهِکَ الْکَریمِ، لا تَجْعَلْ هذِهِ

چهره ام در مقابل ذات با عظمت و گرامیت فروتن است تا قدم ها بر آن قرار گیرد، این سختی و گرفتاری

الشِّدَّةَ وَلٰا هذِهِ الْمِحْنَةَ مُتَّصِلَةً بِاسْتیصالِ الشَّاْفَةِ، وَامْنَحْنی مِنْ فَضْلِکَ

را سبب نابودیم، قرار مده و از فضل و کرمت چیزی را که بدون درخواست

ما لَمْ تَمْنَحْ بِهِ اَحَداً مِنْ غَیْرِ مَسْئَلَةٍ، اَنْتَ الْقَدیمُ الْأَوَّلُ اَلَذی لَمْ تَزَلْ وَلٰا

به کسی نبخشیده ای بر من ببخش، تویی آن ازلی و اوّلی که همیشه بوده

تَزالُ، صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَ اغْفِرْ لی وَ اِرْحَمْنی وَ زَکِّ عَمَلی

و خواهی بود، بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست و مرا بیامرز و به من رحم کن و اعمالم را پاک گردان،

وَ بارِکْ لی فی اَجَلی و َاجْعَلْنی مِنْ عُتَقآئِکَ وَ طُلَقآئِکَ مِنَ النَّارِ،

و به عمرم برکت ده و مرا از آزادشدگان و رها شدگان از آتش دوزخ قرار ده

بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ

به بخشش و احسانت ای مهربان ترین مهربانان

آنگاه اعمال بَیْتُ الطَّشْتْ را بجا آور؛ یعنی دو رکعت نماز بخوان و بعد از سلام و تسبیح فاطمه زهرا علیها السلام بگو:

اَللهُمَّ اِنّی ذَخَرْتُ تَوْحیدی اَیَّاکَ

خدایا من یگانه پرستی و معرفتم نسبت به تو

وَمَعْرِفَتی بِکَ، وَاخْلاصی لَکَ وَاقْراری بِرُبُوبِیَّتِکَ، وَذَخَرْتُ وِلایَةَ مَنْ

و اخلاص و اقرارم به پروردگاریت را اندوخته و ذخیره کردم ولایت کسانی را که به واسطه شناخت آنها

اَنْعَمْتَ عَلَیَّ بِمَعْرِفَتِهِمْ مِنْ بَرِیَّتِکَ، مُحَمَّدٍ وَعِتْرَتِهِ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِمْ، لِیَوْمِ

از بین مخلوقاتت، به من نعمت دادی، (یعنی) محمّد و خاندانش- که درود خدا بر آنها باد- برای روز

ص :325


1- بحارالانوار، جلد 40، صفحه 277، حدیث 42.

فَزَعی اِلَیْکَ عاجِلًا وَآجِلًا، وَقَدْ فَزِعْتُ اِلَیْکَ وَالَیْهِمْ یا مَوْلایَ فی هذَا

نیازم به تو در دنیا و آخرت، ای مولای من، دراین روز و در این جایگاه به تو

الْیَوْمِ، وَفی مَوْقِفی هذا، وَسَئَلْتُکَ سَعادَتی مِنْ نِعْمَتِکَ، وَ ازاحَةَ ما

و آنان متوسّل می شوم و از تو نعمت های پاکیزه ات و برطرف شدن

اخْشاهُ مِنْ نِقْمَتِکَ، وَالْبَرَکَةَ فیما رَزَقْتَنیهِ، وَتَحْصینَ صَدْری مِنْ کُلِ

ترس از انتقامت و برکت در روزیم، و حفظ سینه ام از هر

هَمٍّ وَ جائِحَةٍ وَمَعْصِیَةٍ، فی دینی وَدُنْیایَ وَآخِرَتی یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ غم و گرفتاری و گناه در دین و دنیا و آخرتم را می خواهم، ای مهربان ترین مهربانان.

* سپس به وسط مسجد می روی و دو رکعت نماز می خوانی در رکعت اوّل حمد با قُلْ هُوَ اَللَّهُ اَحَدٌ و در رکعت دوم حمد و قُلْ یا اَیُّهَا الْکافِرُونَ آنگاه پس از سلام وتسبیح زهرا علیها السلام بگو:

اَللهُمَّ اَنْتَ اَلسَّلامُ وَمِنْکَ اَلسَّلامُ، وَاِلَیْکَ یَعُودُ اَلسَّلامُ،

خدایا تویی سلامتی و از جانب توست سلامتی و به سوی تو باز می گردد سلامتی

وَدارُکَ دارُ السَّلامِ، حَیِّنا رَبَّنا مِنْکَ بِالسَّلامِ،

و درگاه توست جایگاه امنیّت و سلامتی ای پروردگار ما؛با سلامتی از جانب خودت، ما را زنده بدار،

اَللهُمَّ اِنّی صَلَّیْتُ هذِهِ الصَّلاةَ اِبْتِغآءَ رَحْمَتِکَ وَرِضْوانِکَ

خدایا بجای آوردم این نماز را برای بدست آوردن بخشش و احسان و خشنودی

وَمَغْفِرَتِکَ، وَتَعْظیماً لِمَسْجِدِکَ، اَللهُمَّ فَصَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ،

و آمرزشت و برای بزرگداشت مسجدت ، خدایا بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست

وَ ارْفَعْها فی عِلِّیّینَ، وَتَقَبَّلْها مِنّی یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ.(1)

و نمازم را به عإِلَىٰ ترین درجات بالا برده و از من بپذیر ای مهربان ترین مهربانان.

یادآوری: محدّث بزرگوار مرحوم حاج شیخ عبّاس قمی رحمه الله می گوید: این مقام را دَکَّةُ الْمِعْراج گفته اند و ظاهراً به ملاحظه آن که در شب معراج حضرت رسول صلی الله علیه و آله از حق تعالى رخصت طلبید و در این جا فرود آمده و دو رکعت نماز گذاشت که در اوّل این فصل گذشت.(2)

ص :326


1- مصباح الزائر، صفحه 79 و بحارالانوار جلد 97، صفحه 411 و 412( با اندکی تفاوت).
2- مفاتیح الجنان، اعمال مسجد کوفه.
3- اعمال ستُون هفتم

(مقام ابراهیم خلیل علیه السلام)

مقدّمه:

در فضیلت این ستون احادیث بسیاری وارد شده، از آن جمله:

1- «شیخ کلینی» به سند معتبر روایت کرده که امیرمؤمنان علیه السلام رو به این ستون نماز می خواند و نزدیک آن می ایستاد.(1) 2- در روایت معتبر دیگری وارد شده که هر شب شصت هزار فرشته از آسمان نازل می شوند و نزد ستون هفتم نماز می گزارند.(2) 3- در حدیث معتبر سوّمی از امام صادق علیه السلام منقول است که ستون هفتم مقام حضرت ابراهیم علیه السلام است.(3) 4- «شیخ کلینی» در «کافی» به سند صحیح از ابواسماعیل سرّاج روایت کرده که معاویة بن وَهَب دست مرا گرفت و گفت: ابوحمزه ثمإِلَىٰ دست مرا گرفت و گفت: اصبغ بن نباته دست مرا گرفت و ستون هفتم را به من نشان داد و گفت: که این ستون، مقام امیرمؤمنان علیه السلام است که نزد آن نماز می خواند و امام حسن علیه السلام در نزد ستون پنجم نماز بجا می آورد و هرزمان امیرمؤمنان علیه السلام حضور نداشت امام حسن علیه السلام در جای آن حضرت، نماز می خواند.(4) در هر حال مقابل این ستون رو به قبله می ایستی و می گویی:

بِسْمِ اَللَّهِ وَبِاَللَّهِ، وَعَلی مِلَّةِ رَسُولِ اَللَّهِ، صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ، وَلٰا اِلهَ اِلَّا

به نام خدا و به یاری خدا و بر دین رسول خدا- که درود خدا بر او و خاندان پاکش باد- و معبودی جز

اَللَّهُ، مُحَمَّدٌ رَسُولُ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلیٰ اَبیٰنا آدَمَ وَامِّنا حَوَّآءَ، اَلسَّلامُ عَلیٰ

خدا نیست، محمّد فرستاده اوست، سلام و درود بر پدرمان آدم و مادرمان حوّا، سلام و درود بر

هاَبیٰلَ الْمَقْتُولِ ظُلْماً وَ عُدْواناً عَلیٰ مَواهِبِ اَللَّهِ وَرِضْوانِهِ، اَلسَّلامُ عَلیٰ

هاَبیٰل که از روی ظلم و دشمنی به خاطر نعمت هایی که خدا به او داده و از او خشنود بود، کشته شد، سلام و درود بر

شَیْثٍ صَفْوَةِ اَللَّهِ الْمُخْتارِ الْأَمینِ، وَعَلَی الصَّفْوَةِ الصَّادِقینَ مِنْ ذُرِّیَّتِهِ

شیث برگزیده خدا و انتخاب شده امانتدار و بر برگزیدگان راست گفتار از نسل

الطَّیِّبینَ، اوَّلِهِمْ وَآخِرِهِمْ، اَلسَّلامُ عَلیٰ ابْرهیمَ وَ اسْمعیلَ، وَاسْحقَ

پاکش از ابتدا تا انتها، سلام و درود بر ابراهیم و اسماعیل، و اسحاق

ص :327


1- کافی، جلد 3، صفحه 493، حدیث 4.
2- همان مدرک، حدیث 5
3- همان مدرک، حدیث 7.
4- همان مدرک، حدیث 8.

وَیَعْقُوبَ، وَ عَلیٰ ذُرِّیَّتِهِمُ الْمُخْتارینَ، اَلسَّلامُ عَلیٰ مُوسی کَلیمِ اَللَّهِ،

و یعقوب و بر نسل برگزیده ایشان، سلام و درود بر موسی کلیم خدا

اَلسَّلامُ عَلیٰ عیسی رُوحِ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلیٰ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اَللَّهِ خاتَمِ

سلام و درود بر عیسی روح خدا، سلام و درود بر محمّد بن عبداللَّه خاتم

النَّبِیّینَ، اَلسَّلامُ عَلیٰ عَلِیٍّ اَمیرِالْمُؤْمِنینَ، وَذُرِّیَّتِهِ الطَّیّبینَ، وَ رَحْمَةُ اَللَّهِ

پیامبران، سلام و درود بر امیر مؤمنان و نسل پاکش و رحمت و برکات خدا

وَبَرَکاتُهُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ فِی الْأَوَّلینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ فِی الْأخِرینَ،

بر او باد، سلام و درود بر شما در میان آنها که پیش از این بوده و پس از این خواهند بود،

اَلسَّلامُ عَلیٰ فاطِمَةَ الزَّهْراءِ، اَلسَّلامُ عَلَی الْأَئِمَّةِ الْهادینَ، شُهَدآءِ اَللَّهِ

سلام و درود بر فاطمه زهرا، سلام و درود بر پیشوایان هدایت گر و گواهان خدا

عَلی خَلْقِهِ، اَلسَّلامُ عَلَی الرَّقیبِ الشَّاهِدِ عَلَی الْامَمِ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ.

بر مخلوقاتش، سلام و درود بر مراقب و گواه بر امت ها از جانب پروردگار جهانیان.

بعد از آن نزد آن ستون، چهار رکعت نماز می خوانی در رکعت اوّل حمد و

اِنَّا اَنْزَلْناهُ و در رکعت دوم حمد وقُلْ هُوَ اَللَّهُ اَحَدٌو در رکعت سوم و چهارم نیز به همین گونه عمل می کنی و چون نماز به پایان رسید پس از تسبیح حضرت زهرا علیها السلام بگو:

اَللهُمَّ اَنْ کُنْتُ قَدْ عَصَیْتُکَ، فَاِنّی قَدْ اَطَعْتُکَ فِی الْإیمانِ مِنّی بِکَ مَنّاً

خدایا اگر نافرمانیت کردم ولی در ایمان به تو اطاعتت نمودم که این منّتی از

مِنْکَ عَلَیَّ، لا مَنّاً مِنّی عَلَیْکَ، وَاَطَعْتُکَ فی اَحَبِّ الْأَشْیآءِ لَکَ لَمْ اَتَّخِذْ

ناحیه تو بر من است نه منّتی از من بر تو، و در مورد محبوب ترین اشیا نزد تو اطاعتت کردم و برای تو

لَکَ وَلَداً، وَلَمْ اَدْعُ لَکَ شَریکاً، وَقَدْ عَصَیْتُکَ فی اَشْیآءَ کَثیرَةٍ عَلیٰ غَیْرِ

فرزندی نگرفته و شریکی نخواندم و البتّه در بسیاری از امور نافرمانیت کردم ولی از روی

وَجْهِ الْمُکابَرَةِ لَکَ، وَلَا الْخُرُوجِ عَنْ عُبُودِیَّتِکَ، وَلَا الْجُحُودِ لِرُبُوبِیَّتِکَ،

گردن کشی و خارج شدن از بندگی و انکار پروردگاریت نبود،

وَلکِنِ اتَّبَعْتُ هَوایَ، وَاَزَلَّنِی الشَّیْطانُ بَعْدَ الْحُجَّةِ عَلَیَّ وَالْبَیانِ، فَاَنْ

لیکن پیروی هوای نفس کردم و با وجود دلیل و برهان آشکار، شیطان مرا به گناه انداخت، پس اگر

ص :328

تُعَذِّبْنی فَبِذُنُوبی غَیْرُ ظالِمٍ لی

مرا عذاب کنی به واسطه گناهان من است و تو ستمی نکرده ای،

و اِنْ تَعْفُ عَنّی وَتَرْحَمْنی فَبِجُودِکَ

و اگر از من درگذری و رحم کنی پس بواسطه بخشش

وَکَرَمِکَ یا کَریمُ،

و کرم توست ای (خدای) بزرگوار،

اَللهُمَّ انَّ ذُنُوبی لَمْ یَبْقَ لَها اِلَّا رَجآءُ عَفْوِکَ، وَقَدْ

خدایا برای گناهانم چاره ای جز امید به عفوت باقی نمانده، در حالى که

قَدَّمْتُ آلَةَ الْحِرْمانِ،

من اسباب محرومیّت خود را از پیش فرستاده ام،

فَاَنَا اَسْئَلُکَ اَللَّهُمَّ ما لا اَسْتَوْجِبُهُ،

پس از تو می طلبم خدایا چیزی را که شایسته اش نیستم

وَاَطْلُبُ مِنْکَ ما لا اسْتَحِقُّهُ،

از تو می خواهم و چیزی را که سزاوارش نیستم

اَللهُمَّ اَنْ تُعَذِّبْنی فَبِذُنُوبی وَلَمْ تَظْلِمْنی شَیْئاً،

خدایا اگر مرا عذاب کنی پس به واسطه گناهان من است و به من ظلمی نکرده ای

و اِنْ تَغْفِرْ لی فَخَیْرُ رٰاحِمٍ اَنْتَ یا سَیِّدی

و اگر مرا ببخشی پس تو بهترین رحم کننده ای ای آقا و سرور من،

اَللَّهُمَّ اَنْتَ اَنْتَ، وَ اَنَا اَنَا، اَنْتَ الْعَوَّادُ بِالْمَغْفِرَةِ،

خدایا تو آنی و من همان، تویی پیوسته آمرزنده

وَ اَنَا الْعَوَّادُ بِالذُّنُوبِ، و اَنْتَ الْمُتَفَضِّلُ بِالْحِلْمِ، وَ اَنَا الْعَوَّادُ

و منم همواره گناهکار، تویی احسان کننده به حلم و منم پیوسته

بِالْجَهْلِ، اَللهُمَّ فَاِنّی اَسْئَلُکَ یا کَنْزَ الضُّعَفاءِ، یا عَظیمَ الرَّجآءِ، یا مُنْقِذَ

در جهل و نادانی، خدایا من از تو می خواهم ای گنج ضعیفان، ای امید بزرگ، ای نجات دهنده

الْغَرْقی یا مُنْجِیَ الْهَلْکی یا مُمیتَ الْأَحْیآءِ،

غریقان، ای رهاننده محکومان به فنا، ای میراننده زندگان،

یا مُحْیِیَ الْمَوْتی اَنْتَ اَللَّهُ لا اِلهَ اِلَّا اَنْتَ،

ای زنده کننده مردگان، تویی خدایی که معبودی جز تو نیست،

اَنْتَ اَلَذی سَجَدَ لَکَ شُعاعُ الشَّمْسِ وَدَوِیُّ الْمآءِ،

تویی (خدایی) که تعظیم کرد در برابرت نور خورشید و خروش آب،

وَحَفیفُ الشَّجَرِ، وَنُورُ الْقَمَرِ، وَظُلْمَةُ اللَّیْلِ وَضَوْءُ النَّهارِ، وَخَفَقانُ

صدای برگ های درخت در هنگام وزیدن باد و روشنایی ماه و تاریکی شب، و روشنایی روز، و صدای بال زدن

الطَّیْرِ، فَاَسْئَلُکَ اَللَّهُمَّ یا عَظیمُ بِحَقِّکَ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الصَّادِقینَ، وَبِحَقِ

پرنده، پس از تو می خواهم ای خدای بزرگوار به حقّت بر محمّد و خاندان راست گفتارش، به حقّ

مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الصَّادِقینَ عَلَیْکَ، وَبِحَقِّکَ عَلیٰ عَلِیٍّ، وَبِحَقِّ عَلِیٍّ عَلَیْکَ،

محمّد و خاندان راست گفتارش بر تو و به حق تو بر علی و به حقّ علی بر تو

وَبِحَقِّکَ عَلیٰ فاطِمَةَ، وَبِحَقِّ فاطِمَةَ عَلَیْکَ، وَبِحَقِّکَ عَلَی الْحَسَنِ،

و به حقّ تو بر فاطمه و به حقّ فاطمه بر تو، و به حق تو بر حسن

ص :329

وَبِحَقِّ الْحَسَنِ عَلَیْکَ، وَبِحَقِّکَ عَلَی الْحُسَیْنِ، وَبِحَقِ الْحُسَیْنِ عَلَیْکَ، فَانَ

و به حق حسن بر تو و به حق تو بر حسین و به حق حسین بر تو، که همانا

حُقُوقَهُمْ عَلَیْکَ مِنْ اَفْضَلِ اَنْعامِکَ عَلَیْهِمْ، وَبِالشَّاْنِ اَلَذی لَکَ عِنْدَهُمْ،

حقّ آنان بر تو از بهترین نعمت های تو به آنهاست و به شأن و منزلت تو نزد آنان

وَبِالشَّاْنِ اَلَذی لَهُمْ عِنْدَکَ، صَلِّ عَلَیْهِمْ یا رَبِّ صَلاةً دائِمَةً مُنْتَهی

و جایگاه آنها نزد تو، ای پروردگار من بر آنها درودی همیشگی فرست که نهایت آن

رِضاکَ، وَاغْفِرْ لی بِهِمُ الذُّنُوبَ اَلَّتی بَیْنی وَبَیْنَکَ، وَأرْضِ عَنِّی خَلْقَکَ،

خشنودی تو باشد، و به واسطه آنها گناهانی که بین من و تو واقع شده (و فقط تو از آن آگاهی) بیامرز و مخلوقاتت را (از من) خشنود گردان

وَاَتْمِمْ عَلَیَّ نِعْمَتَکَ، کَمااَتْمَمْتَها عَلیٰ آبائی مِنْ قَبْلُ، وَلٰاتَجْعَلْ لِأَحَدٍ مِنَ

و نعمت هایت را بر من تمام گردان، همان گونه که پیش از این آن نعمتها را بر پدرانم تمام کردی، و منّت کسی از

الْمَخْلُوقینَ عَلَیَّ فیهَا امْتِناناً، وَامْنُنْ عَلَیَّ کَمٰا مَنَنْتَ عَلیٰ آبائی مِنْ

مخلوقاتت را در این مورد بر من قرار مده، و بر من منّت گذار همان گونه که بر پدرانم پیش از این

قَبْلُ، یا کهیعص، اَللهُمَّ کَمٰا صَلَّیْتَ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ، فَاسْتَجِبْ لی

منّت گذاشتی، ای «کهیعص»، ای خدا همان گونه که بر محمّد و خاندان پاکش درود فرستادی، دعایم را در آنچه از تو

دُعآئی فیما سَئَلْتُ، یا کَریمُ یا کَریمُ یا کَریمُ* خواستم اجابت کن، ای بزرگوار ای بزرگوار ای بزرگوار

سپس به سجده برو ودر سجده بگو:

یا مَنْ یَقْدِرُ عَلیٰ حَوآئِجِ السَّآئِلینَ، وَیَعْلَمُ ما فی ضَمیرِ الصَّامِتینَ،

ای کسی که بر اجابت خواسته های سؤال کنندگان توانایی و آنچه در دلِ لب فرو بستگان است می دانی،

یامَنْ لایَحْتاجُ الَی التَّفْسیرِ،

ای کسی که به تفسیر و توضیح نیاز نداری،

یا مَنْ یَعْلَمُ خائِنَةَ الْأَعْیُنِ وَما تُخْفِی الصُّدُورُ،

ای کسی که خیانت چشم ها و آنچه در سینه ها مخفی است را می دانی،

یا مَنْ اَنْزَلَ الْعَذابَ عَلیٰ قَوْمِ یُونُسَ وَهُوَ یُریدُ اَنْ یُعَذِّبَهُمْ،

ای کسی که عذاب را بر قوم یونس نازل کرد، وقتی که می خواست آنها عذاب شوند

فَدَعَوْهُ وَتَضَرَّعُوا الَیْهِ فَکَشَفَ عَنْهُمُ الْعَذابَ،

سپس دعا کرده و به درگاهش گریه و زاری کردند پس عذاب را از آنها برطرف کرد

وَمَتَّعَهُمْ إِلَىٰ حینٍ، قَدْ تَری مَکانی

و تا مدّتی آنها را (از حیات) بهره مند ساخت، تو جایگاهم را می بینی

وَتَسْمَعُ دُعآئی وَتَعْلَمُ سِرّی وَعَلانِیَتی وَحالى صَلِّ عَلیٰ

و دعایم را می شنوی، و نهان و آشکار و حال مرا می دانی، بر محمّد و

ص :330

مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَاِکْفِنی ما اَهَمَّنی مِنْ اَمْرِ دینی وَدُنْیایَ وَآخِرَتی

خاندان پاکش درود فرست و آنچه که از امور دین و دنیا و آخرت مرا غمگین ساخته، کفایت کن*

آنگاه هفتاد مرتبه بگو: یا سَیِّدی سپس سر از سجده بردار و بگو:

یا رَبِّ اَسْئَلُکَ بَرَکةَ

ی آقا و سرور من ای پروردگار من از تو برکت

هذَاالْمَوْضِعِ وَبَرَکَةَاهْلِهِ، وَاَسْئَلُکَ اَنْ تَرْزُقَنی مِنْ رِزْقِکَ رِزْقاًحَلالًاطَیِّباً،

این مکان واهلش را خواهانم و از تو روزی حلال و پاکیزه ات را می خواهم

تَسُوقُهُ اِلَیَّ بِحَوْلِکَ وَقُوَّتِکَ، وَ اَنَا خآئِضٌ فی عافِیَةٍ یا ارْحَمَ الرَّاحِمینَ.(1)

که به پناه و قدرتت به سویم فرستی در حالى که من در صحّت و سلامتی غوطه ورم ای مهربانترین مهربانان.

یادآوری: در حدیثی از ابوحمزه ثمإِلَىٰ نقل شده: روزی در مسجد کوفه نشسته بودم که شخص خوشرو، خوشبو و پاک جامه ای وارد مسجد شد و نزد ستون هفتم ایستاد و برای نماز تکبیر گفت، تکبیری که از شنیدن آن، مو بر بدن من راست شد، آنگاه چهار رکعت نماز (هر دو رکعت به یک سلام) بجای آورد و این دعا را خواند:

اِلهی اَنْ کُنْتُ قَدْ عَصَیْتُکَ، فَقَدْ اَطَعْتُکَ فی اَحَبِّ الْأَشْیآءِ اِلَیْکَ،

خدایا اگر نافرمانیت کردم امّا در محبوب ترین اشیا نزد تو اطاعتت نمودم

لَمْ اَتَّخِذْ لَکَ وَلَداً، وَ لَمْ اَدْعُ لَکَ شَریکاً،

و برای تو فرزندی نگرفته و شریکی نخواندم،

وَقَدْ عَصیتُکَ فی اَشْیآءَ کَثیرَةٍ عَلیٰ

و البتّه در بسیاری از امور تو را نافرمانی کردم

غَیْرِ وَجْهِ الْمُکابَرَةِ لَکَ، وَلَا الْاسْتِکْبارِ عَنْ عِبادَتِکَ، وَلَا الْجُحُودِ

ولی از روی گردن کشی و روی گرداندن از عبادت و انکار

لِرُبُوبِیَّتِکَ، وَلَا الْخُرُوجِ عَنِ الْعُبُودِیَّةِ لَکَ، وَلکِنِ اتَّبَعْتُ هَوایَ، وَ اَزَلَّنِی

پروردگاری و خارج شدن از بندگی ات نبود، لیکن پیروی هوای نفس کردم، و با وجود دلیل و برهان آشکار،

الشَّیْطانُ بَعْدَ الْحُجَّةِ وَالْبَیانِ، فَاَنْ تُعَذِّبْنی فَبِذُنُوبی غَیْرُ ظالِمٍ اَنْتَ لی

شیطان مرا به گناه انداخت، پس اگر مرا عذاب کنی به واسطه گناهان من است و تو ستمی نکرده ای

و اِنْ تَعْفُ عَنّی وَتَرْحَمْنی فَبِجُودِکَ وَکَرَمِکَ یا کَریمُ.

و اگر از من درگذری و رحم کنی پس بواسطه بخشش و کرم توست ای (خدای) بزرگوار.

ص :331


1- مصباح الزائر، صفحه 80- 83 و بحارالانوار، جلد 97، صفحه 412.

سپس به سجده رفت و مکرّر «یا کَریمُ» گفت. آنگاه چنین گفت:

یا مَنْ یَقْدِرُ عَلیٰ حَوائِجِ السَّائِلینَ ...

تا آخر دعایی که در صفحه قبل آمد (و به آخرتی ختم می شود). آنگاه هفتاد مرتبه یا سیّدی گفت. هنگامی که سر از سجده برداشت خوب نگاه کردم دیدم حضرت امام زین العابدین علیه السلام است، دست راستش را بوسیدم و عرض کردم برای چه این جا آمدید؟ فرمود: برای همین اعمال که دیدید.(1)

4- اعمال ستون پنجم

(مقام جبرئیل علیه السلام)

مقدّمه:

از جمله قسمت های پرفضیلت مسجد کوفه، ستون پنجم است که شایسته است نزد آن نماز خواند و حاجات خود را از حق تعالى طلب نمود زیرا که در روایات معتبر وارد شده است که محلّ نماز حضرت ابراهیم خلیل الرّحمان علیه السلام بوده است و این روایت، منافات با روایات دیگر که مقام حضرت ابراهیم علیه السلام را ستون هفتم می داند ندارد؛ زیرا ممکن است آن حضرت در همه این جایگاهها نماز بجا آورده باشد، و در حدیثی از حضرت امام صادق علیه السلام آمده است که ستون پنجم مقام جبرئیل علیه السلام است چنان که در روایتی از ابواسماعیل آمده است که مقام امام حسن علیه السلام است.(2) به هر حال، نزد این ستون نیز دو رکعت نماز می خوانی با حمد و هر سوره ای که خواهی و پس از سلام و تسبیح فاطمه زهرا علیها السلام می گویی:

اَللهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِجَمیعِ اسْمآئِکَ کُلِّها، ما عَلِمْنا مِنْها وَما لا نَعْلَمُ،

خدایا از تو می خواهم به حقّ تمامی نام های مبارکت- چه آنها که می دانیم و چه آنها که نمی دانیم-

وَاَسْئَلُکَ بِاسْمِکَ اَلْعَظیمِ الْأَعْظَمِ الْکَبیرِ الْأَکْبَرِ،

و به حقّ با عظمت ترین و بزرگترین نامت

اَلَذی مَنْ دَعاکَ بِهِ اَجَبْتَهُ،

که به واسطه آن نام آن کس که تو را خواند

وَمَنْ سَئَلَکَ بِهِ اَعْطَیْتَهُ،

پاسخش دادی و آن کس که از تو چیزی خواست عطایش کردی

وَمَنِ اسْتَنْصَرَکَ بِهِ نَصَرْتَهُ، وَمَنِ اسْتَغْفَرَکَ

و آن کس که از تو یاری طلبید یاریش نمودی، و آن کس که از تو آمرزش طلبید

بِهِ غَفَرْتَ لَهُ، وَمَنِ اسْتَعانَکَ بِهِ اَعَنْتَهُ،

او را آمرزیدی و آن کس که از تو کمک خواست کمکش نمودی

وَمَنِ اسْتَرْزَقَکَ بِهِ رَزَقْتَهُ،

و آن کس که از تو طلب روزی کرد روزیش دادی،

وَمَنِ اسْتَغاثَکَ بِهِ اغَثْتَهُ،

و آن کس که تو را به فریادرسی خواند به فریادش رسیدی

وَمَنِ اسْتَرْحَمَکَ بِهِ رَحِمْتَهُ،

و آن کس که از تو رحمت طلبید به او ترحّم کردی،

وَ مَنِ اسْتَجارَکَ بِهِ

و آن کس که از تو پناه طلبید

ص :332


1- بحارالانوار، جلد 97، صفحه 388، حدیث 12.
2- همان مدرک، حدیث 8.

اَجَرْتَهُ، وَمَنْ تَوَکَّلَ عَلَیْکَ بِهِ کَفَیْتَهُ،

پناهش دادی، و آن کس که به تو توکّل کرد کفایتش کردی،

وَمَنِ اسْتَعْصَمَکَ بِهِ عَصَمْتَهُ،

و آن کس که از تو دوری از گناه طلبید حفظش نمودی

وَمَنِ اسْتَنْقَذَکَ بِهِ مِنَ النَّارِ اَنْقَذْتَهُ،

و آن کس که از تو نجات از آتش طلبید، نجاتش دادی،

وَمَنِ اسْتَعْطَفَکَ بِهِ تَعَطَّفْتَ لَهُ،

و آن کس که از تو مهربانی خواست مورد لطفش قرار دادی

وَمَنْ اَمَّلَکَ بِهِ اَعْطَیْتَهُ،

و آن کس که از تو آرزویی طلبید عطایش کردی،

الَّذِی اتَّخَذْتَ بِهِ آدَمَ صَفِیّاً، وَنُوحاً نَجِیّاً، وَابْرهیمَ خَلیلًا،

نامی که به واسطه آن آدم را بنده برگزیده خود، و نوح را نجات یافته و ابراهیم را خلیل

وَمُوسی کَلیماً، وَعیسی رُوحاً، وَمُحَمَّداً حَبیباً، وَعَلِیّاً وَصِیّاً، صَلَّی اَللَّهُ

و موسی را کلیم و عیسی را روح و محمّد را حبیب و علی را وصیّ خود قرار دادی، درود خدا

عَلَیْهِمْ اَجْمَعینَ، اَنْ تَقْضِیَ لی حَوآئِجی

بر همه آنان باد، (به حقّ آن نام) حاجت هایم را برآور،

وَ تَعْفُوَ عَمَّا سَلَفَ مِنْ ذُنُوبی

و از گناهان سابقم درگذر،

وَتَتَفَضَّلَ عَلَیَّ بِمٰا اَنْتَ اَهْلُهُ، وَلِجَمیعِ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ لِلدُّنْیا

و به آنچه که تو شایسته آنی بر من و همه مردان و زنان با ایمان در دنیا

وَالْأخِرَةِ، یا مُفَرِّجَ هَمِّ الْمَهْمُومینَ، وَیا غِیاثَ الْمَلْهُوفینَ، لا اِلهَ اِلَّا

و آخرت احسان نما، ای دفع کننده اندوه اندوهگینان، و ای فریادرس ستمدیدگان معبودی جز

اَنْتَ، سُبْحانَکَ یا رَبَّ الْعالَمینَ.(1)

تو نیست، تو را تسبیح می کنم ای پروردگار جهانیان.

5- اعمال ستون سوم

(مقام امام زین العابدین علیه السلام)

آنگاه به سوی جایگاه امام زین العابدین علیه السلام می روی که در نزد ستون سوم قرار گرفته است. در این مکان نیز دو رکعت نماز با حمد و هر سوره که خواستی می خوانی و پس از سلام و تسبیح حضرت زهرا علیها السلام می گویی:

بِسْمِ اَللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ، اَللهُمَّ انَّ ذُنُوبی قَدْ کَثُرَتْ، وَلَمْ یَبْقَ لَها اِلَّا

به نام خدای بخشنده مهربان، خدایا گناهانم بسیار است و برای گناهانم جز امید بخشش تو

رَجآءُ عَفْوِکَ، وَقَدْ قَدَّمْتُ آلَةَ الْحِرْمانِ اِلَیْکَ، فَاَنَا اَسْئَلُکَ اَللَّهُمَّ ما لا

چاره ای نمانده، و سبب محرومیّت خود را به درگاهت پیش فرستادم، خدایا چیزی را که شایسته اش نیستم

ص :333


1- مصباح الزائر، صفحه 83 و بحارالانوار، جلد 97، صفحه 415.

اَسْتَوْجِبُهُ، وَ اَطْلُبُ مِنْکَ ما لا اسْتَحِقُّهُ،

از تو می خواهم، و چیزی را که سزاوارش نیستم از تو می طلبم،

اَللهُمَّ اَنْ تُعَذِّبْنی فَبِذُنُوبی وَلَمْ تَظْلِمْنی شَیْئاً،

خدایا اگر عذابم کنی به واسطه گناهان من است و تو ظلمی نکرده ای،

و اِنْ تَغْفِرْ لی فَخَیْرُ رٰاحِمٍ اَنْتَ یا سَیِّدی اَللهُمَّ اَنْتَ اَنْتَ،

و اگر از من درگذری پس ای آقای من تو بهترین رحم کننده ای، خدایا تو آنی

وَ اَنَا اَنَا، اَنْتَ الْعَوَّادُ بِالْمِغْفِرَةِ، وَ اَنَا الْعَوَّادُ بِالذُّنُوبِ،

و من همان، تویی پیوسته آمرزنده و منم همواره گناهکار،

و اَنْتَ الْمُتَفَضِّلُ بِالْحِلْمِ، وَ اَنَا الْعَوَّادُ بِالْجَهْلِ،

و تویی احسان کننده به حلم و منم پیوسته در جهل و نادانی،

اَللهُمَّ فَاِنّی اَسْئَلُکَ یا کَنْزَ الضُّعَفآءِ،

خدایا از تو می خواهم ای گنج ضعیفان،

یاعَظیمَ الرَّجآءِ، یا مُنْقِذَ الْغَرْقی

ای امید بزرگ، ای نجات دهنده غریقان،

یا مُنْجِیَ الْهَلْکی یا مُمیتَ الْأَحْیآءِ، یا

ای رهاننده محکومان به فنا، ای میراننده زندگان، ای

مُحْیِیَ الْمَوْتی اَنْتَ اَللَّهُ اَلَذی لا اِلهَ اِلَّا اَنْتَ،

زنده کننده مردگان، تویی خدایی که معبودی جز تو نیست،

اَنْتَ اَلَذی سَجَدَ لَکَ شُعاعُ الشَّمْسِ، وَنُورُ الْقَمَرِ،

تویی (خدایی) که تعظیم کرد در برابرت نورخورشید و روشنایی ماه،

وَظُلْمَةُ اللَّیْلِ، وَضَوْءُ النَّهارِ، وَ خَفَقانُ الطَّیْرِ،

و تاریکی شب و روشنایی روز، و صدای بال زدن پرندگان،

فَاَسْئَلُکَ اَللَّهُمَّ یا عَظیمُ، بِحَقِّکَ یا کَریمُ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الصَّادِقینَ،

پس از تو می خواهم ای خدای با عظمت و ای بخشنده، به حقّ تو بر محمّد و خاندان راست گفتارش،

وَبِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الصَّادِقینَ عَلَیْکَ، وَبِحَقِّکَ عَلیٰ عَلِیٍّ، وَبِحَقِّ عَلِیٍ

و به حقّ محمّد و خاندان راست گفتارش بر تو و به حقّ تو بر علی و به حقّ علی

عَلَیْکَ، وَبِحَقِّکَ عَلیٰ فاطِمَةَ، وَبِحَقِّ فاطِمَةَ عَلَیْکَ، وَبِحَقِّکَ عَلَی

بر تو و به حقّ تو بر فاطمه و به حقّ فاطمه بر تو و به حقّ تو بر

الْحَسَنِ، وَبِحَقِّ الْحَسَنِ عَلَیْکَ، وَبِحَقِّکَ عَلَی الْحُسَیْنِ، وَبِحَقِّ الْحُسَیْنِ

حسن و به حق حسن بر تو و به حقّ تو بر حسین و به حقّ حسین

عَلَیْکَ، فَاِنَّ حُقُوقَهُمْ مِنْ اَفْضَلِ اَنْعامِکَ عَلَیْهِمْ، وَبِالشَّاْنِ اَلَذی لَکَ

بر تو که همانا حقوق آنها بر تو از بهترین نعمت های تو به آنان است و به شأن و منزلت تو

عِنْدَهُمْ، وَبِالشَّاْنِ اَلَذی لَهُمْ عِنْدَکَ، صَلِّ یا رَبِّ عَلَیْهِمْ صَلاةً دآئِمَةً

نزد آنان و جایگاهشان نزد تو، ای پروردگار من، بر آنان درودی همیشگی فرست

ص :334

مُنْتَهی رِضاکَ، وَاغْفِرْ لی بِهِمُ الذُّنُوبَ اَلَّتی بَیْنی وَبَیْنَکَ، وَ اَتْمِمْ نِعْمَتَکَ

که نهایت آن خشنودی تو باشد و به واسطه آنها گناهانی که بین من و تو واقع شده (و فقط تو از آن آگاهی) بیامرز و نعمت هایت را

عَلَیَّ کَمٰا اَتْمَمْتَها عَلیٰ آبائی مِنْ قَبْلُ، یا کهیعص،

بر من تمام گردان همان گونه که پیش از این بر پدرانم تمام کردی،

اَللهُمَّ کَمٰا صَلَّیْتَ

ای «کهیعص»، ای خدا همان گونه که

عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، فَاسْتَجِبْ لی دُعآئی فیما سَئَلْتُکَ.

بر محمّد و خاندان پاکش درود فرستادی، دعایم را در آنچه که از تو خواستم اجابت کن.

سپس به سجده برو و طرف راست صورت را بر سجده گاه بگذار و بگو:

یاسَیِّدی یا سَیِّدی یا سَیِّدی صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَاغْفِرْ لی

ای آقا و سرور من، ای آقا و سرور من، ای آقا و سرور من، بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست و مرا بیامرز.

و بسیار این کلمه را با خشوع بگو. آنگاه طرف چپ صورت را بر سجده گاه بگذار و همان دعا را بخوان.

بعد از آن هر حاجتی داری از خدا بخواه.(1)

6- اعمال باب الفَرَج

(معروف به مقام نوح علیه السلام)

پس از پایان اعمال ستون سوم به سراغ دکّه باب امیرالمؤمنین علیه السلام که امروزه به مقام نوح علیه السلام در آن جا معروف است برو و چهار رکعت نماز (هر دو رکعت یک سلام) با حمد و هر سوره ای که می خواهی، بخوان و پس از تسبیح فاطمه زهرا علیها السلام بگو:

اَللهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَ اقْضِ حاجَتی یا اَللَّهُ،

خدایا بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست، و حاجتم را بر آور ای خدا،

یا مَنْ لا یَخیبُ سآئِلُهُ، وَلٰا یَنْفَدُ نائِلُهُ،

ای کسی که درخواست کننده اش ناامید نشود، و بخشش او تمام نگردد،

یا قاضِیَ الْحاجاتِ، یا مُجیبَ الدَّعَواتِ،

ای برآورنده حاجت ها، ای اجابت کننده دعاها،

یا رَبَّ الْأَرَضینَ وَالسَّمواتِ، یا کاشِفَ الْکُرُباتِ،

ای پروردگار زمین و آسمان ها، ای برطرف کننده گرفتاری ها،

یا وٰاسِعَ الْعَطِیّاتِ، یا دافِعَ النَّقِماتِ، یا مُبَدِّلَ السَّیِّئاتِ حَسَناتٍ،

ای بخشش گستر، ای دفع کننده مصیبت ها، ای تبدیل کننده بدی ها به خوبی ها،

عُدْ عَلَیَّ بِطَوْلِکَ وَفَضْلِکَ

به توانایی و بخشش و احسانت

ص :335


1- مصباح الزائر، صفحه 84 و بحارالانوار، جلد 97، صفحه 415.

وَاِحْسانِکَ، وَاسْتَجِبْ دُعآئی فیما سَئَلْتُکَ وَطَلَبْتُ مِنْکَ، بِحَقِّ نَبِیِّکَ

به من رو کن، و دعایم را در آنچه از تو خواسته و طلب نمودم اجابت فرما، به حقّ پیامبر

وَوَصِیِّکَ وَاَوْلِیآئِکَ الصَّالِحینَ.

و وصی و اولیای صالحت.

و نیز دو رکعت نماز دیگر بخوان و پس از سلام و تسبیح فاطمه زهرا علیها السلام بگو:

اَللهُمَّ اِنّی حَلَلْتُ بِساحَتِکَ لِعِلْمی بِوَحْدانِیَّتِکَ وَصَمَدٰانِیَّتِکَ،

بار خدایا به خاطرعلمم به یگانگی و بی نیازیت به درگاهت آمده ام،

وَ انَّهُ لا قادِرَ عَلیٰ قَضاءِ حاجَتی غَیْرُکَ،

و جز تو کسی قادر نیست حاجتم را برآورد

وَقَدْ عَلِمْتُ یا رَبِّ اَنَّهُ کُلَّما شاهَدْتُ نِعْمَتَکَ عَلَیَّ،

و ای پروردگار من به خوبی دریافته ام که هر چه نعمت هایت را بر خود مشاهده می کنم،

اِشْتَدَّتْ فاقَتی اِلَیْکَ،

احتیاجم به تو بیشتر می شود

وَقَدْ طَرَقَنی یا رَبِّ مِنْ مُهِمِّ اَمْری ما قَدْ عَرَفْتَهُ،

و ای پروردگار من پیش آمد مهمی بر سرم آمده که تو از آن آگاهی،

لِأَنَّکَ عالِمٌ غَیْرُ مُعَلَّمٍ، وَاَسْئَلُکَ بِالْإِسْمِ اَلَذی وَضَعْتَهُ عَلَی السَّمواتِ

چرا که تو دانای بدون تعلیمی، و از تو می خواهم به حقّ نامت که نهادی آن را بر آسمان ها

فَاَنْشَقَّتْ، وَعَلَی الْأَرَضینَ فَاَنْبَسَطَتْ، وَعَلَی النُّجُومِ فَاَنْتَشَرَتْ، وَعَلَی

پس شکافته شد و بر زمین ها پس گسترده شد، و بر ستارگان پس پراکنده شد و بر

الْجِبالِ فَاسْتَقَرَّتْ، وَاَسْئَلُکَ بِالْإِسْمِ اَلَذی جَعَلْتَهُ عِنْدَ مُحَمَّدٍ وَعِنْدَ عَلِیٍّ،

کوه ها پس استقرار یافت و از تو می خواهم به حقّ نامت که نزد محمّد و علی

وَعِنْدَ الْحَسَنِ وَعِنْدَ الْحُسَیْنِ، وَعِنْدَ الْأَئِمَّةَ کُلِّهِمْ صَلَواتُ اَللَّهِ عَلَیْهِمْ

و حسن و حسین و تمامی امامان- که درود خدا بر آنها باد- (به امانت)

اَجْمَعینَ، اَنْ تُصَلِّیَ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، و اِنْ تَقْضِیَ لی یا رَبِ

نهادی بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست، و ای پروردگار من برآور

حاجَتی وَتُیَسِّرَ عَسیرَها، وَتَکْفِیَنی مُهِمَّها،

حاجتم را، و دشواریش را آسان گردان و مهمّ آن را کفایت کن،

وَتَفْتَحَ لی قُفْلَها، فَاَنْ فَعَلْتَ

و قفل آن را بگشا، پس اگر چنین کردی

ذلِکَ فَلَکَ اَلْحَمْدُ، و اِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَلَکَ اَلْحَمْدُ،

ستایش مخصوص توست و اگر چنین نکنی (باز هم) ستایش از آنِ توست،

غَیْرُ جائِرٍ فی حُکْمِکَ، وَلٰا

که در فرمانت ستم نکرده و

ص :336

حآئِفٍ فی عَدْلِکَ*

دور نگشته ای از عدالت

پس طرف راست صورت را بر سجده گاه بگذار و بگو:

اَللَّهُمَّ اِنَّ یُونُسَ بْنَ مَتّی عَلَیْهِ اَلسَّلامُ عَبْدَکَ وَنَبِیَّکَ،

خدایا بنده و پیامبرت یونس بن مَتّی (ع)

دَعاکَ فی بَطْنِ الْحُوتِ فَاسْتَجَبْتَ لَهُ،

خواند تو را در شکم ماهی و تو پاسخش دادی

وَ اَنَا اَدْعُوکَ فَاسْتَجِبْ لی بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ.

و من تو را می خوانم، پس به حقّ محمّد و خاندان پاکش (دعایم را) مستجاب کن.

آنگاه آنچه را دوست داری، از خدا بخواه. سپس طرف چپ را بگذار و بگو:

اَللهُمَّ اِنَّکَ اَمَرْتَ بِالدُّعآءِ، وَتَکَفَّلْتَ بِالْإِجابَةِ،

خدایا به دعا امر فرموده و اجابتش را بر عهده گرفتی

وَ اَنَا اَدْعُوکَ کَمٰا اَمَرْتَنی

و من تو را می خوانم، همان گونه که امر فرمودی،

فَصَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَاسْتَجِبْ لی کَمٰا وَعَدْتَنی یا کَریمُ*

آنگاه پس بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست، و همان گونه که وعده فرمودی دعایم را اجابت کن، ای بزرگوار

پیشانی را بر محل سجده بگذار و بگو:

یامُعِزَّ کُلِّ ذَلیلٍ، وَیا مُذِلَّ کُلِّ عَزیزٍ، تَعْلَمُ کُرْبَتی

ای عزّت بخش هر خوار، ای خوارکننده هر عزیز، گرفتاریم را می دانی،

فَصَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ، وَفَرِّجْ عَنّی یا کَریمُ*

پس بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست و (گرفتاریم) را برطرف کن، ای بزرگوار.

آنگاه اگر خواستی چهاررکعت نماز دیگر برای برآورده شدن حاجت بجا آور و پس ازسلام و تسبیح فاطمه زهرا علیها السلام بگو:

اَللهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ یا مَنْ لا تَراهُ الْعُیُونُ، وَلٰاتُحیطُ بِهِ الظُّنُونُ،

خدایا از تو می خواهم ای کسی که دیده ها تو را نبیند و اوهام به کنه ذاتت نرسند

وَلٰایَصِفُهُ الْواصِفُونَ، وَلٰا تُغَیِّرُهُ الْحَوادِثُ،

و نتوانند توصیفت کنند توصیف کنندگان و پیش آمدها تغییرت ندهد

وَلٰا تُفْنیهِ الدُّهُورُ، تَعْلَمُ مَثاقیلَ الْجِبالِ،

و روزگار نابودت نکند، تو می دانی سنگینی کوه ها،

وَمَکائیلَ الْبِحارِ، وَوَرَقَ الْأَشْجارِ، وَرَمْلَ الْقِفارِ،

وپیمانه دریاها، وعدد برگ های درختان و شن های صحراها،

وَما اَضآئَتْ بِهِ الشَّمْسُ وَالْقَمَرُ، وَ اَظْلَمَ عَلَیْهِ اللَّیْلُ،

و آنچه که خورشید و ماه بر آن تاَبیٰده، و تاریکی شب آن را فرا گرفته،

وَ وَضَحَ عَلَیْهِ النَّهارُ، وَ لا تُواری مِنْکَ سَمآءٌ سَمآءً،

و روز آن را آشکار می کند ، ونپوشانده از تو آسمان را آسمان دیگر ،

وَلٰا اَرْضٌ اَرْضاً، وَلٰا جَبَلٌ ما فی اَصْلِهِ، وَلٰا بَحْرٌ ما

و زمینی زمین دیگر را از تو پنهان نکند، و نه کوهی آنچه را که در دل خود دارد و نه دریایی آنچه

ص :337

فی قَعْرِهِ، اَسْئَلُکَ اَنْ تُصَلِّیَ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ،

را که در اعماقش دارد (از تو پنهان نکند). از تو می خواهم که بر محمّد و خاندان پاکش درود فرستی،

و اِنْ تَجْعَلَ خَیْرَ اَمْری آخِرَهُ، وَخَیْرَ اعْمإِلَىٰ خَواتیمَها،

وقرار دهی بهترین کارِ مرا در انتهای آن و بهترین اعمالم را در خاتمه آن

وَخَیْرَ اَیَّامی یَوْمَ الْقاکَ، اِنَّکَ عَلیٰ کُلِّ شَیْ ءٍ قَدیرٌ،

و بهترین روزهایم را روز دیدارت ، که تو بر هر کار توانایی،

اَللهُمَّ مَنْ اَرادَنی بِسُوءٍ فَاَرِدْهُ، وَمَنْ کادَنی فَکِدْهُ،

خدایا هرکس بد مرا خواهد به خودش بازگردان و هرکس با من حیله کند به تدبیر خویش دچارش کن

وَمَنْ بَغانی بِهَلَکَةٍ فَاهْلِکْهُ،

و هرکس به دشمنی و عداوت نابودی مرا خواهد، نابودش کن

وَاِکْفِنی ما اَهَمَّنی مِمَّنْ دَخَلَ هَمُّهُ عَلَیَّ، اَللَّهُمَ

و برطرف کن اندوهی که به واسطه اندوه دیگران بر من وارد شده ،

اَدْخِلْنی فی دِرْعِکَ الْحَصینَةِ، وَاسْتُرْنی بِسِتْرِکَ الْواقی

خدایا داخل کن مرا در زره محکمت پناهت، و با پوشش نگهدارنده ات بپوشان،

یا مَنْ یَکْفی مِنْ کُلِّ شَیْ ءٍ، وَلٰا یَکْفی مِنْهُ شَیْ ءٌ،

ای کفایت کننده از هر چیز ،که چیزی از او کفایت نکند ،

اِکْفِنی ما اَهَمَّنی مِنْ اَمْرِ الدُّنْیا وَالْأخِرَةِ،

برطرف کن اندوه امور دنیا و آخرتم را ،

وَصَدِّقْ قَوْلی وَفِعْلی یاشَفیقُ یا رَفیقُ،

گفتار و کردارم را بپذیر، ای مهربان و ای رفیق،

فَرِّجْ عَنِّی الْمَضیقَ، وَلٰا تُحَمِّلْنی ما لا اُطیقُ،

بگشا تنگناهای (زندگیم) را و آنچه که تحمّلش را ندارم ،

اَللهُمَّ احْرُسْنی بِعَیْنِکَ اَلَّتی لاتَنامُ، وَاِرْحَمْنی

بر من تحمیل مکن، خدایا با دیده ات که خواب ندارد مرا حفظ کن،

بِقُدْرَتِکَ عَلَیَّ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ، یا عَلِیُّ یا عَظیمُ،

و به قدرتت بر من رحم کن، ای مهربانترین مهربانان، ای برتر و ای با عظمت،

اَنْتَ عالِمٌ بِحاجَتی وَعَلیٰ قَضآئِها قَدیرٌ، وَهِیَ لَدَیْکَ یَسیرٌ،

تو حاجتم را می دانی و در برآوردنش توانایی و بر تو آسان است،

وَ اَنَا اِلَیْکَ فَقیرٌ، فَمُنَّ عَلَیَّ بِها یا کَریمُ،

و من به تو نیازمندم، پس به سبب برآوردن حاجتم بر من منّت گذار ای بزرگوار،

اِنَّکَ عَلی کُلِّ شَیْ ءٍ قَدیرٌ*

که تو بر هر چیز توانایی.

آنگاه به سجده می روی و می گویی:

اِلهی قَدْ عَلِمْتَ حَوائِجی فَصَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَاقْضِها،

خدایا حاجت هایم را می دانی، پس بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست

وَقَدْ اَحْصَیْتَ ذُنُوبی

و آنها را برآور. محققا که به عدد گناهانم آگاهی،

فَصَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ، وَاغْفِرها یا کَریمُ*

پس بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست، و گناهانم را بیامرز ای بزرگوار،

بعد از آن ، طرف راست صورت را بگذار و

ص :338

بگو: اِنْ کُنْتُ بِئْسَ الْعَبْدُ فَاَنْتَ نِعْمَ الرَّبُّ، اِفْعَلْ بی ما اَنْتَ اَهْلُهُ، وَلٰا

اگر من بنده ای بدم، تو نیکو پروردگاری، آنچه تو شایسته آنی در حقّ من انجام ده، نه

تَفْعَلْ بی ما اَنَا اَهْلُهُ، یا اَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ*

آنچه که من شایسته آنم، ای مهربانترین مهربانان.

آنگاه طرف چپ صورت رابگذار و بگو:

اَللهُمَّ اِنْ عَظُمَ الذَّنْبُ مِنْ عَبْدِکَ، فَلْیَحْسُنِ الْعَفْوُ مِنْ عِنْدِکَ یاکَریمُ *

خدایا اگر گناه بنده ات بزرگ است، عفو و بخشش از ناحیه تو نیکوست، ای بزرگوار،

* سپس پیشانی را می گذاری و می گویی:

اِرْحَمْ مَنْ اَسآءَ وَاقْتَرَفَ، وَ اسْتَکانَ وَ اَعْتَرَفَ.(1)

بر کسی که بدی کرده و دست به گناه زده و درمانده شده و به آن اعتراف دارد رحم کن.

7- اعمال محراب امیرالمؤمنین علیه السلام و مناجات آن حضرت

آنگاه نزد محراب امیرمؤمنان علیه السلام، همان مکانی که آن حضرت را ضربت زدند می روی و دو رکعت نماز می خوانی و پس از تسبیح فاطمه زهرا علیها السلام می گویی:

یا مَنْ اَظْهَرَ الْجَمیلَ، وَسَتَرَ الْقَبیحَ، یا مَنْ لَمْ یُؤاخِذْ بِالْجَریرَةِ، وَلَمْ یَهْتِکِ

ای کسی که زیبایی را آشکار نموده و زشتی را پوشانید، ای کسی که بر گناه مؤاخذه نکرده و پرده آبرو را

السِّتْرَ وَالسَّریرَةَ، یاعَظیمَ الْعَفْوِ، یا حَسَنَ التَّجاوُزِ، یا وٰاسِعَ الْمَغْفِرَةِ، یا

ندریده و راز باطن را آشکار نکرد، ای صاحب عفو بزرگ، ای نیکو گذشت، ای گسترده آمرزش، ای

باسِطَ الْیَدَیْنِ بِالرَّحْمَةِ، یا صاحِبَ کُلِّ نَجْوی یا مُنْتَهی کُلِّ شَکْویٰ یا

گشاینده دست به رحمت، ای آگاه از هر گفتگوی پنهانی، ای مرجع نهایی هر شکایت، ای

کَریمَ الْصَّفْحِ، یا عَظیمَ الرَّجآءِ، یا سَیِّدی صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ،

چشم پوش بزرگوار، ای امید بزرگ، ای آقا و سرور من، بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست

وَاِفْعَلْ بی ما اَنْتَ اَهْلُهُ یا کَریمُ *

و آنچه تو شایسته آنی در مورد من انجام ده، ای بزرگوار.

و مناسب است در آن مکان مناجات معروف آن حضرت را

بخوانی:

اَللهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ الْأَمانَ یَوْمَ لا یَنْفَعُ مالٌ وَلٰا بَنُونَ،

خدایا از تو امان می خواهم برای روزی که مال و فرزندان سودی ندهد

اِلَّا مَنْ اتَی اللَّهَ

مگر کسی که در پیشگاه خدا حاضر شود

ص :339


1- بحارالانوار، جلد 97، صفحه 416.

بِقَلْبٍ سَلیمٍ، وَاَسْئَلُکَ الْأَمانَ یَوْمَ یَعَضُّ الظَّالِمُ عَلیٰ یَدَیْهِ،

با دلی پاک ، و از تو امان می خواهم در آن روزی که ظالم هر دو دستش را گزیده ،

یَقُولُ یا لَیْتَنِی اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبیلًا،

و می گوید: ای کاش همراه پیامبر راهِ (اطاعت) در پیش گرفته بودم،

وَاَسْئَلُکَ الْأَمانَ یَوْمَ یُعْرَفُ الْمُجْرِمُونَ بِسیماهُمْ،

و از تو امان می خواهم در روزی که گناهکاران از چهره شان شناخته می شوند ،

فَیُؤْخَذُ بِالنَّوٰاصی وَالْأَقْدامِ،

و (مأموران عذاب) موهای پیش سر و پاهایشان را گرفته (و به دوزخ می افکنند)،

وَاَسْئَلُکَ الْأَمانَ یَوْمَ لا یَجْزی والِدٌ عَنْ وَلَدِهِ،

و از تو امان می خواهم (در روزی که)

وَلٰا مَوْلُودٌ هُوَ جازٍ عَنْ وٰالِدِهِ شَیْئاً،

پدری به جای فرزند و فرزندی به جای پدر کیفر نشود،

اِنَّ وَعْدَ اَللَّهِ حَقٌّ،

و به یقین وعده خدا حقّ است،

وَاَسْئَلُکَ الْأَمانَ یَوْمَ لا یَنْفَعُ الظَّالِمینَ مَعْذِرَتُهُمْ،

و از تو امان می خواهم در روزی که عذر خواهی ستمکاران سودی ندهد،

وَلَهُمُ اللَّعْنَةُ وَلَهُمْ سُوءُ الدَّارِ،برای آنان است،

و لعنت خدا و جایگاه بد (در دوزخ)

وَاَسْئَلُکَ الْأَمانَ یَوْمَ لا تَمْلِکُ نَفْسٌ لِنَفْسٍ شَیْئاً،

و از تو امان می خواهم در روزی که کسی قدرت بر دیگری ندارد

وَالْأَمْرُ یَوْمَئِذٍ للَّهِ،

و کارها در آن روز به دست خداوند است،

وَاَسْئَلُکَ الْأَمانَ یَوْمَ یَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ اَخیهِ،

و از تو امان می خواهم در روزی که فرار می کند انسان از برادر،

وَ اُمِّهِ وَاَبِیهِ، وَصاحِبَتِهِ وَبَنیهِ،

و مادر و پدر و همسر و فرزندانش

لِکُلِّ اَمْرِئٍ مِنْهُمْ یَوْمَئِذٍ شَأْنٌ یُغْنیهِ،

و در آن روز هرکس به کار خویش مشغول است،

وَاَسْئَلُکَ الْأَمانَ یَوْمَ یَوَدُّ الْمُجْرِمُ ،

و از تو امان می خواهم در روزی که دوست دارد گناهکار،

لَوْ یَفْتَدی مِنْ عَذابِ یَوْمَئِذٍ بِبَنیهِ،

که فدا کند در برابر عذاب آن روز فرزندان

وَصاحِبَتِهِ وَاَخیهِ، وَفَصیلَتِهِ اَلَّتی تُؤْویهِ،

و همسر و برادر و قبیله اش که (در دنیا) حامی او بودند و

وَ مَنْ فِی الْأَرْضِ جَمیعاً ثُمَّ یُنْجیهِ،

همه مردم روی زمین را تا مایه نجاتش گردند،

کَلَّا اِنَّها لَظی نَزَّاعَةً لِلشَّوی مَوْلایَ یامَوْلایَ،

امّا هرگز (نجات نخواهد یافت، آری) شعله های سوزان آتش پوست و سر را می کند و می بَرد، مولای من ای مولای من،

اَنْتَ الْمَوْلی وَ اَنَا الْعَبْدُ، وَهَلْ یَرْحَمُ الْعَبْدَ اِلَّا الْمَوْلی مَوْلایَ

تویی مولا و منم بنده، و آیا کسی جز مولا بر بنده اش رحم می کند؟ مولای من،

یا مَوْلایَ، اَنْتَ الْمالِکُ وَ اَنَا الْمَمْلُوکُ، وَهَلْ یَرْحَمُ الْمَمْلُوکَ اِلَّا الْمالِکُ،

ای مولای من، تویی مالک و منم، مملوک، و آیا کسی جز مالک بر مملوک رحم می کند؟

مَوْلایَ یا مَوْلایَ، اَنْتَ الْعَزیزُ وَ اَنَا الذَّلیلُ، وَ هَلْ یَرْحَمُ الذَّلیلَ اِلَّا

مولای من، ای مولای من، تویی گرامی و منم افتاده، و آیا کسی جز گرامی بر ذلیلِ خوار

ص :340

الْعَزیزُ، مَوْلایَ یا مَوْلایَ، اَنْتَ الْخالِقُ وَ اَنَا الْمَخْلُوقُ، وَهَلْ یَرْحَمُ

رحم می کند؟ مولای من، ای مولای من، تویی آفریننده و منم آفریده شده، و آیا کسی جز آفریننده

الْمَخْلُوقَ اِلَّا الْخالِقُ، مَوْلایَ یا مَوْلایَ، اَنْتَ الْعَظیمُ وَ اَنَا الْحَقیرُ، وَهَلْ

بر مخلوقش رحم می کند؟ مولای من، ای مولای من، تویی بزرگ و منم بی مقدار، و آیا کسی

یَرْحَمُ الْحَقیرَ اِلَّا الْعَظیمُ،

جز (خدای) بزرگ بر (بنده) بی مقدار رحم می کند؟

مَوْلایَ یا مَوْلایَ، اَنْتَ الْقَوِیُّ وَ اَنَا الضَّعیفُ،

مولای من، ای مولای من، تویی توانا و منم ناتوان،

وَهَلْ یَرْحَمُ الضَّعیفَ اِلَّا الْقَوِیُّ، مَوْلایَ یا مَوْلایَ، اَنْتَ الْغَنِیُّ وَ اَنَا

و آیا کسی جز توانا بر ناتوان رحم می کند؟ مولای من، ای مولای من، تویی بی نیاز و منم

الْفَقیرُ، وَهَلْ یَرْحَمُ الْفَقیرَ اِلَّا الْغَنِیُّ، مَوْلایَ یا مَوْلایَ، اَنْتَ الْمُعْطی وَاَنَا

نیازمند، و آیا کسی جز بی نیاز بر نیازمند رحم می کند؟ مولای من، ای مولای من، تویی عطا کننده و منم

السَّآئِلُ، وَهَلْ یَرْحَمُ السَّآئِلَ اِلَّا الْمُعْطی مَوْلایَ یا مَوْلایَ، اَنْتَ الْحَیُ

محتاج، و آیا کسی جز عطا کننده بر محتاج رحم می کند؟ مولای من، ای مولای من، تویی زنده

وَاَنَا الْمَیِّتُ، وَهَلْ یَرْحَمُ الْمَیِّتَ اِلَّا الْحَیُّ، مَوْلایَ یا مَوْلایَ، اَنْتَ الْباقی

و منم مرده، و آیا کسی جز زنده ابدی بر مرده بی جان رحم می کند؟ مولای من، ای مولای من، تویی باقی

وَاَنَا الْفانی وَهَلْ یَرْحَمُ الْفانِیَ اِلَّا الْباقی مَوْلایَ یا مَوْلایَ، اَنْتَ الدَّآئِمُ

و منم فانی، و آیا کسی جز باقی بر فانی رحم می کند؟ مولای من، ای مولای من، تویی جاودان

وَاَنَا الزَّآئِلُ، وَهَلْ یَرْحَمُ الزَّآئِلَ اِلَّا الدَّائِمُ، مَوْلایَ یا مَوْلایَ، اَنْتَ الرَّازِقُ

و منم زوال پذیر، و آیا کسی جز جاودان بر زوال پذیر رحم می کند؟ مولای من، ای مولای من، تویی روزی ده

وَ اَنَا الْمَرْزُوقُ، وَهَلْ یَرْحَمُ الْمَرْزُوقَ اِلَّا الرَّازِقُ، مَوْلایَ یا مَوْلایَ، اَنْتَ

و منم روزی خوار، و آیا کسی جز روزی ده بر روزی خوار رحم می کند؟ مولای من، ای مولای من، تویی

الْجَوادُ وَ اَنَا الْبَخیلُ، وَ هَلْ یَرْحَمُ الْبَخیلَ اِلَّا الْجَوادُ، مَوْلایَ یا مَوْلایَ،

سخاوتمند و منم بخیل، و آیا کسی جز سخاوتمند بر بخیل رحم می کند؟ مولای من، ای مولای من،

اَنْتَ الْمُعافی وَ اَنَا الْمُبْتَلی وَ هَلْ یَرْحَمُ الْمُبْتَلی اِلَّا الْمُعافی مَوْلایَ یا

تویی شفا دهنده و منم بیمار و آیا کسی جز شفا دهنده بر بیمار رحم می کند؟ مولای من، ای

مَوْلایَ، اَنْتَ الْکَبیرُ وَ اَنَا الصَّغیرُ، وَهَلْ یَرْحَمُ الصَّغیرَ اِلَّا الْکَبیرُ، مَوْلایَ

مولای من، تویی بزرگ و منم کوچک و آیا کسی جز بزرگ بر کوچک رحم می کند؟ مولای من،

ص :341

یا مَوْلایَ، اَنْتَ الْهادی وَ اَنَا الضَّآلُّ، وَهَلْ یَرْحَمُ الضَّآلَّ اِلَّا الْهادی

ای مولای من، تویی هدایت کننده و منم گمراه، و آیا کسی جز هدایت کننده بر گمراه رحم می کند؟

مَوْلایَ یا مَوْلایَ، اَنْتَ الرَّحْمنُ وَ اَنَا الْمَرْحُومُ،

مولای من، ای مولای من، تویی بخشنده و منم نیازمندِ بخشش،

وَهَلْ یَرْحَمُ الْمَرْحُومَ اِلَّا الرَّحْمنُ،

و آیا کسی جز بخشنده بر نیازمندِ بخشش می کند؟

مَوْلایَ یا مَوْلایَ، اَنْتَ السُّلْطانُ وَ اَنَا الْمُمْتَحَنُ، وَهَلْ یَرْحَمُ

مولای من، ای مولای من، تویی فرمانروا و منم گرفتار امتحان، و آیا کسی جز

الْمُمْتَحَنَ اِلَّا السُّلْطانُ، مَوْلایَ یا مَوْلایَ، اَنْتَ الدَّلیلُ وَ اَنَا الْمُتَحَیِّرُ،

فرمانروا برگرفتار رحم می کند؟ مولای من، ای مولای من تویی راهنما و منم سرگردان،

وَهَلْ یَرْحَمُ الْمُتَحَیِّرَ اِلَّا الدَّلیلُ، مَوْلایَ یا مَوْلایَ، اَنْتَ الْغَفُورُ وَ اَنَا

و آیا کسی جز راهنما بر سرگردان رحم می کند؟ ای مولای من، ای مولای من، تویی آمرزنده و منم

الْمُذْنِبُ، وَهَلْ یَرْحَمُ الْمُذْنِبَ اِلَّا الْغَفُورُ،

گناهکار، و آیا کسی جز آمرزنده بر گناهکار رحم می کند؟

مَوْلایَ یامَوْلایَ، اَنْتَ الْغالِبُ وَاَنَا الْمَغْلُوبُ،

مولای من، ای مولای من، تویی پیروز و منم شکست خورده ،

وَهَلْ یَرْحَمُ الْمَغْلُوبَ اِلَّا الْغالِبُ، مَوْلایَ یا مَوْلایَ، اَنْتَ

و آیا کسی جز پیروز بر شکست خورده رحم می کند؟ مولای من، ای مولای من، تویی

الرَّبُّ وَ اَنَا الْمَرْبُوبُ، وَهَلْ یَرْحَمُ الْمَرْبُوبَ اِلَّا الرَّبُّ، مَوْلایَ یا مَوْلایَ،

پروردگار و منم پرورش یافته، و آیا کسی جز پروردگار بر پرورش یافته رحم می کند؟ مولای من، ای مولای من،

اَنْتَ الْمُتَکَبِّرُ وَ اَنَا الْخاشِعُ، وَهَلْ یَرْحَمُ الْخاشِعَ اِلَّا الْمُتَکَبِّرُ، مَوْلایَ یا

تویی بزرگ منش و منم افتاده، و آیا کسی جز بزرگ منش بر افتاده رحم می کند؟ مولای من، ای

مَوْلایَ، اِرْحَمْنی بِرَحْمَتِکَ، وَارْضَ عَنّی بِجُودِکَ وَکَرَمِکَ وَفَضْلِکَ، یا

مولای من، به رحمتت بر من رحم کن، و به بخشش و کرم و لطفت از من خشنود باش، ای

ذَاالْجُودِ وَالْإِحْسانِ، وَالطَّوْلِ وَالْإِمْتِنانِ، بِرَحْمَتِکَ یا ارْحَمَ الرَّاحِمینَ.(1)

صاحب بخشش و نیکی و قدرت و امتنان، به رحمتت ای مهربان ترین مهربانان.

8- اعمال مقام حضرت امام صادق علیه السلام

پس به سوی مقام حضرت امام صادق علیه السلام که در نزدیکی قبر حضرت مسلم بن عقیل رحمه الله واقع شده

ص :342


1- مصباح الزائر، صفحه 88 و بحارالانوار، جلد 97، صفحه 419.

است برو و آن جا دو رکعت نماز بخوان و پس از سلام و تسبیح فاطمه زهرا علیها السلام بگو:

یا صانِعَ کُلِّ مَصْنُوعٍ، وَیا جابِرَ کُلِّ کَسیرٍ، وَیا حاضِرَ کُلِّ مَلَإٍ، وَیا

ای آفریننده هر آفریده شده، و ای پیوند دهنده هر شکستگی، و ای حاضر در هر انجمن، و ای

شاهِدَ کُلِّ نَجْوی وَیا عالِمَ کُلِّ خَفِیَّةٍ، وَیا شاهِداً غَیْرَ غائِبٍ، وَیا غالِباً

گواه هر سخن پنهانی، و ای دانای هر سرّ نهان، و ای گواه همیشه حاضر، و ای پیروز

غَیْرَ مَغْلُوبٍ، وَیا قَریباً غَیْرَ بَعیدٍ، وَیا مُونِسَ کُلِّ وَحیدٍ، وَیا حَیُّ حینَ

شکست ناپذیر، و ای نزدیک همیشه نزدیک، و ای همدم هر تنها، و ای زنده در زمانی که

لا حَیَّ غَیْرُهُ، یا مُحیِیَ الْمَوْتی وَمُمِیتَ الْأَحْیاءِ، الْقآئِمَ عَلیٰ کُلِّ نَفْسٍ

هیچ زنده ای جز او نیست، ای زنده کننده مردگان، و میراننده زندگان، که بر هر کس به آنچه که

بِمٰا کَسَبَتْ، لا اِلهَ اِلَّا اَنْتَ، صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ.

انجام داده مراقبی، معبودی جز تو نیست، بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست.

آنگاه هر حاجتی داری از خدا بخواه.(1)

9- نماز حاجت در مسجد کوفه

از حضرت امام صادق علیه السلام روایت شده که هر کس دو رکعت نماز در مسجد کوفه بجا آورد و در هر رکعت حمد و سوره های ناس، فلق، اخْلاصْ، کافِرُون، نَصر،

سَبِّحِ اسْمَ رَبِّکَ الْأَعْلی

و قَدر را بخواند و پس از سلام، هر حاجتی که دارداز خداطلب کند، خداوند حاجتش را برآورده و دعایش را مستجاب می کند.(2) یادآوری:

این نکته حائز اهمّیّت است که زوّار محترم هر گاه وقت کافی برای انجام تمام این اعمال نداشته باشند، می توانند بخشی از آن را انجام دهند و مهم این است که حال دعا و مناجات و توجّه به معبود را در این مکان مقدّس تحصیل کنند.

زیارت حضرت مسلم بن عقیل رحمه الله

هنگامی که از اعمال مسجد کوفه فارغ شدی به سوی قبر مسلم بن عقیل (رضوان اللَّه تعالى علیه)-

ص :343


1- مصباح الزائر، صفحه 98 و بحارالانوار، جلد 97، صفحه 425.
2- امإِلَىٰ طوسی، صفحه 415، حدیث 84.

سفیر مخصوص امام حسین علیه السلام و نخستین شهید از خیل شهیدان کربلا- که در کنار مسجد است می روی و نزد آن قبر شریف می گویی:

اَلْحَمْدُ لِلَّهِ الْمَلِکِ الْحَقِّ الْمُبینِ،

حمد و سپاس مخصوص خداوند فرمانروای به حق و آشکار است،

الْمُتَصاغِرِ لِعَظَمَتِهِ جَبابِرَةُ الطَّاغینَ،الْمُعْتَرِفِ بِرُبُوبِیَّتِهِ،

که گردنکشان طغیانگر در برابر عظمتش حقیرند، معترفند به پروردگاریش،

جَمیعُ اَهْلِ السَّمواتِ وَالْأَرَضینَ، الْمُقِرِّ بِتَوْحیدِهِ سآئِرُ الْخَلْقِ اَجْمَعینَ،

اهل آسمان ها و زمین ، که به یگانگی اش اقرار می کنند تمامی مخلوقات،

وَصَلَّی اَللَّهُ عَلیٰ سَیِّدِ الْأَنامِ، وَاهْلِ بَیْتِهِ الْکِرامِ،

و درود و سلام خدا بر آقا و سرور مخلوقات و خاندان گرامیش،

صَلاةً تُقِرُّ بِها اعْیُنَهُمْ،

درودی که به آن، دیدگانشان روشن گردد،

وَتُرْغَمُ بِها اَنْفَ شانِئِهِمْ

و به خاک مإِلَىٰده شود بینی دشمنانشان

مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ اَجْمَعینَ،

از جنّ و انس همگی،

سَلامُ اَللَّهِ الْعَلیِّ اَلْعَظیمِ

سلام و درود خداوندِ بلند مرتبه باعظمت

وَسَلامُ مَلائِکَتِهِ الْمُقَرَّبینَ،

و سلام فرشتگان مقرّب

و اِنْبِیآئِهِ الْمُرْسَلینَ

و پیامبران مرسل

وَ ائِمَّتِهِ الْمُنْتَجَبینَ

و پیشوایان برگزیده و

وَعِبادِهِ الصَّالِحینَ

بندگان صالح

وَجَمیعِ الشُّهَدآءِ

و تمام شهیدان،

وَالصِّدّیقینَ،

و راستگویان،

وَالزَّاکِیاتُ الطَّیِّباتُ

و درودهای پاک و پاکیزه

فیما تَغْتَدی وَتَرُوحُ،

در صبح و شام،

عَلَیْکَ یا مُسْلِمَ بْنَ عَقیلِ بْنِ اَبیٰطالِبٍ،

بر تو ای مسلم بن عقیل فرزند اَبیٰ طالب علیه السلام

وَرَحْمَةُ اَللَّهِ وَبَرَکاتُهُ،

و رحمتت و برکات خدا بر تو باد،

اَشْهَدُ اِنَّکَ قَدْ اَقَمْتَ الصَّلاةَ،

گواهی می دهم که نماز را به پا داشته

وَآتَیْتَ الزَّکاةَ،

و زکات دادی

وَاَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ،

و امر به معروف

وَنَهَیْتَ عَنِ الْمُنْکَرِ،

و نهی از منکر کرده

وَجاهَدْتَ فِی اَللَّهِ حَقَّ جِهادِهِ،

وجهاد نمودی در راه خدا به شایستگی ،

وَقُتِلْتَ عَلیٰ مِنْهاجِ الْمُجاهِدینَ فی سَبیلِهِ،

و شهید گشتی به راه مجاهدان در راه خدا

حَتّی لَقیتَ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ،

تا این که ملاقات نمودی خداوند- عزّوجلّ-

وَ هُوَ عَنْکَ رٰاضٍ،

را در حالى که از تو خشنود بود،

وَ اَشْهَدُ اِنَّکَ

و گواهی می دهم که تو

وَفَیْتَ بِعَهْدِ اَللَّهِ،

به پیمانت با خدا وفا کرده و فدا کردی

وَبَذَلْتَ نَفْسَکَ فی نُصْرَةِ

جانت را در یاری

حُجَّةِ اَللَّهِ وَابْنِ حُجَّتِهِ،

حجّت خدا و فرزند حجّت خدا،

حَتّی آتیکَ الْیَقینُ، اَشْهَدُ لَکَ

تا مرگت فرا رسید، و گواهی می دهم برای تو

ص :344

بِالتَّسْلیمِ وَالْوَفآءِ وَالنَّصیحَةِ،

به خاطر فرمانبرداری و وفای به عهد و خیر خواهی ات

لِخَلَفِ النَّبِیِّ الْمُرْسَلِ،

برای جانشین پیامبر مرسل،

وَالسِّبْطِ الْمُنْتَجَبِ،

و نوه برگزیده،

وَالدَّلیلِ الْعالِمِ، وَالْوَصِیِّ الْمُبَلِّغِ،

و راهنمای دانا و جانشین تبلیغ کننده،

وَالْمَظْلُومِ الْمُهْتَضَمِ،

و ستمدیده ستم کشیده،

فَجَزاکَ اَللَّهُ عَنْ

پس خداوند از جانب

رَسُولِهِ وَعَنْ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ،

پیامبر و امیرمؤمنان

وَعَنِ الْحَسَنِ وَالْحُسَیْنِ،

و امام حسن و امام حسین،

اَفْضَلَ الْجَزآءِ بِمٰا

بهترین پاداش را در مقابل

صَبَرْتَ وَاحْتَسَبْتَ وَ اَعَنْتَ،

استقامت و خیرخواهی و یاری کردنت به تو عطا کند،

فَنِعْمَ عُقْبَی الدَّارِ،

پس خانه آخرت چه نیکوست،

لَعَنَ اَللَّهُ مَنْ قَتَلَکَ،

لعنت کند خدا قاتلان تو

وَلَعَنَ اَللَّهُ مَنْ اَمَرَ بِقَتْلِکَ،

و کسانی که دستورقتل تو را داده

و به تو ظلم کردند،

وَلَعَنَ اَللَّهُ مَنِ افْتَری عَلَیْکَ،

و خدا لعنت کند کسانی را که به تو دروغ بسته

وَلَعَنَ اَللَّهُ مَنْ جَهِلَ حَقَّکَ،

و حقّت را منکر شدند،

وَاسْتَخَفَّ بِحُرْمَتِکَ، وَلَعَنَ اَللَّهُ مَنْ بایَعَکَ وَ غَشَّکَ،

و حرمتت را رعایت نکردند، و خدا لعنت کند کسانی را که با تو بیعت کرده و خیانت کردند

وَخَذَلَکَ وَ اَسْلَمَکَ، وَمَنْ اَلَبَّ عَلَیْکَ وَ لَمْ یُعِنْکَ،

و تو را رها کرده و تسلیم دشمن نمودند و کسانی که مردم را بر ضدّ تو بسیج کرده و تو را یاری نکردند،

اَلْحَمْدُللَّهِ اَلَذی جَعَلَ النَّارَ مَثْویهُمْ،

ستایش مخصوص خداوندی است که آتش را جایگاه ابدی آنها قرار داد

وَبِئْسَ الْوِرْدُ الْمَوْرُودُ، اَشْهَدُ اِنَّکَ قُتِلْتَ مَظْلُوماً،

و آتش چه بد جایگاهی است، گواهی می دهم که مظلومانه کشته شدی

وَ اَنَّ اللَّهَ مُنْجِزٌ لَکُمْ ما وَعَدَکُمْ، جِئْتُکَ زائِراً عارِفاً بِحَقِّکُمْ،

و خداوند وفا می کند به وعده ای که به شما داده ، برای زیارت به درگاهت آمده ام در حالى که به حق شما آگاه

مُسَلِّماً لَکُمْ، تابِعاً لِسُنَّتِکُمْ، وَنُصْرَتی لَکُمْ مُعَدَّةٌ،

و تسلیم امر و پیرو سنّت شمایم و برای یاریتان آماده ام

حَتّی یَحْکُمَ اَللَّهُ وَ هُوَ خَیْرُ الْحاکِمینَ،

تا حکم کند خداوند که بهترین حاکمان است ،

فَمَعَکُمْ مَعَکُمْ لامَعَ عَدُوِّکُمْ، صَلَواتُ اَللَّهِ عَلَیْکُمْ، وَ عَلیٰ اَرْواحِکُمْ

پس همیشه با شمایم نه با دشمنانتان، درود و سلام خدا بر شما و بر ارواح

وَاجْسادِکُمْ وَشاهِدِکُمْ وَغائِبِکُمْ، وَاَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ وَرَحْمَةُ اَللَّهِ

و بدن هایتان، در حضور و غیبت شما و درود و رحمت و برکات خدا

وَبَرَکاتُهُ، قَتَلَ اَللَّهُ اُمَّةً قَتَلَتْکُمْ بِالْأَیْدی وَ الْأَلْسُنِ.(1)

بر شما باد خدا مردمی را که با دست و زبان به جنگ با شما برخاستند لعنت کند.

ص :345


1- مصباح الزائر، صفحه 99 و بحارالانوار، جلد 97، صفحه 426.

یادآوری: «مزار کبیر» بخشی از کلمات فوق را به منزله اذن دخول قرارداده است.(1) آنگاه اشاره به ضریح کرده، می گویی:

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْعَبْدُ الصَّالِحُ، اَلْمُطیعُ لِلَّهِ وَلِرَسُولِهِ، وَلِامیرِالْمُؤْمِنینَ

سلام بر تو ای بنده شایسته و فرمانبردار خدا و رسولش و امیرمؤمنان

وَالْحَسَنِ وَالْحُسَیْنِ عَلَیْهِمُ اَلسَّلامُ، اَلْحَمْدُ للَّهِ، وَسَلامٌ عَلیٰ

و امام حسن و امام حسین- که درود خدا بر آنان باد- حمد و سپاس مخصوص خداوند است و سلام و درود بر

عِبادِهِ اَلَّذینَ اصْطَفی مُحَمَّدٍ وَآلِهِ، وَاَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ وَرَحْمَةُاَللَّهِ وَبَرَکاتُهُ

بندگان برگزیده خدا محمّد و خاندان پاکش و سلام و درود و رحمت و برکات و آمرزش خدا

وَمَغْفِرَتُهُ، وَعَلی رُوحِکَ وَبَدَنِکَ، اَشْهَدُ اِنَّکَ مَضَیْتَ عَلیٰ ما مَضی عَلَیْهِ

بر خاندان پیامبر و بر روح و جسم تو باد، گواهی می دهم که تو در مسیر جنگجویان

الْبَدْرِیُّونَ والْمُجاهِدُونَ فی سَبیلِ اَللَّهِ، الْمُبالِغُونَ فی جِهادِ اَعْدآئِهِ

بدر و مجاهدان در راه خدا حرکت کردی، مجاهدانی که در جهاد با دشمنان خدا

وَ نُصْرَةِ اَوْلِیآئِهِ، فَجَزاکَ اَللَّهُ اَفْضَلَ الْجَزآءِ، وَاکْثَرَ الْجَزآءِ،

و یاری اولیایش کوشیدند، پس خداوند به تو عطا کند بهترین

وَاَوْفَرَ جَزآءِ اَحَدٍ مِمَّنْ وَفی بِبَیْعَتِهِ،

و بیشترین و فراوان ترین پاداشی را که عطا کرده به هر یک از وفاکنندگان به پیمانش ،

وَاسْتَجابَ لَهُ دَعْوَتَهُ، وَاَطاعَ وُلاةَ اَمْرِهِ،

و پاسخ دهندگان به دعوتش و اطاعت کنندگان از والىان حکومتش،

اَشْهَدُ اِنَّکَ قَدْ بالَغْتَ فِی النَّصیحَةِ، وَ اَعْطَیْتَ غایَةَ الْمَجْهُودِ،

گواهی می دهم که تو در خیرخواهی کوشیدی و نهایت سعیت را نمودی،

حَتّی بَعَثَکَ اَللَّهُ فِی الشُّهَدآءِ، وَجَعَلَ رُوحَکَ مَعَ اَرْواحِ السُّعَدآءِ،

تا این که برانگیخت خداوند تو را در زمره شهدا ، و قرار داد روحت را با ارواح سعادتمندان ،

وَ اَعْطاکَ مِنْ جِنانِهِ اَفْسَحَها مَنْزِلًا، وَاَفْضَلَها غُرَفاً،

و عطا کرد به تو از بهشتش وسیع ترین منزل و بهترین جایگاه را ،

وَرَفَعَ ذِکْرَکَ فِی الْعِلِّیّینَ، وَحَشَرَکَ مَعَ النَّبِیّینَ

و یادت را در علیّین بالا برد، و محشور کرد تو را با پیامبران

وَالصِّدّیقینَ وَالشُّهَدآءِ وَالصَّالِحینَ،

و راستگویان و شهدا و صالحان ،

وَحَسُنَ اُولٰئِکَ رَفیقاً، اَشْهَدُ اِنَّکَ لَمْ

و آنان چه همنشینان خوبی هستند گواهی می دهم که

ص :346


1- مزار کبیر، صفحه 177.

تَهِنْ وَلَمْ تَنْکُلْ، وَاِنَّکَ قَدْمَضَیْتَ عَلی بَصیرَةٍ مِنْ اَمْرِکَ،

سستی و کندی نورزیدی و با بینایی کامل در کار خویش قدم برداشتی،

مُقْتَدِیاًبِالصَّالِحینَ،وَمُتَّبِعاً لِلنَّبِیّینَ،

به صالحان اقتدا کرده و پیروی پیامبران نمودی،

فَجَمَعَ اَللَّهُ بَیْنَنا وَبَیْنَکَ، وَبَیْنَ رَسُولِهِ وَاَوْلِیآئِهِ فی

پس خداوند ما و تو و پیامبر و اولیایش را در

مَنازِلِ الْمُخْبِتینَ، فَانَّهُ اَرْحَمُ الرَّاحِمینَ* جایگاه متواضعان گرد هم آورد، پس همانا او مهربانترین مهربانان است

سپس دو رکعت نماز در بالای سر بخوان

وآن را به آن جناب هدیه نما وبگو:

اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَلٰا تَدَعْ لی ...

خدایا بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست، و گناهی را برای من (نیامرزیده) مگذار.

و این همان دعایی است که در حرم حضرت عبّاس علیه السلام خوانده می شود و بعداً خواهد آمد، (صفحه 389).

و اگر خواستی وداع کنی با جناب مسلم علیه السلام همان وداعی را که در زیارت جناب عباس علیه السلام ذکر می شود، بخوان ، (صفحه 390).

زیارت هانی بن عُرْوة رحمه الله

آنگاه کنار قبر هانی رحمه الله که آن نیز در کنار مسجد است می روی و پس از سلام بر رسول مکرّم صلی الله علیه و آله می گویی:

سَلامُ اَللَّهِ اَلْعَظیمِ وَصَلَواتُهُ عَلَیْکَ یا هانِیَ بْنَ عُرْوَةَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا

سلام و درود خداوندِ با عظمت بر تو ای هانی بن عروه، سلام و درود بر تو ای

الْعَبْدُ الصَّالِحُ، النَّاصِحُ لِلَّهِ وَلِرَسُولِهِ، وَلِأَمیرِ الْمُؤْمِنینَ وَالْحَسَنِ

بنده شایسته و خیرخواه خدا و رسولش و امیرمؤمنان و امام حسن

وَالْحُسَیْنِ عَلَیْهِمُ اَلسَّلامُ، اَشْهَدُ اِنَّکَ قُتِلْتَ مَظْلُوماً،

و امام حسین- که سلام و درود خدا بر آنان باد- گواهی می دهم که تو مظلومانه کشته شدی،

فَلَعَنَ اَللَّهُ مَنْ قَتَلَکَ، وَ اسْتَحَلَّ دَمَکَ،

پس لعنت کند خداوند کسانی را که تو را کشته و خونت را مباح دانستند

وَ حَشیٰ قُبُورَهُمْ ناراً،

و پُر کند گور آنان را از آتشِ (عذاب)،

اَشْهَدُ اِنَّکَ لَقیتَ اللَّهَ وَ هُوَ رٰاضٍ

گواهی می دهم که تو خدا را ملاقات کردی در حالى که خشنود بود

عَنْکَ بِمٰا فَعَلْتَ وَنَصَحْتَ،

از تو به سبب آنچه انجام داده و خیرخواهی کردی ،

وَ اَشْهَدُ اِنَّکَ قَدْ بَلَغْتَ دَرَجَةَ الشُّهَدآءِ، وَجُعِلَ

و گواهی می دهم که تو به درجه رفیع شهیدان رسیدی و قرار گرفت

ص :347

رُوحُکَ مَعَ اَرْواحِ السُّعَدآءِ،

روحت همراه ارواح سعادتمندان ،

بِمٰا نَصَحْتَ لِلَّهِ وَ لِرَسُولِهِ مُجْتَهِداً،

به خاطر کوششت در خیرخواهی برای خدا و رسولش،

وَ بَذَلْتَ نَفْسَکَ فی ذاتِ اَللَّهِ وَمَرْضاتِهِ،

و جانت رادر راه خدا و خشنودیش فدا نمودی

فَرَحِمَکَ اَللَّهُ وَ رَضِیَ عَنْکَ، وَحَشَرَکَ مَعَ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطَّاهِرینَ،

پس خداوند تو را رحمت کند و از تو خشنود گردد و تو را با محمّد و خاندان پاکش محشور کند،

وَجَمَعَنا وَاَیَّاکَ مَعَهُمْ فی دارِ النَّعیمِ، وَسَلامٌ عَلَیْکَ وَرَحْمَةُ اَللَّهِ وَبَرَکاتُهُ.

و ما و شما را با آنان در بهشت گرد هم آورد، و سلام و رحمت و برکات خدا بر تو باد.

سپس دو رکعت نماز می گذاری و آن را به روح آن بزرگوار هدیه می کنی و حاجات خود را از خداوند طلب می کنی.(1)

ص :348


1- مصباح الزائر، صفحه 104 و بحارالانوار، جلد 97، صفحه 429( با اندکی تفاوت).

فصل چهارم: فضیلت و اعمال مسجد «سهله» و «زید» و «صعصعه»

فضیلت مسجد سهله:

بعد از مسجد بزرگ کوفه، نوبت به مسجد سهله می رسد که در بعضی از روایات مسجد «سهیل» و در بعضی روایات دیگر مسجد «شری و در روایت سوّمی مسجد «بنی ظفر» نیز نامیده شده،(1) و میعادگاه عاشقان و دلباختگان حضرت بقیّةاللَّه الاعظم، امام زمان (صلوات اللَّه علیه) می باشد و در روایات، فضایل زیادی برای آن نقل شده که از آن جمله است:

1- خانه ادریس پیامبر علیه السلام و حضرت ابراهیم علیه السلام و خانه انبیا و اوصیا و صالحان بود.(2) 2- در بعضی از روایات آمده: «فیه المعراج»(3) که ممکن است اشاره به این باشد که معراج معنوی مؤمنان، در این مسجد حاصل می شود یا این که اشاره به این است که رسول اکرم صلی الله علیه و آله پس از فرود آمدن در شب معراج به مسجد کوفه، (که در بعضی از روایات وارد شده که حضرت، فرود آمدند و در مسجد کوفه دو رکعت نماز خواندند)(4) وارد مسجد سهله شدند و از آن جا به آسمان عروج کردند.

3- کسی که در این مسجد، خدا را به آنچه که دوست دارد بخواند حوائجش برآورده می شود ... و از مشکلات دنیا و حیله های دشمنانش در امان قرار می گیرد.(5) 4- خداوند پیامبری را مبعوث نکرد مگر این که در این مسجد نماز خواند.(6) 5- «شیخ طوسی» در کتاب «تهذیب» از امام صادق علیه السلام نقل کرده است که هیچ غم زده و دردمندی وارد مسجد سهله نمی شود و بین نماز مغرب و عشا، دو رکعت نماز نمی خواند مگر این که خداوند مشکلش را حل می کند.(7)

ص :349


1- اسم« سهیل» در کامل الزیارات، باب 8، حدیث 10 و 11 و اسم« بنی ظفر» در کافی، جلد 3، صفحه 489، حدیث 1 و اسم« شری» در قرب الاسناد، صفحه 74، آمده است.
2- رجوع شود به: کامل الزیارات، باب 8، صفحه 29، حدیث 10 و 11، و فقیه، جلد 1، صفحه 232، حدیث 697.
3- بحارالانوار، جلد 97، صفحه 437، حدیث 8 به نقل از کامل الزیارات، صفحه 30، حدیث 10.
4- کامل الزیارات، باب 8، صفحه 28، حدیث 6.
5- بحارالانوار، جلد 97، صفحه 434، حدیث 1.
6- همان مدرک، صفحه 435، حدیث 3.
7- همان مدرک، صفحه 440، حدیث 20 به نقل از تهذیب، جلد 6، صفحه 38، حدیث 21 و در بحارالانوار، جلد 97، صفحه 437، حدیث 9، به نقل از قرب الاسناد، صفحه 74 به طور مطلق و بدون قید« بین نماز مغرب و عشا» چنین مژده ای وارد شده است.

6- امام صادق علیه السلام خطاب به ابوبصیر فرمود: «این مسجد از بقعه هایی است که خداوند دعا و درخواست در آن را دوست دارد و هیچ روز و شبی نیست مگر این که فرشتگان، این مسجد را زیارت و خدا را در آن عبادت می کنند ...».(1) 7- طبق روایتی از امام صادق علیه السلام اقامت در این مسجد (برای عبادت) همانند اقامت در خیمه رسول اللَّه صلی الله علیه و آله است و هیچ مرد و زن مؤمنی نیست مگر این که دلش مشتاق این مسجد است.(2)

اعمال مسجد سهله:

1- چنان که گذشت دو رکعت نماز بین نماز مغرب و عشا بجا آورد و حاجتش را بخواهد که برآورده خواهد شد ان شاءاللَّه.

2- اعمالى را بجا آورد که جمعی از بزرگان علما در کتب مختلف نقل کرده اند و بعضی از بزرگان برای انجام آن، شب چهارشنبه، بین نماز مغرب و عشا را از اوقات دیگر مناسبتر می دانند(3) (از بعضی روایات استفاده می شود که قسمتی از این اعمال به وسیله حضرت خضر علیه السلام تعلیم داده شد، که خواهد آمد) و آن اعمال به قرار ذیل است:

هنگامی که خواستی وارد مسجد شوی نزد در آن بایست و بگو:

بِسْمِ اَللَّهِ وَبِاَللَّهِ، وَمِنَ اَللَّهِ وَالَی اَللَّهِ، وَما شآءَ اَللَّهُ،

به نام خدا و به یاری خدا و از جانب خدا و به سوی خدا و آنچه خدا بخواهد

وَخَیْرُ الْأَسْمآءِ لِلَّهِ ، تَوَکَّلْتُ عَلَی اَللَّهِ،

و بهترین نامها برای خداوند است، بر خدا توکّل کردم

وَلٰاحَوْلَ وَ لا قُوَّةَ اِلَّا بِاَللَّهِ الْعَلِیِّ اَلْعَظیمِ،

و پناهگاه و نیرویی جز از سوی خداوند بلندمرتبه و با عظمت نیست

اَللهُمَّ اجْعَلْنی مِنْ عُمَّارِ مَساجِدِکَ وَبُیُوتِکَ،

خدایا مرا ازآبادکنندگان مساجد و خانه هایت قرار ده،

اَللهُمَّ اِنّی اَتَوَجَّهُ اِلَیْکَ بِمُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ،

خدایا من به واسطه محمّد و خاندان پاکش به تو رو کرده

وَاقَدِّمُهُمْ بَیْنَ یَدَیْ حَوآئِجی

و مقدّم می دارم آنان را (برای شفاعت) پیشاپیش حوائجم ،

فَاجْعَلْنِی اَللهُمَّ بِهِمْ عِنْدَکَ وَجیهاً فِی الدُّنْیا وَالأخَرةِ وَمِنَ الْمُقَرَّبینَ،

پس قرار ده خدایا به حقّ آنان مرا در دنیا و آخرت در نزد خود آبرومند و از مقرّبان (درگاهت) ،

اَللهُمَّ اجْعَلْ صَلاتی بِهِمْ مَقْبُولَةً، وَذَنْبی

خدایا به حقّ آنان نمازم را پذیرفته و گناهم را

ص :350


1- بحارالانوار، جلد 97، صفحه 436، حدیث 7 و مزار کبیر، صفحه 135.
2- بحارالانوار، جلد 97، صفحه 435، حدیث 3.
3- مصباح الزائر، صفحه 105.

بِهِمْ مَغْفُوراً، وَرِزْقی بِهِمْ مَبْسُوطاً، وَدُعآئی بِهِمْ مُسْتَجاباً،

آمرزیده و روزیم را گسترده و دعایم را اجابت شده ،

وَحَوآئِجی بِهِمْ مَقْضِیَّةً،

و حاجتهایم رابرآورده شده قرار ده،

وَ انْظُرْ اِلَیَّ بِوَجْهِکَ الْکَریمِ نَظْرَةً رَحیمَةً،

و به بزرگواریت از روی رحمت به من توجّه فرما،

الْکَرامَةَ اَسْتَوْجِبُ بِهَا عِنْدَکَ، یا مُقَلِّبَ

که به واسطه آن مستحقّ کرامت درنزد تو گردم،

ثُمَّ لا تَصْرِفْهُ عَنّی اَبَداً، بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ،

پس هیچگاه آن را از من نگیر، به رحمتت ای مهربان ترین مهربانان،

الْقُلُوبِ وَالْأَبْصارِ، ثَبِّتْ قَلْبی عَلیٰ دینِکَ،

ای دگرگون کننده دلها و دیده ها، دلم را بر دینت

وَ دینِ نَبِیِّکَ وَوَلِیِّکَ، وَلٰا تُزِغْ قَلْبی بَعْدَ اِذْ هَدَیْتَنی

و دین پیامبر و ولیّت ثابت بدار، ومنحرف مگردان مرا بعد از آن که هدایتم کردی

وَهَبْ لی مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَةً، اِنَّکَ اَنْتَ الْوَهَّابُ،

و رحمتی تازه از نزد خویش بر من ببخش، که تو بسیار بخشنده ای،

اَللهُمَّ اِلَیْکَ تَوَجَّهْتُ، وَمَرْضاتَکَ طَلَبْتُ، وَثَوابَکَ ابْتَغَیْتُ، وَبِکَ آمَنْتُ،

خدایا به تو رو کرده و خشنودیت را می جویم و پاداشت را می طلبم و به تو ایمان آورده

وَعَلَیْکَ تَوَکَّلْتُ، اَللهُمَّ فَاقْبِلْ بِوَجْهِکَ الَیِّ، وَاقْبِلْ بِوَجْهی اِلَیْکَ.

و بر تو توکّل می کنم، خدایا به من توجّه فرما و توجّه مرا به سوی خودت جلب نما.

سپس آیةالکرسی و سوره ناس و فلق را بخوان و هفت مرتبه سبحان اللَّه و هفت مرتبه الحمدللَّه و هفت مرتبه لا اِلٰه الّا اللَّه و هفت مرتبه اللَّه اکبر بگو، آنگاه بخوان:

اَللهُمَّ لَکَ اَلْحَمْدُ عَلَی ما هَدَیْتَنی

خدایا حمد و سپاس مخصوص توست به خاطر اینکه هدایتم کردی

وَلَکَ اَلْحَمْدُ عَلیٰ ما فَضَّلْتَنی وَلَکَ اَلْحَمْدُ عَلیٰ ما شَرَّفْتَنی

به خاطر اینکه برتری دادی مر و شرافتم دادی (بر سایر مخلوقات)

وَلَکَ اَلْحَمْدُ عَلیٰ کُلِّ بَلاءٍ حَسَنٍ ابْتَلَیْتَنی

و حمد و سپاس مخصوص توست به خاطر اینکه بر هر آزمایش نیکویی مرا به

آزمودی،

اَللهُمَّ تَقَبَّلْ صَلاتی وَدُعآئی وَطَهِّرْ قَلْبی

خدایا نماز و دعایم را بپذیر و دلم را پاک گردان

وَاشْرَحْ لی صَدْری وَتُبْ

و سعه صدر به من عطا فرما، و توبه ام را

عَلَیَّ اِنَّکَ اَنْتَ التَّوَّابُ الرَّحیمُ.(1)

بپذیر که تو بسیار توبه پذیر و مهربانی.

ص :351


1- برای این قسمت از اعمال، به مدرکی غیر از آنچه مرحوم حاج شیخ عبّاس قمی( ره) به عنوان بعضی از کتب مزاریّه نقل می کند دست نیافتیم، جزآنچه در مصباح المتهجّد صفحه 130- 132، آن هم به عنوان اعمال مطلق مساجد و با تفاوت های قابل ملاحظه نقل شده است.

بعد از آن داخل مسجد شو و دو رکعت نماز بجا آور و دستها را به سوی آسمان بالا ببر و عرضه بدار:

اَنْتَ اَللَّهُ لا اِلهَ اِلَّا اَنْتَ، مُبْدِئُ الْخَلْقِ وَمُعیدُهُمْ، و اَنْتَ اَللَّهُ لا اِلهَ اِلَّا اَنْتَ،

تویی خدایی که معبودی جز تو نیست، به وجود آورنده مخلوقات و بازگرداننده آنهایی، و تویی خدایی که معبودی جز تو نیست،

خالِقُ الْخَلْقِ وَ رٰازِقُهُمْ، و اَنْتَ اَللَّهُ لا اِلهَ اِلَّا اَنْتَ،

آفریننده مخلوقات و روزی دهنده آنهایی، و تویی خدایی که معبودی جز تو نیست،

اَلْقابِضُ الْباسِطُ، و اَنْتَ اَللَّهُ لا اِلهَ اِلَّا اَنْتَ، مُدَبِّرُ الأُمُورِ،

گیرنده و گستراننده ای، و تویی خدایی که معبودی جز تو نیست، تدبیرکننده کارها

وَباعِثُ مَنْ فِی الْقُبُورِ، اَنْتَ وارِثُ

و برانگیزنده اهل قبوری، تویی وارث

الْأَرْضِ وَمَنْ عَلَیْها، اَسْئَلُکَ بِاسْمِکَ الْمَخْزُونِ الْمَکْنُونِ الْحَیِّ الْقَیُّومِ،

زمین و ساکنان آن، از تو می خواهم به حق نام پوشیده و محفوظ و زنده و پاینده ات

و اَنْتَ اَللَّهُ لا اِلهَ اِلَّا اَنْتَ، عالِمُ السِّرّ وَ اَخْفی

و تویی خدایی که معبودی جز تو نیست، دانای اسرار و مخفی تر از اسراری،

اَسْئَلُکَ بِاسْمِکَ اَلَذی اِذا

از تو می خواهم به حقّ نامت که اگر

دُعیتَ بِهِ اَجَبْتَ، وَ اِذا سُئِلْتَ بِهِ اَعْطَیْتَ،

به آن خوانده شوی، اجابت کنی و اگر به آن درخواست شوی، عطا کنی،

وَاَسْئَلُکَ بِحَقِّکَ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ اَهْلِ بَیْتِهِ،

و از تو می خواهم به حقّت بر محمّد و خاندان پاکش،

وَ بِحَقِّهِمُ اَلَذی اَوْجَبْتَهُ عَلیٰ نَفْسِکَ، اَنْ تُصَلِّیَ عَلیٰ مُحَمَّدٍوَآلِ مُحَمَّدٍ،

و به حق آنان که بر خود واجب نمودی، که بر محمّد و خاندان پاکش درود فرستی

و اِنْ تَقْضِیَ لی حاجَتی السَّاعَةَ السَّاعَةَ، یا سامِعَ الدُّعآءِ،

و حاجتم را در همین ساعت برآوری، ای شنوای دعا،

یا سَیِّداهُ یا مَوْلاهُ یا غِیاثاهُ،

ای آقا و سرورم، ای مولای من، ای فریادرسم

اَسْئَلُکَ بِکُلِّ اسْمٍ سَمَّیْتَ بِهِ نَفْسَکَ،

از تو می خواهم به حقّ هر نامی که خود را به آن نامیدی

اوِ اسْتَاْثَرْتَ بِهِ فی عِلْمِ الْغَیْبِ عِنْدَکَ، اَنْ تُصَلِّیَ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ،

یا در علم غیبت در نزد خود برگزیدی، که بر محمّد و خاندان پاکش درود فرستی

و اِنْ تُعَجِّلَ فَرَجَنَا السَّاعَةَ، یا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَالأَبْصارِ، یا سَمیعَ الدُّعآءِ.

و شتاب کنی در گشایش کارهایمان ، ای دگرگون کننده دلها و دیده ها، ای شنوای دعا.

سپس به سجده برو و با اظهار خشوع هر آنچه می خواهی از خدا طلب کن،(1) آنگاه به محلّی

ص :352


1- مصباح الزائر، صفحه 105 و بحارالانوار، جلد 97، صفحه 441، حدیث 21 و مزار کبیر، صفحه 137. قابل توجّه است که مطابق نقل بحار، این دعا را امام صادق علیه السلام برای نجات زنی که به جهت اظهار بیزاری از کسانی که بر حضرت فاطمه صدّیقه علیها السلام ستم کردند، دستگیر شد در مسجد سهله خواندند و مؤلّفان کتب مزار، آن را با اندک تفاوتی که قابل تطبیق بر هر نیازمند دیگری است، نقل کرده اند.

که معروف به خانه حضرت ابراهیم علیه السلام است می روی و دو رکعت نماز می خوانی و پس از تسبیح حضرت زهرا علیها السلام می گویی:

اَللَّهُمَّ بِحَقِّ هذِهِ الْبُقْعَةِ الشَّریفَةِ، وَبِحَقِّ مَنْ تَعَبَّدَ لَکَ فیها، قَدْ عَلِمْتَ

خدایا به حق این بارگاه گرامی و به حقّ آن کسی که تو را در آن عبادت کرد، حاجتهایم را

حَوائِجی فَصَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَ اقْضِها،

می دانی، پس بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست و حاجتم را برآور،

وَقَدْ اَحْصَیْتَ ذُنُوبی

و به یقین به عدد گناهانم آگاهی،

فَصَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاغْفِرْها لی اَللَّهُمَّ اَحْیِنی ما کانَتِ الْحَیاةُ

پس بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست و گناهانم را بیامرز، خدایا تا زمانی که زندگی برای من بهتر است

خَیْراً لی وَامِتْنی اِذٰا کانَتِ الْوَفاةُ خَیْراً لی عَلیٰ مُٰوٰالاةِ اَوْلِیآئِکَ،

مرا زنده بدار و زمانیکه مردن برای من بهتر است مرا بر دوستی اولیا

وَمُعاداةِ اَعْدآئِکَ، وَاِفْعَلْ بی ما اَنْتَ اَهْلُهُ، یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ.

و دشمنی دشمنانت بمیران و آنچه تو شایسته آنی در مورد من انجام ده، ای مهربان ترین مهربانان.

بعد از آن به گوشه دیگرمسجد که در سمت مغرب و قبله واقع شده می روی و دو رکعت نماز می خوانی و دستها را بلند می کنی و این دعا را می خوانی:

اَللَّهُمَّ اِنّی صَلَّیْتُ هذِهِ الصَّلاةَ اِبْتِغآءَ مَرْضاتِکَ، وَ طَلَبَ نآئِلِکَ، وَرَجآءَ

خدایا این نماز را برای بدست آوردن خشنودی و طلب احسان و امید

رِفْدِکَ وَجَوآئِزِکَ، فَصَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ، وَتَقَبَّلْها مِنّی بِاحْسَنِ قَبُولٍ،

هدیه و پاداشت بجا آوردم، پس بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست، و آن را به بهترین وجه از من بپذیر

وَبَلِّغْنی بِرَحْمَتِکَ الْمَأْمُولَ، وَاِفْعَلْ بی ما اَنْتَ اَهْلُهُ، یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ.

و مرا به رحمتت به آرزویم برسان و آنچه تو شایسته آنی در مورد من انجام ده، ای مهربان ترین مهربانان.

آنگاه به سجده می روی و دو طرف صورت را بر سجده گاه می گذاری، بعد از آن به گوشه دیگر مسجد که در طرف مشرق است می روی و پس از دو رکعت نماز، دستها را می گشایی و می گویی:

اَللَّهُمَّ اَنْ کانَتِ الذُّنُوبُ وَالْخَطایا قَدْ اخْلَقَتْ وَجْهی عِنْدَکَ، فَلَمْ تَرْفَعْ لی

خدایا اگر گناهان و اشتباهاتم چهره ام را در پیشگاهت دگرگون کرده و نمی گذارد برسد

ص :353

اِلَیْکَ صَوْتاً، وَلَمْ تَسْتَجِبْ لی دَعْوَةً،

به درگاهت صدایم، و دعایی از من مستجاب کنی،

فَاِنّی اَسْئَلُکَ بِکَ یا اَللَّهُ، فَانَّهُ لَیْسَ مِثْلَکَ اَحَدٌ،

پس از تو می خواهم به حقّ خودت ای خدا که مانندت نیست احدی ،

وَ اَتَوَسِّلُ اِلَیْکَ بِمُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَاَسْئَلُکَ اَنْ تُصَلِّیَ عَلیٰ مُحَمَّدٍ

و به حقّ محمّد و خاندان پاکش به تو متوسّل می شوم، و از تو می خواهم که بر محمّد

وَآلِ مُحَمَّدٍ، و اِنْ تُقْبِلَ اِلَیَّ بِوَجْهِکَ الْکَریمِ وَ تُقْبِلَ بِوَجْهی اِلَیْکَ، وَلٰا

و خاندان پاکش درود فرستی و به روی کریمت به من توجّه کنی و مرا به خودت متوجّه سازی، و زمانی که

تُخَیِّبْنی حَیْنَ اَدْعُوکَ، وَلٰا تَحْرِمْنی حَیْنَ ارْجُوکَ، یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ.

تو را می خوانم ناامیدم مکنی و هنگامی که به تو امیدوارم محرومم مگردانی، ای مهربان ترین مهربانان.

سپس دو طرف صورت خویش را بر روی خاک بگذار (و ذکر خدا بگو و دعا کن).(1) سپس وارد خانه ای که در وسط مسجد است می شوی (که به مقام امام زین العابدین علیه السلام معروف است) و پس از خواندن دو رکعت نماز، می گویی:

یا مَنْ هُوَ اقْرَبُ اِلَیَّ مِنْ حَبْلِ الْوَریدِ، یا فَعَّالًا لِمایُریدُ،

ای کسی که از رگ گردن به من نزدیکتری ای کسی که هرچه اراده کنی انجام می دهی،

یامَنْ یَحُولُ بَیْنَ الْمَرْءِوَقَلْبِهِ، صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ،

ای کسی که بین انسان و دلش فاصله می شوی، بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست،

وَحُلْ بَیْنَنا وَ بَیْنَ مَنْ یُؤْذینا بِحَوْلِکَ وَقُوَّتِکَ،

و مانع شو بین ما و آنچه که ما را می آزارد به نیرو و تواناییت،

یا کافی مِنْ کُلِّ شَیْ ءٍ، وَلٰا یَکْفی مِنْهُ شَیْ ءٌ،

ای یاری کننده هر چیز، که چیزی او را یاری نکند،

اِکْفِنَا الْمُهِمَّ مِنْ اَمْرِ الدُّنْیا وَالأخِرَةِ، یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ.

امور مهمّ دنیا و آخرت ما را کفایت کن، ای مهربان ترین مهربانان.

آنگاه دو طرف صورت خود را روی سجده گاه بگذار.(2) در ادامه بعضی از روایات آمده است: سپس او (حضرت خضر علیه السلام) از مسجد سهله خارج شد، از او درباره این مکان سؤال کردیم جواب داد: این مکان مقام صالحین وانبیا و مرسلین است.(3)

مقام حضرت مهدی

(ارواحنا فداه):

طرف قبله مسجد بقعه ای است معروف به مقام حضرت مهدی علیه السلام که زیارت آن حضرت در آن محل

ص :354


1- بحارالانوار، جلد 97، صفحه 443، حدیث 22 و مزار کبیر، صفحه 140 و مصباح الزائر، صفحه 105.
2- بحارالانوار، جلد 97، صفحه 445.
3- همان مدرک، صفحه 444 و مزار کبیر، صفحه 141.

شریف مناسب است و از بعضی از کتب نقل شده که شایسته است زیارت آن حضرت در این محل با خواندن «

سَلَامُ اَللَّهِ الکامِلُ التَّامُّ ...»(1)

که در بخش زیارت امام زمان تحت عنوان «استغاثه به امام زمان» خواهد آمد، (صفحه 518).

اعمال مسجد «زید»:

در بعضی از روایات از علی بن ابراهیم از پدرش این چنین آمده است: او (حضرت خضر علیه السلام) پس از خروج از مسجد سهله وارد مسجد کوچکی (نزدیک مسجد سهله) شد و با سکینه و وقار دو رکعت نماز در آن بجای آورد و سپس دو دستش را گشود و عرضه داشت:

اِلهی قَدْ مَدَّ اِلَیْکَ الْخاطِئُ الْمُذْنِبُ یَدَیْهِ بِحُسْنِ ظَنِّهِ بِکَ،

خدایا خطاکار گناهکار به واسطه حسن ظنّش به تو، دستانش را به درگاهت بلند کرده،

اِلهی قَدْ جَلَسَ الْمُسیی ءُ بَیْنَ یَدَیْکَ، مُقِرّاً لَکَ بِسُوءِ عَمَلِهِ،

خدایا بنده بدکار در مقابلت نشسته، درحالى که به بدی کردارش اقرار داشته

وَراجِیاً مِنْکَ الصَّفْحَ عَنْ زَلَلِهِ، اِلهی قَدْ رَفَعَ اِلَیْکَ الظَّالِمُ کَفَّیْهِ،

و از تو امید بخشش خطاهایش را دارد، خدایا بنده ای که به خود ظلم کرده دستهایش را به درگاهت بلند کرده

راجِیاً لِما لَدَیْکَ، فَلا تُخَیِّبْهُ بِرَحْمَتِکَ مِنْ فَضْلِکَ،

در حالى که به آنچه نزد توست امیدوار است، پس به رحمتت او را از فضل و احسانت ناامید مکن،

اِلهی قَدْ جَثَا الْعآئِدُ الَی الْمَعاصی بَیْنَ یَدَیْکَ،

خدایا زانو زده بازگشت کننده به گناهان در مقابلت ،

خآئِفاً مِنْ یَوْمٍ تَجْثُو فیهِ الْخَلائِقُ بَیْنَ یَدَیْکَ،

درحالى که از روز زانو زدن مخلوقات در برابرت ترسان است،

اِلهی جآءَکَ الْعَبْدُ الْخاطِئُ فَزِعاً مُشْفِقاً،

خدایا به سویت آمده بنده خطاکار، هراسان و نگران ،

وَرَفَعَ اِلَیْکَ طَرْفَهُ حَذِراً راجِیاً،

و درحال پرهیز و امید، نگاهش را به سوی تو دوخته است،

وَفاضَتْ عَبْرَتُهُ مُسْتَغْفِراً نادِماً،

و توبه کنان و پشیمان اشکش جاری است،

وَ عِزَّتِکَ وَ جَلالِکَ ما اَرَدْتُ بِمَعْصِیَتی مُخالَفَتَکَ،

به عزّت و جلالت سوگند با گناهم قصد مخالفت تو را نداشته ام،

وَما عَصَیْتُکَ اذْ عَصَیْتُکَ وَ اَنَا بِکَ جاهِلٌ،

و نافرمانیم نه به خاطر جهلم به ذات تو

وَلٰا لِعُقُوبَتِکَ مُتَعَرِّضٌ، وَ لا لِنَظَرِکَ مُسْتَخِفٌّ،

و نه به جهت اعتراض به کیفر تو و نه سبک شمردن رأی و نظر تو است،

ص :355


1- مفاتیح الجنان، اعمال مسجد سهله.

وَلکِنْ سَوَّلَتْ لی نَفْسی وَاَعانَتْنی عَلیٰ ذلِکَ شِقْوَتی

بلکه هوای نفسم این کار را در نظرم جلوه داد و بدبختیم نیز بر آن کمک کرد،

وَغَرَّنی سِتْرُکَ الْمُرْخی عَلَیَّ،

و پرده پوشیت بر من مرا (به انجام گناه) مغرور ساخت،

فَمِنَ الْأٰنَ مِنْ عَذابِکَ مَنْ یَسْتَنْقِذُنی،

پس اکنون چه کسی مرا از عذابت نجات می دهد،

وَ بَحَبْلِ مَنْ اَعْتَصِمُ اَنْ قَطَعْتَ حَبْلَکَ عَنّی ،

به ریسمان چه کسی چنگ زنم و اگر ریسمان (نجاتت را) از من قطع کنی،

فَیا سَوْاَتاهُ غَداً مِنَ الْوُقُوفِ بَیْنَ یَدَیْکَ، اِذٰا قیلَ

پس وای از رسوایی ایستادن در پیشگاهت در فردای قیامت، آن گاه که

لِلْمُخِفّینَ جُوزُوا، وَ لِلْمُثْقِلینَ حُطُّوا،

به سبکباران گفته می شود بگذرید و به سنگین باران گفته می شود فرود آیید،

اَ فَمَعَ الْمُخِفّینَ اَجُوزُ، اَمْ مَعَ الْمُثْقِلینَ اَحُطُّ،

آیا با سبکباران بگذرم یا با سنگین باران فرود آیم؟

وَیْلی کُلَّما کَبُرَ سِنّی کَثُرَتْ ذُنُوبی

وای بر من هر چه سنّم زیاد می شود گناهانم بیشتر می گردد،

وَیْلی کُلَّما طالَ عُمْری کَثُرَتْ مَعاصِیَّ،

وای بر من هر چه طولانی می شود عمرم نافرمانیم بیشتر می گردد،

فَکَمْ اَتُوبُ وَکَمْ اَعُودُ، ا َمٰا آنَ لی اَنْ اسَتَحْیِیَ مِنْ رَبّی

پس چقدر توبه کنم و بازگردم؟! آیا وقت آن نرسیده که از پروردگارم شرم کنم؟

اَللَّهُمَ فَبِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، اِغْفِرْ لی وَاِرْحَمْنی یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ، وَخَیْرَ الْغافِرینَ

خدایا، پس به حق محمّد و خاندان پاکش، مرا ببخش و بر من رحم کن، ای مهربان ترین مهربانان و بهترین آمرزندگان.

سپس گریه کرد و طرف راست صورتش را بر سجده گاه گذاشت وگفت:

اِرْحَمْ مَنْ اَسآءَ وَاقْتَرَفَ وَاسْتَکانَ وَ اَعْتَرَفَ

و رحم کن بر بنده ای که بدی و جنایت کرده و درمانده شده و (به گناهش) معترف است

آنگاه طرف چپ صورت را و گفت:

عَظُمَ الذَّنْبُ مِنْ عَبْدِکَ، فَلْیَحْسُنِ الْعَفْوُ مِنْ عِنْدِکَ یا کَریمُ.

گناه بنده ات بزرگ است ولی عفو و گذشت از ناحیه تو نیکوست ای بزرگوار.

سپس خارج شد و درباره این مکان از او پرسیدیم، جواب داد: این مکان مسجد «زید بن صوحان» از اصحاب علی بن اَبیٰ طالب علیه السلام است و آنچه بجا آوردم دعا و تهجّد او بود. سپس از ما غایب شد.(1) یادآوری: مرحوم «سیّد بن طاووس» در «مصباح الزائر» می گوید: آنگاه به سجده برو و صد مرتبه بگو:

«العفو العفو».(2)

ص :356


1- بحارالانوار، جلد 97، صفحه 444 و مزار کبیر، صفحه 142.
2- مصباح الزائر، صفحه 108.

اعمال مسجد «صعصعه»:

مرحوم «سیّد بن طاووس» در «مصباح الزائر»(1) برای این مسجد بعد از دو رکعت نماز، دعای

«اَللَّهُمَّ یا ذَا الْمِنَنِ السَّابِغَةِ وَالْآلاءِ الْوازِعَةِ ...»

که در اعمال روزهای ماه رجب می آید را ذکر کرده است. گرچه مرحوم «علّامه مجلسی»(2) از «مزار شهید» و «مزار کبیر» و همچنین از خود «سیّد بن طاووس» در کتاب «اقبال» نقل می کند که بعضی از مؤمنین در ماه مبارک رجب، امام زمان (صلوات اللَّه علیه) را در این مسجد مشاهده کردند که بعد از دو رکعت نماز، این دعا را خواند (شاید آن حضرت به مناسبت ماه رجب این دعا را خواندند، نه از باب این که مخصوص این مسجد باشد) ولی در هر حال، شکّی نیست که خواندن چنین مناجات بلند و پرمعنایی دراین مسجد، در زمان های دیگر نیز مناسب است.

شخصیّت زید و صعصعه:

دو مسجد زید و صعصعه منسوب به دو برادر از یاران علی علیه السلام است: زید بن صوحان و صعصعة بن صوحان. زید از بزرگان اصحاب امیرمؤمنان علیه السلام و از شخصیّت های برجسته و پرهیزگاران روزگار به شمار می رفت و در جنگ جمل، در رکاب آن حضرت به شهادت رسید(3) و دعایی که در اعمال مسجد زید ذکر شد، دعایی است که او در نماز شب می خواند.(4) برادرش صعصعه نیز از اصحاب امیرمؤمنان علیه السلام و از عارفان به حقّ آن حضرت و از بزرگان اهل ایمان است، فصاحت و بلاغت او در حدّی بود که امیرمؤمنان علیه السلام او را «خطیب شحشح» یعنی ماهر، لقب داد،(5) و او را به مهارت و فصاحت در خطابه و نیز به «کمی هزینه زندگی و کثرت کمک به مردم» ستوده است.(6) او کسی است که در شبی که جنازه آن حضرت دفن می شد به همراه فرزندان آن بزرگوار از تشییع کنندگان بود و پس از فراغت از دفن آن حضرت، نزد قبر مقدّس ایستاد و مشتی خاک برداشت و بر سر خود ریخت و گفت: پدر و مادرم فدای تو باد ای امیرمؤمنان! گوارا باد تو را کرامت های خدا، ای اباالحسن! به یقین مولد تو پاکیزه و صبر تو قوی و جهاد تو عظیم بود، و به آنچه آرزویش داشتی رسیدی، تجارت سودمندی

کردی و به نزد پروردگار خود شتافتی! ... و از این قبیل اوصاف، بسیار گفت و گریه سختی کرد و دیگران را به گریه آورد(7) و در حقیقت سر قبر آن حضرت مجلس سوگواری به پا شد که روضه خوانش صعصعه و مستمعینش حسن و حسین علیهما السلام و محمّد بن حنفیه و ابوالفضل العباس علیه السلام و سایر فرزندان و بستگان آن حضرت بودند. رحمت و رضوان خدا بر او باد.

ص :357


1- مصباح الزائر، صفحه 109.
2- بحارالانوار، جلد 97، صفحه 446 و مزار کبیر، صفحه 143.
3- بحارالانوار، جلد 23، صفحه 211.
4- همان مدرک، جلد 97، صفحه 445.
5- همان مدرک، جلد 34، صفحه 308.
6- همان مدرک، جلد 23، صفحه 211.
7- همان مدرک، جلد 42، صفحه 295.

فصل پنجم: زیارت امام حسین علیه السلام

زیارت امام حسین علیه السلام از نزدیک

فضیلت زیارت آن حضرت از نزدیک:

از آن جا که روایات مربوط به فضایل زیارت امام حسین (صلوات اللَّه علیه) بسیار زیاد است، مناسب دیدیم که تنها فهرستی را از اعظم فضایلی که در روایات آمده است بیان کنیم و در این رابطه بهترین شیوه را در این دیدیم که به یکی از مهمترین مصادر و منابع مورد اعتماد علمای شیعه یعنی کتاب «کامل الزیارات»(1) (تألیف محدّث و فقیه جلیل القدر، صاحب صدق و امانت، استاد مرحوم شیخ مفید رحمه الله و جمعی از بزرگان دیگر یعنی جعفر بن محمّد بن قولویه) اشاره کنیم؛ کتاَبیٰ که یکی از منابع اصلی ما دربخش های دیگر این کتاب یعنی بخش های مربوط به زیارت رسول مکرّم و سایر ائمّه علیهم السلام نیز بوده، و خواهد بود.

83 باب از 108 باب این کتاب، مربوط به فضایل امام حسین (صلوات اللَّه علیه) و بعضی از یاران آن حضرت است که بیش از 560 روایت دارد و ما تنها با مروری بر روایات بسیار فراوان مربوط به زیارت آن بزرگوار بسنده می کنیم:

1- هیچ ملک مقرّب و پیامبر مرسلی نیست مگر این که از خدا طلب می کند که اذن زیارت امام حسین علیه السلام را برایش صادر کند، پس پیوسته، فوجی از ارواح انبیا و فرشتگان (از آسمانها) پایین می آیند و فوجی بالا می روند.(2) 2- هر شب هفتاد هزار فرشته از آسمان فرود می آیند و پس از طواف خانه خدا و زیارت قبر پیامبر صلی الله علیه و آله وامیرمؤمنان علیه السلام، به زیارت قبر امام حسین علیه السلام می روند وقبل از طلوع خورشید به آسمان عروج می کنند.(3) 3- یکی از یاران امام صادق علیه السلام از آن حضرت نقل می کند که فرمود: «رسول گرامی و علی علیهما السلام و فاطمه علیها السلام و همه ائمّه علیهم السلام برای زوّار امام حسین علیه السلام دعا می کنند»(4) و نیز نقل می کند که روزی بر آن حضرت وارد شدم دیدم با خدای خودش مناجات می کند ودر حال سجده این دعا را می خواند ... (دعایی بسیار عإِلَىٰ و با مضامین بلند در حقّ زوّار امام حسین علیه السلام که در «کامل الزیارات» آمده است) پس از

ص :358


1- مؤلّف این کتاب در مقدّمه آن می گوید:« آنچه در این کتاب نقل کرده ام از طریق موثّقین از اصحاب ما می باشد» و بر این اساس بعضی ازبزرگان تمام روات آن را معتبر و از ثقات شمرده اند.
2- کامل الزیارات، باب 39، صفحه 114، حدیث 4.
3- همان مدرک، حدیث 2.
4- همان مدرک، باب 40، صفحه 116، حدیث 1.

آن که از سجده سر برداشت فرمود: «کسانی که در آسمانها در حقّ زوّار امام حسین علیه السلام دعا می کنند بیش از کسانی هستند که در زمین برای آنها دعا می کنند»(1) و نیز نقل می کند که آن حضرت فرمود: «آیا دوست نداری از کسانی باشی که از دنیا بیرون می روند در حالى که گناهی بر آنها نیست؟ آیا دوست نداری از آنانی باشی که رسول اللَّه صلی الله علیه و آله با آنان مصافحه می کند؟»(2) (پس زیارت آن حضرت را فراموش مکن).

4- خداوند هزاران فرشته را مأمور قبر امام حسین علیه السلام قرار داده، و هیچ زائری به زیارت آن حضرت نمی رود مگر این که از او استقبال می کنند، و هیچ زائری با آن حضرت وداع نمی کند مگر این که او را بدرقه می نمایند، و هیچ زائری مریض نمی شود مگر این که از او عیادت می کنند و هیچ زائری نمی میرد مگر این که بر جنازه اش نماز می خوانند و بعد از مرگش برای او استغفار می کنند،(3) و مطابق روایت دیگری اگر در اثنای سفر از دنیا برود ملائکه غسلش می دهند و درهای بهشت به رویش باز می شود!.(4) 5- هفتاد هزار فرشته را خداوند مأمور قبر امام حسین علیه السلام قرار داده که در آن جا عبادت خدا بجا می آورند و یک نماز آنان برابر با هزار نماز از انسان هاست، ثواب نمازشان برای زوّار قبر امام حسین علیه السلام نوشته می شود!(5) 6- هر کس نزد قبر آن حضرت دو رکعت نماز بخواند و چیزی را از خدا طلب کند حاجتش برآورده می شود، و اگر برای زیارت او در آب فرات غسل کند تمام گناهانش- همانند روزی که از مادر متولّد شده- ریخته می شود، و اگر کسی را در این راه کمک کند و هزینه سفرش را بدهد در برابر هر درهمی، خداوند چند برابر به او عطا می کند و بلاهایی که مقدّر شده بود به او اصابت کند را از او دور می سازد و از اموالش حفاظت می شود.(6) 7- یکی از یاران امام صادق علیه السلام از آن حضرت نقل می کند: «کسی که به زیارت قبر اَبیٰ عبداللَّه علیه السلام برود صله رسول اللَّه صلی الله علیه و آله و صله ما را به جا آورده است؛ غیبت کردن در پشت سر او حرام و گوشتش بر آتش جهنّم نیز حرام می شود و خداوند پشتیبان او در رفع نیازها و حفظ آنچه (از مال و فرزند و عیال) بر جای گذاشته، می باشد؛ هر حاجتی را از خدا بخواهد دیر یا زود برآورده می سازد».(7) و مطابق روایت دیگری در ازای هر درهمی، ده هزار درهم برایش ثواب نوشته می شود و درحالى به سوی اهلش باز می گردد که گناهان او از نامه اعمالش پاک شده است.(8) و مطابق روایت دیگری بهتر از آن، رضایت خدا و دعای محمّد صلی الله علیه و آله و دعای امیرمؤمنان و ائمّه علیهم السلام است که شامل حالش می شود.(9)

ص :359


1- کامل الزیارات، باب 40، صفحه 117، حدیث 2.
2- همان مدرک، باب 41، صفحه 118، حدیث 3.
3- همان مدرک، صفحه 119، حدیث 1.
4- همان مدرک، باب 46، صفحه 128، حدیث 2.
5- همان مدرک، باب 42، صفحه 121، حدیث 1.
6- همان مدرک، باب 44، صفحه 123، حدیث 2.
7- همان مدرک، باب 46، صفحه 127، حدیث 1.
8- همان مدرک، صفحه 128، حدیث 2.
9- همان مدرک، حدیث 4.

8- کسی که توان زیارت امام حسین علیه السلام را داشته باشد و در عین حال (بدون عذر) ترک کند مخالفت با رسول اللَّه صلی الله علیه و آله و مخالفت با ما کرده و به حسرت در «یوم الحسرة» گرفتار می شود!(1) 9- بشیر بن دهان از امام صادق علیه السلام نقل می کند که فرمود: «زائر قبر حسین علیه السلام با اوّلین گامی که برمی دارد و از اهل بیتش جدا می شود، مغفرت گناهانش آغاز می گردد، سپس پیوسته با قدم هایی که بر می دارد پاکتر می شود تا به قبر آن حضرت برسد، وقتی نزد قبر مطهّر آمد خداوند سبحان می فرماید: بنده من از من طلب کن تا عطایت کنم، دعا کن تا به اجابت رسانم و بر خداست که آنچه را در این راه بذل کرده، به او برگرداند».(2) و در روایت دیگری آمده است: برای خداوند فرشتگانی موکّل بر قبر امام حسین علیه السلام می باشند که وقتی کسی تصمیم به زیارت قبر امام حسین علیه السلام را گرفت خداوند گناهانش را به آن ملائکه می سپرد و وقتی قدمی برداشت آن گناهان را محو می کنند و وقتی باز قدمی برداشت حسنات او را زیاد می کنند و به همین صورت حسنات او زیاد می شود تا این که بهشت بر او واجب می گردد. سپس او را در بر می گیرند و تقدیسش می کنند، و فرشتگان آسمان ندا می دهند که زوّار حبیب رسول خدا صلی الله علیه و آله را تقدیس کنید، و وقتی غسل زیارت کردند حضرت محمّد صلی الله علیه و آله ندایشان می دهد که ای مسافران اِلهی! رفاقت با من در بهشت، بر شما بشارت باد! سپس امیرمؤمنان علیه السلام ندایشان می دهد که من ضامن قضای حوائج و دفع بلاها از شما در دنیا و آخرتم. سپس رسول گرامی صلی الله علیه و آله با آنها از راست و چپ ملاقات می کند تا این که با همراهی آن حضرت به سوی خانواده خود باز گردند.(3) یادآوری لازم:

روشن است که این ثواب های عظیم و پاداش های فوق العاده از آن کسانی است که عارف به حقّ امام حسین علیه السلام باشند و بدانند آن حضرت برای چه هدفی قیام کرد و در چه راهی شربت شهادت نوشید و در ضمن زیارت، با آن حضرت پیوند تازه ای برقرار کنند و در مسیر اهداف آن بزرگوار قرار گیرند و محتوای سازنده زیارت نامه ها را در وجود خود پیاده کنند و با روحیّه ای تازه از کنار قبر آن بزرگوار بازگردند و لذا در روایتی که ابن عبّاس از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله درباره زیارت امام حسین علیه السلام و پاداش عظیم آن نقل می کند جمله «عارفاً بحقّه» در آغاز روایت به چشم می خورد.(4)

ص :360


1- همان مدرک، حدیث 3.
2- همان مدرک، باب 49، صفحه 132، حدیث 2.
3- همان مدرک، حدیث 3 و رجوع شود به باب 62.
4- رجوع شود به: بحارالانوار، جلد 36، صفحه 286، حدیث 107.
آداب زیارت امام حسین علیه السلام از نزدیک:

آداَبیٰ که شایسته است زائر در مسیر زیارت، رعایت کند به قرار زیر است (البتّه بعضی از این آداب در شرایط فعلی میسّر نیست، به آنچه ممکن است اکتفا کند):

1- بهتر است قبل از آن که از خانه خارج شود سه روز روزه بدارد و در روز سوم غسل کند و خانواده خود را جمع نماید و بگوید:

اَللَّهُمَّ اِنّی اَسْتَوْدِعُکَ الْیَوْمَ نَفْسی وَ اَهْلی وَمإِلَىٰ وَ وُلْدی

خدایا به تو می سپارم امروز خودم و خانواده و اموال و فرزندانم

وَکُلَّ مَنْ کانَ مِنّی بِسَبیلٍ،

و هر که در راه با من است،

اَلشَّاهِدَ مِنْهُمْ وَالْغآئِبَ، اَللهُمَّ احْفَظْنا بِحِفْظِ الْإیمانِ،وَاحْفَظْ عَلَیْنا،

حاضر و غایب آنان را، خدایا ما را با حفظ ایمان محافظت فرما،و از ما دفاع کن،

اَللهُمَّ اجْعَلْنا فی حِرْزِکَ، وَلٰا تَسْلُبْنا نِعْمَتَکَ،

خدایا ما را در پناهت قرار ده ، و از ما مگیر نعمت هایت را،

وَلٰا تُغَیِّرْ ما بِنا مِنْ نِعْمَةٍ وَعافِیَةٍ،

از دگرگون مکن نعمت و سلامتی ای که به ما ارزانی داشته ای،

وَزِدْنا مِنْ فَضْلِکَ، اِنَّا اِلَیْکَ راغِبُونَ.(1)

و از فضل و احسانت بر ما بیفزا که ما به تو مشتاقیم.

2- آنگاه با خضوع و خشوع از منزل خارج شود و «لَا اِلهَ إِلَّا اللَّه» و «اَللَّهُ اکْبَر» و «اَلْحَمْدُ لِلَّهِ» بسیار بگوید، و صلوات بر محمّد و آل محمّد (صلوات اللَّه علیهم) بفرستد و با آرامش و وقار به راه بیفتد(2) و بداند هر زحمتی در این راه متحمّل شود، اجر و پاداش عظیم دارد.

3- امام صادق علیه السلام فرمود: «در حالى به زیارت امام حسین علیه السلام برو که محزون و ژولیده و غبارآلود و گرسنه و تشنه باشی چرا که آن حضرت با چنین حالاتی به شهادت رسید، آنگاه حاجات خود را طلب کن و برگرد و کنار قبرش را وطن خود قرار مده»!(3)

4- توشه خویش را در این سفر، از غذاهای لذیذ و شیرین قرار ندهد و از غذاهای ساده استفاده کند چرا که از امام صادق علیه السلام روایت شده که فرمود: «شنیده ام جماعتی به زیارت امام حسین علیه السلام می روند در حالى که با خود سفره هایی از بزغاله های بریان و حلواها حمل می کنند، با آن که اگر به زیارت قبر پدران یا دوستان خود می رفتند چنین عمل نمی کردند».(4)

ص :361


1- مزار کبیر، صفحه 417.
2- همان مدرک.
3- بحارالانوار، جلد 98، صفحه 140، حدیث 2 و کامل الزیارات، باب 48، صفحه 131، حدیث 3. مرحوم علّامه مجلسی می گوید: شاید نهی از وطن قرار دادن، حمل بر زمان تقیّه و خوف شود چنان که غالب در آن اعصار چنین حالتی بوده و یا مقصود، توقّف کردن کنار قبر است( تا مزاحمتی برای سایر زوّار پیش نیاید)( بحارالانوار، جلد 98، صفحه 115).
4- ثواب الاعمال، صفحه 89.

5- اگر ممکن است گاهی با پای پیاده و با کمال تواضع و فروتنی برای زیارت حرکت کند، چرا که امام صادق علیه السلام فرمود: «در ازای هر گامی که برمی دارد هزار حسنه برای او نوشته می شود».(1)

6- وقتی به شطّ فرات رسید غسل کند و با پای پیاده و برهنه حرکت کند.(2)

آب فرات و فضیلت آن:

شطّ فرات از کربلا و از نزدیکی نجف یعنی شهر «کوفه» که هم اکنون متّصل به «نجف» شده است می گذرد. روایات زیادی در فضیلت آب فرات در کتب روایی ما از جمله «کامل الزیارات ابن قولویه»، وارد شده و ویژگی ها و برکاتی را برای آن برشمرده است؛ از جمله:

الف) یکی از یاران امام باقر علیه السلام نقل می کند که مردی از اهل کوفه بر آن حضرت وارد شد، حضرت فرمود: «آیا هر روز در آب فرات غسل می کنی؟ گفت خیر، فرمود: هر هفته؟ گفت خیر، فرمود: هر ماه؟ گفت خیر، فرمود: هر سال؟ عرض کرد خیر، فرمود: به یقین که تو از خیر و برکت محرومی».(3) ب) در روایتی امام صادق علیه السلام آیه

«وَ آوَیْناهُما إِلی رَبْوَةٍ ذَاتِ قَرَارٍ وَ مَعِینٍ»(4)

(که درباره مریم و فرزندش حضرت عیسی علیه السلام وارد شده و ترجمه اش این است: «و ما عیسی و مادرش را در سرزمین مرتفعی که دارای امنیّت و آب جاری بود، جای دادیم») را به نجف (که در نزدیکی کوفه است) و آب فرات تفسیر فرمودند.(5) ج) در روایت دیگری آن حضرت می فرماید: «اگر من در نزدیکی فرات بودم صبح و شام کنارش می رفتم و از آن بهره می گرفتم».(6) د) در روایت معتبر دیگری نهر فرات از نهرهای چهارگانه بهشتی معرّفی شده است.(7) یادآوری:

لزومی ندارد که مردم برای تبرّک به آب فرات در نهر غسل کنند بلکه استفاده از آب لوله کشی که از آب فرات برگرفته شده باشد نیز، همین برکات را خواهد داشت، ان شاء اللّه.

7- به نیازمندان و واماندگان در راه کمک کند و تا حدّ ممکن در رفع مشکل آنها اهتمام ورزد و آنها را به منزل برساند؛ چرا که «شیخ کلینی» به سند معتبر از امام صادق علیه السلام روایت کرده که خطاب به جمعی که

ص :362


1- کامل الزیارات، باب 49، صفحه 134، حدیث 8.
2- همان مدرک، صفحه 133، حدیث 4.
3- همان مدرک، باب 8، صفحه 31، حدیث 12.
4- سوره مؤمنون، آیه 50.
5- کامل الزیارات، باب 13، صفحه 47، حدیث 5.
6- همان مدرک، حدیث 4.
7- همان مدرک، حدیث 1.

در نزد او بودند فرمود: چرا شما ما را خوار و سبک می انگارید؟! فردی از آن جمع عرض کرد: پناه می بریم به خداوند از این که بخواهیم شما و یا چیزی را که مربوط به شماست سبک بشماریم. فرمود: آری! تو خودت یکی از آنها هستی! عرض کرد: به خدا پناه می برم! فرمود: آیا نزدیک «جحفه» که بودیم صدای استعانت فلان کس را نشنیدی که از تو درخواست کرده بود مرا به قدر یک میل (حدود 5/ 1 کیلومتر) سوار کن که به خدا سوگند خسته شده ام و تو سرت را بالا گرفتی و با بی اعتنایی از او گذشتی؟! آنگاه فرمود: هر کس مؤمنی را خوار نماید ما را خوار نموده و احترام ما را ضایع کرده است.(1) لازم به تذکّر است که این نکته اختصاص به زوّار امام حسین علیه السلام ندارد، بلکه نظیر قصّه ای که از علی بن یقطین در آداب مطلق زیارات گذشت (و آن نیز مربوط به تکریم برادر دینی و پرهیز از بی حرمتی و بی اعتنایی نسبت به مؤمن بود) در هر سفر زیارتی باید مورد توجّه قرار گیرد.

8- مصاحبت و معاشرت نیکو داشته باشد و با دوستان و رفقا سخن کم بگوید، بسیار یاد خدا کند و جامه های پاکیزه بپوشد، قبل از ورود به حرم، غسل کند و با خشوع و رقّت قلب بوده باشد و نماز بسیار بخواند و بر محمّد و آل محمّد علیهم السلام بسیار صلوات بفرستد و از چیزهای ناشایست، خویشتن را نگه دارد، و از حرام و چیزهای شبهه ناک، کاملًا بپرهیزد، و به برادران مؤمن پریشان حال، احسان کند و اگر کسی را دید که هزینه سفرش تمام شده از او دستگیری کند و موجودی خود را میان خود و او، تقسیم کند و از جدال و نزاع و همه اموری که خدا از آن نهی کرده، دوری گزیند. همه این آداب را محمّد بن مسلم از امام صادق علیه السلام نقل می کند.(2)

9- از ابوسعید مدائنی نقل شده که می گوید: محضر امام صادق علیه السلام رسیدم و پرسیدم: آیا به زیارت قبر حسین بن علی علیه السلام بروم؟ فرمود: آری، برو به زیارت قبر امام حسین علیه السلام، نیک ترین نیکان، پاکیزه ترین پاکیزگان و نیکوکارترین نیکوکاران، و چون آن حضرت را زیارت کردی نزد آن حضرت دو رکعت نماز بجای آور و در آن دو رکعت، سوره یس و الرحمن بخوان که اگر چنین کنی ثواب عظیمی برای تو خواهد بود.(3)

10- نماز فریضه و نافله را نزد قبر آن حضرت بجا آورد که مقبول است؛ چرا که نماز واجبی که نزد آن حضرت خوانده می شود برابر با حج، و نماز نافله برابر با عمره است.(4) یادآوری: الف) ظاهر اخبار این است که نماز زیارت و یا غیر آن را، هم می تواند در پشت سر قبر آن

ص :363


1- کافی، جلد 8، صفحه 102، حدیث 73.
2- کامل الزیارات، باب 48، صفحه 130، حدیث 1.
3- همان مدرک، باب 79، صفحه 213، حدیث 10.
4- همان مدرک، باب 83، صفحه 251، حدیث 1.

حضرت بخواند و هم در بالای سر،(1) (البتّه اگر می خواهد در بالای سر بخواند مقداری عقب تر بایستد تا محاذی قبر مقدّس نباشد).

ب) دو رکعت نمازی که به عنوان نماز زیارت دربالای سر خوانده می شود بهتر است که در رکعت اوّل آن، حمد و سوره یس بخواند و در رکعت دوم، حمد و سوره الرحمن.(2) ج) ابن قولویه از امام باقر علیه السلام روایت کرده که به شخصی فرمود: چه مانعی دارد که هرگاه حاجتی پیدا کردی نزد قبر امام حسین علیه السلام بروی و چهار رکعت نماز گزاری و حاجت خویش را از خدا طلب کنی؛ چرا که نماز فریضه نزد آن حضرت معادل با حج، و نماز نافله معادل با عمره است و از روایت امام باقر علیه السلام نیز به دست می آید که هر کس دو رکعت یا چهار رکعت نماز، کنار قبرش بخواند و حاجتش را طلب کند، حاجتش برآورده خواهد شد(3) و وقتی ابن اَبیٰ یعفور خدمت امام صادق علیه السلام عرض می کند: اشتیاق زیارت تو باعث شد که من مشقّت هایی را متحمّل گردم تا به محضرت شرفیاب شوم، حضرت در جوابش فرمودند: از پروردگارت گلایه نکن! چرا نزد کسی که حقّش بر گردن تو از حقّ من بیشتر است نرفتی؟ ابن اَبیٰ یعفور می گوید: این دو جمله حضرت خیلی بر من گران آمد و جمله دوم (چرا نزد کسی که حقّش بیشتر از حقّ من است نرفتی) از جمله اوّل (از پروردگارت گلایه نکن) گرانتر بود، لذا پرسیدم: آن چه کسی است که حقّش بر من از حقّ تو بیشتر است؟ فرمود: حسین بن علی علیهما السلام؛ چرا نزد امام حسین علیه السلام نرفتی و آن جا دعا نکردی و عرض حاجت ننمودی؟!».(4) در روایات آمده است که خداوند در برابر شهادت، سه چیز به امام حسین علیه السلام ارزانی داشت:

«جَعَلَ الإِمامَةَ فِی ذُرِیَّتِهِ، وَ الشِّفاءَ فِی تُرْبَتِهِ، وَ إِجابَةَ الدُّعاءِ عِنْدَ قَبْرِهِ

قرار داد امامت را در فرزندان او، و شفا را در تربتش ، و اجابت دعا را در کنار قبرش (در بعضی از روایات نیز آمده: «تَحْتَ قُبَّتِهِ ؛ زیر قبّه اش»).(5) حاج شیخ عباس قمی (ره) نوشته است از روایات به دست می آید که اجابت دعا در زیر قبّه آن حضرت از اموری است که حق تعالى در عوض شهادتش به او عنایت فرموده است لذا زائر باید آن را غنیمت بشمرد و در تضرّع و انابه و دعا و عرض حاجات کوتاهی نکند و بهترین دعاها با عإِلَىٰ ترین مضامین را در این مکان مقدّس بخواند، و ما در این جا به چهار دعا اشاره می کنیم:

یک- دعایی که در پایان زیارت امین اللَّه (صفحه 262) وارد شده و از مضامین بسیار بلند و جامعی

ص :364


1- کامل الزیارات، باب 44، صفحه 123، حدیث 2 و باب 79، صفحه 240، حدیث 17.
2- همان مدرک، باب 79، صفحه 214، حدیث 10.
3- همان مدرک، باب 69، صفحه 168، حدیث 7.
4- همان مدرک، حدیث 8.
5- عدّة الداعی، صفحه 57.

برخوردار است، که می تواند همراه با خود این زیارت (که مطابق آنچه ضمن زیارات مطلقه امیرمؤمنان گذشت از معتبرترین زیارتهاست) امام حسین علیه السلام را نیز زیارت کند زیرا همچنان که گفته شد این زیارتی است که در همه مشاهد مشرّفه می توان خواند.

دو- دعاهایی که در اواخر این بخش بعد از زیارات جامعه آمده است، (صفحه 552- 561).

سه- دعای عإِلَىٰة المضامین که از جامع ترین دعاهاست و «سیّد بن طاووس» در «مصباح الزائر» بعد از زیارت جامعه ائمّةالمؤمنین (سومین زیارت جامعه) آن را نقل کرده است و در تتمّه این بخش نیز خواهد آمد، (صفحه 555).

چهار- دعایی که در ضمن یکی از زیارات امام حسین علیه السلام نقل شده، به این صورت که دست های خود را به سوی آسمان بالا برده، می گویی:

اَللَّهُمَّ قَدْ تَری مَکانی وَتَسْمَعُ کَلامی

خدایا می بینی جایگاهم را و سخنم را می شنوی

وَتَری مَقامی وَتَضَرُّعی وَمَلاذی بِقَبْرِ وَلِیِّکَ وحُجَّتِکَ، وَابْنِ نَبِیِّکَ،

و می بینی موقعیّت و گریه و زاری و پناهندگیم را به قبر ولیّ و حجّتت و فرزند پیامبرت ،

وَقَدْ عَلِمْتَ یا سَیِّدی حَوائِجی وَلٰا یَخْفی عَلَیْکَ حالى،

ای آقا و سرورم حاجت هایم را می دانی، وحالم بر تو پوشیده نیست ،

وَقَدْ تَوَجَّهْتُ اِلَیْکَ بِابْنِ رَسُولِکَ وَحُجَّتِکَ وَاَمینِکَ،

و رو کرده ام به تو به واسطه فرزند پیامبر و حجّت و امنیت،

وَقَدْ اَتَیْتُکَ مُتَقَرِّباً بِهِ اِلَیْکَ وَإِلَىٰ رَسُولِکَ،

و نزدیکی می جویم به واسطه او به تو و پیامبرت

فَاجْعَلْنی بِهِ عِنْدَکَ وَجیهاً فِی الدُّنْیا وَالْأخِرَةِ وَمِنَ الْمُقَرَّبینَ،

پس قرار ده مرا به حقّ اودر نزد خودت آبرومند در دنیا و آخرت و از مقرّبان ،

وَاَعْطِنی بِزِیارَتی اَمَلی وَهَبْ لی مُنایَ،

و عطا کن به سبب زیارتم آرزویم را و برآور خواسته ام را،

وَتَفَضَّلْ عَلَیَّ بِشَهْوَتی وَرَغْبَتی وَاقْضِ لی حَوآئِجی ،

و تفضّل کن خواسته و شوق و اشتیاقم را به من و برآور حاجت هایم را ،

وَلٰاتَرُدَّنی خآئِباً، وَ لا تَقْطَعْ رَجآئی وَ لا تُخَیِّبْ دُعآئی وَعَرِّفْنِی

و مرا ناامید باز مگردان و امیدم را قطع مکن، و دعایم را بی نتیجه قرار مده،

الْإِجابَةَ فی جَمیعِ ما دَعَوْتُکَ مِنْ اَمْرِالدّینِ وَالدُّنْیا وَالْأخِرَةِ، وَاجْعَلْنی

اجابت تمام آنچه که از امور دین و دنیا و آخرت از تو خواستم به من بنمایان، و قرار ده مرا

ص :365

مِنْ عِبادِکَ اَلَّذینَ صَرَفْتَ عَنْهُمُ الْبَلایا، وَالْأَمْراضَ وَالْفِتَنَ وَالْأَعْراضَ،

از بندگانی که بازگردانده ای بلاها و بیماری ها و فتنه ها و حوادث را از آنها،

مِنَ اَلَّذینَ تُحْییهِمْ فی عافِیَةٍ، وَ تُمیتُهُمْ فی عافِیَةٍ، وَتُدْخِلُهُمُ الْجَنَّةَ

از آنانی که در عافیت و سلامتی زنده داشته و میرانده ای و در عافیت وارد بهشت

فی عافِیَةٍ، وَ تُجیرُهُمْ مِنَ النَّارِ فی عافِیَةٍ، وَ وَفِّقْ لی بِمَنٍّ مِنْکَ صَلاحَ

نموده و در عافیت از آتش جهنّم پناه داده ای، و به منّتی از ناحیه خودت خیر

ما اُؤَمِّلُ فی نَفْسی وَ اَهْلی وَوُلْدی وَ اِخْوانی

آنچه آرزو دارم در مورد خودم، خانواده، فرزندان، برادران

وَمإِلَىٰ وَجَمیعِ ما اَنْعَمْتَبِهِ عَلَیَّ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ.(1)

و داراییم و تمام آن چه که به واسطه آن به من نعمت داده ای برایم مهیّا کن، ای مهربانترین مهربانان.

11- در داخل حرم بر آن حضرت صلوات بفرستد و بهتر است این صلوات را که مرحوم «علّامه مجلسی» از «سیّد بن طاووس» نقل کرده، بخواند:

اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَصَلِّ عَلیٰ الْحُسَیْنِ الْمَظْلُومِ الشَّهیدِ،

خدایا بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست و بر حسین مظلومِ شهید درود فرست،

قَتیلِ الْعَبَراتِ، وَ اَسیرِ الْکُرُباتِ،

آن کشته ای که اشک فراوان بر او ریخته می شود و در بند ناگواری ها است درود فرست،

صَلاةً نامِیَةً زاکِیَةً مُبارَکَةً، یَصْعَدُ اَوَّلُها،

درودی بی انتها فراوان پاکیزه و با برکت، که صعود کننده و باشد بهترین

وَلٰا یَنْفَدُ آخِرُها، اَفْضَلَ ما صَلَّیْتَ علی اَحَدٍ مِنْ اَوْلادِ الْأَنْبِیآءِ وَ الْمُرْسَلینَ،

درودی که بر هر یک از فرزندان پیامبران و فرستادگانت فرستاده ای،

یا رَبَّ الْعالِمینَ، اَللهُمَّ صَلِّ عَلَی الْإِمامِ الشَّهیدِ الْمَقْتُولِ

ای پروردگار جهانیان، خدایا درود فرست بر پیشوای شهید و کشته شده (در راه خدا)

الْمَظْلُومِ الْمَخْذُولِ، وَالسَّیِّدِ الْقآئِدِ، الْعابِدِ الزَّاهِدِ، الْوَصِیِّ الْخَلیفَةِ،

و مظلوم و بی یاور، و آقا و رهبر، و عابد پرهیزگار و وصیِّ جانشین،

الْإِمامِ الصِّدّیقِ، الطُّهْرِ الطَّاهِرِ، الطَّیِّبِ الْمُبارَکِ، وَ الرَّضِیِّ الْمَرْضِیِّ،

آن امام راست گفتار، پاک و پاکدامن و پاکیزه و با برکت، و خشنود و پسندیده

ص :366


1- بحارالانوار، جلد 98، صفحه 212.

وَالتَّقِیِّ الْهادِی الْمَهْدِیِّ، الزَّاهِدِ الذَّائِدِ الْمُجاهِدِ الْعالِمِ، اِمامِ الْهُدی

و پرهیزکار و راهنمای راه یافته، آن پرهیزگار پشتیبان و مجاهد دانا، و پیشوای هدایت،

وَسِبْطِ الرَّسُولِ، وَقُرَّةِ عَیْنِ الْبَتُولِ، صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ،

و نوه پیامبر و نور چشم حضرت زهرا- که سلام و درود خدا بر او و خاندان پاکش باد-

اَللَّهُمَّ صَلِ عَلی سَیِّدی وَمَوْلایَ، کَمٰا عَمِلَ بِطاعَتِکَ، وَ نَهی عَنْ مَعْصِیَتِکَ،

خدایا درود فرست بر آقا و مولای من ، آن گونه که اطاعتت کرده و از نافرمانیت نهی نمود،

وَبالَغَ فی رِضْوانِکَ، وَ اَقْبَلَ عَلیٰ اِیمانِکَ غَیْرَ قابِلٍ فیکَ عُذْراً، سِرّاً وَ عَلانِیَةً

در راه خشنودیت کوشش کرده، و بدون عذری به تو ایمان آورد، در نهان و آشکار

یَدْعُو الْعِبادَ اِلَیْکَ، وَ یَدُلُّهُمْ عَلَیْکَ،

فراخوانده بندگان را به سوی تو، و راهنمایی نمود،

وَقامَ بَیْنَ یَدَیْکَ، یَهْدِمُ الْجَوْرَ بِالصَّوابِ،

و در حضورت قیام کرده تا (کاخ) ویران سازد ظلم و جور را با درستی،

وَ یُحْیِی السُّنَّةَ بِالْکِتابِ، فَعاشَ فی رِضْوانِکَ مَکْدُوداً،

و زنده گردانید راه و روش پیغمبر را با کتاب خدا، پس در راه خشنودی تو با سختی و مشقّت زندگی کرد

وَمَضی عَلیٰ طاعَتِکَ وَ فی اَوْلِیآئِکَ مَکْدُوحاً، وَ قَضی اِلَیْکَ مَفْقُوداً، لَمْ

و بر بندگی تو و در راه اولیایت رنج کشید، از دنیا رفت، در حالى که

یَعْصِکَ فی لَیْلٍ وَلٰا نَهارٍ، بَلْ جاهَدَ فیکَ الْمُنافِقینَ وَالْکُفَّارَ، اَللهُمَ

هیچ گاه نافرمانی تو را نکرد، بلکه در راه تو با منافقان و کفّار پیکار کرد، خدایا

فَاجْزِهِ خَیْرَ جَزآءِ الصَّادِقینَ الأَبْرارِ،

پس بهترین پاداش راستگویان و نیکوکاران را به او عطا فرما،

وَضاعِفْ عَلَیْهِمُ الْعَذابَ، وَلِقاتِلیهِ الْعِقابَ،

و بیفزا بر عذاب و عقاب دشمنان و قاتلانش

فَقَدْ قاتَلَ کَریماً، وَقُتِلَ مَظْلُوماً،

که بزرگوارانه جنگید و مظلومانه کشته شد

وَمَضی مَرْحُوماً، یَقُولُ اَنَا ابْنُ رَسُولِ اَللَّهِ مُحَمَّدٍ،

و در سایه رحمت خدا درگذشت، در حالى که می فرمود: من فرزند فرستاده خدا، محمّد هستم

وَابْنُ مَنْ زَکّی وَعَبَدَ،

و فرزند کسی که زکات داد و خدا را عبادت نمود،

فَقَتَلُوهُ بِالْعَمْدِ الْمُعْتَمَدِ، قَتَلُوهُ عَلَی الْإیمانِ،

پس او را دانسته و به عمد کشتند، او را بر ایمان کشتند ،

وَ اَطاعُوا فی قَتْلِهِ الشَّیْطانَ، وَلَمْ یُراقِبُوا فیهِ الرَّحْمنَ،

و در کشتن او از شیطان پیروی کردند. و در قتل او از خداوند رحمان نترسیدند،

اَللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلیٰ سَیِّدی وَمَوْلایَ، صَلاةً تَرْفَعُ بِها ذِکْرَهُ،

خدایا بر آقا و مولای من درود فرست، درودی که به واسطه آن یادش را بالا برده

وَتُظْهِرُ بِها اَمْرَهُ،

و برنامه اش را آشکار نموده

ص :367

وَتُعَجِّلُ بِها نَصْرَهُ، وَاخْصُصْهُ بِاَفْضَلِ قِسَمِ الْفَضآئِلِ یَوْمَ الْقِیمَةِ،

و تعجیل کنی در یاریش، و بهترین فضیلت ها را در روز قیامت مخصوص او گردان

وَزِدْهُ شَرَفاً فی اَعْلیٰ عِلِّیّینَ،

و بیفزا بر شرافتش در بلندترین درجات بهشت

وَبَلِّغْهُ اَعْلیٰ شَرَفِ الْمُکَرَّمینَ،

و او را به بلندترین مرتبه اهل کرامت برسان،

وَارْفَعْهُ مِنْ شَرَفِ رَحْمَتِکَ فی شَرَفِ الْمُقَرَّبینَ فیِ الرَّفیعِ الأَعْلی

و او را از رحمت عظیمت در جایگاه رفیع مقرّبان تا بلندترین جایگاه بالا ببر،

وَ بَلِّغْهُ الْوَسیلَةَ،وَالْمَنْزِلَةَ الْجَلیلَةَ،

و او را به مقام وسیله شفاعت وجایگاه با عظمت

وَ الْفَضْلَ وَالْفَضیلَةَ،وَالْکَرامَةَ الْجَزیلَةَ،

و فضل و فضیلت و بزرگواری نیکو برسان،

اَللهُمَّ وَاجْزِهِ عَنَّا اَفْضَلَ ما جازَیْتَ اِمٰاماً عَنْ رَعِیَّتِهِ،

خدایا بهترین پاداشی را که به یک پیشوا از جانب پیروانش می دهی از جانب ما به او عطا فرما

وَصَلِّ عَلیٰ سَیِّدی ومَوْلایَ،

و بر آقا و مولایم درود فرست

کُلَّما ذُکِرَ وَکُلَّما لَمْ یُذْکَرْ، یا سَیِّدی وَمَوْلایَ،

هر زمانی که یاد شود و یاد نشود، ای آقا و مولای من،

اَدْخِلْنی فی حِزْبِکَ وَزُمْرَتِکَ،

داخل کن مرا در حزب و گروهت

وَاسْتَوْهِبْنی مِنْ رَبِّکَ وَرَبّی فَانَّ لَکَ عِنْدَاَللَّهِ جاهاً وَقَدْراً

و بخشش مرا از پروردگارمان بخواه، که برای تو در نزد او مقام و ارزش

وَمَنْزِلَةً رَفیعَةً، اَنْ سَئَلْتَ اعْطیتَ،

و جایگاهی بلند است، هر چه خواهی به تو می دهد

و اِنْ شَفَعْتَ شُفِّعْتَ، اللَّهَ اللَّهَ فی عَبْدِکَ وَ مَوْلاکَ،

و اگر شفاعت کنی پذیرفته می شود، خدا را، خدا را در مورد بنده و دوستدارت یاد کن

لا تُخَلِّنی عِنْدَ الشَّدآئِدِ وَالأَهْوالِ لِسُوءِ عَمَلی وَقَبیحِ فِعْلی

و رها مکن مرا در سختی ها و گرفتاری ها به خاطر عمل بد و کار زشت

وَعَظیمِ جُرْمی، فَاِنَّکَ اَمَلی وَرَجآئی وَثِقَتی وَمُعْتَمَدی وَوَسیلَتی إِلَىَٰ

و گناه بزرگم، پس همانا تو آرزو و امید و پناهگاه و تکیه گاه و وسیله (تقرّب) من به

اَللَّهِ رَبّی وَرَبِّکَ، لَمْ یَتَوَسَّلِ الْمُتَوَسِّلُونَ الَی اَللَّهِ بِوَسیلَةٍ هِیَ اَعْظَمُ حَقّاً،

خدا هستی که پروردگار من و توست، توسّل نجسته اند متوسّلان به خدا به کسی که حقّش بزرگتر

وَلٰا اَوْجَبُ حُرْمَةً، وَلٰا اجَلُّ قَدْراً عِنْدَهُ مِنْکُمْ اَهْلَ الْبَیْتِ،

و احترامش واجب تر و ارزشش در نزد او بیشتر از شما اهل بیت باشد ،

لاخَلَّفَنِیَ اَللَّهُ عَنْکُمْ بِذُنُوبی

مرا از شما جدا نکند خداوند به خاطر گناهانم ،

وَجَمَعَنی وَاَیَّاکُمْ فی جَنَّةِ عَدْنٍ اَلَّتی اَعَدَّهٰا لَکُمْ

و مرا با شما گرد هم آورد در بهشتی که برای شما مهیّا کرده

ص :368

وَلِأَوْلِیآئِکُمْ، اِنَّهُ خَیْرُ الْغافِرینَ، وَ اَرْحَمُ الرَّاحِمینَ،

و دوستدارانتان، که او بهترین آمرزندگان و مهربان ترین مهربانان است،

اَللهُمَّ اَبْلِغْ سَیِّدی وَمَوْلایَ تَحِیَّةً کَثیرَةً وَسَلاماً،

خدایا سلام و تحیّت فراوان مرا به آقا و مولایم برسان،

وَارْدُدْ عَلَیْنا مِنْهُ السَّلامَ، اِنَّکَ جَوادٌ کَریمٌ،

و سلام او را نیز به ما بازگردان که تو بخشنده و بزرگواری

وَصَلِّ عَلَیْهِ کُلَّما ذُکِرَ اَلسَّلامُ وَکُلَّما لَمْ یُذْکَرْ، یا رَبَّ الْعالَمینَ.(1)

بر او درود فرست و هر زمانی که ذکر سلامی شود یا نشود ای پروردگار جهانیان.

یادآوری: در پایان این بخش (بخش زیارات، صفحه 561) صلواتی بر معصومین علیهم السلام نقل خواهد شد که مشتمل بر صلواتی بر امام حسین علیه السلام نیز هست، علاقمندان می توانند آن را نیز قرائت کنند.

12- «ابن فهد» در «عدّة الداعی» از امام صادق علیه السلام روایت کرده که فرمود: هر کس به درگاه خدای عزّوجل حاجتی دارد، بالای سر امام حسین علیه السلام بایستد و بگوید:

یا اَبا عَبْدِ اَللَّهِ، اَشْهَدُ اِنَّکَ تَشْهَدُ مَقامی وَتَسْمَعُ کَلامی ،

ای اَبٰا عَبْدِاللَّهِ گواهی می دهم که تو جایگاهم را می بینی و سخنم را می شنوی،

وَ اِنَّکَ حَیٌّ عِنْدَ رَبِّکَ تُرْزَقُ،

و همانا تو زنده ای در نزد پروردگارت و روزی داده می شوی،

فَاسْئَلْ رَبَّکَ وَرَبّی فی قَضآءِ حَوآئِجی

پس برآمدن حاجاتم را از پروردگارمان بخواه.

به یقین حاجت او برآورده می شود، ان شاءاللَّه تعالى.(2) 13- اگر مشکل و یا کار مهمّی دارد می تواند زیر آن قبّه شریف استخاره و طلب خیر کند؛ به این نحو که در قسمت بالای سر امام حسین علیه السلام بایستد، صد مرتبه طلب خیر کند و « اَلْحَمْدُ لِلَّه » و « لا اِلهَ اِلَّا اللَّه » و « سُبْحانَ اللَّه » بگوید و خدا را به بزرگی یاد کند و حمد و ثنای او- آن گونه که سزاوار اوست- بجا آورد که اگر چنین کند مطابق روایت «قرب الاسناد حمیری» که به سند صحیح نقل شده، آنچه خیر اوست به او داده می شود(3) و طلب خیر- مطابق روایات دیگر- به این نحو است که صد مرتبه بگوید: « اسْتَخیرُ اللَّهَ بِرَحْمَتِهِ خِیَرَةً فی عافِیَةٍ ».(4) 14- در روایتی از امام صادق علیه السلام نقل شده است که به یکی از یارانش فرمود: «به من خبر رسیده که گروهی در نیمه ماه شعبان از اطراف کوفه و غیر آن، نزد قبر امام حسین علیه السلام می آیند و نوحه گری می کنند؛ عدّه ای مصیبت می خوانند و عدّه ای دیگر اشک می ریزند و گروهی مرثیه می خوانند؟» عرض کرد: آری

ص :369


1- بحارالانوار، جلد 98، صفحه 225.
2- عدة الداعی، صفحه 64.
3- قرب الاسناد، صفحه 28.
4- کافی، جلد 3، صفحه 471، حدیث 3.

فدایت شوم من خودم شاهد بعضی از آنچه می فرمایید بودم. فرمود: «سپاس خداوندی را که در میان مردم کسانی را قرار داد که نزد ما می آیند و ما را مدح می کنند و برای ما مرثیه می خوانند، و دشمن ما را از کسانی قرار داد که بر آنها طعنه می زنند و آنها را تهدید کرده، کارهایشان را زشت می شمرند».(1) در صدر همین روایت آمده: امام حسین علیه السلام کسی است که آن کس که به زیارتش می رود برایش می گرید و کسی که توفیق زیارتش را نیابد بر او محزون می شود، و کسی که بر قبر پسرش در پایین پای او، نظر می افکند قلبش به ترحّم می آید، خصوصاً وقتی ملاحظه می کند که در بیابان، غریبانه و بدون دوست و خویشان و نزدیکان افتاده، حقّش را غصب کردند و جمعی از مرتدّین و برگشتگان از دین، دست به دست هم دادند و او را شهید کردند؛ حتّی او را دفن نکرده در بیابان رهایشان ساختند و از آب فراتی که حتّی حیوانات از آن می نوشند، منعش کردند و از این طریق، حقّ رسول اللَّه صلی الله علیه و آله و وصیّتی را که آن حضرت در حقّ او و اهل بیتش کرده بود، ضایع نمودند ....(2) 15- «علّامه مجلسی» به نقل از «سیّدبن طاووس» می گوید: مستحب است کسی که از زیارت آن حضرت فارغ شد و می خواهد از حرم مطهر بیرون رود، ضریح را ببوسد (اگر ممکن است) و بگوید:

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مَوْلایَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا حُجَّةَ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا

سلام بر تو ای مولای من، سلام بر تو ای حجّت خدا، سلام بر تو ای

صَفْوَةَ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا خالِصَةَ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا قَتیلَ الظَّمآءِ،

برگزیده خدا، سلام بر تو ای (بنده) پاکدل و خالص خدا، سلام بر تو ای کشته عطشان،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا غَریبَ الْغُرَبآءِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ سَلامَ مُوَدِّعٍ لا سَئِمٍ وَلٰا قالٍ،

سلام بر تو ای غریب تر از هر غریب، سلام بر تو سلام وداع کننده ای که خسته و دلتنگ نمی شود،

فَاَنْ اَمْضِ فَلا عَنْ مَلالَةٍ، و اِنْ اَقِمْ فَلا عَنْ سُوءِ ظَنٍّ بِمٰا وَعَدَ اَللَّهُ الصَّابِرینَ،

پس اگر بروم از روی ناراحتی نیست و اگر بمانم به خاطر بدگمانی به وعده خداوند به بردباران نیست،

لا جَعَلَهُ اَللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکَ،

قرار ندهد خداوند این زیارت را آخرین زیارت من

وَرَزَقَنِیَ اَللَّهُ الْعَوْدَ إِلَىٰ مَشْهَدِکَ، وَالْمَقامَ بِفِنآئِکَ،

و روزی من گرداند بازگشت دوباره به زیارتگاهت و اقامت در درگاه و حرمت را ،

وَالْقِیامَ فی حَرَمِکَ، وَاَیَّاهُ اَسْئَلُ اَنْ یُسْعِدَنی

و از او می خواهم که مرا سعادتمند گرداند

ص :370


1- کامل الزیارات، باب 108، صفحه 325، حدیث 1.
2- همان مدرک.

بِکُمْ، وَیَجْعَلَنی مَعَکُمْ فی الدُّنْیا وَالْأخِرَةِ.(1)

به واسطه شما ، وقرار دهد مرا با شما در دنیا و آخرت .

و این در واقع، زیارت وداع آن حضرت به حساب می آید.

کیفیّت زیارت امام حسین علیه السلام از نزدیک:

زیاراتی که برای امام حسین علیه السلام نقل شده، بر دو قسم است: نخست زیاراتی است که مقیّد به زمان خاصّی نیست و «زیارات مطلقه» نام گرفته است. دیگر زیاراتی است که مخصوص زمان معیّنی می باشد و «زیارات مخصوصه» نام دارد:

زیارات مطلقه امام حسین علیه السلام از نزدیک:

زیارات مطلقه آن حضرت زیاد است و ما به ذکر هفت زیارت اکتفا می کنیم:

زیارت اوّل: (معتبرترین زیارت ) طبق نقل «کلینی» و «ابن قولویه» گروهی از یاران امام صادق علیه السلام نزد آن حضرت بودند، یکی از بزرگان آنها عرض کرد:

فدایت شوم، من بسیاری از اوقات امام حسین علیه السلام را یاد می کنم، در آن لحظه چه بگویم؟ فرمود: سه مرتبه بگو:

«اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّه»(2)

چرا که سلام، از دور یا نزدیک به آن حضرت می رسد. سپس فرمود: هنگامی که اَبٰا عَبْدِاللَّهِ علیه السلام به شهادت رسید آسمانها و زمین های هفتگانه و آنچه در آنها و ماَبیٰن آنهاست، بر او گریه کردند ... عرض کردم: من تصمیم می گیرم که به زیارت آن حضرت بروم چه بگویم و چگونه عمل کنم؟ فرمود: وقتی به زیارت حضرتش رفتی، با آب فرات غسل کن و سپس جامه های پاکت را بپوش ... و هنگام رفتن بسیار

«اَللَّهُ اکْبَرُ» و «لا اِلهَ اِلَّا اَللَّهُ» و «سُبْحانَ اَللَّهِ» و «الحَمدُللَّهِ» بگو و صلوات بر محمّد و آل محمّد بفرست، تا به دَرِ حرم حسینی برسی، وقتی به آن جا رسیدی بگو:

ص :371


1- بحارالانوار، جلد 98، صفحه 230.
2- در روایت کافی به جای« السلام علیک یا ابا عبداللّه»« صلی اَللَّهُ علیک یا ابا عبداللّه» آمده، ولی روایت کامل الزیارات( السلام علیک یااَبٰا عَبْدِاللَّهِ) با ادامه حدیث هماهنگ تر است، زیرا در هر دو روایت امام علیه السلام بعد از آن فرمود:« چرا که« سلام» از دور یا نزدیک به او می رسد».

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا حُجَّةَ اَللَّهِ وَابْنَ حُجَّتِهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ یا مَلائِکَةَ اَللَّهِ

سلام بر تو ای حجّت خدا و فرزند حجّت خدا، سلام بر شما ای فرشتگان خدا

وَزُوَّارَ قَبْرِ ابْنِ نَبِیِّ اَللَّهِ*

و زیارت کنندگان فرزند پیامبر خدا*

سپس ده گام بردار و توقّف کن و سی مرتبه «اللَّه اکبر» بگو، آنگاه به

جانب قبر مقدّس حرکت کن و مقابل آن- در حالى که پشت به قبله کرده ای- بایست و بگو:

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا حُجَّةَ اَللَّهِ وَ ابْنَ حُجَّتِهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا قَتیلَ اَللَّهِ وَابْنَ

سلام بر تو ای حجّت خدا و فرزند حجّت خدا، سلام بر تو ای کشته در راه خدا و فرزند

قَتیلِهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا ثارَ اَللَّهِ وَابْنَ ثارِهِ،

کشته در راه خدا، سلام بر تو ای فرزند کسی که خونخواهتان خداست،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وِتْرَ اَللَّهِ الْمَوْتُورَ فِی السَّمواتِ وَالْأَرْضِ،

سلام بر تو ای یگانه خداوند که تنها گذاشته شده در آسمان و زمین ،

اَشْهَدُ انَّ دَمَکَ سَکَنَ فِی الْخُلْدِ،

گواهی می دهم که خون تو در بهشت جای گرفت،

وَاقْشَعَرَّتْ لَهُ اَظِلَّةُ الْعَرْشِ، وَ بَکیٰ لَهُ جَمیعُ الْخَلایِقِ،

و به واسطه آن سایه افکنان عرش به لرزه در آمد، و گریستند تمام مخلوقات ،

وَبَکَتْ لَهُ السَّمواتُ السَّبْعُ، وَالْأَرَضُونَ السَّبْعُ، وَما فیهِنَّ وَما بَیْنَهُنَّ،

وگریستند برایش آسمانها و زمینهای هفت گانه و آنچه که در آنها و ما بین آنهاست

وَمَنْ یَتَقَلَّبُ فی الْجَنَّةِ وَالنَّارِ مِنْ خَلْقِ رَبِّنا،

و تمامی آفریده های پروردگار ما در بهشت و جهنّم و آنچه دیده می شود

وَما یُری وَما لا یُری اَشْهَدُ اَنَّکَ حُجَّةُ

و دیده نمی شود، گواهی می دهم که تو حجّت

اَللَّهِ وَابْنُ حُجَّتِهِ، وَ اَشْهَدُ اِنَّکَ قَتیلُ اَللَّهِ وابْنُ قَتیلِهِ،

خدا و فرزند حجّت خدایی و گواهی می دهم که تو کشته در راه خدا و فرزند کشته در راه خدایی

وَ اَشْهَدُ اِنَّکَ ثارُ اَللَّهِ وَابْنُ ثارِهِ ،

و گواهی می دهم که تو فرزند کسی هستی که خونخواهتان خداست،

وَ اَشْهَدُ اِنَّکَ وِتْرُ اَللَّهِ الْمَوْتُورُ فِی السَّمواتِ وَالْأَرْضِ، وَ اَشْهَدُ

و گواهی می دهم که تو آن یگانه خدا در آسمان ها و زمین هستی که (جز او) نمی تواند انتقامش را بگیرد و گواهی می دهم

اِنَّکَ قَدْ بَلَّغْتَ وَنَصَحْتَ وَوَفَیْتَ وَاَوْفَیْتَ

که تو رسالتت را ابلاغ نموده و خیر خواهی کردی و به عهدت وفا نموده و وفاداری کردی

وَجاهَدْتَ فی سَبیلِ اَللَّهِ،

و در راه خدا جهاد نمودی

ص :372

وَمَضَیْتَ لِلَّذی کُنْتَ عَلَیْهِ شَهیداً وَمُسْتَشْهِداً،

و از دنیا رفتی به دنبال هدفی که داشتی با شهادتی که خواهان آن بودی و گواه و

وَشاهِداً وَمَشْهُوداً، اَنَا عَبْدُاَللَّهِ وَمَوْلاکَ وَفی طاعَتِکَ،

گواهی شده بودی ؛ من بنده خدا و دوست دار تو و در اطاعت تو ،

وَالْوافِدُ اِلَیْکَ، الْتَمِسُ کَمالَ الْمَنْزِلَةِ عِنْدَاَللَّهِ،

و حاجتمند درگاهت هستم، بالاترین مقام نزد خدا ،

وَثَباتَ الْقَدَمِ فِی الْهِجْرَةِ اِلَیْکَ،

و پایداری در هجرت به درگاه تو را خواهانم،

وَالسَّبیلَ اَلَذی لا یَخْتَلِجُ دُونَکَ مِنَ الدُّخُولِ فی کِفالَتِکَ اَلَّتی امِرْتَ بِها،

و راهی را که بی دغدغه برای ورود تحت سرپرستیت که به آن مأمور گشته ای خواهانم،

مَنْ اَرادَ اللَّهَ بَدَءَ بِکُمْ، بِکُمْ یُبَیِّنُ اَللَّهُ الْکَذِبَ،

کسی که خدا را اراده کند باید از شما شروع کند خداوند دروغ را به وسیله شما آشکار می کند

وَبِکُمْ یُباعِدُ اَللَّهُ الزَّمانَ الْکَلِبَ، وَبِکُمْ فَتَحَ اَللَّهُ، وَبِکُمْ یَخْتِمُ اَللَّهُ،

و دوران سخت و دشوار را پایان می دهد، و (درهای خیر و رحمت را) می گشاید و می بندد

وَبِکُمْ یَمْحُو ما یَشآءُ وَ بِکُمْ یُثْبِتُ،

و به واسطه شما هر چه را خواهد محو می کند و هر چه را خواهد برقرار می دارد،

وَبِکُمْ یَفُکُّ الذُّلَّ مِنْ رِقابِنا، وَبِکُمْ

و ذلّت و خواری را از ما برمی دارد و انتقام

یُدْرِکُ اَللَّهُ تِرَةَ کُلِّ مُؤْمِنٍ یُطْلَبُ بِها،

خون به ناحق ریخته شده هر مؤمنی را که مطالبه شود می ستاند،

وَبِکُمْ تُنْبِتُ الْأَرْضُ اشْجارَها،

و به واسطه شما زمین، درختان

وَبِکُمْ تُخْرِجُ الْأَرْضُ اثْمارَها، وَبِکُمْ تُنْزِلُ السَّمآءُ قَطْرَها وَرِزْقَها،

و میوه هایش را می رویاند و آسمان باران و روزیش را نازل می کند،

وَبِکُمْ یَکْشِفُ اَللَّهُ الْکَرْبَ، وَبِکُمْ یُنَزِّلُ اَللَّهُ الْغَیْثَ،

و گرفتاری را بر طرف می کند و باران را فرو می فرستد

وَبِکُمْ تُسَبِّحُ الْأَرْضُ اَلَّتی تَحْمِلُ ابْدانَکُمْ،

وَتَسْتَقِرُّ جِبالُها عَنْ مَراسیها، اَرادَةُ الرَّبِّ فی

و کوهها در جایگاهش ثابت می گردد، خواست خداوند در

مَقادیرِ امُورِهِ تَهْبِطُ اِلَیْکُمْ، وَتَصْدُرُ مِنْ بُیُوتِکُمْ،

تقدیر امورش به شما محوّل شده، و از خانه های شما صادر می شود

وَالصَّادِرُ عَمَّا فُصِّلَ مِنْ احْکامِ الْعِبادِ،

و آنچه از احکام بندگان تفصیل شده از جانب شما صادر می شود ،

لُعِنَتْ اُمَّةٌ قَتَلَتْکُمْ، وَاُمَّةٌ خالَفَتْکُمْ، وَاُمَّةٌ جَحَدَتْ

نفرین بر امّتی که شما را به شهادت رسانده و با شما مخالفت کردند و ولایتتان را انکار

ص :373

وِلایَتَکُمْ، وَاُمَّةٌ ظاهَرَتْ عَلَیْکُمْ، وَاُمَّةٌ شَهِدَتْ وَلَمْ تُسْتَشْهَدْ، اَلْحَمْدُ لِلَّهِ

نمودند و امّتی که به شما پشت کردند و امّتی که حاضر بودند ولی تن به شهادت ندادند، حمد و سپاس خداوندی را

اَلَذی جَعَلَ النَّارَ مَاْویهُمْ ، وَبِئْسَ وِرْدُ الْوارِدینَ، وَبِئْسَ الْوِرْدُ الْمَوْرُودُ،

که آتش را جایگاه ابدیشان قرار داد، و چه بد جایگاهی است برای وارد شوندگان و واردشدگان،

وَاَلْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ.

و حمد و سپاس مخصوص خداوندی است که پروردگار جهانیان است.

آنگاه سه مرتبه بگو:

«صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاَللَّهِ،

سلام و درود خدا بر تو ای اَبٰا عَبْدِاللَّهِ،

أَنَا الَی اَللَّهِ مِمَّنْ خالَفَکَ بَری ءٌ»

من به سوی خداوند از هر که با تو مخالف می کرد بی زاری می جویم

سپس بر می خیزی و نزد قبر فرزند آن حضرت، علیّ بن الحسین علیهما السلام (علی اکبر) که در پایین پای آن حضرت مدفون است می روی و می گویی:

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ رَسُولِ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ، اَلسَّلامُ

سلام بر تو ای فرزند رسول خدا، سلام بر تو ای فرزند امیرمؤمنان، سلام

عَلَیْکَ یَابْنَ الْحَسَنِ وَالْحُسَیْنِ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا بْنَ خَدیجَةَ وَ فاطِمَةَ

بر تو ای فرزند امام حسن و امام حسین، سلام بر تو ای فرزند حضرت خدیجه و فاطمه، سپس سه مرتبه می گویی:

صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْکَ، لَعَنَ اَللَّهُ مَنْ قَتَلَکَ*

سلام و درود خدا بر تو و لعنت او بر قاتلین تو

و نیز سه مرتبه می گویی:

أَنَا اِلَی اَللَّهِ مِنْهُمْ بَری ءٌ*

من به سوی خداوند از آنان بیزاری می جویم

سپس برمی خیزی و با دست خود به سوی سایر شهدا اشاره می کنی و می گویی: اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ، اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ، اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ، فُزْتُمْ وَاَللَّهِ،

سلام بر شما سلام بر شما، سلام بر شما، به خدا رستگار شدید،

فُزْتُمْ وَاَللَّهِ، فُزْتُمْ وَاَللَّهِ، فَلَیْتَ اِنّی مَعَکُمْ فَافُوزَ فَوْزاً عَظیماً.

به خدا رستگار شدید،به خدا رستگار شدید، پس ای کاش با شما بودم و به رستگاری بزرگ می رسیدم

بعد از آن دور می زنی و پشت قبر اَبیٰ عبداللَّه علیه السلام رو به قبله می ایستی و شش رکعت نماز بجا می آوری،

ص :374

وقتی چنین کردی زیارتت به اتمام می رسد. آنگاه اگر خواستی توقّف می کنی و اگر خواستی برمی گردی.(1) (البتّه بجا آوردن تمام این آداب برای همه زوّار در حال حاضر مشکل است، کافی است در کناری بایستند و با توجّه متن زیارت را بخوانند).

زیارت دوم مؤلّف «کامل الزیارات» از سلیمان بن حفص مروزی، از امام هادی علیه السلام نقل می کند که فرمود: نزد قبر امام حسین علیه السلام می گویی:

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا حُجَّةَ اَللَّهِ فی اَرْضِهِ،

سلام بر تو ای ابا عبداللّه، سلام بر تو ای حجّت خدا در زمین،

وَشاهِدَهُ عَلیٰ خَلْقِهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا بْنَ رَسُولِ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا بْنَ

و گواه او در میان مخلوقات، سلام بر تو ای فرزند رسول خدا، سلام بر تو ای فرزند

عَلیٍّ الْمُرْتَضی اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ فاطِمَةَ الزَّهْرآءِ، اَشْهَدُ اِنَّکَ قَدْ اَقَمْتَ

علیّ مرتضی، سلام بر تو ای فرزند فاطمه زهرا، گواهی می دهم که تو نماز را

الصَّلاةَ، وَآتَیْتَ الزَّکاةَ، وَاَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَیْتَ عَنِ الْمُنْکَرِ،

به پا داشته و زکات دادی و امر به معروف و نهی از منکر نموده،

وَجاهَدْتَ فی سَبیلِ اَللَّهِ حَتّی اَتاکَ الْیَقینُ، فَصَلَّی اَللَّهُ عَلَیْکَ حَیّاً وَمَیّتاً

و در راه خدا جهاد نمودی تا به شهادت رسیدی، پس سلام و درود خدا بر تو در حال حیات و مرگ*

سپس گونه راستت را بر ضریح می گذاری و می گویی:

اَشْهَدُ اِنَّکَ عَلیٰ بَیِّنَةٍ مِنْ رَبِّکَ،

گواهی می دهم که تو (در تمام امور) بیّنه و گواه روشنی داشتی ازطرف پروردگارت،

جِئْتُکَ مُقِرّاً بِالذُّنُوبِ، لِتَشْفَعَ لی عِنْدَ رَبِّکَ یَا بْنَ رَسُولِ اَللَّهِ

آمده ام به درگاهت با اقرار به گناهانم، تا در نزد پروردگارت مرا شفاعت کنی ای فرزند رسول خدا،

تک تک ائمّه علیهم السلام را با نام های شریفشان بر زبان جاری می کنی (یا علیّ بن اَبیٰ طالب و ...) و می گویی:

«اَشْهَدُ اَنَّکُمْ حُجَجُ اَللَّهِ سپس می گویی: اُکْتُبْ لی عِنْدَکَ میثاقاً وَعَهْداً، اِنّی

گواهی دهم که شما حجّتهای خدا هستید پیمان و عهد مرا در نزد خود ثبت کن که من

ص :375


1- کامل الزیارات، باب 79، صفحه 197، حدیث 2، کافی، جلد 4، صفحه 575، حدیث 2 و فقیه، جلد 2، صفحه 594، حدیث 3199.

اَتَیْتُکَ مُجَدِّداً الْمیثاقَ، فَاشْهَدْ لی عِنْدَ رَبِّکَ، اِنَّکَ اَنْتَ الشَّاهِدُ.(1)

برای تجدید پیمان آمده ام پس گواهم باش در نزد پروردگارت که تو (بهترین) گواهی.

***

زیارت سوم امام صادق علیه السلام به جابر جعفی فرمود: مسافت بین شما و قبر امام حسین علیه السلام چقدر است؟ می گوید: عرض کردم: کمی بیش از یک روز، فرمود: آن حضرت را زیارت می کنی؟ گفتم: آری، فرمود: دوست نداری که تو را به ثواب زیارتش خشنود سازم و بشارت دهم؟ عرض کردم: آری فدایت شوم، فرمود: هر کس از شما که برای زیارتش مهیّا می شود اهل آسمان یکدیگر را مژده می دهند، هنگامی که از منزلش، سواره یا پیاده، بیرون می رود خداوند متعال چهار هزار فرشته را موکّل بر او قرار می دهد که بر او تا رسیدن به قبر امام حسین علیه السلام، درود بفرستند. سپس فرمود: هرگاه به حرم آن حضرت رسیدی بر دَرِ حرم مقدّس بایست و این کلمات را بگو که در ازای هر کلمه ای، بهره ای از رحمت اِلهی می بری، گفتم: آن کلمات کدام است؟(2) فرمود: می گویی:

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وارِثَ آدَمَ صَفْوَةِ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وارِثَ نُوحٍ

سلام بر تو ای وارث آدم، (بنده) برگزیده خدا، سلام بر تو ای وارث نوح،

نَبِیِ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وارِثَ ابْراهیمَ خَلیلِ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا

پیامبر خدا، سلام بر تو ای وارث ابراهیم، خلیل خدا، سلام بر تو ای

وارِثَ مُوسی کَلیمِ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وارِثَ عیسی رُوحِ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ

وارث موسی، کلیم اللَّه، سلام بر تو ای وارث عیسی، روح خدا، سلام

عَلَیْکَ یا وارِثَ مُحَمَّدٍ سَیِّدِ رُسُلِ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وارِثَ امیرِ

بر تو ای وارث محمّد، آقا و سرور فرستادگان خدا، سلام بر تو ای وارث امیرمؤمنان

الْمُؤْمِنینَ وَخَیْرِ الْوَصِیّینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وارِثَ الْحَسَنِ الرَّضِیِ

و بهترین اوصیاء، سلام بر تو ای وارث امام حسن (آن امام) خشنود

الطَّاهِرِ الرَّاضِی الْمَرْضِیِّ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الصِّدّیقُ الْأَکْبَرُ، اَلسَّلامُ

و پاکیزه و راضی و مورد پسند، سلام بر تو ای بزرگترین راست گفتار، سلام

عَلَیْکَ اَیُّهَا الْوَصِیُّ الْبَرُّ التَّقِیُّ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ وَعَلیَ الْأَرْواحِ اَلَّتی حَلَّتْ

بر تو ای جانشین نیکوکار پرهیزگار، سلام بر تو و بر ارواحی که در حَرَمت

ص :376


1- کامل الزیارات، باب 79، صفحه 210، حدیث 7.
2- این مقدّمه در بحار نیامده، ولی در کامل الزیارات آمده است.

بِفِنآئِکَ، وَ اَناخَتْ بِرَحْلِکَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ وَعَلَی الْمَلائِکَةِ الْحافّینَ بِکَ،

مدفون و مقیمند، سلام بر تو و بر فرشتگانی که برگرد حَرَمت حلقه زده اند،

اَشْهَدُ اِنَّکَ قَدْ اَقَمْتَ الصَّلاةَ، وَآتَیْتَ الزَّکاةَ، وَاَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ، وَنَهَیْتَ

گواهی می دهم که تو نماز را به پاداشته و زکات دادی و امر به معروف و نهی

عَنِ الْمُنْکَرِ، وَجاهَدْتَ الْمُلْحِدینَ، وَعَبَدْتَ اللَّهَ مُخْلِصاً حَتّی آتیکَ

از منکر کرده و با بی دینان جهاد نموده و تا وقت شهادت، خدا را پرستش

الْیَقینُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ وَرَحْمَةُ اَللَّهِ وَبَرَکاتُهُ.

نمودی، سلام و رحمت و برکات خدا بر تو باد.

آنگاه به سوی قبر مطهّر می روی، وقتی به قبر رسیدی و نزد آن ایستادی دست خود را بر ضریح بگذار و بگو: «اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا حُجَّةَ اَللَّهِ فی اَرْضِهِ» سپس به نماز روی آور و بدان که در مقابل هر رکعتی که نزد آن حضرت بجا می آوری، ثوابهای بسیار عظیمی داری.(1)

زیارت چهارم : معاویة بن عمّار می گوید: محضر امام صادق علیه السلام عرض کردم که وقتی به زیارت امام حسین علیه السلام شرفیاب شدم چه بگویم؟ فرمود: بگو:

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاَللَّهِ، صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِ اَللَّهِ، رَحِمَکَ اَللَّهُ یا

سلام بر تو ای اَبٰا عَبْدِاللَّهِ، درود خدا بر تو ای اَبٰا عَبْدِاللَّهِ، خداوند تو را رحمت کند ای

اَباعَبْدِاَللَّهِ، لَعَنَ اَللَّهُ مَنْ قَتَلَکَ، وَلَعَنَ اَللَّهُ مَنْ شَرِکَ فی دَمِکَ، وَلَعَنَ اَللَّهُ مَنْ

اَبٰا عَبْدِاللَّهِ خداوند قاتلین تو و کسانی که در (ریختن) خون تو شریک شدند و کسانی که

بَلَغَهُ ذلِکَ فَرَضِیَ بِهِ، اَنَا الَی اَللَّهِ مَنْ ذلِکَ بَری ءٌ.(2)

خبر شهادت تو به آنان رسید و خشنود شدند را لعنت کند، من به درگاه خدا از آنان بیزاری می جویم.

***

زیارت پنجم : به سند معتبر از ابراهیم بن اَبی البلاد نقل شده که می گوید: امام موسی بن جعفر علیه السلام به من فرمود: هرگاه به زیارت امام حسین علیه السلام می روی چه می گویی؟ عرض کردم: می گویم:

ص :377


1- بحارالانوار، جلد 98، صفحه 229، حدیث 36 و کامل الزیارات، باب 79، صفحه 205، حدیث 5،( با اندکی تفاوت).
2- کامل الزیارات، باب 79، صفحه 205، حدیث 4.

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ رَسُولِ اَللَّهِ، اَشْهَدُ اِنَّکَ قَدْ

سلام بر تو ای اَبٰا عَبْدِاللَّهِ، سلام بر تو ای فرزند رسول خدا، گواهی می دهم که تو

اَقَمْتَ الصَّلاةَ، وَآتَیْتَ الزَّکاةَ، وَاَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ، وَنَهَیْتَ عَنِ الْمُنْکَرِ،

نماز را به پاداشته و زکات دادی، و امر به معروف و نهی از منکر کرده

وَدَعَوْتَ إِلَىٰ سَبیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ، وَ اَشْهَدُ انَّ اَلَّذینَ

و با دانایی و اندرز نیکو به راه پروردگارت دعوت نمودی و گواهی می دهم کسانی که

سَفَکُوا دَمَکَ، وَاسْتَحَلُّوا حُرْمَتَکَ، مَلْعُونُونَ مُعَذَّبُونَ عَلیٰ لِسانِ داوُدَ

خونت را ریخته و حرمتت را شکستند بر زبان داود و عیسی بن مریم نفرین شده

وَعیسَی بْنِ مَرْیَمَ، ذلِکَ بِمٰا عَصَوْا وَکانُوا یَعْتَدُونَ.

و در عذابند، به خاطر این که نافرمانی کرده و تجاوز کار بودند.

فرمود: آری! چنین است.(1)

زیارت ششم عمّار ساباطی از امام صادق علیه السلام نقل می کند که فرمود: وقتی نزد قبر آن حضرت رسیدی بگو:

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ رَسُولِ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ، اَلسَّلامُ

سلام بر تو ای فرزند رسول خدا، سلام بر تو ای فرزند امیرمؤمنان، سلام

عَلَیْکَ یَا اَباعَبْدِاَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا سَیِّدَ شَبابِ اَهْلِ الْجَنَّةِ، وَرَحْمَةُ اَللَّهِ

بر تو ای اَبٰا عَبْدِاللَّهِ، سلام و رحمت و برکات خدا بر تو ای آقا و سرور جوانان اهل بهشت،

وَبَرَکاتُهُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یامَنْ رِضاهُ مِنْ رِضَی الرَّحْمنِ، وَسَخَطُهُ مِنْ

و سلام بر تو ای که خشنودیش از خشنودی خداوند و آزردگیش از

سَخَطِ الرَّحْمنِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا آمین اَللَّهِ، وَحُجَّةَ اَللَّهِ، وَبابَ اَللَّهِ،

آزردگی خداوند است، سلام بر تو ای امین و حجّت و درگاه (رحمت) خدا

وَالدَّلیلَ عَلَی اَللَّهِ، وَالدَّاعِیَ الَی اَللَّهِ، اَشْهَدُ اِنَّکَ قَدْ حَلَّلْتَ حَلالَ اَللَّهِ،

و راهنما و دعوت کننده به سوی خدا، گواهی می دهم که تو حلال خدا را حلال و

ص :378


1- کامل الزیارات، باب 79، صفحه 208، حدیث 6.

وَحَرَّمْتَ حَرامَ اَللَّهِ، وَاَقَمْتَ الصَّلاةَ، وَآتَیْتَ الزَّکاةَ، وَاَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ،

حرام خدا را حرام شمرده و نماز به پاداشته و زکات دادی و امر به معروف

وَنَهَیْتَ عَنِ الْمُنْکَرِ، وَدَعَوْتَ إِلَىٰ سَبیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ

و نهی از منکر نموده و با دانایی و اندرز نیکو به راه پروردگارت دعوت

الْحَسَنَةِ، وَ اَشْهَدُ اِنَّکَ وَمَنْ قُتِلَ مَعَکَ شُهَدآءٌ اَحْیآءٌ عِنْدَ رَبِّکُمْ تُرْزَقُونَ،

نمودی و گواهی می دهم که تو و تمام کسانی که با تو کشته شدند شهید و زنده اند و در نزد پروردگارتان روزی داده می شوید

وَ اَشْهَدُ انَّ قاتِلَکَ فِی النَّارِ، ادینُ اللَّهَ بِالْبَرآئَةِ مِمَّنْ قَتَلَکَ، وَمِمَّنْ قاتَلَکَ،

و گواهی می دهم که قاتل تو در آتش است، پیروی می کنم از دین خدا به واسطه بی زاری از قاتلین تو و کسانی که به جنگ با تو برخواسته

وَشایَعَ عَلَیْکَ، وَمِمَّنْ جَمَعَ عَلَیْکَ، وَمِمَّنْ سَمِعَ صَوْتَکَ وَلَمْ یُعِنْکَ، یا

و از یکدیگر پشتیبانی کردند و از کسانی که بر علیه تو سپاه آماده کردند و از کسانی که صدایت را شنیدند ولی یاریت نکردند، ای

لَیْتَنی کُنْتُ مَعَکُمْ فَافُوزَ فَوْزاً عَظیماً.(1)

کاش با تو بودم و به رستگاری بزرگ نایل می شدم.

***

زیارت هفتم: (زیارت وارث)

مرحوم «شیخ طوسی» در «مصباح المتهجّد» از صفوان جمّال نقل می کند که می گوید: برای زیارت مولایمان امام حسین علیه السلام از امام صادق علیه السلام رخصت طلبیدم و از او استدعا کردم که دستورالعملی را در زیارت آن حضرت برایم ذکر کند، فرمود: ای صفوان! قبل از حرکت سه روز روزه بگیر و در روز سوم غسل کن، سپس خانواده خود را جمع نما و بگو: «

اَللَّهُمَّ إِنّی اَسْتَوْدِعُکَ ...

» (تا آخر. این دعا با مختصر تفاوت در بخش آداب زیارت امام حسین علیه السلام، صفحه 361 گذشت) سپس با آب فرات غسل کن، پدرم از پدرانش، از رسول گرامی صلی الله علیه و آله به من خبر داد که فرمود: این فرزندم امام حسین علیه السلام بعد از من در کنار فرات کشته خواهد شد، پس هر کس پس از غسل با آب فرات، او را زیارت کند گناهانش به گونه ای می ریزد و پاک می شود که گویا تازه از مادر متولّد شده است. آنگاه بعد از ذکر دستوراتی، از جمله گفتن تکبیر و لا اِلٰه الّا اللَّه و صلوات بر محمّد وآل محمّد و به خصوص صلوات بر امام حسین علیه السلام و لعنت بر قاتلان آن حضرت، فرمود: چون به دَرِ حرم رسیدی بایست و بگو:

اَللَّهُ اکْبَرُ کَبِیراً، وَاَلْحَمْدُللَّهِ کَثِیراً، وَسُبْحَانَ

خدا بزرگتر از اندیشه و توصیف است، و حمد و ستایش فراوان مخصوص اوست و پاک و منزّه است

ص :379


1- مستدرک الوسائل، جلد 10، صفحه 304، حدیث 7 و کامل الزیارات، باب 79، صفحه 212، حدیث 9.( با اندکی تفاوت)

اَللَّهِ بُکْرَةً وَ اَصِیلًا، وَ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی هَدانَا لِهذا،

خداوند صبح و شام، حمد و ستایش مخصوص خداوندی است که ما را به این درگاه رحمت هدایت کرد

وَ مٰا کُنَّا لِنَهْتَدِیَ لَوْلَا أَنْ هَدَانَا اَللَّهُ،

ما هدایت نمی یافتیم که اگر هدایت و راهنمایی او نبود ،

لَقَدْ جَائَتْ رُسُلُ رَبِّنَا بِالْحَقِّ* سپس بگو: اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا

به یقین فرستادگان پروردگار ما، به حق آمدند. سلام بر تو ای

رَسُولُ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیکَ یَا نَبِیَّ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا خَاتَمَ النَّبِیِّینَ،

رسول خدا، سلام بر تو ای پیامبر خدا، سلام بر تو ای آخرین پیامبر،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا سَیِّدَ الْمُرْسَلِینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا حَبِیبَ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ

سلام بر تو ای آقا و سرور فرستادگان، سلام بر تو ای حبیب خدا، سلام

عَلَیْکَ یَا أَمِیرَالْمُؤْمِنِینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا سَیِّدَالْوَصِیِّینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا

بر تو ای امیرمؤمنان، سلام بر تو ای آقا و سرور جانشینان پیامبر، سلام بر تو ای

قائِدَ الْغُرِّ الْمُحَجَّلِینَ، اَلسَّلامُ عَلیٰ فاطِمَةَ(1) سَیِّدَةِ نِساءِ الْعالَمِینَ، اَلسَّلامُ

پیشوای انسانهای بی مانند، سلام بر تو ای فرزند فاطمه، سرور بانوان جهان، سلام

عَلَیْکَ وَ عَلَی الْأَئِمَّةِ مِنْ وُلْدِکَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وَصِیَّ أَمِیرِالْمُؤْمِنِینَ،

بر تو و بر امامان از فرزندانت، سلام بر تو ای جانشین امیرمؤمنان،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الصِّدِّیقُ الشَّهِیدُ، أَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ یا مَلائِکَةَ اَللَّهِ

سلام بر تو ای راست گفتار شهید، سلام بر شما ای فرشتگان خدا

الْمُقِیمِینَ فِی هذَا الْمَقامِ الشَّرِیفِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ یا مَلائِکَةَ رَبِّیَ

که در این بارگاه شریف مقیم هستید، سلام بر شما ای فرشتگان پروردگار من

الْمُحْدِقِینَ بِقَبْرِ الْحُسَیْنِ عَلَیْهِ اَلسَّلامُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ مِنِّی أَبَداً ما بَقِیتُ

که قبر حسین- که بر او درود باد- را در برگرفته اید، سلام و درود همیشگی من بر شما باد مادامی که هستم

وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ*

و شب و روز باقی است،

آنگاه می گویی:

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاَللَّهِ، اَلسَّلامُ

سلام بر تو ای اَبٰا عَبْدِاللَّهِ، سلام

عَلَیْکَ یَابْنَ رَسُولِ اَللَّهِ، [اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ امِیرِالْمُؤْمِنِینَ] (2)، عَبْدُکَ وَابْنُ

بر تو ای فرزند رسول خدا، [سلام بر تو ای فرزند امیرمؤمنان] ، بنده ات و فرزند

ص :380


1- در بحار« السلام علیک یابن فاطمة ...» آمده است.
2- این جمله در مصباح نیامده، ولی در بحار آمده است.

عَبْدِکَ وَابْنُ اَمَتِکَ، الْمُقِرُّ بِالرِّقِّ،

بنده و فرزند کنیزت هستم، اقرار به بندگی دارم،

وَالتَّارِکُ لِلْخِلافِ عَلَیْکُمْ، وَالْمُوالى لِوَلِیِّکُمْ، وَالْمُعادی لِعَدُوِّکُمْ،

و بدون مخالفت با شما و در حالى که دوستدار دوستان و دشمن دشمنان شمایم (زیارت)

قَصَدَ حَرَمَکَ، وَاسْتَجارَ بِمَشْهَدِکَ، وَ تَقَرَّبَ إِلَیْک بِقَصْدِک،

حرم شریفت را قصد کرده و به محلّ شهادتت پناه آورده و به این قصد تقرّب به درگاهت را می طلبم،

ءَأَدْخُلُ یا رَسُولُ اَللَّهِ، ءَ اَدْخُلُ یا نَبِیِّ اَللَّهِ، ءَ اَدْخُلُ یا

آیا داخل شوم ای رسول خدا، آیا داخل شوم ای پیامبر خدا، آیا داخل شوم

أَمِیرَالْمُؤْمِنِینَ، ءَ اَدْخُلُ یا سَیِّدَالْوَصِیِّینَ، ءَ اَدْخُلُ یا فاطِمَةُ سَیِّدَةَ نِساءِ

ای امیرمؤمنان، آیا داخل شوم ای آقا و سرور جانشینان، آیا داخل شوم ای فاطمه سرور بانوان

الْعالَمِینَ، ءَ اَدْخُلُ یامَوْلایَ یااَباعَبْدِاَللَّهِ، ءَ اَدْخُلُ یامَوْلایَ یَابْنَ رَسُولِ اَللَّهِ،

جهان، آیا داخل شوم ای مولای من ای اَبٰا عَبْدِاللَّهِ، آیا داخل شوم ای مولای من ای فرزند رسول خدا.

پس اگر دلت خاشع شد و اشکت سرازیر گردید، بدان که آن نشانه اجازه شرفیاَبیٰ است، آنگاه داخل شو و بگو: اَلْحَمْدُللَّهِ الْواحِدِ الْأَحَدِ الْفَرْدِ الصَّمَدِ، الَّذِی هَدانِی لِوِلایَتِکَ،

حمد و ستایش مخصوص خداوند یگانه یکتا و تنهای بی نیاز است که مرا به دوستی تو هدایت نمود

وَخَصَّنِی بِزِیارَتِکَ، وَسَهَّلَ لِی قَصْدَکَ*

و مرا برای زیارتت برگزیده و برایم آسان گردانید،

سپس بالای سر می ایستی و می گویی:

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وارِثَ آدَمَ صَفْوَةِ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وارِثَ نُوحٍ نَبِیِ

سلام بر تو ای وارث آدم برگزیده خدا، سلام بر تو ای وارث نوح پیامبر

اَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وارِثَ ابْراهیمَ خَلیلِ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وارِثَ

خدا، سلام بر تو ای وارث ابراهیم خلیل خدا، سلام بر تو ای وارث

مُوسی کَلیمِ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وارِثَ عیسی رُوحِ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ

موسی هم صحبت خدا، سلام بر تو ای وارث عیسی روح خدا، سلام بر تو

یا وارِثَ مُحَمَّدٍ حَبیبِ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وارِثَ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ

ای وارث محمّد حبیب خدا، سلام بر تو ای وارث امیرمؤمنان ولیّ خدا،

عَلَیْهِ اَلسَّلامُ وَلِیِّ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ مُحَمَّدٍ الْمُصْطَفی اَلسَّلامُ

- که درود خدا بر او باد- سلام بر تو ای فرزند محمّد مصطفی، سلام

ص :381

عَلَیْکَ یَابْنَ عَلِیٍّ الْمُرْتَضی اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ فاطِمَةَ الزَّهْرآءِ، اَلسَّلامُ

بر تو ای فرزند علی مرتضی، سلام بر تو ای فرزند فاطمه زهرا، سلام

عَلَیْکَ یَابْنَ خَدیجَةَ الْکُبْری اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا ثارَاَللَّهِ وَابْنَ ثارِهِ، وَالْوِتْرَ

بر تو ای فرزند خدیجه کبری سلام بر تو ای فرزند کسی که خونخواهتان خداست، و یگانه ای که

الْمَوْتُورُ، اَشْهَدُ اِنَّکَ قَدْ اَقَمْتَ الصَّلاةَ، وَآتَیْتَ الزَّکاةَ، وَاَمَرْتَ

انتقام خونش گرفته نشده است، گواهی می دهم که تو نماز را به پا داشته و زکات دادی و امر

بِالْمَعْرُوفِ، وَنَهَیْتَ عَنْ الْمُنْکَرِ، وَاَطَعْتَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ حَتّی آتیکَ الْیَقینُ،

به معروف و نهی از منکر کرده و از خدا و رسولش پیروی نمودی تا به شهادت رسیدی،

فَلَعَنَ اَللَّهُ اُمَّةً قَتَلَتْکَ، وَلَعَنَ اَللَّهُ اُمَّةً ظَلَمَتْکَ، وَلَعَنَ اَللَّهُ اُمَّةً سَمِعَتْ بِذلِکَ

لعنت کند خداوند قاتلین تو و کسانی که به تو ستم کردند و کسانی که این (واقعه) را شنیده و به آن

فَرَضِیَتْ بِهِ، یا مَوْلایَ یا اَباعَبْدِاَللَّهِ، اَشْهَدُ اِنَّکَ کُنْتَ نُوراً فِی الْأَصْلابِ

راضی شدند ، ای مولای من، ای اَبٰا عَبْدِاللَّهِ، گواهی می دهم که تو نوری در صلبهای

الشَّامِخَةِ، وَالْأَرْحامِ الْمُطَهَّرَةِ، لَمْ تُنَجِّسْکَ الْجاهِلِیَّةُ بِاَنْجاسِها، وَلَمْ

بلند مرتبه و رحمهای پاکیزه بودی، که دوران جاهلیّت با ناپاکیهایش تو را آلوده نساخت و

تُلْبِسْکَ مِنْ مُدْلَهِمَّاتِ ثِیابِها،

لباسهای آلوده اش تو را نپوشانید،

وَ اَشْهَدُ اِنَّکَ مِنْ دَعآئِمِ الدّینِ وَارْکانِ الْمُؤْمِنینَ،

و گواهی می دهم که تو از پایه های دین و تکیه گاه

وَ اَشْهَدُ اِنَّکَ الْإِمامُ الْبَرُّ التَّقِیُّ، الرَّضِیُّ الزَّکِیُّ، الْهادِی الْمَهْدِیُّ،

مؤمنان هستی و گواهی می دهم که تو پیشوای نیکوکار پرهیزکار و پسندیده پاکیزه و راهنمای هدایت یافته ای،

وَ اَشْهَدُ انَّ الْأَئِّمَّةَ مِنْ وُلْدِکَ کَلِمَةُ التَّقْوی وَاَعْلامُ الْهُدی وَالْعُروَةُ

و گواهی می دهم که امامان از فرزندان تو اساس پرهیزکاری و نشانه های هدایت و ریسمان

الْوُثْقی وَالْحُجَّةُ عَلیٰ اَهْلِ الدُّنْیا، وَاشْهِدُ اللَّهَ وَمَلائِکَتَهُ، و اِنْبِیآئَهُ

محکم (هدایت) و حجّت (خدا) بر جهانیان هستند، و خدا و فرشتگان و پیامبران و فرستادگانش را

وَرُسُلَهُ، اِنّی بِکُمْ مُؤْمِنٌ، وَبِاِیابِکُمْ مُوقِنٌ، بِشَرایِعِ دینی وَخَواتیمِ

گواه می گیرم که به شما ایمان دارم و به واسطه قوانین دینم و عواقب عملم به بازگشت شما

عَمَلی وَقَلْبی لِقَلْبِکُمْ سِلْمٌ، وَاَمْری لِأَمْرِکُمْ مُتَّبِعٌ، صَلَواتُ اَللَّهِ عَلَیْکُمْ،

مطمئنم، و دلم تسلیم دل شما و عملم پیرو عمل شماست، سلام و درودهای خدا بر شما

ص :382

وَعَلی اَرْواحِکُمْ، وَعَلی اجْسادِکُمْ، وَ عَلیٰ اجْسامِکُمْ، وَ عَلیٰ شاهِدِکُمْ،

و بر ارواح و بدنها و پیکرهای شما و بر حاضر

وَ عَلیٰ غائِبِکُمْ، وَ عَلیٰ ظاهِرِکُمْ، وَ عَلیٰ باطِنِکُمْ*

غایبتان و ظاهر و باطنتان

آنگاه (در صورت امکان) قبر را و ببوس و بگو:

بِاَبی اَنْتَ وَ اُمّی یَابْنَ رَسُولِ اَللَّهِ، بِاَبی اَنْتَ وَ اُمّی یا اَباعَبْدِاَللَّهِ،

پدر و مادرم فدایت ای فرزند رسول خدا، پدر و مادرم فدایت ای اَبٰا عَبْدِاللَّهِ،

لَقَدْ عَظُمَتِ الرَّزِیَّةُ، وَجَلَّتِ الْمُصیبَةُ بِکَ عَلَیْنا، وَعَلی جَمیعِ اَهْلِ

به یقین گرفتاری بزرگی پیش آمد و مصیبت تو بر ما و اهل

السَّمواتِ وَالْأَرْضِ، فَلَعَنَ اَللَّهُ اُمَّةً اَسْرَجَتْ وَالْجَمَتْ وَتَهَیَّأَتْ لِقِتالِکَ، یا

آسمانها و زمین گران آمد، پس خدا لعنت کند مردمی را که اسبها را زین کرده و لجام زدند و برای جنگ با تو آماده شدند، ای

مَوْلایَ یا اَباعَبْدِاَللَّهِ، قَصَدْتُ حَرَمَکَ، وَاَتَیْتُ إِلَىٰ مَشْهَدِکَ، اَسْئَلُ اللَّهَ

مولای من ای اَبٰا عَبْدِاللَّهِ، حرم شریفت را قصد کرده و به محلّ شهادتت آمدم، از خدا می خواهم

بِالشَّاْنِ اَلَذی لَکَ عِنْدَهُ، وَبِالْمَحَلِّ اَلَذی لَکَ لَدَیْهِ، اَنْ یُصَلِیَّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ

به حقّ منزلت و جایگاهی که نزد او داری،درود فرستد بر محمّد

وَآلِ مُحَمَّدٍ، و اِنْ یَجْعَلَنی مَعَکُمْ فِی الدُّنْیا وَالْاخِرَةِ*

و خاندان پاکش و مرا در دنیا و آخرت با شما قرار دهد.

سپس برخیز و دو رکعت نماز با حمد و هر سوره ای که خواستی بخوان و وقتی از نماز فارغ شدی، بگو:

اَللهُمَّ اِنّی صَلَّیْتُ وَرَکَعْتُ وَسَجَدْتُ لَکَ،

خدایا نماز خوانده و برای تو رکوع و سجود بجای آوردم،

وَحْدَکَ لا شَریکَ لَکَ، لِأَنَّ الصَّلاةَ وَالرُّکُوعَ

تویی که یگانه ای و شریکی نداری، چرا که نماز و رکوع

وَالسُّجُودَ لا یَکُونُ اِلَّا لَکَ، لِأَنَّکَ اَنْتَ اَللَّهُ لا اِلهَ اِلَّا اَنْتَ، اَللهُمَ

و سجود فقط برای توست، چون تویی خدایی که معبودی جز تو نیست، خدایا

صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَاَبْلِغْهُمْ عَنّی اَفْضَلَ السَّلامِ وَالتَّحِیَّةِ،

بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست و بهترین سلام و درود مرا به آنان برسان

وَارْدُدْ عَلَیَّ مِنْهُمُ السَّلامَ، اَللهُمَّ وَهاتانِ الرَّکْعَتانِ هَدِیَّةٌ مِنّی إِلَىٰ مَوْلایَ

و بازگردان سلامشان را به من ، خدایا این دو رکعت هدیه ای از جانب من به مولا و سرورم

ص :383

الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ عَلَیْهِمَا اَلسَّلامُ،

حسین بن علی- که سلام و درود بر ایشان باد- است،

اَللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَعَلَیْهِ، وَتَقَبَّلْ مِنّی

خدایا درود فرست بر محمّد و بر آن حضرت ، و از من بپذیر

وَأْجُرْنی عَلیٰ ذلِکَ، بِاَفْضَلِ اَمَلی وَرَجآئی فیکَ،

و به من عطا فرما در مقابل آن ،پاداشی بهتر از آنچه آرزو داشتم،

وَفی وَلِیِّکَ یا وَلِیَّ الْمُؤْمِنینَ .

و از تو و ولیّت امید دارم را ، ای سرپرست مؤمنان.

آنگاه برخیز و به پایین پای آن حضرت برو و بالای سر علیّ بن الحسین علیهما السلام (علی اکبر) بایست و خطاب به آن حضرت بگو:

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ رَسُولِ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ

سلام بر تو ای فرزند رسول خدا، سلام

عَلَیْکَ یَابْنَ نَبِیِّ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ

بر تو ای فرزند پیامبر خدا، سلام بر تو ای فرزند امیرمؤمنان، سلام بر تو

یَابْنَ الْحُسَیْنِ الشَّهیدِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الشَّهیدُ وَابْنُ الشَّهیدِ، اَلسَّلامُ

ای فرزند حسین شهید، سلام بر تو ای شهید و فرزند شهید،

عَلَیْکَ اَیُّهَا الْمَظْلُومُ وَابْنُ الْمَظْلُومِ، لَعَنَ اَللَّهُ اُمَّةً قَتَلَتْکَ، وَلَعَنَ اَللَّهُ اُمَّةً

سلام بر تو ای مظلوم و فرزند مظلوم، خداوند مردمی که تو را به شهادت رسانده و به تو

ظَلَمَتْکَ، وَ لَعَنَ اَللَّهُ اُمَّةً سَمِعَتْ بِذلِکَ فَرَضِیَتْ بِهِ*

ظلم کردند و مردمی که آن را شنیده و به آن راضی شدند را لعنت کند،

آنگاه ضریح را ببوس و بگو:

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وَلِیَّ اَللَّهِ وَابْنَ وَلِیِّهِ، لَقَدْ عَظُمَتِ الْمُصیبَةُ، وَ جَلَّتِ الرَّزِیَّةُ

سلام بر تو ای ولّی خدا و فرزند ولیّ خدا، به یقین گرفتاری بزرگی پیش آمد و مصیبت

بِکَ عَلَیْنا، وَعَلی جَمیعِ الْمُسْلِمینَ، فَلَعَنَ اَللَّهُ اُمَّةً قَتَلَتْکَ،

تو بر ما و همه مسلمانان گران آمد خدا لعنت کند مردمی که تو را به شهادت رساندند

وَ اَبْرَءُ الَی اَللَّهِ وَاِلَیْکَ مِنْهُمْ*

و از آنها به درگاه خدا و تو بیزاری می جویم،

سپس متوجّه سایر شهدا شو و بگو:

اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ یا اَوْلِیآءَ اَللَّهِ وَاحِبَّائَهُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ یا اصْفِیآءَ اَللَّهِ وَاوِدَّآئَهُ،

سلام بر شما ای اولیا و دوستداران خدا، سلام بر شما ای برگزیدگان با محبّت و عاشق خدا،

اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ یا اَنْصارَ دینِ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ یا اَنْصارَ رَسُولِ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ یا اَنْصارَ

سلام بر شما ای یاوران دین خدا، سلام بر شما ای یاوران رسول خدا، سلام بر شما ای یاوران

ص :384

اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ یا اَنْصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ الْعالَمینَ،

امیرمؤمنان، سلام بر شما ای یاوران فاطمه سرور بانوان جهانیان،

اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ یااَنْصارَ اَبیٰ مُحَمَّدٍالْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ الْوَلِیِّ النَّاصِحِ، اَلسَّلامُ

سلام بر شما ای یاوران اَبیٰ محمّد حسن بن علی آن ولیّ خیر خواه، سلام

عَلَیْکُمْ یا اَنْصارَ اَبیٰ عَبْدِاَللَّهِ، بِاَبی اَنْتُمْ وَ اُمّی طِبْتُمْ وَطاَبَتِ الْأَرْضُ اَلَّتی

بر شما ای یاوران اَبٰا عَبْدِاللَّهِ، پدر و مادرم فدای شما باد، پاکیزه گشتید و پاکیزه گردید زمینی که

فیها دُفِنْتُمْ، وَفُزْتُمْ فَوْزاً عَظیماً،

در آن مدفون شدید و به رستگاری بزرگ نایل گشتید،

فَیا لَیْتَنی کُنْتُ مَعَکُمْ فَافُوزَ مَعَکُمْ.

پس ای کاش با شما بودم تا رستگار می شدم.

آنگاه به بالای سر امام حسین علیه السلام برگرد و برای خود و اهل و اولاد و پدر و مادر و برادران خود، بسیار دعا کن؛ چرا که دعای دعاکننده و سؤال سؤال کننده در آن روضه مطهّره، رد نخواهد شد.(1) یادآوری لازم:

توجّه به این نکته لازم است که بعضی از ناآگاهان جمله هایی از پیش خود به زیارت وارث افزوده اند و این کار در موارد دیگری نیز تکرار شده، در حالى که این گونه بدعتها و اضافات از پیش خود، کاری خطرناک و نزد ائمّه علیهم السلام مردود است و تدریجاً سبب مسخ کلمات آن بزرگواران می شود. بر همین اساس، مرحوم حاج شیخ عبّاس قمی رحمه الله پس از نقل زیارت وارث شکوائیّه مبسوطی را دراین رابطه ابراز می دارد، و در ضمن آن گلایه ای را که استادش مرحوم «حاجی نوری» در کتاب «لؤلؤ و مرجان» در همین ارتباط دارد ذکر نموده، آنگاه به نمونه های متعدّدی از این «اضافات جاهلانه» اشاره می کند و در پایان تحفّظ شدیدی که اصحاب و علمای امامیّه در نقل روایت و صحیح بودن و نبودن آن و اصراری که بر عرضه کردن بعضی از کتابها به بعضی از ائمّه علیهم السلام داشتند را گوشزد می نماید و به همین مناسبت، داستان عرضه کردن «ابوهاشم جعفری» کتاب «یونس بن عبدالرّحمن» را به «امام حسن عسکری علیه السلام» و نیز قصّه عرضه کردن «بورق شنجانی هراتی» کتاب «یوم ولیله» فضل بن شاِذان به آن حضرت را مطرح می سازد و پس از اشاره به دقّتی که خود، در نقل دعاها و زیارات از نسخه های اصلی و عرضه آن بر نسخه های متعدّد داشته، در پایان از «شیخ کلینی» از «عبدالرّحیم قصیر» نقل می کند که خدمت امام صادق علیه السلام رسید و عرض کرد: فدایت شوم، من از پیش خود دعایی اختراع کرده ام، حضرت فرمود: «رها کن و نسبت به اختراع خود مرا به حالم واگذار»(2) (کنایه از این که لازم نیست آن را برایم نقل کنی، که مردود است).

ص :385


1- مصباح المتهجّد، صفحه 717 و بحارالانوار، جلد 98، صفحه 197، حدیث 32.
2- کافی، جلد 3، صفحه 476، حدیث 1.

عبداللَّه بن سنان نیز از امام صادق علیه السلام نقل می کند که فرمود: «به زودی شبهات، بر شما هجوم می آورد در حالى که راهنما و پیشوایی برای شما نیست؛ در چنین زمانی کسی نجات می یابد که دعای غریق را بخواند» عرض کردم: دعای غریق چیست؟ فرمود می گویی:

«یا اَللَّهُ یا رَحْمنُ یا رَحیمُ، یا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ، ثَبِّتْ قَلْبی عَلیٰ دینِکَ

» من با اضافه کردن کلمه « والأبصار» به این دعا گفتم: « یا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَالْأَبْصارِ ثَبِّتْ قَلْبی عَلیٰ دینِکَ » فرمود: شکّی نیست که خداوند « مقلّب القلُوب و الْأبصار

» است، ولی آن گونه که من گفتم بگو و همان کافی است. (و چیزی اضافه نکن).(1)

زیارت حضرت اباالفضل، عبّاس بن علی علیهما السلام:

«ابن قولویه» در کتاب «کامل الزیارات» به سند معتبر از ابوحمزه ثمإِلَىٰ از امام صادق علیه السلام نقل کرده که فرمود: وقتی اراده زیارت قبر حضرت عباس علیه السلام را نمودی، بر دَرِ حرم آن حضرت می ایستی و می گویی:

سَلامُ اَللَّهِ وَسَلامُ مَلائِکَتِهِ الْمُقَرَّبینَ و اِنْبِیآئِهِ الْمُرْسَلینَ، وَعِبادِهِ

سلام و درود خدا و فرشتگان مقرّب و پیامبران مرسل و بندگان

الصَّالِحینَ، وَجَمیعِ الشُّهَدآءِ وَالصِّدّیقینَ، وَالزَّاکِیاتُ الطَّیِّباتُ، فیما

شایسته او و همه شهیدان و راستگویان و پاکان و پاکیزگان در

تَغْتَدی وَتَرُوحُ، عَلَیْکَ یَابْنَ اَمیرِالْمُؤْمِنینَ، اَشْهَدُ لَکَ بِالتَّسْلیمِ

صبح و شام بر تو باد ای فرزند امیرمؤمنان، گواهی می دهم که تو تسلیم بودی

وَالتَّصْدیقِ، وَالْوَفآءِ وَالنَّصیحَةِ، لِخَلَفِ النَّبِیِّ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ الْمُرْسَلِ،

و تصدیق نمودی و وفاداری کرده و خیر خواهی نمودی برای جانشین پیامبر مرسل- که درود خدا بر او و اهل بیت پاکش باد-

وَالسِّبْطِ الْمُنْتَجَبِ، وَالدَّلیلِ الْعالِمِ، وَالْوَصِّیِ الْمُبَلِّغِ، وَالْمَظْلُومِ

و نوه برگزیده اش و راهنمای دانا و جانشین تبلیغ کننده و ستمدیده ای

الْمُهْتَضَمِ، فَجَزاکَ اَللَّهُ عَنْ رَسُولِهِ وَعَنْ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ، وَعَنِ الْحَسَنِ

که حقّش پایمال شده، پس خداوند از جانب پیامبرش و امیرمؤمنان و امام حسن

وَالْحُسَیْنِ، صَلَواتُ اَللَّهِ عَلَیْهِمْ، اَفْضَلَ الْجَزآءِ بِمٰا صَبَرْتَ وَاحْتَسَبْتَ

و امام حسین- که درود خدا بر آنان باد- بهترین پاداش را به خاطر صبر و در نظر گرفتن خدا

ص :386


1- مهج الدعوات، صفحه 332 و بحارالانوار، جلد 52، صفحه 148، حدیث 73.

وَ اَعَنْتَ، فَنِعْمَ عُقْبَی الدَّارِ، لَعَنَ اَللَّهُ مَنْ قَتَلَکَ، وَلَعَنَ اَللَّهُ مَنْ جَهِلَ حَقَّکَ،

و یاری کردنت به تو عطا کند چه نیکوست سرانجام سرای جاویدان، خداوند قاتلین تو و کسانی که حقّت را منکر شده

وَاسْتَخَفَّ بِحُرْمَتِکَ، وَلَعَنَ اَللَّهُ مَنْ حالَ بَیْنَکَ وَبَیْنَ مآءِ الْفُراتِ، اَشْهَدُ

و حرمتت را شکستند، و لعنت کند کسانی را که بین تو و آب فرات فاصله شدند ، گواهی می دهم

اِنَّکَ قُتِلْتَ مَظْلُوماً، وَ اَنَّ اللَّهَ مُنْجِزٌ لَکُمْ ما وَعَدَکُمْ، جِئْتُکَ یَابْنَ امیرِ

که تو مظلومانه کشته شدی و به یقین خداوند آنچه را که به شما وعده فرموده عمل خواهد کرد ای فرزند

الْمُؤْمِنینَ، وَافِداً اِلَیْکُمْ، وَقَلْبی مُسَلِّمٌ لَکُمْ،

امیرمؤمنان (به درگاهت) آمده و بر شما وارد شدم و دلم تسلیم و تابع شما

وَ اَنَا لَکُمْ تابِعٌ، وَنُصْرَتی لَکُمْ مُعَدَّةٌ،

و خود نیز پیرو شمایم و برای یاریتان آماده ام

حَتّی یَحْکُمَ اَللَّهُ وَهُوَ خَیْرُ الْحاکِمینَ، فَمَعَکُمْ مَعَکُمْ لامَعَ عَدُوِّکُمْ،

تا زمانی که خدا حکم کند که او بهترین حکم کنندگان است، پس با شمایم با شما، نه با دشمنانتان،

اِنّی بِکُمْ وَبِإِیابِکُمْ مِنَ الْمُؤْمِنینَ، وَبِمَنْ خالَفَکُمْ وَقَتَلَکُمْ مِنَ الْکافِرینَ،

به یقین من به شما و بازگشتتان ایمان دارم و مخالفین و قاتلین شما را انکار می کنم،

قَتَلَ اَللَّهُ اُمَّةً قَتَلَتْکُمْ بِالْأَیْدی وَ الْأَلْسُنِ*

و خدا بکشد مردمی را که با دست و زبان شما را کشتند.

سپس داخل حرم مقدّس می شوی می گویی:

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْعَبْدُ الصَّالِحُ، اَلْمُطیعُ لِلَّهِ وَلِرَسُولِهِ،

سلام بر تو ای بنده شایسته و مطیع خدا و رسولش

وَلِأَمیرِالْمُؤْمِنینَ، وَالْحَسَنِ والْحُسَیْنِ، صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِمْ وَسَلَّمَ، اَلسَّلامُ

و امیرمؤمنان و امام حسن و امام حسین- که درود و سلام خدا بر آنان باد- سلام

عَلَیْکَ وَرَحْمَةُاَللَّهِ وَبَرَکاتُهُ [وَمَغْفِرَتُهُ] (1) وَرِضْوانُهُ، وَعَلی رُوحِکَ وَبَدَنِکَ،

و درود و رحمت و برکات [ و بخشش ] و خشنودی خدا بر تو و بر روح پاک و بدن مطهّرت باد،

اَشْهَدُ و اُشْهِدُ اللَّهَ اِنَّکَ مَضَیْتَ عَلیٰ ما مَضی عَلَیْهِ الْبَدْرِیُّونَ،

گواهی می دهم و خدا را گواه می گیرم که تو همان راه مبارزان بدر

وَالْمُجاهِدُونَ فی سَبیلِ اَللَّهِ، الْمُناصِحُونَ لَهُ فی جِهادِ اَعْدآئِهِ،

و مجاهدان در راه خدا و خیر خواهان او در جنگ با دشمنانش

ص :387


1- این کلمه در بحار آمده است.

الْمُبالِغُونَ فی نُصْرَةِ اَوْلِیآئِهِ، الذّآبُّونَ عَنْ اَحِبَّآئِهِ، فَجَزاکَ اَللَّهُ اَفْضَلَ

و تلاش کنندگان در یاری دوستانش و حامیان محبّینش را پیمودی، پس خداوند برترین

الْجَزآءِ، وَاکْثَرَ الْجَزآءِ، وَاَوْفَرَ الْجَزآءِ، وَاَوْفی جَزآءِ اَحَدٍ مِمَّنْ وَفی

و بیشترین و فراوان ترین پاداش و کامل ترین هر یک از کسانی را که به بیعتش

بِبَیْعَتِهِ، وَاسْتَجابَ لَهُ دَعْوَتَهُ، وَاَطاعَ وُلاةَ اَمْرِهِ،

وفا کرده و دعوتش را اجابت نموده واز والىان امرش اطاعت کردند به تو عنایت کند وَ اَشْهَدُ اِنَّکَ قَدْ بالَغْتَ فِی النَّصیحَةِ،

و گواهی می دهم که تو در خیر خواهی کوشش کرده

وَاَعْطَیْتَ غایَةَ الْمَجْهُودِ، فَبَعَثَکَ اَللَّهُ فِی الشُّهَدآءِ،

و نهایت سعی خود را نمودی، پس خداوند تو را با شهیدان محشور گرداند،

وَجَعَلَ رُوحَکَ مَعَ اَرْواحِ الشُّهَدآءِ(1)،

و روح تو را با سعادتمندان قرار دهد،

وَاَعْطاکَ مِنْ جِنانِهِ اَفْسَحَها مَنْزِلًا، وَاَفْضَلَها غُرَفاً،

و وسیع ترین جایگاه از بهشت و بهترین خانه را به تو عطا کند،

وَرَفَعَ ذِکْرَکَ فی عِلِّیّینَ، وَحَشَرَکَ مَعَ النَّبِیّینَ وَالصِّدّیقینَ،

و نامت را در علییّن بالا برده و محشور کند تو را با انبیا و راستگویان

وَالشُّهَدآءِ وَالصَّالِحینَ، وَحَسُنَ اُولئِکَ رَفیقاً، اَشْهَدُ اِنَّکَ لَمْ تَهِنْ وَلَمْ

و شهیدان و شایستگان ، که آنها نیکو رفیقانی هستند، گواهی می دهم که تو سستی

تَنْکُلْ، وَاِنَّکَ مَضَیْتَ عَلیٰ بَصیرَةٍ مِنْ اَمْرِکَ،

و تنبلی نکردی، و با بصیرت و آگاهی از عاقبت کارت، عمرت را سپری کردی

مُقْتَدِیاً بِالصَّالِحینَ، وَمُتَّبِعاً لِلنَّبِیّینَ،

در حالى که به صالحان اقتدا کرده و از پیامبران پیروی نمودی،

فَجَمَعَ اَللَّهُ بَیْنَنا وَبَیْنَکَ، وَبَیْنَ رَسُولِهِ وَاَوْلِیآئِهِ فی

پس خداوند، ما و شما و پیامبر واولیایش را در

مَنازِلِ الْمُخْبِتینَ، فَانَّهُ اَرْحَمُ الرَّاحِمینَ.(2)

جایگاه فروتنان گرد هم آورد، که او مهربان ترین مهربانان است.

چند تذکّر:

1- از عبارت «شیخ طوسی» در «تهذیب» به دست می آید که خوب است این زیارت را در پشت سر قبر، رو به قبله بخواند.(3)

ص :388


1- در بحار« ارواح السُّعداءِ» آمده است.
2- کامل الزیارات، باب 85، صفحه 256، حدیث 1 و بحارالانوار، جلد 98، صفحه 277، حدیث 1.
3- تهذیب، جلد 6، صفحه 66.

2- «شیخ مفید» وعدّه ای دیگرمی گویند: پس از زیارت فوق به بالاسرآن حضرت می روی و دو رکعت نماز می خوانی وپس ازآن، باز هم هر چه خواهی نماز بجای می آوری وخدا را بسیار می خوانی وسپس می گویی:

اَللهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَلٰا تَدَعْ لی فی هذَا الْمَکانِ الْمُکَرَّمِ،

خدایا بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست و مرا به حال خود وا مگذاردر این مکان گرامی

وَالْمَشْهَدِ الْمُعَظَّمِ، ذَنْباً اِلَّا غَفَرْتَهُ،

و شهادتگاه با عظمت ، مگر این که گناهانم را بیامرزی

وَلٰا هَمّاً اِلَّا فَرَّجْتَهُ، وَلٰا کَرْباً اِلَّاکَشَفْتَهُ،

و اندوهم را برطرف کرده و گرفتاریم راحل نمایی

وَلٰا مَرَضاً اِلَّا شَفَیْتَهُ، وَلٰا عَیْباً اِلَّا سَتَرْتَهُ، وَلٰارِزْقاً اِلَّا بَسَطْتَهُ،

و بیماریم را شفا دهی و عیبم را بپوشانی و روزیم را زیاد کنی

وَلٰا خَوْفاً اِلَّا آمَنْتَهُ، وَلٰا شَمْلًا اِلَّا جَمَعْتَهُ،

و ترسم را ایمنی بخشی، و پراکندگی ام را گردآوری،

وَلٰاغآئِباً اِلَّا حَفِظْتَهُ وَ اَدَّیْتَهُ،

و مسافرم را حفظ کرده و دیدارش را نزدیک گردانی ،

وَلٰاحاجَةً مِنْ حَوآئِجِ الدُّنْیا وَالْأخِرَةِ، لَکَ فیها رِضِیً وَلِیَ فیها صَلاحٌ

و حاجتهای دنیا و آخرتم را که رضایت تو و خیر صلاح من در آن است

اِلَّا قَضَیْتَها، یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ*

برآوری، ای مهربان ترین مهربانان

آنگاه پایین پای آن حضرت رو به ضریح می ایستی و می گویی:

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا ابَا الْفَضْلِ الْعَبَّاسَ ابْنَ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ، اَلسَّلامُ

سلام بر تو ای ابوالفضل عبّاس فرزند امیرمؤمنان، سلام

عَلَیْکَ یَابْنَ سَیِّدِ الْوَصِیّینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ اوَّلِ الْقَوْمِ اِسْلاماً،

بر تو ای فرزند آقا و سرور جانشینان، سلام بر تو ای فرزند اوّلین مسلمان

وَ اَقْدَمِهِمْ ایماناً، وَ اَقْوَمِهِمْ بِدینِ اَللَّهِ، وَ اَحْوَطِهِمْ عَلَی الْإِسْلامِ، اَشْهَدُ لَقَدْ

و پیش قدم در ایمان، و استوارترین مردم در دین خدا ،و محتاط ترین آنها در احکام اسلام، گواهی می دهم که

نَصَحْتَ لِلَّهِ وَلِرَسُولِهِ وَلِأَخیکَ،

تو برای خدا و رسولش و برادرت خیرخواهی کردی،

فَنِعْمَ الْأَخُ الْمُواسی فَلَعَنَ اَللَّهُ اُمَّةً قَتَلَتْکَ،

پس برادر بسیار غمخواری بودی، خداوند لعنت کند مردمی که تو را به قتل رسانده

وَلَعَنَ اَللَّهُ اُمَّةً ظَلَمَتْکَ، وَلَعَنَ اَللَّهُ اُمَّةً اسْتَحَلَّتْ مِنْکَ الْمَحارِمَ،

و بر تو ظلم کرده و حُرمتت را حلال شمردند

ص :389

و اَنْتَهَکَتْ فِیکَ حُرْمَةَ الْإِسْلامِ، فَنِعْمَ الصَّابِرُ الْمُجاهِدُ الْمُحامِی النَّاصِرُ،

و حُرمت اسلام را شکستند،، پس چه نیکو صبر کننده و جهاد کننده و حمایت کننده و یاوری کننده ای بودی،

وَالْأَخُ الدَّافِعُ عَنْ اَخیهِ، الْمُجیبُ إِلَىٰ طاعَةِ رَبِّهِ،

و چه نیکو برادری که مدافع برادرش بود و اجابت کننده اطاعت پروردگارش.

الرَّاغِبُ فیما زَهِدَ فیهِ غَیْرُهُ مِنَ الثَّوابِ الْجَزیلِ،

تومشتاق بودی به آنچه که دیگران از آن کناره گیری می کردند یعنی پاداش فراوان،

وَالثَّنآءِ الْجَمیلِ، فَالْحَقَکَ اَللَّهُ بِدَرَجَةِ آبآئِکَ فی دار النَّعیمِ،

و ستایش زیبایی ، خداوند تو را به جایگاه پدرانت در بهشت برساند.

اَللهُمَّ اِنّی تَعَرَّضْتُ لِزِیارَةِ اَوْلِیآئِکَ رَغْبَةً فی ثَوابِکَ،

خدایا به زیارت دوستانت آمده ام به خاطر اشتیاق به پاداش

وَرَجآءً لِمَغْفِرَتِکَ وَجَزیلِ اِحْسانِکَ، فَاَسْئَلُکَ اَنْ تُصَلِّیَ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ

و امید به آمرزش و احسان فراوانت، پس از تو می خواهم که بر محمّد و خاندان

الطَّاهِرینَ، و اِنْ تَجْعَلَ رِزْقی بِهِمْ دآرّاً، وَعَیْشی بِهِمْ قآرّاً، وَزِیارَتی بِهِمْ

پاکش دررود فرستی و روزیم را به خاطر آنان فراوان گردانده و خوشیم را پایدار و زیارتم را

مَقْبُولَةً، وَحَیاتی بِهِمْ طَیِّبَةً،

مقبول و زندگیم را پاکیزه گردانی،

وَ اَدْرِجْنی اِدْراجَ الْمُکْرَمینَ، وَاجْعَلْنی مِمَّنْ

و مرا در میان گرامی داشتگان و قرار دهی،از کسانی که

یَنْقَلِبُ مِنْ زِیارَةِ مَشاهِدِ اَحِبَّآئِکَ مُنْجِحاً، قَدِ اسْتَوْجَبَ غُفْرانَ الذُّنُوبِ،

از زیارت قبور دوستانت رستگار باز می گردند، آن چنان که موجب بخشش گناهان

وَسَتْرَ الْعُیُوبِ، وَکَشْفَ الْکُرُوبِ، اِنَّکَ اَهْلُ التَّقْوی وَاَهْلُ الْمَغْفِرَةِ.(1)

و پوشش عیبها و برطرف شدن گرفتاریها گردد که تو شایسته پرهیزگاری و آمرزشی.

3- برای وداع با آن بزرگوار «ابن قولویه» از ابوحمزه ثمإِلَىٰ نقل می کند که امام صادق علیه السلام فرمود:

هنگام وداع با عبّاس علیه السلام بگو:

اَسْتَوْدِعُکَ اللَّهَ وَ اَسْتَرْعیکَ، وَ اَقْرَءُ عَلَیْکَ السَّلامَ، آمَنَّا بِاَللَّهِ وَبِرَسُولِهِ

به خدا می سپارمت و خواستار حفظ توام، بر تو سلام می فرستم، به خدا و رسول

وَبِکِتابِهِ، وَبِمٰا جاءَ بِهِ مِنْ عِنْدِ اَللَّهِ، اَللهُمَّ اُکْتُبْنا مَعَ الشَّاهِدینَ، اَللهُمَّ لا

و کتابش، و آنچه که از نزد او آورده ایمان دارم، خدایا مرا در زمره گواهان قرار ده، خدایا

ص :390


1- مزار مفید، صفحه 123 و بحارالانوار، جلد 98، صفحه 218.( با اندکی تفاوت)

تَجْعَلْهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنْ زِیارَةِ قَبْرِ ابْنِ اَخی نَبِیّکَ، صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ،

قرار مده این زیارت را آخرین زیارت من از قبر فرزند برادر پیغمبرت- که درود خدا بر او و خاندان پاکش باد-

وَارْزُقْنی زِیارَتَهُ اَبَداً ما اَبْقَیْتَنی وَاحْشُرْنی مَعَهُ وَ مَعَ آبآئِهِ فِی الْجِنانِ،

و زیارت او را مادامی که زنده ام نصیبم گردان و مرا با او و اجداد پاکش در بهشت محشور کن،

وَعَرِّفْ بَیْنی وَبَیْنَهُ وَبَیْنَ رَسُولِکَ وَاَوْلِیآئِکَ، اَللهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ

و مرا با او و رسول و اولیایت آشنا بگردان. خدایا بر محمّد

وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَتَوَفَّنی عَلَی الْإیمانِ بِکَ، وَالتَّصْدیقِ بِرَسُولِکَ، وَالْوِلایَةِ

و خاندان پاکش درود فرست و مرا بر ایمان به خودت و اعتقاد به رسولت و ولایت

لِعَلیِّ بْنِ اَبیٰطالِبٍ، وَالْأَئِمَّةِ مِنْ وُلْدِهِ عَلَیْهِمُ اَلسَّلامُ، وَالْبَرآئَةِ مِنْ

علی بن اَبیٰطالب و امامان از فرزندانش- که بر آنان درود و سلام باد- و به بیزاری از

عَدُوِّهِمْ، فَاِنّی قَدْ رَضیتُ بِذلِکَ یا رَبِّ.

دشمنانشان بمیران که من به این کار راضیم ای پروردگار من.

سپس برای خود و والدین خود و مؤمنین و مسلمین هر دعایی را که خواستی بکن.(1) 4- در عظمت و مقام حضرت عبّاس علیه السلام همین بس که امام سجّاد (سلام اللَّه علیه) فرمود: «خدا رحمت کند عباس را که برادرش را بر خود مقدّم داشت و جان خویش را فدای حضرتش نمود، به گونه ای که در یاری او دو دستش را قطع کردند، و خدای سبحان در عوض آن، دو بال به او عنایت فرمود که مانند جعفر بن اَبیٰ طالب (جعفر طیّار) در بهشت پرواز می کند و از برای عبّاس در نزد خدا روز قیامت منزلت و مقامی است که جمیع شهدا به آن غبطه می خورند (و آرزوی مقام او را می نمایند)».(2) 5- در تاریخ، عمر آن حضرت در وقت شهادت، 34 سال نقل شده است و نیز آمده است که مادرش امّ البنین در بیرون مدینه در قبرستان بقیع، چنان در ماتم عبّاس و برادرانش نُدبه و گریه می کرد که هر عابر و شاهدی گریان می شد، حتّی بزرگترین دشمن خاندان نبوّت «مروان بن الحکم» وقتی از کنار امّ البنین گذشت در اثر گریه او گریست.(3) این اشعار در مرثیه عباس و برادرانش از امّ البنین نقل شده:

یا مَنْ رَای الْعَبَّاسَ کَرَّ عَلیٰ جَماهیرِ النَّقَدِ*** وَ وَرٰاهُ مِنْ اَبْنآءِ حَیْدَرَ کُلُّ لَیْثٍ ذی لَبَدٍ

ای که دیدی عباس را که بر گروه فرومایگان حمله می برددر حالى که فرزندان حیدر مانند شیر یالدار به دنبال اویند

ص :391


1- کامل الزیارات، باب 86، صفحه 258، حدیث 1.
2- خصال، جلد 1، صفحه 68، حدیث 101.
3- بحارالانوار، جلد 45، صفحه 40.

اَنْبِئْتُ انَّ ابْنی اصیبَ بِرَاْسِهِ مَقْطُوعَ یَدٍ***وَیْلی عَلیٰ شِبْلی امالَ بِرَاْسِهِ ضَرْبُ الْعَمَدِ

شنیدم که وقتی پسرم دست نداشت به سرش ضربه زدندوای بر من که سر فرزند شجاعم از ضرب عمود خم شد

لَوْ کانَ سَیْفُکَ فی یَدَیْکَ لَما دَنی مِنْهُ اَحَدٌ(1)

اگر شمشیر در دستت بود کسی جرأت نزدیک شدن نداشت

و نیز این اَبیٰات منسوب به آن بانوی مخدّره است:

لا تَدْعُوَنّی وَیْکِ اُمَّ الْبَنینَ ت***ُذَکِّرینی بِلُیُوثِ الْعَرینِ

دیگر مرا مادر پسران نخوانیدکه مرا به یاد شیران بیشه می اندازد

کانَتْ بَنُونَ لِیَ ادْعی بِهِمْ ***وَالْیَوْمَ اَصْبَحْتُ وَلٰا مِنْ بَنینَ

پسرانی داشتم که مرا به آنها می خواندندولی امروز دیگر پسری ندارم

ارْبَعَةٌ مِثْلُ نُسُورِالرُّبی ***قَدْ واصَلُوا الْمَوْتَ بِقَطْعِ الْوَتینِ

چهار تن مانند باز کوهستان که با بریده شدن رگ حیات به مرگ پیوستند

تَنازَعَ الْخِرْصانُ اَشْلائَهُمْ *** فَکُلُّهُمْ اَمْسی صَریعاً طَعینِ

بر پیکرشان نیزه ها به هم افتادندو همگی با تن مجروح به خاک افتادند

یا لَیْتَ شِعْری اکَما اخْبَرُواب***ِانَّ عَبَّاساً قَطیعُ الْیَمینِ

ای کاش می دانستم که آیا حقیقت داردکه دست راست عبّاس جدا شد؟

6- «سیّد بن طاووس» در کتاب «اقبال» زیارتی را از ناحیه مقدّسه حضرت حجّت (سلام اللَّه علیه) برای علی اکبر علیه السلام و سایر شهدای کربلا با ذکر نام و بعضی از خصوصیّات تک تک آنها ذکر کرده که علاقمندان برای اطّلاع، می توانند به اقبال، یا بحارالانوار رجوع کنند.(2)

زیارات مخصوصه امام حسین علیه السلام از نزدیک

زیاراتی که مخصوص زمان خاصّی است، نیز برای امام حسین علیه السلام نقل شده که عبارتند از:

زیارت در شبها و روزهای مخصوص

1- زیارت عاشورا
اشاره

برای روز عاشورا زیارات متعدّدی نقل شده که در بخش های آینده این کتاب (بخش اعمال ماه ها) به

ص :392


1- مقتل ابومخنف، صفحه 181.
2- اقبال، صفحه 573 و بحارالانوار، جلد 98، صفحه 269.

مناسبت بیانِ اعمالِ روز دهم ماه محرّم (روز عاشورا) بعضی از این زیارات ذکر خواهد شد. در این بخش (بخش زیارات) نیز به تناسب فصل زیارات مخصوصه امام حسین علیه السلام به بعضی زیارات دیگر اشاره می شود، لیکن قبل از بیان این زیارت، شایسته است به اهمّیّت و آثار فراوانی که زیارت قبر امام حسین علیه السلام از نزدیک، یا دور در این روز غم انگیز و حزن آفرین دارد، اشاره گردد:

1- جابر جعفی می گوید: روز عاشورا بر امام صادق علیه السلام وارد شدم، به من فرمود: «کسی که شب عاشورا نزد قبر امام حسین علیه السلام بیتوته کند، روز قیامت در حالى که به خونش آغشته است و گویا با امام حسین علیه السلام در یک میدان شهید شده، محشور می شود».(1) 2- کسی که روز عاشورا امام حسین علیه السلام را زیارت کند بهشت بر او واجب می شود.(2) 3- کسی که روز عاشورا نزد قبر امام حسین علیه السلام به یاد آن حضرت، زوّارش را سیراب کند مثل کسی است که به لشکر امام حسین آب داده و در آن میدان حاضر بوده است.(3) یادآوری: جناب علقمه، از تکلیف کسانی که توفیق زیارت امام حسین علیه السلام در روز عاشورا برای آنان فراهم نیست سؤال می کند که به ضمیمه جواب امام علیه السلام در قسمت «زیارت امام حسین علیه السلام از راه دور» خواهد آمد؛ إن شاءاللَّه. (صفحه 432)

سند زیارت معروف عاشورا:

جناب علقمه از امام باقر علیه السلام زیارتی را نقل می کند که هر جا از زیارت عاشورا و آثار و برکات آن چیزی گفته شده و یا می شود، مقصود همین زیارت است. این زیارت که می توان از دور و نزدیک آن را خواند از آثار و برکات فوق العاده ای برخوردار است که ما برای نشان دادن اهمّیّت آن نکاتی را مورد اشاره قرار می دهیم:

الف) سند این روایت اختصاص به علقمه ندارد بلکه به سه طریق دیگر نیز نقل شده است:

1- محمّد بن اسماعیل از صالح بن عقبه از مالک جهنی از امام باقر علیه السلام.(4) 2- محمّد بن اسماعیل از صالح بن عقبه از پدرش از امام باقر علیه السلام.(5) 3- روایت معروف صفوان از امام صادق علیه السلام.(6)

ص :393


1- کامل الزیارات، باب 71، صفحه 173، حدیث 1.
2- همان مدرک، صفحه 174، حدیث 2.
3- همان مدرک، حدیث 5 و بحارالانوار، جلد 98، صفحه 15، حدیث 14.
4- کامل الزیارات، باب 71، حدیث 7 و بحارالانوار، جلد 98، صفحه 290، حدیث 1.
5- بحارالانوار، جلد 98، صفحه 293، حدیث 2.
6- همان مدرک، صفحه 296- 300.

البتّه لازم به ذکر است، در اسنادی که به امام باقر علیه السلام منتهی می شود زیارت عاشورا بدون دعا نقل شده است؛ امّا در سند صفوان که به امام صادق علیه السلام منتهی می شود، دعایی نیز برای بعد از زیارت ذکر شده که- همان گونه که گذشت- به اشتباه به نام «دعای علقمه» مشهور شده است در حالى که صحیح این بود که به «دعای صفوان» نامگذاری می شد.

ب) در فضیلت این زیارت همین بس که بر خلاف سایر زیارات که از معصومین علیهم السلام نقل شده، این زیارت به شکل حدیث قدسی روایت شده است، یعنی ائمّه هدی علیهم السلام آن را از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نقل کرده اند که جبرئیل امین آن را از سوی خداوند برای او آورده است.

اضافه بر این که طبق روایتی از امام صادق علیه السلام، آن حضرت و اجداد معصومش علیهم السلام ضمانت کرده اند هر کس این زیارت را و دعای بعد از آن را بخواند، زیارتش مقبول درگاه خداوند و دعایش مستجاب و اهل بهشت خواهد بود و حتّی شفاعتش در حقّ دیگران پذیرفته خواهد شد.(1) ج) این که مشاهده می شود بعضی از متدیّنین و عاشقان امام حسین علیه السلام، هر روز این زیارت را می خوانند و بر مداومت بر آن اصرار می ورزند بی جهت نیست؛ چون «ابن قولویه» در پایان روایت علقمه، از خود علقمه نقل می کند که امام باقر علیه السلام فرمود: «اگر توان داری که هر روز امام حسین علیه السلام را با این زیارت، زیارت کنی، چنین کن که تمام آنچه از ثواب گفته شد برایت نوشته می شود ان شاء اللَّه تعالى».(2) البتّه با توجّه به این که در روایت علقمه، دعای بعد از زیارت، وجود ندارد لذا از سنگینی مداومت بر این زیارت، کاسته می شود.

د) از بعضی از قضایا نیز به دست می آید که ادامه دادن بر این زیارات، آثار و برکات ویژه ای را به دنبال دارد، حتّی سبب می شود که دوستان و همسایگان چنین کسی، مشمول برکات و نتایج آن گردند و الطاف اِلهی شامل حال آنها شود.

ه) قابل توجّه این که در پایان این روایت آمده است: «ای صفوان! هرگاه حاجتی به تو روی آورد با این زیارت در هر مکانی که هستی زیارت کن و این دعا را بخوان و حاجتت را بخواه که از جانب خدا برآورده خواهد شدوخداوند از وعده جود و بخششی که به رسولش داد تخلّف نمی کند و الحمدللَّه».(3) خلاصه هر قدر در فضیلت این زیارت گفته شود کم است، ولی نباید فراموش کرد که شرطِ گرفتن نتیجه آن است که محتوای زیارت را درک کند و در مسیر آن حرکت نماید.

ص :394


1- بحارالانوار، جلد 98، صفحه 300 و مصباح المتهجّد، صفحه 781.
2- کامل الزیارات، باب 71، صفحه 179، قسمت پایانی حدیث 9.
3- بحارالانوار، جلد 98، صفحه 300.
متن زیارت عاشورا:

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ رَسُولِ اَللَّهِ، [اَلسَّلامُ عَلَیْکَ

سلام بر تو ای فرزند رسول خدا، [سلام بر تو

یا خِیَرَةَ اَللَّهِ وَابْنَ خِیَرَتِهِ ](1)، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ، وَابْنَ سَیِّدِ

ای فرزند و فرزند برگزیده اش سلام بر تو ای فرزند امیرمؤمنان و فرزند آقای

الْوَصِیّینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ الْعالَمینَ، اَلسَّلامُ

اوصیا، سلام بر تو ای فرزند فاطمه بانوی زنان جهانیان، سلام

عَلَیْکَ یا ثارَ اَللَّهِ وَابْنَ ثارِهِ، وَالْوِتْرَ الْمَوْتُورَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ وَعَلَی

بر تو ای که خدا خونخواهیش کند و فرزند چنین کسی و ای کشته ای که انتقام کشته گانت را نگرفتی، سلام بر تو و بر

الْأَرْواحِ اَلَّتی حَلَّتْ بِفِنآئِکَ، عَلَیْکُمْ مِنّی جَمیعاً سَلامُ اَللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ

روان هایی که فرود آمدند به آستانت، بر شما همگی از جانب من سلام خدا باد همیشه تا من برجایم

وَبَقِیَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ، یا اَباعَبْدِاَللَّهِ لَقَدْ عَظُمَتِ الرَّزِیَّةُ، وَجَلَّتْ وَعَظُمَتِ

و برجاست شب و روز، ای ابا عبداللّه، به راستی بزرگ شد سوگواری تو و گران و عظیم گشت

الْمُصیبَةُ بِکَ عَلَیْنا وَعَلی جَمیعِ اهْلِ الْإِسْلامِ، وَجَلَّتْ وَعَظُمَتْ

مصیبت تو بر ما و بر همه اهل اسلام و گران و عظیم گشت

مُصیبَتُکَ فِی السَّمواتِ، عَلیٰ جَمیعِ اَهْلِ السَّمواتِ، فَلَعَنَ اَللَّهُ اُمَّةً

مصیبت تو در آسمان ها بر همه اهل آسمان ها، پس خدا لعنت کند مردمی را که

اَسَّسَتْ اَساسَ الظُّلْمِ وَالْجَوْرِ عَلَیْکُمْ اَهْلَ الْبَیْتِ، وَلَعَنَ اَللَّهُ اُمَّةً دَفَعَتْکُمْ

ریختند شالوده ستم و بیدادگری را بر شما خاندان و خدا لعنت کند مردمی را که کنار زدند شما را

عَنْ مَقامِکُمْ، وَ اَزالَتْکُمْ عَنْ مَراتِبِکُمُ اَلَّتی رَتَّبَکُمُ اَللَّهُ فیها، وَلَعَنَ اَللَّهُ اُمَّةً

از مقام مخصوصتان، و دور کردند شما را از آن مرتبه هایی که خداوند آن رتبه ها را به شما داده بود و خدا لعنت کند مردمی که

قَتَلَتْکُمْ، وَلَعَنَ اَللَّهُ الْمُمَهِّدینَ لَهُمْ بِالتَّمْکینِ مِنْ قِتالِکُمْ، بَرِئْتُ الَی اَللَّهِ

شما را کشتند و خدا لعنت کند آنان که تهیه اسباب کردند برای آنها تا توانستند با شما بجنگند، بیزاری جویم به سوی خدا

وَاِلَیْکُمْ مِنْهُمْ، وَمِنْ اَشْیاعِهِمْ وَ اَتْباعِهِمْ وَ اَوْلِیآئِهِم، یا اَباعَبْدِاَللَّهِ اِنّی سِلْمٌ

و به سوی شما از ایشان، و از پیروان و دنبال روندگانشان و دوستانشان، ای اباعبداللّه من تسلیمم و در صلحم

ص :395


1- آنچه داخل پرانتز آمده، در مصباح المتهجّد نیامده است، ولی در بعضی از نسخه ها آمده است.

لِمَنْ سالَمَکُمْ، وَحَرْبٌ لِمَنْ حارَبَکُمْ إِلَىٰ یَوْمِ الْقِیامَةِ، وَلَعَنَ اَللَّهُ آلَ زِیادٍ

با کسی که با شما در صلح است، و در جنگم با هر کس که با شما در جنگ است تا روز قیامت، و خدا لعنت کند خاندان زیاد

وَآلَ مَرْوانَ، وَلَعَنَ اَللَّهُ بَنی امَیَّةَ قاطِبَةً، وَلَعَنَ اَللَّهُ ابْنَ مَرْجانَةَ، وَلَعَنَ اَللَّهُ

و خاندان مروان را ، و خدا لعنت کند بنی امیه را همگی و خدا لعنت کند فرزند مرجانه (ابن زیاد) را، و خدا لعنت کند

عُمَرَ بْنَ سَعْدٍ، وَلَعَنَ اَللَّهُ شِمْراً، وَلَعَنَ اَللَّهُ اُمَّةً اَسْرَجَتْ وَالْجَمَتْ وَتَنَقَّبَتْ

عمر فرزند سعد را و خدا لعنت کند شمر را و خدا لعنت کند مردمی را که اسب ها را زین کردند و دهنه زدند و به راه افتادند

لِقِتالِکَ، بِاَبی اَنْتَ وَ اُمّی لَقَدْ عَظُمَ مُصاَبیٰ بِکَ، فَاَسْئَلُ اللَّهَ اَلَذی اَکْرَمَ

برای پیکار با تو پدر و مادرم بفدایت که براستی بزرگ شد مصیبت تو بر من پس می خواهم از آن خدایی که گرامی داشت

مَقامَکَ وَاَکْرَمَنی بِکَ، اَنْ یَرْزُقَنی طَلَبَ ثارِکَ مَعَ اِمامٍ مَنْصُورٍ مِنْ اَهْلِ

مقام تو را و گرامی داشت مرا به خاطر تو که روزیم گرداند خونخواهی تو را در رکاب آن امام یاری شده از خاندان

بَیْتِ مُحَمَّدٍ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ، اَللهُمَّ اجْعَلْنی عِنْدَکَ وَجیهاً بِالْحُسَیْنِ

محمّد- که درود خدا بر او و خاندان پاکش باد- خدایا قرار ده مرا نزد خودت آبرومند بوسیله حسین

عَلَیْهِ اَلسَّلامُ فِی الدُّنْیا وَالْأخِرَةِ، یا اَباعَبْدِاَللَّهِ، اِنّی اتَقَرَّبُ إِلَىٰ اَللَّهِ وَإِلَىٰ

- که بر او سلام باد- در دنیا و آخرت، ای ابا عبداللّه من تقرّب جویم به درگاه خدا و پیشگاه

رَسُولِهِ، وَإِلَىٰ اَمیرِالْمُؤْمِنینَ وَ إِلَىٰ فاطِمَةَ، وَالَی الْحَسَنِ وَاِلَیْکَ

رسولش ، و امیرمؤمنان و فاطمه و حسن و شما

بِمُوالاتِکَ، وَبِالْبَرآئَةِ [مِمَّنْ قاتَلَکَ وَ نَصَبَ لَکَ الْحَرْبَ، وَ بِالْبَرائَةِ مِمَّنْ

بوسیله دوستی تو و بوسیله بیزاری [از کسی که با تو مقاتله کرد و جنگ با تو را برپا کرد و به بیزاری جستن از کسی که

اَسَّسَ اَساسَ الظُّلْمِ وَالْجَوْرِ عَلَیْکُمْ، وَاَبْرَءُ الَی اَللَّهِ وَ إِلَىٰ رَسُولِهِ] (1) مِمَّنْ

شالوده ستم و ظلم بر شما را ریخت و بیزاری جویم به سوی خدا و به سوی رسولش از کسی که

اَسَّسَ اَساسَ ذلِکَ، وَبَنی عَلَیْهِ بُنْیانَهُ، وَجَری فی ظُلْمِهِ وَجَوْرِهِ عَلَیْکُمْ،

پی ریزی کرد شالوده این کار را و پایه گذاری کرد بر آن بنیانش را و دنبال کرد ظلم و ستمش را بر شما

وَعلی اَشْیاعِکُمْ، بَرِئْتُ الَی اَللَّهِ وَاِلَیْکُمْ مِنْهُمْ، وَاتَقَرَّبُ الَی اَللَّهِ، ثُمَّ اِلَیْکُمْ

و بر پیروان شما، بیزاری جویم به درگاه خدا و به پیشگاه شما از ایشان و تقرّب جویم به سوی خدا سپس به شما بوسیله

ص :396


1- متن داخل پرانتز در بعضی از نسخه های مصباح شیخ طوسی نیامده است.

بِمُوالاتِکُمْ وَمُٰوٰالاةِ وَلِیِّکُمْ، وَبِالْبَرآئَةِ مِنْ اَعْدآئِکُمْ وَالنَّاصِبینَ لَکُمُ

دوستیتان و دوستی دوستان شما و به بیزاری از دشمنانتان و برپا کنندگان (و آتش افروزان) جنگ

الْحَرْبَ، وَبِالْبَرآئَةِ مِنْ اَشْیاعِهِمْ وَاَتْباعِهِمْ، اِنّی سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَکُمْ،

با شما و به بیزاری از یاران و پیروانشان، من در صلح و سازشم با کسی که با شمادر صلح است،

وَحَرْبٌ لِمَنْ حارَبَکُمْ، وَوَلِیٌّ لِمَنْ والاکُمْ، وَعَدُوٌّ لِمَنْ عاداکُمْ، فَاَسْئَلُ

و در جنگم با کسی که با شما در جنگ است و دوستم با کسی که شما را دوست دارد و دشمنم با کسی که شما را دشمن دارد ودرخواست کنم

اللَّهَ اَلَذی اَکْرَمَنی بِمَعْرِفَتِکُمْ وَمَعْرِفَةِ اَوْلِیآئِکُمْ، وَرَزَقَنِی الْبَرآئَةَ مِنْ

از خدایی که مرا گرامی داشت بوسیله معرفت شما و معرفت دوستانتان و روزیم کند بیزاری جستن از

اَعْدآئِکُمْ، اَنْ یَجْعَلَنی مَعَکُمْ فِی الدُّنْیا وَالْأخِرَةِ، و اِنْ یُثَبِّتَ لی عِنْدَکُمْ

دشمنانتان را، به این که قرار دهد مرا با شما در دنیا و آخرت و پابرجا دارد برای من در پیش شما

قَدَمَ صِدْقٍ فِی الدُّنْیا وَالْأخِرَةِ، وَ اَسْئَلُهُ اَنْ یُبَلِّغَنِی الْمَقامَ الْمَحْمُودَ لَکُمْ

گام راست و درستی (و ثبات قدمی) در دنیا و آخرت و از او خواهم که برساند مرا به مقام پسندیده شما

عِنْدَاَللَّهِ، وَ اَنْ یَرْزُقَنی طَلَبَ ثاری مَعَ اِمامٍ هُدیً ظاهِرٍ ناطِقٍ بِالْحَقِ

در پیش خدا ، و روزیم کند خونخواهی شما را با امام راهنمای آشکار گویای به حق که

مِنْکُمْ ، وَاَسْئَلُ اللَّهَ بِحَقِّکُمْ وَبِالشَّاْنِ اَلَذی لَکُمْ عِنْدَهُ، اَنْ یُعْطِیَنی

از شما (خاندان) است، و از خدا خواهم به حقّ شما و بدان منزلتی که شما نزد او دارید که عطا کند به من

بِمُصاَبیٰ بِکُمْ اَفْضَلَ ما یُعْطی مُصاباً بِمُصیبَتِهِ، مُصیبَةً ما اَعْظَمَها وَ اَعْظَمَ

بوسیله مصیبتی که از ناحیه شما به من رسیده بهترین پاداشی را که می دهد به یک مصیبت زده از مصیبتی که دیده، براستی چه مصیبت بزرگی و چه داغ

رَزِیَّتَها فِی الْإِسْلامِ، وَفی جَمیعِ السَّمواتِ وَالْأَرْضِ، اَللهُمَّ اجْعَلْنی

گرانی بود در اسلام و در تمام آسمانها و زمین، خدایا چنانم کن

فی مَقامی هذا مِمَّنْ تَنالُهُ مِنْکَ صَلَواتٌ وَرَحْمَةٌ وَمَغْفِرَةٌ، اَللهُمَّ اجْعَلْ

در این جا که ایستاده ام از کسانی باشم که برسد بدو از ناحیه تو درود و رحمت و آمرزشی، خدایا قرار ده

مَحْیایَ مَحْیا مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَمَماتی مَماتَ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ،

زندگیم را زندگی محمّد و آل محمّد و مرگم را مرگ محمّد و آل محمّد،

ص :397

اَللَّهُمَّ اِنَّ هذا یَوْمٌ تَبَرَّکَتْ بِهِ بَنُو امَیَّةَ، وَابْنُ آکِلَةِ الْأَکبادِ، اللَّعینُ ابْنُ

خدایا این روز روزی است که مبارک و میمون دانستند آن را بنی امیّه و پسر آن زن جگرخوار (معاویه)، آن ملعون پسر

اللَّعینِ، عَلیٰ لِسانِکَ وَلِسانِ نَبِیِّکَ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ، فی کُلِّ مَوْطِنٍ

ملعون (که لعن شده)، بر زبان تو و زبان پیامبرت- که درود خدا بر او و خاندان پاکش باد- در هر جا

وَمَوْقِفٍ وَقَفَ فیهِ نَبِیُّکَ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ، اَللهُمَّ الْعَنْ اَبا سُفْیانَ

و هر مکانی که توقّف کرد در آن مکان پیامبرت- که درود خدا بر او و خاندان پاکش باد- خدایا لعنت کن ابوسفیان

وَمُعوِیَةَ وَ یَزیدَ بْنَ مُعاوِیَةَ، عَلَیْهِمْ مِنْکَ اللَّعْنَةُ اَبَدَ الْأبِدینَ، وَهذا یَوْمٌ

و معاویه و یزید فرزند معاویه را که لعنت بر ایشان باد از جانب تو برای همیشه و این روز روزی است که

فَرِحَتْ بِهِ آلُ زِیادٍ وَآلُ مَرْوانَ بِقَتْلِهِمُ الْحُسَیْنَ صَلَواتُ اَللَّهِ عَلَیْهِ، اَللهُمَ

شادمان شدند به این روز دودمان زیاد و دودمان مروان به خاطر کشتنشان حضرت حسین را، خدایا

فَضاعِفْ عَلَیْهِمُ اللَّعْنَ مِنْکَ وَالْعَذابَ، اَللهُمَّ اِنّی اتَقَرَّبُ اِلَیْکَ فی هذَا

پس چندین برابر کن بر آنها لعنت خود و عذاب دردناک را، خدایا من تقرّب جویم به سوی تو در این

الْیَوْمِ، وَفی مَوْقِفی هذا وَاَیَّامِ حَیاتی بِالْبَرآئَةِ مِنْهُمْ وَاللَّعْنَةِ عَلَیْهِمْ،

روز و در این جایی که هستم و در تمام دوران زندگیم به بیزاری جستن از اینها و لعنت فرستادن بر ایشان

وَبِالْمُوالاتِ لِنَبِیِّکَ وَ آلِ نَبِیِّکَ عَلَیْهِ وَعَلَیْهِمُ اَلسَّلامُ

و بوسیله دوست داشتن پیامبرت و خاندان پیامبرت که بر او و بر ایشان سلام باد

سپس صد مرتبه می گویی:

اَللَّهُمَّ الْعَنْ اوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَآخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلیٰ ذلِکَ،

خدایا لعنت کن نخستین ستمگری را که به زور گرفت حق محمّد و آل محمّد را ، و آخرین کسی که او را در این زور و ستم پیروی کرد،

اَللهُمَّ الْعَنِ الْعِصابَةَ اَلَّتی جاهَدَتِ الْحُسَیْنَ، وَشایَعَتْ وَبایَعَتْ

خدایا لعنت کن بر گروهی که پیکار کردند با حسین و همراهی کردند و پیمان بستند

وَتابَعَتْ عَلیٰ قَتْلِهِ، اَللَّهُمَّ الْعَنْهُمْ جَمیعاً*

و از هم پیروی کردند برای کشتن آن حضرت، خدایا لعنت کن همه آنها را .

آنگاه صد مرتبه می گویی:

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاَللَّهِ، وَعَلَی الْأَرْواحِ اَلَّتی حَلَّتْ بِفِنآئِکَ، عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ

سلام بر تو ای ابا عبداللّه و بر روانهایی که فرود آمدند به آستانت، بر تو از جانب من سلام

اَللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَبَقِیَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ، وَلٰا جَعَلَهُ اَللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی

خدا باد همیشه تا من زنده ام و برپاست شب و روز و قرار ندهد این زیارت را خداوند آخرین بار زیارت من

ص :398

لِزِیارَتِکُمْ ، اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ، وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ، وَعَلی اَوْلادِ

از شما سلام بر حسین و بر علی فرزند حسین و بر فرزندان

الْحُسَیْنِ، وَعَلی اصْحابِ الْحُسَیْنِ*

حسین و بر اصحاب و یاران حسین .

سپس می گویی:

اَللهُمَّ خُصَّ اَنْتَ اوَّلَ ظالِمٍ بِاللَّعْنِ مِنّی

خدایا مخصوص گردان نخستین ستمگر را به لعنت من

وَابْدَأْ بِهِ اوَّلًا ثُمَّ الثَّانِیَ وَالثَّالِثَ وَالرَّابِعَ، اَللَّهُمَّ الْعَنْ

و آغازکن بدان لعن اوّلی را و سپس دومی و سومی و چهارمی را، خدایا لعنت کن

یَزیدَ خامِساً، وَالْعَنْ عُبَیْدَ اَللَّهِ بْنَ زِیادٍ وَابْنَ مَرْجانَةَ وَ عُمَرَ بْنَ سَعْدٍ

یزید را در مرتبه پنجم و لعنت کن عبیداللّه پسر زیاد و پسر مرجانه را و عمر فرزند سعد

وَ شِمْراً، وَآلَ اَبیٰ سُفْیانَ وَ آلَ زِیادٍ وَ آلَ مَرْوانَ إِلَىٰ یَوْمِ الْقِیمَةِ(1)* به و شمر و دودمان ابوسفیان و دودمان زیاد و دودمان مروان را تا روز قیامت.

آنگاه سجده می روی و می گویی:

اَللَّهُمَّ لَکَ اَلْحَمْدُ حَمْدَ الشَّاکِرینَ لَکَ عَلیٰ مُصابِهِمْ،

خدایا مخصوص توست ستایش سپاسگزاران تو بر مصیبت زدگی آنها،

ص :399


1- بعضی می گویند: جمله های« أوّلًا ثمّ الثّانی و الثّالث و الرّابع» در نسخه خطّی مصباح المتهجّد، مربوط به اوایل قرن ششم( سال 502)، موجود در کتابخانه آستان قدس رضوی و نسخه مصباح الصغیر شیخ( که برگزیده مصباح المتهجّد است) و مربوط به قرن ششم و آن هم در آستان قدس موجود است، وجود ندارد. ولی باید توجّه داشت که جمله های فوق در چند نسخه مهم و معتبر دیگر مصباح المتهجّد و مصباح الصغیر موجود است: 1- نسخه قدیمی و خطّی مصباح المتهجّد که تاریخش به زمان شیخ طوسی( قرن پنجم) بر می گردد و در کتابخانه مسجد اعظم مرحوم آیةاللَّه بروجردی رحمه الله در قم( به شماره 394) موجود است و در صفحه اوّل آن نوشته شده:« نسخه زمان مؤلّف». 2- نسخه ابن اَبیٰ الجود که در کتابخانه مرحوم آیة اللَّه مرعشی رحمه الله( به شماره 6837) موجود است؛ وی می نویسد: این نسخه را با نسخه ای که در اختیار نوه ابن شهر آشوب بوده، مقابله کردم و نوه ابن شهر آشوب گفته است که من از جدّم( ابن شهر آشوب) شنیدم که این نسخه ای است که آن را بر شیخ طوسی خوانده ام. در این نسخه نیز جملات فوق موجود است. 3- مرحوم سیّد بن طاووس رحمه الله نیز در مصباح الزائر این زیارت را به کیفیّت فوق نقل کرده است و پس از آنکه می گوید: این دو فقره اَخیر زیارت که مشتمل بر صد لعن و صد سلام است را در مصباح کبیر( مصباح المتهجّد، در نسخه موجود نزد من) نیافتم، می افزاید: ولی من آن را از مصباح الصغیر شیخ( که برگرفته از مصباح کبیر است) نقل می کنم.( مصباح الزائر، صفحه 278) در نقل سیّد از مصباح الصغیر نیز، جمله های فوق آمده است. بنابراین، در بسیاری از نسخه های قدیمی مصباح المتهجّد و برخی از نسخه های مصباح الصغیر جمله های فوق موجود است و اگر در برخی دیگر از نسخه ها نیست، ممکن است به شرایط زمانی عرضه این زیارت برگردد. علاوه برآنکه در بحار الانوار( جلد 98، صفحه 296) همین فقرات و جمله ها موجود است و ایشان نیز مستقیماً از مصباح المتهجّد نقل می کند و این نشان می دهد در نسخه موجود نزد علّامه مجلسی نیز، جمله های فوق وجود داشت. و اگر در کامل الزیارات جمله های فوق به طور دقیق نیامده، مشکلی ایجاد نمی کند، چرا که نقل ابن قولویه در کامل الزیارات در بخش های دیگر زیارت عاشورا نیز با نقل مصباح المتهجّد اندکی متفاوت است و تنها در جمله های مورد بحث نیست.

اَلْحَمْدُ لِلَّهِ عَلیٰ عَظیمِ رَزِیَّتی اَللَّهُمَّ ارْزُقْنی شَفاعَةَ الْحُسَیْنِ یَوْمَ الْوُرُودِ،

ستایش خدای را بر بزرگی مصیبتم خدایا روزیم گردان شفاعت حسین علیه السلام را در روز ورود (به صحرای قیامت)

وَثَبِّتْ لی قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَکَ مَعَ الْحُسَیْنِ وَ اصْحابِ الْحُسَیْنِ، اَلَّذینَ

و ثابت بدار گام راستیم را در نزد خودت با حسین علیه السلام و یاران حسین، آنان که

بَذَلُوا مُهَجَهُمْ دُونَ الْحُسَیْنِ عَلَیْهِ اَلسَّلامُ.(1)

بی دریغ دادند جان خود را در راه حسین- که بر او درود باد-.

یادآوری:

1- از روایت علقمه از امام باقر علیه السلام استفاده می شود که این زیارت برای دور و نزدیک هر دو وارد شده است و خوب است در ابتدا سلامی به حضرت دهند و دو رکعت نماز بخوانند و سپس شروع به خواندن زیارت کنند.(2) 2- کسانی که موفّق به گفتن صد مرتبه لعن و سلام نباشند، می توانند به یک مرتبه (به قصد رجا) قناعت کنند و در روایتی از امام هادی علیه السلام در مورد چنین اشخاصی آمده است که هر کس لعن و سلام زیارت عاشورا را یک بار بخواند و پس از لعن نود و نه بار بگوید: « اَللَّهُمَّ الْعَنْهُمْ جَمِیعاً » و پس از سلام نیز نود و نه بار بگوید: « اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلَی عَلِیِ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلَی اَوْلَادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلَی اصْحابِ الْحُسَیْنِ » کفایت می کند.(3) 3- در فصل زیارات امیرمؤمنان علیه السلام (پاورقی زیارت صفوان، زیارت سوم از زیارت مطلقه) گذشت که آنچه به عنوان دعای علقمه بعد از زیارت عاشورا معروف شده، جایگاه اصلی اش آنجاست لذا از این جا حذف شده و به آن جا منتقل گردیده است، (رجوع شود به: پاورقی صفحه 275). گرچه بر اساس روایت صفوان از امام صادق علیه السلام هر جا که زیارت عاشورا خوانده شود، می توان این دعا را نیز پس از آن خواند.(4)

2- زیارت اربعین

(بیستم صفر)

مطابق روایت «شیخ طوسی» در «تهذیب» و «مصباح المتهجّد»، از امام حسن عسکری علیه السلام زیارت

ص :400


1- مصباح المتهجّد، صفحه 773. رجوع شود به: کامل الزیارات، باب 71، صفحه 176، حدیث 8 و مزار کبیر، صفحه 480( با اندکی تفاوت).
2- مصباح المتهجّد، صفحه 773 و کامل الزیارات، صفحه 175.
3- رجوع شود به: الذریعه، جلد 15، صفحه 29؛ کتاب« ربع قرن مع العلامة الأمینی»، صفحه 231 و ادب الزائر، نوشته علامه امینی، صفحه 127. برخی ها چنین تصور کرده اند که یک بار لعن و سلام را بگوید، سپس به دنبال هر کدام از لعن و سلام اضافه کند« تِسْعاً وَ تِسْعینَ مَرَّةً» و همین کفایت می کند، در حالى که ظاهر روایت همان است که در بالا ذکر شد.
4- رجوع شود به: بحارالانوار، جلد 97، صفحه 311.

اربعین یکی از علامات مؤمن به حساب آمده است. می فرماید: «علامات مؤمن پنج چیز است: 51 رکعت نماز گزاردن (17 رکعت نماز واجب و 34 رکعت نافله) در هر شب و روز، و زیارت اربعین و انگشتر در دست راست کردن و بر خاک سجده نمودن و بلند گفتن «بسم اللَّه الرحمن الرحیم (در نمازها)».(1) اشاره به این که از ویژگی های شیعیان اهل بیت علیهم السلام این پنج چیز است و انتخاب زیارت اربعین احتمالًا به خاطر آن است که زیارت شهدای کربلا از روز اربعین آغاز شد و در این روز، در زمان ما آن چنان انبوهی از جمعیّت عاشقان و دلدادگان امام حسین علیه السلام در کربلا جمع می شوند که در هیچ موقع از سال- حتّی عاشورا- چنان جمعیّت عظیمی دیده نمی شود.

زیارت اربعین به دو صورت نقل شده است:

زیارت اوّل «شیخ طوسی» از «صفوان جمّال» روایت می کند که گفت: مولایم امام صادق علیه السلام در ارتباط با زیارت اربعین به من فرمود: هنگامی که روز، بالا آمد خطاب به امام حسین علیه السلام می گویی:

اَلسَّلامُ عَلیٰ وَلِیِّ اَللَّهِ وَحَبیبِهِ، اَلسَّلامُ عَلیٰ خَلیلِ اَللَّهِ وَنَجیبِهِ، اَلسَّلامُ

سلام بر ولیّ خدا و دوستدارش، سلام بر خلیل خدا و محرم اسرارش، سلام

عَلی صَفِیِّ اَللَّهِ وَابْنِ صَفِیِّهِ، اَلسَّلامُ عَلیَ الْحُسَیْنِ الْمَظْلُومِ الشَّهیدِ،

بر برگزیده خدا و فرزند برگزیده اش، سلام بر حسین مظلوم شهید (در راه خدا)

اَلسَّلامُ علی اسیرِ الْکُرُباتِ، وَقَتیلِ الْعَبَراتِ، اَللَّهُمَّ اِنّی اَشْهَدُ انَّهُ وَلِیُّکَ،

سلام بر اسیر در بند ناگواری ها و کشته ای که اشک فراوان بر او ریخته می شود، خدایا گواهی می دهم که او به یقین ولیّ تو

وَابْنُ وَلِیِّکَ، وَصَفِیُّکَ وَابْنُ صَفِیِّکَ، الْفآئِزُ بِکَراَمَتِکَ، اَکْرَمْتَهُ بِالشَّهادَةِ،

و فرزند ولی تو و برگزیده تو و فرزند برگزیده توست، که به بزرگداشت تو رستگار گشته، او را با مقام شهادت گرامی داشتی

وَحَبَوْتَهُ بِالسَّعادَةِ، وَاجْتَبَیْتَهُ بِطیبِ الْوِلادَةِ، وَجَعَلْتَهُ سَیِّداً مِنَ السَّادَةِ،

و به نیکبختی مخصوصش ساخته، و به پاکی ولادت برگزیدی، و او را آقایی از میان بزرگان

وَقآئِداً مِنَ الْقادَةِ، وَذآئِداً مِنَ الذادَةِ، وَاَعْطَیْتَهُ مَواریثَ الْأَنْبِیآءِ، وَجَعَلْتَهُ

و پیشوایی از میان پیشوایان، و مدافعی از مدافعان حق، قرار دادی و میراث پیامبران را به او عطا نمودی، و او را

حُجَّةً عَلیٰ خَلْقِکَ مِنَ الأَوْصِیآءِ، فَاعْذَرَ فیِ الدُّعآءِ وَمَنَحَ النُّصْحَ، وَبَذَلَ

حجّت بر مخلوقاتت از میان جانشینان قرار دادی، پس در دعوت مردم جای عذری باقی نگذاشت و در خیرخواهی دریغ نکرد،

ص :401


1- مصباح المتهجّد، صفحه 787 و تهذیب، جلد 6، صفحه 52، حدیث 37.

مُهْجَتَهُ فیکَ لِیَسْتَنْقِذَ عِبادَکَ مِنَ الْجَهالَةِ، وَحَیْرَةِ الضَّلالَةِ، وَقَدْ تَوازَرَ

و خون قلبش را در راه تو بخشید تا بندگانت را از نادانی، و سرگردانی گمراهی رهایی بخشد، در حالى که

عَلَیْهِ مَنْ غَرَّتْهُ الدُّنْیا، وَباعَ حَظَّهُ بِالْأَرْذَلِ الأَدْنی وَشَری آخِرَتَهُ

فریب خوردگان دنیا، و آنان که سهم خود را با پست ترین چیز معامله کردند و آخرت خود را

بِالثَّمَنِ الْأَوْکَسِ، وَتَغَطْرَسَ وَتَرَدّی فی هَواهُ، وَاَسْخَطَکَ وَ اَسْخَطَ نَبِیَّکَ،

فروختندبه ارزان ترین قیمت، بر علیه او همپیمان شدند و به سبب هوای نفس سقوط کردند، و تو و پیامبرت را به خشم آوردند

وَاَطاعَ مِنْ عِبادِکَ اَهْلَ الشِّقاقِ وَالنِّفاقِ، وَحَمَلَةَ الْأَوْزارِ

و از میان بندگانت، از اهل اختلاف و دورویی و از حمل کنندگان بار گناه که

الْمُسْتَوْجِبینَ النَّارَ، فَجاهَدَهُمْ فیکَ صابِراً مُحْتَسِباً، حَتّی سُفِکَ فی

سزاوار دوزخند پیروی نمودند، پس در راه تو با شکیبایی و حسابگرانه با آنان جهاد نمود تا این که در راه

طاعَتِکَ دَمُهُ، وَاسْتُبیحَ حَریمُهُ،

بندگیت خونش ریخته شد، و حرمتش شکسته شد،

اَللَّهُمَّ فَالْعَنْهُمْ لَعْناً وَبیلًا، وَعَذِّبْهُمْ عَذاباً إِلَىٰماً،

خدایا آنان را بسیار لعنت کن و به عذاب دردناکت گرفتار ساز،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ رَسُولِ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ سَیِّدِ الْأَوْصِیآءِ،

سلام بر تو ای فرزند رسول خدا، سلام بر تو ای فرزند سرور جانشینان،

اَشْهَدُ اِنَّکَ امینُ اَللَّهِ وَابْنُ اَمینِهِ، عِشْتَ سَعیداً، وَمَضَیْتَ حَمیداً، وَمِتَ

گواهی می دهم که تو به یقین امین خدا و فرزند امین او هستی، که با سعادت زندگی کرده و به نیکی از دنیا رفتی

فَقیداً مَظْلُوماً شَهیداً، وَ اَشْهَدُ انَّ اللَّهَ مُنْجِزٌ ما وَعَدَکَ،

و مظلومانه با شهادت درگذشتی، و گواهی می دهم که خداوند به آنچه به تو وعده داده وفا نمود،

وَمُهْلِکٌ مَنْ خَذَلَکَ،وَمُعَذِّبٌ مَنْ قَتَلَکَ،

و آنکه را دست از یاریت کشید هلاک کرد،

وَ اَشْهَدُ اِنَّکَ وَفَیْتَ بِعَهْدِ اَللَّهِ، وَجاهَدْتَ فی سَبیلِهِ حَتّی آتیکَ الْیَقینُ،

و آنکه تو را به شهادت رساند عذاب نمود، و گواهی می دهم که تو به عهد خدا وفا نموده و در راهش جهاد نمودی تا مرگت فرا رسید،

فَلَعَنَ اَللَّهُ مَنْ قَتَلَکَ، وَلَعَنَ اَللَّهُ مَنْ ظَلَمَکَ، وَلَعَنَ اَللَّهُ اُمَّةً

پس خداوند قاتلان تو و کسانی که به تو ستم کردند و کسانی که این (واقعه) را

سَمِعَتْ بِذلِکَ فَرَضِیَتْ بِهِ، اَللَّهُمَّ اِنّی اشْهِدُکَ اِنّی وَلِیٌّ لِمَنْ والاهُ، وَعَدُوٌّ

شنیده و به آن راضی شدند لعنت کند، خدایا گواهی می دهم که من دوستارانش را دوست دارم ودشمنم

ص :402

لِمَنْ عاداهُ، بِاَبی اَنْتَ وَ اُمّی یَابْنَ رَسُولِ اَللَّهِ، اَشْهَدُ اِنَّکَ کُنْتَ نُوراً

با دشمنانش ، پدر و مادرم فدای تو ای فرزند رسول خدا، گواهی می دهم که تو نوری

فیِ الْأَصْلابِ الشَّامِخَةِ، وَالْأَرْحامِ الْمُطَهَّرَةِ(1)،

در صلب های بلندمرتبه و رحم های پاکیزه بودی،

لَمْ تُنَجِّسْکَ الْجاهِلِیَّةُ بِاَنْجاسِها،

که دوران جاهلیت با ناپاکی هایش تو را آلوده نساخت ،

وَلَمْ تُلْبِسْکَ الْمُدْلَهِمَّاتُ مِنْ ثِیابِها، وَ اَشْهَدُ اِنَّکَ مِنْ دَعآئِمِ

و با لباس های آلوده اش تو را نپوشانید و گواهی می دهم که تو از پایه های

الدّینِ، وَارْکانِ الْمُسْلِمینَ، وَمَعْقِلِ الْمُؤْمِنینَ، وَ اَشْهَدُ اِنَّکَ الْإِمامُ الْبَرُّ

دین و تکیه گاه مسلمانان و پناهگاه مؤمنان هستی و گواهی می دهم که تو پیشوای نیکوکار

التَّقِیُّ الرَّضِیُّ الزَّکِیُّ، الْهادِی الْمَهْدِیُّ، وَ اَشْهَدُ انَّ الْأَئِمَّةَ مِنْ وُلْدِکَ کَلِمَةُ

پرهیزگار و پسندیده پاکیزه و راهنمای هدایت یافته ای و گواهی می دهم که امامان از فرزندان تو اساس

التَّقْوی وَ اَعْلامُ الْهُدی وَ الْعُرْوَةُ الْوُثْقی وَ الْحُجَّةُ علی اَهْلِ الدُّنْیا،

پرهیزکاری و نشانه های هدایت و ریسمان محکم (هدایت) و حجت (خدا) بر جهانیان هستند

وَ اَشْهَدُ اِنّی بِکُمْ مُؤْمِنٌ، وَ بِاِیابِکُمْ مُوقِنٌ، بِشَرایِعِ دینی وَخَواتیمِ عَمَلی

و گواهی می دهم که به شما ایمان دارم، و به واسطه قوانین دینم ، و عواقب عملم به بازگشت شما مطمئنم

وَقَلْبی لِقَلْبِکُمْ سِلْمٌ، وَاَمْری لِأَمْرِکُمْ مُتَّبِعٌ، وَنُصْرَتی لَکُمْ مُعَدَّةٌ، حَتّی

و دلم تسلیم دل شما و عملم پیرو عمل شماست، و آماده یاری شمایم تا این که

یَاْذَنَ اَللَّهُ لَکُمْ، فَمَعَکُمْ مَعَکُمْ لامَعَ عَدُوِّکُمْ، صَلَواتُ اَللَّهِ عَلَیْکُمْ، وَعلی

خداوند به شما اجازه دهد، پس آن که با شماست با شماست نه با دشمنان شما، درود خدا بر شما و بر

اَرْواحِکُمْ وَاجْسادِکُمْ، وَشاهِدِکُمْ وَغآئِبِکُمْ، وَظاهِرِکُمْ وَباطِنِکُمْ، آمین

ارواح و بدن های شما و بر حاضر و غائبتان و بر ظاهر و باطنتان، دعایم را بپذیر

رَبَّ الْعالَمینَ آنگاه دو رکعت نماز می خوانی و دعا می کنی به آنچه خواهی، سپس برمی گردی.(2) ای پروردگار جهانیان.

ص :403


1- در تهذیب و مصباح المتهجّد به جای« المطهرة» الطاهرة آمده است.
2- تهذیب، جلد 6، صفحه 113، حدیث 17 و مصباح المتهجّد، صفحه 788 و بحارالانوار، جلد 98، صفحه 331، حدیث 2.

زیارت دوم : مرحوم «علّامه مجلسی» از «سیّد بن طاووس» نقل می کند که یکی از دوستان جابر بن عبدالله به نام عطا (عطیّه) می گوید: روز بیستم ماه صفر با جابر بن عبداللَّه انصاری بودم، وقتی به «کربلا» رسیدیم در آب فرات غسل کرد و پیراهن پاک و تمیزی که با خود داشت پوشید و به من گفت: آیا از بوی خوش چیزی به همراه داری؟ گفتم: آری! قدری از آن بر سر و بدن پاشید و پا برهنه روانه شد، تا به مزار حضرت رسید، نزد سر مبارک امام حسین علیه السلام ایستاد و سه مرتبه اللَّه اکبر گفت و افتاد و بی هوش شد.

وقتی به هوش آمد شنیدم که گفت «

اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ یا آلَ اللَّه ...»(1)

که عیناً همان زیارت نیمه رجب است که خواهد آمد (صفحه 409).

***

3- زیارت مشترکه شب و روز اوّل رجب، شب و روز نیمه رجب و شب و روز نیمه شعبان

«علّامه مجلسی» به نقل از «شیخ مفید» و «سیّد بن طاووس» زیارت ذیل را برای شب و روز اوّل رجب و شب نیمه شعبان ذکر کرده است و کفعمی در «بلدالامین» شب و روز نیمه رجب را نیز به آن ضمیمه کرده است:(2) هرگاه خواستی امام حسین علیه السلام را در این اوقات ششگانه زیارت کنی، غسل کن و پاکیزه ترین جامه های خود را بپوش و بر دَرِ حرم مطهّر آن حضرت رو به قبله بایست، و بر رسول خدا صلی الله علیه و آله و امیرمؤمنان و فاطمه و حسن و حسین و سایر ائمّه علیهم السلام سلام بده (که کیفیّت آن در اذن دخول زیارت روز عرفه خواهد آمد؛ صفحه 423) آنگاه داخل شو و نزد ضریح مقدّس بایست و صد مرتبه تکبیر بگو، سپس بخوان:

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا بْنَ رَسُولِ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ خاتَمِ النَّبِیّینَ، اَلسَّلامُ

سلام بر تو ای فرزند رسول خدا، سلام بر تو ای فرزند خاتم پیامبران، سلام

عَلَیْکَ یَابْنَ سَیِّدِ الْمُرْسَلینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ سَیِّدِ الْوَصِیّینَ، اَلسَّلامُ

بر تو ای فرزند آقا و سرور رسولان، سلام بر تو ای فرزند آقا و سرور جانشینان، سلام

عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا حُسَیْنَ بْنَ عَلِیٍّ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ

بر تو ای اَبٰا عَبْدِاللَّهِ، سلام بر تو ای حسین فرزند علی، سلام بر تو

ص :404


1- بحارالانوار، جلد 98، صفحه 329، حدیث 1.
2- بلدالامین، صفحه 281.

یَابْنَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ الْعالَمینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وَلِیَّ اَللَّهِ وَابْنَ وَلِیِّهِ،

ای فرزند فاطمه سرور بانوان جهانیان سلام بر تو ای ولیّ خدا و فرزند ولیّش،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا صَفِیَّ اَللَّهِ وَابْنَ صَفِیِّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا حُجَّةَاَللَّهِ وَابْنَ

سلام بر تو ای برگزیده خدا و فرزند برگزیده اش، سلام بر تو ای حجّت خدا و فرزند

حُجَّتِهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا حَبیبَ اَللَّهِ وابْنَ حَبیبِهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا سَفیرَ

حجّتش، سلام بر تو ای حبیب خدا و فرزند حبیبش، سلام بر تو ای پیام آور

اَللَّهِ وَابْنَ سَفیرِهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا خازِنَ الْکِتابِ الْمَسْطُورِ، اَلسَّلامُ

خدا و فرزند پیام آورش، سلام بر تو ای نگهبان کتاب نوشته شده، سلام

عَلَیْکَ یا وارِثَ التَّوْریةِ وَالْإِنْجیلِ وَالزَّبُورِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا آمین

بر تو ای وارث تورات موسی و انجیل عیسی و زبور داود، سلام بر تو ای امانتدار

الرَّحْمنِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا شَریکَ الْقُرْآنِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا عَمُودَ الدِّینِ،

خدا، سلام بر تو ای شریک قرآن، سلام بر تو ای ستون دین،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا بابَ حِکْمَةِ رَبِّ الْعالَمینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا بابَ حِطَّةٍ

سلام بر تو ای درگاه علم و دانش پروردگار جهانیان، سلام بر تو ای درگاه ریزش گناه

اَلَذی مَنْ دَخَلَهُ کانَ مِنَ الْأمِنینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا عَیْبَةَ عِلْمِ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ

که هر کس از آن داخل شود ایمن خواهد بود، سلام بر تو ای گنجینه دانش خدا، سلام

عَلَیْکَ یا مَوْضِعَ سِرِّ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا ثارَاَللَّهِ وَابْنَ ثارِهِ، وَالْوِتْرَ

بر تو ای محلّ اسرار خدا، سلام بر تو که خونخواه تو و پدرت خداست و یگانه ای که انتقام

الْمَوْتُورَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ وَ عَلَی الْأَرْواحِ اَلَّتی حَلَّتْ بِفِنآئِکَ، وَ اَناخَتْ

خونش گرفته نشده، سلام بر تو و بر ارواحی که در حَرَمت مدفون

بِرَحْلِکَ، بِاَبی اَنْتَ وَ اُمّی وَنَفْسی یا اَباعَبْدِاَللَّهِ، لَقَدْ عَظُمَتِ الْمُصیبَةُ،

و مقیمند، پدر و مادر و خودم به فدای تو ای اَبٰا عَبْدِاللَّهِ، براستی مصیبت بزرگی پیش آمد

وَجَلَّتِ الرَّزِیَّةُ بِکَ عَلَیْنا وَعَلی جَمیعِ اَهْلِ الْإِسْلامِ، فَلَعَنَ اَللَّهُ اُمَّةً

و گرفتاری تو بر ما و بر همه اهل اسلام گران آمده، پس خداوند کسانی را که

اَسَّسَتْ اَساسَ الظُّلْمِ وَالْجَوْرِ عَلَیْکُمْ اَهْلَ الْبَیْتِ، وَلَعَنَ اَللَّهُ اُمَّةً دَفَعَتْکُمْ

ظلم و ستم بر شما اهل بیت را پایه گذاری کرده و شما را

ص :405

عَنْ مَقامِکُمْ، وَاَزالَتْکُمْ عَنْ مَراتِبِکُمُ اَلَّتی رَتَّبَکُمُ اَللَّهُ فیها، بِاَبی اَنْتَ

از جایگاهی که خدا برایتان قرار داده بود کنار زدند، لعنت کند، پدر

وَ اُمّی وَنَفْسی یا اَباعَبْدِاَللَّهِ، اَشْهَدُ لَقَدِ اقْشَعَرَّتْ لِدِمآئِکُمْ اَظِلَّةُ الْعَرْشِ

و مادر و خودم به فدای تو ای اَبٰا عَبْدِاللَّهِ، گواهی می دهم که از خون شما تمامی عرش

مَعَ اَظِلَّةُ الْخَلآئِقِ، وَبَکَتْکُمُ السَّمآءُ وَالْأَرْضُ، وَسُکَّانُ الْجِنانِ وَالْبَرِّ

و مخلوقات به لرزه در آمد، و بر شما گریستندآسمان و زمین و ساکنان بهشت و خشکی

وَالْبَحْرِ، صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْکَ عَدَدَ ما فی عِلْمِ اَللَّهِ،

و دریا ، درود خدا بر تو به تعداد آنچه در علمش آمده،

لَبَّیْکَ داعِیَ اَللَّهِ، اِنْ کانَ لَمْ یُجِبْکَ بَدَنی عِنْدَ اسْتِغاثَتِکَ،

دعوت کننده خدا را اجابت می کنم، اگرپاسخت نداد در وقت کمک خواهی بدنم

وَلِسانی عِنْدَ اسْتِنْصارِکَ، فَقَدْ اَجابَکَ قَلْبی

و در وقت یاری طلبی زبانم ، به یقین پاسخت می گویدقلب

وَسَمْعی وَبَصَری سُبْحانَ رَبِّنا اَنْ کانَ وَعْدُ رَبِّنا لَمَفْعُولًا، اَشْهَدُ اِنَّکَ

و گوش و چشمم ، تسبیح می گویم پروردگارمان را که وعده اش به طور قطع انجام شدنی است، گواهی می دهم که تو

طُهْرٌ طاهِرٌ مُطَهَّرٌ مِنْ طُهْرٍ طاهِرٍ مُطَهَّرٍ، طَهُرْتَ وَطَهُرَتْ بِکَ الْبِلادُ،

پاک و پاکیزه و پاک شده از نژاد پاکان و پاک کننده پاک شده ها هستی و شهرها به وجود تو پاک شد

وَطَهُرَتْ اَرْضٌ اَنْتَ بِها، وَطَهُرَ حَرَمُکَ، اَشْهَدُ اِنَّکَ قَدْ اَمَرْتَ بِالْقِسْطِ

و پاک شد زمینی که تو در آنی، و پاک شد حَرَمت، گواهی می دهم که تو به عدل

وَالْعَدْلِ، وَدَعَوْتَ الَیْهِما، وَاِنَّکَ صادِقٌ صِدّیقٌ، [صَدَقْتَ](1) فیما دَعَوْتَ

و داد فرمان داده و دعوت نمودی و به یقین تو راستگو و درستکاری، و در آنچه که به آن دعوت نمودی راست

الَیْهِ، وَاِنَّکَ ثارُاَللَّهِ فِی الْأَرْضِ، وَ اَشْهَدُ اِنَّکَ قَدْ بَلَّغْتَ عَنِ اَللَّهِ، وَعَنْ جَدِّکَ

گفتی و همانا خداست خونخواه تو در زمین، و گواهی می دهم که تو (آنچه را که) از جانب خدا و جدّت

رَسُولِ اَللَّهِ، وَعَنْ اَبیٰکَ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ، وَعَنْ اَخیکَ الْحَسَنِ، وَنَصَحْتَ

رسول خدا و پدرت امیرمؤمنان و برادرت حسن به عهده داشتی رساندی، و خیر خواهی کرده

وَجاهَدْتَ فی سَبیلِ اَللَّهِ، وَعَبَدْتَهُ مُخْلِصاً حَتّی آتیکَ الْیَقینُ، فَجَزاکَ اَللَّهُ

و در راه خدا جهاد نمودی و از روی اخلاص او را پرستیدی تا به شهادت رسیدی، پس بهترین پاداش

ص :406


1- کلمه« صدقتَ» در نسخه مصباح الزائر و بلد الامین آمده است، ولی در بحار نیامده.

خَیْرَ جَزآءِ السَّابِقینَ، وَصَلَّی اَللَّهُ عَلَیْکَ وَسَلَّمَ تَسْلیماً، اَللهُمَّ صَلِّ عَلیٰ

پیشینیان را خدا به تو عطا کند و درود و سلام بی پایان خدا بر تو باد، خدایا بر

مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَصَلِّ عَلَی الْحُسَیْنِ الْمَظْلُومِ الشَّهیدِ الرَّشیدِ، قَتیلِ

محمّد و خاندان پاکش درود فرست و بر حسین مظلوم، و شهید راستین درود فرست آن کشته ای که

الْعَبَراتِ، وَ اَسیرِ الْکُرُباتِ، صَلاةً نامِیَةً زاکِیَةً مُبارَکَةً، یَصْعَدُ اَوَّلُها وَلٰا

اشک فراوان بر او ریخته می شود و در بند ناگواری ها است، درودی فزاینده، پاکیزه و با برکت که ابتدای آن بالا رود و

یَنْفَدُ آخِرُها، اَفْضَلَ ما صَلَّیْتَ عَلیٰ اَحَدٍ مِنْ اَوْلادِ اَنْبِیآئِکَ الْمُرْسَلینَ، یا

پایان نپذیرد، بهترین درودی که بر هر یک از فرزندان پیامبران مرسلت فرستاده ای، ای

اِلهَ الْعالَمینَ.(1)

معبود جهانیان.

یادآوری: «علّامه مجلسی» به نقل از «شیخ مفید» می نویسد: سپس رو به سوی قبر مطهّر علی بن الحسین (علی اکبر) علیه السلام بیاور و نزد قبر آن بزرگوار بایست و بگو:

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الصِّدّیقُ الطَّیِّبُ، الزَّکِیُّ الْحَبیبُ الْمُقَرَّبُ، وَابْنُ رَیْحانَةِ

سلام بر تو ای راست گفتار پاک، پاکیزه و دوست نزدیک خدا، فرزند (زهرا) گل خوشبوی

رَسُولِ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ مِنْ شَهیدٍ مُحْتَسِبٍ، وَرَحْمَةُ اَللَّهِ وَبَرَکاتُهُ، ما

رسول خدا، سلام بر تو شهید آزموده خدا، و رحمت و برکات خدا بر تو باد،چقدر

اَکْرَمَ مَقامَکَ، وَاَشْرَفَ مُنْقَلَبَکَ، اَشْهَدُ لَقَدْ شَکَرَ اَللَّهُ سَعْیَکَ،

گرامی است مقامت، و محلّ بازگشتت با شرافت است، گواهی می دهم که خدا از کوششت قدر دانی کرده

وَ اَجْزَلَ ثَوابَکَ، وَالْحَقَکَ بِالذِّرْوَةِ الْعالِیَةِ، حَیْثُ الشَّرَفُ کُلُّ الشَّرفِ،

و پاداشت را افزودن نمود، و تو را به درجات عإِلَىٰ رسانید، در جایگاههای بلندی که همه شرافتها

وَفِی الْغُرَفِ، کَمٰا مَنَّ عَلَیْکَ مِنْ قَبْلُ، وَجَعَلَکَ مِنْ اَهْلِ الْبَیْتِ اَلَّذینَ

در آن جمع است، آنچنان که پیش از این نیز بر تو منّت گذاشت، و تو را از خاندانی که

اَذْهَبَ اَللَّهُ عَنْهُمُ الرِّجْسَ، وَطَهَّرَهُمْ تَطْهیراً، صَلَواتُ اَللَّهِ عَلَیْکَ وَرَحْمَةُ

زشتی و پلیدی را از آنها دور کرده و آنها را پاکیزه گردانید، قرار داد، درود و سلام و رحمت

ص :407


1- بحارالانوار، جلد 98، صفحه 336، حدیث 1.

اَللَّهِ وَبَرَکاتُهُ وَرِضْوانُهُ، فَاشْفَعْ اَیُّهَا السَّیِّدُ الطَّاهِرُ إِلَىٰ رَبِّکَ فی حَطِّ

و برکات و رضوان خدا بر تو باد، پس ای آقا و سرور پاکیزه در برداشتن سنگینی

الْأَثْقالِ عَنْ ظَهْری وَتَخْفیفِها عَنّی وَاِرْحَمْ ذُلّی وَخُضُوعی لَکَ،

گناهان از دوشم و سبک کردن آنها، به درگاه خدا مرا شفاعت کن، و بر افتادگی و فروتنیم در مقابل تو

وَلِلسَّیِّدِ اَبیکَ، صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْکُما.

و پدر بزرگوارت- که درود خدا بر هر دوی شما باد- رحم کن

سپس بگو:

زٰادَ اَللَّهُ فی شَرَفِکُمْ فِی الْأخِرَةِ، کَمٰا شَرَّفَکُمْ فِی الدُّنْیا، وَاَسْعَدَکُمْ کَما

بیفزاید خداوند بر شرافت و بزرگواری شما در آخرت ، همان گونه که در دنیا شما را بزرگوار قرار داد، و سعادتمندتان کند همان گونه که

اَسْعَدَ بِکُمْ، وَ اَشْهَدُ ا نَّکُمْ اَعْلامُ الدّینِ، وَنُجُومُ الْعالَمینَ، وَاَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ

دیگران را بوسیله شما سعادتمند کرد و گواهی می دهم که شما نشانه های دین و ستارگان جهانید، و سلام و درود

وَرَحْمَةُ اَللَّهِ وَبَرَکاتُهُ.

و رحمت و برکات خدا بر شما باد

آنگاه رو به سوی سایر شهدا کن و بگو:

اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ یااَنْصارَ اَللَّهِ، و اِنْصارَ

سلام و درود بر شما ای یاوران خدا

رَسُولِهِ، و اِنْصارَ عَلِیّ بْنِ اَبیٰطالِبٍ، و اِنْصارَ فاطِمَةَ، و اِنْصارَ الْحَسَنِ

و رسولش و یاوران علی فرزند اَبیٰ طالب و فاطمه و امام حسن

وَالْحُسَیْنِ، و اِنْصارَ الْإِسْلامِ، اَشْهَدُ لَقَدْ نَصَحْتُمْ للَّهِ، وَجاهَدْتُمْ فی

و امام حسین و یاوران اسلام، گواهی می دهم که شما برای خدا خیر خواهی کرده و جهاد نمودید

سَبیلِهِ، فَجَزاکُمُ اَللَّهُ مِنَ الْإِسْلامِ وَ اَهْلِهِ اَفْضَلَ الْجَزآءِ، فُزْتُمْ وَاَللَّهِ فَوْزاً

در راه او ، پس خداوند از جانب اسلام و مسلمانان بهترین پاداش را به شما عطا کند، به خدا سوگند به رستگاری بزرگ

عَظیماً، یا لَیْتَنی کُنْتُ مَعَکُمْ فَافُوزَ فَوْزاً عَظیماً، اَشْهَدُ اَنَّکُمْ اَحْیآءٌ عِنْدَ

رسیدید، ای کاش با شما بودم و به رستگاری بزرگ می رسیدم، گواهی می دهم که شما زنده اید و در نزد

رَبِّکُمْ تُرْزَقُونَ، اَشْهَدُ انَّکُمُ الشُّهَدآءُ وَالسُّعَدآءُ، وَ اَنَّکُمُ الْفآئِزُونَ فی

پروردگارتان روزی می خورید، گواهی می دهم که شما شهید و خوشبختید و به

ص :408

دَرَجاتِ الْعُلی واَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ وَرَحْمَةُ اَللَّهِ وَبَرَکاتُهُ.

درجات عإِلَىٰ رسیده اید، و سلام و درود و رحمت و برکات خداوند بر شما باد.

بعد از آن برگرد و بالای سر مبارک امام حسین علیه السلام نماز زیارت بجای آور و برای خود و پدر و مادر و برادران دینی دعا کن.(1) یادآوری: زیارت امام حسین علیه السلام در روز اوّل رجب و نیز نیمه رجب و نیمه شعبان از فضیلت ویژه ای برخوردار است چرا که از امام صادق علیه السلام روایت شده که: «هر کس حسین علیه السلام را در روز اوّل ماه رجب زیارت کند البتّه خدای سبحان او را می آمرزد».(2) و نیز از ابن اَبیٰ نصر نقل شده است که وقتی از امام رضا علیه السلام سؤال کرد: برای زیارت امام حسین علیه السلام کدام وقت بهتر است؟ آن حضرت در جواب فرمودند: نیمه رجب و نیمه شعبان.(3)

4- زیارت مخصوص نیمه رجب

برای نیمه رجب که به سبب غفلت عامّه مردم از فضیلت آن در زمان گذشته «غُفَیله» نام گرفته بود، مرحوم «شیخ مفید» زیارت دیگری را نقل کرده است، به این صورت که پس از ورود به حرم مطهّر و گفتن سه مرتبه اَللَّهُ اکْبَر نزد قبر مطهّر بایست و بگو:

اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ یا آلَ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ یا صَفْوَةَ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ

سلام بر شما ای خاندان خدا، سلام بر شما ای برگزیدگان خدا، سلام بر شما

یا سادَةَ السَّاداتِ، اَلسَّلامُ عَلیٰ لُیُوثِ الْغاباتِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ یا سُفُنَ

ای آقا و سرور آقایان، سلام بر شما ای شیران بیشه (شجاعت)، سلام بر شما ای کشتیهای

النَّجاةِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِ اَللَّهِ الْحُسَیْنَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وارِثَ عِلْمِ

نجات (امّت)، سلام بر تو ای اباعبداللّه حسین، سلام بر تو ای وارث علم

الْأَنْبِیاءِ، وَرَحْمَةُاَللَّهِ وَبَرَکاتُهُ، [اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وارِثَ آدَمَ صَفْوَةِ اَللَّهِ،

پیمبران و رحمت خدا و برکات خدا بر تو باد، [سلام بر تو ای وارث آدم برگزیده خدا،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وارِثَ نُوحٍ نَبِیِّ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وارِثَ ابْراهیمَ

سلام بر تو ای وارث نوح پیامبر خدا، سلام بر تو ای وارث ابراهیم

ص :409


1- بحارالانوار، جلد 98، صفحه 337 و مزار شهید اوّل، صفحه 145( با اندکی تفاوت).
2- کامل الزیارات، باب 73، صفحه 182، حدیث 2.
3- همان مدرک، حدیث 1.

خَلیلِ اَللَّهِ ]، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وارِثَ اسْماعیلَ ذَبیحِ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا

خلیل خدا،] سلام بر تو ای وارث اسماعیل قربانی در راه خدا، سلام بر تو ای

وارِثَ مُوسی کَلیمِ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وارِثَ عیسی رُوحِ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ

وارث موسی کلیم خدا، سلام بر تو ای وارث عیسی روح خدا، سلام

عَلَیْکَ یا وارِثَ مُحَمَّدٍ حَبیبِ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا بْنَ مُحَمَّدٍ الْمُصْطَفی

بر تو ای وارث محمّد حبیب خدا، سلام بر تو ای فرزند محمّد مصطفی،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا بْنَ عَلِیٍّ الْمُرْتَضی اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا بْنَ فاطِمَةَ الزَّهْرآءِ،

سلام بر تو ای فرزند علی مرتضی، سلام بر تو ای فرزند فاطمه زهرا،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا بْنَ خَدیجَةَ الْکُبْری اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا شَهیدُ بْنُ الشَّهیدِ،

سلام بر تو ای فرزند خدیجه کبری، سلام بر تو ای شهید و فرزند شهید،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا قَتیلُ بْنُ الْقَتیلِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وَلِیَّ اَللَّهِ وَابْنَ وَلِیِّهِ،

سلام بر تو ای کشته (در راه خدا) و فرزند کشته (در راه خدا)، سلام بر تو ای ولیّ خدا و فرزند ولیّش،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا حُجَّةَ اَللَّهِ وَابْنَ حُجَّتِهِ عَلیٰ خَلْقِهِ، اَشْهَدُ اِنَّکَ قَدْ اَقَمْتَ

سلام بر تو ای حجّت خدا و فرزند حجّتش بر مخلوقات، گواهی می دهم که تو نماز را

الصَّلاةَ، وَآتَیْتَ الزَّکاةَ، وَاَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ، وَنَهَیْتَ عَنْ الْمُنْکَرِ، وَرُزِئْتَ

به پاداشته و زکات دادی و امر به معروف و نهی از منکر کرده و داغدار شهادت

بِوٰالِدَیْکَ، وَجاهَدْتَ عَدُوَّکَ، وَ اَشْهَدُ اِنَّکَ تَسْمَعُ الْکَلامَ وَ تَرُدُّ الْجَوابَ،

پدر و مادرت گشتی، و با دشمنانت جهاد نمودی، و گواهی می دهم که تو سخن را شنیده و جواب می دهی

وَاِنَّکَ حَبیبُ اَللَّهِ وَخَلیلُهُ وَنَجیبُهُ وَصَفِیُّهُ وَابْنُ صَفِیِّهِ، یا مَوْلایَ زُرْتُکَ

و به یقین تو حبیب خدا، و یار و بنده برجسته و برگزیده او و فرزند بنده برگزیده اش هستی، ای مولای من تو را با شوق و رغبت

مُشْتاقاً فَکُنْ لی شَفیعاً إِلَىَٰ اَللَّهِ یا سَیِّدی وَاَسْتَشْفِعُ الَی اَللَّهِ بِجَدِّکَ سَیِّدِ

زیارت کردم، پس در درگاه خدا شفیعم باش ای آقای من، و شفاعت می طلبم در درگاه خدا از جدّت آقا و سرور

النَّبِیّینَ، وَبِاَبیکَ سَیِّدِ الْوَصِیّینَ، وَبِامِّکَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ الْعالَمینَ، اَلٰا

پیامبران و پدرت آقا و سرور جانشینان و مادرت فاطمه سرور بانوان جهانیان،

لَعَنَ اَللَّهُ قاتِلیکَ، وَلَعَنَ اَللَّهُ ظالِمیکَ، وَلَعَنَ اَللَّهُ سالِبیکَ وَمُبْغِضیکَ مِنَ

لعنت کند خداوند قاتلین ، و ستم کنندگان بر تو و غارتگران حریمت و کینه ورزان به تو را از

ص :410

الْأَوَّلینَ وَ الْأخِرینَ، وَ صَلَّی اَللَّهُ عَلیٰ سَیِّدِنا مُحَمِّدٍ وَ آلِهِ الطَّیِّبینَ الطَّاهِرینَ.

پیشینیان و پسینیان، و درود خدا بر آقا و سرور ما محمّد و خاندان پاک و پاکیزه اش باد.

آنگاه ضریح منوّر را ببوس و رو به جانب علی بن الحسین علیهما السلام (علی اکبر) آور و بگو:

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مَوْلایَ وَابْنَ مَوْلایَ، لَعَنَ اَللَّهُ قاتِلیکَ، وَلَعَنَ اَللَّهُ ظالِمیکَ،

سلام بر تو ای مولای من و فرزند مولایم، خداوند قاتلان و ستم کنندگان بر تو را لعنت کند،

اِنّی اتَقَرَّبُ الَی اَللَّهِ بِزِیارَتِکُمْ وَبِمَحَبَّتِکُمْ، وَ اَبَرَءُ الَی اَللَّهِ مِنْ اَعْدآئِکُمْ،

من بواسطه زیارت و محبّت شما بدرگاه خدا تقرّب جسته و از دشمنانتان بیزاری می جویم،

وَاَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مَوْلایَ وَرَحْمَةُ اَللَّهِ وَبَرَکاتُهُ* و سلام و درود خدابر تو ای مولای من و رحمت و برکات خدا بر تو باد.

سپس رو به جانب قبور سایر شهدا (رضوان اللَّه علیهم) بکن و بگو:

اَلسَّلامُ عَلَی الْأَرْواحِ الْمُنیخَةِ بِقَبْرِ اَبیٰ عَبْدِ اَللَّهِ الْحُسَیْنِ

سلام و درود بر ارواحی که در کنار قبر اَبٰا عَبْدِاللَّهِ حسین رحل اقامت افکندند

عَلَیْهِ اَلسَّلامُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ یا طاهِرینَ مِنَ الدَّنَسِ،

- که درود و سلام خدا بر او باد- سلام بر شما ای پاکیزگان از پلیدی،

اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ یا مَهْدِیُّونَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ یا اَبْرارَ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ وَعَلَی الْمَلائِکَةِ

سلام بر شما ای راه یافتگان، سلام بر شما ای بنده های نیکوکار خدا، سلام بر شما و بر فرشتگانی

الْحآفّینَ بِقُبُورِکُمْ اَجْمَعینَ، جَمَعَنَا اَللَّهُ وَاَیَّاکُمْ فی مُسْتَقَرِّ رَحْمَتِهِ وَتَحْتِ

که قبورتان را در برگرفته اند، گرد هم آورد خداوند ما و شما را در قرارگاه رحمتش در زیر

عَرْشِهِ، اِنَّهُ اَرْحَمُ الرَّاحِمینَ، وَاَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ وَرَحْمَةُ اَللَّهِ وَبَرَکاتُهُ.

عرشش ، که او مهربانترین مهربانان است و سلام و درود و رحمت و برکات خدا بر شما باد.

آنگاه به سوی حرم عباس بن علی علیهما السلام روی آور، وقتی به حرمش رسیدی بر دَرِ حرم آن جناب بایست و بگو:

سَلامُ اللَّه وَسَلامُ مَلائِکَتِهِ الْمُقَرَّبینَ

... تا آخر زیارت آن حضرت که پیش از این (صفحه 386) گذشت.(1)

ص :411


1- بحارالانوار، جلد 98، صفحه 345، حدیث 1.
5- زیارت مخصوص نیمه شعبان

زیارت امام حسین علیه السلام در نیمه شعبان نیز از اهمّیّت فوق العاده ای برخوردار است و روایات زیادی در فضیلت آن وارد شده، از جمله این که به چند سند معتبر از امام زین العابدین علیه السلام و امام جعفر صادق علیه السلام نقل شده که: هر کس مصافحه 124 هزار پیامبر را می خواهد در نیمه شعبان، زیارت اَبیٰ عبداللَّه الحسین علیه السلام را بجای آورد، چرا که فرشتگان و ارواح پیامبران در چنین زمانی به زیارت آن حضرت می آیند، (پس خوشا به حال کسی که با ایشان مصافحه کند و آنان نیز با او مصافحه نمایند)؛ که پنج پیامبر اولوالعزم: نوح و ابراهیم و موسی و عیسی و محمّد صلی الله علیه و آله نیز از جمله آنانند.(1) برای نیمه شعبان نیز زیارت دیگری نقل شده که «شیخ کفعمی» در «بلدالامین» آن را از امام صادق علیه السلام این چنین آورده است:

بعد از اذن دخول در حالى که غسل کرده ای، نزد قبر آن حضرت می ایستی و می گویی:

اَلْحَمْدُلِلَّهِ الْعَلِیِّ اَلْعَظیمِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْعَبْدُ الصَّالِحُ الزَّکیُّ،

حمد و ستایش مخصوص خداوند بلند مرتبه و بزرگ است، سلام بر تو ای بنده شایسته و پاکیزه،

اُودِعُکَ شَهادَةً مِنّی لَکَ تُقَرِّبُنی اِلَیْکَ فی یَوْمِ شَفاعَتِکَ،

به ودیعه می سپارم گواهی خود رابرای تو تا نزدیک کند مرا به تو در روز شفاعتت ،

اَشْهَدُ اِنَّکَ قُتِلْتَ وَ لَمْ تَمُتْ، بَلْ بِرَجآءِ حَیاتِکَ حَیِیَتْ قُلُوبُ شیعَتِکَ،

گواهی می دهم که تو کشته شدی ولی زنده ای، و به امید زنده بودنت دلهای شیعیانت زنده است،

وَ بِضِیآءِ نُورِکَ اهْتَدَی الطَّالِبُونَ اِلَیْکَ،

و در پرتو نورت هدایت یافتند طالبان وصالت ،

وَ اَشْهَدُ اِنَّکَ نُورُ اَللَّهِ اَلَذی لَمْ یُطْفَأْ وَلٰا یُطْفَأُ اَبَداً،

گواهی می دهم که تو نور خدایی که خاموش نشده و هرگز خاموش نمی گردد، و تو

وَ اِنَّکَ وَجْهُ اَللَّهِ اَلَذی لَمْ یَهْلِکْ وَلٰا یُهْلَکُ اَبَداً، وَ اَشْهَدُ انَّ هذِهِ التُّرْبَةَ تُرْبَتُکَ،

جلوه خدایی که از بین نرفته و از بین نمی رود، و گواهی می دهم که این تربت، تربت تو

وَهذَا الْحَرَمَ حَرَمُکَ، وَهذَا الْمَصْرَعَ مَصْرَعُ بَدَنِکَ، لا ذَلیلَ وَاَللَّهِ مُعَزُّکَ،

و این حرم، حرم تو واین قتلگاه، قتلگاه بدن توست، به خدا سوگند گرامی داشته ات هرگز خوار نگردد

وَلٰا مَغْلُوبَ وَاَللَّهِ ناصِرُکَ، هذِهِ شَهادَةٌ لی عِنْدَکَ إِلَىٰ یَوْمِ قَبْضِ روُحی

و یاری کننده ات هرگز مغلوب نشود، این گواهی من است در نزد تو تا روز گرفته شدن جانم

ص :412


1- کامل الزیارات، باب 72، صفحه 179، حدیث 2 و بحارالانوار، جلد 98، صفحه 93، حدیث 2.

بِحَضْرَتِکَ، وَاَلسَّلامُ عَلَیْکَ وَرَحْمَةُاَللَّهِ وَبَرَکاتُهُ.(1)

در حضورت، و سلام و درود و رحمت و برکات خدا بر تو باد.

6- زیارت در شب های قدر

در فضیلت زیارت امام حسین علیه السلام در ماه مبارک رمضان به نحو عام و در شب اوّل و نیمه ماه و آخر آن و شب های قدر به خصوص، روایات بسیاری نقل شده، از جمله:

1- از امام محمّد تقی علیه السلام نقل شده است که: «هر کس در شب بیست و سوم ماه رمضان- که امید شب قدر بودن آن می رود- به زیارت امام حسین علیه السلام برود ارواح 24 هزار پیامبر که از خداوند رخصت زیارت امام حسین علیه السلام را در آن شب می طلبند، با او مصافحه می کنند».(2) 2- در روایت معتبر دیگری از امام صادق علیه السلام آمده است که: «وقتی شب قدر می شود منادی از آسمان، از وسط عرش ندا می دهد که حق تعالى هر کسی را که به زیارت قبر حسین علیه السلام آمده است آمرزید».(3) 3- در روایت سومی از آن حضرت آمده: «هر کس شب قدر نزد قبر آن حضرت باشد و دو رکعت، یا آنچه برای او میسّر شود نماز بگزارد و از خداوند ورود در بهشت و پناه از آتش جهنّم را طلب کند، دعایش مستجاب می شود».(4) 4- حتّی «ابن قولویه» در «کامل الزیارات» از امام صادق علیه السلام روایت کرده که: «هر کس قبر امام حسین علیه السلام را در ماه مبارک رمضان زیارت کند و در راه زیارت از دنیا برود، به او گفته می شود: با امن و امان داخل بهشت شو».(5) به هر حال زیارتی که برای شب قدر (و عید فطر و عید قربان) از «سیّد بن طاووس» و چند تن از بزرگان نقل شده و بعضی از آنها آن را از امام صادق علیه السلام روایت کرده اند، به قرار ذیل است:

وقتی اراده زیارت اَبیٰ عبداللَّه الحسین علیه السلام کردی پس از غسل و پوشیدن تمیزترین لباس های خود، به حرم مقدّس آن حضرت می روی و در حالى که روی به جانب آن حضرت کرده ای، قبله را ماَبیٰن دو کتف خود قرار ده و بگو:

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ رَسُولِ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ اَمیرِالْمُؤْمِنینَ، اَلسَّلامُ

سلام بر تو ای فرزند رسول خدا، سلام بر تو ای فرزند امیرمؤمنان، سلام

ص :413


1- بلد الامین، صفحه 284 و بحارالانوار، جلد 98، صفحه 342، حدیث 2.
2- بحارالانوار، جلد 98، صفحه 100، حدیث 31.
3- همان مدرک، حدیث 32.
4- همان مدرک، صفحه 99، حدیث 30.
5- کامل الزیارات، باب 108، صفحه 330، حدیث 7.

عَلَیْکَ یَابْنَ الصِّدّیقَةِ الطَّاهِرَةِ، فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ الْعالَمینَ، اَلسَّلامُ

بر تو ای فرزند صدیقه طاهره، فاطمه سرور بانوان جهانیان، سلام

عَلَیْکَ یا مَوْلایَ یا اَباعَبْدِاَللَّهِ، وَرَحْمَةُاَللَّهِ وَبَرَکاتُهُ، اَشْهَدُ اِنَّکَ

بر تو ای مولا و سرورم ای اَبٰا عَبْدِاللَّهِ، و رحمت و برکات خدا بر تو باد، گواهی می دهم که تو به یقین

قَدْاَقَمْتَ الصَّلاةَ، وَآتَیْتَ الزَّکاةَ، وَاَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ، وَنَهَیْتَ عَنِ الْمُنْکَرِ،

نماز را بپا داشته و زکات را ادا نموده و امر به معروف و نهی از منکر کردی

وَتَلَوْتَ الْکِتابَ حَقَّ تِلاوَتِهِ، وَجاهَدْتَ فِی اَللَّهِ حَقَّ جِهادِهِ، وَصَبَرْتَ

و کتاب خدا را به شایستگی تلاوت نموده و در راه خدا به شایستگی جهاد کردی، و

عَلَی الْأَذی فی جَنْبِهِ مُحْتَسِباً حَتّی آتیکَ الْیَقینُ، اَشْهَدُ اَنَّ اَلَّذینَ

در کنار آن بر آزار و اذیّتها صبر نمودی و به حساب خدا گذاردی تا زمان وفاتت فرا رسید، گواهی می دهم که به یقین آنان که

خالَفُوکَ وَحارَبُوکَ، وَاَلَّذینَ خَذَلُوکَ، وَاَلَّذینَ قَتَلُوکَ، مَلْعُونُونَ عَلیٰ

با تو مخالفت کرده و جنگیدند، و آنان که تو را تنها گذاشتند و آنان که تو را به شهادت رساندند، لعنت شده اند بر

لِسانِ النَّبِیِّ الْأُمِّیِ، وَقَدْ خابَ مَنِ افْتَری لَعَنَ اَللَّهُ الظَّالِمینَ لَکُمْ مِنَ

زبان پیامبر أمّی ، و تهمت زنندگان زیانکارند، و لعنت کرده خداوند تمامی ستم کنندگان بر شما از

الْأَوَّلینَ وَالْأخِرینَ، وَضاعَفَ عَلَیْهِمُ الْعَذابَ الْأَلیمَ، اَتَیْتُکَ یا مَوْلایَ

پیشینیان و پسینیان، را و بر عذاب دردناک آنان بیافزاید، برای زیارت به درگاهت آمده ام ای مولای من

یَابْنَ رَسُولِ اَللَّهِ، زائِراً عارِفاً بِحَقِّکَ، مُوالِیاً لِأَوْلِیآئِکَ، مُعادِیاً لِأَعْدآئِکَ،

ای فرزند رسول خدا، در حالى که آشنای به حق تو و دوستدار دوستانت و دشمن دشمنانت هستم

مُسْتَبْصِراً بِالْهُدَی اَلَذی اَنْتَ عَلَیْهِ، عارِفاً بِضَلالَةِ مَنْ خالَفَکَ، فَاشْفَعْ لی عِنْدَ رَبِّکَ*

و به هدایتی که تو برآنی بصیرت یافته ام، و به گمراهی مخالفانت آگاهم، پس نزد پروردگارت شفیعم باش.

سپس به جانب بالای سر برو و بگو:

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا حُجَّةَ اَللَّهِ فی

سلام بر تو ای حجّت خدا در

اَرْضِهِ وَسَمآئِهِ، صَلَّی اَللَّهُ عَلیٰ رُوحِکَ الطَّیِّبِ، وَجَسَدِکَ الطَّاهِرِ،

زمین و آسمان، درود خدا بر روح پاک و بدن پاکیزه ات

وَعَلَیْکَ اَلسَّلامُ یا مَوْلایَ وَرَحْمَةُ اَللَّهِ وَبَرَکاتُهُ*

و سلام بر تو باد ای مولای من و رحمت و برکات خدا بر تو باد.

پس از آن ضریح را ببوس، آنگاه

ص :414

دو رکعت نماز زیارت بجای آور و بعد از آن هر مقدار که میسّر شود نماز بخوان و سپس به پایین پای آن حضرت برو و خطاب به علی بن الحسین علیهما السلام (علی اکبر) بگو: اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مَوْلایَ وَابْنَ

سلام بر تو ای مولای من و فرزند

مَوْلایَ، وَرَحْمَةُ اَللَّهِ وَ بَرَکاتُهُ، لَعَنَ اَللَّهُ مَنْ ظَلَمَکَ، وَلَعَنَ اَللَّهُ مَنْ قَتَلَکَ،

مولایم، و رحمت و برکات خدا بر تو باد، لعنت خدا بر کسی که بر تو ستم نمود، و لعنت خدا بر کسی که تو را به شهادت رساند،

وَضاعَفَ عَلَیْهِمُ الْعَذابَ الْأَلیمَ* و خدا بر عذاب دردناک آنان بیافزاید

و آنچه می خواهی از خدا بخواه، سپس در طرف پایین پا رو به قبله بایست و سایر شهدا را زیارت کن و بگو:

اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ اَیُّهَا الصِّدّیقُونَ،

سلام بر شما ای راستگویان

اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ اَیُّهَا الشُّهَدآءُ الصَّابِرُونَ،

سلام بر شما ای شهیدان شکیبا،

اَشْهَدُ اَنَّکُمْ جاهَدْتُمْ فی سَبیلِ اَللَّهِ،

گواهی می دهم که شما به یقین در راه خدا جهاد کرده

وَصَبَرْتُمْ عَلَی الْأَذی فی جَنْبِ اَللَّهِ، وَنَصَحْتُمْ لِلَّهِ وَلِرَسُولِهِ، حَتّی

و در راه خدا بر آزار و اذیّتها صبر نمودید و برای خدا و پیامبرش خیرخواهی کردید تا این که زمان

اَتیٰکُمُ الْیَقینُ، اَشْهَدُ اَنَّکُمْ اَحْیآءٌ عِنْدَ رَبِّکُمْ تُرْزَقُونَ، فَجَزاکُمُ اَللَّهُ عَنِ

مرگتان فرا رسید، گواهی می دهم که به یقین شما زنده اید و نزد پروردگارتان روزی داده می شوید، پس خداوند

الْإِسْلامِ وَ اَهْلِهِ، اَفْضَلَ جَزآءِ الْمُحْسِنینَ، وَجَمَعَ بَیْنَنا وَبَیْنَکُمْ فی مَحَلِ النَّعیمِ*

از جانب اسلام و مسلمانان به شما بهترین پاداش نیکوکاران را عطا کند، و ما و شما را در بهشت گرد هم آورد.

آنگاه به زیارت عباس بن علی علیهما السلام برو، وقتی به آن جا رسیدی، نزد آن جناب بایست و بگو:

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ اَمیرِالْمُؤْمِنینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْعَبْدُ الصَّالِحُ

سلام بر تو ای فرزند امیرمؤمنان، سلام بر تو ای بنده شایسته و

اَلْمُطیعُ لِلَّهِ وَلِرَسُولِهِ، اَشْهَدُ اِنَّکَ قَدْ جاهَدْتَ وَنَصَحْتَ وَصَبَرْتَ حَتّی

فرمانبردار خدا و رسولش، گواهی می دهم که تو به یقین جهاد کرده و خیرخواهی نموده و (در راه خدا) صبر کردی تا

آتیکَ الْیَقینُ، لَعَنَ اَللَّهُ الظَّالِمینَ لَکُمْ مِنَ الْأَوَّلینَ وَالْأخِرینَ، وَالْحَقَهُمْ

زمان وفاتت فرا رسید، و خداوند تمامی ستم کنندگان بر شما از پیشینیان و پسینیان را لعنت کرده و

ص :415

بِدَرَکِ الْجَحیمِ.(1)

به قعر دوزخ بفرستد.

یادآوری: در مواقع ازدحام جمعیّت، دور زدن ضریح یا چسبیدن به ضریح و مانند آن- که در بعضی از روایات آمده- لازم نیست.

7- زیارت در عید فطر و قربان

به سند معتبر از امام صادق علیه السلام نقل شده است که: «هر کس قبر امام حسین علیه السلام را در یکی از سه شب زیارت کند گناهان او آمرزیده می شود»، راوی عرض می کند: فدایت شوم آن سه شب کدام است؟ فرمود:

«شب عید فطر، شب عید قربان و شب نیمه شعبان».(2) همچنین از آن حضرت روایت شده که: «هر کس آن حضرت را در یکی از سه شب نیمه شعبان، عید فطر و عرفه زیارت کند هزار حاجت از حوایج دنیا و آخرت برای او برآورده می شود».(3) از امام باقر علیه السلام نقل شده که: «هر کس شب عرفه در زمین کربلا باشد و آن جا برای زیارت روز عید قربان بماند و سپس برگردد، خدای سبحان او را از آفات آن سال محافظت می کند».(4) به هر حال، برای این دو شب نیز غیر از زیارت قبلی، زیارت دیگری ذکر شده است و از کلمات علما به دست می آید که زیارت قبلی مربوط به روزهای عید فطر و عید قربان است و زیارت ذیل مربوط به شب های این دو عید است.

وقتی اراده زیارت آن حضرت را در این دو شب کردی بر دَرِ حرم مطهّر او بایست و به جانب قبر نظر بیفکن و برای اذن دخول بگو:

یا مَوْلایَ یا اَباعَبْدِاَللَّهِ، یَا بْنَ رَسُولِ اَللَّهِ، عَبْدُکَ وَابْنُ اَمَتِکَ، الذَّلیلُ بَیْنَ

ای مولای من ای ابا عبداللَّه، ای فرزند رسول خدا، بنده و فرزند کنیزت، فروتن در پیش

یَدَیْکَ، وَالْمُصَغَّرُ فی عُلُوِّ قَدْرِکَ، وَالْمُعْتَرِفُ بِحَقِّکَ، جآءَکَ مُسْتَجیراً

رویت ، و کوچک در برابر علوّ منزلتت و اعتراف کننده به حقّت، نزدت آمده، در حالى که پناهنده است

بِکَ، قاصِداً إِلَىٰ حَرَمِکَ، مُتَوَجِّهاً إِلَىٰ مَقامِکَ، مُتَوَسِّلًا الَی اَللَّهِ تَعإِلَىٰ بِکَ،

به تو، و حرمت را قصد کرده ، و به جایگاهت رو نموده، و متوسّل شده است به خداوند بلندمرتبه به واسطه تو

ص :416


1- بحارالانوار، جلد 98، صفحه 350 و مصباح الزائر، صفحه 325.( با اندکی تفاوت)
2- کامل الزیارات، باب 72، صفحه 180، حدیث 6.
3- همان مدرک، حدیث 7.
4- همان مدرک، باب 88، صفحه 269، حدیث 9.

ءَ اَدْخُلُ یا مَوْلایَ، ءَ اَدْخُلُ یا وَلِیَ اَللَّهِ، ءَ اَدْخُلُ یا مَلائِکَةَ اَللَّهِ الْمُحْدِقینَ

آیا داخل شوم ای مولای من، آیا داخل شوم ای ولیّ خدا، آیا داخل شوم ای فرشتگان خدا که در برگرفته اید

بِهذَا الْحَرَمِ، الْمُقیمینَ فی هذا الْمَشْهَدِ*

این حرم را، و در این شهادتگاه اقامت گزیده اید.

سپس پای راست را جلو بگذار و داخل شو ، و بگو:

بِسْمِ اَللَّهِ وَبِاَللَّهِ، وَفی سَبیلِ اَللَّهِ، وَعَلی مِلَّةِ رَسُولِ اَللَّهِ، اَللَّهُمَّ اَنْزِلْنی

به نام خدا و به یاری خدا و در راه خدا، و بر دین رسول خدا، خدایا فرود آر مرا

مُنْزَلًا مُبارَکاً، و اَنْتَ خَیْرُ الْمُنْزِلینَ*

به جایگاه پربرکتی ، و تو بهترین فرودآورندگانی

آنگاه بگو:

اَللَّهُ اکْبَرُ کَبیراً، وَاَلْحَمْدُ للَّهِ کَثیراً،

خداوند بسیار بزگتر است و حمد و سپاس فراوان از آن خداوند است،

وَسُبْحانَ اَللَّهِ بُکْرَةً وَاصیلًا، وَاَلْحَمْدُللَّهِ الْفَرْدِ الصَّمَدِ الْماجِدِ

و تسبیح می گویم در صبحگاهان و شامگاهان او را، و حمد و سپاس از آن خداوند یگانه بی نیاز و بزرگوار

الْأَحَدِ، الْمُتَفَضِّلِ الْمَنَّانِ الْمُتَطَوِّلِ الحَنَّانِ،

یکتاست، (خداوندِ) با محبّت و سخاوتمند و نعمت بخش و غمخوار،

اَلَذی مِنْ تَطَوُّلِهِ سَهَّلَ لی زِیارَةَ مَوْلایَ بِاحْسانِهِ،

آن که به واسطه نعمت بخشی و احسانش زیارت مولایم را برایم آسان کرد،

وَلَمْ یَجْعَلْنی عَنْ زِیارَتِهِ مَمْنُوعاً، وَلٰا عَنْ ذِمَّتِهِ مَدْفُوعاً، بَلْ تَطَوَّلَ وَمَنَحَ*

و مرا از زیارتش منع نکرد و از امانش دور نساخت بلکه احسان کرد و عطا نمود.

آنگاه حرکت کن و پس از رسیدن به میان حرم، مقابل قبر مطهّر با حال خضوع و تضرّع بایست و بگو:

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وارِثَ آدَمَ صَفْوَةِ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ

سلام بر تو ای وارث آدم برگزیده خدا، سلام

عَلَیْکَ یا وارِثَ نُوحٍ اَمینِ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وارِثَ ابْراهیمَ خَلیلِ اَللَّهِ،

بر تو ای وارث نوح امین خدا، سلام بر تو ای وارث ابراهیم خلیل خدا

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وارِثَ مُوسی کَلیمِ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وارِثَ عیسی

سلام بر تو ای وارث موسی هم صحبت خدا، سلام بر تو ای وارث عیسی

رُوحِ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وارِثَ مُحَمَّدٍ، صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ، حَبیبِ اَللَّهِ،

روح خدا، سلام بر تو ای وارث محمد- که درود خدا بر او و خاندان پاکش باد- حبیب خدا

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وارِثَ عَلِیٍّ حُجَّةِاَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْوَصِیُّ الْبَرُّ

سلام بر تو ای وارث علی حجّت خدا، سلام بر تو ای جانشین نیکوکار

ص :417

التَّقِیُّ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا ثارَ اَللَّهِ وَابْنَ ثارِهِ، وَالْوِتْرَ الْمَوْتُورَ، اَشْهَدُ اِنَّکَ قَدْ

پرهیزکار، سلام بر تو ای فرزند کسی که خونخواهتان خداست و یگانه ای که انتقام خونش گرفته نشده است، گواهی می دهم که تو به یقین

اَقَمْتَ الصَّلاةَ، وَآتَیْتَ الزَّکاةَ، وَاَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ، وَنَهَیْتَ عَنِ الْمُنْکَرِ،

نماز را بپا داشته و زکات دادی، و امر به معروف و نهی از منکر کرده

وَجاهَدْتَ فی اَللَّهِ حَقَّ جِهادِهِ، حَتَّی اسْتُبیحَ حَرَمُکَ، وَقُتِلْتَ مَظْلُوماً

و در راه خدا به شایستگی جهاد نمودی، تا این که حُرمتت شکسته شد و مظلومانه به شهادت رسیدی*

سپس نزد سر مقدّس، با دلی خاشع بایست و بگو:

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا بْنَ رَسُولِ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ

سلام بر تو ای اَبٰا عَبْدِاللَّهِ،

سلام بر تو ای فرزند رسول خدا، سلام بر تو

یَا بْنَ سَیِّدِ الْوَصِیّینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ الْعالَمینَ،

ای فرزند آقا و سرور جانشینان، سلام بر تو ای فرزند فاطمه سرور بانوان جهانیان

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا بَطَلَ الْمُسْلِمینَ، یا مَوْلایَ اَشْهَدُ اِنَّکَ کُنْتَ نُوراً فِی

سلام بر تو ای قهرمان مسلمانان، ای مولای من گواهی می دهم که تو نوری در

الْأَصْلابِ الشَّامِخَةِ، وَالْأَرْحامِ الْمُطَهَّرَةِ، لَمْ تُنَجِّسْکَ الْجاهِلِیَّةُ

صلبهای بلندمرتبه و رحمهای پاکیزه بودی، که دوران جاهلیّت

بِاَنْجاسِها، وَلَمْ تُلْبِسْکَ مِنْ مُدْلَهِمَّاتِ ثِیابِها، وَ اَشْهَدُ اِنَّکَ مِنْ دَعآئِمِ

با ناپاکیهایش تو را آلوده نساخت، و لباسهای آلوده اش تو را نپوشانید، و گواهی می دهم که تو از پایه های

الدّینِ، وَارْکانِ الْمُسْلِمینَ، وَمَعْقِلِ الْمُؤْمِنینَ، وَ اَشْهَدُ اِنَّکَ الْإِمامُ الْبَرُّ

دین و تکیه گاه مسلمانان و پناهگاه مؤمنان هستی، و گواهی می دهم که تو پیشوای نیکوکار

التَّقِیُّ الرَّضِیُّ الزَّکِیُّ الْهادِی الْمَهْدِیُّ، وَ اَشْهَدُ انَّ الْأَئِمَّةَ مِنْ وُلْدِکَ کَلِمَةُ

پرهیزکار و پسندیده پاکیزه و راهنمای هدایت یافته ای، و گواهی می دهم که امامان از فرزندان تو اساس

التَّقْوی وَاَعْلامُ الْهُدی وَالْعُروَةُ الْوُثْقی وَالْحُجَّةُ عَلیٰ اَهْلِ الدُّنْیا

پرهیزکاری و نشانه های هدایت و ریسمان محکم (هدایت) و حجّت (خدا) بر جهانیان هستند*

آنگاه بگو: اِنَّا لِلَّهِ وَ اَنَّا الَیْهِ راجِعُونَ، یا مَوْلایَ اَنَا مُوالٍ لِوَلِیِّکُمْ، وَمُعادٍ

ما از آنِ خداییم و به سوی او بازمی گردیم، ای مولا و سرورم، من دوست دوستانت و دشمن

ص :418

لِعَدُوِّکُمْ، وَ اَنَا بِکُمْ مُؤْمِنٌ، وَبِاِیابِکُمْ مُوقِنٌ، بِشَرایِعِ دینی وَخَواتیمِ

دشمنان توام، و به شما ایمان دارم و به واسطه قوانین دینم و عواقب عملم به بازگشت شما

عَمَلی وَقَلْبی لِقَلْبِکُمْ سِلْمٌ، وَاَمْری لِأَمْرِکُمْ مُتَّبِعٌ، یا مَوْلایَ اَتَیْتُکَ

مطمئنّم و دلم تسلیم دل شما و عملم پیرو عمل شماست، ای مولای من با ترس (از گناه) به درگاهت آمده ام

خائِفاً فَآمِنّی وَاَتَیْتُکَ مُسْتَجیراً فَاجِرْنی وَاَتَیْتُکَ فَقیراً فَاغْنِنی

پس امانم ده، و پناه جویان به درگاهت آمده ام پس پناهم ده، و فقیر و نیازمند به درگاهت آمده ام پس بی نیازم گردان

سَیِّدی وَمَوْلایَ، اَنْتَ مَوْلایَ، حُجَّةُ اَللَّهِ عَلَی الْخَلْقِ اَجْمَعینَ، آمَنْتُ

آی آقا و سرورم و ای مولای من، تویی مولای من و حجّت خدا بر تمامی مخلوقات، ایمان دارم

بِسِرِّکُمْ وَعَلانِیَتِکُمْ، وَبِظاهِرِکُمْ وَباطِنِکُمْ، وَاوَّلِکُمْ وَآخِرِکُمْ، وَ اَشْهَدُ اِنَّکَ

به نهان و آشکارتان، و ظاهر و باطنتان و اوّلین و آخرینتان، و گواهی می دهم که تو به یقین

التَّالى لِکِتابِ اَللَّهِ، وَامینُ اَللَّهِ، الدَّاعی الَی اَللَّهِ بِالْحِکْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ

کتاب خدا را تلاوت نموده و امین خدایی، و با حکمت و اندرز نیکو به سوی خداوند دعوت نمودی

الْحَسَنَةِ، لَعَنَ اَللَّهُ اُمَّةً ظَلَمَتْکَ، وَلَعَنَ اَللَّهُ اُمَّةً سَمِعَتْ بِذلِکَ فَرَضِیَتْ بِهِ

خداوند گروهی را که به تو ستم نمودند لعنت کند و خداوند گروهی که آن را شنیده و به آن راضی شدند لعنت کند*

سپس دو رکعت نماز بالای سر آن حضرت بخوان و پس از سلام بگو:

اَللَّهُمَّ اِنّی لَکَ صَلَّیْتُ،وَلَکَ رَکَعْتُ، وَلَکَ سَجَدْتُ،

خدایا برای تو نماز خوانده ، و برای تو رکوع و سجود بجا آوردم،

وَحْدَکَ لا شَریکَ لَکَ، فَانَّهُ لاتَجُوزُ الصَّلاةُ

تویی که یگانه ای و شریکی نداری، چرا که نماز

وَالرُّکُوعُ وَالسُّجُودُ اِلَّا لَکَ، لِأَنَّکَ اَنْتَ اَللَّهُ اَلَذی لا اِلهَ إلَّااَنْتَ،

و رکوع و سجود فقط برای توست، چون تویی خدایی که معبودی جز تو نیست،

اَللَّهُمَّ صَلِعَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَاَبْلِغْهُمْ عَنّی اَفْضَلَ السَّلامِ وَالتَّحِیَّةِ،

خدایا به محمد و خاندان پاکش درود فرست، و بهترین سلام و درود مرا به آنان برسان،

وَارْدُدْ عَلَیَّ مِنْهُمُ السَّلامَ، اَللهُمَّ وَهاتانِ الرَّکْعَتانِ هَدِیَّةٌ مِنّی إِلَىٰ سَیِّدِیَ

وسلامشان را به من بازگردان، خدایا این دو رکعت نماز هدیه ای است از جانب من به آقا و سرورم

الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ عَلَیْهِمَا اَلسَّلامُ، اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَعَلَیْهِ،

حسین بن علی- که سلام و درود بر ایشان باد- خدایا بر محمّد و بر او درود فرست،

ص :419

وَتَقَبَّلْهُما مِنّی وَأْجُرْنِی عَلیْهِما اَفْضَلَ اَمَلی وَرَجآئی فیکَ، وَ فی وَلِیِّکَ یا وَلِیَّ الْمُؤْمِنینَ*

و این دو رکعت را از من بپذیر، و در مقابل آن پاداشی بهتر از آنچه آرزو داشته

و از تو و ولیّت امید دارم را به من عطا فرما ای سرپرست مؤمنان

سپس قبر آن حضرت را ببوس و بگو:

اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ الْمَظْلُومِ الشَّهیدِ، قَتیلِ الْعَبَراتِ،

سلام بر حسین فرزند علی آن مظلوم شهید، آن کشته ای که اشک فراوان بر او ریخته می شود،

وَ اَسیرِ الْکُرُباتِ، اَللهُمَّ اِنّی اَشْهَدُ

و در بند ناگواری ها است، خدایا گواهی می دهم که به یقین

انَّهُ وَلِیُّکَ وَابْنُ وَلِیِّکَ، وَصَفِیُّکَ الثَّآئِرُ بِحَقِّکَ، اَکْرَمْتَهُ بِکَراَمَتِکَ،

او ولیّ تو و فرزند ولیّ تو و برگزیده بپا خواسته بر (احقاق) حق توست، او را به کرامتت گرامی داشته ،

وَخَتَمْتَ لَهُ بِالشَّهادَةِ، وَجَعَلْتَهُ سَیِّداً مِنَ السَّادَةِ، وَقآئِداً مِنَ الْقادَةِ،

و به پایان رساندی با شهادت زندگیش را ، و او را آقایی از میان آقایان و پیشوایی از میان پیشوایان قرار دادی،

وَ اَکْرَمْتَهُ بِطیبِ الْوِلادَةِ، وَاَعْطَیْتَهُ مَواریثَ الْأَنْبِیآءِ،

و او را به پاکی ولادت گرامی داشتی و میراث پیامبران را به او عطا نموده

وَجَعَلْتَهُ حُجَّةً عَلیٰ خَلْقِکَ مِنَ الْأَوْصِیآءِ،

و از میان جانشینان او را حجّت بر مخلوقاتت قرار دادی،

فَاعْذَرَ فِی الدُّعآءِ، وَ مَنَحَ النَّصیحَةَ، وَبَذَلَ مُهْجَتَهُ فیکَ،

پس در دعوت جای بهانه باقی نگذاشت و در خیرخواهی دریغ نکرد و جانش را در راه تو فدا نمود

حَتَّی اسْتَنْقَذَ عِبادَکَ مِنَ الْجَهالَةِ، وَحَیْرَةِ الضَّلالَةِ،

تا بندگانت را از جهالت و سرگردانی در گمراهی رهایی بخشد،

وَقَدْ تَوازَرَ عَلَیْهِ مَنْ غَرَّتْهُ الدُّنْیا،

در حالى که همدیگر را یاری کردند آنان که دنیا آنها را فریفته بود

وَباعَ حَظَّهُ مِنَ الْأخِرَةِ بِالْأَدْنی وَتَرَدّی فی هَواهُ،

و بهره خود را از آخرت به (متاع ناچیز) دنیا فروخته و در (دام) هوای نفس افتاده بودند

وَاَسْخَطَکَ وَ اَسْخَطَ نَبِیَّکَ، وَاَطاعَ مِنْ عِبادِکَ اُولِی الشِّقاقِ وَالنِّفاقِ،

و به خشم آوردند تو و پیامبرت را ، و اطاعت نمودند از تفرقه افکنان و منافقان ،

وَحَمَلَةَ الْأَوْزارِ الْمُسْتَوْجِبینَ النَّارَ، فَجاهَدَهُمْ فیکَ صابِراً مُحْتَسِباً،

و حاملان (بارهای) گناه که سزاوار دوزخند، پس او در راه تو شکیبا و حسابگر با آنها جهاد نمود

مُقْبِلًا غَیْرَ مُدْبِرٍ، لاتَاْخُذُهُ فِی اَللَّهِ لَوْمَةُ لآئِمٍ، حَتّی سُفِکَ فی طاعَتِکَ

روی کننده به جهاد نه گریزان از آن، در حالى که ملامت سرزنش کنندگان او را از راه خدا باز نداشت، تا این که در راه فرمانبرداری تو

دَمُهُ، وَاسْتُبیحَ حَریمُهُ، اَللهُمَّ الْعَنْهُمْ لَعْناً وَبیلًا، وَ عَذِّبْهُمْ عَذاباً إِلَىٰماً*

خونش ریخته شده و حرمتش پایمال شد، خدایا آنها را به سختی لعنت کن و به عذاب دردناک گرفتار نما

ص :420

آنگاه حرکت کن به سوی قبر علی بن الحسین علیهما السلام (علی اکبر) که در پایین پای امام حسین علیه السلام واقع است و بگو: اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وَلِیَّ اَللَّهِ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا بْنَ رَسُولِ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ

سلام بر تو ای ولیّ خدا، سلام بر تو ای فرزند رسول خدا، سلام

عَلَیْکَ یَابْنَ خاتَمِ النَّبِیّینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا بْنَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ

بر تو ای فرزند خاتم پیامبران، سلام بر تو ای فرزند فاطمه سرور بانوان

الْعالَمینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْمَظْلُومُ الشَّهیدُ،

جهانیان، سلام بر تو ای فرزند امیرمؤمنان، سلام بر تو ای ستمدیده شهید ،

بِاَبی اَنْتَ وَ اُمّی ، عِشْتَ سَعیداً، وَقُتِلْتَ مَظْلُوماً شَهیداً*

پدر و مادرم فدای تو باد، سعادتمند زندگی کرده و مظلومانه به شهادت رسیدی.

بعد از آن رو به سوی قبور سایر شهدا (رضوان اللَّه علیهم) می کنی و می گویی: اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ اَیُّهَا الذَّآبُّونَ عَنْ تَوْحیدِ اَللَّهِ،

سلام بر شما ای دفاع کنندگان از یگانگی خدا،

اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ بِمٰا صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَی الدَّارِ،

سلام بر شما به خاطر شکیباییتان، پس چه جایگاه نیکویی است (جایگاه صابران)

بِاَبی اَنْتُمْ وَ اُمّی فُزْتُمْ فَوْزاً عَظیماً*

فدای شما باد پدر و مادرم که به رستگاری بزرگی رسیدید.

آنگاه به سوی حرم عبّاس بن علی علیهما السلام حرکت کن

نزد ضریحِ شریف او بایست و بگو:

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْعَبْدُ الصَّالِحُ، وَالصِّدّیقُ

سلام بر تو ای بنده شایسته (خدا) و بسیار راستگو

الْمُواسی اَشْهَدُ اِنَّکَ آمَنْتَ بِاَللَّهِ، وَنَصَرْتَ ابْنَ رَسُولِ اَللَّهِ،

و یاری کننده (برادر)، گواهی می دهم که تو به یقین به خدا ایمان آورده و فرزند رسول خدا را یاری نمودی،

وَدَعَوْتَ إِلَىٰ سَبیلِ اَللَّهِ، وَ واسَیْتَ بِنَفْسِکَ،

و به سوی راه خدا دعوت کرده و با جان خویش (برادرت را) یاری نمودی،

فَعَلَیْکَ مِنَ اَللَّهِ اَفْضَلُ التَّحِیَّةِ وَالسَّلامِ *

پس بهترین درود و سلام از جانب خداوند بر تو باد.

سپس بگو:

بِاَبی اَنْتَ وَ اُمّی یا ناصِرَ دینِ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا ناصِرَ الْحُسَیْنِ

پدر و مادرم فدای تو ای یاور دین خدا، سلام بر تو ای یاورحسین

ص :421

الصِّدّیقِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا ناصِرَ الْحُسَیْنِ الشَّهیدِ، عَلَیْکَ مِنّیِ

بسیار راستگو، سلام بر تو ای یاور حسین شهید، سلام من بر تو باد

اَلسَّلامُ ما بَقیتُ وَبَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ.

مادامی که زنده ام و شب و روز باقیست.

آنگاه دو رکعت نماز بالای سر آن حضرت بخوان و پس از آن، دعایی که بالای سر امام حسین علیه السلام خواندی یعنی

اَللَّهُمَّ إِنِّی صَلَّیْتُ ...

(که در صفحه 383 گذشت) را این جا نیز بخوان، آنگاه به سوی حرم امام حسین علیه السلام برگرد و نزد آن حضرت هر مقدار که خواستی بمان (به گونه ای که مزاحمت برای دیگران نشود). هنگامی که خواستی وداع کنی بالای سر آن حضرت بایست و بگو:

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مَوْلایَ سَلامَ مُوَدِّعٍ لا قالٍ وَ لا سَئِمٍ،

سلام بر تو ای مولای من، سلام وداع کننده ای که نه دلتنگ است و نه خسته،

فَاَنْ اَنْصَرِفْ فَلاعَنْ مَلالَةٍ، و اِنْ اَقِمْ فَلا عَنْ سُوءِ ظَنٍّ بِمٰا وَعَدَ اَللَّهُ الصَّابِرینَ،

پس اگر باز می گردم از روی دلتنگی نیست ، و اگر می مانم از روی بدگمانی به وعده خدا به صابران نیست،

یا مَوْلایَ،لا جَعَلَهُ اَللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکَ،

ای مولای من خداوند این زیارتم را آخرین زیارت از تو قرار ندهد،

وَ رَزَقَنِیَ الْعَوْدَ اِلَیْکَ، وَالْمَقامَ فی حَرَمِکَ،

و بازگشت به آستانت و اقامت در حرمت،

وَالْکَوْنَ فی مَشْهَدِکَ، آمینَ رَبَّ الْعالَمینَ*

و بودن در محل شهادتت را روزیم گرداند، دعایم را بپذیر ای پروردگار جهانیان

در پایان نیز (در صورت امکان) قبر آن حضرت را ببوس و به صورت قهقری خارج شو و هنگام خارج شدن بگو:

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا بابَ الْمَقامِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا شَریکَ الْقُرْآنِ ،

سلام بر تو ای درگاه اقامت (مؤمنان)، سلام بر تو ای شریک قرآن،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا حُجَّةَ الْخِصامِ،

سلام بر تو ای حجّت و دلیل بر دشمنان،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا سَفینَةَ النَّجاةِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ یا مَلائِکَةَ رَبِّیَ

سلام بر تو ای کشتی نجات، سلام بر شما ای فرشتگانِ پروردگار من

الْمُقیمینَ فی هذَا الْحَرَمِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَبَداً ما بَقیتُ وَبَقِیَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ*

که در این حرم اقامت دارید، پیوسته سلام بر تو باد مادامی که زنده ام و شب و روز باقیست

و بگو: اِنَّا لِلَّهِ وَ اِنَّا الَیْهِ راجِعُونَ، وَ لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ اِلَّا بِاَللَّهِ الْعَلِیِّ اَلْعَظیمِ.

ما از آنِ خداییم و به سوی او باز می گردیم و توان و نیرویی جز برای خداوند بلندمرتبه و باعظمت نیست.

ص :422

قابل توجّه این که برای این زیارت، ثواب عظیمی نقل شده است.(1)

8- زیارت روز عرفه

در فضیلت زیارت امام حسین علیه السلام در روز عرفه روایات فراوانی وارد شده که به تعبیر مرحوم محدّث قمی رحمه الله قابل احصا نیست، لذا تنها به ذکر سه روایت معتبر، اکتفا می شود:

1- در روایات متعدّد معتبر، وارد شده که خدای سبحان در روز عرفه قبل از آن که به حاجیان متوقّف در عرفات نظری افکند، نظر رحمتش را به سوی زائران قبر حسین علیه السلام معطوف می سازد.(2) 2- در حدیث معتبر دیگری از رفاعه نقل شده که می گوید: امام صادق علیه السلام به من فرمود: امسال حج مشرّف شده ای؟ گفتم: فدایت شوم پولی نداشتم تا به حج روم، لیکن عرفه را نزد قبر امام حسین علیه السلام بودم، فرمود: ای رفاعه! هیچ کوتاهی نکردی از آنچه اهل منی در آن بودند، اگر نه این بود که می ترسم مردم ترک حج کنند حدیثی را برایت می گفتم که با شنیدن آن هرگز زیارت قبر امام حسین علیه السلام را رها نمی کردی! آنگاه لحظه ای ساکت شد و سپس فرمود: پدرم مرا خبر داد که هر کس به سوی قبر امام حسین علیه السلام حرکت کند در حالى که عارف به حقّ آن حضرت و بدون تکبّر باشد، هزار فرشته از جانب راست و هزار فرشته از جانب چپ، با او همراه می شوند و برای او ثواب هزار حج و هزار عمره ای که به همراه پیامبر یا وصیّ پیامبر صلی الله علیه و آله بجا آورده شود نوشته می شود.(3) 3- داوود رقّی می گوید: من از امام صادق و امام کاظم و امام رضا (صلوات اللَّه علیهم) شنیدم که می فرمودند: هر کسی به زیارت امام حسین علیه السلام در روز عرفه برود خداوند قلب او را (با ایمان و یقین و مغفرت و رحمت) آرامش می بخشد.(4) به هر حال، کیفیّت زیارت آن حضرت در روز عرفه چنین است که هرگاه اراده زیارت کنی در صورت امکان، با آب فرات و گرنه با هر آبی که ممکن باشد غسل کن و پاکیزه ترین لباس های خودت را بپوش و با آرامش و وقار و طمأنینه، حرکت نما، وقتی به دَرِ حرم حسینی رسیدی بگو:

اَللَّهُ اکْبَرُ

خدا بزرگتر از هر چیز است

و نیز بگو:

اَللَّهُ اکْبَرُ کَبیراً، وَاَلْحَمْدُ لِلَّهِ کَثیراً، وَسُبْحانَ اَللَّهِ بُکْرَةً

خدا بسیار بزرگتر است و حمد و سپاس فراوان از آنِ اوست و تسبیح می گویم او را هر بامداد

ص :423


1- بحارالانوار، جلد 98، صفحه 352، حدیث 1 و مصباح الزائر، صفحه 329( با اندکی تفاوت).
2- کامل الزیارات، باب 70، حدیث 3 و 4 و 5 و 7.
3- مصباح المتهجّد، صفحه 716.
4- بحارالانوار، جلد 98، صفحه 86، حدیث 8.

وَاصیلًا، وَاَلْحَمْدُ لِلَّهِ اَلَذی هَدانا لِهذا، وَما کُنَّا لِنَهْتَدِیَ لَوْلا اَنْ هَدانَا اَللَّهُ،

و شامگاه ، و ستایش مخصوص خداوندی است که ما را به این (همه نعمتها) رهنمون شد؛ و اگر خدا ما را هدایت نکرده بود ما (به

لَقَدْ جآئَتْ رُسُلُ رَبِّنا بِالْحَقِّ، اَلسَّلامُ عَلیٰ رَسُولِ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلیٰ امیرِ

اینها) راه نمی یافتیم مسلّماً فرستادگان پروردگار ما حق را آوردند، سلام بر رسول خدا، سلام بر امیر

الْمُؤْمِنینَ، اَلسَّلامُ عَلیٰ فاطِمَةَ الزَّهْرآءِ سَیِّدَةِ نِسآءِ الْعالَمینَ، اَلسَّلامُ

مؤمنان، سلام بر فاطمه زهرا سرور بانوان جهانیان، سلام

عَلَی الْحَسَنِ وَالْحُسَیْنِ، اَلسَّلامُ عَلیٰ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ، اَلسَّلامُ عَلیٰ

بر حسن و حسین، سلام بر علی بن حسین، سلام بر

مُحَمَّدِ بْنِ عَلیٍّ، اَلسَّلامُ عَلیٰ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ، اَلسَّلامُ عَلیٰ مُوسَی بْنِ

محمّد بن علی، سلام بر جعفر بن محمّد، سلام بر موسی بن

جَعْفَرٍ، اَلسَّلامُ عَلیٰ عَلِیِّ بْنِ مُوسی اَلسَّلامُ عَلیٰ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ،

جعفر، سلام بر علی بن موسی، سلام بر محمّد بن علی،

اَلسَّلامُ عَلیٰ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ، اَلسَّلامُ عَلَی الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ، اَلسَّلامُ عَلَی

سلام بر علی بن محمّد، سلام بر حسن بن علی، سلام بر

الْخَلَفِ الصَّالِحِ الْمُنْتَظَرِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ

جانشین شایسته ای که انتظار (حضورش) کشیده می شود، سلام بر تو ای ابا عبداللَّه، سلام بر تو ای فرزند

رَسُولِ اَللَّهِ، عَبْدُکَ وَابْنُ عَبْدِکَ، وَابْنُ اَمَتِکَ، الْمُوالى لِوَلِیِّکَ، الْمُعادی

رسول خدا، بنده و فرزند بنده و فرزند کنیزت، دوستدار دوستانت و دشمن

لِعَدُوِّکَ، اسْتَجارَ بِمَشْهَدِکَ، وَتَقَرَّبَ الَی اَللَّهِ بِقَصْدِکَ، اَلْحَمْدُ لِلَّهِ اَلَذی

دشمنانت، به شهادتگاهت پناهنده شده و با عزیمت به سویت به خدا تقرّب می جوید، حمد و سپاس از آن خداوندی است که

هَدانی لِوِلایَتِکَ، وَخَصَّنی بِزِیارَتِکَ، وَسَهَّلَ لی قَصْدَکَ

مرا به دوستی تو هدایت نمود، و مرا برای زیارتت برگزیده و آن را برایم آسان کرد

سپس داخل حرم می شوی و بالای سر حضرت می ایستی و می گویی:

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وارِثَ آدَمَ صَفْوَةِ

سلام بر تو ای وارث آدم برگزیده

اَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وارِثَ نُوحٍ نَبِیِّ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وارِثَ ابْراهیمَ

خدا، سلام بر تو ای وارث نوح پیامبر خدا، سلام بر تو ای وارث ابراهیم

ص :424

خَلیلِ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وارِثَ مُوسی کَلیمِ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا

خلیل خدا، سلام بر تو ای وارث موسی هم صحبت خدا، سلام بر تو ای

وارِثَ عیسی رُوحِ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وارِثَ مُحَمَّدٍ حَبیبِ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ

وارث عیسی روح خدا، سلام بر تو ای وارث محمّد حبیب خدا، سلام

عَلَیْکَ یا وارِثَ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وارِثَ فاطِمَةَ الزَّهْرآءِ،

بر تو ای وارث امیرمؤمنان، سلام بر تو ای وارث فاطمه زهرا

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا بْنَ مُحَمَّدٍ الْمُصْطَفی اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ عَلِیّ

سلام بر تو ای فرزند محمّد مصطفی، سلام بر تو ای فرزند علی

الْمُرْتَضی اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ فاطِمَةَ الزَّهْرآءِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ

مرتضی، سلام بر تو ای فرزند فاطمه زهرا، سلام بر تو ای فرزند

خَدیجَةَ الْکُبْری اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا ثارَاَللَّهِ وَابْنَ ثارِهِ، وَالْوِتْرَ الْمَوْتُورَ،

خدیجه کبری سلام بر تو ای فرزند کسی که خونخواهتان خداست و یگانه ای که انتقام خونش گرفته نشده است

اَشْهَدُ اِنَّکَ قَدْ اَقَمْتَ الصَّلاةَ، وَآتَیْتَ الزَّکاةَ، وَاَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ، وَنَهَیْتَ

گواهی می دهم که تو نماز را بپا داشته و زکات دادی و امر به معروف و نهی

عَنِ الْمُنْکَرِ، وَاَطَعْتَ اللَّهَ حَتّی آتیکَ الْیَقینُ، فَلَعَنَ اَللَّهُ اُمَّةً قَتَلَتْکَ، وَلَعَنَ

از منکر کرده و خدا را اطاعت نمودی تا به شهادت رسیدی، خداوند قاتلین تو و کسانی که

اَللَّهُ اُمَّةً ظَلَمَتْکَ، وَلَعَنَ اَللَّهُ اُمَّةً سَمِعَتْ بِذلِکَ فَرَضِیَتْ بِهِ، یا مَوْلایَ یا ابا

به تو ستم کردند و کسانی که این (واقعه) را شنیده و به آن راضی شدند، لعنت کند، ای مولای من ای

عَبْدِاَللَّهِ، اشْهِدُ اللَّهَ وَمَلآئِکَتَهُ و اِنْبِیآئَهُ وَرُسُلَهُ، اِنّی بِکُمْ مُؤْمِنٌ، وَبِاِیابِکُمْ

اَبٰا عَبْدِاللَّهِ، خدا و فرشتگان و پیامبران و فرستادگانش را گواه می گیرم، که به شما ایمان دارم و به واسطه قوانین

مُوقِنٌ، بِشَرایِعِ دینی وَخَواتیمِ عَمَلی وَمُنْقَلَبی إِلَىٰ رَبّی فَصَلَواتُ اللَّهَ

دینم و عواقب عملم به بازگشت شما مطمئنّم، و بازگشتم به سوی پروردگارم است، پس درودهای خدا

عَلَیْکُمْ، وَعَلی اَرْواحِکُمْ، وَعَلی اجْسادِکُمْ، وَعَلی شاهِدِکُمْ، وَغآئِبِکُمْ،

بر شما و بر ارواح و بدنها و حاضر و غایبتان

وَظاهِرِکُمْ وَباطِنِکُمْ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ خاتَمِ النَّبِیّینَ، وَابْنَ سَیِّدِ

و ظاهر و باطنتان، سلام بر تو ای خاتم پیامبران، و فرزند آقا و سرور

ص :425

الْوَصِیّینَ، وَابْنَ اِمامِ الْمُتَّقینَ، وَابْنَ قآئِدِ الْغُرِّ الْمُحَجَّلینَ إِلَىٰ جَنَّاتِ

جانشینان، و فرزند پیشوای پرهیزکاران و فرزند پیشوای هدایتگر سفیدرویان به سوی باغهای بهشتی

النَّعیمِ، وَ کَیْفَ لا تَکُونُ کَذلِکَ، وَ اَنْتَ بابُ الْهُدی وَ امامُ التُّقی وَالْعُرْوَةُ

پرنعمت، و چرا این گونه نباشی، در حالى که تو درگاه هدایت و پیشوای پرهیزکاری و ریسمان

الْوُثْقی وَالْحُجَّةُ عَلیٰ اَهْلِ الدُّنْیا، وَ خامِسُ اَهْلِ الْکِسآءِ(1)، غَذَتْکَ

محکم و حجّت و دلیل بر اهل دنیا و خامس آل عبایی،

یَدُ الرَّحْمَةِ، وَرُضِعْتَ مِنْ ثَدْیِ الْإیمانِ، وَ رُبّیتَ فی حِجْرِ الْإِسْلامِ،

از دست (پیامبرِ) رحمت غذا خوردی، و از سینه (مملوّ از) ایمان شیر داده شدی و در دامان اسلام تربیت یافتی،

فَالنَّفْسُ غَیْرُ راضِیَةٍ بِفِراقِکَ، وَلٰاشآکَّةٍ فی حَیاتِکَ، صَلَواتُ اَللَّهِ عَلَیْکَ

لذا دل راضی به جدایی از تو نیست و تردیدی در زنده بودنت ندارد، درود خدا بر تو

وَ عَلیٰ آبائِکَ وَابْنآئِکَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا صَریعَ الْعَبْرَةِ السَّاکِبَةِ، وَقَرینَ

و پدران و فرزندان تو باد، سلام بر تو ای به خاک افتاده ای که اشکها برای تو جاریست، و همدم

الْمُصیبَةِ الرَّاتِبَةِ، لَعَنَ اَللَّهُ اُمَّةً اسْتَحَلَّتْ مِنْکَ الْمَحارِمَ، [و اَنْتَهَکَتْ فیکَ

مصیبتهای پیاپی، خداوند لعنت کند گروهی را که حرمتت را رعایت نکردند [و در مورد تو

حُرْمَةَ الْإِسْلامِ (2) فَقُتِلْتَ، صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْکَ مَقْهُوراً، وَاَصْبَحَ رَسُولُ اَللَّهِ

به حریم اسلام تجاوز کردند] پس کشته شدی، درود خدا بر تو که مظلوم گشتی و از سوی رسول خدا

صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ بِکَ مَوْتُوراً، وَاَصْبَحَ کِتابُ اَللَّهِ بِفَقْدِکَ مَهْجُوراً، اَلسَّلامُ

- که درود خدا بر او و خاندان پاکش باد- کسی انتقام خونت را نگرفت، و با نبود تو کتاب خدا متروک واقع شد، سلام

عَلَیْکَ وَعَلی جَدِّکَ وَاَبیٰکَ، وَامِّکَ وَاَخیکَ، وَعَلَی الْأَئِمَّةِ مِنْ بَنیکَ،

بر تو و بر جدّ و پدرت و مادر و برادرت و بر امامان از فرزندانت

وَعَلَی الْمُسْتَشْهَدینَ مَعَکَ، وَعَلَی الْمَلائِکَةِ الْحآفّینَ بِقَبْرِکَ،

و بر آنان که با تو به شهادت رسیدند و بر فرشتگانی که قبرت را در بر گرفته

وَالشَّاهِدینَ لِزُوَّارِکَ، الْمُؤَمِّنینَ بِالْقَبُولِ عَلیٰ دُعآءِ شیعَتِکَ، وَاَلسَّلامُ

و گواه بر زوّار تو هستند و برای پذیرش دعای شیعیانت آمین می گویند، و سلام

ص :426


1- در مصباح الزائر« اصحاب الکساء» آمده است.
2- آنچه داخل پرانتز است، در مصباح الزائر آمده است.

عَلَیْکَ وَ رَحْمَةُ اَللَّهِ وَ بَرَکاتُهُ، بِاَبی اَنْتَ وَ اُمّی یَا بْنَ رَسُولِ اَللَّهِ، بِاَبی اَنْتَ

و رحمت وبرکات خدا بر تو باد، پدر و مادرم فدای تو باد ای فرزند رسول خدا، پدر

وَ اُمّی یا اَباعَبْدِاَللَّهِ، لَقَدْ عَظُمَتِ الرَّزِیَّةُ، وَجَلَّتِ الْمُصیبَةُ بِکَ عَلَیْنا،

و مادرم فدای تو باد ای ابا عبداللَّه، به یقین داغ تو سوزناک وبزرگ است مصیبت تو بر ما

وَعَلی جَمیعِ اَهْلِ السَّمواتِ وَالْأَرْضِ، فَلَعَنَ اَللَّهُ اُمَّةً اَسْرَجَتْ وَالْجَمَتْ

و بر تمامی اهل آسمانها و زمین ، پس خدا لعنت کند مردمی را که اسبها را زین کرده و افسار زده

وَتَهَیَّاتْ لِقِتالِکَ، یا مَوْلایَ یا اَباعَبْدِاَللَّهِ، قَصَدْتُ حَرَمَکَ، وَاَتَیْتُ

و برای جنگ با تو آماده شدند، ای مولای من ای اَبٰا عَبْدِاللَّهِ، حرمت را قصد نموده و به محل شهادتت

مَشْهَدَکَ، اَسْئَلُ اللَّهَ بِالشَّأْنِ اَلَذی لَکَ عِنْدَهُ، وَ بِالْمَحَلِّ اَلَذی لَکَ لَدَیْهِ، اَنْ

آمده ام، و به حقّ مقام و جایگاهی که نزد خدا داری از او می خواهم که

یُصَلِّیَ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، و اِنْ یَجْعَلَنی مَعَکُمْ فِی الدُّنْیا وَ الْأخِرَةِ،

بر محمّد و خاندان پاکش درود فرستد و مرا در دنیا و آخرت

بِمَنِّهِ وَجُودِهِ وَکَرَمِهِ* حقّ لطف و بخشش و کرمش با شما قرار دهد.

آنگاه ضریح را ببوس و در بالای سر دو رکعت نماز بجای آور به

با حمد و هرسوره ای که خواستی، پس از فراغت از نماز بگو: اَللَّهُمَّ اِنّی صَلَّیْتُ وَ رَکَعْتُ وَسَجَدْتُ لَکَ، وَحْدَکَ لا شَریکَ لَکَ،

خدایا رکوع و سجود بجا آوردم برای تو و تویی که یگانه ای و شریکی نداری،

لِأَنَّ الصَّلاةَ وَالرُّکُوعَ وَالسُّجُودَ لا تَکُونُ اِلَّا لَکَ،

چرا که نماز و رکوع و سجود فقط شایسته توست،

لِأَنَّکَ اَنْتَ اَللَّهُ لا اِلهَ اِلَّا اَنْتَ، اَللهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ،

چون تویی خدایی که معبودی جز تو نیست، خدایا بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست،

وَاَبْلِغْهُمْ عَنّی اَفْضَلَ التَّحِیَّةِ وَالسَّلامِ، وَارْدُدْ عَلَیَّ مِنْهُمُ التَّحِیَّةَ وَالسَّلامَ،

و بهترین درود و سلام مرا به آنان برسان، و بازگردان به من سلامشان را ،

اَللهُمَّ وَهاتانِ الرَّکْعَتانِ هَدِیَّةٌ مِنّی إِلَىٰ مَوْلایَ وَسَیِّدی وَامامی

خدایا این دو رکعت هدیه ای است از جانب من به مولا و آقا و پیشوایم

الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ عَلَیْهِمَا اَلسَّلامُ، اَللهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ،

حسین بن علی- که درود و سلام بر ایشان باد-، خدایا بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست

ص :427

وَتَقَبَّلْ ذلِکَ مِنّی وَأْجُرْنی عَلیٰ ذلِکَ اَفْضَلَ اَمَلی وَرَجآئی فیکَ وَفی

و آن را از من بپذیر، و در مقابل آن پاداشی بهتر از آنچه آرزو داشته و از تو و ولیّت امید دارم را به من عطا فرما

وَلِیِّکَ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ* ای مهربان ترین مهربانان.

سپس برخیز و به سوی پایین پای مبارک به قصد زیارت علی بن الحسین علیهما السلام (علی اکبر) برو و بگو:

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ رَسُولِ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ

سلام بر تو ای فرزند رسول خدا، سلام بر تو

یَا بْنَ نَبِیِّ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ

ای فرزند پیامبر خدا، سلام بر تو ای فرزند امیر مؤمنان، سلام بر تو ای فرزند

الْحُسَیْنِ الشَّهیدِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الشَّهیدُ بْنُ الشَّهیدِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ

حسین شهید، سلام بر تو ای شهید و فرزند شهید، سلام بر تو ای ستمدیده

اَیُّهَا الْمَظْلُومُ ابْنُ الْمَظْلُومِ ، لَعَنَ اَللَّهُ اُمَّةً قَتَلَتْکَ، وَلَعَنَ اَللَّهُ اُمَّةً ظَلَمَتْکَ،

و فرزند ستمدیده، خداوند لعنت کند گروهی را که تو را به شهادت رساندند و خداوند لعنت کند گروهی را که به تو ستم نمودند و

وَلَعَنَ اَللَّهُ اُمَّةً سَمِعَتْ بِذلِکَ فَرَضِیَتْ بِهِ، [اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یامَوْلایَ] (1)،

خداوند لعنت کند گروهی که آن را شنیده و به آن رضایت دادند، [سلام بر تو ای مولای من] ،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وَلِیَّ اَللَّهِ وَابْنَ وَلِیِّهِ، لَقَدْ عَظُمَتِ الْمُصیبَةُ، وَجَلَّتِ الرَّزِیَّةُ بِکَ

سلام بر تو ای ولیّ خدا و فرزند ولیّ او، به یقین مصیبت تو بزرگ و داغ تو

عَلَیْنا وَعَلی جَمیعِ الْمُؤْمِنینَ، فَلَعَنَ اَللَّهُ اُمَّةً قَتَلَتْکَ،

بر ما و بر تمامی مؤمنان سوزناک است، پس لعنت خدا بر گروهی که تو را به شهادت رساندند،

وَ اَبْرَءُ الَی اَللَّهِ وَ اِلَیْکَ مِنْهُمْ فِی الدُّنْیا وَالْأخِرَةِ*

و به درگاه خدا و نزد تواز آنان در دنیا و آخرت بیزاری می جویم.

آنگاه به جانب سایر شهدا توجّه کن و به قصد زیارت آنها بگو:

اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ یا اَوْلِیآءَ اَللَّهِ وَاحِبَّآئَهُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ یا اصْفِیآءَ اَللَّهِ

سلام بر شما ای اولیا و دوستداران خدا، سلام بر شما ای برگزیدگان

وَاوِدَّآئَهُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ یا اَنْصارَ دینِ اَللَّهِ و اِنْصارَ نَبِیّهِ، و اِنْصارَ امیرِ

با محبّت وعاشق خدا، سلام بر شما ای یاوران دین خدا و یاوران پیامبرش ، و یاوران امیر

ص :428


1- آنچه داخل پرانتز است، در مصباح الزائر آمده است.

الْمُؤْمِنینَ، و اِنْصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ الْعالَمینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ یا اَنْصارَ

مؤمنان و یاوران فاطمه سرور بانوان جهانیان، سلام بر شما ای یاوران

اَبیٰ مُحَمَّدٍ الْحَسَنِ الْوَلِیِّ النَّاصِحِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ یا اَنْصارَ اَبیٰ عَبْدِ اَللَّهِ

أبی محمد حسن آن ولیّ خیرخواه، سلام بر شما ای یاوران أباعبداللَّه

الْحُسَیْنِ الشَّهیدِ الْمَظْلُومِ، صَلَواتُ اَللَّهِ عَلَیْهِمْ اَجْمَعینَ، بِاَبی اَنْتُمْ وَ اُمّی

حسین شهید ستمدیده، درود خدا بر تمامی شما باد، پدر و مادرم فدای شما

طِبْتُمْ وَ طاَبَتِ الْأَرْضُ اَلَّتی فیها دُفِنْتُمْ، وَفُزْتُمْ وَاَللَّهِ فَوْزاً عَظیماً، فَیا

پاکیزه گشتید و پاکیزه گردید زمینی که در آن مدفون شدید و بخدا سوگند به رستگاری بزرگ نایل گشتید، پس ای

لَیْتَنی کُنْتُ مَعَکُمْ فَافُوزَ مَعَکُمْ فِی الْجِنانِ مَعَ الشُّهَدآءِ وَالصَّالِحینَ،

کاش با شما بودم تا با شما به در بهشت رستگار می شدم همراه شهیدان و شایستگان،

وَحَسُنَ اُولئِکَ رَفیقاً، وَاَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ وَ رَحْمَةُ اَللَّهِ وَ بَرَکاتُهُ*

و آنان نیکو رفیقانی هستند، و سلام و رحمت و برکات خدا بر شما باد.

سپس به طرف بالای سر برگرد و برای خود و خانواده خود وبرادران دینی، بسیار دعا کن.(1) «سیّد بن طاووس» و «شهید اوّل» گفته اند: آنگاه به سوی حرم مقدّس جناب عباس علیه السلام حرکت کن و نزد قبر آن حضرت بایست و بگو:

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا ابَا الْفَضْلِ الْعَبَّاسَ بْنَ اَمیرِالْمُؤْمِنینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ

سلام بر تو ای ابوالفضل عباس فرزند امیر مؤمنان، سلام بر تو ای فرزند

سَیِّدِ الْوَصِیّینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا بْنَ اوَّلِ الْقَوْمِ اِسْلاماً، وَاَقْدَمِهِمْ ایماناً،

آقا و سرور جانشینان، سلام بر تو ای فرزند اوّلین کسی که اسلام آورد و سابقترین در ایمان

وَاَقْوَمِهِمْ بِدینِ اَللَّهِ، وَ اَحْوَطِهِمْ عَلَی الْإِسْلامِ، اَشْهَدُ لَقَدْ نَصَحْتَ لِلَّهِ

و پایدارترین در دین خدا و محافظترین بر اسلام بود، گواهی می دهم که خیرخواهی نموده به یقین برای خدا

وَلِرَسُولِهِ وَلِأَخیکَ، فَنِعْمَ الْأَخُ الْمُواسی فَلَعَنَ اَللَّهُ اُمَّةً قَتَلَتْکَ، وَلَعَنَ اَللَّهُ

و فرستاده اش و برادرت ، پس چه نیکو برادرفداکار خوبی بودی، پس لعنت خدا بر گروهی که تو را به شهادت رساندند و خداوند لعنت کند

اُمَّةً ظَلَمَتْکَ، وَلَعَنَ اَللَّهُ اُمَّةً اسْتَحَلَّتْ مِنْکَ الْمَحارِمَ، و اَنْتَهَکَتْ فی قَتْلِکَ

گروهی را که بر تو ستم نمودند، و خداوند لعنت کند گروهی را که حرمتت را رعایت نکردند و در شهادت تو

ص :429


1- بحارالانوار، جلد 98، صفحه 359 حدیث 1 و مصباح الزائر، صفحه 347.( با اندکی تفاوت)

حُرْمَةَ الْإِسْلامِ، فَنِعْمَ الْأَخُ الصَّابِرُالْمُجاهِدُ، وَالْمُحامِی النَّاصِرُ، وَالْأَخُ

به حریم اسلام تجاوز کردند، ولی تو برادر شکیبای مجاهد و حمایت کننده و یاور بسیار خوبی بودی، و برادری

الدَّافِعُ عَنْ اَخیهِ، الْمُجیبُ إِلَىٰ طاعَةِ رَبِّهِ،

که دفاع کرد از برادرش ، و اجابت نمود بندگی پروردگارش را،

الرَّاغِبُ فیما زَهِدَ فیهِ غَیْرُهُ مِنَ الثَّوابِ الْجَزیلِ،

و مشتاق بود به آنچه بی رغبت بودند بدان دیگران از پاداش فراوان

وَالثَّنآءِ الْجَمیلِ، وَالْحَقَکَ اَللَّهُ بِدَرَجَةِ ابآئِکَ فی دارِالنَّعیمِ،اِنَّهُ حَمیدٌ مَجیدٌ*

وستایش شایان و برساند خداوند تورا به درجه پدرانت در خانه پر نعمت بهشت، زیرا که او به یقین ستوده و بزرگوار است.

سپس بگو:

اَللهُمَّ لَکَ تَعَرَّضْتُ، وَلِزِیارَةِ اَوْلِیآئِکَ قَصَدْتُ، رَغْبَةً فی ثَوابِکَ، وَرَجآءً لِمَغْفِرَتِکَ وَجَزیلِ اِحْسانِکَ،

خدایا من به تو روی آورده و زیارت اولیائت را قصد نموده ام، به خاطر اشتیاق در پاداش و امید به آمرزش و احسان فراوانت،

فَاَسْئَلُکَ اَنْ تُصَلِّیَ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، و اِنْ تَجْعَلَ رِزْقی بِهِمْ دآرّاً،

پس از تو می خواهم که بر محمّد و خاندان پاکش درود فرستی و به واسطه آنان روزیم را فراوان

وَعَیْشی بِهِمْ قآرّاً، وَزِیارَتی بِهِمْ مَقْبُولَةً، وَذَنْبی بِهِمْ مَغْفُوراً، وَاقْلِبْنی

و زندگیم را خوش و خرّم ، و زیارتم را پذیرفته و گناهم را آمرزیده قرار دهی، و بازگردان مرا

بِهِمْ مُفْلِحاً مُنْجِحاً، مُسْتَجاباً دُعآئی بِاَفْضَلِ ما یَنْقَلِبُ بِهِ اَحَدٌ مِنْ زُوَّارِهِ،

به واسطه آنان رستگار و موفّق، با دعایی مستجاب ، بهترین بازگشت هر یک از زیارت کنندگانش

وَالْقاصِدینَ الَیْهِ، بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ*

و قصدکنندگانش، به رحمتت ای مهربانترین مهربانان.

آنگاه ضریح مطهّرش را ببوس و نزد آن حضرت، نماز زیارت- هر قدر خواستی- انجام ده، و چون خواستی وداع کنی آنچه را که سابقاً در وداع آن حضرت ذکر کردیم بگو،(1) (صفحه 390).

***

زیارت امام حسین علیه السلام در شب جمعه و ایّام مخصوصه دیگر:

شکّی نیست که زیارت امام حسین علیه السلام در غیر ایّام مخصوصی که گذشت، در هر وقت و زمان دیگر، خصوصاً اوقات شریفه و بالاخصّ ایّامی که با آن حضرت نسبتی داشته باشد (مثل روز مباهله و روز نزول

ص :430


1- بحارالانوار، جلد 98، صفحه 364؛ مزار شهید، صفحه 177 و مصباح الزائر، صفحه 351.

سوره «هل أتی» و روز تولّد آن حضرت) فضیلت دارد و در این ایّام فرشتگان از آسمان نازل می شوند،(1) و در میان آنها، شب های جمعه از اهمّیّت ویژه ای برخوردار است و روایات متعدّدی در ارتباط با آن وارد شده است، از جمله:

1- در حدیثی از امام صادق علیه السلام می خوانیم خدای متعال در هر شب جمعه نظر عنایت خاصّی به امام حسین علیه السلام می افکند و جمیع پیامبران و اوصیای آنان را به زیارتش می فرستد.(2) 2- «ابن قولویه» از یکی از یاران امام صادق علیه السلام نقل می کند که فرمود: «هر کس در هر جمعه، قبر امام حسین علیه السلام را زیارت کند به یقین آمرزیده می شود، و با حسرت از دنیا بیرون نمی رود، و با حضرتش در بهشت همسایه می شود»، سپس به او فرمود: «چه کسی است که از همسایگی با امام حسین علیه السلام در بهشت شادمان نشود؟» عرض کرد: کسی که رستگار نشده باشد.(3) 3- از بعضی روایات استفاده می شود که حضرت ولی عصر علیه السلام خبر سلیمان اعمش را که می گوید:

«همسایه اش به او گفت: در خواب دیدم که برگه هایی از آسمان فرو می ریزد که در آنها امان از آتش دوزخ برای هر کس که در شب جمعه امام حسین علیه السلام را زیارت کند نوشته بود»(4) تأیید فرموده است.

یادآوری:

1- برای این اوقات شریفه زیارت خاصّی وارد نشده، تنها برای روز تولّد آن حضرت (سوم شعبان) دعایی از ناحیه مقدّسه صادر شده که خواندن آن بسیار شایسته است و در اعمال ماه ها (ماه شعبان، صفحه 678) خواهد آمد.

2- برای زیارت وداع امام حسین علیه السلام اکتفا می کنیم به آنچه که در آخرین آداب زیارت امام حسین علیه السلام خواهد آمد. (صفحه 435).

زیارت امام حسین علیه السلام از راه دور

پاداش زیارت امام حسین علیه السلام از راه دور:

همان گونه که از زیارات گذشته به دست آمد زیارت امام حسین علیه السلام از راه دور نیز فضیلت بسیار دارد (چنان که زیارت هر معصوم دیگری نیز این گونه است) و روایات بسیاری در این رابطه وارد شده که ما در این جا به ذکر چند روایت اکتفا می کنیم:

1- آنچه به عنوان روایت علقمه گذشت شاهد خوبی است، زیرا در صدر این روایت وقتی امام باقر علیه السلام پاداش زیارت عاشورا در حرم آن حضرت را با آن عظمت بیان می کند. علقمه می پرسد: فدایت شوم برای

ص :431


1- بحارالانوار، جلد 98، صفحه 98، حدیث 29.
2- کامل الزیارات، باب 38، صفحه 113، حدیث 4.
3- همان مدرک، باب 74، صفحه 183، حدیث 3.
4- بحارالانوار، جلد 45، صفحه 401، حدیث 12.

کسی که در شهرهای دور از کربلا باشد و در چنین روزی (روز عاشورا) رفتن به سوی قبر آن حضرت برایش ممکن نباشد و بخواهد در این روز از دور زیارتش کند چه ثواَبیٰ دارد؟ حضرت در جواب، پس از بیان آداَبیٰ که خواهد آمد، فرمود: من ضمانت اِلهی می کنم کسی که امام حسین علیه السلام را در این روز (با رعایت آداَبیٰ که خواهد آمد) زیارت کند تمام آن ثواب ها برایش نوشته شود.(1) 2- ابن اَبیٰ عمیر از امام صادق علیه السلام نقل می کند که: «هرگاه، راه بعضی از شما دور و از خانه اش تا قبور ما مسافت بسیار باشد، در فضای باز قرار گیرد و دو رکعت نماز بخواند و با اشاره به سوی قبور ما سلام کند که تحقیقاً به ما می رسد».(2) 3- از روایت سُدیر (یکی از یاران امام صادق علیه السلام) به خوبی استفاده می شود که زیارت آن حضرت از دور نیز فضیلت بسیار دارد، به این صورت که در فضای باز قرار گیرد و به راست و چپ نظر بیفکند، سپس سر خود را به سوی آسمان بلند کند و به جانب قبر امام حسین علیه السلام توجّه نماید و بگوید:

«اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ وَ رَحْمَةُاَللَّهِ وَ بَرَکاتُهُ»

که در مقابل آن برای او ثواب بسیار نوشته می شود».(3) 4- در مقدمه زیارت اوّل از زیارات مطلقه امام حسین علیه السلام گذشت که وقتی راوی از امام صادق علیه السلام می پرسد: فدایت شوم بسیار می شود که یادی از امام حسین علیه السلام می کنم در آن هنگام چه بگویم؟ فرمود:

سه مرتبه بگو

«صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاَللَّهِ»

که سلام به آن حضرت از دور و نزدیک به او می رسد.(4)

آداب زیارت امام حسین علیه السلام از راه دور:

از روایات فوق و نیز از آنچه در فصل زیارت امام حسین علیه السلام در روز عاشورا گذشت به دست می آید، که برای زیارت آن حضرت و عرض ادب به آستان مقدّسش از راه دور، آداَبیٰ وارد شده که در ذیل به آن اشاره می شود:

آداب روز عاشورا:

1- در روایتی که از علقمه گذشت آمده است: عرض کردم: فدایت شوم کسی که در شهری دور از کربلا زندگی می کند و امکان حضور در نزد قبر آن حضرت در چنین روزی (روز عاشورا) برایش وجود ندارد، چه ثواَبیٰ خواهد بود؟ فرمود: اگر چنین است به فضای باز برود و به سوی آن حضرت اشاره کند و بر قاتلین حضرتش نفرین فرستد و سپس دو رکعت نماز بجا آورد و زمانی را که برای این عمل انتخاب می کند

ص :432


1- کامل الزیارات، باب 71، صفحه 175، حدیث 8.
2- همان مدرک، باب 96، صفحه 286، حدیث 1.
3- همان مدرک، صفحه 287، حدیث 2.
4- کافی، جلد 4، صفحه 575، حدیث 2.

اوایل روز، پیش از ظهر باشد، آنگاه برای امام حسین علیه السلام سوگواری کند و بر او بگرید و اهل خانه را نیز به عزاداری دعوت کند، و مجلس مصیبت و عزا برپا کند و وقتی (شیعیان آن حضرت) به هم می رسند تسلیت بگویند، اگر چنین کنند من ضمانت اِلهی می کنم که تمام آن ثواب ها (ثواب هایی که در صدر این روایت برای زیارت امام حسین علیه السلام در روز عاشورا از نزدیک بیان شده) برای او نوشته شود.

علقمه می گوید: عرض کردم چگونه وقتی به هم می رسند به یکدیگر تسلیت گویند؟ فرمود: می گویند:

«عَظَّمَ اَللَّهُ اجُورَنا بِمُصابِنا بِالْحُسَیْنِ عَلَیْهِ السَّلام، وَجَعَلَنا وَاَیَّاکُمْ مِنَ الطَّالِبینَ بِثارِهِ، مَعَ وَلِیِّهِ الْإِمامِ الْمَهْدِیِّ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ عَلَیْهِمُ اَلسَّلامُ»

یعنی خداوند اجر ما را در مصیبت امام حسین علیه السلام فراوان دهد و ما وشما را توفیق جبران خون حضرتش به همراه ولیّش امام مهدی علیه السلام که از آل محمّد علیهم السلام است، عطا فرماید.

2- در ادامه این حدیث آمده است: اگر بتوانی در این روز کسب و کار را تعطیل کنی بهتر است؛ زیرا که روز نحسی است که کسب مؤمن در آن روز به نتیجه نمی رسد و اگر به نتیجه برسد، خیر و برکت در آن نخواهد بود، و نیز در چنین روزی، کسی از شما چیزی را برای خانه اش ذخیره نکند که اگر چنین کند برای اهلش مبارک نخواهد بود.(1) و در بعضی از روایات استحباب غسل کردن برای زیارت روز عاشورا نیز آمده است ، و در سایر ایّام نیز همین اعمال را به قصد رجا به هنگام زیارت می توان بجا آورد.

کیفیّت زیارت امام حسین علیه السلام از راه دور:

از مجموع روایات، زیارت آن حضرت از راه دور به یکی از عبارات زیر استفاده می شود:

1- سه بار بگوید:

«صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاَللَّهِ».

2- بگوید:

«اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ وَ رَحْمَةُ اَللَّهِ وَ بَرَکاتُهُ».(2)

3- در روایت حنّان بن سُدیر چنین آمده است:

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مَوْلایَ وَ ابْنَ مَوْلایَ، وَ سَیِّدی وَابْنَ سَیِّدی اَلسَّلامُ

سلام بر تو ای مولای من و فرزند مولای من و آقا و سرورم و فرزند آقا و سرورم، سلام

عَلَیْکَ یا مَوْلایَ الشَّهیدُ بْنُ الشَّهیدِ، والقَتیلُ بْنُ الْقَتیلِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ

بر تو ای مولای من ای شهید فرزند شهید، و کشته شده فرزند کشته شده، سلام بر تو

ص :433


1- کامل الزیارات، باب 71، صفحه 175، حدیث 8 و بحارالانوار، جلد 98، صفحه 290، حدیث 1.
2- کامل الزیارات، باب 96، صفحه 287، حدیث 2.

وَرَحْمَةُ اللَّه وَبَرَکاتُهُ، أَنَا زائِرُکَ یَابْنَ رَسُولِ اَللَّهِ بِقَلْبی وَ لِسانی

و رحمت و برکات خدا بر تو باد،من زائر توام ای فرزند رسول خدا با قلب و زبان

وَجَوارِحی وَ إِنْ لَمْ اَزُرْکَ بِنَفْسی مُشاهَدَةً لِقُبَّتِکَ، فَعَلَیْکَ اَلسَّلامُ یا

و تمام وجودم ، گرچه تو را از نزدیک زیارت ننموده و بارگاهت را مشاهده نکردم، پس بر تو سلام باد ای

وارِثَ آدَمَ صَفْوَةِ اَللَّهِ، وَ وارِثَ نُوحٍ نَبِیِّ اَللَّهِ، وَ وارِثَ إِبْراهیمَ خَلیلِ اَللَّهِ،

وارث آدم برگزیده خدا و وارث نوح پیامبر خدا، و وارث ابراهیم خلیل خدا

وَ وارِثَ موسی کَلیمِ اَللَّهِ، وَوارِثَ عیسی رُوحِ اَللَّهِ، وَ وارِثَ مُحَمَّدٍ

و وارث موسی هم صحبت خدا، و وارث عیسی روح خدا، و وارث محمّد

حَبیبِ اَللَّهِ وَنَبِیِّهِ وَرَسُولِهِ، وَ وارِثَ عَلِیٍّ أَمیرِ الْمُؤْمِنینَ وَصِیِّ رَسُولِ اَللَّهِ وَ خَلیفَتِهِ،

محبوب خدا و پیامبر و فرستاده اش، و وارث علی امیر مؤمنان و وصیّ و جانشین رسول خدا

وَ وارِثَ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ وَصِیِّ أَمیرِ الْمُؤْمِنینَ، لَعَنَ اَللَّهُ

و وارث حسن بن علی جانشین امیر مؤمنان، خداوند لعنت کند

قاتِلیکَ، وَجَدَّدَ عَلَیْهِمُ الْعَذابُ فی هذِهِ السَّاعَةِ وَفی کُلِّ ساعَةٍ، أَنَا یا

قاتلان تو را، و تجدید نماید در این ساعت و هر ساعت عذاب آنان را ، من ای

سَیِّدی مُتَقَرِّبٌ إلَی اَللَّهِ جَلَّ وَ عَزَّ، وَ إِلی جَدِّکِ رَسُولِ اَللَّهِ، وَ إلی أَبیکَ

آقا و سرورم به درگاه خداوند گرامی و عزیز و جدّت رسول خدا و پدرت

أَمیرِالْمُؤْمِنینَ، وَإلی أَخیکَ الْحَسَنِ، وَإلَیْکَ یا مَوْلایَ، فَعَلَیْکَ اَلسَّلامُ

امیرمؤمنان و برادرت حسن و خودت ای مولا و سرورم تقرّب می جویم، پس سلام بر تو

وَرَحْمَةُ اَللَّهِ وَ بَرَکاتُهُ بِزِیارَتی لَکَ بِقَلْبی وَ لِسانی وَ جَمیعِ جَوارِحی

و رحمت و برکات خدا بر تو باد به واسطه زیارتم از توبا قلب و زبان و تمام وجودم ،

فَکُنْ یا سَیِّدی شَفیعی لِقَبُولِ ذلِکَ مِنِّی، وَ أَنَا بِالْبَراءَةِ مِنْ أَعْدائِکَ

پس ای آقا و سرورم برای پذیرش آن از من شفیعم باش، و من با بیزاری از دشمنانت

وَاللَّعْنَةِ لَهُمْ وَعَلَیْهِمْ أَتَقَرَّبُ إِلَی اَللَّهِ وَإِلَیْکُمْ أَجْمَعینَ، فَعَلَیْکَ صَلَواتُ اَللَّهِ

و لعنت بر آنان به خدا و همه شما تقرّب می جویم، پس درود

وَ رِضْوانُهُ وَ رَحْمَتُهُ.

و خشنودی و رحمت خدا بر تو باد

ص :434

سپس به قبر علی بن الحسین علیهما السلام (علی اکبر) توجّه می کنی و بر او سلام می گویی، و در پایان آنچه دوست داری از امور دنیا و آخرتت را، از خدا طلب می کنی، آنگاه چهار رکعت نماز می خوانی. سپس رو به قبله، به سوی قبر امام حسین علیه السلام و سایر شهدا متوجّه می شوی و به قصد وداع می گویی:

أَنَا مُوَدِّعُکَ یا مَوْلایَ وَابْنَ مَوْلایَ، وَ یا سَیِّدی وَابْنَ سَیِّدی و مُوَدِّعُکَ

با تو وداع می کنم ای مولای من و فرزند مولای من، و ای آقا و سرورم و فرزند آقا و سرورم و با تو وداع می کنم

یا سَیِّدی وَابْنَ سَیِّدی یا عَلِیَّ بْنَ الْحُسَیْنِ، وَ مُوَدِّعُکُمْ یا ساداتی یا

ای آقا و سرورم و فرزند آقا و سرورم ای علی بن حسین، و با شما وداع می کنم ای سرورانم ای

مَعاشِرَ الشُّهَداءِ، فَعَلَیْکُمْ سَلامُ اَللَّهِ وَ رَحْمَتُهُ وَ رِضْوانُهُ وَ بَرَکاتُهُ.(1)

گروه شهیدان، پس سلام خدا و رحمت و خوشنودی و برکات او بر شما باد.

فضیلت تربت امام حسین علیه السلام و آداب استفاده از آن:

در فضیلت تربت آن حضرت روایات فراوانی وارد شده، مانند:

1- از روایات متواتر به دست می آید که تربت پاک آن حضرت شفای دردها و بیماری هاست و امان از بلاها و هر خوف و ترس و طبق بعضی از روایات، تربت را می توان از میان محلّ قبر مبارک تا یک میل و یا حتّی تا چهار میل برگرفت.

مرحوم محدّث قمی رحمه الله در «فوائد الرضویّه» در احوال سیّد محدّث و مُتبحّر، آقا سیّد نعمت اللَّه جزایری قدس سره می نویسد که آن سیّد جلیل در تحصیل علم، زحمت بسیار کشیده و رنج بسیار برده است و چون در اوایل تحصیل حتّی قادر بر تهیّه چراغ نبود، از روشنی مهتاب استفاده می کرد، لذا از کثرت مطالعه در مهتاب، چشمانش ضعیف شده بود، ولی به برکت تربت مقدّسه سیّدالشهدا و خاک مرقدهای شریفه ائمّه عراق علیهم السلام چشمانش روشنی یافت،(2) و جای تعجّب نیست که خداوند چنین اثری را در آن خاک مقدّس برای شیعیان و محبّان قرار داده باشد.

بهترین راه برای استفاده از تربت پربرکت آن حضرت، این است که مقدار کمی از تربت تمیز را در

ص :435


1- کامل الزیارات، باب 96، صفحه 288، حدیث 7.
2- فوائد الرضویه، صفحه 695.

مقدار کمی آب تمیز حل کنند و از آن کمی بنوشند؛ یا هر یک از افراد خانواده مقداری از آن آب را به عنوان تبرّک استفاده کنند، و طریق دیگر این که به اندازه یک عدس از تربت تمیز را روی زبان بگذارند و یک جرعه آب روی آن بنوشند.

2- «ابن قولویه» از شخصی نقل می کند که گفت: امام علی بن موسی الرضا علیهما السلام از خراسان برایم بسته ای را فرستاد، وقتی آن را گشودم، در میانش خاکی را یافتم. از کسی که آن را آورده بود پرسیدم: این چیست؟ گفت: خاک قبر امام حسین علیه السلام است، آن حضرت (امام رضا علیه السلام) هدیه ای برای کسی نمی فرستد مگر آن که کمی از این خاک را در میانش می گذارد و می فرماید: به اذن و مشیّت خدا امان از بلاهاست.(1) 3- یکی از یاران امام صادق علیه السلام به محضر مبارک امام عرض کرد: چگونه است که فردی از خاک قبر امام حسین علیه السلام برمی دارد و از آن سود می برد، ولی فرد دیگری از آن برمی دارد و بهره ای نمی برد؟ جواب فرمود: «نه واللَّه، هر کس که از آن خاک بردارد و اعتقاد داشته باشد که به او نفع می بخشد، البتّه بهره مند می شود».(2)

کیفیّت استفاده از تربت حسینی:

در ارتباط با آداب نگهداری تربت حسینی و کیفیّت بهره گیری از آن نیز روایاتی وارد شده است:

1- از ابوحمزه ثمإِلَىٰ نقل شده: خدمت امام صادق علیه السلام عرض کردم: اصحاب را می بینم که از خاک قبر امام حسین علیه السلام برمی دارند و از آن (باذن اللَّه) شفا طلب می کنند، آیا واقعاً در آن شفا وجود دارد؟ فرمود: «از خاکی که از فاصله میان قبر تا چهار میل برمی دارند، می توان برای درمان دردها بهره جست، و هر کس یقین به شفای آن داشته باشد هرگاه از آن شفا بجوید بِاذن اللَّه کفایتش می کند».(3) 2- در روایت دیگری آمده است که هرگاه کسی از شما خواست از تربت بهره گیرد، نخست آن را ببوسد، سپس بر دو دیده اش بگذارد و بر سایر بدن بمالد و بگوید:

اَللهُمَّ بِحَقِّ هذِهِ التُّرْبَةِ، وَبِحَقِّ مَنْ حَلَّ بِها، وَ ثَویٰ فیها، وَبِحِقِّ اَبیٰهِ وَ اُمِّهِ

خدایا به حقّ این تربت (پاک) و به حقّ آن که در آن اقامت گزیده و به خاک سپرده شده و به حقّ پدر و مادر

وَاَخیهِ، وَالْأَئِمَّةِ مِنْ وُلْدِهِ، وَ بِحَقِّ الْمَلائِکَةِ الْحآفّینَ بِهِ، اِلَّا جَعَلْتَها شِفآءً مِنْ

و برادرش و امامان از فرزندانش ، و به حقّ فرشتگانی که او را در بر گرفته اند، این تربت را درمان

ص :436


1- کامل الزیارات، باب 92، صفحه 278، حدیث 1.
2- همان مدرک، باب 91، صفحه 274، حدیث 1.
3- همان مدرک، باب 93، صفحه 280، حدیث 5.

کُلِّ دآءٍ، وَ بُرْءاً مِنْ کُلِّ مَرَضٍ، وَ نَجاةً مِنْ کُلِّ آفَةٍ، وَ حِرْزاً مِمَّا اَخافُ وَ اَحْذَرُ.

هر بیماری ، و بهبودی از هر مرض، و نجات از هر آفت و مایه ایمنی از هر چه می ترسم و هراس دارم قرار دهی.

سپس از آن استفاده کند.(1) 3- و نیز در روایتی آمده: هر گاه خواستی از تربت امام حسین علیه السلام استفاده کنی بگو:

بِسْمِ اَللَّهِ وَبِاَللَّهِ، اَللَّهُمَّ اجْعَلْهُ رِزْقاً واسِعاً، وَعِلْماً نافِعاً، وَشِفآءً مِنْ کُلِ

به نام خدا و به کمک خدا، خدایا این تربت را روزی وسیع و علم سود بخش و درمان هر بیماری قرار

دآءٍ، اِنَّکَ عَلیٰ کُلِّ شَیْ ءٍ قَدیرٌ.(2)

ده، چرا که تو بر هر چیز توانایی.

4- مستحب است قدری تربت حسینی به همراه میّت، داخل قبر گذاشته شود،(3) و در روایت دیگری وارد شده که با حنوطش مخلوط گردد.(4) 5- مستحب است سجده کردن بر تربت امام حسین علیه السلام که حجاب های هفتگانه را باز می کند و سبب قبولی نماز و بالا رفتن آن به آسمانها می شود.(5) 6- مستحب است از آن، تسبیح بسازند و با چنین تسبیحی ذکر گویند(6) که فضیلت عظیم دارد و مادامی که در دست صاحبش می باشد، تسبیح خدا می گوید هر چند صاحبش تسبیح نگوید.(7) یادآوری:

1- همان گونه که از مجموع روایات فوق به دست آمد، باید حریم تربت حسینی را پاس داشت و به گونه ای آن را نگهداری کرد که بی حرمتی پیش نیاید، زیر دست و پا نماند، در راه نریزند و آلوده نکنند.

2- مشهور میان علما این است که خوردن گل و خاک، مطلقاً جایز نیست مگر تربت مقدّسه امام حسین علیه السلام که آن هم صرفاً به قصد شفا جایز است، و احتیاط آن است که بیش از یک عدس نباشد.

3- در این که مقصود از تربت حسینی، خاکِ چه مقدار فاصله از زمین کربلا می باشد، تعبیرات روایات

ص :437


1- بحارالانوار، جلد 98، صفحه 119، حدیث 4 و امإِلَىٰ طوسی، صفحه 318، حدیث 93.
2- کامل الزیارات، باب 94، صفحه 284، حدیث 1.
3- بحارالانوار، جلد 98، صفحه 136، حدیث 75.
4- همان مدرک، صفحه 133، حدیث 63 و تهذیب، جلد 6، صفحه 76، حدیث 18.
5- بحارالانوار، جلد 98، صفحه 135، حدیث 74.
6- همان مدرک، جلد 98، صفحه 132، حدیث 61، و تهذیب، جلد 6، صفحه 75، حدیث 16.
7- همان مدرک.

گوناگون است؛ البتّه هر چه نزدیکتر به قبر مقدّس باشد، بهتر است.(1)

فضیلت زمین کربلا و حائر حسینی:

روایات فراوانی در ارتباط با شرافت و فضیلت زمین کربلا و حائر حسینی وارد شده که به بعضی از آنها اشاره می شود:

1- امیرمؤمنان علیه السلام از زمین کربلا به همراه جمعی از اصحابش گذشتند، وقتی به آن جا رسیدند اشک از چشمان حضرت جاری شد و فرمود: این جاست جایگاه اقامت سوارانشان و اینجاست محلّ انداختن بارهایشان و این جاست که خونشان ریخته می شود، خوشا به حال تو ای تربتی که خون یاران حق روی تو ریخته می شود

(هذا مُناخُ رُکّابِهِمْ، وَ هذا مَلْقی رِحالِهِمْ، وَ هُنا تُهْرَقُ دِماءُهُمْ، طُوبی لَکَ مِنْ تُرْبَةٍ عَلَیْکَ تُهْرَقُ دِماءُ الْأَحِبَّةِ).(2)

2- در حدیثی از امام صادق علیه السلام می خوانیم: جایگاه قبر حسین بن علی علیهما السلام از روزی که آن حضرت در آن دفن شد، باغ پرارزشی از باغ های بهشت است.(3) 3- ابوهاشم جعفری می گوید: امام هادی علیه السلام در ایّام بیماریش می فرمود: کسی را به سوی «حائر» (حائر حسینی برای طلب شفای من) بفرستید. عرض کردم: فدایت شوم اجازه می فرمایید که من بروم؟

فرمود: برو امّا با رعایت تقیّه ... عزم بر حرکت گرفتم ولی قبل از حرکت، جریان را برای علیّ بن بلال ذکر کردم، او با تعجّب گفت: حضرت هادی علیه السلام خودش حائر است او را با «حائر» چه کار؟! خدمت حضرت رسیدم سؤال علیّ بن بلال را برای او نقل کردم، فرمود: آیا رسول اللَّه خانه خدا را طواف نمی کرد و حجرالاسود را نمی بوسید با آن که حرمت رسول گرامی صلی الله علیه و آله وحرمت مؤمن از حرمت خانه خدا بیشتر است؟

بدان که این مکان ها مکان هایی هستند که خداوند دوست دارد یاد او در آنها زنده شود، من هم دوست دارم برای شفای من در مکان هایی دعا شود که خدا دوست دارد و حائر حسینی یکی از آن مکانهاست.(4)

محلّ حائر حسینی:

بحثی که در این جا مطرح است این است که چه مقدار از اطراف قبر مطهّر امام حسین علیه السلام «حائر» محسوب می شود و آن مکانی که آن همه روایات در فضیلت آن و استجابت دعا در آن، در فصل فضیلت

ص :438


1- رجوع کنید به: بحارالانوار، جلد 98، صفحه 130، حدیث 50، 54 و 55؛ و جواهرالکلام، جلد 36، صفحه 364.
2- کامل الزیارات، باب 88، صفحه 270، حدیث 11.
3- همان مدرک، باب 89، صفحه 271، حدیث 1.
4- همان مدرک، باب 90، حدیث 1 و بحارالانوار، جلد 98، صفحه 112.

زیارت ذکر شد، کدام است و چه مقدار مساحت دارد؟

مرحوم «علّامه مجلسی» اقوال متعدّدی را از علما در این رابطه نقل کرده است و آنچه در نظر شریف خود ایشان تقویت دارد این است که مراد از «حائر»(1) آن مقدار از مساحتی است که دیوارهای صحن، آن را احاطه کرده است در نتیجه خود صحن از جمیع اطراف و ساختمان هایی که به قبّه شریفه متّصل است و همچنین مسجدی که در پشت آن قبّه قرار دارد جزء حائر محسوب می شود. و آنچه مشهور میان اهإِلَىٰ کربلاست و از گذشتگان، به آنها به ارث رسیده و همچنین ظاهر کلمات اکثر اصحاب، همین است.(2) مرحوم «صاحب جواهر» نیز در تفسیر حائر همین معنا را انتخاب کرده است هر چند احتیاط آن است که صحن مطهر را جزء حائر ندانند و به حرم مطهّر و رواق ها و مسجد بالاسر قناعت کنند، به خصوص این که در گذشته حرم تا این حد توسعه نداشت.

از خداوند بزرگ توفیق بهره وری همه عاشقان مکتب آن حضرت را از فیوضات عظیم این اماکن مقدّسه مسألت داریم.

ص :439


1- ( 1).« حائر» در لغت( از حَیَرَ است نه از حَوَرَ) به مکانی گفته می شود که آب در آن جا جمع شود و دَوَران پیدا کند( صحاح اللغة و مصباح المنیر) در هر حال: گویا از زمانی که متوکّل عبّاسی- لعنةاللَّه علیه- قبر آن حضرت را به آب بست، ولی آب در اطراف قبر، دور زد و به خود قبر نرسید، به این محوّطه حائر گفته شد.( بحارالانوار، جلد 98، صفحه 117).
2- بحارالانوار، جلد 98، صفحه 117.

فصل ششم: زیارت کاظمین علیهما السلام

فضیلت زیارت کاظمین (حضرت موسی بن جعفر و امام جواد علیهما السلام):

در فضیلت زیارت این دو امام معصوم علیهما السلام روایات زیادی وارد شده که به بعضی از آنها اشاره می شود:

1- زیارت امام موسی بن جعفر علیه السلام مثل زیارت رسول اللَّه صلی الله علیه و آله است و هر کس او را زیارت کند مثل آن است که رسول اللَّه صلی الله علیه و آله و امیرمؤمنان علیه السلام را زیارت کرده است و نیز مثل آن است که امام حسین علیه السلام را زیارت کند.(1) 2- «هر کس حضرت موسی بن جعفر علیه السلام را زیارت کند، اهل بهشت است».(2) 3- «ابن شهرآشوب» از «خطیب بغدادی» (صاحب تاریخ بغداد) از علی بن خلال نقل می کند که گفت: هیچ مشکلی برای من پیش نیامد مگر این که با پناه بردن به قبر مطهّر موسی بن جعفر علیهما السلام و توسّل به آن حضرت، خداوند آن را برایم گشود و بر من آسان کرد.(3) 4- و نیز از «خطیب بغدادی» نقل می کند: در بغداد زنی را مشاهده کردند که شتابان در حال دویدن بود، وقتی از او سؤال کردند به کجا می روی؟ جواب داد: به سوی قبر موسی بن جعفر علیهما السلام تا دعا کنم پسرم از حبس آزاد شود، مردی حنبلی مذهب که در آن جا حاضر بود او را به تمسخر گرفت و گفت: پسرت در زندان مُرد! آن زن گفت: خداوندا به حق آن کسی که او را در زندان به شهادت رساندند، قدرت خود را به ما نشان ده! چیزی نگذشت که پسرش را رها کردند و پسر آن مرد حنبلی که استهزا کرده بود، دستگیر شد!(4)

کیفیّت زیارت کاظمین علیهما السلام:

زیاراتی که در حرم شریف کاظمین می توان خواند بر دو قسم است: نخست زیاراتی که مختصّ به هر یک از آن دو بزرگوار است و دیگر زیاراتی که مشترک بین آن دو امام علیهما السلام می باشد.

ص :440


1- همان مدرک، حدیث 1، 3، 8، 10.
2- همان مدرک، حدیث 7، 12.
3- مناقب ابن شهرآشوب، جلد 4، صفحه 305.
4- همان مدرک.

زیارت مختصّ به امام موسی بن جعفر علیهما السلام:

زیارت اوّل از «سیّدبن طاووس» نقل شده است که وقتی خواستی آن حضرت را زیارت نمایی سزاوار است که غسل کنی، سپس با آرامش و وقار به سمت حرم روانه شو، وقتی به دَرِ حرم رسیدی بایست و بگو:

اَللَّهُ اکْبَرُ اَللَّهُ اکْبَرُ، لا اِلهَ اِلَّا اَللَّهُ، وَاَللَّهُ اکْبَرُ،

خدا بزرگتر از هر چیز است، خدا بزرگتر از هر چیز است، معبودی جز خدا نیست، و خدا بزرگتر از هر چیز است،

اَلْحَمْدُ لِلَّهِ عَلیٰ هِدایَتِهِ لِدینِهِ،وَالتَّوْفیقِ لِما دَعا الَیْهِ مِنْ سَبیلِهِ،

حمد و سپاس از آن خداوند است به خاطر هدایت بر دینش، و توفیق بر دعوت به راهش،

اَللهُمَّ اِنَّکَ اَکْرَمُ مَقْصُودٍ وَاَکْرَمُ مَاْتِیٍّ،

خدایا تو به یقین گرامی ترین مقصود و شایسته ترین میزبانی،

وَقَدْ اَتَیْتُکَ مُتَقَرِّباً اِلَیْکَ بِابْنِ بِنْتِ نَبِیِّکَ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلی آبآئِهِ

و من به درگاهت آمده ام در حالى که به واسطه فرزند دختر پیامبرت به تو تقرّب می جویم، درود خدا بر او و بر پدران

الطَّاهِرینَ، وَابْنآئِهِ الطَّیِّبینَ، اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَلٰا تُخَیِّبْ

پاک ، و فرزندان پاکیزه اش باد، خدایا بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست، و تلاشم را بیهوده

سَعْیی وَلٰا تَقْطَعْ رَجآئی وَاجْعَلْنی عِنْدَکَ وَجیهاً فِی الدُّنْیا وَالْأخِرَةِ وَمِنَ الْمُقَرَّبینَ.

مگردان و امیدم را ناامید مکن، وقرار ده مرا در دنیا و آخرت مقبول و از مقرّبان.

و به هنگام ورود بگو:

بِسْمِ اَللَّهِ وَبِاَللَّهِ وَفی سَبیلِ اَللَّهِ، وَعَلی مِلَّةِ

به نام خدا و به کمک خدا و در راه خدا و بر دین

رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ، اَللَّهُمَّ اِغْفِرْ لی وَلِوٰالِدَیَّ وَلِجَمیعِ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ .

رسول خدا- که درود خدا بر او و خاندان پاکش باد- خدایا بیامرز مرا و پدر و مادرم و تمامی مردان و زنان با ایمان را .

سپس همین که به دَرِ قبّه شریفه رسیدی بایست و طلب اذن نما و بگو:

ءَ اَدْخُلُ یا رَسُولَ اَللَّهِ، ءَ اَدْخُلُ یا نَبِیَّ اَللَّهِ، ءَ اَدْخُلُ یا مُحَمَّدَ بْنَ عَبْدِاَللَّهِ،

آیا داخل شوم ای رسول خدا، آیا داخل شوم ای پیامبر خدا، آیا داخل شوم ای محمّد بن عبداللَّه

ءَ اَدْخُلُ یا اَمیرَالْمُؤْمِنینَ، ءَ اَدْخُلُ یا ابامُحَمَّدٍ الْحَسَنَ، ءَ اَدْخُلُ یا

آیا داخل شوم ای امیر مؤمنان، آیا داخل شوم ای ابا محمّد، حسن مجتبی، آیا داخل شوم ای

اَباعَبْدِاَللَّهِ الْحُسَیْنَ، ءَ اَدْخُلُ یا ابامُحَمَّدٍ عَلِیَّ بْنَ الْحُسَیْنِ، ءَ اَدْخُلُ یا ابا

ابا عبداللَّه الحسین، آیا داخل شوم ای ابا محمّد علی بن حسین، آیا داخل شوم ای ابا

ص :441

جَعْفَرٍ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ، ءَ اَدْخُلُ یا اَباعَبْدِاَللَّهِ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ، ءَ اَدْخُلُ یا

جعفر، محمّد بن علی، آیا داخل شوم ای ابا عبداللَّه جعفر بن محمّد، آیا داخل شوم ای

مَوْلایَ یا ابَاالْحَسَنِ مُوسَی بْنَ جَعْفَرٍ، ءَ اَدْخُلُ یا مَوْلایَ یا اَباجَعْفَرٍ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ*

مولای من ای ابا الحسن موسی بن جعفر، آیا داخل شوم ای مولای من ای ابا جعفر

محمّد بن علی،خدا بزرگتر از هر چیز است

آنگاه داخل شو و چهار مرتبه اَللَّهُ اکْبَرُ بگو و سپس مقابل قبر و در حالى که قبله را پشت کتف خود قرار داده ای بایست و بگو:

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا ولِیَّ اَللَّهِ وَابْنَ وَلِیِّهِ،

سلام بر تو ای ولیّ خدا و فرزند ولیّش

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا حُجَّةَ اَللَّهِ وَابْنَ حُجَّتِهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا صَفِیَّ اَللَّهِ وَابْنَ

سلام بر تو ای حجّت خدا و فرزند حجّتش، سلام بر تو ای برگزیده خدا و فرزند

صَفِیِّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا آمین اَللَّهِ وَابْنَ اَمینِهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا نُورَ اَللَّهِ فی

برگزیده اش، سلام بر تو ای امین خدا و فرزند امینش، سلام بر تو ای نور خدا در

ظُلُماتِ الْأَرْضِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا امامَ الْهُدی اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا عَلَمَ

تاریکیهای زمین، سلام بر تو ای پیشوای هدایت، سلام بر تو ای نشانه

الدّینِ وَالتُّقی اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا خازِنَ عِلْمِ النَّبِیّینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا

دین و پرهیزکاری، سلام بر تو ای مخزن علم پیامبران، سلام بر تو ای

خازِنَ عِلْمِ الْمُرْسَلینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا نآئِبَ الْأَوْصِیآءِ السَّابِقینَ،

مخزن علم فرستادگانِ (خدا)، سلام بر تو ای جانشین اوصیای پیشین

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مَعْدِنَ الْوَحْیِ الْمُبینِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا صاحِبَ الْعِلْمِ

سلام بر تو ای معدن وحی آشکار، سلام بر تو ای صاحب علم

الْیَقینِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا عَیْبَةَ عِلْمِ الْمُرْسَلینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا

إِلَىٰقین سلام بر تو ای معدن علم فرستادگان (خدا)، سلام بر تو ای

الْإِمامُ الصَّالِحُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْإِمامُ الزَّاهِدُ، [اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا

پیشوای شایسته، سلام بر تو ای پیشوای زاهد، [سلام بر تو ای

ص :442

الْإِمامُ الْعابِدُ](1)، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْإِمامُ السَّیِّدُ الرَّشیدُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ

امام عابد]، سلام بر تو ای پیشوا و آقا و سرور آگاه، سلام بر تو

اَیُّهَا الْمَقْتُولُ الشَّهیدُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ رَسُولِ اَللَّهِ وَابْنَ وَصِیِّهِ، اَلسَّلامُ

ای کشته شده شهید، سلام بر تو ای فرزند رسول خدا و فرزند جانشینش، سلام

عَلَیْکَ یا مَوْلایَ یا مُوسَی بْنَ جَعْفَرٍ، وَرَحْمَةُاَللَّهِ وَبَرَکاتُهُ، اَشْهَدُ اِنَّکَ قَدْ

بر تو ای مولای من، ای موسی بن جعفر و رحمت و برکات خدا بر تو باد، گواهی می دهم که تو به یقین

بَلَّغْتَ عَنِ اَللَّهِ ما حَمَّلَکَ، وَحَفِظْتَ مَا اسْتَوْدَعَکَ، وَحَلَّلْتَ حَلالَ اَللَّهِ،

ابلاغ نمودی آنچه از جانب خدا به عهده داشتی، و آنچه نزدت ودیعه بود حفظ کردی و حلال خدا را حلال

وَحَرَّمْتَ حَرامَ اَللَّهِ، وَاَقَمْتَ اَحْکامَ اَللَّهِ، وَتَلَوْتَ کِتابَ اَللَّهِ،

و حرام خدا را حرام شمردی، و احکام خدا را بپا داشته و کتاب خدا را تلاوت نمودی،

وَصَبَرْتَ عَلَی الْأَذی فی جَنْبِ اَللَّهِ، وَجاهَدْتَ فِی اَللَّهِ حَقَّ جِهادِهِ

وصبر نمودیبرآزار و اذیّتها در راه خدا ، و در راه خدا به شایستگی جهاد کردی،

حَتّی آتیکَ الْیَقینُ،

تا زمان وفاتت فرا رسید

وَ اَشْهَدُ اِنَّکَ مَضَیْتَ عَلیٰ ما مَضی عَلَیْهِ آبآؤُکَ الطَّاهِرُونَ، وَ اَجْدادُکَ

و گواهی می دهم که تو به یقین به همان راهی رفتی که پدران پاک و اجداد

الطَّیِّبُونَ، وَالْأَوْصِیآءُ الْهادُونَ الْأَئِمَّةُ الْمَهْدِیُّونَ، لَمْ تُؤْثِرْ عَمیً عَلیٰ

پاکیزه ات ، و جانشینان هدایتگر و امامان هدایت یافته رفتند، گمراهی را بر هدایت

هُدیً، وَلَمْ تَمِلْ مِنْ حَقٍّ إِلَىٰ باطِلٍ، وَ اَشْهَدُ اِنَّکَ نَصَحْتَ لِلَّهِ وَلِرَسُولِهِ

برنگزیده و از راه حق به سوی باطل منحرف نشدی و گواهی می دهم که تو به یقین برای خدا و رسولش

وَلِأَمیرِ الْمُؤْمِنینَ، وَاَنَّکَ اَدَّیْتَ الْأَمانَةَ، وَاجْتَنَبْتَ الْخِیانَةَ، وَاَقَمْتَ

و امیر مؤمنان خیرخواهی کرده، و امانت را ادا نمودی و از خیانت دور بودی و

الصَّلاةَ، وَآتَیْتَ الزَّکاةَ، وَاَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ، وَنَهَیْتَ عَنِ الْمُنْکَرِ، وَعَبَدْتَ

نماز را بپا داشته و زکات را پرداخت نمودی و امر به معروف و نهی از منکر کردی و

اللَّهَ مُخْلِصاً مُجْتَهِداً مُحْتَسِباً حَتّی آتیکَ الْیَقینُ،

خدا را خالصانه و کوشا و به امید پاداش عبادت نمودی تا زمان وفاتت فرا رسید،

فَجَزاکَ اَللَّهُ عَنِ الْإِسْلامِ

پس به تو عطا کند خداوند از جانب اسلام

ص :443


1- این قسمت در بحارالانوار آمده است.

وَ اَهْلِهِ اَفْضَلَ الْجَزآءِ، وَاَشْرَفَ الْجَزآءِ، اَتَیْتُکَ یَابْنَ رَسُولِ اَللَّهِ،

ومسلمانان بهترین و باارزشترین پاداش را ،آمده ام ای فرزند رسول خدا به درگاهت ،

زآئِراًعارِفاً بِحَقِّکَ، مُقِرّاً بِفَضْلِکَ،

در حالى که زائر آشنا به حقّ تو و اقرارکننده به فضل توام،

مُحْتَمِلًا لِعِلْمِکَ، مُحْتَجِباً بِذِمَّتِکَ، عآئِذاً

علمت را فرا گرفته و در امان پیمان توام

بِقَبْرِکَ، لائِذاً بِضَریحِکَ، مُسْتَشْفِعاً بِکَ الَی اَللَّهِ، مُوالِیاً لِأَوْلِیآئِکَ،

به قبر و ضریحت پناهنده ام و تو را به درگاه خدا شفیع قرار می دهم،

دوستدار دوستانت

مُعادِیاً لِأَعْدآئِکَ، مُسْتَبْصِراً بِشَأْنِکَ وَبِالْهُدَی اَلَذی اَنْتَ عَلَیْهِ،

و دشمن دشمنان توام، و به جایگاه تو و هدایتی که تو برآنی آگاهم،

عالِماً بِضَلالَةِ مَنْ خالَفَکَ، وَبِالْعَمَی اَلَذی هُمْ عَلَیْهِ،

و گمراهی مخالفانت و کوردلی آنان را می دانم،

بِاَبی اَنْتَ وَ اُمّی وَنَفْسی وَ اَهْلی وَمإِلَىٰ وَوُلْدی یَابْنَ رَسُولِ اَللَّهِ،

پدر و مادر و جانم و خانواده و اموال و فرزندانم فدای تو باد ای فرزند رسول خدا،

اَتَیْتُکَ مُتَقَرِّباً بِزِیارَتِکَ الَی اَللَّهِ تَعإِلَىٰ ،

آمده ام به درگاهت در حالى که تقرّب می جویم با زیارت تو به خداوند بلندمرتبه ،

وَمُسْتَشْفِعاً بِکَ الَیْهِ، فَاشْفَعْ لی عِنْدَ رِبِّکَ،

و تو را به درگاه او شفیع قرار می دهم، پس نزد پروردگارت شفیعم باش،

لِیَغْفِرَ لی ذُنُوبی وَیَعْفُوَ عَنْ جُرْمی

تا گناهانم را بیامرزد و خطایم را ببخشد

وَیَتَجاوَزَ عَنْ سَیِّئاتی وَیَمْحُوَ عَنّی خَطیئاتی وَیُدْخِلَنِی الْجَنَّةَ،

و از گناهانم درگذرد و خطاهایم را محو کند، و مرا در بهشت داخل کند،

وَیَتَفَضَّلَ عَلَیَّ بِمٰا هُوَ اَهْلُهُ، وَیَغْفِرَ لی وَلِأبائی وَلِإِخْوانی

و آنچه که او شایسته آن است به من عطا نماید وبیامرزد من و پدران (و مادران) و برادران

وَاخَواتی وَلِجَمیعِ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ فی مَشارِقِ الْأَرْضِ وَمَغارِبِها،

و خواهرانم و تمامی مردان و زنان با ایمان در شرق و غرب زمین را ،

بِفَضْلِهِ وَجُودِهِ وَمَنِّهِ*

به حق لطف و کرم و نعمت بخشیش.

سپس ضریح را ببوس و دو طرف صورت خود را بر آن بگذار و هر آنچه خواهی دعا کن و به جانب سر مبارک آن حضرت برگرد و بگو:

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مَوْلایَ یا

سلام بر تو ای مولای من ای

ص :444

مُوسَی بْنَ جَعْفَرٍ، وَرَحْمَةُ اَللَّهِ وَبَرَکاتُهُ، اَشْهَدُ اِنَّکَ الْإِمامُ الْهادی وَالْوَلِیُ

موسی بن جعفر و رحمت و برکات خدا بر تو باد، گواهی می دهم که تو به یقین پیشوای هدایتگر و سرپرست

الْمُرْشِدُ، وَاِنَّکَ مَعْدِنُ التَّنْزیلِ، وَصاحِبُ التَّاْویلِ، وَحامِلُ التَّوْریةِ

و راهنمایی ، و تویی معدن قرآن و صاحب علم تأویل (قرآن)، و دارنده علم تورات

وَالْإِنْجیلِ، وَالْعالِمُ الْعادِلُ، وَالصَّادِقُ الْعامِلُ، یا مَوْلایَ اَنَا اَبْرَءُ الَی

و انجیل، و دانای دادگر و راستگوی عمل کننده، ای مولای من از دشمنان تو به درگاه

اَللَّهِ مِنْ اَعْدآئِکَ، وَاتَقَرَّبُ الَی اَللَّهِ بِمُوالاتِکَ، فَصَلَّی اَللَّهُ عَلَیْکَ وَعَلی

خدا بیزاری می جویم و با دوستی تو به درگاه خدا تقرّب می جویم، پس درود خدا بر تو و بر

آبآئِکَ، وَاجْدادِکَ وَابْنآئِکَ، وَشیعَتِکَ وَمُحِبّیکَ، وَرَحْمَةُاَللَّهِ وَبَرَکاتُهُ.

پدران و اجداد و فرزندان تو و بر شیعیان و دوستدارانت و رحمت و برکات خدا بر تو باد.

آنگاه دو رکعت نماز زیارت بجای آور و در آن، حمد و سوره یس و الرحمن، یا هر چه از قرآن برایت آسان است بخوان و آنچه می خواهی از خدا بخواه.(1) زیارت دوم: علّامه مجلسی می نویسد: «شیخ مفید» و «شیخ شهید» و «محمّد بن المشهدی» نوشته اند: هرگاه خواستی در نزدیکی بغداد، امام موسی بن جعفر علیهما السلام را زیارت کنی غسل کن و روانه حرم شریفش شو و بر دَرِ حرم بایست و اذن دخول بطلب و سپس داخل حرم شو در حالى که می گویی:

بِسْمِ اَللَّهِ وَبِاَللَّهِ وَفی سَبیلِ اَللَّهِ، وَعَلی مِلَّةِ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ،

به نام خدا و به کمک خدا و در راه خدا و بر دین رسول خدا- که درود خدا بر او و خاندان پاکش باد-

وَاَلسَّلامُ عَلیٰ اَوْلِیآءِ اَللَّهِ.

و درود بر اولیای خدا

آنگاه نزد قبر آن جناب بایست و بگو:

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا نُورَ اَللَّهِ فی ظُلُماتِ الْأَرْضِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وَلِیَّ اَللَّهِ،

سلام بر تو ای نور خدا در تاریکیهای زمین، سلام بر تو ای ولیّ خدا

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا حُجَّةَاَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا بابَ اَللَّهِ، اَشْهَدُ اِنَّکَ اَقَمْتَ

سلام بر تو ای حجّت خدا، سلام بر تو ای درگاه (تقرّب به) خدا، گواهی می دهم که تو به یقین نماز را بپا داشته

الصَّلاةَ، وَآتَیْتَ الزَّکاةَ، وَاَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ، وَنَهَیْتَ عَنِ الْمُنْکَرِ، وَتَلَوْتَ

و زکات دادی و امر به معروف و نهی از منکر کردی وتلاوت نمودی

ص :445


1- مصباح الزائر، صفحه 377 و بحارالانوار، جلد 99، صفحه 14، حدیث 9( با اندکی تفاوت).

الْکِتابَ حَقَّ تِلاوَتِهِ، وَجاهَدْتَ فِی اَللَّهِ حَقَّ جِهادِهِ، وَصَبَرْتَ عَلَی

کتابِ (خدا) را به شایستگی ، و در راه خدا جهاد کردی، و صبر نمودی

الْأَذی فی جَنْبِهِ مُحْتَسِباً، وَعَبَدْتَهُ مُخْلِصاً حَتّی آتیکَ الْیَقینُ،

به امید پاداش در راه خدا براذیّتها ، و او را خالصانه عبادت کردی تا زمان وفاتت فرا رسید،

اَشْهَدُ اَنَّکَ اَوْلی بِاَللَّهِ وِبِرَسُولِهِ،

گواهی می دهم که تو نزدیکتری به یقین به خدا و رسولش

وَاِنَّکَ ابْنُ رَسُولِ اَللَّهِ حَقّاً، اَبْرَءُ الَی اَللَّهِ مِنْ اَعْدآئِکَ،

و فرزند بر حقّ رسول خدایی، از دشمنانت به درگاه خدا بیزاری جسته

وَاتَقَرَّبُ الَی اَللَّهِ بِمُوالاتِکَ،

و با پیروی از تو، به درگاه خدا تقرّب می جویم،

اَتَیْتُکَ یا مَوْلایَ عارِفاً بِحَقِّکَ،

ای مولای من به درگاهت آمده ام در حالى که آشنای به حقّ تو توام

مُوالِیاً لِأَوْلِیآئِکَ، مُعادِیاً لِأَعْدآئِکَ، فَاشْفَعْ لی عِنْدَ رَبِّکَ.

و دوستدار دوستانت و دشمن دشمنانت ، پس نزد پروردگارت شفیعم باش.

سپس ضریح را ببوس و گونه های خود را بر آن بگذار، آنگاه به جانب بالای سر برو و بایست و بگو:

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ رَسُولِ اَللَّهِ، اَشْهَدُ اِنَّکَ صادِقٌ،

سلام بر تو ای فرزند رسول خدا، گواهی می دهم که تو به یقین راستگویی،

اَدَّیْتَ ناصِحاً، وَقُلْتَ اَمیناً، وَمَضَیْتَ شَهیداً،

و با خیرخواهی ادای امانت نموده و با امانتداری سخن گفتی و بپایان رساندی با شهادت زندگیت را ،

لَمْ تُؤْثِرْ عَمیً عَلَی الْهُدی وَلَمْ تَمِلْ مِنْ حَقٍّ إِلَىٰ باطِلٍ،

گمراهی را بر هدایت برنگزیده و منحرف نشدی از راه حق به سوی باطل ،

صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْکَ وَعَلی آبآئِکَ وَابْنآئِکَ الطَّاهِرینَ.

درود خدا بر تو و بر پدران و فرزندان پاکت باد.

سپس ضریح منوّر را ببوس و دو رکعت نماز زیارت بگزار و بعد ازآن هر مقدار نماز که می خواهی بجای آور و پس از آن به سجده برو و بگو:

اَللهُمَّ اِلَیْکَ اعْتَمَدْتُ، وَاِلَیْکَ قَصَدْتُ، وَلِفَضْلِکَ

خدایا به تو پناه آورده ، و درگاهت را قصد نمودم و به فضلت

رَجَوْتُ، وَقَبْرَ امامِیَ اَلَذی اَوْجَبْتَ عَلَیَّ طاعَتَهُ زُرْتُ،

امیدوارم، و قبر امامم که اطاعتش را بر من واجب نمودی زیارت کردم

وَبِهِ اِلَیْکَ تَوَسَّلْتُ،

و به واسطه او به تومتوسّل می شوم،

فَبِحَقِّهِمُ اَلَذی اَوْجَبْتَ عَلیٰ نَفْسِکَ، اِغْفِرْ لی وَلِوٰالِدَیَ

پس به خاطر حقّی که از آنان بر خودت واجب نموده ای، من و پدر و مادرم

ص :446

وَلِلْمُؤْمِنینَ یا کَریمُ.

و تمامی مؤمنان را بیامرز ای بخشنده

آنگاه طرف راست صورت خود را بر محل سجده بگذار و بگو:

اَللهُمَّ قَدْ عَلِمْتَ حَوآئِجی فَصَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاقْضِها. خدایا به یقین حاجتهایم را می دانی، پس بر محمد و خاندان پاکش درود فرست و آنها را برآور.

سپس جانب چپ را بگذار و بگو:

اَللهُمَّ قَدْ اَحْصَیْتَ ذُنُوبی فَبِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، صَلِّ عَلیٰ

خدایا تعداد گناهانم را می دانی، پس به حقّ محمّد و خاندان پاکش، بر

مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَاغْفِرْها وَتَصَدَّقْ عَلَیَّ بِمٰا اَنْتَ اَهْلُهُ.

محمد و خاندان پاکش درود فرست و گناهانم را بیامرز و به آنچه تو شایسته آنی بر من احسان کن.

آنگاه به سجده برگرد و صد مرتبه بگو: شُکْراً شُکْراً ... سپس سر از سجده بردار و به آنچه می خواهی و از برای هر کس که دوست داری دعا کن.(1) تذکّر: «سیّد بن طاووس» صلواتی را برای موسی بن جعفر علیه السلام نقل کرده که بخشی از فضایل و مصائب آن حضرت را در بر دارد و زائر محترم می تواند خود را به فیض آن نایل سازد و آن صلوات چنین است:

اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَاهْلِ بَیْتِهِ، وَصَلِّ عَلیٰ مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ وَصِیِ

خدایا درود فرست بر محمّد و خاندان پاکش، و درود فرست بر موسی بن جعفر جانشین

الْأَبْرارِ، وَامامِ الْأَخْیارِ، وَعَیْبَةِ الْأَنْوارِ، وَ وارِثِ السَّکینَةِ وَالْوَقارِ،

نیکان و پیشوای نیکوکاران، معدن نورها و وارث آرامش و متانت

وَالْحِکَمِ وَالْأثارِ، اَلَذی کانَ یُحْیِی اللَّیْلَ بِالسَّهَرِ الَی السَّحَرِ بِمُواصَلَةِ

و حکمتها و آثار (گذشتگان)، آن که شبها را تا سحر به شب زنده داری بیدار بود و پیوسته

الْإِسْتِغْفارِ، حَلیفِ السَّجْدَةِ الطَّویلَةِ، وَالدُّمُوعِ الْغَزیرَةِ، وَالْمُناجاتِ

استغفار می کرد، هم پیمان بود با سجده های طولانی، و اشکهای روان ،و مناجات

الْکَثیرَةِ، وَالضَّراعاتِ الْمُتَّصِلَةِ، وَمَقَرِّ النُّهی وَالْعَدْلِ، وَالْخَیْرِ وَالْفَضْلِ،

فراوان ، و ناله های پیوسته ، و جایگاه خرد و عدالت ، و نیکی و احسان

وَالنَّدی وَالْبَذْلِ، وَمَأْلَفِ الْبَلْوی وَالصَّبْرِ، وَالْمُضْطَهَدِ بِالظُّلْمِ، وَالْمَقْبُورِ

و سخاوت و بخشش ،و همدم با گرفتاری و صبر، همان کسی که با جور مدفون گردید

ص :447


1- بحارالانوار، جلد 99، صفحه 11، حدیث 7 و مزار کبیر، صفحه 536 و مزار شهید، صفحه 188.( با اندکی تفاوت)

بِالْجَوْرِ، وَالْمُعَذَّبِ فی قَعْرِ السُّجُونِ، وَظُلَمِ الْمَطامیرِ، ذِی السَّاقِ

وبا ستم پایمال شد، و شکنجه می شد در سیاه چال ها و زندان های تاریک، صاحب ساق

الْمَرْضُوضِ بِحَلَقِ الْقُیُودِ، وَالْجِنازَةِ الْمُنادی عَلَیْها بِذُلِّ الْإِسْتِخْفافِ،

آسیب دیده با حلقه های زنجیر، و جنازه ای که با خواری و سبک شماری بر آن ندا داده شد،

وَالْوارِدِ عَلیٰ جَدِّهِ الْمُصْطَفی وَاَبیٰهِ الْمُرْتَضی وَ اُمِّهِ سَیِّدَةِ النِّسآءِ،

و آن کس که بر جدّش محمّد مصطفی و پدرش علیّ مرتضی و مادرش سرور بانوان داخل شد،

بِارْثٍ مَغْصُوبٍ، وَ وَلآءٍ مَسْلُوبٍ، وَامْرٍ مَغْلُوبٍ، وَدَمٍ مَطْلُوبٍ، وَسَمٍ

با ارثی غصب شده ، و خلافت سلب شده ، و فرمان بر زمین مانده ،خون طلب شده و سمّی که به او

مَشْرُوبٍ، اَللهُمَّ وَکَما صَبَرَ عَلیٰ غَلیظِ الْمِحَنِ، وَتَجَرَّعَ غُصَصَ

نوشاندند، خدایا همان گونه که او بر گرفتاریهای سخت صبر نمود و غصّه های گرفتاریها را

الْکُرَبِ، وَاسْتَسْلَمَ لِرِضاکَ، وَاَخْلَصَ الطَّاعَةَ لَکَ، وَمَحَضَ الْخُشُوعَ،

فرو خورد و بخاطر خوشنودی تو تسلیم شد و خالصانه از تو اطاعت نمود و صادقانه فروتنی کرد

وَاسْتَشْعَرَ الْخُضُوعَ، وَعادَی الْبِدْعَةَ وَاَهْلَها، وَلَمْ یَلْحَقْهُ فی شَیْ ءٍ مِنْ

و لبریز از خضوع بود، و با بدعت و بدعتگزاران دشمن بود و در اجرای فرمان های تو

اوامِرِکَ وَنَواهیکَ لَوْمَةُ لآئِمٍ، صَلِّ عَلَیْهِ صَلاةً نامِیَةً مُنیفَةً زاکِیَةً، تُوجِبُ

سرزنش ملامتگران در او اثر نکرد، درودی فزاینده و فراوان و پاک بر او فرست، که

لَهُ بِها شَفاعَةَ امَمٍ مِنْ خَلْقِکَ، وَقُرُونٍ مِنْ بَرایاکَ، وَبَلِّغْهُ عَنَّا تَحِیَّةً

موجب شفاعت امّتهای پیشین و گذشتگان گردد و درود

وَسَلاماً، وَآتِنا مِنْ لَدُنْکَ فی مُوالاتِهِ فَضْلًا وَاحْساناً، وَمَغْفِرَةً وَرِضْواناً،

و سلام ما را به او برسان، و بخاطر پیروی از او، لطف و احسان و آمرزش و خوشنودیت را به ما عطا کن

اِنَّکَ ذُو الْفَضْلِ الْعَمیمِ، وَالتَّجاوُزِ اَلْعَظیمِ، بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ.(1)

زیرا تو دارای فضل همگانی و گذشت بزرگ هستی، به رحمتت ای مهربان ترین مهربانان.

زیارات مخصوصه امام جواد علیه السلام:

زیارت اوّل مطابق نقل علّامه مجلسی، همان بزرگواران (شیخ مفید، شیخ شهید و محمّد بن

ص :448


1- مصباح الزائر، صفحه 382 و بحارالانوار، جلد 99، صفحه 17، حدیث 10( با اندکی تفاوت).

المشهدی) در ادامه زیارت قبل نوشته اند: آنگاه متوجّه قبر محمّد بن علی الجواد علیهما السلام می شوی که در پشت سر جدّ بزرگوار خود مدفون است و چون نزد قبر آن حضرت ایستادی بگو:

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وَلِیَّ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا حُجَّةَ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا نُورَ

سلام بر تو ای ولیّ خدا، سلام بر تو ای حجّت خدا، سلام بر تو ای نور

اَللَّهِ فی ظُلُماتِ الْأَرْضِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ رَسُولِ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ

خدا در تاریکی های زمین، سلام بر تو ای فرزند رسول خدا، سلام بر تو

وَعَلی آبآئِکَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ وَعَلی ابْنآئِکَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ وَعَلی اَوْلِیآئِکَ،

و بر پدرانت، سلام بر تو و بر فرزندانت، سلام بر تو و بر دوستدارانت

اَشْهَدُ اَنَّکَ قَدْ اَقَمْتَ الصَّلاةَ، وَآتَیْتَ الزّکاةَ، وَاَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ، وَنَهَیْتَ

گواهی می دهم که تو به یقین نماز را بپا داشته و زکات داده و امر به معروف و نهی از

عَنِ الْمُنْکَرِ، وَتَلَوْتَ الْکِتابَ حَقَّ تِلاوَتِهِ، وَجاهَدْتَ فِی اَللَّهِ حَقَّ جِهادِهِ،

منکر نمودی و کتاب خدا را به شایستگی تلاوت کردی و در راه خدا به شایستگی جهاد نمودی

وَ صَبَرْتَ عَلَی الْأَذی فی جَنْبِهِ حَتّی آتیکَ الْیَقینُ، اَتَیْتُکَ زآئِراً عارِفاً بِحَقِّکَ،

و در راه خدا بر آزارها صبر نمودی تا زمان وفاتت فرا رسید، برای زیارت به درگاهت آمده ام در حالى که آشنای به حق تو

مُوالِیاً لِأَوْلِیآئِکَ، مُعادِیاً لِأَعْدآئِکَ، فَاشْفَعْ لی عِنْدَ رَبِّکَ*

دوستدار دوستانت ، و دشمن دشمنان توام، پس نزد پروردگارت شفیعم باش.

سپس ضریح را ببوس و آنگاه دو طرف صورت خود را بر آن بگذار، سپس دو رکعت نماز زیارت بخوان و بعد از آن، هر نمازی که می خواهی بجای آور و آنگاه به سجده برو و بگو:

اِرْحَمْ مَنْ اَسآءَ وَاقْتَرَفَ، وَاسْتَکانَ وَاَعْتَرَفَ.

رحم کن بر بنده ای که بدی و جنایت کرده ، و درمانده شده و (به گناهش) معترف است،

سپس جانب راست صورت را بر محل سجده بگذار و بگو:

اَنْ کُنْتُ بِئْسَ الْعَبْدُ،فَاَنْتَ نِعْمَ الرَّبُّ.

اگر من بنده بدی بوده ام ، ولی تو پروردگار خوبی هستی .

آنگاه جانب چپ صورت را بگذار و بگو:

عَظُمَ الذَّنْبُ مِنْ عَبْدِکَ، فَلْیَحْسُنِ الْعَفْوُ مِنْ عِنْدِکَ یا کَریمُ.

گناه بنده ات بزرگ است ، ولی نیکوست عفوو گذشت از ناحیه تو ای بزرگوار.

سپس به سجده برو و صد مرتبه بگو: شُکْراً شُکْراً ... و برگرد.(1)

ص :449


1- بحارالانوار، جلد 99، صفحه 12، حدیث 7؛ مزار شهید، صفحه 192 و مزار کبیر، صفحه 538( با اندکی تفاوت).

زیارت دوم «سیّد بن طاووس» می نویسد: وقتی امام موسی بن جعفر علیهما السلام را زیارت کردی نزد مرقد امام جواد علیه السلام می ایستی و آن را می بوسی و می گویی:

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباجَعْفَرٍ، مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ الْبَرَّ التَّقِیَّ الْإِمامَ الْوَفِیَّ،

سلام بر تو ای اباجعفر، محمّد بن علی امام نیکوکار پرهیزکار و پیشوای باوفا

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الرَّضِیُّ الزَّکِیُّ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وَلِیَّ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ

سلام بر تو ای پسندیده پاکیزه، سلام بر تو ای ولیّ خدا، سلام

عَلَیْکَ یا نَجِیَّ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا سَفیرَ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا سِرَّ اَللَّهِ،

بر تو ای رازدار پروردگار، سلام بر تو ای سفیر خدا، سلام بر تو ای گنجینه اسرار اِلهی

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا ضِیآءَاَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا سَنآءَ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا

سلام بر تو ای پرتوی انوار خداوند، سلام بر تو ای درخشندگی (نور) اِلهی، سلام بر تو ای

کَلِمَةَ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا رَحْمَةَ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا النُّورُ السَّاطِعُ،

سخن خدا، سلام بر تو ای رحمت اِلهی، سلام بر تو ای نور درخشان

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْبَدْرُ الطَّالِعُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الطَّیِّبُ مِنَ الطَّیِّبینَ،

سلام بر تو ای ماه تابان، سلام بر تو ای پاک سرشت از نژاد پاکان

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الطَّاهِرُ مِنَ الْمُطَهَّرینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْأیَةُ

سلام بر تو ای پاکیزه خوی از نژاد پاکیزگان، سلام بر تو ای نشانه

الْعُظْمی اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْحُجَّةُ الْکُبْری اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْمُطَهَّرُ

با عظمتِ (خدا)، سلام بر تو ای حجّت بزرگِ (خداوند)، سلام بر تو ای پاک شده از

مِنَ الزَّلَّاتِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْمُنَزَّهُ عَنِ الْمُعْضِلاتِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ

لغزش ها، سلام بر تو ای پاکیزه از خطاها، سلام بر تو

اَیُّهَا الْعَلِیُّ عَنْ نَقْصِ الْأَوْصافِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الرَّضِیُّ عِنْدَ

ای برتر از نقص در اوصاف، سلام بر تو ای پسندیده در نزد

الْأَشْرافِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا عَمُودَ الدّینِ، اَشْهَدُ اِنَّکَ وَلِیُّ اَللَّهِ وَحُجَّتُهُ فی

بزرگان، سلام بر تو ای ستون دین، گواهی می دهم که تو به یقین ولیّ خدا و حجّت او در

اَرْضِهِ، وَاِنَّکَ جَنْبُ اَللَّهِ وَخِیَرَةُ اَللَّهِ، وَمُسْتَوْدَعُ عِلْمِ اَللَّهِ وَعِلْمِ الْأَنْبِیآءِ،

زمین هستی، و تویی به یقین بنده مقرّب و برگزیده خدا و امانتدار علم اِلهی و پیامبران،

ص :450

وَرُکْنُ الْإیمانِ، وَتَرْجُمانُ الْقُرْآنِ، وَ اَشْهَدُ انَّ مَنِ اتَّبَعَکَ عَلَی الْحَقِ

و اساس ایمان و مفسّر قرآن، و گواهی می دهم که به یقین هر که از تو پیروی نمود بر (راه) حق

وَالْهُدی ، وَ اَنَّ مَنْ اَنْکَرَکَ وَنَصَبَ لَکَ الْعَداوَةَ عَلَی الضَّلالَةِ وَالرَّدی اَبْرَءُ

و هدایت است و هر کس تو را انکار نموده و با تو دشمنی کرد بر (راه) گمراهی و هلاکت است، من

الَی اَللَّهِ وَاِلَیْکَ مِنْهُمْ فِی الدُّنْیا وَالْأخِرَةِ،

به درگاه خدا و نزد تو از آنان در دنیا و آخرت بیزاری می جویم،

وَاَلسَّلامُ عَلَیْکَ ما بَقیتُ وَبَقِیَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ*

و سلام بر تو مادامی که زنده ام و شب و روز باقیست .

سپس این صلوات را بخوان:

اَللهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَاهْلِ بَیْتِهِ،

خدایا درود فرست بر محمّد و خاندان پاکش ،

وَصَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ الزَّکِیِّ التَّقِیِّ، وَالْبَرِّ الْوَفِیِّ، وَالْمُهَذَّبِ النَّقِیِّ،

و درود فرست بر محمّد بن علی امام پاکیزه پرهیزکار و نیکوکار باوفا، و آراسته پاک

هادِی الْأُمَّةِ، وَوارِثِ الْأَئِمَّةِ، وَخازِنِ الرَّحْمَةِ،

و هدایت کننده امّت، و وارث امامان، و معدن رحمت

وَیَنْبُوعِ الْحِکْمَةِ، وَقآئِدِ الْبَرَکَةِ،

و چشمه حکمت و دانش، و پیشوای بابرکت ،

وَعَدیلِ الْقُرْآنِ فِی الطَّاعَةِ، وَواحِدِ الْأَوْصِیآءِ فِی الْاخْلاصِ

و همردیف با قرآن در (وجوبِ) اطاعت، و یکی از جانشینان در مقام اخلاص

وَالْعِبادَةِ، وَحُجَّتِکَ الْعُلْیا، وَمَثَلِکَ الْأَعْلی وَکَلِمَتِکَ الْحُسْنی الدَّاعی

و عبادت، و حجّت و دلیل برتر و نمونه والا و سخن نیکویت، که به سوی تو دعوت

اِلَیْکَ، وَالدَّآلِّ عَلَیْکَ، اَلَذی نَصَبْتَهُ عَلَماً لِعِبادِکَ، وَمُتَرْجِماً لِکِتابِکَ،

و راهنمایی نمود، آن که قرار دادی او را نشانه (هدایت) بر بندگانت، مفسّر کتابت،

وَصادِعاً بِاَمْرِکَ، وَناصِراً لِدینِکَ، وَحُجَّةً عَلیٰ خَلْقِکَ، وَنُوراً تَخْرُقُ بِهِ

مطیع فرمانت، و یاور دینت و حجّت بر مخلوقاتت و نوری که تاریکیها را

الظُّلَمَ، وَقُدْوَةً تُدْرَکُ بِهَا الْهِدایَةُ، وَشَفیعاً تُنالُ بِهِ الْجَنَّةُ،

بشکافد و پیشوایی که با او به هدایت می رسند، و شفیعی که با او بهشت حاصل شود،

اَللهُمَّ وَکَما اَخَذَفی خُشُوعِهِ لَکَ حَظَّهُ،

خدایا همان گونه که او در سایه خشوع در برابر تو،

وَاسْتَوْفی مِنْ خَشْیَتِکَ نَصیبَهُ، فَصَلِّ عَلَیْهِ

بهره آن را دریافت کرد و به خاطر ترس از تو، به نصیبش رسید، پس بر او درود فرست

اضْعافَ ما صَلَّیْتَ عَلیٰ وَلِیٍّ ارْتَضَیْتَ طاعَتَهُ، وَقَبِلْتَ خِدْمَتَهُ، وَبَلِّغْهُ مِنَّا

چندین برابر درود بر هر یک از دوستانت که بندگیش را پذیرفته و خدمتش را قبول کرده ای وبه او برسان از ما

ص :451

تَحِیَّةً وَسَلاماً، وَآتِنا فی مُوالاتِهِ ،

درود و سلام ، و به ما عطا کن به خاطر پیروی از او،

مِنْ لَدُنْکَ فَضْلًا وَاحْساناً، وَمَغْفِرَةً

از جانب خودت لطف و احسان و آمرزش

وَرِضْواناً، اِنَّکَ ذُو الْمَنِّ الْقَدیمِ، وَالصَّفْحِ الْجَمیلِ.

و خوشنودیت را ،زیرا تو صاحب نعمت دیرینه ، و صرف نظر کردن شایسته (از خطاها) هستی.

آنگاه نماز زیارت بجای آور.(1)

زیارت سوم «ابن قولویه» در «کامل الزیارات» زیارت سوّمی که مخصوص امام جواد علیه السلام است از امام هادی علیه السلام نقل می کند و می گوید: پس از غسل زیارت بگو:

اَللهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ، الْإِمامِ الْبَرِّ التَّقِیِّ النَّقِیِّ الرِّضِیِ

خدایا بر محمّد بن علی درود فرست، آن امام نیکوکار پرهیزکار پاکیزه و پسندیده

الْمَرْضِیِّ، وَحُجَّتِکَ عَلیٰ مَنْ فَوْقَ الْارَضینَ وَمَنْ تَحْتَ الثَّری صَلاةً

خشنود، و حجّت تو بر تمام کسانی که روی زمین و زیر خاکند، درودی

کَثیرَةً تاُمَّةً نامِیَةً زاکِیَةً، مُبارَکَةً مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً،

فراوان و کامل و فزاینده و پاکیزه، و بابرکت و پیوسته و پی در پی و پشت سر هم،

کَاَفْضَلِ ماصَلَّیْتَ عَلیٰ اَحَدٍ مِنْ اَوْلِیآئِکَ،

همانند بهترین درودی که بر هر یک از اولیایت فرستاده ای،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وَلِیَ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا

سلام بر تو ای ولیّ خدا، سلام بر تو ای

نُورَاَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا حُجَّةَاَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا امامَ الْمُؤْمِنینَ،

نور خدا، سلام بر تو ای حجّت خدا، سلام بر تو ای پیشوای مؤمنان

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا خَلیفَةَ النَبِیّینَ وَسُلالَةَ الْوَصِیّینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا

سلام بر تو ای جانشین پیامبران و از نسل جانشینان، سلام بر تو ای

نُورَاَللَّهِ فی ظُلُماتِ الْأَرْضِ، اَتَیْتُکَ زائِراً عارِفاً بِحَقِّکَ، مُعادِیاً

نور خدا در تاریکیهای زمین، برای زیارت به درگاهت آمده ام در حالى که آشنای به حق تو و دشمن

لِأَعْدآئِکَ، مُوالِیاً لِأَوْلِیآئِکَ، فَاشْفَعْ لی عِنْدَ رَبِّکَ یا مَوْلایَ.

دشمنانت و دوستدار دوستان توام، پس نزد پروردگارت شفیعم باش، ای مولای من.

آنگاه حاجت خود را طلب کن که ان شاءاللَّه تعالى برآورده خواهد شد.(2)

ص :452


1- مصباح الزائر، صفحه 395 و بحارالانوار، جلد 99، صفحه 20.
2- کامل الزیارات، باب 100، صفحه 302، حدیث 1.

زیارات مشترک امام کاظم و امام جواد علیهما السلام:

زیارت اوّل: «ابن قولویه»، «شیخ کلینی» و «شیخ طوسی» از امام هادی علیه السلام نقل می کنند که ابتدا مقابل مرقد امام موسی کاظم علیه السلام می ایستی ومی گویی: اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وَلِیَّ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا حُجَّةَ اَللَّهِ،

سلام بر تو ای ولیّ خدا، سلام بر تو ای حجّت خدا،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا نُورَ اَللَّهِ فی ظُلُماتِ الْأَرْضِ، اَلسَّلامُ

سلام بر تو ای نور خدا در تاریکیهای زمین، سلام

عَلَیْکَ یا مَنْ بَدا لِلَّهِ فی شَاْنِهِ،

بر تو ای کسی که خدا جایگاهت را آشکار نمود،

اَتَیْتُکَ زائِراً عارِفاً بِحَقِّکَ، مُعادِیاً لِأَعْدائِکَ،

برای زیارت به درگاهت آمده ام در حالى که آشنای به حقّ تو و دشمن دشمنانت

مُوالِیاً لِأَوْلِیآئِکَ، فَاشْفَعْ لی عِنْدَ رَبِّکَ یا مَوْلایَ.

و دوستدار دوستان توام، پس نزد پروردگارت شفیعم باش، ای مولای من.

سپس دعا می کنی و حاجتت را طلب می نمایی. آنگاه رو به قبر امام جواد علیه السلام می ایستی و همین زیارت را خطاب به آن حضرت تکرار می کنی. این زیارت در نهایت اعتبار است.(1)

***

زیارت دوم «شیخ مفید» و «شیخ شهید» و «محمّد بن المشهدی» می نویسند: برای زیارت آن دو بزرگوار نزد ضریح مطهّر بایست و خطاب به هر دو امام علیهما السلام بگو:

اَلسَّلامُ عَلَیْکُما یا وَلِیَّیِ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکُما یا حُجَّتَیِ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ

سلام بر شما دو ولیّ خدا، سلام بر شما دو حجّت پروردگار، سلام

عَلَیْکُما یا نُورَیِ اَللَّهِ فی ظُلُماتِ الْأَرْضِ، اَشْهَدُ انَّکُما قَدْ بَلَّغْتُما عَنِ اَللَّهِ

بر شما دو نور اِلهی در تاریکیهای زمین، گواهی می دهم که به یقین آنچه خدا بر عهده تان قرار داده بود

ما حَمَّلَکُما، وَحَفِظْتُما مَا اسْتَوْدِعْتُما،

رساندید، و آنچه نزدتان امانت بود حفظ نمودید

وَحَلَّلْتُما حَلالَ اَللَّهِ، وَحَرَّمْتُما حَرامَ اَللَّهِ،

و حلال خدا را حلال و حرام خدا را حرام شمرده،

وَاقَمْتُما حُدُودَ اَللَّهِ، وَتَلَوْتُما کِتابَ اَللَّهِ، وَصَبَرْتُما عَلَی الْأَذی

و حدودِ (احکام) خدا را بپا داشتید و کتاب خدا را تلاوت کرده و در راه خدا به امید پاداش بر اذیّتها

فی جَنْبِ اَللَّهِ مُحْتَسِبَیْنِ حَتّی اَتیٰکُمَا الْیَقینُ، اَبْرَءُ الَی اَللَّهِ مِنْ اَعْدآئِکُما،

صبر نمودید، تا زمان وفاتتان فرا رسید، از دشمنان شما به درگاه خدا بیزاری جسته

ص :453


1- کامل الزیارات، صفحه 301، حدیث 1 و کافی، جلد 4، صفحه 578، حدیث 1 و تهذیب، جلد 6، صفحه 91، حدیث 1.

وَاتَقَرَّبُ الَی اَللَّهِ بِوِلایَتِکُما،

و با دوستی شما به درگاه خدا تقرّب می جویم،

اَتَیْتُکُما زائِراً عارِفاً بِحَقِّکُما، مُوالِیاً لِأَوْلِیآئِکُما،

برای زیارت به درگاهتان آمده ام در حالى که آشنای به حقّتان و دوستدار دوستانتان

مُعادِیاً لِأَعْدآئِکُما، مُسْتَبْصِراً بِالْهُدَی اَلَذی اَنْتُما عَلَیْهِ،

و دشمن دشمنانتان هستم، و آگاهم به هدایتی که شما برآنید،

عارِفاً بِضَلالَةِ مَنْ خالَفَکُما، فَاشْفَعا لی عِنْدَ رَبِّکُما،

و گمراهی مخالفانتان، پس نزد پروردگارتان شفیعم باشید،

فَانَّ لَکُما عِنْدَ اَللَّهِ جاهاً عَظیماً، وَمَقاماً مَحْمُوداً*

زیرا جایگاه باعظمت و مقام پسندیده از آنِ شماست

سپس ضریح شریف را ببوس و روی راست صورت را بر و مقام پسندیده از آنِ شماست

آن بگذار و آنگاه به جانب سر مقدّس برو و بگو:

اَلسَّلامُ عَلَیْکُما یا حُجَّتَیِ اَللَّهِ فی اَرْضِهِ

سلام بر شما ای دو حجّت خدا در زمین

وَسَمآئِهِ، عَبْدُکُما وَ وَلِیُّکُما زآئِرُکُما، مُتَقَرِّباً الَی اَللَّهِ بِزِیارَتِکُما، اَللهُمَ

و آسمانش، بنده و دوستدار و زائرتان ، با زیارت شما به درگاه خدا تقرّب می جوید، خدایا

اجْعَلْ لی لِسانَ صِدْقٍ فی اَوْلِیآئِکَ الْمُصْطَفَیْنَ،

قرار ده برایم زبان صدق در مورد اولیای برگزیده ات ،

وَحَبِّبْ اِلَیَّ مَشاهِدَهُمْ،

و (زیارتِ) محلّ شهادت آنان را برایم محبوب گردان

وَاجْعَلْنی مَعَهُمْ فِی الدُّنْیا وَالْأخِرَةِ، یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ.

و مرا در دنیا و آخرت با ایشان قرار ده ای مهربانترین مهربانان.

سپس برای هر امام دو رکعت نماز زیارت بخوان و هر آنچه می خواهی از خدا بخواه.(1) یادآوری: مرحوم محدّث قمی پس از نقل این زیارت می گوید: مختصر بودن این گونه زیارت ها به جهت تقیّه شدیدی است که در آن زمانها حاکم بوده و ائمّه علیهم السلام می خواستند که شیعیان را به این وسیله، از آسیب طاغیان زمان محفوظ بدارند، اکنون که زمان تقیّه نیست اگر زائری طالب زیارتی طولانی باشد، می تواند زیارت جامعه کبیره که بهترین زیارت است و ذکرش خواهد آمد (صفحه 537) را بخواند (چنان که می تواند زیارت امین اللَّه را بخواند که در صفحه 260 گذشت).

زیارت وداع امام کاظم علیه السلام:

«شیخ طوسی» در «تهذیب» می نویسد: هرگاه خواستی با امام موسی بن جعفر علیهما السلام وداع کنی نزد قبر

ص :454


1- بحارالانوار، جلد 99، صفحه 13 و مزار کبیر، صفحه 539 و مزار شهید، صفحه 194( با اندکی تفاوت).

شریفش بایست آن گونه که در ابتدای زیارت ایستادی و بگو:

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مَوْلایَ یا ابَا الْحَسَنِ، وَرَحْمَةُ اَللَّهِ وَبَرَکاتُهُ، اَسْتَوْدِعُکَ اللَّهَ

سلام بر تو ای مولای من ای ابا الحسن و رحمت و برکات خدا بر تو باد، تو را به خدا می سپارم

وَ اَقْرَءُ عَلَیْکَ السَّلامَ، آمَنَّا بِاَللَّهِ وَبِالرَّسُولِ، وَبِمٰا جِئْتَ بِهِ وَدَلَلْتَ عَلَیْهِ،

و بر تو درود می فرستم، ایمان دارم به خدا و رسولش ، و به آنچه آورده و راهنمایی کرده ای

اَللَّهُمَّ اُکْتُبْنا مَعَ الشَّاهِدینَ.(1)

خدایا مرا در زمره گواهان قرار ده.

زیارت وداع امام جواد علیه السلام:

در وداع امام جواد علیه السلام مقابل قبر آن حضرت می ایستی آن گونه که در ابتدای زیارت ایستادی ومی گویی:

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مَوْلایَ یَابْنَ رَسُولِ اَللَّهِ، وَ رَحْمَةُ اَللَّهِ وَ بَرَکاتُهُ،

سلام بر تو ای مولای من ای فرزند رسول خدا، و رحمت و برکات خدا بر تو باد

اَسْتَوْدِعُکَ اللَّهَ وَ اَقْرَءُ عَلَیْکَ السَّلامَ، آمَنَّا بِاَللَّهِ وَبِرَسُولِهِ، وَبِمٰا جِئْتَ بِهِ

تو را به خدا می سپارم و بر تو درود می فرستم، به خدا و رسولش و به آنچه آورده

وَدَلَلْتَ عَلَیْهِ، اَللَّهُمَّ اُکْتُبْنا مَعَ الشَّاهِدینَ.

و راهنمایی کرده ای ایمان دارم، خدایا مرا در زمره گواهان قرار ده.

آنگاه از خدا می خواهی که این زیارت، آخرین زیارت تو نباشد و مجدّداً توفیق زیارت را پیدا کنی، سپس آنچه می خواهی دعا کن و ضریح آن حضرت را ببوس و دو طرف صورت خود را بر روی آن بگذار.(2)

فضیلت مسجد براثا:

مسجد «براثا» از مساجد معروف و متبرّکی است که بین بغداد و کاظمین در مسیر زوّار قرار گرفته و با همه شرافت و فضایلی که دارد غالباً نسبت به آن توجّه نمی شود و از فیض آن محرومند. «حموی» از مورّخین سال 626 در معجم البلدان می نویسد:

«براثا» پیش از بنای شهر بغداد، قریه ای بود که گمان مردم آن بر این بود که علی علیه السلام از این قریه-

ص :455


1- تهذیب، جلد 6، صفحه 83.
2- همان مدرک، صفحه 91.

زمانی که برای جنگ با خوارج نهروان می رفت- عبور کرد و در مسجد مزبور نماز خواند و در حمّام آن قریه استحمام نمود. از جمله از کسانی که به این «براثا» منسوبند «ابوشعیب براثی» عابد است که اوّل کسی است که در براثا در کوخی که از نی ساخته بود؛ ساکن شد و در آن عبادت خدا می کرد.(1) و به همین دلیل، شیعیان به این مسجد اهمّیّت فراوان می دادند.

آنچه برای ما قابل اعتماد است روایاتی است که مرحوم «علّامه مجلسی»(2) در ارتباط با فضیلت این مسجد و سابقه تاریخی آن نقل می کند که از مجموع آن، نکات فراوانی به دست می آید از جمله:

1- این مکان، خانه حضرت مریم علیها السلام و زمین حضرت عیسی علیه السلام بود.

2- حضرت امیرمؤمنان علیه السلام چشمه ای به اعجاز در آن جا ظاهر ساخت.

3- امیرمؤمنان علیه السلام پس از بازگشت از نهروان چند روز در آن مکان اقامت فرمودند.

4- در این مکان، انبیای قبل از عیسی علیه السلام از جمله ابراهیم خلیل علیه السلام نیز نماز بجای آوردند.

5- صومعه ای در این مکان قرارداشت که راهب آن با مشاهده امیرمؤمنان علیه السلام و دیدن معجزات مزبور اسلام آورد.

6- از روایت دیگری به دست می آید که در این مکان قبر پیامبری واقع شده است و مرحوم محدّث قمی می گوید: شاید آن پیامبر، حضرت یوشع باشد.

مرحوم «علّامه مجلسی» پس از نقل این روایات می نویسد: این مسجد الآن موجود است و به وسط راه بغداد- کاظمین، نزدیک است و مستحب است نماز خواندن و طلب کردن حوائج از خداوند در آن.(3)

زیارت نوّاب اربعه:

از جمله برنامه های زوّار، در ایّام توقّف در کاظمین، رفتن به بغداد برای زیارت چهار نایب خاص امام عصر صلوات اللَّه علیه (1- عثمان بن سعید، 2- محمّد بن عثمان، 3- شیخ ابوالقاسم حسین بن روح، 4- شیخ جلیل علیّ بن محمّد سمری رحمهم الله) می باشد که اگر قبر هر کدام از آنها در مناطق دوردست دیگری بود باز هم سزاوار بود که انسان مسیری طولانی را طی کند و رنج و مشقّت سفر را متحمّل شود و به فیض زیارت آنها برسد، زیرا آنها کسانی هستند که 70 سال منصب سفارت و وساطت میان امام عصر علیه السلام و امّت را بر عهده داشتند و به دست آنها کرامات بسیار ظاهر شد.

ص :456


1- معجم البلدان، جلد 1، صفحه 363.
2- بحارالانوار، جلد 99، صفحه 26، باب 3.
3- همان مدرک، صفحه 29.

کیفیّت زیارت آن بزرگواران:

«شیخ طوسی» در «تهذیب» و «سیّد بن طاووس» در «مصباح الزائر» از حسین بن روح رحمه الله (یکی از نواب چهارگانه) نقل می کنند که هرگاه خواستی نوّاب حضرت را زیارت کنی پس از سلام به رسول خدا صلی الله علیه و آله و امیرمؤمنان و خدیجه کبری و فاطمه زهرا و امام حسن و امام حسین و هر یک از ائمّه تا صاحب الزمان (صلوات اللَّه علیهم اجمعین)، می گویی:

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا فُلانَ بْنَ فُلانٍ

(و به جای فلان بن فلان اسم صاحب قبر و پدرش را می بری) سپس می گویی:

اَشْهَدُ اِنَّکَ بابُ الْمَوْلی اَدَّیْتَ عَنْهُ وَاَدَّیْتَ الَیْهِ، ما خالَفْتَهُ وَ لٰا خالَفْتَ عَلَیْهِ،

گواهی می دهم که تو به یقین درگاه ورود به مولا بودی، امانت او را (به مردم) و امانت (مردم را) به او رساندی، با او مخالفت نکردی و برخلاف

فَقُمْتَ خالِصاً و اِنْصَرَفْتَ سابِقاً، جِئْتُکَ عارِفاً بِالْحَقِ

او کاری انجام ندادی، با اخلاص قیام نمودی و با سبقت (در اطاعت) بازگشتی، با آشنایی به حقّی

اَلَذی اَنْتَ عَلَیْهِ، و اِنَّکَ ما خُنْتَ فِی التَّاْدِیَةِ وَ السِّفارَةِ، وَ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ

که تو برآنی به درگاهت آمده ام، و تو به یقین در ادای امانت و نمایندگی خیانت ننمودی، و سلام بر تو باد

مِنْ بابٍ ما اَوْسَعَهَ، وَمِنْ سَفیرٍ ما آمَنَکَ، وَمِنْ ثِقَةٍ ما اَمْکَنَکَ، اَشْهَدُ انَّ اللَّهَ

که چه درگاه وسیع (برای رسیدن به امام)، و چه سفیر امین، و چه فرد مورد اطمینان ثابت قدمی بودی، گواهی می دهم که خداوند به یقین

اخْتَصَّکَ بِنُورِهِ، حَتّی عایَنْتَ الشَّخْصَ، فَاَدَّیْتَ عَنْهُ وَاَدَّیْتَ الَیْهِ. سپس تو را به نورش اختصاص داد، تا امام را به چشم خود دیدی، پس امانت او را (به مردم) و امانت (مردم را) به او رساندی.***

مجدّداً بر رسول خدا تا صاحب الزمان علیهم السلام سلام می فرستی و پس از آن می گویی:

جِئْتُکَ مُخْلِصاً بِتَوْحیدِاَللَّهِ، وَمُٰوٰالاةِ اَوْلِیآئِهِ،

به درگاهت آمده ام با اخلاص به یگانگی خدا و پیروی از اولیائش

وَالْبَرآئَةِ مِنْ اَعْدآئِهِمْ، وَمِنَ اَلَّذینَ خالَفُوکَ

و بیزاری از دشمنانش و از کسانی که با تو مخالفت کردند

یا حُجَّةَ الْمَوْلی وَبِکَ الَیْهِمْ تَوَجُّهی وَبِهِمْ إِلَىَٰ اَللَّهِ تَوَسُّلی

ای حجّت مولا، و به واسطه تو به آنان رو نموده و به وسیله آنان به خدا متوسّل می شوم.

آنگاه دعا کن و آنچه را می خواهی از خدا بطلب که ان شاءاللَّه اجابت می شود. (1)

ص :457


1- تهذیب، جلد 6، صفحه 118 و مصباح الزائر، صفحه 514( با تفاوت).

زیارت مرحوم کلینی:

سزاوار است زوّار محترم در بغداد به زیارت شیخ بزرگوار و عإِلَىٰ مقام جناب ثقةالاسلام محمّد بن یعقوب کلینی نیز بروند، کسی که در زمان خودش رئیس شیعه و موثّق ترین و استوارترین آنان در نقل حدیث بوده، و کتاب شریف «کافی» را که یکی از منابع مهمّ حدیث شیعه است، در مدّت بیست سال، تألیف کرده، و حقّی بزرگ بر گردن شیعه به خصوص اهل علم دارد. او کسی است که به جهت عظمت شأنش، ابن أثیر (مورّخ معروف) او را مجدّد و مؤسّس مذهب امامیّه در آغاز قرن چهارم می شمرد بعد از آن که حضرت ثامن الائمّه علیه السلام را مجدّد این مذهب در آغاز قرن سوم به حساب می آورد.(1) (البتّه این سخن به آن معنا نیست که احادیث کتاب شریف کافی احتیاج به بررسی اسناد و نقد ندارد).

زیارت جناب سلمان:

از برنامه های خوب زوّار در کاظمین رفتن به شهر مدائن برای زیارت عبد صالح اِلهی جناب سلمان محمّدی (رضوان اللَّه علیه) می باشد، کسی که:

1- مرحوم «علّامه مجلسی» می گوید: به سندهای مختلف از امام صادق علیه السلام نقل شده که ایمان ده درجه دارد؛ مقداد در درجه هشتم و ابوذر در درجه نهم، و سلمان در درجه دهم قرار گرفته است!(2) 2- او به شرافت « سَلْمانُ مِنَّا اَهْلَ الْبَیْتِ ؛ سلمان از ما اهل بیت است» مفتخر شده و رسول خدا صلی الله علیه و آله در فضیلت او فرموده است: « سَلْمانُ بَحْرٌ لا یُنْزَفُ، وَکَنْزٌ لا یَنْفَدُ، سَلْمانُ مِنَّا اَهْلَ الْبَیْتِ، سَلْسَلٌ یَمْنَحُ الْحِکْمَةَ، وَیُؤْتِی الْبُرْهانَ؛

یعنی سلمان دریایی است که نمی خشکد و گنجی است که تمام نمی شود، سلمان از ما اهل بیت است، آب گوارایی است که حکمت می بخشد و برهان می دهد».(3) 3- امیرمؤمنان علیه السلام او را همانند لقمان حکیم معرّفی کرده است.

کیفیّت زیارت آن جناب:

«سیّد بن طاووس» در «مصباح الزائر» چهار زیارت برای آن بزرگوار نقل کرده که ما در این جا به ذکر یکی از آن چهار زیارت اکتفا می کنیم:

نزد قبر او، رو به قبله می ایستی و می گویی:

اَلسَّلامُ عَلیٰ رَسُولِ اَللَّهِ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اَللَّهِ خاتَمِ النَّبِیّینَ، اَلسَّلامُ عَلیٰ

سلام بر فرستاده خدا محمّد بن عبداللَّه خاتم پیامبران، سلام بر

ص :458


1- حبل المتین، شیخ بهایی، صفحه 7.
2- بحارالانوار، جلد 99، صفحه 291.
3- همان مدرک، جلد 22، صفحه 348، حدیث 64.

اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ سَیِّدِ الْوَصِیّینَ، اَلسَّلامُ عَلَی الْأَئِمَّةِ الْمَعْصُومینَ

امیر مؤمنان و آقا و سرور جانشینان، سلام بر امامان معصوم

الرَّاشِدینَ، اَلسَّلامُ عَلَی الْمَلائِکَةِ الْمُقَرَّبینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا صاحِبَ

هدایت یافته، سلام بر فرشتگان مقرّبِ (خدا)، سلام بر تو ای صحاَبیٰ

رَسُولِ اَللَّهِ الْأَمینِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وَلِیَّ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا

فرستاده امین خداوند، سلام بر تو ای دوستدار امیر مؤمنان، سلام بر تو ای

مُودَعَ اَسْرارِ السَّادَةِ الْمَیاَمینِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا بَقِیَّةَ اَللَّهِ مِنَ الْبَرَرَةِ

امانتدار اسرار سروران با برکت، سلام بر تو ای ذخیره خدا از میان نیکوکاران

الْماضینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاَللَّهِ وَ رَحْمَةُ اَللَّهِ وَبَرَکاتُهُ، اَشْهَدُ اِنَّکَ

گذشته، سلام بر تو ای أبا عبداللَّه و رحمت و برکات خدا بر تو باد، گواهی می دهم که تو به یقین از خدا

اَطَعْتَ اللَّهَ کَمٰا اَمَرَکَ، وَاتَّبَعْتَ الرَّسُولَ کَمٰا نَدَبَکَ،

اطاعت کردی آن گونه که فرمان داد ، وپیرویش نمودی آن گونه که پیامبر از تو خواسته بود،

وَتَوَلَّیْتَ خَلیفَتَهُ کَما الْزَمَکَ،

و همان گونه که بر تو لازم کرده بود با جانشینش دوستی کردی،

وَدَعَوْتَ الَی الْإِهْتِمامِ بِذُرِّیَّتِهِ کَمٰا وَقَفَکَ، وَعَلِمْتَ الْحَقَّ یَقیناً

و آن گونه که تو را آگاه ساخته بود به مراقبت از نسلش دعوت نمودی، و از روی یقین حق را شناختی

وَاعْتَمَدْتَهُ کَمٰا اَمَرَکَ،

و آن گونه که فرمان داده بود بر آن اعتماد نمودی،

اَشْهَدُ اَنَّکَ بابُ وَصِیِّ الْمُصْطَفی وَطَریقُ حُجَّةِ

گواهی می دهم که تو به یقین درگاه رسیدن به جانشین مصطفی و راه رسیدن به حجّت

اَللَّهِ الْمُرْتَضی وَامینُ اَللَّهِ فیمَا اسْتُودِعْتَ مِنْ عُلُومِ الْأَصْفِیآءِ، اَشْهَدُ اِنَّکَ

خدا همان علیّ مرتضی هستی و در علوم (پیامبران) برگزیده که نزدت امانت بود امین خدایی، گواهی می دهم که تو به یقین

مِنْ اَهْلِ بَیْتِ النَّبِیِّ، النُّجَبآءِ الْمُخْتارینَ لِنُصْرَةِ الْوَصِیِّ، اَشْهَدُ اِنَّکَ

از خاندان پیامبر هستی، همان بزرگ زادگان برگزیده برای یاری جانشین (پیامبر)، گواهی می دهم که تو به یقین

صاحِبُ الْعاشِرَةِ، وَالْبَراهینِ وَالدَّلائِلِ الْقاهِرَةِ، وَاَقَمْتَ الصَّلاةَ، وَ آتَیْتَ

دارای درجات دهگانه ایمان، و برهانها و استدلالهای کوبنده هستی، و نماز را بپا داشته و زکات

الزَّکاةَ، وَ اَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ، وَنَهَیْتَ عَنِ الْمُنْکَرِ، وَاَدَّیْتَ الْأَمانَةَ،

دادی و امر به معروف و نهی از منکر کرده و ادای امانت نمودی

وَنَصَحْتَ لِلَّهِ وَلِرَسُولِهِ، وَصَبَرْتَ عَلَی الْأَذی فی جَنْبِهِ حَتّی آتیکَ الْیَقینُ،

و برای خدا و رسولش خیرخواهی کردی و در راه خدا بر اذیّتها صبر نمودی تا زمان وفاتت فرا رسید

ص :459

لَعَنَ اَللَّهُ مَنْ جَحَدَکَ حَقَّکَ، وَ حَطَّ مِنْ قَدْرِکَ،

خداوند لعنت کند کسی که حقّ تو را انکار نموده و از جایگاهت پایین آورد،

لَعَنَ اَللَّهُ مَنْ آذاکَ فی مَوالىکَ،

خداوند لعنت کند کسی را که در راه (دوستی) امامانت تو را اذیّت نمود،

لَعَنَ اَللَّهُ مَنْ اَعْنَتَکَ فی اَهْلِ نَبِیِّکَ،

خداوند لعنت کند کسی را که به خاطر (حمایت) خاندان پیامبرت به تو ستم نمود،

لَعَنَ اَللَّهُ مَنْ لامَکَ فی ساداتِکَ،

و خداوند لعنت کند کسی را که به سبب سرورانت تو را سرزنش کرد،

لَعَنَ اَللَّهُ عَدُوَّ آلِ مُحَمَّدٍ مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ مِنَ الْأَوَّلینَ وَالْآخِرینَ،

خداوند لعنت کند دشمنان خاندان محمّد از جنّ و انس از پیشینیان و پسینیان را،

وَضاعَفَ عَلَیْهِمُ الْعَذابَ الْأَلیمَ، صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِ

و عذاب دردناک آنان را چند برابر کند، درود خدا بر تو باد ای ابا عبد

اَللَّهِ، صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْکَ یا صاحِبَ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ، وَعَلَیْکَ

اللَّه، درود خدا بر تو باد ای یاور رسول خدا، درود خدا بر او و خاندان پاکش و بر تو باد

یا مَوْلی اَمیرِالْمُؤْمِنینَ، وَ صَلَّی اَللَّهُ عَلیٰ رُوحِکَ الطَّیِّبَةِ، وَ جَسَدِکَ

ای دوستدار امیر مؤمنان، و درود خدا بر روح پاک و بدن

الطَّاهِرِ، وَالْحَقَنا بِمَنِّهِ وَرَأْفَتِهِ اِذٰا تَوَفَّانا بِکَ، وَبِمَحَلِّ السَّادَةِ الْمَیاَمینِ،

پاکیزه ات، خداوند به لطف و مهربانیش بعد از مرگ ما را به تو و به جایگاه امامان بابرکت ملحق کند

وَجَمَعَنا مَعَهُمْ بِجِوارِهِمْ فی جَنَّاتِ النَّعیِمِ، صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاَللَّهِ،

و گردهم آورد ما و آنان را در کنارشان در بهشتهای پرنعمت، درود خدا بر تو ای ابا عبد اللَّه

وَصَلَّی اَللَّهُ عَلیٰ اِخْوانِکَ الشّیعَةِ الْبَرَرَةِ مِنَ السَّلَفِ الْمَیآمین ، وَ اَدْخَلَ

و درود خدا بر برادران شیعه نیکوکارت از پیشینیان بابرکت، و داخل کند

الرَّوْحَ وَالرِّضْوانَ عَلَی الْخَلَفِ مِنَ الْمُؤْمِنینَ، وَالْحَقَنا وَاَیَّاهُمْ بِمَنْ تَوَلَّاهُ

آرامش و خوشنودیش را بر بازماندگان از مؤمنان ، و ما و آنان را به عترت پاکی که

مِنَ الْعِتْرَةِ الطَّاهِرینَ، وَعَلَیْکَ وَعَلَیْهِمُ اَلسَّلامُ وَرَحْمَةُ اَللَّهِ وَبَرَکاتُهُ.

از آن پیروی می کنند ملحق کند، و سلام و رحمت و برکات خدا بر تو و آنان باد.

سپس هفت مرتبه سوره «انا انزلناه» می خوانی، آنگاه آنچه از نمازهای مستحبی خواستی کنار قبرش بجای می آوری و سپس وداع ذیل را که «سیّد بن طاووس» آورده، می خوانی:

ص :460

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یااَباعَبْدِاَللَّهِ، اَنْتَ بابُ اَللَّهِ الْمُؤْتی مِنْهُ، وَالْمَأْخُوذُ عَنْهُ، اَشْهَدُ

سلام بر تو ای ابا عبد اللَّه، تویی باب ورود به (قرب) خدا که از آن داخل شوند و از مخالفت با آن مؤاخذه شوند، گواهی می دهم

اِنَّکَ قُلْتَ حَقّاً، وَ نَطَقْتَ صِدْقاً، وَ دَعَوْتَ إِلَىٰ مَوْلایَ وَ مَوْلاکَ عَلانِیَةً وَ سِرّاً،

که تو به یقین به حق و صادقانه سخن گفتی، و دعوت نمودی به سوی مولای من و خودت آشکارا و در پنهان

اَتَیْتُکَ زآئِراً وَ حاجاتی لَکَ مُسْتَوْدِعاً،

به قصد زیارت به درگاهت آمده ام و حاجتهایم (برای اجابت) نزدت امانت است،

وَ ها اَنَا ذٰا مُوَدِّعُکَ، اَسْتَوْدِعُکَ

و اکنون از تو وداع می کنم، و به تو می سپارم

دینی وَامانَتی وَخَواتیمَ عَمَلی، وَجَوامِعَ اَمَلی إِلَىٰ مُنْتَهی اَجَلی ، وَاَلسَّلامُ

دین و امانت و عاقبت کار، و تمامی آرزوهایم را تا آن زمان مرگم ، و سلام

عَلَیْکَ وَرَحْمَةُاَللَّهِ وَبَرَکاتُهُ، وَصَلَّی اَللَّهُ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الْأَخْیارِ.

و رحمت و برکات خدا بر تو باد، و درود خدا بر محمّد و خاندان نیکوکارش باد.

سپس بسیار دعا می کنی و باز می گردی.(1)

طاق کسری

پس از زیارت جناب سلمان رحمه الله شایسته است زائر محترم دو رکعت نماز یا بیشتر در طاق کسری بخواند که امیرمؤمنان علیه السلام در آن جا نماز گزارد و عمّار ساباطی نقل می کند که آن حضرت وقتی به «مداین» آمد در ایوان کسری فرود آمد و «دُلَف بن بحیر» به همراه حضرتش بود، حضرت در این مکان نماز به جای آورد و آنگاه برخاست و خطاب به «دلف» (به عنوان درس عبرت) فرمود: از برای «کسری (آن پادشاه معروف) در این مکان چنین و چنان بود و ... دلف هم در مقابل می گفت: آری به خدا قسم، چنین است که می فرمایی، ای سیّد و مولای من! چنان شما بر این دیار مطّلع هستید که گویا خود شما آن را بنا نهاده اید!(2)

در روایت دیگری آمده: وقتی آن حضرت بر مداین، مرور کرد و آثار کسری و خراَبیٰ آن را مشاهده فرمود یکی از همراهان از روی عبرت این شعر را قرائت کرد:

جَرَتِ الرِّیاحُ عَلیٰ مَحَلِ دِیارِهِمْ

وزیدبادها بر ویرانه های خانه هایشان

فَکَاَنَّهُمْ کانُوا عَلیٰ میعادٍ

گویی همگی در وعده گاهی بودند (و رفتند)

ص :461


1- مصباح الزائر، صفحه 511 و بحارالانوار، جلد 99، صفحه 291.( با اندکی تفاوت)
2- مستدرک الوسائل، جلد 3، صفحه 448، حدیث 22.

حضرت فرمود: چرا این آیات را تلاوت نمی کنی:

کَمْ تَرَکُوا مِنْ جَنَّاتٍ وَعُیُونٍ* وَزُرُوعٍ وَمَقامٍ کَریمٍ* وَنَعْمَةٍ کانُوا فیها

چه بسیار باغ ها و چشمه ها که از خود به جای گذاشتند* و کشتزارها و قصرهای پرارزش* و نعمت های فراوان دیگر که در آن

فاکِهینَ* کَذلِکَ وَاَوْرَثْناها قَوْماً آخَرینَ* فَما بَکَتْ عَلَیْهِمُ السَّمآءُ

غرق شادمانی بودند* این چنین بود (ماجرای آنان!) و ما این (نعمت ها) را میراث برای اقوام دیگری قرار دادیم* نه آسمان

وَالْأَرْضُ وَما کانُوا مُنْظَرینَ.(1)

و زمین بر آنان گریست و نه به آنها مهلتی داده شد.

سپس این گروه وارث دیگران بودند امّا چیزی نگذشت که دیگران وارث آنها شدند. شکر نعمت اِلهی بجای نیاوردند لذا دنیای آنها به خاطر گناه از دست رفت، از کفران نعمت بپرهیزید تا بلا بر شما نازل نشود.(2) حاصل آن آیه و این بیان حضرت همان است که حکیم خاقانی در شعر معروفش گفته است:

هان ای دل عبرت بین از دیده نظر کن هان ایوان مداین را آیینه عبرت دان

پرویز که بنهادی بر خوان تره زرّین زرّین تره کو برخوان، رو کَمْ تَرَکُوا برخوان

زیارت حذیفة بن إِلَىٰمان:

پس از نماز در طاق کسری شایسته است که زائر محترم به زیارت حذیفة بن إِلَىٰمان برود که از بزرگان اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله و یاران ویژه امیرمؤمنان علیه السلام است و ویژگی او در میان صحابه، شناختن منافقان و دانستن نام های آنان بود به گونه ای که اگر او در تشییع جنازه کسی برای نماز حاضر نمی شد، حتّی خلیفه ثانی نیز بر او نماز نمی خواند!

او از جانب خلیفه ثانی سال ها والى شهر مداین بود، خلیفه او را عزل کرد و سلمان را والى آن جا قرار داد، پس از وفات سلمان، دوباره والى مداین شد تا زمان حکومت امیرمؤمنان علیه السلام. پس از حکومت آن حضرت، نامه ای از جانب حضرتش برای حذیفه و اهل مداین فرستاده شد و از این طریق هم به حکومت رسیدن امیرمؤمنان علیه السلام و هم ابقای حذیفه برای ولایت مداین، به او و مردم مداین ابلاغ شد، ولی پس از آن که آن حضرت از مدینه به جانب بصره برای دفع شرّ اصحاب جمل حرکت کرد و قبل از آن که وارد کوفه

ص :462


1- سوره دخان، آیات 25- 29.
2- شرح نهج البلاغه ابن اَبیٰ الحدید، جلد 3، صفحه 202 و بحارالانوار، جلد 75، صفحه 84، حدیث 91( با مقداری تفاوت).

شود، حذیفه از دنیا رفت و توفیق درک مجدّد محضر آن حضرت را نیافت.(1)

نماز در مسجد جامع مداین:

در جنب مدفن جناب سلمان، مسجد جامع مداین واقع شده که منسوب به حضرت امام حسن عسکری علیه السلام است که یا به امر آن حضرت بنا شده، یا در آن جا نماز خوانده است. سزاوار است زائر گرامی از فیض دو رکعت نماز در این مسجد نیز، خود را محروم نسازد.

ص :463


1- درجات الرفیعة، صفحه 283 و سفینة البحار مادّه حذیفة.

فصل هفتم: زیارت امام رضا علیه السلام

مقدّمه:

فضیلت زیارت امام رضا علیه السلام بیش از آن است که احصا شود و ما در این جا تنها به ذکر چند روایت تبرّک می جوییم؛ ولی قبل از بیان این روایات، اشاره ای به بعضی از کرامات آن حضرت در طول سفر به خراسان مناسب به نظر می رسد:

«ابن طاووس» روایت کرده: زمانی که مأمون، امام رضا علیه السلام را از مدینه به خراسان طلبید آن حضرت از مدینه به سوی بصره حرکت کرد و بدون آن که وارد کوفه شود، از طریق کوفه به بغداد و از آن جا وارد قم شد؛ اهل قم به استقبال آن حضرت شتافتند و چون هر کسی میل داشت که آن بزرگوار بر او وارد شود، در زمینه ضیافت و پذیرایی از آن جناب با هم به نزاع پرداختند. حضرت علیه السلام فرمودند: شتر من مأمور است، یعنی هر کجا که او فرود آمد من همان جا وارد می شوم. آن شتر آمد و آمد، تا دَرِ خانه ای که صاحبش در شب آن روز خواب دیده بود که امام رضا علیه السلام فردا میهمان او خواهد بود، ایستاد و حضرت آن جا وارد شدند. چندی نگذشت که آن محلّ به مقام رفیعی تبدیل شد و در زمان ما از مدارس دینیه موفّق حوزه مقدّسه قم به حساب می آید (و به نام مدرسه رضویّه نامیده شده است).(1) «شیخ صدوق» نیز به سند خود از «اسحاق بن راهویه» نقل کرده که گفت: وقتی امام رضا علیه السلام وارد نیشابور شد و خواست از آن جا حرکت کند، راویان احادیث خدمت آن حضرت جمع شدند و عرض کردند:

ای پسر رسول خدا از نزد ما می روی بدون آن که برای ما حدیثی بیان فرمایی که از آن بهره مند شویم؟ آن بزرگوار سر مبارکش را از داخل محملی که در آن نشسته بود بیرون آورد و فرمود: «شنیدم از پدرم موسی بن جعفر علیهما السلام که فرمود: شنیدم از پدرم جعفربن محمّد علیهما السلام، که فرمود: شنیدم از پدرم محمّدبن علی علیهما السلام که فرمود: شنیدم از پدرم علی بن الحسین علیهما السلام که فرمود: شنیدم از پدرم حسین بن علی علیهما السلام که فرمود: شنیدم از پدرم امیر مؤمنان علی بن اَبیٰ طالب علیهما السلام که فرمود: شنیدم از رسول خدا صلی الله علیه و آله که فرمود: شنیدم از جبرئیل که گفت: شنیدم از خداوند عزّوجلّ که فرمود:

«لااِلهَ اِلَّا اَللَّهُ حِصْنی فَمَنْ دَخَلَ حِصْنی اَمِنَ مِنْ عَذاَبیٰ

لا اِلٰه الا اللَّه قلعه محکم من است، هر کس در این قلعه وارد شود از عذاب من در امان خواهد بود». امام علیه السلام

ص :464


1- فرحة الغری، صفحه 105.

پس از بیان این حدیث حرکت فرمود، وقتی شتر آن حضرت به راه افتاد، مجدّداً سر مبارک خود را از محمل بیرون آورد و فرمود: «

بِشُرُوطِها وَ اَنَا مِنْ شُرُوطِها ؛ با شرایطش و من از آن شرایط هستم»!(1) اباصلت نیز روایت کرده که وقتی امام رضا علیه السلام به «ده سُرخ» در اطراف مشهد رسیدند محضر مبارکش عرض شد: یابن رسول اللَّه! صلی الله علیه و آله ظهر شده است نماز بجای نمی آورید؟ حضرت فرود آمد و آب طلبید.

عرض کردند: آب همراه نداریم، پس با دست مبارک خود زمین را کاویدند، آن قدر آب از زمین جوشید که آن حضرت و همه همراهان وضو ساختند و اثرش تا به امروز باقی است. وقتی وارد سناباد شدند پشت مبارک را به کوهی که دیگ های سنگی از آن می تراشیدند تکیه داد و عرض کرد: «خداوندا! به این کوه و آنچه در داخل ظرف های تراشیده شده از این کوه گذاشته می شود، نفع و برکت عطا فرما»! سپس دستور دادند که برای خود آن حضرت نیز دیگ هایی از همان کوه بتراشند و طعامش را تنها داخل همان دیگ ها طبخ کنند، از آن روز به بعد، مردم نیز دیگ ها و ظرف ها از آن کوه تراشیدند و برکت گرفتند.(2)

فضیلت زیارت حضرت رضا علیه السلام:

پس از این مقدّمه به سراغ مختصری از روایاتی می رویم که در فضیلت زیارت آن حضرت وارد شده است:

1- از رسول گرامی صلی الله علیه و آله نقل شده که فرمود: «بزودی پاره ای از تن من در زمین خراسان مدفون گردد و هیچ مؤمنی او را زیارت نکند مگر آن که خداوند متعال بهشت را بر او واجب و بدنش را بر آتش جهنّم حرام کند».(3) 2- در حدیث دیگری از آن حضرت صلی الله علیه و آله آمده است: «پاره ای از بدن من در خراسان مدفون خواهد شد، هر غم زده ای که او را زیارت کند خدای متعال غمش را زایل گرداند و هر گناهکاری که به زیارتش رود خداوند گناهانش را بیامرزد».(4) 3- از خود حضرت رضا علیه السلام روایت شده: «بقعه ای در خراسان است که زمانی بر آن می گذرد که محلّ رفت و آمد فرشتگان می شود؛ پیوسته فوجی از فرشتگان از آسمان فرود می آیند و فوجی بالا می روند تا صور اسرافیل بدمد». پرسیدند: ای پسر رسول خدا! آن، کدام بقعه است؟ فرمود: «بقعه ای است در زمین

ص :465


1- عیون اخبار الرضا، جلد 2، صفحه 135، حدیث 4 و بحارالانوار، جلد 49، صفحه 123، حدیث 4.
2- عیون اخبار الرضا، جلد 2، صفحه 136، حدیث 1 و بحارالانوار، جلد 49، صفحه 125، حدیث 1.
3- عیون اخبارالرضا، جلد 2، صفحه 255، حدیث 4 و بحارالانوار، جلد 49، صفحه 284، حدیث 3.
4- عیون اخبارالرضا، جلد 2، صفحه 257، حدیث 14 و بحارالانوار، جلد 99، صفحه 33، حدیث 11.

طوس و آن به خدا قسم، باغی از باغ های بهشت است، هر کس مرا در آن بقعه زیارت کند گویا رسول خدا را زیارت کرده است».(1) 4- به دو سند معتبر نقل شده که آن حضرت فرمود: هر کس مرا با توجّه به دوری قبرم زیارت کند روز قیامت در سه جایگاه نزد او بیایم، تا او را از صحنه های هولناک آن روز خلاصی بخشم، اوّل زمانی که نامه اعمال به دست انسانها داده می شود، دوم نزد پُل صراط و سوم نزد میزان و ترازوی اعمال.(2) 5- از حضرت جواد علیه السلام نیز روایت شده که فرمود: «من از جانب خداوند متعال ضمانت بهشت می کنم برای کسی که قبر پدرم را در طوس زیارت کند در حالى که به حقّ آن حضرت معرفت داشته باشد».(3) کوتاه سخن این که، روایاتی در فضیلت زیارت آن حضرت وارد شده که درباره زیارت هیچ یک از معصومین علیهم السلام وارد نشده است و این به دلایل مختلفی است که یکی از آنها این است که فقط شیعیان خالص اثنا عشری به زیارت مرقدش می شتابند و از برکات تربتش بهره می گیرند و به پیروی از مکتبش افتخار می کنند، البتّه همان گونه که در حدیث اَخیر آمده عارف به حقّ آن حضرت بودن، شرط قبولی زیارت است.

کیفیّت زیارت حضرت رضا علیه السلام:

در منابع دینی ما زیارات متعدّدی برای آن حضرت نقل شده است:

زیارت اوّل زیارت مشهور آن جناب است که در کتب معتبری مانند «کامل الزیارات» و «عیون اخبارالرضا» و «مصباح الزائر» نقل شده و از عبارت «کامل الزیارات» به دست می آید که این زیارت از یکی از ائمّه علیهم السلام روایت شده است.(4) در کتاب های فوق، این زیارت با اندکی اختلاف نسبت به یکدیگر نقل شده است، و ما این زیارت را بر اساس نسخه متداول نقل می کنیم:

پیش از آن که از منزل خارج شوی غسل می کنی و در هنگام غسل چنین می گویی:

اَللهُمَّ طَهِّرْنی وَطَهِّرْ لی قَلْبی

خدایا مرا پاک کن و دلم را برای من پاکیزه گردان،

وَاشْرَحْ لی صَدْری وَ اَجْرِ عَلیٰ لِسانی

و به من شرح صدر عنایت کن،

ص :466


1- عیون اخبار الرضا، جلد 2، صفحه 255، حدیث 5 و بحارالانوار، جلد 99، صفحه 31، حدیث 2.
2- کامل الزیارات، باب 101، صفحه 304، حدیث 4 و فقیه، جلد 2، صفحه 584، حدیث 3189.
3- بحارالانوار، جلد 99، صفحه 37، حدیث 26 و عیون اخبار الرضا، جلد 2، صفحه 256، حدیث 7.
4- کامل الزیارات، باب 102، صفحه 309، حدیث 2.

مِدْحَتَکَ

و مدح و ثنایت

وَالثَّنآءَ عَلَیْکَ،

را بر زبانم جاری ساز،

فَانَّهُ لا قُوَّةَ اِلَّا بِکَ،

زیرا که هیچ قدرتی جز به کمک تو نیست،

اَللهُمَّ اجْعَلْهُ لی طَهُوراً وَ شِفآءً*

خدایا این غسل را برای من مایه پاکیزگی و شفا قرار ده

و به هنگام بیرون رفتن می گویی:

بِسْمِ اَللَّهِ وَ بِاَللَّهِ وَ الَی اَللَّهِ،

به نام خدا و برای خدا و به سوی خدا،

وَ الَی ابْنِ

و به سوی فرزند

رَسُولِ اَللَّهِ،

رسول خدا (حرکت می کنم)،

حَسْبِیَ اَللَّهُ،

خدا مرا کافی است

تَوَکَّلْتُ عَلَی اَللَّهِ،

و به او توکّل کرده ام،

اَللَّهُمَّ اِلَیْکَ تَوَجَّهْتُ،

خدایا به درگاه تو توجّه نموده،

وَ اِلَیْکَ قَصَدْتُ،

و قصد کرده تو را

وَ ما عِنْدَکَ اَرَدْتُ

و هر آنچه نزد توست خواهانم.

هنگامی که از خانه بیرون می روی بر در خانه خود بایست و بگو:

اَللهُمَّ اِلَیْکَ وَجَّهْتُ وَجْهی

خدایا به درگاه تو رو نموده

وَ عَلَیْکَ خَلَّفْتُ اَهْلی

و بخاطر تو خانواده

وَ مإِلَىٰ وَ ما خَوَّلْتَنی

و دارایی و آنچه را عطا نمودی برجا گذاشته

وَ بِکَ وَثِقْتُ، وَلٰا یُضَیِّعُ مَنْ

و بر تو اعتماد نمودم،

فَلا تُخَیِّبْنی

پس مرا مأیوس مکن

یا مَنْ لا یُخَیِّبُ مَنْ اَرادَهُ،

ای کسی که قصد کننده ات را مأیوس نسازی،

حَفِظَهُ،

و هر کسی را تو حفظ کنی تباه نشود،

صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ،

بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست،

وَ احْفَظْنی بِحِفْظِکَ،

و مرا به محافظت خویش حفظ فرما،

فَانَّهُ لا یَضیعُ مَنْ حَفِظْتَ*

زیرا هر کس را که تو حفظ نمایی تباه نشود.

سپس هنگامی که به سلامت به مقصد رسیدی و خواستی به زیارت بروی، مجدّداً

غسل می کنی و می گویی:

اَللَّهُمَّ طَهِّرْنی

خدایا مرا پاک کن

وَطَهِّرْ لی قَلْبی

و دلم را برای من پاکیزه گردان،

وَ اشْرَحْ لی صَدْری ،

و شرح صدر به من عطا کن

وَ اَجْرِ عَلیٰ لِسانی مِدْحَتَکَ وَ مَحَبَّتَکَ وَ الثَّنآءَ عَلَیْکَ،

و مدح و محبّت و ثنایت را بر زبانم جاری کن،

فَانَّهُ لا قُوَّةَ اِلَّا بِکَ،

زیرا که هیچ قدرتی جز به کمک تو نیست

وَقَدْ عَلِمْتُ انَّ قِوامَ دینیِ

و به یقین دانستم که پایداری دینم،

التَّسْلیمُ لِأَمْرِکَ،

تسلیم شدن در برابر فرمان تو

وَالْإِتِّباعُ لِسُنَّةِ نَبِیِّکَ،

و پیروی کردن از سنّت پیامبرت

وَالشَّهادَةُ عَلی جَمیعِ خَلْقِکَ،

و به گواهی طلبیدن تمامی مخلوقات توست،

اَللهُمَّ اجْعَلْهُ لی شِفآءً وَ نُوراً،

خدایا غسل را برای من مایه درمان و نورانیّت قرار ده

اِنَّکَ عَلیٰ کُلِّ شَیْ ءٍ قَدیرٌ*

چرا که تو بر هر چیز در حال توانایی.

آنگاه پاکیزه ترین لباس های خود را می پوشی و به آرامی و وقار و با گام های کوتاه

ص :467

گفتن اَللَّهُ اکْبَرُ و لا اِلهَ اِلَّا اَللَّهُ و سُبْحانَ اَللَّهِ و اَلْحَمْدُللَّهِ .

خدا بزرگتر از هر چیز است و معبودی جز او نیست و تسبیح می گویم خدا را و حمد و سپاس از آن اوست.

به سوی حرم حرکت می کنی، و هنگام ورود به آن روضه مقدس می گویی:

بِسْمِ اَللَّهِ وَبِاَللَّهِ، وَعَلی مِلَّةِ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ،

به نام خدا و برای خدا و بر دین رسول خدا- که درود

اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلَّا اَللَّهُ، وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ، وَ اَشْهَدُ انَ

خدا بر او و خاندان پاکش باد- گواهی می دهم که معبودی نیست جز خدای یگانه ای که شریکی ندارد و گواهی می دهم که

مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ، وَ اَنَّ عَلِیّاً وَلِیُّ اَللَّهِ* محمد بنده و فرستاده اوست و علی ولیّ خداست.

سپس در مقابل قبر آن حضرت پشت به قبله می ایستی و چنین می گویی:

اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلَّا اَللَّهُ، وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ، وَ اَشْهَدُ

گواهی می دهم که معبودی نیست جز خدای یگانه ای که شریکی ندارد و گواهی می دهم

اَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ، وَ اَنَّهُ سَیِّدُ الْأَوَّلینَ وَالْاخِرینَ، وَ اَنَّهُ سَیِّدُ

که محمد بنده و فرستاده اوست، و او به یقین سرور و آقای پیشینیان و پسینیان، و تمامی

الْأَنْبِیآءِ وَالْمُرْسَلینَ، اَللهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ عَبْدِکَ وَ رَسُولِکَ وَ نَبِیِّکَ،

پیامبران و فرستادگان است، خدایا بر محمد بنده و فرستاده و پیامبرت

وَسَیِّدِ خَلْقِکَ اَجْمَعینَ، صَلاةً لا یَقْوی عَلیٰ اِحْصآئِها غَیْرُکَ، اَللهُمَ

و آقا و سرور تمام مخلوقاتت درود فرست، درودی که جز تو کسی قادر بر احصاء آن نباشد، خدایا

صَلِّ عَلیٰ امیرِ الْمُؤمِنینَ عَلِیِّ بْنِ اَبیٰطالِبٍ، عَبْدِکَ وَ اَخی رَسُولِکَ، الَّذِی

درود فرست بر امیرمؤمنان علی بن اَبیٰ طالب بنده ات و برادر رسولت، آن کسی که

اَنْتَجَبْتَهُ بِعِلْمِکَ، وَ جَعَلْتَهُ هادِیاً لِمَنْ شِئْتَ مِنْ خَلْقِکَ، وَالدَّلیلَ عَلیٰ مَنْ

به علم خویش برگزیدی و برای هر یک از مخلوقاتت که خواستی هدایت گر، و بر هر یک از کسانی که

بَعَثْتَهُ بِرِسالاتِکَ، وَدَیَّانَ الدّینِ بِعَدْلِکَ، وَفَصْلَ قَضآئِکَ بَیْنَ خَلْقِکَ،

بر رسالت هایت برانگیختی دلیل قرار دادی و قضاوت کننده به عدل و جداکننده حق از باطل در میان مخلوقاتت

وَالْمُهَیْمِنَ عَلیٰ ذلِکَ کُلِّهِ، وَاَلسَّلامُ عَلَیْهِ وَ رَحْمَةُ اَللَّهِ وَبَرَکاتُهُ، اَللهُمَ

و مسلّط بر تمامی اینها قرار دادی، درود و رحمت و برکات خدا بر او باد، خدایا

صَلِّ عَلیٰ فاطِمَةَ بِنْتِ نَبِیِّکَ، وَزَوْجَةِ وَلِیِّکَ، وَامِّ السِّبْطَیْنِ الْحَسَنِ

بر فاطمه دختر پیامبرت و همسر ولیّت و مادر دو نوه پیامبر امام حسن

ص :468

وَالْحُسَیْنِ، سَیِّدَیْ شَبابِ اَهْلِ الْجَنَّةِ، الطُّهْرَةِ الطَّاهِرَةِ الْمُطَهَّرَةِ، التَّقِیَّةِ

و امام حسین، سرور جوانان اهل بهشت درود فرست، همان بانوی پاک، پاکیزه، پاک شده، پرهیزگار

النَّقِیَّةِ، الرَّضِیَّةِ الزَّکِیَّةِ، سَیِّدَةِ نِسآءِ اَهْلِ الْجَنَّةِ اَجْمَعینَ، صَلاةً لا یَقْوی

منزّه، خشنود (از پروردگار)، پاک از هر گناه، سرور تمامی بانوان اهل بهشت، درودی که جز تو کسی

عَلی اِحْصآئِها غَیْرُکَ، اَللهُمَّ صَلِّ عَلیٰ الْحَسَنِ وَالْحُسَیْنِ سِبْطَیْ نَبِیِّکَ،

قادر بر احصاء آن نیست، خدایا بر امام حسن و امام حسین دو نوه پیامبرت

وَسَیِّدَیْ شَبابِ اَهْلِ الْجَنَّةِ، الْقآئِمَیْنِ فی خَلْقِکَ، وَالدَّلیلَیْنِ عَلیٰ مَنْ

و سرور جوانان اهل بهشت درود فرست، آن قیام کنندگان در میان مخلوقاتت و دو نشانه بر هر یک از کسانی که

بَعَثْتَ بِرِسالاتِکَ، وَدَیَّانَیِ الدّینِ بِعَدْلِکَ، وَفَصْلَیْ قَضآئِکَ بَیْنَ خَلْقِکَ،

به نبوت برگزیدی و دو قضاوت کننده به عدل و جداکنندگان حق از باطل در میان مخلوقاتت

اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلیٰ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ، عَبْدِکَ الْقآئِمِ فی خَلْقِکَ، وَالدَّلیلِ

خدایا بر علی بن حسین درود فرست آن بنده قیام کننده در میان مخلوقاتت و دلیل

عَلی مَنْ بَعَثْتَ بِرِسالاتِکَ، وَدَیَّانِ الدّینِ بِعَدْلِکَ، وَفَصْلِ قَضآئِکَ بَیْنَ

بر هر یک از کسانی که به نبوّت برانگیختی، و قضاوت کننده به عدل و جداکننده حق از باطل در میان

خَلْقِکَ، سَیِّدِ الْعابِدینَ، اَللهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ، عَبْدِکَ

مخلوقاتت، آقا و سرور عبادت کنندگان، خدایا بر محمّد بن علی بنده

وَخَلیفَتِکَ فی اَرْضِکَ، باقِرِ عِلْمِ النَّبِیّینَ، اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلیٰ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ

و جانشینت در زمین ، و شکافنده علم پیامبران درود فرست، خدایا بر جعفر بن محمد

الصَّادِقِ، عَبْدِکَ وَوَلِیِّ دینِکَ، وَ حُجَّتِکَ عَلیٰ خَلْقِکَ اَجْمَعینَ، الصَّادِقِ

صادق بنده و عهده دار دینت و حجّت تو بر تمامی مخلوقات، آن راستگوی

الْبآرِّ، اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ، عَبْدِکَ الصَّالِحِ، وَلِسانِکَ فی

نیکوکار درود فرست، خدایا بر موسی بن جعفر بنده صالح و زبان گویای تو در

خَلْقِکَ، وَالنَّاطِقِ بِحُکْمِکَ، وَالْحُجَّةِ عَلیٰ بَرِیَّتِکَ، اَللهُمَّ صَلِّ عَلیٰ عَلیِ

میان مخلوقاتت و گوینده به حُکمت و حجّت تو بر آفریدگان درود فرست، خدایا بر علی

بْنِ مُوسَی الرِّضَا الْمُرْتَضی عَبْدِکَ وَ وَلِیِّ دینِکَ، الْقآئِمِ بِعَدْلِکَ، وَالدَّاعی

بن موسی الرضا آن پسندیده و بنده و عهده دار دینت و قیام کننده بر عدلت و دعوت کننده

ص :469

إِلَىٰ دینِکَ وَدینِ آبائِهِ الصَّادِقینَ، صَلاةً لا یَقْوی عَلیٰ اِحْصآئِها غَیْرُکَ،

به دینت و دین پدران راست گفتارش درود فرست، درودی که جز تو کسی قادر بر احصاء آن نیست

اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدِ بْنِ عَلیٍّ، عَبْدِکَ وَ وَلِیِّکَ الْقآئِمِ بِاَمْرِکَ، وَالدَّاعی

خدایا بر محمد بن علی بنده و ولیّت و قیام کننده به فرمانت و دعوت کننده

إِلَىٰ سَبیلِکَ، اَللهُمَّ صَلِّ عَلیٰ عَلیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ، عَبْدِکَ وَ وَلِیِّ دینِکَ،

به راهت درود فرست، خدایا بر علی بن محمد بنده و ولیّ دینت درود فرست

اَللهُمَّ صَلِّ عَلَی الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ، الْعامِلِ بِاَمْرِکَ، الْقآئِمِ فی خَلْقِکَ،

خدایا بر حسن بن علی عمل کننده به فرمانت و قیام کننده در میان مخلوقاتت

وَحُجَّتِکَ الْمُؤَدّی عَنْ نَبِیِّکَ، وَشاهِدِکَ عَلیٰ خَلْقِکَ، الْمَخْصُوصِ

و حجّت تو که از جانب پیامبرت ادای تکلیف نمود، و گواهت بر مخلوقات همان کس که به

بِکَراَمَتِکَ، الدَّاعی إِلَىٰ طاعَتِکَ، وَطاعَةِ رَسُولِکَ،

گرامیداشت خود مخصوصش ساختی و دعوت کننده به اطاعت از تو و رسولت،

صَلَواتُکَ عَلَیْهِمْ اَجْمَعینَ،

درود فرست- درود تو برتمامی آنان باد-

اَللهُمَّ صَلِّ عَلیٰ حُجَّتِکَ وَ وَلِیِّکَ، الْقآئِمِ فی خَلْقِکَ، صَلاةً

خدایا درود فرست بر حجّت و ولیّت، آن قیام کننده در میان مخلوقاتت ، درودی

تآمَّةً نامِیَةً باقِیَةً، تُعَجِّلُ بِها فَرَجَهُ، وَتَنْصُرُهُ بِها،

کامل، فزاینده و ماندگار، که به واسطه آن فرجش را نزدیک و او را یاری کنی،

وَتَجْعَلُنا مَعَهُ فِی الدُّنْیا وَالْأخِرَةِ،

و ما را در دنیا و آخرت همراه او قرار دهی،

اَللهُمَّ اِنّی اتَقَرَّبُ اِلَیْکَ بِحُبِّهِمْ، وَاوالى وَلِیَّهُمْ، وَاعادی

خدایا من به واسطه دوستی آنان به درگاهت تقرب می جویم، و دوستدار آنان را دوست دارم و با دشمن

عَدُوَّهُمْ، فَارْزُقْنی بِهِمْ خَیْرَ الدُّنْیا وَالْأخِرَةِ، وَاصْرِفْ عَنّی بِهِمْ شَرَّ الدُّنْیا

آنان دشمنم، پس به واسطه آنان خیر دنیا و آخرت را روزیم کن، و شر دنیا

والْأخِرَةِ، وَاهْوالَ یَوْمِ الْقِیامَةِ*

و آخرت و وحشت های روز قیامت را از من باز دار

آنگاه نزد سر مبارک آن حضرت می نشینی و می گویی:

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وَلِیَّ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا حُجَّةَ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا نُورَ

سلام بر تو او ولیّ خدا، سلام بر تو ای حجّت خدا، سلام بر تو ای نور

اَللَّهِ فی ظُلُماتِ الْأَرْضِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا عَمُودَ الدّینِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا

خدا در تاریکی های زمین، سلام بر تو ای رکن دین، سلام بر تو ای

ص :470

وارِثَ آدَمَ صَفْوَةِ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وارِثَ نُوحٍ نَبِیِ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ

وارث آدم برگزیده خدا، سلام بر تو ای وارث نوح پیامبر خدا، سلام بر تو ای

یا وارِثَ ابْراهیمَ خَلیلِ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وارِثَ اسْماعیلَ ذَبیحِ اَللَّهِ،

وارث ابراهیم خلیل خدا، سلام بر تو ای وارث اسماعیل ذبح شده در راه خدا

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وارِثَ مُوسی کَلیمِ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وارِثَ عیسی

سلام بر تو ای وارث موسی هم صحبت خدا، سلام بر تو ای وارث عیسی

رُوحِ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وارِثَ مُحَمَّدٍ رَسُولِ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا

روح خدا، سلام بر تو ای وارث محمد فرستاده خدا، سلام بر تو ای

وارِثَ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ عَلِیٍّ وَلِیِّ اَللَّهِ، وَوَصِیِّ رَسُولِ رَبِّ الْعالَمینَ،

وارث امیرمؤمنان علی ولیّ خدا و جانشین فرستاده پروردگار جهانیان

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وارِثَ فاطِمَةَ الزَّهْرآءِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وارِثَ الْحَسَنِ

سلام بر تو ای وارث فاطمه زهرا، سلام بر تو ای وارث امام حسن

وَالْحُسَیْنِ، سَیِّدَیْ شَبابِ اَهْلِ الجَنَّةِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وارِثَ عَلیِّ بْنِ

و امام حسین، سرور جوانان اهل بهشت، سلام بر تو ای وارث علی بن

الْحُسَیْنِ زَیْنِ الْعابِدینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وارِثَ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ باقِرِ عِلْمِ

حسین زینت عبادت کنندگان، سلام بر تو ای وارث محمد بن علی شکافنده دانش

الْأَوَّلینَ وَالْأخِرینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وارِثَ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الصَّادِقِ

پیشینیان و پسینیان، سلام بر تو ای وارث جعفر بن محمّد راستگوی

الْبآرِّ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وارِثَ مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا

نیکوکار، سلام بر تو ای وارث موسی بن جعفر، سلام بر تو ای

الصِّدّیقُ الشَّهیدُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْوَصِیُّ الْبآرُّ التَّقِیُّ، اَشْهَدُ اِنَّکَ قَدْ

راستگوی شهید، سلام بر تو ای جانشین نیکوکار پرهیزگار، گواهی می دهم که تو به یقین

اَقَمْتَ الصَّلاةَ وَآتَیْتَ الزَّکاةَ، وَاَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ، وَنَهَیْتَ عَنِ الْمُنْکَرِ،

نماز را بپا داشته و زکات را پرداخت نمودی و امر به معروف و نهی از منکر کرده

وَعَبَدْتَ اللَّهَ مُخْلِصاً حَتّی آتیکَ الْیَقینُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا ابَا الْحَسَنِ

و تا هنگام مرگ خدا را از روی اخلاص عبادت نمودی، سلام بر تو ای ابوالحسن

ص :471

وَرَحْمَةُ اَللَّهِ وَبَرَکاتُهُ*

و رحمت و برکات خدا بر تو باد،

سپس می گویی:

اَللهُمَّ اِلَیْکَ صَمَدْتُ مِنْ اَرْضی ،

خدایا از سرزمینم به سوی تو عزیمت نمودم

وَقَطَعْتُ الْبِلادَ رَجاءَ رَحْمَتِکَ

و شهرها را پشت سر گذاشتم به امید رحمتت

فَلا تُخَیِّبْنی وَلٰا تَرُدَّنی بِغَیْرِ قَضآءِ حاجَتی

پس مرا مأیوس نکن و بدون برآوردن حاجتم باز مگردان

وَاِرْحَمْ تَقَلُّبی عَلیٰ قَبْرِ ابْنِ اَخی رَسُولِکَ، صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَآلِهِ،

و رحم کن بر رفت و آمدم کنار قبر فرزند برادر رسولت- که بر او و خاندان پاکش درود باد- ،

بِاَبی اَنْتَ وَ اُمّی یا مَوْلایَ،

پدر و مادرم فدای تو باد ای مولای من،

اَتَیْتُکَ زآئِراً وافِداً عآئِذاً

برای زیارت نزد تو آمده ام و بر تو وارد شده و به تو پناهنده ام

مِمَّا جَنَیْتُ عَلیٰ نَفْسی ،وَاحْتَطَبْتُ عَلیٰ ظَهْری

و از جنایاتی که به خود کرده، و گناهانی که به دوش کشیده ام،

فَکُنْ لی شافِعاً الَی اَللَّهِ

پس بر درگاه خدا شفیعم باش

یَوْمَ فَقْری وَفاقَتی

آنگاه در روز نیاز و درماندگیم،

فَلَکَ عِنْدَاَللَّهِ مَقامٌ مَحْمُودٌ، و اَنْتَ عِنْدَهُ وَجیهٌ*

زیرا که مقام و جایگاه ستوده در نزد خدا از آن توست و در نزد او آبرو داری

دست راست را بلند می کنی و می گویی:

اَللَّهُمَّ اِنّی اتَقَرَّبُ اِلَیْکَ بِحُبِّهِمْ وَبِوِلایَتِهِمْ،

خدایا من به واسطه دوستی و ولایت آنان به تو تقرّب می جویم

اَتَوَلّی آخِرَهُمْ بِمٰا تَوَلَّیْتُ بِهِ اوَّلَهُمْ، وَاَبْرَءُ مِنْ کُلِّ وَلیجَةٍ دُونَهُمْ، اَللَّهُمَ

و همان گونه که اوّلین آنها را دوست دارم آخرین آنها را هم دوست دارم، و از هر همدمی غیر از آنان بیزاری می جویم، خدایا

الْعَنِ اَلَّذینَ بَدَّلُوا نِعْمَتَکَ، وَاتَّهَمُوا نَبیکَ،

لعنت کن کسانی را که تغییر دادند نعمتت را و به پیامبرت تهمت زدند

وَجَحَدُوا بِآیاتِکَ، وَ سَخِرُوا بِامامِکَ،

و آیاتت را انکار نمودند و امام تو را مسخره نمودند،

وَ حَمَلُوا النَّاسَ عَلیٰ اکْتافِ آلِ مُحَمَّدٍ، اَللهُمَّ اِنّی اتَقَرَّبُ اِلَیْکَ

و مردم را بر دوش آنها سوار کردند (و مسلط ساختند)، خدایا من تقرّب می جویم به تو

بِاللَّعْنَةِ عَلَیْهِمْ، وَ الْبَرآئَةِ مِنْهُمْ فِی الدُّنْیا وَ الْأخِرَةِ یا رَحْمنُ

با لعن بر آنها و بیزاری از آنها در دنیا و آخرت ای بخشنده

سپس به پایین

پای آن حضرت برمی گردی و می گویی:

صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْکَ یا ابَا الْحَسَنِ، صَلَّی اَللَّهُ عَلیٰ

درود خدا بر تو ای ابوالحسن، درود خدا بر

رُوحِکَ وَ بَدَنِکَ، صَبَرْتَ وَ اَنْتَ الصَّادِقُ الْمُصَدَّقُ،

روح و بدن تو، صبر و بردباری نمودی در حالى که راستگو و تصدیق شده ای،

قَتَلَ اَللَّهُ مَنْ قَتَلَکَ

خداوند بکشد کسانی را که به شهادت رساندند تو را با

ص :472

بِالْأَیْدی وَ الْأَلْسُنِ.

دستها و زبانها .

آنگاه بر قاتلان امیرمؤمنان و حسن و حسین و جمیع اهل بیت رسول خدا علیهم السلام لعن می کنی، سپس به بالای سر حضرت برمی گردی و دو رکعت نماز می خوانی، در رکعت اوّل پس از حمد، سوره «یس» و در رکعت دوم سوره «الرحمن» را تلاوت می کنی و در دعا و تضرّع، تلاش و همّت به خرج می دهی و برای پدر و مادر و برادران دینی، زیاد دعا می کنی. (البتّه انجام این امور در مواقعی است که ازدحام جمعیّت نباشد و گرنه می توان در گوشه ای ایستاد و تمام زیارت را خواند).(1) یادآوری:

الف) برای فرستادن لعن بر قاتلان ائمّه علیهم السلام اگر عبارت ذیل را که به گفته محدّث قمی (ره) از بعضی دعاها گرفته شده است ، بخواند شاید مناسب تر باشد:

اَللهُمَّ الْعَنْ قَتَلَةَ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ،

خدایا لعنت کن قاتلان امیر مؤمنان

وَقَتَلَةَ الْحَسَنِ وَالْحُسَیْنِ عَلَیْهِمُ اَلسَّلامُ،

و قاتلان امام حسن و امام حسین- که بر ایشان درود باد-

وَقَتَلَةَ اَهْلِ بَیْتِ نَبِیِّکَ،

و قاتلان خاندان پیامبرت را،

اَللَّهُمَّ الْعَنْ اَعْدآءَ آلِ مُحَمَّدٍ وَقَتَلَتَهُمْ،

خدایا دشمنان و قاتلان خاندان محمّد را لعنت کن،

وَزِدْهُمْ عَذاباً فَوْقَ الْعَذابِ،

و بیافزا عذاَبیٰ بر عذابشان،

وَهَواناً فَوْقَ هَوانٍ،

و خواری بر خواریشان

وَذُلًاّ فَوْقَ ذُلٍّ، و

و ذلّتی بر ذلّتشان

َخِزْیاً فَوْقَ خِزْیٍ،

و رسوایی بر رسواییشان

اَللهُمَّ دُعَّهُمْ الَی النَّارِ دَعّاً،

خدایا آنها را به سختی در آتش بیانداز،

وَ اَرْکِسْهُمْ فی إِلَىٰمِ عَذابِکَ رَکْساً،

و به شدّت در عذاب دردناکت داخل کن

وَاحْشُرْهُمْ وَاتْباعَهُمْ إِلَىٰ جَهَنَّمَ زُمَراً.

و آنها و پیروانشان را گروه گروه در جهنّم جمع کن،

***

ب) «علّامه مجلسی» رحمه الله از «شیخ مفید» رحمه الله نقل کرده که مستحب است زائر محترم بعد از زیارت حضرت رضا علیه السلام، این دعا را بخواند:

اَللَّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ

خدایا از تو می خواهم،

یا اَللَّهُ الدَّآئِمُ فی مُلْکِهِ،

ای خدایی که فرمانرواییش همیشگی،

الْقآئِمُ فی عِزِّهِ، الْمُطاعُ فی

عزّتش پایدار، حاکمیّتش

ص :473


1- عیون اخبار الرضا، جلد 2، صفحه 267، حدیث 1 و کامل الزیارات، باب 102، صفحه 309، حدیث 2 و مصباح الزائر، صفحه 389.

سُلْطانِهِ، الْمُتَفَرِّدُ فی کِبْرِیائِهِ،

مقتدر، بزرگیش یگانه،

الْمُتَوَحِّدُ فی دَیْمُومِیَّةِ بَقآئِهِ، الْعادِلُ فی

جاودانگیش یکتا، در میان آفریدگانش عادل،

بَرِیَّتِهِ، الْعالِمُ فی قَضِیَّتِهِ،

در حکم کردنش عالم

الْکَریمُ فی تَأْخیرِ عُقُوبَتِهِ،

مَصْرُوفَةٌ اِلَیْکَ،

و در تأخیر انداختن کیفر بزرگوار است،

اِلهی حاجاتی معبودا نیازهایم

وَآمإِلَىٰ مَوْقُوفَةٌ لَدَیْکَ،

متوجّه تو و آرزوهایم حاضر در پیشگاه توست،

وَ کُلَّما وَفَّقْتَنی مِنْ خَیْرٍ

و هر زمان که بر کار خیری موفّقم داشتی

فَاَنْتَ دَلیلی عَلَیْهِ،

پس تو راهنمایم به آن

وَطَریقی الَیْهِ،

و راهم به سوی آن بودی،

یا قَدیراً لا تَؤُدُهُ الْمَطالِبُ،

ای توانایی که درخواستها درمانده ات نکند،

یا مَلِیّاً یَلْجَأُ الَیْهِ کُلُّ راغِبٍ،

ای توانگری که هر مشتاقی به تو پناه آورد،

مازِلْتُ مَصْحُوباً مِنْکَ بِالنِّعَمِ جارِیاً

پیوسته برخوردار از نعمتهای تو،

عَلیٰ عاداتِ الْإِحْسانِ وَالْکَرَمِ،

و همراه احسان و کرم تو، بوده ام

اَسْئَلُکَ بِالْقُدْرَةِالنَّافِذَةِ

از تو می خواهم به حق قدرت نافذت

فی جَمیعِ الْأَشْیآءِ،

در تمامی اشیاء،

وَقَضآئِکَ الْمُبْرَمِ

و حکم حتمیت

اَلَذی تَحْجُبُهُ بِایْسَرِ الدُّعآءِ،

که آن را با کمترین دعا بازداری،

وَبِالنَّظْرَةِ اَلَّتی نَظَرْتَ

و به حق آن توجّهی که

بِها الَی الْجِبالِ فَتَشامَخَتْ،

به کوهها نمودی و برافراشته شدند

وَ الَی الْأَرَضینَ فَتَسَطَّحَتْ،

و به زمینها نمودی و گسترده شدند

وَ الَی السَّمواتِ فَارْتَفَعَتْ،

و به آسمانها نمودی و مرتفع گشتند

وَالَی الْبِحارِ فَتَفَجَّرَتْ،

و به آبها نمودی و جاری شدند،

یا مَنْ جَلَّ عَنْ ادَواتِ لَحَظاتِ الْبَشَرِ،

ای کسی که از ابزار دید بشر برتری،

وَلَطُفَ عَنْ دَقآئِقِ خَطَراتِ الْفِکَرِ،

و از ریزه کاریهایی که به فکر خطور می کند لطیف تری،

لا تُحْمَدُ یا سَیِّدی

ای آقا و سرورم، ستوده نشوی

اِلَّا بِتَوْفیقٍ مِنْکَ

مگر به واسطه توفیقی که از جانب توست

یَقْتَضی حَمْداً،

که خود ستایشی می طلبد،

وَلٰا تُشْکَرُ عَلیٰ اصْغَرِ مِنَّةٍ

و سپاسگزاری نشوی بر کوچکترین نعمت

اِلَّا اسْتَوْجَبْتَ بِها شُکْراً، فَمَتی

جز این که بر آن نعمت نیز مستوجب سپاسی،

تُحْصی نَعْمآؤُکَ

پس کی نعمتهایت احصا شود؟!

یا اِلهی وَتُجازی آلاؤُکَ یا مَوْلایَ،

ای معبود من، و چگونه نعمتهایت قدردانی شود ای مولای من،

وَتُکافَئُ صَنایِعُکَ

و کی نعمتهایت جبران شود؟

یا سَیِّدی وَمِنْ نِعَمِکَ یَحْمَدُ الْحامِدُونَ،

ای آقا و سرورم، و در سایه نعمتهای توست که ستایش کنندگان ستایش می کنند

وَمِنْ شُکْرِکَ یَشْکُرُ الشَّاکِرُونَ،

و در سایه سپاسگزاری توست که شاکران سپاسگزاری می کنند

ص :474

وَ اَنْتَ الْمُعْتَمَدُ لِلذُّنُوبِ فی عَفْوِکَ،

و تویی مورد اعتماد در عفو و بخشش گناهان

وَالنَّاشِرُ عَلَی الْخاطِئینَ جَناحَ سِتْرِکَ،

و گسترنده پرده پوشی بر خطاکاران

و اَنْتَ الْکاشِفُ لِلضُّرِّ بِیَدِکَ،

و تویی برطرف کننده مشکلات با قدرتت،

فَکَمْ مِنْ سَیِّئَةٍ اخْفاها

پس چه بسیار گناهانی

حِلْمُکَ حَتّی دَخِلَتْ،

که شکیباییت آنها را پوشاند تا از بین رفت،

وَحَسَنَةٍ ضاعَفَها فَضْلُکَ

و نیکیهایی که فضل و کرمت آنها را دو چندان کرد

حَتّی عَظُمَتْ عَلَیْها مُجازاتُکَ،

تا این که پاداشهایت بر آنها بزرگ شد،

جَلَلْتَ اَنْ یُخافَ مِنْکَ اِلَّا الْعَدْلُ،

برتر از آن هستی که جز از عدالت تو بترسند،

و اِنْ یُرْجی مِنْکَ اِلَّا الْإِحْسانُ وَالْفَضْلُ،

و جز به احسان و لطف تو امیدوار باشند،

فَامْنُنْ عَلَیَّ بِمٰا اَوْجَبَهُ فَضْلُکَ،

پس به آنچه فضل و کرمت ایجاب می کند بر من منّت گذار،

وَلٰا تَخْذُلْنی بِمٰا یَحْکُمُ بِهِ عَدْلُکَ،

و به آنچه عدالتت حکم می کند خوارم مکن،

سَیِّدی لَوْ عَلِمَتِ الْأَرْضُ بِذُنُوبی

ای آقا و سرورم اگرزمین از گناهانم آگاه بود

لَساخَتْ بی ،

مرا به کام خود فرو می برد،

اَوِ الْجِبالُ لَهَدَّتْنی اَوِ السَّماواتُ

یا کوهها مرا در هم می کوبید یا آسمانها

لَاخْتَطَفَتْنی اَوِ الْبِحارُ لَأَغْرَقَتْنی

مرا می ربود یا دریاها مرا غرق می ساخت،

سَیِّدی سَیِّدی سَیِّدی مَوْلایَ مَوْلایَ مَوْلایَ،

سرورم، سرورم، سرورم، مولای من مولای من، مولای من،

قَدْ تَکَرَّرَ وُقُوفی لِضِیافَتِکَ،

بارها به میهمانیت آمدم،

فَلا تَحْرِمْنی ما وَعَدْتَ

پس محرومم مکن،

الْمُتَعَرِّضینَ لِمَسْئَلَتِکَ،

از آنچه به درخواست کنندگانت وعده فرمودی

یا مَعْرُوفَ الْعارِفیِنَ،

ای شناخته شده (نزد) عارفان،

یا مَعْبُودَ الْعابِدینَ،

ای عبادت شده عابدان،

یا مَشْکُورَ الشَّاکِرینَ،

ای سپاسگزاری شده شاکران،

یا جَلیسَ الذَّاکِرینَ،

ای همنشین ذاکران،

یا مَحْمُودَ مَنْ حَمِدَهُ،

ای ستایش شده هر ستایش کننده،

یا مَوْجُودَ مَنْ طَلَبَهُ،

ای حاضر (نزد) هر طلب کننده،

یا مَوْصُوفَ مَنْ وَحَّدَهُ،

ای توصیف شده هر یگانه پرست،

یا مَحْبُوبَ مَنْ اَحَبَّهُ،

ای محبوب دوستداران،

یا غَوْثَ مَنْ اَرادَهُ،

ای فریادرس اراده کنندگان،

یا مَقْصُودَ مَنْ اَنابَ الَیْهِ،

ای مقصود بازگشت کنندگان به سویت،

یا مَنْ لا یَعْلَمُ الْغَیْبَ اِلَّا هُوَ،

ای که جز تو کسی از غیب آگاه نیست،

یا مَنْ لا یَصْرِفُ السُّوءَ اِلَّا هُوَ،

ای که جز تو کسی بدی را باز ندارد

یا مَنْ لا یُدَبِّرُ الْأَمْرَ اِلَّا هُوَ،

ای که جز تو کسی کارها را تدبیر نکند

یا مَنْ لا یَغْفِرُ الذَّنْبَ اِلَّا هُوَ

ای که جز تو کسی گناه را نیامرزد

ص :475

، یا مَنْ لا یَخْلُقُ الْخَلْقَ اِلَّا هُوَ

ای که جز تو کسی مخلوقات را نیافریند

یا مَنْ لا یُنَزِّلُ الْغَیْثَ اِلَّا هُوَ،

ای که جز تو کسی باران را فرو نفرستد،

صَلِ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ،

بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست

وَاغْفِرْ لی یا خَیْرَ الْغافِرینَ

و مرا بیامرز ای بهترین آمرزندگان

رَبِّ اِنّی اَسْتَغْفِرُکَ اسْتِغْفارَ حَیآءٍ

، پروردگارا، با شرمساری از تو

، وَاسْتَغْفِرُکَ اسْتِغْفارَ رَجآءٍ

آمرزش می طلبم، و با امیدواری از تو آمرزش می طلبم،

وَاسْتَغْفِرُکَ اسْتِغْفارَ اَنابَةٍ،

و با بازگشت به سویت از تو آمرزش می طلبم

وَاسْتَغْفِرُکَ اسْتِغْفارَ رَغْبَةٍ

و با اشتیاق از تو آمرزش می طلبم،

وَاسْتَغْفِرُکَ اسْتِغْفارَ رَهْبَةٍ

و با ترس و هراس از تو آمرزش می طلبم،

وَاسْتَغْفِرُکَ اسْتِغْفارَ طاعَةٍ

و با اطاعت و فرمانبرداری

، وَاسْتَغْفِرُکَ اسْتِغْفارَ ایمانٍ

از تو آمرزش می طلبم، و با ایمان (به یگانگیت) از تو آمرزش می طلبم،

وَاسْتَغْفِرُکَ اسْتِغْفارَ اقْرارٍ

و با اعتراف (به گناه) از تو آمرزش می طلبم،

وَاسْتَغْفِرُکَ اسْتِغْفارَ اخْلاصٍ

و با اخلاص از تو آمرزش می طلبم،

، وَاسْتَغْفِرُکَ اسْتِغْفارَ تَقْوی

و با پرهیزگاری از تو آمرزش می طلبم،

وَاسْتَغْفِرُکَ اسْتِغْفارَ تَوَکُّلٍ

و با توکّل (بر ذاتت) از تو آمرزش می طلبم،

، وَاسْتَغْفِرُکَ اسْتِغْفارَ ذِلَّةٍ

و با خشوع (به درگاهت) از تو آمرزش می طلبم،

وَاسْتَغْفِرُکَ اسْتِغْفارَ عامِلٍ لَکَ

از تو، به سوی خودت از تو آمرزش می طلبم ،

هارِبٍ مِنْکَ اِلَیْکَ

و با عمل (به فرامینت) و گریزان

فَصَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ

پس بر محمد و خاندان پاکش درود فرست

وَتُبْ عَلَیَّ وَ عَلیٰ وٰالِدَیَّ بِمٰا

رحمت خود را شامل حال من و پدر و مادرم گردان

تُبْتَ وَتَتُوبُ عَلیٰ جَمیعِ خَلْقِکَ

همان گونه که شامل حال تمام مخلوقاتت کرده ای

یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ

ای مهربانترین مهربانان،

یا مَنْ یُسَمّی بِالْغَفُورِ الرَّحیمِ

ای کسی که بخشنده و مهربان نامیده شدی،

، یا مَنْ یُسَمّی بِالْغَفُورِ الرَّحیمِ

ای کسی که بخشنده مهربان نامیده شدی،

یا مَنْ یُسَمّی بِالْغَفُورِ الرَّحیمِ

ای کسی که بخشنده و مهربان نامیده شدی،

، صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ

بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست،

وَاقْبَلْ تَوْبَتی

و توبه ام را بپذیر

وَ زَکِّ عَمَلی

و عملم را پاک گردان،

وَاشْکُرْ سَعْیی

و تلاشم را پاداش ده،

وَاِرْحَمْ ضَراعَتی

و بر افتادگیم رحم کن،

وَلٰاتَحْجُبْ صَوْتی

و صدایم را در پرده (فراموشی) قرار نده،

وَلٰا تُخَیِّبْ مَسْئَلَتی

و مرا ناامید مگردان،

یا غَوْثَ الْمُسْتَغیثینَ

ای فریادرس فریادرس خواهان،

، وَاَبْلِغْ اَئِمَّتی سَلامی وَدُعآئی

سلام و دعایم را به امامانم برسان،

وَشَفِّعْهُمْ فی جَمیعِ ما سَئَلْتُکَ

و شفیعم گردان آنان را ، در همه آنچه از تو خواستم

ص :476

وَاَوْصِلْ هَدِیَّتی الَیْهِمْ

وبه آنها برسان، هدیه ام را

کَمٰا یَنْبَغی لَهُمْ،

آن گونه که شایسته مقامشان است

وَزِدْهُمْ مِنْ ذلِکَ ما یَنْبَغی لَکَ

و بر آن بیافزا آن گونه که شایسته توست

بِاضْعافٍ لا یُحْصیها غَیْرُکَ،

به اندازه ای که جز تو کسی توان احصاء آن را ندارد،

وَلٰا حَوْلَ وَلٰاقُوَّةَ اِلَّا بِاَللَّهِ الْعَلِیِ اَلْعَظیمِ،

و توان و نیرویی جز برای خداوند بلندمرتبه و با عظمت نیست،

وَصَلَّی اَللَّهُ عَلیٰ اطْیَبِ الْمُرْسَلینَ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطَّاهِرینَ.(1)

و خدا بر محمد پاک ترین فرستادگان و خاندان پاکش درود فرستد.

***

زیارت دوم زیارت کوتاهی است که آن نیز در «کامل الزیارات» از بعضی از ائمّه علیهم السلام نقل شده است، به این شرح:

هنگامی که به نزد قبر امام رضا علیه السلام رفتی بگو:

اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلیٰ عَلِیِّ بْنِ مُوسَی الرِّضَا الْمُرْتَضَی،

خدایا درود فرست بر علی بن موسی الرضا آن امام پسندیده

الْإِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ،

با تقوای پاک

وَحُجَّتِکَ عَلیٰ مَنْ فَوْقَ الْأَرْضِ

و حجّت تو بر هر که روی زمین

وَمَنْ تَحْتَ الثَّری

و هر که در زیر زمین است

الصِّدّیقِ الشَّهیدِ،

آن راستگوی شهید

صَلاةً کَثیرَةً نامیَةً زاکِیَةً

درودی بسیار نمو یافته و پاکیزه

مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً،

و پیوسته و پی در پی و دنبال هم مانند

کَاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ

بهترین درودی که می فرستی

عَلی اَحَدٍ مِنْ اَوْلِیآئِکَ.(2)

بر یکی از دوستانت.

***

زیارت سوم «شیخ مفید» در «مقنعه» زیارت دیگری را به شرح زیر نقل کرده است:

پس از غسل زیارت و پوشیدن پاکیزه ترین لباس های خود، نزد قبر آن حضرت می ایستی و می گویی:

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وَلِیَّ اَللَّهِ وَابْنَ وَلِیِّهِ،

سلام بر تو ای ولیّ خدا و فرزند ولیّش،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا حُجَّةَ اَللَّهِ وَابْنَ حُجَّتِهِ،

سلام بر تو ای حجّت خدا و فرزند حجّتش،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا امامَ الْهُدی

سلام بر تو ای امام هدایتگر

وَالْعُرْوَةَ الْوُثْقی وَرَحْمَةُ اَللَّهِ

و ریسمان محکم اِلهی، و رحمت

ص :477


1- بحارالانوار، جلد 99، صفحه 57.
2- کامل الزیارات، باب 102، صفحه 309، حدیث 1.

وَ بَرَکاتُهُ،

و برکات خدا بر تو باد،

اَشْهَدُ اِنَّکَ مَضَیْتَ عَلیٰ

گواهی می دهم که تو، به همان راهی رفتی

ما مَضی عَلَیْهِ آبآؤُکَ الطَّاهِرُونَ،

که پدران پاکت- که درود

صَلَواتُ اَللَّهِ عَلَیْهِمْ،

خدا بر آنان باد- به آن راه رفته اند،

لَمْ تُؤْثِرْ عَمیً عَلیٰ هُدیً،

گمراهی را بر هدایت ترجیح ندادی،

وَلَمْ تَمِلْ مِنْ حَقٍّ إِلَىٰ باطِلٍ،

از راه حق به سوی باطل تمایل نیافتی،

وَاِنَّکَ نَصَحْتَ لِلَّهِ وَلِرَسُولِهِ،

و به یقین برای خدا و رسولش خیرخواهی نموده

وَاَدَّیْتَ الْأَمانَةَ،

و امانت را ادا کردی،

فَجَزاکَ اَللَّهُ عَنِ الْإِسْلامِ وَ اَهْلِهِ

پس خداوند بهترین پاداش را از اسلام

خَیْرَ الْجَزآءِ،

و مسلمانان به تو عنایت کند،

اَتَیْتُکَ بِاَبی اَنْتَ وَ اُمّی

پدر و مادرم فدای تو باد،

زآئراً عارِفاً بِحَقِّکَ، مُوالِیاً

به زیارت تو آمده ام در حالى که از حق تو آگاه،

لِأَوْلِیآئِکَ، مُعادِیاً لِأَعْدآئِکَ،و دوستدار و دشمن دشمنان توام،

فَاشْفَعْ لی عِنْدَ رَبِّکَ*

پس در نزد پروردگارت شفاعتم کن.

آنگاه به جانب بالای سر دوستانت

برگرد و بگو:

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مَوْلایَ یَا بْنَ رَسُولِ اَللَّهِ،

سلام بر تو ای مولا و سرورم، ای فرزند رسول خدا،

وَرَحْمَةُ اَللَّهِ وَبَرَکاتُهُ،

و رحمت و برکات خدا بر تو باد

اَشْهَدُ اِنَّکَ الْإِمامُ الْهادی وَالْوَلِیُّ ، الْمُرْشِدُ،

گواهی می دهم که تو به یقین امام هدایتگر و سرپرست، ارشادکننده ای،

اَبْرَءُ الَی اَللَّهِ مِنْ اَعْدآئِکَ،

از دشمنانت به درگاه خدا بیزاری می جویم

وَاتَقَرَّبُ الَی اَللَّهِ بِوِلایَتِکَ،

و با ولایت تو، به درگاه خدا تقرّب می جویم،

صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْکَ وَرَحْمَةُ اَللَّهِ وَبَرَکاتُهُ.

درود و رحمت و برکات خدا بر تو باد.

سپس دو رکعت نماز زیارت بجای آور و اگر می خواهی نمازهای دیگری هم بخوان و به طرف پایین پا برگرد و حاجات خود را از خداوند طلب کن!(1)

زیارت وداع:

«علّامه مجلسی» رحمه الله از «بلد الامین» نقل می کند که برای وداع با آن حضرت همان سخنی را بگو که امام صادق علیه السلام برای وداع با رسول گرامی صلی الله علیه و آله بیان داشته است یعنی:

لا جَعَلَهُ اَللَّهُ آخِرَ تَسْلیمی عَلَیْکَ

خداوند این سلام را آخرین سلامم بر شما قرار ندهد

واگر خواستی بگو:

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وَلِیَّ اَللَّهِ

سلام بر تو ای ولیّ خدا

ص :478


1- مقنعه، صفحه 480.

وَرَحْمَةُ اَللَّهِ وَبَرَکاتُهُ،

و رحمت و برکات خدا بر تو باد،

اَللهُمَّ لا تَجْعَلْهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنْ زِیارَتی ابْنَ نَبِیِّکَ،

خدایا قرار مده زیارتم را آخرین زیارتم از فرزند پیامبرت

وَحُجَّتِکَ عَلیٰ خَلْقِکَ،

و حجّت تو بر مخلوقات،

وَاجْمَعْنی وَاَیَّاهُ فی جَنَّتِکَ،

و مرا با او در بهشت گرد هم آور

وَاحْشُرْنی مَعَهُ وَفی

و مرا با او و در

حِزْبِهِ مَعَ الشُّهَدآءِ وَالصَّالِحینَ،

گروه او همراه با شهیدان و صالحان

وَحَسُنَ اُولئِکَ رَفیقاً،

که رفیقان خوبی هستند قرار ده،

وَاَسْتَوْدِعُکَ اللَّهَ وَاَسْتَرْعیکَ،

تو را به خدا می سپارم و رعایت حالم را از تو می خواهم

وَ اَقْرَءُ عَلَیْکَ السَّلامَ،

و بر تو درود می فرستم،

آمَنَّا بِاَللَّهِ وَبِالرَّسُولِ،

ایمان داریم به خدا و رسولش

وَبِمٰا جِئْتَ بِهِ

و به آنچه آورده

وَدَلَلْتَ عَلَیْهِ،

و به آن راهنمایی نموده ای ،

فَاُکْتُبْنا مَعَ الشَّاهِدینَ.(1)

پس نام ما را در زمره گواهان ثبت فرما.

یادآوری: در پایان این فصل لازم است سه نکته یادآوری شود:

1- مرحوم «علّامه مجلسی» می گوید: زیارت حضرت رضا علیه السلام در روزهای مقدّس اسلامی، افضل است، خصوصاً روزهایی که اختصاص به آن حضرت دارد مثل روز ولادت (11 ذی القعده) و روز شهادت آن حضرت (مطابق مشهور آخر ماه صفر) سپس از کتاب «اقبال» مرحوم «سیّد بن طاووس» استحباب زیارت آن حضرت را در روز 23 ذی القعده (طبق روایتی روز شهادت آن حضرت) نیز نقل می کند و در پایان می نویسد: استحباب زیارت آن حضرت در ماه رجب گذشت.(2) مرحوم محدّث قمی روز 25 ذی القعده را نیز به این موارد ضمیمه کرده است.

2- مردم نباید اصرار در بوسیدن ضریح مقدس داشته باشند و برای دیگران ایجاد زحمت کنند زیرا بوسیدن ضریح شرط زیارت نیست و با گفتن یک سلام نیز زیارت حاصل می شود.

3- ناگفته پیداست که گذشته از زیارات سه گانه مخصوصه بالا، می توان از زیارات جامعه مانند زیارت امین اللَّه که گذشت و زیارت جامعه کبیره که از زیارات بسیار مهم است و بعداً خواهد آمد، استفاده کرد.

زیارت های دیگری نیز وجود دارد که در بخش زیارات جامعه می آید.

در پایان این فصل، شایسته است اشعار جالبی را که مرحوم محدّث قمی از جامی در مدح حضرت رضا علیه السلام نقل کرده بیاوریم:

ص :479


1- بحارالانوار، جلد 99، صفحه 50، حدیث 8 و بلدالأمین، صفحه 283.
2- بحارالانوار، جلد 99، صفحه 43 و 44.

سلامٌ عَلیٰ آلِ طه وَیس ***سَلامٌ عَلیٰ آلِ خَیْرِ النَّبِیّینَ

سلام بر خاندان طه و یاسین سلام بر خاندان بهترین پیمبران

سَلامٌ عَلیٰ رَوْضَةٍ حَلَّ فیها***امامٌ یُباهی بِهِ الْمُلْکُ وَالدّینُ

سلام بر روضه ای که مسکن گرفت در آن امامی که افتخار کند بدان مُلک و دین

امام بحق شاه مطلق که آمد***حریم درش قبله گاه سلاطین

شه کاخ عرفان، گل شاخ احسان*** دُرِ دُرج امکان، مه بُرج تمکین

علیّ بن موسی الرّضا کز خدایش*** رضا شد لقب چون رضا بودش آیین

ز فضل و شرف بینی او را جهانی*** اگر نبودت تیره چشم جهان بین

پی عطر روبند حُوران جنّت*** غبار درش را بگیسوی مشکین

اگر خواهی آری بکف دامن او***برو دامن از هر چه جز اوست بر چین.

ص :480

فصل هشتم: زیارت عسکریّین (امام هادی و امام حسن عسکری علیهما السلام)

فضیلت زیارت عسکریّین علیهما السلام:

شکّی نیست که فضیلت زیارت آن دو بزرگوار از زیارت سایر ائمّه علیهم السلام کمتر نیست، بلکه آن گونه که از امام صادق علیه السلام گذشت: «کسی که یکی از ائمّه علیهم السلام را زیارت کند مثل آن است که رسول خدا صلی الله علیه و آله را زیارت کرده است».(1) و این روایت نیز از آن حضرت گذشت که «هر کس امام واجب الاطاعه ای را زیارت کند و نزد او چهار رکعت نماز گزارد، برای او ثواب یک حج و یک عمره نوشته می شود»(2) و مرحوم «علّامه مجلسی» در باب «ثواب تعمیر قبور النّبی و الائمّة و زیارتها»(3) حدود 15 روایت نقل می کند که شامل قبور همه ائمّه می شود و در اوایل بخش زیارات به قسمتی از آنها اشاره گردید.

در این رابطه سه روایت زیر نیز قابل توجّه است:

1- مرحوم «شیخ طوسی» از ابوهاشم جعفری از امام حسن عسکری علیه السلام نقل می کند که فرمود: قبر من در «سرّ من رأی امان (از بلاها و عذاب اِلهی) برای هر دو گروه است.(4) (منظور دو گروه شیعه و اهل سنّت که در آن جا ساکن هستند) و طبعاً معنای این روایت آن خواهد بود که برکت قبر آن حضرت، برکت عامّی است که همه را احاطه کرده است، چنان که قبر موسی بن جعفر علیه السلام امان برای همه اهإِلَىٰ بغداد است.(5) 2- «شیخ طوسی» در «امإِلَىٰ» از بعضی نقل می کند که می گوید: خدمت امام هادی علیه السلام عرض کردم:

ای آقای من! دعایی به من بیاموز که از طریق آن به خدای عزّوجلّ نزدیک شوم، فرمود: دعایی که الآن برایت نقل می کنم دعایی است که بسیاری از اوقات با آن خدا را می خوانم و از خداوند عزّوجلّ خواسته ام، کسی که در حرم من این دعا را بخواند مأیوس برنگردد، دعا این است:

یا عُدَّتی عِنْدَ الْعُدَدِ، وَ یا رَجائی وَ الْمُعْتَمَدَ، وَ یا کَهْفی وَ السَّنَدَ، وَ یا

ای ذخیره ام در میان ذخیره ها، و ای امید و تکیه گاهم، و ای پناهگاه و پشتیبانم، و ای

ص :481


1- کامل الزیارات، باب 59، صفحه 147، حدیث 1 و کافی، جلد 4، صفحه 579، حدیث 1.
2- تهذیب، جلد 6، صفحه 79، حدیث 4.
3- بحارالانوار، جلد 97، از صفحه 116 تا 124.
4- تهذیب، جلد 6، صفحه 93، حدیث 3 و بحارالانوار، جلد 99، صفحه 59، حدیث 1.
5- عوالى اللئإِلَىٰ، جلد 4، صفحه 84، حدیث 93.

واحِدُ یا أَحَدُ،

یگانه ای یکتا،

وَ یا قُلْ هُوَ اَللَّهُ أَحَدٌ،

و ای که گفتی: «بگو خداوند یکتا و یگانه است»،

أَسْئَلُکَ اَللَّهُمَّ بِحَقِّ

خدایا از تو می خواهم به حقّ

مَنْ خَلَقْتَهُ مِنْ خَلْقِکَ،

مخلوقاتِ (برگزیده) از میان آفریدگانت،

وَ لَمْ تَجْعَلْ فی خَلْقِکَ مِثْلَهُمْ أَحَداً،

که در میان آنان کسانی را مانند ایشان قرار نداده ای،

صَلِّ عَلیٰ جَماعَتِهِمْ وَاِفْعَلْ

بر تمامی آنان درود فرست

بی کَذا وَ کَذا(1)

و درباره من چنین و چنان کن

(به جای «وافعل بی کذا و کذا» حاجتش را بخواهد). مطابق گواهی بعضی از مؤمنان

مخلص، تأثیر خواندن این دعا در آن حرم مقدّس به تجربه رسیده است.

3- در «عدّةالداعی» روایت شده که شخصی مشکل مهمّی در زمان امام هادی علیه السلام داشت، از آن حضرت تقاضا کرد که نزد خلیفه وقت برای او شفاعت کند. چیزی نگذشت که مشکل او به طور کامل حل شد؛ خدمت حضرت رسید و عرض کرد: آیا شما نزد او شفاعتی برای من کردید؟ امام علیه السلام فرمود: خداوند ما را این گونه تربیت کرده که در مسائل مهم تنها به او پناه ببریم و از غیر او چیزی نخواهیم، ترسیدم که (اگر شفاعت تو را نزد خلیفه کنم و) راه و رسم خود را تغییر دهم، خداوند هم لطف خود را تغییر دهد و من از خداوند عزّوجلّ خواسته ام که احدی بعد از من این دعا را نزد قبرم نخواند مگر این که دعایش مستجاب شود. سپس دعای فوق را عیناً نقل فرمود.(2)

کیفیّت زیارت آن دو امام همام علیهما السلام

زیارت مشترک آن دو بزرگوار:

«ابن قولویه» از بعضی از ائمّه علیهم السلام روایت کرده که فرمود: هرگاه قصد زیارت امام هادی علیه السلام و امام عسکری علیه السلام را نمودی بعد از غسل زیارت اگر به قبر آن دو بزرگوار رسیدی کنار قبر، و اگر رسیدن به کنار قبر برایت ممکن نشد، پشت شبکه ای که در دیوار مقابل قبر نصب شده بایست و بگو:

اَلسَّلامُ عَلَیْکُما یا وَلِیَّیِ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکُما یا حُجَّتَیِ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ

سلام بر شما دو ولیّ خدا، سلام بر شما دو حجّت خداوند، سلام

ص :482


1- امإِلَىٰ طوسی، صفحه 280، حدیث 76 و بحارالانوار، جلد 99، صفحه 59، حدیث 2.
2- عدّة الداعی، صفحه 65 و بحارالانوار، جلد 99، صفحه 59، حدیث 3( با تلخیص).

عَلَیْکُما یا نُورَیِ اَللَّهِ فِی ظُلُماتِ الْأَرْضِ،

بر شما دو نور پروردگار در تاریکیهای زمین،

اَلسَّلامُ عَلَیْکُما یا مَنْ بَدا لِلَّهِ فی شَأْنِکُما،

سلام بر شما که خداوند اراده اش را در مورد شما آشکار کرد،

اَتَیْتُکُما زائِراً عارِفاً بِحَقِّکُما،

برای زیارت به درگاهتان آمده ام در حالى که آشنای به حقّتان

مُعادِیاً لِأَعْدآئِکُما، مُوالِیاً لِأَوْلِیآئِکُما،

و دشمن دشمنانتان و دوستدار دوستانتان هستم،

مُؤْمِناً بِمٰا آمَنْتُما بِهِ،

و به آنچه شما به آن ایمان آورده اید، ایمان آورده

کافِراً بِمٰا کَفَرْتُما بِهِ،

و آنچه را کافر شده اید کافرم،

مُحَقِّقاً لِما حَقَّقْتُما،

و آنچه را بر حق دانسته اید،

مُبْطِلًا لِمَا ابْطَلْتُما،

حقّ شمرده و آنچه را باطل می دانید، باطل می شمارم،

اَسْئَلُ اللَّهَ رَبّی وَرَبَّکُما، اَنْ یَجْعَلَ حَظّی

از خداوندی که پروردگار من و شماست می خواهم که بهره ام را

مِنْ زِیارَتِکُمَا الصَّلاةَ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ،

از زیارت شما را درود بر محمّد خاندان پاکش قرار دهد،

و اِنْ یَرْزُقَنی مُرافَقَتَکُما فِی الْجِنانِ مَعَ آبائِکُمَا الصَّالِحینَ،

و همنشینی با شما و پدران شایسته تان را دربهشت روزیم گرداند،

وَ اَسْئَلُهُ اَنْ یُعْتِقَ رَقَبَتی مِنَ النَّارِ،

و از او می خواهم که مرا از آتش دوزخ رهایی بخشد

وَیَرْزُقَنی شَفاعَتَکُما وَ مُصاحَبَتَکُما،

و شفاعت و همراهی شما را روزیم گرداند،

وَیُعَرِّفَ بَیْنی وَبَیْنَکُما،

و مرا با شما آشنا کند،

وَلٰا یَسْلُبَنی حُبَّکُما وَحُبَّ آبائِکُمَا الصَّالِحینَ،

و محبّت شما و پدران شایسته تان را از من نگیرد،

و اِنْ لا یَجْعَلَهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنْ زِیارَتِکُما،

و این زیارتم را آخرین زیارت از شما قرار ندهد،

وَیَحْشُرَنی مَعَکُما فِی الْجَنَّةِ بِرَحْمَتِهِ،

و به رحمتش مرا با شما در بهشت محشور کند،

اَللهُمَّ ارْزُقْنی حُبَّهُما،

خدایا محبّت آنان را روزیم کن

وَتَوَفَّنی عَلیٰ مِلَّتِهِما،

و مرا بر دین آنان بمیران،

اَللَّهُمَّ الْعَنْ ظالِمی آلِ مُحَمَّدٍ حَقَّهُمْ،

خدایا لعنت کن کسانی را که در حقّ خاندان محمّد ستم نمودند،

و اَنْتَقِمْ مِنْهُمْ،

و از آنان انتقام بگیر

اَللهُمَّ الْعَنِ الْأَوَّلینَ مِنْهُمْ وَالْأخِرینَ،

خدایا اوّلین و آخرین آنان را لعنت کن

وَضاعِفْ عَلَیْهِمُ الْعَذابَ،

و عذابشان بیافزای،

وَابْلُغْ بِهِمْ وَبِاَشْیاعِهِمْ وَمُحِبّیهِمْ وَمُتَّبِعیهِمْ

و آنان و پیروان و دوستداران و متابعین آنان را

اسْفَلَ دَرَکٍ مِنَ الْجَحیمِ،

به پایین ترین درجه دوزخ داخل کن،

اِنَّکَ عَلیٰ کُلِّ شَیْ ءٍ قَدیرٌ،

چرا که تو به یقین بر هر کاری توانایی،

اَللهُمَّ عَجِّلْ فَرَجَ وَلِیِّکَ وَابْنِ وَلِیِّکَ،

خدایا فرج ولیّ و فرزند ولیّت را نزدیک گردان

وَاجْعَلْ فَرَجَنا مَعَ

و گشایش (امور) ما را با

ص :483

فَرَجِهِمْ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ.

فرج آنان قرار ده، ای مهربانترین مهربانان.

آنگاه برای خود و پدر و مادر دعا کن و هر دعایی خواستی بخوان. سپس دو رکعت نماز زیارت در حرم مطهّر آن دو امام بجا آور و بعد از آن آنچه دوست داری از خداوند طلب کن (بعضی نقل کرده اند که رواق پشت سر آن بزرگواران و حدود یک متر از حرم مطهر جزء مسجدی بوده که ضمیمه حرم مطهّر شده است).

یادآوری:

زیارات مشترک دیگری نیز برای آن دو بزرگوار نقل شده، امّا با توجّه به این که زیارت جامعه کبیره (که ذکرش در اواخر بخش زیارات خواهد آمد) مصدر و مبدأش خود امام هادی علیه السلام است و این کلمات بلیغ و فصیح که برخوردار از همه مراتب اظهار ارادت و بیان فضایل و مکارم است، از خود آن جناب صادر شده، از ذکر زیارت مشترک دیگری صرف نظر می کنیم و به زائر محترم توصیه می کنیم که زیارت پربرکت جامعه را خطاب به هر دو بزرگوار قرائت کند.

زیارت مخصوص امام هادی علیه السلام:

مرحوم «علّامه مجلسی» در «بحارالانوار» و «سیّد بن طاووس» در «مصباح الزائر» برای هر یک از آن دو امام همام علیهما السلام زیارت مخصوصی را به همراه صلوات مخصوص ذکر کرده اند که اگر چه طولانی است امّا به جهت فواید و برکاتی که در آن مندرج است شایسته است نقل شود. می نویسند: هرگاه به «سرّ من رأی» رسیدی غسل کن و پاکیزه ترین جامه های خود را بپوش و با وقار و طمأنینه حرکت نما، وقتی به دَرِ حرم رسیدی با این عبارات اجازه ورود بخواه:

ءَ اَدْخُلُ یا نَبِیَّ اَللَّهِ،

آیا داخل شوم ای پیامبر خدا،

ءَ اَدْخُلُ یا اَمیرَ الْمُؤْمِنینَ،

آیا داخل شوم ای امیر مؤمنان،

ءَ اَدْخُلُ یا فاطِمَةُ الزَّهْرآءُ،

آیا داخل شوم ای فاطمه زهرا

سَیِّدَةَ نِسآءِ الْعالَمینَ،

سرور بانوان جهانیان،

ءَ اَدْخُلُ یا مَوْلایَ الْحَسَنَ بْنَ عَلِیٍّ،

آیا داخل شوم ای مولای من حسن بن علی،

ءَ اَدْخُلُ یا مَوْلایَ الْحُسَیْنَ بْنَ عَلِیٍّ،

آیا داخل شوم ای مولای من حسین بن علی،

ءَ اَدْخُلُ یا مَوْلایَ عَلِیَّ بْنَ الْحُسَیْنِ،

آیا داخل شوم ای مولای من علی بن حسین،

ص :484

ءَ اَدْخُلُ یا مَوْلایَ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ،

آیا داخل شوم ای مولای من محمّد بن علی،

ءَ اَدْخُلُ یا مَوْلایَ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ،

آیا داخل شوم ای مولای من جعفر بن محمد،

ءَ اَدْخُلُ یا مَوْلایَ مُوسَی بْنَ جَعْفَرٍ،

آیا داخل شوم ای مولای من موسی بن جعفر،

ءَ اَدْخُلُ یا مَوْلایَ عَلِیَّ بْنَ مُوسَی،

آیا داخل شوم ای مولای من علی بن موسی،

ءَ اَدْخُلُ یا مَوْلایَ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ،

آیا داخل شوم ای مولای من محمّد بن علی،

ءَ اَدْخُلُ یا مَوْلایَ یا ابَا الْحَسَنِ عَلِیَّ بْنَ مُحَمَّدٍ،

آیا داخل شوم ای مولای من ای ابا الحسن علی بن محمّد

ءَ اَدْخُلُ یا مَوْلایَ یا ابا مُحَمَّدٍ الْحَسَنَ بْنَ عَلِیٍّ،

آیا داخل شوم ای مولای من ای ابا محمّد حسن بن علی

ءَ اَدْخُلُ یا مَلائِکَةَ اَللَّهِ ،

آیا داخل شوم ای فرشتگان خدا

الْمُوَکَّلینَ بِهذَا الْحَرَمِ الشَّریفِ.

که در این حرم شریف مأمورید.

سپس با مقدّم داشتن پای راست، داخل شو و نزد ضریح امام هادی علیه السلام رو به قبر و پشت به قبله بایست و پس از گفتن صد مرتبه «اللَّه اکبر» بگو:

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا ابَا الْحَسَنِ عَلِیَّ بْنَ مُحَمَّدٍ الزَّکِیَّ الرَّاشِدَ،

سلام بر تو ای ابا الحسن علی بن محمّد آن پاکیزه رشد یافته،

النُّورَ الثَّاقِبَ،وَرَحْمَةُ اَللَّهِ وَبَرَکاتُهُ،

و نور تابان و رحمت و برکات خدا بر تو باد،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا صَفِیَّ اَللَّهِ،

سلام بر تو ای برگزیده خدا،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا سِرَّ اَللَّهِ،

سلام بر تو ای رازدار خدا

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا آمین اَللَّهِ،

سلام بر تو ای امین خدا،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا حَبْلَ اَللَّهِ،

سلام بر تو ای وسیله (ارتباط با) خدا،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا آلَ

سلام بر تو ای پیرو

اَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا خِیَرَةَ اَللَّهِ،

خداوند، سلام بر تو ای انتخاب شده خدا،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا صَفْوَةَ اَللَّهِ،

سلام بر تو ای برگزیده خدا،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا حَقَّ اَللَّهِ،

سلام بر توای (بنده بر) حق خداوند،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا حَبیبَ اَللَّهِ،

سلام بر تو ای حبیب خدا،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا نُورَ الْأَنْوارِ،

سلام بر تو ای روشنایی نورها

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا زَیْنَ الْأَبْرارِ،

سلام بر تو ای زینت نیکان،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا سَلیلَ الْأَخْیارِ،

سلام بر تو ای سرسلسله خوبان،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا عُنْصُرَ الْأَطْهارِ،

سلام بر تو ای اصل و ریشه پاکان،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا حُجَّةَ الرَّحْمنِ،

سلام بر تو ای حجّت خداوندِ رحمان،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا رُکْنَ الْإیمانِ،

سلام بر تو ای اساس ایمان،

ص :485

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مَوْلَی الْمُؤْمِنینَ،

سلام بر تو ای مولای مؤمنان،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وَلِیَ الصَّالِحینَ،

سلام بر تو ای سرپرست شایستگان،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا عَلَمَ الْهُدی

سلام بر تو ای نشانه هدایت،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا حَلیفَ التُّقی

سلام بر تو ای هم پیمان و همدم پرهیزکاری

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا عَمُودَالدّینِ،

سلام بر تو ای ستون دین،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ خاتَمِ النَّبِیّینَ، اَلسَّلامُ

سلام بر تو ای فرزند خاتم پیامبران،

عَلَیْکَ یَابْنَ سَیِّدِ الْوَصِیّینَ،

سلام بر تو ای فرزند آقا و سرور جانشینان،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ الْعالَمینَ،

سلام بر تو ای فرزند فاطمه سرور بانوان جهانیان،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْأَمینُ الْوَفِیُّ،

سلام بر تو ای امانتدار باوفا،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْعَلَمُ الرَّضِیُّ،

سلام بر تو ای نشانه رضایت،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الزَّاهِدُ التَّقِیُّ،

سلام بر تو ای پارسای پرهیزکار،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْحُجَّةُ عَلَی الْخَلْقِ اَجْمَعینَ،

سلام بر تو ای حجّت بر تمامی مخلوقات،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا التَّالى لِلْقُرْآنِ،

سلام بر تو ای تلاوت کننده قرآن،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْمُبَیِّنُ لِلْحَلالِ مِنَ الْحَرامِ،

سلام بر تو ای جدا کننده حلال از حرام،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْوَلِیُّ النَّاصِحُ،

سلام بر تو ای سرپرست خیرخواه،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الطَّریقُ الْواضِحُ،

سلام بر تو ای راه روشن،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّها النَّجْمُ اللّائِحُ،

سلام بر تو ای ستاره درخشان،

اَشْهَدُ یا مَوْلایَ یا ابَا الْحَسَنِ اِنَّکَ حُجَّةُاَللَّهِ عَلیٰ خَلْقِهِ،

گواهی می دهم ای مولای من ای ابا الحسن که تو به یقین حجّت خدا بر مخلوقاتش

وَخَلیفَتُهُ فی بَرِیَّتِهِ،

و جانشین در میان آفریدگانش

وَ اَمینُهُ فی بِلادِهِ،

و امینش در شهرها

وَشاهِدُهُ عَلیٰ عِبادِهِ،

و گواهش بر بندگان هستی،

وَ اَشْهَدُ اِنَّکَ کَلِمَةُ التَّقْوی

و گواهی می دهم که تویی به یقین اساس پرهیزکاری

وَبابُ الْهُدی وَالْعُرْوَةُ الْوُثْقی

و درگاه هدایت، و ریسمان محکم (خدا)

وَالْحُجَّةُ عَلیٰ مَنْ فَوْقَ الْأَرْضِ

و حجّت بر کسانی که روی

وَمَنْ تَحْتَ الثَّری

زمین و زیر خاکند

وَ اَشْهَدُ اِنَّکَ الْمُطَهَّرُ مِنَ الذُّنُوبِ،

و گواهی می دهم که تویی به یقین پاک از گناهان،

الْمُبَرَّءُ مِنَ الْعُیُوبِ، وَالْمُخْتَصُ بِکَرامَةِ اَللَّهِ،

و پاکیزه از هر عیب، و گرامی نزد خدا،

ص :486

وَالْمَحْبُوُّ بِحُجَّةِ اَللَّهِ،

و مفتخر به حجّت خداوند بودن،

وَالْمَوْهُوبُ لَهُ کَلِمَةُ اَللَّهِ،

و کسی که کلام خداوند به او بخشیده شده

وَالرُّکْنُ اَلَذی یَلْجَأُ الَیْهِ الْعِبادُ،

و تکیه گاهی که بندگان به آن پناه برند،

وَتُحْیی بِهِ الْبِلادُ، اَشْهَدُ

و شهرها به آن آباد شود،

یامَوْلایَ اِنّی بِکَ وَبابآئِکَ

ای مولای من گواهی می دهم که به تو و پدران و

وَابْنآئِکَ مُوقِنٌ مُقِرٌّ،

فرزندانت یقین و اقرار دارم،

وَ لَکُمْ تابِعٌ فی ذاتِ نَفْسی

و در درون جانم پیرو شمایم،

وَ شَرایِعِ دینی وَ خاتِمَةِ

و قوانین دینم و عاقبت

عَمَلی وَ مُنْقَلَبی وَ مَثْوایَ،

عملم، و در بازگشت و جایگاهم،

وَ اِنّی وَلِیٌّ لِمَنْ والاکُمْ،

و به یقین با دوستان شما دوست

عَدُوٌّ لِمَنْ عاداکُمْ،

و با دشمنانتان دشمنم

مُؤْمِنٌ بِسِرِّکُمْ وَعَلانِیَتِکُمْ،

ایمان دارم به پنهان و آشکار

وَ اوَّلِکُمْ وَآخِرِکُمْ،

و اوّلین و آخرینتان ،

بِاَبی اَنْتَ وَ اُمّی

پدرم و مادرم فدای شما، و درود

وَ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ وَ رَحْمَةُ اَللَّهِ وَ بَرَکاتُهُ* و رحمت و برکات خدا بر تو باد.

آنگاه ضریح را ببوس و طرف راست صورت را بر آن بگذار و

سپس طرف چپ را بگذار و بگو:

اَللهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ،

خدایا درود فرست بر محمّد و خاندان محمّد

وَ صَلِّ عَلیٰ حُجَّتِکَ الْوَفِیِّ،

و درود فرست بر حجّت باوفا

وَ وَلِیِّکَ الزَّکِیِّ، وَاَمینِکَ الْمُرْتَضی

و دوستدار پاکیزه و امین مورد رضایتت،

وَ صَفِیِّکَ الْهادی وَصِراطِکَ الْمُسْتَقیمِ،

و برگزیده هدایتگر،و راه راست

وَالْجآدَّةِ الْعُظْمی

و جادّه با عظمتت، و راه مستقیم

وَالطَّریقَةِ الْوُسْطی وَ نُورِ قُلُوبِ الْمُؤْمِنینَ،

و صحیح و روشنی دلهای مؤمنان

وَ وَلِیِّ الْمُتَّقینَ، وَصٰاحِبِ الْمُخْلَصینَ،

و سرپرست پرهیزکاران و همدم مخلصان،

اَللهُمَّ صَلِّ عَلیٰ سَیِّدِنا مُحَمَّدٍ وَ اَهْلِ بَیْتِهِ،

خدایا درود فرست برآقا و سرور ما محمّد و خاندان پاکش،

وَ صَلِّ عَلیٰ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ

و درود فرست بر علی بن محمّد

الرَّاشِدِ الْمَعْصُومِ مِنَ الزَّلَلِ،

آن امام رشدیافته و مصون از لغزش،

وَالطَّاهِرِ مِنَ الْخَلَلِ،

و پاک از هر عیب،

وَ الْمُنْقَطِعِ اِلَیْکَ بِالْأَمَلِ،

و آن که تمام امیدش به تو بود،

الْمَبْلُوِّ بِالْفِتَنِ،وَالْمُخْتَبَرِ بِاْلمِحَنِ،

آن گرفتار در میان فتنه ها و آزموده با غم و اندوه،

وَالْمُمْتَحَنِ بِحُسْنِ الْبَلْوی وَ صَبْرِ الشَّکْوی

و امتحان شده با آزمایش نیکو و صبر بر شکایت،

ص :487

مُرْشِدِعِبادِکَ، وَ بَرَکَةِ بِلادِکَ،

آن راهنمای بندگان و برکت شهرهایت

وَ مَحَلِّ رَحْمَتِکَ، وَ مُسْتَوْدَعِ حِکْمَتِکَ،

و جایگاه رحمت و امانتدار حکمتت،

وَالْقآئِدِ إِلَىٰ جَنَّتِکَ،

و راهنمای به سوی بهشتت،

الْعالِمِ فی بَرِیَّتِکَ، وَالْهادی فی خَلیقَتِکَ،

دانای در میان مخلوقات و هدایتگر در میان آفریدگانت،

الَّذِی ارْتَضَیْتَهُ و اَنْتَجَبْتَهُ،

آن که از او خوشنودی

وَ اخْتَرْتَهُ لِمَقامِ رَسُولِکَ فی اُمَّتِهِ،

و او را انتخاب نموده و برای جانشینی پیامبرت در میان امّتش برگزیدی،

وَ اَلْزَمْتَهُ حِفْظَ شَریعَتِهِ،

و او را بر حفظ آیینش وادار نمودی

فَاسْتَقَلَّ بِاعْبآءِ الْوَصِیَّةِ ناهِضاً بِها،

پس به تنهایی بار سنگین جانشینی را بدوش کشید،

ومُضْطَلِعاً بِحَمْلِها،

و (مسئولیّت) حملش را به عهده گرفت،

لَمْ یَعْثُرْ فی مُشْکِلٍ،

در هیچ مشکلی نلغزید،

وَلٰا هَفا فی مُعْضِلٍ،

ودر هیچ کار سختی درمانده نشد،

بَلْ کَشَفَ الْغُمَّةَ،

بلکه هر غمی را برطرف نمود

وَسَدَّ الْفُرْجَةَ،

وجلوی هر شکاف وتفرقه ای را گرفت،

وَادَّی الْمُفْتَرَضَ،

و وظیفه اش را انجام داد،

اَللهُمَّ فَکَما اقْرَرْتَ ناظِرَ نَبِیِّکَ بِهِ

خدایا پس همان گونه که دیدگان پیامبرت را به او روشن گرداندی،

فَرَقِّهِ دَرَجَتَهُ، وَاجْزِلْ

پس او را به درجه اش برسان،

لَدَیْکَ مَثُوبَتَهُ،

و پاداشش را در پیشگاهت فراوان کن،

وَصَلِّ عَلَیْهِ، وَبَلِّغْهُ مِنَّا تَحِیَّةً وَسَلاماً،

و بر او درود فرست و از جانب ما درود و سلامی به او برسان،

وَآتِنا مِنْ لَدُنْکَ

و عطایمان کن از نزد خودت

فی مُوالاتِهِ

به واسطه دوستی او

فَضْلًا وَاحْساناً،

لطف و احسان

وَمَغْفِرَةً وَرِضْواناً،

و آمرزش و خوشنودیت را

اِنَّکَ ذُوالْفَضْلِ اَلْعَظیمِ.

چرا که تو صاحب لطف و بزرگ هستی

سپس نماز زیارت بخوان و پس از سلام نماز بگو:

أَللهُمَّ یا ذَا الْقُدْرَةِ الْجامِعَةِ،

ای خدا، ای صاحب قدرت فراگیر

وَالرَّحْمَةِ الْوٰاسِعَةِ،

و رحمت گسترده

وَالْمِنَنِ الْمُتَتابِعَةِ،

و منّت های پی در پی

وَالْألاءِ الْمُتَواتِرَةِ،

و نعمتهای پیاپی،

وَالْأَیادِی الْجَلیلَةِ،

و لطف و احسان با عظمت،

وَالْمَواهِبِ الْجَزیلَةِ،

و بخشهای فراوان،

صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ الصَّادِقینَ،

بر محمّد و خاندان راست گفتارش درود فرست،

وَاَعْطِنی سُؤْلی

و خواسته ام را عطا کن،

وَاجْمَعْ شَمْلی

و امور پراکنده ام را جمع کن

وَلُمَ شَعَثی

و پریشانیم را برطرف کن،

وَزَکِّ عَمَلی

و عملم را پاکیزه گردان،

وَلٰا تُزِغْ قَلْبی بَعْدَ اِذْ هَدَیْتَنی

و دلم را بعد از آنکه هدایت نمودی (از راه حق) منحرف مگردان،

وَلٰا تُزِلَّ قَدَمی وَلٰا

و قدمم را (از راه حق) نلغزان،

ص :488

تَکِلْنی إِلَىٰ نَفْسی طَرْفَةَ عَیْنٍ اَبَداً،

و مرا هیچگاه چشم بر هم زدنی به خودم وا مگذار،

وَلٰا تُخَیِّبْ طَمَعی

و امیدم (به رحمتت) را ناامید مگردان،

وَلٰا تُبْدِ عَوْرَتی

و عیبم را آشکار مکن

وَلٰا تَهْتِکْ سِتْری

و پرده آبرویم را پاره نکن

وَلٰا تُوحِشْنی وَلٰا تُؤْیِسْنی

و مرا به وحشت نیانداز و مأیوس نکن،

وَکُنْ لی رَؤُفاً رَحیماً،

و نسبت به من با محبّت و مهربان باش

وَاهْدِنی وَزَکِّنی وَطَهِّرْنی

و مرا هدایت کن و پاکیزه و پاک گردان،

وَصَفِّنی وَاصْطَفِنی

و مرا خالص گردان و برگزین،

وَخَلِّصْنی وَاسْتَخْلِصْنی

و مرا رهایی بخش و نجات ده

وَاصْنَعْنی وَاصْطَنِعْنی

و مرا سامان ده و (بر انجام فرامینت) پایبند گردان،

وَقَرِّبْنی اِلَیْکَ وَ لاتُباعِدْنی مِنْکَ،

و به درگاهت نزدیک کن و از خود دورم مساز،

وَالْطُفْ بی وَلٰا تَجْفُنی

و به من مهربانی کن و در حقّم جفا نکن،

وَاکْرِمْنی وَلٰا تُهِنّی

و مرا گرامی دار و خوارم مکن،

وَ ما اَسْئَلُکَ فَلا تَحْرِمْنی

و از آنچه از تو می خواهم محرومم نفرما،

وَما لا اَسْئَلُکَ

و آنچه از تو درخواست نکرده ام

فَاجْمَعْهُ لی بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ،

برایم مهیّا ساز، به رحمتت ای مهربان ترین مهربانان،

وَاَسْئَلُکَ بِحُرْمَةِ وَجْهِکَ الْکَریمِ،

و از تو می خواهم به حُرمت ذات بخشنده ات

وَبِحُرْمَةِ نَبِیِّکَ مُحَمَّدٍ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَآلِهِ،

و به حرمت پیامبرت محمّد- که درود تو بر او و خاندان پاکش باد-

وَبِحُرْمَةِ اَهْلِ بَیْتِ رَسُولِکَ

و به حرمت خاندان پیامبرت،

اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ عَلِیٍّ، وَالْحَسَنِ وَالْحُسَیْنِ، وَعَلِیٍّ وَمُحَمَّدٍ

امیر مؤمنان علی، و حسن و حسین و علی و محمّد

وَجَعْفَرٍ وَمُوسی وَعَلِیٍّ وَمُحَمَّدٍ، وَعَلِیٍّ وَالْحَسَنِ، وَالْخَلَفِ الْباقی

و جعفر و موسی، علی و محمّد، علی و حسن و جانشین پاینده

صَلَواتُکَ وَبَرَکاتُکَ عَلَیْهِمْ،

- که درود و برکات تو بر آنان باد- (از تو می خواهم)

اَنْ تُصَلِّیَ عَلَیْهِمْ اَجْمَعینَ،

که بر تمامی آنان درود فرستی و با فرمانت

وَتُعَجِّلَ فَرَجَ قآئِمِهِمْ بِاَمْرِکَ،

در فرج قائم آنان تعجیل کنی،

وَتَنْصُرَهُ وَتَنْتَصِرَ بِهِ لِدینِکَ،

و او را یاری کن و دینت را به کمک او یاری ده

وَتَجْعَلَنی فی جُمْلَةِالنَّاجینَ بِهِ،

و مرا در زمره نجات یافتگان به دست او

وَالْمُخْلِصینَ فی طاعَتِهِ،

و خالصان در اطاعتش قرار ده،

وَاَسْئَلُکَ بِحَقِّهِمْ

و به حقّ آنان از تو می خواهم

لَمَّا اسْتَجَبْتَ لی دَعْوَتی

که خواسته ام را اجابت نموده

وَقَضَیْتَ حاجَتی

و حاجتم را برآورده سازی

وَاَعْطَیْتَنی سُؤْلی وَأُمْنِیَّتی

و درخواست و آرزویم را عطا نمایی

ص :489

وَکَفَیْتَنی ما اَهَمَّنی

و کفایت کنی آنچه زحمت انداخته

مِنْ اَمْرِ دُنْیایَ وَآخِرَتی

از امور دنیا و آخرتم مرا به ،

یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ،

ای مهربان ترین مهربانان،

یا نُورُ یا بُرْهانُ، یا

ای نور، ای دلیل قاطع، ای

مُنیرُ یا مُبینُ،

روشنی بخش، ای آشکارکننده،

یا رَبِّ اِکْفِنی شَرَّ الشُّرُورِ،

ای پروردگار من، مرا از شر اشرار

وَآفاتِ الدُّهُورِ،

و گزند روزگار حفظ کن،

وَاَسْئَلُکَ النَّجاةَ

و از تو می خواهم رهایی (از دوزخ)

یَوْمَ یُنْفَخُ فِی الصُّورِ،

را در روزی که در صور دمیده خواهد

سپس آنچه دوست داری از خدا بخواه و این دعا را زیاد بگو:

یا عُدَّتی عِنْدَ الْعُدَدِ،

ذخیره ام در میان ذخیره ها،

وَیا رَجآئی وَالْمُعْتَمَدَ،

و ای امید و تکیه گاهم

وَیا کَهْفی وَالسَّنَدَ،

و ای پناهگاه و پشتیبانم،

یا واحِدُ یا اَحَدُ،

ای یگانه ای یکتا،

وَیا قُلْ هُوَ اَللَّهُ اَحَدٌ،

وای که گفتی: «بگو خداوند یکتا و یگانه است»،

اَسْئَلُکَ الّلهُمَّ بِحَقِّ مَنْ خَلَقْتَ

خدایا از تو می خواهم به حقّ مخلوقات (برگزیده)

مِنْ خَلْقِکَ،

از میان آفریدگانت،

وَلَمْ تَجْعَلْ فی خَلْقِکَ مِثْلَهُمْ اَحَداً،

که در میان آنان کسانی را مانند ایشان قرار نداده ای،

صَلِّ عَلیٰ جَماعَتِهِمْ، وَاِفْعَلْ بی کَذا وَکَذا.

بر تمام آنان درود فرست و درباره من چنین و چنان کن.

و به جای «وافعل بی کذا و کذا » حاجت خویش را بخواه، چرا که روایت شده که آن حضرت فرمود: من از خداوند تقاضا کرده ام کسی را که در روضه من این دعا را بخواند، ناامید برنگرداند.(1)

زیارت مخصوص امام حسن عسکری علیه السلام:

«علّامه مجلسی» در «بحارالانوار» و «سیّد بن طاووس» در «مصباح الزائر» پس از نقل زیارت مزبور می نویسند: هرگاه اراده کردی که امام حسن عسکری علیه السلام را زیارت کنی پس از انجام آنچه در زیارت امام هادی علیه السلام گذشت مقابل ضریح مقدّس امام عسکری علیه السلام می ایستی و می گویی:

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مَوْلایَ یا ابا مُحَمَّدٍ الْحَسَنَ بْنَ عَلِیٍّ،

سلام بر تو ای مولای من ای ابا محمّد، حسن بن علی،

الْهادِیَ الْمُهْتَدِی وَرَحْمَةُ اَللَّهِ وَبَرَکاتُهُ،

ای هدایتگر هدایت یافته و رحمت و برکات خدا بر تو باد،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وَلِیَّ اَللَّهِ وَابْنَ اَوْلِیآئِهِ،

سلام بر تو ای ولیّ خدا و فرزند اولیایش،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا حُجَّةَ اَللَّهِ وَابْنَ حُجَجِهِ،

سلام بر توای حجّت خدا و فرزند حجّتهایش (بر مخلوقات)،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا صَفِیَّ اَللَّهِ وَابْنَ اَصْفِیآئِهِ،

سلام بر تو ای برگزیده خدا و فرزند برگزیدگانش

ص :490


1- بحارالانوار، جلد 99، صفحه 63 و مصباح الزائر، صفحه 404( با اندکی تفاوت).

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا خَلیفَةَ اَللَّهِ وَابْنَ خُلَفآئِهِ وَابا خَلیفَتِهِ،

سلام بر تو ای جانشین خدا (در زمین) و فرزند جانشینانش و پدر جانشینش،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ خاتَمِ النَّبِیّینَ،

سلام بر تو ای فرزند خاتم پیامبران،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ سَیِّدِ الْوَصِیّینَ،

سلام بر تو ای فرزند آقا و سرور جانشینان،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ اَمیرِالْمُؤْمِنینَ،

سلام بر تو ای فرزند امیرمؤمنان،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ سَیِّدَةِ نِسآءِ الْعالَمینَ،

سلام بر تو ای فرزند سرور بانوان جهانیان،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ الْأَئِمَّةِ الْهادینَ،

سلام بر تو ای فرزند امامان هدایتگر،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ الْأَوْصِیآءِ الرَّاشِدینَ،

سلام بر تو ای فرزند جانشینان رشد یافته،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا عِصْمَةَ الْمُتَّقینَ،

سلام بر تو ای عصمت پرهیزکاران،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا امامَ الْفآئِزینَ،

سلام بر تو ای پیشوای رستگاران،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا رُکْنَ الْمُؤْمِنینَ،

سلام بر تو ای تکیه گاه مؤمنان،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا فَرَجَ الْمَلْهُوفینَ،

سلام بر تو ای مایه آرامش غمزدگان،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وارِثَ الْأَنْبِیآءِ الْمُنْتَجَبینَ،

سلام بر تو ای وارث پیامبران برگزیده،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا خازِنَ عِلْمِ وَصِیِّ رَسُولِ اَللَّهِ،

و سلام بر تو ای گنجینه دانش جانشین رسول خدا،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الدَّاعی بِحُکْمِ اَللَّهِ،

سلام بر تو ای دعوت کننده به حکم خدا،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا النَّاطِقُ بِکِتابِ اَللَّهِ،

سلام بر تو ای گویا به کتاب خدا،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا حُجَّةَ الْحُجَجِ،

سلام بر تو ای حجّت حجّتها (ی خدا)،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا هادِیَ الْأُمَمِ،

سلام بر تو ای راهنمای امّتها،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وَلِیَّ النِّعَمِ،

سلام بر تو ای صاحب نعمتها،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا عَیْبَةَ الْعِلْمِ،

سلام بر تو ای جایگاه دانش

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا سَفینَةَ الْحِلْمِ،

سلام بر تو ای کشتی شکیبایی،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا ابَا الْإِمامِ الْمُنْتَظَرِ،

سلام بر تو ای پدر امامی که انتظارش کشیده می شود

الظَّاهِرَةِ لِلْعاقِلِ حُجَّتُهُ، وَالثَّابِتَةِ فِی الْیَقینِ مَعْرِفَتُهُ،

آن که حجّتش بر خردمندان آشکار است،

الْمُحْتَجَبِ عَنْ اعْیُنِ الظَّالِمینَ،

و شناختش به یقین ثابت است، آن که از دیدگان ستمگران

وَالْمُغَیَّبِ عَنْ دَوْلَةِ الْفاسِقینَ،

پنهان و از حکومت بدکاران ناپیداست،

وَالْمُعیدِ رَبُّنا بِهِ الْإِسْلامَ جَدیداً

و پروردگار ما به وسیله او اسلام را بعد از ضعیف شدن

ص :491

بَعْدَ الْإِنْطِماسِ،

تجدید حیات کرده،

وَالْقُرْآنَ غَضّاً بَعْدَ الْإِنْدِراسِ،

و قرآن را بعد از فراموشی یادآوری می کند،

اَشْهَدُ یامَوْلایَ اِنَّکَ اَقَمْتَ الصّلاةَ،

گواهی می دهم ای مولای من که تو به یقین نماز را

وَآتَیْتَ الزَّکاةَ، وَاَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ،

بپا داشته و زکات دادی و امر به معروف

وَنَهَیْتَ عَنِ الْمُنْکَرِ،

و نهی از منکر کرده

وَدَعَوْتَ إِلَىٰ سَبیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ،

و با دانش و پند نیکو به راه پروردگارت دعوت نمودی

وَعَبَدْتَ اللَّهَ مُخْلِصاً حَتّی آتیکَ الْیَقینُ،

و خدا را خالصانه عبادت کردی تا زمان وفاتت فرا رسید،

اَسْئَلُ اللَّهَ بِالشَّاْنِ اَلَذی لَکُمْ عِنْدَهُ،

از خدا می خواهم به حق جایگاهی که نزد او دارید،

اَنْ یَتَقَبَّلَ زِیارَتی لَکُمْ،

زیارتم از شما را بپذیرد

وَیَشْکُرَ سَعْیی اِلَیْکُمْ،

و تلاشم در رسیدن به درگاهتان را پاداش داده

وَیَسْتَجیبَ دُعائی بِکُمْ،

و دعایم را به واسطه شما اجابت کند،

وَیَجْعَلَنی مِنْ اَنْصارِ الْحَقِّ وَاتْباعِهِ،

و مرا ازیاوران و تابعین

وَ اشْیاعِهِ وَ مَوالىهِ وَ مُحِبّیهِ،

و پیروان و دوستان و دوستداران حق قرار دهد

وَاَلسَّلامُ عَلَیْکَ وَرَحْمَةُ اَللَّهِ وَبَرَکاتُهُ*

و سلام و رحمت و بر تو باد

آنگاه ضریح را می بوسی و طرف راست صورت و سپس طرف چپ را بر برکات خدا

روی آن می گذاری و می گویی:

اَللهُمَّ صَلِّ عَلیٰ سَیِّدِنا مُحَمَّدٍ وَاهْلِ بَیْتِهِ،

خدایا درود فرست بر آقا و سرور ما محمّد و خاندان پاکش،

وَصَلِ عَلَی الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ الْهادی إِلَىٰ دینِکَ،

و درود فرست بر حسن بن علی، آن راهنمای دینت

وَ الدَّاعی إِلَىٰ سَبیلِکَ

و دعوت کننده به راهت،

عَلَمِ الْهُدی وَ مَنارِ التُّقی

نشانه هدایت و پرهیزکاری،

وَ مَعْدِنِ الْحِجی وَ ماْوَی النُّهی

و معدن عقل و جایگاه خرد

وَ غَیْثِ الْوَری

و باران (رحمت) بر خلق

وَسَحابِ الْحِکْمَةِ،

و ابر دانش

وَبَحْرِالْمَوْعِظَةِ،

و دریای موعظه

وَ وارِثِ الْأَئِمَّةِ،

و وارث امامان

وَ الشَّهیدِ عَلیَ الْأُمَّةِ،

و گواه بر امّت

الْمَعْصُومِ الْمُهَذَّبِ،

و معصوم و پاکیزه

وَ الْفاضِلِ الْمُقَرَّبِ،

و بافضیلت و مقرّب خدا،

وَ الْمُطَهَّرِ مِنَ الرِّجْسِ،

و پاک از هر پلیدی،

اَلَذی وَرَّثْتَهُ عِلْمَ الْکِتابِ،

که او را وارث علم کتاب (و آگاهی بر قرآن) قرار دادی،

وَ الْهَمْتَهُ فَصْلَ الْخِطابِ،

و داوری عادلانه را به او الهام کردی،

وَ نَصَبْتَهُ عَلَماً لِأَهْلِ قِبْلَتِکَ،

و او را نشانه ای برای (راهنمایی) مسلمانان قرار دادی،

ص :492

وَ قَرَنْتَ طاعَتَهُ بِطاعَتِکَ،

و اطاعت از او را به اطاعت خویش مقرون ساختی،

وَفَرَضْتَ مَوَدَّتَهُ عَلیٰ جَمیعِ خَلیقَتِکَ،

و دوستیش را بر تمامی آفریدگانت واجب ساختی

اَللهُمَّ فَکَما اَنابَ بِحُسْنِ الْإِخْلاصِ

خدایا، پس همان گونه که با اخلاص نیکو

فی تَوْحیدِکَ،

در یکتاپرستیت

وَارْدی مَنْ خاضَ

به سوی تو بازگشت

فی تَشْبیهِکَ،

و کسانی را که برای تو شبیه قرار دادند

وَحامی عَنْ اَهْلِ الْإیمانِ بِکَ،

را هلاک ساخت، و از کسانی که به تو ایمان داشتند حمایت نمود،

فَصَلِّ یا رَبِّ عَلَیْهِ صَلاةً

پس ای پروردگار من بر او درودی فرست که او را

یَلْحَقُ بِها مَحَلَّ الْخاشِعینَ،

به جایگاه خاشعان ملحق کند،

وَیَعْلُو فِی الْجَنَّةِ بِدَرَجَةِ جَدِّهِ خاتَمِ النَّبِیّینَ،

و او را در بهشت تا رتبه جدّش خاتم پیامبران بالا برد

وَبَلِّغْهُ مِنَّا تَحِیَّةً وَسَلاماً،

و از جانب ما درود و سلامی به او برسان

وَآتِنا مِنْ لَدُنْکَ فی مُوالاتِهِ فَضْلًا وَاحْساناً،

و از نزد خودت به واسطه دوستی او به ما لطف و احسان

وَمَغْفِرَةً وَرِضْواناً،

و آمرزش و خوشنودیت را ببخش

اِنَّکَ ذُو فَضْلٍ عَظیمٍ، وَمَنٍّ جَسیمٍ.

چرا که تو صاحب بخشش با عظمت و نعمت بزرگی.

آنگاه نماز زیارت بجای می آوری و پس از سلام نماز می گویی:

یا دآئِمُ یا دَیْمُومُ،

ای پاینده و ای جاودان،

یا حَیُّ یا قَیُّومُ،

ای زنده ای پایدار،

یا کاشِفَ الْکَرْبِ وَالْهَمِّ،

ای برطرف کننده گرفتاری و غصّه،

وَیا فارِجَ الْغَمِّ،

و ای زداینده اندوه،

وَیا باعِثَ الرُّسُلِ،

و ای مبعوث کننده رسولان،

وَیا صادِقَ الْوَعْدِ،

و ای کسی که وعده هایت راست است،

وَیا حَیُّ لا اِلهَ اِلَّا اَنْتَ،

و ای زنده ای که معبودی جز تو نیست

اَتَوَسَّلُ اِلَیْکَ بِحَبیبِکَ مُحَمَّدٍ،

به تو متوسّل می شوم به واسطه دوستدارت محمّد

وَوَصِیِّهِ عَلِیٍّ ابْنِ عَمِّهِ،

و علی جانشین و پسر عمو

وَصِهْرِهِ عَلَی ابْنَتِهِ،

و همسر دخترش

اَلَذی خَتَمْتَ بِهِمَا الشَّرایِعَ،

همان بزرگوارانی که ادیان را به واسطه آن دو ختم نمودی

وَفَتَحْتَ بِهِمَا التَّاْویلَ وَالطَّلایِعَ،

و تأویل و اسرار آیات را گشودی،

فَصَلِ عَلَیْهِما صَلاةً

پس بر آن دو درودی فرست

یَشْهَدُ بِهَا الْأَوَّلُونَ وَالْاخِرُونَ،

که پیشینیان و پسینیان به آن گواهی دهند

وَیَنْجُو بِهَا الْأَوْلِیآءُ وَ الصَّالِحُونَ،

و به وسیله آن دوستداران و شایستگان نجات یابند،

وَاَتَوَسَّلُ اِلَیْکَ بِفاطِمَةَ الزَّهْرآءِ

و به تو متوسّل می شوم به واسطه فاطمه زهرا

وٰالِدَةِ الْأَئِمَّةِ الْمَهْدِیّینَ،

مادر امامان هدایتگر

ص :493

وَسَیِّدَةِ نِسآءِ الْعالَمینَ،

و سرور بانوان جهانیان،

الْمُشَفَّعَةِ فی شیعَةِ اَوْلادِهَا الطَّیِّبینَ،

آن که شیعیان فرزندان پاکش را شفاعت می کند،

فَصَلِّ عَلَیْها صَلاةً دآئِمَةً اَبَدَ الْأبِدینَ،

پس درود فرست بر او درودی دائمی

وَدَهْرَ الدَّاهِرینَ،

و همیشگی و در طول روزگاران

وَاَتَوَسَّلُ اِلَیْکَ بِالْحَسَنِ

و به تو متوسّل می شوم به واسطه حسن

الرَّضِیِّ الطَّاهِرِ الزَّکِیِّ،

آن (امام) پسندیده پاک و پاکیزه،

وَالْحُسَینِ الْمَظْلُومِ الْمَرْضِیِّ الْبَرِّ التَّقِیِّ،

و حسین مظلوم آن (امام) پسندیده نیکوکار و پرهیزکار،

سَیِّدَیْ شَبابِ اَهْلِ الْجَنَّةِ،

دو آقا و سرور جوانان بهشت،

الْإِمامَیْنِ الْخَیِّرَیْنِ،

آن دو امام نیکوکار

الطَّیِّبَیْنِ التَّقِیَّیْنِ، النَّقِیَّیْنِ الطَّاهِرَیْنِ،

و پاک و پرهیزکار و پاکیزه و پاکدامن،

الشَّهیدَیْنِ الْمَظْلُومَیْنِ الْمَقْتُولَیْنِ،

آن دو شهید مظلوم و کشته شده (در راه خدا)

فَصَلِّ عَلَیْهِما

پس بر آن دو درود فرست،

ما طَلَعَتْ شَمْسٌ وَما غَرَبَتْ،

مادامی که خورشید طلوع و غروب می کند

صَلاةً مُتَوالِیَةً مُتَتالِیَةً،

درودی پیوسته و پی در پی،

وَاَتَوَسَّلُ اِلَیْکَ بِعَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ سَیِّدِالْعابِدینَ،

و به متوسّل می شوم به واسطه علی بن حسین آقا و سرور عبادت کنندگان،

الْمَحْجُوبِ مِنْ خَوْفِ الظَّالِمینَ،

پرده نشین از خطر ستمکاران،

وَبِمُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ الْباقِرِ الطَّاهِرِ،

و به واسطه محمّد فرزند علی امام باقر پاکدامن

النُّورِ الزَّاهِرِ، الْإِمامَیْنِ السَّیِّدَیْنِ،

و نور تابان، همان دو امام و آقا

مِفْتاحَیِ الْبَرَکاتِ،وَمِصْباحَیِ الظُّلُماتِ،

و سرور و کلید برکت و چراغ تاریکیها،

فَصَلِّ عَلَیْهِما ما سَری لَیْلٌ وَما اضآءَ نَهارٌ،

پس مادامی که شب و روز باقیست بر آن دو درود فرست

صَلاةً تَغْدُو وَتَرُوحُ،

درودی در طول صبح و شام،

وَاَتَوَسَّلُ اِلَیْکَ بِجَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الصَّادِقِ عَنِ اَللَّهِ،

و به تو متوسّل می شوم به واسطه جعفر بن محمّد راستگوی از جانب خدا،

وَالنَّاطِقِ فی عِلْمِ اَللَّهِ،

و گویا به علم خدا،

وَبِمُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ الْعَبْدِ الصَّالِحِ فی نَفْسِهِ،

و به وسیله موسی بن جعفر آن بنده صالح و شایسته،

وَالْوَصِیِ النَّاصِحِ،

و جانشین خیرخواه،

الْإِمامَیْنِ الْهادِیَیْنِ الْمَهْدِیَّیْنِ،

دو امام هدایتگر هدایت یافته و وفادار و کفایت کننده،

الْوافِیَیْنِ الْکافِیَیْنِ، فَصَلِّ عَلَیْهِما

پس مادامی که ملکی تسبیح تو می گوید

ما سَبَّحَ لَکَ مَلَکٌ، وَتَحَرَّکَ لَکَ فَلَکٌ،

و چرخ گردون در چرخش است بر آن دو درود فرست،

صَلاةً تُنْمی وَتَزیدُ،

درودی که رشد یافته و فزون گردد

وَلٰا تَفْنی وَلٰاتَبیدُ،

و فنا نپذیرد و نابود نگردد،

ص :494

وَاَتَوَسَّلُ اِلَیْکَ بِعَلِیِّ بْنِ مُوسَی الرِّضا،

و به تو متوسّل می شوم بواسطه علی بن موسی الرضا

وَبِمُحَّمَدِ بْنِ عَلِیٍّ الْمُرْتَضَی،

و محمّد بن علی امام پسندیده

الْإِمامَیْنِ الْمُطَهَّرَیْنِ الْمُنْتَجَبَیْنِ،

آن دو امام پاک و برگزیده،

فَصَلِّ عَلَیْهِما ما اضآءَ صُبْحٌ وَدامَ،

پس مادامی که روز روشن و پایدار است بر آن دو درود فرست

صَلاةً تُرَقّیهِما إِلَىٰ رِضْوانِکَ

درودی که آن دو را در درجات عإِلَىٰ بهشتت

فِی الْعِلِّیّینَ مِنْ جِنانِکَ،

به سوی خوشنودیت بالا برد،

وَاَتَوَسَّلُ اِلَیْکَ بِعَلیِ بْنِ مُحَمَّدٍ الرَّاشِدِ،

و به تو متوسّل می شوم به واسطه علی بن محمّد آن امام رشد یافته

وَالْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ الْهادِی،

و حسن بن علی امام هادی،

الْقآئِمَیْنِ بِاَمْرِ عِبادِکَ،

آن دو امام قیام کننده به (اصلاح) امور بندگان

الْمُخْتَبَرَیْنِ بِالْمِحَنِ الْهایِلَةِ،

و آزموده شده با گرفتاریهای خوفناک

وَالصَّابِرَیْنِ فِی الْإِحَنِ الْمائِلَةِ،

و شکیبا در برابر کینه های کهنه،

فَصَلِ عَلَیْهِما کِفآءَ اَجْرِ الصَّابِرینَ،

پس به اندازه پاداش صابران

وَازآءَ ثَوابِ الْفآئِزینَ،

و ثواب رستگاران بر آن دو درود فرست،

صَلاةً تُمَهِّدُ لَهُمَا الرِّفْعَةَ،

درودی که بلندمرتبگی را برای آن دو میسّر کند،

وَاَتَوَسَّلُ اِلَیْکَ یا رَبِّ بِامامِنا،

و به تو متوسّل می شوم ای پروردگار من به واسطه پیشوایمان

وَمُحَقِّقِ زَمانِنَا،

و محقّق کننده (وعده خدا) در زمان ما

الْیَوْمِ الْمَوْعُودِ،

در روزی که وعده داده شده

وَالشَّاهِدِ الْمَشْهُودِ،

و گواه گواهی شده و نور تابان،

وَالنُّورِ الْأَزْهَرِ،

و روشنایی فروزان،

وَالْضِّیآءِ الْأَنْوَرِ، الْمَنْصُورِ بِالرُّعْبِ،

آن یاری شده با ایجاد ترس (در دل دشمنان)

وَالْمُظَفَّرِ بِالسَّعادَةِ،

و پیروز و سعادتمند

فَصَلِّ عَلَیْهِ عَدَدَ الثَّمَرِ،

پس بر او درود فرست به تعداد میوه ها

وَاَوْراقِ الشَّجَرِ، وَاجْزآءِ الْمَدَرِ،

و برگهای درختان و ریگها

وَعَدَدَ الشَّعْرِ وَالْوَبَرِ،

و به تعداد هر نخ مو و پشم

وَعَدَدَ ما احاطَ بِهِ عِلْمُکَ،

و به تعداد آنچه علمت به آن احاطه دارد

وَاحْصاهُ کِتابُکَ،

و کتابت شمارش نموده است

صَلاةً یَغْبِطُهُ بِها الْأَوَّلُونَ وَالْاخِرُونَ،

درودی که پیشینیان و پسینیان به آن غبطه خورند،

اَللهُمَّ وَاحْشُرْنا فی زُمْرَتِهِ،

خدایا ما را در گروه او محشور کن

وَاحْفَظْنا عَلیٰ طاعَتِهِ،

و بر اطاعتش ثابت دار و با حکومت او ما را حفظ کن

وَاحْرُسْنا بِدَوْلَتِهِ، وَاتْحِفْنا بِوِلایَتِهِ،

و به ولایتش پاداش ده،

و اِنْصُرْنا عَلیٰ اعْدآئِنا بِعِزَّتِهِ،

ما را به عزّت او بر دشمنانمان یاری کن

وَاجْعَلْنا یا رَبِّ مِنَ التَّوَّاَبیٰنَ،

و ای پروردگار من ما را از توبه کنندگان قرار ده

یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ،

ای مهربانترین مهربانان،

ص :495

اَللهُمَ وَ اَنَّ ابْلیسَ الْمُتَمَرِّدَ اللَّعینَ،

خدایا شیطان سرکش ملعون

قَد اسْتَنْظَرَکَ لِإِغْوآءِ خَلْقِکَ ف

برای فریب مخلوقات از تو فرصت خواست

َاَنْظَرْتَهُ،

و تو او را فرصت دادی

وَاسْتَمْهَلَکَ لِإِضْلالِ عَبیدِکَ

و برای گمراه کردن بندگانت مهلت خواست

فَأمْهَلْتَهُ، بِسابِقِ عِلْمِکَ فیهِ،

مهلتش دادی و با وجود سابقه آگاهیت در مورد او ،

وَقَدْ عَشَّشَ

اینک شیطان ریشه دوانده

وَکَثُرَتْ جُنُودُهُ،

و لشکریانش زیاد شده

وَازْدَحَمَتْ جُیُوشُهُ،

و سپاهیانش فراوان گشته

و اَنْتَشَرَتْ دُعاتُهُ فی اقْطارِ الْأَرْضِ،

و مبلّغانش در پهنه زمین گسترش یافته اند،

فَاضَلُّوا عِبادَکَ،

پس بندگانت را گمراه کرده

وَافْسَدُوا دینَکَ،

و دینت را فاسد نمودند،

وَحَرَّفُوا الْکَلِمَ عَنْ مَواضِعِهِ،

و سخنان (تو) را تحریف کردند

وَجَعَلُوا عِبادَکَ شِیَعاً مُتَفَرِّقینَ،

و بندگانت را به صورت گروههای متفرّق

وَاَحْزاباً مُتَمَرِّدینَ،

و دسته های سرکش قرار دادند،

وَقَدْ وَعَدْتَ نَقْضَ بُنْیانِهِ،

ووعده نمودی تو شکستن بنیانش

وَتَمْزیقَ شَاْنِهِ،

و از هم پاشیدن مقامش را ،

فَاهْلِکْ اَوْلادَهُ وَجُیُوشَهُ،

پس فرزندان و لشکریانش را نابود گردان

وَطَهِّرْ بِلادَکَ مِنِ اخْتِراعاتِهِ وَاخْتِلافاتِهِ،

و شهرهایت را از بدعتها و اختلافهایش پاک نما،

وَارِحْ عِبادَکَ مِنْ مَذاهِبِهِ وَقِیاساتِهِ،

و بندگانت را از آیین افکارش راحت کن،

وَاجْعَلْ دآئِرَةَ السَّوْءِ عَلَیْهِمْ،

و حوادث بد را برایشان قرار ده،

وَابْسُطْ عَدْلَکَ،

و عدالت را بگستران

وَاظْهِرْ دینَکَ،

و دینت را آشکار کن

وَقَوِّ اَوْلِیآئَکَ،

و دوستانت را تقویت

وَاَوْهِنْ اعْدآئَکَ،

و دشمنانت را خوار کن،

وَاَوْرِثْ دِیارَ ابْلیسَ وَدِیارَ اَوْلِیآئِهِ اَوْلِیآئَکَ،

و دوستدارانت را وارث شهرهای شیطان و دوستانش قرار ده،

وَخَلِّدْهُمْ فِی الْجَحیمِ،

و آنها را در دوزخ جاودانه گردان،

وَاِذِقْهُمْ مِنْ الْعَذابِ الْأَلیمِ،

و از عذاب دردناک به آنها بچشان،

وَاجْعَلْ لَعآئِنَکَ

و بر آنان قرار دهنفرینهایی

الْمُسْتَوْدَعَةَ فی مَناحِسِ الْخِلْقَةِ،

که به ودیعه گذاشته ای در رخدادهای منحوس خلقت

وَمَشاویهِ الْفِطْرَةِ دآئِرَةً عَلَیْهِمْ،

در حالى که آنها را فرا گیرد

وَمُوَکَّلَةً بِهِمْ، وَجارِیَةً فیهِمْ

و بر آنان گماشته شود

کُلَّ مَسآءٍ وَصباحٍ،

و شامگاهان و صبحگاهان و بامداد

وَغُدُوٍّ وَرَواحٍ،

و عصر بر آنها فرود آید،

رَبَّنا آتِنا فِی الدُّنْیا حَسَنَةً وَفِی

پروردگارا، به ما در دنیا نیکی کن

الْأخِرَةِ حَسَنَةً،

و درآخرت نیز نیکی مرحمت فرما

وَقِنا بِرَحْمَتِکَ عَذابَ النَّارِ،

و به رحمتت ما را از عذاب دوزخ نگاه دار،

یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ.

ای مهربانترین مهربانان.

ص :496

آنگاه آنچه را برای خود و برادرانت دوست داری از خدا طلب کن.(1)

زیارت نرجس خاتون مادر مکرّمه حضرت حجّت علیه السلام:

در ادامه زیارت امام عسکری علیه السلام «سیّد بن طاووس» می نویسد: آنگاه زیارت می کنی مادر حضرت قائم (ارواحنا فداه) را که قبرش پشت ضریح امام حسن عسکری علیه السلام واقع شده است و می گویی:

اَلسَّلامُ عَلیٰ رَسُولِ اَللَّهِ، صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ الصَّادِقِ الْأَمینِ،

سلام بر رسول خدا- که درود خدا بر او و خاندان راست گفتار و امینش باد-

اَلسَّلامُ عَلی مَوْلانا اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ،

سلام بر مولای ما امیر مؤمنان،

اَلسَّلامُ عَلَی الْأَئِمَّةِ الطَّاهِرینَ،

سلام بر امامان پاکیزه،

الْحُجَجِ الْمَیاَمینِ،

آن حجتهای مبارک،

اَلسَّلامُ عَلیٰ وٰالِدَةِ الْإِمامِ،

سلام بر مادر امام

وَالْمُودَعَةِ اسْرارَ

و امانتدار اسرار خداوند،

الْمَلِکِ الْعَلّامِ،

آن فرمانروای بسیار دانا

وَالْحامِلَةِ لِأَشْرَفِ الْأَنامِ،

و باردار به گرامی ترین مخلوقات،

اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الصِّدّیقَةُ الْمَرضِیَّةُ،

سلام بر تو ای راست گفتار پسندیده،

اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا شَبیهَةَ امِّ مُوسی

سلام بر تو ای همانند مادر موسی

وَابْنَةَ حَوارِیِّ عیسی

و ای دختر پیروان حضرت عیسی،

اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا التَّقِیَّةُ النَّقِیَّةُ،

سلام بر تو ای پرهیزکار پاکیزه،

اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الرَّضِیَّةُ الْمَرْضِیَّةُ،

سلام بر تو ای که تو از خدا راضی و خدا از تو راضی است،

اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا اْلمَنْعُوتَةُ فِی الْإِنْجیلِ،

سلام بر تو ای توصیف شده در انجیل،

الْمَخْطُوبَةُ مِنْ رُوحِ اَللَّهِ الْأَمینِ،

و خواستگاری شده از جانب (عیسی) روح اللَّه امین

وَمَنْ رَغِبَ فی وُصْلَتِها مُحَمَّدٌ

و آن که علاقمند به وصلت او بود محمّد

سَیِّدُ الْمُرْسَلینَ،

آقا و سرور فرستادگان

وَالْمُسْتَوْدَعَةُ اسْرارَ رَبِّ الْعالَمینَ،

و امانتدار اسرار پروردگار جهانیان

اَلسَّلامُ عَلَیْکِ وَعَلی آبآئِکِ الْحَوارِیّینَ،

سلام بر تو و بر پدران حواریت،

اَلسَّلامُ عَلَیْکِ وَعَلی بَعْلِکِ وَ وَلَدِکِ،

سلام بر تو و بر همسر و فرزندت،

اَلسَّلامُ عَلَیْکِ وَعَلی رُوحِکِ وَبَدَنِکِ الطَّاهِرِ،

سلام بر تو و بر روح و بدن پاکیزه ات،

اَشْهَدُ انَّکِ اَحْسَنْتِ الْکَفالَةَ،

گواهی می دهم که تو به یقین نیکو سرپرستی نموده

ص :497


1- بحارالانوار، جلد 99، صفحه 67 و مصباح الزائر، صفحه 409- 413( با اندکی تفاوت).

وَادَّیْتِ الْأَمانَةَ،

و حقی که بر عهده داشتی ادا کردی

وَاجْتَهَدْتِ فی مَرْضاتِ اَللَّهِ،

و در جلب خشنودی خدا کوشیده،

وَصَبَرْتِ فی ذاتِ اَللَّهِ،

و در راه خدا شکیبایی نمودی

وَحَفِظْتِ سِرَّاَللَّهِ،

و راز خدا را حفظ کرده

وَحَمَلْتِ وَلِیَّ اَللَّهِ،

و ولیّ خدا را در دل پروراندی

وَبالَغْتِ فی حِفْظِ حُجَّةِ اَللَّهِ،

و در حفظ حجّت خدا کوشیدی،

وَرَغِبْتِ فی وُصْلَةِ اَبْنآءِ رَسُولِ اَللَّهِ،

و به پیوند با فرزندان رسول خدا علاقمند شدی،

عارِفَةً بِحَقِّهِمْ،

در حالى که آشنای به حقّشان،

مُؤْمِنَةً بِصِدْقِهِمْ،

مؤمن به راستگویی آنان،

مُعْتَرِفَةًبِمَنْزِلَتِهِمْ،

اعتراف کننده به جایگاهشان

مُسْتَبْصِرَةً بِاَمْرِهِمْ،

و آگاه به کار آنان،

مُشْفِقَةً عَلَیْهِمْ،

مهربان بر آنان،

مُؤْثِرَةً هَواهُمْ،

ترجیح دهنده میل آنان برخودت بودی،

وَ اَشْهَدُ انَّکِ مَضَیْتِ

و گواهی می دهم که تو به یقین عمرت

عَلیٰ بَصیرَةٍ مِنْ اَمْرِکِ،

را با آگاهی بر کارت سپری کردی

مُقْتَدِیَةً بِالصَّالِحینَ،

در حالى که به شایستگان اقتدا نمودی

راضِیَةً مَرْضِیَّةً،

و خوشنود و پسندیده

تَقِیَّةً نَقِیَّةً زَکِیَّةً،

و پرهیزکار و پاکیزه و پاک بودی،

فَرَضِیَ اَللَّهُ عَنْکِ وَارْضاکِ،

پس خدا از تو خشنود گردد و تو را راضی کند

وَجَعَلَ اْلجَنَّةَ مَنْزِلَکِ وَمَاْویکِ،

و بهشت را منزل و جایگاهت قرار دهد

فَلَقَدْ اَوْلاکِ مِنَ الْخَیْراتِ ما اَوْلاکِ،

و از خیرات آنچه تو شایسته آنی به تو عطا کند،

وَاعْطاکِ مِنَ الشَّرَفِ ما بِهِ اغْناکِ،

و از شرافت به اندازه بی نیازی به تو عطا کند

فَهَنَّاکِ اَللَّهُ بِمٰا مَنَحَکِ

پس خداوند آنچه از کرامت به تو عطا نموده گوارایت کند

مِنَ الْکَرامَةِ وَاَمْرَاکِ*

و برایت سودمند گرداند

آنگاه سر را به سوی آسمان بالا می بری و می گویی:

اَللهُمَّ اَیَّاکَ اعْتَمَدْتُ،

خدایا به تو اعتماد نموده

وَلِرِضاکَ طَلَبْتُ،

و خشنودیت را خواهانم،

وَبِاَوْلِیآئِکَ اِلَیْکَ تَوَسَّلْتُ،

و به واسطه اولیایت به تو متوسّل می شوم

وَعَلی غُفْرانِکَ وَحِلْمِکَ اتَّکَلْتُ،

و بر بخشش و حلمت توکّل می کنم

وَبِکَ اعْتَصَمْتُ،

و به تو پناهنده ام،

وَبِقَبْرِ امِّ وَلِیِّکَ لُذْتُ،

و به قبر مادر ولیّت روی آورده ام

فَصَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ،

پس بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست

و اِنْفَعْنی بِزِیارَتِها،

و زیارتش را برایم سودمند گردان

وَثَبِّتْنی عَلیٰ مَحَبَّتِها،

و بر دوستیش ثابت قدم بدار

وَلٰا تَحْرِمْنی شَفاعَتَها وَشَفاعَةَ وَلَدِها،

و از شفاعت او و فرزندش محرومم مساز

وَارْزُقْنی مُرافَقَتَها،

و دوستی و محبّتش را روزیم کن

وَاحْشُرْنی مَعَها وَمَعَ وَلَدِها،

و با اوو فرزندش محشورم گردان،

کَمٰا وَفَّقْتَنی لِزِیارَةِ وَلَدِها وَ زِیارَتِها،

همان گونه که به زیارت او و فرزندش موفّقم داشتی،

اَللهُمَّ اِنّی اَتَوَجَّهُ اِلَیْکَ بِالْأَئِمَّةِ الطَّاهِرینَ،

خدایا به واسطه امامان پاک نهاد به درگاهت رو نموده

ص :498

وَاَتَوَسَّلُ اِلَیْکَ بِالْحُجَجِ الْمَیاَمینِ

و به واسطه حجّتهای مبارک

مِنْ آلِ طه وَیس

از آل طه و یاسین به تو متوسّل می شوم،

اَنْ تُصَلِّیَ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ الطَّیِّبینَ،

که بر محمد و خاندان پاکش درود فرستی،

وَ اَنْ تَجْعَلَنی مِنَ الْمُطْمَئِنّینَ

و مرا ازامیدواران

الْفآئِزینَ الْفَرِحینَ الْمُسْتَبْشِرینَ،

و رستگاران شادمان و خوشحال قرار دهی،

اَلَّذینَ لاخَوْفٌ عَلَیْهِمْ

آنانی که نه ترسی به آنهاست

وَ لاهُمْ یَحْزَنُونَ،

و نه اندوهگین می شوند،

وَاجْعَلْنی مِمَّنْ قَبِلْتَ سَعْیَهُ،

و مرا از کسانی قرار ده که کوشش او را پذیرفته

وَیَسَّرْتَ اَمْرَهُ،

و کارش را آسان ساخته ای

وَکَشَفْتَ ضُرَّهُ،

و اندوهش را برطرف

وَآمَنْتَ خَوْفَهُ،

و ترسش را ایمن گردانده ای،

اَللهُمَّ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ،

خدایا به حقّ محمّد و خاندان پاکش، بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست،

وَعَجِّلْ لَهُمْ بِاَنْتِقامِکَ،

و در گرفتن انتقامشان تعجیل فرما

وَلٰا تَجْعَلْهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنْ زِیارَتی اَیَّاها،

و این زیارتم را آخرین زیارت از او قرار مده

وَاْرزُقْنی الْعَوْدَ اِلَیْها اَبَداً مااَبْقَیْتَنی

و مادامی که زنده ام بازگشت برای زیارت او را روزیم کن،

وَ اِذٰا تَوَفَّیْتَنی فَاحْشُرْنی فی زُمْرَتِها،

و بعد از مردنم در گروه او محشورم گردان

وَاَدْخِلْنی فی شَفاعَةِ وَلَدِها وَ شَفَاعَتِها،

و مرا در شفاعت او و فرزندش داخل کن،

وَاغْفِرْ لی وَ لِوٰالِدَیَّ وَلِلْمُؤْمِنینَ وَ الْمُؤْمِناتِ،

و من و پدر و مادرم و تمامی مردان و زنان با ایمان را بیامرز

وَ آتِنا فِی الدُّنْیا حَسَنَةً

و به ما در دنیا نیکی عطا کن

وَ فِی الْأخِرَةِ حَسَنَةً،

و در آخرت نیز نیکی عطا فرما

وَقِنا بِرَحْمَتِکَ

و نگاه دار، به رحمتت ما را

عَذابَ النَّارِ،

از عذاب دوزخ

وَاَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ یا ساداتی وَ رَحْمَةُ اَللَّهِ وَ بَرَکاتُهُ.(1)

و درود و رحمت و برکات خدا بر شما باد ای سروران من.

زیارت حکیمه خاتون:

حکیمه خاتون دختر امام جواد علیه السلام (خواهر امام هادی و عمّه امام حسن عسکری علیهما السلام) است که قبر شریفش پایین پای عسکریّین و چسبیده به ضریح آن دو بزرگوار است و مرحوم «علّامه مجلسی» می گوید: نمی دانم با آن که فضل و جلالت این بانو، ظهور یافته و او از خواصّ و اصحاب سرّ ائمّه علیهم السلام بوده و

ص :499


1- مصباح الزائر صفحه 413- 415 و بحارالانوار، جلد 99، صفحه 70.

مادر حضرت مهدی (سلام اللَّه علیه) یعنی نرجس خاتون، نزد این بانو بوده و آن مخدّره، هنگام ولادت حضرت حجّت، حضور داشته و پیوسته آن بزرگوار (مهدی علیه السلام) را در زمان حیات امام حسن عسکری علیه السلام می دیده و از سُفرا و وسائط بعد از وفات امام عسکری علیه السلام بوده، در عین حال زیارتی برای آن کریمه عالمه و فاضله نجیبه و تقیّه رضیّه، ذکر نشده است. سپس می نویسد: سزاوار است زیارت کردن آن بانو به آنچه که بر زبان جاری شود و هماهنگ با فضل و شأنش باشد.(1) بر همین اساس، مرحوم محدّث قمی در «مفاتیح الجنان» می گوید: سزاوار است زیارت آن مخدّره با الفاظی که در زیارت اولاد ائمّه علیهم السلام نقل می شود، و یا زیارت کنند او را با زیارتی که درباره عمّه مکرّمه اش حضرت معصومه (دختر گرامی موسی بن جعفر علیهما السلام) خواهد آمد، و به اعتقاد ما انتخاب زیارت اَخیر بهتر است.

زیارت دو امامزاده سیّد محمّد و سیّد حسین علیهما السلام:

معروف است که نزد قبر عسکریّین علیهما السلام عدّه ای از سادات بزرگ دفن شده اند که از آن جمله است حسین پسر امام هادی علیه السلام. مرحوم محدّث قمی رحمه الله می نویسد: گرچه از احوال این سیّد بزرگوار اطّلاعی نیافته ام لیکن از بعضی از روایات استفاده می شود که از مولای ما امام حسن عسکری علیه السلام و برادرش حسین بن علی الهادی، تعبیر به «سبطین» می شده و این دو برادر را به اجدادشان دو سبط رسول گرامی، حسن و حسین علیهما السلام تشبیه می نمودند، و نیز در روایت ابوالطیّب آمده است که صدای حضرت حجّت علیه السلام به صدای عمویش حسین شباهت داشت. همچنین در «شجرة الاولیاء» تألیف عالم بزرگوار، «سیّد احمد اردکانی یزدی» در مقام ذکر اولاد امام هادی علیه السلام آمده است که حسین فرزند آن حضرت از زهّاد و عبّاد و از پیروان برادر خود امام عسکری علیه السلام بود.

از مجموع این نکات به دست می آید که این بزرگوار سیّدی جلیل القدر و عظیم الشأن است.

امامزاده معروف دیگر سید محمّد فرزند دیگر امام هادی علیه السلام است که مزار مشهوری در نزدیکی سامرّا دارد و به جلالت شأن و بروز کرامات معروف است؛ عموم مردم به زیارتش می روند و نذرها و هدایای بسیار به آن جا می برند و به وسیله او از خدا حاجت می طلبند، و اعراب آن حدود، از آن بزرگوار حساب می برند و کرامات بسیاری از او نقل شده است.

در جلالت قدر آن جناب همین بس که فرزند بزرگ امام هادی علیه السلام بود و برادر بزرگوارش امام حسن

ص :500


1- بحارالانوار، جلد 99، صفحه 79.

عسکری علیه السلام در فوت او گریبان چاک کرد، و بزرگان علما اعتقاد زیادی به آن حضرت داشته اند و دارند و لذا شیخ بزرگوار «حاجی نوری» (نورّاللَّه مرقده)، در تعمیر بقعه و ضریح مبارکش سعی و تلاش بسیار کرد.

زیارت وداع عسکریّین:

هرگاه خواستی با امام هادی و امام عسکری علیهما السلام وداع کنی نزد قبر مطهّر آن دو بزرگوار بایست و بگو:

اَلسَّلامُ عَلَیْکُما یا وَلِیَّیِ اَللَّهِ،

سلام بر شما ای دو ولیّ خدا،

اسْتَوْدِعُکُمَا اللَّهَ

شما را به خدا می سپارم

وَ اَقْرَءُ عَلَیْکُمَا السَّلامَ،

و بر شما درود می فرستم،

آمَنَّا بِاَللَّهِ وَبِالرَّسوُلِ

ایمان داریم به خدا و رسولش

وَبِمٰا جِئْتُما بِهِ،

و به آنچه شما آورده

وَدَلَلْتُما عَلَیْهِ،

و به آن راهنمایی نموده اید،

اَللهُمَّ اُکْتُبْنا مَعَ الشَّاهِدینَ.

خدایا ما را در زمره گواهان ثبت فرما.

آنگاه از خداوند توفیق بازگشت مجدّد به زیارت آن دو بزرگوار را مسألت نما و به آنچه دوست داشتی دعا کن که ان شاء الله برآورده خواهد شد.(1)

ص :501


1- تهذیب الأحکام، جلد 6، صفحه 95، باب 45 و بحارالانوار، جلد 99، صفحه 63.

فصل نهم: زیارت حضرت صاحب الامر علیه السلام

اشاره

قبل از بیان این زیارت یادآوری دو نکته لازم است:

1- سرداب مقدّس کجاست؟

مرحوم محدّث قمی در «مفاتیح الجنان» می گوید: آنچه به عنوان سرداب مطهّر حضرت حجّت علیه السلام گفته می شود همان سرداب داخل خانه امام حسن عسکری علیه السلام است که قبل از بنای جدید و ساختن قبّه و حرم برای قبر عسکریّین، راه ورود در آن سرداب در طرف پشت قبر مطهّر عسکریّین، یعنی نزدیک قبر نرجس خاتون قرار داشت که به مقیاس وضعیّت فعلی، ممکن است در قسمت رواق فعلی واقع شده باشد.

این راه بود که با پایین رفتن از پله آن و سپس گذشتن از دالان به در سرداب غیبت می رسیدند که در آن آیینه کاری شده و پنجره آن از طرف قبله، به صحن عسکریّین باز می شود.

2- زمان زیارت حضرت

در فصل زیارت ائمّه بقیع علیهم السلام گذشت که از روایت سلیمان بن عیسی از پدرش از امام صادق علیه السلام به دست می آید که زیارت امام حیّ (که در این زمان حضرت مهدی علیه السلام می باشد) در هر مکانی ممکن است چنان که از همین روایت استفاده می شود که روز جمعه در میان سایر ایّام و زمان ها ویژگی خاصّی دارد.(1) پس بر عاشقان و شیعیان آن حضرت است که اگر ممکن شد هر صبح، یادی از آن حضرت کنند و با بعضی از زیارت ها و دعاهایی که ذکرش خواهد آمد، زمزمه و نجوایی با آن بزرگوار داشته باشند و هم برای سلامتی و ظهور حضرتش دعا کنند و اگر هر روز ممکن نشد لااقل هفته ای یک بار، روز جمعه آن حضرت را در مکان مناسبی زیارت کنند و به تعبیر بعضی از دعاها باید «دل را با یاد او آباد نگه داشت».(2)

ص :502


1- کامل الزیارات، باب 96، صفحه 287، حدیث 4 و این روایت می تواند به سؤال آنهایی که می پرسند: برای رفتن به مسجد جمکران، چه زمانی مناسب تر است پاسخ دهد.
2- اللهم کما جعلت قلبی بذکره معموراً، فاجعل سلاحی بنصرته مشهوراً( بحارالانوار، جلد 99، صفحه 103).

کیفیّت زیارت آن حضرت

اذن دخول:

برای ورود در سرداب مقدّس اذن دخول زیر کفایت می کند:

همان اذن دخولی که «سیّدبن طاووس» آن را نقل کرده و از جهت مضامین، قریب به نخستین اذن دخولی است که در اوایل بخش زیارات تحت عنوان «اذن دخول» (صفحه 220) گذشت.

یا اذن دخولی که «علّامه مجلسی» از نسخه ای قدیمی آن را نقل کرده و با «

اللّهم إنّ هذه بقعة ...

» شروع می شود و آن را نیز سابقاً در اوایل بخش زیارات (صفحه 222) به عنوان دوّمین اذن دخول ذکر کردیم.

***

زیارت اوّل (زیارت آل یاسین):

«شیخ جلیل، احمد بن علی بن اَبیٰ طالب طبرسی» در کتاب شریف «احتجاج» روایت کرده که از ناحیه مقدّس حضرت مهدی علیه السلام زیارت زیر در پاسخ نامه «محمّد حمیری» آمده است که زیارتی است بسیار عإِلَىٰ و پرمحتوا (و در سرداب مقدس و غیر آن می توان از آن استفاده کرد)، آن حضرت فرمود:

بِسْمِ اَللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ، لا لِأَمْرِهِ تَعْقِلُونَ، وَ لا مِنْ اَوْلِیائِهِ تَقْبَلُونَ، حِکْمَةٌ بالِغَةٌ فَما تُغْنِی النُّذُرُ عَنْ قَوْمٍ لا یُؤْمِنُونَ، اَلسَّلامُ عَلَیْنا وَ عَلیٰ عِبادِ اَللَّهِ الصَّالِحینَ

هر گاه خواستید بوسیله ما به خدا، و به سوی ما توجّه کنید، این زیارت را بخوانید.

این زیارت مطابق نقل «بحارالانوار» چنین است:

سَلامٌ عَلیٰ آلِ یس،

سلام بر آل یس،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا داعِیَ اَللَّهِ

سلام بر تو ای دعوت کننده (به سوی) خدا

وَ رَبَّانِیَّ آیاتِهِ،

و پرورش یافته آیات اِلهی،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا بابَ اَللَّهِ

سلام بر تو ای درگاه (رحمت) خدا

وَدَیَّانَ دینِهِ،

ومبلّغ دینش،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا خَلیفَةَ اَللَّهِ

سلام بر تو ای جانشین خدا (در زمین)

وَناصِرَ حَقِّهِ،

و یاور دینش،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا حُجَّةَ اَللَّهِ

سلام بر تو ای حجت خدا

وَدَلیلَ اَرادَتِهِ،

و راهنمای اراده اش

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا تالِیَ

سلام بر تو ای تلاوت کننده

کِتابِ اَللَّهِ وَتَرْجُمانَهُ،

کتاب خدا و مفسّر آن

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ فی آناءِ لَیْلِکَ وَاطْرافِ نَهارِکَ،

سلام بر تو در طول شب و روز

ص :503

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا بَقِیَّةَ اَللَّهِ فی اَرْضِهِ،

سلام بر تو ای ذخیره اِلهی در زمین او،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا میثاقَ اَللَّهِ

سلام بر تو ای پیمانی که خدا

اَلَذی اَخَذَهُ وَوَکَّدَهُ،

آن را گرفته و محکم ساخته است

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وَعْدَ اَللَّهِ

سلام بر تو ای وعده خدا

اَلَذی ضَمِنَهُ،

که آن را ضمانت نموده،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْعَلَمُ الْمَنْصُوبُ،

سلام بر تو ای نشانه نصب شده،

وَالْعِلْمُ الْمَصْبُوبُ،

و دانش فراوان،

وَالْغَوْثُ وَالرَّحْمَةُ الْوٰاسِعَةُ،

و فریادرس و رحمت وسیع،

وَعْداً غَیْرَ مَکْذُوبٍ،

و ای وعده صادق (اِلهی)،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ حینَ تَقُومُ،

سلام بر تو هنگامی که بپا می خیزی

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ حینَ تَقْعُدُ،

سلام بر تو هنگامی که می نشینی،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ حینَ تَقْرَءُ وَتُبَیِّنُ،

سلام بر تو هنگامی که (قرآن) می خوانی و تفسیر می کنی،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ حینَ تُصَلّی وَتَقْنُتُ،

سلام بر تو هنگامی که نماز می خوانی و قنوت می گیری،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ حینَ تَرْکَعُ وَتَسْجُدُ،

سلام بر تو هنگامی که رکوع کرده و سجده می کنی

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ حینَ تُهَلِّلُ وَتُکَبِّرُ،

سلام بر تو هنگامی که «لااِلٰه الا اللَّه» و تکبیر می گویی،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ حینَ تَحْمَدُ

سلام بر تو هنگامی که ستایش خدا کرده

وَتَسْتَغْفِرُ،

و آمرزش می طلبی،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ حینَ تُصْبِحُ وَتُمْسی

سلام بر تو هنگامی که صبح و شام می کنی،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ فِی اللَّیْلِ اِذٰا یَغْشی

سلام بر تو در شب آن هنگام که سیاهیش فراگیر شود

وَالنَّهارِ اِذٰا تَجَلّی

و در روز آن هنگام که آشکار گردد،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْإِمامُ الْمَاْمُونُ،

سلام بر تو ای امام مورد اطمینان،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْمُقَدَّمُ الْمَاْمُولُ،

سلام بر تو ای پیشی گرفته ای که همه آرزوی تو را دارند،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ بِجَوامِعِ السَّلامِ،

همه سلام ها بر تو باد

اُشْهِدُکَ یا مَوْلایَ

مولای من تو را گواه می گیرم

اِنّی اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلَّا اَللَّهُ،

که شهادت می دهم بر اینکه معبودی جز خدا نیست،

وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ،

یگانه ای که شریکی ندارد

وَ اَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ،

و محمّد بنده و فرستاده اوست،

لا حَبیبَ اِلَّا هُوَ وَاَهْلُهُ،

محبوبی جز او و خاندانش نیست،

وَاُشْهِدُکَ یا مَوْلایَ

و مولای من تو را گواه می گیرم

انَّ عَلِیّاً اَمیرَ الْمُؤْمِنینَ حُجَّتُهُ،

که علی امیرمؤمنان حجّت خداست

وَالْحَسَنَ حُجَّتُهُ، وَالْحُسَیْنَ

و امام حسن حجّت او و امام حسین

حُجَّتُهُ، وَعَلِیَّ بْنَ الْحُسَیْنِ حُجَّتُهُ،

حجّت او و علی بن حسین حجّت او،

وَمُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ حُجَّتُهُ، وَجَعْفَرَ بْنَ

و محمد بن علی، حجّت او و جعفر بن

ص :504

مُحَمَّدٍّ حُجَّتُهُ،

محمّد حجّت او،

وَمُوسَی بْنَ جَعْفَرٍ حُجَّتُهُ،

و موسی بن جعفر حجّت او،

وَعَلِیَّ بْنَ مُوسی حُجَّتُهُ،

و علی بن موسی حجت او،

وَمُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ حُجَّتُهُ،

و محمد بن علی حجت او

وَعَلِیَّ بْنَ مُحَمَّدٍ حُجَّتُهُ،

و علی بن محمد حجت او

وَالْحَسَنَ بْنَ عَلِیٍ حُجَّتُهُ،

و حسن بن علی حجت اوست

وَ اَشْهَدُ اِنَّکَ حُجَّةُ اَللَّهِ،

و گواهی می دهم که تو حجت خدایی،

اَنْتُمُ الْأَوَّلُ وَ الْأخِرُ،

آغاز و پایان شمایید

وَ انَّ رَجْعَتَکُمْ حَقٌّ لا

و این که رجعت شما حق است

رَیْبَ فیها،

وهیچ شکی در آن نیست،

یَوْمَ لا یَنْفَعُ نَفْساً ایمانُها،

روزی که ایمان آوردن

لَمْ تَکُنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلُ

کسی که قبلًا ایمان نیاورده

اَوْ کَسَبَتْ فی ایمانِها خَیْراً،

یا در ایمانش عمل نیکی انجام نداده سودی به حالش نخواهد داشت،

وَ اَنَّ الْمَوْتَ حَقٌّ،

و اینکه به یقین مرگ

وَ اَنَّ ناکِراً وَنَکیراً حَقٌّ،

و (آمدن دو فرشته) ناکر و نکیر (در قبر) حق است،

وَ اَشْهَدُ انَ النَّشْرَ حَقٌّ،

وگواهی می دهم که زنده شدن دوباره

وَالْبَعْثَ حَقٌ ،

و برانگیخته شدن حق است

وَ اَنَّ الصِّراطَ حَقٌّ،

و پل صراط

وَالْمِرْصادَ حَقٌّ،

و کمین گاه قیامت حق است،

وَالْمیزانَ حَقٌّ،

و سنجش اعمال

وَالْحَشْرَ حَقٌّ،

و محشور شدن

وَالْحِسابَ حَقٌّ،

و رسیدگی به حساب اعمال حق است

وَالْجَنَّةَ وَالنَّارَ حَقٌّ،

و بهشت و دوزخ حق است،

وَالْوَعْدَ وَالْوَعیدَ بِهِما حَقٌّ،

و وعده و وعیدهای بهشت و جهنم حق است،

یا مَوْلایَ شَقِیَ مَنْ خالَفَکُمْ،

ای مولای من مخالف شما بدبخت

وَسَعِدَ مَنْ اَطاعَکُمْ،

و مطیع شما خوشبخت است،

فَاشْهَدْ عَلیٰ ما اشْهَدْتُکَ عَلَیْهِ،

پس بر آنچه تو را بر آن شاهد گرفتم گواهی ده،

وَ اَنَا وَلِیٌّ لَکَ،

و من دوست شمایم

بَریٌ مِنْ عَدُوِّکَ،

و از دشمنانتان بیزارم،

فَالْحَقُّ مارَضیتُمُوهُ،

حق آن است که شما را خشنود ساخته

وَ الْباطِلُ ما اسْخَطْتُمُوهُ ،

و باطل آن است که شما را به خشم آورده

وَ الْمَعْرُوفُ ما اَمَرْتُمْ بِهِ،

و معروف آن است که شما به آن فرمان داده اید

وَالْمُنْکَر ُما نَهَیْتُمْ عَنْهُ،

و منکرآن است که شما از آن نهی کرده اید،

فَنَفْسی مُؤْمِنَةٌ بِاَللَّهِ وَحْدَهُ

پس من ایمان دارم به خدای یگانه ای

لا شَریکَ لَهُ، وَبِرَسُولِهِ وَبِاَمیرِالْمُؤْمِنینَ،

که شریکی ندارد و به فرستاده اوو به امیرمؤمنان

وَبِکُمْ یا مَوْلایَ،

و به شما ای مولای من

اوَّلِکُمْ وَآخِرِکُمْ،

اوّلین و آخرینتان،

وَنُصْرَتی مُعَدَّةٌ لَکُمْ،

و برای یاریتان آماده ام

ص :505

وَمَوَدَّتی خالِصَةٌ لَکُمْ، آمین آمین آنگاه این دعا خوانده شود:

و دوستی من نسبت به شما خالص است، دعایم را بپذیر، دعایم را بپذیر،

اَللهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ

خدایا از تو می خواهم

اَنْ تُصَلِّیَ عَلیٰ مُحَمَّدٍ نَبِیِّ رَحْمَتِکَ،

که بر محمّد پیامبر رحمتت

وَکَلِمَةِ نُورِکَ،

و آفریده پرنورت درود فرستی

و اِنْ تَمْلَأَ قَلْبی نُورَالْیَقینِ،

و پر کنی دلم را از نوریقین

وَصَدْری نُورَ الْإیمانِ،

و سینه ام را از نور ایمان

وَفِکْری نُورَ النِّیَّاتِ،

و فکرم را از نور اراده،

وَعَزْمی نُورَ الْعِلْمِ،

و عزمم را از نور علم

وَقُوَّتی نُورَ الْعَمَلِ،

و توانم را از نور عمل،

وَلِسانی نُورَ الصِّدْقِ،

و زبانم را از نور صداقت

وَدینی نُورَ الْبَصآئِرِ مِنْ عِنْدِکَ،

و دینم را از نور روشنایی های نزدت،

وَبَصَری نُورَ الضِّیآءِ،

و چشمم را از نور روشناییت،

وَسَمْعی نُورَ الْحِکْمَةِ،

و گوشم را از نور حکمت،

وَمَوَدَّتی نُورَ الْمُٰوٰالاةِ

و محبّتم را از نور دوستی

لِمُحَمَّدٍ وَآلِهِ عَلَیْهِمُ اَلسَّلامُ،

محمّد و خاندان پاکش- که بر ایشان درود باد- (پر کنی)

حَتّی الْقاکَ

تا هنگامی که تو را ملاقات کنم

وَقَدْ وَفَیْتُ بِعَهْدِکَ وَمیثاقِکَ،

در حالى که به عهد و پیمانت وفا نمودم

فَتُغَشّیَنی رَحْمَتَکَ،

پس مرا با رحمت خود بپوشان،

یا وَلِیُّ یا حَمیدُ،

ای سرپرست، ای ستوده،

اَللهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ حُجَّتِکَ

خدایا درود فرست بر محمّد (امام زمان) حجّتت

فی اَرْضِکَ، وَخَلیفَتِکَ فی بِلادِکَ،

در زمین و جانشینت در شهرهایت

وَالدَّاعی إِلَىٰ سَبیلِکَ،

و دعوت کننده به راهت

وَالْقآئِمِ بِقِسْطِکَ،

و بپادارنده قسط و عدل تو،

وَالثَّآئِرِ بِاَمْرِکَ،

و بپاخواسته برای اجرای فرمانت،

وَلِیِّ الْمُؤْمِنینَ،

همان سرپرست مؤمنان

وَبَوارِ الْکافِرینَ،

و نابودکننده کافران،

وَمُجَلِّی الظُّلْمَةِ،

و زائل کننده تاریکی

وَمُنیرِالْحَقِّ،

و روشن کننده حق،

وَالنَّاطِقِ بِالْحِکْمَةِ وَالصِّدْقِ،

و گوینده حکمت و راستی

وَکَلِمَتِکَ التَّآمَّةِ فی اَرْضِکَ،

و حجّت کاملت در زمین،

الْمُرْتَقِبِ الْخآئِفِ،

آن منتظر نگران،

وَالْوَلِیِّ النَّاصِحِ،

و سرپرست خیرخواه،

سَفینَةِ النَّجاةِ،

همان کشتی نجات

وَ عَلَمِ الْهُدی وَ نُورِ

و نشانه هدایت و روشنی

ابْصارِ الْوَری

چشمان مخلوقات،

وَ خَیْرِ مَنْ تَقَمَّصَ وَارْتَدی

بهترین کسی که پیراهن و ردا پوشیده

وَ مُجَلِّی الْعَمی اَلَذی یَمْلَأُ

و برطرف کننده جهالت و نادانی،

الْأَرْضَ عَدْلًا وَقِسْطاً،

کسی که زمین را از عدل و داد پر می کند،

کَمٰا مُلِئَتْ ظُلْماً وَجَوْراً،

همان گونه که از ظلم و جور پر شده است،

اِنَّکَ عَلیٰ کُلِّ شَیْ ءٍ قَدیرٌ،

زیرا که تو بر هر چیز توانایی،

ص :506

اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلیٰ وَلِیِّکَ وَابْنِ اَوْلِیآئِکَ

خدایا بر ولیّت و فرزند اولیائت درود فرست،

اَلَّذینَ فَرَضْتَ طاعَتَهُمْ،

آنانی که اطاعتشان رالازم

وَاَوْجَبْتَ حَقَّهُمْ،

و رعایت حقّشان را واجب فرمودی

وَ اِذْهَبْتَ عَنْهُمُ الرِّجْسَ

و ناپاکی را از آنها دور ساخته

وَ طَهَّرْتَهُمْ تَطْهیراً،

و به شایستگی پاکشان نمودی،

اَللهُمَ اَنْصُرْهُ

خدایایاریش کن

و اَنْتَصِرْ بِهِ لِدینِکَ،

و دینت را به دست او یاری کن،

و اِنْصُرْ بِهِ اَوْلِیآئَکَ، وَ اَوْلِیآئَهُ

وبه وسیله او یاری کن دوستدارانت و دوستداران

وَشیعَتَهُ و اِنْصارَهُ،

و شیعیان و یاورانش را

وَاجْعَلْنا مِنْهُمْ،

و ما را در زمره آنان قرار ده،

اَللَّهُمَّ اعِذْهُ مِنْ شَرِّ کُلِّ باغٍ وَطاغٍ،

خدایا او را از شرّ هر ظالم و طغیانگر

وَمِنْ شَرِّ جَمیعِ خَلْقِکَ،

و از شرّ تمامی مخلوقاتت،

وَاحْفَظْهُ مِنْ بَیْنَ یَدَیْهِ

و از پیش رو

وَمِنْ خَلْفِهِ،

و پشت سر

وَعَنْ یَمینِهِ وَعَنْ شِمالِهِ،

و از سمت راست و چپ حفظ کن،

وَاحْرُسْهُ وَامْنَعْهُ

و نگهدار او باش

مِنْ اَنْ یُوصَلَ الَیْهِ بِسُوءٍ،

و از رسیدن آسیب به او جلوگیری کن،

وَاحْفَظْ فیهِ رَسُولَکَ،

و با حفظ او رسولت

وَآلَ رَسُولِکَ،

و خاندانش را حفظ کن،

وَاظْهِرْ بِهِ الْعَدْلَ،

و با او عدل را ظاهر کن

وَایِّدْهُ بِالنَّصْرِ،

و با یاریش او را تأیید کن،

و اِنْصُرْ ناصِریهِ،

و یاورانش را یاری کن،

وَاخْذُلْ خاِذِلیهِ،

و مخالفانش را خوار گردان،

وَاقْصِمْ قاصِمیهِ،

و دشمنانش را درهم شکن،

وَاقْصِمْ بِهِ جَبابِرَةَ الْکُفْرِ،

و به دست او گردنکشان کفر را درهم شکن

وَاقْتُلْ بِهِ الْکُفَّارَ وَ الْمُنافِقینَ،

و بدست او کافران و منافقان

الْمُلْحِدینَ

وَ جَمیعَ و تمامی بی دینان را در هر جا که هستند

حَیْثُ کانُوا مِنْ مَشارِقِ الْأَرْضِ وَ مَغارِبِها،

چه در شرق زمین و چه در غرب آن

بَرِّها وَ بَحْرِها،

و چه در خشکی و چه در دریا نابود کن،

وَامْلَأْ بِهِ الْأَرْضَ عَدْلًا،

و به دست او زمین را از عدل پر کن،

وَاظْهِرْ بِهِ دینَ نَبِیِّکَ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ،

و به دست او دین پیامبرت- که درود خدا بر او و خاندان پاکش باد- را ظاهر کن،

وَاجْعَلْنِی اَللَّهُمَّ مِنْ اَنْصارِهِ

خدایا مرا از یاران و یاوران

وَ اعْوانِهِ، وَ اتْباعِهِ وَ شیعَتِهِ،

و پیروان و شیعیانش قرار ده

وَاَرِنی فی آلِ مُحَمَّدٍ عَلَیْهِمُ اَلسَّلامُ ما یَاْمُلُونَ،

وبه من نشان ده ای معبود آنچه را خاندان محمد- که بر آنان درودباد- آرزو داشتند

وَفی عَدُوِّهِمْ ما یَحْذَرُونَ،

در مورد دشمنانشان بیم داشتند

اِلهَ الْحَقِ آمین ،

بر حق دعایم را بپذیر،

ص :507

یا ذَاالْجَلالِ وَالْإِکْرامِ، یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ.(1)

ای صاحب شکوه و بزرگواری، ای مهربان ترین مهربانان.

یادآوری: همان گونه که اشاره شد این زیارت از زیارات مطلقه است و اختصاصی به سرداب مقدّس ندارد، لذا در هر زمان- مخصوصاً عصر جمعه- می توان آن را خواند.

زیارت دوم (زیارت مخصوص سرداب):

«علّامه مجلسی» از «شیخ مفید» و «شهید اوّل» و «مولّف مزار کبیر» نقل می کند که هرگاه از زیارت جدّ و پدر حضرت حجّت علیه السلام فارغ شدی بر دَرِ حرم آن حضرت بایست و بگو:

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ

سلام بر تو ای جانشین خدا

یا خَلیفةَ اَللَّهِ وَخَلَیفةَ آبآئِهِ الْمَهْدِیّینَ،

و جانشین پدران هدایت یافته ات،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وَصِیَّ الْأَوْصِیآءِ الْماضینَ،

سلام بر تو ای جانشین اوصیای گذشته،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا حافِظَ اَسْرارِ رَبِّ الْعالَمینَ،

سلام بر تو ای حافظ اسرار پروردگار جهانیان

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا بَقِیَّةَ اَللَّهِ مِنَ الصَّفْوَةِ الْمُنْتَجَبینَ،

سلام بر تو ای ذخیره خدا از میان برگزیدگان باشرافت،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ الْأَنْوارِ الزَّاهِرَةِ،

سلام بر تو ای فرزندنورهای تابان،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ الْأَعْلامِ الْباهِرَةِ، ا

سلام بر تو ای فرزند نشانه های فروزان،

َلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ الْعِتْرَةِ الطَّاهِرَةِ،

سلام بر تو ای فرزند

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مَعْدِنَ الْعُلُومِ النَّبَوِیَّةِ،

خاندان پاک، سلام بر تو ای گنجینه دانشهای نبوی،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یابابَ اَللَّهِ

سلام بر تو ای درگاه رسیدن به خدا

اَلَذی لا یُؤْتی اِلَّا مِنْهُ،

که جز از آن داخل نشوند(به تو رسیدن میسر نیست)،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا سَبیلَ اَللَّهِ

سلام بر تو ای راه رسیدن به خدا

اَلَذی مَنْ سَلَکَ غَیْرَهُ هَلَکَ،

که اگر کسی غیر آن را بپیماید هلاک می شود،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا ناظِرَ شَجَرَةِ طُوبی

سلام بر تو ای بیننده درخت طوبی

وَسِدْرَةِ الْمُنْتَهی

و سدرة المنتهی

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا نُورَ اَللَّهِ

سلام بر تو ای نور خدا

اَلَذی لا یُطْفی

که هرگز خاموش نشود،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا حُجَّةَ اَللَّهِ اَلَّتی لا تَخْفی

سلام بر تو ای حجّت خدا که مخفی نباشد،

ص :508


1- بحارالانوار، جلد 99، صفحه 81، حدیث 1 و احتجاج، جلد 2، صفحه 492( با اندکی تفاوت).

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا حُجَّةَ اَللَّهِ عَلیٰ مَنْ فِی الْأَرْضِ وَالسَّمآءِ،

سلام بر تو ای حجّت خدا بر هر که در زمین و آسمان است،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ سَلامَ مَنْ عَرَفَکَ

سلام بر تو همانند سلام کسی که تو را می شناسد

بِمٰا عَرَّفَکَ بِهِ اَللَّهُ،

آن گونه که خداوند معرّفی نموده است

وَنَعَتَکَ بِبَعْضِ نُعُوتِکَ اَلَّتی اَنْتَ

(و همانند سلام کسی که) تو را با بعضی از صفاتت که

اَهْلُها وَفَوْقَها،

شایسته آن و برتر از آنی توصیف کرده است،

اَشْهَدُ اِنَّکَ الْحُجَّةُ عَلیٰ

گواهی می دهم که تو به یقین بر

مَنْ مَضی وَمَنْ بَقِیَ،

تمامی گذشتگان و آیندگان حجّت هستی

وَ اَنَّ حِزْبَکَ هُمُ الْغالِبُونَ،

و به یقین گروه توپیروزند،

وَاَوْلِیآئَکَ هُمُ الْفآئِزُونَ،

و پیروانت رستگار،

وَاعْدآئَکَ هُمُ الْخاسِرُونَ،

و دشمنانت زیانکارند،

وَاِنَّکَ خازِنُ کُلِّ عِلْمٍ، وَفاتِقُ کُلِّ رَتْقٍ،

به یقین توگنجینه تمام علوم و گشاینده تمام گره ها،

وَمُحَقِّقُ کُلِّ حَقٍّ،

و احقاق کننده هر حق

وَمُبْطِلُ کُلِّ باطِلٍ،

و باطل کننده هر باطلی

رَضیتُکَ یا مَوْلایَ اِمٰاماً

ای مولای من به امامت

وَهادِیاً وَوَلِیّاً وَمُرْشِداً،

و هدایتگری و ولایت و راهنمایی تو راضیم

لا اَبْتَغی بِکَ بَدَلًا،

و برای تو جایگزینی نگرفته

وَلَااتَّخِذُ مِنْ دُونِکَ وَلِیّاً،

و جز تو سرپرستی برنخواهم گزید،

اَشْهَدُ اِنَّکَ الْحَقُّ الثَّابِتُ

گواهی می دهم که به یقین تو حقّ ثابتی هستی

اَلَذی لا عَیْبَ فیهِ، وَانَ

که ایرادی در آن نیست،

وَعْدَ اَللَّهِ فیکَ حَقٌّ،

و وعده خدا در مورد تو حقّ است،

لَاارْتابُ لِطُولِ الغَیْبَةِ

و بخاطر طولانی بودن غیبت

وَبُعْدِ الْأَمَدِ،

و دوری مدّت،

وَلٰا اتَحَیَّرُ مَعَ مَنْ

تردید نخواهم کرد، و به همراه

جَهِلَکَ وَجَهِلَ بِکَ،

بیخبران از تو و جاهلان به تو سرگردان نمی شوم،

مُنْتَظِرٌ مُتَوَقِّعٌ لِأَیَّامِکَ،

و منتظر و چشم به راه روزهای حضور توام،

و اَنْتَ الشَّافِعُ اَلَذی لا تُنازَعُ،

و تویی شفاعت کننده بدون منازع

و الْوَلِیُّ اَلَذی لا تُدافَعُ،

و سرپرست بی بدیل،

ذَخَرَکَ اَللَّهُ لِنُصْرَةِ الدّینِ،

که خداوند تو را برای یاری دین

وَاعْزازِ الْمُؤْمِنینَ،

و عزّت مؤمنان

وَالْإِنْتِقامِ مِنَ الْجاحِدینَ الْمارِقینَ،

و انتقام از منکران (حق) و بیرون روندگان از دین ذخیره نموده است،

اَشْهَدُ انَّ بِوِلایَتِکَ تُقْبَلُ الْأَعْمالُ،

گواهی می دهم که به یقین با ولایت تو اعمال پذیرفته ،

وَتُزَکَّی الْأَفْعالُ،

و کردار پاک،

وَتُضاعَفُ الْحَسَناتُ،

و نیکیها چند برابر

وَتُمْحَی السَّیِّئاتُ،

و گناهان پاک شود،

فَمَنْ جآءَ بِوِلایَتِکَ،

پس کسی که به ولایتت داخل شده

وَاَعْتَرَفَ بِاماَمَتِکَ،

و به امامتت اقرار کند،

قُبِلَتْ اعْمالُهُ،

اعمالش قبول

وَصُدِّقَتْ اقْوالُهُ،

و گفتارش تصدیق می شود

وَتَضاعَفَتْ حَسَناتُهُ،

و نیکیهایش چند برابر

ص :509

وَمُحِیَتْ سَیِّئاتُهُ،

و گناهانش پاک می شود،

وَمَنْ عَدَلَ عَنْ وِلایَتِکَ،

و کسی از ولایتت خارج شود

وَجَهِلَ مَعْرِفَتَکَ،

و تو را نشناسد

وَاسْتَبْدَلَ بِکَ غَیْرَکَ،

و به جای تو دیگری را جایگزین کند،

کَبَّهُ اَللَّهُ عَلیٰ مَنْخَرِهِ فِی النَّارِ،

خداوند او را به صورتش در آتش اندازد

وَلَمْ یَقْبَلِ اَللَّهُ لَهُ عَمَلًا،

و عملش را نپذیرد

وَلَمْ یُقِمْ لَهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ وَزْناً،

و برای اعمالش در روز قیامت ارزشی قائل نشود،

اُشْهِدُ اللَّهَ وَاشْهِدُ مَلائِکَتَهُ،

گواه می گیرم خداوند و فرشتگانش

وَاشْهِدُکَ یا مَوْلایَ

و تو را ای مولای من

بِهذا ظاهِرُهُ کَباطِنِهِ،

بر این (سخنان) سخنانی که ظاهر و باطن

وَسِرُّهُ کَعَلانِیَتِهِ،

و پنهان و آشکارش یکی است،

و اَنْتَ الشَّاهِدُ عَلیٰ ذلِکَ،

و تویی گواه بر این امور

وَهُوَ عَهْدی اِلَیْکَ،

و این عهد من است نزدت

وَمیثاقی لَدَیْکَ،

و پیمان من است در پیشگاهت،

اِذْ اَنْتَ نِظامُ الدّینِ،

چرا که تویی نظام دین

وَیَعْسُوبُ الْمُتَّقینَ،

و پیشوای بزرگ پرهیزکاران،

وَعِزُّ الْمُوَحِّدینَ،

و عزّت یکتاپرستان،

وَبِذلِکَ اَمَرَنی رَبُّ الْعالَمینَ،

و به آن پروردگار جهانیان فرمان داده است،

فَلَوْ تَطاوَلَتِ الدُّهُورُ

پس هرگاه روزگار ما به دازا کشد

وَتَمادَّتِ الْأَعْمارُ

و عمرها طولانی گردد،

لَمْ ازْدَدْ فیکَ اِلَّا یَقیناً،

افزوده نگردد جز بر یقین من نسبت به تو

وَلَکَ الّا حُبّاً،

و محبّتم به تو،

وَعَلَیْکَ اِلَّا مُتَّکَلًا وَمُعْتَمَداً،

و توکل و اعتمادم به تو

وَلِظُهُورِکَ اِلَّا مُتَوَقَّعاً وَمُنْتَظَراً،

و توقّع و انتظار ظهور تو

وَلِجِهادی بَیْنَ یَدَیْکَ مُتَرَقَّباً،

و اشتیاق جهاد در کنار تو

فَابْذُلُ نَفْسی وَ مإِلَىٰ وَ وَلَدی وَ اَهْلی

پس جان و مال و فرزند و خانواده

وَ جَمیعَ ما خَوَّلَنی رَبّی

و تمامی آنچه که پروردگارم به من عنایت فرموده

بَیْنَ یَدَیْکَ،

در پیش رویت فدا می کنم

وَالتَّصَرُّفَ بَیْنَ اَمْرِکَ وَ نَهْیِکَ،

و در اختیار امر و نهی تو می گذارم،

مَوْلایَ فَاَنْ ادْرَکْتُ اَیَّامَکَ الزَّاهِرَةَ،

ای مولای من پس اگر روزگار درخشان

وَ اَعْلامَکَ الْباهِرَةَ،

و نشانه های آشکارت را درک نمودم،

فَها اَنَا ذا عَبْدُکَ ،

پس من همان بنده توام

الْمُتَصَرِّفُ بَیْنَ اَمْرِکَ وَنَهْیِکَ

که اختیارم به دست امر و نهی توست

ارْجُو بِهِ الشَّهادَةَ بَیْنَ یَدَیْکَ،

که به واسطه آن امید شهادت در پیش رویت

وَالْفَوْزَ لَدَیْکَ،

و رستگاری در نزدت را دارم،

مَوْلایَ فَاَنْ ادْرَکَنِی الْمَوْتُ

ای مولای من اگر پیش از

قَبْلَ ظُهُورِکَ،

ظهورت مرگم فرا رسد،

فَاِنّی اَتَوَسَّلُ بِکَ وَبابآئِکَ الطَّاهِرینَ

پس متوسّل می شوم به واسطه تو و پدران پاکت

الَی اَللَّهِ تَعإِلَىٰ وَ اَسْئَلُهُ

به درگاه خداوند بلندمرتبه و از او می خواهم

ص :510

اَنْ یُصَلِّیَ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ،

که بر محمّد و خاندان پاکش درود فرستد

و اِنْ یَجْعَلَ لی کَرَّةً فی ظُهُورِکَ،

و بازگشت در ظهورت و

وَرَجْعَةً فی اَیَّامِکَ،

رجوع در روزگارت را نصیبم گرداند،

لِأَبْلُغَ مِنْ طاعَتِکَ مُرادی

تا با اطاعتت به مقصودم برسم

وَاشْفِیَ مِنْ اَعْدآئِکَ فُؤادی

و دلم را از (انتقام) دشمنانت خشنود سازم،

مَوْلایَ وَقَفْتُ فی زِیارَتِکَ

ای مولای من، در زیارتت

مَوْقِفَ الْخاطِئینَ النَّادِمینَ،

در جایگاه خطاکاران پشیمان

الْخآئِفینَ مِنْ عِقابِ رَبِّ الْعالَمینَ،

که از کیفر پروردگار جهانیان ترسانند،

وَقَدِ اتَّکَلْتُ عَلیٰ شَفاعَتِکَ،

قرار گرفته ام، و بر شفاعتت توکل کرده

وَرَجَوْتُ بِمُوالاتِکَ

و به واسطه پیروی از تو

وَ شَفاعَتِکَ مَحْوَ ذُنُوبی

و شفاعتت به پاکی از گناهان

وَ سَتْرَ عُیُوبی وَ مَغْفِرَةَزَلَلی

و پوشیدگی عیبها و آمرزش لغزشهایم امیدوارم،

فَکُنْ لِوَلِیِّکَ یا مَوْلایَ عِنْدَ تَحْقیقِ امَلِهِ،

پس ای مولای من همراه دوستدارت باش

وَاسْئَلِ اللَّهَ غُفْرانَ زَلَلِهِ،

در هنگام تحقّق آرزویش و از خداوند آمرزش لغزشش را بخواه

فَقَدْ تَعَلَّقَ بِحَبْلِکَ،

چرا که دست به دامنت شده

وَ تَمَسَّکَ بِوِلایَتِکَ،

و به ولایتت متمسّک شده

وَ تَبَرَّءَ مِنْ اَعْدآئِکَ، اَللَّهُمَّ صَلِ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِهِ،

و از دشمنانت بیزاری جسته است، خدایابر محمّد و خاندان پاکش درود فرست

و اِنْجِزْ لِوَلِیِّکَ ما وَعَدْتَهُ،

و آنچه به ولیّت وعده فرمودی وفا کن،

اَللهُمَّ اظْهِرْ کَلِمَتَهُ،

خدایا آئینش را آشکار ساز

وَاعْلِ دَعْوَتَهُ،

و دعوتش راظاهر گردان،

و اِنْصُرْهُ عَلیٰ عَدُوِّهِ وَعَدُوِّکَ

و او را بر دشمنانش و دشمنانت پیروز گردان

یا رَبَّ الْعالَمینَ، اَللهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ،

ای پروردگار جهانیان، خدایا برمحمّد و خاندان پاکش درود فرست

وَاظْهِرْ کَلِمَتَکَ التَّآمَّةَ،

ظاهر کن و حجّت بابرکت

وَمُغَیَّبَکَ فی اَرْضِکَ،

و پنهان شده در زمینت را

الْخآئِفَ الْمُتَرَقِّبَ،

همان نگران در حال انتظار،

اَللهُمَّ اَنْصُرْهُ نَصْراً عَزیزاً،

خدایا او را با عزّت یاری کن

وَافْتَحْ لَهُ فَتْحاً قَرِیباً یَسیراً،

و برای او پیروزی نزدیک و آسان قرار ده

اَللَّهُمَّ وَاعِزَّ بِهِ الدّینَ بَعْدَ الْخُمُولِ،

خدایا به واسطه او دین را بعد از گمنامی عزّت ده

وَ اطْلِعْ بِهِ الْحَقَّ بَعْدَ الْأُفُولِ،

و حق را بعد از غروب آشکار ساز

وَ اجْلِ بِهِ الظُّلْمَةَ،

و به واسطه اوتاریکیها را روشنی بخش

وَاِکْشِفْ بِهِ الْغُمَّةَ، ا

و غصّه ها را برطرف کن،

َللَّهُمَّ وَآمِنْ بِهِ الْبِلادَ،

خدایا به واسطه او شهرها را ایمن گردان

وَاهْدِ بِهِ الْعِبادَ،

و بندگانت را هدایت کن،

ص :511

اَللهُمَ امْلَأْ بِهِ الْأَرْضَ عَدْلًا وَقِسْطاً،

خدایازمین را به دست او پر از عدل و داد کن

کَمٰا مُلِئَتْ ظُلْماً وَجَوْراً،

همان گونه که از ظلم و ستم پر شده است،

اِنَّکَ سَمیعٌ مُجیبٌ،

چرا که تو به یقین شنوا و پاسخگویی،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وَلِیَّ اَللَّهِ،

سلام بر تو ای ولیّ خدا،

اِئْذَنْ لِوَلِیِّکَ فی الدُّخُولِ إِلَىٰ حَرَمِکَ،

به دوستدارت برای داخل شدن در حرمت اجازه فرما

صَلَواتُ اَللَّهِ عَلَیْکَ وَعَلی ابآئِکَ الطَّاهِرینَ، وَ رَحْمَةُ اَللَّهِ وَبَرَکاتُهُ.(1)

درود خدا بر تو و بر پدران پاکت، و رحمت و برکات خدا بر تو باد.

آنگاه به طرف سرداب غیبت آن حضرت حرکت کن و رخصت بطلب و وارد شو و بگو:

بِسْمِ اَللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ

و با طمأنینه و حضور قلب پایین برو و در عرصه سرداب، دو رکعت نماز بخوان وبگو: اَللَّهُ اکْبَرُ اَللَّهُ اکْبَرُ،

خدا بزرگتر از هر چیز است، خدا بزرگتر از هر چیز است،

لا اِلهَ اِلَّا اَللَّهُ وَاَللَّهُ اکْبَرُ،

معبودی جز خدا نیست و خدا بزرگتر از هر چیز است،

وَللَّهِ اَلْحَمْدُ، اَلْحَمْدُ لِلَّهِ

و حمد و سپاس از آن اوست حمد و سپاس از آن خداوندی است

اَلَذی هَدانا لِهذا،

که ما را به این (زیارت) هدایت نمود،

وَعَرَّفَنا اَوْلِیآئَهُ وَاعْدآئَهُ،

و دوستان و دشمنانش را به ما شناساند،

وَ وَفَّقَنا لِزِیارَةِ ائِمَّتِنا،

و ما را به زیارت پیشوایانمان موفّق نمود،

وَلَمْیَجْعَلْنا مِنَ الْمُعانِدینَ النَّاصِبینَ،

و ما را از دشمنان ناصبی

وَلٰا مِنَ الْغُلاةِ الْمُفَوِّضینَ،

و غلوکنندگان تفویضی

وَلٰا مِنَ الْمُرْتاَبیٰنَ الْمُقَصِّرینَ،

وتردیدکنندگان سهل انگار قرار نداد،

اَلسَّلامُ عَلیٰ وَلِیِّ اَللَّهِ وَابْنِ اَوْلِیآئِهِ،

سلام بر ولی خدا و فرزند اولیایش،

اَلسَّلامُ عَلیٰ الْمُدَّخَرِ

سلام برذخیره شده

لِکَرامَةِ اَوْلِیآءِ اَللَّهِ،

برای گرامیداشت اولیای خدا

وَبَوارِ اَعْدآئِهِ،

و درهم کوبنده دشمنانش،

اَلسَّلامُ عَلیٰ النُّورِ اَلَذی اَرادَ

سلام بر نوری که کافران قصد

اَهْلُ الْکُفْرِ اطْفآئَهُ،

خاموش کردنش را داشتند

فَابَی اَللَّهُ اِلَّا اَنْ یُتِمَّ نُورَهُ بِکُرْهِهِمْ،

ولی خداوند خواست که نورش را با وجود ناخشنودی آنان کامل گرداند

وَاَیَّدَهُ بِالْحَیاةِ

و او را با زندگانی (طولانی) تأیید نماید

حَتّی یُظْهِرَ عَلیٰ یَدِهِ الْحَقَّ بِرَغْمِهِمْ،

تا حق به دست او علی رغم میل آنان ظاهر شود،

اَشْهَدُ انَّ اللَّهَ اصْطَفیکَ صَغیراً،

گواهی می دهم که خداوند تو را در خردسإِلَىٰ برگزید

وَاکْمَلَ لَکَ عُلُومَهُ کَبیراً،

و در بزرگسإِلَىٰ دانشش را بر تو کامل نمود،

وَاِنَّکَ حَیٌّ لا تَمُوتُ ح

و به یقین تویی زنده ای که نخواهی مرد

حَتّی تُبْطِلَ الْجِبْتَ وَالطَّاغُوتَ،

تا بتهاو طاغوتها را نابود کنی،

ص :512


1- بحارالانوار، جلد 99، صفحه 116 و مزار کبیر، صفحه 586 و مزار شهید، صفحه 203.

اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَیْهِ وَعَلی خُدَّامِهِ،

خدایا بر او و بر خدمتگذاران

وَاعْوانِهِ عَلیٰ غَیْبَتِهِ وَنَاْیِهِ،

و یاورانش در زمان غیبت و دوریش درود فرست

وَاسْتُرْهُ سَتْراً عَزیزاً،

و او را به خوبی حفظ فرما،

وَاجْعَلْ لَهُ مَعْقِلًا حَریزاً،

و برای او پناهگاه محکمی قرار ده،

وَاشْدُدِ اَللهُمَّ وَطْاتَکَ عَلی مُعانِدیهِ،

و خدایا به سختی دشمنانش را پایمال کن،

وَاحْرُسْ مَوالِیَهُ وَزآئِریهِ،

و دوستان و زیارت کنندگانش را حفظ کن،

اَللَّهُمَّ کَمٰا جَعَلْتَ قَلْبی بِذِکْرِهِ مَعْمُوراً،

خدایا همان گونه که دلم را با یادش حیات بخشیدی،

فَاجْعَلْ سِلاحی بِنُصْرَتِهِ مَشْهُوراً،

پس سلاحم را برای یاریش آماده قرار ده،

و اِنْ حالَ بَیْنی وَبَیْنَ لِقآئِهِ الْمَوْتُ

و اگر مرگ بین من و دیدارش جدایی اندازد

اَلَذی جَعَلْتَهُ عَلیٰ عِبادِکَ حَتْماً،

همان مرگی که بر بندگانت حتمی کرده،

وَاقْدَرْتَ بِهِ عَلیٰ خَلیقَتِکَ رَغْماً،

و به رغم میل بندگانت آن را بر آنان مسلّط ساخته ای،

فَابْعَثْنی عِنْدَ خُرُوجِهِ ظاهِراً مِنْ حُفْرَتی

پس در زمان قیامش مرا از قبرم

مُؤْتَزِراً کَفَنی حَتّی

کفن پوشان خارج کن

اُجاهِدَ بَیْنَ یَدَیْهِ

تادر پیش رویش جهاد کنم

فی الصَّفِّ اَلَذی اثْنَیْتَ عَلیٰ اهْلِهِ فی کِتابِکَ،

در گروه آنان که در قرآنت آنها را ستایش نموده

فَقُلْتَ کَانَّهُمْ بُنْیانٌ مَرْصُوصٌ،

و فرمودی:گویی آنان بنایی آهنینند،

اَللهُمَّ طالَ الْإِنْتِظارُ،

خدایا انتظار طولانی شد

وَشَمِتَ بِنَا الْفُجَّارُ،

و بدکاران ما را سرزنش کردند

وَصَعُبَ عَلَیْنَا الْإِنْتِصارُ،

و برای ما یافتن یاور سخت شده است،

اَللهُمَّ ارِنا وَجْهَ وَلِیِّکَ الْمَیْمُونِ فی حَیاتِنا

خدایا چهره مبارک ولیّت را در زمان حیات

وَبَعْدَ الْمَنُونِ،

و بعد از مردن به مانشان ده،

اَللهُمَّ اِنّی اَدینُ لَکَ بِالرَّجْعَةِ

خدایا من برای رجعت

بَیْنَ یَدَیْ صٰاحِبِ هذِهِ الْبُقْعَةِ،

پیش روی صاحب این مکان، آماده و مطیع توام،

الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ یا صاحِبَ الزَّمانِ،

به فریاد رس، به فریاد رس به فریاد رس، ای صاحب عصر و زمان، ب

قَطَعْتُ فی وُصْلَتِکَ الْخُلّانَ،

رای رسیدن به تو، دوستان صمیمیم رارها کردم،

وَهَجَرْتُ لِزِیارَتِکَ الْأَوْطانَ،

و برای زیارتت ترک دیار گفتم

وَاَخْفَیْتُ اَمْری عَنْ اَهْلِ الْبُلْدانِ،

و عقیده ام را از اهل شهرها پنهان ساختم

لِتَکُونَ شَفیعاً عِنْدَ رَبِّکَ وَرَبّی

تا در نزد پروردگار تو و من شفیعم باشی،

وَ إِلَىٰ آبآئِکَ

و در نزد پدرانت

وَمَوالِیَّ فی حُسْنِ التَّوْفیقِ لی

سروران من در عاقبت بخیری

ص :513

وِاسْباغِ النّعْمَةِ عَلَیَّ،

و فراوانی نعمت

وَسَوْقِ الْإِحْسانِ اِلَیَّ،

و روی آوردن لطفت به من (شفیعم باشی)

اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ

خدایا بر محمّد و خاندان پاکش

اصْحابِ الْحَقِّ، وَقادَةِ الْخَلْقِ،

همان یاران حقّ و پیشوایان خلق درود فرست،

وَاْسْتَجِبْ مِنّی ما دَعَوْتُکَ،

و آنچه از تو خواستم برایم اجابت کن

وَاَعْطِنی ما لَمْ اَنْطِقْ بِهِ فی دُعآئی

عطایم کن آنچه به زبان نیاوردم در دعایم ،

مِنْ صَلاحِ دینی وَ دُنْیایَ،

و از صلاح دین و دنیایم

اِنَّکَ حَمیدٌ مَجیدٌ،

چرا که تو ستوده بزرگواری

وَ صَلَّی اَللَّهُ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرینَ.

و درود خدا بر محمّد و خاندان پاکش باشد.

آنگاه داخل صفّه (ایوان) شو و دو رکعت نماز بخوان و بگو:

اَللهُمَّ عَبْدُکَ الزَّآئِرُ فی فِنآءِ وَلِیِّکَ،

خدایا بنده زائرت در درگاه ولیّ توست،

الْمَزُورِ اَلَذی فَرَضْتَ

زیارت شده ای که واجب نمودی

طاعَتَهُ عَلَی الْعَبیدِ وَالْأَحْرارِ،

اطاعتش را بر بندگان و آزادگان

و اِنْقَذْتَ بِهِ اَوْلِیآئَکَ

و به واسطه او دوستدارانت را

مِنْ عَذابِ النَّارِ،

از عذاب دوزخ نجات دادی،

اَللهُمَّ اجْعَلْها زِیارَةً مَقْبُولَةً

خدایا این زیارت را پذیرفته شده

ذاتَ دُعآءٍ مُسْتَجابٍ،

با دعای اجابت شده

مِنْ مُصَدِّقٍ بِوَلِیِّکَ

از ناحیه تصدیق کننده ولیت قرار ده

غَیْرِ مُرْتابٍ،

بدون تردید،

اَللهُمَّ لا تَجْعَلْهُ

خدایا این زیارت را

آخِرَ الْعَهْدِ بِهِ وَ لا بِزِیارَتِهِ،

آخرین دیدار و زیارت از او قرار مده

وَ لاتَقْطَعْ اثَری مِنْ مَشْهَدِهِ وَ زِیارَةِ اَبیٰهِ وَ جَدِّهِ،

و ارتباطم را از زیارتگاه او و زیارت پدر و جدش قطع نکن،

اَللهُمَّ اخْلِفْ عَلَیَّ نَفَقَتی

خدایا مخارج سفرم را جبران کن

و اِنْفَعْنی بِمٰا رَزَقْتَنی

و به آنچه روزیم نموده ای

فی دُنْیایَ وَ آخِرَتی لی وَلِإِخْوانی

در دنیا و آخرت به من و برادران

وَ اَبَوَیَّ وَجَمیعِ عِتْرَتی

و پدر و مادر و تمامی خانواده ام سود بخش،

اَسْتَوْدِعُکَ اللَّهَ اَیُّهَا الْإِمامُ

به خدا می سپارمت ای امامی

اَلَذی یَفُوزُ بِهِ الْمُؤْمِنُونَ،

که مؤمنان به واسطه تو رستگار شوند

وَیَهْلِکُ عَلیٰ یَدَیْهِ الْکافِرُونَ الْمُکَذِّبُونَ،

وکافرانِ تکذیب کننده به دستت هلاک گردند،

یا مَوْلایَ یَابْنَ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ،

ای مولای من ای ابا الحسن بن علی،

جِئْتُکَ زآئِراً لَکَ وَلِأَبیکَ وَجَدِّکَ،

برای زیارت تو و پدر و جدت به درگاهت آمده ام

مُتَیَقِّناً الْفَوْزَ بِکُمْ،

در حالى که به رستگاری خود به واسطه شما یقین داشته

مُعْتَقِداً امامَتَکُمْ، اَللهُمَ

و به امامتتان معتقدم، خدایا

ص :514

اُکْتُبْ هذِهِ الشَّهادَةَ وَالزِّیارَةَ لی

این گواهی و زیارت را برای من نزدت

عِنْدَکَ فی عِلِّیّینَ،

در بالاترین درجات ثبت کن،

وَبَلِّغْنی بَلاغَ الصَّالِحینَ،

و مرا به سرمنزل شایستگان برسان،

و اِنْفَعْنی بِحُبِّهِمْ یا رَبَّ الْعالَمینَ.(1)

و به واسطه محبّت آنها به من سود رسان ای پروردگار جهانیان

زیارت سوم:

از جمله زیاراتی که مرحوم علّامه مجلسی از «سیّد بن طاووس» نقل کرده، بدین قرار است:

خطاب به آن حضرت می گویی:

اَلسَّلامُ عَلَی الْحَقِّ الْجَدیدِ،

سلام بر حقّ جدید،

وَالْعالِمِ اَلَذی عِلْمُهُ لایَبیدُ،

و عالمی که علمش تمام نشود،

اَلسَّلامُ عَلیٰ مُحْیِی الْمُؤْمِنینَ،

سلام برحیات بخش مؤمنان،

وَمُبیرِ الْکافِرینَ،

و درهم کوبنده کافران،

اَلسَّلامُ عَلیٰ مَهْدِیِّ الْأُمَمِ،

سلام بر مهدی امّتها، جمع کننده

وَجامِعِ الْکَلِمِ،

تمام گروه ها،

اَلسَّلامُ عَلیٰ خَلَفِ السَّلَفِ،

سلام بر جانشین گذشتگان،

وَ صٰاحِبِ الشَّرَفِ،

و صاحب شرافت، سلام بر

اَلسَّلامُ عَلیٰ حُجَّةِ الْمَعْبُودِ، وَکَلِمَةِ الْمَحْمُودِ،

حجّت خدا (بر بندگان)، و کلمه ستوده،

اَلسَّلامُ عَلیٰ مُعِزِّ الْأَوْلِیآءِ،

سلام بر عزّت بخش دوستان

وَمُذِلِ الْأَعْدآءِ،

و خوارکننده دشمنان،

اَلسَّلامُ عَلیٰ وارِثِ الْأَنْبِیآءِ،

سلام بر وارث پیامبران

وَخاتَمِ الْأَوْصِیآءِ،

و خاتم جانشینان،

اَلسَّلامُ عَلَی الْقآئِمِ الْمُنْتَظَرِ،

سلام برقیام کننده ای که انتظارش کشیده می شود

وَالْعَدْلِ الْمُشْتَهَرِ،

و دادگستر مشهور،

اَلسَّلامُ عَلَی السَّیْفِ الشَّاهِرِ،

سلام بر شمشیر برکشیده،

وَالْقَمَرِالزَّاهِرِ، وَالنُّورِ الْباهِرِ،

و ماه تابان، و نور درخشان،

اَلسَّلامُ عَلیٰ شَمْسِ الظَّلامِ،

سلام بر خورشید تاریکیها

وَبَدْرِ التَّمامِ،

و ماه کامل، سلام

اَلسَّلامُ عَلی رَبیعِ الْأَنامِ،

بر بهار انسانها،

وَنَضْرَةِ الْأَیَّامِ،

و شادمانی روزگار،

اَلسَّلامُ عَلیٰ صٰاحِبِ الصَّمْصامِ،

سلام بر صاحب شمشیر بران،

ص :515


1- بحارالانوار، جلد 99، صفحه 102 و مزار کبیر، صفحه 657( با اندکی تفاوت).

وَوَفَلَّاقِ الْهامِ،

وشکافنده سَرها،

اَلسَّلامُ عَلیٰ صٰاحِبِ الدِّینِ الْمَاْثُورِ،

سلام بر صاحب دین باقیمانده (از پیغمبر اکرم)

وَالْکِتابِ الْمَسْطُورِ،

و کتاب نگاشته شده (از سوی خدا)

اَلسَّلامُ عَلیٰ بَقِیَّةِ اَللَّهِ فی بِلادِهِ،

سلام بر ذخیره خدا در شهرها

وَ حُجَّتِهِ عَلیٰ عِبادِهِ،

و حجّت بر بندگانش،

الْمُنْتَهی الَیْهِ مَواریثُ الْأَنْبِیآءِ،

که میراث پیامبران به اوختم شده

وَلَدَیْهِ مَوْجُودٌ آثارُ الْأَصْفِیآءِ،

و آثار برگزیدگان نزدش موجود است،

الْمُؤْتَمَنِ عَلَی السِّرِّ،

همان امین بر اسرار

وَالْوَلِیِّ لِلْأَمْرِ،

و ولیّ امور،

اَلسَّلامُ عَلَی الْمَهْدِیِّ اَلَذی

سلام بر مهدی که خداوند عزیز و گرامی

وَعَدَ اَللَّهُ عَزَّوَجَلَّ بِهِ الْأُمَمَ،

وعده آمرزش را به امّتها داده است

اَنْ یَجْمَعَ بِهِ الْکَلِمَ،

که همه گروه ها را به وسیله او متحد کند

وَیَلُمَّ بِهِ الشَّعَثَ،

و پریشانی را التیام بخشد

وَیَمْلَأَ بِهِ الْأَرْضَ قِسْطاً وَعَدْلًا،

و زمین را به واسطه او پر از عدل و داد کند

وَیُمَکِّنَ لَهُ،

و به او قدرت دهد

وَیُنْجِزَ بِهِ وَعْدَ الْمُؤْمِنینَ،

و به واسطه او به وعده مؤمنان وفا کند،

اَشْهَدُ یا مَوْلایَ اِنَّکَ وَ الْأَئِمَّةَ مِنْ

گواهی می دهم ای مولای من که تو و امامان از

آبآئِکَ اَئِمَّتی وَمَوالِیَّ

پدرانت پیشوایان و مولاهای من هستید،

فِی الْحَیوةِ الدُّنْیا،

در زندگی دنیا

وَ یَوْمَ یَقُومُ الْأَشْهادُ،

و در روزی که گواهان بپا خیزند،

اَسْئَلُکَ یامَوْلایَ

ای مولای من از تو می خواهم

اَنْ تَسْئَلَ اللَّهَ تَبارَکَ وَتَعإِلَىٰ

که از خداوند بلندمرتبه و برتر

فی صَلاحِ شَاْنی وَقَضآءِ حَوآئِجی

اصلاح کار و برآورده شدن حاجتها

وَغُفْرانِ ذُنُوبی وَالْأَخْذِ بِیَدی

و آمرزش گناهان و دستگیری

فی دینی وَدُنْیایَ وَآخِرَتی لی

در دین و دنیا و آخرتم را بخواهی،

وَلِإِخْوانی وَاخَواتِیَ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ کآفَّةً،

برای خودم و برای تمامی برادران و خواهران با ایمانم،

انَّهُ غَفُورٌ رَحیمٌ.

چرا که او آمرزنده و مهربان است.

آنگاه دوازده رکعت نماز به عنوان نماز زیارت بجای می آوری بعد از هر دو رکعت، سلام می دهی و تسبیح حضرت زهرا علیها السلام می گویی و آن را به آن حضرت هدیه می کنی و هنگامی که از نماز فارغ شدی می گویی:

اَللهُمَّ صَلِّ عَلیٰ حُجَّتِکَ فی اَرْضِکَ،

خدایا درود فرست بر حجّتت در زمینت

وَخَلیفَتِکَ فی بِلادِکَ،

و جانشینت در شهرهایت،

الدَّاعی إِلَىٰ سَبیلِکَ،

همان دعوت کننده به راهت

ص :516

وَالْقآئِمِ بِقِسْطِکَ،

و قیام کننده به عدل و داد تو،

وَالْفآئِزِ بِاَمْرِکَ،

و پیروز به فرمانت،

وَلِیِّ الْمُؤْمِنینَ،

آن سرپرست مؤمنان

وَمُبیرِ الْکافِرینَ،

و درهم کوبنده کافران،

وَمُجَلِّی الظُّلْمَةِ،

و آشکار کننده تاریکی

وَمُنیرِ الْحَقِّ،

و روشنی بخش حق و

وَالصَّادِعِ بِالْحِکْمَةِ

جدا کننده (حق از باطل) با حکمت

وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَالصِّدْقِ،

و پندنیکو و راستی،

وَکَلِمَتِکَ وَعَیْبَتِکَ،

و گفتار و رازت

وَعَیْنِکَ فی اَرْضِکَ،

و دیده ات در زمین،

الْمُتَرَقِّبِ الْخآئِفِ،

و چشم براه نگران

الْوَلِیِّ النَّاصِحِ،

و سرپرست خیرخواه،

سَفینَةِ النَّجاةِ،

کشتی نجات

وَعَلَمِ الْهُدی

و نشانه هدایت

وَنُورِ ابْصارِ الْوَری

و نور چشم مخلوقات

وَخَیْرِ مَنْ تَقَمَّصَ وَارْتَدی

و بهترین کسی که پیراهن و قبای امامت را بپوشد

وَالْوِتْرِ الْمَوْتُورِ،

و یگانه ای که انتقام گیرنده است،

وَمُفَرِّجِ الْکَرْبِ،

گشایش دهنده گرفتاری

وَمُزیلِ الْهَمِّ،

و از بین برنده غم

وَکاشِفِ الْبَلْوی

و برطرف کننده سختی،

صَلَواتُ اَللَّهِ عَلَیْهِ وَعَلی آبائِهِ الْأَئِمَّةِ الْهادینَ،

درود خدا بر او و بر پدرانش همان امامان هدایتگر

وَالْقادَةِ الْمَیاَمینِ،

و پیشوایان بابرکت،

ما طَلَعَتْ کَواکِبُ الْأَسْحارِ،

مادامی که ستارگان در سحرگاهان طلوع کنند

وَ اَوْرَقَتِ الْأَشْجارُ،

و درختان برگ درآورند

وَ اَیْنَعَتِ الْأَثْمارُ،

و میوه هابرسند،

وَاخْتَلَفَ اللَّیْلُ والنَّهارُ،

و شب و روز در رفت و آمدند

وَغَرَّدَتِ الْأَطْیارُ،

و پرندگان آواز خوانند،

اَللَّهُمَّ اَنْفَعْنا بِحُبِّهِ،

خدایا محبّتش به ما سود رسان،

وَاحْشُرْنا فی زُمْرَتِهِ، وَتَحْتَ لِوآئِهِ،

و ما را در گروه او و زیر پرچمش محشور کن،

اِلهَ الْحَقِّ آمینَ

ای معبود بر حق ، دعایم را به اجابت رسان

رَبَّ الْعالَمینَ.(1)

ای پروردگار جهانیان

مرحوم «سیّد بن طاووس» پس از زیارت فوق این صلوات را برای آن حضرت ذکر کرده است:

اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَاهْلِ بَیْتِهِ،

خدایا درود فرست بر محمّد و خاندان پاکش

وَصَلِّ عَلیٰ وَلِیِّ الْحَسَنِ،

و درود فرست بر جانشین امام حسن

وَوَصِیِّهِ وَوارِثِهِ،

و وصیّ و وارثش،

الْقآئِمِ بِاَمْرِکَ،

آن قیام کننده به فرمانت

وَالْغائِبِ فی خَلْقِکَ،

و پنهان در میان مخلوقاتت

وَالْمُنْتَظِرِ لِإِذْنِکَ،

و در انتظار اجازه ات،

ص :517


1- بحارالانوار، جلد 99، صفحه 101 و مصباح الزائر، صفحه 441( با اندکی تفاوت).

اَللهُمَ صَلِّ عَلَیْهِ،

خدایابر او درود فرست،

وَقَرِّبْ بُعْدَهُ،

و ظهورش را نزدیک کن،

و اِنْجِزْ وَعْدَهُ، وَاَوْفِ عَهْدَهُ،

و به وعده و عهدش وفا کن،

وَاِکْشِفْ عَنْ بَاْسِهِ حِجابَ الْغَیْبَةِ،

پرده غیبت را از نیرویش بردار،

وَاظْهِرْ بِظُهُورِهِ صَحآئِفَ الِمحْنَةِ،

و با ظهورش اوراق غم و اندوه را برطرف کن،

وَقَدِّمْ امامَهُ الرُّعْبَ،

و هراسش را پیشاپیش (در دل دشمنان) قرار ده

وَثَبِّتْ بِهِ الْقَلْبَ،

و دلها را به او آرام کن،

وَاقِمْ بِهِ الْحَرْبَ،

و جنگ (علیه باطل) را به واسطه او برپا دار،

وَایِّدْهُ بِجُنْدٍ

و یاری کن او را با لشکری

مِنَ الْمَلائِکَةِ مُسَوِّمینَ،

از فرشتگان نشاندار

وَسَلِّطْهُ عَلیٰ اعْدآءِ دینِکَ اَجْمَعینَ،

و بر تمامی دشمنان دینت مسلّط گردان،

وَ الْهِمْهُ

و به او الهام کن

اَنْ لا یَدَعَ مِنْهُمْ رُکْناً اِلَّا

که از بزرگان آنان چیزی باقی نگذارد،

هَدَّهُ، وَلٰا هاماً اِلَّا قَدَّهُ،

ونه سری ازآنان مگر دو نیم کند،

وَلٰا کَیْداً اِلَّا رَدَّهُ،

و حیله آنها را به خودشان بازگرداند،

وَلٰا فاسِقاً اِلَّا حَدَّهُ،

و فاسقانشان را حدّ شرعی زند

وَلٰا فِرْعَوْنَ اِلَّا اَهْلَکَهُ،

و گردنکشانشان را هلاک کند،

وَلٰا سِتْراً اِلَّا هَتَکَهُ،

و پرده آبروی آنها را بدرد،

وَلٰا عَلَماً اِلَّا نَکَّسَهُ،

و پرچمشان را سرنگون کند،

وَلٰا سُلْطاناً اِلَّا کَبَسَهُ،

سلطنتشان را مورد حمله قرار دهد

وَلٰا رُمْحاً اِلَّا قَصَفَهُ،

و نیزه هایشان را بشکند،

وَلٰا مِطْرَداً اِلَّا خَرَقَهُ،

و سپرهایشان را پاره کند

وَلٰا جُنْداً اِلَّا فَرَّقَهُ،

و لشکریانشان را پراکنده کند،

وَلٰا مِنْبَراً اِلَّا اَحْرَقَهُ،

و منبرِ (تبلیغِ) شان را بسوزاند،

وَلٰا سَیْفاً اِلَّا کَسَرَهُ،

و شمشیرشان را بشکند

وَلٰا صَنَماً اِلَّا رَضَّهُ،

و بتهایشان را خرد کند

وَلٰا دَماً اِلَّا اراقَهُ،

و خونشان را بریزد،

وَلٰاجَوْراً اِلَّا اَبادَهُ،

و ستمشان را از بین برد،

وَلٰا حِصْناً اِلَّا هَدَمَهُ،

و قلعه شان را ویران کند،

وَلٰا باباً اِلَّا رَدَمَهُ،

و درهایشان را ببندد،

وَلٰا قَصْراً اِلَّااخْرَبَهُ،

و قصرشان را خراب کند

وَلٰا مَسْکَناً اِلَّا فَتَّشَهُ،

و منزلشان را تفتیش کند،

وَلٰا سَهْلًا اِلَّا اَوْطَئَهُ،

و زمینهای هموارشان را زیر پا گیرد

وَلٰا جَبَلًا اِلَّا صَعَدَهُ،

و کوهها را فتح کند

وَلٰا کَنْزاً اِلَّا اخْرَجَهُ،

و گنجهایشان را خارج سازد،

بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ.(1)

به رحمتت ای مهربانترین مهربانان.

زیارت چهارم و استغاثه به امام زمان علیه السلام:

برای استغاثه و طلب حاجت بوسیله آن حضرت از درگاه خداوند، دو رکعت نماز بخوان و آنگاه زیر آسمان، رو به قبله بایست و بگو:

ص :518


1- مصباح الزائر، صفحه 442 و بحارالانوار، جلد 99، صفحه 102.

بِسْمِ اَللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ

به نام خداوند بخشنده مهربان

سَلامُ اَللَّهِ الْکامِلُ التَّآمُّ

سلام کامل و تمام و جامع

الشَّامِلُ الْعآمُّ،

و شامل از سوی خدا

وَصَلَواتُهُ الدَّآئِمَةُ،

و درودهای همیشگی

وَبَرَکاتُهُ الْقآئِمَةُ التَّآمَّةُ،

و برکت های مستمرو تمام او

عَلیٰ حُجَّةِاَللَّهِ وَ وَلِیِّهِ

بر حجّت خدا و ولیّش

فی اَرْضِهِ وَبِلادِهِ،

در زمین و شهرهایش وَعِبادِهِ،

وَخَلیفَتِهِ عَلیٰ خَلْقِهِ وَسُلالَةِ النُّبُوَّةِ،

و جانشین او بر آفریدگان و بندگانش و خلف

وَبَقِیَّةِ الْعِتْرَةِ وَالصَّفْوَةِ،

و بازمانده خاندان نبوّت و برگزیدگان،

صٰاحِبِ الزَّمانِ،

همان صاحب عصر

وَمُظْهِرِ الْإیمانِ،

و زمان و ظاهرکننده

وَمُلَقِّنِ احْکامِ الْقُرْآنِ،

ایمان و تعلیم دهنده احکام قرآن،

وَمُطَهِّرِ الْأَرْضِ،

و پاک کننده زمین (از ستم)،

وَناشِرِ الْعَدْلِ فِی الطُّولِ وَالْعَرْضِ،

و گستراننده عدالت در سراسر زمین،

وَالْحُجِّةِ الْقآئِمِ الْمَهْدِیِّ

و حجّت پاینده، حضرت مهدی

الْإِمامِ الْمُنْتَظَرِ الْمَرْضِیِّ،

آن امام منتظر پسندیده

وَابْنِ الْأَئِمَّةِ الطَّاهِرینَ،

و فرزند امامان پاک،

الْوَصِیِّ بْنِ الْأَوْصِیآءِ الْمَرْضِیّینَ،

و جانشین و فرزند جانشینان پسندیده،

الْهادِی الْمَعْصُومِ،

و هدایتگرمعصوم (از خطا)،

ابْنِ الْأَئِمَّةِ الْهُداةِ الْمَعْصُومینَ،

فرزند امامان هدایتگر معصوم (از خطا)،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مُعِزَّ الْمُؤْمِنینَ الْمُسْتَضْعَفینَ،

سلام بر تو ای عزّت بخش مؤمنان مستضعف،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مُذِلَّ الْکافِرینَ

سلام بر تو ای خوارکننده کافران

الْمُتَکَبِّرینَ الظَّالِمینَ،

متکبّر ستمگر،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مَوْلایَ یا صاحِبَ الزَّمانِ،

سلام بر تو ای مولای من ای صاحب عصر و زمان،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا بْنَ رَسُولِ اَللَّهِ،

سلام بر تو ای فرزند رسول خدا،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا بْنَ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ،

سلام بر تو ای فرزند امیرمؤمنان،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا بْنَ فاطِمَةَ الزَّهْرآءِ،

سلام بر تو ای فرزند فاطمه زهرا،

سَیِّدَةِ نِسآءِ الْعالَمینَ،

سرور بانوان جهانیان،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا بْنَ الْأَئِمَّةِ

سلام بر تو ای فرزند امامان

الْحُجَجِ الْمَعْصُومینَ،

آن حجّت های معصوم (از خطا)،

وَالْإِمامِ عَلَی الْخَلْقِ اَجْمَعینَ،

و (سلام بر تو) پیشوای تمامی مخلوقات،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مَوْلایَ،

سلام بر تو ای مولای من،

ص :519

سَلامَ مُخْلِصٍ لَکَ فِی الْوِلایَةِ،

همانند سلام کسی که خالص در ولایتِ توست،

اَشْهَدُ اِنَّکَ الْإِمامُ الْمَهْدِیُّ

گواهی می دهم که به یقین تویی آن پیشوای هدایت یافته

قَوْلًا وَفِعْلًا،

در گفتار و کردار

و اَنْتَ اَلَذی تَمْلَأُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَعَدْلًا،

و تویی کسی که زمین را پر از عدل و داد می کند،

بَعْدَ ما مُلِئَتْ ظُلْماً وَجَوْراً،

بعد از آن که از ظلم و ستم پر شد

فَعَجَّلَ اَللَّهُ فَرَجَکَ،

پس خداوند در فرجت تعجیل کرده

وَسَهَّلَ مَخْرَجَکَ،

و راه را برای خروجت هموار سازد

وَقَرَّبَ زَمانَکَ،

و زمان (ظهورت) را نزدیک گرداند

وَکَثَّرَ اَنْصارَکَ وَاعْوانَکَ،

و بر یاران و یاورانت بیفزاید،

و اِنْجَزَ لَکَ ما وَعَدَکَ،

و آنچه به تو وعده نموده وفا کند،

فَهُوَ اصْدَقُ الْقآئِلینَ:

چرا که او صادق ترین گویندگان است (که فرمود:)

وَنُریدُ اَنْ نَمُنَّ عَلَی

ما اراده کرده ایم تا بر

اَلَّذینَ اسْتُضْعِفُوافِی الْأَرْضِ،

مستضعفان زمین نعمت بخشیم

وَنَجْعَلَهُمْ اَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوارِثینَ.

و آنان را پیشوایان و وارثان روی زمین قرار دهیم.

یا مَوْلایَ یا صاحِبَ الزَّمانِ، ای آقای من ای صاحب عصر و زمان،

یَابْنَ رَسُولِ اَللَّهِ، حاجَتی کَذاوَکَذا (بجای کَذا وَ کَذا مولای

ای فرزند رسول خدا حاجاتم چنین و چنان است حاجات خود را ذکرکند)

فَاشْفَعْ لی فی نَجاحِها،

پس در برآورده شدنش شفیعم باش،

فَقَدْ تَوَجَّهْتُ اِلَیْکَ بِحاجَتی

با حاجتم به تو رو نموده ام

لِعِلْمی انَّ لَکَ عِنْدَ اَللَّهِ شَفاعَةً مَقْبُولَةً،

چرا که می دانم شفاعت تو نزد پروردگار پذیرفته شده

وَمَقاماً مَحْمُوداً،

و دارای جایگاه ستوده ای،

فَبِحَقِّ مَنِ

پس به حق آن که

اخْتَصَّکُمْ بِاَمْرِهِ،

انجام اوامرش را به شما واگذارده،

وَارْتَضاکُمْ لِسِرِّهِ،

و شما را برای اسرارش پسندید

وَبِالشَّاْنِ اَلَذی لَکُمْ عِنْدَ اَللَّهِ بَیْنَکُمْ وَبَیْنَهُ،

و به حق جایگاهی که شما نزد خدا بین خود و او دارید

سَلِ اللَّهَ تَعإِلَىٰ فی نُجْحِ طَلِبَتی

از خدای بلندمرتبه، برآوردن درخواستم

وَاَجابَةِ دَعْوَتی

و قبولی دعایم

وَکَشْفِ کُرْبَتی *

و برطرف شدن گرفتاریم را درخواست کن.

آنگاه هر حاجتی که داری، بخواه که ان شاءاللَّه تعالى برآورده می شود.(1) یادآوری:

این زیارت و استغاثه نیز اختصاص به سرداب مقدّس ندارد بلکه هر زمان و هر مکان می توان آن را بجا آورد.

ص :520


1- الکلم الطیّب، تألیف سید علی صدر الدّین،( معروف به سیّد علی خان) صفحه 83. این دعا در بحارالانوار، جلد 98، صفحه 373، حدیث 16( با تفاوت هایی) آمده است.
دعاهای مربوط به آن حضرت:
اشاره

در پایان این فصل (فصل زیارات حضرت حجّت علیه السلام) به پنج دعا اشاره می کنیم که در ارتباط با سلامتی و تعجیل ظهور آن حضرت و رفع مشکلات یاران او و این که ما نیز از سربازان و مدافعان و شیعیان واقعی آن بزرگوار و از ملازمان او بعد از ظهورش باشیم وارد شده است.

دعای اوّل (دعای ندبه):

این دعا در بخش دوم این کتاب در صفحه 189 گذشت.

دعای دوم (دعای بعد از نماز صبح):

از دعاهایی که در «مصباح الزائر» بعد از دعای ندبه ذکر شده (و از آن به زیارت تعبیر گردیده است) دعایی است که بعد از نماز صبح خوانده می شود:

اَللهُمَّ بَلِّغْ مَوْلایَ

خدایا برسان به مولای من

صاحِبَ الزَّمانِ صَلَواتُ اَللَّهِ عَلَیْهِ،

حضرت صاحب الزمان- که درودهای تو بر او باد-

عَنْ جَمیعِ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ

از طرف همه مردان و زنان با ایمان

فی مَشارِقِ الْأَرْضِ وَمَغارِبِها،

که در شرق ها وغربهای زمینند

وَبَرِّها وَبَحْرِها،

و در خشکی و دریا هستند

وَسَهْلِها وَجَبَلِها،

و در همواری زمین و کوهند،

حَیِّهِمْ وَمَیِّتِهِمْ،

زنده شان و مرده شان

وَعَنْ وٰالِدَیَّ وَوُلْدی

و از طرف پدر و مادر و فرزندان

وَعَنّی مِنَ الصَّلَواتِ وَالتَّحِیَّاتِ

و خود من درودها و تحیّت هایی

زِنَةَ عَرْشِ اَللَّهِ،

هموزن عرش خدا

وَمِدادَ کَلِماتِهِ،

و به شماره کلمات و سخنانش

وَمُنْتَهی رِضاهُ،

و نهایت مرتبه خشنودیش

وَعَدَدَ ما احْصاهُ کِتابُهُ،

و به شماره آنچه برشمرده است آن را دفتر و کتابش

وَاحاطَ بِهِ عِلْمُهُ،

و احاطه دارد بدان دانشش،

اَللَّهُمَّ اِنّی اجَدِّدُ لَهُ فی هذَا الْیَوْمِ،

خدایا من نو می کنم برای آن جناب در این روز

وَفی کُلِّ یَوْمٍ عَهْداً

و در هر روز عهد

وَعَقْداً وَبَیْعَةً لَهُ فی رَقَبَتی

و پیمان و بیعتی را در گردنم،

اَللهُمَّ کَمٰا شَرَّفْتَنی بِهذَا التَّشْریفِ،

چنانچه مرا مفتخر ساختی بدین افتخار

وَفَضَّلْتَنی بِهذِهِ الْفَضیلَةِ،

و برتریم دادی به این فضیلت

وَخَصَصْتَنی بِهذِهِ النِّعْمَةِ،

و مخصوصم داشتی بدین نعمت،

فَصَلِ عَلی مَوْلایَ وَسَیِّدی صٰاحِبِ الزَّمانِ،

پس درود فرست بر مولا و آقایم حضرت صاحب الزمان

وَاجْعَلْنی مِنْ اَنْصارِهِ وَاشْیاعِهِ

و قرارم ده از یاران و پیروان

وَالذّآبّینَ عَنْهُ،

و دفاع کنندگان آن حضرت

وَاجْعَلْنی مِنَ الْمُسْتَشْهَدینَ بَیْنَ یَدَیْهِ،

و بگردانم از شهادت یافتگان در پیش رویش

طائِعاً غَیْرَ مُکْرَهٍ

از روی میل و رغبت بدون اکراه و ناراحتی

ص :521

فِی الصَّفِّ اَلَذی نَعَتَّ اَهْلَهُ فی کِتابِکَ،

در آن صفی که اهل آن را در کتاب خود (قرآن) توصیف کرده

فَقُلْتَ صَفّاً کَانَّهُمْ بُنْیانٌ مَرْصُوصٌ

و فرمودی: «صفی که گویا بنایی استوارند»

عَلی طاعَتِکَ،

در راه فرمانبرداری تو

وَطاعَةِ رَسُولِکَ وَآلِهِ عَلَیْهِمُ اَلسَّلامُ،

و فرمانبرداری رسول تو و آل رسولت- که بر تمامی آنها سلام باد-

اَللهُمَّ هذِهِ بَیْعَةٌ لَهُ

خدایا این بیعتی است از آن جناب

فی عُنُقی إِلَىٰ یَوْمِ الْقِیمَةِ.(1)

در گردن من تا روز قیامت.

و در حقیقت با این دعا با آن حضرت تجدید بیعت می کنی.

***

دعای سوم (دعای عهد):

از امام صادق علیه السلام روایت شده که هر کس چهل روز صبح ها این دعا را بخواند از یاوران حضرت قائم علیه السلام باشد.(2) به یقین تأثیر این گونه دعاها در مورد کسانی است که شرایط سربازی امام زمان علیه السلام را بدست آورده اند، نخست با خودسازی و تهذیب نفس و تلاش برای اصلاح جامعه، شایستگی حضور در میان یاران آن حضرت را کسب می کنند وسپس با خواندن این دعا حضور خود را در خدمت حضرت تضمین می نمایند. این دعا در مزار کبیر، مصباح الزائر و بحارالانوار- با تفاوت هایی نسبت به یکدیگر- آمده است و ما آن را مطابق نسخه متداول نقل می کنیم:

اَللهُمَّ رَبَّ النُّورِ اَلْعَظیمِ،

خدایا، ای پروردگار نور با عظمت،

وَرَبَّ الْکُرْسِیِّ الرَّفیعِ،

و پروردگار جایگاه بلند و رفیع،

وَرَبَّ الْبَحْرِ الْمَسْجُورِ،

و پروردگار دریای خروشان

وَمُنْزِلَ التَّوْراةِ وَالْإِنْجیلِ وَالزَّبُورِ،

و فرو فرستنده تورات و انجیل و زبور،

وَرَبَّ الظِّلِّ وَالْحَرُورِ،

و پروردگار سایه و باد سوزان

وَمُنْزِلَ الْقُرْآنِ اَلْعَظیمِ،

و فرو فرستنده قرآن با عظمت،

وَرَبَّ الْمَلائِکَةِ الْمُقَرَّبینَ،

و پروردگار فرشتگان مقرّب

وَالْأَنْبِیآءِ وَالْمُرْسَلینَ،

و پیامبران و رسولان،

اَللهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِوَجْهِکَ الْکَریمِ،

خدایا از تومی خواهم به حق ذات کریمانه ات

وَبِنُورِ وَجْهِکَ الْمُنیرِ،

و روشنایی جمال نورانیت

وَمُلْکِکَ الْقَدیمِ،

و فرمانروایی دیرینه ات،

یا حَیُّ یا قَیُّومُ،

ای زنده، ای پاینده،

اَسْئَلُکَ بِاسْمِکَ اَلَذی اشْرَقَتْ بِهِ السَّمواتُ وَالْأَرَضُونَ،

از تو می خواهم به حق نامت که آسمان ها و زمین ها به آن روشن شده

وَبِاسْمِکَ

و به حق نامت

ص :522


1- مصباح الزائر، صفحه 454 و بحارالانوار، جلد 99، صفحه 110.
2- مزار کبیر، صفحه 663 و مصباح الزائر، صفحه 455 و بحارالانوار، جلد 99، صفحه 111.

اَلَذی یَصْلَحُ بِهِ الْأَوَّلُونَ وَالْأخِرُونَ،

که پیشینیان و پسینیان به آن صالح و شایسته گردیدند،

یا حَیّاً قَبْلَ کُلِّ حَیٍّ،

ای زنده پیش از هر زنده

وَیا حَیّاً بَعْدَ کُلِّ حَیٍّ،

و ای زنده پس از تمامی زندگان،

وَیا حَیّاً حینَ لا حَیَّ،

و ای زنده در زمانی که زنده ای نبود،

یا مُحْیِیَ الْمَوْتی وَمُمیتَ الْأَحْیآءِ،

ای زنده کننده مردگان و میراننده زندگان،

یاحَیُّ لا اِلهَ اِلَّا اَنْتَ،

ای زنده ای که معبودی جز تو نیست،

اَللهُمَّ بَلِّغْ مَوْلانَا الْإِمامَ الْهادِیَ

خدایا برسان به مولایم امام هدایتگر

الْمَهْدِیَّ الْقآئِمَ بِاَمْرِکَ،

هدایت یافته آن قیام کننده به فرمانت

صَلَواتُ اَللَّهِ عَلَیْهِ وعَلی ابآئِهِ الطَّاهِرینَ،

- که درود خدا بر او و پدران پاکش باد-

عَنْ جَمیعِ الْمُؤْمِنینَ

از جانب تمامی مردان

وَالْمُؤْمِناتِ فی مَشارِقِ الْأَرْضِ وَمَغارِبِها،

و زنان با ایمان در شرق و غرب زمین،

سَهْلِها وَجَبَلِها،

پستی ها و بلندی های آن

وَبَرِّهاوَبَحْرِها،

و خشکی هاو دریاهایش،

وَعَنّی وَعَنْ وٰالِدَیَّ

و از جانب من و پدر و مادرم،

مِنَ الصَّلَواتِ زِنَةَ عَرْشِ اَللَّهِ،

درودهایی همسنگ عرش خدا

وَمِدادَ کَلِماتِهِ،

و به عدد کلماتش

وَما احْصاهُ عِلْمُهُ،

و به اندازه ای که دانشش احصا نموده

وَاحاطَ بِهِ کِتابُهُ،

و کتابش به آن احاطه دارد،

اَللَّهُمَّ اِنّی اجَدِّدُ لَهُ فی صَبیحَةِ یَوْمی

خدایا من در صبح امروز

هذا وَما عِشْتُ مِنْ اَیَّامی

و روزهای سپری شده از عمرم،

عَهْداً وَعَقْداً وَبَیْعَةً لَهُ فی عُنُقی

عهد و پیمان و بیعتش را که بر عهده دارم،

لا احُولُ عَنْها

تجدید می کنم

وَلٰا ازُولُ اَبَداً،

و هرگز از آن روی برنتافته و دست نکشم،

اَللهُمَّ اجْعَلْنی مِنْ اَنْصارِهِ وَاعْوانِهِ،

خدایا قرار ده مرا از یاران و یاوران

وَالذَّابّینَ عَنْهُ،

و دفاع کنندگانش

وَالْمُسارِعینَ الَیْهِ فی قَضآءِ حَوآئِجِهِ،

و از شتابندگان به برآوردن خواسته هایش

وَالْمُمْتَثِلینَ لِأَوامِرِهِ،

و از اطاعت کنندگان فرامینش

وَالْمُحآمین عَنْهُ،

و از حمایت کنندگانش

وَالسَّابِقینَ إِلَىٰ اَرادَتِهِ،

و از سبقت گیرندگان به انجام خواسته هایش،

وَالْمُسْتَشْهَدینَ بَیْنَ یَدَیْهِ،

و از شهادت طلبان پیش رویش،

اَللهُمَّ اَنْ حالَ بَیْنی وَبَیْنَهُ الْمَوْتُ

خدایا اگرمیان من و او جدایی اندازد،

اَلَذی جَعَلْتَهُ عَلیٰ عِبادِکَ حَتْماً مَقْضِیّاً،

مرگی که بر بندگانت سرنوشت حتمی قرار داده ای

فَاخْرِجْنی مِنْ قَبْری مُؤْتَزِراً کَفَنی

پس مرا از قبرم خارج کن کفن پوشان،

شاهِراً سَیْفی مُجَرِّداً قَناتی

با شمشیر کشیده و نیزه آماده،

ص :523

مُلَبِّیاً دَعْوَةَ الدَّاعی فِی الْحاضِرِ وَالْبادی ،

به دعوت آن امام در شهر و روستا لبیک گویم،

اَللهُمَّ ارِنِی الطَّلْعَةَ الرَّشیدَةَ،

خدایا آن جمال با کمال

وَالْغُرَّةَ الْحَمیدَةَ،

و سفیدروی ستوده را به من نشان ده،

وَاکْحُلْ ناظِری بِنَظْرَةٍ مِنّی الَیْهِ،

و دیدگانم را با نگاهی به سوی او روشنی بخش

وَعَجِّلْ فَرَجَهُ،

و در فرجش تعجیل فرما

وَسَهِّلْ مَخْرَجَهُ،

و خروجش را آسان

وَاَوْسِعْ مَنْهَجَهُ،

و راهش را هموار گردان،

وَاسْلُکْ بی مَحَجَّتَهُ،

و مرا به راهش هدایت کن

و اِنْفِذْ اَمْرَهُ،

و فرمانش را نافذ گردان

وَاشْدُدْ ازْرَهُ، وَاعْمُرِ

و او را یاری کن، و آباد کن

اَللهُمَّ بِهِ بِلادَکَ،

خدایابه وسیله او شهرهایت را

وَاحْیِ بِهِ عِبادَکَ،

و بندگانت را زنده گردان،

فَاِنَّکَ قُلْتَ وَقَوْلُکَ الْحَقُّ،

چرا که تو فرموده ای و گفتارت حق است:

ظَهَرَ الْفَسادُ فِی الْبَرِّ

«فساد در صحرا و دریا

وَالْبَحْرِ بِمٰا کَسَبَتْ ایْدِی النَّاسِ،

بخاطر کارهایی که مردم انجام داده اند آشکار شده است»،

فَاظْهِرِ الّلهُمَّ لَنا وَلِیَّکَ وَابْنَ بِنْتِ

خدایا ولیّت و فرزند دختر

نَبِیِّکَ الْمُسَمّی بِاسْمِ رَسُولِکَ،

پیامبرت را که همنام رسول توست برای ما ظاهر گردان،

حَتّی لا یَظْفَرَ بِشَیْ ءٍ مِنَ الْباطِلِ

تا این که بر هر باطلی پیروز شده

اِلَّا مَزَّقَهُ،

و آن را از هم بپاشد

وَیُحِقَّ الْحَقَّ وَیُحَقِّقَهُ، وَاجْعَلْهُ

و احقاق حق کرده و به آن جامه عمل بپوشاند،

اَللهُمَّ مَفْزَعاً لِمَظْلُومِ عِبادِکَ،

خدایا قرار ده او را پناهگاه بندگان مظلومت

وَناصِراًلِمَنْ لا یَجِدُ لَهُ ناصِراً غَیْرَکَ،

و یاورآنان که یاوری جز تو نمی یابند،

وَمُجَدِّداً لِما عُطِّلَ مِنْ احْکامِ کِتابِکَ،

و تجدیدکننده احکام رهاشده از کتابت

وَمُشَیِّداً لِما وَرَدَ مِنْ اعْلامِ دینِکَ،

و محکم کننده نشانه های دینت

وَسُنَنِ نَبِیِّکَ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ،

و سنت های پیامبرت- که درود خدا بر او و خاندان پاکش باد-

وَاجْعَلْهُ اَللهُمَّ مِمَّنْ حَصَّنْتَهُ مِن بَاْسِ الْمُعْتَدینَ،

و خدایا او را از کسانی قرار ده که از گزند دشمنان حفظش کرده ای،

اَللهُمَّ وَسُرَّ نَبِیَّکَ مُحَمَّداً

خدایا پیامبرت محمّد

صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ بِرُؤْیَتِهِ،

- که درود خدا بر او و خاندان پاکش باد-

وَمَنْ تَبِعَهُ عَلیٰ دَعْوَتِهِ،

و کسانی که او را در دعوتش پیروی کرده اند را به دیدارش خشنود کن،

وَارْحَمِ اسْتِکانَتَنا بَعْدَهُ،

و به درماندگی ما پس از او رحم کن،

اَللهُمَّ اِکْشِفْ هذِهِ الْغُمَّةَ عَنْ هذِهِ الْأُمَّةِ بِحُضُورِهِ،

خدایا با حضورش این غم را از این امّت برطرف کرده،

وَعَجِّلْ لَنا ظُهُورَهُ،

و در ظهورش برای ما تعجیل فرما

انَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعیداً وَنَریهُ قَریباً،

(زیرا تو خود فرمودی) «آنها آن روز را دور می بینند و ما آن را نزدیک می بینیم»،

بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ.

به رحمتت ای مهربان ترین مهربانان.

ص :524

سپس سه مرتبه دست بر ران راست خود می زنی و در هر مرتبه می گویی:

الْعَجَلَ الْعَجَلَ یا مَوْلایَ یا صاحِبَ الزَّمانِ.(1)

***

دعای چهارم:

یونس بن عبدالرحمن از امام رضا علیه السلام نقل کرده که آن حضرت امر فرمودند که با این دعا حضرت صاحب الامر (مهدی علیه السلام) را دعا کنید:

اَللَّهُمَّ ادْفَعْ عَنْ وَلِیّکَ

خدایا دفاع کن از ولیّ

وَخَلیفَتِکَ وَحُجَّتِکَ عَلیٰ خَلْقِکَ،

و جانشین و حجّتِ بر مخلوقاتت

وَلِسانِکَ الْمُعَبِّرِعَنْکَ،

و زبان گویایت،

النَّاطِقِ بِحِکْمَتِکَ، وَعَیْنِکَ النَّاظِرَةِ بِاذْنِکَ،

همان سخن گوینده به حکمتت و دیدگان بینای به اذنت،

وَشاهِدِکَ عَلیٰ عِبادِکَ،

و گواه بر بندگانت،

الْجَحْجاحِ الْمُجاهِدِ،

آن بزرگ مرد مبارز،

الْعائِذِ بِکَ،

پناهنده به تو،

عبادت کننده به درگاهت،

الْعابِدِ عِنْدَکَ،

و او را پناه ده

وَاعِذْهُ مِنْ شَرِّ جَمیعِ ما خَلَقْتَ،

از شرّ تمامی آنچه آفریده

وَبَرَاْتَ و اِنْشَاْتَ وَصَوَّرْتَ،

و بوجود آوردی و پرورش داده و صورت بخشیدی،

وَاحْفَظْهُ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ

و او را از مقابل و پشت سر

وَعَنْ یَمینِهِ وَعَنْ شِمالِهِ،

و سمت راست و چپ

وَمِنْ فَوْقِهِ وَمِنْ تَحْتِهِ،

و بالای سر و زیر پایش حفظ کن،

بِحِفْظِکَ اَلَذی لا یَضیعُ

به حفاظتی که هر کس را که

مَنْ حَفِظْتَهُ بِهِ،

با آن حفظ کنی محفوظ بماند،

وَاحْفَظْ فیهِ رَسُولَکَ وَ ابآئَهُ

و با حفظ او رسولت و پدرانش،

ائِمَّتَکَ وَدَعآئِمَ دینِکَ،

همان امامان و استوانه های دینت را حفظ کن

وَاجْعَلْهُ فی وَدائِعِکَ اَلَّتی لا تَضیعُ،

و او را قرار ده در ودیعه های ضایع نشدنی ات

وَفی جِوارِکَ اَلَذی لا یُخْفَرُ،

و در جوار خویش که حفاظت نخواهد،

وَفی مَنْعِکَ وَعِزِّکَ اَلَذی لَایُقْهَرُ،

و درحفظ و عزّتت که شکست ناپذیر است،

وَآمِنْهُ بِامانِکَ الْوَثیقِ

و ایمن گردان او را با پناه محکمت

اَلَذی لا یُخْذَلُ مَنْ آمَنْتَهُ بِهِ،

که هر کس را به آن ایمن گرداندی خوار نگردد،

وَاجْعَلْهُ فی کَنَفِکَ

و قرار ده او را در حمایتت

اَلَذی لَایُرامُ مَنْ کانَ فیهِ،

که هر کس در آن باشد مورد سوء قصد واقع نشود،

و اِنْصُرْهُ بِنَصْرِکَ الْعَزیزِ،

و او را با یاری قویّت پیروز

وَایِّدْهُ بِجُنْدِکَ الْغالِبِ،

گردان و با لشکریان پیروزت تأیید کن،

وَقَوِّهِ بِقُوَّتِکَ،

و با قدرتت تقویت نما،

وَارْدِفْهُ بِملائِکَتِکَ،

و با فرشتگانت همراهیش کن،

ص :525


1- مزار کبیر، صفحه 663 و مصباح الزائر، صفحه 455 و 456 و بحارالانوار، جلد 99، صفحه 111.

وَ والِ مَنْ والاهُ،

و دوستانش را دوست

وَ عادِ مَنْ عاداهُ،

و دشمنانش را دشمن بدار،

وَ اَلْبِسْهُ دِرْعَکَ الْحَصینَةَ،

و زره محکمت را به او بپوشان

وَ حُفَّهُ بِالْمَلائِکَةِ حَفّاً،

و با فرشتگانت به خوبی اطرافش را احاطه کن،

اَللهُمَّ اشْعَبْ بِهِ الصَّدْعَ،

خدایا به وسیله او اختلاف را کم کن

وَ ارْتُقْ بِهِ الْفَتْقَ،

و تفرقه و جدایی را پیوند ده،

وَامِتْ بِهِ الْجَوْرَ،

و ظلم و ستم را بمیران

وَ اظْهِرْ بِهِ الْعَدْلَ،

و عدالت را ظاهر گردان،

وَ زَیِّنْ بِطُولِ بَقآئِهِ الْأَرْضَ،

و با طول عمرش زمین را زینت ده

وَایِّدْهُ بِالنَّصْرِ،

و با یاریت او را تأیید کن،

و اِنْصُرْهُ بِالرُّعْبِ،

و با بیم و هراس (در دل دشمنانش) او را یاری نما

وَقَوِّ ناصِریهِ،

و یاورانش را تقویت

وَاخْذُلْ خاِذِلیهِ،

و تضعیف کنندگانش را خوار گردان،

وَ دَمْدِمْ مَنْ نَصَبَ لَهُ،

و هر که را با او دشمنی کند نابود کن،

وَ دَمِّرْ مَنْ غَشَّهُ،

و هر که را به او خیانت کند ریشه کن ساز

وَاقْتُلْ بِهِ جَبابِرَةَ الْکُفْرِ

و به وسیله او گردنکشان و سرکرده ها

وَ عُمُدَهُ وَ دَعآئِمَهُ،

و ستون های کفر را بکش،

وَاقْصِمْ بِهِ رُؤُوسَ الضَّلالَةِ،

و خُرد کن به وسیله او سران گمراهی

وَشارِعَةَ الْبِدَعِ،

و بدعت گزاران،

وَمُمیتَةَ السُّنَّةِ،

و نابودکنندگان سنّت (پیامبر)

وَمُقَوِّیَةَ الْباطِلِ،

و تقویت کنندگان باطل را،

وَذَلِّلْ بِهِ الْجَبَّارینَ،

و به وسیله او زورگویان را خوار گردان،

وَأَبِرْ بِهِ الْکافِرینَ،

و کافران،

وَجَمیعَ الْمُلْحِدینَ فی مَشارِقِ الْأَرْضِ وَ مَغارِبِها،

و تمامی بی دینان در شرق و غرب زمین

وَ بَرِّها وَ بَحْرِها، وَ سَهْلِها وَجَبَلِها،

و خشکی و دریا و پستی و بلندی آن را هلاک گردان،

حَتّی لا تَدَعَ مِنْهُمْ دَیَّاراً،

تا اینکه احدی از آنان را باقی نگذاری،

وَ لا تُبْقی لَهُمْ آثاراً،

و آثارشان را ریشه کن کنی،

اَللهُمَّ طَهِّرْ مِنْهُمْ بِلادَکَ،

خدایا شهرهایت را از وجود آنان پاک گردان،

وَاشْفِ مِنْهُمْ عِبادَکَ،

و بندگانت را از دست آنان نجات ده،

وَاعِزَّ بِهِ الْمُؤْمِنینَ،

و مؤمنان را به واسطه او عزّت بخش

وَاحْیِ بِهِ سُنَنَ الْمُرْسَلینَ،

و سنّت های پیامبران

وَ دارِسَ حُکْمِ النَّبِیّینَ،

و احکام محو شده آنان را زنده گردان،

وَجَدِّدْ بِهِ مَا امْتَحی مِنْ دینِکَ،

و به وسیله او آنچه رااز دینت محو و فراموش شده

وَبُدِّلَ مِنْ حُکْمِکَ،

و از فرمانت دگرگون شده تجدید کن،

حَتّی تُعیدَ دینَکَ بِهِ،

تا این که به واسطه،

وَعَلی یَدَیْهِ جَدیداً

و به دست او، دینت را جدید،

غَضّاً مَحْضاً صَحیحاً لا عِوَجَ فیهِ،

تازه، خالص و صحیح گردانی در حالى که کجی

وَلٰا بِدْعَةَ مَعَهُ،

و بدعت در او نباشد،

وَحَتّی تُنیرَ بِعَدْلِهِ ظُلَمَ الْجَوْرِ،

و تا این که با عدالت او تاریکی های ستم را روشن سازی

وَتُطْفِئَ بِهِ نیرانَ الْکُفْرِ،

و آتش کفر را خاموش کنی،

وَ توُضِحَ بِهِ مَعاقِدَ الْحَقِّ، وَ مَجْهُولَ

و جایگاه حق و عدل ناشناخته را روشن سازی،

ص :526

فَانَّهُ عَبْدُکَ الَّذیِ اسْتَخْلَصْتَهُ لِنَفْسِکَ،

چرا که او بنده توست که برای خودت خالص گردانده

وَاصْطَفَیْتَهُ عَلیٰ غَیْبِکَ،

و بر (آگاهی از) عالَم غیبت برگزیدی

وَ عَصَمْتَهُ مِنَ الذُّنُوبِ،

و معصوم از گناهان قرار داده

وَ بَرَّاْتَهُ مِنَ الْعُیُوبِ،

و از عیب ها دور ساختی

وَ طَهَّرْتَهُ مِنَ الرِّجْسِ،

و از پلیدی پاک گردانده

وَسَلَّمْتَهُ مِنَ الدَّنَسِ،

و از آلودگی سالم داشتی،

اَللهُمَّ فَاِنَّا نَشْهَدُ لَهُ یَوْمَ الْقِیمَةِ،

خدایا ما برای او در روز قیامت

وَیَوْمَ حُلُولِ الطَّآمَّةِ،

و روز وقوع حادثه بزرگ گواهی می دهیم

انَّهُ لَمْ یُذْنِبْ ذَنْباً،

که او به یقین گناهی مرتکب نشده،

وَ لا اتی حُوباً، وَ لَمْ یَرْتَکِبْ مَعْصِیَةً، وَلَمْ

و لغزشی نداشته و نافرمانی نکرده

یُضَیِّعْ لَکَ طاعَةً،

و طاعتی را ضایع نساخته

وَلَمْ یَهْتِکْ لَکَ حُرْمَةً،

و حرمت شکنی نکرده،

وَلَمْ یُبَدِّلْ لَکَ فَریضَةً،

و واجبی را تغییر نداده،

وَ لَمْ یُغَیِّرْ لَکَ شَریعَةً،

و قانونی را دگرگون

وَ اَنَّهُ الْهادِی الْمُهْتَدِی الطَّاهِرُ،

نساخته است، و اوست به یقین هدایت کننده هدایت یافته پاکیزه،

التَّقِیُّ النَّقِیُّ،

همان پرهیزگار پاک،

الرَّضِیُّ الزَّکِیُّ،

و پسندیده خالص،

اَللهُمَّ اَعْطِهِ فی نَفْسِهِ وَ اَهْلِهِ وَوَلَدِهِ،

خدایا به او و خاندان و فرزندان

وَذُرِّیَّتِهِ وَاُمَّتِهِ،

و نسل و امّتش

وَ جَمیعِ رَعِیَّتِهِ

و تمامی پیروانش آنچه را

ماتُقِرُّ بِهِ عَیْنَهُ،

که مایه چشم روشنی

وَ تَسُرُّ بِهِ نَفْسَهُ،

و خوشحالى اوست عطا کن،

وَتَجْمَعُ لَهُ مُلْکَ الْمُمْلَکاتِ کُلِّها،

و برای او فرمانروایی تمامی کشورهای

قَریبِها وَبَعیدِها،

نزدیک و دور و نیرومند

وَعَزیزِها وَذَلیلِها،

و ضعیف را جمع کن،

حَتّی تُجْرِیَ حُکْمَهُ عَلیٰ کُلِّ حُکْمٍ،

تا اینکه حکمش را بر تمامی فرمان ها غالب کرده

وَتَغْلِبَ بِحَقِّهِ کُلَّ باطِلٍ،

و با حقّانیّتش بر باطل ها پیروز گردانی،

اَللَّهُمَّ اسْلُکْ بِنا عَلیٰ یَدَیْهِ

خدایا ما را به دست او راهنمایی کن

مِنْهاجَ الْهُدی وَالْمَحَجَّةَ

به راه هدایت و بزرگراه (سعادت)

الْعُظْمی وَالطَّریقَةَ الْوُسْطَی

و راه مستقیمی

اَلَّتی یَرْجِعُ الَیْهَا الْغإِلَىٰ

که پیش افتادگان به آن بازگردند

وَیَلْحَقُ بِهَا التَّالى

و عقب ماندگان به آن ملحق شوند

وَقَوِّنا عَلیٰ طاعَتِهِ،

و ما را بر اطاعت از او نیرو ده

وَثَبِّتْنا عَلیٰ مُشایَعَتِهِ،

و بر همراهیش ثابت قدم بدار،

وَامْنُنْ عَلَیْنا بِمُتابَعَتِهِ،

و با پیرویش بر ما منت گذار،

وَاجْعَلْنا فی حِزْبِهِ

و ما را در گروه او قرار ده،

الْقَوَّآمین بِاَمْرِهِ،

گروهی که قیام کننده به فرمان او،

الصَّابِرینَ مَعَهُ،

صبر کننده به همراه او،

الطَّالِبینَ رِضاکَ بِمُناصَحَتِهِ،

جویندگان رضایت توبا خیرخواهی او هستند،

ص :527

حَتّی تَحْشُرَنا یَوْمَ الْقِیمَةِ فی اَنْصارِهِ وَاعْوانِهِ،

تا این که ما را در روز قیامت در زمره یاران و یاوران

وَمُقَوِّیَةِ سُلْطانِهِ،

و تقویت کنندگان فرمانروایی او محشور کنی،

اَللهُمَّ وَ اجْعَلْ ذلِکَ لَنا خالِصاً

و خدایا آن را برای ما خالص

مِنْ کُلِّ شَکٍّ وَشُبْهَةٍ،

از هر شک و تردید

وَ رِیاءٍوَسُمْعَةٍ،

و ریاو شهرت طلبی قرار ده،

حَتّی لانَعْتَمِدَ بِهِ غَیْرَکَ،

تا این که به واسطه آن بر غیر تو اعتماد نکنیم

وَلٰا نَطْلُبَ بِهِ اِلَّا وَجْهَکَ،

و جز تو را نجوییم،

وَحَتّی تُحِلَّنامَحَلَّهُ،

و تا این که ما را به جایگاهش برسانی،

وَ تَجْعَلَنا فِی الْجَنَّةِ مَعَهُ،

و ما را در بهشت همراه او قرار دهی

وَ اعِذْنا مِنَ السَّأْمَةِ وَالْکَسَلِ وَالْفَتْرَةِ،

و از خستگی و کسالت و سستی دور نمایی

وَاجْعَلْنا مِمَّنْ تَنْتَصِرُ بِهِ لِدینِکَ،

و ما را از یاوران دینت

وَتُعِزُّ بِهِ نَصْرَ وَلِیِّکَ،

و شیفتگان پیروزی ولیّت قرار ده،

وَلٰاتَسْتَبْدِلْ بِنا غَیْرَنا،

و کسی را جایگزین ما نکن

فَانَّ اسْتِبْدالَکَ بِنا غَیْرَنا عَلَیْکَ یَسیرٌ،

چرا که جایگزین کردن دیگران بجای ما برای تو آسان است،

وَ هُوَ عَلَیْنا کَثیرٌ،

و این کار بر ما بسیار سنگین است،

اَللهُمَّ صَلِّ عَلیٰ وُلاةِ عَهْدِهِ،

خدایا برجانشینان او

وَالْأَئِمَّةِ مِنْ بَعْدِهِ،

و پیشوایان بعد از او درود فرست،

وَبَلِّغْهُمْ آمآلَهُمْ،

و آنان را به آرزوهایشان برسان

وَ زِدْ فی آجآلِهِمْ،

و عمرشان را طولانی گردان

وَاعِزَّ نَصْرَهُمْ،

و یاورانش را عزّت بخش،

وَتَمِّمْ لَهُمْ ما اسْنَدْتَ الَیْهِمْ مِنْ اَمْرِکَ لَهُمْ،

و آنچه از امور حکومتت به آنان سپرده ای، کامل گردان،

وَثَبِّتْ دَعآئِمَهُمْ،

و پایه های آن را محکم کن،

وَاجْعَلْنا لَهُمْ اعْواناً،

و ما را یاور آنان

وَعَلی دینِکَ اَنْصاراً،

و ناصر دینت قرار ده،

فَانَّهُمْ مَعادِنُ کَلِماتِکَ،

چرا که آنان گنجینه سخنان

وَ خُزَّانُ عِلْمِکَ،

و خزانه دار دانش تو

وَ ارْکانُ تَوْحیدِکَ،

و پایه های توحید،

وَ دَعآئِمُ دینِکَ،

و استوانه های دین تو،

وَ وُلاةُ اَمْرِکَ،

و متولّیان حکومت

وَخالِصَتُکَ مِنْ عِبادِکَ،

و بندگان خالص تو

وَصَفْوَتُکَ مِنْ خَلْقِکَ،

و برگزیدگان از مخلوقاتت

وَاَوْلِیآؤُکَ وَ سَلائِلُ اَوْلِیآئِکَ،

و دوستداران و فرزندان دوستداران تو،

وَ صَفْوَةُ اَوْلادِ نَبِیِّکَ،

و برگزیده از فرزندان پیامبر تو هستند،

وَاَلسَّلامُ عَلَیْهِمْ وَ رَحْمَةُ اَللَّهِ وَ بَرَکاتُهُ.(1)

و درود و رحمت و برکات خدا بر آنان باد.

ص :528


1- بلدالامین، صفحه 81 و مصباح المتهجّد، صفحه 409.
دعای پنجم

: «سیّد بن طاووس» در «جمال الاسبوع» از «عثمان بن سعید» نائب اوّل از نوّاب اربعه نقل کرده، و می نویسد: اگر از خواندن جمیع آنچه به عنوان تعقیبات نماز عصر در روز جمعه آورده ایم معذور هستی، این دعا را بخوان و به آن اعتماد کن:

اَللهُمَّ عَرِّفْنی نَفْسَکَ،

خدایا خودت را به من بشناسان،

فَاِنَّکَ اَنْ لَمْ تُعَرِّفْنی نَفْسَکَ

چرا که اگر خودت را به من نشناسانی،

لَمْ اعْرِفْ رَسُولَکَ،

رسولت را نخواهم شناخت،

اَللهُمَّ عَرِّفْنی رَسُولَکَ،

خدایا رسولت را به من بشناسان

فَاِنَّکَ اَنْ لَمْ تُعَرِّفْنی رَسُولَکَ

چرا که اگر رسولت را به من نشناسانی،

لَمْ اعْرِفْ حُجَّتَکَ،

حجّتت را نخواهم شناخت،

اَللهُمَّ عَرِّفْنی حُجَّتَکَ،

خدایا حجّتت را به من بشناسان،

فَاِنَّکَ اَنْ لَمْ تُعَرِّفْنی حُجَّتَکَ

چرا که اگر حجّتت را به من نشناسانی،

ضَلَلْتُ عَنْ دینی

از دینم منحرف خواهم شد.

اَللهُمَّ لا تُمِتْنی میتَةً جاهِلِیَّةً،

خدایا مرا به مرگ جاهلیت نمیران،

وَلٰا تُزِغْ قَلْبی بَعْدَ اِذْ هَدَیْتَنی

و دلم را بعد از آن که من را هدایت کردی (از راه حق) منحرف مگردان،

اَللَّهُمَّ فَکَما

خدایا همان گونه که مرا

هَدَیْتَنی لِوِلایَةِ مَنْ

به ولایت کسانی که اطاعتشان را بر من

فَرَضْتَ طاعَتَهُ عَلَیَّ،

واجب نمودی هدایت کردی،

مِنْ وُلاةِ اَمْرِکَ بَعْدَ رَسُولِکَ

همان ها که اولیا و خلفای بعد از رسولت بودند

صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَآلِهِ،

- که درود تو بر او و خاندان پاکش باد-

حَتّی والَیْتُ وُلاةَ اَمْرِکَ

تا جایی که پیمان بستم با اولیای تو

اَمیرَ الْمُؤْمِنینَ وَالْحَسَنَ

امیرمؤمنان و امام حسن

وَالْحُسَیْنَ، وَعَلِیّاً وَمُحَمَّداً وَجَعْفَراً وَمُوسی وَعَلِیّاً وَمُحَمَّداً وَعَلِیّاً

و امام حسین، و علی و محمّد و جعفر و موسی و علی و محمّد و علی

وَالْحَسَنَ وَالْحُجَّةَ الْقآئِمَ الْمَهْدِیَّ، صَلَواتُکَ عَلَیْهِمْ اَجْمَعینَ،

و حسن و حجت قائم مهدی، که درود تو بر تمامی آنان باد،

اَللهُمَ فَثَبِّتْنی عَلیٰ دینِکَ،

خدایامرا بر دینت ثابت قدم بدار

وَاسْتَعْمِلْنی بِطاعَتِکَ،

و بر بندگیت بگمار،

وَلَیِّنْ قَلْبی لِوَلِیِّ اَمْرِکَ،

و دلم را بر (اطاعت از) ولیّ امرت نرم کن

وَعافِنی مِمَّا امْتَحَنْتَ بِهِ خَلْقَکَ،

و مرا از آنچه مخلوقاتت را به آن می آزمایی، معاف کن،

وَثَبِّتْنی عَلیٰ طاعَةِ وَلِیِّ اَمْرِکَ،

و بر اطاعت از ولیّ امرت ثابت قدم بدار،

اَلَذی سَتَرْتَهُ عَنْ خَلْقِکَ،

آن کسی که او را از مخلوقاتت پوشانده ای

وَبِاذْنِکَ غابَ عَنْ بَرِیَّتِکَ،

و با اجازه تو از آفریدگانت غایب است

وَاَمْرَکَ یَنْتَظِرُ،

و منتظر فرمان توست،

و اَنْتَ الْعالِمُ غَیْرُ الْمُعَلَّمِ

و تو دانایی هستی که آگاه نکرده است

ص :529

بِالْوَقْتِ اَلَذی فیهِ صَلاحُ اَمْرِ وَلِیِّکَ،

کسی تو را بر زمانی که در آن امر (فرج) ولیّت اصلاح خواهد شد ،

فِی الْإِذْنِ لَهُ بِاظْهارِ اَمْرِهِ

در اجازه دادن به او برای ظهور

وَکَشْفِ سِرِّهِ،

و آشکار شدن راز غیبتش،

فَصَبِّرْنی عَلیٰ ذلِکَ،

پس مرا بر آن صبور گردان،

حَتّی لا اُحِبَّ تَعْجیلَ ما اَخَّرْتَ، وَلٰا

تا تعجیل در آنچه تأخیر انداخته ای

تَاْخیرَ ما عَجَّلْتَ،

و تأخیر آنچه جلو انداخته ای را نپسندم،

وَلٰا کَشْفَ ما سَتَرْتَ،

و نه روشن شدن آنچه پوشانده ای

وَلَاالْبَحْثَ عَمَّا کَتَمْتَ،

و نه جستجوی آنچه مخفی نموده ای

وَلٰاانازِعَکَ فی تَدْبیرِکَ،

و نه مخالفت با تدبیرت

وَلٰا اقُولَ لِمَ وَکَیْفَ

و نه سؤال از چرایی و چگونگی آن

وَما بالُ وَلِیِّ الْاَمْرِ لا یَظْهَرُ،

و نه دلیل ظهور نکردن ولیّ امرت را،

وَقَدِامْتَلَأَتِ الْأَرْضُ مِنَ الْجَوْرِ،

در حالى که زمین از ستم پر شده است،

وَافَوِّضُ اُمُوری کُلَّها اِلَیْکَ،

و تمامی امورم را به تو واگذار می کنم،

اَللهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ اَنْ تُرِیَنی وَلِیَّ اَمْرِکَ

خدایااز تو می خواهم که به من بنمایانی ولیّ امرت را

ظاهِراً نافِذَالْأَمْرِ،

در حالى که آشکار و فرمانش نافذ باشد ،

مَعَ عِلْمی بِانَّ لَکَ السُّلْطانَ، فَاِفْعَلْ

با این که می دانم فرمانروایی

وَالْقُدْرَةَ وَالْبُرْهانَ،

و قدرت و دلیل

وَالْحُجَّةَ وَالْمَشِیَّةَ،

و حجّت و اراده و توان

وَالْحَوْلَ وَ الْقُوَّةَ،

و نیرو از آنِ توست، پس تمامی

ذلِکَ بی وَبِجَمیعِ الْمُؤْمِنینَ،

آن را در حق من و همه مؤمنان انجام ده،

حَتّی نَنْظُرَ إِلَىٰ وَلِیِّکَ، صَلَواتُکَ عَلَیْهِ،

تا ولیّت را- که درود تو بر او باد- نظاره کنیم

ظاهِرَ الْمَقالَةِ،

در حالى که صاحب گفتار روشن

واضِحَ الدِّلالَةِ، هادِیاً مِنَ الضَّلالَةِ،

و راهنمایی آشکار و هدایت کننده از گمراهی

شافِیاً مِنَ الْجَهالَةِ،

و نجات دهنده از گمراهی باشد،

ابْرِزْ یا رَبِّ مُشاهَدَتَهُ،

ای پروردگار من دیدارش را برایم آشکار کن،

وَ ثَبِّتْ قَواعِدَهُ،

و پایه های (حکومتش) را استوار بدار،

وَاجْعَلْنا مِمَّنْ تَقِرُّ عَیْنُهُ بِرُؤْیَتِهِ،

و ما را از آنانی قرار ده که چشمانشان به دیدارش روشن شود

وَاقِمْنا بِخِدْمَتِهِ،

و ما را به خدمتش بگمار،

وَتَوَفَّنا عَلیٰ مِلَّتِهِ،

و بر آیین او بمیران،

وَاحْشُرْنا فی زُمْرَتِهِ،

و در گروهش محشور کن،

اَللَّهُمَّ اعِذْهُ مِنْ شَرِّ جَمیعِ ما خَلَقْتَ،

خدایا او را پناه ده ازشرّ تمامی آنچه آفریده

وَ ذَرَاْتَ وَ بَرَاْتَ،

و خلق کرده و پدید آوردی

وَ اَنْشَاْتَ وَ صَوَّرْتَ،

و پرورش داده و صورت بخشیدی،

وَ احْفَظْهُ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ،

و او را از مقابل و پشت سر

وَ عَنْ یَمینِهِ وَ عَنْ شِمالِهِ،

و سمت راست و چپ

وَ مِنْ فَوْقِهِ وَ مِنْ تَحْتِهِ،

و بالای سر و زیرپا حفظ کن،

ص :530

بِحِفْظِکَ اَلَذی لا یَضیعُ مَنْ حَفِظْتَهُ بِهِ،

به حفاظتی که ضایع نگردد کسی را که با آن حفظ می کنی،

وَاحْفَظْ فیهِ رَسُولَکَ،

و با حفظ او (آثار) رسولت

وَوَصِیَّ رَسُولِکَ عَلَیْهِ وَآلِهِ اَلسَّلامُ،

و جانشین رسولت- که بر او و خاندانش درود باد- را حفظ کن،

اَللَّهُمَّ وَ مُدَّ فی عُمْرِهِ،

خدایا عمرش را طولانی کن

وَ زِدْ فی اَجَلِهِ،

و بر طول زندگیش بیفزا

وَاعِنْهُ عَلیٰ

و او را یاری کن

ما وَلَّیْتَهُ وَاسْتَرْعَیْتَهُ،

در آنچه به عهده اش گذاشته و انجامش را از او خواسته ای،

وَ زِدْ فی کَراَمَتِکَ لَهُ،

و لطف و کرمت را نسبت به او افزون کن،

فَانَّهُ الْهادِی الْمَهْدِیُّ،

چرا که اوست هدایت گرهدایت یافته،

وَالْقآئِمُ الْمُهْتَدی

و قیام کننده راهنما،

وَالطَّاهِرُ التَّقِیُّ،

و پاکیزه پرهیزکار،

الزَّکِیُّ النَّقِیُّ،

خالص پاک،

الرَّضِیُ الْمَرْضِیُّ،

خشنود پسندیده،

الصَّابِرُ الشَّکُورُ الْمُجْتَهِدُ،

شکیبای شکرگزار و کوشا،

اَللهُمَّ وَلٰا تَسْلُبْنَا الْیَقینَ لِطُولِ الْأَمَدِ فی غَیْبَتِهِ،

خدایا بخاطر طولانی شدن مدّت غیبت

و اِنْقِطاعِ خَبَرِهِ عَنَّا،

و قطع شدن ارتباطش از ما، یقینمان (به ظهورش) را از ما مگیر،

وَلٰا تُنْسِنا ذِکْرَهُ و اِنْتِظارَهُ

و از یادمان مبر، ذکر و یادش را و انتظار (وصالش)

وَالْإیمانَ بِهِ،

و ایمان به او،

وَقُوَّةَ الْیَقینِ فی ظُهُورِهِ،

و استحکام یقین در ظهورش

وَالدُّعآءَ لَهُ وَالصَّلاةَ عَلَیْهِ،

و دعا و درود بر او را،

حَتّی لا یُقَنِّطَنا طُولُ غَیْبَتِهِ مِنْ قِیامِهِ،

تا این که طول غیبتش ما را از قیامش مأیوس نکند

وَیَکُونَ یَقینُنا فی ذلِکَ،

و یقین ما به قیام او

کَیَقینِنا فی قِیامِ رسولت

همانند یقین ما به قیام

رَسُولِکَ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَآلِهِ،

- که درود تو بر او و خاندانش باد-

وَما جآءَ بِهِ مِنْ وَحْیِکَ وَتَنْزیلِکَ،

و وحی و قرآنت باشد،

فَقَوِّ قُلُوبَنا عَلَی الْإیمانِ بِهِ،

پس دل های ما را در ایمان به او تقویت کن،

حَتّی تَسْلُکَ بِنا عَلیٰ یَدَیْهِ مِنْهاجَ الْهُدی

تا ما را به دست او به راه هدایت

وَالْمَحَجَّةَ الْعُظْمی وَالطَّریقَةَ الْوُسْطی

و اصلی ترین راه و راه راست حرکت دهی،

وَقَوِّنا عَلیٰ طاعَتِهِ وَ ثَبِّتْنا عَلیٰ مُتابَعَتِهِ،

و ما را بر فرمانبرداری از او نیرو ده و بر پیرویش ثابت قدم بدار،

وَاجْعَلْنا فی حِزْبِهِ وَ اعْوانِهِ وَ اَنْصارِهِ وَ الرَّاضینَ بِفِعْلِهِ،

و ما را در گروه او و یاران و یاورانش و رضایت مندان به کردارش قرار ده،

وَلٰاتَسْلُبْنا ذلِکَ فی حَیاتِنا،

و آن رادر طول زندگانی

وَلٰا عِنْدَ وَفاتِنا،

و هنگام مردن از ما مگیر،

حَتّی تَتَوَفَّانا وَ نَحْنُ عَلیٰ ذلِکَ،

تا ما را در حالى بمیرانی که بر این اعتقادیم،

ص :531

لا شآکّینَ وَ لا ناکِثینَ،

نه در حال تردید و پیمان شکن

وَ لا مُرْتاَبیٰنَ وَ لا مُکَذِّبینَ،

و نه در حال شک و انکار،

اَللهُمَّ عَجِّلْ فَرَجَهُ،

خدایا در فرجش تعجیل فرما

وَایِّدْهُ بِالنَّصْرِ،

و او را با یاریت تأیید کن

و اِنْصُرْ ناصِریهِ،

و یاورانش را یاری کن

وَ اخْذُلْ خاِذِلیهِ،

و مخالفانش را خوار گردان،

وَ دَمْدِمْ عَلیٰ مَنْ نَصَبَ لَهُ وَکَذَّبَ بِهِ،

و هر که با او دشمنی کرده و او را تکذیب کند نابود کن

وَاظْهِرْ بِهِ الْحَقَّ،

و حق را به دست او آشکار

وَامِتْ بِهِ الْجَوْرَ،

و ظلم و ستم را بوسیله او نابود کن،

وَاسْتَنْقِذْ بِهِ عِبادَکَ الْمُؤْمِنینَ مِنَ الذُّلِّ،

و به واسطه او بندگان با ایمانت را از ذلّت رهایی ده،

و اِنْعَشْ بِهِ الْبِلادَ،

و شهرها را احیا کن،

واقْتُلْ بِهِ جَبابِرَةَ الْکُفْرِ،

و به وسیله او گردنکشان کفر را به قتل برسان،

وَاقْصِمْ بِهِ رُؤُسَ الضَّلالةِ،

و سران گمراهی را خرد کن،

وَذَلِّلْ بِهِ الْجَبَّارینَ وَالْکافِرینَ،

و زورگویان و کافران را خوار گردان،

وَابِرْ بِهِ الْمُنافِقینَ وَالنَّاکِثینَ،

و هلاک گردان به وسیله او منافقان

وَ جَمیعَ الْمُخالِفینَ وَ الْمُلْحِدینَ،

و پیمان شکنان و تمامی مخالفان و بی دینان را

فی مَشارِقِ الْأَرْضِ وَمَغارِبِها،

در شرق و غرب زمین،

وَبَرِّها وَبَحْرِها،

و خشکی و دریا

وَسَهْلِها وَجَبَلِها،

و پستی و بلندی آن،

حَتّی لا تَدَعَ مِنْهُمْ دَیَّاراً،

تا این که احدی از آنان را باقی نگذاری

وَلٰا تُبْقِیَ لَهُمْ آثاراً،

و آثارشان را ریشه کن کنی،

طَهِّرْ مِنْهُمْ بِلادَکَ،

و شهرهایت را از وجود آنان پاک گردانی،

وَاشْفِ مِنْهُمْ صُدُورَ عِبادِکَ،

و دل های بندگانت را شفا بخشی

وَجَدِّدْ بِهِ مَا امْتَحی مِنْ دینِکَ،

و آنچه از دینت منسوخ شده تجدید نمایی

وَاصْلِحْ بِهِ ما بُدِّلَ مِنْ حُکْمِکَ،

و آنچه از فرمانت دگرگون شده

وَغُیِّرَ مِنْ سُنَّتِکَ،

و آنچه از سنّتت تغییر یافته اصلاح کنی،

حَتّی یَعُودَ دینُکَ بِهِ،

تا این که به واسطه او و به دستش دینت را تازه،

وَعَلی یَدَیْهِ غَضّاً جَدیداً صَحیحاً لا عِوَجَ فیهِ،

جدید و صحیح گردانی در حالى که کجی

وَلٰا بِدْعَةَ مَعَهُ،

و بدعت در او نباشد،

حَتّی تُطْفِئَ بِعَدْلِهِ نیرانَ الْکافِرینَ،

تا این که با عدالت او، آتش کافران را خاموش گردانی،

َانَّهُ عَبْدُکَ اَلَذی

چرا که او بنده توست

فاسْتَخْلَصْتَهُ لِنَفْسِکَ،

که برای خودت خالص گردانده

وَارْتَضَیْتَهُ لِنُصْرَةِ دینِکَ،

و برای یاری دینت انتخاب نموده

وَاصْطَفَیْتَهُ بِعِلْمِکَ،

و با دانشت برگزیدی

وَعَصَمْتَهُ مِنَ الذُّنُوبِ

و معصوم از گناهان قرار داده

وَبَرَّاْتَهُ مِنَ الْعُیُوبِ،

و از عیب ها دور ساختی،

وَاطْلَعْتَهُ عَلَی الْغُیُوبِ،

و بر امور پنهان آگاهش کردی

ص :532

و اِنْعَمْتَ عَلَیْهِ،

و به او نعمت دادی،

وَطَهَّرْتَهُ مِنَ الرِّجْسِ،

و از پلیدی پاک نموده

وَنَقَّیْتَهُ مِنَ الدَّنَسِ،

و از آلودگی پاکیزه ساختی،

اَللهُمَّ فَصَلِ عَلَیْهِ وَعَلی آبائِهِ الْأَئِمَّةِ الطَّاهِرینَ،

خدایا درود فرست بر او و بر پدرانش همان امامان پاک

وَعَلی شیعَتِهِ الْمُنْتَجَبینَ،

و بر شیعیان برگزیده اش،

وَبَلِّغْهُمْ مِنْ آمالِهِمْ اَفْضَلَ ما یَاْمَلُونَ،

و آنان رابه بهترین آرزوهایشان برسان،

وَاجْعَلْ ذلِکَ مِنَّا خالِصاً مِنْ کُلِّ شَکٍ

و آن را از جانب ما خالص از هر شک

وَشُبْهَةٍ وَرِیآءٍ وَسُمْعَةٍ،

و تردید و ریا و شهرت طلبی قرار ده،

حَتّی لا نُریدَ بِهِ غَیْرَکَ،

تا این که به واسطه آن غیر تو را نخواهیم

وَ لا نَطْلُبَ بِهِ اِلَّا وَجْهَکَ،

و جز تو را نجوییم

اَللهُمَّ اِنَّا نَشْکُو اِلَیْکَ فَقْدَ نَبِیِّنا،

خدایا به تو شکایت می کنیم از فقدان پیامبرمان

وَغَیْبَةَ امامِنا،

و غیبت اماممان

وَشِدَّةَ الزَّمانِ عَلَیْنا،

و سختی روزگار

وَوُقُوعَ الْفِتَنِ بِنا،

و واقع شدن فتنه ها بر ما،

وَتَظاهُرَ الْأَعْدآءِ عَلَیْنا،

و پشتیبانی دشمنان از هم بر علیه ما،

وَکَثْرَةَ عَدُوِّنا، وَقِلَّةَ عَدَدِنا،

و فراوانی دشمنانمان و کمی عددمان

اَللهُمَّ فَفَرِّجْ ذلِکَ عَنَّا

خدایا این امور را از ما برطرف کن

بِفَتْحٍ مِنْکَ تُعَجِّلُهُ،

به واسطه پیروزی سریع

وَنَصْرٍ مِنْکَ تُعِزُّهُ،

و حمایت همه جانبه از سوی خودت

وَامامِ عَدْلٍ تُظْهِرُهُ، که ظاهرش گردانی،

و به واسطه امام عادلی

اِلهَ الْحَقِّ رَبَّ الْعالَمینَ،

ای معبود بر حق و پروردگار جهانیان،

اَللهُمَّ اِنَّا نَسْئَلُکَ اَنْ تَاْذَنَ لِوَلِیِّکَ فی

خدایا از تو می خواهیم که به ولیّت اجازه فرمایی در

اظْهارِ عَدْلِکَ فی عِبادِکَ،

اجرای عدالت در میان بندگانت

وَقَتْلِ اَعْدآئِکَ فی بِلادِکَ،

و کشتن دشمنانت در تمامی سرزمین هایت،

حَتّی لا تَدَعَ لِلْجَوْرِ

تا ای پروردگار من تمام پایه های جور و ستم را

یا رَبِّ دِعامَةً اِلَّا قَصَمْتَها،

در هم شکنی

وَلٰا بَقِیَّةً اِلَّا افْنَیْتَها،

و بقایای آن ها را نابود کنی

وَ لا قُوَّةً اِلَّا اَوْهَنْتَها،

و توانشان را از بین ببری

وَ لارُکْناً اِلَّا هَدَمْتَهُ،

و اساس آنها را فروریزی

وَ لا حَدّاً اِلَّا فَلَلْتَهُ،

و شمشیرشان را کند کنی،

وَلٰا سِلاحاً اِلَّا اکْلَلْتَهُ،

و سلاحشان را از کار اندازی،

وَ لارایَةً اِلَّا نَکَّسْتَها،

و پرچمشان راسرنگون سازی

وَ لا شُجاعاً اِلَّا قَتَلْتَهُ،

و شجاعانشان را بکشی

وَلٰا جَیْشاً اِلَّا خَذَلْتَهُ،

و سپاهیانشان را خوار گردانی،

وَارْمِهِمْ یا رَبِ بِحَجَرِکَ الدَّامِغِ،

پروردگارا آنها رابا سنگ های نشاندارت سنگسار کن

وَاضْرِبْهُمْ بِسَیْفِکَ الْقاطِعِ،

و با شمشیر برّان

وَبَاْسِکَ اَلَذی لا تَرُدُّهُ عَنِ الْقَوْمِ الْمُجْرِمینَ،

و با مجازاتی که از گناهکاران باز نمی گردانی آنها را مجازات کن

ص :533

وَعَذِّبْ اعْدآئَکَ،

و دشمنانت

وَ اَعْدآءَ وَلِیِّکَ

و دشمنان ولیّت

وَ اَعْدآءَ رَسُولِکَ،

و دشمنان رسولت

صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَآلِهِ،

- که درود تو بر او و خاندان پاکش باد-

بِیَدِ وَلِیِّکَ وَایْدی عِبادِکَ الْمُؤْمِنینَ،

را به دستان ولیّ و بندگان با ایمانت عذاب کن،

اَللهُمَّ اکْفِ وَلِیَّکَ وَحُجَّتَکَ فی اَرْضِکَ هَوْلَ عَدُوِّهِ،

خدایا ولیّ و حجّتِ روی زمینت را از هراس دشمنش و مکر مکّاران حفظ کن،

وَکَیْدَ مَنْ اَرادَهُ

و هر که با او حیله کند

وَامْکُرْ بِمَنْ مَکَرَبِهِ،

به مکر خویش گرفتارش کن،

وَاجْعَلْ دآئِرَةَ السَّوْءِ عَلیٰ مَنْ اَرادَ بِهِ سُوءًا،

و هر کس نسبت به او قصد سوئی دارد به حوادث ناگوار گرفتارش کن،

وَاقْطَعْ عَنْهُ مادَّتَهُمْ،

و شرّشان را از او دور گردان

وَارْعِبْ لَهُ قُلُوبَهُمْ،

و ترس از او را در دل آنها قرار ده

وَ زَلْزِلْ اقْدامَهُمْ،

و قدم هایشان را متزلزل گردان،

وَ خُذْهُمْ جَهْرَةً وَ بَغْتَةً،

و آشکارا و ناگهانی آنها را گرفتار کن

وَ شَدِّدْعَلَیْهِمْ عَذابَکَ،

و عذابت را بر آنان سخت گردان

وَاخْزِهِمْ فی عِبادِکَ،

و در میان بندگانت خوار کن،

وَالْعَنْهُمْ فی بِلادِکَ،

و در سرزمین هایت مورد لعن قرار ده،

وَاسْکِنْهُمْ اسْفَلَ نارِکَ،

و در پایین ترین درجه دوزخ جای ده،

وَاحِطْ بِهِمْ اشَدَّ عَذابِکَ،

و شدیدترین عذابت را بر آنان فرود آر،

وَاَصْلِهِمْ ناراً،

و آنها را در آتش قرار ده،

وَاحْشُ قُبُورَ مَوْتاهُمْ ناراً،

و قبرهای مردگان آنان را از آتش پر کن

وَ اَصْلِهِمْ حَرَّ نارِکَ،

و در آتش سوزانت جایشان ده،

فَانَّهُمْ اضَلُّوا

چرا که آنان گمراه شدند،

وَاَضاعُوا الصَّلاةَ،

و نماز را ضایع کردند

وَاتَّبَعُوا الشَّهَواتِ،

و از شهوات پیروی نمودند

وَاضَلُّوا عِبادَکَ،

و بندگانت را گمراه ساختند

وَاخْرَبُوا بِلادَکَ (1)،

و شهرهایت را خراب نمودند،

اَللَّهُمَّ وَ احْیِ بِوَلِیِّکَ الْقُرْآنَ،

خدایا به واسطه ولیّت قرآن را زنده گردان،

وَ ارِنانُورَهُ سَرْمَداً لا لَیْلَ فیهِ،

و نورش را پیوسته بدون خاموشی به ما نشان ده،

وَاحْیِ بِهِ الْقُلُوبَ الْمَیِّتَةَ،

و دل های مرده را به واسطه آن زنده گردان

وَاشْفِ بِهِ الصُّدُورَ الْوَغِرَةَ،

و دلهای پر از کینه (نسبت به دشمنان)را شفا ده،

وَاجْمَعْ بِهِ الْأَهْوآءَ الْمُخْتَلِفَةَ عَلَی الْحَقِّ،

و به واسطه او گروه های مختلف را بر محور حق جمع گردان،

وَاقِمْ بِهِ الْحُدُودَ الْمُعَطَّلَةَ،

و حدود اِلهیِ تعطیل شده

وَ الْأَحْکامَ الْمُهْمَلَةَ،

و احکام رها شده را به واسطه او بپا دار،

حَتّی لا یَبْقی حَقٌّ اِلَّا ظَهَرَ،

تا حق ظاهر گردد

وَلٰا عَدْلٌ اِلَّا زَهَرَ،

و عدل شکوفا شود،

ص :534


1- این جمله در« جمال الاسبوع» نیامده، ولی در« بحارالانوار» آمده است.

وَاجْعَلْنا یا رَبِّ مِنْ اعْوانِهِ،

پروردگارا قرار ده ما را از یاران،

وَمُقَوِّیَةِ سُلْطانِهِ،

و تقویت کنندگان سلطنتش

وَ الْمُؤْتَمِرینَ لِأَمْرِهِ،

و فرمانبرداران اوامرش

وَالرَّاضینَ بِفِعْلِهِ،

و آنها که از کار او راضی

وَالْمُسَلِّمینَ لِأَحْکامِهِ،

و تسلیم احکام او هستند،

وَمِمَّنْ لا حاجَةَ بِهِ الَی التَّقِیَّةِ مِنْ خَلْقِکَ،

و از کسانی قرار ده که نیازی به تقیّه از مخلوقاتت نداشته باشند،

و اَنْتَ یا رَبِّ اَلَذی تَکْشِفُ الضُّرَّ،

و تویی ای پروردگار من که مشکلات را برطرف کنی

وَتُجیبُ الْمُضْطَرَّ اِذا دَعاکَ،

و در زمانی که شخصِ گرفتار، تو را می خواندپاسخش دهی،

وَتُنْجی مِنَ الْکَرْبِ اَلْعَظیمِ،

و از مشکلات بزرگ رهایی بخشی،

فَاکْشِفِ الْضُّرَّ عَنْ وَلِیِّکَ،

پس گرفتاری ولیّت را برطرف کن

وَاجْعَلْهُ خَلیفَةً فی اَرْضِکَ

و او راجانشین در زمینت قرار ده،

کَمٰا ضَمِنْتَ لَهُ،

همان گونه که برایش ضمانت نموده ای،

اَللهُمَّ لا تَجْعَلْنی مِنْ خُصَمآءِ آلِ

خدایا مرا از کینه توزان خاندان

مُحَمَّدٍ عَلَیْهِمُ اَلسَّلامُ،

محمّد- که بر آنان درود باد- قرار مده

وَ لا تَجْعَلْنی مِنْ اعْدآءِ آلِ مُحَمَّدٍ عَلَیْهِمُ اَلسَّلامُ،

و از دشمنان خاندان محمّد- که بر آنان درود باد- قرار مده

وَلٰا تَجْعَلْنی مِنْ اَهْلِ الْحَنَقِ وَالْغَیْظِ عَلیٰ آلِ مُحَمَّدٍ عَلَیْهِمُ اَلسَّلامُ،

و مرا از اهل خشم و غضب بر خاندان محمّد- که بر آنان درود باد- قرار مده،

فَاِنّی اَعُوذُ بِکَ مِنْ ذلِکَ فَاعِذْنی

همانا من از این امور به تو پناه می برم

وَاسْتَجیرُ بِکَ فَاجِرْنی

پس پناهم ده و به تو پناهنده ام، پس پناهم باش،

اَللهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ،

خدایا برمحمّد و خاندان محمّد درود فرست

وَاجْعَلْنی بِهِمْ فائِزاً عِنْدَکَ

و مرا به واسطه آنانرستگار گردان نزدت،

فِی الدُّنْیا وَالْآخِرَةِ، وَمِنَ الْمُقَرَّبینَ،

در دنیا و آخرت و ازمقرّبان درگاهت قرار ده،

آمینَ رَبَّ الْعالَمینَ.(1)

دعایم را بپذیر ای پروردگار جهانیان.

ص :535


1- جمال الاسبوع، صفحه 521. این دعا در مصباح المتهجّد، صفحه 411 و بحارالانوار، جلد 99، صفحه 89 نیز با تفاوت هایی آمده است.

فصل دهم: زیارات جامعه

اشاره

زیاراتی که با آن هر امام را به تنهایی و یا همه ائمّه را با هم می توان زیارت کرد.

زیارت اوّل (زیارت منقول از امام رضا علیه السلام):

در «کامل الزیارات» از امام علی بن موسی الرضا علیهما السلام روایت شده که آن حضرت در جواب کسی که از زیارت قبر امام موسی کاظم علیه السلام سؤال کرده بود فرمودند:

کافی است که در همه جا (یعنی در زیارت هر یک از ائمّه و خطاب به شخص آن امام و یا به همه ائمّه به طور دسته جمعی) بگویید:

اَلسَّلامُ عَلیٰ اَوْلِیآءِ اَللَّهِ وَاصْفِیآئِه،

سلام بر دوستداران خدا و برگزیدگانش،

اَلسَّلامُ عَلیٰ امَنآءِ اَللَّهِ وَاَحِبَّآئِهِ،

سلام بر امینان (بر وحی) خدا و دوستدارانش

اَلسَّلامُ عَلیٰ اَنْصارِ اَللَّهِ وَخُلَفآئِهِ،

سلام بر یاوران خدا و جانشینانش،

اَلسَّلامُ عَلیٰ مَحآلِّ مَعْرِفَةِ اَللَّهِ،

سلام بر جایگاه های شناخت خدا،

اَلسَّلامُ عَلی مَساکِنِ ذِکْرِ اَللَّهِ،

سلام بر محل های یاد خدا،

اَلسَّلامُ عَلیٰ مَظاهِرِ اَمْرِ اَللَّهِ وَ نَهْیِهِ،

سلام بر مظهرهای امر و نهی خدا،

اَلسَّلامُ عَلَی الدُّعاةِ الَی اَللَّهِ،

سلام بردعوت کنندگان به سوی خدا،

اَلسَّلامُ عَلَی الْمُسْتَقِرّینَ فی مَرْضاتِ اَللَّهِ،

سلام بر ثابت قدمان در جلب خشنودی خدا،

اَلسَّلامُ عَلَی الْمُخْلِصینَ فی طاعَةِ اَللَّهِ، [اَلسَّلامُ عَلَی الْأَدِلّاءِ عَلَی اَللَّهِ] (1) اَلسَّلامُ عَلَی

سلام برخالصان در بندگی خدا،[ سلام بر راهنمایان به سوی خدا]،

اَلَّذینَ مَنْ والاهُمْ فَقَدْ والَی اللَّهَ،

سلام بر آنان که دوستدارانشان دوستداران خدایند

وَمَنْ عاداهُمْ فَقَدْ عادَی اللَّهَ،

و دشمنانشان دشمنان خدایند،

وَمَنْ عَرَفَهُمْ فَقَدْ عَرَفَ اللَّهَ،

و هر که آنان را بشناسد خدا را شناخته

وَمَنْ جَهِلَهُمْ فَقَدْ جَهِلَ اللَّهَ،

و هر که آنان را انکار کند خدا را انکار نموده

وَمَنِ اعْتَصَمَ بِهِمْ فَقَدِ اعْتَصَمَ بِاَللَّهِ،

و هر که به آنان متوسّل شودبه خدا توسّل جسته

وَمَنْ تَخَلّی مِنْهُمْ فَقَدْ تَخَلّی مِنَ اَللَّهِ،

و هر که آنان را رها کند خدا را رها ساخته،

اُشْهِدُ اللَّهَ اِنّی سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَکُمْ،

خدا را گواه می گیرم که من با هر کسی که با شما از درِ صلح درآید در صلحم

ص :536


1- این جمله در بحارالانوار آمده است.

وَ حَرْبٌ لِمَنْ حارَبَکُمْ،

و با هر کسی که با شما از در جنگ در جنگم،

مُؤْمِنٌ بِسِرِّکُمْ وَ عَلانِیَتِکُمْ، مُفَوِّضٌ فی

به پنهان و آشکارتان ایمان دارم،

ذلِکَ کُلِّهِ اِلَیْکُمْ،

تمام این امور رابه شما واگذار نموده ام،

لَعَنَ اَللَّهُ عَدُوَّ آلِ مُحَمَّدٍ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ،

خداوند دشمنان خاندان پیامبر از جنّ و انس را لعنت کند

وَ اَبْرَءُ الَی اَللَّهِ مِنْهُمْ،

و من از آنان به درگاه خدابیزاری می جویم

وَ صَلَّی اَللَّهُ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ.

و درود خدا بر محمد و خاندان پاکش باد.

و این زیارتی است که می تواند جایگزین هر زیارت دیگر بشود؛ پس از خواندن این زیارت، بر محمّد و آل محمّد زیاد صلوات می فرستی و اسم یک یک ائمّه را می بری و بر دشمنانشان لعنت می فرستی و برای خودت و همه مؤمنین و مؤمنات هر دعایی را که خواستی می کنی.(1)

***

زیارت دوم (زیارت جامعه کبیره):

«شیخ صدوق» در کتاب «من لا یحضره الفقیه» از یکی از یاران حضرت هادی علیه السلام روایت کرده که گفت: خدمت آن حضرت علیه السلام عرض کردم: یابن رسول اللَّه! زیارتی به من تعلیم فرما که از حیث بلاغت کامل باشد و با آن، هر کدام از شما را که خواستم زیارت کنم، فرمود: پس از غسل زیارت، هرگاه به درگاه حرم رسیدی بایست و بگو:

اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلَّا اَللَّهُ،

گواهی می دهم که معبودی جز خدا نیست،

وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ،

یگانه است و شریکی ندارد

وَ اَشْهَدُ انَّ مُحَمَّداً صَلَّی اَللَّهُ

و گواهی می دهم محمّد- که درود خدا

عَلَیْهِ وَ آلِهِ عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ.

بر او و خاندان پاکش باد- بنده و فرستاده اوست.

و چون وارد حرم شدی و نگاهت به قبر افتاد، می ایستی و سی مرتبه

اَللَّهُ اکْبَرُ

می گویی. سپس اندکی با آرامش دل و آرامش تن و کوتاه گرفتن گام ها راه می روی، آنگاه می ایستی و بار دیگر سی مرتبه

اَللَّهُ اکْبَرُ

می گویی، سپس نزدیک قبر مطهّر می روی و چهل مرتبه

اَللَّهُ اکْبَرُ

می گویی (تا صد مرتبه کامل شود)(2) آنگاه می گویی:

ص :537


1- کامل الزیارات، باب 104، صفحه 315، حدیث 1 و بحارالانوار، جلد 99، صفحه 126، حدیث 1( با اندکی تفاوت).
2- چنان که مجلسی اوّل گفته: شاید علت گفتن صد مرتبه تکبیر این باشد که مبادا زائری- با توجّه به عبارات بلند این زیارتنامه درباره ائمّه علیهم السلام- دچار غلوّ شود و یا از عظمت خداوند متعال( و این که آنچه آنها دارند از جانب خدا و به اذن خداست) غافل گردد( روضة المتقین، جلد 5، صفحه 453).

اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ یا اَهْلَ بَیْتِ النُّبُوَّةِ،

سلام بر شما ای خاندان نبوت،

وَمَوْضِعَ الرِّسالَةِ،

و جایگاه رسالت

وَمُخْتَلَفَ الْمَلائِکَةِ،

و محلّ رفت و آمد فرشتگان

وَمَهْبِطَ الْوَحْیِ،

و نزول وحی

وَمَعْدِنَ الرَّحْمَةِ،

و معدن رحمت

وَخُزَّانَ الْعِلْمِ،

و خزانه داران دانش

وَمُنْتَهَی الْحِلْمِ،

و نهایت بردباری

وَ اُصُولَ الْکَرَمِ،

و پایه های بخشش

وَقادَةَ الْأُمَمِ،

و رهبران امّتها

وَاَوْلِیآءَ النِّعَمِ،

و صاحبان نعمتها،

وَعَناصِرَ الْأَبْرارِ،

و سرچشمه های نیکی

وَدَعآئِمَ الْأَخْیارِ،

و تکیه گاه های نیکوکاران

وَساسَةَ الْعِبادِ،

و تنظیم کننده امور بندگان،

وَارْکانَ الْبِلادِ،

و رکن های شهرها،

وَ اَبْوابَ الْإیمانِ،

و درهای ایمان،

وَامَنآءَ الرَّحْمنِ،

و امانتداران خداوند رحمان،

وَسُلالَةَ النَّبِیّینَ،

و نسل پیامبران

وَصَفْوَةَالْمُرْسَلینَ،

و برگزیده فرستاده شدگان،

وَعِتْرَةَ خِیَرَةِ رَبِّ الْعالَمینَ،

و خانواده برگزیده پروردگار جهانیان،

وَ رَحْمَةُ اَللَّهِ وَ بَرَکاتُهُ،

و رحمت و برکات خدا بر آنان باد،

اَلسَّلامُ عَلیٰ ائِمَّةِ الْهُدی

سلام بر امامان هدایتگر،

وَ مَصاَبیٰحِ الدُّجی

و چراغ های تاریکی،

و نشانه های پرهیزکاری،

وَ اَعْلامِ التُّقی

وَ ذَوِی النُّهی وَاُولِی الْحِجی

و صاحبان خرد و عقل،

وَ کَهْفِ الْوَری

و پناه آفریدگان،

وَوَرَثَةِ الْأَنْبِیآءِ،

و وارثان پیامبران،

وَالْمَثَلِ الْأَعْلی وَالدَّعْوَةِ الْحُسْنی

و صفت برتر و (صاحب) دعوت نیکو،

وَ حُجَجِ اَللَّهِ عَلیٰ اَهْلِ الدُّنْیا وَالْأخِرَةِ

و حجت های خدا بر اهل دنیا و آخرت

وَالْأُولی وَ رَحْمَةُ اَللَّهِ وَ بَرَکاتُهُ،

و پیشینیان و رحمت و برکات خدا بر آنان باد،

اَلسَّلامُ عَلیٰ مَحآلِّ مَعْرِفَةِ اَللَّهِ،

سلام بر جایگاه های شناخت خدا

وَمَساکِنِ بَرَکَةِاَللَّهِ،

و محل های برکت خدا،

وَمَعادِنِ حِکْمَةِاَللَّهِ،

و معدن های حکمت خدا،

وَحَفَظَةِ سِرِّاَللَّهِ،

و حافظان راز خدا،

وَحَمَلَةِ کِتابِ اَللَّهِ،

و حاملان کتاب خدا،

وَاَوْصِیآءِ نَبِیِّ اَللَّهِ،

و جانشینان پیامبر خدا

وَذُرِّیَّةِ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ،

و فرزندان رسول خدا- که درود خدا بر او و خاندان پاکش باد-

وَرَحْمَةُ اَللَّهِ وَبَرَکاتُهُ،

و رحمت و برکات خدا بر شما باد،

اَلسَّلامُ عَلَی الدُّعاةِ الَی اَللَّهِ، وَالْأَدِلَّاءِ عَلیٰ مَرْضاتِ اَللَّهِ،

سلام به دعوت کنندگان به سوی خدا و راهنمایان بر (اسباب) خشنودی خدا،

وَالْمُسْتَقِرّینَ فی اَمْرِ اَللَّهِ،

و ثابت قدمان در فرمان خدا،

وَالتَّآمّینَ فی مَحَبَّةِ اَللَّهِ،

و کاملان در محبّت خدا

وَالْمُخْلِصینَ فی تَوْحیدِ اَللَّهِ،

و خالصان در (اقرار به) یگانگی خدا،

ص :538

وَالْمُظْهِرینَ لِاَمْرِ اَللَّهِ وَنَهْیِهِ،

و آشکار کنندگان امر و نهی خدا،

وَعِبادِهِ الْمُکْرَمینَ،

و بندگان گرامیش

اَلَّذینَ لا یَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ

که در گفتار بر او پیشی نگیرند

وَهُمْ بِاَمْرِهِ یَعْمَلُونَ،

و به فرمانش عمل کنند،

وَرَحْمَةُ اَللَّهِ وَبَرَکاتُهُ،

و رحمت و برکات خدا بر آنان باد،

اَلسَّلامُ عَلَی الْأَئِمَّةِ الدُّعاةِ،

سلام بر امامان دعوت کننده

وَالْقادَةِ الْهُداةِ،

و رهبران هدایت گر،

وَالسَّادَةِ الْوُلاةِ،

و سرور فرمانروایان،

وَالذَّادَةِ الْحُماةِ،

و دفاع کنندگان حمایتگر،

وَاهْلِ الذِّکْرِ، وَاُولِی الْأَمْرِ،

و اهل ذکرو سرپرستان (امت)،

وَبَقِیَّةِ اَللَّهِ،

و ذخیره اِلهی

وَخِیَرَتِهِ وَحِزْبِهِ،

و برگزیدگان و حزبش،

وَعَیْبَةِ عِلْمِهِ،

و گنجینه دانشش

وَحُجَّتِهِ وَصِراطِهِ،

و حجّت و راهش،

وَنُورِهِ وَبُرْهانِهِ ،

و نور و برهانش،

وَرَحْمَةُ اَللَّهِ وَبَرَکاتُهُ،

و رحمت و برکات خدا بر آنان باد،

اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلَّا اَللَّهُ

گواهی می دهم که معبودی جز خدای یگانه نیست

وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ،

که شریکی ندارد

کَمٰا شَهِدَ اَللَّهُ لِنَفْسِهِ،

همان گونه که خدا بر خودش شهادت داده

وَشَهِدَتْ لَهُ مَلائِکَتُهُ وَاولُوا الْعِلْمِ مِنْ خَلْقِهِ،

و فرشتگان و عالمان ازمخلوقاتش نیز شهادت داده اند،

لا اِلهَ اِلَّا هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکیمُ،

معبودی جز او گرامی و فرزانه نیست

وَ اَشْهَدُ انَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ الْمُنْتَجَبُ،

و گواهی می دهم که محمّد بنده برگزیده خدا

وَرَسُولُهُ الْمُرْتَضی ارْسَلَهُ بِالْهُدی وَدینِ الْحَقِّ،

و فرستاده پسندیده اوست که او را برای هدایت و بر دین حق فرستاد

لِیُظْهِرَهُ عَلَی الدِّینِ کُلِّهِ

تا آن را بر همه ادیان غالب کند،

وَ لَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ،

اگرچه مشرکان نپسندند،

وَ اَشْهَدُ انَّکُمُ الْأَئِمَّةُ الرَّاشِدُونَ الْمَهْدِیُّونَ،

و گواهی می دهم که شما امامان هدایتگر هدایت یافته اید،

الْمَعْصُومُونَ الْمُکَرَّمُونَ،

امامان معصوم، گرامیان،

الْمُقَرَّبُونَ الْمُتَّقُونَ،

مقرّبان (خدا)، پرهیزکاران،

الصَّادِقُونَ الْمُصْطَفَوْنَ،

راستگویان، برگزیدگان،

الْمُطیعُونَ للَّهِ،

اطاعت کنندگان خدا،

الْقَوَّامُونَ بِاَمْرِهِ،

بپادارندگان فرمانش،

الْعامِلُونَ بِاَرادَتِهِ،

عمل کنندگان به خواسته اش،

الْفآئِزُونَ بِکَرامَتِهِ،

که به مقام کرامت نائل شده اند،

اصْطَفاکُمْ بِعِلْمِهِ،

خداوند با آگاهی شما را برگزید

وَارْتَضاکُمْ لِغَیْبِهِ،

و برای (حفظ) اسرارش پسندیده،

وَاخْتارَکُمْ لِسِرِّهِ،

و اختیار کرد،

وَ اَجْتَبیکُمْ بِقُدْرَتِهِ،

و با قدرتش برگزید

ص :539

وَ اعَزَّکُمْ بِهُداهُ،

و با هدایتش عزّت بخشید

وَ خَصَّکُمْ بِبُرْهانِهِ،

و دلایل خاص خود را در اختیار شما قرار داد

وَ اَنْتَجَبَکُمْ لِنُورِهِ،

و برای نورش برگزید،

وَ اَیَّدَکُمْ بِرُوحِهِ،

و با روحش تأییدتان نمود

وَرَضِیَکُمْ خُلَفآءَ فی اَرْضِهِ،

و شما را پسندید برای جانشینش در زمین

وَحُجَجاً عَلیٰ بَرِیَّتِهِ،

و حجّت ها بر مخلوقاتش

و اِنْصاراً لِدینِهِ،

و یاوران دینش

وَحَفَظَةً لِسِرِّهِ،

و حافظان اسرارش،

وَخَزَنَةً لِعِلْمِهِ،

و گنجینه های علمش

وَ مُسْتَوْدَعاً لِحِکْمَتِهِ،

و مخزن حکمتش

وَ تَراجِمَةً لِوَحْیِهِ،

و تفسیرکنندگان وحیش

وَارْکاناً لِتَوْحیدِهِ،

و پایه های یگانگیش

وَشُهَدآءَ عَلیٰ خَلْقِهِ،

و گواهان بر مخلوقاتش

وَاعْلاماً لِعِبادِهِ،

نشانه های (هدایت) بندگانش،

وَ مَناراً فی بِلادِهِ،

و برج های نور در شهرهایش

وَ ادِلّاءَ عَلیٰ صِراطِهِ،

و راهنمایان راهش (پسندید)،

عَصَمَکُمُ اَللَّهُ مِنَ الزَّلَلِ،

خداوند شما را از لغزش ها محفوظ داشت

وَآمَنَکُمْ مِنَ الْفِتَنِ،

و از فتنه ها ایمن گردانید

وَطَهَّرَکُمْ مِنَ الدَّنَسِ،

و از آلودگی پاک کرد،

وَ اِذْهَبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ ،

و از پلیدی بیرون برد،

وَطَهَّرَکُمْ تَطْهیراً،

و شما را به طور کامل پاک نمود

فَعَظَّمْتُمْ جَلالَهُ،

پس شما شکوهش رابزرگ شمرده

وَ اَکْبَرْتُمْ شَأْنَهُ،

و مقامش را گرامی داشتید

وَ مَجَّدْتُمْ کَرَمَهُ،

و بزرگواریش را ستوده

وَادَمْتُمْ ذِکْرَهُ ،

و یادش را ادامه دادید

وَ وَکَّدْتُمْ میثاقَهُ،

و عهدش را استوار ساختید

وَاحْکَمْتُمْ عَقْدَ طاعَتِهِ،

و پیمان بندگیش را محکم کردید،

وَنَصَحْتُمْ لَهُ فِی السِّرِّ وَ الْعَلانِیَةِ،

و در پنهان و آشکار برای او خیرخواهی نمودید،

وَ دَعَوْتُمْ إِلَىٰ سَبیلِهِ بِالْحِکْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ،

و با دانش و پند نیکو (مردم را) به راهش دعوت نمودید،

وَبَذَلْتُمْ اَنْفُسَکُمْ فی مَرْضاتِهِ،

و در راه رسیدن به رضایتش جانفشانی کردید

وَصَبَرْتُمْ عَلیٰ ما اصابَکُمْ فی جَنْبِهِ،

و بر آنچه در راهش به شما رسید صبر نمودید

وَاقَمْتُمُ الصَّلاةَ،

و نماز را بپا داشته

وَآتَیْتُمُ الزَّکاةَ،

و زکات دادید

وَاَمَرْتُمْ بِالْمَعْرُوفِ،

و امر به معروف

وَنَهَیْتُمْ عَنِ الْمُنْکَرِ،

و نهی از منکر کردید،

وَجاهَدْتُمْ فِی اَللَّهِ حَقَّ جِهادِهِ،

و در راه خدا به شایستگی جهاد نمودید،

حَتّی اعْلَنْتُمْ دَعْوَتَهُ،

تا در نهایت دعوتش را آشکار نموده

وَ بَیَّنْتُمْ فَرآئِضَهُ،

و فرامینش را بیان کردید

وَ اقَمْتُمْ حُدُودَهُ،

و حدودش را بپا داشته،

وَ نَشَرْتُمْ شَرایِعَ احْکامِهِ،

و قوانین اسلام را منتشر ساختید،

ص :540

وَ سَنَنْتُمْ سُنَّتَهُ،

و سنّتش را احیا نمودید،

وَ صِرْتُمْ فی ذلِکَ مِنْهُ الَی الرِّضا،

و در این راه رضایتش را بدست آوردید

وَ سَلَّمْتُمْ لَهُ الْقَضآءَ،

و تسلیم حکمش شده

وَ صَدَّقْتُمْ مِنْ رُسُلِهِ

و پیامبران گذشته را تصدیق نمودید،

مَنْ مَضی فَالرَّاغِبُ عَنْکُمْ مارِقٌ،

روی گردان از شما خارج از دین

وَاللّازِمُ لَکُمْ لاحِقٌ،

و پیرو شماداخل در دین

وَ الْمُقَصِّرُ فی حَقِّکُمْ زاهِقٌ،

و کوتاهی کننده در حق شما نابود شدنی است،

وَالْحَقُّ مَعَکُمْ وَ فیکُمْ وَ مِنْکُمْ

و حق (همیشه) با شما و در میان شما و از جانب شما

وَاِلَیْکُمْ، و اِنْتُمْ اَهْلُهُ وَ مَعْدِنُهُ،

و به سوی شماست، و شما اهل حق و معدن آن هستید

وَمیراثُ النُّبُوَّةِ عِنْدَکُمْ،

و میراث نبوت نزد شما

وَ ایابُ الْخَلْقِ اِلَیْکُمْ،

و بازگشت مخلوقات (به مشیّت خدا)به سوی شما

وَحِسابُهُمْ عَلَیْکُمْ، وَفَصْلُ الْخِطابِ عِنْدَکُمْ،

و حساب آنها (به فرمان او) بر شماست

وَ آیاتُ اَللَّهِ لَدَیْکُمْ،

و سخن آخر با شماست ونشانه های خدا نزد شما،

وَ عَزآئِمُهُ فیکُمْ،

و اراده حتمی خدا در میان شماست،

وَ نُورُهُ وَ بُرْهانُهُ عِنْدَکُمْ،

و نور و دلیلش در نزد شماست

وَ اَمْرُهُ اِلَیْکُمْ،

و حکمش را به شما سپرده است،

مَنْ والاکُمْ فَقَدْ والَی اللَّهَ،

دوستدار شما دوستدار خدا

وَ مَنْ عاداکُمْ فَقَدْ عادَ اللَّهَ،

و دشمن شما دشمن خداست،

وَ مَنْ احَبَّکُمْ فَقَدْ احَبَّ اللَّهَ،

و هر کس که شما را دوست بدارد خدا را دوست داشته،

وَمَنْ ابْغَضَکُمْ فَقَدْ ابْغَضَ اللَّهَ،

و هر کس که با شما دشمنی کند با خدا دشمنی کرده،

وَ مَنِ اعْتَصَمَ بِکُمْ

و هر کس که به شما متوسل شود

فَقَدِ اعْتَصَمَ بِاَللَّهِ،

به خدا متوسل شده است،

اَنْتُمُ الصِّراطُ الْأَقْوَمُ،

شمایید راه راست پایدار،

وَشُهَدآءُ دارِ الْفَنآءِ،

و گواهان دنیای فانی

وَشُفَعآءُ دارِ الْبَقآءِ،

و شفیعان آخرت،

وَالرَّحْمَةُ الْمَوْصُولَةُ،

و رحمت پیوسته (خدا)

وَالْأیَةُ الْمَخْزُونَةُ،

و نشانه پنهان (اِلهی)

وَالْأَمانَةُ الْمُحْفُوظَةُ،

و امانت حفظ شده (خداوند)

وَالْبابُ الْمُبْتَلی بِهِ النَّاسُ،

و درگاه آزمایش مردم،

مَنْ اتیکُمْ نَجی

هر که به سوی شما آید نجات یابد

وَمَنْ لَمْ یَاْتِکُمْ هَلَکَ،

و هر کس که نیاید هلاک شود،

الَی اَللَّهِ تَدْعُونَ،

(مردم را) به سوی خدا دعوت کرده،

وَعَلَیْهِ تَدُلُّونَ، وَبِهِ تُؤْمِنُونَ،

و راهنمایی می کنید، به اوایمان آورده

وَلَهُ تُسَلِّمُونَ،

و تسلیم اویید،

وَبِاَمْرِهِ تَعْمَلُونَ،

به فرمانش عمل کرده

وَإِلَىٰ سَبیلِهِ تُرْشِدُونَ، وَبِقَوْلِهِ

و به راهش ارشاد نموده و به گفتارش

تَحْکُمُونَ، سَعِدَ مَنْ والاکُمْ،

حکم می کنید، دوستدارتان سعادتمند شد

وَ هَلَکَ مَنْ عاداکُمْ،

و دشمنتان به هلاکت رسید،

وَ خابَ مَنْ جَحَدَکُمْ،

و منکرتان زیانکار شد،

ص :541

وَضَلَّ مَنْ فارَقَکُمْ،

و جدا شونده از شما گمراه گردید،

وَ فازَ مَنْ تَمَسَّکَ بِکُمْ،

و متمسّک به شما رستگار شد

وَ اَمِنَ مَنْ لَجَا اِلَیْکُمْ، وَسَلِمَ

و پناهنده به شما ایمن گردید،

مَنْ صَدَّقَکُمْ،

و تصدیق کننده شما سالم ماند،

وَهُدِیَ مَنِ اعْتَصَمَ بِکُمْ،

و متوسل شونده به شما هدایت یافت،

مَنِ اتَّبَعَکُمْ فَالْجَنَّةُ مَاْویهُ، وَ مَنْ

هر که از شما پیروی کند بهشت جایگاه اوست و هر که

خالَفَکُمْ فَالنَّارُ مَثْویهُ،

با شما مخالفت کند دوزخ جایگاه اوست،

وَ مَنْ جَحَدَکُمْ کافِرٌ،

و هر که شما را انکار کند،

وَ مَنْ حارَبَکُمْ مُشْرِکٌ، وَ مَنْ

کافر و هر که با شما به جنگ برخیزد، مشرک است و هر کس

رَدَّ عَلَیْکُمْ فی اسْفَلِ دَرَکٍ مِنَ الْجَحیمِ،

شما را رد کند در پایین ترین درجه دوزخ است،

اَشْهَدُ انَّ هذا سابِقٌ لَکُمْ فیما

گواهی می دهم که این اوصاف در گذشته

مَضی وَ جارٍ لَکُمْ فیما بَقِیَ،

برای شما بوده و در آینده نیز خواهد بود،

وَ انَّ ارْواحَکُمْ وَ نُورَکُمْ وَ طینَتَکُمْ واحِدَةٌ،

و به یقین جانها و نور و سرشت شما یکی است

طابَتْ وَ طَهُرَتْ بَعْضُها مِنْ بَعْضٍ،

پاکی و پاکیزگی بعضی از شما از بعضی دیگر است،

خَلَقَکُمُ اَللَّهُ اَنْواراً،

خداوند شما را به صورت نورهایی آفرید

فَجَعَلَکُمْ بِعَرْشِهِ مُحْدِقینَ،

و شما را احاطه کننده عرشش قرار داد

حَتّی مَنَّ عَلَیْنا بِکُمْ،

تا اینکه با خلقت شما بر ما منّت گذاشت،

فَجَعَلَکُمْ فی بُیُوتٍ اِذِنَ اَللَّهُ اَنْ تُرْفَعَ

و شما را در خانه هایی که خداوند اذن فرموده دیوارهای آن را بالا برند

وَیُذْکَرَ فیهَا اسْمُهُ،

و نام خدا در آنها برده شود قرار داد،

وَجَعَلَ صَلَواتَنا عَلَیْکُمْ،

و درودهای ما را بر شما قرار داد،

وَما خَصَّنا بِهِ مِنْ وِلایَتِکُمْ

و آنچه از ولایت شما به ما اختصاص داد

طیباً لِخُلْقِنا،

برای پاکی خلقت

وَ طَهارَةً لِأَنْفُسِنا،

و پاکیزگی جانهای ما

وَ تَزْکِیَةً لَنا، وَ کَفَّارَةً لِذُنُوبِنا،

و تزکیه و کفّاره گناهان ما بود،

فَکُنَّا عِنْدَهُ مُسَلِّمینَ بِفَضْلِکُمْ،

پس ما در پیشگاه اوفضل و برتری شما را پذیرفتیم

وَمَعْرُوفینَ بِتَصْدیقِنا اَیَّاکُمْ،

و به واسطه تصدیقتان شناخته شدیم،

فَبَلَغَ اَللَّهُ بِکُمْ اَشْرَفَ مَحَلِّ الْمُکَرَّمینَ،

پس خدا شما را به شریف ترین جایگاه گرامیان،

وَ اَعْلیٰ مَنازِلِ الْمُقَرَّبینَ،

و برترین منزل مقرّبان

وَارْفَعَ دَرَجاتِ الْمُرْسَلینَ،

و بالاترین رتبه فرستاده شدگان رسانید

حَیْثُ لا یَلْحَقُهُ لاحِقٌ،

جایگاهی که دست کسی به آن نرسد

وَ لا یَفُوقُهُ فآئِقٌ،

و کسی بر آن برتری نجوید

وَ لا یَسْبِقُهُ سابِقٌ،

و کسی از آن فراتر نرود،

وَ لا یَطْمَعُ فی ادْراکِهِ طامِعٌ،

وطمع کننده ای طمع درک آن نکند

حَتّی لا یَبْقی مَلَکٌ مُقَرَّبٌ،

تا این که باقی نماند فرشته مقرّبی

وَلٰا نَبِیٌّ مُرْسَلٌ،

و نه پیامبر فرستاده شده ای

ص :542

وَ لاصِدّیقٌ وَ لا شَهیدٌ،

و نه صدّیق و نه شهیدی

وَ لا عالِمٌ وَ لا جاهِلٌ،

و نه عالم و نه جاهلی

وَ لادَنِیٌّ وَ لا فاضِلٌ،

و نه فرومایه و نه صاحب فضلی،

وَ لامُؤْمِنٌ صالِحٌ،

و نه مؤمن صالح ونه بدکار ناشایستی،

وَ لا فاجِرٌ طالِحٌ،

و نه زورگوی لجباز

وَ لا جَبَّارٌ عَنیدٌ،

و نه شیطان رانده شده ای

وَ لا شَیْطانٌ مَریدٌ،

وَ لاخَلْقٌ فیما بَیْنَ ذلِکَ شَهیدٌ،،

و نه مخلوقاتی که در این میان حاضرند،

اِلَّا عَرَّفَهُمْ جَلالَةَ اَمْرِکُمْ،

جز این که خدا شناساند به آنها شکوه منزلت

وَ عِظَمَ خَطَرِکُمْ

و عظمت موقعیّت

وَکِبَرَ شَاْنِکُمْ،

و بزرگی مقام

وَتَمامَ نُورِکُمْ،

و کمال نور

وَصِدْقَ مَقاعِدِکُمْ،

و درستی جایگاه

وَثَباتَ مَقامِکُمْ،

و استواری مقام

وَشَرَفَ مَحَلِّکُمْ

و شرافت جایگاه

وَ مَنْزِلَتِکُمْ عِنْدَهُ،

و منزلت شما را در نزدش

وَ کَرامَتَکُمْ عَلَیْهِ،

و گرامی بودنتان را در پیشگاه او

وَ خاصَّتَکُمْ لَدَیْهِ،

و جایگاه ویژه شما را درنزد او

وَ قُرْبَ مَنْزِلَتِکُمْ مِنْهُ،

و نزدیکی منزلت شما را نزد خویش (به آنها شناساند)،

بِاَبی اَنْتُمْ وَ اُمّی وَ اَهْلی وَ مإِلَىٰ وَ اسْرَتی

پدر و مادر و همسر و دارایی و فرزندانم فدای شما باد، خداوند

اُشْهِدُ اللَّهَ وَاشْهِدُکُمْ،

و شما را گواه می گیرم

اِنّی مُؤْمِنٌ بِکُمْ

که ایمان دارم به شما

وَبِمٰا آمَنْتُمْ بِهِ،

و آنچه که به آن ایمان دارید،

کافِرٌ بِعَدُوِّکُمْ وَ بِمٰا کَفَرْتُمْ بِهِ،

دشمنتان و آنچه را شما انکار دارید انکار می کنم،

مُسْتَبْصِرٌ بِشَاْنِکُمْ وَبِضَلالَةِ مَنْ خالَفَکُمْ،

به شأن و مقام شما و گمراهی مخالفانتان آگاهم،

مُوالٍ لَکُمْ وَ لِأَوْلِیآئِکُمْ،

دوستدار شما و دوستانتان هستم،

مُبْغِضٌ لِأَعْدآئِکُمْ

بغض و کینه دشمنانتان را در دل دارم

وَ مُعادٍ لَهُمْ،

و با آنان دشمنم،

سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَکُمْ،

با آن کس که با شما از در صلح درآید صلح می کنم

وَ حَرْبٌ لِمَنْ حارَبَکُمْ،

و با آن کس که با شما از در جنگ درآید در جنگم،

مُحَقِّقٌ لِما حَقَّقْتُمْ،

حق می دانم آنچه را شما حق می دانید،

مُبْطِلٌ لِما ابْطَلْتُمْ،

و باطل می دانم آنچه را شما باطل می دانید،

مُطیعٌ لَکُمْ،

فرمانبردار شما

عارِفٌ بِحَقِّکُمْ،

و آشنا به حق شمایم

مُقِرٌّ بِفَضْلِکُمْ،

معترف به فضل شما

مُحْتَمِلٌ لِعِلْمِکُمْ،

و حامل علم شمایم،

مُحْتَجِبٌ بِذِمَّتِکُمْ،

در پناه ضمانت شما

مُعْتَرِفٌ بِکُمْ،

و اعتراف کننده به حق شمایم،

مُؤْمِنٌ بِاِیابِکُمْ،

به بازگشتتان ایمان دارم

مُصَدِّقٌ بِرَجْعَتِکُمْ،

و رجعتتان را تصدیق می کنم،

مُنْتَظِرٌ لِاَمْرِکُمْ، مُرْتَقِبٌ لِدَوْلَتِکُمْ،

در انتظار فرمان شما و چشم به راه حکومت شمایم،

آخِذٌ بِقَوْلِکُمْ،

گفتار شما را پذیرفته

عامِلٌ بِاَمْرِکُمْ،

و عمل کننده به فرمان شمایم

مُسْتَجیرٌ بِکُمْ،

پناهنده به شما

زآئِرٌ لَکُمْ،

و زیارت کننده شمایم،

لائِذٌ عآئِذٌ بِقُبُورِکُمْ،

پناهنده به قبرهای شمایم

ص :543

مُسْتَشْفِعٌ الَی اَللَّهِ عَزَّوَجَلَّ بِکُمْ،

شما رابه درگاه خدا شفیع گرفته

وَ مُتَقَرِّبٌ بِکُمْ الَیْهِ،

و به او تقرّب می جویم

وَ مُقَدِّمُکُمْ اَمامَ طَلِبَتی

و شما را پیشاپیش خواسته ها

وَحَوآئِجی وَ اَرادَتی فی کُلِّ احْوالى

و نیازها و آرزویم در هر حال

وَ اُمُوری مُؤْمِنٌ بِسِرِّکُمْ وَعَلانِیَتِکُمْ،

و در هر کار قرار می دهم به پنهان و آشکار شما

وَشاهِدِکُمْ وَ غآئِبِکُمْ،

و حاضر و غایب شما

وَ اوَّلِکُمْ وَ آخِرِکُمْ،

و اوّلین و آخرینتان ایمان دارم

وَ مُفَوِّضٌ فی ذلِکَ کُلِّهِ اِلَیْکُمْ،

و همه آنها را به شما واگذار می کنم

وَ مُسَلِّمٌ فیهِ مَعَکُمْ،

و تسلیم شمایم،

وَ قَلْبی لَکُمْ مُسَلِّمٌ ،

و دلم تسلیم شما

وَ رَاْیی لَکُمْ تَبَعٌ،

و رأیم تابع شماست،

وَنُصْرَتی لَکُمْ مُعَدَّةٌ، وَ یَرُدَّکُمْ فی اَیَّامِهِ،

و برای یاری تان آماده ام

حَتّی یُحْیِیَ اَللَّهُ تَعإِلَىٰ دینَهُ بِکُمْ،

تا این که خدا دینش را به واسطه شما احیا کند

وَ یُظْهِرَکُمْ لِعَدْلِهِ،

و به خاطر عدالتش شما را ظاهر کند

و در آن روزگار شما را بازگرداند

وَ یُمَکِّنَکُمْ فی اَرْضِهِ،

و در زمینش متمکّن سازد،

فَمَعَکُمْ مَعَکُمْ لامَعَ غَیْرِکُمْ ،

پس با شمایم با شما نه با غیر شما،

آمَنْتُ بِکُمْ،

به شما ایمان دارم،

وَتَوَلَّیْتُ آخِرَکُمْ بِمٰا تَوَلَّیْتُ بِهِ اوَّلَکُمْ،

و دوست دارم آخرین شما را همان گونه که اوّلین شما را دوست دارم،

وَبَرِئْتُ الَی اَللَّهِ

و بیزاری می جویم به درگاه خداوند

عَزَّوَجَلَّ مِنْ اَعْدآئِکُمْ،

عزیز و ارجمند، از دشمنانتان

وَ مِنَ الْجِبْتِ وَ الطَّاغُوتِ وَ الشَّیاطینِ

و از طاغوت و قدرت های سرکش و شیاطین

وَ حِزْبِهِمُ الظَّالِمینَ لَکُمْ،

و گروه های آنهاکه بر شما ستم روا داشتند

وَ الْجاحِدینَ لِحَقِّکُمْ،

و حقّتان را انکار کردند،

وَ الْمارِقینَ مِنْ وِلایَتِکُمْ،

و از ولایت و سرپرستی شما بیرون رفتند

وَالْغاصِبینَ لِإِرْثِکُمْ،

و ارثتان را غصب نمودند

وَالشَّآکّینَ فیکُمْ،

و در مورد شما شک نموده

وَالْمُنْحَرِفینَ عَنْکُمْ،

و از راهتان منحرف شدند، (و بیزاری می جویم)

وَمِنْ کُلِ وَلیجَةٍ دُونَکُمْ،

از هرهمدمی غیر از شما،

وَکُلِّ مُطاعٍ سِواکُمْ،

و از هر اطاعت شده ای جز شما

وَمِنَ الْأَئِمَّةِ اَلَّذینَ یَدْعُونَ الَی النَّارِ،

و از پیشوایانی که به آتش دوزخ دعوت می کنند،

فَثَبَّتَنِیَ اَللَّهُ اَبَداً ما حَییتُ

پس خداوند پیوسته مادامی که زنده ام مرا

عَلیٰ مُوالاتِکُمْ وَمَحَبَّتِکُمْ وَدینِکُمْ،

بر دوستی و محبّت و دین شما ثابت قدم بدارد

ص :544

وَوَفَّقَنی لِطاعَتِکُمْ،

و بر اطاعت از شما موفّقم کند،

وَ رَزَقَنی شَفاعَتَکُمْ،

و شفاعت شما را روزیم گرداند

وَ جَعَلَنی مِنْ خِیارِ مَوالىکُمُ،

و از بهترین دوستانتان

التَّابِعینَ لِما دَعَوْتُمْ الَیْهِ،

که از دعوت شماپیروی می کنند قرارم دهد،

وَ جَعَلَنی مِمَّنْ یَقْتَصُّ آثارَکُمْ،

و مرا از کسانی قرار دهید که آثار شما را نقل می کند

وَ یَسْلُکُ سَبیلَکُمْ،

و از شما پیروی می کند،

وَیَهْتَدی بِهُدیکُمْ،

و به هدایتتان راهنمایی می شود،

وَ یُحْشَرُ فی زُمْرَتِکُمْ،

و با شما محشور می شود

وَ یُکَرُّ فی رَجْعَتِکُمْ،

و در زمان رجعتتان باز می گردد،

وَیُمَلَّکُ فی دَوْلَتِکُمْ،

و در دولت شما به حکومت می رسد،

وَیُشَرَّفُ فی عافِیَتِکُمْ،

و در عافیت شما عزیز می شود،

وَ یُمَکَّنُ فی اَیَّامِکُمْ،

و در زمان (حکومت) شما قدرتمند می گردد،

وَ تَقِرُّ عَیْنُهُ غَداً بِرُؤْیَتِکُمْ،

و چشمانش در آینده به دیدارتان روشن می شود،

بِاَبی اَنْتُمْ وَ اُمّی وَ نَفْسی وَ اَهْلی وَمإِلَىٰ

پدر و مادر و خود و خانواده و داراییم فدای شما باد،

مَنْ اَرادَ اللَّهَ بَدَءَبِکُمْ،

هر کس قصد (رسیدن به) خدا کندبا شما آغاز می کند،

وَ مَنْ وَحَّدَهُ قَبِلَ عَنْکُمْ،

و هر کس او را به یگانگی یاد کند از شما بپذیرد،

وَمَنْ قَصَدَهُ تَوَجَّهَ بِکُمْ،

و هر کس خدا را قصد کند به شما رو کند،

مَوالِیَّ لآ اَحْصی ثَنآئَکُمْ،

ای سروران من،مدح و ثنایتان را نمی توانم بر شمارم

وَلٰا ابْلُغُ مِنَ الْمَدْحِ کُنْهَکُمْ،

و نمی توانم با ستایش به کنه شما

وَمِنَ الْوَصْفِ قَدْرَکُمْ،

و با توصیف به قدر و منزلتتان برسم،

وَ اَنْتُمْ نُورُالْأَخْیارِ،

و شمایید نورنیکان،

وَ هُداةُ الْأَبْرارِ،

و راهنمای خوبان

وَ حُجَجُ الْجَبَّارِ،

و حجت های خدای قادر،

بِکُمْ فَتَحَ اَللَّهُ

خداوند (خلقت را) با شما آغاز کرد

وَ بِکُمْ یَخْتِمُ،

و به شما ختم می کند

وَبِکُمْ یُنَزِّلُ الْغَیْثَ،

و به واسطه شما باران می فرستد

وَ بِکُمْ یُمْسِکُ السَّمآءَ

و بواسطه شما آسمان

اَنْ تَقَعَ عَلَی الْأَرْضِ اِلَّا بِاذْنِهِ،

را از افتادن بی اجازه بر زمین نگه می دارد،

وَبِکُمْ یُنَفِّسُ الْهَمَّ،

و به واسطه شما اندوه را بزداید

وَیَکْشِفُ الضُّرَّ،

و سختی را برطرف سازد،

وَ عِنْدَکُمْ ما نَزَلَتْ بِهِ رُسُلُهُ،

و نزد شماست آنچه که رسولان خدا

وَ هَبَطَتْ بِهِ مَلائِکَتُهُ،

و فرشتگانش آورده اند

وَ إِلَىٰ جَدِّکُمْ بُعِثَ الرُّوحُ الْأَمینُ.

و بر جدّ شما جبرئیل روح الامین مبعوث گردید.

(در صورتی که مخاطب در این زیارت،

امیرمؤمنان علیه السلام باشد به جای «وَإِلَىٰ جَدِّکُمْ » «وَإِلَىٰ أخیکَ»می گویی). آتاکُمُ اَللَّهُ ما لَمْ یُؤْتِ اَحَداً مِنَ الْعالَمینَ،

آنچه خداوند به شما داده به هیچ یک از جهانیان نداده است

طَاْطَا کُلُّ شَریفٍ لِشَرَفِکُمْ،

هر شریفی در برابر شرافت شما سر فرود آورده

ص :545

وَبَخَعَ کُلُّ مُتَکَبِّرٍ لِطاعَتِکُمْ،

و هر متکبّری برای اطاعت از شما گردن نهاده،

وَخَضَعَ کُلُّ جَبَّارٍ لِفَضْلِکُمْ،

و هر سرکشی در برابر فضلتان فروتن گردیده،

وَذَلَ کُلُّ شَیْ ءٍ لَکُمْ،

و همه چیز برای شما خوار گشته،

وَاشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِکُمْ،

و زمین به نورتان روشن شده

وَفازَ الْفآئِزُونَ بِوِلایَتِکُمْ،

و رستگاران در سایه ولایت شما رستگار شده اند،

بِکُمْ یُسْلَکُ الَی الرِّضْوانِ،

به وسیله شما راه بهشت پیموده می شود

وَعَلی مَنْ جَحَدَ وِلایَتَکُمْ غَضَبُ الرَّحْمنِ،

و بر منکران ولایت شماست خشم و غضب خداوند،

بِاَبی اَنْتُمْ وَ اُمّی وَنَفسی وَ اَهْلی وَمإِلَىٰ

پدر و مادر و خود و خانواده و داراییم فدای شما باد،

ذِکْرُکُمْ فِی الذَّاکِرینَ،

یاد شما در (دل) ذاکران است

وَ اَسْمآؤُکُمْ فِی الْأَسْمآءِ،

و نام هایتان در میان نام ها

وَاجْسادُکُمْ فِی الْأَجْسادِ،

و جسم هایتان در میان جسم ها

وَارْواحُکُمْ فِی اْلأَرْواحِ،

و روح هایتان در میان روح ها

و اِنْفُسُکُمْ فِی النُّفُوسِ،

و نفس هایتان در میان نفس ها

وَآثارُکُمْ فِی الْأثارِ،

و آثارتان در میان آثار

وَقُبُورُکُمْ فِی الْقُبُورِ،

و قبرهایتان در میان قبرهاست،

فَما احْلی اسْمآئَکُمْ،

ولی (با این حال)چه شیرین است نام هایتان

وَاَکْرَمَ اَنْفُسَکُمْ،

و چه گرامی است نفس هایتان

وَاَعْظَمَ شَاْنَکُمْ،

و چه با عظمت است شأن و مقامتان

وَاجَلَّ خَطَرَکُمْ،

و چه باشکوه است موقعیّتتان

وَاَوْفیعَهْدَکُمْ،

و چه با وفاست عهد و پیمانتان

وَاصْدَقَ وَعْدَکُمْ

و چه صادق است وعده تان،

کَلامُکُمْ نُورٌ،

سخنانتان نور

وَامْرُکُمْ رُشْدٌ،

و فرمانتان هدایت

وَوَصِیَّتُکُمُ التَّقْوی

و وصیّتشان تقوا

وَفِعْلُکُمُ الْخَیْرُ،

و پرهیزکاری و کارتان خیر و نیکی،

وَعادَتُکُمُ الْإِحْسانُ،

و عادتتان احسان و نیکوکاری،

وَسَجِیَّتُکُمُ الْکَرَمُ،

وخلق و خویتان بخشش

وَشَاْنُکُمُ الْحَقُّ وَالصِّدْقُ وَالرِّفْقُ،

و شأنتان حق و راستی و مدارا

وَقَوْلُکُمْ حُکْمٌ وَحَتْمٌ،

و گفتارتان فرمان و لازم الاجرا

وَرَاْیُکُمْ عِلْمٌ

و رأیتان علم

وَحِلْمٌ وَحَزْمٌ،

و بردباری و دور اندیشیست،

اَنْ ذُکِرَ الْخَیْرُ کُنْتُمْ اوَّلَهُ،

اگر یادی از خیر و نیکی شود، آغاز،

وَاَصْلَهُ وَفَرْعَهُ،

اصل فرع، معدن، آن شمایید،

وَمَعْدِنَهُ وَمَاْویهُ وَمُنْتَهاهُ،

جایگاه و نهایت

بِاَبی اَنْتُمْ وَ اُمّی وَنَفْسی

پدر و مادر و خودم فدای شما،

کَیْفَ اصِفُ حُسْنَ ثَنآئِکُمْ،

چگونه نیکی ستایش شما را توصیف کنم

ص :546

وَاَحْصی جَمیلَ بَلائِکُمْ،

و زیبایی نعمت هایتان را برشمارم،

وَبِکُمْ اخْرَجَنَا اَللَّهُ مِنَ الذُّلِّ،

به وسیله شما خداوند ما را از ذلّت و خواری خارج کرد،

وَفَرَّجَ عَنَّا غَمَراتِ الْکُرُوبِ،

و اندوه های فراگیر ما را برطرف کرد،

و اِنْقَذَنا مِنْ شَفا جُرُفِ الْهَلَکاتِ وَمِنَ النَّارِ،

و از لبه پرتگاه های نابودی و آتش دوزخ رهانید،

بِاَبی اَنْتُمْ وَ اُمّی وَنَفْسی

پدر و مادرو خودم فدای شما،

بِمُوالاتِکُمْ عَلَّمَنَا اَللَّهُ مَعالِمَ دِینِنا،

به خاطر پیروی از شما خداوند آموزه های دینمان را به ما آموخت،

وَاصْلَحَ ماکانَ فَسَدَ مِنْ دُنْیانا،

و آنچه از امور دنیای ما فاسد شده بود اصلاح نمود

وَبِمُوالاتِکُمْ تَمَّتِ الْکَلِمَةُ،

و با دوستی شما دین خدا کامل و نعمت (او) برجسته و عظیم شد

وَعَظُمَتِ النِّعْمَةُ، وَائْتَلَفَتِ الْفُرْقَةُ،

و جدایی و تفرقه به الفت تبدیل شد

وَبِمُوالاتِکُمْ تُقْبَلُ الطَّاعَةُ الْمُفْتَرَضَةُ،

و به خاطر پیروی از شما عبادت های واجب پذیرفته شده

وَلَکُمُ الْمَوَدَّةُ الْواجِبَةُ،

و از آن شماست محبّت واجب (از جانب مردم)

وَالدَّرَجاتُ الرَّفیعَةُ،

و رتبه های بلند

وَالْمَقامُ الْمَحْمُودُ،

و مقام ستوده

وَالْمَکانُ الْمَعْلُومُ عِنْدَ اَللَّهِ عَزَّوَجَلَّ،

و جایگاه شناخته شده در نزد خدای با عزّت و باشکوه،

وَالْجاهُ الْعَظیمُ،

و مقام با عظمت

وَالشَّاْنُ الْکَبیرُ،

و منزلت بزرگ

وَالشَّفاعَةُ الْمَقْبُولَةُ،

و شفاعت پذیرفته شده (همه از آن شماست) پروردگارا،

رَبَّنا آمَنَّا بِمٰا اَنْزَلْتَ وَاتَّبَعْنَا الرَّسُولَ،

ما به آنچه نازل فرمودی ایمان آورده و ازفرستاده ات پیروی نمودیم،

فَاُکْتُبْنا مَعَ الشَّاهِدینَ،

پس (نام) ما را همراه گواهان ثبت فرما،

رَبَّنا لا تُزِغْ قُلُوبَنا بَعْدَ اِذْ هَدَیْتَنا،

پروردگارا دل هایمان را بعد از آنکه ما را هدایت کردی (از راه حق) منحرف مگردان

وَهَبْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَةً، اِنَّکَ اَنْتَ الْوَهَّابُ،

و از سوی خود رحمتی بر ما ببخش زیرا تویی بخشنده،

سُبْحانَ رَبِّنا اَنْ کانَ وَعْدُ رَبِّنال َمَفْعُولًا،

منزّه است پروردگار ما که وعده اش به یقین انجام شدنی است،

یا وَلِیَّ اَللَّهِ (و اگر همه امامان را قصد کرده باشد می گوید:«یا اَوْلِیاءَ اَللَّهِ») انَّ بَیْنی

ای ولیّ خدا«ای اولیای خدا»، به یقین میان من

وَبیْنَ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ ذُنُوباً

و خداوند با عزّت و باشکوه گناهانی است

لا یَاْتی عَلَیْها اِلَّا رِضاکُمْ،

که جز رضایت شما آنها را محو نکند،

فَبِحَقِّ مَنِ ائْتَمَنَکُمْ عَلی سِرِّهِ،

پس به حق کسی که شما را امین رازش قرار داد

وَاسْتَرْعاکُمْ اَمْرَ خَلْقِهِ،

و امور مخلوقات را به شما واگذار نمود

وَقَرَنَ طاعَتَکُمْ بِطاعَتِهِ،

و اطاعت شما را به اطاعت خویش قرین ساخت،

لَمَّا اسْتَوْهَبْتُمْ ذُنُوبی

مصرانه تقاضا دارم برای گناهانم طلب بخشش کنید

ص :547

وَکُنْتُمْ شُفَعآئی

و شفیعان من (در پیشگاه خدا) باشید،

فَاِنّی لَکُمْ مُطیعٌ،

زیرا من مطیع شما هستم،

مَنْ اَطاعَکُمْ فَقَدْ اَطاعَ اللَّهَ،

هر کس شما را اطاعت کند خدا را اطاعت کرده است،

وَمَنْ عَصاکُمْ فَقَدْ عَصَی اللَّهَ،

و هر کس شما را نافرمانی کند خدا را نافرمانی کرده است،

وَ مَنْ احَبَّکُمْ فَقَدْ احَبَّ اللَّهَ،

و هر کس شما را دوست دارد خدا را دوست داشته است،

وَ مَنْ ابْغَضَکُمْ

و هر کس با شما دشمنی کند

فَقَدْ ابْغَضَ اللَّهَ،

با خدا دشمنی کرده است،

اَللهُمَّ اِنّی لَوْ وَجَدْتُ شُفَعآءَ

خدایا اگر من شفیعانی را می یافتم

اَقْرَبَ اِلَیْکَ مِنْ مُحَمِّدٍوَ اَهْلِ بَیْتِهِ الْأَخْیارِ،

که از محمّدو خاندان برگزیده اش به درگاهت نزدیکتر بودند،

الْأَئِمَّةِ الْأَبْرارِ،

همان پیشوایان نیکوکار،

لَجَعَلْتُهُمْ شُفَعآئی

آنها را شفیعان خود قرار می دادم،

فَبِحَقِّهِمُ اَلَذی اَوْجَبْتَ لَهُمْ عَلَیْکَ،

پس به حقّی که از آنان بر خودت واجب فرمودی

اَسْئَلُکَ اَنْ تُدْخِلَنی فی جُمْلَةِ الْعارِفینَ بِهِمْ وَبِحَقِّهِمْ،

از تو می خواهم که مرا در زمره عارفان به آنان و حقّشان

وَ فی زُمْرَةِ الْمَرْحُومینَ بِشَفاعَتِهِمْ،

و آمرزیدگان به واسطه شفاعتشان داخل کنی

اِنَّکَ اَرْحَمُ الرَّاحِمینَ،

زیرا که تو مهربان ترین مهربانانی،

وَصَلَّی اَللَّهُ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطَّاهِرینَ،

و خدا برمحمد و خاندان پاکش درود فرستد

وَسَلَّمَ تَسْلیماً کَثیراً،

و سلام فراوان خدا بر آنان باد

و خداوند برای ما کافی و بهترین سرپرست است.

یادآوری: «علّامه مجلسی» پس از نقل و شرح این زیارت می گوید: اگر در شرح این زیارت کمی بسط کلام دادم- اگرچه برای رعایت اختصار هنوز هم حقّ آن را ادا ننمودم- به این جهت است که این زیارت از جهت سند، صحیح ترین، و از جهت موارد شمولش نسبت به ائمّه علیهم السلام شامل ترین و عام ترین زیارات، و از جهت لفظ، روشن ترین و فصیح ترین، و از جهت معنا و محتوا بلیغ ترین، و از جهت شأن و مقام، عإِلَىٰ ترین زیارات است.(1) «مجلسی اوّل» (پدر بزرگوار علّامه مجلسی) نیز در شرح «من لا یحضره الفقیه» (یعنی در کتاب روضةالمتّقین) می فرماید: این زیارت احسن و اکمل زیارات است و من تا زمانی که در عتبات عإِلَىٰات بودم زیارت نکردم ائمّه علیهم السلام را مگر به این زیارت.(2) از حکایتی که مرحوم «حاجی نوری» (قدّس اللَّه نفسه) در کتاب «نجم الثاقب» نقل می کند به دست می آید که باید بر این زیارت مواظبت و مداومت داشت و از آن غافل نبود.(3)

ص :548


1- بحارالانوار، جلد 99، صفحه 144.
2- روضة المتّقین، جلد 5، صفحه 452.
3- نجم الثاقب، صفحه 603.

زیارت سوم (زیارت جامعه دیگری از امام صادق علیه السلام):

«علّامه مجلسی» در «بحارالانوار» می نویسد: این زیارت زیارتی است که «سیّد بن طاووس» ضمن ادعیه عرفه، از امام صادق علیه السلام روایت کرده که فرمود: در هرجا و هر زمان خصوصاً روز عرفه می توان این زیارت را خواند:

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا رَسُولَ اَللَّهِ،

سلام بر تو ای رسول خدا،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا نَبِیَّ اَللَّهِ،

سلام بر تو ای پیامبر خدا،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یاخِیَرَةَ اَللَّهِ مِنْ خَلْقِهِ،

سلام بر تو ای برگزیده خدا از میان مخلوقات

وَآمین هُ عَلیٰ وَحْیِهِ،

و امین بر وحیش،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مَوْلایَ یا اَمیرَالْمُؤْمِنینَ،

سلام بر تو ای مولای من ای امیرمؤمنان،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مَوْلایَ،

سلام بر تو ای مولای من،

اَنْتَ حُجَّةُ اَللَّهِ عَلیٰ خَلْقِهِ،

تویی حجت خدا بر مخلوقاتش،

وَبابُ عِلْمِهِ،

و درگاه علم

وَوَصِیُّ نَبِیِّهِ،

و وصیّ پیامبرش،

وَالْخَلیفَةُ مِنْ بَعْدِهِ فی اُمَّتِهِ،

و جانشین بعد از او در میان امّتش،

لَعَنَ اَللَّهُ اُمَّةً غَصَبَتْکَ حَقَّکَ،

خدا لعنت کند آن مردمی که حقّت را غصب نموده

وَقَعَدَتْ مَقْعَدَکَ،

و در جایگاهت قرار گرفتند،

اَنَا بَرئٌ مِنْهُمْ وَمِنْ شیعَتِهِمْ اِلَیْکَ،

من از آنان و پیروانشان به درگاهت بیزاری می جویم،

اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا فاطِمَةُ الْبَتُولُ،

سلام بر توای فاطمه پاکدامن،

اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا زَیْنَ نِسآءِ الْعالَمینَ،

سلام بر تو ای زینت بانوان جهانیان،

اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یابِنْتَ رَسُولِ اَللَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ،

سلام بر تو ای دختر رسول خدایی که پروردگار جهانیان است،

صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْکِ وَعَلَیْهِ،

درود خدا بر تو و بر او باد،

اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا امَ الْحَسَنِ وَالْحُسَیْنِ،

سلام بر تو ای مادرحسن و حسین،

لَعَنَ اَللَّهُ اُمَّةً غَصَبَتْکِ حَقَّکِ،

خدا لعنت کند مردمی را که حقّت را غصب نموده

وَمَنَعَتْکِ ما جَعَلَهُ اَللَّهُ لَکِ حَلالًا،

و تو را از آنچه خداوند برایت حلال ساخته بود منع کردند،

اَنَا بَرئٌ الَیْکِ مِنْهُمْ وَمِنْ شیعَتِهِمْ،

من از آنان و پیروانشان به درگاهت بیزاری می جویم،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مَوْلایَ یا ابامُحَمَّدٍ الْحَسَنَ الزَّکِیَّ،

سلام بر تو ای مولای من ای ابامحمد، حسن پاک نهاد،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مَوْلایَ، لَعَنَ اَللَّهُ اُمَّةً قَتَلَتْکَ،

سلام بر تو ای مولای من، خدا لعنت کند مردمی را که تو را به شهادت رسانده

وَبایَعَتْ فی اَمْرِکَ وَشایَعَتْ،

و بر آن بیعت نموده و همکاری کردند،

اَنَا بَرئٌ اِلَیْکَ مِنْهُمْ وَمِنْ شیعَتِهِمْ،

من از آنان و پیروانشان به درگاهت بیزاری می جویم،

ص :549

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مَوْلایَ یا اَباعَبْدِاَللَّهِ الْحُسَیْنَ بْنَ عَلِیٍّ،

سلام بر تو ای مولای من ای اَبٰا عَبْدِاللَّهِ، حسین بن علی،

صَلَواتُ اَللَّهِ عَلَیْکَ وَعَلی اَبیٰکَ وَ عَلیٰ جَدِّکَ مُحَمَّدٍ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ،

درود خدا بر توو بر پدرت و جدّت محمد- که درود خدا بر او و خاندان پاکش باد-

لَعَنَ اَللَّهُ اُمَّةًاسْتَحَلَّتْ دَمَکَ،

خدا لعنت کند مردمی را که خونت را حلال شمردند،

وَ لَعَنَ اَللَّهُ اُمَّةً قَتَلَتْکَ،

و خدا لعنت کند مردمی را که تو را به شهادت رسانده

وَاسْتَباحَتْ حَریمَکَ،

و حریمت را رعایت نکردند،

وَلَعَنَ اَللَّهُ اشْیاعَهُمْ وَ اتْباعَهُمْ،

و خدا لعنت کند

وَلَعَنَ اَللَّهُ الْمُمَهِّدینَ لَهُمْ بِالتَّمْکینِ مِنْ قِتالِکُمْ،

پیروان و متابعان آنها را و خدا لعنت کند کسانی را که با فرمانبرداری از آنان زمینه جنگ با شما را فراهم کردند، من

انَابَرئٌ الَی اَللَّهِ وَاِلَیْکَ مِنْهُمْ،

از آنان به درگاه خدا و نزد تو بیزاری می جویم،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مَوْلایَ یا ابامُحَمَّدٍ عَلِیَّ بْنَ الْحُسَیْنِ،

سلام بر تو ای مولای من، ای ابامحمد، علی بن حسین،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مَوْلایَ، یا ابا جَعْفَرٍ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ،

سلام بر تو ای مولای من ای اباجعفر محمد بن علی،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مَوْلایَ، یا اَباعَبْدِاَللَّهِ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ،

سلامبر تو ای مولای من، ای ابا عبداللَّه جعفر بن محمد،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مَوْلایَ،

سلام بر تو ای مولای من

یا ابَا الْحَسَنِ مُوسَی بْنَ جَعْفَرٍ،

ای ابالحسن موسی بن جعفر،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مَوْلایَ، یا ابَا الْحَسَنِ

سلام بر تو ای مولای من، ای ابالحسن

عَلِیَّ بْنَ مُوسی اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مَوْلایَ،

علی بن موسی، سلام بر تو ای مولای من،

یا اَباجَعْفَرٍ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ،

ای اباجعفر محمد بن علی،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مَوْلایَ،

سلام بر تو ای مولای من،

یا ابَا الْحَسَنِ عَلِیَّ بْنَ مُحَمَّدٍ،

ای ابالحسن علی بن محمد،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یامَوْلایَ،

سلام بر تو ای مولای من،

یا ابا مُحَمَّدٍ الْحَسَنَ بْنَ عَلِیٍّ،

ای ابامحمد حسن بن علی،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مَوْلایَ، یا ابَا

سلام بر تو ای مولای من، ای ابا

الْقاسِمِ مُحَمَّدَ بْنَ الْحَسَنِ صاحِبَ الزَّمانِ،

القاسم محمد بن حسن، صاحب الزمان،

صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْکَ وَعَلی

درود خدا بر تو و بر

عِتْرَتِکَ الطَّاهِرَةِ الطَّیِّبَةِ،

خاندان پاک و پاکیزه ات،

یا مَوالِیَّ کُونُوا شُفَعآئی فی حَطِّ وِزْری وَخَطایایَ،

ای سروران من در کاستن گناهان و خطاهایم شفیعم باشید،

ص :550

آمَنْتُ بِاَللَّهِ وَبِمٰا اَنْزِلَ اِلَیْکُمْ،

به خدا و آنچه بر شما نازل نموده ایمان دارم،

وَاتَوالى آخِرَکُمْ بِمٰا اتَوالى بِهِ اوَّلَکُمْ،

و آخرینتان را دوست دارم به همان جهت که اوّلینتان را دوست دارم

وَبَرِئْتُ مِنَ الْجِبْتِ وَالطَّاغوُتِ وَاللَّاتِ وَالْعُزّی

و از بت و طاغوت و لات و عزّی بیزاری می جویم،

یا مَوالِیَّ اَنَا سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَکُمْ،

ای سروران من، من با هر کس که با شما از در صلح درآید در صلحم،

وَحَرْبٌ لِمَنْ حارَبَکُمْ،

و با هر کس که با شما از در جنگ درآید در جنگم

وَعَدُوٌّ لِمَنْ عاداکُمْ،

و من تا روز قیامت با دشمنانتان دشمن

وَ وَلِیٌ لِمَنْ والاکُمْ إِلَىٰ یَوْمِ الْقِیمَةِ،

و با دوستدارانتان دوستم،

وَلَعَنَ اَللَّهُ ظالِمیکُمْ وَغاصِبیکُمْ،

و خدا لعنت کند ستمکاران و غصب کنندگان حقتان را،

وَلَعَنَ اَللَّهُ اشْیاعَهُمْ وَاتْباعَهُمْ وَاَهْلَ مَذْهَبِهِمْ،

و خدا لعنت کندپیروان و تابعان و همکیشان آنان را

وَاَبْرَءُ إِلَىَٰ اَللَّهِ وَاِلَیْکُمْ مِنْهُمْ.(1)

و از آنان به درگاه خدا و نزد شما بیزاری می جویم.

***

زیارت چهارم (زیارت امین اللَّه):

همان گونه که قبلًا نیز گفته ایم زیارت «امین اللَّه» در نظر بزرگانی مانند مرحوم «علّامه مجلسی» از معتبرترین زیاراتی است که در همه مشاهد مشرّفه می توان خواند.

این زیارت در فصل زیارات امیرمؤمنان علیه السلام (صفحه 260) به عنوان نخستین زیارت از زیارت مطلقه آن حضرت آمد.

***

زیارت پنجم (زیارت رجبیّه):

در اعمال ماه رجب نیز زیارتی با شروع «

اَلْحَمْدُللَّهِ الَّذِی أَشْهَدَنا مَشْهَدَ اَوْلِیائِهِ فِی رَجَب

» (صفحه 631) خواهد آمد که مطابق روایتی که از حسین بن روح از حضرت صاحب الامر علیه السلام نقل شد می توان آن را در هر یک از مشاهد مشرّفه خواند (البتّه در ماه رجب).

ص :551


1- اقبال، صفحه 382 و بحارالانوار، جلد 98، صفحه 374( با اندکی تفاوت).

فصل یازدهم: دعاهای بعد از زیارات

دعای اوّل:

«سیّد بن طاووس» می فرماید: مستحب است خواندن این دعا پس از زیارت هر کدام از ائمّه علیهم السلام:

اَللَّهُمَّ اَنْ کانَتْ ذُنُوبی قَدْ اخْلَقَتْ وَجْهی عِنْدَکَ،

خدایا اگر گناهانم آبرویم را در پیشگاهت برده

وَحَجَبَتْ دُعآئی عَنْکَ،

و مانع رسیدن دعایم به تو شده

وَحالَتْ بَیْنی وَبَیْنَکَ،

و میان من و تو فاصله انداخته،

فَاَسْئَلُکَ اَنْ تُقْبِلَ عَلَیَّ بِوَجْهِکَ الْکَریمِ،

از تو می خواهم که با جمال کریمانه ات به من رو کنی

وَتَنْشُرَعَلَیَّ رَحْمَتَکَ،

و رحمتت را بر من بگسترانی

وَتُنَزِّلَ عَلَیَّ بَرَکاتِکَ،

و برکاتت را بر من نازل کنی،

و اِنْ کانَتْ قَدْ مَنَعَتْ اَنْ تَرْفَعَ لی اِلَیْکَ صَوْتاً،

و اگر گناهم مانع رسیدن صدایم به درگاهت شده

اَوْ تَغْفِرَ لی ذَنْباً،

یا مانع آمرزش آن شده،

اَوْ تَتَجاوَزَ عَنْ خَطیئَةٍ مُهْلِکَةٍ،

یا مانع گذشت از گناهان هلاک کننده ام گشته،

فَها اَنَا ذامُسْتَجیرٌ بِکَرَمِ وَجْهِکَ،

پس این منم که به کرم ذاتت

وَعِزِّ جَلالِکَ،

و عزّت جلالت پناهنده ام،

مُتَوَسِّلٌ اِلَیْکَ،

به درگاهت متوسّل شده

مُتَقَرِّبٌ اِلَیْکَ بِاَحَبِ خَلْقِکَ اِلَیْکَ،

و تقرّب می جویم به واسطه محبوب ترین مخلوقات دردرگاهت ،

وَاکْرَمِهِمْ عَلَیْکَ، وَاَوْلاهُمْ بِکَ،

و گرامی ترین و برترین آنان در نزدت

وَاَطْوَعِهِمْ لَکَ، وَاعْظَمِهِمْ

و مطیع ترین آنان نسبت به تو و با عظمت ترین

مَنْزِلَةً وَمَکاناً عِنْدَکَ مُحَمَّدٍ،

آنان از جهت شأن و جایگاه در نزدت، همان محمد

وَبِعِتْرَتِهِ الطَّاهِرینَ، الْأَئِمَّةِ الْهُداةِ الْمَهْدِیّینَ،

و خاندان پاکش، امامان هدایت یافته هدایتگر،

اَلَّذینَ فَرَضْتَ عَلیٰ خَلْقِکَ طاعَتَهُمْ،

آنانی که اطاعتشان را بر مخلوقاتت واجب کرده

وَاَمَرْتَ بِمَوَدَّتِهِمْ،

و به محبّتشان فرمان دادی،

وَجَعَلْتَهُمْ وُلاةَ الْأَمْرِ

و آنان را فرمانروایان قرار دادی،

مِنْ بَعْدِ رَسُولِکَ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ،

بعد از رسولت- که درود خدا بر او و خاندان پاکش باد-

یا مُذِلَّ کُلِّ جَبَّارٍ عَنیدٍ،

ای خوارکننده هر ستمگر گردنکش،

وَیامُعِزَّ الْمُؤْمِنینَ،

و ای عزّت بخش مؤمنان،

بَلَغَ مَجْهُودی فَهَبْ لی نَفْسِیَ السَّاعَةَ،

توانم به سر آمد، پس مرا در این ساعت ببخش،

وَرَحْمَةً مِنْکَ تَمُنُ بِها عَلَیَّ

و رحمتی از جانب خودت که با آن بر من منّت گذاری عطایم کن

ص :552

یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ. آنگاه ضریح را ببوس و هر دو طرف صورتت را روی ضریح ای مهربان ترین مهربانان.

بگذار و بگو:

اَللهُمَّ انَّ هذا مَشْهَدٌ

خدایا به یقین اینجا شهادتگاهی است

لا یَرْجُو مَنْ فاتَتْهُ فیهِ رَحْمَتُکَ

که اگر کسی در آن از رحمتت دور ماند

اَنْ یَنالَها فی غَیْرِهِ،

امیدی ندارد که در جای دیگر به آن برسد،

وَلٰا اَحَدٌ اَشْقی مِنِ اَمْرِءٍ قَصَدَهُ مُؤَمِّلًا فَآبَ عَنْهُ خآئِباً،

و کسی بیچاره تر از آن نیست که امیدوارانه به این جایگاه رو کند ولی ناامید از آنجا بازگردد،

اَللهُمَ اِنّی اَعُوذُ بِکَ مِنْ شَرِّ الْإِیابِ وَخَیْبَةِ الْمُنْقَلَبِ،

خدایابه تو پناه می برم از شرّ و ناامیدی در بازگشت

وَالْمُناقَشَةِ عِنْدَ الْحِسابِ،

و سخت گیری در هنگام حساب

وَحاشاکَ یا رَبِّ

و ای پروردگار من از تو بعید است

اَنْ تَقْرِنَ طاعَةَ وَلِیِّکَ بِطاعَتِکَ،

که فرمانبرداری از ولیّت را به فرمانبرداریت

وَمُوالاتَهُ بِمُوالاتِکَ،

و پیروی از او را به پیرویت

وَمَعْصِیَتَهُ بِمَعْصِیَتِکَ

و نافرمانیش را به نافرمانیت مقرون سازی

ثُمَّ تُؤْیِسَ زآئِرَهُ، وَالْمُتَحَمِّلَ مِنْ بُعْدِ الْبِلادِ إِلَىٰ قَبْرِهِ،

ولی زائرش و آن که دوری راه را برای رسیدن به قبرش تحمّل نموده ناامید گردانی،

وَعِزَّتِکَ یا رَبِّ لایَنْعَقِدُ عَلیٰ ذلِکَ ضَمیری

به عزّتت سوگند ای پروردگار من این را باور ندارم،

اِذْ کانَتِ الْقُلُوبُ اِلَیْکَ بِالْجَمیلِ تُشیرُ.

زیرا دلها از توبه نیکی یاد می کند.

سپس نماز زیارت بخوان و وقت وداع بگو:

اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ یا اَهْلَ بَیْتِ النُّبُوَّةِ،

سلام بر شما ای خاندان نبوّت

وَمَعْدِنَ الرِّسالَةِ،

و گنجینه رسالت،

سَلامَ مُوَدِّعٍ لا سَئِمٍ وَلٰا قالٍ،

سلام خداحافظی کننده ای که نه خسته است و نه دلتنگ،

وَرَحْمَةُاَللَّهِ وَبَرَکاتُهُ عَلَیْکُمْ اَهْلَ الْبَیْتِ،

و رحمت و برکات خدا بر شما خاندان باد

انَّهُ حَمیدٌ مَجیدٌ،

چرا که او ستوده و بزرگوار است،

سَلامَ وَلِیٍّ غَیْرَ راغِبٍ عَنْکُمْ،

سلام دوستداری که به شما امیدوار است،

وَلٰا مُنْحَرِفٍ عَنْکُمْ،

و از شما روی گردان نیست،

وَلٰا مُسْتَبْدِلٍ بِکُمْ،

و برای شما جایگزین قرار نداده،

وَلٰا مُؤْثِرٍعَلَیْکُمْ،

و کسی را بیش از شما دوست ندارد،

وَلٰا زاهِدٍ فی قُرْبِکُمْ،

و از جوارتان دوری نمی کند،

لا جَعَلَهُ اَللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنْ زِیارَةِ قُبُورِکُمْ،

خداوند این زیارتم از قبرهایتان را آخرین زیارت

وَ اتْیانِ مَشاهِدِکُمْ،

و آمدن به درگاهتان قرار ندهد

وَ اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ وَ رَحْمَةُ اَللَّهِ وَبَرَکاتُهُ،

و سلام و رحمت و برکات خدا بر شما باد

وَ حَشَرَنِیَ اَللَّهُ فی زُمْرَتِکُمْ،

و خدا مرا در گروه شما محشورگرداند

ص :553

وَاَوْرَدَنی حَوْضَکُمْ،

و بر حوض کوثر شما وارد گرداند

وَارْضاکُمْ عَنّی

و شما را از من خشنود سازد،

وَمَکَّنَنی فی دَوْلَتِکُمْ،

و در حکومت شما مرا قدرت بخشد

وَاحْیانی فی رَجْعَتِکُمْ،

و در رجعتتان زنده گرداند،

وَ مَلَّکَنی فی اَیَّامِکُمْ،

و در روزگارتان حاکمم گرداند،

وَ شَکَرَ سَعْیی بِکُمْ،

و به واسطه شما تلاشم را بپذیرد،

وَغَفَرَ ذُنُوبی بِشَفاعَتِکُمْ،

و به شفاعتتان گناهانم را بیامرزد

وَ اقالَ عَثْرَتی بِحُبِّکُمْ،

و به محبتتان از لغزش هایم درگذرد،

وَ اَعْلیٰ کَعْبی بِمُوالاتِکُمْ،

و به پیرویتان ارجمندم گرداند

وَشَرَّفَنی بِطاعَتِکُمْ، و

و با اطاعت از شما شرافتم بخشد،

َاعَزَّنی بِهُدیکُمْ،

و با هدایتتان عزیزم گرداند،

وَجَعَلَنی مِمَّنْ یَنْقَلِبُ مُفْلِحا مُنْجِحاً،

و مرا از کسانی قرار دهد که باز می گردند در حالى که رستگارِپیروز،

سالِماً غانِماً،

سلامتِ موفق،

مُعافاً غَنِیّاً،

بخشیده شده و بی نیازند،

فائِزاً بِرِضْوانِ اَللَّهِ وَفَضْلِهِ وَکِفایَتِهِ،

و به خشنودی خدا و لطف و عنایتش رسیده اند

بِاَفْضَلِ ما یَنْقَلِبُ بِهِ اَحَدٌ مِنْ زُوَّارِکُمْ،

به بهترین شکلی که هر یک از زائران

وَمَوالىکُمْ وَمُحِبّیکُمْ وَشیعَتِکُمْ،

و دوستداران و محبّان و شیعیانتان باز می گردند

وَ رَزَقَنِیَ اَللَّهُ الْعَوْدَ ثُمَّ الْعَوْدَ ثُمَّ الْعَوْدَ ما ابْقانی رَبّی

و خدا پیوسته بازگشت (به این مکان) را مادامی که زنده ام، روزیم گرداند،

بِنِیَّةٍ صادِقَةٍ،

با نیّتی صادق

وَ ایمانٍ وَتَقْوی وَاخْباتٍ،

و ایمان و تقوا و فروتنی،

وَ رِزْقٍ واسِعٍ حَلالٍ طَیِّبٍ،

و روزی وسیع و حلال و پاکیزه،

اَللهُمَّ لا تَجْعَلْهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنْ زِیارَتِهِمْ وَ ذِکْرِهِمْ،

خدایا این زیارتم راآخرین زیارت و یاد و درود برایشان قرار مده،

وَ الصَّلاةِ عَلَیْهِمْ، وَاَوْجِبْ

و بر من واجب گردان

لِیَ الْمَغْفِرَةَوَالرَّحْمَةَ، وَحُسْنَ الْإِجابَةِ، کَما

آمرزشو رحمت

وَالْخَیْرَ وَالْبَرَکَةَ،

و خیر و برکت

وَالفَوْزَ وَالْإِیمانَ،

و رستگاری و ایمان و اجابت نیکو را، همان گونه که

اَوْجَبْتَ لِأَوْلِیآئِکَ الْعارِفینَ بِحَقِّهِمْ،

واجب ساختی برای اولیائت که آشنای به حق امامان بودند

الْمُوجِبینَ طاعَتَهُمْ،

و اطاعتشان را بر خود واجب می دانستند

وَالرَّاغِبینَ فی زِیارَتِهِمُ،

و مشتاق زیارتشان

الْمُتَقَرِّبینَ اِلَیْکَ وَالَیْهِمْ،

بودند و به درگاه تو و آنان تقرّب می جستند،

بِاَبی اَنْتُمْ وَ اُمّی وَ نَفْسی وَمإِلَىٰ وَ اَهْلی

پدر و مادر و جان و مال و خانواده ام فدای شما،

اجْعَلُونی مِنْ هَمِّکُمْ، وَصَیِّرُونی فی حِزْبِکُمْ،

مرا مورد عنایتتان و در گروه خودتان قرار دهید

وَادْخِلُونی فی شَفاعَتِکُمْ،

و در شفاعتتان داخل کنید

ص :554

وَ اِذْکُرُونی عِنْدَ رَبِّکُمْ،

و در نزد پروردگارتان یاد کنید،

اَللهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ،

خدایا بر محمد و خاندان پاکش درود فرست،

وَاَبْلِغْ ارْواحَهُمْ وَاجْسادَهُمْ عَنّی تَحِیَّةً کَثیرَةً وَسَلاماً،

درود و سلام فراوان مرا به ارواح و بدن های آنان برسان

وَاَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ وَرَحْمَةُ اَللَّهِ وَبَرَکاتُهُ.(1)

و سلام و رحمت و برکات خدا بر شما باد.

***

دعای دوم (دعای عإِلَىٰة المضامین):

این دعا را نیز «سیّد بن طاووس» در «مصباح الزائر» آورده است که بعد از زیارت هر یک از ائمّه علیهم السلام می توان خواند:

اَللهُمَّ اِنّی زُرْتُ هذَا الْإِمامَ مُقِرًّا بِامامَتِهِ،

خدایا من این امام را زیارت نمودم در حالى که به امامتش اقرار دارم

مُعْتَقِداً لِفَرْضِ طاعَتِهِ،

و به وجوب اطاعتش معتقدم،

فَقَصَدْتُ مَشْهَدَهُ بِذُنُوبی وَعُیُوبی

پس زیارت بارگاهش را قصد نمودم با گناهان و عیب ها

وَمُوبِقاتِ آثامی وَکَثْرَةِ سَیِّئاتی وَخَطایایَ،

و جرم های آزاردهنده ام و فراوانی گناهان و اشتباهاتم

وَما تَعْرِفُهُ مِنّی مُسْتَجیراً بِعَفْوِکَ،

و آنچه تو از من می دانی در حالى که به آمرزشت امیدوار

مُسْتَعیذاً بِحِلْمِکَ، راجِیاً رَحْمَتَکَ،

و به شکیباییت پناهنده ام، و به رحمتت امیدوار

لاجِئاً إِلَىٰ رُکْنِکَ،

و به قدرت تو پناه آورده ام

عآئِذاً بِرَاْفَتِکَ، مُسْتَشْفِعاً بِوَلِیِّکَ،

و در سایه لطف تو قرار گرفته ام،

وَابْنِ اُولِیائِکَ،وَصَفِیِّکَ وَابْنِ اَصْفِیآئِکَ،

و ولی و فرزند اولیاءو برگزیده ات و فرزند برگزیدگان

وَاَمینِکَ وَابْنِ امَنائِکَ،

و امین و فرزند امینانت

وَخَلیفَتِکَ وَابْنِ خُلَفائِکَ،

و خلیفه و فرزند خلفائت را شفیع می گیرم.

(هرگاه این دعا در زیارت امیرمؤمنان علیه السلام خوانده شود در هر چهار مورد بجای کلمه «ابن» باید «اَبیٰ» گفته شود).

اَلَّذینَ جَعَلْتَهُمُ الْوَسیلَةَ إِلَىٰ رَحْمَتِکَ وَرِضْوانِکَ،

آنانی که واسطه رسیدن به رحمت و خوشنودیت

وَالذَّریعَةَ إِلَىٰ رَاْفَتِکَ وَغُفْرانِکَ

و راه رسیدن به لطف و آمرزشت قرارشان دادی،

اَللهُمَّ وَ اَوَّلُ حاجَتی اِلَیْکَ

خدایا اولین حاجتم به درگاهت این است

اَنْ تَغْفِرَ لی ما سَلَفَ مِنْ ذُنُوبی عَلیٰ کَثْرَتِها،

که گناهان فراوان گذشته مرا بیامرزی،

ص :555


1- بحارالانوار، جلد 99، صفحه 172 و مصباح الزائر، صفحه 471.

و اِنْ تَعْصِمَنی فیما بَقِیَ مِنْ عُمْری

و مرا در باقیمانده عمرم (از گناه) حفظ کنی

وَتُطَهِّرَ دینی مِمَّا یُدَنِّسُهُ وَیَشینُهُ وَیُزْری بِهِ،

و دینم رااز آنچه آن را آلوده و تباه و بی آبرو ساخته،

وَتَحْمِیَهُ مِنَ الرَّیْبِ وَالشَّکِ وَالْفَسادِ وَ الشِّرْکِ،

پاک گردانی و آن را از شک و تردید و تباهی و شرک، حفظ کنی،

وَتُثَبِّتَنی عَلیٰ طاعَتِکَ وَطاعَةِ رَسُولِکَ،

و مرا ثابت قدم گردانی، بر اطاعتت و اطاعت رسولت

وَذُرِّیَّتِهِ النُّجَبآءِ السُّعَدآءِ،

و نسل نجیب و سعادتمندش

صَلَواتُکَ عَلَیْهِمْ وَرَحْمَتُکَ وَسَلامُکَ وَبَرَکاتُکَ،

- که درود و رحمت و سلام و برکات تو بر آنان باد-

وَتُحْیِیَنی ما احْیَیْتَنی عَلیٰ طاعَتِهِمْ،

و مادام که زنده ام بر اطاعت ایشان زنده ام بدار،

وَتُمیتَنی اِذٰا اَمَتَّنی عَلیٰ طاعَتِهِمْ،

و در وقت مردن بر اطاعت ایشان بمیران،

و اِنْ لا تَمْحُوَمِنْ قَلْبی مَوَدَّتَهُمْ وَمَحَبَّتَهُمْ،

و دوستی و محبّت آنان

وَبُغْضَ اعْدائِهِمْ،

و کینه دشمنانشان

وَمُرافَقَةَ اَوْلِیآئِهِمْ وَبِرَّهُمْ،

و همراهی دوستدارانشان و نیکی به آنان را از دلم محو نکنی

وَاَسْئَلُکَ یا رَبِّ اَنْ تَقْبَلَ ذلِکَ مِنّی

و ای پروردگار من از تو می خواهم که این (زیارت) را از من بپذیری

وَتُحَبِّبَ إِلَىَّٰ عِبادَتَکَ، وَالْمُواظَبَةَ عَلَیْها،

و به عبادتت و مواظبت بر آن علاقه مندم گردانی

وَتُنَشِّطَنی لَها،

و بر انجام آن نشاطم بخشی،

وَتُبَغِّضَ اِلَیَّ مَعاصیَکَ وَمَحارِمَکَ،

و گناهان و حرام هایت را مبغوضم گردانده

وَتَدْفَعَنی عَنْها،

و از آنها بازم داری

وَتُجَنِّبَنِی التَّقْصیرَ فی صَلاتی

و مرا از کوتاهی در انجام نمازم

وَالْإِسْتِهانَةَ بِها، وَالتَّراخِیَ عَنْها،

و سبک شمردن آن و تأخیر در انجام آن دور سازی

وَتُوَفِّقَنی لِتَاْدِیَتِها

و بر انجام آن موفّقم بداری

کَمٰا فَرَضْتَ

آن گونه که واجب نموده

وَاَمَرْتَ بِهِ عَلیٰ سُنَّةِ رَسُولِکَ، صَلَواتُکَ

و به انجام آن مطابق سنّت رسولت- که درود

عَلَیْهِ وَآلِهِ، وَرَحْمَتُکَ وَبَرَکاتُکَ،

و رحمت و برکات تو بر او و خاندانش باد-

خُضُوعاً وَخُشُوعاً،

در حال فروتنی و افتادگی فرمان داده ای،

وَتَشْرَحَ صَدْری لِإیتآءِ الزَّکاةِ، وَاعْطآءِ الصَّدَقاتِ،

و دلگرمم کنی به پرداخت زکات و دادن صدقات

وَبَذْلِ الْمَعْرُوفِ، وَالْإِحْسانِ إِلَىٰ

و انجام کارهای نیک و نیکی و احسان به

شیعَةِ آلِ مُحَمَّدٍ عَلَیْهِمُ اَلسَّلامُ، وَمُواساتِهِمْ،

شیعیان خاندان محمد- که بر آنان درود باد-

وَلٰا تَتَوَفَّانی اِلَّا بَعْدَ اَنْ تَرْزُقَنی

و زنده ام بداری تاروزیم گردانی

ص :556

حَجَّ بَیْتِکَ الْحَرامِ،

حج بیت اللَّه الحرام

وَزِیارَةَ قَبْرِ نَبِیِّکَ وَقُبُورِ الْأَئِمَّةِ عَلَیْهِمُ اَلسَّلامُ،

و زیارت قبر پیامبرت و امامان- که بر آنان درود باد- را

وَاَسْئَلُکَ یا رَبِّ تَوْبَةً نَصُوحاً تَرْضاها،

و ای پروردگار من از تو می خواهم توبه واقعی مورد پسندت را،

وَنِیَّةً تَحْمَدُها،

و نیّت (خالص) مورد ستایشت را

وَعَمَلًاصالِحاً تَقْبَلُهُ،

و عمل شایسته مورد پذیرشت را،

و اِنْ تَغْفِرَ لی وَتَرْحَمَنی اِذٰا تَوَفَّیْتَنی

و آمرزش و رحمت هنگام مرگم را

وَتُهَوِّنَ عَلَیَّ سَکَراتِ الْمَوْتِ،

و آسانی سختی های جان کندنم را،

وَتَحْشُرَنی فی زُمْرَةِ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ صَلَواتُ اَللَّهِ عَلَیْهِ

و این که مرا در گروه محمد و خاندانش- که درود خدا بر او و بر آنان باد- محشور

وَعَلَیْهِمْ، وَتُدْخِلَنِی الْجَنَّةَ بِرَحْمَتِکَ، وَتَجْعَلَ دَمْعی غَزیراً فی طاعَتِکَ،

گردانی، و به رحمتت در بهشت داخلم کنی،

و اشکم را در راه بندگیت فراوان کن

وَعَبْرَتی جارِیَةً فیما یُقَرِّبُنی مِنْکَ،

و سرشکم را در آنچه مرا به تو نزدیک می کند جاری ساز،

وَقَلْبی عَطُوفاً عَلیٰ اَوْلِیآئِکَ،

و دلم را به اولیائت مهربان کن

وَتَصُونَنی فی هذِهِ الدُّنْیا مِنَ الْعاهاتِ وَالْآفاتِ،

و مرا در این دنیا از آسیب ها و آفت ها

وَالْأَمْراضِ الشَّدیدَةِ،

و بیماری های شدید

وَالْأَسْقامِ الْمُزْمِنَةِ، ، وَتَصْرِفَ قَلْبی عَنِ

و دردهای مزمن

وَجَمیعِ اَنْواعِ الْبَلاءِ وَالْحَوادِثِ الْحَرامِ،

و تمامی بلاها و حوادث (ناگوار) ایمن گردان،

وَتُبَغِّضَ إِلَىَّٰ مَعاصِیَکَ،

و دلم را از حرام بازگردان و نافرمانیت را مبغوضم ساز،

وَتُحَبِّبَ اِلَیَّ الْحَلالَ،

و حلال را محبوبم گردان

وَتَفْتَحَ لی اَبْوابَهُ،

و درهای آن را به رویم بگشای

وَتُثَبِّتَ نِیَّتی وَفِعْلی عَلَیْهَ،

و نیت و فعلم را بر آن ثابت بدار

وَتَمُدَّ فی عُمْری

و عمرم را طولانی گردان

وَتُغْلِقَ ابْوابَ الْمِحَنِ عَنّی

و درهای سختی را به رویم ببند

وَلٰا تَسْلُبَنی ما مَنَنْتَ بِهِ عَلیَّ،

و آنچه به من عطا نموده ای از من نگیر،

وَلٰا تَسْتَرِدَّ شَیْئاً مِمَّا احْسَنْتَ بِهِ اِلَیَّ،

و آنچه به من احسان نموده ای از من باز نگردان،

وَلٰا تَنْزِعَ مِنِّی النِّعَمَ اَلَّتی اَنْعَمْتَ بِها عَلَیَّ،

و نعمت هایی که بر من ارزانی داشته ای از من مگیر،

وَتَزیدَ فیما خَوَّلْتَنی وَتُضاعِفَهُ

و در آنچه به من عطا کرده ای بیافزای

اضْعافاً مُضاعَفَةً،

و آن را مضاعف کن

وَ تَرْزُقَنی مالًا کَثیراً واسِعاً سآئِغاً،

و مال فراوان و وسیع حلال،

هَنیئاً نامِیاً وافِیاً،

گوارا و فزاینده و کافی روزیم گردان

ص :557

وَعِزّاً باقِیاً کافِیاً،

و عزّتی پاینده و کافی،

وَجاهاً عَریضاً مَنیعاً،

و مقامی گسترده و دست نایافتنی،

وَنِعْمَةً سابِغَةً عآمَّةً،

و نعمتی فراوان و گسترده،

وَتُغْنِیَنی بِذلِکَ عَنِ الْمَطالِبِ الْمُنَکَّدَةِ،

و مرا با این اموراز تلاش خسته کننده

وَ الْمَوارِدِ الصَّعْبَةِ،

و کارهای دشوار بی نیاز ساز،

وَ تُخَلِّصَنی مِنْها مُعافاً

و از آنها رهایم کن با سلامتی

فی دینی وَ نَفْسی وَ وَلَدی

در دین و جان و فرزندان

وَ ما اَعْطَیْتَنی وَ مَنَحْتَنی

و آنچه به من عطا نموده و بخشیده ای،

وَ تَحْفَظَ عَلَیَّ مالى وَ جَمیعَ ما خَوَّلْتَنی

و دارایی و تمامی آنچه به من ارزانی داشته ای را حفظ کن،

وَتَقْبِضَ عَنّی ایْدِیَ الْجَبابِرَةِ،

و دست ستمگران را از من کوتاه گردان،

وَ تَرُدَّنی إِلَىٰ وَطَنی

و مرا به وطنم بازگردان

وَ تُبَلِّغَنی نِهایَةَ اَمَلی فی دُنْیایَ وَ آخِرَتی

و به نهایت آرزوهایم در دنیا و آخرت برسان،

وَ تَجْعَلَ عاقِبَةَ اَمْری مَحْمُودَةً حَسَنَةً سَلیمَةً،

و عاقبت کارم راپسندیده و نیکو و مطمئن قرار ده،

وَ تَجْعَلَنی رَحیبَ الصَّدْرِ، وٰاسِعَ الْحالِ، حَسَنَ الْخُلْقِ،

و مرا با سخاوت و دست و دلباز و خوش رفتار

بَعیداً مِنَ الْبُخْلِ وَالْمَنْعِ وَالنِّفاقِ،

و دور از بخل و تنگ نظری و دورویی

وَالْکِذْبِ وَالْبُهْتِ وَقَوْلِ الزُّورِ،

و دروغ و تهمت و سخن باطل قرار ده

وَتُرْسِخَ فی قَلْبی مَحَبَّةَ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَشیعَتِهِمْ،

و محبّت محمّد و خاندان محمّد و شیعیانشان را بر دلم راسخ کن،

وَتَحْرُسَنی یا رَبِ فی نَفْسی

و ای پروردگار من، مرا به رحمت و بخششت

وَ اَهْلی وَمالى وَ وَلَدی

در جان و خانواده و مال و فرزندان

وَاَهْلِ حُزانَتی وَ اِخْوانی

و غمخواران و برادران و دوستان

وَاهْلِ مَوَدَّتی وَذُرِّیَّتی بِرَحْمَتِکَ وَجُودِکَ،

و نسلم محافظت فرما،

اَللهُمَّ هذِهِ حاجاتی عِنْدَکَ،

خدایا اینها حاجت هایم به درگاه توست که

وَ قَدِ اسْتَکْثَرْتُها لِلُؤْمی وَشُحّی

به خاطر تنگ نظری و طمعم بر آن افزودم،

وَ هِیَ عِنْدَکَ صَغیرَةٌ حَقیرَةٌ،

در حالى که آنها نزد تو کوچک و بی مقدار

وَ عَلَیْکَ سَهْلَةٌ یَسیرَةٌ،

و (انجام آن) بر تو آسان و ساده است،

فَاَسْئَلُکَ بِجاهِ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ عَلَیْهِ وَعَلَیْهِمُ اَلسَّلامُ عِنْدَکَ،

پس از تو می خواهم به مقام محمّد و خاندان او- که درود بر او و بر آنان باد- در نزدت

وَبِحَقِّهِمْ عَلَیْکَ،

و به حقّشان بر تو،

وَبِمٰا اَوْجَبْتَ لَهُمْ،

و به حقّ آنچه بر آنان

وَبِسآئِرِ اَنْبِیآئِکَ وَرُسُلِکَ،

و بر تمامی پیامبران و فرستادگان

وَ اَصْفِیآئِکَ

و برگزیدگان

ص :558

وَ اَوْلِیآئِکَ الْمُخْلِصینَ مِنْ عِبادِکَ،

و دوستداران خالص از بندگانت واجب نموده ای

وَ بِاسْمِکَ الْأَعْظَمِ الْأَعْظَمِ لَمَّا قَضَیْتَها کُلَّها،

و به حقّ اسم اعظم اعظمت که تمامی حاجت هایم را برآوری،

وَاسْعَفْتَنی بِها،

و خواسته هایم را اجابت کنی،

وَ لَمْ تُخَیِّبْ اَمَلی وَ رَجآئی

و امید و آرزویم را ناامید مگردانی،

اَللَّهُمَّ وَ شَفِّعْ صاحِبَ

خدایا شفاعت صاحب

هذَا الْقَبْرِ فِیَّ،

این قبر را در موردم بپذیر،

یا سَیِّدی یا وَلِیَّ اَللَّهِ یا آمین اَللَّهِ،

ای آقای من ای ولی خدا، ای امین خدا،

اَسْئَلُکَ اَنْ تَشْفَعَ لی الَی

از تو می خواهم که در تمامی حاجت هایم

اَللَّهِ عَزَّوَجَلَّ فی هذِهِ الْحاجاتِ کُلِّها،

نزد خداوندِ عزیز و گرامی شفیعم باشی،

بِحَقِّ آبآئِکَ الطَّاهِرینَ،

به حقّ پدران پاک نهادت

وَ بِحَقِ اَوْلادِکَ الْمُنْتَجَبینَ،

و به حق فرزندان برگزیده ات،

فَانَّ لَکَ عِنْدَاَللَّهِ تَقَدَّسَتْ اسْمآئُهُ،

چرا که برای توست نزد خداوندی که نام هایش مقدّس است،

الْمَنْزِلَةَ الشَّریفَةَ،

مقام با شرافت

وَالْمَرْتَبَةَ الْجَلیلَةَ،

و رتبه ای عإِلَىٰ،

وَالْجاهَ الْعَریضَ،

و جایگاه وسیع،

اَللهُمَّ لَوْ عَرَفْتُ مَنْ هُوَ اَوْجَهُ عِنْدَکَ مِنْ هذَا الْإِمامِ،

خدایا اگر کسی را در نزدت آبرومند از این امام

وَ مِنْ آبآئِهِ وَابْنآئِهِ الطَّاهِرینَ عَلَیْهِمُ اَلسَّلامُ وَالصَّلاةُ،ل

و از پدران و فرزندان پاکش- که درود و سلام بر ایشان باد- می شناختم

لَجَعَلْتُهُمْ شُفَعآئی وَ قَدَّمْتُهُمْ امامَ حاجَتی

به یقین آنان را شفیعان خود و پیشاپیش حاجت

وَ طَلِباتی هذِهِ،

و خواسته هایم قرار می دادم

فَاسْمَعْ مِنّی

(خدایا) از من بشنو و اجابت فرما

وَاسْتَجِبْ لی وَاِفْعَلْ بی ما اَنْتَ اَهْلُهُ

و در مورد من آنچه تو شایسته آنی انجام ده

یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ،

ای مهربان ترین مهربانان.

اَللهُمَّ وَ ما قَصُرَتْ عَنْهُ مَسْئَلَتی

خدایا آنچه درخواستم شامل آن نشد

وَلَمْ تَبْلُغْهُ فِطْنَتی مِنْ صالِحِ دینی

و آنچه از صلاح دین

وَدُنْیایَ وَآخِرَتی

و دنیا و آخرتم به فکرم خطور نکرده است،

فَامْنُنْ بِهِ عَلیَّ،

به اجابتش بر من منّت گذار،

وَاحْفَظْنی وَاحْرُسْنی

و مرا حفظ و پاسداری نما

وَهَبْ لی وَاغْفِرْلی

و بر من ببخش و مرا بیامرز،

وَ مَنْ اَرادَنی بِسُوءٍ اَوْ مَکْرُوهٍ،

و هر که مرا به بدی یا زشتی قصد کند

مِنْ شَیْطانٍ مَریدٍ،

چه شیطان نافرمان

اَوْ سُلْطانٍ عَنیدٍ،

یا فرمانروای ظالم

اَوْمُخالِفٍ فی دینٍ،

یامخالف در دین

اَوْ مُنازِعٍ فی دُنْیا،

یا ستیزه جوی در (امور) دنیا،

اَوْ حاسِدٍ عَلَیَّ نِعْمَةً،

یا حسود نسبت به نعمت هایم،

اَوْ ظالِمٍ اَوْ باغٍ،

یا ستمکار، یا سرکش

ص :559

فَاقْبِضْ عَنّی یَدَهُ، ،

دستش را از من کوتاه کن

وَاصْرِفْ عَنّی کَیْدَهُ

و مکرش را از من دور کن

وَاشْغَلْهُ عَنّی بِنَفْسِهِ،

و او را به جای من به خودش مشغول ساز،

وَاِکْفِنی شَرَّهُ، وَشَرَّ اتْباعِهِ وَشَیاطینِهِ،

و شرّ او و پیروان و شیاطینش را از من دور کن،

وَاجِرْنی مِنْ کُلِّ ما یَضُرُّنی وَیُجْحِفُ بی

و از آنچه به من زیان می رساند و ضرر می زند، پناهم ده

وَاَعْطِنی جَمیعَ الْخَیْرِ کُلِّهِ مِمَّا اَعْلَمُ وَمِمَّا لا اَعْلَمُ،

و تمامی نیکی ها را از آنچه می دانم و نمی دانم عطایم کن،

اَللهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ،

خدایا برمحمّد و خاندان پاکش درود فرست

وَاغْفِرْلی وَلِوٰالِدَیَّ،

و بیامرز مرا و پدر و مادر

وَلِإِخْوانی وَاخَواتی وَاعْمامی

و برادران و خواهران و عموها

وَعَمَّاتی وَاخْوالى وَخالاتی

عمه ها و دایی ها و خاله ها

وَاجْدادی وَجَدَّاتی وَاَوْلادِهِمْ وَذَراریهِمْ،

و پدربزرگ ها و مادربزرگ ها و فرزندان و نسل آنها

وَازْواجی وَذُرِّیَّاتی وَاقْرِبآئی وَاصْدِقائی

و همسران و نسلم و نزدیکان و دوستان

وَجیرانی وَ اِخْوانی فیکَ مِنْ اهْلِ الشَّرْقِ وَالْغَرْبِ،

و همسایه هایم را و برادران دینیم درشرق و غرب زمین

وَلِجَمیعِ اَهْلِ مَوَدَّتی مِنَ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ،

و تمامی دوستانم از مردان و زنان با ایمان

الْاحْیآءِ مِنْهُمْ وَالْامْواتِ،

زنده و مرده ایشان

وَلِجَمیعِ مَنْ عَلَّمَنی خَیْراً،

و تمامی آنان که به من کار خیری آموخته اند

اَوْ تَعَلَّمَ مِنّی عِلْماً،

یا از من عملی یاد گرفته اند

اَللهُمَّ اَشْرِکْهُمْ فی صالِحِ دُعآئی

خدایا آنان را در دعای خیرم

وِزِیارَتی لِمَشْهَدِ حُجَّتِکَ وَوَلِیِّکَ،

و زیارتم از بارگاه حجّت و ولیّت شریک گردان

وَاَشْرِکْنی فی صالِحِ ادْعِیَتِهِمْ،

و مرا در دعای خیر آنان شریک کن،

بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ،

به رحمتت ای مهربان ترین مهربانان.

وَبَلِّغْ وَلِیَّکَ مِنْهُمُ السَّلامَ،

و از جانب آنان سلامی به ولیّت برسان،

وَاَلسَّلامُ عَلَیْکَ وَرَحْمَةُاَللَّهِ وَبَرَکاتُهُ،

و سلام و رحمت و برکات خدا بر تو باد

یا مَوْلایَ، یا فُلانَ بْن فُلان (و به جای کلمه فلان بن فلان نام امامی را که زیارت ای سرور یا سَیِّدی می کنی با و مولای من ای فلان پسر فلان نام پدر بزرگوارش می بری و می گویی)

صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْکَ وَعَلی رُوحِکَ وَبَدَنِکَ،

درود خدا بر تو و بر روح و بدن (مطهّر) تو باد،

ص :560

اَنْتَ وَسیلَتی الَی اَللَّهِ، وَذَریعَتی الَیْهِ،

تویی وسیله و راه رسیدنم به خدا،

وَ لی حَقُّ مُوالاتی وَتَاْمیلی

و برای من است حقّ دوستی و آرزومندی،

فَکُنْ شَفیعی الَی اَللَّهِ عَزَّوَجَلَّ

پس به درگاه خداوند عزیز و گرامی شفیعم باش

فِی الْوُقُوفِ عَلیٰ قِصَّتی هذِهِ،

در آگاهی از خواسته ام

وَصَرْفی عَنْ مَوْقِفی هذا بِالنُّجْحِ،

و بازگشتن ازاین مکان،

وَ بِمٰا سَئَلْتُهُ کُلِّهِ،

با کامیابی و با تمامی آنچه از تو خواسته ام

بِرَحْمَتِهِ وَقُدْرَتِهِ،

به واسطه رحمت و قدرت خدا،

اَللهُمَّ ارْزُقْنی عَقْلًا کامِلًا،

خدایا روزیم گردان عقل کامل

وَلُبّاً راجِحاً، وَ عِزّاً باقِیاً،

و فکر برتر و عزّت پاینده

وَ قَلْباً زَکِیّاً، وَ عَمَلًا کَثیراً،

و قلبی پاک و عمل فراوان

وَ اَدَباً بارِعاً،

و ادب نیکو،

وَاجْعَلْ ذلِکَ کُلَّهُ لی

و تمامی اینها را به نفعم قرار ده

وَلٰاتَجْعَلْهُ عَلَیَّ،

نه به زیانم،

بِرَحْمَتِکَ یاارْحَمَ الرَّاحِمینَ.(1)

به رحمتت ای مهربان ترین مهربانان.

***

دعای سوم (دعای مکارم الاخلاق):

چه نیکوست که زائر عزیز، فرصت به دست آمده پس از زیارت را غنیمت بشمرد و چنانچه موفّق شود دعای «مکارم الاخلاق» را که از دعاهای بسیار جامع و از حیث محتوا بسیار عإِلَىٰ است بخواند وآن دعایی است که ازامام سجاد علیه السلام نقل شده و در فصل دعاهای معروف (صفحه 181) گذشت.

یادآوری: بسیار شایسته است که زائر محترم وقتی می خواهد طلب حاجت کند (چه در حرم باشد و یا هر مکان دیگر) عظمت اسلام و مسلمین و درود بر محمّد و آل محمّد صلی الله علیه و آله و سلامتی وجود مقدّس حضرت ولی عصر- عجّل اللَّه تعالى فرجه الشّریف- را بر هر حاجتی مقدّم بدارد که از برکات فراوانی برخوردار است.

صلوات بر چهارده معصوم علیهم السلام:

«شیخ طوسی» در «مصباح المتهجّد» در اعمال روز جمعه نوشته است: یکی از یاران امام حسن عسکری علیه السلام می گوید: از مولای خود امام حسن عسکری علیه السلام در منزل آن حضرت در «سامرا» سال 255 درخواست کردم کیفیّت صلوات بر پیامبر و اوصیای آن بزرگوار علیهم السلام را بر من املا کند. آن حضرت نیز، با الفاظ مبارک خود بدون آن که در کتاَبیٰ نگاه کند در حالى که من کاغذ بزرگی را به همراه داشتم، صلوات ذیل را املا فرمود و من نوشتم:

ص :561


1- مصباح الزائر، صفحه 468 و بحارالانوار، جلد 99، صفحه 169.

صلوات بر پیغمبر صلی الله علیه و آله:

اَللهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ کَمٰا حَمَلَ وَحْیَکَ،

خدایا بر محمّد درود فرست آن گونه که وحیت را حمل نمود

وَبَلَّغَ رِسالاتِکَ،

و رسالتت را تبلیغ کرد

وَصَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ

و بر محمّد درود فرست

کَمٰا احَلَّ حَلالَکَ، وَحَرَّمَ حَرامَکَ،

آن گونه که حلالت را حلال و حرامت را حرام شمرده

وَعَلَّمَ کِتابَکَ، وَصَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ

و کتابت را (به دیگران) آموخت و برمحمّد درود فرست

کَمٰا اَقامَ الصَّلاةَ،

آن گونه که نماز را بپا داشته

وَ اتَی الزَّکاةَ،

و زکات را پرداخت نموده

وَدَعا إِلَىٰ دینِکَ،

و به دینت دعوت کرد

وَصَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ

و بر محمّد درود فرست

کَما صَدَّقَ بِوَعْدِکَ،

آن گونه که وعده ات را تصدیق نموده

وَاشْفَقَ مِنْ وَعیدِکَ،

و از وعده عذابت بیمناک شد،

وَصَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ کَمٰا غَفَرْتَ بِهِ الذُّنُوبَ،

و بر محمّد درود فرست آن گونه که به واسطه

وَسَتَرْتَ بِهِ الْعُیُوبَ،

او گناهان را آمرزیده و عیب ها را پوشانده

وَفَرَّجْتَ بِهِ الْکُرُوبَ،

و غم ها را برطرف نمودی،

وَصَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ

و بر محمّد درود فرست

کَما دَفَعْتَ بِهِ الشَّقآءَ،

آن گونه که به واسطه او بدبختی را دفع نموده

وَکَشَفْتَ بِهِ الْغَمَّآءَ،

و اندوه را برطرف ساختی

وَاَجَبْتَ بِهِ الدُّعآءَ،

و دعا را اجابت نموده،

وَنَجَّیْتَ بِهِ مِنَ الْبَلاءِ،

و از گرفتاری نجات دادی،

وَصَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ کَمٰا رَحِمْتَ بِهِ الْعِبادَ،

و بر محمّد درود فرست آن گونه که به واسطه او بر بندگان رحم نموده

وَ اَحْیَیْتَ بِهِ الْبِلادَ،

و شهرها را

وَقَصَمْتَ بِهِ الْجَبابِرَةَ، و

زنده ساختی و گردنکشان را درهم کوبیده

َاَهْلَکْتَ بِهِ الْفَراعِنَةَ،

و فرعون ها را هلاک کردی

وَصَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ

و بر محمّد درود فرست

کَما اضْعَفْتَ بِهِ الْأَمْوالَ،

آن گونه که به واسطه او دارایی ها را چند برابر گرداندی

وَاحْرَزْتَ بِهِ مِنَ الْأَهْوالِ،

و از ترس حفظ نمودی

وَکَسَرْتَ بِهِ الْأَصْنامَ،

و بت ها را به وسیله او درهم شکستی

وَرَحِمْتَ بِهِ الْأَنامَ،

و به سبب او بر انسان ها رحم نمودی،

وَصَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ

و بر محمّد درود فرست

کَمٰا بَعَثْتَهُ بِخَیْرِ الْأَدْیانِ،

آن گونه که او را به بهترین دین مبعوث نمودی

وَاعْزَزْتَ بِهِ الْإِیمانَ،

و ایمان را به واسطه او تقویت نمودی،

وَتَبَّرْتَ بِهِ الْأَوْثانَ،

و بت ها را به خاک افکنده

وَعَظَّمْتَ بِهِ الْبَیْتَ الْحَرامَ،

و بیت الحرام را عظمت بخشیدی،

وَ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ اَهْلِ بَیْتِهِ الطَّاهِرینَ الْأَخْیارِ،

و بر محمّدو خاندان پاک و برگزیده اش درود فرست

وَسَلِّمْ تَسْلیماً.

و سلام فراوان بر آنان باد.

ص :562

صلوات بر امیرالمؤمنین علیه السلام:

اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلیٰ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ عَلِیِّ بْنِ اَبیٰطالِبٍ،

خدایا بر امیرمؤمنان علی بن اَبیٰ طالب درود فرست،

اَخی نَبِیِّکَ، وَوَصِیِّهِ

همان برادر پیامبرت و جانشین

وَوَلِیِّهِ، وَصَفِیِّهِ وَوَزیرِهِ،

و ولیش و برگزیده و وزیرش،

وَمُسْتَوْدَعِ عَلْمِهِ، وَمَوْضِعِ سِرِّهِ،

و امانتدار علم و جایگاه اسرارش،

وَبابِ حِکْمَتِهِ،

و درگاه حکمت

وَالنَّاطِقِ بِحُجَّتِهِ،

و گویا به حجتش

وَالدَّاعی إِلَىٰ شَریعَتِهِ،

و دعوت کننده به دین

وَخَلیفَتِهِ فی اُمَّتِهِ،

و جانشین در میان امتش،

وَمُفَرِّجِ الْکَرْبِ عَنْ وَجْهِهِ،

و برطرف کننده غم از چهره اش،

قاصِمِ الْکَفَرَةِ،

درهم کوبنده کافران

وَمُرْغِمِ الْفَجَرَةِ،

و خوار کننده بدکاران،

اَلَذی جَعَلْتَهُ مِنْ

آن که او را نسبت به

نَبِیِّکَ بِمَنْزِلَةِ هرُونَ مِنْ مُوسی

پیامبرت همانند هارون نسبت به موسی قرار دادی،

اَللهُمَّ والِ مَنْ والاهُ،

خدایا دوستدارانش را دوست

وَعادِ مَنْ عاداهُ،

و دشمنانش را دشمن بدار

و اِنْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ،

و یاورانش را یاری کن

وَاخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ،

و رها کنندگانش را خوار گردان،

وَالْعَنْ مَنْ نَصَبَ لَهُ مِنَ الْأَوَّلینَ

و هر که از پیشینیان و پسینیان با او دشمنی

وَالْأخِرینَ،

ورزید لعنت کن،

وَصَلِّ عَلَیْهِ

بر او درود فرست،

اَفْضَلَ ما صَلَّیْتَ عَلیٰ اَحَدٍ مِنْ اَوْصِیآءِ اَنْبِیآئِکَ،

برترین درودی که بر هر یک از جانشینان پیامبرانت فرستاده ای

یا رَبَّ الْعالَمینَ.

ای پروردگار جهانیان.

صلوات بر سیده زنان فاطمه علیها السلام:

اَللهُمَّ صَلِّ عَلَی الصِّدّیقَةِ فاطِمَةَ الزَّکِیَّةِ،

خدایا بر فاطمه راست گفتارِ پاکیزه درود فرست،

حَبیبَةِ حَبیبِکَ وَنَبِیِّکَ، وَامِ

همان محبوبِ حبیب و (محبوب) پیامبرت، و مادر

اَحِبَّآئِکَ وَاَصْفِیآئِکَ،

دوستداران و برگزیدگانت،

الَّتِی اَنْتَجَبْتَها وَفَضَّلْتَها

بانویی که او را برگزیده

وَاخْتَرْتَها عَلیٰ نِسآءِ الْعالَمینَ،

و برتری داده و بر بانوان جهانیان اختیار نمودی،

اَللَّهُمَّ کُنِ الطَّالِبَ لَها مِمَّنْ ظَلَمَها،

خدایا تو خود انتقام او را بگیر از کسانی که به او ستم نموده

وَاسْتَخَفَّ بِحَقِّها، وَکُنِ الثَّائِرَ

و حقّش را رعایت نکردند و

ص :563

اَللهُمَّ بِدَمِ اَوْلادِها،

خدایاتو خود خونخواه فرزندانش باش،

اَللَّهُمَّ وَکَما جَعَلْتَها اُمَّ ائِمَّةِ الْهُدی

خدایا همان گونه که او را مادر امامان هدایتگر

وَحَلیلَةَ صٰاحِبِ اللِّوآءِ،

و همسرصاحب پرچم (هدایت)

وَالْکَریمَةَ عِنْدَ الْمَلَإِ الْأَعْلی

و گرامی در نزد فرشتگان عالم بالا قرار دادی،

فَصَلِّ عَلَیْها وَعَلی اُمِّها

پس بر او و مادرش درود فرست

صَلاةً تُکْرِمُ بِها وَجْهَ اَبیٰها مُحَمَّدٍ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ،

درودی که به واسطه آن پدرش محمّد- که درود خدا بر او و خاندان پاکش باد- را گرامی داری

وَتُقِرُّ بِها اعْیُنَ ذُرِّیَّتِها،

و مایه چشم روشنی نسلش را فراهم سازی

وَاَبْلِغْهُمْ عَنّی فی هذِهِ السَّاعَةِ

و از جانب من در این ساعت

اَفْضَلَ التَّحِیَّةِ وَالسَّلامِ.

برترین درود و سلام را به آنان برسان.

صلوات بر امام حسن و امام حسین علیهما السلام:

اَللهُمَّ صَلِّ عَلَی الْحَسَنِ وَالْحُسَیْنِ عَبْدَیْکَ،

خدایا درود فرست بر حسن و حسین دو بنده

وَوَلِیَّیْکَ وَابْنَیْ رَسُولِکَ،

و ولیّت و فرزندان رسولت

وَسِبْطَیِ الرَّحْمَةِ،

و دو نوه پیامبر رحمت

وَسَیِّدَیْ شَبابِ اَهْلِ الْجَنَّةِ،

و دو آقای جوانان اهل بهشت،

اَفْضَلَ ما صَلَّیْتَ عَلیٰ

برترین درودی که بر

اَحَدٍ مِنْ اَوْلادِ النَّبِیّینَ وَالْمُرْسَلینَ،

هر یک از فرزندان پیامبران و فرستادگانت رسانده ای،

اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی الْحَسَنِ بْنِ سَیِّدِ النَّبِیّینَ،

خدایا بر حسن فرزند سرورپیامبران

وَوَصِیِّ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ،

و جانشین امیرمؤمنان درود فرست،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ رَسُولِ اَللَّهِ،

سلام بر تو ای فرزند رسول خدا،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ سَیِّدِ الْوَصِیّینَ،

سلام بر تو ای فرزند سرور جانشینان،

اَشْهَدُ اِنَّکَ یَابْنَ

گواهی می دهم که تو به یقین فرزند

اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ امینُ اَللَّهِ وَابْنُ اَمینِهِ،

امیرمؤمنان امین خدا و فرزند امینش هستی،

عِشْتَ مَظْلُوماً وَمَضَیْتَ شَهیداً،

مظلومانه زندگی کرده و با شهادت از دنیا رفتی

وَ اَشْهَدُ اِنَّکَ الْإِمامُ الزَّکِیُّ الْهادِی الْمَهْدِیُّ،

و گواهی می دهم که تو به یقین امام پاک، هدایتگر و هدایت یافته ای،

اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَیْهِ،

خدایا بر او درود فرست

وَبَلِّغْ رُوحَهُ وَجَسَدَهُ عَنّی فی هذِهِ السَّاعَةِ

را در این ساعت از جانب من به روح و بدنش برسان،

اَفْضَلَ التَّحِیَّةِ وَالسَّلامِ،

بهترین درود و سلام

اَللهُمَّ صَلِّ عَلَی الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ الْمَظْلُومِ الشَّهیدِ،

خدایا بر حسین بن علی درود فرست، آن ستمدیده شهید،

ص :564

قَتیلِ الْکَفَرَةِ،

کشته شده به دست کافران،

وَطَریحِ الْفَجَرَةِ،

و به خاک افتاده به دست بدکاران،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاَللَّهِ،

سلام بر تو ای اَبٰا عَبْدِاللَّهِ

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ رَسُولِ اَللَّهِ،

سلام بر تو ای فرزند رسول خدا،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ،

سلام بر تو ای فرزند امیرمؤمنان،

اَشْهَدُ مُوقِناً اِنَّکَ امینُ اَللَّهِ وَابْنُ اَمینِهِ،

از روی یقین گواهی می دهم

قُتِلْتَ مَظْلُوماً وَمَضَیْتَ شَهیداً،

که تو امین خدا و فرزند امینش هستی، مظلومانه کشته شده و با شهادت از دنیا رفتی،

وَ اَشْهَدُ انَ اللَّهَ تَعإِلَىٰ الطَّالِبُ بِثارِکَ،

و گواهی می دهم که

وَمُنْجِزٌ ما وَعَدَکَ مِنَ النَّصْرِ

خداوند بلندمرتبه خونخواه توست،

وَالتَّاْییدِ فی هَلاکِ عَدُوِّکَ،

و به وعده یاری و حمایت در هلاک نمودن دشمنت

وَاظْهارِ دَعْوَتِکَ،

و آشکار ساختن دعوتت،

وَ اَشْهَدُ اِنَّکَ وَفَیْتَ بِعَهْدِ اَللَّهِ،

وفا خواهد نمود، و گواهی می دهم که تو به یقین به پیمان خدا وفا کرده،

وَجاهَدْتَ فی سَبیلِ اَللَّهِ،

و درراه خدا جهاد نموده

وَعَبَدْتَ اللَّهَ مُخْلِصاً حَتّی آتیکَ الْیَقینُ،

و خدا را خالصانه عبادت نمودی تا زمان شهادتت فرا رسید،

لَعَنَ اَللَّهُ اُمَّةً قَتَلَتْکَ،

خداوند قاتلان تو را لعنت کند

وَلَعَنَ اَللَّهُ اُمَّةً خَذَلَتْکَ،

و خداوند آنان که تو را یاری نکردند لعنت کند،

وَلَعَنَ اَللَّهُ اُمَّةً اَلَبَّتْ عَلَیْکَ،

و خداوند گروهی را که کمر به دشمنیت بستند را لعنت کند،

وَاَبْرَءُ الَی اَللَّهِ تَعإِلَىٰ

و به درگاه خداوند بلندمرتبه بیزاری می جویم

مِمَّنْ اکْذَبَکَ،

از کسانی که تو را تکذیب نموده

وَاسْتَخَفَّ بِحَقِّکَ،

و حقّت را سبک شمرده

وَاسْتَحَلَّ دَمَکَ،

و خونت را حلال دانستند،

بِاَبی اَنْتَ وَ اُمّی یا اَباعَبْدِاَللَّهِ،

پدر و مادرم به فدای تو ای اَبٰا عَبْدِاللَّهِ،

لَعَنَ اَللَّهُ قاتِلَکَ،

خداوند قاتلت را لعنت کند،

وَلَعَنَ اَللَّهُ خاِذِلَکَ،

و خداوند ترک کننده یاریت را لعنت کند

وَلَعَنَ اَللَّهُ مَنْ سَمِعَ واعِیَتَکَ

و خداوند لعنت کند کسی را که صدای

فَلَمْ یُجِبْکَ وَلَمْ یَنْصُرْکَ،

یاری خواستنت را شنید و پاسخت نداد و یاریت نکرد،

وَلَعَنَ اَللَّهُ مَنْ سَبا نِسآئَکَ،

و خداوند کسانی را که زنانت را به اسارت بردند لعنت کند،

اَنَا الَی اَللَّهِ مِنْهُمْ بَرئٌ،

من به درگاه خداوند بیزاری می جویم،

وَمِمَّنْ والاهُمْ وَمالَأَهُمْ وَاَعانَهُمْ عَلَیْهِ،

از آنان و از دوستداران و حامیان و یاورانشان،

وَ اَشْهَدُ اِنَّکَ وَالْأَئِمَّةَ مِنْ وُلْدِکَ

و گواهی می دهم که تو و امامان از فرزندانت

کَلِمَةُ التَّقْوی وَبابُ الْهُدی

اساس پرهیزکاری و درگاه هدایت

وَالْعُرْوَةُ الْوُثْقی وَالْحُجَّةُ عَلیٰ اَهْلِ الدُّنْیا،

و ریسمان محکم (هدایت) و حجّت (خدا) بر جهانیان هستید

وَ اَشْهَدُ اِنّی بِکُمْ مُؤْمِنٌ،

و گواهی می دهم که من به شما ایمان دارم

وَبِمَنْزِلَتِکُمْ مُوقِنٌ،

و به جایگاهتان یقین دارم

وَلَکُمْ تابِعٌ بِذاتِ نَفْسی

و پیرو شمایم با تمام وجودم

ص :565

وَشَرایِعِ دینی وَخَواتیمِ عَمَلی

و قوانین دینم و عواقب عملم

وَمُنْقَلَبی فی دُنْیایَ وَ آخِرَتی

و سرنوشتم در دنیا و آخرتم.

صلوات بر امام علی بن الحسین علیهما السلام:

اَللهُمَّ صَلِّ عَلیٰ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ سَیِّدِ الْعابِدینَ،

خدایا بر علی بن حسین آقا و سرور عابدان درود فرست،

اَلَّذِی اسْتَخْلَصْتَهُ لِنَفْسِکَ،

آن که او را برای خودت خالص

وَجَعَلْتَ مِنْهُ ائِمَّةَ الْهُدیَ،

گرداندی و امامان هدایتگر را از نسل او قرار دادی،

اَلَّذینَ یَهدُونَ بِالْحَقِّ،

آنان که به سوی حق هدایت کرده

وَبِهِ یَعْدِلُونَ،

و به آن باز می گردند

اَلَذی اخْتَرْتَهُ لِنَفْسِکَ،

آن که او را برای خود برگزیده و از پلیدی پاک نمودی،

وَطَهَّرْتَهُ مِنَ الرِّجْسِ،

و او را انتخاب کرده

وَاصْطَفَیْتَهُ وَجَعَلْتَهُ هادِیاً مَهْدِیّاً،

و هدایتگر هدایت یافته قرارش دادی،

اَللهُمَّ فَصَلِّ عَلَیْهِ اَفْضَلَ ما صَلَّیْتَ

خدایا بر او درود فرست بهترین درودی را که

عَلیٰ اَحَدٍ مِنْ ذُرِّیَةِ اَنْبِیآئِکَ،

بر هر یک از فرزندان پیامبرانت فرستاده ای

حَتّی تَبْلُغَ بِهِ ما تَقِرُّ بِهِ عَیْنُهُ

تا به او برسانی آنچه را که به واسطه آن چشمش

فِی الدُّنْیا وَالْأخِرَةِ، اِنَّکَ عَزیزٌ حَکیمٌ.

در دنیا و آخرت روشن شود، زیرا که تو گرامی و با حکمتی.

صلوات بر امام باقر علیه السلام:

اَللهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ باقِرِ الْعِلْمِ،

خدایا درود فرست بر محمّد بن علی شکافنده دانش

وَ اِمامِ الْهُدی وَ قآئِدِ اَهْلِ

و پیشوای هدایتگر و رهبر

التَّقْوی وَ الْمُنْتَجَبِ مِنْ عِبادِکَ،

پرهیزکاران و برگزیده از میان بندگانت،

اَللهُمَّ وَ کَمٰا جَعَلْتَهُ عَلَماً لِعِبادِکَ،

خدایا همان گونه که او را قرار دادی نشانه ای برای (هدایت) بندگانت

وَمَناراً لِبِلادِکَ،

و روشنایی شهرهایت،

وَ مُسْتَوْدَعاً لِحِکْمَتِکَ،

و ودیعه گاه دانشت

وَ مُتَرْجِماً لِوَحْیِکَ،

و مفسّر وحیت (قرار دادی)،

وَ اَمَرْتَ بِطاعَتِهِ،

و به اطاعتش فرمان داده

وَحَذَّرْتَ مِنْ مَعْصِیَتِهِ،

و از نافرمانیش منع نمودی،

فَصَلِّ عَلَیْهِ یا رَبِّ اَفْضَلَ ما صَلَّیْتَ عَلیٰ

پس پروردگارا بر او درود فرست بهترین درودی را که بر

اَحَدٍ مِنْ ذُرِّیَةِ اَنْبِیآئِکَ،

هر یک از فرزندان پیامبران

وَ اَصْفِیآئِکَ وَ رُسُلِکَ

و برگزیدگان و فرستادگان

وَ امَنآئِکَ، یا رَبَّ الْعالَمینَ.

و امینانت فرستاده ای ای پروردگار جهانیان.

ص :566

صلوات بر امام صادق علیه السلام:

اَللهُمَّ صَلِّ عَلیٰ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الصَّادِقِ،

خدایا بر جعفر بن محمّد راست گفتار درود فرست،

خازِنِ الْعِلْمِ، الدَّاعی اِلَیْکَ

آن گنجینه دانش، دعوت کننده راستین

بِالْحَقِّ، النُّورِ الْمُبینِ،

به سویت و نور آشکار،

اَللهُمَّ وَکَما جَعَلْتَهُ

خدایا همان گونه که او را قرار دادی

مَعْدِنَ کَلامِکَ وَوَحْیِکَ، وَخازِنَ

گنجینه سخنان و وحیت و مخزن

عِلْمِکَ، وَلِسانَ تَوْحیدِکَ،

دانشت و زبان گویا به یگانگیت

وَوَلِیَّ اَمْرِکَ،

و سرپرست امورت

وَمُسْتَحْفِظَ دینِکَ،

و حافظ دینت (قرار دادی)،

فَصَلِّ عَلَیْهِ

پس بر او درود فرست

اَفْضَلَ ما صَلَّیْتَ عَلیٰ اَحَدٍ مِنْ اَصْفِیآئِکَ

بهترین درودی را که بر هر یک از برگزیدگان

وَحُجَجِکَ، اِنَّکَ حَمیدٌ مَجیدٌ.

و حجّت هایت فرستاده ای، زیرا که تو ستوده و بزرگواری.

صلوات بر امام موسی بن جعفر علیهما السلام:

اَللهُمَّ صَلِّ عَلَی الْأَمینِ الْمُؤْتَمَنِ مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ،

خدایا بر امانتدار مورد اعتماد همان موسی بن جعفر درود فرست،

الْبَرِّ الْوَفِیِّ، الطَّاهِرِ

آن نیکوکار با وفا، پاک

الزَّکِیِّ، النُّورِ الْمُبینِ،

پاکیزه، نور آشکار،

الْمُجْتَهِدِ الْمُحْتَسِبِ،

تلاش کننده و کسی که اعمالش برای تو بود،

الصَّابِرِ عَلَی الْأَذی فیکَ،

و صبر کننده بر اذیّت ها در راه تو

اَللهُمَّ وَکَما بَلَّغَ عَنْ ابآئِهِ مَا اسْتُودِعَ مِنْ اَمْرِکَ وَنَهْیِکَ،

خدایا همان گونه که اوامر و نواهی ودیعه گذاشته شده در نزد پدرانش را رسانید

وَحَمَلَ عَلَی الْمَحَجَّةِ،

و به سوی راه روشن هدایت نمود

وَکابَدَ اَهْلَ الْعِزَّةِ وَالشِّدَّةِ

و تحمّل کرد در برابر زورمندان و سختگیران

فیما کانَ یَلْقی مِنْ جُهَّالِ قَوْمِهِ،

در آنچه از جاهلان قومش به او می رسید مقاومت کرد،

رَبِ فَصَلِّ عَلَیْهِ اَفْضَلَ وَاکْمَلَ

پروردگاراپس بر او درود فرست بهترین درودی

ما صَلَّیْتَ عَلیٰ اَحَدٍ مِمَّنْ اَطاعَکَ،

را که بر هر یک از اطاعت کنندگان

وَنَصَحَ لِعِبادِکَ،

و خیرخواهان بندگانت فرستاده ای،

اِنَّکَ غَفُورٌ رَحیمٌ.

زیرا که تو بسیار آمرزنده و مهربانی.

ص :567

صلوات بر امام علی بن موسی الرضا علیهما السلام:

اَللهُمَّ صَلِّ عَلیٰ عَلِیِّ بْنِ مُوسیَ،

خدایا بر علی بن موسی درود فرست،

اَلَّذِی ارْتَضَیْتَهُ وَرَضَّیْتَ

آن که او را پسندیده وخشنود ساختی،

بِهِ مَنْ شِئْتَ مِنْ خَلْقِکَ،

هر یک از آفریدگانت را که خواستی به واسطه او،

اَللهُمَّ وَکَما جَعَلْتَهُ حُجَّةً عَلیٰ خَلْقِکَ،

خدایا همان گونه که او را حجّت بر مخلوقات،

وَقآئِماً بِاَمْرِکَ،

و به پا دارنده فرامین

وَناصِراًلِدینِکَ،

و یاوردین

وَشاهِداً عَلیٰ عِبادِکَ،

و گواه بر بندگانت قرار دادی

وَ کَمٰا نَصَحَ لَهُمْ فِی السِّرِ وَالْعَلانِیَةِ،

و همان گونه که در پنهان و آشکار خیرخواه آنان بود

وَدَعاإِلَىٰ سَبیلِکَ بِالْحِکْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ،

و باحکمت و اندرز نیکو به راه تو دعوت نمود،

فَصَلِّ عَلَیْهِ اَفْضَلَ ما

پس بر او درود فرست، بهترین

صَلَّیْتَ عَلیٰ اَحَدٍ مِنْ اَوْلِیآئِکَ،

درودی را که بر هر یک از دوستداران

وَ خِیَرَتِکَ مِنْ خَلْقِکَ،

و برگزیدگان از مخلوقاتت فرستاده ای،

اِنَّکَ جَوادٌ کَریمٌ.

زیرا که تو بخشنده و بزرگواری.

صلوات بر امام جواد علیه السلام:

اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ مُوسی

خدایا بر محمّد بن علی بن موسی درود فرست،

عَلَمِ التُّقی وَنُورِ الْهُدی

آن نشانه پرهیزکاری و نور هدایت

وَمَعْدِنِ الْوَفآءِ،

و گنجینه وفاداری،

وَفَرْعِ الْأَزْکِیآءِ،

و از نژاد پاکیزگان،

وَخَلیفَةِ الْأَوْصِیآءِ،

جانشین اوصیاء،

وَاَمینِکَ عَلیٰ وَحْیِکَ،

و امین بروحیت،

اَللهُمَّ فَکَما هَدَیْتَ بِهِ مِنَ الضَّلالَةِ،

خدایا همان گونه که به واسطه او (مردمان را) از گمراهی

وَاسْتَنْقَذْتَ بِهِ مِنَ الْحَیْرَةِ،

و سرگردانی رهایی بخشیدی

وَارْشَدْتَ بِهِ مَنِ اهْتَدی

و هدایت یافتگان را به وسیله او پروراندی

وَزَکَّیْتَ بِهِ مَنْ تَزَکّی

و پاکیزگان را به واسطه او پاکیزه گرداندی،

فَصَلِّ عَلَیْهِ اَفْضَلَ ما

پس بر اودرود فرست بهترین درودی را

صَلَّیْتَ عَلیٰ اَحَدٍ مِنْ اَوْلِیآئِکَ،

که بر هر یک از اولیائت فرستاده ای،

اِنَّکَ عَزیزٌ حَکیمٌ.

زیرا که تو گرامی و دانایی.

ص :568

صلوات بر امام هادی علیه السلام:

اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلیٰ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ،

خدایا بر علی بن محمد درود فرست،

وَصِیِ الْأَوْصِیآءِ، وَامامِ الْأَتْقِیآءِ،

آن جانشین اوصیاء، و پیشوای پرهیزکاران

وَخَلَفِ ائِمَّةِ الدّینِ،

و جانشین امامان دین،

وَالْحُجَّةِ عَلَی الْخَلائِقِ اَجْمَعینَ،

و حجّت بر تمامی مخلوقات،

اَللهُمَّ کَمٰا جَعَلْتَهُ نُوراً

خدایا همان گونه که او را نوری قرار دادی که

یَسْتَضییُ بِهِ الْمُؤْمِنُونَ،

به واسطه آن مؤمنان روشنایی می گیرند،

فَبَشَّرَ بِالْجَزیلِ مِنْ ثَوابِکَ،

پس به پاداش عظیمت بشارت داده

و اِنْذَرَ بِالْأَلیمِ مِنْ عِقابِکَ،

و از عذاب دردناکت بیم داد،

وَحَذَّرَ بَاْسَکَ،

و از کیفرت برحذر داشته

وَذَکَّرَ بِاَیَّامِکَ،

و ایام اللَّه را یادآوری نمود

وَاحَلَّ حَلالَکَ، وَحَرَّمَ حَرامَکَ،

و حلالت را حلال و حرامت راحرام شمرد،

وَبَیَّنَ شَرایِعَکَ وَفَرایِضَکَ،

و قوانین و واجباتت را بیان کرد

وَحَضَّ عَلیٰ عِبادَتِکَ،

و بر عبادتت ترغیب نمود

وَاَمَرَبِطاعَتِکَ،

و به اطاعتت فرمان داده

وَنَهی عَنْ مَعْصِیَتِکَ،

و از نافرمانیت بازداشت،

فَصَلِّ عَلَیْهِ اَفْضَلَ ما صَلَّیْتَ عَلیٰ اَحَدٍ

پس بر او درود فرست بهترین درودی را که بر هر یک

مِنْ اَوْلِیآئِکَ، وَ ذُرِّیَّةِ اَنْبِیآئِکَ،

از اولیائت و نسل پیامبرانت فرستاده ای،

یا اِلهَ الْعالَمینَ.

ای معبود جهانیان.

راوی این صلوات می گوید: حضرت امام حسن عسکری علیه السلام وقتی از ذکر صلوات بر پدرش فارغ شد و نوبت به خود آن بزرگوار رسید ساکت شد، عرض کردم که کیفیّت صلوات بر بقیّه را بفرمایید، فرمود: اگر نه این بود که ذکر این صلوات از تعلیمات مهمّ دین است و خدا به ما امر فرموده که آن را به اهلش بیاموزیم به یقین دوست می داشتم که در این جا سکوت کنم؛ ولی چون در مقام تعلیم دین هستم، بنویس!

صلوات بر امام حسن عسکری علیه السلام:

اَللهُمَّ صَلِّ عَلَی الْحَسَنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ،

خدایا بر حسن بن علی بن محمّد درود فرست،

الْبَرِّ التَّقِیِّ، الصَّادِقِ الْوَفِیِّ،

آن نیکوکار پرهیزکار، راستگوی وفادار

النُّورِ الْمُضیئِ،

نور تابان،

خازِنِ عِلْمِکَ،

گنجینه علمت،

وَالْمُذَکِّرِ بِتَوْحیدِکَ،

و یادآورنده یگانگیت،

وَوَلِیِّ اَمْرِکَ،

و ولیّ امرت،

ص :569

وَخَلَفِ ائِمَّةِ الدّینِ

و جانشین امامان دین،

الْهُداةِ الرَّاشِدینَ،

آن هدایت گران رشدیافته،

وَالْحُجَّةِ عَلیٰ اَهْلِ الدُّنْیا،

و حجّت بر اهل دنیا،

فَصَلِّ عَلَیْهِ یارَبِّ

پس ای پروردگار من بر او درود فرست

اَفْضَلَ ما صَلَّیْتَ عَلیٰ اَحَدٍ مِنْ اَصْفِیآئِکَ،

بهترین درودی را که بر هر یک از برگزیدگان

وَحُجَجِکَ وَاَوْلادِ

و حجّت هایت و فرزندان

رُسُلِکَ، یا اِلهَ الْعالَمینَ.

رسولانت فرستاده ای، ای معبود جهانیان.

صلوات بر ولی الامر المنتظر

(عجّل اللَّه تعالى فرجه الشریف):

اَللهُمَّ صَلِّ عَلیٰ وَلِیِّکَ وَابْنِ اَوْلِیآئِکَ،

خدایا بر ولی و فرزند اولیائت درود فرست،

اَلَّذینَ فَرَضْتَ طاعَتَهُمْ،

آنان که اطاعتشان لازم

وَاَوْجَبْتَ حَقَّهُمْ،

و رعایت حقشان را واجب فرمودی،

وَ اِذْهَبْتَ عَنْهُمُ الرِّجْسَ،

ناپاکی را از آنها دور ساخته

وَطَهَّرْتَهُمْ تَطْهیراً،

و به شایستگی پاکشان نمودی،

اَللهُمَ اَنْتَصِرْ بِهِ لِدینِکَ،

خدایا دینت را به وسیله او یاری کن،

و اِنْصُرْ بِهِ اَوْلِیآئَکَ وَاَوْلِیآئَهُ،

و اولیائت و دوستداران

وَشیعَتَهُ و اِنْصارَهُ،

و شیعیان و یاوران او را یاری کن،

وَاجْعَلْنامِنْهُمْ،

و ما رادر زمره آنان قرار ده،

اَللهُمَّ اعِذْهُ مِنْ شَرِّ کُلِّ باغٍ وَطاغٍ،

خدایا او را از شرّ هر ظالم و طغیان گر

وَمِنْ شَرِّ جَمیعِ خَلْقِکَ،

و از شرّ تمامی مخلوقات

وَاحْفَظْهُ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ،

و از پیش رو و پشت سر

وَعَنْ یَمینِهِ وَعَنْ شِمالِهِ،

و از سمت راست و چپ حفظ کن، و نگهدار او باش

وَاحْرُسْهُ وَامْنَعْهُ اَنْ یُوصَلَ الَیْهِ بِسُوءٍ،

و از حوادث ناگوار بازدار،

وَاحْفَظْ فیهِ رَسُولَکَ

و با حفظ او آثار رسولت

وَ آلَ رَسُولِکَ،

و خاندانش را حفظ کن،

وَاظْهِرْبِهِ الْعَدْلَ،

و به دست اوعدالت را ظاهر کن

وَاخْذُلْ خاِذِلیهِ،

و مخالفانش را خوار گردان،

وَاقْصِمْ بِهِ وَایِّدْهُ بِالنَّصْرِ،

و با یاریش او را تأیید کن

و اِنْصُرْ ناصِریهِ،

و یاورانش را یاری کن

جَبابِرَةَ الْکُفْرِ،

و به دست اوگردنکشان کفر را درهم شکن،

وَاقْتُلْ بِهِ الْکُفَّارَ وَالْمُنافِقینَ،

و به دست او کافران و منافقان

وَجَمیعَ الْمُلْحِدینَ، حَیثُ

و تمامی بی دینان هر زمان

کانُوا وَاَیْنَ کانُوا،

و هر جا که هستند،

مِنْ مَشارِقِ الْأَرْضِ وَمَغارِبِها،

در شرق و غرب زمین

وَبَرِّها وَبَحْرِها،

و در خشکی و دریا نابود کن،

ص :570

وَامْلَأْبِهِ الْأَرْضَ عَدْلًا،

و زمین رابه وسیله او از عدل پر کن،

وَ اظْهِرْ بِهِ دینَ نَبِیِّکَ عَلَیْهِ وَآلِهِ اَلسَّلامُ،

و دین پیامبرت- که بر او و خاندانش درود باد- را به دست او ظاهر کن،

وَاجْعَلْنِی اَللَّهُمَ مِنْ اَنْصارِهِ وَاعْوانِهِ،

خدایا مرااز یاران و یاوران

وَاتْباعِهِ وَشیعَتِهِ

و پیروان و شیعیانش قرار ده،

وَ اَرِنی فی آلِ مُحَمَّدٍ ما یَاْمُلُونَ،

وبه من نشان ده آنچه را که خاندان محمّد آرزو داشتند

وَفی عَدُوِّهُمْ ما یَحْذَرُونَ،

و در مورد دشمنانش بیم داشتند ،

اِلهَ الْحَقِّ آمین .(1)

ای معبود بر حق دعایم را بپذیر.

***

زیارت وداع ائمّه علیهم السلام:

یکی از آداب زیارت وداع کردن زائر هنگام خروج از شهر یا حرم آن بزرگواران است، آن هم به زیارتی که از جانب خود آنها رسیده است. ما در زیارت هر کدام از ائمّه علیهم السلام وداع خاصّی را ذکر کرده ایم ولی در این جا نیز زیارتی را بیان می داریم که در وداع هر یک از ائمّه علیهم السلام می توان آن را خواند و آن زیارتی است که «سیّد بن طاووس» و «شهید اوّل» و دیگران آن را آورده اند به این صورت که هرگاه خواستی برگردی در هر یک از مشاهد مشرّفه که هستی بگو:

اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ یا اَهْلَ بَیْتِ النُّبُوَّةِ،

سلام بر شما ای خاندان نبوت،

وَ مَعْدِنَ الرِّسالَةِ،

و گنجینه رسالت،

سَلامَ مُوَدِّعٍ لا سَئِمٍ

سلام خداحافظی کننده ای که نه ناراحت است

وَ لا قالٍ،

و نه دلتنگ،

وَ رَحْمَةُ اَللَّهِ وَ بَرَکاتُهُ عَلَیْکُمْ اَهْلَ الْبَیْتِ،

و رحمت و برکات خدا بر شما اهل بیت باد،

انَّهُ حَمیدٌ مَجیدٌ،

زیرا که او ستوده و بزرگوار است،

سَلامَ وَلِیٍّ غَیْرَ راغِبٍ عَنْکُمْ،

سلام دوستداری که روی گردان از شما نیست و

وَ لا مُنْحَرِفٍ عَنْکُمْ،

از (راه) شما منحرف نشده

وَ لا مُسْتَبْدِلٍ بِکُمْ،

و کسی را جایگزین شما نساخته است

وَلٰا مُؤْثِرٍ عَلَیْکُمْ،

کسی را بر شما ترجیح نداده،

وَلٰا زاهِدٍ فی قُرْبِکُمْ،

و از جوارتان کناره گیری نکرده است،

لا جَعَلَهُ اَللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنْ زِیارَةِ

خداوند این زیارتم را آخرین زیارتم از قبورتان

قُبُورِکُمْ، وَ اتْیانِ مَشاهِدِکُمْ،

و حضور در بارگاهتان قرار ندهد،

وَ اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ وَ رَحْمَةُ اَللَّهِ وَبَرَکاتُهُ،

و سلام و رحمت و برکات خدا بر شما باد.

ص :571


1- مصباح المتهجّد، صفحه 399.

وَحَشَرَنِیَ اَللَّهُ فی زُمْرَتِکُمْ،

و خداوند مرا در گروه شما محشور گردانده

وَ اَوْرَدَنی حَوْضَکُمْ،

و بر حوض کوثرتان داخل کند،

وَ ارْضاکُمْ عَنّی

و مرا از شما خشنود گردانده

وَمَکَّنَنی فی دَوْلَتِکُمْ،

و در حکومتتان قدرتمند ساخته

وَ احْیانی فی رَجْعَتِکُمْ،

و در بازگشتتان زنده ام گرداند،

وَ مَلَّکَنی فی اَیَّامِکُمْ،

و در روزگارتان قدرتمندم سازد

وَشَکَرَ سَعْیی بِکُمْ،

و تلاشم را به خاطر شما بپذیرد

وَ غَفَرَ ذُنُوبی بِشَفاعَتِکُمْ،

و با شفاعتتان از گناهانم درگذرد،

وَ اقالَ عَثْرَتی بِحُبِّکُمْ،

و به خاطر محبّتتان لغزشم را نادیده گیرد

وَ اَعْلی کَعْبی بِمُوالاتِکُمْ،

و به واسطه دوستیتان جایگاهم را بالا برد

وَ شَرَّفَنی بِطاعَتِکُمْ،

و با اطاعتتان شرافت بخشد،

وَاعَزَّنی بِهُدیکُمْ،

و با هدایتتان عزیزم گرداند

وَجَعَلَنی مِمَّنْ یَنْقَلِبُ مُفْلِحاً مُنْجِحاً،

و مرا رستگار و پیروز و سالم و موفّق،

سالِماً غانِماً، مُعافاً غَنِیّاً،

تندرست و بی نیاز و دست یافته

فائِزاً بِرِضْوانِ اَللَّهِ

به خشنودی خدا

وَ فَضْلِهِ وَ کِفایَتِهِ،

و لطف و کفایتش بازگرداند،

بِاَفْضَلِ ما یَنْقَلِبُ بِهِ اَحَدٌ مِنْ زُوَّارِکُمْ،

به بهترین وضعی که هر یک از زیارت کنندگان

وَمَوالىکُمْ وَمُحِبّیکُمْ وَشیعَتِکُمْ،

و دوستداران و علاقمندان و شیعیانتان باز می گرداند

وَ رَزَقَنِیَ اَللَّهُ الْعَوْدَ ثُمَّ الْعَوْدَ ثُمَّ الْعَوْدَ

و روزیم گرداند خداوند بازگشت مکرر را

ماابْقانی رَبّی

مادامی که پروردگارم زنده ام بدارد

بِنِیَّةٍ صادِقَةٍ، وَ رِزْقٍ واسِعٍ حَلالٍ

با نیّتی صادق و روزی وسیع و حلال

وَ ایمانٍ وَ تَقْوی وَاخْباتٍ،طَیِّبٍ،

و ایمان و پرهیزکاری و خضوع و پاکیزه،

اَللهُمَّ لا تَجْعَلْهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنْ زِیارَتِهِمْ وَ ذِکْرِهِمْ،

خدایا قرار مده این زیارتم را آخرین زیارت از آنان و یاد

وَالصَّلاةِعَلَیْهِمْ،

و درودبر ایشان ،

وَ اَوْجِبْ لِیَ الْمَغْفِرَةَ وَالرَّحْمَةَ،

وواجب گردان بر من آمرزش و رحمت

وَ الْخَیْرَ وَ الْبَرَکَةَ، وَ الفَوْزَ

و خیر و برکت و رستگاری

وَالْإِیمانَ، وَ حُسْنَ الْإِجابَةِ،

و ایمان و اجابت نیکو را ،

کَمٰا اَوْجَبْتَ لِأَوْلِیآئِکَ الْعارِفینَ بِحَقِّهِمْ،

آن گونه که واجب فرموده ای برای دوستدارانت که آشنای به حق آنان بوده

الْمُوجِبینَ طاعَتَهُمْ،

و اطاعتشان را لازم دانسته

وَ الرَّاغِبینَ فی زِیارَتِهِمُ،

و به زیارتشان مشتاقند

الْمُتَقَرِّبینَ اِلَیْکَ وَ الَیْهِمْ،

و به تو و آنان تقرب می جویند

بِاَبی اَنْتُمْ وَ اُمّی وَ نَفْسی وَ مالى وَ اَهْلی

پدر و مادر و جان و مال و خانواده ام فدای شما باد،

اجْعَلُونی مِنْ هَمِّکُمْ،

مرا از غمخوارانتان

ص :572

وَصَیِّرُونی فی حِزْبِکُمْ،

و از گروهتان قرار دهید،

وَادْخِلُونی فی شَفاعَتِکُمْ،

و در شفاعتتان داخل گردانید،

وَ اِذْکُرُونی عِنْدَ

و مرا در نزدپروردگارتان یاد کنید،

اَللهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ،

خدایا بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست

وَ اَبْلِغْ ارْواحَهُمْ وَاجْسادَهُمْ

و به روح و جسم آنان

عَنّی تَحِیَّةً کَثیرَةً وَسَلاماً،

درود و سلام فراوان مرا برسان

وَاَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ وَرَحْمَةُ اَللَّهِ وَبَرَکاتُهُ.(1)

و سلام و رحمت و برکات خدا بر شما باد.

ص :573


1- مصباح الزائر، صفحه 472؛ مزار شهید، صفحه 216؛ مزار کبیر، صفحه 535 و بحارالانوار، جلد 99، صفحه 133( با اندکی تفاوت).

فصل دوازدهم: زیارت انبیای عظام و امام زادگان و قبور مؤمنین

اشاره

این فصل مشتمل بر چهار بخش است:

بخش اوّل: زیارت پیامبران

فضیلت زیارت و محل قبور:

چنان که از آیه

«لا نُفَرِّقُ بَیْنَ أَحَدٍ مِنْ رُسُلِهِ»(1)

(یعنی ما به همه پیامبران ایمان داریم و بین آنان فرقی نمی گذاریم) به دست می آید، تکریم و تعظیم همه پیامبران اِلهی امری لازم و زیارت قبور آنها مسأله ای پسندیده و نیکو و مورد تصریح علماست.

شمار انبیا گرچه بسیار است ولی قبور شناخته شده آنان بسیار محدود می باشد، و عبارت است از: قبور حضرات آدم و نوح علیهما السلام در مرقد امیرمؤمنان علیه السلام، قبر حضرت ابراهیم علیه السلام در شهر الخلیل که در نزدیکی بیت المقدّس است، و در جوار آن، قبر همسر مکرّمه اش جناب ساره و قبور سه فرزند و فرزندزاده اش اسحق و یعقوب و یوسف علیهم السلام قرار دارد، و قبور حضرت اسماعیل و مادرش هاجر علیهما السلام در حجر اسماعیل در کنار کعبه، و قبور بسیاری از انبیای دیگر در حجر اسماعیل و ماَبیٰن رکن و مقام، یا ماَبیٰن رکن یمانی و حجرالأسود (چنان که از امام باقر علیه السلام نقل شده که ماَبیٰن رکن و مقام مملوّ از قبور پیامبران است و از امام صادق علیه السلام نیز نقل شده، ماَبیٰن رکن یمانی و حجرالأسود هفتاد پیامبر مدفونند)(2) و قبور جمعی از پیامبران دیگر، مانند حضرت داوود و حضرت سلیمان علیهما السلام در بیت المقدّس (چنان که نزد اهإِلَىٰ آن جا معروف است) و قبر زکریّا علیه السلام در حلب؛ و جناب یونس علیه السلام در کوفه نزدیک شطّ فرات بقعه و قبّه ای مشهور دارد، و قبر حضرت هود و صالح علیهما السلام در نجف اشرف مشهور است، و مرقد حضرت ذالکفل علیه السلام در کنار شطّ فرات در نزدیکی کوفه به فاصله چند فرسخ معروف می باشد و قبر جرجیس پیامبر علیه السلام در موصل؛ و در بیرون این شهر قبر شیث (هبةاللَّه) فرزند آدم علیهما السلام واقع شده است، در شوش (خوزستان) قبر دانیال پیامبر علیه السلام و در مسجد براثا در بغداد قبر جناب یوشع علیه السلام، شهرت دارد (سلام و صلوات خداوند بر همه آن بزرگواران).

کیفیّت زیارت پیامبران:

ص :574


1- سوره بقره، آیه 285.
2- همان مدرک، حدیث 10.

«سیّد بن طاووس» در «مصباح الزائر»،(1) و بعضی دیگر از بزرگان در کتب خود در آداب ورود به شهر کوفه، برای زیارت قبر حضرت یونس علیه السلام اوّلین زیارت جامعه از زیارات پنجگانه جامعه (که ذکرش صفحه 536 گذشت) را ذکر کرده اند، وبعید نیست برای زیارت سایر پیامبران هم بتوان از آن استفاده کرد.

***

بخش دوم: زیارت امامزادگان

فضیلت زیارت امامزادگان:

شکّی نیست که یکی از مکان های کسب فیض و نزول رحمت اِلهی، قبور امام زادگان والا مقام است، قبوری که علمای اعلام به استحباب زیارات آن، تصریح کرده اند، و بحمداللَّه در بسیاری از مناطق شیعه نشین قبورشان شناخته شده است و مورد توجّه همگان می باشد و مردم از این طریق می توانند به خدا نزدیک شوند. پس بر مؤمنان و شیفتگان خاندان عصمت است که قبور این بزرگ زادگان والامقام را زیارت کنند، کسانی که به جهت حاکمیّت فشار و اختناق اموی و عبّاسی بر دو کشور حجاز و عراق (که عرصه را بر عموم شیعه، خصوصاً سادات و ذراری رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله تنگ کرده و انواع ناامنی و خطرهای جانی و سایر مشکلات را برای آنان به وجود آورده بودند) بر اساس

«أَلَمْ تَکُنْ أَرْضُ اَللَّهِ وٰاسِعَةً فَتُهاجِرُوا فیها»(2)

هجرت از دیار خویش را برمی گزیدند و از زادگاه خود و از آن محیطهای پرخفقان به مکان های ظاهراً امن و شهرها و روستاهای شیعه نشین، پناه می آوردند و آنها مقدمشان را گرامی می داشتند، هر چند عدّه ای از آنان سرانجام به توسّط مأموران خشن و مزدور آن ظالمان و جبّاران به شهادت می رسیدند.(3)

کیفیّت زیارت امام زادگان:

برای کیفیّت زیارت امام زادگان (غیر از حضرت ابوالفضل و حضرت علی اکبر علیهما السلام که گذشت و حضرت معصومه علیها السلام که در ذیل خواهد آمد) روایت خاصّی نقل نشده است، لذا مرحوم «علّامه مجلسی» می گوید:

ص :575


1- مصباح الزائر، صفحه 75.
2- سوره نساء، آیه 97.
3- رجوع کنید به: مختصر اخبار الخلفاء، چاپ بولاق مصر، صفحه 25. مرحوم علّامه مجلسی( در بحارالانوار، جلد 99، صفحه 273) غیر از حضرت معصومه و عبدالعظیم حسنی، دو نفر دیگر را نیز در زمره برجستگان ذکر می کند؛ یکی جعفر طیّار که در شهر موته مدفون است و دیگر علی بن جعفر که در شهر مقدّس قم دفن شده و درباره او می نویسد: جلالتش مشهورتر از آن است که نیاز به بیان داشته باشد و گرچه مدفون بودنش در قم در کتب معتبره نیامده است لیکن اثر قبر شریفش از قدیم موجود و اسمش روی آن مکتوب است.( البتّه موارد شناخته شده منحصر به آنچه مرحوم علّامه مجلسی فرموده نیست؛ بلکه در موارد دیگر که به طور قطع شناخته شده نباشد، ولی مورد احترام مردم با ایمان است، می توان به قصد رجاء زیارت کرد).

می توان آنان را با آنچه که سایر مؤمنان با آن زیارت می شوند (و ذکر آن خواهد آمد) زیارت کرد و هم می توان به آنچه از فضل و فضیلتشان بر زبان جاری می شود آنان را مخاطب قرار داد و به ایشان و اجداد طاهرینشان (صلوات فرستاد و) توسّل جست و طلب شفاعت کرد.(1) یادآوری: آنچه را در بیان «علّامه مجلسی» آمده می توان به سه طریق انجام داد:

الف) پس از طلب مغفرت و علوّ درجه برای امام زاده ای که به زیارتش تشرّف یافته ایم و قرائت فاتحه می توان خدا را به شأن و مقام او قسم داد و حوایج خویش را طلب کرد.

ب) پس از طلب مغفرت و علوّ درجه، می توان اوّلین امام معصومی که پدر یا جدّ آن امام زاده است را مخاطب قرار داد و پس از عرض سلام و ارادت و یا خواندن زیارتی از زیارت های جامعه، او را به این فرزند صاحب قبر، قسم داد و طلب شفاعت در پیشگاه خداوند نمود. ج) نخست فاتحه بخوانند و سپس دو رکعت نماز بجا آورند و ثواب آن را هدیه به آن امام زاده کنند و بعد از آن دعا نمایند.

فضیلت زیارت حضرت معصومه علیها السلام:

سیّده جلیله، حضرت فاطمه علیها السلام دختر موسی بن جعفر علیهما السلام که به حضرت «معصومه» شهرت یافته و قبر شریفش در شهر مقدّس قم معروف و مشهور است، روشنی چشم اهل قم و پناهگاه عامّه مردم است.

در هر سال میلیونها نفر از شهرها و کشورهای دور و نزدیک، رنج سفر بر خود هموار می کنند تا از فیض زیارت آن کریمه اهل بیت علیها السلام بهره مند گردند.

فضیلت و جلالت آن حضرت بسیار است و روایات زیر گواه بر آن است:

1- «شیخ صدوق» و «ابن قولویه» (به سند معتبر) از سعد بن سعد روایت کرده اند که درباره فاطمه دختر موسی بن جعفر علیهم السلام، از امام علی بن موسی الرضا علیهما السلام سؤال نمود، جواب فرمودند: «هر کس او را زیارت کند بهشت برای او خواهد بود!».(2) 2- از امام جواد علیه السلام روایت شده: «هر کس عمّه ام را در قم زیارت کند بهشت برای او خواهد بود».(3) 3- حسین بن محمّد قمی در کتاب «تاریخ قم» از امام صادق علیه السلام نقل می کند که فرمود: «برای خداوند حرمی است و آن مکّه است، و برای رسولش حرمی است و آن مدینه است، و برای امیرمؤمنان حرمی است و آن کوفه است، و برای ما (اهل بیت) حرمی است و آن قم است، و به زودی در قم بانویی از فرزندان من

ص :576


1- بحارالانوار، جلد 99، صفحه 277.
2- عیون اخبار الرضا، جلد 2، صفحه 267 و کامل الزیارات، باب 106، صفحه 324، حدیث 1.
3- کامل الزیارات، باب 106، حدیث 2.

که «فاطمه» نام دارد مدفون می شود؛ هر کس او را زیارت کند بهشت بر او واجب می شود. راوی می گوید:

این بیان در حالى بود که هنوز مادر موسی بن جعفر علیهما السلام به آن حضرت (یعنی موسی بن جعفر که پدر حضرت معصومه است) باردار نشده بود».(1) البتّه عارف به حق آن بزرگوار بودن شرط است، همان گونه که در بعضی از روایات آمده است.(2)

کیفیّت زیارت حضرت معصومه علیها السلام:

«علّامه مجلسی» رحمه الله می گوید: در بعضی از کتب زیارات آمده است: حضرت رضا علیه السلام به یکی از یارانش به نام «سعد اشعری» فرمود: نزد شما (اهل قم) قبری از ما هست، سعد می گوید: عرض کردم: فدایت شوم قبر فاطمه دختر امام موسی علیه السلام را می فرمایید؟ فرمود: آری! «

مَنْ زارَها عارفاً بِحَقِّها فَلَهُ الجَنَّةُ

؛ هر کس با معرفت او را زیارت کند بهشت برای اوست» هنگامی که نزد قبر آن بانو رسیدی بالای سر، رو به قبله بایست و 34 مرتبه اللَّه اکبر و 33 مرتبه سبحان اللَّه و 33 مرتبه الحمد اللَّه بگو سپس این زیارت را بخوان:

اَلسَّلامُ عَلیٰ آدَمَ صَفْوَةِاَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلیٰ نُوحٍ نَبِیِ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلیٰ ابْراهیمَ

سلام بر آدم برگزیده خدا، سلام بر نوح پیامبر خدا، سلام بر ابراهیم

خَلیلِ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلیٰ مُوسی کَلیمِ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلیٰ عیسی رُوحِ اَللَّهِ،

خلیل خدا، سلام بر موسی هم صحبت خدا، سلام بر عیسی روح خدا

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا رَسُولَ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا خَیْرَ خَلْقِ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ

سلام بر تو ای رسول خدا، سلام بر تو ای بهترین مخلوقات خدا، سلام بر تو

یا صَفِیَ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مُحَمَّدَ بْنَ عَبْدِ اَللَّهِ خاتَمَ النَّبِیّینَ، اَلسَّلامُ

ای برگزیده خدا، سلام بر تو ای محمّد بن عبدالله آخرین پیامبران، سلام

عَلَیْکَ یا اَمیرَ الْمُؤْمِنینَ عَلِیَّ بْنَ اَبیٰطالِبٍ، وَصِیَّ رَسُولِ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ

بر تو ای امیرمؤمنان علی بن اَبیٰ طالب، جانشین رسول خدا، سلام

عَلَیْکِ یا فاطِمَةُ سَیِّدَةَ نِسآءِ الْعالَمینَ،

بر تو ای فاطمه سرور بانوان جهانیان،

اَلسَّلامُ عَلَیْکُما یا سِبْطَیْ نَبِیِ

سلام بر شما نوه های پیامبر

ص :577


1- تاریخ قم، طبع ایران سال 1353، صفحه 215 و بحارالانوار، جلد 99، صفحه 267.
2- بحارالانوار، جلد 99، صفحه 266، حدیث 4.

الرَّحْمَةِ، وَسَیِّدَیْ شَبابِ اَهْلِ الْجَّنَةِ،

رحمت، و سروران جوانان اهل بهشت،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا عَلیَّ بْنَ الْحُسَیْنِ

سلام بر تو ای علی بن حسین

سَیِّدَ الْعابِدینَ، وَقُرَّةَ عَیْنِ النَّاظِرینَ،

سرور عابدان، و روشنی چشم بینندگان،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ باقِرِالْعِلْمِ بَعْدَ النَّبِیِّ،

سلام بر تو ای محمد بن علی شکافنده علم بعد از پیامبر،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ الصَّادِقَ الْبآرَّ الْأَمینَ،

سلام بر تو ای جعفر بن محمد راست گفتارِ نیکوکار و امانتدار

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مُوسَی بْنَ جَعْفَرٍ الطَّاهِرَ الطُّهْرَ،

سلام بر تو ای موسی بن جعفر پاک و پاکیزه،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا عَلِیَّ بْنَ مُوسَی الرِّضا الْمُرْتَضی ا

سلام بر تو ای علی بن موسی خشنود و پسندیده،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ التَّقِیَّ،

سلام بر تو ای محمد بن علی پرهیزکار،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا عَلِیَّ بْنَ مُحَمَّدٍ النَّقِیَّ النَّاصِحَ الْأَمینَ،

سلام بر تو ای علی بن محمد پاک و خیرخواه و امانتدار،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا حَسَنَ بْنَ عَلِیٍّ،

سلام بر تو ای حسن بن علی،

اَلسَّلامُ عَلَی الْوَصیِّ مِنْ بَعْدِهِ،

سلام بر جانشین بعد از او،

اَللهُمَّ صَلِّ عَلیٰ نُورِکَ وَسِراجِکَ،

خدایا درود فرست بر نور و چراغ (هدایت)

وَوَلِیِّ وَلِیِّکَ،

و دوستدار ولیّت

وَوَصِیِّ وَصِیِّکَ،

و جانشین وصیّت

وَحُجَّتِکَ عَلیٰ خَلْقِکَ،

و حجت بر مخلوقاتت،

اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ رَسُولِ اَللَّهِ،

سلام بر تو ای دختر رسول خدا،

اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ فاطِمَةَ و خَدیجَةَ،

سلام بر تو ای دختر فاطمه و خدیجه،

اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ اَمیرِالْمُؤْمِنینَ،

سلام بر تو ای دختر امیرمؤمنان،

اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ الْحَسَنِ وَالْحُسَیْنِ،

سلام بر تو ای دختر حسن و حسین

اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ وَلِیِّ اَللَّهِ،

سلام بر تو ای دختر ولی خدا،

اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا اخْتَ وَلِیِّ اَللَّهِ،

سلام بر تو ای خواهر ولی خدا،

اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا عَمَّةَ وَلِیِّ اَللَّهِ،

سلام بر تو ای عمه ولی خدا،

اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ وَرَحْمَةُ اَللَّهِ وَبَرَکاتُهُ،

سلام بر تو ای دختر موسی بن جعفر و رحمت و برکات خدا بر تو باد،

اَلسَّلامُ عَلَیْکِ عَرَّفَ اَللَّهُ بَیْنَنا وَبَیْنَکُمْ فِی الْجَنَّةِ،

سلام بر تو، خدا ما را با شما در بهشت در کنار هم قرار دهد،

وَحَشَرَنا فی زُمْرَتِکُمْ،

و در گروه شما محشورگرداند،

ص :578

وَاَوْرَدَنا حَوْضَ نَبِیِّکُمْ،

و بر حوض (کوثر) پیامبرتان وارد کند،

وَسَقانا بِکَاْسِ جَدِّکُمْ مِنْ یَدِ عَلِیِّ بْنِ اَبیٰطالِبٍ

و با جام جدتان از دستان علی بن اَبیٰ طالب سیراب گرداند،

صَلَواتُ اَللَّهِ عَلَیْکُمْ،

درود خدا بر شما باد،

اَسْئَلُ اللَّهَ اَنْ یُرِیَنا فیکُمُ السُّرُورَ وَالْفَرَجَ،

از خدا می خواهم که خشنودی و گشایش کارم را به وسیله شما به من نشان دهد

و اِنْ یَجْمَعَنا وِاَیَّاکُمْ فی زُمْرَةِ جَدِّکُمْ مُحَمَّدٍ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ،

و ما را با شما در گروه جدّتان محمد- که درود خدا بر او و خاندان پاکش باد- گرد هم آورد،

و اِنْ لایَسْلُبَنا مَعْرِفَتَکُمْ،

ومعرفت و شناخت شما را از من نگیرد،

انَّهُ وِلِیٌّ قَدیرٌ،

چرا که او سرپرستی تواناست،

اَتَقَرَّبُ الَی اَللَّهِ بِحُبِّکُمْ،

به خدا تقرّب می جویم به واسطه محبت شما

وَالْبَرآئَةِ مِنْ اَعْدآئِکُمْ،

و بیزاری ازدشمنانتان

وَالتَّسْلیمِ الَی اَللَّهِ راضِیاً بِهِ

و تسلیم بودن در برابر فرمان خدا، با خشنودی به آن،

غَیْرَ مُنْکِرٍ وَلٰا مُسْتَکْبِرٍ،

بدون انکار و تکبّر،

و عَلیٰ یَقینِ ما اتی بِهِ مُحَمَّدٌ وَبِهِ رٰاضٍ،

و بایقین به آنچه محمد آورده و به آن خشنودم،

نَطْلُبُ بِذلِکَ وَجْهَکَ یا سَیِّدی اَللَّهُمَ

و با آن توجهت را می طلبم ای سرورم، خدایا

وَرِضاکَ وَالدَّارَ الْاخِرَةَ،

رضایت تو و نجات در سرای آخرت را نیز از تو می خواهم،

یا فاطِمَةُ اشْفَعی لی فیِ الْجَنَّةِ،

ای فاطمه مرا در بهشت شفاعت کن

فَانَّ لَکِ عِنْدَ اَللَّهِ شَاْناً مِنَ الشَّاْنِ،

چرا که در پیشگاه خدا دارای جایگاه با عظمت هستی،

اَللَّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ اَنْ تَخْتِمَ لی بِالسَّعادَةِ،

خدایا از تو می خواهم که مرا عاقبت به خیر گردانی،

فَلا تَسْلُبْ مِنّی ما اَنَا فیهِ،

پس ایمانی که دارم از من نگیر

وَلٰا حَوْلَ وَلٰا قُوَّةَ اِلَّا بِاَللَّهِ الْعَلِیِّ اَلْعَظیمِ،

و توان و نیرویی جز برای خداوند بلندمرتبه و با عظمت نیست،

اَللهُمَّ اسْتَجِبْ لَنا،

خدایا دعایمان را اجابت کن

وَتَقَبَّلْهُ بِکَرَمِکَ وَعِزَّتِکَ،

و به لطف و بزرگواری

وَبِرَحْمَتِکَ وَعافِیَتِکَ، وَصَلَّی اَللَّهُ عَلیٰ مُحَمَّدٍ

و رحمت و توانمندیت از ما بپذیر و بر محمد

وَآلِهِ اَجْمَعینَ، وَسَلَّمَ تَسْلیماً یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ.(1)

و تمامی خاندانش درود و سلام فراوان فرست ای مهربان ترین مهربانان.

ص :579


1- بحارالانوار، جلد 99، صفحه 266، حدیث 4. در ذیل این زیارت در کتاب تحفة الزائر مرحوم علّامه مجلسی آمده است:« محتمل است که این زیارت از تتمه حدیث امام رضا علیه السلام نباشد، بلکه از تألیف علما بوده باشد». شاید علّامه مجلسی ذکر ائمه بعد از حضرت رضا علیه السلام و سلام بر آنها را قرینه ای بر این مطلب دانسته، در حالى که ظاهر حدیث این است که زیارت، دنباِلٰه کلام حضرت امام رضا علیه السلام است و سلام بر ائمه بعد، به وسیله تعلیم امام رضا علیه السلام، امر بعیدی نیست.( همانگونه که در زیارت امام رضا علیه السلام صلوات و درود بر امامان بعد از آن حضرت نیز آمده است).
فضیلت زیارت حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام:

نسب شریف او با چند واسطه به امام حسن مجتبی علیه السلام منتهی می شود. قبر شریف او در شهر ری معلوم و مشهور و پناهگاه خاص و عام است. علوّ مقام و جلالت شأن آن حضرت بر کسی پوشیده نیست، چرا که آن جناب علاوه بر آن که از سادات و دودمان والامقام حضرت خاتم النّبیّین است، از محدّثین کبیر و علمای بزرگ و اهل زهد و عبادت و صاحب ورع و تقوا می باشد. او از اصحاب امام جواد و امام هادی علیهما السلام بود و نهایت توسّل و ارادت را به آن دو بزرگوار داشت، از آنان روایات بسیاری را نقل کرده است. دو کتاب «خُطَب امیرالمؤمنین» و «کتاب یوم و لیلة» تألیف اوست. او کسی است که دین خودش را بر امام زمانش حضرت هادی علیه السلام عرضه کرد و آن حضرت تصدیقش نمود و فرمود:

«یا ابَاالْقاسِمِ! هذا وَاَللَّهِ دینُ اَللَّهِ

؛ ای ابوالقاسم، به خدا سوگند این (عقاید و کلمات تو) همان دینی است

اَلَّذِی ارْتَضاهُ لِعِبادِهِ،

که خداوند برای بندگانش پسندیده است؛

افَاثْبُتْ عَلَیْهِ،

بر همین عقیده پایدار باش!

ثَبَّتَکَ اَللَّهُ بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ فیِ الدُّنْیا وَالْا خِرَةِ

خداوند تو را به گفتار و اعتقاد ثابت در دنیا و آخرت استوار نگه دارد».(1) نیز صاحب بن عبّاد در وصف علم آن بزرگوار چنین می گوید: «ابوتراب رویانی» مرا روایت کرده که گفت: از ابوحمّاد رازی شنیدم که می گفت: در «سرّ من رأی بر حضرت امام هادی علیه السلام وارد شدم و تعدادی از مسائل حلال و حرام را از آن حضرت پرسیدم و جواب گرفتم، هنگام وداع به من فرمود: ای حمّاد! هرگاه چیزی از امور دینی ات بر تو مشکل شد در ناحیه خود در شهر ری از عبدالعظیم پسر عبدالله حسنی سؤال کن و سلام مرا به او برسان.

(2) در اهمّیّت زیارت آن حضرت همین بس که «ابن قولویه»، در «کامل الزیارات» از یکی از اهإِلَىٰ شهر ری نقل می کند که گفت: بر امام هادی علیه السلام وارد شدم، فرمود: کجا بودی؟ عرض کردم: به زیارت حضرت حسین بن علی علیه السلام (در کربلا)، رفته بودم فرمود: «آگاه باش اگر قبر عبدالعظیم که در شهر شماست را زیارت می کردی، مثل کسی بودی که امام حسین علیه السلام را زیارت کرده باشد».(3)

کیفیّت زیارت حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام:

مرحوم محدّث قمی (ره) می نویسد: علما برای حضرت عبدالعظیم علیه السلام زیارتی نقل نکرده اند فقط «فخرالمحقّقین آقا جمال الدین» در کتاب «مزار» خود نوشته: زیارت آن حضرت به این نحو مناسب است:

ص :580


1- اعلام الوری، صفحه 436.
2- مستدرک الوسائل، جلد 17، صفحه 321، حدیث 32.
3- کامل الزیارات، باب 107، صفحه 324، حدیث 1.

اَلسَّلامُ عَلیٰ آدَمَ صَفْوَةِاَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلیٰ نُوحٍ نَبِیِ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلیٰ

سلام بر آدم برگزیده خدا، سلام بر نوح پیامبر خدا، سلام بر

ابْراهیَمَ خَلیلِ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلیٰ مُوسی کَلیمِ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلیٰ عیسی

ابراهیم خلیل خدا، سلام بر موسی هم صحبت خدا، سلام بر عیسی

رُوحِ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا رَسُولَ اَللَّهِ،

روح خدا، سلام بر تو ای رسول خدا،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا خَیْرَ خَلْقِ اَللَّهِ،

سلام بر تو ای بهترین مخلوقات خدا

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا صَفِیَ اَللَّهِ،

سلام بر تو ای برگزیده خدا،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مُحَمَّدَ بْنَ عَبْدِ اَللَّهِ خاتَمَ

سلام بر تو ای محمّد بن عبداللَّه آخرین

النَّبِیّینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَمیرَ الْمُؤْمِنینَ عَلِیَّ بْنَ اَبیٰطالِبٍ، وَصِیَ

پیامبران، سلام بر تو ای امیرمؤمنان، علی بن اَبیٰ طالب، جانشین

رَسُولِ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا فاطِمَةُ سَیِّدَةَ نِسآءِ الْعالَمینَ،

رسول خدا، سلام بر تو ای فاطمه سرور بانوان جهانیان،

اَلسَّلامُ عَلَیْکُمایا سِبْطَیِ الرَّحْمَةِ،

سلام بر شمانوه های پیامبر رحمت،

وَسَیَّدَیْ شَبابِ اهْلِ الْجَنَّةِ،

و سروران جوانان اهل بهشت،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا عَلِیَّ بْنَ

سلام بر تو ای علی بن

الْحُسَیْنِ سَیِّدَ الْعابِدینَ،

حسین سرور عابدان،

وَقُرَّةَ عَیْنِ النَّاظِرینَ،

و روشنی چشم بینندگان،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مُحَمَّدَ بْنَ

سلام بر تو ای محمّد بن

عَلِیٍّ باقِرَ الْعِلْمِ بَعْدَ النَّبِیِّ،

علی شکافنده علم بعد از پیامبر،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ الصَّادِقَ

سلام بر تو ای جعفر بن محمّد راست گفتارِ

الْبآرَّ الْأَمینَ،

نیکوکار و امانتدار،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مُوسَی بْنَ جَعْفَرٍ الطَّاهِرَ الْطُّهْرَ، اَلسَّلامُ

سلام بر تو ای موسی بن جعفر پاک و پاکیزه، سلام

عَلَیْکَ یا عَلِیَّ بْنَ مُوسَی الرِّضَا الْمُرْتَضی

بر تو ای علی بن موسی، خشنود و پسندیده،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مُحَمَّدَ بْنَ

سلام بر تو ای محمّد بن

عَلِیٍّ التَّقِیَّ،

علی پرهیزکار،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا عَلِیَّ بْنَ مُحَمَّدٍ النِّقِیَّ النَّاصِحَ الْأَمینَ،

سلام بر تو ای علی بن محمّد پاک و خیرخواه و امانتدار

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا حَسَنَ بْنَ عَلِیٍّ،

سلام بر تو ای حسن بن علی،

اَلسَّلامُ عَلَی الْوَصِیِّ مِنْ بَعْدِهِ، اَللهُمَ

سلام بر جانشین بعد از او، خدایا

ص :581

صَلِّ عَلیٰ نُورِکَ وَسِراجِکَ،

درود فرست بر نور و چراغ (هدایتت)

وَوَلِیِّ وَلِیِّکَ،

و دوستدار ولیت

وَوَصِیِّ وَصِیِّکَ، وَحُجَّتِکَ

و جانشین وصیّت و حجت

عَلی خَلْقِکَ،

بر مخلوقاتت،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا السَّیِّدُ الزَّکِیُّ، وَالطَّاهِرُ الصَّفِیُّ، اَلسَّلامُ

سلام بر تو ای آقای پاک، پاکیزه و خالص، سلام

عَلَیْکَ یَا بْنَ السَّادَةِ الْأَطْهارِ،

بر تو ای فرزند سروران پاکیزه،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا بْنَ الْمُصْطَفَیْنَ الْأَخْیارِ،

سلام بر تو ای فرزند بهترین برگزیدگان

اَلسَّلامُ عَلیٰ رَسُولِ اَللَّهِ،

سلام بر رسول خدا،

و عَلیٰ ذُرِّیَّةِ رَسُولِ اَللَّهِ وَرَحْمَةُ اَللَّهِ وَ بَرَکاتُهُ،

و بر نسل رسول خدا و رحمت و برکات خدا بر او باد

اَلسَّلامُ عَلَی الْعَبْدِ الصَّالِحِ،

سلام بر بنده شایسته،

الْمُطیعِ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ،

و فرمانبردار پروردگار جهانیان،

وَلِرَسُولِهِ وَلِأَمیرِالْمُؤْمِنینَ،

و رسول خدا و امیرمؤمنان،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا ابَاالْقاسِمِ ابْنَ السِّبْطِ الْمُنْتَجَبِ الْمُجْتَبی

سلام بر تو ای ابالقاسم فرزند نوه برگزیده (پیامبر) امام مجتبی

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مَنْ بِزِیارَتِهِ

سلام بر تو ای که با زیارتت

ثَوابُ زِیارَةِ سَیِّدِ الْشُّهَدآءِ یُرْتَجی اَلسَّلامُ

امید ثواب زیارت سیدالشهدا می رود، سلام

عَلَیْکَ عَرَّفَ اَللَّهُ بَیْنَنا وَبَیْنَکُمْ فی الْجَنَّةِ،

بر تو، خداوند ما را با شما در بهشت در کنار هم قرار دهد

وَحَشَرَنا فی زُمْرَتِکُمْ، وَاَوْرَدَنا

و در گروه شما محشور گرداند، و بر حوض (کوثر)

حَوْضَ نَبِیِّکُمْ،

پیامبرتان وارد کند

وَسَقانا بِکَاْسِ جَدِّکُمْ مِنْ یَدِ عَلِیِّ بْنِ اَبیٰطالِبٍ

و با جام جدّتان از دستان علی بن اَبیٰ طالب سیراب گرداند،

صَلَواتُ اَللَّهِ عَلَیکُمْ،

درودخدا بر شما باد،

اَسْئَلُ اللَّهَ اَنْ یُرِیَنا فیکُمُ السُّرُورَ وَالْفَرَجَ،

از خدا می خواهم که خشنودی و گشایش کارم را به وسیله شما به من نشان دهد

و اِنْ یَجْمَعَنا وَاَیَّاکُمْ فی زُمْرَةِ جَدِّکُمْ مُحَمَّدٍ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ، انَّهُ

و ما را با شما درگروه جدّتان محمّد- که درود خدا بر او و خاندان پاکش باد- گرد هم آورد و معرفت

و اِنْ لایَسْلُبَنا مَعْرِفَتَکُمْ،

و شناخت شما را از من نگیرد

وَلِیٌّ قَدیرٌ،

چرا که او سرپرستی تواناست،

اَتَقَرَّبُ الَی اَللَّهِ بِحُبِّکُمْ،

به خدا تقرّب می جویم به واسطه محبّت شما

وَالْبَرآئَةِ مِنْ اَعْدآئِکُمْ،

و بیزاری از دشمنانتان

وَالتَّسْلیمِ الَی اَللَّهِ راضِیاً بِهِ

و تسلیم بودن در برابر فرمان خدا با خشنودی به آن

غَیْرَ مُنْکِرٍ وَلٰا مُسْتَکْبِرٍ،

بدون انکار و تکبّر

وَعَلی یَقینِ ما اَتی بِهِ مُحَمَّدٌ نَطْلُبُ

و با یقین به آنچه محمّد آورده و با آن

ص :582

بِذلِکَ وَجْهَکَ یا سَیِّدی

توجهت را می طلبم ای سرورم،

اَللَّهُمَّ وَرِضاکَ وَالدَّارَ الْأخِرَةَ،

خدایا رضایت تو و نجات در سرای آخرت را نیز از تو می خواهم،

یا سَیِّدی وَابْنَ

ای سرورم و فرزند

سَیِّدی اشْفَعْ لِی فِی الْجَنَّةِ،

سرورم، مرا در بهشت شفاعت کن،

فَانَّ لَکَ عِنْدَ اَللَّهِ شَاْناً مِنَ الشَّاْنِ، اَللهُمَّ اِنّی

چرا که در پیشگاه خدا دارای جایگاه با عظمت هستی خدایا از تو

اَسْئَلُکَ اَنْ تَخْتِمَ لی بِالسَّعادَةِ،

می خواهم که مرا عاقبت به خیر گردانی،

فَلا تَسْلُبْ مِنّی ما اَنَا فیهِ، وَلٰا حَوْلَ وَلٰا

پس ایمانی که دارم از من نگیر و توان و نیرویی

قُوَّةَ اِلَّا بِاَللَّهِ الْعَلِیِّ اَلْعَظیمِ،

جز برای خداوند بلند مرتبه و با عظمت نیست،

اَللَّهُمَّ اسْتَجِبْ لَنا،

خدایا دعایمان را اجابت کن

وَتَقَبَّلْهُ بِکَرَمِکَ وَعِزَّتِکَ،

و به لطف و بزرگواری

وَبِرَحْمَتِکَ وَعافِیَتِکَ،

و رحمت و توانمندیت از ما بپذیر،

وَصَلَّی اَللَّهُ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ اَجْمَعینَ، وَسَلَّمَ

و بر محمّد و تمامی خاندانش درود و سلام فراوان

تَسْلیماً یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ.

بفرست ای مهربان ترین مهربانان.

در ادامه می نویسد: همین زیارت را برای امام زاده حمزه پسر امام موسی علیه السلام (که مزار او نزدیک حضرت عبدالعظیم است) نیز می توان خواند (البتّه با حذف جمله «السلام علیک یا اباالقاسم» و جمله بعد از آن).

یادآوری: در صحن امام زاده حمزه، قبر شیخ جلیل و مفسّر کبیر، ابوالفتوح رازی حسین بن علی خزاعی رحمه الله صاحب تفسیر معروف ابوالفتوح، واقع شده و نیز در شهر ری قبر جناب شیخ صدوق رئیس المحدّثین، معروف به «ابن بابویه» قرار گرفته، که لازم است از زیارت این دو قبر شریف نیز غفلت نشود.

***

بخش سوم: زیارت قبور مؤمنان

فضیلت زیارت قبور مؤمنان:

1- در «کامل الزیارات» از موسی بن جعفر علیهما السلام روایت شده است که فرمود: هر کس قادر بر زیارت ما نباشد صالحان از دوستان و موالىان ما را از زیارت کند تا ثواب زیارت ما برای او نوشته شود و کسی که قادر بر صله و نیکی به ما نباشد به صالحان از موالىان ما نیکی کند تا ثواب نیکی به ما برایش نوشته شود.(1)

ص :583


1- کامل الزیارات، باب 105، صفحه 319، حدیث 1.

2- از یکی از یاران امام رضا علیه السلام (محمّد بن احمد بن یحیی اشعری) روایت شده که آن حضرت فرمود:

هر کس نزد قبر برادر مؤمن خود برود و دست بر روی قبر بگذارد و هفت مرتبه سوره «انا انزلناه» بخواند در روز «فزع اکبر» (روز قیامت که روز ترس بزرگ است) ایمن خواهد بود.(1) ظاهر بعضی از روایات این است که همین ثواب برای صاحب قبر نیز خواهد بود.(2) 3- از روایاَتی که در بحث «کیفیّت زیارت قبور مؤمنان» خواهد آمد، به دست می آید که با خواندن بعضی از اذکار، گناهان بسیاری از زائر و پدر و مادرش بخشوده می شود و نیز استفاده می شود که عذاب روز قیامت از انسان دور می گردد.(3) 4- از بعضی از روایات به دست می آید که انسان با رفتن به زیارت قبر والدین خود می تواند بعضی از کمبودها را که از جهت عدم رعایت حقوق آنها در زمان حیاتشان از او حاصل شده جبران کند(4) و حتّی به حوایجش برسد به این صورت که اوّل برای والدین استغفار کند و سپس حاجتش را از خداوند بطلبد.(5)

آداب، زمان و کیفیّت زیارت قبور مؤمنان:

1- زائر رو به قبله قرار می گیرد و دست روی قبر می گذارد چنان که از دو روایت عبدالرحمن بن اَبیٰ عبداللَّه و محمّد بن احمد بن یحیی به دست می آید.

2- هفت مرتبه سوره انا انزلناه بخواند چنان که در روایت «اشعری» گذشت. در بعضی از روایات اشاره به سوره حمد نیز شده است و مناسب است در صورتی که توفیق رفیق او گردد از سوره های دیگر قرآن برای شادی روح آن میّت مانند «یس»، «مُلک» و «واقعه» استفاده کند.

3- این دعا را بخواند:

اَلسَّلامُ عَلیٰ اَهْلِ الدِّیارِ مِنَ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُسْلِمینَ،

سلام بر اهل این خانه های (خاموش) از مؤمنان و مسلمانان آن

اَنْتُمْ لَنا فَرَطٌ،

شما بر ما پیشی گرفتید

وَنَحْنُ اِن شآءَ اَللَّهُ

و ما نیز هرگاه خدا بخواهد

بِکُمْ لاحِقُونَ،

به شما ملحق می شویم.

همان گونه که از امام صادق علیه السلام نقل شده است.(6)

ص :584


1- کامل الزیارات، باب 105، صفحه 319، حدیث 3.
2- همان مدرک، حدیث 12.
3- همان مدرک، صفحه 320، حدیث 4.
4- بحارالانوار، جلد 71، صفحه 81، حدیث 85.
5- همان مدرک، جلد 10، صفحه 97.
6- همان مدرک، حدیث 9.

4- بگوید:

اَللَّهُمَّ رَبَّ هذِهِ الْأَرْواحِ الْفانِیَةِ،

خدایا ای پروردگار این ارواح فنا شده

وَالْأَجْسادِ الْبالِیَةِ،

و جسم های از هم پاشیده

وَالْعِظامِ النَّخِرَةِ اَلَّتی خَرَجَتْ مِنَ الدُّنْیا

و استخوان های پوسیده ای که از دنیا رفته اند

وَهِیَ بِکَ مُؤْمِنَةٌ،

در حالى که به تو ایمان دارند،

ادْخِلْ عَلَیْهِمْ رَوْحاً مِنْکَ،

رحمت تازه ای از جانب خود

وَسَلاماً مِنّی

و سلامی از جانب من به آنان برسان.

از امام حسین علیه السلام نقل شده که هر کس داخل قبرستان شود و این دعا را بخواند خدای متعال به عدد خلقش، از زمان خلقت آدم تا قیامت برای او حسنه می نویسد.(1) 5- از امیرمؤمنان علیه السلام نقل شده که هر کس داخل قبرستان شود و بگوید:

بِسْمِ اَللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ،

به نام خداوند بخشنده مهربان،

اَلسَّلامُ عَلیٰ اَهْلِ لا اِلهَ اِلَّا اَللَّهُ،

سلام بر پیروان کلمه «لا اِلٰه الا اللَّه»،

مِنْ اَهْلِ لااِلهَ اِلَّا اَللَّهُ،

از جانب پیروان کلمه «لا اِلٰه الا اللَّه»،

یا اَهْلَ لا اِلهَ اِلَّا اَللَّهُ، بِحَقِّ لا اِلهَ اِلَّا اَللَّهُ، کَیْفَ وَجَدْتُمْ قَوْلَ

ای پیروان کلمه «لا اِلٰه الا اللَّه»، چگونه یافتید قول

لا اِلهَ اِلَّا اَللَّهُ، مِنْ لا اِلهَ اِلَّا اَللَّهُ، یا لا اِلهَ اِلَّا اَللَّهُ،

«لا اِلٰه الا اللَّه» را، از جانب پیروان کلمه «لا اِلٰه الا اللَّه»، ای معبودی که جز تو خدایی نیست،

بِحَقِّ لا اِلهَ اِلَّا اَللَّهُ،

به حق کلمه «لا اِلٰه الا اللَّه»

اغْفِرْ لِمَنْ قالَ لا اِلهَ اِلَّا اَللَّهُ،

گویندگان «لا اِلٰه الا اللَّه» را بیامرز،

وَاحْشُرْنا فی زُمْرَةِ مَنْ قالَ لا اِلهَ اِلَّا اَللَّهُ،

و ما را در گروه گویندگان «لا اِلٰه الا اللَّه»

مُحَمَّدٌ رَسُولُ اَللَّهِ، عَلِیٌّ وَلِیُّ اَللَّهِ. می نویسد.(2)

«محمّد رسول اللَّه»، «علی ولی اللَّه» قرار ده .

خداوند ثواب بسیاربرای او و پدر و مادرش

6- زیارت قبور مؤمنان در روز پنجشنبه فضیلت خاصّی دارد(3) و بهترین زمان برای زیارت طبق بعضی از روایات ساعت قبل از طلوع آفتاب است.(4) و زیارت قبور در شب کراهت دارد چنان که در«دعوات راوندی» از رسول خدا خطاب به ابوذر آمده است.(5)

7- محمّد بن مسلم می گوید: خدمت امام صادق علیه السلام عرض کردم که مردگان را زیارت کنیم؟

ص :585


1- بحارالانوار، جلد 99، صفحه 300، حدیث 31.
2- همان مدرک، صفحه 301، حدیث 31.
3- مصباح الزائر، صفحه 512 و بحارالانوار، جلد 99، صفحه 299، حدیث 25.
4- بحارالانوار، جلد 99، صفحه 297، حدیث 11.
5- دعوات راوندی، صفحه 277، حدیث 801.

فرمود: آری! گفتم: آیا آنها می فهمند که ما به زیارت آنها رفته ایم؟ فرمود: آری! به خدا قسم که آنها می فهمند و شاد می شوند و با شما انس می گیرند. عرض کردم: وقتی به زیارتشان رفتیم چه بگوییم؟

فرمود: بگو:

اَللهُمَّ جافِ الْأَرْضَ عَنْ جُنُوبِهِمْ،

خدایا خإِلَىٰ کن این زمین را از (فشار بر) پهلوهایشان،

وَصاعِدْ اِلَیْکَ ارْواحَهُمْ،

و ارواح آنان را به سویت بالا بر،

وَلَقِّهِمْ مِنْکَ رِضْواناً،

و آنان را از خشنودیت برخوردار ساز،

وَاسْکِنْ الَیْهِمْ مِنْ رَحْمَتِکَ ما تَصِلُ بِهِ وَحْدَتَهُمْ،

آن مقدار از رحمتت که تنهاییشان را برطرف ساخته

وَتُونِسُ بِهِ وَحْشَتَهُمْ،

و در وحشت با آن انس گیرند را در جوارشان

اِنَّکَ عَلیٰ کُلِّ شَیْ ءٍ قَدیرٌ.(1)

قرار ده، زیرا که تو بر هر کاری توانایی.

8- «ابن قولویه» از صفوان جمّال از امام صادق علیه السلام نقل می کند که فرمود: رسول اللَّه به اتّفاق جمعی از یاران خود، پیوسته عصر روز پنج شنبه وارد قبرستان بقیع می شد و خطاب به اهل قبور سه مرتبه «اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ یا اَهْلَ الدِّیارِ » و سه بار هم «

رَحِمَکُمُ اَللَّهُ » می فرمود.(2)

9- در روایات وارد شده که اگر برای قبور مؤمنین یک قبرستان یازده بار سوره «قل هو اللَّه احد» خوانده شود به عدد اموات آن جا، خداوند به زائر ثواب می دهد.(3) 10- اگر می خواهد قرآن تلاوت کند می تواند سوره «یس» را انتخاب کند که هم باعث تخفیف بر اهل قبور می شود و هم به عدد آنها برای تلاوت کننده، حسنه نوشته می شود.(4) یادآوری: در بخش دهم این کتاب (بخش احکام و آداب مربوط به مردگان) در ارتباط با «خیرات برای اموات» روایات جالبی آمده است، به آن جا مراجعه شود.

***

بخش چهارم: آداب نیابت در زیارت

اشاره

شکّی نیست که نیابت در زیارت یا اهدای ثواب چه برای انسان زنده و چه اموات و گذشتگان مستحب است و ثوابش به «منوب عنه» (کسی که زائر محترم به نیابت او زیارت می کند) می رسد و به یقین نائب هم از آن بهره مند می گردد، و روایات متعدّدی بر آن دلالت دارد از جمله:

ص :586


1- فقیه، جلد 1، صفحه 180، حدیث 540.
2- کامل الزیارات، باب 105، صفحه 320، حدیث 6.
3- جامع الاخبار، صفحه 168.
4- بحارالانوار، جلد 99، صفحه 301، حدیث 33.

1- داوود صرمی در حدیث معتبری می گوید: خدمت امام حسن عسکری علیه السلام عرض کردم: من به زیارت پدر بزرگوارت رفتم و ثوابش را به شما هدیه کردم، فرمود: «برای تو از جانب خدا اجر و ثواب عظیم و از جانب ما حمد و ثناست».(1) 2- ابراهیم حضرمی می گوید: در مدینه با امام موسی کاظم علیه السلام که میان منبر و قبر رسول اللَّه نشسته بودند ملاقات کردم؛ خدمتش عرض کردم: وقتی از وطن عازم سفر حج می شدم بعضی مرا سفارش کرده بودند که هفت دور طواف و دو رکعت نماز به نیابت آنها بجا آورم، ولی من یادم رفت. وقتی برگردم نمی دانم چه به آنها بگویم. فرمود: «هنگامی که به مکّه مشرّف شدی اگر پس از بجا آوردن مناسک حج، هفت دور طواف می کردی و دو رکعت نماز می خواندی ومی گفتی: خدایا من این طواف و دو رکعت را از طرف پدر، مادر، همسر، فرزندان، دوستان و همه همشهریانم بجا آورده ام چنان چه پس از برگشت به هر کدام آنها می گفتی:

من به نیابت شما طواف بجا آوردم و دو رکعت نماز خواندم در گفتارت صادق بودی، همچنین در مدینه پس از انجام وظایف خود، اگر دو رکعت نماز بخوانی سپس بالای سر رسول گرامی صلی الله علیه و آله بایستی و بگویی:

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا نَبِیَّ اَللَّهِ

سلام بر تو ای نبی خدا،

مِنْ اَبی وَ اُمّی وَزَوْجَتی وَوَلَدی وَحامَّتی

از جانب پدر و مادر و همسر و فرزند و خویشانم

وَمِنْ جَمیعِ اَهْلِ بَلَدی

و از جانب تمامی هم شهریهایم،

حُرِّهِمْ وَعَبْدِهِمْ، وَابْیَضِهِمْ وَاسْوَدِهِمْ.

آزاد و برده شان و سفید و سیاهشان.

و پس از بازگشت به هر کدام از اهل شهرت بگویی که من به نیابت تو به پیامبر سلام دادم (و دو رکعت نماز خواندم) راست گفته ای».(2) 3- در روایت دیگری می خوانیم که از بعضی از ائمّه طاهرین علیهم السلام سؤال کردند درباره کسی که دو رکعت نماز می خواند یا یک روز روزه می گیرد و یا حج یا عمره ای بجا می آورد یا رسول گرامی و یا یکی از ائمّه علیهم السلام را زیارت می کند و ثواب آن را به پدر و مادر یا برادر دینی خود هدیه می کند، آیا برای خود او نیز ثواَبیٰ هست؟ فرمود: ثواب آن عمل به «منوب عنه» (پدر یا مادر یا برادر دینی) می رسد بدون آن که چیزی از ثواب خودش کاسته شود!(3)

کیفیّت نیابت برای کسانی که هزینه سفرشان را دیگری پرداخته است:

«شیخ طوسی» در «تهذیب» می نویسد: کسی که به نیابت از برادر دینی، اجیر شود چون از غسل

ص :587


1- بحارالانوار، جلد 99، صفحه 256، حدیث 3.
2- همان مدرک، صفحه 255، حدیث 1.
3- همان مدرک، جلد 85، صفحه 311 و 313.

زیارت (و مطابق بعضی از نسخه ها چون از عمل زیارت) فارغ شود بگوید:

اَللهُمَّ ما اصابَنی مِنْ تَعَبٍ اَوْ نَصَبٍ،

خدایا آنچه از سختی یا زحمت،

اَوْ شَعَثٍ اَوْ لُغُوبٍ،

یا پریشانی یا خستگی که به من رسیده است،

فَأْجُرْ فُلانَ بْنَ فُلانٍ فیهِ،

پس پاداش آن را به فلانی پسرفلانی بده،

وَأْجُرْنی فی قَضآئی عَنْهُ.

و در انجام آن از جانب او به من هم پاداش ده.

و اگر به امامی که زیارت می کند سلام دهد در آخر سلام بگوید:

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مَوْلایَ عَنْ فُلانِ بْنِ فُلانٍ،

سلام بر تو ای مولای من از جانب فلانی پسر فلانی،

اَتَیْتُکَ زائِراً عَنْهُ،

از طرف او به زیارتت آمده ام،

فَاشْفَعْ لَهُ عِنْدَ رَبِّکَ.

پس نزد پروردگارت شفیعش باش.

و به جای فلان بن فلان اسم «شخص مورد نظر و پدرش» را بیاورد، سپس به آنچه

می خواهد دعا کند(1) و اگر خواست زیارت نامه ای بخواند بگوید:

اَللهُمَّ انَّ فُلانَ بْنَ فُلانٍ (به جای فلان بن فلان اسم منوب عنه ونام پدرش را ببرد)

خدایا فلانی پسر فلانی

مرا به سوی مولای خودش و مولایم روانه کرده، تا از جانب او

رَجآءً لِجَزیلِ الثَّوابِ،

به امید پاداش بزرگ

وَفِراراً مِنْ سُوءِ الْحِسابِ،

و دوری از بدی و سختی حساب، زیارت کنم،

اَللهُمَّ انَّهُ یَتَوَجَّهُ اِلَیْکَ

خدایا او به واسطه اولیائش که

بِاَوْلِیآئِهِ اَلدَّ آلّینَ عَلَیْکَ

به سوی تو راهنمایی می کنند،

فی غُفْرانِکَ ذُنُوبَهُ،

برای آمرزش

وَحَطِّ سَیِّئاتِهِ،

و ریزش گناهان

وَیَتَوَسَّلُ اِلَیْکَ

به تو توجه نموده است،

بِهِمْ عِنْدَ مَشْهَدِ امامِهِ صَلَواتُ اَللَّهِ عَلَیْهِ،

و به واسطه آنان در شهادتگاه امامش- که درود خدا بر او باد-

اَللهُمَّ فَتَقَبَّلْ مِنْهُ،

به تو متوسّل شده است، خدا از او بپذیر،

وَاقْبَلْ شَفاعَةَ

و شفاعت

اَوْلِیآئِهِ صَلَواتُ اَللَّهِ عَلَیْهِمْ فیهِ،

اولیائش- که درود خدا بر آنان باد- را در مورد او قبول کن،

اَللهُمَّ جازِهِ عَلیٰ حُسْنِ نِیَّتِهِ،

خدایا به واسطه حسن نیت

وَصَحیحِ عَقیدَتِهِ،

و عقیده صحیح

وَصِحَّةِ مُوالاتِهِ،

و پیروی آگاهانه اش به او پاداش ده،

اَحْسَنَ ما جازَیْتَ

بهترین پاداشی که

اَحَداً مِنْ عَبیدِکَ الْمُؤْمِنینَ،

به هر یک از بندگان مؤمنت داده ای

ص :588


1- تهذیب، جلد 6، صفحه 105 و بحارالانوار، جلد 99، صفحه 255.

وَ اَدِمْ لَهُ ما خَوَّلْتَهُ،

و آنچه به او ارزانی داشته ای از او مگیر،

وَاسْتَعْمِلْهُ صالِحاً فیما آتَیْتَهُ،

و او را به شایستگی در آنچه عطا نموده ای به کار گیر،

وَلٰا تَجْعَلْنی آخِرَ وافِدٍ لَهُ یُوفِدُهُ،

و مرا آخرین نایب او قرار مده،

اَللهُمَّ اعْتِقْ رَقَبَتَهُ مِنَ النَّارِ،

خدایا او را از آتش دوزخ رهایی ده

وَاَوْسِعْ عَلَیْهِ مِنْ رِزْقِکَ الْحَلالِ الطَّیِّبِ،

و از روزی حلال و پاکیزه ات بر او وسعت بخش،

وَاجْعَلْهُ مِنْ رُفَقآءِ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ،

و او را از دوستان محمّد و خاندان محمّد قرار ده،

وَبارِکْ لَهُ فی وُلْدِهِ وَمالِهِ وَ اَهْلِهِ،

و به فرزندان و اموال

وَ ما مَلَکَتْ یَمینُهُ،

و خاندان و داراییش برکت ده،

اَللهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ،

خدایا بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست،

وَحُلْ بَیْنَهُ وَبَیْنَ مَعاصیکَ

و بین او و نافرمانیت فاصله انداز

حَتّی لا یَعْصِیَکَ،

تا نافرمانیت نکند،

وَاعِنْهُ عَلیٰ طاعَتِکَ وَطاعَةِ اَوْلِیآئِکَ،

و او را بر اطاعت خویش و اولیائت یاری کن،

حَتّی لا تَفْقِدَهُ حَیْثُ اَمَرْتَهُ،

تا در جایی که فرمان داده ای حاضر شده

وَلٰا تَراهُ حَیْثُ نَهَیْتَهُ،

اَللهُمَّ صَلِ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ،

خدایا و در جایی که نهی نموده ای دیده نشود،

بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست،

وَاغْفِرْ لَهُ وَاِرْحَمْهُ،

و او را بیامرز و مورد رحمت خویش قرار ده،

وَاعْفُ عَنْهُ وَعَنْ جَمیعِ

و از او و تمامی

الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ،

مردان و زنان با ایمان درگذر،

اَللهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ،

خدایا بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست

وَاعِذْهُ مِنْ هَوْلِ الْمُطَّلَعِ، وَسُوءِ الْمُنْقَلَبِ،

و او را از هراس روز جزا و از وحشت قیامت

وَمِنْ فَزَعِ یَوْمِ الْقِیمَةِ،

و بازگشتگاه بد

وَمِنْ ظُلْمَةِ الْقَبْرِ

و از تاریکی قبر

وَ وَحْشَتِهِ،

و وحشت آن

وَمِنْ مَواقِفِ الْخِزْیِ فِی الدُّنْیا وَالْآخِرَةِ،

و از جایگاه های خفّت و خواری در دنیا و آخرت پناه ده،

اَللهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ،

خدایا برمحمّد و خاندان پاکش درود فرست،

وَاجْعَلْ جآئِزَتَهُ فی مَوْقِفی هذا غُفْرانَکَ،

و پاداش او را در این جایگاهم آمرزشت قرار ده،

وَتُحْفَتَهُ فی مَقامی هذا

و هدیه اش را در این اقامتم

عِنْدَ امامی صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ اَنْ تُقیلَ عَثْرَتَهُ،

نزد امامم- که درود خدا بر او باد- نادیده گرفتن لغزش هایش قرار ده،

وَ تَقْبَلَ مَعْذِرَتَهُ،

و عذرش رابپذیر،

وَ تَتَجاوَزَ عَنْ خَطیئَتِهِ،

و از خطایش درگذر،

وَ تَجْعَلَ التَّقْوی زٰادَهُ،

و پرهیزکاری را توشه اش قرار ده،

وَما عِنْدَکَ خَیْراً

که آنچه نزد توست

ص :589

لَهُ فی مَعادِهِ،

در روز معاد برای او بهتر است،

وَتَحْشُرَهُ فی زُمْرَةِ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ،

و او را در گروه محمّد و خاندان محمّد محشور گردان،

صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ،

درود خدا بر او و خاندان پاکش باد،

وَتَغْفِرَ لَهُ وَ لِوٰالِدَیْهِ،

و او و پدر و مادرش را بیامرز،

فَاِنَّکَ خَیْرُ مَرْغُوبٍ الَیْهِ،

چرا که تو بهترین مطلوب

وَاَکْرَمُ مَسْئُولٍ

و بهترین درخواست شده هستی

اعْتَمَدَ الْعِبادُ عَلَیْهِ،

که بندگان به او اعتماد کنند،

اَللهُمَّ وَلِکُلِّ مُوفِدٍ جآئِزَةٌ،

خدایا برای هر نیابت فرستنده ای پاداش

وَلِکُلِّ زآئِرٍ کَرامَةٌ،

و برای هر زیارت کننده ای منزلتی است

فَاجْعَلْ جآئِزَتَهُ فی مَوْقِفی هذا غُفْرانَکَ،

پس پاداش او را در این اقامتم آمرزشت قرار ده

وَ الْجَنَّةَ لَهُ وَ لِجَمیعِ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ،

و برای او و تمامی مردان و زنان با ایمان بهشت را مقرّرفرما،

اَللَّهُمَّ وَ اَنَا عَبْدُکَ الْخاطِئُ الْمُذْنِبُ،

خدایا من بنده خطاکار و گنهکار توام،

الْمُقِرُّ بِذُنُوبِهِ،

که به گناهانش اقرار دارد،

فَاَسْئَلُکَ یا اَللَّهُ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ،

پس از تو می خواهم ای خدا به حقّ محمّد و خاندان محمّد،

اَنْ لا تَحْرِمَنی بَعْدَ ذلِکَ الْأَجْرَ وَالثَّوابَ

محروم مگردانی مرا بعد از این اجر و پاداشی که

مِنْ فَضْلِ عَطآئِکَ وَکَرَمِ تَفَضُّلِکَ.

از عطا و بخشش فراوانت می باشد .

سپس نزد ضریح مقدّس آن امام علیه السلام برود و دست ها را رو به قبله به طرف آسمان بلند کند و بگوید:

یَا مَوْلایَ یَا امامِی عَبْدُکَ فُلانُ بْنُ فُلانٍ (به جای فلان بن فلان، نام آن شخص و پدرش را بگوید) ای مولای من ای پیشوای من، بنده ات فلانی فرزند فلانی

اَوْفَدَنی زآئِراً لِمَشْهَدِکَ،

مرا به نیابت برای زیارت شهادتگاهت فرستاده

یَتَقَرَّبُ الَی اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِذلِکَ،

و با این زیارت به خداوند عزیز و گرامی

وَ إِلَىٰ رَسُولِ اَللَّهِ وَ اِلَیْکَ،

و به رسول خدا و به تو تقرّب می جوید

یَرْجُو بِذلِکَ فَکاکَ رَقَبَتِهِ مِنَ النَّارِ مِنَ الْعُقُوبَةِ،

و با آن امید آزادی از آتش و عذاب را دارد،

فَاغْفِرْ لَهُ وَلِجَمِیعِ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ،

پس او و تمامی مردان و زنان با ایمان را بیامرز،

یا اَللَّهُ یا اَللَّهُ یا اَللَّهُ، یا اَللَّهُ یا اَللَّهُ یا اَللَّهُ یا اَللَّهُ،

ای خدا، ای خدا، ای خدا، ای خدا، ای خدا، ای خدا، ای خدا،

لا اِلهَ اِلَّا اَللَّهُ الْحَلیمُ الْکَریمُ،

معبودی جز خداوند شکیبای بزرگوار نیست،

لا اِلهَ اِلَّا اَللَّهُ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ،

معبودی جز خداوند بلندمرتبه و با عظمت نیست،

اَسْئَلُکَ اَنْ تُصَلِّیَ عَلیٰ

از تو می خواهم که بر

ص :590

مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ،

محمّد و خاندان محمّد درود فرستی

وَ تَسْتَجیبَ لی فیهِ،

و درخواستم را در مورد او

وَفی جَمیعِ اخْوانی وَاخَواَتی

و تمامی برادران و خواهرانم

وَوُلْدی وَ اَهْلی بِجُودِکَ وَ کَرَمِکَ،

و فرزندان و خانواده ام به بخشش و کرمت بپذیری،

یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ.(1)

ای مهربان ترین مهربانان.

ص :591


1- تهذیب، جلد 6، صفحه 116 و بحارالانوار، جلد 99، صفحه 256، حدیث 4( با اندکی تفاوت).

ص :592

بخش چهارم: اعمال ماه های اسلامی (از محرم تا ذی الحجة)

اشاره

ص :593

ص :594

مقدّمه

هر ماه را باید با توجّه به خدا و یاد و ذکر او آغاز کرد، و سلامت و موفّقیّت خود را در آن ماه از خداوند متعال طلب نمود.

در همین زمینه اعمالى برای آغاز هر ماه، در کتب دعا نقل شده است که پیوند خلق با خالق را محکم می کند، یاد خدا را در خاطره ها زنده نگه می دارد، و انسان را در پناه قدرت لایزال او قرار می دهد؛ به یقین این توجّه و دعا، سبب حلّ بسیاری از مشکلات و دفع بلاها و آفات خواهد شد.

اعمال مشترک اوّل هر ماه:

1- هنگام رؤیت هلال دعایی را که در «صحیفه سجّادیه»(1) آمده است بخواند که بسیار پرمعناست:

اَیُّهَا الْخَلْقُ الْمُطیعُ،

ای مخلوق فرمانبردار،

الدَّائِبُ السَّریعُ،

و خستگی ناپذیر شتابان،

الْمُتَرَدِّدُ فی مَنازِلِ التَّقْدیرِ،

که در منزلگاه های معین در حرکتی

الْمُتَصَرِّفُ فی فَلَکِ التَّدْبیرِ،

و در مدار حساب شده ای در چرخشی،

امَنْتُ بِمَنْ نَوَّرَ بِکَ الظُّلَمَ،

ایمان دارم به آن که تاریکی ها را به وسیله تو روشن کرد،

وَاَوْضَحَ بِکَ الْبُهَمَ،

و تیرگی ها را به تو آشکار ساخت

وجَعَلَکَ ایَةً مِنْ ایاتِ مُلْکِهِ،

و تو را نشانه ای از نشانه های فرمانرواییش

وَعَلامَةً مِنْ عَلاماتِ سُلْطانِهِ،

و علامتی از علائم حکومتش قرار داده،

فَحَدَّ بِکَ الزَّمانَ،

و زمان را به وسیله تومعیّن کرد،

وَامْتَهَنَکَ بِالزِّیادَةِ وَالنُّقْصانِ،

و بزرگی و کوچکی،

وَالطُّلُوعِ والْأُفُولِ،

و طلوع و غروب

ص :595


1- صحیفه سجادیه، دعای 43.

وَالْإِنارَةِوَالْکُسُوفِ،

و آشکاری و پنهانی را پیشینه تو ساخت،

فی کُلِّ ذلِکَ اَنْتَ لَهُ مُطیعٌ،

در تمام این امور تو فرمانبردار او هستی

وَإِلَىٰ اَرادَتِهِ سَریعٌ،

و به خواسته اش به سرعت پاسخگویی،

سُبْحانَهُ ما اعْجَبَ ما دَبَّرَ فی اَمْرِکَ،

پاک و منزّه است اوو چه تدبیر اعجاب آوری در کار تو دارد،

وَ الْطَفَ ما صَنَعَ فی شَاْنِکَ،

و چه دقیق است آنچه در مورد تو انجام داده است،

جَعَلَک مِفْتاحَ شَهْرٍحادِثٍ لِأَمْرٍ حادِثٍ،

تو را کلید آغاز ماه جدید برای کاری جدید قرار داده است،

فَاَسْئَلُ اللَّهَ رَبِّی وَ رَبَّکَ،

پس از خداوندی که پروردگار و آفریننده

وَ خالِقی وَ خالِقَکَ،

وَمُقَدِّری وَ مُقَدِّرَکَ،

و تقدیر کننده،

وَ مُصَوِّری وَ مُصَوِّرَکَ،

و صورت بخش من و توست می خواهم که

اَنْ یُصَلِّیَ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ،

بر محمّد و خاندان پاکش درود فرستد

و اِنْ یَجْعَلَکَ هِلالَ بَرَکةٍ

و تو را قرار دهد هلال با برکتی

لا تَمْحَقُهَا الْأَیَّامُ،

آن را نابود نکند که روزگار،

وَ طَهارَةٍ لا تُدَنِّسُهَا الْأثامُ،

و هلال پاکی که پلیدیها آن را آلوده نسازد،

هِلالَ امْنٍ مِنَ الأفاتِ،

و هلال ایمنی از آفات

وَ سَلامَةٍ مِنَ السَّیِّئاتِ،

و سلامت از گناهان

هِلالَ سَعْدٍ لا نَحْسَ فیهِ،

و هلال با سعادتی که در آن نحوستی نباشد

وَ یُمْنٍ لا نَکَدَ مَعَهُ،

و هلال با برکتی که بداقبإِلَىٰ نیاورد

وَ یُسْرٍ لا یُمازِجُهُ عُسْرٌ،

و هلال آسایشی که سختی با او نباشد،

وَ خَیْرٍ لا یَشُوبُهُ شَرٌّ،

و هلال خیری که شری با آن همراه نشود،

هِلالَ اَمْنٍ وَ ایمانٍ،

(و تو را) هلال امنیّت و ایمان

وَ نِعْمَةٍ وَ احْسانٍ،

و نعمت و لطف

وَ سَلامَةٍ وَ اسْلامٍ،

و سلامت و اسلام (قرار دهد)،

اَللهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ،

خدایا بر محمّدو خاندان پاکش درود فرست،

وَ اجْعَلْنا مِنْ اَرْضی مَنْ طَلَعَ عَلَیْهِ،

و مرا از خوشنودترین افرادی که ماه بر آنان طلوع کرده،

وَ ازْکی مَنْ نَظَرَ الَیْهِ،

و پاک ترین کسی که به آن نگاه کرده

وَاَسْعَدَ مَنْ تَعَبَّدَ لَکَ فیهِ،

و از با سعادت ترین کسانی که تو را در آن ماه عبادت کرده اند قرار ده،

وَ وَفِّقْنَا فیهِ لِلتَّوْبَةِ وَ اعْصِمْنا فیهِ مِنَ الْحَوْبَةِ،

و ما را در این ماه برای توبه موفّق بدار و از لغزش بازدار

وَاحْفِظْنا فیهِ مِنْ مُباشِرَةِ مَعْصِیَتِکَ،

و از ارتکاب گناهان حفظ کن،

وَ اَوْزِعْنا فیهِ شُکْرَ نِعْمَتِکَ، وَالْبِسْنا

و در این ماه شکر نعمت هایت را قسمتمان کن، و لباس

فیهِ جُنَنَ الْعافِیَةِ،

عافیت بر انداممان بپوشان،

وَ اَتْمِمْ عَلَیْنا بِاسْتِکْمالِ طاعَتِکَ فیهِ الْمِنَّةَ،

و با نهایت بندگی برای تو نعمتت را بر ما در این ماه تمام کن،

اِنَّکَ اَنْتَ الْمَنَّانُ الْحَمیدُ،

زیرا که توبسیار نعمت بخش و ستوده ای،

وَ صَلَّی اَللَّهُ عَلیٰ مُحَمَّدٍ و الِهِ الطَیِّبینَ الطَّاهِرینَ.

و درود خدا بر محمّد و خاندان پاک و پاکیزه اش باد.

ص :596

2- خواندن هفت بار سوره «حمد».(1) 3- خواندن نماز اوّل ماه در روز اوّل، و آن دو رکعت است، در رکعت اوّل بعد از «حمد»، سی مرتبه «قل هو اللَّه احد» می خواند (به عدد روزهای ماه) و در رکعت دوم سی مرتبه «انّا انزلناه»، و بعد از نماز صدقه ای در راه خدا می دهد؛ (و اگر مستحقّی حاضر نیست، برای او کنار بگذارد) در بعضی از روایات اسلامی آمده است، هر کس چنین کند، سلامت خود را در آن ماه از خداوند متعال گرفته است.(2) در بعضی از احادیث آمده است: بعد از نماز، این دعا را (که پرمعنا و پربرکت و مشتمل بر آیات گرانبها و مناسبی از قرآن مجید است) بخواند:

بِسْمِ اَللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ،

به نام خداوند بخشنده مهربان،

وَ ما مِنْ دابَّةٍ فِی الْأرْضِ إلَّاعَلَی اَللَّهِ رِزْقُها،

و هیچ جنبنده ای در زمین نیست مگر این که روزیِ او بر خداست

وَ یَعْلَمُ مُسْتَقَرَّها وَ مُسْتَوْدَعَها،

و او قرارگاه و محلّ نقل و انتقالشان را می داند،

کُلٌّ فِی کِتابٍ مُبینٍ، بِسْمِ اَللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ،

همه اینها در کتاب مبین (لوح محفوظ) ثبت است، به نام خداوند بخشنده مهربان،

وَ اَنْ یَمْسَسْکَ اَللَّهُ بِضُرٍّ

و اگر خداوند (برای امتحان و مانند آن) زیانی به تو رساند

فَلا کاشِفَ لَهُ إلّاهُوَ،

هیچ کس جز او نمی تواند آن را برطرف کند

وَ اَنْ یُرِدْکَ بِخَیْرٍ

و اگر اراده خیری برای تو کند

فَلا رادَّ لِفَضْلِهِ،

هیچ کس مانع فضل او نخواهد شد،

یُصیبُ بِهِ مَنْ یَشاءُ مِنْ عِبادِهِ،

آن را به هر کس از بندگانش بخواهد می رساند

وَ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحیمُ.

و او آمرزنده و مهربان است،

بِسْمِ اَللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ،

به نام خداوند بخشنده مهربان،

سَیَجْعَلُ اَللَّهُ بَعْدَ عُسْرٍ یُسْراً،

خداوند به زودی بعد از سختی ها آسانی قرار می دهد،

ما شآءَ اَللَّهُ لا قُوَّةَ إلَّابِاَللَّهِ،

آنچه خدا بخواهد (همان خواهد شد و) توان و نیرویی جزبرای خدا نیست،

حَسْبُنَا اَللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکیلُ،

خدا ما را بس است و او بهترین حامی ماست،

وَ افَوِّضُ اَمْری إِلَی اَللَّهِ،

و من کار خود را به خدا وا می گذارم

إِنَّ اللَّهَ بَصیرٌبِالْعِبادِ،

که خداوند نسبت به بندگانش بیناست،

لا اِلهَ إلَّااَنْتَ،

جز تو معبودی نیست منزّهی تو،

سُبْحانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمینَ، رَبِّ إِنّی لِما

و من از ستمکاران بودم، پروردگارا به هر

اَنْزَلْتَ اِلَیَّ مِنْ خَیْرٍ فَقیرٌ،

خیر و نیکی که تو بر من فرو فرستی نیازمندم،

رَبِّ لا تَذَرْنِی فَرْداً،

پروردگارا مرا تنها نگذار

وَ اَنْتَ خَیْرُ الْوارِثینَ.(3)

و تو بهترین وارثانی.

4- از اموری که بر آن تأکید شده است، سه روز روزه گرفتن در هر ماه است. مرحوم «علّامه

ص :597


1- زاد المعاد، صفحه 462.
2- همان مدرک، صفحه 463.
3- همان مدرک.

مجلسی» رحمه الله در «زاد المعاد» می گوید: مطابق مشهور، این سه روز، پنجشنبه اوّل ماه و پنجشنبه آخر ماه و چهارشنبه اوّل از دهه وسط ماه است.

سنّت است که همه ماه شعبان را روزه بدارد و در ده ماه دیگر، سه روز آن را، روزه بگیرد. و اگر این سنّت از او فوت شد، قضای آن را بجا آورد و حتّی اگر در تابستان انجام آن دشوار باشد، در زمستان قضا نماید.

در روایتی از امام صادق علیه السلام آمده است: «کسی که این سه روز را روزه می گیرد، مراقب باشد، با کسی جدال و تندخویی نکند و اگر نسبت به او جسارتی شد، درگذرد. و اگر در این ایّام روزه باشد و به منزل برادر مؤمنی رفت و از او خواسته شد که افطار کند، اجابت دعوت مؤمن و افطار کردن، هفتاد برابر برتر است از روزه داشتن».(1) به هر حال سه روز روزه گرفتن در هر ماه (به نحوی که گذشت) پاداش فراوانی دارد و مورد تأکید قرار گرفته است.

اعمال ویژه هر ماه:

در فرهنگ اسلامی و روایات پیشوایان دین، برای مناسبت های ماههای قمری، آداب و اعمالى نقل شده است که در این بخش به آنها پرداخته می شود، و در آغاز به تقویم آن ماه و حوادث مهمّی که در آن واقع شده است، اشاره می گردد. تا با توجّه به این روزهای تاریخی، اعمال مناسب انجام دهند و با یادآوری این ایّام و تجدید خاطره های مهمّ تاریخی، از آنها بهره گیرند.

ص :598


1- زاد المعاد، صفحه 464 و 465( با تلخیص).

فصل اوّل: ماه محرّم

تقویم این ماه:

اوّل محرّم: آغاز سال هجری قمری است، گرچه هجرت در ماه ربیع الأوّل صورت گرفت؛ ولی به مناسبت آغاز سال، سزاوار است همه مؤمنان به یاد حادثه عظیم هجرت و آثار مهم آن در تاریخ اسلام و فداکاری های مولای متّقیان علی علیه السلام در لیلة المبیت باشند.

دوم محرّم: روز ورود امام حسین علیه السلام و یارانش به سرزمین کربلا (در سال 61 هجری قمری)(1) است که سرآغاز حماسه های عظیم عاشوراست.

هفتم محرّم: روز جلوگیری کردن حرم حسینی علیه السلام از دستیاَبیٰ به آب است؛ در این روز دستوری از سوی عبیداللَّه بن زیاد برای عمر بن سعد رسید که بین حسین علیه السلام و یارانش و آب حایل شوند، تا قطره ای از آب فرات ننوشند!(2) نهم محرّم (تاسوعا): «شیخ کلینی» از امام صادق علیه السلام نقل می کند که آن حضرت فرمود: «روز تاسوعا، روزی است که امام حسین علیه السلام و یارانش را در کربلا محاصره کردند و دشمنان برای جنگ با آن حضرت اجتماع نمودند، و پسر مرجانه و عمر بن سعد از زیادی لشکر خویش خوشحال شدند، و امام حسین علیه السلام و اصحابش را در آن روز ضعیف شمردند، و یقین کردند که برای امام حسین علیه السلام یاوری نخواهد آمد و مردم عراق وی را کمک نخواهند کرد؛ آنگاه فرمود:

«بِأبی المُسْتَضْعَفُ الغَریبُ؛

پدرم فدای آن ضعیفِ غریب باد».(3) در این روز شمر همراه با نامه ای از سوی عبیداللَّه بن زیاد خطاب به عمر بن سعد وارد کربلا شد که بر حسین علیه السلام و یارانش سخت بگیر! تا تسلیم شوند و وادار به بیعت گردند و در صورت امتناع، همه آنها را به قتل برسان. امام حسین علیه السلام حاضر به پذیرش ذلّت بیعت با دشمن نشد؛ ولی از آنان خواست که آن شب را به وی مهلت دهند، تا به عبادت و دعا و نماز بپردازد، و فردا در معرکه نبرد با آنان روبه رو خواهد شد.(4) دهم محرّم (عاشورا): روز پرحماسه و فراموش نشدنی تاریخ اسلام و تشیّع؛ روز فداکاری، جانبازی و

ص :599


1- بحارالانوار، جلد 44، صفحه 383.
2- همان مدرک، صفحه 389.
3- کافی، جلد 4، صفحه 147، حدیث 7.
4- بحارالانوار، جلد 44، صفحه 392.

شهادت سرور و سالار شهیدان حضرت اَبٰا عَبْدِاللَّهِ الحسین علیه السلام و یاران باوفایش، در سرزمین کربلا (در سال 61 هجری قمری) است.

دوازدهم محرّم: روز شهادت امام زین العابدین علیه السلام (بنابر روایتی در سال 94 یا 95 هجری قمری) است.(1) بیست و پنجم محرّم: روز شهادت امام زین العابدین علیه السلام است بنابر روایتی دیگر.(2)

ماه محرّم، ماه حماسه و ماتم:

ماه محرّم، ماه غم و اندوه اهل بیت علیهم السلام و شیعیان آنهاست و ماه شهادت و یادآوری دلاوری ها و شجاعت ها و ایثارهای سیّدالشّهدا امام حسین علیه السلام و یاران باوفای او در کربلاست؛ در حدیثی از امام علی بن موسی الرّضا علیهما السلام آمده است که فرمود: «هنگامی که ماه محرّم فرا می رسید، کسی پدرم را خندان نمی دید و همواره محزون و غمگین بود، تا روز دهم یعنی روز عاشورا؛ آن روز روزِ مصیبت و حزن و اندوه و گریه پدرم بود و می فرمود: امروز روزی است که حسین علیه السلام شهید شده است».(3) سزاوار است همه ارادتمندان اهل بیت علیهم السلام با تشکیل مجالس سوگواری، هرچه باشکوهتر در تعظیم این شعائر بکوشند، و خطبای گرامی فلسفه شهادت آن بزرگواران و آثار مهمّ آن را برای بقای اسلام و تشیّع، شرح دهند؛ مخصوصاً جوانان و نوجوانان خود را با این مراسم آشنا کنند و در انجام این مراسم از آنچه که مایه وهن مذهب در نظر دوست و دشمن می شود، جدّاً بپرهیزند، و توجّه داشته باشند که عاشورا و مراسم حسینی است که اسلام را زنده نگه داشته است، و هر سال خون تازه ای در عروق اسلام جاری می سازد، و تا مراسم حسینی، پرشور و پرشکوه برپاست، آسیبی به اسلام نخواهد رسید.

اعمال ماه محرّم:

1- به هنگام رؤیت هلال محرّم، مستحب است تکبیر بگویی و اگر می توانی دعای مشروحی را که سیّد در «اقبال الاعمال» آورده است، بخوانی.(4) 2- در شب اوّل محرّم صد رکعت نماز بخوان، و در هر رکعت سوره «حمد» و «قل هو اللّه» را می خوانی و هر دو رکعت را به یک سلام پایان می دهی؛ در روایتی از رسول خدا صلی الله علیه و آله آمده است: هر کس این نمازها را

ص :600


1- بحارالانوار، جلد 46، صفحه 151، حدیث 11.
2- مصباح المتهجّد، صفحه 787.
3- امالى صدوق، صفحه 128، حدیث 2.
4- اقبال الاعمال، صفحه 545.

بخواند و روز اوّل ماه محرّم را روزه بگیرد، مانند کسی است که در طول سال بر انجام خیر مداومت داشته باشد و تا سال آینده از فتنه ها محفوظ خواهد بود. و اگر بمیرد وارد بهشت خواهد شد.(1) 3- مطابق روایت دیگری از رسول خدا صلی الله علیه و آله در شب اوّل محرم دو رکعت نماز می خوانی به این نحو: در رکعت اوّل سوره «حمد» و سوره «انعام» و در رکعت دوم سوره «حمد» و سوره «یس».(2) علاوه بر این نمازها، مستحب است نماز اوّل هر ماه نیز خوانده شود که کیفیّت آن در اعمال مشترک ماهها (صفحه 597) گذشت.

4- در روز اوّل محرّم، روزه گرفتن مستحب است، که در روایتی امام رضا علیه السلام فرمود: «هر کس این روز را روزه بگیرد، و حاجت خویش را از خداوند بخواهد، خداوند دعایش را به اجابت خواهد رساند، این روز همان روزی بود که حضرت زکریّا در این روز، از خداوند فرزندی را طلب کرد و خداوند دعایش را به اجابت رساند و یحیی را به وی عنایت فرمود».(3) 5- از امام علی بن موسی الرضا علیهما السلام نقل شده است که رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله روز اوّل محرّم، دو رکعت نماز می خواند و پس از نماز دست ها را بلند می کرد و این دعا را سه مرتبه قرائت می فرمود:

اَللهُمَّ اَنْتَ الْإِلهُ الْقَدیمُ،

خدایا تویی معبود ازلی

وَ هذِهِ سَنَةٌ جَدیدَةٌ،

و این سالى جدید است،

فَاَسْئَلُکَ فیهَا الْعِصْمَةَ مِنَ الشَّیْطانِ،

پس در این سال از تو می خواهم مصونیت

وَ الْقُوَّةَ عَلیٰ هذِهِ النَّفْسِ الْأَمَّارَةِ بِالسُّوءِ،

از شرّ شیطان را و توانایی بر (مبارزه با) نفسی که به بدی بر می انگیزد،

وَ الْإِشْتِغالَ بِمٰایُقَرِّبُنی اِلَیْکَ،

و انجام دادن آنچه مرا به تو نزدیک می کند،

یا کَریمُ یا ذَاالْجَلالِ وَالْإِکْرامِ،

ای بخشنده، ای صاحب شکوه و بزرگواری،

یا عِمادَ مَنْ لا عِمادَ لَهُ، یا

ای تکیه گاه کسی که تکیه گاهی ندارد، ای

ذَخیرَةَ مَنْ لا ذَخیرَةَ لَهُ،

ذخیره کسی که ذخیره ای ندارد،

یا حِرْزَ مَنْ لا حِرْزَ لَهُ،

ای پناه کسی که پناهی ندارد،

یا غِیاثَ مَنْ لا غِیاثَ لَهُ،

ای فریادرس کسی که فریادرسی ندارد،

یا سَنَدَ مَنْ لا سَنَدَ لَهُ،

ای پشتیبان کسی که پشتیبانی ندارد،

یا کَنْزَ مَنْ لا کَنْزَ لَهُ،

ای گنج کسی که گنجینه ای ندارد،

یا حَسَنَ الْبَلاءِ،

ای صاحب آزمایش های نیکو،

یا عَظیمَ الرَّجآءِ،

ای صاحب امید بزرگ،

یا عِزَّ الضُّعَفآءِ،

ای عزّت بخش ضعیفان،

یا مُنْقِذَ الْغَرْقی،

ای نجات دهنده غریقان،

یا مُنْجِیَ الْهَلْکی، یا مُنْعِمُ

ای رهاننده محکومان به فنا، ای نعمت دهنده،

ص :601


1- اقبال الاعمال، صفحه 552.
2- همان مدرک.
3- همان مدرک، صفحه 544 و بحارالانوار، جلد 44، صفحه 285.

یا مُجْمِلُ،

ای زیبایی بخش،

یا مُفْضِلُ یا مُحْسِنُ،

ای فضیلت دهنده، ای نیکوکار،

اَنْتَ اَلَذی سَجَدَ لَکَ سَوادُ اللَّیْلِ وَنُورُ النَّهارِ،

تویی آن که تاریکی شب و روشنایی روز

وَضَوْءُ الْقَمَرِ وَشُعاعُ الشَّمْسِ،

و نور ماه و پرتو خورشید

وَدَوِیُّ الْمآءِ وَحَفیفُ الشَّجَرِ،

و صدای آب و به هم خوردن درختان در برابرت فروتن گشته،

یا اَللَّهُ لا شَریکَ لَکَ،

ای خدا شریکی برای تو نیست،

اَللهُمَّ اجْعَلْنا خَیْراً مِمَّا یَظُنُّونَ،

خدایا ما را بهتر از آنچه که دیگران می پندارند قرار ده

وَاغْفِرْلَنا ما لایَعْلَمُونَ،

و آنچه از ما نمی دانند بیامرز

وَلٰا تُؤاخِذْنا بِمٰا یَقُولُونَ،

و به آنچه می گویند ما را مؤاخذه مکن،

حَسْبِیَ اَللَّهُ لا اِلهَ اِلَّا هُوَ،

خداوند برای من کافی است، معبودی جز او نیست،

عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ

بر او توکّل می کنم

وَهُوَ رَبُّ الْعَرْشِ اَلْعَظیمِ،

و او پروردگار عرش با عظمت است،

آمَنَّا بِهِ،

به او ایمان داریم،

کُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنا،

تمام امور از جانب پروردگار ماست،

وَما یَذَّکَّرُ اِلَّااولُوا الْأَلْبابِ،

و جز خردمندان متذکر نمی شوند،

رَبَّنا لاتُزِغْ قُلُوبَنا بَعْدَ اِذْ هَدَیْتَنا،

پروردگارا دلهایمان را بعد از آن که ما را هدایت کردی (از راه حق) منحرف مگردان

وَهَبْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ

و از سوی خودت

رَحْمَةً، اِنَّکَ اَنْتَ الْوَهَّابُ.(1)

رحمتی بر ما ببخش، زیرا تویی بخشنده.

6- مرحوم «شیخ طوسی» فرموده است که مستحب است دهه اوّل محرّم را روزه بگیرد؛ ولی در روز عاشورا از غذا و آب امساک نماید، امّا روزه نگیرد، و چون وقتِ عصر فرا رسید، به مقدار کمی، تربت تناول نماید (زیرا روزه گرفتن در این روز شیوه بنی امیّه بود که به شکرانه جریان کربلا، روزه می گرفتند!).(2)

اعمال شب عاشورا:

برای شب عاشورا، دعا و نمازهای بسیاری نقل شده است که برخی از آنها به این شرح است:

1- احیای شب عاشورا؛ در روایتی از رسول خدا صلی الله علیه و آله آمده است که «هر کس شب عاشورا را بیدار بماند (و به عبادت بپردازد)؛ گویا عبادت فرشتگان را انجام داده است ...».(3) 2- پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: در شب عاشورا، چهار رکعت نماز می گذاری و در هر رکعت یک مرتبه «حمد» و پنجاه مرتبه سوره «توحید» را می خوانی وقتی که در رکعت چهارم سلام نماز را گفتی، ذکر خدا را

ص :602


1- اقبال، صفحه 553 و بحارالانوار، جلد 95، صفحه 333.
2- مصباح المتهجّد، صفحه 771.
3- اقبال، صفحه 555.

بسیار بگو و بر رسول خدا صلی الله علیه و آله صلوات بفرست و تا مقداری که ممکن است بر دشمنان اهل بیت علیهم السلام لعنت کن.(1) 3- صد رکعت نماز بجا می آوری، هر دو رکعت با یک سلام، که در هر رکعت یک مرتبه «حمد» و سه بار سوره «توحید» را می خوانی و پس از پایان این نمازها، هفتاد بار می گویی:

سُبْحانَ اَللَّهِ وَ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لا إلهَ إلَّااَللَّهُ وَ اَللَّهُ اکْبَرُ وَ لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إلَّابِاَللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ.

رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: کسی که این نماز را بخواند- از مردان و زنان- وقتی که بمیرد، خداوند قبرش را معطّر و خوشبو می کند و هر روز- تا هنگام دمیدن صور- نوری وارد قبرش می شود ....(2)

اعمال روز عاشورا:

می دانیم روز عاشورا که روز شهادت امام حسین علیه السلام و یاران باوفای اوست، روز اندوه و غم و مصیبت ائمّه اطهار علیهم السلام و شیعیان آنها می باشد، و بر انجام اعمال و رعایت اموری در این روز تأکید شده است، مانند:

1- شایسته است شیعیان در این روز دست از کسب و کار بکشند و نیازهای خانه را امروز تهیّه و ذخیره نکنند و به عزاداری و نوحه سرایی بپردازند و همچون کسانی که عزیزترین افراد خویش را از دست داده اند، غم زده و اندوهگین باشند.

امام علی بن موسی الرّضا علیه السلام فرمود: هر کس در روز عاشورا، دست از تلاش برای دنیا بردارد، خداوند حاجت های دنیوی و اخروی او را برآورده می سازد، و هر کس که روز عاشورا، روز اندوه و غم و گریه اش باشد، خداوند روز قیامت را روز سرور و شادی او قرار دهد و در بهشت با دیدار ما، چشمش روشن می شود، و هر کس که روز عاشورا را برای خود روز برکت بداند و در آن روز برای منزل خویش اموالى را ذخیره سازد، آن اموال برای او برکتی نخواهد داشت.(3) (البته کسانی که با مسائل بسیار ضروری مردم سر و کار دارند مانند اطبای کشیک و امثال آنها از این امر مستثنا هستند).

در روایت دیگری ابن عبّاس می گوید: در منطقه «ذیقار» خدمت امیر مؤمنان علیه السلام رسیدم، صحیفه و نوشته ای را بیرون آورد که به خط مبارک او و املای رسول خدا صلی الله علیه و آله بود. امام علیه السلام آن صحیفه را بر من خواند

ص :603


1- اقبال، صفحه 556.
2- همان مدرک، صفحه 555.
3- همان مدرک، صفحه 578.( مرحوم علّامه مجلسی در کتاب« زاد المعاد»، صفحه 372 می گوید: بنی امیّه برای برکت، آذوقه یکساِلٰه خودرا در روز عاشورا، ذخیره می کردند).

که در آن نوشته بود، امام حسین علیه السلام چگونه شهید می شود و چه کسی او را می کشد و چه کسانی وی را یاری می کنند و چه کسانی با وی به شهادت می رسند، امام علیه السلام وقتی آن را خواند گریه شدیدی نمود و من هم گریان شدم.(1) همچنین در این روز از لعن و بیزاری جستن از قاتلان آن حضرت غافل نشوند و بر این امر تأکید کنند.

2- امام باقر علیه السلام فرمود: شیعیان در این روز به یکدیگر تسلیت بگویند و چه بهتر که با این جمله ها باشد:

عَظَّمَ اَللَّهُ أُجُورَنا بِمُصابِنا بِالْحُسَیْنِ عَلَیْهِ اَلسَّلامُ،

خداوند پاداش ما را در مصیبت امام حسین- که درود خدا بر او باد- عظیم گرداند،

وَ جَعَلَنا وَ إِیَّاکُمْ مِنَ الطَّالِبِینَ بِثارِهِ،

و ما و شما را ازخونخواهانش

مَعَ وَلِیِّهِ الْإِمامِ الْمَهْدِیِّ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ عَلَیْهِمُ اَلسَّلامُ.(2)

به همراه ولیّش امام مهدی از خاندان محمّد- که درود خدا بر ایشان باد- قرار دهد.

3- مرحوم «ابن قولویه» رحمه الله مطابق روایتی می گوید: کسی که در روز عاشورا کنار قبر امام حسین علیه السلام باشد و زائران را (کمک کند و) آب دهد، مانند کسی است که لشکر آن حضرت را سیراب کرده باشد و گویا با آن حضرت در کربلا حاضر بوده است.(3) 4- هزار مرتبه بر قاتلان آن حضرت لعنت کند و بگوید:

اَللَّهُمَّ الْعَنْ قَتَلَةَ الْحُسَیْنِ علیه السلام.(4)

5- خواندن هزار مرتبه سوره «توحید» در این روز فضیلت فراوانی دارد.

امام صادق علیه السلام فرموده است: هر کس در روز عاشورا هزار مرتبه سوره «توحید» را بخواند، خداوندِ رحمان به وی نظر (رحمت) افکند و هر کس را که خداوندِ رحمان (با دیده رحمت) نظر کند، وی را مجازات نخواهد کرد.(5) 6- در روز عاشورا شایسته است که از خوردن و آشامیدن- بدون قصد روزه- خودداری نمایند تا این که وقت عصر فرا رسد و از غذا و آب مختصری (که مصیبت زدگان استفاده می کنند)، تناول نمایند.(6) مرحوم «علّامه مجلسی» در کتاب «زاد المعاد» گفته است که بهتر است روز نهم و دهم ماه محرّم را روزه نگیرند، زیرا بنی امیّه این دو روز را برای برکت و شکر بر قتل امام حسین علیه السلام (به عنوان ظاهرسازی) روزه می گرفتند؛ از طریق اهل بیت علیهم السلام احادیث فراوانی در مذمّت روزه این دو روز، مخصوصاً روزه روز

ص :604


1- بحارالانوار، جلد 28، صفحه 73، حدیث 32 و کتاب سلیم بن قیس، صفحه 916.
2- زاد المعاد، صفحه 374.
3- کامل الزیارات، باب 71، صفحه 174، حدیث 5.
4- زاد المعاد، صفحه 372.
5- اقبال، صفحه 577.
6- زاد المعاد، صفحه 372.

عاشورا نقل شده است.

همچنین در این روز، از مزاح و خنده و دیگر سرگرمی های مسرّت بخش دنیوی خودداری نمایند.(1) 7- سزاوار است هنگام غروب روز عاشورا، به یاد مصائب فرزندان و اطفال و زنان حرم امام حسین علیه السلام باشند، زیرا آن هنگام از سخت ترین لحظات حرم آل پیامبر صلی الله علیه و آله بود. دشمنان سرمست از باده پیروزی، و اجساد شهیدان روی خاک کربلا، و زنان و کودکان نالان و گریان و پریشان بودند؛ در همان زمان دستور غارت و آتش زدن خیمه ها صادر شد. اطفال یتیم، زنان بی سرپرست و کودکان تشنه، هر کدام به سویی می دویدند و در آن میان، زینب و زین العابدین و امّ کلثوم علیهم السلام پناهگاه این مصیبت دیدگان بودند و همه غم ها را به دل و جان می خریدند و همه دشواری ها را بر خویش هموار می ساختند، تا دیگران را آرام کنند.

در آن غروب، مصائبی بر خاندان رسول اللَّه صلی الله علیه و آله رفت که قابل تصوّر نیست و اندوهی بر آنان فرود آمد که قابل بیان کردن نمی باشد؛ مصائبی که اشک ها را از دیده ها سرازیر می سازد و اعماق روح و جان را آزار می دهد.

8- سزاوار است عاشقان و علاقه مندان مکتب سالار شهیدان امام حسین علیه السلام در روز عاشورا برخیزند و بر رسول خدا و علیّ مرتضی و فاطمه زهرا و حسن مجتبی و سایر امامان از ذریّه آن حضرت علیهم السلام سلام کنند و آنان را در این مصیبت های بزرگ، با دلی سوزان و اشکی روان تسلیت گویند و این زیارت را بخوانند:

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وارِثَ ادَمَ صَفْوَةِ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وارِثَ نُوحٍ نَبِیِ

سلام بر تو ای وارث آدم برگزیده خدا، سلام بر تو ای وارث نوح پیامبر

اَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وارِثَ ابْراهیمَ خَلیلِ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وارِثَ

خدا، سلام بر تو ای وارث ابراهیم خلیل خدا، سلام بر تو ای وارث

مُوسی کَلیمِ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وارِثَ عیسی رُوحِ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ

موسی هم صحبت خدا، سلام بر تو ای وارث عیسی روح خدا، سلام بر تو

یا وارِثَ مُحَمَّدٍ حَبیبِ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وارِثَ عَلِیٍّ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ،

ای وارث محمّد حبیب خدا، سلام بر تو ای وارث امیرمؤمنان

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وارِثَ الْحَسَنِ الشَّهیدِ سِبْطِ رَسُولِ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ

سلام بر تو ای وارث امام حسن شهید و نوه پیامبر خدا، سلام بر تو

ص :605


1- زاد المعاد، صفحه 372.

یَابْنَ رَسُولِ اَللَّهِ،

ای فرزند رسول خدا،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ الْبَشیرِ النَّذیرِ،

سلام بر تو ای فرزند بشارت دهنده بیم دهنده،

وَابْنَ سَیِّدِ الْوَصِیّینَ،

و فرزند آقا و سرور جانشینان

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ الْعالَمینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا ابا

سلام بر تو ای فرزند فاطمه سرور بانوان جهانیان، سلام بر تو ای ابا

عَبْدِاَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا خِیَرَةَ اَللَّهِ وَابْنَ خِیَرَتِهِ،

عبداللَّه، سلام بر تو ای برگزیده خدا و فرزند برگزیده خدا،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا ثارَ اَللَّهِ وَابْنَ ثارِهِ،

سلام بر تو ای فرزند کسی که خونخواهتان خداست،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْوِتْرُ الْمَوْتُورُ،

سلام بر تو ای یگانه ای که انتقام خونش گرفته نشده است،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْإِمامُ الْهادِی الزَّکِیُّ،

سلام بر تو ای امام هدایتگر پاک،

وَعَلَی الْاَرْواحِ اَلَّتی حَلَّتْ بِفِنآئِکَ،

و بر ارواحی که بر آستانت وارد شده،

وَ اَقامَتْ فی جِوارِکَ،

و در جوار تو اقامت گزیده اند

وَ وَفَدَتْ مَعَ زُوَّارِکَ،

و به همراه زائرانت آمده اند،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ مِنِّی

سلام بر تو از جانب

من مادامی که زنده ام و شب و روز باقیست

فَلَقَدْ عَظُمَتْ بِکَ الرَّزِیَّةُ،

پس به یقین داغ تو سوزناک

وَ جَلَّ الْمُصابُ فِی الْمُؤْمِنینَ وَ الْمُسْلِمینَ،

و مصیبت تو بر مؤمنان و مسلمانان

وَفی اَهْلِ السَّمواتِ اَجْمَعینَ،

و تمامی اهل آسمانها

وَ فی سُکانِ الْأَرَضینَ،

و ساکنان زمین بزرگ است،

فَاِنَّا لِلَّهِ وَ اَنَّا الَیْهِ راجِعُونَ،

پس ما از خداییم و به سوی اوباز می گردیم،

وَ صَلَواتُ اَللَّهِ وَ بَرَکاتُهُ

و درود و برکات

وَ تَحِیَّاتُهُ عَلَیْکَ وَ عَلیٰ آبآئِکَ

و سلام های خداوند بر تو و پدران

الطّاهِرینَ الطَّیِّبینَ الْمُنْتَجَبینَ،

پاک و پاکیزه و برگزیده ات

وَ عَلیٰ ذَراریهِمُ الْهُداةِ الْمَهْدِیّینَ، اَلسَّلامُ

و بر نسل هدایتگر و هدایت یافته ات باد، سلام

عَلَیْکَ یا مَوْلایَ وَ عَلَیْهِمْ،

بر تو ای مولای من و بر آنان

وَ عَلیٰ رُوحِکَ وَ عَلیٰ اَرْواحِهِمْ، وَ عَلیٰ

و بر روح تو و بر ارواح آنان و بر

تُرْبَتِکَ وَ عَلیٰ تُرْبَتِهِمْ،

تربت تو و آنان،

اَللهُمَّ لَقِّهِمْ رَحْمَةً وَ رِضْواناً وَ رَوْحاً وَ رَیْحاناً،

خدایا رحمت و رضوان و لطف و عنایتت را به آنان برسان،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مَوْلایَ یا اَباعَبْدِاَللَّهِ،

سلام بر تو ای مولای من ای اَبٰا عَبْدِاللَّهِ،

یَا بْنَ خاتَمِ النَّبِیّینَ،

ای فرزند خاتم پیامبران

وَ یَا بْنَ سَیِّدِالْوَصِیّینَ،

و ای فرزند آقا و سرورجانشینان،

ص :606

وَ یَا بْنَ سَیِّدَةِ نِسآءِ الْعالَمینَ،

و ای فرزند سرور بانوان جهانیان،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا شَهیدُ یَا بْنَ الشَّهیدِ،

سلام بر تو ای شهید و ای فرزند

یا اخَ الشَّهیدِ،

شهید، ای برادر شهید،

یا ابَا الشُّهَدآءِ،

ای پدر شهیدان،

اَللهُمَّ بَلِّغْهُ عَنّی فی هذِهِ السَّاعَةِ

خدایا در این ساعت

وَ فی هذَا الْیَوْمِ،

و در این روز

وَ فی هذَا الْوَقْتِ وَ فی کُلِّ وَقْتٍ،

و در این زمان و هر زمان دیگر

تَحِیَّةً کَثیرَةً وَسَلاماً،

درود و سلام فراوان مرا به او برسان،

سَلامُ اَللَّهِ عَلَیْکَ وَ رَحْمَةُ اَللَّهِ وَ بَرَکاتُهُ

سلام خدا و رحمت و برکاتش بر تو

یَا بْنَ سَیِّدِ الْعالَمینَ، وَ عَلَی

ای فرزند سرور جهانیان و بر

الْمُسْتَشْهَدینَ مَعَکَ

شهیدان همراهت باد،

سَلاماً مُتَّصِلًا مَا اتَّصَلَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ، اَلسَّلامُ عَلَی

سلامی پیوسته مادامی که شب و روز در کنار هم باقیست،

الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ الشَّهیدِ،

سلام برحسین بن علی شهید (در راه خدا)،

اَلسَّلامُ عَلیٰ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ الشَّهیدِ، اَلسَّلامُ

سلام بر علی بن حسین شهید (در راه خدا)، سلام

عَلَی الْعَبَّاسِ بْنِ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ الشَّهیدِ،

بر عباس فرزند امیرمؤمنان شهید (در راه خدا)،

اَلسَّلامُ عَلَی الشُّهَدآءِ مِنْ وُلْدِ امِیرِ الْمُؤْمِنینَ،

سلام بر شهیدان از فرزندان امیرمؤمنان،

اَلسَّلامُ عَلَی الشُّهَدآءِ مِنْ وُلْدِ الْحَسَنِ،

سلام بر شهیدان از فرزندان حسن،

اَلسَّلامُ عَلَی الشُّهَدآءِ مِنْ وُلْدِ الْحُسَیْنِ،

سلام برشهیدان از فرزندان حسین،

اَلسَّلامُ عَلَی الشُّهَدآءِ مِنْ وُلْدِ جَعْفَرٍ وَ عَقیلٍ،

سلام بر شهیدان از فرزندان جعفر و عقیل،

اَلسَّلامُ عَلیٰ کُلِّ مُسْتَشْهَدٍ مَعَهُمْ مِنَ الْمُؤْمِنینَ،

سلام بر تمامی مؤمنان شهید همراه آنان،

اَللهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ،

خدایا بر محمّدو خاندان محمّد درود فرست

وَ بَلِّغْهُمْ عَنّی تَحِیَّةً کَثیرَةً وَ سَلاماً،

و سلام و درود فراوان مرا به آنان برسان،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا رَسُولَ اَللَّهِ،

سلام بر تو ای رسول خدا،

اَحْسَنَ اَللَّهُ لَکَ الْعَزآءَ فی وَلَدِکِ الْحُسَیْنِ،

خداوند در عزای فرزندت حسین به نیکوترین وجه تسلّایت دهد،

اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا فاطِمَةُ،

سلام بر تو ای فاطمه،

اَحْسَنَ اَللَّهُ لَکِ الْعَزآءَ فی وَلَدِکِ الْحُسَیْنِ،

خداوند در عزای فرزندت حسین به بهترین وجه تسلّایت دهد،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَمیرَالْمُؤْمِنینَ،

سلام بر تو ای امیرمؤمنان،

ص :607

اَحْسَنَ اَللَّهُ لَکَ الْعَزآءَ فِی وَلَدِکَ الْحُسَیْنِ،

خداوند در عزای فرزندت حسین به نیکوترین وجه تسلّایت دهد،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا ابا مُحَمَّدٍ الْحَسَنَ،

سلام بر تو ای ابامحمد امام حسن،

اَحْسَنَ اَللَّهُ لَکَ الْعَزآءَ فی اَخیکَ الْحُسَیْنِ،

خداوند در عزای برادرت حسین به بهترین وجه تسلّایت دهد،

یا مَوْلایَ یا اباعَبْدِاَللَّهِ، اَنَا ضَیْفُ اَللَّهِ وَضَیْفُکَ،

ای مولای من ای اباعبداللَّه، من میهمان خدا و میهمان توام،

وَجارُ اَللَّهِ وَجارُکَ، وَلِکُلِّ ضَیْفٍ وَجارٍقِریً،

و همجوار خدا و همجوار توام و برای هر میهمانی و همجواری حقّ پذیرایی است

وَقِرایَ فی هذَا الْوَقْتِ

و حقّ پذیراییم در این وقت این باشد

اَنْ تَسْئَلَ اللَّهَ سُبْحانَهُ وَتَعإِلَىٰ اَنْ یَرْزُقَنی

که از خداوند پاک و منزّه و برتر بخواهی که

فَکاکَ رَقَبَتی مِنَ النَّارِ،

آزادی از آتش دوزخ را روزیم گرداند،

انَّهُ سَمیعُ الدُّعآءِ، قَریبٌ مُجیبٌ.(1)

زیرا که او شنوای دعا و نزدیک و اجابت کننده است.

9- خواندن زیارت امام حسین علیه السلام معروف به «زیارت عاشورا» در این روز ثواب فراوانی دارد.

این زیارت را می توان از راه دور یا نزدیک خواند و بسیار بافضیلت و یکی از کیمیاهای سعادت است و در بخش زیارات تحت عنوان «زیارت عاشورا» گذشت (صفحه 392).

ص :608


1- بحارالانوار، جلد 98، صفحه 222، حدیث 34.

فصل دوم: ماه صفر

تقویم این ماه:

اوّل ماه صفر: آغاز جنگ صفّین، مطابق نقل مورّخان در سال 37 هجری است.(1) جنگ صفّین از سوی امیرمؤمنان علیه السلام و لشکریانش، در برابر معاویه و سپاه غارتگر شام، آغاز شد و مدّت 110 روز طول کشید،(2) و در آستانه شکست لشکر شام، عمرو عاص خدعه ای به کار زد و قرآن ها را بر سر نیزه کردند و داستان تأسّف بار حکمین پیش آمد.(3) همچنین در این روز در سال 61 هجری (بنا بر روایتی) سرِ مبارک حضرت سیّدالشّهدا علیه السلام را همراه کاروان اهل بیت علیهم السلام وارد شهر شام کردند.(4) دوم ماه صفر: روز شهادت زید بن علی بن الحسین علیه السلام پس از قیام بر ضدّ بنی امیّه در سال 120 هجری است؛ وی به هنگام شهادت 42 سال داشت.(5) هفتم ماه صفر: بنا بر نقل شیخ مفید و کفعمی، روز شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام است.(6) همچنین ولادت امام کاظم علیه السلام طبق روایتی در سال 128، در این روز در منطقه «ابواء» (محلّی میان مکّه و مدینه) واقع شده است.(7) این روز از جهتی روز حزن و از جهتی روز سرور است.

بیستم ماه صفر: روز اربعین امام حسین علیه السلام است؛ بنابر نقل جمعی از بزرگان مانند شیخ مفید، شیخ طوسی و کفعمی، جابر بن عبداللَّه انصاری در این روز برای زیارت امام حسین علیه السلام به کربلا آمد و همین روز، روزی است که اهل بیت امام حسین علیه السلام طبق روایتی از شام به مدینه آمدند.(8) ولی در ارتباط با آمدن اهل بیت حسینی علیه السلام در روز اربعین به کربلا میان مورّخان گفتگوست؛ مرحوم

ص :609


1- بحارالانوار، جلد 32، صفحه 458 و شرح ابن اَبیٰ الحدید، جلد 4، صفحه 29.( البته مطابق نقل دیگر، واقعه صفین در ماه ذی الحجه سال 36 شعله ور شد، بحارالانوار، جلد 32، صفحه 573).
2- مروج الذهب، جلد 2، صفحه 527. ولی مطابق نقل ارشاد القلوب دیلمی( جلد 2، صفحه 248) این جنگ 18 ماه طول کشید.
3- پیام امیرالمؤمنین، جلد 1، صفحه 392.
4- شیخ بهایی در کامل، و کفعمی در مصباح، این روز را روز ورود اهل بیت به شام دانسته اند.( مقتل الحسین مقرّم، 348).
5- ارشاد مفید، جلد 2، صفحه 174.
6- بحارالانوار، جلد 44، صفحه 134.
7- همان مدرک، جلد 48، صفحه 1.
8- همان مدرک، جلد 95، صفحه 195 و منتهی الآمال،( تاریخ زندگی امام حسین علیه السلام).

حاج شیخ عبّاس قمی در «منتهی الآمال» از سیّد بن طاووس نقل می کند که اهل بیت حرم حسینی علیه السلام در مسیر بازگشت به مدینه، نخست به کربلا آمدند و زمانی به آنجا رسیدند که جابربن عبداللَّه انصاری و گروهی از بنی هاشم به زیارت امام حسین و یارانش آمده بودند (و با توجه به اینکه جابر در بیستم صفر به کربلا آمد، بنابراین اهل بیت نیز ورودشان به کربلا همان روز بود).

اما مرحوم حاج شیخ عباس قمی با توجه به نقل دیگر مورّخان و قرائن و شواهد دیگر، ورود اهل بیت علیهم السلام را در بیستم صفر (اربعین حسینی) به کربلا بسیار بعید می داند و از شیخ مفید و شیخ طوسی نقل می کند که اهل بیت علیهم السلام روز بیستم صفر از شام به مدینه مراجعت کردند.(1) بیست و هشتم ماه صفر: در چنین روزی، در سال یازدهم هجری، رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله وفات یافت و همه مورّخان اتّفاق دارند که روز وفات آن حضرت، روز دوشنبه بود و آن حضرت به هنگام وفات شصت و سه سال از عمر مبارکشان می گذشت.

رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله در سنّ چهل سالگی به رسالت مبعوث شد و سپس سیزده سال در مکّه مردم را به توحید و خداپرستی دعوت کرد و در سنّ پنجاه و سه سالگی به مدینه هجرت نمود و ده سال نیز در مدینه- با تشکیل حکومت اسلامی و با تلاش پی گیر و مستمرّ- به مبارزه با شرک و کفر و ظلم و ستم پرداخت؛ در این مدّت، مردم زیادی از مناطق مختلف به آن حضرت ایمان آوردند و اسلام روز به روز گسترش یافت، تا آن که در 28 صفر سال یازدهم از این جهان رحلت فرمود.

حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام، آن حضرت را غسل داده و کفن نمود و بر آن حضرت نماز گزارد و آنگاه مردم گروه گروه بر پیکر شریفش نماز گزاردند و سپس علی علیه السلام آن حضرت را در حجره اش در همان محلّی که از دنیا رفته بود دفن فرمود.(2) از «انس بن مالک» روایت شده است که وقتی رسول خدا صلی الله علیه و آله را به خاک سپردیم، حضرت فاطمه علیها السلام به سوی من آمد و گفت: ای انس! چگونه راضی شدید که خاک بر چهره رسول خدا بریزید، آنگاه گریست.(3) و مطابق نقل دیگری، آن حضرت مقداری از خاک قبر پدر گرامیش را برداشت و بر دیدگانش نهاد و گفت:

ص :610


1- رجوع کنید به: منتهی الآمال،( تاریخ زندگی امام حسین علیه السلام).
2- منتهی الآمال، تاریخ زندگی حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و بحارالانوار، جلد 22، صفحه 503 به بعد.
3- سنن دارمی، جلد 1، صفحه 40.

ماِذا عَلَی الْمُشْتَمِّ تُرْبَةَ احْمَدَ***اَنْ لا یَشُمَّ مَدَی الزَّمانِ غَوالِیا

بر چه ملامت شود کسی که تربت پاک احمد را ببویدولی هرگز در طول عمرش عطر دیگری نبوید؟!

صُبَّتْ عَلیَّ مَصآئِبُ لَوْ انَّها***صُبَّتْ عَلَی الْأَیَّامِ صِرْنَ لَیالِیا(1)

مصیبتهایی بر من وارد شد که اگربر روزهای روشن وارد می شد همچون شب های سیاه و ظلمانی می گشت

همچنین بنا بر نقل جمعی از علما و مورّخان، روز بیست و هشتم صفر سال 50 هجری، روز شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام است و این روایت بیشتر در میان شیعیان مشهور است تا روایت هفتم ماه صفر.(2) روز آخر ماه صفر: بنا بر قول «شیخ طبرسی» و «ابن اثیر» آخر ماه صفر سال 203 هجری، روز شهادت امام رضا علیه السلام است که در سنّ پنجاه و پنج سالگی، توسّط مأمون عبّاسی مسموم شده و به فیض شهادت نائل آمدند.(3)

دهه آخر صفر، دهه غم و اندوه:

این ماه نیز یادآورِ فداکاری ها و جانبازی های امام حسین علیه السلام و یارانش می باشد؛ ماه ادامه اسارتِ اهل بیت علیهم السلام و ورود آنها (مطابق روایتی) به شام است.

شام بر اثر خطبه های امام سجّاد و زینب کبری علیهما السلام به کلّی دگرگون گردید و از همان جا بذرِ انقلاب بر ضدِّ بنی امیّه پاشیده شد؛ و در نتیجه همین خطبه ها، بنی امیّه در تمام جهان اسلام رسوا گشت و خطری که از سوی آنان اسلام و قرآن را تهدید می کرد، به برکت خون های شهیدان و خطابه های پیام آورانِ عاشورا، دفع شد.

علاوه بر این، ماه صفر چنان که گفتیم یادآور ضایعه بزرگ و مصیبت عظمی یعنی رحلت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و شهادت فرزندانِ گرامیش امام حسن مجتبی و امام علی بن موسی الرّضا علیهما السلام است؛ آمیخته شدنِ خاطره اربعین حسینی با خاطره جانکاهِ این مصایبِ بزرگ، دهه آخر ماه صفر را، دهه اندوه و غم برای پیروان مکتب اهل بیت علیهم السلام ساخته است.

ولی از آن جا که این ایّام ماتم و غم، سبب مروری مجدّد، بر تاریخ زندگانی آن بزرگواران و تلاش ها، شهامت ها و فداکاری های آنان است، ماهی است پر از شور و عشق و اخلاص و فداکاری؛ به همین دلیل، تاریخ نشان داده است که بسیاری از توطئه های دشمنانِ اسلام، به برکت شوری که در جلسات و دسته جاتِ سوگواریِ آن بزرگواران در این ماه ایجاد شده، درهم شکسته و خنثی گردیده است، که این خود موهبت بزرگی است، و باید همیشه آن را ارج نهاد و از آن پاسداری کرد.

ص :611


1- بحارالانوار، جلد 79، صفحه 106.
2- همان مدرک، جلد 44، صفحه 135
3- منتهی الآمال، تاریخ زندگانی امام رضا علیه السلام.

اعمالِ ماهِ صفر:

1- «سیّد بن طاووس» نقل کرده است: در روز سوم ماه صفر، دو رکعت نماز بخوان که در رکعت اوّل سوره «حمد» و سوره «انّا فتحنا» (فتح) و در رکعت دوم سوره «حمد» و سوره «توحید» قرائت شود و پس از سلام نماز، صد بار صلوات بفرست و صد بار آل اَبیٰ سفیان را لعنت کن و صد مرتبه استغفار نما و آنگاه حاجت خویش را از خداوند بخواه. (ان شاء اللَّه به هدف اجابت می رسد).(1) 2- در روز اربعین (بیستم ماه صفر) زیارت امام حسین علیه السلام مستحبّ است و مورد تأکید قرار گرفته. در روایتی که «شیخ طوسی» از امام حسن عسکری علیه السلام نقل کرده، چنین آمده است: نشانه های مؤمن پنج چیز است: به جای آوردن پنجاه و یک رکعت نماز (17 رکعت نماز واجب و 34 رکعت نافله) و زیارت اربعین (امام حسین علیه السلام) و انگشتر را بر دستِ راست نهادن، و پیشانی را به هنگام سجده بر خاک گذاردن و بسم اللَّه الرّحمن الرّحیم را در نماز بلند گفتن.(2) زیارت مخصوصی برای اربعین از امام صادق علیه السلام نقل شده است که در بخش زیارات (صفحه 400) گذشت.

ص :612


1- اقبال، صفحه 587.
2- همان مدرک، صفحه 589 و مصباح المتهجّد، صفحه 787،( اهل سنّت یا بسم اللَّه را در آغاز سوره ها در نماز ترک می کنند یا آهسته می گویند، با این که بسم اللَّه قطعاً جزء سوره حمد، بلکه سایر سوره های قرآن است).

فصل سوم: ماه ربیع الأوّل

تقویم این ماه:

شب اوّل: این شب به نام «لیلة المبیت» مزیّن است، در این شب یک حادثه مهمّ تاریخی واقع شد و آن این که در سال سیزدهم بعثت، رسول خدا صلی الله علیه و آله از مکّه به قصد هجرت به سوی مدینه، از شهر خارج شد و در «غار ثور» پنهان گردید و امیر مؤمنان علی علیه السلام برای اغفال دشمنان، فداکارانه در بستر رسول خدا صلی الله علیه و آله خواَبیٰد و مشرکان قریش که خانه رسول خدا صلی الله علیه و آله را محاصره کرده بودند، به گمان آن که رسول خدا صلی الله علیه و آله در بسترش آرمیده است، تا صبح منتظر ماندند و چون صبحگاهان با شمشیرهای برهنه به منزل آن حضرت هجوم بردند تا رسول اللَّه صلی الله علیه و آله را بکشند، علی علیه السلام را دیدند که از آن بستر برخاست! بدین سان، رسول خدا صلی الله علیه و آله در فرصتی مناسب خود را از چنگال مشرکان قریش نجات داد و علی علیه السلام نیز با این فداکاری، عشق و علاقه و برادری خود را نسبت به رسول خدا صلی الله علیه و آله نشان داد؛ این در حالى بود که هر زمان ممکن بود کسی را که در بستر خواَبیٰده به قتل برسانند.

آیه شریفه «وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اَللَّهِ وَ اَللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبادِ»؛

بعضی از مردمِ (با ایمان و فداکار) جان خود را در برابر خشنودی خدا می فروشند؛ و خداوند نسبت به بندگان مهربان است»(1) در حقّ آن حضرت نازل شد.(2) سال هجرت رسول خدا صلی الله علیه و آله مبدأ تاریخ مسلمانان است و تحوّلی عظیم در جهان اسلام روی داد.

روز هشتم: در روز هشتم ربیع الأوّل، سال 260، شهادت امام حسن عسکری علیه السلام طبق روایتی واقع شده است و از همان روز، امامت حضرت صاحب الزّمان، حجّة بن الحسن- عجّل اللَّه تعالى فرجه الشریف- آغاز گردید.(3) روز دهم: روز ازدواج رسول خدا صلی الله علیه و آله با حضرت خدیجه کبری علیها السلام است در حالى که رسول خدا صلی الله علیه و آله 25 ساِلٰه بود و حضرت خدیجه علیها السلام 40 ساله. به همین مناسبت روزه این روز به عنوان شکرگزاری مستحب شمرده شده است.(4)

ص :613


1- سوره بقره، آیه 207.
2- اقبال الاعمال، صفحه 592 و تفسیر نمونه، جلد 2، ذیل آیه 207 سوره بقره.
3- کافی، جلد 1، صفحه 503.
4- اقبال، صفحه 599.

روز دوازدهم: این روز مطابق نظر مرحوم شیخ کلینی و مسعودی و همچنین مشهور میان اهل سنّت، روز ولادت با سعادت نبیّ مکرّم اسلام صلی الله علیه و آله است.(1) همچنین در این روز، رسول خدا صلی الله علیه و آله بعد از 12 روز که مسیر راه میان مکّه و مدینه را پیمود وارد مدینه گردید.(2) و نیز روز انقراض دولت بنی مروان در سال 132 است.(3) روز چهاردهم: در سال 64 در چنین روزی، یزید بن معاویه به هلاکت رسید.(4) وی پس از سه سال و نُه ماه خلافت که همراه با جنایات عظیمی بود- که مهمترین آن واقعه کربلا و شهادت اَبیٰ عبداللَّه الحسین علیه السلام و یارانش می باشد- در سنّ سی و هفت سالگی در منطقه «حوران» زندگی ننگینش به پایان رسید؛ جنازه اش را در دمشق دفن کردند؛ ولی اکنون اثری از او نیست.(5) شب هفدهم: طبق روایات مشهور شیعه، شب ولادت حضرت خاتم الانبیا، رسول معظّم اسلام صلی الله علیه و آله است و شب بسیار مبارکی است.(6) همچنین یکسال قبل از هجرت رسول خدا صلی الله علیه و آله، در چنین شبی معراج آن حضرت صورت گرفت.(7) روز هفدهم: همان گونه که گفتیم مشهور میان علمای امامیّه آن است که روز هفدهم ربیع الأوّل، روز ولادت با سعادت رسول خدا حضرت محمّد بن عبداللَّه صلی الله علیه و آله است و معروف آن است که ولادتش در مکّه معظّمه، واقع شده است، و زمان ولادتش هنگام طلوع فجر، روز جمعه، سنه عام الفیل بوده است.(8) (عام الفیل سالى است که ابرهه با لشکرش که بر فیل سوار بودند به قصد تخریب کعبه آمد، ولی همگی نابود شدند).

همچنین در چنین روزی در سال 83 هجری قمری، ولادت امام صادق علیه السلام واقع شده است و از این جهت نیز بر اهمّیّت این روز افزوده شده است.(9) ماه ربیع الأوّل گرچه آغاز آن آمیخته با خاطره غم انگیز و اندوهبار شهادت امام حسن عسکری علیه السلام است، ولی از آن جا که میلاد مبارک حضرت ختمی مرتبت رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله مطابق روایت معروف، در هفدهم این ماه و طبق روایت غیرمعروف، در دوازدهم آن واقع شده و میلاد حضرت صادق علیه السلام نیز در هفدهم این ماه است، ماه شادی و جشن و سرور است.

ص :614


1- زاد المعاد، صفحه 412.
2- اقبال، صفحه 599 و کامل ابن اثیر، جلد 2، صفحه 7( حوادث سال اوّل هجرت).
3- مصباح المتهجّد، صفحه 791.
4- اقبال، صفحه 601( سیّد بن طاووس، در همین کتاب از شیخ مفید، استحباب روزه در این روز را به خاطر هلاکت یزید نقل کرده است).
5- تتمة المنتهی، صفحه 64.
6- مصباح المتهجّد، صفحه 791 و اقبال، صفحه 603.
7- اقبال، صفحه 601.
8- مصباح المتهجّد، صفحه 791 و اقبال، صفحه 603.
9- بحارالانوار، جلد 47، صفحه 1، حدیث 2.

از آن جا که هجرت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله که سرچشمه دگرگونیِ عمیق در جهانِ اسلام و عزّت و شوکت مسلمین شد، و همچنین داستان «لیلة المبیت» در این ماه واقع گردیده، و آغاز امامت پربرکت حضرت بقیةاللَّه (ارواحنا فداه) همزمان با شهادتِ پدر بزرگوارش نیز می باشد؛ در مجموع از ماههای بسیار پربرکت و پرخاطره است، که سزاوار است، همه علاقه مندان مکتب اهل بیت علیهم السلام آن را ارج نهند و گرامی بدارند.

اعمال ماه ربیع الاوّل:

روز اوّل این ماه: علما گفته اند مستحب است، به شکرانه هجرت موفّقیت آمیز رسول خدا صلی الله علیه و آله این روز را روزه بگیرند و صدقه و انفاق و احسان نمایند،(1) و همچنین زیارت آن بزرگوار، در این روز مناسب است.

مرحوم «سیّد بن طاووس»، دعایی را برای این روز در کتاب اقبال نقل کرده است.(2) روز دوازدهم: در این روز دو رکعت نماز مستحب است که در رکعت اوّل بعد از حمد، سه مرتبه سوره

«قل یا ایّها الکافرون»

و در رکعت دوم بعد از حمد، سه مرتبه سوره «توحید» خوانده شود.(3) روز هفدهم: همان گونه که قبلًا گفته شد این روز مطابق نظر مشهور علمای امامیّه، روز ولادت رسول خدا صلی الله علیه و آله و همچنین میلاد امام صادق علیه السلام است و روز بسیار مبارکی است و دارای اعمالى می باشد:

1- غسل؛ به نیّت روز هفدهم ربیع الاوّل.(4) 2- روزه؛ که برای آن فضیلت بسیار نقل شده است، از جمله در روایاَتی از ائمّه معصومین علیهم السلام آمده است: کسی که این روز را روزه بدارد، خداوند برای او ثواب روزه یکسال را مقرّر می فرماید.(5) 3- دادن صدقه، احسان نمودن و خوشحال کردن مؤمنان و به زیارت مشاهد مشرّفه رفتن.(6) 4- زیارت رسول خدا صلی الله علیه و آله از دور و نزدیک؛ در روایتی از آن حضرت آمده است: هر کس بعد از وفات من، قبرم را زیارت کند مانند کسی است که به هنگام حیاتم به سوی من هجرت کرده باشد، اگر نمی توانید مرا از نزدیک زیارت کنید، از همان راه دور به سوی من سلام بفرستید (که به من می رسد).(7) 5- زیارت امیر مؤمنان، علی علیه السلام نیز در این روز مستحب است با همان زیارتی که امام صادق علیه السلام در چنین روزی کنار ضریح شریف آن حضرت علیه السلام وی را زیارت کرد.(8) (این زیارت در بخش زیارات، صفحه 301 آمده است).

ص :615


1- اقبال، صفحه 592.
2- همان مدرک، صفحه 596.
3- همان مدرک، صفحه 599.
4- فلاح السائل، صفحه 61.
5- اقبال، صفحه 603.
6- همان مدرک.
7- همان مدرک، صفحه 604.
8- همان مدرک، صفحه 608.

6- تکریم، تعظیم و بزرگداشت این روز بسیار بجاست، مرحوم «سیّد بن طاووس»، در اقبال، در تکریم و تعظیم این روز به خاطر ولادت شخص اوّل عالم امکان و سرور همه ممکنات حضرت نبیّ اکرم صلی الله علیه و آله سفارش بسیار کرده است.(1) بنابراین، سزاوار است مسلمین با برپایی جشن ها و تشکیل جلسات، هرچه بیشتر با شخصیّت نبیّ مکرّم اسلام صلی الله علیه و آله، سیره و تاریخ زندگی او آشنا شوند و از آن، برای ساختن جامعه ای اسلامی و محمّدی بهره کامل گیرند.

ص :616


1- اقبال، صفحه 603.

فصل چهارم: ماه ربیع الثّانی

تقویم این ماه:

روز هشتم: طبق مشهور، روز ولادت امام حسن عسکری علیه السلام در سال 232 است.(1) روز دهم: روز رحلت حضرت فاطمه معصومه علیها السلام در سال 201 (مطابق روایتی) است.(2) روز شانزدهم: بنا بر نقلی، آغاز قیام مختار در کوفه، به خونخواهی شهیدان کربلا در سال 66 می باشد(3) و برخی آغاز قیام او را چهاردهم ربیع الاوّل ذکر کرده اند.(4)

***

گرچه حوادث مهمّ تاریخی این ماه کم است، ولی همین سه حادثه از یکسو یادآور یک روز سرور و شادی است که مایه خیر و برکت می باشد و از سوی دیگر، روز اندوه، به خاطر رحلت کریمه اهل بیت، در سرزمین مقدّس قم است، و از سوی سوم یادآور یک روز عبرت انگیز است که با قیامی خونین، جنایتکاران حادثه کربلا، در مدّت بسیار کوتاهی تار و مار شدند، و نام ننگین آنان، برای همیشه همراه با نفرت و لعن و نفرین در صفحات تاریخ باقی ماند.

اعمال ماه ربیع الثّانی:

در روایات اسلامی و کتب دعا، اعمال زیادی برای این ماه ذکر نشده، فقط مرحوم سیّد بن طاووس، برای روز اوّل این ماه دعایی را ذکر کرده است که می توانید در کتاب اقبال آن را بخوانید.(5)

ص :617


1- منتهی الآمال، تاریخ زندگانی امام حسن عسکری علیه السلام و بحارالانوار، جلد 50، صفحه 237، حدیث 8( البتّه برخی نیز روز دهم و برخی روز چهاردهم را روز ولادت آن حضرت دانسته اند.« همان مدرک، صفحه 238، حدیث 12»).
2- فروغی از کوثر( زندگی نامه حضرت فاطمه معصومه) انتشارات زائر، صفحه 32. و مطابق نقل دیگر، روز دوازدهم، روز وفات آن حضرت است، لذا مناسب است مؤمنین این سه روز( دهم تا دوازدهم) را به یاد آن حضرت، گرامی بدارند.
3- بحارالانوار، جلد 45، صفحه 333، حدیث 2.
4- تاریخ طبری، جلد 4، صفحه 496.
5- اقبال، صفحه 616.

فصل پنجم: ماه جمادی الأوّل

تقویم این ماه:

روز پنجم: مطابق بعضی از روایات روز ولادت با سعادت بانوی قهرمان کربلا، حضرت زینب کبری علیها السلام است (سال پنجم یا ششم هجری).(1) روزهای سیزدهم، چهاردهم و پانزدهم: بنا بر روایت معروفی مقارن با ایّام شهادت بانوی اسلام حضرت فاطمه زهرا علیها السلام، سیّدة نساء العالمین، در سال یازدهم هجری است. زیرا مطابق بعضی از روایات معتبر(2)، آن بانوی بزرگ، هفتاد و پنج روز بعد از رحلت پدر بزرگوارش در قید حیات بود، و با توجّه به این که رحلت رسول خدا صلی الله علیه و آله در 28 صفر واقع شده، باید شهادت آن بانوی عزیز، در یکی از این سه روز باشد (با در نظر گرفتن احتمال تمام یا ناقص بودن ماههای وسط).

به هر حال، باید به همین مناسبت مجالس سوگواری آن حضرت- که طبق فرمایش پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله برترین زنان جهان از اوّلین و آخرین است- هرچه باشکوهتر برگزار گردد و حالات و فضایل آن بانوی بزرگ اسلام، که می تواند الگوی بسیار خوبی برای زنانِ عصر حاضر باشد، در این مجالس تشریح گردد.

صوصاً آن دو خطبه آموزنده و فراموش نشدنی که از آن حضرت به یادگار مانده و بسیاری از معارف و تعلیمات اسلام و مسایل تاریخی بعد از رسول خدا صلی الله علیه و آله در آن جمع است، توسّط گویندگان برای همه مردم تجزیه و تحلیل شود.

خواندن زیارت آن حضرت نیز، در این ایّام مناسب است.

اعمال ماه جمادی الأوّل:

1- دعایی است که در اوّل ماه جمادی الأوّل خوانده می شود؛ مرحوم «سیّد بن طاووس» آن را در «اقبال» نقل کرده است.(3) 2- مطابق برخی از روایات، نیمه این ماه مصادف با ولادت امام زین العابدین علیه السلام است، لذا روزه گرفتن و احسان و خیرات، در آن روز مناسب است.(4)

ص :618


1- زندگانی زینب کبری، تألیف شهیدآیةاللَّه دستغیب، صفحه 13 وکتاب« زینب الکبری» تألیف علّامه محقق شیخ جعفرالنقدی، صفحه 17.
2- کافی، جلد 1، صفحه 458، حدیث 1 و رجوع کنید به: بحارالانوار، جلد 43، صفحه 215.
3- اقبال، صفحه 618.
4- همان مدرک، صفحه 621.

فصل ششم: ماه جمادی الثّانی

تقویم این ماه:

سوم و چهارم و پنجم: طبق بعضی از روایات مصادف با ایّام شهادت حضرت فاطمه زهرا علیها السلام است،(1) و بزرگان و علما به آن اهمّیّت خاصی می دادند.

روز بیستم: روز ولادت باسعادت حضرت زهرا علیها السلام در سال دوم بعثت یا پنجم بعثت است.

***

از آن جا که ماه جمادی الثّانی بیش از هر ماه دیگر، آمیخته با نام مبارک بزرگترین بانوی جهان، سیدة نساء العالمین من الاوّلین و الآخرین حضرت فاطمه زهرا علیها السلام می باشد، پیروان مکتب اهل بیت علیهم السلام در روزهای آغازین ماه، بساط غم و اندوه می گسترانند، و در روز بیستم، غرق امواج سرور و شادی هستند و غرض از همه این مراسم آگاهی بیشتر از فضایل و مناقب آن بانو و اقتباس از خلق و خو، و رنگ و بوی معنوی آن حضرت است، و چه زیبا و الهام بخش است زندگی این بانوی نمونه، در آن خانواده نمونه برای همه، مخصوصاً بانوان.

سزاوار است همه عاشقان این مکتب، به عنوان عزا و سرور، مجالس باشکوه و پرمحتوایی برگزار کنند؛ مجالسی که امواج تبلیغات دشمنان اسلام و اهل بیت علیهم السلام را خنثی کند و روح تازه ای در کالبد دوستان و علاقه مندان بدمد.

اعمال ماه جمادی الثّانی:

روز اوّل: خواندن دعایی که مرحوم سیّد در «اقبال» نقل کرده است.(2)

ص :619


1- هر چند مطابق روایت معتبر، سوم این ماه مصادف با ایّام شهادت آن حضرت است( مصباح المتهجّد، صفحه 793 و زاد المعاد، صفحه 456 و بحارالانوار، جلد 43، صفحه 170) ولی با توجه به قول 95 روز و محاسبه ماه ها بر اساس 29 و یا 30 روز، این سه روز به عنوان ایّام شهادت حضرت زهرا علیها السلام مورد احترام علاقه مندان آن حضرت است.
2- اقبال، صفحه 621.

- چهار رکعت نماز: مرحوم «سیّد بن طاووس» نقل کرده است که در این ماه- هر وقت که باشد؛ هر چند روز اوّل بهتر است- چهار رکعت نماز بخواند (هر دو رکعت به یک سلام)، در رکعت اوّل، پس از سوره «حمد» یک مرتبه «آیةالکرسی» و بیست و پنج مرتبه «انّا انزلناه»؛ در رکعت دوم «حمد» و یک مرتبه سوره «اِلهیکم التّکاثر» و بیست و پنج مرتبه سوره «توحید»؛ در رکعت سوم «حمد» و یک مرتبه «قل یا ایّها الکافرون» و بیست و پنج مرتبه سوره «فلق»؛ و در رکعت چهارم «حمد» و یک مرتبه سوره «نصر» و بیست و پنج مرتبه سوره «ناس» را بخواند.

پس از پایان نماز، هفتاد مرتبه بگوید:

سُبْحانَ اَللَّهِ وَ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لا اِلهَ اِلَّا اَللَّهُ وَ اَللَّهُ اکْبَرُ

. و هفتاد مرتبه بگوید:

اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ

؛ پس از آن سه مرتبه بگوید:

اللَّهمَّ اِغْفِرْ لِلْمُؤمِنینَ وَ الْمُؤمِناتِ؛

آنگاه سر به سجده بگذارد و سه مرتبه بگوید:

یا حَیُّ یا قَیُّومُ، یا ذَاالْجَلالِ وَ الْإکْرامِ، یا اَللَّهُ یا رَحْمنُ یا رَحیمُ، یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ؛

در پایان هر حاجتی که دارد از خداوند عزّوجلّ طلب نماید، (امید است اجابت گردد)، در این روایت آمده است: هر کس این نماز را با این کیفیّت انجام دهد، خداوند خودش و مال و زن و فرزندان او را و همچنین دین و دنیای او را تا سال دیگر حفظ فرماید، و اگر در این سال بمیرد، پاداش شهیدان دارد.(1) روز سوم در این روز به مناسبت شهادت حضرت زهرا علیها السلام زیارت آن حضرت مطلوب و مناسب است.

مرحوم سیّد در «اقبال»، این زیارت را برای آن حضرت ذکر کرده است:

اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا سَیِّدَةَ نِسآءِ الْعالَمینَ،

سلام بر تو ای سرور بانوان جهانیان،

اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا وٰالِدَةَ الْحُجَجِ

سلام بر تو ای مادر حجّت های

عَلَی النَّاسِ اَجْمَعینَ،

بر تمامی مردم،

اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الْمَظْلُومَةُ الْمَمْنُوعَةُ حَقُّها،

سلام بر تو ای مظلومه ای که از حقّش منع شد،

اَللهُمَّ صَلِّ عَلیٰ اَمَتِکَ وَاِبْنَةِ نَبِیِّکَ،

خدایا بر کنیزت و دختر پیامبرت

وَزَوْجَةِ وَصِیِّ نَبِیِّکَ، صَلاةً تُزْلِفُها

و همسر جانشین پیامبرت درود فرست، درودی که

فَوْقَ زُلْفی عِبادِکَ الْمُکَرَّمینَ،

منزلتی برتر از منزلت بندگان گرامیت

مِنْ اَهْلِ السَّمواتِ وَاهْلِ الْأَرَضینَ.

از اهل آسمان و زمین به او بدهد.

ص :620


1- اقبال، صفحه 622.

سپس مرحوم سیّد اضافه می کند: «روایت شده است، هر کس با این عبارات، آن حضرت را زیارت کند و از خدا طلب آمرزش نماید، خداوند گناهانش را می بخشد و او را داخل بهشت می کند».(1) روز بیستم در این روز که مصادف با ولادت حضرت زهرا علیها السلام است چند عمل مناسب است:

الف) روزه.

ب) خیرات و صدقات بر مؤمنین.

ج) زیارت آن حضرت (که در بخش زیارات، صفحه 235 ذکر شد).(2)

ص :621


1- اقبال، صفحه 623.
2- همان مدرک.

فصل هفتم: ماه رجب

تقویم این ماه:

اوّل ماه: مطابق بعضی از روایات، این روز، روز ولادت امام محمّد باقر علیه السلام در سال 57 هجری قمری است.(1) دوم ماه: مطابق برخی از روایات روز ولادت امام علی النّقی علیه السلام در سال 212 هجری است.(2) سوم ماه: روز شهادت امام علی النّقی علیه السلام در سال 254 است.(3) دهم ماه: روز ولادت امام محمّد تقی علیه السلام طبق بعضی از روایات است.(4) سیزدهم ماه: روز ولادت امیر مؤمنان علی بن اَبیٰ طالب علیه السلام است؛ بنا بر مشهور این مولود عزیزِ جهانِ انسانیّت، 12 سال قبل از بعثتِ رسول خدا صلی الله علیه و آله در داخل خانه کعبه، چشم به جهان گشود.(5) پانزدهم ماه: مطابق برخی از نقل ها، روز وفات حضرت زینب کبرا علیها السلام است در سال 63 هجری.(6) هیجدهم ماه: روز وفات جناب ابراهیم، فرزند رسول خداست.(7) بیست و پنجم ماه: روز شهادت امام موسی بن جعفر علیه السلام در سال 183 هجری است.(8) بیست و ششم ماه: مطابق روایتی، روز وفات حضرت ابوطالب علیه السلام است.(9) بیست و هفتم ماه: بعثت پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله به نبوّت است.(10)

فضیلت ماه رجب:

ماه رجب و ماههای شعبان و رمضان، از ماههای بسیار پرفضیلت است، و از تعبیرات بعضی از روایات برمی آید که ماه رجب در میان این سه ماه، امتیاز خاصّی دارد، تا آن جا که ماه رجب «ماه خدا» نامیده شده

ص :622


1- مصباح المتهجّد، صفحه 801.
2- همان مدرک، صفحه 805 و بحارالانوار، جلد 50، صفحه 117، حدیث 9.
3- مصباح المتهجّد، صفحه 805.
4- همان مدرک.
5- همان مدرک، صفحه 805 و زاد المعاد، صفحه 19.
6- زینب الکبری، تألیف علّامه محقّق شیخ جعفر النقدی، صفحه 122.
7- مصباح المتهجّد، صفحه 812.
8- بحارالانوار، جلد 48، صفحه 1، حدیث 1 و صفحه 8.
9- همان مدرک.
10- ( 10). همان مدرک، صفحه 813.

و ماه شعبان «ماه پیامبر» و ماه مبارک رمضان «ماه امّت»!(1) ماه رجب یکی از ماههای حرام است که آغاز و ادامه جنگ در آن، با دشمنان اسلام حرام می باشد (مگر جنگ دفاعی)،(2) و جنایات نیز در این ماهها (ماههای حرام)، دیه سنگین تری دارد.(3) پیغمبراکرم صلی الله علیه و آله ماه رجب را «ماه اصَبّ» نامیده است، زیرا رحمت خدا در این ماه بر امّت فرو می ریزد.(4) این ماه آمیخته است با یاد پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله (به مناسبت مبعث در بیست و هفتم ماه) و یاد امیر مؤمنان علیه السلام (به مناسبت میلاد مبارک آن حضرت در سیزدهم ماه) و خاطره شهادت موسی بن جعفر علیه السلام (در بیست و پنجم ماه) و روزهای مهمّ تاریخی دیگر؛ و از این نظر یکی از ماههای بسیار پرخاطره اسلامی است.

از روایات متعدّدی که درباره روزه های ماه رجب- حتّی یک روز از آن- وارد شده، اهمّیّت فوق العاده این ماه، و عبادت و خودسازی در آن کاملًا روشن می گردد، که در این جا به گوشه ای از آن اشاره می شود:

1- مرحوم «شیخ صدوق» به سند معتبر از امام صادق علیه السلام نقل می کند که یکی از یاران آن حضرت در اواخر ماه رجب خدمتش رسید، چون نظر مبارک امام علیه السلام به او افتاد، فرمود: آیا در این ماه روزه گرفته ای؟

عرض کرد: نه، فرمود: آن قدر ثواب از تو فوت شده که اندازه آن را کسی جز خدا نمی داند؛ این ماهی است که خداوند آن را بر سایر ماهها برتری بخشیده و احترام آن را عظیم شمرده، و برای روزه داشتن آن، پاداش های مهمّی قرار داده است. آن مرد عرض می کند: آیا اگر در بقیّه این ماه روزه بدارم، به بخشی از ثواب می رسم؟ امام علیه السلام فرمود: آری؛ سپس ثواب های مهمّی برای کسی که فقط روز آخر ماه، یا دو روز آخر ماه، یا سه روز آخر ماه را روزه بدارد، بیان فرمودند؛ مانند نجات از سکرات مرگ، عذاب قبر و لغزش بر صراط و شداید قیامت و نایل شدن به برائت و رهایی از آتش دوزخ.(5) 2- در حدیث دیگری آمده است: «رجب» نام نهری است در بهشت، از شیر سفیدتر و از عسل شیرین تر؛ هر کس یک روز از این ماه را روزه بدارد، از آن می نوشد!(6) 3- در حدیث دیگری از رسول خدا صلی الله علیه و آله می خوانیم: هر کس یک روز از این ماه را روزه بگیرد، خشنودی

ص :623


1- اقبال، صفحه 634.
2- مستدرک الوسائل، جلد 11، صفحه 48، حدیث 2 و جواهرالکلام، جلد 21، صفحه 32.
3- کافی، جلد 7، صفحه 281، حدیث 6.
4- مصباح المتهجّد، صفحه 797.
5- امالى صدوق، صفحه 15، حدیث 7 و بحارالانوار، جلد 94، صفحه 32، حدیث 6.
6- اقبال، صفحه 635.

عظیم خدا را به دست آورده، خشم اِلهی از او دور می شود، و درهای جهنّم به روی او بسته خواهد شد!(1) 4- هر کس سه روز از این ماه را که پنجشنبه و جمعه و شنبه باشد، روزه بگیرد، فضیلت بسیار دارد و همچنین در سایر ماههای حرام.(2) در روایتی از رسول خدا صلی الله علیه و آله آمده است: هر گاه کسی نتواند در این ماه روزه بگیرد، هر روز صد مرتبه این تسبیحات را بخواند، تا ثواب روزه آن را دریابد:

سُبْحانَ الْإِلهِ الْجَلیلِ، سُبْحانَ مَنْ لا یَنْبَغِی التَّسْبیحُ اِلَّا لَهُ، سُبْحانَ

پاک و منزّه است معبود باشکوه، پاک و منزه است کسی که تسبیح جز برای او شایسته نسیت، پاک و منزه است

الْأَعَزِّ الْأَکْرَمِ، سُبْحانَ مَنْ لَبِسَ الْعِزَّةَ وَهُوَ لَهُ اهْلٌ.(3)

(خداوند) عزیز و گرامی، پاک و منزّه است آن که عزّت ردای اوست و او شایسته آن است.

از مجموع احادیث بالا- و دیگر احادیث- به خوبی استفاده می شود که این ماه، ماه تهذیب نفوس و خودسازی و آغاز یک دوره جدیدِ سیر و سلوک إِلَىٰ اللَّه است، که از ماه رجب آغاز و به ماه مبارک رمضان منتهی می شود؛ خوشا به حال آنان که قدر و منزلت این سه ماه را بدانند و از آن بهره کافی بگیرند.

اعمال ماه رجب

اشاره

اعمال این ماه (علاوه بر روزه گرفتن که در بالا گفته شد) بر دو بخش تقسیم می شود:

اوّل- اعمال مشترک این ماه:
اشاره

این اعمال که مخصوص روز معیّنی نیست، بلکه در تمام ماه انجام می شود، بسیار است، از جمله:

1- در تمام ماه رجب، این دعا را بخواند:

یا مَنْ یَمْلِکُ حَوآئِجَ السَّآئِلینَ،

ای مالک درخواست های نیازمندان،

ویَعْلَمُ ضَمیرَ الصَّامِتینَ، لِکُلِّ مَسْئَلَةٍ

و دانای راز دلِ سکوت کنندگان، برای هر درخواستی

مِنْکَ سَمْعٌ حاضِرٌ، وَجَوابٌ عَتیدٌ،

از تو گوشی شنوا و جوابی آماده است،

اَللهُمَّ وَمَواعیدُکَ الصَّادِقَةُ، وایادیکَ

ای خدایی که وعده ات راست و نعمت هایت

الفاضِلَةُ، وَ رَحْمَتُکَ الوٰاسِعَةُ،

فراوان و رحمتت گسترده است،

فَاَسْئَلُکَ اَنْ تُصَلِّیَ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ

پس از تو می خواهم که بر محمّد و خاندان محمّد درود

ص :624


1- اقبال، صفحه 634.
2- مقنعه، صفحه 375.
3- اقبال، صفحه 637.

مُحَمَّدٍ، واَنْ تَقْضِیَ حَوائِجی لِلدُّنْیا وَالْأخِرَةِ،

فرستی و حاجت های دنیوی و اخرویم را برآوری،

اِنَّکَ عَلیٰ کُلِّ شَیْ ءٍ قَدیرٌ.(1)

زیرا که تو بر هر چیز توانایی.

***

2- بخواند دعایی را که امام صادق علیه السلام در هر روز از ماه رجب آن را می خواندند:

خابَ الوافِدُونَ عَلیٰ غَیْرِکَ،

وارد شوندگان بر غیر تو ناامید شدند

وَخَسِرَ المُتَعَرِّضُونَ اِلَّا لَکَ،

و روکنندگان به غیر تو زیانکار شدند،

وَضاعَ المُلِمُّونَ اِلَّا بِکَ،

و گردآمدگان به غیر درگاه تو نابود گردیدند،

وَاجْدَبَ الْمُنْتَجِعُونَ اِلَّا مَنِ اَنْتَجَعَ فَضْلَکَ،

متوسّل شدگان به غیر فضل تو دست خإِلَىٰ ماندند،

بابُکَ مَفْتُوحٌ لِلرَّاغِبینَ،

درگاهت به روی مشتاقان گشوده،

وَخَیْرُکَ مَبْذُولٌ لِلطَّالِبینَ،

و خیرت به درخواست کنندگان عطا شده،

وَ فَضْلُکَ مُباحٌ لِلسَّآئِلینَ، وَ نَیْلُکَ

ولطفت برای نیازمندان شامل و عطایت

مُتاحٌ لِلْآمِلینَ،

برای آرزومندان مهیاست،

وَ رِزْقُکَ مَبْسُوطٌ لِمَنْ عَصاکَ،

و روزیت برای نافرمانانت گسترده،

وَ حِلْمُکَ مُعْتَرِضٌ لِمَنْ ناواکَ،

و شکیباییت دشمنانت را در برگرفته است،

عادَتُکَ الْإِحْسانُ الَی الْمُسیئینَ،

نیکی به گنهکاران عادت

وَ سَبیلُکَ الإِبْقآءُ عَلَی الْمُعْتَدینَ،

و مهلت به دشمنان روش توست،

اَللهُمَّ فَاهْدِنی هُدَی الْمُهْتَدینَ،

خدایا همانند هدایت هدایت یافتگان راهنماییم کن،

وَ ارْزُقْنِی اجْتِهادَ الْمُجْتَهِدینَ،

و جهاد جهادگران را روزیم

وَ لا تَجْعَلْنی مِنَ الْغافِلینَ الْمُبْعَدینَ،

کن، و مرا از غافلانِ دور (از رحمتت) قرار مده،

وَ اِغْفِرْ لی یَوْمَ الدّینِ.(2)

و در روز قیامت مرا بیامرز.

***

3- شیخ در «مصباح» از امام صادق علیه السلام روایت کرده است که آن حضرت فرمود: در ماه رجب این دعا را بخوان:

اَللهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ صَبْرَ الشَّاکِرینَ لَکَ،

خدایا صبر شکرگزارانت

وَعَمَلَ الْخائِفینَ مِنْکَ،

و کردار خائفانت

ص :625


1- اقبال، صفحه 643.
2- همان مدرک.

وَیَقینَ الْعابِدینَ لَکَ،

و یقینعبادت کنندگانت را، از تو می خواهم

اَللهُمَّ اَنْتَ الْعَلِیُّ الْعَظیمُ،

خدایا تویی برتر و با عظمت

وَاَنَا عَبْدُکَ الْبآئِسُ الْفَقیرُ،

و منم بنده نیازمند و محتاجت،

اَنْتَالْغَنِیُّ الْحَمیدُ،

تویی بی نیاز ستوده

وَاَنَا الْعَبْدُ الذَّلیلُ،

و منم بنده فرمانبردار،

اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ،

خدایا بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست

وَاْمْنُنْ بِغِناکَ عَلیٰ فَقْری

و با بی نیازیت فقرم را

وَبِحِلْمِکَ عَلیٰ جَهْلی

و با بردباریت جهلم را

وَبِقُوَّتِکَ عَلیٰ ضَعْفی یا قَوِیُ یا عَزیزُ،

و با نیرومندیت ناتوانیم را برطرف کن، ای تواناای با عزّت،

اَللهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الْأَوصیآءِ الْمَرْضیِّینَ،

خدایا بر محمّد و خاندان پاک او همان جانشینان پسندیده درود فرست،

وَاِکْفِنی ما اَهَمَّنی مِنْ اَمْرِ الدُّنْیا وَالآخِرَةِ،

و آنچه از کارهای دنیا و آخرت که مرا به زحمت انداخته کفایت کن، ای مهربان ترین مهربانان.یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ.(1)

«سیّد بن طاووس» نیز این دعا را در «اقبال»، روایت کرده است و از روایت او به دست می آید که این دعا از جامعترین دعاها است که در همه اوقات می توان آن را خواند.(2)

***

4- شیخ طوسی می فرماید: مستحبّ است، هر روز این دعا را بخوانند:

اَللهُمَّ یا ذَا الْمِنَنِ السَّابِغَةِ،

خدایا، ای صاحب خیر و برکت فراوان

وَالْألاءِ الْوازِعَةِ،

و نعمت های بی شمار،

والرَّحْمَةِ الْوٰاسِعَةِ، وَالْقُدْرَةِ

و رحمت گسترده و توانایی

الْجامِعَةِ، وَالنِّعَمِ الْجَسیمَةِ،

جامع، و نعمت های بزرگ

وَالْمَواهِبِ الْعَظیمَةِ،

و عطاهای با عظمت،

وَالْأَیادِی الْجَمیلَةِ،

و دستگیری های زیبا

والْعَطایَا الْجَزیلَةِ،

و بخشش های فراوان،

یا مَنْ لا یُنْعَتُ بِتَمْثیلٍ،

ای کسی که با مثال توصیف نشوی

وَلٰا یُمَثَّلُ بِنَظیرٍ،

و همانند و نظیری نداری،

وَلٰا یُغْلَبُ بِظَهیرٍ،

و شکست ناپذیری،

یا مَنْ خَلَقَ فَرَزَقَ،

ای که آفریده و روزی داده ای،

وَالْهَمَ فَاَنْطَقَ،

و الهام نموده و گویا ساخته ای

وَ ابْتَدَعَ فَشَرَعَ،

و نوآوری کرده

وَ عَلا فَارْتَفَعَ،

و آغاز نموده ای و برتری داده و بالا برده ای

وَ قَدَّرَ فَاَحْسَنَ،

و تقدیر نموده و نیکو ساخته ای،

وَ صَوَّرَ فَاتْقَنَ،

و صورت بخشیده و استوار گردانده ای،

وَاحْتَجَّ فَابْلَغَ،

دلیل آورده و رسا ساخته ای،

وَ اَنْعَمَ فَاسْبَغَ،

و نعمت داده و فراوان گردانده ای،

وَ اعْطی فَاجْزَلَ،

و عطا نموده و افزون ساخته ای،

ص :626


1- مصباح المتهجّد، صفحه 802.
2- اقبال، صفحه 643.

وَ مَنَحَ فَاَفْضَلَ،

بخشیده و فزونی داده ای،

یا مَنْ سَما فِی الْعِزِّ

ای که در عزّت چنان ارجمندی

فَفاتَ خَواطِرَ الْأَبْصارِ،

که از دیدگان ناپدید گشته ای

وَ دَنا فِی الُّلطْفِ

و در لطف و احسان چنان نزدیکی

فَجازَ هَواجِسَ الْأَفْکارِ،

که به فکر و گمان خطور نمی کنی،

یا مَنْ تَوَحَّدَ بالْمُلکِ

ای که در فرمانرواییت یگانه ای

فَلا نِدَّ لَهُ فی

و رقیبی در قلمرو

مَلَکُوتِ سُلْطانِهِ،

حکومتت نداری،

وَ تفَرَّدَ بِالْألاءِ وَالْکِبرِیآءِ

و در نعمت ها و بزرگی یکتایی

فَلا ضِدَّ لَهُ فی جَبَرُوتِ شَاْنِهِ،

که در عظمتِ مقامت رقیبی نداری،

یا مَنْ حارَتْ فی کِبْرِیآءِ هَیْبَتِهِ دَقایِقُ لَطایِفِ الْأَوْهامِ،

ای که در بزرگیِ شکوهت ذهن های دقیق و موشکاف حیران است

و اِنْحَسَرَتْ دُونَ ادْراکِ عَظَمَتِهِ خَطایِفُ ابْصارِ الْأَنامِ،

و در برابر درکِ بزرگیت دیدگان تیزبین مردم درمانده است،

یا مَنْ عَنَتِ الْوُجُوهُ لِهَیْبَتِهِ،

ای که چهره ها در برابر هیبتش فروتن گشته

وَ خَضَعَتِ الرِّقابُ لِعَظَمتِهِ،

و گردنها در برابر عظمتش خاضع گردیده

وَ وَجِلَتِ الْقُلُوبُ مِنْ خیفَتِهِ،

و دل ها از ترس او لرزان است،

اسئَلُکَ بِهذِهِ الْمِدْحَةِ اَلَّتی لا تَنْبَغی اِلَّا لَکَ،

از تو می خواهم

وَ بِمٰا وَایْتَ بِهِ عَلیٰ

به حقّ این ستایشی که جز تو را شایسته نیست

نَفْسِکَ لِداعیکَ مِنَ الْمُؤْمِنینَ،

و به حقّ آنچه بر خوانندگان مؤمنت بر عهده گرفته ای

وَ بِمٰا ضَمِنْتَ الْإِجابَةَ فیهِ عَلیٰ نَفْسِکَ لِلدَّاعینَ،

و به حقّ آنچه اجابتش را بر خوانندگانت ضمانت کرده ای،

یا اَسْمَعَ السَّامِعینَ،

ای شنواترین شنوایان

وَابْصَرَ النَّاظِرینَ،

و بیناترین بینایان،

وَ اسْرَعَ الْحاسِبینَ،

و سریع ترین حسابگران،

یا ذَا الْقُوَّةِ الْمَتینِ،

ای صاحب نیروی استوار،

صَلِ عَلی مُحَمَّدٍ خاتَمِ النَّبِیّینَ وَ عَلیٰ اَهْلِ بَیْتِهِ،

بر محمّد خاتم پیامبران و خاندانش درود فرست،

وَاقْسِمْ لی فی شَهْرِنا هذا خَیْرَ ما قَسَمْتَ،

و در این ماه بهترین آنچه قسمت نموده ای روزیم کن،

وَاحْتِمْ لی فی قَضآئِکَ خَیْرَ ما حَتَمْتَ،

و بهترین آنچه را که در حکمت تعیین نموده ای برایم مقدّر نما،

وَاخْتِمْ لی بِالسَّعادَةِ فیمَنْ خَتَمْتَ،

و پایان کارم را به سعادت ختم نما،

وَ اَحْیِنی ما احْیَیْتَنی مَوْفُوراً،

مادامی که زنده ام روزیم را فراوان گردان،

وَامِتْنی مَسْرُوراً وَمَغْفُوراً،

و مرا خوشحال و آمرزیده بمیران،

وَ توَلَّ اَنْتَ نَجاَتی مِنْ مُسائَلَةِ الْبَرْزَخِ،

و رهاییم از سؤال های برزخ را بر عهده گیر،

وَادْرَأْ عَنّی مُنْکَراً وَ نَکیراً،

و منکر و نکیر را از من

ص :627

وَ ارِ عَیْنی مُبَشِّراً وَبَشیراً،

دور کن و مبشّر و بشیر را به من نشان ده،

وَاجْعَلْ لی إِلَىٰ رِضْوانِکَ وَجِنانِکَ مَصیراً،

و راهی به سوی خوشنودی و بهشتت

وَعَیْشاً قَریراً،

و زندگانی خوش و خرم

وَ مُلْکاً کَبیراً،

و جایگاهی بزرگ برایم قرار ده

وَ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ کَثیراً.(1)

و بر محمّد و خاندانش فراوان درود فرست.

5- مرحوم «شیخ طوسی» از شیخ کبیر ابوجعفر محمّد بن عثمان بن سعید، که از نوّاب چهارگانه حضرت مهدی علیه السلام است این روایت را از آن حضرت نقل کرده است، که در هر روز از ایّام رجب، این دعا را بخوان:

بسم اللَّه الرّحمن الرّحیم

به نام خداوند بخشنده مهربان

اَللَّهُمَّ اِنّی اسئَلُکَ بِمَعانی جَمیعِ

خدایا از تو می خواهم به محتوای تمامی

ما یَدْعُوکَ بِهِ وُلاةُ اَمْرِکَ،

آنچه پیروان فرمانت تو را به آن می خوانند،

الْمَاْمُونُونَ عَلیٰ سِرِّکَ،

آنان که امین براسرارت،

الْمُسْتَبْشِرُونَ بِاَمْرِکَ،

مسرور به فرمانت،

الْواصِفُونَ لِقُدْرَتِکَ،

ستاینده تواناییت

الْمُعْلِنُونَ لِعَظَمَتِکَ،

و آگاه کننده بر عظمت تواند،

اَسْئَلُکَ بِمٰا نَطَقَ فیهِمْ مِنْ مَشِیَّتِکَ،

از تو می خواهم به حقّ خواستت که در مورد آنان جاری شده

فَجَعَلْتَهُمْ مَعادِنَ لِکَلِماتِکَ،

و آنان را گنجینه کلماتت

وَارْکاناً لِتَوْحیدِکَ

و پایه های یگانگی

وَآیاتِکَ وَمَقاماتِکَ

و نشانه ها و مقاماتت قرارشان داده ای،

اَلَّتی لاتَعْطیلَ لَها فی کُلِّ مَکانٍ،

مقاماَتی که در هیچ مکانی تعطیل بردار نیست،

یَعْرِفُکَ بِها مَنْ عَرَفَکَ،

هر که تو رامی شناسد به واسطه آن می شناسد،

لا فَرْقَ بَیْنَکَ وَبَیْنَها اِلَّا انَّهُمْ عِبادُکَ وَخَلْقُکَ،

فرقی میان تو و آنها نیست جز اینکه آنان بنده و مخلوق تو هستند،

فَتْقُها وَ رَتْقُها بِیَدِکَ،

و اصلاح امورشان بدست توست،

بَدْؤُها مِنْکَ وَعَوْدُها اِلَیْکَ،

آغاز آنها از جانب تو و بازگشت آنها به سوی توست،

اعْضادٌ واشْهادٌ ومُناةٌ واذْوادٌ،

حامیان و گواهان و پشتیبانان و مدافعان

وَحَفَظَةٌ وَرُوَّادٌ،

و نگهبانان و طلایه داران تواند،

فَبِهِمْ مَلَأْتَ سَمآئَکَ وَارْضَکَ،

پس بواسطه آنها آسمانها و زمینت را پر نمودی

حَتّی ظَهَرَ اَنْ لا اِلهَ إلَّااَنْتَ،

تا اینکه کلمه «لا إله الاأنت» آشکار شد،

ص :628


1- مصباح المتهجّد، صفحه 802.

فَبِذلِکَ اَسْئَلُکَ،

پس به واسطه آن

وَبِمَواقِعِ الْعِزِّ مِنْ رَحْمَتِکَ،

و جایگاه های رحمت ارجمندت

وَبِمَقاماتِکَ وَعَلاماتِکَ،

و مقام ها و نشانه هایت از تو می خواهم،

اَنْ تُصَلِّیَ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ،

که بر محمّد و خاندان پاکش درود فرستی

واَنْ تَزیدَنی ایماناً وَتَثْبیتاً،

و بر ایمان و پایداریم بیافزایی،

یا باطِناً فی ظُهُورِهِ،

ای نهان در عین آشکاری،

وَظاهراً فی بُطُونِهِ وَمَکْنُونِهِ،

و ای آشکار در عین پوشیدگی و مستوری،

یا مُفَرِّقاً بَیْنَ النُّورِ وَالدَّیْجُورِ،

ای جداکننده روشنایی و تاریکی،

یا مَوْصُوفاً بِغَیْرِ کُنْهٍ،

ای ستوده شده ناشناخته

وَمَعْرُوفاً بِغَیْرِ شِبْهٍ،

و شناخته شده بی نظیر،

حآدَّ کُلِّ مَحْدُودٍ،

ای محدودکننده هر محدود،

وَشاهِدَ کُلِ مَشْهُودٍ،

و ای گواه هرگواهی شده،

وَمُوجِدَ کُلِّ مَوْجُودٍ،

و ای پدیدآورنده هر موجود،

وَمُحْصِیَ کُلِّ مَعْدُودٍ،

و ای احصا کننده هر شمارش شده،

وَفاقِدَ کُلِّ مَفْقُودٍ،

و ای محروم کننده هر گمشده،

لَیْسَ دُونَکَ مِنْ مَعْبُودٍ،

جز تو معبودی نیست

اَهْلَ الْکِبْرِیآءِ وَالْجُودِ، یا مَنْ لایُکَیَّفُ بِکَیْفٍ،

و شایسته بزرگی و بخششی،

ای که به چگونگی توصیف نشوی

وَلٰا یُؤَیَّنُ بِایْنٍ،

و مکانی برایت تعیین نشود،

یا مُحْتَجِباً عَنْ کُلِّ عَیْنٍ،

ای پوشیده از دیده ها،

یا دَیْمُومُ یا قَیُّومُ،

ای جاوید، ای خداوند پایدار،

وَعالِمَ کُلِّ مَعْلُومٍ،

و دانای هر معلوم،

صَلِّ عَلیٰ عِبادِکَ الْمُنْتَجَبینَ،

درود فرست بر بندگان برگزیده

وَ بَشَرِکَ الْمُحْتَجِبینَ،

و پرده نشینان

وَمَلائِکَتِکَ الْمُقَرَّبینَ،

و فرشتگان مقرّب

وَ بُهَمِ الصَّآفّینَ الْحآفّینَ،

و خاموشان صف کشیده در گرداگردت،

وَ بارِکْ لَنا فی شَهْرِنا

و بر ما مبارک گردان این ماه

هذَا الْمُرَجَّبِ الْمُکَرَّمِ،

رجبِ گرامی

وَما بَعْدَهُ مِنَ الْأَشْهُرِ الْحُرُمِ،

و ماه های حرام بعد از آن را،

وَاسْبِغْ عَلَیْنا فیهِ

و نعمت هایت را در این ماه بر ما

النِّعَمَ، وَ اجْزِلْ لَنا فیهِ الْقِسَمَ،

فرو ریز و روزی ما را فراوان گردان،

وَابْرِرْ لَنا فیهِ الْقَسَمَ،

و قسم های ما را در آن ادا کن،

بِاسْمِکَ الْأَعْظَمِ

به حقّ نام با عظمت

الْأَعْظَمِ الْأَجَلِّ الْأَکْرَمِ،

و بزرگ و باشکوه و گرامیت،

اَلَذی وَضَعْتَهُ عَلَی النَّهارِ فَاضآءَ،

که با آن روز را روشن

وَ عَلَی اللَّیْلِ فَاَظْلَمَ،

و شب را تاریک ساختی

وَاغْفِرْ لَنا ما تَعْلَمُ مِنَّا وَلٰا نَعْلَمُ،

و آنچه از ما می دانی و ما نمی دانیم بیامرز،

وَاعْصِمْنا مِنَ الذُّنُوبِ خَیْرَ الْعِصَمِ،

و ما را به بهترین شکل از گناهان بازدار،

ص :629

وَاکْفِنا کَوافِیَ قَدَرِکَ،

ما را در برابر حوادث سخت یاری ده

وَ امْنُنْ عَلَیْنا بِحُسْنِ نَظَرِکَ،

و با حسن نظرت بر ما منّت گذار

وَ لا تَکِلْنا إِلَىٰ غَیْرِکَ،

و ما را به غیر خودت وا مگذار

وَلٰا تَمْنَعْنا مِنْ خَیْرِکَ،

و از احسانت محروم مساز،

وَ بارِکْ لَنا فیما کَتَبْتَهُ لَنا مِنْ اعْمارِنا،

در عمری که برای ما مقرّر داشته ای برکت ده،

وَاصْلِحْ لَنا خَبیئَةَ اَسْرارِنا،

و اسرارپنهانی ما را اصلاح گردان،

واَعْطِنا مِنْکَ الْأَمانَ،

و ما را از جانب خودت امان ده،

وَ اْستَعْمِلْنا بِحُسْنِ الْإیمانِ،

و به ما ایمان نیک عطا کن،

وَبَلِّغْنا شَهْرَ الصِّیامِ،

وبرسان ما را به ماه رمضان

وَما بَعْدَهُ مِنَ الْأَیَّامِ وَالْأَعْوامِ،

و روزها و سال های بعد از آن ،

یا ذَاالْجَلالِ والإِکْرامِ.(1)

ای صاحب شکوه و بزرگواری.

6- شیخ طوسی در روایت دیگری از ناحیه مقدّسه حضرت مهدی علیه السلام، توسّط شیخ ابوالقاسم حسین بن روح رحمه الله که از نوّاب خاص است این دُعا را برای ایّام ماه رجب نقل کرده است:

اَللهُمَّ اِنّی اسئَلُکَ بِالْمَوْلُودَیْنِ فی رَجَبٍ،

خدایا از تو می خواهم به حقّ دو مولود ماه رجب

مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ الثَّانی

محمد بن علی دوم (امام جواد)

وَابْنِهِ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ الْمُنْتَجَبِ،

و فرزندش علی بن محمّد آن امام برگزیده،

وَاَتَقَرَّبُ بِهِما اِلَیْکَ خَیْرَ الْقُرَبِ،

و به واسطه آن دو به بهترین شکل به تو تقرّب می جویم،

یا مَنْ الَیْهِ الْمَعْرُوفُ طُلِبَ،

ای کسی که نیکی از او درخواست شود

وَفیما لَدَیْهِ رُغِبَ،

و آنچه نزد اوست آرزو شود،

اسئَلُکَ سُؤالَ مُقْتَرِفٍ مُذْنِبٍ،

از تو می خواهم همانند درخواست ستم پیشه گناهکاری که

قَدْاَوْبَقَتْهُ ذُنُوبُهُ،

گناهانش او را به هلاکت افکنده،

وَاَوْثَقَتْهُ عُیُوبُهُ،

و زشتی هایش او را اسیر کرده،

فَطالَ عَلَی الْخَطایا دُئُوبُهُ،

و پایداری او بر گناهان طولانی شده

وَمِنَ الرَّزایا خُطُوبُهُ،

و آمیخته شدن کارهایش با مصائب به طول انجامیده

یَسْئَلُکَ التَّوْبَةَ وَحُسْنَ الْأَوْبَةِ،

و از تو می خواهد توفیق بر توبه و بازگشت نیکو (به سویت)،

وَالنُّزُوعَ عَنِ الْحَوْبَةِ،

و جدایی از گناه،

وَمِنَ النَّارِفَکاکَ رَقَبَتِهِ،

و آزادی از آتش دوزخ را،

وَالْعَفْوَ عَمَّا فی رِبْقَتِهِ،

و بخشش از خطاهایی که بر گردن اوست،

فَاَنْتَ مَوْلایَ اَعْظَمُ امَلِهِ وَثِقَتِهِ،

پس تو ای مولای من بزرگترین آرزو و تکیه گاه اویی،

ص :630


1- مصباح المتهجّد، صفحه 803 و بلدالامین، صفحه 179( با اندکی تفاوت).

اَللهُمَّ واَسْئَلُکَ بِمَسآئِلِکَ الشَّریفَةِ،

خدایا از تو می خواهم به حقّ درخواست های شرافتمندان

وَ وَسآئِلِکَ الْمُنیفَةِ،

و اسباب عالىه ات،

اَنْ تَتَغَمَّدَنی فی

که مرا

هذَا الشَّهْرِ بِرَحْمَةٍ مِنْکَ وٰاسِعَةٍ،

دراین ماه در رحمت وسیع از گناه غوطه ور سازی

وَنِعْمَةٍ وازِعَةٍ،

و نعمت بازدارنده

وَنَفْسٍ بِمٰا رَزَقْتَها قانِعَةٍ،

و نفسی به من عطا کنی که به آنچه روزیش داده ای قانع باشد.

إِلَىٰ نُزُولِ الْحافِرَةِ،

تا فرود آمدنِ در قبر

وَمَحَلِّ الْآخِرَةِ،

و جایگاه ابدی

وَما هِیَ الَیْهِ صآئِرَةٌ.(1)

و آنچه سرانجام اوست،

7- همچنین شیخ طوسی روایت کرده است از جناب ابوالقاسم حسین بن روح رحمه الله- که نایب خاصّ حضرت صاحب الأمر علیه السلام است- فرمود: در ماه رجب، به هر یک از مشاهد مشرّفه که رفتی، با این عبارت، آن معصوم را زیارت کن. وقتی که داخل شدی بگو:

اَلْحَمْدُ لِلَّهِ اَلَذی

حمد و سپاس مخصوص خداوندی است

اشْهَدَنا مَشْهَدَ اَوْلِیآئِهِ فی رَجَبٍ،

که ما را در ماه رجب در زیارتگاه دوستانش حاضر نمود،

وَاَوْجَبَ عَلَیْنا مِنْ حَقِّهِمْ ما قَدْ وَجَبَ،

و حقوق واجب آنها را بر مالازم نمود،

وَصَلَّی اَللَّهُ عَلیٰ مُحَمَّدٍ الْمُنْتَجَبِ،

و درود خدا بر محمّدِ برگزیده

وَعَلی اَوْصِیآئِهِ الْحُجُبِ،

و بر جانشینان او که حجابها (در برابر آتشند)،

اَللهُمَّ فَکَما اَشْهَدْتَنا مَشْهَدَهُمْ،

خدایا همان گونه که ما را در زیارتگاه آنان حاضر نموده ای،

فَاَنْجِزْ لَنا مَوْعِدَهُمْ،

وعده دیدار آنها را برای ما حتمی کن

وَ اَوْرِدْنا مَوْرِدَهُمْ،

و ما را به محلِّ ورود آنان در جایگاه اقامت و بهشت داخل کن

غَیْرَ مُحَلَّئینَ عَنْ وِرْدٍ فی دارِ الْمُقامَةِ وَ الْخُلْدِ،

بدون ممانعت از داخل شدن،

وَ اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ،

و سلام و درودبر شما باد،

اِنّی قَصَدْتُکُمْ وَاعْتَمَدْتُکُمْ

به یقین من به شما رو آورده

بِمَسْئَلَتی وَ حاجَتی

و با خواسته و حاجتم به شما اعتماد نموده ام

وَ هِیَ فَکاکُ رَقَبَتی مِنَ النَّارِ،

و خواسته ام رهایی از آتش دوزخ

وَ الْمَقَرُّ مَعَکُمْ فی دارِ الْقَرارِ، مَعَ شیعَتِکُمُ الْأَبْرارِ،

و جای گرفتن در سرای باقی به همراه شیعیان نیکوکار شماست،

وَاَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ

و سلام و درود بر شما باد

بِمٰا صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَی الدَّارِ،

به واسطه صبر و بردباری شما پس (مقام صابران) چه جایگاه نیکوییست،

اَنَا سائِلُکُمْ

من از شما خواهانم

ص :631


1- مصباح المتهجّد، صفحه 804. عدم ذکر میلاد مبارک امیرمؤمنان علی علیه السلام در این دعا شاید به خاطر وضوح آن بوده است.

وَ آمِلُکُمْ فیما الَیْکُمُ التَّفْویضُ،

و به شما امیدوارم، در آنچه به شما واگذار شده

وَ عَلَیْکُمُ التَّعْویضُ،

و پاداش آن با شماست

فَبِکُمْ یُجْبَرُ الْمَهیضُ،

چرا که با وساطت شما استخوان شکسته پیوند خورده

وَ یُشْفَی الْمَریضُ،

و بیمار شفا

وَ ما تَزْدادُ الْأَرْحامُ وَ ما تَغیضُ،

یابد و آنچه در رحمهاست کم و زیاد شود،

اِنّی بِسِرِّکُمْ مُؤْمِنٌ،

من به یقین به اسرار شما ایمان دارم

وَ لِقَوْلِکُمْ مُسَلِّمٌ،

و تسلیم گفتار شمایم

وَ عَلَی اَللَّهِ بِکُمْ مُقْسِمٌ

و خدا را به شما قسم می دهم

فی رَجْعی بِحَوائِجی وَ قَضائِها

در بازگشتم با خواسته های برآورده

وَ امْضائِهاوَ اَنْجاحِها وَ ابْراحِها،

و تأیید شده و روا و آشکار شده،

وَ بِشُؤُنی لَدَیْکُمْ وَ صَلاحِها،

و با اصلاح کارهایم نزد شما،

وَ اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ سَلامَ مُوَدِّعٍ،

و سلام و درود بر شما باد همانند سلام شخصی که خداحافظی می کند

وَ لَکُمْ حَوائِجَهُ مُودِعٌ،

و خواسته هایش را نزد شما به ودیعه می گذارد،

یَسْأَلُ اللَّهَ الَیْکُمُ الْمَرْجِعَ،

و از خداوند درخواست بازگشت مرتب به سوی شما را دارد، و (از خدا می خواهم که)

وَ سَعْیُهُ اِلَیْکُمْ غَیْرُ مُنْقَطِعٍ،

وراهش بسوی شما بریده نشود

وَ اَنْ یَرْجِعَنی مِنْ حَضْرَتِکُمْ خَیْرَ مَرْجِعٍ

مرا به نیکوترین وجه از حضور شما بازگرداند

إِلَىٰ جَنابٍ مُمْرِعٍ،

سرسبز و خرّم

وَ خَفْضٍ مُوَسَّعٍ،

و زندگانی وسیع

وَ دَعَةٍ وَ مَهَلٍ إِلَىٰ حینِ الْأَجَلِ،

و در خوشی و آسایش تا زمان مرگ

وَ خَیْرِ مَصیرٍ

و بهترین بازگشت به سوی مکانی

وَمَحَلٍّ فی النَّعیمِ الْأَزَلِ،

و جایگاهی در بهشت جاویدان،

وَ الْعَیْشِ الْمُقْتَبَلِ،

همراه با زندگی مورد قبول

وَ دَوامِ الْأُکُلِ،

و خوراکی های دائمی

وَ شُرْبِ الرَّحیقِ،

و نوشیدن شربت ناب

وَ السَّلْسَلِ وَ عَلٍّ وَنَهَلٍ،

و آب گوارا و لذّت بخش

لا سَأَمَ مِنْهُ وَ لا مَلَلَ،

و دلچسب که دلتنگی و آزردگی از آن نباشد

وَ رَحْمَةُ اَللَّهِ وَبَرَکاتُهُ وَ تَحِیَّاتُهُ [عَلَیْکُمْ,] (1)،

و رحمت و برکات و درودهای خدا [بر شما باد]،

حَتّیَ الْعَوْدِ إِلَىٰ حَضْرَتِکُمْ،

تا زمانی که به حضور شما بازگردم

وَ الْفَوزِ فی کَرَّتِکُمْ،

و در رجعت شما رستگار شده

وَ الْحَشْرِ فی زُمْرَتِکُمْ،

و در گروه شما محشور شوم،

وَ اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ، وَ رَحْمَةُ اَللَّهِ وَ بَرَکاتُهُ عَلَیْکُمْ،

و سلام و رحمت و برکات

وَ صَلَواتُهُ وَ تَحِیَّاتُهُ،

و درودها و تحیّات خدا بر شما باد

وَ هُوَ حَسْبُنا وَ نِعْمَ الْوَکیلُ.(2)

که او ما را کافی و بهترین وکیل است.

ص :632


1- کلمه« علیکم» در اقبال آمده است.
2- مصباح المتهجّد، صفحه 821 و اقبال، صفحه 631( با اندکی تفاوت).

8- «سیّد بن طاووس» از محمّد بن ذکوان (معروف به محمّد سجّاد، که بر اثر سجده های طولانی به این نام، نامیده شده بود) روایت کرده است، که به امام صادق علیه السلام عرض کردم: این ماه، ماه رجب است، به من دعایی بیاموز که خداوند متعال مرا با آن منفعت بخشد!

امام علیه السلام فرمود: بنویس بسم اللَّه الرّحمن الرّحیم و بگو در هر شب و روز از ماه رجب، پس از هر نماز:

بِسْمِ اَللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ

به نام خداوند بخشنده مهربان

یا مَنْ ارْجُوهُ لِکُلِّ خَیْرٍ،

ای کسی که برای هر چیزی به تو امیدوارم،

وَ آمَنُ سَخَطَهُ عِنْدَ کُلِّ شَرٍّ،

و از هر شرّی از خشمت ایمنی می جویم،

یا مَنْ یُعْطِی

ای کسی که در برابر اطاعت

الْکَثیرَ بِالْقَلیلِ،

اندکم پاداش فراوان بخشی،

یا مَنْ یُعْطی مَنْ سَئَلَهُ،

ای کسی که هر کس از تو درخواست کند عطا می کنی،

یا مَنْ یُعْطی مَنْ لَمْ یَسْئَلْهُ

ای کسی که به کسی که از تو درخواستی نکرده

وَمَنْ لَمْ یَعْرِفْهُ

و تو را نشناسد نیز عطا کنی،

تَحَنُّناً مِنْهُ وَ رَحْمَةً،

از روی دلسوزی و رحمت

اَعْطِنی بِمَسْئَلَتی اَیَّاکَ،

به واسطه درخواستم از تو

جَمیعَ خَیْرِ الدُّنْیا

تمامی خیر دنیا

وَجَمیعَ خَیْرِ الْآخِرَةِ،

و آخرت را به من عطا کن

وَ اصْرِفْ عَنّی بِمَسْئَلَتی ایّاکَ،

از من باز دار،

جَمیعَ شَرِّ الدُّنْیا وَ شَرِّ الْآخِرَةِ،

و تمامی شرّ دنیا و آخرت را

فَانَّهُ غَیْرُ مَنْقُوصٍ ما اَعْطَیْتَ،

به یقین آنچه تو عطا کنی بی نقص و کامل است،

وَ زِدْنی مِنْ فَضْلِکَ یا کَریمُ.

و از فضلت بر من بیافزا، ای بخشنده،

سپس آن حضرت، محاسن شریف خود را، با دست چپ خود گرفت و در حالى که انگشت سبّابه دستِ راستِ خود را حرکت داد، با حالت تضرّع و التجا این دعا را خواند. سپس گفت:

یاِذَا الْجَلالِ وَالْإِکْرامِ،

ای صاحب شکوه و بزرگواری،

یاِذَا النَّعْمآءِ وَالْجُودِ،

ای صاحب نعمتها و بخشش،

یاِذَا الْمَنِّ وَالطَّوْلِ،

ای صاحب لطف و کرم،

حَرِّمْ شَیْبَتی عَلَی النَّارِ.(1)

آتش دوزخ را بر من حرام کن.

9- رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: هر کس در ماه رجب صد مرتبه بگوید:

أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ اَلَّذِی لا إلهَ إِلَّا هُوَ،

و در پایان صدقه ای بدهد،

وَحْدَهُ لا شَرِیکَ لَهُ وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ

خداوند کارش را به رحمت و مغفرت پایان

ص :633


1- اقبال، صفحه 644 و بحارالانوار، جلد 95، صفحه 390.

دهد و هر کس چهارصد مرتبه آن را بگوید فضیلت شهیدان را دارد.(1) 10- همچنین رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: کسی که در ماه رجب هزار مرتبه «لا اِلهَ اِلَّا اللَّه»بگوید، خداوند برای او حسنات فراوانی می نویسد.(2) 11- در روایتی آمده است: «هر کس در ماه رجب، در وقت صبح، هفتاد مرتبه و شبانگاه نیز هفتاد مرتبه بگوید:

«اَسْتَغْفِرُ اللَّهَ وَ أَتُوبُ الَیْهِ»

و پس از آن، دستها را بلند کند و بگوید:

«أَللَّهُمَّ اِغْفِرْ لی وَ تُبْ عَلَیَّ»

اگر در همان ماه رجب بمیرد، خداوند از او راضی خواهد بود ...».(3) 12- در طول این ماه هزار مرتبه بگوید:

«اَسْتَغْفِرُ اللَّهَ ذَاالْجَلالِ وَ الْإکْرامِ مِنْ جَمیعِ الذُّنُوبِ وَالْآثامِ»

تا خداوند رحمان وی را بیامرزد.(4) 13- «سیّد بن طاووس» در «اقبال» فضیلت فراوانی برای خواندن سوره «قل هو اللَّه احد» در ماه رجب نقل کرده است؛ از جمله از رسول خدا صلی الله علیه و آله روایت کرده است: هر کس با نیّت پاک در ماه رجب، ده هزار مرتبه سوره «قل هو اللَّه احد» را بخواند، وارد عرصه قیامت شود در حالى که از گناه پاک باشد مانند روزی که از مادر متولّد شده است، و هفتاد فرشته به استقبال او می آیند و به وی بشارت بهشت را می دهند.

همچنین آن حضرت برای هزار بار خواندن سوره «قل هو اللَّه احد» در این ماه و حتّی صد بار نیز پاداش زیادی ذکر کرد.(5) 14- در روایتی از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل شده است که آن حضرت فرمود: «هر کس یک روز از ماه رجب را روزه بدارد، و چهار رکعت نماز بگزارد (هر دو رکعت با یک سلام) و در رکعت اوّل صد مرتبه «آیةالکرسی» بخواند و در رکعت دوم، دویست مرتبه «قل هو اللَّه احد»؛ پیش از مردن جای خود را در بهشت می بیند و یا دیگری جای او را ببیند (و برای او توصیف کند)».(6) 15- در طول ماه رجب شصت رکعت نماز بجا آورد به این نحو که: در هر شب از این ماه، دو رکعت نماز بخواند، در هر رکعت، یک مرتبه «حمد» و سه مرتبه «قل یا ایّها الکافرون» و یک مرتبه «قل هو اللَّه احد» بخواند و پس از سلام نماز، دستها را بلند کند و بگوید:

لا اِلهَ اِلَّا اَللَّهُ،

معبودی جز خدا نیست،

وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ،

یگانه ای که شریکی ندارد

لَهُ الْمُلْکُ وَ لَهُ اَلْحَمْدُ،

و فرمانروایی و ستایش از آن اوست،

ص :634


1- اقبال، صفحه 648.
2- همان مدرک.
3- همان مدرک.
4- مفاَتیح الجنان، اعمال ماه رجب.
5- اقبال، صفحه 648.
6- همان مدرک، صفحه 637.

یُحْیی وَیُمیتُ،

زنده کرده و می میراند،

وَهُوَ حَیٌّ لایَمُوتُ،

و اوست زنده ای که هرگز نمیرد،

بِیَدِهِ الْخَیْرُ،

خیر و نیکی بدست اوست

وَهُوَ عَلیٰ کُلِّ شَیْ ءٍ قَدیرٌ،

و بر هر چیز تواناست،

وَالَیْهِ الْمَصیرُ،

و بازگشت (همه)به سوی اوست،

وَلٰا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ اِلَّا بِاَللَّهِ الْعَلِیِّ اَلْعَظیمِ،

و توان و نیرویی جز برای خداوند بلندمرتبه و با عظمت نیست،

اَللهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ النَّبِیِّ الْأُمِّیِّ وَ آلِهِ.

خدایا بر محمدو آن پیامبر درس نخوانده و خاندان پاکش درود فرست.

و آنگاه دست ها را به صورت خود بکشد.

رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «هر کس این عمل را به جا آورد، خداوند دعایش را مستجاب گرداند ...».(1) 16- مرحوم «علّامه مجلسی» در «زاد المعاد» روایتی را از امیر مؤمنان علی علیه السلام از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل کرده است که آن حضرت فرمود: هر کس در هر شب و یا در هر روز از ماههای رجب، شعبان و رمضان سوره «حمد»، «آیةالکرسی» و سوره های «قل یا ایّها الکافرون»، «قل هو اللّه احد»، «قل اعوذ برب الفلق» و «قل اعوذ برب النّاس» را سه مرتبه بخواند و سه مرتبه بگوید:

«سُبْحانَ اَللَّهِ وَ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لا إلهَ إلَّا اَللَّهُ وَ اَللَّهُ اکْبَرُ، وَ لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إلَّابِاَللَّهِ الْعَلِیِّ اَلْعَظیمِ»

و سه مرتبه بگوید:

«اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ»

و سه مرتبه بگوید:

«اَللَّهُمَّ اِغْفِرْ لِلْمُؤْمِنینَ وَ الْمُؤْمِناتِ»

و چهارصد مرتبه بگوید:

«اسْتَغفِرُ اللَّهَ وَ أَتُوبُ إلَیْهِ»

خداوند گناهانش را بیامرزد (هر چند زیاد باشد) سپس در ادامه فرمود: اگر کسی در مدّت عمرش یک بار این عمل را بجا آورد، خداوند در برابر هر حرفی پاداش فراوانی به وی عطا کند ...(2)

لیلة الرّغائب:

17- لیلة الرّغائب: اوّلین شب جمعه ماه رجب را «لیلة الرّغائب»(3) گویند؛ رسول خدا صلی الله علیه و آله در روایتی که فضیلت ماه رجب را بیان می کرد فرمود: «از اوّلین شب جمعه ماه رجب غافل نشوید که فرشتگان آن را «لیلة الرّغائب» نامیدند».

آنگاه رسول خدا صلی الله علیه و آله اعمالى را برای آن شب به این کیفیّت بیان فرمود: «روز پنج شنبه اوّل ماه را روزه می گیری، چون شب جمعه فرا رسید، میان نماز مغرب و عشا دوازده رکعت نماز می گذاری (هر دو رکعت به یک سلام) و در هر رکعت از آن، یک مرتبه سوره «حمد» و سه مرتبه «إنّا انزلناه» و دوازده مرتبه «قل هو

ص :635


1- اقبال، صفحه 630.
2- زاد المعاد، صفحه 12.
3- ( 3).« لیلة الرّغائب» یعنی شبی که به خاطر پاداش ها و فضیلت های فراوانی که دارد، مورد میل و رغبت فراوان است و یا به معنای« شب پاداش های فراوان» است، زیرا« رغائب» جمع« رغیبه» است که هم به معنای« کار مورد رغبت» آمده است و هم به معنای پاداش و عطای فراوان.

اللَّه احد» را می خوانی؛ پس از اتمام نماز هفتاد مرتبه می گویی:

«أللَّهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ النَّبِیِّ الْامِّیِّ وَ عَلیٰ آلِهِ»

آنگاه به سجده می روی و هفتاد بار می گویی:

«سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ رَبُّ الْمَلائِکَةِ وَ الرُّوحِ»

سپس سر از سجده برمی داری و هفتاد بار می گویی:

«رَبِّ اِغْفِرْ وَ اِرْحَمْ وَ تَجاوَزْ عَمَّا تَعْلَمُ، إِنَّکَ أنْتَ العَلِیُّ الْأعْظَمُ»

بار دیگر نیز به سجده می روی و هفتاد مرتبه می گویی:

«سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ رَبُّ الْمَلائِکَةِ وَ الرُّوحِ»

آنگاه حاجت خود را می طلبی که ان شاءاللَّه برآورده خواهد شد.

رسول خدا صلی الله علیه و آله در فضیلت این اعمال فرمود: «کسی که چنین نمازی را بخواند، خداوند همه گناهانش را بیامرزد ... و در قیامت درباره هفتصد تن از خاندانش شفاعت می کند، و چون شب اوّل قبر فرا رسد، خداوند پاداش این نماز را به نیکوترین چهره، با رویی گشاده و درخشان و زبانی فصیح و گویا، به سوی قبر او می فرستد، آن چهره نیکو به وی گوید: «ای حبیب من! بر تو بشارت باد! که از هر شدّت و سختی نجات یافتی» از آن چهره نورانی می پرسد: «تو کیستی؟ من تاکنون چهره ای از تو زیباتر ندیده ام و بویی از بویت خوشتر به مشامم نرسیده؟!»

آن چهره نیکو پاسخ دهد: «ای حبیب من! من پاداش آن نمازی هستم که تو در فلان شهر، فلان ماه و در فلان سال به جا آورده ای؛ من امشب به نزد تو آمدم، تا حقّت را ادا کنم و مونس تنهایی تو باشم و وحشت را از تو مرتفع سازم (و همواره در کنارت بمانم) تا زمانی که همگی در روز رستاَخیز برخیزند و در عرصه قیامت بر سرت سایه بیفکنم. (خلاصه هیچ زمانی پاداش این کار نیک از تو قطع نخواهد شد)».(1)

***

عمره رجبیّه:

18- عمره رجبیّه: انجام «عمره»، در ماه رجب فضیلت فراوان دارد. طبق روایات اهل بیت علیهم السلام «عمره» در ماه رجب فضیلتی هم ردیف حج دارد.(2) در روایتی از امام صادق علیه السلام آمده است:

«اَفْضَلُ الْعُمْرَةِ، عُمْرَةُ رَجَبٍ؛

با فضیلت ترین عمره، عمره در ماه رجب است».(3) در روایتی دیگر از امام صادق علیه السلام پرسیدند: «عمره در ماه رجب افضل است یا ماه رمضان؟» فرمود:

«عمره در ماه رجب افضل است».(4) در روایتی آمده است که حضرت امام زین العابدین علیه السلام در ماه رجب به عمره رفته بود و شبانه روز، در کنار کعبه نماز بجا می آورد و پیوسته در سجده بود، و در حال سجده این ذکر را می گفت:

«عَظُمَ الذَّنْبُ مِنْ

ص :636


1- اقبال، صفحه 632؛ مرحوم علّامه حلّی در اجازه اش برای« بنی زهره» این روایت را به طور مشروح نقل کرده است( رجوع کنید به: بحارالانوار، جلد 104، صفحه 125).
2- مصباح المتهجّد، صفحه 798.
3- کافی، جلد 4، صفحه 536، حدیث 6.
4- فقیه، جلد 2، صفحه 453، حدیث 2949.

عَبْدِکَ، فَلْیَحْسُنِ الْعَفْوُ مِنْ عِنْدِکَ»

و در آن مدّت، چیزی افزون بر این ذکر نمی گفت!(1) همچنین زیارت امام رضا علیه السلام در ماه رجب مستحب است و در روایتی از امام جواد علیه السلام زیارت آن حضرت در ماه رجب مورد تأکید قرار گرفته است.(2)

دوم- اعمال مخصوص شبها و روزهای ماه رجب:
اشاره

شب اوّل ماه انجام اعمالى در این شب با ارزش، مورد سفارش است:

اوّل: از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل شده است که به هنگام رؤیت هلال ماه رجب، این دعا را می خواند:

اَللهُمَّ اهِلَّهُ عَلَیْنا بِالْأَمْنِ وَ الْإیمانِ،

خدایا ما را با امنیّت و ایمان

وَ السَّلامَةِ وَ الْإِسْلامِ،

و سلامتی و اسلام در این ماه داخل کن،

رَبّی وَرَبُّکَ اَللَّهُ عَزَّوَجَلَّ.(3)

پروردگار من و تو (ای ماه رجب) خداوندِ عزیز و گرامی است.

و همچنین از آن حضرت نقل شده است که وقتی هلال ماه رجب را می دید، می فرمود:

اَللهُمَّ بارِکْ لَنا فی رَجَبٍ وَ شَعْبانَ،

خدایا ماه رجب و شعبان را بر ما مبارک گردان

وَ بَلِّغْنا شَهْرَ رَمَضانَ،

و ما را به ماه رمضان برسان،

وَ اعِنَّا عَلَی الصِّیامِ وَ الْقِیامِ،

و برروزه و شب زنده داری

وَ حِفْظِ اللِّسانِ،

و حفظ زبان

وَ غَضِّ الْبَصَرِ،

و چشم پوشی یاری ده،

وَ لا تَجْعَلْ حَظَّنا مِنْهُ

و بهره ما را از این ماه

الْجُوعَ وَ الْعَطَشَ.(4)

گرسنگی و تشنگی قرار مده.

دوم: غسل کردن.

مرحوم «سیّد بن طاووس» می گوید در کتب «عبادات» روایتی از رسول خدا صلی الله علیه و آله یافتم که آن حضرت فرمود: «هر کس درک کند ماه رجب را و در اوّل، وسط و آخر آن، غسل کند؛ همانند روزی که از مادر متولّد شده، از گناهان خارج گردد (و پاک شود)».(5)

ص :637


1- مصباح المتهجّد، صفحه 801 و اقبال، صفحه 648.
2- مصباح المتهجّد، صفحه 820 و کافی، جلد 4، صفحه 584، حدیث 2.
3- اقبال، صفحه 627.
4- همان مدرک، صفحه 628.
5- همان مدرک.

سوم: زیارت امام حسین علیه السلام در این شب فضیلت بسیار دارد.(1) چهارم: بعد از نماز مغرب، بیست رکعت نماز بخواند (هر دو رکعت به یک سلام) و در هر رکعت یک بار سوره «حمد» و یک بار سوره «توحید» بخواند؛ رسول خدا صلی الله علیه و آله در پاداش این عمل فرمود: هر کس چنین کند، به خدا سوگند! خودش، خانواده اش، مالش و فرزندانش محفوظ بمانند و از عذاب قبر پناه داده شود ...

و در قیامت به سرعت از صراط بگذرد.(2) پنجم: بعد از نماز عشا، دو رکعت نماز بجا آورد، در رکعت اوّل «حمد» و «الم نشرح» را یک مرتبه و سوره «قل هو اللّه احد» را سه مرتبه بخواند و در رکعت دوم، سوره های «حمد»، «الَم نشرح»، «قل هو اللَّه احد» و «معوّذتین» (سوره های ناس و فلق) را یکبار بخواند و پس از سلام سی مرتبه بگوید: «لا اِلٰه الّا اللَّه» و سی مرتبه «صلوات» بفرستد.

رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: کسی که این عمل را انجام دهد، خداوند گناهانش را می آمرزد و از گناه پاک می شود.(3) ششم: سی رکعت نماز بخواند، (هر دو رکعت به یک سلام) در هر رکعت یک مرتبه «حمد» و یک مرتبه «قل یا ایّها الکافرون» و سه مرتبه «قل هو اللَّه احد» را بخواند؛ در روایتی رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: هر مرد و زن مؤمنی چنین کند، خداوند تمام گناهان کوچک و بزرگ وی را می آمرزد و تا سال بعد، خداوند نامش را در فهرست «نمازگزاران» می نویسد و از نفاق پاک می شود.(4)

***

هفتم: احیای شب اوّل ماه «شیخ طوسی» در «مصباح المتهجّد» از امام صادق علیه السلام از جدّش از امیر مؤمنان علی علیه السلام نقل کرده است که آن حضرت دوست داشت که در چهار شب از شبهای سال، فارغ از هر چیز، به عبادت بپردازد: شب اوّل ماه رجب، شب نیمه شعبان، شب عید فطر و شب عید قربان.(5) در حدیثی دیگر، از امام صادق علیه السلام نقل شده است که: «تا می توانی بر احیای شب های عید فطر، عید قربان و ... شب اوّل رجب مراقبت کن».(6)

***

هشتم: خواندن دعایی که از امام جواد علیه السلام نقل شده است که فرمود: مستحب است انسان، در شب اوّل رجب، با این کلمات، دعا کند:

ص :638


1- زاد المعاد، صفحه 13.
2- اقبال، صفحه 629.
3- همان مدرک.
4- اقبال، صفحه 629.
5- مصباح المتهجّد، صفحه 798.
6- زاد المعاد، صفحه 13.

اَللهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِاِنَّکَ مَلیکٌ،

خدایا از تو می خواهم به خاطر اینکه فرمانروایی

وَاِنَّکَ عَلی کُلِّ شَیْ ءٍ مُقْتَدِرٌ،

و بر هر چیز توانایی،

وَاِنَّکَ ماتَشآءُ مِنْ أَمْرٍ یَکُونَ،

و آنچه بخواهی انجام می شود،

اَللهُمَّ اِنّی اَتَوَجَّهُ اِلَیْکَ بِنَبِیِّکَ مُحَمَّدٍ نَبِیِّ الرَّحْمَةِ،

خدایا به تو رو می کنم، به واسطه پیامبرت محمّد، پیامبر رحمت

صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ،

- که درود خدا بر او و خاندانش باد-

یا مُحَمَّدُ یا رَسُولَ اَللَّهِ،

ای محمّد، ای رسول خدا،

اِنّی اَتَوَجَّهُ بِکَ الَی اَللَّهِ رَبِّکَ

به واسطه تو به خدایی که پروردگار تو

وَرَبِّی لِیُنْجِحَ بِکَ طَلِبَتی

و من است رو می کنم، تا به واسطه تو به خواسته ام برسم،

اَللهُمَّ بِنَبِیِّکَ مُحَمَّدٍ وَالْأَئِمَّةِ مِنْ اَهْلِ بَیْتِهِ،

خدایا به حق پیامبرت محمّد و امامان از خاندانش

صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ عَلَیْهِمْ،

- که درود خدا بر او و بر آنان باد-

اَنْجِحْ طَلِبَتی

خواسته ام را اجابت کن.

آنگاه حاجت خود را از خداوند بخواهد.(1) نهم: از حضرت موسی بن جعفر علیه السلام نقل شده که (در شب اوّل ماه رجب) بعد از فراغ از نماز شب، در حال سجده می گفت:

لَکَ الْمَحْمَدَةُ اَنْ اَطَعْتُکَ،

ستایش از آنِ توست اگر اطاعتت کنم،

وَلَکَ الْحُجَّةُ اَنْ عَصَیْتُکَ،

و دلیل و حجّت از آنِ توست اگر مخالفتت کنم،

لا صُنْعَ لی وَلٰا لِغَیْری فی احْسانٍ اِلَّا بِکَ،

و در احسان و نیکی جز به کمک تو کاری از دست من و غیر من ساخته نیست،

یا کائِناً قَبْلَ کُلِّ شَیْ ءٍ،

ای که قبل از هر چیز بوده

وَیا مُکَوِّنَ کُلِّ شَیْ ءٍ،

و همه چیز را به وجود آوردی،

اِنَّکَ عَلی کُلِّ شَیْ ءٍ قَدیرٌ،

به یقین توبر هر چیز توانایی،

اَللَّهُمَّ اِنّی اَعُوذُ بِکَ مِنَ الْعَدیلَةِ عِنْدَ الْمَوْتِ، وَ مِنْ

خدایا از خروج از حق در هنگام مردن و از

شَرِّ الْمَرْجِعِ فِی الْقُبُورِ،

بازگشت بد به گور

وَ مِنَ النَّدامَةِ یَوْمَ الْا زِفَةِ،

و از پشیمانی روز قیامت، به تو پناه می برم،

فَاَسْئَلُکَ اَنْ تُصَلِّیَ

پس از تو می خواهم که

عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ،

بر محمّد و خاندان محمّد درود فرستی،

و اِنْ تَجْعَلَ عَیْشی عیشَةً نَقِیَّةً،

و زندگانیم را پاکیزه

وَ مِیتَتی میتَةً سَوِیَّةً،

و مرگم را آسان

وَ مُنْقَلَبی مُنْقَلَباً کَریماً،

و بازگشتم را کریمانه

غَیْرَ مُخْزٍ

و بدون خواری

وَ لا فاضِحٍ،

و رسوایی قرار دهی،

ص :639


1- مصباح المتهجّد، صفحه 798.

اَللهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْأَئِمَّةِ،

خدایا برمحمّد و خاندانش درود فرست، همان امامانی

یَناَبیٰعِ الْحِکْمَةِ،

که سرچشمه های دانش

وَ اُولِی النِّعْمَةِ،

و صاحبان نعمت

وَمَعادِنِ الْعِصْمَةِ،

و گنجینه های عصمتند،

وَاْعصِمْنی بِهِمْ مِنْ کُلِّ سُوءٍ،

و مرا به واسطه ایشان از هر بدی حفظ کن،

وَلٰا تَاْخُذْنی عَلیٰ غِرَّةٍ وَ لا عَلیٰ غَفْلَةٍ،

و بر غرور و بی خبری مؤاخذه نکن،

وَ لاتَجْعَلْ عَواقِبَ اعْمالى حَسْرَةً،

و سرانجام کارم را افسوس و پشیمانی قرار مده،

وَ ارْضَ عَنّی

و از من راضی باش،

فَانَّ مَغْفِرَتَکَ لِلظَّالِمینَ

چرا که آمرزش تو از آنِ گنهکاران است

وَاَنَا مِنَ الظَّالِمینَ،

و من از گنهکارانم،

اَللهُمَّ اِغْفِرْ لی ما لا یَضُرُّکَ،

خدایا آنچه زیانی را به تو نرساند از من بیامرز

و اَعْطِنی ما لا یَنْقُصُکَ،

و آنچه از تو نکاهد به من عطا کن،

فَاِنَّکَ الْوَسیعُ رَحْمَتُهُ، الْبَدیعُ حِکْمَتُهُ،

چرا که رحمت تو وسیع و دانشت به روز است،

وَ اَعْطِنِی السَّعَةَ وَ الدَّعَةَ، وَ الْأَمْنَ

و به من وسعت و آسایش و امنیّت

وَ الصِّحَّةَ، وَ الْبُخُوعَ وَ الْقُنُوعَ،

و سلامتی و فروتنی و قناعت

وَ الشُّکْرَ وَ الْمُعافاةَ،

و شکر و گذشت

وَ التَّقْوی وَ الصَّبْرَ،

و پرهیزکاری و صبر

وَالصِّدْقَ عَلَیْکَ وَ عَلیٰ اَوْلِیآئِکَ،

و راستگویی نسبت به تو و اولیایت

وَ الْیُسْرَ وَ الشُّکْرَ،

و آسایش و شکر عطا کن،

وَ اعْمُمْ بِذلِکَ یا رَبِ

ای پروردگار من شریک کن در این امور

اَهْلی وَ وُلْدی وَ اخْوانی فیکَ،

خانواده و فرزندان و برادران دینیم

وَ مَنْ احْبَبْتُ وَ احَبَّنی

و آنان که دوستشان دارم و دوستم دارند

وَ وَلَدْتُ وَ وَلَدَنی

و فرزندان و پدرانم،

مِنَ الْمُسْلِمینَ وَ الْمُؤْمِنینَ

از مسلمانان و مؤمنان را،

یا رَبَّ الْعالَمینَ.(1)

ای پروردگار جهانیان.

در حدیث آمده است که این دعا، بعد از هشت رکعت نماز شب و پیش از نماز وتر است. آنگاه سه رکعت وتر (دو رکعت نماز شفع و یک رکعت نماز وتر) را بجا می آوری پس از سلام، در همان حالت نشسته می خوانی:

اَلْحَمْدُ لِلَّهِ اَلَذی لا تَنْفَدُ خَزآئِنُهُ،

حمد و سپاس از آنِ خداوندی است که گنجهایش پایان نپذیرد

وَ لا یَخافُ آمِنُهُ،

و پناه آورنده اش ایمن باشد،

رَبِّ انِ ارْتَکَبْتُ

ای پروردگار من، اگر مرتکب

الْمَعاصِیَ فَذلِکَ ثِقَةٌ مِنّی بِکَرَمِکَ،

گناهان شدم به خاطر اطمینانم به کرم توست،

اِنَّکَ تَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبادِکَ،

چرا که توبه بندگانت را می پذیری

ص :640


1- مصباح المتهجّد، صفحه 798.

وَتَعْفُوعَنْ سَیِّئاتِهِمْ،

و گناهانشان رامی بخشی،

وَ تَغْفِرُ الزَّلَلَ،

و لغزش هایشان را می آمرزی،

وَ اِنَّکَ مُجیبٌ لِداعیکَ

و تو به یقین درخواست کننده ات را پاسخ گویی

وَ مِنْهُ قَریبٌ، وَ انَا

و به او نزدیکی، و من

تائِبٌ اِلَیْکَ مِنَ الْخَطایا،

از خطاهایم به درگاهت بازگشته

وَ راغِبٌ اِلَیْکَ فی تَوْفیرِ حَظّی مِنَ الْعَطایا، یا

و فزونی بهره ام از عطاهایت را خواهانم، ای

خالِقَ الْبَرایا،

آفریدگار مخلوقات،

یا مُنْقِذی مِنْ کُلِّ شَدیدَةٍ،

ای نجات دهنده ام از سختی ها،

یا مُجیری مِنْ کُلِّ مَحْذُورٍ، وَفِّرْ

ای پناهم از هر خطر، شادمانیم

عَلَیَّ السُّرُورَ،

را فراوان کن،

وَ اِکْفِنی شَرَّ عَواقِبِ الْأُمُورِ،

و از عاقبت های بد کارهایم مرا حفظ کن،

فَاَنْتَ اَللَّهُ عَلیٰ نَعْمآئِکَ

پس تویی خدایی که نعمتها

وَ جَزیلِ عَطآئِکَ مَشْکُورٌ،

و فراوانی بخششهایت در خور ستایش

وَلِکُلِّ خَیْرٍ مَذْخُورٌ.(1)

و برای هر کار خیری ذخیره شده است.

روز اوّل ماه این روز نیز اعمالى دارد:

1- روزه گرفتن؛ در روایتی از امام رضا علیه السلام پاداشهای مهمّی برای روزه اوّل ماه رجب ذکر شده است.(2) در روایتی دیگر، امام باقر علیه السلام روز اوّل ماه رجب را، روز سوار شدن حضرت نوح بر کشتی بیان کرده و فرمود: «هنگامی که نوح در این روز، سوار کشتی شد، به همه کسانی که با او بودند دستور داد روزه بگیرند؛ و هر کس این روز را روزه بگیرد، آتش دوزخ به فاصله یک سال راه، از او دور گردد».(3) 2- غسل کردن.(4) 3- زیارت امام حسین علیه السلام؛ «شیخ طوسی» روایتی را از امام صادق علیه السلام نقل کرده است که آن حضرت فرمود: «هر کس امام حسین علیه السلام را در روز اوّل ماه رجب زیارت کند، به یقین خداوند او را می آمرزد».(5) 4- خواندن نماز حضرت سلمان؛ این نماز را که رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله به وی آموخت، به این نحو است: ده رکعت نماز بجا می آوری (هر دو رکعت به یک سلام) و در هر رکعت، یک مرتبه «حمد»، سه مرتبه «توحید» و سه مرتبه «قل یا ایّها الکافرون» را می خوانی و بعد از سلامِ نماز، دستها را بلند می کنی و می گویی:

ص :641


1- مصباح المتهجد، صفحه 799.
2- اقبال، صفحه 634.
3- اقبال، صفحه 635، و مصباح المتهجّد، صفحه 797.
4- اقبال، صفحه 628.
5- مصباح المتهجّد، صفحه 801.

لا إلهَ اِلَّا اَللَّهُ،

معبودی نیست جز خدای

وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ،

یگانه که شریکی ندارد،

لَهُ الْمُلْکُ وَلَهُ اَلْحَمْدُ،

فرمانروایی و ستایش از آنِ اوست،

یُحْیی وَیُمیتُ،

زنده کرده و می میراند،

وَهُوَ حَیٌّ لایَمُوتُ،

و اوست زنده ای که هرگز نمیرد،

بِیَدِهِ الْخَیْرُ، وَهُوَ عَلیٰ کُلِّ شَیْ ءٍ قَدیرٌ،

و نیکی ها به دست اوست و او بر هر چیز تواناست،

اَللهُمَّ لا مانِعَ لِما اَعْطَیْتَ،

خدایا آنچه تو عطا کنی کسی را توانایی منعش نباشد

وَلٰا مُعْطِیَ لِما مَنَعْتَ،

و آنچه تو منع کنی کسی را توانایی عطایش نباشد،

وَلٰا یَنْفَعُ ذَا الْجَدِّ مِنْکَ الْجَدُّ.

و تلاش غنیّ (بدون عمل) از تو بی نیازش نکند.

آنگاه دست ها را بر روی صورت خود می کشی.(1)

در روز نیمه ماه نیز ده رکعت نماز به همین نحو انجام می دهی و پس از هر دو رکعت، آن دعا را می خوانی ولی پس از جمله

«وَ هُوَ عَلیٰ کُلِّ شَیْ ءٍ قَدیر»

این جملات را اضافه می کنی:

الهاً واحِداً اَحَداً فَرْداً صَمَداً،

معبود یگانه یکتای تنهای بی نیازی

لَمْ یَتَّخِذْ صاحِبَةً وَلٰا وَلَداً.

که همسر و فرزندی اختیار نکرده است.

آنگاه دستها را به صورت می کشی.(2) و در روز آخر ماه رجب نیز، ده رکعت نماز را به همان نحو، انجام می دهی و پس از سلام نماز، آن دعا را می خوانی، ولی پس از جمله

«وَ هُوَ عَلیٰ کُلِّ شَیْ ءٍ قَدیر»

می گویی:

وَ صَلَّی اَللَّهُ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطَّاهِرینَ،

و درود خدا بر محمّد و خاندان پاکش

وَلٰا حَوْلَ وَلٰا قُوَّةَ اِلَّا بِاَللَّهِ

و توان و نیرویی جز برای خداوند

الْعَلِیِّ اَلْعَظیمِ.

بلندمرتبه با عظمت نیست.

آنگاه دست ها را بر صورت خود می کشی و حاجتت را می طلبی که به اجابت می رسد.(3) پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به سلمان فرمود: «هر مرد و زن مؤمنی که این سی رکعت نماز را بجا آورد، خداوند گناهانش را بیامرزد و پاداش کسی که تمام آن ماه را روزه گرفته، به وی عنایت کند و از آتش دوزخ نجات دهد، و این به منزله ورقه عبور از صراط است».

سلمان می گوید: «پس از شنیدن این حدیث از رسول خدا صلی الله علیه و آله با حالت گریه به سجده افتادم و شکر اِلهی را بجا آوردم».(4)

ص :642


1- اقبال، صفحه 637.
2- همان مدرک، صفحه 657.
3- همان مدرک، صفحه 682.
4- همان مدرک، صفحه 637 و 682.

5- نماز دیگری از حضرت سلمان رحمه الله، این نماز نیز ده رکعت است (هر دو رکعت به یک سلام) که در روز اوّل ماه رجب خوانده می شود: در هر رکعت یک مرتبه «حمد» و سه مرتبه «توحید».

رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله درباره پاداش این نماز به سلمان نکته هایی را فرمود، از جمله، بخشش گناهان، محفوظ ماندن از وحشت قبر و عذاب روز قیامت و دور ماندن از برخی ازبیماری ها.(1) شب سیزدهم ماه امام صادق علیه السلام فرمود: «خداوند به این امّت سه ماه ارزشمند عطا کرد، که به امّت های قبل نداده بود و آن ماهها، رجب، شعبان و ماه رمضان است و سه شب نیز به این امّت عنایت کرد که به امّت های پیشین نداده بود و آن شب های سیزدهم و چهاردهم و پانزدهم ماه است و همچنین سه سوره (بافضیلت و پرمحتوا) به این امّت عطا کرد که به امّت های سابق نداده بود و آن سوره های «یس»، «مُلک» و «توحید» است، از این رو هر کس که میان این سه فضیلت جمع کند، میان بهترین عطاهای این امّت جمع کرده است».

از امام علیه السلام سؤال شد: «چگونه می توان میان آنها جمع کرد؟»

فرمود: «در لیإِلَىٰ بیض (سه شب مزبور) در این سه ماه نماز بخواند؛ به این نحو که «در شب سیزدهم، دو رکعت نماز بگزارد و در هر رکعتی پس از سوره «حمد» این سه سوره (یس، ملک و توحید) را بخواند، و در شب چهاردهم، چهار رکعت نماز بگزارد (هر دو رکعت به یک سلام) و در هر رکعتی «حمد» و «یس» و «ملک» و «توحید» را بخواند و در شب پانزدهم، شش رکعت نماز بگزارد (هر دو رکعت به یک سلام) و همان سوره ها را در هر رکعت بخواند».

امام علیه السلام در فضیلت این نمازها فرمود: «هر کس چنین کند فضیلت این سه ماه را به دست آورده و خداوند همه گناهانش را- جز شرک- می آمرزد».(2) روز سیزدهم ماه روز سیزدهم ماه رجب مصادف با ولادت امیرالمؤمنین علی علیه السلام است و اوّلین روز از ایّام البیض است. روزه گرفتن در این روز، و دو روز بعد، ثواب فراوانی دارد.(3) و هر کس که بخواهد عمل «امّ داوود» را بجا آورد باید این روز را روزه بگیرد.

روز چهاردهم ماه روزه گرفتن در این روز پاداش فراوانی دارد. در روایتی از رسول خدا صلی الله علیه و آله می خوانیم: «هرکس که روز چهاردهم ماه رجب را روزه بگیرد، خداوند پاداشی به وی عنایت کند که نه چشمی دیده و نه گوشی شنیده و نه بر قلبی خطور کرده باشد! ...».(4) شب نیمه ماه این شب، شب ارزشمندی است که چند عمل در آن وارد شده است:

ص :643


1- اقبال، صفحه 637.
2- همان مدرک، صفحه 655.
3- همان مدرک، صفحه 656.
4- همان مدرک، صفحه 655.

اوّل: غسل.(1) دوم: احیای آن شب به عبادت که فضیلت بسیار دارد.(2) سوم: زیارت امام حسین علیه السلام که زیارت آن حضرت در شب و روز نیمه رجب مورد تأکید قرار گرفته است.(3) چهارم: شش رکعت نماز بگذارد (هر دو رکعت با یک سلام) و در هر رکعتی «حمد» و «یس» و «ملک» و «توحید» را بخواند.

پنجم: بجا آوردن سی رکعت نماز، که در هر رکعت یک مرتبه «حمد» و ده مرتبه سوره «توحید» را بخواند، در روایتی از رسول خدا صلی الله علیه و آله پاداش فراوانی برای این نماز ذکر شده است.(4) ششم: دوازده رکعت نماز (هر دو رکعت به یک سلام) و در هر رکعت یک بار «حمد» و یک بار «سوره» را می خوانی و پس از پایان نمازها هر یک از سوره های «حمد»، «فلق»، «ناس»، «توحید» و «آیةالکرسی» و همچنین سوره «قدر» را چهار مرتبه می خوانی و پس از آن، چهار مرتبه می گویی:

سُبْحانَ اَللَّهِ وَ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لَااِلهَ إِلَّا اَللَّهُ وَاَللَّهُ اکْبَر

. سپس می گویی:

أللَّهُ أللَّهُ رَبِّی، لا أُشْرِکُ بِهِ شَیْئاً، ما شاءَ اَللَّهُ وَ لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاَللَّهِ الْعَلِیِّ اَلْعَظیمِ.

این نماز را «سیّد» در «اقبال» از امام صادق علیه السلام روایت کرده است.(5) روز نیمه رجب روز مبارکی که در آن چند عمل وارد شده است:

1- غسل کردن.(6) 2- زیارت امام حسین علیه السلام؛ در روایتی از محمّد بن اَبیٰ نصر نقل شده است که از امام رضا علیه السلام سؤال کردم: «در چه ماهی زیارت امام حسین علیه السلام بهتر است؟» فرمود: «در نیمه رجب و نیمه شعبان».(7) 3- بجا آوردن نماز جناب سلمان (همان گونه که در اعمال روز اوّل ماه رجب، صفحه 641 گذشت).(8) 4- چهار رکعت نماز بگزارد (هر دو رکعت به یک سلام) و پس از سلام دستهای خود را بگشاید و بگوید:

اَللَّهُمَّ یا مُذِلَّ کُلِّ جَبَّارٍ،

ای خدا، ای خوارکننده ستمگران،

وَ یا مُعِزَّ الْمُؤْمِنینَ،

و ای عزّت بخش مؤمنان،

اَنْتَ کَهْفی حینَ تُعْیینِی الْمَذاهِبُ،

تویی پناهم به هنگام درماندگی،

ص :644


1- زاد المعاد، صفحه 19 و 20.
2- همان مدرک.
3- همان مدرک.
4- اقبال، صفحه 656.
5- همان مدرک.
6- مصباح المتهجّد، صفحه 807
7- همان مدرک و اقبال، صفحه 657.
8- اقبال، صفحه 657.

و اَنْتَ بارِئُ خَلْقی رَحْمَةً بی

و تویی آفریننده من از روی رحمت،

وَ قَدْ کُنْتَ عَنْ خَلْقی غَنِیّاً،

در حالى که نیازی به خلقتِ من نداشتی،

وَ لَوْلا رَحْمَتُکَ لَکُنْتُ مِنَ الْهالِکینَ،

و اگر نبود رحمت تو به یقین نابود می شدم،

وَ اَنْتَ مُؤَیِّدی بِالنَّصْرِ عَلیٰ اعْدآئی

و تویی یاورم در برابر دشمنان،

وَ لَوْ لا نَصْرُکَ اَیَّایَ لَکُنْتُ مِنَ الْمَفْضُوحینَ،

و اگر یاریت نبود به یقین از رسواشدگان بودم،

یا مُرْسِلَ الرَّحْمَةِ مِنْ

ای فرو فرستنده رحمت از

مَعادِنِها، وَ مُنْشِئَ الْبَرَکَةِ مِنْ مَواضِعِها،

معادن آن، و پدیدآورنده برکت از جایگاه آن،

یا مَنْ خَصَّ نَفْسَهُ بِالشُّمُوخِ وَالرَّفْعَةِ،

ای کسی که خود را به سربلندی و بلندمرتبگی مخصوص ساخته،

فَاَوْلِیآؤُهُ بِعِزِّهِ یَتَعَزَّزُونَ،

پس دوستانش به عزّت او سرافراز گردند،

وَ یا مَنْ وَضَعَتْ لَهُ الْمُلُوکُ نیرَ الْمَذَلَّةِ

و ای کسی که پادشاهان در برابرش یوغ ذلّت

عَلی اعْناقِهِمْ، فَهُمْ مِنْ سَطَواتِهِ خآئِفُونَ،

به گردن نهاده، و از اقتدار او بیمناکند،

اسئَلُکَ بِکَیْنُونِیَّتِکَ الَّتِی

از تو می خواهم به حق بودنت که

اشْتَقَقْتَها مِنْ کِبْرِیآئِکَ،

از عظمتت برگرفته ای،

وَ اسئَلُکَ بِکِبْرِیآئِکَ الَّتِی اشْتَقَقْتَها مِنْ عِزَّتِکَ،

و از تو می خواهم به حق عظمتت که از عزّتت برگرفته ای،

وَاسئَلُکَ بِعِزَّتِکَ الَّتِی اسْتَوَیْتَ بِها عَلیٰ عَرْشِکَ،

و از تو می خواهم به حق عزّتت که به وسیله آن بر عرشت مستولی گشته ای،

فَخَلَقْتَ بِها جَمیعَ خَلْقِکَ

و به واسطه آن تمامی مخلوقاتت را آفریده ای،

فَهُمْ لَکَ مُذْعِنُونَ

پس همه به خداوندیت اقرار دارند،

اَنْ تُصَلِّیَ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ اَهْلِ بَیْتِهِ.

(از تو می خواهم) که بر محمّد و خاندانش درود فرستی.

امام صادق علیه السلام از امیر مؤمنان علی علیه السلام نقل کرده است که: هر غمزده و اندوهگینی این دعا را بخواند، خداوند متعال اندوه و غم او را برطرف می سازد.(1)

***

5- عمل امّ داوود: از مهمترین اعمال روز نیمه رجب، عمل «امّ داوود» است که به گفته علّامه مجلسی: «شیخ صدوق»، «شیخ طوسی» و «سیّد بن طاووس» (ره) به سندهای معتبر آن را نقل کرده اند.(2) این عمل برای برآمدن حاجات و رفع اندوه و غم، حلّ مشکلات و دفع ظلم ستمگران بسیار مؤثّر است. (و به گفته «علّامه مجلسی»، در «زاد المعاد»، بارها تجربه شده است.)

ص :645


1- اقبال، صفحه 657.
2- زاد المعاد، صفحه 21.

اجمال این روایت و سبب نامگذاری آن به «امّ داوود» چنین است:

جناب فاطمه، مادر داوود بن حسن (نوه پسری امام حسن مجتبی علیه السلام) دایه امام صادق علیه السلام بود، که فاطمه، امام صادق علیه السلام را با شیر داوود، شیر داده بود، هنگامی که «محمّد بن عبداللَّه بن حسن» در مدینه قیام کرد، «منصور دوانیقی» لشکری را برای نبرد با آنان فرستاد که آنها را شکست دادند و محمّد و برادرش ابراهیم را کشتند، و عبداللَّه بن حسن و جمعی از سادات را دستگیر نموده و به زندان عراق منتقل کردند، در میان آن گروه «داوود» نیز حضور داشت. مادر داوود می گوید: چون مدّتی از حبس فرزندم گذشت و از او خبری به من نرسید، بسیار پریشان شدم و پیوسته تضرّع و دعا می کردم و از صلحا و نیکان و برادران دینی برای نجات فرزندم طلب دعا می نمودم، ولی نتیجه ای نمی گرفتم و گاهی خبر کشته شدن داوود به من می رسید و گاه می گفتند که وی زنده است. روز به روز اندوه و مصیبت من بیشتر می شد و از دیدار او ناامیدتر می شدم. تا آن که شنیدم، امام صادق علیه السلام بیمار شده است. به عیادت آن حضرت رفتم، وقتی خواستم برخیزم، امام فرمود:

از داوود چه خبر داری؟ من وقتی که نام «داوود» را شنیدم، گریستم و گفتم: فدایت شوم، داوود در عراق زندانی است، من که از دیدار او ناامیدم! از شما التماس دعا دارم، او را دعا کنید، او برادر رضاعی شماست!

امام علیه السلام فرمود: چرا از دعای «استفتاح» و دعای «اجابت» و «نجاح»(1) غافلی! این دعا، دعایی است که درهای اجابت اِلهی را می گشاید و فرشتگان از آن استقبال می کنند و دعا کننده را به اجابت دعایش، بشارت می دهند و کسی که این دعا را بخواند، پاداش او بهشت است.

پرسیدم: این دعا و عمل به آن چگونه است؟

امام علیه السلام فرمود: ماه رجب نزدیک شده است و این ماه، ماهی ارزشمند است و دعاها در آن به اجابت می رسد، در سیزدهم و چهاردهم و پانزدهم ماه رجب، روزه بگیر! امام علیه السلام در ادامه نحوه اعمال را بیان کرد و فرمود: این دعا، بسیار شریف و پرارزش است که مشتمل بر اسم اعظم خداست و هر کس آن را بخواند، حاجت او برآورده می شود.

امّ داوود می گوید: آن حضرت، دعا را برای من نوشت، من آن را به خانه بردم و انجام دادم تا آن که در شب شانزدهم، پس از افطار و عبادت به خواب رفتم؛ رسول خدا صلی الله علیه و آله را در خواب دیدم، آن حضرت، علاوه بر بشارت بهشت و آمرزش گناهان، خبر آزادی و بازگشت فرزندم را به من داد؛ چند روزی نگذشت که پسرم آزاد شد و با عزّت و احترام نزدم بازگشت و جریان آزادی خود و اموری را که سبب آن شد، برای من تعریف کرد.(2)

ص :646


1- ( 1).« استفتاح» به معنای طلب نصرت و فتح و یاری است و« نجاح» نیز به معنای ظفر و پیروزی است.( بحارالانوار، جلد 81، صفحه 376).
2- زاد المعاد، صفحه 21- 24( با تلخیص و تصرّف) و اقبال، صفحه 658.
کیفیّت عمل امّ داوود:

چگونگی این عمل، مطابق روایت شیخ در «مصباح المتهجّد»(1) به این نحو است که: روزهای سیزدهم و چهاردهم و پانزدهم ماه رجب را روزه می گیری، در روز پانزدهم، نزدیک ظهر غسل می کنی و چون ظهر شد، نماز ظهر و عصر را بجا می آوری، در حالى که رکوع و سجود را نیکو انجام می دهی. خوب است این عمل در مکان خلوتی باشد که چیزی تو را مشغول نسازد و انسانی با تو سخن نگوید؛ وقتی که نمازت به پایان رسید؛ رو به قبله می نشینی و این سوره ها را می خوانی:

1- سوره حمد، صد مرتبه.

2- سوره اخلاص، (قل هو اللَّه احد)، صد مرتبه.

3- آیةالکرسی، ده مرتبه.

4- سوره های انعام، اسراء، کهف، لقمان، یس، صافّات، حم سجده (فصّلت)، حمعسق (شوری)، دخان، فتح، واقعه، مُلک، ن و القلم و سوره انشقاق تا آخر قرآن، پس از پایان سوره های قرآنی، در همان حال که رو به قبله نشسته ای، این دعا را بخوان:

صَدَقَ اَللَّهُ الْعَظیمُ، اَلَذی

راست گفت خداوند با عظمتی

لا اِلهَ اِلَّا هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ، ذُو الْجَلالِ

که معبودی جز او زنده و پاینده نیست، صاحب شکوه

وَالْإِکْرامِ، الرَّحْمنُ الرَّحیمُ،

و بزرگواری، بخشنده و مهربان،

الْحَلیمُ الْکَریمُ، اَلَذی لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْ ءٌ،

شکیبا و با کرامتی که چیزی همانندش نیست،

وَهُوَ السَّمیعُ الْعَلیمُ،

و او شنوا و دانا

الْبَصیرُ الْخَبیرُ،

و بینا و آگاه است،

شَهِدَ اَللَّهُ انَّهُ لا اِلهَ اِلَّا هُوَ،

خداوند گواه است که معبودی جز او نیست،

وَالْمَلائِکَةُ وَاولُوا الْعِلْمِ،

و فرشتگان و صاحبان دانش نیز گواهی می دهند که معبوی جز او نیست؛

قآئِماً بِالْقِسْطِ لا اِلهَ اِلَّا هُوَ الْعَزیزُ الْحَکیمُ،

همواره قائم به عدالت است (آری) هیچ معبودی جز آن خداوند توانا و دانا وجود ندارد،

وَبَلَّغَتْ رُسُلُهُ الْکِرامُ،

و پیامبران گرامیش این (گواهی) را رسانده اند

وَاَنَا عَلیٰ ذلِکَ مِنَ الشَّاهِدینَ،

و من نیز از گواهانم،

اَللهُمَّ لَکَ اَلْحَمْدُ

خدایا حمد و سپاس

وَلَکَ الْمَجْدُ،

و بزرگواری از آنِ توست

وَلَکَ الْعِزُّ وَلَکَ الْفَخْرُ،

و عزّت و بزرگ منشی از آنِ توست،

وَلَکَ الْقَهْرُ وَلَکَ النِّعْمَةُ، وَلَکَ الْعَظَمَةُ

و چیرگی و نعمت بخشی از آنِ توست، و بزرگی

وَلَکَ الرَّحْمَةُ،

و رحمت از آنِ توست،

وَلَکَ الْمَهابَةُ وَلَکَ السُّلْطانُ،

و شکوه و سلطنت از آنِ توست،

وَلَکَ الْبَهآءُ وَلَکَ الْإِمْتِنانُ،

و جلال و لطف از آنِ توست،

ص :647


1- مصباح المتهجّد، صفحه 807.

وَلَکَ التَّسْبیحُ وَلَکَ التَّقْدیسُ،

و ثنا و تقدیس از آنِ توست،

وَلَکَ التَّهْلیلُ وَلَکَ التَّکْبیرُ،

و «لا إله الا اللَّه» و «اللَّه اکبر» مخصوص توست،

وَلَکَ ما یُری

و تویی مالک

وَلَکَ ما لا یُری

آنچه پیدا و پنهان است،

وَلَکَ ما فَوْقَ السَّمواتِ الْعُلی

و تویی مالک آنچه در آسمان بالا

وَ لَکَ ما تَحْتَ الثَّری

و در زیر زمین است،

وَلَکَ الْأَرَضُونَ السُّفْلی

و از آنِ توست طبقات زیرین زمین

وَلَکَ الْأخِرَةُ وَالْأُولی

و آخرت و دنیا،

وَلَکَ ما تَرْضی بِهِ مِنَ

و از آنِ توست آنچه از

الثَّنآءِ وَالْحَمْدِ وَالشُّکرِ وَ النَّعْمآءِ،

ستایش و سپاس و شکر و نعمت بخشی که تو را خشنود سازد،

اَللهُمَّ صَلِّ عَلیٰ جَبْرَئیلَ اَمینِکَ عَلیٰ

خدایا درود فرست بر جبرئیل، امین بر

وَحْیِکَ، وَالْقَوِیِّ عَلیٰ اَمْرِکَ،

وحیت، و توانمند بر اطاعت فرمانت

وَالْمُطاعِ فی سَمواتِکَ،

و اطاعت شده در آسمانها

وَمَحالِّ کَراماتِکَ،

و جایگاه های بزرگی و منزلتت،

الْمُتَحَمِّلِ لِکَلِماتِکَ،

آورنده سخنانت،

النَّاصِرِ لِاَنْبِیآئِکَ،

یاور پیامبرانت،

الْمُدَمِّرِ لِأَعْدآئِکَ، اَللهُمَّ صَلِ

و نابودکننده دشمنانت، خدایا درود فرست

عَلی میکائیلَ مَلَکِ رَحْمَتِکَ،

بر میکائیل، فرشته رحمت

وَالْمَخْلُوقِ لِرَأْفَتِکَ،

و آفریده شده برای (اظهار) مهربانیت

وَالْمُسْتَغْفِرِ الْمُعینِ

و آمرزش خواه و یاور

لِأَهْلِ طاعَتِکَ،

بندگان مطیعت،

اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلیٰ اسْرافیلَ حامِلِ عَرْشِکَ، وَصٰاحِبِ

خدایا درود فرست بر اسرافیل حامل عرشت و صاحب

الصُّورِ الْمُنْتَظِرِ لِأَمْرِکَ،

صور و منتظر فرمانت،

الْوَجِلِ الْمُشْفِقِ مِنْ خیفَتِکَ،

و هراسان و نگران از ترست،

اَللهُمَّ صَلِّ عَلیٰ

خدایا درود فرست بر

حَمَلَةِ الْعَرْشِ الطَّاهِرینَ،

حاملان پاک عرشت،

وَعَلَی السَّفَرَةِ الْکِرامِ الْبَرَرَةِ الطَّیِّبینَ، وَعَلی

و بر سفیران گرامی و نیکوکار و پاکیزه، و بر

مَلائِکَتِکَ الْکِرامِ الْکاتِبینَ،

فرشتگان نگارنده گرامی،

وَ عَلیٰ مَلائِکَةِ الْجِنانِ، وَخَزَنَةِ النّیرانِ،

و بر فرشتگان بهشت و بر نگهبانان دوزخ،

وَمَلَکِ الْمَوْتِ وَالْأَعْوانِ،

و فرشته مرگ و یارانش،

یا ذَاالْجَلالِ وَالْإِکْرامِ،

ای صاحب شکوه و بزرگواری،

اَللهُمَّ صَلِّ عَلیٰ اَبیٰنا

خدایا بر پدر ما

آدَمَ بَدیعِ فِطْرَتِکَ،

آدم، مخلوق جالب تو درود فرست،

اَلَذی کَرَّمْتَهُ بِسُجُودِ مَلائِکَتِکَ،

آن که او را به سجده فرشتگانت گرامی داشته

وَابَحْتَهُ جَنَّتَکَ، اَللهُمَ

و بهشتت را بر او مباح کردی، خدایا

ص :648

صَلِّ عَلیٰ امِّنا حَوَّآءَ الْمُطَهَّرَةِ مِنَ الرِّجْسِ،

درود فرست بر مادر ما حوّاء، همان پاکیزه از پلیدی ها،

الْمُصَفَّاتِ مِنَ الدَّنَسِ،

پاک از آلودگی ها،

الْمُفَضَّلَةِ مِنَ الْإِنْسِ،

برتری یافته بر انسانها،

الْمُتَرَدِّدَةِ بَیْنَ مَحالِّ الْقُدْسِ، اَللهُمَّ صَلِّ عَلیٰ

و رفت وآمد کننده در جایگاه های قدسیان خدایا درود فرست بر

هاَبیٰلَ وَ شَیْثٍ وَ ادْریسَ وَ نُوحٍ، وَ هُودٍ وَ صالِحٍ، وَابْراهیمَ وَاسْماعیلَ،

هاَبیٰل و شیث و ادریس و نوح، و هود و صالح، و ابراهیم و اسماعیل،

وَاسْحقَ وَیَعْقُوبَ، وَیُوسُفَ وَالْأَسْباطِ، وَلُوطٍ وَشُعَیْبٍ، وَاَیُّوبَ

و اسحاق و یعقوب و یوسف و أسباط (پیامبران از فرزندان یعقوب) و لوط و شعیب، و ایّوب

وَمُوسی وَهارُونَ وَیُوشَعَ، وَمیشا وَالْخِضْرِ، وَذِی الْقَرْنَیْنِ وَیُونُسَ،

و موسی، و هارون و یوشع، و میشا و خضر، و ذی القرنین و یونس،

وَالْیاسَ وَالْیَسَعَ، وَ ذِی الْکِفْلِ وَ طالُوتَ، وَ داوُدَ وَ سُلَیْمانَ، وَ زَکَرِیَّا

و إِلَىٰاس و یسع، و ذوالکفل و طالوت، و داود و سلیمان، و زکریا

وَشَعْیا، وَ یَحْیی وَ تُورَخَ، وَ مَتّی وَ ارْمِیا، وَ حَیْقُوقَ وَ دانِیالَ، وَ عُزَیْرٍ

و شعیا، و یحیی و تورخ، و متّی و إرمیا، و حیقوق و دانیال، عزیر

وَعیسی وَ شَمْعُونَ وَ جِرْجیسَ، وَ الْحَوارِیّینَ وَ الْأَتْباعِ، وَ خالِدٍ

و عیسی، و شمعون و جرجیس، و یاران و پیروانشان، و خالد

وَحَنْظَلَةَ وَ لُقْمانَ، اَللهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ،

و حنظلة و لقمان، خدایا بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست

وَ اِرْحَمْ مُحَمَّداًوَآلَ مُحَمَّدٍ،

و بر محمّدو خاندانش رحمت فرست،

وَ بارِکْ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ،

و بر محمّد و خاندانش برکت ده،

کَمٰا صَلَّیْتَ وَ رَحِمْتَ

همان گونه که بر ابراهیم و خاندانش درود و رحمت

وَبارَکْتَ عَلیٰ ابْراهیمَ وَ آلِ ابْراهیمَ،و برکت فرستاده ای،

اِنَّکَ حَمیدٌ مَجیدٌ، اَللهُمَّ صَلِّ عَلَی الْأَوْصِیآءِ،

زیرا که تو ستوده و شایسته ستایشی، خدایا برجانشینان

وَ السُّعَدآءِ وَ الشُّهَدآءِ وَ ائِمَّةِ الْهُدی

و سعادتمندان و شهیدان و امامان هدایتگر درود فرست،

اَللهُمَّ صَلِّ عَلَی الْأَبْدالِ

خدایا بر مردان برجسته

وَ الْأَوْتادِ، وَ السُّیَّاحِ وَ الْعُبَّادِ،

و بزرگان وارسته و پارسایانی که در خدمت مردمند و عابدان

وَ الْمُخْلِصینَ وَ الزُّهَّادِ، وَ اَهْلِ الجِدِّ

و مخلصان و زاهدان و کوشش کنندگان

ص :649

وَالْإِجْتِهادِ، وَ اخْصُصْ مُحَمَّداً وَ اَهْلَ بَیْتِهِ

و تلاشگران درود فرست و محمّد و خاندانش را

بِاَفْضَلِ صَلَواتِکَ، وَ اجْزَلِ

به برترین درودها و بزرگترین

کَراماتِکَ،

کرامتت مخصوص گردان،

وَ بَلِّغْ رُوحَهُ وَ جَسَدَهُ مِنّی تَحِیَّةً وَ سَلاماً،

و از جانب من درود و سلامی به روح و بدنش برسان و بر فضیلت

وَ زِدْهُ فَضْلًا وَ شَرَفاً وَ کَرَماً،

و شرافت و بزرگواریش بیافزا،

حَتّی تُبَلِّغَهُ اَعْلیٰ دَرَجاتِ اَهْلِ الشَّرَفِ مِنَ النَّبِیّینَ وَالْمُرْسَلینَ،

تا این که او را به برترین درجات شرافتمندان از پیامبران و فرستادگان

وَ الْأَفاضِلِ الْمُقَرَّبینَ،

و با فضیلت ترین از مقرّبانت برسانی،

اَللَّهُمَّ وَ صَلِّ عَلیٰ مَنْ سَمَّیْتُ وَ مَنْ لَمْ اسَمِّ مِنْ مَلائِکَتِکَ،

خدایا بر فرشتگان و پیامبران و فرستادگان و عبادت کنندگانت که اسمی از آنها

وَ اَنْبِیآئِکَ وَ رُسُلِکَ وَ اَهْلِ طاعَتِکَ،

برده و یا نبرده ام، درود فرست،

وَ اَوْصِلْ صَلَواَتی الَیْهِمْ

و درودهای مرا به آنان

وَإِلَىٰ اَرْواحِهِمْ،

و ارواحشان برسان،

وَاجْعَلْهُمْ اخْوانی فیکَ

و آنان را برادران دینی

وَاعْوانی عَلیٰ دُعآئِکَ، اَللهُمَّ اِنّی

و یاورانم در دعا (به درگاهت) قرار ده، خدایا

اَسْتَشْفِعُ بِکَ اِلَیْکَ،

شفیع قرار می دهم تو را به درگاهت

وَ بِکَرَمِکَ إِلَىٰ کَرَمِکَ،

و بزرگواریت را برای رسیدن به بزرگواریت

وَ بِجُودِکَ إِلَىٰ جُودِکَ،

و بخششت را برای رسیدن به بخششت،

وَبِرَحْمَتِکَ إِلَىٰ رَحْمَتِکَ،

و رحمتت را برای رسیدن به رحمتت

وَ بِاهْلِ طاعَتِکَ اِلَیْکَ،

و بندگانت را برای رسیدن به درگاهت (شفیع قرار می دهم)،

وَ اسئَلُکَ اَللَّهُمَّ بِکُلِّ ما

و خدایا از تو می خواهم تمامی آنچه را که

سَئَلَکَ بِهِ اَحَدٌ مِنْهُمْ،

هر یک از آنان از تو خواسته اند،

مِنْ مَسْئَلَةٍ شَریفَةٍ غَیْرِ مَرْدُودَةٍ،

درخواست های با ارزش و برآورده شده،

وَبِمٰا دَعَوْکَ بِهِ مِنْ

و دعاهای پذیرفته شده

دَعْوَةٍ مُجابَةٍ غَیْرِ مُخَیَّبَةٍ،

و امیدوارکننده،

یا اَللَّهُ یا رَحْمنُ یا رَحیمُ،

ای خدا، ای بخشنده، ای مهربان،

یا حَلیمُ یا کَریمُ، یا

ای شکیبا، ای بزرگوار، ای

عَظیمُ یا جَلیلُ،

با عظمت ای باشکوه،

یا مُنیلُ یا جَمیلُ، یا کَفیلُ یا وَکیلُ،

ای احسان کننده، ای زیبا، ای حمایت کننده، ای سرپرست،

یا مُقیلُ یا مُجیرُ، یا خَبیرُ یا مُنیرُ،

ای درگذرنده، ای پناه دهنده، ای آگاه، ای تابناک،

یا مُبیرُ یا مَنیعُ، یا مُدیلُ یا مُحیلُ،

ای هلاک کننده، ای دست نایافتنی، ای گرداننده، ای انتقال دهنده،

یا کَبیرُ یا قَدیرُ، یا بَصیرُ یا شَکُورُ،

ای خداوند بزرگ، ای توانا، ای بینا، ای شکرپذیر،

یا بَرُّ یا طُهْرُ، یا طاهِرُ یا قاهِرُ،

ای نیکوکار، ای پاک، ای پاکیزه، ای پیروز،

یا ظاهِرُ یا باطِنُ، یاساتِرُ یا مُحیطُ،

ای آشکار، ای پنهان، ای پوشاننده، ای آگاه،

ص :650

یا مُقْتَدِرُ یا حَفیظُ،

ای قدرتمند، ای نگهدارنده،

یا مُتَجَبِّرُ یا قَریبُ، یا وَدُودُ یا

ای بزرگمنش، ای نزدیک، ای مهربان، ای

حَمیدُ، یا مَجیدُ یا مُبْدِئُ،

پسندیده، ای بزرگوار، ای آغاز کننده،

یا مُعیدُ یا شَهیدُ،

ای بازگرداننده، ای گواه،

یا مُحْسِنُ یا مُجْمِلُ، یا مُنْعِمُ

ای نیکوکار، ای زیبایی بخش، ای نعمت دهنده،

یا مُفْضِلُ، یا قابِضُ یا باسِطُ،

ای فزونی بخش، ای دریافت کننده، ای گشایش دهنده،

یا هادی یا مُرْسِلُ،

ای هدایتگر، ای فرستنده،

یا مُرْشِدُ یا مُسَدِّدُ، یا

ای ارشادکننده، ای محکم کننده، ای

مُعْطی یا مانِعُ، یا دافِعُ

عطا کننده، ای منع کننده، ای دفع کننده،

یا رافِعُ، یا باقی یا واقی

ای بالابرنده، ای پاینده، ای نگاه دارنده،

یا خَلّاقُ یا وَهَّابُ، یا

ای آفریننده، ای بخشنده، ای

تَوَّابُ یا فَتَّاحُ،

توبه پذیر، ای کارگشا،

یا نَفَّاحُ یا مُرْتاحُ، یا مَنْ بِیَدِهِ کُلُّ مِفْتاحٍ،

ای نعمت ده، ای فرح بخش، ای که کلیدها به دست توست،

یا نَفَّاعُ یا رَؤُفُ

ای سودرسان، ای پر محبّت،

یا عَطُوفُ، یا کافی یا شافی

ای مهربان، ای کفایت کننده، ای شفا دهنده،

یا مُعافی یا مُکافی

ای درگذرنده، ای جزا دهنده،

یا وَفِیُّ یا مُهَیْمِنُ، یا

ای وفاکننده، ای مقتدر، ای

عَزیزُ یا جَبَّارُ یا مُتَکَبِّرُ،

گرامی، ای قادر، ای مقتدر،

یا سَلامُ یا مُؤْمِنُ،

ای مایه سلامتی، ای امان دهنده،

یا اَحَدُ یا صَمَدُ، یا نُورُ یا

ای یگانه، ای بی نیاز، ای روشنایی، ای

مُدَبِّرُ، یا فَرْدُ یا وِتْرُ،

تدبیر کننده، ای یکتا، ای یگانه،

یا قُدُّوسُ یا ناصِرُ، یا مُونِسُ

ای پاکیزه، ای یاور، ای همدم،

یا باعِثُ، یا وارِثُ یا

ای برانگیزنده (مردگان)، ای وارث، ای

عالِمُ، یا حاکِمُ یا بادی

دانا، ای حکمران، ای آشکارکننده،

یا مُتَعإِلَىٰ یا مُصَوِّرُ،

ای برتر، ای شکل دهنده،

یا مُسَلِّمُ یا مُتَحَبِّبُ، یا قآئِمُ

ای سلامتی بخش، ای دوستدارنده، ای استوار،

یا دآئِمُ، یا عَلیمُ یا حَکیمُ،

ای جاویدان، ای دانا، ای خردمند،

یا جَوادُ یا بارِی ءُ، یا بآرُّ یا سآرُّ،

ای بخشنده، ای پدیدآورنده، ای نیکوکار، ای سرورآفرین،

یا عَدْلُ یا فاصِلُ،

ای عادل، ای جداکننده،

یا دَیَّانُ یا حَنَّانُ، یا مَنَّانُ یا سَمیعُ،

ای داور، ای با محبّت، ای گشاده دست، ای شنوا،

یا بَدیعُ یا خَفیرُ، یا مُغَیِّرُ یا

ای پدیدآورنده، ای پناه دهنده، ای تغییر دهنده، ای

ناشِرُ، یا غافِرُ یا قَدیمُ،

گسترنده، ای آمرزنده،

یا مُسَهِّلُ یا مُیَسِّرُ،

ای دیرینه، ای آسان کننده، ای هموار کننده،

یا مُمیتُ یا مُحْیی یا نافِعُ یا

ای میراننده، ای زنده کننده، ای سودرسان، ای

رازِقُ، یا مُقْتَدِرُ یا مُسَبِّبُ،

روزی ده، ای مقتدر، ای سبب ساز،

یا مُغیثُ یا مُغْنی

ای فریادرس، ای بی نیاز کننده،

یا مُقْنی یا خالِقُ یا راصِدُ،

ای راضی کننده، ای آفریننده،

ص :651

یا واحِدُ یا حاضِرُ، یا جابِرُ یا حافِظُ،

ای یکتا، ای حاضر، ای جبران کننده، ای حفظ کننده،

یا شَدیدُ یا غِیاثُ، یا عآئِدُ یاقابِضُ،

ای سخت گیر، ای فریادرس، ای بخشنده، ای دریافت کننده،

یا مَنْ عَلافَاسْتَعْلی فَکانَ بِالْمَنْظَرِ الْأَعْلی

ای که برتری و شایسته عُلوّ و در جایگاه بالایی،

یا مَنْ قَرُبَ فَدَنا،

ای که نزدیک و نزدیک تری،

وَبَعُدَ فَنَأی

و (از ذهن ها) دور و دورتری،

وَ عَلِمَ السِّرَّ وَ اخْفی

و اسرار و نهان را می دانی،

یا مَنْ الَیْهِ التَّدْبیرُ وَ لَهُ الْمَقادیرُ، وَ یا

ای که قضا و قدر به دست توست، و ای

مَنِ الْعَسیرُ عَلَیْهِ [سَهْلٌ] یَسیرٌ،

که دشواری ها بر تو آسان و هموار است،

یا مَنْ هُوَ عَلیٰ ما یَشآءُ قَدیرٌ، یا مُرْسِلَ

ای که بر هر چه خواهی توانایی، ای فرستنده

الرِّیاحِ، یا فالِقَ الْإِصْباحِ،

بادها، ای شکافنده صبح،

یا باعِثَ الْأَرْواحِ،

ای برانگیزنده ارواح،

یا ذَا الْجُودِ وَالسَّماحِ، یا

ای صاحب بخشش و گذشت، ای

رآدَّ ما قَدْ فاتَ،

بازگرداننده از دست رفته ها،

یا ناشِرَ الْأَمْواتِ،

ای زنده کننده مردگان،

یا جامِعَ الشَّتاتِ،

ای گردآورنده پراکندگی ها،

یا رازِقَ مَنْ یَشآءُ [بِغَیْرِ حِسابٍ] ،

ای که [بی حساب ]به هر که خواهی روزی دهی،

وَ یا فاعِلَ ما یَشآءُ کَیْفَ یَشآءُ،

ای که هرگونه و هر چه خواهی انجام دهی،

وَ یا ذَاالْجَلالِ وَالْإِکْرامِ،

ای صاحب شکوه و بزرگواری،

یا حَیُّ یا قَیُّومُ،

ای زنده، ای پاینده،

یا حَیّاً حینَ لا حَیَّ،

ای زنده در زمانی که زنده ای نبود،

یا حَیُّ یا مُحْیِیَ الْمَوْتی

ای زنده، ای زنده کننده مردگان،

یا حَیُّ لا اِلهَ اِلَّا اَنْتَ،

ای زنده ای که معبودی جز تو نیست

بَدیعُ السَّمواتِ وَالْارْضِ،

و پدیدآورنده آسمان و زمینی،

یا اِلهی وَ سَیِّدی صَلِ

ای معبود و ای آقا و سرورم،

عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ،

بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست،

وَ اِرْحَمْ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّدٍ، وَبارِکْ عَلیٰ

و بر محمّد و خاندان محمّد رحمت فرست و بر

مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ،

محمّد و خاندان محمّد برکت ده،

کَمٰا صَلَّیْتَ وَ بارَکْتَ وَ رَحِمْتَ عَلیٰ ابْراهیمَ وَآلِ

همان گونه که بر ابراهیم و خاندان ابراهیم درود فرستاده و برکت داده و رحمت

ابْراهیمَ، اِنَّکَ حَمیدٌ مَجیدٌ،

فرستاده ای، زیرا تو ستوده و بزرگواری،

وَاِرْحَمْ ذُلّی وَ فاقَتی وَ فَقْری وَ اَنْفِرادی

و بر افتادگی و نیاز و تهیدستی و تنهایی

وَوَحْدَتی وَخُضُوعی بَیْنَ یَدَیْکَ،

و بی کسی و فروتنیم در برابرت

وَ اعْتِمادی عَلَیْکَ،

و اعتمادی که به تو دارم

وَ تَضَرُّعی اِلَیْکَ،

و گریه و زاریم به درگاهت رحم کن،

ص :652

اَدْعُوکَ دُعآءَ الْخاضِعِ الذَّلیلِ،

تو را می خوانم همانند فروتنِ افتاده،

الْخاشِعِ الْخآئِفِ،

شکسته دلِ ترسان،

الْمُشْفِقِ الْبآئِسِ،

نگرانِ بینوا،

الْمَهینِ الْحَقیرِ،

ناچیزِ بی مقدار،

الْجائِعِ الْفَقیرِ،

گرسنه نیازمند،

الْعآئِذِ الْمُسْتَجیرِ،

پناهنده پناه جو،

الْمُقِرِّ بِذَنْبِهِ، الْمُسْتَغْفِرِ

اقرار کننده به گناه، و آمرزش خواه

مِنْهُ، الْمُسْتَکینِ لِرَبِّهِ،

از آن، نالان به درگاه پروردگارش،

دُعآءَ مَنْ اسْلَمَتْهُ ثِقَتُهُ ،

(و تو را می خوانم همانند) کسی که یاران مورد اعتمادش او را رها

وَرَفَضَتْهُ احِبَتُّهُ،

و دوستدارانش او را ترک نموده اند،

وَ عَظُمَتْ فَجیعَتُهُ،

و دردش شدت یافته،

دُعآءَ حَرِقٍ حَزینٍ،

(و تو را می خوانم همانند) دلسوخته اندوهگین،

ضَعیفٍ مَهینٍ،

ناتوانِ ناچیز،

بآئِسٍ مُسْتَکینٍ

بینوای نالانی که

بِکَ مُسْتَجیرٍ،

به تو پناهنده است،

اَللهُمَّ وَاسئَلُکَ بِاِنَّکَ مَلیکٌ،

خدایا از تو می خواهم به حق فرمانرواییت

وَ اِنَّکَ ما تَشآءُ مِنْ امْرٍ یَکُونُ،

و این که هر چه خواهی انجام شود،

وَاِنَّکَ عَلیٰ ما تَشآءُ قَدیرٌ،

و این که بر هر چه خواهی، توانایی

وَاسئَلُکَ بِحُرْمَةِ هذَا الشَّهْرِ الْحَرامِ، وَ الْبَیْتِ الْحَرامِ،

و از تو می خواهم به احترام این ماه حرام و خانه

وَ الْبَلَدِ الْحَرامِ،

کعبه و شهر مکّه

وَ الرُّکْنِ وَ الْمَقامِ،

و رکن و مقام

وَ الْمَشاعِرِ الْعِظامِ، وَ بِحَقِ

و جایگاه های با عظمت حجّ (عرفات، مشعر و منی) و به حق

نَبِیِّکَ مُحَمَّدٍ عَلَیْهِ وَ آلِهِ اَلسَّلامُ،

پیامبرت محمّد- که بر او و خاندانش درود باد-

یا مَنْ وَهَبَ لِادَمَ شَیْثاً، وَ لِإِبْراهیمَ اسْماعیلَ وَ اسْحاقَ،

ای که شیث را به آدم و اسماعیل و اسحاق را به ابراهیم عطا کردی،

وَ یا مَنْ رَدَّ یُوسُفَ عَلیٰ یَعْقُوبَ، وَ یا مَنْ کَشَفَ

و ای که یوسف را به یعقوب بازگرداندی، و ای که

بَعْدَ الْبَلاءِ ضُرَّ اَیُّوبَ،

گرفتاری ایوب را بعد از امتحان برطرف نمودی،

یا رآدَّ مُوسی عَلیٰ امِّهِ،

ای بازگرداننده موسی به مادرش،

وَ زآئِدَ الْخِضْرِ فی عِلْمِهِ،

و افزاینده دانش خضر،

وَ یا مَنْ وَهَبَ لِداوُدَ سُلَیْمانَ،

و ای که سلیمان را به داود و یحیی را به زکریا

وَ لِزَکَرِیَّا یَحْیی وَ لِمَرْیَمَ عیسی یا حافِظَ

و عیسی را به مریم عطا کردی، ای نگهدار

بِنْتِ شُعَیْبٍ،

دختر شعیب،

وَ یا کافِلَ وَلَدِ امِّ مُوسی

و ای کفالت کننده موسی (در کودکی و بزرگی)،

اَسئَلُکَ اَنْ تُصَلِّیَ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ،

از تو می خواهم که بر محمّد و خاندان پاکش درودفرستی،

ص :653

و اِنْ تَغْفِرَ لِی ذُنُوبی کُلَّها،

و تمام گناهانم را بیامرزی،

وَ تُجیرَنی مِنْ عَذابِکَ، وَ تُوجِبَ لی

و از عذابت پناهم دهی، و بر من

رِضْوانَکَ، وَ امانَکَ وَ احْسانَکَ،

خشنودی و امنیّت و احسان

وَ غُفْرانَکَ وَ جِنانَکَ،

و آمرزش و بهشتت را مقرّر فرمایی،

وَ اَسئَلُکَ اَنْ تَفُکَ

و از تو می خواهم گره هایی که

عَنّی کُلَّ حَلْقَةٍ بَیْنی وَ بَیْنَ مَنْ یُؤْذینی

میان من و آزاردهندگان من است بگشایی،

وَ تَفْتَحَ لی کُلَّ بابٍ، وَ تُلَیِّنَ لی

و هر دری را به رویم باز کنی، و هر سختی را

کُلَّ صَعْبٍ، وَ تُسَهِّلَ لی کُلَّ عَسَیرٍ،

برایم آسان و هر دشواری را بر من سهل گردانی،

وَ تُخْرِسَ عَنّی کُلَّ ناطِقٍ بِشَرٍّ،

و زبان بدگویان را از من بازداری،

وَتَکُفَّ عَنّی کُلَّ باغٍ،

و هر ظالمی را از من دور کنی،

وَتَکْبِتَ عَنّی کُلَّ عَدُوٍّ لی وَحاسِدٍ،

و دشمنان و حسودانم را سرافکنده سازی،

وَتَمْنَعَ مِنّی کُلَ ظالِمٍ،

و هر ظالمی را از من بازداری،

وَتَکْفِیَنی کُلَّ عآئِقٍ یَحُولُ بَیْنی

و بر طرف کنی از من هر مانعی که میان من

وَ بَیْنَ حاجَتی

و خواسته هایم فاصله می شود

وَ یُحاوِلُ اَنْ یُفَرِّقَ بَیْنی وَبَیْنَ طاعَتِکَ،

و می کوشد میان من و بندگیت جدایی اندازد،

وَیُثَبِّطَنی عَنْ عِبادَتِکَ،

و از پرستشت باز دارد،

یا مَنْ الْجَمَ الْجِنَّ الْمُتَمَرِّدینَ،

ای که جنّیان سرکش را مهار نموده،

وَ قَهَرَ عُتاةَ الشَّیاطینِ،

و بر شیاطینِ نافرمان چیره گشتی

وَاذَلَّ رِقابَ الْمُتَجَبِّرینَ،

و گردنکشان زورگو را خوار ساخته

وَ رَدَّ کَیْدَ الْمُتَسَلِّطینَ عَنِ الْمُسْتَضْعَفینَ،

و نقشه های پلید مستکبران رااز مستضعفان دور کردی،

اَسئَلُکَ بِقُدْرَتِکَ عَلیٰ ما تَشآءُ،

از تو می خواهم به حق قدرتت بر هر چه خواهی

وَتَسْهیلِکَ لِما

و به حق آسان بودن هرچه اراده کنی

تَشآءُ کَیْفَ تَشآءُ،

به هر گونه که باشد،

اَنْ تَجْعَلَ قَضآءَ حاجَتی فیما تَشآءُ.

برآورده شدن حاجتم را از هر طریق که می خواهی قرار دهی.

آنگاه بر زمین سجده کن و دو طرف صورت را روی خاک (روی مهر) بگذار و بگو:

اَللهُمَّ لَکَ سَجَدْتُ،

خدایا برای تو سجده نموده

وَبِکَ امَنْتُ،

و به تو ایمان آورده ام،

فَاِرْحَمْ ذُلّی وَفاقَتی وَاجْتِهادی

پس بر فروتنی و احتیاج و کوشش

وَتَضَرُّعی وَمَسْکَنَتی

و التماس و درماندگی

وَفَقْری اِلَیْکَ یا رَبِّ.

و نیازم به درگاهت، رحم کن، ای پروردگار من.

ص :654

و کوشش کن که اشکی از چشمانت سرازیر شود، هرچند اندک باشد که این علامت استجابت دعاست.(1)

***

شب بیست و هفتم ماه رجب (شب مبعث): شب مبعث از شب های مهمّ سال و بسیار ارزشمند است. و اعمالى برای این شب نقل شده است:

اوّل: غسل کردن در این شب مستحب است.(2)

دوم: «شیخ طوسی» در «مصباح المتهجّد» روایتی را از امام جواد علیه السلام نقل کرده است که آن حضرت فرمود: «در ماه رجب، شبی است که از تمام آنچه که خورشید بر آن می تابد بهتر است و آن شب، شب «بیست و هفتم» ماه رجب است؛ که در صبح این شب، رسول خدا صلی الله علیه و آله به رسالت مبعوث گردید، و از شیعیان ما هر کس در آن شب عملی را انجام دهد، پاداش آن به اندازه عمل شصت سال خواهد بود!».

از آن حضرت سؤال شد: چه عملی در آن شب بهتر است؟

فرمود: پس از نماز «عشا» وقتی که خواَبیٰدی، پیش از نیمه شب، یا پس از نیمه آن از خواب برمی خیزی و دوازده رکعت نماز می خوانی، در هر رکعتی، سوره «حمد» و یک سوره از سوره های کوچک مفصّل را می خوانی؛ آنگاه در هر دو رکعتی که سلام نماز را دادی، می نشینی و هفت مرتبه سوره «حمد» و هفت مرتبه «معوّذتین» (سوره فلق و ناس) و سوره های «توحید» و «کافرون» و سوره «قدر» و «آیةالکرسی» را هر کدام هفت مرتبه می خوانی؛ پس از آن این دعا را می خوانی:

اَلْحَمْدُ لِلَّهِ اَلَذی لَمْ یَتَّخِذْ وَلَداً، وَلَمْ یَکُنْ لَهُ شَریکٌ فی الْمُلْکِ، وَلَمْ یَکُنْ

ستایش مخصوص خداوندی است که نه فرزندی برای خود انتخاب کرده و نه شریکی در حکومت دارد و ضعف

لَهُ وَلِیٌّ مِنَ الذُّلِّ، وَکَبِّرْهُ تَکْبیراً، اَللهُمَّ اِنّی اَسئَلُکَ بِمَعاقِدِ عِزِّکَ عَلَی

و ذلتی ندارد که حامی و سرپرستی برای او باشد و او را بسیار بزرگ بشمار و از تو می خواهم به حق جایگاه عزّتت بر

ارْکانِ عَرْشِکَ، وَمُنْتَهَی الرَّحْمَةِ مِنْ کِتابِکَ، وَبِاسْمِکَ الْأَعْظَمِ الْأَعْظَمِ

پایه های عرشت و به حق نهایت رحمت از کتابت و به حق نام بزرگِ با عظمتِ

الْأَعْظَمِ، وَذِکْرِکَ الْأَعْلَی الْأَعْلَی الْأَعْلی وَبِکَلِماتِکَ التَّاَمَّاتِ، اَنْ

بسیار با شکوهت و به حق نام برترِ والایِ بلندمرتبه ات و به حق کلمات کاملت که

ص :655


1- از روایتی که در زادالمعاد مرحوم مجلسی آمده، استفاده می شود که خواندن این دعا پس از روزه ایّام البیض هر ماه، یا در سایر ایّام متبرّکه بدون روزه نیز، در استجابت دعا مؤثّر است( زادالمعاد، صفحه 33).
2- مصباح المتهجّد، صفحه 814.

تُصَلِّیَ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ،

بر محمّد و خاندان پاکش درود فرستی

و اِنْ تَفْعَلَ بی ما اَنْتَ اَهْلُهُ.

و در حقّ من آنچه را که تو شایسته آنی انجام دهی.

آنگاه هر حاجتی که داری از خداوند طلب کن.(1) سوم: دوازده رکعت نماز است که نحوه آن در اعمال شب نیمه رجب، (صفحه 644) بیان شد.

چهارم: زیارت حضرت امیر مؤمنان علی علیه السلام در این شب، از افضل اعمال است. برای آن حضرت، در این شب سه زیارت نقل شده است که در بخش زیارات (زیارت امیرالمؤمنین در مبعث، صفحه 309) گذشت.

کرامات قبر امیر مؤمنان علیه السلام در شب مبعث، به روایت ابن بطوطه :

«ابن بطوطه» در سفرنامه خود، درباره کراماَتی که در شب بیست و هفتم رجب، از حرم امیر مؤمنان علیه السلام دیده شده چنین نقل می کند:

همه مردم این شهر (نجف) شیعه اند و از این حرم، کرامت ها ظاهر می شود که منشأ عقیده مردم، به وجود قبر علی علیه السلام در آن جا، همین کرامت هاست. از جمله آن که، در شب بیست و هفتم ماه رجب که آن را «لیلة المحیا» می نامند، گروه بسیاری از سراسر عراق و فارس و روم بعد از نماز «عشا» در کنار روضه علی علیه السلام گرد می آیند و بیماران سخت، مثل افراد فلج و زمین گیر را کنار ضریح می گذارند و خود به نماز و ذکر و قرآن و زیارت، مشغول می شوند و چون پاسی از شب بگذرد، مریض ها شفا می یابند و صحیح و سالم می شوند و با ذکر

لا إلهَ اِلَّا اللَّه، مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّه وَ عَلِیٌّ وَلِیُّ اللَّه،

برمی خیزند، این حکایت در میان آنها بسیار معروف است. هرچند من خود، آن شب را درک نکردم، ولی داستان آن را از افراد مورد اعتماد شنیدم، همچنین در مدرسه حرم، سه تن از افراد زمین گیر را دیدم که یکی از «روم» آمده بود و دیگری از «اصفهان» و سوّمی از «خراسان» از حالشان جویا شدم، گفتند امسال به «لیلة المحیا» نرسیده اند و منتظرند تا سال آینده، این شب را درک کنند و شفا یابند، در این شب مردم از شهرهای مختلف در نجف جمع می شوند و بازار بزرگی نیز در آن شهر برپاست که تا ده روز ادامه دارد.(2) البتّه هم اکنون نیز در مناسبت های گوناگون در حرم های ائمّه اطهار علیهم السلام از جمله حرم امیر مؤمنان علیه السلام

ص :656


1- مصباح المتهجّد، صفحه 813 و اقبال، صفحه 670 و زاد المعاد، صفحه 35.
2- سفرنامه ابن بطوطه، جلد 1، صفحه 185 و انوار البهیّة، صفحه 80( با اندکی تصرّف).

و حرم امام رضا علیه السلام بیمارانی شفا می یابند که به یقین شما خوانندگان گرامی نیز از برخی از این کرامت ها و معجزات آگاهی دارید؛ و اَخیراً در دفتر مخصوصی در آستانه های مقدّسه، نام آنها پس از تحقیق کافی با تمام مشخّصات ثبت می شود.

پنجم: مرحوم «کفعمی»، برای شب مبعث این دعا را نقل کرده است:

اَللهُمَّ اِنّی اَسئَلُکَ بِالتَّجَلِی الْأَعْظَمِ

خدایا از تو می خواهم به حق بزرگترین

فی هذِهِ اللَّیْلَةِ مِنَ الشَّهْرِ الْمُعَظَّمِ،

جلوه این شب از این ماه با عظمت،

وَالْمُرْسَلِ الْمُکَرَّمِ،

و به حقّ فرستاده شده گرامیت،

اَنْ تُصَلِّیَ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ،

که بر محمّد و خاندان پاکش درود فرستی

و اِنْ تَغْفِرَ لَنا ما اَنْتَ بِهِ مِنَّااعْلَمُ،

و آنچه که تو از ما به آن آگاه تری بیامرزی،

یا مَنْ یَعْلَمُ وَلٰا نَعْلَمُ،

ای که (همه چیز را) می دانی و ما نمی دانیم،

اَللَّهُمَّ بارِکْ لَنا فی لَیْلَتِنا هذِهِ، اَلَّتی بِشَرَفِ

خدایا بر ما مبارک گردان این شب را که با شرافتِ

الرِّسالَةِ فَضَّلْتَها،

رسالت فضیلت داده

وَبِکَراَمَتِکَ اجْلَلْتَها،

و با گرامی داشتنت عظمت بخشیده

وَبِالْمَحَلِّ الشَّریفِ احْلَلْتَها،

و در جایگاه با شرافتی قرار دادی،

اَللهُمَّ فَاِنَّا نَسْئَلُکَ بِالْمَبْعَثِ الشَّریفِ،

خدایا از تو می خواهیم به حقّ مبعث گرامی،

وَالسَّیِّدِ اللَّطیفِ، و

و آقا و سرور مهربان،

َالْعُنْصُرِالْعَفیفِ،

و عصاره پاکی و عفّت،

اَنْ تُصَلِّیَ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ،

که بر محمّد و خاندان پاکش درود فرستی

و اِنْ تَجْعَلَ اعْمالَنا فی هذِهِ اللَّیْلَةِ وَفی سایِرِ

و قرار دهی در این شب و شب های

اللَّیإِلَىٰ مَقْبُولَةً،

دیگر اعمال ما را پذیرفته،

وَ ذُنُوبَنا مَغْفُورَةً،

و گناهان ما را آمرزیده

وَ حَسَناتِنا مَشْکُورَةً، وَ سَیِّئاتِنا

و نیکی های ما را قدردانی شده، و بدی های ما را

مَسْتُورَةً، وَ قُلُوبَنا بِحُسْنِ الْقَوْلِ مَسْرُورَةً،

پوشیده، و دل های ما را با گفتار نیک شادمان،

وَ ارْزاقَنا مِنْ لَدُنْکَ بِالْیُسْرِمَدْرُورَةً،

و روزی های ما را از جانب خود به آسانی فراوان (قرار دهی)،

اَللهُمَّ اِنَّکَ تَری وَ لا تُری

خدایا تویی که می بینی ولی دیده نمی شوی،

وَ اَنْتَ بِالْمَنْظَرِ الْأَعْلی وَ انَّ اِلَیْکَ

و در بلندترین جایگاهی و بازگشت

الرُّجْعی وَ الْمُنْتَهی

و سرانجام به سوی توست،

وَ انَّ لَکَ الْمَماتَ وَالْمَحْیا،

و مرگ و زندگی به دست توست

وَ انَّ لَکَ الْأخِرَةَ وَالْأُولی توست،

و انتها و ابتدا از آنِ

اَللهُمَّ اِنَّا نَعُوذُ بِکَ اَنْ نَذِلَّ وَ نَخْزی

خدایا به تو پناه می بریم از خواری و رسوایی

وَ اَنْ نَأتِیَ ما عَنْهُ تَنْهی

و بجا آوردن آنچه از آن نهی نموده ای،

ص :657

اَللَّهُمَّ اِنَّا نَسْئَلُکَ الْجَنَّةَ بِرَحْمَتِکَ،

خدایا به واسطه رحمتت از تو بهشت را می طلبیم

وَ نَسْتَعیذُ بِکَ مِنَ النَّارِ،

و از آتش دوزخ به تو پناه می بریم،

فَاعِذْنا مِنْها بِقُدْرَتِکَ،

پس به قدرتت ما را از آن پناه ده

وَ نَسْئَلُکَ مِنَ الْحُورِ الْعینِ،

و از تو حورالعین می طلبیم،

فَارْزُقْنا بِعِزَّتِکَ،

پس به عزّتت روزیمان گردد،

وَاجْعَلْ اَوْسَعَ

و وسیع ترین روزیمان

ارْزاقِنا عِنْدَ کِبَرِ سِنِّنا،

را در زمان پیریمان قرار ده،

وَ اَحْسَنَ اعْمالِنا عِنْدَ اقْتِرابِ اجالِنا،

و بهترین کارهای ما را در نزدیکی اجلمان مقرّر فرما،

وَ اطِلْ فی طاعَتِکَ وَ ما یُقَرِّبُ اِلَیْکَ،

و (عمر ما را) طولانی گردان دربندگیت

وَ یُحْظی عِنْدَکَ،

و آنچه به تو نزدیک می گرداند

وَ یُزْلِفُ لَدَیْکَ اعْمارَنا،

و نزد تو بهره مند می سازد و عمرهای ما را در تقرّب به درگاهت طولانی گردان،

وَاحْسِنْ فی جَمیعِ احْوالِنا وَ امُورِنا مَعْرِفَتَنا،

و معرفت ما را در تمامی احوال و کارهایمان نیکو گردان،

وَ لا تَکِلْنا إِلَىٰ اَحَدٍ مِنْ

و ما را به هیچ یک از مخلوقاتت وامگذار

خَلْقِکَ فَیَمُنَّ عَلَیْنا،

تا بر ما منّت گذارند،

وَ تَفَضَّلْ عَلَیْنا بجَمیعِ حَوائِجِنا لِلدُّنْیا وَ الْاخِرَةِ،

و با برآوردن حاجت های دنیوی و اخرویمان به ما لطف و عنایت کن،

وَابْدَاْ بابآئِنا وَ ابْنآئِنا،

و در تمامی آنچه برای خود خواستیم پدران و فرزندان

وَ جَمیعِ اخْوانِنَا الْمُؤْمِنینَ فی جَمیعِ ما سَئَلْناکَ

و تمامی برادران با ایمانمان را بر ما

لِأَنْفُسِنا، یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ،

مقّدم دار، ای مهربان ترین مهربانان،

اَللهُمَّ اِنَّا نَسْئَلُکَ بِاسْمِکَ اَلْعَظیمِ، وَ مُلْکِکَ

خدایا از تو می خواهیم به حقّ نام با عظمتت و فرمانروایی

الْقَدیمِ، اَنْ تُصَلِّیَ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ،

دیرینه ات که بر محمّد و خاندان پاکش درود فرستی

وَ اَنْ تَغْفِرَ لَنَا الذَّنْبَ الْعَظیمَ،

و گناهان بزرگ ما را بیامرزی،

انَّهُ لا یَغْفِرُ الْعَظیمَ اِلَّا الْعَظیمُ،

چرا که گناهان بزرگ را جز (خالق) با عظمت نیامرزد،

اَللهُمَّ وَ هذا رَجَبُ الْمُکَرَّمُ اَلَذی اکْرَمْتَنا

خدایا این همان ماه رجب گرامی است که ما را به آن گرامی داشتی،

بِهِ، اوَّلُ اشْهُرِ الْحُرُمِ،

اوّلین ماه (از ماه های) حرامی

اکْرَمْتَنا بِهِ مِنْ بَیْنِ الْأُمَمِ،

که از بین امّت ها ما را به آن گرامی داشتی،

فَلَکَ اَلْحَمْدُ یا ذَا الْجُودِ وَالْکَرَمِ،

پس حمد و سپاس از آنِ توست ای صاحب بخشش و بزرگواری

وَ أَسْئَلُکَ بِهِ وَبِاسْمِکَ الْأَعْظَمِ الْأَعْظَمِ الْأَعْظَمِ، الْأَجَلِّ الْأَکْرَمِ،

و از تو می خواهم به حق این ماه و اسمِ بزرگِ با عظمتِ بسیار باشکوهِ عإِلَىٰ و گرامیت

اَلَذی خَلَقْتَهُ فَاسْتَقَرَّ فی ظِلِّکَ،

که آن را آفریدی و در سایه (عرشت) قرار گرفت

فَلا یَخْرُجُ مِنْکَ إِلَىٰ غَیْرِکَ، اَنْ تُصَلِّیَ

و جز تو کسی شایسته آن نام نیست، که بر

ص :658

عَلی مُحَمَّدٍ وَاهْلِ بَیْتِهِ الطَّاهِرینَ،

محمّد و خاندان پاکش درود فرستی

و اِنْ تَجْعَلَنا مِنَ الْعامِلینَ فیهِ

و ما را در این ماه از فرمانبرداران

بِطاعَتِکَ، وَ الْآمِلینَ فیهِ لِشَفاعَتِکَ،

و آرزومندان شفاعتت قرار دهی،

اَللهُمَّ اهْدِنا إِلَىٰ سَوآءِ السَّبیلِ،

خدایا ما را به راه راست هدایت فرما،

وَاجْعَلْ مَقیلَنا عِنْدَکَ خَیْرَ مَقیلٍ،

و منزلگاه ما را بهترین منزلگاه قرار ده

فی ظِلٍّ ظَلیلٍ، وَ مُلْکٍ جَزیلٍ، فَاِنَّکَ

درسایه گسترده و فرمانروایی وسیعت، چرا که تو

حَسْبُنا وَنِعْمَ الْوَکیلُ،

ما را کافی و بهترین وکیلی،

اَللهُمَّ اقْلِبْنا مُفْلِحینَ مُنْجِحینَ، غَیْرَ مَغْضُوبٍ

خدایا ما را قرار ده از رستگاران نجات یافته ای که مورد غضب تو

عَلَیْنا وَلٰا ضآلّینَ، بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ،

و از گمراهان نیستند، به رحمتت ای مهربان ترین مهربانان،

اَللهُمَّ اِنّی اَسئَلُکَ بِعَزآئِمِ مَغْفِرَتِکَ،

خدایا از تو می خواهم به حق وسایل آمزرشت

وَ بِواجِبِ رَحْمَتِکَ،

و به لازمه رحمتت،

السَّلامَةَ مِنْ کُلِّ اثْمٍ، وَالْغَنیمَةَ مِنْ کُلِّ بِرٍّ،

سلامت از هر گناه و بهره مندی ازهر کار نیک،

وَالْفَوْزَ بِالْجَنَّةِ، وَالنَّجاةَ مِنَ النَّارِ،

و رسیدن به بهشت و رهایی از آتش دوزخ را نصیبم گردانی،

اَللهُمَّ دَعاکَ الدَّاعُونَ وَدَعَوْتُکَ،

خدایا دعاکنندگان تو را می خوانند

وَ سَئَلَکَ السَّآئِلُونَ وَ سَئَلْتُکَ،

و من نیز تو را خواندم و درخواست کنندگان از تو خواهند

وَ طَلَبَ اِلَیْکَ الطَّالِبُونَ وَ طَلَبْتُ اِلَیْکَ،

و من نیز از تو خواستم و جویندگان تو را جویند و من نیز تو را جستجوکردم،

اَللَّهُمَّ اَنْتَ الثِّقَةُ وَالرَّجآءُ،

خدایا تویی مورد اطمینان

وَ اِلَیْکَ مُنْتَهَی الرَّغْبَةِ وَ الدُّعآءِ، اَللَّهُمَ

و امید و تویی نهایت اشتیاق و دعا، خدایا

فَصَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ،

بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست

وَاجْعَلِ الْیَقینَ فی قَلْبی وَالنُّورَ فی بَصَری

و یقین را در دلم و روشنایی را در دیده ام

وَالنَّصیحَةَ فی صَدْری

و خیرخواهی را در سینه ام

وَذِکْرَکَ بِاللَّیْلِ وَالنَّهارِ عَلیٰ لِسانی

و یادت را در شب و روز بر زبانم قرار ده

وَرِزْقاًواسِعاً

و روزی وسیعِ

غَیْرَ مَمْنُونٍ، وَ لا مَحْظُورٍ فَارْزُقْنی

بی منّت و بدون مانع را عطایم کن،

وَ بارِکْ لی فیما رَزَقْتَنی وَاجْعَلْ

و در آنچه نصیبم گرداندی برکت ده و بی نیازی (از مخلوقاتت) را

غِنایَ فی نَفْسی وَ رَغْبَتی فیما عِنْدَکَ،

در وجودم و اشتیاقم را به آنچه نزد توست قرار ده،

بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ.

به رحمتت ای مهربان ترین مهربانان.

ص :659

سپس به سجده برو و صد مرتبه بگو:

اَلْحَمْدُ لِلَّهِ اَلَذی هَدانا لِمَعْرِفَتِهِ،

حمد و سپاس از آنِ خداوندی است که ما را به شناختش هدایت فرمود

وَخَصَّنا بِوِلایَتِهِ،

و به دوستیش مخصوصمان ساخت

وَوَفَّقَنا لِطاعَتِهِ،

و به بندگیش توفیقمان داد،

شُکْراً شُکْراً.

سپاسگزارم، سپاسگزارم.

آنگاه سر از سجده بردار و بگو:

اَللهُمَّ اِنّی قَصَدْتُکَ بِحاجَتی

خدایا با درخواست هایم تو را قصد نموده

وَاعْتَمَدْتُ عَلَیْکَ بِمَسْئَلَتی وَتَوَجَّهْتُ

و در نیازم به تو امید بسته ام، و به واسطه

اِلَیْکَ بِائِمَّتی وَسادَتی

امامان و سرورانم به تو رو نموده ام،

اَللَّهُمَ اَنْفَعْنا بِحُبِّهِمْ،

خدایا به واسطه محبّت ایشان ما را بهره مند ساز

وَاَوْرِدْنا مَوْرِدَهُمْ،

و در راه آنان داخل کن،

وَارْزُقْنامُرافَقَتَهُمْ،

و هم نشینی آنان راروزیمان گردان،

وَ اَدْخِلْنَا الْجَنَّةَ فی زُمْرَتِهِمْ،

و در گروه آنان به بهشت داخل کن،

بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ.(1)

به رحمتت ای مهربان ترین مهربانان.

روز بیست و هفتم ماه بیست و هفتم رجب، روز مبعث است که روز بسیار شریف و با ارزشی است.

رسول خدا صلی الله علیه و آله هنگامی به رسالت مبعوث شد که مردم در جهالت و گمراهی به سر می بردند؛ آثار توحید از میان رفته و فروغ انسانیّت خاموش گشته بود؛ عقاید مردم دستخوش خرافات و تحریفات گشته و اهداف والای انبیای پیشین، به فراموشی سپرده شده بود و بت پرستی، جنایت، زنده به گور کردن دختران، ظلم و بیدادگری، غارت و خونریزی، پایمال کردن حقوق ضعیفان و فحشا و منکرات، بر سراسر جزیرة العرب حکومت می کرد.

مردم سایر کشورها نیز، هر کدام به نوعی گرفتار چندگانه پرستی بودند و محبّت و عدالت از میانشان رخت بربسته و فضایل و ارزش های انسانی به افول گراییده بود.

خداوند متعال، در چنین عصری، حضرت محمّد صلی الله علیه و آله را برای هدایت بشر، به رسالت برگزید تا مردم را از بت پرستی و شرک، به توحید و خدا پرستی دعوت کند و آنان را از تاریکی گناه، و ظلمت های جهل، رهانیده و به سرچشمه ایمان و دانش، و پاکی و تقوا رهنمون گردد.

ص :660


1- بلدالامین، صفحه 183.

«مبعث» تحوّلی شگرف در زندگی جامعه بشری و رستاَخیزی عظیم در روح انسانها به وجود آورد و جا دارد که روز بعثت رسول خدا صلی الله علیه و آله را روز «توحید» و «احیای ارزشهای انسانی» بنامیم.

گرامی داشتِ این روز و تجلیل از رسول گرامی اسلام و تشکیل مجالس و محافلِ جشن و سرور، در حقیقت تجلیل از اهداف بلند آن معلّم بشریّت و اعلام وفاداری به توحید، نبوّت و همه ارزشهای والایی است که از سوی نبیّ مکرّم اسلام صلی الله علیه و آله به جامعه بشری عرضه شده است.

در روایتی از امام صادق علیه السلام روز مبعث به عنوان شریفترین اعیاد یاد شده است.(1) در هر حال بزرگان برای این روز، اعمالى ذکر کرده اند:

اوّل: غسل کردن در این روز مستحب است.(2) دوم: روزه؛ این روز در میان روزهای سال یکی از چهار روزی است که روزه گرفتن آن فضیلت بسیار دارد و پاداش فراوانی برای آن نقل شده است.

در روایتی از امام صادق علیه السلام می خوانیم: «هر کس در روز بیست و هفتم رجب روزه بگیرد، خداوند برای او پاداش روزه هفتاد سال را می نویسد».(3) سوم: زیاد صلوات فرستادن.

در روایتی از امام صادق علیه السلام نقل شده است که: «در این روز روزه می گیری و بر محمّد و آلش زیاد صلوات می فرستی».(4) چهارم: زیارت رسول خدا و امیر مؤمنان علیهما السلام است.(5) پنجم: دوازده رکعت نماز است.

از «ریّان بن صلت» نقل شده است که هنگامی که امام محمّد تقی علیه السلام در بغداد بود، روز نیمه رجب و روز بیست و هفتم رجب را روزه می گرفت و همه ملازمان و یاران آن حضرت نیز روزه گرفتند؛ آنگاه به ما فرمودند، دوازده رکعت نماز بجا آوریم (هر دو رکعت به یک سلام) که در هر رکعت، «حمد» و «سوره ای» بخوانیم و هنگامی که نمازها به پایان رسید، هر یک از سوره های حمد، توحید و معوّذتین (فلق و ناس) را چهار مرتبه بخوانیم؛ آنگاه چهار مرتبه گفته شود:

لا اِلهَ اِلَّا اَللَّهُ واَللَّهُ اکْبَرُ، وَسُبْحانَ اَللَّهِ وَ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ، وَ لا حَوْلَ وَلٰا قُوَّةَ اِلَّا بِاَللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ؛

و چهار مرتبه:

اَللَّهُ اَللَّهُ رَبِّی لا اُشْرِکُ بِهِ شَیْئاً

و چهار مرتبه:

لا اُشْرِکُ بِرَبّی اَحَداً.(6)

ص :661


1- اقبال، صفحه 673.
2- مصباح المتهجّد، صفحه 814.
3- اقبال، صفحه 673.( به همین مضمون چند روایت دیگر را نیز نقل کرده اند).
4- همان مدرک، صفحه 674 و زاد المعاد، صفحه 40.
5- زاد المعاد، صفحه 40.
6- مصباح المتهجّد، صفحه 814، و زاد المعاد، صفحه 40.

ششم: دوازده رکعت نماز دیگر:

«شیخ طوسی»، از حسین بن روح رحمه الله روایت کرده است که: در این روز دوازده رکعت نماز بجا می آوری و در هر رکعت حمد و هر سوره ای که خواستی می خوانی و پس از هر دو رکعت و سلام نماز، می خوانی:

اَلْحَمْدُ لِلَّهِ اَلَذی لَمْ یَتَّخِذْ وَلَداً،

حمد و سپاس از آنِ خداوندی است که فرزندی برنگزید

وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ شَریکٌ فی الْمُلْکِ،

و شریکی در فرمانروایی ندارد

وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ وَلِیٌّ مِنَ الذُّلِّ،

و ضعف و ذلّتی نداردکه حامی و سرپرستی برای او باشد (و به خدا می گویم) ا

وَکَبِّرْهُ تَکْبیراً،

و را بسیار بزرگ بشمار،

یا عُدَّتی فی مُدَّتی

ای ذخیره ام در تمام عمر،

یا صاحِبی فی شِدَّتی

ای همدم من درسختی،

یا وَلیّی فی نِعْمَتی

ای صاحبِ نعمت من،

یا غِیاثی فی رَغْبَتی

ای فریادرس آرزوی من،

یا نَجاحی فی حاجَتی

ای برآورنده خواسته ام،

یاحافِظی فی غَیْبَتی

و ای نگهدارنده من در سفر،

یاکافِیَّ (کافِیَ) فی وَحْدَتی

ای پشتیبان من در تنهاییم،

یااَنْسی فی وَحْشَتی

ای همدم من به هنگام ترسم،

اَنْتَ السَّاتِرُ عَوْرَتی فَلَکَ اَلْحَمْدُ،

تویی پوشاننده زشتی هایم، پس حمد و سپاس از آنِ توست

وَ اَنْتَ الْمُقیلُ عَثْرَتی فَلَکَ اَلْحَمْدُ،

و تویی چشم پوشی کننده از لغزشم، پس حمد و سپاس از آنِ توست،

و اَنْتَ الْمُنْعِشُ صَرْعَتی فَلَکَ اَلْحَمْدُ،

و تویی نیروبخش ناتوانیم، پس حمد و سپاس از آنِ توست،

صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ،

بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست

وَاسْتُرْعَوْرَتی

و زشتیهایم رابپوشان،

وَ آمِنْ رَوْعَتی

و ترسم را ایمن گردان،

وَ اقِلْنی عَثْرَتی

و از لغزشم درگذر

وَ اصْفَحْ عَنْ جُرْمی

و از گناهم چشم پوشی کن

وَتَجاوَزْعَنْ سَیِّئاَتی

و بدیهایم راببخش

فی اصْحابِ الْجَنَّةِ،

و در میان بهشتیان جایم ده،

وَعْدَ الصِّدْقِ اَلَذی کانُوا یُوعَدُونَ.

به خاطر وعده راستی که به بهشتیان داده شده است.

وقتی که نماز و دعا، پایان یافت، هر یک از سوره های حمد، اخلاص، معوّذتین، کافرون، انّاانزلناه و آیةالکرسی را هفت مرتبه می خوانی. سپس هفت بار می گویی:

لا اِلهَ اِلَّا اَللَّهُ واَللَّهُ اکْبَرُ، وَسُبْحانَ اَللَّهِ وَلٰا حَوْلَ وَلٰا قُوَّةَ اِلَّا بِاَللَّهِ

و آنگاه هفت مرتبه می گویی:

اَللَّهُ اَللَّهُ رَبِّی لا اُشْرِکُ بِهِ شَیْئاً

؛ پس از آن، هرچه از خدا می خواهی طلب نما.(1)

ص :662


1- مصباح المتهجّد، صفحه 816 و اقبال، صفحه 676.( در زادالمعاد، صفحه 40، می گوید: این نماز، به سند معتبر از حضرت صاحب الأمر علیه السلام نقل شده است).

هفتم: دعایی است که وقتی امام موسی بن جعفر علیهما السلام را در روز 27 رجب سال 179 هجری از مدینه به سوی بغداد حرکت دادند، آن را خواند:

یا مَنْ اَمَرَ بِالْعَفْوِ وَالتَّجاوُزِ،

ای که به بخشش و گذشت فرمان داده ای

وَضَمَّنَ نَفْسَهُ الْعَفْوَ وَالتَّجاوُزَ،

و خودت را به بخشش و گذشت ملزم ساخته ای،

یا مَنْ عَفی وَتَجاوَزَ،

ای که ببخشی و درگذری،

اعْفُ عَنّی وَتَجاوَزْ یا کَریمُ،

(گناهان) مرا ببخش و از من درگذر ای بخشنده،

اَللهُمَّ وَقَدْ اکْدَی الطَّلَبُ،

خدایا جستجو به جایی نرسیده،

وَاعْیَتِ الْحیلَةُ وَالْمَذْهَبُ،

و درهاو راه ها بسته شد،

وَدَرَسَتِ الْأمالُ، و اِنْقَطَعَ الرَّجآءُ اِلَّا مِنْکَ،

و آرزوها طولانی و امید قطع شد جز از تو،

وَحْدَکَ لاشَریکَ لَکَ،

یگانه ای که شریکی نداری،

اَللهُمَّ اِنّی اُجِدُ سُبُلَ الْمَطالِبِ اِلَیْکَ مُشْرَعَةً،

خدایا یافتم راه های درخواست را به سوی تو کشیده شده

وَمناهِلَ الرَّجآءِ لَدَیْکَ مُتْرَعَةً،

و سرچشمه های امید را نزد تو لبریز شده،

وابْوابَ الدُّعآءِ لِمَنْ دَعاکَ مُفتَّحَةً،

و درهای دعا برای درخواست کنندگانت گشوده شده،

وَالْإِسْتِعانَةَ لِمَنِ اسْتَعانَ بِکَ مُباحَةً،

و درخواست یاری یاری طلبان از تو آزاد شده،

وَاعْلَمُ اِنَّکَ لِداعیکَ بِمَوْضِعِ اَجابَةٍ،

و می دانم که تو برای درخواست کنندگانت در جایگاه اجابتی،

وَلِلصَّارِخِ اِلَیْکَ بِمَرْصَدِ اغاثَةٍ،

و برای کمک خواهان از درگاهت در جایگاه فریادرسی هستی،

وَ اَنَّ فِی اللَّهْفِ إِلَىٰ جُودِکَ،

و به یقین امید به بخششت

وَالضَّمانِ بِعِدَتِکَ عِوَضاً

و اطمینان به وعده هایت جایگزین

مِنْ مَنْعِ الْباخِلینَ،

مضایقه بخیلان

وَمَنْدُوحَةً عَمَّا فی ایْدِی الْمُسْتَاْثِرینَ،

و بی نیازیست از آنچه در دست توانگران است

وَاِنَّکَ لاتَحْتَجِبُ عَنْ خَلْقِکَ

و می دانم که به یقین تو از آفریدگانت پوشیده نیستی

اِلَّا اَنْ تَحْجُبَهُمُ الْأَعْمالُ دُونَکَ،

مگر این که اعمال (ناشایست) آنها حجاب شود

وَقَدْ عَلِمْتُ انَ اَفْضَلَ زادِ الرَّاحِلِ اِلَیْکَ

و دانستم که بهترین زاد و توشه رهسپار به سوی تو،

عَزْمُ اَرادَةٍ یَخْتارُکَ بِها،

اراده جدّی است که تو را با آن اختیار کند،

وَقَدْ ناجاکَ بِعَزْمِ الْإِرادَةِ قَلْبی

و به یقین دلم با چنین اراده ای با تونجوا می کند،

وَاَسْئَلُکَ بِکُلِّ دَعْوَةٍ دَعاکَ بِها راجٍ بَلَّغْتَهُ امَلَهُ،

و از تو می خواهم به حقّ هر دعایی که تو را به آن خوانده اند امیدوارانی که به آرزویشان رسانده ای،

اَوْصارِخٌ اِلَیْکَ اغَثْتَ صَرْخَتَهُ،

یا شیون کنندگانی که به فریادشان رسیده ای،

اَوْ مَلْهُوفٌ مَکْرُوبٌ فَرَّجْتَ کَرْبَهُ،

یا دلسوختگان گرفتاری که گرفتاریشان را برطرف ساخته ای،

یا گناهکاران خطاکاری که

ص :663

غَفَرْتَ لَهُ،

آنها را آمرزیده ای،

اَوْ مُعافیً اتْمَمْتَ نِعْمَتَکَ عَلَیْهِ،

یا تندرستانی که نعمتت را بر آنها تمام کرده ای،

اَوْ فَقیرٌ اهْدَیْتَ غِناکَ الَیْهِ،

یا نیازمندانی که بی نیازیت را به آنها هدیه نموده ای

وَلِتِلْکَ الدَّعْوَةِ عَلَیْکَ حَقٌّ،

و برای این دعاها بر تو حقّ و نزد تو جایگاهی است،

وَعِنْدَکَ مَنْزِلَةٌ، اِلَّا صَلَّیْتَ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ،

که بر محمّد و خاندان پاکش درودفرستی

وَقَضَیْتَ حَوائِجی حَوائِجَ الدُّنْیا وَالْأخِرَةِ،

و حوائج دنیا و آخرتم را برآوری،

وَ هذا رَجَبٌ الْمُرَجَّبُ الْمُکَرَّمُ،

و این ماه رجبِ بزرگِ گرامیست،

اَلَذی اکْرَمْتَنا بِهِ،

که ما را به آن گرامی داشتی،

اوَّلُ اشْهُرِ الْحُرُمِ،

اوّلین از ماه های حرام،

اکْرَمْتَنا بِهِ مِنْ بَیْنِ الْأُمَمِ،

که از میان امّت ها ما را به آن گرامی داشتی،

یا ذَاالْجُودِ وَالْکَرَمِ،

ای صاحب بخشش و بزرگواری،

فَنَسْئَلُکَ بِهِ وَبِاسْمِکَ الْأَعْظَمِ الْأَعْظَمِ الْأَعْظَمِ،

پس از تو می خواهیم به حق آن و به حق اسمِ بزرگِ بسیار بزرگ

الْأَجَلِّ الْأَکْرَمِ،

با عظمت و با شکوهِ گرامیت

اَلَذی خَلَقْتَهُ فَاسْتَقَرَّ فی ظِلِّکَ،

که آن را آفریده و در سایه عرشت قرار دادی،

فَلا یَخْرُجُ مِنْکَ إِلَىٰ غَیْرِکَ،

پس فقط شایسته توست،

اَنْ تُصَلِّیَ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَاهْلِ بَیْتِهِ الطَّاهِرینَ،

(از تو می خواهیم) که بر محمّد و خاندانِ پاکش درود فرستی

وَتَجْعَلَنا مِنَ الْعامِلینَ فیهِ بِطاعَتِکَ،

و ما را در این ماه ازعمل کنندگان به فرامینت

وَالْآمِلینَ فیهِ بِشَفاعَتِکَ،

و آرزومندان شفاعتت قرار دهی،

اَللهُمَّ وَاهْدِنا إِلَىٰ سَوآءِالسَّبیلِ،

خدایا ما را به راه راست هدایت فرما،

وَاجْعَلْ مَقیلَنا عِنْدَکَ خَیْرَ مَقیلٍ

و جایگاه ما را در نزدت بهترین جایگاه

فی ظِلٍّ ظَلیلٍ،

در سایه گسترده ات قرار ده،

فَاِنَّکَ حَسْبُناوَنِعْمَ الوَکیلُ،

چرا که تو ما را کافی و بهترین سرپرستی

وَاَلسَّلامُ عَلیٰ عِبادِهِ الْمُصْطَفَیْنَ، وَ صَلاتُهُ عَلَیْهِمْ اَجْمَعینَ،

و سلام بر بندگانِ برگزیده و درود بر تمامی آنان باد

اَللهُمَّ وَ بارِکْ لَنا فی یَوْمِنا هذَا

خدایا این روز را بر ما مبارک گردان،

اَلَذی فَضَّلْتَهُ،

روزی که آن را فضیلت داده

وَ بِکَراَمَتِکَ جَلَّلْتَهُ،

و به بزرگواریت عظمت بخشیده

وَ بِالْمَنْزِلِ اَلْعَظیمِ الْأَعْلی اَنْزَلْتَهُ،

و در جایگاه با عظمت والا قرارش دادی،

صَلِّ عَلیٰ مَنْ فیهِ إِلَىٰ عِبادِکَ ارْسَلْتَهُ،

درود فرست بر کسی که در این ماه بر بندگانت فرستادی

وَبِالْمَحَلِّ الْکَریمِ احْلَلْتَهُ،

و در جایگاه بزرگواری قرار دادی،

اَللهُمَّ صَلِّ عَلَیْهِ صَلاةً دآئِمَةً

خدایا پیوسته بر او درود فرست

تَکُونُ لَکَ شُکْراً،

تا مایه سپاسگزاری از تو

ص :664

وَ لَنا ذُخراً،

و ذخیره ای برای ما باشد،

وَاجْعَلْ لَنا مِنْ اَمْرِنا یُسْراً،

و کار ما را آسان قرار ده

وَ اخْتِمْ لَنا بِالسَّعادَةِ إِلَىٰ مُنْتَهی آجالِنا،

و عمر ما را به سعادت و نیکبختی ختم فرما،

وَ قَدْ قَبِلْتَ الْیَسیرَ مِنْ اعْمالِنا،

چرا که تو اعمال ناچیز ما را پذیرفته ای

وَ بَلَّغْنا بِرَحْمَتِکَ اَفْضَلَ آمالِنا،

و به رحمتت ما را به برترین آرزوهایمان برسان،

اِنَّکَ عَلیٰ کُلِّ شَیْ ءٍ قَدیرٌ،

زیرا تو بر هر چیز توانایی

وَ صَلَّی اَللَّهُ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَسَلَّمَ.(1)

و بر محمّد و خاندان پاکش درود و سلام فرست.

***

روز آخر ماه در این روز، نماز جناب سلمان را بجا می آوری (که چگونگی آن، در اعمال روز اوّل ماه رجب، صفحه 641 گذشت).

همچنین روزه نیز در این روز پاداش فراوان دارد، امام رضا علیه السلام فرمود: «هر کس روز آخر ماه رجب را روزه بگیرد، خداوند گناهانش را می آمرزد».(2)

ص :665


1- اقبال، صفحه 677 و مصباح المتهجّد، صفحه 814 و زاد المعاد، صفحه 41( با اندکی تفاوت).
2- اقبال، صفحه 682.

فصل هشتم: ماه شعبان المعظّم

تقویم این ماه:

سوم ماه: ولادت با سعادت امام حسین علیه السلام است.

به گفته «شیخ طوسی» در «مصباح»، ولادت آن حضرت- طبق روایتی از امام حسن عسکری علیه السلام- در روز پنج شنبه، سوم شعبان واقع شده است.(1) (سال سوم هجری).

چهارم ماه: بنا بر قولی، ولادت حضرت اباالفضل العبّاس علیه السلام است. (سال 26 هجری).(2) پنجم ماه: بنابر قولی، ولادت امام زین العابدین علی بن الحسین علیهما السلام است. (سال 38 هجری).(3) پانزدهم ماه: میلاد مسعود منجی عالم بشریّت، حضرت حجّة بن الحسن امام زمان (عجّل اللَّه تعالى فرجه الشّریف) می باشد که در سال 255، در «سامرّا» واقع شد.(4)

فضیلت ماه شعبان:

ماه شعبان یکی از عزیزترین ماه های اسلامی و یادآور خاطره های بزرگ است که از همه مهمتر، خاطره میلاد مبارک سالار شهیدان کربلا، امام حسین علیه السلام (در سوم ماه) و میلاد فرخنده حضرت بقیّةاللَّه مهدی منتظر علیه السلام (در پانزدهم ماه) است که فضای این ماه را به بوی ولایت عطرآگین ساخته است.

در فضیلت این ماه، همین بس که ماه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نامیده شده و هنگامی که آن حضرت هلال ماه را مشاهده می کرد، دستور می داد، کسی در سراسر مدینه ندا دهد که: ای مردم! این ماه، ماه من است، خدا رحمت کند کسی که مرا بر ماه من یاری دهد، یعنی آن را روزه بدارد!(5) مرحوم محدّث قمی، حدیثی را از تفسیر امام حسن عسکری علیه السلام در فضیلت روز اوّل ماه شعبان نقل فرموده که در واقع مربوط به تمام ماه شعبان است، این حدیث بسیار پرمعنا و در عین حال بسیار مفصّل است که ایشان آن را تلخیص کرده و ما هم به ملاحظه حال خوانندگان بار دیگر، آن را خلاصه می کنیم؛ خلاصه حدیث چنین است:

ص :666


1- مصباح المتهجّد، صفحه 826.
2- زندگانی حضرت ابوالفضل العباس، صفحه 22.
3- بحارالانوار، جلد 46، صفحه 14. جمعی از علما، ولادت آن حضرت را نیمه ماه جمادی الاول و جمعی نیز نیمه جمادی الثانی ذکر کرده اند. برای آگاهی بیشتر به بحارالانوار، جلد 46، صفحه 12- 15 مراجعه شود.
4- بحارالانوار، جلد 51، صفحه 4 و 19 و 23 و 28.
5- مصباح المتهجّد، صفحه 825.

امیر مؤمنان علی علیه السلام روز اوّل ماه شعبان، گروهی را مشاهده کرد که در مسجد نشسته اند و سخنان بیهوده و ناآگاهانه، درباره قضا و قدر می گویند و صدای جار و جنجالشان فضا را پر کرده؛ فرمود: این گونه سخنان را رها کنید! امروز روز اوّل ماه شعبان است، و از این نظر شعبان نامیده شده، که مرکز شعبه ها و شاخه های خیرات و نیکی هاست، شعبه های خیراتِ نماز، روزه، زکات، امر به معروف و نهی از منکر و نیکی به پدر و مادر و همسایگان و صدقه به نیازمندان و اصلاح در میان مردم و مانند آن است.

سپس امام علیه السلام به حدیثی از رسول اکرم صلی الله علیه و آله اشاره کرد که خلاصه اش چنین است:

پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: روز اوّل ماه شعبان که می شود، خداوند امر می کند درهای بهشت باز شود و دستور می دهد به درخت «طوبی»(1) که شاخه هایش را به مردم دنیا نزدیک کند، و منادی از سوی پروردگار صدا می زند که این شاخه های درخت «طوبی» در دسترس شماست، به آنها بیاویزید که شما را به سوی بهشت می برد، و از شاخه های درخت «زقّوم» بپرهیزید و به آن چنگ نزنید که شما را به سوی دوزخ می کشاند.

سپس افزود: به خدایی که مرا به رسالت برگزیده سوگند! که هر کس در این روز به سراغ یکی از کارهای خیر برود، به یکی از شاخه های درخت «طوبی» درآویخته و او را به سوی بهشت می کشاند؛ و هر کس به سراغ یکی از کارهای شرّ برود، به یکی از شاخه های درخت «زقّوم» چنگ زده و او را به سوی دوزخ می کشاند.

سپس آن حضرت، نمونه هایی از اسباب چنگ زدن به شاخه های درخت «طوبی» را برشمرد و فرمود:

هر کس (علاوه بر نمازهای واجب) در این روز، نماز مستحبّی بخواند، یا روزه بگیرد، یا میان دو همسر، یا پدر و مادر و فرزند، یا خویشاوندان، یا همسایگان، صلح و صفا ایجاد کند، به یکی از شاخه های درخت «طوبی» درآویخته است!

همچنین کسی که بدهی خود را به مردم ادا کند، یتیمی را کفالت نماید یا سبک مغزی را از تعرّض به آبرو و ناموس مردم بازدارد، و کسی که قرآن بخواند؛ یا شکر نعمت های او را بجا آورد، بیماری را عیادت کند؛ به پدر و مادر نیکی نماید؛ مؤمنی را تشییع جنازه کند و یا هر کار خیر دیگری انجام دهد؛ به یکی از شاخه های درخت «طوبی» آویخته است.

سپس افزود: قسم به آن کس که مرا به نبوّت مبعوث کرد، هر کس به سراغ دری از درهای شرّ و گناه در این ماه برود، به یکی از شاخه های درخت «زقّوم» آویخته که او را به آتش می کشاند؛ کسی که در نماز

ص :667


1- طبق برخی از روایات، درخت« طوبی» درختی است که در بهشت می روید و ریشه آن در خانه رسول خداست و شاخه هایی درخانه های مؤمنان دارد و هر چیزی را که بهشتیان میل داشته باشند آن شاخه ها برایشان فراهم می سازند( بحارالانوار، جلد 8، صفحه 117- 118) و درخت« زقّوم» بنا بر تصریح قرآن کریم( سوره صافّات، آیه 62- 66) درختی است که ریشه اش در دوزخ است و خداوند آن را برای ظالمان و ستمگران قرار داده است.

واجب خود کوتاهی نماید، یا نیازمندی نزد او آید، و شرح بیچارگی خود را بدهد و او توان حلّ مشکل آن نیازمند را داشته باشد، ولی کوتاهی کند، و دست او را نگیرد؛ یا عذر بدهکار بیچاره ای را نپذیرد، یا میان دو همسر، یا پدر و فرزند، یا خویشاوندان و همسایگان و دیگر مؤمنان، اختلاف و نفاق بیندازد؛ یا بدهی خود را به مردم انکار کند؛ یا از رسیدگی به کار یتیمان، خودداری نماید؛ یا به سراغ خوانندگی های مجالس لهو و فساد برود؛ یا ظلم ها و گناهان خویش را بشمرد و به آن افتخار کند!، یا از همسایه بیمارش عیادت نکند، یا پدر و مادرش را از خود، ناخشنود سازد ... همه اینها سبب درآویختن به شاخه های درخت «زقّوم» است که انسان را به جهنّم می برد.(1) این حدیث شریف و پرمعنا، راههای سعادت و شقاوت را با ذکر یک مثال معنوی به روشنی بیان کرده، و طُرُق خودسازی و تهذیب نفس، و خدمت به خلق و عبودیّت خالق را، در این ماه مشخّص نموده است، و همچنین نسبت به اسباب بدبختی و محرومیّت از سعادت هشدار داده است که برای همه ماههای سال راهگشاست؛ به ویژه در ماه شعبان که سرآغاز حرکت جدیدی به سوی نیکی ها و پاکی هاست.

اعمال ماه شعبان

اعمال ماه شعبان نیز بر دو گونه است:

اعمال مشترک این ماه:

1- روزه؛ درباره روزه مستحبّی در این ماه بسیار تأکید شده است. رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله این ماه را روزه می گرفت و آن را به ماه مبارک رمضان وصل می کرد.(2) روایات فراوانی درباره روزه ماه شعبان وارد شده است که مختصری از آنها را نقل می کنیم:

الف) رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «شعبان ماه من است و رمضان ماه خداست؛ هر کس یک روز از ماه مرا روزه بدارد، من در قیامت شفیع او خواهم بود و هر کس، دو روز از آن را روزه بگیرد، خداوند گناهان گذشته اش را می آمرزد و هر کس که سه روز روزه بدارد، به او گفته می شود (از گناهان پاک شده ای) اعمالت را از ابتدا شروع کن».(3) ب) از امام صادق علیه السلام روایت شده است که چون ماه شعبان داخل می شد، امام زین العابدین علیه السلام اصحاب خود را جمع می کرد و می فرمود: ای یاران من! می دانید این چه ماهی است؟ این ماه شعبان است، رسول خدا صلی الله علیه و آله می فرمود: شعبان ماه من است پس برای محبّت به پیامبر صلی الله علیه و آله، و برای تقرّب به

ص :668


1- تفسیر امام حسن عسکری، صفحه 635 به بعد،( در تفسیر آیه 282 سوره بقره).
2- اقبال، صفحه 684.
3- همان مدرک.

پروردگار خود، این ماه را روزه بدارید، به حقّ آن خدایی که جان علی بن الحسین علیهما السلام در دست اوست سوگند یاد می کنم که از پدرم حسین بن علی علیهما السلام شنیدم فرمود: از امیرمؤمنان علیه السلام شنیدم که: هر کس ماه شعبان را برای محبّت به پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و تقرّب به خداوند روزه بگیرد، خداوند او را دوست می دارد و به کرامت خویش در روز قیامت نزدیک می کند، و بهشت را بر او واجب می گرداند.(1) ج) صفوان جمّال می گوید: امام صادق علیه السلام به من فرمود: کسانی را که در اطراف و نواحی تو هستند به روزه در ماه شعبان وادار کن! گفتم: فدایت شوم آیا در فضیلت آن چیز مهمّی وجود دارد؟ فرمود: آری، رسول خدا صلی الله علیه و آله هنگامی که هلال ماه شعبان را می دید، فرمان می داد که منادی در مدینه ندا دهد و بگوید:

ای اهل یثرب! من فرستاده خدا به سوی شمایم؛ آگاه باشید که شعبان ماه من است، پس خداوند رحمت کند کسی را که یاری کند مرا بر این ماه (یعنی آن را روزه بدارد) سپس امام علیه السلام در ادامه فرمود: امیر مؤمنان علی علیه السلام می فرمود: از زمانی که این سخن را از منادی رسول اللَّه صلی الله علیه و آله شنیدم، هرگز روزه ماه شعبان از من فوت نشد و تا زمانی که زنده ام نیز از من فوت نخواهد شد ان شاءاللَّه.(2) (البتّه آنها که نمی توانند همه ماه را روزه بگیرند، خوب است هر مقدار را که می توانند، روزه بگیرند).

2- طبق روایت امام صادق علیه السلام هر روز هفتاد مرتبه بگوید:

اسْتَغْفِرُاللَّهَ وَ اسْأَلُهُ التَّوْبَةَ.(3)

3- هر روز هفتاد مرتبه بگوید:

اسْتَغْفِرُاللَّهَ اَلَذی لا اِلهَ اِلَّا هُوَ الرَّحْمنُ الرَّحیمُ، الْحَیُّ الْقَیُّومُ، وَ اَتُوبُ الَیْهِ.(4)

از روایات استفاده می شود که بهترین ذکرها در این ماه استغفار است و هر کس هر روز از این ماه هفتاد مرتبه استغفار کند، مثل آن است که در ماههای دیگر هفتادهزار مرتبه استغفار کرده است.(5) 4- صدقه دادن و کمک به نیازمندان در این ماه فضیلت فراوان دارد. راوی می گوید: به امام صادق علیه السلام عرض کردم: یابن رسول اللَّه! بهترین اعمال در این ماه کدام است؟ فرمود: صدقه دادن و استغفار. هر کس در ماه شعبان صدقه دهد، خداوند متعال، صدقه او را پرورش می دهد همچنان که شما شتربچّه ای را پرورش می دهید، و در قیامت به صاحبش می رسد، در حالى که به اندازه کوه احُد بزرگ شده باشد!(6) در روایت دیگری از امام رضا علیه السلام آمده است که صدقه در این ماه سبب نجات از آتش دوزخ است.(7) 5- صلوات بر پیامبر و آلش علیهم السلام در این ماه ثواب زیادی دارد. در حدیثی از امام صادق علیه السلام نقل شده است که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: شعبان ماه من است، در این ماه بر من و آل من، بسیار صلوات بفرستید.(8)

ص :669


1- زاد المعاد، صفحه 47.
2- اقبال، صفحه 683 و مصباح المتهجّد، صفحه 825.
3- زادالمعاد، صفحه 49.
4- همان مدرک.
5- همان مدرک.
6- اقبال، صفحه 685.
7- زاد المعاد، صفحه 47.
8- همان مدرک، صفحه 49.

6- در تمام این ماه، هزار بار بگوید:

لا اِلهَ اِلَّا اَللَّهُ، وَ لانَعْبُدُ اِلَّا اَیَّاهُ، مُخْلِصینَ لَهُ الدّینَ، وَ لَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ

. در روایتی از رسول خدا صلی الله علیه و آله آمده است: کسی که چنین کند؛ در قیامت در حالى از قبرش خارج می شود که چهره اش مثل ماه شب بدر (شب چهاردهم) می درخشد.(1) 7- در هر پنجشنبه ماه شعبان، دو رکعت نماز بگزارد؛ در هر رکعت بعد از سوره

«حمد»

صد مرتبه، سوره

«توحید»

را بخواند و پس از سلام، صد بار صلوات بفرستد. در روایتی که امیر مؤمنان علیه السلام از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل کرده، آمده است که هر کس این نماز را بگزارد خداوند هر حاجتی از حاجت های دینی و دنیوی که داشته باشد، برآورده سازد و هر کس آن روز را روزه بدارد، خداوند جسدش را بر آتش دوزخ حرام کند.

در همین روایت، رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: در هر روز پنجشنبه از ماه شعبان، آسمانها را زینت می کنند، و فرشتگان عرض می کنند: خداوندا! روزه دارانِ این ماه را بیامرز و دعایشان را مستجاب گردان!(2) 8- در هر روز از ماه شعبان در وقت ظهر و در شب نیمه آن، این صلوات را که از امام سجاد علیه السلام نقل شده بخواند:

اَللهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ،

خدایا بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست،

شَجَرَةِ النُّبُوَّةِ،

همان درخت نبوّت

وَمَوْضِعِ الرِّسالَةِ،

و جایگاه رسالت

وَمُخْتَلَفِ الْمَلائِکَةِ،

و محل رفت و آمد فرشتگان

وَمَعْدِنِ الْعِلْمِ،

و معدن دانش

وَاهْلِ بَیْتِ الْوَحْیِ،

و خاندان وحی،

اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ،

خدایا برمحمد و خاندان پاکش درود فرست

الْفُلْکِ الْجارِیَةِ فِی اللُّجَجِ الْغامِرَةِ،

همان کشتی در حال حرکت در دریاهای موّاج،

یَأْمَنُ مَنْ رَکِبَها،

که هر کس بر آن سوار شود در امان است

وَیَغْرَقُ مَنْ تَرَکَهَا،

و هر کس آن را ترک کند غرق می شود

الْمُتَقَدِّمُ لَهُمْ مارِقٌ،

و هر کس بر آنان پیشی گیرد، از دین خارج شده

وَالْمُتَاخِّرُ عَنْهُمْ زاهِقٌ،

و هر کس از آنان عقب بماند هلاک شود

وَاللّازِمُ لَهُمْ لاحِقٌ،

و هر کس همراه آنان باشد به آنان ملحق شود،

اَللهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ،

خدایا بر محمد و خاندان پاکش درود فرست،

الْکَهْفِ الْحَصینِ،

همان پناهگاه محکم

وَغِیاثِ الْمُضْطَرِّ الْمُسْتَکینِ،

و فریادرس درمانده بینوا

وَمَلْجَأِ الْهارِبینَ،

و پناه گریختگان (از ظلم)

وَعِصْمَةِ الْمُعْتَصِمینَ،

و نگهدارنده پناهجویان،

ص :670


1- اقبال، صفحه 685.
2- همان مدرک، صفحه 688.

اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ،

خدایا بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست،

صَلاةً کَثیرَةً تَکُونُ لَهُمْ رِضاً،

درود فراوانی که مایه خشنودی آنها باشد

وَلِحَقِ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ ادآءً وَقَضآءً،

محمّد و خاندان پاکش ادای وظیفه و انجام تکلیف شده باشد

بِحَوْلٍ مِنْکَ وَقُوَّةٍ یا رَبَّ الْعالَمینَ،

با کمک و نیرویی از و برای حقّ جانب تو ای پروردگار جهانیان،

اَللَّهُمَ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ،

خدایابر محمّد و خاندان پاکش درود فرست،

الطَّیِّبینَ الْأَبْرارِ الْأَخْیارِ،

همان پاکان و نیکوکاران برگزیده

اَلَّذینَ اَوْجَبْتَ حُقُوقَهُمْ،

که (رعایت) حقّشان را واجب ساخته

وَفَرَضْتَ طاعَتَهُمْ وَوِلایَتَهُمْ،

و فرمانبرداری و ولایتشان را لازم گردانده ای،

اَللهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ،

خدایا بر محمّد و خاندان پاکش درودفرست

وَاعْمُرْ قَلْبی بِطاعَتِکَ،

و دلم را با بندگیت آباد گردان،

وَلٰا تُخْزِنی بِمَعْصِیَتِکَ،

و با نافرمانیت رسوا مگردان،

وَارْزُقْنی مُواساةَ

و روزیم کن رسیدگی و کمک

مَنْ قَتَّرْتَ عَلَیْهِ مِنْ رِزْقِکَ،

به کسانی را که روزیت را بر آنها تنگ گردانده ای،

بِمٰا وَسَّعْتَ عَلَیَّ مِنْ فَضْلِکَ،

با آنچه از فضل و احسانت بر من وسعت داده

وَنَشَرْتَ عَلَیَّ مِنْ عَدْلِکَ،

و از روی عدلت گسترانده ای

وَ اَحْیَیْتَنی تَحْتَ ظِلِّکَ،

و مرا در سایه (لطف و کرم) خودت زنده بدار،

وَهذا شَهْرُ نَبِیِّکَ سَیِّدِ رُسُلِکَ،

و این، ماه پیامبر تو، آقا و سرور فرستادگان توست،

شَعْبانُ اَلَذی حَفَفْتَهُ مِنْکَ بِالرَّحْمَةِ وَالرِّضْوانِ،

همان ماه شعبان که با رحمت و خشنودیت

اَلَذی کانَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّی اَللَّهُ

آن را در برگرفته ای و رسول خدا- که درود و سلام خدا

عَلَیْهِ والِه وَسَلَّمَ،

بر او و خاندان پاکش باد-

یَدْابُ فی صِیامِهِ وَقِیامِهِ،

در روزه داری و بپا خواستن (برای عبادت)

فی لَیإِلَىٰهِ وَاَیَّامِهِ،

در شب ها و روزهای آن

بُخُوعاً لَکَ فی اکْرامِهِ

برای فروتنی در برابر تو و گرامیداشت

وَاعْظامِهِ إِلَىٰ مَحَلِّ حِمامِهِ،

و تعظیم آن تا فرارسیدن مرگش کوشش می فرمود،

اَللهُمَّ فَاعِنَّا عَلَی الْإِسْتِنانِ بِسُنَّتِهِ فیهِ،

خدایا ما را در عمل به سنّت پیامبرت در این ماه

وَنَیْلِ الشَّفاعَةِ لَدَیْهِ،

و رسیدن به شفاعتش یاری فرما،

اَللهُمَّ وَاجْعَلْهُ لی شَفیعاً مُشَفَّعاً،

خدایا او را برای من شفیعی که شفاعتش پذیرفته شده

وَطَریقاً اِلَیْکَ مَهْیَعاً،

و راهی هموار به سوی درگاهت قرار ده،

وَاجْعَلْنی لَهُ مُتَّبِعاً،

و مرا پیرو او گردان،

حَتّی الْقاکَ یَوْمَ الْقِیمَةِ عَنّی راضِیاً،

تا در روز قیامت تو را ملاقات کنم در حالى که تو از من خشنودی

وَ عَنْ ذُنُوبی غاضِیاً،

و از گناهانم چشم پوشیده ای

قَدْ اَوْجَبْتَ لی مِنْکَ الرَّحْمَةَ وَالرِّضْوانَ،

و رحمت و خشنودیت را بر من واجب فرموده

ص :671

و اِنْزَلْتَنی دارَ الْقَرارِ، وَ مَحَلَّ الْأَخْیارِ.(1)

و در سرای باقی و جایگاه برگزیدگان داخل نموده ای.

9- مناجات شعبانیّه

به گفته عالم بزرگوار مرحوم «سیّد بن طاووس» در کتاب «اقبال» این مناجات را امیرمؤمنان علی علیه السلام و فرزندانش- علیهم آلاف التحیّة و السلام- در ماه شعبان می خواندند.

از این تعبیر به خوبی روشن می شود که این مناجات اهمیّت فراوان دارد که همه ائمّه معصومین علیهم السلام بر آن مداومت داشتند و مطالعه محتوای آن نیز گواه بر اهمیّت فوق العاده آن است و در واقع یک دوره عرفان اسلامی در بالاترین سطح در آن منعکس شده و اگر انسان مفاهیم این مناجات عظیم را در درون قلب و جان خود پیاده کند، مقامات طولانی سیر و سلوک إِلَىٰ اللَّه را پیموده است.

آنچه مهم است دقّت در بندبند این مناجات و تعبیرات لطیف و عإِلَىٰ آن و سپس هماهنگ ساختن روح و فکر با این تعبیرات است.

از خدا می خواهیم که همه ما را اهل این مناجات قرار دهد و از متخلّقان آن سازد.

اَللهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ،

خدایا بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست

وَاسْمَعْ دُعائی اِذٰا دَعَوْتُکَ،

و هنگامی که تو را می خوانم دعایم را اجابت فرما

وَاسْمَعْ نِدائی اِذٰا نادَیْتُکَ،

و هنگامی که تو را صدا می زنم صدایم را بشنو،

وَاقْبِلْ عَلیَّ اِذٰا نٰاجَیْٰتُکَ،

و چون با تو سخن گویم به من توجّه نما،

فَقَدْ هَرَبْتُ اِلَیْکَ،

به سوی تو گریخته ام

وَوَقَفْتُ بَیْنَ یَدَیْکَ مُسْتَکیناً لَکَ،

و با حالت فروتنی در برابرت ایستاده ام

مُتَضرِّعاً اِلَیْکَ،

و به درگاهت تضرّع کرده

راجِیاً لِما لَدَیْکَ ثَواَبیٰ

و امید پاداش نزد تو را دارم،

وَتَعْلَمُ ما فی نَفْسی وَلٰا یَخْفی

و آنچه در دل دارم را می دانی

وَتَخْبُرُ حاجَتی وَتَعْرِفُ ضَمیری

و از حاجتم آگاهی و از نهادم با خبری

عَلَیْکَ امْرُ مُنْقَلَبی وَمَثْوایَ،

و چگونگی بازگشت و جایگاهم

وَما اریدُ اَنْ ابْدِئَ بِهِ مِنْ مَنْطِقی

و آنچه که می خواهم بر زبان آورم و از آن سخن گویم

واتَفَوَّهُ بِهِ مِنْ طَلِبَتی وَارْجُوهُ لِعاقِبَتی

و برای سرانجام کارم به آن امیداوارم،بر تو پوشیده نیست،

وَقَدْ جَرَتْ مَقادیرُکَ عَلَیَّ یا سَیِّدی

مقدّرات تو بر من جاری است ای آقا و سرورم،

فیما یَکُونُ مِنّی إِلَىٰ آخِرِ

در آنچه تا آخر

ص :672


1- مصباح المتهجّد، صفحه 828 و اقبال، صفحه 687( با اندکی تفاوت).

عُمْری مِنْ سَریرَتی وَعَلانِیَتی

عمر آشکارا و پنهان از من سر زند

وَبِیَدِکَ لا بِیَدِ غَیْرِکَ زِیادَتی وَنَقْصی وَنَفْعی وَضَرّی

و به دست توست کم نه به دست غیر تو زیادی (روزیم) و سود و زیانم ،

اِلهی اَنْ حَرَمْتَنی فَمَنْ ذَا اَلَذی یَرْزُقُنی

خدایا اگر مرا محروم کنی چه کسی مرا روزی دهد

و اِنْ خَذَلْتَنی فَمَنْ ذَا اَلَذی یَنْصُرُنی

و اگر مرا رها کنی چه کسی مرا یاری کند،

اِلهی اَعُوذُ بِکَ مِنَ غَضَبِکَ وَحُلُولِ سَخَطِکَ،

خدایا از خشم و نزول عذابت به تو پناه می برم،

اِلهی اَنْ کُنْتُ غَیْرَ مُسْتَاْهِلٍ لِرَحْمَتِکَ،

بار خدایا اگر شایسته رحمتت نیستم

فَاَنْتَ اَهْلٌ اَنْ تَجُودَ عَلیَّ بِفَضْلِ سِعَتِکَ،

ولی تو به واسطه فزون بخشی گسترده ات شایسته بخشش

اِلهی کَاِنّی بِنَفْسی واقِفَةٌ بَیْنَ یَدَیْکَ،

بر من هستی، خدایا گویا من خود در مقابلت ایستاده ام،

وَقَدْ اظَلَّها حُسْنُ تَوَکُّلی عَلَیْکَ،

و توکّل نیکویم به تو بر آن سایه افکنده است،

فَقُلْتَ ما اَنْتَ اَهْلُهُ

پس گفتی آنچه را که تو شایسته آنی،

وَتَغَمَّدْتَنی بِعَفْوِکَ،

و مرا به عفوت فرا گرفتی.

اِلهی اَنْ عَفَوْتَ فَمَنْ اَوْلی مِنْکَ بِذلِکَ،

خدایا اگر ببخشی پس چه کسی به آن شاسته تراز تو است،

و اِنْ کانَ قَدْ دَنا اَجَلی

و اگر مرگم نزدیک شود

وَلَمْ یُدْنِنی مِنْکَ عَمَلی

واعمالم مرا به تو نزدیک نکند،

فَقَدْ جَعَلْتُ الْإِقْرارَ بِالذَّنْبِ اِلَیْکَ وَسیلَتی

پس اقراربه گناه را وسیله ای برای تقرّب به تو قرار می دهم،

اِلهی قَدْ جُرْتُ عَلیٰ نَفْسی فِی النَّظَرِ لَها،

خدایا با توجّهی که به نفسم کردم بر خود ستم نمودم،

فَلَهَاالْوَیْلُ اَنْ لَمْ تَغْفِرْ لَها،

پس وای بر نفسم اگر آن را نبخشی،

اِلهی لَمْ یَزَلْ بِرُّکَ عَلَیَّ اَیَّامَ حَیاَتی

خدایا احسانت پیوسته در طول زندگانی بر من جاری است،

فَلا تَقْطَعْ بِرَّکَ عَنّی فی مَماَتی

پس احسانت را در زمان مرگ از من قطع مگردان،

اِلهی کَیْفَ آیَسُ مِنْ حُسْنِ نَظَرِکَ لی بَعْدَ مَماَتی

خدایا چگونه از حسن نظرت بعد از مرگم مأیوس شوم،

و اَنْتَ لَمْ تُوَلِّنی اِلَّا الْجَمیلَ فی حَیاَتی

در حالى که تو در طول زندگیم به نیکویی سرپرستیم نمودی،

اِلهی تَوَلَّ مِنْ اَمْری ما اَنْتَ اَهْلُهُ،

خدایا کارهایم را آنچنان که شایسته آنی سرپرستی کن،

وَعُدْ عَلَیَّ بِفَضْلِکَ عَلیٰ مُذْنِبٍ قَدْ غَمَرَهُ جَهْلُهُ،

و به فضل خود برگنهکاری که جهلش او را به کام خود کشانده توجّه کن،

اِلهی قَدْ سَتَرْتَ عَلَیَّ ذُنُوباً فِی الدُّنْیا،

خدایا گناهانی را ازمن در دنیا پوشاندی

وَ اَنَا احْوَجُ إِلَىٰ سَتْرِها عَلَیَّ مِنْکَ فی الْأُخْری

که من به پوشش آنها از جانب تو در آخرت نیازمندترم،

ص :673

اِلهی قَدْ احْسَنْتَ اِلَیَّ اِذْ لَمْ تُظْهِرْها لِأَحَدٍ مِنْ عِبادِکَ الصَّالِحینَ،

خدایا با پوشاندن گناهانم از بندگان شایسته ات، بر من احسان نمودی،

فَلاتَفْضَحْنی یَوْمَ الْقِیمَةِ عَلیٰ رُؤُسِ الْأَشْهادِ،

پس در قیامت در حضور همه مرا رسوا مگردان،

اِلهی جُودُکَ بَسَطَ اَمَلی

خدایا بخششت آرزویم را گسترانیده

وَعَفْوُکَ اَفْضَلُ مِنْ عَمَلی

و گذشتت برتر از عمل من است،

اِلهی فَسُرَّنی بِلِقآئِکَ

خدایا خشنود سازمرا، به واسطه ملاقاتت

یَوْمَ تَقْضی فیهِ بَیْنَ عِبادِکَ،

درروزی که بین بندگان حکم می کنی ،

اِلهی إِعْتِذاری اِلَیْکَ

خدایا پوزشم از تو مانند

اعْتِذارُ مَنْ لَمْ یَسْتَغْنِ

پوزش شخصی است که

عَنْ قَبُولِ عُذْرِهِ،

از پذیرش عذرش بی نیاز نیست،

فَاقْبَلْ عُذْری

پس عذرم را بپذیر

یا اَکْرَمَ مَنِ اعْتَذَرَ الَیْهِ الْمُسیئُونَ،

ای بزرگوارترین کسی که گنهکاران عذر به درگاهش برند،

اِلهی لا تَرُدَّ حاجَت

خدایا درخواستم را رد مکن،

وَلٰا تُخَیِّبْ طَمَعی

و طمعم را ناامید مگردان،

وَلٰا تَقْطَعْ مِنْکَ رَجآئی وَاَمَلی

و امید و آرزویم را از خودت قطع مفرما،

اِلهی لَوْ ارَدْتَ هَوانی

خدایا اگر خواریم راخواسته بودی

لَمْ تَهْدِنی

هدایتم نمی کردی

وَ لَوْ ارَدْتَ فَضیحَتی

و اگر رسواییم را خواسته بودی

لَمْ تُعافِنی

عفوم نمی کردی،

اِلهی ما اظُنُّکَ تَرُدُّنی فی حاجَةٍ

خدایا چنین گمانی به تو ندارم

قَدْ افْنَیْتُ عُمْری فی طَلَبِها مِنْکَ،

که تمام عمردر طلب حاجتی باشم و تو مرا مأیوس بازگردانی،

اِلهی فَلَکَ اَلْحَمْدُ اَبَداً اَبَداً

خدایا حمد و ستایش از آنِ توست، ستایش همیشگی

دآئِماً سَرْمَداً،

ودائمی، جاودان

یَزیدُ وَلٰا یَبیدُ،

که افزودن شود و نقصان نپذیرد،

کَمٰا تُحِبُّ وَتَرْضی

آنچنان که تو دوست داری و خشنود می شوی،

اِلهی اَنْ اَخَذْتَنی بِجُرْمی

خدایا اگر به جرمم مرا مؤاخذه کنی

اخَذْتُکَ بِعَفْوِکَ،

به گذشتت متوسّل می شوم

و اِنْ اَخَذْتَنی بِذُنُوبی

و اگر به گناهم مرا مؤاخذه کنی

اخَذْتُکَ بِمَغْفِرَتِکَ، و اِنْ

به آمرزشت متوسّل می شوم، و اگر

ادْخَلْتَنیِ النَّارَ

مرا در آتش داخل کنی

اَعْلَمْتُ اَهْلَها اِنّی احِبُّکَ،

اهل آن را آگاه می کنم که تو را دوست دارم،

اِلهی اَنْ کانَ صَغُرَ فی جَنْبِ

خدایا اگر چه عملم در مقابل

طاعَتِکَ عَمَلی فَقَدْ کَبُرَ فی جَنْبِ رَجآئِکَ اَمَلی

طاعتت اندک است ولی آرزویم در مقابل امید به کرمت بسیار است،

اِلهی کَیْفَ اَنْقَلِبُ مِنْ عِنْدِکَ بِالْخَیْبَةِ مَحْرُوماً،

خدایا چگونه از درگاهت محروم برگردم،

وَ قَدْ کانَ حُسْنُ ظَنّی بِجُودِکَ

در حالى که به بخششت حسن ظن دارم

اَنْ تَقْلِبَنی بِالنَّجاةِ مَرْحُوماً،

که مرا مورد رحمتت قرار داده و اهل نجات گردانی،

ص :674

اِلهی وَ قَدْ افْنَیْتُ عُمْری فی شِرَّةِ السَّهْوِ عَنْکَ،

در حالى که عمرم را در غفلت از تو سپری کردم

وَابْلَیْتُ شَباَبیٰ فی سَکْرَةِ التَّباعُدِ مِنْکَ،

و جوانیم را در مستی دوری از تو فنا کردم،

اِلهی فَلَمْ اسْتَیْقِظْ ایّامَ اغْتِراری بِکَ،

پس در روزگاری که مغرور به کرمت بوده

وَرُکُونی إِلَىٰ سَبیلِ سَخَطِکَ،

و در راه خشم و غضب تو حرکت می کردم بیدار نشدم،

اِلهی وَاَنَا عَبْدُکَ وَابْنُ عَبْدِکَ،

خدایا من بنده تو و فرزند بنده توام

قائِمٌ بَیْنَ یَدَیْکَ، اِلهی اَنَا عَبْدٌ اتَنَصَّلُ اِلَیْکَ مِمَّا کُنْتُ

در برابرت ایستاده ام

مُتَوَسِّلٌ بِکَرَمِکَ اِلَیْکَ،

و به وسیله کرمت به درگاه تو توسّل می جویم،

اواجِهُکَ بِهِ مِنْ قِلَّةِ اسْتِحْیائی مِنْ نَظَرِکَ،

خدایا من بنده ای هستم که خود را از کمی حیا (در ارتکاب گناهان) در مقابل تو،

وَاَطْلُبُ الْعَفْوَ مِنْکَ، اِذِ الْعَفْوُ

به سویت رها می کنم و از تو طلب گذشت دارم،

نَعْتٌ لِکَرَمِکَ،

زیرا که عفوزینت کرم توست،

اِلهی لَمْ یَکُنْ لی حَوْلٌ فَاَنْتَقِلَ بِهِ عَنْ مَعْصِیَتِکَ اِلَّا فی

خدایا من نیرویی که به واسطه آن از نافرمانیت چشم پوشی کنم ندارم،

وَقْتٍ ایْقَظْتَنی لِمَحَبَّتِکَ،

مگر این که تو، به عشق و محبّتت مرا بیدار کنی،

وَکَما ارَدْتَ اَنْ اکُونَ کُنْتُ،

من همان که تو می خواهی شده ام،

فَشَکَرْتُکَ بِادْخإِلَىٰ فی کَرَمِکَ،

پس از تو سپاسگزارم که مرادر کرمت داخل کرده

وَلِتَطْهیرِ قَلْبی مِنْ اَوْساخِ الْغَفْلَةِ عَنْکَ،

و از پلیدیهای غفلت پاکیزه ساختی،

اِلهی اَنْظُرْ اِلَیَّ نَظَرَ

خدایا مرا مانند کسی که ندایش کردی

مَنْ نادَیْتَهُ فَاَجابَکَ،

و پاسخت گفت

وَاسْتَعْمَلْتَهُ بِمَعُونَتِکَ فَاَطاعَکَ،

و به یاری خویش به طاعتت واداشتی و او اطاعتت نمود، مورد توجّه قرار ده،

یا قَریبَاً لا یَبْعُدُ عَنِ المُغْتَرِّ بِهِ،

ای نزدیکی که ازفریفته اش دور نیست،

وَیا جَواداً لایَبْخَلُ عَمَّنْ رَجا ثَوابَهُ،

و ای بخشنده ای که به امیدوارِ احسانش بخل نورزد.

اِلهی هَبْ لی قَلْباً یُدْنیهِ مِنْکَ شَوْقُهُ،

خدایا به من دلی ببخش که شوقش مرا به تو نزدیک سازد

وَلِساناً یُرْفَعُ اِلَیْکَ صِدْقُهُ،

و زبانی که راستیش مرا به سوی تو بالا برد

وَنَظَراً یُقَرِّبُهُ مِنْکَ حَقُّهُ، اِلهی إنَ

و نگاهی که حقّش مرا به تو نزدیک سازد، خدایا آن

مَنْ تَعَرَّفَ بِکَ غَیْرُ مَجْهُولٍ،

که به وسیله تو شناخته شد، ناشناس نماند،

وَمَنْ لاذَ بِکَ غَیْرُ مَخْذُولٍ،

و آن که به تو پناهنده شد خوار نگردد

وَمَنْ اقْبَلْتَ عَلَیْهِ

و کسی که به او رو کنی

غَیْرُ مَمْلُوکٍ،

برده نگردد،

اِلهی انَّ مَنِ اَنْتَهَجَ بِکَ لَمُسْتَنیرٌ،

خدایا همانا کسی که راه تو را پیش گیرد، راهش روشن است

وَ اَنَّ مَنِ اعْتَصَمَ بِکَ لَمُسْتَجیرٌ،

و کسی که به تو متوسّل شودپناه یابد،

ص :675

وَقَدْ لُذْتُ بِکَ یا اِلهی

خدایا به تو پناهنده شده ام،

فَلا تُخَیِّبْ ظَنّی مِنْ رَحْمَتِکَ، وَلٰا

پس گمانی که به رحمتت دارم ناامید مگردان،

تَحْجُبْنی عَنْ رَاْفَتِکَ،

و از مهربانیت دورم مگردان،

اِلهی اقِمْنی فی اَهْلِ وِلایَتِکَ مُقامَ مَنْ رَجَا

خدایا در میان دوستدارنت مقام کسانی را که امید

الزِّیادَةَ مِنْ مَحَبَّتِکَ،

محبّت بیشتر تو رادارند به من عطا فرما،

اِلهی وَالْهِمْنی وَلَهاً بِذِکْرِکَ إِلَىٰ ذِکْرِکَ،

خدایا شیفتگی یادت را پیوسته به من الهام کن،

وَهِمَّتی فی رَوْحِ نَجاحِ اسْمآئِکَ

و همّتم را برای شادمانی دست یابی به اسما

وَمَحَلِّ قُدْسِکَ،

و محلّ قدسیت قرار ده،

اِلهی بِکَ عَلَیْکَ اِلَّا الْحَقْتَنی بِمَحَلِ

خدایا به حقّ خودت برخودت مرا به جایگاه

اهْلِ طاعَتِکَ، وَالْمَثْوَی الصَّالِحِ مِنْ مَرْضاتِکَ،

فرمانبرداران و بندگان شایسته مورد رضایتت ملحق کن،

فَاِنّی لا اقْدِرُ لِنَفْسی دَفْعاً،

چرا که من قادر بر دفع شر از خود

وَلٰا امْلِکُ لَها نَفْعاً،

و جلب منفعتی برای خود نیستم،

اِلهی اَنَا عَبْدُکَ الضَّعیفُ الْمُذْنِبُ،

خدایا من بنده ضعیف و گناهکار و بنده

وَمَمْلُوکُکَ الْمُنیبُ ،

توبه کار توام،

فَلا تَجْعَلْنی مِمَّنْ صَرَفْتَ عَنْهُ وَجْهَکَ،

پس مرا از کسانی که از آنان روی گردانده ای

وَحَجَبَهُ سَهْوُهُ عَنْ عَفْوِکَ،

و خطاهایش او را از بخششت دور کرده قرار مده،

اِلهی هَبْ لی کَمالَ الْإِنْقِطاعِ اِلَیْکَ،

خدایا بریدن کامل از خلق به سوی خودت را به من ببخش،

وَانِرْ ابْصارَ قُلُوبِنا بِضِیآءِنَظَرِها اِلَیْکَ،

و دیده دلهای ما را با نورانیّت توجّه به خودت روشن کن،

حَتّی تَخْرِقَ ابْصارُ الْقُلُوبِ حُجُبَ النُّورِ،

تا این که دیده دلهای ما پرده های مانع نور را پاره کند

فَتَصِلَ إِلَىٰ مَعْدِنِ الْعَظَمَةِ،

و به گنج بزرگواری برسد،

وَتَصیرَ ارْواحُنا مُعَلَّقَةً بِعِزِّ قُدْسِکَ،

و ارواح ما به بزرگی قداستت متّصل شود،

اِلهی وَاجْعَلْنی مِمَّنْ نادَیْتَهُ فَاَجابَکَ،

خدایا مرا از کسانی قرار ده که او را خواندی و اجابتت نمود،

وَلٰاحَظْتَهُ فَصَعِقَ لِجَلالِکَ،

و مورد توجّه قرار دادی و به خاطر شکوه و عظمتت مدهوش شد،

فَنٰاجَیْٰتَهُ سِرّاً،

سپس با او پنهانی سخن گفتی

وَعَمِلَ لَکَ جَهْراً،

و او آشکارا عمل کرد،

اِلهی لَمْ اسَلِّطْ عَلیٰ حُسْنِ ظَنّی قُنُوطَ الْأَیاسِ،

خدایا ناامیدی را بر خوش بینیم مسلّط نکردم،

وَلَا اَنْقَطَعَ رَجآئی مِنْ

و امیدم را از کرم

ص :676

جَمیلِ کَرَمِکَ،

نیکویت قطع نکردم،

اِلهی اَنْ کانَتِ الْخَطایا قَدْ اسْقَطَتْنی لَدَیْکَ،

خدایا اگر اشتباهاتم مرا از نظرت انداخته،

فَاصْفَحْ عَنّی

پس به خاطر اعتماد

بِحُسْنِ تَوَکُّلی عَلَیْکَ،

نیکم به تو از من درگذر،

اِلهی اَنْ حَطَّتْنِی الذُّنُوبُ مِنْ مَکارِمِ لُطْفِکَ، فَقَدْ

خدایا اگر گناهانم مرا از بزرگی لطفت دور ساخته، پس

نَبَّهَنِی الْیَقینُ إِلَىٰ کَرَمِ عَطْفِکَ،

یقینم مرا به بزرگی عطوفتت آگاه کرده،

اِلهی اَنْ انامَتْنِی الْغَفْلَةُ عَنِ الْإِسْتِعْدادِ لِلِقآئِکَ،

خدایا اگر غفلت مرا از آمادگی دیدارت غافل ساخته،

فَقَدْ نَبَّهَتْنِی الْمَعْرِفَةُ بِکَرَمِ آلائِکَ،

ولی آگاهی به نعمتهای بزرگت مرا بیدار کرده،

اِلهی اَنْ دَعانی الَی النَّارِعَظِیمُ عِقابِکَ،

خدایا اگر مجازات بزرگت مرا به سوی آتش می خواند،

فَقَدْ دَعانی الَی الْجَنَّةِ جَزیلُ ثَوابِکَ،

ولی پاداش بزرگت مرا به سوی بهشت دعوت می کند،

اِلهی فَلَکَ اَسْئَلُ،

خدایا از تو می خواهم،

وَاِلَیْکَ ابْتَهِلُ وَارْغَبُ،

و به سوی تو زاری کرده و به تو مشتاقم،

اَسْئَلُکَ اَنْ تُصَلِّیَ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ،

از تو می خواهم که بر محمّد و خاندان پاکش درود فرستی

و اِنْ تَجْعَلَنی مِمَّنْ یُدیمُ ذِکْرَکَ،

و مرا از کسانی قرار دهی که پیوسته به یاد تو هستند

وَلٰا یَنْقُضُ عَهْدَکَ،

و پیمانت را نمی شکنند

وَلٰایَغْفُلُ عَنْ شُکْرِکَ،

و از شکر تو غافل نمی شوند

وَلٰایَسْتَخِفُّ بِاَمْرِکَ،

و فرامینت را سبک نمی شمرند،

اِلهی وَالْحِقْنی بِنُورِ عِزِّکَ الْأَبْهَجِ،

خدایا مرا به نور درخشان عزّتت پیوند ده،

فَاکُونَ لَکَ عارِفاً،

تا تو را بشناسم

وَعَنْ سِواکَ مُنْحَرِفاً،

و از غیر تو دوری گزینم

وَمِنْکَ خآئِفاً مُراقِباً،

و از تو ترسان و مراقب فرمان تو باشم،

یا ذَا الْجَلالِ وَالْإِکْرامِ، وَصَلَّی

ای خدای صاحب جلال و بزرگواری، و درود

اَللَّهُ عَلیٰ مُحَمَّدٍ رَسُولِهِ وَ آلِهِ الطَّاهِرینَ،

خدا بر فرستاده اش محمّد و خاندان پاکش

وَسَلَّمَ تَسْلیماً کَثیراً.(1)

و سلام و درود فراوان بر ایشان باد.

این مناجات از مناجات های پرارزش ائمّه علیهم السلام است و دارای مضامین عإِلَىٰه ای است که در هر وقت حضور قلبی باشد، خواندن آن و فکر کردن در مفاهیم آن، مناسب است.

اعمال مخصوص شب ها و روزهای ماه شعبان:

شب اوّل ماه: برای شب اوّل ماه در کتاب «اقبال» نمازهای زیادی ذکر شده است که از جمله آن،

ص :677


1- اقبال، صفحه 685 و بحارالانوار، جلد 91، صفحه 97( با اندکی تفاوت).

دوازده رکعت نماز است (هر دو رکعت به یک سلام) که در هر رکعتی یک مرتبه «حمد» و پانزده مرتبه «توحید» خوانده می شود و از رسول خدا صلی الله علیه و آله پاداش فراوانی برای این نماز ذکر شده است.(1) روز اوّل ماه: روزه این روز فضیلت فراوانی دارد و از امام صادق علیه السلام نقل شده است که هر کس روز اوّل ماه شعبان را روزه بگیرد، بهشت بر او واجب می شود(2) و «سیّد بن طاووس» در کتاب «اقبال» از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل کرده است که هر کس سه روزِ اوّل ماه شعبان را روزه بگیرد و شبهایش را قیام کند و دو رکعت نماز بگزارد که در هر رکعتی یک مرتبه «حمد» و یازده مرتبه «قُل هُوَ اَللَّهُ احد» را بخواند، خداوند شرّ اهل آسمان و زمین و شرّ ابلیس و هر سلطه ستمگری را از او برطرف سازد و خداوند گناهان فراوانی را از او می آمرزد.(3) روز سوم ماه: این روز بنا بر نقل شیخ طوسی در «مصباح»، روز ولادت با سعادت حسین بن علی علیهما السلام است. از «قاسم بن علاء همدانی» وکیل امام حسن عسکری علیه السلام نامه ای رسید که در آن آمده بود: مولای ما امام حسین علیه السلام در روز پنجشنبه، سوم شعبان متولّد شد؛ لذا آن روز را روزه بگیر و این دعا را بخوان:

اَللهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِحَقِّ الْمَوْلُودِ فی هذَا الْیَوْمِ،

خدایا از تو می خواهم به حق فرزندی که در این روز متولّد شده،

الْمَوْعُودِ بِشَهادَتِهِ قَبْلَ اسْتِهْلالِهِ وَ وِلادَتِهِ،

که قبل از ولادت وعده به شهادتش داده شده

بَکَتْهُ السَّمآءُ وَ مَنْ فیها، وَ الْأَرْضُ وَ مَنْ عَلَیْها،

آسمان و زمین و هر که در آن است بر او گریسته،

وَ لَمَّا یَطَأْ لابَتَیْها،

و پیش از آن که قدم بر این جهان بگذارد،

قَتیلِ الْعَبْرَةِ،

(و به حق) آن کشته اشک

وَ سَیِّدِ الْأُسْرَةِ،

و آقا و سرور خاندانش

الْمَمْدُودِ بِالنُّصْرَةِ یَوْمَ الْکَرَّةِ،

و یاری شده در روز رجعت (و به حق)،

الْمُعَوَّضِ مِنْ قَتْلِهِ انَّ الْأَئِمَّةَ مِنْ نَسْلِهِ،

آن کسی که پاداش کشته شدنش امتداد امامت در نسل او

وَ الشِّفآءَ فی تُرْبَتِهِ،

و شفا و درمان در تربت او

و الْفَوْزَ مَعَهُ فی اَوْبَتِهِ،

و پیروزی دررجعت با اوست و

والْأَوصِیآءَ مِنْ عِتْرَتِهِ، بَعْدَ قآئِمِهِمْ

جانشینان بعد از قیام قائم

وَ غَیْبَتِهِ، حَتّی یُدْرِکُوا الْأَوْتارَ،

و غیبتش تا زمان گرفتن انتقام

وَ یَثْأَرُوا الثَّارَ، وَیُرْضُوا الْجَبَّارَ،

و خونخواهی و خشنودی خدا، از خاندان اوست

وَیَکُونُوا خَیْرَ اَنْصارٍ،

و آنها بهترین یاورانند که

ص :678


1- اقبال، صفحه 683.
2- همان مدرک، صفحه 685.
3- همان مدرک، صفحه 684.

صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِمْ،

درود خدابر ایشان باد،

مَعَ اخْتِلافِ اللَّیلِ وَالنَّهارِ،

با گردش شب و روز،

اَللهُمَّ فَبِحَقِّهِمْ اِلَیْکَ اَتَوَسَّلُ،

خدایا به حق ایشان به تو متوسّل شده

وَاَسْئَلُ

و از تو می خواهم

سُؤالَ مُقْتَرِفٍ مُعْتَرِفٍ،

مانند خواستن شخص گناهکار و اعتراف کننده

مُسیئٍ إِلَىٰ نَفْسِهِ

و بدی کرده برخود

مِمَّا فَرَّطَ فی یَوْمِهِ وَامْسِهِ،

از کوتاهیهای امروز و دیروز

یَسْئَلُکَ الْعِصْمَةَ

که از تو می خواهد عصمت از گناه

إِلَىٰ مَحَلِّ رَمْسِهِ،

را تا محلّ دفنش.

اَللهُمَّ فَصَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ عِتْرَتِهِ،

خدایا بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست

وَاحْشُرْنا فی زُمْرَتِهِ،

و ما را در جمع یاران او محشور فرما

وَ بَوِّئْنا مَعَهُ دارَ الْکَرامَةِ،

و ما را همراه او در بهشت

وَ مَحَلَّ الْإِقامَةِ، اَللهُمَ

و سرای ابدی جای ده، خدایا

وَکَما اکْرَمْتَنا بِمَعْرِفَتِهِ

همانگونه که ما را به شناخت او گرامی داشتی

فَاکْرِمْنا بِزُلْفَتِهِ،

پس به نزدیکی به او نیز گرامی دار،

وَارْزُقْنا مُرافَقَتَهُ وَسابِقَتَهُ،

و دوستی دیرینه او را نصیب ما فرما،

وَاجْعَلْنامِمَّنْ یُسَلِّمُ لِأَمْرِهِ،

و ما را از کسانی قرار ده که مطیع فرمان اویند

وَیُکْثِرُ الصَّلاةَ عَلَیْهِ عِنْدَ ذِکْرِهِ،

و بسیار درود می فرستند بر او در هنگام ذکر نامش،

وَعَلی جَمیعِ اَوْصِیآئِهِ وَاهْلِ اَصْفِیآئِهِ،

و بر همه جانشینان

الْمَمْدُودینَ مِنْکَ بِالْعَدَدِ الْإِثْنَیْ عَشَرَ،

و دوازده برگزیده یاری شده از خاندانش،

النُّجُومِ الزُّهَرِ،

آن ستارگان درخشان

وَالْحُجَجِ عَلیٰ جَمیعِ الْبَشَرِ،

و حجّت بر تمامی بشر،

اَللهُمَّ وَهَبْ لَنا فی هذَا الْیَوْمِ خَیْرَ مَوْهِبَةٍ،

خدایا در این روز بهترین بخشش را به ما عطا فرما

وَ اَنْجِحْ لَنا فیهِ کُلَّ طَلِبَةٍ،

و هر خواسته ای را بر آور،

کَمٰا وَهَبْتَ الْحُسَیْنَ لِمُحَمَّدٍ جَدِّهِ،

همان گونه که حسین را به جدّش محمّد عطا فرمودی

وَعاذَ فُطْرُسُ بِمَهْدِهِ،

و فطرس به گهواره اش پناهنده شد،

فَنَحْنُ عائِذُونَ بِقَبْرِهِ مِنْ بَعْدِهِ،

پس ما نیز بعد از او به قبرش پناهنده ایم،

نَشْهَدُ تُرْبَتَهُ،

بر سر تربتش حاضر شده

وَننْتَظِرُ اَوْبَتَهُ، آمینَ

و منتظر بازگشت مجدّد او هستیم، قبول فرما

رَبَّ الْعالَمینَ.(1)

ای پروردگار جهانیان

پس از آن، این دعا را که به دعای امام حسین علیه السلام معروف است می خوانی. این دعا آخرین دعایی است که آن حضرت در روز عاشورا (همان روزی که دشمنانش زیاد بودند) خواند:

ص :679


1- مصباح المتهجّد، صفحه 826 و بحارالانوار، جلد 98، صفحه 347.

اَللهُمَّ اَنْتَ مُتَعالِی الْمَکانِ،

خدایا تو والا مکانی،

عَظیمُ الْجَبَرُوتِ،

قدرت مطلقی،

شَدیدُ الْمِحالِ،

بسیار مدبّری،

غَنِیٌ عَنِ الْخَلایِقِ،

از مخلوقات بی نیازی،

عَریضُ الْکِبْرِیآءِ،

اقتدارت وسیع

قادِرٌ عَلیٰ ما تَشآءُ،

و به آنچه خواهی توانایی،

قَریبُ الرَّحْمَةِ،

رحمتت نزدیک

صادِقُ الْوَعْدِ،

وعده ات راست

سابِغُ النِّعْمَةِ،

و نعمتت فراوان

حَسَنُ الْبَلاءِ،

و آزمایشت نیکوست،

قَریبٌ إذا دُعیتَ،

زمانی که خوانده شوی ونزدیکی،

مُحیطٌ بِمٰاخَلَقْتَ،

و به آنچه آفریدی محیطی،

قابِلُ التَّوْبَةِ لِمَنْ تابَ اِلَیْکَ،

توبه پذیر توبه کنندگانی

قادِرٌ عَلیٰ ما ارَدْتَ،

و بر آنچه اراده کنی توانایی،

وَ مُدْرِکٌ ماطَلَبْتَ،

آنچه خواهی بدست آری ،

وَ شَکُورٌ اِذٰا شُکِرْتَ،

آن گاه که سپاس شوی سپاس پذیری،

وَ ذَکُورٌ اِذٰا ذُکِرْتَ،

آن گاه که یادت کنند یاد کنی،

اَدْعُوکَ مُحْتاجاً،

تو را به حال نیاز خوانم،

وَارْغَبُ اِلَیْکَ فَقیراً،

و به حال درماندگی به سویت توجّه کنم،

وَ اَفْزَعُ اِلَیْکَ خآئِفاً،

و با ترس به درگاهت پناه برم،

وَ ابْکی اِلَیْکَ مَکْرُوباً،

و با دردمندی به درگاهت گریه کنم،

وَاسْتَعینُ ِکَ ضَعیفاً،

و با ناتوانی از توکمک خواهم

بوَ اتوَکَّلُ عَلَیْکَ کافِیاً ....

و بر تو توکّل کنم در حالى که تو کافی هستی.

در ذیل این دعا قسمتی دیده می شود که جنبه خصوصی دارد، زیرا امام علیه السلام عرض می کند: «خدایا بین ما، و قوم ما به حق داوری کن! آنها به ما نیرنگ زدند (ما را دعوت کردند و اعلام وفاداری نمودند ولی) دست از یاری ما برداشتند و راه مکر و فریب را پیش گرفتند، آماده کشتن ما شدند در حالى که ما عترت پیامبر تو و فرزندان حبیبت محمّد بن عبدالله صلی الله علیه و آله هستیم همان کسی که او را به نبوّت برگزیدی و امین وحی ساختی» سپس عرضه داشت:

فَاجْعَلْ لَنا مِنْ اَمْرِنا فَرَجاً وَمَخْرَجاً، بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ.(1)

پس برای کار ما گشایش و راه گریزی قرار ده، به رحمتت ای مهربان ترین مهربانان.

ابن عیّاش گفت: از حسین بن علیّ بزوفری شنیدم که می گفت حضرت صادق علیه السلام این دعا را در این روز می خواند و فرمود که این دُعا از دعاهای روز سوم شعبان است و آن روز ولادت حسین علیه السلام است.(2)

ص :680


1- مصباح المتهجّد، صفحه 827 و بحارالانوار، جلد 98، صفحه 348.
2- همان مدرک، صفحه 828.

شب سیزدهم ماه: شب سیزدهم و چهاردهم و پانزدهم، «لیإِلَىٰ بیض» یعنی شبهای روشن، نامیده می شود. برای این شب ها اعمالى است که در اعمال ماه رجب (صفحه 643) بیان شد.

شب نیمه شعبان: این شب، شب بسیار مبارکی است؛ از امام صادق علیه السلام روایت شده است که از امام محمّد باقر علیه السلام از فضیلت شب نیمه شعبان سؤال شد، فرمود: آن شب، بعد از شب قدر بافضیلت ترین شب های سال است. در این شب، خداوند به بندگانش فضل خود را عطا می فرماید و به کرم خویش، آنان را می آمرزد؛ در این شب، برای تقرّب به خداوند سعی و کوشش نمایید! زیرا این شب، شبی است که خداوند به ذات مقدّس خود قسم یاد کرده است که نیازمندی را دست خإِلَىٰ برنگرداند، مادامی که معصیت و گناهی را نخواهد و شبی است که خدای متعال آن را برای ما اهل البیت علیهم السلام قرار داد، آن گونه که شب قدر را برای پیامبر ما قرار داد. پس در دعا و ثنای اِلهی در این شب کوشش کنید.(1) از جمله برکات این شب این است که ولادت باسعادت منجی عالم بشریّت، مهدی موعود، امام زمان- عجّل اللَّه تعالى فرجه الشّریف- در سحر این شب در سال 255، در «سرّ من رأی ، واقع شد، و بر شرافت این شب افزود.

برای این شب چند عمل است:

اوّل: غسل است که طبق روایتی از امام صادق علیه السلام سبب تخفیف گناهان است.(2) دوم: احیای این شب است، به نماز و دعا و استغفار. در روایتی که حضرت امیر مؤمنان علیه السلام از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل می کند آمده است: «هنگامی که شب نیمه شعبان فرا می رسد آن را به عبادت به سر برید و روزش را روزه بدارید، زیرا از اوّل تا آخر این شب، از جانب خداوند ندا می آید: آیا استغفار کننده ای هست که از گناهان خویش آمرزش طلبد، تا گناهان او را بیامرزم؟ آیا کسی هست که طلب روزی کند و من روزی او را وسعت بخشم؟».(3) همچنین در روایتی آمده است که جبرئیل به رسول خدا صلی الله علیه و آله گفت: هر کس این شب را به تسبیح و تکبیر و دعا و نماز و استغفار و ... احیا بدارد، خداوند گناهانش را می آمرزد، و جایگاه و منزل او بهشت خواهد بود ...

ای محمّد! این شب را احیا بدار، و به امّتت فرمان ده آن را احیا دارند.

جبرئیل پس از بیان فضایل دیگری برای این شب، در پایان گفت: محروم واقعی کسی است که از خیر و برکت این شب محروم باشد!(4) از امام زین العابدین علیه السلام نیز احیای این شب نقل شده است.(5)

ص :681


1- مصباح المتهجّد، صفحه 831 و اقبال، صفحه 695.
2- مصباح المتهجّد، صفحه 853 و زاد المعاد، صفحه 59.
3- بحارالانوار، جلد 95، صفحه 415 و اقبال، صفحه 701.
4- اقبال، صفحه 699.
5- زاد المعاد، صفحه 64.

همچنین در روایتی از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل شده است که هر کس این شب را احیا بدارد، در آن روز که قلبها می میرد، قلبش نخواهد مرد.(1) سوم: زیارت امام حسین علیه السلام در این شب از افضل اعمال است، و باعث آمرزش گناهان است.(2) در فضیلت زیارت امام حسین علیه السلام در این شب روایات متعدّدی نقل شده است از جمله:

1- ابوبصیر از امام صادق علیه السلام روایت کرده است: هر کس دوست دارد یکصد و بیست و چهار هزار پیامبر با او مصافحه کند، در نیمه شعبان، قبر حسین علیه السلام را زیارت کند؛ زیرا ارواح پیامبران در این شب به اذن خداوند به زیارت آن حضرت می روند!(3) 2- در روایت دیگری امام صادق علیه السلام فرمود: وقتی که نیمه شعبان می شود از افق اعلی (از جانب خداوند) به زائر امام حسین علیه السلام ندا می دهند که، اکنون با گناهان آمرزیده برگرد، پاداش تو به عهده پروردگارت و پیامبر خداست!(4) حدّاقلّ زیارت آن حضرت آن است که انسان آن شب، بر روی بام خانه و یا فضای باز دیگری برود و به سمت راست و چپ آسمان نگاه کند، آنگاه به بالای سر نظر افکند و با انگشت به سمت راستِ قبله اشاره کند و بگوید:

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا أبا عَبْدِ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ رَسُولِ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ وَ رَحْمَةُ اَللَّهِ وَ بَرَکاتُهُ.(5)

برای شب نیمه شعبان زیارت مخصوصه ای نیز می باشد که در بخش زیارات گذشت. (صفحه 412)

***

چهارم: خواندن این دعاست که جناب «سیّد بن طاووس» و «شیخ طوسی» آن را نقل کرده اند و به منزله زیارت امام زمان علیه السلام است:

اَللَّهُمَّ بِحَقِّ لَیْلَتِنا هذِهِ وَمَوْلُودِها

خدایا به حقّ این شب و مولود آن

وَحُجَّتِکَ، وَمَوْعُودِهَا اَلَّتی قَرَنْتَ إِلَىٰ

و حجّتت و شب وعده داده شده ای که بر

فَضْلِها فَضْلًا،

فضلش فضیلتی همراه نمودی

فَتَمَّتْ کَلِمَتُکَ صِدْقاً وَعَدْلًا

پس کامل شد سخنت به راستی و عدل،

لا مُبَدِّلَ لِکَلِماتِکَ،

در حالى که تغییر دهنده ای برای سخنانت

وَلٰا مُعَقِّبَ لِأیاتِکَ،

و تعقیب کننده ای برای آیاتت نیست،

نُورُکَ الْمُتَالِّقُ،

نورت درخشان

وَضِیآؤُکَ الْمُشْرِقُ،

و روشناییت تابان است،

وَالْعَلَمُ النُّورُ

و تویی نشانه نورانی

فی طَخْیآءِالدَّیْجُورِ،

در تاریکی شب ظلمانی،

ص :682


1- اقبال، صفحه 718.
2- مصباح المتهجّد، صفحه 830.
3- همان مدرک و اقبال، صفحه 710.
4- همان مدرک.
5- زاد المعاد، صفحه 60.

الْغائِبُ الْمَسْتُورُ،

آن پنهان و پوشیده

جَلَّ مَوْلِدُهُ،

که ولادتش بزرگ

وَکَرُمَ مَحْتِدُهُ،

و نژادش شریف است

وَالْمَلائِکَةُ شُهَّدُهُ،

و فرشتگان گواهان او،

وَاَللَّهُ ناصِرُهُ

و خداوند یاور و تأیید کننده اوست،

اِذٰا آنَ میعادُهُ،

آن گاه که وعده اش فرا رسد

وَمُؤَیِّدُهُ وَالْمَلائِکَةُ امْدادُهُ،

و در حالى که فرشتگان یاور اویند،

سَیْفُ اَللَّهِ اَلَذی لایَنْبُو،

شمشیر برّنده خدا که کند نشود

وَنُورُهُ اَلَذی لا یَخْبُو،

و نورش که خاموش نگردد،

وَ ذُوالْحِلْمِ اَلَذی لا یَصْبُوا،

و بردباری که ناشکیب نگردد

مَدارُ الدَّهْرِ،

(او و پدرانش) محور گردش روزگار

وَنَوامیسُ الْعَصْرِ،

و محرم اسرار هر عصر و زمان

وَوُلاةُ الْأَمْرِ،

و والىان امر خدایند

وَالْمُنَزَّلُ عَلَیْهِمْ ما یَتَنَزَّلُ فی لَیْلَةِ الْقَدْرِ،

و آنچه در شب قدر نازل شده بر آنها فرود آمده

وَاصْحابُ الْحَشْرِ وَالنَّشْرِ،

و آنان صاحبان حشر و نشرِ (رستاَخیز)

تَراجِمَةُ وَحْیِهِ،

و مفسّران وحی

وَوُلاةُ اَمْرِهِ وَنَهْیِهِ، اَللهُمَ

و والىان اوامر و نواهی اویند، خدایا

فَصَلِّ عَلیٰ خاتِمِهْم وَقآئِمِهِمُ،

بر آخرین آنها و قائمشان

الْمَسْتُورِ عَنْ عَوالِمِهِمْ،

که از جهانیان پنهان است درود فرست،

وَادْرِکْ بِنا أَیَّامَهُ،

خدایا ما را به روزگار

وَظُهُورَهُ وَقِیامَهُ،

ظهور و قیامش برسان

وَاجْعَلْنا مِنْ اَنْصارِهِ،

و از یاورانش قرار ده

وَاقْرِنْ ثارَنا بِثارِهِ،

و خون خواهی ما را به خون خواهی او نزدیک کن

وَاُکْتُبْنا فی اعْوانِهِ وَخُلَصآئِهِ،

و در زمره یاوران خالصش مکتوب فرما،

وَاحْیِنا فی دَوْلَتِهِ ناعِمینَ،

و ما را در حکومتش شادکام

وَبِصُحْبَتِهِ غانِمینَ،

و به همنشینی او بهره مند

وَبِحَقِّهِ قآئِمینَ،

و به انجام حقوقش پاینده

وَمِنَ السُّوءِ سالِمینَ،

و از بدیها در امان بدار،

یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ،

ای مهربان ترین مهربانان،

وَاَلْحَمْدُللَّهِ رَبِ الْعالَمینَ،

و حمد و سپاس مخصوص خداوندی است که پروردگارجهانیان است

وَصَلَّی اَللَّهُ عَلیٰ سَیِّدِنا مُحَمَّدٍ

و درود و سلام خدا بر آقا و سرور ما محمّد،

خاتَمِ النَّبِیّینَ وَالْمُرْسَلینَ،

خاتم پیامبران و فرستادگان

وَعَلی اَهْلِ بَیْتِهِ الصَّادِقینَ،

و بر خاندان راستگو

وَعِتْرَتِهَ النَّاطِقینَ،

و حقگویش باد،

وَالْعَنْ جَمیعَ الظَّالِمینَ،

و همه ستمکاران را لعنت کن و

واحْکُمْ بَیْنَنا وَبَیْنَهُمْ

بین ما و آنها داوری کن

یا احْکَمَ الْحاکِمینَ.(1)

ای عادلترین داوران.

ص :683


1- اقبال، صفحه 705 و مصباح المتهجّد، صفحه 842( با اندکی تفاوت).

پنجم: «شیخ طوسی» از اسماعیل بن فضل هاشمی روایت کرده که گفت: حضرت صادق علیه السلام این دعا را به من تعلیم داد تا آن را در شب نیمه شعبان بخوانم:

اَللهُمَّ اَنْتَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ،

خدایا تویی زنده جاوید

الْعَلِیُّ الْعَظیمُ،

و والای با عظمت

الْخالِقُ الرَّازِقُ،

و آفریننده روزی ده،

الْمُحْیِی الْمُمیتُ،

و زنده کننده میراننده،

الْبَدی ءُ الْبَدیعُ،

و آغاز کننده نو آفرین،

لَکَ الْجَلالُ وَلَکَ الْفَضْلُ،

برای توست بزرگی و لطف و کرم،

وَلَکَ اَلْحَمْدُ وَلَکَ الْمَنُّ،

و ستایش وخیر و برکت،

وَلَکَ الْجُودُ وَلَکَ الْکَرَمُ،

و برای توست بخشش و سخاوت

وَلَکَ الْأَمْرُ وَلَکَ الْمَجْدُ وَلَکَ الْشُّکْرُ،

و فرمان و بزرگی و سپاس،

وَحْدَکَ لا شَریکَ لَکَ،

یگانه ای که شریکی برای تو نیست،

یا واحِدُ یا اَحَدُ، یا صَمَدُ

ای یکتای یگانه بی نیاز ای

یا مَنْ لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ،

که نه زاده و زاده نشده

وَلَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً اَحَدٌ،

و برای او هیچ گاه شبیه و مانندی نبوده است

صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَاْغفِرْ لی

بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست، و مرا بیامرز

وَاِرْحَمْنی وَاِکْفِنی

و بر من رحم کن

ما اَهَمَّنی

و آنچه مرا به خود مشغول کرده

وَاقْضِ دَیْنی

بر آور و قرضم را ادا کن

وَوَسِّعْ عَلَیَّ فی رِزْقی

و در روزیم وسعت ده،

فَاِنَّکَ فی هذِهِ اللَّیْلَةِ

چرا که تو در این شب،

کُلَّ امْرٍ حَکیمٍ تَفْرُقُ،

امور پیچیده را می گشایی،

وَمَنْ تَشآءُ مِنْ خَلْقِکَ تَرْزُقُ

و هر مخلوقت را که خواهی روزی می دهی،

فَارْزُقْنی و اَنْتَ خَیْرُ الرَّازِقینَ،

پس روزیم ده که تو بهترین روزی دهی،

فَاِنَّکَ قُلْتَ وَ اَنْتَ خَیْرُ الْقآئِلینَ النَّاطِقینَ:

زیرا تو خود که بهترین گوینده و گویاترینی فرمودی:

وَاَسْئَلُوا اللَّهَ مِنْ فَضْلِهِ.

از لطف و کرم خدا بخواهید.

فَمِنْ فَضْلِکَ اَسْئَلُ،

پس از لطف و کرمت می خواهم،

وَ اَیَّاکَ قَصَدْتُ،

و تو مقصود منی،

وَ ابْنَ نَبِیِّکَ اعْتَمَدْتُ،

و بر فرزند پیامبرت

وَ لَکَ رَجَوْتُ،

اعتماد کرده و به (رحمت) تو امیدوارم،

فَاِرْحَمْنی یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ.(1)

پس بر من ترحّم کن ای مهربان ترین مهربانان

ص :684


1- مصباح المتهجّد، صفحه 843 و بحارالانوار، جلد 95، صفحه 412( با مقداری تفاوت).

ششم: این دعا را بخواند که حضرت رسول صلی الله علیه و آله در این شب می خواندند:

اَللَّهُمَّ اقْسِمْ لَنا مِنْ خَشْیَتِکَ

خدایا از ترس خود به آن اندازه نصیبمان کن

ما یَحُولُ بَیْنَنا وَبَیْنَ مَعْصِیَتِکَ، وَمِنْ

که میان ما و نافرمانیت فاصله شود، و از

طاعَتِکَ ما تُبَلِّغُنا بِهِ رِضْوانَکَ،

بندگیت به آن اندازه که ما را به خشنودیت رساند،

وَمِنَ الْیَقینِ ما یَهُونُ عَلَیْنا بِهِ مُصیباتُ الدُّنْیا،

و از یقین به آن اندازه که گرفتاریهای دنیا بر ما آسان شود،

اَللهُمَّ امْتِعْنا بِاسْماعِنا وَابْصارِنا وَقُوَّتِنا ما احْیَیْتَنا،

خدایا تا زمانی که زنده ایم ما را از گوشها و چشمها و نیرویمان بهره مند ساز،

وَاجْعَلْهُ الْوارِثَ مِنَّا،

و آن راوارث ما قرار ده،

وَاجْعَلْ ثارَنا عَلیٰ مَنْ ظَلَمَنا،

و خون ما را بر گردن آن که بر ما ظلم کرده قرار ده

و اِنْصُرنا عَلیٰ مَنْ عادانا،

و ما را بر دشمنانمان پیروز کن،

وَلٰاتَجْعَلْ مُصیبَتَنا فی دینِنا،

و گرفتاری ما را در دینمان قرار مده،

وَلٰا تَجْعَلِ الدُّنْیا اکْبَرَ هَمِّنا،

و دنیا را بزرگترین غصّه ما

وَلٰا مَبْلَغَ عِلْمِنا،

و نهایت دانش ما قرار مده،

وَلٰا تُسَلِّطْ عَلَیْنا مَنْ لا یَرْحَمُنا،

و کسی را که بر ما رحم نمی کند بر ما مسلّط مکن،

بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ.(1)

به مهربانیت ای مهربان ترین مهربانان.

و این دعای جامع و کاملی است که خواندن آن در اوقات دیگر نیز غنیمت است و از عوالى اللّئإِلَىٰ نقل شده که حضرت رسول صلی الله علیه و آله همیشه این دعا را می خواندند.(2) هفتم: صلوات هر روز ماه شعبان را (صفحه 670) که در وقت ظهر خوانده می شود، بخواند.(3) هشتم: دعای کمیل (صفحه 98) را که حضرت علی علیه السلام در این شب آن را به کمیل تعلیم داد، بخواند.

نهم: در این شب صد مرتبه بگوید: سبحان اللَّه و صد مرتبه بگوید: الحمد للَّه و صد مرتبه بگوید: اللَّه اکبر و صد مرتبه بگوید: لا إلهَ إلَّااَللَّهُ که طبق روایتی از امام باقر علیه السلام هرکس چنین کند، خداوند گناهان گذشته او را بیامرزد و حاجت های دنیوی و اخروی او را برآورده سازد.(4)

***

دهم: مرحوم «شیخ طوسی» از «ابویحیی» روایتی را نقل می کند که می گوید: به مولایم امام صادق علیه السلام عرض کردم: بهترین دعا، در این شب کدام است؟ فرمود: وقتی که نماز عشا را بجا آوردی، دو

ص :685


1- بحارالانوار، جلد 95، صفحه 414 و اقبال، صفحه 699( با اندکی تفاوت).
2- عوالى اللئإِلَىٰ، جلد 1، صفحه 159، حدیث 144 و بحارالانوار، جلد 92، صفحه 361، حدیث 18.
3- اقبال، صفحه 687.
4- همان مدرک، صفحه 695 و بحارالانوار، جلد 95، صفحه 409.

رکعت نماز بگزار و در رکعت اوّل سوره «حمد» و سوره «قل یا ایّها الکافرون» و در رکعت دوم، سوره «حمد» و سوره «توحید» را بخوان؛ پس از نماز، سی و سه مرتبه بگو: سبحان اللَّه سی و سه مرتبه الحمد للَّه و سی و چهار مرتبه اللَّه اکبر. آنگاه بگو:

یا مَنْ الَیْهِ مَلْجَأُ الْعِبادِ فِی الْمُهِمَّاتِ،

ای پناه بندگان در گرفتاریها

وَالَیْهِ یَفْزَعُ الْخَلْقُ فیِ الْمُلِمَّاتِ،

که بندگان در مشکلات به او پناهنده شوند،

یا عالِمَ الْجَهْرِ وَالْخَفِیَّاتِ،

ای دانای آشکار و نهان،

وَ یا مَنْ لا تَخْفی عَلَیْهِ خَواطِرُ الْأَوْهامِ،

ای که پنهان نشود بر او افکار و رؤیاها،

وَتَصَرُّفُ الْخَطَراتِ،

و تغییر و تصرّف در آنها،

یا رَبَّ الْخَلایِقِ وَالْبَرِیَّاتِ،

ای پروردگار مخلوقات و آفریدگان،

یا مَنْ بِیَدِهِ مَلَکُوتُ

ای کسی که پادشاهی

الْأَرَضینَ وَالسَّمواتِ،

زمین و آسمان ها از آن اوست،

اَنْتَ اَللَّهُ لا اِلهَ اِلَّا اَنْتَ،

تویی خدایی که معبودی جز تو نیست،

اَمُتُّ اِلَیْکَ بِلا اِلهَ اِلَّا اَنْتَ،

به وسیله کلمه «لا اِلٰه الّاأنت» به تو متوجّه شده ام،

فَبِلا اِلهَ اِلَّا اَنْتَ، اجْعَلْنی فی هِذِهِ اللَّیْلَةِ

پس به واسطه آن مرا در این شب از کسانی قرار ده

مِمَّنْ نَظَرْتَ الَیْهِ فَرَحِمْتَهُ،

که به او توجّه کرده و ترحّم نموده ای،

وَسَمِعْتَ دُعآئَهُ فَاَجَبْتَهُ،

و دعایش را شنیده و پاسخش فرموده ای

وَعَلِمْتَ اسْتِقالَتَهُ فَاقَلْتَهُ،

و بر طلب آمرزش آگاه شده

وَتَجاوَزْتَ عَنْ سالِفِ خَطیئَتِهِ،

و او را آمرزیده ای و گناهان گذشته

وَعَظیمِ جَریرَتِهِ،

و خطاهای بزرگش را بخشیده ای،

فَقَدِ اَسْتَجَرْتُ بِکَ مِنْ ذُنُوبی

پس از گناهانم به تو پناه آورم

وَلَجَاْتُ اِلَیْکَ فی سَتْرِ عُیُوبی

و در پوشش عیوبم از تو کمک خواهم

اَللهُمَّ فَجُدْ عَلَیَّ بِکَرَمِکَ وَفَضْلِکَ، وَاحْطُطْ

خدایا ببخش بر من به فضل و کرمت و

خَطایایَ بِحِلْمِکَ وَعَفْوِکَ،

گناهانم را به حلم و گذشت فروریز،

وَتَغَمَّدْنی فی هذِهِ اللَّیْلَةِ بِسابِغِ کَراَمَتِکَ،

و مرا در این شب در فراوانی احسان و کرمت غوطه ور ساز

وَاجْعَلْنی فیها مِنْ اَوْلِیآئِکَ

و مرا در این شب از دوستانی

اَلَّذینَ اجْتَبَیْتَهُمْ لِطاعَتِکَ،

که برای اطاعت و بندگیت انتخاب نموده

وَ اخْتَرْتَهُمْ لِعِبادَتِکَ، وَ جَعَلْتَهُمْ خالِصَتَکَ وَصَفْوَتَکَ،

و از خاصّان وبرگزیدگانت قرار داده ای، مقرّر فرما،

اَللهُمَّ اجْعَلْنی مِمَّنْ سَعَدَجَدُّهُ،

خدایا مرا از کسانی قرار ده که سعی و کوشش او به نتیجه رسیده

ص :686

وَ تَوَفَّرَ مِنَ الْخَیْراتِ حَظُّهُ،

و بهره اش از نیکیها فراوان گشته است

وَ اجْعَلْنی مِمَّنْ سَلِمَ

و قرار ده از کسانی که تندرست گشته

فَنَعِمَ، وَ فازَ فَغَنِمَ،

و به نعمت رسیده و رستگار شده و بهره مند گردیده است،

وَ اِکْفِنی شَرَّ ما اسْلَفْتُ،

و مرا از شرّ بدیهایی که کرده ام حفظ کن،

وَ اعْصِمْنی مِنَ الْإِزدِیادِ فی مَعْصِیَتکَ،

و مرا از زیاده روی در نافرمانیت بازدار،

وَ حَبِّبْ اِلَیَّ طاعَتَکَ،

و اطاعت و بندگیت و محبوب من گردان

وَ ما یُقَرِّبُنی مِنْکَ،

آنچه که مرا به تو نزدیک کرده

وَ یُزْلِفُنی عِنْدَکَ،

و مقرّب درگاهت سازد،

سَیِّدی اِلَیْکَ یَلْجَأُالْهارِبُ،

آقای من بنده فراری به سوی تو پناه آورد،

وَ مِنْکَ یَلْتَمِسُ الطَّالِبُ،

و از تو عاجزانه طلب کند

وَ عَلیٰ کَرَمِکَ یُعَوِّلُ الْمُسْتَقیلُ التَّائِبُ،

و عذر خواه توبه کننده بر کرم و بخشش تو تکیه کند.

ادَّبْتَ عِبادَکَ بالتَّکَرُّمِ،

بندگانت را به مهرورزی تربیت نمودی

وَ اَنْتَ اَکْرَمُ الْأَکْرَمینَ،

و تو گرامی ترین گرامیان هستی

وَاَمَرْتَ بِالْعَفْوِ عِبادَکَ،

و بندگانت را به بخشش و گذشت فرمان دادی

و اَنْتَ الْغَفُورُ الرَّحیمُ،

و تویی آمرزنده مهربان،

اللّهُمَّ فَلا تَحْرِمْنی ما رَجَوْتُ مِنْ کَرَمِکَ، وَ لا

خدایا مرا از امیدی که به بخشش و کرمت دارم محروم مگردان و از

تُؤْیِسْنی مِنْ سابِغِ نِعَمِکَ،

فراوانی نعمتهایت مأیوس مکن،

وَ لا تُخَیِّبْنی مِنْ جَزیلِ قِسَمِکَ فی هذِهِ

و مرا از فراوانی بهره ات در این شب

اللَّیْلَةِ لِأَهْلِ طاعَتِکَ،

بر بندگان فرمانبردارت بی بهره مساز

وَاجْعَلْنی فی جُنَّةٍ مِنْ شِرارِ بَرِیَّتِکَ،

و از گزند مخلوقاتت در پناهگاهی قرار ده،

رَبِّ اَنْ لَمْ اَکُنْ

ای پروردگار من اگر من

مِنْ اَهْلِ ذلِکَ،

شایسته آنها نیستم

فَاَنْتَ اَهْلُ الْکَرَمِ وَ الْعَفْوِ وَ الْمَغْفِرَةِ،

ولی تو شایسته بخشش و گذشت و آمرزشی

وَ جُدْ عَلَیَّ بِمٰا اَنْتَ

و به آنچه که تو شایسته آنی بر من ببخش

اَهْلُهُ لا بِمٰا اسْتَحِقُّهُ،

نه آنچه که من سزاوار آنم،

فَقَدْ حَسُنَ ظَنّی بِکَ،

پس به یقین گمانم به تو نیکوست

وَ تَحَقَّقَ رَجآئی لَکَ،

و امیدم به تو تحقّق یافته،

وَ عَلِقَتْ نَفْسی بِکَرَمِکَ،

و جانم به کرمت تعلّق یافته،

فَاَنْتَ اَرْحَمُ الرَّاحِمینَ، وَاَکْرَمُ الْأَکْرَمینَ، اَللهُمَ

و تویی مهربان ترین مهربانان و گرامی ترین گرامیان، خدایا

وَاخْصُصْنی مِنْ کَرَمِکَ بِجَزیلِ قِسَمِکَ،

از کرم خویش فراوانی بهره ات را نصیبم گردان،

وَاَعُوذُ بِعَفْوِکَ مِنْ عُقُوبَتِکَ، وَاغْفِر

و از مجازاتت به گذشتت پناه می برم، و ببخش

لِیَ الذَّنْبَ اَلَذی یَحْبِسُ عَلَیَّ الْخُلُقَ،

بر من گناهانی را که رفتار (بد) را در من نگه دارد

وَیُضَیِّقُ عَلَیَّ الرِّزْقَ،

و روزی را بر من تنگ کند،

حَتّی اقُومَ بِصالِحِ رِضاکَ،

تا به خشنودی شایسته تو اقدام کنم،

ص :687

و اِنْعَمَ بِجَزیلِ عَطآئِکَ،

و از نعمتهای فراوانت بهره مند گردم

وَاَسْعَدَ بِسابِغِ نَعْمآئِکَ،

و از فراوانی نعمتهایت خرسند شدم،

فَقَدْ لُذْتُ بِحَرَمِکَ،

زیرا به درگاهت پناه آورده

وَتَعَرَّضْتُ لِکَرَمِکَ،

و به بخششت متوسّل شده ام

وَاسْتَعَذْتُ بِعَفْوِکَ مِنْ عُقُوبَتِکَ، وَبِحِلْمِکَ

و به عفو و گذشتت از مجازاتت و به حلمت

مِنْ غَضَبِکَ،

از غضبت پناهنده شدم،

فَجُدْ بِمٰا سَئَلْتُکَ،

پس آنچه از تو خواستم بر من ببخش

وَانِلْ مَا الْتَمَسْتُ مِنْکَ،

و به آنچه در خواست نمودم برسان،

اَسْئَلُکَ بِکَ لا

از تو به حقّ خودت می خواهم

بِشَیْ ءٍ هُوَ اَعْظَمُ مِنْکَ.

چرا که چیزی از تو بزرگتر نیست.

سپس به سجده می روی و بیست مرتبه می گویی: یا رَبِّ و هفت مرتبه یا اَللَّهُ و هفت مرتبه لا حَوْلَ وَلٰا قُوَّةَ اِلَّا بِاَللَّهِ و ده مرتبه: ما شآءَ اَللَّهُ و ده مرتبه لا قُوّةَ اِلَّا بِاَللَّهِ. آنگاه صلوات می فرستی بر پیغمبر و آل او علیهم السلام و از خدا حاجت خود را می طلبی.

به خدا سوگند! اگر کسی با انجام این عمل، از خدا حاجت بطلبد، هرچند بسیار فراوان باشد خداوند آن را به کرم و فضل گسترده اش برآورده می سازد.(1)

***

یازدهم: «شیخ طوسی» و «سیّد بن طاووس»، فرموده اند، در این شب این دعا را بخواند.

اِلهی تَعَرَّضَ لَکَ فی هذَا اللَّیْلِ الْمُتَعَرِّضُونَ،

معبود من، خواهندگان، در این شب به درگاهت آمده اند،

وَقَصَدَکَ فیهَا الْقاصِدُونَ،

و قصد کنندگان، تو را قصد کرده اند،

وَامَّلَ فَضْلَکَ وَمَعْرُوفَکَ الطَّالِبُونَ،

و جویندگان، فضل و احسانت را آرزومندند،

وَلَکَ فی هذَا اللَّیْلِ نَفَحاتٌ وَجَوآئِزُ،

و تو را در این شب هدایا و پاداشها

وَعَطایا وَمَواهِبُ،

و بخششها و نعمتهایی است

تَمُنُّ بِها عَلیٰ مَنْ تَشآءُ مِنْ عِبادِکَ،

که به واسطه آن بر هر یک از بندگانت که خواهی منّت گذاری،

وَتَمْنَعُها مَنْ لَمْ تَسْبِقْ لَهُ الْعِنایَةُ مِنْکَ،

و از هر که پیش از این به او توجّه نفرموده ای دریغ کنی

وَها اَنَا ذا عُبَیْدُکَ الْفَقیرُ اِلَیْکَ،

و اینک من بنده کوچک و نیازمند تو

الْمُؤَمِّلُ فَضْلَکَ

و آرزومند فضل و

وَمَعْرُوفَکَ،

احسان توام،

فَاَنْ کُنْتَ یا مَولایَ

پس ای مولای من

تَفَضَّلْتَ فی هذِهِ اللَّیْلَةِ

اگر خواهی در این شب

عَلیٰ اَحَدٍ مِنْ خَلْقِکَ،

بر هر یک ازبندگانت احسان نموده،

ص :688


1- مصباح المتهجّد، صفحه 831 و بحارالانوار، جلد 95، صفحه 409( با اندکی تفاوت).

وَعُدْتَ عَلَیْهِ بِعائِدَةٍ مِنْ عَطْفِکَ،

و پاداشی از مهربانیت عنایت فرمایی،

فَصَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ،

پس بر محمّد و خاندان

الطَّیِّبینَ الطَّاهِرینَ، الْخَیِّرینَ الْفاضِلینَ،

پاک و پاکیزه و نیکوکار و برترش درود فرست،

وَجُدْ عَلَیَّ بِطَوْلِکَ وَ مَعْرُوفِکَ یارَبَّ الْعالَمینَ،

و به فضل و احسانت بر من ببخش ای پروردگار جهانیان

وَ صَلَّی اَللَّهُ عَلیٰ مُحَمَّدٍ

درود و سلام فراوان خدا بر محمّد،

خاتَمِ النَّبیّینَ وَ آلِهِ الطَّاهِرینَ،وَسَلَّمَ تَسْلیماً،

خاتم پیامبران و خاندان پاکش باد،

انَّ اللَّهَ حَمیدٌ مَجیدٌ،

همانا خداوند پسندیده و بزرگوار است،

اَللَّهُمَّ اِنّی اَدْعُوکَ کَمٰا اَمَرْتَ،

خدایا تو را آنچنان که فرمان دادی می خوانم،

فَاسْتَجِبْ لی کَمٰا وَعَدْتَ،

پس دعایم را آنچنان که وعده فرمودی اجابت کن،

اِنَّکَ لا تُخْلِفُ الْمیعادَ.(1)

که همانا تو خلف وعده نمی کنی

و این دعایی است که در سحرها، پس از نماز شفع خوانده می شود.(2) دوازدهم: بعد از هر دو رکعت از نماز شب و شفع و بعد از دعاهای نماز وتر، دعاهایی را که مرحوم «شیخ طوسی» و «سیّد بن طاووس» نقل کرده اند را بخواند.(3) سیزدهم: سجده ها و دعاهایی که از رسول خدا صلی الله علیه و آله روایت شده است را بخواند. از جمله، در روایتی که «ابان بن تغلب» از امام صادق علیه السلام نقل کرده است، چنین آمده:

شب نیمه شعبان داخل شد و آن شب رسول خدا صلی الله علیه و آله نزد یکی از همسران خود بود؛ وقتی که شب به نیمه رسید آن حضرت از بستر برای عبادت برخاست؛ همسرش در پی آن حضرت روان شد، در حالى که خود را به چادرش پیچیده بود و در جستجوی آن حضرت بود؛ ناگاه رسول خدا صلی الله علیه و آله را در سجده یافت، که مثل جامه ای به زمین چسبیده بود. به حضرت نزدیک شد، شنید که آن حضرت در سجده خود می گوید:

سَجَدَ لَکَ سَوادی وَخَیإِلَىٰ

تمام وجودم بر تو سجده کرد و دلم به تو ایمان آورد،

وَآمَنَ بِکَ فُؤادی هذِهِ یَدایَ

این است دستان من

وَماجَنَیْتُهُ عَلیٰ نَفْسی

و آنچه بر خودجفا کرده ام،

یا عَظیمُ تُرْجی لِکُلِّ عَظیمٍ،

ای بزرگی که در هر گناه بزرگی امید به بخشش توست،

اِغْفِرْ لِیَ الْعَظیمَ، فَانَّهُ لایَغْفِرُ الذَّنْبَ

ببخش بر من (گناهان) بزرگم راچرا که نمی آمرزد گناهان

الْعَظیمَ اِلَّا الرَّبُّ الْعَظیمُ

بزرگ را مگر پروردگار بزرگ.

آنگاه سر خود را بلند کرد و سپس به سجده رفت و عرض کرد:

ص :689


1- مصباح المتهجّد، صفحه 833 و اقبال، صفحه 697 و بحارالانوار، جلد 95، صفحه 411.
2- مصباح کفعمی، صفحه 51.
3- مصباح المتهجّد، صفحه 833 و اقبال، صفحه 716.

اَعُوذُ بُنُورِ وَجْهِکَ اَلَذی اضائَتْ لَهُ السَّمواتُ وَالْأَرَضُونَ،

پناه می برم به روشنایی جمالت که آسمانها و زمین ها را روشن کرده

و اِنْکَشَفَتْ لَهُ الظُّلُماتُ،

و تاریکیها را بر چیده

وَصَلَحَ عَلَیْهِ امْرُ الْأَوَّلینَ وَالْأخِرینَ،

و به واسطه آن کارهای پیشینیان و پسینیان

مِنْ فُجأَةِ نَقِمَتِکَ، وَمِنْ

از عذاب ناگهانیت و از

تَحْویلِ عافِیَتِکَ،

دست رفتن سلامتی

وَمِنْ زَوالِ نِعْمَتِکَ،

و نعمتت اصلاح گردیده است،

اَللهُمَّ ارْزُقْنی قَلْباً تَقِیّاً نَقِیّاً، وَمِنَ

خدایا دلی خداترس و پاکیزه روزیم کن و از

الشِّرْکِ بَریئاً،

شرک دورم گردان

لا کافِراً ولا شَقِیّاً.

در حالى که نه ناسپاس باشم و نه بدبخت.

آنگاه دو طرف روی خود را به خاک گذاشت و گفت:

عَفَّرْتُ وَجْهی فِی التُّرابِ،

صورتم را بر خاک نهادم

وَحُقَّ لی اَنْ اَسْجُدَ لَکَ.

و لازم است که بر تو سجده کنم.

وقتی که رسول خدا صلی الله علیه و آله خواست به بسترِ خویش برگردد، همسرش شتابان به جای خود برگشت؛ هنگامی که رسول خدا صلی الله علیه و آله به نزدش آمد، صدای نفس های بلند او را شنید و فرمود: این نفس زدن ها چیست؟ آیا نمی دانی امشب، چه شبی است؟ امشب نیمه شعبان است که روزی ها در آن تقسیم می شود و اجل ها نوشته می شود و حاجیان نامشان امشب معیّن می گردد و خداوند افراد فراوانی را می آمرزد و فرشتگان خود را از آسمان به سوی مکّه می فرستد!(1) چهاردهم: نماز جناب جعفر طیّار را بجا آورد، همان گونه که در روایتی از امام رضا علیه السلام در اعمال امشب وارد شده است.(2) (شرح آن در نمازهای مستحب و معروف- صفحه 1081- خواهد آمد)

پانزدهم: نمازهای فراوانی برای شب نیمه شعبان وارد شده است که آنها را بجا آورد از جمله گروهی از افراد مورد وثوق و اعتماد از امام باقر و امام صادق علیهما السلام روایت کرده اند که فرمودند: وقتی که شب نیمه شعبان می شود، چهار رکعت نماز بجا آور (هر دو رکعت به یک سلام) و در هر رکعت، حمد یک مرتبه و قل هو اللَّه احد را صد مرتبه بخوان و پس از پایان چهار رکعت بگو:

اَللهُمَّ اِنّی اِلَیْکَ فَقیرٌ،

خدایا من به تو نیازمندم

وَمِنْ عَذابکَ خائِفٌ مُسْتَجیرٌ،

و از عذابت ترسان و پناه جویم،

اَللهُمَّ لا تُبَدِّلْ

خدایا مرا از زمره خداپرستان خارج مکن

اسْمی وَلٰا تُغَیِّرْ جِسْمی

و (سلامت) جسمم را دگرگون مساز،

وَلٰاتَجْهَدْ بَلائی

و آزمایشم را سخت مگردان،

وَلٰاتُشْمِتْ بی اعْدآئی اَعُوذُ

و مرا دشمن شاد مکن (خدایا)

ص :690


1- اقبال، صفحه 702 و بحارالانوار، جلد 95، صفحه 416.
2- مصباح المتهجّد، صفحه 838.

بِعَفْوِکَ مِنْ عِقابِکَ،

از عقوبتت به گذشتت

وَاَعُوذُ بِرَحْمَتِکَ مِنْ عَذابِکَ،

و از عذابت به رحمتت

وَاَعُوذُ بِرِضاکَ مِنْ سَخَطِکَ،

و از خشمت به خشنودیت پناه می برم

وَاَعُوذُبِکَ مِنْکَ،

و از تو به خودت پناهنده ام،

جَلَّ ثَنآؤُکَ،

مدح و ستایشت بزرگ است،

اَنْتَ کَمٰا اثْنَیْتَ عَلیٰ نَفْسِکَ،

تو آن چنانی که خود را ثنا کردی،

وَفَوْقَ ما یَقُولُ الْقآئِلُونَ.(1)

وبرتر از توصیف گویندگانی.

روز نیمه شعبان روز ولادت باسعادت امام دوازدهم حضرت مهدی، حجّة بن الحسن صاحب الزمان (عجّل اللَّه تعالى فرجه الشریف) است. بسیار شایسته است که شیعیان، در شب و روز نیمه شعبان، با تشکیل محافل و مجالس، و برپایی سخنرانی ها، درباره عظمت این روز و وجود مقدّس امام زمان علیه السلام و شرایط انتظار آن حضرت، و دعا برای تعجیل در ظهورش و دفع شبهات دشمنان و ناآگاهان، آن را گرامی بدارند؛ ولی در همه این موارد از کارهای نامناسب وخلاف شرع بپرهیزند و عبادت را با گناه آلوده نسازند.

البتّه زیارت آن حضرت در این روز با استفاده از زیارات معتبری که در بخش زیارات آمده بسیار مناسب است.

اعمال پایانی ماه شعبان:

الف) از امام صادق علیه السلام نقل شده است که هر کس سه روز از آخر ماه شعبان را روزه بگیرد و به ماه مبارک رمضان متّصل سازد، خداوند متعال ثواب روزه دو ماه متوالى را برای او بنویسد.(2) ب) اباصلت هروی می گوید: جمعه آخر ماه شعبان خدمت امام رضا علیه السلام رسیدم. حضرت فرمود: ای اباصلت! اکثر ماه شعبان رفت و امروز جمعه آخر ماه است، پس تقصیرها و کوتاهی های گذشته را در بقیّه این ماه جبران کن، و به آنچه برای تو سودمند است روی آور؛ بسیار دعا کن و استغفار نما و قرآن را بسیار تلاوت کن و از گناهان خود توبه نما، تا وقتی که ماه رمضان داخل می شود، خود را برای خدا خالص ساخته باشی و هر دَیْن و امانتی بر عهده داری، ادا کن و کینه هر کس که در دل داری بیرون نما و گناهانی را که انجام می دادی ترک کن و از خدا بترس و در امور پنهان و آشکار خود بر خدا توکّل نما، که هر کس بر خدا توکّل کند، خداوند امور او را کفایت می نماید، و در بقیه این ماه این دعا را بسیار بخوان:

ص :691


1- مصباح المتهجّد، صفحه 830 و بحارالانوار، جلد 94، صفحه 88.
2- اقبال، صفحه 723( این روایت در زادالمعاد، صفحه 81، از امام رضا علیه السلام نقل شده است).

اَللهُمَّ اَنْ لَمْ تَکُنْ غَفَرْتَ لَنا فیما مَضی مِنْ شَعْبانَ،

بار خدایا، اگر مرا در روزهای سپری شده از شعبان نیامرزیده ای

فَاغْفِرْ لَنا فیمابَقِیَ مِنْهُ.

در باقیمانده آن مرا بیامرز

امام علیه السلام در ادامه فرمود: خداوند به احترام و عظمت ماه مبارک رمضان، بنده های بسیاری را در ماه شعبان از آتش جهنّم آزاد می گرداند.(1) ج) دعای شب آخر ماه شعبان و اوّل ماه رمضان

حارث بن مغیره نضری از امام صادق علیه السلام روایت کرده است که آن حضرت در شب آخر ماه شعبان و شب اوّل ماه رمضان این دعا را می خواند:

اَللهُمَّ انَّ هذَا الشَّهْرَ الْمُبارَکَ

خدایا، این ماه با برکت

اَلَذی اَنْزِلَ فیهِ الْقُرآنُ، هُدیً لِلنَّاسِ

که قرآنِ مایه هدایت انسانها و

وَبَیِّناتٍ مِنَ الْهُدی وَالْفُرْقانِ قَدْ حَضَرَ،

دلیل قاطع هدایت و جدا کننده حق از باطل در آن نازل شده، فرا رسیده است،

فَسَلِّمْنا فیهِ وَسَلِّمْهُ لَنا، وَتَسَلَّمْهُ

پس ما را در آن سالم بدار و آن را برای ما به سلامت دار

مِنَّا فی یُسْرٍ مِنْکَ وَعافِیَةٍ،

و به آسانی و سلامت از ما تحویل بگیر

یا مَنْ اَخَذَ الْقَلیلَ وَشَکَرَ الْکَثیرَ،

ای کسی که کم را پذیرفته و قدردان (اعمال) فراوانی،

اِقْبَلْ مِنِّی الْیَسیرَ،

این مقدار ناچیز را از من بپذیر،

اَللهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ

خدایا از تو می خواهم

اَنْ تَجْعَلَ لی إِلَىٰ کُلِّ خَیْرٍ سَبیلًا،

که راهی برای انجام کارهای خیر به رویم بگشایی

وَمِنْ کُلِّ مالا تُحِبُّ مانِعاً،

و از آنچه نمی پسندی بازداری،

یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ،

ای مهربان ترین مهربانان،

یا مَنْ عَفا عَنّی وَعَمّا خَلَوْتُ بِهِ مِنَ السَّیِّئاتِ،

ای که گذشتی از من واز گناهانی که در خلوت مرتکب شده ام،

یا مَنْ لَمْ یُؤاخِذْنی بِارْتِکابِ الْمَعاصی عَفْوَکَ عَفْوَکَ عَفْوَکَ

ای که مرا به واسطه انجام گناهان بازخواست نکردی، بگذر، بگذر بگذر

یاکَریمُ، اِلهی وَعَظْتَنی فَلَمْ اتَّعِظْ،

ای بخشنده، خدایا پندم دادی و نپذیرفتم

وَزَجَرْتَنی عَنْ مَحارِمِکَ فلَمْ اَنْزَجِرْ،

و از انجام حرام بازم داشتی و مرتکب شدم،

ص :692


1- زاد المعاد، صفحه 81 و 82.

فَما عُذْری فَاعْفُ عَنّی یا کَریمُ،

پس چه عذری آورم، ای بخشنده،

عَفْوَکَ عَفْوَکَ،

از گناهم درگذر، درگذر، درگذر،

اَللهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ الرَّاحَةَ

خدایا از تو می خواهم آسایش در

عِنْدَ الْمَوْتِ، وَالْعَفْوَ عِنْدَ الْحِسابِ،

وقت مردن و گذشت در قیامت را،

عَظُمَ الذَّنْبُ مِنْ عَبدِکَ، فَلْیَحْسُنِ

گناه بنده ات بزرگ ولی گذشت از

التَّجاوُزُ مِنْ عِنْدِکَ،

جانب تو نیکوست،

یااَهْلَ التَّقْوی وَ یا اَهْلَ الْمَغْفِرَةِ، عَفْوَکَ عَفْوَکَ،

ای شایسته پرهیزکاری و گذشت، بگذر، بگذر،

اَللهُمَّ اِنّی عَبْدُکَ وَ ابْنُ عَبْدِکَ وَ ابْنُ اَمَتِکَ،

خدایا من بنده و فرزند بنده و فرزند کنیزت هستم،

ضَعیْفٌ فَقیرٌ إِلَىٰ رَحْمَتِکَ،

ناتوان و نیازمند رحمت توام،

و اَنْتَ مُنْزِلُ الْغِنی و الْبَرَکَةِ عَلَی الْعِبادِ،

و تویی که ثروت و برکت را بر بندگانت فرو فرستی

قاهِرٌ مُقْتَدِرٌ،

و تویی قوی و توانمند،

اَحْصَیْتَ اعْمالَهُمْ،

اعمالشان را محاسبه نموده

وَقَسَمْتَ ارْزاقَهُمْ،

و روزیشان را تقسیم کرده ای،

وَ جَعَلْتَهُمْ مُخْتَلِفَةً الْسِنَتُهُمْ وَ الْوانُهُمْ،

و آنها را با زبانها و رنگهای مختلف آفریده ای،

خَلْقاً مِنْ بَعْدِ خَلْقٍ،

آفرینشی بعد از

وَ لا یَعْلَمُ الْعِبادُ عِلْمَکَ،

آفرینش بندگان دانشت را ندانند

وَلٰا یَقْدِرُ الْعِبادُ قَدْرَکَ، وَ کُلُّنا فَقیرٌ

و مقام و مرتبه ات نشناسند، و همه مانیازمند

إِلَىٰ رَحْمَتِکَ،

رحمتت هستیم،

فَلا تَصْرِفْ عَنّی وَجْهَکَ،

پس از من روی مگردان

وَاجْعَلْنی مِنْ صالِحی خَلْقِکَ

و مرا از بندگان صالحت

فِی الْعَمَلِ وَالْأَمَلِ، وَالْقَضآءِ وَالْقَدَرِ،

در رفتار و آرزو و قضا و قدر قرار ده،

اَللَّهُمَّ ابْقِنی خَیْرَ الْبَقآءِ، وَافْنِنی خَیْرَ

خدایا مرا به بهترین وضع

الْفَنآءِ عَلیٰ مُٰوٰالاةِ اَوْلِیآئِکَ،

وَ مُعاداةِ اَعْدآئِکَ،

بر دوستی دوستانت و دشمنی دشمنانت زنده بدار و بمیران،

وَ الرَّغْبَةِ اِلَیْکَ، وَ الرَّهْبَةِ

با اشتیاق به تو و ترس

مِنْکَ، وَالْخُشُوعِ وَ الْوَفاءِ وَ التَّسْلیمِ لَکَ،

از تو و فروتنی و وفاداری و تسلیم به تو

وَ التَّصْدیقِ بِکِتابِکَ، وَ اتِّباعِ

و پذیرش کتابت و پیروی

سُنَّةِ رَسُولِکَ،

از سنّت فرستاده ات (زنده بدار و بمیران)،

اَللهُمَّ ما کانَ فی قَلْبی مِنْ شَکٍّ اَوْ رَیْبَةٍ، اَوْ جُحُودٍ اَوْ

خدایا آنچه از شک، تردید، انکار،

قُنُوطٍ، اَوْ فَرَحٍ اَوْ بَذَخٍ اَوْ بَطَرٍ،

ناامیدی، شادی، تکبّر، گستاَخی،

اَوْ خُیَلاءَ اَوْ رِیآءٍ اَوْ سُمْعَةٍ، اَوْ شِقاقٍ اَوْ

خودبینی، خودنمایی، شهرت طلبی، ناسازگاری،

ص :693

نِفاقٍ، اَوْ کُفْرٍ اَوْ فُسُوقٍ،

دورویی، کفر، فسق،

اَوْ عِصْیانٍ اَوْ عَظَمَةٍ،

نافرمانی، بزرگ منشی

اَوْ شَیْ ءٍ لا تُحِبُّ،

یا چیزی که تو نمی پسندی و در دل من است

فَاَسْئَلُکَ یا رَبِّ اَنْ تُبَدِّلَنی

پس ای پروردگارم از تو می خواهم که تبدیل کنی آن را

مَکانَهُ ایماناً بِوَعْدِکَ،

به تصدیق وعده ات

وَ وَفآءً بِعَهْدِکَ،

و پایبندی به پیمانت

وَ رِضاً بِقَضآئِکَ،

و خشنودی به تقدیرت

وَ زُهْداً فِی الدُّنْیا،

و پارسایی در دنیا

وَ رَغْبَةً فیما عِنْدَکَ،

و اشتیاق به آنچه نزد توست

وَ اثَرَةً وَ طُمَاْنینَةً وَ تَوْبَةً نَصُوحاً،

و فضیلت و آرامش و توبه خالص،

اَسْئَلُکَ ذلِکَ یا رَبَّ الْعالَمینَ،

این را از تو می خواهم ای پروردگار جهانیان،

اِلهی اَنْتَ مِنْ حِلْمِکَ تُعْصی

خدایا به خاطر حلمت نافرمانیت کنند

وَمِنْ کَرَمِکَ وَجُودِکَ تُطاعُ،

و به خاطر بخشش و کرمت اطاعتت کنند،

فَکَأنَّکَ لَمْ تُعْصَ،

پس گویا نافرمانی نشده ای

وَ اَنَا وَمَنْ لَمْ یَعْصِکَ سُکَّانُ اَرْضِکَ،

و من و کسانی که نافرمانیت نکرده اند در زمین تو ساکنیم

فَکُنْ عَلَیْنا بِالْفَضْلِ جَواداً،

پس به کرمت بر ما بخشنده باش

وَبِالْخَیْرِ عَوَّاداً،

و خیر و نیکی را به ما بازگردان،

یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ،

ای مهربان ترین مهربانان،

وَصَلَّی اَللَّهُ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ

و درود خدا بر محمّد و خاندان پاکش باد

صَلاةً دآئِمَةً لا تُحْصی وَلٰا تُعَدُّ، وَلٰا یَقْدِرُ

درودی همیشگی که به شماره و عدد نیاید و

قَدْرَها غَیْرُکَ، یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ.(1)

اندازه آن را غیر تو نداند ای مهربان ترین مهربانان.

ص :694


1- مصباح المتهجّد، صفحه 850.

فصل نهم: ماه مبارک رمضان

تقویم این ماه:

دهم ماه: مصادف با وفات حضرت خدیجه کبری علیها السلام یکی از بزرگترین زنان جهان (در سال دهم بعثت) است.(1) پانزدهم ماه: روز ولادت سبط اکبر رسول خدا صلی الله علیه و آله، حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام (در سال سوم هجری) است.(2) هفدهم ماه: سال روز پیروزی در جنگ بدر در سال دوم هجری است.(3) نوزدهم ماه: سالروز ضربت خوردن امیر مؤمنان علی علیه السلام به دست ابن ملجم اشقی الآخرین (در سال چهلم هجری) است.(4) بیست و یکم ماه: سالروز شهادت مولای متّقیان، امیر مؤمنان علی بن اَبیٰ طالب علیه السلام (در سال چهلم هجری) است که جهان اسلام را در غم و اندوه عظیمی فرو برد.(5)

فضیلت ماه مبارک رمضان:

در تمام سال، ماهی به عظمت ماه پربرکت رمضان نیست؛ زیرا ماهی است که خداوند آن را جهت اهدای بالاترین هدیه خود به جهان بشریّت، یعنی «قرآن مجید» برگزیده است.

از سوی دیگر، ماهی است که شب قدر در آن واقع شده، شبی که مقدّرات یکسال انسانها- بر حسب شایستگی ها و لیاقت هایشان- تعیین می گردد و عبادت آن برتر از عبادت هزار ماه است!

از سوی سوم، بهار عبادت و ماه تعلیم و تربیت، ماه طهارت و پاکی، و ماه تقوا و خودسازی است؛ ماهی که مراحل قرب اِلهی و سیر و سلوک إِلَىٰ اللَّه را با گام های سریع و استوار می توان پیمود.

در اهمّیّت این ماه همین بس که پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله در آستانه ماه مبارک رمضان طیّ خطبه ای چنین فرمود:

ص :695


1- منتهی الآمال، فصل ششم، زندگانی پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله، و بحارالانوار، جلد 19، صفحه 5( البتّه روز آن با آنچه در بالا آمد تطبیق ندارد).
2- منتهی الآمال، فصل ششم، زندگانی امام حسن علیه السلام.
3- همان مدرک، وقایع سال دوم هجری.
4- همان مدرک، زندگانی حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام.
5- همان مدرک.

«ای مردم! ماه خدا با برکت و رحمت و مغفرت به شما روی آورده؛ ماهی که نزد خدا برترین ماه هاست، روزهایش برترین روزها، و شبهایش برترین شبها، و ساعاتش برترین ساعات است.

ماهی است که در آن به میهمانی خدا دعوت شده اید، و مورد کرامت و احترام اِلهی قرار گرفته اید؛ نفس های شما در آن حکم تسبیح را دارد، خواب شما در آن عبادت، عمل شما مقبولِ (درگاه اِلهی) و دعای شما در آن مستجاب است!

با نیّت های صادق و قلب های پاک از خدا بخواهید که شما را موفّق به روزه این ماه و تلاوت قرآن در آن کند؛ زیرا شقیّ و دور از سعادت کسی است که در این ماه (که دریای رحمت اِلهی موّاج است) از رحمت و مغفرت او محروم گردد ...».

سپس دستورهای مؤکّدی درباره صدقه به نیازمندان، احترام به بزرگترها، محبّت به کوچکترها، صله رحم، حفظ زبان و چشم و گوش از گناه، نوازش یتیمان و توبه از گناه، دعا کردن- به ویژه هنگام نمازها- فرمود؛ سپس درباره اهمّیّت افطاری دادنِ روزه داران سخن گفت، تا آن جا که حتّی کسانی که توانایی ندارند، می توانند با دانه ای خرما یا جرعه ای از آب در این کار خیر شرکت جویند!

در پایان خطبه فرمود: «ای مردم! درهای بهشت در این ماه گشوده است، از خداوند بخواهید آن را به روی شما نبندد، و درهای دوزخ بسته است، از پروردگارتان بخواهید آن را به روی شما نگشاید! و شیاطین در این ماه در زنجیرند، از خداوند بخواهید آنها را بر شما مسلّط نکند!» امیر مؤمنان علی علیه السلام عرض کرد: یا رسول اللَّه! برترین اعمال در این ماه چیست؟ فرمود: پرهیز از گناهان!».(1) خوشبخت و سعادتمند کسانی هستند که ارزش والای این ماه را بشناسند و از برکاتِ بی پایان آن بهره گیرند و مشکلات معنوی و مادّی خود را به برکت روزه ها و عبادات در این ماه حل کنند.

البتّه برای بهره گیری بیشتر از برکات مادّی و معنوی و آثار و ثواب های ماه مبارک رمضان، نباید تنها به روزه گرفتن اکتفا کرد، بلکه باید از گناهان اجتناب نمود و با خودسازی و مراقبت و دوری از آلودگی ها، جان خویش را در معرض وزش نفحات رحمانی و عنایات ویژه سبحانی قرار داد.

بارالها! همه ما را موفّق بدار، و قرین رحمت و عنایت کن.

اعمال ماه مبارک رمضان:

این اعمال که آثار عمیقی در پرورش روح و جان انسان دارد، به دو بخش تقسیم می شود:

اوّل: اعمال مشترک ماه مبارک رمضان، که مخصوص شب و روز معیّنی نیست، و آن بر چهار قسم است:

ص :696


1- امالى صدوق، صفحه 93، حدیث 4 و بحارالانوار، جلد 93، صفحه 356.

1- اعمالى که در هر شب و روز ماه مبارک انجام می شود.

2- اعمالى که مخصوص شب های ماه مبارک است.

3- اعمالى که مخصوص سحرگاهان پرفیض این ماه است.

4- اعمالى که مخصوص روزهای ماه مبارک است.

دوم: اعمالى که به روزها یا شب های معیّنی اختصاص دارد و پاداش و ثواب بی شماری برای آنها ذکر شده است.

اعمال مشترک ماه مبارک رمضان

اعمال مشترک هر شب و روز:

اعمال مشترک هر شب و روز ماه رمضان، بسیار است از جمله:

1- «سیّد بن طاووس» از امام صادق و امام کاظم علیهما السلام روایت کرده است که فرمودند: از اوّل ماه تا آخر ماه مبارک- بعد از هر فریضه- این دعا را می خوانی:

اَللهُمَّ ارْزُقْنی حَجَّ بَیْتِکَ الْحَرامِ، فی عامی هذا وَفی کُلِّ عامٍ، ما

خدایا در این سال و سالهای آینده حجّ خانه ات را روزیم گردان، مادامی که

اَبْقَیْتَنی فی یُسْرٍ مِنْکَ

در آسایش و سلامتی

وَعافِیَةٍ وَسَعَةِ رِزْقٍ،

و وسعت روزی از ناحیه تو قرار دارم،

وَلٰا تُخْلِنی مِنْ تِلْکَ الْمواقِفِ الْکَریمَةِ،

ودور مگردان مرا از جایگاههای پسندیده

وَالْمَشاهِدِ الشَّریفَةِ،

و بارگاههای با عظمت

وَزِیارَةِ قَبْرِ نَبِیِّکَ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَ آلِهِ،

و زیارت قبر پیامبرت- که درود تو بر او و خاندانش باد-

وَفی جَمیعِ حَوائِجِ الدُّنْیا

و در تمام نیازهای دنیوی

وَالأخِرَةِ فَکُنْ لی

و اخروی با من باش

اَللَّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ فیما

خدایا از تو می خواهم در امر

تَقْضی وَتُقَدِّرُ مِنَ الْأَمْرِ الْمَحْتُومِ فی لَیْلَةِ الْقَدْرِ،

حتمی که در شب قدر حکم رانده

مِنَ الْقَضآءِ اَلَذی لا یُرَدُّ وَ لٰا یُبَدَّلُ،

و مقرّر می فرمایی و قابل بازگشت و تغییر نیست،

اَنْ تَکْتُبَنی مِنْ حُجَّاجِ بَیْتِکَ الْحَرامِ،

مرا در زمره حجاج خانه ات ثبت نمایی،

الْمَبْرُورِ حَجُّهُمْ،

حاجیانی که حجّشان پذیرفته و

الْمَشْکُورِ سَعْیُهُمْ،

سعیشان مورد تقدیر

الْمَغْفُورِ ذُنُوبُهُمْ،

و گناهانشان آمرزیده

الْمُکَفَّرِ عَنْهُمْ سَیِّئاتُهُمْ،

و خطاهایشان پوشیده شده است،

ص :697

وَاجْعَلْ فیما تَقْضی وَتُقَدِّرُ

و در آنچه برای من حکم کرده و مقدّر فرمودی

اَنْ تُطیلَ عُمْری

طول عمر

وَتُوَسِّعَ عَلَیَّ رِزْقی

و وسعت روزی

وَتُؤدِّیَ عَنّی امانَتی

و ادای امانت

وَدَیْنی آمینَ رَبَّ الْعالَمینَ.

و قرضم را قرار ده، قبول فرما ای پروردگار جهانیان.

و همچنین بعد از هر نماز فریضه ای می گویی:

یا عَلِیُّ یا عَظیمُ،

ای برتر و با عظمت،

یا غَفُورُ یا رَحیمُ،

ای آمرزنده و مهربان،

اَنْتَ الرَّبُّ الْعَظیمُ،

تویی پروردگار با عظمتی

اَلَذی لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْ ءٌ،

که چیزی همانندت نیست

وَهُوَ السَّمیعُ الْبَصیرُ،

و تویی شنوای بینا،

وَهذا شَهْرٌ عَظَّمْتَهُ وَکَرَّمْتَهُ،

و این ماهی است که عظمت بخشیده

وَشَرَّفْتَهُ

و گرامی داشتی و بر

وَفَضَّلْتَهُ عَلَی الشُّهُورِ،

ماههای دیگر شرافت و برتری دادی،

وَهُوَ الشَّهْرُ اَلَذی فَرَضْتَ صِیامَهُ عَلَیَّ،

و ماهی است که روزه اش را بر من واجب فرمودی

وَهُوَ شَهْرُرَمَضانَ،

و این همان ماه رمضانی است

اَلَذی اَنْزَلْتَ فیهِ الْقُرْآنَ،

که قرآن را در آن فرو فرستادی

هُدًی لِلنَّاسِ وَبَیِّناتٍ

که مایه هدایت انسانها

مِنَ الْهُدی وَالْفُرْقانِ،

و نشانه هدایت وجدا کننده حق از باطل است

وَجَعَلْتَ فیهِ لَیْلَةَ الْقَدْرِ،

و درآن قرار دادی شب قدر را

وَجَعَلْتَها خَیْراً مِنْ الْفِ شَهْرٍ،

که بهتر از هزار شب است

فَیا ذَاالْمَنِّ

پس ای صاحب هرمنّتی

وَلٰا یُمَنُّ عَلَیْکَ،

که منتی بر تو نیست،

مُنَّ عَلَیَّ بِفَکاکِ رَقَبَتی مِنَ النَّارِ،

بر من منّت گذار با رهاییم از آتش

فیمَنْ تَمُنُّ عَلَیْهِ،

در میان آنان که بر آنها منّت نهاده ای ،

وَ اَدْخِلْنِی الْجَنَّةَ، بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ.(1)

و در بهشت داخلم کن به رحمتت ای مهربانترین مهربانان.

***

2- «شیخ کفعمی» در «مصباح» و «بلدالامین» از حضرت رسول صلی الله علیه و آله نقل کرده اند که آن حضرت فرمود: هر کس این دعا را در ماه رمضان بعد از هر نماز واجب بخواند، خدای متعال گناهان او را بیامرزد:

اَللَّهُمَّ ادْخِلْ عَلیٰ اَهْلِ الْقُبُورِ السُّرُورَ،

خدایا شادمانی را بر خفتگان در گورها داخل کن،

اَللَّهُمَّ اغْنِ کُلَّ فَقیرٍ،

خدایا نیازمندان را بی نیاز فرما،

اَللهُمَّ اشْبِعْ کُلَّ جائِعٍ،

خدایا گرسنگان

ص :698


1- اقبال، صفحه 24.

اَللهُمَّ اکْسُ کُلَّ عُرْیانٍ،

را سیر کن خدایا برهنگان را بپوشان،

اَللهُمَّ اقْضِ دَیْنَ کُلِّ مَدینٍ، اَللهُمَ

خدایا قرض بدهکاران را ادا کن، خدایا

فَرِّجْ عَنْ کُلِّ مَکْرُوبٍ،

اندوه غمدیدگان را برطرف کن

اَللهُمَّ رُدَّ کُلَّ غَریبٍ،

خدایا غریبان را به وطن بازگردان،

اَللهُمَّ فُکَّ کُلَّ اسیرٍ،

خدایا اسیران را آزاد کن،

اَللهُمَّ اصْلِحْ کُلَّ فاسِدٍ مِنْ امُورِ الْمُسْلِمینَ،

خدایا مفاسد امور مسلمانان را اصلاح فرما

اَللهُمَّ اشْفِ کُلَّ مَریضٍ،

خدایا بیماران را شفا ده،

اَللهُمَّ سُدَّ فَقْرَنا بِغِناکَ،

خدایا نیاز ما را به بی نیازیت برطرف کن،

اَللهُمَّ غَیِّرْ سُوءَ حالِنا بِحُسْنِ حالِکَ، اَللهُمَ

خدایا بدحالى ما را به خشنودیت تغییر ده، خدایا

اقْضِ عَنَّا الدَّیْنَ،

بدهکاری های ما را ادا کن

وَاغْنِنا مِنَ الْفَقْرِ،

و ما را بی نیاز گردان،

که تو بر هر چیز توانایی. اِنَّکَ عَلیٰ کُلِّ شَیْ ءٍ قَدیرٌ.(1)

***

3- مرحوم «شیخ کلینی» در «کافی» از ابوبصیر روایت کرده که امام صادق علیه السلام در ماه رمضان این دعا را می خواند:

اَللهُمَّ اِنّی بِکَ أَتَوَسَّلُ

خدایا به تو متوسّل شده

وَمِنْکَ اَطْلُبُ حاجَتی

و از تو حاجتم را می خواهم

مَنْ طَلَبَ حاجَةً إِلَى النَّاسِ

و هر کس نیازش را از مردم بخواهد

فَاِنّی لا اَطْلُبُ حاجَتی اِلَّا مِنْکَ،

ولی من نیازم را فقط از تو می خواهم،

وَحْدَکَ لا شَریکَ لَکَ، وَاَسْئَلُکَ

که یگانه ای و شریکی برای تو نیست، و به

بِفَضْلِکَ وَرِضْوانِکَ،

لطف و کرم و خشنودیت

اَنْ تُصَلِّیَ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَاهْلِ بَیْتِهِ،

از تو می خواهم که بر محمّد و خاندان پاکش درود فرستی

و اِنْ تَجْعَلَ لی فی

و برای من در این

عامی هذا إِلَىٰ بَیْتِکَ الْحَرامِ سَبیلًا،

سال، راهی به سوی خانه ات قرار دهی،

حَجَّةً مَبْرُورَةً، مُتَقَبَّلَةً زاکِیَةً خالِصَةً

برای حجّی نیکو، پذیرفته شده، پاکیزه و خالص

لَکَ، تَقِرُّ بِها عَیْنی

برای تو، تا دیده ام به آن روشن شده

وَتَرْفَعُ بِها دَرَجَتی

و رتبه ام (در نزد تو) بالا رود،

وَتَرْزُقُنی اَنْ اغُضَّ بَصَری و اِنْ احْفَظَ فَرْجی

چشم پوشی از گناه وحفظ عفّت

و اِنْ اکُفَّ بِها عَنْ جَمیعِ مَحارِمِکَ،

و پاکدامنی و دوری از همه گناهان را به من عطا فرما،

حَتّی لایَکُونَ شَیْ ءٌآثَرَ عِنْدی

تا چیزی در نزد من مهمتر نباشد

ص :699


1- مصباح کفعمی، صفحه 617 و بلدالامین، صفحه 222 و بحارالانوار، جلد 95، صفحه 120.

مِنْ طاعَتِکَ وَخَشْیَتِکَ،

از بندگی و ترس از (مخالفتِ) تو

وَالْعَمَلِ بِمٰا احْبَبْتَ، وَالتَّرْکِ لِما

و انجام آنچه محبوب تو و ترک آنچه

کَرِهْتَ وَنَهَیْتَ عَنْهُ،

ناپسند توست و از آن نهی کرده ای

وَاجْعَلْ ذلِکَ

و همه آنچه را که خواستم،

فی یُسْرٍ وَیَسارٍ وَعافِیَةٍ،

در آسایش و توانگری و تندرستی قرار ده،

وَ اَوْزِعْنی شُکْرَ ما اَنْعَمْتَ بِهِ عَلَیَّ،

وشکر نعمتهایی که به من داده ای روزیم کن

وَاَسْئَلُکَ اَنْ تَجْعَلَ وَفاَتی قَتْلًا فی سَبیلِکَ تَحْتَ

و از تو می خواهم که مردنم را شهادت در راه خودت و زیر

رایَةِ نَبِیِّکَ مَعَ اَوْلِیآئِکَ،

پرچم پیامبرت، به همراه دوستانت قرار دهی

وَاَسْئَلُکَ اَنْ تَقْتُلَ بی اَعْدآئَکَ وَاَعْدآءَ رَسُولِکَ،

و از تو می خواهم که به وسیله من دشمنان خودت و دشمنان رسولت را نابود کنی

وَاَسْئَلُکَ اَنْ تُکْرِمَنی بِهَوانِ مَنْ شِئْتَ مِنْ خَلْقِکَ،

و از تو می خواهم که به واسطه خواری هر یک از مخلوقاتت که خواهی مرا گرامی داری،

وَلٰا تُهِنّی بِکَرامَةِ اَحَدٍمِنْ اَوْلِیآئِکَ،

و مرا با گرامیداشت دوستانت خوار مگردان،

اَللهُمَّ اجْعَلْ لی مَعَ الرَّسُولِ سَبیلًا،

خدایا برای من در همراهی رسولت راهی قرار ده که

حَسْبِیَ اَللَّهُ ما شآءَ اَللَّهُ.(1)

خدا برای من کافی است و هر آنچه خواهد می شود.

«سیّد بن طاووس» در «اقبال» از ابوبصیر روایت کرده است که امام صادق علیه السلام فرمود: در شب های ماه رمضان بعد از نماز مغرب، با این دعا، برای توفیق زیارت خانه خدا دعا کن.(2) و «کفعمی» در «بلدالامین» گفته است که: مستحبّ است این دعا را در شب اوّل ماه رمضان و هر روز از این ماه بخواند.(3) 4- بهترین اعمال در شبها و روزهای ماه مبارک رمضان تلاوت قرآن است؛ زیرا قرآن در ماه مبارک رمضان نازل شده است و در حدیث آمده است که: هر چیزی را بهاری است و بهار قرآن ماه رمضان است و در ماههای دیگر، هر ماهی یک بار ختم قرآن سنّت است و اقلّ آن هر شش روز است؛ ولی در ماه رمضان، هر سه روز یک ختم قرآن سنّت است و اگر بتواند روزی یک قرآن ختم کند، خوب است.(4) شکّی نیست کسانی که با مفاهیم و محتوای قرآن آشنایی ندارند سزاوار است در محتوای آیات دقت بیشتری کنند و در مکتب قرآن درس فرا گیرند، هر چند مقدار کمتری بخوانند همان گونه که تشکیل جلسات تفسیر برای فهم هدایت های قرآن در این باره بسیار مناسب است.

«علّامه مجلسی» می فرماید: اگر ثواب هر ختم قرآنی به روح مقدّس پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و حضرت فاطمه

ص :700


1- کافی، جلد 4، صفحه 74، حدیث 6.
2- اقبال، صفحه 24.
3- بلدالامین، صفحه 222.
4- زاد المعاد، صفحه 109.

زهرا علیها السلام و یا یکی از ائمه هدی علیهم السلام (و یا به محضر حضرت ولی عصر علیه السلام) هدیه شود ثوابش بیشتر می شود.(1) و از روایتی برمی آید که پاداش چنین کسی آن است که در روز قیامت در سایه آن بزرگواران باشد.(2) 5- باید دعا و ذکر صلوات و استغفار از گناهان در این ماه بسیار نمود. و کلمه طیّبه

لا إلهَ اِلَّا اللَّه

را فراوان گفت.(3) در روایتی می خوانیم: وقتی ماه مبارک رمضان داخل می شد امام زین العابدین علیه السلام جز به دعا و تسبیح و استغفار و تکبیر، سخن نمی گفت.(4) همچنین باید به عبادت و نافله های شب و روز در این ماه اهمّیّت فراوان داد،(5) مخصوصاً کسانی که در غیر این ماه موفّق به انجام نافله ها (مخصوصاً نافله شب) نیستند.

اعمال مشترک شب های ماه مبارک رمضان:

اعمالى که در شب های ماه رمضان بجا آورده می شود چند امر است:

1- افطار کردن به هنگام دخول وقت مغرب شرعی. و مستحبّ است که بعد از نماز مغرب افطار کند، مگر آن که ضعف و ناتوانی بر او غلبه کرده باشد که توجّه و حضور قلب از او سلب شود، و یا آن که جمعی منتظر او باشند.(6) 2- افطار با غذاها و نوشیدنی های پاک و طاهر از حرام و مشتبه به حرام باشد.(7) بهتر آن است که به خرمای حلال افطار کند که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: هر کس با خرمای حلال افطار کند، ثواب نمازش افزون گردد.(8) همچنین امام علی علیه السلام فرمود: مستحب است با شیر افطار کند.(9) افطار کردن به آب و نبات و حلوا و به آب نیم گرم، به هر کدام که باشد، نیز خوب است که رسول خدا صلی الله علیه و آله با اینها افطار می کردند.(10) 3- به هنگام افطار دعاهای کوتاهی که از معصومین علیهم السلام وارد شده است را بخواند مانند:

الف) اَللهُمَّ لَکَ صُمْتُ،

خدایا برای تو روزه گرفته

وَعَلی رِزْقِکَ افْطَرْتُ،

و با روزیت افطار کرده

وَعَلَیْکَ تَوَکَّلْتُ.(11)

و بر تو توکل می کنم.

ص :701


1- زاد المعاد، صفحه 109.
2- اقبال، صفحه 110.
3- زاد المعاد، صفحه 109.
4- کافی، جلد 4، صفحه 88، حدیث 8.
5- زادالمعاد، صفحه 109.
6- همان مدرک، صفحه 108.
7- اقبال، صفحه 114.
8- همان مدرک.
9- همان مدرک.
10- ( 10). زاد المعاد، صفحه 108.
11- ( 11). اقبال، صفحه 117.

ب) امیرمؤمنان علیه السلام به هنگام افطار کردن، این دعا را می خواند:

بِسْمِ اَللَّهِ، اَللَّهُمَّ لَکَ صُمْنا، وَعَلی رِزْقِکَ افْطَرْنا، فَتَقَبَّلْ مِنَّا، اِنَّکَ اَنْتَ

به نام خدا، خدایا برای تو روزه گرفتیم و با روزی تو افطار کردیم پس از ما بپذیر که تو

السَّمیعُ الْعَلیمُ.(1)

شنوا و دانایی.

4- خواندن سوره «انّا انزلناه» به هنگام افطار، پاداش بسیاری دارد.(2) 5- در لقمه اوّل به هنگام افطار، بگوید:

بِسْمِ اَللَّهِ الرَّحْمنِ الرّحَیمِ، یا وٰاسِعَ الْمَغْفِرَةِ، اغْفِرْلی

که امام حسن مجتبی علیه السلام فرمود: کسی که آن را بگوید، خداوند او را بیامرزد.(3) 6- دعا کردن به هنگام افطار نیز بسیار خوب است. در روایتی آمده است که رسول خدا صلی الله علیه و آله می فرمود:

برای روزه دار به هنگام افطارش، یک دعای اجابت شده، می باشد.(4) 7- به هنگام افطار، صدقه دهد و روزه داران را افطار دهد هرچند در صورت عدم توانایی، به تعدادی خرما یا جرعه ای از آب باشد، و افطار دادن از مستحبّات بسیار مؤکّد است که سزاوار است مؤمنان آن را فراموش نکنند، و در بعضی از کشورهای اسلامی هنگام افطار در تمام مساجد سفره های ساده طولانی گسترده می شود.

از رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله نقل شده است که هر کس در ماه رمضان، مؤمن روزه داری را افطار دهد، پاداش آزاد کردن بنده مؤمنی را دارد و سبب آمرزش گناهان او می شود.

وقتی که اصحاب پرسیدند، توانِ چنین کاری نداریم، فرمود: آن کس که توان ندارد، مقداری شیر یا قدری آب و یا تعدادی خرما هم بدهد، خداوند به او چنین پاداشی را عطا می کند.(5) در روایت دیگری که «مرحوم کلینی» و «شیخ صدوق» و «شیخ طوسی» از امام صادق علیه السلام نقل کرده اند آمده است: هر کس روزه داری را افطار دهد، همانند پاداش آن روزه دار ثواب می برد. (بی آن که از ثواب او کاسته شود).(6) 8- هر شب بعد از مغرب، دعای حج را بخواند که در اعمال مشترک هر شب و روز (صفحه 697) ذکر شد.

ص :702


1- مصباح کفعمی، صفحه 631( همین روایت در اقبال، صفحه 116، با مختصری تفاوت، آمده است).
2- اقبال، صفحه 114.
3- همان مدرک، صفحه 116.
4- همان مدرک و بلدالامین، صفحه 232.
5- اقبال، صفحه 7.
6- کافی، جلد 4، صفحه 68، حدیث 1 و تهذیب، جلد 4، صفحه 201، حدیث 4 و فقیه، جلد 2، صفحه 134، حدیث 1952.

9- «سیّد بن طاووس» در «اقبال» روایت کرده است: هر کس در هر شب از ماه رمضان این دعا را بخواند گناهان بسیاری از او آمرزیده می شود:

اَللهُمَّ رَبَّ شَهْرِ رَمَضانَ،

ای خدا، ای پروردگارِ ماه رمضان

اَلَذی اَنْزَلْتَ فیهِ الْقُرْآنَ،

که قرآن را در آن نازل نمودی

وَافْتَرَضْتَ علی

و روزه را در آن

عِبادِکَ فیهِ الصِّیامَ،

بر بندگانت واجب کردی

صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ،

بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست

وَارْزُقْنی حَجَّ بَیْتِکَالْحَرامِ، فی عامی هذا وَفی کُلِّ عامٍ، فَانَّهُ

و در این سال و همه سال حجّ خانه ات را روزیم گردان

وَاغْفِرْ لی تِلْکَ الذُّنُوبَ الْعِظامَ،

و گناهان بزرگم را بیامرز،

لا یَغْفِرُها غَیْرُکَ یا رَحْمنُ یا عَلّامُ.(1)

چرا که آنهارا نمی آمرزد جز تو ای بخشنده بسیار دانا.

10- در هر شب از ماه رمضان دعای افتتاح را بخواند.

دعای افتتاح :

به سند معتبر از حضرت صاحب الأمر- امام زمان (ارواحنا فداه)- نقل شده است که به شیعیان نوشتند:

در هر شب از ماه مبارک رمضان این دعا را بخوانید که دعای این ماه را فرشتگان می شنوند و برای صاحبش استغفار می کنند.

متن دعا مطابق نقل «زاد المعاد»(2) چنین است:

اَللهُمَّ اِنّی افْتَتِحُ الثَّنآءَ بِحَمْدِکَ،

خدایا مدح و ثنا را با ستایشت آغاز می کنم

و اَنْتَ مُسَدِّدٌ لِلصَّوابِ بِمَنِّکَ،

که تو با احسان خود بندگانت را به راه راست هدایت می کنی

وَایْقَنْتُ اِنَّکَ اَنْتَ اَرْحَمُ الرَّاحِمینَ

و یقین دارم که در مقام گذشت و مهربانی، مهربانترین مهربانانی،

فی مَوْضِعِ الْعَفْوِ وَالرَّحْمَةِ، وَاشَدُّ الْمُعاقِبینَ

ولی در مقام عذاب وانتقام

ص :703


1- اقبال، صفحه 61.
2- زاد المعاد، صفحه 110 و اقبال، صفحه 58.

فی مَوْضِعِ النَّکالِ وَالنَّقِمَةِ،

سخت گیرترین عذاب کنندگانی،

وَاَعْظَمُ الْمُتَجَبِّرینَ فی مَوْضِعِ الْکِبْریآءِوَالْعَظَمَةِ،

و در مقام اقتدار و عظمت، تواناترینی،

اَللهُمَّ اِذِنْتَ لی فی دُعآئِکَ وَمَسْئَلَتِکَ،

خدایا در خواندن و درخواستِ از خودت به من اجازه داده ای،

فَاسْمَعْ یا سَمیعُ

پس ای شنوا ستایشم را بشنو

مِدْحَتی وَاجِبْ یا رَحیمُ دَعْوَتی وَاَقِلْ

و ای مهربان دعایم را اجابت کن

یا غَفُورُ عَثْرَتی

و ای آمرزنده از لغزشم در گذر،

فَکَمْ یآ اِلهی

پس ای معبود من

مِنْ کُرْبَةٍ قَدْ فَرَّجْتَها،

چه بسیار غمها که گشودی

وَهُمُومٍ قَدْ کَشَفْتَها،

و اندوهها که بر طرف کردی

وَعَثْرَةٍ قَدْ اقَلْتَها، وَرَحْمَةٍ قَدْنَشَرْتَها،

و لغزشها که در گذشتی و بخشش ها که گستراندی،

وَحَلْقَةِ بَلاءٍ قَدْ فَکَکْتَها،

و گرفتاریها که گشودی،

اَلْحَمْدُ لِلَّهِ اَلَذی

حمد و ستایش مخصوص خداوندی است

لَمْ یَتَّخِذْ صاحِبَةً وَلٰاوَلَداً،

که همدم وفرزندی ندارد

وَلَمْ یَکُنْ لَهُ شَریکٌ فی الْمُلْکِ،

و شریکی در حکومتش نیست

وَلَمْ یَکُنْ لَهُ وَلِیٌّ مِنَ الذُّلِّ

و سرپرستی ندارد و او را

وَ کَبِّرْهُ تَکْبیراً،

بسیار بزرگ بشمار.

اَلْحَمْدُ لِلَّهِ بِجَمیعِ مَحامِدِهِ کُلِّهَا،

حمد و سپاس مخصوص خداوند است به تمامی ستایش ها

عَلیٰ جَمیعِ نِعَمِهِ کُلِّها، اَلْحَمْدُ لِلَّهِ

بر تمامی نعمتهایش، حمد و سپاس مخصوص خداوندی است

اَلَذی لا مُضآدَّ لَهُ فی مُلْکِهِ، وَلٰا مُنازِعَ لَهُ فی اَمْرِهِ،

که مخالفی در فرمانرواییش و ستیزه جویی در کارش نیست،

اَلْحَمْدُ لِلَّهِ اَلَذی لا

حمد و سپاس مخصوص خداوندی است که

شَریکَ لَهُ فی خَلْقِهِ،

شریکی در آفرینش

وَلٰا شَبیهَ لَهُ فی عَظَمَتِهِ،

و نظیری در عظمت و بزرگیش نیست.

اَلْحَمْدُ لِلَّهِ الْفاشی فِی

حمد و سپاس مخصوص خداوندی است

الْخَلْقِ اَمْرُهُ وَ حَمْدُهُ،

که فرمان و سپاسش در میان مخلوقات آشکار است

الظَّاهِرِ بِالْکَرَمِ مَجْدُهُ،

و به واسطه سخاوتش بزرگواریش آشکار است

الْباسِطِ بِالْجُودِ یَدَهُ،

و دستانش به بخشش گشوده است،

اَلَذی لا تَنْقُصُ خَزآئِنُهُ،

خداوندی که گنجینه (رحمتش) کم نشود،

وَلٰا تَزیدُهُ کَثْرَةُ الْعَطآءِ

و فراوانی بخششش

اِلَّا جُوداً وَ کَرَماً،

جز بر گشاده دستی و سخاوتش نیافزاید

انَّهُ هُوَ الْعَزیزُالْوَهَّابُ،

و اوست گرامی و بخشنده،

اَللهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ قَلیلًا مِنْ کَثیرٍ

خدایا از تو می خواهم مقدار کمی از (کرم) بسیارت را

مَعَ حاجَةٍ بی الَیْهِ عَظیمَةٍ،

با این که نیاز من به آن بزرگ

وَغِناکَ عَنْهُ قَدیمٌ،

و بی نیازی تو از آن ازلی است،

وَ هُوَ عِنْدی کَثیرٌ،

در حالى که آن مقدار نزد من بسیار

وَهُوَ عَلَیْکَ سَهْلٌ یَسیرٌ، اَللهُمَّ انَ

ولی بر تو کم و آسان است، خدایا

ص :704

عَفْوَکَ عَنْ ذَنْبی وَتَجاوُزَکَ عَنْ خَطیئَتی

بخشش تو از گناهم و گذشتت از خطایم

وَصَفْحَکَ عَنْ ظُلْمی

و چشم پوشیت از ظلمم

وَسَتْرَکَ عَلیٰ قَبیحِ عَمَلی

و پرده پوشیت بر زشت کاریم

وَحِلْمَکَ عَنْ کَثیرِ جُرْمی

و حلمت از اشتباههای فراوان

عِنْدَ ما کانَ مِنْ خَطَأی وَعَمْدی

عمدی و سهویم،

اطْمَعَنی فی اَنْ اسْئَلَکَ ما لا اَسْتَوْجِبُهُ مِنْکَ

مرا به طمع انداخت که از تو چیزی را که شایسته آن نیستم درخواست کنم،

اَلَذی رَزَقْتَنی مِنْ رَحْمَتِکَ،

که از رحمتت آنچه را روزیم کردی

وَارَیْتَنی مِنْ قُدْرَتِکَ،

و از قدرتت نشانم دادی

وَعَرَّفْتَنی مِنْ اَجاَبَتِکَ،

و از پاسخ دادنت به من شناساندی.

فَصِرْتُ اَدْعُوکَ آمِناً،

پس با آسودگی خاطر تو را می خوانم

وَاَسْئَلُکَ مُسْتَأْنِساً لا خآئِفاً وَلٰا وَجِلًا،

و از تو می خواهم در حال انس با تو، بدون ترس و وحشت،

مُدِلًّا عَلَیْکَ فیما قَصَدْتُ فیهِ اِلَیْکَ،

در حالى که باگستاَخی مقصودم را به درگاهت آورده ام،

فَاَنْ ابْطَا عَنّی عَتَبْتُ بِجَهْلی عَلَیْکَ،

پس اگر در برآوردن حاجتم تأخیر کنی به واسطه نادانیم بر تو اعتراض کنم

وَلَعَلَّ اَلَذی ابْطَا عَنّی هُوَ خَیْرٌ لی

آن که شایدو حال تأخیر آن برای من بهتر باشد،

لِعِلْمِکَ بِعاقِبَةِ الْأُمُورِ،

چرا که به سرانجام کارها دانایی،

فَلَمْ ارَ مَوْلًا کَریماً اصْبَرَ

پس ندیده ام مولا و سرور بخشنده ای، صبر کننده تر

عَلی عَبْدٍ لَئیمٍ مِنْکَ عَلَیَّ

از تو بر بنده پستی مثل من،

یا رَبِّ، اِنَّکَ تَدْعُونی فَاوَلّی عَنْکَ، وَتَتَحَبَّبُ

ای پروردگار من، تو مرا می خوانی ولی من از تو روی می گردانم و با

اِلَیَّ فَاتَبَغَّضُ اِلَیْکَ،

من دوستی می کنی ولی من با تو دشمنی می کنم،

وَتَتَوَدَّدُ اِلَیَّ فَلا اقْبَلُ مِنْکَ،

و در حقّ من دلسوزی می کنی ولی من از تو نمی پذیرم،

کَانَّ لِیَ التَّطَوُّلَ عَلَیْکَ،

گویا که من بر تو منّت دارم،

فَلَمْ یَمْنَعْکَ ذلِکَ

ولی این کار من،

مِنَ الرَّحْمَةِ لی وَالْإِحْسانِ اِلَیَّ،

تو را از بخشش و نیکی به من

وَالتَّفَضُّلِ عَلَیَّ بِجُودِکَ وَکَرَمِکَ،

و بزرگواری به واسطه جودو کرمت در حقّ من باز نداشت،

فَاِرْحَمْ عَبْدَکَ الْجاهِلَ،

پس بر بنده نادانت رحم کن

وَجُدْ عَلَیْهِ بِفَضْلِ اِحْسانِکَ،

و با فزونی احسانت بر او ببخش

اِنَّکَ جَوادٌکَریمٌ،

که تو سخاوتمندو بخشنده ای،

اَلْحَمْدُللَّهِ مالِکِ الْمُلْکِ،

حمد و سپاس خداوندی را که فرمانروای هستی

مُجْرِی الْفُلْکِ،

و حرکت دهنده کشتیها

مُسَخِّرِ الرِّیاحِ،

و تسخیر کننده بادها

فالِقِالْإِصْباحِ،

و شکافنده صبح

دَیَّانِ الدّینِ،

و داور روز جزا

رَبِّ الْعَالَمینَ،

و پروردگار جهانیان است،

اَلْحَمْدُ لِلَّهِ عَلیٰ

حمد و سپاس خدای را

حِلْمِهِ بَعْدَ عِلْمِهِ،

بر حلم بعد از آگاهیش

ص :705

وَاَلْحَمْدُ لِلَّهِ عَلیٰ عَفْوِهِ بَعْدَ قُدْرَتِهِ،

و حمد و سپاس خدای را بر عفو با وجود تواناییش

وَاَلْحَمْدُ لِلَّهِ عَلیٰ طُولِ اناتِهِ فی غَضَبِهِ،

و حمد و سپاس خدای را بر صبر و تحمّل در حال خشمش،

وَهُوَ الْقادِرُ عَلیٰ ما یُریدُ،

در حالى که بر آنچه خواهد تواناست،

اَلْحَمْدُ لِلَّهِ خالِقِ الْخَلْقِ،

حمد و سپاس خدای را که آفریننده مخلوقات،

باسِطِ الرِّزْقِ،

گستراننده روزی،

فالقِ الْإِصْباحِ،

شکافنده صبح،

ذِی الْجَلالِ وَالْإِکْرامِ،

صاحب جلال و احترام

وَالْفَضْلِ وَالْإِنْعامِ،

و لطف و کرم است،

اَلَذی بَعُدَ فَلا یُری

کسی که چنان دور است که دیده نمی شود

وَقَرُبَ فَشَهِدَ النَّجْوی

و چنان نزدیک است که از گفتگوهای پنهانی آگاه است

تَبارَکَ وَتَعإِلَىٰ

و بلند مرتبه و برتر است،

اَلْحَمْدُ لِلَّهِ اَلَذی لَیْسَ لَهُ مُنازِعٌ یُعادِلُهُ،

حمد و سپاس خداوندی را که ستیزه جویی در برابر او

وَلٰا شَبیهٌ یُشاکِلُهُ،

و مشابهی هم شکل او

وَلٰا ظَهیرٌ یُعاضِدُهُ،

و پشتوانه ای تقویت کننده او، وجود ندارد،

قَهَرَ بِعِزَّتِهِ الْأَعِزَّآءَ،

با عزّت و قدرتش قدرتمند را مغلوب ساخته

وَتَواضَعَ لِعَظَمَتِهِ الْعُظَمآءُ،

و بزرگان در برابر عظمتش سر تعظیم فرود آورده اند،

فَبَلَغَ بِقُدْرَتِهِ ما یَشآءُ،

و با قدرتش به آنچه خواسته رسیده است،

اَلْحَمْدُ لِلَّهِ اَلَذی

حمد و سپاس خداوندی را

یُجیبُنی حینَ اُنادیهِ،

که هرگاه بخوانمش پاسخم گوید،

وَیَسْتُرُ عَلَیَّ کُلَّ عَوْرَةٍ

و هر کار زشتی را بر من پوشانده

وَاَنَا اعْصیهِ،

با اینکه من نافرمانیش می کنم

وَ یُعَظِّمُ النِّعْمَةَعَلَیَّ

و نعمتها رابر من تمام کرده

فَلا اجازیهِ،

با این که من ناسپاسیش می کنم،

فَکَمْ مِنْ مَوْهِبَةٍ هَنیئَةٍ قَدْ اعْطانی

و چه نعمتهای سودمندی که به من عطا فرمودی

وَعَظیمَةٍ مَخُوفَةٍ قَدْکَفانی بازداشتی

و حوادث بزرگِ ترسناکی که از من

وَبَهْجَةٍ مُونِقَةٍ قَدْ ارانی

و شادمانی مطبوعی که نشانم دادی،

فَاثْنی عَلَیْهِ حامِداً،

پس ستایش کنان ثنایش گویم

وَ اِذْکُرُهُ مُسَبِّحاً،

و تسبیح گویان یادش کنم،

اَلْحَمْدُ لِلَّهِ اَلَذی لا یُهْتَکُ حِجابُهُ،

حمد و سپاس خدایی را که حجابش دریده نشود

وَلٰا یُغْلَقُ بابُهُ،

و باب رحمتش مسدود نگردد

وَلٰا یُرَدُّ سآئِلُهُ،

و درخواست کننده اش را باز نگرداند

وَلٰا یُخَیَّبُ آمِلُهُ،

و آرزومندش را مأیوس نکند،

اَلْحَمْدُللَّهِ اَلَذی یُؤْمِنُ الْخآئِفینَ،

حمد و سپاس خدایی را که خائفان را ایمنی بخشد

وَیُنَجِّی الصَّالِحینَ،

و شایستگان را نجات دهد

وَیَرْفَعُ الْمُسْتَضْعَفینَ،

و مستضعفان را ترقّی داده

و گردنکشان را خوار کند و پادشاهان را هلاک کرده و دیگران را جانشین آنان کند،

وَاَلْحَمْدُ لِلَّهِ قاصِمِ الْجَبَّارینَ،

حمد و سپاس خدایی را که در هم شکننده زورگویان،

مُبیرِ الظَّالِمینَ،

هلاک کننده ستمگران،

مُدْرِکِ الْهارِبینَ،

دریابنده فراریان،

ص :706

نَکالِ الظَّالِمینَ،

عذاب کننده ستمگران،

صَریخِ الْمُسْتَصْرِخینَ،

فریادرس یاری خواهان،

مَوْضِع حاجاتِ الطَّالِبینَ،

محلّ نیازهای نیازمندان

مُعْتَمَدِالْمُؤْمِنینَ،

و تکیه گاه مؤمنان است،

اَلْحَمْدُ لِلَّهِ اَلَذی مِنْ خَشْیَتِهِ

حمد و سپاس خدایی را که از هیبت او

تَرْعَدُ السَّمآءُ وَسُکَّانُها،

آسمان و زمین

وَتَرْجُفُالْأَرْضُ وَعُمَّارُها،

و ساکنانشان می لرزند،

وَتَمُوجُ الْبِحارُ وَمَنْ یَسْبَحُ فی غَمَراتِها،

و دریاها و آنچه در آن شناور است به حرکت درآید،

اَلْحَمْدُللَّهِ اَلَذی هَدانا لِهذا،

حمد و سپاس خدایی را که ما را به این امور هدایت نمود،

وَما کُنَّا لِنَهْتَدِیَ لَوْلا اَنْ هَدانَا اَللَّهُ،

که اگر ما را هدایت نمی فرمود هدایت نمی یافتیم،

اَلْحَمْدُ لِلَّهِ اَلَذی

حمد و سپاس خدایی را که

یَخْلُقُ وَلَمْ یُخْلَقْ،

می آفریند و آفریده نشده

وَیَرْزُقُ وَلٰا یُرْزَقُ،

و روزی می دهد و روزی داده نشده

وَیُطْعِمُ وَلٰا یُطْعَمُ، وَیُمیتُ

و اطعام می کند و اطعام نشده و زندگان را

الْأَحیآءَ وَیُحْیِی الْمَوْتی

می میراند و مردگان را زنده می کند

وَهُوَ حَیٌّ لا یَمُوتُ،

و اوست زنده ای که هرگز نمیرد،

بِیَدِهِ الْخَیْرُ،

خیر و نیکی به دست اوست

وَهُوَ عَلیٰ کُلِ شَیْ ءٍ قَدیرٌ،

و بر هرچیز تواناست،

اَللهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ عَبْدِکَ وَ رَسُولِکَ،

خدایا بر محمّد بنده و فرستاده

وَاَمینِکَ وَصَفِیِّکَ،

و امانتدار و برگزیده

وَحَبیبِکَ وَخِیَرَتِکَ مِنْ خَلْقِکَ،

و حبیب و انتخاب شده از میان مخلوقاتت

وَحافِظِ سِرِّکَ،

و نگهدارنده راز

وَمُبَلِّغِ رِسالاتِکَ، اَفْضَلَ

و رساننده پیامهایت درود فرست، برترین،

وَاَحْسَنَ وَاجْمَلَ،

نیکوترین، زیباترین،

وَاکْمَلَ وَازْکی

کامل ترین، پاکیزه ترین،

و اِنْمی وَاطْیَبَ

فزاینده ترین، دلپذیرترین،

وَاطْهَرَ وَاسْنی وَاکْثَرَ

پاکترین، درخشان ترین و بیشترین

ما صَلَّیْتَ وَبارَکْتَ وَتَرَحَّمْتَ،

درود و برکت و رحمت

وَتَحَنَّنْتَ وَسَلَّمْتَ

و دلسوزی و سلامی که فرستادی

عَلیٰ اَحَدٍ مِن عِبادِکَ

بر هر یک از بندگان

و اِنْبِیآئِکَ وَرُسُلِکَ وَصَفْوَتِکَ،

و پیامبران و فرستادگان و برگزیدگان

وَاهْلِ الْکَرامَةِ عَلَیْکَ مِن خَلْقِکَ، اَللهُمَ

و بزرگمنشان از میان مخلوقاتت، خدایا

وَصَلِّ عَلیٰ عَلیٍّ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ،

درود فرست بر حضرت علی امیرالمؤمنین

وَوَصِیِّ رَسُولِ رَبِّ الْعالَمینَ، عَبْدِکَ

و جانشین فرستاده پروردگار جهانیان، بنده

وَوَلیِّکَ وَاَخی رَسُولِکَ،

و محبوبت و برادر فرستاده ات

وَحُجَّتِکَ عَلیٰ خَلْقِکَ،

و دلیل و برهانت بر بندگان

وَآیَتِکَ الْکُبْری وَالنَّبَأِاَلْعَظیمِ،

و نشانه و خبربسیار بزرگ،

ص :707

وَصَلِّ عَلَی الصِّدّیقَةِ الطَّاهِرَةِ،

و درود فرست بر راستگوی پاکیزه

فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ الْعالَمینَ،

حضرت فاطمه، سرور بانوان جهان

وَصَلِّ عَلیٰ سِبْطَیِ الرَّحْمَةِ

و درود فرست بر دو فرزندزاده پیامبر رحمت

وَامامَیِ الْهُدی الْحَسَنِ وَالْحُسَیْنِ، سَیّدَیْ

و دو پیشوای هدایت، امام حسن و امام حسین آقا و سرور

شَبابِ اَهْلِ الْجَّنَةِ،

جوانان اهل بهشت،

وَصَلِّ عَلیٰ ائِمَّةِ الْمُسْلِمینَ، عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ،

و درود فرست بر پیشوایان مسلمانان، علی بن حسین

وَمُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ، وَجَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ، وَمُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ، وَعَلِیِّ بْنِ

و محمّد بن علی و جعفربن محمّد و موسی بن جعفر و علی بن

مُوسی وَمُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ، وَعَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ، وَالْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ، وَالْخَلَفِ

موسی و محمّد بن علی و علی بن محمّد و حسن بن علی و جانشین

الْهادِی الْمَهْدِیِّ،

راهنمای راه یافته (حضرت مهدی (عج))،

حُجَجِکَ عَلیٰ عِبادِکَ،

حجّت ها و دلایلت بر بندگان

وَ اُمَنآئِکَ فی بِلادِکَ،

و امانتدارانت در زمین،

صَلاةً کَثیرَةًدآئِمَةً،

درود فراوان و همیشگی،

اَللهُمَّ وَصَلِّ عَلیٰ وَلِیِّ اَمْرِکَ

خدایا درود فرست بر عهده دار فرمانت

الْقآئِمِ الْمُؤَمَّلِ،

و قیام کننده آرزو شده

وَالْعَدْلِ الْمُنْتَظَرِ،

و عدالت گستر مورد انتظار

وَحُفَّهُ بِمَلائِکَتِکَ الْمُقَرَّبینَ،

و او را با فرشتگان مقرّبت در برگیر،

وَایِّدْهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ یا رَبَّ الْعالَمینَ، اَللَّهُمَ

و با روح القدس یاریش کن، ای پروردگار جهانیان، خدایا

اجْعَلْهُ الدَّاعِیَ إِلَىٰ کِتابِکَ،

او را دعوت کننده به کتابت

وَالْقآئِمَ بِدینِکَ،

و قیام کننده به امر دینت قرار ده،

اِسْتَخْلِفْهُ فِی الْأَرْضِ کَمَا

او را در زمین جانشین خود قرار ده همان گونه که

اسْتَخْلَفْتَ اَلَّذینَ مِنْ قَبْلِهِ،

پیشینیان او را جانشین خود قرار دادی،

مَکِّنْ لَهُ دینَهُ اَلَّذِی ارْتَضَیْتَهُ لَهُ،

دینی که برای او پسندیده ای پابرجا ساز،

ابْدِلْهُ مِنْ بَعْدِخَوْفِهِ امْناً،

و بیم و ترس او را به آسودگی خاطرو ایمنی تبدیل کن،

یَعْبُدُکَ

چرا که تو را عبادت کرده

لا یُشْرِکُ بِکَ شَیْئاً،

و شریکی برای تو نگیرد،

اَللهُمَّ اعِزَّهُ وَاعْزِزْ بِهِ،

خدایا او را عزّت ده و دیگران را به او عزّت بخش،

و اِنْصُرْهُ و اَنْتَصِرْ بِهِ،

و یاریش کن و دیگران را به وسیله او یاری ده

و اِنْصُرْهُ نَصْراً عَزیزاً،

و او را کاملًا یاری کن

وَافْتَحْ لَهُ فَتْحاً یَسیراً،

و پیروزی آسان نصیبش فرما،

وَاجْعَلْ لَهُ مِنْ لَدُنْکَ سُلْطاناً نَصیراً،

و از جانب خود حکومتی پیروزمند برایش مقرّر فرما،

اَللهُمَّ اظْهِرْ بِهِ دینَکَ وَسُنَّةَ نَبِیِّکَ،

خدایا دین و سنّت پیامبرت را به وسیله او آشکار کن،

ص :708

حَتّی لا یَسْتَخْفِیَ بِشَیْ ءٍ مِنَ الْحَقِّ مَخافَةَ اَحَدٍ مِنَ الْخَلْقِ،

تا چیزی ازحق به واسطه ترس از مخلوقاتت مخفی نماند،

اَللهُمَّ اِنَّا نَرْغَبُ اِلَیْکَ فی دَوْلَةٍ کَریمَةٍ،

خدایا ما آرزومند دولتی کریمانه هستیم

تُعِزُّ بِهَا الْإِسْلامَ وَاَهْلَهُ،

که به واسطه آن اسلام و اهل آن را عزّت بخشیده

وَتُذِلُّ بِهَا النِّفاقَ وَاَهْلَهُ،

و نفاق و اهل آن را خوار گردانی

وَتَجْعَلُنا فیها مِنَ الدُّعاةِ إِلَىٰ طاعَتِکَ،

و ما را در آن حکومت از دعوت کنندگان به بندگی ات

وَالْقادَةِ إِلَىٰ سَبیلِکَ،

و پیشروان راهت قرار ده

وَتَرْزُقُنا بِها

و به واسطه آن بزرگی در

کَرامَةَ الدُّنْیا وَالْاخِرَةِ،

دنیا و آخرت را روزیمان گردان،

اَللَّهُمَّ ما عَرَّفْتَنا مِنَ الْحَقِّ فَحَمِّلْناهُ،

خدایا آنچه از حق به ما شناساندی پس ما را بدان وادار

وَما قَصُرْنا

و آنچه کوتاهی کردیم،

عَنْهُ فَبَلِّغْناهُ،

ما را به آن برسان،

اَللهُمَّ الْمُمْ بِهِ شَعْثَنا،

خدایا به واسطه او پراکندگی ما را اصلاح کن،

وَاشْعَبْ بِهِ صَدْعَنا،

و اختلاف میان ما را کم کن،

وَارْتُقْ بِهِ فَتْقَنا،

و تفرقه میان ما را پیوند ده،

وَکَثِّرْبِهِ قِلَّتَنا،

و کمی (افراد) ما را فزونی بخش،

وَاعْزِزْ بِهِ ذِلَّتَنا،

و ما را از خواری به عزّت

وَاغْنِ بِهِ عآئِلَنا،

و از نداری به بی نیازی برسان،

وَاقْضِ بِهِ عَنْ مُغْرَمِنا،

و بدهی ما را ادا کن

وَاجْبُرْبِهِ فَقْرَنا،

و فقرمان را جبران کن،

وَسُدَّ بِهِ خَلَّتَنا،

و اختلاف میان ما را کم کن،

وَیَسِّرْ بِهِ عُسْرَنا،

و مشکلات ما را به آسانی تبدیل کن

وَبَیِّضْ بِهِ وُجُوهَنا،

و ما را روسفید گردان،

وَفُکَّ بِهِ اسْرَنا،

و گرفتاری ما را بگشا،

و اِنْجِحْ بِهِ طَلِبَتَنا،

و نیازمان را مرتفع گردان،

و اِنْجِزْ بِهِ مَواعیدَنا،

و وعده های ما را محقّق گردان،

وَاسْتَجِبْ بِهِ دَعْوَتَنا،

و دعاهایمان را مستجاب کن

وَاَعْطِنا بِهِ سُؤْلَنا،

و خواسته های ما را برآور،

وَبَلِّغْنا بِهِ مِنَ الدُّنْیا وَالْاخِرَةِ آمالَنا،

و ما را به آرزوهای دنیا و آخرت برسان،

وَاَعْطِنا بِهِ فَوْقَ رَغْبَتِنا،

و بیش از آنچه می خواهیم به ما عطا کن،

یا خَیْرَ الْمَسْئُولینَ

ای بهترین درخواست شده

وَاَوْسَعَ الْمُعْطینَ،

و توانگرترین عطاکننده،

اشْفِ بِهِ صُدُورَنا،

سینه های ما را به او شفا بخش،

وَ اِذْهِبْ بِهِ غَیْظَ قُلُوبِنا،

و عقده دلهای ما را بگشا

وَاهْدِنا بِهِ لِمَا اخْتُلِفَ فیهِ مِنَ الْحَقِّ بِاذْنِکَ، اِنَّکَ

و ما را به جانب حق از آنچه که به اجازه ات در آن اختلاف شده هدایت فرما، زیرا تو

تَهْدی مَنْ تَشآءُ إِلَىٰ صِراطٍ مُسْتَقیمٍ،

هر که را بخواهی به راه راست هدایت می کنی،

و اِنْصُرْنا بِهِ عَلیٰ عَدُوِّکَ وَعَدُوِّنآ،

و ما را به کمک او بر دشمنان خود و دشمنانمان پیروز گردان،

اِلهَ الْحَقِّ آمین ،

ای معبود به حقّ (دعاهایم را) قبول فرما،

اَللهُمَّ اِنَّا نَشْکُو اِلَیْکَ فَقْدَ نَبِیِّنا صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَآلِهِ،

خدایابه تو شکایت می کنیم ما از فقدان پیامبرمان- که درود تو بر او و خاندانش باد

ص :709

وَغَیْبَةَ وَلِیِّنا،

- و غیبت اماممان

وَکَثْرَةَ عَدُوِّنا،

و فراوانی دشمنان

وَقِلَّةَ عَدَدِنا،

و کمی تعداد

وَشِدّةَ الْفِتَنِ بِنا،

و فتنه های سخت

وَتَظاهُرَ الزَّمانِ عَلَیْنا،

و خود نمایی روزگار بر ضرر ما

فَصَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ الِهِ،

پس بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست

وَ اعِنَّا عَلیٰ ذلِکَ

و ما را بر این امور یاری فرما،

بِفَتْحٍ مِنْکَ تُعَجِّلُهُ،

به پیروزی نزدیک از جانب خودت و

وَبِضُرٍّ تَکْشِفُهُ،

برطرف ساختن رنج و سختی

وَ نَصْرٍ تُعِزُّهُ،

و یاری با عزّت

وَ سُلْطانِ حَقٍّ تُظْهِرُهُ،

و فرمانروایی آشکار

وَ رَحْمَةٍ مِنْکَ تَجَلِّلُناها،

و به حق و رحمت

وَ عافِیَةٍ مِنْکَ تُلْبِسُناها،

و سلامتی فراگیر از جانبت،

بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ.

به رحمتت ای مهربان ترین مهربانان.

***

11- در هر شب بخواند:

اَللهُمَّ بِرَحْمَتِکَ فِی الصَّالِحینَ فَادْخِلْنا،

خدایا ما را به احسانت در زمره نیکوکاران داخل کن

وَفی عِلِّیّینَ فَارْفَعْنا، وِبَکَاْسٍ

و در درجات بهشت بالا بر و با جامی

مِنْ مَعینٍ مِنْ عَیْنٍ سَلْسَبیلٍ فَاسْقِنا،

از چشمه گوارا سیراب کن

وَمِنَ الْحُورِ الْعینِ بِرَحْمَتِکَ فَزَوِّجْنا،

و به احسانت از حورالعین به همسری ما درآور،

وَمِنَ الْوِلْدانِ الْمُخَلَّدینَ

و از نوجوانانی جاودان

کَانَّهُمْ لُؤْلُؤٌ مَکْنُونٌ فَاخْدِمْنا، وَمِنْ

که مانند گوهرهای در صدفند به خدمت ما درآور، و از

ثِمارِ الْجَنَّةِ

میوه های بهشتی

وَلُحُومِ الطَّیْرِ فَاطْعِمْنا،

و گوشت پرندگان بهره مند ساز،

وَ مِنْ ثِیابِ السُّنْدُسِ وَالْحَریرِ

و از لباسهای ذربافت و ابریشمی

وَالْإِسْتَبْرَقِ فَالْبِسْنا،

و دیبا به ما بپوشان،

وَلَیْلَةَ الْقَدْرِ

و ما را به درک فضیلت شب قدر

وَحَجَّ بَیْتِکَ الْحرامِ

و حجّ خانه ات

وَقَتْلًا فی سَبیلِکَ

و شهادت در راهت

فَوَفِّقْ لَنا،

موفقّ بدار،

وَصالِحَ الدُّعآءِ وَالْمَسْئَلةِ فَاسْتَجِبْ لَنا،

و دعا و خواسته شایسته ما را اجابت فرما،

وَ اِذا جَمَعْتَ الأَوَّلینَ

و در زمانی که پیشینیان

وَالأخِرینَ یَوْمَ الْقِیامَةِ فَاِرْحَمْنا،

و پسینیان را در قیامت گردآوری بر ما رحم کن،

وَبَرآئَةً مِنَ النَّارِ فَاُکْتُبْ لَنا،

رهایی از آتش دوزخ را برای ما مقدّر فرما،

وَفی جَهَنَّمَ

و ما را در دوزخ

فَلا تَغُلَّنا،

گرفتار مکن

وَ فی عَذابِکَ وَ هَوانِکَ فَلا تَبْتَلِنا،

و به عذاب و خواریت مبتلا مگردان،

وَ مِنَ الزَّقُّومِ وَالضَّریعِ

و از گیاه تلخ و بد بوی «زقّوم» و «ضریع» به

ص :710

فَلاتُطْعِمْنا،

ما مخوران

وَ مَعَ الشَّیاطینِ فَلا تَجْعَلْنا،

و ما را همراه شیطانها قرار مده،

وَ فِی النَّارِ عَلیٰ وُجُوهِنا فَلاتَکْبُبْنا،

و به صورت در آتش نیانداز،

وَ مِنْ ثِیابِ النَّارِ وَمِنْ کُلِّ سُوءٍ یا

و از لباسهای آتشین

وَسَراَبیٰلِ الْقَطِرانِ فَلا تُلْبِسْنا،

و پیراهن قیر اندود به ما مپوشان، ای

لا اِلهَ اِلَّا اَنْتَ

که معبودی جز تو نیست،

بِحَقِّ لا اِلهَ اِلَّا اَنْتَ فَنَجِّنا.(1)

به حق این که معبودی جز تو نیست ما را از هر بدی رهایی بخش.

***

12- از حضرت صادق علیه السلام روایت شده است که در هر شب ماه رمضان این دعا را می خوانی:

اَللهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ اَنْ تَجْعَلَ

خدایا از تو می خواهم که قرار دهی

فیما تَقْضی وَتُقَدِّرُ مِنَ الْأَمْرِ الْمَحْتُومِ فِی

در آنچه حکم کرده و مقرّر فرمودی از

الْأَمْرِ الْحَکیمِ،

فرمان حکیمانه ات،

مِنَ الْقَضآءِ اَلَذی لا یُرَدُّ وَلٰا یُبَدَّلُ،

از قضایی که برگشت نداشته و تغییر نمی یابد

اَنْ تَکْتُبَنی مِنْ حُجَّاجِ

که مرا از حاجیان

بَیْتِکَ الْحَرامِ،

خانه ات قرار دهی،

الْمَبْرُورِ حَجُّهُمْ،

حجّاجی که حجّشان پذیرفته،

الْمَشْکُورِ سَعْیُهُمْ،

سعیشان قبول شده،

الْمَغْفُورِ ذُنُوبُهُمْ،

گناهانشان آمرزیده، و

الْمُکَفَّرِ عَنْ سَیِّئاتِهِمْ،

بدیهایشان پوشیده شده است،

و اِنْ تَجْعَلَ فیما تَقْضی وَتُقَدِّرُ،

و قراردهی در آنچه حکم کرده و مقدّر فرمودی،

اَنْ تُطیلَ عُمْری

طول عمری همراه

فی خَیْرٍ وَعافِیَةٍ،

با خوبی و سلامتی

وَتُوَسِّعَ فی رِزْقی

و روزی وسیع

وَتَجْعَلَنی مِمَّنْ تَنْتَصِرُ بِهِ لِدینِکَ،

و قراردهی مرا از کسانی که دینت را به وسیله آنان یاری کنی

وَلٰا تَسْتَبْدِلْ بی غَیْری (2)

و مرا با دیگری عوض نکنی.

***

13- مرحوم محدّث قمی نقل کرده است که: در «أنیس الصالحین» آمده است که در هر شب از شبهای ماه رمضان این دعا را بخوان:

ص :711


1- اقبال، صفحه 61 و زادالمعاد، صفحه 116.
2- اقبال، صفحه 61.

اَعُوذُ بِجَلالِ وَجْهِکَ الْکَریمِ،

به بزرگی جمال کریمانه ات پناه می برم

اَنْ یَنْقَضِیَ عَنّی شَهْرُ رَمَضانَ،

که (مبادا) ماه رمضان سپری شود

اَوْ یَطْلُعَ الْفَجْرُ مِنْ لَیْلَتی هذِهِ،

یا امشبم صبح گردد

وَلَکَ قِبَلی تَبِعَةٌ

در حالى که از ناحیه من عمل مستوجب بازخواست

اَوْ ذَنْبٌ

یا گناهی باشد

تُعَذِّبُنی عَلَیْهِ.(1)

که مرا به آن عذاب کنی.

***

14- مستحبّ است در هر شب از ماه رمضان دو رکعت نماز خوانده شود، در هر رکعت بعد از حمد، سه مرتبه توحید و پس از سلام بگوید:

سُبْحانَ مَنْ هُوَ حَفیظٌ لا یَغْفُلُ،

تسبیح می کنم خدای نگاه دارنده ای را که غافل نشود (از حال بندگان)

سُبحانَ مَنْ هُوَ

تسبیح می کنم، خدای

رَحیمٌ لا یَعْجَلُ،

مهربانی را که (در عذاب بندگان) شتاب نکند،

سُبْحانَ مَنْ هُوَ قآئِمٌ لا یَسْهُو،

تسبیح می کنم خدای پاینده ای را که اشتباه نکند،

سُبْحانَ مَنْ هُوَ دائِمٌ لایَلْهُو.

تسبیح می کنم خدای ابدی را که بیهوده وقت نمی گذارند.

سپس تسبیحات اربعه را هفت مرتبه بخواند و آنگاه بگوید:

سُبْحانَکَ سُبْحانَکَ سُبْحانَکَ،

تو را تسبیح می کنم، تو را تسبیح می کنم،تو را تسبیح می کنم،

یا عَظیمُ اِغْفِرْ لِیَ الذَّنْبَ الْعَظیمَ.

ای بزرگ مرتبه، گناه بزرگ مرا ببخش.

در پایان نیز ده مرتبه صلوات بفرستد بر پیغمبر و آل او علیهم السلام. کسی که این دو رکعت نماز را بجا آورد خداوند متعال گناهان زیادی را از او بیامرزد.(2) 15- در روایتی از امام صادق علیه السلام آمده است که هر کس در هر شب از ماه رمضان، سوره «إنّا فَتَحْنا» را در نماز مستحبّی بخواند، آن سال از بلاها محفوظ بماند.(3) 16- بجا آوردن هزار رکعت نماز در طول شبهای ماه رمضان.

درباره کیفیّت بجا آوردن آن، روایات مختلف است ولی آنچه که در روایت «علی بن مهران» از امام جواد علیه السلام نقل شده و گروه کثیری از بزرگان آن را پذیرفته اند چنین است:

در دهه اوّل و دهه دوم ماه رمضان، در هر شبی بیست رکعت نماز خوانده شود (هر دو رکعت به یک سلام) به این نحو که هر شب، هشت رکعتِ آن بعد از نماز مغرب و دوازده رکعتِ آن، بعد از نماز عشا و در دهه آخر، در هر شبی سی رکعت خوانده شود؛ هشت رکعت بعد از نماز مغرب و بیست و دو رکعت، بعد از

ص :712


1- مفاَتیح الجنان، اعمال شبهای ماه مبارک رمضان.
2- مستدرک الوسائل، جلد 6، صفحه 215، حدیث 6770.
3- زاد المعاد، صفحه 100.

نماز عشا، که در مجموع هفتصد رکعت می شود و باقیمانده آن که سیصد رکعت است در شب های قدر خوانده شود، یعنی در شب نوزدهم صد رکعت (به اضافه بیست رکعتی که قبلًا می خواند) و در شب بیست و یکم صد رکعت (به اضافه سی رکعت) و در شب بیست و سوم نیز صد رکعت (به علاوه سی رکعت) که در مجموع هزار رکعت می شود.(1) مناسب است که مؤمنان از این نماز (تا آن جا که مقدور است) غفلت نورزند.

اعمال مخصوص سحرگاهان:

در اعمال سحرهای ماه مبارک رمضان اموری مستحب است:

1- خوردن سحری؛ که در روایتی از رسول خدا صلی الله علیه و آله آمده است که خوردن سحری را ترک نکنید؛ هرچند یک عدد خرما باشد.(2) در روایت دیگری رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: فرشتگان برای کسانی که در سحرها، طلب آمرزش می کنند و سحری می خورند، استغفار می کنند.(3) 2- خواندن سوره «إنّا أنزلناه» به هنگام خوردن سحری؛ در روایتی از امام صادق علیه السلام آمده است که هر مؤمنی، در وقت افطار و خوردن سحری، این سوره را بخواند، در میان این دو وقت ثواب شهیدان را دارد.(4) 3- خواندن دعای سحر

این دعا که دارای مضامین ارزشمند و بیانگر عظمت اوصاف اِلهی است، انسان را در مسیر کمال معنوی و سیر و سلوک إِلَىٰ اللَّه بسیار کمک می کند و توجّه به معانی آن، معارف توحیدی ناب و خالص را به ما می آموزد.

درباره این دعای باعظمت، از امام رضا علیه السلام نقل شده که فرمود: این دعا را امام باقر علیه السلام در سحرهای ماه مبارک رمضان می خواند و می فرمود: اسم اعظم اِلهی در آن است و در سرعت اجابت دعا بسیار مؤثّر است. دعا این است:

اَللَّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ مِنْ بَهآئِکَ بِابْهاهُ،

خدایا از تو می خواهم به حق درخشنده ترین درخشنده گیت

وَکُلُّ بَهآئِکَ بَهِیٌّ،

با اینکه همه درخشندگیت درخشنده است،

اَللَّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِبَهآئِکَ کُلِّهِ،

خدایا از تو می خواهم به حق تمامی درخشندگیت

اَللهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ مِنْ جَمالِکَ بِاجْمَلِهِ،

خدایا از تو می خواهم به حق زیباترین زیباییت

وَکُلُّ جَمالِکَ

با این که همه زیباییهایت

ص :713


1- اقبال، صفحه 11.
2- همان مدرک، صفحه 82.
3- همان مدرک.
4- همان مدرک، صفحه 83.

جَمیلٌ،

زیباست،

اَللهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِجَمالِکَ کُلِّهِ،

خدایا از تو می خواهم به حق تمامی زیباییت،

اَللهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ مِنْ جَلالِکَ

خدایا از تو می خواهم به حق بزرگترین

بِاجَلِّهِ، وَکُلُّ جَلالِکَ جَلیلٌ،

بزرگیت با این که همه بزرگیت بزرگ است،

اَللهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِجَلالِکَ کُلِّهِ، اَللهُمَ

خدایا از تو می خواهم به حق تمام بزرگیت، خدایا

اِنّی اَسْئَلُکَ مِنْ عَظَمَتِکَ بِاعْظَمِها،

از تو می خواهم به حق باشکوهترین شکوهت

وَکُلُّ عَظَمَتِکَ عَظَیمَةٌ، اَللَّهُمَّ اِنّی

با این که همه شکوهت با شکوه است خدایا از

اَسْئَلُکَ بِعَظَمَتِکَ کُلِّها،

تو می خواهم به حق تمامی شکوهت،

اَللَّهُمَّ اِنّی اسَئَلُکَ مِنْ نُورِکَ بِاَنْوَرِهِ،

خدایا از تو می خواهم به حق روشن ترین روشنیت

وَکُلُّ نُورِکَ نَیِّرٌ،

با اینکه همه روشنیت نورانی است

اَللَّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِنُورِکَ کُلِّهِ،

خدایا از تو می خواهم به حق تمامی روشنیت،

اَللَّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ مِنْ رَحْمَتِکَ

خدایا از تو می خواهم به حق گسترده ترین

بِاَوْسَعِها، وَکُلُّ رَحْمَتِکَ وٰاسِعَةٌ،

بخششت با اینکه تمام بخششت گسترده است،

اَللَّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِرَحْمَتِکَ کُلِّها، اَللهُمَ

خدایا از تو می خواهم به حق تمامی بخششت، خدایا از

اِنّی اَسْئَلُکَ مِنْ کَلِماتِکَ بِاتَمِّها،

تو می خواهم به حق کاملترین سخنانت

وَکُلُّ کَلِماتِکَ تآمَّةٌ، اَللَّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ

با این که تمام سخنانت کامل است، خدایا از تو می خواهم

بِکَلِماتِکَ کُلِّهَا،

به حق تمامی سخنانت،

اَللَّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ مِنْ کَمالِکَ بِاکْمَلِهِ،

خدایا از تو می خواهم به حق کاملترین کمالاتت

وَکُلُّ کَمالِکَ کامِلٌ،

با این که تمام کمالاتت کامل است،

اَللَّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِکَمالِکَ کُلِّهِ،

خدایا از تو می خواهم به حق تمامی کمالت،

اَللهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ مِنْ اسمآئِکَ بِاکْبَرِها،

خدایا از تو می خواهم به حق بزرگترین نامهایت

وَکُلُّ اسْمآئِکَ کَبیرَةٌ،

با این که تمام نامهایت بزرگ است،

اَللَّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِاسْمآئِکَ کُلِّها،

خدایا از تو می خواهم به حق تمامی نامهایت،

اَللَّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ

خدایا از تو می خواهم

مِنْ عِزَّتِکَ باعَزِّها، وَکُلُّ عِزَّتِکَ عَزیزَةٌ،

به حق بالاترین مقامت با این که تمامی مقاماتت بلند است،

اَللَّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِعِزَّتِکَ کُلِّها،

خدایا از تو می خواهم به حق تمامی مقامت،

اَللَّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ مِنْ مَشِیَّتِکَ بِامْضاها،

خدایا از تو می خواهم به حق گذراترین اراده ات

وَکُلُّ مَشِیَّتِکَ ماضِیَةٌ، اَللَّهُمَّ اِنّی

با این که تمام اراده ات گذراست، خدایا از

اَسْئَلُکَ بِمَشِیَّتِکَ کُلِّها،

تو می خواهم به حق تمامی اراده ات،

اَللَّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ

خدایا از تو می خواهم

مِنْ قُدْرَتِکَ بِالْقُدْرَةِ الَّتِی

به حق قدرتی که به واسطه

ص :714

اسْتَطَلْتَ بِها عَلیٰ کُلِّ شَیْ ءٍ،

آن بر هر چیز احاطه داری،

وَکُلُّ قُدْرَتِکَ مُسْتَطیلَةٌ،

با این که تمام قدرتت محیط است

اَللَّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ

خدایا از تو می خواهم به

بِقُدْرَتِکَ کُلِّها،

حق تمامی قدرتت،

اَللَّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ مِنْ عِلْمِکَ بِاَنْفَذِهِ،

خدایا از تو می خواهم به حق نافذترین علمت،

وَکُلُّ عِلْمِکَ نافِذٌ،

با اینکه تمام علمت نافذ است،

اَللهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِعِلْمِکَ کُلِّهِ،

خدایا از تو می خواهم به حق تمامی علمت،

اَللهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ مِنْ قَوْلِکَ بِارْضاهُ،

خدایا از تو می خواهم به حق پسندیده ترین گفتارت

وَکُلُّ قَوْلِکَ رَضِیٌّ،

با اینکه تمام گفتارهایت پسندیده است،

اَللهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِقَوْلِکَ کُلِّهِ،

خدایا از تو می خواهم به حق تمامی گفتارهایت،

اَللهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ مِنْ

خدایا از تو می خواهم

مَسآئِلِکَ بِاَحَبِّها اِلَیْکَ،

به حق محبوبترین خواسته هایت

وَکُلُّ مَسآئِلِکَ اِلَیْکَ حَبیبَةٌ،

با اینکه تمام خواسته هایت محبوب است،

اَللهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ

خدایا از تو می خواهم به

بِمَسآئِلِکَ کُلِّها،

حق تمامی خواسته هایت،

اَللَّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ مِنْ شَرَفِکَ بِاَشْرَفِهِ،

خدایا از تو می خواهم به حق بالاترین درجه ات

وَکُلُّ شَرَفِکَ شَریفٌ،

با اینکه تمام درجاتت بلند است،

اَللهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِشَرَفِکَ کُلِّهِ،

خدایا از تو می خواهم به حق تمامی درجاتت.

اَللهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ مِنْ سُلْطانِکَ

خدایا از تو می خواهم به حق جاودانترین

بِادْوَمِهِ، وَکُلُّ سُلطانِکَ دآئِمٌ،

فرمانروایت با اینکه تمام فرمانروایت جاودانی است،

اَللهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِسُلْطانِکَ کُلِّهِ، اَللهُمَ

خدایا از تو می خواهم به حق تمام فرمانروایت، خدایا

اِنّی اَسْئَلُکَ مِنْ مُلْکِکَ بِافْخَرِهِ،

از تو می خواهم به حق با شکوهترین پادشاهیت

وَکُلُّ مُلْکِکَ فاخِرٌ،

با اینکه تمام پادشاهیت با شکوه است،

اَللهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ

خدایا از تو می خواهم

بِمُلْکِکَ کُلِّهِ،

به حق تمامی پادشاهیت،

اَللهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ مِنْ عُلُوِّکَ بِاعْلاهُ،

خدایا از تو می خواهم به حق بالاترین مقامت،

وَکُلُّ عُلُوِّکَ عالٍ،

با اینکه تمام مقاماتت بلند است،

اَللَّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِعُلُوِّکَ کُلِّهِ،

خدایا از تو می خواهم به حق تمام مقاماتت،

اَللهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ مِنْ مَنِّکَ بِاقْدَمِهِ، وَکُلُ

خدایا از تو می خواهم به حق دیرینه ترین نعمتت،

مَنِّکَ قَدیمٌ،

با اینکه تمام نعمتهایت دیرینه است،

اَللهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِمَنِّکَ کُلِّهِ،

خدایا از تو می خواهم به حق تمامی نعمتهایت،

اَللهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ مِنْ آیاتِکَ

خدایا از تو می خواهم به حق

بِاکْرَمِها،

گرامی ترین نشانه هایت،

وَکُلُّ آیاتِکَ کَریمَةٌ،

با اینکه تمام نشانه هایت گرامی است،

اَللهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِآیاتِکَ کُلِّها،

خدایا از تو می خواهم به حق تمامی نشانه هایت،

اَللهُمَّ اِنّی

خدایا من از

ص :715

اَسْئَلُکَ بِمٰا اَنْتَ فیهِ مِنَ الشَّاْنِ وَالْجَبَرُوتِ،

تو می خواهم به حق مقام و بزرگیت

وَاَسْئَلُکَ بِکُلِّ شَاْنٍ وَحْدَهُ

و از تو می خواهم به حق تمامی

وَجَبَرُوتٍ وَحْدَها،

مقامات و بزرگیت،

اَللهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِمٰا تُجیبُنی [بِهِ] حینَ اَسْئَلُکَ،

خدایا از تو می خواهم به حق آنچه که مرا [به آن] پاسخ می دهی زمانی که تو را می خوانم،

فَاجِبْنی یا اَللَّهُ.

پاسخم گویی ای خدا.

آنگاه هر حاجت که داری از خدا طلب کن که برآورده می شود، ان شاءاللَّه تعالى.(1)

4- دعای ابوحمزه ثمالى

دعای ابوحمزه ثمالى که در سحرگاهان ماه رمضان خوانده می شود، از مضامین و محتوای بسیار بلندی برخوردار است که اگر کسی اندکی آمادگی روحی داشته باشد و با توجّه، این دعا را بخواند، به یقین در عمق وجودش نورانیّت خاصّی وارد می شود و در دل و جانش انقلاَبیٰ ایجاد می کند.

دعای ابوحمزه ثمالى علاوه بر آن که یک دوره درس خداشناسی را در بر دارد، راه و رسم بندگی و طریق انابه و توبه و بازگشت به پروردگار را به ما می آموزد.

ابوحمزه ثمالى می گوید: امام زین العابدین علیه السلام در طول شب های ماه رمضان بیشتر شب را به نماز می ایستاد و چون هنگام سحر فرا می رسید، این دعا را می خواند:(2)

اِلهی لا تُؤَدِّبْنی بِعُقُوبَتِکَ،

ای معبود من، مرا با مجازاتت ادب مکن،

وَلٰا تَمْکُرْ بی فی حیلَتِکَ،

و مرا به تدبیر خویش دچار نکن،

مِنْ اَیْنَ لِیَ الْخَیْرُ یا

از کجا خیری بیابم، ای

رَبِّ، وَلٰا یُوجَدُ اِلَّا مِنْ عِنْدِکَ،

پروردگار من، در حالى که جز در پیشگاه تو یافت نشود،

وَمِنْ اَیْنَ لِیَ النَّجاةُ،

و از کجا راه نجاَتی یابم،

وَلٰا تُسْتَطاعُ اِلَّا بِکَ،

در حالى که جز با کمک تو میسّر نشود،

ص :716


1- اقبال، صفحه 76.
2- این دعا را شیخ در مصباح المتهجّد، صفحه 582 و سیّد بن طاووس در اقبال، صفحه 67 آورده اند. مرحوم علّامه مجلسی نیز در بحارالانوار، جلد 95، صفحه 82 آن را نقل کرده است. ما این دعا را مطابق نسخه مصباح نقل می کنیم و اگر در نسخه های متداول، بر اساس دیگر کتب جملاَتی آمده که در مصباح نیست، در پاورقی متذکّر می شویم.

لَا اَلَذی اَحْسَنَ اسْتَغْنی

نه آنکه نیکی می کند بی نیاز

عَنْ عَوْنِکَ وَرَحْمَتِکَ،

از کمک و بخشش توست

وَلَا اَلَذی اَسآءَ وَاجْتَرَءَ

و نه آنکه بدی کرده و بر تو

عَلَیْکَ وَلَمْ یُرْضِکَ خَرَجَ عَنْ قُدْرَتِکَ،نموده و تو را خشنود نساخته از قدرتت بیرون است،

یا رَبِّ یا رَبِّ یا رَبِ به اندازه یک نفس جرأت

ای پروردگار من، ای پروردگار من، ای پروردگار من

بگوید. سپس بگوید:

بِکَ عَرَفْتُکَ،

تو را به کمک خودت شناختم

و اَنْتَ دَلَلْتَنی عَلَیْکَ،

و تو مرا به سوی خویش راهنمایی کرده

وَ دَعَوْتَنی اِلَیْکَ، وَ لَوْ لا

و دعوت نمودی و اگر

اَنْتَ لَمْ ادْرِ ما اَنْتَ،

تو نبودی نمی دانستم که کیستی،

اَلْحَمْدُ لِلَّهِ اَلَذی ادْعُوهُ

حمد و سپاس مخصوص خداوندی است

فَیُجیبُنی وَ اَنْ کُنْتُ

که می خوانمش و پاسخم می گوید اگر چه

بَطیئاًحینَ یَدْعُونی

در آن هنگام که مرا می خواند سستی کنم،

وَ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ اَلَذی

و حمد و سپاس مخصوص خداوندی است

اَسْئَلُهُ فَیُعْطینی

که از او می خواهم و عطایم می کند،

وَ اَنْ کُنْتُ بَخیلًا حینَ

اگر چه در آن هنگام که از من

یَسْتَقْرِضُنی

طلب انفاق کند بخل ورزم،

وَ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ اَلَذی

و حمد و سپاس مخصوص خداوندی است

اُنادیهِ کُلَّما شِئْتُ لِحاجَتی

که برای هر خواسته ام می خوانمش

وَاخْلُو بِهِ حَیْثُ شِئْتُ لِسِرِّی

و در هر زمان برای اسرارم

بِغَیْرِ شَفیعٍ

بی واسطه با او خلوت می کنم

فَیَقْضی لی حاجَتی

و او خواسته ام را اجابت می کند،

اَلْحَمْدُللَّهِ اَلَذی لا

حمد و سپاس مخصوص خداوندی است که

ادْعُو غَیْرَهُ،

غیر او را نخوانم

وَ لَوْ دَعَوْتُ غَیْرَهُ

و اگر غیر او را می خواندم

لَمْ یَسْتَجِبْ لی دُعآئی

خواسته ام را پاسخ نمی داد،

وَاَلْحَمْدُ لِلَّهِ اَلَذی لا

و حمد و سپاس مخصوص خداوندی است

ارْجُو غَیْرَهُ،

که به غیر او امید ندارم

وَ لَوْ رَجَوْتُ غَیْرَهُ لَأَخْلَفَ رَجآئی

و اگر به غیر او امید داشتم ناامیدم می کرد،

وَاَلْحَمْدُ لِلَّهِ اَلَذی وَکَلَنی

و حمد و سپاس مخصوص خداوندی است که مرا به خودش واگذارده

الَیْهِ فَاَکْرَمَنی

تا گرامیم دارد

وَلَمْ یَکِلْنی الَی النَّاسِ فَیُهینُونی

و مرا به مردم وانگذارده تا خوارم کنند،

وَاَلْحَمْدُ لِلَّهِ اَلَذی تَحَبَّبَ اِلَیَّ

و حمد و سپاس مخصوص خداوندی است که به من مهر ورزد

وَهُوَ غَنِیٌّ عَنّی

در حالى که بی نیاز از من است،

وَاَلْحَمْدُ لِلَّهِ اَلَذی یَحْلُمُ عَنّی

و حمد و سپاس مخصوص خداوندی است که مرا تحمّل کند

حَتّی کَاِنّی لا ذَنْبَ لی

گویا من گناهی ندارم،

فَرَبّی احْمَدُ شَیْ ءٍ عِنْدی وَاحَقُّ بِحَمْدی

پس پروردگار من شایسته ترین و سزاوارترین است به حمد و سپاس من،

اَللهُمَّ اِنّی اُجِدُ سُبُلَ الْمَطالِبِ

خدایا من راههای مقصود را به

اِلَیْکَ مُشْرَعَةً،

سویت گشوده

وَمَناهِلَ الرَّجآءِ اِلَیْکَ مُتْرَعَةً،

و چشمه های امید را به سویت جاری،

وَالْإِسْتِعانَةَ بِفَضْلِکَ لِمَنْ

و کمک خواستن از احسان و نیکیت را برای کسی که

ص :717

اَمَّلَکَ مُباحَةً،

آرزویتان دارد مشروع

وَ اَبْوابَ الدُّعآءِ اِلَیْکَ لِلصَّارِخینَ مَفْتُوحَةً،

و درهای دعای به سویت را برای فریاد خواهان گشوده می یابم،

وَاعْلَمُ اِنَّکَ لِلرَّاجی بِمَوْضِعِ اَجابَةٍ،

و می دانم به یقین تو برای بر آوردن (حاجت) امیدواران

وَلِلْمَلْهُوفینَ بِمَرْصَدِ اغاثَةٍ،

و فریادرسی غمزدگان آماده ای

وَ اَنَّ فِی اللَّهْفِ إِلَىٰ جُودِکَ،

و به یقین اشتیاق به جود و کرمت

وَالرِّضا بِقَضآئِکَ عِوَضاً مِنْ مَنْعِ الْباخِلینَ،

و رضایت به تقدیرت در مقابل منع بخیلان است

وَمَنْدُوحَةً عَمَّا فی

و رهایی از آنچه در

ایْدِی الْمُسْتَاْثِرینَ،

دست دنیا طلبان است

وَ اَنَّ الرَّاحِلَ اِلَیْکَ قَریبُ الْمَسافَةِ،

و به یقین مسیر آن که به سویت می آید کوتاه است،

وَاِنَّکَ لا تَحْتَجِبُ عَنْ خَلْقِکَ

و به یقین تواز مخلوقاتت دور نیستی

اِلَّا اَنْ تَحْجُبَهُمُ الْأَعْمالُ دُونَکَ،

مگر اینکه اعمال (بد) ایشان میان تو و آنها جدایی اندازد،

وَقَدْ قَصَدْتُ اِلَیْکَ بِطَلِبَتی

و من با خواسته ام تو را قصد کرده

وَتَوَجَّهْتُ اِلَیْکَ بِحاجَتی

و به درگاهت روی آورده ام،

وَجَعَلْتُ بِکَ اسْتِغاثَتی

و فریاد خواهیم را به درگاه تو قرار داده ام

وَبِدُعآئِکَ تَوَسُّلی

و با خواندنت به تو متوسّل شده ام

مِنْ غَیْرِ اسْتِحْقاقٍ لِاسْتِماعِکَ مِنّی وَلَا اسْتیجابٍ لِعَفْوِکَ عَنّی بَلْ

بی آنکه مستحقّ شنیدن و عفو تو باشم، بلکه به خاطر

لِثِقَتی بِکَرَمِکَ،

اطمینان به بخششت

وَسُکُونی إِلَىٰ صِدْقِ وَعْدِکَ،

و آرامشم به وعده صادقت

وَلَجَأی الَی الْإیمانِ بِتَوْحیدِکَ،

و روی آوردنم به ایمان بر یگانگیت

وَیَقینی [وَ ثِقَتی] بِمَعْرِفَتِکَ مِنّی

و باور واطمینانم به شناخت تو از من است

اَنْ لا رَبَّ لی غَیْرُکَ، وَلٰا اِلهَ

که پروردگاری جز تو ندارم و معبودی جز

اِلَّا اَنْتَ، وَحْدَکَ لا شَریکَ لَکَ،

تو نیست و یگانه بی شریکی،

اَللَّهُمَّ اَنْتَ الْقائِلُ وَقَوْلُکَ حَقٌّ، وَوَعْدُکَ

خدایا تو گوینده ای هستی که گفتارت راست و وعده ات

صِدْقٌ: وَاَسْئَلُوا اللَّهَ مِنْ فَضْلِهِ انَّ اللَّهَ کانَ بِکُمْ رَحیماً.

صادق است (که فرمودی): و از فضل (و رحمت و برکت) خدا، (برای رفع تنگناها) طلب کنید

وَلَیْسَ مِنْ صِفاتِکَ

و خداوند بر شما مهربان است،

یا سَیِّدی اَنْ تَاْمُرَ بِالسُّؤالِ وَتَمْنَعَ الْعَطِیَّةَ،

ای آقای من از ویژگیهای تو نیست که فرمان به خواستن داده و از بخشش دریغ کنی

و اَنْتَ الْمَنّانُ بِالْعَطِیَّاتِ عَلیٰ اهْلِ مَمْلَکَتِکَ،

و تویی بخشنده مواهب بر

وَالْعائِدُ عَلَیْهِمْ بِتَحَنُّنِ رَاْفَتِکَ،

مخلوقاتت و توجّه کنند بر ایشان با مهربانی دلسوزانه ات،

اِلهی رَبَّیْتَنی فی نِعَمِکَ

معبودا مرا در کودکی در نعمتها

ص :718

وَاِحْسانِکَ صَغیراً،

و احسانت پروراندی

وَنَوَّهْتَ بِاسْمی کَبیراً،

و در بزرگسالى مرا بلند آوازه کردی،

فَیا مَنْ رَبَّانی فِی الدُّنْیا

پس ای کسی که مرا در دنیا با

بِاحْسانِهِ وَتَفَضُّلِهِ وَنِعَمِهِ،

لطف و کرم و نعمتهایت پروراندی

وَاشارَ لی فِی الْأخِرَةِ إِلَىٰ عَفْوِهِ وَکَرَمِهِ،

و در آخرت برای من به بخشش و کرمت اشارت فرمودی،

مَعْرِفَتی یا مَوْلایَ دَلیلی عَلَیْکَ،

ای آقا و سرورم شناختم (از تو) راهنمایم به سوی توست

وَحُبّی لَکَ شَفیعی اِلَیْکَ،

و محبّتم به تو شفیعم به درگاه توست،

وَاَنَا واثِقٌ مِنْ

و من از راهنمایی یافتنم

دَلیلی بِدَلالَتِکَ،

به هدایت تو مطمئنّم

وَساکِنٌ مِنْ شَفیعی إِلَىٰ شَفاعَتِکَ،

و از پذیرش شفیعم به شفاعت تو آسوده خاطرم،

اَدْعُوکَ یا سَیِّدی

ای آقای من

بِلِسانٍ قَدْ اخْرَسَهُ ذَنْبُهُ،

تو را با زبانی که گناه، آن را گنگ نموده می خوانم،

رَبِّ اُناجیکَ بِقَلْبٍ قَدْ اَوْبَقَهُ جُرْمُهُ،

ای پروردگار من با دلی که گناه آن را هلاک نموده

اَدْعُوکَ یا رَبِّ راهِباً راغِباً راجِیاً خآئِفاً،

با تو راز و نیاز می کنم ای پروردگار من با حالت ترس و علاقه و امید و وحشت تو را می خوانم،

اِذٰا رَایْتُ مَوْلایَ ذُنُوبی

ای آقا و سرورم زمانی که گناهانم را می بینم

فَزِعْتُ، وَ اِذا رَایْتُ کَرَمَکَ طَمِعْتُ،

وحشت می کنم و زمانی که لطف و کرم تو را می بینم طمع می کنم،

فَاَنْ عَفَوْتَ فَخَیْرُ رٰاحِمٍ، و اِنْ عَذَّبْتَ

پس اگر از من درگذری پس مهربانترینی و اگر عذاب کنی

فَغَیْرُ ظالِمٍ،

ستم نکرده ای،

حُجَّتی یا اَللَّهُ فی جُرْاَتی عَلیٰ مَسْئَلَتِکَ مَعَ اتْیانی ما تَکْرَهُ،

ای خدا دلیل بر گستاَخیم برای در خواستن از تو- با اینکه مخالف میل تو رفتار کرده ام-

جُودُکَ وَکَرَمُکَ،

بخشش و احسان توست،

وَعُدَّتی فی شِدَّتی

و (دلیل بر درخواست رفع) نیازم در سختیها

مَعَ قِلَّةِ حَیائی رَاْفَتُکَ وَرَحْمَتُکَ،

با وجود بی شرمی ام لطف و مهربانی توست،

وَقَدْ رَجَوْتُ اَنْ لا تَخیبَ بَیْنَ ذَیْنِ وَذَیْنِ مُنْیَتی

و امیدوارم که بین این دو و آن دو ناامیدم نگردانی،

فَحَقِّقْ رَجآئی وَاسْمَعْ

پس امیدم را محقّق ساز، و خواسته ام را بپذیر،

دُعآئی یا خَیْرَ مَنْ دَعاهُ داعٍ،

ای بهترین خوانده شده

وَاَفْضَلَ مَنْ رَجاهُ راجٍ، عَظُمَ یا سَیِّدی

و برترین مورد امید، ای آقا و سرورم،

اَمَلی وَسآءَ عَمَلی

آرزویم بزرگ و عملم زشت است،

فَاَعْطِنی مِنْ عَفْوِکَ بِمِقْدارِ اَمَلی وَلٰا تُؤاخِذْنی

پس به مقدار آرزویم از بخششت عطایم کن و مرا به عمل

بِاسْوَءِ عَمَلی

زشتم مؤاخذه نکن،

فَانَّ کَرَمَکَ یَجِلُّ عَنْ مُجازاةِ الْمُذْنِبینَ،

چرا که بخشش و کرم تو از مجازات گنهکاران،

وَحِلْمَکَ یَکْبُرُ

و حلمت از کیفر

ص :719

عَنْ مُکافاةِ الْمُقَصِّرینَ،

کوتاهی کنندگان بزرگتر است،

وَ اَنَا یاسَیِّدی عائِذٌ بِفَضْلِکَ،

ای آقای من، به فضل و احسان پناهنده ام

هارِبٌ مِنْکَ اِلَیْکَ،

و از (عذاب) تو به سوی (رأفت) تو گریزانم،

مُتَنَجِّزٌ ما وَعَدْتَ مِنَ الصَّفْحِ

محقّق نمودی چشم پوشی را که وعده کرده بودی

عَمَّنْ اَحْسَنَ بِکَ ظَنّاً،

از کسی که به تو گمان نیک دارد،

وَما اَنَا یا رَبِّ وَما

من که هستم و چه ارزشی دارم ای پروردگار من،

خَطَری هَبْنی بِفَضْلِکَ،

مرا به فضل و احسانت ببخش

وَتَصَدَّقْ عَلَیَّ بِعَفْوِکَ،

و با عفو و گذشتت بر من منّت گذار،

ایْ رَبِّ جَلِّلْنی بِسَتْرِکَ،

ای پروردگار من مرا به پرده پوشیت گرامی دار،

وَاعْفُ عَنْ تَوْبیخی بِکَرَمِ وَجْهِکَ،

و با چهره کریمانه ات از ملامت من درگذر،

فَلَوِ اطَّلَعَ الْیَوْمَ عَلیٰ ذَنْبی غَیْرُکَ

که اگر غیر از تو امروز بر گناهم آگاهی می یافت

ما فَعَلْتُهُ،

آن را مرتکب نمی شدم

وَ لَوْ خِفْتُ تَعْجیلَ الْعُقُوبَةِ

و اگر از سرعت در مجازات می ترسیدم

لَاجْتَنَبْتُهُ،

به یقین آن را مرتکب نمی شدم، (و دلیل ارتکاب گناهم)

لا لِأَنَّکَ اهْوَنُ النَّاظِرینَ،

نه به خاطر این است که تو بر من بی ارزش ترین بینندگان

وَاخَفُّ الْمُطَّلِعینَ [عَلَیَّ] ،

و کمترین آگاهانی،

بَلْ لِأَنَّکَ یارَبِّ خَیْرُ السَّاتِرینَ،

بدان جهت است که تو ای پروردگار من بلکه بهترین عیب پوش

وَاحْکَمُ الْحاکِمینَ،

و داناترین حکمران

وَاَکْرَمُ الْأَکْرَمینَ،

و گرامی ترین گرامیان

سَتَّارُ الْعُیُوبِ،

و بسیار پوشاننده عیوب

غَفَّارُ الذُّنُوبِ، عَلّامُ الْغُیُوبِ،

و آمرزنده گناهان و دانای نهان ها هستی

تَسْتُرُ الذَّنْبَ بِکَرَمِکَ،

که گناه را با بزرگواریت می پوشانی

وَتُؤَخِّرُ الْعُقُوبَةَ بِحِلْمِکَ،

و مجازات را با حلمت به تأخیر می اندازی،

فَلَکَ اَلْحَمْدُ

پس حمد و سپاس از آن توست

عَلی حِلْمِکَ بَعْدَ عِلْمِکَ،

بر حلم بعد از آگاهیت

وَعَلی عَفْوِکَ بَعْدَ قُدْرَتِکَ،

و عفو بعد از قدرتت،

وَیَحْمِلُنی وَیُجَرِّئُنی

در حالى که صبر و شکیبایی تو نسبت به من مرا وادار و گستاخ به

عَلی مَعْصِیَتِکَ

نافرمانیت می نماید

حِلْمُکَ عَنّی

و عیب پوشی تو نسبت به من،

وَیَدْعُونی إِلىٰ قِلَّةِ الْحَیآءِ سِتْرُکَ عَلَیَّ،

مرا به بی شرمی فرا می خواند

وَیُسْرِعُنی الَی التَّوَثُّبِ عَلیٰ مَحارِمِکَ مَعْرِفَتی

و آگاهیم به وسعت رحمت و بزرگی بخششت،

بِسَعَةِ رَحْمَتِکَ، وَعَظیمِ عَفْوِکَ،

مرا به ارتکاب کارهای حرام سرعت می بخشد،

یا حَلیمُ یا کَریمُ، یا حَیُّ یا قَیُّومُ،

ای شکیبا، ای بزرگوار، ای زنده، ای پایدار،

یا غافِرَ الذَّنْبِ، یا قابِلَ التَّوْبِ،

ای آمرزنده گناه، ای توبه پذیر،

یا عَظیمَ الْمَنِّ،

ای بزرگ نعمت،

یا قَدیمَ الْإِحسانِ،

ای دیرینه نیکی،

اَیْنَ سَتْرُکَ الْجَمیلُ،

کجاست عیب پوشی زیبایت،

اَیْنَ عَفْوُکَ

کجاست عفو

ص :720

الْجَلیلُ، اَیْنَ فَرَجُکَ الْقَریبُ،

بزرگت، کجاست گشایش نزدیکت،

اَیْنَ غِیاثُکَ السَّریعُ،

کجاست فریادرسی سریعت،

اَیْنَ رَحْمَتُکَ الْوٰاسِعَةُ،

کجاست مهربانی گسترده ات،

اَیْنَ عَطایاکَ الْفاضِلَةُ،

کجاست بخششهای فراوانت،

اَیْنَ مَواهِبُکَ الْهَنیئَةُ،

کجاست هدایای دلچسبت،

اَیْنَ فَضْلُکَ الْعَظیمُ،

کجاست لطف و کرم بزرگت،

اَیْنَ صَنائِعُکَ السَّنِیَّةُ، اَیْنَ

کجاست مهارتهای عإِلَىٰ مرتبه ات،

اَیْنَ مَنُّکَ الْجَسیمُ،

کجاست نعمت بزرگت،

اَیْنَ احْسانُکَ الْقَدیمُ،

کجاست نیکی دیرینه ات،

اَیْنَ کَرَمُکَ یاکَریمُ،

کجاست بخششت،ای بزرگوار،

بِهِ وَ بِمُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ(1)

به آنچه که گفتم و به محمّد و خاندان پاکش

فَاسْتَنْقِذْنی وَبِرَحْمَتِکَ

مرا نجات ده و به رحمت و احسانت

فَخَلِّصْنی یا

مرا رهایی بخش، ای

مُحْسِنُ یا مُجْمِلُ،

نیکوکار ای شایسته،

یا مُنْعِمُ یا مُفْضِلُ،

ای نعمت دهنده، ای فزون بخش،

لَسْتُ اتَّکِلُ فِی النَّجاةِ مِنْ عِقابِکَ عَلی اعْمالِنا،

در رهایی از مجازات تو تکیه بر اعمالم نکرده ام

بَلْ بِفَضْلِکَ عَلَیْنا،

بلکه (تکیه ام) بر لطف و کرمی است که بر ما داری،

لِأَنَّکَ اَهْلُ التَّقْوی وَاَهْلُ الْمَغْفِرَةِ،

چرا که تو سزاوار پرهیزکاری و آمرزشی،

تُبْدِئُ بِالْإِحْسانِ نِعَماً،

که به احسان، نعمت را آغاز می نمایی

وَتَعْفُو عَنِ الذَّنْبِ کَرَماً،

و به کرمت از گناه در می گذری،

فَما نَدْری ما نَشْکُرُ

نمی دانم بر چه شکر تو گویم

اَ جَمیلَ ماتَنْشُرُ،

آیا بر زیبایی که می گسترانی

اَمْ قَبیحَ ما تَسْتُرُ،

یا بر زشتی که می پوشانی،

اَمْ عَظیمَ ما ابْلَیْتَ وَاَوْلَیْتَ،

یا بزرگی آنچه آزموده و احسان نمودی،

اَمْ کَثیرَ ما مِنْهُ نَجَّیْتَ وَعافَیْتَ،

یا فراوانی آنچه از آن نجات بخشیده و سلامتی دادی،

یا حَبیبَ مَنْ تَحَبَّبَ اِلَیْکَ،

ای دوست کسی که مدّعی دوستی توست،

وَیا قُرَّةَ عَیْنِ مَنْ لاذَبِکَ

و ای روشنی چشم کسی که به تو پناهنده شده

و اِنْقَطَعَ اِلَیْکَ،

و از دیگران بریده،

اَنْتَ الْمُحْسِنُ وَنَحْنُ الْمُسیئُونَ،

تویی نیکوکار و ماییم گنهکار،

فَتَجاوَزْ یا رَبِّ عَنْ قَبیحِ ما

پس ای پروردگار من به واسطه

عِنْدَنا بِجَمیلِ ما عِنْدَکَ،

زیبایی آنچه نزد توست از زشتی آنچه نزد ماست درگذر،

وَاَیُّ جَهْلٍ یا رَبِّ لا یَسَعُهُ جُودُکَ،

و ای پروردگار من کدام جهالت است که وسعت بخششت آن را فرا نگیرد

اَوْ اَیُّ زَمانٍ

یا کدام زمان

اطْوَلُ مِنْ اناتِکَ،

از شکیباییت طولانی تر است،

وَما قَدْرُ اعْمالِنا فی جَنْبِ نِعَمِکَ،

کارهای ما در کنار نعمتهای تو چه ارزشی دارد،

وَکَیْفَ نَسْتَکْثِرُ

و چگونه زیاد بشمریم

ص :721


1- جمله« بمحمّد و آل محمّد» در مصباح نیامده، ولی در اقبال آمده است.

اعْمالًا نُقابِلُ بِها کَرَمَکَ،

کارهایمان را تا آن را با کرمت برابر کنیم،

بَلْ کَیْفَ یَضیقُ عَلَی الْمُذْنِبینَ ما وَسِعَهُمْ مِنْ

بلکه چگونه مهربانی گسترده ات بر

رَحْمَتِکَ،

گنهکاران تنگ آید،

یا وٰاسِعَ الْمَغْفِرَةِ،

ای گسترده آمرزش،

یا باسِطَ الْیَدَیْنِ بِالرَّحْمَةِ،

ای گشوده دست به بخشش،

فَوَعِزَّتِکَ یا

قسم به عزّت و جلالت ای

سَیِّدی لَوْ نَهَرْتَنی ما بَرِحْتُ مِنْ بابِکَ،

آقای من که اگر مرا از درگاهت برانی نخواهم رفت

وَلٰا کَفَفْتُ عَنْ تَمَلُّقِکَ، لِمَا اَنْتَهی

و به خاطر شناختی که از بخشش و کرم تو

اِلَیَّ مِنَ الْمَعْرِفَةِ بِجُودِکَ وَکَرَمِکَ،

به من رسیده دست از تملّقت بر نخواهم داشت،

و اَنْتَ الْفاعِلُ لِما تَشآءُ،

و تویی که هر چه خواهی انجام می دهی،

تُعَذِّبُ مَنْ تَشآءُ

هر کسی را که خواهی

بِمٰا تَشآءُ کَیْفَ تَشآءُ،

و به آنچه خواهی و هرگونه که خواهی عذاب می کنی

وَتَرْحَمُ مَنْ تَشآءُ بِمٰا تَشآءُ کَیْفَ تَشآءُ،

و هر کسی را که خواهی و به آنچه خواهی و هرگونه که خواهی مورد رحمت قرار می دهی،

لاتُسْئَلُ عَنْ فِعْلِکَ،

در مورد کار تو سؤال نشده

وَلٰا تُنازَعُ فی مُلْکِکَ،

و در فرمانرواییت کشمکشی نیست،

وَلٰا تُشارَکُ فی اَمْرِکَ، وَلٰا

و در کار تو شریکی نبوده و در

تُضآدُّ فی حُکْمِکَ،

فرمانت دوگانگی نیست،

وَلٰا یَعْتَرِضُ عَلَیْکَ اَحَدٌ فی تَدْبیرِکَ،

و در اداره کارهایت کسی بر تو خرده نگیرد،

لَکَ الْخَلْقُ وَالْأَمْرُ،

آفرینش وفرمان از آن توست،

تَبارَکَ اَللَّهُ رَبُّ الْعالَمینَ،

بلند مرتبه است خداوندی که پروردگار جهانیان است،

یا رَبِّ هذا مَقامُ

ای پروردگار من، این است جایگاه

مَنْ لٰاذَبِکَ وَاسْتَجارَ

کسی که به تو متوسّل شده است و به

بِکَرَمِکَ،

بخشش و کرمت پناهنده شده

وَالِفَ احْسانَکَ وَنِعَمَکَ،

و به لطف و احسان و نعمتهایت خو گرفته است،

و اَنْتَ الْجَوادُ اَلَذی لایَضیقُ عَفْوُکَ،

و تویی بخشنده ای که گذشتت محدود نشود

وَلٰا یَنْقُصُ فَضْلُکَ،

و لطف و کرمت کاهش نیابد،

وَلٰا تَقِلُّ رَحْمَتُکَ،

و مهربانیت کم نگردد،

وَقَدْ تَوَثَّقْنا مِنْکَ بِالصَّفْحِ الْقَدیمِ،

و ما به چشم پوشی دیرینه

وَالْفَضْلِ اَلْعَظیمِ،

و لطف و کرم بزرگ

وَ الرَّحْمَةِ الْوٰاسِعَةِ،

و مهربانی گسترده ات اطمینان داریم،

اَ فَتُراکَ یا رَبِّ تُخْلِفُ ظُنُونَنا، اَوْ

ای پروردگار من آیا ممکن است بر خلاف گمان ما رفتار نمایی یا

تُخَیِّبُ آمالَنا،

آرزوهای ما را ناامید کنی،

کَلّا یا کَریمُ

هرگز چنین نیست ای بزرگوار،

فَلَیْسَ هذا ظَنُّنا بِکَ،

چرا که گمان ما به تو چنین نبوده

وَ لا هذا فیکَ طَمَعُنا، یا

و امید ما به تو چنین نیست، ای

رَبِّ انَّ لَنا فیکَ امَلًا طَویلًا کَثیراً،

پروردگار من به یقین ما آرزوی طولانی و فراوان

انَّ لَنا فیکَ رَجآءً عَظیماً،

و امید بزرگ به تو داریم،

عَصَیْناکَ

نافرمانی تو کرده

ص :722

وَنَحْنُ نَرْجُو اَنْ تَسْتُرَ عَلَیْنا،

و امیدواریم که آن را بر ما بپوشانی،

وَ دَعَوْناکَ وَ نَحْنُ نَرْجُو اَنْ تَسْتَجیبَ لَنا،

و تو را خوانده و امیدواریم که اجابت فرمایی،

فَحَقِّقْ رَجآئَنا مَوْلانا،

ای آقا و سرور ما امید ما را محقّق فرما،

فَقَدْ عَلِمْنا ما نَسْتَوْجِبُ بِاعْمالِنا،

چرا که می دانیم آنچه را که ما در قبال کارهایمان سزاوار آنیم،

وَلکِنْ عِلْمُکَ فینا

ولی نسبت به ما آگاهی

وَ عِلْمُنا بِاِنَّکَ

و آگاهی ما به این است که تو

لا تَصْرِفُنا عَنْکَ،

ما را از درگاهت دور نسازی

وَ اَنْ کُنَّا غَیْرَ مُسْتَوْجِبینَ لِرَحْمَتِکَ،

اگرچه ما سزاوار لطف و مهربانیت نباشیم

فَاَنْتَ اَهْلٌ اَنْ تَجُودَ

البته تو به واسطه بخشش فراوانت شایستگی داری

عَلَیْنا، وَ عَلَی الْمُذْنِبینَ بِفَضْلِ سَعَتِکَ،

که ما و تمامی گناهکاران را مورد بخشش قرار دهی،

فَامْنُنْ عَلَیْنابِمٰا اَنْتَ اَهْلُهُ،

به آنچه که تو شایسته آنی بر ما کرامت فرما

وَجُدْ عَلَیْنا فَاِنَّا مُحْتاجُونَ إِلَىٰ نَیْلِکَ،

و بر ما ببخش چرا که ما نیازمند بخشش توییم،

یا غَفَّارُ بِنُورِکَ

ای آمرزنده، به نور تو

اهْتَدَیْنا، وَبِفَضْلِکَ اسْتَغْنَیْنا،

هدایت یافتیم و به لطف و رحمتت بی نیاز شده

وَبِنِعْمَتِکَ اصْبَحْنا وَ امْسَیْنا،

و با نعمتهایت صبح و شام کردیم،

ذُنُوبُنا بَیْنَ یَدَیْکَ،

گناهان ما درمقابل توست،

نَسْتَغْفِرُکَ الَّلهُمَّ مِنْها

خدایا از گناهان خود آمرزش طلبیده

وَنَتُوبُ اِلَیْکَ،

و به درگاهت توبه می کنیم،

تَتَحَبَّبُ اِلَیْنا بِالنِّعَمِ،

با نعمتهایت به ما محبّت نمودی

وَنُعارِضُکَ بِالذُّنُوبِ،

و ما در قبال آن نافرمانی کردیم،

خَیْرُکَ اِلَیْنا نازِلٌ،

خیر تو بر ما فرود آید

وَشَرُّنا اِلَیْکَ صاعِدٌ،

و بدی ما به درگاهت بالا رود

وَلَمْ یَزَلْ وَ لایَزالُ مَلَکٌ کَریمٌ

و پیوسته فرشته ای بزرگوار

یَاْتیکَ عَنَّا بِعَمَلٍ قَبیحٍ،

عمل زشت ما را به درگاهت آورده،

فَلا یَمْنَعُکَ ذلِکَ

ولی این باعث نمی شود

مِنْ اَنْ تَحُوطَنابِنِعَمِکَ،

که تو ما را در نعمتهایت غرق نساخته

وَ تَتَفَضَّلَ عَلَیْنا بِآلآئِکَ،

و مورد لطفت قرار ندهی،

فَسُبْحانَکَ ما احْلَمَکَ وَ اَعْظَمَکَ

تسبیح می کنم تو را و چقدر شکیبا و باعظمت

وَاَکْرَمَکَ مُبْدِئاً وَ مُعیداً،

و بزرگواری تو، چه در آغاز و چه در ادامه،

تَقَدَّسَتْ اسْمآئُکَ،

نامهایت مقدّس،

وَجَلَّ ثَناؤُکَ،

مدح و ثنایت بزرگ

وَکَرُمَ صَنائِعُکَ وَفِعالُکَ،

و مهارتها و کارهایت بزرگوارانه است،

اَنْتَ اِلهی اَوْسَعُ فَضْلًا،

تو معبود منی و لطف و کرمت وسیعتر

وَاَعْظَمُ حِلْماً مِنْ اَنْ تُقایِسَنی بِفِعْلی

و حلمت بزرگتر از آن است که مرا با رفتار

وَخَطیئَتی

و گناهانم بسنجی،

فَالْعَفْوَ الْعَفْوَ الْعَفْوَ، سَیِّدی سَیِّدی سَیِّدی

پس (از من) درگذر، درگذر، درگذر، ای آقای من، ای آقای من، ای آقای من،

اَللهُمَّ اشْغَلْنا بِذِکْرِکَ،به یاد خود مشغول فرما،

خدایا ما را

ص :723

وَ اعِذْنا مِنْ سَخَطِکَ،

و از خشم و غضبت پناه ده

وَ اَجِرْنا مِنْ عَذابِکَ،

و مرا از عذابت رهایی بخش

وَ ارْزُقْنا مِنْ مَواهِبِکَ،

و از عطاهایت روزی ما گردان،

وَ اَنْعِمْ عَلَیْنا مِنْ فَضْلِکَ،

و از لطف و کرمت بر ما ببخش،

وَ ارْزُقْنا حَجَّ بَیْتِکَ،

و حجّ خانه ات

وَ زِیارَةَ قَبْرِ نَبِیِّکَ،

و زیارت قبر پیامبرت-

صَلَواتُکَ وَ رَحْمَتُکَ وَ مَغْفِرَتُکَ

که درود و بخشش و احسان و آمرزش

وَ رِضْوانُکَ عَلَیْهِ وَ عَلیٰ اَهْلِ بَیْتِهِ،

و خشنودیت بر او و بر خاندان پاکش باد- را روزی ما گردان،

اِنَّکَ قَریبٌ مُجیبٌ،

که همانا تونزدیک و اجابت کننده ای،

وَ ارْزُقْنا عَمَلًا بِطاعَتِکَ،

و فرمانبردایت را روزی ما گردان

وَ تَوَفَّنا عَلیٰ مِلَّتِکَ، وَ سُنَّةِ نَبِیِّکَ

و ما را بر دین خود و روش پیامبرت-

صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ،

که درود خدا بر او و خاندان پاکش باد- بمیران،

اَللهُمَّ اِغْفِرْ لی وَ لِوٰالِدَیَّ

خدایا من و پدر و مادرم را بیامرز

وَ اِرْحَمْهُما کَمٰا رَبَّیانی صَغیراً،

و بر آن دو ترحّم فرما که مرا در کودکی پرورش دادند،

اجْزِهما بِالْإِحسانِ احْساناً،

در مقابل نیکیهایشان به نیکی

وَ بِالسَّیِّئاتِ غُفْراناً، اَللهُمَّ اغْفِرْ

و در مقابل بدیهایشان به آمرزش پاداش ده، خدایا

لِلْمُؤْمِنینَ وَ الْمُؤْمِناتِ، الْأَحیآءِ مِنْهُمْ وَ الْأَمواتِ،

زندگان و مردگان مردان و زنان با ایمان را بیامرز،

وَ تابِعْ بَیْنَنا وَبَیْنَهُمْ بِالْخَیْراتِ،

و میان ما و آنها با نیکیها پیوند ده،

اَللهُمَّ اِغْفِرْ لِحَیِّنا وَ مَیِّتِنا،

خدایا زنده و مرده

وَ شاهِدِنا وَ غآئِبِنا،

و حاضر و غایب،

ذَکَرِنا و اِنْثانا،

مرد و زن،

صَغیرِنا وَکَبیرِنا،

کوچک و بزرگ،

حُرِّنا وَ مَمْلُوکِنا،

آزاد و عبد ما را بیامرز،

کَذَبَ الْعادِلُونَ بِاَللَّهِ،

روی گردانندگان از خداوند دروغ گفتند

وَ ضَلُّوا ضَلالًابَعیداً،

و به گمراهی دور و

وَ خَسِرُوا خُسْراناً مُبیناً،

زیان آشکاری گرفتار شدند،

اَللهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ،

خدایا بر محمّد و خاندان پاک او درود فرست

وَاخْتِمْ لی بِخَیْرٍ،

و عاقبتم را ختم به خیر فرما،

وَ اِکْفِنی ما اَهَمَّنی مِنْ اَمْرِ دُنْیایَ وَ آخِرَتی

و آنچه از امر دنیا و آخرتم مرا اندوهگین ساخته کفایت فرما،

وَ لاتُسَلِّطْعَلَیَّ مَنْ لا یَرْحَمُنی

وآن که بر من رحم نمی کند بر من مسلّط مکن،

وَاجْعَلْ عَلَیَّ مِنْکَ واقِیَةً باقِیَةً،

و برای من از جانب خود نگهدارنده ای ماندگار قرار ده

وَلٰا تَسْلُبْنی صالِحَ ما اَنْعَمْتَ بِهِ عَلَیَّ،

و نعمتهای شایسته ای که به من داده ای از من نگیر،

وَ ارْزُقْنی مِنْ فَضْلِکَ رِزْقاً واسِعاً

و از لطف و کرمت روزی وسیع،

حَلالًا طَیِّباً، اَللهُمَ

حلال و پاکیزه به من عنایت فرما، خدایا

ص :724

احْرُسْنی بِحَراسَتِکَ، وَ اکْلَأْنی بِکِلائَتِکَ،

مرا به پاسداری و حمایت

وَ احْفَظْنی بِحِفْظِکَ،

و نگهداریت محافظت فرما،

وَارْزُقْنی حَجَّ بَیْتِکَ الْحَرامِ، فی عامِنا هذا وَ فی کُلِّ عامٍ، وَ زِیارَةَ قَبْرِ نَبِیِّکَ وَالْأَئِمَّةِ عَلَیْهِمُ اَلسَّلامُ ،

وحجّ خانه ات و زیارت قبر پیامبر و امامان- که درود خدا بر آنان باد- را در این سال و

در هر سال روزیم فرما،

وَ لا تُخْلِنی یا رَبِّ مِنْ تِلْکَ الْمَشاهِدِ الشَّریفَةِ،

ای پروردگار من، مرا از (زیارت) این بارگاههای گرامی

وَالْمَواقِفِ الْکَریمَةِ،

و جایگاههای ارزشمند محروم مگردان،

اَللهُمَّ تُبْ عَلَیَّ

خدایا توفیق توبه ام ده

حَتّی لا اعْصِیَکَ،

تا نافرمانیت نکنم

وَ الْهِمْنِی الْخَیْرَوَالْعَمَلَ بِهِ،

و نیکی و عمل به آن

وَ خَشْیَتَکَ بِاللَّیْلِ وَ النَّهارِ

و ترس از خودت را در شب و روز

ما اَبْقَیْتَنی یا رَبَّ الْعالَمینَ،

مادامی که زنده ام در دلم بیانداز، ای پروردگار جهانیان،

اَللهُمَّ اِنّی کُلَّما قُلْتُ قَدْ تَهَیَّاْتُ وَ تَعَبَّاْتُ،

خدایا هر زمانی که گفتم مهیّا و آماده ام

وَقُمْتُ لِلصَّلاةِ بَیْنَ یَدَیْکَ

و برای خواندن نماز در مقابلت ایستادم

وَنٰاجَیْٰتُکَ،

و با تو راز و نیاز کردم،

الْقَیْتَ عَلَیَّ نُعاساً اِذٰا اَنَا صَلَّیْتُ،

در آن زمان که نماز می خواندم خواب را بر من مسلّط کردی

وَ سَلَبْتَنی مُناجاتَکَ اِذٰا اَنَا نٰاجَیْٰتُ،

و در آن زمان که راز و نیاز می کردم توفیق آن را از من گرفتی،

ما لی

چه شده است

کُلَّما قُلْتُ قَدْ صَلُحَتْ سَریرَتی

که هر وقت با خود گفتم که باطنم اصلاح شده

وَ قَرُبَ مِنْ مَجالِسِ التَّوَّاَبیٰنَ

و به توبه کنندگان نزدیک شده ام،

مَجْلِسی عَرَضَتْ لی بَلِیَّةٌ ازالَتْ قَدَمی

گرفتاری بر من رخ داد که پایم لغزید

وَ حالَتْ بَیْنی وَ بَیْنَ خِدْمَتِکَ،

و بین من و بندگیت فاصله انداخت،

سَیِّدی لَعَلَّکَ عَنْ بابِکَ طَرَدْتَنی

آقا و سرورم شاید مرا از درگاهت رانده

وَ عَنْ خِدْمَتِکَ نَحَّیْتَنی اَوْ

و از بندگیت دور کرده ای یا

لَعَلَّکَ رَایْتَنی مُسْتَخِفّاً بِحَقِّکَ

شاید مرا سبک شمارنده حقّت یافته ای

فَاقْصَیْتَنی

که مرا رانده ای

اَوْ لَعَلَّکَ رَایْتَنی مُعْرِضاً عَنْکَ

یا شاید مرا روی گردانده از خودت یافته ای

فَقَلَیْتَنی اَوْ لَعَلَّکَ

که بر من غضب نموده ای،

وَجَدْتَنی فی مَقامِ الْکاِذِبینَ

یا شاید که مرا در جایگاه دروغگویان یافته ای

فَرَفَضْتَنی اَوْ لَعَلَّکَ

که مرا رها کرده ای، یا شاید که

ص :725

رَایْتَنی غَیْرَ شاکِرٍ لِنَعْمآئِکَ

مرا ناسپاس بر نعمتهایت یافته ای

فَحَرَمْتَنی

که محرومم کرده ای،

اَوْ لَعَلَّکَ فَقَدْتَنی مِنْ مَجالِسِ

یا شاید که مرا دور از مجالس

الْعُلَمآءِ فَخَذَلْتَنی

علما یافته ای که خوارم کرده ای،

اَوْ لَعَلَّکَ رَایْتَنی فِی الْغافِلینَ

یا شاید که مرا در میان بی خبران یافته ای

فَمِنْ رَحْمَتِکَ آیَسْتَنی

که از بخشش و احسانت ناامیدم کرده ای،

اَوْ لَعَلَّکَ رَایْتَنی آلِفَ مَجالِسِ الْبَطَّإِلَىٰنَ

یا شاید که مرا همنشین بیکاران یافته ای

فَبَیْنی وَبَیْنَهُمْ خَلَّیْتَنی اَوْ لَعَلَّکَ

که مرا در میان آنها رها کرده ای، یا شاید

لَمْ تُحِبَّ اَنْ تَسْمَعَ دُعآئی

که دوست نداشتی که دعایم را بشنوی

فَباعَدْتَنی اَوْ لَعَلَّکَ بِجُرْمی وَ جَریرَتی کافَیْتَنی

که مرا دور کرده ای، یا شاید که به جرم و جنایتم کیفرم نموده ای،

اَوْ لَعَلَّکَ بِقِلَّةِ حَیآئی مِنْکَ جازَیْتَنی

یا شاید که به خاطر بی شرمی ام نسبت به تو مجازاتم کرده ای،

فَاَنْ عَفَوْتَ یا رَبِّ،

پس ای پروردگار من اگر از من درگذری (شایسته است)

فَطالَ ما عَفَوْتَ عَنِ الْمُذْنِبینَ قَبْلی

چون از دیرباز بسیاری از گناهکاران قبل از مرا آمرزیده ای

لِأَنَّ کَرَمَکَ ایْ رَبِّ

چرا که ای پروردگار من لطف و احسانت

یَجِلُّ عَنْ مُکافاتِ الْمُقَصِّرینَ،

بزرگتر ازمجازات کوتاهی کنندگان است

وَ اَنَا عائِذٌ بِفَضْلِکَ، هارِبٌ مِنْکَ اِلَیْکَ،

و من به لطف و کرمت پناهنده ام و از ترس تو به سوی خودت گریزانم،

مُتَنَجِّزٌ ما وَعَدْتَ مِنَ

چشم پوشی را که وعده فرمودی

الصَّفْحِ عَمَّنْ اَحْسَنَ بِکَ ظَنّاً،

از کسی که به تو گمان نیکو دارد خواهانم

اِلهی اَنْتَ اَوْسَعُ فَضْلًا،

ای معبود من لطف و کرمت وسیعتر

وَ اَعْظَمُ حِلْماً مِنْ اَنْ

و حلمت بزرگتر از آن است که

تُقایِسَنی بِعَمَلی

مرا با عملم مقایسه کنی،

اَوْ اَنْ تَسْتَزِلَّنی بِخَطیئَتی

یا اینکه به واسطه اشتباهم مرا بلغزانی،

وَما اَنَا یا سَیِّدی وَ ماخَطَری

و ای آقا و سرورم من که هستم و چه ارزشی دارم،

هَبْنی بِفَضْلِکَ سَیِّدی

به لطف و کرمت مرا ببخش، ای آقای من

وَ تَصَدَّقْ عَلَیَّ بِعَفْوِکَ،

و با گذشتت بر من احسان فرما

وَ جَلِّلْنی بِسَتْرِکَ،

و با پرده پوشیت مرا ارجمند گردان،

وَاعْفُ عَنْ تَوْبیخی بِکَرَمِ وَجْهِکَ،

و با چهره کریمانه ات از سرزنش من درگذر،

سَیِّدی اَنَا الصَّغیرُ اَلَذی رَبَّیْتَهُ، وَ اَنَا

ای آقا و سرورم من همان بنده کوچکم که او را پرورش دادی و همان

الْجاهِلُ اَلَذی عَلَّمْتَهُ،

نادانم که دانایش کردی،

وَ اَنَا الضَّآلُّ اَلَذی هَدَیْتَهُ،

و همان گمراهم که هدایتش نمودی،

وَ اَنَا الْوَضیعُ اَلَذی رَفَعْتَهُ،

و همان افتاده ام که بلندش کردی

وَاَنَا الْخآئِفُ اَلَذی آمَنْتَهُ،

و همان ترسانم که امانش دادی

وَالْجائِعُ اَلَذی اشْبَعْتَهُ،

و همان گرسنه ام که سیرش کردی

وَالْعَطْشانُ

و همان تشنه ام

ص :726

اَلَذی ارْوَیْتَهُ،

که سیرابش نمودی،

وَالْعارِی اَلَذی کَسَوْتَهُ،

و همان عریانم که او را پوشاندی،

وَالْفَقیرُ اَلَذی اغْنَیْتَهُ، وَالضَّعیفُ

و همان محتاجم که بی نیازش نمودی و همان ناتوانم

اَلَذی قَوَّیْتَهُ،

که نیرویش دادی

وَالذَّلیلُ اَلَذی اعْزَزْتَهُ،

و همان خوارم که عزیزش گرداندی

وَالسَّقیمُ اَلَذی شَفَیْتَهُ، وَالسَّآئِلُ

و همان بیمارم که شفایش دادی و همان گدایم

اَلَذی اَعْطَیْتَهُ،

که عطایش نمودی

وَ الْمُذْنِبُ اَلَذی سَتَرْتَهُ،

و همان گنهکارم که او را پوشاندی

وَ الْخاطِئُ اَلَذی اقَلْتَهُ، وَ اَنَا

و همان خطاکارم که از او درگذشتی و همان ناچیزم

الْقَلیلُ اَلَذی کَثَّرْتَهُ،

که بزرگم نمودی،

وَالْمُسْتَضْعَفُ اَلَذی نَصَرْتَهُ،

و همان ناتوانم که یاریش فرمودی

وَ اَنَا الطَّریدُ اَلَذی آوَیْتَهُ،

و همان رانده شده ام که پناهش دادی،

اَنَا یارَبِّ اَلَذی لَمْ اسْتَحْیِکَ فِی الْخَلاءِ،

پروردگارا من همانم که در خلوت از تو شرم نکرده

وَلَمْ اراقِبْکَ فِی الْمَلاءِ،

و در میان مردم ملاحظه تو ننمودم،

انَا صاحِبُ الدَّواهِی الْعُظْمی

من دارای گرفتاریهای بزرگم،

اَنَا اَلَذی عَلیٰ سَیِّدِهِ اجْتَری

من همانم که بر آقا و سرورش گستاَخی کرده است،

اَنَا اَلَذی عَصَیْتُ جَبَّارَ السَّمآءِ،

من همانم که مقتدر آسمان [خدا] را نافرمانی کرده است،

اَلَذی اعْطَیْتُ عَلیٰ مَعاصِی الْجَلیلِ الرُّشا، اَنَا

من همانم که بر نافرمانیهای بزرگم رشوه دادم،

اَنَا اَلَذی حینَ بُشِّرْتُ

من همانم که وقتی به نافرمانیها بشارت داده می شدم

بِها خَرَجْتُ اِلَیْها اسْعی،

به سوی آنها می شتافتم

اَنَا اَلَذی امْهَلْتَنی فَمَا ارْعَوَیْتُ،

من همانم که مهلتش دادی ولی پشیمان نشدم،

وَسَتَرْتَ عَلیَّ فَمَا اسْتَحْیَیْتُ،

و مرا پوشاندی پس من شرم نکرده

وَعَمِلْتُ بِالْمَعاصی فَتَعَدَّیْتُ،

و نافرمانی نموده و از حد گذراندم،

وَاسْقَطْتَنی مِنْ عَیْنِکَ فَما بالَیْتُ،

و مرا از نظرت انداختی ولی اعتنا نکردم،

فَبِحِلْمِکَ امْهَلْتَنی

پس به شکیباییت مهلتم دادی

وَبِسَتْرِکَ سَتَرْتَنی

و به پرده پوشیت پوشاندی،

حَتَّی کَاِنَّکَ اغْفَلْتَنی

تا اینکه گویا مرا نادیده گرفتی

وَمِنْ عُقُوباتِ الْمَعاصی جَنَّبْتَنی

و از کیفر گناهان دورم ساختی،

حَتَّی کَاِنَّکَ اسْتَحْیَیْتَنی

تا جایی که گویی تو از من شرم داری،

اِلهی لَمْ اعْصِکَ حینَ عَصَیْتُکَ

ای معبود من در وقت نافرمانی

وَاَنَا بِرُبُوبِیَّتِکَ جاحِدٌ،

منکر پروردگاریت نبوده

وَلٰابِاَمْرِکَ مُسْتَخِفٌّ،

و فرمانت را سبک نشمرده

وَلٰا لِعُقُوبَتِکَ مُتَعَرِّضٌ،

و خود را در معرض کیفرت قرار نداده

وَلٰا لِوَعیدِکَ مُتَهاوِنٌ،

و به وعده ات بی توجّه نبوده ام،

ص :727

لکِنْ خَطیئَةٌ عَرَضَتْ

بلکه اشتباهی بود که سر زد

وَسَوَّلَتْ لی نَفْسی

و دستخوش وسوسه های نفسم شدم

وَ غَلَبَنی هَوایَ،

و هوای نفسم بر من چیره شد

وَ اَعانَنی عَلَیْها

و بیچارگی ام بر انجام آن مرا یاری کرد،

شِقْوَتی وَ غَرَّنی سَتْرُکَ الْمُرْخی عَلَیَّ،

و پرده پوشیت مرا مغرور کرد،

فَقَدْ عَصَیْتُکَ

و تا می توانستم نافرمانی

وَ خالَفْتُکَ بِجُهْدی

و مخالفت تو کردم،

فَالْانَ مِنْ عَذابِکَ مَنْ یَسْتَنْقِذُنی

پس چه کسی اکنون مرا از عذاب تو

وَ مِنْ ایْدِی الْخُصَمآءِ غَداً مَنْ یُخَلِّصُنی

و فردا از دست دشمنان نجات خواهد داد؟

وَ بِحَبْلِ مَنْ اتَّصِلُ

و به ریسمان چه کسی چنگ زنم

اَنْ اَنْتَ قَطَعْتَ حَبْلَکَ عَنّی

اگر تو پیوندت را از من قطع کنی،

فَواسَوْاتا عَلیٰ

پس وای از رسوایی

ما احْصی کِتابُکَ مِنْ عَمَلی

آنچه در صحیفه ات از اعمال من ثبت کرده ای،

اَلَذی لَوْلا ما ارْجُو

که اگر امیدم به بخشش

مِنْ کَرَمِکَ وَسَعَةِرَحْمَتِکَ،

و وسعت احسانت نبود

وَنَهْیِکَ اَیَّایَ عَنِ الْقُنُوطِ،

و از ناامیدی منعم نکرده بودی

لَقَنَطْتُ عِنْدَما اتَذَکَّرُها،

به یقین در هنگام یادآوری آنها ناامید می شدم،

یا خَیْرَ مَنْ دَعاهُ داعٍ،

ای بهترین خوانده شده

وَاَفْضَلَ مَنْ رَجاهُ راجٍ،

و ای برترین مایه امید،

اَللهُمَّ بِذِمَّةِ الْإِسْلامِ اَتَوَسَّلُ اِلَیْکَ،

خدایا در پناه اسلام به تو متوسّل شده

وَبِحُرْمَةِ الْقُرْآنِ اعْتَمِدُ اِلَیْکَ،

و به احترام قرآن بر تو توکّل می کنم،

وَبِحُبِّی النَّبِیَّ الْأُمِّیَّ الْقُرَشِیَّ الْهاشِمِیَ

و به دوستی پیامبر أمّی قرشی هاشمی

الْعَرَبِیَّ التِّهامِیَّ الْمَکِّیَّ الْمَدَنِیَّ،

عربی تهامی مکّی مدنی،

اَرْجُو الزُّلْفَةَ لَدَیْکَ،

امید جایگاهی نزد تو دارم،

فَلا تُوحِشِ

انس ایمانی مرا به

اسْتیناسَ ایمانی

وحشت مبدّل نکن،

وَلٰا تَجْعَلْ ثَواَبیٰ ثَوابَ مَنْ عَبَدَ سِواکَ،

و پاداش مرا پاداش کسی که غیر تو را بندگی کرده قرار مده،

فَانَّ قَوْماً

چرا که گروهی

آمَنوُا بِالْسِنَتِهِمْ،

به زبان ایمان آوردند

لِیَحْقِنُوا بِهِ دِمآئَهُمْ،

تا به واسطه اسلام خونشان را حفظ کنند

فَادْرَکُوا ما امَّلُوا،

پس به آنچه آرزو داشتند رسیدند،

وَ اَنَّا آمَنَّا بِکَ بِالْسِنَتِنا وَقُلُوبِنا

ولی ما به زبان و دل به تو ایمان آوردیم

لِتَعْفُوَ عَنَّا،

تا از ما درگذری،

فَادْرِکْنا ما امَّلْنا،

پس ما را به آرزویمان برسان

وَثَبِّتْ رَجائَکَ فی صُدُورِنا،

و امیدت را دردل ما پایدار نما

وَلٰا تُزِغْ قُلُوبَنا بَعْدَ اِذْ هَدَیْتَنا،

و دلهایمان را بعد از آن که ما را هدایت کردی منحرف مگردان

وَهَبْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَةً،

و از سوی خود رحمتی بر ما ببخش

اِنَّکَ اَنْتَ الْوَهَّابُ،

زیرا توبخشنده ای،

ص :728

فَوَعِزَّتِکَ لَوِ اَنْتَهَرْتَنی ما بَرِحْتُ مِنْ بابِکَ،

پس به عزّتت سوگند اگر مرا از درگاهت برانی نخواهم رفت،

وَلٰا کَفَفْتُ عَنْ تَمَلُّقِکَ،

و به خاطر بخشش و وسعت احسانت

لِما الْهِمَ قَلْبی

که بر دلم الهام شده

مِنَ الْمَعْرِفَةِ بِکَرَمِکَ، وَسَعَةِ رَحْمَتِکَ،

از التماس به درگاهت دست بر نخواهم داشت،

إِلَىٰ مَنْ یَذْهَبُ الْعَبْدُ اِلَّا إِلَىٰ مَوْلاهُ،

بنده جز آقا و مولایش به سوی که رود

وَإِلَىٰ مَنْ یَلْتَجِئُ الْمَخْلُوقُ اِلَّا إِلَىٰ خالِقِهِ،

و مخلوق جز آفریدگارش به که پناه آورد،

اِلهی لَوْ قَرَنْتَنی بِالْأَصْفادِ،

خدایا اگر مرا به غل و زنجیرها گرفتار سازی

وَمَنَعْتَنی سَیْبَکَ مِنْ بَیْنِ الْأَشْهادِ،

و عطایت را از میان بندگان، از من منع کنی

وَدَلَلْتَ عَلی فَضایِحی عُیُونَ الْعِبادِ،

و رسوائیهایم را در مقابل چشم بندگان قرار دهی

وَ اَمَرْتَ بی الَی النَّارِ،

و مرا امر به دوزخ فرمایی

وَ حُلْتَ بَیْنی وَ بَیْنَ الْأَبْرارِ،

و میان من و نیکوکاران فاصله اندازی،

ما قَطَعْتُ رَجآئی مِنْکَ،

امیدم را از تو قطع نخواهم کرد،

وَ ما صَرَفْتُ تَاْمیلی لِلْعَفْوِ عَنْکَ، وَ لا

و دست از آرزوی عفو تو بر نخواهم داشت و

خَرَجَ حُبُّکَ مِنْ قَلْبی

محبّتت از دلم بیرون نخواهد رفت،

اَنَا لا اَنْسی ایادِیَکَ عِنْدی وَسَتْرَکَ عَلَیَّ فی دارِالدُّنْیا،

من دستگیریها و پرده پوشیهایت را در دنیا نسبت به خود فراموش نخواهم کرد

سَیِّدی اخْرِجْ حُبَّ الدُّنْیا مِنْ قَلْبی

ای آقا و سرورم دوستی دنیا را از دلم بیرون کن

وَاجْمَعْ بَیْنی وَبَیْنَ

و مرا در جمع

الْمُصْطَفی وَآلِهِ خِیَرَتِکَ مِنْ خَلْقِکَ،

پیامبر برگزیده و خاندان پاکش که برگزیدگان از آفریدگانت هستند

وَ خاتَمِ النَّبِیّینَ مُحَمَّدٍ صَلَّی اَللَّهُ

و آخرین پیامبرت حضرت محمّد- که درود خدا

عَلَیْهِ وَآلِهِ،

بر او و خاندانش باد- قرار ده

و اِنْقُلْنی إِلَىٰ دَرَجَةِ التَّوْبَةِ اِلَیْکَ،

و مرا به درجه بازگشت به سویت منتقل کن

وَاعِنّی بِالْبُکآءِ عَلیٰ نَفْسی

و مرا بر گریه به حال خودم یاری کن،

فَقَدْ افْنَیْتُ بِالتَّسْویفِ

پس با تأخیر انداختن

وَالْأمالِ عُمْری

و آرزوهای دور و دراز، عمرم را تباه کردم،

وَقَدْ نَزَلْتُ مَنْزِلَةَ الْأیِسینَ مِنْ خَیْری

و به جایگاه ناامیدان از نیکی خودم تنزّل کردم،

فَمَنْ یَکُونُ اسْوَءَ حالًا مِنّی

پس چه کسی بد حال تر از من است،

اَنْ اَنَا نُقِلْتُ عَلیٰ مِثْلِ حالى إِلَىٰ

اگر با این حال به سوی گوری برده شوم

قَبْری لَمْ امَهِّدْهُ لِرَقْدَتی

که آن را برای خوابیدنم آماده نکرده

وَلَمْ افْرُشْهُ بِالْعَمَلِ الصَّالِحِ لِضَجْعَتی

و با اعمال نیک برای آرمیدن مفروش نساخته ام،

ص :729

وَمالى لاابْکی

چراگریه نکنم

وَلٰا ادْری إِلَىٰ ما یَکُونُ مَصیری

در حالى که نمی دانم عاقبتم به کجا ختم می شود

وَ اَری نَفْسی تُخادِعُنی

و نفسم مرا گول می زند

وَ اَیَّامی تُخاتِلُنی

و روزگارمرا می فریبد،

وَقَدْ خَفَقَتْ عِنْدَ رَاْسی اجْنِحَةُ الْمَوْتِ،

و بالهای مرگ بالای سرم در حرکت است،

فَمالى لا اَبْکی اَبْکی

پس چرا گریه نکنم؟ می گریم برای

لِخُرُوجِ نَفْسی اَبْکی لِظُلْمَةِ قَبْری اَبْکی

جان دادن و تاریکی قبر

لِضیقِ لَحَدی اَبْکی لِسُؤالِ

و تنگی لحدم، می گریم برای پرسش

مُنْکَرٍ وَنَکیرٍ اَیَّایَ،

نکیر و منکر از خودم،

اَبْکی لِخُرُوجی مِنْ قَبْری

می گریم برای بیرون آمدنم از قبر

عُرْیاناً ذَلیلًا، حامِلًا ثِقْلی

در حالى که برهنه و خوارم و بار سنگین گناه را

عَلی ظَهْری

بر پشتم حمل می کنم،

اَنْظُرُ مَرَّةً عَنْ یَمینی وَاخْری عَنْ شِمالى

به چپ و راست می نگرم

اِذِ الْخَلائِقُ فی

و مخلوقات را در

شَاْنٍ غَیْرِ شَاْنی

وضعی غیر از وضع خود می یابم،

لِکُلِّ اَمْرِئٍ مِنْهُمْ یَوْمَئِذٍ شَاْنٌ یُغْنیهِ،

در آن روز هر یک از آنها وضعی دارد که او را کاملًا به خود مشغول می سازد،

وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍمُسْفِرَةٌ،

چهره هایی در آن روزگشاده و نورانی است،

ضاحِکَةٌ مُسْتَبْشِرَةٌ،

خندان و مسرور است

وَوُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ عَلَیْها غَبَرَةٌ،

و صورتهایی در آن روز غبارآلود است

تَرْهَقُها قَتَرَةٌوَذِلَّةٌ،

و دود و تاریکی وخواری آنها را پوشانده است،

سَیِّدی عَلَیْکَ مُعَوَّلی وَمُعْتَمَدی

ای آقا و سرورم تکیه گاه، اعتماد،

وَرَجآئی وَتَوَکُّلی وَبِرَحْمَتِکَ تَعَلُّقی

امید و توکّلم بر توست و به لطف و احسانت دل بسته ام،

تُصیبُ بِرَحْمَتِکَ مَنْ تَشآءُ،

هر کسی را بخواهی به لطف و احسانت می رسانی

وَتَهْدی بِکَراَمَتِکَ مَنْ تُحِبُّ،

و هر کسی را دوست داری به بزرگواریت هدایت می کنی،

فَلَکَ اَلْحَمْدُ عَلیٰ ما نَقَّیْتَ مِنَ الشِّرْکِ قَلْبی

پس به خاطر اینکه دلم را از شرک پاک کرده

وَلَکَ اَلْحَمْدُ عَلیٰ بَسْطِ لِسانی

و زبانم را گشودی ستایش از آن توست،

اَ فَبِلِسانی هذَا الْکالِّ اَشْکُرُکَ،

آیا با این زبان کند شکر تو گویم

اَمْ بِغایَةِ جُهْدی فی عَمَلی اَرْضیکَ،

یا با نهایت کوشش در کردارم تو راخشنود سازم؟

وَماقَدْرُ لِسانی یا رَبِّ فی جَنْبِ شُکْرِکَ،

ای پروردگار من مقابل شکر تو زبانم چه ارزشی دارد

وَ ما قَدْرُ عَمَلی فی جَنْبِ نِعَمِکَ

و در مقابل نعمت و بخششت بر من عملم

وَاِحْسانِکَ اِلَیَّ،

چه ارزشی دارد

اِلهی انَّ جُودَکَ بَسَطَ اَمَلی

ای معبود من براستی بخششت آرزویم را فزونی بخشیده

وَشُکْرَکَ قَبِلَ عَمَلی سَیِّدی

و قدردانیت موجب پذیرش عملم گردیده است، ای آقا و سرورم

ص :730

اِلَیْکَ رَغْبَتی وَاِلَیْکَ رَهْبَتی

اشتیاق و هراس و آرزویم به سوی توست

وَاِلَیْکَ تَاْمیلی وَقَدْ ساقَنی اِلَیْکَ اَمَلی

و آرزویم مرا به سوی تو کشانده است

وَعَلَیْکَ یا واحِدی عَکَفَتْ هِمَّتی

و ای یگانه من همّتم به تو روی آورده،

وَفیما عِنْدَکَ اَنْبَسَطَتْ رَغْبَتی

و به آنچه نزد توست اشتیاق فراوان یافته ام،

وَلَکَ خالِصُ رَجآئی وَخَوْفی

و امید خالص و هراسم برای توست

وَبِکَ اَنِسَتْ مَحَبَّتی

و دوستی و محبّتم به تو خو گرفته

وَاِلَیْکَ الْقَیْتُ بِیَدی

و خود را به تو سپرده ام

وَبِحَبْلِ طاعَتِکَ مَدَدْتُ رَهْبَتی

و به ریسمان بندگیت هراسم را بسته ام

[یا] مَوْلایَ بِذِکْرِکَ عاشَ قَلْبی

ای آقا و سرورم دلم به یاد تو زنده گشته

وَبِمُناجاتِکَ بَرَّدْتُ ا لَمَ الْخَوْفِ عَنّی

و با راز و نیازت ترسم را تسکین می بخشم،

فَیا مَوْلایَ وَیا مُؤَمَّلی وَیا

پس ای مولا و آرزویم و ای

مُنْتَهی سُؤْلی

نهایت خواسته ام،

فَرِّقْ بَیْنی وَبَیْنَ ذَنْبِیَ

میان من و گناهانی

الْمانِعِ لی مِنْ لُزُومِ طاعَتِکَ،

که مانع ملازمت بندگی توست جدایی بیانداز،

فَانَّمااَسْئَلُکَ لِقَدیمِ الرَّجآءِ فیکَ،

پس همانابه خاطر امیدی که از پیش به تو دارم

وَعَظیمِ الطَّمَعِ مِنْکَ،

و میل فراوانم به تو می خوانمت،

اَلَذی اَوْجَبْتَهُ عَلیٰ

تویی که مهربانی

نَفْسِکَ مِنَ الرَّاْفَةِ وَالرَّحْمَةِ،

و بخشش را برخود واجب کرده ای

فَالْأَمْرُ لَکَ،

پس فرمان به دست توست،

وَحْدَکَ لا شَریکَ لَکَ ،

که یگانه ای بی شریکی

وَالْخَلْقُ کُلُّهُمْ عِیالُکَ وَفی قَبْضَتِکَ،

و همه آفریدگان روزی خوار تو و در اختیار تواند،

وَکُلُّ شَیْ ءٍ خاضِعٌ لَکَ،

و همه چیز در برابرت فروتن است،

تَبارَکْتَ یا رَبَ الْعالَمینَ،

پاک و منزّهی ای پروردگارجهانیان،

اِلهی اِرْحَمْنی اِذَا اَنْقَطَعَتْ حُجَّتی

ای معبود من آن هنگام که دلیلم نارسا

وَکَلَّ عَنْ جَوابِکَ لِسانی

و زبانم از پاسخت گنگ و

وَطاشَ عِنْدَ سُؤالِکَ

عقلم از جواب پرسشت قاصر است،

اَیَّایَ لُبّی

بر من رحم کن،

فَیا عَظیمَ رَجآئی

پس ای امید بزرگ من،

لا تُخَیِّبْنی اِذَا اِشْتَدَّتْ فاقَتی

در شدت درماندگی مرا ناامید مکن

وَلٰا تَرُدَّنی لِجَهْلی

و به خاطر نادانیم مرا (از درگاهت) مران،

وَلٰا تَمْنَعْنی لِقِلَّةِ صَبْری

و به خاطر کم طاقتیم محرومم نکن،

اَعْطِنی لِفَقْری

بخاطر نیازم بر من ببخش

ص :731

وَاِرْحَمْنی لِضَعْفی

و به خاطر ناتوانیم بر من ترحّم کن،

سَیِّدی عَلَیْکَ مُعْتَمَدی وَمُعَوَّلی

ای آقای من، اعتماد، تکیه گاه،

وَرَجآئی وَتَوَکُّلی

امید و توکّلم بر توست

وَبِرَحْمَتِکَ تَعَلُّقی

و دلبستگی ام به مهربانی توست،

وَبِفِنائِکَ اَحُطُّ رَحْلی

به درگاه تو روی آورده ام

وَبِجُودِکَ اقْصِدُ طَلِبَتی

و به سبب بخششت حاجتم را عرضه داشته ام

وَبِکَرَمِکَ ایْ رَبِّ

و به بزرگواریت ای پروردگارم

اَسْتَفْتِحُ دُعآئی

دعایم را شروع می کنم،

وَلَدَیْکَ ارْجُو فاقَتی ،

نزد تو امید رفع درماندگی ام را دارم

وَبِغِناکَ اجْبُرُ

و به توانگریت نیازم

عَیْلَتی وَتَحْتَ ظِلِّ عَفْوِکَ قِیامی

را جبران می کنم و در سایه گذشتت ایستاده ام

وَإِلَىٰ جُودِکَ وَکَرَمِکَ ارْفَعُ بَصَری

و چشم به بخشش و لطف تو دارم،

وَإِلَىٰ مَعْرُوفِکَ ادیمُ نَظَری

و به احسانت چشم دوخته ام،

فَلا تُحْرِقْنی بِالنَّارِ

پس مرا به آتش مسوزان

و اَنْتَ مَوْضِعُ اَمَلی وَلٰا

در حالى که تویی محل آرزوی من،

تُسْکِنِّی الْهاوِیَةَ

و مرا در دوزخ جای مده

فَاِنَّکَ قُرَّةُ عَیْنی

که تویی روشنی چشم من،

یا سَیِّدی لا تُکَذِّبْ ظَنّی بِاِحْسانِکَ

ای آقا و سرورم، گمانم را به لطف و احسانت

وَمَعْرُوفِکَ فَاِنَّکَ ثِقَتی

دروغ مپندار زیرا که تو مورد اعتماد منی،

وَلٰا تَحْرِمْنی ثَوابَکَ

و مرا از پاداشت محروم مکن

فَاِنَّکَ الْعارِفُ بِفَقْری، اِلهی

که تو به نیازم آگاهی، ای معبود من

اَنْ کانَ قَدْ دَنا اَجَلی

اگر مرگم نزدیک شده

وَلَمْ یُقَرِّبْنی مِنْکَ عَمَلی

و عملم مرا به تو نزدیک نکرده،

فَقَدْ جَعَلْتُ الْإِعْتِرافَ

اعتراف به گناهم را وسیله

اِلَیْکَ بِذَنْبی وَسآئِلَ عِلَلی

عذرم قرار می دهم ای معبود من،

اِلهی اَنْ عَفَوْتَ فَمَنْ اَوْلی مِنْکَ بِالْعَفْوِ(1)،

اگردرگذری پس کیست سزاوارتر از تو در عفو

و اِنْ عَذَّبْتَ فَمَنْ اعْدَلُ مِنْکَ فِی الْحُکْمِ،

عذاب کنی پس کیست عادل تر از تو در حکمرانی،

اِرْحَمْ فی هذِهِ الدُّنْیا غُرْبَتی

در این دنیا بر غریبی ام

وَعِنْدَالْمَوْتِ کُرْبَتی

و در هنگام مرگ بر اندوهم

وَفِی الْقَبْرِ وَحْدَتی

و در گور بر تنهاییم

وَفِی اللَّحْدِ وَحْشَتی

و در لحد بر ترسم،

وَ اِذا نُشِرْتُ لِلْحِسابِ بَیْنَ یَدَیْکَ

و در زمانی که برای حساب در مقابلت

ذُلَّ مَوْقِفی

حاضر شدم بر پستی جایگاهم رحم کن،

وَاغْفِرْ لی ما خَفِیَ عَلَی الْآدَمِیّینَ مِنْ عَمَلی

و ببخش بر من اعمالى را که بر انسانها پوشیده مانده

ص :732


1- کلمه« بالعفو» در اقبال آمده است.

وَ اَدِمْ لی ما بِهِ سَتَرْتَنی

و پیوسته مرا بپوشان

وَاِرْحَمْنی صَریعاً عَلَی الْفِراشِ

و در حالى که در بستر افتاده ام

تُقَلِّبُنی ایْدی احِبَّتی

و دوستان مرا جابجا می کنند

وَتَفَضَّلْ عَلَیَّ

بر من رحم کن،

مَمْدُوداً عَلَی الْمُغْتَسَلِ

و در حالى که در محلّ غسل دراز کشیده ام

یُقَلِّبُنی صالِحُ جیرَتی

و همسایگان نیکم مرا (برای غسل) جابجا می کنند

وَتَحَنَّنْ عَلَیَّ

بر من لطف نما،

مَحْمُولًا قَدْ تَناوَلَ الْأَقْرِبآءُ اطْرافَ جَنازَتی

و در حالى که دوستان اطراف جنازه ام را گرفته

وَجُدْ عَلَیَّ مَنْقُولًا

و حمل می کنند بر من رحم کن،

قَدْ نَزَلْتُ بِکَ وَحیداً فی حُفْرَتی

و در حالى که به تنهایی در میان قبر به سوی تو منتقل می شوم

وَاِرْحَمْ فی ذلِکَ الْبَیْتِ الْجَدیدِ غُرْبَتی

بر من ببخش و در این خانه جدید بر غریبیم رحم کن،

حَتّی لا اَسْتَاْنِسَ بِغَیْرِکَ، یا سَیِّدی

تا با غیر تو انس نگیرم، ای آقا و سرورم

اَنْ وَکَلْتَنی إِلَىٰ نَفْسی هَلَکْتُ،

اگر مرا به خودم واگذاری هلاک شوم،

سَیِّدی فَبِمَنْ اسْتَغیثُ اَنْ لَمْ تُقِلْنی عَثْرَتی

ای آقا و سرورم پس اگر تو لغزشم را نادیده نگیری

فَإِلىٰ مَنْ اَفْزَعُ

از که کمک گیرم

اَنْ فَقَدْتُ عِنایَتَکَ فی ضَجْعَتی

پس اگر عنایت و توجّهت را در گور از دست دهم به که پناه برم،

وَإِلَىٰ مَنْ الْتَجِئُ اَنْ لَمْ تُنَفِّسْ کُرْبَتی

و اگر گرفتاریم را حل نکنی به که روی آورم،

سَیِّدی مَنْ لی وَمَنْ یَرْحَمُنی

ای آقا و سرورم اگر بر من رحم نکنی

اَنْ لَمْ تَرْحَمْنی وَفَضْلَ مَنْ اُؤَمِّلُ

من که را دارم و که بر من رحم می کند،

اَنْ عَدِمْتُ فَضْلَکَ یَوْمَ فاقَتی

اگر لطف تو را در روز نیاز از دست دهم

وَإِلىٰ مَنِ الْفِرارُ مِنَ الذُّنُوبِ

لطف چه کسی را آرزو کنم

اِذَا اَنْقَضی اَجَلی سَیِّدی

و اگر عمرم به پایان رسد از گناهانم به سوی که بگریزم ای آقا و سرورم،

لا تُعَذِّبْنی وَ اَنَا ارْجُوکَ،

در حالى که به تو امید دارم مرا عذاب نکن،

اِلهی حَقِّقْ رَجآئی وَآمِنْ خَوْفی

ای معبود من امیدم را محقّق و ترسم را ایمن گردان،

فَانَ کَثْرَةَ ذُنُوبی لا ارْجُو فیها اِلَّا عَفْوَکَ،

پس به یقین جز عفو تو امیدی برای گناهان فراوانم ندارم،

سَیِّدی اَنَا اَسْئَلُکَ ما لا اسْتَحِقُّ،

ای آقا و سرورم از تو می خواهم چیزی را که شایسته آن نیستم،

و اَنْتَ اَهْلُ التَّقْوی وَاَهْلُ الْمَغْفِرَةِ،

در حالى که تو شایسته پرهیزگاری و آمرزشی،

فَاغْفِرْ لی وَالْبِسْنی مِنْ نَظَرِکَ

پس مرا بیامرز و از نزد خودت لباسی را که

ثَوْباً یُغَطّی عَلَیَّ التَّبِعاتِ،

بدیها را بپوشاند بر من بپوشان

وَتَغْفِرُها لی وَلٰا اطالَبُ بِها،

و آنها را بر من بیامرز تا بر آنها مؤاخذه نشوم،

اِنَّکَ ذُو مَنٍّ قَدیمٍ،

چرا که تو صاحب نعمت دیرینه

ص :733

وَصَفْحٍ عَظیمٍ، وَتَجاوُزٍ کَریمٍ،

و چشم پوشی بزرگ و گذشت بزرگوارانه ای،

اِلهی اَنْتَ اَلَذی تُفیضُ سَیْبَکَ

ای معبود من تویی که نعمتت

عَلیٰ مَنْ لایَسْئَلُکَ،

بر کسی که از تو درخواست نکند

وَعَلَی الْجاحِدینَ بِرُبُوبِیَّتِکَ،

و بر منکرین پروردگاریت سرازیر است،

فَکَیْفَ سَیِّدی بِمَنْ سَئَلَکَ

پس چه رسد ای آقای من به کسی که از تو درخواست کرده

وَایْقَنَ انَّ الْخَلْقَ لَکَ،

و یقین دارد که آفرینش

وَالْأَمْرَ اِلَیْکَ،

و تدبیر امور به دست توست

تَبارَکْتَ وَتَعالَیْتَ یا رَبَ الْعالَمینَ، سَیِّدی

و پاک و منزّهی ای پروردگار جهانیان، ای آقا و سرورم

عَبْدُکَ بِبابِکَ، اَقامَتْهُ الْخَصاصَةُ بَیْنَ یَدَیْکَ،

بنده ات به درگاهت آمده و تنگدستی،

یَقْرَعُ بابَ اِحْسانِکَ بِدُعآئِهِ ،

مرا برابرت نگه داشته باب احسانت را با دعای خود می کوبم،

فَلا تُعْرِضْ بِوَجْهِکَ الْکَریمِ عَنّی

پس نظر بزرگوارانه ات را از من باز نگردان

وَاِقْبَلْ مِنّی ما اقُولُ، فَقَدْ

و آنچه می گویم اجابت فرما

دَعَوْتُکَ بِهذَا الدُّعاءِ،

پس تو را با این دعا می خوانم

وَاَنَا ارْجُو اَنْ لا تَرُدَّنی مَعْرِفَةً مِنّی بِرَاْفَتِکَ وَرَحْمَتِکَ،

در حالى که امیداورم به خاطر شناختی که از مهربانی و لطف تو دارم مرا دست خالى باز نگردانی

اِلهی اَنْتَ اَلَذی لا یُحْفیکَ سآئِلٌ،

ای معبود من تویی که سؤال کننده ای سؤال پیچت نکند

وَلٰا یَنْقُصُکَ نآئِلٌ،

و بخشش و احسان چیزی از تو نکاهد،

اَنْتَ کَما تَقُولُ وَفَوْقَ ما نَقُولُ،

تو آنچنانی که می گویی و برتر از آنی که ما می گوییم،

اَللَّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ صَبْراً جَمیلًا،

خدایا از تو شکیبایی نیکو،

وَفَرَجاً قَریباً،

گشایش نزدیک،

وَقَوْلًا صادِقاً،

گفتار راست

وَاَجْراً عَظیماً، اَسْئَلُکَ

و پاداشی بزرگ می خواهم،

یا رَبِّ مِنَ الْخَیْرِ کُلِّهِ،

ای پروردگار من از تو تمامی نیکیها،

ما عَلِمْتُ مِنْهُ وَما لَمْ اَعْلَمْ، اَسْئَلُکَ

آنچه را که می دانم و آنچه را که نمی دانم خواهانم،

اَللَّهُمَّ مِنْ خَیْرِ ما سَئَلَکَ مِنْهُ عِبادُکَ الصَّالِحُونَ،

خدایا از تو می خواهم بهترین چیزی را که بندگان صالحت از تو خواسته اند،

یا خَیْرَ مَنْ سُئِلَ،

ای بهترین درخواست شده

وَاَجْوَدَ مَنْ اعْطی

و بخشنده ترین بخشندگان،

اَعْطِنی سُؤْلی فی نَفْسی وَ اَهْلی

درخواستم را در مورد خود، و خانواده

وَ والِدیَّ وَ وُلْدی

پدر و مادر،

وَاهْلِ حُزانَتی وَ اِخْوانی فیکَ،

بستگان و برادران دینیم برآور،

وَارْغِدْ عَیْشی وَاظْهِرْ

و زندگانیم را شادمان گردان،

ص :734

مُرُوَّتی وَاصْلِحْ جَمیعَ احْوالى

جوانمردیم را ظاهر کن و تمامی حالاتم را نیکو گردان،

وَاجْعَلْنی مِمَّنْ اطَلْتَ عُمْرَهُ،

و مرا از کسانی قرار ده که عمرشان را طولانی

وَحَسَّنْتَ عَمَلَهُ،

و کردارشان را نیکو،

وَاتْمَمْتَ عَلَیْهِ نِعْمَتَکَ،

و نعمتت را به آنها کامل کرده

وَرَضیتَ عَنْهُ، وَ اَحْیَیْتَهُ

و از آنها خشنودی

حَیاةً طَیِّبَةً فی

و زندگانی پاکیزه

ادْوَمِ السُّرُورِ،

همراه با شادی پایدار

وَاسْبَغِ الْکَرامَةِ،

و بزرگواری گسترده

وَاتَمِّ الْعَیْشِ،

و زندگانی کامل به آنها ارزانی داشته ای،

اِنَّکَ تَفْعَلُ ما تَشآءُ،

زیرا تویی که هر چه خواهی انجام دهی

وَلٰایَفْعَلُ ما یَشآءُ غَیْرُکَ،

و آنچه که دیگران خواهند انجام ندهی،

اَللهُمَّ خُصَّنی مِنْکَ بِخاصَّةِ ذِکْرِکَ،

خدایا توجّه خاصّت را مخصوص من گردان،

وَلٰا تَجْعَلْ شَیْئاً مِمَّا اَتَقَرَّبُ بِهِ فی آناءِ اللَّیْلِ وَاطْرافِ النَّهارِ

و آنچه را که به وسیله آن در طول شب و روز به تو تقرّب می جویم،

رِیآءً وَلٰا سُمْعَةً، وَلٰااشَراً وَلٰا بَطَراً،

از روی ریا، خودپسندی خود بزرگ بینی و خودبینی قرار مده،

وَاجْعَلْنی لَکَ مِنَ الْخاشِعینَ،

و مرا از فروتنان در برابرت قرار ده،

اَللهُمَّ اَعْطِنی السِّعَةَ فِی

خدایا وسعت روزی،الرِّزْقِ،

وَالْأَمْنَ فِی الْوَطَنِ،

امنیّت در وطن

وَقُرَّةَ الْعَیْنِ فِی الْأَهْلِ وَالْمالِ وَالْوَلَدِ،

و روشنی چشم در خانواده و مال و فرزند

وَالْمُقامَ فی نِعَمِکَ عِنْدی

و ماندگاری نعمتهایت

وَالصِّحَّةَ فِی الْجِسْمِ، وَالْقُوَّةَ فِی الْبَدَنِ،

و سلامتی و نیرو در بدن

وَالسَّلامَةَ فِی الدّینِ،

و سلامتی دین به من ارزانی دار،

وَاسْتَعْمِلْنی بِطاعَتِکَ وَطاعَةِ رَسُولِکَ، مُحَمَّدٍ

و مرا مادامی که زنده ام به پیروی از خود و فرستاده ات حضرت محمّد

صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ اَبَداً مَا اسْتَعْمَرْتَنی

- که درود خدا بر او و خاندان پاکش باد- همیشه مشغول دار،

وَاجْعَلْنی مِنْ اَوْفَرِ عِبادِکَ عِنْدَکَ

و مرا از بندگانی قرار ده که در

نَصیباً فی کُلِّ خَیْرٍ اَنْزَلْتَهُ،

هر خیری که فرو می فرستی بیشترین سهم را دارند،

وَتُنْزِلُهُ فی شَهْرِ رَمَضانَ،

خیرهایی که در ماه رمضان

فی لَیْلَةِ الْقَدْرِ، وَما

در شب قدر نازل می کنی و آنچه که

اَنْتَ مُنْزِلُهُ فی کُلِّ سَنَةٍ مِنْ رَحْمَةٍ تَنْشُرُها،

تو در هر سال از رحمتت می گسترانی

وَعافِیَةٍ تُلْبِسُها،

و سلامتی که (بر بندگان) می پوشانی

وَبَلِیَّةٍتَدْفَعُها،

و بلاهایی که دفع می کنی

وَحَسَناتٍ تَتَقَبَّلُها،

و نیکیهایی که می پذیری

وَسَیِّئاتٍ تَتَجاوَزُ عَنْها،

و گناهانی که می آمرزی،

وَارْزُقْنی حَجَّ بَیْتِکَ الْحَرامِ،

و حجّ خانه ات را

ص :735

فی عامی هذا وَفی کُلِّ عامٍ،

دراین سال و در هر سال روزیم گردان

وَارْزُقْنی رِزْقاً واسِعاً مِنْ فَضْلِکَ الْواسِعِ،

و از لطف گسترده ات روزی فراوان نصیبم نما،

وَاصْرِفْ عَنّی

و بدیها را از من دور گردان

یا سَیِّدی الْأَسْوآءَ،

ای آقا و سرورم بدیها

وَاقْضِ عَنِّی الدَّیْنَ وَالظُّلاماتِ،

و مظالمم را ادا کن

حَتّی لا اتَاذّی بِشَیْ ءٍ مِنْهُ،

تا به واسطه آنها ناراحت نشوم

وَخُذْ عَنّی بِاسْماعِ وَابْصارِ اعْدائی وَحُسَّادی وَالْباغینَ عَلَیَّ،

و گوش و چشم دشمنان و حسودان و ظلم کنندگان بر من را بگیر

و اِنْصُرْنی عَلَیْهِمْ،

و مرا بر آنها یاری کن

وَاقِرَّعَیْنی

و چشمم را روشن

وَفَرِّحْ قَلْبی

و قلبم را شاد گردان

وَاجْعَلْ لی مِنْ هَمّی وَکَرْبی فَرَجاً وَمَخْرَجاً،

و برای غم و غصّه ام گشایش و محلّ خروجی قرار ده،

وَاجْعَلْ مَنْ اَرادَنی بِسُوءٍ مِنْ جَمیعِ خَلْقِکَ تَحْتَ قَدَمَیَّ،

و هر کس از میان آفریدگانت قصد سویی نسبت به من دارد زیر پاهایم قرار ده،

وَاِکْفِنی شَرَّالشَّیْطانِ وَشَرَّ السُّلْطانِ وَسَیِّئاتِ عَمَلی

و شرّشیطان و سلطان و گناهانم را از من بازگردان،

وَطَهِّرْنی مِنَ الذُّنُوبِ کُلِّها،

و مرا از تمامی گناهان پاک گردان،

وَاجِرْنی مِنَ النَّارِ بِعَفْوِکَ،

و مرا به گذشتت از آتش دوزخ پناه ده

وَ اَدْخِلْنِی الْجَنَّةَ بِرَحْمَتِکَ،

و به لطفت در بهشت داخل کن

وَزَوِّجْنی مِنَ الْحُورِ الْعینِ بِفَضْلِکَ،

و به احسانت از حورالعین به همسریم درآور،

وَالْحِقْنی بِاَوْلِیآئِکَ الصَّالِحینَ، مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ

و مرا به بندگان شایسته ات ملحق کن، همان محمّد و خاندان

الْأَبْرارِ، الطَّیِّبینَ الطَّاهِرینَ الْأَخْیارِ،

نیک، پاک پاکیزه و برگزیده اش

صَلَواتُکَ عَلَیْهِمْ وَعَلی اجْسادِهِمْ

که درود تو بر آنها و بدنها و

وَاَرْواحِهِمْ، وَرَحْمَةُ اَللَّهِ وَبَرَکاتُهُ،

ارواح پاکشان باد و رحمت و برکات خدا بر آنان باد

اِلهی وَسَیِّدی وَعِزَّتِکَ وَجَلالِکَ لَئِنْ

ای معبود من و ای آقا و سرورم به عزّت و شکوهت سوگند که

طالَبْتَنی بِذُنُوبی

اگر مرا بر گناهانم باز خواست کنی

لَأُطالِبَنَّکَ بِعَفْوِکَ،

از تو عفوت را می طلبم

وَلَئِنْ طالَبْتَنی بِلُؤْمی لَأُطالِبَنَّکَ

و اگر مرا به فرومایگیم مؤاخذه کنی، من از تو

بِکَرَمِکَ،

جوانمردیت را می خواهم،

وَلَئِنْ ادْخَلْتَنِی النَّارَ

و اگر مرا در دوزخ داخل کنی،

لَأُخْبِرَنَّ اَهْلَ النَّارِ بِحُبّی لَکَ،

اهل دوزخ را از محبّتم به تو آگاه می کنم،

ص :736

اِلهی وَسَیِّدی

ای معبود من و ای آقا و سرورم

اَنْ کُنْتَ لا تَغْفِرُ اِلَّا لِأَوْلِیآئِکَ وَاهْلِ طاعَتِکَ،

اگر تنها دوستان و پیروانت را بیامرزی

فَإِلىٰ مَنْ یَفْزَعُ الْمُذْنِبُونَ،

پس گنهکاران به چه

و اِنْ کُنْتَ لا تُکْرِمُ اِلَّا اَهْلَ الْوَفآءِ بِکَ،

و اگر جز وفاداران به خودت راگرامی نداری،

فَبِمَنْ یَسْتَغیثُ الْمُسْیئُونَ،

پس بدکاران از چه کسی کمک خواهند،

اِلهی اَنْ ادْخَلْتَنِی النَّارَ

ای معبود من اگر مرا داخل دوزخ کنی

فَفی ذلِکَ سُرُورُ عَدُوِّکَ، و اِنْ

موجب خوشحالى دشمن توست و اگر

ادْخَلْتَنِی الْجَنَّةَ فَفی ذلِکَ سُرُورُ نَبِیِّکَ،

مرا داخل بهشت کنی که موجب خرسندی پیامبر توست،

وَ اَنَا وَاَللَّهِ اَعْلَمُ انَّ سُرُورَنَبِیِّکَ

به خدا سوگند، می دانم که خرسندی پیامبرت را

احَبُّ اِلَیْکَ مِنْ سُرُورِ عَدُوِّکَ،

بیش از خرسندی دشمنت دوست داری،

اَللهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ

خدایا از تو می خواهم

اَنْ تَمْلَأَ قَلْبی حُبّاً لَکَ،

که دلم را از محبّت

وَخَشْیَةً مِنْکَ،

و بیم خودت

وَتَصْدیقاً بِکِتابِکَ ،

و تصدیق کتابت

وَایماناً بِکَ، وَفَرَقاً مِنْکَ،

و ایمان وترس

وَشَوْقاً اِلَیْکَ،

و علاقمندی به خودت پر کنی

یا ذَا الْجَلالِ وَالْإِکْرامِ،

ای صاحب جلال و بزرگواری،

حَبِّبْ اِلَیَّ لِقائَکَ

دیدارت را برای من خوشایند گردان

وَاحْبِبْ لِقآئی وَاجْعَلْ لی فی

و دیدارم را خوشایند بدار و برای من در

لِقآئِکَ الرَّاحَةَ وَالْفَرَجَ وَالْکَرامَةَ،

دیدارت آسایش و گشایش و بزرگواری قرار ده،

اَللهُمَّ الْحِقْنی بِصالِحِ مَنْ مَضی

خدایا مرا به نیکوکاران از گذشتگان ملحق کن

وَاجْعَلْنی مِنْ صالِحِ مَنْ بَقِیَ،

و مرا از نیکوکارانی که مانده اند قرار ده

وَخُذْ بی سَبیلَ الصَّالِحینَ،

و مرا به راه شایستگان ببر

وَاعِنّی عَلیٰ نَفْسی

و مرا بر (غلبه بر)نفسم یاری کن

بِمٰا تُعینُ بِهِ الصَّالِحینَ عَلیٰ اَنْفُسِهِمْ،

همان گونه که نیکوکاران را (بر غلبه) بر نفسشان یاری دادی

وَاخْتِمْ عَمَلی بِاحْسَنِهِ،

و عملم را با نیکوترینش پایان ده،

وَاجْعَلْ ثَوابی مِنْهُ الْجَنَّةَ بِرَحْمَتِکَ،

و پاداشم را از جانب خود به لطف و رحمتت بهشت قرار ده،

وَاعِنّی عَلیٰ صالِحِ ما اَعْطَیْتَنی

و مرا بر (بکارگیری) نعمتهای شایسته ات یاری ده

وَثَبِّتْنی یا رَبِّ،

و پایدار بدار، ای پروردگار من،

وَلٰا تَرُدَّنی فی سُوءٍ اسْتَنْقَذْتَنی مِنْهُ

و مرا به بدیهایی که از آن رهایی بخشیدی بازمگردان

یا رَبَّ الْعالَمینَ،

ای پروردگار جهانیان،

ص :737

اَللَّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ ایماناً لا اجَلَ لَهُ دُونَ لِقائِکَ،

خدایا از تو ایمانی می خواهم که پایانش دیدار تو باشد،

اَحْیِنی ما احْیَیْتَنی عَلَیْهِ،

مادامی که زنده ام با ایمان زنده بدار

وَتَوَفَّنی اِذٰا تَوَفَّیْتَنی عَلَیْهِ،

و در زمان مردنم با ایمان بمیران،

وَابْعَثْنی اِذٰا بَعَثْتَنی عَلَیْهِ،

و در زمان بر انگیختن با ایمان برانگیز

وَابْرِءْ قَلْبی مِنَ الرِّیآءِ

و دلم را ازریا و تردید

وَالشَّکِّ وَالسُّمْعَةِ فی دینِکَ،

و سمعه در دین پاک بدار

حَتّی یَکُونَ عَمَلی خالِصاً لَکَ،

تا عملم فقط برای تو باشد،

اَللهُمَّ اَعْطِنی بَصیرَةً فی دینِکَ،

خدایا به من بینایی در دینت

وَفَهْماً فی حُکْمِکَ،

و درک فرمانت

وَفِقْهاً فی عِلْمِکَ،

و شناخت دانشت

وَکِفْلَیْنِ مِنْ رَحْمَتِکَ،

و رحمت مضاعفت

وَوَرَعاً یَحْجُزُنی عَنْ مَعاصیکَ،

و پرهیزگاری که مرا از نافرمانیت باز دارد عطا فرما

وَبَیِّضْ وَجْهی بِنُورِکَ،

و چهره ام را به نور خود نورانی گردان،

وَاجْعَلْ رَغْبَتی فیما عِنْدَکَ،

و اشتیاقم را به آنچه نزد توست قرار ده

وَتَوَفَّنی فی سَبیلِکَ، وَعَلی مِلَّةِ

و مرا در راه خود و بر آیین

رَسُولِکَ، صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ،

فرستاده ات- که درود خدا بر او و خاندان پاکش باد- بمیران،

اَللهُمَّ اِنّی اَعُوذُ بِکَ

خدایا به تو پناه می برم

مِنَ الْکَسَلِ وَالْفَشَلِ،

از تنبلی و سستی

وَالْهَمِّ وَالْجُبْنِ وَالْبُخْلِ،

و اندوه و ترس و تنگ نظری

وَالْغَفْلَةِ وَالْقَسْوَةِ(1)

و بی خبری و سنگدلی

وَالْمَسْکَنَةِ، وَالْفَقْرِ وَالْفاقَةِ

و بیچارگی و نداری و درماندگی

وَکُلِّ بَلِیَّةٍ،

و هر گرفتاری

وَالْفَواحِشِ ما ظَهَرَ مِنْها وَما بَطَنَ،

و کارهای زشت آشکار و پنهان،

وَاَعُوذُ بِکَ مِنْ نَفْسٍ لاتَقْنَعُ،

و به تو پناه می برم از نفسی که قانع نشود

وَبَطْنٍ لا یَشْبَعُ،

و شکمی که سیر نگردد

وَقَلْبٍ لا یَخْشَعُ،

و دلی که (در برابرت) خاشع نیست

وَ دُعاءٍ لا یُسْمَعُ،

و دعایی که پذیرفته نشود

وَعَمَلٍ لا یَنْفَعُ،

و عملی که سود نبخشد

وَاَعُوذُ بِکَ یا رَبِّ عَلیٰ نَفْسی

و ای پروردگار من از شرّ شیطان رانده شده بر نفس

وَدینی وَمالى وَعَلی

و دین و مال و بر

جَمیعِ ما رَزَقْتَنی

همه آنچه به من روزی کرده ای

مِنَ الشَّیْطانِ الرَّجیمِ،

به تو پناه می برم،

اِنَّکَ اَنْتَ السَّمیعُ الْعَلیمُ،

چرا که تو شنوا و دانایی؛

اَللهُمَّ انَّهُ لا یُجیرُنی مِنْکَ اَحَدٌ،

خدایا کسی مرا از (عقوبت) توپناه ندهد

ص :738


1- در مصباح المتهجّد« والقسوةِ و الذِلّة» آمده است.

وَلٰا اُجِدُ مِنْ دُونِکَ مُلْتَحَداً،

و جز تو پناهگاهی ندارم،

فَلا تَجْعَلْ نَفْسی فی شَیْ ءٍ مِنْ عَذابِکَ،

پس در عذابت قرارم نده

وَلٰا تَرُدَّنی بِهَلَکَةٍ،

و مرا به نابودی

وَلٰا تَرُدَّنی بِعَذابٍ إِلَىٰمٍ،

و عقوبت دردناک باز مگردان،

اَللهُمَّ تَقَبَّلْ مِنّی وَاعْلِ ذِکْری

خدایا از من بپذیر و یادم راوالا گردان

وَارْفَعْ دَرَجَتی

و رتبه ام را بالا بر

وَحُطَّ وِزْری

و بار گناهم را فرو ریز،

وَلٰا تَذْکُرْنی بِخَطیئَتی وَاجْعَلْ

و مرا با اشتباهم یاد مکن، و

ثَوابَ مَجْلِسی

پاداش این مجلس

وَثَوابَ مَنْطِقی وَ ثَوابَ دُعآئی

و گفتار و دعایم را

رِضاکَ وَالْجَنَّةَ،

رضایتت و بهشت قرار ده و

وَاَعْطِنی یا رَبِّ جَمیعَ ما سَالْتُکَ،

ای پروردگار من آنچه از تو خواستم به من ارزانی دار

وَ زِدْنی مِنْ فَضْلِکَ،

واز لطف و کرمت بر من بیافزا

اِنّی اِلَیْکَ راغِبٌ یا رَبَّ الْعالَمینَ،

چرا که من مشتاق توام ای پروردگار جهانیان،

اَللَّهُمَّ اِنَّکَ اَنْزَلْتَ فی کِتابِکَ

خدایا به یقین تو در کتابت نازل کردی

اَنْ نَعْفُوَ عَمَّنْ ظَلَمَنا، وَ قَدْ

که از کسانی که به ما ظلم کرده اند درگذریم و

ظَلَمْنا اَنْفُسَنا فَاعْفُ عَنَّا،

ما به خود ستم کرده ایم پس از ما درگذر

فَاِنَّکَ اَوْلی بِذلِکَ مِنَّا،

چرا که تو از ما به آن سزاوارتری

وَاَمَرْتَنا اَنْ لا نَرُدَّ سائِلًا

و امر فرمودی به ما که درخواست کننده ای را از

عَنْ ابْوابِنا، وَقَدْ جِئْتُکَ سائِلًا

پیش خود نرانیم من نیز به حال درخواست به درگاهت آمده ام

فَلا تَرُدَّنی اِلَّا بِقَضآءِ حاجَتی

پس مرا جز با حاجت بر آورده شده باز مگردان

وَاَمَرْتَنابِالْإِحْسانِ إِلىٰ ما مَلَکَتْ ایْمانُنا،

و ما رابه نیکی در حقّ زیردستان امر فرمودی،

وَنَحْنُ ارِقَّآءُکَ

ما نیز بندگان توییم،

فَاعْتِقْ رِقابَنا مِنَ النَّارِ،

پس ما را از آتش رهایی بخش،

یا مَفْزَعی عِنْدَ کُرْبَتی

ای پناه من به هنگام گرفتاری

وَیا غَوْثی عِنْدَ شِدَّتی اِلَیْکَ فَزِعْتُ،

و ای فریادرس من در هنگام سختی به درگاهت پناه آورده

وَبِکَ اسْتَغَثْتُ وَلُذْتُ،

وکمک می طلبم

لا الُوذُ بِسِواکَ،

و از غیر تو کمک نمی طلبم

وَلٰا اَطْلُبُ الْفَرَجَ اِلَّا مِنْکَ ،

و جز از تو گشایش نمی خواهم،

فَاغِثْنی

پس به فریادم برس

وَفَرِّجْ عَنّی یا مَنْ یَفُکُّ الْأَسیرَ(1)،

و مرا رهایی بخش ای کسی که اسیر را آزاد کنی

وَیَعْفُو عَنِ الْکَثیرِ،

و از گناهان فراوان درگذری،

اِقْبَلْ مِنِّی الْیَسیرَ،

این (اطاعت) کم را از من بپذیر،

ص :739


1- در مصباح و اقبال« یا مَنْ یَقْبَلُ الْیَسیرَ» آمده است.

وَاعْفُ عَنِّی الْکَثیرَ،

و از گناهان فراوانم درگذر،

اِنَّکَ اَنْتَ الرَّحیمُ الْغَفُورُ،

چرا که تو مهربان و آمرزنده ای،

اَللهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ ایماناً

خدایا ایمانی از تو می خواهم که

تُباشِرُ بِهِ قَلْبی وَیَقیناً صادِقاً

دلم همراه او باشد و یقین صادقی

حَتّی اَعْلَمَ انَّهُ لَنْ یُصیبَنی اِلَّا ما کَتَبْتَ لی

که بدانم جز آنچه تو مقدّر کرده ای به من نخواهد رسید

وَرَضِّنی مِنَ الْعَیْشِ بِمٰا قَسَمْتَ لی

و مرا به آنچه در زندگی برایم مقدّر کرده ای خشنود گردان،

یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ.

ای مهربان ترین مهربانان.

5- مختصرترین دعای سحر (دعای بسیار پرمحتوا)

یا مَفْزَعی عِنْدَ کُرْبَتی

ای پناه من به هنگام گرفتاری،

وَیا غَوْثی عِنْدَ شِدَّتی اِلَیْکَ فَزِعْتُ،

و ای فریادرسم در هنگام سختی،

وَبِکَ اسْتَغَثْتُ،

به درگاهت پناه آورده و

وَبِکَ لُذْتُ،

کمک می طلبمو به تو متوسّل شده

لا اَلُوذُ بِسِواکَ،

و از غیر تو کمک نمی طلبم

وَ لا اَطْلُبُ الْفَرَجَ اِلَّا مِنْکَ،

و جز از تو گشایش نمی خواهم

فَاغِثْنی

پس به فریادم برس

وَ فَرِّجْ عَنّی

و مرا رهایی بخش،

یا مَنْ یَقْبَلُ الْیَسیرَ،

ای کسی که اعمال کم را پذیرفته

وَ یَعْفُو عَنِ الْکَثیرِ،

و از گناهان فراوان درگذری،

اِقْبَلْ مِنِّی الْیَسیرَ،

این (طاعت) کم را از من بپذیر

وَاعْفُ عَنِّی الْکَثیرَ،

و از گناهان فراوانم درگذر،

اِنَّکَ اَنْتَ الْغَفُورُ الرَّحیمُ،

چرا که تو آمرزنده و مهربانی،

اَللهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ ایماناً

خدایا ایمانی از تو می خواهم

تُباشِرُ بِهِ قَلْبی

که دلم همراه او باشد

وَیَقیناً حَتّی اَعْلَمَ انَّهُ لَنْ یُصیبَنی اِلَّا ما کَتَبْتَ لی

و یقینی که بدانم جز آنچه تو مقدّر کرده ای به من نخواهد رسید

وَ رَضِّنی مِنَ الْعَیْشِ بِمٰا قَسَمْتَ لی

و مرا به آنچه در زندگی برایم مقدّر نموده ای خشنود گردان

یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ،

ای مهربان ترین مهربانان،

یا عُدَّتی فی کُرْبَتی

ای ذخیره من درگرفتاری

وَ یا صاحِبی فی شِدَّتی

و ای همدم من در سختی،

وَ یا وَلِیّی فی نِعْمَتی وَیا غایَتی فی

و ای صاحب نعمت من و ای نهایت

رَغْبَتی

آرزوی من،

اَنْتَ السَّاتِرُ عَوْرَتی

تویی پوشاننده زشتیهایم

وَ الْأمِنُ رَوْعَتی

و آرامش دهنده پریشانیم

وَ الْمُقیلُ عَثْرَتی فَاغْفِرْ

و درگذرنده از لغزشم، پس گناهم

لی خَطیئَتی یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ.(1)

را بیامرز، ای مهربان ترین مهربانان.

ص :740


1- اقبال، صفحه 82 و بحارالانوار، جلد 95، صفحه 100.

6- خواندن این تسبیحات، که در کتب معتبر آمده است:

سُبْحانَ مَنْ یَعْلَمُ جَوارِحَ الْقُلُوبِ،

تسبیح می کنم آن کسی را که درد دلها را می داند،

سُبْحانَ مَنْ یُحْصی عَدَدَ الذُّنُوبِ،

تسبیح می کنم آن کسی را که گناهان را می شمارد،

سُبْحانَ مَنْ لا یَخْفی عَلَیْهِ خافِیَةٌ

تسبیح می کنم آن کسی را که امر پنهانی

فِی السَّماواتِ وَالْأَرَضینَ،

در آسمانها و زمین بر او پوشیده نیست،

سُبْحانَ الرَّبِّ الْوَدُودِ،

تسبیح می کنم پروردگار بسیار مهربان را،

سُبْحانَ الْفَرْدِ الْوِتْرِ،

تسبیح می کنم یگانه یکتا را،

سُبْحانَ اَلْعَظیمِ الْأَعْظَمِ، سُبْحانَ

تسبیح می کنم بزرگترین بزرگ را، تسبیح می کنم

مَنْ لا یَعْتَدی عَلیٰ اَهْلِ مَمْلَکَتِهِ،

کسی را که بر مردم تحت حکومتش ظلم نمی کند،

سُبْحانَ مَنْ لا یُؤاخِذُ اَهْلَ الْأَرْضِ

تسبیح می کنم کسی را که اهل زمین را با عذابهای گوناگون

بِالْوانِ الْعَذابِ،

بازخواست نمی کند،

سُبْحانَ الْحَنَّانِ الْمَنَّانِ،

تسبیح می کنم غمخوار سخاوتمند را،

سُبْحانَ الرَّؤوفِ الرَّحیمِ،

تسبیح می کنم پر محبّت مهربان را،

سُبْحانَ الْجَبَّارِ الْجَوادِ،

تسبیح می کنم قادر بخشنده را،

سُبْحانَ الْکَریمِ الْحَلیمِ،

تسبیح می کنم بزرگوار شکیبا را،

سُبْحانَ الْبَصیرِالْعَلیمِ،

تسبیح می کنم بینای

سُبْحانَ الْبَصیرِ الْواسِعِ،

دانا را، تسبیح می کنم بینای وسعت ده را،

سُبْحانَ اَللَّهِ عَلیٰ اقْبالِ النَّهارِ،

تسبیح می کنم خدا را هنگام آمدن روز،

سُبْحانَ اَللَّهِ عَلیٰ ادْبارِ النَّهارِ،

تسبیح می کنم خدا را هنگام رفتن روز،

سُبْحانَ اَللَّهِ عَلیٰ

تسبیح می کنم خدا را

ادْبارِ اللَّیْلِ وَاقْبالِ النَّهارِ(1)،

هنگام رفتن شب و آمدن روز،

وَلَهُ اَلْحَمْدُ وَالْمَجْدُ وَالْعَظَمَةُ وَالْکِبرِیآءُ،

سپاس و بزرگی و عظمت و اقتدار مخصوص اوست،

مَعَ کُلِّ نَفَسٍ وَکُلِّ طَرْفَةِ

همراه با هر نفس و هر چشم

عَیْنٍ، وَکُلِّ لَمْحَةٍ سَبَقَ فی عِلْمِهِ،

بر هم زدنی، و هر اشاره ای که در علمش گذشته،

سُبْحانَکَ مِلْأَ ما احْصی کِتابُکَ،

تسبیح می کنم تو را به اندازه احصاء کتابت،

سُبْحانَکَ زِنَةَ عَرْشِکَ،

تسبیح می کنم تو را هم وزن عرشت،

سُبْحانَکَ سُبْحانَکَ سُبْحانَکَ.(2)

تسبیح می کنم تو را، تسبیح می کنم تو را، تسبیح می کنم تو را.

یادآوری: البتّه اگر نیّت روزه را بعد از خوردن سحری کند بهتر است، و از اوّل شب تا به آخر نیز

ص :741


1- در اقبال این جملات نیز آمده است:« سُبحان اللَّه علی اقبال النّهارِ و ادبار اللّیل، سبحان اللَّه علی اقبال النَّهارِ و اقبالِ اللّیل».
2- اقبال، صفحه 82 و بحارالانوار، جلد 95، صفحه 100.

می توان نیّت کرد؛ بلکه همین مقدار که می داند و قصد دارد فردا از برای خدا روزه بگیرد کافی است و همان طور که قبلًا گفتیم بسیار شایسته است که در سحرها نماز شب را ترک نکند.

اعمال مشترک روزهای ماه مبارک رمضان:

برای روزهای ماه رمضان چند عمل نقل شده است:

1- هر روز این دعا را بخواند که در کتب معتبر نقل شده است:

اَللهُمَّ هذا شَهْرُ رَمَضانَ،

خدایا این ماه رمضان است

اَلَذی اَنْزَلْتَ فیهِ الْقُرآنَ،

که قرآن را در آن

هُدیً لِلنَّاسِ وَبَیِّناتٍ

برای هدایت مردم و دلایل

مِنَ الْهُدی وَالْفُرقانِ،

هدایت و جدا کننده حق از باطل نازل کردی،

وَ هذا شَهْرُ الصِّیامِ،

و این ماه روزه

وَهذا شَهْرُ الْقِیامِ،

و ماه شب زنده داری است،

وَهذا شَهْرُالْإِنابَةِ،

و این ماه بازگشت از گناه

وَهذا شَهْرُ التَّوْبَةِ،

و ماه توبه است

وَهذا شَهْرُ الْمَغْفِرَةِ وَالرَّحْمَةِ،

و این ماه آمرزش و رحمت است،

وَهذا شَهْرُ الْعِتْقِ

و این ماه رهایی

مِنَ النَّارِ، وَالْفَوْزِ بِالْجَنَّةِ،

از آتش و رسیدن به بهشت است،

وَهذا شَهْرٌ فیهِ لَیْلَةُ الْقَدْرِ،

و این ماهی است که شب قدر در آن است،

اَلَّتی هِیَ خَیْرٌ مِنْ الْفِ شَهْرٍ،

شبی که ازهزار ماه بهتر است،

اَللهُمَّ فَصَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ،

خدایا بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست

وَاعِنّی عَلیٰ صِیامِهِ وَقِیامِهِ،

و مرا بر روزه و شب زنده داری در این ماه یاری ده،

وَسَلِّمْهُ لی وَسَلِّمْنی فیهِ،

و آن را برای من و مرا در آن سالم بدار،

وَاعِنّی عَلَیْهِ بِاَفْضَلِ عَوْنِکَ،

و مرا بر (انجام وظایف) آن به بهترین یاریت یاری ده

وَوَفِّقْنی فیهِ لِطاعَتِکَ،

و مرا در آن بر بندگیت

وَطاعَةِ رَسُولِکَ وَاَوْلِیآئِکَ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِمْ،

و اطاعت فرستاده و اولیایت- که درود خدا بر آنان باد- موفّق بدار،

وَفَرِّغْنی فیهِ لِعِبادَتِکَ وَدُعآئِکَ،

و مرا در این ماه برای بندگی و نیایش

وَتِلاوَةِ کِتابِکَ،

و تلاوت قرآن فراغت ده،

وَ عَظِّمْ لی فیهِ الْبَرَکَةَ،

و برکتم را زیاد گردان،

وَاحْسِنْ لی فیهِ الْعافِیَةَ،

و سلامتیم را در این ماه نیکو گردان

وَاصِحَّ فیهِ بَدَنی

و تنم را سالم بدار،

وَاَوْسِعْ لی فیهِ رِزْقی وَاِکْفِنی

و روزیم را وسعت ده، و آنچه مرا

فیهِ ما اَهَمَّنی

در آن اندوهگین ساخته کفایت کن،

وَاسْتَجِبْ فیهِ دُعآئی

و دعایم را بپذیر

وَبَلِّغْنی فیهِ رَجآئی اَللهُمَّ صَلِ

و مرا به آرزویم برسان، خدایا

ص :742

عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ،

بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست،

وَ اِذْهِبْ عَنّی فیهِ النُّعاسَ وَالْکَسَلَ، وَالسَّاْمَةَ

و در این ماه چُرت و خستگی و دلتنگی

وَالْفَتْرَةَ، وَالْقَسْوَةَ وَالْغَفْلَةَ وَالْغِرَّةَ،

و سستی و بی رحمی و بی خبری و سهل انگاری را از من برطرف کن،

وَجَنِّبْنی فیهِ الْعِلَلَ وَالْأَسْقامَ،

و مرا در آن از دردها و بیماریها

وَالْهُمُومَ وَالْأَحْزانَ،

و غصّه ها و اندوهها

وَالْأَعْراضَ وَالْأَمْراضَ،

و حوادث و ناخوشیها و اشتباهات

وَالْخَطایا وَالذُّنُوبَ،

و گناهان دور گردان،

وَاصْرِفْ عَنّی فیهِ السُّوءَ وَالْفَحشآءَ،

و بدی و هرزگی

وَالْجَهْدَ وَالْبَلاءَ،

و رنجو گرفتاری

وَالتَّعَبَ وَالْعَنآءَ،

و خستگی و زحمت را از من باز گردان،

اِنَّکَ سَمیعُ الدُّعآءِ،

که تو شنونده دعایی،

اَللهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ،

خدایا بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست

وَاعِذْنی فیهِ مِنَ

و مرا در این ماه از

الشَّیْطانِ الرَّجیمِ،

(شرّ) شیطان رانده شده پناه ده،

وَهَمْزِهِ وَلَمْزِهِ،

و از عیب جویی و بدگوییش

وَ نَفْثِهِ وَ نَفْخِهِ،

و دمیدن و نفوذ دادنش،

وَ وَسْوَسَتِهِ وَ تَثْبیطِهِ،

و وسوسه و باز داشتنش و ستم

وَبَطْشِهِ وَ کَیْدِهِ وَ مَکْرِهِ،

و حیله و نیرنگش،

وَ حَبآئِلِهِ وَ خُدَعِهِ،

و دامها و فریبهایش

وَ امانِیِّهِ وَ غُرُورِهِ، وَ فِتْنَتِهِ

و آرزوها و اغفالش و آشوب

وَشَرَکِهِ، وَ احْزابِهِ وَ اتْباعِهِ،

و دامهایش و گروهها و پیروانش

و اشْیاعِهِ وَ اَوْلِیآئِهِ،

و یاران و دوستدارانش

وَ شُرَکآئِهِ وَ جَمیعِ مَکائِدِهِ،

و همدستان و تمامی نیرنگهایش پناه ده،

اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ،

خدایا بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست،

وَ ارْزُقْنا قِیامَهُ وَ صِیامَهُ،

و روزیمان کن شب زنده داری و روزه اش را

وَبُلُوغَ الْأَمَلِ فیهِ

و رسیدن به آرزو در این ماه

وَ فی قِیامِهِ،

و در شب زنده داریش

وَ اسْتِکْمالَ ما یُرْضیکَ عَنّی صَبْراً وَاحْتِساباً،

و کامل کردن بردباری و رضایت

وَ ایماناً وَ یَقیناً،

و ایمان و یقینم که تو را از من خشنود گرداند

ثُمَّ تَقَبَّلْ ذلِکَ مِنّی بِالْأَضْعافِ الْکَثیرَةِ،

، سپس آن را به چند برابر

وَالْأَجْرِ اَلْعَظیمِ،

و پاداش بزرگ از من بپذیر،

یا رَبَّ الْعالَمینَ،

ای پروردگار جهانیان،

اَللهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ،

خدایا بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست

وَارْزُقْنِی الْحَجَّ وَالْعُمْرَةَ،

و روزیم گردان حج و عمره

وَالْإِجْتِهادَ وَالْقُوَّةَ وَالنَّشاطَ،

و کوشش و نیرو و شادمانی،

وَ الْإِنابَةَ وَ التَّوْبَةَ،

و بازگشت از گناه و توبه

ص :743

وَ الْقُرْبَةَ وَ الْخَیْرَ الْمَقْبُولَ،

و نزدیکی (به تو) و نیکی پذیرفته شده

وَ الرَّهْبَةَ وَ الرَّغْبَةَ،

و ترس و اشتیاق

وَ التَّضَرُّعَ وَ الْخُشُوعَ،

و زاری و فروتنی،

وَ الرِّقَّةَ وَ النِّیَّةَ الصَّادِقَهَ،

وَ صِدْقَ اللِّسانِ،

و مهربانی و نیّت درست،

وَ الْوَجَلَ مِنْکَ،

و گفتار راست

وَ الرَّجآءَ لَکَ،

و ترس از خودت و امید

وَ التَّوَکُّلَ عَلَیْکَ، وَ الثِّقَةَ بِکَ،

و تکیه و اعتماد بر خودت

وَ الْوَرَعَ عَنْ مَحارِمِکَ،

و پرهیز از حرامهایت

مَعَ صالِحِ الْقَوْلِ،

همراه با گفتار شایسته

وَ مَقْبُولِ السَّعْیِ،

و تلاش پذیرفته

وَ مَرْفُوعِ الْعَمَلِ،

و کردار بالا رفته (به درگاهت)

وَ مُسْتَجابِ الدَّعْوَةِ،

و دعای پذیرفته (را روزیم گردان)

وَ لا تَحُلْ بَیْنی وَ بَیْنَ شیْ ءٍ مِنْ ذلِکَ بِعَرَضٍ

و بین من و چیزی از اینها با حادثه

وَ لا مَرَضٍ، وَ لا هَمٍّ

و مرض و اندوه

وَ لا غَمٍّ وَ لا سُقْمٍ، وَ لا

و غصّه و بیماری

غَفْلَةٍ وَ لا نِسْیانٍ،

و بی خبری و فراموشی جدایی مینداز،

بَلْ بِالتَّعاهُدِ وَ التَّحَفُّظِ لَکَ وَ فیکَ،

بلکه هم پیمانی و خویشتن داری برای تو

وَ الرِّعایَةِ لِحَقِّکَ،

و در راه تو و مراعات حق تو

وَ الْوَفآءِ بَعَهْدِکَ وَ وَعْدِکَ،

و وفای به پیمان و وعده ات (را برایم مقرر فرما)

بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ، اَللهُمَّ صَلِّ عَلیٰ

به رحمتت ای مهربان ترین مهربانان، خدایا بر

مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ،

محمّد و خاندان پاکش درود فرست

وَ اقْسِمْ لی فیهِ اَفْضَلَ

و در این ماه بهترین چیزی

ما تَقْسِمُهُ لِعبادِکَ الصَّالِحینَ،

که روزی بندگان شایسته ات نموده ای روزیم گردان،

وَ اَعْطِنی فیهِ اَفْضَلَ ما

و در آن به من ببخش بهترین آنچه

تُعْطی اَوْلِیآئَکَ الْمُقَرَّبینَ،

که به دوستان نزدیکت

مِنَ الرَّحْمَةِ وَ الْمَغْفِرَةِ،

از رحمت و آمرزش

وَ التَّحَنُّنِ وَ الْإِجابَةِ،

و دلسوزی و پذیرش

وَ الْعَفْوِ وَ الْمَغْفِرَةِ الدَّائِمَةِ،

و گذشت و آمرزش همیشگی

وَ الْعافِیَةِ وَ الْمُعافاةِ،

و تندرستی و سلامتی

وَ الْعِتْقِ مِنَ النَّارِ

و رهایی از آتش

وَ الْفَوْزِ بِالْجَنَّةِ،

و رسیدن به بهشت

وَ خَیْرِ الدُّنْیا وَ الْأخِرَةِ، اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلیٰ

و نیکی دنیا و آخرت عطا نموده ای، خدایا بر

مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ،

محمّد و خاندان پاکش درود فرست،

وَ اجْعَلْ دُعآئی فیهِ اِلَیْکَ واصِلًا،

و دعایم را در آن، رسیده به درگاهت

وَ رَحْمَتَکَ وَ خَیْرَکَ

و رحمت و نیکیت را

اِلَیَّ فیهِ نازِلًا،

در آن، نازل بر من،

وَ عَمَلی فیهِ مَقْبُولًا،

و کردارم را در آن، پذیرفته

وَ سَعْیی فیهِ مَشْکُوراً،

و تلاشم را در آن، مورد سپاس

وَ ذَنْبی فیهِ

و گناهم را در آن،

ص :744

مَغْفُوراً،

آمرزیده قرار ده

حَتّی یَکُونَ نَصیبی فیهِ الْأَکْثَرَ،

تا بهره ام در آن بیشتر

وَ حَظِّی فیهِ الْأَوْفَرَ، اَللهُمَّ صَلِ

و کامیابیم فراوانتر باشد. خدایا

عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ،

بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست

وَ وَفِّقْنی فیهِ لِلَیْلَةِ الْقَدْرِ

و مرا در آن بر (درکِ) شب قدر

عَلیٰ اَفْضَلِ حالٍ

در بهترین حال موفّق گردان،

تُحِبُّ اَنْ یَکُونَ عَلَیْها اَحَدٌ مِنْ اَوْلِیآئِکَ،

حالى که دوست داری هر یک از دوستانت بر آن باشند

وَ ارْضاها لَکَ،

و تو را خشنود می کند،

ثُمَّ اجْعَلْها لی

پس آن شب را برایم

خَیْراً مِنْ الْفِ شَهْرٍ،

بهتر از هزار ماه قرار ده،

وَ ارْزُقْنی فیها اَفْضَلَ

و بهترین آنچه در آن شب

ما رَزَقْتَ اَحَداً مِمَّنْ بَلَّغْتَهُ اَیَّاها،

روزی هر یک از کسانی که به آن رسانده

وَاَکْرَمْتَهُ بِها،

و او را به آن گرامی داشته ای روزیم گردان،

وَ اجْعَلْنی فیها مِنْ عُتَقآئِکَ مِنْ جَهَنَّمَ،

و مرا در آن شب به آمرزش و خشنودیت از آزاد شده های از دوزخ

وَ طُلَقآئِکَ مِنَ النَّارِ،

و رهایی یافته از

وَ سُعَداءِ خَلْقِکَ، بِمَغْفِرَتِکَ وَرِضْوانِکَ

آتش و سعادتمندان از مخلوقاتت قرار ده،

یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ، اَللهُمَ

ای مهربان ترین مهربانان، خدایا

صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ،

بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست،

وَ ارْزُقْنا فی شَهْرِنا هذَا الْجِدَّ وَ الْإِجْتِهادَ،

و در این ماه کوشش و تلاش

وَ الْقُوَّةَ وَ النَّشاطَ،

و نیرو و شادمانی

وَ ما تُحِبُّ وَتَرْضی

و آنچه را که دوست داری و خشنود می شوی روزیم گردان،

اَللهُمَّ رَبَّ الْفَجْرِ وَ لَیالٍ عَشْرٍ،

خدایا، ای پروردگار سپیده دم و شبهای ده گانه

وَ الشَّفْعِ وَ الْوَتْرِ،

و زوج و فرد،

وَ ربَّ شَهْرِ رَمَضانَ،

و ای پروردگار ماه رمضان

وَ ما اَنْزَلْتَ فیهِ مِنَ الْقُرآنِ، وَ رَبَ

و آنچه از قرآن در آن نازل نموده ای، و ای پروردگار

جَبْرَئیلَ وَ میکآئیلَ وَ اسْرافیلَ،

جبرئیل و میکائیل و اسرافیل

وَ جَمیعِ الْمَلائِکَةِ الْمُقَرَّبینَ، وَ ربَ

و همه فرشتگان مقرّب، و ای پروردگار

ابْراهیمَ وَ اسْماعیلَ،

ابراهیم و اسماعیل

وَ اِسْحقَ وَ یَعْقُوبَ،

و اسحاق و یعقوب،

وَ ربَّ مُوسی وَ عیسی

و ای پروردگار موسی و عیسی

وَجمیعِ النَّبِیّینَ وَالْمُرْسَلینَ،

و همه پیامبران و فرستادگان،

وَ ربَّ مُحَمَّدٍ خاتَمِ النَّبِیِّینَ، صَلَواتُکَ عَلَیْهِ

و ای پروردگار محمّد، آخرین پیامبران- که درود تو بر او

وَعَلَیْهِمْ اَجْمَعینَ،

و بر همه آنها باد-

وَ اَسْئَلُکَ بِحَقِّکَ عَلَیْهِمْ

و به حق تو بر آنان

وَ بِحَقِّهِمْ عَلَیْکَ، وَ بِحَقِّکَ اَلْعَظیمِ،

و به حقّ آنها بر تو و به حقّ

ص :745

لَمَّا صَلَّیْتَ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَعَلَیْهِمْ اَجْمَعینَ،

بزرگت از تو می خواهم هنگامی که بر او و خاندانش و همه آنها درود فرستادی

وَ نَظَرْتَ اِلَیَّ نَظْرَةً رَحیمَةً،

و به من نظری مهربانانه نمودی،

تَرْضی بِها عَنّی رِضیً

به واسطه آن از من خشنود شوی،

لا تَسْخَطُ عَلَیَّ بَعْدَهُ اَبَداً،

خشنود شدنی که پس از آن هیچگاه بر من غصب نکنی

وَاَعْطَیْتَنی جَمیعَ سُؤْلی وَ رَغْبَتی وَ امْنِیَّتی

و همه خواسته ها و اشتیاق و آرزو و درخواستم را به من عطا کنی،

وَ اَرادَتی وَ صَرَفْتَ عَنّی ما اکْرَهُ وَاَحْذَرُ،

و آنچه نمی پسندم دور گردانی و از آن دوری می کنم

وَاَخافُ عَلیٰ نَفْسی وَما لا اَخافُ،

و بر خودم بیم دارم و آنچه نمی ترسم،

وَعَنْ اَهْلی وَمالى وَ اِخْوانی وَذُرِّیَّتی

از خود و خانواده و دارایی و برادران و نسلم ،

اَللهُمَّ اِلَیْکَ فَرَرْنا مِنْ ذُنُوبِنا

خدایا از گناهانمان به درگاهت گریخته ایم

فاوِنا تآئِبینَ، وَتُبْ عَلَیْنا

پس ما توبه کنندگان را پناه ده و توبه ما

مُسْتَغْفِرینَ،

آمرزش خواهان را بپذیر

وَاغْفِرْ لَنا مُتَعوِّذینَ،

و ما پناه جویان را بیامرز

وَاعِذْنا مُسْتَجیرینَ، وَاَجِرْنا مُسْتَسْلِمینَ،

و پناه ده، و ما فرمانبرداران را نجات ده،

وَلٰا تَخْذُلْنا راهِبینَ،

و ما وحشت زدگان را خوار مگردان،

وَآمِنَّا راغِبینَ،

و ما مشتاقان را ایمن گردان،

وَشَفِّعْنا سآئِلینَ،

و ما نیازمندان را شفاعت کن

وَاَعْطِنا اِنَّکَ سَمیعُ الدُّعآءِ،

و به ما عطا کن که تو شنوای خواسته ها

قَریبٌ مُجیبٌ،

و نزدیک و اجابت کننده ای،

اَللهُمَّ اَنْتَ رَبِّی وَ اَنَا عَبْدُکَ،

خدایا تویی پروردگار من و منم بنده ات،

وَ احَقُّ مَنْ سَئَلَ الْعَبْدُ رَبَّهُ،

و شایسته ترین کسی که بنده از او درخواست کند پروردگار اوست،

وَ لَمْ یَسْئَلِ الْعِبادُ مِثْلَکَ کَرَماً وَ جُوداً،

و بندگان از کسی مانند تو در کرم و بخشش درخواست نکرده اند،

یامَوْضِعَ شَکْوَی السَّائِلینَ،

ای محلّ شکایت نیازمندان،

وَ یا مُنْتَهی حاجَةِ الرَّاغِبینَ، وَ یا غِیاثَ

و ای نهایت نیاز مشتاقان، و ای فریادرس

الْمُسْتَغیثینَ،

درماندگان

وَ یا مُجیبَ دَعْوَةِ الْمُضْطَرّینَ،

و ای اجابت کننده درخواست درماندگان،

وَ یا مَلْجَا الْهارِبینَ،

و ای پناهگاه وحشت زدگان،

وَ یا صَریخَ الْمُسْتَصْرِخینَ،

و ای دادرس فریادرس خواهان

وَیا رَبَّ الْمُسْتَضْعَفینَ،

و ای پروردگار مظلومان

وَ یا کاشِفَ کَرْبِ

و ای برطرف کننده گرفتاری

الْمَکْرُوبینَ،

گرفتاران،

وَ یا فارِجَ هَمِّ الْمَهْمُومینَ،

و ای گشاینده اندوه غمزدگان،

وَ یا کاشِفَ الْکَرْبِ اَلْعَظیمِ، یا اَللَّهُ

و ای برطرف کننده گرفتاری بزرگ، ای خدا،

ص :746

یا رَحْمنُ یا رَحیمُ، یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ،

ای بخشنده ای مهربان، ای مهربان ترین مهربانان،

صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ،

بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست

وَاغْفِرْ لی ذُنُوبی وَ عُیُوبی

و گناهان و عیبها

وَ اسآئَتی وَظُلْمی

و بدی و ستم

وَ جُرْمی وَ اسْرافی عَلیٰ

و گناه و زیاده روی بر

نَفْسی

خودم را بیامرز،

وَ ارْزُقْنی مِنْ فَضْلِکَ وَ رَحْمَتِکَ،

و از فضل و رحمتت روزیم ده،

فَانَّهُ لایَمْلِکُها غَیْرُکَ، وَاعْفُ

که کسی جز تو مالک آنها نیست، و از من

عَنّی وَاغْفِرْ لی کُلَّ ما سَلَفَ مِنْ ذُنُوبی

درگذر، و تمامی گناهان گذشته ام را بیامرز،

وَاعْصِمْنی فیما بَقِیَ مِنْ عُمْری

و در باقیمانده عمرم مراحفظ کن،

وَاسْتُرْ عَلَیَّ وَعَلی والِدیَّ وَ وُلْدی

بر من و پدر و مادر و فرزندان

وَقَرابَتی وَاهْلِ حُزانَتی

و نزدیکان و خانواده ام،

وَمَنْ کانَ مِنّی بِسَبیلٍ مِنَ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ

و هر که از مردان و زنان با ایمان

فی الدُّنْیا وَالْأخِرَةِ،

در دنیا و آخرت با من بر یک راه باشد، محافظت کن،

فَانَ ذلِکَ کُلَّهُ بِیَدِکَ،

که همه اینها به دست توست،

و اَنْتَ واسِعُ الْمَغْفِرَةِ، فَلا تُخَیِّبْنی

و آمرزشت گسترده است،

یا سَیِّدی وَلٰا تَرُدَّعَلَیَّ دُعآئی

پس ای آقا و سرورم مرا مأیوس نکن، و دعایم رابر مگردان

وَلٰا یَدی إِلىٰ نَحْری

و دستم را (خإِلَىٰ) به سینه ام بر مگردان،

حَتّی تَفْعَلَ ذلِکَ بی

تا این که آن را برایم انجام داده

وَتَسْتَجیبَ لی جَمیعَ ما سَئَلْتُکَ،

و تمامی آنچه را که از تو خواستم اجابت کنی

وَتَزیدَنی مِنْ فَضْلِکَ،

و از فضلت برایم بیفزایی

فَاِنَّکَ عَلیٰ کُلِّ شَیْ ءٍ قَدیرٌ،

که تو بر هر چیز توانایی

وَنَحْنُ اِلَیْکَ راغِبُونَ،

و ما به سوی تو مشتاقیم،

اَللهُمَّ لَکَ الْأَسْمآءُ الْحُسْنی

خدایا نامهای نیک

وَالْأَمْثالُ الْعُلْیا،

و الگوهای والا

وَالْکِبْرِیآءُ وَالْألاءُ،

و عظمت و نعمتها از آن توست،

اَسْئَلُکَ بِاسْمِکَ بِسْمِ اَللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ،

از تو به حقّ نامت «به نام خداوند بخشنده مهربان» می خواهم

اَنْ کُنْتَ قَضَیْتَ فی هذِهِ اللَّیْلَةِ تَنَزُّلَ الْمَلائِکَةِ

که اگرفرود آمدن فرشتگان

وَ الرُّوحِ فیها، اَنْ تُصَلِّیَ عَلیٰ

و روح را در این شب مقدّر نموده ای، بر محمّد

مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ،

و خاندان پاکش درود فرستی

و اِنْ تَجْعَلَ اسْمی فِی السُّعَدآءِ،

و نامم را در میان سعادتمندان

وَ رُوحی مَعَ الشُّهَدآءِ،

و روحم را همراه شهیدان

ص :747

وَ احْسانی فی عِلِّیّینَ،

و نیکیم را در جایگاهی والا

وَ اسآئَتی مَغْفُورَةً،

و گناهم را آمرزیده قرار ده،

وَ اَنْ تَهَبَ لی یَقیناً

و ببخش به من یقینی که

تُباشِرُ بِهِ قَلْبی

دلم پیوسته همراه آن باشد

وَ ایماناً لا یَشُوبُهُ شَکٌّ،

و ایمانی که تردید به آن نیامیزد

وَ رِضیً بِمٰا قَسَمْتَ لی وَآتِنی

و رضایت به آنچه قسمتم نموده ای

فی الدُّنْیا حَسَنَةً، وَفِی الأخِرَةِ حَسَنَةً،

و در دنیا و آخرت به من نیکی ده،

وَقِنی عَذابَ النَّارِ،

و مرا از عذاب آتش حفظ کن

وَ اَنْ لَمْ تَکُنْ قَضَیْتَ فی هذِهِ اللَّیْلَةِ تَنَزُّلَ الْمَلئِکَةِ وَالرُّوحِ فیها،

و اگرفرود آمدن فرشتگان و روح را در این شب مقدّر ننموده ای

فَاخِّرْنی إِلىٰ ذلِکَ،

پس مرا تا آن زمان نگاهدار

وَارْزُقْنی فیها ذِکْرَکَ وَشُکْرَکَ،

و در این شب یاد و سپاس و بندگی

وَ طاعَتَکَ وَ حُسْنَ عِبادَتِکَ، وَ صَلِّ عَلیٰ

و عبادت نیکویت را روزیم گردان و به برترین

مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ بِاَفْضَلِ صَلَواتِکَ،

درودهایت بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست،

یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ، یا اَحَدُ یا

ای مهربان ترین مهربانان، ای یگانه، ای

صَمَدُ، یا رَبَّ مُحَمَّدٍ اغْضَبِ

بی نیاز، ای پروردگار محمّد

الْیَوْمَ لِمُحَمَّدٍ وَلِأَبْرارِ عِتْرَتِهِ،

در این روز محمّد و نیکان از خاندانش را حمایت کن

اعْدائَهُمْ بَدَداً،

و همه دشمنان آنها را نابود کن

وَ احْصِهِمْ عَدَداً، وَ اقْتُلْ

و یک به یک بشمار،

وَ لا تَدَعْ عَلیٰ ظَهْرِ الأَرْضِ مِنْهُمْ اَحَداً،

و هیچ یک از آنها را بر زمین باقی نگذار،

وَ لا تَغْفِرْ لَهُمْ اَبَداً،

و هرگز آنها را نیامرز،

یا حَسَنَ الصُّحْبَةِ،

ای نیکو همدم،

یا خَلیفَةَ النَّبِیّینَ،

ای جانشین پیامبران،

اَنْتَ اَرْحَمُ الرَّاحِمینَ،

تو مهربان ترین مهربانانی،

الْبَدی ءُ الْبَدیعُ،

آغاز کننده آفریننده ای

اَلَذی لَیْسَ کَمِثْلِکَ شَیْ ءٌ،

که چیزی همانندت نباشد،

وَ الدَّآئِمُ غَیْرُالْغافِلِ،

پاینده ای که غفلت نکند

وَ الْحَیُّ اَلَذی لا یَمُوتُ،

و زنده ای که نمیرد،

اَنْتَ کُلَّ یَوْمٍ فی شَاْنٍ، اَنْتَ خَلیفَةُ

تو هر روز در کاری هستی، تویی جانشین

مُحَمَّدٍ، وَ ناصِرُ مُحَمَّدٍ، وَمُفَضِّلُ مُحَمَّدٍ،

و یاور و برتری دهنده محمّد

اَسْئَلُکَ اَنْ تَنْصُرَ وَصِیَّ مُحَمَّدٍ،

از تو می خواهم که وصیّ و

وَخَلیفَةَ مُحَمَّدٍ، وَ الْقآئِمَ بِالْقِسْطِ

جانشین محمّد و قیام کننده به عدل

مِنْ اَوْصِیآءِ مُحَمَّدٍ، صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلَیْهِمْ،

از جانشینان محمّد- که درود تو بر او و بر آنان باد- را یاری کنی،

ص :748

اَعْطِفْ عَلَیْهِمْ نَصْرَکَ،

یاریت را متوجّه ایشان کن،

یا لا اِلهَ اِلَّا اَنْتَ،

ای که معبودی جز تو نیست

بِحَقِّ لا اِلهَ إلَّااَنْتَ، صَلِ

به حقّ این که معبودی جز تو نیست،

عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ،

بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست

وَاجْعَلْنی مَعَهُمْ فِی الدُّنْیا وَ الْأخِرَةِ، وَاجْعَلْ

و مرا در دنیا و آخرت همراه ایشان قرار ده

عاقِبَةَ اَمْری إِلىٰ غُفْرانِکَ وَ رَحْمَتِکَ،

و پایان کارم را آمرزش و رحمتت قرار ده،

یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ، وَ کَذلِکَ نَسَبْتَ

ای مهربان ترین مهربانان، و همچنین ای آقا

نَفْسَکَ یا سَیِّدی بِاللُّطْفِ،

و سرورم خودت را به محبّت نسبت داده ای،

بَلی اِنَّکَ لَطیفٌ،

آری تو براستی با محبّتی،

فَصَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ،

پس بر محمّد و خاندان پاکش درودفرست،

وَالْطُفْ بی لِما تَشآءُ،

و در آنچه می خواهی به من محبّت کن،

اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ،

خدایا بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست

وَارْزُقْنِی الْحَجَّ وَ الْعُمْرَةَ فی عامِنا هذا،

و حجّ و عمره را در این سال روزیم گردان،

وَ تَطَوَّلْ عَلَیَّ بِجَمیعِ حَوآئِجی

و با برآوردن همه حاجتهای دنیوی

لِلْأخِرَةِ وَالدُّنْیا

و اخرویم بر من منّت گذار،

سپس سه مرتبه می گویی:

اَسْتَغْفِرُ اللَّهَ رَبِّی وَاَتُوبُ الَیْهِ،

از خدایی که پروردگار من است طلب آمرزش کرده

و به سوی او توبه می کنم، که

انَ رَبِّی قَریبٌ مُجیبٌ،

پروردگار من نزدیک و اجابت کننده است،

اَسْتَغْفِرُ اللَّهَ رَبِّی وَاَتُوبُ الَیْهِ،

از خدایی که پروردگار من است طلب آمرزش کرده

انَّ رَبّی رَحیمٌ وَدُودٌ،

و به سوی او توبه می کنم، که پروردگارم مهربان و با محبّت است،

اَسْتَغْفِرُ اللَّهَ رَبِّی وَاَتُوبُ الَیْهِ،

از خدایی که پرورگار من است طلب آمرزش کرده

انَّهُ کانَ غَفَّاراً،

و به سوی او توبه می کنم، که او بسیار آمرزنده است،

اَللهُمَّ اِغْفِرْ لی اِنَّکَ اَرْحَمُ الرَّاحِمینَ،

خدایا مرا بیامرز که تو مهربان ترین مهربانانی،

رَبِّ اِنّی عَمِلْتُ سُوءاً

پروردگارا من بد کرده

وَظَلَمْتُ نَفْسی

و به خود ستم نمودم،

فَاغْفِرْ لی انَّهُ لا یَغْفِرُ

پس مرا بیامرز که براستی کسی

الذُّنُوبَ اِلَّا اَنْتَ،

جز تو گناهان را نیامرزد،

اَسْتَغْفِرُ اللَّهَ اَلَذی

طلب آمرزش می کنم از خدایی که

لا اِلهَ اِلَّا هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ، الْحَلیمُ

معبودی جز او زنده و پاینده نیست، او شکیبا،

الْعَظیمُ الْکَریمُ،

بزرگ، بزرگوار،

الْغَفَّارُ لِلذَّنْبِ اَلْعَظیمِ،

آمرزنده گناه بزرگ است

وَاَتُوبُ الَیْهِ،

و به سوی او توبه می کنم،

اَسْتَغْفِرُ اللَّهَ انَّ اللَّهَ

از خدا طلب آمرزش می کنم که خدا

کانَ غَفُوراً رَحیماً.

آمرزنده و مهربان است.

ص :749

پس از آن، این دعا را می خوانی:

اَللَّهُمَّ إنّی اَسْئَلُکَ اَنْ تُصلِّیَ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ،

خدایا از تو می خواهم که بر محمّد و خاندان پاکش درود فرستی

و اِنْ تَجْعَلَ فیماتَقْضی وَتُقَدِّرُ

و در آنچه حکم کرده و مقدّر فرمودی

مِنَ الْأَمْرِ اَلْعَظیمِ الْمَحْتُومِ فی لَیْلَةِ الْقَدْرِ،

از فرمان بزرگ حتمی در شب قدر،

مِنَ الْقَضآءِ اَلَذی لا یُرَدُّ وَلٰا یُبَدَّلُ،

از حکمی که تغییر و تبدیلی در آن نیست

اَنْ تَکْتُبَنی مِنْ حُجَّاجِ بَیْتِکَ الْحَرامِ،

که نام مرا در میان حجّاج خانه ات ثبت کنی،

الْمَبْرُورِ حَجُّهُمْ،

حجّاجی که حجّشان پذیرفته

الْمَشْکُورِ سَعْیُهُمْ،

و تلاششان مورد سپاس

الْمَغْفُورِ ذُنُوبُهُمْ،

و گناهانشان آمرزیده

الْمُکَفَّرِ عَنْهُمْ سَیِّئاتُهُمْ، و اِنْ تَجْعَلَ

و بدیهایشان بخشیده شده است، و در آنچه

فیما تَقْضی وَتُقَدِّرُ،

حکم کرده و مقدّر می کنی

اَنْ تُطیلَ عُمْری

عمرم را طولانی

وَتُوَسِّعَ فی رِزْقی وَتُؤَدِّیَ عَنّی

و روزیم را وسیع و امانت و قرضم را

امانَتی وَدَیْنی آمینَ رَبَّ الْعالَمینَ،

ادا شده قرار دهی، دعایم را مستجاب کن ای پروردگار جهانیان،

اَللهُمَّ اجْعَلْ لی مِنْ اَمْری فَرَجاً وَمَخْرَجاً،

خدایا در کارم گشایش و محل خروجی قرار ده

وَارْزُقْنی مِنْ حَیْثُ احْتَسِبُ

و از جایی که می پندارم

وَمِنْ حَیْثُ لا احْتَسِبُ،

و نمی پندارم روزیم ده،

وَاحْرُسْنی مِنْ حَیْثُ احْتَرِسُ

و از جایی که خود را حفظ می کنم

وَمِنْ حَیْثُ لا احْتَرِسُ، وَصَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ

و جایی که حفظ نمی کنم مرا حفظ کن، و بر محمّد

وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَسَلِّمْ کَثیراً.(1)

و خاندان پاکش درود و سلام فراوان فرست.

2- در هر روز از ماه رمضان این تسبیحات را که از امام صادق علیه السلام نقل شده است بخواند. این تسبیحات ده بخش است و هر بخش از آن مشتمل بر ده تسبیح است:

* سُبْحانَ اَللَّهِ بارِئِ النَّسَمِ،

منزّه است خدا آفریننده هر دم زنی،

سُبْحانَ اَللَّهِ الْمُصَوِّرِ،

منزّه است خدای صورت ده،

سُبْحانَ اَللَّهِ خالِقِ

منزّه است خدا آفریننده

ص :750


1- مصباح المتهجّد، صفحه 610 و اقبال، صفحه 89، با اندکی تفاوت.( مرحوم سیّد بن طاووس در اقبال نقل می کند که این دعا را امام باقر علیه السلام در هر روز از ماه رمضان می خواند).

الْأَزْواجِ کُلِّها،

همه موجودات جُفت،

سُبْحانَ اَللَّهِ جاعِلِ الظُّلُماتِ وَالنُّورِ،

منزّه است خدا مقرّر کننده تاریکیها و روشنی،

سُبْحانَ اَللَّهِ فالِقِ الْحَبِّ وَالنَّوی

منزّه است خدا شکافنده دانه و هسته

سُبْحانَ اَللَّهِ خالِقِ کُلِّ شَیْ ءٍ،

منزّه است خدا آفریننده هر چیز،

سُبْحانَ اَللَّهِ خالِقِ ما یُری

منزّه است خدا آفریننده آنچه دیده شود

وَما لا یُری

و آنچه دیده نشود،

سُبْحانَ اَللَّهِ مِدادَ کَلِماتِهِ،

منزّه است خدا به مقدار کلمات نامنتهایش،

سُبْحانَ اَللَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ،

منزّه است خدا پروردگار جهانیان،

سُبْحانَ اَللَّهِ السَّمیعِ اَلَذی لَیْسَ شَیْ ءٌ اَسْمَعَ مِنْهُ،

منزّه است خدای شنوایی که چیزی شنواتر از او نیست،

یَسْمَعُ مِنْ فَوْقِ عَرْشِهِ

می شنود از بالای عرش خود

ما تَحْتَ سَبْعِ ارَضینَ،

آنچه را در زیر هفت زمین است

وَیَسْمَعُ ما فی ظُلُماتِ الْبَرِّ وَالْبَحْرِ، وَیَسْمَعُ

و می شنود آنچه را در تاریکیهای بیابان و دریاست و می شنود

الْأَنینَ وَالشَّکْوی

ناِلٰه و شکایت را

وَیَسْمَعُ السِّرَّ وَ اَخْفی

و می شنود پنهان و پنهان تر از پنهان را

وَیَسْمَعُ وَساوِسَ الصُّدُورِ، وَلٰا

و می شنود وسوسه های سینه ها را

یُصِمُّ سَمْعَهُ صَوْتٌ*

و کر نکند شنواییش را صدایی*

سُبْحانَ اَللَّهِ بارِئِ النَّسَمِ،

منزّه است خدا آفریننده هر دم زنی،

سُبْحانَ اَللَّهِ الْمُصَوِّرِ،

منزّه است خدای صورت بخش،

سُبْحانَ اَللَّهِ خالِقِ الْأَزْواجِ کُلِّها،

منزّه است خدا آفریننده همه موجودات جُفت،

سُبْحانَ اَللَّهِ جاعِلِ الظُّلُماتِ وَالنُّورِ،

منزّه است خدا مقرر دارنده تاریکیها و روشنی،

سُبْحانَ اَللَّهِ فالِقِ الْحَبِّ وَالنَّوی

منزّه است خدا شکافنده دانه و هسته،

سُبْحانَ اَللَّهِ خالِقِ کُلِّ شَیْ ءٍ، سُبْحانَ

منزّه است خدا آفریننده هر چیز، منزّه است

اَللَّهِ خالِقِ ما یُری وَما لا یُری

خدا آفریننده آنچه دیده شود و آنچه دیده نشود،

سُبْحانَ اَللَّهِ مِدادَ کَلِماتِهِ، سُبْحانَ اَللَّهِ

منزّه است خدا به مقدار کلمات نامنتهایش، منزّه است خدا

رَبِّ الْعالَمینَ،

پروردگار جهانیان،

سُبْحانَ اَللَّهِ الْبَصیرِ

منزّه است خدای بینایی

اَلَذی لَیْسَ شَیْ ءٌ ابْصَرَ مِنْهُ، یُبْصِرُ مِنْ

که چیزی بیناتر از او نیست می بیند از

فَوْقِ عَرْشِهِ

بالای عرش خود

ما تَحْتَ سَبْعِ ارَضینَ،

آنچه در زیر هفت زمین است

وَیُبْصِرُ ما فی ظُلُماتِ الْبَرِّ وَالْبَحْرِ،

و می بیند آنچه را در تاریکیهای خشکی و دریاست

لا تُدْرِکُهُ الْأبْصارُ

دیدگان او را درک نکند

وَهُوَ یُدْرِکُ الْأَبْصارَ،

ولی او درک کند دیدگان را

وَهُوَ اللَّطیفُ الْخَبیرُ،

و اوست دقیق و کاردان

ص :751

لا تُغْشی بَصَرَهُ الظُّلْمَةُ،

دیده اش راتاریکی نپوشاند

وَلٰا یُسْتَتَرُ مِنْهُ بِسِتْرٍ،

و بوسیله پرده چیزی از او مستور نماند

وَلٰا یُواری مِنْهُ جِدارٌ، وَلٰا یَغیبُ

و دیوار چیزی را از او پنهان نکند و نادیده نماند

عَنْهُ بَرٌّ وَلٰا بَحْرٌ،

از دید او هیچ خشکی و نه دریایی

وَلٰا یَکِنُّ مِنْهُ جَبَلٌ ما فی اَصْلِهِ،

و هیچ کوهی نتواند مخفی کند از او آنچه را در ریشه و در زیر خود دارد

وَلٰا قَلْبٌ ما فیهِ، وَلٰا

و نه دلی آنچه را در خود دارد و نه

جَنْبٌ ما فی قَلْبِهِ،

پهلویی آنچه را در دل دارد

وَلٰا یَسْتَتِرُ مِنْهُ صَغیرٌ وَلٰا کَبیرٌ،

و نتواند بپوشاند خود را از او کوچکی و نه بزرگی،

وَلٰا یَسْتَخْفی مِنْهُ

و پنهانی نتواند جست از او

صَغیرٌ لِصِغَرِهِ،

کوچکی بخاطر خردیش

وَلٰا یَخْفی عَلَیْهِ شَیْ ءٌ

و مخفی نماند بر اوچیزی

فِی الْأَرْضِ وَلٰا فِی السَّمآءِ، هُوَ

در زمین و نه در آسمان اوست

اَلَذی یُصَوِّرُکُمْ فِی الْأَرْحامِ

که صورت بندد شما را در رحمها

کَیْفَ یَشآءُ،

هر طور که خواهد

لا اِلهَ اِلَّا هُوَ الْعَزیزُ الْحَکیمُ*

معبودی جز او نیست که نیرومند و فرزانه است*

سُبْحانَ اَللَّهِ بارِئِ النَّسَمِ،

منزّه است خدا پدیدآرنده هر دم زنی،

سُبْحانَ اَللَّهِ الْمُصَوِّرِ،

منزّه است خدای صورت بخش،

سُبْحانَ اَللَّهِ خالِقِ

منزّه است خدا آفریننده

الْأَزْواجِ کُلِّها،

همه موجودات جفت،

سُبْحانَ اَللَّهِ جاعِلِ الظُّلُماتِ وَالنُّورِ،

منزّه است خدا مقرّر کننده تاریکیها و روشنی،

سُبْحانَ اَللَّهِ فالِقِ

منزّه است خدا شکافنده

الْحَبِّ وَالنَّوی

دانه و هسته،

سُبْحانَ اَللَّهِ خالِقِ کُلِّ شَیْ ءٍ،

منزّه است خدا آفریننده هر چیز،

سُبْحانَ اَللَّهِ خالِقِ ما یُری

منزّه است خدا آفریننده آنچه دیدنی

وَما لا یُری

و آنچه نادیدنی است،

سُبْحانَ اَللَّهِ مِدادَ کَلِماتِهِ،

منزّه است خدا به مقدار کلمات نامنتهایش،

سُبْحانَ اَللَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ،

منزّه است خدا پروردگار جهانیان،

سُبْحانَ اَللَّهِ اَلَذی یُنْشِئُ

منزّه است خدایی که بوجود آورد

السَّحابَ الثِّقالَ،

ابرهای سنگین را

وَیُسَبِّحُ الرَّعْدُ بِحَمْدِهِ،

و تسبیح گوید رعد به حمد او

وَالْمَلائِکَةُ مِنْ خیفَتِهِ،

و فرشتگان از بیم او

وَیُرْسِلُ الصَّواعِقَ

و بفرستد صاعقه ها را

فَیُصیبُ بِها مَنْ یَشآءُ،

و دچار سازد بدان هر که را خواهد

وَیُرْسِلُ الرِّیاحَ بُشْراً بَیْنَ یَدَیْ رَحْمَتِهِ،

وبادها را نویدی از پیشاپیش رحمت خود فرستد

وَیُنَزِّلُ الْمآءَ مِنَ السَّمآءِ بِکَلِمَتِهِ،

و آب باران را از آسمان بوسیله امر خود فرو فرستد

وَیُنْبِتُ النَّباتَ بِقُدْرَتِهِ،

و گیاه را به قدرت کامله خویش برویاند

وَیَسْقُطُ الْوَرَقُ بِعِلْمِهِ،

و برگ درختان را به علم خود فروریزد

سُبْحانَ اَللَّهِ اَلَذی لا یَعْزُبُ عَنْهُ

منزّه است خدایی که پنهان نماند از او

ص :752

مِثْقالُ ذَرَّةٍ فِی الْأَرْضِ

هموزن ذره ای در زمین

وَلٰا فِی السَّمآءِ،

و نه در آسمان

وَلٰا اصْغَرُ مِنْ ذلِکَ، وَلٰا اکْبَرُ اِلَّا

و نه کوچکتر از آن

و نه بزرگتر جز آن که

فی کِتابٍ مُبینٍ*

در دفتری روشن است*

سُبْحانَ اَللَّهِ بارِئِ النَّسَمِ،

منزّه است خدا پدید آرنده هر دم زنی،

سُبْحانَ اَللَّهِ الْمُصَوِّرِ،

منزّه است خدای صورت بخش،

سُبْحانَ اَللَّهِ خالِقِ الْأَزْواجِ کُلِّها،

منزّه است خدا آفریننده همه موجودات جفت،

سُبْحانَ اَللَّهِ جاعِلِ الظُّلُماتِ وَالنُّورِ،

منزّه است خدا مقرر دارنده تاریکیها و روشنی،

سُبْحانَ اَللَّهِ فالِقِ الْحَبِّ وَالنَّوی

منزّه است خدا شکافنده دانه و هسته،

سُبْحانَ اَللَّهِ خالِقِ کُلِّ شَیْ ءٍ، سُبْحانَ

منزّه است خدا آفریننده هر چیز، منزّه است

اَللَّهِ خالِقِ ما یُری

خدا آفریننده هر چه دیدنی است

وَما لا یُری

و هر چه نادیدنی است،

سُبْحانَ اَللَّهِ مِدادَ کَلِماتِهِ، سُبْحانَ اَللَّهِ

منزّه است خدا به مقدار کلمات نامنتهایش، منزّه است خدا

رَبِّ الْعالَمینَ،

پروردگار جهانیان،

سُبْحانَ اَللَّهِ اَلَذی یَعْلَمُ

منزّه است خدایی که می داند

ما تَحْمِلُ کُلُّ اَنْثی وَما تَغیْضُ

آنچه بار دارد هر حیوان ماده ای و آنچه در

الْأَرْحامُ وَما تَزْدادُ،

رحمها کم شود و آنچه بیفزاید

وَکُلُّ شَیْ ءٍ عِنْدَهُ بِمِقْدارٍ،

و هر چیزی را نزد او اندازه ای است

عالِمُ الْغَیْبِ وَالشَّهادَةِ،

دانای غیب و شهود

الْکَبِیرُ الْمُتَعالُ،

و بزرگ و والاست

سَوآءٌ مِنْکُمْ مَنْ اسَرَّ الْقَوْلَ

برای او یکسان است هر که از شما سخن آهسته کند

وَمَنْ جَهَرَ بِهِ، وَمَنْ هُوَ

یا بلند کند و هر که به

مُسْتَخْفٍ بِاللَّیْلِ

شب پنهان گردد

وَسارِبٌ بِالنَّهارِ،

و یا رهرو شود در روز

لَهُ مُعَقِّباتٌ

برای خدا فرشتگانی پیاپی است

مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ،

از جلوی روی انسان و از پشت سرش

یَحْفَظُونَهُ مِنْ اَمْرِ اَللَّهِ،

که او را به فرمان خدا محافظت کنند منزّه است

سُبْحانَ اَللَّهِ اَلَذی یُمیتُ الْأَحْیآءَ

خدایی که بمیراند زندگان

وَیُحْیِی الْمَوْتی

را و زنده کند مردگان را

وَیَعْلَمُ ما تَنْقُصُ الْأَرْضُ مِنْهُمْ،

و می داند آنچه را زمین از ایشان بکاهد

وَیُقِرُّ فِی الْأَرْحامِ ما یَشآءُ إِلىٰ اجَلٍ

و مستقر کند در رحمها آنچه را خواهد تا

مُسَمّیً* سُبْحانَ اَللَّهِ بارِئِ النَّسَمِ،

مدتی معین* منزّه است خدا پدید آرنده هر دم زنی،

سُبْحانَ اَللَّهِ الْمُصَوِّرِ، سُبْحانَ اَللَّهِ

منزّه است خدای صورت بخش، منزّه است خدا

خالِقِ الْأَزْواجِ کُلِّها،

آفریننده موجودات جفت همگی،

سُبْحانَ اَللَّهِ جاعِلِ الظُّلُماتِ وَالنُّورِ،

منزّه است خدا مقرّر دارنده تاریکیها و روشنی،

سُبْحانَ اَللَّهِ

منزّه است خدا

ص :753

فالِقِ الْحَبِّ وَالنَّوی سُبْحانَ اَللَّهِ خالِقِ کُلِّ شَیْ ءٍ،

شکافنده دانه و هسته، منزّه است خدا آفریننده هر چیزی،

سُبْحانَ اَللَّهِ خالِقِ ما

منزّه است خدا آفریننده هر چه

یُری وَما لا یُری

دیدنی است و هر چه نادیدنی است،

سُبْحانَ اَللَّهِ مِدادَ کَلِماتِهِ،

منزّه است خدا به مقدار کلماتش،

سُبْحانَ اَللَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ،

منزّه است خداپروردگار جهانیان،

سُبْحانَ اَللَّهِ مالِکِ الْمُلْکِ،

منزّه است خدا مالک پادشاهی،

تُؤْتِی الْمُلْکَ مَنْ تَشآءُ،

بدهی سلطنت را به هر که خواهی

وَتَنْزِعُ الْمُلْکَ مِمَّنْ تَشآءُ،

و بگیری آن را ازهرکه خواهی

وَتُعِزُّ مَنْ تَشآءُ،

و عزت بخشی هر که را خواهی

وَتُذِلُّ مَنْ تَشآءُ،

و خوار کنی هر که را خواهی

بِیَدِکَ الْخَیْرُ، اِنَّکَ عَلیٰ

هر چه خیراست بدست توست

کُلِّ شَیْ ءٍقَدیرٌ،

و تو بر هر چیزتوانایی

تُولِجُ اللَّیْلَ فِی النَّهارِ،

درآوری شب را در روز

وَتُولِجُ النَّهارَ فِی اللَّیْلِ،

و درآوری روز را در شب

تُخْرِجُ الْحَیَّ مِنَ

بیرون آوری زنده را

الْمَیِّتِ، وَتُخْرِجُ الْمَیِّتَ مِنَ الْحَیِّ،

از مرده و برون آوری مرده را از زنده

وَتَرْزُقُ مَنْ تَشآءُ بِغَیْرِ حِسابٍ*

و روزی دهی هر که را خواهی بی حساب*

سُبْحانَ اَللَّهِ بارِئِ النَّسَمِ،

منزّه است خدا آفریننده هر دم زنی،

سُبْحانَ اَللَّهِ الْمُصَوِّرِ،

منزّه است خدای صورت بخش،

سُبْحانَ اَللَّهِ خالِقِ

منزّه است خدا آفریننده

الْأَزْواجِ کُلِّها،

موجودات جفت همگی،

سُبْحانَ اَللَّهِ جاعِلِ الظُّلُماتِ وَالنُّورِ،

منزّه است خدا مقرر کننده تاریکیها و روشنی،

سُبْحانَ اَللَّهِ فالِقِ

منزّه است خدا شکافنده

الْحَبِّ وَالنَّوی

دانه و هسته،

سُبْحانَ اَللَّهِ خالِقِ کُلِّ شَیْ ءٍ،

منزّه است خدا آفریننده هر چیز،

سُبْحانَ اَللَّهِ خالِقِ ما یُری

منزّه است خدا آفریننده هر دیدنی

وَما لا یُری

و نادیدنی،

سُبْحانَ اَللَّهِ مِدادَ کَلِماتِهِ،

منزّه است خدا به مقدار کلمات نامنتهایش،

سُبْحانَ اَللَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ،

منزّه است خدا پروردگار جهانیان،

سُبْحانَ اَللَّهِ اَلَذی عِنْدَهُ مَفاتِحُ الْغَیْبِ

منزّه است خدایی که نزد اوست کلیدهای غیب

لا یَعْلَمُها اِلَّا هُوَ،

و نمی داند آنها را جز او

وَیَعْلَمُ ما فِی الْبَرِّ

و می داند هر چه در خشکی

وَالْبَحْرِ،

و دریاست

وَما تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ اِلَّا یَعْلَمُها،

و نیفتد برگی از درخت جز آن که بداند آن را

وَلٰا حَبَّةٍ فی ظُلُماتِ الْأَرْضِ،

و نیست دانه ای در تاریکیهای زمین

وَلٰا رَطْبٍ وَلٰا یابِسٍ

و نه تر و نه خشکی

اِلَّا فی کِتابٍ مُبینٍ*

جز این که در نامه ای روشن است*

سُبْحانَ اَللَّهِ بارِئِ النَّسَمِ،

منزّه است خدا پدید آرنده هر دم زنی،

ص :754

سُبْحانَ اَللَّهِ الْمُصَوِّرِ،

منزّه است خدای صورت بخش،

سُبْحانَ اَللَّهِ خالِقِ الْأَزْواجِ کُلِّها، سُبْحانَ اَللَّهِ

منزّه است خدا آفریننده هر موجود جفت همگی،

منزّه است خدا

جاعِلِ الظُّلُماتِ وَالنُّورِ،

مقرّر دارنده تاریکیها و روشنی،

سُبْحانَ اَللَّهِ فالِقِ الْحَبِّ وَالنَّوی سُبْحانَ اَللَّهِ

منزّه است خدا شکافنده دانه و هسته، منزّه است خدا

خالِقِ کُلِّ شَیْ ءٍ،

آفریننده هر چیز،

سُبْحانَ اَللَّهِ خالِقِ ما یُری

منزّه است خدا آفریننده هر دیدنی

وَما لایُری سُبْحانَ اَللَّهِ

و هر نادیدنی، منزّه است خدا

مِدادَ کَلِماتِهِ،

به مقدار کلمات نامتناهیش،

سُبْحانَ اَللَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ،

منزّه است خدایی که شماره نتوانند کرد

سُبْحانَ اَللَّهِ اَلَذی لا یُحْصی

منزّه است خدا پروردگار جهانیان،

مِدْحَتَهُ الْقآئِلُونَ،

مدحش را گویندگان

وَلٰا یَجْزی بالائِهِ الشَّاکِرُونَ الْعابِدُونَ،

و پاداش ندهند نعمتهایش را سپاسگزاران پرستش کننده

وَهُوَ کَمٰا قالَ

و او چنان است که گفته

وَفَوْقَ ما یَقُولُ الْقائلُونَ،

و برتر از آن است که گویندگان گویند

وَاَللَّهُ سُبْحانَهُ کَمٰا اثْنی عَلیٰ نَفْسِهِ، وَلٰا

و خدای سبحان چنان است که خودش خویشتن را ستوده

یُحیطُونَ بِشَیْ ءٍ مِنْ عِلْمِهِ اِلَّا بِمٰا شآءَ،

رسایی ندارند به چیزی از دانشش جز بدانچه خود او خواهد

وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّماواتِ وَالْأَرْضَ، و

قلمرو او آسمانهاو زمین را فراگرفته

وَلٰا یَؤُدُهُ حِفْظُهُما

و سنگینی نمی کند بر او نگهداشتن آن دو

وَهُوَ الْعَلِیُّ الْعَظیمُ*

و او والا و بزرگ است*

سُبْحانَ اَللَّهِ بارِئِ النَّسَمِ، سُبْحانَ

منزّه است خدا پدیدآرنده هر دم زنی منزّه است

اَللَّهِ الْمُصَوِّرِ، سُبْحانَ

خدای صورت بخش، منزّه است

اَللَّهِ خالِقِ الْأَزْواجِ کُلِّها،

خدا آفریننده هر جفت همگی،

سُبْحانَ اَللَّهِ جاعِلِ

منزّه است خدا مقرّر دارنده

الظُّلُماتِ وَالنُّورِ،

تاریکیها و روشنی،

سُبْحانَ اَللَّهِ فالِقِ الْحَبِّ وَالنَّوی

منزّه است خدا شکافنده دانه و هسته،

سُبْحانَ اَللَّهِ خالِقِ کُلِّ شَیْ ءٍ،

منزّه است خدا آفریننده هر چیز،

سُبْحانَ اَللَّهِ خالِقِ ما یُری

منزّه است خدا آفریننده هر دیدنی

وَما لا یُری سُبْحانَ اَللَّهِ مِدادَ

و هرنادیدنی، منزّه است خدا به مقدار

کَلِماتِهِ، سُبْحانَ اَللَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ،

کلماتش منزّه است خدا پروردگار جهانیان،

سُبْحانَ اَللَّهِ اَلَذی یَعْلَمُ ما یَلِجُ فِی

منزّه است آن خدایی که می داند آنچه فرو رود در

الْأَرْضِ وَما یَخْرُجُ مِنْها،

زمین و آنچه بیرون آید از آن

وَما یَنْزِلُ مِنَ السَّمآءِ

و آنچه فرو ریزد از آسمان

وَما یَعْرُجُ فیها، وَلٰا

و آنچه بالا رود در آن

ص :755

یَشْغَلُهُ ما یَلِجُ فِی الْأَرْضِ

و سرگرمش نکند آنچه فرو رود در زمین

وَمایَخْرُجُ مِنْها،

و آنچه بیرون آید از آن از

عَمَّا یَنْزِلُ مِنَ السَّمآءِ وَما

آنچه فرود آید از آسمان و آنچه

یَعْرُجُ فیها،

بالا رود در آن و سرگرمش نکند

وَلٰا یَشْغَلُهُ ما یَنْزِلُ مِنَ السَّمآءِ

آنچه فرود آید از آسمان

وَما یَعْرُجُ فیها، عَمَّا یَلِجُ فِی

و آنچه بالا رود در آن از آنچه فرو رود در

الْأَرْضِ وَما یَخْرُجُ مِنْها،

زمین و آنچه بیرون آید از آن

وَلٰا یَشْغَلُهُ عِلْمُ شَیْ ءٍ

و سرگرمش نکند علم به چیزی

عَنْ عِلْمِ شَیْ ءٍ، وَلٰا

از علم به چیز دیگر

یَشْغَلُهُ خَلْقُ شَیْ ءٍ عَنْ خَلْقِ شَیْ ءٍ،

و سرگرمش نکند آفریدن چیزی از آفریدن چیز دیگر

وَلٰا حِفْظُ شَیْ ءٍ عَنْ حِفْظِ شَیْ ءٍ، وَلٰا

و نه نگهداری چیزی از نگهداری چیز دیگر و چیزی

یُساویهِ شَیْ ءٌ،

با او مساوی نیست

وَلٰا یَعْدِلُهُ شَیْ ءٌ،

و چیزی معادل او نیست

لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْ ءٌ،

و چیزی مانند او نیست

وَهُوَ السَّمیعُ الْبَصیرُ*

و او شنوا و بینا است*

سُبْحانَ اَللَّهِ بارِئِ النَّسَمِ،

منزّه است خدا پدید آرنده هر دم زنی،

سُبْحانَ اَللَّهِ الْمُصَوِّرِ،

منزّه است خدای صورت بخش،

سُبْحانَ اَللَّهِ خالِقِ

منزّه است خدا آفریننده

الْأَزْواجِ کُلِّها،

هر موجود جفت،

سُبْحانَ اَللَّهِ جاعِلِ الظُّلُماتِ وَالنُّورِ،

منزّه است خدا مقرّر دارنده تاریکیها و روشنی،

سُبْحانَ اَللَّهِ فالِقِ

منزّه است خدا شکافنده

الْحَبِّ وَالنَّوی

دانه و هسته،

سُبْحانَ اَللَّهِ خالِقِ کُلِّ شَیْ ءٍ،

منزّه است خدا آفریننده هر چیز،

سُبْحانَ اَللَّهِ خالِقِ ما یُری

منزّه است خدا آفریننده هر دیدنی

وَما لا یُری سُبْحانَ اَللَّهِ مِدادَ کَلِماتِهِ،

و هر نادیدنی، منزّه است خدا به مقدار کلمات نامتناهیش،

سُبْحانَ اَللَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ،

منزّه است خدا پروردگار جهانیان،

سُبْحانَ اَللَّهِ فاطِرِ السَّماواتِ وَالْأَرْضِ،

منزّه است خدا خالق آسمانها و زمین

جاعِلِ الْمَلائِکَةِ رُسُلًا

آن که فرشتگان را فرستادگانی

اولی اجْنِحَةٍ،

مقرر فرمود که آنها دارای بالهایند

مَثْنی وَثُلاثَ

دوتا دوتا و سه تا سه تا

وَرُباعَ، یَزیدُ فِی الْخَلْقِ ما یَشآءُ،

و چهارتا چهارتا و بیفزاید در خلقت هر چه بخواهد

انَّ اللَّهَ عَلیٰ کُلِ شَیْ ءٍ قَدیرٌ،

و براستی خدابر هر

ما یَفْتَحِ اَللَّهُ لِلنَّاسِ مِنْ رَحْمَةٍ

چیز توانا است هر رحمتی را که خدا گشاید

فَلا مُمْسِکَ لَها،

کسی بستن آن نتواند

وَما یُمْسِکْ فَلا

و هر چه را خدا بندد پس

مُرْسِلَ لَهُ مِنْ بَعْدِهِ،

از او کسی آن را نگشاید

وَهُوَ الْعَزیزُ الْحَکیمُ*

و او است نیرومند فرزانه*

سُبْحانَ اَللَّهِ بارِئِ النَّسَمِ،

منزّه است خدا آفریننده هر دم زنی،

ص :756

سُبْحانَ اَللَّهِ الْمُصَوِّرِ،

منزّه است خدای صورت بخش،

سُبْحانَ اَللَّهِ خالِقِ الْأَزْواجِ کُلِّها،

منزّه است خدا آفریننده هر موجود جفت همگی،

سُبْحانَ اَللَّهِ

منزّه است خدا

جاعِلِ الظُّلُماتِ وَالنُّورِ،

مقرر دارنده تاریکیها و روشنی،

سُبْحانَ اَللَّهِ فالِقِ الْحَبِّ وَالنَّوی

منزّه است خدا شکافنده دانه و هسته،

سُبْحانَ اَللَّهِ

منزّه است خدا

خالِقِ کُلِّ شَیْ ءٍ،

آفریننده هر چیز،

سُبْحانَ اَللَّهِ خالِقِ ما یُری وَما لا یُری سُبْحانَ اَللَّهِ

منزّه است خدا آفریننده دیدنیها ونادیدنیها، منزّه است خدا

مِدادَ کَلِماتِهِ،

به مقدار کلمات نامنتهایش،

سُبْحانَ اَللَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ،

منزّه است خدا پروردگار جهانیان،

سُبْحانَ اَللَّهِ اَلَذی یَعْلَمُ ما فِی

منزّه است خدایی که می داند آنچه را در

السَّماواتِ وَما فِی الْأَرْضِ،

آسمانها و آنچه را در زمین است،

ما یَکوُنُ مِنْ نَجْوی ثَلاثَةٍ

نباشد گفتگوی سرّی و رازگویی سه نفری

اِلَّا هُوَ رابِعُهُمْ،

جز این که او چهارمین آنهاست

وَلٰا خَمْسَةٍ اِلَّا هُوَ سادِسُهُمْ،

و نه پنج نفری جز این که او ششمین آنهاست

وَلٰا ادْنی مِنْ ذلِکَ وَلٰا اَکْثَرَ

و نه کمتر از این و نه بیشتر از این

اِلَّا هُوَ مَعَهُمْ

جز این که او با آنهاست

اَیْنَما کانُوا،

هر کجا که باشند

ثُمَّ یُنَبِّئُهُمْ بِمٰا عَمِلُوا یَوْمَ الْقِیامَةِ،

سپس آگاهشان کند در روز قیامت بدانچه کرده اند

انَّ اللَّهَ بِکُلِّ شَیْ ءٍ عَلیمٌ.(1)

براستی خدا بهر چیز داناست.

3- در هر روز از ماه مبارک رمضان، این صلوات خوانده شود که بسیار پرمحتوا و پرارزش است:

اِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَی النَّبِیِّ،

همانا خدا و فرشتگانش درود فرستند بر پیامبر

یا أَیُّهَا اَلَّذینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ

ای کسانی که ایمان آورده اید شما هم درود فرستید بر او

وَسَلِّمُوا تَسْلیماً،

و سلام کنید سلام کامل،

لَبَّیْکَ یا رَبِّ وَسَعْدَیْکَ وَسُبْحانَکَ،

پروردگارا من هم دستورت را اجابت کردم و پی درپی از تو سعادت می خواهم و منزّهی

اَللهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ،

تو خدایا درود فرست برمحمّد و آل محمّد

وَبارِکْ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ،

و برکت ده بر محمّدو آل محمّد

کَمٰا صَلَّیْتَ وَبارَکْتَ

چنانچه درود فرستادی و برکت دادی

عَلی ابْراهیمَ وَآلِ ابْراهیمَ،

بر ابراهیم و آل ابراهیم

اِنَّکَ حَمیدٌ مَجیدٌ،

براستی تو ستوده و بزرگواری

اَللَّهُمَّ اِرْحَمْ مُحَمَّداً وَآلَ

خدایا مهرورز بر محمّد و آل

ص :757


1- مصباح المتهجّد، صفحه 616 و اقبال، صفحه 93 و بحارالانوار، جلد 95، صفحه 105.

مُحَمَّدٍ، کَمٰا رَحِمْتَ ابْراهیمَ وآلَ ابْراهیمَ،

محمّد چنانچه مهر ورزیدی بر ابراهیم و آل ابراهیم

اِنَّکَ حَمیدٌ مَجیدٌ، اَللَّهُمَّ سَلِّمْ

براستی تو ستوده و بزرگواری خدایا تحیت و سلام فرست

عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ،

بر محمّد و آل محمّد

کَمٰا سَلَّمْتَ عَلیٰ نُوحٍ فِی الْعالَمینَ، [اَللَّهُمَّ امْنُنْ

چنانچه تحیت فرستادی بر حضرت نوح در میان جهانیان خدایا نعمت بخش

عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، کَمٰا مَنَنْتَ عَلی مُوسی وَهرُونَ، اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلیٰ

بر محمّد و آل محمّد چنانچه نعمت بخشیدی بر موسی و هارون خدایا درود فرست بر

مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، کَمٰا شَرَّفْتَنا بِهِ] (1)،

محمّد و آل محمّد چنانچه ما را بدو شرافت دادی

اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ،

خدایا درود فرست بر محمّد و آل محمّد

کَما هَدَیْتَنا بِهِ،

چنانچه ما را بدو راهنمایی کردی

اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ،

خدایا درود فرست بر محمّد و آل محمّد

وَابْعَثْهُ مَقاماً مَحْمُوداً

و به مقام ستوده ای برانگیزانش

یَغْبِطُهُ بِهِ الْأَوَّلُونَ وَالْأخِرُونَ، عَلیٰ

که اوّلین و آخرین بر او غبطه خورند،

مُحَمَّدٍ وَآلِهِ اَلسَّلامُ کُلَّما طَلَعَتْ

بر محمّد و آلش سلام باد هر زمان که

شَمْسٌ اَوْ غَرَبَتْ،

برآید خورشید یا غروب کند

عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ اَلسَّلامُ

بر محمّد و آلش سلام باد

کُلَّما طَرَفَتْ عَیْنٌ اَوْ بَرَقَتْ،

هر زمان که پلک چشمی بهم خورد یابرقی زند،

عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِهِ اَلسَّلامُ

بر محمّد و آلش سلام باد

کُلَّما ذُکِرَ اَلسَّلامُ، عَلیٰ

هر زمان که ذکر سلامی شود،

مُحَمَّدٍ وَآلِهِ اَلسَّلامُ کُلَّما

بر محمّد و آلش سلام باد هر

سَبَّحَ اللَّهَ مَلَکٌ اَوْ قَدَّسَهُ،

زمان که تسبیح خدا کند فرشته ای یا تقدیسش کند

اَلسَّلامُ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ فِی الْأَوَّلینَ، وَاَلسَّلامُ

سلام بر محمّد و آلش در میان اوّلین و سلام

عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِهِ فِی الْأخِرینَ،

بر محمّد و آلش در آخرین

وَاَلسَّلامُ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ فِی الدُّنْیا

و سلام برمحمّد و آلش در دنیا

وَالأخِرَةِ، اَللَّهُمَّ رَبَّ الْبَلَدِ الْحَرامِ،

و آخرت خدایا ای پروردگار شهر محترم مکه

وَرَبَّ الرُّکْنِ وَالْمَقامِ،

و پروردگار رکن و مقام

وَرَبَّ الْحِلِ وَالْحَرامِ،

و پروردگار حل و حرم

اَبْلِغْ مُحَمَّداً نَبِیَّکَ عَنَّا السَّلامَ،

از ما به محمّد پیامبرت سلام برسان

اَللهُمَّ اَعْطِ مُحَمَّداً مِنَ الْبَهآءِ

خدایا عطا کن به محمّد از جلوه

ص :758


1- این جملات در اقبال آمده است.

وَالنَّضْرَةِ، وَالسُّرُورِ وَالْکَرامَةِ،

و درخشندگی و شادی و بزرگواری

وَالْغِبْطَةِ وَالْوَسیلَةِ،

و خوش حالى و وسیله

وَالْمَنْزِلَةِ وَالْمَقامِ،

و منزلت و مقام

وَالشَّرَفِ وَالرِّفْعَةِ،

و شرافت و بلندی مقام

وَالشَّفاعَةِ عِنْدَکَ یَوْمَ الْقِیامَةِ،

و شفاعت نزد تو در روز رستاَخیز

اَفْضَلَ ما تُعْطی اَحَداً

بهترین چیزی را که عطا کنی به یکی

مِنْ خَلْقِکَ،

از خلق خود

وَاَعْطِ مُحَمَّداً

و عطا کن به محمّد

فَوْقَ ما تُعْطِی الْخَلائِقَ مِنَ الْخَیْرِ،

بالاترین خیری را که به خلایق عطا می کنی

اضْعافاً

به چندین برابر

کَثیرَةً لا یُحْصیها غَیْرُکَ،

که شماره اش نتواند کسی جز تو

اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، اطْیَبَ

خدایا درود فرست بر محمّد و آل محمّد پاکترین

وَاطْهَرَ، وَازْکی

و پاکیزه ترین و نیکوترین

و اِنْمی وَاَفْضَلَ ما صَلَّیْتَ

و فزاینده ترین و بهترین درودی

عَلیٰ اَحَدٍ مِنَ الْأَوَّلینَ

که بر یکی از اوّلین

وَالْأخِرینَ،

و آخرین

وَعَلی اَحَدٍ مِنْ خَلْقِکَ

و بطور کلی بر یکی از خلق خود فرستی

یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ،

ای مهربانترین مهربانان

اَللهُمَّ صَلِّ عَلیٰ

خدایا درود فرست بر

عَلیٍّ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ،

علی امیرمؤمنان

وَوالِ مَنْ والاهُ،

و دوست دار هر که دوستش دارد

وَعادِ مَنْ عاداهُ،

و دشمن دار هر که دشمنش دارد

وَضاعِفِ الْعَذابَ

و دو چندان کن عذابت

عَلی مَنْ شَرِکَ فی دَمِهِ،

را بر آن کس که در ریختن خونش شرکت کرد

اَللهُمَّ صَلِّ عَلیٰ

خدایا درود فرست

فاطِمَةَ بِنْتِ نَبیِّکَ مُحَمَّدٍ عَلَیْهِ

بر فاطمه دختر پیامبرت محمّد بر او

وَآلِهِ اَلسَّلامُ،

و آلش سلام باد

وَالْعَنْ مَنْ آذیٰ نَبِیَّکَ فیها،

و لعنت کن کسی که پیامبرت را در مورد دخترش آزرده کرد

اَللهُمَّ صَلِّ عَلَی الْحَسَنِ

خدایا درود فرست بر حسن

وَالْحُسَیْنِ امامَیِ الْمُسْلِمینَ،

و حسین دو پیشوای مسلمانان

وَوالِ مَنْ والاهُما،

و دوست بدار هر که دوستشان دارد

وَعادِ مَنْ عاداهُما،

و دشمن دار هر که دشمنشان دارد

وَضاعِفِ الْعَذابَ

و دو چندان کن عذابت را

عَلیٰ مَنْ شَرِکَ فی دِمائِهِما،

برهرکس که در ریختن خونشان شرکت کرد

اَللهُمَّ صَلِّ عَلیٰ عَلِیِّ بْنِ

خدایا درود فرست بر علی بن

الْحُسَیْنِ اِمامِ الْمُسْلِمینَ،

الحسین پیشوای مسلمانان

وَوالِ مَنْ والاهُ،

و دوست دار هر که دوستش دارد

وَعادِ مَنْ عاداهُ،

و دشمن دار هر که دشمنش دارد

وَضاعِفِ

و دو چندان کن

الْعَذابَ عَلیٰ مَنْ ظَلَمَهُ،

عذابت را بر هر که به او ستم کرد

اَللهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدِ بنِ عَلِیٍّ اِمامِ

خدایا درود فرست بر محمّد بن علی پیشوای

ص :759

الْمُسْلِمینَ، وَوالِ مَنْ والاهُ،

مسلمانان و دوست دار هر که دوستش دارد

وَعادِ مَنْ عاداهُ،

و دشمن دار هر که دشمنش دارد

وَضاعِفِ الْعَذابَ عَلیٰ مَنْ

و دو چندان کن عذابت را بر هر که

ظَلَمَهُ، اَللهُمَّ صَلِّ عَلیٰ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ اِمامِ الْمُسْلِمینَ،

بدو ستم کرد خدایا درود فرست بر جعفر بن محمّد پیشوای مسلمانان

وَوالِ مَنْ

و دوست دار هر که

والاهُ،

دوستش دارد

وَعادِ مَنْ عاداهُ،

و دشمن دار هر که دشمنش دارد

وَضاعِفِ الْعَذابَ

و دو چندان کن عذابت را

عَلیٰ مَنْ ظَلَمَهُ، اَللهُمَّ صَلِ

بر هر که به او ستم کرد خدایا درود فرست

عَلی مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ اِمامِ الْمُسْلِمینَ،

بر موسی بن جعفر پیشوای مسلمانان

وَوالِ مَنْ والاهُ،

و دوست دار هر که دوستش دارد

وَعادِ مَنْ عاداهُ،

و دشمن دار هر که دشمنش دارد

وَضاعِفِ الْعَذابَ

و دو چندان کن عذابت را

عَلیٰ مَنْ شَرِکَ فی دَمِهِ،

بر هر کس که در ریختن خونش شرکت کرد

اَللهُمَّ صَلِّ عَلیٰ عَلِیِّ بْنِ

خدایا درود فرست بر علی بن

مُوسی اِمامِ الْمُسْلِمینَ،

موسی پیشوای مسلمانان

وَوالِ مَنْ والاهُ،

و دوست دار هر که دوستش دارد

وَعادِ مَنْ عاداهُ، وَضاعِفِ

و دشمن دار هر که دشمنش دارد و دو چندان کن

الْعَذابَ عَلیٰ مَنْ شَرِکَ فی دَمِهِ،

عذابت را بر هر کس که در ریختن خونش شرکت کرد

اَللهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ اِمامِ

خدایا درود فرست بر محمّد بن علی پیشوای

الْمُسْلِمینَ، وَوالِ مَنْ والاهُ،

مسلمانان و دوست دار هر که دوستش دارد

وَعادِ مَنْ عاداهُ،

و دشمن دار هر که دشمنش دارد

وَضاعِفِ الْعَذابَ عَلیٰ مَنْ

و دو چندان کن عذابت را بر هر کس

ظَلَمَهُ، اَللهُمَّ صَلِّ عَلیٰ

که بدو ستم کرد خدایا درود فرست

عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ اِمامِ الْمُسْلِمینَ،

بر علی بن محمّد پیشوای مسلمانان

وَوالِ مَنْ والاهُ،

و دوست دار هر که دوستش دارد

وَعادِ مَنْ عاداهُ،

و دشمن دار هر که دشمنش دارد

وَضاعِفِ الْعَذابَ عَلیٰ مَنْ ظَلَمَهُ،

و دو چندان کن عذابت را بر هر کس که بدو ستم کرد

اَللهُمَّ صَلِّ عَلَی

خدایا درود فرست بر

الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ اِمامِ الْمُسْلِمینَ،

حسن بن علی پیشوای مسلمانان

وَوالِ مَنْ والاهُ،

و دوست دار هر که دوستش دارد

وَعادِ مَنْ عاداهُ،

و دشمن دار هر که دشمنش دارد

وَضاعِفِ الْعَذابَ عَلیٰ

و دو چندان کن عذابت را

مَنْ ظَلَمَهُ،

بر هر کس که بدو ستم کرده

اَللهُمَّ صَلِّ عَلَی الْخَلَفِ

خدایا درود فرست بر یادگار

مِنْ بَعْدِهِ اِمامِ الْمُسْلِمینَ،

پس از او پیشوای مسلمانان

وَوالِ مَنْ والاهُ،

و دوست دار هر که دوستش دارد

وَعادِ مَنْ عاداهُ،

و دشمن دار هر که دشمنش دارد

[وَعَجِّلْ فَرَجَهُ] (1)، اَللهُمَ

و در فرجش شتاب فرما خدایا

ص :760


1- این جمله در اقبال آمده است.

صَلِّ عَلَی الْقاسِمِ

درود فرست بر قاسم

وَالطَّاهِرِ ابْنَیْ نَبِیِّکَ،

و طاهر پسران پیامبرت

اَللهُمَّ صَلِّ عَلَی رُقَیَّةَ بِنْتِ نَبِیِّکَ،

خدایا درود فرست بر رقیه دختر پیامبرت

وَ الْعَنْ مَنْ آذیٰ نَبِیَّکَ فیها،

و لعنت کن بر آن کس که پیامبرت را در مورد اوآزرد

اَللهُمَّ صَلِّ عَلَی امِّ کُلْثُومَ

خدایا درود فرست بر ام کلثوم

بِنْتِ نَبِیِّکَ، وَالْعَنْ

دختر پیامبرت و لعنت کن

مَنْ آذیٰ نَبِیَّکَ فیها،

کسی را که پیامبرت را در مورد او آزرد

اَللهُمَّ صَلِّ عَلَی ذُرِّیَّةِ نَبِیِّکَ،

خدایا درود فرست بر فرزندان پیغمبرت

اَللهُمَّ اخْلُفْ نَبِیَّکَ فی

خدایا بجای پیامبرت سرپرستی

اهْلِ بَیْتِهِ،

خاندانش را به عهده گیر

اَللهُمَّ مَکِّنْ لَهُمْ فِی الْأَرْضِ،

خدایا پابرجا کن حکومتشان را در زمین

اَللهُمَّ اجْعَلْنا مِنْ عَدَدِهِمْ

خدایا ما را در زمره عدّه

وَمَدَدِهِمْ،

و کمک کاران

و اِنْصارِهِمْ عَلیَ الْحَقِّ

و یاران آنها بر حق قرارمان ده

فِی السِّرِّ وَالْعَلانِیَةِ،

چه در پنهانی و چه آشکارا

اَللَّهُمَّ اطْلُبْ بِذَحْلِهِمْ

خدایا بِسِتان انتقام

وَ وِتْرِهِمْ وَ دِمآئِهِمْ،

و قصاص و خونشان را

وَ کُفَّ عَنَّا وَ عَنْهُمْ

و باز دار از ما و از ایشان

وَ عَنْ کُلِّ مُؤْمِنٍ

و از هر مرد مؤمن

وَ مُؤْمِنَةٍ بَاْسَ کُلِ

و زن با ایمانی شر هر

باغٍ وَ طاغٍ،

ستمگر و سرکش

وَ کُلِّ دآبَّةٍ اَنْتَ آخِذٌ بِناصِیَتِها،

و هر جانوری را که مهارش بدست تو است

اِنَّکَ اشَدُّ بَاْساً

زیرا تو در سخت گیری از همه سخت تر

وَ اشَدُّ تَنْکیلًا.(1)

ومجازات عقوبتت از همه شدیدتر است.

«سیّد بن طاووس» فرموده: آنگاه می گویی:

یا عُدَّتی فی کُرْبَتی

ای ذخیره ام در حال غمزدگی

وَ یا صاحِبی فی شِدَّتی

و ای همدمم درسختی

وَیا وَلِیّی فی نِعْمَتی

و ای سرپرستم در نعمت

وَ یا غایَتی فی رَغْبَتی

و ای منتهای شوق و رغبت من

اَنْتَ السَّاتِرُ

تویی پوشاننده

عَوْرَتی وَ الْمُؤْمِنُ رَوْعَتی

زشتیم و امان بخش ترس

وَ الْمُقیلُ عَثْرَتی

و بیمم و نادیده گیر

فَاغْفِرْ لی خَطیئَتی یا

لغزشم بیامرز خطای مرا ای

ارْحَمَ الرَّاحِمینَ* و می گویی:

مهربانترین مهربانان

اَللهُمَّ اِنّی اَدْعُوکَ لِهَمٍّ

خدایا تو را بخوانم در مورد اندوهی

لا یُفَرِّجُهُ غَیْرُکَ،

که برطرفش نکند کسی جز تو

وَلِرَحْمَةٍ لا تُنالُ اِلَّا بِکَ،

و در مورد رحمتی که نرسد جز بوسیله تو

وَلِکَرْبٍ لا یَکْشِفُهُ اِلَّا اَنْتَ،

و برای گرفتگی که برطرفش نکند جز تو

وَ لِرَغْبَةٍ لا تُبْلَغُ الّابِکَ،

و در مورد شوقی که بدان نتوان رسید جزبه توفیق تو

ص :761


1- مصباح المتهجّد، صفحه 620 و اقبال، صفحه 96 و بحارالانوار، جلد 95، صفحه 108( با مقداری تفاوت).

وَلِحاجَةٍ لا یَقْضیها اِلَّا اَنْتَ،

و در مورد حاجتی که کسی آن را برنیاورد جز تو

اَللهُمَّ فَکَما کانَ مِنْ شَاْنِکَ

خدایا هم چنانکه شأن تو بود

ما اِذِنْتَ لی

که به من اجازه فرمودی

بِهِ مِنْ مَسْئَلَتِکَ،

از تو درخواست کنم

وَ رَحِمْتَنی بِهِ مِنْ ذِکْرِکَ،

و بوسیله یادآوریت به من مهر ورزیدی

فَلْیَکُنْ مِنْ شَاْنِکَ سَیِّدِی

پس ای آقای من از شأن تو باید چنین باشد

الْإِجابَةُ لی فیما دَعَوْتُکَ،

که در آنچه تو را خواندم اجابتم فرمایی

وَ عَوآئِدُ الْإِفْضالِ فیما رَجَوْتُکَ،

و در آنچه امید به تو دارم عایدات فزون بخشی باشد

وَالنَّجاةُ

و نجاتم دهی

مِمَّا فَزِعْتُ اِلَیْکَ فیهِ،

از آنچه درباره اش به تو پناه آوردم

فَاَنْ لَمْ اَکُنْ اَهْلًا

و اگر من شایستگی ندارم

اَنْ ابْلُغَ رَحْمَتَکَ،

که به رحمت و مهر تو برسم

فَانَّ رَحْمَتَکَ

مسلّماً رحمت تو

اهْلٌ اَنْ تَبْلُغَنی

شایسته است که به من برسد

وَ تَسَعَنی وَ اَنْ لَمْ اَکُنْ لِلْإِجابَةِ اَهْلًا

و مرا فراگیرد و اگر من شایستگی اجابت دعا را ندارم

فَاَنْتَ اَهْلُ الْفَضْلِ،

ولی تو اهل فضلی

وَرَحْمَتُکَ وَسِعَتْ کُلَّ شَیْ ءٍ،

و رحمتت همه چیز را شامل گردد

فَلْتَسَعْنی رَحْمَتُکَ،

پس باید مرا هم شامل شود

یا اِلهی یا کَریمُ، اَسْئَلُکَ

ای خدای من ای خدای کریم از تو خواهم به

بِوَجْهِکَ الْکَریمِ،

حق ذات بزرگوارت

اَنْ تُصَلِّیَ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ اَهْلِ بَیْتِهِ،

که درود فرستی بر محمّد و خاندانش

وَ اَنْ تُفَرِّجَ

و این که اندوه دلم را بگشایی

هَمّی وَ تَکْشِفَ کَرْبی وَ غَمّی

و گرفتاری و غصه ام را برطرف کنی

وَ تَرْحَمَنی بِرَحْمَتِکَ،

و به رحمت خود به من رحم کنی

وَ تَرْزُقَنی مِنْ

و از فضل خود روزیم گردانی

فَضْلِکَ، اِنَّکَ سَمیعُ الدُّعآءِ،

که براستی تو شنوای دعایی

قَریبٌ مُجیبٌ.(1)

و نزدیک و پاسخ دهنده هستی.

***

4- همچنین در کتب معتبر آمده است در هر روز از ماه مبارک رمضان بخوان:

اَللَّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ مِنْ فَضْلِکَ بِاَفْضَلِهِ،

خدایا از تو خواهم از فضلت از برترین آن

وَکُلُّ فَضْلِکَ فاضِلٌ، اَللَّهُمَّ اِنّی

و همه فضل تو برتر است خدایا از

اَسْئَلُکَ بِفَضْلِکَ کُلِّه،

تو خواهم به حق فضل تو همگی

اَللَّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ مِنْ رِزْقِکَ بِاعَمِّهِ،

خدایا از تو خواهم ازروزیت از عمومی ترین آنها (که شامل همه می شود)

وَکُلُّ رِزْقِکَ عآمٌّ،

گرچه تمام روزی توعمومی است

ص :762


1- اقبال، صفحه 98 و بحارالانوار، جلد 95، صفحه 110.

اَللَّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِرِزْقِکَ کُلِّهِ،

خدایا از تو خواهم به همه اقسام روزیت

اَللهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ مِنْ عَطآئِکَ بِاهْنَأِهِ،

خدایا از تو خواهم از عطایت

وَکُلُّ عَطآئِکَ هَنی ءٌ،

از گواراترین عطاها با این که همه انواع عطای تو گواراست

اَللهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِعَطآئِکَ کُلِّهِ، اَللهُمَّ اِنّی

خدایا از تو خواهم به همه اقسام عطای تو خدایا از

اَسْئَلُکَ مِنْ خَیْرِکَ بِاعْجَلِهِ،

تو خواهم از خیر و نیکیت به زودرس ترین آنها

وَکُلُّ خَیْرِکَ عاجِلٌ، اَللهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ

در صورتی که تمام نیکیهایت زودرس است خدایا از تو خواهم

بِخَیْرِکَ کُلِّهِ،

به همه انواع نیکیت

اَللهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ مِنْ اِحْسانِکَ بِاحْسَنِهِ،

خدایا از تو خواهم بهترین احسانت

وَکُلُّ اِحْسانِکَ

و همه احسان تو

حَسَنٌ، اَللهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِاِحْسانِکَ کُلِّهِ،

نیکوست خدایا از تو خواهم تمام انواع احسانت را

اَللهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِمٰا تُجیبُنی

خدایا از تو خواهم بدانچه اجابتم کنی

بِهِ حینَ اَسْئَلُکَ،

هنگامی که از تو خواهم

فَاجِبْنی یا اَللَّهُ،

پس اجابتم کن ای خدا

وَصَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ عَبْدِکَ

و درود فرست بر محمّد و آل او بنده

الْمُرْتَضی وَرسُولِکَ الْمُصْطَفی

پسندیده ات و فرستاده برگزیده ات

وَاَمینِکَ وَنَجِیِّکَ دُونَ خَلْقِکَ،

و امین بر وحیت و محرم رازت از میان خلق

وَنَجیبِکَ مِنْ عِبادِکَ،

و نیک گوهرت از بندگان تو

وَنَبِیِّکَ بِالصِّدْقِ وَحَبیبِکَ،

و پیامبرت براستی و دوستت

وَصَلِّ عَلیٰ رَسُولِکَ،

و دورد فرست بر رسول

وَخِیَرَتِکَ مِنَ الْعالَمینَ،

و برگزیده ات از جهانیان

الْبَشیرِ النَّذیرِ،

نوید دهنده و ترساننده

السِّراجِ الْمُنیرِ، وَعلی اَهْلِ بَیْتِهِ

آن چراغ تابناک و بر خاندان

الْأَبْرارِ الطَّاهِرینَ،

نیکو و پاکیزه اش

وَعَلی مَلائِکَتِکَ

و بر فرشتگانت که خالص گرداندی

اَلَّذینَ اسْتَخْلَصْتَهُمْ لِنَفْسِکَ،

آنها را برای خویش و آنها را

وَحَجَبْتَهُمْ عَنْ خَلْقِکَ،

از خلق خود مستور داشتی

وَعَلی اَنْبِیآئِکَ

و بر پیامبرانت

اَلَّذینَ یُنْبِئُونَ عَنْکَ بِالصِّدْقِ،

که از تو براستی خبر دهند

وَعَلی رُسُلِکَ اَلَّذینَ خَصَصْتَهُمْ بِوَحْیِکَ،

و بر رسولانت که به وحی خویش مخصوصشان داشتی

وَفَضَّلْتَهُمْ عَلَی الْعالَمینَ بِرِسالاتِکَ،

و بوسیله رسالتهای خویش بر جهانیان برتریشان دادی

وَعَلی عِبادِکَ الصَّالِحینَ

و بر بندگان شایسته ات

اَلَّذینَ ادْخَلْتَهُمْ فی رَحْمَتِکَ،

که داخلشان کردی در رحمتت

ص :763

الْأَئِمَّةِ الْمُهْتَدینَ الرَّاشِدینَ،

آن پیشوایان راهنمایی شده و رهبر

وَاَوْلِیآئِکَ الْمُطَهَّرینَ، وَعَلی جَبْرَئیلَ

و دوستان پاکیزه ات و بر جبرئیل

وَمیکآئیلَ وَاسْرافیلَ وَمَلَکِ الْمَوْتِ،

و میکائیل و اسرافیل و فرشته مرگ

وَ مالِکٍ خازِنِ النَّارِ، وَ رِضْوانَ

و بر «مالک» خزینه دار دوزخ و بر «رضوان»

خازِنِ الْجِنانِ،

خزینه دار بهشت

وَرُوحِ الْقُدُسِ، وَالرُّوحِ الْأَمینِ،

و روح القدس و روح الامین

وَحَمَلَةِ عَرْشِکَ الْمُقَرَّبینَ،

و حاملین مقرّب عرش تو

وَعَلی الْمَلَکَیْنِ الْحافِظَیْنِ عَلَیَّ بِالصَّلاةِ،

و بر دو فرشته نگهبان من درودی

اَلَّتی تُحِبُّ اَنْ یُصَلِّیَ

که دوست داری که درود فرستند

بِها عَلَیْهِمْ اَهْلُ السَّماواتِ وَاَهْلُ الْأَرَضینَ،

بدان آسمانیان و زمینیان

صَلاةً طَیِّبَةً کَثیرةً، مُبارَکَةً

بر ایشان درودی پاک و بسیار و مبارک

زاکِیَةً نامِیَةً،

و پاکیزه و فزاینده

ظاهِرَةً باطِنَةً، شَریفَةً فاضِلَةً،

و آشکار و پنهان و شریف و برتری

تُبَیِّنُ بِها فَضْلَهُمْ عَلَی

که آشکار سازی بدان درود برتری ایشان را

الْأَوَّلینَ وَالْأخِرینَ،

بر اوّلین و آخرین

اَللهُمَّ وَاَعْطِ مُحَمَّداً الْوَسیلَةَ،

خدایا و عطا کن به محمّد وسیله

وَالشَّرَفَ وَالْفَضیلَةَ،

و شرف و فضیلت را

وَاجْزِهِ خَیْرَ ما

و پاداشش بده به بهتر چیزی

جَزَیْتَ نَبِیّاً عَنْ اُمَّتِهِ،

که پاداش دهی پیمبری را از امتش

اَللهُمَّ وَاَعْطِ مُحَمَّداً صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ،

خدایا و عطا کن به محمّد- که درود خدا بر او و خاندان پاکش باد-

مَعَ کُلِّ زُلْفَةٍ زُلْفَةً،

با هر مقام و رتبه ای، مقام و رتبه ای دیگر

وَمَعَ کُلِّ وَسیلَةٍ وَسیلَةً،

و با هر وسیله ای، وسیله ای دیگر

وَمَعَ کُلِّ فَضیلَةٍ فَضیلَةً،

و با هر فضیلتی فضیلتی دیگر

وَمَعَ کُلِّ شَرَفٍ شَرَفاً،

و با هر شرافتی شرافتی دیگر

تُعْطی مُحَمَّداً وَ الَهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ،

بدهی به محمّد و آلش در روز قیامت

اَفْضَلَ ما اَعْطَیْتَ

بهترین چیزی که عطا کنی

اَحَداً مِنَ الْأَوَّلینَ وَالْأخِرینَ،

به احدی از اوّلین و آخرین

اَللهُمَّ وَاجْعَلْ مُحَمَّداً صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ،

خدایا و قرار ده محمّد صلی اللَّه علیه و آله

ادْنَی الْمُرْسَلینَ مِنْکَ مَجْلِساً،

را نزدیکترین رسولان بخود در مجلس

وَافْسَحَهُمْ فِی الْجَنَّةِ عِنْدَکَ مَنْزِلًا،

و منزلش را در بهشت وسیع ترین منازل در پیش خود گردان

وَاَقْرَبَهُمْ اِلَیْکَ وَسیلَةً،

و نزدیکترین افراد از نظر وسیله در نزد خود

وَاجْعَلْهُ اوَّلَ شافِعٍ،

و قرارش ده نخستین شفیع

وَ اوَّلَ مُشَفَّعٍ، وَ اوَّلَ

و هم نخستین کسی که شفاعتش پذیرفته است و نخستین

ص :764

قآئِلٍ، و اِنْجَحَ سائِلٍ،

گوینده و حاجت رواترین خواهنده

وَابْعَثْهُ الْمَقامَ الْمَحْمُودَ

و برانگیزش به مقامی شایسته

اَلَذی یَغْبِطُهُ بِهِ الْأَوَّلُونَ

که غبطه برند به او اوّلین

وَالْأخِرُونَ، یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ،

و آخرین ای مهربانترین مهربانان

وَاَسْئَلُکَ اَنْ تُصَلِّیَ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ

و از تو خواهم که درود فرستی بر محمّد و آل

مُحَمَّدٍ، و اِنْ تَسْمَعَ صَوْتی

محمّد و این که صدایم بشنوی

وَتُجیبَ دَعْوَتی

و دعایم را اجابت کنی

وَ تَجاوَزَ عَنْ خَطیئَتی

و از خطایم بگذری

وَتَصْفَحَ عَنْ ظُلْمی

و از ستمم چشم پوشی کنی

وَتُنْجِحَ طَلِبَتی

و حاجت روایم کنی

وَتَقْضِیَ حاجَتی

و خواسته ام بدهی

وَتُنْجِزَ لی ماوَعَدْتَنی

و بدانچه وعده ام کرده ای وفا کنی

وَتُقیلَ عَثْرَتی [وَتَقْبَلَ مِنّی] (1)

و لغزشم را نادیده گیری

وَتَغْفِرَ ذُنُوبی

و گناهم را بیامرزی

وَتَعْفُوَ عَنْ جُرْمی

و ازجرمم بگذری

وَ تَقَبَّلَ عَمَلی

و عمل مرا بپذیری

وَ لا تُعْرِضَ عَنّی وَ تَرْحَمَنی

و رو از من نگردانی و به من رحم کنی

وَ لا تُعَذِّبَنی

و عذابم نکنی

وَتُعافِیَنی وَلٰاتَبْتَلِیَنی

و تندرستم کنی و مبتلایم نسازی

وَتَرْزُقَنی مِنَ الرِّزْقِ اطْیَبَهُ

و روزیم ده از پاک ترین

وَاَوْسَعَهُ، وَلٰا تَحْرِمَنی یا رَبِّ،

و فراخ ترین روزیها و محرومم نکنی ای پروردگار

وَاقْضِ عَنّی دَیْنی

و قرضم را ادا کنی

وَضَعْ عَنّی وِزْری

و بار گناهم را از دوشم برداری

وَلٰا تُحَمِّلْنی ما لا طاقَةَ

و باری بر دوشم ننهی که طاقتش را

لی بِهِ یامَوْلایَ،

ندارم ای سرور من،

وَاَدْخِلْنی فی کُلِّ خَیْرٍ

و داخل گردانی مرا در هر خیری

ادْخَلْتَ فیهِ مُحَمَّداً وَ الَ مُحَمَّدٍ،

که داخل کردی در آن محمّد و آل محمّد را

وَاخْرِجْنی مِنْ کُلِّ سُوءٍ

و بیرونم آوری از هر بدی (و شری)

اَخْرَجْتَ مِنْهُ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّدٍ، صَلَواتُکَ

که برون آوردی از آن محمّد و آل محمّد را که درودهای تو

عَلَیْهِ وَعَلَیْهِمْ اَجْمَعینَ،

بر او و بر ایشان باد همگی

وَاَلسَّلامُ عَلَیْهِ وَعَلَیْهِمْ، وَرَحْمَةُ اَللَّهِ وَبَرَکاتُهُ*

و سلام بر او و بر ایشان و رحمت خدا و برکاتش

آنگاه سه مرتبه بگو:

اَللهُمَّ اِنّی اَدْعُوکَ کَمٰا اَمَرْتَنی

خدایا تو را خوانم چنانکه دستورم دادی

فَاسْتَجِبْ لی کَمٰا وَعَدْتَنی

پس به اجابت رسان دعایم را چنانچه وعده ام فرمودی

ص :765


1- این جمله در اقبال آمده است.

* سپس بگو:

اَللَّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ قَلیلًا مِنْ کَثیرٍ،

خدایا از تو خواهم اندکی از بسیار

مَعَ حاجَةٍ بی الَیْهِ عَظیمَةٍ،

با نیاز بس بزرگی که من بدان دارم

وَغِناکَ عَنْهُ قَدیمٌ،

ولی تو از قدیم بی نیاز بدان بوده ای

وَهُوَ عِنْدی کَثیرٌ،

و آن حاجت پیش من بسیار

وَهُوَ عَلَیْکَ سَهْلٌ یَسیرٌ،

ولی برای تو سهل و آسان است

فَامْنُنْ عَلَیَّ بِهِ،

پس بر من بدان حاجت منّت نه

اِنَّکَ عَلیٰ کُلِّ شَیْ ءٍ قَدیرٌ،

که تو بر هر چیز توانایی اجابت کن

آمینَ رَبَّ الْعالَمینَ.(1)

ای پروردگار جهانیان.

5- «شیخ مفید» در کتاب «مقنعه» از راوی موثّق و جلیل القدر علیّ بن مهزیار از حضرت امام محمّدتقی علیه السلام روایت کرده است که مستحب است در هر وقت از شب و روز ماه رمضان، از اوّل ماه تا آخر آن، این دعا را بخوانی:

یا ذَا اَلَذی کانَ قَبْلَ کُلِّ شَیْ ءٍ،

ای که بوده ای پیش از هر چیز

ثُمَّ خَلَقَ کُلَّ شَیْ ءٍ،

و آفرید هر چیز را

ثُمَّ یَبْقی

و سپس تنها او باقی ماند

وَیَفْنی کُلُ شَیْ ءٍ،

و هر چه هست فانی شود

یا ذَا اَلَذی لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْ ءٌ،

ای که نیست مانندش چیزی ای که معبودی جز او

وَیا ذَا اَلَذی لَیْسَ فِی السَّماواتِ الْعُلی

در آسمانهای بالا

وَلٰا فِی الْأَرَضینَ السُّفْلی

و نه در زمینهای پایین

وَلٰا فَوْقَهُنَّ وَلٰا تَحْتَهُنَّ،

و نه فوق آنها و نه زیر آنها

وَلٰا بَیْنَهُنَّ اِلهٌ یُعْبَدُ غَیْرُهُ،

و نه در مابین آنهانیست

لَکَ اَلْحَمْدُ حَمْداً

خاص توست ستایش آن ستایشی که

لا یَقْوی عَلیٰ احْصآئِهِ اِلَّا اَنْتَ،

توانایی ندارد بر شماره اش کسی جز تو

فَصَلِّ عَلیٰ

درود فرست بر

مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمِّدٍ،

محمّد و آل محمّد

صَلاةً لا یَقْوی عَلیٰ اِحْصآئِها الّا اَنْتَ.(2)

درودی که توانایی نداشته باشد بر شماره اش کسی جز تو.

***

6- «شیخ کفعمی» در «بلدالامین» و «مصباح» از کتاب «اختیار» «سیّد بن باقی» نقل کرده است که هر کس بخواند این دعا را در هر روز از ماه رمضان، خداوند متعال گناهان بسیاری را از او بیامرزد:

ص :766


1- مصباح المتهجّد، صفحه 623 و اقبال، صفحه 98 و بحارالانوار، جلد 95، صفحه 111( با اندکی تفاوت).
2- مقنعه، صفحه 320.

اَللَّهُمَّ رَبَّ شَهْرِ رَمَضانَ،

خدایا ای پروردگار ماه رمضانی

اَلَذی اَنْزَلْتَ فیهِ الْقُرْآنَ،

که فرود آوردی در آن قرآن را

وَافْتَرَضْتَ عَلیٰ عِبادِکَ

و واجب کردی بر بندگانت

فیهِ الصِّیامَ،

در این ماه روزه را

وَارْزُقْنی حَجَّ بَیْتِکَ الْحَرامِ فی

و روزی من کن حج خانه محترمت (کعبه) را

هذَا الْعامِ وَفی کُلِّ عامٍ،

در این سال و در هر سال

وَاغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الْعِظامَ،

و بیامرز برایم گناهان بزرگ را

فَانَّهُ لا یَغْفِرُها غَیْرُکَ

که براستی نیامرزد آنها را کسی جز تو

یا ذَا الْجَلالِ وَ الْإِکْرامِ.(1)

ای صاحب جلالت و بزرگواری.

7- «شیخ مفید» در «مقنعه» فرموده: و از مستحبات ماه رمضان صلوات فرستادن بر رسول خدا صلی الله علیه و آله است در هر روز صد مرتبه، و اگر زیادتر بفرستد فضیلت بیشتری دارد.(2)

اعمال مخصوصِ شب ها یا روزهای معیّنِ ماه مبارک رمضان:

در مورد اعمالى که مخصوص شب ها یا روزهای معیّنی از این ماه شریف است، اموری ذکر شده است.

شب اوّل ماه: برای شب اوّل ماه چند عمل ذکر شده است:

1- به سراغ رؤیت هلال برود که بعضی آن را واجب (کفایی) دانسته اند.

2- وقتی هلال را رؤیت کرد، طبق روایتی از امام صادق علیه السلام رو به قبله نماید و دست ها را به آسمان بلند کند و خطاب به هلال کند و بگوید:

رَبّی وَرَبُّکَ اَللَّهُ رَبُّ الْعالَمینَ،

پروردگار من و پروردگار تو خدا پروردگار جهانیان است

اَللهُمَّ اهِلَّهُ عَلَیْنا بِالْأَمْنِ وَالْإِیمانِ،

خدایا این ماه را بر ما نو کن با امنیّت

وَالسَّلامَةِ وَالْإِسْلامِ،

و ایمان و سلامتی و اسلام

وَالْمُسارَعَةِ إِلىٰ ما تُحِبُّ

و پیشی گرفتن بدانچه تو دوست داری

وَتَرْضی

و خشنود شوی

اَللهُمَّ بارِکْ لَنا فی شَهْرِنا هذا،

خدایا برکت ده به ما در این ماه

وَارْزُقْنا خَیْرَهُ وَعَوْنَهُ،

و خیر و خوبی و کمک آن را روزی ما کن

وَاصْرِفْ عَنَّا ضُرَّهُ

و بگردان از ما زیان این ماه

وَشَرَّهُ، وَبَلائَهُ وَفِتْنَتَهُ.(3)

و شر و بلا و فتنه اش را.

ص :767


1- مصباح کفعمی، صفحه 618 و بلدالامین، صفحه 223.
2- مقنعه، صفحه 313.
3- اقبال، صفحه 18.

روایت شده که حضرت رسول صلی الله علیه و آله وقتی که هلال ماه رمضان را رؤیت می کرد، روی شریف را به جانب قبله می فرمود و می گفت:

اَللهُمَّ اَهِلَّهُ عَلَیْنا

خدایا این ماه را بر ما نو کن

بِالْأَمْنِ والْإِیمانِ،

به امنیّت و ایمان

وَالسَّلامَةِ وَالْإِسْلامِ،

و تندرستی و اسلام

وَالْعافِیَةِ الْمُجَلَّلَةِ،

و عافیت کامل

وَدِفاعِ الْأَسْقامِ،

و دفاع از دردها

وَ الرِّزْقِ الْواسِعِ،

و روزی وسیع

وَالْعَوْنِ عَلَی الصَّلاةِ

و کمک بر نماز

وَالصِّیامِ وَ الْقِیامِ،

و روزه و شب زنده داری

وَ تِلاوَةِ الْقُرْآنِ،

و تلاوت قرآن

اَللهُمَّ سَلِّمْنا لِشَهْرِ رَمَضانَ، وَ تَسَلَّمْهُ

خدایا سالم کن ما را برای ماه رمضان و سالم

مِنَّا، وَسَلِّمْنا فیهِ

از ما دریافتش کن

حَتّی یَنْقَضِیَ عَنَّا شَهْرُ رَمَضانَ،

وما را در آن سالم بدار تا بگذرد از ما ماه رمضان

وَ قَدْ عَفَوْتَ عَنَّا،

و تو از ما گذشته باشی

وَغَفَرْتَ لَنا وَرَحِمْتَنا.(1)

و ما را آمرزیده و مورد مهر خویش قرار داده باشی.

و از حضرت صادق علیه السلام نقل شده است که چون رؤیت هلال کردی بگو:

اَللهُمَّ قَدْ حَضَرَ شَهْرُ رَمَضانَ،

خدایا ماه رمضان آمد

وَقَدِ افْتَرَضْتَ عَلَیْنا صِیامَهُ،

و تو واجب کرده ای بر ما روزه این ماه را

و اِنْزَلْتَ فیهِ الْقُرْآنُ،

و فرو فرستادی در آن قرآن را

هُدیً لِلنَّاسِ

که راهنمای مردم است

وَبَیِّناتٍ مِنَ الْهُدی وَالْفُرْقانِ،

و حجتهایی از هدایت و تمیز حق و باطل است

اَللَّهُمَّ اعِنَّا عَلیٰ صِیامِهِ،

خدایا کمک بده ما را برروزه آن

وَتَقَبَّلْهُ مِنَّا،

و آن را از ما بپذیر

وَسَلِّمْنا فیهِ، وَسَلِّمْنا مِنْهُ،

و سالم بدار ما را در این ماه و از این ماه

وَسَلِّمْهُ لَنا فی یُسْرٍمِنْکَ وَعافِیَةٍ،

و آن را نیز برای ما سالم گردان در آسانی و تندرستی

اِنَّکَ عَلیٰ کُلِّ شَیْ ءٍ قَدیرٌ،

که براستی تو بر هر چیز قادری

یا رَحْمنُ یا رَحیمُ.(2)

ای بخشاینده ای مهربان.

***

3- «سیّد بن طاووس» رحمه الله روایت کرده که روزی حضرت امام زین العابدین علیه السلام عبور می کرد که نظرش به هلال ماه رمضان افتاد، ایستاد و گفت:

ص :768


1- اقبال، صفحه 17.
2- همان مدرک، صفحه 18.

اَیُّهَا الْخَلْقُ الْمُطیعُ الدَّائِبُ السَّریعُ،

ای مخلوق فرمانبردار پیوسته (در حرکت) و شتابان

الْمُتَرَدِّدُ فی مَنازِلِ التَّقْدیرِ،

و رفت و آمد کننده در منزلهای معیّن

الْمُتَصَرِّفُ فی فَلَکِ التَّدْبیرِ،

و گردش کننده در مدار تدبیر ایمان دارم

آمَنْتُ بِمَنْ نَوَّرَ بِکَ الظُّلَمَ،

به آن خدایی که تاریکیها را به تو روشن کرد

وَاَوْضَحَ بِکَ الْبُهَمَ،

و راههای ناپیدا و مبهم را به تو آشکار کرده

وجَعَلَکَ ایَةً مِنْ ایاتِ مُلْکِهِ،

و تو را نشانه ای از نشانه های فرمانرواییش

وَعَلامَةً مِنْ عَلاماتِ سُلْطانِهِ،

و علامتی از علامات سلطنتش قرار داده

فَحَدَّ بِکَ الزَّمانَ،

و زمان را به تومحدود ساخت

وَامْتَهَنَکَ بِالْکَمالِ وَالنُّقْصانِ،

و تو را واداشت به کمال و نقصان

وَالطُّلُوعِ والْأُفُولِ،

و طلوع و غروب

وَالْإِنارَةِوَالْکُسُوفِ،

و پرتوافکنی و گرفتن

فی کُلِّ ذلِکَ اَنْتَ لَهُ مُطیعٌ،

و در تمام آنها تو در تحت فرمان او فرمانبرداری

وَإِلىٰ اَرادَتِهِ سَریعٌ، سُبْحانَهُ ما

و بسوی اراده اش شتابان، منزّه است خدا که

اعْجَبَ ما دَبَّرَ فی اَمْرِکَ،

چه شگفت انگیز تدبیری در امر تو بکار برد

وَالْطَفَ ما صَنَعَ فی شَاْنِکَ،

و چه دقیق است صنعتی که در کار تو انجام داده

جَعَلَک مِفْتاحَ شَهْرٍحادِثٍ،

تو را کلید ماه نوی قرار داده

لِأَمْرٍ حادِثٍ،

برای کاری نو

فَاَسْئَلُ اللَّهَ رَبِّی وَرَبَّکَ،

از خدا پروردگار خود و پروردگار تو

وَخالِقی وَخالِقَکَ،

و آفریدگار خود و آفریدگار تو

وَمُقَدِّری وَمُقَدِّرَکَ،

و تقدیر کننده خود و تقدیرکننده تو

وَمُصَوِّری وَمُصَوِّرَکَ،

و صورت بخش خود و صورت گر تو

اَنْ یُصَلِّیَ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ

خواهم که درود فرستد بر محمّد و آل

مُحَمَّدٍ، و اِنْ یَجْعَلَکَ هِلالَ بَرَکةٍ

محمّد و قرار دهد تو را ماه برکتی

لا تَمْحَقُهَا الْأَیَّامُ،

که روزگار از بینَش نبرد

وَطَهارَةٍ لا تُدَنِّسُهَا

و ماه پاکیزه ای که آلوده اش نکند

الْأثامُ، هِلالَ اَمْنٍ مِنَ الأفاتِ،

گناهان ماه امنیّت از آفات

وَسَلامَةٍ مِنَ السَّیِّئاتِ،

و سلامتی از بدیها

هِلالَ سَعْدٍ لا

ماه خجسته و مسعودی

نَحْسَ فیهِ،

که نحسی در آن نباشد

وَیُمْنٍ لا نَکَدَ مَعَهُ،

و ماه میمونی که ملإِلىٰ با آن نباشد

وَیُسْرٍ لا یُمازِجُهُ عُسْرٌ،

و ماه آسانی که با دشواری مخلوط نشود

وَخَیْرٍ لا یَشُوبُهُ

و ماه خیری که

شَرٌّ، هِلالَ اَمْنٍ وَایمانٍ،

به شرّی آلوده نگردد ماه امنیّت و ایمان

وَنِعْمَةٍ وَاحْسانٍ، وَسَلامَةٍ وَاسْلامٍ،

و نعمت و احسان و سلامتی و اسلام

اَللهُمَّ صَلِ

خدایا درود فرست بر

عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ،

محمّد و آل محمّد

وَاجْعَلْنا مِنْ اَرْضی مَنْ طَلَعَ عَلَیْهِ،

و قرار ده ما را از خشنودترین مردمی که این ماه بر او طلوع کرده

وَازْکی مَنْ

و پاکیزه ترین کسانی

ص :769

نَظَرَ الَیْهِ،

که بدان نگاه کرده

وَاَسْعَدَ مَنْ تَعَبَّدَ لَکَ فیهِ،

و سعادتمندترین کسی که پرستش تو را در آن کرده

وَوَفِّقْنَا اَللهُمَّ فیهِ لِلطَّاعَةِ وَالتَّوْبَةِ،

و موفق دار ما را خدایا در این ماه به فرمانبرداری و توبه

وَاعْصِمْنا فیهِ مِنَ الْاثامِ وَالْحَوْبَةِ،

و نگاهمان دار در آن از گناهان و خطا

وَاَوْزِعْنا فیهِ شُکْرَ النِّعْمَةِ،

و الهام کن به ما در این ماه شکر نعمتت را

وَالْبِسْنا فیهِ

و بپوشان به ما در

جُنَنَ الْعافِیَةِ،

این ماه سپرهای تندرستی

وَاَتْمِمْ عَلَیْنا بِاسْتِکْمالِ طاعَتِکَ فیهِ الْمِنَّةَ،

و منّت خود را بوسیله انجام کامل اطاعتت بر ما تمام کن

اِنَّکَ اَنْتَ الْمَنَّانُ

که براستی تویی پر نمعت

الْحَمیدُ، وَصَلَّی اَللَّهُ عَلیٰ مُحَمَّدٍ و آلِهِ الطَّیِّبینَ،

ستوده و درود خدا بر محمّد و آل پاکش

وَاجْعَلْ لَنا فیهِ عَوْناً مِنْکَ

و مقرر دار برای ما در این ماه کمکی از جانب خود

عَلی ما نَدَبْتَنا الَیْهِ

برای انجام آنچه ما را بدان خواندی

مِنْ مُفْتَرَضِ طاعَتِکَ،

و طاعت واجب خود

وَتَقَبَّلْها، اِنَّکَ الْأَکْرَمُ مِنْ کُلِ کَریمٍ،

و بپذیر آن را که تو کریم ترین همه کریمانی

وَالْأَرْحَمُ مِنْ کُلِّ رَحیمٍ،

و مهربانتر از هر مهربانی

آمین آمینَ رَبَّ الْعالَمینَ.(1)

آمین آمین ای پروردگار جهانیان.

4- غسل شب اوّل ماه طبق بعضی از روایات مستحب است.(2) 5- در شب اوّل ماه امام حسین علیه السلام را زیارت کند، تا گناهانش بخشوده شود.(3) 6- از شب اوّل ماه، شروع به خواندن هزار رکعت نماز ماه رمضان نماید، که شرح آن قبلًا گذشت.

(صفحه 712)

7- دو رکعت نماز بخواند که در هر رکعت سوره حمد و سوره انعام را بخواند و از خدا بخواهد تا امور وی را کفایت کند و از آنچه که می ترسد و از بیماریها او را حفظ نماید.(4) 8- این دعا را بخواند که در اعمال شب آخر ماه شعبان (صفحه 692) نیز آمده است:

اَللَّهُمَّ إِنَّ هذَا الشَّهْرُ الْمُبارَکُ ...

. 9- بعد از نماز مغرب دست ها را بلند کند و این دعا را که از امام جواد علیه السلام نقل شده است، بخواند:

اَللَّهُمَّ یا مَنْ یَمْلِکُ التَّدْبیرَ،

خدایا ای که تدبیر امور بدست اوست

وَهُوَ عَلیٰ کُلِّ شَیْ ءٍ قَدیرٌ،

و او بر هر چیز قادر است

یا مَنْ یَعْلَمُ خائِنَةَ

ای که می داند خیانت

الْأَعْیُنِ وَما تُخْفِی الصُّدُورُ،

چشمها را و آنچه را سینه ها پنهان کنند

وَتُجِنُّ الضَّمیرُ،

و دلها در خویش مستور دارند

وَهُوَ اللَّطیفُ الْخَبیرُ، اَللَّهُمَ

و اوست دقیق آگاه خدایا

ص :770


1- اقبال، صفحه 17.
2- زاد المعاد، صفحه 99.
3- همان مدرک.
4- اقبال، صفحه 22.

اجْعَلْنا مِمَّنْ نَوی فَعَمِلَ،

قرار ده ما را از کسانی که نیّت کنند و بدنبالش عمل کنند

وَلٰاتَجْعَلْنا مِمَّنْ شَقِیَ فَکَسِلَ،

و قرارمان مده از کسانی که بدبخت شده و تنبلی کرد

وَلٰا مِمَّنْ هُوَ

و نه از کسانی که

عَلی غَیْرِ عَمَلٍ یَتَّکِلُ،

بر غیر کار و کوشش اعتماد کنند

اَللَّهُمَّ صَحِّحْ ابْدانَنا مِنَ الْعِلَلِ،

خدایا سالم گردان بدنهامان را از بیماریها

وَاعِنَّا عَلیٰ مَا

و کمکمان ده بر آنچه

افْتَرَضْتَ عَلَیْنا مِنَ الْعَمَلِ،

واجب کرده ای بر ما از عمل

حَتّی یَنْقَضِیَ عَنَّا شَهْرُکَ هذا،

تا بگذرد از ما این ماه تو

وَقَدْ ادَّیْنا

در حالىکه آنچه را بر ما

مَفْرُوضَکَ فیهِ عَلَیْنا،

واجب فرموده بودی انجام داده باشیم

اَللهُمَّ اعِنَّا عَلیٰ صِیامِهِ،

خدایا ما را بر روزه این ماه کمک ده

وَوَفِّقْنا لِقِیامِهِ،

و به شب زنده داریش موفقمان دار

وَنَشِّطْنا فیهِ لِلصَّلاةِ،

و برای خواندن نماز در این ماه نشاطی بما بده

وَلٰا تَحْجُبْنا مِنَ الْقِرآئَةِ،

و از قرائت قرآن محروممان مدار

وَسَهِّلْ لَنا فیهِ ایتآءَ الزَّکاةِ، اَللهُمَّ لا

و آسان گردان بر ما پرداختن زکات را خدایا

تُسَلِّطْ عَلَیْنا وَصَباً وَلٰا تَعَباً،

چیره مگردان بر ما خستگی و سستی

وَلٰا سَقَماً وَلٰا عَطَباً،

و نه رنج و نه بیماری و نه هلاکت را

اَللهُمَّ ارْزُقْنا الْإِفْطارَ

خدایا روزی ما کن افطار کردن

مِنْ رِزْقِکَ الْحَلالِ،

از روزی حلال

اَللَّهُمَّ سَهِّلْ لَنا فیهِ

خدایا سهل کن بر ما در این ماه

ما قَسَمْتَهُ مِنْ رِزْقِکَ،

آن سهمی را که از روزیت نصیب ما کرده ای

وَیَسِّرْ ما

و آسان گردان آنچه را

قَدَّرْتَهُ مِنْ اَمْرِکَ،

طبق فرمانت مقرّر داشته ای

وَاجْعَلْهُ حَلالًا طَیِّباً،

و قرارش ده حلال و پاک

نَقِیّاً مِنَ الْأثامِ، خالِصاً مِنَ

و پاکیزه از گناهان و خالص از

الْأصارِ وَالْأَجْرامِ،

معاصی و جنایات

اَللهُمَّ لا تُطْعِمْنا

خدایا بر ما مخوران

اِلَّا طَیِّباً غَیْرَ خَبیثٍ وَلٰا حَرامٍ،

جز خوراکی پاک که نه پلید باشد و نه حرام

وَاجْعَلْ رِزْقَکَ لَنا حَلَالًا

و قرار ده روزیت را برای ما حلال

لا یَشُوبُهُ دَنَسٌ وَلٰا اسْقامٌ،

که آلوده به چرکی و بیماریها نباشد

یا مَنْ عِلْمُهُ بِالسِّرِّ

ای که داناییش به نهان

کَعِلْمِهِ بالْأَعْلانِ،

همانند داناییش به آشکار است

یا مُتَفَضِّلًا عَلیٰ عِبادِهِ بِالْإِحْسانِ،

ای که بر بندگانش به احسان تفضل فرمود

یا مَنْ هُوَ عَلیٰ کُلِ شَیْ ءٍ قَدیرٌ،

ای که او بر هر

وَ بِکُلِّ شَیْ ءٍ عَلیمٌ خَبیرٌ،

چیز تواناست و به هر چیز دانا و آگاه است

الْهِمْنا ذِکْرَکَ،

ذکر خود را به ما الهام کن

وَجَنِّبْنا عُسْرَکَ،

واز دشواریت ما را برکنار دار و به

وَانِلْنا یُسْرَکَ،

دستورات آسانت برسانمان

وَ اهْدِنا لِلرَّشادِ،

و به کارهای صواب راهنماییمان کن

وَ وَفِّقْنا لِلسَّدادِ،

و به کارهای محکم و درست موفقمان بدار

وَ اعْصِمْنا مِنَ الْبَلایا،

و از بلاها محفوظمان دار

ص :771

وَصُنَّا مِنَ الْأَوْزارِ وَالْخَطایا،

و از گناهان و خطاها نگاهمان دار

یا مَنْ لا یَغْفِرُ عَظیمَ الذُّنُوبِ غَیْرُهُ، وَلٰا

ای که نیامرزد گناهان بزرگ را جز او

یَکْشِفُ السُّوءَ اِلَّا هُوَ،

و برطرف نکند بدیها را جز او

یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ،

ای مهربانترین مهربانان

وَاَکْرَمَ الْأَکْرَمینَ، صَلِّ عَلیٰ

و کریمترین کریمان درود فرست بر

مُحَمَّدٍ وَاهْلِ بَیْتِهِ الطَّیِّبینَ،

محمّد و خاندان پاکش

وَاجْعَلْ صِیامَنا مَقْبُولًا،

و روزه ما را مقبول درگاهت فرما

وَبِالْبِرِّ وَالتَّقْوی مَوْصُولًا،

و به نیکی و پرهیزکاری پیوندش ده،

وَ کَذلِکَ فَاجْعَلْ سَعْیَنا مَشْکُوراً،

و هم چنین کوشش ما را مورد تقدیر

[وَ حَوْبَنا مَغْفُوراً]

[و گناهان ما را مورد بخشش قرار ده]

وَ قِیامَنامَبْرُوراً،

و شب زنده داریمان رانیک پذیرفته

وَ قُرانَنا مَرْفُوعاً،

و قرآن ما را (که خوانده ایم) بالا رفته

وَدُعآئَنا مَسْمُوعاً،

و دعامان را مقرون به اجابت فرما

وَاهْدِنا لِلْحُسْنی وَجَنِّبْنَا

و ما را به کار نیک هدایت فرما

الْعُسْری وَیَسِّرْنا لِلْیُسْری

و از دشواریها برکنارمان دار

وَ اعْلِ لَنَا الدَّرَجاتِ،

و مهیامان بدار برای آسانها و درجات ما را بالابر

وَ ضاعِفْ لَنا الْحَسَناتِ،

و حسنات ما را دوچندان کن

وَاِقْبَلْ مِنَّا الصَّوْمَ وَالصَّلاةَ،

و روزه و نماز ما را بپذیر

وَاسْمَعْ مِنَّا الدَّعَواتِ،

و دعاهای ما را بشنو

وَاغْفِرْ لَنَاالْخَطیئاتِ،

و خطاهای ما را بیامرز

وَتَجاوَزْ عَنَّا السَّیِّئاتِ،

و از گناهان ما درگذر

وَاجْعَلْنا مِنَ الْعامِلینَ الْفائِزینَ،

و قرار ده ما را از عمل کنندگان کامیاب

وَلٰا تَجْعَلْنا مِنَ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ

و قرارمان مده از غضب شدگان

وَلَا الضَّآلّینَ،

و نه ازگمراهان

حَتّی یَنْقَضِیَ شَهْرُ

تا بگذرد از ما ماه

رَمَضانَ عَنَّا،

رمضان

وَ قَدْ قَبِلْتَ فیهِ صِیامَنا وَ قِیامَنا،

و تو روزه و شب زنده داریمان را پذیرفته باشی

وَ زَکَّیْتَ فیهِ اعْمالَنا،

و اعمال ما را پاک و پاکیزه کرده

وَغَفَرْتَ فیهِ ذُنُوبَنا،

و گناهانمان را آمرزیده باشی

وَ اجْزَلْتَ فیهِ

و بهره ما را در این ماه

مِنْ کُلِّ خَیْرٍ نَصیبَنا،

از هر خیر و نیکی به حد کامل داده باشی

فَاِنَّکَ الْإِلهُ الْمُجیبُ،

که براستی تویی معبوداجابت کننده

وَالرَّبُّ الْقَریبُ،

و پروردگار نزدیک

و اَنْتَ بِکُلِّ شَیْ ءٍ مُحیطٌ.(1)

و تو بر هر چیز احاطه داری.

ص :772


1- اقبال، صفحه 22.

10- در شب اوّل، این دعا را که از امام صادق علیه السلام نقل شده است بخواند:

اَللهُمَّ رَبَّ شَهْرِ رَمَضانَ،

خدایا ای پروردگار ماه رمضان

مُنَزِّلَ الْقُرْآنِ،

و فرو فرستنده قرآن

هذا شَهْرُ رَمَضانَ، اَلَذی

این ماه رمضان است که

اَنْزَلْتَ فیهِ الْقُرْآنَ،

در آن قرآن را نازل فرموده ای

و اِنْزَلْتَ فیهِ آیاتٍ بَیِّناتٍ مِنَ الْهُدی وَالْفُرْقانِ، اَللهُمَ

و در آن آیه هایی است که آنها حجتهای هدایت و تمیز حق و باطل است خدایا

ارْزُقْنا صِیامَهُ،

روزه اش را روزی ما گردان

وَاعِنَّا عَلیٰ قِیامِهِ،

و بر شب زنده داریش به ما کمک کن

اَللَّهُمَّ سَلِّمْهُ لَنا وَسَلِّمْنا فیهِ،

خدایا این ماه را برای ما سالم بدار

وَسَلِّمْهُ مِنَّا

و ما را در آن به سلامت دار

فی یُسْرٍ مِنْکَ وَمُعافاةٍ،

و آن را در آسانی و تندرستی کاملی از جانب خود

وَاجْعَلْ فیما تَقْضی

از ما دریافتش کن و قرار ده

وَتُقَدِّرُ مِنَ الْأَمْرِ الْمَحْتُومِ،

در آن قضا و قدر حتمی خود

وَفیما تَفْرُقُ مِنَ الْأَمْرِ الْحَکیمِ فی لَیْلَةِ الْقَدْرِ،

و در آن دستور حکیمانه که جدا کنی در شب قدر

مِنَ الْقَضآءِ اَلَذی لا یُرَدُّ

از آن قضا و قدر حتمی و مسلّمی که برگشت ندارد

وَلٰا یُبَدَّلُ،

و تغییرپذیر نیست

اَنْ تَکْتُبَنی مِنْ حُجَّاجِ بَیْتِکَ الْحَرامِ،

که نام ما را بنویسی در زمره حاجیان خانه محترمت (کعبه)

الْمَبْرُورِ حَجُّهُمْ،

آنان که حجشان پذیرفته

الْمَشْکُورِ سَعْیُهُمْ،

و سعیشان مورد تقدیر

الْمَغْفُورِ ذُنُوبُهُمْ،

و گناهانشان آمرزیده

الْمُکَفَّرِ عَنْهُمْ سَیِّئاتُهُمْ، وَ اجْعَلْ

و بدیهاشان جبران شده است و قرار ده

فیما تَقْضی وَتُقَدِّرُ،

در آنچه مقدر فرمایی

اَنْ تُطیلَ عُمْری

که عمرم را طولانی فرموده

وَتُوَسِّعَ عَلیَّ مِنَ الرِّزْقِ الْحَلالِ.(1)

و از روزی حلال خود بر من توسعه دهی.

11- دعای بسیار نورانی چهل و چهارم «صحیفه سجّادیّه» نیز مربوط به این شب است.

12- از امور مهمّه در این ماه، تلاوت قرآن مجید است که با شروع ماه رمضان، سزاوار است قرآن بسیار تلاوت شود. روایت شده است که حضرت امام صادق علیه السلام در وقت تلاوت قرآن قبل از قرائت، این دعای بسیار پرمعنا را می خواندند:

اَللهُمَّ اِنّی اَشْهَدُ انَّ هذا کِتابُکَ الْمُنْزَلُ

خدایا من گواهی دهم که این کتاَبیٰ است که نازل شده

مِنْ عِنْدِکَ عَلیٰ رَسُولِکَ، مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِاَللَّهِ،

از نزد تو بر فرستاده ات محمّد بن عبداللّه

صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ،

صلی الله علیه و آله

وَکَلامُکَ النَّاطِقُ عَلیٰ لِسانِ نَبِیِّکَ،

و کلام گویای توست که بر زبان پیغمبرت جاری گشته

ص :773


1- اقبال، صفحه 23.

جَعَلْتَهُ هادِیاً مِنْکَ إِلىٰ خَلْقِکَ،

و آن را راهنمای خود بر خلق خویش قرار دادی

وَحَبْلًا مُتَّصِلًا فیما بَیْنَکَ

و رشته پیوسته ای در مابین خود

وَبَیْنَ عِبادِکَ،

و مابین بندگانت گردانیدی

اَللهُمَّ اِنّی نَشَرْتُ عَهْدَکَ وَکِتابَکَ،

خدایا من باز کردم (پیش رویم) عهد و کتاب تو را

اَللهُمَّ فَاجْعَلْ نَظَری فیهِ عِبادَةً،

خدایا پس قرار ده نظر مرا در آن عبادت

وَقِرآئَتی فیهِ فِکْراً،

و قرائتم را در آن از روی اندیشه

وَفِکْری فیهِ اعْتِباراً،

و فکرم را در آن عبرت آور

وَاجْعَلْنی مِمَّنِ اتَّعَظَ بِبَیانِ

و بگردانم از کسانی که پند گیرد به بیان

مَواعِظِکَ فیهِ،

پندهای تو در آن

وَاجْتَنَبَ مَعاصیکَ،

و از معصیتهایت دوری کند

وَلٰا تَطْبَعْ عِنْدَ قِرائَتی عَلیٰ سَمْعی

و مُهر مَزَن هنگام خواندنم بر گوش من

وَلٰا تَجْعَلْ عَلیٰ بَصَری غِشاوَةً،

و مینداز بر دیده ام پرده

وَلٰا تَجْعَلْ قِرائَتی قِرائَةً

و مگردان خواندنم را خواندنی

لا تَدَبُّرَ فیها،

که تدبر در آن نباشد

بَلِ اجْعَلْنی

بلکه چنانم کن

اَتَدَبَّرُ ایاتِهِ وَ اَحْکامَهُ،

که تدبر کنم در آیات و احکامش

آخِذاً بِشَرایِعِ دینِکَ،

و در برگیرم دستورات دین تو را

وَ لا تَجْعَلْ

و قرار مده

نَظَری فیهِ غَفْلَةً،

نظر مرا در آن نظر بی خبری

وَ لا قِرائَتی هَذَراً،

و نه قرائتم را بیهوده

اِنَّکَ اَنْتَ الرَّؤُوفُ الرَّحیمُ.

که براستی تو رؤوف و مهربانی.

و بعد از قرائت قرآن مجید این دعا را می خواندند:

اَللَّهُمَّ اِنّی قَدْ قَرَأْتُ ما قَضَیْتَ مِنْ کِتابِکَ،

خدایا من خواندم آنچه را حکم کرده بودی از کتابت

اَلَذی اَنْزَلْتَهُ عَلیٰ نَبِیِّکَ الصَّادِقِ،

همان کتاَبیٰ که نازل فرمودی بر پیامبرراستگویت

صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ،

درود تو بر او و آلش

فَلَکَ اَلْحَمْدُ رَبَّنا،

پس حمد خاص توست

اَللَّهُمَّ اجْعَلْنی

ای پروردگار ما خدایا بگردانم

مِمَّنْ یُحِلُ حَلالَهُ،

از کسانی که حلال می شمردحلالش را

وَیُحَرِّمُ حَرامَهُ،

و حرام داند حرامش را

وَیُؤْمِنُ بِمُحْکَمِهِ وَمُتَشابِهِهِ،

و ایمان دارد به محکم و متشابه آن

وَاجْعَلْهُ لی اَنْساً فی

و آن را همدم من در

قَبْری و اِنْساً فی حَشْری

قبرم و همدمم در روز محشرم قرار ده

وَاجْعَلْنی مِمَّنْ تُرْقیهِ

و قرار ده مرا از کسانی که بالا بری او را

بِکُلِّ ایَةٍ قَرَأَها دَرَجَةً

به هر آیه از آن که بخواند به درجه ای

فی اَعْلیٰ عِلِّیّینَ،

در بالاترین جایگاههای بهشت

آمینَ رَبَّ الْعالَمینَ.(1)

اجابت فرما ای پروردگار جهانیان.

ص :774


1- بحارالانوار، جلد 89، صفحه 206، حدیث 2.

روز اوّل ماه برای روز اوّل ماه رمضان اعمالى به شرح زیر نقل شده است:

1- غسل کند.(1) 2- خود را با گلاب خوشبو سازد.(2) 3- دو رکعت نماز بگزارد و در رکعت اوّل سوره حمد و سوره انّا فتحنا و در رکعت دوم حمد و هر سوره ای که خواست، بخواند. در روایتی آمده است هر کس این نماز را بخواند خداوند بدی ها را در آن سال از وی دفع کند و تا سال آینده در پناه حمایت خدا باشد.(3) 4- دو رکعت نماز اوّل ماه را (که در صفحه 597 آمده است) بجا آورد و صدقه بپردازد.(4) 5- بعد از طلوع فجر این دعا را بخواند:

اَللَّهُمَّ قَدْ حَضَرَ شَهْرُ رَمَضانَ،

خدایا ماه رمضان آمد

وَقَدِ افْتَرَضْتَ عَلَیْنا صِیامَهُ،

و تو روزه آن را بر ما واجب کرده ای

و اِنْزَلْتَ فیهِ الْقُرآنَ،

و نازل فرموده ای در آن قرآن را

هُدیً لِلنَّاسِ وَبَیِّناتٍ مِنَ الْهُدی

که راهنمای مردم و حجتهایی از هدایت

وَالْفُرْقانِ،

و تمیز (میان حق و باطل) است

اَللَّهُمَّ اعِنَّا عَلیٰ

خدایا کمک ده ما را بر گرفتن

صِیامِهِ،

روزه اش

وَتَقَبَّلْهُ مِنَّا،

و آن را از ما بپذیر

وَتَسَلَّمْهُ مِنَّا،

و بخوبی از ما دریافتش کن

وَسَلِّمْهُ لَنا فی یُسْرٍ مِنْکَ

و سالمش گردان برای ما در آسودگی

وَعافِیَةٍ، اِنَّکَ

و عافیت خودت که همانا تو

عَلی کُلِّ شَیْ ءٍ قَدیرٌ.(5)

بر هر چیز توانائی.

6- «علّامه مجلسی» در «زادالمعاد» فرموده است: «شیخ کلینی» و «شیخ طوسی» و دیگران به سند صحیح روایت کرده اند که حضرت امام موسی کاظم علیه السلام فرمود: در روز اوّل ماه مبارک رمضان این دعا را بخوان و فرمود: هر کس این دعا را از برای رضای خدا و بدون شائبه اغراض فاسد و ریا، بخواند، در آن سال فتنه و گمراهی به او نرسد و آفتی که به دین، یا بدن او ضرر رساند، متوجّه او نخواهد شد و خداوند متعال او را از شرّ بلاهای آن سال حفظ کند، و آن دعا این است:

اَللهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ

خدایا من از تو خواهم

بِاسْمِکَ اَلَذی دانَ لَهُ کُلُّ شَیْ ءٍ،

به حق آن نامت که گردن نهاد در برابرش هر چیز

وَبِرَحْمَتِکَ اَلَّتی

و بدان رحمتت که

ص :775


1- اقبال، صفحه 86.
2- همان مدرک.
3- همان مدرک، صفحه 87.
4- همان مدرک.
5- بحارالانوار، جلد 94، صفحه 354.

وَسِعَتْ کُلَّ شَیْ ءٍ،

فراگرفت هر چیز را

وَبِعَظَمَتِکَ

و بدان بزرگیت

اَلَّتی تَواضَعَ لَها کُلُّ شَیْ ءٍ،

که فروتن شد در برابرش

وَبِعِزَّتِکَ اَلَّتی

هر چیز و بدان عزتت که

قَهَرْتَ کُلَّ شَیْ ءٍ،

مقهور کرد هر چیز را

وَبِقُوَّتِکَ اَلَّتی خَضَعَ لَها کُلُّ شَیْ ءٍ،

و بدان نیرویت که خاضع شد در برابرش هر چیز

وَبِجَبَرُوتِکَ اَلَّتی

و به جبروتت که

غَلَبَتْ کُلَّ شَیْ ءٍ،

غالب آمد بر هر چیز

وَبِعِلْمِکَ اَلَذی احاطَ بِکُلِّ شَیْ ءٍ،

و بدانشت که هر چیز را احاطه کرده ای

یا نُورُ یا قُدُّوسُ، یا

نور و ای منزّه از هر عیب ای

اوَّلَ قَبْلَ کُلِّ شَیْ ءٍ،

نخست پیش از هر چیز

وَ باقِیَ بَعْدَ کُلِّ شَیْ ءٍ،

و باقی پس از هر چیز

یااَللَّهُ یارَحْمنُ، صَلِّ عَلیٰ

ای بخشاینده درود فرست بر

مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ،

محمّد و آل محمّد

وَاغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ اَلَّتی تُغَیِّرُ النِّعَمَ،

و بیامرز از من گناهانی را که نعمتها را تغییر دهد

وَاغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ

و بیامرز از من گناهانی را

اَلَّتی تُنْزِلُ النِّقَمَ،

که رنج و عذاب فرو ریزد

وَاغْفِرْلِیَ الذُّنُوبَ اَلَّتی تَقْطَعُ الرَّجآءَ،

و بیامرز از من گناهانی را که امید را قطع کند

وَاغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ

و بیامرز از من گناهانی را

اَلَّتی تُدیلُ الْأَعْدآءَ،

که دشمنان را چیره کند

وَاغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ اَلَّتی تَرُدُّ الدُّعآءَ،

و بیامرز از من گناهانی را که دعا را باز گرداند

وَاغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ

و بیامرز از من گناهانی

اَلَّتی یُسْتَحَقُّ بِها نُزُولُ الْبَلاءِ،

که مردم را مستحق نزول بلا گرداند

وَاغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ اَلَّتی تَحْبِسُ

و بیامرز از من گناهانی را که

غَیْثَ السَّمآءِ،

باران آسمان را جلوگیری کند

وَاغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ اَلَّتی تَکْشِفُ الْغِطآءَ،

و بیامرز از من گناهانی را که پرده را بالا زند

وَاغْفِرْلِیَ الذُّنُوبَ

و بیامرز از من گناهانی را

اَلَّتی تُعَجِّلُ الْفَنآءَ،

که در نابودی شتاب کند

وَاغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ اَلَّتی تُورِثُ النَّدَمَ،

و بیامرز از من گناهانی را که پشیمانی آرد

وَاغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ

و بیامرز از من گناهانی را که

اَلَّتی تَهْتِکُ الْعِصَمَ،

پرده ها را بدرد

وَالْبِسْنی دِرْعَکَ الْحَصینَةَ اَلَّتی لا تُرامُ،

و زره محکمت را که پاره شدنی نیست بر من بپوشان

وَعافِنی مِنْ شَرِّ ما احاِذِرُ

و سلامتم بدار از شر آنچه حذر می کنم

بِاللَّیْلِ وَالنَّهارِ

از آن در شب و روز در

فی مُسْتَقْبَلِ سَنَتی هذِهِ، اَللهُمَ

روزهای آینده امسال من خدایا

رَبَّ السَّمواتِ السَّبْعِ،

ای پروردگار آسمانهای هفتگانه

وَرَبَّ الْأَرَضینَ السَّبْعِ،

و ای پروردگار زمینهای هفتگانه

وَما فیهِنَّ وَما بَیْنَهُنَّ،

و آنچه در آنها و آنچه مابین آنهاست

ص :776

وَرَبَّ الْعَرْشِ اَلْعَظیمِ،

و ای پروردگار عرش عظیم

وَ رَبَّ السَّبْعِ الْمَثانی

و پروردگار هفت آیه (یعنی سوره حمد یا هفت سوره)

وَالْقُرْآنِ اَلْعَظیمِ، وَرَبَ

و قرآن بزرگ و پروردگار

اسْرافیلَ وَمیکآئیلَ وَجَبْرَئیلَ،

اسرافیل و میکائیل و جبرئیل

وَرَبَّ مُحَمَّدٍ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ، سَیِّدِ

و پروردگار محمّد صلی الله علیه و آله آقای

الْمُرْسَلینَ، وَخاتَمِ النَّبِیّینَ،

رسولان و خاتم پیمبران

اَسْئَلُکَ بِکَ

از تو خواهم به حق خودت

وَبِمٰا سَمَّیْتَ بِهِ نَفْسَکَ،

و به حق آنچه خود را بدان نام نهاده ای

یا عَظیمُ اَنْتَ اَلَذی تَمُنُّ بِاَلْعَظیمِ،

ای خدای بزرگ تویی که به نعمت عظیم منّت نهی

وَتَدْفَعُ کُلَّ مَحْذُورٍ،

و هر محذور را دفع کنی

وَتُعْطی کُلَّ جَزِیلٍ،

و هر عطای شایانی را تو عطا کنی

وَتُضاعِفُ الْحَسَناتِ

و دو چندان کنی کارهای نیک را

بِالْقَلیلِ وَبِالْکَثیرِ،

به کم و زیادو می کنی

وَتَفْعَلُ ما تَشآءُ یا قَدیرُ،

هر کاری را بخواهی ای توانا

یا اَللَّهُ یارَحْمنُ،

ای خدا ای بخشاینده

صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَاهْلِ بَیْتِهِ،

درود فرست بر محمّد و خاندانش

وَالْبِسْنی فی مُسْتَقْبَلِ سَنَتی هذِهِ سِتْرَکَ،

و بپوشان بر من در آینده این سال

وَنَضِّرْ وَجْهی بِنُورِکَ،

پرده خویش را و چهره ام را به نور خویش منور گردان

وَاحِبَّنی بِمَحبَّتِکَ،

و به محبت خویش دوستم بدار

وَبَلِّغْنی رِضْوانَکَ

و مرا به مقام خشنودی خود

وَشَریفَ کَراَمَتِکَ،

و بزرگواری شریفت

وَجَسیمَ عَطِیَّتِکَ،

و عطای بزرگت نائل گردان

وَاَعْطِنی مِنْ خَیْرِ ما عِنْدَکَ،

و عطا کن به من ازبهترین چیزی که نزد توست

وَمِنْ خَیْرِ ما اَنْتَ مُعْطیهِ اَحَداً مِنْ خَلْقِکَ،

و از بهتر چیزی که عطا می کنی بر یکی از خلق خویش

وَالْبِسْنی مَعَ ذلِکَ عافِیَتَکَ، یا

و با آنها لباس عافیتت را هم بر من بپوشان ای

مَوْضِعَ کُلِّ شَکْویٰ

مرجع هر شکایت

وَیا شاهِدَ کُلِّ نَجْوی

و ای گواه بر هر راز

وَیا عالِمَ کُلِّ خَفِیَّةٍ،

و ای دانای هر پنهان

وَیا دافِعَ ما تَشآءُ مِنْ بَلِیَّةٍ،

و ای جلوگیرنده از هر بلا که خواهی

یا کَریمَ الْعَفْوِ،

ای بزرگوار گذشت

یا حَسَنَ التَّجاوُزِ،

ای نیکو درگذر

تَوَفَّنی عَلیٰ مِلَّةِ

بمیران مرا بر کیش

ابْراهیمَ وَفِطْرَتِهِ،

ابراهیم و فطرت او

وَعَلی دینِ مُحَمَّدٍ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ و آلِهِ وَسُنَّتِهِ،

و بر دین محمّد صلی الله علیه و آله

وَعَلی خَیْرِ الْوَفاةِ،

و طریقه اش و بربهترین مردنها

فَتَوَفَّنی مُوالِیاً لِأَوْلِیآئِکَ،

پس بمیرانم در آن حال که دوست دار دوستانت

وَمُعادِیاً لِأَعْدآئِکَ، اَللهُمَ

و دشمن دشمنانت باشم خدایا

ص :777

وَجَنِّبْنی فی هذِهِ السَّنَةِ

و مرا در این سال

کُلَّ عَمَلٍ اَوْ قَوْلٍ اَوْ فِعْلٍ

از هر کاری یا گفتاری یا عملی

یُباعِدُنی مِنْکَ،وَاجْلُبْنی

که مرا از تو دور کند،دورم بدار

الَی کُلِّ عَمَلٍ اَوْ قَوْلٍ اَوْ فِعْلٍ

و بسوی کار یا گفتار یا عملی

یُقَرِّبُنی مِنْکَ فی هذِهِ السَّنَةِ، یا

که مرا در این سال به تو نزدیک سازد بکشانم ای

ارْحَمَ الرَّاحِمینَ،

مهربانترین مهربانان

وَامْنَعْنی مِنْ کُلِّ عَمَلٍ اَوْ قَوْلٍ

و بازم دار از هر کاری یا گفتاری

اَوْ فِعْلٍ یَکُونُ مِنّی

یا کرداری که از من سر زند

اَخافُ ضَرَرَ عاقِبَتِهِ،

و از سرانجام زیان آورش بیمناک باشم

وَاَخافُ مَقْتَکَ اَیَّایَ عَلَیْهِ حِذارَ

و از خشمت بخاطر آن بر خویش بترسم،

اَنْ تَصْرِفَ وَجْهَکَ

بترسم از این که توجه

الْکَریمَ عَنّی

کریمانه ات را از من بگردانی

فَاسْتَوجِبَ بِهِ نَقْصاً

و بدان جهت مستوجب نقصانی

مِنْ حَظٍّ لی عِنْدَکَ،

از بهره ای که پیش تو دارم گردم

یا رَؤُفُ یا رَحیمُ،

ای با عطوفت ای مهربان

اَللهُمَّ اجْعَلْنی فی مُسْتَقْبَلِ سَنَتی هذِهِ فی حِفْظِکَ،

خدایا در آینده امسال مرا در حفظ و پناه

وَ فی جِوارِکَ وَفی کَنَفِکَ،

و کنف خودت قرارم ده

وَجَلِّلْنی سِتْرَ عافِیَتِکَ،

و پرده عافیت خود را بر من بپوشان

وَهَبْ لی کَرامَتَکَ،

و از بزرگواری خویش بر من ببخش

عَزَّ جارُکَ،

عزیز است پناهنده به تو

وَجَلَ ثَنآؤُکَ،

و والاست ستایشت

وَلٰا اِلهَ غَیْرُکَ،

و معبودی جز تو نیست

اَللهُمَّ اجْعَلْنی تابِعاً لِصالِحی

خدایا مرا پیرو شایستگان

مَنْ مَضی مِنْ اَوْلِیآئِکَ،

از اولیای گذشته ات قرارم ده

وَالْحِقْنی بِهِمْ،

و بدانها ملحقم کن

وَاجْعَلْنی مُسَلِّماً لِمَنْ قالَ بِالصِّدْقِ عَلَیْکَ مِنْهُمْ،

و چنانم کن که برای آنان که از جانب تو به حقیقت سخن گفتند تسلیم باشم

وَاَعُوذُ بِکَ اَللهُمَّ اَنْ تُحیطَ بی خَطیئَتی

و پناه می برم به تو خدایا از این که فرا گیردم خطا

وَظُلْمی وَاسْرافی عَلیٰ نَفْسی

و ستم و زیاده رویم بر خویشتن

وَاتِّباعی لِهَوایَ،

و پیرویم از هوای نفس

وَ اشْتِغإِلىٰ بِشَهَواَتی

و سرگرمیم به شهوات

فَیَحُولُ ذلِکَ بَیْنی وَبَیْنَ رَحْمَتِکَ

و در نتیجه آنها میان من و رحمت

وَرِضْوانِکَ،

و خشنودی تو حائل گردد

فَاکُونُ مَنْسِیّاً عِنْدَکَ،

و کار بدانجا کشد که فراموش درگاهت شوم

مُتَعَرِّضاً لِسَخَطِکَ وَنِقْمَتِکَ، اَللهُمَ

و بدانچه موجب خشم و عقوبت توست دست زنم خدایا

وَفِّقْنی لِکُلِّ عَمَلٍ صالِحٍ

موفقم بدار برای هر عمل شایسته ای

تَرْضی بِهِ عَنّی

که به وسیله آن از من خشنود شوی

وَقَرِّبْنی اِلَیْکَ زُلْفی

و مرا به مقام قرب خویش نزدیک کن

اَللَّهُمَّ کَما

خدایا چنانچه

ص :778

کَفَیْتَ نَبِیَّکَ مُحَمَّداً صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ هَوْلَ عَدُوِّهِ،

هراس دشمن را از پیامبرت محمّد صلی اللَّه علیه و آله کفایت فرمودی

وَفَرَّجْتَ هَمَّهُ،

و اندوهش را برطرف کردی

وَکَشَفْتَ غَمَّهُ،

و غمش را زدودی

وَصَدَقْتَهُ وَعْدَکَ،

و به وعده ات درباره اش

و اِنْجَزْتَ لَهُ عَهْدَکَ، اَللَّهُمَّ فَبِذلِکَ

وفا کردی و پیمانت را با او به پایان رساندی خدایا به همان

فَاِکْفِنی هَوْلَ هذِهِ السَّنَةِ،

ترتیب هراس این سال

وَآفاتِها وَاسْقامَها،

و آفات و امراض

وَفِتْنَتَها وَشُرُورَها وَاحْزانَها،

و بلاها و شرور و اندوهها

وَضیقَ الْمَعاشِ فیها،

و تنگی و فشار زندگی را از من دور فرما

وَبَلِّغْنی بِرَحْمَتِکَ کَمالَ الْعافِیَةِ، بِتَمامِ

و به رحمت خویش برسان مرا به کمال عافیت بوسیله

دَوامِ النِّعْمَةِ عِنْدی إِلىٰ مُنْتَهی اَجَلی

ادامه نعمتت که پیش من داری تا پایان عمرم،

اَسْئَلُکَ سُؤالَ مَنْ اَسآءَ

و از تو خواهم خواستن کسی که گناه کرده

وَظَلَمَ،

و بر خویش ستم کرده

وَاسْتَکانَ وَاَعْتَرَفَ،

و به حال بیچارگی افتاده و به گناه خویش معترف است

وَاَسْئَلُکَ اَنْ تَغْفِرَ لی

از تو خواهم که بیامرزی

ما مَضی مِنَ الذُّنُوبِ اَلَّتی

گناهان گذشته مرا آنها را که

حَصَرَتْها حَفَظَتُکَ،

نگهبانانت ثبت کرده

وَاحْصَتْها کِرامُ مَلائِکَتِکَ عَلَیَّ،

و فرشتگان بزرگوارت شماره کرده اند

و اِنْ تَعْصِمَنی اِلهی

و نگاهم داری خدایا

مِنَ الذُّنُوبِ فیما بَقِیَ مِنْ عُمْری

از گناهان در آینده عمرم

إِلىٰ مُنْتَهی اَجَلی

تا پایان عمرم

یا اَللَّهُ یا رَحْمنُ یارَحیمُ،

ای خدا ای بخشاینده ای مهربان

صَلِّ عَلَی مُحمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ

درود فرست برمحمّد و آل محمّد

وَاهْلِ بَیْتِ مُحَمَّدٍ،

و خاندان محمّد سَئَلْتُکَ

وَ اتِنی کُلَّ ما

و بده به من همه آنچه را ازتو خواستم

وَرَغِبْتُ اِلَیْکَ فیهِ،

و درباره اش مشتاقانه به درگاهت آمدم

فَاِنَّکَ اَمَرْتَنی بِالدُّعاءِ،

زیرا تو خود دستور دعایم دادی

وَتَکَفَّلْتَ لی بِالْإِجابَةِ،

و اجابت آن را نیز برایم به عهده گرفتی

یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ.(1)

ای مهربانترین مهربانان.

مناسب است این دعا در اوّل سال قمری، و اوّل سال شمسی نیز به قصد قربت مطلقه خوانده شود.

ص :779


1- زاد المعاد، صفحه 101- 105 و اقبال، صفحه 45( با مقداری تفاوت).

شب سیزدهم ماه این شب، نخستین شب از لیإِلىٰ بیض (یعنی شب های روشن) است که انجام سه عمل در آن وارد شده است:

1- غسل.(1) 2- چهار رکعت نماز (هر دو رکعت به یک سلام) که در هر رکعت یک مرتبه حمد و بیست و پنج مرتبه سوره توحید را بخواند.(2) 3- دو رکعت نماز که در شب سیزدهم ماه رجب و شعبان نیز خوانده می شود؛ در هر رکعت، بعد از سوره حمد سوره های یس، ملک، و توحید را بخواند.(3) 4- خواندن دعای «مجیر» در شب های سیزدهم و چهاردهم و پانزدهم که در بخش دعاهای معروف (صفحه 131) گذشت.

شب چهاردهم در این شب، چهار رکعت نماز می خواند (هر دو رکعت به یک سلام)، به صورتی که در شب سیزدهم گذشت.(4) شب پانزدهم این شب، از شب های بافضیلت و ارزشمندی است که برای آن اعمالى وارد شده است:

1- غسل.(5) 2- شش رکعت نماز (هر دو رکعت به یک سلام) که در هر رکعت، سوره های حمد و یس و ملک و توحید را بخواند.(6) 3- صد رکعت نماز، که در هر رکعت بعد از حمد، ده مرتبه سوره «قل هو اللَّه احد» را بخواند. از حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام از رسول خدا صلی الله علیه و آله روایت شده است که هر کس این عمل را بجا آورد خداوند ده فرشته را به سوی او بفرستد تا دشمنان را از او دفع کنند و سی فرشته را به هنگام مرگ نزد او بفرستد تا بهشت را به وی بشارت دهند و سی فرشته دیگر، تا او را از آتش دوزخ ایمن دارند.(7) 4- زیارت امام حسین علیه السلام. از امام صادق علیه السلام سؤال کردند که پاداش کسی که در شب نیمه ماه رمضان کنار قبر امام حسین علیه السلام باشد چیست؟ فرمود: خوشا به حال کسی که در شب نیمه ماه رمضان در کنار قبر امام حسین علیه السلام بعد از نماز عشا ده رکعت نماز بگزارد، در هر رکعتی بعد از سوره حمد ده مرتبه قل هو اللَّه احد را بخواند و از آتش دوزخ به خدا پناه ببرد؛ خداوند نیز به پاداش این عمل، نامش را «آزاد شده از

ص :780


1- زاد المعاد، صفحه 142.
2- مصباح کفعمی، صفحه 563.
3- زاد المعاد، صفحه 178.
4- همان مدرک، صفحه 179.
5- همان مدرک.
6- همان مدرک.
7- اقبال، صفحه 150.

آتش» ثبت فرماید و قبل از آن که بمیرد، فرشتگان به وی بشارت بهشت می دهند و فرشتگان دیگری، او را از آتش دوزخ ایمن می دارند.(1)

***

روز نیمه ماه رمضان روز پانزدهم ماه رمضان سال سوم هجری، روز ولادت باسعادت امام مجتبی علیه السلام می باشد،(2) و بنابر بعضی از اقوال، تولّد امام محمّد تقی علیه السلام در سال 195 در این روز واقع شده، البتّه این قول غیرمشهور است.(3) به هر حال این روز، روز بسیار بافضیلتی است و دادن صدقه و خیرات و کمک به مستمندان در این روز پاداش زیادی دارد.

شب هفدهم ماه این شب، شب بسیار مبارکی است. در این شب، رسول خدا صلی الله علیه و آله با لشکر کفّار قریش در سرزمین بدر برخورد کرد، و در روز هفدهم، جنگ بدر واقع شد و خداوند متعال لشکریان اسلام را بر مشرکین پیروز گردانید، با آن که مسلمانان از نفرات محدود و ساز و برگ اندک جنگی برخوردار بودند.

این پیروزی از بزرگترین فتوحات اسلام است؛ از این رو علما گفته اند که در این روز، غسل و صدقه و شکر خدا بجا آوردن مستحبّ است و عبادت در شب هفدهم فضیلت فراوانی دارد.(4)

فضیلتی از امیر مؤمنان علیه السلام در شب جنگ بدر:

در روایات فراوانی آمده است که در شب هفدهم که فردای آن جنگ بدر واقع شد، رسول خدا صلی الله علیه و آله به اصحابش فرمود: چه کسی حاضر است برود از چاه آب بکشد و بیاورد؟ اصحاب سکوت کردند و هیچ کدام اعلام آمادگی نکردند (چون کار خطرناکی بود) علی علیه السلام برخاست، و برای آوردن آب بیرون رفت، آن شب، شبی سرد و ظلمانی بود و باد سردی می وزید. حضرت به چاه آب رسید، چاه بسیار عمیق بود. حضرت دلوی نیافت که بتواند از آن آب بکشد، لذا از چاه پایین رفت و مشکی را که با خود داشت پر از آب کرد و بیرون آمد. به هنگام مراجعت ناگاه باد شدیدی وزید، امام علیه السلام نشست تا باد فرو نشیند آنگاه برخاست و حرکت کرد که تندباد دیگری وزیدن گرفت، ناچار امام علیه السلام نشست، پس از آرام شدن، مجدّداً به راه افتاد که در مرتبه سوم نیز تندبادی همانند قبل وزید، آن حضرت نشست، تا هوا آرام شد؛ آنگاه به راه خود ادامه داد و خدمت رسول خدا صلی الله علیه و آله رسید، پیامبر صلی الله علیه و آله پرسید: ای ابوالحسن! چرا دیر آمدی؟ امام جریان را توضیح داد.

ص :781


1- اقبال، صفحه 151.
2- منتهی الآمال، تاریخ زندگانی امام حسن مجتبی علیه السلام( البتّه برخی معتقدند ولادت آن حضرت سال دوم واقع شده است).
3- همان مدرک، تاریخ زندگانی امام محمّد تقی علیه السلام.
4- زاد المعاد، صفحه 179.

رسول خدا صلی الله علیه و آله پرسید: متوجّه شدی آن بادهای شدید چه بود؟ عرض کرد: نه، فرمود: اوّلی جبرئیل بود همراه با هزار فرشته که بر تو سلام کردند و دوّمی میکائیل بود که با هزار فرشته بر تو سلام کردند و سوّمی نیز اسرافیل بود با هزار فرشته بر تو سلام کردند و آنها برای کمک و یاری ما در جنگ آمدند.(1) و آن کس که گفته است برای امیر مؤمنان علیه السلام در یک شب سه هزار و سه فضیلت است، اشاره به همین جریان دارد که سه هزار فرشته، همراه با سه فرشته مقرّب اِلهی بر آن حضرت سلام کردند!

سیّد حمیری نیز در شعر خود در مدح آن حضرت به همین داستان اشاره کرده:

اقْسِمُ بِاَللَّهِ وَ آلائِهِ *** وَالْمَرْءُ عَمَّا قالَ مَسْؤُولٌ

سوگند خورم به خدا و نعمتهایش *** و انسان از هر چه گوید بازخواست شود

انَّ عَلِیَّ بْنَ اَبیٰ طالِبٍ *** عَلَی التُّقی وَالْبِرِّ مَجْبُولٌ

براستی علی بن اَبیٰ طالب *** فطرتش به پرهیزکاری و نیکی سرشته شده

کانَ اِذَا الْحَربُ مَرَتْهَا الْقَنا *** وَ اَحْجَمَتْ عَنْهَا البَهإِلَىٰلُ

چنان بود که هنگامی که نیزه ها تنور جنگ را می افروخت ***و دلیران از آن گریزان بودند

یَمْشی الَی الْقِرْنِ وَفی کَفِّهِ *** اَبْیَضُ ماضِی الْحَدِّ مَصْقُولٌ

بسوی هماورد خویش می رفت و در دستش*** شمشیر بَراق و بُران و صیقلی شده بود

مَشْیَ الْعَفَرْنی بَیْنَ اشْبالِهِ *** ابْرَزَهُ لِلْقَنَصِ الْغیلُ

چنانچه شیر در میان بچه های خود راه می رود***در آن حال که بیشه برای شکار او را بیرون فرستد

ذاکَ اَلَذی سَلَّمَ فی لَیْلَةٍ*** عَلَیْهِ میکالٌ وَجِبْریلُ

علی همان کسی است که در یک شب ***بر اوسلام کرد میکائیل و جبرئیل

میکالُ فی الْفٍ وَجِبْریلُ فی*** الْفٍ وَیَتْلُوهُمْ سَرافیلُ

میکائیل با هزار فرشته و جبرئیل نیز*** باهزار فرشته و پشت سر آنها نیز اسرافیل آمد

لَیْلَةَ بَدْرٍ مَدَداً اَنْزِلُوا***کَانَّهُمْ طَیْرٌ اباَبیٰلُ

در شب بدر که برای کمک فرود آمدند***همانند مرغهای اباَبیٰل (که به مکه آمدند)

ص :782


1- بحارالانوار، جلد 19، صفحه 286، 293 و 316 و جلد 39، صفحه 95.

شبهای قدر:

شب قدر، شبی است که مقدّرات یک سال انسانها- بر اساس لیاقت ها و شایستگی های آنان- تعیین می گردد؛ در تمام سال، شبی به عظمت و فضیلت آن نمی رسد و عمل در آن از عمل در هزار ماه برتر است.

فرشتگان خداوند و فرشته ای به نام «روح» که اعظم همه فرشتگان است در آن شب، به اذن پروردگار به زمین فرود می آیند و خدمت امام زمان علیه السلام می رسند و آنچه را که برای هر کس در طول سالِ آینده مقدّر شده است بر آن حضرت عرضه می دارند.(1) خوشا به حال آن کس که از فیض عظیم این شب که شب نزول قرآن است، بهره مند شود و با دعا و مناجات و گریه و توبه، به درگاه حقّ روی آورد و زمینه تقدیرات ارزشمند و سرنوشت معنوی و روحانی والایی را برای خویش فراهم سازد.

معصومین علیهم السلام شب قدر را به طور دقیق، تعیین نکرده اند و آن را مردّد در میان سه شب (نوزدهم، بیست و یکم و بیست و سوم) ذکر فرموده اند، تا مؤمنان با انجام اعمال شب های قدر، در هر سه شب و به دست آوردن حال خوشِ معنوی و کسب فیض در این شب ها، به آمادگی کامل، جهت دریافت عنایات ویژه اِلهی دست یابند.

هرچند علما، با توجّه به روایات، شب های بیست و یکم و بیست و سوم را به شب قدر بودن، نزدیکتر می دانند.(2) شب نوزدهم ماه این شب، اوّلین شب از شب های قدر است و از این شب، انجام اعمال شب های قدر آغاز می شود.

اعمال شب های قدر:

اعمال شب های قدر بر دو قسم است. یک قسم آن مشترک میان هر سه شب است و قسم دیگر اعمالى است که مخصوصِ هر یک از این سه شب می باشد.

اعمال مشترک شب های قدر:

1- غسل شب قدر است، مرحوم «علّامه مجلسی» فرموده: بهتر است غسلِ شب های قدر را مقارن غروب آفتاب انجام دهند که نماز مغرب را با غسل بخوانند.(3)

ص :783


1- زاد المعاد، صفحه 180.
2- رجوع شود به: اقبال، صفحه 167.
3- زاد المعاد، صفحه 185.

2- دو رکعت نماز بخواند؛ که در هر رکعت بعد از حمد، هفت مرتبه سوره «قُل هُوَ اللَّه» را تلاوت کند و بعد از پایان نماز، هفتاد مرتبه بگوید:

اَسْتَغْفِرُ اللَّهَ وَ أَتُوبُ الَیْهِ

در روایتی از رسول خدا صلی الله علیه و آله آمده است:

کسی که این عمل را بجا آورد، از جای خویش برنخیزد مگر این که خداوند متعال او و پدر و مادرش را بیامرزد و خداوند فرشتگان را مأمور می کند تا سال آینده برای وی حسنات بنویسند ...(1) 3- امام باقر علیه السلام درباره عمل دیگر این شب فرمود: قرآن را بگشاید و در برابر خود قرار دهد وبگوید:

اَللَّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِکِتابِکَ الْمُنْزَلِ

خدایا از تو خواهم به حق کتاب فرستاده شده ات

وَما فیهِ، وَفیهِ اسْمُکَ [الْأَعْظَمُ] الْأَکْبَرُ، وَ

و آنچه در آن است که در آن است نام بزرگت و

اسْماؤُکَ الْحُسْنی

نامهای نیکویت

وَما یُخافُ وَیُرْجی

و آنچه بدانها ترس و امید شود

اَنْ تَجْعَلَنی مِنْ عُتَقائِکَ مِنَ النَّارِ.

که قرارم دهی از زمره آزاد شدگانت از دوزخ.

سپس حاجت خود را از خدا بخواهد.(2)

***

4- مراسم قرآن به سر گرفتن است، به فرموده امام صادق علیه السلام: قرآن مجید را بر سر بگذارد و بگوید:

اَللَّهُمَّ بِحَقِّ هذَا الْقُرْآنِ،

خدایا به حق این قرآن

وَ بِحَقِّ مَنْ ارْسَلْتَهُ بِهِ،

و به حق آن کس که او را بدین قرآن فرستادی

وَبِحَقِّ کُلِّ مُؤْمِنٍ مَدَحْتَهُ فیهِ،

و هر مؤمنی که در آن مدحش کردی

وَبِحَقِّکَ عَلَیْهِمْ،

و به حق تو بر ایشان

فَلا احَدَ اعْرَفُ بِحَقِّکَ مِنْکَ.

زیرا هیچ کس به حق تو از خودت آشناتر نیست.

آنگاه ده مرتبه بگوید: بِکَ یا اَللَّهُ و ده مرتبه بِمُحَمَّدٍ صلی الله علیه و آله و ده مرتبه بعَلِیٍّ علیه السلام و ده مرتبه بِفاطِمَةَ علیها السلام و ده مرتبه بِالْحَسَنِ علیه السلام و ده مرتبه بِالْحُسَیْنِ علیه السلام و ده مرتبه بِعَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ علیهما السلام و ده مرتبه بِمُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ علیهما السلام و ده مرتبه بِجَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ علیهما السلام و ده مرتبه بِمُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ علیهما السلام و ده مرتبه بِعَلِیِّ بْنِ مُوسی علیهما السلام و ده مرتبه بِمُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ علیهما السلام و ده مرتبه بِعَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ علیهما السلام و ده مرتبه بِالْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ علیهما السلام و ده مرتبه بِالْحُجَّةِ علیه السلام در پایان هر حاجتی که دارد از خداوند طلب کند(3) و در تمام این اذکار، نهایت حضور قلب و توجّه به درگاه خدا را حفظ کند.

ص :784


1- اقبال، صفحه 186.
2- همان مدرک و زادالمعاد، صفحه 185.
3- اقبال، صفحه 187.

بهتر است اگر می خواهند توسّل گرفته، یا ذکر مصیبتی کنند قبل یا بعد از دعا باشد و دعا را قطع نکنند.

5- زیارت امام حسین علیه السلام؛ به فرموده علّامه مجلسی، زیارت امام حسین علیه السلام در هر یکی از این سه شب، مستحبّ مؤکّد است،(1) و در روایتی آمده است که سبب آمرزش گناهان می شود(2) و اگر دسترسی به زیارت از نزدیک نداشته باشد، از دور زیارت کند.

6- احیا داشتن شب های قدر است؛ یعنی این شب را تا صبح بیدار باشد و با عبادت و دعا و تلاوت قرآن و جلسات سخنرانی دینی و پرسش و پاسخ های مذهبی و یا مطالعه کتاب های تفسیر و عقاید و مواعظ سپری کند.

در روایتی از امام باقر علیه السلام آمده است: هر کس شب قدر را احیا دارد، گناهان او آمرزیده شود، هرچند زیاد باشد،(3) و بهتر است روز قبل مقداری استراحت کند و غذا و نوشیدنی کمتر بخورد تا خواب بر او غلبه نکند و کسانی که توانایی بر احیا ندارند، بهتر است اوّل شب را استراحت کنند و سحرگاهان بیدار باشند و عبادت نمایند.

7- صد رکعت نماز بگزارد (هر دو رکعت به یک سلام) که فضیلت بسیار دارد و افضل آن است که اگر توانایی داشته باشد، در هر رکعت بعد از حمد، ده مرتبه سوره قل هو اللَّه را بخواند.(4) 8- مرحوم «شیخ کفعمی» در «مصباح» نقل کرده است که امام زین العابدین علیه السلام این دعا را در شب های نوزدهم، بیست و یکم و بیست و سوم در حالت ایستاده و نشسته و در رکوع و سجود می خواندند:

اَللَّهُمَّ اِنّی امْسَیْتُ

خدایا من شام کردم

لَکَ عَبْداً داخِراً،

در حالى که بنده خواری هستم

لا امْلِکُ لِنَفْسی نَفْعاً وَلٰا ضَرّاً،

که مالک سود و زیانی برای خویش نیستم

وَلٰا اَصْرِفُ عَنْها سُوءاً،

و نتوانم از خویشتن پیش آمد ناگواری را بازگردانم

اَشْهَدُ بِذلِکَ عَلیٰ نَفْسی

و این مطلبی است که من آن را بر خویش گواهی دهم

وَاعْتَرِفُ لَکَ بِضَعْفِ قُوَّتی

و به ناتوانی خود و بیچارگیم

وَقِلَّةِ حیلَتی

در برابرت اعتراف دارم

فَصَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ،

پس درود فرست بر محمّد و آل محمّد

و اِنْجِزْ لی ما وَعَدْتَنی

و وفا کن برایم بدانچه بر من

وَجَمیعَ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ

و همه مؤمنین و مؤمنات وعده فرمودی

مِنَ الْمَغْفِرَةِ فی هذِهِ اللَّیْلَةِ،

از آمرزش در این شب

وَاَتْمِمْ عَلَیَّ ما اٰتَیْتَنی

و تمام کن بر من آنچه رابه من دادی

ص :785


1- زاد المعاد، صفحه 186.
2- تهذیب، جلد 6، صفحه 49، حدیث 26.
3- اقبال، صفحه 186.
4- همان مدرک، صفحه 167.

فَاِنّی عَبْدُکَ الْمِسْکینُ الْمُسْتَکینُ،

زیرا که من بنده بینوای مستمند

الضَّعیفُ الْفَقیرُ الْمَهینُ،

ناتوان تهیدست خوار توام

اَللهُمَّ لا تَجْعَلْنی ناسِیاً لِذِکْرِکَ

خدایا مرا فراموشکار از یاد خویش

فیما اَوْلَیْتَنی

در آنچه به من انعام فرمودی

وَلٰا لِإِحْسانِکَ فیما

و از احسانت در آنچه به من

اَعْطَیْتَنی

عطا کردی قرار مده و قرارم مده

وَلٰا ایِساً مِنْ اَجاَبَتِکَ،

ناامید از اجابت خویش

و اِنْ ابْطَاتْ عَنّی

و اگرچه دیرزمانی طول کشد

فی سَرَّآءَ اَوْ ضَرَّآءَ،

چه در خوشی و چه در سختی

اَوْ شِدَّةٍ اَوْ رَخآءٍ،

در دشواری یا در آسایش

اَوْ عافِیَةٍ اَوْ بَلاءٍ،

در تندرستی یا گرفتاری

اَوْ بُؤْسٍ اَوْ نَعْمآءَ،

در تنگدستی یا در نعمت

اِنَّکَ سَمیعُ الدُّعآءِ.(1)

براستی تو شنوای دعایی.

9- مرحوم «علّامه مجلسی» می فرماید: بهترین اعمال در این شب ها طلب آمرزش گناهان و دعا برای امور دنیوی و اخروی است، هم برای خود و هم برای پدر و مادر و خویشان و برادران مؤمن؛ چه زنده باشند و چه از دنیا رفته باشند و همچنین ذکرهای مختلف و صلوات بر محمّد و آلش، تا آن جا که مقدور است، انجام دهد و در بعضی از روایات وارد شده است که دعای «جوشن کبیر» (صفحه 138) را در این سه شب بخوانند.(2) در روایتی آمده است که شخصی خدمت رسول خدا صلی الله علیه و آله رسید و عرض کرد: اگر شب قدر را درک کردم، چه چیزی را از خداوند طلب کنم؟ فرمود: عافیت و سلامتی را بخواه.(3)

اعمال مخصوص هر یک از شب های سه گانه قدر:

اعمال شب نوزدهم:

اعمال شب نوزدهم چند چیز است:

1- صد مرتبه بگوید:

اَسْتَغْفِرُ اللَّهَ رَبِّی وَ أَتُوبُ إلَیْهِ.(4)

2- صد مرتبه بگوید:

اَللَّهُمَّ الْعَنْ قَتَلَةَ أَمیرِالْمُؤْمِنینَ.(5)

3- دعایی را که در اعمال روزهای ماه رمضان ذکر کردیم (یا ذا الّذی کان ...- صفحه 766-) را بخواند.(6) 4- این دعا را بخواند:

ص :786


1- بلدالامین، صفحه 203.
2- زاد المعاد، صفحه 186( با اندکی تصرّف).
3- مستدرک الوسائل، جلد 7، صفحه 458، حدیث 12.
4- اقبال، صفحه 186 و زاد المعاد، صفحه 186.
5- همان مدرک.
6- اقبال، صفحه 187.

اَللَّهُمَّ اْجْعَلْ فیما تَقْضی

خدایا قرار ده در آنچه حکم کرده

وَتُقَدِّرُ مِنَ الْأَمْرِ الْمَحْتُومِ،

و مقدر فرموده ای از سرنوشت حتمی

وَفیما تَفْرُقُ مِنَ

و در آنچه جدا کنی از

الْأَمْرِ الحَکیمِ فی لَیْلَةِ الْقَدْرِ،

فرمان حکیمانه ات در شب قدر

وَفِی الْقَضآءِ اَلَذی

و در آن قضا و قدری که برگشت

لا یُرَدُّ وَلٰا یُبَدَّلُ، اَنْ

و تغییر و تبدیلی ندارد

تَکْتُبَنی مِنْ حُجَّاجِ بَیْتِکَ الْحَرامِ،

که نام مرا در زمره حاجیان خانه محترمت (کعبه) بنویسی

الْمَبْرُورِ حَجُّهُمْ،

آنان که حجشان مقبول

الْمَشْکُورِ سَعْیُهُمْ،

و سعیشان مورد تقدیر

الْمَغْفُورِ ذُنُوبُهُمْ،

و گناهانشان آمرزیده

الْمُکَفَّرِ عَنْهُمْ سَیِّئاتُهُمْ،

و کردار بدشان بخشوده شده است

وَاجْعَلْ فیما تَقْضی وَتُقَدِّرُ، اَنْ

و قرار ده در آنچه مقدر فرموده ای

تُطیلَ عُمْری

که عمر مرا طولانی کرده

وَتُوَسِّعَ عَلَیَّ فی رِزْقی

و روزیم را وسیع گردانی

وَتَفْعَلَ بی کَذا وَکَذا.(1)

و درباره ام چنین و چنان کنی.

(به جای کلمه کذا و کذا، حاجت خود را عرضه دارد).

شب بیست و یکم: این شب فضیلتش از شب نوزدهم بیشتر است که اعمال مشترک شب های قدر را با توجّه بیشتری انجام دهد. در روایات درباره غسل و احیا و تلاش در عبادت در این شب و شب بیست و سوم تأکید شده و آمده است که شب قدر در میان یکی از این دو شب است،(2) و در چند روایت وقتی که از معصوم علیه السلام خواستند تا معیّن کنند که شب قدر، در میان کدام یک از این دو شب است، معیّن نکردند، بلکه فرمودند:

ما ایْسَرَ لَیْلَتَیْنِ فیما تَطْلُبُ

(احیای هر دو شب برای آنچه می خواهی مشکل نیست).(3) و جالب این که «مرحوم صدوق» در «امالى» می گوید: «

مِنْ دینِ الإمامِیَّةِ ... مَنْ اَحْیی هاتَیْنِ اللَّیْلَتَیْنِ بِمُذاکَرَةِ الْعِلْمِ فَهُوَ اَفْضَلُ؛

از دستورات مذهب امامیه است که ... اگر کسی این دو شب را به گفتگوی علمی بپردازد، از هر عبادتی برتر است».(4) اعمال شب بیست و یکم: اعمال این شب بر دو قسم است؛ قسم اوّل دعاهایی که مربوط به دهه آخر ماه رمضان است که خواهد آمد (صفحه 796) و قسم دیگر اعمال مخصوص شب بیست و یکم، که به این شرح است:

1- دعایی است که در «مصباح المتهجّد» و «کافی» نقل شده است که در شب بیست و یکم خوانده می شود(5):

ص :787


1- بحارالانوار، جلد 95، صفحه 147.
2- اقبال، صفحه 194.
3- بحارالانوار، جلد 94، صفحه 2، حدیث 4.
4- امالى صدوق، صفحه 649.
5- مصباح المتهجّد، صفحه 628 و کافی، جلد 4، صفحه 160( با اندکی تفاوت).

یا مُولِجَ اللَّیْلِ فِی النَّهارِ،

ای فروبرنده شب در روز

وَمُولِجَ النَّهارِ فِی اللَّیْلِ،

و ای فروبرنده روزدر شب

وَمُخْرِجَ الْحَیِّ مِنَ الْمَیِّتِ،

و ای بیرون آورنده زنده از

وَمُخْرِجَ الْمَیِّتِ مِنَ الْحَیِّ،

مرده و بیرون آورنده مرده از زنده

یا رازِقَ مَنْ یَشآءُ بِغَیْرِ حِسابٍ،

ای روزی دهنده هرکه را خواهی بی حساب

یا اَللَّهُ یا رَحْمنُ، یا اَللَّهُ یا اَللَّهُ یا اَللَّهُ،

ای خدا ای بخشاینده،

یا اَللَّهُ یا رَحیمُ،

ای خدا ای مهربان ای خدا ای خدا ...

لَکَ الْأَسْمآءُ الْحُسْنی

از آن توست نامهای نیکو

وَالْأَمْثالُ الْعُلْیا،

و نمونه های والا

وَالْکِبْرِیآءُ وَالْألاءُ،

و بزرگی و نعمتها از تو خواهم

اَسْئَلُکَ اَنْ تُصَلِّیَ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ،

درود فرستی بر محمّد و آل محمّد

وَ اَنْ تَجْعَلَ اسْمی فی هذِهِ اللَّیْلَةِ فِی السُّعَدآءِ،

و نام مرا در این شب در زمره سعادتمندان قرار دهی

وَ رُوحی مَعَ الشُّهَدآءِ،

و روحم را باشهدا مقرون سازی

وَاحْسانی فی عِلِّیّینَ،

و احسان و نیکوکاریم را در بلندترین درجه بهشت

وَاسآئَتی مَغْفُورَةً،

و گناهانم را آمرزیده کنی

و اِنْ تَهَبَ لی یَقیناً

و به من یقینی عطا کنی که

تُباشِرُ بِهِ قَلْبی

همیشه با دلم همراه باشد

وَایماناً یُذْهِبُ الشَّکَّ عَنّی

و ایمانی به من بدهی که شک و تردید را از من دور سازد

وَتُرْضِیَنی بِمٰا قَسَمْتَ لی

و بدانچه روزیم کرده ای خشنودم سازی

وَآتِنا فِی الدُّنْیا حَسَنَةً،

و بدهی به من در دنیا نعمت نیک

وَ فِی الْأخِرَةِ حَسَنَةً،

و در آخرت نعمت نیک

وَ قِنا عَذابَ النَّارِ الْحَریقِ،

و نگهداری ما را از عذاب آتش سوزان

وَارْزُقْنی فیها ذِکْرَکَ وَ شُکْرَکَ،

و روزیم کنی در این شب ذکر خود و سپاسگزاریت

وَ الرَّغْبَةَ اِلَیْکَ وَ الْإِنابَةَ،

و اشتیاق و بازگشت بسویت

وَ التَّوْفیقَ لِماوَفَّقْتَ لَهُ

و توفیق برای انجام آنچه را موفق داشتی بدان

مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّدٍ عَلَیْهِ وَ عَلَیْهِمُ اَلسَّلامُ

محمّدو آل محمّد را که بر او و بر ایشان سلام باد.

2- مرحوم «شیخ کفعمی» از «سیّد بن باقی» نقل کرده است که در شب بیست و یکم می خوانی:

اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ،

خدایا درود فرست برمحمّد و آل محمّد

وَاَقْسِمْ لی حِلْماً

و چنان بردباریی بهره ام کن

یَسُدُّ عَنّی بابَ الْجَهْلِ،

که ببندد بر من دَرِنادانی را ،

وَهُدیً تَمُنُّ بِهِ عَلَیَّ

و هدایتی به من ده که بر من منّت نهد

مِنْ کُلِّ ضَلالَةٍ،

با رهانیدن از هر گمراهی

وَغِنیً تَسُدُّ بِهِ

و بی نیازیی به من بده

عَنّی بابَ کُلِ فَقْرٍ،

که درهای انواع فقر را به تمامی بر من ببندد

ص :788

وَقُوَّةً تَرُدُّ بِها عَنّی کُلَّ ضَعْفٍ،

و نیرویی به من ده که هرگونه سستی را از من بازگرداند

وَعِزّاً تُکْرِمُنی بِهِ عَنْ کُلِّ ذِلَّةٍ،

و عزتی که از هر خواری مرا گرامی داری

وَرِفْعَةً

و رفعت مقامی

تَرْفَعُنی بِها عَنْ کُلِّ ضَعَةٍ،

که بدان وسیله مرا از هر پستی بلند کنی

وَامْناً تَرُدُّ بِهِ عَنّی کُلَّ خَوْفٍ،

و امنیّتی که بوسیله آن هر ترسی را از من دور کنی

وَعافِیَةً تَسْتُرُنی

و تندرستی که بدان وسیله

بِها مِنْ کُلِّ بَلاءٍ،

مرا از هر بلایی بپوشانی

وَعِلْماً تَفْتَحُ لی بِهِ کُلَّ یَقینٍ،

و دانشی که به آن هر یقینی را بر من مفتوح گردانی

وَیَقیناً تُذْهِبُ بِهِ عَنّی کُلَ شَکٍّ،

و یقینی که بدان وسیله هرشک و تردیدی را از من دور سازی

وَدُعآءً تَبْسُطُ لی بِهِ الْإِجابَةَ

و دعایی که اجابتش را بر من بگسترانی

فی هذِهِ اللَّیْلَةِ، وَفی هذِهِ السَّاعَةِ

در همین امشب و در همین ساعت

السَّاعَةِ السَّاعَةِ یا کَریمُ،

... ... ... ... ای بزرگوار

وَ خَوْفاً تَنْشُرُ لی بِهِ کُلَّ رَحْمَةٍ،

و ترسی به من بده که هر رحمتی را بدان وسیله بر من بگسترانی

وَعِصْمَةً تَحُولُ

و مرا چنان نگهداری کن که همان

بِها بَیْنی وَ بَیْنَ الذُّنُوبِ،

حالت میان من و گناهان حائل شود

حَتّی افْلِحَ بِها بَیْنَ الْمَعْصُومینَ عِنْدَکَ،

و بدان وسیله در پیشگاه معصومین (و خود نگهداران) درگاهت رستگار باشم

بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ.(1)

برحمتک ای مهربانترین مهربانان.

3- به فرموده «شیخ مفید»، در این شب صلوات بسیار فرستد و بر ظالمان و غاصبان حقوق آل محمّد صلی الله علیه و آله و همچنین بر قاتل امیرمؤمنان علیه السلام بسیار لعن و نفرین فرستد و برای خویش و پدر و مادرش و سایر مؤمنان دعا کند.(2) 4- دعا برای وجود مبارک امام زمان علیه السلام و فرج آن حضرت، یکی دیگر از اعمال این شب است. در روایتی که «سیّد بن طاووس» از حمّاد بن عثمان نقل کرده می خوانیم: در شب بیست و یکم ماه مبارک رمضان به محضر امام صادق علیه السلام شرفیاب شدم، امام علیه السلام از من پرسید که آیا غسل کرده ای؟ گفتم:

آری، امام علیه السلام حصیری طلبید و مرا نیز به کنارش فراخواند. آن حضرت علیه السلام مشغول نماز شد و من نیز نزدیک آن حضرت علیه السلام نماز می خواندم. وقتی که از نمازها فارغ شدیم، آن حضرت دعا کرد و من آمین گفتم، و این کار ادامه داشت تا صبح طلوع کرد. امام علیه السلام اِذان و اقامه گفتند و برخی از خدمتکاران را فراخواند و نماز صبح را به امامت آن حضرت علیه السلام بجا آوردیم.

ص :789


1- مصباح کفعمی، صفحه 584.
2- مقنعه، صفحه 167( باب صلاة شهر رمضان).

امام صادق علیه السلام بعد از نماز، به تسبیح و تقدیس پروردگار پرداخت و بر پیامبر صلی الله علیه و آله درود فرستاد و برای مؤمنان دعا کرد؛ آنگاه به سجده رفت و ساعتی در سجده بود، و در آن مدّت جز صدای نَفَس حضرت چیزی را نمی شنیدم، سپس دعایی خواند از جمله در دعایش عرض کرد:

وَ أسْألُکَ بِجَمیعِ ما سَأَلْتُکَ

از تو تقاضا می کنم به جمیع آنچه که تو را با آن خواندم

وَ ما لَمْ أَسْأَلْکَ

و آنچه را نخواندم،

مِنْ عَظیمِ جَلالِکَ، ما لَوْ

از عظیم جلال تو که اگر

عَلِمْتُهُ لَسَأَلْتُکَ بِهِ،

می دانستم تو را با آن خواندم.

أَنْ تُصَلِّیَ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَیْتِهِ،

از تو می خواهم بر محمّد و اهل بیتش درود بفرستی

وَ أَنْ تَأْذَنَ لِفَرَجِ

و اجازه فرج و ظهور کسی را بدهی

مَنْ بِفَرَجِهِ فَرَجُ أَوْلِیائِکَ

که با ظهور او گشایشی در کار اولیای تو

وَ أَصْفِیائِکَ مِنْ خَلْقِکَ،

و برگزیدگان از خلقت ظاهر می شود

وَ بِهِ تُبیدُ الظَّالِمینَ

و به وسیله او ظالمان را نابود

وَتُهْلِکُهُمْ،

و هلاک می سازی.

عَجِّلْ ذلِکَ یا رَبَّ الْعالَمینَ.

ای پروردگار عالمیان، در ظهورش تعجیل فرما.

پس از آن که امام علیه السلام سر از سجده برداشت، عرض کردم: جانم به فدایت! شما برای فرج کسی دعا کردید که با فرج او گشایشی در کار دوستان و اولیای اِلهی حاصل خواهد شد؛ مگر آن کس شما نیستید؟

امام علیه السلام فرمود: نه! او قائم آل محمّد است!

آنگاه امام صادق علیه السلام نشانه های ظهورش را بیان کرد و در ادامه فرمود: «شب و روز، منتظر ظهور مولایت باش! زیرا خداوند هر روز در شأن و کاری است، و انجام کاری او را از کار دیگر باز نمی دارد».

(وَ تَوَقَّعْ اَمْرَ صَاحِبِکَ لَیْلَکَ وَ نَهارَکَ، فانَّ اللَّهَ کُلُّ یَوْمٍ هُوَ فی شَأنٍ، لا یَشْغَلُهُ شأنٌ عَنْ شَأنٍ

).(1) نکته:

از شب بیست و یکم، دهه آخر ماه رمضان شروع می شود که بسیار پرارزش و مغتنم است. در هر شب از شب های این دهه، غسل مستحب است و روایت شده است که رسول خدا صلی الله علیه و آله در هر شب از شب های دهه آخر ماه رمضان غسل می کرد.(2) همچنین اعتکاف در مساجد جامع در این دهه مستحب است و فضیلت فراوان دارد و در روایتی از رسول خدا صلی الله علیه و آله اعتکاف در دهه آخر ماه رمضان برابر دو حج و دو عمره شمرده شده است.(3)

ص :790


1- اقبال، صفحه 200( با تلخیص).
2- همان مدرک، صفحه 195.
3- بحارالانوار، جلد 94، صفحه 129، حدیث 7.

رسول خدا صلی الله علیه و آله در دهه آخر ماه رمضان در مسجد معتکف می شد(1) بسترش را جمع می کرد و آماده و مهیّا و بانشاط به شب زنده داری و عبادت می پرداخت (بسیاری از مسلمانان نیز در این امر به آن حضرت اقتدا می کردند)،(2) برخلاف آنچه بعضی از ناآگاهان می پندارند که با گذشت شب های قدر برنامه ماه مبارک رمضان تمام شده است.

شب بیست و سوم این شب، از دو شب قبل برتر است و از احادیث متعدّدی استفاده می شود که شب قدر همین شب است. در روایتی از امام باقر علیه السلام نقل شده است که مردی به نام «جهنی» در ماه رمضان خدمت رسول خدا صلی الله علیه و آله آمد و به آن حضرت عرض کرد: من در بیرون مدینه به سر می برم و شتر و گوسفند دارم که نمی توانم همه شب در مدینه حاضر شوم. دوست دارم شبی را به من معرّفی کنی تا آن شب را به مدینه بیایم و در نماز و عبادت حاضر باشم. حضرت او را به نزد خود فراخواند و به طور درگوشی آن شب را معرّفی کرد.

«جهنی» نیز وقتی شب های بیست و سوم ماه رمضان فرا می رسید، با همه خانواده و فرزندان و غلامان به مدینه می آمد و آن شب را می ماند و صبحگاهان به منزل خویش برمی گشت.(3) همچنین در روایت دیگری نقل شده است که رسول خدا صلی الله علیه و آله در شب بیست و سوم ماه رمضان به سر و روی خانواده اش آب می پاشید تا به خواب نروند (و از فضیلت این شب بهره بگیرند).(4) روایات متعدّد دیگری نیز داریم که می گوید: شب قدر، شب بیست و سوم است.(5) مرحوم «علّامه مجلسی» نیز در «زاد المعاد» می گوید: اکثر احادیث معتبر دلالت دارد که شب بیست و سوم، شب قدر است.(6)

اعمال مخصوص شب بیست و سوم:

در شب بیست و سوم، غیر از اعمال مشترک شب های قدر، اعمال دیگری نیز وارد شده است:

1- سوره عنکبوت و سوره روم را بخواند که امام صادق علیه السلام فرمود: «هر کس در شب بیست و سوم، سوره های عنکبوت و روم را بخواند، به خدا سوگند! اهل بهشت است».(7) 2- هزار مرتبه سوره «إنّا أنزلناه» را بخواند.(8)

ص :791


1- اقبال، صفحه 195.
2- بحارالانوار، جلد 94، صفحه 130، حدیث 7.
3- اقبال، صفحه 207.
4- همان مدرک.
5- همان مدرک، صفحه 206 و 207.
6- زاد المعاد، صفحه 187.
7- مصباح المتهجّد، صفحه 628 و اقبال، صفحه 211.
8- همان مدرک.

3- سوره «حم دخان» را بخواند.(1) 4- این دعا را بخواند:

اَللَّهُمَّ امْدُدْ لی فی عُمْری

خدایا دراز کن عمرم را

وَاَوْسِعْ لی فی رِزْقی

و فراخ کن روزیم را

وَاصِحَّ لی جِسْمی

و سالم گردان تنم را

وَبَلِّغْنی اَمَلی

و برسانم به آرزویم

و اِنْ کُنْتُ مِنَ الْأَشْقِیآءِ

و اگر در زمره بدبختان هستم

فَامْحُنی مِنَ الْأَشْقِیآءِ،

تو نامم را ازسلک آنان پاک کن

وَاْکتُبْنی

و در زمره

مِنَ السُّعَدآءِ،

سعادتمندانم ثبت کن

فَاِنَّکَ قُلْتَ فی کِتابِکَ

زیرا تو خودت در کتابی

الْمُنْزَلِ عَلیٰ نَبِیِّکَ الْمُرْسَلِ، صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَ آلِهِ،

که بر پیامبر مرسلت (ص) نازل فرمودی چنین گفتی:

یَمْحُو اَللَّهُ ما یَشآءُ وَیُثْبِتُ،

«خدا هر چه خواهد محو می کند و ثبت می کند

وَعِنْدَهُ امُّ الْکِتابِ.(2)

و نزد اوست اصل کتاب».

5- این دعا را که مخصوص شب بیست و سوم است بخواند:

یا رَبَّ لَیْلَةِ الْقَدْرِ

ای پروردگار شب قدر

وَجاعِلَها خَیْراً مِنْ الْفِ شَهْرٍ،

و قرار دهنده آن بهتر از هزار ماه

وَرَبَّ اللَّیْلِ وَالنَّهارِ،

و پروردگار شب و روز

وَالْجِبالِ وَالْبِحارِ،

و کوهها و دریاها

وَالظُّلَمِ والْأَنْوارِ،

و تاریکی ها و روشنیها

وَالْأَرْضِ وَالسَّمآءِ، یا بارِئُ یا

و زمین و آسمان ای پدیدآرنده ای

مُصَوِّرُ، یا حَنَّانُ یا مَنَّانُ،

صورت بخش ای عطابخش ای نعمت ده

یا اَللَّهُ یا رَحْمنُ، یا اَللَّهُ یا قَیُّومُ،

ای خدا ای بخشاینده ای خدا ای پاینده

یا اَللَّهُ یا بَدیعُ، یا

ای خدا ای نوآفرین ای

اَللَّهُ یا اَللَّهُ یا اَللَّهُ،

خدا ای خدا ای خدا

لَکَ الْأَسْمآءُ الْحُسْنی

از آن توست نامهای نیک

وَالْأَمْثالُ الْعُلْیا، وَالْکِبْرِیآءُ

و نمونه های والا و بزرگی

وَالْألاءُ، اَسْئَلُکَ

و نعمتها از تو خواهم

اَنْ تُصَلِّیَ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ،

که درود فرستی بر محمّد و آل محمّد

و اِنْ تَجْعَلَ اسْمی فی

و قرار دهی نام مرا در

هذِهِ اللَّیْلَةِ فِی السُّعَدآءِ،

این شب در زمره سعادتمندان

وَرُوحی مَعَ الشُّهَدآءِ،

و روحم را با شهیدان

وَاحْسانی فی عِلِّیّینَ،

و احسان و نیکیم را در بلندترین درجات

ص :792


1- اقبال، صفحه 214.
2- همان مدرک، صفحه 209 و بحارالانوار، جلد 95، صفحه 162.

وَاسائَتی مَغْفُورَةً،

و گناهم را آمرزیده

و اِنْ تَهَبَ لی یَقیناً

و یقینی به من ببخشی

تُباشِرُ بِهِ قَلْبی

که همیشه با دلم همراه باشد

وَایماناً یُذهِبُ

و ایمانی به من بدهی که

الشَّکَّ عَنّی

یکسره شک و تردید را از من دور کنی

وَتُرْضِیَنی بِمٰا قَسَمْتَ لی

و بدانچه نصیبم کرده ای خشنودم سازی

وَ اتِنا فِی الدُّنْیا حَسَنَةً، وَفِی

و بده به ما در دنیا نیکی و نعمت و در

الْأخِرَةِ حَسَنَةً،

آخرت نیز نیکی

وَقِنا عَذابَ النَّارِ(1)

و نگاهمان دار از عذاب آتش

الْحَریقِ، وَارْزُقْنی فیها ذِکْرَکَ

سوزان و روزیم کن در این شب ذکر خود

وَشُکْرَکَ، وَالرَّغْبَةَ اِلَیْکَ،

و سپاسگزاریت و شوق و بازگشت

وَالْإِنابَةَ والتَّوْبَةَ،

و توبه بسوی خودت را

والتَّوْفیقَ لِما وَفَّقْتَ لَهُ مُحَمَّداً

و موفقم بدار بدانچه موفق داشتی بدان محمّد

وَ آلَ مُحَمَّدٍ عَلَیْهِمُ اَلسَّلامُ.(2)

و آل محمّد علیهم السّلام.

6- این دعا را که از امام صادق علیه السلام نقل شده است، بخواند:

اَللَّهُمَّ اجْعَلْ فیما تَقْضی

خدایا قرار ده در آنچه حکم کرده و مقدر فرموده ای

وَفیما تُقَدِّرُ مِنَ الْأَمْرِالْمَحْتُومِ،

از فرمان حتمی خود

وَفیما تَفْرُقُ

و در آنچه جدا کنی

مِنَ الْأَمْرِ الْحَکیمِ،

از دستور حکیمانه ات

فی لَیْلَةِ الْقَدْرِ،

در شب قدر

مِنَ الْقَضآءِ اَلَذی لا یُرَدُّ

از آن حکمی که بازگشت ندارد

وَلٰا یُبَدَّلُ،

و تغییر پذیر نیست

اَنْ تَکْتُبَنی مِنْ حُجَّاجِ بَیْتِکَ الْحَرامِ

که بنویسی مرا از حاجیان خانه محترم کعبه ات

فی عامی هذَا، الْمَبْرُورِ حَجُّهُمْ،

در همین امسال آنان که حجشان مقبول

الْمَشْکُورِ سَعْیُهُمْ،

و سعیشان مورد تقدیر

الْمَغْفُورِ ذُنُوبُهُمْ،

و گناهانشان آمرزیده

الْمُکَفَّرِ عَنْهُمْ سَیِّئاتُهُمْ،

و اعمال بدشان بخشوده شده

وَاجْعَلْ فیما

و مقرر فرما

تَقْضی وَتُقَدِّرُ،

در آنچه حکم کرده و مقدر فرموده ای

اَنْ تُطیلَ عُمْری

که عمرم را طولانی کنی

وَتُوَسِّعَ لی فی رِزْقی (3)

و در روزیم وسعت دهی.

ص :793


1- کلمه« النّار» در مصباح آمده است.
2- کافی، جلد 4، صفحه 161 و مصباح المتهجّد، صفحه 629.
3- اقبال، صفحه 211.

7- این دعا را که از امام حسن علیه السلام نقل شده است بخواند:

یا باطِناً فی ظُهُورِهِ،

ای که نهان است در عین آشکاریش

وَیا ظاهِراً فی بُطُونِهِ،

و ای که آشکار است در عین نهانیش

وَیا باطِناً لَیْسَ یَخْفی وَیا

و ای نهانی که درخفا نیستی و ای

ظاهِراً لَیْسَ یُری

آشکاری که دیده نشوی

یا مَوْصُوفاً

ای که توصیفت کنند

لا یَبْلُغُ بِکَیْنُونَتِهِ مَوْصُوفٌ،

ولی هیچ وصفی به کنه ذات تو نرسد

وَلٰا حَدٌّمَحْدُودٌ،

و هیچ حدی محدودت نکند

وَیا غآئِباً غَیْرَ مَفْقُودٍ،

و ای که پیدا نیستی ولی گم نشده ای

وَیا شاهِداً غَیْرَ مَشْهُودٍ،

و ای که حاضری ولی مشهودنشوی

یُطْلَبُ فَیُصابُ،

تو را طلب کنند و به مقصود نائل گردند،

وَلَمْ یَخْلُ مِنْهُ السَّمواتُ

از تو خالى نیست آسمانها

وَالْأَرْضُ وَما بَیْنَهُما

و زمین و مابین آن دو

طَرْفَةَ عَیْنٍ،

یک چشم برهم زدن،

لایُدْرَکُ بِکَیْفٍ،

به چگونگی در نیایی

وَلٰا یُؤَیَّنُ بِایْنٍ وَلٰا بِحَیْثٍ،

و به جایی و سویی اندر نشوی

اَنْتَ نُورُ النُّورِ،

تویی روشنی نور

وَرَبُّ الْأَرْبابِ،

و پروردگار همه پروردگاران

احَطْتَ بِجَمیعِ الْأُمُورِ،

به تمام امور احاطه داری

سُبْحانَ مَنْ لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْ ءٌ،

منزّه خدایی که نیست مانندش چیزی

وَهُوَالسَّمیعُ الْبَصیرُ،

و اوست شنوای بینا

سُبْحانَ مَنْ هُوَ هکَذا،

منزّه است آن که او چنین است

وَلٰا هکَذا غَیْرُهُ.(1)

و جز او دیگری چنین نخواهد بود.

سپس هر حاجتی داری از خدا بطلب.

8- همچنین از معصومین علیهم السلام روایت شده است که در شب بیست و سوم ماه رمضان، در سجود و ایستاده و نشسته دعای ذیل را می خواندند، بلکه مناسب است در تمام ماه رمضان، و در زمانهای دیگر پس از تمجید و ستایش خداوند و صلوات بر محمّد و آلش (مثلًا حدّاقل با گفتن

اَلْحَمْدُ لِلَّهِ وَ الصَّلاةُ عَلیٰ رَسُولِ اَللَّهِ وَ آلِهِ الطَّاهِرینَ

)، این دعا خوانده شود:

اَللهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ،

خدایا باش برای ولی خود حضرت حجت فرزند امام حسن عسکری

صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلی آبآئِهِ، فی

درودهای تو بر او و بر پدرانش باد در

هذِهِ السَّاعَةِ، وَفی کُلِّ ساعَةٍ،

این ساعت و در هر ساعت یار

وَلِیّاً وَحافِظاً،

و مددکار و نگهبان

وَقآئِداً وَناصِراً،

و رهبر و یاور

ص :794


1- اقبال، صفحه 211. در بحارالانوار، جلد 95، صفحه 165 آمده است که این دعا را امام علی بن الحسین علیهما السلام در شب قدر می خواند.

وَدَلیلًاوَعَیْناً،

و راهنماو دیده بان

حَتّی تُسْکِنَهُ ارْضَکَ طَوْعاً،

تا او را از روی میل و رغبت مردم در روی زمین سکونت دهی

وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلًا.(1)

و بهره مندش سازی زمانی دراز.

***

9- همچنین این دعا را در حالى که دستان خود را به سوی آسمان بلند می کند، بخواند:

یا مُدَبِّرَ الْأُمُورِ،

ای تدبیر کننده کارها

یا باعِثَ مَنْ فِی الْقُبُورِ،

ای برانگیزنده هر که در گورها است

یا مُجْرِیَ الْبُحُورِ، یا مُلَیِّنَ

ای روان کننده دریاها ای نرم کننده

الْحَدِیدِ لِداوُدَ،

آهن برای حضرت داود

صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَاِفْعَلْ بی کَذا وَ کَذ

درود فرست بر محمّد و آل محمّد و بکن نسبت به من چنین و چنان.***

به جای کلمات کذا و کذا حاجات خود را بخواهد و سپس اضافه کند:

اللَّیْلَةَ اللَّیْلَةَ ، السَّاعَةَ السَّاعَةَ . این دعا را در حال رکوع، سجده، ایستاده و نشسته به طور مکرّر بخوان.(2)

***

10- با توجّه به اهمّیّت شب بیست و سوم، غسل، احیا و زیارت امام حسین علیه السلام در این شب فضیلت بسیار دارد و همچنین خواندن آن صد رکعت نماز که مشترک میان همه شب های قدر است.

«شیخ طوسی» در «تهذیب»، از ابوبصیر روایت کرده است که امام صادق علیه السلام فرمود: در آن شبی که امید می رود شب قدر باشد صد رکعت نماز بخوان؛ در هر رکعت (پس از حمد) ده مرتبه سوره قل هو اللَّه را بخوان. ابوبصیر عرض کرد: اگر نتوانستم ایستاده بخوانم، چه کنم؟ فرمود: نشسته بجا آور! گفتم: اگر نتوانم نشسته بخوانم؟ فرمود: در همان حال که در بستر خود دراز کشیده ای، بجا آور.(3)

***

11- مرحوم «علّامه مجلسی»، در «زاد المعاد» فرموده است: در این شب هر مقدار که ممکن باشد، قرآن بخواند، و از دعاهای «صحیفه کامله سجّادیّه» نیز استفاده کند؛ مخصوصاً دعای مکارم الاخلاق و دعای توبه.

روزهای شب قدر را نیز باید حرمت داشت و به عبادت و دعا به سر برد؛ در احادیث فراوانی آمده است که روز قدر نیز در فضیلت مثل شب قدر است.(4)

ص :795


1- مصباح المتهجّد، صفحه 630 و مصباح کفعمی، صفحه 586( با اندکی تفاوت).
2- فقیه، جلد 2، صفحه 162 و بحارالانوار، جلد 95، صفحه 70.
3- تهذیب، جلد 3، صفحه 64، حدیث 19.
4- زاد المعاد، صفحه 190.

دعای شب های دهه آخر ماه مبارک رمضان:

دعاهای این شب ها بر دو قسم است؛ نخست دعاهایی که مشترک میان همه شب های این دهه است که در هر شب از دهه آخر ماه رمضان خوانده می شود و دیگر، دعاهایی که مخصوص هر شب از دهه آخر است.

دعاهای مشترک شب های آخر ماه رمضان:

1- مرحوم «شیخ کلینی» در کتاب شریف «کافی» از امام صادق علیه السلام روایت کرده است که فرمود: در دهه آخر ماه رمضان، هر شب این دعا را می خوانی:

اَعُوذُ بِجَلالِ وَجْهِکَ الْکَریمِ،

پناه می برم به جلال ذات بزرگوارت

أنْ یَنْقَضِیَ عَنّی شَهْرُ رَمَضانَ، اَوْ یَطْلُعَ

از این که ماه رمضان از من بگذرد یا سپیده

الْفَجْرُ مِنْ لَیْلَتی هذِهِ،

امشب بر من طلوع کند

وَ لَکَ قِبَلی ذَنْبٌ

و باز هم از من در پیش تو گناه

اَوْ تَبِعَةٌ تُعَذِّبُنی عَلَیْهِ.(1)

یا چیزی که پاداشش بد است مانده باشد که بدان عذابم کنی.

2- از مرحوم «کفعمی» در حاشیه «بلدالامین» از امام صادق علیه السلام نقل شده است که آن حضرت در هر شب از دهه آخر ماه رمضان، بعد از نمازهای فریضه و نافله، این دعا را می خواند:

اَللَّهُمَّ اَدِّ عَنَّا حَقَّ ما مَضی مِنْ شَهْرِ رَمَضانَ،

خدایا اداء کن از ما حق ایام گذشته ماه رمضان را

وَ اغْفِرْلَنا تَقْصیرَنا فیهِ،

و بیامرز تقصیر ما را در این ماه

وَتَسَلَّمْهُ مِنَّا مَقْبُولًا،

و آن را پذیرفته از ما دریافت کن

وَ لا تُؤاخِذْنا بِاسْرافِنا عَلیٰ اَنْفُسِنا،

و مگیر ما را به زیاده رویهایی که بر نفس خویش کردیم

وَ اجْعَلْنا مِنَ الْمَرْحُومینَ،

و قرارمان ده ازرحمت شدگان

وَ لا تَجْعَلْنا مِنَ الْمَحْرُومینَ.(2)

و قرارمان مده از محرومان.

3- «سیّد بن طاووس» در «اقبال»، از امام صادق علیه السلام نقل کرده است که آن حضرت در هر شب از دهه آخر ماه رمضان این دعا را می خواند:

اَللَّهُمَّ اِنَّکَ قُلْتَ فی کِتابِکَ الْمُنْزَلِ،

خدایا تو فرمودی در قرآنت که از آسمان نازل گشته

شَهْرُ رَمَضانَ اَلَذی اَنْزِلَ فیهِ الْقُرْانُ،

«ماه رمضانی که قرآن در آن نازل گشته

ص :796


1- کافی، جلد 4، صفحه 160، حدیث 1.
2- مفاَتیح الجنان، اعمال شب های دهه آخر ماه رمضان.

هُدیً لِلنَّاسِ وَ الْفُرْقانِ،

که آن قرآن راهنمای مردم

وَ بَیِّناتٍ مِنَ الْهُدی

و حجتهایی است از هدایت

فَعَظَّمْتَ حُرْمَةَ شَهْرِ رَمَضانَ

و تمیز» و بدین ترتیب حرمت ماه رمضان را

بِمٰا اَنْزَلْتَ فیهِ مِنَ الْقُرْانِ،

با نازل فرمودن قرآن بزرگ کردی

وَ خَصَصْتَهُ بِلَیْلَةِ الْقَدْرِ،

و به شب قدر مخصوصش داشتی

وَ جَعَلْتَها خَیْراً مِنْ

و آن شب را بهتر

الْفِ شَهْرٍ،

از هزار ماه گرداندی

اَللهُمَّ وَهذِهِ اَیَّامُ شَهْرِ رَمَضانَ

خدایا این روزهای ماه رمضان بود

قَدِ اَنْقَضَتْ،

که بر من گذشت

وَ لَیالِىهِ قَدْتَصَرَّمَتْ،

و این شبهای آن است که آن نیزگذشت

وَ قَدْ صِرْتُ یا اِلهی مِنْهُ إِلىٰ ما

و من ای معبودم از این ماه به حالى درآمده ام

اَنْتَ اَعْلَمُ بِهِ مِنّی وَاحْصی

که تو خود بهتر از من می دانی

لِعَدَدِهِ مِنَ الْخَلْقِ اَجْمَعینَ،

و شماره اش را از همه مردم بهتر داری

فَاَسْئَلُکَ بِمٰا سَئَلَکَ بِهِ مَلائِکَتُکَ الْمُقَرَّبُونَ،

پس از تو خواهم بدانچه فرشتگان مقرّبت

و اِنْبِیآؤُکَ الْمُرْسَلُونَ،

و پیامبران فرستاده ات

وَعِبادُکَ الصَّالِحُونَ،

و بندگان شایسته ات تو را بدان خواستند

اَنْ تُصَلِّیَ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ

که درود فرستی بر محمّد و آل

مُحَمَّدٍ، و اِنْ تَفُکَّ رَقَبَتی مِنَ النَّارِ،

محمّد و این که مرا از آتش دوزخ آزاد کنی

وَ تُدْخِلَنِی الْجَنَّةَ بِرَحْمَتِکَ، وَ اَنْ

و به رحمت خویش به بهشتم ببری و به

تَتَفَضَّلَ عَلیَّ بِعَفْوِکَ وَ کَرَمِکَ،

عفو و بزرگواری خویش بر من تفضل کنی

وَتَتَقَبَّلَ تَقَرُّبی

و تقرّب جویی مرا بپذیری

وَ تَسْتَجیبَ دُعآئی

و دعایم را مستجاب گردانی

وَتَمُنَّ عَلَیَّ بِالْأَمْنِ یَوْمَ الْخَوْفِ

و در آن روز ترس و وحشت با امان دادنم

مِنْ کُلِّ هَوْلٍ اعْدَدْتَهُ لِیَوْمِ الْقِیامَةِ،

از هر هراسی که برای روز قیامتم آماده کرده ای بر من منت نهی

اِلهی وَاَعُوذُ بِوَجْهِکَ الْکَریمِ،

خدایاپناه می برم به ذات بزرگوارت

وَبِجَلالِکَ اَلْعَظیمِ،

و به جلال و شوکت عظیمت

اَنْ یَنْقَضِیَ اَیَّامُ شَهْرِ رَمَضانَ وَلَیالِىهِ،

که بگذرد روزهاو شبهای ماه رمضان

وَ لَکَ قِبَلی تَبِعَةٌ اَوْ ذَنْبٌ

و از تو در نزد من گناه یا پاداش بدی باشد

تُؤاخِذُنی بِهِ،

که مرا بدان مؤاخذه کنی

اَوْ خَطیئَةٌ تُریدُ

یا خطایی باشد که بخواهی

اَنْ تَقْتَصَّها

آنرا از من تقاص کنی

مِنّی لَمْ تَغْفِرْها لی

و نیامرزیده باشی

سَیِّدی سَیِّدی سَیِّدی

ای آقای من آقای من آقای من

اَسْئَلُکَ یا لا اِلهَ اِلَّا اَنْتَ،

از تو خواهم ای که معبودی جز تو نیست

اِذْ لااِلهَ اِلَّا اَنْتَ،

زیرامعبودی جز تو نیست

اَنْ کُنْتَ رَضیتَ عَنّی فی هذَا الشَّهْرِ،

که اگر در این ماه از من خشنود گشته ای

فَازْدَدْ عَنّی رِضاً،

بر خشنودی خویش از من بیفزا

ص :797

و اِنْ لَمْ تَکُنْ رَضیتَ عَنّی

و اگرهنوز خشنود نشده ای

فَمِنَ الْأنَ فَارْضَ عَنّی

از هم اکنون از من خشنود شو

یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ، یا اَللَّهُ

ای مهربانترین مهربانان ای خدا

یا اَحَدُ یا صَمَدُ،

ای یکتا ای بی نیاز

یا مَنْ لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ،

ای که فرزند ندارد و فرزند کسی نیست

وَلَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً اَحَدٌ.

و برای او همتایی نباشد هیچ کس.

و بسیار بگو:

یا مُلَیِّنَ الْحَدیدِ لِداوُدَ عَلَیْهِ اَلسَّلامُ،

ای نرم کننده آهن برای حضرت داوود علیه السلام

یا کاشِفَ الضُّرِّ

ای برطرف کننده گرفتاری

وَالْکُرَبِ الْعِظامِ عَنْ

و ناراحتی بزرگ از

اَیُّوبَ عَلَیْهِ اَلسَّلامُ،

ایوب علیه السلام

ایْ مُفَرِّجَ هَمِّ یَعْقُوبَ عَلَیْهِ اَلسَّلامُ،

ای گشاینده اندوه یعقوب علیه السلام

ایْ مُنَفِّسَ غَمِ

ای زداینده غم

یُوسُفَ عَلَیْهِ اَلسَّلامُ،

یوسف علیه السلام

صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ،

درود فرست بر محمّد و آل محمّد

کَمٰا اَنْتَ اَهْلُهُ اَنْ

بدانسان که تو شایسته آنی که

تُصَلِّیَ عَلَیْهِمْ اَجْمَعینَ،

درود فرستی بر ایشان همگی

وَاِفْعَلْ بی ما اَنْتَ اَهْلُهُ،

و انجام ده درباره من آنچه را تو شایسته آنی

وَلٰا تَفْعَلْ بی ما اَنَا اَهْلُهُ

و انجام مده درباره ام آنچه من سزاوارم

***

دعاهای مخصوص هر شب از دهه آخر ماه رمضان:

دعای مخصوص شب بیست و یکم گذشت.

دعای شب بیست و دوم:

یا سالِخَ النَّهارِ مِنَ اللَّیْلِ

ای که روز (روشن) را از شب (تار) برکنی

فَاِذا نَحْنُ مُظْلِمُونَ،

و ناگهان ما در تاریکی فرو رویم

وَمُجْرِیَ الشَّمْسِ لِمُسْتَقَرِّها

و ای روان کننده خورشید روی مدارش

بِتَقْدیرِکَ، یا عَزیزُ یا عَلیمُ،

به تقدیری که فرمودی ای نیرومند ای دانا

وَمُقَدِّرَالْقَمَرِ مَنازِلَ

و ای اندازه گیرماه در منزلهای معین

حَتّی عادَ کَالْعُرْجُونِ الْقَدیمِ،

تا بازگردد چون شاخه خرمای لاغر خشک

یا نُورَ کُلِّ نُورٍ،

ای روشنی هر نور

وَمُنْتَهی کُلِّ رَغْبَةٍ،

و آخرین سرحدهر شوق

وَ وَلِیَّ کُلِّ نِعْمَةٍ، یا اَللَّهُ یا رَحْمنُ،

و سرپرست هر نعمت ای خدا ای بخشاینده

یا اَللَّهُ یا قُدُّوسُ،

ای خدا ای منزّه از هر عیب

یا اَحَدُ یا واحِدُ یا فَرْدُ،

ای یگانه ای یکتا ای فرد

یا اَللَّهُ یا اَللَّهُ یا اَللَّهُ، لَکَ

ای خدا ... از آن توست

ص :798

الْأَسْمآءُ الْحُسْنی وَ الْأَمْثالُ الْعُلْیا،

نامهای نیک و نمونه های والا

وَ الْکِبْرِیاءُ وَ الْألاءُ، اَسْئَلُکَ

و بزرگی و نعمتها از تو خواهم

اَنْ تُصَلِّیَ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَاهْلِ بَیْتِهِ،

که درودفرستی بر محمّد و خاندانش

و اِنْ تَجْعَلَ اسْمی

و قرار دهی نامم را

فی هذِهِ اللَّیْلَةِ فِی السُّعَدآءِ،

در این شب در زمره سعادتمندان

وَ رُوحی مَعَ الشُّهَدآءِ،

و روحم را با شهیدان

وَ احْسانی فی عِلِّیّینَ،

و احسان و نیکیم را در بلندترین درجات

وَ اَسآئَتی مَغْفُورَةً،

و گناهم را آمرزیده

وَ اَنْ تَهَبَ لی یَقیناً

و دیگر این که یقینی به من بدهی

تُباشِرُ بِهِ قَلْبی

که همیشه با دلم همراه باشد

وَایماناً یُذْهِبُ الشَّکَّ عَنّی

و ایمانی به من عطا کنی که شک و تردید را یکسره از من دور سازد

وَتُرْضِیَنی بِمٰا قَسَمْتَ لی

و بدانچه نصیبم کرده ای خشنودم ساز

وَ آتِنا فِی الدُّنْیا حَسَنةً، وَفِی الْاخِرَةِ حَسَنَةً،

و بده به ما در دنیا نعمت نیک و در آخرت نیز نعمت نیک

وَقِنا عَذابَ النَّارِ(1) الْحَریقِ،

و نگهدار ما را از عذاب آتش سوزان

وَارْزُقْنی فیها ذِکْرَکَ وَ شُکْرَکَ، وَ الرَّغَبَةَ

و روزیم گردان در این شب ذکر خود و سپاسگزاریت

اِلَیْکَ وَالْإِنابَةَ،

و اشتیاق و بازگشت بسویت را

وَالتَّوْفیقَ لِما وَفَّقْتَ لَهُ

و موفق داری مرا برای انجام آنچه را موفق داشتی

مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّدٍ عَلَیْهِمُ اَلسَّلامُ.(2)

بدان محمّد وآل محمّد علیهم السلام را.

دعای شب بیست و سوم قبلًا گذشت.

***

دعای شب بیست و چهارم:

یا فالِقَ الْإِصْباحِ،

ای شکافنده سپیده صبح

وَجاعِلَ اللَّیْلِ سَکَناً،

و ای قرار دهنده شب را وسیله آرامش

وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ حُسْباناً،

و خورشید و ماه را وسیله حساب کردن

یاعَزیزُ یا عَلیمُ،

ای نیرومند ای دانا

یا ذَاالْمَنِّ وَالطَّوْلِ،

ای صاحب نعمت و بخشش

وَالْقُوَّةِ وَالْحَوْلِ،

و نیرو و جنبش

وَالْفَضْلِ والْإِنْعامِ،

و فضل و نعمت بخشی

وَالْجَلالِ وَالْإِکْرامِ،

و جلالت و بزرگواری

یا اَللَّهُ یا رَحْمنُ،

ای خدا ای بخشاینده

یا اَللَّهُ یا فَرْدُ یا وِتْرُ،

ای خدا ای یگانه یکتا

یا اَللَّهُ یا ظاهِرُیا باطِنُ،

ای خدا ای آشکارو ای نهان

ص :799


1- کلمه« النّار» در دعای این شب و دعای شب های دیگر در مصباح آمده است.
2- کافی، جلد 4، صفحه 161 و مصباح المتهجّد، صفحه 629.

یا حَیُّ لا اِلهَ اِلَّا اَنْتَ،

ای زنده ای که معبودی جز تو نیست

لَکَ الْأَسْمآءُ الْحُسْنی

از آن توست نامهای نیک

وَ الْأَمْثالُ الْعُلْیا،

و نمونه های والا

وَ الْکِبْرِیآءُ وَ الْألاءُ،

و بزرگی و نعمتها

اَسْئَلُکَ اَنْ تُصَلِّیَ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ،

از تو خواهم که درود فرستی بر محمّد و آل محمّد

وَ اَنْ تَجْعَلَ اسْمی فی هذِهِ اللَّیْلَةِ

و دیگر آن که قرار دهی نام مرا در این شب

فِی السُّعَدآءِ،

در زمره سعادتمندان

وَ رُوحی مَعَ الشُّهَدآءِ،

و روحم را با شهیدان

وَاحْسانی فی عِلِّیّینَ،

و احسان و نیکیم را در بلندترین درجات

وَ اسائَتی مَغْفُورَةً،

و گناهم را آمرزیده

وَ اَنْ تَهَبَ لی یَقیناً

و یقینی به من ببخشی که همواره

تُباشِرُ بِهِ قَلْبی

با دلم مقرون باشد

وَ ایماناً یُذْهِبُ الشَّکَّ عَنّی

و ایمانی بدهی که شک و تردید را از من دور سازد

وَ رِضیً بِمٰا قَسَمْتَ لی

و خشنودی بدانچه نصیبم کرده ای

وَ آتِنا فِی

و بده به ما در

الدُّنْیا حَسَنَةً،

دنیا نیکی

وَ فِی الْأخِرَةِ حَسَنَهً،

و نعمت و در آخرت نیز نیکی و نعمت

وَ قِنا عَذابَ النَّارِ الْحَریقِ،

و بازمان دار از عذاب آتش سوزان

وَ ارْزُقْنی

و روزیم کن

فیها ذِکْرَکَ وَ شُکْرَکَ،

در این شب ذکر خود و سپاسگزاریت را

وَ الرَّغْبَةَ اِلَیْکَ،

و میل و رغبت و بازگشت

وَ الْإنابَةَ وَ التَّوْبَهَ،

و توبه کردن بسویت را

وَ التَّوْفیقَ لِما

و موفقم بدار بدانچه

وَفَّقْتَ لَهُ مُحَمَّداً وَآلَ مُحَمَّدٍ،

موفق داشتی بدان محمّد و آل محمّد را

صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَ عَلَیْهِمْ.(1)

درودهای تو و بر او و بر ایشان باد.

***

دعای شب بیست و پنجم:

یا جاعِلَ اللَّیْلِ لِباساً،

ای که شب را پوشش قراردادی

وَالنَّهارِ مَعاشاً،

و روز را وسیله درآوردن روزی

وَالْأَرْضِ مِهاداً،

وزمین را گهواره (یا بستر گسترده)

وَالْجِبالِ اَوْتاداً،

و کوهها را چون میخ قرار دادی

یا اَللَّهُ یا قاهِرُ،

ای خدا ای چیره

یا اَللَّهُ یا جَبَّارُ،

ای با جبروت

یا اَللَّهُ یا سَمیعُ،

ای خدا ای شنوا

یا اَللَّهُ یا قَریبُ،

ای خدا ای نزدیک

یا اَللَّهُ یا مُجیبُ،

ای خدا ای پاسخ ده

یا اَللَّهُ یا اَللَّهُ یا اَللَّهُ، لَکَ الْأَسْمآءُ الْحُسْنی

ای خدا ... از آن توست نامهای نیک

وَالْأَمْثالُ الْعُلْیا،

و نمونه های والا

ص :800


1- کافی، جلد 4، صفحه 162 و مصباح المتهجّد، صفحه 631.

وَالْکِبْرِیاءُ وَالْألاءُ،

و بزرگی و نعمتها

اَسْئَلُکَ اَنْ تُصَلِّیَ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ،

از تو خواهم که درود فرستی بر محمّد و آل محمّد

و اِنْ تَجْعَلَ

و قرار دهی

اسْمی فی هذِهِ اللَّیْلَةِ فِی السُّعَدآءِ،

نامم را در این شب در زمره سعادتمندان

وَرُوحی مَعَ الشُّهَدآءِ،

و روحم را با شهیدان

وَاحْسانی فی عِلِّیّینَ،

و احسان و نیکیم رادر بلندترین درجات

وَاسائَتی مَغْفُورَةً،

و گناهم را آمرزیده

و اِنْ تَهَبَ لی یَقیناً

و یقینی به من بدهی

تُباشِرُ بِهِ قَلْبی

که همیشه ملازم دل من باشد

و ایمانی یُذْهِبُ الشَّکَّ عَنّی

وَایماناًبه من عطا کنی که شک و تردید را از من دور سازد

وَرِضیً بِمٰا قَسَمْتَ لی

و خشنودم سازی بدانچه نصیبم کرده ای

وَ آتِنا فِی الدُّنْیا حَسَنَةً، وَفِی

وبدهی به من در دنیا نیکی و در

الْأخِرَةِ حَسَنَةً،

آخرت نیکی

وَقِنا عَذابَ النَّارِ الْحَریقِ،

و نگاهم داری از آتش سوزان دوزخ

وَارْزُقْنی فیها ذِکْرَکَ وَشُکْرَکَ،

و روزیم کنی در این شب ذکر خودو سپاسگزاریت را

وَالرَّغْبَةَ اِلَیْکَ،

و شوق و رغبت

وَالْإِنابَةَ وَالتَّوْبَةَ،

و بازگشت و توبه به درگاهت

والتَّوْفیقَ لِما وَفَّقْتَ لَهُ مَحَمَّداً

و موفقم دار بدانچه موفق داشتی بدان محمّد

وَ آلَ مُحَمَّدٍ عَلَیْهِمُ اَلسَّلامُ.(1)

و آل محمّد علیهم السّلام را.

***

دعای شب بیست و ششم:

یا جاعِلَ اللَّیْلِ وَالنَّهارِ ایَتَیْنِ،

ای قرار دهنده شب و روز را دو نشانه (بر قدرتت)

یا مَنْ مَحا ایَةَ اللَّیْلِ

ای که نشانه شب را سیاه

وَجَعَلَ ایَةَ النَّهارِ

و نشانه روز را

مُبْصِرَةً،

روشنی بخش کردی

لِتَبْتَغُوا فَضْلًا مِنْهُ وَرِضْواناً،

تا فزونی جویند از فضل و خشنودی پروردگار

یا مُفَصِّلَ کُلِّ شَیْ ءٍ تَفْصیلًا، یا

ای جداکننده هر چیز بخوبی ای

ماجِدُ یا وَهَّابُ،

صاحب مجد و شوکت ای پربخشش

یا اَللَّهُ یا جَوادُ، یا اَللَّهُ یا اَللَّهُ یا اَللَّهُ،

ای خدا ای بخشنده ای خدا ...

لَکَ الْأَسْمآءُ الْحُسْنی

از آن توست نامهای نیک

وَالْأَمْثالُ الْعُلْیا،

و نمونه های والا

وَالْکِبْرِیآءُ وَالْألاءُ،

و بزرگ و نعمتها

اَسْئَلُکَ اَنْ تُصَلِّیَ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمدٍ،

از تو خواهم درود فرستی بر محمّد و آل محمّد

ص :801


1- کافی، جلد 4، صفحه 162 و مصباح المتهجّد، صفحه 631.

و اِنْ تَجْعَلَ اسْمی فی هذِهِ اللَّیْلَةِ

و دیگر آن که نامم را در این شب

فِی السُّعَدآءِ، وَ رُوحی مَعَ

در زمره سعادتمندان قرار دهی و روحم را با

الشُّهَدآءِ، وَاحْسانی فی عِلِّیّینَ،

شهیدان و احسان و نیکیم را در بلندترین درجات

وَاسآئَتی مَغْفُورَةً،

و گناهم را آمرزیده و ببخشی

و اِنْ تَهَبَ لی یَقیناً تُباشِرُ بِهِ قَلْبی

بر من یقینی که همواره ملازم قلبم باشد

وَ ایماناً یُذْهِبُ الشَّکَّ عَنّی

و ایمانی که یکسره شک و تردید را از من دور سازد

وَ تُرضِیَنی بِمٰا قَسَمْتَ لی

و خشنودم سازی بدانچه نصیبم کرده ای

وَآتِنا فِی الدُّنْیا حَسَنَةً،

و بدهی به من در دنیا نیکی

وَ فِی الْأخِرَةِ حَسَنَةً،

و نعمت و در آخرت نیز نیکی

وَ قِنا عَذابَ النَّارِ الْحَریقِ،

و نگاهمان داری از عذاب آتش سوزان

وَارْزُقْنی فیها ذِکْرَکَ وَ شُکْرَکَ،

و روزیم کنی در این شب ذکرت و سپاسگزاریت را

وَ الرَّغْبَةَ اِلَیْکَ،

و شوق و رغبت

وَ الْإِنابَةَ وَ التَّوْبَةَ،

و بازگشت و توبه بسویت

وَالتَّوْفیقَ لِما وَفَّقْتَ لَهُ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّدٍ،

و موفقم داری بدانچه موفق داشتی بدان محمّدو آل محمّد را

صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ عَلَیْهِمْ.(1)

که درود تو بر او و برایشان باد.

***

دعای شب بیست و هفتم:

یا مآدَّ الظِّلِّ وَ لَوْ شِئْتَ لَجَعَلْتَهُ ساکِناً،

ای امتداد دهنده سایه که اگر می خواستی آن را در یکجا ساکن می کردی

وَجَعَلْتَ الشَّمْسَ عَلَیْهِ دَلیلًا، ثُمَ

و قراردادی خورشید را بر آن سایه رهبر سپس

قَبَضْتَهُ اِلَیْکَ قَبْضاً یَسیراً،

آن را به آسانی تدریجاً دربرگرفتی

یا ذَا الْجُودِ وَالطَّوْلِ،

ای صاحب جود و عطا

وَالْکِبْرِیآءِ وَالْألاءِ، لا

و کبریا و نعمتها

اِلهَ إلَّااَنْتَ،

معبودی جز تو نیست

عالِمُ الْغَیْبِ وَالشَّهادَةِ،

که دانای غیب و شهود

الرَّحْمنُ الرَّحیمُ،

و بخشاینده و مهربانی معبودی

لا إلهَ إلَّااَنْتَ، یا

جز تو نیست ای

قُدُّوسُ یا سَلامُ،

منزّه از هر عیب

یا مُؤْمِنُ یامُهَیْمِنُ،

ای بی خلل ای ایمنی بخش

یا عَزیزُ یاجَبَّارُ یا مُتَکَبِّرُ،

ای مراقب بندگان ای نیرومند ای مقتدر ای بزرگوار

یا اَللَّهُ یا خالِقُ،

ای خدا ای آفریننده

یا بارِئُ یا مُصَوِّرُ، یا اَللَّهُ یا اَللَّهُ یا اَللَّهُ،

ای ایجاد کننده ای صورتگر ای خدا ای خدا ای خدا

لَکَ الْأَسْمآءُ الْحُسْنی

از آن توست نامهای نیکو

ص :802


1- کافی، جلد 4، صفحه 162 و مصباح المتهجّد، صفحه 631.

وَالْأَمْثالُ الْعُلْیا،

و نمونه های والا

وَالْکِبْرِیاءُ وَالْألاءُ،

و کبریا و نعمتها

اَسْئَلُکَ اَنْ تُصَلِّیَ عَلیٰ مُحَمَّدٍ

از تو خواهم که درود فرستی بر محمّد

وَآلِ مُحَمَّدٍ، و اِنْ تَجْعَلَ اسْمی فی هذِهِ اللَّیْلَةِ فِی السُّعَدآءِ،

وآل محمّد و این که نامم را در این شب در زمره سعادتمندان قرار دهی

وَرُوحی مَعَ الشُّهَدآءِ،

و روحم را باشهیدان

وَاحْسانی فی عِلِّیّینَ،

و احسان و نیکیم را در بلندترین درجات

وَاسآئَتی مَغْفُورَةً،

و گناهم را آمرزیده

و اِنْ تَهَبَ لی یَقیناً

و ببخشی بر من یقینی

تُباشِرُ بِهِ قَلْبی

که همواره ملازم قلب من باشد

وَایماناً یُذْهِبُ الشَّکَّ عَنّی

و ایمانی که شک و تردید را یکسره از من دور سازد

وَتُرْضِیَنی بِمٰا قَسَمْتَ لی

و خشنودم سازی بدانچه نصیبم کرده ای

وَ آتِنا فِی الدُّنْیا حَسَنَةً،

و بده به من در دنیا نیکی

وَفِی الْأخِرَةِ حَسَنَةً،

و در آخرت نیکی

وَقِنا عَذابَ النَّارِ الْحَریقِ،

و نگاهم دار از عذاب آتش سوزان

وَارْزُقْنی فیها ذِکْرَکَ وَشُکْرَکَ،

و روزیم گردان در این شب ذکر خود و سپاسگزاریت را

وَالرَّغْبَةَ اِلَیْکَ

و شوق و رغبت بسویت

وَ الْإِنابَةَ وَ التَّوْبَةَ،

و بازگشت و توبه به درگاهت

وَالتَّوْفیقَ لِما وَفَّقْتَ لَهُ مَحَمَّداً وَآلَ مُحَمَّدٍ،

و موفقم بدار بدانچه موفق داشتی بدان محمّد و آل محمّد را

صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ عَلَیْهِمْ.(1)

درود تو بر او و بر ایشان باد.

***

دعای شب بیست و هشتم:

یا خازِنَ اللَّیْلِ فِی الْهَوآءِ،

ای جا دهنده تاریکی شب را در هوا

وَخازِنَ النُّورِ فِی السَّمآءِ،

و جا دهنده روشنی (روز) را در آسمان

وَمانِعَ السَّمآءِ أَنْ

و جلوگیرنده آسمان از این که

تَقَعَ عَلَی الْأَرْضِ إلَّابِاذْنِهِ،

بر زمین افتد مگر به اذن او

وَحابِسَهُما اَنْ تَزُولا،

و نگهدارنده آسمان و زمین از این که از جای خود بدر روند

یا عَلیمُ یا غَفُورُ یا

ای دانا ای آمرزنده ای

دائِمُ، یا اَللَّهُ یا وارِثُ، یا باعِثَ مَنْ فِی الْقُبُورِ،

جاویدان ای خدا ای ارث برنده ای برانگیزنده مردگان در میان گورها

یا اَللَّهُ یا اَللَّهُ یا اَللَّهُ، لَکَ

ای خدا ای خدا ای خدا از آن تو است

الْأَسْمآءُ الْحُسْنی

نامهای نیکو

وَالْأَمْثالُ الْعُلْیا،

و نمونه های والا

وَالْکِبْرِیآءُ وَالْألاءُ،

و کبریاء و نعمتها

اَسْئَلُکَ اَنْ تُصَلِّیَ

از توخواهم که درود فرستی

ص :803


1- کافی، جلد 4، صفحه 163 و مصباح المتهجّد، صفحه 632.

عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ،

بر محمّد و آل محمّد

و اِنْ تَجْعَلَ اسْمی

و این که قرار دهی

فی هذِهِ اللَّیْلَةِ فِی السُّعَدآءِ،

نامم را در این شب در زمره سعادتمندان

وَرُوحی مَعَ الشُّهَدآءِ،

و روحم را با شهیدان

وَاحْسانی فی عِلِّیّینَ،

و احسانم را در بلندترین درجات

وَاسآئَتی مَغْفُورَةً، و اِنْ تَهَبَ

و گناهم را آمرزیده و ببخش

لی یَقیناً تُباشِرُ بِهِ قَلْبی

بر من یقینی که پیوسته همراه و ملازم دلم باشد

وَایماناً یُذْهِبُ الشَّکَّ عَنّی

و ایمانی به من ده که یکسره شک و تردید را از من دور سازد

وَتُرْضِیَنی بِمٰا قَسَمْتَ لی

و خشنودم سازی بدانچه نصیبم کرده ای

وَ آتِنا فِی الدُّنْیا حَسَنَةً،

و بده به ما در دنیا نیکی

وَفِی الْأخِرَةِ حَسَنَةً،

و درآخرت نیکی

وَقِنا عَذابَ النَّارِالْحَریقِ،

و نگاهمان دار از آتش سوزان دوزخ

وَارْزُقْنی فیها ذِکْرَکَ وَشُکْرَکَ،

و روزیمان گردان در این شب یاد خود و سپاسگزاریت را

وَالرَّغْبَةَ اِلَیْکَ،

و شوق و رغبت

وَالْإِنابَةَ وَالتَّوْبَةَ،

و بازگشت و توبه به سویت

وَالتَّوْفیقَ لِما وَفَّقْتَ لَهُ مَحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّدٍ،

و موفقم دار بدانچه موفق داشتی بدان محمّد و آل محمّد را

صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَعَلَیْهِمْ.(1)

درود خدا بر او و بر ایشان باد.

***

دعای شب بیست و نهم:

یا مُکَوِّرَ اللَّیْلِ عَلَی النَّهارِ،

ای خدایی که شب را به روز پیچانی

وَمُکَوِّرَ النَّهارِ عَلَی اللَّیْلِ، یا عَلیمُ یا

و روز را بر شب بپیچانی ای دانا ای

حَکیمُ، یا رَبَّ الْأَرْبابِ،

فرزانه ای پروردگار همه پروردگاران

وَ سَیِّدَ السَّاداتِ، لا اِلهَ إلَّااَنْتَ،

و آقای همه بزرگان معبودی جز تو نیست

یا اَقْرَبَ الَیَ

ای که نزدیکتری به من

مِنْ حَبْلِ الْوَریدِ، یا اَللَّهُ یا اَللَّهُ یا اَللَّهُ،

از رگ گردن ای خدا ای خدا ای خدا

لَکَ الْأَسْمآءُ الْحُسْنی وَ الْأَمْثالُ

از آن توست نامهای نیکو و نمونه های

الْعُلْیا، وَ الْکِبْرِیاءُ وَ الْألاءُ،

والا و بزرگی و نعمتها

اَسْئَلُکَ اَنْ تُصَلِّیَ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ،

از تو خواهم که درود فرستی بر محمّد و آل محمّد

و اِنْ تَجْعَلَ اسْمی فی هذِهِ اللَّیْلَةِ

و قرار دهی نام مرا در این شب

فِی السُّعَدآءِ، وَ رُوحی مَعَ الشُّهَدآءِ،

در زمره سعادتمندان و روحم را با شهیدان

ص :804


1- کافی، جلد 4، صفحه 163 و مصباح المتهجّد، صفحه 633.

وَاحْسانی فی عِلِّیّیِنَ،

و احسان و نیکیم را در بلندترین درجات

وَ اِسآئَتی مَغْفُورَةً،

و گناهم را آمرزیده

وَ اَنْ تَهَبَ لی یَقیناً تُباشِرُ بِهِ قَلْبی

و ببخشی بر من یقینی که پیوسته ملازم دل من باشد

وَ ایماناً یُذْهِبُ الشَّکَّ عَنّی

و ایمانی که یکسره شک و تردید را از من دور سازد

وَ تُرْضِیَنی بِمٰا قَسَمْتَ لی

و خشنودم سازی بدانچه بهره ام کرده ای

وَ آتِنا فِی الدُّنْیا حَسَنَةً،

و به ماعطا فرما دردنیا نیکی

وَ فِی الأخِرَةِ حَسَنَةً،

و در آخرت نیکی

وَ قِنا عَذابَ النَّارِ الْحَریقِ،

و نگاهمان دار از عذاب آتش سوزان

وَ ارْزُقْنی

و روزیم گردان

فیها ذِکْرَکَ وَ شُکْرَکَ،

در این شب ذکر خود و سپاسگزاریت

وَ الرَّغْبَةَ اِلَیْکَ،

و شوق و رغبت بسویت

وَالْإِنابَةَ وَ التَّوْبَةَ،

و بازگشت و توبه به درگاهت را

وَ التَّوْفیقَ لِما

و موفقم دار بدانچه

وَفَّقْتَ لَهُ مَحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّدٍ،

موفق داشتی بدان محمّد و آل محمّد را

صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ عَلَیْهِمْ.(1)

که درود خدا بر او و بر ایشان باد.

***

دعای شب سی ام:

اَلْحَمْدُللَّهِ لا شَریکَ لَهُ،

ستایش مخصوص خدایی است که شریک ندارد

اَلْحَمْدُ لِلَّهِ کَمٰا یَنْبَغی لِکَرَمِ وَجْهِهِ،

ستایش خاص خداست چنانچه شایسته بزرگواری ذات

وَعِزِّ جَلالِهِ،

و شوکت جلال اوست

وَکَما هُوَ اَهْلُهُ،

و چنانچه سزاوار آن است

یا قُدُّوسُ یا نُورُ،

ای منزّه ای روشنی ده

یا نُورَ الْقُدْسِ، یا سُبُّوحُ

ای روشنی مقدّس

یا مُنْتَهَی التَّسْبیحِ،

ای پاکیزه از هر عیب ای آخرین حدپاکیزگی

یا رَحْمنُ یا فاعِلَ الرَّحْمَةِ،

ای بخشاینده ای مهر پیشه

یا اَللَّهُ یا عَلیمُ یا کَبیرُ، یا اَللَّهُ یا

ای خدا ای دانا ای بزرگوار ای خدا ای

لَطیفُ یا جَلیلُ،

با لطف ای برجسته

یا اَللَّهُ یا سَمیعُ یا بَصیرُ، یا اَللَّهُ یا اَللَّهُ یا اَللَّهُ،

ای خدا ای شنوا ای بینا ای خدا ای خدا ای خدا

لَکَ الْأَسْمآءُالْحُسْنی

از آن تو است نامهای نیکو

وَ الْأَمْثالُ الْعُلْیا،

و نمونه های والا

وَالْکِبْرِیآءُ وَ الْألاءُ،

و بزرگی و نعمتها

اَسْئَلُکَ اَنْ تُصَلِّیَ عَلیٰ

از تو خواهم که درود فرستی بر

مُحَمَّدٍ وَاهْلِ بَیْتِهِ،

محمّد و خاندانش

و اِنْ تَجْعَلَ اسْمی فی هذِهِ اللَّیْلَةِ

و قرار دهی نامم را در این شب

فِی السُّعَدآءِ، وَرُوحی

در زمره سعادتمندان و روحم را

ص :805


1- کافی، جلد 4، صفحه 163 و مصباح المتهجّد، صفحه 633.

مَعَ الشُّهَدآءِ، وَاحْسانی فی عِلِّیّینَ،

با شهیدان و احسان و نیکیم را در بلندترین درجات

وَ اسآئَتی مَغْفُورَةً،

و گناهم را آمرزیده

وَ اَنْ تَهَبَ لی یَقیناً

و ببخشی به من یقینی

تُباشِرُ بِهِ قَلْبی

که پیوسته ملازم دل من باشد

وَ ایماناً یُذْهِبُ الشَّکَّ عَنّی

و ایمانی که یکسره شک و تردید را از من دور سازد

وَ تُرْضِیَنی بِمٰا قَسَمْتَ لی

و خشنودم سازی بدانچه نصیبم کرده ای

وَ آتِنا فِی الدُّنْیا حَسَنَةً،

و بدهی به من در دنیا نیکی

وَ فِی الْأخِرَةِ حَسَنَةً،

و در آخرت نیکی

وَ قِنا عَذابَ النَّارِ الْحَریقِ،

و نگاهم داری از عذاب آتش سوزان

وَ ارْزُقْنی فیها ذِکْرَکَ وَ شُکْرَکَ،

و روزیم کنی در این شب ذکر خود و سپاسگزاریت

وَ الرَّغْبَةَ اِلَیْکَ،

و شوق و رغبت بسویت

وَ الْإِنابَةَ وَالتَّوْبَةَ،

و بازگشت و توبه بدرگاهت

وَ التَّوْفیقَ لِما وَفَّقْتَ لَهُ مَحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّدٍ،

و موفقم بداری بدانچه موفق داشتی بدان محمّد و آل محمّد را

صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ عَلَیْهِمْ.(1)

درود خدا بر او و بر ایشان باد.

***

شب بیست و هفتم ماه رمضان: این شب، شب مبارکی است و بزرگان اعمال زیر را برای آن ذکر کرده اند:

1- «غسل» است که در روایتی از امام صادق علیه السلام به آن تصریح شده است.(2) 2- سی رکعت نماز است که شرح آن در اعمال شب های ماه رمضان (صفحه 713) گذشت.

3- از زید بن علی علیه السلام نقل شده است که از پدرم علی بن الحسین علیهما السلام شنیدم که در شب بیست و هفتم ماه رمضان از اوّل شب تا آخر، این دعا را می خواند:

اَللهُمَّ ارْزُقْنِی التَّجافِیَ عَنْ دارِ الْغُرُورِ،

خدایا روزیم کن دوری گزیدن از خانه فریب (ناپایدار)

وَالْإِنابَةَ إِلىٰ دارِ الْخُلُودِ،

و بازگشت بسوی خانه جاویدان

وَالْإِسْتِعْدادَ لِلْمَوْتِ

و آماده شدن برای مرگ

قَبْلَ حُلُولِ الْفَوْتِ.(3)

پیش از رسیدن آن.

4- دعای دیگری برای این شب، از رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله نقل شده است که مجموعه ای از آیات قرآن است:

ص :806


1- کافی، جلد 4، صفحه 164 و مصباح المتهجّد، صفحه 634.
2- اقبال، صفحه 226.
3- همان مدرک، صفحه 228 و بحارالانوار، جلد 95، صفحه 63.

رَبَّنا آمَنّا فَاغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا،

پروردگارا، ما ایمان آوردیم، گناهان ما را ببخش

وَ کَفِّرْ عَنَّا سَیِّئآتِنا،

و بدی های ما را بپوشان

وَ تَوَفَّنا مَعَ الْأبْرارِ؛ رَبَّنا

و ما را با نیکان بمیران! پروردگارا

وَآتِنا ما وَعَدْتَنا عَلیٰ رُسُلِکَ،

آنچه را بوسیله پیامبرانت به ما وعده فرمودی، به ما عطا کن!

وَ لا تُخْزِنا یَوْمَ الْقِیامَةِ

و ما را در روز رستاَخیز، رسوا مگردان،

إِنَّکَ لا تُخْلِفُ الْمیعاد.

زیرا تو هیچ گاه از وعده خود، تخلّف نمی کنی.

رَبَّنا اَمَتَّنَا اثْنَتَیْنِ

پروردگارا! ما را دوبار میراندی

وَ أَحْیَیْتَنَا اثْنَتَیْنِ،

و دوبار زنده کردی؛

فَاعْتَرَفْنا بِذُنُوبِنا فَهَل إِلی

اکنون به گناهان خود معترفیم، آیا

خُرُوجٍ مِنْ سَبیلٍ.

راهی برای خارج شدن وجود دارد.

رَبَّنَا اصْرِفْ عَنَّا عَذابَ جَهَنَّمَ،

پروردگارا! عذاب جهنّم را از ما برطرف گردان،

إنَّ عَذابَها کانَ غَراماً.

که عذابش سخت و پردوام است.

رَبَّنا هَبْ لَنا مِنْ أزْواجِنا

پروردگارا! از همسران

وَ ذُرِّیَّآتِنا قُرَّةَ اعْیُنٍ،

و فرزندانمان مایه روشنی چشم ما قرار ده،

وَاجْعَلْنا لِلْمُتَّقینَ اِمٰاماً.

و ما را برای پرهیزگاران، پیشواگردان.

رَبَّنا عَلَیْکَ تَوَکَّلْنا،

پروردگارا! ما بر تو توکّل کردیم

وَ إلَیْکَ أَنَبْنا وَ اِلَیْکَ الْمَصیرُ.

و به سوی توبازگشتیم و همه فرجام ها به سوی توست.

رَبَّنا لا تَجْعَلْنَا فِتْنَةً

پروردگارا! ما را مایه گمراهی

لِلَّذینَ کَفَرُوا،

کافران قرار مده.

رَبَّنَا اِغْفِرْ لَنا، وَ لِإخْوانِنَا

پروردگارا بیامرز! ما و برادرانمان را که در ایمان

اَلَّذینَ سَبَقُونا بِالْایمانِ،

بر ما پیشی گرفتند،

وَلٰاتَجْعَلْ فِی قُلُوبِنا غِلّاً لِلَّذینَ آمَنُوا،

و در دل های ما حسد و کینه ای نسبت به مؤمنان قرار مده.

پروردگارا! تو مهربان و رحیمی!

***

شب آخر ماه رمضان شب آخر ماه رمضان، شب مبارکی است که چند عمل در آن وارد شده است:

1- غسل کردن.(1) 2- زیارت امام حسین علیه السلام.(2) 3- خواندن سوره های «انعام»، «کهف» و «یس».(3) 4- صد مرتبه بگوید:

أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ.(4)

5- خواندن این دعا که «شیخ کلینی» رحمه الله از امام صادق علیه السلام نقل کرده است:

ص :807


1- اقبال، صفحه 237.
2- همان مدرک.
3- همان مدرک، صفحه 242.
4- همان مدرک.

اَللَّهُمَّ هذا شَهْرُ رَمَضانَ،

خدایا این ماه رمضانی است

اَلَذی اَنْزَلْتَ فیهِ الْقُرْآنَ

که در آن قرآن را نازل فرمودی

وَقَدْ تَصَرَّمَ، وَاَعُوذُ

و اکنون رو به رفتن است و پناه می برم

بِوَجْهِکَ الْکَریمِ یا رَبِّ

به ذات بزرگوارت ای پروردگار من

اَنْ یَطْلُعَ الْفَجْرُ مِنْ لَیْلَتی هذِهِ،

که سپیده دم امشب بر من بزند

اَوْ یَتَصَرَّمَ شَهْرُ رَمَضانَ،

یا ماه رمضان بر من بگذرد

وَلَکَ قِبَلی تَبِعَةٌ اَوْ ذَنْبٌ تُریدُ اَنْ تُعَذِّبَنی بِهِ یَوْمَ الْقاکَ.(1)

و از تو در پیش من پیگرد یا گناهی باشد که بخواهی مرا در روز دیدارت عذاب فرمائی.

6- خواندن دعای

«یا مُدَبِّرَ الْأُمُورِ»

که در اعمال شب بیست و سوم (صفحه 795) گذشت.(2) 7- با ماه رمضان وداع کند و دعاهای وداع را که علمای بزرگ در کتب خویش نقل کرده اند بخواند و از بهترین آن دعاها، دعای چهل و پنجم «صحیفه کامله سجّادیّه» است.

«سیّد بن طاووس» از امام صادق علیه السلام روایت کرده است که هر کس در شب آخر ماه رمضان، با آن ماه وداع کند و این دعا را بخواند، خداوند او را پیش از طلوع صبح بیامرزد و توفیق توبه و انابه را به او مرحمت فرماید:

اَللَّهُمَّ لا تَجْعَلْهُ اخِرَ الْعَهْدِ مِنْ صِیامی

خدایا قرارش مده آخرین دیدار از روزه ام

لِشَهْرِ رَمَضانَ، وَاَعُوذُ بِکَ اَنْ

در ماه رمضان و پناه می برم به تو از آن که

یَطْلُعَ فَجْرُ هذِهِ اللَّیْلَةِ اِلَّا وَقَدْ غَفَرْتَ لی (3)

سپیده دم امشب بر من بزند جز آن که مرا آمرزیده باشی.

در روایت دیگری از جابر بن عبداللَّه انصاری نقل شده است که در جمعه آخر ماه رمضان به محضر رسول خدا صلی الله علیه و آله شرفیاب شدم؛ رسول خدا صلی الله علیه و آله به من فرمود: این روز، جمعه آخر ماه رمضان است، با آن وداع کن و بگو:

اَللهُمَّ لا تَجْعَلْهُ اخِرَ الْعَهْدِ

خدایا قرارش مده آخرین دیدار ما

مِنْ صِیامِنا اَیَّاهُ،

از روزه مان در ماه رمضان

فَاَنْ جَعَلْتَهُ فَاجْعَلْنی

و اگر چنین کرده ای پس مرا

مَرْحُوماً،

مورد رحمت قرار ده

وَلٰا تَجْعَلْنی مَحْرُوماً.

و قرارم مده در زمره محرومان.

ص :808


1- کافی، جلد 4، صفحه 164، حدیث 5.
2- فقیه، جلد 2، صفحه 162.
3- اقبال، صفحه 256 و بحارالانوار، جلد 95، صفحه 181.

رسول خدا صلی الله علیه و آله در ادامه فرمود: هر کس در این روز این دعا را بخواند، به یکی از دو خصلت نیکو دست یابد، یا آن که ماه رمضان آینده را درک می کند و یا به آمرزش و رحمت بی انتهای خداوند می رسد.(1) 8- خواندن ده رکعت نماز (هر دو رکعت به یک سلام).

از رسول خدا صلی الله علیه و آله روایت شده است که هر کس در شب آخر ماه رمضان، ده رکعت نماز بگزارد و در هر رکعت یک مرتبه سوره «حمد» و ده مرتبه سوره «قل هو اللَّه احد» را بخواند و در رکوع و سجود ده مرتبه بگوید:

سُبْحانَ اَللَّهِ وَ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لا اِلهَ اِلَّا اَللَّهُ وَ اَللَّهُ اکْبَرُ

و بعد از هر دو رکعت، تشهّد بخواند و سلام دهد و هنگامی که تمامی ده رکعت به پایان رسید، هزار مرتبه بگوید:

أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ

و بعد از استغفار سر به سجده بگذارد و بگوید:

یا حَیُّ یا قَیُّومُ،

ای زنده ای پاینده

یا ذَا الْجَلالِ وَ الْإِکْرامِ،

ای صاحب جلالت و بزرگواری

یا رَحْمنَ الدُّنْیا وَ الْاخِرَةِ وَ رَحیمَهُما،

ای بخشاینده دنیا و آخرت و مهربان آن دو

یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ،

ای مهربانترین مهربانان

یا اِلهَ الْأَوَّلینَ وَالْاخِرینَ،

ای معبود پیشینان و پسینیان

اِغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا،

گناهانمان را بیامرز

وَتَقَبَّلْ مِنَّا صَلواتَنا

و نمازها و روزه ها

وَ صِیامَنا وَ قِیامَنا.

و شب زنده داریهامان را بپذیر.

فرمود: هر کس چنین کند، سوگند به حقّ آن کس که مرا به نبوّت مبعوث کرد که جبرئیل مرا خبر داد از اسرافیل و اسرافیل از پروردگار خود، که هنوز این شخص سر از سجده برنداشته است که خداوند او را بیامرزد و ماه رمضان را از او قبول فرماید، و از گناهانش بگذرد ...(2) این نماز و اعمال برای شب عید فطر هم نقل شده است. در آن روایت آمده است: تسبیحات اربعه را در رکوع و سجود، به جای ذکر رکوع و سجود بخواند و به جای

إغفر لنا ...

بگوید:

إغْفِرْ لی ذُنُوبِی، وَ تَقَبَّلْ صَوْمِی وَ صَلاتِی وَ قِیامِی.(3)

دعای ختم قرآن در روز آخر ماه رمضان:

با توجّه به این که در روز آخر ماه رمضان، غالباً مردم قرآن را ختم می کنند، مناسب است که بعد از ختم قرآن دعای چهل و دوم «صحیفه سجّادیه» را بخوانند.

ص :809


1- اقبال، صفحه 243 و بحارالانوار، جلد 95، صفحه 172.
2- اقبال، صفحه 241 و بحارالانوار، جلد 95، صفحه 73.
3- اقبال، صفحه 272 و بحارالانوار، جلد 88، صفحه 130.

همچنین می توانند این دعای مختصر را که از امیر مؤمنان علیه السلام نقل شده است بخوانند:

اَللهُمَّ اشْرَحْ بِالْقُرْآنِ صَدْری

خدایا سینه ام را بوسیله قرآن بگشا

وَاسْتَعْمِلْ بِالْقُرْآنِ بَدَنی

و به کار انداز به دستورات قرآن بدنم را

وَنَوِّرْ بِالْقُرْآنِ بَصَری دیده ام را

و روشن گردان بوسیله قرآن

وَ اطْلِقْ بِالْقُرْآنِ لِسانی

و باز کن به قرآن زبانم را

وَاعِنّی عَلَیْهِ

و کمکم ده به (عمل) بدان

ما اَبْقَیْتَنی فَانَّهُ لا حَوْلَ

تا زنده ام داری زیرا هیچ

وَلٰا قُوَّةَ اِلَّا بِکَ.(1)

جنبش و نیرویی نیست جز به تو.

همچنین دعای دیگری که آن حضرت از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل کرده است بخواند:

اَللَّهُمَّ انِّی اَسْئَلُکَ اخْباتَ الْمُخْبِتینَ،

خدایا از تو خواهم اطمینان و خشوع خاشعان درگاهت را

وَاخْلاصَ الْمُوقِنینَ،

و اخلاص اهل یقین

وَمُرافَقَةَالْأَبْرارِ،

و رفاقت با نیکان

وَاسْتِحْقاقَ حَقائِقِ الْإیمانِ،

و استحقاق پیدا کردن برای درک حقایق ایمان

وَالْغَنیمَةَ مِنْ کُلِّ بِرٍّ، وَالسَّلامَةَ مِنْ

و نصیبی از هر خیر و سلامتی از

کُلِّ اثْمٍ، وَوُجُوبَ رَحْمَتِکَ

هر گناه و لازم شدن مهر و رحمتت

وَعَزآئِمَ مَغْفِرَتِکَ،

و موجبات آمرزشت

وَالْفَوْزَ بِالْجَنَّةِ،

و رسیدن به بهشت

وَالنَّجاةَ مِنَ النَّارِ.(2)

و رهایی از دوزخ.

برای شروع در تلاوت قرآن و پایان آن دعایی از امام صادق علیه السلام نقل شده است که پیش از این گذشت. (صفحه 773)

نمازهای شب های ماه مبارک رمضان:

مرحوم «علّامه مجلسی» در فصل آخر از اعمال ماه رمضان در کتاب «زادالمعاد»، نماز شب های ماه رمضان را چنین بیان می کند: (و با توجّه به این که بهترین اعمال، در ماه مبارک، نماز و قرآن است و این نمازها در بردارنده بسیاری از سوره های قرآن است، هرکس هر چند شب را بخواند غنیمت است).

ص :810


1- مصباح المتهجّد، صفحه 323 و بحارالانوار، جلد 89، صفحه 209.
2- مکارم الاخلاق، صفحه 342 و بحارالانوار، جلد 89، صفحه 206.

شب اوّل: چهار رکعت؛ هر رکعت بعد از سوره حمد پانزده مرتبه سوره توحید.

شب دوم: چهار رکعت؛ در هر رکعت بعد از سوره حمد بیست مرتبه سوره إنَّا أنزلناه.

شب سوم: ده رکعت؛ در هر رکعت بعد از سوره حمد پنجاه مرتبه سوره توحید.

شب چهارم: هشت رکعت؛ در هر رکعت بعد از سوره حمد بیست مرتبه سوره إنّا أنزلناه.

شب پنجم: دو رکعت؛ در هر رکعت، سوره حمد و پنجاه مرتبه سوره توحید؛ بعد از سلامِ نماز، صد مرتبه بگوید:

اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ.

شب ششم: چهار رکعت و در هر رکعت سوره حمد و سوره ملک.

شب هفتم: چهار رکعت؛ در هر رکعت سوره حمد و سیزده مرتبه سوره إنّا أنزلناه.

شب هشتم: دو رکعت؛ در هر رکعت سوره حمد و ده مرتبه سوره توحید و پس از سلام نماز، هزار مرتبه بگوید: سبحان اللَّه.

شب نهم: شش رکعت میان نماز مغرب و عشا؛ در هر رکعت سوره حمد و هفت مرتبه آیةالکرسی و پس از اتمام نماز، پنجاه مرتبه بگوید:

اللَّهمّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ.

شب دهم: بیست رکعت؛ در هر رکعت سوره حمد، و سی مرتبه سوره توحید.

شب یازدهم: دو رکعت؛ در هر رکعت سوره حمد، و بیست مرتبه سوره کوثر.

شب دوازدهم: هشت رکعت؛ در هر رکعت سوره حمد، و سی مرتبه سوره إنّا أنزلناه.

شب سیزدهم: چهار رکعت؛ در هر رکعت سوره حمد، و بیست و پنج مرتبه سوره توحید.

شب چهاردهم: شش رکعت؛ در هر رکعت سوره حمد، و سی مرتبه سوره إذا زُلزِلَت.

شب پانزدهم: چهار رکعت؛ در دو رکعت اوّل بعد از سوره حمد، صد مرتبه سوره توحید، و در دو رکعت دیگر، بعد از سوره حمد، پنجاه مرتبه سوره توحید.

شب شانزدهم: دوازده رکعت؛ در هر رکعت سوره حمد، و دوازده مرتبه سوره تکاثر.

شب هفدهم: دو رکعت؛ در رکعت اوّل، سوره حمد و هر سوره ای که خواست بخواند و در رکعت دوم، سوره حمد و صد مرتبه سوره توحید و بعد از سلام نیز صد مرتبه بگوید:

لا إلهَ اِلَّا اَللَّهُ.

شب هیجدهم: چهار رکعت؛ در هر رکعت سوره حمد، و بیست و پنج مرتبه سوره کوثر.

شب نوزدهم: پنجاه رکعت؛ با سوره حمد، و پنجاه مرتبه سوره إذا زلزلت.

مرحوم «علّامه مجلسی» می گوید: ظاهراً مراد آن است که در هر رکعت یک مرتبه این سوره را بخواند؛ زیرا در یک شب خواندن دوهزار و پانصد مرتبه سوره «اِذا زلزلت» دشوار خواهد بود.

شبهای بیستم تا بیست و چهارم: در هر یک از این شب ها، هشت رکعت نماز بخواند که پس از حمد،

ص :811

هر سوره ای خواست می خواند. شب بیست و پنجم: هشت رکعت نماز؛ در هر رکعت سوره حمد، و ده مرتبه سوره توحید را بخواند.

شب بیست و ششم: هشت رکعت؛ در هر رکعت سوره حمد، و صد مرتبه سوره توحید را بخواند.

شب بیست و هفتم: چهار رکعت؛ در هر رکعت سوره حمد، و سوره ملک را بخواند و اگر نتوانست، بیست و پنج مرتبه سوره توحید را بخواند.

شب بیست و هشتم: شش رکعت؛ در هر رکعت سوره حمد، و صد مرتبه آیةالکرسی، صد مرتبه سوره توحید و صد مرتبه سوره کوثر را بخواند و پس از پایان نماز، صد مرتبه صلوات بفرستد.

مرحوم حاج شیخ عباس قمی می نویسد: مطابق آنچه که من یافتم بجای صد مرتبه، ده مرتبه آمده است (که همین مناسب تر به نظر می رسد).

شب بیست و نهم: دو رکعت؛ در هر رکعت سوره حمد، و بیست مرتبه سوره توحید را بخواند.

شب سی ام: دوازده رکعت؛ در هر رکعت سوره حمد، و بیست مرتبه سوره توحید را بخواند و پس از پایان نماز، صد مرتبه صلوات بفرستد.

یادآوری: این نمازها هر دو رکعت به یک سلام است.(1) و همان گونه که گفته شد اگر تمام آنها را نتواند بجا آورد، هر مقدار که می تواند بجا آورد، خوب است.

دعاهای مخصوص روزهای ماه رمضان:

از «ابن عبّاس» روایت شده است که رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله برای روزه هر روز از ماه مبارک رمضان فضیلت بسیاری را بیان فرمودند و همچنین برای هر روز دعای مخصوصی با فضیلت و پاداش فراوان ذکر کردند که ما در این جا آن دعاها را ذکر می کنیم.(2)

• دعای روز اول ماه رمضان:

«اللَّهُمَّ اجْعَلْ صِیَامِی فِیهِ صِیَامَ الصَّائِمِینَ

خدایا روزه ام را در این ماه روزه روزه داران قرار ده،

وَ قِیَامِی فِیهِ قِیَامَ الْقَائِمِینَ

و شب زنده داری ام را شب زنده داری شب زنده داران،

وَ نَبِّهْنِی فِیهِ عَنْ نَوْمَةِ الْغَافِلِینَ

و بیدارم کن در آن از خواب بی خبران،

وَ هَبْ لِی جُرْمِی فِیهِ یَا اِلَهَ الْعَالَمِینَ

و ببخش گناهم را در آن ای معبود جهانیان،

وَ اعْفُ عَنِّی یَا عَافِیاً عَنِ الْمُجْرِمِینَ».

و از من درگذر، ای درگذرنده از گنهکاران.

• دعای روز دوم ماه رمضان:

«اللَّهُمَّ قَرِّبْنِی فِیهِ اِلَی مَرْضَاتِکَ

خدایا مرا در این ماه به خشنودی ات نزدیک کن،

ص :812


1- زاد المعاد، صفحه 213- 214.
2- همان مدرک، صفحه 214- 220؛ همچنین در بلدالامین، صفحه 219، دعاها همراه با ذکر ثواب ها آمده است.

وَ جَنِّبْنِی فِیهِ مِنْ سَخَطِکَ وَ نَقِمَاتِکَ

و از خشم و انتقامت برکنار دار،

وَ وَفِّقْنِی فِیهِ لِقِرَاءَةِ آیَاتِکَ

و به قرائت آیاتت موفق کن،

بِرَحْمَتِکَ یَا اَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ».

به رحمتت ای مهربان ترین مهربانان.

• دعای روز سوم ماه رمضان:

«اللَّهُمَّ ارْزُقْنِی فِیهِ الذِّهْنَ وَ التَّنْبِیهَ

خدایا در این ماه به من تیزهوشی و بیداری عنایت فرما،

وَ بَاعِدْنِی فِیهِ مِنَ السَّفَاهَةِ وَ التَّمْوِیهِ

و از بی خردی و اشتباه دورم ساز،

وَ اجْعَلْ لِی نَصِیبا مِنْ کُلِّ خَیْرٍ تُنْزِلُ فِیهِ

و از هر خیری که در این ماه نازل می کنی، برایم بهره ای قرار ده،

بِجُودِکَ یَا اَجْوَدَ الْاَجْوَدِینَ».

و به حق جودت ای جودمندترین جودمندان.

• دعای روز چهارم ماه رمضان:

«اللَّهُمَّ قَوِّنِی فِیهِ عَلَی اِقَامَةِ اَمْرِکَ

خدایا در این ماه برای برپاداشتن امرت نیرومند ساز مرا،

وَ اَذِقْنِی فِیهِ حَلاوَةَ ذِکْرِکَ

و شیرینی ذکرت را به من بچشان،

وَ اَوْزِعْنِی فِیهِ لِاَدَاءِ شُکْرِکَ بِکَرَمِکَ

و ادای شکرت را به من الهام فرما،

وَ احْفَظْنِی فِیهِ بِحِفْظِکَ وَ سِتْرِکَ

و به نگهداری و پوششت نگاهم بدار،

یَا اَبْصَرَ النَّاظِرِینَ».

ای بیناترین بینندگان.

• دعای روز پنجم ماه رمضان:

«اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی فِیهِ مِنَ الْمُسْتَغْفِرِینَ

خدایا قرار ده مرا در این ماه از آمرزش جویان،

وَ اجْعَلْنِی فِیهِ مِنْ عِبَادِکَ الصَّالِحِینَ الْقَانِتِینَ

و از بندگان شایسته فرمان بردار،

وَ اجْعَلْنِی فِیهِ مِنْ اَوْلِیَائِکَ الْمُقَرَّبِینَ

و از اولیای مقرّبت،

بِرَاْفَتِکَ یَا اَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ».

به رافتت ای مهربان ترین مهربانان.

• دعای روز ششم ماه رمضان:

«اللَّهُمَّ لا تَخْذُلْنِی فِیهِ لِتَعَرُّضِ مَعْصِیَتِکَ

خدایا مرا در این ماه به خاطر نزدیک شدن به نافرمانی ات وامگذار،

وَ لا تَضْرِبْنِی بِسِیَاطِ نَقِمَتِکَ

و با تازیانه های انتقامت عذاب مکن،

وَ زَحْزِحْنِی فِیهِ مِنْ مُوجِبَاتِ سَخَطِکَ

و از موجبات خشمت دورم بدار،

بِمَنِّکَ وَ اَیَادِیکَ

به فضل و عطاهایت،

یَا مُنْتَهَی رَغْبَةِ الرَّاغِبِینَ».

ای نهایت دلبستگی دل شدگان.

• دعای روز هفتم ماه رمضان:

«اللَّهُمَّ اَعِنِّی فِیهِ عَلَی صِیَامِهِ وَ قِیَامِهِ

خدایا مرا در این ماه بر روزه و شب زنده داری اش یاری ده،

وَ جَنِّبْنِی فِیهِ مِنْ هَفَوَاتِهِ وَ آثَامِهِ

و از لغزش ها و گناهانش دورم بدار،

وَ ارْزُقْنِی فِیهِ ذِکْرَکَ بِدَوَامِهِ

و ذکرت را همواره روزی ام کن،

بِتَوْفِیقِکَ

به توفیقت

یَا هَادِیَ الْمُضِلِّینَ».

ای راهنمای گمراهان.

• دعای روز هشتم ماه رمضان:

«اللَّهُمَّ ارْزُقْنِی فِیهِ رَحْمَةَ الْاَیْتَامِ

خدای در این ماه مهرورزی به ایتام،

ص :813

وَ اِطْعَامَ الطَّعَامِ وَ اِفْشَاءَ السَّلامِ

و خواندن طعام، و آشکار کردن سلام،

وَ صُحْبَةَ الْکِرَامِ بِطَوْلِکَ

و هم نشینی با اهل کرامت را نصبم فرما،

یَا مَلْجَاَ الْآمِلِینَ».

به عطایت ای پناهگاه آرزومندان.

• دعای روز نهم ماه رمضان:

«اللَّهُمَّ اجْعَلْ لِی فِیهِ نَصِیبا مِنْ رَحْمَتِکَ الْوَاسِعَةِ

خدایا برای من در این ماه بهره ای از رحمت گسترده ات قرار ده،

وَ اهْدِنِی فِیهِ لِبَرَاهِینِکَ السَّاطِعَةِ

و به جانب دلایل درخشانت راهنمایی کن،

وَ خُذْ بِنَاصِیَتِی اِلَی مَرْضَاتِکَ الْجَامِعَةِ

و به سوی خشنودی فراگیرت متوجه کن،

بِمَحَبَّتِکَ یَا اَمَلَ الْمُشْتَاقِینَ».

به مهرت ای آرزوی مشتاقان.

• دعای روز دهم ماه رمضان:

«اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی فِیهِ مِنَ الْمُتَوَکِّلِینَ عَلَیْکَ

خدایا مرا در این ماه از توکل کنندگان،

وَ اجْعَلْنِی فِیهِ مِنَ الْفَائِزِینَ لَدَیْکَ

و از رستگاران نزد خود،

وَ اجْعَلْنِی فِیهِ مِنَ الْمُقَرَّبِینَ اِلَیْکَ

و از مقرّبان درگاهت قرار بده،

بِاِحْسَانِکَ یَا غَایَةَ الطَّالِبِینَ».

به احسانت ای هدف جویندگان.

• دعای روز یازدهم ماه رمضان:

«اللَّهُمَّ حَبِّبْ اِلَیَّ فِیهِ الْاِحْسَانَ

خدای در این ماه نیکی را پسندیده من گردان،

وَ کَرِّهْ اِلَیَّ فِیهِ الْفُسُوقَ وَ الْعِصْیَانَ

و نادرستی ها و نافرمانی ها را مورد کراهت من قرار ده،

وَ حَرِّمْ عَلَیَّ فِیهِ السَّخَطَ وَ النِّیرَانَ

و خشم و آتش برافروخته را بر من حرام گردان

بِعَوْنِکَ یَا غِیَاثَ الْمُسْتَغِیثِینَ».

به یاری ات ای فریادرس دادخواهان.

• دعای روز دوازدهم ماه رمضان:

«اللَّهُمَّ زَیِّنِّی فِیهِ بِالسِّتْرِ وَ الْعَفَافِ

خدایا مرا در این ماه به پوشش و پاکدامنی بیارای،

وَ اسْتُرْنِی فِیهِ بِلِبَاسِ الْقُنُوعِ وَ الْکَفَافِ

و به لباس قناعت و اکتفا به اندازه حاجت بپوشان

وَ احْمِلْنِی فِیهِ عَلَی الْعَدْلِ وَ الْاِنْصَافِ

و بر عدالت و انصاف وادارم نما،

وَ آمِنِّی فِیهِ مِنْ کُلِّ مَا اَخَافُ

و مرا در این ماه از هرچه می ترسم ایمنی ده،

بِعِصْمَتِکَ یَا عِصْمَةَ الْخَائِفِینَ».

به نگهداری ات ای نگهدارنده هراسندگان.

• دعای روز سیزدهم ماه رمضان:

«اللَّهُمَّ طَهِّرْنِی فِیهِ مِنَ الدَّنَسِ وَ الْاَقْذَارِ

خدایا مرا در این ماه از آلودگی ها و ناپاکی ها پاک کن،

وَ صَبِّرْنِی فِیهِ عَلَی کَائِنَاتِ الْاَقْذَارِ

و بر شدنی های مورد تقدیرت شکیبایم گردان،

وَ وَفِّقْنِی فِیهِ لِلتُّقَی وَ صُحْبَةِ الْاَبْرَارِ

و به پرهیزگاری و هم نشینی با نیکان توفیقم ده،

بِعَوْنِکَ یَا قُرَّةَ عَیْنِ الْمَسَاکِینِ».

به یاریات ای نور چشم درماندگان.

• دعای روز چهاردهم ماه رمضان:

«اللَّهُمَّ لا تُؤَاخِذْنِی فِیهِ بِالْعَثَرَاتِ

خدایا مرا در این ماه بر لغزش ها سرزنش مکن،

ص :814

وَ اَقِلْنِی فِیهِ مِنَ الْخَطَایَا وَ الْهَفَوَاتِ

و از خطاها و افتادن در گناهان دور بدار،

وَ لا تَجْعَلْنِی فِیهِ غَرَضاً لِلْبَلایَا وَ الْآفَاتِ

و هدف بلاها و آفات قرار مده،

بِعِزَّتِکَ یَا عِزَّ الْمُسْلِمِینَ».

به عزّتت ای عزّت مسلمانان.

• دعای روز پانزدهم ماه رمضان:

«اللَّهُمَّ ارْزُقْنِی فِیهِ طَاعَةَ الْخَاشِعِینَ

خدایا در در این ماه طاعت فروتنان را نصیبم کن،

وَ اشْرَحْ فِیهِ صَدْرِی بِاِنَابَةِ الْمُخْبِتِینَ

و سینه ام را برای انابه همانند بازگشت خاضعان باز کن

بِاَمَانِکَ یَا اَمَانَ الْخَائِفِینَ».

به امان دادنت ای امان ده هراسندگان.

• دعای روز شانزدهم ماه رمضان:

«اللَّهُمَّ وَفِّقْنِی فِیهِ لِمُوَافَقَةِ الْاَبْرَارِ

خدایا مرا در این ماه به همراهی و همسویی با نیکان توفیق ده،

وَ جَنِّبْنِی فِیهِ مُرَافَقَةَ الْاَشْرَارِ

و از هم نشینی با بدان دور بدار

وَ آوِنِی فِیهِ بِرَحْمَتِکَ اِلَی [فِی] دَارِ الْقَرَارِ

و به حق رحمتت به خانه آرامش جایم ده،

بِاِلَهِیَّتِکَ یَا اِلَهَ الْعَالَمِینَ».

و به پرستیدگی ات ای پرستیده جهانیان.

• دعای روز هفدهم ماه رمضان:

«اللَّهُمَّ اهْدِنِی فِیهِ لِصَالِحِ الْاَعْمَالِ

خدایا مرا در این ماه به سوی کارهای شایسته هدایت فرما،

وَ اقْضِ لِی فِیهِ الْحَوَائِجَ وَ الْآمَالَ

و حاجت ها و آرزوهایم را برآور،

یَا مَنْ لا یَحْتَاجُ اِلَی التَّفْسِیرِ وَ السُّؤَالِ

ای آن که نیاز به روشن گری و پرسش ندارد،

یَا عَالِماً بِمَا فِی صُدُورِ الْعَالَمِینَ

ای آگاه به آنچه در سینه جهانیان است

صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِینَ».

بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست.

• دعای روز هجدهم ماه رمضان:

«اللَّهُمَّ نَبِّهْنِی فِیهِ لِبَرَکَاتِ اَسْحَارِهِ

خدایا مرا در این ماه به برکت های سحرهایش آگاه کن،

وَ نَوِّرْ فِیهِ قَلْبِی بِضِیَاءِ اَنْوَارِهِ

و دلم را با روشنایی انوارش روشنی بخش،

وَ خُذْ بِکُلِّ اَعْضَائِی اِلَی اتِّبَاعِ آثَارِهِ

و تمام اعضایم را به پیروی آثارش بگمار،

بِنُورِکَ یَا مُنَوِّرَ قُلُوبِ الْعَارِفِینَ».

به نورت ای نوربخش دل های عارفان.

• دعای روز نوزدهم ماه رمضان:

«اللَّهُمَّ وَفِّرْ فِیهِ حَظِّی مِنْ بَرَکَاتِهِ

خدایا در این ماه بهره ام را از برکت هایش کامل گردان،

وَ سَهِّلْ سَبِیلِی اِلَی خَیْرَاتِهِ

و راهم را به سوی نیکی هایش هموار نما،

وَ لا تَحْرِمْنِی قَبُولَ حَسَنَاتِهِ

و از پذیرفته خوبی هایش محرومم مساز،

یَا هَادِیا اِلَی الْحَقِّ الْمُبِینِ».

ای هدایت کننده به سوی حق آشکار.

• دعای روز بیستم ماه رمضان:

«اللَّهُمَّ افْتَحْ لِی فِیهِ اَبْوَابَ الْجِنَانِ

خدایا در این ماه درهای بهشت هایت را به رویم باز کن،

ص :815

وَ اَغْلِقْ عَنِّی فِیهِ اَبْوَابَ النِّیرَانِ

و درهای آتش دوزخ را به روزیم بربند،

وَ وَفِّقْنِی فِیهِ لِتِلاوَةِ الْقُرْآنِ

و به تلاوت قرآن موفقم بدار،

یَا مُنْزِلَ السَّکِینَةِ فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ».

ای فرو فرستنده آرامش در دل مؤمنان.

• دعای روز بیست ویکم ماه رمضان:

«اللَّهُمَّ اجْعَلْ لِی فِیهِ اِلَی مَرْضَاتِکَ دَلِیلاً

خدایا در این ماه برای من به سوی خشنودی ات دلیلی قرار مده،

وَ لا تَجْعَلْ لِلشَّیْطَانِ فِیهِ عَلَیَّ سَبِیلاً

و برای شیطان راهی به سوی من قرار مده،

وَ اجْعَلِ الْجَنَّةَ لِی مَنْزِلاً وَ مَقِیلاً

و بهشت را منزل و آسایش گاهم قرار ده،

یَا قَاضِیَ حَوَائِجِ الطَّالِبِینَ».

ای برآورنده حاجات خواهندگان.

• دعای روز بیست ودوم ماه رمضان:

«اللَّهُمَّ افْتَحْ لِی فِیهِ اَبْوَابَ فَضْلِکَ

خدایا در این ماه درهای فضلت را به روی من بگشا،

وَ اَنْزِلْ عَلَیَّ فِیهِ بَرَکَاتِکَ

و برکاتت را بر من نازل فرما،

وَ وَفِّقْنِی فِیهِ لِمُوجِبَاتِ مَرْضَاتِکَ

و به موجبات خشنودی ات موفقم بدار،

وَ اَسْکِنِّی فِیهِ بُحْبُوحَاتِ جَنَّاتِکَ

و در میان بهشت هایت جایم ده،

یَا مُجِیبَ دَعْوَةِ الْمُضْطَرِّینَ».

ای برآورنده خواهش درماندگان.

• دعای روز بیست وسوم ماه رمضان:

«اللَّهُمَّ اغْسِلْنِی فِیهِ مِنَ الذُّنُوبِ

خدایا در این ماه از گناهانم شست وشویم ده،

وَ طَهِّرْنِی فِیهِ مِنَ الْعُیُوبِ

و از عیب ها پاکم کن،

وَ امْتَحِنْ قَلْبِی فِیهِ بِتَقْوَی الْقُلُوبِ

و دلم را به پرهیزکاری دل ها بیازمای،

یَا مُقِیلَ عَثَرَاتِ الْمُذْنِبِینَ».

ای نادیده گیرنده لغزش های اهل گناه.

• دعای روز بیست وچهارم ماه رمضان:

«اللَّهُمَّ اِنِّی اَسْاَلُکَ فِیهِ مَا یُرْضِیکَ

خدایا در این ماه آنچه تو را خشنود می کند از تو درخواست می کنم،

وَ اَعُوذُ بِکَ مِمَّا یُؤْذِیکَ

و از آنچه تو را ناخشنود می کند به تو پناه می آورم،

وَ اَسْاَلُکَ التَّوْفِیقَ فِیهِ لِاَنْ اُطِیعَکَ وَ لا اَعْصِیَکَ

و از تو در این ماه توفیق اطاعت و ترک نافرمانی ات را خواستارم،

یَا جَوَادَ السَّائِلِینَ».

ای بخشنده به نیازمندان.

• دعای روز بیست وپنجم ماه رمضان:

«اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی فِیهِ مُحِبّاً لِاَوْلِیَائِکَ

خدایا مرا در این ماه دلبسته اولیا،

وَ مُعَادِیا لِاَعْدَائِکَ

و دشمن دشمنانت قرار ده،

مُسْتَنّاً بِسُنَّةِ خَاتَمِ اَنْبِیَائِکَ

و آراسته به راه و روش خاتم پیامبرانت گردان،

یَا عَاصِمَ قُلُوبِ النَّبِیِّینَ».

ای نگهدارنده د ل های پیامبران.

• دعای روز بیست وششم ماه رمضان:

«اللَّهُمَّ اجْعَلْ سَعْیِی فِیهِ مَشْکُوراً

خدایا کوششم را در این ماه مورد سپاس،

وَ ذَنْبِی فِیهِ مَغْفُوراً

و گناهم را آمرزیده،

ص :816

وَ عَمَلِی فِیهِ مَقْبُولاً

و عملم را پذیرفته،

وَ عَیْبِی فِیهِ مَسْتُوراً

و عیبم را پوشیده قرار ده،

یَا اَسْمَعَ السَّامِعِینَ».

ای شنواترین شنوایان.

• دعای روز بیست وهفتم ماه رمضان:

«اللَّهُمَّ ارْزُقْنِی فِیهِ فَضْلَ لَیْلَةِ الْقَدْرِ

خدایا در این ماه فضیلت شب قدر را روزی ام ساز،

وَ صَیِّرْ اُمُورِی فِیهِ مِنَ الْعُسْرِ اِلَی الْیُسْرِ

و کارهایم را از سختی به آیانی برگردان،

وَ اقْبَلْ مَعَاذِیرِی

و پوزش هایم را بپذیر،

وَ حُطَّ عَنِّیَ الذَّنْبَ وَ الْوِزْرَ یَا رَءُوفاً

و گناه و بار گران را از گردنم بریز،

بِعِبَادِهِ الصَّالِحِینَ».

ای مهربان به بندگان شایسته.

• دعای روز بیست وهشتم ماه رمضان:

«اللَّهُمَّ وَفِّرْ حَظِّی فِیهِ مِنَ النَّوَافِلِ

خدایا بهره ام را در این ماه از مستحبات فراوان کن،

وَ اَکْرِمْنِی فِیهِ بِاِحْضَارِ الْمَسَائِلِ

و مرا با تحقق درخواست ها اکرام فرما،

وَ قَرِّبْ فِیهِ وَسِیلَتِی اِلَیْکَ مِنْ بَیْنِ الْوَسَائِلِ

و از میان وسایل وسیله ام را به سویت نزدیک کن،

یَا مَنْ لا یَشْغَلُهُ اِلْحَاحُ الْمُلِحِّینَ».

ای که پافشاری اصرارورزان مشغولش نسازد.

• دعای روز بیست ونهم ماه رمضان:

«اللَّهُمَّ غَشِّنِی فِیهِ بِالرَّحْمَةِ

خدایا در این ماه با رحمتت فروگیر

وَ ارْزُقْنِی فِیهِ التَّوْفِیقَ وَ الْعِصْمَةَ

و توفیق و خود نگهداری نصیبم کن،

وَ طَهِّرْ قَلْبِی مِنْ غَیَاهِبِ التُّهَمَةِ

و از تیرگی های تهمت دلم را پاک گردان،

یَا رَحِیما بِعِبَادِهِ الْمُؤْمِنِینَ».

ای مهربان به بندگان با ایمان.

• دعای روز سی ام ماه رمضان:

«اللَّهُمَّ اجْعَلْ صِیَامِی فِیهِ بِالشُّکْرِ

خدایا روزه ام را در این ماه،

وَ الْقَبُولِ عَلَی مَا تَرْضَاهُ وَ یَرْضَاهُ الرَّسُولُ

بر پایه آنچه تو و پیامبر آن را می پسندد مورد سپاس و پذیرش قرار ده،

مُحْکَمَةً فُرُوعُهُ بِالْاُصُولِ

در حالی که فروعش بر اصولش استوار باشد،

بِحَقِّ سَیِّدِنَا مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِینَ

به حق سرورمان محمّد و اهل بیت پاکش،

وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ».

و سپاس خدای را پروردگار جهانیان.

ص :817

فصل دهم: ماه شوّال

تقویم این ماه:

اوّل شوّال: روز اوّل این ماه، روز عید فطر است که از اعیاد بزرگ اسلامی است.

عید روزه داران واقعی است همانها که اعمال آنان پذیرفته شده و گناهانشان بخشوده گردیده؛ لذا باید این روز را عید بگیرند.

هشتم شوّال: روز ویران کردن قبور ائمّه بقیع توسّط گروه متعصّب و گمراه وهّاَبیٰ در سال 1344 هجری قمری است.

وهّاَبیّٰون که گروهی اندک، متعصّب و نادان در میان مسلمانان به شمار می روند دارای عقاید افراطی عجیبی هستند و با همه مذاهب اسلامی در اموری به مخالفت برخاسته اند که از جمله آنها، توسّل به اولیاءاللَّه، ساختن ضریح و گنبد برای آنان و مسأله شفاعت است. از همین رو، بنای قبور امامان بقیع و حمزه سیّدالشّهدا و دیگر بزرگان اسلام و قبور صحابه و حتّی قبر پدر بزرگوار پیامبر صلی الله علیه و آله را در مدینه و دیگر شهرها تخریب نمودند، و در پی تخریب ضریح و گنبد رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله نیز بودند که بر اثر واکنش های شدید جهان اسلام، از آن دست کشیدند.

آنان به سبب همین عقاید جاهلانه و خشک، با تأسّف بسیار آثار تاریخی اسلامی فراوانی را در حرمین شریفین تخریب کردند؛ آثار ارزشمندی که می توانست سبب پیوند نسل حاضر با تاریخ گذشته اسلام باشد. متأسّفانه همه آنها از دست رفت.

بیست و پنجم شوّال: روز رحلت امام صادق علیه السلام پیشوای بزرگ مذهب ما (در سال 148 هجری) است.(1)

فضیلت ماه شوّال:

این ماه نخستین ماه از ماههای حج است؛ زیرا «عمره حجّ تمتّع» را می توان در سه ماه، شوّال، ذی القعده و ذی الحجّه انجام داد و قبل از آن جایز نیست (هرچند عمره مفرده را می توان در تمام سال انجام داد) و این خود دلیل بر اهمّیّت و فضیلت این ماه است.

ص :818


1- منتهی الآمال، زندگی امام صادق علیه السلام.

ماهی است که خداوند بندگان خویش را به سوی خانه خود دعوت کرده است و آنان نیز با گوش جان ندای او را شنیده و به سوی او از نقاط دور و نزدیک به حرکت در می آیند (این سه ماه را «اشهر الحج» می نامند، ولی ماه شوّال جزء ماههای حرام نیست).

وجود عید بزرگ اسلامی فطر در ابتدای این ماه نیز، فضیلت مهمّ دیگری برای این ماه به شمار می آید.

اعمال ماه شوّال:

برای این ماه اعمال مشترکه خاصّی ذکر نشده است و امّا اعمال مخصوص آن:

شب اوّل ماه (شب عید فطر):

از شب های بسیار مبارک است و در فضیلت و اهمّیّت آن، همین بس که در بعضی از روایات آمده است، اهمّیّت آن کمتر از شب قدر نیست، و در روایات توصیه به عبادت و احیای این شب شده است.(1) برای این شب چند عمل ذکر شده است:

اوّل: غسل است به هنگامی که آفتاب غروب کند.(2) دوم: این شب را به نماز و دعا و استغفار زنده نگه دارد و در مسجد بیتوته کند، یعنی شب را در آن جا سپری نماید و به عبادت مشغول باشد، همانگونه که امام علی بن الحسین علیهما السلام چنین می کرد.(3) سوم: امام صادق علیه السلام فرمود: پس از نماز مغرب و نماز عشا و نماز صبح و نماز عید، این ذکرها را بگوید:

اَللَّهُ اکْبَرُ، اَللَّهُ اکْبَرُ، لا اِلهَ اِلَّا اَللَّهُ، وَ اَللَّهُ اکْبَرُ، اَللَّهُ اکْبَرُ، و لِلَّهِ اَلْحَمْدُ، اَللَّهُ

خدا بزرگتر است ... نیست معبودی جز خدا و خدا بزرگتر است ... و ستایش خاص خداست خدا

اکْبَرُ عَلیٰ ما هَدانا، وَ لَهُ الشُّکْرُ عَلیٰ ما أَوْلانا.(4)

بزرگتر است بر آنچه ما را راهنمائی فرمود وبرای اوست سپاس بر آنچه به ما بخشود.

چهارم: طبق روایتی از امام صادق علیه السلام پس از خواندن نماز مغرب و نافله آن، دست ها را به سوی آسمان بلند کند و بگوید:

یا ذَا الْمَنِّ وَالطَّوْلِ،

ای صاحب نعمت و فضل

یا ذَا الْجُودِ،

ای صاحب جود و بخشش

یا مُصْطَفِیَ مُحَمَّدٍ وَناصِرَهُ، صَلِّ عَلیٰ

ای برگزیننده محمّد و یاور او درود فرست بر

ص :819


1- اقبال، صفحه 274 و زادالمعاد، صفحه 220.
2- زادالمعاد، صفحه 220 و کافی، جلد 4، صفحه 167، حدیث 3.
3- اقبال، صفحه 274.
4- مصباح المتهجّد، صفحه 648.

مُحَمَّدٍوَآلِ مُحَمَّدٍ،

محمّد و آل محمّد

وَاغْفِرْلی کُلَّ ذَنْبٍ اَحْصَیْتَهُ،

و بیامرز از من هر گناهی را که شماره کرده ای

وَهُوَ عِنْدَکَ فی کِتابٍ مُبینٍ.

و در کتابی روشن در پیش تو ثبت است.

آنگاه به سجده برود و صد مرتبه بگوید:

أتُوبُ إلَی اَللَّهِ

. سپس هر حاجتی که دارد از خداوند طلب کند که ان شاء اللَّه برآورده خواهد شد.(1) پنجم: زیارت امام حسین علیه السلام در این شب فضیلت بسیار دارد (زیارت مخصوصه آن حضرت در شب عید فطر، در بخش زیارات- صفحه 416- گذشت).

ششم: ده رکعت نماز بخواند (که چگونگی آن در اعمال شب آخر ماه رمضان گذشت).

هفتم: این ذکر را که در شب جمعه نیز گفتنش مستحب است، ده بار بگوید:

یا دائِمَ الْفَضْلِ عَلَی الْبَرِیَّةِ،

ای کسی که فضل و بخششت بر خلق دائمی است

یا باسِطَ الْیَدَیْنِ بِالْعَطِیَّةِ، یا صاحِبَ

و ای آن که دو دست احسانت به عطابخشی باز است ای دارنده

الْمَواهِبِ السَّنیَّةِ،

بخششهای ارجمند

صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ

درود فرست بر محمّد و آلش

خَیْرِ الْوَری سَجِیَّةً،

که بهترین مردمند در سرشت و نهاد،

وَ اِغْفِرْ لَنایا ذَالْعُلی

و بیامرز ما را ای خدای بلندمرتبه

فی هذِهِ الْعَشِیَّةِ.(2)

در این شب.

***

هشتم: دو رکعت نماز معروف شب عید را بخواند؛ در رکعت اوّل بعد از سوره حمد، هزار مرتبه سوره قل هو اللَّه و در رکعت دوم، پس از سوره حمد، یک مرتبه سوره قل هو اللَّه را بخواند پس از سلام سر به سجده بگذارد و صد مرتبه بگوید:

أَتُوبُ إِلَی اَللَّهِ

. آنگاه بگوید:

یا ذَا الْمَنِّ وَالْجُودِ،

ای صاحب منّت و جود

یا ذَا الْمَنِّ وَالطَّوْلِ،

ای صاحب نعمت و بخشش

یا مُصْطَفِیَ مُحَمَّدٍ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ

ای برگزیننده محمّد صلی الله علیه

وَآلِهِ، صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ،

و آله درود فرست بر محمّد و آلش

وَ اِفْعَلْ بی کَذا وَ کَذا.

و بکن درباره من چنین و چنان.

بجای

افعل بی کذا و کذا

حاجات خود را ذکر کند.

ص :820


1- اقبال، صفحه 271.
2- مصباح کفعمی، صفحه 647.

در روایت است که امیر مؤمنان علیه السلام این نماز را به همین کیفیّت که ذکر شد، انجام می داد وسر از سجده برمی داشت و می فرمود: «به حقّ آن خدایی که جانم به دست اوست، هر کس این نماز را بجا آورد، هر حاجتی که از خداوند طلب کند، به وی عنایت خواهد شد و گناهان زیادی را از او بیامرزد».(1) در روایت دیگری از امیرمؤمنان علیه السلام به جای خواندن هزار مرتبه سوره قل هو اللَّه، صد مرتبه آمده است؛ ولی در این روایت آمده است که این نماز را باید بعد از نماز مغرب و نافله آن بجا آورد.(2) (هر دو نماز خوب است).

مرحوم «شیخ طوسی» و «سیّد بن طاووس»، این دعای نورانی را بعد از خواندن این نماز نقل کرده اند:

یا اَللَّهُ یا اَللَّهُ یا اَللَّهُ،

ای خدا ای خدا ای خدا

یا رَحْمنُ یا اَللَّهُ،

ای بخشاینده ای خدا

یا رَحیمُ یا اَللَّهُ،

ای مهربان ای خدا

یا مَلِکُ یا اَللَّهُ، یا

ای پادشاه ای خدا ای

قُدُّوسُ یا اَللَّهُ،

منزّه از هر عیب ای خدا

یا سَلامُ یا اَللَّهُ،

ای سلامت بخش ای خدا

یا مُؤْمِنُ یا اَللَّهُ،

ای ایمنی بخش ای خدا

یا مُهَیْمِنُ یا اَللَّهُ،

ای مراقب ای خدا

یا عَزیزُ یا

ای نیرومند ای

اَللَّهُ، یا جَبَّارُ یا اَللَّهُ،

خدا ای مقتدر ای خدا

یا مُتَکَبِّرُ یا اَللَّهُ،

ای عظیم الشأن ای خدا

یا خالِقُ یا اَللَّهُ،

ای آفریننده ای خدا

یا بارِئُ یا اَللَّهُ، یا

ای موجد ای خدا ای

مُصَوِّرُ یا اَللَّهُ،

صورت بخش ای خدا

یا عالِمُ یا اَللَّهُ،

ای دانا ای خدا

یا عَظیمُ یا اَللَّهُ،

ای بزرگ ای خدا

یا عَلیمُ یا اَللَّهُ،

ای آگاه ای خدا

یا کَریمُ یا اَللَّهُ،

ای بزرگوار ای خدا

یا حَلیمُ یا اَللَّهُ،

ای بردبار ای خدا

یا حَکیمُ یا اَللَّهُ،

ای فرزانه ای خدا

یا سَمیعُ یا اَللَّهُ،

ای شنوا ای خدا

یا بَصیرُ یا اَللَّهُ،

ای بینا ای خدا

یا قَریبُ یا

ای نزدیک ای

اَللَّهُ، یا مُجیبُ یا اَللَّهُ،

خدا ای اجابت کننده ای خدا

یا جَوادُ یا اَللَّهُ،

ای بخشنده ای خدا

یا ماجِدُ یا اَللَّهُ،

ای با شوکت ای خدا

یا مَلِیُّ یا اَللَّهُ، یا

ای توانگر مقتدر ای خدا ای

وَفِیُّ یا اَللَّهُ،

وفادار ای خدا

یا مَوْلی یا اَللَّهُ،

ای سرور ای خدا

یا قاضی یا اَللَّهُ،

ای داور ای خدا

یا سَریعُ یا اَللَّهُ،

ای سریع ای خدا

یا شَدیدُ یا اَللَّهُ،

ای سخت گیر ای خدا

یا رَؤُوفُ یا اَللَّهُ،

ای مهربان ای خدا

یا رَقیبُ یا اَللَّهُ،

ای نگهبان ای خدا

یا مَجیدُ یا اَللَّهُ،

ای شوکتمند ای خدا

یا حَفیظُ یا اَللَّهُ،

ای نگهبان ای خدا

یا مُحیطُ

ای احاطه کننده

یا اَللَّهُ، یا سَیِّدَ السَّادَةِ یا اَللَّهُ،

ای خدا ای بزرگ بزرگان ای خدا

یا اوَّلُ یا اَللَّهُ،

ای آغاز ای خدا

یا اخِرُ یا اَللَّهُ،

ای انجام ای خدا

یا ظاهِرُ یا اَللَّهُ، یا

ای پیدا ای خدا ای

ص :821


1- اقبال، صفحه 272 و زادالمعاد، صفحه 221.
2- اقبال، صفحه 272.

باطِنُ یا اَللَّهُ،

ناپیدا ای خدا

یا فاخِرُ یا اَللَّهُ،

ای با فخر ای خدا

یا قاهِرُ یا اَللَّهُ،

ای چیره ای خدا

یا رَبَّاهُ یا اَللَّهُ، یا رَبَّاهُ یا اَللَّهُ، یارَبَّاهُ یا اَللَّهُ،

ای پروردگار من ای خدا ای پروردگار من ای خدا ای پروردگار من ای خدا

یا وَدُودُ یا اَللَّهُ،

ای دوستدار ای خدا

یا نُورُ یا اَللَّهُ،

ای نور ای خدا

یا رافِعُ یا اَللَّهُ،

ای رفعت ده ای خدا

یا مانِعُ یااَللَّهُ، یا

ای بازدارنده ای خدا ای

دافِعُ یا اَللَّهُ،

جلوگیرنده ای خدا

یا فاتِحُ یااَللَّهُ،

ای گشاینده ای خدا

یا نَفَّاعُ یا اَللَّهُ،

ای بسیار نفع رسان ای خدا

یا جَلیلُ یا اَللَّهُ،

ای با جلالت ای خدا

یا جَمیلُ یا اَللَّهُ،

ای زیبا ای خدا

یا شَهیدُ یا اَللَّهُ،

ای گواه ای خدا

یا شاهِدُ یا اَللَّهُ،

ای شاهد ای خدا

یا مُغیثُ یا اَللَّهُ،

ای فریادرس ای خدا

یا حَبیبُ یا اَللَّهُ،

ای دوست ای خدا

یا فاطِرُ یا

ای خالق ای

اَللَّهُ، یا مُطَهِّرُ یا اَللَّهُ،

خدا ای پاک کننده ای خدا

یا مَلِکُ یا اَللَّهُ،

ای پادشاه ای خدا

یا مُقْتَدِرُ یا اَللَّهُ،

ای نیرومند ای خدا

یا قابِضُ یا اَللَّهُ، یا

ای گیرنده ای خدا ای

باسِطُ یا اَللَّهُ،

گسترنده ای خدا

یا مُحْیی یا اَللَّهُ،

ای زنده کننده ای خدا

یا مُمیتُ یا اَللَّهُ،

ای میراننده ای خدا

یا باعِثُ یا اَللَّهُ،

ای برانگیزنده ای خدا

یا وارِثُ یا

ای ارث برنده ای

اَللَّهُ، یا مُعْطی یا اَللَّهُ،

خدا ای عطا کننده ای خدا

یا مُفْضِلُ یا اَللَّهُ،

ای فزون بخش ای خدا

یا مُنْعِمُ یا اَللَّهُ،

ای نعمت بخش ای خدا

یا حَقُّ یا اَللَّهُ،

ای برحق ای خدا

یا مُبینُ یا اَللَّهُ،

ای آشکار کننده ای خدا

یا طَیِّبُ یا اَللَّهُ،

ای پاکیزه ای خدا

یا مُحْسِنُ یا اَللَّهُ،

ای نیکوکننده ای خدا

یا مُجْمِلُ یا اَللَّهُ،

ای زیبا پرور ای خدا

یا مُبْدِئُ یا اَللَّهُ، یا

ای آغازنده ای خدا

مُعیدُ یا اَللَّهُ،

ای بازگرداننده ای خدا

یا بارِئُ یا اَللَّهُ،

ای پدیدآرنده ای خدا

یا بَدیعُ یا اَللَّهُ،

ای نوآفرین ای خدا

یا هادی یا اَللَّهُ،

ای راهنما ای خدا

یا کافی یا اَللَّهُ، یا

ای کفایت کننده ای خدا ای

شافی یا اَللَّهُ،

شفابخش ای خدا

یا عَلِیُّ یا اَللَّهُ،

ای والا مرتبه ای خدا

یا عَظیمُ یا اَللَّهُ،

ای بزرگ ای خدا

یا حَنَّانُ یا اَللَّهُ،

ای بسیار مهربان ای خدا

یا مَنَّانُ یا اَللَّهُ،

ای بسیار بخشنده ای خدا

یا ذَاالْطَّوْلِ یا اَللَّهُ،

ای صاحب نعمت ای خدا

یا مُتَعإِلىٰ یا اَللَّهُ،

ای برتر ای خدا

یا عَدْلُ یا اَللَّهُ،

ای دادگر ای خدا

یا ذَا الْمَعارِجِ یا اَللَّهُ، یا

ای دارای مراتب بلند ای خدا ای

صِدْقُ یااَللَّهُ،

راستی محض ای خدا

یا دَیَّانُ یا اَللَّهُ،

ای جزاده ای خدا

یا باقی یا اَللَّهُ،

ای باقی

یا واقی یا اَللَّهُ،

ای خدا ای نگهدارنده

یا ذَا الْجَلالِ یا

ای خدا ای صاحب جلالت ای

اَللَّهُ، یا ذَا الْإِکْرامِ یا اَللَّهُ،

خدا ای صاحب بزرگواری ای خدا

یا مَحْمُودُ یا اَللَّهُ،

ای پسندیده ای خدا

یا مَعْبُودُ یا اَللَّهُ،

ای معبود ای خدا

یا صانِعُ یا اَللَّهُ،

ای سازنده ای خدا

ص :822

یا مُعینُ یا اَللَّهُ،

ای یاور ای خدا

یا مُکَوِّنُ یا اَللَّهُ،

ای بوجود آرنده ای خدا

یا فَعَّالُ یا اَللَّهُ،

ای کننده هر کار ای خدا

یا لَطیفُ یا اَللَّهُ، یا جَلیلُ یااَللَّهُ،

ای با لطف ای خدا

یا غَفُورُ یااَللَّهُ،

ای آمرزنده ای خدا

یا شَکُورُ یااَللَّهُ،

ای سپاس دارنده ای خدا

یا نُورُ یا اَللَّهُ،

ای نور ای خدا

یا قَدیرُ یااَللَّهُ، یا رَبَّاهُ یا

ای توانا ای خدا

ای پروردگار ای خدا

اَللَّهُ، یا رَبَّاهُ یا اَللَّهُ،

ای پروردگار ای خدا،

یا رَبَّاهُ یا اَللَّهُ، یا رَبَّاهُ یا اَللَّهُ، یا رَبَّاهُ یا اَللَّهُ، یا رَبَّاهُ یا

ای پروردگار ای خدا، ای پروردگار ای خدا، ای پروردگار ای

اَللَّهُ، یا رَبَّاهُ یا اَللَّهُ،

یا رَبَّاهُ یا اَللَّهُ، یا رَبَّاهُ یا اَللَّهُ، یا رَبَّاهُ یا اَللَّهُ، اَسْئَلُکَ اَنْ

خدا، ای پروردگار ای خدا، ای پروردگار ای خدا، ای پروردگار ای خدا، ای پروردگار ای خدا از تو خواهم که

تُصَلِّیَ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ،

درود فرستی بر محمّد و آل محمّد

وَتَمُنَّ عَلَیَّ بِرِضاکَ،

و به خشنودی خود بر من منّت گذاری

وَتَعْفُوَ عَنّی بِحِلْمِکَ،

و به بردباریت از من بگذری

وَتُوَسِّعَ عَلَیَّ مِنْ رِزْقِکَ الْحَلالِ الطَّیِّبِ،

و فراخ گردانی بر من از روزی حلال و پاکیزه ات

وَمِنْ حَیْثُ احْتَسِبُ

و از جایی که گمان دارم

وَمِنْ حَیْثُ لا احْتَسِبُ،

و از جایی که گمان ندارم

فَاِنّی عَبْدُکَ لَیْسَ

زیرا من بنده توام

لی اَحَدٌ سِواکَ، وَلٰا

و کسی را جز تو ندارم و نه

اَحَدٌ اَسْئَلُهُ غَیْرُکَ،

هیچ کس است که از او درخواست کنم

یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ،

جز تو ای مهربانترین مهربانان،

ما شآءَ اَللَّهُ لا قُوَّةَ اِلَّا بِاَللَّهِ الْعَلِیِ اَلْعَظیمِ*

آنچه خدا خواهد نیرویی نیست جز به خدای والای بزرگ

سپس به سجده می روی و می گویی:

یااَللَّهُ یااَللَّهُ، یا رَبِّ یا اَللَّهُ،

ای خدا ای خدا ای پروردگار من ای خدا،

یا رَبِّ یا اَللَّهُ، یا رَبِّ یا اَللَّهُ، یا اَللَّهُ یا اَللَّهُ، یا رَبِّ یا رَبِّ یا رَبِّ،

ای پروردگار من، ای خدا، ای پروردگار من ای خدا، ای خدا، ای خدا، ای پروردگار من، ای پروردگار من، ای پروردگار من

یا مُنْزِلَ الْبَرَکاتِ،ب

ای فرستنده برکات

ِکَ تُنْزَلُ کُلُّ حاجَةٍ،

هر حاجتی بدست تو فرود آید

اَسْئَلُکَ بِکُلِّ اسْمٍ

از تو خواهم به هر نامی

فی مَخْزُونِ الْغَیْبِ عِنْدَکَ،

که در خزینه غیب تو محفوظ است

وَالْأَسْمآءِ الْمَشْهُوراتِ عِنْدَکَ،

و نامهایی که پیش تو آشکار است

الْمَکْتُوبَةِ عَلیٰ سُرادِقِ عَرْشِکَ، اَنْ

آنها که بر سراپرده های عرشت نوشته شده که

تُصَلِّیَ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ،

درود فرستی بر محمّد و آل محمّد

و اِنْ تَقْبَلَ مِنّی شَهْرَ رَمَضانَ،

و از من بپذیری ماه رمضان را

ص :823

وَتَکْتُبَنی مِنَ الْوافِدینَ إِلىٰ بَیْتِکَ الْحَرامِ،

و نامم رادر زمره رفتگان بسوی خانه محترمت (کعبه) بنویسی

وَتَصْفَحَ لی عَنِ الذُّنُوبِ الْعِظامِ،

و از گناهان بزرگم چشم پوشی کنی

وَتَسْتَخْرِجَ یا رَبِّ کُنُوزَکَ یا رَحْمنُ.(1)

و گنجهای خود را برایم بیرون آوری ای خدای بخشاینده.

نهم: چهارده رکعت نماز بخواند (هر دو رکعت به یک سلام) و در هر رکعتی، سوره حمد و آیةالکرسی و سه مرتبه سوره قل هو اللَّه را بخواند. در روایت است هر کس چنین کند، خداوند در برابر هر رکعتی ثوابهای بسیار زیادی به او می دهد.(2) دهم: مرحوم «شیخ طوسی» در «مصباح المتهجّد» فرموده است: در پایان شب نیز غسل کن و تا طلوع صبح در مصلّایت (محل خواندن نماز) بنشین (و ذکر خدا بگو).(3)

فضیلت و اعمال روز عید فطر:

روز عید فطر روز بسیار مهمّی برای مسلمانان است؛ زیرا پس از یک ماه روزه و تهجّد و عبادت، برای گرفتن پاداش اِلهی آماده می شوند؛ لذا این روز، از سویی سبب شادی و سرور است، چراکه هر مسلمانی از انجام وظیفه اِلهی خوشحال و مسرور است؛ ولی از سویی چون روز دریافت جوائز اِلهی است، انسان در حالت خوف و دلهره به سر می برد از این که نمی داند اعمال یک ماهه او تا چه اندازه مورد قبول قرار گرفته است؟

امام باقر علیه السلام از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل کرده است که آن حضرت فرمود: هنگامی که روز اوّل شوّال فرا می رسد، منادی ندا می دهد: ای مؤمنان برای دریافت جوائز و پاداش های خود بشتاَبیٰد! آنگاه امام علیه السلام فرمود: جایزه های خداوند مانند جایزه های پادشاهان نیست (یعنی جایزه او بسیار بزرگ و معنوی و قبولی طاعات و رضوان اِلهی است).

در پایان نیز تأکید فرمود: «روز اوّل شوال روز دریافت جایزه هاست!».(4) برای روز اوّل شوّال اعمالى ذکر شده است:

اوّل: تکبیراَتی است که در اعمال شب عید فطر ذکر شد، و بعد از نماز صبح و نماز عید فطر آن را بخواند.

ص :824


1- مصباح المتهجّد، صفحه 649 و اقبال، صفحه 272 و بحارالانوار، جلد 88، صفحه 120( با اندکی تفاوت).
2- بحارالانوار، جلد 88، صفحه 122.
3- مصباح المتهجّد، صفحه 651.
4- کافی، جلد 4، صفحه 168، حدیث 3.

دوم: پیش از نماز عید، زکات فطره را جدا سازد؛ اگر دسترسی به مستحق دارد بپردازد و الّا کنار بگذارد، برای هر نفر یک صاع (حدود سه کیلو) از گندم یا موادّ غذایی دیگر که در آن شهر غذای غالب مردم محسوب می شود.

زکات فطره واجب مؤکّد است و شرط قبولی روزه ماه رمضان است، و خداوند نیز در قرآن آن را مقدّم بر نماز (عید) شمرده است و می فرماید: «

«قَدْ افْلَحَ مَنْ تَزَکّی وَ ذَکَرَ اسْمَ رَبِّهِ فَصَلّی ؛

به یقین آن کس که زکات دهد و یاد پروردگارش را کند سپس نماز بخواند، رستگار است!».(1)،(2) سوم: غسل کردن است و وقت آن به فرموده «شیخ طوسی» بعد از طلوع فجر است تا زمان بجا آوردن نماز عید.(3) قبل از غسل این دعا را بخواند:

اَللَّهُمَّ ایماناً بِکَ،

خدایا بخاطر ایمان به تو

وَتَصْدیقاً بِکِتابِکَ،

و تصدیق کتاب تو

وَاتِّباعَ سُنَّةِ نَبیِّکَ مُحَمَّدٍ صَلَّی

و پیروی از روش پیغمبرت محمّد صلی

اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ.

اللَّه علیه و آله.

آنگاه بسم اللَّه بگوید و غسل کند. پس از پایان غسل بگوید:

اَللهُمَّ اجْعَلْهُ کَفَّارَةً لِذُنُوبی

خدایا قرارش ده کفاره گناهانم

وَطَهِّرْ دینی

و دین و مذهبم را پاک گردان

اَللهُمَّ اَذْهِبْ عَنِّی الدَّنَسَ.(4)

خدایا دور کن از من چرکی را.

چهارم: به فرموده «شیخ طوسی» در این روز نیکوترین لباسش را بپوشد و خود را معطّر سازد و با وقار و سکینه به سمت مصلّای عید حرکت کند.(5) پنجم: پیش از نماز عید، در ابتدای روز افطار کند،(6) و بهتر آن است که افطارش با خرما باشد.(7) «شیخ مفید» رحمه الله فرموده است: مستحبّ است مقدار کمی از تربت سیّد الشّهدا، امام حسین علیه السلام را تناول نماید که شفای هر دردی است.(8) ششم: پس از طلوع آفتاب برای نماز عید حرکت کند (همان گونه که از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل شده

ص :825


1- سوره اعلی، آیه 14 و 15.
2- زاد المعاد، صفحه 224.
3- مصباح المتهجّد، صفحه 653.
4- اقبال، صفحه 279.
5- مصباح المتهجّد، صفحه 653.
6- اقبال، صفحه 280.
7- همان مدرک، صفحه 281.
8- مسار الشیعه، صفحه 31.

است)(1) و دعاهایی را که از طریق معصومین علیهم السلام وارد شده است، بخواند؛ از جمله آن که امام باقر علیه السلام فرمود:

در عید فطر و عید قربان و جمعه وقتی که برای رفتن به نماز مهیّا شدی، این دعا را بخوان:

اَللهُمَّ مَنْ تَهَیَّأَ فی هذَا الْیَوْمِ اَوْ تَعَبَّأَ،

خدایا هر که آماده شده در این روز

اَوْ اعَدَّ وَاسْتَعَدَّ لِوِفادَةٍ إِلىٰ مَخْلُوقٍ،

یا مهیاو مستعد و مجهز گشته برای ورود به یکی از مخلوقاتت

رَجآءَ رِفْدِهِ وَنَوافِلِهِ،

به امید جایزه و صله

وَفَواضِلِهِ وَعَطایاهُ،

و بهره هاو عطاهای او

فَانَّ اِلَیْکَ یا سَیِّدی

ولی ای آقای من

تَهْیِئَتی وَتَعْبِئَتی وَاعْدادی

تنها بسوی توست آمادگی و تهیه

وَاسْتِعْدادی رَجآءَ رِفْدِکَ وَجَوائِزِکَ،

و استعداد و تجهیز من به امید جایزه

وَنَوافِلِکَ وَفَواضِلِکَ،

و صله ها و بهره ها

وَفَضآئِلِکَ وَعَطایاکَ،

و بخششها و فضلها

وَقَدْ غَدَوْتُ إِلىٰ عیدٍ مِنْ

و عطاهای تو و بامداد کردم در عیدی

اعْیادِ امَّةِ نَبیِّکَ، مُحَمَّدٍ

از عیدهای امت پیامبرت محمّد

صَلَواتُ اَللَّهِ عَلَیْهِ وَعَلی آلِهِ،

که درودهای تو بر او و برآلش باد

وَ لَمْ افِدْ اِلَیْکَ الْیَوْمَ

و البتّه ورود من نه به امید

بِعَمَلٍ صالِحٍ

کردار شایسته ای است

اثِقُ بِهِ قَدَّمْتُهُ،

که بدان اطمینان داشته

وَلٰا تَوَجَّهْتُ بِمَخْلُوقٍ اَمَّلْتُهُ،

و پیشکش آورده باشم و نه این که به مخلوقی رو کرده و آرزومندش باشم

وَلکِنْ اَتَیْتُکَ خاضِعاً،

بلکه با حال خضوع به درگاه تو آمده

مُقِرّاً بِذُنُوبی

و معترف به گناه

وَ اسآئَتی إِلىٰ نَفْسی فَیا عَظیمُ یا عَظیمُ یا عَظیمُ،

و بدی خود بر نفس خویشتنم پس ای خدای بزرگ........

اغْفِرْ لِیَ الْعَظیمَ مِنْ ذُنُوبی

بیامرز بزرگ گناهانم را

فَانَّهُ لایَغْفِرُ الذُّنُوبَ الْعِظامَ اِلَّا اَنْتَ، یا لا اِلهَ

زیرا نیامرزد گناهان بزرگ را جزتو ای که معبودی

اِلَّا اَنْتَ، یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ.(2)

جز تو نیست ای مهربانترین مهربانان.

***

هفتم: نماز عید. خواندن نماز عید در زمان ما مستحب است و آن دو رکعت است؛ در رکعت اوّل سوره حمد و سوره اعلی (یا هر سوره دیگری که مایل باشد) بخواند و بعد از آن پنج تکبیر بگوید و بعد از هر تکبیر این قنوت را بخواند:

ص :826


1- اقبال، صفحه 281.
2- همان مدرک، صفحه 280.

اَللهُمَّ اَهْلَ الْکِبْرِیآءِ وَ الْعَظَمَةِ،

خدایا ای اهل بزرگی و عظمت

وَاَهْلَ الْجُودِ وَ الْجَبَرُوتِ،

و ای شایسته بخشش و قدرت و سلطنت

وَ اَهْلَ الْعَفْوِ

و ای شایسته عفو

وَ الرَّحْمَةِ، وَاَهْلَ التَّقْوی وَالْمَغْفِرَةِ،

و رحمت و ای شایسته تقوا و آمرزش

اَسْئَلُکَ بِحَقِّ هذَا الْیَومِ،

از تو خواهم به حق این روزی

اَلَذی جَعَلْتَهُ

که قرارش دادی

لِلْمُسْلِمینَ عیداً،

برای مسلمانان عید

وَلِمُحَمَّدٍ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ

و برای محمّد صلی الله علیه و آله

ذُخْراً [وَشَرَفاً] وَمَزِیداً،

ذخیره و شرف و فزونی مقام

اَنْ تُصَلِّیَ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ،

که درود فرستی بر محمّد و آل محمّد

و اِنْ تُدْخِلَنی فی کُلِّ خَیْرٍ ادْخَلْتَ

و درآوری مرا در هر خیری که درآوردی

فیهِ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّدٍ،

در آن خیر محمّد و آل محمّد را

و اِنْ تُخْرِجَنی مِنْ کُلِّ سُوءٍ

و برونم آری از هر بدی و شری

اَخْرَجْتَ مِنْهُ مُحَمَّداً

که برون آوردی از آن محمّد

وَ آلَ مُحَمَّدٍ، صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلَیْهِمْ،

و آل محمّد را- که درودهای تو بر او و بر ایشان باد-

اَللهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ خَیْرَ ما سَئَلَکَ

خدایا از تو خواهم بهترین چیزی را که درخواست کردند

مِنْهُ عِبادُکَ الصَّالِحُونَ،

از تو بندگان شایسته ات

وَاَعُوذُ بِکَ مِمَّا اسْتَعاذَ

و پناه برم به تو از آنچه پناه بردند

مِنْهُ عِبادُکَ الصَّالِحُونَ.

ازآن بندگان شایسته ات.

(درصورت عدم توانایی براین قنوت، هرگونه قنوت دیگری نیز می تواند بخواند) سپس تکبیر ششم را بگوید و به رکوع برود و بعد از رکوع و سجده، برخیزد و رکعت دوم را شروع کند؛ در رکعت دوم، بعد از سوره حمد، سوره والشّمس یا سوره دیگری را بخواند؛ آنگاه چهار تکبیر بگوید و بعد از هر تکبیر همان قنوت را بخواند، سپس تکبیر پنجم را بگوید و به رکوع و سجود برود و نماز را تمام کند.(1) بعد از نماز، تسبیحات حضرت زهرا علیها السلام را بگوید(2) و آنگاه دعاهایی که نقل شده است را بخواند که یکی از آنها دعای چهل و ششم «صحیفه سجّادیه» است.

مستحب است نماز عید، زیر آسمان باشد(3) و بعد از نماز برای برادران دینی جهت قبولی اعمال دعا کند.

***

هشتم: دعای ندبه را بخواند، که در بخش دعاهای معروف (صفحه 189) آمده است مرحوم محدّث قمی می گوید: به فرموده «سیّد بن طاووس»، پس از دعا به سجده برود و بگوید:

ص :827


1- مصباح المتهجّد، صفحه 654.
2- همان مدرک، صفحه 655.
3- اقبال، صفحه 285.

اَعُوذُ بِکَ مِنْ نارٍ حَرُّها لایُطْفی

پناه می برم به تو از آتشی که حرارتش خاموش نشود

وَجَدیدُها لایَبْلی

و تازه اش کهنه نگردد

وَعَطْشانُها لایُرْوی

و تشنه اش سیراب نشود

سپس گونه راست را بر محلّ سجده بگذارد و بگوید:

اِلهی لاتُقَلِّبْ وَجْهی فِی النَّارِ بَعْدَ

خدایا بدست آتش مسپار چهره ام را پس از

سُجُودی وَتَعْفیری لَکَ

سجده کردنم و بخاک مالىدنم آن را برای تو

بِغَیْرِ مَنٍّ مِنّی عَلَیْکَ،

بدون این که منّتی بر تو داشته باشم

بَلْ لَکَ الْمَنُّ عَلَیَّ*

بلکه تو بر من منّت داری

آنگاه گونه چپ را بگذار وبگوید:

رحم کن کسی را که بد کرده و به نافرمانی دست زده و بیچاره گشته و اعتراف بدانها دارد

سپس به حال سجده برگردد و بگوید:

اِنْ کُنْتُ بِئْسَ الْعَبْدُ،

اگر من بدبنده ای هستم

فَاَنْتَ نِعْمَ الرَّبُّ،

پس تو خوب پروردگاری هستی

عَظُمَ الذَّنْبُ مِنْ عَبْدِکَ،

بزرگ است گناه بنده ات

فَلْیَحْسُنِ الْعَفْوُ مِنْ عِنْدِکَ یا کَریمُ.

پس باید گذشت تو نیز نیکو باشد ای خدای کریم

در پایان صد مرتبه بگوید:

الْعَفْوَ الْعَفْوَ.

گذشت خواهم گذشت خواهم.

***

ص :828

فصل یازدهم: ماه ذی القعده

تقویم این ماه:

اوّل ذی القعده: بنا بر نقلی، اوّل ذی القعده سال 173 هجری، روز میلاد حضرت فاطمه معصومه علیها السلام است.(1) یازدهم ذی القعده: روز یازدهم ماه (سال 148 هجری قمری) روز میلاد مسعود امام علی بن موسی الرضا علیهما السلام است.(2) بیست و سوم ماه ذی القعده: (سال 203) طبق برخی از روایات شهادت همان حضرت است و زیارت آن حضرت در چنین روزی مناسب است. (هرچند معروف در شهادت آن حضرت «آخر ماه صفر» است).(3) بیست و پنجم ماه ذی القعده: طبق روایتی از امام رضا علیه السلام روز دحوالأرض است (روزی است که نخستین خشکی ها از زیر آب- که تمام روی زمین را فراگرفته بود- سربرآورد و مطابق بعضی از روایات، نخستین جایی که از زیر آب بیرون آمد و خشک شد و سپس گسترش یافت، سرزمین «مکّه» و بخصوص محلّ «خانه کعبه» بود و لذا مکّه «امّ القری» [/ مادر همه آبادی ها] نام گرفت).(4) آخر ماه ذی القعده: (سال 220 هجری قمری) روز شهادت امام نهم، امام محمّدتقی علیه السلام است که به زهر «معتصم عبّاسی» در بغداد مسموم و شهید گشت در حالى که بیش از 25 سال از عمر مبارکش نمی گذشت؛ بدن مطهّر آن حضرت را به کاظمین که نزدیک بغداد است آوردند و در کنار جدّ بزرگوارش امام موسی بن جعفر علیهما السلام به خاک سپردند و انتخاب نام کاظمین بر آن شهر به همین مناسبت است (قبلًا آن جا را «مقابر قریش» می نامیدند).(5) در حدیثی آمده است که خود آن حضرت می فرمود: «

الْفَرَجُ بَعْدَ الْمأمُونِ بِثَلاثینَ شَهْراً

؛ آسودگی من بعد از مرگ مأمون به فاصله سی ماه خواهد بود».(6)

ص :829


1- فروغی از کوثر،( زندگی نامه حضرت فاطمه معصومه) صفحه 32.
2- منتهی الآمال، تاریخ زندگانی امام رضا علیه السلام و بحارالانوار، جلد 49، صفحه 9، حدیث 16 و صفحه 10، حدیث 17.
3- منتهی الآمال، تاریخ زندگانی امام رضا علیه السلام.
4- بحارالانوار، جلد 11، صفحه 217، حدیث 29.
5- منتهی الآمال، تاریخ زندگانی امام محمّد تقی علیه السلام.
6- بحارالانوار، جلد 50، صفحه 64 و کشف الغمّه، جلد 2، صفحه 363.

که این جمله اشاره ای به شهادت آن حضرت بعد از دو سال و نیم (30 ماه) بعد از مرگ مأمون بود.

همچنین نشان می دهد که آن بزرگوار تا چه حد به خاطر فشارهای دستگاه بنی عبّاس در زحمت بودند.

فضیلت ماه ذی القعده:

ماه ذی القعده، نخستین ماه از ماههای حرام است که در آنها جنگ، حتّی با دشمنان اسلام حرام است؛ مگر این که جنگ بر مسلمین تحمیل شود (سه ماه دیگر از ماههای حرام، ذی الحجّه، محرّم و رجب است).

آتش بس در این چهار ماه وسیله ای برای آرامش جامعه و توفیق برای حجّ و عبادت، حلّ مشکلات اقتصادی و بازنگری در امر جنگ و یافتن نقطه پایان برای آن و سپس مرهم نهادن بر زخم های جانکاه ناشی از آن است.

ماهی است که زوّار خانه خدا از اطراف و اکنافِ جهان به سوی خانه خدا حرکت می کنند، گروهی به مدینه می روند و قبر پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و قبور ائمّه هدی علیهم السلام را زیارت می کنند و آثار تاریخی که در جای جای این خاستگاه اسلامی وجود دارد را می بینند و غرق لذّات عمیق روحانی می شوند (هرچند نابخردان و جاهلان، بسیاری از این آثار عظیم و گرانقدر را از میان برده اند).

گروه دیگری راهی مکّه می شوند و با انجام مناسک «عمره تمتّع» در انتظار مراسم بزرگ عبادی سیاسی حج می نشینند و با طواف کعبه و شرکت در صفوف پرشکوه جماعت، روح و جانشان را تازه می کنند (خداوند این سفر روحانی را نصیب همه آرزومندان فرماید) تجدید یاد و خاطره آن، برای آنها که به این سفر رفته اند نیز لذّت بخش است.

«سیّد بن طاووس» در فضیلت این ماه می گوید: «ماه ذی القعده ماهی است که به هنگام شدّت و گرفتاری، زمان خوبی برای دعاست، و برای رفع ظلم و ستم و دعا بر ضد ظالم مؤثّر است».(1) همچنین می گوید: «این ماه «ماه اجابت دعاها» نامیده شده است؛ لذا باید اوقاتش را غنیمت شمرد و در آن روزه حاجت گرفت».(2)

اعمال ماه ذی القعده:

نماز در روز یکشنبه این ماه برای نماز در روز یکشنبه این ماه روایتی از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل شده

ص :830


1- اقبال، صفحه 306.
2- همان مدرک، صفحه 307.

است. در فضیلت این نماز، آمده است که هر کس آن را بجا آورد توبه اش پذیرفته می شود و گناهانش آمرزیده می گردد و سبب برکت برای نمازگزار و خانواده اش خواهد بود، و در روز قیامت کسانی که از او طلبی و یا حقّی دارند، از وی راضی گردند و با ایمان از دنیا می رود و قبرش برای او وسیع و نورانی گردد و پدر و مادرش از او راضی شوند، و آنها نیز مورد مغفرت خداوند قرار گیرند، ذریّه او نیز بخشیده شوند و روزی او وسیع گردد. فرشته مرگ به هنگام مردن، با او مدارا کند و به آسانی جانش را بگیرد.(1) رسول خدا صلی الله علیه و آله کیفیّت نماز را این گونه بیان فرمود که، در روز یکشنبه غسل کند و وضو بگیرد و چهار رکعت نماز بخواند (هر دو رکعت به یک سلام) در هر رکعت، سوره «حمد» یک مرتبه، سوره «قل هو اللَّه» سه مرتبه و سوره های «فلق» و «ناس» را یک مرتبه بخواند؛ و بعد از نماز هفتاد مرتبه استغفار کند، سپس بگوید:

لا حَوْلَ وَلٰا قُوَّةَ اِلَّا بِاَللَّهِ الْعَلیِّ اَلْعَظیمِ

و توان و نیرویی جز برای خداوند بلندمرتبه و باعظمت نیست

آنگاه بگوید:

یا عَزیزُ یا غَفَّارُ،

ای نیرومند ای بسیار آمرزنده

اغْفِرْ لی ذُ نُوبی

بیامرز گناهانم را

وَذُ نُوبَ جَمیعِ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ،

و گناهان همه مردان مؤمن و زنان با ایمان را

فَانَّهُ لا یَغْفِرُ

که نیامرزد کسی

الذُّنُوبَ اِلَّا اَنْتَ.(2)

گناهان را جز تو.

از ذیل این روایت استفاده می شود که این اعمال را در غیر این ماه نیز، می توان انجام داد.

سه روز روزه در این ماه: از رسول خدا صلی الله علیه و آله روایت شده است، هر کس روزهای پنج شنبه، جمعه و شنبه از ماههای حرام را روزه بگیرد، عبادت یک سال برای او نوشته شود.(3) شب پانزدهم ماه: از رسول خدا صلی الله علیه و آله روایت شده است که شب پانزدهم ماه ذی القعده، شب مبارکی است و خداوند در این شب، به بندگان مؤمن، نظر رحمت می افکند و آن کس که در این شب به اطاعت خداوند مشغول باشد، پاداش بسیار زیادی دارد.

در ادامه فرمود: چون شب به نیمه رسید، به عبادت خدا و نماز بپرداز و از خداوند حاجت بطلب که در این شب، حاجت کسی بدون پاسخ نخواهد ماند!(4)

روز بیست و پنجم (روز دحوالارض):

همان گونه که پیش از این گفته شد، روز بیست و پنجم ذی القعده، روزی است که نخستین خشکی ها از زیر آب سربرآورد، و سپس گسترش یافت. برای این روز

ص :831


1- اقبال، صفحه 308.
2- همان مدرک.
3- همان مدرک.
4- همان مدرک، صفحه 309.

اعمالى نقل شده است:

الف) در روایتی از امیرمؤمنان علیه السلام نقل شده است: اوّل رحمتی که از آسمان به زمین نازل شد، روز بیست و پنجم ذی القعده بود؛ بنابراین اگر کسی آن روز را روزه بگیرد، و آن شب را به عبادت بپردازد، پاداش عبادت یکصد سال را دارد.

همچنین فرمود: در آن روز، اگر گروهی به ذکر خدا بپردازند، خداوند حاجتشان را پیش از آن که متفرّق شوند برآورده سازد؛ خداوند در این روز هزار هزار رحمت نازل می کند که قسمتی از آن شامل کسانی است که جمع گردند و به ذکر خدا بپردازند و روزش را روزه بدارند و شبش را عبادت کنند.(1) ب) مستحب است در آغاز روز (هنگامی که آفتاب کمی بلند شود) دو رکعت نماز بجا آورد و در هر رکعت، بعد از سوره حمد پنج مرتبه سوره والشمس را بخواند و پس از سلام نماز، این دعا را بخواند:

لا حَوْلَ وَلٰا قُوَّةَ اِلَّا بِاَللَّهِ الْعَلیِّ اَلْعَظیمِ،

پناهگاه و نیرویی جز از سوی خداوند بلندمرتبه و باعظمت نیست

یا مُقیلَ الْعَثَراتِ،

ای نادیده گیر لغزشها،

اقِلْنی عَثْرَتی

نادیده گیر لغزشم را

یا مُجیبَ الدَّعَواتِ،

ای اجابت کننده دعاها

اَجِبْ دَعْوَتی

اجابت کن دعایم

یا سامِعَ الْأَصْواتِ،

را ای شنوای صداها

اسْمَعْ صَوْتی

بشنو صدایم را

وَاِرْحَمْنی

و به من رحم کن

وَتَجاوَزْ عَنْ سَیِّئاَتی وَما عِنْدی

و از گناهانم و آنچه بدی دارم درگذر

یا ذَاالْجَلالِ وَالْإِکْرامِ.(2)

ای صاحب جلالت و بزرگواری.

ج) «شیخ طوسی» فرمود: مستحب است در این روز، این دعا را بخواند:

اَللهُمَّ داحِیَ الْکَعْبَةِ،

خدایا ای گسترنده خانه کعبه

وَفالِقَ الْحَبَّةِ،

و شکافنده دانه

وَصارِفَ اللَّزْبَةِ،

و برطرف کننده سختی

وَکاشِفَ کُلِ کُرْبَةٍ،

و گشاینده هرغم و گرفتاری

اَسْئَلُکَ فی هذَا الْیَوْمِ

از تو خواهم در این روز

مِنْ اَیَّامِکَ اَلَّتی اعْظَمْتَ حَقَّها،

از روزهایت که بزرگ گرداندی

وَاقْدَمْتَ سَبْقَها،

حقش را و در سبقت

وَجَعَلْتَها عِنْدَ الْمُؤْمِنینَ وَدیعَةً،

پیشش انداختی و در نزد مؤمنین آن را به ودیعت نهادی

وَ اِلَیْکَ ذَریعَةً،

و آن را وسیله ای برای آمدن به پیشگاهت

وَ بِرَحْمَتِکَ الْوَسیعَةِ،

و رسیدن برحمت

اَنْ تُصَلِّیَ عَلیٰ مُحَمَّدٍ عَبْدِکَ الْمُنْتَجَبِ،

وسیعت قراردادی که درود فرستی بر محمّد بنده برگزیده ات

فِی الْمیثاقِ الْقَریبِ

در روز میثاق نزدیک که

ص :832


1- اقبال، صفحه 312.
2- همان مدرک، صفحه 314.

یَوْمَ التَّلاقِ،

روز دیدار و ملاقات است

فاتِقِ کُلِّ رَتْقٍ،

آن بزرگواری که هر در بسته ای را گشود

وَداعٍ إِلىٰ کُلِّ حَقٍّ،

و به هر حقی دعوت فرمود

وَعَلی اَهْلِ بَیْتِهِ الْأَطْهارِ

و بر خاندان پاکیزه

الْهُداةِ الْمَنارِ،

و راهنمایان روشنی بخش

دَعائِمِ الْجَبَّارِ،

و پایه های دین خدا

وَوُلاةِ الْجَنَّةِ وَالنَّارِ،

و زمامداران کار بهشت و دوزخند

وَاَعْطِنا فی یَوْمِنا هذا

و عطا کن به ما در این روز

مِنْ عَطآئِکَ الْمَخْزُونِ،

از عطای موجود در خزینه ات که نه پایان دارد

غَیْرَ مَقْطوُعٍ وَلٰا مَمْنوُنٍ،

و نه منّتی در آن است

تَجْمَعُ لَنا بِهِ التَّوْبَةَ،

گردآوری بدان برای ما توبه

وَحُسْنَ الْأَوْبَةِ،

و بازگشت خوبی را بسوی خودت

یا خَیْرَ مَدْعُوٍّ وَاَکْرَمَ مَرْجُوٍّ،

ای بهترین خوانده شدگان و بزرگوارترین مایه امید

یا کَفِیُّ یا وَفِیُّ،

ای کفایت کننده ای وفادار

یا مَنْ لُطْفُهُ خَفِیٌّ،

ای که لطفش درنهان و خفاست

الْطُفْ لی بِلُطْفِکَ،

بلطف خویش بر من لطف فرما

وَاسْعِدْنی بِعَفْوِکَ،

و به عفوت سعادتمندم کن

وَایِّدْنی بِنَصْرِکَ، وَلٰا تُنْسِنی

و به یاریت کمکم ده و از یاد

کَریمَ ذِکْرِکَ،

کریمانه ات فراموشم مکن

بِوُلاةِ اَمْرِکَ،

به حق زمامداران کار خود

وَحَفَظَةِ سِرِّکَ،

و نگهبانان رازت

وَ احْفَظْنی مِنْ شَوائِبِ الدَّهْرِ،

و نگاهم دار از آلودگیهای روزگار

إِلىٰ یَوْمِ الْحَشْرِ وَالنَّشْرِ،

تا روز حشر و برانگیخته شدن

وَاشْهِدْنی اَوْلِیآئَکَ

و گواه گیر برایم دوستانت را

عِنْدَ خُرُوجِ نَفْسی وَحُلُولِ

هنگام جان دادنم و سرازیر

رَمْسی و اِنْقِطاعِ عَمَلی

شدنم در قبر و به پایان رسیدن کردارم

و اِنْقِضآءِ اَجَلی

و بسر آمدن عمرم

اَللَّهُمَّ وَ اِذْکُرْنی عَلیٰ طُولِ الْبِلی

خدایا یادم کن در دوران دراز

اِذٰا حَلَلْتُ بَیْنَ اطْباقِ الثَّری

پوسیده شدنم در آن هنگام

که میان توده های خاک وارد شوم

وَنَسِیَنِی النَّاسُونَ مِنَ الْوَری

و مردم فراموشکار یکسره فراموشم کرده اند

وَاحْلِلْنی دارَ الْمُقامَةِ،

و در خانه ماندنی (بهشت) فرودم آر

وَ بَوِّئْنی مَنْزِلَ الْکَرامَةِ،

و در منزل کرامت جایم ده

وَاجْعَلْنی مِنْ مُرافِقی اَوْلِیآئِکَ،

و از رفقای دوستانت و

وَاهْلِ اجْتِبآئِکَ وَأصْفِیائِکَ،

برگزیدگان و مخصوصانت قرارم ده

وَبارِکْ لی فی لِقآئِکَ،

و دیدارت را بر من مبارک گردان

وَارْزُقْنی حُسْنَ الْعَمَلِ

و حسن عمل روزیم کن

قَبْلَ حُلُولِ الْأَجَلِ،

پیش از آن که عمرم بسر رسد

بَریئاً مِنَ الزَّلَلِ

در حالى که پاک از لغزش

وَسُوءِ الْخَطَلِ، اَللهُمَّ وَ

و بد کرداری باشم خدایا

اَوْرِدْنی حَوْضَ نَبِیِّکَ مُحَمَّدٍ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ أَهْلِ بَیْتِهِ،

مرا به حوض پیامبرت محمّد درود خدا بر او و خاندانش باد (یعنی حوض کوثر) واردم کن

وَاسْقِنی مِنْهُ

و بنوشان مرا از آن

ص :833

مَشْرَباً رَوِیّاً سآئِغاً هَنیئاً،

حوض نوشاندنی سیراب کننده

لا اظْمَأُ بَعْدَهُ،

و روان و گوارا که دیگر تشنه نشوم

وَلٰا احَلَّأُ وِرْدَهُ،

و از ورود بدان جلوگیریم نکنند

وَ لا عَنْهُ اِذادُ،

و بازم ندارند

وَاجْعَلْهُ لی خَیْرَ زادٍ،

و آن را برایم بهترین توشه راه

وَ اَوْفی میعادٍ،

و کاملترین وعده گاه

یَوْمَ یَقُومُ الْأَشْهادُ،

در روز به پا خواستن گواهان

اَللَّهُمَّ وَالْعَنْ

قرار ده خدایا دور ساز

جَبابِرَةَ الْأَوَّلینَ وَالْآخِرینَ،

از رحمتت سرکشان اوّلین و آخرین را

وَبِحُقُوقِ اَوْلِیآئِکَ الْمُسْتَاْثِرینَ، اَللهُمَ

و آنان که به حقوق دوستان برگزیده ات تجاوز و تعدّی کردند خدایا

وَاقْصِمْ دَعآئِمَهُمْ،

پایه های حکومتشان را در هم شکن

وَاهْلِکْ اشْیاعَهُمْ وَ عامِلَهُمْ،

و پیروان و عمالشان را نابود گردان

وَ عَجِّلْ مَهالِکَهُمْ،

و به هلاکتشان تعجیل کن

وَاسْلُبْهُمْ مَمالِکَهُمْ،

و مملکتهاشان را از ایشان بگیر

وَضَیِّقْ عَلَیْهِمْ مَسالِکَهُمْ،

و راهها را بر ایشان تنگ فرما

وَالْعَنْ مُساهِمَهُمْ

و آنان که با ایشان سهیم

وَمُشارِکَهُمْ،

و شریک هستند نیز از رحمتت دور کن

اَللهُمَّ وَعَجِّلْ فَرَجَ اَوْلِیآئِکَ،

خدایا شتاب کن در فرج دوستانت

وَارْدُدْ عَلَیْهِمْ مَظالِمَهُمْ،

و حقوق از دست رفته شان را به آنها باز گردان

وَاظْهِرْ بِالْحَقِّ قآئِمَهُمْ،

و قائمشان را به حق ظاهر گردان

وَاجْعَلْهُ لِدینِکَ مُنْتَصِراً،

و یاری ستاننده دینت

وَبِاَمْرِکَ فی اَعْدآئِکَ مُؤْتَمِراً،

و فرمانروای در میان دشمنانت قرارش ده

اَللهُمَّ احْفُفْهُ بِمَلائِکَةِ النَّصْرِ،

خدایا فرشتگان یاری دهنده را گرداگردش قرار ده

وَبِمٰا الْقَیْتَ الَیْهِ مِنَ الْأَمْرِ فی لَیْلَةِ الْقَدْرِ،

و بدان دستوری که در شب قدر بر او فرستی وی را

مُنْتَقِماً لَکَ

انتقام کشَنده برای خودت قرار ده

حَتّی تَرْضی

بدان حد که تو خشنود گردی

وَیَعُودَ دینُکَ بِهِ

و دین تو به وسیله او

وَعَلی یَدَیْهِ جَدیداً

و بدست او بصورت نو و تازه ای

غَضّاً، وَیَمْحَضَ الْحَقَّ مَحْضاً، وَیَرْفِضَ الْباطِلَ رَفْضاً، اَللهُمَّ صَلِّ عَلَیْهِ

درآید و حق کاملًا خالص گردد و باطل یکسره از بین برود خدایا درود فرست بر او و

وَعَلی جَمیعِ آبائِهِ، وَاجْعَلْنا مِنْ صَحْبِهِ وَاُسْرَتِهِ، وَابْعَثْنا فی کَرَّتِهِ، حَتّی

بر همه پدرانش و قرار ده ما را از اصحاب و نزدیکانش و در زمان رجعت او ما را برانگیز تا

نَکُونَ فی زَمانِهِ مِنْ اعْوانِهِ، اَللَّهُمَّ ادْرِکْ بِنا قِیامَهُ، وَاشْهِدْنا اَیَّامَهُ، وَصَلِ

ما در زمان او جزء یارانش باشیم خدایا توفیق درک زمان قیام او را نصیب ما گردان و در روزگار ظهورش ما را حاضر کن و درود فرست

عَلَیْهِ، وَعَلَیْهِ اَلسَّلامُ، وَارْدُدْ اِلَیْنا سَلامَهُ، وَرَحْمَةُ اَللَّهِ وَبَرَکاتُهُ.(1)

بر او و سلام او را بسوی ما بازگردان و سلام و تحیت و رحمت خدا و برکاتش بر او باد.

ص :834


1- مصباح المتهجّد، صفحه 669.

فصل دوازدهم: ماه ذی الحجّه

تقویم این ماه:

اوّل ماه ذی الحجّه: روز ولادت حضرت ابراهیم خلیل علیه السلام، پیامبر بزرگ و بت شکن و بناکننده خانه کعبه است.(1) همچنین بنا بر نقل «شیخ طوسی»، این روز، روز ازدواج امیر مؤمنان علی علیه السلام و حضرت صدّیقه کبری فاطمه زهرا علیها السلام (در سال دوم هجری) است.(2) روز هفتم ماه ذی الحجّه: وفات امام محمّد باقر علیه السلام (در سال 114) در چنین روزی واقع شده است.(3) روز هشتم ماه ذی الحجّه: این روز را روز «ترویه» می نامند. «ترویه در لغت به معنای سیراب کردن، و آب ذخیره نمودن است»، در سابق که در عرفات آب نبود، حجّاج روز هشتم آب برای وقوف در عرفات در روز نهم از مکّه با خود می بردند.(4) روز نهم ذی الحجّه: روز عرفه است که روزی بسیار بافضیلت است و حاجیان آن روز را در صحرای عرفات به یاد خدا هستند، همچنین این روز مصادف است با سال روز شهادت حضرت مسلم بن عقیل علیه السلام در شهر کوفه (در سال 60 هجری قمری).(5) روز دهم ماه ذی الحجّه: روز عید بزرگ قربان است که از اعیاد مهمّ اسلامی است.

روز پانزدهم ماه ذی الحجّه: در چنین روزی میلاد مسعود حضرت امام علی النّقی علیه السلام در سال 212 هجری قمری واقع شده است.(6) روز هیجدهم ماه ذی الحجّه: روز عید سعید غدیر، عید ولایت و امامت، از اعیاد مهمّ اسلامی است.

آن روز پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله به فرمان خداوند، علی علیه السلام را به امامت و جانشینی خود منصوب کرد. این واقعه در سال دهم هجری در سرزمین «خُم» نزدیکی مکّه کنار غدیر (برکه آبی) واقع شد. و لذا آن را عید «غدیر خم» می نامند. مرحوم «علّامه امینی» رحمه الله در کتاب شریف «الغدیر» که در 11 جلد نوشته شده

ص :835


1- مصباح المتهجّد، صفحه 671.( البتّه مرحوم سیّد بن طاووس روایتی را نقل می کند که ولادت آن حضرت در شب بیست و پنجم ذی القعده است، اقبال، صفحه 310).
2- همان مدرک.
3- بحارالانوار، جلد 46، صفحه 217.
4- همان مدرک، جلد 96، صفحه 254، حدیث 18.
5- منتهی الآمال، تاریخ زندگانی امام حسین علیه السلام، فصل چهارم( شهادت حضرت مسلم علیه السلام).
6- همان مدرک، تاریخ زندگانی امام علی النّقی علیه السلام و بحارالانوار، جلد 50، صفحه 115، حدیث 4.

است، روایات فراوانی را از طرق اهل سنّت راجع به جریان غدیر خم، نقل می کند که جای تردیدی برای هیچ فرد با انصافی باقی نمی گذارد. روز بیست و چهارم ماه ذی الحجّه: روز «مباهله» است، روزی است که رسول خدا صلی الله علیه و آله با نصارای نجران «مباهله» کرد، و پیش از آن که مباهله صورت گیرد مسیحیان نجران، پشیمان شده و از مباهله صرف نظر کردند. این جریان در سال دهم هجری واقع شده است.(1) (داستان آن را در ذیل اعمال روز مباهله شرح خواهیم داد).

همچنین در این روز حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام در حال رکوع انگشتر خود را به سائل داد(2) و آیه

«إنَّما وَلِیُّکُمُ اَللَّهُ وَ رَسُولُهُ»(3)

در همین رابطه نازل شد.

روز بیست و پنجم ماه ذی الحجّه: روز نزول سوره «هَلْ أَتی است.(4) پس از آن که حضرت علی، حضرت فاطمه، امام حسن و امام حسین علیهم السلام و جناب فضّه، برای ادای نذر خویش که برای شفای امام حسن و امام حسین علیهما السلام کرده بودند، سه روز روزه گرفتند و در روز اوّل غذای افطار خود را به مسکین دادند و با آب افطار کردند و در روز دوم به یتیم و روز سوم به اسیر دادند این سوره در مدح آنان نازل شد (که بعداً شرحش خواهد آمد).

فضیلت ماه ذی الحجّه:

ماه «ذی الحجّه»، آخرین ماه «سال هجری قمری» است و ماهی است بسیار پربرکت. بزرگان دین هنگامی که این ماه وارد می شد، اهمّیّت ویژه ای به عبادت در آن می دادند. مخصوصاً در دهه اوّل این ماه.(5) در بعضی از روایات آمده است، شب های دهگانه ای که قرآن در سوره «والفجر و لیال عشر» به آن سوگند یاد کرده است، شب های دهه اوّل این ماه شریف است،(6) و این سوگند به خاطر عظمت آن است.

خداوند در سوره حج (آیه 28) ضمن بیان فریضه بزرگ «حج» سخن از «أیّام مَعْلُومات» گفته است که مؤمنان باید در آن به یاد خدا باشند. یکی از تفسیرهای معروفِ «أیّام مَعْلُومات» که در روایات نیز آمده است، ده روز اوّل ماه ذی الحجّه است.(7) بنابراین، هم شب های آن عزیز است و هم روزهای آن.

ص :836


1- منتهی الآمال، تاریخ زندگانی پیامبر صلی الله علیه و آله، وقایع سال دهم هجری.
2- مصباح المتهجّد، صفحه 758.
3- سوره مائده، آیه 55.
4- مصباح المتهجّد، صفحه 767.
5- زاد المعاد، صفحه 240.
6- تفسیر قمی، جلد 2، صفحه 419.
7- مصباح المتهجّد، صفحه 671.

در حدیثی از رسول خدا صلی الله علیه و آله می خوانیم که عبادت و کار نیک در هیچ ایّامی به اندازه این ایّام (ده روز اوّل ماه ذی الحجّه) فضیلت ندارد.(1)

افزون بر اینها، هم صدا شدن با زوّار خانه خدا در این ماه، و یاد و خاطره مراسم باشکوه حج و معنویّت و برکات آن، حال و هوای دیگری به انسان می دهد؛ مخصوصاً برای کسانی که در سلک زوّار سعادتمند خانه خدا قرار گرفته اند، یا با یاد و خاطره آنها همراهند.

وجود دو «عید» مهمّ اسلامی عید قربان (عید اضحی) و عید غدیر (عید ولایت) و روز «عرفه» و خاطره دعای عجیب و بسیار گرانبهای امام حسین علیه السلام در عرفات، شکوه و عظمت خاصّی به این ماه بخشیده، و سزاوار است همه مؤمنان (مخصوصاً جوانان پاکدل) از فضای آکنده از معنویّت این ماه غافل نشوند و در خودسازی و تهذیب نفس بکوشند که به پیشرفت های مهمّی نائل می شوند.

اعمال ماه ذی الحجّه:

اعمال این ماه بر دو قسم است:

اوّل اعمالى که مشترک است میان دهه اوّل. دوم اعمالى که مختصّ به ایّام خاصّی است.

اعمال مشترک دهه اوّل:

1- امام صادق علیه السلام می فرماید: پدرم حضرت امام باقر علیه السلام به من فرمود: پسرم! در دهه نخست از ماه ذی الحجّه، هر شب میان نماز مغرب و عشا این دو رکعت نماز را ترک مکن:

در هر رکعت سوره حمد و سوره قل هو اللَّه را می خوانی، پس از آن این آیه (آیه 142 سوره اعراف) را می خوانی:

وَ واعَدْنا مُوسی ثَلاثینَ لَیْلَةً،

و ما با موسی سی شب وعده گذاشتیم

وَ أَتْمَمْناها بَعَشْرٍ،

سپس آن را با ده شب دیگر تکمیل نمودیم

فَتَمَّ میقاتُ رَبِّهِ

به این ترتیب میعاد پروردگارش (با او)

أَرْبَعینَ لَیْلَةً،

چهل شب تمام شد

وَ قالَ مُوسی لِأَخیهِ هارُونَ

و موسی به برادرش هارون گفت:

اخْلُفْنی فی قَوْمی وَ أَصْلِحْ

جانشین من در میان قومم باش و (آنها را) اصلاح کن

وَلٰا تَتَّبِعْ سَبیلَ الْمُفْسِدینَ.

و از روش مفسدان پیروی منما.

ص :837


1- اقبال، صفحه 317.

اگر چنین کنی، در ثواب حاجیان، و اعمال حجّ آنها شریک می شوی.(1) 2- روزه گرفتن در نُه روز اوّل. در روایتی از امام موسی کاظم علیه السلام نقل شده است که هر کس نُه روز اوّل ذی الحجّه را روزه بدارد، خداوند ثواب روزه تمام عمر را برای او می نویسد.(2) 3- ابوحمزه ثمالى از امام صادق علیه السلام نقل کرده است که آن حضرت، از روز اوّل تا عصر روز عرفه، پس از نماز صبح و قبل از نماز مغرب این دعا را می خواند:

اَللهُمَّ هذِهِ الْأَیَّامُ اَلَّتی فَضَّلْتَها عَلَی الْأَیَّامِ وَشَرَّفْتَها،

خدایا این روزهایی است که برتری و شرافتش دادی بر سایر روزها

وَ قَدْ بَلَّغْتَنیها بِمَنِّکَ وَرَحْمَتِکَ،

و به لطف و رحمتت مرا بدانها رساندی

فَاَنْزِلْ عَلَیْنا مِنْ بَرَکاتِکَ،

پس برکات خودت را بر ما فرو بار

وَاَوْسِعْ عَلَیْنا فیها مِنْ نَعْمآئِکَ،

و از نعمتهای خود در این روزها بر ما وسعت ده

اَللهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ اَنْ تُصَلِّیَ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ،

خدایا من از تو خواهم که درود فرستی بر محمّد و آل محمّد

و اِنْ تَهْدِیَنا فیها

و نیز خواهم که ما را دراین روزها به

لِسَبیلِ الْهُدی وَالْعَفافِ

راه هدایت و پاکدامنی

وَالْغِنی

و بی نیازی راهنمایی فرمایی

وَالْعَمَلِ فیها بِمٰا تُحِبُّ وَتَرْضی

اَللَّهُمَ و موفقمان داری به انجام آنچه دوست داری و موجب خشنودی تواست

اِنّی اَسْئَلُکَ یا مَوْضِعَ کُلِّ شَکْویٰ

خدایااز تو خواهم ای جایگاه هر شکایت

وَیا سامِعَ کُلِّ نَجْوی وَیا شاهِدَ کُلِ مَلَأٍ،

و ای شنوای هر سخن سِرّی و راز و ای حاضر در هر

وَیا عالِمَ کُلِّ خَفِیَّةٍ، اَنْ تُصَلِّیَ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ،

جمع و ای دانای هر نهان که درود فرستی بر محمّد و آل محمّد

وَ اَنْ تَکْشِفَ عَنَّا فیهَا الْبَلاءَ،

و بگشایی در این روزها از ما بلا و گرفتاری را

وَ تَسْتَجیبَ لَنا فیهَا الدُّعآءَ،

و مستجاب گردانی در آنها دعای ما را

وَ تُقَوِّیَنا فیها وَ تُعینَنا،

و نیرو دهی به ما در این روزها و کمکمان دهی

وَتُوَفِّقَنا فیها لِما تُحِبُّ رَبَّنا

و موفقمان داری پروردگارا بدانچه دوست داری

وَتَرْضی

و خشنود گردی

وَعَلی مَا افْتَرَضْتَ

و بر آنچه واجب کرده ای

عَلَیْنا مِنْ طاعَتِکَ،

بر ما از اطاعت خودت

وَطاعَةِ رَسُولِکَ

و اطاعت پیامبرت

وَاهْلِ وِلایَتِکَ،

و اهل ولایتت

اَللهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ یا اَرْحَمَ

خدایا از تو خواهم ای مهربانترین

ص :838


1- اقبال، صفحه 317.
2- زاد المعاد، صفحه 240.

الرَّاحِمینَ، اَنْ تُصَلِّیَ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ،

مهربانان که درود فرستی بر محمّد و آل محمّد

و اِنْ تَهَبَ لَنا فیهَا الرِّضا،

و در این ایام خشنودی خویش را به من ببخش

اِنَّکَ سَمیعُ الدُّعآءِ،

که براستی تو شنوای دعایی

وَلٰا تَحْرِمْنا خَیْرَ

و محروم مکن ما را از خیری

ما تُنْزِلُ فیها مِنَ السَّمآءِ،

که در این روزها از آسمان فرو باری

وَطَهِّرْنا مِنَ الذُّنُوبِ یا عَلّامَ الْغُیُوبِ،

و پاکمان کن از گناهان ای دانای بر نادیدنیها

وَاَوْجِبْ لَنا فیها دارَ الْخُلُودِ،

و واجب گردان در این ایّام برای ما خانه جاویدان را

اَللَّهُمَّ صَلِ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ،

خدایا درود فرست بر محمّد و آل محمّد

وَلٰا تَتْرُکْ لَنا فیها ذَنْباً اِلَّا غَفَرْتَهُ،

و هیچ گناهی برای ما باقی مگذار جز آن که بیامرزی

وَلٰا هَمّاً اِلَّافَرَّجْتَهُ،

و نه اندوهی جزآن که بگشایی

وَلٰا دَیْناً اِلَّا قَضَیْتَهُ،

و نه بِدهی جز آن که بپردازی

وَلٰا غاٰئِباً اِلَّا اَدَّیْتَهُ،

و نه غایبی جز آن که به ما برسانی

وَلٰا حاجَةً مِنْ حَوائِجِ

و نه حاجتی از حاجات

الدُّنْیا وَالْآخِرَةِ

دنیا و آخرت

اِلَّا سَهَّلْتَها وَیَسَّرْتَها،

جز آن که آسان و هموارش گردانی

اِنَّکَ عَلیٰ کُلِّ شَیْ ءٍ قَدیرٌ، اَللهُمَّ یا

که براستی تو بر هر چیز توانایی خدایا ای

عالِمَ الْخَفِیَّاتِ،

دانای اسرار پنهان

یا راحِمَ الْعَبَراتِ،

ای رحم کننده بر اشک دیدگان

یا مُجیبَ الدَّعَواتِ،

ای اجابت کننده دعاها

یا رَبَّ الْأَرَضینَ

ای پروردگار زمینها

وَالسَّمواتِ،

و آسمانها

یا مَنْ لا تَتَشابَهُ عَلَیْهِ الْأَصْواتُ،

ای که صداها (ی بیشمار) بر او اشتباه نشود

صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ،

درود فرست بر محمّد و آل محمّد

وَاجْعَلْنا فیها مِنْ عُتَقآئِکَ

و قرار ده ما را در این روزها ازآزادشدگان

وَطُلَقآئِکَ مِنَ النَّارِ،

و رهایی یافتگان از آتش

وَالْفائِزینَ بِجَنَّتِکَ،

و نائل شوندگان به بهشتت

وَالنَّاجینَ بِرَحْمَتِکَ،

و نجات یافتگان بوسیله رحمتت

یاارْحَمَ الرَّاحِمینَ، وَصَلَّی اَللَّهُ

ای مهربانترین مهربانان و درود خدا

عَلیٰ سَیِّدِنا مُحَمَّدٍ

بر آقای ما محمّد و

وَآلِهِ اَجْمَعینَ، وَسَلَّمَ عَلَیْهِمْ تَسْلیماً.(1)

آلش همگی و سلام بر همه آنان باد.

***

4- آن پنج دعایی را بخواند که به فرموده امام باقر علیه السلام خداوند آن را بوسیله جبرئیل برای حضرت عیسی علیه السلام هدیه فرستاد، تا در ایّام این دهه، آنها را بخواند. آن پنج دعا چنین است:

ص :839


1- مصباح المتهجّد، صفحه 672 و اقبال، صفحه 322( با اندکی تفاوت).

(1) اَشْهَدُ اَنْ لااِلهَ اِلَّا اَللَّهُ،

(1) گواهی دهم که معبودی جز خدای یگانه نیست

وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ،

که شریک ندارد

لَهُ الْمُلْکُ

از آن اوست فرمانروایی

وَلَهُ اَلْحَمْدُ،

و خاص اوست ستایش هر چه خیر است

بِیَدِهِ الْخَیْرُ،

بدست اوست

وَهُوَ عَلیٰ کُلِّ شَیْ ءٍ قَدیرٌ.

و او بر هر چیز تواناست

(2) اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلَّا اَللَّهُ،

(2) گواهی دهم که معبودی جز خدای یگانه نیست

وَحْدَهُ لاشَریکَ لَهُ،

که شریک ندارد

اَحَداً صَمَداً، لَمْ یَتَّخِذْ صاحِبَةً وَلٰا وَلَداً.

یگانه بی نیازی که همسر و فرزندی برای خود نگیرد

(3) اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ

(3) گواهی دهم که معبودی

اِلَّا اَللَّهُ،

جز خدای یگانه نیست

وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ،

که شریک ندارد

اَحَداً صَمَداً،

یگانه بی نیازی

لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ،

که نزاید و نه زاییده شده

وَلَمْ یَکُنْ لَهُ

و نیست برایش

کُفُواً اَحَدٌ.

همتایی هیچ کس

(4) اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلَّا اَللَّهُ،

(4) گواهی دهم که معبودی جز خدای یگانه نیست

وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ،

که شریکی ندارد

لَهُ الْمُلْکُ وَلَهُ

از آن اوست فرمانروایی و خاص اوست

اَلْحَمْدُ، یُحْیی وَیُمیتُ،

ستایش زنده کند و بمیراند

وَهُوَ حَیٌّ لا یَمُوتُ،

و اوست زنده ای که نمیرد

بِیَدِهِ الْخَیْرُ، وَهُوَ عَلیٰ کُلِ

خیر بدست اوست و او بر هر

شَیْ ءٍ قَدیرٌ.

چیز تواناست

(5) حَسْبِیَ اَللَّهُ

(5) بس است مرا خدا

وَکَفی سَمِعَ اَللَّهُ لِمَنْ دَعا،

و کافی است بشنود خدا صدای هر کس که دعا کند

لَیْسَ وَرآءَ اَللَّهِ مُنْتَهی

ورای خدا انتهایی نیست

اَشْهَدُللَّهِ بِمٰا دَعا،حضرت امام باقر علیه السلام آن را به عربی تبدیل کرده باشد.(1)ممکن است این دعا به زبان عربی بر حضرت مسیح علیه السلام نازل شده باشد و نیز ممکن است

و برای خداست آخرت و دنیا.

سپس حضرت عیسی علیه السلام پاداش فراوانی را برای صد مرتبه خواندنِ این پنج دعا ذکر فرمود.(2) مرحوم «علّامه مجلسی» گفته است: اگر کسی هر روز هر یک از این پنج دعا را ده مرتبه بخواند (که در مدّت ده روز هر کدام را صد مرتبه خوانده است) به روایت عمل کرده است. البتّه اگر هر روز هر دعایی را صد مرتبه بخواند بهتر است.(3)

***

5- در هر روز از این دهه، این تهلیلات [

لا اِلٰه إلّااللَّه

ها] را که از امیر مؤمنان علیه السلام نقل شده است بخواند و اگر روزی ده مرتبه بخواند بهتر است:

ص :840


1- گواهی دهم برای خدا بدانچه خوانده است وَ اَنَّهُ بَری ءٌ مِمَّنْ تَبَرَّءَ، و این که بیزار است از هر که از او بیزاری جسته وَ اَنَّ لِلَّهِ الْأخِرَةَ وَالْأُولی
2- اقبال، صفحه 323.
3- زادالمعاد، صفحه 245.

لا اِلهَ اِلَّا اَللَّهُ عَدَدَ الّلَیإِلىٰ وَالدُّهُورِ،

معبودی جز خدا نیست به شماره شبها و روزگاران

لا اِلهَ اِلَّا اَللَّهُ عَدَدَ امْواجِ الْبُحُورِ،

معبودی جز خدا نیست به شماره موجهای دریاها

لااِلهَ اِلَّا اَللَّهُ

معبودی جز خدا نیست

وَرَحْمَتُهُ خَیْرٌ مِمَّا یَجْمَعُونَ،

و رحمت او بهتر است از آنچه مردم جمع کنند

لا اِلهَ اِلَّا اَللَّهُ عَدَدَ الشَّوْکِ وَالشَّجَرِ،

معبودی جز خدا نیست به شماره هر خار و هر درخت

لا اِلهَ اِلَّا اَللَّهُ عَدَدَ الشَّعْرِ وَالْوَبَرِ،

معبودی جز خدا نیست به شماره هر مُو و کُرک

لا اِلهَ اِلَّا اَللَّهُ عَدَدَ الْحَجَرِوَالْمَدَرِ،

معبودی جز خدا نیست به شماره هر سنگ و کلوخ

لا اِلهَ اِلَّا اَللَّهُ عَدَدَ لَمْحِ الْعُیُونِ،

معبودی جز خدا نیست به شماره بهم خوردن چشمها

لا اِلهَ اِلَّا اَللَّهُ فِی اللَّیْلِ اِذاعَسْعَسَ،

معبودی جز خدا نیست در شب چون تاریک شود

وَالصُّبْحِ اِذٰا تَنَفَّسَ،

و در صبح چون بدمد

لا اِلهَ اِلَّا اَللَّهُ

معبودی نیست جز خدا

عَدَدَ الرِّیاحِ فِی الْبَراری

به شماره بادها در صحراها

وَالصُّخُورِ، لا اِلهَ اِلَّا اَللَّهُ

و کوهها معبودی جز خدا نیست

مِنَ الْیَوْمِ إِلىٰ یَوْمِ یُنْفَخُ فِی الصُّورِ.(1)

از امروز تا روز نفخ صور.

اعمال مختصّ روزها و شب های این ماه:

روز اوّل ماه: روز اوّل ماه ذی الحجّه روز مبارکی است و برای آن اعمالى چند نقل شده است:

1- روزه گرفتن. در روایتی از امام موسی بن جعفر علیهما السلام نقل شده است که هر کس روز اوّل ماه ذی الحجّه را روزه بگیرد، خداوند برای وی پاداش عظیمی را می نویسد.(2)

2- خواندن نماز حضرت فاطمه علیها السلام. مرحوم «شیخ طوسی» فرموده است:

مستحب است در این روز، نماز حضرت فاطمه علیها السلام را بخواند و این نماز چهار رکعت است (هر دو رکعت به یک سلام) و همانند نماز حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام است؛ در هر رکعت، یک مرتبه سوره حمد و پنجاه مرتبه سوره قل هو اللَّه را بخواند و بعد از سلام تسبیح حضرت فاطمه علیها السلام را بگوید، آنگاه بخواند:

سُبْحانَ ذِی الْعِزِّ الشَّامِخِ الْمُنیفِ،

منزّه است خدای صاحب عزت بلند و والا

سُبْحانَ ذِی الْجَلالِ الْباِذِخِ اَلْعَظیمِ،

منزّه است صاحب شوکت مرتفع و بزرگ

سُبْحانَ ذِی الْمُلْکِ الْفاخِرِ الْقَدیمِ،

منزّه است صاحب فرمانروایی گرانمایه و دیرینه

سُبْحانَ مَنْ یَری

منزّه است آن کس که بیند

اَثَرَ النَّمْلَةِ فِی الصَّفا،

جای پای مور را برروی سنگ خارا

ص :841


1- اقبال، صفحه 324.
2- مصباح المتهجّد، صفحه 671.

سُبْحانَ مَنْ یَری وَقْعَ الطَّیْرِ فِی الْهَوآءِ،

منزّه است آن کس که بیند ردّ عبور پرنده را در هوا

سُبْحانَ مَنْ هُوَ هکَذا

منزّه است آن کس که فقط او چنین است

وَلٰا هَکَذا غَیْرُهُ.(1)

و جز او چنین نیست.

3- نیم ساعت قبل از ظهر، دو رکعت نماز بگزارد و در هر رکعت، یک مرتبه سوره حمد و ده مرتبه سوره قل هو اللَّه و ده مرتبه آیةالکرسی و ده مرتبه سوره إنّا أنزلناه را بخواند.(2) 4- هر کس از ظالمی خوف داشته باشد در این روز بگوید:

«حَسْبی حَسْبی حَسْبی مِنْ سُؤإِلىٰ عِلْمُکَ بِحالى

»، تا خداوند او را از شرّ آن ظالم حفظ کند.(3) روز هشتم ماه: روز هشتم ذی الحجّه را روز «ترویه» می نامند و به روایت امام صادق علیه السلام روزه در آن، کفّاره گناهان زیادی است.(4) شب نهم (شب عرفه): شب عرفه از شب های مبارک و بافضیلت است که عبادت و توبه و راز و نیاز با حضرت حقّ در آن بسیار پرارزش است.

در روایتی از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل شده است که فرمود: شب عرفه شبی است که دعاها در آن مستجاب است، و کسی که آن شب را به عبادت بپردازد، پاداش سالها عبادت را دارد و این شب، شبِ مناجات و توبه است.(5) برای این شب، اعمالى نقل شده است:

1- این دعا را که از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل شده است بخواند، و در پاداش آن فرموده هر کس آن را در شب عرفه یا شب های جمعه بخواند، خداوند او را بیامرزد:

اَللَّهُمَّ یا شاهِدَ کُلِّ نَجْوی

خدایا ای آگاه هر راز

وَمَوْضِعَ کُلِّ شَکْویٰ

و مرجع هر شکایت

وَعالِمَ کُلِّ خَفِیَّةٍ،

و دانای هر پنهان

وَمُنْتَهی کُلِّ حاجَةٍ،

و منتهای هر حاجت

یا مُبْتَدِئاً بِالنِّعَمِ عَلَی الْعِبادِ،

ای آغازنده نعمت ها بر بندگان

یا کَریمَ الْعَفْوِ، یا حَسَنَ

ای بزرگوار گذشت ای نیکو

التَّجاوُزِ، یا جَوادُ،

درگذر ای بخشنده

یا مَنْ لا یُواری مِنْهُ لَیْلٌ داجٍ،

ای که نه شب تار چیزی را از تو پنهان کند

وَلٰا بَحْرٌ عَجَّاجٌ، وَلٰا

و نه دریای مواج و نه

ص :842


1- مصباح المتهجّد، صفحه 671.
2- اقبال، صفحه 325.
3- همان مدرک.
4- همان مدرک.
5- همان مدرک.

سَمآءٌ ذاتُ ابْراجٍ،

آسمان برج دار

وَلٰا ظُلَمٌ ذاتُ ارْتِیاجٍ،

و نه تاریکیهای پیچیده درهم

یا مَنِ الظُّلْمَةُ عِنْدَهُ ضِیآءٌ،

ای کسی که تاریکی در پیش او روشن است

اَسْئَلُکَ بِنُورِ وَجْهِکَ الْکَریمِ،

از تو خواهم به حق نور ذات بزرگوارت

اَلَذی تَجَلَّیْتَ بِهِ لِلْجَبَلِ

همان که بدان وسیله بر کوه تجلی فرمودی

فَجَعَلْتَهُ دَکّاً، وَخَرَّ

و آن را متلاشی کردی

مُوسی صَعِقاً،

و موسی مدهوش بر زمین افتاد

وَبِاسْمِکَ اَلَذی رَفَعْتَ بِهِ السَّمواتِ بِلا عَمَدٍ،

و به همان نامت که آسمانها را بدون ستون برافراشتی

وَسَطَحْتَ بِهِ الْأَرْضَ عَلیٰ وَجْهِ ماءٍ جَمَدٍ،

وزمین را بر روی آبی منجمد شده پهن کردی

وَبِاسْمِکَ الْمَخْزُونِ الْمَکْنُونِ الْمَکْتُوبِ الطَّاهِرِ،

و بدان نامت که پیش تو در گنجینه و در پرده و نوشته و پاکیزه است

اَلَذی اِذٰا دُعیتَ بِهِ اَجَبْتَ،

همانکه هرگاه بدان نام بخوانندت اجابت کنی

وَ اِذا سُئِلْتَ بِهِ اَعْطَیْتَ، وَبِاسْمِکَ

و هرگاه بدان از تو خواهند عطافرمایی

السُّبُوحِ الْقُدُّوسِ الْبُرْهانِ،

و به حق نام منزّه و مقدس و برهان تو

اَلَذی هُوَ نُورٌ عَلیٰ کُلِّ نُورٍ،

که آن نور است بر هر نوری

وَنُورٌ مِنْ نُورٍ،

و نور است از نوری

یُضییُ مِنْهُ کُلُّ نُورٍ،

که روشنی گیرد از آن هر نور

اِذٰا بَلَغَ الْأَرْضَ اَنْشَقَّتْ،

چون به زمین رسد شکافته شود

وَ اِذا بَلَغَ السَّمواتِ فُتِحَتْ،

و چون به آسمانها رسد گشوده شوند

وَ اِذا بَلَغَ الْعَرْشَ اهْتَزَّ،

و چون به عرش رسد بلرزد

وَبِاسْمِکَ اَلَذی تَرْتَعِدُ

و به حق آن نامت که بلرزد

مِنْهُ فَرآئِصُ مَلائِکَتِکَ،

از آن اندام فرشتگانت

وَاَسْئَلُکَ بِحَقِّ جَبْرَئیلَ

و از تو خواهم به حق جبرئیل

وَمیکائیلَ وَاسْرافیلَ،

و میکائیل و اسرافیل

وَبِحَقِّ مُحَمَّدٍ الْمُصْطَفی

و به حق محمّد مصطفی

صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ،

که درود خدا بر او و آلش

وَعَلی جَمیعِ الْأَنْبِیآءِ وَجَمیعِ الْمَلائِکَةِ،

و بر جمیع پیمبران و همه فرشتگان

وَبِالْاسْمِ

و به حق آن نامی

اَلَذی مَشی بِهِ الْخِضْرُ عَلیٰ قُلَلِ الْمآءِ،

که حضرت خضر بوسیله آن بر روی امواج آب دریا راه می رفت

کَمٰا مَشی بِهِ عَلیٰ جَدَدِ الْأَرْضِ،

چنانچه بر روی زمین هموار راه می رفت

وَبِاسْمِکَ اَلَذی فَلَقْتَ بِهِ الْبَحْرَ لِمُوسی

و به حق آن نامت که شکافتی بدان دریا را برای موسی

وَاغْرَقْتَ فِرْعَوْنَ وَقَوْمَهُ،

و غرق کردی فرعون و قوم او را

و اِنْجَیْتَ بِهِ مُوسَی بْنَ عِمْرانَ

و نجات دادی بدان موسی بن عمران

وَمَنْ مَعَهُ،

و همراهانش را

وَبِاسْمِکَ اَلَذی دَعاکَ بِهِ مُوسَی

و به حق آن نامت که موسی

ص :

بْنُ عِمْرانَ مِنْ جانِبِ الطُّورِ الْأَیْمَنِ،

بن عمران بوسیله آن تو را خواند از جانب راست کوه طور

فَاسْتَجَبْتَ لَهُ وَالْقَیْتَ عَلَیْهِ مَحَبَّةًمِنْکَ،

و اجابتش کردی و محبّت خود را بر دلش انداختی

وَبِاسْمِکَ اَلَذی بِهِ اَحْیی عیسَی بْنُ مَرْیَمَ الْمَوْتی

و به حق آن نامت که عیسی بن مریم بوسیله اش مردگان را زنده کرد

وَتَکَلَّمَ فِی الْمَهْدِصَبِیّاً،

و در گهواره در زمان کودکی سخن گفت

وَابْرَءَ الْأَکْمَهَ وَالْأَبْرَصَ بِاذْنِکَ،

و کور مادرزاد و مبتلای به مرض برص را به اذن تو شفا داد

وَبِاسْمِکَ اَلَذی دَعاکَ بِهِ حَمَلَةُ عَرْشِکَ،

و بدان نامت که خواند بوسیله آن تو را حاملین

وَجَبْرَئیلُ وَمیکآئیلُ وَاسْرافیلُ،

عرشت و جبرئیل و میکائیل و اسرافیل

وَحَبیبُکَ مُحَمَّدٌ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ،

و حبیبت محمّد صلی اللَّه علیه و آله

وَمَلآئِکَتُکَ الْمُقَرَّبُونَ،

و فرشتگان مقرّب

و اِنْبِیآؤُکَ الْمُرْسَلُونَ، وَعِبادُکَ

و پیمبران مرسلت و بندگان

الصَّالِحُونَ مِنْ اَهْلِ السَّمواتِ وَالْأَرَضینَ،

شایسته ات از اهل آسمانها و زمینها

وَبِاسْمِکَ اَلَذی دَعاکَ بِهِ ذُوالنُّونِ،

و بدان نامت که یونس تو را بدان نام خواند

اِذْ ذَهَبَ مُغاضِباً

در آن هنگام که خشمناک برفت

فَظَنَّ اَنْ لَنْ تَقْدِرَ عَلَیْهِ،

و گمان داشت که بر او سخت نگیری

فَنادی فِی الظُّلُماتِ، اَنْ

پس ندا کرد در میان تاریکیها که

لا اِلهَ اِلَّا اَنْتَ،

معبودی جز تو نیست

سُبْحانَک اِنّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمینَ،

منزهی تو و براستی من از ستمکاران هستم

فَاسْتَجَبْتَ لَهُ وَنَجَّیْتَهُ مِنَ الْغَمِّ،

پس تو اجابتش کردی و از اندوه نجاتش دادی

وَکَذلِکَ تُنْجِی الْمُؤْمِنینَ،

و این چنین نجات دهی مؤمنان را

وَبِاسْمِکَ اَلْعَظیمِ

و بدان نام عظیمت

اَلَذی دَعاکَ بِهِ داوُدُ،

که داود بدان نام تو را خواند

وَخَرَّ لَکَ ساجِداً،

و برایت به سجده افتاد

فَغَفَرْتَ لَهُ ذَنْبَهُ،

پس گناهش آمرزیدی

وَبِاسْمِکَ اَلَذی دَعَتْکَ بِهِ اسِیَةُ اَمْرَأَةُفِرْعَوْنَ،

و بدان نامت که آسیه همسرفرعون بدان نام تو را خواند

اِذْ قالَتْ رَبِّ ابْنِ لی عِنْدَکَ بَیْتاً فِی الْجَنَّةِ،

و گفت: پروردگارا برای من نزد خود در بهشت خانه ای بنا کن

وَ نَجِّنی مِنْ فِرعَوْنَ وَعَمَلِهِ،

و نجاتم ده از فرعون وکردارش

وَ نَجِّنی مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمینَ،

و نجاتم ده از دست مردم ستمکار

فَاسْتَجَبْتَ لَها دُعائَها، وَ بِاسْمِکَ

پس دعایش را اجابت کردی و بدان نامت

اَلَذی دَعاکَ بِهِ اَیُّوبُ،

که ایوب تو را بدان خواند

اِذْ حَلَّ بِهِ الْبَلآءُ،

در آن هنگام که بلا بر او نازل شد

فَعافَیْتَهُ وَ اتَیْتَهُ اَهْلَهُ،

پس او را تندرست کرده و کسانش را به او دادی

وَمِثْلَهُمْ

و نظایرشان را

ص :844

مَعَهُمْ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِکَ

نیز از رحمت خویش

وَذِکْری لِلْعابِدینَ،

و پندی برای پرستش کنندگان

وَبِاسْمِکَ اَلَذی دَعاکَ بِهِ یَعْقُوبُ،

و بدان نامت که یعقوب تو را بدان نام خواند

فَرَدَدْتَ عَلَیْهِ بَصَرَهُ،

پس بیناییش را

وَقُرَّةَ عَیْنِهِ یُوسُفَ،

و نور دیده اش یوسف را به او بازگرداندی

وَجَمَعْتَ شَمْلَهُ،

و پریشانیش را برطرف کردی

وَبِاسْمِکَ اَلَذی دَعاکَ بِهِ سُلَیْمانُ،

و بدان نامت که سلیمان بدان تو را خواند

فَوَهَبْتَ لَهُ مُلْکاً

پس بدو سلطنتی دادی

لا یَنْبَغی لِاَحَدٍ مِنْ بَعْدِهِ،

که شایسته نبود برای هیچ کس پس از او

اِنَّکَ اَنْتَ الْوَهَّابُ،

و براستی تو پربخششی

وَبِاسْمِکَ اَلَذی سَخَّرْتَ بِهِ الْبُراقَ لِمُحَمَّدٍ صَلَّی

و بدان نامت که براق را برای محمّد صلی

اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَسَلَّمَ،

اللَّه علیه و آله مسخر کردی

اِذْ قالَ تَعإِلىٰ سُبْحانَ اَلَذی اسْری بِعَبْدِهِ لَیْلًا مِنَ

آن جا که فرمودی: «منزّه است خدایی که راه برد بنده اش را شبانه از

الْمَسْجِدِ الْحَرامِ الَی الْمَسْجِدِ الْأَقْصی

مسجدالحرام تا مسجد اقصی»

وَقَوْلُهُ: سُبْحانَ اَلَذی سَخَّرَ لَنا

و گفتار دیگرت: «منزّه است خدایی که مسخر کرد برای ما

هذا وَما کُنَّا لَهُ مُقْرِنینَ،

این را وگرنه ما نیروی تسخیرش را نداشتیم

وَ اَنَّا إِلىٰ رَبِّنا لَمُنْقَلِبُونَ.

و ما بسوی پروردگارمان باز می گردیم»

وَبِاسْمِکَ اَلَذی تَنَزَّلَ بِهِ

و بدان نامت که نازل می شد بوسیله آن

جَبْرَئیلُ عَلیٰ مُحَمَّدٍ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ،

جبرئیل بر محمّد صلی اللَّه علیه و آله

وَبِاسْمِکَ اَلَذی دَعاکَ بِهِ آدَمُ،

و بدان نامت که خواند بدان نام تو را آدم

فَغَفَرْتَ لَهُ ذَنْبَهُ،

پس گناهش آمرزیدی

وَاسْکَنْتَهُ جَنَّتَکَ،

و در بهشتت جایش دادی

وَاَسْئَلُکَ بِحَقِّ الْقُرْآنِ اَلْعَظیمِ، وَبِحَقِ

و از تو خواهم به حق قرآن عظیم و به حق

مُحَمَّدٍ خاتَمِ النَّبِیّینَ،

محمّد خاتم پیمبران

وَبِحَقِّ ابْراهیمَ،

و به حق ابراهیم

وَبِحَقِّ فَصْلِکَ یَوْمَ الْقَضآءِ، وَبِحَقِ

و به حق جدا کردنت حق و باطل را در روز داوری و به حق

الْمَوازینِ اِذٰا نُصِبَتْ،

میزانها هنگامی که نصب گردد

وَالصُّحُفِ اِذٰا نُشِرَتْ،

و نامه ها آنگاه که گشوده شود

وَبِحَقِّ الْقَلَمِ وَما جَری

و به حق قلم و آنچه بنویسد

وَاللَّوْحِ وَما احْصی

و لوح و آنچه بشمارد

وَبِحَقِّ الْاسْمِ اَلَذی کَتَبْتَهُ

و به حق آن نامت که نوشتی آن را

عَلیٰ سُرادِقِ الْعَرْشِ قَبْلَ

بر سراپرده های عرش پیش از آن که

خَلْقِکَ الْخَلْقَ وَالدُّنْیا

خلق را بیافرینی و دنیا

وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ بِالْفَیْ عامٍ،

و خورشید و ماه را خلق فرمایی

وَ اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلَّااَللَّهُ،

و گواهی دهم که معبودی جزخدای یگانه نیست

ص :845

وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ،

که شریکی ندارد

وَ اَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ،

و این که محمّد بنده و رسول او است

وَاَسْئَلُکَ بِاسْمِکَ

و از تو خواهم بدان نام

الْمَخْزُونِ فی خَزآئِنِکَ،

محفوظ در خزینه هایت

اَلَّذِی اسْتَاْثَرْتَ بِهِ

که مخصوص خود ساختی آن را

فی عِلْمِ الْغَیْبِ عِنْدَکَ،

در علم غیب در نزد خویشتن و

لَمْ یَظْهَرْ عَلَیْهِ اَحَدٌ مِنْ خَلْقِکَ،

آگاه نشد بر آن هیچ کس از خلق تو

لا مَلَکٌ مُقَرَّبٌ،

نه فرشته مقربی

وَلٰا نَبِیٌّ مُرْسَلٌ،

و نه پیامبر مرسلی

وَلٰا عَبْدٌمُصْطَفیً،

و نه بنده برگزیده ای

وَاَسْئَلُکَ بِاسْمِکَ

و از تو خواهم بدان نامت

اَلَذی شَقَقْتَ بِهِ الْبِحارَ،

که شکافتی بدان دریاها را

وَقامَتْ بِهِ الْجِبالُ،

و برپا شد بدان کوهها

وَاخْتَلَفَ بِهِ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ،

و در رفت و آمد شد بدان شب و روز

وَبِحَقِّ السَّبْعِ الْمَثانی

و به حق سوره مبارکه حمد

وَ الْقُرْآنِ اَلْعَظیمِ،

و قرآن عظیم و

وَبِحَقِّ الْکِرامِ الْکاتِبینَ،

به حق نویسندگان ارجمندت

وَبِحَقِّ طه وَ یس،

و به حق طه و یس

وَکهیعص، وَحمعسق، وَبِحَقِ

و کهیعص و حمعسق و به حق

تَوْراةِ مُوسی و اِنْجیلِ عیسی وَزَبُورِ داوُدَ،

تورات موسی و انجیل عیسی و زبور داود

وَفُرْقانِ مُحَمَّدٍ صَلَّی اَللَّهُ

و قرآن محمّد که درود تو

عَلَیْهِ وَ آلِهِ، وَعَلی جَمیعِ الرُّسُلِ،

بر او و آلش و بر جمیع رسولان باد

وَباهِیّاً شَراهِیّاً،

و به حق آهی و شراهی (که دو نام اعظم یا نام دو تن از بزرگان دین است)

اَللهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِحَقِ

خدایا از تو خواهم به حق

تِلْکَ الْمُناجاتِ،

آن مناجاَتی

اَلَّتی بَیْنَکَ وَبَیْنَ مُوسَی بْنِ عِمْرانَ

که میان تو و موسی بن عمران

فَوْقَ جَبَلِ طُورِ

در بالای کوه طور

سَیْنآءَ، وَاَسْئَلُکَ بِاسْمِکَ

سینا گذشت و از تو خواهم به آن نامت

اَلَذی عَلَّمْتَهُ مَلَکَ الْمَوْتِ لِقَبْضِ الْأَرْواحِ،

که آن را برای گرفتن جانها به ملک الموت یاد دادی

وَاَسْئَلُکَ بِاسْمِکَ

و از تو خواهم بدان نامت

اَلَذی کُتِبَ عَلیٰ وَرَقِ الزَّیْتُونِ،

که نوشته شد به برگ زیتون

فَخَضَعَتِ النّیرانُ لِتِلْکَ الْوَرَقَةِ،

و آتشها در مقابل آن نام فروتن گشت

فَقُلْتَ: یا نارُ کُونی بَرْداً وَسَلاماً.

و فرمودی «ای آتش سرد و سلامت باش»

وَاَسْئَلُکَ بِاسْمِکَ اَلَذی کَتَبْتَهُ

و از تو خواهم بدان نامت که نوشتی آن را بر

عَلی سُرادِقِ الْمَجْدِ وَالْکَرامَةِ،

سراپرده های مجد و کرامت

یا مَنْ لا یُحْفیهِ سآئِلٌ، وَلٰا یَنْقُصُهُ نآئِلٌ،

ای که درمانده اش نکند سائلی

و نکاهدش دادن جایزه ای،

ص :846

یا مَنْ بِهِ یُسْتَغاثُ

ای که به او استغاثه شود

وَالَیْهِ یُلْجَأُ،

و به او پناه برند

اَسْئَلُکَ بِمَعاقِدِ الْعِزِّ مِنْ عَرْشِکَ،

از تو خواهم به حق آنچه موجب عزت عرشت گشته

وَمُنْتَهَی الرَّحْمَةِ مِنْ کِتابِکَ،

و به آخرین حد نهایی رحمت از کتاب تو

وَبِاسْمِکَ الْأَعْظَمِ،

و به اسم اعظمت

وَجَدِّکَ الْأَعْلی وَکَلِماتِکَ

و مقام والاترت و کلمات

التَّآمَّاتِ الْعُلی

کامله و والایت

اَللهُمَّ رَبَّ الرِّیاحِ

خدایاای پروردگار بادها

وَما ذَرَتْ،

و آنچه پراکنده کنند

وَالسَّمآءِ وَما اظَلَّتْ،

و پروردگار آسمان و آنچه را سایه کنند

وَالْأَرْضِ وَما اقَلَّتْ،

و پروردگار زمین و آنچه برخود دارد

وَالشَّیاطینِ وَما اَضَلَّتْ،

و پروردگار شیاطین و آنچه را گمراه کنند

وَالْبِحارِ وَما جَرَتْ،

و دریاها و آنچه را همراه برند

وَبِحَقِّ کُلِّ حَقٍّ هُوَ عَلَیْکَ حَقٌّ،

و به حق هر حقی که بر توست

وَبِحَقِّ الْمَلآئِکَةِ الْمُقَرَّبینَ،

و به حق فرشتگان مقربت

وَالرَّوْحانِیّینَ وَالْکَرُوبِیّینَ،

و روحانیان و کروبیان

وَالْمُسَبِّحینَ لَکَ بِاللَّیْلِ

و آنان که تسبیحت کنند

وَالنَّهارِ لا یَفْتُرُونَ،

به شب و روز بی آن که سستی کنند

وَبِحَقِّ ابْراهیمَ خَلیلِکَ،

و به حق ابراهیم خلیل تو

وَبِحَقِّ کُلِّ وَلِیٍّ یُنادیکَ بَیْنَ الصَّفا وَالْمَرْوَةِ،

و به حق هر ولی و دوستی که تو را در میان صفا و مروه صدا زند

وَتَسْتَجیبُ لَهُ دُعآئَهُ،

و دعایش را به اجابت رسانی

یا مُجیبُ اَسْئَلُکَ

ای اجابت کننده از تو خواهم

بِحَقِّ هذِهِ الْأَسْماءِ،

به حق این نامها

وَبِهذِهِ الدَّعَواتِ،

و به این دعاها

اَنْ تَغْفِرَ لَنا ما قَدَّمْنا وَما اخَّرْنا،

که بیامرزی آنچه ازگناهان که از پیش داشته و از این پس داریم

وَما اسْرَرْنا وَما اعْلَنَّا، وَما

و آنچه پنهان کرده و آنچه را آشکار کردیم و آنچه را

ابْدَیْنا وَما اخْفَیْنا،

ظاهر کرده و آنچه را مخفی کردیم

وَما اَنْتَ اَعْلَمُ بِهِ مِنَّا،

و آنچه را تو بدان آگاهتری از ما

اِنَّکَ عَلیٰ کُلِّ شَیْ ءٍ قَدیرٌ،

که براستی تو بر هر چیز توانایی

بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ،

به رحمتت ای مهربانترین مهربانان

یا حافِظَ کُلِّ غَریبٍ،

ای نگهدار هر غریب

یا مُونِسَ کُلِّ وَحیدٍ،

ای همدم هر تنها

یا قُوَّةَ کُلِّ ضَعیفٍ،

ای نیروی هر ناتوان

یا ناصِرَ کُلِّ مَظْلُومٍ،

ای یاور هر ستمدیده

یا رازِقَ کُلِّ مَحْرُومٍ، یا مُونِسَ

ای روزی ده هر محروم ای مونس

کُلِّ مُسْتَوْحِشٍ،

هر وحشت زده

یا صاحِبَ کُلِّ مُسافِرٍ،

ای همراه هر مسافر

یا عِمادَ کُلِّ حاضِرٍ،

ای تکیه گاه هر حاضر در وطن

یا غافِرَ کُلِ

ای آمرزنده هر

ص :847

ذَنْبٍ وَخَطیئَةٍ،

گناه و خطا

یا غِیاثَ الْمُسْتَغیثینَ،

ای فریادرس فریادخواهان

یا صَریخَ الْمُسْتَصْرِخینَ، یا

ای دادرس دادخواهان ای

کاشِفَ کَرْبِ الْمَکْرُوبینَ،

برطرف کننده محنت محنت زدگان

یا فارِجَ هَمِّ الْمَهْمُومینَ، یا بَدیعَ

ای غمزدای غمزدگان ای پدید آرنده

السَّمواتِ وَالْأَرَضینَ،

آسمانها و زمینها

یا مُنْتَهی غایَةِ الطَّالِبینَ،

ای منتهای مقصود جویندگان

یا مُجیبَ دَعْوَةِ الْمُضْطَرّینَ،

ای اجابت کننده دعای درماندگان

یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ،

ای مهربانترین مهربانان

یا رَبَّ الْعالَمینَ،

ای پروردگار جهانیان

یا دَیَّانَ یَوْمِ الدّینِ، یا

ای جزا دهنده روز جزا ای

اَجْوَدَ الْأَجْوَدینَ،

بخشنده ترین بخشندگان

یا اَکْرَمَ الْأَکْرَمینَ،

ای با کرمترین کریمان

یا اَسْمَعَ السَّامِعینَ، یا ابْصَرَ

ای شنواترین شنوایان ای بیناترین

النَّاظِرینَ، یا اقْدَرَ الْقادِرینَ،

بینایان ای قادرترین قدرتمندان

اِغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ اَلَّتی تُغَیِّرُ النِّعَمَ،

بیامرز از من آن گناهانی را که نعمتها را تغییر دهد

وَاغْفِرْ لِیَ

و بیامرز از من

الذُّنُوبَ اَلَّتی تُورِثُ النَّدَمَ،

گناهانی را که پشیمانی به بار آورد

وَاغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ اَلَّتی تُورِثُ السَّقَمَ، وَاغْفِرْ

و بیامرز از من گناهانی را که موجب بیماریها گردد و بیامرز

لِیَ الذُّنُوبَ اَلَّتی تَهْتِکُ الْعِصَمَ،

از من گناهانی را که پرده ها بدرد

وَاغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ اَلَّتی تَرُدُّ الدُّعآءَ،

و بیامرز از من گناهانی را که دعا را باز گرداند

وَاغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ اَلَّتی تَحْبِسُ قَطْرَ السَّمآءِ،

و بیامرز از من گناهانی را که باران را از آسمان جلوگیری کند

وَاغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ اَلَّتی

و بیامرز از من گناهانی را که

تُعَجِّلُ الْفَنآءَ،

شتاب در نابودی کند

وَاغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ اَلَّتی تَجْلِبُ الشَّقآءَ،

و بیامرز از من گناهانی راکه بدبختی آرد

وَاغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ

و بیامرز از من گناهانی

اَلَّتی تُظْلِمُ الْهَوآءَ،

که هوا را تاریک کند

وَاغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ اَلَّتی تَکْشِفُ الْغِطآءَ،

و بیامرز از من گناهانی را که پرده را بالا زند

وَاغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ اَلَّتی لا یَغْفِرُها غَیْرُکَ یا اَللَّهُ،

و بیامرز از من گناهانی را که جز تو کسی آنها را نیامرزد ای خدا

وَاحْمِلْ عَنّی کُلَّ تَبِعَةٍ لِأَحَدٍ مِنْ خَلْقِکَ،

و بردار از دوش من هر حقی که از یکی ازخلق تو بر گردن من است

وَاجْعَلْ لی مِنْ اَمْری فَرَجاً وَمَخْرَجاً وَیُسْراً،

و قرار ده برای من در کارم گشایش و آسانی

و اِنْزِلْ یَقینَکَ فی

و وسیله بیرون آمدنی و فرود آر یقینت را در

ص :848

صَدْری وَرَجآءَکَ فی قَلْبی

سینه ام و امیدت رادر دلم

حَتّی لا ارْجُوَ غَیْرَکَ،

تا امیدی به کسی جز تو نداشته باشم

اَللهُمَّ احْفَظْنی

خدایا مرا حفظ کن

وَعافِنی فی مَقامی

و عافیتم ده در جایگاهم

وَاصْحَبْنی فی لَیْلی وَنَهاری

و همراه من باش در شب و روزم

وَمِنْ بَیْنِ یَدَیَ

و از پیش رو

وَخَلْفی وَعَنْ یَمینی

و پشت سرم و از راست

وَعَنْ شِمالى وَمِنْ فَوْقی وَمِنْ تَحْتی

و چپم و از بالای سر و زیر پایم

وَیَسِّرْ لِیَ السَّبیلَ،

و راه را بر من هموار کن

وَاحْسِنْ لِیَ التَّیْسیرَ،

و آسانی خوشی برایم پیش آور

وَلٰا تَخْذُلْنی فِی الْعَسیرِ،

و در دشواریها خوارم مکن

وَاهْدِنی یا خَیْرَدَلیلٍ،

و راهنماییم کن ای بهترین

وَلٰا تَکِلْنی إِلىٰ نَفْسی فِی الْامُورِ،

راهنما و در کارها مرا به خودم وامگذار

وَلَقِّنی کُلَّ سُرُورٍ،

و هر سرور و خوشحالى را به دلم انداز

وَاقْلِبْنی إِلىٰ

و بازگردان مرا بسوی

اَهْلی بِالْفَلاحِ وَالنَّجاحِ،

خانواده ام به رستگاری و کامیابی

مَحْبُوراً فِی الْعاجِلِ وَالْأجِلِ،

و آراسته به شادکامی در دنیا و آخرت

اِنَّکَ عَلیٰ کُلِ

که براستی توبر

شَیْ ءٍ قَدیرٌ،

هر چیزتوانایی

وَارْزُقْنی مِنْ فَضْلِکَ،

و از فضل خویش روزیم کن

وَاَوْسِعْ عَلَیَّ مِنْ طَیِّباتِ رِزْقِکَ،

و فراخ گردان بر من از روزیهای پاکیزه ات

وَاسْتَعْمِلْنی فی طاعَتِکَ،

و وادارم کن به انجام طاعتت

وَاجِرْنی مِنْ عَذابِکَ وَنارِکَ،

و پناهم ده از عذاب و آتش دوزخت

وَاقْلِبْنی اِذا تَوَفَّیْتَنی إِلىٰ جَنَّتِکَ بِرَحْمَتِکَ،

و بگردانم به رحمت خود هنگامی که مرا از این جهان بیرون بری بسوی بهشتت

اَللهُمَّ اِنّی اَعُوذُ بِکَ مِنْ زَوالِ نِعْمَتِکَ،

خدایا به تو پناه برم از زوال نعمتت

وَمِنْ تَحْویلِ عافِیَتِکَ،

و از تغییر یافتن عافیتت

وَمِنْ حُلُولِ نَقِمَتِکَ،

و از آمدن عقوبتت

وَمِنْ نُزُولِ عَذابِکَ، وَاَعُوذُ

و از نازل شدن عذابت و به تو پناه برم

بِکَ مِنْ جَهْدِ الْبَلاءِ،

از سختی بلا و گرفتاری

وَدَرَکِ الشَّقآءِ،

و رسیدن بدبختی

وَمِنْ سُوءِ الْقَضآءِ،

و از تقدیر بد

وَشَماتَةِ الْأَعْدآءِ،

و شماتت دشمنان

وَمِنْ شَرِّ ما یَنْزِلُ مِنَ السَّمآءِ،

و از شرّ آنچه از آسمان فرود آید

وَمِنْ شَرِّ ما فِی الْکِتابِ الْمُنْزَلِ،

و از شرّ آنچه درکتاب منزل خود (قرآن) بیان فرموده ای

اَللهُمَّ لاتَجْعَلْنی مِنَ الْأَشْرارِ،

خدایامرا از اشرار

وَلٰا مِنْ اصْحابِ النَّارِ،

و از اهل دوزخ قرارم مده

وَلٰا تَحْرِمْنی صُحْبَةَ الْأَخْیارِ،

و از مصاحبت نیکان محرومم مفرما

ص :849

وَاَحْیِنی حَیاةً طَیِّبَةً،

و به زندگی پاکیزه زنده ام بدار

وَتَوَفَّنی وَفاةً طَیِّبَةً

و به مرگ پاکیزه ای بمیرانم

تُلْحِقُنی بِالْأَبْرارِ،

که به نیکان ملحقم داری

وَارْزُقْنی مُرافَقَةَ الْأَنْبِیآءِ

و رفاقت پیمبران را روزیم گردانی

فی مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلیکٍ مُقْتَدِرٍ،

در جایگاه پسندیده نزد پادشاهی نیرومند توست

اَللهُمَّ لَکَ اَلْحَمْدُ عَلیٰ حُسْنِ بَلائِکَ وَصُنْعِکَ، خدایا از آن ستایش بر خوش آزمایشی و خوش رفتاریت

وَلَکَ اَلْحَمْدُ عَلَی الْاسْلامِ،

و تو راست ستایش بر نعمت دین اسلام

وَ [اتِّباعِ] السُّنَةِ،

و پیروی طریقه (پیمبران)

یا رَبِّ کَمٰا هَدَیْتَهُمْ لِدینِکَ،

پروردگارا چنانچه آن پیمبران را به دین خود راهنمایی کردی

وَعَلَّمْتَهُمْ کِتابَکَ،

و کتاب خود را به آنان یاد دادی

فَاهْدِنا وَعَلِّمْنا،

ما را نیز هدایت کرده و یادمان ده

وَلَکَ اَلْحَمْدُ عَلیٰ حُسْنِ بَلآئِکَ

و تو راست ستایش بر خصوص آزمایش

وَصُنْعِکَ عِنْدی خآصَّةً،

و رفتار نیکت درباره شخص من

کَمٰا خَلَقْتَنی

که مرا آفریدی

فَاحْسَنْتَ خَلْقی

و خلقتم را نیکو کردی

وَعَلَّمْتَنی فَاحْسَنْتَ تَعْلیمی

و یادم دادی و نیکو یاد دادی

وَهَدَیْتَنی فَاحْسَنْتَ هِدایَتی

و هدایتم کردی و نیکوهدایت کردی

فَلَکَ اَلْحَمْدُ عَلیٰ اَنْعامِکَ

پس تو راست ستایش بر نعمت بخشیت

عَلَیَّ قَدیماً وَحَدیثاً،

نسبت به من از زمان قدیم و جدید

فَکَمْ مِنْ کَرْبٍ یا

پس چه بسیار محنتی که ای

سَیِّدی قَدْ فَرَّجْتَهُ،

آقای من تو آن را گشودی

وَکَمْ مِنْ غَمٍّ یا سَیِّدی قَدْ نَفَّسْتَهُ،

و چه بسیار اندوهی که ای آقای من تو آن را زدودی

وَکَمْ مِنْ هَمٍّ

و چه بسیار غم و غصه ای

یاسَیِّدی قَدْ کَشَفْتَهُ،

که ای آقای من تو آن را برطرف کردی

وَکَمْ مِنْ بَلاءٍ

و چه بسیار بلا و گرفتاری

یا سَیِّدی قَدْ صَرَفْتَهُ،

ای آقای من که تو آن را باز گرداندی

وَکَمْ مِنْ عَیْبٍ یا

و چه بسیار عیبی ای

سَیِّدی قَدْ سَتَرْتَهُ،

آقای من که تو آن را پوشاندی

فَلَکَ اَلْحَمْدُ عَلیٰ کُلِّ حالٍ فی کُلِّ مَثْویً وَزَمانٍ،

پس تو راست ستایش بر هر حال

و در هر جا و هر زمان

وَمُنْقَلَبٍ وَمُقامٍ،

و هر منزل و هر مقام

وَعَلی هذِهِ الْحالِ وَکُلِّ حالٍ،

و بر این حال و هر حال

اَللَّهُمَّ اجْعَلْنی مِنْ اَفْضَلِ

خدایا قرار ده مرا از بهترین

عِبادِکَ نَصیباً فی هذَا الْیَوْمِ [فِی هذِهِ اللَّیْلَةِ]

بندگانت در بهره مندی این روز

مِنْ خَیْرٍ تَقْسِمُهُ،

از هر خیری که قسمت کنی

اَوْ ضُرٍّتَکْشِفُهُ،

یا گرفتاری که برطرف کنی

اَوْ سُوءٍ تَصْرِفُهُ،

یا بدی که بازش گردانی

اَوْ بَلآءٍ تَدْفَعُهُ،

یا بلایی که دفعش کنی

اَوْ خَیْرٍ تَسُوقُهُ،

یا خیری که بفرستی

ص :850

اَوْ رَحْمَةٍ تَنْشُرُها،

یا رحمتی که بگسترانی

اَوْ عافِیَةٍ تُلْبِسُها،

یا جامه تندرستی که بپوشانی

فَاِنَّکَ عَلیٰ کُلِّ شَیْ ءٍ قَدیرٌ،

که براستی تو بر هر چیز توانایی

وَبِیَدِکَ خَزآئِنُ

و خزینه های آسمانها

السَّمواتِ وَالْأَرْضِ،

و زمین بدست توست

و اَنْتَ الْواحِدُ الْکَریمُ

و تویی خدای یگانه بزرگوار

الْمُعْطِی اَلَذی لا یُرَدُّ سآئِلُهُ،

عطابخشی که خواهنده اش دست خالى بازنگردد

وَلٰا یُخَیَّبُ آمِلُهُ،

و آرزومندش ناامید نشود

وَلٰا یَنْقُصُ نآئِلُهُ،

و عطاهایش نقصان نپذیرد

وَلٰا یَنْفَدُ ما عِنْدَهُ،

و خزینه اش پایان ندارد

بَلْ یَزْدادُ کَثْرَةً

بلکه همواره به زیادی

وَطیباً، وَعَطآءً وَجُوداً،

و پاکیزگی و عطا و جودش بیفزاید

وَارْزُقْنی مِنْ خَزآئِنِکَ

و روزیم کن از خزینه هایت

اَلَّتی لا تَفْنی وَمِنْ

که فنا نپذیرد و از رحمت

رَحْمَتِکَ الْوٰاسِعَةِ،

وسیعت

انَّ عَطآئَکَ لَمْ یَکُنْ مَحْظُوراً،

که براستی عطای تو از کسی منع نشده

و اَنْتَ عَلیٰ کُلِّ شَیْ ءٍ

و تو بر هر چیز

قَدیرٌ، بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ.(1)

توانایی به رحمتت ای مهربانترین مهربانان.

***

2- مستحب است این تسبیحات رابخواند که رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: هرکس درشب عرفه این تسبیحات ده گانه را هزار مرتبه بخواند، هر حاجتی از خداوند بخواهد، جز خواسته ای که گناه باشد، برآورده می شود:

سُبْحانَ مَنْ فِی السَّماءِ عَرْشُهُ،

منزّه است خدایی که در آسمان است عرش او

سُبْحانَ اَلَّذِی فِی الْأَرْضِ سَطْوَتُهُ،

منزّه است خدایی که در زمین است فرمان و حکمش

سُبْحانَ اَلَّذِی فِی الْبَحْرِ سَبیلُهُ،

منزّه است خدایی که در دریا راه دارد

سُبْحانَ اَلَّذِی فِی النَّارِ سُلْطانُهُ،

منزّه است خدایی که در آتش دوزخ سلطنتش موجود است

سُبْحانَ اَلَّذِی فِی الْجَنَّةِ رَحْمَتُهُ،

منزّه است خدایی که در بهشت رحمت اوست

سُبْحانَ اَلَّذِی فِی الْقُبُورِ قَضاؤُهُ، سُبْحانَ اَلَّذِی

منزّه است خدایی که در گورها قضا و فرمانش جاری است منزّه است خدایی که

فِی الْهَواءِ اَمْرُهُ،

در هوا امر اوست

سُبْحانَ اَلَّذِی رَفَعَ السَّماءَ،

منزّه است خدایی که آسمان را بالا برد

سُبْحانَ اَلَّذِی وَضَعَ الْأَرْضَ،

منزّه است خدایی که زمین را گسترد

سُبْحانَ مَنْ لا مَنْجا مِنْهُ إلّا إِلَیْهِ.(2)

منزّه است خدایی که ملجأ و پناهی از او نیست جز به سوی خودش.

ص :851


1- اقبال، صفحه 325.
2- همان مدرک، صفحه 329.

3- زیارت امام حسین علیه السلام. در روایتی امام باقر علیه السلام فرمود: هر کس در شب عرفه امام حسین علیه السلام را زیارت کند و تا روز عید در آن جا بماند، خداوند او را از گرفتاری و مشکلات آن سال محفوظ بدارد.(1) 4- دعایی را که در اعمال شب جمعه و روز عرفه نیز وارد شده است بخواند که در اعمال شب جمعه (صفحه 966) خواهد آمد و ابتدای آن چنین است:

أللَّهُمّ مَن تَعَبَّأَ وَ تَهَیَّأَ وَ أَعَدَّ.(2)

***

روز نهم (روز عرفه):

مرحوم «علّامه مجلسی» می گوید: روز عرفه از اعیاد بزرگ اسلامی است و کسی که بتواند این روز را در «عرفات» باشد، توفیق بزرگی دارد. این روز اعمال و دعاهای فراوانی دارد و بهترین عمل در این روز، دعا است.(3) این روز، برای تقویت معرفت اِلهی، و رابطه عمیق تر با حضرت حق و شناخت صفات جمال و جلال پروردگار، بسیار مناسب و مغتنم است.

این روز، بویژه برای کسانی که در سرزمین پرخاطره و انسان ساز «عرفات» باشند و در مناسک حج شرکت داشته باشند، سعادت مضاعف خواهد بود؛ آنان که در لباس سفید احرام، با قلبی مملوّ از عشق خداوند، دعای عرفه امام حسین علیه السلام را در سرزمین عرفات زمزمه می کنند، از این زلال معرفت ناب، بیش از دیگران سیراب می شوند.

امام باقر علیه السلام از امام زین العابدین علیه السلام روایت کرده است که آن حضرت در روز عرفه جمعی را مشاهده کرد که دست نیاز به سوی مردم دراز کرده و کمک می خواستند! حضرت فرمود: وای بر شما! آیا از غیر خدا در این روز حاجت می طلبید در حالى که در این روز امید می رود که فضل خداوند حتّی شامل بچّه هایی شود که در شکم مادرانند.(4) در روز عرفه، مخصوصاً دعا برای مؤمنان و دوستان بسیار سفارش شده است. چه آنان که زنده اند و چه کسانی که از دنیا رفته اند.(5) از ابراهیم بن هاشم که از بزرگان شیعه است چنین نقل شده که: «عبد اللَّه بن جندب» را در سرزمین عرفات دیدم که در روز عرفه، غرق در دعا و راز و نیاز بود. دست های خود را به سوی آسمان بلند کرده بود و اشک از چشمانش سرازیر بود، و فراوان گریه می کرد؛ در پایان نزد او رفتم و گفتم: وقوف و عبادت هیچ

ص :852


1- اقبال، صفحه 330.
2- مصباح المتهجّد، صفحه 269.
3- زاد المعاد، صفحه 256.
4- خصال، جلد 2، صفحه 517، حدیث 4.
5- زادالمعاد، صفحه 256.

کس را مثل تو ندیدم. گفت به خدا سوگند! فقط برای برادران مؤمن دعا کردم، زیرا از امام موسی کاظم علیه السلام شنیدم که فرمود: هر کس برای برادران مؤمن خود دعا کند، از عرش ندا می رسد که صدهزار برابر آن برای خود تو خواهد بود، و من نخواستم از صد هزار برابر دعای فرشتگان که یقیناً مستجاب است، دست بردارم! و برای خودم دعا کنم که نمی دانم مستجاب خواهد شد یا خیر!(1)

***

اعمال روز عرفه:

برای روز عرفه چند عمل وارد شده است:

1- روزه گرفتن؛ که پاداش فراوانی دارد. ولی اگر روزه در آن روز سبب ضعف و ناتوانی جهت دعا و انجام اعمال و عبادات روز عرفه شود ترک آن بهتر است!(2) (البتّه روزه مربوط به کسانی است که در وطن هستند یا قصد اقامت ده روز کرده اند).

2- غسل کردن قبل از غروب آفتاب.(3) 3- زیارت امام حسین علیه السلام، که زیارت آن حضرت در روز عرفه طبق روایتی از امام صادق علیه السلام پاداش حج و عمره بسیار، و جهاد فراوان دارد.(4) در روایت دیگری از امام صادق علیه السلام نقل شده است که خداوند در روز عرفه، توجّه خاصّی به زائران قبر امام حسین علیه السلام دارد، حاجاتشان را برآورده می سازد و گناهانشان را می آمرزد.(5) در حدیث دیگری از سه امام بزرگوار، حضرت امام صادق و امام کاظم و امام رضا علیهم السلام آمده است که هر کس روز عرفه به زیارت امام حسین علیه السلام برود، خداوند او را با ایمان محکم همراه با اطمینان باز می گرداند.(6) به هر حال، همان گونه که «سیّد بن طاووس»، در «اقبال» فرموده است: احادیث در فضیلت زیارت امام حسین علیه السلام در روز عرفه، متواتر است.(7) به همین دلیل سیل مشتاقان در این روز به سوی مرقد آن حضرت سرازیر می شود.

زیارت مخصوص امام حسین علیه السلام در روز عرفه، در بخش زیارات (صفحه 423) ذکر شد.

ص :853


1- زاد المعاد، صفحه 330.
2- همان مدرک، صفحه 258 و مصباح کفعمی، صفحه 661.
3- مصباح کفعمی، صفحه 661.
4- مصباح المتهجّد، صفحه 715.
5- همان مدرک.
6- بحارالانوار، جلد 98، صفحه 86، حدیث 8.
7- اقبال، صفحه 332.

4- پس از نماز عصر، و قبل از آن که دعاهای روز عرفه را بخواند، دو رکعت نماز در زیر آسمان، بجا آورد و به گناهان و خطاهای خود اعتراف کند، که امام صادق علیه السلام فرمود: هر کس چنین کند، پاداش کسانی که در سرزمین عرفاتند، را خواهد داشت و گناهانش آمرزیده گردد.(1) مرحوم «شیخ کفعمی» کیفیّت نماز را این گونه آورده است: پس از آن که نماز ظهر و عصر را با رکوع و سجود نیکو، بجا آوردی، دو رکعت نماز بخوان؛ در رکعت اوّل بعد از سوره حمد، سوره توحید (قل هو اللَّه احد) و در رکعت دوم، پس از سوره حمد، سوره قُل یا اَیُّهَا الْکافِرُون را بخوان. بعد از آن نیز چهار رکعت نماز بگزار (هر دو رکعت به یک سلام). و در هر رکعت بعد از سوره حمد، پنجاه مرتبه سوره توحید را بخوان (که نماز امیرالمؤمنین نیز به همین صورت است) آنگاه این تسبیحات را که از رسول خدا نقل شده است و «سیّدبن طاووس» آن را در «اقبال» آورده، بخوان:

سُبْحانَ مَنْ فِی السَّماءِ عَرْشُهُ ...

(این تسبیحات را در اعمال شب عرفه ذکر کردیم).

آنگاه صد مرتبه بگو: سُبْحانَ اَللَّهِ وَ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لا اِلهَ اِلَّا اَللَّهُ وَ اَللَّهُ اکْبَرُ.

********** منزّه است خدا و حمد از آن خداست و معبودی جز خدا نیست و خدا بزرگ تر از توصیف است.

و صد مرتبه سوره قُل هُوَ اَللَّهُ أحَد را بخوان.

صد مرتبه آیةالکرسی.

صد مرتبه صلوات بر محمّد و آل محمّد.

ده مرتبه

لااِلهَ اِلَّا اَللَّهُ،

معبودی جز خدا نیست یگانه ای

وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ،

که شریک ندارد

لَهُ الْمُلْکُ وَلَهُ اَلْحَمْدُ،

پادشاهی خاصّ اوست و از آن اوست حمد

یُحْیی وَیُمیتُ، وَیُمیتُ وَیُحْیی

زنده کندو بمیراند و بمیراند و زنده کند

وَهُوَ حَیٌّ لا یَمُوتُ،

و اوست زنده ای که نمیرد

بِیَدِهِ الْخَیْرُ،

هر چه خیر است به دست اوست

وَهُوَ عَلیٰ کُلِ

و او بر همه

شَیْ ءٍ قَدیرٌ.

چیز تواناست.

ده مرتبه

اَسْتَغْفِرُ اللَّهَ

آمرزش خواهم از خدایی

اَلَذی لا اِلهَ الّا هُوَ

که معبود به حقی جز او نیست

الْحَیُّ الْقَیُّومُ،

که زنده و پاینده است

وَاَتُوبُ الَیْهِ.

و به سویش توبه کنم.

ص :854


1- زاد المعاد، صفحه 258.

ده مرتبه

یا اَللَّهُ

- ده مرتبه

یا رَحْمنُ

- ده مرتبه

یا رَحیمُ

- ده مرتبه

یا بَدیعَ السَّمواتِ وَالْأَرْضِ، یا ذَاالْجَلالِ وَالْإِکْرامِ

- ده مرتبه

یا حَیُّ یا قَیُّومُ

- ده مرتبه

یا حَنَّانُ یا مَنَّانُ

- ده مرتبه

یا لا اِلهَ اِلَّا اَنْتَ

- ده مرتبه

آمین .

پس آنگاه بگو:

اَللهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ

خدایا از تو خواهم

یا مَنْ هُوَ اقْرَبُ اِلَیَّ

ای کسی که او نزدیکتر است به من

مِنْ حَبْلِ الْوَریدِ،

از رگ گردن

یا مَنْ یَحُولُ

ای که حائل شود

بَیْنَ الْمَرْءِ وَ قَلْبِهِ،

میان انسان و دلش

یا مَنْ هُوَ بِالْمَنْظَرِ الْاَعْلیٰ

ای که او در دیدگاه اعلی است

وَ بِالْافُقِ الْمُبینِ، یا مَنْ هُوَ

و در افق آشکاری است ای که او

الرَّحْمنُ عَلَی الْعَرْشِ اسْتَوی

بخشاینده است و بر عرش استیلا دارد

یا مَنْ لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْ ءٌ،

ای که نیست مانندش چیزی

وَ هُوَ السَّمیعُ

و او شنوا و

الْبَصیرُ،

بینا است

اَسْئَلُکَ اَنْ تُصَلِّیَ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ.

از تو خواهم که درود فرستی بر محمّد و آل محمّد.

آنگاه حاجت خود را از خداوند طلب کن که برآورده خواهد شد، ان شاءاللَّه.(1) (دعای کوتاه بالا دعای بسیار پرمحتوایی است که سزاوار است انسان هر زمان که حال دعا پیدا کند از آن بهره گیرد و همچنین در قنوت های نماز می توان از آن استفاده کرد؛ دعایی است که جمله های آن غالباً از آیات قرآن گرفته شده و صفات جمال و جلال خداوند در آن منعکس است).

مرحوم «کفعمی» در ادامه می افزاید: پس از آن این صلوات را بخوان؛ امام صادق علیه السلام فرمود: هر کس بخواهد محمّد و آل محمّد را با صلوات بر آنان مسرور و خشنود سازد، این صلوات را بخواند(2):

اَللَّهُمَّ یا اَجْوَدَ مَنْ اعْطی وَیا خَیْرَ مَنْ سُئِلَ، وَیا اَرْحَمَ مَنِ اسْتُرْحِمَ،

خدایا ای بخشنده ترین عطابخشان و ای بهترین درخواست شدگان و ای مهربانترین کسی که از او مهربانی جویند

اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ فِی الْاوَّلینَ،

خدایا درود فرست بر محمّد و آلش در زمره پیشینیان

وَصَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ فِی الْآخِرینَ،

و درود فرست بر محمّد و آلش در زمره پسینیان

وَصَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ

و درود فرست بر محمّد و آلش

فِی الْمَلَأِ الْاَعْلیٰ وَصَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ

در ساکنین عالم بالا و درود فرست بر محمّد

ص :855


1- مصباح کفعمی، صفحه 661.
2- همان مدرک، صفحه 423.

وَآلِهِ فِی الْمُرْسَلینَ،

و آلش در زمره مرسلین

اَللَّهُمَّ اَعْطِ مُحَمَّداً وَ آلَهُ

خدایا عطا کن به محمّد و آلش

الْوَسیلَةَ وَ الْفَضیلَةَ،

مقام وسیله و فضیلت

وَالشَّرَفَ وَ الرِّفْعَةَ

و شرف و رفعت

وَ الدَّرَجَةَ الْکَبیرَةَ،

و درجه بلند

اَللَّهُمَّ اِنّی آمَنْتُ بِمُحَمَّدٍ صَلَّی اَللَّهُ

خدایا من ایمان آوردم به محمّد صلی اللَّه

عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ لَمْ ارَهُ،

علیه و آله با این که او را ندیده ام

فَلا تَحْرِمْنی فِی الْقِیمَةِ رُؤْیَتَهُ،

پس در روز قیامت از دیدارش محرومم مفرما

وَ ارْزُقْنی صُحْبَتَهُ،

و مصاحبت و همنشینی او را روزیم فرما

وَتَوَفَّنی عَلیٰ مِلَّتِهِ،

و بر کیش او بمیرانم

وَ اسْقِنی مِنْ حَوْضِهِ

و بنوشانم از حوض او (حوض کوثر)

مَشْرَباً رَوِیّاً

نوشاندنی سیراب

سآئِغاً هَنیئاً، لا

و جانبخش و گوارا که

اظْمَأُ بَعْدَهُ اَبَداً،

پس از آن هرگز تشنه نشوم

اِنَّکَ عَلیٰ کُلِّ شَیْ ءٍ قَدیرٌ،

که براستی تو بر هر چیز توانایی

اَللَّهُمَّ اِنّی آمَنْتُ بِمُحَمَّدٍ صَلَّی

خدایا من ایمان آورده ام به محمّد صلی

اَللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَلَمْ ارَهُ،

اللَّه علیه وآله و او را ندیده ام

فَعَرِّفْنی فِی الْجِنانِ وَجْهَهُ،

پس در بهشت رویش را به من نشان ده

اَللهُمَّ بَلِّغْ مُحَمَّداً

خدایا برسان به محمّد

صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ

صلی اللَّه علیه و آله

مِنّی تَحِیَّةً کَثیرَةً وَسَلاماً.

از جانب من تحیتی بسیار و سلامی.

آنگاه دعای «امّ داوود» را بخوان (که در اعمال نیمه ماه رجب- صفحه 647- گذشت). سپس این تسبیحات را که پاداش فراوانی دارد، بخوان:

سُبْحانَ اَللَّهِ قَبْلَ کُلِّ اَحَدٍ،

منزّه باد خدا پیش ازهر کس

وَ سُبْحانَ اَللَّهِ بَعْدَ کُلِّ اَحَدٍ،

و منزّه باد خدا پس از هرکس

وَ سُبْحانَ اَللَّهِ مَعَ

و منزّه باد خدا با

کُلِّ اَحَدٍ،

وَ سُبْحانَ اَللَّهِ یَبْقی

هرکس

و منزّه باد خدا که باقی ماند

رَبُّنا و یَفْنی کُلُّ أَحَدٍ،

پروردگار ما و فانی شود هرکس

وَ سُبْحانَ اَللَّهِ تَسْبیحاً

و منزّه باد خدا تنزیهی

یَفْضُلُ تَسْبیحَ الْمُسَبِّحینَ

که فزونی گیرد بر تسبیح تسبیح گویان

فَضْلًا کَثیراً قَبْلَ کُلِّ اَحَدٍ،

فزونی بسیاری پیش از هرکس

وَ سُبْحانَ اَللَّهِ

و منزّه باد خدا

تَسْبیحاً یَفْضُلُ تَسْبیحَ الْمُسَبِّحینَ

تنزیهی که فزونی گیرد برتسبیح تسبیح گویان

فَضْلًا کَثیراً بَعْدَ کُلِّ اَحَدٍ، وَ سُبْحانَ

فزونی بسیاری پس از هر کس و منزّه باد

اَللَّهِ تَسْبیحاً یَفْضُلُ تَسْبیحَ الْمُسَبِّحینَ

خدا تنزیهی که فزونی گیرد بر تسبیح تسبیح گویان

فَضْلًا کَثیراً مَعَ کُلِّ اَحَدٍ، وَسُبْحانَ

فزونی بسیار با هر کس، و منزّه باد

ص :856

اَللَّهِ تَسْبیحاً یَفْضُلُ تَسْبیحَ الْمُسَبِّحینَ

خدا تنزیهی که فزونی گیرد بر تسبیح تسبیح گویان

فَضْلًا کَثیراً لِرَبِّنَا

برتری بسیاری برای پروردگار ما

الْباقی وَیَفْنی کُلُ اَحَدٍ،

که باقی ماند و جز او فانی شود هرکس

وَ سُبْحانَ اَللَّهِ تَسْبیحاً لا یُحْصی

و منزّه باد خدا تنزیهی که به شماره در نیاید

وَ لا یُدْری وَ لا یُنْسی وَ لا یَبْلی

و دانسته نشود و فراموش نگردد و کهنه نشود

وَ لا یَفْنی وَ لَیْسَ لَهُ مُنْتَهی

و فنا نپذیرد و انتهایی برایش نباشد

وَ سُبْحانَ اَللَّهِ تَسْبیحاً

و منزّه باد خدا تنزیهی

یَدُومُ بِدَوامِهِ، وَ یَبْقی

که دوام داشته باشدبه دوام او و باقی ماند

بِبَقآئِهِ فی سِنِی الْعالَمینَ،

به بقای او در طول سالهای این جهان

وَ شُهُورِ الدُّهُورِ،

و سایر جهانیان و ماههای این روزگار

وَ اَیَّامِ الدُّنْیا وَ ساعاتِ اللَّیْلِ

و هر روزگار و روزهای دنیا و ساعات شب

وَ النَّهارِ، وَ سُبْحانَ اَللَّهِ اَبَدَ الْابَدِ،

و روز و منزّه باد خدا تا جاویدان است جاوید

وَمَعَ الْابَدِ مِمَّا

و همراه با جاوید بد انسان

لا یُحْصیهِ الْعَدَدُ، وَ لا

که شماره اش نتوان کرد و

یُفْنیهِ الْامَدُ،

زمان و مدت آن را به فنا نکشاند

وَ لا یَقْطَعُهُ الْابَدُ،

و قطعش نکند «هرگز»

وَتَبارَکَ اَللَّهُ اَحْسَنُ الْخالِقینَ.

و بزرگ است خدا بهترین آفریدگان.

بار دیگر همین دعا را بخوان، ولی بجای

سُبْحانَ اَللَّهِ قَبْلَ کلِّ أَحَدٍ

، بگو:

وَ اَلْحَمْدُ لِلَّه قَبْلَ کُلِّ اَحَدٍ،

و هر جا که کلمه

سُبْحانَ اللَّه

دارد؛ به جای آن

الْحَمدُ لِلَّه

بگو و دعا را تا آخر بخوان.

برای بار سوم از ابتدا شروع کن ولی این بار به جای

سُبْحانَ اَللَّهِ،

بگو:

لا إِلهَ إلّااللَّه

. مثلًا بگو:

لا إله إلّا اللَّه قَبْلَ کُلِّ أَحَدٍ ...

در مرتبه چهارم، دعا را از ابتدا شروع کن و تا آخر بخوان، ولی به جای

سبحان اللَّه

بگو

أللَّه اکبر

. مثلًا می گویی:

أللَّه أکبر قَبلَ کلِّ أحد ...

سپس دعای

أللَّهُمَّ مَنْ تَعَبَّأ وَ تَهَیَّأَ

را بخوان (که در اعمال شب جمعه، صفحه 966 خواهد آمد).(1) آنگاه با نهایت خشوع و فروتنی، دعای چهل و هفتم «صحیفه سجّادیّه» را بخوان که بسیار دعای گران قدر و ارزشمندی است.(2)

5- دعای معروف عرفه

از جمله دعاهایی که خواندنش در روز عرفه سفارش شده است دعای معروف و مشهور سالار شهیدان امام حسین علیه السلام است که از محتوای بسیار با ارزش و بی نظیری برخوردار است؛ این دعای پرفیض، گنجینه ای

ص :857


1- مصباح کفعمی، صفحه 662.
2- همان مدرک، صفحه 671.

از معارف اسلامی است که راه خداشناسی و توبه و بازگشت به او را، به هر خداجوی مسلمانی می آموزد، و روح را به بالاترین اوج معرفت، می رساند؛ می توان گفت یک دوره عرفان اسلامی در آن درج است.

بشر و بشیر(1) از فرزندان «غالب اسدی» روایت کرده اند که: عصر روز «عرفه» در سرزمین «عرفات» خدمت امام حسین علیه السلام بودیم که آن حضرت با گروهی از اهل بیت و شیعیان خود، در نهایت خشوع و فروتنی، از خیمه خویش بیرون آمدند و در قسمت چپ کوه [/ جبل الرحمه، کوه معروفی است در وسط عرفات رو به سوی کعبه ایستادند و همانند فقیر و نیازمندی که چیزی طلب کند، دست ها را در برابر صورت گرفتند و این دعا را خواندند:(2) (برای توجّه بیشتر به محتوای این دعا آن را به نه بخش تقسیم کردیم).

اَلْحَمْدُ لِلَّهِ

ستایش خاص خدایی است

اَلَذی لَیْسَ لِقَضآئِهِ دافِعٌ،

که نیست برای قضا و حکمش جلوگیری

وَلٰا لِعَطائِهِ مانِعٌ،

و نه برای عطا و بخششش مانعی

وَلٰا کَصُنْعِهِ صُنْعُ

و نه مانند ساخته اش ساخته هیچ

صانِعٍ، وَهُوَ الْجَوادُ الْواسِعُ،

سازنده ای و اوست بخشنده وسعت ده

فَطَرَ اجْناسَ الْبَدائِعِ،

که آفرید انواع گوناگون پدیده ها را

واتْقَنَ بِحِکْمَتِهِ الصَّنائِعَ،

و به حکمت خویش محکم ساخت مصنوعات را طلایه ها (ی عالم وجود)

لا تَخْفی عَلَیْهِ الطَّلایِعُ،

بر او مخفی نیست

وَ لا تَضیعُ عِنْدَهُ الْوَدائِعُ،

و امانتها در نزد او ضایع نشود

جازی کُلِّ صانِعٍ،

پاداش دهنده عمل هر سازنده

وَ رائِشُ کُلِّ قانعٍ،

و سامان دهنده زندگی هر قناعت پیشه

وَ راحِمُ کُلِّ ضارِعٍ،

و مهربان نسبت به هر نالان،

وَ مُنْزِلُ الْمَنافِعِ

فرو فرستنده هر سود و بهره

وَ الْکِتابِ الْجامِعِ

و آن کتاب جامع که

بِالنُّورِ السَّاطِعِ،

فرستادش بوسیله نور آن نور درخشان

وَ هُوَ لِلدَّعَواتِ سامِعٌ،

و اوست که دعاها را شنواست

وَ لِلْکُرُباتِ دافِعٌ،

و گرفتاریها را برطرف کند

وَ لِلدَّرَجاتِ

و درجات

رافِعٌ،

را بالا برد

وَ لِلْجَبابِرَةِ قامِعٌ،

و گردنکشان را ریشه کن سازد

فَلا اِلهَ غَیْرُهُ،

پس معبودی جز او نیست

وَلٰا شَیْ ءَ یَعْدِلُهُ،

و چیزی با او برابری نکند

وَلَیْسَ کَمِثْلِهِ

و چیزی همانندش

شَیْ ءٌ، وَ هُوَ السَّمیعُ الْبَصیرُ

نیست و او شنواست و بینا

اللَّطیفُ الْخَبیرُ،

و دقیق و آگاه

وَ هُوَ عَلیٰ کُلِّ شَیْ ءٍ قَدیرٌ.

و او بر هر چیز تواناست.

ص :858


1- این دو تن را از اصحاب امام حسین علیه السلام به شمار آورده اند و برخی از علمای« علم رجال» بشر بن غالب اسدی را از اصحاب امیرمؤمنان، امام حسن، امام حسین و امام سجاد علیهم السلام دانسته اند( معجم رجال الحدیث، جلد 4، صفحه 227).
2- این دعا را سیّد بن طاووس در اقبال، صفحه 339 و شیخ کفعمی در بلدالامین، صفحه 251 و علّامه مجلسی در بحارالانوار، جلد 95، صفحه 216 آورده اند و ما آن را مطابق نسخه متداول که با آنچه در بلدالامین است، تفاوت اندکی دارد، نقل می کنیم.

اَللَّهُمَّ اِنّی ارْغَبُ إِلَیْکَ،

خدایا من بسوی تو اشتیاق دارم

وَ اَشْهَدُ بِالرُّبُوبِیَّةِ لَکَ،

و به پروردگاری تو گواهی دهم

مُقِرّاً بِاِنَّکَ رَبّی وَ اِلَیْکَ

اقرار دارم به این که تو پروردگار منی و بسوی توست

مَرَدّی

بازگشت من

ابْتَدَاْتَنی بِنِعْمَتِکَ

آغاز کردی وجود مرا به رحمت خود

قَبْلَ اَنْ اکُونَ شَیْئاً مَذْکُوراً، وَخَلَقْتَنی مِنَ

پیش از آن که باشم چیز قابل ذکری و مرا از

التُّرابِ،

خاک آفریدی

ثُمَّ اسْکَنْتَنِی الْأَصْلابَ،

آنگاه در میان صلبها جایم دادی

آمِناً لِرَیْبِ الْمَنُونِ،

و ایمنم ساختی از حوادث زمانه

وَاخْتِلافِ الدُّهُورِ

و تغییرات روزگار

وَالسِّنینَ، فَلَمْ ازَلْ ظاعِناً مِنْ صُلْبٍ إِلىٰ

و سالها و همچنان همواره از صلبی

رَحِمٍ فی تَقادُمٍ مِنَ الْأَیَّامِ

به رحمی کوچ کردم در ایّام

الْماضِیَةِ،

قدیم و گذشته

وَالْقُرُونِ الْخالِیَةِ،

و قرنهای پیشین

لَمْ تُخْرِجْنی لِرَاْفَتِکَ بی وَلُطْفِکَ لی

و از روی مهر و رأفتی که به من داشتی

وَاِحْسانِکَ اِلَیَّ

و احسانت نسبت به من

فی دَوْلَةِ ائِمَّةِ الْکُفْرِ

مرا به جهان نیاوردی در دوران حکومت پیشوایان کفر

اَلَّذینَ نَقَضُوا عَهْدَکَ،

آنان که پیمان تو را شکستند

وَکَذَّبُوا رُسُلَکَ،

و فرستادگانت را تکذیب کردند

لکِنَّکَ اَخْرَجْتَنی

ولی در زمانی مرا بدنیا آوردی

لِلَّذی سَبَقَ لی

که پیش از آن در علمت گذشته بود

مِنَ الْهُدَی اَلَذی لَهُ یَسَّرْتَنی وَفیهِ

از هدایتی که اسبابش را برایم مهیا فرمودی و در آن

اَنْشَأْتَنی

مرا نشو و نما دادی

وَمِنْ قَبْلِ ذلِکَ رَؤُفْتَ بی

و پیش از این نیز به من مهر ورزیدی

بِجَمیلِ صُنْعِکَ،

بوسیله رفتار نیکویت

وَسَوابِغِ نِعَمِکَ،

و نعمتهای شایانت

فابْتَدَعْتَ خَلْقی مِنْ مَنِیٍّ یُمْنی

که پدید آوردی خلقتم را از منی ریخته شده

وَاسْکَنْتَنی فی ظُلُماتٍ ثَلاثٍ،

و جایم دادی در سه پرده تاریکی (مشیمه و رحم و شکم)

بَیْنَ لَحْمٍ

میان گوشت

وَدَمٍ وَجِلْدٍ،

و خون و پوست

لَمْ تُشْهِدْنی خَلْقی

و گواهم نساختی در خلقتم

وَلَمْ تَجْعَلْ اِلَیَّ شَیْئاً

و واگذار نکردی به من چیزی

مِنْ اَمْری ثُمَ

از کار خودم را سپس

اَخْرَجْتَنی لِلَّذی سَبَقَ لی مِنَ الْهُدی

بیرونم آوردی بدانچه در علمت گذشته بود

الَی الدُّنْیا تآمّاً سَوِیّاً،

از هدایتم بسوی دنیا خلقتی تمام و درست

وَحَفِظْتَنی

و در حال طفولیت و خردسالى

فِی الْمَهْدِ طِفْلًا صَبِیّاً،

در گهواره محافظتم کردی

وَرَزَقْتَنی مِنَ الْغِذآءِ لَبَناً مَرِیّاً،

و روزیم دادی از غذاها شیری گوارا

وَعَطَفْتَ عَلَیَّ

و دل پرستاران رابر من مهربان

قُلُوبَ الْحَواضِنِ،

کردی و عهده دار پرستاریم کردی

وَکَفَّلْتَنی الْأُمَّهاتِ الرَّواحِمَ،

مادران مهربان را

وَکَلَأْتَنی مِنْ طَوارِقِ الْجآنِّ،

و از آسیب جنیان نگهداریم کردی

ص :859

وَسَلَّمْتَنی مِنَ الزِّیادَةِ وَالنُّقْصانِ،

و از زیادی و نقصان سالمم داشتی

فَتَعالَیْتَ یا رَحیمُ یا رَحْمنُ،

پس برتری تو ای مهربان و ای بخشاینده

حتّی اِذَا اسْتَهْلَلْتُ ناطِقاً بِالْکَلامِ،

تا آنگاه که لب به سخن گشودم

اتْمَمْتَ عَلَیَّ سَوابِغَ الْإِنْعامِ،

و تمام کردی بر من نعمتهای شایانت را

وَرَبَّیْتَنی

و پرورشم دادی

زایِداً فی کُلِّ عامٍ،

هر ساِلٰه زیادتر از سال پیش

حَتّی إذَا اکْتَمَلَتْ فِطْرَتی

تا آنگاه که خلقتم کامل شد

وَاِعْتَدَلَتْ مِرَّتی اَوْجَبْتَ

و تاب و توانم به حد اعتدال رسید واجب کردی

عَلَیَّ حُجَتَّکَ،

بر من حجت خود را

بِاَنْ الْهَمْتَنی مَعْرِفَتَکَ،

بدین ترتیب که معرفت خود را به من الهام فرمودی

وَرَوَّعْتَنی بِعَجائِبِ حِکْمَتِکَ،

و بوسیله عجایب حکمتت به هراسم انداختی

وَایْقَظْتَنی لِما ذَرَاْتَ فی سَمآئِکَ وَاَرْضِکَ

و بیدارم کردی بدانچه آفریدی در آسمان و زمینت

مِنْ بَدائِعِ خَلْقِکَ، وَنَبَّهْتَنی

از پدیده های آفرینشت و آگاهم کردی

لِشُکْرِکَ وَذِکْرِکَ،

به سپاسگزاری و ذکر خودت

وَاوجَبْتَ عَلَیَّ طاعَتَکَ وَعِبادَتَکَ،

و اطاعت و عبادتت را بر من واجب کردی

وَفَهَّمْتَنی ما جآءَتْ بِهِ رُسُلُکَ،

و آنچه رسولانت آورده بودند به من فهماندی

وَیَسَّرْتَ لی تَقَبُّلَ مَرْضاتِکَ،

و پذیرفتن موجبات خشنودیت را برایم آسان کردی

وَمَنَنْتَ عَلَیَّ فی جَمیعِ ذلِکَ بِعَوْنِکَ وَلُطْفِکَ،

و در تمام اینهابه یاری و لطف خود بر من منّت نهادی

ثُمَّ اِذْ خَلَقْتَنی مِنْ خَیْرِ

سپس به این که مرا از بهترین

الثَّری لَمْ تَرْضَ لی

خاکها آفریدی راضی نشدی

یا اِلهی نِعْمَةً

ای معبود من که تنها از نعمتی برخوردار شوم

دُونَ اخری

و از دیگری منع گردم

وَرَزَقْتَنی مِنْ انواعِ الْمَعاشِ،

بلکه روزیم دادی از انواع (نعمتهای) زندگی

وَصُنُوفِ الرِّیاشِ، بِمَنِّکَ

و اقسام لوازم کامرانی و این بواسطه آن نعمت بخشی

اَلْعَظیمِ الْأَعْظَمِ عَلَیَّ،

بزرگ و بزرگترت بود بر من

وَ اِحْسانِکَ الْقَدیمِ اِلَیَّ،

و آن احسان دیرینه ات بود نسبت به من

حَتّی اِذٰا اتْمَمْتَ عَلَیَّ جَمیعَ النِّعَمِ،

تا این که تمام نعمتها را بر من کامل کردی

وَصَرَفْتَ عَنّی کُلَّ النِّقَمِ،

و تمام رنجها و بلاها را از من دور ساختی

لَمْ یَمْنَعْکَ جَهْلی وَجُرْأَتی عَلَیْکَ،

باز هم نادانی و دلیری من بر من جلوگیرت نشد

اَنْ دَلَلْتَنی

از این که راهنماییم کردی

إِلىٰ ما یُقَرِّبُنی اِلَیْکَ،

بدانچه مرا به تو نزدیک کند

وَوَفَّقْتَنی لِما یُزْلِفُنی لَدَیْکَ،

و موفقم داشتی بدانچه مرا به درگاهت مقرّب سازد

فَاَنْ دَعَوْتُکَ

که اگر بخوانمت

اَجَبْتَنی

پاسخم دهی

وَاِنْ سَئَلْتُکَ اَعْطَیْتَنی

و اگر بخواهم از توبه من عطا کنی

وَاِنْ اَطَعْتُکَ شَکَرْتَنی

و اگر اطاعتت کنم قدردانی کنی

وَاِنْ شَکَرْتُکَ

و اگر سپاسگزاریت کنم

ص :860

زِدْتَنی

بر من بیفزایی

کُلُّ ذلِکَ اکْمالٌ لِأَنْعُمِکَ عَلَیَّ،

و همه اینها برای کامل ساختن نعمتهای تو است

وَاِحْسانِکَ اِلَیَّ، فَسُبْحانَکَ

بر من و احسانی که به من داری پس منزهی تو،

سُبْحانَکَ مِنْ مُبْدِئٍ

منزّه که آغازنده نعمتی

مُعیدٍ حَمیدٍ مَجیدٍ،

و بازگرداننده و ستوده و بزرگواری

تَقَدَّسَتْ اسْمآؤُکَ،

بسی پاکیزه است نامهای تو

وَعَظُمَتْ الآؤُکَ،

و بزرگ است نعمتهای تو

فَأَیُ نِعَمِکَ یا اِلهی

پس ای معبود من کدام یک از نعمتهایت

احْصی عَدَداً وَذِکْراً،

را بشماره درآورده و یاد کنم

أَمْ اَیُّ عَطایاکَ أَقُومُ بِهاشُکْراً،

یا برای کدام یک از عطاهایت به سپاسگزاری اقدام کنم

وَهِیَ یا رَبِّ اکْثَرُ مِنْ اَنْ یُحْصِیَهَا الْعآدُّونَ،

در صورتی که آنها ای پروردگار من بیش از آن است که حسابگران بتوانند آنها را بشمارند

أَوْ یَبْلُغَ عِلْماً بِهَاالْحافِظُونَ،

یا دانش حافظان بدانها رسد

ثُمَّ ما صَرَفْتَ وَدَرَأْتَ عَنِّی اَللَّهُمَّ

سپس ای خدا آنچه را از سختی و گرفتاری

مِنَ الضُرِّ وَالضَّرَّآءِ، أَکْثَرُ

از من دور کرده و باز داشتی بیشتر بوده

مِمَّا ظَهَرَ لی

از آنچه برایم آشکار شد

مِنَ الْعافِیَةِ وَالسَّرَّآءِ.

از تندرستی و خوشی.

***

وَاَنَا اَشْهَدُ یا اِلهی

و من گواهی دهم خدایا

بِحَقیقَةِ ایمانی

به حقیقت ایمان خودم

وَعَقْدِ عَزَماتِ یَقینی

و بدانچه تصمیمات یقینم بدان بسته است

وَخالِصِ صَریحِ تَوْحیدی

و توحید خالص و بی شائبه خود

وَباطِنِ مَکْنُونِ ضَمیری

و درون سرپوشیده نهادم

وَعَلائِقِ مَجاری نُورِ

و رشته های دید نور

بَصَری وَاساریرِ صَفْحَةِ جَبینی

چشمانم و خطوط صفحه پیشانیم

وَ خُرْقِ مَسارِبِ نَفْسی

و رخنه های راههای تنفسم

وَ خَذاریفِ

و پرده های

مارِنِ عِرْنینی

نرمه بینیم

وَ مَسارِبِ سِماخِ سَمْعی

و راههای پرده گوشم

وَ ما ضُمَّتْ وَ اطْبَقَتْ عَلَیْهِ

و آنچه بچسبد و روی هم قرار گیرد

شَفَتایَ،

بر آن دو لبم

وَ حَرَکاتِ لَفْظِ لِسانی

و حرکتهای تلفظ زبانم

وَمَغْرَزِ حَنَکِ فَمی

و محل پیوست کام (فک بالای)

وَفَکّی وَ مَنابِتِ

دهان و آرواره ام

اضْراسی

و محل بیرون آمدن دندانهایم

وَ مَساغِ مَطْعَمی

و محل چشیدن خوراک

وَ مَشْرَبی

و آشامیدنیهایم

وَحِمالَةِ امِّ رَأْسی

و رشته و عصب مغز سرم

وَ بُلُوعِ فارِغِ

و لوله (حلق) متصل به

ص :861

حَبآئِلِ عُنُقی

رگهای گردنم

وَ مَا اشْتَمَلَ عَلَیْهِ

و آنچه در برگرفته آن را قفسه سینه ام

تامُورُ صَدْری

و رشته های رگ قلبم

وَ حمائِلِ حَبْلِ وَتینی

و شاهرگ پرده دلم

وَ نِیاطِ حِجابِ قَلْبی

وَ أَفْلاِذِ حَواشی کَبِدی

و پاره های گوشه و کنار جگرم

وَ ما حَوَتْهُ شَراسیفُ

و آنچه را در بردارد استخوانهای

اضْلاعی وَ حِقاقُ مَفاصِلی

دنده هایم و سربندهای استخوانهایم

وَقَبْضُ عَوامِلی

و انقباض عضلات بدنم

وَاطْرافُ انامِلی

و اطراف سر انگشتانم و

وَلَحْمی وَ دَمی وَشَعْری

گوشتم و خونم و موی بدنم

وَ بَشَری وَ عَصَبی

و بشره پوستم و عصبم

وَ قَصَبی وَ عِظامی وَ مُخّی

و ساقم و استخوانم و مغزم

وَ عُرُوقی وَ جَمیعُ جَوارِحی

و رگهایم و تمام اعضا و جوارحم

وَ مَا اَنْتَسَجَ عَلیٰ ذلِکَ

و آنچه بر اینها بافته شده

اَیَّامَ رِضاعی وَ ما

از دوران شیرخوارگیم و آنچه را

اقلَّتِ الْأَرْضُ مِنّی

زمین از من بر خود گرفته

وَ نَوْمی وَ یَقْظَتی وَسُکُونی

و خوابم و بیداریم و آرمیدنم

وَ حَرَکاتِ رُکُوعی

و حرکتهای رکوع و

وَسُجُودی اَنْ لَوْ حاوَلْتُ

سجود من (گواهی دهم) که اگر تصمیم بگیرم

وَ اجْتَهَدْتُ مَدَی

و بکوشم در طول

الْأَعصارِ وَ الْأَحْقابِ، لَوْ

قرون و اعصار بر فرض که چنین

عُمِّرْتُها

عمری بکنم

اَنْ أُؤَدِّیَ شُکْرَ واحِدَةٍ مِنْ أَنْعُمِکَ،

و بخواهم شکریکی از نعمتهای تو را بجا آورم

مَا اسْتَطَعْتُ ذلِکَ اِلَّا بِمَنِّکَ

نخواهم توانست جز به لطف خود که

الْمُوجَبِ عَلَیَّ بِهِ شُکْرُکَ اَبَداً جَدیداً،

آن خود واجب کند بر من سپاسگزاریت را دوباره از نو

وَ ثَنآءً طارِفاً عَتیداً،

و موجب ستایشی تازه

اجَلْ، وَ لَوْ

و ریشه دار گردد آری و اگر

حَرَصْتُ اَنَا وَالْعآدُّونَ مِنْ انامِکَ،

حریص باشم من و حسابگران از مخلوقت

أَنْ نُحْصِیَ مَدی اَنْعامِکَ سالِفِهِ وَ انِفِهِ،

که بخواهیم اندازه نعمت بخشیهای تو را از گذشته و آینده

ما حَصَرْناهُ عَدَداً،

به حساب درآوریم

وَ لا احْصَیناهُ امَداً،

نتوانیم بشماره درآوریم و نه از نظر زمان و اندازه آن را احصا کنیم!

هَیْهاتَ أنّی ذلِکَ، وَ اَنْتَ الْمُخْبِرُ

هیهات! کجا چنین چیزی میسر است و تو خود

فی کِتابِکَ النَّاطِقِ،

در کتاب گویا

وَ النَّبَأِ الصَّادِقِ:

و خبر راست و درستت خبر داده ای که

«وَ اَنْ تَعُدُّوا نِعْمَةَ اَللَّهِ لا تُحْصُوها».

«اگر بشمارید نعمت خدا را احصا نتوانید کرد»

صَدَقَ کِتابُکَ اَللَّهُمَّ و اِنْبآؤُکَ،

خدایا کتاب تو و خبری که دادی راست است

وَ بَلَّغَتْ اَنْبِیآؤُکَ

و رساندند پیمبران و رسولانت

وَ رُسُلُکَ ما اَنْزَلْتَ عَلَیْهِمْ

هرچه را بر ایشان از وحی خویش

ص :862

مِنْ وَحْیِکَ،

فرو فرستادی

وَ شَرَعْتَ لَهُمْ وَ بِهِمْ مِنْ دینِکَ.

و آنچه را تشریع کردی برای آنها و بوسیله آنها از دین و آیین خود.

غَیْرَ أَنّی یا اِلهی اَشْهَدُ

جز این که معبودا من گواهی دهم

بِجَهْدی وَ جِدّی

به سعی و کوششم

وَ مَبْلَغِ طاعَتی وَ وُسْعی وَ أَقُولُ

و به اندازه رسایی طاعت و وسعم و از

مُؤْمِناً مُوقِناً،

روی ایمان و یقین می گویم

اَلْحَمْدُ لِلَّهِ اَلَذی لَمْ یَتَّخِذْ وَلَداً

ستایش خدایی را سزاست که نگیرد فرزندی

فَیَکُونَ مَوْرُوثاً، وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ

تا از او ارث برند و نیست برایش

شَریکٌ فی مُلْکِهِ

شریکی در فرمانروایی

فَیُضآدَّهُ فیمَا ابْتَدَعَ،

تا با او ضدّیت کنند در آنچه پدید آورد

وَ لا وَلِیٌّ مِنَ الذُّلِّ فَیُرْفِدَهُ فیما

و نه نگهداری از خواری دارد تا کمکش کند

صَنَعَ،

در آنچه بوجود آورد

فَسُبْحانَهُ سُبْحانَهُ،

پس منزّه باد منزّه

لَوْ کانَ فیهِما الِهَةٌ اِلَّا اَللَّهُ

که اگر بود در آسمان و زمین خدایانی جز او

لَفَسَدَتا وَ تَفَطَّرَتا،

هر دو تباه می شدند و از هم متلاشی می گشتند

سُبْحانَ اَللَّهِ الْواحِدِ الْأَحَدِ الصَّمَدِ،

منزّه است خدای یگانه یکتای بی نیازی

اَلَذی لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ،

که فرزند ندارد و فرزند کسی نیست

وَلَمْ یَکُنْ لَهُ

و نیست برایش

کُفُواً اَحَدٌ،

همتایی هیچ کس

اَلْحَمْدُ لِلَّهِ حَمْداً

ستایش خدای را است ستایشی که

یُعادِلُ حَمْدَ مَلآئِکَتِهِ الْمُقَرَّبینَ،

برابر ستایش فرشتگان مقرّب او

وَ اَنْبِیآئِهِ

و پیمبران

الْمُرْسَلینَ،

مرسلش باشد

وَ صَلَّی اَللَّهُ عَلیٰ خِیَرَتِهِ

و درود خدا بر بهترین خلقش

مُحَمَّدٍ خاتَمِ النَّبِیّینَ، وَ آلِهِ الطَّیِّبینَ

محمّد خاتم پیمبران و آل پاک و

الطَّاهِرینَ الْمُخلَصینَ، وَسَلَّمَ.

پاکیزه و خالص او باد و سلام.

آنگاه حضرت، پس از ذکر آن همه اوصاف اِلهی و تسبیح و تقدیس پروردگار حاجت خود را عرضه داشت و در حالى که اشک از چشمان مبارکش سرازیر بود گفت:

اَللَّهُمَّ اجْعَلْنی اخْشاکَ

خدایا چنانم ترسان خودت کن

کَاِنّی اراکَ،

که گویا می بینمت

وَاسْعِدْنی بِتَقْویکَ،

و به پرهیزکاری از خویش خوشبختم گردان

وَلٰا تُشْقِنی بِمَعْصِیَتِکَ،

و به واسطه نافرمانیت بدبختم مکن

وَخِرْلی فی قَضآئِکَ،

و در سرنوشت خود خیر برایم مقدر کن

وَبارِکْ لی فی قَدَرِکَ،

و مقدراتت را برایم مبارک گردان

حَتّی لا أُحِبَ

تا چنان نباشم که

ص :863

تَعْجیلَ ما اَخَّرْتَ،

تعجیل آنچه را تو پس انداخته ای بخواهم

وَلٰا تَاْخیرَ ما عَجَّلْتَ،

و نه تأخیر آنچه را تو پیش انداخته ای

اَللَّهُمَّ اجْعَلْ غِنایَ فی نَفْسی

خدایا قرار ده بی نیازی در نفس من

وَالْیَقینَ فی قَلْبی

و یقین در دلم وَالْإِخْلاصَ فی عَمَلی

وَالنُّورَ فی بَصَری وَالْبَصیرَةَ

و اخلاص در کردارم

و روشنی در دیده ام و بینایی

فی دینی وَمَتِّعْنی بِجَوارِحی

در دینم و مرا از اعضا و جوارحم بهره مند کن

وَاجْعَلْ سَمْعی وَبَصَری الْوارِثَیْنِ مِنّی

و گوش و چشم مرا وارث من گردان (که تا دم مرگ بسلامت باشند)

و اِنْصُرْنی عَلیٰ مَنْ ظَلَمَنی

و یاریم ده بر آن کس که به من ستم کرده

وَ اَرِنی فیهِ ثاری وَ مَآرِبی

و انتقام گیری مرا و آرزویم را درباره اش به من بنمایان

وَاقِرَّ بِذلِکَ عَیْنی

و دیده ام را در این باره روشن کن

اَللَّهُمَّ اِکْشِفْ کُرْبَتی

خدایا محنتم را برطرف کن

وَاسْتُرْ عَوْرَتی

و زشتیهایم بپوشان

وَاغْفِرْ لی خَطیئَتی وَاخْسَأْ

و خطایم بیامرز و شیطان

شَیْطانی وَفُکَّ رِهانی وَاجْعَلْ لی یا

و اهریمنم را از من بران و ذمه ام را از گِرو بِرَهان و قرار ده

اِلهی الدَّرَجَةَ الْعُلْیا فِی الْأخِرَةِوَالْأُولی

خدایا برای من درجه والا در آخرت و در دنیا

اَللَّهُمَّ لَکَ اَلْحَمْدُ کَمٰا خَلَقْتَنی

خدایا حمد تو راست که مرا آفریدی

فَجَعَلْتَنی سَمیعاً بَصیراً،

و شنوا و بینا قرارم دادی

وَلَکَ اَلْحَمْدُ

و ستایش تو راست

کَمٰا خَلَقْتَنی

که مرا آفریدی

فَجَعَلْتَنی خَلْقاً سَوِیّاً رَحْمَةً بی

و از روی مهری که به من داشتی خلقتم را نیکو آراستی

وَقَدْ کُنْتَ عَنْ خَلْقی غَنِیّاً،

در صورتی که تو ازخلقت من بی نیاز بودی

رَبِّ بِمٰا بَرَأْتَنْی

پروردگارا به آن طور که مرا پدیدآوردی

فَعَدَّلْتَ فِطْرَتی

و در خلقتم اعتدال بکار بردی

رَبِّ بِمٰا اَنْشَأْتَنی

پروردگارا به آن طور که بوجودم آوردی و

فَاحْسَنْتَ صُورَتی

صورتم را نیکو کردی

رَبِّ بِمٰا احْسَنْتَ اِلَیَّ

پروردگارا به آن طور که به من احسان کردی

وَفی نَفْسی عافَیْتَنی رَبِّ بِمٰا

وعافیتم دادی پروردگارا آن چنانکه

کَلَاْتَنی

مرا محافظت کردی

وَوَفَّقْتَنی

و موفقم داشتی

رَبِّ بِمٰا اَنْعَمْتَ عَلَیَّ

پروردگارا آن چنانکه بر من انعام کرده

فَهَدَیْتَنی

و هدایتم فرمودی

رَبِّ بِمٰا اَوْلَیْتَنی وَمِنْ

پروردگارا چنانچه مرا مورد احسان قرار داده

کُلِّ خَیْرٍ اَعْطَیْتَنی

و ازهر خیری به من عطا کردی

رَبِّ بِمٰا اطْعَمْتَنی

پروردگارا آن چنانکه مرا خوراندی

وَسَقَیْتَنی

و نوشاندی

رَبِّ بِمٰا اغْنَیْتَنی

پروردگارا آن چنانکه بی نیازم کردی

وَاقْنَیْتَنی

و سرمایه ام دادی

رَبِّ بِمٰا اَعَنْتَنی

پروردگارا آن چنانکه کمکم دادی

وَاعْزَزْتَنی

و عزتم بخشیدی

رَبِّ بِمٰا الْبَسْتَنی مِنْ سِتْرِکَ

پروردگارا آن چنانکه مرا از خلعت باصفایت پوشاندی

ص :864

الصَّافی وَ یَسَّرْتَ لی مِنْ صُنْعِکَ الْکافی

و از مصنوعاتت به حد کافی در اختیارم گذاردی (چنانکه این همه انعام کردی)

صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ،

درود فرست بر محمّد و آل محمّد و

وَاعِنّی عَلیٰ بَوآئِقِ الدُّهُورِ،

کمکم ده بر پیش آمدهای ناگوار روزگار

وَ صُرُوفِ اللَّیإِلىٰ وَ الْأَیَّامِ،

و کشمکشهای شبها و روزها

وَنَجِّنی مِنْ

و از هراسهای

اهْوالِ الدُّنْیا وَکُرُباتِ الْأخِرَةِ،

دنیا و اندوههای آخرت نجاتم ده

وَاِکْفِنی شَرَّ ما یَعْمَلُ الظَّالِمُونَ فِی الْأَرْضِ،

و از شر آنچه ستمگران در زمین انجام دهند مرا کفایت فرما

اَللَّهُمَّ ما اَخافُ فَاِکْفِنی

خدایا از آنچه می ترسم کفایتم کن

وَما اَحْذَرُ فَقِنی وَ فی نَفْسی وَ دینی

و از آنچه برحذرم، نگاهم دار و خودم و دینم

فَاحْرُسْنی

را حفظ کن

وَ فی سَفَری فَاحْفَظْنی

و در سفر محافظتم کن

وَ فی اَهْلی وَ مالى

و در خانواده و مالم

فَاخْلُفْنی وَ فیما

جانشین من باش و در آنچه

رَزَقْتَنی فَبارِکْ لی

روزیم کرده ای برکت ده

وَ فی نَفْسی فَذَلِّلْنی

و مرا در پیش خودم خوار کن

وَ فی اعْیُنِ النَّاسِ فَعَظِّمْنی

و در چشم مردم بزرگم کن و

وَمِنْ شَرِّ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ فَسَلِّمْنی

از شر جن و انس بسلامتم بدار

وَ بِذُنُوبی فَلا تَفْضَحْنی

و به گناهان رسوایم مکن

وَ بِسَریرَتی

و به اندیشه های باطنم

فَلا تُخْزِنی

سرافکنده ام مکن

وَ بِعَمَلی فَلا تَبْتَلِنی

و به کردارم دچارم مساز

وَ نِعَمَکَ فَلا تَسْلُبْنی

و نعمتهایت را از من مگیر

وَ إِلىٰ غَیْرِکَ فَلا

و بجز خودت به دیگری

تَکِلْنی اِلهی إِلىٰ مَنْ تَکِلُنی

واگذارم مکن خدایا به که واگذارم می کنی

إِلىٰ قَریبٍ فَیَقْطَعُنی

آیا به خویشاوندی که از من بِبُرَد

اَمْ إِلىٰ بَعیدٍفَیَتَجَهَّمُنی

یا بیگانه ای که مرا از خود دور کند یا

اَمْ الَی الْمُسْتَضْعَفینَ لی

به کسانی که خوارم شمرند

و اَنْتَ رَبّی

و تویی پروردگار من

وَمَلیکُ اَمْری

و زمامدار کار من

اشْکُواِلَیْکَ غُرْبَتی

بسوی تو شکایت آرم از غربت خود

وَ بُعْدَ داری

و دوری خانه ام

وَهَوانی عَلیٰ مَنْ

و خواریم نزد کسی

مَلَّکْتَهُ اَمْری اِلهی فَلا

که زمامدار کار من کردی خدایا پس

تُحْلِلْ عَلَیَّ غَضَبَکَ،

خشم خود را بر من مبار

فَاَنْ لَمْ تَکُنْ غَضِبْتَ عَلَیَّ

و اگر بر من خشم نکرده باشی ب

فَلا ابإِلىٰ سُبْحانَکَ غَیْرَ

اکی ندارم- منزهی تو- جز این که

انَّ عافِیَتَکَ اَوْسَعُ لی

در عین حال عافیت تو وسیعتر است برای من

فَاَسْئَلُکَ یا رَبِّ

پس از تو خواهم پروردگارا

بِنُورِ وَجْهِکَ اَلَذی اشْرَقَتْ لَهُ

به نور ذاتت که روشن شد بدان

ص :865

الْأَرْضُ وَالسَّمواتُ،

زمین و آسمانها

وَ کُشِفَتْ بِهِ الظُّلُماتُ،

و برطرف شد بدان تاریکیها

وَ صَلُحَ بِهِ امْرُ الْأَوَّلینَ

و اصلاح شد بدان کار اوّلین

وَالْأخِرینَ،

و آخرین

اَنْ لا تُمیتَنی عَلیٰ غَضَبِکَ،

که مرا بر حال غضب خویش نمیرانی

وَلٰا تُنْزِلَ بی سَخَطَکَ،

و خشمت را بر من نازل مفرمایی مؤاخذه

لَکَ الْعُتْبی لَکَ الْعُتْبی

و بازخواست حق توست

حَتّی تَرْضی قَبْلَ ذلِک،

تا گاهی که پیش از آن راضی شوی

لا اِلهَ اِلَّا اَنْتَ.

معبودی جز تو نیست.

***

رَبَّ الْبَلَدِ الْحَرامِ،

که پروردگار شهر محترم

وَالْمَشْعَرِ الْحَرامِ،

و مشعر الحرام

وَالْبَیْتِ الْعَتیقِ

و خانه کعبه ای آن خانه ای

اَلَذی احْلَلْتَهُ الْبَرَکَةَ،

که برکت را بدان نازل کردی

وَجَعَلْتَهُ لِلنَّاسِ امْناً،

و آن را برای مردمان خانه امنی قرار دادی

یا مَنْ عَفا عَنْ عَظیمِ الذُّنُوبِ بِحِلْمِهِ،

ای کسی که از گناهان بزرگ به بردباری خود درگذری

یا مَنْ اسْبَغَ

ای که نعمتها را به

النَّعْمآءَ بِفَضْلِهِ،

فضل خود فراوان گردانی

یا مَنْ اعْطَی الْجَزیلَ بِکَرَمِهِ،

ای که عطایای شایان را به کرم خود بدهی

یا عُدَّتی فی شِدَّتی یا

ای ذخیره ام در سختی ای

صاحِبی فی وَحْدَتی

رفیق و همدمم در تنهایی

یا غِیاثی فی کُرْبَتی

ای فریادرس من در گرفتاری

یا وَلِیّی فی نِعْمَتی یا اِلهی

ای ولی من در نعمتم ای معبود من

وَاِلهَ آبائی ابْراهیمَ وَاسْماعیلَ،

و معبود پدرانم ابراهیم و اسمعیل

وَاسْحقَ وَیَعْقُوبَ،

و (معبود) اسحاق و یعقوب

وَرَبَّ جَبْرَئیلَ

و پروردگار جبرئیل

وَمیکائیلَ وَاسْرافیلَ،

و میکائیل و اسرافیل

وَربَّ مُحَمَّدٍ خاتِمِ النَّبِیّینَ،

و پروردگار محمّد خاتم پیمبران

وَ آلِهِ الْمُنْتَجَبینَ،

و آل برگزیده اش

وَمُنْزِلَ التَّوراةِ وَالْإِنْجیلِ

و فروفرستنده تورات و انجیل

وَالزَّبُورِ وَالْفُرْقانِ،

و زبور و قرآن

وَمُنَزِّلَ کهیعص، وَطه

و نازل کننده کهیعص و طه

وَیس، وَالْقُرآنِ الْحَکیمِ،

و «یس و قرآن حکمت آموز»

اَنْتَ کَهْفی

تویی پناه من

حینَ تُعْیینِی الْمَذاهِبُ

هنگامی که درمانده ام کنند راهها

فی سَعَتِها،

با همه وسعتی که دارند

وَتَضیقُ بِیَ الْأَرْضُ بِرُحْبِها،

و زمین بر من تنگ گیرد با همه پهناوریش

وَ لَوْلا رَحْمَتُکَ

و اگر نبود رحمت تو بطور حتم

لَکُنْتُ مِنَ الْهالِکینَ، و اَنْتَ

من هلاک شده بودم و تویی

ص :866

مُقیلُ عَثْرَتی

نادیده گیر لغزشم

وَ لَوْلا سَتْرُکَ اَیَّایَ

و اگر پرده پوشی تو نبود

لَکُنْتُ مِنَ الْمَفْضُوحینَ،

مسلّماً من از رسواشدگان بودم

وَ اَنْتَ مُؤَیِّدی

و تویی که

بِالنَّصْرِ عَلیٰ اعْدآئی

به یاری خود مرا بر دشمنانم یاری دهی

وَ لَوْ لا نَصْرُکَ اَیَّایَ

و اگر نبود یاری تو

لَکُنْتُ مِنَ الْمَغْلُوبینَ، یا مَنْ

من مغلوب شده بودم ای که

خَصَّ نَفْسَهُ بِالسُّمُوِّ وَ الرِّفْعَةِ،

مخصوص کرده خود را به بلندی و برتری

فَاَوْلِیآئُهُ بِعِزِّهِ یَعْتَزُّونَ،

و دوستانش بوسیله عزت او عزت یابند

یا مَنْ جَعَلَتْ لَهُ الْمُلُوکُ

ای که پادشاهان در برابرش

نیرَ الْمَذَلَّةِ عَلیٰ اعْناقِهِمْ،

طوق خواری به گردن گذارند

فَهُمْ مِنْ سَطَواتِهِ خائِفُونَ،

و آنها از سَطَوَتَش ترسانند می داند

یَعْلَمُ خائِنَةَالْأَعْیُنِ

حرکت (یا خیانت)چشمها

وَما تُخْفِی الصُّدُورُ،

و آنچه را سینه ها پنهان کنند

وَ غَیْبَ ما تَاْتی بِهِ الْأَزْمِنَةُ وَالدُّهُورُ،

و حوادثی که در کمون زمانها و روزگارهاست

یا مَنْلا یَعْلَمُ کَیْفَ هُوَ اِلَّا هُوَ،

ای که نداند چگونگی او را جز خود او

یا مَنْ لا یَعْلَمُ ما هُوَ اِلَّا هُوَ،

ای که نداند چیست او جز او

یا مَنْ لا یَعْلَمُهُ اِلَّاهُوَ(1)،

ای که نداند او را جزخود او

یا مَنْ کَبَسَ الْأَرْضَ عَلَی الْمآءِ،

ای که زمین را بر آب فرو بُردی

وَسَدَّ الْهَوآءَ بِالسَّمآءِ، یا مَنْ لَهُ

و هوا را به آسمان بستی ای که

اَکْرَمُ الْأَسْمآءِ،

گرامی ترین نامها از اوست

یا ذَا الْمَعْرُوفِ اَلَذی لا یَنْقَطِعُ اَبَداً،

ای دارنده احسانی که هرگز قطع نشود

یا مُقَیِّضَ الرَّکْبِ

ای گمارنده کاروان برای نجات

لِیُوسُفَ فِی الْبَلَدِ الْقَفْرِ،

یوسف در آن جای بی آب و علف

وَمُخْرِجَهُ مِنَ الْجُبِّ،

و بیرون آورنده اش از چاه

وَجاعِلَهُ بَعْدَ الْعُبُودِیَّةِ مَلِکاً،

و رساننده اش به پادشاهی پس از بندگی

یا رادَّهُ عَلیٰ یَعْقُوبَ

ای که او را برگرداندی به یعقوب

بَعْدَ انِ ابْیَضَّتْ عَیْناهُ مِنَ الْحُزْنِ

پس از آن که دیدگانش از اندوه سفید شده بود

فَهُوَ کَظیمٌ، یا

و آکنده از غم بود ای

کاشِفَ الضُّرِّ وَالْبَلْوی عَنْ اَیُّوبَ،

برطرف کننده سختی و گرفتاری از ایوب

وَمُمْسِکَ یَدَیْ ابْراهیمَ عَنْ ذَبْحِ ابْنِهِ،

و ای نگهدارنده دستهای ابراهیم از ذبح پسرش

بَعْدَ کِبَرِ سِنِّهِ وَفَنآءِ عُمُرِهِ،

پس از سن پیری و بسرآمدن عمرش

یا مَنِ اسْتَجابَ لِزَکَرِیّا

ای که دعای زکریا را به اجابت رساندی

فَوَهَبَ لَهُ یَحْیی وَلَمْ

و یحیی را به او بخشیدی و

ص :867


1- در بلدالامین آمده است:« یا من لا یعلم ما یعلمهُ الّا هو».

یَدَعْهُ فَرْداً وَحیداً،

او را تنها و بی کس وامگذاردی

یا مَنْ اخْرَجَ یُونُسَ

ای که بیرون آورد یونس را

مِنْ بَطْنِ الْحُوتِ،

از شکم ماهی

یا مَنْ فَلَقَ الْبَحْرَ

ای که شکافت دریا را

لِبَنی اسْرآئیلَ فَاَنْجاهُمْ،

برای بنی اسرائیل و (از فرعونیان) نجاتشان داد

وَجَعَلَ فِرْعَوْنَ وَجُنُودَهُ مِنَ الْمُغْرَقینَ، یا

و فرعون و لشکریانش را غرق کرد ای

مَنْ ارْسَلَ الرِّیاحَ مُبَشِّراتٍ

که فرستاد بادها را نوید دهندگانی

بَیْنَ یَدَیْ رَحْمَتِهِ،

پیشاپیش آمدن رحمتش

یا مَنْ لَمْ یَعْجَلْ عَلیٰ مَنْ

ای که شتاب نکند بر (عذاب)

عَصاهُ مِنْ خَلْقِهِ،

نافرمانان از خلق خود

یا مَنِ اسْتَنْقَذَ السَّحَرَةَ

ای که نجات بخشید ساحران (فرعون) را

مِنْ بَعْدِ طُولِ الْجُحُودِ، وَقَدْ

پس از سالها انکار (و کفر) و چنان

غَدَوْا فی نِعْمَتِهِ

بودند که متنعّم به نعمتهای خدا بودند

یَاْکُلُونَ رِزْقَهُ،

که روزیش را می خوردند

وَیَعْبُدُونَ غَیْرَهُ،

ولی پرستش دیگری را می کردند

وَقَدْ حآدُّوهُ وَنآدُّوهُ،

و با خدا دشمنی و ضدیت داشتند

وَکَذَّبُوا رُسُلَهُ،

و رسولانش را تکذیب می کردند

یا اَللَّهُ یا اَللَّهُ یا بَدیُ،

ای خدا ای خدا ای آغازنده

یا بَدیعاً لا نِدَّ لَکَ،

ای پدیدآورنده ای که همتا نداری

یا دآئِماً لا نَفادَ لَکَ،

ای جاویدانی که زوال نداری

یا حَیّاً حینَ لا حَیَّ،

ای زنده در آنگاه که زنده ای نبود

یا مُحْیِیَ الْمَوْتی

ای زنده کن مردگان

یا مَنْ هُوَ قآئِمٌ عَلیٰ

ای که مراقبت داری

کُلِّ نَفْسٍ بِمٰاکَسَبَتْ،

بر هرکس بدانچه انجام داده

یا مَنْ قَلَّ لَهُ شُکْری

ای که سپاسگزاری من برایش اندک است

فَلَمْ یَحْرِمْنی

ولی محرومم نکند

وَعَظُمَتْ خَطیئَتی فَلَمْ

و خطایم بزرگ است ولی

یَفْضَحْنی

رسوایم نکند

وَ رَانی عَلَی الْمَعاصی

و مرا بر نافرمانی خویش بیند

فَلَمْ یَشْهَرْنی

ولی پرده ام ندرد

یا مَنْ حَفِظَنی فی صِغَری

ای که مرا درکودکی محافظت کردی

یا مَنْ رَزَقَنی فی کِبَری

ای که در بزرگی روزیم دادی

یا مَنْ ایادیهِ عِنْدی

ای که اندازه مرحمت هایی که به من کردی

لا تُحْصی وَنِعَمُهُ

بشماره نیاید و نعمتهایش

لا تُجازی

را تلافی ممکن نباشد

یا مَنْ عارَضَنی بِالْخَیْرِ وَالْإِحْسانِ،

ای که روبه رو شد با من به نیکی و احسان

وَعارَضْتُهُ بِالْإِسائَةِ

ولی من با او به بدی

وَالْعِصْیانِ،

و گناه روبه رو شدم

یا مَنْ هَدانی لِلْإیمانِ

ای که مرا به ایمان هدایت کرد

مِنْ قَبْلِ اَنْ اعْرِفَ شُکْرَ الْإِمْتِنانِ، یا

پیش از آن که بشناسم طریقه سپاسگزاری نعمتش را ای که

مَنْ دَعَوْتُهُ مَریضاً

خواندمش در حال بیماری

فَشَفانی

و او شفایم داد

وَعُرْیاناً فَکَسانی

و در برهنگی و او مرا پوشاند

وَجائِعاً فَاشْبَعَنی

و در گرسنگی و او سیرم کرد

ص :868

وَعَطْشاناً فَارْوانی

و در تشنگی و او سیرابم کرد

وَذَلیلًا فَاعَزَّنی

و در خواری و او عزتم بخشید

وَجاهِلًا فَعَرَّفَنی

و در نادانی و او معرفتم بخشید

وَوَحیداً

و در تنهایی

فَکَثَّرَنی

و او فزونی جمعیت داد

وَغاٰئِباً فَرَدَّنی

و در دوری و او بازم گرداند

وَمُقِلّاً فَاغْنانی

و در نداری و او دارایم کرد

وَمُنْتَصِراً فَنَصَرَنی

و در کمک خواهی و او یاریم داد

وَغَنِیّاً فَلَمْ

و در ثروتمندی و او

یَسْلُبْنی

از من سلب نفرمود

وَامْسَکْتُ عَنْ جَمیعِ ذلِکَ

و (هنگامی که) از همه این خواسته ها دم بستم

فَابْتَدَانی فَلَکَ اَلْحَمْدُ وَالشُّکْرُ یا

تو آغاز کردی پس از آن توست حمد و سپاس ای

مَنْ اقالَ عَثْرَتی

که لغزشم را نادیده گرفت

وَ نَفَّسَ کُرْبَتی

و گرفتگی را از من دور کرد

وَ اَجابَ دَعْوَتی

و دعایم را اجابت فرمود

وَ سَتَرَ عَوْرَتی

و عیبم را پوشاند و

وَغَفَرَ ذُنُوبی

گناهانم را آمرزید

وَ بَلَّغَنی طَلِبَتی

و به خواسته ام رسانید

وَ نَصَرَنی عَلیٰ عَدُوّی

و بر دشمنم یاری داد

وَ اَنْ اعُدَّ نِعَمَکَ

و اگر بخواهم نعمتها و

وَمِنَنَکَ وَکَرائِمَ مِنَحِکَ لا احْصیها،

عطاها و مراحم بزرگ تو را بشمارم نتوانم

یا مَوْلایَ اَنْتَ اَلَذی مَنَنْتَ،

ای مولای من این تویی که منّت نهادی

اَنْتَ اَلَذی

و این تویی که

اَنْعَمْتَ،

نعمت دادی

اَنْتَ اَلَذی احْسَنْتَ،

این تویی که احسان فرمودی

اَنْتَ اَلَذی اجْمَلْتَ،

این تویی که نیکی کردی

اَنْتَ اَلَذی افْضَلْتَ، اَنْتَ

این تویی که فزونی بخشیدی این تویی

اَلَذی اکْمَلْتَ، اَنْتَ اَلَذی رَزَقْتَ،

که کامل کردی این تویی که روزی دادی

اَنْتَ اَلَذی وَفَّقْتَ،

این تویی که توفیق دادی

اَنْتَ اَلَذی اَعْطَیْتَ،

این تویی که عطا کردی

اَنْتَ اَلَذی اغْنَیْتَ،

این تویی که بی نیاز کردی

اَنْتَ اَلَذی اقْنَیْتَ،

این تویی که ثروت بخشیدی

اَنْتَ اَلَذی اوَیْتَ،

این تویی که مأوی دادی

اَنْتَ اَلَذی کَفَیْتَ،

این تویی که کفایت کردی

اَنْتَ اَلَذی هَدَیْتَ،

این تویی که هدایت کردی

اَنْتَ اَلَذی عَصَمْتَ،

این تویی که نگهداشتی

اَنْتَ اَلَذی سَتَرْتَ،

این تویی که پوشاندی اَنْتَ اَلَذی

این تویی که

غَفَرْتَ،

آمرزیدی

اَنْتَ اَلَذی اقَلْتَ،

این تویی که نادیده گرفتی

اَنْتَ اَلَذی مَکَّنْتَ،

این تویی که قدرت و چیرگی دادی

اَنْتَ اَلَذی اعْزَزْتَ، اَنْتَ

این تویی که عزت بخشیدی این تویی

اَلَذی اَعَنْتَ،

که کمک کردی

اَنْتَ اَلَذی عَضَدْتَ،

این تویی که پشتیبانی کردی

اَنْتَ اَلَذی اَیَّدْتَ،

این تویی که تأیید کردی

اَنْتَ اَلَذی نَصَرْتَ،

این تویی که یاری کردی

اَنْتَ اَلَذی شَفَیْتَ،

این تویی که شفا دادی

اَنْتَ اَلَذی عافَیْتَ،

این تویی که عافیت دادی

اَنْتَ اَلَذی اکْرَمْتَ، تَبارَکْتَ

این تویی که اکرام کردی بزرگی و

ص :869

وَتَعالَیْتَ،

برتری از توست

فَلَکَ اَلْحَمْدُ دآئِماً،

و ستایش همیشه مخصوص تو است

وَلَکَ الشُّکْرُ واصِباً اَبَداً،

و سپاسگزاری دائمی و جاوید از آن تواست

ثُمَّ اَنَا یا اِلهی

و اما من ای معبودم

الْمُعْتَرِفُ بِذُنُوبی

کسی هستم که به گناهانم اعتراف دارم

فَاغْفِرْها لی

پس آنها را بیامرز

اَنَا اَلَذی اسَاْتُ،

و این منم که بد کردم

اَنَا اَلَذی اَخْطَاْتُ، اَنَا

این منم که خطا کردم این منم

اَلَذی هَمَمْتُ،

که (به بدی) همت گماشتم

اَنَا اَلَذی جَهِلْتُ،

این منم که نادانی کردم

اَنَا اَلَذی غَفَلْتُ،

این منم که غفلت ورزیدم

اَنَا اَلَذی سَهَوْتُ، انَا

این منم که فراموش کردم این منم

اَلَّذِی اعْتَمَدْتُ،

که (به غیر یا به خود) اعتماد کردم

اَنَا اَلَذی تَعَمَّدْتُ،

این منم که (به کاربد) تعمّد کردم

اَنَا اَلَذی وَعَدْتُ،

این منم که وعده دادم

وَ اَنَااَلَذی اخْلَفْتُ،

و این منم که خلف وعده کردم

اَنَا اَلَذی نَکَثْتُ،

این منم که پیمان شکنی کردم

اَنَا اَلَذی اقْرَرْتُ،

این منم که به بدی اقرار کردم

اَنَا اَلَّذِی اعْتَرَفْتُ بِنِعْمَتِکَ عَلَیَّ

این منم که به نعمت تو بر خود و در پیش خود اعتراف دارم

وَعِنْدی وَاَبُوءُ بِذُنُوبی

و با گناهانم بسویت بازگشته ام

فَاغْفِرْها لی یا مَنْ لا تَضُرُّهُ

پس آنها را بیامرز ای که زیانش نرساند

ذُنُوبُ عِبادِهِ، و هُوَ

گناهان بندگان و

الْغَنیُّ عَنْ طاعَتِهِمْ،

از اطاعت ایشان بی نیازی

وَالْمُوَفِّقُ مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْهُمْ

و تو آنی که هرکس از بندگان کردار شایسته ای انجام دهد

بِمَعُونَتِهِ وَ رَحْمَتِهِ،

به رحمت خویش توفیقش دهی

فَلَکَ اَلْحَمْدُ اِلهی وَسَیِّدی

پس تو راست ستایش ای معبود و آقای من

اِلهی اَمَرْتَنی فَعَصَیْتُکَ،

خدایا به من دستور دادی و من نافرمانی کردم

وَ نَهَیْتَنی فَارْتَکَبْتُ نَهْیَکَ،

و نهی فرمودی ولی من نهی تو را مرتکب شدم

فَاَصْبَحْتُ لا ذا بَرآءَةٍ لی فَاعْتَذِرُ،

و اکنون به حالى افتاده ام که نه وسیله تبرئه ای دارم که پوزش خواهم

وَ لا ذا قُوَّةٍ فَاَنْتَصِرُ،

و نه نیرویی دارم که بدان یاری گیرم

فَبِأَیِّ شَیْ ءٍ

پس به چه وسیله

اسْتَقْبِلُکَ یا مَوْلایَ،

با تو روبه رو شوم ای مولای من

اَ بِسَمْعی اَمْ بِبَصَری

آیا به گوشم یا به چشمم

اَمْ بِلِسانی اَمْ بِیَدی اَمْ بِرِجْلی

یا به زبانم یا به دستم یا به پایم

الَیْسَ کُلُّها نِعَمَکَ عِندی

آیا همه اینها نعمتهای تو نیست که در پیش من بود

وَ بِکُلِّها عَصَیْتُکَ یا مَوْلایَ،

و با همه آنها تو را معصیت کردم

فَلَکَ الْحُجَّةُ

ای مولای من پس تو حجت

وَالسَّبیلُ عَلَیَّ،

و راه مؤاخذه بر من داری

یا مَنْ سَتَرَنی

ای که مرا پوشاندی

مِنَ الْأباءِ وَ الْامَّهاتِ

از پدران و مادران

اَنْ یَزْجُرُونی وَ مِنَ

که مرا از نزد خود برانند و از

الْعَشائِرِ وَالْإِخْوانِ

فامیل و برادران

اَنْ یُعَیِّرُونی

که مرا سرزنش کنند

وَمِنَ السَّلاطینِ

و از سلاطین و حکومتها

اَنْ یُعاقِبُونی وَ لَوِ

که مرا شکنجه کنند و اگر

ص :870

اطَّلَعُوا یا مَوْلایَ عَلیٰ

آنها مطلع بودند ای مولای من

مَا اطَّلَعْتَ عَلَیْهِ مِنّی

بر آنچه تو بر آن مطلعی از کار من

اِذاً ما اَنْظَرُونی

در آن هنگام مهلتم نمی دادند

وَ لَرَفَضُونی

و از خود دورم می کردند

وَ قَطَعُونی

و از من می بریدند

فَها اَنَا ذا یا اِلهی

و اینک خدایا این منم

بَیْنَ یَدَیْکَ،

که در پیشگاهت ایستاده

یا سَیِّدی خاضِعٌ

ای آقای من با حال خضوع

ذَلیلٌ حَصیرٌحَقیرٌ،

و خواری و درماندگی و کوچکی

لا ذُو بَرآئَةٍ فَاعْتَذِرُ،

نه وسیله تبرئه جویی دارم که پوزش طلبم

وَ لا ذُو قُوَّةٍ فَاَنْتَصِرُ،

و نه نیرویی که یاری جویم بِها،

وَلٰا ذُو حُجَّةٍ فَاحْتَجُ

و نه حجت و برهانی که بدان چنگ زنم

وَلٰا قائِلٌ لَمْ اجْتَرِحْ وَ لَمْ اعْمَلْ سُوءاً،

و نه می توانم بگویم که گناه نکرده ام

وَ ما عَسَی الْجُحُودُ وَ لَوْ

و کجا می تواند انکار- فرضاً که

جَحَدْتُ یا مَوْلایَ

انکار کنم ای مولای من-

یَنْفَعُنی کَیْفَ وَ اِنّی ذلِکَ،

سودم بخشد! چگونه؟ و کجا؟

وَ جَوارِحی کُلُّها شاهِدَةٌ

با این که تمام اعضای من گواهند

عَلَیَّ بِمٰا قَدْ عَمِلْتُ،

بر من به آنچه انجام داده

وَعَلِمْتُ یَقیناً غَیْرَ ذی شَکٍّ

و به یقین می دانم و هیچ گونه شک و تردیدی ندارم

اِنَّکَ سآئِلی مِنْ عَظایِمِ الْامُورِ،

که تو از کارهای بزرگ از من پرسش خواهی کرد

وَ اِنَّکَ الْحَکَمُ الْعَدْلُ اَلَذی لا تَجُورُ،

و تویی آن داور عادلی که ستم نکند

وَ عَدْلُکَ مُهْلِکی وَ مِنْ کُلِ

و همان عدالتت مرا هلاک کند و از تمام

عَدْلِکَ مَهْرَبی

عدالت تو می گریزم

فَاِنْ تُعَذِّبْنی یا اِلهی فَبِذُنُوبی

اگر عذابم کنی خدایابواسطه گناهان من است

بَعْدَ حُجَّتِکَ عَلَیَّ، وَ اَنْ

پس از آن که حجت بر من داری و اگر

تَعْفُ عَنّی فَبِحِلْمِکَ

از من درگذری پس به بردباری

وَ جُودِکَ وَ کَرَمِکَ،

و بخشندگی و بزرگواری توست

لا اِلهَ اِلَّا اَنْتَ، سُبْحانَکَ اِنّی کُنْتُ

معبودی جز تو نیست منزهی تو و من

مِنَ الظَّالِمینَ،

از ستمکارانم

لا اِلهَ اِلَّا اَنْتَ، سُبْحانَکَ

معبودی جز تونیست منزهی تو

اِنّی کُنْتُ مِنَ الْمُسْتَغْفِرینَ، لا اِلهَ

و من از آمرزش خواهانم معبودی

اِلَّا اَنْتَ، سُبْحانَکَ

جز تو نیست منزهی تو

اِنّی کُنْتُ مِنَ الْمُوَحِّدینَ،

و من از یگانه پرستانم

لا اِلهَ اِلَّا اَنْتَ، سُبْحانَکَ اِنّی

معبودی نیست جز تو منزهی تو و

کُنْتُ مِنَ الْخآئِفینَ،

من از ترسناکانم

لا اِلهَ اِلَّا اَنْتَ،

معبودی جز تو نیست

سُبْحانَکَ اِنّی کُنْتُ

منزهی تو و من از

مِنَ الْوَجِلینَ، لا اِلهَ

هراسناکانم معبودی جز

ص :871

اِلَّا اَنْتَ، سُبْحانَکَ اِنّی کُنْتُ مِنَ الرَّاجینَ،

تو نیست منزهی تو و من از امیدوارانم

لااِلهَ اِلَّا اَنْتَ، سُبْحانَکَ اِنّی

معبودی نیست جز تو منزهی تو و من

کُنْتُ مِنَ الرَّاغِبینَ،

از مشتاقانم

لا اِلهَ اِلَّا اَنْتَ،

معبودی جز تو نیست

سُبْحانَکَ اِنّی کُنْتُ مِنَ الْمُهَلِّلینَ،

منزهی تو و من از تهلیل (لااِلٰه الااللَّه) گویانم

لا اِلهَ اِلَّا اَنْتَ،

جز تو نیست

سُبْحانَکَ اِنّی کُنْتُ مِنَ السآئِلینَ،

منزهی تو و من از خواهندگانم

لا اِلهَ اِلَّا اَنْتَ، سُبْحانَکَ اِنّی

معبودی جز تو نیست منزهی تو

معبودی کُنْتُ مِنَ الْمُسَبِّحینَ،

و من ازتسبیح گویانم

لا اِلهَ اِلَّا اَنْتَ، سُبْحانَکَ

معبودی جز تو نیست منزهی تو

اِنّی کُنْتُ مِنَ الْمُکَبِّرینَ،

و من از تکبیر (الله اکبر) گویانم

لااِلهَ اِلَّا اَنْتَ،

معبودی نیست جز تو

سُبْحانَکَ رَبّی

منزّهی تو پروردگار من

وَرَبُّ ابآئِیَ الْأَوَّلینَ.

و پروردگار پدران پیشین من.

***

اَللَّهُمَّ هذا ثَنائی

خدایا این است ستایش من بر تو

عَلَیْکَ مُمَجِّداً،

در مقام تمجیدت

وَاخْلاصی لِذِکْرِکَ

و این است اخلاص من بذکر

مُوَحِّداً، وَاقْراری

در مقام یکتاپرستیت، و اقرار من

بالائِکَ مُعَدِّداً،

به نعمتهایت در مقام شماره آنها

و اِنْ کُنْتُ مُقِرّاً

گرچه من اقرار دارم

اِنّی لَمْ احْصِها

که آنها را نتوانم بشماره درآورم

لِکَثْرَتِها وَسُبُوغِها

از بسیاری آنها و فراوانی

وَتَظاهُرِها،

و آشکاری آنها

وَتَقادُمِها إِلىٰ حادِثٍ،

و پیشی جُستن آنها از زمان پیدایش من

ما لَمْ تَزَلْ تَتَعَهَّدُنی بِهِ مَعَها

که همواره در آن عهد مرا بوسیله آن نعمتها یادآوری می کردی

مُنْذُخَلَقْتَنی

از آن ساعت که مرا آفریدی

وَبَرَاْتَنی مِنْ اوَّلِ الْعُمْرِ

از همان ابتدای عمر

مِنَ الْإِغْنآءِ مِنَ الْفَقْرِ،

که از نداری و فقر مرا به توانگری درآوردی

وَکَشْفِ الضُّرِّ،

و گرفتاریم برطرف کردی

وَتَسْبیبِ الْیُسْرِ،

و اسباب آسایش مرا فراهم ساختی

وَدَفْعِ الْعُسْرِ،

و سختی را دفع نموده

وَتَفریجِ الْکَرْبِ،

و اندوه را زدودی

وَالْعافِیَةِ فِی الْبَدَنِ،

و تنم را تندرست

وَالسَّلامَةِ فِی الدّینِ،

دینم را بسلامت داشتی

وَ لَوْ رَفَدَنی عَلیٰ قَدْرِ

و اگر یاریم دهند به اندازه ای

ذِکْرِ نِعْمَتِکَ جَمیعُ الْعالَمینَ و

که نعمتت را ذکر کنم تمام جهانیان

مِنَ الْأَوَّلینَ وَالْأخِرینَ،

از اوّلین و آخرین

ما قَدَرْتُ وَلٰاهُمْ عَلیٰ ذلِکَ،

نه من قدرت ذکرش را دارم نه آنها،

تَقَدَّسْتَ وَتَعالَیْتَ

منزهی تو و برتری

مِنْ رَبٍّ کَریمٍ عَظیمٍ رَحیمٍ،

چونکه پروردگاری هستی کریم و بزرگ و مهربان

لا تُحْصی الآؤُکَ،

که مهرورزی هایت به شماره درنیاید

وَلٰا یُبْلَغُ ثَنآؤُکَ،

و ستایشت به آخر نرسد

ص :872

وَلٰاتُکافی نَعْمآؤُکَ،

و نعمتهایت را تلافی نتوان کرد

صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ،

درود فرست بر محمّد و آل محمّد

وَاَتْمِمْ عَلَیْنا نِعَمَکَ،

و کامل گردان بر ما نعمتهایت را

وَاسْعِدْنا بِطاعَتِکَ،

و بوسیله اطاعت خویش سعادتمندمان گردان

سُبْحانَکَ لا اِلهَ اِلَّا اَنْتَ،

منزهی تو معبودی جز تو نیست

اَللَّهُمَّ اِنَّکَ تُجیبُ الْمُضْطَرَّ،

خدایا تویی که اجابت کنی دعای درمانده را

وَتَکْشِفُ السُّوءَ،

و برطرف کنی بدی را

وَتُغیثُ الْمَکْرُوبَ،

و فریادرسی کنی از گرفتار

وَتَشْفِی السَّقیمَ،

و شفا دهی به بیمار

وَتُغْنِی الْفَقیرَ،

و بی نیاز کنی فقیر را

وَتَجْبُرُ الْکَسیرَ،

و مرمت کنی شکستگی را

وَتَرْحَمُ الصَّغیرَ،

و رحم کنی به کودک خردسال

وَتُعینُ الْکَبیرَ،

و یاری دهی به پیر کهنسال

وَلَیْسَ دُونَکَ ظَهیرٌ، وَلٰا

و جز تو پشتیبانی نیست و نه

فَوْقَکَ قَدیرٌ،

فوق (توانایی) تو توانایی

و اَنْتَ الْعَلِیُّ الْکَبیرُ،

و تویی والای بزرگ

یا مُطْلِقَ الْمُکَبَّلِ الْأَسیرِ،

ای رهاکننده اسیر در کُند و زنجیر

یا رازِقَ الطِّفْلِ الصَّغیرِ،

ای روزی دهنده کودک خردسال

یا عِصْمَةَ الْخآئِفِ الْمُسْتَجیرِ،

ای پناه شخص ترسانی که پناه جوید

یا مَنْ لا شَریکَ لَهُ

ای که شریک

وَلٰاوَزیرَ،

و وزیری برای او نیست

صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ،

درود فرست بر محمّد و آل محمّد

وَاَعْطِنی فی هذِهِ الْعَشِیَّةِ،

و عطا کن به من در این شام

اَفْضَلَ مااَعْطَیْتَ

بهترین چیزی راکه عطا کردی

وَ اَنَلْتَ اَحَداً مِنْ عِبادِکَ،

و دادی به یکی از بندگانت

مِنْ نِعْمَةٍ تُولیها، وَ اٰلاءٍ تُجَدِّدُها،

چه آن نعمتی باشد که می بخشی

و یا احسانهایی که تازه کنی

وَبَلِیَّةٍتَصْرِفُها،

و بلاهایی که می گردانی

وَکُرْبَةٍ تَکْشِفُها،

و غم و اندوهی که برطرف کنی

وَدَعْوَةٍ تَسْمَعُها،

و دعایی که اجابت کنی

وَحَسَنَةٍ تَتَقَبَّلُها، وَسَیِّئَةٍ

و کار نیکی که بپذیری و گناهانی که

تَتَغَمَّدُها،

بپوشانی

اِنَّکَ لَطیفٌ بِمٰا تَشآءُ خَبیرٌ،

که براستی تو بهر چه خواهی دقیق و آگاهی

وَعَلی کُلِّ شَیْ ءٍ قَدیرٌ،

و بر هرچیز توانایی

اَللَّهُمَّ اِنَّکَ

خدایا تو

اقْرَبُ مَنْ دُعِیَ،

نزدیکترین کسی هستی که خوانندت

وَاسْرَعُ مَنْ اَجابَ،

و از هر کس زودتر اجابت کنی

وَاَکْرَمُ مَنْ عَفی

و در گذشت از هر کس بزرگوارتری

وَاَوْسَعُ مَنْ اعْطی

و در عطابخشی عطایت از همه وسیعتر

وَاسْمَعُ مَنْ سُئِلَ،

و در اجابت درخواست از همه شنواتری

یا رَحمنَ الدُّنْیا وَالْأخِرَةِ

ای بخشاینده دنیا و آخرت

وَ رحیمَهُما، لَیْسَ کَمِثْلِکَ

و مهربان آن دو براستی کسی که مانند تو

مَسْئُولٌ،

از او درخواست شود

وَلٰا سِواکَ مَاْمُولٌ،

نیست و جز تو آرزو شده ای نیست

دَعَوْتُکَ فَاَجَبْتَنی

خواندمت و تو اجابت کردی

وَ سَئَلْتُکَ فَاَعْطَیْتَنی

و درخواست کردم و تو عطا کردی و

ص :873

وَرَغِبْتُ اِلَیْکَ

به درگاه تو میل کردم

فَرَحِمْتَنی

و تو مرا مورد مهر خویش قرار دادی

وَوَثِقْتُ بِکَ فَنَجَّیْتَنی

و به تو اعتماد کردم و تو نجاتم دادی

وَفَزِعْتُ اِلَیْکَ فَکَفَیْتَنی

و به درگاه تو نإِلَىٰدم و تو کفایتم کردی

اَللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ

خدایا درود فرست بر محمّد

عَبْدِکَ وَرَسُولِکَ وَنَبِیِّکَ،

بنده و رسول و پیامبرت

وَعَلی آلِهِ الطَّیِّبینَ

و بر آل پاک

الطَّاهِرینَ اَجْمَعینَ،

و پاکیزه اش همگی

وَتَمِّمْ لَنا نَعْمآئَکَ،

و نعمتهای خود را بر ما کامل گردان

وَ هَنِّئْنا عَطآئَکَ،

و عطایت را بر ما گوارا کن

وَ اُکْتُبْنا لَکَ

و نام ما را در زمره سپاسگزارانت بنویس شاکِرینَ،

وَ لِألآئِکَ ذاکِرینَ،

و هم جزء یادکنندگان نعمتهایت

آمین آمینَ رَبَّ الْعالَمینَ،

آمین آمین ای پروردگار جهانیان

اَللَّهُمَّ یا مَنْ مَلَکَ فَقَدَرَ،

خدایا ای که مالک آمدو توانا،

وَ قَدَرَ فَقَهَرَ،

و تواناست و قاهر

وَ عُصِیَ فَسَتَرَ،

و نافرمانی شد ولی پوشاند

وَ اسْتُغْفِرَ فَغَفَرَ،

و آمرزشش خواهند و آمرزد

یا غایَةَ الطَّالِبینَ

ای کمال مطلوب جویندگان

الرَّاغِبینَ،

مشتاق

وَ مُنْتَهی امَلِ الرَّاجینَ،

و منتهای آرزوی امیدواران

یا مَنْ احاطَ بِکُلِّ شَیْ ءٍ عِلْماً،

ای که دانشش به هر چیز احاطه دارد

وَ وَسِعَ الْمُسْتَقیلینَ رَاْفَةً وَرَحْمَةً وَحِلْماً.

و رأفت و مهر و بردباریش توبه جویان را فرا گرفته.

***

اَللَّهُمَّ اِنَّا نَتَوَجَّهُ اِلَیْکَ

خدایا ما رو به درگاه تو آوریم

فی هذِهِ الْعَشِیَّةِ اَلَّتی شَرَّفْتَها

در این شبی که آن را شرافت

وَعَظَّمْتَها، بِمُحَمَّدٍ

و بزرگی دادی بوسیله محمّد

نَبِیِّکَ وَرَسُولِکَ،

پیامبرت و فرستاده ات

وَخِیَرَتِکَ مِنْ خَلْقِکَ،

و برگزیده ات از آفریدگان

وَاَمینِکَ عَلیٰ وَحْیِکَ، الْبَشیرِ

و امین تو بر وحیت، آن مژده دهنده

النَّذیرِ،

و ترساننده

السِّراجِ الْمُنیرِ،

و آن چراغ تابناک

اَلَذی اَنْعَمْتَ بِهِ عَلَی الْمُسْلِمینَ، وَجَعَلْتَهُ

آن که بوسیله اش بر مسلمانان نعمت بخشیدی

رَحْمَةًلِلْعالَمینَ،

و رحمت عالمیان قرارش دادی

اَللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ،

خدایا درود فرست بر محمّد و آل محمّد

کَمٰا مُحَمَّدٌ اَهْلٌ لِذلِکَ

چنانچه محمّد نزد تو شایسته

مِنْکَ یا عَظیمُ،

آن است ای خدای بزرگ

فَصَلِّ عَلَیْهِ

پس درود فرست بر او

وَعَلی آلِهِ الْمُنْتَجَبینَ الطَّیِّبینَ الطَّاهِرینَ

و بر آل برگزیده پاک و پاکیزه اش

ص :874

اَجْمَعینَ،

همگی

وَتَغَمَّدْنا بِعَفْوِکَ عَنَّا،

و بپوشان ما را به گذشت خود

فَاِلَیْکَ عَجَّتِ الْأَصْواتُ بِصُنُوفِ اللُّغاتِ،

زیرا صداها با انواع مختلف لغتهاشان (و هرکس به زبانی ناله اش) بسوی تو بلند است

فَاجْعَلْ لَنَا اَللَّهُمَّ فی هذِهِ الْعَشِیَّةِ،

پس ای خدا برای ما قرار ده در این شام

نَصیباً مِنْ کُلِّ خَیْرٍ

بهره ای از هر خیری

تَقْسِمُهُ بَیْنَ عِبادِکَ،

که میان بندگانت تقسیم فرمایی

وَنُورٍ تَهْدی بِهِ،

و نوری که بدان هدایت فرمایی

وَرَحْمَةٍ تَنْشُرُها،

و رحمتی که بگستری آن را

وَبَرَکَةٍ تُنْزِلُها،

و برکتی که نازلش کنی

وَعافِیَةٍ تُجَلِّلُها، وَرِزْقٍ

و عافیتی که بپوشانی و روزی و رزقی که

تَبْسُطُهُ،

پهن کنی

یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ،

ای مهربانترین مهربانان

اَللَّهُمَّ اَقْلِبْنا

خدایا برگردان ما را

فی هذَا الْوَقْتِ مُنْجِحینَ

در این هنگام پیروزمند و

مُفْلِحینَ، مَبْرُورینَ غانِمینَ،

رستگار و پذیرفته و بهره مند

وَلٰاتَجْعَلْنا مِنَ الْقانِطینَ،

و از ناامیدان قرارمان مده

وَلٰا تُخْلِنا مِنْ رَحْمَتِکَ،

و از رحمتت دست خالىمان مفرما

وَلٰا تَحْرِمْنا ما نُؤَمِّلُهُ مِنْ فَضْلِکَ،

و محروممان مکن از آنچه از فضل تو آرزومندیم

وَلٰا تَجْعَلْنا مِنْ رَحْمَتِکَ مَحْرُومینَ،

و جزء محرومان رحمتت قرارمان مده

وَلٰا لِفَضْلِ ما نُؤَمِّلُهُ مِنْ عَطآئِکَ قانِطینَ،

و نه ناامیدمان کن از آن زیادی عطایت که آرزومندیم

وَلٰا تَرُدَّنا خائِبینَ،

و ناکام بازِمان مگردان و

وَلٰا مِنْ بابِکَ مَطْرُودینَ،

از درگاهت مطرود و رانده مان مکن

یا اَجْوَدَ الْأَجْوَدینَ،

ای بخشنده ترین بخشندگان

وَاَکْرَمَ الْأَکْرَمینَ، اِلَیْکَ

و کریمترین کریمان ما با

اِقْبَلْنا مُوقِنینَ،

یقین به درگاه تو روآوردیم

وَ لِبَیْتِکَ الْحَرامِ آمّینَ قاصِدینَ،

و به آهنگ (زیارت) خانه محترم تو (کعبه بدین جا) آمدیم

فَاعِنَّا عَلیٰ مَناسِکِنا،

پس کمک ده ما را بر انجام مناسک حج

وَاکْمِلْ لَنا حَجَّنا،

و حجمان را کامل گردان

وَاعْفُ عَنَّا(1)

و از ما درگذر

وَعافِنا،

و تندرستمان دار

فَقَدْ مَدَدْنا اِلَیْکَ ایْدِیَنا،

زیرا که مابسوی تو دو دست (نیاز) دراز کرده ایم

فَهِیَ بِذِلَّةِ

و آن دستها چنان است که به خواری

الْإِعْتِرافِ مَوْسُومَةٌ،

اعتراف به گناه نشاندار

اَللَّهُمَّ فَاَعْطِنا فی هذِهِ الْعَشِیَّةِ

شده خدایا در این شام به ما عطا کن

ما سَئَلْناکَ،

آنچه را از تو خواسته ایم

وَاکْفِنا مَااسْتَکْفَیْناکَ،

و کفایت کن از ما آنچه را از تو کفایت آن را خواستیم

فَلا کافِیَ لَنا سِواکَ،

زیراکفایت کننده ای جز تو نداریم

وَلٰا رَبَّ لَنا غَیْرُکَ،

و پروردگاری غیر از تو برای ما نیست

نافِذٌ فینا حُکْمُکَ،

تویی که فرمانت درباره ما نافذ و دانشت

ص :875


1- بلدالامین: وَاعْفُ اَللَّهُمَّ عَنَّا.

مُحیطٌ بِنا عِلْمُکَ،

به ما احاطه دارد

عَدْلٌ فینا قَضآؤُکَ،

و حکمی که درباره ما فرمایی ازروی عدالت است

اقْضِ لَنَا الْخَیْرَ،

خدایا خیر و نیکی برای ما مقرر کن

وَاجْعَلْنا مِنْ اَهْلِ الْخَیْرِ،

و از اهل خیر قرارمان ده

اَللَّهُمَّ اَوْجِبْ لَنا

خدایا واجب گردان برای ما

بِجُودِکَ عَظیمَ الْأَجْرِ،

از آن جودی که داری پاداشی بزرگ

وَکَریمَ الذُّخْرِ، وَدَوامَ الْیُسْرِ،

و ذخیره ای گرامی و آسایشی همیشگی

وَاغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا اَجْمَعینَ،

و بیامرز گناهان ما را همگی

وَلٰا تُهْلِکْنا مَعَ الْهالِکینَ، وَلٰا تَصْرِفْ

و در زمره هلاک شدگان بدست هلاکتمان مسپار

عَنَّا رَاْفَتَکَ وَرَحْمَتَکَ،

ومهر و رأفتت را از ما باز مگردان

یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ،

ای مهربانترین مهربانان

اَللَّهُمَّ اجْعَلْنا فی هذَا الْوَقْتِ

خدایا قرارمان ده در این وقت

مِمَّنْ سَئَلَکَ فَاَعْطَیْتَهُ،

از کسانی که از تو درخواست کرده و عطا فرموده ای

وَشَکَرَکَ فَزِدْتَهُ،

و شکر تو را بجا آورده و نعمتت را بر آنها افزون کرده

وَتابَ اِلَیْکَ فَقَبِلْتَهُ، وَتَنَصَّلَ اِلَیْکَ

و بسویت بازگشته و پذیرفته ای

مِنْ ذُنُوبِهِ کُلِّها

و از گناهان بسوی تو بیرون آمده

فَغَفَرْتَها لَهُ،

و تو همه را آمرزیده ای،

یا ذَاالْجَلالِ وَالْإِکْرامِ،

ای صاحب جلالت و بزرگواری

اَللَّهُمَّ وَ نَقِّنا(1)

خدایا ما را پاکیزه و (در دین)

وَ سَدِّدْنا،

محکممان گردان

وَاِقْبَلْ تَضَرُّعَنا،

و تضرع و زاریمان بپذیر

یا خَیْرَ مَنْ سُئِلَ،

ای بهترین کسی که ازاو درخواست شود

وَیا اَرْحَمَ مَنِ اسْتُرْحِمَ،

و ای مهربانترین کسی که از او مِهر خواهند

یا مَنْ لا یَخْفی عَلَیْهِ

ای که بر او پوشیده نیست

اغْماضُ الْجُفُونِ،

بهم نهادن پلکهای چشم

وَلٰا لَحْظُالْعُیُونِ،

و نه بر هم خوردن دیدگان

وَلٰا مَا اسْتَقَرَّ فِی الْمَکْنُونِ،

و نه آنچه در مکنون ضمیر مستقر گردیده

وَلٰا مَا اَنْطَوَتْ عَلَیْهِ مُضْمَراتُ الْقُلُوبِ،

و نه آنچه در پرده دلها نهفته است

الا کُلُّ ذلِکَ

آری تمام آنها را

قَدْ احْصاهُ عِلْمُکَ،

دانش تو شماره کرده

وَوَسِعَهُ حِلْمُکَ،

و بردباریت همه را در برگرفته است

سُبْحانَکَ وَتَعالَیْتَ

منزهی تو و برتری

عَمَّا یَقُولُ الظَّالِمُونَ

از آنچه ستمکاران گویند

عُلُوّاً کَبیراً،

برتری بسیاری،

تُسَبِّحُ لَکَ السَّمواتُ السَّبْعُ

تنزیه کنند تو را آسمانهای هفتگانه

وَالْأَرَضُونَ وَمَنْ فیهِنَّ،

و زمینها و هرکه در آنهاست

و اِنْ مِنْ شَیْ ءٍ

و چیزی نیست

اِلَّا یُسَبِّحُ بِحَمْدِکَ،

جز آن که به ستایش تو تسبیح کند

فَلَکَ اَلْحَمْدُ

پس تو راست ستایش

وَالْمَجْدُ وَعُلُوُّ الْجَدِّ،

و بزرگواری و بلنوَالْإِکْرامِ،دی رتبه،

یا ذَاالْجَلالِ

ای صاحب جلالت و بزرگواری

ص :876


1- بلدالامین: وَفِّقنا.

وَالْفَضْلِ وَالْإِنْعامِ،

و فضل و نعمت بخشی

وَالْأَیادِی الْجِسامِ،

و موهبتهای بزرگ

و اَنْتَ الْجَوادُ

و تویی بخشنده

الْکَریمُ الرَّؤُوفُ الرَّحیمُ،

بزرگوار رؤوف و مهربان

اَللَّهُمَّ اَوْسِعْ عَلَیَّ مِنْ رِزْقِکَ الْحَلالِ،

خدایا فراخ گردان بر من از روزی حلال خود

وَعافِنی

و عافیتم بخش

فی بَدَنی وَ دینی

در تن و هم در دینم

وَ امِنْ خَوْفی وَ اعْتِقْ

و ترسم را امان بخش

رَقَبَتی مِنَ النَّارِ،

و از آتش دوزخ آزادم کن

اَللَّهُمَّ لا تَمْکُرْبی

خدایا مرا به مکر خوددچار مساز

وَلٰا تَسْتَدْرِجْنی

و در غفلت تدریجی بسوی نابودی مبر

وَلٰا تَخْدَعْنی

و فریبم مده

وَ ادْرَءْ عَنّی شَرَّ فَسَقَةِ الْجِنِ وَالْإِنْسِ*

و شرّ تبهکاران جن و انس را از من دور کن.

آنگاه سر خود را به سوی آسمان بلند کرد و در حالى که از دیده های مبارکش اشک فراوان سرازیربود، با صدای بلند گفت:

یا اَسْمَعَ السَّامِعینَ،

ای شنواترین شنوندگان

یا ابْصَرَ النَّاظِرینَ، وَیا اسْرَعَ

ای بیناترین بینایان و ای سریعترین

الْحاسِبینَ،

حساب رسان

وَیا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ،

و ای مهربانترین مهربانان

صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ السَّادَةِ

درود فرست بر محمّد و آل محمّد آن آقایان

الْمَیاَمینِ،

فرخنده

وَاَسْئَلُکَ اَللَّهُمَّ حاجَتِیَ

و از تو ای خدا درخواست کنم حاجتم را

اَلَّتی اَنْ اَعْطَیْتَنیها

که اگر آن را به من عطا کنی

لَمْ یَضُرَّنی مامَنَعْتَنی

دیگر هر چه را از من دریغ کنی زیانم نزند

و اِنْ مَنَعْتَنیها

و اگر آنرا از من دریغ داری

لَمْ یَنْفَعْنی ما اَعْطَیْتَنی

دیگر سودم ندهد هر چه به من عطا کنی

اَسْئَلُکَ فَکاکَ رَقَبَتی مِنَ النَّارِ،

و آن این است که از تو خواهم مرا ازآتش دوزخ آزاد گردانی

لااِلهَ اِلَّا اَنْتَ،

معبودی جز تو نیست

وَحْدَکَ لا شَریکَ لَکَ،

یگانه ای که شریک نداری

لَکَ الْمُلْکُ وَ لَکَ اَلْحَمْدُ، وَ اَنْتَ

از توست فرمانروایی و از توست ستایش و تویی که

عَلی کُلِّ شَیْ ءٍ قَدیرٌ،

بر هر چیز توانایی

یا رَبِّ یا رَبِّ.

ای پروردگار ای پروردگار.

جمله یا ربّ را به طور مکرّر می گفت و کسانی که اطراف آن حضرت بودند، به دعای ایشان گوش می دادند و تنها آمین می گفتند و همراه آن حضرت صداهایشان به گریه بلند بود؛ تا آنگاه که آفتاب غروب کرد و همگی به سوی «مشعرالحرام» حرکت کردند.

***

ص :877

مرحوم «سیّد بن طاووس» در «اقبال»، پس از جمله «یا ربّ، یا ربّ، یا ربّ»، فراز دیگری را نیز آورده است که چنین است:(1)

اِلهی اَنَا الْفَقیرُ فی غِنایَ،

خدا من چنانم که در حال توانگری هم فقیرم

فَکَیْفَ لا اکُونُ فَقیراً فی فَقْری اِلهی انَا

پس چگونه فقیر نباشم در حال تهیدستیم خدایا من

الْجاهِلُ فی عِلْمی

نادانم در عین دانشمندی

فَکَیْفَ لا اکُونُ جَهُولًا

پس چگونه نادان نباشم

فی جَهْلی اِلهی انَّ اخْتِلافَ

در عین نادانی خدایا براستی اختلاف

تَدْبیرِکَ وَسُرْعَةَ

تدبیر تو و سرعت تحول

طَوآءِ مَقادیرِکَ،

و پیچیدندر تقدیرات تو

مَنَعا عِبادَکَ الْعارِفینَ بِکَ

جلوگیری کنند از بندگان عارف

عَنِ السُّکُونِ إِلىٰ عَطآءٍ،

تو که به عطایت دل آرام و مطمئن باشند

وَالْیَأْسِ مِنْکَ فی بَلآءٍ،

و با نا امیدی از تو وارد بلا شوند.

اِلهی مِنّی ما یَلیقُ بِلُؤْمی

خدایا از من همان سرزند که شایسته پستی من است

وَمِنْکَ ما

و از تو انتظار رود آنچه

یَلیقُ بِکَرَمِکَ،

شایسته بزرگواری توست

اِلهی وَصَفْتَ نَفْسَکَ بِاللُّطْفِ وَالرَّأْفَةِ لی

خدایا توخود را به لطف و مهر به من توصیف فرمودی

قَبْلَ وُجُودِضَعْفی

پیش از آن که ناتوان باشم

اَ فَتَمْنَعُنی مِنْهُما بَعْدَ وُجُودِ ضَعْفی

آیا پس از ناتوانیم لطف و مهرت را از من دریغ می داری

اِلهی اَنْ ظَهَرَتِ الْمَحاسِنُ

خدایا اگر کارهای نیک

مِنّی فَبِفَضْلِکَ،

از من سرزند به فضل تو بستگی دارد

وَلَکَ الْمِنَّةُ عَلَیَّ،

و تو را منّتی است بر من

و اِنْ ظَهَرَتِ الْمَساوی مِنّی فَبِعَدْلِکَ،

و اگر کارهای بد از من روی دهد آن هم بستگی به عدل تو دارد

وَلَکَ الْحُجَّةُ عَلَیَّ،

و تو را بر من حجت است

اِلهی کَیْفَ تَکِلُنی

خدایا چگونه مرا وا می گذاری

وَقَدْ تَکَفَّلْتَ لی

در صورتی که کفایتم کردی

وَکَیْفَ اضامُ و اَنْتَ

و چگونه مورد ستم واقع گردم با این که تو

النَّاصِرُ لی

یاور منی

اَمْ کَیْفَ اَخیبُ

یا چگونه ناامید گردم

و اَنْتَ الْحَفِیُّ بی

در صورتی که تو نسبت به من مهربانی

ها اَنَا اَتَوَسَّلُ اِلَیْکَ بِفَقْری اِلَیْکَ،

هم اکنون به درگاه تو توسل جویم بوسیله آن نیازی که به درگاهت دارم

وَکَیْفَ اَتَوَسَّلُ اِلَیْکَ بِمٰا هُوَ مَحالٌ

و چگونه توسل جویم بوسیله فقری که محال است

اَنْ یَصِلَ اِلَیْکَ،

پیرامون تو راه یابد

اَمْ کَیْفَ اشْکُواِلَیْکَ حالى

یا چگونه از حال خویش به درگاهت شکوه کنم

وَهُوَ لا یَخْفی عَلَیْکَ،

با این که حال من بر تو پنهان نیست

اَمْ کَیْفَ اتَرْجِمُ بِمَقإِلىٰ

یا چگونه با زبان (قال) ترجمه حال خود کنم

وَهُوَ مِنَکَ بَرَزٌ اِلَیْکَ،

در صورتی که آنهم از پیش تو بُرُوز کرده به نزد خودت

ص :878


1- گرچه بعضی از علما در معتبر بودن این اضافه تردید کرده اند، ولی انصاف این است که این زیادتی نیز مضامین مهمّی دارد و در حال و هوای همان دعای عرفه است و چیزی که نشان دهد از اضافات گروه های منحرف است در آن نیافتیم.

اَمْ کَیْفَ تُخَیِّبُ امالى

یا چگونه آرزوهایم به نومیدی گراید

وَهِیَ قَدْ وَفَدَتْ اِلَیْکَ،

با این که به آستان تو وارد شده

اَمْ کَیْفَ لا تُحْسِنُ

یا چگونه احوالم را نیکو نکنی

احْوالى وَبِکَ قامَتْ،

با این که احوال من به تو قائم است

اِلهی ما الْطَفَکَ بی

خدایا چه اندازه به من لطف داری

مَعَ عَظیمِ جَهْلی

با این نادانی عظیم من

وَما ارْحَمَکَ بی

و چقدر به من مهر داری با

مَعَ قَبیحِ فِعْلی

این کردار زشت من

اِلهی ما اَقْرَبَکَ مِنّی

خدایا چقدر تو به من نزدیکی

وَابْعَدَنی عَنْکَ،

و در مقابل چقدر من از تو دورم

وَما ارْافَکَ بی فَمَا

و با این همه که تو نسبت به من مهربانی پس آن چیست

اَلَذی یَحْجُبُنی عَنْکَ،

که مرا از تو محجوب دارد

اِلهی عَلِمْتُ بِاخْتِلافِ الْآثارِ

خدایا آن طوری که من از روی اختلاف آثار

وَتَنقُّلاتِ الْأَطْوارِ،

و تغییر و تحول اطوار بدست آورده ام

انَّ مُرادَکَ مِنّی

مقصود تو از من آن است

اَنْ تَتَعَرَّفَ اِلَیَّ فی کُلِّ شَیْ ءٍ،

که خود را در هرچیزی (جداگانه) به من بشناسانی

حَتّی لا اجْهَلَکَ فی شَیْ ءٍ،

تا من در هیچ چیزی نسبت به تو جاهل نباشم

اِلهی کُلَّما اخْرَسَنی لُؤْمی

خدایا هر اندازه پستی من زبانم را لال می کند

اَنْطَقَنی کَرَمُکَ،

کرم تو آن را گویا می کند

وَکُلَّما ایَسَتْنی اَوْصافی

و هراندازه اوصاف من مرا مأیوس می کند

اطْمَعَتْنی مِنَنُکَ،

نعمتهای تو به طمعم اندازد

اِلهی مَنْ کانَتْ مَحاسِنُهُ مَساوِیَ،

خدایا آن کس که کارهای خوبش کار بد باشد

فَکَیْفَ لا تَکُونُ مَساویهِ مَساوِیَ،

پس چگونه کاربدش بد نباشد

وَمَنْ کانَتْ حَقایِقُهُ دَعاوِیَ،

و آن کس که حقیقت گویی هایش ادعایی بیش نباشد

فَکَیْفَ لاتَکُونُ دَعاویهِ دَعاوِیَ،

پس چگونه ادعاهایش ادعا نباشد

اِلهی حُکْمُکَ النَّافِذُ

خدایا فرمان نافذت

وَمَشِیَّتُکَ الْقاهِرَةُ

و مشیت قاهرت

لَمْ یَتْرُکا لِذی مَقالٍ مَقالًا،

برای هیچ گوینده ای فرصت گفتارنگذارد

وَلٰا لِذی حالٍ حالًا،

و برای هیچ صاحب حالى حال به جای ننهد

اِلهی کَمْ مِنْ طاعَةٍ بَنَیْتُها،

خدایا چه بسیار طاعتی که پایه گذاری کردم

وَحالَةٍ شَیَّدْتُها،

و چه بسیار حالتی که بنیادش کردم

هَدَمَ اعْتِمادی عَلَیْها عَدْلُکَ،

ولی (یاد) عدل تو اعتمادی را که بر آنها داشتم یکسره فرو ریخت

بَلْ اقالَنی مِنْها فَضْلُکَ،

بلکه فضل تو نیز اعتمادم را بهم زد

و اِنْ لَمْ تَدُمِ الطَّاعَةُ مِنّی فِعْلًا جَزْماً،

خدایا تو می دانی که اگر چه طاعت تو در من بصورت کاری مثبت ادامه ندارد

فَقَدْ دامَتْ مَحَبَّةً وَعَزْماً،

ولی دوستی و تصمیم بر انجام آن در من ادامه دارد

اِلهی کَیْفَ اعْزِمُ و اَنْتَ الْقاهِرُ،

خدایا چگونه تصمیم گیرم در صورتی که تحت قهر توام

وَکَیْفَ لا اعْزِمُ و اَنْتَ الْأمِرُ،

و چگونه تصمیم نگیرم با این که تو دستورم دهی

اِلهی تَرَدُّدی فِی الْأثارِ

خدایا تفکر (یا گردش) من در آثار تو

ص :879

یُوجِبُ بُعْدَ الْمَزارِ،

راه مرا به دیدارت دور سازد

فَاجْمَعْنی عَلَیْکَ بِخِدْمَةٍ تُوصِلُنی اِلَیْکَ،

پس کردار مرا با خودت بوسیله خدمتی که مرا به تو برساند

کَیْفَ یُسْتَدَلُّ عَلَیْکَ

چگونه استدلال شود بر وجود تو

بِمٰا هُوَ فی وُجُودِهِ مُفْتَقِرٌ اِلَیْکَ،

به چیزی که خود آن موجود در هستیش نیازمند به توست

اَ یَکُونُ لِغَیْرِکَ مِنَ الظُّهُورِ

و آیا اساساً برای ما سوای تو ظهوری

ما لَیْسَ لَکَ،

هست که در تو نباشد

حَتّی یَکُونَ هُوَ الْمُظْهِرَ لَکَ،

تا آن وسیله ظهور تو گردد

مَتی غِبْتَ حَتّی تَحْتاجَ إِلىٰ

تو کِی پنهان شده ای تا محتاج بدلیلی باشیم

دَلیلٍ یَدُلُّ عَلیْکَ،

که به تو راهنمایی کند

وَمَتی بَعُدْتَ

و چه وقت دور مانده ای

حَتّی تَکُونَ الْأثارُ هِیَ اَلَّتی تُوصِلُ اِلَیْکَ،

تاآثار تو ما را به تو واصل گرداند

عَمِیَتْ عَیْنٌ لاتَراکَ عَلَیْها رَقیباً،

کور باد آن چشمی که تو را نبیند که مراقب او هستی

وَخَسِرَتْ صَفْقَةُ عَبْدٍ لَمْ تَجْعَلْ لَهُ

و زیان کار باد سودای آن بنده که از

مِنْ حُبِّکَ نَصیباً،

محبّت خویش به او بهره ای ندادی

اِلهی اَمَرْتَ بِالرُّجُوعِ الَی الْأثارِ،

خدایا فرمان دادی که به آثار تو رجوع کنم

فَارْجِعْنی اِلَیْکَ

پس بازم گردان بسوی خود (پس از مراجعه به آثار)

بِکِسْوَةِ الْأَنْوارِ،

به پوششی از انوار

وَهِدایَةِ الْإِسْتِبصارِ،

و راهنمایی و از بینش جویی

حَتّی ارْجِعَ اِلَیْکَ مِنْها،

تا بازگردم بسویت پس از دیدن آثار هم

کَمٰا دَخَلْتُ اِلَیْکَ

چنانکه آمدم بسویت

مِنْها مَصُونَ السِّرِّ عَنِ النَّظَرِ اِلَیْها،

از آنها که نهادم از نظر به آنها مصون مانده

وَمَرْفُوعَ الْهِمَّةِ عَنِ الْإِعْتِمادِ عَلَیْها،

و همتم را از اعتماد بدانها برداشته باشم

اِنَّکَ عَلیٰ کُلِّ شَیٍ قَدیرٌ،

که براستی تو بر هر چیز توانایی

اِلهی هذا ذُلّی ظاهِرٌ بَیْنَ یَدَیْکَ،

خدایا این خواری من است که پیش رویت عیان و آشکار است

وَهذاحالى لا یَخْفی عَلَیْکَ،

و این حال (تباه) من است که بر تو پوشیده نیست

مِنْکَ اَطْلُبُ الْوُصُولَ اِلَیْکَ،

از تو خواهم که مرا به خود برسانی

وَبِکَ اسْتَدِلُّ عَلَیْکَ،

و بوسیله ذات تو بر تو دلیل می جویم

فَاهْدِنی بِنُورِکَ اِلَیْکَ،

پس به نور خود مرا بر ذاتت راهنمایی فرما

وَاقِمْنی بِصِدْقِ الْعُبُودِیَّةِ بَیْنَ یَدَیْکَ،

و به یادآر مرا با بندگی صادقانه در پیش رویت

اِلهی عَلِّمْنی

خدایا بیاموز به

مِنْ عِلْمِکَ الْمَخْزُونِ،

من از دانش مخزونت

وَصُنّی بِسِتْرِکَ الْمَصُونِ،

و محفوظم دار به پرده مصونت

اِلهی حَقِّقْنی بِحَقائِقِ

خدایا مرا به حقائق

اهْلِ الْقُرْبِ،

نزدیکان درگاهت بیارای

وَاسْلُکْ بی مَسْلَکَ اَهْلِ الْجَذْبِ،

و به راه اهل جذبه و شوقت ببر

اِلهی اغْنِنی بِتَدْبیرِکَ لی

خدایا بی نیاز کن مرا به تدبیر خودت

ص :880

عَنْ تَدْبیری وَبِاخْتِیارِکَ

درباره ام از تدبیر خودم و به اختیار خودت

عَنِ اخْتِیاری وَاَوْقِفْنی عَلیٰ مَراکِزِاضْطِراری

از اختیار خودم و بر جاهای بیچارگی و درماندگیم مرا واقف گردان

اِلهی اخْرِجْنی مِنْ ذُلِّ نَفْسی

خدایا مرا از خواری نفسم نجات ده

وَطَهِّرْنی مِنْ شَکّی

و پاکم کن از شک

وَشِرْکی قَبْلَ حُلُولِ رَمْسی

و شرک خودم پیش از آن که داخل گورم گردم

بِکَ اَنْتَصِرُ فَاَنْصُرْنی

به تو یاری جویم پس تو هم یاریم کن

وَعَلَیْکَ اَتَوَکَّلُ فَلاتَکِلْنی

و بر تو توکل کنم پس مرا وامگذار

وَاَیَّاکَ اَسْئَلُ فَلا تُخَیِّبْنی

و از تو درخواست کنم پس ناامیدم مگردان

وَفی فَضْلِکَ ارْغَبُ فَلا تَحْرِمْنی

و در فضل تو رغبت کرده ام پس محرومم مفرما

وَبِجَنابِکَ اَنْتَسِبُ

و به حضرت تو خود را بسته ام

فَلا تُبْعِدْنی وَبِبابِکَ اقِفُ

پس دورم مکن و به درگاه تو ایستاده ام

فَلا تَطْرُدْنی اِلهی تَقَدَّسَ

پس طردم مکن خدایا مبرّاست

رِضاکَ اَنْ یَکُونَ لَهُ عِلَّةٌ مِنْکَ،

خشنودی تو از این که علت و سببی از جانب تو داشته باشد

فَکَیْفَ یَکُونُ لَهُ عِلَّةٌ مِنّی

پس چگونه ممکن است من سبب آن گردم

اِلهی اَنْتَ الْغَنِیُ بِذاتِکَ

خدایا تو به ذات خود بی نیازی

اَنْ یَصِلَ اِلَیْکَ النَّفْعُ مِنْکَ،

از این که سودی از جانب خودت به تو برسد

فَکَیْفَ لا تَکُونُ غَنِیّاً عَنّی اِلهی

پس چگونه از من بی نیاز نباشی خدایا

انَّ الْقَضآءَ وَالْقَدَرَ یُمَنّینی

براستی قضا و قدر مرا آرزومند می کنند

وَ اَنَّ الْهَوی بِوَثائِقِ الشَّهْوَةِ اسَرَنی

و از آن سو هوای نفس مرا به بندهای شهوت اسیر کرده

فَکُنْ اَنْتَ النَّصیرَ لی حَتّی تَنْصُرَنی

پس تویاور من باش تا پیروزم کنی

وَتُبَصِّرَنی وَاغْنِنی بِفَضْلِکَ

و بینایم کنی و بوسیله فضل خویش بی نیازم گردانی

حَتّی اسْتَغْنِیَ بِکَ عَنْ طَلَبی

تا بوسیله تواز طلب کردن بی نیاز شوم

اَنْتَ اَلَذی اشْرَقْتَ الْأَنْوارَ فی قُلُوبِ اَوْلِیآئِکَ،

تویی که تاباندی انوار (معرفت) را در دل اولیایت

حَتّی عَرَفُوکَ

تا این که تو را شناختند

وَوَحَّدُوکَ،

و یگانه ات دانستند

و اَنْتَ اَلَذی ازَلْتَ الْأَغْیارَ

و تویی که اغیار و بیگانگان را

عَنْ قُلُوبِ احِبَّائِکَ، حَتّی لَمْ

از دل دوستانت براندی تا این که کسی را جز

یُحِبُّوا سِواکَ،

تو دوست نداشته

وَلَمْ یَلْجَئُوا إِلىٰ غَیْرِکَ،

و به غیر تو پناهنده و ملتجی نشوند

اَنْتَ الْمُوْنِسُ لَهُمْ

و تویی مونس ایشان در آن جا

حَیْثُ اَوْحَشَتْهُمُ الْعَوالِمُ،

که عوالم وجود آنها را به وحشت اندازد

ص :881

و اَنْتَ اَلَذی هَدَیْتَهُمْ

و تویی که راهنماییشان کنی

حَیْثُ اسْتَبانَتْ لَهُمُ الْمَعالِمُ،

آنگاه که نشانه ها برایشان آشکار گردد

ماِذا وَجَدَ مَنْ فَقَدَکَ،

چه دارد آن کس که تو راگم کرده؟

وَمَا اَلَذی فَقَدَ مَنْ وَجَدَکَ،

و چه ندارد آن کس که تو را یافته است

لَقَدْ خابَ

براستی محروم است

مَنْ رَضِیَ دُونَکَ بَدَلًا،

آن کس که بجای تو بدیگری راضی شود

وَلَقَدْ

و بطور حتم

خَسِرَ مَنْ بَغی عَنْکَ مُتَحَوِّلًا،

زیانکار است کسی که از تو به دیگری روی کند

کَیْفَ یُرْجی سِواکَ

چطور می شود بغیر تو امیدوار بود

و اَنْتَ ما قَطَعْتَ

در صورتی که تو

الْإِحْسانَ،

احسانت را قطع نکردی

وَکَیْفَ یُطْلَبُ مِنْ غَیْرِکَ

و چگونه از غیر تو می توان طلب کرد

و اَنْتَ ما بَدَّلْتَ

با این که تو تغییر نداده ای

عادَةَ الْإِمْتِنانِ، یا مَنْ

شیوه عطا بخشیت را ای خدایی که

اِذاقَ احِبّآئَهُ حَلاوَةَ الْمُؤانَسَةِ،

به دوستانت شیرینی همدمی خود را چشاندی

فَقامُوا بَیْنَ یَدَیْهِ مُتَمَلِّقینَ،

و آنها در برابرت به چاپلوسی برخاستند

وَیا مَنْ الْبَسَ

و ای خدایی که پوشاندی

اَوْلِیائَهُ مَلابِسَ هَیْبَتِهِ،

بر اولیای خودت خلعتهای هیبت خود را

فَقامُوا بَیْنَ یَدَیْهِ مُسْتَغْفِرینَ،

پس آنها در برابرت به آمرزش خواهی بپاخواستند

اَنْتَ الذَّاکِرُ قَبْلَ

تویی که یاد کنی پیش از آن که

الذَّاکِرینَ،

یاد کنندگان یادت کنند

و اَنْتَ الْبادی بِالْإِحْسانِ

و تویی آغازنده به احسان

قَبْلَ تَوَجُّهِ الْعابِدینَ،

قبل از آن که پرستش کنندگان بسویت توجه کنند

و اَنْتَ الْجَوادُ

و توئی بخشنده

بِالْعَطآءِ قَبْلَ طَلَبِ الطَّالِبینَ،

عطا پیش از آن که خواهندگان از تو خواهند

و اَنْتَ الْوَهَّابُ

و توئی پربخشش

ثُمَّ لِما وَهَبْتَ لَنا مِنَ

و سپس همان را که به ما بخشیده ای از ما

الْمُسْتَقْرِضینَ،

به قرض می خواهی

اِلهی اطْلُبْنی بِرَحْمَتِکَ

خدایا مرا بوسیله رحمتت بطلب

حَتّی اَصِلَ اِلَیْکَ،

تا من به نعمت وصالت نائل گردم

وَاجْذِبْنی بِمَنِّکَ

و بوسیله نعمتت مرا جذب کن

حَتّی اقْبِلَ عَلَیْکَ،

تابه تو رو کنم

اِلهی انَّ رَجآئی لا یَنْقَطِعُ عَنْکَ

خدایا براستی امید من از تو قطع نگردد

و اِنْ عَصَیْتُکَ، کَمٰا انَ

و اگرچه نافرمانیت کنم چنانکه

خَوْفی لا یُزایِلُنی و اِنْ اَطَعْتُکَ،

ترسم و از تو زائل نشود و گرچه فرمانت برم

فَقَدْ دَفَعَتْنِی الْعَوالِمُ اِلَیْکَ،

همانا جهانیان مرا بسوی تو رانده اند

وَقَدْ اَوْقَعَنی عِلْمی بِکَرَمِکَ عَلَیْکَ،

وآن علمی که به کرم تو دارم مرا به درگاه تو آورده

اِلهی کَیْفَ اَخیبُ

خدایا چگونه نومید شوم

و اَنْتَ اَمَلی اَمْ کَیْفَ اهانُ

و تو آرزوی منی و چگونه پست و خوار شوم

وَعَلَیْکَ مُتَّکَلی

با این که اعتمادم بر توست

اِلهی کَیْفَ اسْتَعِزُّ

خدایا چگونه عزت جویم

وَفِی الذِّلَّةِ ارْکَزْتَنی

با این که در خواری جایم دادی

اَمْ کَیْفَ لااسْتَعِزُّ

و چگونه عزت نجویم با این که

ص :882

وَاِلَیْکَ نَسَبْتَنی

به خود مُنْتَسِبَم کردی

اِلهی کَیْفَ لا افْتَقِرُ

خدایا چگونه نیازمند نباشم

و اَنْتَ اَلَذی فِی الْفُقَرآءِ

با این که تو در نیازمندانم

اَقَمْتَنی

جای دادی

اَمْ کَیْفَ افْتَقِرُ

یا چگونه نیازمند باشم

و اَنْتَ اَلَذی بِجُودِکَ اغْنَیْتَنی

و تویی که به جود و بخششت بی نیازم کردی

و اَنْتَ اَلَذی لا اِلهَ

و تویی که معبودی

غَیْرُکَ،

جز تو نیست

تَعَرَّفْتَ لِکُلِّ شَیْ ءٍ،

شناساندی خود را به هر چیز

فَما جَهِلَکَ شَیْ ءٌ،

و هیچ چیزی نیست که تو را نشناسد

و اَنْتَ اَلَذی تَعَرَّفْتَ اِلَیَّ فی

و تویی که شناساندی خود را به من در

کُلِّ شَیْ ءٍ،

هر چیز

فَرَایْتُکَ ظاهِراً فی کُلِّ شَیْ ءٍ،

و من تو را آشکار در هر چیز دیدم

و اَنْتَ الظَّاهِرُ لِکُلِّ شَیْ ءٍ، یا مَنِ

و تویی آشکار بر هر چیز ای که

اسْتَوی بِرَحْمانِیَّتِهِ،

بوسیله مقام رحمانیت خود (بر همه چیز) احاطه کردی

فَصارَ الْعَرْشُ غَیْباً فی ذاتِهِ،

و عرش در ذاتش پنهان شد

مَحَقْتَ الْأثارَ بِالْأثارِ،

تویی که آثار را به آثار نابود کردی

وَمَحَوْتَ الْأَغْیارَ بِمُحیطاتِ افْلاکِ الْأَنْوارِ،

و اغیار را به احاطه کننده های افلاک انوار محو کردی

یا مَنِ احْتَجَبَ فی سُرادِقاتِ عَرْشِهِ

ای که در سراپرده های عرشش محتجب شد

عَنْ اَنْ تُدْرِکَهُ الْأَبْصارُ،

از این که دیده ها او را درک کنند

یا مَنْ تَجَلّی بِکَمالِ بَهآئِهِ

ای که تجلی کردی به کمال زیبایی و نورانیت

فَتَحَقَّقَتْ عَظَمَتُهُ الْإِسْتِوآءَ،

و پابرجا شد عظمتش از استواری

کَیْفَ تَخْفی و اَنْتَ الظَّاهِرُ،

چگونه پنهان شوی با این که تو آشکاری

اَمْ کَیْفَ تَغیبُ

یا چگونه غایب شوی که

و اَنْتَ الرَّقیبُ الْحاضِرُ،

تو نگهبان و حاضری

اِنَّکَ عَلیٰ کُلِّ شَیْ ءٍ قَدیرٌ،

براستی تو بر هر چیز توانایی

وَاَلْحَمْدُ لِلَّهِ وَحْدَهُ.(1)

و ستایش مخصوص خداست تنها.

6- در پایان روز عرفه این دعا را بخوان:

یا رَبِّ إنَّ ذُنُوبی لا تَضُرُّکَ،

پروردگارا همانا گناهان من زیانی به تو نزند

وَ اَنَّ مَغْفِرَتَکَ لی لا تَنْقُصُکَ،

و محققاً آمرزش تو از من نقصانی به تو نرساند

فَاَعْطِنی ما لا

پس عطا کن به من آنچه را

یَنْقُصُکَ،

نقصانت نرساند

وَاغْفِرْ لی ما لایَضُرُّکَ.(2)

و بیامرز برایم آنچه را زیانت نزند.

ص :883


1- اقبال، صفحه 348.
2- همان مدرک، صفحه 420.

همچنین بخوان:

اَللَّهُمَّ لا تَحْرِمْنی

خدایا محرومم مکن

خَیْرَ ما عِنْدَکَ

از آن خیری که نزد توست

لِشَرِّ ما عِنْدی

بخاطر آن شری که در پیش من است

فَاِنْ اَنْتَ لَمْ تَرْحَمْنی

پس اگر تو به

بِتَعَبی وَنَصَبی

رنج و خستگیم رحم نمی کنی

فَلا تَحْرِمْنی

پس محرومم مدار

اَجْرَ الْمُصابِ عَلیٰ مُصیبَتِهِ.(1)

از پاداش مصیبت دیده ای بر مصیبتش.

7- به هنگام غروب روز عرفه، دعای عشرات را بخوان که در بخش دعاهای معروف (صفحه 108) گذشت. این دعا که خواندنش در هر صبح و شام مستحب است، آن را در پایان روز عرفه نیز بخوان.

مرحوم «سیّد بن طاووس» در اعمال روز عرفه، این دعا را ذکر کرده است.(2)

***

شب دهم: اعمال این شب عبارت است از:

1- احیای شب دهم ذی الحجّه که از شب های بابرکت و ارزشمندی است. نقل شده است که حضرت امیر مؤمنان علی علیه السلام این شب را احیا می داشت.(3) 2- غسل کردن در این شب مستحب است.(4) 3- در این شب زیارت امام حسین علیه السلام مستحب است، و در روایتی از امام صادق علیه السلام آمده است که هر کس در چنین شبی امام حسین علیه السلام را زیارت کند، گناهانش آمرزیده می شود.(5) 4- در این شب این دعا را بخواند:

یا دائِمَ الْفَضْلِ عَلَی الْبَرِیَّةِ،

ای کسی که فضل و بخششت بر خلق دائمی است

یا باسِطَ الْیَدَیْنِ بِالْعَطِیَّةِ، یا صاحِبَ

و ای آن که دو دست احسانت به عطابخشی باز است ای صاحب

الْمَواهِبِ السَّنَیِّةِ،ْ لَنا

بخششهای ارجمند

صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ

درود فرست بر محمّد و آلش

خَیْرِ الْوَری سَجِیَّةً، وَ اِغْفِر

که بهترین مردمند در سرشت و نهاد، و بیامرز ما را

یا ذَالْعُلی

ای خدای بلند مرتبه

فی هذِهِ الْعَشِیَّةِ.(6)

در این شب.

ص :884


1- اقبال، صفحه 420.
2- همان مدرک، صفحه 417.
3- همان مدرک، صفحه 421.
4- زادالمعاد، صفحه 319.
5- اقبال، صفحه 421.
6- مصباح کفعمی، صفحه 647.

روز دهم (روز عید قربان):

روز عید قربان از اعیاد مهمّ اسلامی است. این روز یادآور اخلاص و بندگی حضرت ابراهیم علیه السلام در برابر پروردگار خویش است، آن جا که فرمان حق برای ذبح اسماعیل صادر شد، و ابراهیم آن بنده فرمانبردار خداوند آماده اجرای این فرمان شد و اسماعیل را به قربانگاه برد و کارد بر حلقومش نهاد، ولی ندایی رسید که ای ابراهیم از عهده این آزمون اِلهی برآمدی! دست نگهدار که فرمانبرداری خویش را به درستی اثبات کرده ای.

جبرئیل همراه با «قوچی» فرود آمد و ابراهیم آن را قربانی کرد، و سنّت قربانی در منا از آن روز برقرار شد، این روز، روز عید و خوشحالى و سرور است. زیرا علاوه بر این که بنده ای مخلص از آزمونی دشوار، سربلند بیرون آمد و بندگی خویش را در پیشگاه خدای بزرگ ثابت کرد، گروه عظیمی از بندگان مخلص خدا به او تأسّی جسته، به زیارت خانه خدا می شتابند و مراسم منا و از جمله، قربانی را انجام می دهند.

اعمال روز عید قربان:

برای عید قربان اعمالى چند نقل شده است:

1- غسل کردن است که به گفته مرحوم «علّامه مجلسی»، غسل در آن روز سنّت مؤکّد است تا آن جا که بعضی از علما آن را واجب دانسته اند.(1) 2- نماز عید قربان است و نحوه انجام آن، به همان کیفیّتی است که در نماز عید فطر گفته شد، و نماز عید قربان در زمان غیبت امام علیه السلام مطابق مشهور فقهای عظام، سنّت مؤکّد است.(2) (خواه به صورت جماعت خوانده شود یا فرادی .

3- مستحب است دعاهایی را که پیش از نماز عید و قبل از آن وارد شده است بخواند. به فرموده مرحوم «علّامه مجلسی»، بهترین دعاها، دعای چهل و هشتم «صحیفه کامله سجّادیه» است که اوّلش این است:

أللَّهُمَّ هذا یَومٌ مُبارَک

و اگر دعای چهل و ششم را نیز بخواند بهتر است.(3) 4- خواندن دعای ندبه در این روز و سایر اعیاد مستحبّ است.(4) 5- قربانی کردن در این روز برای همه مستحبّ مؤکّد است و بسیار سفارش شده است، تا آن جا که برخی از علما آن را بر کسانی که توانایی دارند واجب دانسته اند و مستحب است بعد از نماز عید، کمی از گوشت آن بخورد.(5)

ص :885


1- زادالمعاد، صفحه 319.
2- همان مدرک.
3- همان مدرک.
4- همان مدرک، صفحه 320.
5- همان مدرک.

و نیز مستحبّ است هنگام قربانی این دعا را که از امام صادق علیه السلام نقل شده است بخواند:

وَجَّهْتُ وَجْهِیَ لِلَّذی

من روی خود را به سوی کسی کردم که

فَطَرَ السَّمواتِ وَ الْأَرْضَ،

آسمان ها و زمین را آفریده؛

حَنیفاً مُسْلِماً وَ ما أنَا

من در ایمان خود خالصم و

مِنَ الْمُشْرِکینَ،

از مشرکان نیستم.

إنَّ صَلاَتی وَ نُسُکی

نماز و قربانی

وَ مَحْیایَ وَ مَماَتی لِلَّهِ رَبِ

و زندگی و مرگم برای خداوندی است که پروردگار

الْعالَمینَ،

جهانیان است.

لا شَریکَ لَهُ،

شریکی برای او نیست.

وَ بِذلِکَ أُمِرْتُ

من به این برنامه مأمور شدم

وَ أَنَا مِنَ الْمُسْلِمینَ.

و از مسلمانانم.

اَللَّهُمَّ مِنْکَ

خدایا از تو و

وَلَکَ،

برای توست.

بِسْمِ اَللَّهِ وَاَللَّهُ اکْبَرُ.

به نام خدا و خداوند بزرگتر است.

اَللَّهُمَّ تَقَبَّلْ مِنّی.(1)

خدایا از من قبول فرما.

(البتّه اگر به نیّت چند نفر قربانیِ مستحب انجام شود، بگوید:

اَللَّهُمَّ تَقَبَّلْ مِنّا)

بسیار مناسب است افراد توانگر، در این روز قربانی نمایند و اکثر آن را به فقرا و نیازمندان انفاق کنند و به همسایگان و آشنایان نیز بدهند.

در روایتی است که امام صادق علیه السلام فرمود: امام علی بن الحسین و امام باقر علیهم السلام گوشت قربانی را سه قسمت می کردند؛ یک قسمت آن را به همسایگان می دادند و یک قسمت آن را به نیازمندان و قسمت سوم را برای اهل خانه نگه می داشتند.(2) 6- تکبیرات مشهور زیر را بگوید؛ برای کسانی که در این ایّام توفیق حضور در مراسم حج و صحرای «منی را دارند، بعد از پانزده نماز این تکبیرها را می خوانند؛ از نماز ظهر روز عید، شروع کرده تا نماز صبح روز سیزدهم؛ ولی کسانی که در آن جا نیستند، بعد از ده نماز آنها را می خوانند، از نماز ظهر روز عید آغاز نموده، تا نماز صبح روز دوازدهم، و آن تکبیرها مطابق روایت کتاب شریف «کافی» چنین است:

اَللَّهُ اکْبَرُ، اَللَّهُ اکْبَرُ،خدا بزرگتر از توصیف است

لا اِلهَ اِلَّا اَللَّهُ

معبودی جز خدا نیست

وَ اَللَّهُ اکْبَرُ، اَللَّهُ اکْبَرُ،

و خدا بزرگتر است

و لِلَّهِ اَلْحَمْدُ،

و ستایش خاص خداست

اَللَّهُ اکْبَرُ عَلیٰ ما هَدانا؛

خدا بزرگتر است بر آنچه ما را راهنمایی کرد

اَللَّهُ اکْبَرُ عَلیٰ ما رَزَقَنا مِنْ بَهیمَةِ الْأَنعامِ؛

خدا بزرگتر است بر آنچه روزیمان کرد از چهار پایان انعام (شتر و گاو و گوسفند)

وَ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ

و ستایش خاصّ خداست

عَلیٰ ما أبْلانا.(3)

برای آن که آزمود ما را.

حدّاقل این تکبیرها را بعد از نماز در این ایّام، یکبار بگوید ولی اگر تکرار نماید، بهتر است، و حتّی اگر بعد

ص :886


1- زاد المعاد، صفحه 321.
2- اقبال، صفحه 451.
3- کافی، جلد 4، صفحه 517، حدیث 4.

از نوافل نیز بگوید خوب است.(1)

روز عید غدیر (روز هیجدهم):

فضیلت این روز:

روز هیجدهم ذی الحجّه، یادآور روز مهمّی در تاریخ است. روزی است که رسول خدا صلی الله علیه و آله پس از انجام حج در سال دهم هجری به هنگام مراجعت به مدینه، مردم را در وادی «غدیر» جمع کرد و فرمان خدا یعنی نصب علی علیه السلام به امامت و ولایت بر امّت را به آنان ابلاغ کرد. و آن جا بود که آیه

«الْیَوْمَ اکْمَلْتُ لَکُمْ دینَکُم، وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتی وَ رَضیتُ لَکُمُ الْإسْلامَ دِیناً»(2)

نازل شد. و خداوند با برگزیدن علی علیه السلام به امامت امّت، دین اسلام را کامل گردانید و دشمنان را ناامید و مأیوس ساخت. این روز را باید به حق از عظیم ترین اعیاد نامید، همان گونه که در روایات بر اهمّیّت فراوان این روز و برتری آن بر سایر اعیاد تأکید شده است.

در روایتی از امام رضا علیه السلام می خوانیم که فرمود: «روز قیامت، چهار روز را که زینت بسته اند به نزد عرش اِلهی آورند: روز عید اضحی (قربان) روز عید فطر، روز جمعه و روز عید غدیر. ولی در آن میان، روز عید غدیر، از نظر زیبایی، مانند ماه است میان ستارگان».(3) در همان روایت، از این روز، به عنوان «عید اکبر» یاد شده است؛ روزی که گناهان شیعیان (توبه کار) امیر مؤمنان علیه السلام بخشیده می شود و این روز، روز شادی و سرور است، روزی است که در آن تبسّم بر چهره مؤمنان نقش می بندد.(4) در روایت دیگری آمده است که از امام صادق علیه السلام پرسیدند: آیا برای مسلمانان غیر از عید فطر و عید اضحی (قربان) عید دیگری نیز وجود دارد؟ فرمود: آری. عیدی که از آن دو روز، باعظمت تر و شریفتر است، و آن روزی است که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، علی علیه السلام را برای امامت امّت نصب فرمود و در روایت دیگر فرمود: آن روز هیجدهم ذی الحجّه است.(5) بهر حال، شایسته است در این روز مسلمانان با تشکیل مجالس جشن و سرور و مدیحه سرایی و سخنرانی درباره روز عید غدیر و مسأله امامت امّت و مناقب و فضایل امیر مؤمنان علیه السلام، آن را گرامی بدارند و فرزندان و جوانان و نوجوانان خود را با مسأله ولایت امیر مؤمنان علی علیه السلام و منابع آن از کتاب و سنّت و تاریخ آشناتر سازند.

ص :887


1- زادالمعاد، صفحه 323.
2- سوره مائده، آیه 3.
3- زادالمعاد، صفحه 323 و اقبال، صفحه 464.
4- زاد المعاد، صفحه 324 و اقبال، صفحه 464.
5- مصباح المتهجّد، صفحه 736.

اعمال روز عید غدیر:

برای این روز اعمال متعدّدی روایت شده است:

1- روزه گرفتن است که در روایتی از امام صادق علیه السلام روزه در چنین روزی برابر روزه شصت ماه شمرده شده! و در روایتی روزه روز غدیر خم کفّاره شصت سال است.(1) 2- مرحوم «شیخ کفعمی» در «بلدالامین» غسل این روز را مستحب دانسته است.(2) 3- احسان و نیکی به برادران مؤمن.

در روایتی از امام صادق علیه السلام آمده است که فرمود: این روز، روز عبادت است و روز اطعام و نیکی کردن و احسان به برادران دینی است.(3) در روایت دیگری امام رضا علیه السلام فرمود: کسی که در این روز، به خانواده و برادران مؤمن خود، توسعه در رزق و بخششها و انفاق ها دهد خداوند روزی او را زیاد می گرداند.(4) 4- زیارت امیر مؤمنان علی علیه السلام در این روز بسیار بافضیلت است.

در روایتی از ابن اَبیٰ نصر (یکی از یاران برجسته امام رضا علیه السلام) نقل شده است که حضرت به وی فرمود:

هرجا که هستی سعی کن در روز عید غدیر، خود را به کنار قبر مطهّر امیرمؤمنان علیه السلام برسانی، چراکه در این روز خداوند گناهان بسیاری از مردان و زنان مسلمان را می بخشد و دو برابر کسانی که خداوند آنها را در ماه رمضان و شب قدر و شب عید فطر از دوزخ آزاد می کند، در چنین روزی از آتش جهنّم رهایی می دهد!(5) برای امیر مؤمنان علیه السلام در این روز زیارت هایی نقل شده است که معروفترین آن، زیارت معروف «امین اللَّه» است که در بخش زیارات (صفحه 260) گذشت و می توان آن را از نزدیک و یا از راه دور، خطاب به امیرمؤمنان علیه السلام خواند و همچنین زیارت مخصوصه امیرمؤمنان در روز عید غدیر که در صفحه 280 گذشت.

***

5- امام رضا علیه السلام فرمود: در چنین روزی که روز عید و تبریک گفتن به یکدیگر است، مناسب است مؤمنان وقتی به یکدیگر می رسند این جملات را بگویند:

ص :888


1- اقبال، صفحه 465.
2- بلدالامین، صفحه 259.
3- زادالمعاد، صفحه 327.
4- همان مدرک، صفحه 324.
5- اقبال، صفحه 468.

اَلْحَمْدُ لِلَّهِ اَلَذی جَعَلَنا مِنَ الْمُتَمَسِّکینَ

ستایش خاص خدایی است که قرار داد ما را از تمسک جویان

بِوِلایَةِ اَمیرِالْمُؤْمِنینَ وَالْأَئِمَّةِ

به ولایت امیرمؤمنان و سایر امامان

عَلَیْهِمُ اَلسَّلامُ.(1)

علیهم السلام.

6- در چنین روزی وقتی برادر مؤمنت را ملاقات کردی بگو:

اَلْحَمْدُ لِلَّهِ اَلَذی اَکْرَمَنا بِهذَا الْیَوْمِ،

ستایش خاص خدایی است که گرامی داشت ما را به این روز

وَجَعَلَنا مِنَ الْمُؤْمِنینَ،

و قرارمان داد از ایمان آورندگان

وَجَعَلَنا مِنَ

و قرارمان داد از

الْمُوفینَ بِعَهْدِهِ الَیْنا،

وفاکنندگان به عهدی که با ما کرده بود

وَمیثاقِهِ اَلَذی واثَقَنا بِهِ،

و پیمانی که با ما بسته بود

مِنْ وِلایَةِ وُلاةِ اَمْرِهِ،

از ولایت سرپرستان امر دین او

وَالْقُوَّامِ بِقِسْطِهِ،

و برپادارندگان عدلش

وَلَمْ یَجْعَلْنا مِنَ الْجاحِدینَ

و قرارمان نداد از منکران

وَالْمُکَذِّبینَ بِیَوْمِ الدّینِ.(2)

و تکذیب کنندگان روز جزا.

***

7- دعای ندبه را در این روز بخواند(3)، که در بخش دعاهای معروف (صفحه 189) گذشت.

8- مرحوم «سیّد بن طاووس» به سند صحیح از امام صادق علیه السلام نقل می کند که در روز غدیر، دو رکعت نماز بخوان، پس از نماز به سجده برو و صد مرتبه خدا را شکر کن (مثلًا بگو: شکراً لِلَّه) و سر از سجده بردار و این دعا را بخوان:

اَللهُمَّ انِّی اَسْئَلُکَ بِانَّ لَکَ الْحَمْدَ،

خدایا از تو درخواست کنم بدان که از برای توست ستایش

وَحْدَکَ لا شَریکَ لَکَ،

یگانه ای که شریک نداری

وَاِنَّکَ واحِدٌ اَحَدٌ

و تویی یکتای یگانه ای

صَمَدٌ،

بی نیاز

لَمْ تَلِدْ وَلَمْ تُولَدْ،

که فرزندی نداری و فرزند کسی نیستی

وَلَمْ یَکُنْ لَکَ کُفُواً اَحَدٌ،

و نیست برایت همتایی هیچ کس

وَ اَنَّ مُحَمّداً عَبْدُکَ

و براستی محمّد بنده

وَرَسُولُکَ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَآلِهِ،

و رسول توست درودهای تو بر او و آلش باد

یا مَنْ هُوَ کُلَّ یَوْمٍ فی شَاْنٍ،

ای که هر روز درکاری هستی

کَمٰا کانَ مِنْ

چنانچه از

ص :889


1- اقبال، صفحه 464.
2- بلدالامین، صفحه 263. در اقبال( صفحه 476) همین دعا با اندکی تفاوت، از امام صادق علیه السلام نقل شده است.
3- مرحوم سیّد بن طاووس در اعمال روز عید فطر، دعای ندبه را ذکر کرده و گفته است: این دعا را در عیدهای چهارگانه می خوانند( اقبال، صفحه 295).

شَاْنِکَ

شأن تو بود

اَنْ تَفَضَّلْتَ عَلَیَّ،

که بر من تفضل فرمودی

بِاَنْ جَعَلْتَنی مِنْ اَهْلِ اَجاَبَتِکَ،

به این که مرا از اهل اجابتت

وَاهْلِ دِینِکَ

و از اهل دینت

وَاهْلِ دَعْوَتِکَ،

و اهل دعوتت قرار دادی

وَوَفَّقْتَنی لِذلِکَ فی مُبْتَدَءِ خَلْقی

و موفقم داشتی بدان در آغاز آفرینشم

تَفَضُّلًا مِنْکَ وَکَرَماً

از روی تفضل و کرم

وَجُوداً،

و بخششت

ثُمَّ ارْدَفْتَ الْفَضْلَ فَضْلًا،

سپس دنبال آوردی این فضل را به فضلی دگر

وَالْجُودَ جُوداً،

و این بخشش را به بخششی دگر

وَالْکَرَمَ کَرَماً، رَاْفَةً

و این کرم را به کرمی دگر که آن هم

مِنْکَ وَرَحْمَةً،

از روی مهر و رحمتت بود

إِلىٰ اَنْ جَدَّدْتَ

تا بدان جا که تازه کردی

ذلِکَ الْعَهْدَ لی تَجْدیداً

این عهد را برایم از نو

بَعْدَ تَجدیدِکَ

پس از تجدید

خَلْقی وَکُنْتُ نَسْیاً

آفرینشم در صورتی که من در فراموشی بودم

مَنْسِیّاً ناسِیاً ساهِیاً غافِلًا،

و فراموشکاری و بی خبری و غفلت

فَاتْمَمْتَ نِعْمَتَکَ بِاَنْ

پس تو نعمتت را بر من تمام کردی به این که آن را به

ذَکَّرْتَنی ذلِکَ،

یادم انداختی

وَمَنَنْتَ بِهِ عَلَیَّ،

و بدان بر من منّت نهادی

وَهَدَیْتَنی لَهُ،

و بر آن راهنماییم کردی

فَلْیَکُنْ مِنْ شَاْنِکَ یا اِلهی

پس همچنان باید از شأن تو باشد ای معبود

وَسَیِّدی وَمَولایَ

و آقا و مولای من

اَنْ تُتِمَّ لی ذلِکَ،

که تمام کنی برایم آن نعمت را

وَلٰاتَسْلُبَنیهِ

و از من سلب نفرمایی آن را

حَتّی تَتَوَفَّانی عَلیٰ ذلِکَ،

تا هنگامی که بمیرانیم بر آن

وَانتَ عَنّی رٰاضٍ،

در حالى که تو از من خشنود باشی

فَاِنَّکَ احَقُّ الْمُنعِمینَ

که براستی تو سزاوارترین نعمت بخشانی

اَنْ تُتِمَّ نِعمَتَکَ عَلَیَّ، اَللهُمَ

که نعمتت را بر من به پایان رسانی خدایا

سَمِعْنا وَاطَعْنا

شنیدیم و پیروی کردیم

وَاجَبْنا داعِیَکَ بِمَنِّکَ،

و خواننده ات را اجابت کردیم

فَلَکَ اَلْحَمْدُ

به لطف تو پس از آن توست حمد

غُفْرانَکَ

و آمرزشت را خواهانیم

رَبَّنا وَاِلَیْکَ الْمَصیرُ،

پروردگارا و به سوی توست

آمَنَّا بِاَللَّهِ وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ،

بازگشت ایمان داریم به خدای یگانه ای که شریک ندارد

وَبِرَسُولِهِ مُحَمَّدٍ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ

و به رسولش محمّد صلی اللّه علیه و

وَآلِهِ، وَصَدَّقْنا

آله و تصدیق کردیم

وَاجَبْنا داعِیَ اَللَّهِ،

و اجابت کردیم داعی خدا را

وَاتَّبَعْنَاالرَّسُولَ

و پیروی کردیم از رسول (او)

فی مُٰوٰالاةِ مَوْلینا وَمَوْلَی الْمُؤْمِنینَ،

در مورد دوستی و اطاعت مولایمان و مولای مؤمنان

اَمیرِالْمُؤْمِنینَ عَلِیِّ بْنِ اَبیٰطالِبٍ، عَبْدِاَللَّهِ وَاَخی رَسُولِهِ،

امیر مؤمنان علی بن اَبیٰ طالب بنده خدا و برادر رسول او

وَالصِّدِّیقِ الْأَکْبَرِ،

و صدیق اکبر

وَالْحُجَّةِ عَلیٰ بَرِیَّتِهِ،

و حجت او بر آفریدگانش

المُؤَیِّدِ بِهِ نَبِیَّهُ وَدینَهُ الْحَقَ

آن که خداوندتایید کرد پیامبرش و دین حق

ص :890

الْمُبینَ،

آشکارش را بوسیله او

عَلَماً لِدینِ اَللَّهِ،

نشانه و پرچم دین خدا

وَخازِناً لِعِلْمِهِ،

و خزینه دار دانش او

وَعَیْبَةَ غَیْبِ اَللَّهِ،

و گنجینه غیب خدا

وَمَوْضِعَ سِرِّ اَللَّهِ،

و جایگاه راز خدا

وَآمین اَللَّهِ عَلیٰ خَلْقِهِ،

و امین خدا بر خلق او

وَشاهِدَهُ فی بَرِیَّتِهِ،

و گواه او در آفریدگانش

اَللهُمَّ رَبَّنا انَّنا سَمِعْنا مُنادِیاً

خدایا ای پروردگار ما ما شنیدیم منادی

یُنادی لِلْإیمانِ،

را که ندا می کرد برای ایمان

اَنْ امِنُوا بِرَبِّکُمْ فآمَنَّا،

(و می گفت) ایمان آورید به پروردگارتان پروردگارا ما هم ایمان آوردیم

رَبَّنا فَاغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا،

پس بیامرز گناهانمان را

وَکَفِّرْ عَنَّا سَیِّئآتِنا،

و بدیهامان را پوشیده دار

وَتَوَفَّنا مَعَ الْأَبْرارِ،

و ما را با نیکان بمیران

رَبَّنا وَ آتِنا

پروردگارا عطا کن

ما وَعَدْتَنا عَلیٰ رُسُلِکَ، وَلٰا

به ما چیزی را که بوسیله فرستادگانت به ما وعده دادی و

تُخْزِنا یَوْمَ الْقِیمَةِ،

در روز رستاَخیز رسوایمان مکن

اِنَّکَ لا تُخْلِفُ الْمیعادَ،

که براستی تو خلف وعده نمی کنی،

فَاِنَّا یا رَبَّنا بِمَنِّکَ

پس ما ای پروردگار به احسان

وَلُطْفِکَ اجَبْنا

و لطف تو اجابت کردیم

داعِیَکَ،

داعی تو را

وَاتَّبَعْنَا الرَّسُولَ

و پیروی کردیم از رسول تو

وَصَدَّقْناهُ،

و تصدیقش کردیم

وَصَدَّقْنا مَوْلَی الْمُؤْمِنینَ،

و نیز تصدیق کردیم مولای مؤمنان را

وَکَفَرْنا

و کافر شدیم

بِالْجِبْتِ وَالطَّاغُوتِ،

به جبت و طاغوت (غاصبان حقوق آن حضرت)

فَوَلِّنا ما تَوَلَّیْنا،

پس والى ما گردان آن را که ما به ولایت برگزیدیم

وَاحْشُرْنا مَعَ ائِمَّتِنا،

و با امامانمان محشورمان کن

فَاِنَّا بِهِمْ

که براستی ما بدیشان

مُؤْمِنُونَ مُوقِنُونَ،

ایمان و اعتقاد داریم

وَلَهُمْ مُسَلِّمُونَ،

و تسلیم آنانیم

آمَنَّا بِسِرِّهِمْ وَعَلانِیَتِهِمْ،

ایمان داریم بر نهانشان

وَشاهِدِهِمْ

و آشکارشان و حاضرشان

وَغائِبِهِمْ،

و غایبشان

وَحَیِّهِمْ وَمَیِّتِهِمْ،

و زنده شان و مرده شان

وَرَضینا بِهِمْ اَئِمَّةً وَقادَةً وَسادَةً،

و خشنودیم به امامتشان و آقاییشان

وَ حَسْبُنا بِهِمْ

و همانها ما را در

بَیْنَنا وَبَیْنَ اَللَّهِ دُونَ خَلْقِهِ،

مابین خود و خدا از سایر خلق کافی هستند نجوییم

لا نَبْتَغی بِهِمْ بَدَلًا،

بجای ایشان بدلی ونگیریم

وَلٰا نَتَّخِذُ مِنْ دُونِهِمْ وَلیجَةً،

جز ایشان صاحب اختیاری

وَبَرِئْنا الَی اَللَّهِ

و بیزاری جوییم به درگاه خدا

مِنْ کُلِّ مَنْ نَصَبَ لَهُمْ حَرْباً

از هر که برپا کند در برابرشان جنگی

مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ مِنَ الْأَوَّلینَ

از جن و انس از اوّلین

وَالْأخِرینَ،

و آخرین

وَ کَفَرْنا بِالْجِبْتِ وَالطَّاغُوتِ

و کافر شدیم به جبت و طاغوت

وَالأَوْثانِ الأَرْبَعَةِ،

و بتهای چهارگانه

وَاَشْیاعِهِمْ

و دنبال روندگان

وَاَتْباعِهِمْ،

و پیروانشان

وَکُلِّ مَنْ والاهُمْ

و هر که دوستشان دارد

مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ،

از جن و انس از آغاز

مِنْ اوَّلِ الدَّهرِ إِلىٰ آخِرِهِ،

روزگار تا پایان آن

ص :891

اَللهُمَّ اِنَّا نُشْهِدُکَ

خدایا تو را گواه می گیریم

اِنَّا نَدینُ بِمٰا دانَ

که ما متدین هستیم بدانچه متدین شد

بِهِ مُحَمَّدٌ وَ الُ مُحَمَّدٍ، صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ

بدان محمّد و آل محمّد درود خدا بر او

وَعَلَیْهِمْ،

و برایشان باد

وَقَوْلُنا ما قالُوا،

و گفتار ما همان است که آنها گفتند

وَدینُنا ما دانُوا بِهِ،

و دین ما همان است که آنها متدین بدان بودند

ما قالُوا بِهِ قُلْنا،

هرچه را آنان گفتند ما هم گفتیم

وَما دانُوا بِهِ

و هرچه را آنان متدین شدند

دِنَّا،

ما هم شدیم

وَما اَنْکَرُوا اَنْکَرْنا،

و هرچه را انکار کردند ما انکار کردیم

وَمَنْ والَوْا والَیْنا،

و هرکه را دوست داشتند دوست داریم

وَمَنْ عادَوْا عادَیْنا،

و هر که را دشمن دارند دشمن داریم

وَمَنْ لَعَنُوا

و هر که را لعن کردند

لَعَنَّا،

لعن کنیم

وَمَنْ تَبَرَّؤُا مِنْهُ تَبَرَّاْنا مِنْهُ،

و از هر که بیزاری جستند بیزاری جوئیم

وَمَنْ تَرَحَّمُوا عَلَیْهِ تَرَحَّمْنا عَلَیْهِ،

و بر هر که ترحم کردند ترحم کنیم

آمَنَّا وَسَلَّمْنا،

ایمان آوردیم و تسلیم

وَ رَضینا وَ اتَّبَعْنا

و خشنود گشتیم و پیروی کردیم

مَوالِیَنا صَلَواتُ اَللَّهِ عَلَیْهِمْ،

از سرورانمان درودهای خدا بر ایشان باد

اَللهُمَّ فَتَمِّمْ لَنا ذلِکَ

خدایا پس تو آن را برای ما تکمیل کن

وَلٰاتَسْلُبْناهُ،

و از ما سلب مفرما

وَ اجْعَلْهُ مُسْتَقِرّاً ثابِتاً عِنْدَنا،

و آن را پایگاهی ثابت در پیش ما قرار ده

وَلٰا تَجْعَلْهُ مُسْتَعاراً،

وپایگاه عاریت و موقتش قرار مده

وَاحْیِنا

و زنده مان

ما احْیَیْتَنا عَلَیْهِ،

دار بر همان تا هرگاه که زنده مان داری

وَامِتْنا اِذٰا اَمَتَّنا عَلَیْهِ،

و بمیرانمان بر آن هرگاه میراندی مان،

الُ مُحَمَّدٍ ائِمَّتُنا،

آل محمّد پیشوایان مایند

فَبِهِمْ نَاْتَمُّ وَاَیَّاهُمْ

به آنها اقتدا کنیم و آنان را

نُوالى

دوست داریم

وَعَدُوَّهُمْ عَدُوَّ اَللَّهِ نُعادی

و دشمنشان را که دشمن خداست دشمن داریم

فَاجْعَلْنا مَعَهُمْ فِی الدُّنْیا وَالْاخِرَةِ وَمِنَ

پس ما را در دنیا و آخرت با ایشان قرار ده و از

الْمُقَرَّبینَ،

مقربان درگاهت گردان

فَاِنَّا بِذلِکَ راضُونَ،

که براستی ما به همان خشنودیم

یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ.

ای مهربانترین مهربانان.

پس از پایان دعا، بار دیگر به سجده برو و صد مرتبه الحمد للَّه و صد مرتبه شکراً لِلَّهِ بگو.

امام علیه السلام در ادامه فرمود: هر کس که این عمل را بجا آورد، پاداش کسی را دارد که در روز غدیر، نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله بوده و با آن حضرت بیعت کرده است.(1) (مرحوم محدّث قمی می گوید: بهتر است که این نماز نزدیک ظهر انجام شود که مقارن نصب حضرت علی علیه السلام به خلافت بوده است).

***

9- از «شیخ مفید» رحمه الله نقل شده است که این دعا را در روز «غدیر» می خوانی:

ص :892


1- اقبال، صفحه 472 و بحارالانوار، جلد 95، صفحه 298.

اَللَّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ نَبِیِّکَ،

خدایا از تو درخواست کنم به حق محمّد پیامبرت

وَعَلِیٍّ وَلِیِّکَ،

و به حق علی ولی تو

وَالشَّاْنِ وَالْقَدْرِ اَلَذی

و بدان منزلت و مرتبه ای که بدان

خَصَصْتَهُما بِهِ دُونَ خَلْقِکَ،

وسیله آن دو را از سایر مخلوق خود اختصاص دادی

اَنْ تُصَلِّیَ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَعَلِیٍّ،

که درود فرستی بر محمّد و علی

و اِنْ تَبْدَءَ بِهِما

و از آنان شروع کنی

فی کُلِّ خَیْرٍ عاجِلٍ،

در دادن هر خیری که فوری است

اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ الْأَئِمَّةِ الْقادَةِ،

خدایا درود فرست بر محمّد و آل محمّد پیشوایان رهبر

وَالدُّعاةِ السَّادَةِ،

و خوانندگان بزرگ

وَالنُّجُومِ الزَّاهِرَةِ،

و سرور و ستارگان درخشان

وَالْأَعْلامِ الْباهِرَةِ،

و نشانه های فروزان

وَساسَةِ الْعِبادِ،

و تدبیرکنندگان کار بندگان

وَارْکانِ الْبِلادِ،

و پایه های جاهای آباد

وَالنَّاقَةِ الْمُرْسَلَةِ،

و ناقه فرستاده شده

وَالسَّفینَةِ النَّاجِیَةِ،

و کشتی نجات

الْجارِیَةِ فِی اللُّجَجِ

که روان است در دریاهای

الْغامِرَةِ،

ژرف پرآب

اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ،

خدایا درود فرست بر محمّد و آل محمّد

خُزَّانِ عِلْمِکَ، وَارْکانِ

گنجینه های دانشت و پایه های

تَوْحِیدِکَ،

محکم توحید تو

وَدَعآئِمِ دینِکَ،

و ستونهای دین تو

وَمَعادِنِ کَراَمَتِکَ، وَصَفْوَتِکَ مِنْ بَرِیَّتِکَ،

و معدنهای کرامتت

وَخِیَرَتِکَ مِنْ خَلْقِکَ،

و برگزیدگان از خلقت و بهترین آفریدگانت

الْأَتْقِیآءِ النُّجَبآءِ الْأَبْرارِ،

آن پرهیزکاران و برگزیدگان نیکوکار

وَالْبابِ الْمُبْتَلی بِهِ النَّاسُ،

و درگاهی که مورد ابتلای مردم است

مَنْ اَتاهُ نَجی

هر که بدان درگاه آمد نجات یافت

وَمَنْ اباهُ هَوی

و هرکه سرباز زد سقوط کرد

اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ

خدایا درود فرست بر محمّد و آل

مُحَمَّدٍ،

محمّد

اَهْلِ الذِّکْرِ اَلَّذینَ اَمَرْتَ بِمَسْئَلَتِهِمْ،

اهل ذکری که دستور فرمودی بپرسش مسائل از آنها

وَذَوِی الْقُرْبَی اَلَّذینَ اَمَرْتَ

و خویشاوندانی که دستور فرمودی

بِمَوَدَّتِهِمْ،

به دوست داشتنشان

وَفَرَضْتَ حَقَّهُمْ،

و حقشان را واجب کردی

وَجَعَلْتَ الْجَنَّةَ مَعادَ

و بهشت را بازگشتگاه (و سرمنزل)

مَنِ اقْتَصَّ اثارَهُمْ، اَللَّهُمَ

کسی قرار دادی که آثارشان را پیروی کند خدایا

صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ،

درود فرست بر محمّد و آل محمّد

کَمٰا اَمَرُوا بِطاعَتِکَ،

چنانچه دستور پیروی تو را دادند

وَنَهَوْا عَنْ مَعْصِیَتِکَ،

و از نافرمانیت نهی کردند

وَدَلُّوا عِبادَکَ عَلیٰ وَحْدانِیَّتِکَ،

و بندگانت را به یگانگیت راهنمایی کردند

اَللهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ

خدایامن از تو می خواهم

بِحَقِّ مُحَمَّدٍ نَبِیِّکَ

به حق محمّد پیامبرت

ص :893

وَنَجیبِکَ،

و گرامی

وَصَفْوَتِکَ وَاَمینِکَ،

و برگزیده و امین تو

وَرَسُولِکَ إِلىٰ خَلْقِکَ، وَبِحَقِ

و فرستاده ات بسوی خلق و به حق

اَمیرِالْمُؤْمِنینَ، وَیَعْسُوبِ الدّینِ،

امیرمؤمنان و پیشوای دین

وَقآئِدِ الْغُرِّ الْمُحَجَّلینَ،

و رهبر سفیدرویان

الْوَصِیِّ الْوَفِیِّ،

آن وصی با وفا

وَالصِّدّیقِ الْأَکْبَرِ،

و صدیق اکبر

وَالْفارُوقِ بَیْنَ الْحَقِّ وَالْباطِلِ،

و جداکننده بین حق و باطل

وَالشَّاهِدِ لَکَ،

و گواه تو

وَالدَّالِ عَلَیْکَ،

و راهنمایی کننده بر تو

وَالصَّادِعِ بِاَمْرِکَ،

و آشکار کننده دستورت

وَالْمُجاهِدِ فی سَبیلِکَ،

و جهادکننده در راهت

لَمْ تَاْخُذْهُ فیکَ لَوْمَةُ

آن که نگیردش (و ناراحتش نکند) درباره تو ملامت

لائِمٍ، اَنْ تُصَلِّیَ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ،

ملامت کننده ای که درود فرستی بر محمّد و آل محمّد

و اِنْ تَجْعَلَنی فی هذَا الْیَوْمِ

و مرا قرار دهی در این روزی

اَلَذی عَقَدْتَ فیهِ لِوَلِیِّکَ الْعَهْدَ

که بستی برای ولی خود پیمان (امامت) را

فی اعْناقِ خَلْقِکَ،

در گردن خلق خود

وَاکْمَلْتَ لَهُمُ الدّینَ مِنَ

و کامل گرداندی برای آنها دین را از

الْعارِفینَ بِحُرْمَتِهِ،

عارفان به حرمتش

وَالْمُقِرّینَ بِفَضْلِهِ،

و اقرارکنندگان به فضل او

مِنْ عُتَقآئِکَ

از آزادشدگان

وَطُلَقائِکَ مِنَ النَّارِ،

و رهاشدگانت از آتش

وَلٰا تُشْمِتْ بی حاسِدِی النِّعَمِ،

و شاد مکن نسبت به من حسودانم را در نعمتهایت

اَللهُمَّ فَکَما جَعَلْتَهُ عیدَکَ الْأَکْبَرَ،

خدایا چنانچه آن را عید بزرگ خود قرار داده ای

وَسَمَّیْتَهُ فِی السَّمآءِ یَوْمَ الْعَهْدِ الْمَعْهُودِ،

و نامیدی آن را در آسمان روز عهد معهود

وَفِی الْأَرْضِ

و در زمین

یَوْمَ الْمیثاقِ الْمَاْخُوذِ

روز پیمان گرفتن

وَالْجَمْعِ الْمَسْئُولِ،

و انجمن بازخواست شده

صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ،

درود فرست بر محمّد و آل محمّد

وَاقْرِرْ بِهِ عُیُونَنا،

و روشن کن بوسیله اش دیدگان

وَاجْمَعْ بِهِ شَمْلَنا،

ما را و گردآور بدستش پراکندگی ما را

وَلٰا تُضِلَّنا بَعْدَ اِذْ هَدَیْتَنا،

و گمراهمان مکن پس از آن که هدایتمان کردی

وَاجْعَلْنا لِأَنْعُمِکَ مِنَ

و قرارمان ده از سپاسگزاران

الشَّاکِرینَ، یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ،

نعمتهایت ای مهربانترین مهربانان

اَلْحَمْدُ لِلَّهِ اَلَذی عَرَّفَنا

ستایش خاص خدایی است که شناساند

فَضْلَ هذَا الْیَوْمِ،

به ما فضیلت این روز را

وَبَصَّرَنا حُرْمَتَهُ،

و بینامان کرد به حرمت این روز

وَکَرَّمَنا بِهِ،

و گرامیمان داشت بدان

وَشَرَّفَنا بِمَعْرِفَتِهِ،

و شرافتمان داد به معرفتش

وَهَدانا بِنُورِهِ،

و هدایتمان کرد به نورش

ص :894

یا رَسُولَ اَللَّهِ یا اَمیرَالْمُؤمِنینَ،

ای رسول خدا ای امیرمؤمنان

عَلَیْکُما وَعَلی عِتْرَتِکُما

بر شما و بر عترت شما

وَعَلی مُحِبِّیکُما مِنّی اَفْضَلُ السَّلامِ

و بر دوستان شما بهترین سلام و درود من باد

ما بَقِیَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ،

تا برپاست شب و روز

وَبِکُما اَتَوَجَّهُ الَی اَللَّهِ

و بوسیله او رو کنم بسوی خدا

رَبّی وَرَبِّکُما فی

پروردگار من و پروردگارتان در

نَجاحِ طَلِبَتی

موفق شدن به مقصودم

وَقَضآءِ حَوآئِجی

و برآورده شدن حاجاتم

وَتَیْسیرِ اُمُوری

و آسان شدن کارهایم

اَللهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ

خدایا از تو خواهم

بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ،

به حق محمّد و آل محمّد

اَنْ تُصَلِّیَ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ،

که درود فرستی بر محمّد و آل محمّد

و اِنْ تَلْعَنَ

و لعنت کنی

مَنْ جَحَدَ حَقَّ هذَا الْیَوْمِ،

کسی را که انکار کند حق این روز را

و اِنْکَرَ حُرْمَتَهُ،

و انکار کند حرمتش را

فَصَدَّ عَنْ سَبیلِکَ

وجلوگیری کرد از راه تو

لِإِطْفآءِ نُورِکَ،

برای خاموش کردن نورت

فَابَی اَللَّهُ اِلَّا اَنْ یُتِمَّ نُورَهُ،

ولی خدا هم نمی خواهد جز آن که نورش را آشکار کند

اَللَّهُمَّ فَرِّجْ عَنْ اَهْلِ بَیْتِ مُحَمَّدٍ نَبِیِّکَ،

خدایا گشایش ده به کار خاندان محمّد پیامبرت

وَاِکْشِفْ

و برطرف کن

عَنْهُمْ وَبِهِمْ

از ایشان و بوسیله ایشان

عَنِ الْمُؤْمِنِینَ الْکُرُباتِ،

از اهل ایمان گرفتاریها و محنتها را

اَللَّهُمَّ امْلَاءِ الْأَرْضَ

خدایا پرکن زمین را

بِهِمْ عَدْلًا،

بوسیله ایشان از عدل و داد

کَما مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً،

چنانچه پر شده از ستم و بیداد

وَ اَنْجِزْلَهُمْ ما وَعَدْتَهُمْ،

و وفا کن برای آنها آنچه را وعده دادی

اِنَّکَ لا تُخْلِفُ الْمیعادَ.(1)

به آنها که براستی تو خلف وعده نمی کنی.

10- به سبب عظمت روز «غدیر» و مبارکی و میمنت آن، مناسب است که برادران مؤمن، با یکدیگر در این روز، عقد اخوّت و برادری بخوانند و پیوند برادری و همکاری را میان خویش عمیق تر سازند.

مرحوم «حاجی نوری» در «مستدرک الوسائل» می گوید: دست راست خود را بر دست راست برادر مؤمن خود بگذار و بگو:

واخَیْتُکَ فِی اَللَّهِ،

برادر شدم با تو در راه خدا

وَصافَیْتُکَ فِی اَللَّهِ،

و دوست باصفایت شدم در راه خدا

وَصافَحْتُکَ فِی اَللَّهِ،

و مصافحه کردم با تو در راه خدا

وَعاهَدْتُ اللَّهَ

وعهد کردم با خدا

وَمَلائِکَتَهُ وَکُتُبَهُ

و فرشتگانش و کتابهایش

وَرُسُلَهُ و اِنْبِیآئَهُ،

و رسولانش وپیمبرانش

وَالْأَئِمَّةَ الْمَعْصُومینَ عَلَیْهِمُ اَلسَّلامُ،

و امامان معصومین علیهم السلام

ص :895


1- بحارالانوار، جلد 95، صفحه 319 و اقبال، صفحه 492( با اندکی تفاوت).

عَلی اِنّی اَنْ کُنْتُ مِنْ اهْلِ الْجَنَّةِ وَ الشَّفاعَةِ،

بر این که اگر من از اهل بهشت و اهل شفاعت بودم

وَاِذِنَ لی بِاَنْ اَدْخُلَ الْجَنَّةَ،

و اجازه ام دادند که داخل بهشت گردم

لا اَدْخُلُها الّا و اَنْتَ مَعی

داخل نشوم جز با تو

آنگاه برادر مؤمن می گوید:

قَبِلْتُ.

قبول کردم

آنگاه بگو:

اَسْقَطْتُ

و ساقط کردم

عَنْکَ جَمیعَ حُقُوقِ الْأُخُوَّةِ،

از تو تمامی حقوق برادری را

ما خَلَا الشَّفاعَةَ وَ الدُّعآءَ وَ الزِّیارَةَ.(1)

جز شفاعت و دعا و زیارت.

در این صورت، وقتی که طرف مقابل قبول کرد، برادر معنوی یکدیگر خواهند شد و چون وظیفه اخوّت بسیار سنگین است، همه حقوق برادری را جز زیارت، دعا و شفاعت به یکدیگر می بخشند.

روز بیست و چهارم (روز خاتم بخشی علی علیه السلام و روز مباهله):

بیست و چهارم ماه ذی الحجّه، یادآورِ دو خاطره مهمّ تاریخی در اسلام است:

1- روزی است که امیر مؤمنان علی علیه السلام در آن روز، در حال رکوع انگشتر خود را به سائل فقیر عنایت کرد؛ این عمل خالصانه و ایثارگرانه امیر مؤمنان علیه السلام بقدری پرارزش بود که آیه 55 سوره مائده در شأن آن نازل شد: «

«إنَّما وَلِیُّکُمُ اَللَّهُ وَ رَسُولُهُ

سرپرست و ولیّ شما تنها خداست و پیامبر او

وَ اَلَّذینَ آمَنوُا

و آنها که ایمان آورده اند؛

اَلَّذینَ یُقیمُونَ الصَّلاةَ

همانها که نماز را برپا می دارند

وَ یُؤتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ راکِعُونَ»؛

و در حال رکوع، زکات می دهند!»(2) جا دارد که مؤمنان با یادآوری این خاطره مهم و تفسیر آیه شریفه، و ذکر مناقب و فضایل امیرمؤمنان علیه السلام این روز را گرامی دارند و خود نیز در تصدّق و انفاق به فقرا و نیازمندان، به آن حضرت تأسّی جویند.

2- واقعه مهمّ دیگر «مباهله» رسول خدا با مسیحیان نجران است.(3) پس از گفتگوی فراوان نصارای نجران با رسول خدا صلی الله علیه و آله درباره حضرت مسیح علیه السلام سرانجام علمای نصارا از پذیرفتن حق خودداری کردند و کار به مباهله کشیده شد. (مباهله یعنی نفرین کردن دو نفر نسبت به یکدیگر که هرکس ناحق می گوید گرفتار مجازات اِلهی شود).

براین امر توافق شد که در چنین روزی مسیحیان نجران با رسول خدا «مباهله» نمایند و نفرین کنند که هر گروه و جمعیّتی که ناحق می گوید، رسوا و مجازات شود.

ص :896


1- مستدرک الوسائل، جلد 6، صفحه 279، حدیث 6843.
2- اقبال، صفحه 525.
3- همان مدرک، صفحه 496 و صفحه 515 و مصباح المتهجّد، صفحه 759.

خداوند طبق آیه 61 سوره آل عمران به پیغمبر صلی الله علیه و آله فرمود: «

«فَمَنْ حاجَّکَ فیهِ مِن بَعدِ ما جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ و

هرگاه بعد از علم و دانشی که (درباره حضرت مسیح علیه السلام) به تو رسیده،

کسانی با تو به محاجّه و ستیز برخیزند،

فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا

به آنها بگو: بیایید ما فرزندان خود را دعوت کنیم،

وَ أَبْنائَکُم

شما هم فرزندان خود را؛

وَ نِساءَنا

ما زنان خویش را دعوت نماییم

َ نِساءَکُم

شما هم زنان خود را؛

وَ أَنْفُسَنا

ما از نفوس خود دعوت کنیم،

وَ أَنْفُسَکُمْ

شما هم از نفوس خود؛

ثُمَّ نَبْتَهِلْ

آنگاه مباهله کنیم؛

فَنَجْعَلْ لَعْنَةَ اَللَّهِ عَلَی الْکاذبِینَ»؛

و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم».

پیرو این دستور اِلهی، رسول خدا صلی الله علیه و آله در حالى که فرزندش حسین علیه السلام را در آغوش داشت و دست حسن علیه السلام را در دست گرفته بود و علی و فاطمه علیهما السلام نیز همراه او بودند، به سمت محلّ مباهله حرکت کرد.

نصارا، چون چنین جمعیّتی و نشانه هایی را از نزدیک شدن کیفر اِلهی دیدند، وحشت کردند و از «مباهله» منصرف شدند و حاضر به پذیرفتن جزیه گردیدند.(1) این داستان نشانه دیگری از عظمت اهل بیت علیهم السلام و حقّانیّت رسول خدا صلی الله علیه و آله و دین اسلام است.

بنابراین، بسیار شایسته است مسلمانان در چنین روزی، با یادآوری و آگاهی بیشتر از این جریان، عظمت و بزرگی رسول خدا و اهل بیت پاکش را به خاطر آورند و بر معرفت خویش نسبت به آنان بیفزایند، و به شکرانه آن به نیازمندان انفاق کنند.

به هر حال، این روز، روز باعظمتی است که چند عمل برای آن نقل شده است:

1- این روز را به شکرانه این برکات بزرگ، روزه بدارد.(2) 2- غسل کند و بهترین لباسش را بپوشد و خود را معطّر نماید.(3) 3- نیم ساعت قبل از ظهر، دو رکعت نماز بخواند؛ در هر رکعتی یک مرتبه سوره «حمد» و ده بار سوره «قل هو اللَّه احد»، ده بار «آیةالکرسی» و ده بار سوره «انّا انزلناه» را بخواند.

در روایتی از امام صادق علیه السلام برای این نماز پاداش فراوانی ذکر شده است.(4) 4- دعای روز «مباهله» را بخواند که از امام صادق علیه السلام نقل شده است و آن چنین است:

اَللَّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ مِنْ بَهآئِکَ بِابْهاهُ،

خدایا از تو خواهم از درخشنده ترین مراتب درخشندگیت

وَ کُلُّ بَهآئِکَ بَهِیٌّ،

و همه مراتب آن درخشنده است

اَللَّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ

خدایا از تو خواهم

ص :897


1- برای آگاهی بیشتر از داستان مباهله و کتب فراوانی که آن را نقل کرده اند، به تفسیر نمونه، جلد 2، ذیل تفسیر آیه 61 سوره آل عمران مراجعه کنید.
2- اقبال، صفحه 515.
3- همان مدرک.
4- مصباح المتهجّد، صفحه 758.

بِبَهآئِکَ کُلِّهِ،

به تمام مراتب درخشندگیت

اَللَّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ مِنْ جَلالِکَ بِاجَلِّهِ،

خدایا از تو خواهم از باشوکت ترین مراتب جلالت

وَ کُلُّ جَلالِکَ جَلیلٌ،

و تمام مراتب جلال تو شوکتمند است

اَللَّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِجَلالِکَ کُلِّهِ،

خدایا از تو خواهم به همه مراتب جلالت

اَللَّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ مِنْ جَمالِکَ بِاجْمَلِهِ،

خدایا از تو خواهم از زیباترین مراتب جمال تو و

وَکُلُّ جَمالِکَ جَمیلٌ،

همه مراتب جمالت زیباست

اَللَّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِجَمالِکَ کُلِّهِ،

خدایا از تو خواهم به همه مراتب جمالت

اَللَّهُمَّ اِنّی اَدْعُوکَ کَما

خدایا تو را خوانم چنانچه

اَمَرْتَنی فَاسْتَجِبْ لی

دستورم دادی پس دعایم را به اجابت رسان

کَمٰا وَعَدْتَنی

چنانچه وعده ام دادی

اَللَّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ مِنْ عَظَمَتِکَ

خدایا از تو خواهم از بزرگترین

بِاعْظَمِها،

مراتب عظمتت

وَ کُلُّ عَظَمَتِکَ عَظَیمَةٌ،

و همه مراتب آن بزرگ است

اَللَّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِعَظَمَتِکَ کُلِّها، اَللهُمَ

خدایا از تو خواهم به همه عظمتت خدایا

اِنّی اسَئَلُکَ مِنْ نُورِکَ بِاَنْوَرِهِ،

از تو خواهم از تابنده ترین مراتب روشنیت

وَ کُلُّ نُورِکَ نَیِّرٌ،

و همه مراتب آن تابنده است

اَللَّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِنُورِکَ کُلِّهِ،

خدایا از تو خواهم به تمام مراتب روشنیت

اَللَّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ مِنْ رَحْمَتِکَ بِاَوْسَعِها،

خدایا از تو خواهم از وسیع ترین مراتب رحمتت

وَ کُلُّ رَحْمَتِکَ وٰاسِعَةٌ،

و همه رحمت تو وسیع است

اَللَّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِرَحْمَتِکَ کُلِّها،

خدایا از تو خواهم به همه مراتب رحمتت

اَللَّهُمَّ اِنّی اَدْعُوکَ کَمٰا اَمَرْتَنی

خدایا تو را می خوانم همچنانکه دستورم دادی

فَاسْتَجِبْ لی

پس اجابت کن دعایم را

کَمٰا وَعَدْتَنی

چنانچه وعده فرمودی

اَللَّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ

خدایا از تو خواهم

مِنْ کَمالِکَ بِاکْمَلِهِ، وَ کُلُ

از کاملترین مراتب کمالت و تمام

کَمالِکَ کامِلٌ،

مراتب آن کامل است

اَللَّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِکَمالِکَ کُلِّهِ،

خدایا از تو خواهم به تمام مراتب کمالت

اَللَّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ مِنْ

خدایا از تو خواهم از

کَلِماتِکَ بِاتَمِّها،

تمامترین کلمات و سخنانت

وَ کُلُّ کَلِماتِکَ تآمَّةٌ،

و تمام کلماتت تام و تمام است

اَللَّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِکَلِماتِکَ کُلِّهَا،

خدایا از تو خواهم به کلماتت همگی

اَللَّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ مِنْ اسْمآئِکَ بِاکْبَرِها،

خدایا از تو خواهم به بزرگترین نامهایت

وَکُلُّ اسْمآئِکَ کَبیرَةٌ، اَللَّهُمَّ اِنّی

و همه نامهایت بزرگ است خدایا از

اَسْئَلُکَ بِاسْمآئِکَ کُلِّها،

تو خواهم به نامهایت همگی

اَللَّهُمَّ اِنّی اَدْعُوکَ

خدایا من تو را می خوانم

کَمٰا اَمَرْتَنی

چنانچه به من دستور دادی

فَاسْتَجِبْ لی کَما

پس به اجابت رسان دعایم راچنانچه

ص :898

وَعَدْتَنی

وعده ام فرمودی

اَللَّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ مِنْ عِزَّتِکَ باعَزِّها،

خدایا از تو خواهم به عزیزترین مراتب عزتت

وَ کُلُّ عِزَّتِکَ عَزیزَةٌ،

و همه مراتب تو عزیز است

اَللَّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِعِزَّتِکَ کُلِّها،

خدایا از تو خواهم به همه مراتب عزتت

اَللَّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ مِنْ مَشِیَّتِکَ بِامْضاها،

خدایا از تو خواهم به گذراترین اراده و خواستت

وَکُلُّ مَشِیَّتِکَ ماضِیَةٌ،

و همه مراتب اراده تو گذراست

اَللَّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِمَشِیَّتِکَ کُلِّها،

خدایا از تو خواهم به تمام مراتب اراده

اَللَّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ

و خواستت خدایا از تو خواهم

بِقُدْرَتِکَ الَّتِی اسْتَطَلْتَ بِها عَلیٰ کُلِّ شَیْ ءٍ،

بدان قدرتت که بوسیله آن بر همه چیزبرتری گرفتی

وَ کُلُّ قُدْرَتِکَ مُسْتَطیلَةٌ، اَللَّهُمَ

گرچه تمام مراتب قدرتت برتری گیرنده است خدایا

اِنّی اَسْئَلُکَ بِقُدْرَتِکَ کُلِّها،

از تو خواهم به تمام مراتب قدرتت

اَللَّهُمَّ اِنّی اَدْعُوکَ کَمٰا اَمَرْتَنی

خدایا من تو را خوانم چنانچه دستورم دادی

فَاسْتَجِبْ لی

تو هم اجابتم کن

کَما وَعَدْتَنی

چنانچه وعده فرمودی

اَللهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ مِنْ عِلْمِکَ بِاَنْفَذِهِ

خدایا از تو خواهم از نافذترین مراتب دانشت

وَکُلُّ عِلْمِکَ نافِذٌ،

با این که تمام مراتب دانشت نافذ است

اَللَّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِعِلْمِکَ کُلِّهِ،

خدایا از تو خواهم به مراتب دانشت همگی

اَللَّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ مِنْ قَوْلِکَ بِارْضاهُ، وَکُلُ

خدایا از تو خواهم از پسندیده ترین گفتارت و تمام

قَوْلِکَ رَضِیٌّ،

گفتار تو پسندیده است

اَللَّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِقَوْلِکَ کُلِّهِ،

خدایا از تو خواهم به همه گفتارت

اَللَّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ مِنْ مَسآئِلِکَ بِاَحَبِّهآ،

خدایا از تو خواهم به محبوبترین چیزی که از تو درخواست شده

وَکُلُّها اِلَیْکَ حَبیبَةٌ،

و همه آنها پیش تو محبوب است

اَللَّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِمَسآئِلِکَ کُلِّها، اَللهُمَّ اِنّی

خدایا از تو خواهم به تمام آنچه از تو درخواست شده خدایا من

اَدْعُوکَ کَمٰا اَمَرْتَنی فَاسْتَجِبْ لی

تو را خوانم چنانچه دستورم دادی پس اجابتم کن

کَمٰا وَعَدْتَنی اَللَّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ مِنْ

چنانچه وعده ام فرمودی خدایا از تو خواهم به

شَرَفِکَ بِاَشْرَفِهِ،

شریفترین مراتب شرفت

وَ کُلُّ شَرَفِکَ شَریفٌ،

و تمامی مراتب شرف تو شریف است

اَللَّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِشَرَفِکَ کُلِّهِ،

خدایااز تو خواهم به مراتب شرفت همگی

اَللَّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ مِنْ سُلْطانِکَ بِادْوَمِهِ،

خدایا از تو خواهم به حق بادوامترین مراتب سلطنتت

وَ کُلُّ سُلطانِکَ دآئِمٌ، اَللَّهُمَّ اِنّی

و تمام مراتب آن دائمی است خدایا از تو

اَسْئَلُکَ بِسُلْطانِکَ کُلِّهِ،

خواهم به مراتب سلطنتت همگی

اَللَّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ مِنْ مُلْکِکَ بِافْخَرِهِ،

خدایا از تو خواهم به گرانمایه ترین مراتب فرمانرواییت

وَ کُلُّ مُلْکِکَ فاخِرٌ،

و تمام مراتب فرمانرواییت گرانمایه است

ص :899

اَللَّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِمُلْکِکَ کُلِّهِ،

خدایا از تو خواهم به تمام مراتب فرمانرواییت

اَللَّهُمَّ اِنّی اَدْعُوکَ کَمٰا اَمَرْتَنی

خدایا من تو را خوانم چنانچه دستورم دادی

فَاسْتَجِبْ لی کَمٰا وَعَدْتَنی

پس اجابتم کن چنانچه وعده ام فرمودی

اَللَّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ مِنْ عَلائِکَ بِاعْلاهُ، وَ کُلُ

خدایا از تو خواهم به والاترین مراتب بلندیت و تمام

عَلائِکَ عالٍ،

مراتب بلندی تو والاست

اَللهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِعَلائِکَ کُلِّهِ،

خدایا از تو خواهم به والاترین مراتب بلندیت همگی

اَللَّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ مِنْ ایاتِکَ بِاعْجَبِها،

خدایا از تو خواهم به شگفت ترین آیات

وَ کُلُّ ایاتِکَ عَجیبَةٌ،

و نشانه هایت و همه آیات تو شگفت است

اَللَّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بایاتِکَ کُلِّها، اَللَّهُمَّ اِنّی

خدایا از تو خواهم به آیاتت همگی خدایا از

اَسْئَلُکَ مِنْ مَنِّکَ بِاقْدَمِهِ،

تو خواهم به قدیمترین نعمتت

وَ کُلُّ مَنِّکَ قَدیمٌ،

و همه نعمتهایت قدیم است

اَللَّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِمَنِّکَ کُلِّهِ،

خدایا از تو خواهم به همه اقسام نعمتت

اَللَّهُمَّ اِنّی اَدْعُوکَ کَمٰا اَمَرْتَنی

خدایا من تو را خوانم چنانچه دستورم دادی

فَاسْتَجِبْ لی کَمٰا وَعَدْتَنی اَللَّهُمَّ اِنّی

پس اجابت کن دعایم را چنانچه وعده فرمودی خدایا من از

اَسْئَلُکَ بِمٰا اَنْتَ فیهِ مِنَ الشُّؤُونِ وَالْجَبَرُوتِ،

تو خواهم به آنچه تو در آنی از مقامات و قدرت و عظمتت

اَللَّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِکُلِّ شَأْنٍ

خدایا از تو خواهم به حق هر مقام

وَکُلِّ جَبَرُوتٍ،

و هر قدرت و عظمتی که داری

اَللَّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِمٰا تُجیبُنی

خدایا من از تو خواهم بدانچه اجابتم کنی

بِهِ حینَ اَسْئَلُکَ، یا اَللَّهُ یا لا

بدان هنگامی که تورا خوانم ای خدا ای که

اِلهَ اِلَّا اَنْتَ،

معبودی جز تو نیست

اَسْئَلُکَ بِبَهآءِ لا اِلهَ اِلَّا اَنْتَ،

از تو خواهم به درخشندگی (یا ارجمندی) کلمه «لااِلٰه الا انت»

یا لا اِلهَ اِلَّا اَنْتَ، اَسْئَلُکَ بِجَلالِ

ای که نیست معبودی جز تو از تو خواهم به جلال

لا اِلهَ اِلَّا اَنْتَ، یا لا اِلهَ اِلَّا اَنْتَ،

و کلمه «لا اِلٰه الا انت» ای که معبودی جز تو نیست

اَسْئَلُکَ بِلا اِلهَ اِلَّا اَنْتَ،

از تو خواهم به کلمه «لااِلٰه الاانت»

اَللَّهُمَّ اِنّی اَدْعُوکَ

خدایا تو را خوانم

کَما اَمَرْتَنی فَاسْتَجِبْ لی

چنانچه دستورم دادی پس اجابت کن دعایم را

کَمٰا وَعَدْتَنی

چنانچه وعده ام فرمودی

اَللَّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ مِنْ رِزْقِکَ

خدایا از تو خواهم از عمومی ترین اقسام روزیت

باعَمِّهِ، وَ کُلُّ رِزْقِکَ عآمٌّ،

و تمام اقسام روزی تو عمومی است

اَللَّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِرِزْقِکَ کُلِّهِ،

خدایا از تو خواهم به تمام اقسام روزی تو

اَللَّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ

خدایا از تو خواهم

مِنْ عَطآئِکَ بِاهْنَأِهِ،

از گواراترین عطایای تو

وَ کُلُّ عَطآئِکَ هَنیئٌ،

و تمام عطاهایت گواراست

اَللَّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ

خدایا از تو خواهم

بِعَطآئِکَ کُلِّهِ،

به تمام عطایایت

ص :900

اَللَّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ مِنْ خَیْرِکَ بِاعْجَلِهِ،

خدایا از تو خواهم به فوری ترین خیر و نیکیت

وَکُلُّ خَیْرِکَ عاجِلٌ، اَللَّهُمَّ اِنّی

و تمام نیکیهای تو فوری است خدایا از

اَسْئَلُکَ بِخَیْرِکَ کُلِّهِ،

تو خواهم به تمام نیکیهایت

اَللَّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ مِنْ فَضْلِکَ بِاَفْضَلِهِ،

خدایا از تو خواهم به فزونترین فضل تو

وَکُلُّ فَضْلِکَ فاضِلٌ،

و همه فضل تو

اَللَّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِفَضْلِکَ کُلِّهِ،

فزون است خدایا از تو خواهم به فضل تو همگی

اَللَّهُمَّ اِنّی اَدْعُوکَ کَمٰا اَمَرْتَنی

خدایا تو را خوانم چنانچه دستورم دادی

فَاسْتَجِبْ لی کَمٰا وَعَدْتَنی

پس اجابتم کن چنانچه وعده ام فرمودی

اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ،

خدایا درود فرست بر محمّد و آل محمّد

وَابْعَثْنی

و برانگیز مرا

عَلَی الْإِیمانِ بِکَ،

با داشتن ایمان به خودت

وَالتَّصْدیقِ بِرَسُولِکَ عَلَیْهِ وَ آلِهِ اَلسَّلامُ،

و تصدیق به رسولت- که درود بر او و آلش باد-

وَالْوِلایَةِ لِعَلِیِ

و ولایت علی

بْنِ اَبیٰطالِبٍ،

بن اَبیٰ طالب

وَ الْبَرائَةِ مِنْ عَدُوِّهِ،

و بیزاری از دشمنش

وَالْإیتِمامِ بِالْأَئِمَّةِ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ عَلَیْهِمُ

و اقتدا به امامان از آل محمّد علیهم

اَلسَّلامُ، فَاِنّی قَدْ رَضیتُ

السلام زیرا که من خشنودم

بِذلِکَ یا رَبِّ،

بدین ای پروردگار من

اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ عَبْدِکَ

خدایا درود فرست بر محمّد بنده

وَرَسُولِکَ فِی الْأَوَّلینَ،

و رسولت در زمره اوّلین

وَصَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ فِی الْأخِرینَ، وَصَلِّ عَلیٰ

و درود فرست بر محمّد در زمره آخرین و درود فرست

مُحَمَّدٍ فِی الْمَلَاءِ الْأَعْلی

بر محمّد در عالم بالا

وَصَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ فِی الْمُرْسَلینَ،

و درود فرست بر محمّد در زمره مرسلین

اَللهُمَّ اَعْطِ

خدایا عطا کن

مُحَمَّداً الْوَسیلَةَ،

به محمّد مقام وسیله

وَالشَّرَفَ وَالْفَضیلَةَ وَالدَّرَجَةَ الْکَبیرَةَ،

و شرف و فضیلت و درجه بزرگ را

اَللهُمَّ صَلِ

خدایا درود فرست

عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ،

بر محمّد و آل محمّد

وَقَنِّعْنی بِمٰا رَزَقْتَنی

و قانع کن مرا بدانچه روزیم کرده ای

وَبارِکْ لی فیما اٰتَیْتَنی

و برکت ده به من در آنچه به من داده ای

وَاحْفَظْنی فی غَیْبَتی

و نگهداری کن مرا در غیبتم

وَکُلِّ غائِبٍ هُوَ لی

و هر غایبی که مربوط به من است

اَللهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ

خدایا درود فرست بر محمّد و آل

مُحَمَّدٍ، وَابْعَثْنی عَلَی الْإِیمانِ بِکَ،

محمّد و برانگیزم بر ایمان به خودت

وَالتَّصْدیقِ بِرَسُولِکَ، اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلیٰ

و تصدیق به رسولت خدایا درود فرست بر

ص :901

مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ،

محمّد و آل محمّد

وَاَسْئَلُکَ خَیْرَ الْخَیْرِ

و از تو خواهم خوبترین خوبها را

رِضْوانَکَ وَالْجَنَّةَ،

که خشنودی تو و بهشت باشد

وَاَعُوذُ بِکَ مِنْ

و پناه برم به تو از

شَرِّ الشَّرِّ سَخَطِکَ وَالنَّارِ،

بدترین بدها که خشم تو و آتش دوزخ باشد

اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ،

خدایا درود فرست بر محمّد و آل محمّد

وَاحْفَظْنی

و محافظت کن مرا

مِنْ کُلِّ مُصیبَةٍ،

از هر پیش آمد ناگوار

وَمِنْ کُلِّ بَلِیَّةٍ،

و از هر گرفتاری

وَمِنْ کُلِّ عُقُوبَةٍ،

و از هر شکنجه

وَمِنْ کُلِّ فِتْنَةٍ، وَمِنْ کُلِ

و از هر فتنه و از هر

بَلاءٍ، وَمِنْ کُلِّ شَرٍّ،

بلا و از هر بدی

وَمِنْ کُلِّ مَکْرُوهٍ،

و از هر ناراحتی

وَمِنْ کُلِّ مُصیبَةٍ،

و از هر مصیبت

وَمِنْ کُلِّ آفَةٍ،

و از هر آفتی

نَزَلَتْ اَوْ تَنْزِلُ مِنَ السَّمآءِ الَی الْأَرْضِ

که نازل شده یا بعد از این از آسمان بزمین نازل شود

فی هذِهِ السَّاعَةِ،

در این ساعت

وَفی هذِهِ اللَّیْلَةِ،

و در این شب

وَفی هذَا الْیَومِ،

و در این روز

وَفی هذَا الشَّهْرِ،

و در این ماه

وَفی هذِهِ السَّنَةِ،

و در این سال

اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ

خدایا درود فرست بر محمّد

وَ آلِ مُحَمَّدٍ،

و آل محمّد

وَاقْسِمْ لی مِنْ کُلِّ سُرُورٍ،

و نصیبم کن از هر شادی

وَمِنْ کُلِّ بَهْجَةٍ،

و از هر خوشحالى

وَمِنْ کُلِّ اسْتِقامَةٍ،

و از هر پایداری

وَمِنْ کُلِّ فَرَجٍ،

و از هر گشایشی

وَمِنْ کُلِّ عافِیَةٍ،

و از هر تندرستی

وَمِنْ کُلِّ سَلامَةٍ،

و از هر سلامتی

وَمِنْ کُلِّ کَرامَةٍ، وَمِنْ

و از هر کرامت و از

کُلِّ رِزْقٍ واسِعٍ حَلالٍ طَیِّبٍ،

هر روزی فراخ حلال پاکی

وَمِنْ کُلِّ نِعْمَةٍ،

و از هر نعمتی

وِمَنْ کُلِّ سَعَةٍ نَزَلَتْ اَوْ

و از هر وسعتی که نازل شده یا بعد از این نازل شود

تَنْزِلُ مِنَ السَّمآءِ الَی الْأَرْضِ

از آسمان به زمین

فی هذِهِ السَّاعَةِ، وَفی هذِهِ اللَّیْلَةِ، وَفی

در این ساعت و در این شب و در

هذَا الْیَوْمِ، وَفی هذَا الشَّهْرِ،

این روز و در این ماه

وَفی هذِهِ السَّنَةِ،

و در این سال

اَللَّهُمَّ اَنْ کانَتْ ذُنُوبی قَدْ

خدایا اگر چنانچه گناهانم

اخْلَقَتْ وَجْهی عِنْدَکَ،

شرمنده کرده است چهره ام را پیش تو

وَحالَتْ بَیْنی وَبَیْنَکَ،

و حائل شد میان من و تو

وَغَیَّرَتْ حالى عِنْدَکَ،

و حالم را پیش تو تغییر داده

فَاِنّی اَسْئَلُکَ بِنُورِ وَجْهِکَ

پس از تو خواهم به حق نور ذاتت

اَلَذی لا یُطْفَأُ،

که خاموش نشود

وَبِوَجْهِ مُحَمَّدٍ حَبیبِکَ الْمُصْطَفی،

و به آبروی محمّد مصطفی حبیب تو

ص :902

وَبِوَجْهِ وَلِیِّکَ عَلِیٍّ الْمُرْتَضی،

و به آبروی ولی تو علی مرتضی

وَبِحَقِّ اَوْلِیآئِکَ اَلَّذینَ

و به حق اولیایت

اَنْتَجَبْتَهُمْ،

که برگزیدی آنها را

اَنْ تُصَلِّیَ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ،

که درود فرستی بر محمّد و آل محمّد

و اِنْ تَغْفِرَ لی ما مَضی مِنْ

و بیامرزی برایم گذشته های از

ذُنُوبی و اِنْ تَعْصِمَنی

گناهانم را و نگاهم داری

فیما بَقِیَ مِنْ عُمْری

در آینده عمرم

وَاَعُوذُ بِکَ

و پناه می برم به تو

اَللَّهُمَّ اَنْ اعُودَ فی

خدایا از این که بازگردم

شَیْ ءٍ مِنْ مَعاصیکَ

به یکی از گناهان و نافرمانیهایت

اَبَداً ما اَبْقَیْتَنی

هرگز تا زنده ام (یعنی)

حَتَّی تَتَوَفَّانی

تا آنگاه که مرا بمیرانی

وَاَنَا لَکَ مُطیعٌ، و اَنْتَ

و من فرمانبردار تو باشم و تو

عَنّی رٰاضٍ،

از من خشنود باشی

و اِنْ تَخْتِمَ لی عَمَلی بِاحْسَنِهِ،

و به انجام رسانی عمل مرا به نیکوترین آن

وَتَجْعَلَ لی ثَوابَهُ الْجَنَّةَ، و اِنْ

و پاداش آن را برایم بهشت مقرّر داری

تَفْعَلَ بی ما اَنْتَ اَهْلُهُ،

و انجام دهی درباره من آنچه را تو شایسته آنی

یا اَهْلَ التَّقْوی وَیا اَهْلَ الْمَغْفِرَةِ،

ای اهل تقوا و ای شایسته آمرزش

صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ

درود فرست بر محمّد

وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَاِرْحَمْنی

و آل محمّد و رحم کن به من

بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ.(1)

به رحمت خویش ای مهربانترین مهربانان.

***

روز بیست و پنجم (روز نزول سوره هل أتی :

روز بیست و پنجم ماه ذی الحجّه، روزی است که سوره «هل اَتی» در آن روز نازل شد.(2) در شأن نزول این سوره جمع زیادی از علمای شیعه و سنّی نقل کرده اند که امام حسن و امام حسین علیهما السلام بیمار شدند و پیامبر صلی الله علیه و آله به عیادتشان آمد و به علی علیه السلام فرمود: چه خوب است برای شفای آنان نذری کنی.

حضرت علی علیه السلام و حضرت فاطمه علیها السلام و فضّه برای شفای آنان سه روز روزه نذر کردند.

وقتی که حسنین علیهما السلام شفا یافتند، آنان برای ادای نذر روزه گرفتند- ومطابق برخی از روایات حسنین علیهما السلام نیز روزه گرفتند- در حالى که از نظر موادّ غذایی در زحمت بودند. به هنگام افطار که مقداری نان را برای افطار آماده کرده بودند، صدای مسکینی را شنیدند که تقاضای کمک داشت. علی علیه السلام و فاطمه علیها السلام و فضّه و حسن و حسین علیهما السلام نان خود را به آن مسکین دادند و خود در آن شب جز آب ننوشیدند.

ص :903


1- مصباح المتهجّد، صفحه 759.
2- همان مدرک، صفحه 770 و اقبال صفحه 529.

غروب فردا نیز به هنگام افطار یتیمی اظهار نیاز کرد و بار دیگر جریان شب گذشته تکرار شد و آنان با مقداری آب افطار کردند.

روز سوم نیز به هنگام غروب اسیری به در خانه آنان آمد و آن خانواده کرامت و بزرگواری و ایثار، از سهم نان خود گذشتند و آن را به اسیر دادند.

فردا علی علیه السلام دست حسن و حسین را گرفت و خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله آمد، چشم پیامبر به بچّه ها افتاد که از شدّت گرسنگی می لرزیدند؛ علّت را جویا شد و علی علیه السلام ماجرا را تعریف کرد. پیامبر صلی الله علیه و آله ناراحت شد و با هم به منزل حضرت زهرا علیها السلام آمدند، در این حال جبرئیل فرود آمد و سوره هل أتی (انسان) را از جانب خداوند آورد. در این سوره از ایثار توأم با اخلاص اهل بیت علیهم السلام به عظمت و بزرگی زیاد یاد شده است.(1) برای این روز اعمالى ذکر شده است:

1- مرحوم «سیّد بن طاووس» از «شیخ مفید» نقل می کند که مستحب است در چنین روزی روزه بگیرند، زیرا در چنین روزی خداوند فضیلت و برتری اهل بیت رسول خدا را آشکار ساخت.(2) 2- در شب بیست و پنجم و روز بیست و پنجم برای تأسّی به آن بزرگواران انفاق و اطعام و صدقه دادن به فقرا مناسب است.(3) 3- مناسب است در این روز غسل زیارت انجام دهند و ائمّه علیهم السلام را زیارت کنند مخصوصاً خواندن زیارت جامعه در این روز مناسب است.(4)

***

روز آخر ذی الحجّه:

این روز، روز آخر سال اسلامی قمری است. لذا مرحوم «سیّدبن طاووس» نقل کرده است که در این روز، دو رکعت نماز می خوانی و در هر رکعت، یک مرتبه سوره «حمد» و ده مرتبه سوره «قل هو اللَّه» و ده مرتبه «آیةالکرسی» را می خوانی و پس از نماز می گویی:

اَللَّهُمَّ ما عَمِلْتُ فی هذِهِ السَّنَةِ

خدایا آنچه انجام دادم در این سال

مِنْ عَمَلٍ نَهَیْتَنی عَنْهُ

از اعمالى که مرا از آن نهی فرمودی

وَلَمْ تَرْضَهُ،

و راضی بدان نبودی

وَنَسیتُهُ

و من آن را فراموش کردم

وَلَمْ تَنْسَهُ،

ولی تو فراموشش نکردی

وَدَعَوْتَنی الَی التَّوْبَةِ

و مرا به بازگشت بسویت خواندی

بَعْدَ اجْتِرائی عَلَیْکَ،

پس از دلیری کردنم بر تو

اَللَّهُمَّ فَاِنّی

خدایا من از آن

اَسْتَغْفِرُکَ مِنْهُ

اعمال آمرزش می طلبم

فَاغْفِرْ لی وَما عَمِلْتُ

پس بیامرز آنها را و هر عملی که انجام دادم

مِنْ عَمَلٍ یُقَرِّبُنی اِلَیْکَ

از اعمالى که مرا به تو نزدیک گرداند

فَاِقْبَلْهُ مِنّی

پس آن را از من قبول کن

ص :904


1- برای آگاهی بیشتر و تفسیر آیات موردنظر به تفسیر نمونه، جلد 25، ذیل تفسیر سوره انسان مراجعه کنید.
2- اقبال، صفحه 529.
3- همان مدرک.
4- زادالمعاد، صفحه 368.

وَلٰا تَقْطَعْ رَجآئی

و قطع مکن امیدم را

مِنْکَ یاکَریمُ.

از خودت ای بزرگوار.

وقتی چنین کردی شیطان می گوید: وای بر من! هرچه در مدّت این سال زحمت کشیدم (و او را وسوسه کردم) با این عمل، همه را از بین برد و سالش را به خیر پایان داد!(1) مناسب است همین عمل، در پایان سال شمسی (روز آخر اسفندماه) نیز به قصد استحباب مطلق انجام شود.

یادآوری:

در پایان این بخش ذکر چند نکته را مفید می دانیم:

1- اعمال ماهها و روزها که در این بخش گذشت بار دیگر یادآور این نکته است که اسلام برای همه امور زندگی، حتّی ایّام و مناسبتها برنامه دارد و برای سازندگی انسان از هیچ امری فروگذار نکرده، و هیچ فرصت و زمانی را نادیده نگرفته است.

2- انجام همه این اعمال و دعاها و نمازها که ذکر شد، برای کسانی است که نشاط لازم و فرصت کافی را برای آن داشته باشند، ولی کسانی که اشتغالات فراوانی دارند و برای زندگی حلال و کسب روزی پاک، یا تحصیل علم و مانند آن در تلاشند، به مقدار فرصت و نشاط و رغبت انجام دهند، و بدانند حتّی اگر مقدار کمی را با توجّه و اخلاص و شور و شوق انجام دهند، فایده زیادی دارد و در راه سازندگی بسیار مؤثّر است.

3- پاداش های عظیمی که در روایات برای این اعمال و عبادات و دعاها و اذکار ذکر شده است به یقین برای کسانی است که دارای تقوا و اخلاص باشند.

ص :905


1- اقبال، صفحه 530.

اعمال ماههای خورشیدی

عید نوروز:

در این که اسلام در برابر عید نوروز چه موضعی دارد، میان صاحب نظران گفتگوست. از برخی روایات اهمّیّت این روز به عنوان یکی از روزهای نجات امّت ها استفاده می شود.

مرحوم «علّامه مجلسی» در کتاب «زادالمعاد» می گوید:

به سندهای معتبر از «معلّی بن خنیس» نقل شده است که در روز «نوروز» به محضر امام صادق علیه السلام شرفیاب شدم. حضرت به من فرمود: آیا این روز را می شناسی؟ گفتم: فدایت شوم! این روزی است که ایرانیان آن را بزرگ می شمارند، و در این روز برای یکدیگر هدایا می فرستند.

امام علیه السلام فرمود: این تعظیم و بزرگداشت، به سبب اموری است که از قدیم بوده است که اکنون تفسیر و شرح آن را برای تو بازگو می کنم. (به علاوه حوادث مطلوب دیگری در این روز اتفاق افتاده است).

سپس امام علیه السلام به طور مشروح این امور را ذکر کرد؛ از جمله فرمود: نوروز، روزی است که خداوند متعال، در آن روز، از ارواح بندگانش پیمان گرفت که او را به یگانگی بپرستند و برای او شریکی قرار ندهند، و به پیغمبران و امامان معصوم علیهم السلام ایمان آورند.

این روز، روزی است که طوفان حضرت نوح علیه السلام فرونشست و کشتی آن حضرت بر کوه «جودی» قرار گرفت.

نوروز روزی است که رسول خدا صلی الله علیه و آله بت های کافران قریش را در مکّه شکست و پیش از آن حضرت ابراهیم علیه السلام نیز، در این روز بتهای کافران را درهم شکست.

در این روز، رسول خدا صلی الله علیه و آله به اصحاب خود امر کرد که با علی علیه السلام به عنوان امیرمؤمنان بیعت کنند (اشاره به این است که روز عید غدیر مصادف با نوروز بوده است).

نوروز، روزی است که قائم آل محمّد علیه السلام ظاهر خواهد شد.

آنگاه فرمود: هیچ روز نوروزی نیست مگر آن که ما در آن روز انتظار فرج می کشیم؛ زیرا از روزهای ما و شیعیان ما است. آن روز را، مردم عجم حفظ کردند و حرمت آن را نگه داشتند، ولی شما مردم عرب آن را ضایع ساختید.(1) (آنگاه امام اعمالى را برای این روز بیان فرمودند که ذکر خواهد شد).

ص :906


1- زادالمعاد، صفحه 528- 530 و بحارالانوار، جلد 56، صفحه 91- 100( با تلخیص و کمی نقل به معنا) ولی در برابر، روایتی در نفی بزرگداشت عید نوروز نقل شده است که مرحوم علّامه مجلسی، روایت معلّی بن خنیس را ترجیح می دهد،( بحارالانوار، جلد 56، صفحه 100).

ولی چون شخص «معلّی بن خنیس» از نظر علمای رجال زیر سؤال است تکیه بر این روایت آسان نیست.

امّا با توجه به اینکه، عید نوروز یک عید طبیعی در جهان آفرینش است؛ فصل زمستان پایان می گیرد، بهار همراه با حیات طبیعت به فرمان خدا شروع می شود، شکوفه ها و برگها و گلها بر شاخسار درختان آشکار می گردد و نشاط و جنبش و حرکت در تمام عالم حیات آغاز می شود، همگام و همراه شدن با این پدیده عالمِ آفرینش، همگامی با سنّت های اِلهی است.

***

نکته قابل توجّه این که مراسمی در نوروز میان مردم معمول است و به شکل سنّت ملّی در میان ایرانیان و کشورهای دیگری درآمده که قسمت قابل ملاحظه ای از آن، در شمار اموری است که اسلام بر آن، (به صورت کلّی) تأکید نهاده است. مانند: نظافت، خانه تکانی، کمک به ارحام و بستگان و افراد نیازمند و آبرومند برای تهیّه لباس و وسایل اوّلیّه زندگی که در سالهای اَخیر در کشور ما ایران به صورت سنّت «هفته نیکوکاری» درآمده است و بسیار پرثمر و مفید است.

دید و بازدید و صله رحم و ملاقات دوستان و رفع کدورتها و بیرون ریختن غم و اندوهها از دل و آماده شدن برای فعّإِلَىّٰت های مختلف ثمربخش در سال نو، و مانند اینها؛ این امور و مانند آن جنبه های مثبت مراسم نوروزی است.

ولی گاه پاره ای از آداب و رسوم شرک آلود، یا گناه آلود دیده می شود که افراد باایمان و خردمند باید آنها را ترک گویند، مانند آتش افروختن در شب چهارشنبه آخر سال (به نام چهارشنبه سوری) و دست زدن به کارهای خطرناکی که همه سال ضایعه های زیادی برای جوانان و نوجوانان به بار می آورد و امثال آن.

در مجموع، عید نوروز و مراسم آن، هم به خاطر بعضی روایات و هم به خاطر آثار مثبتی که دارد، نباید حذف شود، ولی باید بعضی از مراسم منفی و ناپسندِ آن را کنار گذاشت. این است روش اولوالالباب و صاحبان اندیشه!

***

اعمال عید نوروز:

مرحوم «علّامه مجلسی» در کتاب «زادالمعاد» آورده است که امام صادق علیه السلام برای نوروز، اعمالى را به معلّی بن خنیس آموخت و به او فرمود:

چون روز نوروز شود، غسل کن و بهترین لباس های خود را بپوش و خود را کاملًا خوشبو کن (و اگر

ص :907

توانستی) آن روز را روزه بدار و پس از نمازهای ظهر و عصر و انجام نافله های آن، چهار رکعت نماز بخوان (هر دو رکعت به یک سلام) و در رکعت اوّل بعد از سوره حمد، ده مرتبه سوره إنّا أنزلناه را بخوان و در رکعت دوم بعد از سوره حمد ده مرتبه سوره قُل یا أیّها الکافرون را؛ در رکعت سوم بعد از سوره حمد ده مرتبه سوره قل هو اللَّه را بخوان و در رکعت چهارم بعد از سوره حمد، ده مرتبه سوره های قُل أعوذ بِرَبِّ الْفَلَق و قُل أعُوذ بِرَبِّ النّاس را بخوان. بعد از نماز به سجده شکر برو، و این دعا را بخوان:

اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ

خدایا درود فرست بر محمّد و آل محمّد

الْأَوْصِیآءِ الْمَرْضِیِّینَ،

آن اوصیای پسندیده

وَعَلی جَمِیعِ اَنْبِیآئِکَ

و بر همه پیمبران و رسولانت

وَرُسُلِکَ بِاَفْضَلِ صَلَواتِکَ،

به بهترین درودها

وَبارِکْ عَلَیْهِمْ

و برکت ده بر ایشان

بِاَفْضَلِ بَرَکاتِکَ،

به بهترین برکتهایت

وَصَلِّ عَلیٰ اَرْواحِهِمْ وَاجْسادِهِمْ،

و درود فرست بر ارواح و اجسادشان

اَللهُمَّ بارِکْ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ،

خدایا برکت ده بر محمّد و آل محمّد

وَبارِکْ لَنا فی یَوْمِنا هذَا،

و برکت ده به ما در این روز

اَلَذی فَضَّلْتَهُ وَکَرَّمْتَهُ

که آن را برتری داده و گرامیش کرده

وَشَرَّفْتَهُ وَعَظَّمْتَ خَطَرَهُ،

و شرافتش دادی و مقامش را بزرگ کردی

اَللهُمَّ بارِکْ لی

خدایا برکت ده به من

فیما اَنْعَمْتَ بِهِ عَلَیَّ،

در آنچه به من تفضل کرده ای

حَتَّی لا اشْکُرَ اَحَداً غَیْرَکَ،

بدانسان که هیچ کس را جز تو سپاس نگذارم

وَ وَسِّعْ عَلَیَّ فی رِزْقِی

و روزیم را وسیع گردان

یا ذَا الْجَلالِ وَالْإِکْرامِ،

ای صاحب جلالت و بزرگواری

اَللَّهُمَّ ما غابَ عَنّی

خدایا هر چه از من پنهان شده

فَلا یَغیبَنَ عَنّی عَوْنُکَ وَحِفْظُکَ،

مبادا کمک و نگهداری تو از من پنهان شود

وَما فَقَدْتُ مِنْ شَیْ ءٍ،

و هر چه را گم کرده ام

فَلا تُفْقِدْنِی عَوْنَکَ عَلَیْهِ،

مبادا یاری خویش را بر آن از من گم کنی

حَتَّی لا اتَکَلَّفَ ما لا احْتاجُ الَیْهِ،

تا خود را به زحمت نیندازم درباره آنچه را بدان نیازمند نیستم

یا ذَاالْجَلالِ وَالْإِکْرامِ.(1)

ای صاحب جلالت و بزرگواری.

همچنین در برخی از کتب آمده است که در وقت تحویل سال، این دعا را که مضمون خوب و سازنده ای دارد، بخوانند:

ص :908


1- زادالمعاد، صفحه 530.

یا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَ الْأَبْصارِ،

ای کسی که تحوّل دل ها و گردش چشم ها در دست توست.

یا مُدَبِّرَ اللَّیْلِ وَ النَّهارِ،

ای تدبیر کننده شب و روز

یا مُحَوِّلَ الْحَوْلِ وَالْأَحْوالِ،

و ای تغییر دهنده سال وحال؛

حَوِّلْ حالَنا إلی احْسَنِ الْحالِ.(1)

حال ما را به بهترین حال، تغییر ده!

مرحوم «علّامه مجلسی» می افزاید: بعضی روایت کرده اند که این دعا را نیز، در روز نوروز، به عدد ایّام سال بخواند:

اَللَّهُمَّ هذِهِ سَنَةٌ جَدیدَةٌ،

خداوندا! این سال نوی است

و اَنْتَ مَلِکُ قَدیمٍ،

و تو سلطان قدیمی؛

اَسْألُکَ خَیْرَها

می خواهم از تو خیر آن

وَ خَیْرَ مافیها،

و خیر آنچه در آن است را،

وَ أَعُوذُ بِکَ مِنْ شَرِّها

و پناه می برم به تو از شرّ آن

وَ شَرِّ ما فیها،

و شرّ آنچه در آن است،

وَ اسْتَکْفیکَ مَؤُونَتَها وَ شُغْلَها،

و حلّ مشکلات آن را از تو می خواهم

یا ذَاالْجَلالِ وَ الْإِکْرامِ.(2)

ای ذوالجلال و الاکرام.

البتّه اگر نتواند به این مقدار بخواند به هر مقدار که بتواند به قصد قربت مطلقه بخواند، خوب است.

همچنین می توان دعایی که در اوّل ماه رمضان (صفحه 775) نقل شده است را، در اوّل سال شمسی به قصد قربت مطلقه خواند.

ص :909


1- زاد المعاد، صفحه 531.
2- همان مدرک.

ماههای رومی

ماههای رومی، ماههایی است که مانند ماههای خورشیدی ما، بر اساس حرکت خورشید در برجهای مختلف است، ابتدای سال در ماههای رومی، از فصل پاییز است و ماهها به این ترتیب است: ایلول، تشرین اوّل و تشرین آخر (پاییز)

کانون اوّل، کانون آخر و شباط (زمستان)

آذر، نیسان و ایار (بهار)

حریزان، تموز و آب (تابستان)(1) برای هر یک از این ماهها و ایّام آن نکاَتی در بعضی از روایات آمده است که مهمترین آن، خواصی است که برای آب باران در ماه نیسان نقل شده است.

خواصّ آب نیسان:

«نیسان» ماه هشتم رومی است که از بیست و سوم فروردین شروع و تا سی روز ادامه دارد (بنابراین قسمت عمده ماه نیسان، مقارن اردیبهشت ماه است و کمی از آن در آخر ماه فروردین قرار دارد).

از بعضی از روایات استفاده می شود، بارانی که در این ماه از آسمان نازل می گردد، خواص و آثار فراوانی دارد و اگر کسی مقداری از آن را در ظرف پاکی جمع کند و سوره ها و دعاهای زیر را بر آن بخواند، هر کس از آن آب بخورد، از بیماری های گوناگون جسمانی و اخلاقی رهایی می یابد و به قدری در این روایت آثار و برکات، برای آن ذکر شده است که انسان در شگفتی فرو می رود.(2) سوره ها و دعاها از این قرار است:

1- سوره حمد. 2- آیةالکرسی. 3- قل یا أیّها الکافرون. 4- سبّح اسم ربّک الاعلی. 5- قل اعوذ برب الفلق. 6- قل اعوذ بربّ النّاس. 7- قل هو اللَّه احد، هر کدام را هفتاد مرتبه می خوانی.

ص :910


1- این دوازده ماه را شاعری چنین به نظم آورده است: دو تشرین و دو کانون و پس آنگه شباط و آذر و نیسان، ایار است حریزان و تموز و آب و ایلول نگه دارش که از من یادگار است ( فرهنگ معین) مرحوم علّامه مجلسی ابتدای ماههای رومی را از تشرین اوّل، شمرده و ایلول را ماه آخر ذکر کرده است( زادالمعاد، صفحه 535) و با شعری که از فرهنگ معین نقل کردیم نیز هماهنگ است.
2- زادالمعاد، صفحه 532- 534( با تلخیص فراوان).

همچنین ذکرهای:

1- لا اِلٰه الّا اللَّه. 2- اللَّه اکبر. 3- اللّهم صلّ علی محمّد و آل محمّد. 4- سبحان اللَّه و الحمد للَّه و لا اِلٰه الّا اللَّه و اللَّه اکبر هر کدام را هفتاد مرتبه.(1) مرحوم «علّامه مجلسی» می گوید: آب باران به طور کلّی مبارک و نافع است، همان گونه که در حدیث معتبری از امیرمؤمنان علیه السلام نقل شده است که فرمود: آبی را که از آسمان فرود می آید بیاشامید که بدنها را پاک می سازد و دردها را دفع می کند، قرآن مجید می فرماید: «

«وَ یُنَزِّلُ عَلَیْکُمْ مِنَ السَّماءِ ماءً

و آبی از آسمان برایتان فرستاد،

لِیُطَهِّرَکُمْ بِهِ

تا شما را با آن پاک کند؛

وَ یُذْهِبَ عَنْکُمْ رِجْزَ الشَّیْطانِ

و پلیدی شیطان را از شما دور سازد؛

وَ لِیَرْبِطَ عَلیٰ

و دلهایتان را محکم،

قُلُوبِکُمْ وَ یُثَبِّتَ بِهِ الْأقْدامَ»؛

و گامها را با آن استوار دارد».(2) «علّامه مجلسی» در ادامه می گوید: در عمل مربوط به آب نیسان بهتر آن است که اگر به صورت دسته جمعی می خوانند، هر یک از افراد، مجموع آن سوره ها و اذکار را هفتاد مرتبه بخوانند (یعنی می توانند آن را میان خود تقسیم نمایند و هر کدام سوره ای را هفتاد بار بخواند ولی بهتر است هر یک از آنها، مجموع آن سوره ها و اذکار را هفتاد مرتبه بخواند).(3)

ص :911


1- زاد المعاد، صفحه 534.
2- سوره انفال، آیه 11.
3- زادالمعاد، صفحه 534 و 535( با تلخیص).

ص :912

بخش پنجم: اعمال شب و روز و ایام هفته

اشاره

ص :913

ص :914

مقدّمه: یاد خدا در همه حال

از آن جا که افراد با ایمان، مخصوصاً سالکان إِلىٰ اللَّه و بندگان سپاسگزار و ترسان از هوای نفسانی و وسوسه های شیطانی باید پیوسته به یاد خدا باشند؛ در آغاز تلاش روزانه و پس از پایان تکاپوی معاش و بلکه در طول فعّإِلَىّٰت های روزمرّه، پیوند خویش را با خدای خود حفظ کنند؛ صبح گاهان با یاد او و توجّه به قدرت و علم و رحمتش پا به عرصه تلاش معاش می گذارند و شبانگاهان نیز با ذکر او و استغفار از لغزش های روزانه، به بستر می روند و همواره خود را در پناه او و تحت حمایت آن کریم بنده نواز قرار می دهند، به ویژه شب و روز جمعه که هنگام تعطیلی و فراغت است و مؤمنان از فرصت بیشتری برای انس با خدا و پیوند با اولیای او برخوردارند و می توانند کاستی های روزهای گذشته را جبران کرده، نیروی تازه ای را برای هفته آینده فراهم سازند؛ به خصوص این که شب و روز جمعه بسیار مبارک و نزد خدا عزیز است.

بر همین اساس، در روایات معصومین سلام اللَّه علیهم، دعاها و زیارات و اعمال و وظایفی برای ساعات شب و روز و ایّام هفته به ویژه شب و روز جمعه وارد شده، که بدیهی است انجام همه آن برای همه میسّر نیست و هر کس به مقدار توان و فراغت و ظرفیّت خویش به آن عمل می کند.

این دعاها و اعمال را می توان به ده فصل تقسیم نمود:

1- اعمال هنگام طلوع فجر (طلوع سپیده صبح).

2- اعمالى که اختصاص به بین الطّلوعین (مابین طلوع صبح و طلوع آفتاب) دارد.

3- اعمالى که اختصاص به شامگاهان دارد.

ص :915

4- اعمال مشترک صبح و شام.

5- اعمال و آداب هنگام خواب.

6- اعمال سحرگاهان و برخاستن از خواب.

7- دعاهای هر روز.

8- دعاهای ایّام هفته.

9- فضیلت و اعمال شب و روز جمعه.

10- زیارات ایّام هفته.

***

ص :916

فصل اوّل: اعمال هنگام طلوع فجر

برای این ساعت، چند دعا در روایت آمده است:

1- هنگام طلوع فجر صادق (هنگام اِذان صبح) این دعا خوانده شود: اَللَّهُمَّ اَنْتَ صاحِبُنا

خدایا تویی همیشه همراه و یاور ما

فَصَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ، وَتَفَضَّلْ عَلَیْنا، اَللَّهُمَّ بِنِعْمَتِکَ تَتِمُ الصَّالِحاتُ،

پس بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست و به ما عطای فراوان کن، خدایا با نعمت تو اعمال نیک پایان پذیرد

فَصَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ،

پس بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست،

وَاَتْمِمْها عَلَیْنا،

و نعمتت را بر ما تمام کن،

عآئِذاً بِاَللَّهِ مِنَ النَّارِ، عآئِذاً

در حالى که از آتشِ (دوزخ) به خدا پناهنده ایم، در حالى که از آتشِ (دوزخ)

بِاَللَّهِ مِنَ النَّارِ،

به خدا پناهنده ایم،

عآئِذاً بِاَللَّهِ مِنَ النَّارِ*

در حالى که از آتشِ (دوزخ) به خدا پناهنده ایم

سپس می گویی:

یا فالِقَهُ مِنْ حَیْثُ

ای شکافنده فجر از جایی که

لااری وَمُخْرِجَهُ

نمی بینم، و خارج کننده آن

مِنْ حَیْثُ اَری

از جایی که می بینم،

صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ، وَاجْعَلْ اوَّلَ

بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست و آغاز

یَوْمِنا هذا صَلاحاً،

امروزم را نیکی

وَاَوْسَطَهُ فَلاحاً،

و وسط آن را رستگاری

وَآخِرَهُ نَجاحاً.(1)

و پایانش را کامیابی قرار ده.

2- از امام محمّد باقر علیه السلام نقل شده که فرمود: هر کس هنگام طلوع فجر ده مرتبه بگوید:

لا اِلهَ اِلَّا اَللَّهُ وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ،

معبودی جز خداوند یگانه بی شریک نیست،

لَهُ الْمُلْکُ وَ لَهُ اَلْحَمْدُ،

فرمانروایی و ستایش از آنِ اوست،

یُحْیی وَ یُمیتُ،

زنده کرده و می میراند

وَ هُوَ حَیٌّ لا یَمُوتُ،

و او زنده ای است که (هرگز) نمیرد،

بِیَدِهِ الْخَیْرُ،

نیکی به دست اوست

وَ هُوَ عَلیٰ کُلِّ شَیْ ءٍ قَدیرٌ.

و او بر هر چیز تواناست.

و ده مرتبه بر محمّد و آل محمّد صلوات فرستد و 35 مرتبه سبحان اللَّه و 35 مرتبه لا اِلٰه الّا اللَّه و 35 مرتبه الحمد للَّه بگوید، اسمش در آن روز در زمره غافلان نوشته نمی شود و اگر آن را در شب بگوید در آن شب در زمره

ص :917


1- مصباح المتهجد، صفحه 198 و بحارالانوار، جلد 84، صفحه 356.

غافلان نوشته نخواهد شد.(1) 3- هنگامی که صدای اِذان صبح را می شنوی بگو: اَللَّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِاقْبالِ نَهارِکَ،

خدایا از تو می خواهم به حق آمدن روز

وَادْبارِ لَیْلَتِکَ،

و رفتن شبت

وَحُضُورِ صَلَواتِکَ،

و رسیدن وقت نمازهایت،

وَاَصْواتِ دُعآئِکَ، وَتَسْبیحِ

و صدای دعاکنندگانت و تسبیح

مَلائِکَتِکَ،

فرشتگانت،

اَنْ تُصَلِّیَ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ،

که بر محمّد و خاندان پاکش درود فرستی

و اِنْ تَتُوبَ عَلَیَّ اِنَّکَ اَنْتَ

و توبه ام را بپذیری که تو بسیار

التَّوَّابُ الرَّحیمُ. برود توبه پذیر و مهربانی.

از امام صادق علیه السلام روایت شده که اگر چنین کسی در آن روز و یا آن شب از دنیا

به عنوان کسی که توبه کرده (و توبه اش مقبول واقع شده) از دنیا رفته است.(2)

ص :918


1- کافی، جلد 2، صفحه 534، حدیث 35.
2- فلاح السائل، صفحه 227.

فصل دوم: اعمال بین الطّلوعین

(مابین طلوع صبح و طلوع آفتاب)

مقدّمه:

یکی از اوقات بسیار شریف و گرانبها، بین الطّلوعین است و اخبار زیادی از اهل بیت عصمت علیهم السلام در فضیلت این وقت و در ارتباط با عبادت و ذکر و تسبیح خداوند در این مدّت از شب و روز وارد شده است؛ در بعضی از روایات از آن به یکی از دو ساعت غفلت تعبیر شده، چنانکه امام باقر علیه السلام می فرماید: «ابلیس ملعون لشکریان خویش را در دو وقت: هنگام طلوع خورشید و غروب آن، پراکنده می سازد، چراکه این دو ساعت، دو ساعت غفلت است».(1) خواب در این ساعت نیز کراهت دارد. چرا که از امام باقر علیه السلام نقل شده که فرمود: «خواب صبح، شوم و نامیمون است؛ روزی را دور می سازد، رنگ صورت را زرد و متغیّر می کند، خداوند متعال، روزی را بین الطّلوعین تقسیم می کند، از خواب در این زمان بپرهیزید و بدانید که منّ و سلوی (دو غذای لذیذی که برای بنی اسرائیل نازل می شد) در این ساعت بر بنی اسرائیل فرود می آمد».(2) به هر حال برای این وقت شریف، چند عمل وارد شده:

1- از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل شده است که فرمود: هر کس هنگام صبح، هفت بار این دعا را بخواند، در آن روز از بلاها محفوظ باشد:

فَاَللَّهُ خَیْرٌ حافِظاً وَ هُوَ اَرْحَمُ الرَّاحِمینَ،

پس (در هر حال) خداوند بهترین حافظ و مهربان ترین مهربانان است،

اِنَّ وَلِیِّیَ

ولیّ و سرپرست من

اَللَّهُ اَلَذی نَزَّلَ الْکِتابَ

خدایی است که این کتاب را نازل کرده

وَ هُوَ یَتَوَلَّی الصَّالِحینَ،

و او همه صالحان را سرپرستی می کند،

فَاَنْ تَوَلَّوْا فَقُلْ حَسْبِیَ اَللَّهُ

پس اگر آنها (از حق) روی بگردانند (نگران مباش) بگوخداوند مرا کفایت می کند،

لا اِلهَ اِلَّا هُوَ،

هیچ معبودی جز او نیست

عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ

بر او توکّل کردم

وَ هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ اَلْعَظیمِ.(3)

و او صاحب عرش بزرگ است.

ص :919


1- کافی، جلد 2، صفحه 522، حدیث 2.
2- تهذیب، جلد 2، صفحه 139، حدیث 308.
3- بحارالانوار، جلد 83، صفحه 298، حدیث 59.

2- مرحوم «شیخ کلینی» از امام باقر علیه السلام فضیلت فراوانی برای این دعا نقل کرده است که پیش از طلوع آفتاب خوانده شود:

اَللَّهُ اکْبَرُ، اَللَّهُ اکْبَرُ کَبیراً،

خدا بزرگتر از هر چیز است، خدا بسیار بزرگتر از هر چیز است،

وَسُبْحانَ اَللَّهِ بُکْرَةً وَ اصیلًا،

تسبیح می گویم خدا را در صبح و شام،

وَاَلْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِ الْعالَمینَ کَثیراً،

و حمد وسپاس فراوان از آنِ پروردگار جهانیان است،

لا شریکَ لَهُ،

که شریکی ندارد

وَ صَلَّی اَللَّهُ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ.(1)

و درود خدا بر محمّد وخاندان پاکش باد.

***

3- «قطب راوندی» از امیر مؤمنان علیه السلام روایت کرده که رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: هر کس که صبح کند و چهار نعمت خدا را یاد نکند، می ترسم که این نعمت های خدا از او زایل گردد؛ آن چهار نعمت و سپاس بر آن، چنین است:

اَلْحَمْدُ لِلَّهِ اَلَذی

حمد و سپاس مخصوص خداوندی است

عَرَّفنی نَفْسَهُ،

که خود را به من شناساند،

وَ لَمْ یَتْرُکْنی عَمْیانَ الْقَلْبِ،

و مرا کوردل به حال خود رها نکرد،

اَلْحَمْدُ لِلَّهِ

حمد و سپاس مخصوص خداوندی است

اَلَذی جَعَلَنی مِنْ امَّةِ

که مرا از پیروان محمّد-

مُحَمَّدٍ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ،

که درود خدا بر او و خاندان پاکش باد- قرار داد،

اَلْحَمْدُلِلَّهِ اَلَذی جَعَلَ

حمد و سپاس مخصوص خداوندی است که

رِزْقی فی یَدَیْهِ

روزیم را در اختیار خویش قرار داد

وَ لَمْ یَجْعَلْ رِزْقی فی ایْدی النَّاسِ،

و آن را به دست مردم نسپرد،

اَلْحَمْدُلِلَّهِ اَلَذی سَتَرَ

حمد و سپاس مخصوص خداوندی است که

ذُنُوبی وَ عُیُوبی

گناهان و عیب هایم را پوشاند

وَلَمْ یَفْضَحْنی بَیْنَ النَّاسِ.(2)

و در میان مردم رسوایم نساخت.

***

4- مرحوم «صدوق» با سند معتبری از امیر مؤمنان علی علیه السلام نقل کرده است که آن حضرت فرمود: «هر کس سوره های توحید و قدر و همچنین آیةالکرسی را یازده بار پیش از طلوع آفتاب بخواند، از خسارتهای مالى محفوظ می ماند و همچنین فرمود: هر کس دو سوره «قل هو اللَّه» و «انّا انزلناه» را پیش از طلوع آفتاب بخواند در آن روز گناهی از او سر نخواهد زد هرچند شیطان در این راه تلاش فراوان کند».(3)

ص :920


1- کافی، جلد 2، صفحه 526، حدیث 14.
2- دعوات راوندی، صفحه 81، حدیث 204 و بحارالانوار، جلد 83، صفحه 282، حدیث 45( با اندکی تفاوت).
3- خصال، جلد 2، صفحه 622 و بحارالانوار، جلد 83، صفحه 249، حدیث 11.

5- بسیار مناسب است که در این وقت مقداری قرآن همراه با تدبّر و اندیشه بخواند و با آیات آن روح و جان خود را تازه کند و نیز مناسب است دعای صباح امیرمؤمنان علی علیه السلام را که در بخش دعاها (صفحه 94) گذشت، در این وقت بخواند.

***

ص :921

فصل سوم: اعمال مخصوص غروب و شامگاهان

1- قبل از هر چیز باید آماده حضور در مسجد و برگزاری نماز جماعت شد.

2- از امام باقر علیه السلام نقل شده است که رسول خدا صلی الله علیه و آله به هنگام کمرنگ شدن آفتاب (هنگام غروب) این دعا را می خواند:

اَمْسی ظُلْمی مُسْتَجیراً بِعَفْوِکَ،

با ستمم به امید گذشتت روزم سپری شد

وَامْسَتْ ذُ نُوبی مُسْتَجیرَةً بِمَغْفِرَتِکَ،

و با گناهانم به امید آمرزشت روزم سپری شد

وَاَمْسی خَوْفی مُسْتَجیراً بِامْنِکَ،

و با ترسم به امید ایمنیت روزم سپری شد،

وَ اَمْسی ذُلّی مُسْتَجیراً بِعِزِّکَ، وَ اَمْسی

با سیه روییم به امید عزّتت روزم سپری شد،

فَقْری مُسْتَجیراً بِغِناکَ،

و با نداریم به امیدبی نیازیت

وَ اَمْسی

روزم سپری شد،

وَجْهِیَ الْبالِی الْفانی

و با چهره خسته و فرسوده ام

مُسْتَجیراً بِوَجْهِکَ الْباقِی الْکَریمِ،

به امید روی جاویدان بزرگوارت روزم سپری شد،

اَللَّهُمَّ الْبِسْنی عافِیَتَکَ،

خدایا با لباس عافیتت مرا بپوشان،

وَ جَلِّلْنی کَرامَتَکَ،

و با بزرگواریت مرا گرامی دار،

وَ غَشِّنی

و مرا بپوشان و از

وَقِنی شَرَّ خَلْقِکَ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ،

شر مخلوقاتت از جنّ و انس حفظ کن،

یا اَللَّهُ یا رَحْمنُ یا رَحیمُ.(1)

ای خدا، ای بخشنده، ای مهربان.

3- از امام صادق علیه السلام نقل شده است که هر کس این کلمات را سه مرتبه در آغاز شب بگوید تحت پوشش بال و پر (حمایت) جبرئیل قرار می گیرد:

اسْتَوْدِعُ اللَّهَ الْعَلِیَّ الْأَعْلَی الْجَلیلَ الْعَظیمَ نَفْسی

خود و هر کس مسئولیّتش به عهده من است

وَ مَنْ یَعْنینی اَمْرُهُ،

را به خدای بلندمرتبه و برتر و بزرگ و با عظمت می سپارم،

اسْتَوْدِعُ اللَّهَ نَفْسِیَ الْمَرْهُوبَ الْمَخُوفَ

نفس مضطرب و ترسانم را به خداوندی می سپارم

الْمُتَضَعْضَعَ لِعَظَمَتِهِ کُلُّ شَیْ ءٍ.(2)

که در برابر عظمتش همه چیز خوار است.

ص :922


1- بحارالانوار، جلد 83، صفحه 266، حدیث 37.
2- کافی، جلد 2، صفحه 523، حدیث 6.

4- و نیز فرمود: وقتی شب می شود بگو:

اَللَّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ

خدایا از تو می خواهم

عِنْدَ اقْبالِ لَیْلِکَ،

به هنگام آمدن شب

وَ ادْبارِ نَهارِکَ،

و رفتن روزت

وَ حُضُورِ صَلَواتِکَ،

و رسیدن وقت نمازهایت و

وَاَصْواتِ دُعآئِکَ،

صداهای خوانندگانت،

اَنْ تُصَلِّیَ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ.(1)

که بر محمّد و خاندان پاکش درود فرستی.

***

5- مستحب است هنگام غروب به تسبیح وذکر و استغفار مشغول شود؛ چراکه این ساعت در فضیلت و شرف، شبیه صبح است و خدای سبحان در قرآن مجید فرموده است:

«وَ سَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَ قَبْلَ الْغُرُوبِ»(2)

و امام صادق علیه السلام می فرماید: «هنگام غروب آفتاب ذکر خدای عزّوجلّ بگو و اگر با کسی به سر می بری که تو را بیهوده از ذکر او باز می دارد پس برخیز و او را رها کن و به دعا مشغول شو».(3) 6- طبق روایت امام صادق علیه السلام این دعا را هر روز هنگام غروب آفتاب بخواند:

یا مَنْ خَتَمَ النُّبُوَّةَ بِمُحَمَّدٍ

ای که نبوّت را به محمّد

صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ،

- که درود خدا بر او و خاندان پاکش باد- ختم نمودی،

اِخْتِمْ لی فی یَوْمی هذابِخَیْرٍ،

امروز و این

وَشَهْری بِخَیْرٍ، وَسَنَتی بِخَیْر

ماه و سال

وَ عُمْری بِخَیْرٍ.(4)

و عمرم را به خیر و نیکی ختم کن.

ص :923


1- کافی، جلد 2، صفحه 523، حدیث 7.
2- سوره قاف، آیه 39.
3- کافی، جلد 2، صفحه 524، حدیث 9.
4- فلاح السائل، صفحه 221.

فصل چهارم: اعمال مشترک صبح و شام

1- در هر صبح و شام ذکر زیر را بگوید:

«سُبْحانَ اَللَّهِ وَ اَلْحَمْدُلِلَّهِ وَلٰا اِلهَ اِلَّا اَللَّهُ وَ اَللَّهُ أکْبَرُ

» که مطابق بعضی از روایات همان «الباقیات الصالحات» است که در قرآن آمده است:

«وَ الْباقِیاتُ الصَّالِحاتُ خَیْرٌ عِنْدَ رَبِّکَ ...».(1)

***

2- امام صادق علیه السلام فرمود: هر کس قبل از طلوع آفتاب و پیش از غروب، ده مرتبه بگوید:

لااِلهَ اِلَّااَللَّهُ وَحْدَهُ لاشَرِیکَ لَهُ،

معبودی جز خداوند یگانه بی شریک نیست،

لَهُ الْمُلْکُ وَلَهُ اَلْحَمْدُ،

فرمانروایی و ستایش از آن اوست،

یُحْیی وَیُمیتُ،

زنده کرده و می میراند

وَیُمیتُ وَیُحْیی

و میرانده و زنده می کند،

وَ هُوَ حَیٌّ لایَمُوتُ،

و او زنده ای است که (هرگز) نمی میرد،

بِیَدِهِ الْخَیْرُ،

نیکی به دست اوست

وَهُوَ عَلَی کُلِّ شَیْ ءٍ قَدیرٌ.

و بر هر چیز تواناست.

کفّاره گناهان آن روز او خواهد بود.(2)

***

3- از امام صادق علیه السلام نقل شده که: هفت مرتبه پس از نماز صبح و نماز مغرب بگو:

بِسْمِ اَللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ،

به نام خداوند بخشنده مهربان

وَ لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ الّا بِاَللَّهِ الْعَلیِّ اَلْعَظیمِ.

و پناهگاه و نیرویی جز از سوی خداوند بلند مرتبه و باعظمت نیست.

که هر کس آن را بگوید بلاهای بسیاری از او دور می شود.(3)

***

4- و نیز از آن حضرت نقل شده که هر صبح و شام دو مرتبه می گویی:

اَلْحَمْدُ لِرَبِّ الصَّباحِ،

حمد و سپاس از آنِ پروردگار صبح

اَلْحَمْدُ لِفالِقِ الْاصْباحِ.

و شکافنده روز است.

و نیز می گویی: اَلْحَمْدُ لِلَّهِ

حمد و سپاس از آنِ خداوندی

ص :924


1- سوره کهف، آیه 46.
2- کافی، جلد 2، صفحه 518، حدیث 1.
3- همان مدرک، صفحه 528، حدیث 20.

اَلَذی اَذْهَبَ اللَّیْلَ بِقُدْرَتِهِ،

است که شب را با قدرتش برده

وَجاءَ بِالنَّهارِ بِرَحْمَتِهِ،

و روز را به لطف و رحمتش می آورد،

وَ نَحْنُ فی عافِیَةٍ.(1)

در حالى که ما در سلامتی کامل هستیم.

و نیز می خوانی: آیةالکرسی و آخر سوره حشر و ده آیه از صافّات را و نیز این آیات و کلمات را:

وَ سُبْحانَ رَبِّکَ

و منزّه است پروردگار تو

رَبِّ الْعِزَّةِ عَمَّا یَصِفُونَ،

پروردگار عزّت (و قدرت) از آنچه آنان توصیف می کنند

وَسَلامٌ عَلَی الْمُرْسَلینَ،

و سلام بر رسولان

واَلْحَمْدُللَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ،

و حمد و ستایش مخصوص خداوندی است که پروردگار جهانیان است.

فَسُبْحانَ اَللَّهِ حینَ تُمْسُونَ وَ حینَ تُصْبِحُونَ،

پس تسبیح می گویم خدا را در شبانه روز

وَلَهُ اَلْحَمْدُ فِی السَّمواتِ وَالْأَرْضِ

و حمد و سپاس در آسمانها و زمین

وَعَشِیًّا وَحینَ تُظْهِرُونَ،

و به هنگام عصر و هنگامی که ظهر می کنید مخصوص اوست،

یُخْرِجُ الْحَیَ مِنَ الْمَیِّتِ،

او زنده را از مرده

وَ یُخْرِجُ الْمَیِّتَ مِنَ الْحَیِّ،

و مرده را از زنده خارج کرده

وَ یُحْیِی الْأَرْضَ بَعْدَمَوْتِها

و زمین را بعد از مردن زنده می کند،

وَکَذلِکَ تُخْرَجُونَ،

و شما نیز این چنین خارج می شوید.

سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ

بسیار منزّه و پاک است

رَبُّ الْمَلائِکَةِ وَ الرُّوحِ،

پروردگار فرشتگان و روح،

سَبَقَتْ رَحْمَتُکَ غَضَبَکَ،

لطف ورحمتت بر خشم و غضبت پیشی گرفته است،

لا اِلهَ اِلَّا اَنْتَ

معبودی جز تو نیست،

سُبْحانَکَ اِنّی عَمِلْتُ سُوءاً،

پاک و منزّهی تو و من بد کرده،

وَظَلَمْتُ نَفْسی

و بر خود ستم نمودم،

فَاغْفِرْ لی

پس مرا بیامرز

وَ اِرْحَمْنی

و بر من رحم کن،

وَ تُبْ عَلَیَّ

و توبه ام را بپذیر

اِنَّکَ اَنْتَ التَّوَّابُ الرَّحیمُ.(2)

که تو بسیار توبه پذیر و مهربانی.

***

5- یکی از یاران امام نهم علیه السلام برای امام نامه ای نوشت که به من دعایی را بیاموز (که اسباب برآمدن حاجت من گردد) آن حضرت در جواب او نوشتند: صبح و شام می گویی:

«اَللَّهُ اَللَّهُ اَللَّهُ رَبِّی

خدا، خدا، خدا پروردگار من است

الرَّحْمنُ الرَّحیمُ،

که بخشنده و مهربان است

لا أُشْرِکُ بِهِ شَیْئاً».

و چیزی را برای او شریک قرار نمی دهم.

سپس هر حاجتی را که به نظرت آمد طلب کن؛ چرا که این دعا برای هر چیزی به اذن خداوند تعإِلىٰ مؤثّر

ص :925


1- کافی، جلد 2، صفحه 528، حدیث 20.
2- همان مدرک.

است، خداوند هرآنچه را بخواهد انجام می دهد.(1) 6- در روایتی آمده است که امام صادق علیه السلام به داوود رقّی فرمود: خواندن این دعا را سه مرتبه در صبح و شام ترک مکن:

اَللَّهُمَّ اجْعَلْنی فی دِرْعِکَ الْحَصینَةِ،

خدایا مرا در زره محکمت قرار ده،

اَلَّتی تَجْعَلُ فیها مَنْ تُریدُ.

زرهی که هر کسی را بخواهی (و مورد عنایت تو باشد) در آن قرار می دهی.

چراکه پدرم می فرمود: این از دعاهای اسرارآمیز است.(2)

***

7- از امیر مؤمنان علیه السلام نقل شده است که رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: هر کس که می خواهد خداوند عمر او را طولانی کند و او را بر دشمنانش پیروز گرداند و از مرگهای بد مصونش دارد، در هر صبح و شام در خواندن این دعا مداومت ورزد و سه بار بگوید:

سُبْحانَ اَللَّهِ مِلْأَ الْمیزانِ،

تسبیح می گویم خدا را به اندازه میزان پر

وَ مُنْتَهَی الْعِلْمِ،

و نهایت علم

وَ مَبْلَغَ الرِّضا،

و خشنودی

وَزِنَةَ الْعَرْشِ،

و همسنگ عرش

وَسَعَةَالْکُرْسِیِّ.

و وسعت تخت (حکومت اِلهی)

و سه بار بگوید:

اَلْحَمْدُ لِلَّهِ

حمد و سپاس از آنِ خداست

مِلْأَ الْمیزانِ،

به اندازه میزان پر

وَ مُنْتَهَی الْعِلْمِ،

و نهایت علم

وَ مَبْلَغَ الرِّضا،

و خشنودی او،

وَزِنَةَ الْعَرْشِ،

و همسنگ عرش

وَ سَعَةَ الْکُرْسِیِّ.

و به وسعت تخت (حکومت اِلهی)،

و سه بار بگوید:

لا اِلهَ اِلَّا اَللَّهُ مِلْأَ الْمیزانِ،

معبودی جز خدا نیست به اندازه و میزان پر

وَ مُنْتَهَی الْعِلْمِ،

و نهایت علم

وَمَبْلَغَ الرِّضا،

و خشنودی،

وَزِنَةَ الْعَرْشِ وَسَعَةَ الْکُرْسِیِّ.

و همسنگ عرش و وسعت تخت (حکومت اِلهی)

سه بار بگوید:

اَللَّهُ اکْبَرُ

خدا بزرگتر از هر چیز است

مِلْأَ الْمیزانِ،

به اندازه میزان پر

وَمُنْتَهَی الْعِلْمِ، وَ مَبْلَغَ الرِّضا،

و نهایت علم و خشنودی

وَزِنَةَ الْعَرْشِ،

و همسنگ عرش و به

وَ سَعَةَ الْکُرْسِیِّ.(3)

وسعت تخت (حکومت اِلهی).

8- مرحوم «شیخ کلینی» و «شیخ صدوق» و دیگران با سندهای معتبری از امام صادق علیه السلام روایت

ص :926


1- کافی، جلد 2، صفحه 534، حدیث 36.
2- همان مدرک، صفحه 534، حدیث 37.
3- بحارالانوار، جلد 83، صفحه 160، حدیث 39.

کرده اند که آن حضرت فرمود: لازم است بر هر مسلمانی که پیش از طلوع آفتاب ده بار و قبل از غروب آن نیز ده بار بگوید:

لا اِلهَ اِلَّا اَللَّهُ وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ،

معبودی جز خداوند یگانه بی شریک نیست،

لَهُ الْمُلْکُ وَ لَهُ اَلْحَمْدُ،

فرمانروایی و ستایش از آنِ اوست،

یُحْیی وَیُمیتُ،

زنده کرده و می میراند

وَ هُوَ حَیٌّ لا یَمُوتُ،

و او زنده ای است که (هرگز) نمی میرد،

بِیَدِهِ الْخَیْرُ،

نیکی به دست اوست

وَ هُوَ عَلیٰ کُلِّ شَیْ ءٍ قَدیرٌ.(1)

و او بر هر چیز تواناست.

و در بعضی از این روایات آمده است هرگاه این ذکر از تو فوت شود آن را قضا کن (اشاره به این است که مستحبّ مؤکّد می باشد) و در برخی از روایات آمده است: این ذکر، کفّاره گناهان است.(2)

***

9- در روایت معتبری از امام باقر علیه السلام نقل شده است که هر کس صد مرتبه پیش از طلوع آفتاب و صد مرتبه پیش از غروب آفتاب

اللَّه اکبر

بگوید، خداوند برای او ثواب آزاد کردن صد برده را می نویسد.(3) 10- مرحوم «صدوق» به سند معتبر از امام صادق علیه السلام نقل می کند که رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: در بهشت غرفه های زیبایی وجود دارد که از امّت من کسی در آنها ساکن می شود که سخن نیک بگوید و به مردم اطعام کند و به هر کس که رسید، سلام کند، و در هنگام شب که مردم در خوابند، نماز بگزارد. آنگاه فرمود:

سخن نیک آن است که در صبح و شام ده مرتبه بگوید:

سُبْحانَ اَللَّهِ،

تسبیح می گویم خدا را

وَ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ،

و حمد و سپاس از آنِ خداست

وَ لا اِلهَ اِلَّا اَللَّهُ،

و معبودی جز خدا نیست

وَ اَللَّهُ اکْبَرُ.(4)

و خداوند بزرگتر از هر چیز است.

***

11- در کتاب «محاسن» به سند صحیح از امام باقر علیه السلام چنین نقل شده که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به مردی گذشت که برای خود باغی را آماده می کرد، رسول خدا صلی الله علیه و آله ایستاد و فرمود: آیا می خواهی تو را به باغی راهنمایی کنم که ریشه اش از این باغ ثابت تر و میوه اش زودرس تر، بهتر و ماندنی تر است؟ عرض کرد:

آری ای رسول خدا. فرمود: در صبح و شام بگو:

ص :927


1- خصال، جلد 2، صفحه 452، حدیث 58.
2- فقیه، جلد 1، صفحه 335، حدیث 980.
3- محاسن، جلد 1، صفحه 36، حدیث 33 و بحارالانوار، جلد 83، صفحه 257، حدیث 27.
4- امالى صدوق، صفحه 328، حدیث 5 و بحارالانوار، جلد 83، صفحه 252، حدیث 18.

سُبْحانَ اَللَّهِ،

تسبیح می گویم خدا را

وَاَلْحَمْدُ لِلَّهِ،

و حمد و سپاس از آنِ خداست

وَ لا اِلهَ اِلَّا اَللَّهُ،

و معبودی جز خدا نیست

وَ اَللَّهُ اکْبَرُ.

و خداوند بزرگتر از هر چیز است.

که به عوض هر تسبیحی، دربهشت برای تو درخت هایی با انواع میوه ها کاشته می شود، و اینها همان باقیات صالحات است (که خداوند در قرآن فرموده «آنها از مال دنیا بسی بهتر و ماندنی ترند»).(1)

***

12- در کتاب «محاسن» به سند معتبر از امام رضا علیه السلام نقل شده است که هر کس در صبح و شام سه مرتبه بگوید:

بِسْمِ اَللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ،

به نام خداوند بخشنده مهربان،

لاحَوْلَ وَلٰا قُوَّةَ اِلَّا بِاَللَّهِ الْعَلِیِّ اَلْعَظیمِ.

پناهگاه و نیرویی جز از سوی خداوند بلندمرتبه

و باعظمت نیست.

از شیطان و سلطه های ظالم و همچنین بعضی از بیماریهای خطرناک خوفی نخواهد داشت. آنگاه امام علیه السلام فرمود: البتّه من این دعا را صد بار می گویم!(2)

***

13- در روایت دیگری به سند معتبر از امام صادق علیه السلام نقل شده است که مردی از انصار چند روز به خدمت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نیامد، حضرت از او پرسید، چرا در این چند روز غایب بودی و به نزد ما نیامدی؟

عرض کرد: به سبب تنگدستی و بیماری طولانی که بر من عارض شده بود. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به او فرمود:

آیا می خواهی دعایی به تو بیاموزم که با خواندن آن فقر و بیماری از تو برطرف گردد؟ عرض کرد: آری ای رسول خدا. فرمود: در صبح و شام بخوان:

لا حَوْلَ وَلٰا قُوَّةَ الّا بِاَللَّهِ،

پناهگاه و نیرویی جز از سوی خداوند نیست،

تَوَکَّلْتُ عَلَی الْحَیِّ اَلَذی لا یَمُوتُ،

بر زنده ای که هرگز نمیرد توکّل می کنم،

وَاَلْحَمْدُ لِلَّهِ

و ستایش برای خداوندی است

اَلَذی لَمْ یَتَّخِذْ وَلَداً،

که نه فرزندی برای خود انتخاب کرده

وَلَمْ یَکُنْ لَهُ شَریکٌ فِی الْمُلْکِ،

و نه شریکی در حکومت دارد

وَلَمْ یَکُنْ لَهُ وَلِیٌّ مِنَ

و نه به خاطر ضعف و ذلّت (حامی و) سرپرستی

الذُّلِّ وَکَبِّرْهُ تَکْبیراً.(3) (البتّه تلاش و کوشش شرط استجابت دعاست).

برای اوست و او را بسیار بزرگ بشمار.

14- در روایات معتبر فراوانی از امام صادق علیه السلام نقل شده است که پیش از طلوع و غروب آفتاب ده

ص :928


1- محاسن، جلد 1، صفحه 37 و بحارالانوار، جلد 83، صفحه 257، حدیث 27.
2- محاسن، جلد 1، صفحه 41، حدیث 51 و بحارالانوار، جلد 83، صفحه 257، حدیث 27.
3- محاسن، جلد 1، صفحه 42، حدیث 56 و بحارالانوار، جلد 83، صفحه 257، حدیث 27.

مرتبه بگو:

اَعُوذُ بِاَللَّهِ السَّمیعِ الْعَلیمِ مِنْ هَمَزاتِ الشَّیاطینِ،

از وسوسه های شیاطین به خداوند شنوا و دانا پناه می برم

وَ اَعُوذُ بِکَ رَبِّ اَنْ یَحْضُرُونِ،

و از این که آنان نزد من حاضر شوند

انَّ اللَّهَ هُوَ السَّمیعُ الْعَلیمُ.(1)

به او پناه می برم، چرا که فقط خداوند شنوا و داناست.

15- در کتاب «فلاح السائل» از امام صادق علیه السلام نقل شده است که فرمود: چه مانعی دارید که هر صبح و شام بخوانید:

اَللَّهُمَّ مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَالْأَبْصارِ،

خدایا ای دگرگون کننده دلها و دیده ها،

ثَبِّتْ قَلْبی عَلیٰ دینِکَ،

دلم را بر دینت ثابت دار،

وَلٰاتُزِغْ قَلْبی بَعْدَ اذْ هَدَیْتَنی

و دلم را بعد از آن که مرا هدایت کردی (از راه حق) منحرف مگردان

وَهَبْ لی مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَةً،

و از سوی خود رحمتی بر من ببخش

اِنَّکَ اَنْتَ الْوَهَّابُ،

زیرا تو بخشنده ای

وَأَجِرْنی مِنَ

و به رحمتت مرا

النَّارِ بِرَحْمَتِکَ،

از آتش دوزخ پناه ده،

اَللَّهُمَّ امْدُدْ لی فی عُمْری

خدایا عمر مرا طولانی

وَ اَوْسِعْ عَلَیَّ فی رِزْقی

و روزیم را وسیع گردان

و اِنْشُرْ عَلَیَّ مِنْ رَحْمَتِکَ،

و رحمتت را بر من بگستران

وَ اَنْ کُنْتُ عِنْدَکَ فی امِّ الْکِتابِ شَقِیًّا،

و اگر نام من در لوح محفوظت در زمره نگون بختان ثبت شده،

فَاجْعَلْنی سَعیداً،

پس مرا از سعادتمندان قرار ده

فَاِنَّکَ تَمْحُوما تَشآءُ وَ تُثْبِتُ،

زیرا تو هر چه را بخواهی محو کرده و هر چه را بخواهی ثبت می کنی

وَ عِنْدَکَ امُّ الْکِتابِ.(2)

و لوح محفوظ در نزد توست.

***

16- مرحوم «صدوق» به سند معتبر از امیرمؤمنان علی علیه السلام نقل کرده است که فرمود: هر کس این آیه را نزدیک شامگاهان و یا بعد از شامگاهان، سه مرتبه بخواند، در آن شب، انجام خوبیها از او فوت نخواهد شد و بدی ها از او دور می گردد، و همچنین اگر این آیه را صبحگاهان تلاوت کند نیز، همین پاداش را دارد.

ص :929


1- تفسیر عیاشی، جلد 2، صفحه 45، حدیث 136 و کافی، جلد 2، صفحه 532، حدیث 31.
2- فلاح السائل، صفحه 222 و بحارالانوار، جلد 83، صفحه 268، حدیث 38.

فَسُبْحانَ اَللَّهِ حینَ تُمْسُونَ و حینَ تُصْبِحُونَ،

پس تسبیح می گویم خدا را در شبانه روز

وَ لَهُ اَلْحَمْدُ فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ،

و حمد و سپاس در آسمانها و زمین مخصوص اوست

وَعَشِیّاً وَ حینَ تُظْهِرُونَ.(1)

و به هنگام عصر و هنگامی که ظهر می کنید.

***

17- از امام صادق علیه السلام روایت شده است که: هر کس در صبح سه بار این دعا را بخواند، تا شب به او بلایی نمی رسد و هر کس آن را سه بار در شب بخواند تا صبح به او بلایی نمی رسد:

بِسْمِ اَللَّهِ اَلَذی لایَضُرُّ مَعَ اسْمِهِ شَیْ ءٌ

به نام خداوندی که با (بردن) نامش چیزی

فِی الْأَرْضِ وَ لا فِی السَّماءِ،

در زمین و آسمان (به ما) زیان نمی رساند

وَهُوَ السَّمیعُ الْعَلیمُ.(2)

و او شنوا و داناست.

***

18- مرحوم «شیخ کلینی» و «صدوق» و بزرگان دیگر با سندهای موثّق و معتبری از امام باقر علیه السلام روایت کرده اند، که حضرت نوح علیه السلام از آن جهت بنده بسیار شکرگزار نامیده شد که هر صبح و شام می گفت:

اَللَّهُمَّ اِنّی اُشْهِدُکَ

خدایا تو را گواه می گیرم

اَنَّهُ ما اَمْسی وَ اصْبَحَ بی مِنْ نِعْمَةٍ،

که در شامگاهان و صبحگاهان هر چه از نعمت

اَوْ عافِیَةٍ فی دینٍ اَوْدُنْیا،

و سلامتی در دین ودنیا، به من رسیده

فَمِنْکَ وَحْدَکَ لاشَریکَ لَکَ،

از جانب توست که یگانه ای و شریکی نداری،

لَکَ اَلْحَمْدُ وَ لَکَ الشُّکْرُ بِها عَلَیَّ حَتّی

حمد و سپاس از آنِ توست، و در برابر آن (همه نعمت ها) به آن حد که (از ما)

تَرْضی اِلهَنا.(3)

خشنود شوی ای معبود ما!

ص :930


1- امالى صدوق، صفحه 578، حدیث 14 و بحارالانوار، جلد 83، صفحه 253، حدیث 19.
2- بحارالانوار، جلد 83، صفحه 298، حدیث 59.
3- علل الشرایع، جلد 1، صفحه 29، حدیث 1 و بحارالانوار، جلد 83، صفحه 251، حدیث 16 و کافی، جلد 2، صفحه 535،( با اندکی تفاوت).

19- مرحوم «کلینی» به سند معتبر، نقل کرده است که مردی خدمت امام صادق علیه السلام رسید و عرض کرد: به من دعایی بیاموز که هر صبح و شام آن را بخوانم، امام علیه السلام فرمود: بگو:

اَلْحَمْدُللَّهِ اَلَذی یَفْعَلُ ما یَشآءُ،

حمد و سپاس از آن خداوندی است که هر چه خواهد انجام دهد

وَلٰایَفْعَلُ ما یَشآءُ غَیْرُهُ،

و کسی جز او توانایی انجام هر کاری را که بخواهد ندارد،

اَلْحَمْدُللَّهِ کَما یُحِبُّ اَللَّهُ اَنْ یُحْمَدَ،

حمد و سپاس از آنِ خداوند است آن گونه که می پسندد ستایش شود،

اَلْحَمْدُللَّهِ کَمٰا هُوَ اَهْلُهُ،

حمد و سپاس از آنِ خداوند است آن گونه که شایسته آن است،

اَللَّهُمَّ اَدْخِلْنی فی کُلِّ خَیْرٍ

خدایا مرا داخل کن در هر خیری که

ادْخَلْتَ فیهِ مُحَمَّداً وَآلَ مُحَمَّدٍ،

محمّد و خاندان پاکش را در آن داخل نموده ای،

وَاخْرِجْنی مِنْ کُلِّ سُوءٍ اَخْرَجْتَ مِنْهُ

و مرا خارج کن از هر بدی که

مُحَمَّدًا وَآلَ مُحَمَّدٍ،

محمّد و خاندان پاکش را از آن خارج نموده ای،

صَلَّی اَللَّهُ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ.(1)

درود خدا بر محمّد و خاندان پاکش باد.

***

20- در برخی از کتب معتبر آمده است که هر کس سه مرتبه در بامداد و سه مرتبه در پایان روز این صلوات را بخواند، گناهانش آمرزیده شود و خوشحالى او همیشگی باشد و دعایش مستجاب گردد و روزیش گسترده، و در برابر دشمن یاری شود و در بهشت همنشین پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله باشد.

اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ فِی الْأَوَّلینَ،

خدایا بر محمّد و خاندان پاکش در میان پیشینیان درود فرست،

وَ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ

و بر محمّد و خاندان پاکش در

مُحَمَّدٍ فِی الْأخِرینَ،

میان پسینیان درود فرست،

وَ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ فِی الْمَلَإِ الْأَعْلی

و بر محمّد و خاندان پاکش در عالم بالا درود فرست،

وَصَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ فِی الْمُرْسَلینَ،

و بر محمّد و خاندان پاکش در میان فرستادگانت درود فرست،

اَللَّهُمَّ اَعْطِ مُحَمَّداً الْوَسیلَةَ،

خدایا به محمّد (ص) وسیله (شفاعت)

وَ الشَّرَفَ وَالْفَضیلَةَ،

و شرافت و فضیلت

وَالدَّرَجَةَ الْکَبیرَةَ،

و مقام بزرگ را عطا کن،

اَللَّهُمَّ اِنّی آمَنْتُ بِمُحَمَّدٍ وَ آلِهِ

خدایا به محمّد و خاندان پاکش ایمان آورده ام

وَلَمْ ارَهُ،

با این که او را ندیده ام،

فَلا تَحْرِمْنی یَوْمَ الْقِیمَةِ رُؤْیَتَهُ،

پس مرا در روز قیامت از دیدارش محروم مگردان

وَارْزُقْنی صُحْبَتَهُ،

و همنشینی با او را روزیم کن،

وَتَوَفَّنی عَلیٰ مِلَّتِهِ،

و مرا بر دین او بمیران

ص :931


1- کافی، جلد 2، صفحه 529، حدیث 22.

وَاسْقِنی مِنْ حَوْضِهِ مَشْرَباً

و از حوض کوثر با شرابی فراوان،

رَوِیّاً سآئِغاً هَنیئاً،

گوارا و لذیذ سیرابم کن

لا اَظْمَأُ بَعْدَهُ اَبَداً،

که هیچگاه بعد از آن تشنه نشوم

اِنَّکَ عَلیٰ کُلِّ شَیْ ءٍ قَدیرٌ،

زیرا تو بر هر چیز توانایی،

اَللَّهُمَّ کَمٰا آمَنْتُ بِمُحَمَّدٍ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ

خدایا همان گونه که به محمّد- که درود خدا بر او و خاندان پاکش باد-

وَلَمْ ارَهُ،

بی آن که او را ببینم ایمان آوردم،

فَارِنی فِی الْجِنانِ وَجْهَهُ،

پس در بهشت رویش را به من نشان ده،

اَللَّهُمَّ بَلِّغْ رُوحَ مُحَمَّدٍ عَنّی تَحِیَّةً

خدایا از جانب من درود و سلامی

کَثیرَةً وَسَلاماً.(1)

فراوان به روح محمّد (ص) برسان.

یادآوری: دعاهایی که در صبح و شام وارد شده، بسیار است که ما در این جا تنها بخشی از آنها را آورده ایم. البتّه هر کس می تواند به مقدار توان و حضور قلب، از آنها انتخاب کند و مضامین آنها را به کار بندد.

ص :932


1- بحارالانوار، جلد 83، صفحه 266، حدیث 36.

فصل پنجم: آداب هنگام خواب

سزاوار است هنگام خواب این امور رعایت شود:

1- با طهارت بخوابی.

2- از گناهان توبه نمایی.

3- قلب خویش را از فکر دنیا فارغ سازی.

4- سعی کن چنان باشی که حقِّ کسی در گردنت نباشد.

5- عازم باشی که برای نماز شب برخیزی، زیرا که افتخار مؤمن و زینت او در دنیا و آخرت، نماز در آخر شب است.

6- سوره «قل هو اللَّه احد»(1) و «اِلهیکم التکاثر»(2) و «آیةالکرسی»(3) را می خوانی.

7- تسبیح فاطمه زهرا علیها السلام را می خوانی.(4) 8- بهتر است به طرف راست یا به پشت بخواَبیٰ، امّا به سینه خواَبیٰدن در روایات به عنوان خواب شیطانی شمرده شده است.(5) 9- در صورتی که از غلبه خواب نگران باشی که برای نماز شب، یا نماز صبح، یا غیر آن بیدار نشوی، خواندن آیه آخر سوره کهف بسیار مؤثر است:

قُلْ انَّما اَنَا بَشَرٌ مِثْلُکُمْ

بگو من فقط بشری مثل شما هستم (امتیازم این است که)

یُوحی اِلَیَّ،

به من وحی می شود

انَّما الهُکُمْ اِلهٌ واحِدٌ،

که تنها معبودتان معبود یگانه است

فَمَنْ کانَ

پس هر که به

یَرْجُوا لِقآءَ رَبِّهِ

لقای پروردگارش امید دارد

فَلْیَعْمَلْ عَمَلًا صالِحاً،

باید کاری شایسته انجام دهد

وَلٰایُشْرِکْ بِعِبادَةِ رَبِّهِ اَحَداً.

و هیچ کس را در عبادت پروردگارش شریک نکند.

در روایتی از امام صادق علیه السلام وارد شده که هیچ کس این آیه را در وقت خواَبیدن نمی خواند مگر آن که در ساعت مقصود بیدار می شود.(6) (کم خوردن غذا و مایعات و به موقع خواَبیٰدن نیز، به بیداری در آخر شب کمک می کند).

ص :933


1- بحارالانوار، جلد 73، صفحه 192، حدیث 2.
2- کافی، جلد 2، صفحه 623، حدیث 14.
3- بحارالانوار، جلد 73، صفحه 213.
4- تهذیب، جلد 2، صفحه 116، حدیث 203.
5- فقیه، جلد 1، صفحه 502، حدیث 1442.
6- کافی، جلد 2، صفحه 540، حدیث 17.

10- در صورت ترس از حیوانات موذی این دعا را بخوان که از امام باقر علیه السلام روایت شده است:

اَعُوذُ بِکَلِماتِ اَللَّهِ التَّآمَّاتِ،

از شرّ تمامی آفریدگان به کلمات تامّه خدا پناه می برم

اَلَّتی لایُجاوِزُهُنَّ بَرٌّ وَلٰا فاجِرٌ مِنْ شَرِّ ماذَرَءَ،

که نیکوکار و بدکار توان گذر از آن را ندارد

وَمِنْ شَرِّ ما بَرَءَ،

واز شر هر چه پدید آورد

وَ مِنْ شَرِّ کُلِّ دآبَّةٍ هُوَ اخِذٌ بِناصِیَتِها،

و همچنین از شر هر جنبده ای که اختیارش به دست اوست،

اِنَّ رَبّی عَلیٰ صِراطٍ مُسْتَقیمٍ.(1)

زیرا که پروردگار من به راه راست است.

***

11- در صورت خوف از احتلام (جنابت در خواب) این دعا را بخواند:

اَللَّهُمَّ اِنّی اَعُوذُ بِکَ مِنَ الْإِحْتِلامِ،

خدایا از جنابت

وَ مِنْ شَرِّ الْأَحْلامِ،

و شر خواب ها (ی پریشان)

وَ مِنْ اَنْ یَتَلاعَبَ بِیَ الشَّیْطانُ

و نیرنگ شیطان با من

فِی الْیَقْظَةِ وَالْمَنامِ.(2)

12- در صورت خوف از سارق (ضمن رعایت جهات ایمنی) دو آیه آخر سوره اسراء را بخوان:

قُلِ اُدْعُوا اللَّهَ اَوِ اُدْعُوا الرَّحْمنَ،

بگو «اللَّه» را بخوانید یا «رحمن» را،

اَیّاً مَّا تَدْعُوا فَلَهُ الْأَسْماءُ الْحُسْنی

هر کدام را بخوانید (ذات پاکش یکی است و) برای او بهترین نامهاست

وَ لاتَجْهَرْ بِصَلاتِکَ

ونمازت را زیاد بلند

وَلٰا تُخافِتْ بِها،

یا خیلی آهسته نخوان

وَابْتَغِ بَیْنَ ذلِکَ سَبیلًا*

و در میان آن دو، راهی (معتدل) انتخاب کن

وَقُلِ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ

و بگو ستایش برای خداوندی است که

اَلَذی لَمْ یَتَّخِذْ وَلَداً،

نه فرزندی برای خود انتخاب کرده

وَ لَمْ یَکُنْ لَّهُ شَریکٌ فیِ الْمُلْکِ،

و نه شریکی در حکومت دارد

وَ لَمْ یَکُنْ لَّهُ وَلِیٌّ مِنَ

و نه به خاطر ضعف و ذلّت (حامی و) سرپرستی برای اوست

الذُّلِّ وَکَبِّرْهُ تَکْبیراً.(3)

و او را بسیار بزرگ بشمار.

ص :934


1- کافی، جلد 2، صفحه 570، حدیث 7.
2- مفتاح الفلاح، صفحه 284.
3- بحارالانوار، جلد 73، صفحه 211.

13- خوابِ بین الطلوعین و خواب بعد از عصر (وقت غروب) را ترک کن.(1) 14- در پشت بامی که اطراف آن دیوار ندارد خواَبیٰدن مکروه است.(2) 15- اگر خواَبیٰ دیدی برای کسی نقل کن که عالمی ناصح و مهربان باشد (و با تعبیر صحیح تو را امیدوار سازد).(3) 16- از امام صادق علیه السلام نقل شده است که هر کس هنگام رفتن به بستر، سه بار این دعا را بخواند (و توبه کند) از گناه پاک می شود:

اَلْحَمْدُللَّهِ اَلَذی

حمد و سپاس از آن خداوندی است

عَلا فَقَهَرَ،

که در عین برتری غالب است،

وَاَلْحَمْدُللَّهِ اَلَذی

و حمد و سپاس از آن خداوندی است

بَطَنَ فَخَبَرَ،

که در عین پوشیدگی آگاه است

وَاَلْحَمْدُللَّهِ اَلَذی

و حمد و سپاس از آن خداوندی است

مَلَکَ فَقَدَرَ،

که مالک و تواناست،

وَ اَلْحَمْدُللَّهِ اَلَذی

و حمد و سپاس از آن خداوندی است

یُحْیِی الْمَوْتی

که مردگان را زنده کرده

وَیُمیتُ الْأَحْیآءَ،

و زندگان را می میراند

وَ هُوَ عَلیٰ کُلِّ شَیْ ءٍ قَدیرٌ.(4)

و او بر هر چیز تواناست.

***

17- از امام صادق علیه السلام روایت شده است: وقتی که رسول خدا صلی الله علیه و آله به بستر می رفت، آیةالکرسی می خواند و می گفت:

بِسْمِ اَللَّهِ،

به نام خدا،

آمَنْتُ بِاَللَّهِ،

به خدا ایمان آورده

وَ کَفَرْتُ بِالطَّاغُوتِ،

و به طاغوت کفر ورزیدم،

اَللَّهُمَّ احْفَظْنی فی مَنامی

خدایا در خواب

وَفی یَقْظَتی (5)

و بیداری مرا حفظ کن.

***

18- مفضّل بن عمر می گوید امام صادق علیه السلام به من فرمود: هنگام خواب با این یازده جمله به خداوند پناه ببر:

اَعُوذُ بِعِزَّةِ اَللَّهِ،

به شکوه خدا پناه می برم،

وَ اَعُوذُ بِقُدْرَةِ اَللَّهِ،

و به قدرت خدا پناه می برم،

وَ اَعُوذُ بِجَلالِ اَللَّهِ،

و به بزرگی خدا پناه می برم،

وَ اَعُوذُ بِسُلْطانِ اَللَّهِ،

به فرمانروایی خدا پناه می برم

ص :935


1- مکارم الاخلاق، صفحه 305، و بحارالانوار، جلد 73، صفحه 185، حدیث 6.
2- بحارالانوار، جلد 73، صفحه 187، حدیث 7.
3- همان مدرک، جلد 58، صفحه 175، حدیث 34.
4- کافی، جلد 2، صفحه 535، حدیث 1.
5- همان مدرک، صفحه 536، حدیث 4.

وَ اَعُوذُ بِجَمالِ اَللَّهِ،

و (نیز) به جمال خدا پناه می برم،

وَ اَعُوذُ بِدَفْعِ اَللَّهِ،

به دفاع خدا (از بندگانش) پناه می برم،

وَ اَعُوذُ بِمَنْعِ اَللَّهِ،

و به (قدرت) بازدارندگی خدا پناه می برم،

وَ اَعُوذُبِجَمْعِ اَللَّهِ،

و به تمامی (صفات) خدا پناه می برم،

وَ اَعُوذُ بِمُلْکِ اَللَّهِ

و به حاکمیّت خدا پناه می برم،

وَاَعُوذُ بِوَجْهِ اَللَّهِ،

و به وجه خداپناه می برم،

وَ اَعُوذُ بِرَسُولِ اَللَّهِ صَلَّی

و به فرستاده خدا- که درود

اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ

خدا بر او و خاندان پاکش باد- پناه می برم

مِنْ شَرِّ ما خَلَقَ، وَ بَرَأَ وَ ذَرَءَ.(1)

از شرّ تمامی مخلوقات و آفریدگان.

نکته:

در عصر و زمان ما بسیاری از مردم گرفتار بی خواَبیٰ هستند و جمعی از آنها پناه به قرص های خواب آور می برند که گاه آنها خود سرچشمه بیماری های دیگری می شود.

عامل اصلی این بی خواَبیٰ ها، ناآرامی روح است؛ اگر ما به دستورات اسلام عمل کنیم، ناآرامی روح برچیده می شود و از خواب آسوده ای- به لطف خدا- بهره مند خواهیم شد.

قرآن مجید می گوید: «

«أَلا بِذِکْرِ اَللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ»

؛ آگاه باشید یاد خدا مایه آرامش دلهاست».(2) آری؛ هر قدر بیشتر به یاد خدا باشیم، و بر او توکّل نماییم، و در مشکلات به او پناه بریم و بدانیم او غفور و رحیم است و جواد و کریم و بر هر چیز تواناست و این امور را واقعاً باور کنیم، روح ما غرق آرامش می شود.

از سوی دیگر، پریشانی ها و نگرانی ها در غالب موارد از حبّ دنیا سرچشمه می گیرد؛ اگر حبّ دنیا را از دل بیرون کنیم و برای زندگی کوشش و تلاش لازم را انجام دهیم و بقیه را به خدا واگذار کنیم، نور آرامش بر دل و جان ما پرتوافکن می شود.

ص :936


1- کافی، جلد 2، صفحه 537، حدیث 9.
2- سوره رعد، آیه 28.

فصل ششم: اعمال سحرگاهان

اشاره

برای این موضوع آداب و دعاهای زیاد وارد شده که از آن جمله، این امور است:

1- امام صادق علیه السلام فرمود: وقتی کسی از شما از خواب برمی خیزد، بگوید:

سُبْحانَ رَبِّ النَّبِییّنَ،

پاک و منزّه است پروردگار پیامبران

وَ اِلهِ الْمُرْسَلینَ،

و معبود فرستادگان

وَ رَبِّ الْمُسْتَضْعَفینَ،

و پروردگار مستضعفان

وَاَلْحَمْدُ لِلَّهِ

و حمد و سپاس از آنِ خداوندی است

اَلَذی یُحْیِی الْمَوْتی

که مردگان را زنده کرده

وَ هُوَ عَلیٰ کُلِّ شَیْ ءٍ قَدیرٌ.

و بر هر چیز تواناست.

هنگامی که این جمله ها را بگوید، خداوند می فرماید: بنده من راست گفت و شکر مرا به جای آورده است.(1)

***

2- یکی از یاران خاصّ امام صادق علیه السلام می گوید: هنگامی که امام علیه السلام در پایان شب برمی خاست (به یاد قیامت و رستاَخیز می افتاد و) صدایش را بلند می کرد- به گونه ای که اهل خانه بشنوند- و می گفت:

اَللَّهُمَّ اعِنّی عَلیٰ هَوْلِ الْمُطَّلَعِ،

خدایا مرا بر وحشت روز قیامت یاری کن

وَ وَسّعْ عَلَیَّ ضِیقَ الْمَضْجَعِ،

و تنگی قبرم را وسعت ده،

وَارْزُقْنی خَیْرَ ما قَبْلَ الْمَوْتِ،

وخیر و نیکی قبل مرگ

وَ ارْزُقْنی خَیْرَ ما بَعْدَ الْمَوْتِ.(2)

و بعد از مردن را روزیم گردان.

***

3- در این هنگام برای نافله شب آماده می شوی.

فضیلت نافله شب:

روایاَتی که از معصومان علیهم السلام در فضیلت نماز شب آمده بسیار زیاد و پراهمّیّت است؛ از جمله روایت شده است که: نماز شب مایه شرافت مؤمن است، و سلامتی جسم را در پی دارد، کفّاره گناهان روز است،

ص :937


1- کافی، جلد 2، صفحه 538، حدیث 11.
2- فقیه، جلد 1، صفحه 480، حدیث 1389.

وحشت قبر را از بین می برد، چهره را نورانی می کند، و سبب فراوانی روزی می گردد،(1) و این که: مال و پسران زینت زندگی دنیایند؛ ولی هشت رکعت نماز آخر شب و نماز (شفع و) وتر، زینت آخرت انسانند و گاهی خداوند هردو زینت را برای گروهی جمع می کند.(2) از امام صادق علیه السلام نقل شده است که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در سفارش های خویش به علی علیه السلام فرمود: ای علی! من تو را به چند کار سفارش می کنم آنها را به خاطر بسپار. سپس فرمود: خدایا، علی را در این راه کمک کن! آنگاه حضرت خصلت هایی را برشمرد تا آن جا که فرمود:

نماز شب را اهمّیّت بده، نماز شب را اهمّیّت بده، نماز شب را اهمّیّت بده.(3) یکی از یاران رسول خدا صلی الله علیه و آله به نام «انس» نقل کرده است که آن حضرت فرمود: دو رکعت نماز، در دل شب، برای من بسی محبوبتر است از دنیا و آنچه در آن است.(4) در روایتی دیگر از امام زین العابدین علیه السلام پرسیدند چرا آنان که در دل شب به تهجّد می پردازند از خوش سیماترین (و نورانی ترین) مردم می باشند؟

فرمود: زیرا باخدای خویش خلوت کرده اند، پس خداوند نیز از نور خویش به آنها بخشیده است.(5) و در روایتی از علی علیه السلام در جواب کسی که علّت بی توفیقی خود نسبت به نماز شب را پرسیده بود، آمده است: «قَیَّدَتْکَ ذُنُوبُکَ ؛ گناهانت تو را به بند کشیده است».(6) کوتاه سخن این که: نافله شب کیمیای سعادت و اکسیر اعظم است و بسیاری از کسانی که به مقامات عإِلَىٰه رسیده اند در پرتو نماز شب و مناجات سحر بوده است و در اهمّیّت و فضیلت آن همین بس که قرآن مجید خطاب به پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله می فرماید: «

وَ مِنَ اللَّیْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ

پاسی از شب را از خواب برخیز

نافِلَةً لَکَ

و قرآن (و نماز) بخوان این یک وظیفه اضافی (واجب) بر توست

عَسی اَنْ یَبْعَثَکَ رَبُّکَ مَقاماً مَحْمُوداً

تا پروردگارت تو را به مقامی در خور ستایش برساند».(7) این تعبیر نشان می دهد که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نیز مقامات عإِلَىٰه خود را از پرتو نماز شب و قرآن و مناجات سحر کسب می کرد.

هر گنج سعادت که خدا داد به حافظاز یمن دعای شب و ورد سحری بود!

«قطب راوندی» از امیر مؤمنان علیه السلام روایت کرده است که فرمود: طمع مکن در سه چیز با انجام سه چیز: در بیداری شب با پرخوری؛ در نورانیّت چهره، با خواَبیٰدن در تمامی شب، و در امان از دنیا، با رفاقت و

ص :938


1- مستدرک الوسائل، جلد 6، صفحه 327- 335، باب 33.
2- همان مدرک، صفحه 330، حدیث 10.
3- بحارالانوار، جلد 74، صفحه 70، حدیث 8.
4- همان مدرک، جلد 84، صفحه 148، حدیث 23.
5- همان مدرک، صفحه 159، حدیث 48.
6- کافی، جلد 3، صفحه 450، حدیث 34.
7- سوره اسراء، آیه 79.

همراهی فاسقان.(1) همچنین «قطب راوندی» روایت کرده است که عیسی علیه السلام بعد از مرگ مادرش، وی را صدا زد و گفت:

ای مادر با من سخن بگو! آیا دوست داری به دنیا برگردی؟ مادرش پاسخ داد: آری، به این امید که در دل شبهای سرد برای خدا نماز بگزارم و در روزهای گرم روزه بگیرم! پسرم این راه (راه آخرت) بیمناک است!(2) این نکته نیز حائز اهمّیّت است که بعضی از مؤمنین، از نماز شب به خاطر آداب مفصّل آن پرهیز دارند، در حالى که نماز شب را به طور ساده و بدون شاخ و برگ نیز می توان در زمان کوتاهی انجام داد، مهم برخاستن و سحرگاهان به در خانه خدا رفتن است.

وقت نماز شب:

اوّل وقت نماز شب، از نیمه شب است و هرچه به طلوع صبح نزدیک تر شود، فضیلتش بیشتر است و اگر صبح طلوع کرده باشد و او چهار رکعت از نماز شب را به جای آورده باشد، بقیه را با حمد تنها، تمام کند.(3)

کیفیّت نماز شب:

بجا آوردن نماز شب با آداب مخصوص چنین است:

وقتی انسان از خواب برمی خیزد برای خداوند سجده کند و خوب است در سجده و یا هنگام سر برداشتن از سجده بگوید:

اَلْحَمْدُلِلَّهِ اَلَذی اَحْیانی بَعْدَ ما اَماتَنی

حمد و سپاس از آنِ خداوندی است که بعد از میراندنم زنده ام گردانید،

وَ الَیْهِ النُّشُورُ،

و اجتماع روز رستاَخیز به سوی اوست،

اَلْحَمْدُ لِلَّهِ اَلَذی رَدَّ

حمد و سپاس از آنِ خداوندی است که

عَلَیَّ رُوحی لِأَحْمَدَهُ وَاعْبُدَهُ.(4)

روحم را به من بازگردانید تا ستایشش کرده و عبادتش کنم.

و چون برخاست و ایستاد بگوید:

اَللَّهُمَّ اعِنّی عَلیٰ هَوْلِ الْمُطَّلَعِ،

خدایا مرا بر وحشت روز قیامت یاری کن

وَ وَسِّعْ عَلَیَّ الْمَضْجَعَ،

و قبرم را وسعت ده

ص :939


1- مستدرک الوسائل، جلد 6، صفحه 340، حدیث 3.
2- همان مدرک، صفحه 338، حدیث 31.
3- برای آگاهی بیشتر به بحارالانوار، جلد 84، صفحه 223 و 226 مراجعه شود.
4- بحارالانوار، جلد 73، صفحه 204، حدیث 20.

وَارْزُقْنی خَیْرَما قَبْلَ الْمَوْتِ،

و خیر و نیکی قبل

وَارْزُقْنی خَیْرَما بَعْدَ الْمَوْتِ.(1)

و بعد از مردن را روزیم گردان.

وقتی که صدای خروس را شنید بگوید:

سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ، رَبُّ الْمَلائِکَةِ وَالرُّوحِ،

پاک و منزّه است از هر عیب پروردگار فرشتگان و روح

سَبَقَتْ رَحْمَتُکَ غَضَبَکَ،

رحمتت بر خشم و غضبت پیشی گرفته

لا اِلهَ الّا اَنْتَ، عَمِلْتُ سُوءً،

و معبودی جز تو نیست،

وَظَلَمْتُ نَفْسی

بد کردم و بر خود ستم نمودم

فَاغْفِرْلی

پس مرا بیامرز،

انَّهُ لایَغْفِرُالذُّنُوبَ الّا اَنْتَ،

به یقین جز تو کسی گناهان را نیامرزد،

فَتُبْ عَلَیَّ اِنَّکَ اَنْتَ التَّوَّابُ الرَّحیمُ.(2)

و توبه ام را بپذیر که تو بسیار توبه پذیر و مهربانی.

وقتی که به آسمان نگاه کند بگوید:

اَللَّهُمَّ انَّهُ لایُواری مِنْکَ

خدایا به یقین نمی پوشاند از تو (چیزی را)

لَیْلٌ ساجٍ، وَلٰاسَمآءٌ

شب تاریک و آسمان

ذاتُ اَبْراجٍ،

دارای طبقات،

وَلٰا اَرْضٌ ذاتُ مِهادٍ،

و زمین دارای آرامش

وَلٰاظُلُماتٌ بَعْضُها فَوْقَ بَعْضٍ،

و تاریکی های (متراکم) که بعضی روی بعض دیگر است

وَلٰابَحْرٌ لُجِّیٌّ،

و دریای موّاجی،

یُدْلِجُ بَیْنَ یَدَیِ الْمُدْلِجِ مِنْ خَلْقِکَ،

که در مقابل حرکت کنندگان در شب از مخلوقاتت به حرکت در می آید،

تُدْلِجُ الرَّحْمَةَ عَلیٰ مَنْ

رحمتت را شبانگاهان بر هر یک

تَشآءُ مِنْ خَلْقِکَ،

از مخلوقاتت که خواهی (و شایسته بدانی) نازل کنی،

تَعْلَمُ خآئِنَةَ الْأَعْیُنِ

خیانت چشم ها

وَ ما تُخْفِی الصُّدُورُ،

و آنچه سینه ها پنهان داشته را می دانی،

غارَتِ النُّجُومُ،

ستاره ها رفتند

وَنامَتِ الْعُیُونُ،

و چشم ها در خوابند

وَ اَنْتَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ،

و تویی زنده و قائم به ذات خویش

لا تَاْخُذُکَ سِنَةٌ وَلٰانَوْمٌ،

که هیچ گاه خواب سبک و سنگینی تو را فرا نمی گیرد،

سُبْحانَ اَللَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ،

تسبیح می گویم خداوندی را که پروردگار جهانیان

وَ اِلهِ الْمُرْسَلینَ،

و معبود فرستادگان است،

وَاَلْحَمْدُلِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ.(3)

و حمد و سپاس از آنِ پروردگار جهانیان است.

سپس این پنج آیه از سوره آل عمران را بخواند:

اِنَّ فی خَلْقِ السَّمواتِ وَالْأَرْضِ

به یقین در آفرینش آسمانها و زمین و آمد

ص :940


1- بحارالانوار، جلد 84، صفحه 192، حدیث 6.
2- مصباح المتهجّد، صفحه 127 و مکارم الاخلاق، صفحه 293( با اندکی تفاوت).
3- مصباح المتهجد، صفحه 128.

وَاخْتِلافِ اللَّیْلِ وَالنَّهارِ لَأیاتٍ لِأُولِی الْأَلْبابِ*

و رفت شب و روز نشانه های (روشنی) برای خردمندان است*

اَلَّذینَ یَذْکُرُونَ اللَّهَ

همانها که خدا را

قِیاماً وَ قُعُوداً

در حال ایستاده و نشسته

وَ عَلیٰ جُنُوبِهِمْ

و آنگاه که بر پهلو خواَبیٰده اند یاد می کنند

وَ یَتَفَکَّرُونَ فی خَلْقِ السَّمواتِ وَالْأَرْضِ

و در اسرار آفرینش آسمانها و زمین می اندیشند

رَبَّنا ما خَلَقْتَ هذا باطِلًا

(و می گویند) بار الها اینها را بیهوده نیافریدی

سُبْحانَکَ فَقِنا عَذابَ النَّارِ*

منزّهی تو ما را از عذاب آتش نگهدار*

رَبَّنا اِنَّکَ مَنْ

پروردگارا هر که را تو

تُدْخِلِ النَّارَ

(به خاطر اعمالش) به آتش افکنی

فَقَدْ اخْزَیْتَهُ

او را خوار و رسوا ساخته ای

وَما لِلظَّالِمینَ مِنْ اَنْصارٍ*

و برای افراد ستمگر هیچ یاوری نیست*

رَبَّنا انَّنا سَمِعْنا مُنادِیاً

پروردگارا ما صدای منادی (تو) را شنیدیم

یُنادی لِلْإیمانِ

که به ایمان دعوت می کرد

اَنْ امِنُوا بِرَبِّکُمْ

که به پروردگار خود ایمان بیاورید

فَآمَنَّا

و ما ایمان آوردیم،

رَبَّنا فَاغْفِرْ لَنا ذُ نُوبَنا

پروردگارا گناهان ما را ببخش

وَ کَفِّرْعَنَّا سَیِّئآتِنا

و بدیهای ما را بپوشان

وَ تَوَفَّنا مَعَ الْأَبْرارِ*

و ما را با نیکان (و در مسیر آنها) بمیران*

رَبَّنا وَ آتِنا

پروردگارابه ماعطا کن

ما وَعَدْتَنا عَلیٰ رُسُلِکَ

آنچه را به وسیله پیامبرانت به ما وعده فرمودی

وَلٰاتُخْزِنا یَوْمَ الْقِیمَةِ

و ما را در روز رستاَخیز رسوا مگردان

اِنَّکَ لاتُخْلِفُ الْمیعادَ.(1)

زیرا تو هیچگاه از وعده خود تخلّف نمی کنی.

هنگامی که برای عبادت بر می خیزد اگر نیازی به تخلّی دارد نخست برای آن برود. بعد هم وضو بگیرد و قبل از وضو، مسواک کند و خود را خوشبو سازد، آنگاه برای نماز شب آماده شود.(2) نماز شب هشت رکعت است که در هر دو رکعتی سلام می دهد؛ در دو رکعت اوّل در هر رکعت سوره حمد و توحید (قل هو اللَّه احد) را بخواند و یا آن که در رکعت اوّل سوره توحید را بخواند و در رکعت دوم «قل یا ایّها الکافرون» و در شش رکعت دیگر حمد و هر سوره که بخواهد مثل «قل هو اللَّه احد» و نیز جایز است به خواندن حمد اکتفا کند.

همان گونه که در نمازهای واجب در رکعت دوم قنوت مستحب است در این نمازها نیز مستحب است و کافی است سه بار بگوید «سُبْحانَ اللّه» یا آن که بگوید:

اَللَّهُمَّ اغْفِرْلَنا وَاِرْحَمْنا،

خدایا ما را بیامرز و ما را در رحمت خود داخل کن،

وَ عافِنا وَاعْفُ عَنَّا

و به ما عافیت ده

فِی الدُّنْیا وَ الْأخِرَةِ،

و در دنیا و آخرت از ما درگذر،

ص :941


1- مصباح المتهجّد، صفحه 129.
2- همان مدرک، صفحه 130.

اِنَّکَ عَلی کُلِّ شَیْ ءٍ قَدیرٌ

که به یقین تو بر هر چیز توانایی

یا آن که بگوید:

رَبِّ اِغْفِرْ وَاِرْحَمْ، وَتَجاوَزْ عَمَّا تَعْلَمُ،

ای پروردگار من مرا بیامرز و بر من رحم کن و از آنچه (از من) می دانی درگذر

اِنَّکَ اَنْتَ الْأَعَزُّ الْأَکْرَمُ.(1)

که به یقین تو محبوبترین و گرامی ترینی.

بعد از هشت رکعت نماز شب، دو رکعت به نیّت نماز «شفع» و یک رکعت به نیّت نماز «وتر» بخوان. در این سه رکعت، بعد از حمد، سوره «قل هو اللَّه» می خوانی که پاداش آن بمنزله ختم قرآن می باشد. چراکه سوره «توحید» به منزله ثُلث قرآن است.(2) و یا آن که در رکعت اوّل نماز «شفع» حمد و «قل اعوذ بربّ النّاس» بخوان و در رکعت دوم، حمد و «قل اعوذ بربّ الفلق» و در رکعت سوم (نماز وتر) حمد و قل هو اللَّه احد.(3) در نماز «وتر» بعد از حمد و سوره، دست ها را برای قنوت بردار و هرچه می خواهی در قنوت دعا کن و حاجات دنیا و آخرت را از خدا بخواه.(4) در روایتی آمده است که کسی از امام علیه السلام می پرسد: آیا در قنوت «وتر» لازم است که دعای خاصّی خوانده شود؟ چه بگویم؟ فرمود: خیر (هرآنچه که به دلت افتاد و به ذهنت وارد شد می توانی بخوانی و درخواست کنی) ثنا و حمد خدا بجا آور و بر رسول مکرّم صلوات بفرست و برای گناهان بزرگت استغفار کن و بدان که هر گناهی بزرگ است.(5) «شیخ طوسی» نیز در «مصباح المتهجّد» گفته است: در قنوت وتر هر دعایی که دوست داری بخوان و دعاهایی که در این قنوت می توان خواند، به قدری زیاد است که به شمارش در نمی آید.

همچنین می گوید: مستحب است انسان در قنوت از ترس خدا (یا عشق به او) گریه کند و یا حالت گریه به خود بگیرد، و برای برادران مؤمن دعا کند و خوب است نام چهل تن را در دعای خویش ببرد (کافی است که مثلًا بگوید: اللَّهمّ اغفر لحسن اللَّهم اغفر لمحمّد و ...) چرا که اگر کسی برای چهل مؤمن دعا کند، دعایش مستجاب می شود. ان شاء اللَّه.(6) سزاوار است که هفتاد مرتبه بگوید:

اَسْتَغْفِرُ اللَّهَ رَبّی وَ اَتُوبُ الَیْهِ.(7)

و برای این کار و همچنین شمردن چهل نفر از مؤمنان دست چپ را بلند می کند و استغفار را به دست راست با تسبیح می شمارد.(8)

ص :942


1- بحارالانوار، جلد 82، صفحه 207.
2- همان مدرک، جلد 84، صفحه 226، حدیث 39.
3- همان مدرک و مصباح المتهجّد، صفحه 152.
4- مصباح المتهجّد، صفحه 152
5- کافی، جلد 3، صفحه 450، حدیث 31.
6- مصباح المتهجّد، صفحه 152 و 155.
7- همان مدرک، صفحه 155.
8- مفتاح الفلاح، صفحه 329

از رسول اکرم صلی الله علیه و آله روایت شده است که آن حضرت در نماز وتر هفتاد مرتبه استغفار می کرد و هفت مرتبه می گفت: هذا مَقامُ الْعائِذِ بِکَ مِنَ النَّارِ(1) و همچنین از امام زین العابدین علیه السلام ******* این است جایگاه کسی که از (ترسِ) آتش دوزخ به تو پناهنده شده است*******************

روایت شده است که در نماز وتر سیصد مرتبه می گفت:

الْعَفْوَ، الْعَفْوَ، الْعَفْوَ ...(2)

پس از آن بگوید:

رَبِّ اغْفِرْلی وَاِرْحَمْنی

پروردگارا مرا بیامرز و بر من رحم کن

وَتُبْ عَلَیَّ اِنَّکَ اَنْتَ التَّوَّابُ الرَّحیمُ.(3)

و توبه ام را بپذیر زیرا که تو بسیار توبه پذیر و مهربانی.

بنابراین، دعا به چهل مؤمن (مرد یا زن) و هفتاد مرتبه استغفار و هفت مرتبه «

هذا مقام العائذ بک من النار» و سیصد مرتبه «العفو» از مستحبات قنوت وتر است؛ ولی اگر هیچ کدام را هم نگوید به نماز او ضرر نمی رسد.

شایسته است که قنوت را طول بدهد و پس از آن به رکوع برود و هنگامی که سر از رکوع برداشت این دعا را بخواند که «شیخ طوسی» در «تهذیب» از امام موسی بن جعفر علیه السلام نقل کرده است:

هذا مَقامُ مَنْ حَسَناتُهُ نِعْمَةٌ مِنْکَ،

این جایگاه کسی است که کارهای نیکش نعمتی از جانب توست،

وَ شُکْرُهُ ضَعیفٌ،

و شکر و سپاسش کم

وَ ذَنْبُهُ عَظیمٌ،

و گناهانش بزرگ است

وَ لَیْسَ لِذلِکَ الّا رِفْقُکَ وَ رَحْمَتُکَ،

و جز مدارا و رحمتت چیزی برای آمرزش گناهش ندارد،

فَاِنَّکَ قُلْتَ فی کِتابِکَ الْمُنْزَلِ عَلیٰ نَبِیِّکَ

زیرا تو در کتابی که بر پیامبر

الْمُرْسَلِ، صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ:

مرسلت- که درود خدا بر او و خاندان پاکش باد- نازل کردی فرمودی:

کانُوا قَلیلًا مِنَ اللَّیْلِ ما یَهْجَعُونَ،

آنها کمی از شب را می خواَبیٰدند،

وَبِالْأَسْحارِهُمْ یَسْتَغْفِرُونَ.

و در سحرگاهان استغفار می کردند،

طالَ هُجُوعی وَ قَلَّ قِیامی

خوابم طولانی و شب زنده داریم کم شد

وَ هذَا السَّحَرُ

و اکنون هنگام سحر است

وَاَنَا اَسْتَغْفِرُکَ لِذُنُوبی

و من برای گناهانم از تو آمرزش می طلبم،

اسْتِغْفارَ مَنْ لایَجِدُ لِنَفْسِهِ ضَرّاً

آمرزش خواهی کسی که زیان،

وَلٰا نَفْعَاً، وَلٰا مَوْتاً

سود، مرگ، زندگی

ص :943


1- فقیه، جلد 1، صفحه 489، حدیث 1406.
2- همان مدرک، حدیث 1408.
3- مصباح المتهجّد، صفحه 155.

وَلٰا حَیاةً وَلٰا نُشُوراً.(1)

و زنده شدن مجدّدی برای خویش نمی یابد.

پس از آن به سجده می رود و نماز را تمام می کند،

و پس از سلام تسبیح حضرت زهرا علیها السلام را می گوید و بعد از آن سه مرتبه بگوید:

سُبْحانَ رَبِّیَ

تسبیح می گویم پروردگارم را

الْمَلِکِ الْقُدُّوسِ الْعَزیزِ الْحَکیمِ *

که فرمانروا و پاکیزه از هر عیب و گرامی و داناست ای زنده

و پس از آن بگوید:

یا حَیُ یا قَیُّومُ،

ای قائم به ذات خویش،

یا بَرُّ یا رَحیمُ،

ای نیکوکار ای مهربان،

یا غَنِیُّ یا کَریمُ،

ای بی نیاز ای بخشنده،

ارْزُقْنی مِنَ التِّجارَةِ اَعْظَمَها

از تجارت پرسودترین وپر روزی ترین

فَضْلًا، وَ اَوْسَعَها رِزْقاً،

و عاقبت بخیرترین آن را روزیم کن،

زیرا به یقین آنچه سرانجامی ندارد خیری در آن نیست.

و بعد از آن سه مرتبه بگوید:

اَلْحَمْدُ لِرَبِّ الصَّباحِ، اَلْحَمْدُ لِفالِقِ الْإِصْباحِ *

حمد و سپاس از آن پروردگار صبح و شکافنده روز است

سپس به سجده می رود (سجده شکر برای این توفیق عظیم) و پنج بار می گوید:

سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ،

پاک و منزّه است از هر عیب

رَبُّ الْمَلائِکَةِ وَالرُّوحِ.

پروردگار فرشتگان و روح.

آنگاه می نشیند و آیةالکرسی را می خواند و باز هم برای بار دوم به سجده می رود و همان ذکر را پنج بار دیگر می خواند.(2) یادآوری: این دعاها را می توان از روی نوشته خواند، و بار دیگر تکرار می کنیم: شاخ و برگهای نماز شب بسیار خوب و سازنده است؛ ولی اگر کسی نتواند همه را بجا آورد، هرقدر که می تواند بجا آورد؛ مهم انجام اصل نماز، یعنی هشت رکعت نماز شب، دو رکعت نماز شفع و یک رکعت نماز وتر است؛ حتّی اگر کسانی نتوانند تمام یازده رکعت را بجا آورند، می توانند به سه رکعت نماز شفع و وتر اکتفا کنند و از برکات آن بهره مند شوند.

ص :944


1- تهذیب، جلد 2، صفحه 132، حدیث 276.
2- بحارالانوار، جلد 84، صفحه 308، حدیث 86.

فصل هفتم: دعاهای روزها

(دعاهایی که روزانه خوانده می شود و ساعت معیّنی ندارد)

یاد خدا مایه بیداری دل و آرامش روح و دوری شیطان و نجات از چنگال هوای نفس است لذا در روایات معصومین علیهم السلام دعاهای متعدّد و پرمحتوایی برای توجّه قلبها به خدا برای هر روز وارد شده است.

از جمله:

1- به سند معتبری از امام صادق علیه السلام نقل شده که فرمود: اگر مؤمنی در یک روز گرفتار گناهانی شود سپس از روی ندامت و پشیمانی به در خانه خدا رود و استغفار ذیل را بخواند خدا گناهان او را می بخشد:

اسْتَغْفِرُاللَّهَ اَلَذی لا اِلهَ الّا هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ،

آمرزش می طلبم از خدایی که معبودی جز او زنده و قائم به ذات خویش نیست

بَدیعُ السَّمواتِ وَالْأَرْضِ،

که آسمانها و زمین را پدید آورده،

ذُوالْجَلالِ وَالْإِکْرامِ،

و صاحب شکوه و بزرگواری است

وَ اَسْئَلُهُ اَنْ یُصَلِّیَ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ،

و از او می خواهم که بر محمّد و خاندان پاکش درود فرستد

وَ اَنْ یَتُوبَ عَلَیَّ.(1)

و توبه ام را بپذیرد.

2- و نیز به سند معتبر دیگری از آن حضرت نقل شده که فرمود: هر کس که هر روز هفت مرتبه بگوید:

«اَلْحَمْدُ لِلَّهِ عَلیٰ

حمد و سپاس از آنِ خداوند است

کُلِّ نِعْمَةٍ کانَتْ او هِیَ کائِنَةٌ».

بر تمامی نعمتهایی که بوده یا خواهد بود.

شکر نعمتهای گذشته و آینده را بجا آورده است.(2) 3- و نیز به سند معتبر دیگری از آن حضرت علیه السلام روایت شده که: «هر کس هر روز 25 مرتبه بگوید:

اَللَّهُمَّ اِغْفِرْ لِلْمُؤمِنینَ وَ الْمُؤمِناتِ، وَ الْمُسْلِمینَ وَ الْمُسْلِماتِ.

خدایا زنان و مردان با ایمان و مسلمان را بیامرز.

خداوند به عدد هر مؤمنی از مؤمنین گذشته و آینده تا روز قیامت، در نامه اعمالش حسنه می نویسد ...

ص :945


1- کافی، جلد 2، صفحه 438، حدیث 7.
2- ثواب الاعمال، صفحه 9.

و بر درجاتش در بهشت می افزاید».(1) 4- و نیز به سند معتبر دیگری از آن حضرت نقل شده که: «هر کس هر روز صد مرتبه بگوید:

«لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ الّا بِاَللَّهِ خداوند هفتاد نوع بلا، که کمترین آن همّ و غمّ است را از او پناهگاه و نیرویی جز از سوی خداوند نیست.

دفع نماید(2)، و در روایتی دیگر آمده: هرگز دچار فقر نمی شود.(3) 5- مرحوم «کلینی» و بزرگان دیگر از امام صادق علیه السلام نقل کرده اند که: پیامبر صلی الله علیه و آله هر روز هفتاد مرتبه «

أستغفر اللَّه

» و هفتاد مرتبه «

وَ اَتُوبُ الَی اَللَّهِ

» می گفت.(4) 6- در «کشف الغمّه» به سند معتبر از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل شده است که هر کس در هر روز صد مرتبه «

لا اِلهَ اِلَّا اَللَّهُ الْمَلِکُ الْحَقُّ الْمُبینُ

» بگوید از فقر و از وحشت قبر در امان باشد و بی نیازی را به سوی خود جلب کند و درهای بهشت به رویش باز شود.(5) 7- «قطب راوندی» در کتاب «دعوات» خود، از امام علی بن موسی الرضا علیهما السلام نقل کرده که هر کس این ذکر را هر روز بگوید حاجتش برآورده شده و بر دشمنش غلبه می کند و هر اندوهی داشته باشد برطرف می گردد:

سُبْحانَ اَللَّهِ کَمٰا یَنْبَغی للَّهِ،

تسبیح می گویم خدا را آنچنان که شایسته اوست،

وَاَلْحَمْدُللَّهِ کَمٰا یَنْبَغی للَّهِ،

و حمد و سپاس از آنِ خداوند است آنچنان که شایسته اوست

وَ لا اِلهَ اِلَّا اَللَّهُ کَما

و معبودی جز خدا نیست آنچنان که

یَنْبَغی للَّهِ،

شایسته اوست،

وَاَللَّهُ اکْبَرُ کَمٰا یَنْبَغی للَّهِ،

و خدا بزرگتر از هر چیز است آنچنان که شایسته اوست،

وَ لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ الّا بِاَللَّهِ

و پناهگاه و نیرویی جز از سوی خداوند نیست

کَمٰا یَنْبَغی لِلَّهِ،

آن چنان که شایسته اوست

وَ صَلَّی اَللَّهُ عَلیٰ مُحَمَّدٍ النَّبِیِّ وَ عَلیٰ اَهْلِ بَیْتِهِ،

و درود خدا بر پیامبر (ما) محمّد و بر خاندان پاکش

وَ جَمیعِ الْمُرْسَلینَ

و تمامی فرستادگان

وَالنَّبِیّینَ حَتَّی یَرْضَی اَللَّهُ.(6)

و پیامبران تا جایی که خدا خشنود شود.

ص :946


1- ثواب الاعمال، صفحه 161.
2- همان مدرک، صفحه 162.
3- بحارالانوار، جلد 84، صفحه 10.
4- کافی، جلد 2، صفحه 504، حدیث 5.
5- کشف الغمّه، جلد 2، صفحه 164.
6- دعوات راوندی، صفحه 46، حدیث 114.

8- از رسول گرامی صلی الله علیه و آله روایت شده که هر کس کلمات ذیل را هر روز ده بار بگوید علاوه بر پاداشهای مهمّ دیگر، از شرّ ابلیس و لشکریانش در امان می ماند، دین او ادا و همّ و غمّ او زایل می گردد و در مشکلش گشایشی بوجود می آید:

اعْدَدْتُ لِکُلِّ هَوْلٍ لا اِلهَ اِلَّا اَللَّهُ،

برای هر ترسی کلمه «لا اِلٰه الّا اللَّه» را آماده کرده ام،

وَ لِکُلِّ هَمٍّ وَ غَمٍّ ما شاءَاَللَّهُ،

و برای هر گرفتاری و اندوه کلمه «ماشاءاللَّه» را

وَ لِکُلِّ نِعْمَةٍ اَلْحَمْدُ للَّهِ،

و برای هر نعمتی کلمه «الحمدللَّه» را

وَلِکُلِّ رَخآءٍ الشُّکْرُ للَّهِ،

و برای هر آسایشی کلمه «الشکر للَّه» را

وَ لِکُلِّ اُعْجُوبَةٍ سُبْحانَ اَللَّهِ، وَ لِکُلِ

و برای هر امر شگفتی کلمه «سبحان اللَّه» را و برای

ذَنْبٍ اسْتَغْفِرُاللَّهَ،

هر گناهی کلمه «استغفراللَّه» را

وَ لِکُلِّ مُصیبَةٍ اِنَّا لِلَّهِ وَ اِنَّا الَیْهِ راجِعُونَ،

و برای هر مصیبتی کلمه «انّا للَّه وإنّا إلیه راجعون» را

وَ لِکُلِّ ضیقٍ

و برای هر سختی و تنگی

حَسْبِیَ اَللَّهُ،

کلمه «حسبی اللَّه» را

وَ لِکُلِّ قَضآءٍ وَ قَدَرٍ تَوَکَّلْتُ عَلَی اَللَّهِ،

و برای هر قضا و قدری کلمه «توکّلت علی اللَّه» را

وَ لِکُلِّ عَدُوٍّ اعْتَصَمْتُ بِاَللَّهِ،

و برای هر دشمنی کلمه «اعتصمت باللَّه»را

وَ لِکُلِّ طاعَةٍ وَ مَعْصِیَةٍ

لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ الّا بِاَللَّهِ الْعَلِیِّ اَلْعَظیمِ.(1)

کلمه «لا حول ولا قوة إلّاباللَّه العلی العظیم» را (آماده کرده ام).

9- در «ثواب الاعمال»، «کافی» و کتاب «محاسن» از امام صادق علیه السلام از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل شده که فرمود: کسی که هر روز پانزده مرتبه بگوید:

لا اِلهَ اِلَّا اَللَّهُ حَقّاً حَقّاً،

براستی معبودی جز خدا نیست،

لا اِلهَ اِلَّا اَللَّهُ ایماناً وَ تَصْدیقاً،

ایمان دارم و تصدیق می کنم که معبودی جز خدا نیست،

لا اِلهَ اِلَّا اَللَّهُ عُبُودِیَّةً وَرِقّاً.

و از سر تعظیم و بندگی می گویم جز او معبودی نیست

خداوند با لطف و رحمتش به او توجّه می کند و نظرش را از او برنگرداند تا داخل بهشت شود.(2)

***

10- «قطب راوندی» روایت کرده است که عابدی از بنی اسرائیل از خداوند درخواست کرد که ای پروردگار من، حال من نزد تو چگونه است؛ آیا خیر است تا افزون کنم، یا شرّ است تا از آن توبه نمایم؟

خداوند فرشته ای را به سوی او فرستاد و به او گفت: تو نزد خدا هیچ خیر نداری، گفت ای پروردگار من،

ص :947


1- بحارالانوار، جلد 84، صفحه 5، حدیث 8.
2- ثواب الاعمال، صفحه 9 و کافی، جلد 2، صفحه 519، حدیث 1 و محاسن، جلد 1، صفحه 32( با مقداری تفاوت).

پس کجاست اعمال من؟! در جواب گفت: هرگاه عمل خیری انجام می دادی مردم را از آن آگاه می ساختی و دوست داشتی که در میان مردم به عنوان شخص خوبی به حساب آیی و از تو به نیکی یاد کنند، لذا به آنچه می خواستی رسیدی، این جواب بر آن عابد گران آمد و غمگین شد، خداوند بار دیگر پیکش را فرستاد و به او گفت: خدای تبارک و تعإِلىٰ می فرماید: (برای جبران گذشته) از همین لحظه خودت را در اختیار من قرار ده با صدقه ای که هر روز به عدد رگهای بدنت پرداخت می کنی. عرض کرد:

ای پروردگار من! آیا کسی توان چنین چیزی را دارد؟ جواب آمد: هر روز 360 مرتبه بگو:

«سُبْحانَ اَللَّهِ

تسبیح می گویم خدا را

وَ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ،

و حمد و سپاس از آنِ خداست

وَ لا اِلهَ اِلَّا اَللَّهُ وَ اَللَّهُ اکْبَرُ،

و معبودی جز خدا نیست و خدا بزرگتر از هر چیز است

وَ لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ الّا بِاَللَّهِ».(1)

و پناهگاه و نیرویی جز از سوی خداوند بلندمرتبه و باعظمت نیست.

11- در روایت دیگری از امام صادق علیه السلام آمده است که: هر کس به مدّت دو ماه پی درپی، هر روز چهارصد مرتبه کلمات ذیل را بگوید، خداوند علم و مال فراوان به او روزی می کند:

اسْتَغْفِرُاللَّهَ اَلَذی لا اِلهَ اِلَّا هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ،

آمرزش می طلبم از خدایی که معبودی جز او زنده و قائم به ذات خویش نیست،

الرَّحْمنُ الرَّحیمُ، بَدیعُ

بخشنده و مهربان و پدیدآورنده

السَّمواتِ وَالْأَرْضِ،

آسمانها و زمین است (آمرزشی)

مِنْ جَمیعِ ظُلْمی وَ جُرْمی

از تمامی ستم ها و گناه ها

وَ اِسْرافی عَلیٰ نَفْسی

و زیاده رَوی بر نفسم و

وَ اَتُوبُ الَیْهِ.(2)

به سوی او توبه می کنم.

***

12- «مرحوم کفعمی» و بزرگان دیگر روایت کرده اند که خواندن این دعا در هر روز، مستحب است:

اَللَّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِنُورِ وَجْهِکَ الْمُشْرِقِ

خدایا به حق نور درخشنده ذاتت

الْحَیِّ الْباقِی الْکَریمِ، وَ اَسْئَلُکَ

که زنده و پاینده و بزرگوار است از تو می خواهم

ص :948


1- دعوات راوندی، صفحه 135، حدیث 336 و بحارالانوار، جلد 84، صفحه 10، حدیث 18.
2- بحارالانوار، جلد 84، صفحه 20، حدیث 21.

بِنُورِ وَجْهِکَ الْقُدُّوسِ

و به حق نور و ذات پاکت

اَلَذی اشْرَقَتْ بِهِ السَّمواتُ،

که آسمانها را روشن کرده

و اِنْکَشَفَتْ بِهِ الظُّلُماتُ،

و پرده های ظلمت را کنار زده

وَ صَلُحَ عَلَیْهِ امْرُ الْأَوَّلینَ وَالْأخِرینَ،

و با آن کار تمامی مخلوقات اصلاح شده،

اَنْ تُصَلِّیَ عَلیٰ مُحَمَّدٍوَآلِهِ

از تو می خواهم که به محمّد و خاندان پاکش درود فرستی

وَ اَنْ تُصْلِحَ شَاْنی کُلَّهُ.(1)

و تمامی کارهایم را اصلاح کنی.

***

13- از امام باقر علیه السلام روایت شده است که فرمود: کسی که هر روز کلمات ذیل را بگوید خداوند مشکلات دنیا و آخرتش را حل می کند:

بِسْمِ اَللَّهِ، حَسْبِیَ اَللَّهُ،

به نام خدا، خدا برای من کافی است

تَوَکَّلْتُ عَلَی اَللَّهِ،

و بر او توکّل کرده ام،

اَللَّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ خَیْرَ اُمُوری کُلِّها،

خدایا خیر و نیکی تمام کارهایم را از تو می خواهم

وَ اَعُوذُ بِکَ مِنْ خِزْیِ الدُّنْیا

و از خواری در دنیا

وَ عَذابِ الْأخِرَةِ.(2)

و عذاب آخرت به تو پناهنده ام.

***

14- و نیز روایت شده است که هر کس هر روز هفت مرتبه دعای ذیل را بخواند خداوند مشکلات دنیا و آخرتش را کفایت می کند:

حَسْبِیَ اَللَّهُ رَبِّی اَللَّهُ

خداوندی که پروردگار من است برای من کافی است،

لا اِلهَ الّا هُوَ، عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ،

خدایی که معبودی جز او نیست، بر او توکّل می کنم

وَهُوَ رَبُّ الْعَرْشِ اَلْعَظیمِ.(3)

و او پروردگار عرش با عظمت است.

***

15- همچنین روایت شده است: هر کس در طول یک سال، هر روز این دعا را بخواند، از دنیا نمی رود تا جای خود را در بهشت ببیند:

سُبْحانَ الدَّآئِمِ الْقآئِمِ،

پاک و منزّه است (خدای) پاینده پابرجا،

سُبْحانَ الْقآئِمِ الدَّآئِمِ،

پاک و منزّه است (خدای) پابرجای پاینده،

سُبْحانَ الْواحِدِ الْأَحَدِ،

پاک و منزّه است (خدای) یگانه یکتا

ص :949


1- بلد الامین، صفحه 146 و بحارالانوار، جلد 84، صفحه 7، حدیث 10.
2- بحارالانوار، جلد 84، صفحه 6، حدیث 9.
3- همان مدرک، حدیث 8.

سُبْحانَ الْفَرْدِ الصَّمَدِ،

پاک و منزّه است (خدای) تنهای بی نیاز،

سُبْحانَ الْحَیِّ الْقَیُّومِ،

پاک و منزّه است (خدای) زنده قائم به ذات خویش،

سُبْحانَ اَللَّهِ وَبِحَمْدِهِ،

پاک و منزّه است خدا و به ستایشش مشغولم

سُبْحانَ الْحَیِّ اَلَذی لایَمُوتُ،

پاک و منزّه است (خدای) زنده ای که هرگز نمی میرد،

سُبْحانَ الْمَلِکِ الْقُدُّوسِ،

پاک و منزّه است (خدای) فرمانروای مقدّس،

سُبْحانَ رَبِ الْمَلائِکَةِ وَالرُّوحِ،

پاک و منزّه است پروردگارفرشتگان و روح،

سُبْحانَ الْعَلِیِّ الْأَعْلی

پاک و منزّه است (خدای) بلند مرتبه برتر،

سُبْحانَهُ وَ تَعإِلىٰ (1)

پاک و منزّه و برتر است او.

***

16- هنگام ظهر، نخستین کاری که انجام می دهی خواندن این دعا باشد، که امام باقر علیه السلام به یکی از یاران خود فرمود: محافظت بر این دعا کن همان گونه که از چشم هایت محافظت می کنی:

سُبْحانَ اَللَّهِ

تسبیح می گویم خدا را

وَ لا اِلهَ اِلَّا اَللَّهُ،

و معبودی جز خدا نیست

وَ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ اَلَذی لَمْ یَتَّخِذْ صاحِبَةً وَ لاوَلَداً،

و ستایش برای خداوندی است که نه فرزندی برای خود انتخاب کرده

وَلَمْ یَکُنْ لَهُ شَریکٌ فِی الْمُلْکِ،

و نه شریکی در حکومت دارد

وَلَمْ یَکُنْ لَهُ وَلِیٌّ مِنَ الذُّلِّ،

و نه بخاطر ضعف و ذلّت (حامی و) سرپرستی برای اوست

وَکَبِّرْهُ تَکْبیراً.(2)

و او را بسیار بزرگ بشمار.

یادآوری لازم: بدیهی است هدف از خواندن اذکار و دعاهای فوق تنها لقلقه زبان نیست بلکه افراد با ایمان باید در محتوای آنها بیندیشند و روح و جان و خلق و خوی خود را با آن تطبیق دهند، تا شاهد مقصود را در آغوش گیرند.

و نیز روشن است که انجام همه اینها برای همه کس میسّر نیست، هر کس به مقدار توانش می تواند از این خرمن عطرآگینِ اذکار و دعاها خوشه هایی بچیند و مشام جان خود را معطّر سازد، و در مسیر هدایت و خودسازی، هر روز گامهای برجسته تری بردارد.

ص :950


1- بحارالانوار، جلد 84، صفحه 6، حدیث 9.
2- مفتاح الفلاح، صفحه 186 و فقیه، جلد 1، صفحه 225، حدیث 675 و بحارالانوار، جلد 55، صفحه 167، حدیث 28.

فصل هشتم: دعاهای ایّام هفته

اشاره

دعاهای روزهای هفته که از امام سجاد علیه السلام نقل شده در عین فشردگی بسیار پرمحتوا و آموزنده و پرارزش است که هر کس آن را بخواند و روح و جان خود را با آن هماهنگ سازد به یقین سعادتمند خواهد شد و استفاده از این دعاها را به همه- مخصوصاً جوانان- توصیه می کنیم.(1)

دعای روز شنبه:

بِسْمِ اَللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ

به نام خداوند بخشنده مهربان

بِسْمِ اَللَّهِ کَلِمَةِ الْمُعْتَصِمینَ،

به نام خداوندی که سخن پناهجویان

وَ مَقالَةِ الْمُتَحَرِّزینَ،

و گفتار پناهندگان است

وَ اَعُوذُ بِاَللَّهِ مِنْ جَوْرِالْجآئِرینَ،

و از ستم ستمکاران

وَکَیْدِ الْحاسِدینَ،

و مکر حسودان

وَ بَغْیِ الظَّالِمینَ ،

و ظلم ظالمان به خدا پناه می برم،

وَ اَحْمَدُهُ فَوْقَ حَمْدِالْحامِدینَ،

و او را بیش از ستایش ستایندگان می ستایم،

اَللَّهُمَّ اَنْتَ الْواحِدُ بِلا شَریکٍ،

خدایا تویی یگانه بی شریک

وَالْمَلِکُ بِلا تَمْلیکٍ،

و فرمانروایی که حکومت به تو واگذار نشده

لا تُضادُّفی حُکْمِکَ،

و مخالفی در فرمانت نیست،

وَ لا تُنازَعُ فی مُلْکِکَ،

و در فرمانرواییت منازعی وجود ندارد

اَسْئَلُکَ اَنْ تُصَلِّیَ عَلیٰ مُحَمَّدٍ عَبْدِکَ

از تو می خواهم که بر محمّد، بنده

وَ رَسُولِکَ،

و فرستاده ات درود فرستی

وَ اَنْ تُوزِعَنی مِنْ شُکْرِ نَعْمائِکَ

و از شکر نعمتهایت به اندازه ای

ما یَبْلُغَنی فی غایَةِ رِضاکَ،

که مرا به نهایت خشنودیت برساند نصیبم کنی

و اِنْ تُعینَنی عَلیٰ طاعَتِکَ،

و بر بندگی

وَلُزُومِ عِبادَتِکَ،

و دوام عبادت

وَاسْتِحْقاقِ مَثُوبَتِکَ

و شایستگی پاداشت

بِلُطْفِ عِنایَتِکَ،

به واسطه لطف و عنایتت یاریم کنی

وَ تَرْحَمَنی بِصَدّی عَنْ مَعاصیکَ

و به واسطه منع از نافرمانیت

ما احْیَیْتَنی وَ تُوَفِّقَنی لِما

مادامی که زنده ام بر من رحم کنی،

ص :951


1- این دعاها در بحارالانوار، جلد 87 آمده است، ولی ما آن را مطابق نسخه های متداول نقل می کنیم و موارد تفاوت را در پاورقی یادآور می شویم.

یَنْفَعُنی ما اَبْقَیْتَنی

و در طول حیاتم بر آنچه که برایم سودمند است موفّقم بداری،

وَ اَنْ تَشْرَحَ بِکِتابِکَ صَدْری

و با کتابت (قرآن)، سینه ام را (برای درک حقایق آن) بگشایی

وَ تَحُطَّ بِتِلاوَتِهِ وِزْری

و با تلاوت آن گناهم را بزدایی،

وَ تَمْنَحَنِی السَّلامَةَ فی دینی وَ نَفْسی

و سلامت در دین و نفسم را عطایم کنی،

وَلٰاتُوحِشَ بی اَهْلَ

و نزدیکانم را از من نرنجانی.

اَنْسی وَ تُتِمَّ احْسانَکَ فیما بَقِیَ مِنْ عُمْری

و در باقیمانده عمرم احسانت را بر من تمام کنی،

کَمٰا احْسَنْتَ فیما مَضی

آن گونه که در طول عمرم به من احسان نموده ای

مِنْهُ، یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ.(1)

ای مهربان ترین مهربانان.

***

دعای روز یکشنبه:

بِسْمِ اَللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ

به نام خداوند بخشنده مهربان

بِسْمِ اَللَّهِ اَلَذی لا ارْجُو اِلَّا فَضْلَهُ،

به نام خداوندی که جز به فضل و احسانش امید ندارم،

وَ لا اخْشی اِلَّا عَدْلَهُ،

و جز از عدلش بیم ندارم،

وَ لا اعْتَمِدُ اِلَّاقَوْلَهُ،

و جز به گفتارش اعتماد ندارم،

وَ لااتَمَسَّکُ اِلَّا بِحَبْلِهِ،

و جز به ریسمانش چنگ نزنم،

بِکَ اسْتَجیرُ یا ذَا الْعَفْوِ وَ الرِّضْوانِ

ای صاحب گذشت و رضایت به تو پناهنده ام

مِنَ الظُّلْمِ وَ الْعُدْوانِ،

از ستم ودشمنی (مخلوقات)،

وَمِنْ غِیَرِ الزَّمانِ،

و از حوادث روزگار،

وَ تَواتُرِالْأَحْزانِ،

و غم های پی در پی،

وَ طَوارِقِ الْحَدَثانِ، وَ مِنِ

و بلاهای ناگهانی، و از

اَنْقِضآءِ الْمُدَّةِ قَبْلَ التَّأَهُّبِ وَ الْعُدَّةِ،

پایان یافتن عمر پیش از آمادگی و مهیّا شدنم،

وَ اَیَّاکَ اسْتَرْشِدُ

و تنها از تو راهنمایی می طلبم

لِما فیهِ الصَّلاحُ وَالْإِصْلاحُ،

برای آنچه مصلحت و اصلاح (من) در آن است و

وَ بِکَ اسْتَعینُ

تنها از تو کمک می گیرم

فیما یَقْتَرِنُ بِهِ النَّجاحُ وَالْإِنْجاحُ،

در آنچه رستگاری و موفقیّت من به آن نزدیک است

وَ اَیَّاکَ ارْغَبُ

و تنها به تو امیدوارم

فی لِباسِ الْعافِیَةِ وَتَمامِها،

در (بدست آوردن) لباس تندرستی

وَ شُمُولِ السَّلامَةِ

و سلامت کامل

وَ دَوامِها،

و فراگیر و دائمی،

وَاَعُوذُ بِکَ یا رَبِ

و ای پروردگار من

ص :952


1- بحارالانوار، جلد 87، صفحه 152، حدیث 11.

مِنْ هَمَزاتِ الشَّیاطینِ،

از وسوسه های شیطان ها به تو پناه می برم

وَ احْتَرِزُ بِسُلْطانِکَ مِنْ جَوْرِ السَّلاطینِ،

و از ستم پادشاهان به حکومت تو پناهنده ام،

فَتَقَبَّلْ ما کانَ مِنْ صَلاَتی وَصَوْمی

پس نمازو روزه ام را بپذیر

وَ اجْعَلْ غَدی وَ ما بَعْدَهُ

و فردا و روزهای بعد از آن را،

اَفْضَلَ مِنْ ساعَتی

بهتر از این ساعت

وَیَوْمی

و امروزم قرار ده

وَ اعِزَّنی فی عَشیرَتی

و مرا در میان خانواده

وَ قَوْمی وَ احْفَظْنی

و فامیلم عزیز گردان

فی یَقْظَتی وَ نَوْمی

و در خواب و بیداری حفظم کن

فَاَنْتَ اَللَّهُ خَیْرٌحافِظاً،

پس تویی خدایی که بهترین نگهبانی

وَ اَنْتَ اَرْحَمُ الرَّاحِمینَ،

و تو مهربان ترین مهربانانی،

اَللَّهُمَّ اِنّی اَبْرَءُ اِلَیْکَ فی

خدایا در این روز و

یَوْمی هذا وَ ما بَعْدَهُ مِنَ الْاحادِ،

یکشنبه های بعد،

مِنَ الشِّرْکِ وَ الْإِلْحادِ،

از شرک و بی دینی به درگاهت بیزاری می جویم،

وَ اُخْلِصُ لَکَ دُعآئی تَعَرُّضاً لِلْإِجابَةِ،

و برای اجابت دعایم مخلصانه تورا می خوانم،

وَ اُقیمُ نَفْسی عَلی طاعَتِکَ رَجآءً لِلْإِثابَةِ، فَصَلِ

و به امید پاداشت نفسم را بر بندگیت وادار می کنم، پس

عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ خَیْرِ خَلْقِکَ،

بر محمّد و خاندان پاکش که بهترین مخلوقات تو

الدَّاعی إِلىٰ حَقِّکَ،

و دعوت کنندگان به حقّانیت تو هستند درود فرست،

وَاَعِزَّنی بِعِزِّکَ اَلَذی لایُضامُ،

و مرا با عزّت جاودانه ات عزیز گردان،

وَ احْفَظْنی بِعَیْنِکَ اَلَّتی لا تَنامُ،

و با دیدگانت که هرگز به خواب نمی رود حفظم کن،

وَ اخْتِمْ بِالْاَنْقِطاعِ اِلَیْکَ اَمْری

و کارم را به دست خودت

وَبِالْمَغْفِرَةِ عُمْری

و عمرم را با آمرزش پایان ده،

اِنَّکَ اَنْتَ الْغَفُورُ الرَّحیمُ.(1)

که تو آمرزنده و مهربانی.

***

دعای روز دوشنبه:

بِسْمِ اَللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ

به نام خداوند بخشنده مهربان

اَلْحَمْدُ لِلَّهِ

حمد و سپاس از آنِ خداوندی است

اَلَذی لَمْ یُشْهِدْ اَحَداً حینَ فَطَرَ السَّمواتِ وَ الْارْضَ،

که در زمان آفرینش آسمانها و زمین کسی را گواه نگرفت،

ص :953


1- بحارالانوار، جلد 87، صفحه 164، حدیث 15.

وَ لَااتَّخَذَ مُعیناً حینَ بَرَءَ النَّسَماتِ،

و دروقت آفرینش مخلوقات یاوری برای خود نگرفت،

لَمْ یُشارَکْ فِی الْإِلهِیَّةِ،

و در معبودیّتش شریکی ندارد،

وَ لَمْ یُظاهَرْ فِی الْوَحْدانِیَّةِ،

و در یگانگیش پشتیبانی ندارد،

کَلَّتِ الْالْسُنُ عَنْ غایَةِ صِفَتِهِ،

و زبانها از توصیفش

وَ الْعُقُولُ عَنْ کُنْهِ مَعْرِفَتِهِ،

و عقل ها از شناخت کنه ذاتش عاجزند،

وَتَواضَعَتِ الْجَبابِرَةُ لِهَیْبَتِهِ،

و متکبّران در برابر هیبتش سر تسلیم فرود آورند،

وَ عَنَتِ الْوُجُوهُ لِخَشْیَتِهِ،

و همه صورت ها از ترس او فروتنی کنند،

وَ اَنْقادَ کُلُّ عَظیمٍ لِعَظَمَتِهِ،

و بزرگان به خاطرعظمتش مطیع گردند،

فَلَکَ اَلْحَمْدُ مُتَواتِراً مُتَّسِقاً،

حمد و سپاس پیوسته و مرتّب

وَ مُتَوالِیاً مُسْتَوْسِقاً،

و پی در پی و هماهنگ از آن توست

وَصَلَواتُهُ عَلیٰ رَسُولِهِ اَبَداً، وَ سَلامُهُ

و درودها و سلام خدا بر رسولش باد،

دآئِماً سَرْمَداً،

همیشگی و دائمی و ابدی

اَللهُمَّ اجْعَلْ اوَّلَ یَوْمی هذاصَلاحاً،

خدایا آغاز امروزم راخیر و نیکی

وَ اَوْسَطَهُ فَلاحاً،

و وسط آن را رستگاری

وَ آخِرَهُ نَجاحاً(1)،

و پایانش را موفقیّت قرار ده،

وَاَعُوذُ بِکَ مِنْ یَوْمٍ اَوَّلُهُ فَزَعٌ،

و از روزی که آغازش وحشت و

وَ اَوْسَطُهُ جَزَعٌ،

میان آن ناِلٰه

وَ آخِرُهُ وَجَعٌ،

و پایانش درد است به تو پناه می برم،

اَللهُمَّ اِنّی اَسْتَغْفِرُکَ

خدایا از تو آمرزش می طلبم

لِکُلِّ نَذْرٍ نَذَرْتُهُ،

برای هر نذری که کرده ام

وَکُلِّ وَعْدٍ وَعَدْتُهُ،

و هر وعده ای که داده ام

وَ کُلِّ عَهْدٍ عاهَدْتُهُ ثُمَّ لَمْ افِ بِهِ،

و هر عهد و پیمانی که بسته ام و به آن وفا ننموده ام،

وَ اَسْئَلُکَ فی مَظالِمِ

و از تو می خواهم در مورد ظلم هایی که

عِبادِکَ عِنْدی ،

در حقّ بندگانت کرده ام،

فَاَیَّما عَبْدٍ مِنْ عَبیدِکَ

پس هر بنده ای از بندگانت

اَوْ امَةٍ مِنْ امآئِکَ،

یا کنیزی از کنیزهایت

مَظْلِمَةٌ ظَلَمْتُها اَیَّاهُ فی نَفْسِهِ، اَوْ فی عِرْضِهِ اَوْ فی مالِهِ، اَوْ فی اهْلِهِ

که از جانب من نسبت به او در مورد خود یا آبرو یا مالش یا خانواده

کانَتْ لَهُ قِبَلی وَوَلَدِهِ،

و فرزندش ظلمی شده

اَوْ غیبَةٌ اغْتَبْتُهُ بِها،

یا او را غیبتی نموده ام

اَوْ تَحامُلٌ عَلَیْهِ بِمَیْلٍ اَوْ هَویً،

یا چیزی را از روی میل یا هوای نفس

اَوْ انَفَةٍ اَوْ حَمِیَّةٍ،

یا تکبّر یا تعصّب

اَوْ رِیآءٍ اَوْ عَصَبِیَّةٍ،

یا ریا یا خشم،

غآئِباً کانَ اَوْ شاهِداً،

چه در پشت سر یا حضورش،

وَ حَیّاً کانَ اَوْ مَیِّتاً،

و چه در حیات و چه در بعد از مردنش بر او تحمیل نموده ام

ص :954


1- بحارالانوار: و أوسطه نجاحاً و آخره فلاحاً.

فَقَصُرَتْ یَدی

و دستم کوتاه است

وَضاقَ وُسْعی عَنْ رَدِّها الَیْهِ،

و توانایی جبران آن

وَ التَّحَلُّلِ مِنْهُ، فَاَسْئَلُکَ

و طلب حلیّت از او را ندارم،

یا مَنْ یَمْلِکُ

پس ای برآورنده

الْحاجاتِ وَ هِیَ مُسْتَجیبَةٌ بِمَشِّیَّتِهِ،

حاجات که حاجت ها به خواست تو برآورده شده

وَ مُسْرِعَةٌ إِلىٰ اَرادَتِهِ،

و با اراده ات سرعت پذیرد،

اَنْ تُصَلِّیَ

از تو می خواهم که درود فرستی

عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ،

بر محمّد و خاندان پاکش

و اَنْ تُرْضِیَهُ عَنّی بِمٰا شِئْتَ،

و آن گونه که خواهی او را از من راضی کنی،

وَ تَهَبَ لی مِنْ عِنْدِکَ رَحْمَةً،

و از نزدت رحمتی به من ببخشی،

انَّهُ لا تَنْقُصُکَ الْمَغْفِرَةُ،

زیرا که آمرزشت (چیزی) از تو نکاهد

وَ لا تَضُرُّکَ الْمَوْهِبَةُ، یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ،

و بخششت زیانی به تو نرساند ای مهربان ترین مهربانان،

اَللهُمَّ اَوْلِنی فی کُلِّ یَوْمِ اثْنَیْنِ

خدایا در هر روز دوشنبه

نِعْمَتَیْنِ مِنْکَ ثِنْتَیْنِ، سَعادَةً

دو نعمت از نزدت به من ببخش، یکی سعادت

فی اوَّلِهِ بِطاعَتِکَ،

در ابتدای روز به واسطه بندگیت

وَ نِعْمَةً فی آخِرِهِ بِمَغْفِرَتِکَ،

و دیگری نعمت در انتهای روز به واسطه آمرزشت،

یا مَنْ هُوَ الْإِلهُ، وَ لا یَغْفِرُ

ای که فقط او معبود است و کسی جز او

الذُّنُوبَ سِواهُ.(1)

گناهان را نیامرزد.

***

دعای روز سه شنبه:

بِسْمِ اَللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ

به نام خداوند بخشنده مهربان

اَلْحَمْدُ لِلَّهِ وَ اَلْحَمْدُ حَقُّهُ،

حمد و سپاس از آنِ خداوند است و ستایش فراوان حقّ اوست

کَمٰا یَسْتَحِقُّهُ حَمْداً کَثیراً،

آن گونه که شایسته اوست

وَ اَعُوذُ بِهِ مِنْ شَرِّنَفْسی

و از شرّنفسم به او پناه می برم،

اِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ اِلَّا ما رَحِمَ رَبّی

چرا که نفس به بدی فرمان می دهد مگر اینکه پروردگارم رحم کند،

وَ اَعُوذُ بِهِ مِنْ شَرِّالشَّیْطانِ

و پناه می برم از شرشیطانی

اَلَذی یَزیدُنی ذَنْباً إِلىٰ ذَنْبی

که گناهی بر گناهم می افزاید به او،

وَ اَحْتَرِزُ بِهِ مِنْ کُلِّ جَبَّارٍ فاجِرٍ،

و از (شرّ) هر ستمگر گستاخ و

ص :955


1- بحارالانوار، جلد 87، صفحه 176، حدیث 21.

وَسُلْطانٍ جآئِرٍ،

فرمانروای ظالم

وَ عَدُوٍّ قاهِرٍ،

و دشمن قوی به او پناه می برم،

اَللهُمَّ اجْعَلْنی مِنْ جُنْدِکَ

خدایا مرا از سپاهیانت قرار ده

فَانَّ جُنْدَکَ هُمُ الْغالِبُونَ،

زیرا فقط سپاه توپیروز است

وَ اجْعَلْنی مِنْ حِزْبِکَ،

و مرا از گروه خود قرار ده،

فَانَّ حِزْبَکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ،

زیرا فقط گروه تو رستگار است،

وَاجْعَلْنی مِنْ اَوْلِیآئِکَ،

و مرا ازدوستانت قرار ده،

فَانَّ اَوْلِیآئَکَ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ،

زیرا دوستان تو ترس و غمی ندارند،

اَللَّهُمَّ اصْلِحْ لی دینی

خدایا دینم را اصلاح کن که

فَانَّهُ عِصْمَةُ اَمْری

نگهدارنده کار من است،

وَ اصْلِحْ لی اخِرَتی

و آخرتم را نیز اصلاح کن

فَانَّها دارُ مَقَرّی

که جایگاه اقامت من،

وَ اِلَیْها مِنْ

و راه فرار من از

مُجاوَرَةِ اللِّئامِ مَفَرّی

همنشینی فرومایگان است

وَ اجْعَلِ الْحَیاةَ زِیادَةً لی

و زندگی را برایم مایه فزونی

فی کُلِّ خَیْرٍ، وَ الْوَفاةَ

در انجام کار خیر قرار ده و مرگ

راحَةً لی مِنْ کُلِّ شَرٍّ،

مرا مایه آسایش از هر شرّی قرار ده،

اَللهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ خاتَمِ النَّبِیّینَ،

خدایا بر محمّد خاتم پیامبران

وَ تَمامِ عِدَّةِ الْمُرْسَلینَ،

و تکمیل کننده عددفرستادگان

وَ عَلیٰ آلِهِ الطَّیِّبینَ الطَّاهِرینَ،

و بر خاندان پاک و پاکیزه اش

وَاصْحابِهِ الْمُنْتَجَبینَ،

و یاران برگزیده اش درود فرست،

وَ هَبْ لی فِی الثُّلاثاءِ ثَلاثاً،

و سه چیز را در روز سه شنبه به من عطا کن،

لا تَدَعْ لی ذَنْباً اِلَّا غَفَرْتَهُ،

گناهانم را بیامرز

وَ لا غَمّاً اِلَّا اذْهَبْتَهُ،

و اندوهم را برطرف کن

وَ لا عَدُوّاً اِلَّا دَفَعْتَهُ،

و دشمن را از من دور گردان

بِبِسْمِ اَللَّهِ خَیْرِ الْأَسْمآءِ،

به حق نام خدا که بهترین نامهاست،

بِسْمِ اَللَّهِ رَبِّ الْارْضِ وَ السَّمآءِ،

به نام خداوندی که پروردگار آسمان و زمین است طلب می کنم

اسْتَدْفِعُ کُلَّ مَکْرُوهٍ

دفع هر ناپسندی را

اَوَّلُهُ سَخَطُهُ،

که اوّلین آن خشم خداست

وَ اسْتَجْلِبُ کُلَّ مَحْبُوبٍ

و طلب می کنم بدست آوردن هر کار پسندیده ای

اَوَّلُهُ رِضاهُ،

که اوّلین آن رضایت اوست

فَاخْتِمْ لی مِنْکَ بِالْغُفْرانِ،

پس با آمرزشت کارم را به پایان رسان

یا وَلِیَّ الْإِحْسانِ.(1)

ای صاحب نیکی و احسان.

ص :956


1- بحارالانوار، جلد 87، صفحه 187، حدیث 27.

دعای روز چهارشنبه:

بِسْمِ اَللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ

به نام خداوند بخشنده مهربان

اَلْحَمْدُللَّهِ اَلَذی جَعَلَ اللَّیْلَ لِباساً،

حمد و سپاس از آنِ خداوندی است که شب را پوشش

وَ النَّوْمَ سُباتاً،

و خواب را مایه آسایش

وَ جَعَلَ النَّهارَ نُشُوراً،

و روز را شروع دوباره زندگی قرار داد

لَکَ اَلْحَمْدُ

حمد و سپاس از آنِ توست

اَنْ بَعَثْتَنی مِنْ مَرْقَدی

که مرا از بسترم برانگیختی،

وَ لَوْ شِئْتَ جَعَلْتَهُ سَرْمَداً،

و اگر می خواستی خوابم را همیشگی قرار می دادی،

حَمْداً دائِماً

(حمد و سپاس از آنِ توست) حمدی پیوسته

لا یَنْقَطِعُ اَبَداً،

و همیشگی و جاویدان،

وَ لا یُحْصی لَهُ الْخَلائِقُ عَدَداً،

که مخلوقات توان احصای عدد آن را ندارند،

اَللَّهُمَّ لَکَ اَلْحَمْدُ اَنْ خَلَقْتَ

خدایا حمد و سپاس از آنِ توست که آفریدی

فَسَوَّیْتَ،

سپس منظّم کردی،

وَقَدَّرْتَ وَ قَضَیْتَ،

و تقدیر نموده و حکم کردی،

وَ اَمَتَّ وَ اَحْیَیْتَ،

و میرانده و زنده کردی

وَ اَمْرَضْتَ وَ شَفَیْتَ،

و بیمار نموده و شفا بخشیدی

وَعافَیْتَ وَابْلَیْتَ،

و سلامتی داده و گرفتار نمودی،

وَعَلَی الْعَرْشِ اسْتَوَیْتَ،

و بر عرش مسلّط شده

وَ عَلَی الْمُلْکِ احْتَوَیْتَ،

و بر آنچه در تصرّف توست احاطه داری

اَدْعُوکَ دُعآءَ مَنْ ضَعُفَتْ وَسیلَتُهُ،

تو را می خوانم همانند کسی که دستاویزش ضعیف است

وَ اَنْقَطَعَتْ حیلَتُهُ،

و چاره اش قطع شده

وَ اقْتَرَبَ اجَلُهُ،

و مرگش نزدیک است

وَتَدانی فِی الدُّنْیا امَلُهُ،

و در دنیا آرزویش کم شده،

وَ اِشْتَدَّتْ إِلىٰ رَحْمَتِکَ فاقَتُهُ،

و نیازش به رحمتت زیاد شده،

وَ عَظُمَتْ لِتَفْریطِهِ حَسْرَتُهُ،

و به خاطر کوتاهی افسوسش افزون گشته،

وَ کَثُرَتْ زَلَّتُهُ وَ عَثْرَتُهُ،

و لغزش و خطایش بسیار گشته

وَخَلُصَتْ لِوَجْهِکَ تَوْبَتُهُ، فَصَلِّ عَلیٰ

و توبه اش به درگاهت خالص شده، پس بر

مُحَمَّدٍ خاتَمِ النَّبِیّینَ،

محمّد خاتم پیامبران

وَ عَلیٰ اَهْلِ بَیْتِهِ الطَّیِّبینَ الطَّاهِرینَ،

و بر خاندان پاک و پاکیزه اش درود فرست،

وَ ارْزُقْنی شَفاعَةَ مُحَمَّدٍ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ،

و شفاعت محمّد- که درود خدا بر او و خاندان پاکش باد- را روزیم کن

وَ لا تَحْرِمْنی صُحْبَتَهُ،

و از مصاحبت با او محرومم مکن،

اِنَّکَ اَنْتَ اَرْحَمُ الرَّاحِمینَ،

زیرا تومهربان ترین مهربانانی،

اَللهُمَّ اقْضِ لی فِی الْأَرْبَعآءِ ارْبَعاً،

خدایا در روز چهارشنبه چهار خواسته مرا برآور،

اجْعَلْ قُوَّتی فی طاعَتِکَ،

توانم رادر بندگیت

وَ نَشاطی فی عِبادَتِکَ،

و نشاطم را در عبادتت

وَ رَغْبَتی فی ثَوابِکَ،

و اشتیاقم را در پاداشت

وَزُهْدی فیما

و چشم پوشیم را در آنچه

ص :957

یُوجِبُ لی إِلَىٰمَ عِقابِکَ،

موجب عذاب سخت توست قرار ده،

اِنَّکَ لَطیفٌ لِما تَشآءُ.(1)

زیرا تو به آنچه خواهی مهربانی.

***

دعای روز پنج شنبه:

بِسْمِ اَللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ

به نام خداوند بخشنده مهربان

اَلْحَمْدُ لِلَّهِ اَلَذی اَذْهَبَ اللَّیْلَ مُظْلِماً بِقُدْرَتِهِ،

حمد و سپاس از آنِ خداوندی است که با قدرتش شب تاریک را بُرده

وَ جآءَ بِالنَّهارِ مُبْصِراً بِرَحْمَتِهِ،

و روز روشن را با رحمتش می آورد،

وَ کَسانی ضِیآئَهُ وَ اَنَا فی نِعْمَتِهِ،

و نورش مرا فرا گرفته در حالى که من در ناز و نعمتش بودم،

اَللهُمَّ فَکَما اَبْقَیْتَنی لَهُ

خدایا همان گونه که مرا تا این روز نگهداشتی

فَابْقِنی لِأَمْثالِهِ،

پس برای روزهای مانند آن نیز نگهدار،

وَ صَلِّ عَلَی النَّبِیِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ،

و بر پیامبرت محمّد و خاندانش درود فرست،

وَ لا تَفْجَعْنی فیهِ وَ فی غَیْرِهِ مِنَ

و در این روز و غیر آن از

اللَّیإِلىٰ وَ الْأَیَّامِ، ب

شبها و روزها

ِارْتِکابِ الْمَحارِمِ وَاکْتِسابِ الْمَأثِمِ،

به خاطر ارتکاب حرام ها و انجام گناهان غصّه دارم مکن،

وَ ارْزُقْنی خَیْرَهُ

و خیر این روز و

وَخَیْرَ ما فیهِ وَخَیْرَ ما بَعْدَهُ،

آنچه در آن است و آنچه بعد از آن است را روزیم گردان،

وَاصْرِفْ عَنّی شَرَّهُ وَشَرَّ ما فیهِ

و شرّ این روز و آنچه در آن است

وَ شَرَّما بَعْدَهُ،

و آنچه بعد از آن است را از من دور کن

اَللَّهُمَّ اِنّی بِذِمَّةِ الْإِسْلامِ اَتَوَسَّلُ اِلَیْکَ،

خدایا من در پناه اسلام به تو متوسّل می شوم

وَ بِحُرْمَةِ الْقُرْآنِ اعْتَمِدُ عَلَیْکَ،

و به حرمت قرآن بر تو اعتماد می کنم و به واسطه

وَبِمُحَمَّدٍ الْمُصْطَفی صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ

محمّد برگزیده- که درود خدا بر او و خاندان پاکش باد-

وَ آلِهِ اَسْتَشْفِعُ لَدَیْکَ،

به درگاهت شفاعت می طلبم،

فَاعْرِفِ اَللهُمَ ذِمَّتِیَ اَلَّتی رَجَوْتُ بِها قَضآءَ حاجَتی یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ،

خدایا پیمانی را که به واسطه آن امید برآورده شدن حاجتم را دارم بپذیر،

اَللهُمَّ اقْضِ

ای مهربان ترین مهربانان، خدایا

لی فِی الْخَمیسِ خَمْساً،

در روز پنج شنبه پنج حاجت مرا برآور

لا یَتَّسِعُ لَها اِلَّا کَرَمُکَ،

که جز کرم تو گنجایش آن را نداشته

وَ لا یُطیقُها اِلَّا نِعَمُکَ،

و جز نعمت بخشیت ظرفیت آن را ندارد

ص :958


1- بحارالانوار، جلد 87، صفحه 200، حدیث 33.

سَلامَةً اقْوی بِها عَلیٰ طاعَتِکَ،

(نعمت) سلامتی که به واسطه آن بر بندگیت قدرت یابم،

وَعِبادَةً اسْتَحِقُّ بِها جَزیلَ مَثُوبَتِکَ،

(توفیق انجام) عبادتی که به واسطه آن مستحق پاداش بزرگت باشم

وَسَعَةً فِی الْحالِ مِنَ الرِّزْقِ الْحَلالِ،

و گشایشی از راه روزی حلال در حالم،

وَ اَنْ تُؤْمِنَنی

و آرامشی با ایمنیت

فی مَواقِفِ الْخَوْفِ بِامْنِکَ،

در مکان های ترسناک و

وَ تَجْعَلَنی مِنْ طَوارِقِ الْهُمُومِ

پناهی از هجوم اندوه ها

وَالْغُمُومِ فی حِصْنِکَ،

و غصّه ها در جوارت، و

وَصَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ،

بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست

وَاجْعَلْ تَوَسُّلی بِهِ شافِعاً، یَوْمَ الْقِیمَةِ نافِعاً(1)،

و توسّلم را به او برای شفاعت در روز قیامت (به حالم) سودمند گردان،

اِنَّکَ اَنْتَ اَرْحَمُ الرَّاحِمینَ.(2)

زیرا تو مهربان ترین مهربانانی.

دعای روز جمعه:

بِسْمِ اَللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ

به نام خداوند بخشنده مهربان

اَلْحَمْدُ لِلَّهِ

حمد و سپاس از آنِ خداوندی است

الْأَوَّلِ قَبْلَ الْإِنْشآءِ وَ الْإِحْیآءِ،

که اوّل است پیش از آفرینش و زنده کردن،

وَ الْاخِرِ بَعْدَ فَنآءِ الْأَشْیآءِ،

و آخر است بعد از نابود شدن تمام اشیا،

الْعَلیمِ اَلَذی لا یَنْسی

خداوند دانایی که از یاد نمی برد

مَنْ ذَکَرَهُ،

هر کس او را یاد کند

وَ لا یَنْقُصُ مَنْ شَکَرَهُ،

و نکاهد (نعمتش را) از هر کس که او را سپاس گوید،

وَ لا یَخیبُ مَنْ دَعاهُ،

و ناامید نکند آن کس که او را

وَ لا یَقْطَعُ رَجآءَ مَنْ رَجاهُ،

بخواند و قطع نکند امید کسی را که به او امید بندد،

اَللَّهُمَّ اِنّی اشْهِدُکَ

خدایا من تو را گواه می گیرم

وَ کَفی بِکَ شَهیداً،

و گواهی تو کافی است

وَاشْهِدُ جَمیعَ مَلائِکَتِکَ

و گواه می گیرم تمامی فرشتگان

وَسُکَّانَ سَماواتِکَ وَ حَمَلَةَ عَرْشِکَ، وَ

و ساکنان آسمانها و حاملان عرشت و

مَنْ بَعَثْتَ مِنْ اَنْبِیآئِکَ وَرُسُلِکَ،

پیامبر و فرستادگانی که مبعوث کرده ای

وَ اَنْشَاْتَ مِنْ اصْنافِ خَلْقِکَ،

و آنچه از مخلوقاتت آفریده ای (گواه می گیرم)

اِنّی اَشْهَدُ اِنَّکَ اَنْتَ

که من گواهی می دهم تو

ص :959


1- بحارالانوار: وَاجْعَلهُ لی شافعاً، وَ اجْعَلْ توسُّلی یوم القیامة نافعاً.
2- بحارالانوار، جلد 87، صفحه 211، حدیث 39.

اَللَّهُ لا اِلهَ اِلَّا اَنْتَ،

خدایی هستی که معبودی جز تو نیست،

وَحْدَکَ لا شَریکَ لَکَ وَ لا عَدیلَ،

یگانه ای که شریک و همتایی نداری،

وَ لا خُلْفَ لِقَوْلِکَ وَ لا تَبْدیلَ،

دوگانگی و تغییری در گفتارت نیست

وَ انَّ مُحَمَّداً صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ عَبْدُکَ وَرَسُولُکَ،

و این که محمّد- که درود خدا بر او و خاندان پاکش باد- بنده و فرستاده توست،

ادّی ما حَمَّلْتَهُ الَی الْعِبادِ،

که آنچه برای رساندن به بندگان به عهده اش گذاشتی بجا آورده

وَ جاهَدَ فِی اَللَّهِ عَزَّوَجَلَّ حَقَّ الْجِهادِ،

و در راه خداوند عزیز و گرامی به شایستگی جهاد نمود

وَ انَّهُ بَشَّرَ بِمٰاهُوَ حَقٌّ مِنَ الثَّوابِ،

و به پاداشی که حق است بشارت داد

وَ اَنْذَرَ بِمٰا هُوَ صِدْقٌ مِنَ الْعِقابِ،

و از کیفری که حق است ترسانید،

اَللَّهُمَّ ثَبِّتْنی عَلیٰ

خدایا مادامی که زنده ام مرا

دینِکَ ما احْیَیْتَنی

بر دینت ثابت قدم بدار،

وَ لا تُزِغْ قَلْبی بَعْدَ اِذْ هَدَیْتَنی

و بعد از آنکه هدایتم نمودی گمراه مکن،

وَ هَبْ لی مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَةً،

و از جانب خودرحمتی به من ببخش

اِنَّکَ اَنْتَ الْوَهَّابُ،

زیرا تو بسیار بخشنده ای،

صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَعَلی آلِ مُحَمَّدٍ، وَ اجْعَلْنی

بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست و مرا از

مِنْ اتْباعِهِ وَ شیعَتِهِ،

پیروان و شیعیانش قرار ده

وَ احْشُرْنی فی زُمْرَتِهِ،

و در گروه او محشورم گردان،

وَوَفِّقْنی لِأَدآءِ فَرْضِ

و موفّقم بدار بر انجام واجبات در

الْجُمُعاتِ،

روزهای جمعه

وَ ما اَوْجَبْتَ عَلَیَّ فیها مِنَ الطَّاعاتِ،

و آنچه از طاعات بر من واجب فرموده ای

وَقَسَمْتَ لِأَهْلِها مِنَ

و (موفّقم بدار) بر آن

الْعَطآءِ فی یَوْمِ الْجَزآءِ،

پاداشی که در روز قیامت به اهل آن قسمت نموده ای

اِنَّکَ اَنْتَ الْعَزیزُ الْحَکیمُ.(1)

زیرا تو گرامی و دانایی.

نکته:

چقدر خوب است که همه اهل ایمان- مخصوصاً جوانان-

در این دعاهای کوتاه و پرمحتوای روزهای هفته دقّت کنند که درس های بسیار مهمّی در آنها نهفته است.

هر گاه بعد از نماز صبح این دعاهای کوتاه خوانده شود و کمی در معانی آن دقّت گردد می تواند در تمام روز، روح انسان را سرشار از عشق به خدا و توجّه به مسئولیّت های دینی و اخلاقی و اجتماعی نماید.

ص :960


1- بحارالانوار، جلد 87، صفحه 133، حدیث 2.

فصل نهم: فضیلت و اعمال شب و روز جمعه

اشاره

کسی که بخواهد بر اساس روایت «إِنَّ لِلَّهِ فِی أَیَّامِ دَهْرِکُمْ نَفَحاتٌ أَلا فَتَرصَّدُوا لَها»(1)

در انتظار فرصتهای مناسب و مترصّد وزش نسیمهای رحمت باشد، باید بداند که یکی از بهترین فرصتها، فرصت شب و روز جمعه است؛ فرصتی که می تواند در آن، هم مغفرت حضرت حق را به سوی خویش جلب کند و هم رحمتش را؛ با مغفرت، گناهان گذشته را بپوشاند و با رحمت، کمبودها را جبران نموده، و نیروی تازه برای تلاشی جدید در روزهای آینده به دست آورد.

آنچه بر این نکته دلالت دارد، تعبیرات فراوانی است که در روایات اهل بیت علیهم السلام در این زمینه وارد شده که به بعضی از آنها اشاره می شود:

1- از روایتی که امام صادق علیه السلام از پدران خود از رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله نقل می کند به دست می آید:

خدایی که در میان انبیا، پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله را و در میان اوصیا، امیر مؤمنان علی علیه السلام را و در میان ماهها، رمضان را و در میان شبها، لیلةالقدر را برگزید، در میان روزها، روز جمعه را انتخاب کرده است.(2) و در تعبیری دیگر از امام صادق علیه السلام آمده است: «خداوند در تمام اشیا، چیزی را برگزیده است و از میان ایّام، روز جمعه را».(3) 2- در حدیث دیگری از امام باقر علیه السلام می خوانیم: خورشید بر روزی طلوع نکرد که با فضیلت تر از روز جمعه باشد.(4) 3- به سندهای معتبر از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل شده است که: فرشته ای از ابتدا تا انتهای شب جمعه (از سوی پروردگار) ندا می دهد: «آیا تقاضا کننده ای هست تا عطایش کنم؟ آیا توبه کننده ای هست تا توبه اش را بپذیرم؟ آیا استغفار کننده ای هست تا مورد مغفرتش قرار دهم؟ ای کسی که طالب خیری! به سوی من آی، و ای کسی که طالب شرّی! دست نگه دار» پیوسته این ندا را می دهد تا این که صبح طلوع کند، زمانی که صبح طلوع کرد به جایگاه خودش در ملکوت آسمان برمی گردد.(5) نظیر همین بیان به سند معتبر دیگر (مطابق روایتی از امام صادق علیه السلام)، در ارتباط با حاجات دنیا و

ص :961


1- عوالى اللئإِلَىٰ، جلد 1، صفحه 296، حدیث 195.
2- کمال الدین، جلد 1، صفحه 281، حدیث 32.
3- کافی، جلد 3، صفحه 413، حدیث 3.
4- همان مدرک، حدیث 1.
5- فقیه، جلد 1، صفحه 421، حدیث 1240.

آخرت، توبه از گناهان، زیاد شدن روزی، شفای بیماران، خلاصی از زندان و نجات از ظلم، از فوق عرش از جانب خداوند سبحان، ندا داده می شود.(1) 4- به سند معتبر از امام صادق علیه السلام نقل شده که حضرت یعقوب علیه السلام به فرزندانش وعده داد و فرمود: «به زودی برای شما استغفار می کنم» (

سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَکُمْ رَبِّی (2)

و زمانی که برای این استغفار در نظر گرفت تا درخواست او مورد قبول واقع گردد، سحرگاهان شب جمعه بود.(3) 5- مستحب است روز جمعه، خصوصاً جمعه ماه رمضان، زودتر از روزهای دیگر به مسجد رود، چون از روایت امام باقر علیه السلام بدست می آید که ملائکه مقرّبین، روز جمعه فرود می آیند و اسامی واردشوندگان به مسجد را می نویسند.(4) 6- طبق بعضی از روایات قائم آل محمّد- عجّل اللَّه تعإِلىٰ فرجه الشریف- در روز جمعه ظهور می کند.(5) باید همواره- به خصوص در روزهای جمعه- به یاد آن حضرت باشیم و جلسات خود را با یاد آن منجی جهان بشریت نورانی کنیم و تعجیل در ظهورش را از خداوند قادر متعال بخواهیم.

اعمال شب جمعه:

اعمالى که برای شب جمعه نقل شده، بسیار فراوان است، در این جا به ذکر بعضی از آنها اکتفا می شود:

1- ذکر

لا إلهَ اِلَّا اَللَّهُ، سُبْحانَ اَللَّهِ واَلْحَمْدُ لِلَّهِ را زیاد بگوید که سبب لطف ویژه خداوند است.(6) 2- قابل توجّه است که از بعضی از روایات استفاده می شود که خوب است از روز پنج شنبه به استقبال شب و روز جمعه رود و چیزی که سبب ضعف او برای انجام عبادات جمعه می شود میل نکند.(7) به سند معتبر از امام باقر علیه السلام نقل شده که فرمود: به خدا قسم به من خبر داده شد که اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله از روز پنج شنبه خود را برای روز جمعه آماده می کردند، چون فرصت جمعه برای مسلمین فرصتی محدود است.(8) و نیز مستحب است در آخر روز پنج شنبه به این صورت استغفار کند:

اَسْتَغْفِرُ اللَّهَ اَلَذی لا اِلهَ اِلَّا هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ،

از خداوندی که معبودی جز او زنده و پاینده نیست آمرزش می طلبم

وَ اَتُوبُ الَیْهِ تَوْبَةَ عَبْدٍ

و به درگاهش توبه می کنم، همانند

ص :962


1- فقیه، جلد 1، صفحه 420، حدیث 1239.
2- سوره یوسف، آیه 98.
3- فقیه، جلد 1، صفحه 422، حدیث 1242.
4- کافی، جلد 3، صفحه 413، حدیث 2.
5- خصال، جلد 2، صفحه 394، حدیث 101.
6- بحارالانوار، جلد 86، صفحه 314، حدیث 21.
7- فقیه، جلد 1، صفحه 427، حدیث 1261.
8- کافی، جلد 3، صفحه 415، حدیث 10.

خاضِعٍ مِسْکینٍ مُسْتَکینٍ

توبه بنده فروتن فقیر بینوایی

، لا یَسْتَطیعُ لِنَفْسِهِ صَرْفاً وَ لا عَدْلًا،

که توانایی دور کردن بدی را از خودش

وَ لا نَفْعاًوَلٰا ضَرّاً،

و جلب منفعت و سودو زیان

وَ لا حَیاةً وَ لا مَوْتاً وَ لا نُشُوراً،

و زندگی و مرگ و زنده شدن در قیامت را ندارد

وَ صَلَّی اَللَّهُ عَلیٰ مُحَمَّدٍ

و درود خدا بر محمّد و

وَعِتْرَتِهِ الطَّیِّبینَ الطَّاهِرینَ

خاندان پاک و پاکیزه

الْأَخْیارِ الْأَبْرارِ،

و برگزیده و نیکوکارش

وَ سَلَّمَ تَسْلیماً.(1)

و سلام مخصوص خدا بر آنان باد.

3- بر محمّد و آل محمّد زیاد صلوات بفرستد؛ چون به سند معتبر از امام صادق علیه السلام روایت شده: شب و روز جمعه فرشتگانی از آسمان فرود می آیند که کارشان تا غروب جمعه، تنها نوشتن ثواب صلوات بر محمّد و آل محمّد است، سپس فرمود: سنّت است در هر جمعه ای هزار مرتبه صلوات و در روزهای دیگر صد مرتبه.(2) مطابق روایت دیگری رسول گرامی صلی الله علیه و آله فرمود: در شب غرّا (بسیار درخشنده) و روز أزهر (بسیار روشن) یعنی شب و روز جمعه زیاد بر من صلوات بفرستید، سؤال شد مراد از زیاد چیست؟ فرمود: صد بار و هرچه بیشتر باشد بهتر است.(3) مطابق روایتی مستحب است صلوات به این صورت باشد:

«اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ،

خدایا بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست

وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ،

و فرج آنها را نزدیک گردان

وَ أَهْلِکْ عَدُوَّهُمْ

و دشمنان آنان را از

مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ

جنّ و انس،

مِنَ الْأَوَّلینَ وَ الْآخَرینَ».(4)

از پیشینیان و پسینیان هلاک کن.

4- قرآن، زیاد تلاوت کند؛ خصوصاً برای تلاوت بعضی از سوره ها مانند سوره های اسراء و شعراء، نمل، قصص، سجده، ص، احقاف، واقعه، جمعه، کهف، یس، حم دخان، بقره و آل عمران سفارش شده است و برای تلاوت هر یک از این سوره ها ثوابهای بسیاری نقل شده که روح را زنده و قلب را امیدوار می کند.

5- امام صادق علیه السلام فرمود: در نماز مغرب شب جمعه، سوره جمعه و سوره توحید خوانده شود و در نماز عشا سوره جمعه و سبّح اسم ربّک الأعلی بخواند (و مطابق روایت دیگری در نماز عشا سوره های جمعه

ص :963


1- مصباح المتهجّد، صفحه 257.
2- کافی، جلد 3، صفحه 416، حدیث 13.
3- بحارالانوار، جلد 86، صفحه 313، حدیث 20.
4- همان مدرک، صفحه 289.

و حشر(1) و مطابق روایت سوّمی جمعه و منافقون را بخواند و هر کدام را انتخاب کند خوب است)، در روایت دیگری از آن حضرت سؤال شده است: شب جمعه چه چیزی بخوانم؟ جواب فرمودند: «

انّا انزلناه فی لیلة القدر»

و

«قل هو اللَّه احد

».(2) 6- به سند صحیح از امام صادق علیه السلام روایت شده: هر کس شب جمعه بعد از نماز مغرب، چهار رکعت نافله مغرب را بخواند و در آخرین سجده از نوافل هفت مرتبه بگوید:

«اَللَّهُمَّ اِنّی أَسْأَلُکَ بِوَجْهِکَ الْکَریمِ،

خدایا به حقّ ذات بخشنده

وَ اسْمِکَ اَلْعَظیمِ، اَنْ تُصَلِّیَ عَلیٰ

و نام با عظمتت از تو می خواهم که بر

مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ،

محمّد و خاندان پاکش درود فرستی

وَ أَنْ تَغْفِرَ لی ذَنْبِیَ الْعَظیمَ».

و گناه بزرگم را بیامرزی.

سر از سجده بر نمی دارد مگر این که گناهانش بخشوده می شود، و بهتر آن است که این عمل را هر شب انجام دهد.(3) 7- بهتر است از خواندن شعر پرهیز داشته باشد؛ زیرا در روایت صحیح از امام صادق علیه السلام نقل شده که برای روزه دار و در حال احرام و داخل حرم مکّه و روز جمعه و در شبها خواندن شعر کراهت دارد، راوی سؤال می کند: اگرچه شعر حقّی باشد؟ فرمود: اگرچه حق باشد.(4) یادآوری لازم: نگاه به مجموع روایاَتی که در این زمینه وارد شده، نشان می دهد که مراد از شعر مکروه، اشعار باطلی است که به خصوص در زمانهای جاهلیّت برای هجو و بدنام کردن کسی به کار گرفته می شده و یا خیال پردازی هایی بود که در زمینه عشقهای مجازی و در وصف زیبارویان از زنان و در راستای ارضای شهوترانیهای غیرمجاز سروده و یا خوانده می شد. شاهد این بیان تعبیراَتی است که در لابه لای این روایات به چشم می خورد، از جمله تعبیر به «خَنا» در جمله «مَنْ تَمَثَّلَ بِبَیْتِ شِعْرٍ مِنَ الْخَنا لَمْ تُقْبَلْ مِنْهُ صَلاةٌ فی ذلِکَ الْیَوْمِ»(5)

از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل شده است؛ چون «خنا» در لغت به معنای فحش و سخن ناسزاست. دیگر تعبیر به «انَّ مِنَ الشِّعْرِ لَحِکَماً » است که بعد از جمله «الشِّعرُ مِنْ ابْلیسَ » از رسول گرامی نقل شده است.(6) چون روشن است که این جمله در مقام مدح اشعار حکمت آمیز

ص :964


1- بحارالانوار، جلد 86، صفحه 311، حدیث 16.
2- همان مدرک.
3- همان مدرک.
4- تهذیب، جلد 4، صفحه 195، حدیث 6.
5- همان مدرک، جلد 2، صفحه 240، حدیث 21.
6- وسائل الشیعه، جلد 5، صفحه 84، حدیث 4.

است که از شیطانی بودن شعر در جمله قبل، استثنا می شود. دیگر روایاَتی است که در زمینه شعرخوانی و شعرسرایی امام رضا علیه السلام وارد شده است،(1) و در کلمات منقول از امیرمؤمنان علیه السلام اشعار متعدّدی دیده می شود، حتّی دیوان شعری به آن حضرت منسوب است.

از آنچه گذشت می توان پذیرفت که مقصود از «مکروه بودن شعر حق» در اوّلین روایتی که گذشت، اشعار غیردروغ و مطابق واقع است. یعنی راوی سؤال می کند: اگرچه دروغ نباشد و محتوای شعر واقعیّت داشته باشد؟ حضرت جواب می دهد: آری، شعری که خالى از حکمت باشد و بی هدف سروده یا خوانده شود، مکروه است اگرچه دروغ نباشد، و الّا چگونه می توان پذیرفت خواندن اشعار فراوانی که سراینده آن خود اهل بیت عصمت علیهم السلام هستند در شب یا روز جمعه کراهت داشته باشد؟!

شاهد این سخن روایتی است که فرزند کُمیت (شاعر معروف اهل بیت) از پدرش نقل می کند که گفت:

من روزی خدمت مولایم امام باقر علیه السلام رسیدم؛ عرض کردم که ای فرزند رسول خدا، من اَبیٰاَتی درباره شما گفته ام، اجازه می دهید بخوانم؟ فرمود: می دانی که الان ایّام البیض است (و تناسبی با خواندن شعر ندارد).

عرض کردم: این اشعار مخصوص شما اهل بیت علیهم السلام است. فرمود: بخوان و من شروع کردم به خواندن این اشعار:

أضْحَکنِی الدّهر و أبْکانی و الدّهر ذُو صَرف و ألوان ...(2)

روشن است که اهمیّت ایام البیض کمتر از روز جمعه نیست.

8- در حقّ برادران دینی دعا کند و با ذکر نام آنان، در حقّشان استغفار نماید. چرا که امام صادق علیه السلام از پدرش از جدّش از فاطمه صغری از امام حسین علیه السلام از برادرش امام حسن علیه السلام نقل می کند که در شب جمعه مادرم فاطمه علیها السلام را دیدم که در محراب عبادت ایستاده بود، پیوسته رکوع می کرد و سجده بجا می آورد تا این که فجر طالع شد و شنیدم که برای مؤمنین، آن هم با ذکر اسامی آنان، فراوان دعا می کرد، در حالى که برای خودش چیزی طلب نکرد. عرض کردم: مادرم! چگونه است که برای دیگران دعا می کنی، برای خود دعا نمی کنی؟ فرمود: فرزندم! «الْجارُ ثُمَّ الدَّار؛اوّل همسایه، سپس خانه!».(3) مخصوصاً در حقّ اموات از برادران دینی دعا کند، چرا که از امام صادق علیه السلام روایت شده: هر کس برای ده نفر از برادران اموات خود در شب جمعه دعا کند اهل بهشت خواهد بود.(4)

9- «جمال الاسبوع» به سند معتبر از امام صادق علیه السلام روایت کرده: کسی که در شب جمعه، خواست نماز شب بخواند در رکعت اوّل، حمد و قل هو اللَّه احد و در رکعت دوم حمد و قل یا ایّها الکافرون، رکعت سوم

ص :965


1- وسائل الشیعه، جلد 5، صفحه 84، حدیث 6 و 7.
2- بحارالانوار، جلد 76، صفحه 294.
3- علل الشرایع، جلد 1، صفحه 182 و بحارالانوار، جلد 86، صفحه 313، حدیث 19.
4- بحارالانوار، جلد 86، صفحه 312، حدیث 17.

حمد و الم سجده و رکعت چهارم حمد و یا ایّها المدّثّر و رکعت پنجم حمد و حم سجده و یا حمد و نجم و در رکعت ششم حمد و سوره مُلک و در رکعت هفتم حمد و یس و در رکعت هشتم حمد و واقعه و رکعت نهم حمد و فلق و رکعت دهم حمد و ناس و رکعت یازدهم حمد و قل هو اللَّه احد بخواند.(1)

***

10- دعاهایی که برای این شب وارد شده را بخواند که ما در این جا به ذکر چند مورد از آنها اکتفا می کنیم:

الف) از رسول گرامی صلی الله علیه و آله نقل شده: هر کس این دعا را در شب جمعه یا روز آن هفت مرتبه بخواند اگر در این شب یا روز بمیرد داخل بهشت شود:

اَللَّهُمَّ رَبّی لا اِلهَ اِلَّا اَنْتَ،

خدایا، ای پروردگار من که معبودی جز تو نیست،

خَلَقْتَنی وَ اَنَا عَبْدُکَ

مرا آفریدی در حالى که من بنده تو

وَ ابْنُ اَمَتِکَ، وَ فی

و فرزند کنیز تو، و در

قَبْضَتِکَ

دست قدرت تو

وَناصِیَتی بِیَدِکَ،

و در اختیار توام،

امْسَیْتُ عَلیٰ عَهْدِکَ وَ وَعْدِکَ مَا اسْتَطَعْتُ،

تا جایی که توانسته ام بر پیمان و وعده تو، روز را به شب رسانده ام

اَعُوذُ بِکَ مِنْ شَرِّ ما صَنَعْتُ،

از شرّ آنچه انجام داده ام به تو پناه می برم،

اَبُوءُ بِنِعْمَتِکَ

به نعمتت معترف

وَ اَبُوءُ بِذَنْبی

و به گناهم اقرار دارم،

فَاغْفِرْ لی انَّهُ لا

پس مرا بیامرز زیرا

یَغْفِرُ الذُّنُوبَ اِلَّا اَنْتَ.(2)

جز تو کسی گناهان را نیامرزد.

ب) «شیخ طوسی» و «سیّد بن طاووس» و «کفعمی» و «سیّد بن باقی» نوشته اند: مستحب است شب و روز جمعه و شب و روز عرفه این دعا را بخواند، که مطابق آنچه در «مصباح» شیخ طوسی آمده، چنین است:

اَللَّهُمَّ مَنْ تَعَبَّأَ وَ تَهَیَّأَ

خدایا هر کس خود را مجهّز و مهیّا

وَ اعَدَّ وَ اسْتَعَدَّ

و آماده ساخته و تدارک دیده

لِوِفادَةٍ إِلىٰ مَخْلُوقٍ رَجآءَ رِفْدِهِ،

برای وارد شدن بر مخلوق به امید هدیه

وَطَلَبَ نآئِلِهِ وَجآئِزَتِهِ،

و بهره مندی و پاداشی از او،

فَاِلَیْکَ یا رَبِّ تَعْبِئَتی وَ اسْتِعْدادی رَجآءَ عَفْوِکَ،

پس پروردگارا، من خود را برای رسیدن به درگاه تو مجهّز و مهیّا ساخته ام به امید عفوت

ص :966


1- جمال الاسبوع، صفحه 200 و بحارالانوار، جلد 86، صفحه 315، حدیث 25.
2- بحارالانوار، جلد 86، صفحه 313، حدیث 20.

وَ طَلَبَ نآئِلِکَ وَ جآئِزَتِکَ،

و بهره مندی و پاداشت،

فَلا تُخَیِّبْ دُعآئی

پس مرا در دعایم مأیوس مکن،

یا مَنْ لا یَخیبُ عَلَیْهِ سائِلٌ،

ای که هیچ درخواست کننده ای را مأیوس نکنی

وَلٰا یَنْقُصُهُ نآئِلٌ،

و هیچ بخششی از (کرم) تو نکاهد،

فَاِنّی لَمْ آتِکَ ثِقَةً بِعَمَلٍ صالِح عَمِلْتُهُ،

من به اطمینان عمل شایسته ای که انجام داده ام به درگاهت نیامده ام

وَ لا لِوِفادَةِ مَخْلُوقٍ رَجَوْتُهُ،

و نه به مخلوقی وارد شده ام که به او امیدوار باشم

اَتَیْتُکَ مُقِرّاً عَلیٰ نَفْسی بِالْإِسآئَةِ وَالظُّلْمِ،

بلکه به درگاهت آمده ام در حالى که به بدی و ستم بر خودم اقرار دارم

مُعْتَرِفاً بِاَنْ لا حُجَّةَ لی وَ لا عُذْرَ،

و به این که دلیل و عذری ندارم معترفم،

اَتَیْتُکَ ارْجُو عَظیمَ عَفْوِکَ اَلَذی

به امید عفو بزرگت که با آن از

عَفَوْتَ بِهِ عَنِ الْخاطِئینَ،

خطاکاران درگذری به درگاهت آمده ام،

فَلَمْ یَمْنَعْکَ طُولُ عُکُوفِهِمْ عَلیٰ عَظیمِ الْجُرْمِ

پس اصرار آنها بر (ارتکاب) گناهان بزرگ تو

اَنْ عُدْتَ عَلَیْهِمْ بِالرَّحْمَةِ،

را از رحمت به آنها بازنداشت،

فَیا مَنْ رَحْمَتُهُ وٰاسِعَةٌ،

پس ای کسی که رحمتت وسیع

وَ عَفْوُهُ عَظیمٌ، یا

و گذشتت بزرگ است، ای

عَظیمُ یا عَظیمُ یا عَظیمُ،

با عظمت، ای با عظمت، ای با عظمت،

لا یَرُدُّ غَضَبَکَ اِلَّا حِلْمُکَ،

خشمت را جز حلمت باز ندارد

وَ لا یُنْجی مِنْ سَخَطِکَ اِلَّا التَّضَرُّعُ اِلَیْکَ،

و چیزی جز گریه و زاری به درگاهت از خشمت رهایی نبخشد،

فَهَبْ لی یا اِلهی فَرَجاً بِالْقُدْرَةِ

پس ای معبود من با قدرتی

اَلَّتی تُحْیی بِها مَیْتَ الْبِلادِ،

که با آن مردگان را زنده می کنی

وَ لا تُهْلِکْنی غَمّاً حَتّی تَسْتَجیبَ لی

گشایشی به من عطا کن،

وَ تُعَرِّفَنِی الْإِجابَةَفی دُعآئی

و از غصّه هلاکم مکن تا زمانی که (دعای) من را اجابت کنی و به اجابت دعایم آگاهم کن

وَ اِذِقْنی طَعْمَ الْعافِیَةِ إِلىٰ مُنَتَهی اَجَلی

و طعم سلامتی را تا پایان عمر به من بچشان

وَ لا تُشْمِتْ بی

و مرا دشمن شاد مگردان

عَدُوّی وَلٰا تُسَلِّطْهُ عَلَیَّ،

و او را بر من مسلّط مکن،

وَ لا تُمَکِّنْهُ مِنْ عُنُقی

و او را بر من چیره مگردان،

اِلهی اَنْ وَضَعْتَنی

ای معبود من اگر (مقام) مرا پایین بیاوری

فَمَنْ ذَا اَلَذی یَرْفَعُنی

کیست که مرا بالا برد

وَ اَنْ رَفَعْتَنی فَمَنْ ذَا اَلَذی یَضَعُنی

و اگر مرا بالا بری کیست که مرا پایین آورد،

وَ اَنْ اَهْلَکْتَنی فَمَنْ

و اگر هلاکم کنی پس کیست

ذَا اَلَذی یَعْرِضُ لَکَ فی عَبْدِکَ،

که در مورد این بنده ات شکایت کند،

اَوْ یَسْئَلُکَ عَنْ اَمْرِهِ،

یا از کار او سؤال کند،

وَ قَدْ عَلِمْتُ اِنَّهُ لَیْسَ

و به یقین دانستم که

ص :967

فی حُکْمِکَ ظُلْمٌ،

در حکمرانیت ستمی

وَ لا فی نَقِمَتِکَ عَجَلَةٌ،

و در عذابت شتابی نیست،

وَ انَّما یَعْجَلُ مَنْ یَخافُ الْفَوْتَ،

و عجله و شتاب برای کسی است که از گذشت فرصت می ترسد

وَ اِنَّما یَحْتاجُ الَی الظُّلْمِ الضَّعیفُ،

و ناتوان نیازمند ظلم است،

وَ قَدْ تَعالَیْتَ یا اِلهی عَنْ ذلِکَ عُلُوّاً کَبیراً،

و به یقین ای معبود من تو از این امور بسیاربرتری

اَللهُمَّ اِنّی اَعُوذُ بِکَ فَاعِذْنی

خدایا به تو پناهنده ام پس پناهم ده،

وَ اسْتَجیرُ بِکَ فَاجِرْنی

و از تو امان می خواهم پس امانم ده،

وَاسْتَرْزِقُکَ

و از تو روزی می طلبم

فَارْزُقْنی

پس روزیم ده،

وَ اتَوَکَّلُ عَلَیْکَ

و بر تو توکّل می کنم

فَاِکْفِنی

پس کفایتم کن،

وَ اسْتَنْصِرُکَ عَلیٰ عَدُوّی

و برای غلبه بر دشمنم از تو یاری می طلبم

فَاَنْصُرْنی

پس یاریم کن.

وَاسْتَعینُ بِکَ فَاعِنّی

و از تو کمک می خواهم پس کمکم کن،

وَ اَسْتَغْفِرُکَ یا اِلهی فَاغْفِرْ لی

و از تو آمرزش می طلبم پس مرا بیامرز،

آمین آمین آمین .(1)

دعایم را بپذیر، دعایم را بپذیر، دعایم را بپذیر.

ج) خواندن دعای کمیل که در بخش دعاهای معروف (بخش دوم، صفحه 98) گذشت.

د) خواندن دعای: «

اَللَّهُمَّ یا شاهِدَ کُلِّ نَجْوی ...»(2)

که در شب عرفه نیز خوانده می شود و در بخش چهارم (صفحه 842) گذشت.

ه) ده مرتبه بگوید:

«یا دائِمَ الْفَضْلِ عَلَی الْبَرِیَّةِ،

ای که همیشه به مخلوقات بخشنده ای،

یا باسِطَ الْیَدَیْنِ بِالْعَطِیَّةِ، یا صاحِبَ

ای که دستانت را به بخشش گشوده ای، ای که صاحب

الْمَواهِبِ السَّنِیَّةِ،

بخشش های بزرگی،

صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ

بر محمّد و خاندان پاکش

خَیْرِ الْوَری سَجِیَّةً،

بهترین مخلوقات در خلق و خوی درود فرست

وَ اِغْفِرْ لَنایا ذَا الْعُلی فی هذِهِ الْعَشِیَّةِ».(3)

و ما را دراین شامگاه بیامرز ای بلندمرتبه.

یادآوری: این ذکر شریف در کلیّه شبهای عید نیز خوانده می شود.

و) «شیخ طوسی» و «سیّد بن طاووس» گفته اند: خواندن این دعا در سحر شب جمعه مستحب است:

اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وآلِهِ،

خدایا بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست

وَهَبْ لِیَ الْغَداةَ رِضاکَ،

و در این صبحگاه خشنودیت را به من ببخش

وَ اسْکِنْ قَلْبی خَوْفَکَ،

و خوفت را در دلم قرار ده،

ص :968


1- مصباح المتهجّد، صفحه 269 و بحارالانوار، جلد 86، صفحه 294، حدیث 6( با اندکی تفاوت).
2- اقبال، صفحه 325.
3- مصباح کفعمی، صفحه 647.

وَاقْطَعْهُ عَمَّنْ سِواکَ،

و دلم را از غیر خودت جدا کن،

حَتّی لا ارْجُوَ

تا اینکه به کسی جز تو امید نبندم

وَ لا اَخافَ اِلَّا اَیَّاکَ، اَللَّهُمَ

و از کسی جز تو نترسم، خدایا

صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ،

بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست

وَ هَبْ لی ثَباتَ الْیَقینِ،

و ببخش بر من پایداری در یقین

وَ مَحْضَ الْإِخْلاصِ،

و اخلاص ناب

وَشَرَفَ التَّوْحیدِ،

و شرافت یگانه پرستی

وَ دَوامَ الْإِسْتِقامَةِ،

و استقامت پایدار

وَ مَعْدِنَ الصَّبْرِ،

و معدن بردباری

وَالرِّضا بِالْقَضآءِ

و رضایت به قضا

وَالْقَدَرِ،

و قدر (را به من ببخش)،

یا قاضِیَ حَوائِجِ السَّآئِلینَ،

ای برآورنده نیازهای درخواست کنندگان،

یا مَنْ یَعْلَمُ ما فی ضَمیرِ الصَّامِتینَ،

ای دانای رازهای دل سکوت کنندگان

صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وآلِهِ،

بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست

وَ اسْتَجِبْ دُعائی

و دعایم را اجابت کن

وَاغْفِرْ ذَنْبی وَ اَوْسِعْ رِزْقی

و گناهم را بیامرز و روزیم را وسعت ده

وَاقْضِ حَوآئِجی فی نَفْسی

و خواسته های شخصیم

وَ اخْوانی فی دینی

و خواسته هایم در مورد برادران دینی

وَ اَهْلی اِلهی طُمُوحُ

و خانواده ام را برآور، ای معبود من آرزوهای

الْأمالِ قَدْ خابَتْ اِلَّا لَدَیْکَ،

بلندپروازانه جز در درگاهت بر باد رفته،

وَ مَعاکِفُ الْهِمَمِ قَدْ تَعَطَّلَتْ اِلَّا عَلَیْکَ،

و همّت های عالى جز همّتی که متوجّه توست کارساز نیست

وَمَذاهِبُ الْعُقُولِ قَدْ سَمَتْ اِلَّا اِلَیْکَ،

و راه عقلها جز راهی که به سوی توست بسته مانده است،

فَاَنْتَ الرَّجآءُ وَ اِلَیْکَ الْمُلْتَجَأُ، یا

پس تویی امید و پناهندگی به درگاه توست، ای

اَکْرَمَ مَقْصُودٍ،

گرامی ترین قصد شده

وَ اَجْوَدَ مَسْئُولٍ،

و بخشنده ترین درخواست شده،

هَرَبْتُ اِلَیْکَ بِنَفْسی یا مَلْجَأَ الْهارِبینَ

ای پناه فراریان با سنگینی گناهانی که بر دوش می کشم

بِاثْقالِ الذُّنُوبِ،

به درگاه تو گریخته ام،

احْمِلُها عَلیٰ ظَهْری لا اُجِدُ لی اِلَیْکَ شافِعاً

در حالى که شفیعی به درگاهت نمی یابم،

سِوی مَعْرِفَتی بِاِنَّکَ اَقْرَبُ مَنْ رَجاهُ الطَّالِبُونَ،

جز اینکه می دانم تو نزدیک ترین کسی هستی که درخواست کنندگان به تو امید بسته اند،

وَ امَّلَ مالَدَیْهِ الرَّاغِبُونَ، یا مَنْ

و مشتاقان آنچه را که نزد توست آرزو دارند، ای کسی

فَتَقَ الْعُقُولَ بِمَعْرِفَتِهِ،

که عقل ها را با شناختت گشودی،

وَ اطْلَقَ الأَلْسُنَ بِحَمْدِهِ،

و زبان ها را به ستایشت گویا ساختی،

وَ جَعَلَ مَا امْتَنَّ بِهِ عَلیٰ

و آنچه به واسطه آن

عِبادِهِ فی کِفآءٍ لِتَاْدِیَةِ حَقِّهِ،

بر بندگانت به عنوان پاداش منّت نهاده ای در برابر ادای حقّت قرار دادی

صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ و آلِهِ، وَ لا تَجْعَلْ لِلشَّیْطانِ

بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست

ص :969

عَلی عَقْلی سَبیلًا،

و راهی برای تسلّط شیعیان بر عقلم

وَ لا لِلْباطِلِ علی عَمَلی دَلیلًا.(1)

و حجّتی برای باطل بر کردارم قرار مده.

نماز و دعایی در شب جمعه برای حفظ قرآن:

کسی که می خواهد توفیق حفظ قرآن را پیدا کند بداند که ابن عبّاس از امیر مؤمنان از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل می کند که فرمود: آیا دوست داری کلماَتی را به تو بیاموزم که خداوند با آن به تو نفع بخشد و شاگردان تو نیز از آن نفع برند و آنچه را می آموزی در سینه ات جای گیرد و ثابت شود؟ عرض کرد: آری یا رسول اللَّه، فرمود: شب جمعه وقت سحر در ثلث آخر شب و اگر نتوانستی قبل از آن از خواب برخیز، چهار رکعت نماز (هر دو رکعت به یک سلام) بخوان؛ در رکعت اوّل پس از حمد سوره یس و در رکعت دوم پس از حمد، سوره الم سجده و در رکعت سوم پس از حمد، دخان و در رکعت چهارم حمد و سوره ملک را بخوان؛ (سوره ها را می توان از روی قرآن خواند) پس از سلام، حمد و ثنای خدا بجا آور و به بهترین وجهی بر محمّد و آل محمّد صلوات بفرست، سپس برای مؤمنان استغفار کن، آنگاه بگو:

اَللَّهُمَ اِرْحَمْنی بِتَرْکِ الْمَعاصی

خدایا بر من رحم کن با توفیق ترک گناهان

أَبَداً ما أَبْقَیْتَنی،

تا زمانی که زنده ام،

وَ اِرْحَمْنی مِنْ أنْ اتَکَلَّفَ

و بر من رحم کن از این که برای طلب آنچه به درد من نمی خورد

طَلَبَ ما لا یُعْنینی،

خود را به زحمت اندازم،

وَ ارْزُقْنی حُسْنَ النَّظَرِ فیما یُرْضیکَ عَنّی،

و تشخیص صحیح در آنچه تو را از من خشنود می سازد روزیم کن،

اَللَّهُمَ بَدیعَ السَّمواتِ وَالْارْضِ،

ای خدایپدیدآورنده آسمانها و زمین،

ذَا الْجَلالِ وَ الْإکْرامِ،

ای صاحب شکوه و بزرگواری

وَ الْعِزِّ اَلَذی لا یُرامُ،

و عزّتی که هیچ کس نمی تواند آن را آرزو کند

أَسْأَلُکَ یا اَللَّهُ یا رَحْمنُ،

ای خدا، ای بخشنده،

بِجَلالِکَ وَ نُورِ وَجْهِکَ،

به شکوه و نورانیّت ذاتت

أَنْ تُلْزِمَ قَلْبی حِفْظَ

از تو می خواهم همان گونه که

کِتابِکَ کَمٰا عَلَّمْتَنیهِ،

قرآنت را به من آموختی،

وَ ارْزُقْنی أَنْ أَتْلُوَهُ عَلَی النَّحْوِ

دلم را به حفظ آن واداری و تلاوتش را آن گونه

اَلَذی یُرْضیکَ عَنّی،

که تو را از من خشنود می سازد روزیم گردانی.

اَللَّهُمَّ بَدیعَ السَّمواتِ وَ الْأَرْضِ،

ای خدای پدیدآورنده آسمانها و زمین

ذَا الْجَلالِ وَ الْاکْرامِ،

ای صاحب شکوه و بزرگواری

وَ الْعِزِّ اَلَذی لا یُرامُ،

و عزّتی که هیچ کس نمی تواند آن راآرزو کند

ص :970


1- جمال الاسبوع، صفحه 218 و مصباح المتهجّد، صفحه 279 و بحارالانوار، جلد 86، صفحه 306، حدیث 11.

اَسْألُکَ یا اَللَّهُ یا رَحْمنُ،

ای خدا، ای بخشنده

بِجَلالِکَ وَ نُورِ وَجْهِکَ،

به شکوه و نورانیّت ذاتت از تو می خواهم

اَنْ تُنَوِّرَ بِکِتابِکَ

دیدگانم را به قرآنت روشن گردانی

بَصَری وَ اَنْ تَشْرَحَ بِهِ صَدْری

و سینه ام را به آن گشاده داری

وَ اَنْ تُطْلِقَ بِهِ لِسانی،

و زبانم را به آن گویا کنی

وَ اَنْ تُفَرِّجَ بِهِ عَنْ قَلْبی،

و با آن به قلبم آرامش بخشی

وَ اَنْ تَسْتَعْمِلَ بِهِ بَدَنی،

و بدنم را با آن به کار اندازی،

فَانَّهُ لا یُعْنِینی عَلَی الْخَیْرِ غَیْرُکَ، وَ لا

زیرا جز تو کسی مرا به کار خیر کمک نکند، و

یُؤْتیهِ إِلَّا أَنْتَ

جز تو کسی توفیق آن را به من ندهد

وَ لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إِلّا بِاَللَّهِ الْعَلِیِّ اَلْعَظیمِ».

و پناهگاه و نیرویی جز از سوی خداوند بلندمرتبه و با عظمت نیست.

سپس فرمود: این عمل را در سه شب جمعه، یا پنج شب، یا هفت شب جمعه بجا آور.(1)

دعا و نمازی از ناحیه مقدّسه حضرت حجّت علیه السلام برای برآورده شدن حاجات:

مرحوم «علّامه مجلسی» از «مهج الدّعوات» از «کنوز النجاح» ابوعلی فضل بن حسن طبرسی نقل می کند: از ناحیه مقدّسه امام عصر (سلام اللَّه علیه) این حدیث صادر شد که: هر کسی نزد خدا حاجتی داشته باشد، شب جمعه بعد از نصف شب، غسل کند و در مصلّای خودش (محلّی را که در خانه، محلّ نماز قرار داده است) دو رکعت نماز بخواند، در هر رکعت پس از شروع سوره حمد و رسیدن به جمله «

ایّاک نعبد و ایّاک نستعین

» صد بار آن را تکرار کند و پس از اتمام آن، بقیّه سوره حمد را ادامه دهد و به پایان برساند، سپس یکبار سوره توحید را بخواند و ذکر رکوع و سجود را هفت بار بگوید، پس از اتمام نماز، دعای ذیل را بخواند که قطعاً حاجتش هرچه باشد برآورده می شود، مگر این که مربوط به قطع رحم (و مانند آن) باشد:

اَللَّهُمَّ اِنْ اَطَعْتُکَ فَالْمَحْمِدَةُ لَکَ،

خدایا اگر اطاعتت کنم پس شایسته ستایشی

وَ اَنْ عَصَیْتُکَ فَالْحُجَّةُ لَکَ، مِنْکَ

و اگر نافرمانیت کنم پس دلیل و برهان برای توست،

الرَّوْحُ وَ مِنْکَ الْفَرَجُ،

آسایش و گشایش از جانب توست،

سُبْحانَ مَنْ اَنْعَمَ وَ شَکَرَ،

پاک و منزّه است آن که نعمت داده و سپاس گزاری شود،

سُبْحانَ مَنْ قَدَّرَ وَ غَفَرَ،

پاک ومنزّه است آن که تقدیر نموده و آمرزد،

ص :971


1- جمال الاسبوع، صفحه 119 و بحارالانوار، جلد 86، صفحه 320، حدیث 28. قابل توجّه آن که این نماز در مصباح المتهجّد، صفحه 264، نیز نقل شده، بدون مقیّد کردن به وقت سحر و بدون ذکر سه شب، یا پنج، یا هفت شب؛ و با این تفاوت که در رکعت دوم حمد و دخان و در رکعت سوم حمد و الم سجده خوانده شود.( رجوع کنید به: بحارالانوار، جلد 86، صفحه 288، حدیث 3).

اَللَّهُمَّ اَنْ کُنْتُ عَصَیْتُکَ

خدایا، اگر نافرمانیت نمودم

فَاِنّی قَدْ اَطَعْتُکَ فی اَحَبِّ الْأَشْیآءِ اِلَیْکَ،

ولی در محبوب ترین امور در درگاهت

وَ هُوَالْایمانُ بِکَ،

که همان ایمان به توست اطاعتت نمودم،

لَمْ اَتَّخِذْ لَکَ وَلَداً،

فرزندی برای تو انتخاب نکرده

وَ لَمْ اَدْعُ لَکَ شَریکاً،

و همتایی برایت نخواندم

مَنّاً مِنْکَ بِهِ عَلَیَّ، لا

که این منّتی است از جانب تو بر من، نه

مَنّاً مِنّی بِهِ عَلَیْکَ،

منّتی از جانب من بر تو

وَ قَدْ عَصَیْتُکَ یا اِلهی

و ای معبود من اگر نافرمانیت نمودم

عَلی غَیْرِ وَجْهِ الْمُکابَرَةِ، وَ لَا

نه از روی تکبّر و نه

الْخُرُوجِ عَنْ عُبُودِیَّتِکَ،

خارج شدن از بندگیت

وَلَا الْجُحُودِ لِرُبُوبِیَّتِکَ،

و نه انکار پروردگاریت بود،

وَلکِنْ اطَعْتُ هَوایَ

بلکه هوای نفسم را اطاعت نمودم

وَاَزَلَّنِی الشَّیْطانُ،

و شیطان مرا گمراه کرد

فَلَکَ الْحُجَّةُ عَلَیَّ وَ الْبَیانُ،

پس دلیل و بیان بر علیه من از آنِ توست،

فَاَنْ تُعَذِّبْنی فَبِذُنُوبی غَیْرُ

پس اگر مرا به واسطه گناهانم عذاب کنی بر من

ظالِمٍ لی

ظلمی نکرده ای

وَ اَنْ تَغْفِرْ لی وَ تَرْحَمْنی

و اگر مرا آمرزیده و بر من رحم کنی

فَاِنَّکَ جَوادٌ کَریمٌ، یا کریمُ یا کَریمُ

پس به یقین تو بخشنده و بزرگواری، ای بزرگوار، ای بزرگوار*

(به اندازه یک نفس طولانی ادامه دهد)، سپس بگوید:

یا آمِناً مِنْ کُلِّ شَیْ ءٍ، وَکُلُّ شَیْ ءٍ

ای ایمن از هر چیز، در حالى که همه چیز

مِنْکَ خآئِفٌ حَذِرٌ،

از تو ترسان و بیمناک است،

اَسْئَلُکَ بِامْنِکَ مِنْ کُلِّ شَیْ ءٍ،

از تو می خواهم به حقّ ایمنیت از همه چیز

وَ خَوْفِ کُلِّ شَیْ ءٍ مِنْکَ،

و ترسی که هر چیز از تو دارد

اَنْ تُصَلِّیَ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ،

که بر محمّد و خاندان پاکش درود فرستی

وَ اَنْ تُعْطِیَنی اَماناً لِنَفْسی وَ اَهْلی

و ایمنی بخشی به من و خانواده

وَوُلْدی وَ سآئِرِ ما اَنْعَمْتَ بِهِ عَلَیَّ،

و فرزندانم و تمام چیزهایی که به واسطه آن به من نعمت دادی،

حَتّی لااَخافَ اَحَداً،

تا از احدی نترسم

وَلٰا احْذَرَ مِنْ شَیْ ءٍ اَبَداً،

و هیچگاه از چیزی نهراسم،

اِنَّکَ عَلیٰ کُلِّ شَیْ ءٍ قَدیرٌ،

زیرا به یقین تو بر هر چیز توانایی

وَ حَسْبُنَا اَللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکیلُ،

و خداوند ما را کافی است و بهترین سرپرست است،

یا کافِیَ ابْراهیمَ نُمْرُودَ،

ای رهایی بخش ابراهیم از شرّ نمرود،

وَ یا کافِیَ مُوسی فِرْعَوْنَ،

و ای رهایی بخش موسی از شرّ فرعون

وَ یا کافِیَ مُحَمَّدٍ صَلَّی اَللَّهُ

و ای رهایی بخش محمّد- که درود خدا

عَلَیْهِ و آلِهِ الْاحْزابَ،

بر او و خاندان پاکش باد- از شرّ احزاب (در جنگ خندق)

اَسْئَلُکَ اَنْ تُصَلِّیَ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ اَنْ

از تو می خواهم که بر محمّد و خاندان پاکش درود فرستی و

ص :972

تَکْفِیَنی شَرَّ فُلانِ بْنِ فُلانٍ.

مرا از شرّ فلان پسر فلان رهایی بخش.

(به جای فلان بن فلان اسم دشمن خویش را بر زبان آورد و اگر دشمن خاصّی ندارد، می تواند نام شیطان را که بزرگترین دشمن است یا نام دشمنان اسلام را ببرد).

سپس به سجده رود و حاجتش را طلب کند و نزد خدا تضرّع نماید چراکه هیچ مرد یا زن مؤمنی نیست که این نماز را بجا آورد و این دعا را بخواند مگر این که درهای آسمان برای اجابت دعا به روی او گشوده می شود ....

آنگاه فرمود: «

ذلِکَ مِنْ فَضْلِ اَللَّهِ عَلَیْنا وَ عَلَی النَّاسِ؛

این نماز و دعا از فضل خداوند بر ما اهل بیت و بر مردم است».(1)

اعمال روز جمعه:

1- از امام صادق علیه السلام نقل شده است که فرمود: هر کس مابین نافله صبح و نماز صبح در روز جمعه صد مرتبه بگوید: «سُبْحانَ رَبِّیَ اَلْعَظیمِ وَ بِحَمْدِهِ، اَسْتَغْفِرُ اللَّهَ رَبِّی وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ » خداوند خانه ای در بهشت برایش بنا می کند.(2) 2- کسی که پیش از نماز صبح روز جمعه سه مرتبه (از روی خلوص نیّت) بگوید: «اَسْتَغْفِرُ اللَّهَ اَلَذی لا اِلهَ إِلَّا هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومِ، وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ » گناهانش آمرزیده می شود، هرچند بسیار زیاد باشد.(3) 3- هیچ عملی در این روز از صلوات بر محمّد و آل محمّد با فضیلت تر نیست،(4) و مطابق حدیثی دیگر: صد بار صلوات در روز جمعه باعث برآورده شدن حوائج می شود،(5) و در روایتی دیگر از امام باقر علیه السلام نقل شده که فرمود: عبادتی در روز جمعه نزد من از صلوات بر محمّد و آل محمّد محبوب تر نیست.(6) و در روایت دیگری از امام صادق علیه السلام آمده: هر کس بعد از نماز ظهر و نماز صبح روز جمعه و غیر جمعه بگوید: «اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ » نمیرد تا این که حضرت قائم (عجّل اللَّه تعإِلىٰ فرجه الشّریف) را درک کند.(7) و مطابق روایتی دیگر، شیخ جلیل القدر «ابن ادریس» در کتاب «سرائر» از «جامع بزنطی» نقل کرده که ابوبصیر می گوید: شنیدم از امام صادق علیه السلام که صلوات بر محمّد و آل محمّد مابین ظهر و عصر معادل

ص :973


1- بحارالانوار، جلد 86، صفحه 323، حدیث 30 و مهج الدعوات، صفحه 294.
2- بحارالانوار، جلد 86، صفحه 313، حدیث 18.
3- همان مدرک، صفحه 359، حدیث 36.
4- خصال، جلد 2، صفحه 394، حدیث 101.
5- ثواب الاعمال، صفحه 156.
6- کافی، جلد 3، صفحه 429، حدیث 3.
7- بحارالانوار، جلد 86، صفحه 363، حدیث 51.

هفتاد رکعت نماز است و بعد از عصر روز جمعه نیز بگوید:

اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ،

خدایا با بهترین درودهایت بر محمّد و خاندان پاکش

اَلْأَوْصِیاءِ الْمَرْضِیّینَ بِاَفْضَلِ صَلَواتِکَ،

همان جانشینان پسندیده درود فرست و با برترین

وَبارِکْ عَلَیْهِمْ بِاَفْضَلِ بَرَکاتِکَ،

رحمتهایت به آنان برکت ده

وَاَلسَّلامُ عَلَیْهِمْ وَ عَلیٰ اَرْواحِهِمْ وَ اجْسادِهِمْ،

و درود و رحمت و برکات خدا بر آنان و برارواح و جسم هایشان باد.

وَ رَحْمَةُ اَللَّهِ وَ بَرَکاتُهُ.(1)

این صلوات (با مقداری تفاوت) در کتب مشایخ حدیث، با سندهای بسیار معتبر و با فضیلت های بسیار نقل شده است.(2) 4- در نماز صبح در رکعت اوّل سوره جمعه و در رکعت دوم سوره توحید بخواند.(3) 5- بعد از نماز صبح پیش از آن که سخن بگوید این دعا را بخواند تا کفّاره گناهان او از این جمعه تا جمعه دیگر باشد:

اَللَّهُمَّ ما قُلْتُ فی جُمُعَتی هذِهِ مِنْ قَوْلٍ،

خدایا هر سخنی که در این جمعه گفت

اَوْ حَلَفْتُ فیها مِنْ حَلْفٍ، اَوْ

یا هر سوگندی که در آن یاد کردم یا

نَذَرْتُ فیها مِنْ نَذْرٍ،

نذری که در آن نمودم،

فَمَشِیَّتُکَ بَیْنَ یَدَیْ ذلِکَ کُلِّهِ،

پس خواست تو در تمام این امور پیش روی من است،

فَما شِئْتَ مِنْهُ اَنْ

که هر کدام از این امور را که خواهی

یَکُونَ کانَ،

انجام می شود

وَ ما لَمْ تَشَأْ مِنْهُ لَمْ یَکُنْ،

و هر کدام را که نخواهی انجام نمی شود،

اَللهُمَّ اِغْفِرْ لی وَ تَجاوَزْ عَنّی

خدایا مرا بیامرز و از (گناه) من درگذر

اَللهُمَّ مَنْ صَلَّیْتَ عَلَیْهِ فَصَلواَتی عَلَیْهِ، وَ مَنْ لَعَنْتَ فَلَعْنَتی عَلَیْهِ.(4)

خدایا بر هر که درود فرستی درود من نیز بر او باد

و بر هر که لعنت کنی، لعنت من نیز بر او باد.

6- در روایت است: هر کس بعد از نماز صبح در روز جمعه بنشیند و مشغول تعقیبات گردد تا آفتاب

ص :974


1- سرائر، جلد 3، صفحه 577.
2- کافی، جلد 3، صفحه 429، حدیث 4 و امالى شیخ صدوق، صفحه 399، حدیث 16 و ثواب الاعمال، صفحه 158 و تهذیب، جلد 3، صفحه 19، حدیث 68.
3- جمال الاسبوع، صفحه 226.
4- همان مدرک، صفحه 227 و بحارالانوار، جلد 86، صفحه 332.

طلوع کند خداوند در فردوس اعلی (مقامات عإِلىٰ بهشت) هفتاد درجه برای او قرار دهد.(1) 7- «شیخ طوسی» روایت کرده است: مستحب است که در تعقیب نماز صبح روز جمعه این دعا را بخواند:

اَللهُمَّ اِنّی تَعَمَّدْتُ اِلَیْکَ بِحاجَتی

خدایا با حاجتم به تو امید بسته ام،

وَ اَنْزَلْتُ اِلَیْکَ الْیَوْمَ فَقْری وَ فاقَتی

و امروز نیاز و احتیاج و درماندگیم را به درگاهت آورده ام،

وَمَسْکَنَتی فَاَنَا لِمَغْفِرَتِکَ اَرْجی مِنّی لِعَمَلی

پس من به آمرزشت از کردار خود امیدوارترم،

وَ لَمَغْفِرَتُکَ وَ رَحْمَتُکَ

و به یقین آمرزش و رحمتت

اَوْسَعُ مِنْ ذُنُوبی

وسیع تر از گناهان من است،

فَتَوَلَّ قَضآءَ کُلِّ حاجَةٍ لی

پس بر عهده گیر برآوردن همه حاجت هایم را

بِقُدْرَتِکَ عَلَیْها،

با قدرتی که بر آن داری

وَ تَیْسیرِذلِکَ عَلَیْکَ،

و انجام آن برای توآسان است

وَ لِفَقْری اِلَیْکَ،

و به خاطر نیازمندیم به تو،

فَاِنّی لَمْ اُصِبْ خَیْراً

زیرا من هرگز به خیری نرسیده ام

قَطُّ اِلَّا مِنْکَ،

جز از ناحیه تو،

وَ لَمْ یَصْرِفْ عَنّی سُوءً قَطُّ اَحَدٌ سِواکَ،

وهرگز کسی بدی را از من بازنگردانده جز تو،

وَ لَسْتُ ارْجُو لِأخِرَتی وَ دُنْیایَ، وَ لا

و برای آخرت و دنیا و روز نیازم،

لِیَوْمِ فَقْری یَوْمَ یُفْرِدُنِی النَّاسُ فی حُفْرَتی

روزی که مردم مرا در قبرم تنها می گذارند

وَ افْضی اِلَیْکَ بِذَنْبی سِواکَ.(2)

و با گناهم بر تو وارد می شوم به کسی امیدی ندارم جز تو.

8- سوره های احقاف و مؤمنون را بخواند که مطابق روایتی از امام صادق علیه السلام، هر کس شب یا روز جمعه سوره احقاف بخواند ترسی در دنیا به او نرسد و از وحشت قیامت ایمن گردد و هر کس در هر جمعه سوره مؤمنون را بخواند، خداوند اعمال او را به سعادت ختم کند و در فردوس اعلی همراه با پیامبران و رسولان، به او منزل دهد.(3) خواندن سوره های نساء، هود، کهف، صافات نیز توصیه شده و بعد از نماز صبح سوره الرحمن بخواند و بعد از آیه «

فَبِأیِّ آلاءِ رَبِّکُما تُکَذِّبانِ

» بگوید: «لا بِشَیْ ءٍ مِنْ آلائِکَ رِبِّ أُکَذِّبُ ».(4)

ص :975


1- جمال الاسبوع، صفحه 227، و بحارالانوار، جلد 86، صفحه 158.
2- مصباح المتهجّد، صفحه 285 و بحارالانوار، جلد 86، صفحه 331( با اندکی تفاوت).
3- وسائل الشیعه، جلد 5، باب 54 از ابواب صلاة الجمعه، حدیث 10 و 11 و ثواب الاعمال، صفحه 108 و 114.
4- وسائل الشیعه، جلد 5، باب 54 از ابواب صلاة الجمعه، حدیث 1 و تهذیب، جلد 3، صفحه 8، حدیث 25.

سوره «قل یا ایّها الکافرون» را ده مرتبه هنگام طلوع آفتاب بخواند و دعا کند تا دعایش مستجاب شود.(1) 9- مطابق روایات فراوانی پرداختن به نظافت در جمعه بسیار خوب است از جمله شستن سر با خطمی سبب رهایی از جذام و برص و جنون می شود،(2) و در روایات متعدّدی از امام صادق علیه السلام آمده است که گرفتن ناخن و شارب در روز جمعه، سبب فزونی روزی می شود.(3) 10- با توجّه به این که بسیاری از مؤمنین در نماز جمعه شرکت می کنند یا به دیدن بستگان و دوستان می روند، مستحب است در این روز از عطر و بوی خوش استفاده کنند. در روایتی از امام موسی بن جعفر علیهما السلام آمده است: سزاوار نیست ترک بوی خوش در هر روز و اگر قادر بر آن نبود، یک روز در میان و اگر بر آن نیز قادر نبود در روز جمعه.(4) 11- غسل جمعه کند که از سنّتهای مؤکّد است و مطابق روایتی، رسول خدا صلی الله علیه و آله به امیرمؤمنان علی علیه السلام فرمود: در هر جمعه غسل بجا آور اگرچه هزینه خوراک خود را صرف آن کنی، زیرا سنّتی از این بزرگتر وجود ندارد،(5) و مطابق روایتی دیگر از امام صادق علیه السلام: هر کس در روز جمعه غسل کند و این دعا را بخواند:

اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلَّا اَللَّهُ وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ،

گواهی می دهم که معبودی نیست جز خدای یگانه ای که شریکی ندارد

وَ اَشْهَدُ انَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ

و گواهی می دهم که محمّد بنده

وَرَسُولُهُ،

و فرستاده اوست،

اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ اجْعَلْنی مِنَ التَّوَّاَبیٰنَ،

خدایا بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست و

وَاجْعَلْنی مِنَ المُتَطَهِّرینَ.

مرا از توبه کنندگان و پاکیزگان قرار ده.

برای او طهارتی باشد تا جمعه آینده (یعنی از گناهان پاک می شود و یا اعمالش از طهارت معنوی برخوردار شده، مورد قبول واقع می شود).

یادآوری: زمان غسل جمعه بعد از طلوع فجر تا ظهر روز جمعه است.

12- صدقه در این روز مستحبّ مؤکّد است و مطابق روایتی از امام صادق علیه السلام صدقه در شب جمعه و روز آن، هزار برابر صدقه در اوقات دیگر است.(6)

ص :976


1- عدة الداعی، صفحه 297.
2- کافی، جلد 3، صفحه 418، حدیث 7 و 10.
3- همان مدرک، حدیث 5.
4- همان مدرک، جلد 6، صفحه 510، حدیث 4.
5- جمال الاسبوع، صفحه 366.
6- مقنعه، صفحه 156.

13- با خریدن چیزی نیکو برای خانواده و فرزندان، زمینه شادی آنها را نسبت به آمدن جمعه فراهم کند.(1) 14- خود را از کارهای دنیایی فارغ کند و بخشی از روز را به فراگیری مسائل دینی خود مشغول شود، چنانکه از امام صادق علیه السلام نقل شده است: نفرین بر مسلمانی که در هفته، (بخشی از) روز جمعه را صرف آموختن مسائل دینی خود نگرداند و برای این امر، خود را از کارهای دیگر فارغ نسازد.(2) 15- زیارت حضرت رسول صلی الله علیه و آله و ائمّه طاهرین صلوات اللَّه علیهم اجمعین را بجا آورد،(3) که در بخش زیارات کیفیّت آن گذشت.

16- به زیارت اموات رود که فضیلت بسیار دارد و از امام باقر علیه السلام نقل شده: زیارت کنید مردگان را در روز جمعه، چراکه آنان در این روز از طلوع فجر تا طلوع خورشید، شخص زیارت کننده را می شناسند و شاد می شوند،(4) و البتّه زیارت پدر و مادر و بستگان نزدیک از احیاء اهمیّتش بیشتر است.

17- دعای ندبه بخواند که از اعمال اعیاد چهارگانه (غدیر، فطر، قربان و جمعه) است،(5) و در بخش دعاهای معروف (صفحه 189) گذشت.

18- نوافل روز جمعه که بیست رکعت است را بجا آورد،(6) و برای کیفیّت بجا آوردن آن به رساله های عملیّه مراجعه شود.

19- نمازهای مستحبّی را که برای روز جمعه نقل شده (نظیر نماز جعفر طیّار، نماز کامله و نماز حضرت رسول صلی الله علیه و آله که با سندهای بسیار معتبر و آثار و برکات فراوان نقل شده اند) بجا آورد که در بخش نمازهای معروف (صفحه 1061) به بعضی از آنها اشاره می شود.

20- چون ظهر شود دعایی را بخواند که محمّد بن مسلم از امام صادق علیه السلام نقل می کند و مطابق نقل «شیخ طوسی» در «مصباح المتهجّد» چنین است:

لا اِلهَ الّا اَللَّهُ وَ اَللَّهُ اکْبَرُ،

معبودی جز خدا نیست و خدا بزرگتر از هر چیز است

وَ سُبْحانَ اَللَّهِ وَاَلْحَمْدُ لِلَّهِ

و پاک و منزّه است خدا و حمد و سپاس از آن خداوندی است

اَلَذی لَمْ یَتَّخِذْ وَلَداً،

که هرگز فرزندی برای خود نگرفت

ص :977


1- کافی، جلد 6، صفحه 299، حدیث 19.
2- محاسن برقی، جلد 1، صفحه 225، حدیث 149.
3- مصباح المتهجّد، صفحه 288.
4- امالى طوسی، صفحه 688، حدیث 5.
5- بحارالانوار، جلد 99، صفحه 104.
6- همان مدرک، جلد 87، صفحه 24.

وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ شَریکٌ فِی الْمُلْکِ،

و نه شریکی در حکومت دارد

وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ وَلِیٌّ مِنَ الذُّلِّ

و نه بخاطر ضعف و ذلّت (حامی و) سرپرستی برای اوست

وَ کَبِّرْهُ تَکْبیراً

و او را بسیار بزرگ بشمار*

سپس بگوید:

یا سابِغَ النِّعَمِ،

ای فروریزنده نعمت ها،

یا دافِعَ النِّقَمِ،

ای دفع کننده بدیها،

یا بارِئَ النَّسَمِ،

ای آفریننده انسان،

یا عَلِیَّ الْهِمَمِ،

ای صاحب برترین همت،

یا مُغْشِیَ الظُّلَمِ،

ای پوشاننده تاریکی ها،

یا ذَاالْجُودِ وَالْکَرَمِ،

ای صاحب بخشش و کرم،

یا کاشِفَ الضُّرِّ وَ الأَلَمِ، یا مُونِسَ

ای برطرف کننده ضرر و درد، ای همدم

الْمُسْتَوْحِشینَ فِی الظُّلَمِ،

وحشت زدگان در تاریکی،

یا عالِماً لا یُعَلَّمُ،

ای دانای بی تعلیم،

صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ،

بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست،

وَ اِفْعَلْ بی ما اَنْتَ اَهْلُهُ،

و آنچه تو شایسته آنی در مورد من انجام ده،

یا مَنِ اسْمُهُ دَوآءٌ، وَ ذِکْرُهُ شِفآءٌ،

که نامت دارو و یادت درمان

وَ طاعَتُهُ غَنآءٌ،

و بندگیت توانگریست،

اِرْحَمْ مَنْ رَاْسُ مالِهِ الرَّجآءُ،

بر کسی که سرمایه اش امید

وَ سِلاحُهُ الْبُکاءُ، سُبْحانَکَ

و اسلحه اش گریه است رحم کن، پاک و منزّهی تو

لا اِلهَ اِلَّا اَنْتَ،

که معبودی جز تو نیست،

یا حَنَّانُ یا مَنَّانُ،

ای غمخوار، ای سخاوتمند،

یا بَدیعَ السَّمواتِ وَالْأَرْضِ، یا

ای پدیدآورنده آسمانها و زمین، ای

ذَاالْجَلالِ وَ الْإِکْرامِ.(1)

صاحب شکوه و بزرگواری.

21- شرکت در نماز جمعه بسیار خوب و پراهمیّت، و سبب شکوه و عظمت اسلام است و اگر توفیق شرکت در نماز جمعه را پیدا نکرد، در نماز ظهر سوره جمعه و منافقون و در نماز عصر سوره جمعه و توحید را بخواند(2) و مرحوم صدوق از امام صادق علیه السلام روایت کرده: از چیزهایی که بر هر مؤمنی که شیعه ما باشد لازم است این است که در شب جمعه در نماز (عشا) سوره جمعه و سبّح اسم ربّک الاعلی، و در روز جمعه در نماز ظهر، سوره جمعه و منافقون را بخواند که اگر چنین کند اقتدا به عمل پیامبر صلی الله علیه و آله کرده و جزایش بهشت است.(3) 22- دعای 46 صحیفه سجّادیه (یا مَنْ یَرْحَمُ مَنْ لا یَرْحَمُهُ الْعِباد ) و 48 آن (أَللَّهُمَّ هذا یَوْمٌ مُبارَکٌ ) را بخواند.

23- «شیخ طوسی» در «مصباح» روایت کرده: هر کس بعد از نماز ظهر روز جمعه دو رکعت نماز، و در هر رکعت بعد از حمد، هفت مرتبه «قُلْ هُوَ اللَّه أَحَد» بخواند و بعد از نماز بگوید:

ص :978


1- مصباح المتهجّد، صفحه 360.
2- بحارالانوار، جلد 86، صفحه 353، حدیث 32.
3- ثواب الاعمال، صفحه 118.

اَللَّهُمَّ اجْعَلْنی مِنْ اَهْلِ الْجَنَّةِ

خدایا مرا از بهشتیان قرار ده،

اَلَّتی حَشْوُهَاالْبَرَکةُ،

بهشتی که مملوّ از برکت است

وَعُمَّارُهَا الْمَلائِکَةُ،

و آبادگرانش فرشتگان هستند

مَعَ نَبِیِّنا مُحَمَّدٍ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ،

در کنار پیامبر ما محمّد- که درود خدا بر او و خاندان پاکش باد-

وَاَبیٰنا ابراهیمَ عَلَیْهِ اَلسَّلامُ.

و پدر ما ابراهیم- که درود خدا بر او باد-.

تا جمعه دیگر بلا و فتنه ای به او نرسد و حق تعإِلىٰ میان او و محمّد صلی الله علیه و آله و ابراهیم علیه السلام (در بهشت) جمع کند.(1) 24- بعد از نماز عصر هفتاد مرتبه «اَسْتَغْفِرُ اللَّهَ وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ » بگوید تا خداوند متعال گناهان او را بیامرزد.(2) 25- چنانکه در بخش دعاهای معروف (صفحه 108) گذشت، بهترین زمان برای خواندن دعای عشرات، عصر روز جمعه است.

26- نیز در بخش دعاهای معروف (صفحه 114) گذشت، که مستحب است خواندن دعای «سمات» در ساعتهای آخر روز جمعه.

27- با توجّه به این که روز جمعه از چند جهت تعلّق به امام عصر- عجّل اللَّه تعإِلىٰ فرجه- دارد؛ اوّلًا: از این جهت که ولادت حضرتش در این روز بوده.(3) ثانیاً: ظهور شریف آن جناب طبق بعضی روایات در چنین روزی خواهد بود، چنانکه در بخش اعمال ایّام هفته، ضمن زیارت آن حضرت در روز جمعه خواهد آمد:

«هذا یَوْمُ الْجُمُعَةِ،

این روز جمعه است،

وَ هُوَ یَوْمُکَ الْمُتَوَقَّعُ فیهِ ظُهُورُکَ، وَ الْفَرَجُ فیهِ

همان روزی که انتظار ظهور تو در آن است و فرج

لِلْمُؤمِنینَ عَلیٰ یَدِکَ».(4)

مؤمنان در این روز به دست توست.

و حضرت در چنین روزی پاک کردن زمین را از لوث وجود جبّارین و ملحدین و کافرین و منافقین، آغاز می کند و با اظهار کلمه حق، و اعلای دین و شرایع ایمان، چشم و دل مؤمنان را در آن روز روشن و مسرور می نماید، چنانکه آیه «

وَ اشْرَقَتِ الْأرْضُ بِنُورِ رَبِّها

؛ روزی که زمین به نور پروردگارش منوّر می شود» بر این روز «ظهور» تطبیق داده شده است،(5) با توجّه به این نکات، شایسته است که به خواندن چند چیز در این روز مبادرت شود:

ص :979


1- مصباح المتهجّد، صفحه 377.
2- جمال الاسبوع، صفحه 452.
3- کمال الدین، جلد 2، صفحه 432، حدیث 12.
4- جمال الاسبوع، صفحه 38.
5- بحارالانوار، جلد 52، صفحه 330، حدیث 52.

الف) زیارت آل یاسین که در بخش زیارات (صفحه 503) گذشت.

ب) این دعا که «شیخ طوسی» در «مصباح المتهجّد» در خلال اعمال روز جمعه، آن را از امام رضا علیه السلام برای صاحب الامر نقل کرده است؛ به این صورت که یونس بن عبدالرّحمان می گوید: امام رضا علیه السلام پیوسته امر می کرد که با این دعا برای حضرت مهدی علیه السلام دعا کنید:

اَللَّهُمَّ ادْفَعْ عَنْ وَلِیِّکَ وَخَلیفَتِکَ وَحُجَّتِکَ عَلیٰ خَلْقِکَ ...

که در بخش زیارات (صفحه 525) گذشت.

ج) صلواَتی را که شیخ طوسی در اعمال عصر روز جمعه آن را ذکر نموده است قرائت کند. مرحوم «سیّد بن طاووس»(1) فرموده: که این صلوات مرویّ از مولای ما حضرت مهدی- صلوات اللَّه علیه- است و تأکید شده که هرگز این صلوات را ترک مکن، و طبق نقل شیخ در «مصباح» چنین است:

بِسْمِ اَللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ

به نام خداوند بخشنده مهربان

اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ سَیِّدِ الْمُرْسَلینَ،

خدایا درود فرست بر محمّد آقا و سرور فرستادگان

وَ خاتَمِ النَّبِیّینَ،

و خاتم پیامبران

وَ حُجَّةِ رَبِ

و حجّت پروردگار

الْعالَمینَ،

جهانیان،

الْمُنْتَجَبِ فِی الْمیثاقِ،

برگزیده در روز عهد و پیمان،

الْمُصْطَفی فِی الظِّلالِ،

انتخاب شده در میان تاریکی ها،

الْمُطَهَّرِ مِنْ کُلِ

پاکیزه از هر

آفَةٍ، الْبَری ءِ مِنْ کُلِّ عَیْبٍ،

آفت، مبرّا از هر عیب،

الْمُؤَمَّلِ لِلنَّجاةِ،

آرزو شده برای نجات،

الْمُرْتَجی لِلشَّفاعَةِ،

امید بسته شده برای شفاعت،

الْمُفَوَّضِ الَیْهِ دینُ اَللَّهِ،

آن که دین خدا به او واگذار شده،

اَللَّهُمَّ شَرِّفْ بُنْیانَهُ،

خدایا بنیانش را شرافت بخش،

وَ عَظِّمْ بُرْهانَهُ،

و حجت و دلیلش را بزرگ دار،

وَ افْلِجْ حُجَّتَهُ،

و حجتش را بنمایان

وَ ارْفَعْ دَرَجَتَهُ،

و رتبه اش را بالا بر،

وَ اضِئْ نُورَهُ،

و نورش را تابان کن

وَ بَیِّضْ وَجْهَهُ،

و چهره اش را نورانی گردان،

وَ اَعْطِهِ الْفَضْلَ وَالْفَضیلَةَ،

و به او فضل و مقام

وَالْوَسیلَةَ وَ الدَّرَجَةَ الرَّفیعَةَ،

و وسیله شفاعت و رتبه بلند عنایت فرما،

وَ ابْعَثْهُ مَقاماً مَحْمُوداً

و او را به جایگاه پسندیده ای

یَغْبِطُهُ بِهِ الْأَوَّلُونَ وَالأخِرُونَ،

که پیشینیان وپسینیان به آن غبطه می خورند برسان

وَ صَلِّ عَلیٰ اَمیرِالْمُؤْمِنینَ،

و درود فرست بر امیرمؤمنان

وَ وارِثِ الْمُرْسَلینَ، وَ قآئِدِ الْغُرِّ

و وارث فرستادگان و پیشوای

ص :980


1- جمال الاسبوع، صفحه 494.

الْمُحَجَّلینَ،

روسفیدان

وَ سَیِّدِ الْوَصِیّینَ،

و آقا و سرور جانشینان

وَحُجَّةِ رَبِّ الْعالَمینَ،

و حجّت پروردگار جهانیان،

وَ صَلِّ عَلَی الْحَسَنِ

و درود فرست بر حسن

بْنِ عَلِیٍّ اِمامِ الْمُؤْمِنینَ،

بن علی پیشوای مؤمنان

وَ وارِثِ الْمُرْسَلینَ، وَ حُجَّةِ رَبِّ الْعالَمینَ،

و وارث فرستادگان و حجّت پروردگار جهانیان

وَصَلِّ عَلَی الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ

و درود فرست بر حسین بن علی

اِمامِ الْمُؤْمِنینَ، وَوارِثِ الْمُرْسَلینَ، وَ حُجَّةِ

پیشوای مؤمنان و وارث فرستادگان و حجّت

رَبِّ الْعالَمینَ،

پروردگار جهانیان،

وَ صَلِّ عَلیٰ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ اِمامِ الْمُؤْمِنینَ،

و درود فرست بر علی بن حسین پیشوای مؤمنان

وَ وارِثِ الْمُرْسَلینَ، وَ حُجَّةِ رَبِّ الْعالَمینَ،

و وارث فرستادگان و حجّت پروردگار جهانیان،

وَ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ اِمامِ الْمُؤْمِنینَ،

و درود فرست بر محمّد بن علی پیشوای مؤمنان

وَ وارِثِ الْمُرْسَلینَ،

و وارث پیامبران

وَ حُجَّةِ رَبِّ الْعالَمینَ،

و حجّت پروردگار جهانیان،

وَ صَلِّ عَلیٰ جَعْفَرِ

و درود فرست بر جعفر

بْنِ مُحَمَّدٍ اِمامِ الْمُؤْمِنینَ،

بن محمّد پیشوای مؤمنان

وَ وارِثِ الْمُرْسَلینَ،

و وارث فرستادگان

وَحُجَّةِ رَبِّ الْعالَمینَ،

و حجّت پروردگار جهانیان

وَصَلِّ عَلیٰ مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ اِمامِ الْمُؤْمِنینَ،

و درود فرست بر موسی بن جعفر، پیشوای مؤمنان

وَ وارِثِ الْمُرْسَلینَ، وَ حُجَّةِ رَبِّ الْعالَمینَ،

و وارث فرستادگان، و حجّت پروردگار جهانیان،

وَ صَلِّ عَلیٰ عَلِیِّ بْنِ مُوسی اِمامِ الْمُؤْمِنینَ، وَوارِثِ

و درود فرست بر علی بن موسی پیشوای مؤمنان و وارث

الْمُرْسَلینَ، وَ حُجَّةِ رَبِّ الْعالَمینَ،

فرستادگان و حجّت پروردگار جهانیان

وَ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ اِمامِ

و درود فرست بر محمّد بن علی، پیشوای

الْمُؤْمِنینَ، وَ وارِثِ الْمُرْسَلینَ، وَ حُجَّةِ رَبِّ الْعالَمینَ،

مؤمنان، و وارث فرستادگان و حجّت پروردگار جهانیان

وَ صَلِّ عَلیٰ عَلِیِ

و درود فرست بر علی

بْنِ مُحَمَّدٍ اِمامِ الْمُؤْمِنینَ،

بن محمّد پیشوای مؤمنان

وَ وارِثِ الْمُرْسَلینَ،

و وارث فرستادگان

وَ حُجَّةِ رَبِّ الْعالَمینَ،

و حجّت پروردگار جهانیان

وَصَلِّ عَلَی الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ اِمامِ الْمُؤْمِنینَ،

و درود فرست بر حسن بن علی پیشوای مؤمنان

وَ وارِثِ الْمُرْسَلینَ، وَ حُجَّةِ

و وارث فرستادگان و حجّت

ص :981

رَبِّ الْعالَمینَ،

پروردگار جهانیان،

وَصَلِّ عَلَی الْخَلَفِ

و درود فرست بر جانشین

الْهادِی الْمَهْدِیِّ،

هدایتگر هدایت یافته،

اِمامِ الْمُؤْمِنینَ،

پیشوای مؤمنان

وَ وارِثِ الْمُرْسَلینَ،

و وارث فرستادگان

وَحُجَّةِ رَبِّ الْعالَمینَ،

و حجّت پروردگار جهانیان،

اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ واهْلِ

خدایا بر محمّد و خاندانش درود فرست

بَیْتِهِ الْأَئِمَّةِ الْهادینَ،

همان پیشوایان هدایتگر،

الْعُلَمآءِ الصَّادِقینَ،

دانایان راست گفتار،

الْأَبْرارِ الْمُتَّقینَ،

نیکوکاران پرهیزگار،

دَعآئِمِ دینِک،

پایه های دینت

وَارْکانِ تَوْحیدِکَ،

و ستون های یگانه پرستیت

وَتَراجِمَةِ وَحْیِکَ،

و مفسّران وحیت

وَحُجَجِکَ عَلیٰ خَلْقِکَ،

و حجّت هایت بر مخلوقات

وَ خُلَفآئِکَ

و جانشینانت

فی اَرْضِکَ،

در زمین،

اَلَّذینَ اخْتَرْتَهُمْ لِنَفْسِکَ،

آنان که برای خود برگزیده

وَاصْطَفَیْتَهُمْ عَلیٰ عِبادِکَ،

و بر بندگانت اختیار نمودی

وَارْتَضَیْتَهُمْ لِدینِکَ،

و برای (یاری) دینت پسندیده

وَ خَصَصْتَهُمْ بِمَعْرِفَتِکَ،

و به شناختت مخصوصشان ساختی،

وَجَلَّلْتَهُمْ بِکَراَمَتِکَ،

و با کرامتت گرامی داشته

وَغَشَّیْتَهُمْ بِرَحْمَتِکَ،

و با رحمتت آنان را در برگرفتی

وَرَبَّیْتَهُمْ بِنِعْمَتِکَ،

و با نعمتت پرورانده

وَ غَذَّیْتَهُمْ بِحِکْمَتِکَ،

و با حکمتت تغذیه نمودی

وَ الْبَسْتَهُمْ نُورَکَ،

و با نورت پوشانده

وَ رَفَعْتَهُمْ فی مَلَکُوتِکَ،

و در ملکوتت بالا بردی

وَحَفَفْتَهُمْ بِمَلائِکَتِکَ،

و با فرشتگانت در برگرفته

وَشَرَّفْتَهُمْ بِنَبِیِّکَ،

و شرافتشان بخشیدی با پیامبرت-

صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَ آلِهِ،

که درود تو بر او و خاندانش باد-

اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ عَلَیْهِمْ،

خدایا بر محمّد و بر آنان درود فرست،

صَلاةً زاکِیَةً نامِیَةً کَثیرَةً،

درودی پاک، بالا رونده فراوان،

دآئِمَةً طَیِّبَةً،

همیشگی و پاکیزه،

لا یُحیطُ بِها اِلَّا اَنْتَ،

که جز تو کسی بر آن احاطه ندارد

وَ لا یَسَعُها اِلَّا عِلْمُکَ، وَ لا

و جز علمت چیزی وسعت آن را ندارد و

یُحْصیها اَحَدٌ غَیْرُکَ،

جز تو کسی توان احصای آن را ندارد،

اَللهُمَّ وَ صَلِّ عَلیٰ وَلِیِّکَ

خدایا درود فرست بر ولیّت

الْمُحْیی سُنَّتَکَ،

که سنّت تو را زنده کرده

الْقآئِمِ بِاَمْرِکَ،

و فرمانت را بپا داشته

الدَّاعی اِلَیْکَ،

و به سویت دعوت کرده

الدَّلیلِ عَلَیْکَ، حُجَّتِکَ عَلیٰ خَلْقِکَ،

و دلیل و حجّتت بر مخلوقات

وَ خَلیفَتِکَ فی اَرْضِکَ،

و جانشینت در زمین

وَشاهِدِکَ عَلیٰ عِبادِکَ،

و گواه تو بر بندگان است،

اَللَّهُمَّ اعِزَّ نَصْرَهُ،

خدایا پیروزیش را گرامی دار

وَ مُدَّ فی عُمْرِهِ، وَ زَیِّنِ

و عمرش را طولانی گردان، و به

ص :982

الْأَرْضَ بِطُولِ بَقآئِهِ،

طول حیاتش زمین را زینت بخش،

اَللَّهُمَّ اکْفِهِ بَغْیَ الْحاسِدینَ،

خدایا او را از شرّ حسودان حفظ کن

وَ اعِذْهُ مِنْ شَرِّالْکآئِدینَ،

و از شرّ فریبکاران پناه ده

وَازْجُرْ عَنْهُ اَرادَةَ الظَّالِمینَ،

و اراده ستمگران را از او بازدار،

وَخَلِّصْهُ مِنْ ایْدِی الْجَبَّارِینَ،

و از چنگال زورگویان رهایی بخش

اَللَّهُمَّ اَعْطِهِ فی نَفْسِهِ وَ ذُرِّیَّتِهِ،

خدایا عطا کن به او در مورد خود و نسل

وَ شیعَتِهِ وَ رَعِیَّتِهِ،

و شیعیان و پیروان

وَخاصَّتِهِ وَ عاُمَّتِهِ

و خواص و عوام (از یاران)

وَعَدُوِّهِ، وَ جَمیعِ اَهْلِ الدُّنْیا،

و دشمنانش و تمامی اهل دنیا،

ما تُقِرُّ بِهِ عَیْنَهُ، وَ تَسُرُّ بِهِ نَفْسَهُ

آنچه را که مایه چشم روشنی او شده و خوشحالش کند،

وَ بَلِّغْهُ اَفْضَلَ ما امَّلَهُ فِی الدُّنْیا وَ الْأخِرَةِ،

و او را به برترین آرزوهایش در دنیا و آخرت برسان،

اِنَّکَ عَلیٰ کُلِّ شَیْ ءٍ قَدیرٌ، اَللَّهُمَّ جَدِّدْ

زیرا تو بر هر چیز توانایی، خدایا آنچه

بِهِ مَا امْتُحِیَ مِنْ دینِکَ،

از دینت از بین رفته به دست او تجدید کن

وَاَحْیِ بِهِ ما بُدِّلَ مِنْ کِتابِکَ،

و آنچه از کتابت تغییر یافته به دست او زنده کن،

وَ اظْهِرْ بِهِ ما غُیِّرَ مِنْ حُکْمِکَ،

و آنچه از حُکمت تغییر یافته به دست او ظاهر گردان،

حَتّی یَعُودَ دینُکَ بِهِ،

تا اینکه دینت به سبب او

وَ عَلیٰ یَدَیْهِ غَضّاً جَدیداً

و با دستان او با طراوت و تازه

خالِصاً مُخْلَصاً،

و خالص و پاک بازگردد

لا شَکَّ فیهِ

که شکی در آن نباشد

وَ لا شُبْهَةَ مَعَهُ،

و شبهه ای باقی نماند

وَ لا باطِلَ عِنْدَهُ

و باطلی همراهش نباشد

وَلٰا بِدْعَةَ لَدَیْهِ،

و بدعتی باقی نماند،

اَللَّهُمَّ نَوِّرْ

خدایا با نور

بِنُورِهِ کُلَّ ظُلْمَةٍ،

او تمامی ظلمت ها را روشن کن،

وَ هُدَّ بِرُکْنِهِ کُلَّ بِدْعَةٍ،

و با استواری او تمامی بدعت ها را درهم شکن،

وَاهْدِمْ بِعِزَّتِهِ کُلَّ ضَلالَةٍ،

و با عزّت او تمامی گمراهی ها را نابود کن،

وَ اقْصِمْ

و به واسطه او تمامی

بِهِ کُلَّ جَبَّارٍ،

زورگویان را در هم شکن،

وَ اخْمِدْ بِسَیْفِهِ کُلَّ نارٍ،

و با شمشیر او تمامی آتش ها (ی نفاق) را خاموش کن،

وَ اهْلِکْ بِعَدْلِهِ کُلَّ جَوْرٍ، وَاَجْرِ

و با عدالت او تمامی ستم ها را ریشه کن ساز، و فرمانش را

حُکْمَهُ عَلیٰ کُلِّ حُکْمٍ،

بر تمامی فرمانها چیره ساز،

وَ اِذِلَّ بِسُلْطانِهِ کُلَّ سُلْطانٍ،

و با حکومتش تمامی حکومت ها را خوار گردان،

اَللَّهُمَّ اِذِلَّ کُلَّ مَنْ ناواهُ،

خدایا هر که او را (به بدی) قصد کرده خوار گردان،

وَ اهْلِکْ کُلَّ مَنْ عاداهُ،

و هر که با او دشمنی ورزد به هلاکت رسان،

وَ امْکُرْ بِمَنْ کادَهُ،

و هر که با او نیرنگ کند به مکر خویش دچار ساز،

وَ اسْتَأْصِلْ مَنْ جَحَدَهُ حَقَّهُ،

و ریشه کن ساز هر کس که حق اورا انکار کند

وَاسْتَهانَ بِاَمْرِهِ،

و فرمانش را کوچک شمارد

وَ سَعی فی اطْفاءِ نُورِهِ،

و برای خاموش کردن نورش در تلاش باشد

وَ اَرادَ اخْمادَ ذِکْرِهِ، اَللَّهُمَ

و از بین بردن یادش را اراده کند، خدایا

ص :983

صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ الْمُصْطَفی

درود فرست بر محمّد مصطفی،

وَ عَلِیٍّ الْمُرْتَضی، وَ فاطِمَةَ الزَّهْرآءِ،

و علی مرتضی و فاطمه زهرا،

وَالْحَسَنِ الرِّضا،

و حسن خشنود (از حق)

وَ الْحُسَیْنِ الْمُصَفّی

و حسین پاک (از هر عیب)

وَ جَمیعِ الْأوْصِیاءِ، مَصاَبیٰحِ الدُّجی،

و همه جانشینان و چراغ های (هدایت گر) در تاریکی،

وَ اعْلامِ الْهُدی

و نشانه های هدایت،

وَمَنارِ التُّقی

در اوج پرهیزکاری،

وَ الْعُرْوَةِ الْوُثْقی

و دستاویز محکم

وَالْحَبْلِ الْمَتینِ،

و ریسمان قوی

وَ الصِّراطِ الْمُسْتَقیمِ،

و راه راست

وَ صَلِّ عَلیٰ وَلِیِّکَ

(درود فرست) و بر ولیّت

وَ وُلاةِ عَهْدِکَ،

و والىان پیمانت

وَ الْأَئِمَّةِ مِنْ

و امامان از

وُلْدِهِ،

فرزندانش درود فرست،

وَ مُدَّ فی اعْمارِهِمْ، وَ زِدْ فی اجالِهِمْ،

و عمرشان را دراز و زندگانیشان را طولانی گردان

وَ بَلِّغْهُمْ اقْصی آمالِهِمْ دیناً

و آنها را به دورترین آرزوهای

وَدُنْیا وَآخِرَةً،

دینی و دنیوی و اخرویشان برسان،

اِنَّکَ عَلیٰ کُلِّ شَیْ ءٍ قَدیرٌ.(1)

زیرا تو بر هر چیز توانایی.

یادآوری لازم:

بی شک همه افراد قادر نیستند این همه اعمال را در شب و روز جمعه بجا آورند و در واقع دستوراَتی است که از هر یک از معصومین علیهم السلام به یارانشان داده شده و جمع میان همه آنها آسان نیست و از آن جا که اسلام شریعت سهل و آسان است- مخصوصاً در مورد مستحبّات- هر کس می تواند به اندازه توان خود از میان آنها گزینش کند و یا این که به صورت متناوب در شب ها و روزهای جمعه انجام دهد. مهم آن است که روح اخلاص و حضور قلب در انجام این مستحبّات محفوظ باشد و با خواندن این اذکار حقیقت آن در وجود انسان تجسّم یابد و متخلّق به آن گردد. البتّه بعضی از آنها اولویّت دارد مانند نماز جمعه، که حتّی المقدور ترک نشود.

ص :984


1- مصباح المتهجّد، صفحه 406 و مصباح کفعمی، صفحه 546( با مقداری تفاوت).

فصل دهم: زیارات ایّام هفته

اشاره

مقدّمه:

«سیّد بن طاووس» رحمه الله در کتاب «جمال الاسبوع» می نویسد، مرحوم «صدوق» روایتی نقل می کند که خلاصه اش چنین است:

در زمانی که حضرت امام هادی علیه السلام در «سامرّا» تحت نظر و مراقبت شدید مأموران متوکّل عبّاسی قرار داشتند، یکی از یارانش با استفاده از اعتقادات ولایی یکی از مأموران، به خدمتش شرفیاب می شود و از جمله سؤالاَتی که می کند، سؤال از تفسیر این حدیث است که از پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله نقل شده است که فرمود:

«لا تُعادُوا الْأیّامَ فَتُعادیکُم؛

با روزها دشمنی نکنید که آنها نیز با شما دشمنی می کنند». فرمود: آری مراد از ایّام (روزها) ما هستیم مادامی که آسمانها و زمین برپاست. پس شنبه نام رسول اللَّه صلی الله علیه و آله است، یکشنبه نام امیر مؤمنان علیه السلام و دوشنبه نام حسن و حسین علیهما السلام و سه شنبه نام علی بن الحسین و محمّد بن علی و جعفر بن محمّد علیهم السلام و چهارشنبه نام موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمّد بن علی و من (علی بن محمّد علیهم السلام) و پنج شنبه نام فرزندم حسن علیه السلام و جمعه نام فرزند فرزندم (حجّة بن الحسن علیه السلام) است، کسی که طرفداران حق، سرانجام گرد او جمع می شوند. سپس فرمود: این است معنای ایّام، پس با آنها در دنیا دشمنی مکنید که آنها در آخرت با شما دشمنی می کنند، آنگاه فرمود: خداحافظی کن و از خانه خارج شو که بر تو ایمن نیستم.(1) آنگاه «سیّد بن طاووس» این روایت را به سند دیگری از «قطب راوندی» نقل می کند،(2) سپس برای هر یک از آن بزرگواران در روز مخصوص خودش زیارتی نقل می کند به این ترتیب:

زیارت پیامبر صلی الله علیه و آله در روز شنبه:

اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلَّا اَللَّهُ،

گواهی می دهم که معبودی جز خدا نیست،

وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ،

یگانه ای که شریکی ندارد

وَ اَشْهَدُ اِنَّکَ رَسُولُهُ، وَاِنَّکَ

و گواهی می دهم که تو فرستاده او

ص :985


1- جمال الاسبوع، صفحه 25.
2- همان مدرک، صفحه 27.

مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِاَللَّهِ،

و محمّد، فرزند عبداللَّه هستی

وَ اَشْهَدُ اِنَّکَ قَدْ بَلَّغْتَ رِسالاتِ رَبِّکَ،

و گواهی می دهم که تو رسالت های پروردگارت را رسانده

وَنَصَحْتَ لِامَّتِکَ،

و برای امّتت خیرخواهی نمودی

وَجاهَدْتَ فی سَبیلِ اَللَّهِ بِالْحِکْمَةِ

و در راه خدا با حِکمت

وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ،

و پند نیکو جهاد کرده

وَاَدَّیْتَ اَلَذی عَلَیْکَ مِنَ الْحَقِّ،

وحقّی که بر عهده داشتی ادا نمودی،

وَاِنَّکَ قَدْ رَؤُفْتَ بِالْمُؤْمِنینَ،

و تو به یقین بر مؤمنان مهربان

وَغَلُظْتَ عَلَی الْکافِرینَ،

و بر کافران سخت گیر بودی

وَعَبَدْتَ اللَّهَ مُخْلِصاً حَتّی آتیکَ الْیَقینُ،

و با اخلاص تا زمان وفاتت خدا را عبادت نمودی،

فَبَلَغَ اَللَّهُ بِکَ أَشْرَفَ

پس خداوند تو را به شریف ترین

مَحَلِّ الْمُکَرَّمینَ،

مکان گرامیان برساند،

اَلْحَمْدُ لِلَّهِ اَلَّذِی اسْتَنْقَذَنا

حمد و سپاس از آنِ خداوندی است

بِکَ مِنَ الشِّرْکِ وَالضَّلالِ،

که به واسطه تو ما را از شرک و گمراهی نجات داد

اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ،

خدایا بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست

وَاجْعَلْ صَلَواتِکَ وَصَلَواتِ مَلائِکَتِکَ،

و قرار ده درودهایت و درودهای فرشتگان و

و اِنْبِیآئِکَ وَالْمُرْسَلینَ،

پیامبران و فرستادگان

وَعِبادِکَ الصَّالِحینَ،

و بندگان شایسته ات

وَاهْلِ السَّمواتِ وَالْأَرَضینَ،

و ساکنان آسمانها و زمین

وَمَنْ سَبَّحَ لَکَ یا رَبَّ الْعالَمینَ مِنَ الْأَوَّلینَ وَالْاخِرینَ،

و هر که از پیشینیان و پسینیان تو را ای پروردگار جهانیان تسبیح می گوید همه را

عَلیٰ مُحَمَّدٍ عَبْدِکَ وَرَسُولِکَ، وَنَبِیِّکَ

بر محمّدبنده و فرستاده و پیامبر

وَاَمینِکَ، وَنَجِیبِکَ

و امین و شریف

وَحَبیبِکَ، وَصَفِیِّکَ

و حبیب و پاک

وَصَفْوَتِکَ،

و برگزیده

وَخآصَّتِکَ وَخالِصَتِکَ،

و (بنده) خاص و خالصت

وَخِیَرَتِکَ مِنْ خَلْقِکَ،

و اختیار شده از میان مخلوقاتت (قرار ده)،

وَاَعْطِهِ الْفَضْلَ وَ الْفَضیلَةَ،

و به او فضل ومقام

وَالْوَسیلَةَ وَالدَّرَجَةَ الرَّفیعَةَ،

و وسیله شفاعت و رتبه بلند عنایت فرما،

وَابْعَثْهُ مَقاماً مَحْمُوداً یَغْبِطُهُ

و او را به جایگاه پسندیده ای که

بِهِ الْأَوَّلُونَ وَالْاخِرُونَ،

پیشینیان و پسینیان به آن غبطه می خورند برسان،

اَللَّهُمَّ اِنَّکَ قُلْتَ:

خدایا تو خود فرمودی:

وَ لَوْ انَّهُمْ اِذْ ظَلَمُوا اَنْفُسَهُمْ

و اگر این مخالفان هنگامی که به خود ستم می کردند

جآؤُکَ،

به نزد تو می آمدند

فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ

و از خدا طلب آمرزش می کردند

وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ،

و پیامبر هم برای آنها استغفار می کرد

لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّاباً رَحیماً.

خدا را توبه پذیر و مهربان می یافتند

ص :986

اِلهی فَقَدْ اَتَیْتُ نَبِیَّکَ مُسْتَغْفِراً تآئِباً مِنْ ذُنُوبی

ای معبود من، آمرزش خواه و توبه کنان از گناهان خویش نزد پیامبرت آمده ام،

فَصَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ،

پس بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست

وَ اغْفِرها لی

و گناهانم را بیامرز،

یا سَیِّدَنا اَتَوَجَّهُ بِکَ وَبِاهْلِ بَیْتِکَ

ای آقا و سرور ما، به واسطه تو و خاندانت

الَی اَللَّهِ تَعإِلىٰ رَبِّکَ وَرَبّی

به خداوند بلندمرتبه ای که پروردگار تو و من است متوسّل می شوم

لِیَغْفِرَ لی

تا مرا بیامرزد،

سپس سه بار بگو:

اِنَّا لِلَّهِ وَ اَنَّا الَیْهِ راجِعُونَ*

ما از آنِ خداییم و به سوی او باز می گردیم

سپس بگو:

اصِبْنا بِکَ یاحَبیبَ قُلُوبِنا،

ای محبوب دل های ما بواسطه (از دست دادن) تو مصیبت زده شده ایم،

فَما اَعْظَمَ الْمُصیبَةَ بِکَ

پس مصیبت فقدانت چه بزرگ است

حَیْثُ اَنْقَطَعَ عَنَّا الْوَحْیُ،

چون وحی از ما قطع شد،

وَ حَیْثُ فَقَدْ ناکَ،

وتو را از دست دادیم،

فَاِنَّا لِلَّهِ وَ اَنَّا الَیْهِ راجِعُونَ،

پس ما از آنِ خداییم و به سوی او باز می گردیم،

یا سَیِّدَنا یا رَسُولَ اَللَّهِ، صَلَواتُ

ای آقا و سرور ما، ای رسول خدا، درودهای

اَللَّهِ عَلَیْکَ وَعَلی آلِ بَیْتِکَ الطَّاهِرینَ،

خدا بر تو و بر خاندان پاکیزه ات،

هذا یَوْمُ السَّبْتِ وَهُوَ یَوْمُکَ، وَاَنَا

امروز روز شنبه و روز توست، و من

فیهِ ضَیْفُکَ وَجارُکَ،

در این روز میهمان و پناهنده توام،

فَاضِفْنی وَاجِرْنی

پس میهمانم کن و پناهم ده،

فَاِنَّکَ کَریمٌ تُحِبُّ الضِّیافَةَ،

زیرا تو بزرگوار و میهمان نوازی

وَمَأْمُورٌ بِالْإِجارَةِ،

و به پناه دادن مأموری،

فَاضِفْنی وَاحْسِنْ ضِیافَتی

پس میهمانم کن و نیکو پذیراییم کن،

وَاَجِرْنا وَاحْسِنْ اجارَتَنا،

و پناهم ده و آن را نیکو گردان

بِمَنْزِلَةِ اَللَّهِ عِنْدَکَ وَعِنْدَ آلِ بَیْتِکَ،

به حق جایگاهی که خدا نزد تو و خاندانت دارد

وَبِمَنْزِلَتِهِمْ عِنْدَهُ،

و جایگاهی که آنان نزد خدا دارند،

وَبِمَااسْتَوْدَعَکُمْ مِنْ عِلْمِهِ،

و به حق دانشی که خدا نزد شما ودیعه گذاشته،

فَانَّهُ اَکْرَمُ الْأَکْرَمینَ.(1)

زیرا او گرامی ترین گرامیان است.

یادآوری:

همان گونه که مرحوم محدّث قمی گفته است، ممکن است قبل از این زیارت، زیارت کوتاه دیگری که ابن اَبیٰ نصر بزنطی به سند صحیح از امام رضا علیه السلام نقل کرده، خوانده شود. او می گوید محضر امام رضا علیه السلام رسیدم و عرض کردم بعد از نماز چگونه بر رسول خدا صلی الله علیه و آله سلام و صلوات بفرستیم، فرمود می گویی:

ص :987


1- جمال الاسبوع، صفحه 29 و بحارالانوار، جلد 99، صفحه 211( با اندکی تفاوت).

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا رَسُولَ اَللَّهِ وَرَحْمةُ اَللَّهِ وَبَرَکاتُهُ،

سلام بر تو ای رسول خدا، و رحمت و برکات خدا بر تو باد،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یامُحَمَّدَ بْنَ عَبْدِاَللَّهِ، اَللَّهِ،

سلام بر تو ای محمّد فرزند عبداللَّه،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا خِیَرَةَاَللَّهِ،

سلام بر تو ای اختیار شده خدا،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا حَبیبَ

سلام بر تو ای محبوب خدا

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا صَفْوَةَ اَللَّهِ،

سلام بر تو ای برگزیده خدا،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا آمین اَللَّهِ،

سلام بر تو ای امین (وحی) خدا،

اَشْهَدُ اِنَّکَ رَسُولُ اَللَّهِ،

گواهی می دهم که تو فرستاده خدایی،

وَ اَشْهَدُ اِنَّکَ مُحمَّدُ بْنُ عَبْدِ اَللَّهِ،

و گواهی می دهم که تو محمّد فرزند عبداللَّه هستی،

وَ اَشْهَدُ اِنَّکَ قَدْ نَصَحْتَ لِأُمَّتِکَ،

و گواهی می دهم که تو برای امّتت خیرخواهی نموده

وَجاهَدْتَ فی سَبیلِ رَبِّکِ،

و در راه پروردگارت جهاد کردی

وَعَبَدْتَهُ حَتّی آتیکَ الْیَقینُ،

و تا زمان وفاتت او را عبادت نمودی،

فَجَزاکَ اَللَّهُ یا رَسُولَ اَللَّهِ،

پس ای رسول خدا، خداوند به تو پاداش خیر دهد،

اَفْضَلَ ما جَزی نَبِیّاً عَنْ اُمَّتِهِ،

بهترین پاداشی که خداوند به پیامبری از جانب امّتش داده است،

اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مَحَمِّدٍ و آلِ مُحَمِّدٍ،

خدایا بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست،

اَفْضَلَ ما صَلَّیْتَ عَلیٰ ابْراهِیمَ وَ آلِ ابْراهیمَ،

برترین درودی که بر ابراهیم و خاندانش فرستاده ای

اِنَّکَ حَمیدٌ مَجیدٌ.(1)

زیرا تو سزاوار ستایش و بزرگواری.

زیارت امیرمؤمنان علی علیه السلام در روز یکشنبه:

اَلسَّلامُ عَلَی الشَّجَرَةِ النَّبَوِیَّةِ،

سلام بر شجره طیّبه نبوّت،

وَالدَّوْحَةِ الْهاشِمِیَّةِ الْمُضیئَةِ،

و درخت تنومند هاشمی نورافشان،

الْمُثْمِرَةِبِالنُّبُوَّةِ،

که ثمره اش نبوّت

الْمُونِقَةِ بِالْإِمامَةِ،

و زیباییش با امامت است

وَ عَلیٰ ضَجیعَیْکَ آدَمَ وَ نُوحٍ عَلَیْهِمَا اَلسَّلامُ،

و (سلام بر) دو خفته در برت آدم و نوح- که درود بر آن دو باد-

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ وَعَلی اَهْلِ بَیْتِکَ الطَّیِّبینَ الطَّاهِرینَ،

سلام بر تو و بر خاندان پاک و پاکیزه ات،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ وَ عَلَی

سلام بر تو و بر

الْمَلائِکَةِ الْمُحْدِقینَ بِکَ،

فرشتگان احاطه کننده

وَالْحآفّینَ بِقَبْرِکَ،

و گردش کنندگان اطراف قبرت،

یا مَوْلایَ یا اَمیرَالْمُوْمِنینَ،

ای مولا و سرورم، ای امیرمؤمنان

ص :988


1- قرب الاسناد، صفحه 169 و بحارالانوار، جلد 83، صفحه 24، حدیث 25.

هذا یَوْمُ الْأَحَدِ

امروز یکشنبه است

وَهُوَ یَوْمُکَ وَبِاسْمِکَ،

و این روز تو و به نام توست،

وَاَنَا ضَیْفُکَ فیهِ وَجارُکَ،

و من در این روز میهمان وپناهنده توأم،

فَاضِفْنی یا مَوْلایَ

پس ای مولای من میهمانم کن و پناهم ده،

وَ اجِرْنی فَاِنَّکَ کَریمٌ تُحِبُّ الضِّیافَةَ،

زیرا تو بزرگوار و میهمان نوازی،

وَ مَأْمُورٌ بِالْإِجارَةِ،

و به پناه دادن مأموری

فَاِفْعَلْ ما رَغِبْتُ اِلَیْکَ فیهِ،

پس آنچه را که از تو انتظار دارم

وَرَجَوْتُهُ مِنْکَ،

و از تو امید دارم انجام ده،

بِمَنْزِلَتِکَ وَ آلِ بَیْتِکَ عِنْدَاَللَّهِ،

به حق جایگاهی که تو و خاندانت نزد خدا دارید

وَمَنْزِلَتِهِ عِنْدَکُمْ،

و جایگاه خدا نزد شما

وَ بِحَقِّ ابْنِ عَمِّکَ رَسُولِ اَللَّهِ

و به حق پسر عمویت رسول خدا

صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ،

- که درود و سلام خدا بر او و خاندان پاکش

وَعَلَیْهِم اَجْمَعینَ.(1)

و تمامی آنان باد-.

یادآوری:

در این جا مناسب است به دو زیارت مربوط به حضرت زهرا، صدّیقه کبری علیها السلام که به دو روایت نقل شده نیز اشاره شود؛ زیرا اگرچه روز یکشنبه به نام آن حضرت ذکر نشده، لکن شایسته است پس از زیارت امیرمؤمنان علیه السلام، زیارت آن حضرت نیز خوانده شود:

زیارت اوّل صدّیقه کبری علیها السلام:

اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا مُمْتَحَنَةُ،

سلام بر تو ای بانوی آزمایش شده،

اِمْتَحَنَکِ اَلَذی خَلَقَکِ،

آنکه تو را آفرید، امتحانت نمود،

فَوَجَدَکِ لِمَا اِمْتَحَنَکِ صابِرَةً،

پس تو را نسبت به امتحانت شکیبا یافت،

اَنَا لَکِ مُصَدِّقٌ،

من تصدیق کننده توام،

صابِرٌ عَلیٰ ما اَتی بِهِ ابُوکِ

و در راه آنچه پدرت

وَوَصِیُّهُ صَلَواتُ اَللَّهِ عَلَیْهِما،

و جانشینیش- که درود خدابر هر دوی آنان باد- آورده شکیبایم،

وَاَنَا اَسْئَلُکِ اَنْ کُنْتُ صَدَّقْتُکِ

و از تو می خواهم که اگر تصدیقت نمودم

اِلَّا الْحَقْتِنی بِتَصْدیقی لَهُما لِتُسَرَّنَفْسی

مرا به آن دو بزرگوار برسانی تا خشنودم سازی،

فَاشْهَدی اِنّی ظاهِرٌ بِوِلایَتِکِ،

پس گواه باش که من آشکار کننده ولایت تو

وَ وِلایَةِ آلِ بَیْتِکِ صَلَواتُ اَللَّهِ

و ولایت خاندان تو- که درود خدا

ص :989


1- جمال الاسبوع، صفحه 31 و بحارالانوار، جلد 99، صفحه 212( با اندکی تفاوت).

عَلَیْهِمْ اَجْمَعینَ.(1)

بر تمامی آنان باد- هستم.

زیارت دوم صدّیقه کبری علیها السلام:

اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا مُمْتَحَنَةُ، اِمْتَحَنَکِ

سلام بر تو ای بانوی آزمایش شده،

اَلَذی خَلَقَکِ قَبْلَ اَنْ یَخْلُقَکِ،

آنکه تو را آفرید پیش از آفرینشت (در این جهان) امتحانت نمود،

وَکُنْتِ لِمَا اِمْتَحَنَکِ بِه صابِرَةً،

و تو نسبت به امتحانت شکیبا بودی

وَ نَحْنُ لَکِ اَوْلِیاءٌ مُصَدِّقُونَ،

و ما دوستداران تو و تصدیق کننده توایم،

وَ لِکُلِّ ما اَتی بِهِ

و در برابر تمامی آنچه

ابُوکِ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَ سَلَّمَ، وَ اَتی بِهِ وَصِیُّهُ

پدرت- که درود و سلام خدا بر او و خاندان پاکش باد- و جانشینش-

عَلَیْهِ اَلسَّلامُ مُسَلِّمُونَ،

که بر او درود باد- آورده اند،تسلیم هستیم

وَ نَحْنُ نَسْئَلُکَ اَللَّهُمَّ

و خدایا از تو می خواهیم

اِذْ کُنَّا مُصَدِّقینَ لَهُمْ،

چون ما تصدیق کنندگان آنانیم،

اَنْ تُلْحِقَنا بِتَصْدیقِنا

ما را به واسطه تصدیقمان

بِالدَّرَجَةِ الْعالِیَةِ،

به رتبه عإِلىٰ برسانی،

لِنُبَشِّرَ اَنْفُسَنا

تا به خود مژده دهیم

بِاِنَّا قَدْ طَهُرْنا بِوِلایَتِهِمْ عَلَیْهِمُ اَلسَّلامُ.(2)

که ما به واسطه ولایت آنان- که بر آنان درود باد- پاکیزه گشته ایم.

زیارت امام حسن و امام حسین علیهما السلام در روز دوشنبه:

ابتدا خطابش را متوجّه امام حسن مجتبی علیه السلام کند و بگوید:

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا بْنَ رَسُولِ رَبِّ الْعالَمینَ،

سلام بر تو ای فرزند فرستاده پروردگار جهانیان،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا بْنَ

سلام بر تو ای فرزند

اَمیرِالْمُؤْمِنینَ،

امیرمؤمنان،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا بْنَ فاطِمَةَالزَّهْرآءِ،

سلام بر تو ای فرزند فاطمه زهرا،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا

سلام بر تو ای

حَبیبَ اَللَّهِ،

محبوب خدا،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا صَفْوَةَ اَللَّهِ،

سلام بر تو ای برگزیده خدا،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا آمین اَللَّهِ،

سلام بر تو ای امین خدا،

ص :990


1- جمال الاسبوع، صفحه 31 و بحارالانوار، جلد 99، صفحه 212( با اندکی تفاوت).
2- جمال الاسبوع، صفحه 32. این زیارت را علّامه مجلسی با مختصری تفاوت در بحارالانوار، جلد 97، صفحه 194 از امام باقر علیه السلام نقل می کند.

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا حُجَّةَ اَللَّهِ،

سلام بر تو ای حجّت خدا،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا نُورَاَللَّهِ،

سلام بر تو ای نور خدا،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا صِراطَاَللَّهِ،

سلام بر تو ای راه (رسیدن به) خدا

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا بَیانَ حُکْمِ اَللَّهِ،

سلام بر تو ای روشن کننده فرمان خدا،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا ناصِرَ دینِ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ

سلام بر تو ای یاور دین خدا، سلام

عَلَیْکَ اَیُّهَا السَّیِدُ الزَّکِیُّ،

بر تو ای آقای پاکیزه،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْبَرُّ الْوَفِیُّ،

سلام بر تو ای نیکوکار با وفا،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ

سلام بر تو

اَیُّهَا الْقآئِمُ الْأَمینُ،

ای قیام کننده امین،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْعالِمُ بِالتَّأْویلِ،

سلام بر تو ای دانای به تأویل قرآن،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا

سلام بر تو ای

الْهادِی الْمَهْدِیُّ،

هدایتگر هدایت یافته،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الطَّاهِرُ الزَّکِیُّ،

سلام بر تو ای پاک پاکیزه،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا

سلام بر تو ای

التَّقِیُّ النَّقِیُّ،

پرهیزکار پاک،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْحَقُّ الْحَقیقُ،

سلام بر تو ای حقیقت شایسته،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الشَّهیدُ

سلام بر تو ای شهید

الصِّدّیقُ،

راست گفتار،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یاابامُحَمَّدٍ الْحَسَنَ بْنَ عَلِیٍّ،

سلام بر تو ای ابامحمّد حسن بن علی

وَ رَحْمَةُ اَللَّهِ وَ بَرَکاتُهُ.(1)

و رحمت و برکات خدا بر تو باد.

سپس امام حسین علیه السلام را مخاطب سازد و بگوید:

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا بْنَ رَسُولِ اَللَّهِ،

سلام بر تو ای فرزند رسول خدا،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا بْنَ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ،

سلام بر تو ای فرزند امیرمؤمنان

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا بْنَ سَیِّدَةِ نِسآءِ الْعالَمینَ،

سلام بر تو ای فرزند سرور بانوان جهانیان،

اَشْهَدُ اِنَّکَ اَقَمْتَ الصَّلاةَ،

گواهی می دهم که تو نماز را بپا داشته

وَآتَیْتَ الزَّکاةَ،

و زکات دادی

وَاَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ،

و امر به معروف

وَنَهَیْتَ عَنِ الْمُنْکَرِ،

و نهی از منکر کرده

وَعَبَدْتَ اللَّهَ مُخْلِصاً،

و خدا راخالصانه عبادت نمودی،

وَجاهَدْتَ فِی اَللَّهِ حَقَّ جِهادِهِ حَتّی آتیکَ الْیَقینُ،

و در راه خدا تا زمان وفاتت به شایستگی جهاد کردی،

فَعَلَیْکَ اَلسَّلامُ

پس درود من بر تو تا زمانی

مِنّی ما بَقیتُ وَبَقِیَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ،

که زنده ام و شب و روز باقی است

وَعَلی آلِ بَیْتِکَ الطَّیِّبینَ الطَّاهِرینَ،

و خاندان پاک و پاکیزه ات باد،

ص :991


1- جمال الاسبوع، صفحه 32 و بحارالانوار، جلد 99، صفحه 213.

اَنَایا مَوْلایَ مَوْلیً لَکَ وَلِآلِ بَیْتِکَ،

ای مولای من تو و خاندانت را دوست دارم،

سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَکُمْ،

با هر که با تو در صلح است در صلحم

وَحَرْبٌ لِمَنْ حارَبَکُمْ،

و با هر که با تو در جنگ است در ستیزم

مُؤْمِنٌ بِسِرِّکُمْ وَجَهْرِکُمْ،

به پنهان و آشکار

وَظاهِرِکُمْ وَباطِنِکُمْ، لَعَنَ اَللَّهُ

و ظاهر و باطن شما ایمان دارم،

اعْدآئَکُمْ مِنَ الْأَوَّلینَ وَالْأخِرینَ،

خداونددشمنان شما را از پیشینیان و پسینیان لعنت کند

وَاَنَا اَبْرَءُ الَی اَللَّهِ تَعإِلىٰ مِنْهُمْ*

و من از آنها به درگاه خدا بیزاری می جویم

آنگاه هر دو بزرگوار را مخاطب ساخته، بگوید:

یا مَوْلایَ یا ابا مُحَمَّدٍ،

ای مولای من ای ابامحمّد،

یا مَوْلایَ یا اَباعَبْدِاَللَّهِ،

ای مولای من ای اَبٰا عَبْدِاللَّهِ

هذا یَوْمُ الْإِثْنَیْنِ وَهُوَ یَوْمُکُما وَبِاسْمِکُما،

امروز دوشنبه و روز شما و به نام شماست،

وَاَنَا فیهِ ضَیْفُکُما

و من در این روز میهمان شمایم

فَاضیفانی وَاحْسِنا ضِیافَتی

پس میهمانم کرده و نیکو پذیراییم کنید،

فَنِعْمَ مَنِ اسْتُضیفَ بِهِ اَنْتُما،

پس خوشا به حال آنکه میهمان شما باشد،

وَاَنَا فیهِ مِنْ

و من در این روز

جِوارِکُما

از پناهندگان شمایم

فَاجیرانی فَانَّکُما مَأْمُورانِ بِالضِّیافَةِ وَالْإِجارَةِ،

پس پناهم دهید زیرا شما دو بزرگوار به میهمان نوازی و پناه دادن مأمورید،

فَصَلَّی اَللَّهُ

پس درود خدا

عَلَیْکُما وَآلِکُمَا الطَّیِّبینَ.(1)

بر شما و بر خاندان پاکتان باد.

زیارت امام سجاد و امام باقر و امام صادق علیهم السلام در روز سه شنبه:

اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ یا خُزَّانَ عِلْمِ اَللَّهِ،

سلام بر شما ای گنجینه های علم خدا،

اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ یا تَراجِمَةَ وَحْیِ اَللَّهِ،

سلام بر شما ای مفسّران وحی خدا

اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ یا ائِمَّةَ الْهُدی

سلام بر شما ای پیشوایان هدایت،

اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ یا اعْلامَ التُّقی اَلسَّلامُ

سلام بر شما ای نشانه های پرهیزکاری، سلام

عَلَیْکُمْ یا اَوْلادَ رَسُولِ اَللَّهِ،

بر شما ای فرزندان رسول خدا،

اَنَا عارِفٌ بِحَقِّکُمْ،

من به حق شما آشنایم،

مُسْتَبْصِرٌ بِشَأْنِکُمْ،

شأن و جایگاهتان را می شناسم،

ص :992


1- جمال الاسبوع، صفحه 33 و بحارالانوار، جلد 99، صفحه 213.

مُعادٍلِأَعْدآئِکُمْ،

بادشمنانتان دشمن

مُوالٍ لِأَوْلِیآئِکُمْ،

و با دوستانتان دوستم،

بِاَبی اَنْتُمْ وَ اُمّی صَلَواتُ اَللَّهِ عَلَیْکُمْ،

پدر و مادرم فدای شما و درود خدا بر شما باد،

اَللَّهُمَ اِنّی اتَوالى آخِرَهُمْ کَمٰا تَوالَیْتُ اوَّلَهُمْ،

خدایاهمان گونه که اوّلین آنها را دوست دارم آخرینشان را هم دوست دارم،

وَ اَبْرَءُ مِنْ کُلِّ وَلیجَةٍ دُونَهُمْ،

و از هر صاحب اختیاری غیر آنان بیزاری می جویم

وَاکْفُرُ بِالْجِبْتِ وَ الطَّاغُوتِ وَ اللّاتِ وَ الْعُزّی

و به جبت و طاغوت و لات و عُزّی کافرم،

صَلَواتُ اَللَّهِ عَلَیْکُمْ یا

درود خدا بر شما باد ای

مَوالِیَّ وَ رَحْمَةُ اَللَّهِ وَ بَرَکاتُهُ،

سروران من و رحمت و برکات خدا بر شما باد

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا سَیِّدَ الْعابِدینَ،

- سلام بر تو ای آقا و سرور عابدان،

وَسُلالَةَ الْوَصِیّینَ،

و از نسل جانشینان،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا باقِرَ عِلْمِ النَّبِیّینَ،

سلام بر تو ای شکافنده علم پیامبران،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا صادِقاً

سلام بر تو ای راست گفتار

مُصَدَّقاً فِی الْقَوْلِ وَالْفِعْلِ،

تصدیق شده در گفتار و کردار،

یا مَوالِیَّ هذا یَوْمُکُمْ وَ هُوَ یَوْمُ الثُّلَثآءِ،

ای سروران من امروز روز شما و سه شنبه است،

وَاَنَافیهِ ضَیْفٌ لَکُمْ وَمُسْتَجیرٌ بِکُمْ،

و من در این روز میهمان شما و به شما پناهنده ام،

فَاضیفُونی وَ اجیرُونی

پس میهمانم کرده و پناهم دهید

بِمَنْزِلَةِ اَللَّهِ عِنْدَکُمْ،

به حق جایگاه خدانزد شما

وَآلِ بَیْتِکُمُ الطَّیِّبینَ الطَّاهِرینَ.(1)

و خاندان پاک و پاکیزه تان.

زیارت امام موسی کاظم، امام رضا، امام جواد و امام هادی علیهم السلام در روز چهارشنبه:

اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ یا اَوْلِیآءَ اَللَّهِ،

سلام بر شما ای دوستداران خدا،

اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ یا حُجَجَ اَللَّهِ، اَلسَّلامُ

سلام بر شما ای حجّت های خدا، سلام

عَلَیْکُمْ یا نُورَ اَللَّهِ فی ظُلُماتِ الْأَرْضِ،

بر شما ای نور خدا در تاریکی های زمین،

اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ، صَلَواتُ اَللَّهِ

سلام بر شما باد، درود خدا

عَلَیْکُمْ وَعَلی آلِ بَیْتِکُمُ الطَّیِّبینَ الطَّاهِرینَ،

بر شما و خاندان پاک و پاکیزه شما،

بِاَبی اَنْتُمْ وَ اُمّی

پدر و مادرم فدای شما باد،

لَقَدْ عَبَدْتُمُ اللَّهَ مُخْلِصینَ،

به یقین خدا را خالصانه عبادت نمودید،

ص :993


1- جمال الاسبوع، صفحه 34 و بحارالانوار، جلد 99، صفحه 214.

وَجاهَدْتُمْ فِی اَللَّهِ حَقَّ جِهادِهِ حَتّی اَتیٰکُمُ الْیَقینُ،

و در راه خدا تا زمان وفاتتان به شایستگی جهاد نمودید،

فَلَعَنَ اَللَّهُ اعْدآئَکُمْ مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ اَجْمَعینَ،

پس خدا دشمنانتان را از تمامی جنّ و انس لعنت کند،

وَاَنَا اَبْرَءُ الَی اَللَّهِ وَ اِلَیْکُمْ مِنْهُمْ،

و من به درگاه خدا و شما از آنها بیزاری می جویم،

یا مَوْلایَ یا ابا ابْراهیمَ مُوسَی بْنَ جَعْفَرٍ،

ای مولای من ای اباابرهیم موسی بن جعفر،

یا مَوْلایَ یا ابَا الْحَسَنِ عَلِیَّ بْنَ

ای مولای من ای ابالحسن علی بن

مُوسی، یا مَوْلایَ یا ابا جَعْفَرٍ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ،

موسی، ای مولای من ای اباجعفر محمّد بن علی،

یا مَوْلایَ یا ابَا الْحَسَنِ

ای مولای من ای ابالحسن

عَلِیَّ بْنَ مُحَمَّدٍ،

علی بن محمّد،

اَنَا مَوْلیً لَکُمْ، مُؤْمِنٌ بِسِرِّکُمْ وَجَهْرِکُمْ،

من دوستدار شمایم و به نهان و آشکار شما ایمان دارم،

مُتَضَیِّفٌ بِکُمْ فی

و در این روزِ شما،

یَوْمِکُمْ هذا،

میهمان شمایم،

وَهُوَ یَوْمُ الْأَرْبَعآءِ،

و امروز چهارشنبه است،

وَمُسْتَجیرٌ بِکُمْ،

و به شما پناهنده ام،

فَاضیفُونی وَ اجیرُونی

پس میهمانم کنید و پناهم دهید

بِآلِ بَیْتِکُمُ الطَّیِّبینَ الطَّاهِرینَ.(1)

به حق خاندان پاک و پاکیزه تان.

زیارت امام حسن عسکری علیه السلام در روز پنج شنبه:

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وَلِیَّ اَللَّهِ،

سلام بر تو ای ولیّ خدا،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا حُجَّةَ اَللَّهِ وَخالِصَتَهُ، اَلسَّلامُ

سلام بر تو ای حجّت خدا و بنده خالصش، سلام

عَلَیْکَ یا امامَ الْمُؤْمِنینَ،

بر تو ای پیشوای مؤمنان،

وَوارِثَ الْمُرْسَلینَ، وَحُجَّةَ رَبِّ الْعالَمینَ، صَلَّی

و وارث فرستادگان و حجّت پروردگار جهانیان، درود

اَللَّهُ عَلَیْکَ وَعَلی آلِ بَیْتِکَ الطَّیِّبینَ الطَّاهِرینَ،

خدا بر تو و بر خاندان پاک و پاکیزه تان باد،

یا مَوْلایَ یا ابا مُحَمَّدٍ

ای مولای من، ای ابا محمّد

الْحَسَنَ بْنَ عَلِیٍّ،

حسن بن علی،

اَنَا مَوْلیً لَکَ وَلِالِ بَیْتِکَ،

من دوستدار تو و خاندان توام

وَهذا یَوْمُکَ وَهُوَ یَوْمُ الْخَمیسِ،

و امروز روز تو و روزپنج شنبه است

ص :994


1- جمال الاسبوع، صفحه 35 و بحارالانوار، جلد 99، صفحه 215.

وَاَنَا ضَیْفُکَ فیهِ،

و من در این روز میهمان تو

وَمُسْتَجیرٌ بِکَ فیهِ،

و به تو پناهنده ام،

فَاحْسِنْ ضِیافَتی

پس نیکو میهمانم کن

وَاجارَتی

و پناهم ده،

بِحَقِّ آلِ بَیْتِکَ الطَّیِّبینَ الطَّاهِرینَ.(1)

به حق خاندان پاک و پاکیزه ات.

زیارت حضرت مهدی، امام زمان علیه السلام در روز جمعه:

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا حُجَّةَ اَللَّهِ فی اَرْضِهِ،

سلام بر تو ای حجّت خدا در زمین،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا عَیْنَ اَللَّهِ فی خَلْقِهِ،

سلام بر تو ای دیده بینای خدا در میان مخلوقات

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا نُورَ اَللَّهِ اَلَذی یَهْتَدی بِهِ الْمُهْتَدُونَ،

سلام بر تو ای نور خدا که هدایت شدگان به آن هدایت یابند

وَیُفَرَّجُ بِهِ عَنِ الْمُؤْمِنینَ،

و به وسیله آن در کار مؤمنان گشایشی حاصل شود،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْمُهَذَّبُ الْخآئِفُ،

سلام بر تو ای تربیت یافته ترسان از خدا،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْوَلِیُ النَّاصِحُ،

سلام بر تو ای سرپرست خیرخواه،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا سَفینَةَ النَّجاةِ،

سلام بر تو ای کشتی نجات،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا عَیْنَ الْحَیاةِ،

سلام بر تو ای چشمه حیات

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ،

سلام بر تو باد،

صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْکَ وَعَلی آلِ بَیْتِکَ الطَّیِّبینَ الطَّاهِرینَ،

درود خدا بر تو و خاندان پاک و پاکیزه ات

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ،

سلام بر تو باد،

عَجَّلَ اَللَّهُ لَکَ ما وَعَدَکَ مِنَ النَّصْرِ

خدا در وعده ای که برای یاری

وَظُهُورِ الْأَمْرِ،

و ظهورت داده تعجیل کند

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مَوْلایَ،

سلام بر تو ای مولا و سرورم،

اَنَا مَوْلاکَ عارِفٌ بِاولیکَ وَاخْریکَ،

من دوستدار تو و به آغاز و پایان کارت آشنایم،

اَتَقَرَّبُ الَی اَللَّهِ تَعإِلىٰ بِکَ وَبِآلِ بَیْتِکَ،

و به واسطه تو و خاندانت به خداوند بلندمرتبه تقرّب می جویم،

و اَنْتَظِرُ ظُهُورَکَ وَظُهُورَ الْحَقِّ عَلیٰ یَدَیْکَ،

و منتظر ظهورت و ظهور حق به دستانت هستم

وَاَسْئَلُ اللَّهَ اَنْ یُصَلِّیَ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ،

و از خدا می خواهم که بر محمّد و خاندان پاکش درود فرستد

و اِنْ یَجْعَلَنی مِنَ الْمُنْتَظِرینَ لَکَ،

و مرا ازمنتظران

ص :995


1- جمال الاسبوع، صفحه 36 و بحارالانوار، جلد 99، صفحه 215.

وَالتَّابِعینَ وَالنَّاصِرینَ لَکَ

و پیروان و یاورانت

عَلیٰ اَعْدآئِکَ، وَالْمُسْتَشْهَدینَ

در برابر دشمنان و از شهیدان

بَیْنَ یَدَیْکَ فی جُمْلَةِ اَوْلِیآئِکَ،

پیش رویت در میان دوستانت قرار دهد.

یا مَوْلایَ یا صاحِبَ الزَّمانِ صَلَواتُ اَللَّهِ

ای مولا و سرورم ای صاحب زمان- که درود خدا

عَلَیْکَ وَعَلی آلِ بَیْتِکَ،

بر تو و خاندان پاکت باد-

هذا یَوْمُ الْجُمُعَةِ،

امروز جمعه

وَهُوَ یَوْمُکَ الْمُتَوَقَّعُ فیهِ

و روز توست که در آن ظهور تو و

ظُهُورُکَ، وَالْفَرَجُ فیهِ لِلْمُؤْمِنینَ عَلیٰ یَدَیْکَ،

گشایش در کار مؤمنان به دستت

وَقَتْلُ الْکافِرینَ بِسَیْفِکَ،

و هلاکت کافران با شمشیرت انتظار می رود

وَاَنَا یا مَوْلایَ فیهِ ضَیْفُکَ وَجارُکَ،

و من ای مولا و سرورم در این روز میهمان تو و به تو پناهنده ام،

و اَنْتَ یا مَوْلایَ کَریمٌ مِنْ اَوْلادِ

و تو ای مولای من بزرگوار از نسل

الْکِرامِ، وَمَأْمُورٌ بِالضِّیافَةِ وَالْإِجارَةِ،

بزرگوارانی، و به میهمان نوازی و پناه دادن مأموری،

فَاضِفْنی وَ اجِرْنی صَلَواتُ اَللَّهِ

پس میهمانم کن و پناهم ده، درود خدا

عَلَیْکَ وَعَلی اَهْلِ بَیْتِکَ الطَّاهِرینَ.(1)

بر تو و بر خاندان پاکیزه ات باد.

یادآوری:

روشن است که توجّه به رسول اللَّه صلی الله علیه و آله و سایر معصومین علیهم السلام در ایّام هفته، روح ولایت و عشق به آن بزرگواران را در انسان زنده نگه می دارد، و او را به تأسّی و اقتدای به آن پیشوایان معصوم علیهم السلام وامی دارد، و از شرّ شیاطین و مفسدان و هوای نفس حفظ می کند. خوشا به حال آنها که هر روز را با یاد یکی از موالى خود سپری می کنند، و در ایمان و عمل و اخلاق به آنها اقتدا می جویند.

ص :996


1- جمال الاسبوع، صفحه 37 و بحارالانوار، جلد 99، صفحه 215.

بخش ششم: آداب، مقدمات و تعقیبات نماز

اشاره

ص :997

ص :998

مقدّمه: نماز وسیله پرواز به عالم ملکوت!

اگر روح انسان، خدایی و از دیار ملکوت است، چنانکه خداوند سبحان پس از آفرینش جسم او فرمود:

«وَ نَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی

؛ از روح خودم [روحی که از مخلوقات من است»(1) و اگر وجودِ انسان غیر از جسم خاکی، جانی دارد که قدسی و از عالم بالاست و بلکه همو، حقیقت انسان را تشکیل می دهد، باید پذیرفت که:

1- همان گونه که جسم انسان نیاز به منزل و مسکنی دارد که اسباب سکون و آرامش اعضا و جوارحش در آن فراهم گردد، و با استراحت در آن، نشاط و شاداَبیٰ خود را پیوسته حفظ کند، روح انسان نیز نیازمندِ منزل و مأوایی است، تا با آرام گرفتن در آن، غبار خستگی و تیرگی را که از تعلّقات مادّی بر چهره اش نشسته، از خویش بزداید و نشاط و شاداَبیٰ ملکوتیِ نخستین خویش را، به دست آورد.

2- همان گونه که جسم انسان علاوه بر آرامش، نیازمند به غذایی است که انرژی های از دست رفته اش را برگرداند و کاستی هایش را جبران نماید، جان او نیز نیاز به غذایی معنوی و ملکوتی دارد، تا با جذب آن، قوّت و توانِ از دست داده را، به دست آورد.

3- اگر جسم انسان، هر چند ساعتی، نیاز به آبی دارد که خود را با آن شستشو دهد و چرک و آلودگی را از بدن، دست و پا و صورتش دور نماید، روح آدمی نیز به شستشو نیازمند است که آلودگیِ گناه را با آن، از خود بزداید.

4- همان گونه که جسمِ انسان، به مونس و محبوبی محتاج است که به او عشق ورزد، و با ملاقات با او آرام گیرد، دردهای دلش را نجوا کند، روح ملکوتی انسان نیز، محبوب و انیسی می خواهد که با او انس

ص :999


1- سوره حجر، آیه 29.

گیرد و به رَوْح و ریحان برسد.

5- اگر جسم انسان سری دارد که مرکزِ فرماندهی و اداره بدن، و به منزله عمودِ خیمه بدن است و بی آن، لحظه ای نمی تواند به حیاتش ادامه دهد، دینِ انسانِ مؤمن نیز، از سری برخوردار است که با اتّصال به آن، به حیاتش استمرار می بخشد و عمودی دارد که به وسیله آن، خیمه دینش برپا می شود.

آری! اگر بخواهی به همه اینها برسی:

باید نماز را وسیله پرواز خود به عالم بالا قرار دهی و نردبانی برای عروج به آسمانهای فضیلت و قرب به خدا بشمری، که فرمودند: «الصَّلاةُ مِعْراجُ الْمُؤمِنِ ».(1) باید غذای روحِ خود را نیایش و نماز و دعا قرار دهی، تا قوّت و قدرتِ از دست رفته را بدان بازگردانی، که در حدیث آمده است: «نماز برای اهل عبادت از غذا برای گرسنگان و آب برای تشنگان لذیذتر و گواراتر است».(2) و باید روح خود را در این نهر زلال نماز، هر شبانه روز پنج نوبت شستشو دهی، تا هرگونه گرد و غبارِ معاصی و غفلت را از آن بزدایی؛ همان گونه که در حدیث رسول اکرم صلی الله علیه و آله آمده است که به علی علیه السلام فرمود:

«به خدا سوگند! که نمازهای پنج گانه برای امّت من چنین است (مانند نهری است که تمام آلودگی ها را می شوید)».(3) و باید برای تولّدی دیگر به سراغ نماز بروی که رسول معظّم اسلام صلی الله علیه و آله فرمود: «اگر بنده ای با حضور قلب به نماز ایستد، هنگامی که نماز را به پایان می برد، گویی تازه از مادر متولّد شده و گذشته او بخشوده خواهد شد».(4) و اگر انیس و مونسی خواهی که دیدارِ آن مایه روشنی چشم تو گردد، به نماز برخیز که رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: «وَ قُرَّةُ عَیْنی فِی الصَّلاةِ؛نور چشمانم نماز است».(5) و اگر می خواهی عمود خیمه دین تو، همیشه برپا باشد، و از هرگونه آسیب معنوی و روحانی در امان بمانی، به سراغ نماز برو! که پیشوایان ما فرمودند: «الصَّلاةُ عَمُودُ الدّینِ ».(6) و بالاخره در این دنیای پرغوغا و پر از هیاهوی مادّی و مملوّ از اسباب اندوه و نگرانی، اگر می خواهی

ص :1000


1- این جمله را به عنوان روایت در جوامع روایی نیافتیم، بلکه آنچه به عنوان روایت آمده است، جمله« الصلاة قربان کلّ تقی»( کافی، جلد 3، صفحه 265، حدیث 6) و جمله« انّ الصّلاة قربان المؤمن» است( کنز العمّال، جلد 7، صفحه 287، حدیث 18907) که تقریباً همان معنا را می رساند، ولی جمله ای که در متن آمده، بقدری معروف است که مرحوم علّامه مجلسی، در لابه لای بیاناتش به آن استشهاد می کند( بحارالانوار، ج 79، صفحه 248 و 303 وجلد 81، صفحه 255).
2- مکارم الاخلاق، صفحه 461.
3- مجمع البیان، جلد 5، صفحه 346 و بحارالانوار، جلد 79، صفحه 220، حدیث 41.
4- بحارالانوار، جلد 79، صفحه 220، حدیث 41.
5- مکارم الاخلاق، صفحه 461.
6- امالى طوسی، صفحه 529.

شادابی روح را حفظ کنی و کدورت ها را از چهره جان بزدایی و با نشاط و سرزنده باشی و در برابر مشکلات زانو نزنی و مانند کوه مقاومت کنی، دست به دامان نماز بزن که طبق روایتی از امام صادق علیه السلام هرگاه برای مولای ما امیر مؤمنان علی علیه السلام، مشکلی پیش می آمد، به نماز می ایستاد (و سپس حرکت می کرد) و آنگاه امام علیه السلام آیه 45 سوره بقره را خواند: ««وَ اسْتَعینُوا بِالصَّبرِ وَ الصَّلاةِ»؛ از صبر و نماز کمک بگیرید».(1) کوتاه سخن این که آثار نماز در تربیت افراد و ارتقای جامعه انسانی بیش از آن است که در وصف گنجد.

خدایا! به آن شهید لب تشنه کنار فرات، که ظهر عاشورا، با بدن آغشته به خون خویش و یارانش، نماز را به پا داشت و مخاطب به خطاب «اَشْهَدُ اِنَّکَ قَدْ اَقَمْتَ الصَّلاةَ»(2)

گردید، تو را قسم می دهیم که ما را نیز از برپا دارندگانِ حقیقی نماز قرار بده!

خدایا! ما را شیعه آن بانوی «شهیده» ای قرار ده که وقتی در محراب عبادت می ایستاد، به گونه ای به سوی عالم بالا اوج می گرفت که نور جمالش برای فرشتگانِ آسمان، می درخشید، آن گونه که نورِ ستارگان برای اهل زمین می درخشد، و به گونه ای حضور قلب داشت که خدای عزّوجلّ خطاب به ملائکه اش می فرمود: «به کنیزم فاطمه بنگرید که به درگاهِ من ایستاده و تمام وجودش از خوف من لرزان است و با قلب و جانش به عبادتم روی آورده، گواه باشید پیروانش را از آتش دوزخ، امان داده ام».(3)

فلسفه آداب و تعقیبات نماز:

راه یافتن به پیشگاه مولای کریم، توانا و با عظمت؛ گفتگو با حضرت دوست و بهره مندی از محضرش و اعلامِ عشق و وفاداری به وی، نیاز به آماده ساختن مقدّمات از سویی، و جبران کاستی ها و عذرخواهی از عدم مراعات ادب حضور، از سوی دیگر دارد.

توجّه به این امور، فلسفه آداب و مقدّمات و تعقیبات نماز را روشن می سازد. بنابراین، حکمت این آداب و مقدّمات و تعقیبات را می توان در چند امر یادآور شد:

1- چون انسان نمازگزار به پیشگاه محبوبی ارجمند و مولایی کریم می رود و با او به راز و نیاز می پردازد، برای بهره مندی هرچه بیشتر از این فرصت گرانبها، قبل از ورود به نماز، باید خویشتن را با آداب و مقدّماَتی- که در روایات آمده است- آماده کند، و خود را از هر چیزی که سبب پراکندگی اندیشه و حواس اوست، دور سازد؛ و پاک و آراسته، خوشبو(4) و مهیّا با شوق به وصال محبوب و خوف از کوتاهیهای خود، در

ص :1001


1- کافی، جلد 3، صفحه 480، حدیث 1.
2- همان مدرک، جلد 4، صفحه 574.
3- امالى صدوق، صفحه 113، حدیث 2 و بحارالانوار، جلد 43، صفحه 172، حدیث 13.
4- از امام صادق علیه السلام روایت شده است که فرمود: دو رکعت نمازی که انسان پس از استعمال عطر، به جای آورد از هفتاد رکعت نمازی که بدون استفاده از عطر باشد، بهتر است( مفتاح الفلاح، صفحه 302 و بحارالانوار، جلد 81، صفحه 330، حدیث 7).

برابر حضرت حق به نماز ایستد.(1) 2- ممکن است پس از انجام نماز، بنده نمازگزار، از این محضرِ عظیم به طور کامل استفاده نکرده باشد، حضور قلب کافی نداشته و انجام فریضه اش با کاستی هایی همراه بوده، از این رو بجا آوردن نوافل و قرائت برخی از تعقیبات، کاستی ها را جبران می کند و بنده از تقصیر خویش، به درگاه اِلهی پوزش می طلبد.(2) 3- برای توفیقی که نصیب او شده که، این عبادت بزرگ را بجای آورده، پس از نماز، سجده شکر بجا می آورد و خدا را بر این توفیق عظیم، سپاس می گوید.(3) 4- پس از انجام فریضه، آنگاه که هنوز در محضر اِلهی است و از نورانیّت نماز بهره مند است، موقع استجابت دعاست، لذا در آن لحظات نورانی، بنده نیازمند، بهترین خواسته ها را از مولای کریمش می طلبد و برای معاد و معاش، کرامت و عزّت نفس، کفاف و قناعت، رزق حلال و تبرّی از شیطان و امور مادّی و معنوی دیگر و حلّ مشکلات اجتماعی مردم، خدای را می خواند، و برای خود و دیگران دعا می کند.(4)

5- خواندن تعقیباَتی که پس از نمازها وارد شده است و توجّه به معانی ارزشمند و مفاهیم بلند هر یک از آنها، پس از آن معراج روحانی، تأثیری شگرف و اثری عمیق، بر روح و جان نمازگزار خواهد داشت.

در این بخش به چند فصل پرداخته می شود:

فصل اوّل: مقدّمات و آداب نماز

فصل دوم: تعقیبات نماز

فصل سوم: سجده شکر

ص :1002


1- درباره امام حسن علیه السلام آمده است که هرگاه آن حضرت، وضو می ساخت، بدنش می لرزید و رنگ از رخسارش می پرید.( مناقب، جلد 4، صفحه 14، و بحارالانوار، جلد 43، صفحه 339، حدیث 13).
2- این مطلب به خوبی از محتوای برخی از تعقیبات به دست می آید که در فصل تعقیبات آمده است، همچنین در روایتی از امام رضا علیه السلام آمده است که نوافل، برای رفع کاستی های فرائض مؤثّراست.( امالى طوسی، صفحه 650، حدیث 11 و بحارالانوار، جلد 79، صفحه 293، حدیث 24).
3- این مطلب مضمون روایتی است از امام رضا علیه السلام.( عیون اخبار الرضا، جلد 1، صفحه 281، حدیث 27 و بحارالانوار، جلد 83، صفحه 198، حدیث 5).
4- در روایتی از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل شده است که فرمود:« مَنْ أدّی فَرِیضَةً فَلَهُ عِنْدَ اَللَّهِ دَعْوَةٌ مُسْتَجابَةٌ؛ هر کس نماز واجبی را ادا کند، دعایی مستجاب نزد خدا دارد»( عیون اخبار الرضا، جلد 2، صفحه 28، حدیث 22 و بحارالانوار، جلد 82، صفحه 321، حدیث 7). بدین مضمون چندین روایت وارد شده است؛ در روایت دیگر از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نقل شده است که فرمود:« وقتی که بنده نمازگزار، نمازش را به پایان رسانده و از خدا حاجتی نخواهد، خداوند به فرشتگانش می گوید: به بنده ام نگاه کنید، فریضه ام را انجام داد ولی خواسته ای از من طلب نکرد، گویا از من بی نیاز است ...»( بحارالانوار، جلد 82، صفحه 325، حدیث 18).

فصل اوّل: مقدّمات و آداب نماز

مقدّمات و آداب مشترک:

مقصود از آداب مشترک، مقدّمات و آداَبیٰ است که در هر نماز- بویژه نمازهای واجب یومیّه- انجام آن، برای نمازگزار سفارش شده است. (البتّه اگر کسی نتواند تمام این آداب را بجا آورد به مقداری که می تواند انجام دهد).

آداب وضو:

هنگامی که خواستی وضو بگیری، نخست مسواک می کنی که مطابق روایات دهان را خوشبو می کند و حافظه را زیاد می گرداند و بر حسنات انسان می افزاید و مایه خشنودی پروردگار است؛ دو رکعت نماز با مسواک کردن برتر از هفتاد رکعت نماز بی مسواک است ، و اگر مسواک نباشد کافی است انگشتان را بر دندان بکشد (و ماساژ دهد)،(1) و این دلیل روشنی بر اهمّیّت اسلام به مسأله نظافت است.

بهتر است به هنگام وضو رو به قبله باشی و چون نگاهت به آب افتاد، این دعا را بخوانی:

اَلْحَمْدُللَّهِ اَلَذی جَعَلَ الْمآءَ طَهُوراً وَ لَمْ یَجْعَلْهُ نَجِساً.(2) وقتی خواستی دستان حمد و سپاس مخصوص خداوندی است که آب را پاک کننده قرار داد و ناپاک قرار نداد.

را بشویی بگو:

بِسْمِ اَللَّهِ وَبِاَللَّهِ،

به نام خدا و به یاری خدا،

اَللَّهُمَّ اجْعَلْنی مِنَ التَّوَّاَبیٰنَ

خدایا مرا از توبه کنندگان و

وَاجْعَلْنی مِنَ الْمُتَطَهِّرینَ.(3)

پاکیزگان قرار ده،

سپس آب تمیز را سه بار در دهان کرده و مضمضه می کنی و می گویی:

اَللهُمَ لَقِّنی حُجَّتی یَوْمَ الْقاکَ

خدایا در روز دیدارت حجّتم را به من تلقین کن

وَ اطْلِقْ لِسانی بِذِکْرِکَ.(4)

و زبانم را به ذکرت گویا گردان.

آنگاه سه بار آب تمیز را برای

ص :1003


1- کافی، جلد 3، صفحه 23، حدیث 5.
2- همان مدرک، صفحه 70، حدیث 6 و مصباح المتهجّد، صفحه 7.
3- تهذیب، جلد 1، صفحه 76، حدیث 41.
4- مصباح المتهجّد، صفحه 7 و 8.

استنشاق در بینی می کنی و می گویی:

اَللَّهُمَّ لا تُحَرِّمْ عَلَیَّ ریحَ الْجَنَّةِ،

خدایا بوی بهشت را بر من حرام مگردان

وَاجْعَلْنی مِمَّنْ یَشَمُّ ریحَها وَرَوْحَها وَطیبَها.(1)

و مرا از آنان که بو و نسیم و عطر خوش آن را استشمام می کنند قرار ده.

آنگاه نیّت وضو کرده، شروع می کنی به شستن صورت برای وضو و می گویی:

اَللَّهُمَّ بَیِّضْ وَجْهی

خدایا مرا رو سفید کن

یَوْمَ تَسْوَدُّ فیهِ الْوُجُوهُ،

در روزی که صورتها (ی بدکاران) در آن سیاه است

وَلٰاتُسَوِّدْ وَجْهی ی

و مرا رو سیاه مکن

َوْمَ تَبْیَضُّ فیهِ الْوُجُوهُ.(2)

در روزی که صورتها (ی نیکوکاران) در آن سفید است.

پس از آن شروع به شستن دست راست می کنی و در آن هنگام می گویی:

اَللَّهُمَّ اَعْطِنی کتابی بِیَمینی

خدایا نامه عملم را بدست راستم بده،

وَالْخُلْدَ فِی الْجِنانِ

و برات جاودانگی در بهشت را

بِیَساری وَحاسِبْنی حِساباً یَسیراً.(3)

به دست چپم و اعمالم را به آسانی محاسبه کن.

آنگاه دست چپ را می شویی و می گویی:

اَللَّهُمَ لاتُعْطِنی کتابی بِشِمالى

خدایانامه عملم را به دست چپم مده

وَلٰا مِنْ وَرآءِ ظَهْری

و از پشت سرم نده

وَلٰا تَجْعَلْها مَغْلُولَةً إِلىٰ عُنُقی

و دست مرا در گردنم زنجیر مکن

وَاَعُوذُ بِکَ مِنْ مُقَطَّعاتِ النّیرانِ.(4)

(خدایا) از پاره های آتش دوزخ به تو پناه می برم

در مرحله بعد با رطوبت دست راست، قسمت جلوی سر را مسح می کنی و می گویی:

اَللَّهُمَّ غَشِّنی بِرَحْمَتِکَ وَبَرَکاتِکَ وَ عَفْوِکَ.(5) خدایا مرا به رحمت و برکت و گذشت خود بپوشان.

پایان نیز دو پا رامسح می کنی و می گویی:

اَللَّهُمَّ ثَبِّتْنی عَلَی الصِّراطِ یَوْمَ تَزِلُّ فیهِ الْأَقْدامُ،

خدایا مرا بر پل صراط در روزی که قدمها در آن می لغزدثابت قدم بدار

وَاجْعَلْ سَعْیی فیما یُرْضیکَ عنّی و تلاشم را در آنچه باعث خشنودی تو می گردد قرار ده،

یا ذَاالْجَلالِ وَالْإِکْرامِ.(6)

ای صاحب جلال و بزرگواری.

ص :1004


1- تهذیب، جلد 1، صفحه 53، حدیث 2( استحباب سه بار در مصباح المتهجّد، صفحه 8 آمده است).
2- همان مدرک.
3- همان مدرک.
4- جامع الاخبار، صفحه 64 و بحارالانوار، جلد 77، صفحه 319، حدیث 12.
5- کافی، جلد 3، صفحه 71، حدیث 6.
6- فقیه، جلد 1، صفحه 43، حدیث 84.

هنگامی که وضو به پایان رسید می گویی:

اَللَّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ تَمامَ الْوُضُوءِ،

خدایا از تو می خواهم وضو

وَ تَمامَ الصَّلاةِ،

و نماز مقبول

وَتَمامَ رِضْوانِکَ وَ الْجَنَّةَ.(1)

و خشنودی و بهشت کاملت را خواهانم

و همچنین می گویی:

اَلْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ.

حمد و سپاس مخصوص خداوندی است که پروردگار جهانیان است.

و نیز سوره قدر را می خوانی،(2) و پس از آن عطر و بوی خوش استعمال می کنی.

آداب ورود به مسجد برای نماز:

1- پس از وضو اگر می توانی به مسجد برو، هنگامی که به سمت مسجد حرکت می کنی با حالت سکینه و وقار حرکت کن، و آنگاه که از خانه برای رفتن به مسجد خارج می شوی می گویی:

بِسْمِ اَللَّهِ اَلَذی خَلَقَنی فَهُوَ یَهْدینِ،

به نام خداوندی که مرا آفریده و هدایتم نمود،

وَاَلَذی هُوَ یُطْعِمُنی

و آن که مرا اطعام

وَیَسْقینِ، وَ اِذا

و سیراب می نماید و زمانی

مَرِضْتُ فَهُوَ یَشْفینِ،

که بیمار شوم شفایم دهد،

وَاَلَذی یُمیتُنی ثُمَّ یُحْیینِ،

و آن که مرا میرانده سپس زنده می کند،

وَاَلَذی اطْمَعُ اَنْ یَغْفِرَ لی

و آن که طمع دارم در روز قیامت

خَطیئَتی یَوْمَ الدّینِ،

گناهم را بیامرزد،

رَبِّ هَبْ لی حُکْماً وَالْحِقْنی بِالصَّالِحینَ،

ای پروردگار من معرفتم ببخش و به شایستگان ملحقم نما،

وَاجْعَلْ لی

و برای من در میان امتهای آینده

لِسانَ صِدْقٍ فِی الْأخِرینَ،

زبان صدق (و ذکر خیری) قرار ده،

وَاجْعَلْنی مِنْ وَرَثَةِ جَنَّةِ النَّعیمِ،

و مرا از وارثان بهشت پرنعمت قرار ده

وَاغْفِرْ لِأَبی (3)

و پدرم را بیامرز.

2- وقتی که خواستی داخل مسجد شوی، نخست ته کفش خود را وارسی کن تا آلودگی در آن نباشد، آنگاه نخست پای راست را مقدّم می داری و در آن هنگام می خوانی: بِسْمِ اَللَّهِ وَ بِاَللَّهِ،

به نام خدا و به یاری خدا

وَمِنَ اَللَّهِ وَالَی اَللَّهِ،

و از جانب خداو بسوی خدا،

وَخَیْرُ الْأَسْمآءِ کُلِّها للَّهِ،

و تمامی اسمهای نیک از آن خداست،

تَوَکَّلْتُ عَلَی اَللَّهِ،

بر خدا توکّل می کنم،

وَلٰا حَوْلَ وَلٰا قُوَّةَ اِلَّابِاَللَّهِ،

و پناهگاه و نیرویی جز از سوی خداوند نیست

ص :1005


1- فقیه، جلد 1، صفحه 51، حدیث 107 و بحارالانوار، جلد 77، صفحه 317( با اندکی تفاوت).
2- مصباح کفعمی، صفحه 11.
3- عدة الداعی، صفحه 301 و بحارالانوار، جلد 81، صفحه 20، حدیث 6.

اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ،

خدایا بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست

وَ افْتَحْ لی ابْوابَ رَحْمَتِکَ وَ تَوْبَتِکَ،

و درهای رحمت و توبه ات را به رویم بگشا

وَاغْلِقْ عَنّی ابْوابَ مَعْصِیَتِکَ،

و درهای نافرمانیت را به رویم ببند،

وَاجْعَلْنی مِنْ زُوَّارِکَ

و مرا از زیارت کنندگان

وَعُمَّارِ مَساجِدِکَ،

و آباد کنندگان مساجدت

وَمِمَّنْ یُناجیکَ فی اللَّیْلِ وَالنَّهارِ،

و از آنان که در شب و روز با تو نجوا می کنند

وَمِنَ اَلَّذینَ هُمْ فی صَلاتِهِمْ خاشِعُونَ،

و از کسانی که در نمازشان فروتنند قرار ده،

وَادْحَرْ عَنِّی الشَّیْطانَ الرَّجیمَ،

واز من دور کن شیطان رجیم

وَجُنُودَ ابْلیسَ اَجْمَعینَ.(1)

و تمامی لشکریانش را .

آداب و مقدّمات بجا آوردن نماز:

نخست برای نماز، اِذان و اقامه می گویی، البتّه میان اِذان و اقامه به سجده ای و یا نشستنی، فاصله می اندازی و این دعا را در این میان می خوانی:

اَللَّهُمَّ اجْعَل قَلْبی بآرّاً،

خدایا دلم را نیکوکار

وَعَیْشی قآرّاً،

و زندگانیم را پایدار

وَ رِزْقی دآرّاً،

و روزیم را فراوان قرار ده،

وَاجْعَلْ لی عِنْدَ

وقرار ده برای من نزد

قَبْرِ رَسُولِکَ

قبر فرستاده ات

صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ

- که درود خدا بر او و خاندان پاکش باد-

مُسْتَقَرّاً وَ قَراراً.(2)

جایگاه و آرامگاهی

و هرچه بخواهی در این وقت دعا می کنی و از خداوند حاجت می طلبی؛ زیرا در حدیث آمده است که میان اِذان و اقامه، دعا رد نمی شود،(3) و بعد از اقامه می گویی:

اَللَّهُمَّ اِلَیْکَ تَوَجَّهْتُ،

خدایا به تو رو کرده

وَ مَرْضاتَکَ طَلَبْتُ،

و خشنودیت را می طلبم

وَ ثَوابَکَ ابْتَغَیْتُ، وَ بِکَ

و پاداشت را آرزو دارم و به تو

آمَنْتُ، وَعَلَیْکَ تَوَکَّلْتُ،

ایمان آورده و بر تو توکّل می کنم

اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ،

خدایا بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست

وَافْتَحْ قَلْبی لِذِکْرِکَ،

و دلم رابرای یاد خودت بگشا

وَثَبِّتْنی عَلیٰ دینِکَ،

و مرا بر دینت ثابت قدم بدار

وَلٰا تُزِغْ قَلْبی بَعْدَ اِذْ هَدَیْتَنی

و دلم را بعد از آن که هدایت نمودی (از راه حق) منحرف مگردان

وَهَبْ لی مِنْ

و از سوی خود

ص :1006


1- مفتاح الفلاح، صفحه 35.
2- همان مدرک، صفحه 46.
3- همان مدرک، صفحه 46.

لَدُنْکَ رَحْمَةً،

رحمتی بر من ببخش

اِنَّکَ اَنْتَ الْوَهَّابُ.(1)

زیرا تو بسیار بخشنده ای.

آنگاه برای نماز مهیّا می شوی و با تمام توجّه بدان روی می آوری، و کوچکی خویش و عظمت و جلال اِلهی را در نظر می آوری و آن گونه باش که گویا او را می بینی و بپرهیز از این که با او سخن بگویی؛ ولی دلت به جانب دیگر متوجّه باشد. با وقار و خشوع به نماز می ایستی در حالى که دستهایت را بر روی رانهایت، مقابل سر زانو می گذاری و میان قدمهایت به اندازه سه انگشت تا یک وجب فاصله باشد (البتّه این برای مردان است) و به مکان سجده نگاه می کنی، و آنگاه نیّت نماز می کنی قربة إِلىٰ اللَّه و تکبیرةالإحرام را می گویی.

مستحب است شش تکبیر دیگر قبل از آن اضافه کنی؛ در هر تکبیری دستها را بلند می کنی و تا محاذی نرمه گوش می آوری در حالى که کف دستها رو به قبله است. و همه انگشتها به غیر از انگشت بزرگ را به هم می چسبانی، آنگاه دعای تکبیرها را می خوانی، بدین نحو که پس از تکبیر سوم می گویی:

اَللَّهُمَّ اَنْتَ الْمَلِکُ الْحَقُّ الْمُبینُ،

خدایا تویی فرمانروای به حق و روشنگر،

لا اِلهَ اِلَّا اَنْتَ،

معبودی جز تو نیست،

سُبْحانَکَ اِنّی ظَلَمْتُ نَفْسی

پاک و منزّهی تو، به یقین من به خودم ستم نمودم،

فَاغْفِرْ لی ذَنْبی پس گناهم را بیامرز

انَّهُ لا یَغْفِرُ الذُّنُوبَ اِلَّا اَنْتَ.(2)

که کسی جز تو گناهان را نیامرزد.

و پس از تکبیر پنجم می گویی:

لَبَّیْکَ وَسَعْدَیْکَ،

فرمانبردارم و در خدمتم

وَالْخَیْرُ فی یَدَیْکَ،

و نیکی در دستان توست

وَالشَّرُّ لَیْسَ اِلَیْکَ،

و بدی به درگاهت راه ندارد

وَالْمَهْدِیُ مَنْ هَدَیْتَ،

و هدایت یافته کسی است که تو هدایتش نمودی،

عَبْدُکَ وَابْنُ عَبْدَیْکَ،

بنده و فرزند دو بنده ات،

ذَلیلٌ بَیْنَ یَدَیْکَ،

در مقابلت فرمانبردار است،

مِنْکَ وَبِکَ

از تو و با تو

وَلَکَ وَاِلَیْکَ،

و برای توو به سوی توست،

لا مَلْجَأَ وَلٰا مَنْجا وَلٰا مَفَرَّ مِنْکَ اِلَّا اِلَیْکَ،

پناهگاه و راه نجات و گریزی جز تو ندارد،

تَبارَکْتَ وَ تَعالَیْتَ،

بلند مرتبه و برتری،

سُبْحانَکَ وَحَنانَیْکَ،

پاک و منزّهی و مهربانی،

سُبْحانَکَ رَبَّ الْبَیْتِ الْحَرامِ.(3)

پاک و منزّهی تو ای پروردگار بیت الحرام.

و بعد از تکبیر هفتم می خوانی:

وَجَّهْتُ وَجْهِیَ

من روی خود را به سوی کسی کردم

لِلَّذی فَطَرَ السَّمواتِ وَالْأَرْضَ،

که آسمانها و زمین را آفریده،

عالِمِ الْغَیْبِ وَالشَّهادَةِ،

دانای نهان و آشکار است

ص :1007


1- مفتاح الفلاح، صفحه 46.
2- همان مدرک، صفحه 49.
3- فقیه، جلد 1، صفحه 304، حدیث 916 و مصباح کفعمی، صفحه 15( با اندکی تفاوت).

حَنیفاً مُسْلِماً وَ ما اَنَا مِنَ الْمُشْرِکینَ،

من در ایمان خود خالصم و از مشرکان نیستم،

انَّ صَلاَتی وَ نُسُکی

به یقین نماز و تمام عبادتم

وَ مَحْیایَ وَ مَماَتی

و زندگی و مرگم همه

للَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ،

برای خداوندِ پروردگار جهانیان است،

لا شَریکَ لَهُ

همتایی برای او نیست

وَبِذلِکَ اُمِرْتُ

و به همین مأمور شده ام

وَ اَنَا مِنَ الْمُسْلِمینَ.(1)

و من از مسلمانم.

دعاهای قبل از نماز و در حال نماز:

قبل از نماز، خواندن این دعاها مستحب است:

1- امام صادق علیه السلام نقل می کند: امیر مؤمنان علیه السلام فرمود: هر کسی که برای نماز بر می خیزد، اگر پیش از شروع نماز، این دعا را بخواند، با محمّد و آل محمّد علیهم السلام خواهد بود:

اَللَّهُمَّ اِنّی اَتَوَجَّهُ اِلَیْکَ بِمُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ،

خدایا به واسطه محمّد و خاندان پاکش به تو رو می کنم

وَ اقَدِّمُهُمْ بَیْنَ یَدَیْ صَلاَتی

و آنها را پیشاپیش نمازم قرار می دهم

وَ اَتَقَرَّبُ بِهِمْ اِلَیْکَ،

و به واسطه آنها به تو نزدیک می شوم،

فَاجْعَلْنی بِهِمْ وَجیهاً

پس به واسطه آنها مرا

فِی الدُّنْیا وَالْأخِرَةِ وَ مِنَ

در دنیا و آخرت آبرومند و از

الْمُقَرَّبینَ،

مقرّبان درگاهت قرار ده،

مَنَنْتَ عَلَیَّ بِمَعْرِفَتِهِمْ،

با شناختشان بر من منّت گذار

فَاخْتِمْ لی بِطاعَتِهِمْ وَ مَعْرِفَتِهِمْ

و به واسطه اطاعت و شناخت و

وَوِلایَتِهِمْ،عاقبتم را ختم (به خیر) گردان،

فَانَّهَاالسَّعادَةُ وَ اخْتِمْ لی بِها،

که به یقین اینها مایه سعادتند و عاقبتم را به سعادت ختم کن

فَاِنَّکَ عَلیٰ کُلِّ شَیْ ءٍ قَدیرٌ.

که تو بر هر چیز توانایی.

سپس ولایتشان

نماز می گزاری و چون نمازت تمام شد، می خوانی:

اَللَّهُمَّ اجْعَلْنی مَعَ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ فی کُلِّ عافِیَةٍ وَ بَلاءٍ،

خدایا در هر سلامتی و گرفتاری مرا با محمّد و خاندان پاکش قرار ده

وَاجْعَلْنی مَعَ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ فی کُلِّ مَثْویً وَمُنْقَلَبٍ،

و در هر منزلگاه و محلّ بازگشت مرا با محمّد و خاندان پاکش قرار ده،

اَللَّهُمَّ اجْعَلْ مَحْیایَ مَحْیاهُمْ، وَمَماَتی مَماتَهُمْ،

خدایا زندگی و مرگم را همانند زندگی و مرگ آنها قرار ده

وَاجْعَلْنی مَعَهُمْ فِی الْمَواطِنِ کُلِّها،

و مرا در همه جا با آنها همراه کن

وَلٰاتُفَرِّق بَیْنی وَ بَیْنَهُمْ، اِنَّکَ عَلیٰ کُلِّ شَیْ ءٍ قَدیرٌ.(2)

و میان من و آنها جدایی مینداز که تو بر هر چیز توانایی.

ص :1008


1- مفتاح الفلاح، صفحه 50.
2- کافی، جلد 2، صفحه 544، حدیث 1.

2- از «صفوان جمّال» روایت شده است که امام صادق علیه السلام را دیدم پیش از تکبیرة الإحرام نماز، رو به قبله این جملات را می خواند:

اَللَّهُمَّ لا تُؤْیِسْنی مِنْ رَوْحِکَ، وَلٰاتُقَنِّطْنی مِنْ رَحْمَتِکَ،

خدایا مرا از لطف و رحمتت مأیوس و ناامید مکن،

وَلٰا تُؤْمِنّی مَکْرَکَ،

و مرا از تدبیرت ایمن مگردان

فَانَّهُ لا یَاْمَنُ مَکْرَاَللَّهِ اِلَّا الْقَوْمُ الْخاسِرُونَ.(1)

که جز گروه زیانکاران کسی از تدبیرت ایمن نباشد.

3- وقتی خواستی قرائت نماز را آغاز کنی مستحب است کلمه «اَعُوذُ بِاَللَّهِ السَّمِیعِ الْعَلیمِ مِنَ الشَّیْطانِ الرَّجیم » را آهسته بگویی، پس از آن سوره حمد را با حضور قلبِ کامل، و با توجّه به تفکّر در معانی آن می خوانی، چون سوره حمد به پایان رسید، به اندازه یک نفس، ساکت می شوی، سپس سوره ای از قرآن را می خوانی، البتّه بهتر است، سوره نبأ (عمّ یتسائلون ...) یا «هل اَتی» و یا سوره قیامت باشد.

وقتی سوره به پایان رسید، باز هم به اندازه یک نفس ساکت می شوی و آنگاه دست را برای تکبیر بلند می کنی و به رکوع می روی، و انگشتان را به هنگامی که دستها را بر روی زانو گذاشتی، باز می کنی، کمر را خم کرده و گردن را کشیده، مساوی با کمر و نظرها را به میان قدمها می افکنی، و یکبار می گویی:

سُبْحانَ رَبِّیَ الْعَظِیمِ وَ بِحَمْدِهِ

(یا سه بار سبحان الله). بهتر است این ذکر را هفت مرتبه، یا پنج مرتبه و یا سه مرتبه بگویی.(2) پیش از گفتن ذکر رکوع سزاوار است این دعا را بخوانی:

اَللَّهُمَّ لَکَ رَکَعْتُ،

خدایا برای تو رکوع نمودم

وَلَکَ اَسْلَمْتُ،

و برای تو اسلام آوردم

وَبِکَ آمَنْتُ،

و به تو ایمان آورده

وَعَلَیْکَ تَوَکَّلْتُ، و اَنْتَ

و بر تو توکل نمودم و تویی پروردگارم،

رَبّی خَشَعَ لَکَ

در برابرت فروتنی می کند

سَمْعی وَبَصَری وَشَعْری

گوش و چشم و مو

وَبَشَری وَلَحْمی وَدَمی

و پوست و گوشت و خون و

وَمُخّی وَعِظامی وَعَصَبی

مغز و استخوانها و عصبم

وَما اقَلَّتْهُ قَدَمایَ غَیْرَ مُسْتَنْکِفٍ،

و آنچه پاهایم آن را حمل کرده،

وَلٰا مُسْتَکْبِرٍ وَلٰا مُسْتَحْسِرٍ.(3)

بدون سرپیچی وخودخواهی و خستگی.

ص :1009


1- کافی، جلد 2، صفحه 544، حدیث 3.
2- مفتاح الفلاح، صفحه 52 و 53.
3- کافی، جلد 3، صفحه 319، حدیث 1 و مفتاح الفلاح، صفحه 53.

سپس سر را از رکوع برمی داری و می ایستی و می گویی:

سَمِعَ اَللَّهُ لِمَنْ حَمِدَهُ.(1)

آنگاه تکبیر می گویی و با نهایت خضوع و خشوع به سجده می روی و به هنگام رفتن به سجده، نخست کف دست ها را پهن کرده و بر زمین می گذاری و آنگاه زانوها را می گذاری و بر زمین یا چیزی که از زمین می روید- غیر از خوردنیها و پوشیدنیها- سجده می کنی و بهتر است بر تربت امام حسین علیه السلام سجده کنی و ذکر سجود را می گویی.

بهتر است هفت مرتبه یا پنج مرتبه و یا سه مرتبه بگویی:

سُبْحانَ رَبِّیَ الْاَعْلیٰ وَ بِحَمْدِهِ

(یک مرتبه هم کافی است).(2) پیش از ذکر سجود بهتر است این دعا را بخوانی:

اَللَّهُمَّ لَکَ سَجَدْتُ،

خدایا برای تو سجده کردم

وَبِکَ آمَنْتُ، وَلَکَ اَسْلَمْتُ،

و به تو ایمان آوردم و برای تو

وَعَلَیْکَ تَوَکَّلْتُ،

اسلام آورده و بر تو تکیه نمودم

و اَنْتَ رَبّی

و تویی پروردگارم

سَجَدَ وَجْهی لِلَّذی خَلَقَهُ،

چهره ام در برابر آن که او را آفریده و

وَشَقَ سَمْعَهُ وَبَصَرَهُ،

وقتی چشم و گوشش را گشوده، سجده کرد

اَلْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ،

حمد و سپاس مخصوص خداوندی است که پروردگار جهانیان است،

تَبارَکَ اَللَّهُ اَحْسَنُ الْخالِقینَ.(3)

بلند مرتبه است خدایی که بهترین آفرینندگان است.

ذکر سجده راگفتی، سر از سجده برمی داری ومی نشینی وپس از گفتن تکبیر می گویی:

اسْتَغْفِرُاللَّهَ رَبّی

از خدایی که پروردگار من است آمرزش می طلبم

وَاَتُوبُ الَیْهِ.(4) و همچنین می گویی:

و به سوی او باز می گردم.

اَللَّهُمَّ اِغْفِرْ لی وَ اِرْحَمْنی

خدایا مرا بیامرز و به من رحم کن

وَ اجْبُرْنی

و جبران زیانم کن

وَاَدْفَعْ عَنّی

و از من دفاع کن

وَعافِنی اِنّی لِما اَنْزَلْتَ اِلَیَّ مِنْ خَیْرٍ فَقیرٌ،

و مرا عافیت بخش که من به آنچه از نیکی بر من نازل کنی نیازمندم،

تَبارَکَ اَللَّهُ رَبُّ الْعالَمینَ.(5)

بلند مرتبه است خدایی که پروردگار جهانیان است.

آنگاه تکبیر گفته و برای سجده دوم می روی و همانند سجده اوّل عمل می کنی، سپس سر از سجده برمی داری و اندکی می نشینی و بر می خیزی و در همان حال برخاستن می گویی:

بِحَوْلِ اَللَّهِ وَقُوَّتِهِ اقُومُ وَاقْعُدُ.(6)

به پناه و قدرت خدا ایستاده و می نشینم.

ص :1010


1- کافی، جلد 3، صفحه 320، حدیث 1 و مفتاح الفلاح، صفحه 53.
2- مفتاح الفلاح، صفحه 54 و 55.
3- کافی، جلد 3، صفحه 321، حدیث 1 و مفتاح الفلاح، صفحه 54.
4- مفتاح الفلاح، صفحه 55.
5- تهذیب، جلد 2، صفحه 79، حدیث 63.
6- همان مدرک، صفحه 325، حدیث 188.

وقتی که ایستادی و بدنت کاملًا آرام گرفت، حمد را می خوانی و سپس سوره ای را قرائت می کنی و بهتر است، سوره توحید باشد و پس از اتمام سوره توحید مستحب است سه بار بگویی:

کَذلِکَ اَللَّهُ رَبّی (1)

سپس تکبیر می گویی و دستها را برای قنوت بلند می کنی، تا مقابل صورت می آوری در حالى که کف دستها رو به آسمان باشد، انگشت ها را- به جز انگشت بزرگ- به هم می چسبانی؛ خوب است برای قنوت کلمات فرج را بخوانی:

لا اِلهَ اِلَّا اَللَّهُ الْحَلیمُ الْکَریم،

معبودی جز خدای شکیبا و بزرگوار نیست،

لا اِلهَ اِلَّا اَللَّهُ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ،

معبودی جز خدای برتر و با عظمت نیست

سُبْحانَ اَللَّهِ رَبِّ السَّمواتِ السَّبْعِ،

پاک و منزّه است خداوندی که پروردگار آسمانهای هفت گانه

وَ رَبِّ الْأَرَضِینَ السَّبْعِ،

و زمینهای هفت گانه

وَ ما فِیهِنَ

و آنچه در آنها

وَما بَیْنَهُنَّ

و میان آنهاست

وَ رَبِّ الْعَرْشِ اَلْعَظیمِ،

و پروردگار عرش عظیم است

وَ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ.(2)

و ستایش مخصوص خداوندی است که پروردگار جهانیان است.

می گویی:

اَللَّهُمَّ اِغْفِرْ لَنا وَاِرْحَمْنا،

خدایا ما را بیامرز و بر ما رحم کن

وَعافِنا،

و به ما عافیت بخش

وَاعْفُ عَنَّا فِی الدُّنْیا وَالْأخِرَةِ،

و در دنیا و آخرت از ما درگذر

اِنَّکَ عَلیٰ کُلِّ شَیْ ءٍ قَدیرٌ.(3)

که تو بر هر چیز توانایی.

سپس دعا می کنی و هرچه می خواهی از خدا بخواه.

سزاوار است قنوت نماز را طول داده و دعاهای قنوت را که فراوان است بخوانی.

پس از آن تکبیر گفته به رکوع و سجود می روی و به همان نحو که در رکعت اوّل گفته شد، انجام می دهی و آنگاه برای تشهّد می نشینی. مستحب است که در حال تشهّد متورّکاً بنشینی (یعنی روی ران چپ نشسته و روی پای راست را بر کف پای چپ می گذاری). پیش از تشهد مستحب است بگویی:

بِسْمِ اللَّه وَ بِاَللَّهِ

به نام خدا و به یاری خدا

وَالْأَسْمآءُ الْحُسْنی کُلُّها للَّهِ.(4)

و تمام نامهای نیک از آن خداست.

آنگاه تشهّد را شروع می کنی و اگر نماز صبح باشد سلام نماز را داده و نماز را به پایان می رسانی و اگر نماز سه رکعتی و یا چهار رکعتی باشد، برمی خیزی و تسبیحات اربعه را می خوانی و آنگاه رکوع و سجود و تشهّد و سلام بجا می آوری و نماز را به پایان می بری.

ص :1011


1- بحارالانوار، جلد 82، صفحه 29، حدیث 18.
2- مفتاح الفلاح، صفحه 56.
3- کافی، جلد 3، صفحه 340، حدیث 12.
4- مصباح المتهجّد، صفحه 39.

وقتی که نماز به پایان رسید، به تعقیبات نماز می پردازی که درباره آن تأکید فراوان شده است.

تعقیبات نماز، یعنی اذکار و دعاهایی که بعد از نماز خوانده می شود، در واقع کاستی های نماز را برطرف می سازد و از سوی دیگر آثار نماز را در روح و جان راسخ تر می کند.

درباره تعقیبات در فصل دوم به طور مشروح بحث خواهد شد.

مقدّمات و آداب مخصوص هر نماز:

الف) آداب نماز ظهر

هنگامی که اِذان ظهر را شنیدی، وضو می گیری و اگر بتوانی به مسجد رفته، نماز تحیّت مسجد را می خوانی و پس از دخول وقت به این امور می پردازی:

1- با تحقّق زوال، نخست این دعا را می خوانی:

سُبْحانَ اَللَّهِ وَ لااِلهَ اِلَّا اَللَّهُ،

پاک و منزّه است خدا و معبودی جز خدا نیست

وَ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ

و حمد و سپاس مخصوص خداوندی است

اَلَذی لَمْ یَتَّخِذْ صاحِبَةً وَلٰاوَلَداً،

که همدم و فرزندی انتخاب نکرده

وَلَمْ یَکُنْ لَهُ شَریکٌ فِی الْمُلْکِ،

و همتایی در فرمانروایی ندارد

وَلَمْ یَکُنْ لَهُ وَلِیٌّ مِنَ الذُّلِّ،

و ضعف و ذلّتی ندارد که نیازمند حامی و سرپرستی باشد

وَکَبِّرْهُ تَکْبیراً.

و (لذا به خود می گویم) او را بسیار بزرگ بشمار.

در روایتی آمده است که امام باقر علیه السلام به یکی از یاران خود به نام محمّد بن مسلم فرمود: «بر این دعا محافظت کن، همچنان که از چشمهای خود محافظت و مراقبت می کنی».(1) 2- آداَبیٰ که در همه نمازها وارد شده است، به جای می آوری (که در آداب مشترک گذشت).

3- نوافل ظهر را به جای می آوری که هشت رکعت است (هر دو رکعت به یک سلام).

4- در دو رکعت اوّل نافله ظهر، بهتر است در رکعت اوّل سوره حمد و توحید و در رکعت دوم حمد و سوره «کافرون» را بخوانی و پس از نماز، سه بار تکبیر بگویی و همچنین تسبیحات حضرت زهرا علیها السلام را می خوانی و می گویی:

اَللَّهُمَّ اِنّی ضَعیفٌ

خدایا من ناتوانم

فَقَوِّ فی رِضاکَ ضَعْفی

پس در خشنودیت ناتوانیم را تقویت کن،

وَخُذْ الَی الْخَیْرِ

و مرا به سوی نیکی بکشان

بِناصِیَتی وَاجْعَلِ الْإیمانَ مُنْتَهی رِضایَ،

و ایمان را نهایت خشنودیت از من قرار ده،

وَبارِکْ لی فیما قَسَمْتَ لی

و در آنچه روزیم نموده ای برکت ده،

ص :1012


1- فقیه، جلد 1، صفحه 225، حدیث 675.

وَبَلِّغْنی بِرَحْمَتِکَ کُلَّ اَلَذی ارْجُو مِنْکَ،

ومرا به لطف و رحمتت به آنچه از تو امید دارم برسان،

وَاجْعَلْ لی وُدّاً وَسُرُوراً

و برایم محبّت و خشنود ساختن

لِلْمُؤْمِنینَ، وَعَهْداً عِنْدَکَ.(1)

مؤمنان ، و پیمانی در نزد خودت قرار ده.

در دو رکعت بعدی نافله، همان اعمال را- جز آن تکبیرات- به جای می آوری و سپس برمی خیزی، دو رکعت دیگر، نافله ظهر، می خوانی و تسبیح حضرت زهرا علیها السلام و آن دعا را نیز پس از این چهار رکعت می خوانی. دو رکعت آخر این نافله را میان اِذان و اقامه به جای می آوری، یعنی برای نماز ظهر اِذان می گویی و سپس دو رکعتِ آخر از نوافل ظهر را به جای می آوری و آنگاه اقامه نماز را می گویی.(2) 5- پس از گفتن اقامه می گویی:

اَللَّهُمَّ رَبَّ هذِهِ الدَّعْوَةِ التَّامَّةِ،

خدایا ای پروردگار این دعوت کامل،

وَالصَّلاةِ الْقآئِمَةِ،

و نماز برپا شده،

بَلِّغْ مُحَمَّداً صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ الدَّرَجَةَ وَالْوَسیلَةَ،

محمّد- که درود خدا بر او و خاندان پاکش باد- را به مقام و وسیله

وَالْفَضْلَ وَالْفَضیلَةَ،

و لطف و کرم و برتری برسان،

بِاَللَّهِ اَسْتَفْتِحُ

به نام خدا آغاز کرده

وَبِاَللَّهِ اَسْتَنْجِحُ،

و به یاری خدا رستگاری می طلبم

وَ بِمُحَمَّدٍ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ اَتَوَجَّهُ،

و به محمّد- که درود خدا بر او و خاندان پاکش باد- رو می کنم،

اَللَّهُمَ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ،

خدایا بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست

وَاجْعَلْنی بِهِمْ عِنْدَکَ

و مرا به واسطه آنها در دنیا

وَجیهاً فِی الدُّنْیا

و آخرت آبرومند گردان

وَالْأخِرَةِ وَمِنَ الْمُقَرَّبینَ.(3)

و از مقرّبان درگاهت قرار ده.

6- پس از آن به نماز ظهر مشغول می شوی و آنچه را که در آداب مشترک گفته شد، مراعات می کنی و حمد و سوره- جز بسم اللَّه الرّحمن الرّحیم- را آهسته می خوانی و افضل آن است که در رکعت اوّل بعد از سوره حمد، سوره «قدر» را بخوانی و در رکعت دوم سوره توحید را.(4) در رکعت دوم پس از تشهد و صلوات بر محمّد و آلش مستحب است بگویی:

وَ تَقَبَّلْ شَفاعَتَهُ فی اُمَّتِهِ

و شفاعتش را در میان پیروانش بپذیر

وَ ارْفَعْ دَرَجَتَهُ.(5)

و مقامش را والا گردان.

ص :1013


1- مفتاح الفلاح، صفحه 187.
2- همان مدرک، صفحه 188.
3- مصباح المتهجّد، صفحه 30 و مفتاح الفلاح، صفحه 188.
4- فقیه، جلد 1، صفحه 315.
5- بلد الامین، صفحه 8.

آنگاه برمی خیزی و سه بار تسبیحات اربعه را می خوانی:

سُبْحانَ اَللَّهِ وَ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ

پاک و منزّه است خدا و حمد و سپاس مخصوص خداوند است

وَ لا اِلهَ اِلَّا اَللَّهُ وَ اَللَّهُ اکْبَرُ.

و معبودی جز خدا نیست و خدا بزرگتر (از هر چیز) است.

و خوب است که در پایان استغفاری نیز اضافه کنی، آنگاه به رکوع و سجود می روی و بر می خیزی.

رکعت چهارم را نیز به همان نحو انجام می دهی و تشهّد و سلام می گویی و نماز را به پایان می بری. پس از نماز سه بار تکبیر می گویی و آنگاه تعقیبات نماز را بجا می آوری.

ب) آداب نماز عصر

1- نخست نافله عصر را به جا می آوری که آن هم هشت رکعت است و پس از پایان نوافل، با همان آداَبیٰ که گذشت، نماز عصر را می خوانی.

2- در نماز عصر، سزاوار است که در رکعت اوّل پس از حمد، سوره «نصر» را بخوانی و یا سوره «تکاثر» را، و در رکعت دوم بعد از حمد، سوره «توحید» را می خوانی،(1) در نماز عصر نیز حمد و سوره- جز بسم اللَّه الرّحمن الرّحیم- را آهسته و بصورت اخفات می خوانی و در رکعت سوم و چهارم نیز، تسبیحات اربعه را می خوانی و پس از تشهّد و سلام، تعقیبات مشترک و تعقیبات مخصوص نماز عصر را انجام می دهی.

ج) آداب نماز مغرب

در نماز مغرب باید تلاش کرد تا در اوّل وقت انجام شود و در روایات فراوانی بر این امر تأکید شده است که نماز مغرب را از وقتش تأخیر نیندازید.(2) اوّل وقت مغرب بنا بر احتیاط، زمانی است که سرخی که بعد از غروب آفتاب در مشرق پیدا می شود از بالای سر بگذرد.

در آداب نماز مغرب برای نمازگزار، اموری شایسته ذکر است:

1- آداب مشترک را که قبلًا بیان شد انجام می دهی و برای نماز، اِذان و اقامه می گویی و آن دعاها را (که در بخش آداب مشترک گذشت) می خوانی.

2- علاوه بر آن دعاها، میان اِذان و اقامه می گویی:

اَللَّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِاقْبالِ لَیْلِکَ،

خدایا به حقّ روی آوردن شبت

ص :1014


1- مفتاح الفلاح، صفحه 198.
2- همان مدرک، صفحه 234.

وَادْبارِ نَهارِکَ،

و پشت کردن روزت

وَ حُضُورِ صَلَواتِکَ،

و رسیدن (وقت) نمازهایت

وَ اَصْواتِ دُعاتِکَ، وَ تسْبیحِ مَلائِکَتِکَ،

و صداهای دعاکنندگانت و تسبیح فرشتگانت

اَنْ تُصَلِّیَ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ،

از تو می خواهم که بر محمّد و خاندان پاکش درود فرستی

وَ اَنْ تَتُوبَ عَلَیَّ اِنَّکَ اَنْتَ

و توبه ام را بپذیری که تو

التَّوَّابُ الرَّحیمُ.(1)

بسیار توبه پذیر و مهربانی.

3- نماز مغرب را با آداب و شرایط بجا می آوری و پس از نماز سه بار تکبیر می گویی و تعقیبات نماز را می خوانی.

4- نافله مغرب را که چهار رکعت است بجا می آوری که بسیار مهم است و در سفر و حضر ترک نمی شود.(2) (شرح بیشتر آن در تعقیبات نماز مغرب خواهد آمد).

د) آداب نماز عشا

1- پس از آن که شفق پنهان شد و سرخی مغرب محو گردید،(3) برای نماز عشا اِذان و سپس اقامه می گویی، با رعایت همه آداَبیٰ که گذشت؛ سپس نماز عشا را با آداب و شرایطش شروع می کنی و با توجّه به وسعت وقت عشا سزاوار است که قنوت و تعقیبات آن را طول دهی.(4) 2- پس از اتمام نماز عشا ابتدا تعقیبات آن را انجام می دهی و در پایان نماز وُتَیره (نافله عشا) را می خوانی.

نماز وتیره دو رکعت است و نشسته خوانده می شود، مستحب است در آن نماز، صد آیه از آیات قرآن تلاوت شود و خوب است بعد از حمد در رکعت اوّل سوره واقعه یا سوره مُلک و در رکعت دوم پس از حمد، سوره توحید خوانده شود.(5) پس از نماز نیز برای خود (و سایر مؤمنان) دعا می کنی.

ه) مقدّمات و آداب نماز صبح

با توجّه به این که فریضه صبح، در آغاز تلاش روزانه اقامه می شود، لازم است به آن توجّه و عنایت ویژه ای شود، تا هر مسلمانی، با توشه ای مناسب و پشتوانه مطمئن معنوی، پا به عرصه تلاش گذارد؛ در

ص :1015


1- مفتاح الفلاح، صفحه 236.
2- تهذیب، جلد 2، صفحه 14، حدیث 1.
3- فقیه، جلد 1، صفحه 219، حدیث 657.
4- مفتاح الفلاح، صفحه 258.
5- مصباح المتهجّد، صفحه 114.

فضیلت نماز صبح در ذیل آیه 78 سوره اسراء که خداوند فرمود: «

«إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ کانَ مَشْهُوداً»؛

نماز صبح مورد مشاهده است»، روایاَتی وارد شده است که می گوید، نماز صبح مشهود ملائکه شب و روز است؛ زیرا در آغاز صبح، فرشتگانی که در شب مراقب بندگان خدایند جای خود را به فرشتگان روز می دهند، و چون نماز صبح در همان آغاز طلوع صبح انجام می گیرد، هر دو گروه فرشتگان آن را مشاهده کرده و بر آن گواهی می دهند.(1) برای نماز صبح نیز نمازگزار، علاوه بر انجام مقدّمات و آداب مشترک، خوب است به این امور نیز عنایت ورزد:

1- پیش از نماز صبح، نافله صبح را به جا آورد که دو رکعت است، در رکعت اوّل شایسته است، پس از حمد، سوره «کافرون»، و در رکعت دوم، پس از حمد، سوره «توحید» را بخواند.(2) 2- پس از پایان نماز تسبیح حضرت زهرا علیها السلام بگوید.(3) 3- صد بار صلوات بفرستد که در روایتی به نقل از «من لا یحضره الفقیه» آمده است: هر کس ما بین نافله صبح و نماز صبح صد بار صلوات بفرستد، خداوند چهره اش را از آتش دوزخ محافظت می کند (او را از آتش جهنّم نجات می دهد).(4) 4- برای نماز صبح، اِذان و اقامه بگوید و دعاهای میان اِذان و اقامه را بخواند.

5- پس از آن که اِذان گفت، به سجده افتد و بگوید:

لا اِلهَ اِلَّا اَنْتَ رَبِّی سَجَدْتُ لَکَ

معبودی جز تو نیست، ای پروردگار من با

خاضِعاً خاشِعاً.

فروتنی و خشوع برایت سجده کردم.

پس از آن سر بردارد و بگوید:

اَللَّهُمَّ اِنّی اسْأَلُکَ بِاقْبالِ نَهارِکَ،

خدایا، به حق روی آوردن روزت

وَ ادْبارِ لَیْلِکَ، وَ حُضُورِ صَلَواتِکَ،

و پشت کردن شبت و رسیدن (وقت) نمازهایت

وَاَصْواتِ دُعاتِکَ،

و صداهای دعا کنندگانت از تو می خواهم

اَنْ تُصَلِّیَ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ،

که بر محمّد و خاندان پاکش درود فرستی

وَ اَنْ تَتُوبَ عَلَیَّ،

و توبه ام را بپذیری

اِنَّکَ اَنْتَ التَّوَّابُ الرَّحیمُ،

که تو بسیار توبه پذیر و مهربانی،

سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ،

پاک و منزّه از هر عیبی،

رَبُّ الْمَلائِکَةِ وَ الرُّوحِ،

پروردگار فرشتگان و روحی،

ص :1016


1- در کافی، جلد 3، صفحه 282، حدیث 2، روایتی از امام صادق علیه السلام به همین مضمون نقل شده است.
2- مصباح المتهجّد، صفحه 179.
3- همان مدرک، صفحه 180.
4- فقیه، جلد 1، صفحه 495، حدیث 1423.

سَبَقَتْ رَحْمَتُکَ غَضَبَکَ.(1)

رحمتت بر خشمت پیشی گرفته است.

پس از گفتن اقامه، نماز صبح را با توجّه کامل ادا می کند.

6- در قنوت نماز صبح مستحب است خوانده شود:

لا اِلهَ اِلَّا اَللَّهُ الْحَلیمُ الْکَریمُ،

معبودی جز خدای شکیبا و بزرگوار نیست،

لا اِلهَ اِلَّا اَللَّهُ الْعَلِیُّ الْعَظیمُ،

معبودی جز خدای برتر و با عظیم نیست،

سُبْحانَ اَللَّهِ

پاک و منزّه است خداوندی که

رَبِّ السَّمواتِ السَّبْعِ،

پروردگار آسمانهای هفت گانه

و زمینهای هفت گانه

وَ رَبِّ الْارَضینَ السَّبْعِ، وَ ما فِیهِنَّ وَ ما بَیْنَهُنَ

و آنچه در آنها و میان آنهاست

وَرَبِّ الْعَرْشِ اَلْعَظیمِ،

و پروردگار عرش عظیم است

وَسَلامٌ عَلَی الْمُرْسَلینَ،

و درود بر فرستادگان (خدا)

وَاَلْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ،

و ستایش مخصوص خداوندی است که پروردگار جهانیان است،

یا اَللَّهُ اَلَذی لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْ ءٌ،

ای خدایی که چیزی همانندت نیست

وَ هُوَ السَّمیعُ الْعَلیمُ،

و شنوای دانایی،

اَسْئَلُکَ اَنْ تُصَلِّیَ

از تو می خواهم که بر محمّد

عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ،

و خاندان پاکش درود فرستی

وَ اَنْ تُعَجِّلَ فَرَجَهُمْ،

و در فرجشان تعجیل فرمایی،

اَللَّهُمَّ مَنْ کانَ اصْبَحَ وَ ثِقَتُهُ

خدایا اگر کسی صبح کند در حالى که تکیه گاه

وَ رَجاؤُهُ غَیْرُکَ،

و امیدش غیر توست

فَاَنْتَ ثِقَتی وَ رَجائی فِی الْامُورِ کُلِّها،

ولی تو تنها تکیه گاه و امید من در تمام کارها هستی،

یا اَجْوَدَ مَنْ سُئِلَ،

ای بخشنده ترین کسی که از او درخواست شده

وَ یا اَرْحَمَ مَنِ اسْتُرْحِمَ،

و ای مهربان ترین کسی که از او رحمت خواسته شده،

اِرْحَمْ ضَعْفی وَ قِلَّةَ حیلَتی

بر ناتوانی و بیچارگیم رحم کن

وَ امْنُنْ عَلَیَّ بِالْجَنَّةِ طَوْلًا مِنْکَ،

وبا بهشت که نعمتی از جانب توست بر من منّت گذار،

وَ فُکَّ رَقَبَتِی مِنَ النَّارِ،

و مرا از آتش رهایی ده،

وَ عافِنی فی نَفْسی وَ فی جَمیعِ اُمُوری

و خودم و تمامی کارهایم را عافیت بخش،

بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ.(2)

به رحمتت ای مهربان ترین مهربانان.

7- پس از نماز نیز دعاها و تعقیبات نماز را بجا می آورد.

ص :1017


1- مصباح المتهجّد، صفحه 199.
2- بحارالانوار، جلد 82، صفحه 260، حدیث 4 و مصباح المتهجّد، صفحه 200( با اندکی تفاوت).

نماز جماعت:

نماز جماعت از مهمترین مستحبّات و از بزرگترین شعائر اسلامی است و در روایات، فوق العاده روی آن تأکید شده است. مخصوصاً برای همسایگان مسجد یا کسی که صدای اِذان مسجد را می شنود، بیشتر سفارش شده و سزاوار است انسان تا می تواند نمازش را با جماعت بخواند، حتّی برخی از فقها گفته اند، حاضر نشدن به نماز جماعت اگر از روی بی اعتنایی و سبک شمردن باشد، حرام است.

مستحب است انسان صبر کند که نماز را به جماعت بخواند، و نماز جماعت، از نماز فرادا در اوّل وقت بهتر است و نیز جماعتی که مختصر بخوانند از نماز فرادا که آن را طول دهند برتر است.

چند روایت درباره فضیلت نماز جماعت:

درباره فضیلت نماز جماعت و سرزنش کسانی که از آن روی گردانند روایات بسیاری نقل شده است که به بخشی از آن اکتفا می کنیم:

1- در روایتی آمده است که اگر یک نفر به امام جماعت اقتدا کند هر رکعت آن، ثواب 150 نماز دارد و اگر دو نفر اقتدا کنند، هر رکعت ثواب 600 نماز و هر قدر عدد نمازگزاران بیشتر شود، ثواب نمازشان بیشتر خواهد شد و اگر عدد آنان از ده نفر بگذرد، اگر تمام آسمانها کاغذ و دریاها مرکّب و درخت ها قلم و ملائکه و انس و جن نویسنده شوند، نمی توانند ثواب یک رکعت آن را بنویسند.(1) 2- از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل شده است که فرمود: «هر کس نماز مغرب و عشا و نماز صبح را در مسجد به جماعت بخواند، گویا همه شب را به شب زنده داری سپری کرده است».(2) 3- در روایت دیگری از رسول خدا صلی الله علیه و آله می خوانیم: «هر کس که به قصد شرکت در نماز جماعت به سوی مسجد قدم بردارد، در برابر هر گامی که بر می دارد حسنات زیادی برای او نوشته می شود ... و اگر در همان حال بمیرد، خداوند هزاران فرشته را بر او می گمارد که در قبر به سراغش می روند و به او مژده و بشارت می دهند و در تنهایی همدم او می گردند و تا روز قیامت برای او استغفار می کنند».(3) 4- امیرمؤمنان علیه السلام فرمود: «آن کس که بدون علّت (و عذر موجّه) در مسجد با مسلمانان نماز نگذارد، نماز او، نماز نیست».(4) نماز جماعت آداب و شرایطی دارد که برای آگاهی از آنها به رساله های توضیح المسائل مراجعه شود.

ص :1018


1- بحارالانوار، جلد 85، صفحه 14، حدیث 26.
2- امالى صدوق، صفحه 329، حدیث 5.
3- همان مدرک، صفحه 432.
4- دعائم الاسلام، جلد 1، صفحه 148.

فصل دوم: تعقیبات نماز

اشاره

برابر آنچه از روایات استفاده می شود، تعقیبات (علاوه بر کمال نماز و قبولی آن) سبب فراوانی روزی است.(1) و مؤمن تا هنگامی که پس از نماز، در ذکر خداوند است، گویا در نماز است و ثواب نماز را دارد،(2) و دعا پس از نماز واجب، از نماز مستحب بهتر است.(3) مرحوم علّامه مجلسی فرموده است: تعقیبات نماز، به قرآن و ذکر و دعایی گویند که پس از نماز، متّصل به نماز باشد، و افضل آن است که با وضو و نشسته و رو به قبله باشد، و بهتر آن است که همانند تشهد بنشیند و در اثنای تعقیب سخن نگوید، مخصوصاً در تعقیبات نماز مغرب. و برخی گفته اند همه شرایط نماز را در تعقیبات رعایت کند؛ ولی ظاهراً پس از نماز در هر حالى مشغول خواندن قرآن، ذکر و دعا باشد فی الجمله ثواب تعقیبات نماز را دارد؛ هرچند در حال راه رفتن باشد.(4) از ائمّه اطهار علیهم السلام در تعقیبات نماز، دعاهای فراوانی برای امور دنیا و آخرت وارد شده است، و چون بهترین عبادت جوارحی و بدنی، نماز است و تعقیباَتی که وارد شده است در تکمیل نماز و رفع نواقص آن نقشی مؤثّر دارد و همچنین سبب ترفیع درجات و آمرزش خطایا و گناهان است و برای به دست آوردن حاجات نیز مفید است، از این رو قسمی از تعقیبات را این جا ذکر می کنیم.

تعقیبات بر دو گونه است:

1- تعقیبات مشترک.

2- تعقیبات خاص.

تعقیبات مشترک:

منظور از تعقیبات مشترک، تعقیبات و دعاهایی است که پس از هر نمازی خوانده می شود.

1- مستحب است نمازگزار بعد از نماز سه بار تکبیر بگوید، بدین نحو که دست ها را بلند کند تا مقابل صورت بالا آورد آنگاه تا نزدیک زانو برگرداند و با هر مرتبه یک اللَّه اکبر بگوید.

ص :1019


1- خصال، جلد 2، صفحه 504، حدیث 2 و بحارالانوار، جلد 82، صفحه 321، حدیث 6.
2- مفاَتیح الجنان، فصل تعقیبات نماز.
3- بحارالانوار، جلد 82، صفحه 324، حدیث 17.
4- همان مدرک، صفحه 314- 317( با تلخیص).

از امام باقر علیه السلام روایت شده است: وقتی که سلام نماز را دادی، سه بار دستانت را برای تکبیر بالا ببر.(1) «ابن بابویه» به سند معتبر از امام صادق علیه السلام روایت کرده است که مفضّل بن عمر از آن حضرت پرسید: به چه علّت نمازگزار، پس از سلام همراه با بالا آوردن دست، سه مرتبه تکبیر می گوید؟ فرمود:

وقتی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله مکّه را فتح کرد، با اصحابش کنار حجرالاسود، نماز گزارد؛ وقتی سلام نماز را گفت، سه بار دستش را بالا آورد و تکبیر گفت و آنگاه گفت:

لا اِلهَ اِلَّا اَللَّهُ، وَحْدَهُ وَحْدَهُ [وَحْدَهُ] ،

معبودی جز خدا نیست، یگانه یگانه [یگانه است]،

اَنْجَزَ وَعْدَهُ،

به وعده اش وفا نمود

وَ نَصَرَ عَبْدَهُ،

و بنده اش را یاری کرد

وَ اعَزَّجُنْدَهُ،

و سپاهش را عزّت و قدرت بخشید،

وَ غَلَبَ الْاحْزابَ وَحْدَهُ،

و به تنهایی بر همه گروه ها غلبه نموده،

فَلَهُ الْمُلْکُ وَ لَهُ اَلْحَمْدُ،

پس فرمانروایی و ستایش مخصوص اوست،

یُحْیی وَ یُمیتُ،

زنده کرده و می میراند

وَ یُمیتُ وَ یُحْیی

و می میراند و زنده می کند

وَ هُوَ عَلیٰ کُلِّ شَیْ ءٍ قَدیرٌ.

و او بر هر چیز تواناست.

آنگاه به یارانش رو کرد و فرمود این تکبیر و این ذکر را پس از هر نماز واجب بگویید و آن را ترک نکنید، سپس فرمود: هر کس بعد از سلام نماز، چنین کند و این دعا را بخواند، شکر خداوند را برای تقویت اسلام و لشکر اسلام ادا کرده است.(2) «شیخ طوسی» در کتاب «مصباح المتهجّد» این جملات را کاملتر نقل کرده است:

لا اِلهَ اِلَّا اَللَّهُ

معبودی جز خدا نیست

الهاً واحِداً

معبودی که یگانه است

وَ نَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ،

و ما در برابرش تسلیمیم،

لا اِلهَ اِلَّا اَللَّهُ

معبودی جز خدا نیست

وَ لا نَعْبُدُ اِلَّا اَیَّاهُ،

و جز او را نمی پرستیم،

مُخْلِصینَ لَهُ الدّینَ

دینمان را برای او خالص کرده ایم

وَ لَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ،

اگر چه مشرکان نپسندند،

لا اِلهَ اِلَّا اَللَّهُ

معبودی جز خدا نیست

رَبُّنا وَ رَبُّ آبائِنَا الْاوَّلینَ،

که پروردگار ما و پدران پیشین ماست،

لاإلهَ إلَّااَللَّهُ وَحْدَهُ وَحْدَهُ وَحْدَهُ،

معبودی جز خدا نیست یگانه یگانه یگانه است،

اَنْجَزَ وَعْدَهُ،

به وعده اش وفا نمود

وَنَصَرَ عَبْدَهُ،

و بنده اش را یاری کرد

وَ اعَزَّ جُنْدَهُ،

و سپاهش را عزت و قدرت بخشید

وَهَزَمَ الْأَحْزابَ وَحْدَهُ،

و به تنهایی همه گروه ها را شکست داد،

فَلَهُ الْمُلْکُ وَلَهُ اَلْحَمْدُ،

پس فرمانروایی و ستایش مخصوص اوست،

یُحْیی وَیُمیتُ، وَیُمیتُ

زنده کرده و می میراند و می میراند

ص :1020


1- بحارالانوار، جلد 83، صفحه 22، حدیث 22.
2- علل الشرایع، جلد 2، صفحه 360، حدیث 1.

وَیُحْیی وَ هُوَ حَیٌّ لا یَمُوتُ،

و زنده می کند و او زنده ای است که (هرگز) نمی میرد،

بِیَدِهِ الْخَیْرُ وَ هُوَ عَلیٰ

نیکی به دست اوست

کُلِّ شَیْ ءٍ قَدیرٌ.(1)

و او بر هر چیز تواناست.

2- به سند صحیح از امام صادق علیه السلام روایت شده است که آن حضرت وقتی از نماز فارغ می شد دستش را بالای سرش می برد (و دعا می کرد).(2) 3- تسبیح حضرت فاطمه زهرا علیها السلام که روایات فراوانی در فضیلت آن وارد شده است:

امام صادق علیه السلام فرمود: «ما همان گونه که کودکانمان را به نماز امر می کنیم، به تسبیح حضرت زهرا علیها السلام نیز دستور می دهیم؛ آن را ترک مکن که هر کس بر آن مداومت ورزد، از سعادت محروم نخواهد شد».(3) در روایات معتبر وارد شده است که مراد از «ذکر کثیر» در آیه «

یا أَیُّهَا اَلَّذِینَ آمَنُوا اذْکُرُوا اللَّهَ ذِکْراً کَثِیراً»(4)

همین تسبیح است و هر کس بر آن مداومت نماید خدا را بسیار یاد کرده و به این آیه عمل کرده است.(5) به سند معتبر از امام باقر علیه السلام روایت شده است: «هر کس تسبیح حضرت زهرا علیها السلام را بگوید و پس از آن استغفار کند، خداوند او را بیامرزد و این تسبیح هرچند بر زبان صد تاست ولی در میزان عمل، هزار تا به حساب می آید و شیطان را از انسان می راند و خدای رحمان را خشنود می سازد».(6) در روایت معتبر دیگری از امام صادق علیه السلام آمده است که: «تسبیح حضرت فاطمه زهرا علیها السلام پس از هر فریضه، برای من از هزار رکعت در هر روز محبوبتر است».(7)

کیفیّت تسبیح حضرت فاطمه زهرا علیها السلام:

روایات درباره چگونگی این تسبیح کمی تفاوت دارد، ولی آنچه مشهورتر و روشن تر است، بدین گونه است:

سی و چهار مرتبه

اللَّه اکبر

سی و سه مرتبه

الحمد للَّه

سی و سه مرتبه

سبحان اللَّه

ص :1021


1- مصباح المتهجّد، صفحه 50 و بحارالانوار، جلد 83، صفحه 43، حدیث 54( با مقداری تفاوت).
2- فقیه، جلد 1، صفحه 325، حدیث 952.
3- امالى صدوق، صفحه 579، حدیث 16 و بحارالانوار، جلد 82، صفحه 328، حدیث 3.
4- سوره احزاب، آیه 41.
5- معانی الاخبار، صفحه 193، حدیث 5 و بحارالانوار، جلد 82، صفحه 335، حدیث 22.
6- ثواب الاعمال، صفحه 163 و بحارالانوار، جلد 82، صفحه 332، حدیث 10.
7- ثواب الاعمال، صفحه 163 و بحارالانوار، جلد 82، صفحه 331، حدیث 9.

همچنین سنّت است که پس از تسبیحات حضرت زهرا علیها السلام یکبار لا اِلٰه الّا اللَّه گفته شود،(1) و بهتر است با تسبیحی که از تربت امام حسین علیه السلام است این اذکار را بگوید.

از امام صادق علیه السلام روایت شده است: «تسبیح امام حسین علیه السلام در دست انسان ذکر و تسبیح می گوید، بدون آن که آدمی تسبیح و ذکری بر زبان جاری سازد».(2) در روایتی آمده است، حضرت زهرا علیها السلام پیش از شهادت حمزه علیه السلام با رشته ای از پشم تاَبیٰده که گره زده بود، تسبیح می گفت؛ پس از شهادت حمزه علیه السلام از تربت آن شهید، تسبیح ساخته و ذکر می گفتند که مردم نیز چنین کردند. پس از شهادت امام حسین علیه السلام سنّت شد که از تربت آن حضرت تسبیح بسازند و با آن ذکر بگویند.(3) از امام صادق علیه السلام روایت شده است که: «هر کس با تربت امام حسین علیه السلام یکبار استغفار کند، خداوند برای او هفتاد بار می نویسد».(4) 4- مرحوم «کلینی» به سند معتبر از امام باقر علیه السلام روایت کرده است که آن حضرت فرمود: «کسی که بعد از نماز واجب و پیش از آن که پاهایش را (از حالت نمازگزار) برگرداند سه بار این دعا را بخواند، خداوند گناهانش را بیامرزد، هرچند فراوان باشد»:

اَسْتَغْفِرُ اللَّهَ اَلَذی لا اِلهَ اِلَّا هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ،

از خدایی که معبودی جز او زنده و جاودان نیست آمرزش می طلبم،

ذُو الْجَلالِ وَ الْإِکْرامِ،

صاحب جلال و بزرگواری است

وَاَتُوبُ الَیْهِ.(5)

و به درگاه او توبه می کنم.

و برابر روایت دیگر: «هر کس این کلمات را در هر روز بخواند و با آن استغفار کند، خداوند گناهان فراوانی از او را بیامرزد».(6) 5- مرحوم «شیخ کلینی» از امام صادق علیه السلام روایت کرده است که بعد از هر نماز فریضه، این دعا را ترک مکن:

اُعیذُ نَفْسی وَما رَزَقَنی رَبّی بِاَللَّهِ الْواحِدِ الصَّمَدِ

خود و آنچه پروردگارم به من روزی کرده

اَلَذی لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ،

به خداوند یگانه بی نیازی که نزاده و زاده نشده

ص :1022


1- دعائم الاسلام، جلد 1، صفحه 168.
2- مکارم الاخلاق، صفحه 281 و بحارالانوار، جلد 82، صفحه 333، حدیث 16.
3- همان مدرک( با تلخیص).
4- بحارالانوار، جلد 82، صفحه 334، حدیث 18.
5- کافی، جلد 2، صفحه 521، حدیث 1.
6- بحارالانوار، جلد 83، صفحه 5، حدیث 5.

وَلَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً اَحَدٌ،

و برای او هیچگاه شبیه و مانندی نبوده می سپارم،

وَ اُعیذُ نَفْسی وَما رَزَقَنی رَبّی

و خود و آنچه پروردگارم به من روزی کرده

بِرَبِّ الْفَلَقِ، مِنْ

به پروردگار سپیده دم می سپارم، از

شَرِّ ما خَلَقَ،

شر تمام آنچه آفریده

وَمِنْ شِرِّ غاسِقٍ اِذٰا وَقَبَ،

و از شر هر موجود شرور هنگامی که شبانه وارد می شود

وَمِنْ شَرِّ النَّفَّاثاتِ فِی الْعُقَدِ،

و از شرّ آنها که با افسون در گره ها می دمند (و هر تصمیمی را سست می کنند)

وَمِنْ شَرِّ حاسِدٍ اِذٰا حَسَدَ،

و از شرّ هر حسود هنگامی که حسد می ورزد

وَ اُعیذُ نَفْسی وَما رَزَقَنی رَبّی بِرَبِّ النَّاسِ،

خود و آنچه پروردگارم به من روزی کرده به پروردگار مردم،

مَلِکِ النَّاسِ،

به مالک و حاکم مردم،

اِلهِ النَّاسِ،

به (خدا و) معبود مردم می سپارم

مِنْ شَرِّ الْوَسْواسِ الْخَنَّاسِ،

از شرّ وسوسه گر پنهان کار

اَلَذی یُوَسْوِسُ فی صُدُورِ النَّاسِ،

که درون سینه انسانها وسوسه می کند،

مِنَ الْجِنَّةِ وَالنَّاسِ.(1)

خواه از جن باشد یا انسان.

***

6- مرحوم «کلینی» به سند معتبر از «علی بن مهزیار» روایت کرده است که امام هادی علیه السلام به کسی که تقاضا کرد حضرت دعایی را به او بیاموزد که پس از هر نماز بخواند تا خداوند خیر دنیا و آخرت را به وی عنایت فرماید؛ چنین نوشت:

اَعُوذُ بِوَجْهِکَ الْکَریمِ،

به ذات بزرگوار و عزّتت که جاودان است

وَعِزَّتِکَ اَلَّتی لا تُرامُ،

و تواناییت که چیزی از آن سرپیچی نکند

وَقُدْرَتِکَ اَلَّتی لا یَمْتَنِعُ مِنْها شَیْ ءٌ،

مِنْ شَرِّ الدُّنْیا وَالْآخِرَةِ،در برخی روایات در پناه می برم،

از شرّ دنیا و آخرت

وَمِنْ شَرِّ الْأَوْجاعِ کُلِّها.(2) و

و از شرّ همه دردها.

آخر دعا، اضافه شده است:

وَ مِنْ شَرِّ کُلِّ دابَّةٍ أَنْتَ آخِذٌ بِناصِیَتِها،

و از شرّ هر جنبنده ای که در اختیار توست،

إنَّ رَبِّی عَلیٰ

که به راستی پروردگارم بر

صِراطٍ مُسْتَقیمٍ،

راه راست است

وَلٰا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ اِلَّا بِاَللَّهِ الْعَلِیِّ اَلْعَظیمِ.(3)

و پناهگاه و نیرویی جز از سوی خدای بلند مرتبه و با عظمت نیست.

7- «شیخ کلینی» و «شیخ صدوق»- علیهما الرّحمة- از امام باقر و امام صادق علیهما السلام نقل کرده اند که

ص :1023


1- کافی، جلد 3، صفحه 346، حدیث 27.
2- همان مدرک، حدیث 28.
3- مصباح المتهجّد، صفحه 51.

کمترین دعایی که بعد از نماز واجب می توانی بخوانی این است که بگویی:

اَللَّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ مِنْ کُلِّ خَیْرٍ احاطَ بِهِ عِلْمُکَ،

خدایا از تو می خواهم از هر نیکی که علمت به آن احاطه دارد

وَاَعُوذُ بِکَ مِنْ کُلِّ شَرٍّ احاطَ بِهِ عِلْمُکَ،

و از هر بدی که علمت به آن احاطه دارد به تو پناه می برم،

اَللَّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ عافِیَتَکَ فی اُمُوری کُلِّها،

خدایا در تمام کارهاییم از تو عافیت می طلبم

وَاَعُوذُ بِکَ

و از رسوایی

مِنْ خِزْیِ الدُّنْیا وَعَذابِ الْأخِرَةِ.(1)

دنیا و عذاب آخرت به تو پناه می برم.

8- مطابق روایتی از امام صادق علیه السلام مستحب است که پس از نماز بخوانی:

اَللَّهُمَّ اعْتِقْنِی مِنَ النَّارِ،

خدایا مرا از آتش رهایی بخش

وَ اَدْخِلْنِی الْجَنَّةَ،

و در بهشت داخل کن

وَزَوِّجْنِی مِنَ الْحُورِ الْعینَ.(2)

و از حورالعین به همسریم در آور.

9- امام صادق علیه السلام فرمود: هر کس این دعا را بعد از هر نماز واجب بخواند خودش، خانه اش، مالش و فرزندانش محفوظ خواهند بود:

اَجیرُ نَفْسی وَ مالى وَ وُلْدی

خود و مال و فرزند

وَ اَهْلی وَ داری

و خانواده و خانه ام

وَ کُلَّ ما هُوَ مِنّی بِاَللَّهِ

و هر آنچه از من است به خدای

الْواحِدِ الْأَحَدِ الصَّمَدِ،

یگانه یکتای بی نیاز می سپارم،

اَلَذی لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ،

که نزاده و زاده نشده

وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً اَحَدٌ،

و برای او هیچگاه شبیه و مانندی نبوده است،

وَاجیرُ نَفْسی وَ مالى وَوُلْدی

و خود و مال و فرزندم

وَ کُلَّ ما هُوَ مِنّی بِرَبِّ الْفَلَقِ

و هر آنچه از آن من است به پروردگار سپیده دم می سپارم،

مِنْ شَرِّ ماخَلَقَ،

از شر تمام آنچه آفریده

وَ مِنْ شَرِّ غاسِقٍ اِذٰا وَقَبَ،

و از شر هر موجود شرور،

وَ مِنْ شَرِّ النَّفَّاثاتِ فِی الْعُقَدِ،

هنگامی که شبانه وارد می شود، و از شرّ آنها که با افسون در گره ها می دمند (و هر تصمیمی را سست می کنند)

وَ مِنْ شَرِّحاسِدٍ اِذٰا حَسَدَ،

و از شرّهر حسود هنگامی که حسد می ورزد،

وَ اَجیرُ نَفْسی وَ مالى وَ وُلْدی

و خود و مال و فرزندم

وَکُلَّ ما هُوَ مِنّی بِرَبِ النَّاسِ،

و هر آنچه از آن من است به پروردگار

ص :1024


1- کافی، جلد 3، صفحه 343، حدیث 16.( برابر روایت شیخ صدوق ابتدای دعا، این جمله را اضافه دارد: اللَّهمّ صلّ علی محمّد و آل محمّد، فقیه، جلد 1، صفحه 323، حدیث 948).
2- همان مدرک، صفحه 344، حدیث 22.

مَلِکِ النَّاسِ، اِلهِ النَّاسِ،

مردم، به مالک و حاکم مردم،

مِنْ شَرِّالْوَسْواسِ الْخَنَّاسِ،

به (خدا و) معبود مردم می سپارم،

اَلَذی یُوَسْوِسُ فی صُدُورِ النَّاسِ،

از شرّ وسوسه گر پنهان کار که درون سینه انسانها وسوسه می کند

مِنَ الْجِنَّةِ وَ النَّاسِ،

خواه از جن باشد یا انسان،

وَ اَجیرُ نَفْسی وَ مالى وَوُلْدی

و خود و مال و فرزند

وَکُلَّ ما هُوَ مِنّی بِاَللَّهِ لا اِلهَ اِلَّا هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ،

و هر آنچه از من است به خدا می سپارم که هیچ معبودی نیست جز خداوند یگانه جاودان،

لا تَاْخُذُهُ سِنَةٌ وَلٰانَوْمٌ،

هیچگاه خواب سبک و سنگینی او را فرا نمی گیرد،

لَهُ ما فِی السَّمَواتِ وَ ما فِی الْارْضِ،

آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است از آن اوست،

مَنْ ذَا اَلَذی یَشْفَعُ عِنْدَهُ اِلَّا بِاذْنِهِ،

کیست که در نزد او جز به فرمان او شفاعت کند؟!

یَعْلَمُ ما بَیْنَ ایْدیهِمْ وَما خَلْفَهُمْ،

آنچه در پیش روی آنها بندگان و پشت سرشان است می داند،

وَلٰایُحیطُونَ بِشَیْ ءٍ مِنْ عِلْمِهِ اِلَّا بِمٰاشاءَ،

و کسی از علم او آگاه نمی گردد جز به مقداری که او بخواهد،

وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّمَواتِ وَالْأرْضَ،

تخت (حکومت) او آسمانها و زمین را در برگرفته و نگاهداری آن دو،

وَلٰایَؤُودُهُ حِفْظُهُما وَهُوَ الْعَلِیُّ الْعَظیم.(1)

او را خسته نمی کند و بلندی مقام و عظمت از آن اوست.

***

10- خواندن بعضی از سوره ها وآیات: مستحب است پس از نماز، سوره حمد و آیةالکرسی را بخواند.

و آیه شهادت را؛ یعنی:

شَهِدَ اَللَّهُ انَّهُ لا اِلهَ اِلَّا هُوَ،

خداوند گواهی می دهد که معبودی جز او نیست

وَالْمَلائِکَةُ وَاولُوا الْعِلْمِ،

و فرشتگان و صاحبان دانش (هر کدام به گونه ای بر این مطلب) گواهی می دهند

قآئِماً بِالْقِسْطِ،

در حالىکه (خداوند) قیام به عدالت دارد

لا اِلهَ اِلَّا هُوَ الْعَزیزُ الْحَکیمُ،

معبودی جز او نیست که هم توانا و هم حکیم است،

اِنَّ الدّینَ عِنْدَ اَللَّهِ الْإِسْلامُ،

دین در نزد خدا اسلام (و تسلیم بودن در برابر حق) است

وَمَا اخْتَلَفَ اَلَّذینَ اوتُوا الْکِتابَ

وکسانی که کتاب آسمانی به آنها داده شده اختلافی (در آن) ایجاد نکردند

اِلَّا مِنْ بَعْدِ مآ جآئَهُمُ الْعِلْمُ بَغْیاً بَیْنَهُمْ،

مگر بعد از آگاهی و علم، آن هم به خاطر ظلم و ستم در میان خود

وَمَنْ یَکْفُرْ بایاتِ اَللَّهِ،

و هرکس به آیات خدا کفر ورزد (خدا به حساب او می رسد زیرا)

فَانَّ اللَّهَ سَریعُ الْحِسابِ.(2)

خداوند سریع الحساب است،

و همچنین آیه مُلک یعنی:

قُلِ اَللَّهُمَ مالِکَ الْمُلْکِ،

ای مالک حکومتها،

تُؤْتِی الْمُلْکَ مَنْ تَشآءُ،

به هر که بخواهی حکومت می بخشی

وَتَنْزِعُ الْمُلْکَ مِمَّنْ تَشآءُ،

و از هرکس که بخواهی حکومت را می گیری،

وَتُعِزُّ مَنْ تَشآءُ،

هرکس را بخواهی عزّت می دهی

ص :1025


1- کافی، جلد 2، صفحه 549، حدیث 8.
2- سوره آل عمران، آیه 18 و 19.

وَتُذِلُّ مَنْ تَشآءُ،

و هر که را بخواهی خوار می کنی،

بِیَدِکَ الْخَیْرُ،

تمام خوبیها به دست توست

اِنَّکَ عَلیٰ کُلِّ شَیْ ءٍ قَدیرٌ،

و بر هر چیز قادری،

تُولِجُ اللَّیْلَ فِی النَّهارِ،

شب رادر روز داخل می کنی

وَتُولِجُ النَّهارَ فِی اللَّیْلِ،

و روز را در شب،

وَتُخْرِجُ الْحَیَّ مِنَ الْمَیِّتِ،

و زنده از مرده بیرون می آوری

وَتُخْرِجُ الْمَیِّتَ مِنَ الْحَیِّ،

و مرده را از زنده

وَتَرْزُقُ مَنْ تَشآءُ بِغَیْرِ حِسابٍ.(1)

و به هرکس بخواهی بدون حساب روزی می بخشی.

مطابق روایتی از امام صادق علیه السلام این آیات آثار مهمّی در بخشودگی گناهان و جلب رحمت اِلهی دارد.(2) «شیخ طوسی» در «مصباح المتهجّد»(3) پس از نقل آن آیات، آیات ذیل را نیز اضافه می کند:

الف) آیات 54 تا 56 سوره اعراف، که به «آیه سَخره» معروف است:

انَّ رَبَّکُمُ اَللَّهُ

پروردگار شما،

اَلَّذِی خَلَقَ السَّمواتِ وَ الْأرْضَ فی سِتَّةِ اَیَّامٍ

خداوندی است که آسمانها و زمین را در شش روز [شش دوران ]آفرید

ثُمَّ اسْتَوی عَلَی الْعَرْشِ،

سپس به تدبیرجهان هستی پرداخت؛

یُغشِی اللَّیْلَ النَّهارَ،

با (پرده تاریک) شب، روز را می پوشاند

یَطْلُبُهُ حَثیثاً،

و شب به دنبال روز به سرعت در حرکت است

وَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَوَالنُّجُومَ

و خورشید و ماه و ستارگان

مُسَخَّراتٍ بِاَمْرِهِ،

را آفرید که مسخّر فرمان او هستند،

أَلا لَهُ الْخَلْقُ وَالْأَمْرُ،

آگاه باشید که آفرینش و تدبیر (جهان) از آن او (و به فرمان او) است،

تَبارَکَ اَللَّهُ رَبُّ الْعالَمینَ

پربرکت (و زوال ناپذیر) است خداوندی که پروردگار جهانیان است،

اُدْعُوا رَبَّکُمْ تَضَرُّعاً وَ خُفْیَةً،

پروردگار خود را (آشکارا) از روی تضرّع و در پنهانی بخوانید (و از تجاوز دست بردارید که)

انَّهُ لا یُحِبُّ الْمُعْتَدینَ*

او متجاوزان را دوست نمی دارد

وَ لا تُفْسِدُوافِی الْأرْضِ بَعْدَ اصْلاحِها

ودر زمین پس از اصلاح آن فساد نکنید

وَ ادْعُوهُ خَوْفاً وَ طَمَعاً

و او را با بیم و امید بخوانید (و نیکی کنید)

اِنَّ رَحْمَةَ اَللَّهِ قَریبٌ مِنَ الْمُحْسِنینَ.

زیرا رحمت خدا به نیکوکاران نزدیک است.

ب) سه مرتبه این آیات را بخواند:

سُبْحانَ رَبِّکَ رَبِّ الْعِزَّةِ عَمَّا یَصِفُونَ*

منزّه است پروردگار تو، پروردگار عزت (و قدرت) از آنچه آنان توصیف می کنند،

وَسَلامٌ عَلَی الْمُرْسَلینَ*

و سلام بر رسولان،

ص :1026


1- سوره آل عمران، آیه 26 و 27.
2- کافی، جلد 2، صفحه 620، حدیث 2.
3- مصباح المتهجّد، صفحه 52.

وَاَلْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ.(1)

وحمد و سپاس مخصوص خداوندی است که پروردگار جهانیان است.

درباره فضیلت قرائت آیةالکرسی پس از نماز، روایتی از رسول خدا صلی الله علیه و آله آمده است که آن حضرت به علی علیه السلام فرمود: «ای علی، خواندن آیةالکرسی را پس از هر نماز واجب ترک مکن چراکه جز پیامبر یا صدّیق و یا شهید، بر خواندنش مراقبت نمی ورزد».(2) در روایت دیگری آمده است: «هر کس پس از هر نماز، آیةالکرسی را بخواند، نمازش قبول می شود و در امان پروردگار و تحت حمایت او خواهد بود».(3) 11- «شیخ صدوق» رحمه الله و دیگران، به سندهای معتبر از امام محمّد باقر علیه السلام روایت کرده اند که: مردی به نام شیبه هُذُلی، به محضر رسول خدا صلی الله علیه و آله آمد (و با ناراحتی) عرض کرد: یا رسول اللَّه، من پیر و ناتوان شده ام و نمی توانم اعمالى که پیش از این، از نمازها و روزه ها و حج و جهاد را انجام می دادم، به جای آورم، کلماَتی به من بیاموز که خداوند مرا به آنها سود دهد، و در عین حال سبک و آسان باشد. پیامبر فرمود: بار دیگر سخنت را تکرار کن! او نیز این سخن را تکرار کرد.

پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: به خاطر این سخنت، درخت ها و کلوخ هایی که بر گردت بودند، بر تو گریستند؛ آنگاه فرمود: پس از هر نماز صبح ده بار بگو:

سُبْحانَ اَللَّهِ اَلْعَظیمِ وَ بِحَمْدِهِ،

پاک و منزّه است خداوند با عظمت و او را سپاس می گویم

وَ لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إلَّابِاَللَّهِ الْعَلِیِّ اَلْعَظیمِ.

و پناهگاه و نیرویی جز از سوی خدای بلند مرتبه و با عظمت نیست.

با خواندن این دعا، خداوند تو را از بیماری های مختلف حفظ خواهد کرد. شیبه گفت: اینها برای دنیایم، برای آخرتم نیز چیزی بفرما! رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: پس از هر نمازی می گویی:

اَللَّهُمَّ اهْدِنی مِنْ عِنْدِکَ،

خدایا مرا از نزد خود هدایت فرما

وَ اَفِضْ عَلَیَّ مِنْ فَضْلِکَ،

و از لطف و کرمت بر من فرو ریز

وَ اَنْشُرْ عَلَیَّ مِنْ رَحْمَتِکَ،

و رحمتت را برمن بگستران

وَ اَنْزِلْ عَلَیَّ مِنْ بَرَکاتِکَ.

و برکاتت را بر من نازل کن.

آنگاه فرمود: هر کس بر این دعا مداومت ورزد و تا وقت مردن عمداً آن را ترک نکند، وقتی که به

ص :1027


1- سوره صافّات، آیه 180- 182.
2- قرب الاسناد، صفحه 56 و بحارالانوار، جلد 83، صفحه 24، حدیث 24.
3- مستدرک الوسائل، جلد 5، صفحه 68، حدیث 5377.

محشر وارد شود، درهای بهشت برای او گشوده شود تا از هر دری که بخواهد وارد بهشت گردد.(1)

12- ذکر تسبیحات اربعه:

مرحوم «شیخ طوسی» و دیگران به سندهای صحیح از امام صادق علیه السلام نقل کرده اند که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله روزی به اصحاب خویش فرمود: «هر کس از شما پس از نماز سی مرتبه بگوید:

سُبْحانَ اَللَّهِ وَ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لا اِلهَ اِلَّا اَللَّهُ وَ اَللَّهُ اکْبَرُ. از وی دفع می شود سوختن، پاک و منزّه است خدا و حمد و سپاس مخصوص خداوند است و معبودی جز خدا نیست و خدا بزرگتر (از هر چیز) است.

غرق شدن، فرود آمدن خانه، افتادن در چاه، حمله درندگان، مرگ های سوء و هر بلای دیگری که در آن روز از آسمان فرود آید».(2) در روایت دیگری از امام صادق علیه السلام آمده است: کسی که پس از هر نماز، پیش از آن که حرکت کند، چهل مرتبه بگوید:

سُبْحانَ اَللَّهِ وَ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ، وَ لا اِلهَ إلَّااَللَّهُ وَ اَللَّهُ اکْبَرُ.

پاک و منزّه است خدا و حمد و سپاس مخصوص خداوند است و معبودی جز خدا نیست و خدا بزرگتر (از هر چیز) است.

سپس ازخدا حاجتی را بطلبد، خداوند آن را برآورده سازد.(3) در روایتی دیگر، از همان حضرت علیه السلام نقل شده است که: هر کس پس از نماز واجب، سی مرتبه «سبحان اللَّه» بگوید، گناهان او بخشوده می شود.(4)

***

13- مرحوم «کلینی» به سند صحیح از امام صادق علیه السلام روایت کرده است که: هر کس پس از نماز فریضه، سه بار بگوید: یا مَنْ یَفْعَلُ ما یَشاءُ، وَ لا یَفْعَلُ ما یَشاءُ اَحَدٌ غَیْرُهُ.

ای کسی که هر چه بخواهی انجام می دهی و کسی جز تو نمی تواند هر چه بخواهد انجام دهد.

سپس از خداوند چیزی بخواهد، حاجتش روا شود.(5)

ص :1028


1- ثواب الاعمال، صفحه 159 و بحارالانوار، جلد 83، صفحه 19.
2- تهذیب، جلد 2، صفحه 107، حدیث 174.
3- امالى صدوق، صفحه 182، حدیث 11 و بحارالانوار، جلد 83، صفحه 21، حدیث 19.
4- امالى صدوق، صفحه 271، حدیث 6 و بحارالانوار، جلد 83، صفحه 21، حدیث 19.
5- کافی، جلد 2، صفحه 549، حدیث 9.

14- به سند موثّق از امام صادق علیه السلام روایت شده است: هر کس بعد از نماز، قبل از آن که زانوانش را حرکت دهد و برخیزد، ده مرتبه این ذکر را بگوید گناهان زیادی از او بخشوده و حسنات زیادی در نامه عمل او نوشته می شود:

اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلَّا اَللَّهُ،

گواهی می دهم که معبودی جز خدا نیست

وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ، الهاً

یگانه است و شریکی ندارد معبود

واحِداً اَحَداً صَمَداً،

یگانه یکتای بی نیاز

لَمْ یَتَّخِذْ صاحِبَةً وَ لا وَلَداً.(1)

که همسر و فرزندی اختیار نکرده است.

برای این ذکر، فضیلت فراوانی ذکر شده است، مخصوصاً پس از نماز صبح، و نماز عشا و هنگام طلوع و غروب آفتاب.(2)

15- مرحوم «شیخ کلینی» و «شیخ صدوق» و دیگران به سندهای صحیح از امام صادق علیه السلام روایت کرده اند که: جبرئیل علیه السلام در زندان نزد حضرت یوسف علیه السلام آمد و به او گفت بعد از هرنماز بگو:

اَللَّهُمَّ اجْعَلْ لی فَرَجاً وَ مَخْرَجاً،

خدایا گشایش و محلّ خروجی برایم قرار ده

وَ ارْزُقْنی مِنْ حَیْثُ أَحْتَسِبُ،

و از جایی که می دانم

وَ مِنْ حَیْثُ لا احْتَسِبُ.(3)

و نمی دانم روزیم ده.

16- در روایتی از پیامبر صلی الله علیه و آله نقل شده است که فرمود: هر کس می خواهد که خداوند او را در قیامت بر اعمال بدش مطّلع نسازد و دیوان گناهانش را نگشاید، بعد از هرنماز این دعا را بخواند:

اَللَّهُمَّ اِنَّ مَغْفِرَتَکَ ارْجی مِنْ عَمَلی

خدایا براستی آمرزشت امیدوار کننده تر از عمل من است،

وَ اَنَّ رَحْمَتَکَ اَوْسَعُ مِنْ ذَنْبی اَللَّهُمَ

و لطف و رحمتت گسترده تر از گناه من است، خدایا

اِنْ کانَ ذَنْبی عِنْدَکَ عَظیماً،

اگر گناهم نزد تو بزرگ است،

فَعَفْوُکَ اَعْظَمُ مِنْ ذَنْبی

ولی عفو تو بزرگتر از گناه من است،

اَللَّهُمَّ اَنْ لَمْ اَکُنْ اهْلًا اَنْ تَرْحَمَنی ،

خدایا اگر من شایسته ترحّم تو نیستم،

ص :1029


1- محاسن، جلد 1، صفحه 51، حدیث 73 و بحارالانوار، جلد 83، صفحه 27، حدیث 30.
2- مفاَتیح الجنان، فصل تعقیبات مشترکه.
3- کافی، جلد 2، صفحه 549، حدیث 7 و فقیه، جلد 1، صفحه 324، حدیث 950.

فَرَحْمَتُکَ اَهْلٌ اَنْ تَبْلُغَنی وَ تَسَعَنی

ولی رحمت تو شایسته آن است که به من رسد و مرا در برگیرد،

لِأَنَّها وَسِعَتْ کُلَ شَیْ ءٍ،

زیرا رحمت تو همه چیز را فرا گرفته است،

بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ.(1)

به حق رحمتت ای مهربان ترین مهربانان.

***

17- علّامه مجلسی از مرحوم «کفعمی» نقل کرده است: شخصی خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله آمد، و از بیماری و تنگدستی و فقر، شکایت کرد. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به او فرمود: پس از هر نماز واجب بخوان:

تَوَکَّلْتُ عَلَی الْحَیِّ اَلَذی لا یَمُوتُ،

بر زنده ای که هرگز نمی میرد توکل نمودم

وَ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ اَلَذی لَمْ یَتَّخِذْ صاحِبَةً

و حمد و سپاس مخصوص خداوندی است که همدم

وَ لا وَلَداً،

و فرزندی اختیار نکرده

وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ شَریکٌ فِی الْمُلْکِ،

و همتایی در فرمانروایی ندارد،

وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ وَلِیٌّ مِنَ الذُّلِ

و ضعف و ذلّتی ندارد که نیازمند حامی و سرپرست باشد و (لذا به خود می گویم)

وَکَبِّرْهُ تَکْبیراً.(2)

او را بسیار بزرگ بشمار.

و مطابق روایت دیگر، آن حضرت فرمود: هیچ گاه سختی و شدّتی به من رو نیاورد، مگر آنکه جبرئیل بر من ظاهر شد و گفت این دعا را بخوان.(3)

***

18- مرحوم «شیخ مفید» در «مقنعه» این دعا را برای تعقیبات همه نمازها، آورده است:

اَللَّهُمَّ اَنْفَعْنا بِالْعِلْمِ،

خدایا ما را به دانش سودمند گردان

وَزَیِّنَّا بِالْحِلْمِ،

و به بردباری زینت ده

وَجَمِّلْنا بِالْعافِیَةِ،

و به سلامتی زیبا گردان

وَکَرِّمْنا بِالتَّقْوی انَ

و به تقوا گرامی دار،

وَلِیِّیَ اَللَّهُ اَلَذی نَزَّلَ الْکِتابَ،

و به راستی سرپرست من خدایی است که کتاب (قرآن) را فرو فرستاد

وَهُوَ یَتَوَلَّی الصَّالِحینَ.(4)

و او صالحان را دوست دارد.

ص :1030


1- بحارالانوار، جلد 83، صفحه 37، حدیث 44.
2- همان مدرک، صفحه 49، حدیث 54.
3- همان مدرک.
4- مقنعه، صفحه 114 و بحارالانوار، جلد 83، صفحه 51، حدیث 55.

19- مرحوم «شیخ صدوق» و «شیخ طوسی» و دیگران با سندهای معتبر از امیر مؤمنان علیه السلام روایت کرده اند که آن حضرت فرمود: هر کس دوست دارد ازدنیا بیرون رود، در حالى که از همه گناهان پاک شده باشد، آن گونه که طلا از ناَخالصی ها پاک می شود، و کسی از او مظلمه ای را بازخواست نکند، پس از نمازهای پنج گانه، دوازده بار سوره ای که اوصاف خدا را بیان می کند بخواند (یعنی سوره توحید را) سپس دستها را به سوی آسمان بگشاید و این دعا را- که خواهد آمد- بخواند؛ آنگاه آن حضرت فرمود: این دعا از رازهای مکنون و پنهانی است که رسول خدا صلی الله علیه و آله آن را به من آموخت و به من دستور داد که آن را به حسن و حسین علیهما السلام نیز بیاموزم:

اَللَّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِاسْمِکَ الْمَکْنُونِ الْمَخْزُونِ،

خدایا به حقّ نام پوشیده و نهان

الطَّاهِرِ الطُّهْرِ الْمُبارَکِ،

و پاک و پاکیزه و مبارکت از تو می خواهم

وَاَسْئَلُکَ بِاسْمِکَ اَلْعَظیمِ،

و به حق نام بزرگ

وَسُلْطانِکَ الْقَدیمِ،

و فرمانروایی دیرینه ات از تو می خواهم،

یا واهِبَ الْعَطایا، یا مُطْلِقَ

ای بخشنده نعمتها، ای آزادکننده

الْأُساری یا فَکَّاکَ الرِّقابِ مِنَ النَّارِ،

اسیران و رهایی بخش انسانها از آتش،

صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَفُکَ

بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست و مرا از

رَقَبَتی مِنَ النَّارِ،

آتش رهایی بخش

وَاخْرِجْنی مِنَ الدُّنْیا آمِناً،

و مرا از دنیا با ایمان خارج کن

وَ اَدْخِلْنِی الْجَنَّةَ سالِماً،

و با سلامتی در بهشت داخل کن،

وَاجْعَلْ دُعآئی اوَّلَهُ فَلاحاً،

و ابتدای دعایم را رستگاری

وَاَوْسَطَهُ نَجاحاً،

و میانش را موفقیّت

وَآخِرَهُ صَلاحاً،

و انتهایش را شایستگی قرار ده

اِنَّکَ اَنْتَ عَلَّامُ الْغُیُوبِ.(1)

که تو براستی دانای نهان هایی.

در حدیث دیگری از امام صادق علیه السلام آمده است: هر کس سوره «توحید» را بعد از هر نماز تلاوت کند، خدا خیر دنیا و آخرت را برای او جمع کرده و خودش و پدر و مادرش را بیامرزد.(2)

***

20- مرحوم «شیخ مفید» در کتاب «امالى» از محمّد بن حنفیه نقل کرده است که: روزی پدرم امیر مؤمنان علیه السلام را در حال طواف دیدم، در همان حال مردی را دید که به پرده های کعبه چنگ زده و دعایی را

ص :1031


1- معانی الاخبار، صفحه 140، حدیث 1 و تهذیب، جلد 2، صفحه 108، حدیث 178.
2- ثواب الاعمال، صفحه 128 و بحارالانوار، جلد 83، صفحه 27، حدیث 29.

می خواند، آن مرد به امیر مؤمنان علیه السلام گفت: این دعا را بعد از هر نماز بخوان، به خدا سوگند هر مؤمنی که این دعا را پس از نماز بخواند، خداوند متعال، گناهان زیادی را از وی بیامرزد.

امام علیه السلام فرمود: من این دعا را می دانم و آن شخص حضرت خضر بود. آن دعا این است:

یا مَنْ لا یَشْغَلُهُ سَمْعٌ عَنْ سَمْعٍ،

ای کسی که شنیدن سخنی از شنیدن دیگر بازش ندارد،

یا مَنْ لا یُغَلِّطُهُ السَّآئِلُونَ،

ای کسی که کثرت نیازمندان او را به اشتباه نیندازد،

وَیا مَنْ لا یُبْرِمُهُ الْحاحُ الْمُلِحّینَ،

و ای کسی که پافشاری اصرار کنندگان او را خسته نکند،

اِذِقْنی بَرْدَ عَفْوِکَ وَمَغْفِرَتِکَ،

لذّت عفو و آمرزشت

وَحَلاوَةَ رَحْمَتِکَ.(1)

و شیرینی رحمتت را به من بچشان.

***

21- مرحوم «دیلمی» در کتاب «اعلام الدین» از ابن عبّاس نقل کرده است که رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:

هر کس سه مرتبه این آیات را بعد از نماز مغرب بخواند، هرچه از ثواب و پاداش که در روز گذشته از او فوت شده است را دریابد و نمازش مورد قبول قرار گیرد و اگر آنها را بعد از هر فریضه و یا نماز مستحب بخواند، برای او ثواب فراوان نوشته می شود، و آیات این است:

فَسُبْحانَ اَللَّهِ حینَ تُمْسُونَ وَحینَ تُصْبِحُونَ*

منزّه است خداوند به هنگام شب و روز،

وَلَهُ اَلْحَمْدُ فِی السَّمواتِ

و حمد و ستایش مخصوص اوست در آسمانها

وَالْأَرْضِ وَعَشِیّاً وَحینَ تُظْهِرُونَ*

و زمین و به هنگام عصر و ظهر،

یُخْرِجُ الْحَیَّ مِنَ الْمَیِّتِ وَیُخْرِجُ

او زنده را از مرده بیرون می آورد

الْمَیِّتَ مِنَ الْحَیِّ وَیُحْیِی الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها،

و مرده را از زنده زمین را پس از مردنش حیات می بخشد

وَکَذلِکَ تُخْرَجُونَ *

و به همین گونه روز قیامت (از گورها) بیرون آورده می شوید،

سُبْحانَ رَبِّکَ رَبِّ الْعِزَّةِ عَمَّا یَصِفُونَ*

منزّه است پروردگار تو، پروردگار عزّت (وقدرت) از آنچه آنان توصیف می کنند،

وَسَلامٌ عَلَی الْمُرْسَلینَ*

و سلام بر رسولان،

وَاَلْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ.(2)،(3)

و حمد و ستایش مخصوص خداوندی است که پروردگار جهانیان است.

ص :1032


1- امالى مفید، صفحه 91، حدیث 8 و بحارالانوار، جلد 83، صفحه 1، حدیث 1.
2- سوره صافات، آیه 180- 182.
3- اعلام الدین، صفحه 352، حدیث 7 و بحارالانوار، جلد 83، صفحه 18، حدیث 16.

22- «شیخ طوسی» در «مصباح المتهجّد» در تعقیبات مشترک این دعا را نقل کرده است:

اَللَّهُمَّ اهْدِنی مِنْ عِنْدِکَ،

خدایا مرا از سوی خود هدایت فرما

وَ اَفِضْ عَلَیَّ مِنْ فَضْلِکَ،

و از لطف و کرمت بر من فرو ریز

وَ اَنْشُرْ عَلَیَّ مِنْ رَحْمَتِکَ،

و رحمتت را بر من بگستران

وَ اَنْزِلْ عَلَیَّ مِنْ بَرَکاتِکَ،

و برکاتت را بر من نازل کن،

سُبْحانَکَ لا اِلهَ اِلَّا اَنْتَ،

پاک و منزّهی تو که معبودی جز تو نیست،

اِغْفِرْ لی ذُنُوبی کُلَّها جَمیعاً،

همه گناهانم را بیامرز،

فَانَّهُ لا یَغْفِرُ الذُّنُوبَ کُلَّها جَمیعاً اِلَّا اَنْتَ،

که کسی جز تو همه گناهان را نیامرزد،

اَللَّهُمَّ اِنّی

خدایا از

اَسْئَلُکَ مِنْ کُلِّ خَیْرٍ احاطَ بِهِ عِلْمُکَ،

هر نیکی که علمت به آن احاطه دارد از تو می خواهم، و

وَ اَعُوذُ بِکَ مِنْ کُلِّ شَرٍّ احاطَ بِهِ عِلْمُکَ،

از هر بدی که علمت به آن احاطه دارد به تو پناه می برم،

اَللَّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ عافِیَتَکَ فی اُمُوری کُلِّها،

خدایا در تمام کارهایم از تو عافیت می طلبم،

وَ اَعُوذُ بِکَ مِنْ خِزْیِ

و از رسوایی در

الدُّنْیا وَعَذابِ الْأخِرَةِ،

دنیا و عذاب آخرت به تو پناه می برم،

وَاَعُوذُ بِوَجْهِکَ الْکَریمِ،

و به ذات بزرگوار

وَ عِزَّتِکَ اَلَّتی لا تُرامُ،

و عزّتت که جاودان است

وَقُدْرَتِکَ اَلَّتی لا یَمْتَنِعُ مِنْها شَیْ ءٌ،

و تواناییت که چیزی از آن سرپیچی نمی کند به تو پناه می برم،

مِنْ شَرِّ الدُّنْیا وَ الْاخِرَةِ، وَ [مِنْ] شَرِّ

و همچنین از شرّ دنیا و آخرت و [از] شرّ

الْاَوْجاعِ کُلِّها،

همه دردها

وَمِنْ شَرِّ کُلِّ دابَّةٍ اَنْتَ اخِذٌ بِناصِیَتِها،

و از شرّ هر جنبنده ای که در اختیار توست،

انَّ رَبّی عَلیٰ

به یقین پروردگارم بر

صِراطٍ مُسْتَقیمٍ،

راه راست است

وَ لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ اِلَّا بِاَللَّهِ الْعَلِیِّ اَلْعَظیمِ،

و پناهگاه و نیرویی جز از سوی خدای بلند مرتبه و با عظمت نیست،

تَوَّکَلْتُ عَلَی الْحَیِّ اَلَذی لا یَمُوتُ،

برزنده ای که هرگز نمی میرد توکل نمودم

وَ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ اَلَذی لَمْ یَتَّخِذْ وَلَداً،

و حمد و سپاس مخصوص خداوندی است که همدم و فرزندی اختیار نکرده

وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ شَریکٌ فِی الْمُلْکِ

و همتایی در فرمانروایی ندارد،

وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ وَلِیٌّ مِنَ الذُّلِّ

و ضعف و ذلّتی ندارد که نیازمند حامی و سرپرستی باشد و (لذا به خود می گویم)

وَ کَبِّرْهُ تَکْبیراً.(1)

او را بسیار بزرگ بشمار.

ص :1033


1- مصباح المتهجّد، صفحه 50 و بحارالانوار، جلد 83، صفحه 44، حدیث 54.

23- «شیخ طوسی» در «مصباح المتهجّد» در تعقیبات نماز آورده است:

سُبْحانَ اَللَّهِ کُلَّما سَبَّحَ اللَّهَ شَیْ ءٌ،

منزّه است خدا هر زمانی که چیزی خدا را تسبیح گوید،

وَ کَمٰا یُحِبُّ اَللَّهُ اَنْ یُسَبَّحَ،

و همان گونه که خدا دوست دارد تسبیح شود

وَ کَمٰا هُوَاَهْلُهُ،

و آن گونه که اوشایسته آن است

وَ کما یَنْبَغی لِکَرَمِ وَجْهِهِ وَ عِزِّ جَلالِهِ،

و آن گونه که سزاوار ذات بزرگوار و عزّت اوست

وَ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ کُلَّما حَمِدَ اللَّهَ شَیْ ءٌ،

و حمد و سپاس مخصوص خداوند است هر زمانی که چیزی خدا را

وَ کَمٰا یُحِبُّ اَللَّهُ اَنْ یُحْمَدَ،

ستایش کند و آن گونه که خدا دوست دارد که ستایش شود

وَکَما هُوَ اَهْلُهُ،

و آن گونه که او شایسته آن است

وَ کَمٰا یَنْبَغی لِکَرَمِ وَجْهِهِ وَ عِزِّ جَلالِهِ،

و آن گونه که سزاوار ذات بزرگوارو عزّت و عظمت اوست،

وَ لا اِلهَ اِلَّا اَللَّهُ کُلَّما هَلَّلَ اللَّهَ شَیْ ءٌ،

و معبودی جز خدا نیست هر زمانی که چیزی خدا را به یکتایی یاد کند

وَکَما یُحِبُّ اَللَّهُ اَنْ یُهَلَّلَ،

و آن گونه که خدا دوست دارد به یکتایی یاد شود

وَ کَمٰا هُوَ اَهْلُهُ،

و آن گونه که او شایسته آن است

وَ کَمٰا یَنْبَغی لِکَرَمِ وَجْهِهِ وَ عِزِّ جَلالِهِ،

و آن گونه که سزاوار ذات بزرگوار و عزّت و عظمت اوست

وَ اَللَّهُ اکْبَرُ کُلَّما کَبَّرَاللَّهَ شَیْ ءٌ،

و خدا بزرگتر است هر زمانی که چیزی خدا را بزرگ شمارد

وَ کَمٰا یُحِبُّ اَللَّهُ اَنْ یُکَبَّرَ،

و آن گونه که خدا دوست دارد که بزرگ داشته شود و

وَ کَمٰا هُوَ اَهْلُهُ،

آن گونه که او شایسته آن است

وَ کَمٰا یَنْبَغی لِکَرَمِ

و آن گونه که سزاوار ذات

وَجْهِهِ وَ عِزِّ جَلالِهِ،

بزرگوار و عزّت و عظمت اوست،

سُبْحانَ اَللَّهِ وَ اَلْحَمْدُ للَّهِ،

پاک و منزّه است خدا و حمد و سپاس مخصوص خداوند است

وَ لا اِلهَ اِلَّا اَللَّهُ وَ اَللَّهُ اکْبَرُ

و معبودی جز خدا نیست و خدا بزرگتر (از هر چیز) است

عَلی کُلِّ نِعْمَةٍ اَنْعَمَ بِها عَلَیَّ،

در برابر هر نعمتی که به من

وَ عَلیٰ کُلِّ اَحَدٍ مِنْ خَلْقِهِ مِمَّنْ کانَ

وبه هر یک از مخلوقاتش داده است، مخلوقاَتی که بوده

اَوْیَکُونُ إِلىٰ یَوْمِ الْقِیمَةِ،

و تا روز قیامت خواهد بود،

اَللهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ اَنْ تُصَلِّیَ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ،

خدایا من از تو می خواهم که بر محمّد و خاندان پاکش درود فرستی

وَ اَسْئَلُکَ مِنْ خَیْرِ ما ارْجُو،

و از بهترین آنچه امید دارم

وَ خَیْرِ ما لا ارْجُو،

و امید ندارم از تو خواهانم

وَ اَعُوذُ بِکَ مِنْ شَرِّ ما اَحْذَرُ،

و از شرّ آنچه می ترسم

وَ مِنْ شَرِّ ما لا اَحْذَرُ.(1)

و نمی ترسم به تو پناه می برم.

ص :1034


1- مصباح المتهجّد، صفحه 52 و بحارالانوار، جلد 83، صفحه 44( با اندکی تفاوت).

24- امیرمؤمنان، علی علیه السلام فرمود: پس از هر نماز می خوانی:

اِلهی هذِهِ صَلاَتی صَلَّیْتُها

ای معبود من این نماز من است که به جا آوردم

لا لِحاجَةٍ مِنْکَ اِلَیْها،

نه به خاطر نیاز تو به آن

وَ لا رَغْبَةٍ مِنْکَ فیها اِلَّا

و نه اشتیاق تو به آن،

تَعْظیماً وَطاعَةً

بلکه به خاطر بزرگداشت

وَاَجابَةً لَکَ إِلىٰ ما اَمَرْتَنی بِهِ،

و بندگی و پذیرش آنچه تو مرا به آن فرمان داده ای،

اِلهی اِنْ کانَ فیها خَلَلٌ اَوْ

ای معبود من اگر در

نَقْصٌ مِنْ رُکُوعِها اَوْ سُجُودِها،

رکوع یا سجود آن عیب یا کمبودی هست

فَلا تُؤاخِذْنی

مرا مؤاخذه نکن

وَ تَفَضَّلْ عَلَیَّ بِالْقَبُولِ وَالْغُفْرانِ،

و با پذیرش آن و آمرزشم، بر من منّت گذار

بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ.(1)

به رحمتت ای مهربان ترین مهربانان.

***

25- همچنین در تعقیبات نماز این دعا را می خوانی، که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله آن را به علی علیه السلام برای تقویت حافظه تعلیم فرمود:

سُبْحانَ مَنْ لایَعْتَدی عَلیٰ اَهْلِ مَمْلَکَتِهِ،

پاک و منزّه است آن کسی که بر کسانی که تحت فرمان اویند ظلم نمی کند،

سُبْحانَ مَنْ لا یَأْخُذُ اَهْلَ

پاک و منزّه است آن کسی که اهل

الْأَرْضِ بِالْوانِ الْعَذابِ،

زمین را با عذابهای گوناگون مجازات نمی کند،

سُبْحانَ الرَّؤُوفِ الرَّحیمِ،

پاک و منزّه است (خدای) پر محبّت و مهربان،

اَللَّهُمَّ اجْعَلْ لی فی قَلْبی نُوراً وَ بَصَراً

خدایا دردلم روشنایی و بینایی

وَ فَهْماً وَعِلْماً، اِنَّکَ عَلیٰ کُلِّ شَیْ ءٍ قَدیرٌ.(2)

و فهم و علم را قرار ده که تو بر هر چیز توانایی.

26- در کتاب «بلدالامین» آمده است که پس از نماز، سه بار بگو:

اُعیذُ نَفْسی وَ دینی وَ اَهْلی وَ مالى

خود و دین و خانواده و دارایی

وَ وُلْدی وَ اخْوانی فی دینی وَ ما

و فرزندان و برادران دینیم و آنچه

ص :1035


1- مصباح کفعمی، صفحه 20 و بحارالانوار، جلد 83، صفحه 38، حدیث 45.
2- فلاح السائل، صفحه 168 و بحارالانوار، جلد 83، صفحه 9، حدیث 8.

رَزَقَنی رَبّی

پروردگارم روزیم نموده

وَ خَواتیم عَمَلی

و عاقبت کارم

وَ مَنْ یَعْنینی اَمْرُهُ،

و آن کسی که سرنوشتش مورد توجّه من است را

بِاَللَّهِ الْواحِدِ الْأَحَدِ

به خدای یگانه یکتای

الصَّمَدِ اَلَذی لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ،

بی نیاز می سپارم که نزاده و زاده نشده

وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً اَحَدٌ،

و برای او هیچگاه شبیه و مانندی نبوده

وَ بِرَبِّ الْفَلَقِ مِنْ

و به پروردگار سپیده دم (می سپارم)

شَرِّ ما خَلَقَ،

از شرّ تمام آنچه آفریده

وَ مِنْ شَرِّ غاسِقٍ اِذٰا وَقَبَ،

و از شرّ هر موجود شرور هنگامی که شبانه وارد می شود

وَ مِنْ شَرِّ النَّفَّاثاتِ فِی الْعُقَدِ،

و از شر آنها که با افسون در گره ها می دمند (و هر تصمیمی را سست می کنند)

وَمِنْ شَرِّ حاسِدٍ اِذٰا حَسَدَ،

و از شرّ هر حسود هنگامی که حسد می ورزد،

وَبِرَبِّ النَّاسِ،

و به پروردگار مردم،

مَلِکِ النَّاسِ،

به مالک و حاکم مردم به (خدا و)

اِلهِ النَّاسِ، مِنْ شَرِّ

معبود مردم (می سپارم) از شرّ

الْوَسْواسِ الْخَنَّاسِ،

وسوسه گر پنهان کار

اَلَذی یُوَسْوِسُ فی صُدُورِ النَّاسِ،

که درون سینه انسانها وسوسه می کند،

مِنَ الْجِنةِ وَالنَّاسِ.(1)

خواه از جن باشد یا انسان.

***

27- «شیخ صدوق» رحمه الله در تعقیبات نماز می گوید: پس از تسبیح حضرت فاطمه علیها السلام بگو:

اَللَّهُمَّ اَنْتَ اَلسَّلامُ،

خدایا تویی سلام

وَ مِنْکَ اَلسَّلامُ،

و از جانب توست سلام

وَ لَکَ اَلسَّلامُ،

و برای توست سلام

وَ اِلَیْکَ یَعُودُ اَلسَّلامُ،

و به سوی تو باز می گردد سلام،

سُبْحانَ رَبِّکَ رَبِّ الْعِزَّةِ عَمَّا یَصِفُونَ،

پاک و منزّه است پروردگار تو پروردگار عزّت از آنچه توصیفش کنند،

وَ سَلامٌ عَلَی الْمُرْسَلینَ، وَ اَلْحَمْدُ

و درود بر همه فرستادگان (خدا)، و حمد و سپاس

للَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ،

مخصوص خداوندی است که پروردگار جهانیان است،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا النَّبِیُّ وَ رَحْمَةُ اَللَّهِ وَ بَرَکاتُهُ، اَلسَّلامُ

سلام بر تو ای پیامبر و رحمت و برکات خدا بر تو باد، سلام

عَلَی الْأَئِمَّةِ الْهادینَ الْمَهْدِیّینَ،

بر امامان هدایت گر هدایت یافته

اَلسَّلامُ عَلیٰ جَمیعِ اَنْبِیآءِ اَللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَمَلائِکَتِهِ،

سلام بر همه پیامبران خدا و فرستادگان

اَلسَّلامُ عَلَیْنا وَ عَلیٰ عِبادِ اَللَّهِ الصَّالِحینَ،

و فرشتگانش، سلام بر ما و بر بندگان شایسته خدا

اَلسَّلامُ عَلیٰ عَلِیٍ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ،

سلام بر علی امیرمؤمنان،

اَلسَّلامُ عَلَی الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ

سلام بر حسن و حسین

سَیِّدَیْ شَبابِ اَهْلِ الْجَنَّةِ اَجْمَعینَ،

آقا و سرور همه جوانان بهشت،

ص :1036


1- بلد الامین، صفحه 12 و بحارالانوار، جلد 83، صفحه 47( با اندکی تفاوت).

اَلسَّلامُ عَلیٰ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ زَیْنِ الْعابِدینَ، اَلسَّلامُ

سلام بر علی بن حسین زینت عابدان، سلام

عَلی مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ باقِرِ عِلْمِ النَّبِیّینَ،

بر محمّد بن علی شکافنده علم پیامبران،

اَلسَّلامُ عَلیٰ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الصَّادِقِ،

سلام بر جعفر بن محمّدصادق،

السَّلام عَلیٰ مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ الْکاظِمِ،

سلام بر موسی بن جعفر کاظم،

اَلسَّلامُ عَلیٰ عَلِیِّ بْنِ مُوسَی الرِّضا،

سلام بر علی بن موسی الرضا،

اَلسَّلامُ عَلیٰ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ الْجَوادِ، اَلسَّلامُ عَلیٰ عَلِیِّ بْنِ

سلام بر محمّد بن علی جواد، سلام بر علی بن

مُحَمَّدٍ الْهادی اَلسَّلامُ عَلَی الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍ الزَّکِیِّ الْعَسْکَرِیِّ، اَلسَّلامُ

محمّد هادی، سلام بر حسن بن علی زکیّ عسگری سلام

عَلَی الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ الْقآئِمِ الْمَهْدِیِّ،

بر حجّة بن حسنِ قائمِ مهدی،

صَلَواتُ اَللَّهِ عَلَیْهِمْ اَجْمَعینَ.

درود خدا بر تمامی ایشان باد.

پس از آن هر حاجتی که داری از خدا طلب کن.(1)

***

28- شیخ «کفعمی» در «مصباح» می گوید: پس از هر نماز می گویی:

رَضیتُ بِاَللَّهِ رَبّاً،

خشنودم به پروردگاری خدا

وبِالْإِسْلامِ دیناً، وَ بِمُحَمَّدٍ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وآلِهِ نَبِیّاً،

و دین اسلام و پیامبری محمّد- که درود خدا بر او و خاندان پاکش باد-

وَبِعَلِیٍّ اِمٰاماً، وَبِالْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ وَ عَلِیٍّ وَ مُحَمَّدٍ وَ جَعْفَرٍ وَ مُوسی

و به امامت علی و امامت حسن و حسین و علی و محمّد و جعفر و موسی

وَعَلِیٍّ وَ مُحَمَّدٍ وَ عَلِیٍّ وَالْحَسَنِ

و علی و محمّد و علی و حسن

وَالْخَلَفِ الصَّالِحِ عَلَیْهِمُ اَلسَّلامُ، اَئِمَّةً

و جانشین شایسته آنان (حضرت مهدی)- که بر آنها درود باد- همان رهبران

وَسادَةً وَقادَةً، بِهِمْ اَتَوَلّی

و بزرگان و پیشوایان دین، آنان را دوست می دارم

وَمِنْ اَعْدآئِهِمْ اتَبَرَّءُ*

و از دشمنانشان بیزاری می جویم

پس از آن سه بار بگو:

اَللَّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ الْعَفْوَ وَالْعافِیَةَ، وَ الْمُعافاةَ فِی الدُّنْیا وَ الْاخِرَةِ.(2)

خدایا عفو و سلامتی و تندرستی در دنیا و آخرت را از تو می طلبم.

ص :1037


1- فقیه، جلد 1، صفحه 322، حدیث 947.
2- مصباح کفعمی، صفحه 25.

29- امام محمّد تقی علیه السلام فرمود: وقتی نماز را به پایان رساندی بگو:

رَضیتُ بِاَللَّهِ رَبّاً،

خشنودم به پروردگاری خدا

وَ بِمُحَمَّدٍ نَبِیّاً، وَ بِالْإِسْلامِ دیناً،

و پیامبری محمّد و دین اسلام

وَ بِالْقُرْآنِ کِتاباً، وَ بِعَلِیٍ

و کتاب قرآن و امامت علی

وَالْحَسَنِ وَالْحُسَیْنِ وَ عَلِیٍّ وَ مُحَمَّدٍ وَ جَعْفَرٍ وَ مُوسی وَ عَلِیٍّ وَ مُحَمَّد

و حسن و حسین و علی و محمّد و جعفر و موسی و علی و محمّد

وَعَلِیٍّ وَالْحَسَنِ وَالْحُجَّةِ اَئِمَّةً،

و علی و حسن و حجّت امامان خود،

اَللَّهُمَّ وَلِیُّکَ الْقائِمُ الحُجَّةُ، فَاحْفَظْهُ مِنْ بَیْنِ

خدایا حضرت حجّت ولیّ قائمت را از

یَدَیْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ،

مقابل و پشت سر

وَ عَنْ یَمینِهِ وَ عَنْ شِمالِهِ،

و از سمت راست و چپ

وَ مِنْ فَوْقِهِ وَ مِنْ تَحْتِهِ،

و از بالای سر و پایین پایش حفظ کن و

وَامْدُدُ لَهُ فی عُمُرِهِ،

عمرش را طولانی گردان

واجْعَلْهُ الْقآئِمَ بِاَمْرِکَ،

و او را به پا دارنده فرمانت

وَالْمُنْتَصِرَ لِدینِکَ،

و یاور دینت قرار ده

وَ ارِهِ مایُحِبُّ،

به او بنمایان و آنچه دوست دارد

وَ ما تَقِرُّ بِهِ عَیْنُهُ فی نَفْسِهِ وَ ذُرِّیَّتِهِ، وَ فی اهْلِهِ وَ مالِهِ، وَ فی شیعَتِهِ

و در مورد او و نسلش و خانواده و داراییش و شیعیان و دشمنانش آنچه مایه روشنی چشم اوست (به او بنمایان)،

وَ فی عَدُوِّهِ، وَ اَرِهِمْ مِنْهُ ما یَحْذَرُونَ،

و آنچه را از جانب او می ترسند نشانشان ده

وَ ارِهِ فیهِمْ ما یُحِبُّ،

و در مورد آنها آنچه را دوست دارد

وَ تَقِرُّ بِهِ عَیْنُهُ،

و مایه روشنی چشم اوست نشانش ده

وَاشْفِ صُدُورَنا وَ صُدُورَ قَوْمٍ مُؤْمِنینَ.(1)

و دل های ما و گروه مؤمنان را شفا بخش.

30- امام محمّد تقی علیه السلام فرمود: رسول خدا صلی الله علیه و آله پس از نماز می گفت:

اَللَّهُمَّ اغْفِرْلی ما قَدَّمْتُ وَما اخَّرْتُ،

خدایا بر من ببخش آنچه پیش از این انجام داده

وَ ما اسْرَرْتُ

و پس از این انجام می دهم

وَ ما اعْلَنْتُ،

و آنچه پنهان و آشکار کرده

وَ اسْرافی عَلی نَفْسی

و بر نفسم زیاده روی نمودم

وَ ما اَنْتَ اَعْلَمُ بِهِ مِنّی

و آنچه تو از من به آن داناتری،

اَللَّهُمَّ اَنْتَ الْمُقَدِّمُ وَ اَنْتَ الْمُؤَخِّرُ،

خدایا تو قادر بر تقدیم و تأخیر حوادثی،

ص :1038


1- کافی، جلد 2، صفحه 548، حدیث 6.

لااِلهَ اِلَّا اَنْتَ،

معبودی جز تو نیست،

بِعِلْمِکَ الْغَیْبَ،

به حقّ علم غیبت

وَ بِقُدْرَتِکَ عَلَی الْخَلْقِ اَجْمَعینَ،

و به حقّ قدرتت بر تمام مخلوقات،

ما عَلِمْتَ

تا آن زمان که

الْحَیاةَ خَیْراً لی

زندگی را برای من بهتر می دانی

فَاَحْیِنی

پس مرا زنده بدار

وَ تَوَفَّنی اِذٰا عَلِمْتَ الْوَفاةَ خَیْراً لی

و در آن زمان که مردنم را بهتر می دانی مرا بمیران،

اَللَّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ خَشْیَتَکَ فِی السِّرِّ وَ الْعَلانِیَةِ،

خدایاترس (از مجازات) تو در (اعمال) نهان و آشکارم،

وَ کَلِمَةَ الْحَقِّ فِی الْغَضَبِ وَ الرِّضا،

و گفتار حق در حال خشم و خشنودی،

وَالْقَصْدَ فِی الْفَقْرِ وَالْغَنا،

و میانه روی در حال نیاز و بی نیازی را از تو می خواهم

وَ اَسْئَلُکَ نَعیماً لایَنْفَدُ، وَ قُرَّةَ عَیْنٍ لاتَنْقَطِعُ،

و نعمت بی پایان و روشنی چشم همیشگی را از تو خواهانم،

وَاَسْئَلُکَ الرِّضا بِالْقَضآءِ،

و از تو می خواهم خشنودی بر تقدیر،

وَ بَرَکَةَ الْمَوْتِ بَعْدَ الْعَیْشِ،

و مبارک بودن مرگ بعد از زندگانی،

وَ بَرْدَ الْعَیْشِ بَعْدَالْمَوْتِ،

و آرامش زندگی بعد ازمرگ،

وَ لَذَّةَ الْمَنْظَرِ إِلىٰ وَجْهِکَ،

و لذّت دیدار رویت،

وَ شَوْقاً إِلىٰ رُؤْیَتِکَ وَ لِقآئِکَ، مِنْ غَیْرِ

و اشتیاق دیدار و ملاقاتت را، بی آن که

ضَرَّآءَ مُضِرَّةٍ،

ضررِ زیان بخشی

وَ لافِتْنَةٍ مُضِلَّةٍ،

و فتنه گمراه کننده ای داشته باشد،

اَللَّهُمَّ زَیِّنَّا بِزینَةِ الْإیمانِ،

خدایا ما را به زیور ایمان زینت ده،

وَاجْعَلْنا هُداةً

و ما را هدایت کننده

مَهْدیِّینَ،

هدایت شده قرار ده،

اَللَّهُمَّ اهْدِنا فیمَنْ هَدَیْتَ،

خدایا ما را در میان آنان که هدایت نمودی هدایت کن،

اَللَّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ عَزیمَةَ الرَّشادِ،

خدایا استواری معنوی و

وَالثَّباتَ فِی الْأَمْرِ وَ الرُّشْدَ،

پایداری در کارها و هدایت را از تو می خواهم

وَاَسْئَلُکَ شُکْرَ نِعْمَتِکَ،

و شکر بر نعمت

وَ حُسْنَ عافِیَتِکَ،

و سلامتی نیکو و

وَاداءَ حَقِّکَ،

ادای حقّ (بندگی) ات را از تو خواهانم

وَاَسْئَلُکَ یا رَبِّ قَلْباً سَلیماً، وَ لِساناً صادِقاً،

و ای پروردگار من دلی مطمئن و زبانی راستگو از تو می خواهم

وَاسْتَغْفِرُکَ لِماتَعْلَمُ،

و بر آنچه (از من) می دانی آمرزش می طلبم،

وَ اَسْئَلُکَ خَیْرَ ما تَعْلَمُ،

و بهترین آنچه را می دانی از تو می خواهم

وَ اَعُوذُ بِکَ مِنْ شَرِّ ما تَعْلَمُ،

و از بدترین آنچه می دانی به تو پناه می برم،

فَاِنَّکَ تَعْلَمُ وَلٰانَعْلَمُ،

که تو می دانی و ما نمی دانیم

وَ اَنْتَ عَلّامُ الْغُیُوبِ.(1)

و تو دانای نهان هایی.

ص :1039


1- کافی، جلد 2، صفحه 548، حدیث 6.

یادآوری لازم:

آنچه در بالا آمد 30 روایت درباره تعقیبات مشترک از کتب معتبر بود؛ بدیهی است غالب مردم قادر به انجام همه این تعقیبات نیستند، بلکه اگر انجام همه این تعقیبات آنها را از فعّإِلَىّٰت های مهمّ زندگی بازدارد کار مطلوبی نیست؛ بنابراین هر کس به فراخور حال، از آنها گزینش می کند و یا به طور متناوب آنها را می خواند. مهم آن است که انسان نشاط عبادت را حفظ کند و محتوای این دعاها را در خود پیاده نماید تا به آن همه فیض و ثواب نائل گردد.

تعقیبات مخصوص هر نماز:

در این بخش از تعقیبات، برای هر یک از نمازها تعقیب خاصّی روایت شده است که هر کدام اهمّیّت بسیاری دارد.

تعقیبات نماز ظهر:

1- در تعقیبات نماز ظهر می خوانی:

لا اِلهَ اِلَّا اَللَّهُ الْعَظیمُ الْحَلیمُ،

معبودی جز خدای بزرگ و شکیبا نیست،

لا اِلهَ اِلَّا اَللَّهُ رَبُّ الْعَرْشِ الْکَریمُ،

معبودی جز پروردگار عرش با عظمت نیست

اَلْحَمْدُ لِلَّهِ

حمد و سپاس مخصوص خداوندی است

رَبِّ الْعالَمینَ،

که پروردگار جهانیان است،

اَللَّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ مُوجِباتِ رَحْمَتِکَ،

خدایا موجبات رحمت

وَ عَزآئِمَ مَغْفِرَتِکَ،

و وسائل آمرزش

وَالْغَنیمَةَ مِنْ کُلِّ بِرٍّ،

و بهره مندی از هر نیکی

وَالسَّلامَةَ مِنْ کُلِّ اثْمٍ،

و دوری از هر گناه را از تو می خواهم،

اَللَّهُمَّ لاتَدَعْ لی ذَنْباً اِلَّاغَفَرْتَهُ،

خدایا هیچ گناهی برای من قرار نده مگر اینکه آن را بیامرزی

وَلٰا هَمّاً اِلَّا فَرَّجْتَهُ،

و هیچ گرفتاری مگر اینکه آن را برطرف سازی

وَ لا سُقْماً اِلَّا شَفَیْتَهُ،

و هیچ بیماری مگر اینکه آن را شفا دهی

وَ لا عَیْباً اِلَّا سَتَرْتَهُ،

و هیچ عیبی مگر اینکه آن را بپوشانی

وَ لا رِزْقاًاِلَّا بَسَطْتَهُ،

و هیچ روزی مگر اینکه آن را گسترش دهی

وَ لا خَوْفاً اِلَّا امَنْتَهُ،

و هیچ ترسی مگر اینکه مرا از آن ایمن سازی

وَ لا سُوءً اِلَّا صَرَفْتَهُ،

و هیج بدی مگر اینکه مرا از آن بازگردانی

وَ لا حاجَةً هِیَ لَکَ

و هیچ حاجتی که

رِضاً وَلِیَ فیها صَلاحٌ اِلَّاقَضَیْتَها،

موجب خشنودی تو و صلاح من در آن است مگر اینکه آن را روا کنی

یاارْحَمَ الرَّاحِمینَ، آمین رَبَ الْعالَمینَ.(1)

ای مهربانترین مهربانان، دعایم را بپذیر ای پروردگار جهانیان.

ص :1040


1- مصباح المتهجّد، صفحه 61.

2- و نیز می خوانی:

اَللَّهُمَّ اِنْ عَظُمَتْ ذُنُوبی فَاَنْتَ اَعْظَمُ،

خدایا اگر گناهانم عظیم است تو با عظمت تری

وَ اَنْ کَبُرَ تَفْریطی فَاَنْتَ اکْبَرُ، وَ اَنْ

واگر کوتاهیم بزرگ است تو بزرگتری، و اگر

دامَ بُخْلی فَاَنْتَ اجْوَدُ،

من پیوسته بخیلم تو بخشنده تری،

اَللَّهُمَّ اِغْفِرْ [لی] عَظیمَ ذُنُوبی بِعَظیمِ عَفْوِکَ،

خدایا از گناهان بزرگم به عظمت عفوت

وَکَثیرَ تَفْریطی بِظاهِرِ کَرَمِکَ،

واز فراوانی کوتاهیم به بخشش آشکارت درگذر،

وَاقْمَعْ بُخْلی بِفَضْلِ جُودِکَ،

و بخلم را به فراوانی بخششت ریشه کن گردان،

اَللَّهُمَّ ما بِنا مِنْ

خدایا تمام نعمتهای

نِعْمَةٍ فَمِنْکَ،

ما از جانب توست،

لا اِلهَ اِلَّا اَنْتَ، اَسْتَغْفِرُکَ

معبودی جز تو نیست از تو آمرزش می طلبم

وَ اَتُوبُ اِلَیْکَ.(1)

و به سوی تو باز می گردم.

***

3- از امام صادق علیه السلام روایت شده است که: امیر مؤمنان علیه السلام بعد از نماز ظهر می گفت:

اَللَّهُمَّ اِنّی اَتَقَرَّبُ اِلَیْکَ بِجُودِکَ وَ کَرَمِکَ،

خدایا به واسطه بخشش و کرمت

وَ اَتَقَرَّبُ اِلَیْکَ بِمُحَمَّدٍ عَبْدِکَ وَرَسُولِکَ،

و به واسطه محمّد، بنده و فرستاده ات،

وَاَتَقَرَّبُ اِلَیْکَ بِمَلائِکَتِکَ الْمُقَرَّبینَ،

و به واسطه فرشتگان مقرّب

و اِنْبِیآئِکَ الْمُرْسَلینَ، وَبِکَ

و پیامبران مرسلت و به واسطه تو به درگاهت تقرب می جویم،

اَللَّهُمَّ اَنْتَ الْغَنِیُّ عَنّی وَبِیَ الْفاقَةُ اِلَیْکَ،

خدایا تو از من بی نیازی و من به تو نیازمندم،

اَنْتَ الْغَنِیُّ وَ اَنَا الْفَقیرُ اِلَیْکَ،

تویی بی نیاز و منم نیازمند تو،

اقَلْتَنی عَثْرَتی وَ سَتَرْتَ عَلَیَّ ذُ نُوبی

لغزشم را بخشیدی و گناهانم را بر من پوشاندی

فَاقْضِ الْیَوْمَ حاجَتی وَ لا

پس در این روز حاجتم را برآور و

تُعَذِّبْنی بِقَبیحِ ما تَعْلَمُ مِنّی

مرا به زشتی آنچه از من می دانی عذاب مکن،

بَلْ عَفْوُکَ وَ جُودُکَ یَسَعُنی

بلکه (امیدوارم) گذشت و بخششت مرا فراگیرد.

آنگاه حضرت به سجده رفت و می گفت:

یا اَهْلَ التَّقْوی وَ یا اَهْلَ الْمَغْفِرَةِ،

ای شایسته پرهیزکاری و ای شایسته آمرزش،

یا بَرُّ یا رَحیمُ،

ای نیکوکار، ای مهربان،

ص :1041


1- مصباح المتهجّد، صفحه 63.

اَنْتَ اَبَرُّ بی مِنْ اَبی وَ اُمّی وَ مِنْ جَمیعِ الْخَلائِقِ،

تونسبت به من از پدر و مادر و همه مخلوقات مهربان تری،

اِقْبَلْنی بِقَضآءِ حاجَتی

با برآوردن حاجتم مرا بپذیر

مُجاباً دُعائی

در حالى که خواسته ام را اجابت کرده

مَرْحُوماً صَوْتی

و صدایم را مورد رحمتت قرار داده

قَدْ کَشَفْتَ اَنْواعَ الْبَلاءِ عَنّی (1)

و انواع گرفتاریها را از من دور کرده باشی.

تعقیبات نماز عصر:

1- اَسْتَغْفِرُ اللَّهَ

آمرزش می طلبم از خدایی

اَلَذی لا اِلهَ اِلَّا هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ

که معبودی جز او زنده و پاینده

الرَّحْمنُ الرَّحیمُ،

و بخشنده و مهربان نیست،

ذُوالْجَلالِ وَالْإِکْرامِ،

که صاحب جلال و بزرگواری است

وَ اَسْئَلُهُ اَنْ یَتُوبَ عَلَیَّ

و از او می خواهم توبه ام را بپذیرد،

تَوْبَةَ عَبْدٍ ذَلیلٍ خاضِعٍ، فَقیرٍبٰائِسٍ،

توبه ای همانند توبه بنده فرمانبردار و فروتن و نیازمند

مِسْکینٍ مُسْتَکینٍ مُسْتَجیرٍ،

و پریشان حال و بیچاره و درمانده

لا یَمْلِکُ لِنَفْسِهِ نَفْعاً وَ لا ضَرّاً، وَ لا

و پناهنده ای که مالک سود و زیان و

مَوْتاً وَ لا حَیاةً وَ لا نُشُوراً.(2)

مرگ و زندگی و زنده شدن دوباره اش نمی باشد.

2- اَللَّهُمَّ اِنّی اَعُوذُ بِکَ مِنْ نَفْسٍ لا تَشْبَعُ،

خدایا به تو پناه می برم از نفسی که سیر نشود،

وَ مِنْ قَلْبٍ لا یَخْشَعُ،

و از دلی که خاشع نگردد،

وَمِنْ عِلْمٍ لا یَنْفَعُ،

و از دانشی که سود نبخشد،

وَمِنْ صَلاةٍ لا تُرْفَعُ،

و از نمازی که (به درگاه تو) بالا نرود

وَ مِنْ دُعآءٍ لا یُسْمَعُ،

و از دعایی که پذیرفته نشود،

اَللَّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ الْیُسْرَ بَعْدَ الْعُسْرِ،

خدایاآسانی بعد از دشواری

وَالْفَرَجَ بَعْدَ الْکَرْبِ،

و گشایش پس از گرفتاری

وَ الرَّخآءَ بَعْدَ الشِّدَّةِ،

و آسایش بعد از سختی را از تو می خواهم،

اَللَّهُمَّ ما بِنامِنْ نِعْمَةٍ فَمِنْکَ،

خدایا تمام نعمتهای ما از جانب توست،

لا اِلهَ اِلَّا اَنْتَ،

معبودی جز تو نیست

اَسْتَغْفِرُکَ وَ اَتُوبُ الِیْکَ.(3)

از تو آمرزش می طلبم و به سوی تو باز می گردم.

ص :1042


1- کافی، جلد 2، صفحه 545، حدیث 1.
2- بلد الامین، صفحه 20.
3- همان مدرک.

3- از امام صادق علیه السلام نقل شده است که هر کس بعد از نماز عصر هفتاد مرتبه استغفار کند، خداوند هفتصد گناه وی را بیامرزد.(1)

***

تعقیبات نماز مغرب:

شیخ در «مصباح المتهجّد» می گوید:

پس از نماز مغرب و بعد از ذکر تسبیحات حضرت زهرا علیها السلام می گویی:

1- اِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَی النَّبِیِّ،

خدا و فرشتگانش بر پیامبر درود می فرستند

یا اَیُّهَا اَلَّذینَ امَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ

ای کسانی که ایمان آورده اید بر او درود فرستید و

وَ سَلِّمُوا تَسْلیماً،

سلام گویید و کاملًا تسلیم (فرمان او) باشید،

اَللهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ النَّبِیِّ،

خدایا بر پیامبر (ما) محمّد

وَ عَلیٰ ذُرِّیَّتِهِ

و برنسل

وَ صَلِ عَلی اَهْلِ بَیْتِهِ.(2)

و خانواده اش درود فرست.

2- سپس هفت مرتبه می گویی:

بِسْمِ اَللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ،

به نام خداوند بخشنده مهربان

وَ لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ

هیچ پناهگاه و قدرتی

اِلَّا بِاَللَّهِ الْعَلِیِّ اَلْعَظیمِ.(3)

جز برای خداوند بلند مرتبه و با عظمت نیست.

3- سه مرتبه می گویی:

اَلْحَمْدُلِلَّهِ اَلَذی یَفْعَلُ ما یَشآءُ،

حمد و سپاس مخصوص خداوندی است که هر چه بخواهد انجام می دهد

وَ لا یَفْعَلُ مایَشآءُ غَیْرُهُ.(4)

و کسی جز او نمی تواند آنچه خواهد انجام دهد.

4- بعد از آن می گویی:

سُبْحانَکَ لا اِلهَ اِلَّا اَنْتَ،

پاک و منزّهی تو که معبودی جز تو نیست،

اِغْفِرْ لی ذُنُوبی کُلَّها جَمیعاً،

تمامی گناهانم را بیامرز که

فَانَّهُ لا یَغْفِرُ الذُّنُوبَ کُلَّها اِلَّا اَنْتَ.(5)

کسی جز تو تمامی گناهان را نیامرزد.

ص :1043


1- مصباح المتهجّد، صفحه 73.
2- همان مدرک، صفحه 98.
3- همان مدرک.
4- همان مدرک.
5- همان مدرک.

5- آنگاه نافله مغرب را می خوانی که چهار رکعت است (هر دو رکعت به یک سلام) و میان نماز مغرب و نافله آن، سخن نمی گویی.(1) مرحوم «شیخ طوسی» فرموده، روایت شده است: در رکعت اوّل- بعد از حمد- سوره «قل یا ایّها الکافرون» را بخواند و در رکعت دوم، سوره «قل هو اللَّه احد» و در دو رکعت بعدی، هر سوره ای را خواست بخواند و در روایتی آمده است که امام حسن عسکری علیه السلام در رکعت سوم پس از حمد، آیات نخستین سوره حدید تا آیه ششم (و هو علیم بذات الصّدور) را می خواند و در رکعت چهارم پس از حمد، آخر سوره حشر از «لو أنزلنا هذا القرآن علی جبل» را تا آخر سوره تلاوت می کرد.(2) مستحب است در سجده آخر نوافل در هر شب، مخصوصاً در شب جمعه هفت مرتبه بخواند:

اَللَّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِوَجْهِکَ الْکَریمِ،

خدایا به حق ذات بزرگوارت

وَ اسْمِکَ اَلْعَظیمِ،

و اسم با عظمت

وَ مُلْکِکَ الْقَدیمِ، اَنْ تُصَلِّیَ

و فرمانروایی دیرینه ات از تو می خواهم که بر محمّد

عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِهِ،

و خاندان پاکش درود فرستی

و اِنْ تَغْفِرَ لی ذَنْبِیَ الْعَظیمَ،

و گناه بزرگم را بیامرزی

انَّهُ لایَغْفِرُ الْعَظیمَ اِلَّا الْعَظیمُ.(3)

که (گناه) بزرگ را جز (پروردگار) با عظمت نیامرزد.

6- پس از انجام نافله، این تعقیبات نیز وارد شده است:

الف) ما شآءَ اَللَّهُ آنچه خدا بخواهد (می شود)،

لا قُوَّةَ اِلَّا بِاَللَّهِ،

قدرتی جز برای خدا نیست،

اَسْتَغْفِرُ اللَّهَ (ده مرتبه).(4)

از خدا آمرزش می طلبم.

ب) اَللَّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ مُوجِباتِ رَحْمَتِکَ،

خدایا موجبات رحمت

وَ عَزآئِمَ مَغْفِرَتِکَ،

و وسائل آمرزش

وَ النَّجاةَمِنَ النَّارِ

و رهایی از آتش

وَ مِنْ کُلِّ بِلِیَّةٍ،

و هر گرفتاری

وَالْفَوْزَ بِالْجَنَّةِ

و رسیدن به بهشت

وَالرِّضْوانِ فی دارِ السَّلامِ،

و خشنودی در جایگاه امن

وَجِوارِ نَبِیِّکَ مُحَمَّدٍ عَلَیْهِ وَآلِهِ اَلسَّلامُ،

و همسایگی پیامبرت محمّد- که بر او و خاندان پاکش درود باد- را از تو می خواهم،

اَللَّهُمَّ ما بِنا مِنْ نِعْمَةٍ فَمِنْکَ، لا اِلهَ

خدایا تمام نعمتهای ما از جانب توست، معبودی

اِلَّا اَنْتَ،

جز تو نیست،

اَسْتَغْفِرُکَ

از تو آمرزش می طلبم

وَ اَتُوبُ اِلَیْکَ.(5)

و به سوی تو باز می گردم.

ص :1044


1- بحارالانوار، جلد 83، صفحه 99.
2- مصباح المتهجّد، صفحه 98.
3- همان مدرک، صفحه 99.
4- همان مدرک، صفحه 102.
5- همان مدرک.

7- پس از انجام نوافل و تعقیبات، سجده شکر به جای می آوری و کمترین سجده شکر آن است که سه بار بگویی:

شُکْراً شُکْراً شُکْراً

؛ همان طور که در بخش سجده شکر (صفحه 1056) بیان می شود.

8- از امام صادق علیه السلام روایت شده است که وقتی نماز مغرب به پایان رسید بر پیشانی خود دست بکش و سه بار بگو:

بِسْمِ اَللَّهِ اَلَذی لا اِلهَ اِلَّا هُوَ،

به نام خداوندی که معبودی جز او نیست،

عالِمُ الْغَیْبِ وَ الشَّهادَةِ، الرَّحْمنُ

دانای نهان و آشکار است، بخشنده و

الرَّحیمُ،

مهربان است،

اللّهُمَّ اَذْهِبْ عَنِّی الْهَمَّ وَ الْغَمَّ وَ الْحَزَنَ.(1)

خدایا اندوه و گرفتاری و غم را از ما دور کن.

نماز غفیله:

9- میان نماز مغرب و عشا نماز غفیله را (به نیّت قربت مطلقه) می خوانی که دو رکعت است و در رکعت اوّل پس از حمد، می خوانی:

وَ ذَا النُّونِ اِذْ ذَهَبَ مُغاضِباً،

وذاالنون یونس را (به یادآور) در آن هنگام که خشمگین (از میان قوم خود) رفت

فَظَنَّ اَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَیْهِ،

و چنین می پنداشت که ما بر او تنگ نخواهیم گرفت (امّا موقعی که در کام نهنگ فرو رفت)

فَنادی فِی الظُّلُماتِ اَنْ لا اِلهَ اِلَّا اَنْتَ،

درآن تاریکیها صدا زد (خداوندا) جز تو معبودی نیست

سُبْحانَکَ اِنّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمینَ،

منزّهی تو من از ستمکاران بودم،

فَاسْتَجَبْنا لَهُ

ما دعای او را به اجابت رساندیم

وَنَجَّیْناهُ مِنَ الْغَمِّ،

و از آن اندوه نجاتش بخشیدیم

وَکَذلِکَ نُنْجِی الْمُؤْمِنینَ.

و این گونه مؤمنان را نجات می دهیم.

و در رکعت دوم پس از حمد می خوانی:

وَ عِنْدَهُ مَفاتِحُ الْغَیْبِ

و کلیدهای غیبت تنها نزد اوست

لا یَعْلَمُها الّا هُوَ،

و جز او کسی آنها را نمی داند،

وَ یَعْلَمُ ما فِی الْبَّرِ وَ الْبَحْرِ، وَ ما

او آنچه را در خشکی و دریاست می داند هیچ

تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ الّا یَعْلَمُها،

برگی (از درختی) نمی افتد مگر اینکه از آن آگاه است

وَ لا حَبَّةٍ فی ظُلُماتِ الْارْضِ،

و نه هیچ دانه ای در تاریکیهای زمین

وَ لا رَطْبٍ

و نه هیچ تر

وَلٰا یابِسٍ و خشکی وجود دارد

اِلَّا فِی کِتابٍ مُبینٍ.

جز این که در کتابی آشکار [ علم خدا] ثبت است.

پس از آن دستها را برای قنوت بالا می بری و در قنوت و

می گویی:

اَللَّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِمَفاتِحِ الْغَیْبِ

خدایا به حقّ کلیدهای غیب

اَلَّتی لا یَعْلَمُها اِلَّا اَنْتَ،

که کسی جز تو از آنها آگاه نیست از تو می خواهم

ص :1045


1- کافی، جلد 2، صفحه 549، حدیث 10.

اَنْ تُصَلِّیَ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ،

که بر محمّد و خاندان پاکش درود فرستی

وَ اَنْ تَفْعَلَ بی کَذا وَ کَذا.

و درباره ام چنین و چنان کنی

به جای کلمات «کذا و کذا» حاجت خود را بیان می کنی (مثلًا می گویی:

وَ اَنْ تَرْزُقَنِی خَیْرَ الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ)

(و خیر دنیا و آخرت را روزیم کن)

پس از آن می خوانی:

اَللَّهُمَّ اَنْتَ وَلِیُّ نِعْمَتی

خدایا تویی ولی نعمتم،

وَ الْقادِرُ عَلیٰ طَلِبَتی

و توانا بر (بر آوردن) نیازم،

تَعْلَمُ حاجَتی

حاجتم را می دانی،

فَاَسْئَلُکَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ

به حق محمّد و خاندان پاکش- که

وَآلِهِ عَلَیْهِ وَ عَلَیْهِمُ اَلسَّلامُ،

بر او و خاندانش درود باد-

لَمَّا قَضَیْتَها لی

از تو می خواهم که آنها را برایم اجابت کنی.

مطابق روایتی از امام صادق علیه السلام هر کس چنین کند و حاجت خود را از خدا بخواهد، خداوند حاجتش را برآورده سازد.(1)

***

تعقیبات نماز عشا:

در تعقیب نماز عشا آیات و اذکار زیر وارد شده است:

1- هفت مرتبه سوره قدر.(2) 2- آنگاه می خوانی:

اَللَّهُمَّ رَبَّ السَّمواتِ السَّبْعِ

خدایا ای پروردگار آسمانهای هفت گانه

وَ ما اظَلَّتْ،

و آنچه بر آن سایه انداخته،

وَ رَبَّ الْأَرَضینَ السَّبْعِ

و ای پروردگار زمینهای هفت گانه

وَ مااقَلَّتْ،

و آنچه رابر خود حمل کرده،

وَرَبَّ الشَّیاطینِ وَ ما اَضَلَّتْ،

و ای پروردگار شیطانها و کسانی را که گمراه کرده اند،

وَ رَبَّ الرِّیاحِ وَ ما ذَرَتْ،

و ای پروردگار بادها و آنچه را پراکنده اند،

اَللَّهُمَّ رَبَ کُلِّ شَیْ ءٍ،

خدایا ای پروردگارهمه چیز

وَ اِلهَ کُلِّ شَیْ ءٍ، وَ مَلیکَ کُلِّ شَیْ ءٍ،

و معبود هر چیز و فرمانروای همه چیز،

اَنْتَ اَللَّهُ الْمُقْتَدِرُ

تویی خدایی که

عَلیٰ کُلِ شَیْ ءٍ،

بر هر چیز توانایی،

اَنْتَ اَللَّهُ الْأَوَّلُ فَلا شَیْ ءَ قَبْلَکَ،

تویی اوّلی که چیزی قبل از تو نبوده

و اَنْتَ الْأخِرُ

و تویی انتهایی

فَلا شَیْ ءَ بَعْدَکَ،

که چیزی بعد از تو نخواهد بود،

ص :1046


1- مصباح المتهجّد، صفحه 106 و مصباح کفعمی، صفحه 398.
2- مصباح المتهجّد، صفحه 109.

و اَنْتَ الظَّاهِرُ

و تویی آشکار

فَلا شَیْ ءَ فَوْقَکَ،

که چیزی برتر از تو نیست

وَ اَنْتَ الْباطِنُ

و تویی نهان

فَلا شَیْ ءَ دُونَکَ،

که چیزی جز تو نیست

رَبَ جَبْرَئیلَ وَ میکائیلَ وَ اسْرافیلَ، وَ الِهَ ابْراهیمَ [وَاسْمعیلَ ](1)،

ای پروردگار جبرائیل و میکائیل و اسرافیل و ای معبود ابراهیم [و اسماعیل]

وَ اِسْحقَ وَیَعْقُوبَ [وَالأَسْباطِ](2)،

و اسحاق و یعقوب [و اسباط]،

اَسْئَلُکَ اَنْ تُصَلِّیَ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ،

از تو می خواهم که بر محمّد و خاندان پاکش درود فرستی

وَ اَنْ تَوَلّانی بِرَحْمَتِکَ،

و به رحمتت مرا سرپرستی کنی

وَلا تُسَلِّطَ عَلَىَّ اَحَداً مِنْ خَلْقِکَ

و هیچ یک از مخلوقاتت را

مِمِّنْ لا طاقَةَ لى بِهِ،

که من توان مقابله با آن را ندارم بر من مسلّط مگردانی،

اَللَّهُمَّ اِلَیْکَ فَحَبِّبْنی

خدایا نزد خودت مرا دوست بدار

وَ فِی النَّاسِ فَعَزِّزْنی

و در میان مردم مرا گرامی بدار،

وَ مِنْ شَرِّ الشَّیاطینِ الْجِنِ

و مرا از شرّ شیطانهای جنّی

وَالْإِنْسِ فَسَلِّمْنی، یا رَبَّ الْعالَمینَ،

و انسی حفظ نما، ای پروردگار جهانیان،

وَ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ.

و بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست.

سپس آنچه

دوست داری از خدا طلب کن.(3) 3- آنگاه سجده شکر به جا می آوری.(4) 4- در پایان، نماز وتیره (نافله عشا) را می خوانی (چگونگی آن در آداب نماز عشا، صفحه 1015 گذشت).

تعقیبات نماز صبح:

تعقیب نماز صبح از تعقیب سایر نمازها بیشتر و تأکید بر آن فزونتر، واحادیث فراوانی در فضیلت آن وارد شده است؛ ولی همان گونه که قبلًا هم گفته ایم هر کس به فراخور حال خویش هر مقدار که بتواند به جای می آورد.

1- امیرمؤمنان علیه السلام فرمود: «ذکر خدا، بعد از نماز صبح تا طلوع آفتاب، حتّی از مسافرت تجارتی نیز، در جلب روزی مؤثّرتر است».(5)

ص :1047


1- ( 1) و 2. آنچه داخل پرانتز است، در بحارالانوار، جلد 83، صفحه 128 آمده است.
2- ( 2)
3- بلدالامین، صفحه 31.
4- مصباح المتهجّد، صفحه 113.
5- مکارم الاخلاق، صفحه 305.

2- پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: «هر کس از طلوع صبح تا طلوع آفتاب در مصلّای خویش بنشیند و به تعقیب نماز مشغول باشد، خداوند او را از آتش دوزخ محفوظ دارد».(1) 3- امام باقر علیه السلام فرمود: «شیطان لشکر خویش را از زمان طلوع صبح تا طلوع آفتاب در زمین پراکنده می کند، و همچنین لشکر شب خود را از غروب آفتاب تا از بین رفتن سرخی مغرب، منتشر می سازد. از این رو پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمود: در این دو وقت خدا را بسیار یاد کنید، چرا که در این دو وقت، شیطان آدمی را از یاد خدا غافل می کند».(2) 4- به سند صحیح از امام رضا علیه السلام روایت شده است، که آن حضرت هنگامی که در خراسان بودند، پس از نماز صبح تا طلوع آفتاب در مصلّای خویش می نشستند و تعقیبات را به جای می آوردند، سپس مسواک های آن حضرت را می آوردند و آن حضرت با آنها مسواک می کرد آنگاه به تلاوت قرآن مجید می پرداخت.(3) 5- از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله روایت شده است که: هر کس پس از نماز صبح، در مصلّای خویش، تا هنگام طلوع آفتاب به تعقیب مشغول باشد و یاد خدا نماید، پاداش حج را دارد.(4) 6- در حدیث قدسی آمده است که خداوند فرمود: «ای فرزند آدم! بعد از صبح ساعتی و بعد از عصر نیز ساعتی مرا یاد کن، تا همه امور تو را کفایت کنم».(5)

دعاها، ذکرها و آیاَتی که در تعقیب نماز صبح وارد شده است:

1- «شیخ صدوق» به سند معتبر از امام باقر علیه السلام روایت کرده است که: هر کس بعد از نماز صبح هفتاد مرتبه استغفار کند و بگوید:

اَسْتَغْفِرُ اللَّهَ رَبِّی وَ أَتُوبُ إلَیْهِ

خداوند او را بیامرزد.(6) 2- «شیخ صدوق» به سند صحیح از امیر مؤمنان علیه السلام روایت کرده است که: هر کس بعد از نماز صبح، یازده مرتبه سوره «توحید» را بخواند، در آن روز به گناهی دچار نمی شود هرچند شیطان تلاش کند.(7) 3- مرحوم «شیخ کلینی» به سند صحیح از امام صادق علیه السلام روایت کرده است که: هر کس بعد از نماز صبح صد بار بگوید:

ص :1048


1- مکارم الاخلاق، صفحه 305 و بحارالانوار، جلد 83، صفحه 129، حدیث 2.
2- مفتاح الفلاح، صفحه 252.
3- فقیه، جلد 1، صفحه 504، حدیث 1451.
4- تهذیب، جلد 2، صفحه 138، حدیث 303.
5- همان مدرک، صفحه 329، حدیث 965.
6- ثواب الاعمال، صفحه 165 و بحارالانوار جلد 83، صفحه 134، حدیث 15.
7- ثواب الاعمال، صفحه 45 و بحارالانوار، جلد 83، صفحه 135، حدیث 18.

ما شاءَ اَللَّهُ کانَ،

آنچه خدا بخواهد (می شود)،

لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ اِلَّا بِاَللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظیم.

و پناهگاه و نیرویی جز از سوی خداوند بلند مرتبه و با عظمت نیست.

در آن روز هیچ ناگواری نمی بیند.(1) این روایت را مرحوم «شیخ طوسی» و بزرگان دیگر نیز در کتب دعا ذکر کرده اند.(2) 4- از امام باقر علیه السلام روایت شده است که: هر کس سوره «قدر» را پس از طلوع فجر هفت بار بخواند، هفتاد صف از فرشتگان بر او درود می فرستند و هفتاد مرتبه برای او طلب رحمت می کنند.(3) 5- از امام موسی کاظم علیه السلام روایت شده است که مردی نزد آن حضرت آمد و از شغل و حرفه خویش شکایت کرد و گفت: به هر کاری دست می زنم سودی نمی برم و به هر حاجتی که روی می آورم، برآورده نمی شود (و همه درها به رویم بسته شده است) امام علیه السلام فرمود: پس از نماز صبح ده مرتبه بگو:

سُبْحانَ اَللَّهِ اَلْعَظیمِ وَ بِحَمْدِهِ،

پاک و منزّه است خداوند با عظمت و او را سپاس می گویم،

اَسْتَغْفِرُ اللَّهَ

از خدا آمرزش می طلبم

وَ اسْأَلُهُ مِنْ فَضْلِهِ.

و از فضل و کرم او خواهانم.

آن مرد می گوید: مدّت اندکی بر این کار مداومت ورزیدم که مشکلات من حل شد.(4) در کتاب «کافی» و «مکارم الاخلاق» روایت شده است که مردی به امام کاظم علیه السلام عرض کرد: دعایی به من بیاموز که جامع دنیا و آخرت باشد و مختصر و آسان نیز باشد، آن حضرت همین دعا را به وی آموخت و فرمود که بعد از نماز صبح تا طلوع آفتاب آن را بخواند؛ آن مرد نیز چنین کرد و بر آن مداومت ورزید، در نتیجه وضعش خوب شد.(5) 6- عبداللَّه بن سنان روایت کرده است که خدمت امام صادق علیه السلام رسیدم، آن حضرت فرمود: آیا می خواهی دعایی به تو بیاموزم که با خواندن آن خداوند دَیْن تو را ادا کند و وضع و حالت خوب شود؟ گفتم:

چه قدر به چنین دعایی نیازمندم. امام علیه السلام فرمود: بعد از نماز صبح بگو:

تَوَکَّلْتُ عَلَی الْحَیِّ الْقَیُّومِ اَلَذی لا یَمُوتُ،

بر زنده پاینده ای که هرگز نمیرد توکل نمودم

وَاَلْحَمْدُ لِلَّهِ

و حمد و سپاس مخصوص خداوندی است

اَلَذی لَمْ یَتَّخِذْوَلَداً،

که فرزندی نگرفت،

وَلَمْ یَکُنْ لَهُ شَریکٌ فِی الْمُلْکِ،

و شریکی در حکومت ندارد،

وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ وَلِیٌّ مِنَ الذُّلِّ،

و ضعف و ذلّتی ندارد که نیازمند حامی و سرپرستی باشد و (لذا به خود می گویم)

وَ کَبِّرْهُ تَکْبیراً،

او را بسیار بزرگ بشمار،

ص :1049


1- کافی، جلد 2، صفحه 530، حدیث 24.
2- مصباح المتهجّد، صفحه 209 و مصباح کفعمی، صفحه 66.
3- بحارالانوار، جلد 83، صفحه 161، حدیث 40.
4- عدة الداعی، صفحه 266 و بحارالانوار، جلد 83، صفحه 130، حدیث 5.
5- کافی، جلد 2، صفحه 550، حدیث 12 و مکارم الاخلاق، صفحه 283.

اَللَّهُمَّ اِنّی اَعُوذُ بِکَ مِنَ الْبُؤْسِ وَ الْفَقْرِ،

خدایا از بدبختی و فقر

وَ مِنْ غَلَبَةِ الدَّیْنِ وَالسُّقْمِ،

و فشار بدهکاری و بیماری به تو پناه می برم

وَ اَسْئَلُکَ اَنْ تُعینَنی عَلیٰ ادآءِ حَقِّکَ اِلَیْکَ

و از تو می خواهم که در ادای حق خودت و مردم مرا یاری نمایی.

وَالَی النَّاسِ.(1)

7- علّامه مجلسی می نویسد: مرحوم «طبرسی» و «کفعمی» و علمای دیگر از رسول خدا صلی الله علیه و آله روایت کرده اند که آن حضرت به اصحاب خود فرمود: آیا نمی توانید هر صبح و شام عهدی را از نزد خداوند بگیرید؟ گفتند: چگونه عهد بگیریم؟ فرمود: هر کس این دعا را بخواند، بر آن دعا مهری می زنند و تحت عرش اِلهی می گذارند و چون روز قیامت فرا رسد، منادی ندا می دهد: کجایند آنان که نزد خدای رحمان عهدی دارند و هر کس آن دعا را خوانده باشد، آن عهد را به او دهند و با آن عهدنامه، داخل بهشت شود.(2) مرحوم «شیخ طوسی» این دعا (و عهدنامه) را در تعقیب نماز صبح آورده است:

اَللَّهُمَّ فاطِرَ السَّمواتِ وَالْأَرْضِ،

خدایا ای پدید آورنده آسمانها و زمین،

عالِمَ الْغَیْبِ وَالشَّهادَةِ،

ای دانای نهان و آشکار،

الرَّحْمنَ الرَّحیمَ،

بخشنده و مهربانی،

اَعْهَدُ اِلَیْکَ فی هذِهِ الدُّنْیا

در این دنیا با تو پیمان می بندم

اِنَّکَ اَنْتَ اَللَّهُ لا اِلهَ اِلَّا اَنْتَ،

که تویی خدایی که معبودی جز تو نیست،

وَحْدَکَ لاشَریکَ لَکَ،

یگانه ای که همتایی نداری،

وَ اَنَّ مُحَمَّداً صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ،

و اینکه محمّد، که درود خدا بر او و خاندان پاکش باد-

عَبْدُکَ وَرَسُولُکَ، اَللَّهُمَ

بنده و فرستاده توست، خدایا

فَصَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ،

بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست

وَلٰا تَکِلْنی إِلىٰ نَفْسی طَرْفَةَ عَیْنٍ اَبَداً،

و مرا هرگز به اندازه چشم برهم زدن به خودم و

وَلٰا إِلىٰ اَحَدٍ مِنْ خَلْقِکَ،

هیچ یک از آفریدگانت وامگذار،

فَاِنَّکَ اَنْ وَکَلْتَنی اِلَیْها

که اگر مرا به آنها واگذار کنی

تُباعِدْنی مِنَ الْخَیْرِ،

مرا از نیکی دور کرده

وَتُقَرِّبْنی مِنَ الشَّرِّ،

و به بدی نزدیک نموده ای،

ایْ رَبِّ لا اثِقُ اِلَّا بِرَحْمَتِکَ،

ای پروردگار من جز به رحمتت اطمینان ندارم،

فَصَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطَّیِّبینَ،

پس بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست

ص :1050


1- تفسیر عیاشی، جلد 2، صفحه 320، حدیث 182 و بحارالانوار، جلد 83، صفحه 132، حدیث 8.
2- بحارالانوار، جلد 83، صفحه 152، حدیث 35.

وَاجْعَلْ لی عِنْدَکَ عَهْداً

و برای من در نزد خودت پیمانی قرار ده

تُؤَدّیهِ اِلَیَّ یَوْمَ الْقِیمَةِ،

که روز قیامت به من بازگردانی

اِنَّکَ لا تُخْلِفُ الْمیعادَ.(1)

زیرا تو در وعده ات تخلّف نمی کنی.

8- در روایتی نقل شده است که هر کس بعد از نماز صبح صد بار بگوید:

اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ

خدایا برخداوند او را از آتش جهنم حفظ فرماید.(2) محمّد و خاندان پاکش درود فرست.

در تعقیبات نماز صبح این امور نیز وارد شده است:

1- ده مرتبه می گویی:

اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ،

خدایا به بهترین درودهایت بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست،

الْاَوْصِیآءِ الرَّاضینَ الْمَرْضِیّینَ

آن جانشینانی که از تو خشنودند و تو نیز از آنان خشنودی،

بِاَفْضَلِ صَلَواتِکَ، وَبارِکْ عَلَیْهِمْ بِاَفْضَلِ بَرَکاتِکَ،

و به بهترین برکاتت به ایشان برکت ده،

وَاَلسَّلامُ عَلَیْهِمْ وَ عَلیٰ

و درود باد بر ایشان و

اَرْواحِهِمْ وَاجْسادِهِمْ،

ارواحشان و بدنهایشان

وَ رَحْمَةُ اَللَّهِ وَ بَرَکاتُهُ.(3)

و رحمت و برکات خدا بر ایشان باد.

2- خواندن این صلوات که برای خواندنش بعد از نماز ظهر و عصر جمعه، فضیلت فراوانی وارد شده است و «شیخ طوسی» آن را در تعقیبات نماز صبح آورده است:

اَللَّهُمَّ اَحْیِنی عَلیٰ ما احْیَیْتَ عَلَیْهِ عَلِیَّ بْنَ اَبیٰ طالِبٍ،

خدایا بر آنچه که علی بن اَبیٰ طالب را بر آن زنده داشتی مرا زنده بدار،

وَامِتْنی عَلیٰ ما ماتَ عَلَیْهِ عَلِیُّ بْنُ اَبیٰ طالِبٍ عَلَیْهِ اَلسَّلامُ.(4)

و بر آنچه که علی بن اَبیٰ طالب- که بر او درود باد- را از جهان بردی، مرا بمیران.

ص :1051


1- مصباح المتهجّد، صفحه 214 و بلدالامین، صفحه 53( با اندکی تفاوت).
2- بحارالانوار، جلد 83، صفحه 133، حدیث 10.
3- مصباح المتهجّد، صفحه 207.
4- مصباح المتهجّد، صفحه 207.

3- پس از آن بگو:

اَصْبَحْتُ اَللَّهُمَّ

خدایا صبح نمودم

مُعْتَصِماً بِذِمامِکَ الْمَنیعِ،

در حالى که به نگهبانی مستحکمت پناهنده ام

اَلَذی لا یُطاوَلُ وَلٰایُحاوَلُ،

که مورد حمله و تجاوز واقع نمی شود.

مِنْ [شَرِّ] کُلِّ غاشِمٍ وَطارِقٍ،

از شرّ هر ستمکار و راهزن،

مِنْ سآئِرِ مَنْ خَلَقْتَ وَما خَلَقْتَ

از تمامی مخلوقاتت و

مِنْ خَلْقِکَ الصَّامِتِ وَ النَّاطِقِ،

آفریدگان خاموش و گویایت،

فی جُنَّةٍ

در زیر سپری نگهدارنده

مِنْ کُلِّ مَخُوفٍ بِلِباسٍ سابِغَةٍ

از هر ترسناک با جامه ای بلند و افتاده که همان

وَلٰاءِ اَهْلِ بَیْتِ نَبِیِّکَ،

محبّت و دوستی خاندان پیامبر توست،

مُحْتَجِباً مِنْ کُلِّ قاصِدٍ لی إِلىٰ اِذِیَّةٍ،

درحالى که از هر کسی که قصد آزار مرا نموده حفظم می کنی،

بِجِدارٍ حَصینٍ

با دیواری محکم که همان

الْإِخْلاصِ فِی الْإِعْتِرافِ بِحَقِّهِمْ،

خلوص در اعتراف به حق آنها

وَ التَّمَسُّکِ بِحَبْلِهِمْ،

و تمسّک به ریسمان (محبّت) آنهاست،

مُوقِناً انَّ الْحَقَّ لَهُمْ

درحالى که یقین دارم حق برای ایشان

وَمَعَهُمْ وَفیهِمْ وَبِهِمْ،

و با ایشان و در میان ایشان و به واسطه ایشان است،

اُوٰالى مَنْ وٰالَوْا،

دوست دارم آن کسی را که آنان دوست دارند

وَ اجانِبُ مَنْ جانَبُوا، فَاعِذْنِی

و دوری می کنم از آن کسی که آنان دوری می کنند،

اَللَّهُمَ بِهِمْ مِنْ شَرِّ کُلِّ ما اتَّقیهِ،

خدایابه حق آنها مرا از شرّ هر چه از آن می پرهیزم حفظ فرما،

یا عَظیمُ حَجَزْتُ الْأَعادِیَ عَنّی بِبَدیعِ

ای خدای با عظمت به کمک پدیدآورنده

السَّمواتِ وَالْأَرْضِ،

آسمانها و زمین دشمنان را از خود دور ساختم،

اِنَّا جَعَلْنا مِنْ بَیْنِ ایْدیهِمِ سَدّاً

(که تو فرمودی:) به یقین ما در پیش روی آنان سدّی قرار دادیم

وَ مِنْ خَلْفِهِمْ سَدّاً

و در پشت سرشان سدّی

فَاغْشَیْناهُمْ فَهُمْ لا یُبْصِرُونَ.(1)

و چشمانشان را پوشانده ایم لذا نمی بینند.

این دعایی است که در هر صبح و شام می توان آن را خواند و این همان دعایی است که امیر مؤمنان علیه السلام در لیلة المبیت (شبی که به جای رسول خدا، در بسترش خواَبیٰد تا پیامبر از دست مشرکان مکّه نجات یابد) آن را خواند.(2) 4- مطابق روایتی از امام علی بن موسی الرضا علیهما السلام هر کس بعد از نماز صبح یکصد مرتبه بگوید:

«بِسْمِ اَللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ، لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إلّا بِاَللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظیم

» این ذکر به اسم اعظم از سیاهی چشم به سفیدی آن نزدیکتر است.(3)

ص :1052


1- مصباح المتهجّد، صفحه 212 و بحارالانوار، جلد 83، صفحه 148، حدیث 31.
2- بلد الامین، صفحه 27.
3- مهج الدعوات، صفحه 316 و بحارالانوار، جلد 83، صفحه 162، حدیث 41.

5- از امام صادق علیه السلام روایت شده است که آن حضرت فرمود: این دعا را برای امور دنیا و آخرت و برطرف شدن درد چشم، بعد از نماز صبح و مغرب بخوانند:

اَللَّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ عَلَیْکَ،

خدایا به حقّی که محمّد و خاندانش بر تو دارند از تو می خواهم

صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍوَآلِ مُحَمَّدٍ،

که بر محمّد وخاندان پاکش درود فرستی

وَاجْعَلِ النُّورَ فی بَصَری

و قرار دهی روشنایی را در دیده ام

وَ الْبَصیرَةَ فی دینی

و بینایی را در دینم،

وَ الْیَقینَ فی قَلْبی

و یقین را دردلم،

وَ الْإِخْلاصَ فی عَمَلی

و اخلاص را در کردارم

وَ السَّلامَةَ فی نَفْسی

و سلامتی را در وجودم

وَ السَّعَةَ فی رِزْقی

و گشایش را در روزیم

وَ الشُّکْرَ لَکَ اَبَداً ما اَبْقَیْتَنی (1)

و شکرگزاریت را پیوسته مادامی مرا باقی بداری.

6- در روایتی از امام محمّد تقی علیه السلام نقل شده است که آن حضرت فرمود: هر کس پس از نماز صبح این دعا را بخواند، خواسته هایش از خداوند به آسانی به دست آید و آنچه را که او بخواهد و آهنگ آن کند، خداوند کفایتش فرماید و آن را برآورده سازد؛ این دعا، مطابق نقل «مفتاح الفلاح» چنین است:

بِسْمِ اَللَّهِ وَ صَلَّی اَللَّهُ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وآلِهِ،

به نام خدا و درودخدا بر محمّدو خاندان پاکش،

وَ افَوِّضُ اَمْری الَی اَللَّهِ، انَّ اللَّهَ

و کارم را به خدا واگذار می کنم به یقین خداوند

بَصیرٌ بِالْعِبادِ،

به (حال) بندگانش آگاه است (تو خود فرمودی آن کس که این سخن را گفت)

فَوَقیهُ اَللَّهُ سَیِّئاتِ ما مَکَرُوا،

خداوند او را از بدیهای مکر کنندگان حفظ کرد،

لا اِلهَ إلَّااَنْتَ،

معبودی جز تو نیست،

سُبْحانَکَ اِنّی

منزّهی تو و من از

کُنْتُ مِنَ الظَّالِمینَ،

ستمکاران بودم (تو خود فرمودی)

فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَ نَجَّیْناهُ مِنَ الْغَمِّ،

ما دعای او را به اجابت رساندیم

وَ کَذلِکَ نُنْجِی

و از آن اندوه نجاتش بخشیدیم، و این گونه

الْمُؤْمِنینَ،

مؤمنان را نجات می دهیم،

حَسْبُنَا اَللَّهُ وَنِعْمَ الْوَکیلُ،

خداوند ما را کافی است و او بهترین حامی ماست (تو خود فرمودی آنها که این سخن را گفتند)

فَاْنَقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اَللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ

با نعمت و فضل پروردگار بازگشتند

یَمْسَسْهُمْ سُوءٌ،

در حالى که هیچ ناراحتی به آنان نرسید،

ما شآءَ اَللَّهُ،

آنچه خدا بخواهد (می شود)،

لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ الّا بِاللَّه،

پناهگاه و نیرویی جز از سوی خداوند نیست،

ما شآءَ اَللَّهُ لا ما

آنچه خدا بخواهد نه آنچه

ص :1053


1- کافی، جلد 2، صفحه 549، حدیث 11.

شآءَ النَّاسُ،

مردم بخواهند (می شود)،

ما شآءَ اَللَّهُ

آنچه خدا بخواهد

وَ اَنْ کَرِهَ النَّاسُ،

و اگر چه مردم نپسندند،

حَسْبِیَ الرَّبُّ مِنَ الْمَرْبُوبینَ،

پروردگار مرا از مردم بی نیاز می کند،

حَسْبِیَ الْخالِقُ مِنَ الْمَخْلُوقینَ،

آفریدگار مرا از آفریده شدگان بی نیاز می سازد،

حَسْبِیَ الرَّازِقُ مِنَ الْمَرْزُوقینَ،

روزی دهنده مرا از روزی خواران بی نیاز می نماید،

حَسْبِیَ اَللَّهُ رَبُّ الْعالَمینَ،

خدایی که پروردگار جهانیان است مرا کافی است،

حَسْبی مَنْ هُوَ حَسْبی

آن کس که مرا کافی است فقط او مرا کافی است،

حَسْبی مَنْ لَمْ یَزَلْ حَسْبی

آن کس که مرا کافی است پیوسته مرا کفایت می کند،

حَسْبی مَنْ کانَ مُذْ کُنْتُ حَسْبی

آن کس که مرا کافی است از زمانی که بود مرا کفایت می کرد،

حَسْبِیَ اَللَّهُ لا اِلهَ اِلَّا هُوَ،

خداوندی که معبودی جز او نیست، مرا کفایت می کند

عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ

بر او توکل کردم

وَ هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ اَلْعَظیمِ.(1)

و او پروردگار عرش با عظمت است.

7- مرحوم «حاجی نوری» در کتاب «دار السلام» از استاد خود، عالم ربّانی مرحوم جناب حاج ملّا فتحعلی سلطان آبادی نقل کرده است، که فاضل مقدّس آخوند ملّامحمّد صادق عراقی در دشواری و پریشان حالى و نهایت سختی بود، به گونه ای که هرگز برای او گشایشی حاصل نمی شد. شبی در خواب دید که در مکانی، خیمه ای بزرگ برپاست. پرسید این خیمه از کیست؟ گفتند این خیمه پناهگاه مطمئن و فریادرس بیچارگان حضرت مهدی امام منتظر- عجّل اللَّه تعإِلىٰ فرجه الشّریف- است. ملّا محمّد صادق عراقی با عجله به خدمت آن حضرت مشرّف گردید و سختی زندگی و پریشانی حال خویش را به آن حضرت عرض کرد، و از آن بزرگوار خواست دعایی برای رفع مشکلات و اندوه خویش، به او تعلیم فرماید. آن حضرت وی را به سمت خیمه ای که یکی از سادات در آن جا بود، راهنمایی نمود. آخوند ملّا محمّد صادق از خدمت آن حضرت بیرون آمد و به همان خیمه ای که امام اشاره کرده بود، وارد شد؛ دید سیّد جلیل القدر و عالم بزرگوار، جناب آقا سیّد محمّد سلطان آبادی در آن خیمه روی سجّاده نشسته و مشغول دعا و ذکر است، آخوند بر وی سلام کرد و حکایت حال خویش را برای او نقل کرد. سیّد نیز برای گشایش کار و وسعت رزق، دعایی به وی آموخت.

مرحوم آخوند از خواب بیدار شد، و متوجّه شد که آن دعا را به خوبی می داند، او که پیش از این، با سیّد محمّد سلطان آبادی میانه ای نداشت، بعد از این خواب، به خدمت سیّد رسید، وی را به همان حالتی دید،

ص :1054


1- مفتاح الفلاح، صفحه 84 و کافی، جلد 2، صفحه 547، حدیث 6( با مقداری تفاوت).

که در خواب مشاهده کرده بود، دید آن بزرگوار در مصلّای خود نشسته، مشغول ذکر و استغفار است، سلام کرد و سیّد پاسخ داد. آنگاه تبسّمی نمود، گویا از جریان باخبر است. آخوند برای رفع مشکلات خویش، دعایی خواست، و سیّد نیز همان دعایی که در خواب به وی تعلیم داده بود را خواند. آخوند ملّا محمّد صادق، آن دعا را خواند، و در مدّت کمی از سختی و مشکلات زندگی بیرون آمد و به آسایش و آسودگی رسید.

آن دعا چنین بود:

اوّل: پس از طلوع فجر دست بر سینه خود بگذارد و هفتاد مرتبه بگوید:

یا فتّاح

(یعنی ای گشاینده امور).

دوم: این دعا را که در کافی برای حلّ مشکلات و شفای بیماران نقل شده است بخواند:

لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ اِلَّا بِاَللَّهِ العَلِیِّ اَلْعَظیمِ،

پناهگاه و نیرویی جز از سوی خداوند بلندمرتبه و با عظمت نیست،

تَوَکَّلْتُ عَلَی الْحَیِّ اَلَذی لایَمُوتُ،

بر آن زنده پاینده ای که هرگز نمیرد توکّل نمودم

وَ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ اَلَذی

و حمد و سپاس مخصوص خداوندی است

لَمْ یَتَّخِذْ صاحِبَةً

که نه همسری برای خود اختیار کرد

وَلٰاوَلَداً،

و نه فرزندی

وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ شَریکٌ

و نه شریکی

فِی الْمُلْکِ،

در حکومت دارد

وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ وَلِیٌّ مِنَ الذُّلِّ

و ضعف و ذلّتی ندارد که نیازمند حامی و سرپرستی باشد

وَ کَبِّرْهُ تَکْبیراً.(1)

و (لذا به خود می گویم) او را بسیار بزرگ بشمار.

سوم: بعد از نماز صبح بخواند آن دعایی که پیش از این (صفحه 1053) گذشت (

بسم اللَّه و صلّی اللَّه علی محمّد و آله و افوّض امری إِلىٰ اللَّه

... تا آخر).

ص :1055


1- کافی، جلد 2، صفحه 551، حدیث 3.

فصل سوم: سجده شکر

اشاره

پس از انجام تعقیبات، سجده شکر به جا آور، که به اتّفاق تمام علمای شیعه، سجده شکر به هنگام یافتن نعمتی یا دفع بلایی سنّت است، و بهترین آن، سجده ای است که پس از نماز برای شکر توفیق ادای نماز به جا آورده می شود!

در این جا بعضی از روایاَتی که در اهمّیّت سجده شکر وارد شده است از نظر خوانندگان عزیز می گذرد:

1- به سند معتبر از امام باقر علیه السلام روایت شده است که آن حضرت فرمود: «پدرم، علی بن الحسین علیه السلام هیچ گاه نعمتی را از خدا یاد نکرد، مگر آن که به شکرانه آن سجده کرد، و هیچ آیه ای را نخواند که در آن سجده باشد، مگر آن که سجده کرد؛ و خداوند هیچ بلایی را که از آن می ترسید، از او دفع نکرد، مگر آن که به خاطر آن سجده کرد؛ و از هر نماز واجب که فارغ می شد، پس از آن سجده می کرد، هر وقت توفیق می یافت که میان دو نفر اصلاح کند، برای شکر آن، سجده می کرد»، و در تمامی مواضع سجده آن حضرت، اثر سجود بود و به این سبب آن حضرت را «سجّاد» می نامیدند.(1) 2- به سند صحیح از امام صادق علیه السلام نقل شده است که فرمود: «هر مؤمنی که برای شکر نعمتی- در غیر نماز- برای خدا سجده شکر به جای آورد، خداوند، برای او ده حسنه بنویسد و ده گناه را از او محو و پاک گرداند و در بهشت ده درجه وی را بالا می برد».(2) 3- به سند موثّق از امام رضا علیه السلام روایت شده است که: «سجده بعد از نماز واجب، در واقع شکرِ خداوند است، از این که این توفیق را به بنده داد، تا فریضه اش را به جای آورد، و کمترین چیزی که در این سجده گفته می شود، سه مرتبه

«شُکْراً لِلَّهِ»

است ...».(3)

کیفیّت سجده شکر:

در انجام این سجده شرط خاصّی وجود ندارد و به هر صورت که آورده شود، صحیح است. ولی بهتر است مانند سجده نماز، بر هفت عضو سجده کند و پیشانی را بر چیزی گذارد که در نماز بر آن می گذارد.

ص :1056


1- علل الشرایع، جلد 1، صفحه 232، حدیث 1 و بحارالانوار، جلد 83، صفحه 201، حدیث 11.
2- ثواب الاعمال، صفحه 35 و بحارالانوار، جلد 83، صفحه 201، حدیث 12.
3- عیون اخبار الرضا، جلد 1، صفحه 281، حدیث 27 و بحارالانوار، جلد 83، صفحه 198، حدیث 5.

و افضل آن است که بر خلاف سجده نماز، آرنج را نیز بر زمین بگذارد،(1) و سنّت است که نخست پیشانی را بر زمین گذارد، سپس طرف راست صورت را و آنگاه طرف چپ صورت را و در نهایت نیز پیشانی را بر زمین بگذارد،(2) و به خاطر این که دو بار پیشانی را بر زمین می گذارد، به آن دو سجده شکر می گویند. سجده شکر می تواند بدون هر ذکر و دعایی نیز باشد ولی سنّت است که ذکری بگوید و بهتر است از ذکرهایی باشد که خواهد آمد.

مطابق روایات، بعضی از معصومین علیهم السلام، این سجده را بسیار طولانی می کردند. امام کاظم علیه السلام (در زندان هارون) بعد از طلوع صبح، سجده می کرد، تا وقت زوال.(3) همچنین از «فضل بن شاِذان» نقل شده است که گفت: حسن بن علی بن فضال برای عبادت به صحرا می رفت، و سجده را چنان طول می داد که پرندگان بر پشت او می نشستند به گمان این که جامه ای است افتاده، و همچنین برخی از حیوانات بیابانی برگرد او چرا می کردند و از او وحشت نمی کردند.(4)

برخی از ذکرهای سجده شکر:

1- از امام رضا علیه السلام نقل شده است که: می توانی صد بار در سجده شکر بگویی:

«شکراً»

و می توانی صد بار بگویی

«عفواً».(5)

همچنین از امام صادق علیه السلام نقل شده است که کمترین چیزی که در سجده شکر کفایت می کند آن است که سه بار بگویی:

«شُکراً للَّه».(6)

2- در روایات معتبر بسیاری نقل شده است که امام کاظم علیه السلام در سجده شکر بسیار می گفتند:

اَللَّهُمَّ اِنّی اسْأَلُکَ الرَّاحَةَ عِنْدَ الْمَوْتِ،

خدایا از تو آسایش در وقت مرگ

وَ الْعَفْوَ عِنْدَ الْحِساب.(7)

و عفو به هنگام حساب را می خواهم.

3- مرحوم «ابن بابویه» به سند معتبر، از امام صادق علیه السلام روایت کرده است که هرگاه بنده ای در

ص :1057


1- کافی، جلد 3، صفحه 324، حدیث 14.
2- همان مدرک، صفحه 325، حدیث 17.
3- عیون اخبار الرضا، جلد 1، صفحه 95، حدیث 14.
4- رجال کشی، صفحه 515 و بحارالانوار، جلد 83، صفحه 207، حدیث 21.
5- فقیه، جلد 1، صفحه 332، حدیث 970( همین حدیث در کافی، جلد 3، صفحه 326، حدیث 18، از امام کاظم علیه السلام نیز نقل شده است).
6- همان مدرک، صفحه 333، حدیث 978.
7- کافی، جلد 3، صفحه 323، حدیث 10 و بحارالانوار، جلد 83، صفحه 217، حدیث 31.

سجده سه بار بگوید:

یا اَللَّهُ، یا رَبَّاهُ، یا سَیِّداهُ،

ای خدا، ای پروردگار من، ای آقا و سرور من

خداوند به وی پاسخ دهد: لبّیک ای بنده ام،

حاجت خویش را بخواه.(1)

4- مرحوم «شیخ طوسی» در «مصباح المتهجّد» در بخش سجده شکر فرموده است:

مستحب است در سجده برای برادران مؤمن خویش دعا کند و بگوید:

اَللَّهُمَّ رَبَّ الْفَجْرِ

خدایا ای پروردگار سپیده دم

وَاللَّیالِی الْعَشْرِ،

و شبهای ده گانه

وَالشَّفْعِ وَالْوَتْرِ

و زوج و فرد،

، وَاللَّیْلِ اِذٰا یَسْرِ، وَرَبَ

و پروردگار شب هنگامی که (به سوی روشنایی روز) حرکت می کند و پروردگار

کُلِّ شَیْ ءٍ،

هر چیز

وَاِلهَ کُلِّ شَیْ ءٍ،

و معبود هر چیز،

وَ خالِقَ کُلِّ شَیْ ءٍ،

و آفریننده هر چیز

وَمَلیکَ کُلِّ شَیْ ءٍ،

و فرمانروای همه چیز،

صَلِ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِهِ،

بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست

وَاِفْعَلْ بی وَبِفُلانٍ وَفُلانٍ

و در مورد من و فلانی و فلانی (کسانی که مورد نظر من هستند)

ما اَنْتَ اَهْلُهُ،

آنچه تو شایسته آنی انجام ده

وَلٰا تَفْعَلْ بِنا مانَحْنُ اَهْلُهُ،

و آنچه ما شایسته آنیم در مورد ما انجام مده،

فَاِنَّکَ اَهْلُ التَّقْوی

که تو شایسته پرهیزگاری

وَ اَهْلُ الْمَغْفِرَةِ.(2)

و آمرزشی.

به جای «بِفُلانٍ وَ فُلانٍ» نام افراد مورد نظر را بگوید.

و چون سر از سجده برداشت دست خود را بر موضع سجود خود بکشد و آنگاه به طرف چپ صورت و سپس به پیشانی خویش بکشد و بعد از آن به جانب راست صورت خود دست بکشد و این کار را سه مرتبه انجام دهد، و در هر مرتبه بگوید:

اَللَّهُمَّ لَکَ اَلْحَمْدُ لا اِلهَ اِلَّا اَنْتَ،

خدایا حمد و سپاس از آن توست که معبودی جز تو نیست،

عالِمُ الْغَیْبِ وَالشَّهادَةِ،

دانای نهان و آشکار

الرَّحْمنُ الرَّحیمُ،

و بخشنده و مهربانی،

اَللَّهُمَّ اَذْهِبْ عَنِّی الْهَمَّ

خدایا اندوه و گرفتاری

وَ الْغَمَّ وَالْحَزَنَ وَالْفِتَنَ،

و غم و حزن و فتنه های آشکار

ما ظَهَرَ مِنْها وَما بَطَنَ.(3)

و پنهان را از من دور کن.

ص :1058


1- امالى صدوق، صفحه 411، حدیث 6 و بحارالانوار، جلد 83، صفحه 227، حدیث 47.
2- مصباح المتهجد، صفحه 241.
3- همان مدرک، صفحه 243.

بخش هفتم: نمازهای مستحب

اشاره

ص :1059

ص :1060

اقسام نمازهای مستحب

نماز بهترین وسیله ارتباط با خدا، عإِلَىٰ ترین نمود بندگی و روشن ترین نشانه عبودیّت بنده در برابر معبود است. (شرحی درباره اهمّیّت نماز در تربیت انسانها و پرورش فضایل اخلاقی و نظم جامعه انسانی در بحث تعقیبات گذشت).

از این رو در دستورات اسلامی، علاوه بر نمازهای واجب و فرائض یومیّه، نمازهای مستحبّ فراوانی وجود دارد که هر یک از آنها به نوبه خود دارای اهمّیّت زیاد و تأثیر مناسب است.

نمازهای مستحب را در یک نگاه کلّی می توان به چند دسته تقسیم کرد:

1- نوافل یومیّه که پیش از فرائض، یا پس از آنها انجام می شود که وسیله ای برای پذیرش فرائض و رفع کاستیهای آنهاست.(1) (شرح آن در بخش آداب و تعقیبات نماز گذشت).

2- نمازهایی که در برخی از اوقات شبانه روز که زمان مناسبی برای راز و نیاز با خدا و کسب نورانیّت و معنویّت از پیشگاه ربوبی است بجا آورده می شود (مثل نماز شب).

3- نمازهایی که به نام معصومین علیهم السلام وارد شده است؛ این نمازها را آن بزرگواران انجام می دادند و به نام آنها مشهور شده است. از این رو، پیروان آنها نیز با پیروی از سنّت آنان این نمازها را بجا می آورند.

4- نمازهایی که به نام بعضی از اصحاب و یاران پیامبر صلی الله علیه و آله و یاران ائمّه معصومین علیهم السلام مشهور شده است. این نوع نمازها را معصومین با اهداف خاصّی به آنان تعلیم می دادند که به نام آنان شهرت یافته است (مانند نماز جعفر طیّار).

ص :1061


1- روایتی از امام رضا علیه السلام مضمون فوق را تأیید می کند( بحارالانوار، جلد 79، صفحه 294، حدیث 24).

تعلیم این گونه نمازها گاه برای بخشش گناهان، یا حلّ مشکلات، یا یک جایزه بزرگ معنوی بوده است.

5- نمازهایی که مربوط به زمان های خاصّی است، مثل نماز ایّام هفته، مخصوصاً روز جمعه و اوّل ماه و نمازهای دیگر، که برای کسب معنویّت از آن ایّام مخصوص است.

6- نمازهایی که مربوط به مکان های خاصّی است که به سبب فضیلت آن مکانها خواندن نماز در آنها توصیه شده است (مثل نماز در مسجد جمکران).

7- نمازهایی که برای حلّ مشکلات روحی و یا مادّی و برآورده شدن حاجات و رفع گرفتاری ها از سوی معصومین علیهم السلام توصیه شده (مانند نمازهای حاجت و نماز برای زیاد شدن رزق و مانند آن)، و خود آن بزرگواران نیز در مشکلات رو به درگاه خدا می آوردند و به نماز پناه می بردند.(1) نکته مهم این جاست که تمام این نمازها- هرچند به نامهای خاصّی مشهور شده- باید به قصد قربت و توجّه به ذات پروردگار انجام شود؛ هرچند نتیجه نهایی، رسیدن به حاجت های دنیوی بوده باشد.

نخست به سراغ نمازهای مشهور به نام معصومین علیهم السلام می رویم.

بار دیگر تأکید می کنیم نمازهایی که به نام معصومین علیهم السلام است نمازهایی است که همه به درگاه خداوند یگانه انجام می شود، ولی چون آن بزرگواران انجام می دادند به نام آنها مشهور شده و به یقین دارای ارزش بسیاری است.

ص :1062


1- ( 1).« انّ رسول اللَّه صلی الله علیه و آله کان اِذٰا حَزَبَه امرٌ فَزَعَ إِلىٰ الصَلاةِ؛ هرگاه رسول خدا دچار سختی و دشواری می شد، به نماز پناه می برد»( بحارالانوار، جلد 79، صفحه 192).

فصل اوّل: نمازهای چهارده معصوم علیهم السلام

1- نماز پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله

«سیّد بن طاووس» به سند معتبر از امام رضا علیه السلام روایت کرده است که از آن حضرت سؤال کردند از نماز جعفر طیّار رحمه الله؛ امام علیه السلام فرمود: چرا از نماز رسول خدا صلی الله علیه و آله غافل هستی؟!

آن مرد عرض کرد: آن نماز را به من تعلیم فرما. حضرت فرمود:

نماز پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله دو رکعت است که در هر رکعت یک مرتبه سوره «حمد» و پانزده مرتبه سوره «قدر» (انّا انزلناه) را می خوانی؛ همچنین در رکوع- پس از ذکر رکوع- و همچنین پس از سر برداشتن از رکوع- آنگاه که ایستاده ای- و در سجده اوّل- پس از ذکر سجده- و همچنین پس از سر برداشتن از سجده- آنگاه که نشسته ای- و در سجده دوم- پس از ذکر سجده- و همچنین پس از سر برداشتن از سجده نیز در هر یک از این موارد، پانزده مرتبه سوره «قدر» را می خوانی. پس از اتمام نماز، خداوند گناهانت را می آمرزد و حاجتت را روا می سازد، و آنگاه این دعا را می خوانی:

لا اِلهَ اِلَّا اَللَّهُ،

معبودی جز خدا نیست،

رَبُّنا وَ رَبُّ آبآئِنَا الأَوَّلینَ،

که پروردگار ما و پروردگار پدران پیشین ماست،

لا اِلهَ اِلَّا اَللَّهُ،

معبودی جز خدا نیست،

الهاً واحِداً

معبود یگانه ای

وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ،

که ما به او ایمان داریم،

لا اِلهَ اِلَّا اَللَّهُ،

معبودی جز خدا نیست،

لا نَعْبُدُ اِلَّا اَیَّاهُ،

ما جز او را نمی پرستیم،

مُخْلِصینَ لَهُ الدِّینَ

دین خود را برای او خالص کرده ایم

وَ لَوْ

اگر چه

کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ،

مشرکان نپسندند،

لااِلهَ اِلَّا اَللَّهُ،

معبودی جز خدا نیست،

وَحْدَهُ وَحْدَهُ [وَحْدَهُ] ،

یگانه یگانه یگانه است،

اَنْجَزَ وَعْدَهُ،

به وعده اش وفا نمود،

وَ نَصَرَعَبْدَهُ،

وبنده اش را یاری کرد،

وَ اعَزَّ جُنْدَهُ،

سپاهش را گرامی داشت،

وَ هَزَمَ الأَحْزابَ وَحْدَهُ،

و به تنهایی گروه های باطل را شکست داد،

فَلَهُ الْمُلْکُ وَ لَهُ اَلْحَمْدُ،

فرمانروایی و حمد و سپاس از آن اوست

وَ هُوَ

و او

عَلی کُلِّ شَیْ ءٍ قَدیرٌ،

بر هر چیز تواناست،

اَللهُمَّ اَنْتَ نُورُ السَّمواتِ

خدایا تویی روشنایی بخش آسمانها

وَ الْأَرْضِ وَ مَنْ فیهِنَّ،

و زمین و هر چه در آنهاست

فَلَکَ اَلْحَمْدُ،

پس حمد و سپاس از آن توست،

وَ اَنْتَ قَیَّامُ السَّمواتِ وَ الْارْضِ

و تویی بپا دارنده آسمانها و زمین

وَ مَنْ فیهِنَّ،

و هر چه در آنهاست،

فَلَکَ اَلْحَمْدُ،

پس حمد و سپاس از آنِ توست

ص :1063

و اَنْتَ الْحَقُّ وَوَعْدُکَ الْحَقُّ،

و تویی حق و وعده

فَقَوْلُکَ حَقٌّ،

و گفتارت

و اِنْجازُکَ حَقٌّ،

و وفاداری

وَالْجَنَّةُحَقٌّ، وَالنَّارُحَقٌّ،

و بهشت و دوزخت همگی راست است،

اَللَّهُمَّ لَکَ اَسْلَمْتُ،

خدایا تسلیم تو شده

وَ بِکَ آمَنْتُ،

و به تو ایمان آورده ام،

وَ عَلَیْکَ تَوَکَّلْتُ،

و بر تو اعتماد نموده

وَ بِکَ خاصَمْتُ،

و به یاری تو با دشمن مبارزه کرده ام

وَاِلَیْکَ حاکَمْتُ،

و تو را به داوری پذیرفته ام،

یا رَبِّ یا رَبِّ یا ربِّ،

ای پروردگار من، ای پروردگار من، ای پروردگار من،

اِغْفِرْ لی ما قَدَّمْتُ وَمااخَّرْتُ،

گناهان پیشین و پسینم

وَ مااسْرَرْتُ وَاعْلَنْتُ،

و آنچه در پنهان و آشکار انجام داده ام را بیامرز،

اَنْتَ اِلهی لا اِلهَ اِلَّا اَنْتَ،

تویی معبودم که معبودی جز تو نیست،

صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ

بر محمّد و

وَ آلِ مُحَمَّدٍ،

خاندان پاکش درود فرست

وَ اِغْفِرْ لی وَاِرْحَمْنی

و مرا بیامرز و بر من رحم کن،

وَ تُبْ عَلَیَّ اِنَّکَ

و توبه ام را بپذیر زیرا که

اَنْتَ التَّوابُ الرَّحیمُ.(1)

تو توبه پذیر و مهربانی.

«علّامه مجلسی» پس از ذکر این نماز می گوید: این نماز از نمازهای مشهور است که علمای شیعه در کتب خود روایت کرده اند.(2)

2- نماز امیرالمؤمنین علیه السلام

«شیخ طوسی»(3) و «سیّد بن طاووس»(4)، از امام صادق علیه السلام روایت کرده اند که آن حضرت فرمود: هر یک از شما نماز امیر مؤمنان را بجا آورد، مانند روزی که از مادر متولّد شده، از گناهان پاک می گردد و حاجت های وی برآورده می شود.

این نماز چهار رکعت است (هر دو رکعت به یک سلام) و در هر رکعت یک مرتبه سوره «حمد» و پنجاه مرتبه سوره «توحید» را بخواند و پس از نماز این تسبیح را بگوید که تسبیح آن حضرت است؛ این تسبیح مطابق نقل علّامه مجلسی چنین است:

سُبْحانَ مَنْ لاتَبیدُ مَعالِمُهُ،

تسبیح می گویم کسی را که نشانه های روشن و آشکارش نابود شدنی نیست،

سُبْحانَ مَنْ لاتَنْقُصُ خَزآئِنُهُ،

تسبیح می گویم کسی را که خزانه کرمش کم شدنی نیست،

سُبْحانَ مَنْ لَا

تسبیح می گویم کسی را

اضْمِحْلالَ لِفَخْرِهِ،

که برای شکوه و عظمتش زوالى نیست،

سُبْحانَ مَنْ لا یَنْفَدُ ما عِنْدَهُ،

تسبیح می گویم کسی را که برای آنچه نزد اوست پایانی نیست،

سُبحانَ مَنْ لَااَنْقِطاعَ لِمُدَّتِهِ،

تسبیح می گویم کسی را که عمرش را پایانی نیست،

ص :1064


1- جمال الاسبوع ص246
2- بحارالانوار، جلد 88، صفحه 169، حدیث 1.
3- مصباح المتهجّد، صفحه 292.
4- جمال الاسبوع، صفحه 248.

سُبْحانَ مَنْ لا یُشارِکُ اَحَداً فی اَمْرِهِ،

تسبیح می گویم کسی را که در کارش مشارکتی نیست،

سُبْحانَ مَنْ لا اِلهَ غَیْرُهُ

تسبیح می گویم کسی را که معبودی جز او نیست*

سپس دعا کند وبگوید:

یا مَنْ عَفا عَنِ السَّیِئاتِ وَ لَمْ یُجازِ بِها،

ای که از گناهان درگذری و کیفر نکنی،

اِرْحَمْ عَبْدَکَ

بر بنده ات رحم کن،

یااَللَّهُ یا اَللَّهُ، نَفْسی نَفْسی

ای خدا، ای خدا، بر من، بر من (رحم کن)

اَنَا عَبْدُکَ یا سَیِّداهُ،

من بنده توام ای آقا و سرورم،

اَنَا عَبْدُکَ بَیْنَ یَدَیْکَ ایارَبَّاهُ،

من بنده تو و در حضور توام،

اِلهی بِکَیْنُونَتِکَ

ای پروردگار من، ای معبود من به ذاتت سوگند،

یا اَمَلاهُ،

ای آرزوی من،

یا رَحْماناهُ یا غِیاثاهُ،

ای بخشنده من، ای فریادرس من،

عَبْدُکَ عَبْدُکَ

بنده ات، بنده ات،

لاحیلَةَ لَهُ،

چاره ای ندارد،

یا مُنْتَهی رَغْبَتاهُ،

ای نهایت اشتیاقم،

یا مُجْرِیَ الدَّمِ فی عُرُوقی عَبْدُکَ

ای جاری کننده خون در رگهایم،

یا سَیِّداهُ یا

بنده ات (را دریاب) ای آقا و سرورم، ای

مالِکاهُ،

مالک و صاحب اختیارم،

اِیٰا هُوَ اِیٰا هُوَ، یا رَبَّاهُ

ای خدا، ای خدا، ای پروردگار

عَبْدُکَ عَبْدُکَ لا حیلَةَ لی

من بنده توام بنده توام و چاره ای ندارم،

وَ لا غِنی بی عَنْ نَفسْی ،

و از خود چیزی ندارم

وَ لا اسْتَطیعُ لَها ضَرّاً وَ لا نَفْعاً،

و توانایی بر زیان و سود خود ندارم،

وَ لا اُجِدُ مَنْ اصانِعُهُ،

و کسی را که با او همراهی کنم نمی یابم،

تَقَطَّعَتْ اَسْبابُ الْخَدایِع عَنّی

هر راه چاره ای از من بریده شد،

وَاضْمَحَلَّ کُلُّ مَظْنُونٍ عَنِّی

و هر گمان (به راه نجاَتی) که داشتم از بین رفت،

اَفْرَدَنِی الدَّهْرُاِلَیْکَ،

روزگار مرا با تو تنها گذاشت،

فَقُمْتُ بَیْنَ یَدَیْکَ هذَا الْمَقامَ،

پس در برابرت در این جایگاه ایستاده ام،

یا اِلهی بِعِلْمِکَ کانَ هذا کُلُّهُ،

ای معبود من، تو به همه اینها آگاهی،

فَکَیْفَ

پس چگونه

اَنْتَ صانِعٌ بی

با من رفتار می کنی،

وَلَیْتَ شِعْری کَیْفَ تَقُولُ لِدُعآئی

و ای کاش می دانستم در پاسخ درخواستم چه می گویی،

اَ تَقُولُ نَعَمْ اَمْ تَقُولُ لا،

آیا «آری» می گویی یا «نه»؟

فَاَنْ قُلْتَ لا فَیا وَیْلی یا وَیْلی یا وَیْلی

پس اگر «نه» بگویی وای بر من، وای بر من، وای بر من،

یا عَوْلی یا عَوْلی یا عَوْلی یا

وای از بیچارگیم، وای از بیچارگیم، وای از بیچگارگیم، وای

شِقْوَتی یا شِقْوَتی یا شِقْوَتی

از بدبختیم، وای از بدبختیم، وای از بدبختیم،

یا ذُلّی یا ذُلّی یا ذُلّی

وای از خواریم، وای از خواریم، وای از خواریم،

إِلىٰ مَنْ

به چه کسی

وَ مِمَّنْ اَوْ

و از چه کسی یا

ص :1065

عِنْدَ مَنْ،

نزد چه کسی

اَوْ کَیْفَ

یا چگونه

اَوْ ماِذا،

یا چرا

اَوْ إِلىٰ ایِّ شَیْ ءٍ الْجَأُ

یا به چه چیزی پناه برم؟

وَ مَنْ ارْجُو،

و به که امید بندم؟

وَ مَنْ یَجُودُ

و چه کسی می بخشد

عَلیَّ بِفَضْلِهِ حینَ تَرْفُضُنی

بر من با لطف و کرمش در وقتی که تو مرا میرانی ؟

یا وٰاسِعَ الْمَغْفِرَةِ،

ای گسترده آمرزش،

وَ اَنْ قُلْتَ نَعَمْ

و اگر بگویی «بله»

کَمٰا هُوَ الظَّنُ بِکَ

آن گونه که به تو گمان

وَ الرَّجآءُ لَکَ،

و امید هست،

فَطُوبی لی

پس خوشا به حال من،

اَنَا السَّعیدُ

منم خوشبخت

وَ اَنَا الْمَسْعُودُ،

و منم سعادتمند،

فَطُوبی لی

پس خوشا بحال من،

وَاَنَا الْمَرْحُومُ،

و منم آمرزیده،

یا مُتَرَحِّمُ

ای رحم کننده،

یا مُتَرَئِّفُ،

ای خیرخواه،

یا مُتَعَطِّفُ

ای مهرورز

یا مُتَجَبِّرُ،

ای قدرتمند،

یا مُتَمَلِّکُ

ای فرمانروا،

یامُقْسِطُ،

ای دادگر،

لا عَمَلَ لی ابْلُغُ بِهِ نَجاحَ حاجَتی

عملی ندارم که با آن به برآوردن حاجتم برسم،

اَسْئَلُکَ بِاسْمِکَ اَلَذی جَعَلْتَهُ

از تو می خواهم به حقّ آن نامت که

فی مَکْنُونِ غَیْبِکَ،

در نهانخانه غیبت قرار داده ای

وَ اسْتَقَرَّ عِنْدَکَ،

و در نزد تو قرار گرفته،

فَلا یَخْرُجُ مِنْکَ إِلىٰ شَیْ ءٍ سِواکَ،

و از تو به غیر تو ظاهر نمی شود.

اَسْئَلُکَ بِهِ

از تو می خواهم به حق آن نام

وَبِکَ وَبِهِ،

و به حق تو و به حق آن نام،

فَانَّهُ اَجَلُّ

چرا که گرامی ترین

وَ اشْرَفُ اسْمآئِکَ،

و شریفترین نام های توست

لا شَیْ ءَ لی غَیْرُ هذا،

و چیزی جز آن ندارم

وَلٰا احَدَ اعْوَدُ عَلیَّ مِنْکَ،

و هیچ کس سود رسان تر از تو بر من نیست،

یا کَیْنُونُ یا مُکَوِّنُ،

ای هستی مطلق، ای آفریدگار،

یا مَنْ عَرَّفَنی نَفْسَهُ، یا مَنْ

ای که خودت را به من شناساندی، ای که

اَمَرَنی بِطاعَتِهِ،

مرا بر بندگیت فرمان دادی،

یا مَنْ نَهانی عَنْ مَعْصِیَتِهِ،

ای که مرا از نافرمانیت منع نمودی،

وَ یا مَدْعُوُّ

ای خوانده شده،

یا مَسْئُولُ، یا

ای درخواست شده، ای

مَطْلُوباً الَیْهِ،

طلب شده،

رَفَضْتُ وَصِیَّتَکَ اَلَّتی اَوْصَیْتَنی بِها

سفارشت را که مرا به آن توصیه نمودی ترک کرده

وَ لَمْ اطِعْکَ،

و اطاعتت ننمودم،

فیما اَمَرْتَنی

وَ لَوْ اَطَعْتُکَ و اگردر آنچه مرا فرمان دادی اطاعتت می نمودم

لَکَفَیْتَنی ما قُمْتُ اِلَیْکَ فیهِ،

به یقین در آنچه از درگاهت خواستم مرا کفایت می کردی،

وَ اَنَا مَعَ مَعْصِیَتی لَکَ راجٍ، فَلا

و من با وجود نافرمانیم امیدوارم، پس

تَحُلْ بَیْنی وَ بَیْنَ ما رَجَوْتُ،

بین من و آنچه امید دارم جدایی میانداز،

یا مُتَرَحِّماً لی

ای رحم کننده بر من،

اَعِذْنی مِنْ بَیْنِ یَدَیَّ

پناه ده مرا از روبرو

وَ مِنْ خَلْفی

و پشت سر

وَ مِنْ فَوْقی وَ مِنْ تَحْتی

و از بالا و پایین

وَ مِنْ کُلِّ جِهاتِ الْإِحاطَةِ بی

و از همه اطرافم،

ص :1066

اَللهُمَ بِمُحَمَّدٍ سَیِّدی

خدایابه حقّ محمّد آقا و سرورم

وَ بِعَلِیٍّ وَلِیّی

و به حقّ علی سرپرستم،

وَبِالْأَئِمَّةِ الرَّاشِدینَ عَلَیْهِمُ اَلسَّلامُ،

و به حقّ امامان هدایت یافته- که بر آنان درود باد-

اجْعَلْ عَلَیْنا صَلَواتِکَ وَ رَاْفَتَکَ وَ رَحْمَتَکَ،

درودها و مهربانی و رحمتت را بر ما قرار ده

وَاَوْسِعْ عَلَیْنا مِنْ رِزْقِکَ،

و از روزیت بر ما وسعت ده،

وَ اقْضِ

و قرضمان

عَنَّا الدَّیْنَ

را ادا کن

وَجَمیعَ حَوآئِجِنا،

و همه حاجت هایمان را برآور،

یا اَللَّهُ یا اَللَّهُ یا اَللَّهُ،

ای خدا، ای خدا، ای خدا،

اِنَّکَ عَلیٰ کُلِّ شَیْ ءٍ قَدیرٌ.

که تو بر هر چیز توانایی.

امام علیه السلام فرمود: هر کس این نماز را بجا آورد و این دعا را بخواند گناهان او آمرزیده شود.(1)

***

3- نماز حضرت فاطمه علیها السلام

اشاره

در روایتی آمده است، حضرت زهرا علیها السلام دو رکعت نماز می خواند که جبرئیل به وی آموخته بود. کیفیّت این نماز بدین گونه است که در رکعت اوّل بعد از حمد، صد مرتبه سوره «انّاانزلناه» و دررکعت دوم بعد ازحمد، صد مرتبه سوره «توحید» می خواند و پس از سلام این دعا رامی خواند:

سُبحانَ ذِی الْعِزِّ الشّامِخِ الْمُنیفِ،

تسبیح می گویم صاحب عزّتِ سربلندِ سرافراز را،

سُبْحانَ ذِی الْجَلالِ الْباِذِخِ اَلْعَظیمِ،

تسبیح می گویم صاحب شکوهِ بلند مرتبه بزرگ را،

سُبحانَ ذِی الْمُلْکِ الْفاخِرِ الْقَدیمِ،

تسبیح می گویم صاحب فرمانرواییِ باشکوه دیرینه را،

سُبحانَ مَنْ لَبِسَ الْبَهْجَةَ وَ الْجَمالَ،

تسبیح می گویم کسی را که در بر دارد روشنایی و زیبایی را،

سُبحانَ مَنْ تَرَدّی بِالنُّورِ وَالْوَقارِ،

تسبیح می گویم کسی را که با نور و وقار خود را آراسته،

سُبحانَ مَنْ یَری اثَرَ النَّمْلِ فِی الصَّفا،

تسبیح می گویم کسی را که جای پای مورچه را در سنگ سخت می بیند،

سُبحانَ مَنْ یَری وَقْعَ الطَّیْرِ فِی الْهَواءِ،

تسبیح می گویم کسی را که گذرگاه پرنده را در آسمان می بیند،

سُبحانَ مَنْ هُوَ هکَذا الا هکَذا غَیْرُهُ.(2)

تسبیح می گویم کسی را که این چنین است و جز او کسی چنین نیست.

در روایت دیگری آمده است که بعد از این نماز، تسبیح مشهور حضرت زهرا علیها السلام را که پس از هر نمازی مستحب است، بگوید و بعد از آن صد مرتبه صلوات بفرستد.(3)

ص :1067


1- بحارالانوار، جلد 88، صفحه 172، حدیث 5.
2- همان مدرک، صفحه 180، حدیث 7.
3- همان مدرک، صفحه 181، حدیث 8.
نماز دیگری از آن حضرت:

«شیخ طوسی» و «سیّد بن طاووس» روایت کرده اند از صفوان، که محمّد بن علی حلبی در روز جمعه ای، خدمت امام صادق علیه السلام رسید و از آن حضرت پرسید، از شما می خواهم بهترین اعمال را در امروز، به من تعلیم فرمایی. امام علیه السلام فرمود: من کسی را نمی شناسم که از فاطمه علیها السلام نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله با عظمت تر باشد و چیزی برتر از آن عملی که رسول خدا صلی الله علیه و آله به وی آموخت سراغ ندارم. آن عمل چنین است که رسول خدا صلی الله علیه و آله به حضرت زهرا علیها السلام فرمود: در صبح روز جمعه غسل کند و چهار رکعت نماز بخواند (به دو سلام) در رکعت اوّل بعد از حمد، پنجاه مرتبه سوره «توحید» و در رکعت دوم پس از حمد، پنجاه مرتبه سوره «عادیات» و در رکعت سوم بعد از حمد پنجاه مرتبه سوره «زلزال» و در رکعت چهارم پس از حمد، پنجاه مرتبه سوره «نصر» را بخواند، و پس از اتمام نماز بگوید:

اِلهی وَسَیِّدی

ای معبود من و ای آقا و سرورم،

مَنْ تَهَیَّأَ أوْ تَعَبَّأَ اَوْ اعَدَّ اَوِ اسْتَعَدَّ

هر کس خود را آماده و مهیا و مجهّز و حاضر کند،

لِوِفادَةِ مَخْلُوقٍ رَجآءَ

برای رفتن به سوی مخلوقی به امید

رِفْدِهِ،

هدیه ها

وَفَوائِدِهِ

و بهره ها

وَ نائِلِهِ،

و عطایا

وَ فَواضِلِهِ

و بخشش ها

وَ جَوآئِزِهِ،

و پاداش هایش،

فَاِلَیْکَ یا اِلهی کانَتْ

پس ای معبود من، به سوی توست

تَهْیِئَتی

آمادگی

وَتَعْبِئَتی

و مهیا شدن

وَاعْدادی

و مجهز شدن

وَ اسْتِعْدادی

و حاضر شدنم،

رَجآءَ رِفْدِکَ وَ فَوآئِدِکَ

به امید هدایا و بهره ها

وَمَعْرُوفِکَ، وَ نآئِلِکَ وَجَوآئِزِکَ،

و احسان و عطایا و پاداشهایت،

فَلا تُخَیِّبْنی مِنْ ذلِکَ، یا مَنْ لا تَخیبُ

پس مرا از آن ناامید مکن، ای که هیچ

عَلَیْهِ مَسْئَلةُ السَّآئِلِ،

سائلی از درِ (خانه) تو نومید بر نمی گردد،

وَ لا تَنْقُصُهُ عَطِیَّةُ نآئِلٍ،

و بخشش نیکی چیزی از تو نکاهد،

فَاِنّی لَمْ آتِکَ بِعَمَلٍ صالِحٍ

پس به درگاهت نیامده ام با عمل شایسته ای

قَدَّمْتُهُ،

که از پیش فرستاده باشم

وَ لا شَفاعَةِ مَخْلُوقٍ رَجَوْتُهُ

یا شفاعت مخلوقی که به آن امید بسته

اَتَقَرَّبُ اِلَیْکَ بِشَفاعَتِهِ،

و با شفاعتش به تو نزدیک شوم

اِلّا مُحَمَّداً

جز شفاعت محمّد

وَاَهْلَ بَیْتِهِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلَیْهِمْ،

و خاندان پاکش- که درود تو بر او و بر آنها باد-

اَتَیْتُکَ ارْجُو عَظیمَ عَفْوِکَ،

به درگاهت آمده ام به امید عفو بزرگت

اَلَذی عُدْتَ بِهِ عَلَی الْخاطِئینَ

که به وسیله آن بر گناهکاران

عِنْدَ عُکُوفِهِمْ عَلَی الْمَحارِمِ،

وقت ارتکاب حرامها رو کنی،

فَلَمْ یَمْنَعْکَ طُولُ

وطولانی شدن

ص :1068

عُکُوفِهِمْ عَلَی الْمَحارِمِ

ارتکاب حرامها

اَنْ جُدْتَ عَلَیْهِمْ بِالْمَغْفِرَةِ،

تو را از آمرزش آنها باز نمی دارد،

وَ اَنْتَ سَیِّدِی الْعَوَّادُ بِالنَّعْمآءِ،

و تویی آقا و سرورم که بسیار به من نعمت بخشی،

وَ اَنَا الْعَوَّادُ بِالْخَطآءِ،

و منم بسیار خطاکار،

اَسْئَلُکَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وآلِهِ الطَّاهِرِینَ،

از تو می خواهم به حقّ محمّد و خاندان پاکش

اَنْ تَغْفِرَ لی ذَنْبِیَ الْعَظیمَ،

که گناه بزرگم را بیامرزی،

فَانَّهُ لا یَغْفِرُ الْعَظیمَ اِلَّا الْعَظیمُ،

چرا که گناه بزرگ را فقط (خدای) بزرگ می آمرزد،

یا عَظیمُ یا عَظیمُ یا عَظیمُ، یا عَظیمُ یا عَظیمُ، یا عَظیمُ یا عَظیمُ.(1)

ای با عظمت، ای با عظمت ای با عظمت، ای با عظمت، ای با عظمت، ای با عظمت، ای با عظمت.

***

4- نماز امام حسن علیه السلام

«سیّد بن طاووس» در «جمال الاسبوع» نمازی برای آن حضرت علیه السلام نقل کرده است که چهار رکعت است (هر دو رکعت با یک سلام) و به همان کیفیّت نماز امیرالمؤمنین علیه السلام می باشد و در روز جمعه خوانده می شود.

نماز دیگری از آن حضرت نیز نقل کرده که در روز جمعه خوانده می شود و آن هم چهار رکعت است که در هر رکعت یک مرتبه «حمد» و بیست وپنج مرتبه سوره «توحید» رابخواند و پس از آن این دعا را بخواند:

اَللَّهُمَّ اِنّی اَتَقَرَّبُ اِلَیْکَ بِجُودِکَ وَکَرَمِکَ،

خدایا بواسطه بخشش و کرمت به درگاهت تقرّب می جویم،

وَاتَقرَّبُ اِلَیْکَ بِمُحَمَّدٍ عَبْدِکَ وَرَسُولِکَ،

و بواسطه محمّد بنده و فرستاده ات به درگاهت تقرّب می جویم

وَاَتَقَرَّبُ اِلَیْکَ بِمَلائِکَتِکَ الْمُقَرَّبینَ،

و بواسطه فرشتگان مقرّب و پیامبران

وَ اَنْبِیآئِکَ وَ رُسُلِکَ،

و فرستادگانت به درگاهت تقرب می جویم،

اَنْ تُصَلِّیَ عَلیٰ مُحَمَّدٍ عَبْدِکَ وَرَسُولِکَ

که بر محمّد، بنده و فرستاده ات

وَ عَلیٰ آلِ مُحَمَّدٍ،

و بر خاندان پاکش درود فرستی

وَ اَنْ تُقیلَنی

و از لغزشم درگذری

عَثْرَتی وَ تَسْتُرَ عَلَیَّ ذُنُوبی وَ تَغْفِرَها لی

و گناهانم را پوشانده و بیامرزی،

وَتَقْضِیَ لی حَوآئِجی

و حاجتهایم را برآوری

ص :1069


1- مصباح المتهجّد، صفحه 318 و جمال الاسبوع، صفحه 264 و بحارالانوار، جلد 86، صفحه 368، حدیث 64( با اندکی تفاوت).

وَ لا تُعَذِّبْنی بِقَبیحٍ کانَ مِنّی

و به خاطر زشتیهایی که از من سرزده مرا عذاب نکنی،

فَانَّ عَفْوَکَ وَ جُودَکَ یَسَعُنی

چرا که عفو و بخششت چنان است که مرا فرا خواهد گرفت،

اِنَّکَ عَلیٰ کُلِ شَیْ ءٍ قَدیرٌ.(1)

که توبر هر چیز توانایی.

***

5- نماز امام حسین علیه السلام

این نماز چهار رکعت است (به دو سلام) در هر رکعت سوره «حمد» پنجاه مرتبه و سوره «توحید» نیز پنجاه مرتبه خوانده می شود، همچنین در رکوع- پس از ذکر رکوع- سوره های حمد و توحید، هر کدام ده مرتبه و پس از سربرداشتن از رکوع نیز هر کدام را ده مرتبه و در سجده اوّل و میان دو سجده- هنگامی که نشسته ای- و در سجده دوم نیز هر یک از حمد و توحید را ده مرتبه می خوانی، و پس از پایان چهار رکعت نماز؛ این دعا را می خوانی:

اَللَّهُمَّ اَنْتَ اَلَّذِی اسْتَجَبْتَ لِأدَمَ وَحَوَّا،

خدایا تویی که آدم و حوا را پاسخ دادی،

اِذْ قالا رَبَّنا ظَلَمْنا اَنْفُسَنا

در زمانی که گفتند: پروردگارا ما به خویشتن ستم کردیم

و اِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَنا وَتَرْحَمْنا

و اگرما را نبخشی و بر ما رحم نکنی

لَنَکُونَنَّ مِنَ الْخاسِرینَ،

از زیانکاران خواهیم بود،

وَناداکَ نُوحٌ فَاسْتَجَبْتَ لَهُ،

و نوح تو را خواند و پاسخش گفتی

وَنَجَّیْتَهُ وَاَهْلَهُ مِنَ الْکَرْبِ اَلْعَظیمِ،

و او و نزدیکانش را از گرفتاری بزرگ نجات دادی

وَاطْفَاْتَ نارَ نُمْرُودَ عَنْ خَلیلِکَ ابْراهیمَ،

و آتش نمرود را از ابراهیم خلیل باز داشته

فَجَعَلْتَها بَرْداً وَسَلاماً،

و آن را بر او سرد و سالم قرار دادی،

و اَنْتَ اَلَّذِی اسْتَجَبْتَ لِأَیُّوبَ، اِذْ نادی

و تویی که ایوب را پاسخ گفتی آن گاه که عرضه داشت

رَبِّ مَسَّنِیَ الضُّرُّ

پروردگارا بدحالى و مشکلات به من روی آورده

و اَنْتَ اَرْحَمُ الرَّاحِمینَ،

و تو مهربان ترین مهربانانی،

فَکَشَفْتَ ما بِهِ مِنْ ضُرٍّ،

پس ناراحتیهایی را که داشت برطرف ساخته

وَآتَیْتَهُ اَهْلَهُ

و خاندانش را به او بازگرداندی

وَمِثْلَهُمْ مَعَهُمْ

و همانندشان را بر آنها افزودی

رَحْمَةً مِنْ عِنْدِکَ،

تا رحمتی از سوی تو

وَذِکْری لِأُولِی الْأَلْبابِ،

و تذکّری برای خردمندان باشد،

ص :1070


1- جمال الاسبوع، صفحه 270 و بحارالانوار، جلد 88، صفحه 185، حدیث 11.

و اَنْتَ اَلَّذِی اسْتَجَبْتَ لِذِی النُّونِ،

که یونس را پاسخ گفتی،

حینَ ناداکَ فِی الظُّلُماتِ

آن گاه که تو را در تاریکی ها صدا زد

اَنْ لا اِلهَ الّا اَنْتَ،

که خداوندا جز تو و تویی معبودی نیست

سُبْحانَکَ اِنّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمینَ،

تسبیح می گویم تو را که من از ستمکاران بودم،

فَنَجَّیْتَهُ مِنَ الْغَمِّ،

پس، از آن اندوه نجات دادی،

و اَنْتَ اَلَّذِی اسْتَجَبْتَ

و تویی که درخواست

لِمُوسی وَهرُونَ دَعْوَتَهُما،

موسی و هارون را پاسخ گفتی،

حینَ قُلْتَ: قَدْ اجیبَتْ دَعْوَتُکُما

آن گاه که فرمودی: دعای شما پذیرفته شده،

فَاسْتَقیما.

پس استقامت به خرج دهید.

وَاغْرَقْتَ فِرْعَوْنَ وَقَوْمَهُ،

و فرعون و یارانش را غرق نمودی

وَغَفَرْتَ لِداوُدَ ذَنْبَهُ، وَتُبْتَ عَلَیْهِ رَحْمَةً مِنْکَ وَذِکْری

و ترک اولای داود را به خاطر رحمت خود و برای تذکر (او) بخشیدی

وَفَدَیْتَ اسْماعیلَ بِذِبْحٍ عَظیمٍ

و ذبح عظیم را فدای اسماعیل نمودی

بَعْدَما اسْلَمَ،

بعد از آن که خود را تسلیم (خواسته ات) کرد

وَتَلَّهُ لِلْجَبینِ،

و ابراهیم پیشانیش را بر خاک نهاد

فَنادَیْتَهُ بِالْفَرَجِ وَالرَّوْحِ،

پس به گشایش و آسایش او را خواندی،

و اَنْتَ اَلَذی ناداکَ زَکَرِیَّا نِدآءً خَفِیّاً،

و تویی که زکریّا تو را در خلوتگاه عبادت پنهانی خواند

فَقالَ رَبِ

و گفت: پروردگارا

اِنّی وَهَنَ الْعَظْمُ مِنّی

استخوانم سست شده

وَاشْتَعَلَ الرَّاْسُ شَیْباً،

و شعله پیری تمام سرم را فرا گرفته

وَلَمْ اَکُنْ بِدُعآئِکَ رَبِّ شَقِیّاً،

و من هرگز در دعای تو از اجابت محروم نبوده ام

وَقُلْتَ: یَدْعُونَنا رَغَباً وَرَهَباً

و فرمودی: در حال بیم و امید ما را می خوانند

وَکانُوا لَنا خاشِعینَ،

و پیوسته برای ما (خاضع و) خاشع بودند،

و اَنْتَ اَلَّذِی اسْتَجَبْتَ

و تویی که پاسخ گفتی

لِلَّذینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحاتِ،

ایمان آوردگانی را که عمل صالح انجام داده اند،

لِتَزیدَهُمْ مِنْ فَضْلِکَ،

تا از فضل و کرمت بر آنها بیفزایی،

فَلا تَجْعَلْنی مِنْ

پس مرا از

اهْوَنِ الدَّاعینَ لَکَ،

بی ارزش ترین کسانی که تو را می خوانند

وَالرَّاغِبینَ اِلَیْکَ،

و به تو مشتاقند قرار مده،

وَاسْتَجِبْ لی

و به حقّ آنان بر تو (دعای) مرا اجابت کن

کَمَا اسْتَجَبْتَ لَهُمْ بِحَقِّهِمْ عَلَیْکَ،

همان گونه که دعای آنان را اجابت نمودی

فَطَهِّرْنی بِتَطْهیرِکَ،

پس مرا با پاکیزگیت پاک گردان،

وَتَقَبَّلْ صَلاَتی وَدُعآئی بِقَبُولٍ حَسَنٍ،

و نماز و دعایم را به شایستگی بپذیر،

وَطَیِّبْ بَقِیَّةَ حَیاَتی وَطَیِّبْ وَفاَتی

وبقیّه زندگی و مردنم را گوارا گردان،

وَاخْلُفْنی فیمَنْ اخْلُفُ،

جانشین من باش (و سرپرستی کن) کسانی را که بعد از من می مانند

وَاحْفَظْنی یا رَبِّ بِدُعآئی

و ای پروردگار من مرا به حقّ دعایم حفظ کن،

وَاجْعَلْ ذُرِّیَّتی ذُرِّیَّةً طَیِّبَةً،

و نسلم را نسلی پاکیزه قرار ده،

تَحُوطُها بِحِیاطَتِکَ،

و به حمایتت آنها را حمایت کن،

بِکُلِّ ما

با هر آنچه که

ص :1071

حُطْتَ بِهِ ذُرِّیَّةَ اَحَدٍ مِنْ اَوْلِیآئِکَ

نسل هر یک از اولیا

وَاهْلِ طاعَتِکَ،

و بندگانت را حمایت نموده ای،

بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ،

به رحمتت ای مهربان ترین مهربان،

یا مَنْ هُوَ عَلیٰ کُلِّ شَیْ ءٍ رَقیبٌ،

ای که بر هر چیز نگهبانی

وَلِکُلِّ داعٍ مِنْ خَلْقِکَ مُجیبٌ،

و به هر خواسته مخلوقاتت

وَمِنْ کُلِّ سآئِلٍ قَریبٌ،

پاسخگویی و به هر درخواست کننده ای نزدیکی،

اَسْئَلُکَ یا لا اِلهَ اِلَّا اَنْتَ،

از تو می خواهم ای که معبودی جز تو نیست،

الْحَیُّ الْقَیُّومُ،

تو زنده و پاینده

الْأَحَدُ الصَّمَدُ اَلَذی لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ،

و یگانه و بی نیازی که هرگز نزاده و زاده نشده ای

وَلَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً اَحَدٌ،

و برای تو هیچگاه شبیه و مانندی نبوده است،

وَبِکُلِّ اسْمٍ

و به حقّ هر نامی

رَفَعْتَ بِهِ سَمآئَکَ،

که با آن آسمان را بالا برده

وَفَرَشْتَ بِهِ ارْضَکَ،

و زمین را گسترانیدی

وَارْسَیْتَ بِهِ الْجِبالَ،

و کوه ها را با آن استوار ساخته

وَاَجْرَیْتَ بِهِ الْمآءَ،

و آب را جاری نمودی

وَسَخَّرْتَ بِهِ السَّحابَ

وبه خدمت گرفته ابر

وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ وَالنُّجُومَ

و خورشید و ماه و ستارگان

وَاللَّیْلَ وَالنَّهارَ،

و شب و روز را با آن

وَخَلَقْتَ الْخَلآئِقَ کُلَّها،

و همه مخلوقات را آفریدی،

اَسْئَلُکَ بِعَظَمَةِ وَجْهِکَ اَلْعَظیمِ،

از تو می خواهم به عظمت ذات بزرگت،

اَلَذی اشْرَقَتْ لَهُ السَّمواتُ وَالْأَرْضُ،

که آسمان و زمین در برابر آن درخشید

فَاضائَتْ بِهِ الظُّلُماتُ،

و به واسطه آن تاریکی ها روشن شد،

الّا صَلَّیْتَ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ،

که بر محمّد و خاندان پاکش درود فرستی

وَکَفَیْتَنی اَمْرَ مَعاشی وَمَعادی

و دنیا و آخرتم را کفایت کنی

وَاصْلَحْتَ لی شَاْنی کُلَّهُ، وَلَمْ

و همه کارهایم را اصلاح کنی و

تَکِلْنی إِلىٰ نَفْسی طَرْفَةَ عَیْنٍ،

مرا چشم بر هم زدنی به خودم وامگذاری،

وَاصْلَحْتَ اَمْری وَاَمْرَ عِیالى

و کار خود و خانواده ام را اصلاح کنی

وَکَفَیْتَنی هَمَّهُمْ،

و مرا از مشکلات آنان رهایی بخشی،

وَاغْنَیْتَنی وَاَیَّاهُمْ

و من و آنان را

مِنْ کَنْزِکَ وَخَزآئِنِکَ،

از گنج و خزائن

وَسَعَةِ فَضْلِکَ اَلَذی لا

و لطف وسیع بی پایانت به

یَنْفَدُ اَبَداً،

بی نیازی رسانی،

وَاثْبِتْ فی قَلْبی یَنابِیع الْحِکْمَةِ اَلَّتی تَنْفَعُنی بِها،

و چشمه های حکمت ودانش را که من و بندگان پسندیده ات

وَتَنْفَعُ بِها مَنِ ارْتَضَیْتَ مِنْ عِبادِکَ،

را به آن سود بخشی در دلم قرار دهی،

وَاجْعَلْ لی مِنَ الْمُتَّقینَ فی آخِرِ الزَّمانِ اِمٰاماً،

و در آخرالزمان از پرهیزگاران امامی برایم قرار دهی،

ص :1072

کَمٰا جَعَلْتَ ابْراهیمَ الْخَلیلَ اِمٰاماً،

همان گونه که ابراهیم خلیل را امام قرار دادی،

فَانَّ بِتَوْفیقِکَ یَفُوزُ الْفآئِزُونَ،

پس همانا به توفیق تو رستگاران رستگار شوند

وَیَتُوبُ اَلتَّآئِبُونَ،

و توبه کنندگان توبه کنند

وَیَعْبُدُکَ الْعابِدُونَ،

و عابدان عبادت کنند

وَبِتَسْدیدِکَ یَصْلُحُ الصَّالِحُونَ

و به تأیید تو

الْمُحْسِنُونَ الْمُخْبِتُونَ،

شایستگان نیکوکارِ فروتن پرهیزکار گردند،

الْعابِدُونَ لَکَ،

آنان که تو را عبادت کرده

الْخائِفُونَ مِنْکَ،

و از تو بترسند

وَبِارْشادِکَ نَجَا النَّاجُونَ مِنْ نارِکَ،

و به هدایت تو نجات یافتگان از آتشت رهایی یافته،

وَاشْفَقَ مِنْهَا الْمُشْفِقُونَ مِنْ خَلْقِکَ،

و پرهیزکنندگان مخلوقات از آن دوری جستند

وَ بِخِذْلانِکَ خَسِرَ الْمُبْطِلُونَ،

و به واسطه بی توجّهیت، یاوه گویان زیان دیدند

وَهَلَکَ الظَّالِمُونَ،

و ستمکاران هلاک شدند،

وَغَفَلَ الْغافِلُونَ، اَللَّهُمَ

و بی خبران غفلت ورزیدند، خدایا

آتِ نَفْسی تَقْویها،

نفسم را تقوا ده،

فَاَنْتَ وَلِیُّها وَمَوْلیها،

که تو صاحب اختیار و سرپرست

و اَنْتَ خَیْرُ مَنْ زَکّیها،

و بهترین پاک کننده آنی،

اَللَّهُمَّ بَیِّنْ لَها هُداها،

خدایا راه هدایتش را به او بنما

وَالْهِمْها تَقْویها،

و او را به تقوا وادار،

وَبَشِّرْها بِرَحْمَتِکَ حینَ تَتَوَفَّاها،

و در هنگام مرگ به لطف و رحمتت بشارتش ده،

وَنَزِّلْها مِنَ

و او را در بالاترین درجات

الْجِنانِ عُلْیاها،

بهشت فرودآر،

وَطَیِّبْ وَفاتَها وَمَحْیاها،

مرگ و زندگیش را نیکو گردان،

وَاکْرِمْ مُنْقَلَبَها وَمَثْویها،

و محل بازگشت و منزلگاه و جایگاه و

وَمُسْتَقَرَّها وَمَاْویها،

پناهگاهش را گرامی دار،

فَاَنْتَ وَلِیُّها وَمَوْلیها.(1)

چرا که تو صاحب اختیار و سرپرست آنی.

6- نماز امام زین العابدین علیه السلام

این نماز چهار رکعت است (با دو سلام) که در هر رکعت یک مرتبه سوره «حمد» و صد مرتبه سوره «توحید» خوانده می شود و پس از آن، این دعا خوانده می شود:

یا مَنْ اَظْهَرَ الْجَمیلَ،

ای که زیبایی ها را آشکار نموده

وَ سَتَرَ الْقَبیحَ،

و زشتی ها را پوشاندی،

یا مَنْ لَمْ یُؤاخِذْ بِالْجَریرَةِ،

ای که بر هر بدی مؤاخذه نکردی،

ص :1073


1- بحارالانوار، جلد 88، صفحه 186 و جمال الاسبوع، صفحه 271( با اندکی تفاوت).

وَ لَمْ یَهْتِکِ السِّتْرَ،

وپرده دری ننمودی،

یا عَظیمَ الْعَفْوِ،

ای صاحب عفو بزرگ،

یا حَسَنَ التَّجاوُزِ،

ای صاحب گذشت نیکو،

یا وٰاسِعَ الْمَغْفِرَةِ، یا

ای گسترده آمرزش، ای

باسِطَ الْیَدَیْنِ بِالرَّحْمَةِ،

گشاینده دست به رحمت،

یا صاحِبَ کُلِّ نَجْوی

ای آگاه هر راز،

یا مُنْتَهی کُلِّ شَکْویٰ یا

ای نهایت هر شکایت، ای

کَریمَ الصَّفْحِ،

چشم پوش بزرگوار،

یا عَظیمَ الرَّجآءِ،

ای امید بزرگ،

یا مُبْتَدِءاً بِالنِّعَمِ قَبْلَ اسْتِحْقاقِها،

ای آغازگر نعمت قبل از درخواست آن،

یا رَبَّنا وَ سَیِّدَنا وَ مَوْلانا،

ای پروردگار ماو ای آقا و سرور و مولای ما،

یا غایَةَ رَغْبَتِنا،

ای نهایت اشتیاق ما،

اَسْئَلُکَ اَللَّهُمَّ اَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ

خدایا از تو می خواهم که بر محمّد و

وآلِ مُحَمَّدٍ.(1)

خاندان پاکش درود فرستی.

***

7- نماز امام باقر علیه السلام

این نماز دو رکعت است، در هر رکعت یک مرتبه سوره «حمد» و صد مرتبه سُبْحانَ اَللَّهِ

تو را تسبیح می گویم ای خدا

وَاَلْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لا اِلهَ اِلَّا اَللَّهُ وَ اَللَّهُ اکْبَرُ خوانده می شود؛ پس از نماز این دعا را می خوانی:

و حمد و سپاس از آن توست و معبودی جز خدا نیست و خدا بزرگتر از هر چیز است.

اَللَّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ یا حَلیمُ ذُو اِناةٍ غَفُورٌ وَدُودٌ،

خدایا از تو می خواهم ای شکیبای مدارا کننده آمرزنده با محبت،

اَنْ تَتَجاوَزَ عَنْ سَیِّئاَتی

که از گناهانم و از آنچه

وَما عِنْدی بِحُسْنِ ماعِنْدَکَ،

نزد من است به زیبایی آنچه نزد توست درگذری،

و اِنْ تُعْطِیَنی مِنْ عَطآئِکَ مایَسَعُنی

و از بخششت به اندازه ای که مرا در برگیرد به من ببخشی،

وَتُلْهِمَنی فیما اَعْطَیْتَنِی الْعَمَلَ فیهِ بِطاعَتِکَ،

ودر دلم اندازی عمل به بندگیت

وَ طاعَةِ رَسُولِکَ، وَ اَنْ تُعْطِیَنی مِنْ

و بندگی رسولت را در آنچه به من عطا نموده ای،

عَفْوِکَ ما اَسْتَوْجِبُ بِهِ کَرامَتَکَ،

و از گذشتت به اندازه ای که با آن مستوجب بزرگداشتت شوم عطایم کنی،

اَللَّهُمَّ اَعْطِنی ما اَنْتَ اَهْلُهُ،

خدایا آنچه تو شایسته آنی عطایم کن

ص :1074


1- جمال الاسبوع، صفحه 274 و بحارالانوار، جلد 88، صفحه 187.

وَ لاتَفْعَلْ بی ما اَنَا اَهْلُهُ،

نه آنچه من شایسته آنم،

فَانَّما اَنَا بِکَ،

پس از تو کمک می جویم

وَلَمْ اصِبْ خَیْراً قَطُّ اِلَّا مِنْکَ،

و خیری جز از جانب تو به من نرسیده است،

یا ابْصَرَ الْأَبْصَرینَ،

ای بیناترین بینایان

وَیا اَسْمَعَ السَّامِعِینَ،

و ای شنواترین شنوایان،

وَیا احْکَمَ الْحاکِمینَ،

و ای حاکم ترین حاکمان،

وَیا جارَ الْمُسْتَجیرینَ،

و ای پناه پناه جویان

وَ یا مُجیبَ دَعْوَةِ الْمُضْطَرّینَ،

و ای اجابت کننده درخواست بیچارگان،

صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ.(1)

بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست.

8- نماز امام صادق علیه السلام

این نماز نیز دو رکعت است، درهررکعت یک مرتبه سوره «حمد» را می خوانی و صد مرتبه آیه

«شَهِدَ اَللَّهُ انَّهُ لا اِلهَ اِلَّا هُوَ

خداوند (با ایجاد نظام واحد جهان هستی) گواهی می دهد که معبودی جز او نیست

وَ الْمَلائِکَةُ

و فرشتگان

وَ اولُوا الْعِلْمِ

و صاحبان دانش (هر کدام به گونه ای بر این مطلب) گواهی می دهند

قائِماً بِالْقِسْطِ

در حالى که (خداوند در تمام عالم) قیام به عدالت دارد،

لا اِلهَ اِلَّا هُوَ الْعَزیزُ الْحَکیمُ».(2)

معبودی جز او نیست که هم توانا و هم حکیم است.

پس از نماز، این دعا را بخوان:

یا صانِعَ کُلِّ مَصْنُوعٍ،

ای سازنده هر ساخته شده

یا جابِرَ کُلِّ کَسیرٍ،

ای پیوند دهنده هر استخوان شکسته،

وَ یا حاضِرَ کُلِّ مَلَإٍ،

و ای حاضر در هر انجمن،

وَ یا شاهِدَ کُلِّ نَجْوی

و ای گواه هر سخن پنهانی،

وَ یا عالِمَ کُلِّ خَفِیَّةٍ،

و ای دانای هر راز،

وَ یا شاهِدُ غَیْرَ غآئِبٍ،

و ای گواه همیشه حاضر،

وَ غالِبُ غَیْرَ مَغْلُوبٍ،

و پیروز شکست ناپذیر،

وَیا قَریبُ غَیْرَبَعیدٍ،

و ای نزدیک بسیار نزدیک

وَ یا مُونِسَ کُلِّ وَحیدٍ،

و ای همدم هر تنها،

وَ یا حَیُّ مُحْیِیَ الْمَوْتی

و ای زنده ای که مردگان را زنده کنی

وَمُمیتَ الْأَحْیآءِ،

و زندگان را بمیرانی

الْقآئِمُ عَلیٰ کُلِّ نَفْسٍ بِمٰا کَسَبَتْ،

ای که ناظر بر اعمال همگان هستی

وَ یا حَیّاً حینَ لا حَیَّ،

و ای زنده در وقتی که زنده ای نبود،

لا اِلهَ اِلَّا اَنْتَ،

معبودی جز تو نیست

صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ.(3)

بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست.

ص :1075


1- جمال الاسبوع، صفحه 275 و بحارالانوار، جلد 88، صفحه 188.
2- سوره آل عمران، آیه 18.
3- جمال الاسبوع، صفحه 276 و بحارالانوار، جلد 88، صفحه 188.

9- نماز امام کاظم علیه السلام

نماز امام کاظم علیه السلام دو رکعت است که در هر یک رکعت یک مرتبه «حمد» و دوازده مرتبه «توحید» خوانده می شود و پس از آن این دعا را می خوانی:

اِلهی خَشَعَتِ الْأَصْواتُ لَکَ،

ای معبود من، صداها در برابرت فروتنند،

وَ ضَلَّتِ الْأَحْلامُ فیکَ،

و عقلها درباره تو حیرانند

وَ وَجِلَ کُلُّ شَیْ ءٍ مِنْکَ،

و همه چیز از (عظمت) تو ترسان است

وَهَرَبَ کُلُّ شَیْ ءٍ اِلَیْکَ،

و همه چیز به سوی تو گریزان است

وَ ضاقَتِ الْأَشْیآءُ دُونَکَ،

و در برابر تو همه چیز محدود است،

وَ مَلَأَ کُلَّ شَیْ ءٍ نُورُکَ،

و نور تو همه چیز را فرا گرفته،

فَاَنْتَ الرَّفیعُ فی جَلالِکَ،

پس در بزرگواریت بلند مرتبه ای،

وَ اَنْتَ الْبَهِیُّ فی جَمالِکَ،

و در زیباییت نیکویی،

وَ اَنْتَ الْعَظیمُ فی قُدْرَتِکَ،

و در تواناییت با عظمتی،

وَ اَنْتَ اَلَذی لا یَؤُدُکَ شَیْ ءٌ،

و چیزی تو را به زحمت نیندازد،

یا مُنْزِلَ نِعْمَتی

ای فرو فرستنده روزیم،

یا مُفَرِّجَ کُرْبَتی

ای گشاینده اندوهم،

وَ یا قاضِیَ حاجَتی

ای برآورنده نیازم،

اَعْطِنی مَسْئَلَتی بِلا اِلهَ اِلَّا اَنْتَ،

به حق آن که معبودی جز تو نیست خواسته ام را عطا کن،

آمَنْتُ بِکَ

به تو ایمان آوردم

مُخْلِصاً لَکَ دینی

در حالى که دینم را برای تو خالص نمودم،

اَصْبَحْتُ عَلیٰ عَهْدِکَ وَ وَعْدِکَ مَا اسْتَطَعْتُ

به اندازه توان و قدرتم بر پیمان و وعده ات صبح کردم،

اَبُوءُ لَکَ بِالنِّعْمَةِ،

به فضل تو به جانبت باز می گردم،

وَ اَسْتَغْفِرُکَ مِنَ الذُّنُوبِ اَلَّتی لا یَغْفِرُها غَیْرُکَ،

و از گناهانی که جز تو کسی آنها را نیامرزد از تو آمرزش می طلبم،

یا مَنْ هُوَ فی عُلُوِّهِ دانٍ،

ای که در عین بلندمرتبگی نزدیکی

وَفی دُنُوِّهِ عالٍ،

و در عین نزدیکی بلند مرتبه ای

وَ فی اشْراقِهِ مُنیرٌ،

و در عین درخشش نورافشانی

وَ فی سُلْطانِهِ قَوِیٌّ، صَلِ

و در فرمانرواییت نیرومندی،

عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ.(1)

بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست.

***

10- نماز امام رضا علیه السلام

این نماز شش رکعت است (به سه سلام) در هر رکعت یک مرتبه حمد و ده مرتبه سوره «هَلْ اَتی عَلَی

ص :1076


1- جمال الاسبوع، صفحه 276 و بحارالانوار، جلد 88، صفحه 188.

الْإِنْسانِ». سپس دعای آن حضرت را پس از پایان شش رکعت نماز می خوانی:

یا صاحِبی فی شِدَّتی

ای همدم من در سختیم

وَ یا وَلِیّی فی نِعْمَتی

و ای عهده دار روزیم،

وَ یا اِلهی وَ اِلهَ ابْراهیمَ

و ای معبود من و معبود ابراهیم

وَاسْماعیلَ وَاسْحاقَ وَ یَعْقُوبَ،

و اسماعیل و اسحاق و یعقوب،

یا رَبَّ کهیعص، وَ یس وَ الْقُرْآنِ الْحَکیمِ،

ای پروردگار کهیعص و یس و قرآن

اَسْئَلُکَ یا اَحْسَنَ مَنْ سُئِلَ،

حکیم، از تو می خواهم ای بهترین درخواست شده،

وَ یا خَیْرَ مَنْ دُعِیَ،

و ای بهترین خوانده شده

وَ یا اَجْوَدَ مَنْ اعْطی بخشنده

و ای نیکوترین

وَ یا خَیْرَ مُرْتَجی

و ای بهترین آرزو شده،

اَسْئَلُکَ اَنْ تُصَلِّیَ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ.(1)

از تو می خواهم که بر محمّد و خاندان پاکش درود فرستی.

***

11- نماز امام جواد علیه السلام

نماز آن حضرت دو رکعت است که در هر رکعت یک مرتبه سوره «حمد» و هفتاد مرتبه سوره «توحید» را می خوانی و پس از پایان نماز می گویی:

اَللَّهُمَّ رَبَّ الأَرْواحِ الْفانِیَةِ،

خدایا ای پروردگار جانهای نابودشونده

وَ الأَجْسادِ الْبالِیَةِ،

و جسم های پوسیده،

اَسْئَلُکَ بِطاعَةِ الْأَرْواحِ

از تو می خواهم به حق بندگی جانهایی

الرَّاجِعَةِ إِلىٰ اجْسادِها،

که به بدنها باز می گردند

وَ بِطاعَةِ الْأَجْسادِ الْمُلْتَئِمَةِ بِعُرُوقِها،

و به حق بندگی جسم هایی که با رگها به هم پیوسته،

وَ بِکَلِمَتِکَ

و به حق فرمانت

النَّافِذَةِ بَیْنَهُمْ،

که در میان آنها نفوذ دارد

وَاخْذِکَ الْحَقَّ مِنْهُمْ،

واینکه حق را از آنان می گیری،

وَ الْخَلائِقُ بَیْنَ یَدَیْکَ یَنْتَظِرُونَ فَصْلَ

در حالى که مخلوقات در برابرت منتظر

قَضآئِکَ،

حکم تو هستند

وَیَرْجُونَ رَحْمَتَکَ،

و امید به رحمتت دارند

وَیَخافُونَ عِقابَکَ،

و از عذابت می ترسند،

صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ،

بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست،

وَ اجْعَلِ النُّورَ فی بَصَری

و روشنایی را در دیده ام

وَالْیَقینَ فی قَلْبی وَ ذِکْرَکَ باللَّیْلِ

و یقین را در دلم و ذکرت را در شب

ص :1077


1- جمال الاسبوع، صفحه 277 و بحارالانوار، جلد 88، صفحه 189.

وَالنَّهارِ عَلیٰ لِسانی

و روز بر زبانم قرار ده

وَ عَمَلًا صالِحاً فَارْزُقْنی (1)

و کردار نیک را روزیم گردان.

12- نماز امام هادی علیه السلام

این نماز نیز دو رکعت است، در رکعت اوّل سوره «حمد» و «یس» و در رکعت دوم سوره «حمد» و «الرّحمن» را بخواند (شبیه نماز زیارت حضرت رضا علیه السلام) و بعد از نماز این دعا را بخواند:

یابآرُّ یا وَصُولُ،

ای نیکوکار، ای پیوند دهنده،

یا شاهِدَ کُلِّ غآئِبٍ،

ای گواه هر پنهان،

وَ یا قَریبُ غَیْرَ بَعیدٍ،

ای نزدیک بسیار نزدیک

وَ یا غالِبُ غَیْرَ مَغْلُوبٍ،

و ای پیروزشکست ناپذیر،

وَیا مَنْ لایَعْلَمُ کَیْفَ هُوَاِلَّا هُوَ،

و ای که جز تو کسی نداند که چگونه ای،

یا مَنْ لاتُبْلَغُ قُدْرَتُهُ،

ای که کسی به قدرتت نرسد،

اَسْئَلُکَ اَللَّهُمَ

خدایا از تو می خواهم

بِاسْمِکَ الْمَکْنُونِ الْمَخْزُونِ الْمَکْتُومِ

به حق نامی که مخفی و پنهان و پوشیده داشتی

عَمَّنْ شِئْتَ،

از هر که خواستی،

الطَّاهِرِ الْمُطَهَّرِ الْمُقَدَّسِ،

آن نامی که پاک و پاکیزه و مقدّس است

النُّورِ التَّآمِّ الْحَیِّ الْقَیُّومِ اَلْعَظیمِ،

نور خالص و کامل (همان) زنده پاینده بزرگ

نُورِ السَّمواتِ وَ نوُرِ الْأَرَضینَ، عالِمِ

که نور آسمانها و زمین و دانای

الْغَیْبِ وَالشَّهادَةِ الْکَبیرِ الْمُتَعالِ اَلْعَظیمِ،

آشکار و نهان و بزرگ و بلندمرتبه و با عظمت است،

صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ.(2)

بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست.

***

13- نماز امام حسن عسکری علیه السلام

نماز آن حضرت چهار رکعت است، در دو رکعت اوّل بعد از «حمد»، پانزده مرتبه سوره «زلزال» و در دو رکعت دوم، بعد از «حمد» پانزده مرتبه سوره «توحید» را می خواند و آنگاه این دعا را می خواند:

اَللَّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِانَّ لَکَ الْحَمْدَ،

خدایا از تو می خواهم به حق آن که حمد و سپاس از آن توست

لا اِلهَ اِلَّا اَنْتَ،

و معبودی جز تو نیست

الْبَدی ءُ قَبْلَ کُلِّ شَیْ ءٍ،

که پیش از هر چیز بوده ای

ص :1078


1- جمال الاسبوع، صفحه 278 و بحارالانوار، جلد 88، صفحه 189( با اندکی تفاوت).
2- همان مدرک.

و اَنْتَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ،

و تویی زنده پاینده،

وَ لا اِلهَ اِلَّا اَنْتَ اَلَذی لا یُذِلُّکَ شَیْ ءٌ،

و معبودی جز تو که چیزی خوارت نکند نیست،

وَ اَنْتَ کُلَّ یَوْمٍ

و تو هر روز

فی شَاْنٍ،

در شأن و کاری هستی،

لا اِلهَ اِلَّا اَنْتَ،

معبودی جز تو نیست

خالِقُ ما یُری وَ ما لایُری

که آفریننده پیدا و ناپیدایی

الْعالِمُ بِکُلِّ شَیْ ءٍ

و به هر چیز دانای

بِغَیْرِ تَعْلیمٍ،

بی تعلیمی،

اَسْئَلُکَ بِآلائِکَ وَنَعْمآئِکَ،

و از تو می خواهم به حق نعمتهای نهان و آشکارت

بِاِنَّکَ اَللَّهُ الرَّبُّ الْواحِدُ،

و به حق این که تویی خدایی که پروردگار یگانه ای

لا اِلهَ اِلَّااَنْتَ الرَّحْمنُ الرَّحیمُ،

که معبودی جز توی بخشنده و مهربان نیست،

وَ اَسْئَلُکَ

و از تو می خواهم

بِاِنَّکَ اَنْتَ اَللَّهُ لا اِلهَ اِلَّا اَنْتَ،

به حق آن که تویی خدایی که معبودی جز تو

الْوِتْرُ الْفَرْدُالْأَحَدُ الصَّمَدُ،

یگانه یکتای تنهای بی نیاز نیست،

اَلَذی لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ،

خدایی که (هرگز) نزاد و زاده نشد

وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً اَحَدٌ،

و برای او هیچگاه شبیه و مانندی نبوده است،

وَ اَسْئَلُکَ

و از تو می خواهم

بِاِنَّکَ [اَنْتَ] اَللَّهُ لا اِلهَ اِلَّا اَنْتَ، اللَّطیفُ الْخَبیرُ،

به حق آن که تویی خدایی که معبودی جز تو مهربان و آگاه نیست،

الْقآئِمُ عَلیٰ کُلِّ نَفْسٍ

که بر همه احاطه داشته

بِمٰا کَسَبَتْ، الرَّقیبُ الْحَفیظُ،

و اعمال همه را دیده و مراقب و نگهبانی،

وَاَسْئَلُکَ بِاِنَّکَ اَللَّهُ

و از تو می خواهم به حق آن که تویی خدایی

الأَوَّلُ قَبْلَ کُلِّ شَیْ ءٍ،

که پیش از همه چیز بوده

وَ الْأخِرُ بَعْدَ کُلِّ شَیْ ءٍ،

و بعد از همه چیز خواهی بود

وَ الْباطِنُ دُونَ کُلِّ شَیْ ءٍ،

و از هر چیز نهان تری،

الضَّآرُّ النَّافِعُ

که زیان رسان و سودرسان

الْحَکیمُ الْعَلیمُ،

و آگاه ودانایی،

وَ اَسْئَلُکَ بِاِنَّکَ اَنْتَ اَللَّهُ لا اِلهَ اِلَّا اَنْتَ،

و از تو می خواهم به حق آن که تویی خدایی که معبودی جز تو

الْحَیُّ الْقَیُّومُ،

زنده و پاینده نیست،

الْباعِثُ الْوارِثُ،

که برانگیزنده و میراث بر خلق

الْحَنَّانُ الْمَنَّانُ،

و غمخوار و سخاوتمندی،

بَدیعُ السَّمواتِ والأَرْضِ،

خدایی که پدیدآورنده آسمان و زمین

ذُو الْجَلالِ وَالْإِکْرامِ،

و صاحب شکوه و احترام

وَ ذُو الطَّوْلِ وَ ذُو الْعِزَّةِ وَ ذُو السُّلْطانِ،

و صاحب قدرت و بزرگی و فرمانروایی هستی،

لا اِلهَ اِلَّا اَنْتَ،

معبودی جز تو نیست

اَحَطْتَ بِکُلِّ شَیْ ءٍ عِلْماً،

که دانشت بر همه چیز احاطه دارد

وَ اَحْصَیْتَ کُلَّ شَیْ ءٍ عَدَداً،

و تعداد همه چیز را می دانی،

صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ.(1)

بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست.

ص :1079


1- جمال الاسبوع، صفحه 279 و بحارالانوار، جلد 88، صفحه 190( لازم به یادآوری است که در جمال الاسبوع آمده است: در دو رکعت اوّل پس از« حمد» پانزده مرتبه سوره های« توحید» و« زلزال» را بخواند).

14- نماز امام زمان علیه السلام

این نماز دو رکعت است و در هر رکعت وقتی حمد را آغاز کردی و به «ایّاک نعبد وایّاک نستعین» رسیدی، آن را صد مرتبه می گویی سپس سوره «حمد» را کامل می کنی و پس از آن سوره «توحید» را یک بار می خوانی.(1)

ص :1080


1- جمال الاسبوع، صفحه 280 و بحارالانوار، جلد 88، صفحه 190.

فصل دوم: نمازهای معروف دیگر

1- نماز جعفر طیّار رحمه الله

این نماز بسیار مهم و ارزشمند است که با سندهای فراوانی نقل شده است و برای آمرزش گناهان و برآمدن حاجات بسیار مؤثّر است و نام دیگر این نماز «نماز تسبیح» است و شیعه و اهل سنّت آن را با روایات متواتر نقل کرده اند.(1) وجه نام گذاری آن به نماز جعفر این است که در آن هنگام که جعفر بن اَبیٰ طالب (برادر امیر مؤمنان علیه السلام) از هجرت حبشه به مدینه بازگشت و به حضور رسول خدا صلی الله علیه و آله رسید، آن حضرت بسیار خوشحال شد و میان دو چشمان جعفر را بوسید و فرمود:

ای جعفر! آیا به تو هدیه ای بدهم؟!

عرض کرد: آری یا رسول اللَّه صلی الله علیه و آله!

مردم گمان کردند، که حضرت می خواهد طلا یا نقره به او ببخشد، آن حضرت صلی الله علیه و آله فرمود: عملی را به تو بیاموزم که اگر هر روز یا هر ماه و یا هر سالى یک بار به انجامش توفیق یابی، امید است که خداوند گناهانت را ببخشد، سپس این نماز را به وی آموخت.

بهترین وقت انجام این نماز، در ابتدای روز جمعه است، هرچند در دیگر اوقات شب و روز نیز می توان خواند.

این نماز چهار رکعت است با دو سلام، در رکعت اوّل بعد از «حمد» سوره «اِذا زلزلت» را می خوانی، و در رکعت دوم بعد از «حمد» سوره «عادیات»، و در رکعت سوم بعد از «حمد» سوره «نصر»، و در رکعت چهارم بعد از حمد، «سوره توحید».

در هر رکعت پس از اتمام حمد و سوره، پانزده مرتبه می گویی:

سُبْحانَ اَللَّهِ وَ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لا اِلهَ اِلَّا اَللَّهُ وَ اَللَّهُ اکْبَرُ

. همین ذکر را پس از ذکر رکوع ده مرتبه و پس از سر برداشتن از رکوع ده مرتبه، در سجده اوّل- پس از ذکر سجده- ده مرتبه، پس از سر برداشتن از سجده اوّل (وقتی که نشسته ای) ده مرتبه، و در

ص :1081


1- عروة الوثقی، فصل صلاة جعفر.

سجده دوم نیز- بعد از ذکر سجده- ده مرتبه، پس از سر برداشتن از سجده دوم و پیش از برخاستن ده مرتبه (در یک رکعت مجموعاً 75 مرتبه می شود)، در رکعت دوم نیز همین گونه انجام می دهی که ده مرتبه آخر آن بعد از سجده دوم و قبل از تشهد خواهد بود و در دو رکعت بعد نیز همین گونه عمل می کنی (که مجموعاً 300 مرتبه تسبیحات می شود) به اضافه سایر اذکار نماز.(1) مرحوم «شیخ کلینی» از امام صادق علیه السلام نقل کرده است که در سجده آخر رکعت چهارم پس از ذکر تسبیحات بگو:

سُبْحانَ مَنْ لَبِسَ الْعِزَّ وَالْوَقارَ،

تسبیح می کنم کسی را که صاحب عزّت و ابهّت است،

سُبْحانَ مَنْ تَعَطَّفَ بِالْمَجْدِ

تسبیح می کنم کسی را که با بزرگواری مهربانی کرده

وَ تَکَرَّمَ بِهِ،

و گرامی داشته است

سُبْحانَ مَنْ لا یَنْبَغِی التَّسْبیحُ اِلَّا لَهُ،

تسبیح می کنم کسی را که جز او سزاوار تسبیح نیست،

سُبْحانَ مَنْ احْصی کُلَّ شَیْ ءٍعِلْمُهُ،

تسبیح می کنم کسی را که دانشش همه چیز را فرا گرفته،

سُبْحانَ ذِی الْمَنِّ وَ النِّعَمِ،

تسبیح می کنم صاحب احسان و نعمت ها را،

سُبْحانَ ذِی الْقُدْرَةِ وَ الْکَرَمِ،

تسبیح می کنم صاحب قدرت و سخاوت را،

اَللهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِمَعاقِدِ الْعِزِّ مِنْ عَرْشِکَ،

خدایااز تو می خواهم به حقّ جایگاه های عزّت از عرشت،

وَ مُنْتَهَی الرَّحْمَةِ مِنْ کِتابِکَ،

و نهایت رحمت از کتابت

وَ اسْمِکَ الْأَعْظَمِ،

و نام بزرگت

وَ کَلِماتِکَ التَّآمَّةِ اَلَّتی تَمَّتْ صِدْقاً

و کلمات کاملت که در نهایت راستی

وَ عَدْلًا، صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ

و عدالت است بر محمّد و خاندان

وَاهْلِ بَیْتِهِ،

پاکش درود فرست

وَ اِفْعَلْ بی کَذا وَ کَذا.(2)

و در مورد من چنین و چنان کن.

(به جای جمله آخر، حاجت خود را به عربی یا فارسی از خدا بخواه، و اگر این دعا را حفظ نمی باشد و کسی نیست برای او بخواند، دعا را نشسته می خواند در حالى که اشاره به سجده کرده است).

علّامه مجلسی می نویسد: مرحوم «شیخ» و «سیّد بن طاووس» از مفضّل بن عمر روایت کرده اند که گفت: روزی امام صادق علیه السلام را دیدم نماز جعفر را بجا آوردند و پس از نماز دست ها را بلند کردند و گفتند:

یا رَبِّ یا رَبِّ یا رَبِ

(به اندازه یک نفس) سپس گفت:

یا رَبّاه یا رَبّاه، یا رَبّاه

(به اندازه یک نفس) سپس گفت:

رَبِّ رَبِّ رَبِ

(به اندازه یک نفس)؛

یا اللَّه یا اللَّه یا اللَّه

(به اندازه یک نفس)

یا حَیُّ یا حَیُّ یا

ص :1082


1- جمال الاسبوع، صفحه 282 و بحارالانوار، جلد 88، صفحه 193، حدیث 1.
2- کافی، جلد 3، صفحه 467، حدیث 6.

حَیُ

(به اندازه یک نفس)

یا رَحیمُ یا رَحیمُ یا رَحیمُ

(به اندازه یک نفس) پس از آن هفت مرتبه

یا رَحْمنُ و هفت مرتبه یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ را گفتند و در پایان خواندند:

اَللَّهُمَّ اِنّی افْتَتِحُ الْقَوْلَ بِحَمْدِکَ،

خدایا به ستایش تو کلام خود را آغاز می کنم

و اِنْطِقُ بِالثَّنآءِ عَلَیْکَ،

و به مدح تو سخن می گویم،

وَ امَجِّدُکَ

و تو را به بزرگی یاد می کنم

وَ لاغایَةَ لِمَدْحِکَ،

و حال آنکه پایانی برای ستایشت نیست،

وَاثْنی عَلَیْکَ

و تو را می ستایم

وَ مَنْ یَبْلُغُ غایَةَ ثَنآئِکَ،

و کیست که به نهایت ثنا

وَ اَمَدَ مَجْدِکَ، وَ انَّی

و بزرگیت رسیده باشد،

لِخَلیقَتِکَ کُنْهُ مَعْرِفَةِ مَجْدِکَ،

و کجا مخلوقاتت توانایی شناخت کنه بزرگواریت را دارند؟! و

وَ اَیَّ زَمَنٍ لَمْ تَکُنْ مَمْدُوحاً بِفَضْلِکَ،

چه زمانی تو به واسطه فضلت در خور ستایش نبوده ای؟!

مَوْصُوفاً بِمَجْدِکَ،

و یا توصیف به بزرگواری نگشته ای،

عَوَّاداً عَلَی الْمُذْنِبینَ [الْمُؤْمِنینَ] بِحِلْمِکَ،

و یا به واسطه شکیباییت پیوسته بر گنهکاران [مؤمنان] توجّه نکرده ای؟!

تَخَلَّفَ سُکَّانُ اَرْضِکَ عَنْ طاعَتِکَ،

ساکنان زمین از بندگیت سرباز زدند،

فَکُنْتَ عَلَیْهِمْ عَطُوفاً بِجُودِکَ،

ولی تو با جود و کرمت بر آنها مهربانی نموده،

جَواداًبِفَضْلِکَ،

و با فضل و احسانت آنها را بخشیده

عَوَّاداً بِکَرَمِکَ، یا لا اِلهَ اِلَّا اَنْتَ الْمَنَّانُ ذُوالْجَلالِ وَ الْإِکْرامِ.

و با بزرگواریت به آنها توجّه نمودی،

ای که معبودی جز تو نیست که سخاوتمند و صاحب بزرگی و بزرگواری.

سپس امام علیه السلام فرمود: ای مفضّل! هرگاه سختی و حاجتی شدید به تو روی آورد نماز جعفر رحمه الله را انجام ده و حاجات خود را از خدا بخواه که برآورده می شود ان شاءاللَّه.(1) در فضیلت این نماز و آثار و برکات آن هرچه گفته شود کم است و سزاوار است هنگامی که توفیق حاصل گردد از آن غفلت نشود، که در حلّ مشکلات دنیا و آخرت مؤثّر است.

2- نمازِ هدیه به معصومین علیهم السلام

از معصومین علیهم السلام نمازهایی برای هدیه به آن بزرگواران (منظور هدیه ثواب آن است) نقل شده است که به این صورت است:

1- در روز جمعه هشت رکعت نماز می خوانی (هر دو رکعت به یک سلام) و ثواب چهار رکعت آن را به

ص :1083


1- بحارالانوار، جلد 88، صفحه 200، حدیث 4. این حدیث و اذکار و دعای آن در مصباح المتهجّد، صفحه 311 و جمال الاسبوع، صفحه 294 با مقداری تفاوت نقل شده است.

رسول خدا صلی الله علیه و آله و چهار رکعت دیگر را به حضرت فاطمه علیها السلام هدیه می کنی.

2- در روز شنبه چهار رکعت نماز می خوانی و ثواب آن را به امیر مؤمنان علیه السلام هدیه می کنی.

3- در روز یکشنبه به امام حسن علیه السلام، روز دوشنبه به امام حسین، روز سه شنبه به امام زین العابدین، روز چهارشنبه به امام باقر و روز پنجشنبه به امام صادق علیهم السلام هدیه می کنی.

4- در روز جمعه مجدّداً هشت رکعت نماز می خوانی و چهار رکعت آن را به رسول خدا صلی الله علیه و آله و چهار رکعت دیگر را به حضرت فاطمه علیها السلام هدیه می کنی.

5- روز شنبه چهار رکعت نماز می خوانی و به امام کاظم علیه السلام هدیه می کنی و در روز یکشنبه به امام رضا علیه السلام و روز دوشنبه به امام جواد علیه السلام، روز سه شنبه به امام هادی علیه السلام و روز چهارشنبه به امام حسن عسکری علیه السلام و روز پنج شنبه به امام زمان علیه السلام هدیه می کنی.

میان هر دو رکعت از این نمازها این دعا را می خوانی:

اَللَّهُمَّ اَنْتَ اَلسَّلامُ،

خدایا سلامت کامل تویی

وَ مِنْکَ اَلسَّلامُ،

و از جانب توست سلامتی

وَ اِلَیْکَ یَعُودُ اَلسَّلامُ،

و بسوی تو باز می گردد سلامتی،

حَیِّنا رَبَّنا مِنْکَ بِالسَّلامِ،

ای پروردگار ما، ما را با سلامتی از جانب خود زنده بدار،

اَللَّهُمَّ انَّ هذِهِ الرَّکَعاتِ هَدِیَّةٌ مِنَّا إِلىٰ وَلِیِّکَ فُلانٍ،

این چند رکعت هدیه ای از جانب ما به ولیّت فلانی است

(به جای کلمه فلان، خدایا نام آن معصوم علیه السلام را می بری)

فَصَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ،

پس بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست

وَ بَلِّغْهُ اَیَّاها،

و اینها را به او برسان،

وَاَعْطِنی اَفْضَلَ اَمَلی وَ رَجآئی فیکَ،

و برترین آرزو و امیدم از تو

وَ فی رَسُولِکَ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَ آلِهِ.

و رسولت- که درود تو بر او و خاندان پاکش باد- را به من عطا کن.

در این حدیث آمده پس از آن هرچه که بخواهی، از خدا طلب کن و دعا نما.(1)

3- نماز لیلة الدّفن

نماز لیلة الدفن (شب بعد از دفن میّت) دو رکعت است که در رکعت اوّل «حمد» و «آیة الکرسی» خوانده می شود و در رکعت دوم یک مرتبه «حمد» و ده بار سوره «انّا انزلناه»؛ وقتی که نماز به پایان رسید، می گویی:

ص :1084


1- مصباح المتهجّد، صفحه 322 و بحارالانوار، جلد 88، صفحه 217.

اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ،

خدایا بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست،

وَ ابْعَثْ ثَوابَهُما إِلىٰ قَبْرِ فُلانٍ.

و ثواب این دو رکعت را به قبر فلانی برسان.

که به جای «فلان» نام میّت را ذکر می کنی.(1) و این یکی از بهترین هدایاست که انسان می تواند برای اموات خود در آن شب پرخوف و خطر بفرستد. این نماز را می توان برای هر مؤمنی خواند و هرچند نفر بخوانند خوب است.

4- نمازی دیگر برای لیلةالدّفن

از حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله روایت شده است که فرمود: بر میّت ساعتی سخت تر از شب اوّل قبر نیست، پس با صدقه دادن به اموات خویش رحم کنید، و اگر نتوانستید برای آنان صدقه بدهید، دو رکعت نماز بگذارید بدین گونه که در رکعت اوّل سوره «حمد» یک مرتبه و سوره «توحید» دو بار خوانده شود و در رکعت دوم سوره «حمد» یک بار و سوره «تکاثر» نیز ده بار خوانده شود، پس از سلام نماز گفته شود:

اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ،

خدایا بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست

وَ ابْعَثْ ثَوابَهُما إِلىٰ قَبْرِ ذلِکَ الْمَیِّتِ،

و ثواب این دو رکعت را به قبر آن میّت،

فُلانِ بْنِ فُلانٍ.

فلانی پسر فلانی برسان.

(به جای فلان بن فلان نام میّت و پدرش را ببرد) در همان ساعت خداوند پاداش عظیمی به آن میّت و به نمازگزار عطا می کند.(2) مرحوم «علّامه مجلسی» در کتاب «زاد المعاد» گفته است: سزاوار است برای انسان که مردگانش را فراموش نکند، چرا که دستشان از اعمال خیر کوتاه است و به محبّت های فرزندان و خویشان و برادران دینی، چشم دوخته اند، مخصوصاً به هنگام نماز شب بیشتر باید برای آنان دعا کرد و همچنین بعد از نمازهای واجب و در زیارتگاهها و مشاهد مشرّفه به یاد آنان بود، و برای آنها دعا کرد، و برای آنها اعمال خیری را به جا آورد. در روایتی آمده است: چه بسا فرزندی در حال حیات پدر و مادرش، عاق (مورد نفرت) آنان باشد و آنها از وی ناراضی و ناخشنود باشند؛ ولی پس از فوت پدر و مادر، این فرزند نیکوکار گردد و اعمال خیری را برای آنها بجا آورد و رضایت آنها را فراهم کند و چه بسا که فرزندی در حال حیات پدر و

ص :1085


1- مصباح کفعمی، صفحه 411؛ بلدالامین، صفحه 164 و بحارالانوار، جلد 88، صفحه 219، حدیث 5.
2- بحارالانوار، جلد 88، صفحه 219، حدیث 4.

مادر، نیکوکار و خوب بوده و مورد علاقه آنان، ولی پس از فوت پدر و مادر چون کار خیر برای آنها کم انجام می دهد، سبب ناخشنودی پدر و مادر خویش گردد.

عمده خیرات برای پدر و مادر و سایر خویشان آن است که قرض های آنان را ادا کند و ذمّه آنان را از حقوق خدا و خلق خدا، پاک گرداند و اعمالى مانند حجّ و سایر عباداَتی که از وی فوت شده است را، یا خود بجا آورد و یا دیگری را برای آن امور اجیر کند.(1)

5- نماز اوّل ماه

نماز اوّل ماه نماز بسیار خوب و با برکتی است که شرح آن در اعمال اوّل هر ماه (صفحه 597) آمده است.

6- نماز اعراَبیٰ

«سیّد بن طاووس» در کتاب «جمال الاسبوع» از شیخ تلّ عکبری نقل کرده است که مردی بادیه نشین به محضر رسول خدا صلی الله علیه و آله مشرّف شد و گفت: ای رسول خدا! پدر و مادرم فدایت باد! ما در بادیه زندگی می کنیم که از شهر مدینه دور است، از این رو نمی توانم هرجمعه، برای نماز جمعه حاضر شوم، مرا به عملی راهنمایی فرما که با انجام آن فضیلت نماز جمعه را دریابم، تا وقتی که به میان قبیله و خانواده ام برگشتم، این عمل را به آنان نیز بیاموزم.

رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: هنگامی که روشنایی روز کاملًا بالا آمد، دو رکعت نماز بخوان بدین صورت که:

در رکعت اوّل یک مرتبه سوره «حمد» و هفت مرتبه سوره «قل اعوذ برب الفلق» و در رکعت دوم، پس از «حمد» هفت مرتبه سوره «ناس» و پس از سلام نماز، هفت مرتبه آیة الکرسی را بخوان.

پس از آن هشت رکعت نماز می خوانی که هر چهار رکعت را به یک سلام تمام می کنی بدین نحو که پس از دو رکعت تشهد می خوانی ولی سلام نمی دهی، بلکه در رکعت چهارم سلام می دهی و چهار رکعت بعد را نیز به همان نحو انجام می دهی.

در این هشت رکعت، در هر رکعتی یک «حمد» و یک بار سوره «اِذا جاء نصر اللَّه» و بیست و پنج مرتبه سوره «قل هو اللَّه احد» را می خوانی، پس از تشهّد و سلام نماز هفت مرتبه این دعا را بخوان:

ص :1086


1- زاد المعاد، صفحه 573.( با تلخیص و تصرّف).

یا حَیُّ یا قَیّوُمُ،

ای زنده ای پاینده،

یا ذَاالْجَلالِ وَالْإِکْرامِ،

ای صاحب شکوه و بزرگواری،

یا اِلهَ الْأَوَّلینَ وَ الْأخِرینَ،

ای معبود پیشینیان و پسینیان،

یاارْحَمَ الرَّاحِمینَ،

ای مهربان ترین مهربانان،

یا رَحْمنَ الدُّنْیا وَالْأخِرَةِ وَ رَحیمَهُما،

ای بخشنده و مهربان دنیا و آخرت،

یا رَبِّ یا رَبِّ یا

ای پروردگار من، ای پروردگار من، ای

رَبِّ، یا رَبِّ یا رَبِّ یا رَبِّ یا رَبِّ، یا اَللَّهُ یا اَللَّهُ یا اَللَّهُ، یا اَللَّهُ یا اَللَّهُ یا اَللَّهُ یا

پروردگار من، ای پروردگار من، ای پروردگار من، ای پروردگار من، ای پروردگار من، ای خدا، ای خدا، ای خدا، ای خدا، ای خدا، ای خدا، ای

اَللَّهُ، صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَاغْفِرْلی سپس حاجت خود را طلب می کنی و پس از آن خدا، بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست و مرا بیامرز.

هفتاد مرتبه می گویی:

لاحَوْلَ وَلٰاقُوَّةَ اِلَّا بِاَللَّهِ الْعَلِیِّ اَلْعَظیمِ و می گویی:

و پناهگاه و نیرویی جز از سوی خداوند بلندمرتبه و با عظمت نیست

وَسُبْحانَ اَللَّهِ رَبِّ الْعَرْشِ الْکَریمِ.

و تسبیح می کنم خدایی را که پروردگار عرش بلندمرتبه است.

آنگاه رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: سوگند به خدایی که مرا به حق مبعوث کرد، هر مرد و زن مؤمنی که این نماز را در روز جمعه بخواند، من بهشت را برای او ضمانت می کنم و از جای خویش برنخیزد جز آن که خداوند گناهانش و گناهان پدر و مادرش را بیامرزد ...(1) این نماز را مرحوم «شیخ طوسی» نیز در «مصباح المتهجّد» نقل کرده است؛ ولی دعای فوق در آن ذکر نشده است، بلکه فرمود: چون از نماز فارغ شدی هفتاد بار بگو:

سُبْحانَ اَللَّهِ رَبِّ الْعَرْشِ الْکَریمَ،

تسبیح می کنم خدایی را که پروردگار عرش بلندمرتبه است

وَلٰا حَوْلَ وَلٰا قُوَّةَ اِلَّا بِاَللَّهِ الْعَلِیِّ اَلْعَظیمِ.(2)

و پناهگاه و نیرویی جز از سوی خداوند بلندمرتبه و با عظمت نیست.

7- نماز فرزند برای آمرزش پدر و مادر

این نماز دو رکعت است، در رکعت اوّل پس از سوره «حمد»، ده بار می گویی:

رَبِّ اغْفِرْلی

پروردگارا بیامرز من

ص :1087


1- جمال الاسبوع، صفحه 320 و بحارالانوار، جلد 86، صفحه 382.
2- مصباح المتهجّد، صفحه 317.

وَلِوٰالِدَیَّ وَ لِلْمُؤْمِنینَ

وپدر و مادرم و همه مؤمنان را

یَوْمَ یَقُومُ الْحِسابُ.

در آن روز که حساب برپا می شود .

و در رکعت دوم پس از سوره حمد، ده مرتبه و می خوانی:

رَبِّ اغْفِرْلی وَ لِوٰالِدَیَّ

پروردگارا من و پدر و مادرم

وَ لِمَنْ دَخَلَ بَیْتِیَ مُؤْمِناً

و تمام کسانی که با ایمان وارد خانه من شدند

وَ لِلْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ*

و همه مردان و زنان با ایمان را بیامرز.

پس از سلام نماز نیز ده بار می گویی:

رَبِّ اِرْحَمْهُما کَمٰا رَبَّیانی صَغیراً.(1)

پروردگارا همان گونه که آنها مرا در کوچکی تربیت کردند مشمول رحمتشان قرار ده.

8- نماز و اعمالى دیگر، برای رفع وسوسه های قلبی

بسیارند کسانی که به وسوسه های فکری در امور اعتقادی و مانند آن گرفتار می شوند و گاه تصوّر می کنند این وسوسه ها موجب تزلزل ایمان آنها می شود، در حالى که چنین نیست.

از امام صادق علیه السلام روایت شده است که فرمود: هیچ مؤمنی نیست که بر او چهل روز بگذرد، مگر آن که به حدیث نفس دچار شود، وقتی چنین شد دو رکعت نماز بگذارد و از آن به خدا پناه برد.(2) همچنین آن حضرت فرمود: حضرت آدم علیه السلام از حدیث نفس به خدا شکایت کرد، جبرئیل نازل شد و گفت: بگو:

لا حَوْلَ وَلٰا قُوَّةَ اِلَّا بِاَللَّهِ

حضرت آدم علیه السلام این ذکر را گفت و حدیث نفس از او برطرف شد.(3) از این روایات استفاده می شود که همیشه این وسوسه های شیطانی بوده و راه نجات از آنها، پناه بردن به خدا و بی اعتنایی به آن است.

در حدیث دیگری امام صادق علیه السلام فرمود: مردی خدمت رسول خدا صلی الله علیه و آله آمد و از وسوسه و فقر و دَیْن سنگینی که داشت شکایت کرد. رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: مکرّر بگو:

تَوَکَّلْتُ عَلَی الْحَیِّ اَلَذی لایَمُوتُ،

بر زنده ای که هرگز نمی میرد توکّل می کنم،

وَ اَلْحَمْدُلِلَّهِ اَلَذی لَمْ یَتَّخِذْ صاحِبَةً

و ستایش برای خداوندی است که نه همسر

وَ لا وَلَداً،

و نه فرزندی برای خود انتخاب کرده

وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ شَریکٌ فِی الْمُلْکِ،

و نه شریکی در حکومت دارد

وَلَمْ یَکُنْ لَهُ وَلِیٌّ مِنَ الذُّلِ

و نه به خاطر ضعف ذلّت (حامی و) سرپرستی برای اوست

وَکَبِّرْهُ تَکْبیراً.

و او را بسیار بزرگ بشمار.

ص :1088


1- مکارم الاخلاق، صفحه 334 و بحارالانوار، جلد 88، صفحه 220.
2- مکارم الاخلاق، صفحه 328 و بحارالانوار، جلد 88، صفحه 354، حدیث 17.
3- امالى صدوق، صفحه 543، حدیث 5 و بحارالانوار، جلد 90، صفحه 186، حدیث 5.

پس از مدّتی آن مرد به نزد رسول خدا بازگشت و گفت: ای رسول خدا! خداوند وسوسه مرا زایل کرد و دَیْنم را ادا نمود و رزقم را زیاد کرد.(1) همچنین روایت شده، برای رفع وسوسه های شیطان- آنگاه که در قلبت شکّی پیدا شد- بگو:

هُوَ الْأَوَّلُ وَالْأخِرُ،

اوّل و آخر

وَالظَّاهِرُ وَالْباطِنُ،

و پیدا و پنهان اوست

وَ هُوَ بِکُلِّ شَیْ ءٍ عَلیمٌ.(2)

و او به هر چیز داناست.

همچنین در حدیث دیگری امام صادق علیه السلام فرمود: برای رفع وسوسه های شیطان، در حالى که دستت را به سینه ات می کشی بگو:

بِسْمِ اَللَّهِ وَ بِاَللَّهِ،

به نام خدا و به ذات خدا،

مُحَمَّدٌ رَسُولُ اَللَّهِ،

محمّد فرستاده خداست

وَلٰاحَوْلَ وَ لا قُوَّةَ اِلَّا بِاَللَّهِ الْعَلِیِ اَلْعَظیمِ،

و پناهگاه و نیرویی جز از سوی خداوند بلندمرتبه و با عظمت نیست،

اَللَّهُمَّ امْسَحْ عَنّی ما اَحْذَرُ.

خدایا آنچه را که از آن بیمناکم از من بزُدای.

آنگاه دست به شکم خود می کشی و این ذکر را سه مرتبه می گویی که ان شاءاللَّه آن وسوسه برطرف خواهد شد.(3) همچنین طبق آنچه در روایات آمده برای رفع وسوسه، این امور نیز مؤثّر است:

شستن سر با سدر(4)، مسواک کردن ، خوردن انار(5)، آشامیدن آب نیسان ،(6) و روزه گرفتن به مدّت سه روز از هر ماه؛ که عبارت است از پنج شنبه اوّل ماه و آخر ماه و چهارشنبه از وسط ماه و همچنین بگوید:

اَعُوذُ بِاَللَّهِ الْقَوِیِّ مِنَ الشَّیْطانِ الْغَوِیِّ،

از شرّ شیطان گمراه کننده به خدای توانا پناه می برم،

وَ اَعُوذُ بِمُحَمَّدٍ الرَّضِیِّ مِنْ

وپناه می برم به محمّد (رسولِ) پسندیده

شَرِّ ما قُدِّرَ وَ قُضِیَ،

از قضا و قدرِ سوء،

وَ اَعُوذُ بِاِلهِ النَّاسِ

به خداوند مردم پناه می برم

مِنْ شَرِّ الْجِنَّةِ وَ النَّاسِ اَجْمَعینَ.(7)

و از شرّ تمامی جنّ و انس

ص :1089


1- کافی، جلد 2، صفحه 555، حدیث 3.
2- بحارالانوار، جلد 92، صفحه 137، حدیث 4.
3- همان مدرک، صفحه 138، حدیث 3.
4- ثواب الاعمال، صفحه 20 و بحارالانوار، جلد 73، صفحه 87، حدیث 6.
5- محاسن، جلد 2، صفحه 543، حدیث 845 و بحارالانوار، جلد 63، صفحه 161، حدیث 33.
6- مهج الدعوات، صفحه 356 و بحارالانوار، جلد 63، صفحه 477.
7- ( 10). بشارة المصطفی، صفحه 27 و بحارالانوار، جلد 74، صفحه 273.

باید توجّه داشت که وسوسه ها ریشه های مختلف جسمی و روحی دارد که با پیدا کردن ریشه ها باید در دفع آنها کوشید، و به یقین بی اعتنایی به وسوسه یکی از طرق مهمّ درمان است (البتّه بعد از علم و آگاهی کافی به مسائل اعتقادی و عملی) و کسانی که زیاد به آن اعتنا کنند دائماً در عذاب خواهند بود.

وسواس در مسائل عملی و عبادات مخصوصاً در اموری مانند طهارت و نجاست، بسیار زیاد است، بهترین و مؤثّرترین راه دفع آن (پس از آگاهی بر مسائل شرعی و احکام) این است که به افراد معمولی از مؤمنان نگاه کند و ببیند که آنها (مثلًا) برای آب کشیدن بدن یا لباس خود چه اندازه آب مصرف می کنند به همان اندازه قناعت کند، هرچند شیطان وسوسه می کند و می گوید پاک نشده است. هرگز اعتنا به این شک ها نکند که ما مسئولیّت اعمال او را بر عهده می گیریم!

9- نماز مسجد جمکران

مسجد جمکران در نزدیکی شهر مقدّس قم واقع شده است که به امر امام زمان علیه السلام بنا گردید و دارای آثار و برکات فراوانی است.

مرحوم حاج میرزا «حسین نوری» در کتاب «نجم الثاقب» داستان بنای آن را نقل کرده است و در همان حکایت که در بیداری واقع شده نه در خواب، به نقل از امام زمان علیه السلام خطاب به حسن مُثله جمکرانی آمده است: به مردم بگو به این مکان رغبت نشان دهند و آن را مغتنم بشمارند و در آن جا چهار رکعت نماز بگذارند:

1- دو رکعت نماز تحیّت مسجد که در هر رکعتی یک مرتبه «حمد» و هفت مرتبه سوره «قل هو اللَّه احد» بخوانند و هفت بار ذکر رکوع و در هر سجده هفت بار نیز ذکر سجود را بگویند (در رکوع هفت بار بگوید سبحان ربّی الْعظیم و بحمده و در سجده هفت بار بگوید سبحان ربّی الأعلی و بحمده).

2- دو رکعت نماز امام زمان علیه السلام بخواند به این نحو که، در رکعت اوّل سوره «حمد» را آغاز کند و چون به جمله «ایّاک نعبد و ایّاک نستعین» رسید، صد مرتبه آن را تکرار نماید و سپس بقیّه حمد را تا آخر بخواند (آنگاه یک مرتبه سوره «قل هو اللَّه احد» را بخواند) و ذکر رکوع و سجود را هفت مرتبه بگوید و رکعت دوم را نیز به همین صورت انجام دهد. پس از نماز یک بار بگوید:

لا اِلهَ اِلَّا اللَّه

و سپس تسبیح حضرت زهرا علیها السلام را بگوید؛ آنگاه سر به سجده بگذارد و صد بار صلوات بفرستد.

امام زمان علیه السلام فرمود: «

فَمَنْ صَلّاهُما

؛ هر کس این دو نماز را (به این نحو) انجام دهد

فَکَانَّما صَلّی فِی الْبَیْتِ الْعَتیقِ

گویا در کعبه نماز خوانده است».(1)

ص :1090


1- این داستان به طور مشروح در« نجم الثاقب» صفحه 383- 388 آمده است.

10- نماز شب

نماز شب از نمازهای مستحبّی بسیار معروف است که آثار و ارزش زیاد و پاداش فراوانی دارد و انجامش بسیار توصیه شده است (آداب نماز شب، پاداش آن و همچنین کیفیّت انجام آن در بخش پنجم، صفحه 937 گذشت).

11- نماز توسّل به حضرت زهرا علیها السلام

در روایتی از امام صادق علیه السلام آمده است که هرگاه حاجت مهمّی داشته باشی به گونه ای که از نظر روحی در فشار شدید باشی، دو رکعت نماز بخوان و پس از نماز، سه بار تکبیر و سپس تسبیح حضرت زهرا علیها السلام را بگو، آنگاه به سجده برو و صد مرتبه بگو: «یا مَوْلاَتی فاطِمَةُ اغیثینی سپس سمت راست صورت را بر زمین بگذار و همین جمله را صد بار بگو، بار دیگر به سجده برو و همین جمله را صد و ده مرتبه بگو، (مجموعاً 310 بار می شود) سپس حاجت خود را از خداوند بخواه که ان شاءاللَّه برآورده می سازد. (و حضرت زهرای مرضیّه علیها السلام ان شاءاللَّه در پیشگاه خداوند برای برآمدن آن حاجت، شفاعت خواهد نمود).(1)

12- نماز حاجت

این نماز را بسیاری از علما، مانند «سیّد بن طاووس»، «شیخ صدوق»، «شیخ مفید» و «شیخ طوسی» نقل کرده اند که امام صادق علیه السلام فرمود: هرگاه حاجت مهمّی داری، سه روز متوالى از چهارشنبه تا جمعه را روزه بگیر، در روز جمعه غسل کن و لباسی نو و پاکیزه بپوش و بالای بام خانه ات (یا در فضای باز) برو و دو رکعت نماز بخوان، و پس از نماز، دست ها را به سوی آسمان بلند کن و بگو:

اَللَّهُمَّ اِنّی حَلَلْتُ بِساحَتِکَ لِمَعْرِفَتی بِوَحْدانِیَّتِکَ وَصَمَدانِیَّتِکَ،

خدایا به خاطر شناختم به یگانگی و بی نیازیت به درگاهت اقامت گزیدم،

وَاِنَّهُ لا قادِرَ عَلیٰ قَضاءِ حاجَتی غَیْرُکَ،

و کسی جز تو توانایی بر آوردن حاجتم را ندارد،

وَقَدْ عَلِمْتُ یا رَبِّ ا نَّهُ کُلَّما تَظاهَرَتْ

و به یقین دانستم که ای پروردگار من هر چه

نِعْمَتُکَ عَلَیَّ،

نعمتهایت بر من جلوه گر شود،

اِشْتَدَّتْ فاقَتی اِلَیْکَ،

نیازم به تو بیشتر می شود،

وَقَدْ طَرَقَنِی هَمُّ کَذا وَ کَذا

و اندوه این و آن بر من وارد شده.

به جای کلمه «کذا و کذا» حاجت خود را ذکر کند و آنگاه ادامه دهد:

وَ اَنْتَ بِکَشْفِهِ عالِمٌ غَیْرُ

و تو برای برطرف کردن آن دانای

ص :1091


1- بحارالانوار، جلد 91، صفحه 30 و بلد الامین، صفحه 159( با مقداری تفاوت).

مُعَلَّمٍ، وٰاسِعٌ غَیْرُمُتَکَلِّفٍ،

بی تعلیمی، و رحمت گسترده ات تو را به زحمت نیندازد،

فَاَسْئَلُکَ بِاسْمِکَ اَلَذی وَضَعْتَهُ عَلَی الْجِبالِ فَنُسِفَتْ،

پس از تو می خواهم به حقّ نامی که بر کوه ها نهادی

وَ وَضَعْتَهُ عَلَی السَّمواتِ فَاَنْشَقَّتْ،

و متلاشی شدند و بر آسمانها نهادی و شکافته شدند،

وَ عَلَی النُّجُومِ فَاَنْتَثَرَتْ،

و بر ستارگان نهادی، پراکنده شدند،

وَعَلَی الْأَرْضِ فَسُطِحَتْ،

و بر زمین نهادی و گسترده شد،

وَاَسْئَلُکَ بِالْحَقِ

و از تو می خواهم به حقّی

اَلَذی جَعَلْتَهُ عِنْدَ مُحَمَّدٍ صَلَّی

که قرار دادی در نزد محمّد- که درود

اَللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ،

خدا بر او خاندان پاکش باد-

وَ عِنْدَ عَلِیٍّ وَ الْحَسَنِ وَالْحُسَیْنِ، وَعَلِیٍّ وَمُحَمَّدٍ، وَ جَعْفَرٍ

و در نزد علی و حسن و حسین و علی و محمّد و جعفر

وَ مُوسی وَ عَلِیٍّ وَ مُحَمَّدٍ، وَ عَلِیٍّ وَالْحَسَنِ، وَالْحُجَّةِ عَلَیْهِمُ اَلسَّلامُ، اَنْ

و موسی و علی و محمّد و علی و حسن و حضرت حجّت- که درود خدا بر ایشان باد-

تُصَلِّیَ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ اَهْلِ بَیْتِهِ،

بر محمّد و خاندان پاکش درود فرستی،

و اِنْ تَقْضِیَ لی حاجَتی وَتُیَسِّرَلی

و حاجتم را برآوری و دشواریش را بر من

عَسیرَها، وَ تَکْفِیَنی مُهِمَّها،

آسان گردانی و ضروری های آن را کفایت کنی،

فَاَنْ فَعَلْتَ فَلَکَ اَلْحَمْدُ،

پس اگر چنین کنی یا نکنی،

اَلْحَمْدُ، غَیْرُ جآئِرٍ فی حُکْمِکَ،

و اِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَلَکَ

وَلٰا مُتَّهَمٍ فی قَضآئِکَ،

حمد و سپاس از آن توست و در فرمانت ظلم و ستمی نکرده ای،

وَلٰاحآئِفٍ فی عَدْلِکَ*

و در داوریت متّهم نبوده و از عدالت

سپس گونه خود رابر زمین می گذاری و می گویی:

اَللَّهُمَّ انَ یُونُسَ بْنَ مَتّی عَبْدُکَ،

روی گردان نیستی خدایا بنده تو یونس پسر متّی

دَعاکَ فی بَطْنِ الْحُوتِ

تو را در شکم ماهی خواند

وَهُوَ عَبْدُکَ فَاسْتَجَبْتَ لَهُ،

در حالى که بنده تو بود و تو اجابتش نمودی

وَ اَنَا عَبْدُکَ

و من نیز بنده توام

اَدْعُوکَ فَاسْتَجِبْ لی

و تو را می خوانم پس مرا اجابت فرما.

امام صادق علیه السلام فرمود: بسیار می شود حاجتی دارم، این دعا را می خوانم و خداوند حاجتم را برآورده می سازد.(1)

ص :1092


1- جمال الاسبوع، صفحه 330. این دعا در فقیه، جلد 1، صفحه 557، حدیث 1543 و مقنعه، صفحه 220 و مصباح المتهجّد، صفحه 324 با مقداری تفاوت آمده است.

13- نمازی دیگر برای برآورده شدن حاجات

«مرحوم کلینی» به سند معتبر از عبدالرّحیم قصیر روایت کرده است که خدمت امام صادق علیه السلام شرفیاب شدم و عرض کردم: فدایت شوم، از نزد خودم دعایی ساخته ام! حضرت فرمود: دعای اختراعی خود را رها کن، هرگاه حاجتی داشتی، به رسول خدا پناه ببر و دو رکعت نماز بگذار و آن را به رسول خدا صلی الله علیه و آله هدیه کن. گفتم: چگونه آن را بجا آورم؟ فرمود: غسل می کنی و سپس دو رکعت نماز می خوانی (مثل دو رکعت نماز صبح) وقتی که نماز به پایان رسید می گویی:

اَللَّهُمَّ اَنْتَ اَلسَّلامُ،

خدایا سلامت کامل تویی

وَ مِنْکَ اَلسَّلامُ،

و از جانبِ توست سلامتی

وَ اِلَیْکَ یَرْجِعُ اَلسَّلامُ،

و به سوی تو باز می گردد سلامتی

اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ،

خدایا برمحمّد و خاندان پاکش درود فرست

وَ بَلِّغْ رُوحَ مُحَمَّدٍ مِنِّی السَّلامَ،

و سلام مرا به روح محمّد

وَ ارْواحَ الْأَئِمَّةِ

و ارواح امامان

الصَّادِقینَ سَلامی وَارْدُدْ عَلَیَّ مِنْهُمُ السَّلامَ،

وَاَلسَّلامُ عَلَیْهِمْ وَ رَحْمَةُ

راستین برسان و سلام آنها را به من بازگردان و درود و رحمت

اَللَّهِ وَبَرَکاتُهُ،

و برکات خدا بر ایشان باد،

اَللَّهُمَّ انَّ هاتَیْنِ الرَّکْعَتَیْنِ

خدایا این دو رکعت

هَدِیَّةٌ مِنّی إِلىٰ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّی اَللَّهُ

هدیه ای از جانب من به فرستاده خداست- که درود خدا

عَلَیْهِ وَآلِهِ،

بر او و خاندان پاکش باد-

فَاثِبْنی عَلَیْهِما

پس پاداش مرا در این دو رکعت

ما اَمَّلْتُ وَرَجَوْتُ فیکَ وَ فی رَسُولِکَ،

آنچه از تو و فرستاده ات آرزو دارم قرار ده،

یا وَلِیَ الْمُؤْمِنینَ* سپس به سجده می روی و چهل مرتبه می گویی:

ای سرپرست مؤمنان

یا حَیُّ یا قَیّومُ،

ای زنده ای پاینده،

یا حَیّاً لایَمُوتُ،

ای زنده ای که هرگز نمی میری،

یا حَیُّ لا اِلهَ اِلَّا اَنْتَ،

ای زنده ای که معبودی جز تو نیست،

یا ذَاالْجَلالِ وَالْإِکْرامِ، یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ.

ای صاحب شکوه و بزرگواری، ای مهربان ترین مهربانان.

آنگاه جانب راست صورت را روی زمین می گذاری و این دعا را چهل مرتبه می خوانی، پس از آن جانب چپ صورت را بر زمین می گذاری و چهل مرتبه این دعا را می خوانی. آنگاه سر را بلند می کنی و دستان خود را (به سمت آسمان) برمی داری و چهل مرتبه این دعا را می خوانی؛ سپس دست را به گردن خود می گذاری و انگشت اشاره (دست راست) را به علامت تضرّع تکان می دهی و این دعا را چهل مرتبه می خوانی. در مرحله بعد، محاسن خود را با دست چپ می گیری و با حالت گریه می گویی:

ص :1093

یا مُحَمَّدُ یا رَسُولَ اَللَّهِ،

ای محمّد ای فرستاده خدا،

اَشْکُوا الَی اَللَّهِ

به درگاه خدا شِکوه می کنم

وَ اِلَیْکَ حاجَتی وَ إِلىٰ اَهْلِ بَیْتِکَ

و به تو و خاندان

الرَّاشِدینَ حاجَتی

هدایتگرت نیازمندم،

وَ بِکُمْ اَتَوَجَّهُ الَی اَللَّهِ فی حاجَتی

و به واسطه شما نیازم را به درگاه خدا می برم.

سپس به سجده می روی و به قدر یک نفس می گویی:

یا اَللَّهُ یا اَللَّهُ یا اَللَّهُ ... سپس می گویی:

ای خدا، ای خدا، ای خدا

صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اِفْعَلْ بی کَذا وَ کَذا.

بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست و در مورد من چنین و چنان کن.

(و به جای این جمله اَخیر، حاجت خود را می گویی). امام صادق علیه السلام فرمود: من از جانب خداوند ضمانت می دهم که از جای خویش حرکت نکنی مگر آن که حاجت تو برآورده شود، ان شاءاللَّه.(1)

14- نماز برای رفع سختی ها و دشواری ها

از امام صادق علیه السلام نقل شده است که هرگاه کاری بر تو دشوار شود و به عسرت و سختی افتادی، وقت ظهر دو رکعت نماز بخوان؛ در رکعت اوّل سوره «حمد» و «قل هو اللَّه» و سوره «فتح» از ابتدای سوره تا «وَ یَنْصُرَکَ اَللَّهُ نَصْراً عَزیزاً

» (آیه سوم) را بخوان و در رکعت دوم سوره «حمد»، «توحید» و سوره «الم نشرح» را بخوان. تأثیر این نماز به تجربه رسیده است.(2)

15- نماز برای زیاد شدن روزی

در روایتی آمده است مردی خدمت رسول خدا صلی الله علیه و آله آمد و گفت: یا رسول اللَّه من عیالمندم و قرض دارم و زندگی بر من سخت می گذرد، به من دعایی بیاموز تا با خواندنش، خداوند روزیم را زیاد کند، تا بتوانم قرضم را ادا کنم و به خانواده ام برسم. رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:

ای بنده خدا وضوی کاملی (از نظر آداب و شرایط) بگیر؛ سپس دو رکعت نماز بخوان و رکوع و سجود آن را به نیکی بجا آور و پس از نماز بگو:

یا ماجِدُ یا واحِدُ یا کَریمُ،

ای ارجمند ای یگانه ای بخشنده،

اَتَوَجَّهُ اِلَیْکَ بِمُحَمَّدٍ نَبِیِّکَ

به تو رو نموده ام به واسطه پیامبرت محمّد،

نَبِیِّ الرَّحْمَةِ

پیامبر رحمت

ص :1094


1- کافی، جلد 3، صفحه 476، حدیث 1 و فقیه، جلد 1، صفحه 559، حدیث 1548.
2- بحارالانوار، جلد 88، صفحه 358.

صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ،

- که درود خدا بر او و خاندان پاکش باد- ،

یا مُحَمَّدُ یا رَسُولَ اَللَّهِ،

ای محمّد ای فرستاده خدا،

اِنّی اَتَوَجَّهُ بِکَ الَی اَللَّهِ رَبّی

به واسطه تو به خدا، پروردگار من

وَرَبِّکَ وَرَبِّ کُلِّ شَیْ ءٍ،

و تو و همه چیز رو نموده ام،

وَاَسْئَلُکَ اَللَّهُمَّ اَنْ تُصَلِّیَ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ اَهْلِ بَیْتِهِ،

و خدایا از تو می خواهم که به محمّد و خاندان پاکش درود فرستی

وَ اَسْئَلُکَ نَفْحَةً کَریمَةً مِنْ نَفَحاتِکَ،

و از تو می خواهم هدیه ای ارزشمند از هدایایت

وَفَتْحاً یَسیراً،

و گشایش آسان

وَ رِزْقاً واسِعاً،

و روزی وسیعی

اَلُمُّ بِهِ شَعَثی

که با آن پریشانیم را برطرف نموده

وَ اقْضی بِهِ دَیْنی

و قرضم را ادا کنم

وَاسْتَعینُ بِهِ عَلیٰ عِیإِلىٰ (1)

و با آن خانواده ام را یاری نمایم.

البتّه تمام این دستورات بعد از آن است که انسان تلاش و سعی لازم را برای تحصیل روزی انجام دهد و الّا دعای او- طبق روایات- مستجاب نمی شود.

16- نمازی دیگر در طلب روزی

شخصی می گوید خدمت امام صادق علیه السلام آمدم و عرض کردم: آنچه از اموال در دستم بود از بین رفت و در فشار و سختی فراوانی قرار گرفتم. امام علیه السلام فرمود: آیا در بازار دکّانی داری؟ گفتم آری، ولی به خاطر نداشتن سرمایه آن را رها کردم. امام فرمود: وقتی به کوفه برگشتی برو سرِ مغازه ات، آن را جارو کن و آن جا بنشین؛ ولی پیش از آن که از منزل بیرون روی، دو رکعت یا چهار رکعت نماز بگذار و پس از نماز بگو:

تَوَجَّهْتُ بِلا حَوْلٍ مِنّی وَ لا قُوَّةٍ، وَ لکِنْ بِحَوْلِکَ وَ قُوَّتِکَ،

به توان و نیروی تو، نه با توان و نیروی خود به تو توجّه نموده ام،

اَبْرَءُ اِلَیْکَ مِنَ الْحَوْلِ وَالْقُوَّةِ اِلَّا بِکَ،

و از هر نیرو و توانی جز تو بیزاری می جویم،

فَاَنْتَ حَوْلی وَ مِنْکَ قُوَّتی

پس توان من از توست و از جانب توست نیرویم،

اَللَّهُمَّ فَارْزُقْنی مِنْ

خدایا از لطف گسترده ات روزی

فَضْلِکَ الْواسِعِ رِزْقاً کَثیراً طَیِّباً،

فراوانِ پاکیزه عطایم کن،

وَ اَنَا خافِضٌ فی عافِیتِکَ،

و من نیازمند سلامتی از جانب توام،

فَانَّهُ لایَمْلِکُها اَحَدٌ غَیْرُکَ.

چرا که کسی جز تو مالک آن نیست.

ص :1095


1- مکارم الاخلاق، صفحه 336.

راوی می گوید: من نیز به دستور امام علیه السلام عمل کردم و خداوند روزی مرا زیاد کرد، تا آن جا که برای خود چهارپایان و اموال دیگری خریدم و برای خود خانه ساختم.(1) آغاز این حدیث شاهد بر چیزی است که در ذیل حدیث قبل گفتیم که شرط قبولی این دعاها، تلاش به مقدار توان خویش در امر معاش است.

ص :1096


1- کافی، جلد 3، صفحه 474، حدیث 3( با تلخیص).

بخش هشتم: دعا برای حل مشکلات معنوی و مادی و آداب عقیقه

اشاره

ص :1097

ص :1098

مقدّمه: اهمیّت دعا و یادآوری چند نکته

همان گونه که پیش از این در مقدّمه کتاب گفته شد، دعا بهترین رابطه خلق با خالق و زیباترین شکل نیایش و از مهم ترین عبادات است.

گاه برکات معنوی که از خودِ دعا نصیب دعاکننده می شود بسیار بیش از حاجاَتی است که در دعایش از خداوند بزرگ تقاضا می کند.

دعا انسان را به خدا نزدیک می کند و روح او را تلطیف کرده و نشاط روحانی او را افزایش می دهد؛ امیدِ او را به آینده زیاد کرده، و از سقوط در درّه هولناک یأس و افسردگی رهایی می بخشد. اضافه بر این، دعا دریچه معرفت اللَّه و عشق به خداست.

اینها همه از یکسو؛ از سوی دیگر، تأثیر دعاها در حلّ مشکلات مادّی و معنوی بسیار تجربه شده و به ثبوت رسیده است، و برای آنها که به خداوند و قدرت و لطف و رحمت او ایمان دارند، جای تردید نمی باشد.

او ما را به دعا کردن دعوت نموده، و اجابت را تضمین فرموده است و بر همین اساس، در روایاتِ معتبری که از معصومین علیهم السلام به ما رسیده دعاهای زیادی برای حلّ مشکلات معنوی و مادّیِ مؤمنان بیان شده است که اگر همه آنها جمع آوری گردد، کتاب بزرگی را تشکیل می دهد.

ما، در این مجموعه بخش مهمّی از آن را که در کتب معتبر یافته ایم از نظر خوانندگان عزیز می گذرانیم و جدّاً از آنها تقاضا می کنیم به هنگامی که حال دعا و تضرّع به درگاه باری تعإِلىٰ به آنها دست داد و مظانّ استجابت دعا فرا رسید، نویسندگان این سطور را نیز فراموش نکنند و به دعای خیر یاد فرمایند.

ص :1099

قبل از ورود در بیان دعاها یادآوری چند نکته لازم است:

1- گاه می شود دعاها به اجابت نمی رسد و دعاکنندگان تعجّب می کنند که با آن همه الحاح و اصرار، عدم اجابت دعا چرا؟ در حالى که وقتی دقّت می کنیم، می بینیم شرایط استجابت دعا را فراهم نکرده اند (در زمینه شرایط استجابت دعا، بحثی را در آغاز کتاب داشتیم؛ بار دیگر آن را به دقّت مطالعه فرمایید و به کار بندید).

2- گاه می شود انسان با تمام وجود، چیزی را از خدا می طلبد که در واقع آن چیز به زیان اوست ولی خودِ او از آن بی خبر است. در این جا خداوند رحیم خواسته او را برآورده نمی سازد و او را از خطر نجات می بخشد؛ ولی پاداش دعا را برای او حفظ می کند!

3- گاه می شود انسان به محض اجابت دعا، درِ خانه خدا را رها می کند و در غفلت و بی خبری فرو می رود، خداوندِ رحمان و رحیم، اجابت دعایش را به تأخیر می اندازد، تا بیشتر نیایش کند و درِ خانه او را بیشتر بکوبد تا مشمول عنایات افزون تری گردد.

4- گاهی برخی از افراد، راه ها و اسباَبیٰ را که خداوند برای حلّ مشکلات قرار داده رها می کنند و بدون تلاش و کوشش برای رفع نیازها و حلّ دشواری ها، فقط به سراغ دعا می روند، در حالى که خداوندِ «مسبّب الاسباب» اسباَبیٰ را برای رفع مشکلات مادّی و معنوی قرار داده و آنها را گاه در دل طبیعت، گاه در مراجعه به افراد کاردان، و گاه در سایه جدّ و جهد قرار داده است؛ امّا گروهی با «رها ساختن این امور»، در گام نخسین سراغ ادعیه و اذکار می روند و چون اثری از اجابت نمی یابند، مأیوس و ناامید، همه را به دیده تردید می نگرند؛ در حالى که مقصود آنها از طریق تلاش و کوشش و مشورت و مانند آن حاصل می شد و باید به سراغ آن می رفتند و همگام با تلاش و کوشش در جهت حلّ مشکلات، باید از این ادعیه نیز بهره می گرفتند، ولی چنین نکردند و به نتیجه نرسیدند.

5- اعتقاد و ایمان به آثار دعا نیز تأثیر مهمّی در اجابت دعاها دارد. اگر کسی بخواهد با تردید یا برای امتحان این دعاها را بخواند، ممکن است کمتر به مقصود برسد.

به هر حال، هرگز نباید به خاطر تأخیر اجابت دعا ناراحت و نگران باشیم و از پیگیری خسته شویم و بدانیم همان گونه که دعا به سود ماست، تأخیر در اجابت نیز به نفع ما می باشد.

با این مقدّمه کوتاه، به اصل سخن بازمی گردیم و در این بخش از کتاب به ذکر قسمتی از دعاهای پرمحتوا و پرارزش، برای رسیدن به خواسته های مادّی و معنوی که از کتب معتبر گرفته شده است اشاره می کنیم، به ویژه دعاهایی که تأثیر آن در حلّ مشکلات به وسیله بزرگان تجربه شده است.

ص :1100

1- دعاهایی برای برآمدن حاجات دنیوی و اخروی

در کتاب های روایی ما، دعاهای جالب و ذکرهای پرمحتوایی آمده که خواندن آنها با توجّه به معانی و محتوای آنها، تأثیر مهمّی در روح و جان انسان می گذارد و برای حلّ مشکلات مادّی و معنوی بسیار مؤثّر است. بزرگان علما این روایات را در کتب ادعیه و کتب روایی آورده اند؛ از جمله:

1- دعایی است که از امام صادق علیه السلام (برای برآمدن حاجات) روایت شده است:

اَللَّهُمَّ اجْعَلْنی اخْشاکَ

خدایا ترس (از مخالفتت) را در دلم قرار ده

کَاِنّی اراکَ،

گویا که تو را می بینم

وَ اسْعِدْنی بِتَقْویکَ،

و مرا با پرهیزگاریت خوشبخت گردان

وَلٰاتُشْقِنی

و مرا با شاد شدن

بِنَشْطی لِمَعاصیکَ،

در برابر نافرمانیت بدبخت مگردان

وَ خِرْلی فی قَضآئِکَ،

و در مقدراتت برایم خیرخواهی کن

وَ بارِکْ لی فی قَدَرِکَ،

و تقدیرت را برایم مبارک گردان

حَتّی لا اُحِبَّ تَأْخیرَ ما عَجَّلْتَ،

تا تأخیر آنچه را که در وقوعش تعجیل داری

وَلٰا تَعْجیلَ ما اَخَّرْتَ،

و تعجیل آنچه را که به تأخیر انداخته ای نپسندم،

وَ اجْعَلْ غِنایَ فی نَفْسی

غنای مرا درروحم قرار ده

وَ مَتِّعْنی بِسَمْعی وَ بَصَری

و مرا همواره به گوش و چشمم بهره مند ساز،

وَ اجْعَلْهُمَا الْوارِثَیْنِ مِنّی

و آن دو را جانشین من قرار ده،

و اِنْصُرْنی عَلی مَنْ ظَلَمَنی

و مرا در برابر آن که به من ستم کرده، یاری ده

وَ اَرِنی فیهِ قُدْرَتَکَ یا رَبِّ،

و در این کار تواناییت را به من نشان ده ای پروردگار من

وَ اقِرَّ بِذلِکَ عَیْنی (1)

و به آن چشمم را روشن کن.

***

2- از همان بزرگوار نقل شده است که این دعا را بخوانید:

اَللَّهُمَّ اعِنّی عَلیٰ هَوْلِ یَوْمِ الْقِیمَةِ،

خدایا مرا بر وحشت روز قیامت یاری ده

وَاخْرِجْنی مِنَ الدُّنْیا سالِماً،

و از دنیا به سلامت خارج کن

وَزَوِّجْنی مِنَ الْحُورِالْعینِ،

و از حورالعین همسری برایم قرار ده،

وَاِکْفِنی مَؤُونَتی وَمَؤُونَةَ عِیإِلىٰ

و هزینه زندگی من و خانواده ام و تمام

وَ مَؤُونَةَ النَّاسِ،

مردم را کفایت کن

وَاَدْخِلْنی بِرَحْمَتِکَ فی عِبادِکَ الصَّالِحینَ.(2)

و به لطف و رحمتت مرا در زمره بندگان شایسته ات داخل کن.

ص :1101


1- کافی، جلد 2، صفحه 577، حدیث 1.
2- همان مدرک، صفحه 578، حدیث 2.

3- دعای دیگر که خیر دنیا و آخرت در آن جمع است و انسان را از گناهان حفظ می کند:

بِسْمِ اَللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ،

به نام خداوند بخشنده مهربان،

یا مَنْ اَظْهَرَ الْجَمیلَ،

ای که زیباییها را آشکار کرده

وَ سَتَرَ الْقَبیحَ،

و زشتیها را می پوشانی،

وَ لَمْ یَهْتِکِ السِّتْرَ عَنّی یا کَریمَ الْعَفْوِ،

وآبرویم را نمی ریزی ای صاحب گذشت بزرگوارانه،

یا حَسَنَ التَّجاوُزِ،

ای نیکو در گذشت،

یا وٰاسِعَ الْمَغْفِرَةِ،

ای گسترده آمرزش،

وَیا باسِطَ الْیَدَیْنِ بِالرَّحْمَةِ،

ای گشاینده دستها به مهربانی،

یا صاحِبَ کُلِّ نَجْوی

ای همراه هر راز و نیاز،

وَ یا مُنْتَهی کُلِ شَکْویٰ

و ای محلّ رجوع هرشکایت،

یا کَریمَ الصَّفْحِ،

ای چشم پوش بزرگوار،

یا عَظیمَ الْمَنِّ،

ای صاحب نعمت بزرگ،

یا مُبْتَدِءَ کُلِّ نِعْمَةٍ قَبْلَ اسْتِحْقاقِها،

ای آغازگر هر نعمت قبل ازشایستگی آن،

یا رَبَّاهُ یا سَیِّداهُ یا مَوْلاهُ

ای پروردگار من، ای آقا و سرورم، ای مولای من،

یا غایَتاهُ یا غِیاثاهُ،

ای نهایت آرزوها و فریاد رس من

صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ،

برمحمّد و خاندان پاکش درود فرست و از تو می خواهم

وَ اَسْئَلُکَ اَنْ لاتَجْعَلَنی فِی النَّارِ.(1)

که جایگاهم را در آتش قرار ندهی.

4- دعای پرارزشی است که پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله در روز جنگ بدر(2) و احزاب و امام حسین علیه السلام در روز عاشورا(3) آن را خواندند. این دعا از امام صادق علیه السلام نیز نقل شده است:(4)

اَللَّهُمَّ اَنْتَ ثِقَتی فی کُلِّ کُرْبَةٍ،

خدایا تو در هر گرفتاری تکیه گاه منی،

وَ اَنْتَ رَجآئی فی کُلِّ شِدَّةٍ،

و تو در هر سختی امید من هستی،

وَ اَنْتَ لی فی کُلِّ امْرٍ نَزَلَ بی ثِقَةٌ وَعُدَّةٌ،

و تویی در هر پیش آمد تکیه گاه و یاور من،

کَمْ مِنْ کَرْبٍ یَضْعُفُ عَنْهُ الْفُؤادُ،

چه بسیار گرفتاریها که قلب را ضعیف کرده

وَ تَقِلُّ فیهِ الْحیلَةُ،

و چاره را کم می کند

وَ یَخْذُلُ عَنْهُ الْقَریبُ وَ الْبَعیدُ،

و سبب می شود که نزدیکان و بیگانگان انسان را رها کنند،

وَ یَشْمَتُ بِهِ الْعَدُوُّ،

و دشمن بر آن سرزنش کند

وَ تَعْنِینی فیهِ الْأُمُورُ،

و انسان رابه خود مشغول کند،

ص :1102


1- کافی، جلد 2، صفحه 578، حدیث 4.
2- مهج الدعوات، صفحه 69.
3- همان مدرک، جلد 45، صفحه 4( بااندکی تفاوت).
4- کافی، جلد 2، صفحه 578، حدیث 5.

اَنْزَلْتُهُ بِکَ،

که آنها را به درگاه تو آوردم

وَ شَکَوْتُهُ اِلَیْکَ،

و شکوه کرده ام

راغِباً فیهِ عَمَّنْ سِواکَ،

در حالى که در آن از غیر تو رو گردانده ام،

فَفَرَّجْتَهُ

پس تو آن را گشودی

وَکَشَفْتَهُ

و بر طرف کردی

وَ کَفَیْتَنیهِ،

و کفایت نمودی،

فَأَنْتَ وَلِیُّ کُلِّ نِعْمَةٍ،

پس تویی صاحب هر نعمت

وَ صاحِبُ کُلِّ حاجَةٍ،

و بر آورنده هر نیاز

وَ مُنْتَهی کُلِّ رَغْبَةٍ،

و نهایت آرزوها،

فَلَکَ اَلْحَمْدُ کَثیراً،

پس حمد فراوان از آنِ تو

وَ لَکَ الْمَنُّ فاضِلًا.

و نعمتهای فراوان از جانب توست.

5- این دعا را امام حسین علیه السلام به فرزندش امام سجّاد علیه السلام تعلیم فرمود:

بِحَقِّ یس وَالْقُرْآنِ الْحَکیمِ،

(خدایا) به حقّ سوره یس و قرآن حکمت آمیز،

وَ بِحَقِّ طه وَ الْقُرْآنِ اَلْعَظیمِ،

و به حق سوره طه و قرآن با عظمت،

یا مَنْ یَقْدِرُ

ای که در بر آوردن

عَلی حَوآئِجِ السَّآئِلینَ،

نیاز در خواست کنندگان توانایی،

یا مَنْ یَعْلَمُ ما فِی الضَّمیرِ،

ای که آنچه را که پنهان است می دانی،

یا مُنَفِّسَ عَنِ الْمَکْرُوبینَ،

ای برطرف کننده گرفتاری گرفتاران،

یا مُفَرِّجَ عَنِ الْمَغْمُومینَ،

ای رهایی بخش غمزدگان

یا راحِمَ الشَّیْخِ الْکَبیرِ، یا

ای مهربان نسبت به پیران کهنسال و ای

رازِقَ الطِّفْلِ الصَّغیرِ،

روزی ده کودکان خردسال،

یا مَنْ لایَحْتاجُ الَی التَّفْسیرِ،

ای که به شرح و بیان نیاز نداری

صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ

بر محمّد و خاندان

وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَاِفْعَلْ بی کَذا وَ کَذا (به جای آن، حاجات خود را بگوید).(1) پاکش درود فرست، و با من چنین و چنان کن.

***

6- ازامام صادق علیه السلام نقل شده است که آن حضرت دست خود را به سوی آسمان بلند کرد وگفت:

رَبِّ لاتَکِلْنی إِلىٰ نَفْسی طَرْفَةَ عَیْنٍ اَبَدَاً،

ای پروردگار من، مرا به اندازه یک چشم بر هم زدن

لا اَقَلَّ مِنْ ذلِکَ وَلٰا اَکْثَرَ.

و نه کمتر و نه بیشتر به خودم وا مگذار.

(و این دعا بسیار مؤثّر است).(2)

ص :1103


1- دعوات راوندی، صفحه 54، حدیث 137 و بحارالانوار، جلد 92، صفحه 196.
2- کافی، جلد 2، صفحه 581، حدیث 15.

7- بخوان این دعا را که امیرالمؤمنین علیه السلام پیوسته آن را می خواند:

اَللَّهُمَّ مُنَّ عَلَیَّ بِالتَّوَکُّلِ عَلَیْکَ،

خدایا بر من منت گذار به توکّل بر خودت

وَالتَّفْویضِ إلَیْکَ،

و واگذاری امور به دستت

وَالرِّضا بِقَدَرِکَ،

و خشنودی به تقدیرت

وَالتَّسْلیمِ لِأَمْرِکَ،

و تسلیم در برابر فرمانت

حَتَّی لا أُحِبَّ تَعْجیلَ ما أَخَّرْتَ،

تا شتاب در آنچه که تأخیر انداختی

وَلٰا تَأْخیرَ ما

و تأخیر آنچه را

عَجَّلْتَ، یا رَبَّ الْعالَمینَ.(1)

که جلو انداختی، نپسندم، ای پروردگار جهانیان.

***

8- یکی از یاران امام صادق علیه السلام نقل می کند که حضرت این دعا را که جامع حاجات دنیا و آخرت است، به من تعلیم فرمود که بعد از حمد و ثنای خداوند عزّوجلّ بگو:

اَللَّهُمَّ اَنْتَ اَللَّهُ لا اِلهَ اِلَّا اَنْتَ الْحَلیمُ الْکَریمُ،

خدایا، تو خدایی هستی که معبودی جز تو خداوند حلیم و کریم نیست،

وَ اَنْتَ اَللَّهُ لا اِلهَ اِلَّا اَنْتَ الْعَزیزُالْحَکیمُ،

و تویی خدایی که معبودی جز تو گرانقدرو دانا نیست

وَ اَنْتَ اَللَّهُ لا اِلهَ اِلَّا اَنْتَ الْواحِدُ الْقَهَّارُ،

و تویی خدایی که معبودی جز تو یگانه و قادر مطلق نیست

وَ اَنْتَ اَللَّهُ لا اِلهَ اِلَّا اَنْتَ

و تویی خدایی که معبودی جز تو

الْمَلِکُ الْجَبَّارُ، و اَنْتَ اَللَّهُ لا اِلهَ اِلَّا اَنْتَ الرَّحیمُ الْغَفَّارُ،

حاکم توانا نیست و تویی خدایی که معبودی جز تو مهربان و آمرزنده نیست،

وَ اَنْتَ اَللَّهُ لا اِلهَ اِلَّا

و تویی خدایی که معبودی جز تو

اَنْتَ الشَّدیدُ الْمِحالُ،

پرقدرت و توانا نیست

و اَنْتَ اَللَّهُ لا اِلهَ اِلَّا اَنْتَ الْکَبیرُ الْمُتَعالِ،

و تویی خدایی که معبودی جز تو بزرگ و بلند مرتبه نیست،

وَ اَنْتَ اَللَّهُ لا

و تویی خدایی که

اِلهَ اِلَّا اَنْتَ السَّمیعُ الْبَصیرُ،

معبودی جز تو شنوا و بینا نیست

و اَنْتَ اَللَّهُ لا اِلهَ اِلَّا اَنْتَ الْمَنیعُ الْقَدیرُ،

و تویی خدایی که معبودی جز تو استوار و توانا نیست،

وَ اَنْتَ اَللَّهُ لا اِلهَ اِلَّا اَنْتَ الْغَفُورُ الشَّکُورُ،

و تویی خدایی که معبودی جز تو آمرزنده و سپاس پذیر نیست

و اَنْتَ اَللَّهُ لا اِلهَ اِلَّا اَنْتَ الْحَمیدُ الْمَجیدُ،

و تویی خدایی که معبودی جز تو ستوده و بزرگوار نیست،

وَ اَنْتَ اَللَّهُ لا اِلهَ اِلَّا اَنْتَ الْغَفُورُ الْوَدُودُ،

و تویی خدایی که معبودی جز تو آمرزنده و مهربان نیست

و اَنْتَ اَللَّهُ لا اِلهَ اِلَّا اَنْتَ الْحَنَّانُ الْمَنَّانُ،

و تویی خدایی که معبودی جز تو مهربان و بخشنده نیست

ص :1104


1- کافی، جلد 2، صفحه 580، حدیث 14.

وَ اَنْتَ اَللَّهُ لا اِلهَ اِلَّا اَنْتَ الْحَلیمُ الدَّیَّانُ،

و تویی خدایی که معبودی جز تو بردبار و پاداش ده نیست

وَ اَنْتَ اَللَّهُ لا اِلهَ اِلَّا اَنْتَ

و تویی خدایی که معبودی جز تو

الْجَوادُ الْماجِدُ،

بخشنده و بزرگوار نیست

وَ اَنْتَ اَللَّهُ لا اِلهَ اِلَّا اَنْتَ الْواحِدُ الْأَحَدُ،

و تویی خدایی که معبودی جز تو یگانه و یکتا نیست،

وَ اَنْتَ اَللَّهُ

و تویی خدایی که

لا اِلهَ اِلَّا اَنْتَ الْغائِبُ الشَّاهِدُ،

معبودی جز تو غایب و حاضر نیست

وَ اَنْتَ اَللَّهُ لا اِلهَ اِلَّا اَنْتَ الظَّاهِرُ الْباطِنُ،

و تویی خدایی که معبودی جز تو آشکار و پنهان نیست،

و اَنْتَ اَللَّهُ لا اِلهَ اِلَّا اَنْتَ بِکُلِّ شَیْ ءٍ عَلیمٌ،

و تویی خدایی که معبودی جز تو بر هر چیز دانا نیست،

تَمَّ نُورُکَ فَهَدَیْتَ،

جلوه ات کامل بود و هدایت نمودی،

وَبَسَطْتَ یَدَکَ فَاَعْطَیْتَ،

و دستت را به بخشش گشودی،

رَبَّنا وَجْهُکَ اَکْرَمُ الْوُجُوهِ،

ای پروردگار ما، جمالت گرامی ترین جمالها

وَجَهَتُکَ خَیْرُ الْجِهاتِ،

و سمت و سویت بهترین جهتهاست

وَ عَطِیَّتُکَ اَفْضَلُ الْعَطایا وَ أَهْنَؤُها،

و بخششت برترین و گواراترین بخششهاست،

تُطاعُ رَبَّنا فَتَشْکُرُ،

ای پروردگار ما هرگاه اطاعت شوی قدر دانی کنی

وَ تُعْصی رَبَّنا فَتَغْفِرُ لِمَنْ

و اگر نافرمانی شوی پس هر کس را که خواهی بیامرزی،

شِئْتَ، تُجیبُ الْمُضْطَرّینَ،

دعای درماندگان را اجابت می کنی

وَ تَکْشِفُ السُّوءَ،

و بدیها را برطرف می سازی،

وَ تَقْبَلُ التَّوْبَةَ،

و توبه را می پذیری

وَ تَعْفُو عَنِ الذُّنُوبِ،

و از گناهان درمی گذری،

لا تُجازی ایادیکَ،

در برابر نعمتهایت پاداش داده نمی شوی،

وَلٰاتُحْصی نِعَمُکَ،

و نعمتهایت بی شمار است،

وَلٰایَبْلُغُ مِدْحَتَکَ قَوْلُ قآئلٍ،

و سخن هیچ گوینده ای حق ستایشت را ادا نکند،

اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ،

خدایا بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست

وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَ رَوْحَهُمْ

و فرج و نصرت

وَراحَتَهُمْ وَ سُرُورَهُمْ،

و آسایش و شادمانی آنها را نزدیک گردان،

وَاِذِقْنی طَعْمَ فَرَجِهِمْ،

و طعم فرج آنها را به من بچشان،

وَ اهْلِکْ اعْدآئَهُمْ مِنَ الْجِنِ وَالْإِنْسِ،

و دشمنان ایشان، را از جنّ و انس نابود گردان

وَ آتِنا فِی الدُّنْیا حَسَنَةً، وَ فِی الْأخِرَةِ حَسَنَةً،

و خیر دنیا و آخرت را به ما ارزانی دار

وَ قِنا عَذابَ النَّارِ،

و ما را از عذاب دوزخ بازدار

وَاجْعَلْنا مِنَ اَلَّذینَ لاخَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلٰاهُمْ یَحْزَنُونَ،

و ما را از کسانی که ترس و اندوهی ندارند قرار ده،

وَاجْعَلْنی مِنَ اَلَّذینَ صَبَرُوا

و مرا ازکسانی که بردباری کرده

وَ عَلیٰ رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ،

و بر پروردگارشان تکیه می کنند محسوب دار،

وَ ثَبِّتْنی بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ فِی الْحَیاةِالدُّنْیا وَ فِی الْأخِرَةِ،

و مرا در زندگی دنیا و آخرت برگفتار، پایدار ثابت قدم بدار،

ص :1105

وَ بارِکْ لی فِی الْمَحْیا وَ الْمَماتِ،

و زندگانی و مرگ و توقّف گاه قیامت

وَالْمَوْقِفِ وَالنُّشُورِ،

و زنده شدن در آن

وَ الْحِسابِ وَالْمیزانِ،

و حسابرسی و ترازوی اعمال

وَ اهْوالِ یَوْمِ الْقِیمَةِ،

و ترس روز رستاَخیز را بر من مبارک گردان،

وَ سَلِّمْنی عَلَی الصِّراطِ،

و مرا بر پل صراط سالم بدار

وَ اجِزْنی عَلَیْهِ،

و از آن بگذران،

وَارْزُقْنی عِلْماً نافِعاً، وَ یَقیناً صادِقاً،

و دانش سودمند و یقین درست

وَ تُقیً وَبِرّاً،

و پرهیزگاری و نیکوکاری

وَ وَرَعاً وَخَوْفاً مِنْکَ،

و خویشتن داری و ترس از خودت،

وَفَرَقاً یُبَلِّغُنی مِنْکَ زُلْفی

و وحشتی که مرا به مقام قرب تو رساند

وَلٰایُباعِدُنی عَنْکَ،

و از تو دورم نکند روزی ام گردان،

وَاحْبِبْنی

و مرا دوست بدار

وَلٰاتُبْغِضْنی

و بر من خشم مگیر

وَتَوَلَّنی وَلٰاتَخْذُلْنی

و مرا سرپرستی کن و رها مکن،

وَ اَعْطِنی مِنْ جَمیعِ خَیْرِالدُّنْیا وَالْأخِرَةِ،

و از همه نیکی های دنیا و آخرت

ما عَلِمْتُ مِنْهُ وَ ما لَمْ اَعْلَمْ،

آنچه که می دانم و نمی دانم به من عطا فرما

وَ اجِرْنی مِنَ السُّوءِ کُلِّهِ بِحَذافیرِهِ،

و مرا از تمام بدیها به تمام اقسامش

ما عَلِمْتُ مِنْهُ وَ ما لَمْ اَعْلَمْ.(1)

آنچه که می دانم و نمی دانم پناه ده.

9- یکی از یاران معروف امام صادق علیه السلام این دعای بسیار پرمحتوا را از آن حضرت نقل کرده است:

اَللَّهُمَّ امْلَأْ قَلْبی حُبّاً لَکَ وَ خَشْیَةً مِنْکَ،

خدایا دلم را از محبت و ترس

وَ تَصْدیقاً وَ ایماناً بِکَ، وَ فَرَقاًمِنْکَ،

و اعتقاد و ایمان و وحشت (از عذاب)

وَ شَوْقاً اِلَیْکَ،

و اشتیاق خودت پر کن

یاِذَا الْجَلالِ وَالْإِکْرامِ،

ای صاحب جلال و بزرگواری،

اَللَّهُمَّ حَبِّبْ اِلَیَّ لِقآئَکَ،

خدایا دیدارت را در نظرم محبوب گردان،

وَاجْعَلْ لی فی لِقآئِکَ خَیْرَ الرَّحْمَةِ وَالْبَرَکَةِ،

و در دیدارت برایم بهترین رحمت و برکت را قرار ده،

وَ الْحِقْنی بِالصَّالِحینَ،

و مرا به شایستگان ملحق کن،

وَلٰاتُؤَخِّرْنی مَعَ الْأَشْرارِ،

و همراه بد کاران قرار مده

وَ الْحِقنی بِصالِحِ مَنْ مَضی

و مرا به شایستگان از گذشتگان ملحق فرما

ص :1106


1- کافی، جلد 2، صفحه 583، حدیث 18.

وَاجْعَلْنی مَعَ صالِحِ مَنْ بَقِیَ،

و همراه شایستگان از موجودین قرار ده

وَ خُذْبی سَبیلَ الصَّالِحینَ،

و مرا در مسیر صالحان قرار ده

وَ اعِنّی عَلیٰ نَفْسی بِمٰا تُعینُ

و مرا بر نفسم یاری ده همان گونه که

بِهِ الصَّالِحینَ عَلیٰ اَنْفُسِهِمْ،

شایستگان را بر نفسشان، یاری دادی

وَلٰاتَرُدَّنی فی سُوءٍ اسْتَنْقَذْتَنی مِنْهُ،

و مرا به بدیهایی که از آن رهایی بخشیدی باز مگردان،

یا رَبَ الْعالَمینَ، اَسْئَلُکَ ایماناً لا اجَلَ لَهُ دُونَ لِقآئِکَ،

ای پروردگارجهانیان! از تو ایمانی می خواهم که پایانش دیدار تو باشد،

تُحْیینی وَ تُمیتُنی عَلَیْهِ،

مرا بر آن زنده بداری و بمیرانی،

وَ تَبْعَثُنی عَلَیْهِ اِذٰا بَعَثْتَنی

و در وقت زنده شدن بر آن برانگیزانی

وَابْرِءْ قَلْبی مِنَ الرِّیآءِ وَالسُّمْعَةِ،

و پاک گردان، دلم را از خودنمایی و شهرت طلبی

وَالشَّکِّ فی دینِکَ،

و تردید دردینت

اَللَّهُمَّ اَعْطِنی نَصْراً فی دینِکَ،

خدایا یاری در دینت

وَ قُوَّةً فی عِبادَتِکَ،

و توان در بندگیت

وَ فَهْماً فی خَلْقِکَ،

و درک آفرینشت

وَ کِفْلَیْنِ مِنْ رَحْمَتِکَ،

و رحمت مضاعفت را روزیم گردان،

وَ بَیِّضْ وَجْهی بِنُورِکَ،

و چهره ام را با نورت روشن کن،

وَاجْعَلْ رَغْبَتی فیما عِنْدَکَ،

و اشتیاقم رابه آنچه نزد توست قرار ده

وَ تَوَفَّنی فی سَبیلِکَ عَلیٰ مِلَّتِکَ،

و مرا در راه و دین خودت

وَ مِلَّةِ رَسُولِکَ، اَللَّهُمَّ اِنّی

و آیین فرستاده ات بمیران خدایا

اَعُوذُ بِکَ مِنَ الْکَسَلِ وَ الْهَرَمِ،

از تنبلی و پیری

وَ الْجُبْنِ وَالْبُخْلِ،

و ترس و بخل

وَ الْغَفْلَةِ وَالْقَسْوَةِ،

و غفلت و سنگدلی

وَالْفَتْرَةِ وَ الْمَسْکَنَةِ،

و سستی و فقر به تو پناه می برم،

وَ اَعُوذُ بِکَ یا رَبِّ مِنْ نَفْسٍ لا تَشْبَعُ،

پروردگارا از نفس سیری ناپذیر

وَ مِنْ قَلْبٍ لایَخْشَعُ،

و دل خالى از خوف

وَ مِنْ دُعآءٍ لایُسْمَعُ،

و دعای به اجابت نرسیده

وَ مِنْ صَلاةٍ لاتَنْفَعُ، وَ اُعیذُ بِکَ نَفْسی

و نماز بی فایده به تو پناه می برم،

وَ اَهْلی وَذُرِّیَّتی مِنَ الشَّیْطانِ الرَّجیمِ،

و خودو خانواده و نسلم را از شرّ شیطان رجیم به تو می سپارم

اَللَّهُمَّ انَّهُ لایُجیرُنی مِنْکَ اَحَدٌ،

خدایا به راستی که کسی جز تو پناهم نمی دهد

وَلٰااجِدُ مِنْ دُونِکَ مُلْتَحَداً،

وجز نزد تو پناهگاهی نمی یابم،

فَلا تَخْذُلْنی وَلٰاتَرُدَّنی فی هَلَکَةٍ،

پس مرا خوار مکن و در هلاکت

وَلٰاتَرُدَّنی بِعَذابٍ،

و عذاب باز مگردان،

اَسْئَلُکَ الثَّباتَ عَلیٰ دینِکَ،

پایداری در دین

وَالتَّصْدیقَ بِکِتابِکَ،

و ایمان به کتاب خود

وَ اتِّباعَ رَسُولِکَ،

و پیروی فرستاده ات را از تو می خواهم،

ص :1107

اَللَّهُمَّ اذْکُرْنی بِرَحْمَتِکَ،

خدایا مرا به رحمتت یاد کن

وَلٰاتَذْکُرْنی بِخَطیئَتی

نه با گناهانم،

وَ تَقَبَّلْ مِنّی

و از من بپذیر

وَزِدْنی مِنْ فَضْلِکَ،

و به لطف و کرمت بیفزای،

اِنّی اِلَیْکَ راغِبٌ،

که من مشتاق توام،

اَللَّهُمَّ اجْعَلْ ثَوابَ مَنْطِقی وَ ثَوابَ

خدایا پاداش گفتار

مَجْلِسی رِضاکَ عَنّی

و نشستم را خشنودیت،

وَاجْعَلْ عَمَلی وَدُعآئی خالِصاً لَکَ،

و کردار و دعایم را خالصانه برای خود قرار ده،

وَاجْعَلْ ثَوابِیَ

و پاداشم را به لطف و

الْجَنَّةَ بِرَحْمَتِکَ،

رحمتت بهشت تعیین کن

وَاجْمَعْ لی جَمیعَ ما سَئَلْتُکَ،

و تمام آنچه را که از تو خواستم برایم مقرّر فرما،

وَ زِدْنی مِنْ فَضْلِکَ،

و از لطف و کرمت بر آن بیفزای،

اِنّی اِلَیْکَ راغِبٌ،

که من مشتاق توام،

اَللَّهُمَّ غارَتِ النُّجُومُ،

خدایا (در این موقع شب) ستاره ها پنهان شده

وَ نامَتِ الْعُیُونُ،

و چشمها به خواب رفته اند

وَ اَنْتَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ،

و تویی زنده پاینده

لا یُواری مِنْکَ لَیْلٌ ساجٍ،

که شب تاریک چیزی را از تو نپوشاند

وَ لا سَمآءٌ ذاتُ ابْراجٍ،

و آسمان دارای برجها

وَ لا اَرْضٌ ذاتُ مِهادٍ،

و زمین گسترده

وَلٰابَحْرٌ لُجِّیٌ،

و دریای عمیق،

وَلٰا ظُلُماتٌ بَعْضُها فَوْقَ بَعْضٍ،

و تاریکیهای متراکم چیزی را از تو پنهان نمی کند،

تُدْلِجُ الرَّحْمَةَ عَلیٰ مَنْ

رحمت خود را شبانه بر هر

تَشآءُ مِنْ خَلْقِکَ،

یک از مخلوقاتت که خواهی فرو می ریزی،

تَعْلَمُ خائِنَةَ الْأَعْیُنِ وَما تُخْفِی الصُّدُورُ،

خیانت چشمها و آنچه را سینه ها پنهان کرده می دانی،

اَشْهَدُ بِمٰا شَهِدْتَ بِهِ عَلیٰ نَفْسِکَ،

به آنچه بر خودت گواهی دادی

وَشَهِدَتْ مَلائِکَتُکَ وَاولُوا الْعِلْمِ،

و فرشتگان و صاحبان علم نیز گواهی دادند گواهی می دهم،

لا اِلهَ اِلَّا اَنْتَ

معبودی جز تو

الْعَزیزُالْحَکیمُ،

گرانقدر و دانا نیست

وَمَنْ لَمْ یَشْهَدْ بِمٰاشَهِدْتَ عَلی نَفْسِکَ،

و کسی به آنچه که تو بر خودت گواهی داده ای

وَشَهِدَتْ مَلائِکَتُکَ وَ اوُلُواالْعِلْمِ،

و فرشتگان وصاحبان علم نیز به آن گواهی داده اند گواهی نداده است

فَاُکْتُبْ شَهادَتی مَکانَ شَهادَتِهِمْ،

پس گواهی مرا در رتبه گواهی آنان قرار ده،

اَللَّهُمَّ اَنْتَ اَلسَّلامُ،

خدایا تویی سلام

وَ مِنْکَ اَلسَّلامُ،

و از جانب توست سلام،

اَسْئَلُکَ یا ذَاالْجَلالِ وَالْإِکْرامِ،

ای صاحب جلال و بزرگواری،

اَنْ تَفُکَّ رَقَبَتی مِنَ النَّارِ.(1)

رهایی از آتش دوزخ را از تو می خواهم.

ص :1108


1- کافی، جلد 2، صفحه 585، حدیث 24.

«شیخ طوسی» نیز در کتاب «مصباح المتهجّد» بعد از رکعت چهارم نافله شب، این دعا را ذکر فرموده است و «علّامه مجلسی» روایتی را از امام صادق علیه السلام نقل کرده است که فرمود: این دعا را در نماز «وتر» بخوان.(1)

***

10- روایت شده است که این دعای ابوذر است که جبرئیل، به حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله عرض کرد، این دعا نزد اهل آسمان معروف است:

اَللَّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ الْأَمْنَ وَالْإیمانَ،

خدایااز تو می خواهم امنیّت و ایمان

وَ التَّصْدیقَ بِنَبِیِّکَ،

و اعتقاد به پیامبرت

وَ الْعافِیَةَ مِنْ جَمیعِ الْبَلاءِ،

و سلامتی از تمام بلاها

وَالشُّکْرَ عَلَی الْعافِیَةِ،

و شکر بر عافیت

وَالْغِنی عَنْ شِرارِ النَّاسِ.(2)

وبی نیازی از انسانهای شرور را .

11- «ابوحمزه» می گوید: این دعا را از امام محمّدباقر علیه السلام گرفتم و آن حضرت این دعا را «جامع» (جامع حاجات مادّی و معنوی) می نامیدند:

بِسْمِ اَللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ،

به نام خداوند بخشنده مهربان،

اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلَّا اَللَّهُ،

گواهی می دهم که معبودی جز خدای یگانه نیست،

وَحْدَهُ لاشَریکَ لَهُ،

یگانه ای که همتایی ندارد

وَ اَشْهَدُ انَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ،

و گواهی می دهم که محمّد بنده و فرستاده اوست،

آمَنْتُ بِاَللَّهِ وَ بِجَمیعِ رُسُلِهِ،

به خدا و تمامی فرستادگانش

وَ بِجَمیعِ ما

و به تمامی آنچه که

اَنْزِلَ بِهِ عَلیٰ جَمیعِ الرُّسُلِ،

بر همه فرستادگانش نازل نموده ایمان دارم

وَ انَّ وَعْدَ اَللَّهِ حَقٌّ، وَ لِقآئَهُ حَقٌّ،

و این که وعده خدا و قیامت حق است،

وَ صَدَقَ اَللَّهُ

و خدا راست گفته

وَ بَلَّغَ الْمُرْسَلُونَ،

و فرستادگانش پیام او را رسانده اند،

وَاَلْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ،

حمد و سپاس مخصوص خداوندی است که پروردگار جهانیان است، و

وَ سُبْحانَ اَللَّهِ کُلَّما سَبَّحَ اللَّهَ شَیْ ءٌ،

تسبیح می گویم خدا را در هر زمان که چیزی او را تسبیح می کند،

وَ کَمٰا یُحِبُّ اَللَّهُ اَنْ یُسَبَّحَ،

و همان گونه که می پسندد که تسبیح شود،

وَاَلْحَمْدُ لِلَّهِ کُلَّما حَمِدَ اللَّهَ شَیْ ءٌ،

و حمد و سپاس می گویم او را در هر زمان که چیزی راسپاس می گوید

وَ کَما یُحِبُّ اَللَّهُ اَنْ یُحْمَدَ،

و همان گونه که می پسندد که سپاسگزاری شود،

وَ لا اِلهَ اِلَّا اَللَّهُ

و معبودی جز خدا نیست

کُلَّما هَلَّلَ اللَّهَ شَیْ ءٌ،

هر زمانی که چیزی او را تهلیل (لاإله الّااللَّه) گوید

وَ کَمٰا یُحِبُّ اَللَّهُ اَنْ یُهَلَّلَ،

و همان گونه که می پسندد تهلیل گفته شود،

ص :1109


1- بحارالانوار، جلد 84، صفحه 271، حدیث 68.
2- کافی، جلد 2، صفحه 587، حدیث 25.

وَاَللَّهُ اکْبَرُ کُلَّما کَبَّرَاللَّهَ شَیْ ءٌ،

وتکبیر می گویم او را در هر زمان که چیزی او را به بزرگی یاد کند

وَ کَمٰا یُحِبُّ اَللَّهُ اَنْ یُکَبَّرَ،

و همان گونه که می پسندد بزرگ داشته شود،

اَللَّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ مَفاَتیحَ الْخَیْرِ،

خدایا از تو می خواهم کلیدهای نیکی،

وَ خَواَتیمَهُ وَ سَوابِغَهُ،

و پایان خیر و فراوانی آن

وَ فَوائِدَهُ وَ بَرَکاتِهِ،

و فایده ها و برکتهای

وَ ما بَلَغَ عِلْمَهُ عِلْمی

خیر و آنچه دانشم به دانستن آن رسیده

وَ ما قَصَرَ عَنْ احْصائِهِ حِفْظی

و آنچه حافظه ام از شمارش آن عاجز مانده، را ،

اَللَّهُمَّ اَنْهَجْ اِلَیَّ اسْبابَ مَعْرِفَتِهِ،

خدایا وسایل شناختش را

وَافْتَحْ لی ابْوابَهُ،

برایم روشن نما و درهای آن را به رویم بگشا

وَغَشِّنی بِبَرَکاتِ رَحْمَتِکَ،

و مرا با برکات لطف و مهربانیت بپوشان،

وَ مُنَّ عَلَیَّ بِعِصْمَةٍ

و به ممانعت

عَنِ الْإِزالَةِ عَنْ دینِکَ،

از خروج از دینت بر من منّت گذار،

وَ طَهِّرْ قَلْبی مِنَ الشَّکّ،

و دلم را از تردید پاک گردان

وَلٰاتَشْغَلْ قَلْبی بِدُنْیایَ،

و آن را به دنیا و زندگی

وَ عاجِلِ مَعاشی عَنْ آجِلِ ثَوابِ آخِرَتی

زودگذر آن به جای پاداش آینده آخرت مشغول مدار،

وَاشْغَلْ قَلْبی بِحِفْظِ ما لا

و دلم را به حفظ و نگهداری آنچه را

تَقْبَلُ مِنّی جَهْلَهُ،

که ندانستنش را از من نپذیری مشغول دار،

وَ ذَلِّلْ لِکُلِّ خَیْرٍ لِسانی

و زبانم را برای هر نیکی متواضع گردان

وَ طَهِّرْ قَلْبی مِنَ الرِّیآءِ،

و دلم را از خودنمایی پاک کن

وَلٰاتُجْرِهِ فی مَفاصِلی

و آن را در اعضایم به جریان میانداز

وَاجْعَلْ عَمَلی خالِصاً لَکَ،

و عملم را خالص برای خود قرار ده،

اَللَّهُمَّ اِنّی اَعُوذُبِکَ مِنَ الشَّرِّ،

خدایا به تو پناه می برم از

و اِنْواعِ الْفَواحِشِ کُلِّها،

بدی و تمامی زشتیهای

ظاهِرِها وَ باطِنِها وَ غَفَلاتِها،

ظاهری و باطنی و بی توجّهی (در انجام) آن،

وَ جَمیعِ ما

و همه آنچه که

یُریدُنی بِهِ الشَّیْطانُ الرَّجیمُ،

شیطان رانده شده مرا به آن قصد کرده

وَ ما یُریدُنی بِهِ السُّلْطانُ الْعَنیدُ،

و همه آنچه که پادشاه مستبدّ مرا به آن قصد نموده،

مِمَّااحَطْتَ بِعِلْمِهِ،

از آنچه به دانستن آن احاطه داری

وَ اَنْتَ الْقادِرُ عَلیٰ صَرْفِهِ عَنّی

و بر بازگرداندن آن از من توانایی،

اَللَّهُمَّ اِنّی اَعُوذُ بِکَ مِنْ

خدایا به تو پناه می برم

طَوارِقِ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ،

از بلاهای جنّی و انسی،

وَ زَوابِعِهِمْ وَ بَوائِقِهِمْ وَمَکائِدِهِمْ،

و خشمها و مصیبتها و نیرنگهایشان

وَ مَشاهِدِالْفَسَقَةِ مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ،

و محلّ حضور فاسقان از جنّ و انس،

وَ اَنْ اسْتَزَلَّ عَنْ دینی،

و این که از دینم منحرف شوم

فَتَفْسُدَ عَلَیَّ آخِرَتی

و آخرتم تباه شود

ص :1110

وَ اَنْ یَکُونَ ذلِکَ مِنْهُمْ ضَرَراً عَلَیَّ فی مَعاشی

و این که کارهای ایشان به ضرر زندگانی من باشد

اَوْ یَعْرِضَ بَلاءٌ یُصیبُنی

یا این که بلایی از ایشان به من رسد

مِنْهُمْ لاقُوَّةَ لی بِهِ،

و من طاقت دفع آن

وَلٰا صَبْرَ لی عَلَی احْتِمالِهِ،

و تحملّش را نداشته باشم،

فَلا تَبْتَلِنی یا اِلهی بِمُقاساتِهِ،

پس ای خدا مرا به تحمّل آن مبتلا نکن،

فَیَمْنَعَنی ذلِکَ عَنْ ذِکْرِکَ،

که مرا از یاد تو باز دارد

وَ یَشْغَلَنی عَنْ عِبادَتِکَ،

و مانع بندگیت گردد،

اَنْتَ الْعاصِمُ الْمانِعُ الدَّافِعُ

تویی نگه دارنده و منع کننده و دفع کننده

الْواقی مِنْ ذلِکَ کُلِّهِ،

و بازدارنده از همه این امور،

اَسْئَلُکَ اَللَّهُمَّ الرَّفاهِیَةَ فی

خدایا آسایش در

مَعیشَتی ما اَبْقَیْتَنی

زندگانی را مادامی که زنده ام از تو می خواهم،

مَعیشَةً اقْوی بِها عَلیٰ طاعَتِکَ،

زندگانیی که به واسطه آن، توان بندگیت را یافته

وَابْلُغُ بِها رِضْوانَکَ،

و به خشنودیت دست یابم،

وَاصیرُ بِها إِلىٰ دارِ الْحَیَوانِ غَداً،

و به زندگانی آخرت رسم،

وَ لاتَرْزُقْنی رِزْقاً یُطْغینی وَلٰاتَبْتَلِنی

و روزیی که مرا به طغیان وا دارد نصیبم مکن و به

بِفَقْرٍ اَشْقی بِهِ مُضَیَّقاً عَلَیَّ،

فقری که مرا بدبخت کرده و بر من تنگ گیرد دچارم مکن،

اَعْطِنی حَظّاً وافِراً فی آخِرَتی وَ مَعاشاً

و بهره و لذّت فراوان آخرت و روزی

واسِعاً هَنیئاً مَریئاً فی دُنْیایَ،

وسیع و گوارای دنیا را به من عطا کن،

وَ لاتَجْعَلِ الدُّنْیا عَلَیَّ سِجْناً،

و دنیا را زندان من

وَلٰاتَجْعَلْ فِراقَها عَلَیَّ حُزْناً،

وجدا شدن از آن را مایه غم و اندوهم قرار مده

اجِرْنی مِنْ فِتْنَتِها،

و مرا از مصیبتهای آن پناه ده

وَاجْعَلْ عَمَلی فیها مَقْبُولًا،

و کردارم را در آن بپذیر

وَسَعْیی فیها مَشْکُوراً،

و تلاشم را شایسته قدردانی قرار ده،

اَللَّهُمَّ وَمَنْ اَرادَنی بِسُوءٍ

خدایا آن که درباره من قصد سوئی کرده

فَاَرِدْهُ بِمِثْلِهِ،

او را به مثل آن گرفتار کن،

وَمَنْ کادَنی فیها فَکِدْهُ،

و آن که مرا فریب دهد به مکر خویش گرفتارش کن،

وَاصْرِفْ عَنّی هَمَّ مَنْ ادْخَلَ عَلَیَّ هَمَّهُ،

و اندوه کسی را که اندوهش را بر من وارد کرده از من دور کن،

وَامْکُرْ بِمَنْ مَکَرَ بی

و کسی که مرا بفریبد به تدبیر خویش دچار کن

فَاِنَّکَ خَیْرُ الْماکِرینَ،

چرا که تو بهترین تدبیر کننده ای،

وَافْقَأْ عَنّی عُیُونَ الْکَفَرَةِ الظَّلَمَةِ،

و ضربه ای کاری از جانب من بر کافران ستمگر

وَالطُّغاةِوَالْحَسَدَةِ،

و طغیانگران حسود وارد نما،

اَللَّهُمَّ وَ اَنْزِلْ عَلَیَّ مِنْکَ السَّکینَةَ،

خدایا از جانب خود آرامش را بر من فرود آر،

وَ الْبِسْنی دِرْعَکَ الْحَصینَةَ،

و زره محکمت را بر من بپوشان

ص :1111

وَاحْفَظْنی بِسِتْرِکَ الْواقی

و با پوشش نگهدارنده ات مرا حفظ کن،

وَ جَلِّلْنی عافِیَتَکَ النَّافِعَةَ،

و سلامتی سودمندت را بر من بپوشان

وَ صَدِّقْ قَوْلی وَفِعالى

و گفتارو کردارم را تأیید نما،

وَ بارِکْ لی فی وُلْدی وَ اَهْلی وَ مالى

و به فرزندان و خانواده و داراییم برکت ده،

اَللَّهُمَّ ما قَدَّمْتُ وَ ما اخَّرْتُ،

خدایا آنچه جلوتر فرستاده وبعداًخواهم فرستاد

وَ ما اغْفَلْتُ وَما تَعَمَّدْتُ

و آنچه از روی غفلت یا عمد مرتکب شده ام

وَ ما تَوانَیْتُ، وَ ما اعْلَنْتُ وَ ما اسْرَرْتُ،

و آنچه سستی کرده ام و آنچه آشکارا و پنهان انجام داده ام

فَاغْفِرْهُ لی یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ.(1)

بر من ببخش، ای مهربان ترین مهربانان.

12- یکی از یاران امام محمّد باقر علیه السلام از آن حضرت نقل می کند که فرمود: این دعا را بخوان:

اَللَّهُمَّ اَوْسِعْ عَلَیَّ فی رِزْقی

خدایا روزیم را وسعت ده،

وَامْدُدْ لی فی عُمُری

و عمرم را طولانی کن،

وَاغْفِرْلی ذَنْبی

و گناهم را بیامرز،

وَاجْعَلْنی مِمَّنْ تَنْتَصِرُ بِهِ لِدینِکَ،

و مرا از یاوران دینت قرار ده

وَلٰا تَسْتَبْدِلْ بی غَیْری (2)

و دیگری را به جای من قرار مده.

13- روایت شده است که امام صادق علیه السلام پیوسته این دعا را می خواندند:

یا مَنْ یَشْکُرُ الْیَسیرَ،

ای که عمل کم را می پذیری

وَ یَعْفُو عَنِ الْکَثیرِ،

و از گناهان فراوان درمی گذری

وَ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحیمُ،

و تو آمرزنده و مهربانی،

اغْفِرْلِیَ الذُّنُوبَ اَلَّتی ذَهَبَتْ لَذَّتُها،

گناهانی را که لذّتش رفته

وَ بَقِیَتْ تَبِعَتُها.(3)

و عقوبتش باقی است بر من بیامرز.

14- همچنین روایت شده است که آن حضرت این دعا را می خواندند:

یا نُورُ یا قُدُّوسُ،

ای نور، ای پاک از هر عیب،

یا اوَّلَ الْأَوَّلینَ،

ای آغاز همه آغازها

وَ یا آخِرَ الْأخِرینَ،

و ای نهایت همه پایانها،

یا رَحْمنُ یا رَحیمُ،

ای بخشنده، ای بخشایشگر

ص :1112


1- کافی، جلد 2، صفحه 587، حدیث 26.
2- همان مدرک، حدیث 27.
3- همان مدرک، حدیث 28.

اِغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ اَلَّتی تُغَیِّرُ النِّعَمَ،

گناهانی را که موجب تغییر نعمتها می شود بر من ببخش،

وَاغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ اَلَّتی تُحِلُ النِّقَمَ،

و گناهانی که رنج و عذاب را فرود می آورد بر من ببخش،

وَاغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ اَلَّتی تَهْتِکُ الْعِصَمَ،

و گناهانی را که پرده های عصمت (و موانع گناه) را می درد بر من ببخش،

وَاغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ اَلَّتی تُنْزِلُ الْبَلاءَ،

و گناهانی که بلا (و مصیبت)را فرود می آورد بر من ببخش،

وَاغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ اَلَّتی تُدیلُ الْأَعْدآءَ،

و گناهانی که دشمنان را مسلّط می کند بر من ببخش

وَاغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ اَلَّتی تُعَجِّلُ الْفَنآءَ،

و گناهانی که نابودی را سرعت می بخشد بر من ببخش،

وَاغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ اَلَّتی تَقْطَعُ الرَّجآءَ،

و گناهانی که امید را قطع می کند بر من ببخش

وَاغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ اَلَّتی تُظْلِمُ الْهَوآءَ،

و گناهانی که فضا را تیره و تار می کند بر من ببخش،

وَاغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ اَلَّتی تَکْشِفُ الْغِطآءَ،

و گناهانی که پرده را کنار می زند بر من ببخش،

وَاغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ اَلَّتی تَرُدُّ الدُّعآءَ،

وگناهانی که مانع استجابت دعا می شود بر من ببخش

وَاغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ اَلَّتی تَرُدُّ غَیْثَ السَّمآءِ.(1)

و گناهانی که مانع نزول باران از آسمان می شود بر من ببخش.

15- در روایات آمده، این دعای امیرالمؤمنین علیه السلام است:

اَللَّهُمَّ کَتَبْتَ الْأثارَ،

خدایا اعمال را ثبت کرده

وَ عَلِمْتَ الْأَخْبارَ،

و خبرها را می دانی

وَ اطَّلَعْتَ عَلَی الْأَسْرارِ،

و بر رازهای نهان آگاهی،

فَحُلْتَ بَیْنَنا وَ بَیْنَ الْقُلُوبِ،

ومیان ما و دلمان حایلی،

فَالسِّرُّ عِنْدَکَ عَلانِیَةٌ،

پنهان در نزد تو آشکار

وَ الْقُلُوبُ اِلَیْکَ مُفْضاةٌ،

و دلها به تو گرایش دارند،

وَ انَّما امْرُکَ لِشَیْ ءٍ اِذٰا ارَدْتَهُ

وفرمان تو در هر چه که اراده کنی این است

اَنْ تَقُولَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ،

که بگویی: موجود باش، پس موجود می شود،

فَقُلْ بِرَحْمَتِکَ لِطاعَتِکَ اَنْ

بنابراین به لطف و رحمتت به اطاعتت بگو

تَدْخُلَ فی کُلِّ عُضْوٍ مِنْ اعْضائی

که در هر عضوی از اعضای بدنم داخل شود

وَلٰاتُفارِقَنی حَتّی الْقاکَ،

و تا زمان دیدارت از من جدا نشود،

وَ قُلْ بِرَحْمَتِکَ لِمَعْصِیَتِکَ

و به لطف و رحمتت به نافرمانیت بگو

اَنْ تَخْرُجَ مِنْ کُلِّ عُضْوٍ مِنْ اعْضائی

که از هر عضوی از اعضای بدنم خارج شود

ص :1113


1- کافی، جلد 2، صفحه 587، حدیث 29.

فَلا تَقْرَبَنی حَتّی الْقاکَ،

وتا زمان دیدارت به من نزدیک نشود،

وَارْزُقْنی مِنَ الدُّنْیا، وَ زَهِّدْنی فیها،

و از دنیا روزیم ده و مرا به (زرق و برق) آن بی علاقه گردان،

وَ لا تَزْوِها عَنّی

و آن را از من درحالى که من به آن

وَرَغْبَتی فیها یا رَحْمنُ.(1)

مشتاق و نیازمندم برمگردان، ای بخشنده (نعمتها).

***

16- علی بن ابراهیم به سند معتبر از عبدالرّحمن بن سیّابه روایت می کند که امام صادق علیه السلام این دعا را به من مرحمت فرمود (دعایی که مضامین بسیار عإِلىٰ دارد):

اَلْحَمْدُ لِلَّهِ وَلِیِّ الْحَمْدِ وَ اهْلِهِ،

حمد و سپاس مخصوص خداوندی است که صاحب حمد و شایسته آن

وَ مُنْتَهاهُ وَ مَحَلِّهِ،

و نهایت و جایگاه آن است،

اَخْلَصَ مَنْ وَحَّدَهُ،

آن که او را به یگانگی یاد کرده خالص گرداند

وَاهْتَدی مَنْ عَبَدَهُ،

و آن که بندگیش نموده هدایت کرده

وَ فازَ مَنْ اَطاعَهُ،

و آن که اطاعتش نموده رستگار شده

وَ اَمِنَ الْمُعْتَصِمُ بِهِ،

و آن که به او پناه برده ایمن گشته،

اَللَّهُمَّ یا ذَا

خدایا ای صاحب

الْجُودِ وَالْمَجْدِ،

بخشش و بزرگواری

وَ الثَّنآءِ الْجَمیلِ وَالْحَمْدِ،

و ستایش و سپاس،

اَسْئَلُکَ مَسْئَلَةَ مَنْ خَضَعَ لَکَ بِرَقَبَتِهِ،

از تو می خواهم مانند کسی که با گردنی کج فروتنی کرده

وَ رَغِمَ لَکَ اَنْفَهُ،

و به خاک افتاده

وَ عَفَّرَ لَکَ وَجْهَهُ،

و صورتش را در برابرت به خاک مالىده

وَ ذَلَّلَ لَکَ نَفْسَهُ،

و نفسش را خوار کرده

وَ فاضَتْ مِنْ خَوْفِکَ دُمُوعُهُ وَ تَرَدَّدَتْ عَبْرَتُهُ،

و از ترس تواشکهایش جاری و (بر صورتش) غلطان است

وَاَعْتَرَفَ لَکَ بِذُنُوبِهِ،

و به گناهانش در برابرت معترف است،

وَفَضَحَتْهُ عِنْدَکَ خَطیئَتُهُ،

و اشتباهاتش او را نزد تورسوا کرده،

وَ شانَتْهُ عِنْدَکَ جَریرَتُهُ،

و جرم و جنایتش او را نزد تو بدنام کرده،

فَضَعُفَتْ عِنْدَ ذلِکَ قُوَّتُهُ،

اکنون ناتوان شده

وَ قَلَّتْ حیلَتُهُ،

و چاره اش کم گشته

وَ اَنْقَطَعَتْ عَنْهُ اَسْبابُ خَدایِعِهِ،

و وسایل نیرنگش از او جدا شده،

وَاضْمَحَلَّ عَنْهُ کُلُّ باطِلٍ،

و هر باطلی از او دور گردیده،

وَ اَلْجَاَتْهُ ذُنُوبُهُ إِلىٰ ذُلِّ مَقامِهِ بَیْنَ یَدَیْکَ،

و گناهش او را به خوار ایستادن

وَخُضُوعِهِ لَدَیْکَ وَابْتِهالِهِ اِلَیْکَ،

و فروتنی و زاری در برابرت وادار کرده است،

اَسْئَلُکَ اَللَّهُمَّ سُؤالَ مَنْ هُوَ بِمَنْزِلَتِهِ،

خدایا از تو می خواهم مانند کسی که این حالات را دارد

ارْغَبُ اِلَیْکَ کَرَغْبَتِهِ،

اشتیاقم به تو مانند اشتیاق او باشد،

وَ اتَضَرَّعُ اِلَیْکَ کَتَضَرُّعِهِ،

و به درگاهت مانند گریه او گریه کنم

ص :1114


1- کافی، جلد 2، صفحه 590، حدیث 30.

وَابْتَهِلُ اِلَیْکَ کَاشَدِّ ابْتِهالِهِ،

و مانند زاری شدید او زاری نمایم

اَللَّهُمَّ فَارْحَمِ اسْتِکانَةَ مَنْطِقی

خدایا به لکنت گفتار و خواری من

وَذُلَّ مَقامی وَ مَجْلِسی

و جایگاه و محلّ نشیمنم

وَ خُضُوعی اِلَیْکَ بِرَقَبَتی

و فروتنی همراه با گردن کجی در برابرت رحم کن

اَسْئَلُکَ اَللَّهُمَّ الْهُدی مِنَ الضَّلالَةِ،

خدایا هدایت از گمراهی

وَالْبَصیرَةَ مِنَ الْعَمی

و بینایی از کور دلی

وَالرُّشْدَ مِنَ الْغَوایَةِ،

و راه یابی از بیراهه را از تو می خواهم

وَاَسْئَلُکَ اَللَّهُمَ اَکْثَرَ الْحَمْدِ عِنْدَ الرَّخآءِ،

و خدایابیشترین سپاس را در وقت آسایش،

وَاجْمَلَ الصَّبْرِ عِنْدَ الْمُصیبَةِ،

و زیباترین بردباری را در وقت گرفتاری،

وَ اَفْضَلَ الشُّکْرِعِنْدَ مَوْضِعِ الشُّکْرِ،

و کاملترین سپاسگذاری را در جایگاه سپاسگذاری

وَ التَّسْلیمَ عِنْدَ الشُّبُهاتِ،

و فرمانبرداری در هنگام تردید را از تو می طلبم

وَ اَسْئَلُکَ الْقُوَّةَ فی طاعَتِکَ،

و توانایی دربندگی

وَالضَّعْفَ عَنْ مَعْصِیَتِکَ،

و ناتوانی در گناه

وَالْهَرَبَ اِلَیْکَ مِنْکَ،

و گریز به (رحمت) تو از (انتقام) تو

وَ التَقَرُّبَ اِلَیْکَ

و نزدیکی به خودت را از تو می خواهم،

رَبِّ لِتَرْضی

ای پروردگار من تا خشنود شوی و

وَالتَّحَرِّیَ لِکُلِّ ما یُرْضیکَ عَنّی

(از تو می خواهم) جستجوی آنچه که تو را از من خشنود سازد

فی اسْخاطِ خَلْقِکَ،

گر چه مردم ناراحت شوند،

الْتِماساً لِرِضاکَ،

به خاطر بدست آوردن رضایتت،

رَبِّ مَنْ ارْجُوهُ اِنْ لَمْ تَرْحَمْنی

ای پروردگار من به که امید بندم گر به من رحم نکنی،

اَوْ مَنْ یَعُودُ عَلَیَّ اَنْ

یا که بر من توجّه کند گر تو دورم کنی،

اقْصَیْتَنی اَوْ مَنْ یَنْفَعُنی عَفْوُهُ اَنْ عاقَبْتَنی

یا گذشت که به من سود بخشد گر مجازاتم کنی،

اَوْ مَنْ اَمُلُ عَطایاهُ اَنْ حَرَمْتَنی

یا به بخششهایی که امید بندم گرمرا محروم کنی،

اَوْ مَنْ یَمْلِکُ کَرامَتی اِنْ اهَنْتَنی

یا که مرا گرامی دارد گر تو خوارم کنی

اَوْ مَنْ یَضُرُّنی هَوانُهُ اَنْ اکْرَمْتَنی

و یا که مرا خوار کند گرگرامیم داری،

رَبِّ ما اسْوَءَ فِعْلی

ای پروردگار من چه بد کردارم،

وَ اقْبَحَ عَمَلی

و چه زشت رفتارم،

وَ اقْسی قَلْبی

و چه سنگدلم،

وَ اطْوَلَ اَمَلی

و چه بزرگ آرزویم

وَ اقْصَرَ اَجَلی

و چه کوتاه عمرم

وَ اَجْرَأَنی عَلیٰ عِصْیانِ مَنْ خَلَقَنی

و چه گستاخم بر نافرمانی آن که مرا آفریده،

رَبِّ وَ ما

ای پروردگار من

اَحْسَنَ بَلائَکَ عِنْدی

آزمایشت در نزد من چه نیکو

وَ اَظْهَرَ نَعْمآئَکَ عَلَیَّ،

و نعمتهایت بر من چه آشکار است

کَثُرَتْ عَلَیَّ مِنْکَ النِّعَمُ فَما احْصیها،نمی توانم بشمارم،

نعمتهایت بر من بقدری فراوان است که

ص :1115

وَ قَلَّ مِنّیِ الشُّکْرُ فیما اَوْلَیْتَنیهِ

و در آنچه به من عطا فرمودی سپاسگذاری من کم است،

پس به نعمتهایت مغرور شدم،

فَبَطِرْتُ بِالنِّعَمِ،

و خود را در معرض

وَتَعَرَّضْتُ لِلنِّقَمِ،

مجازاتت قرار دادم

وَسَهَوْتُ عَنِ الذِّکْرِ،

و از یادت غفلت نمودم

وَ رَکِبْتُ الْجَهْلَ بَعْدَ الْعِلْمِ،

و با وجود دانشم، بر مرکب جهل سوار شدم

وَ جُزْتُ مِنَ الْعَدْلِ الَی الظُّلْمِ،

و از عدالت به ستم تجاوز نمودم

وَ جاوَزْتُ الْبِرَّ الَی الْإِثْمِ،

و از نیکی به گناه گذشتم

وَ صِرْتُ الَی اللَّهْوِ مِنَ الْخَوْفِ وَالْحُزْنِ،

و به جای ترس و اندوه، به بیهودگی گرایش یافتم،

فَما اصْغَرَ حَسَناَتی

پس چه ناچیز است نیکیهایم،

وَ اقَلَّها فی کَثْرَةِ ذُ نُوبی

و چه کم است در مقابل گناهان فراوانم

وَ ما اَکْثَرَ ذُنُوبی

و چه بسیار است گناهانم،

وَاَعْظَمَها عَلیٰ قَدْرِ صِغَرِ خَلْقی وَ ضَعْفِ رُکْنی

و چه بزرگ است گناهانم نسبت به کوچکی آفرینش و ناتوانیم،

رَبِّ وَ ما اطْوَلَ اَمَلی

ای پروردگار من، و چه طولانی است آرزویم

فی قِصَرِ اَجَلی

در مقابل کوتاهی عمرم

وَ اقْصَرَ اَجَلی فی بُعْدِ اَمَلی

و چه کوتاه است عمرم نسبت به آرزوی دورم

وَ ما اقْبَحَ سَریرَتی وَعَلانِیَتی

و چه زشت است پنهان و آشکارم،

رَبِّ لا حُجَّةَ لی انِ احْتَجَجْتُ،

ای پروردگار من، در مقام استدلال دلیلی ندارم،

وَلٰا عُذْرَلی انِ اعْتَذَرْتُ،

و در مقام پوزش عذری ندارم

وَلٰا شُکْرَ عِنْدی انِ ابْتَلَیْتُ

و اگرگرفتار شوم و نعمتی به من رسد سپاسی ندارم

وَ اَولیتُ اِنْ لَمْ تُعِنّی عَلیٰ شُکْرِ ما اَوْلَیْتَ،

اگر تو بر سپاسگزاری آنچه داده ای کمکم نکنی،

رَبِّ مااخَفَّ میزانی غَداً

ای پروردگار من فردای قیامت ترازوی عملم چقدر سبک خواهد بود،

اِنْ لَمْ تُرَجِّحْهُ،

اگر تو به آن بها ندهی،

وَ ازَلَّ لِسانی اِنْ لَمْ تُثَبِّتْهُ،

و زبانم خواهد لرزید اگر تو آن را ثابت نکنی،

وَ اسْوَدَوَجْهی اِنْ لَمْ تُبَیِّضْهُ،

و رویم سیاه خواهد بود اگر تو آن را سفید نکنی،

رَبِّ کَیْفَ لی بِذُنُوبِیَ

ای پروردگار من با گناهانی

اَلَّتی سَلَفَتْ مِنّی

که از من سرزده

قَدْ هُدَّتْ لَها اَرْکانی

و وجودم را در هم شکسته چه کنم؟،

رَبِّ کَیْفَ اَطْلُبُ شَهَواتِ الدُّنْیا،

ای پروردگار من چگونه شهوتهای دنیا را می طلبم

وَ اَبْکی عَلیٰ خَیْبَتی فیها،

و بر محرومیتم در دنیا می گریم،

وَ لااَبْکی وَ تَشْتَدُّ حَسَراَتی عَلیٰ عِصْیانی وَ تَفْریطی

ولی بر نافرمانی و کوتاهیم گریه نکرده و حسرت نمی خورم

رَبِّ دَعَتْنی دَواعِی الدُّنْیا

ای پروردگار من، جاذبه های دنیا مرا به سوی خود خواند

فَاجَبْتُها سَریعاً،

و من به سرعت پذیرفته

وَ رَکَنْتُ اِلَیْها طآئِعاً،

و به اختیار به آنها اعتماد کردم

وَ دَعَتْنی دَواعِی الْأخِرَةِ

و جاذبه های آخرت مرا به سوی خود خواند

ص :1116

فَتَثَبَّطْتُ عَنْها،

و من خودداری کردم

وَ ابْطَاْتُ فِی الْإِجابَةِ وَالْمُسارَعَةِ اِلَیْها،

و در قبول و سرعت گرفتن به سوی آن سستی نمودم،

کَمٰا سارَعْتُ إِلىٰ دَواعِی الدُّنْیا،

امّا جاذبه های دنیا

وَ حُطامِهَا الْهامِدِ،

و مال بی ارزش

وَ هَشیمِهَا الْبایِدِ،

و شکننده و گذرا

وَ سَرابِهَاالذَّاهِبِ،

و سراب پوچِ آن را به سرعت پذیرفتم،

رَبِّ خَوَّفْتَنی

ای پروردگار من مرا هم ترساندی

وَ شَوَّقْتَنی

و هم تشویق نمودی،

وَاحْتَجَجْتَ عَلَیَّ بِرِقّی

و بربندگیم دلیل آورده

وَ کَفَلْتَ لی بِرِزْقی

و روزیم راعهده دار شدی،

فَامِنْتُ خَوْفَکَ،

پس من از ترس تو در امان بودم

وَتَثَبَّطْتُ عَنْ تَشْویقِکَ،

و با وجود تشویق تو سست شدم،

وَ لَمْ اتَّکِلْ عَلیٰ ضِمانِکَ،

و بر ضمانت تو اعتماد نکرده

وَ تَهاوَنْتُ بِاحْتِجاجِکَ،

و دلیلت را سبک شمردم،

اَللَّهُمَّ فَاجْعَلْ امْنی مِنْکَ فی هذِهِ الدُّنْیاخَوْفاً،

خدایا ایمنی ام را در این دنیا ترس خود قرار ده

وَحَوِّلْ تَثَبُّطی شَوْقاً،

و سستی ام را به اشتیاقت مبدّل کن

وَ تَهاوُنی بِحُجَّتِکَ فَرَقاً مِنْکَ،

و سبک شمردن حجتت را به بی تابی دیدارت تبدیل نما

ثُمَّ رَضِّنی بِمٰاقَسَمْتَ لی مِنْ رِزْقِکَ

سپس مرا به روزیی که قسمتم نموده ای خشنود ساز

یا کَریمُ [یا کَریمُ] ، اَسْئَلُکَ بِاسْمِکَ اَلْعَظیمِ،

[ای بزرگوار]، از تو به نام بزرگت

رِضاکَ عِنْدَ السُّخْطَةِ،

خشنودیت در هنگام خشم،

وَ الْفَرْجَةَ عِنْدَ الْکُرْبَةِ،

و گشایش در هنگام گرفتاری،

وَالنُّورَ عِنْدَ الظُّلْمَةِ،

و روشنایی در هنگام تاریکی،

وَالْبَصیرَةَ عِنْدَتَشَبُّهِ الْفِتْنَةِ،

و روشن بینی در هنگام مستبد شدن فتنه ها را خواهانم

رَبِّ اجْعَلْ جُنَّتی مِنْ خَطایایَ حَصینَةً،

ای پروردگار من، سپرم را در مقابل اشتباهاتم محکم،

وَ دَرَجاَتی فِی

و رتبه ام را در

الْجِنانِ رَفیعَةً،

بهشت بلند،

وَاعْمالى کُلَّها مُتَقَبَّلَةً،

و تمامی کردارم را پذیرفته

وَ حَسَناَتی مُضاعَفَةً زاکِیَةً،

و حسناتم را چند برابر و پاکیزه قرار ده،

اَعُوذُبِکَ مِنَ الْفِتَنِ کُلِّها،

از تمامی فتنه های

ما ظَهَرَ مِنْها وَ ما بَطَنَ،

آشکار و پنهان،

وَمِنْ رَفیعِ الْمَطْعَمِ وَالْمَشْرَبِ،

و از خوردنی و آشامیدنی خارج از دست رس و

وَ مِنْ شَرِّ ما اَعْلَمُ وَ مِنْ شَرِّ ما لا اَعْلَمُ،

از شروری که می دانم و نمی دانم به تو پناه می برم،

وَ اَعُوذُ بِکَ مِنْ اَنْ اشْتَرِیَ الْجَهْلَ بِالْعِلْمِ،

و از این که نادانی را

وَالْجَفا بِالْحِلْمِ،

به علم و ظلم را به بردباری

وَالْجَوْرَ بِالْعَدْلِ،

و ستم را به عدالت

وَالْقَطیعَةَ بِالْبِرِّ،

و قطع رحم را به نیکی

وَالْجَزَعَ بِالصَّبْرِ،

و بی تابی را به شکیبایی

ص :1117

وَ الْهُدی بِالضَّلالَةِ،

و هدایت را به گمراهی

وَ الْکُفْرَ بِالْإِیمانِ.(1)

و کفر را به ایمان معاوضه کنم، به تو پناه می برم.

17- از ابن محبوب روایت شده که حضرت امام صادق علیه السلام این دعا را به شخصی تعلیم فرمود:

اَللَّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِرَحْمَتِکَ

خدایا به لطف و رحمتت

اَلَّتی لاتُنالُ مِنْکَ اِلَّا بِرِضاکَ،

که کسی بدون رضای تو به آن نمی رسد از تو می خواهم،

وَالْخُرُوجَ مِنْ

خارج شدن از

جَمیعِ مَعاصیکَ،

جمیع گناهان

وَالدُّخُولَ فی کُلِّ ما یُرْضیکَ،

و داخل شدن در آنچه تو را خشنود سازد

وَالنَّجاةَ مِنْ کُلِّ وَرْطَةٍ،

و رهایی از گرفتاری ها،

وَالْمَخْرَجَ مِنْ کُلِّ کَبیرَةٍ

و راه خروج از هر گناه کبیره

اَتی بِها مِنّی عَمْدٌ، اَوْ زَلَّ بِها مِنّی خَطَاٌ،

عمدی یا سهوی یا (گناهانی که) به خاطر

اَوْ خَطَرَبِها عَلَیَّ خَطَراتُ الشَّیْطانِ،

وسوسه های شیطان از من سرزده است.

اَسْئَلُکَ خَوْفاً تُوقِفُنی بِهِ عَلیٰ حُدُودِرِضاکَ،

از تو خوفی می خواهم که بواسطه آن مرابر خشنودیت نگه داری،

وَ تَشَعَّبَ بِهِ عَنّی کُلُّ شَهْوَةٍ خَطَرَ بِها هَوایَ،

و دور کنی از من هر خواهش نفسانی را که هوای نفسم آن را به من نزدیک سازد،

وَاسْتُزِلَّ بِها رَأْیی

و نظرم را بلغزاند

لِیُجاوِزَ حَدَّ حَلالِکَ،

تا از مرز حلالت بگذرم،

اَسْئَلُکَ اَللَّهُمَّ الْأَخْذَ بِاحْسَنِ ما تَعْلَمُ،

خدایا از تو می خواهم اعمال خوبی که از من می دانی بپذیری

وَتَرْکِ سَیِّئِ

و از هر گناهی که

کُلِّ ما تَعْلَمُ،

از من می دانی

اَوْ اخْطَأُ مِنْ حَیْثُ لا اَعْلَمُ،

و یا اشتباهاَتی که از روی ناآگاهی

اَوْمِنْ حَیْثُ اَعْلَمُ،

و با آگاهی از من سرزده صرفِ نظر کنی،

اَسْئَلُکَ السَّعَةَفِی الرِّزْقِ،

از تو می خواهم گشایش در روزی

وَالزُّهْدَ فِی الْکَفافِ،

و قناعت به حدّ نیاز،

وَالْمَخْرَجَ بِالْبَیانِ مِنْ کُلِّ شُبْهَةٍ،

و خروج آگاهانه از شبهات،

وَالصَّوابَ فی کُلِّ حُجَّةٍ،

و درستی در هر استدلال

وَالصِّدْقَ فی جَمیعِ الْمَواطِنِ،

و راستگویی در هر جا،

وَ اَنْصافَ النَّاسِ

و مدارا کردن با مردم

مِنْ نَفْسی فیما عَلَیَّ وَلِی

در آنچه که به زیان یا سود من است،

وَالتَّذَلُّلَ فی اعْطاءِ النَّصَفِ مِنْ جَمیعِ مَواطِنِ

و فروتنی بر رعایت انصاف در حال

ص :1118


1- کافی، جلد 2، صفحه 590، حدیث 31.

السَّخَطِ وَ الرِّضا،

خشم و خشنودی،

وَ تَرْکَ قَلیلِ الْبَغْیِ وَ کَثیرِهِ

و ترک تجاوز و ستم چه کم و زیاد

فِی الْقَوْلِ مِنّی وَالْفِعْلِ،

در گفتار و کردارم،

وَتَمامَ نِعْمَتِکَ فی جَمیعِ الْأَشْیآءِ،

و کامل کردن نعمتت را در تمام چیزها،

وَ الشُّکْرَ لَکَ عَلَیْها لِکَیْ تَرْضا وَ بَعْدَالرِّضا،

و سپاسگزاری نعمتهایت تا خشنود شوی و بالاتر از خشنودی،

وَ اَسْئَلُکَ الْخِیَرَةَ فی کُلِّ ما یَکُونُ فیهِ الْخِیَرَةُ،

و از تو نیکی می خواهم از تمام انواع آن

بِمَیْسُورِ الْأُمُورِکُلِّها

ازراه آسان

لا بِمَعْسُورِها،

آن نه دشوارش،

یا کَریمُ یا کَریمُ یا کَریمُ،

ای بزرگوار، ای بزرگوار، ای بزرگوار،

وَافْتَحْ لی بابَ الْأَمْرِ اَلَذی

و درِ هر کاری که در آن

فیهِ الْعافِیَةُ وَالْفَرَجُ،

سلامتی و گشایش است را به رویم باز کن

وَافْتَحْ لی بابَهُ،

و درِ آن را به رویم بگشا

وَ یَسِّرْلی مَخْرَجَهُ،

و خروج از آن را برایم آسان گردان،

وَ مَنْ قَدَّرْتَ لَهُ عَلَیَّ مَقْدُورَةً مِنْ خَلْقِکَ

و آن که از مخلوقاتت که تسلّطش را بر من مقرّر فرموده ای

فَخُذْ عَنّی بِسَمْعِهِ وَ بَصَرِهِ،

گوش و چشم

وَ لِسانِهِ وَ یَدِهِ،

و زبان و دستش را

وَخُذْهُ عَنْ یَمینِهِ وَ عَنْ یَسارِهِ،

از جانب من از سمت راست و چپ

وَ مِنْ خَلْفِهِ وَ مِنْ قُدَّامِهِ،

و پشت سر و مقابلش بگیر،

وَامْنَعْهُ اَنْ یَصِلَ اِلَیَّ بِسُوءٍ،

و او را ازبدی کردن به من بازدار،

عَزَّ جارُکَ، وَ جَلَّ ثَنآءُ وَجْهِکَ،

در پناه تو بودن والاست و ستایش جمالت بزرگ است،

وَ لا اِلهَ غَیْرُکَ،

و معبودی جز تو نیست،

اَنْتَ رَبّی وَ اَنَا عَبْدُکَ،

تویی پروردگار من و منم بنده ات،

اَللَّهُمَّ اَنْتَ رَجآئی فی کُلِّ کُرْبَةٍ،

خدایا، تویی امیدم در هر گرفتاری،

وَ اَنْتَ ثِقَتی فی کُلِّ شِدَّةٍ،

و تویی تکیه گاهم در هر سختی

وَ اَنْتَ لی فی کُلِّ امْرٍ نَزَلَ بی ثِقَةٌ وَ عُدَّةٌ،

و تویی تکیه گاه و ذخیره ام در هر پیش آمدی،

فَکَمْ مِنْ کَرْبٍ یَضْعُفُ عَنْهُ الْفُؤادُ،

پس چه بسیار اندوهی که دلها را ناتوان کرده

وَتَقِلُّ فیهِ الحیلَةُ،

و چاره را کم می کند

وَ یَشْمَتُ بِهِ الْعَدُوُّ،

و دشمن بر آن سرزنش نموده،

وَ تُعْیی فیهِ الْأُمُورُ،

و کارها در آن وا می ماند،

اَنْزَلْتُهُ بِکَ،

که من به درگاهت آورده

وَشَکَوْتُهُ اِلَیْکَ،

و از آنها شکایت نمودم

راغِباً اِلَیْکَ فیهِ عَمَّنْ سِواکَ،

در حالى که مشتاق رفع آن از جانب تو بودم نه غیر تو،

قَدْ فَرَّجْتَهُ وَکَفَیْتَهُ،

و تو آنها را گشوده و کفایت نمودی،

فَاَنْتَ وَلِیُ کُلِّ نِعْمَةٍ،

پس تو صاحب

وَ صاحِبُ کُلِّ حاجَةٍ،

هر حاجت و نهایت هر آرزویی،

وَ مُنْتَهی کُلِّ رَغْبَةٍ،

پس حمد و سپاس فراوان

فَلَکَ اَلْحَمْدُ کَثیراً،

و نعمتهای بی شمار

ص :1119

وَلَکَ الْمَنُّ فاضِلًا.(1)

از آنِ توست.

***

18- به سند معتبر روایت شده که حضرت امام صادق علیه السلام این دعا را به ابوبصیر یاد داد:

اَللَّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ قَوْلَ التَّوَّاَبیٰنَ وَ عَمَلَهُمْ،

خدایا از تو می خواهم گفتار و کردار توبه کنندگان،

وَ نُورَ الْأَنْبِیآءِ وَ صِدْقَهُمْ،

و روشنایی و راستگویی پیامبران

وَنَجاةَ الْمُجاهِدینَ وَ ثَوابَهُمْ،

و رستگاری و پاداش مجاهدان

وَ شُکْرَ الْمُصْطَفَیْنَ وَ نَصیحَتَهُمْ،

و سپاس گزاری و خیر خواهی برگزیدگان،

وَ عَمَلَ الذَّاکِرینَ وَ یَقینَهُمْ،

و کردارو یقین ذاکران،

وَایمانَ الْعُلَمآءِ وَفِقْهَهُمْ،

و ایمان و شناخت عالمان

وَ تَعَبُّدَ الخاشِعینَ وَتَواضُعَهُمْ،

و بندگی و فروتنی خاشعان،

وَ حُکْمَ الْفُقَهآءِ وَ سیرَتَهُمْ،

و دانایی و روش فقیهان

وَخَشْیَةَ الْمُتَّقینَ وَ رَغْبَتَهُمْ،

و ترس و اشتیاق پرهیزکاران،

وَتَصْدیقَ الْمُؤْمِنینَ وَ تَوَکُّلَهُمْ،

و تأیید و توکّل مؤمنان،

وَ رَجآءَ الْمُحْسِنینَ وَ بِرَّهُمْ،

و امید و نیکی نیکوکاران.

اَللَّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ ثَوابَ الشَّاکِرینَ،

خدایا پاداش سپاسگزاران و جایگاه مقرّبان،

وَ مَنْزِلَةَ الْمُقَرَّبینَ، وَ مُرافَقَةَ النَّبِیّینَ،

و دوستی پیامبران را از تو می خواهم،

اَللَّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ خَوْفَ الْعامِلینَ لَکَ،

خدایاترس عمل کنندگان برای تو،

وَ عَمَلَ الْخآئِفینَ مِنْکَ،

و عمل خائفان از تو،

وَ خُشُوعَ الْعابِدینَ لَکَ،

و خشوع عبادت کنندگان

وَیقینَ الْمُتَوَکِّلینَ عَلَیْکَ،

برای تو، و یقین متوکّلان بر تو،

وَ تَوَکُّلَ الْمُؤْمِنینَ بِکَ،

و توکّل مؤمنان به تو را از تو خواهانم،

اَللَّهُمَّ اِنَّکَ بِحاجَتی

خدایا تو به حاجتم

عالِمٌ غَیْرُ مُعَلَّمٍ،

دانای بی تعلیمی،

وَ اَنْتَ لَها وٰاسِعٌ غَیْرُ مُتَکلِّفٍ،

و تویی برآورنده آن بدون سختی،

وَ اَنْتَ اَلَذی لایُحْفیکَ سائِلٌ،

و تویی که نیازمند ناراحتت

وَلٰایَنْقُصُکَ نائِلٌ،

نمی کند و به حاجت رسنده ای از تو نکاهد،

وَلٰا یَبْلُغُ مِدْحَتَکَ قَوْلُ قائِلٍ،

و به ستایشت گفتار هیچ گوینده ای نرسد،

اَنْتَ کَمٰا تَقُولُ

تو آنچنانی که خود می گویی

ص :1120


1- کافی، جلد 2، صفحه 592، حدیث 32.

وَفَوْقَ ما نَقُولُ،

و برتر از آنی که ما می گوییم،

اَللَّهُمَّ اجْعَلْ لی فَرَجَاً قَریباً،

خدایا گشایش نزدیک و پاداشی بزرگ

وَ اَجْراً عَظیماً، وَ سِتْراً جَمیلًا

و پوششی زیبا برایم قرار ده،

اَللَّهُمَّ اِنَّکَ تَعْلَمُ اِنّی عَلیٰ ظُلْمی لِنَفْسی وَاسْرافی عَلَیْها،

خدایا به یقین تو می دانی که من با وجود ستم بر خودم و زیاده روی بر آن،

لَمْ اتّخِذْ لَکَ ضِدّاً وَلٰا نِدّاً،

برای تورقیب و همتا

وَلٰا صاحِبَةً وَلٰا وَلَداً،

و همسر و فرزندی قائل نشدم،

یا مَنْ لا تُغَلِّطُهُ الْمَسآئِلُ،

ای که خواسته ها او را به اشتباه نیندازد،

وَیا مَنْ لایَشْغَلُهُ شَیْ ءٌ عَنْ شَیْ ءٍ،

و ای که اشتغال به چیزی، او را از چیز دیگر باز ندارد

وَلٰاسَمْعٌ عَنْ سَمْعٍ،

و نه شنیدنی از شنیدن دیگر

وَلٰابَصَرٌ عَنْ بَصَرٍ،

و نه دیدنی از دیدن دیگر،

وَلٰایُبْرِمُهُ الْحاحُ الْمُلِحّین،

و پافشاری اصرار کنندگان او را ناراحت نکند،

اَسْئَلُکَ اَنْ تُفَرِّجَ عَنّی فی ساعَتی هذِهِ،

و از تو در این ساعت می خواهم

مِنْ حَیْثُ احْتَسِبُ،

از جایی که امید دارم و ندارم گشایشی فراهم سازی

وَ مِنْ حَیْثُ لا احْتَسِبُ، اِنَّکَ تُحْییِ الْعِظامَ وَ هِیَ رَمیمٌ،

چرا که تو (حتّی) استخوانهای پوسیده را زنده کنی

وَاِنَّکَ عَلیٰ کُلِّ شَیْ ءٍ قَدیرٌ،

و بر هر چیز توانایی،

یا مَنْ قَلَّ شُکْری لَهُ

ای که سپاسگذاریم در مقابلش کم است

فَلَمْ یَحْرِمْنی وَ عَظُمَتْ

ولی مرا محروم نمی کند،

خَطیئَتی فَلَمْ یَفْضَحْنی

و گناهم بزرگ است ولی رسوایم نمی سازد،

وَ رَانی عَلَی الْمَعاصی فَلَمْ یَجْبَهْنی

و مرا در حال گناه می بیند و به رویم نمی آورد،

وَ خَلَقَنی لِلَّذی خَلَقَنی لَهُ،

و مرا برای هدفی آفریده

فَصَنَعْتُ غَیْرَ اَلَذی خَلَقَنی لَهُ،

ولی من بر خلاف آن رفتار کردم،

فَنِعْمَ الْمَوْلی اَنْتَ یا سَیِّدی

پس تو چه خوب سرپرستی هستی ای آقا و سرورم،

وَ بِئْسَ الْعَبْدُ اَنَا وَجَدْتَنی

و تو مرا بد بنده ای یافتی،

وَ نِعْمَ الطَّالِبُ اَنْتَ رَبّی

و ای پروردگار من تو نیکو خواهانی،

وَ بِئسَ الْمَطْلُوبُ الْفَیْتَنی

و مرا بدطلب شده ای یافتی،

عَبْدُکَ وَابْنُ عَبْدِکَ وَابْنُ اَمَتِکَ بَیْنَ یَدَیْکَ،

بنده و فرزند بنده و فرزند کنیزت در مقابلت ایستاده،

ما شِئْتَ صَنَعْتَ بی

آنچه خواهی در باره ام انجام می دهی

اَللَّهُمَّ هَدَأَتِ الْأَصْواتُ،

خدایا صداها خاموش شده

وَ سَکَنَتِ الْحَرَکاتُ، وَ خَلا

و حرکتها باز ایستاده

کُلُّ حَبیبٍ بِحَبیبِهِ،

و هر محبوبی با حبیبش خلوت کرده

وَ خَلَوْتُ بِکَ،

و من نیز با تو خلوت کرده ام،

اَنْتَ الْمَحْبُوبُ اِلَیَّ،

تویی محبوب من،

فَاجْعَلْ خَلْوَتی مِنْکَ اللَّیْلَةَ

پس پاداش خلوتم را با خودت،

ص :1121

الْعِتْقَ مِنَ النَّارِ،

رهایی از آتش قرار ده،

یا مَنْ لَیْسَتْ لِعالِمٍ فَوْقَهُ صِفَةٌ،

ای آن که نیست برای هیچ دانایی صفتی بالاتر از او،

یا مَنْ لَیْسَ

ای که نیست

لِمَخْلُوقٍ دُونَهُ مَنَعَةٌ،

برای هیچ آفریده ای در برابرش باز دارنده ای،

یا اوَّلُ قَبْلَ کُلِّ شَیْ ءٍ،

ای آغاز قبل از هر چیز

وَیا آخِرُ بَعْدَ کُلِّ شَیْ ءٍ،

و ای پایان پس از هر چیز،

یا مَنْ لَیْسَ لَهُ عُنْصُرٌ،

ای که سر چشمه ای نداری

وَ یا مَنْ لَیْسَ لِآخِرِهِ فَنآءٌ،

و ای که برای پایانش نابودی نیست،

وَ یا اَکْمَلَ مَنْعُوتٍ،

ای کاملترین توصیف شده،

وَ یا اسْمَحَ الْمُعْطینَ

و ای بخشنده ترین بخشندگان،

وَ یا مَنْ یَفْقَهُ بِکُلِّ لُغَةٍ یُدْعی بِها،

و ای که به هر زبانی خوانده شوی می دانی،

وَ یا مَنْ عَفْوُهُ قَدیمٌ،

و ای که گذشتش دیرینه

وَ بَطْشُهُ شَدیدٌ،

و قدرتش زیاد

وَ مُلْکُهُ مُسْتَقیمٌ،

و فرمانرواییش ماندگار است،

اَسْئَلُکَ بِاسْمِکَ اَلَذی شافَهْتَ بِهِ مُوسی

به حقّ آن نامت که با موسی هم سخن شدی از تو می خواهم،

یا اَللَّهُ یا رَحْمنُ یا رَحیمُ،

ای خداای بخشنده مهربان،

یا لا اِلهَ اِلَّا اَنْتَ،

ای که معبودی جز تو نیست،

اَللَّهُمَّ اَنْتَ الصَّمَدُ،

خدایا تویی بی نیاز،

اَسْئَلُکَ اَنْ تُصَلِّیَ

از تو می خواهم که

عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ،

بر محمّد و خاندان پاکش درود فرستی

وَ اَنْ تُدْخِلَنیِ الْجَنَّةَ بِرَحْمَتِکَ.(1)

و مرا به لطف و رحمتت در بهشت داخل کنی.

19- مرحوم «کفعمی» دعایی را از امام زین العابدین علیه السلام نقل کرده است که برای استجابت دعاها بسیار ارزشمند است:

اِلهی کَیْفَ اَدْعُوکَ وَاَنَا انَا،

ای معبود من چگونه تو را بخوانم با این که من همان گنهکارم،

وَکَیْفَ اقْطَعُ رَجآئی مِنْکَ و اَنْتَ اَنْتَ،

و چگونه از تو قطع امید کنم با این که تو همان مهربانی،

اِلهی اِذا لَمْ اسْئَلْکَ فَتُعْطِیَنی

ای معبود من حتّی زمانی که از تو نخواهم عطایم کنی،

فَمَنْ ذَا اَلَذی اَسْئَلُهُ فَیُعْطینی

پس چرا از دیگری بخواهم که عطایم کند،

اِلهی اِذٰا لَمْ اَدْعُوکَ

ای معبود من زمانی که تو رانخوانم

فَتَسْتَجیبَ لی

پاسخم دهی

فَمَنْ ذَا اَلَذی ادْعُوهُ فَیَسْتَجیبُ لی

پس چرا دیگری را خوانم که پاسخم دهد،

اِلهی اِذٰا لَمْ اتَضرَّعْ اِلَیْکَ فَتَرْحَمَنی

ای معبود من، زمانی که به درگاهت زاری نکنم بر من رحم کنی،

فَمَنْ ذَا اَلَذی اتَضرَّعُ الَیْهِ فَیَرْحَمُنی

پس به درگاه که زاری کنم که بر من رحم کند.

اِلهی فَکَما

ای معبود من، همان گونه که

ص :1122


1- کافی، جلد 2، صفحه 593، حدیث 33.

فَلَقْتَ الْبَحْرَ لِمُوسی عَلَیْهِ اَلسَّلامُ وَنَجَّیْتَهُ،

دریا را برای موسی- که درود و سلام خدا بر او باد- شکافته و نجاتش دادی

اَسْئَلُکَ اَنْ تُصَلِّیَ عَلیٰ

از تو می خواهم که بر

مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ،

محمّد و خاندان پاکش درود فرستی

واَنْ تُنَجِّیَنی مِمَّا اَنَا فیهِ،

و از آنچه در آن (گرفتار) هستم رهاییم بخشی

وَتُفَرِّجَ عَنّی فَرَجاً عاجِلًا غَیْرَ آجِلٍ،

و گشایشی سریع و بی درنگ

بِفَضْلِکَ وَرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ.(1)

از لطف و مهربانیت عطایم کنی، ای مهربان ترین مهربانان.

***

20- مرحوم «کفعمی» دعایی را از امام موسی کاظم علیه السلام نقل کرده است و گفته: این دعا، عظیم الشأن و سریع الاجابه است (به زودی به اجابت می رسد) و آن دعا، این است:

اَللَّهُمَّ اِنّی اَطَعْتُکَ فی اَحَبِّ الْأَشْیآءِ اِلَیْکَ وَهُوَ التَّوْحیدُ،

خدایا در محبوبترین چیزها در نزد تو که همان یکتاپرستی است اطاعتت نمودم،

وَلَمْ اعْصِکَ فی

ونافرمانیت ننمودم در

ابْغَضِ الْأَشْیآءِ اِلَیْکَ وَهُوَ الْکُفْرُ،

مبغوضترین چیزها در نزد تو که همان بی ایمانی است ،

فَاغْفِرْ لی ما بَیْنَهُما،

پس آنچه در میان این دو قرار دارد برایم بیامرز،

یا مَنْ الَیْهِ مَفَرّی آمِنّی

ای کسی که راه گریزم به سوی اوست،

مِمَّا فَزِعْتُ مِنْهُ اِلَیْکَ،

از آنچه از آن به تو پناه می آورم پناهم ده،

اَللَّهُمَّ اِغْفِرْ لِیَ الْکَثیرَ مِنْ مَعاصیکَ،

خدایا گناهان بسیارم را بیامرز

وَاِقْبَلْ مِنِّی الْیَسیرَ مِنْ طاعَتِکَ،

و کوتاهیم را در بندگیت بپذیر،

یا عُدَّتی دُونَ الْعُدَدِ،

ای ذخیره ام در میان ذخیره ها،

وَیا رَجآئی وَالْمُعْتَمَدَ،

و ای امید و تکیه گاهم،

وَیاکَهْفی وَالسَّنَدَ،

و ای پناهگاه و پشتیبانم،

وَیا واحِدُ یا اَحَدُ،

و ای یگانه یکتا،

یا قُلْ هُوَ اَللَّهُ اَحَدٌ،

ای که گفتی: «بگو خداوند یکتا و یگانه است،

اَللَّهُ الصَّمَدُ لَمْ یَلِدْ

خداوندی است که همه نیازمندان قصد او می کنند،

وَلَمْ یُولَدْ وَلَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً اَحَدٌ،

(هرگز) نزاد و زاده نشد و برای او هیچگاه شبیه و مانندی نبوده است»

اَسْئَلُکَ بِحَقِّ مَنِ اصْطَفَیْتَهُمْ مِنْ خَلْقِکَ،

از تو می خواهم به حق برگزیدگان از آفریدگانت،

وَلَمْ تَجْعَلْ فی خَلْقِکَ مِثْلَهُمْ اَحَداً،

که در میان آنان کسی را مانند ایشان قرار نداده ای،

اَنْ تُصَلِّیَ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ،

بر محمّد و خاندان پاکش درود فرستی

وَ اَنْ تَفْعَلَ بی ما اَنْتَ اَهْلُهُ،

وآنچه تو شایسته آنی در مورد من انجام دهی،

اَللَّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِالْوَحْدانِیَّةِ الْکُبْری

خدایا از تو می خواهم به حق یگانگی بزرگت

ص :1123


1- مصباح کفعمی، صفحه 292.

وَ بِالْمُحَمَّدِیَّةِالْبَیْضآءِ،

و ستودگی نورانیت

وَالْعَلَوِیَّةِالْعُلْیا،

و به مقام بسیار والایت

وَبِجَمیعِ مَااحْتَجَجْتَ بِهِ عَلیٰ عِبادِکَ،

و به حق تمام حجّتهایت بر بندگانت

وَبِالْإِسْمِ اَلَّذِی حَجَبْتَهُ عَنْ خَلْقِکَ،

و به حقّ نامی که آن را از مخلوقات خود مخفی داشته ای

فَلَمْ یَخْرُجْ مِنْکَ اِلَّا اِلَیْکَ،

که جز تو کسی بر آن آگاه نیست،

صَلِّ عَلیٰ مُحَمِّدٍ وَآلِهِ،

برمحمّد و خاندان پاکش درود فرستی

وَاجْعَلْ لی مِنْ اَمْری فَرَجاً وَمَخْرَجاً،

و در کارم گشایش و راه نجاَتی قرار دهی

وَارْزُقْنی مِنْ حَیْثُ احْتَسِبُ وَمِنْ حَیْثُ لا احْتَسِبُ،

و از جایی که امید دارم و ندارم روزیم دهی،

اِنَّکَ تَرْزُقُ مَنْ تَشآءُ بِغَیْرِ حِسابٍ.

چرا که تو به هر که خواهی بی حساب روزی می دهی.

آنگاه حاجت خود را بطلب.(1)

21- از امام موسی بن جعفر علیهما السلام نقل شده است که آن حضرت به یکی از یاران خود فرمود: هر وقت از خداوند متعال حاجتی را بخواهی، بگو:

اَللَّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ عَلِیٍّ،

خدایا به حقّ محمّد و علی

فَانَّ لَهُما عِنْدَکَ شَأْناً مِنَ الشَّأْنِ،

که برای ایشان در نزد تو جایگاه

وَ قَدْراً مِنَ الْقَدْرِ،

و منزلتی ویژه است

فَبِحَقِّ ذلِکَ الشَّأْنِ،

و به حق آن جایگاه

وَ بِحَقِّ ذلِکَ الْقَدْرِ،

و منزلت والا،

اَنْ تُصَلِّیَ عَلیٰ

از تو می خواهم که بر

مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ،

محمّد و خاندان پاکش درود فرستی

وَ اَنْ تَفْعَلَ بی کَذا وَ کَذا.(2)

و برایم چنین و چنان کنی.

(به جای کذا و کذا، حاجت خود را از خداوند بخواه)

22- مرحوم «سیّد بن طاووس» در کتاب «مهج الدعوات» از امام محمّدباقر علیه السلام روایت کرده است که آن حضرت فرمود: جبرئیل خدمت رسول خدا صلی الله علیه و آله آمد و عرض کرد: ای پیامبر خدا، من هیچ پیامبری را به قدر تو دوست نداشته ام، لذا این دعا را به تو می آموزم و آن را بسیار بگو:

اَللَّهُمَّ اِنَّکَ تَری وَلٰا تُری

خدایا می بینی و دیده نمی شوی،

واَنْتَ بِالْمَنْظَرِ الْأَعْلی

و تو در برترین دیدگاهی،

وَ اَنَّ اِلَیْکَ الْمُنْتَهی

و به یقین پایان کار و وَالرُّجْعی

ص :1124


1- مصباح کفعمی، صفحه 291.
2- کافی، جلد 2، صفحه 562، حدیث 21.

وانَّ لَکَ الْأخِرَةَ وَالْأُولی وانَّ لَکَ الْمَماتَ وَالْمَحْیا،

بازگشت به سوی توست و پایان و آغاز و مرگ و زندگی به دست توست،

وَرَبِ اَعُوذُ بِکَ اَنْ اذَلَّ اَوْ اخْزی (1)

و ای پروردگار من از خواری و رسوایی به تو پناه می برم.

23- مرحوم «شیخ کلینی» و دیگران روایت کرده اند که امام صادق علیه السلام به «زراره» (یکی از یاران جلیل القدرش) فرمود: در زمان غیبت و امتحان شیعه، این دعا را بخوان:

اَللَّهُمَّ عَرِّفْنی نَفْسَکَ،

خدایا خودت را به من بشناسان

فَاِنَّکَ اَنْ لَمْ تُعَرِّفْنی نَفْسَکَ لَمْ اعْرِفْ نَبِیَّکَ،

که اگر خودت را به من نشناسانی پیامبرت را نمی شناسم،

اَللَّهُمَ عَرِّفْنی رَسُولَکَ،

خدایا فرستاده ات را به من بشناسان

فَاِنَّکَ اَنْ لَمْ تُعَرِّفْنی رَسُولَکَ لَمْ اعْرِفْ حُجَّتَکَ،

که اگر او را به من نشناسانی حجّتت را نمی شناسم،

اَللَّهُمَ عَرِّفْنی حُجَّتَکَ،

خدایاحجّتت را به من بشناسان

فَاِنَّکَ اَنْ لَمْ تُعَرِّفْنی

که اگر او را به من نشناسانی،

حُجَّتَکَ ضَلَلْتُ عَنْ دینی (2)

از دینم گمراه می شوم.

24- روایت شده است امیرالمؤمنین علیه السلام مردی را دید که از روی دفتری دعایی طولانی را (به زحمت) می خواند؛ امام علیه السلام به او فرمود: ای مرد خدا! آن خدایی که این دعای طولانی را می شنود، به دعای کم و کوتاه نیز پاسخ می دهد (یعنی نیازی به خواندن این همه دعای طولانی نیست) آن مرد عرض کرد: ای مولای من، چه کنم؟ فرمود: این کلمات (کوتاه و پرمحتوا) را بخوان:

اَلْحَمْدُ لِلَّهِ عَلیٰ کُلِّ نِعْمَةٍ،

حمد و سپاس خدای را بر هر نعمتی

وَاَسْئَلُ اللَّهَ مِنْ کُلِّ خَیْرٍ،

و هر خیری را از او خواهانم

وَ اَعُوذُ بِاَللَّهِ مِنْ کُلِ شَرٍّ،

و از هر بدی به او پناه برده

وَ اَسْتَغْفِرُ اللَّهَ مِنْ کُلِّ ذَنْبٍ.(3)

و از هر گناهی از او آمرزش می طلبم.

25- گروهی از بزرگان یاران امام صادق علیه السلام دعای پرمحتوای زیر را از آن حضرت نقل کردند.

ص :1125


1- مهج الدعوات، صفحه 172.
2- کافی، جلد 1، صفحه 337، حدیث 5.
3- بحارالانوار، جلد 91، صفحه 242، حدیث 10.

امام علیه السلام فرمود: در شگفتم از کسی که از چهارچیز می ترسد چرا به چهار ذکر (آیه از قرآن مجید) پناه نمی برد؛ نخست: تعجّب می کنم از کسی که از دشمن می ترسد چرا به این ذکر پناه نمی برد: «

«حَسْبُنَا اَللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکِیلُ»؛

خدا ما را کفایت می کند و او بهترین حامی ماست».(1) زیرا خداوند در پی آن می فرماید:

«به خاطر این دعا آن گروه از مؤمنان، با نعمت و فضل پروردگار (از میدان نبرد، سالم) بازگشتند در حالى که هیچ ناراحتی به آنان نرسید».(2) دیگر این که در شگفتم از کسی که غم و اندوهی به او رسیده چگونه به این ذکر پناه نمی برد: «

«لا اِلهَ الّا اَنْتَ، سُبْحانَکَ

؛ خداوندا جز تو معبودی نیست منزّهی،

إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ»

من از ستمکاران بودم (مرا ببخش و از این اندوه رهایی ده)»(3) زیرا خداوند در پی آن می فرماید: «ما او را (اشاره به یونس علیه السلام است) از آن اندوه نجات بخشیدیم و همین گونه مؤمنان را نجات می دهیم».(4) و نیز در شگفتم از کسی که در برابر توطئه خطرناکی قرار گرفته چگونه به این ذکر پناه نمی برد:

«افَوِّضُ اَمْرِی الَی اَللَّهِ

من کار خود را به خدا واگذار می کنم

انَّ اللَّهَ بَصِیرٌ بِالْعِبادِ»؛

زیرا خداوند نسبت به بندگانش بیناست».(5) خداوند در پی آن می فرماید: «خداوند او را (اشاره به مؤمن آل فرعون) از نقشه های شوم آنها (فرعونیان) رهایی بخشید».(6) و نیز در شگفتم از کسی که مواهب دنیوی از خدا می خواهد چرا از این ذکر استفاده نمی کند: «ماشاءَ اَللَّهُ لاقُوَّةَ الّا بِاَللَّهِ»

آنچه خدا بخواهد انجام می گیرد هیچ قوّت و قدرتی جز از ناحیه خدا نیست»(7) زیرا خداوند در پی آن می فرماید: «... امید دارم پروردگارم بهتر از باغ تو به من دهد».(8) (اشاره به دو دوستی که یکی با ایمان بود و فقیر و دیگری ثروتمند و ضعیف الایمان).(9) یادآوری: برای طلب حاجات و حل مشکلات نمازهایی نیز وارد شده است (به بخش هفتم، نمازهای مستحب، صفحه 1061 مراجعه فرمایید).

2- دعا برای رفع غم و اندوه و گرفتاری ها

1- دعا برای رفع هرگونه غم و اندوه (از صحیفه سجادیه)

یا فارِجَ الْهَمِّ،

ای گشاینده گرفتاری

وَ کاشِفَ الْغَمِّ،

و بر طرف کننده اندوه

یا رَحْمنَ الدُّنْیا وَ الْاخِرَةِ وَ رَحیمَهُما،

ای بخشنده و مهربان در دنیا و آخرت،

ص :1126


1- سوره آل عمران، آیه 173.
2- سوره آل عمران، آیه 174.
3- سوره انبیاء، آیه 87.
4- سوره انبیاء، آیه 88.
5- سوره غافر، آیه 44.
6- سوره غافر، آیه 45.
7- سوره کهف، آیه 39.
8- سوره کهف، آیه 40.
9- امالى صدوق، صفحه 6، حدیث 2 و بحارالانوار، جلد 90، صفحه 184، حدیث 1.

صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ،

بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست

وَ افْرُجْ هَمّی وَ اِکْشِفْ غَمّی یا واحِدُ یَا

و گرفتاریم را بگشا و اندوهم را برطرف کن،

اَحَدُ یا صَمَدُ،

ای یگانه، ای یکتا و ای توانا،

یا مَنْ لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ،

ای که نزاده و زاییده نشده،

وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً اَحَدٌ، اعْصِمْنی

و برای او مانندی نیست، مرا حفظ کن

وَطَهِّرْنی وَ اِذْهَبْ بِبَلِیَّتِی

و پاکیزه دار، و بلا را ازمن دور کن،

«اَللَّهُ لَآإِلهَ إلَّاهُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ،

هیچ معبودی جز خداوند یگانه زنده نیست

لَا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلَا نَوْمٌ،

که قائم به ذات خویش است هیچ گاه خواب سبک و سنگینی او را فرا نمی گیرد

لَّهُ مَا فِی السَّموتِ وَ مَا فِی الْأَرْضِ،

آنچه در آسمانها و زمین است از آن اوست

مَن ذَا اَلَّذِی یَشْفَعُ عِندَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ،

کیست که در نزد او جز به فرمان او شفاعت کند؟!

یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ،

آنچه را در پیش روی آنها [بندگان]

وَمَا خَلْفَهُمْ،

و پشت سرشان است می داند

وَ لَایُحِیطُونَ بِشَی ءٍ

و کسی از علم او آگاه نمی گردد

مِّنْ عِلْمِهِ إِلَّا بِمَا شَآءَ،

جز به مقداری که او بخواهد،

وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّموتِ وَ الْأَرْضَ،

تخت (حکومت) او، آسمانها و زمین را در برگرفته

وَ لَایُودُهُ حِفْظُهُمَا

و نگهداری آن دو [آسمان و زمین] او را خسته نمی کند،

وَ هُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ،

بلندی مقام و عظمت مخصوص اوست،

لَآإِکْرَاهَ فِی الدِّینِ،

در قبول دین اکراهی نیست

قَد تَّبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ،

(زیرا) راه درست از راه نادرست روشن است

فَمَن یَکْفُرْ بِالطغُوتِ

بنابراین کسی که به طاغوت [ بت و شیطان] کافر شود

وَ یُؤْمِن بِاَللَّهِ،

و به خدا ایمان آورد

فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَی

به دستگیره مهمّی چنگ زده است

لَاانفِصَامَ لَهَا،

که گسستن برای آن نیست

وَاَللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ،

و خداوند شنوا و داناست،

اَللَّهُ وَلِیُّ اَلَّذِینَ ءَامَنُواْ،

خداوند ولی و سرپرست کسانی است که ایمان آورده اند

یُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمتِ إِلَی النُّورِ،

آنها را از ظلمتها به سوی نور بیرون می برد،

وَاَلَّذِینَ کَفَرُواْ أَوْلِیَآؤُهُمُ الطغُوتُ،

(امّا) کسانی که کافر شدند اولیای آنها طاغوت است

یُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَی الظُّلُمتِ،

که آنها را از نور به سوی ظلمتها بیرون می برند

أُوْلئِکَ أَصْحبُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ»*

آنها اهل آتشند و جاودانه در آن خواهند ماند.*

«بِسْمِ اَللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ،

بنام خداوندبخشنده مهربان،

قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ،

پناه می برم به پروردگار سپیده صبح

مِن شِرِّ مَا خَلَقَ،

از شرّ آنچه آفریده است

وَمِن شَرِّ غَاسِقٍ

و از شرّ هر موجود شرور

إِذَا وَقَبَ،

هنگامی که شبانه وارد می شود،

وَمِن شَرِّ النَّفثتِ فِی الْعُقَدِ،

و از شرّ آنها که با افسون در گره ها می دمند (و هر تصمیمی را سست می کنند)

وَمِن شَرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسَدَ»*

و از شرّ هر حسود هنگامی که حسد می ورزد*

ص :1127

«بِسْمِ اَللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ،

به نام خداوند بخشنده مهربان،

قُلْ أَعُوذُ بِرَبِ النَّاسِ،

بگو پناه می برم به پروردگار مردم،

مَلِکِ النَّاسِ،

به مالک و حاکم مردم،

إِلهِ النَّاسِ مِن شَرِّ الْوَسْوَاسِ الْخَنَّاسِ،

به (خدا و) معبودمردم از شرّ وسوسه گر پنهانکار

اَلَّذِی یُوَسْوِسُ فِی صُدُورِ الَّناسِ،

که در درون سینه انسانها وسوسه می کند،

مِن الْجِنَّةِ وَ الَّناسِ»*

خواه از جن باشد یا از انسان*

«بِسْمِ اَللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ

به نام خداوند بخشنده مهربان،

قُلْ هُوَ اَللَّهُ أَحَدٌ،

بگو خداوند یکتا و یگانه است،

اَللَّهُ الصَّمَدُ،

خداوندبی نیاز است

لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ،

(هرگز) نزاد و زاده نشد

وَلَمْ یَکُن لَّهُ کُفُواً أَحَدٌ»

و برای او هیچ گاه شبیه و مانندی نبوده است

اَللَّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ

خدایا مانند کسی که

سُؤالَ مَنِ اِشْتَدَّتْ فاقَتُهُ،

نیازش شدید

وَ ضَعُفَتْ قُوَّتُهُ،

و توانش کم

وَ کَثُرَتْ ذُنُوبُهُ،

و گناهانش افزون شده

سُؤالَ مَنْ لا

و همانند کسی

یَجِدَ لِفاقَتِهِ مُغیثاً،

که برای نیازش فریادرس

وَ لا لِضَعْفِهِ مُقَوِّیاً،

و برای ناتوانیش نیروبخش

وَ لا لِذَنْبِهِ غافراً غَیْرَکَ،

و برای گناهش بخشنده ای جز تو نمی یابد از تو می خواهم ای

یاذَالْجَلالِ وَ الْإِکْرامِ،

صاحب جلال و بزرگواری،

اَسْئَلُکَ عَمَلًا تُحِبُّ بِهِ مَنْ عَمِلَ بِهِ،

(توفیق انجام) عملی را که انجام دهنده آن را دوست داری

وَ یَقیناً تَنْفَعُ بِهِ مَنِ اسْتَیْقَنَ بِهِ حَقَّ الْیَقینِ

و یقینی که هر کس به عالىترین درجه آن برسد

فی نَفاِذِاَمْرِکَ،

در انجام فرمانت از آن سود برد،

اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ،

خدایا بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست

وَ اقْبِضْ عَلَی الصِّدْقِ نَفْسی

و بر حال صداقت و راستی جانم را بگیر

وَ اقْطَعْ مِنَ الدُّنْیا حاجَتی وَاجْعَلْ

و نیازم را از دنیا کوتاه کن و

فیما عِنْدَکَ رَغْبَتی شَوْقاً إِلىٰ لِقائِکَ،

اشتیاقم را به آنچه در نزد توست قرار ده

وَ هَبْ لی صِدْقَ التَّوَکُّلِ عَلَیْکَ،

در حالى که مشتاق دیدار توام،

اَسْئَلُکَ مِنْ خَیْرِ کِتابٍ قَدْ خَلا،

و اعتماد راستین بر خودت را به من ببخش،

وَاَعُوذُ بِکَ مِنْ شَرِّ کِتابٍ قَدْ خَلا،

از بهترین چیزی که در نامه عملم به جای مانده از تو خواهانم و از بدیهای بر جای مانده در آن به تو پناه می برم،

اَسْئَلُکَ خَوْفَ الْعابِدینَ لَکَ،

از تو خوف عابدان و بندگی خاشعان

وَ عِبادَةَ الْخاشِعینَ لَکَ،

وَ یَقینَ الْمُتَوَکِّلینَ عَلَیْکَ،

و یقین متوکّلان

وَتَوَکُّلَ الْمُؤْمِنینَ عَلَیْکَ،

و اعتماد مؤمنان به تورا خواهانم،

اَللَّهُمَّ اجْعَلْ رَغْبَتی فی مَسْئَلَتی مِثْلَ رَغْبَةِ

خدایا اشتیاقم را در خواستن از خودت مانند اشتیاق

ص :1128

اَوْلِیآئِکَ فی مَسائِلِهِمْ،

دوستانت در خواسته هایشان،

وَ رَهْبَتی مِثْلَ رَهْبَةِ اَوْلِیائِکَ،

و ترسم را مانند ترس دوستانت قرار ده،

وَاسْتَعْمِلْنی فی

و مرا به عملی که در

مَرْضاتِکَ عَمَلًا

مسیر خشنودیت قرار دارد وادار،

لااتْرُکُ مَعَهُ شَیْئاً مِنْ دینِکَ مَخافَةَ اَحَدٍ مِنْ خَلْقِکَ،

که از ترس مخلوقاتت چیزی از دینت را ترک نکنم،

اَللَّهُمَ هذِهِ حاجَتی فَاعْظِمْ فیها رَغْبَتی

خدایا این خواسته من است پس شوقم را در آن زیاد کن

وَ اظْهِرْ فیها عُذْری وَلَقِّنی فیها حُجَّتی

و (در صورت ترک آن) عذرم را ظاهر و دلیلم را به من بیاموز

وَ عافِ فیها جَسَدی

و در رسیدن به آن جسمم را عافیت بخش،

اَللَّهُمَّ مَنْ اصْبَحَ

خدایا اگر کسی صبح کند

لَهُ ثِقَةٌ اَوْ رَجاءٌ غَیْرُکَ،

در حالى که تکیه گاه یا امیدی جز تو داشته باشد

فَقَدْ اَصْبَحْتُ وَ

ولی من صبح می کنم در حالى

اَنْتَ ثِقَتی وَ رَجائی فِی الْأُمُورِ کُلِّها،

که تکیه گاه و امیدم در همه کارها تویی

فَاقْضِ لی بِخَیْرِها عاقِبَةً

پس به بهترین عاقبت بر من حکم کن

وَ نَجِّنی مِنْ مُضِلّاتِ الْفِتَنِ،

و مرا از فتنه های گمراه کننده رهایی بخش،

بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ،

به لطف و رحمتت ای مهربان ترین مهربانان

وَصَلَّی اَللَّهُ عَلیٰ سَیِّدِنا مُحَمَّدٍ رَسُولِ اَللَّهِ

و بر آقا و سرور ما محمّد فرستاده

الْمُصْطَفی وَعَلی آلِهِ الطَّاهِرینَ.(1)

برگزیده خدا و بر خاندان پاکش درود فرست.

2- امام امیرمؤمنان علیه السلام از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل کرده است که هر غمدیده و محزون و گرفتار و خائفی این دعا را بخواند، خداوند برای او گشایشی فراهم سازد:

یا عِمادَ مَنْ لا عِمادَ لَهُ،

ای تکیه گاه آن که تکیه گاهی ندارد

وَ یا ذُخْرَ مَنْ لا ذُخْرَ لَهُ،

و ای ذخیره آن که ذخیره ای ندارد

وَیا سَنَدَ مَنْ لا سَنَدَ لَهُ،

و ای پشتیبان کسی که پشتیبانی ندارد

وَیا حِرْزَ مَنْ لا حِرْزَ لَهُ،

و ای نگهدار کسی که نگهداری ندارد،

وَیا غِیاثَ مَنْ لا غِیاثَ لَهُ،

و ای فریادرس کسی که فریادرسی ندارد

وَیا کَنْزَ مَنْ لا کَنْزَلَهُ،

و ای گنج کسی که گنجی ندارد،

وَیا عِزَّ مَنْ لا عِزَّ لَهُ،

ای عزّت بخش کسی که عزّت بخشی ندارد،

یا کَریمَ الْعَفْوِ،

ای در گذرنده بزرگوار،

یا حَسَنَ التَّجاوُزِ،

ای نیکو در گذرنده،

یا عَوْنَ الضُّعَفآءِ،

ای یاورناتوانان،

یا کَنْزَ الْفُقَرآءِ،

ای گنج نیازمندان،

یا عَظیمَ الرَّجآءِ،

ای امید بزرگ،

یا مُنْقِذَ الْغَرْقی

ای نجات دهنده غریقان،

یا مُنْجِیَ الْهَلْکی

ای رهایی بخش هلاک شوندگان،

ص :1129


1- صحیفه سجادیه، دعای 54.

یا مُحْسِنُ یا مُجْمِلُ،

ای نیکوکار، ای زیبایی بخش،

یا مُنْعِمُ یا مُفْضِلُ،

ای روزی ده، ای فزونی بخش،

اَنْتَ اَلَذی سَجَدَ لَکَ سَوادُ اللَّیْلِ وَنُورُ النَّهارِ،

تویی که سیاهی شب و روشنی روز

وَضَوْءُ الْقَمَرِ وَشُعاعُ الشَّمْسِ،

و نور خورشید و ماه

وَحَفیفُ الشَّجَرِ

و همهمه برگ درختان

وَدَوِیُّ الْمآءِ،

و صدای جریان آب در برابرت سجده و خضوع کرده،

یا اَللَّهُ یا اَللَّهُ یا اَللَّهُ، لا اِلهَ إلَّااَنْتَ،

ای خدا، ای خدا، ای خدا، معبودی جز تو نیست،

وَحْدَکَ لا شَریکَ لَکَ، یا

یگانه ای که شریکی برایت نیست، ای

رَبَّاهُ یا اَللَّهُ، صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ،

پروردگار من ای خدا بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست،

وَاِفْعَلْ بِنا ما اَنْتَ اَهْلُهُ،

و آنچه تو شایسته آنی در مورد ما انجام ده

وَنَجِّنامِنَ النَّارِ بِعَفْوِکَ،

و ما را به عفوت از آتش دوزخ رهایی بخش

وَ اَدْخِلْنَا الْجَنَّةَ بِرَحْمَتِکَ،

و به لطف و رحمتت در بهشت داخل کن،

وَ زَوِّجْنا مِنَ الْحُورِ الْعِینِ بِجُودِکَ،

و به بخششت از حورالعین به همسری

وَصَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ،

ما درآور و بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست

وَاِفْعَلْ بی ما اَنْتَ اَهْلُهُ، یا اَرْحَمَ

و آنچه تو شایسته آنی در مورد من انجام ده، ای مهربان ترین

الرَّاحِمینَ، اِنَّکَ عَلیٰ کُلِّ شَیْ ءٍ قَدیرٌ.

مهربانان به یقین تو بر انجام هر چیز توانایی.

پس از خواندن دعا، حاجت خود را از خدا طلب کن که ان شاءاللَّه به اجابت می رسد.(1)

***

3- برای گشایش در کارها و رفع گرفتاری و غم، خواندن این ذکر و مواظبت بر آن، که امام جواد علیه السلام آن را تعلیم فرمود، نافع است:

یَا مَنْ یَکْفی مِنْ کُلِّ شَیْ ءٍ،

ای کسی که از هر چیز بی نیازی

وَلٰا یَکْفی مِنْهُ شَیْ ءٌ،

و چیزی از تو بی نیاز نیست،

اِکْفِنی ما اَهَمَّنی (2)

آنچه فکر مرا به خود مشغول داشته برآور.

***

4- از رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله روایت شده است که هر کس را مشکلی، یا اندوهی، یا بلا و شدّتی پیش

ص :1130


1- بلدالامین، صفحه 332.
2- عدّة الدّاعی، صفحه 278 و بحارالانوار، جلد 92، صفحه 208، حدیث 39.

آید، بگوید: اَللَّهُ رَبّی

خدا پروردگار من است

لا اُشْرِکُ بِهِ شَیْئاً،

که چیزی را برای او شریک قرار نمی دهم،

تَوَکَّلْتُ عَلَی الْحَیِّ اَلَذی لایَمُوتُ.(1)

بر آن زنده ای که (هرگز) نمیرد تکیه می کنم.

5- از امام صادق علیه السلام نقل شده است که چون برادران یوسف آن حضرت را به چاه افکندند، جبرئیل نزد او آمد و گفت: در این جا چه می کنی؟ یوسف گفت: برادرانم مرا در این چاه افکندند و رفتند. جبرئیل گفت:

آیا دوست داری از این جا بیرون آیی؟ گفت: این وابسته به مشیّت خداوند است؛ اگر خواست مرا بیرون می آورد. جبرئیل گفت: خداوند می فرماید: این دعا را بخوان تا تو را رهایی بخشم؛ بگو:

اَللَّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِانَّ لَکَ الْحَمْدَ،

خدایا به حقّ این که حمد و سپاس مخصوص توست،

لا اِلهَ اِلَّا اَنْتَ الْمَنَّانُ

معبودی جز تو نیست که روزی ده

بَدیعُ السَّمواتِ وَالْأَرْضِ،

و پدیدآورنده آسمان و زمینی

ذُوالْجَلالِ وَالْإِکْرامِ،

و صاحب جلال و بزرگواری،

اَنْ تُصَلِّیَ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ،

از تو می خواهم که بر محمّد و خاندان پاکش درود فرستی

وَ اَنْ تَجْعَلَ لی مِمَّا اَنَا فیهِ فَرَجَاً وَ مَخْرَجَاً.(2)

و ازمشکلی که من در آنم گشایش و راه خروجی برایم قرار دهی.

در نتیجه کاروانی آمد و آن گونه که قرآن نقل کرده، او را از چاه نجات داده و با خود به مصر بردند.

6- روایت شده که امام باقر علیه السلام در مشکلات چنین دعا می کرد:

اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ،

خدایا بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست

وَاغْفِرْلی وَاِرْحَمْنی

و مرا بیامرز و به من رحم کن

وَزَکِّ عَمَلی

و عملم را پاکیزه گردان،

وَیَسِّرْ مُنْقَلَبی

و بازگشتم را آسان کن

وَاهْدِ قَلْبی

و دلم را (به راه راست) هدایت کن

وَ آمِنْ خَوْفی

و ترسم را ایمن گردان

وَ عافِنی فی عُمُری کُلِّهِ،

و در تمام عمر سلامتم بدار،

وَثَبِّتْ حُجَّتی

و دلیلم را محکم گردان،

وَ اِغْفِرْ خَطایایَ،

و از اشتباهاتم در گذر

وَبَیِّضْ وَجْهی

و چهره ام را نورانی گردان،

وَاعْصِمْنی فی دینی

ودینم را حفظ کن

وَسَهِّلْ مَطْلَبی

و خواسته ام را آسان گردان،

وَوَسِّعْ عَلَیَّ فی رِزْقی

و روزیم را وسعت ده،

فَاِنّی ضَعیفٌ،

چرا که من ناتوانم،

وَ تَجاوَزْ عَنْ سَیِّئِ

و از بدی آنچه

ص :1131


1- عدّة الداعی صفحه 276 و بحارالانوار، جلد 92، صفحه 208، حدیث 39.
2- کافی، جلد 2، صفحه 556، حدیث 4.

ما عِنْدی بِحُسْنِ ما عِنْدَکَ،

نزد من است به خوبی آنچه نزد توست درگذر،

وَلٰاتَفْجَعْنی بِنَفْسی

و مرا به نفسم

وَلٰاتَفْجَعْ لی حَمیماً،

و خویشاوندانم داغدار مکن،

وَهَبْ لی یا اِلهی لَحْظَةً مِنْ لَحَظاتِکَ،

و ای معبود من توجّهی از توجّهاتت را به من ببخش

تَکْشِفُ بِها عَنّی جَمیعَ ما بِهِ

که به واسطه آن تمامی گرفتاریهایم را برطرف کنی،

ابْتَلَیْتَنی وَ تَرُدُّ بِها عَلَیَّ ما هُوَ اَحْسَنُ عادَتِکَ عِنْدی

و بهترین شیوه ات در نزد من را به من بازگردانی،

فَقَدْ ضَعُفَتْ قُوَّتی

چرا که نیرویم سست

وَقَلَّتْ حیلَتی

و چاره ام کم شده

و اِنْقَطَعَ مِنْ خَلْقِکَ رَجآئی

وامیدم از آفریدگانت قطع شده

وَ لَمْ یَبْقَ اِلَّا رَجآؤُکَ،

وباقی نمانده جز امید و

وَتَوَکُّلی عَلَیْکَ،

اعتماد به تو (چیزی برایم)

وَ قُدْرَتُکَ عَلَیَّ یا رَبِّ اَنْ تَرْحَمَنی

ای پروردگار من قدرتت بر رحم کردن

وَ تُعافِیَنی

و عافیت بخشیدن به من

کَقُدْرَتِکَ

همانند قدرتت

عَلَیَّ اَنْ تُعَذِّبَنی

بر عذاب کردن

وَ تَبْتَلِیَنی

و گرفتار کردن من است،

اِلهی ذِکْرُ عَوآئِدِکَ یُؤْنِسُنی

ای معبود من یاد نعمتهایت با من انس گرفته

وَ الرَّجآءُ

و امیدم به

لِإِنْعامِکَ یُقَوّینی

نعمتهایت مرا تقویت نموده

وَلَمْ اخْلُ مِنْ نِعَمِکَ مُنْذُ خَلَقْتَنی

و از زمانی که مرا آفریدی از نعمتهایت دور نبودم

و اَنْتَ رَبّی وَسَیّدِی

و تو پروردگار و آقا و سرور من،

وَ مَفْزَعی وَ مَلْجَای

و پناهگاه و مأمن منی،

وَ الْحافِظُ لی وَالذَّابُّ عَنّی وَالرَّحیمُ بی

و نگهدار مدافع و مهربان بر من

وَالْمُتَکَفِّلُ بِرِزْقی

و عهده دارروزی منی،

وَ فی قَضآئِکَ وَ قُدْرَتِکَ کُلُّ ما اَنَا فیهِ،

و آنچه من در آنم در فرمان و قدرت توست،

فَلْیَکُنْ یا سَیِّدی وَ مَوْلایَ،

پس ای آقا و سرورو مولای من

فیما قَضَیْتَ

پس در آنچه حکم کرده

وَ قَدَّرْتَ وَ حَتَمْتَ،

و مقرّر فرموده و حتمی نموده ای

تَعْجیلُ خَلاصی مِمَّا اَنَا فیهِ جَمیعِهِ،

رهایی سریعم را از تمامی مشکلاَتی که من در آنم

وَالْعافِیَةُ لی

به همراه سلامتیم قرار ده

فَاِنّی لا اُجِدُ لِدَفْعِ ذلِکَ اَحَداً غَیْرَکَ،

چرا که برای دفع آن کسی را جز تو نمی یابم

وَلٰا اعْتَمِدُفیهِ اِلَّا عَلَیْکَ،

و بر کسی جز تو تکیه نمی کنم،

فَکُنْ یاِذَاالْجَلالِ وَالْإِکْرامِ

ای صاحب جلال و بزرگواری

عِنْدَ احْسَنِ ظَنّی بِکَ،

آن گونه که من به تو گمان نیکو

وَرَجآئی لَکَ،

و امید دارم با من رفتار کن،

وَاِرْحَمْ تَضَرُّعی وَاسْتِکانَتی

و بر التماس و بیچارگی

وَ ضَعْفَ رُکْنی

و ناتوانی جسمیم رحم کن

وَ امْنُنْ بِذلِکَ عَلَیَّ،

و به آن بر من

ص :1132

وَعَلی کُلِّ داعٍ دَعاکَ،

و هرآن که تو را می خواند منّت گذار

یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ، وَ صَلَّی اَللَّهُ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ.(1)

ای مهربان ترین مهربانان و درود خدا بر محمّد و خاندان پاکش باد.

7- از امام صادق علیه السلام روایت شده است که فرمود: امام علی بن الحسین علیهما السلام می فرمود: هرگاه این دعا را بخوانم، باکی ندارم اگر جنّ وانس برای ضرر زدن به من جمع شوند. (کاری نخواهند کرد):

بِسْمِ اَللَّهِ وَبِاَللَّهِ،

به نام خدا و به یاریش

وَ مِنَ اَللَّهِ وَ الَی اَللَّهِ،

و از او به سوی او

وَ فی سَبیلِ اَللَّهِ،

و در راه خدا

وَ عَلیٰ مِلَّةِ رَسُولِ اَللَّهِ،

و بر دین رسول خدا

صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ،

- که درود خدا بر او و خاندان پاکش باد-

اَللَّهُمَّ اِلَیْکَ اَسْلَمْتُ نَفْسی

خدایا خود را به تو تسلیم کرده

وَ اِلَیْکَ وَجَّهْتُ وَجْهی

و به سوی تو روی نمودم،

وَ اِلَیْکَ الْجَاْتُ ظَهْری

و به تو دلگرم شده

وَ اِلَیْکَ فَوَّضْتُ اَمْری

و کارم را به تو واگذار نمودم،

اَللَّهُمَّ احْفَظْنی بِحِفْظِ

خدایا مرا در پناه

الْإیمانِ مِنْ بَیْنِ یَدَیَّ،

ایمان از پیش رو

وَ مِنْ خَلْفی

و پشت سر

وَعَنْ یَمینی

و از جانب راست

وَ عَنْ شِمالى وَ مِنْ

و چپ و از

فَوْقی وَ مِنْ تَحْتی

بالا و پایین

وَ مِنْ قِبَلی

و از جانب خودم حفظ کن

وَاَدْفَعْ عَنّی بِحَوْلِکَ وَقُوَّتِکَ،

و به قدرت و نیرویت (حوادث تلخ را از من) دفع کن،

فَانَّهُ لا حَوْلَ وَلٰاقُوَّةَ اِلَّا بِکَ.(2)

چرا که پناهگاه و نیرویی جز از سوی تو نیست.

***

8- در حدیثی از امام زین العابدین علیه السلام می خوانیم که به فرزندش فرمود: هرگاه مصیبتی به یکی از شما برسد، یا مشکلی پیش آید، وضوی کامل بگیرد و دو رکعت یا چهار رکعت (به دو سلام) نماز بگذارد و در پایان نماز بگوید:

یا مَوْضِعَ کُلِّ شَکْویٰ

ای محلّ هر شکایت

وَ یا سامِعَ کُلِّ نَجْوی

و ای شنوای هر سخن سرّی

وَ یا شاهِدَ کُلِّ مَلَأٍ،

و ای حاضر در هر جمع

وَعالِمَ کُلِّ خَفِیَّةٍ،

و دانای هر پنهان

وَ یا دافِعَ ما یَشآءُ مِنْ بَلِیَّةٍ،

و ای دور کننده بلاهایی که خود می خواهی،

یا خَلیلَ ابْراهیمَ،

ای دوست ابراهیم،

وَ یا نَجِیَ

ای نجات دهنده

ص :1133


1- کافی، جلد 2، صفحه 558، حدیث 8.
2- همان مدرک، صفحه 559، حدیث 10.

مُوسی وَ یا مُصْطَفِیَ مُحَمَّدٍ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ،

موسی و ای برگزیننده محمّد- که درود خدا بر او و خاندان پاکش باد-

اَدْعُوکَ دُعآءَ مَنِ

می خوانمت همانند کسی که

اِشْتَدَّتْ فاقَتُهُ،

نیازش شدید

وَ قَلَّتْ حیلَتُهُ،

و چاره اش کم

وَ ضَعُفَتْ قُوَّتُهُ،

و نیرویش ضعیف شده،

دُعآءَ الْغَریبِ الْغَریقِ،

مانند خواندن بی کس و گرفتار غرقاب شده و

الْمُضْطَرِّ اَلَذی لایَجِدُ لِکَشْفِ ما هُوَ فیهِ اِلَّا اَنْتَ،

درمانده ای که برای برطرف کردن گرفتاریش کسی را جز تو نمی یابد،

یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ.

ای مهربان ترین مهربانان.

هر کسی این دعا را بخواند، خداوند مشکل او را برطرف می کند(1) (ان شاءاللَّه).

***

9- از امام صادق علیه السلام نقل شده است که فرمود: برای رفع غم و اندوه (و حلّ مشکل) غسل می کنی و دو رکعت نماز می گذاری و می گویی:

یا فارِجَ الْهَمِّ،

ای گشاینده گرفتاری،

وَ یا کاشِفَ الْغَمِّ،

و ای برطرف کننده اندوه،

یا رَحْمنَ الدُّنْیا وَالْأخِرَةِ وَ رَحیمَهُما،

ای بخشنده و مهربان دنیا و آخرت،

فَرِّجْ هَمّی

گرفتاریم بگشا

وَاِکْشِفْ غَمّی

و اندوهم برطرف کن،

یا اَللَّهُ الْواحِدُ الْأَحَدُ الصَّمَدُ،

ای خدای یگانه یکتا و بی نیاز

اَلَذی لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ،

که نزاد و زاییده نشد

وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً اَحَدٌ،

و برایش شبیه و مانندی نیست،

اعْصِمْنی وَ طَهِّرْنی

مرا (از گناه) بازدار و پاکم کن

وَ اذْهَبْ بِبَلِیَّتی

و بلا را از من دور گردان.

و بخوان «آیةالکرسی» و سوره «قل اعوذ بربّ الفلق» و «قل اعوذ بربّ النّاس» را (و حلّ مشکل خود را از خدا بخواه).(2)

***

10- روایت شده است که برای رفع غم و اندوه (وحلّ مشکلات) به سجده می روی وصد مرتبه می گویی:

یا حَیُّ یا قَیُّومُ،

ای زنده، ای پاینده،

یا لا اِلهَ اِلَّا اَنْتَ،

ای که جز تو معبودی نیست،

بِرَحْمَتِکَ اسْتَغیثُ،

از لطف و رحمتت کمک می طلبم،

فَاِکْفِنی ما اَهَمَّنی

پس آنچه مرا به زحمت انداخته کفایت کن،

وَ لا تَکِلْنی إِلىٰ نَفْسی (3)

و مرا به خودم وامگذار.

ص :1134


1- کافی، جلد 2، صفحه 560، حدیث 15.
2- همان مدرک، صفحه 557، حدیث 6.
3- همان مدرک، صفحه 562، حدیث 20.

11- امام صادق علیه السلام به بعضی از اصحاب خود دعایی را برای رفع غم و اندوه و وحشت تعلیم فرمود؛ و آن دعا چنین است:

اعْدَدْتُ لِکُلِّ عَظیمَةٍ لا اِلهَ اِلَّا اَللَّهُ،

برای هر کار بزرگی کلمه «لا إله إلّااللَّه»

وَ لِکُلِّ هَمٍّ وَ غَمٍّ لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ اِلَّابِاَللَّهِ،

و برای هر گرفتاری و اندوه کلمه «لا حول ولا قوّة إلّاباللَّه» را مهیّا ساخته ام،

مُحَمَّدٌ النُّورُ الْأَوَّلُ،

محمّد نور اوّل

وَ عَلِیٌّ النُّورُ الثَّانی

و علی نور دوّم

وَ الْأَئِمَّةُ الْأَبْرارُ

و امامان نیکوکار،

عُدَّةٌ لِلِقآءِ

ذخیره ای برای دیدار

اَللَّهِ، وَ حِجابٌ مِنْ اعْدآءِ اَللَّهِ،

خدا و مانعی در برابر دشمنان خدا هستند

ذَلَّ کُلُّ شَیْ ءٍ لِعَظَمَةِ اَللَّهِ،

هر چیزی در برابر عظمت خدا خاضع است

وَ اَسْئَلُ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ الْکِفایَةَ.(1)

و از خداوندبزرگ و بلند مرتبه کفایت کارم را خواهانم.

3- دعا برای رفع بیماری ها

خواندن دعا برای رفع بیماری ها- مخصوصاً دعاهای معصومین علیهم السلام- هرگاه از روی خلوص نیّت و ایمان انجام شود به یقین مؤثّر است؛ ولی این به آن معنا نیست که از مراجعه به طبیب و مصرف دارو خودداری کنیم، بلکه علاوه بر راه های معمول در میان عقلا، از دعا نیز کمک بگیریم.

با این اشاره، به سراغ دعاهایی می رویم که در منابع معتبر آمده است:

1- مرحوم «سیّدبن طاووس» در کتاب «مهج الدّعوات» روایتی از سلمان رحمه الله نقل کرده است که سلمان می گوید: حضرت فاطمه علیها السلام دعایی را از رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله به من آموخت که آن را در صبح و شام می خواند و فرمود: مداومت بر این دعا در درمان تب و عدم ابتلای به آن بسیار مؤثّر است و دعا این است:

بِسْمِ اَللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ،

به نام خداوند بخشنده مهربان،

بِسْمِ اَللَّهِ النُّورِ، بِسْمِ اَللَّهِ نُورِ النُّورِ، بِسْمِ اَللَّهِ نُورٌ

به نام خدای نورانی، به نام خداوند روشنایی بخش نور، به نام خداوندی

عَلیٰ نُورٍ،

که نورش فوق نورهاست

بِسْمِ اَللَّهِ اَلَذی هُوَ مُدَبِّرُ الْامُورِ،

به نام خداوندی که تدبیر کننده کارهاست،

بِسْمِ اَللَّهِ اَلَذی خَلَقَ النُّورَ مِنَ النُّورِ،

به نام خداوندی که روشنایی رااز نور (خود) آفرید،

اَلْحَمْدُ لِلَّهِ اَلَذی خَلَقَ النُّورَ مِنَ النُّورِ،

حمد و سپاس مخصوص خداوندی است که روشنایی را از نور (خود) آفرید،

و اَنْزَلَ النُّورَ عَلَی الطُّورِ،

و روشنایی را بر کوه طور فرود آورد،

ص :1135


1- بحارالانوار، جلد 91، صفحه 312.

فی کِتابٍ مَسْطُورٍ،

در کتابی که نوشته شده

فی رَقٍّ مَنْشُورٍ،

و در صفحه ای گسترده،

بِقَدَرٍ مَقْدُورٍ،

به اندازه ای مشخص،

عَلیٰ نَبِیٍّ مَحْبُورٍ،

بر پیامبری دانا.

اَلْحَمْدُ لِلَّهِ اَلَذی هُوَ بِالْعِزِّ مَذْکُورٌ،

حمد و سپاس مخصوص خداوندی است که به بزرگی یاد می شود

وَبِالْفَخْرِ مَشْهُورٌ،

و به بزرگی و افتخار شهره است

وَعَلَی السَّرَّآءِ

و در هر حال خوشی

وَالضَّرَّآءِ مَشْکُورٌ،

و ناخوشی شایسته شکر است،

وَصَلَّی اَللَّهُ عَلیٰ سَیِّدِنا

و درود خدا بر آقا و سرور ما

مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطَّاهِرینَ.(1)

محمّد و خاندان پاکش باد.

***

2- همچنین آن بزرگوار، در همان کتاب از «سعید بن اَبیٰ الفتح قمّی» نقل کرده است که: من دچار بیماری سختی شدم، به گونه ای که طبیبان از درمان آن ناتوان شدند و گفتند، این بیماری را کسی غیر از خدا نمی تواند درمان کند. از این سخنِ ناامید کننده، دل شکسته و غمگین شدم. کتابی از کتاب های پدرم را برداشتم که چیزی از آن را مطالعه کنم؛ در پشت آن کتاب دیدم این جمله نوشته شده است: از حضرت امام جعفر صادق علیه السلام روایت شده است که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: هر کس را مرضی باشد، بعد از نماز صبح، چهل بار بگوید:

بِسْمِ اَللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ،

به نام خداوند بخشنده مهربان،

الْحَمُدللَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ،

حمد و سپاس مخصوص خداوندی است که پروردگار جهانیان است،

حَسْبُنَا اَللَّهُ وَنِعْمَ الْوَکیلُ،

خداوند ما را کافی و بهترین سرپرست است

تَبارَکَ اَللَّهُ اَحْسَنُ الْخالِقینَ،

بلند مرتبه است خداوندی که بهترین آفرینندگان است

وَلٰا حَوْلَ وَلٰاقُوَّةَ اِلَّا بِاَللَّهِ الْعَلِیِّ اَلْعَظیمِ.

و پناهگاه و نیرویی جز از سوی خداوند بلند مرتبه و با عظمت نیست.

و آنگاه دست خود را بر محلّ درد بمالد، از آن بیماری شفا یابد. صبر کردم تا صبح شد، فریضه را بجا آوردم و چهل بار این دعا را خواندم و بر محلّ درد دست کشیدم. در نتیجه خداوند متعال آن بیماری را شفا داد؛ من (ناباورانه) نشسته بودم و می ترسیدم که مبادا آن بیماری برگردد. تا سه روز به همین حال ماندم ولی بحمداللَّه عود نکرد. بعد از آن، پدرم را از ماجرا باخبر ساختم، شکر خدا را بجا آورد و برای برخی از اطبّای معروف که مسلمان نبودند، نقل کرد؛ آن طبیب که از سابقه بیماری من خبر داشت، نزد من آمد و ملاحظه کرد، بیماری کاملًا برطرف شده است! همان جا مسلمان شد و کلمه شهادتین را بر زبان جاری ساخت.(2)

ص :1136


1- مهج الدّعوات، صفحه 7.
2- همان مدرک، صفحه 77 و بحارالانوار، جلد 92، صفحه 64، حدیث 40.

3- مرحوم شیخ «کفعمی» در کتاب «مصباح» فرموده است: هرگاه بیمار شوی، به محلّ سجده خود، دست بمال و آن را هفت بار پس از نماز فریضه، بر موضع درد، بمال، و بگو:

یا مَنْ کَبَسَ الْأَرْضَ عَلَی الْمآءِ،

ای که زمین را روی آب قرار داد

وَ سَدَّ الْهَوآءَ بِالسَّمآءِ،

و آسمان را با هوا پوشاند،

وَاخْتارَ لِنَفْسِهِ

و بهترین نامها را

اَحْسَنَ الْأَسْمآءِ، برگزید بر محمّد

صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ،

و خاندان پاکش درود فرست

وَاِفْعَلْ بی کَذا وَ کَذا

و درباره من چنین و چنان کن (و به جای آن حاجت خود را بگوید)

وَ ارْزُقْنی وَ عافِنی مِنْ کَذا وَ کَذا (نام بیماری را بگوید).(1) و مرا روزی ده و از این (بیماری) و آن (بیماری) سلامتی بخش.

***

4- همان بزرگوار نیز نقل کرده است که هر کس، خواهان تندرستی و بهبودی از دردی است که گرفتار آن شده، در سجده دوم، از رکعت اوّلِ نماز شب، این دعا را بخواند:

یا عَلِیُّ یا عَظیمُ،

ای برتر و ای با عظمت،

یا رَحْمنُ یا رَحیمُ،

ای بخشنده، ای مهربان،

یا سامِعَ الدَّعَواتِ،

ای شنونده درخواستها،

یا مُعْطِیَ الْخَیْراتِ،

ای عطاکننده نیکیها،

صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ،

بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست

وَاَعْطِنی مِنْ خَیْرِ الدُّنْیا وَالْأخِرَةِ ما

و از خیر دنیا و آخرت آن گونه که

اَنْتَ اَهْلُهُ،

تو شایسته آنی به من عطا کن،

وَاصْرِفْ عَنّی مِنْ شَرِّ الدُّنْیا وَالْأخِرَةِ ما اَنْتَ اَهْلُهُ،

و از بدی دنیا و آخرت آن گونه که تو شایسته آنی مرا باز دار،

وَ اَذْهِبْ عَنّی هذَا الْوَجَعَ (و نام آن بیماری را ببرد)

و این دردبیماری را از من دور کن

فَانَّهُ قَدْ غاظَنی وَ اَحْزَنَنی

چرا که مرا به خشم آورده و اندوهگین ساخته است.

و اصرار در دعا کند ، ان شاءاللَّه تعالى، بهبودی می یابد.(2)

***

5- مرحوم کفعمی از امام صادق علیه السلام نقل می کند که هنگام بیماری، در حالى که زیر آسمان قرار می گیری، دست ها را بلند کن و بگو:

ص :1137


1- مصباح کفعمی، صفحه 148.
2- همان مدرک و کافی، جلد 2، صفحه 259، حدیث 30( با اندکی تفاوت).

اَللَّهُمَّ اِنَّکَ عَیَّرْتَ اقْواماً فی کِتابِکَ،

خدایا براستی تو اقوامی را در قرآنت سرزنش نموده،

فَقُلْتَ: قُلِ اُدْعُوا اَلَّذینَ زَعَمْتُمْ مِنْ دُونِهِ

و (به پیامبرت) گفتی: بگو کسانی را که غیر از خدا(معبود خود) می پندارید بخوانید

فَلا یَمْلِکُونَ کَشْفَ الضُّرِّ عَنْکُمْ وَلٰا تَحْویلًا.

آنها نه می توانند مشکلی را از شما بر طرف سازند و نه تغییری در آن ایجاد کنند.

فَیا مَنْ لا یَمْلِکُ کَشْفَ ضُرّی

پس ای که جز او کسی نمی تواند مشکلی را از من برطرف کرده

وَ لا تَحْویلَهُ عَنّی اَحَدٌ غَیْرُهُ،

و نه تغییری در آن ایجاد کند،

صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ،

بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست،

وَاِکْشِفْ ضُرّی

و مشکلم را برطرف کن

وَحَوِّلْهُ إِلىٰ مَنْ یَدْعُو مَعَکَ الهاً آخَرَ،

و آن را بر کسی قرار ده که همراه تو معبود دیگری را می خواند،

فَاِنّی اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ غَیْرُکَ.(1)

چرا که من گواهی می دهم که معبودی جز تو نیست.

***

6- در روایت دیگری از امام صادق علیه السلام آمده است که هر فرد باایمانی، هر بیماری پیدا کند و بر موضع درد خود، دست بمالد و با خلوص نیّت بگوید:

وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفآءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنینَ،

و آنچه مایه شفا و رحمت است برای مؤمنان از قرآن نازل می کنیم

وَلٰا یَزیدُ الظَّالِمینَ اِلَّا خَساراً.

و ستمکاران را جز خسران (و زیان) نمی افزاید.

از آن درد عافیت یابد و مصداق این سخن در خود آیه آمده است که فرمود: «شِفآءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنینَ ».(2)

***

7- از امام صادق علیه السلام نقل شده است که دست بگذار بر موضع درد و سه مرتبه بگو:

اَللَّهُ اَللَّهُ اَللَّهُ رَبّی حَقّاً،

خدا، خدا، خدا به حق پروردگار من است،

لا اُشْرِکُ بِهِ شَیْئاً،

چیزی را برای او شریک قرار نمی دهم،

اَللَّهُمَّ اَنْتَ لَها وَ لِکُلِّ عَظیمَةٍ،

خدایا تویی برای (برطرف کردن) آن (درد) و هر گرفتاری،

فَفَرِّجْها عَنّی (3)

پس آن را از من برطرف کن.

ص :1138


1- مصباح کفعمی، صفحه 150 و عدّة الدّاعی، صفحه 272( با اندکی تفاوت).
2- بحارالانوار، جلد 92، صفحه 54، حدیث 18 و طبّ الائمّة، صفحه 28.
3- مصباح کفعمی، صفحه 151.

8- از امام صادق علیه السلام نقل شده است که دست بر موضع درد بگذار و بگو:

بِسْمِ اَللَّهِ

، آنگاه دست بر آن بکش و هفت مرتبه بگو:

اَعُوذُ بِعِزَّةِ اَللَّهِ،

به عزّت خدا پناه می برم،

وَاَعُوذُ بِقُدْرَةِ اَللَّهِ،

و به قدرت خدا پناه می برم،

وَاَعُوذُ بِجَلالِ اَللَّهِ،

و به جلال خدا پناه می برم،

وَاَعُوذُ بِعَظَمَةِ اَللَّهِ،

و به عظمت خدا پناه می برم،

وَاَعُوذُ بِجَمْعِ اَللَّهِ،

و به تمامی (صفات) خدا پناه می برم،

وَاَعُوذُ بِرَسُولِ اَللَّهِ،

و به فرستاده خدا پناه می برم،

صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَالِهِ،

درود خدا بر او و خاندانش باد،

وَاَعُوذُ بِاسْمآءِ اَللَّهِ،

و به نامهای خدا پناه می برم

مِنْ شَرِّ ما اَحْذَرُ،

از شرّ آنچه بیم دارم

وَمِنْ شَرِّ ما اَخافُ عَلیٰ نَفْسی (1)

و از شر آنچه بر خود می ترسم.

***

9- مرحوم «سیّد بن طاووس» در کتاب «مهج الدّعوات» از «ابن عبّاس» روایت کرده است که گفت:

من نزد امیرمؤمنان علیه السلام نشسته بودم. شخصی از در، وارد شد که رنگش پریده بود؛ گفت: یا امیرمؤمنان! من همیشه بیمارم و دردهای بسیار دارم، پس دعایی به من بیاموز که با آن، بر بیماری هایم استعانت جویم. حضرت فرمود: دعایی به تو می آموزم که جبرئیل به رسول خدا صلی الله علیه و آله آموخت، در آن هنگام که حسن و حسین علیهما السلام بیمار بودند؛ و آن دعا چنین است:

اِلهی کُلَّما اَنْعَمْتَ عَلَیَّ

خدایا هر زمانی که نعمتی به من عطا نمودی

نِعْمَةً قَلَّ لَکَ عِنْدَها شُکْری

شکرم بر آن نعمت در برابرت اندک بوده است،

وَ کُلَّمَا ابْتَلَیْتَنی

و هر زمانی که مرا به گرفتاری

بِبَلِیَّةٍ قَلَّ لَکَ عِنْدَها صَبْری

امتحان کردی بردباریم بر آن گرفتاری در برابرت اندک بوده است،

فیا مَنْ قَلَّ شُکْری

پس ای که با وجود کمی شکرم

عِنْدَ نِعَمِهِ فَلَمْ یَحْرِمْنی

در برابر نعمتهایش مرا محروم نکرد،

وَ یا مَنْ قَلَّ صَبْری

و ای که با وجود کمی بردباریم

عِنْدَ بَلآئِهِ فَلَمْ یَخْذُلنی

در برابر گرفتاریش مرا خوار نگردانید،

وَ یا مَنْ رَ انی عَلَی الْمَعاصی

و ای که مرا در حال ارتکاب گناهان دیده

فَلَمْ یَفْضَحْنی

و رسوایم نکرد،

وَ یا مَنْ رَ انی عَلَی الْخَطایا

و ای که اشتباهاتم را دیده

فَلَمْ یُعاقِبْنی عَلَیْها، صَلِ

و بر آن مؤاخذه ام نکرد، بر

عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ،

محمّد و خاندان پاکش درود فرست

وَاغْفِرْ لی ذَنْبی

و گناهانم را بیامرز

وَ اشْفِنی مِنْ مَرَضی

و بیماریم را شفا ده

اِنَّکَ عَلیٰ

چرا که تو

ص :1139


1- مصباح کفعمی، صفحه 151.

کُلِّ شَیْ ءٍ قَدیرٌ.

بر هر چیز توانایی.

ابن عبّاس می گوید: آن مرد را بعد از یک سال دیدم در حالى که رنگ صورتش گلگون شده بود و اظهار داشت، این دعا را برای هیچ دردی نخواندم، مگر آن که شفا یافتم.(1)

***

10- از امام باقر علیه السلام روایت شده است که فرمود: امیرمؤمنان علی علیه السلام بیمار شده بود، رسول خدا صلی الله علیه و آله به عیادت وی آمد و فرمود (برای شفای بیماری) این دعا را بخوان:

اَللَّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ تَعْجیلَ عافِیَتِکَ،

خدایا از تو سرعت در بهبودی

وَصَبْراً عَلیٰ بَلِیَّتِکَ،

و بردباری بر گرفتاری

وَ خُرُوجاً إِلىٰ رَحْمَتِکَ.(2)

و رفتن به سوی رحمتت را خواهانم.

***

11- از امام صادق علیه السلام روایت شده است که فرمود: دست خود را بر موضع درد بگذار و سه مرتبه بگو:

اَللَّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِحَقِّ الْقُرْآنِ اَلْعَظیمِ ا

خدایا به حقّ قرآن با عظمت

َلَذی نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمینُ، وَهُوَ

که روح الامین آن را فرود آورد و در

عِنْدَکَ فی امِّ الْکِتابِ عَلِیٌّ حَکیمٌ،

نزد تو در ام الکتاب اصلی والا و استوار است

اَنْ تَشْفِیَنی بِشِفائِکَ،

از تو می خواهم که به درمانت شفایم دهی

وَ تُداوِیَنی بِدَوائِکَ،

و به دارویت درمانم کنی

وَتُعافِیَنی مِنْ بَلائِکَ.

و از بلایت عافیتم بخشی.

و در پایان نیز بر محمّد و آل او، صلوات می فرستی.(3)

***

12- از «ابوحمزه» روایت شده است که گفت: دچار درد زانو شدم، خدمت امام باقر علیه السلام رسیدم و جریان را عرض کردم. امام علیه السلام فرمود: هرگاه نماز گزاردی، پس از آن بگو:

یا اَجْوَدَ مَنْ اعْطی

ای بهترین بخشندگان

وَ یا خَیْرَ مَنْ سُئِلَ،

و ای بهترین درخواست شدگان

وَ یا اَرْحَمَ مَنِ اسْتُرْحِمَ،

و ای رحم کننده ترین رحم کنندگان،

ص :1140


1- مهج الدّعوات، صفحه 8 و بحارالانوار، جلد 92، صفحه 63، حدیث 39.
2- کافی، جلد 2، صفحه 567، حدیث 16.
3- همان مدرک، صفحه 568، حدیث 18.

اِرْحَمْ ضَعْفی وَ قِلَّةَ حیلَتی

بر ناتوانی و کمی چاره ام رحم کن

وَعافِنی مِنْ وَجَعی

و دردم را عافیت ده.

ابوحمزه می گوید: من این عمل را انجام دادم و از آن بیماری شفا یافتم.(1)

***

13- در «بحارالانوار» آمده است: «سیّد بن طاووس» این دعا را برای رفع بیماری ها نقل کرده و آورده است که ما آن را تجربه کردیم. فرمود: این دعا را در رقعه ای می نویسی (و با خود همراه می داری):

یا مَنِ اسْمُهُ دَوآءٌ،

ای که نامش دارو

وَ ذِکْرُهُ شِفآءٌ،

و یادش درمان است،

یا مَنْ یَجْعَلُ الشِّفاءَ فیما یَشاءُ مِنَ الْأَشْیاءِ،

ای که درمان را در هر چه که بخواهد قرار می دهد،

صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مَحُمَّدٍ،

بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست

وَاجْعَلْ شِفائی مِنْ هذَا الدَّاءِ فِی اسْمِکَ هذا*

و شفایم را از این درد در این نامت قرار ده.

آنگاه ده مرتبه می نویسی:

یااَللَّهُ و ده مرتبه: یارَبِ و ده مرتبه: یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ.(2)

ای خدا، ای پروردگار من، ای مهربانترین مهربانان.

4- دعا برای ادای دَیْن

1- از امام موسی بن جعفر علیه السلام روایت شده است که برای ادای دیون بگو:

اَللَّهُمَّ ارْدُدْ إِلىٰ جَمیعِ خَلْقِکَ مَظالِمَهُمُ اَلَّتی قِبَلی

خدایا حقوق تمام مخلوقاتت را که از ناحیه من پایمال شده به آنها بازگردان،

صَغیرَها وَ کَبیرَها فی

کوچک و بزرگ آن

یُسْرٍ مِنْکَ وَعافِیَةٍ،

را در آسایش و سلامتی از جانب خودت،

وَ مالَمْ تَبْلُغْهُ قُوَّتی

و آنچه را که توان

وَ لَمْ تَسَعْهُ ذاتُ یَدی

و داراییم به آن نمی رسد

وَ لَمْ یَقْوَعَلَیْهِ بَدَنی وَ یَقینی وَنَفْسی

وبدن و یقین و نفسم توان آن را ندارد

فَادِّهِ عَنّی مِنْ جَزیلِ ما عِنْدَکَ مِنْ فَضْلِکَ،

آن را به لطف و کرمت از فضل فراوانی که نزد توست از جانب من ادا کن،

ثُمَّ لاتَخْلُفْ عَلَیَّ مِنْهُ شَیْئاً تَقْضیهِ مِنْ حَسَناَتی

و بعد از آن چیزی از اعمال نیکم را در برابر آن قرار مده،

یا اَرْحَمَ الرَّاحمِینَ،

ای مهربان ترین مهربانان،

اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلَّا اَللَّهُ،

گواهی می دهم معبودی جز خداوند نیست یگانه است

وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ،

و همتایی ندارد

وَ اَشْهَدُ انَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ

و گواهی می دهم که محمّد بنده

ص :1141


1- کافی، جلد 2، صفحه 568، حدیث 19.
2- بحارالانوار، جلد 92، صفحه 67، حدیث 48.

وَرَسُولُهُ،

و فرستاده اوست،

وَ انَّ الدّینَ کَمٰا شَرَعَ،

و براستی دین همان است که وضع نمود

وَ انَّ الْإِسْلامَ کَمٰا وَصَفَ،

و اسلام همان گونه است که توصیف کرد

وَ انَّ الْکِتابَ کَما اَنْزَلَ،

و قرآن همان گونه است که فرود آورد،

وَ انَّ الْقَوْلَ کَمٰا حَدَّثَ،

و سخن همان است که نقل کرد

وَ انَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ الْمُبینُ،

و به یقین خداوند همان حق آشکار است،

ذَکَرَ اَللَّهُ مُحَمَّداً وَاَهْلَ بَیْتِهِ بِخَیْرٍ،

خداوندمحمّد و خاندانش را به نیکی یاد کرده

وَ حَیَّا مُحَمَّداً وَ اَهْلَ بَیْتِهِ بِالسَّلامِ.(1)

و بر محمّد و خاندانش با سلام درود فرستاد.

2- در روایتی آمده است که شخصی نامه ای به محضر امام محمّدتقی علیه السلام نوشت و اظهار داشت که قرضِ بسیاری دارم (چه کنم؟). امام علیه السلام در پاسخ نوشت: زیاد استغفار کن و سوره «انّا انزلناه» را بسیار بخوان.(2)

5- دعا برای گشایش در کارها

تلاش و کوشش رمز پیروزی و موفّقیّت است و هرگز و در هیچ حال نباید از آن دست برداشت، امّا گاه گره هایی در کارها پیدا می شود که برای گشودن آنها جز این که انسان دست به دامان لطف خدا بزند راهی نیست. برای حلّ این مشکلات دعاهایی از معصومین علیهم السلام در منابع معتبر نقل شده که ان شاءاللَّه کارگشاست؛ از جمله:

1- نوزده جمله است که سبب گشایش در کارها و بن بست هاست؛ این کلمات را رسول خدا صلی الله علیه و آله به امیرمؤمنان علیه السلام تعلیم داد، و جناب «شیخ صدوق» آن را در کتاب «خصال» آورده است:

یا عِمادَ مَنْ لاعِمادَ لَهُ،

ای تکیه گاه آن که تکیه گاهی ندارد،

وَ یا ذُخْرَ مَنْ لاذُخْرَ لَهُ،

و ای ذخیره آن که ذخیره ای ندارد،

وَ یا سَنَدَ مَنْ لاسَنَدَ لَهُ،

و ای پشتیبان آن که پشتیبانی ندارد،

وَیا حِرْزَ مَنْ لاحِرْزَ لَهُ،

و ای پناهگاه آن که پناهگاهی ندارد،

وَ یا غِیاثَ مَنْ لاغِیاثَ لَهُ،

و ای فریادرس آن که فریادرسی ندارد،

وَ یا کَریمَ الْعَفْوِ،

و ای عفو کننده بزرگوار،

وَ یاحَسَنَ الْبَلاءِ،

و ای نیکو امتحان،

وَ یا عَظیمَ الرَّجاءِ،

و ای امید بزرگ

وَ یا عَوْنَ الضُّعَفاءِ،

و ای یاور ناتوانان،

وَ یا مُنْقِذَ الْغَرْقی

و ای نجات دهنده غریقان

وَیا مُنْجِیَ الْهَلْکی

و محکومان به فنا،

یا مُحْسِنُ یا مُجْمِلُ،

ای نیکوکار، ای زیبایی بخش

یا مُنْعِمُ یا مُفْضِلُ،

ای روزیی ده، ای فزونی بخش،

اَنْتَ اَلَذی

تویی که

ص :1142


1- کافی، جلد 2، صفحه 555، حدیث 4.
2- همان مدرک، جلد 5، صفحه 316، حدیث 51.

سَجَدَ لَکَ سَوادُ اللَّیْلِ وَ نُورُ النَّهارِ،

سیاهی شب و روشنایی روز

وَضَوْءُ الْقَمَرِ وَشُعاعُ الشَّمْسِ،

و نور ماه و خورشید

وَدَوِیُّ الْماءِ

و صدای جریان آب

وَحَفیفُ الشَّجَرِ،

و همهمه برگ درختان در برابرت سجده کرد،

یااَللَّهُ یااَللَّهُ یا اَللَّهُ،

ای خدا، ای خدا، ای خدا

اَنْتَ وَحْدَکَ لاشَریکَ لَکَ.

تویی یگانه ایی که شریکی برایت نیست.

آنگاه می گویی: «اَللَّهُمَّ اِفْعَلْ بی کَذا وَ کَذا؛خدایا چنین کاری را برایم انجام ده». (به جای این کلمات حاجت خود را ذکر می کنی) پس از خواندن آن، ان شاءاللَّه تعإِلىٰ حاجت شما مستجاب می شود.(1) 2- این دعا نیز برای فَرَج و گشایش در کارها از امام صادق علیه السلام نقل شده است:

اَللَّهُمَّ اِنْ کانَتْ ذُنُوبی قَدْ اخْلَقَتْ وَجْهی عِنْدَکَ،

خدایا اگر گناهانم مرا در نزد تو بی آبرو کرده،

فَاِنّی اَتَوَجَّهُ اِلَیْکَ بِنَبِیِّکَ

پس من به پیامبرت،

نَبِیِّ الرَّحْمَةِ، مُحَمَّدٍ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ،

پیامبر رحمت، حضرت محمّد- که درود خدا بر او و خاندانش باد-

وَ عَلِیٍّ وَ فاطِمَةَ، والْحَسَنِ وَالْحُسَیْنِ،

و علی و فاطمه و حسن

وَالْأَئِمَّةِ عَلَیْهِمُ اَلسَّلامُ.(2)

و حسین و امامان دیگر- که بر ایشان درود باد- متوسّل می شوم.

6- دعا برای آرامش در برابر عوامل وحشت

1- در روایتی آمده است که شخصی به محضر امام صادق علیه السلام آمد و از وحشت (و ترس) شکایت کرد.

امام علیه السلام فرمود: دعایی به تو می آموزم که اگر آن را بخوانی، نه در شب و نه در روز وحشت نخواهی کرد:

بِسْمِ اَللَّهِ وَ بِاَللَّهِ،

به نام خدا و به یاری خدا،

وَ تَوَکَّلْتُ عَلَی اَللَّهِ،

بر خدا توکّل کردم،

انَّهُ مَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَی اَللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ،

که هر که بر خدا توکّل کند خدا برایش کافی است،

انَّ اللَّهَ بالِغُ اَمْرِهِ،

به یقین خداوند کارش را به نتیجه می رساند

قَدْ جَعَلَ اَللَّهُ لِکُلِّ شَیْ ءٍ قَدْراً،

و خدا برای هر چیز اندازه ای قرار داده است،

اَللَّهُمَّ اجْعَلْنی فی کَنَفِکَ

خدایا مرا در حمایت

وَفی جِوارِکَ،

و در جوار (رحمت)

وَاجْعَلْنی فی امانِکَ وَ فی مَنْعِکَ.(3)

و امان و حفظ خود قرار ده.

ص :1143


1- خصال، جلد 2، صفحه 510، حدیث 1 و بحارالانوار، جلد 92، صفحه 155، حدیث 3.
2- تفسیر قمی، جلد 1، صفحه 345 و بحارالانوار، جلد 92، صفحه 185، حدیث 5.
3- کافی، جلد 2، صفحه 568، حدیث 1.

2- برای رفع وحشت از تنهایی، «آیةالکرسی» را بخواند و پس از آن بگوید:

اَللَّهُمَّ آنِسْ وَحْشَتی

خدایا انیس دلتنگی ام باش

وَ آمِنْ رَوْعَتی

و ترسم را ایمن گردان

وَ اعِنّی عَلیٰ وَحْدَتی (1)

و در تنهایی یاورم باش.

3- روایت شده است که رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله این دعا را برای حفظ فرزندانش حسن و حسین علیهما السلام می خواند:

اُعیذُ کُما بِکَلِماتِ اَللَّهِ التَّاَمَّاتِ،

شما را به کلمات کامل خدا

وَاسْمآئِهِ الْحُسْنی کُلِّها عآمَّةً،

و تمامی نامهای نیکش می سپارم،

مِنْ شَرِّ

از شرّ هر

السَّامَّةِ وَالْهامَّةِ،

گزنده و خزنده

وَ مِنْ شَرِّ کُلِّ عَیْنٍ لامَّةٍ،

و هر چشم بد

وَ مِنْ شَرِّ حاسِدٍ اِذٰا حَسَدَ.

و از شرّ هر حسودی هنگامی که حسد می ورزد (دور می دارم).

در همان روایت آمده است که حضرت ابراهیم علیه السلام نیز همین دعا را برای حفظ فرزندانش، اسماعیل و اسحاق علیهما السلام می خواند.(2) 4- روایت شده است که رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله به امیرمؤمنان علیه السلام فرمود: یا علی! هرگاه احساس خطر کردی بگو:

بِسْمِ اَللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ،

به نام خداوند بخشنده مهربان،

وَلٰا حَوْلَ وَلٰاقُوَّةَ اِلَّا بِاَللَّهِ الْعَلِیِّ اَلْعَظیمِ.

و پناهگاه و نیرویی جز از سوی خداوند بلند مرتبه و باعظمت نیست.

در این صورت، خداوند آن خطر و بلا را از تو دفع خواهد کرد.(3) 5- از امام محمّدباقر علیه السلام روایت شده است که چون امری پیش آید که از آن می ترسی، رو به سوی قبله کن و دو رکعت نماز بگذار و بگو:

یا ابْصَرَ النَّاظِرینَ،

ای بیناترین بینندگان

وَ یا اَسْمَعَ السَّامِعینَ،

و ای شنواترین شنوندگان

وَ یا اسْرَعَ الْحاسِبینَ، وَ یا

و ای سریعترین حسابگران و ای

ارْحَمَ الرَّاحِمینَ.

مهربانترین مهربانان.

ص :1144


1- کافی، جلد 2، صفحه 573، حدیث 13.
2- همان مدرک، صفحه 569، حدیث 3.
3- همان مدرک، صفحه 573، حدیث 14.

این کلمات را هفتاد مرتبه بگو و در هر مرتبه که آن را گفتی حاجت خود را نیز با آن ذکر کن.(1)

7- دعا برای ایمنی از شرّ ستمگران و دشمنان و حوادث سخت

1- مرحوم شیخ «کفعمی» در کتاب «مصباح» دعایی را ذکر کرده و گفته است: «سیّد بن طاووس» این دعا را برای ایمنی از ستمِ حاکم ستمگر و ایمنی از بلا و سلطه دشمن و خوف از فقر و غم واندوه شدید، ذکر کرده است و این دعا، از دعاهای «صحیفه سجّادیّه» است. بنابراین هرگاه از اموری که ذکر شد، بیم داشتی، این دعا را بخوان:

یا مَنْ تُحَلُّ بِهِ عُقَدُ الْمَکارِهِ،

ای که گره های مشکلات به واسطه او گشوده می شود،

وَیا مَنْ یُفْثَأُ بِهِ حَدُّ الشَّدآئِدِ،

و ای که نهایت سختیها به واسطه

وَیا مَنْ یُلْتَمَسُ

او فرو نشیند و ای که راه رسیدن

مِنْهُ الْمَخْرَجُ إِلىٰ رَوْحِ الْفَرَجِ،

به گشایش از او خواسته می شود،

ذَلَّتْ لِقُدْرَتِکَ الصِّعابُ،

سختیها در برابر قدرتت آسان شده

وَتَسَبَّبَتْ بِلُطْفِکَ الْأَسْبابُ،

و اسباب به لطف

وَجَری بِقُدْرَتِکَ الْقَضآءُ،

و کرمت مهیّا گشته و قضا به قدرت تو جریان یافته

وَمَضَتْ عَلیٰ اَرادَتِکَ الْأَشْیآءُ، فَهِیَ

و همه امور به اراده ات گذر کرده، و همه چیز به

بِمَشِیَّتِکَ دُونَ قَوْلِکَ مُؤْتَمِرَةٌ،

خواست تو بی آنکه چیزی بگویی فرمانبردار است

وَ بِاَرادَتِکَ دُونَ نَهْیِکَ مُنْزَجِرَةٌ،

و به اراده تو بی آنکه بازداری باز ایستد،

اَنْتَ الْمَدْعُوُّ لِلْمُهِمَّاتِ،

تویی که برای امور مهم خوانده شوی،

وَ اَنْتَ الْمَفْزَعُ فِی الْمُلِمَّاتِ،

و تویی پناهگاه در مصیبتها

لا یَنْدَفِعُ مِنْها اِلَّا ما دَفَعْتَ،

جز آنچه از این امور که تو دور کنی،دور نشود،

وَلٰا یَنْکَشِفُ مِنْها اِلَّا ما کَشَفْتَ،

و جز آنچه تو برطرف کنی برطرف نشود،

وَقَدْ نَزَلَ بی یارَبِّ ماقَدْ

و ای پروردگار من، چیزی که

تَکَأَّدَنی ثِقْلُهُ،

سنگینی آن مرا به زحمت انداخته بر من فرود آمده،

وَالَمَّ بی ما قَدْ بَهَظَنی حَمْلُهُ،

و چیزی که حملش سنگین است بر من وارد شده

وَبِقُدْرَتِکَ اَوْرَدْتَهُ عَلَیَّ،

و تو با قدرتت آن را بر من وارد نمودی

وَبِسُلْطانِکَ وَجَّهْتَهُ اِلَیَّ،

و با سلطه ات آن را متوجّه من ساختی؛

فَلا مُصْدِرَ لِما اَوْرَدْتَ،

پس بازگرداننده ای برای آنچه تو وارد کرده ای

وَلٰا صارِفَ لِما وَجَّهْتَ،

و بازدارنده ای برای آنچه تو متوجّه ساخته ای

وَلٰا فاتِحَ لِما اغْلَقْتَ،

و گشاینده ای برای آنچه تو بسته ای وجود ندارد

وَلٰا مُغْلِقَ لِما فَتَحْتَ،

و آنچه تو گشوده ای کس نبندد

وَلٰا مُیَسِّرَ لِما عَسَّرْتَ،

و آنچه تو دشوار ساخته ای کس آسانش نکند

ص :1145


1- کافی، جلد 2، صفحه 556، حدیث 1.

وَلٰاناصِرَ لِمَنْ خَذَلْتَ،

و آن که تو رسوایش کنی کس یاریش نکند،

فَصَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ،

پس بر محمّد و خاندانش درود فرست

وَافْتَحْ لی یا رَبِّ بابَ الْفَرَجِ بِطَوْلِکَ،

و ای پروردگار من به قدرتت باب آسایش رابه رویم بگشا

وَاکْسِرْ عَنّی سُلْطانَ الْهَمِّ بِحَوْلِکَ،

و سلطه غم و اندوه را به نیرویت بشکن

وَ اَنِلْنی حُسْنَ النَّظَرِ فیما شَکَوْتُ،

و مرا به حسن ظنم در آنچه شکایت نمودم برسان،

وَاِذِقْنی حَلاوَةَ الصُّنْعِ فیما سَأَلْتُ،

و شیرینی احسانت را در آنچه از تو خواستم به من بچشان،

وَهَبْ لی مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَةً

و از جانب خودت رحمت

وَفَرَجاً هَنیئاً،

و گشایشی گوارا به من عطا فرما،

وَاجْعَلْ لی مِنْ عِنْدِکَ مَخْرَجاً وَحِیّاً،

و راه خلاصی سریع از جانب خود برایم قرار ده،

وَلٰا تَشْغَلْنی بِالْإِهتمامِ عَنْ تَعاهُدِ فُرُوضِکَ،

و مرا به انحراف از انجام واجبات

وَاسْتِعْمالِ سُنَّتِکَ،

و انحراف از عمل به سنّتت مشغول مدار،

فَقَدْ ضِقْتُ لِما نَزَلَ بی یا رَبِّ ذَرْعاً،

ای پروردگار من به خاطر آنچه بر سرم آمده درمانده ام

وَامْتَلَأْتُ بِحَمْلِ ما حَدَثَ عَلیَّ هَمّاً،

و به خاطر تحمّل آنچه بر من واقع شده، از اندوه پر شده ام،

و اَنْتَ الْقادِرُ عَلیٰ

و تویی که تواناییِ

کَشْفِ ما مُنیتُ بِهِ،

برطرف کردن گرفتاریم

وَدَفْعِ ما وَقَعْتُ فیهِ، فَاِفْعَلْ بی ذلِکَ

و آنچه در آن واقع شده ام را داری پس برایم چنان کن،

و اِنْ لَمْ اسْتَوْجِبْهُ مِنْکَ،

اگر چه شایسته آن از جانب تو نیستم،

یا ذَا الْعَرْشِ اَلْعَظیمِ،

ای صاحب عرش عظیم،

وَذَا الْمَنِّ الْکَریمِ،

و صاحب نعمت بزرگوارانه،

فَاَنْتَ قادِرٌ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ،

تویی توانا، ای مهربان ترین مهربانان،

آمینَ رَبَّ الْعالَمینَ.(1)

دعایم را به اجابت رسان ای پروردگار جهانیان.

***

2- برای دفع اندوه و ترس از ظلم زمامداران این دعای اهل بیت علیهم السلام را، (که از امام باقر علیه السلام نقل شده است) بخوانید:

یا کائِناً قَبْلَ کُلِّ شَیْ ءٍ،

ای که قبل از هر چیز بوده ای

وَ یا مُکَوِّنَ کُلِّ شَیْ ءٍ،

و ای به وجودآورنده هر چیز،

وَ یا باقی بَعْدَ کُلِّ شَیْ ءٍ،

و ای که بعد از هر چیز هستی،

ص :1146


1- مصباح کفعمی، صفحه 233 و صحیفه سجادیه، دعای 7( با اندکی تفاوت).

صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ،

بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست

وَ اِفْعَلْ بی کَذا وَ کَذا.

و با من چنین و چنان کن.

(به جای کذا و کذا، حاجت خود را ذکر می کنی).(1)

***

3- مرحوم «ابن فهد حلّی» روایت کرده است که روزی به جناب «ابودرداء» (از اصحاب رسول خدا) خبر دادند که خانه ات سوخته است. در پاسخ گفت: نسوخته است! دیگری آمد همین خبر را داد، وی نیز اظهار داشت نسوخته است! تا سه مرتبه این جریان تکرار شد، و هر بار «ابودرداء» با قاطعیّت می گفت:

خانه ام نسوخته است. بعداً معلوم شد که همه خانه های اطراف سوخته است ولی خانه او نسوخته است. به او گفتند: تو چگونه فهمیدی خانه ات نسوخته است (با آن که خانه های اطراف همه سوخته بود) گفت: زیرا از رسول خدا صلی الله علیه و آله شنیدم که هر کس در وقت صبح این دعا را بخواند، در آن روز به وی بدی (و گزندی) نخواهد رسید، و اگر در شب آن را بخواند در آن شب به او بدی و مشکلی نمی رسد، و من آن دعا را در آن روز خوانده بودم، آن دعا چنین است:

اَللَّهُمَّ اَنْتَ رَبّی لا اِلهَ اِلَّا اَنْتَ،

خدایا تویی پروردگار من، معبودی جز تو نیست،

عَلَیْکَ تَوَکَّلْتُ،

بر تو توکّل نمودم

وَ اَنْتَ رَبُّ الْعَرْشِ اَلْعَظیمِ،

و تویی پروردگار عرش با عظمت

وَ لا حَوْلَ وَلٰاقُوَّةَ اِلَّابِاَللَّهِ الْعَلِیِّ اَلْعَظیمِ،

و پناهگاه و نیرویی جز از سوی خداوند بلندمرتبه و باعظمت نیست،

ما شاءَ اَللَّهُ کانَ،

آنچه خدا بخواهد خواهد شد

وَ مالَمْ یَشَأْ لَمْ یَکُنْ،

و آنچه نخواهد نشود،

اَعْلَمُ انَّ اللَّهَ عَلیٰ کُلِّ شَیْ ءٍ قَدیرٌ،

می دانم که خدا بر هر چیز تواناست

وَ اَنَّ اللَّهَ قَدْ احاطَ بِکُلِّ شَیْ ءٍ عِلْماً،

و علمش بر تمام اشیا احاطه دارد،

اَللَّهُمَّ اِنّی اَعُوذُبِکَ مِنْ شَرِّ نَفْسی

خدایا از شرّ نفسم به تو پناه می برم

[وَمِنْ شَرِّ قَضاءِ السُّوءِ، وَ مِنْ شَرِّ

[همچنین از شرّ سرنوشت بد و از شرّ

کُلِّ ذی شَرٍّ، وَ مِنْ شَرِّ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ ]،

هر صاحب شرّی از جن و انس]

وَ مِنْ شَرِّ کُلِّ دابَّةٍ اَنْتَ آخِذٌ بِناصِیَتِها،

و از شرّ هر جنبنده ای که بر آن مسلّطی، به تو پناه می برم،

انَّ رَبّی عَلیٰ صِراطٍ مُسْتَقیمٍ.(2)

چرا که پروردگار من بر راه راست است.

ص :1147


1- کافی، جلد 2، صفحه 560، حدیث 13.
2- عدّة الداعی، صفحه 271 و بحارالانوار، جلد 83، صفحه 297( با مقداری تفاوت).

8- دعا برای خلاصی از زندان

1- مرحوم «سیّد بن طاووس» در کتاب «مهج الدعوات» نقل کرده است که: روایت شده است، شخصی مدّت زیادی در شام محبوس بود، تا این که شبی حضرت زهرا علیها السلام را در خواب دید که به او فرمود:

این دعا را بخوان، آن شخص نیز آن دعا را فرا گرفت و خواند، به زودی از زندان آزاد شد؛ دعا، این است:

اَللَّهُمَّ بِحَقِّ الْعَرْشِ

خدایا به حقّ عرش

وَمَنْ عَلاهُ،

و آن کس که مافوق آن است

وَبِحَقِّ الْوَحْیِ وَمَنْ اَوْحاهُ،

و به حقّ وحی و آنکه آن را فرو فرستاده

وَبِحَقِّ النَّبِیِ

و به حقّ پیامبر

وَمَنْ نَبَّأَهُ،

و آنکه او را به نبوّت برگزیده

وَبِحَقِّ الْبَیْتِ وَمَنْ بَناهُ،

و به حق خانه خدا و آنکه آن را بنا نموده،

یا سامِعَ کُلِّ صَوْتٍ،

ای شنوای هر صدا

یا جامِعَ کُلِّ فَوْتٍ،

و ای گردآورنده از دست رفته ها،

یا بارِئَ النُّفُوسِ بَعْدَ الْمَوْتِ،

ای زنده کننده انسانها بعد از مرگ،

صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ واهْلِ بَیْتِهِ،

بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست

وآتِنا وَجَمیعَ

و به ما

الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ

و همه مردان و زنان با ایمان

فی مَشارِقِ الْأَرْضِ وَمَغارِبِها،

در شرق و غرب زمین

فَرَجاً مِنْ عِنْدِکَ عاجِلًا،

گشایشی سریع از جانب خود عطا فرما،

بِشَهادَةِ اَنْ لا اِلهَ اِلَّا اَللَّهُ،

به حقِ گواهی بر این که معبودی جز خدا نیست

وانَّ مُحَمَّداً عَبْدُکَ وَ رَسُولُکَ، صَلَّی

و اینکه محمّد بنده و فرستاده توست، که

اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ،

درود خدا بر او و خاندانش

وَ عَلیٰ ذُرِّیَّتِهِ الطَّیِّبینَ الطَّاهِرِینَ،

و بر نسل پاک و پاکیزه اش

وَ سَلَّمَ تَسْلیماً کَثیراً.(1)

و سلام کامل فراوان بر ایشان باد.

2- امام موسی بن جعفر علیه السلام برای رهایی از زندان هارون، چهار رکعت نماز گزارد آنگاه این دعا را خواند:

یا سَیِّدی نَجِّنی مِنْ حَبْسِ هارُونَ،

ای آقا و سرورم مرا از زندان هارون رهایی بخش،

وَخَلِّصْنی مِنْ یَدِهِ،

و از دست او نجاتم ده،

یا مُخَلِّصَ

ای رهایی بخش

الشَّجَرِ مِنْ بَیْنِ رَمْلٍ وَ طینٍ وَ مآءٍ،

درخت از میان شن و گل و آب،

وَ یا مُخَلِّصَ اللَّبَنِ مِنْ بَیْنِ فَرْثٍ وَدَمٍ،

و ای رهایی بخش شیر از میان فضولات و خون،

وَیا مُخَلِّصَ الْوَلَدِ مِنْ بَیْنِ مَشیمَةٍ وَرَحِمٍ،

و ای رهایی بخش بچّه از میان جفت و رحم،

وَیا مُخَلِّصَ النَّارِ مِنْ بَیْنِ

و ای رهایی بخش آتش از میان

ص :1148


1- مهج الدّعوات، صفحه 142 و بحارالانوار، جلد 92، صفحه 203، حدیث 36.

الْحَدیدِ وَ الْحَجَرِ،

آهن و سنگ،

وَ یا مُخَلِّصَ الرُّوحِ

و ای رهایی بخش روح

مِنْ بَیْنَ الْأَحْشآءِ وَالْأَمْعآءِ،

از میان اعضای داخلی بدن،

خَلِّصْنی مِنْ یَدَیْ هارُونَ.

مرا از دست هارون نجات ده.

وقتی که امام علیه السلام در زندان هارون بود و این دعا را خواند، هارون خواب وحشتناکی دید و ترسید؛ از این رو، دستور داد، تا آن حضرت را با احترام و اکرام از زندان آزاد سازند.(1) (و این آخرین زندان آن حضرت که منتهی به شهادت شد، نبود).

9- دعا برای توسعه در رزق

در روایات آمده است کسانی که در خانه بنشینند و دعا برای فزونی روزی کنند، هرگز دعای آنها مستجاب نمی شود و به آنها گفته می شود چرا تلاش نمی کنید(2)، ولی اگر همراه تلاشِ برای معاش، این دعاها را بخوانند و از لطف خدا استمداد کنند، بسیار مؤثّر است:

1- معاویة بن عمّار می گوید: از امام صادق علیه السلام خواستم که دعایی برای جلب رزق و روزی، به من بیاموزد. آن حضرت این دعا را به من آموخت و من چیزی را برای زیاد شدن روزی بهتر از این دعا ندیدم.

به من فرمود، بگو:

اَللَّهُمَّ ارْزُقْنی مِنْ فَضْلِکَ الْواسِعِ الْحَلالِ الطَّیِّبِ،

خدایا از لطف و کرم گسترده، حلال و پاکیزه ات،

روزی گسترده حلال

رِزْقاً واسِعاً حَلالًا

طَیِّباً، بَلاغاً لِلدُّنْیا وَالْأخِرَةِ،

و پاکیزه نصیبم کن، که برای دنیا و آخرتم کافی باشد،

صَبّاً صَبّاً هَنیئاً مَریئاً،

فراوانِ فراوان و گوارا،

مِنْ غَیْرِ کَدٍّ وَلٰا مَنٍّ مِنْ

بدون زحمت و بدون منّت از

اَحَدٍ مِنْ خَلْقِکَ،

هر یک از مخلوقاتت

اِلَّا سَعَةً مِنْ فَضْلِکَ الْواسِعِ،

و فقط از گستردگی لطف و کرم گسترده ات (عطایم کن)

فَاِنَّکَ قُلْتَ: وَاَسْئَلُوا اللَّهَ مِنْ فَضْلِهِ.

چرا که فرمودی: از لطف و کرم خدا بخواهید،

فَمِنْ فَضْلِکَ اَسْئَلُ،

پس از لطف خواهانم

وَمِنْ عَطِیَّتِکَ اَسْئَلُ،

و کرم و بخششها

وَمِنْ یَدِکَ الْمَلْأَی اَسْئَلُ.(3)

و دستان لبریز (از نعمتت) .

ص :1149


1- عیون اخبار الرضا، جلد 1، صفحه 93، حدیث 13 و بحارالانوار، جلد 48، صفحه 219، حدیث 20.
2- وسائل الشیعه، جلد 4، صفحه 1159، حدیث 3.
3- کافی، جلد 2، صفحه 550، حدیث 1.

2- از رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله این دعا برای طلب روزی روایت شده است:

یا رازِقَ الْمُقِلّینَ،

ای روزی ده فقیران،

وَ یا راحِمَ الْمَساکینَ،

و ای رحم کننده نیازمندان،

وَ یا وَلِیَّ الْمُؤْمِنینَ،

و ای سرپرست مؤمنان

وَ یا ذَا الْقُوَّةِ الْمَتینَ،

و ای صاحب قدرت استوار

صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَاهْلِ بَیْتِهِ،

، بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست،

وَارْزُقْنی وَعافِنی

و مرا روزی ده و عافیت بخش،

وَاِکْفِنی مااَهَمَّنی (1)

و آنچه مرا به زحمت انداخته کفایت کن.

***

3- از امام محمّدباقر علیه السلام روایت شده است که آن حضرت به یکی از یاران خود فرمود: برای طلب روزی در سجده نماز فریضه بگو:

یا خَیْرَ الْمَسْئُولینَ،

ای بهترین درخواست شدگان،

وَ یا خَیْرَ الْمُعْطینَ،

و ای بهترین عطاکنندگان،

ارْزُقْنی وَارْزُقْ عِیإِلىٰ مِنْ

مرا و خانواده ام را از

فَضْلِکَ الْواسِعِ،

لطف و کرم وسیعت روزی ده

فَاِنَّکَ ذُوالْفَضْلِ اَلْعَظیمِ.(2)

که تو صاحب لطف و کرم عظیمی.

***

4- از «ابوبصیر» (یکی از یاران بزرگوار امام صادق علیه السلام) نقل شده است که از تنگی معیشت به خدمت امام صادق علیه السلام شکایت کردم و از آن حضرت برای رزق، دعایی را خواستم. امام علیه السلام این دعا را به من تعلیم داد و از زمانی که آن را خواندم، نیازمند و محتاج نشدم. آن حضرت به من فرمود: در سجده نماز شب بگو:

یا خَیْرَ مَدْعُوٍّ،

ای بهترین خوانده شده

وَ یا خَیْرَ مَسْئُولٍ،

و ای بهترین درخواست شده،

وَ یا اَوْسَعَ مَنْ اعْطی

ای صاحب گسترده ترین عطا

وَ یا خَیْرَمُرْتَجیً،

و ای بهترین مایه امید،

ارْزُقْنی وَاوسِعْ عَلَیَّ مِنْ رِزْقِکَ،

روزیم ده و رزق وسیع نصیبم کن

وَ سَبِّبْ لی رِزْقاً مِنْ قِبَلِکَ،

و روزیم را از جانب خود چاره سازی کن

اِنَّکَ عَلیٰ کُلِّ شَیْ ءٍ قَدیرٌ.(3)

که تو بر هر چیز توانایی.

ص :1150


1- کافی، جلد 2، صفحه 552، حدیث 7.
2- همان مدرک، صفحه 551، حدیث 4 و مصباح کفعمی، صفحه 170.
3- کافی، جلد 2، صفحه 551، حدیث 5.

مرحوم «شیخ طوسی» این دعا را در سجده آخرِ رکعت هشتم نافله شب نقل کرده است.(1)

***

5- همچنین «ابوبصیر» این دعا را برای طلب روزی از امام صادق علیه السلام نقل کرده است. آن حضرت فرمود: این دعای امام علیّ بن الحسین، زین العابدین علیه السلام است که خدا را با آن می خواند:

اَللَّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ حُسْنَ الْمَعیشَةِ،

خدایا از تو زندگانی نیکو می خواهم،

مَعیشَةً اتَقَوّی بِها عَلیٰ جَمیعِ حَوآئِجی

زندگانیی که به واسطه آن بر (بدست آوردن) تمام خواسته هایم نیرو گیرم،

وَ اتَوَصَّلُ بِها فِی الْحَیاةِ إِلىٰ آخِرَتی

و به واسطه آن در زندگی دنیا به آخرتم برسم،

مِنْ غَیْرِ اَنْ تُتْرِفَنی فیها

نه آنگونه توانگرم کنی که طغیان کنم

فَاطْغی اَوْ تَقْتُرَ بِها عَلَیَّ فَاَشْقی

و نه آنچنان سخت گیری که بیچاره شوم.

اَوْسِعْ عَلَیَّ مِنْ حَلالِ رِزْقِکَ، وَ افْضِلْ

از روزی حلالت بر من وسعت ده واز لطف و

عَلَیَّ مِنْ سَیْبِ فَضْلِکَ،

کرم فراوانت بر من فزونی بخش،

نِعْمَةً مِنْکَ سابِغَةً، وَعَطآءً غَیْرَ مَمْنُونٍ،

نعمت فراوان و بخششی بی منّت از جانب خود نصیبم کن،

ثُمَ لاتَشْغَلْنی عَنْ شُکْرِ نِعْمَتِکَ

سپس مشغول مکن مرا به جای شکر نعمتت

بِاکْثارٍ مِنْها تُلْهینی بَهْجَتُهُ،

به افزون سازی نعمت که شادیش مرا غافل کند،

وَتَفْتِنّی زَهَراتُ زَهْوَتِهِ،

و زیبایی درخشندگیش مرا بفریبد،

وَلٰا بِاقْلالٍ عَلَیَّ مِنْها یَقْصُرُ بِعَمَلی کَدُّهُ،

و نه مرا به کاستن آن نعمتها دچار کن که زحمت و مشقّت آن تلاشم را کم کرده

وَ یَمْلَأُ صَدْری هَمُّهُ،

و سینه ام را ازاندوه آن پر کند

اَعْطِنی مِنْ ذلِکَ یا اِلهی

به من عطا فرما ای معبود من از نعمتهایت

غِنیً عَنْ شِرارِ خَلْقِکَ،

به اندازه بی نیازیم از مخلوقات بدکارت ،

وَ بَلاغاً اَنالُ بِهِ رِضْوانَکَ،

و مرا به واسطه آن به خشنودیت برسان،

وَ اَعُوذُ بِکَ یا اِلهی مِنْ شَرِّ الدُّنْیا وَ شَرِّ ما فیها،

و ای معبود من از شرّ دنیا و آنچه در آن است به تو پناه می برم

وَ لاتَجْعَلِ الدُّنْیا عَلَیَّ سِجْناً،

و دنیا را برای من زندان

وَلٰافِراقَها عَلَیَّ حُزْناً،

و جدایی از آن را غم و اندوه قرار مده

اخْرِجْنی مِنْ فِتْنَتِها مَرْضِیّاًعَنّی

و مرا از فتنه های آن در حالى که از من خشنودی

مَقْبُولًا فیها عَمَلی

و کردارم مورد قبول واقع شده

إِلىٰ دارِ الْحَیَوانِ،

به سوی آخرت

وَ مَساکِنِ الْأَخْیارِ،

و جایگاه نیکوکاران ببر،

ص :1151


1- مصباح المتهجّد، صفحه 147.

وَ ابْدِلْنی بِالدُّنْیَا الْفانِیَةِ،

و به جای دنیای فانی،

نَعیمَ الدَّارِ الْباقِیَةِ،

نعمت های سرای باقی را عطایم کن،

اَللَّهُمَّ اِنّی اَعُوذُ بِکَ مِنْ ازْلِها وَزِلْزالِها،

خدایا از سختی و لرزشهای دنیا

وَ مِنْ سَطَواتِ شَیاطینِها،

و از هجوم شیطانها

وَ سَلاطینِها وَ نَکالِها،

و پادشاهان آن وشکنجه های آن

وَ مِنْ بَغْیِ مَنْ بَغی عَلَیَّ فیها،

و از ستم آن که بر من ستم کند به تو پناه می برم

اَللَّهُمَّ مَنْ کادَنی فَکِدْهُ،

خدایا آن که با من مکر کند مکرش کن،

وَ مَنْ اَرادَنی فَاَرِدْهُ،

و آن که مرا (به بدی) قصد کند تو نیز با او چنان کن،

وَ فُلَّ عَنّی حَدَّ مَنْ نَصَبَ لی حَدَّهُ،

و سلاح کسی را که سلاحش را برای من تیز کرده بشکن

وَاطْفِ عَنّی نارَ مَنْ شَبَّ لی وَقُودَهُ،

و آتش آنکه شعله هایش را بر من افروخته خاموش کن،

وَاِکْفِنی مَکْرَالْمَکَرَةِ،

و مکرمکّاران را از من برطرف ساز،

وَ افْقَأْ عَنّی عُیُونَ الْکَفَرَةِ،

و دمار از روزگار کافران درآور

وَاِکْفِنی هَمَّ مَنْ ادْخَلَ عَلَیَّ هَمَّهُ،

و غم واندوه آن که اندوهش را به دلم انداخته برطرف کن،

وَاَدْفَعْ عَنّی شَرَّ الْحَسَدَةِ،

و شرّ حسودان را از من دفع کن،

وَاعْصِمْنی مِنْ ذلِکَ بِالسَّکینَةِ،

و مرا از این امور با آرامش محفوظ دار

وَالْبِسْنی دِرْعَکَ الْحَصینَةَ،

و زره محکمت رابه من بپوشان

وَاخْبَأْنی فی سِتْرِکَ الْواقی

و در پوشش نگهدارنده ات مرا پنهان کن

وَ اصْلِحْ لی حالى

و حالم را اصلاح کن

وَصَدِّقْ قَوْلی بِفِعالى

و گفتارم را با کردارم هماهنگ ساز

وَ بارِکْ لی فی اَهْلی وَمالى (1)

و به خانواده و اموالم برکت ده.

یادآوری: برای طلب روزی، نمازهایی در بخش «نمازهای مستحب» گذشت (علاقه مندان به آن بخش مراجعه فرمایند). بار دیگر یادآوری می کنیم که هرگز نباید توسّل به این دعاها به معنای عدم تلاش و کوشش، و سستی و تنبلی تفسیر شود؛ چرا که در حدیث داریم دعای این گونه افراد مستجاب نمی شود.

10- دعا برای طلب باران و رفع خشکسالى

(از صحیفه سجادیه)

اَللَّهُمَّ اسْقِنَا الْغَیْثَ،

خدایا ما را از باران (رحمتت) سیراب گردان،

وَ اَنْشُرْ عَلَیْنَا رَحْمَتَکَ بِغَیْثِکَ الْمُغْدِقِ،

و رحمت خود را به همراه باران فراوان

ص :1152


1- کافی، جلد 2، صفحه 553، حدیث 13.

مِنَ السَّحابِ الْمُنْساقِ لِنَباتِ اَرْضِکَ

از ابری که برای رویش زمین زیبایت

الْمُونِقِ فی جَمیعِ الْافاقِ،

در همه مناطق به حرکت درآمده بر ما بگستران،

وَ امْنُنْ عَلیٰ عِبادِکَ بِایناعِ الثَّمَرَةِ،

و بر بندگانت بارسیدن میوه ها منّت گذار،

وَ احْیِ بِلادَکَ بِبُلُوغِ الزَّهَرَةِ،

و شهرهایت را با شکفتن گلها زنده گردان،

وَ اشْهِدْ مَلآئِکَتَکَ الْکِرامَ

و فرشتگان آن فرستادگان بزرگوارت

السَّفَرَةَ بِسَقْیٍ مِنْکَ،

را فرمان ده تا از جانب تو باران

نافِعٍ دائِمٍ،

سودمند و پیوسته،

غُزْرُهُ واسِعٍ،

فراوان و گسترده،

دِرَرُهُ وابِلٍ، سَریعٍ عاجِلٍ،

پربار و تند و سریع بیاورند،

تُحْیی بِهِ ما قَدْ ماتَ،

که زمین مرده را زنده

وَ تَرُدُّ بِهِ ما قَدْ فاتَ،

و آنچه را از دست رفته بازگردانی

وَ تُخْرِجُ بِهِ ما هُوَ اتٍ،

و آنچه روییدنی است برویانی،

وَتُوَسِّعُ بِهِ فِی الْأَقْواتِ،

و روزیها را وسعت بخشی،

سَحاباً مُتَراکِماً،

به همراه ابری انبوه،

هَنیئاً مَریئاً طَبَقاً مُجَلْجَلًا،

نافع فراگیر و پرطنین،

غَیْرَ مُلِثٍّ وَدْقُهُ،

نه بارانی سیل آسا

وَ لا خُلَّبٍ بَرْقُهُ،

و رعد و برقی بی باران،

اَللَّهُمَّ اسْقِنا غَیْثاً مُغیثاً مَریعاً مُمْرِعاً،

خدایا ما را از باران کامل، رویاننده گیاهان،

عَریضاً واسِعاً غَزیراً،

فراگیر،گسترده و فراوان سیراب کن،

تَرُدُّ بِهِ النَّهیضَ،

تا با آن گیاهان را برویانی

وَ تَجْبُرُ بِهِ الْمَهیضَ،

و شکستگی ها را التیام بخشی،

اَللَّهُمَّ اسْقِنا سَقْیاً

خدایا ما را ازبارانی سیراب کن

تُسیلُ مِنْهُ الظِّرابَ،

که از آن آبها را از بلندیها جاری ساخته

وَتَمْلَأُ مِنْهُ الْجِبابَ،

و چاهها را پرکنی

وَ تُفَجِّرُ بِهِ الْأَنْهارَ،

و رودها را با آن به خروش آورده

وَ تُنْبِتُ بِهِ الْأَشْجارَ،

و درختان را برویانی،

وَ تُرْخِصُ بِهِ الْأَسْعارَ فی جَمیعِ الْأَمْصارِ

و (با فراوانی نعمتها) در همه شهرها ارزانی پدیدآوری،

وَ تَنْعَشُ بِهِ الْبَهائِمَ وَ الْخَلْقَ،

و حیوانات و مردم را با آن حیات دوباره بخشیده،

وَ تُکْمِلُ لَنا بِهِ طَیِّباتِ الرِّزْقِ،

و روزی پاکیزه را برای ما کامل گردانی،

وَ تُنْبِتُ لَنا بِهِ الزَّرْعَ،

و برای ما کشتزارها را برویانی،

وَتُدِرُّ بِهِ الضَّرْعَ،

و پستانها (ی حیوانات) را پرشیر گردانی،

وَ تَزیدُنا بِهِ قُوَّةً إِلىٰ قُوَّتِنا،

و به وسیله آن بر نیروی ما بیفزایی،

اَللَّهُمَّ لا تَجْعَلْ ظِلَّهُ عَلَیْنا سَمُوماً،

خدایا سایه اش را بر ما گرم

وَلٰا تَجْعَلْ بَرْدَهُ عَلَیْنا حُسُوماً،

و سوزان و سرمایش را برای ما نابود کننده قرار مده

وَ لا تَجْعَلْ صَوْبَهُ عَلَیْنا رُجُوماً،

و ریزش آن را همچون سنگ تگرگ

وَ لا تَجْعَلْ مَآءَهُ عَلَیْنا اُجاجاً،

و آبش را آب ناگوار قرار مده،

اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ،

خدایا بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست و

ص :1153

وَارْزُقْنا مِنْ بَرَکاتِ السَّمواتِ وَ الْأَرْضِ،

ما را از برکات آسمان و زمین روزی ده

اِنَّکَ عَلیٰ کُلِّ شَیْ ءٍ قَدیرٌ.(1)

که تو بر هر چیز توانایی.

11- دعای توبه

(از صحیفه سجّادیه)

حقیقت توبه، بازگشت از گناه و روی آوردن به خداوند است.

با توجّه به این که انسان همیشه در معرض لغزش ها و معصیت قرار دارد؛ باید پیوسته از خدا توفیق ترک گناهان و بازگشت به او را طلب کند، و با آب توبه، زنگارهای دل را شستشو دهد. البتّه توبه واقعی، با پشیمانی حقیقی، عزم بر ترک آن گناه، جبران آنچه را ترک کرده، و ادای حقوق خدا و خلق محقّق می شود؛ ولی به یقین دست عنایت اِلهی و امدادهای ویژه پروردگار، در این مسیر نقش مؤثّری دارد، و البتّه امداد و عنایتش شامل حال آنها که صداقت در توبه دارند، می شود.

ائمّه اطهار علیهم السلام با آن که پیراسته از هر گناهی بوده اند، ولی با توجّه به عظمت پروردگار و نگاه به جلال و جبروت حق تعالى، خود را در پیشگاه ذات ربوبی، مقصّر می دیدند و معتقد بودند، نمی توانند آن گونه که شایسته خداوندی است، اطاعت و بندگی او را بجا آورند، و لذا از درگاه خدای مهربان عذرخواهی می کردند و استغفار و توبه می نمودند.

علاوه بر آن که، این گونه دعاها و طلب توبه و استغفار از سوی آن بزرگواران برای مردم جنبه سرمشق و آموزشی دارد؛ و راه بازگشت به خداوند و توبه و انابه به درگاه او را، به ما می آموزد، و عظمت گناه و سنگینی نافرمانی حق را به درستی برای ما مجسّم می سازد. باشد که ما- انسانهای گناهکار- به خود آییم و هر چه بیشتر در مسیر تهذیب نفس و پاکی روح و جان بکوشیم و اگر به گناهی آلوده شده ایم، هر چه سریع تر توبه نموده و آن را جبران نماییم.

در این قسمت، یکی از دعاهای امام سجّاد علیه السلام را که درباره توبه و طلب توفیق آن و بازگشت به سوی پروردگار است، ذکر می کنیم:

اَللَّهُمَّ یا مَنْ لایَصِفُهُ نَعْتُ الْواصِفینَ،

خدایا، ای کسی که توصیف وصف کنندگان توصیفش نکند،

وَ یا مَنْ لایُجاوِزُهُ رَجآءُ الرَّاجینَ،

و ای کسی که امید امیدواران از او قطع نشود،

وَ یا مَنْ لایَضیعُ لَدَیْهِ اجْرُ الْمُحْسِنینَ،

و ای کسی که پاداش نیکوکاران نزد او تباه نگردد،

وَ یا مَنْ هُوَ مُنْتَهی

و ای کسی که اوست نهایت

ص :1154


1- صحیفه سجّادیه، دعای 19.

خَوْفِ الْعابِدینَ،

ترس عابدان،

وَ یا مَنْ هُوَ غایَةُ خَشْیَةِ الْمُتَّقینَ،

و ای کسی که اوست نهایت ترس پرهیزگاران،

هذا مَقامُ مَنْ تَداوَلَتْهُ

این است جایگاه کسی که

ایْدِی الذُّنُوبِ،

گناهان او را احاطه کرده،

وَ قادَتْهُ ازِمَّةُ الْخَطایا،

و مهارهای خطاها او را می کشاند،

وَاسْتَحْوَذَ عَلَیْهِ الشَّیْطانُ،

و شیطان بر او چیره شده

فَقَصَّرَ عَمَّا اَمَرْتَ بِهِ تَفْریطاً،

و بدین سبب از روی کاهلی از دستوراتت کوتاهی کرده

وَ تَعاطی ما نَهَیْتَ عَنْهُ تَغْریراً،

و از روی غرور به آنچه نهی کردی اقدام نموده است،

کَالْجاهِلِ بِقُدْرَتِکَ عَلَیْهِ،

مانند کسی که از قدرتی که

اَوْ کَالْمُنْکِرِ فَضْلَ اِحْسانِکَ الَیْهِ،

به او داده ای ناآگاه و یا فزونی احسان تو را بر خود منکر است،

حَتّی اِذَا اَنْفَتَحَ لَهُ بَصَرُ الْهُدی

که اگر چشم بصیرتش گشوده شود

وَتَقَشَّعَتْ عَنْهُ سَحائِبُ الْعَمی احْصی ماظَلَمَ بِهِ نَفْسَهُ،

و ابرهای گمراهیش برطرف گردد،

وَفَکَّرَ فیما خالَفَ بِهِ رَبَّهُ،

ستمهای خود را بر خویشتن بر شمارد و در آنچه مخالفت

فَرَأی کَبیرَ عِصْیانِهِ کَبیراً،

پروردگارش نموده،

وَ جَلیلَ مُخالَفَتِهِ جَلیلًا،

اندیشه کند تا نافرمانی بزرگش را بزرگ

فَاَقْبَلَ نَحْوَکَ

و مخالفت عظیم خود را عظیم دیده و در حالى که به تو امیدوار

مُؤَمِّلًا لَکَ، مُسْتَحْیِیاً مِنْکَ،

و از تو شرمسار است به تو رو کند،

وَ وَجَّهَ رَغْبَتَهُ اِلَیْکَ ثِقَةً بِکَ،

و از روی اعتماد به تو، میل و اشتیاقش را به تو متوجّه سازد،

فَامَّکَ بِطَمَعِهِ یَقیناً،

پس با اطمینان خاطر با طمعش

وَ قَصَدَکَ بَخَوْفِهِ اخْلاصاً،

آهنگ تو نموده و از روی اخلاص با ترسش قصد تو کرده است،

قَدْ خَلا طَمَعُهُ مِنْ کُلِّ مَطْمُوعٍ فیهِ غَیْرِکَ،

و طمعش را از هر کسی جز تو بریده

وَافْرَخَ رَوْعُهُ مِنْ کُلِّ مَحْذُورٍ مِنْهُ سِواکَ،

و از هیچکس جز تو هراسی ندارد.

فَمَثَلَ بَیْنَ یَدَیْکَ مُتَضَرِّعاً،

در برابرت با حال تضرّع

وَ غَمَّضَ بَصَرَهُ إِلَى الْأَرْضِ مُتَخَشِّعاً،

حاضر شده و با حال خشوع چشمش را به زمین دوخته

وَ طَاْطَا رَأسَهُ لِعِزَّتِکَ مُتَذَلِّلًا،

و در برابر عظمتت با خشوع سر به زیر افکنده،

وَابَثَّکَ مِنْ سِرِّهِ ما اَنْتَ اَعْلَمُ بِهِ

و با حال خضوع راز خود را که تو به آن آگاهتری برایت بازگو نموده است،

مِنْهُ خُضُوعاً،

و با حال خشوع گناهانی

وَ عَدَّدَ مِنْ ذُ نُوبِهِ ما اَنْتَ احْصی لَها خُشُوعاً،

را که تو حساب آن را بهتر می دانی برایت برشمرده است،

وَاسْتَغاثَ بِکَ مِنْ عَظیمِ ما وَقَعَ بِهِ فی عِلْمِکَ،

و از گناه بزرگی که در عالم علم تو مرتکب شده

وَقَبیحِ ما فَضَحَهُ فی حُکْمِکَ،

و از کار زشتی که حکم تو رسوایش ساخته به تو پناهنده شده،

مِنْ ذُ نُوبٍ ادْبَرَتْ لَذَّاتُها فَذَهَبَتْ،

همان گناهانی که لذّتهایش رفته

ص :1155

وَاَقامَتْ تَبِعاتُها فَلَزِمَتْ،

و مسئولیّتش به جا مانده است.

لایُنْکِرُ یا اِلهی عَدْلَکَ اَنْ عاقَبْتَهُ،

ای معبود من اگر عقابش کنی کسی منکر عدلت نیست،

وَلٰایَسْتَعْظِمُ

واگر از او

عَفْوَکَ اَنْ عَفَوْتَ عَنْهُ وَ رَحِمْتَهُ،

درگذری و رحمش کنی این گذشت را از تو عجیب نمی داند،

لِأَنَّکَ الرَّبُّ الْکَریمُ

زیرا تو پروردگار کریمی هستی

اَلَذی لا یَتَعاظَمُهُ غُفْرانُ الذَّنْبِ اَلْعَظیمِ،

که آمرزش گناه بزرگ در نظرت بزرگ نباشد،

اَللَّهُمَّ فَها اَنَا ذا قَدْ جِئْتُکَ مُطیعاً لِأَمْرِکَ

خدایا من اکنون به درگاهت آمده ام

فیما اَمَرْتَ بِهِ مِنَ الدُّعآءِ،

و دستوردعا کردن را که به آن امر کرده ای، اطاعت کردم،

مُتَنَجِّزاً وَعْدَکَ فیما وَعَدْتَ بِهِ مِنَ الْإِجابَةِ، اِذْ تَقُولُ:

و وفای به وعده ات را در اجابتی که وعده داده ای خواهانم چون که فرموده ای:

ادْعُونی اسْتَجِبْ لَکُمْ.

مرا بخوانید تا شما را اجابت کنم.

اَللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَالْقِنی بِمَغْفِرَتِکَ

خدایا بر محمّد و آل پاکش درود فرست و با آمرزشت به من رو کن

کَما لَقیتُکَ بِاقْراری

همان گونه که من با اقرارم (به گناه) به تو رو آورده ام،

وَارْفَعْنی عَنْ مَصارِعِ الذُّنُوبِ

و مرا از محلّ ارتکاب گناهان دور ساز

کَمٰا وَضَعْتُ لَکَ نَفْسی

چرا که در برابرت تواضع نموده ام،

وَاسْتُرْنی بِسِتْرکَ

و به عیب پوشیت مرا بپوشان

کَمٰا تَانَّیْتَنی عَنِ الْإِنْتِقامِ مِنّی

همان گونه که در انتقامم درنگ نمودی،

اَللَّهُمَّ وَ ثَبِّتْ فی

خدایا نیّتم را در

طاعَتِکَ نِیَّتی وَ احْکِمْ فی عِبادَتِکَ بَصیرَتی

اطاعتت ثابت بدار و بیناییم را در بندگیت محکم کن،

وَ وَفِّقْنی مِنَ الْأَعْمالِ لِماتَغْسِلُ بِهِ دَنَسَ الْخَطایا عَنّی

و به کارهایی که به واسطه آن آلودگی گناهان را از من بزدایی موفّقم گردان،

وَ تَوَفَّنی عَلیٰ مِلَّتِکَ وَ مِلَّةِ نَبِیِّکَ مُحَمَّدٍ

و در هنگام مرگ مرا بر دین خود و پیامبرت محمّد

عَلَیْهِ اَلسَّلامُ اِذٰا تَوَفَّیْتَنی

- که بر او درود باد- بمیران،

اَللَّهُمَّ اِنّی اَتُوبُ اِلَیْکَ فی مَقامی

خدایا من در این جایگاه

هذا مِنْ کَبائِرِذُنُوبی وَ صَغائِرها،

از گناهان بزرگ و کوچک

وَ بَواطِنِ سَیِّئاَتی وَ ظَواهِرِها،

و از بدیهای پنهانی و آشکارم

وَ سَوالِفِ زَلّاَتی وَحَوادِثِها،

و از لغزشهای گذشته وجدیدم

تَوْبَةَ مَنْ لایُحَدِّثُ نَفْسَهُ بِمَعْصِیَةٍ،

به درگاهت توبه می کنم، مانند توبه کسی که خیال گناه در دلش خطور نکند،

وَلٰایُضْمِرُ اَنْ یَعُودَ فی خَطیئَةٍ،

و فکر بازگشت به خطا ندارد،

وَقَدْ قُلْتَ یا اِلهی فی مُحْکَمِ کِتابِکَ،

و تو ای معبود من در کتاب محکمت فرمودی

اِنَّکَ تَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبادِکَ،

که توبه بندگانت را می پذیری

ص :1156

وَ تَعْفُو عَنِ السَّیِّئاتِ،

و از گناهان در گذری

وَ تُحِبُّ التَّوَّاَبیٰنَ،

و توبه کاران را دوست داری،

فَاِقْبَلْ تَوْبَتی کَما وَعَدْتَ،

پس همان گونه که وعده فرموده ای توبه ام را بپذیر

وَاعْفُ عَنْ سَیِّئاَتی کَمٰا ضَمِنْتَ،

و همان گونه که ضمانت کرده ای از بدیهایم درگذر و همان گونه که شرط نموده ای

وَ اَوْجِبْ لی مَحَبَّتَکَ کَما شَرَطْتَ،

دوستیت را بر من واجب گردان،

وَ لَکَ یا رَبِّ شَرْطی

و ای پروردگار من با تو شرط می کنم

اِلَّا اعُودَ فی مَکْرُوهِکَ،

که به آنچه ناپسند نزد توست باز نگردم

وَ ضَمانی اِلَّا

و به تو ضمانت می دهم

ارْجِعَ فی مَذْمُومِکَ،

به آنچه نکوهیده نزد توست باز گشت نکنم

وَ عَهْدی اَنْ اهْجُرَ جَمیعَ مَعاصیکَ،

و تعهّد می دهم که از تمام معاصی دوری گزینم،

اَللَّهُمَّ اِنَّکَ اَعْلَمُ بِمٰا عَمِلْتُ،

خدایا به آنچه کرده ام داناتری

فَاغْفِرْلی ما عَلِمْتَ،

پس آنچه از من می دانی بیامرز

وَ اصْرِفْنی بِقُدْرَتِکَ إِلىٰ ما احْبَبْتَ،

و مرا به قدرتت به آنچه دوست می داری متوجّه ساز،

اَللَّهُمَّ وَ عَلَیَّ تَبِعاتٌ قَدْ حَفِظْتُهُنَّ،

خدایا بر من بازخواستهایی است که به یاد دارم و بازخواستهایی است

وَ تَبِعاتٌ قَدْ نَسیتُهُنَّ،

که فراموش کرده ام

وَ کُلُّهُنَّ بِعَیْنِکَ

و همه در برابر دیده توست

اَلَّتی لا تَنامُ،

که خواب ندارد،

وَ عِلْمِکَ اَلَذی لا یَنْسی

و در برابر علم توست که فراموشی ندارد

فَعَوِّضْ مِنْها اَهْلَها، وَاحْطُطْ عَنّی

پس عوض آنها را به صاحبانش بده

وِزْرَها، وَ خَفِّفْ عَنّی ثِقْلَها،

و سنگینیش را از دوشم برداشته و سبک گردان،

وَاعْصِمْنی مِنْ اَنْ اقارِفَ مِثْلَها،

و مرا از ارتکاب مانند آن بازدار،

اَللَّهُمَّ وَ انَّهُ لا وَفآءَ لی بِالتَّوْبَةِ

خدایا جز به نگهداری تو نتوانم به توبه ام وفا کنم

اِلَّا بِعِصْمَتِکَ،

و جز به نیروی تو نتوانم خود را از گناه حفظ کنم،

وَ لَا اسْتِمْساکَ بی عَنِ الْخَطایا اِلَّا عَنْ قُوَّتِکَ،

فَقَوِّنی بِقُوَّةٍ کافِیَةٍ،

پس مرا به نیرویی کافی قوّت ده

وَ تَوَلَّنی بِعِصْمَةٍ مانِعَةٍ،

و به نگهداری بازدارنده ات سرپرستیم کن،

اَللَّهُمَّ اَیُّما عَبْدٍ تابَ

خدایا اگر بنده ای به درگاهت توبه کند

اِلَیْکَ وَ هُوَ فی عِلْمِ الْغَیْبِ عِنْدَکَ فاسِخٌ لِتَوْبَتِهِ،

در حالى که در علم غیبت توبه شکن بوده

وَ عائِدٌ فی ذَنْبِهِ وَخَطیئَتِهِ،

و به گناه و خطایش بازگردد،

فَاِنّی اَعُوذُ بِکَ اَنْ اکُونَ کَذلِکَ،

من به تو پناه می برم که چنین باشم،

فَاجْعَلْ تَوْبَتی هذِهِ تَوْبَةً لا

پس توبه ام را چنان کن تا

احْتاجُ بَعْدَها إِلىٰ تَوْبَةٍ،

نیازمند توبه دیگری نباشم،

تَوْبَةً مُوجِبَةً لِمَحْوِما سَلَفَ،

توبه ای که موجب محو گناهان گذشته

وَالسَّلامَةِ فیما بَقِیَ،

و سلامت در آینده باشد،

ص :1157

اَللَّهُمَّ اِنّی اعْتَذِرُ اِلَیْکَ مِنْ جَهْلی وَاسْتَوْهِبُکَ سُوءَ فِعْلی فَاضْمُمْنی إِلىٰ

خدایا از نادانیم به درگاهت عذر آورم و از کار بدم از تو بخشش می طلبم، پس به احسان خویش مرا

کَنَفِ رَحْمَتِکَ تَطَوُّلًا،

در رحمتت درآور

وَاسْتُرْنی بِسِتْرِ عافِیَتِکَ تَفَضُّلًا،

و به فضل خویش جامه عافیت بر من بپوشان،

اَللَّهُمَّ وَ اِنّی اَتُوبُ اِلَیْکَ

خدایا من به درگاهت

مِنْ کُلِّ ما خالَفَ اَرادَتَکَ،

از هر چه مخالف اراده توست

اَوْ زالَ عَنْ مَحَبَّتِکَ مِنْ خَطَراتِ قَلْبی

یا دوستی ات را از دلم و

وَلَحَظاتِ عَیْنی وَ حِکایاتِ لِسانی

نگاههای چشمم وسرگذشت های زبانم بیرون کند توبه می کنم،

تَوْبَةً تَسْلَمُ بِها کُلُّ جارِحَةٍ عَلیٰ

توبه ای که به واسطه آن هر عضوی جداگانه

حِیالِها مِنْ تَبِعاتِکَ،

از کیفرهای تو سالم بماند

وَ تَأْمَنُ مِمَّا یَخافُ الْمُعْتَدُونَ مِنْ إِلَىٰمِ سَطَواتِکَ،

و از عذاب دردناکت که تجاوزکاران از آن می ترسند ایمن گردد،

اَللَّهُمَّ فَاِرْحَمْ وَحْدَتی بَیْنَ یَدَیْکَ،

خدایا به تنهاییم در برابرت

وَ وَجیبَ قَلْبی مِنْ خَشْیَتِکَ،

و طپش قلبم از ترست

وَاضْطِرابَ ارْکانی مِنْ هَیْبَتِکَ،

ولرزش اندامم از هیبتت رحم کن

فَقَدْ اَقامَتْنی یا رَبِّ ذُنُوبی مَقامَ الْخِزْیِ بِفِنائِکَ،

که ای پروردگار من گناهانم مرا به درگاه تو درجایگاه رسوایی قرار داده،

فَاَنْ سَکَتُّ لَمْ یَنْطِقْ عَنّی اَحَدٌ،

پس اگر سکوت کنم کسی از جانب من سخن نگوید

وَ اَنْ شَفَعْتُ فَلَسْتُ بِاهْلِ الشَّفاعَةِ،

و اگر شفاعت خواهم شایسته شفاعت نیستم،

اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ،

خدایا بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست

وَ شَفِّعْ فی خَطایایَ کَرَمَکَ، وَعُدْ

و در خطاهایم بزرگواریت را شفیع گردان، و به

عَلی سَیِّئاَتی بِعَفْوِکَ،

گذشتت گناهانم را ببخش،

وَلٰاتَجْزِنی جَزآئی مِنْ عُقُوبَتِکَ،

و به عذابی که سزاوار آنم جزایم مده،

وَابْسُطْ عَلَیَّ طَوْلَکَ،

و احسانت را بر من بگستران،

وَ جَلِّلْنی بِسِتْرِکَ،

و مرا در پرده (عفوت) بپوشان،

وَاِفْعَلْ بی فِعْلَ عَزیزٍ تَضَرَّعَ الَیْهِ عَبْدٌ ذَلیلٌ فَرَحِمَهُ،

و با من مانند توانایی که بنده ای ذلیل به درگاهش آمده و او نیز رحمش کند

اَوْ غَنِیٍّ تَعَرَّضَ لَهُ عَبْدٌ فَقیرٌ فَنَعَشَهُ،

و یا توانگری که بنده نیازمندی به نزدش رفته و او توانگرش ساخته رفتار کن،

اَللَّهُمَّ لاخَفیرَ لی مِنْکَ

خدایا پناه دهنده ای از تو ندارم

فَلْیَخْفُرْنی عِزُّکَ،

پس قدرت تو باید پناهم دهد

وَلٰا شَفیعَ لی اِلَیْکَ فَلْیَشْفَعْ لی فَضْلُکَ،

و شفیعی به درگاهت ندارم پس فضل تو باید شفیعم گردد،

وَ قَدْ اَوْجَلَتْنی خَطایایَ،

و اشتباهاتم مرا به سختی ترسانده،

ص :1158

فَلْیُؤْمِنّی عَفْوُکَ،

پس گذشت تو باید مرا ایمن گرداند،

فَما کُلُّ ما نَطَقْتُ بِهِ عَنْ جَهْلٍ مِنّی بِسُوءِ

و هر چه گفتم چنان نیست که همه از نادانی به بدکاریم باشد

اثَری وَلٰانِسْیانٍ لِما سَبَقَ مِنْ ذَمیمِ فِعْلی

و نه از روی فراموشی کردار زشتم در گذشته،

لکِنْ لِتَسْمَعَ سَماؤُکَ وَ مَنْ فیها،

بلکه برای آن است که آسمان و

وَارْضُکَ وَ مَنْ عَلَیْها،

زمینت و هر چه در آن است

ما اظْهَرْتُ لَکَ مِنَ النَّدَمِ،

اظهار پشیمانی مرا به درگاهت بشنوند،

وَ لَجَاْتُ اِلَیْکَ فیهِ مِنَ التَّوْبَةِ،

و پناهندگیم را در توبه به سویت ببینند،

فَلَعَلَّ بَعْضَهُمْ بِرَحْمَتِکَ یَرْحَمُنی لِسُوءِ مَوْقِفی

شاید برخی از آنها به رحمتت بر جایگاه بدم رحم کند،

اَوْ تُدْرِکُهُ الرِّقَّةُ عَلَیَّ لِسُوءِ حالى

یا برای حال بدم دلش بسوزد و دعایی کند

فَیَنالَنی مِنْهُ بِدَعْوَةٍ هِیَ اَسْمَعُ لَدَیْکَ مِنْ دُعآئی

که نزد تو پذیرفته تر از دعای من باشد،

اَوْ شَفاعَةٍ اَوْکَدُ عِنْدَکَ مِنْ شَفاعَتی

یا شفاعتی کند که مؤثرتر از شفاعت من باشد

تَکُونُ بِها نَجاَتی مِنْ غَضَبِکَ،

که همان وسیله نجات من از خشمت

وَفَوْزَتی بِرِضاکَ،

و رسیدنم به خشنودیت گردد،

اَللَّهُمَّ اَنْ یَکُنِ النَّدَمُ تَوْبَةً اِلَیْکَ

خدایا اگر پشیمانی نزد تو، توبه محسوب شود

فَاَنَا اَنْدَمُ النَّادِمینَ، وَ اَنْ

من پشیمان ترین پشیمانانم، و اگر

یَکُنِ التَّرْکُ لِمَعْصِیَتِکَ اَنابَةً فَاَنَا اوَّلُ الْمُنیبینَ،

ترک گناه بازگشت به حساب آید من نخستین بازگشت کننده ام،

وَ اَنْ یَکُنِ الْإِسْتِغْفارُ

واگر آمرزش خواهی سبب

حِطَّةً لِلذُّنُوبِ فَاِنّی لَکَ مِنَ الْمُسْتَغْفِرینَ،

ریختن گناهان است من از آمرزش خواهان نزد توام،

اَللَّهُمَّ فَکَما اَمَرْتَ بِالتَّوْبَةِ،

خدایا همان گونه که به توبه فرمان دادی

وَضَمِنْتَ الْقَبُولَ،

و پذیرش آن را ضمانت کردی

وَحَثَثْتَ عَلَی الدُّعآءِ وَ وَعَدْتَ الْإِجابَةَ،

و به دعا تشویق نمودی و وعده اجابت دادی،

فَصَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ،،

پس برمحمّد و خاندان پاکش درود فرست

وَ اِقْبَلْ تَوْبَتی وَلٰاتَرْجِعْنی مَرْجِعَ الْخَیْبَةِ مِنْ رَحْمَتِکَ

و توبه ام را بپذیر و ناامید از رحمتت بازم مگردان

اِنَّکَ اَنْتَ التَّوَّابُ عَلَی الْمُذْنِبینَ،

که تو به یقین توبه پذیر گنهکارانی

وَالرَّحیمُ لِلْخاطِئینَ الْمُنیبینَ، اَللَّهُمَ

و بر خطاکاران پشیمان مهربانی، خدایا

صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ،

بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست

کَمٰا هَدَیْتَنا بِهِ،

همان گونه که به وسیله او هدایتمان نمودی

وَ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ، کَمَا

و بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست همان گونه که

ص :1159

اسْتَنْقَذْتَنا بِهِ،

به وسیله او نجاتمان دادی

وَ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ،

و بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست د

صَلاةً تَشْفَعُ لَنا یَوْمَ الْقِیامَةِ،

رودی که در روز قیامت و

وَیَوْمَ الْفاقَةِ اِلَیْکَ،

روز نیازمندی به درگاهت شفیع ما گردد

اِنَّکَ عَلیٰ کُلِّ شَیْ ءٍ قَدیرٌ،

که تو بر هر چیز توانایی

وَ هُوَ عَلَیْکَ یَسیرٌ.(1)

و این کار برای تو آسان است.

همچنین، «مناجات تائبان» از امام سجّاد علیه السلام بسیار سازنده و ارزشمند است، که خواندن آن به سالکان راه حق و پویندگان مسیر خودسازی، توصیه می شود (این مناجات، در بخش مناجات ها و دعاهای معروف آمده است).

12- دعا برای حسن عاقبت

(از صحیفه سجادیه)

یا مَنْ ذِکْرُهُ شَرَفٌ لِلذَّاکِرینَ،

ای کسی که یادش برای یادکنندگان افتخار است

وَ یا مَنْ شُکْرُهُ فَوْزٌ لِلشَّاکِرینَ،

و ای کسی که شکرش موفقیّتی برای شاکران است،

وَ یا مَنْ طاعَتُهُ نَجاةٌ لِلْمُطیعینَ،

و ای کسی که اطاعتش مایه نجات فرمانبران است، ب

صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ،

ر محمّد و خاندان پاکش درود فرست

وَ اشْغَلْ قُلُوبَنا بِذِکْرِکَ عَنْ کُلِّ ذِکْرٍ،

و دلهای ما را با یادت از هر یاد دیگری

وَ الْسِنَتَنا بِشُکْرِکَ عَنْ کُلِّ شُکْرٍ،

و زبان ما را با شکرت از هر شکر دیگری

وَ جَوارِحَنا بِطاعَتِکَ عَنْ کُلِّ طاعَةٍ،

و اعضایمان را با بندگیت ازبندگی غیر خود بازدار،

فَاَنْ قَدَّرْتَ لَنا فَراغاً مِنْ شُغُلٍ،

پس اگر برای ما فراغتی فراهم ساختی

فَاجْعَلْهُ فَراغَ سَلامَةٍ،

آن را فراغتِ سلامتی قرار ده،

لاتُدْرِکُنا فیهِ تَبِعَةٌ،

که به سبب آن ما را گرفتار گناهی نسازد،

وَ لا تَلْحَقُنا فیهِ سَاْمَةٌ،

و خستگی به ما نرسد،

حَتّی یَنْصَرِفَ عَنَّا کُتَّابُ

به گونه ای که ثبت کنندگان

السَّیِّئاتِ بِصَحیفَةٍ خالِیَةٍ مِنْ ذِکْرِ سَیِّئآتِنا، وَ یَتَوَلّی کُتَّابُ الْحَسَناتِ عَنَّا

گناه با نامه ای خالى از گناهان ما (به سوی تو) باز گردند و ثبت کنندگان کارهای نیک به سبب نگارش

مَسْرُورینَ بِمٰا کَتَبُوا مِنْ حَسَنآتِنا، وَ اِذَا اَنْقَضَتْ اَیَّامُ حَیآتِنا، وَ تَصَرَّمَتْ

نیکیهای ما خشنود بازگردند، و چون ایّام عمر ما سپری شود و مدّت عمر ما

مُدَدُ اعْمارِنا، وَ اسْتَحْضَرَتْنا دَعْوَتُکَ اَلَّتی لابُدَّ مِنْها وَ مِنْ اَجاَبَتِها، فَصَلِ

پایان یابد و دعوت تو (برای رفتن) که گریزی از اجابت آن نیست فرا رسد، بر

ص :1160


1- صحیفه سجّادیه، دعای 31.

عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَاجْعَلْ خِتامَ ما تُحْصی عَلَیْنا کَتَبَةُ اعْمالِنا، تَوْبَةً

محمّد و خاندان پاکش درود فرست، و پایان آنچه را که ثبت کنندگان اعمال ما برای ما می نویسند توبه

مَقْبُولَةً لا تُوقِفُنا بَعْدَها عَلیٰ ذَنْبٍ اجْتَرَحْناهُ، وَ لا مَعْصِیَةٍ اقْتَرَفْناها،

پذیرفته قرار ده که بعد از آن ما را برای گناهی که انجام داده ایم و معصیتی که مرتکب شده ایم توبیخ نکنی،

وَلٰا تَکْشِفْ عَنَّا سِتْراً سَتَرْتَهُ عَلیٰ رُؤُسِ الْاشْهادِ، یَوْمَ تَبْلُو اخْبارَ

و در آن روز که اخبار بندگانت را آشکار می کنی پرده ای را که بر گناه ما انداخته ای در برابر همگان کنار مزن،

عِبادِکَ، اِنَّکَ رَحیمٌ بِمَنْ دَعاکَ، وَ مُسْتَجیبٌ لِمَنْ ناداکَ.(1)

به یقین تو نسبت به کسی که تو را بخواند، مهربانی و به ندای آنکه تو را می خواند پاسخ می دهی.

13- دعای وقت مطالعه

مرحوم «فیض کاشانی» در «خلاصةالأذکار» این دعا را برای مطالعه نقل کرده است که در عین فشردگی محتوایی عإِلىٰ دارد:

اَللَّهُمَّ اخْرِجْنی مِنْ ظُلُماتِ الْوَهْمِ،

خدایا مرا از تاریکی های اشتباه و نادانی خارج کن

وَاکْرِمْنی بِنُورِ الْفَهْمِ،

و با روشنایی فهم گرامی بدار.

اَللَّهُمَّ افْتَحْ عَلَیْناابْوابَ رَحْمَتِکَ،

رحمتت را به روی ما بگشا

وَ اَنْشُرْ عَلَیْنا خَزائِنَ عُلُومِکَ،

و از گنجینه های علومت ما را بهره مند ساز،

بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ.(2)

به رحمتت ای مهربان ترین مهربانان.

14- دعای شب زفاف

با توجّه به این که از نظر اسلام، امر ازدواج، بسیار مقدّس و ارزشمند است و ترغیب فراوانی نسبت به آن شده است، برای مراحل مختلف این کار، آداب، دعاها و نمازهایی در روایات بیان شده است تا جنبه معنوی و روحانی آن حفظ شود و آلوده به انواع گناهان نگردد.

از جمله اموری که در مسأله ازدواج دستور داده شده است، نماز و دعا برای شب «زفاف» است:

1- از امام محمّدباقر علیه السلام نقل شده است که وقتی عروس را به منزل آوردی، به وی بگو، وضو سازد و خودت نیز وضو بساز و دو رکعت نماز بگذارید؛ پس از آن، حمد و ستایش اِلهی را بجا آورید و بر محمّد و آل

ص :1161


1- صحیفه سجادیه، دعای 11.
2- این دعا خدایا درهای را مرحوم محدّث قمی در مفاَتیح الجنان، باب ششم در خواصّ بعضی سور و آیات و غیره آورده است.

محمّد، صلوات بفرستید، و آنگاه (برای زندگی آسوده و پر معنویت) دعا کن و از زنانی که همراه عروس آمده اند، بخواه، آمین گویند. سپس این دعا را بخوان:

اَللَّهُمَّ ارْزُقْنی الْفَها وَ وُدَّها وَ رِضاها،

خدایا الفت و محبّت و رضایتش را روزیم کن

وَارْضِنی بِها،

و ما را از او راضی گردان

وَاجْمَعْ بَیْنَنا بِاحْسَنِ اجْتِماعٍ

و ما را به نیکوترین اجتماع

واٰنَسِ ائْتِلافٍ،

و صمیمی ترین معاشرت جمع کن،

فَاِنَّکَ تُحِبُّ الْحَلالَ،

که تو حلال را دوست داری

وَ تَکرَهُ الْحَرامَ.(1)

و حرام را ناپسند می داری.

2- از امام صادق علیه السلام نقل شده است که در شب «زفاف» هنگامی که به نزد عروس می روی، رو به قبله بنشینید و بگو:

اَللَّهُمَّ بِامانَتِکَ اَخَذْتُها،

خدایا به امانت تو او را گرفتم

وَبِکَلِماتِکَ اسْتَحْلَلْتُها،

و به کلمات تو حلالش کردم،

فَاَنْ قَضَیْتَ لی مِنْها وَلَداً،

اگر از او فرزندی نصیبم کردی

فَاجْعَلْهُ مُبارَکاً

پس او را برایم مبارک

تَقِیّاً مِنْ شیعَةِ آلِ مُحَمَّدٍ،

و پرهیزگار و از شیعیان آل محمّد قرار ده

وَلٰاتَجْعَلْ لِلشَّیْطانِ فیهِ شِرْکاً وَ لٰانَصیباً.(2)

و برای شیطان در او شرکت و نصیبی قرار مده.

یادآوری: متأسّفانه افراد ناآگاه شب زفاف را که پایه زندگی خانوادگی در آن گذارده می شود چنان آلوده به گناه می سازند که خیر و برکت را از آن خانواده دور می کنند. سزاوار است اهل ایمان از امر به معروف و نهی از منکر توأم با ادب و احترام خودداری نکنند.

***

آداب عقیقه:

از دیدگاه اسلام، کودک از زمان طفولیّت- و حتّی قبل از تولّد- دارای جایگاه ویژه و حقوق خاصّی است و بر والدین لازم است، با مراعات و توجّه به آن، راه سعادت فرزند را هموار سازند.

تربیت فرزند صالح و رساندن او به سعادت و کمال مطلوب، از بدو تولّد آغاز می شود: از اِذان و اقامه گفتن در گوش او، نام نیک بر او نهادن و تلاش برای رسیدگی و مراقبت از کودک، تا فراهم ساختن

ص :1162


1- کافی، جلد 5، صفحه 500، حدیث 1.
2- همان مدرک، حدیث 2.

فراگیری صحیح و آموزش های لازم و مفید و رشد و شکوفایی خصلت های پاک انسانی در او.

از جمله اموری که در اسلام، سفارش شده است، عقیقه برای فرزند است؛ منظور از عقیقه، قربانی کردن گوسفندی و مانند آن برای فرزند می باشد.

مرحوم «علّامه مجلسی» در کتاب «حلیةالمتّقین» به طور مشروح و گویا، آداب عقیقه را ذکر کرده است که ما فشرده ای از آن را در این جا می آوریم:

عقیقه برای فرزند، بر کسی که قادر بر آن باشد، سنّت مؤکّد است، و بعضی از علما آن را واجب می دانند، و بهتر آن است که در روز هفتم واقع شود، و اگر تأخیر افتاد، تا زمان بلوغ فرزند، بر پدر سنّت است؛ ولی بعد از بلوغ- تا آخر عمر- بر خودش سنّت است که عقیقه اش را انجام دهد!

در احادیث زیادی نقل شده است که هر فرزندی در گرو عقیقه است؛ یعنی اگر برای او عقیقه نکنند، ممکن است آن فرزند در معرض حوادث ناگوار قرار گیرد.

در حدیثی آمده است که از امام صادق علیه السلام پرسیدند: ما برای عقیقه، گوسفندی را نیافتیم، آیا اجازه می دهید، قیمتش را صدقه دهیم؟ امام فرمود: جستجو کنید تا گوسفندی بیابید، زیرا خداوند دوست دارد، خوراندن طعام و ریختن خونِ (گوسفند برای این منظور).

در حدیث معتبری نقل شده است که شخصی از امام صادق علیه السلام پرسید: نمی دانم پدرم برای من عقیقه کرده است یا نه؟ فرمود: عقیقه بکن، آن مرد نیز در پیری برای خود عقیقه کرد!

در حدیث دیگری از همان حضرت نقل شده است که «فرزند را در روز هفتم، نام می گذارند و عقیقه می کنند، و سر او را می تراشند و موی سرش را با نقره وزن می کنند و آن نقره را تصدّق می نمایند و ران عقیقه را برای قابله می فرستند و باقی را برای مردم اطعام می کنند و یا به نیازمندان می دهند».

در حدیث دیگری به یکی از یارانش فرمود: «هرگاه پسری، یا دختری برای تو متولّد شود، در روز هفتم گوسفندی یا شتری را عقیقه کن و برای او نامگذاری نما و سرش را بتراش و به وزن موی سرش طلا، یا نقره تصدّق کن».

در حدیث دیگری وارد شده است که لااقل به ده نفر از مسلمانان اطعام کنند و خود آنان (پدر و مادر) از گوشت عقیقه نخورند! (این کار نوعی ایثار است).

مشهور میان علما آن است که عقیقه باید گوسفند یا شتر، و یا بُز باشد. از امام باقر علیه السلام نقل شده است که رسول خدا صلی الله علیه و آله در روز ولادت امام حسن و امام حسین علیهما السلام در گوش آنها اِذان گفتند و حضرت

ص :1163

فاطمه علیها السلام در روز هفتم، برای آنان عقیقه کرد و پای گوسفند را همراه با یک سکّه طلا، برای قابله فرستادند.

اگر عقیقه شتر است، باید پنج سال یا بیشتر داشته باشد و اگر بز است از یک سال بالاتر باشد. و اگر گوسفند است سنّ او کمتر از شش ماه نباشد، و اگر بیشتر باشد، بهتر است.

عقیقه شرایط دیگر هم دارد، از جمله آن که: نباید بیضه اش را کشیده باشند و شاخ او شکسته و گوشش بریده نباشد و بسیار لاغر و کور نباشد و به گونه ای لنگ نباشد که راه رفتن برای او دشوار باشد (مانند بسیاری از صفات قربانی حجّاج).

ولی در حدیث معتبری از امام صادق علیه السلام نقل شده است که عقیقه همانند «قربانی» نیست؛ هر گوسفندی که باشد خوب است. (هر چند داشتن آن صفات که در بالا آمد، بهتر است) و گوسفند نر و ماده هر دو کافی است و اگر نر باشد بهتر است.

اگر حیوان برای عقیقه موجود نباشد، صبر کنند تا فراهم گردد.

برای دعوت از مردم، جهت خوردن عقیقه، شرط نیست که فقیر باشند؛ ولی دعوت کردن از فقیران آبرومند و صالحان، بهتر است.(1)

دعای عقیقه:

مرحوم «علّامه مجلسی» در ادامه، دعایی را برای عقیقه نقل کرده و فرموده: «از امام صادق علیه السلام نقل شده است که در وقت کشتن گوسفند عقیقه این دعا را بخوان»:

بِسْمِ اَللَّهِ وَ بِاَللَّهِ،

به نام خدا و به یاری خدا،

اَللَّهُمَّ عَقیقَةٌ عَنْ فُلانٍ (نام آن فرزند را بگوید)

خدایا این عقیقه از جانب فلانی است

لَحْمُها بِلَحْمِهِ،

گوشتش در مقابل گوشت او

وَدَمُها بِدَمِهِ،

و خونش در مقابل خون او

وَ عَظْمُها بِعَظْمِهِ،

و استخوانش در مقابل استخوان اوست،

اَللَّهُمَّ اجْعَلْها وِقاءً لِآلِ مُحَمَّدٍ عَلَیْهِ وَ آلِهِ اَلسَّلامُ*

خدایا آن را نگهدارنده آل محمّد- که بر او و آلش درود باد-

و در حدیث دیگری فرمود که این دعا را بخواند:

یا قَوْمِ اِنّی بَریٌ مِمَّاتُشْرِکُونَ،

قرار ده ای قوم، من از شریکهایی که شما (برای خدا)قائل می شوید، بیزارم،

اِنّی وَجَّهْتُ وَجْهِیَ لِلَّذی فَطَرَ السَّمواتِ وَالْأَرْضَ،

من روی خود را به سوی کسی کردم که آسمانها و زمین را آفریده است،

ص :1164


1- حلیةالمتّقین، صفحه 150- 152( با تلخیص و تصرّف).

حَنیفاًمُسْلِماً وَ ما اَنَا مِنَ الْمُشْرِکینَ،

من درایمان خود خالص و مسلمانم و از مشرکان نیستم،

انَّ صَلاَتی وَنُسُکی

به یقین نماز و تمام عباداتم

وَ مَحْیایَ وَ مَماَتی لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ،

و زندگی و مرگم همه برای خداوند پروردگار جهانیان است

لا شَریکَ لَهُ،

همتایی برای او نیست

وَ بِذلِکَ اُمِرْتُ،

و به همین مأمور شده ام

وَ اَنَا مِنَ الْمُسْلِمینَ، اَللَّهُمَ

و من از مسلمانانم، خدایا

مِنْکَ وَ لَکَ،

از جانب تو و برای توست،

بِسْمِ اَللَّهِ وَ بِاَللَّهِ، وَاَللَّهُ اکْبَرُ،

به نام خدا و به یاری خدا و خداوند بزرگتر از توصیف است،

اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ،

خدایا بر محمّد و آل پاکش

وَ تَقَبَّلْ مِنْ فُلانِ بْنِ فُلانٍ* و بجای فلان بن فلان نام فرزند و پدرش را ببرد، درود فرست و از فلانی پسر فلانی (این عقیقه را) بپذیر.

آنگاه آن را ذبح کند.(1)

ص :1165


1- حلیة المتقین، صفحه 153 و 154.

ص :1166

بخش نهم: استخاره و آداب آن

اشاره

ص :1167

ص :1168

مقدّمه: اهمیّت استخاره وآداب آن

بسیار می شود که انسان برای انجام کار مهمّی متحیّر و سرگردان می شود و مطالعه درباره جوانب آن، رفع تحیّر از او نمی کند؛ با افراد آگاه مشورت می کند، ولی آنها نیز نظرات مختلفی دارند، و او همچنان در کار خود سرگردان می ماند و اگر این سرگردانی ادامه یابد خسارت های سنگینی دامن گیر او خواهد شد. در این گونه موارد، دستور استخاره داده شده است که انسان طبق آداب ساده ای با خداوند بزرگ- به وسیله قرآن مجید، یا تسبیح و مانند آن- مشورت کند و از ذات پاکش هدایت و راهنمایی به آنچه خیر و صلاح اوست، بطلبد؛ به یقین خداوند نیز او را- طبق روایات صریحی که داریم- راهنمایی خواهد کرد.

استخاره، نه تنها انسان را از حال تحیّر و سرگردانی- که بدترین حالات است و مایه تلف شدن وقت و نیروی اوست- نجات می بخشد، و او را با اراده و تصمیم قوی و گام های استوار به سوی مقصد به حرکت وا می دارد؛ بلکه واقعاً نیز راهنما و راهگشا به سوی خیرات است و این حقیقتی است که در روایات اسلامی وارد شده، و ما خود بارها و بارها آزموده ایم که استخاره ها گوئی معجزه می کند.

گاه انسان برای کاری استخاره می کند و مطابق آن، به سوی آن کار می رود و ظاهراً نتیجه ای نمی گیرد؛ امّا بعد از ماه ها، یا سال ها، رمز عجیب آن استخاره را درمی یابد. به هر حال، استخاره را با پیشگویی نباید اشتباه گرفت؛ بلکه استخاره خیر و صلاح کار را از طریق درخواست از خداوند، به انسان نشان می دهد.

نکته:

دو چیز را به هنگام استخاره نباید فراموش کرد:

1- استخاره منحصر به جایی است که مثبت یا منفی بودن کار بر انسان روشن نباشد، و با تفکّر و

ص :1169

اندیشه، و حتّی با مشورت کردن با افراد خبره و صاحب نظر نیز روشن نشود؛ این جا، جای استخاره است و در غیر این صورت استخاره کردن، اشتباه است.

2- از استخاره های مکرّر در یک چیز باید پرهیز کرد (مگر این که فاصله قابل توجّهی بشود و یا این که شرایط تغییر کند.) در استخاره های مکرّر، همان استخاره اوّل معتبر است و بقیّه اعتباری ندارد.

باید انسان بعد از استخاره- با شرایطی که در بالا گفته شد- تردید نکند و به دنبال آن به راه بیفتد و از خدا خیر و صلاح خویش را بطلبد و بر ذات پاک او توکّل کند، و مطمئن باشد نتیجه خواهد گرفت.

***

معنای دیگر استخاره:

استخاره معنای دیگری هم دارد که در روایات اسلامی کراراً به آن اشاره شده است و آن طلب خیر و سعادت از ذات پاک خداست.

یعنی به هنگام شروع در یک کار- حتّی کارهای روشنی که برای آن استخاره نکرده است- انسان از خداوند خیر و سعادت خود را بخواهد (اصولًا استخاره به معنای طلب خیر است) و با گفتن جمله

« وأَسْتَخیرُاللَّهَ بِرَحْمَتِهِ»

(از رحمت اِلهی طلب خیر و سعادت می کنم)،

به آن کار اقدام کند و می تواند این مطلب را به فارسی هم بگوید. به هر حال، استخاره به این معنا طبق روایات اسلامی نیز، بسیار مفید و مؤثّر است.

در روایتی از امام صادق علیه السلام می خوانیم:

«مَا اسْتَخارَ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ عَبْدٌ مُؤْمِنٌ

هیچ بنده با ایمانی از خداوند طلب خیر نکرد،

إِلّا خارَ لَهُ

مگر آن که پروردگار سعادت او را فراهم ساخت».(1) همچنین امیرمؤمنان علیه السلام به فرزندش امام حسن علیه السلام فرمود:

«وَأَکْثِرِ الْإِسْتِخارَةَ بسیار از خداوند طلب خیر نما».(2) در حدیثی از امام صادق علیه السلام آمده است که فرمود:

در سجده آخر نماز شب، از خداوند طلب خیر نما و صد و یک مرتبه بگو: «

أَسْتَخِیرُاللَّهَ بِرَحْمَتِهِ

؛ از رحمت خداوند طلب خیر و سعادت می کنم».(3) همچنین در سجده آخر نافله صبح نیز، استخاره به همین معنا وارد شده است.(4)

ص :1170


1- بحارالانوار، جلد 88، صفحه 224، حدیث 4.
2- نهج البلاغه، نامه 31.
3- فقیه، جلد 1، صفحه 562، حدیث 1552.
4- همان مدرک، صفحه 563، حدیث 1553.

آداب استخاره:

در روایات اسلامی آداب ویژه ای برای استخاره به معنای معروف آن، ذکر شده؛ مانند وضو داشتن و رو به قبله بودن و حالت توجّه و ارتباط قلبی با خداوند داشتن و استغفار کردن به هنگام استخاره و مانند آن و این امور، مطلوب و قطعاً مؤثّر است.

***

انواع استخاره:

اشاره

برای استخاره در روایات اسلامی و کلمات بزرگان علما، طُرقی ذکر شده است که می توان با هر کدام از این شیوه ها استخاره کرد:

1- استخاره با قرآن

یکی از رایج ترین انواع استخاره، استخاره با قرآن است که آن نیز به چند نحوه انجام می شود:

اوّل: از رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله نقل شده است که فرمود:

«هرگاه خواستی به وسیله کتاب خدا استخاره کنی، ابتدا سه مرتبه سوره «اخلاص» (قل هو اللَّه ...) را بخوان، آنگاه سه بار بر محمّد و آلش صلوات بفرست و سپس این دعا را بخوان:

اَللَّهُمَّ اِنّی تَفَأَّلْتُ بِکِتابِکَ،

خدایا من به کتابت استخاره می کنم،

وَ تَوَکَّلْتُ عَلَیْکَ،

و بر تو توکل می کنم،

فَارِنی مِنْ کِتابِکَ ما هُوَ

پس امور پوشیده از سِرّ محفوظ در

مَکْتُومٌ مِنْ سِرِّکَ الْمَکْنُونِ فی غَیْبِکَ.

غیبت را از کتابت به من بنما.

سپس قرآن را بگشا و از صفحه اوّل سمت راست، سطر اوّل مقصود خودت را از خدا بخواه.(1)

***

دوم: مرحوم «سیّد بن طاووس» در کتاب «فتح الأبواب» نقل کرده است که برای استخاره، قرآن را برمی داری و نخست این دعا را می خوانی:

اَللَّهُمَّ إِنْ کانَ فِی قَضائِکَ وَقَدَرِکَ،

خدایا اگر در قضا و قدرت مقدّر شده

أَنْ تَمُنَّ عَلیٰ امَّةِ نَبِیِّکَ،

که بر امّت پیامبرت

بِظُهُورِ وَلیِّکَ

به واسطه ظهور ولیّت و

ص :1171


1- بحارالانوار، جلد 88، صفحه 241، حدیث 1.

وَابْنِ بِنْتِ نَبِیِّکَ،

پسر دختر پیامبرت منت گذاری،

فَعَجِّلْ ذلِکَ

پس در آن تعجیل کن

وَسَهِّلْهُ وَیَسِّرْهُ وَکَمِّلْهُ،

و آن را آسان و راحت و کامل قرار ده،

و اخْرِجْ لِی آیَةً اسْتَدِلُّ بِها عَلیٰ أَمرٍ فَأَئْتَمِرَ،

و برایم آیه ای ظاهر کن که مشتمل بر امری باشد که انجام دهم

أوْ نَهْیٍ فَأَنْتَهی

و یا نهیی که از آن خودداری کنم،

در عافیت و سلامتی.

سپس حاجت و مشکل خود را عنوان می کنی و آنگاه قرآن را می گشایی، پس از آن هفت ورق می زنی، در ورق هفتم، صفحه سمت چپ، هفت سطر را بشمار و در سطر هفتم مطلب خویش را از آن آیه، دریاب.(1) استخاره با قرآن به شیوه های دیگر نیز نقل شده است که برای رعایت اختصار از ذکر همه آنها صرف نظر می شود.(2)

2- استخاره با تسبیح

این نوع استخاره نیز شایع و معروف است، که به چند شیوه انجام می شود:

اوّل: علّامه مجلسی می نویسد: از «شیخ بهایی» نقل شده است: از بزرگان و اساَتیدم شنیدم که این دستورالعمل از حضرت ولیّ عصر علیه السلام درباره استخاره با تسبیح رسیده است. فرمود: «تسبیح را به دست (راست) می گیری و سه بار صلوات می فرستی و آنگاه قسمتی از تسبیح را (با دست چپ) می گیری و دوتا دوتا رد می کنی؛ اگر در پایان یک دانه باقی ماند، به معنای «إفعل» (انجام بده) است و اگر دو دانه باقی ماند، مفهوم آن «لاتفعل» (انجام نده) است.(3)

***

دوم: از امام صادق علیه السلام روایت شده است که فرمود: (به هنگام استخاره با تسبیح) نخست یک مرتبه سوره «حمد» را می خوانی و آنگاه سه بار سوره «توحید» (قل هو اللَّه ...) را و آنگاه پانزده مرتبه صلوات می فرستی، سپس می گویی:

اَللَّهُمَّ إِنّی أسْئَلُکَ بِحَقِّ الْحُسَینِ وَجَدِّهِ وَأَبیه،

خدایا به حقّ امام حسین و جدّ و پدر

وَ أُمِّهِ وَ أَخیهِ،

و مادر و برادر

وَ الْأَئِمَّةِ مِنْ ذُرِّیَّتِهِ،

و امامان ازنسلش از تو می خواهم

ص :1172


1- فتح الابواب، صفحه 278 و بحارالانوار، جلد 88، صفحه 242، حدیث 4.
2- به کتاب مفاتح الغیب، تألیف مرحوم علّامه مجلسی مراجعه شود.
3- بحارالانوار، جلد 88، صفحه 250، حدیث 4.

أَنْ تُصَلِّیَ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ،

که بر محمّد و خاندان پاک او درود فرستی

وَ أنْ تَجْعَلَ لِیَ الْخِیَرَةَ فی هذِهِ السَّبْحَةِ،

و در این استخاره با تسبیح برایم خیرقرار دهی

وَ أَنْ تُرِیَنی ما هُوَ الْأَصْلَحُ لی فی الدِّینِ وَالدُّنْیا،

و آنچه در دین و دنیایم شایسته تر است نشانم دهی،

اَللَّهُمَّ إنْ کانَ الْأَصْلَحُ فی دینی وَدُنْیایَ،

خدایا اگرآنچه تصمیم بر انجام آن دارم به صلاح دین و دنیایم

وَ عاجِلِ اَمْری وَ آجِلِهِ،

و امروز و فردایم است

فِعْلَ ما اَنَا عازِمٌ عَلَیْهِ فَأْمُرْنی،

پس مرا (به انجام آن)فرمان ده،

وَإلّا فَاَنْهَنی،

و گرنه مرا (از انجام آن) نهی کن،

إنَّکَ عَلیٰ کُلِّ شَیْ ءٍ قَدیرٌ.

چرا که تو بر هر چیز توانایی.

پس از آن، قسمتی از تسبیح را می گیری و آن را می شماری و با عدد اوّل می گویی «

سُبْحانَ اَللَّهِ » و با عدد دوم می گویی «أَلْحَمْدُلِلَّهِ » و با عدد سوم می گویی «لا إِلهَ اِلَّا اَللَّهُ » و به همین ترتیب پیش می روی؛ در پایان اگر دانه آخر شمارش،سُبحان اللَّه

بود، مخیّر میان فعل و ترک هستی و اگرأَلْحَمْدُللَّهِ بود، نشانه امر است و آن را انجام می دهی و اگرلا إِلهَ اِلَّا اَللَّهُ بود، نهی است و آن را ترک می کنی.(1)

3- استخاره ذات الرّقاع

نحوه انجام «استخاره ذات الرّقاع»(2) که از امام صادق علیه السلام نقل شده، به این گونه است که هرگاه برای امور مهمّی بخواهی استخاره کنی، بدین شیوه عمل کن:

نخست شش قطعه کاغذ تهیه می کنی و در سه قطعه آن می نویسی:

بِسْمِ اَللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ،

به نام خداوند بخشنده مهربان.

خِیَرَةً مِنَ اَللَّهِ الْعَزیزِ الحَکیمِ،

اختیار و گزینشی است از جانب خداوند عزیز و حکیم

لِفُلانِ بنِ فُلانَة افْعَل

برای فلانی فرزند فلانی

(و به جای این دو کلمه نام شخصی را که برای او استخاره می کنی و اسم مادرش را می نویسی)؛ در سه ورقه دیگر همین را می نویسی، ولی به جای «إفعل» می نویسی «لاتفعل»، آنگاه آن کاغذها را زیر جانماز وسجّاده خود می گذاری و دو رکعت نماز می خوانی؛ پس از نماز به سجده می روی و در سجده، صد مرتبه می گویی:

أَستَخیرُ اللَّهَ برَحْمَتِهِ،

از رحمت اِلهی طلب

خِیَرَةً فی عافِیَةٍ

خیر و سعادت همراه با عافیت می کنم ،

سپس می نشینی و می گویی:

أللَّهُمَّ خِرْ لی وَاخْتَر لی فی جَمیعِ اُمُوری فی یُسْرٍ وَ عافِیَةٍ

خدایا در همه امور به آسانی و عافیت خودت (آنچه را که صلاح است) برایم اختیار کن.

ص :1173


1- بحارالانوار، جلد 88، صفحه 250، حدیث 5.
2- ( 2).« رقاع» جمع« رُقعه» به معنای ورقه کاغذ است و چون در این نوع استخاره، از نوشتن بر ورقه ها استفاده می شود، لذا به آن« استخاره ذات الرقاع» می گویند.

آنگاه دست می بری و آن ورقه ها را به هم مخلوط می کنی و یکی یکی بیرون می آوری؛ اگر سه تا از ورقه ها که در آنها «إفعل» نوشته شده، پشت سر هم بیرون آید، کاری را که نیّت کرده ای انجام می دهی (و بسیار خوب است)؛ و اگر سه تا «لا تفعل» خارج شد آن کار را انجام نمی دهی؛ ولی اگر یک بار «إفعل» و دفعه بعد «لا تفعل» بدست آمد، در این صورت سه ورقه دیگر را بیرون بیاور که در مجموع پنج ورقه خارج شود، در این صورت اگر سه تا «إفعل» بود و دو تا «لا تفعل» آن کار را انجام بده؛ ولی اگر بر عکس شد، انجام نده.(1)

4- استخاره با الهام قلبی

مراد از «استخاره قلبی» آن است که انسان با یک حالت توجّه و تضرّع با خدای خود مشورت می کند و از او می خواهد راه صحیح را به وی نشان دهد و پس از آن، هر چه را که خداوند به قلب وی الهام کرد، انجام می دهد.

در روایتی از امام صادق علیه السلام نقل شده است که آن حضرت فرمود:

اگر به انجام کاری نیاز داری (و نمی دانی انجام آن خوب است، یا بد،) با خداوند مشورت کن. اگر خداوند انجام آن کار را به قلب تو انداخت، پیروی کن وگرنه انجام نده.(2) شیوه این استخاره به این نحوست که پس از نماز واجب، به سجده می روی و صد مرتبه می گویی:

«اَللَّهُمَّ خِرْلی

؛ خدایا تو برای من (آنچه را به صلاحم می باشد) اختیار کن» سپس به ما اهل بیت علیهم السلام متوسّل می شوی، و ما را شفیع قرار می دهی؛ پس از آن به قلبت توجّه کن، بنگر چه چیزی به تو الهام می شود؛ همان را انجام بده.(3) همچنین در روایت معتبری می خوانیم که دو نفر از یاران امام علی بن موسی الرّضا علیهما السلام می خواستند به مسافرت «مصر» بروند، از آن حضرت پرسیدند: مصلحت آن است که از راه دریا برویم یا از راه خشکی؟

حضرت فرمود: «در غیر وقت نماز واجب به مسجد می روی، دو رکعت نماز می خوانی، سپس یک صد مرتبه می گویی: «أَسْتَخیرُ اللَّهَ » آنگاه به قلب خویش می نگری هر چیز به قلبت افتاد، به همان عمل می کنی».(4)

ص :1174


1- بحارالانوار، جلد 88، صفحه 230، حدیث 5.
2- وسائل الشیعه، جلد 5، صفحه 213، حدیث 3.
3- همان مدرک.
4- وسائل الشیعه، ج 5، صفحه 205، ابواب صلاة الاستخارة، باب 1، حدیث 4.

در این زمینه روایات متعدّد دیگری نیز نقل شده است.

بدیهی است اینگونه استخاره با توجه به مورد روایات- که سؤال از امر مهم و گاه خطرناکی است- مربوط به موضوعات پراهمیّت است، نه برای موضوعات کوچک.

یادآوری ها:

1- «استخاره» را هر کسی می تواند با آداب و شرایطی که بیان شد، برای خودش انجام دهد، که به تصریح برخی از بزرگان همین نیز اولی و انسب است،(1) چرا که هر کس با حالت توجّه و نیازی که دارد، خلوص بیشتری پیدا می کند و ارتباط ویژه ای با حضرت حق- جلّ و علا- برقرار می نماید و خداوند مهربان نیز، راه حل را به وی نشان خواهد داد.

امّا می توان به دیگری نیز نیابت داد که از طرف او استخاره کند؛ به ویژه اگر آن شخص، از برجستگی های علمی و عملی و تقوا نیز برخوردار باشد.

2- مرحوم محدّث قمی در «مفاَتیح الجنان» از برخی کتب برای استخاره به قرآن مجید در ایّام هفته ساعاَتی را نقل کرده است، ولی چون تصریح دارد که برای این مطلب، حدیثی از اهل بیت علیهم السلام وارد نشده است، ما از ذکر آن خودداری می کنیم؛ هر چند معتقدیم استخاره در ایّام با فضیلت و مکان های مقدّس، بهتر است؛ ولی به هر حال، می توان در هر وقت که انسان نیاز و اضطرار پیدا کرد، با خدای خود مشورت کند و با استخاره، مشکل خویش را حل نماید و از سرگردانی رهایی یابد.

3- «استخاره» را با «فال» نباید اشتباه کرد. بسیار دیده شده که افراد پیشنهاد می کنند که برای ما استخاره کنید آیا در فلان کار موفق خواهیم شد یا نه؟ آیا فلان حاجت ما روا می گردد یا نه؟ آنها استخاره را به پیشگویی از آینده اشتباه می گیرند.

استخاره فقط برای این است که اگر در انجام کاری تردید داریم و با مشورت و مطالعه حل نشد، برای تصمیم گیری استخاره کنیم. گویی با خداوند مشورت می نماییم.

4- بعضی از افراد در استخاره کردن چنان زیاده روی می کنند که برای هر امر کوچک و بزرگی به سراغ استخاره می روند و عملًا گرفتار یک نوع وسواس و وابستگی شدید می شوند، به گونه ای که اقدام به هیچ کاری بدون استخاره برای آنها میسّر نیست.

این امر سبب می شود که استقلال فکر و اندیشه آنها تضعیف گردد و قدرت انتخاب و اعتماد به نفس را از دست بدهند و عقل و خرد را که یک نعمت بزرگ اِلهی است و چراغ فروزان پروردگار در درون جان انسان است مورد بی توجّهی قرار دهند.

ص :1175


1- بحارالانوار، جلد 88، صفحه 285.

از این امر باید جدّاً پرهیز کرد و استخاره را منحصر به مواردی کرد که در بالا گفتیم. یعنی در آنجا که به راستی انسان حیران و سرگردان می شود؛ نه می تواند با اندیشه خود تصمیم بگیرد و نه مشاوران راه روشنی پیش پای او می گذارند.

5- بعضی از ناآگاهان در اعتبار اسناد استخاره تردید می کنند، در حالى که ادلّه معتبری برای آن وجود دارد که برای توضیح بیشتر به کتاب «القواعد الفقهیه» جلد 1، ذیل قاعده قرعه مراجعه کنید.

6- آخرین نکته اینکه: بی شکّ عمل به استخاره واجب نیست، ولی سزاوار است انسان یا استخاره نکند یا هر گاه استخاره کرد با توکّل بر خدا به آن عمل کند و تردید به خود راه ندهد؛ با گام های استوار به سوی هدف پیش رود که مطمئنّاً نتیجه مثبت آن را خواهد دید و همان گونه که در آغاز بحث گفته ایم ما این موضوع را شخصاً بارها و بارها آزموده ایم.

***

ص :1176

بخش دهم: احکام و آداب مربوط به مردگان

اشاره

ص :1177

ص :1178

احکام و آداب مربوط به مردگان

مقدّمه: پایان زندگی دنیا و سفر به سوی آخرت

انسان- هر که باشد و هر قدر عمر طولانی کند- بالأخره در این جهان مسافر و میهمان است و دیر یا زود باید مرغ روحش این قفس را بشکند و از این جهان پرواز کند و به دیار باقی بشتابد؛ جایی که انسان نتیجه تمام اعمال خود را، در آن جا خواهد یافت و با آن خواهد بود (فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَیْراً یَرَهُ* وَ مَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرّاً یَرَهُ ).(1) امید آن که همه ما با دست پر از حسنات و گناهان آمرزیده شده، از این جهان چشم بربندیم، و در جوار رحمت پروردگار در نهایت آرامش قرار گیریم و بر بساط قرب او گام نهیم.

مرگ برای نیکوکاران و پاکان نه تنها وحشتناک نیست، بلکه دریچه ای است به جهانی مملوّ از نور و روشنایی و خوشبختی؛ ولی برای آلودگان و ستمگران و دنیاپرستان گنهکار، غم انگیز و وحشتناک است، چرا که برای آنان، سرآغاز بدبختی و سیه روزی و گرفتاری در میان آتشی که شعله های آن را با دست خود افروخته اند، می باشد.

بنابراین، بهترین راه برای این که انسان هرگز از مرگ نترسد و شجاعانه با آن روبه رو شود و از آن زیان نبیند، این است که همواره لوح دل را با آب توبه از آلودگی گناه بشوید و با صیقل اعمال صالحه، زنگار معصیت را بزداید و چنان پاک باشد که به گفته مولای متّقیان علی علیه السلام: «فَوَاَللَّهِ ما أُبالِی دَخَلْتُ إِلَی الْمَوْتِ أوْ خَرَجَ الْمَوْتُ إِلَیَّ»(2)

برای او تفاوتی نکند که او به سراغ مرگ برود، یا مرگ به سوی او آید:

ص :1179


1- « پس هر کس ذرّه ای کار خیر، انجام دهد آن را می بیند و هر کس ذرّه ای کار بد کرده، آن را می بیند»( سوره زلزله، آیات 7 و 8).
2- « به خدا سوگند! باکی ندارم که من به سوی مرگ روم یا مرگ به سوی من آید.»( نهج البلاغه، خطبه 55).

مرگ اگر مرد است گو نزد من آی تا در آغوشش بگیرم تنگ تنگ!

من از او جانی ستانم جاودان او زمن دلقی ستاند رنگ رنگ!

با این مقدّمه کوتاه و با استمداد از لطف حق به سراغ مطالب این بخش می رویم.

1- عبرت گرفتن از مردگان

این مسأله به تجربه رسیده است که هر زمان غم و اندوه بر قلب انسان چیره شد، زیارت اهل قبور(1) (برای فاتحه و طلب آمرزش آنان) غم را از دل می زداید؛ چرا که غم و اندوه های مردم، غالباً به سبب امور مادّی است، لذا هنگامی که انسان جای آرامگاه ابدی را می بیند و می داند که:

هر که باشی و به هر جا برسی آخرین منزل هستی این است!

و مشاهده می کند خیل عظیمی از پیشینیان از فقیر و ثروتمند، ضعیف و قدرتمند همه آنها، همه چیز را گذاشته، تنها یک کفن با خود برده اند؛ و در زیر خاک ها آرمیده اند، به اشتباه خود پی می برد و درمی یابد که تمام غم و اندوه های وی بیهوده است و با کمی اندیشه و تفکّر، بار اندوه و غم از او برداشته می شود.

چه خوش می گوید آن شاعر باصفا:

زنده دلی در صف افسردگان رفت به همسایگی مردگان

حرفِ فنا خواند ز هر لوح پاک روح بقا جست ز هر روح پاک

کارشناسی پی تفتیش حال کرد از او بر سرِ راهی سؤال

کاین همه از زنده رمیدن چرا؟رخت سوی مرده کشیدن چرا؟

گفت پلیدان به مغاک اندرندپاک نهادان ته خاک اندرند

مرده دلانند به رویِ زمین بهرِ چه با مرده شوم همنشین؟

همدمی مرده دهد مردگی صحبت افسرده دل افسردگی!

زیر گِل آنان که پراکنده اندگرچه به تن مرده، به دل زنده اند

مرده دلی بود مرا پیش از این بسته هر چون و چرا پیش از این

زنده شدم از نظر پاکشان آب حیات است مرا خاکشان!

2- چگونه برای سفر آخرت آماده شویم؟

بر هر مسلمانی لازم است- در عین تلاش و کوشش برای حیات آبرومند- همیشه خود را برای سفر

ص :1180


1- کیفیّت و زمان زیارت اهل قبور در بخش زیارات، صفحه 566 آمده است.

آخرت و انتقال به سرای ابدی آماده سازد، چرا که مرگ خبر نمی دهد. بنابراین، باید از گناهان توبه و حقوقی را که بر ذمّه دارد- اعمّ از حقوق خدا و خلق- ادا نماید؛ مخصوصاً کسانی که آثار مرگ را در خود مشاهده می کنند و یا به سنّ پیری می رسند، لازم است بیش از دیگران، این امور را رعایت نمایند.

همچنین اگر کسی را آزار داده، یا حقّ کسی را ضایع ساخته، آبروی مسلمانی را برده و از کسی بدگویی نموده و امثال این امور، لازم است، جبران نماید و از صاحبان حق، حلّیت بطلبد و آنان را راضی نماید؛ زیرا پس از مرگ، راهی برای جبران ندارد و فریاد و التماس او برای بازگشت به دنیا و جبران این امور، بی فایده است.

حتّی سزاوار است کفنش را آماده داشته باشد و بداند که در نهایت آنچه را که از مال دنیا با خود می برد، همین چند قطعه پارچه ساده است! امام صادق علیه السلام فرمود: «هر کس کفنش در خانه اش با او باشد، از غافلان نخواهد بود و هر زمان که به آن کفن نگاه کند، برای او حسنه نوشته می شود!».(1) همچنین مناسب است که وصیّت کند، به خصوص نسبت به ثلث اموالش برای رسیدگی به فقرا و مستمندان- به ویژه خویشان نیازمند- و کارهای خیر دیگر (زیرا اگر وصیّت به ثلث نکند، ورثه در برابر آن مسئول نیستند) و اگر نماز و روزه قضا و یا کفّاراَتی بر عهده دارد که نمی تواند انجام دهد، وصیّت نماید که از آن اموال، برای این امور استفاده نمایند.

اگر فرزندان کوچکی دارد، برای آنان سرپرستِ امینی قرار دهد.

مرحوم «شیخ طوسی» فرموده است: مستحب است برای انسان که وصیّت کند و نسبت به آن بی توجّهی ننماید؛ زیرا روایت شده است که «سزاوار است برای انسان شب را به صبح نیاورد، مگر آن که وصیّتش زیر سرش (و کنار بسترش) باشد».

شیخ طوسی می افزاید: از رسول اکرم صلی الله علیه و آله نقل شده است که فرمود: «هر کس به هنگام مرگش وصیّت خوبی نکند، نشانه کاستی در عقل و مروّت او است». پرسیدند: چگونه باید وصیّت کرد فرمود: «وقتی که نزدیک است مرگش فرا رسد و مردم نزد او جمع شدند (مقدّمتاً)، بگوید:

اَللَّهُمَّ فاطِرَ السَّمواتِ وَالْأَرْضِ،

ای خدای پدید آورنده آسمانها و زمین

عالِمَ الْغَیْبِ وَ الشَّهادَةِ، الرَّحْمنَ الرَّحیمَ،

و دانای پنهان و آشکار و بخشاینده مهربان،

اِنّی اعْهَدُ اِلَیْکَ

من با تو پیمان می بندم

اِنّی اَشْهَدُ اَنْ لااِلهَ اِلَّا اَنْتَ،

و گواهی می دهم که معبودی جز تو نیست

وَحْدَکَ لاشَریکَ لَکَ،

و یگانه ای و همتایی برای تو نمی باشد

ص :1181


1- کافی، جلد 3، صفحه 256، حدیث 23.

وَ اَنَّ مُحَمَّداً صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ

و همانا محمّد که درود خدا بر او و خاندان پاکش باد-

عَبْدُکَ وَ رَسُولُکَ،

بنده و فرستاده توست،

وَ انَّ السَّاعَةَ آتِیَةٌلارَیْبَ فیها،

و قیامت بی شک خواهد آمد

وَ اِنَّکَ تَبْعَثُ مَنْ فِی الْقُبُورِ،

و تو مردگان را بر می انگیزانی،

وَ اَنَّ الْحِسابَ حَقٌّ، وَ انَّ الْجَنَّةَحَقٌّ،

و (گواهی می دهم که) محاسبه اعمال و بهشت حق است

وَ ما وَعَدْتَ فیها مِنَ النَّعیمِ مِنَ الْمَأْکَلِ وَالْمَشْرَبِ وَ النِّکاحِ حَقٌّ،

و آنچه از خوردنی ها و آشامیدنیها و ازدواج که وعده فرموده ای حق است

وَ انَّ النَّارَ حَقٌّ، وَ انَّ الْإیمانَ حَقٌّ،

و دوزخ و ایمان حق است،

وَ انَّ الدّینَ کَمٰا وَصَفْتَ،

و دین همان است که توصیف نمودی.

وَ اَنَّ الْإِسْلامَ

و اسلام همان است که

کَما شَرَعْتَ،

تشریع نمودی

وَ انَّ الْقَوْلَ کَمٰا قُلْتَ،

و سخن همان است که تو گفتی

وَ انَّ الْقُرآنَ کَمٰا اَنْزَلْتَ،

و قرآن همان است که نازل فرمودی

وَ اِنَّکَ اَنْتَ اَللَّهُ الْحَقُّ الْمُبینُ،

و به راستی تو همان خدای بر حق و آشکاری

وَ اِنّی اعْهَدُ اِلَیْکَ فی دارِ الدُّنْیا،

و خدایا در دنیا با تو پیمان می بندم

اِنّی رَضیتُ بِکَ رَبّاً،

که خشنودم به پروردگاریت

وَبِاْلإِسْلامِ دیناً،

و دین اسلام

وَبِمُحَمَّدٍ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ نَبِیّاً،

و پیامبری محمّد- که درود خدا بر او و خاندانش باد-

وَبِعَلِیٍّ وَلِیّاً،

و امامت علی

وَبِالْقُرْآنِ کِتاباً،

و کتاب (آسمانی) قرآن

وَ انَّ اَهْلَ بَیْتِ نَبِیِّکَ عَلَیْهِ وَ عَلَیْهِمُ اَلسَّلامُ

و این که خاندان پیامبرت- که درود خدا بر او و بر ایشان باد-

اَئِمَّتی

امامان منند،

اَللَّهُمَّ اَنْتَ ثِقَتی

خدایا تویی تکیه گاهم

عِنْدَ شِدَّتی وَ رَجائی عِنْدَ

در سختی و امیدم در گرفتاری

کُرْبَتی وَعُدَّتی عِنْدَ الْأُمُورِ اَلَّتی تَنْزِلُ بی

و ذخیره ام در آنچه بر من پیش می آید،

فَاَنْتَ وَلِیّی فی نِعْمَتی وَ اِلهی وَ الهُ آبائی

پس تویی صاحب اختیار در نعمتم و معبود من و پدرانم،

صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ،

بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست

وَلٰاتَکِلْنی إِلىٰ نَفْسی طَرْفَةَ عَیْنٍ اَبَداً،

و به اندازه چشم بر هم زدنی به خودم وامگذار،

وانِسْ فی قَبْری وَحْشَتی وَاجْعَلْ

و در قبرم همنشین وحشتم باش

لی عِنْدَکَ عَهْدَاً یَوْمَ الْقاکَ مَنْشُوراً.

و برایم در روز دیدارت پیمانی گسترده در نزدت قرار ده.

رسول خدا صلی الله علیه و آله در ادامه فرمود: «این عهد و پیمان میّت است با خدا، در روزی که می خواهد، وصیّت کند

ص :1182

و وصیّت بر هر مسلمانی لازم است».(1) (سپس وصیّت های خود را بگوید).

باید توجّه داشته باشد بیش از ثلث اموال خود وصیّت نکند، زیرا شرعاً نافذ نیست، مگر آن که همه ورثه رضایت دهند که بیش از ثلث وصیّت کند و محروم کردن بعضی از ورثه نیز جایز نمی باشد؛ زیرا دو سوم باقیمانده مال، طبق قانون ارث تقسیم می شود؛ ولی می تواند تا حدّ یک سوم اموالش را برای افرادی که نیاز بیشتری دارند یا مورد توجّه اوست وصیّت کند.

3- بر بالىن محتضر

هنگام احتضار و جان دادن، زمانِ بسیار مشکل و در عین حال حسّاسی است. در آن هنگام، باید محتضر را به اموری توجّه داد؛ و او را تنها نگذاشت.

توبه، توجّه به خدا، ایمان به لطف او، ادای حقوق واجبه مردم و خداوند را، به او تذکّر دهند.

مرحوم «علّامه مجلسی» می نویسد: «وقتی که آثار احتضار آشکار شود، محتضر این دعا را به طور مکرّر بخواند:

«اَللَّهُمَ اِغْفِرْ لِیَ الْکَثیرَ مِنْ مَعْصِیَتِکَ،

خداوندا! گناهان زیاد مرا ببخش

وَ اِقْبَلْ مِنِّی الْیَسیرَ مِنْ طاعَتِکَ

و طاعت های اندک مرا قبول فرما».

تا این که جان دادن بر او آسان گردد.

در این حالت خویشان و فرزندان نباید او را تنها بگذارند، نزد او باشند و دعا و قرآن بخوانند؛ مخصوصاً سوره های «یس» و «صافّات» را.

همچنین، اعتقاد به توحید و صفات جمال و جلال خداوند و اقرار به رسالت رسول خدا صلی الله علیه و آله و امامت ائمّه اطهار علیهم السلام و اعتقاد به معاد و بهشت و دوزخ، و سایر اعتقادات را برای او بازگو نمایند و به وی تلقین کنند ... و کلمه «

لا اِلهَ اِلَّا اَللَّهُ» را بسیار به او تلقین نمایند و او نیز بگوید؛ زیرا در حدیث معتبری آمده است که هر کس سخن آخر او «لا اِلهَ اِلَّا اَللَّهُ » باشد، داخل بهشت می شود.

پای محتضر را به سوی قبله برگردانند، تا فرشتگان رحمت، به او روی آورند.

در حدیث معتبری آمده است که اگر بر میّت قبض روح دشوار باشد، او را به مکانی که در آن نماز می گزارد، ببرند و او را در جایگاه نمازش بگذارند، تا قبض روح بر او آسان گردد.

به هنگام احتضار، چیز سنگینی بر بدن محتضر نگذارند.

در حدیث صحیح از امام باقر علیه السلام نقل شده است: هرگاه کسی را در وقت جان دادن، مشاهده کردید، این کلمات فَرَج را به او تلقین کنید:

ص :1183


1- مصباح المتهجّد، صفحه 15.

لا اِلهَ اِلَّا اَللَّهُ الْحَلیمُ الْکَریمُ،

معبودی جز خدای بردبار و بزرگوار نیست،

لا اِلهَ اِلَّا اَللَّهُ الْعَلِیُّ الْعَظیمُ،

معبودی جز خدای برتر و با عظمت نیست،

سُبْحانَ اَللَّهِ رَبِ

پاک و منزّه است خداوندی که پروردگار

السَّمواتِ السَّبْعِ،

آسمانهای هفت گانه و زمینهای هفت گانه،

وَرَبِّ الْأَرَضینَ السَّبْعِ، وَ ما فیهِنَّ وَ ما بَیْنَهُنَّ

و آنچه در آنها و میان آنهاست

وَ رَبِ الْعَرْشِ اَلْعَظیمِ،

و پروردگارعرش با عظمت است

وَاَلْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ.

و ستایش مخصوص خداوندی است که پروردگار جهانیان است.

همچنین سنّت است برای آسانی قبض روح، این دعا را به محتضر تلقین نمایند:

یا مَنْ یَقْبَلُ الْیَسیرَ،

ای که (عمل) اندک را پذیرفته

وَیَعْفُو عَنِ الْکَثیرِ،

و از (گناه) فراوان درمی گذری،

اِقْبَلْ مِنِّی الْیَسیرَ،

این (عمل) کم را از من بپذیر

وَاعْفُ عَنِّی الْکَثیرَ،

و از (گناه)فراوانم درگذر

اِنَّکَ أَنْتَ الْغَفُورُ الرَّحیمُ.

چرا که تو بسیار آمرزنده و مهربانی.

مرحوم «علّامه مجلسی» در ادامه می افزاید: «سنّت است وقتی که محتضر جان داد، دهانش را بر هم گذارند و چانه اش را ببندند و چشمهایش را برهم آورند و دستهایش را بر پهلوهایش بکشند (تا منظره چهره و بدن او بدنما نباشد) و او را با پارچه ای بپوشانند و نزد او قرآن بخوانند».(1)

4- آداب کفن و دفن و نماز اموات

اشاره

وقتی مسلمانی از دنیا رفت، مؤمنین برای تجهیز و فراهم ساختن مقدّمات دفن وی اقدام کنند.

نخست مؤمنان را با خبر سازند، تا برای تشییع جنازه و احترام او و نماز بر وی حاضر شوند.

امام صادق علیه السلام فرمود: «سزاوار است که برادران مؤمن را اطلاع دهند تا بر جنازه وی حاضر شوند و بر او نماز بگزارند و برای او استغفار کنند، تا هم میّت و هم حاضران ثواب ببرند».(2) در این جا توجّه به چند موضوع لازم است:

اوّل: غسل میّت

باید میّت را سه غسل داد:

1- غسل با آب سدر؛ 2- غسل با آب کافور؛ 3- غسل با آب خالص.

ص :1184


1- زاد المعاد، صفحه 538- 540.( با تصرّف و تلخیص)
2- همان مدرک، صفحه 540.

باید برای هر غسلی نیّت قربة إِلىٰ اللَّه بکنند و به ترتیب، نخست با آب مخلوط به سدر، میّت را غسل می دهند، آنگاه ظرف را می شویند تا اثر سدر برود سپس با آب مخلوط به کافور، وی را غسل می دهند. باز هم ظرف را کاملًا می شویند تا اثر کافور نباشد، آنگاه در مرتبه سوم، میّت را با آب خالص غسل می دهند.

پس از پایان غسل، میّت را با پارچه و حوله ای تمیز، خشک کنند.(1) شخص غسل دهنده نیز، پس از پایان کار، باید غسل «مسّ میّت» کند، مگر این که با دستکش و مانند آن غسل داده باشد.

دوم: کفن کردن

واجب است که میّت را با سه پارچه کفن کنند:

اوّل: لنگ است که از ناف تا زانو را می پوشاند و بهتر است که از سینه تا روی پا برسد

دوم: پیراهن است که از سرِ شانه تا نصف ساق و تمام اطراف بدن را می پوشاند.

سوم: پارچه ای بلند، به نام سرتاسری است که همه بدن را می پوشاند به گونه ای که بستن دو سر آن ممکن باشد و پهنای آن به اندازه ای باشد که یک طرف آن روی طرف دیگر قرار گیرد.(2) سوم: حنوط

پس از پایان غسل، واجب است میّت را «حَنوط» کنند؛ یعنی به محل های هفت گانه سجده (پیشانی، کف دست ها، سر زانوها و سرِدو انگشت بزرگ پاها) کافور بمالند، و احتیاط آن است که مقداری کافور روی این اعضا بگذارند.(3) پس از غسل و کفن و حنوط، میّت را برای نماز ببرند.

چهارم: نماز میّت

اشاره

بر مسلمانان لازم است وقتی خبر مرگ مسلمانی را شنیدند، برای نماز او حاضر شوند و این واجب، واجب کفایی است یعنی اگر یک نفر یا گروهی انجام دهند، از بقیّه ساقط می شود. غسل و کفن و دفن او نیز واجب کفایی می باشد.

واجب است بر هر میّت مسلمان و شیعه، که بالغ باشد، نماز میّت بخوانند و بنابر احتیاط واجب، بر بچّه نابالغ که کمتر از شش سال نداشته باشد، نیز نماز بخوانند.

سزاوارترین افراد، برای نماز بر میّت، وارث او است و شوهر نسبت به همسرش از دیگران اولی است (و اگر دیگران می خوانند از آنها اجازه بگیرند). واجب است نمازگزار، نماز را رو به قبله بخواند، و سر جنازه به

ص :1185


1- زادالمعاد، صفحه 545- 547.( با تلخیص)
2- همان مدرک، صفحه 548 و 549 و رساله های توضیح المسائل.
3- همان مدرک، صفحه 550 و رساله های توضیح المسائل.

سمت راست و پای او به سمت چپ نمازگزار باشد، و میّت را بر پشت بخوابانند.

در نماز میّت طهارت شرط نیست؛ یعنی پاک بودن بدن و لباس و داشتن وضو یا غسل و تیمّم، لازم نیست ولی بهتر است این امور رعایت شود.

مستحب است، اگر میّت مرد است، امام جماعت یا کسی که فرادی بر او نماز می خواند روبه روی وسط قامت او بایستد و اگر میّت زن است مقابل سینه اش قرار گیرد، و مستحب است که پابرهنه نماز بخوانند؛ مثلًا پا را از کفش درآورند و روی کفش بگذارند(1) (و امور دیگری که در توضیح المسائل آمده است).

دستور نماز میّت:

نماز میّت پنج تکبیر دارد و اگر نمازگزار پنج تکبیر را به این ترتیب بگوید، کافی است.

بعد از نیّت و گفتن تکبیر اوّل بگوید:

اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلَّا اَللَّهُ،

گواهی می دهم که معبودی جز خدا نیست

وَ اَشْهَدُ انَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اَللَّهِ.

و گواهی می دهم که محمّد فرستاده خداست.

و بعد از تکبیر دوم بگوید:

اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ.

خدایا بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست.

و بعد از تکبیر سوم بگوید:

اَللَّهُمَّ اغْفِرْ لِلْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ.

خدایا زنان و مردان با ایمان را بیامرز.

و بعد از تکبیر چهارم بگوید:

اَللَّهُمَّ اِغْفِرْ لِهذَا الْمَیِّتِ.

خدایا این میّت را بیامرز.

سپس تکبیر پنجم را بگوید.

ولی بهتر آن است که بعد از نیّت و تکبیر اوّل بگوید:

اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلَّا

گواهی می دهم که معبودی جزخدا نیست،

اَللَّهُ، وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ،

یگانه است و شریکی ندارد

وَ اَشْهَدُ انَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ،

و گواهی می دهم که محمّد بنده و فرستاده اوست

ارْسَلَهُ بِالْحَقِ بَشیراً وَ نَذیراً بَیْنَ یَدَیِ السَّاعَةِ*

که او را به حق برای بشارت و بیم پیش از قیامت فرستاد.

بعد از تکبیر دوم بگوید:

اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ،

خدایا برمحمّد و خاندان پاکش درود فرست

وَ بارِکْ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ،

و بر محمّد و خاندان پاکش برکت ده

وَاِرْحَمْ مُحَمَّداً وَآلَ مُحَمَّدٍ،

و بر محمّد و خاندانش رحم کن،

ص :1186


1- زاد المعاد، صفحه 553 و 554،( با تلخیص) و رساله های توضیح المسائل.

کَاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ وَ بارَکْتَ

مانند برترین درود و برکت

وَ تَرَحَّمْتَ عَلیٰ ابْراهیمَ وَ آلِ ابْراهیمَ،

و رحمتی که بر ابراهیم و خاندانش فرستاده ای،

اِنَّکَ حَمیدٌ مَجیدٌ،

چرا که تو ستوده و شایسته ستایشی،

وَ صَلِّ عَلیٰ جَمیعِ الْأَنْبِیآءِ وَالْمُرْسَلینَ

و بر تمامی پیامبران و فرستادگانت درود فرست

* بعد از تکبیر سوم بگوید:

اَللَّهُمَّ اِغْفِرْ لِلْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ، وَالْمُسْلِمینَ وَالْمُسْلِماتِ،

خدایا مردان و زنان با ایمان و مسلمان را بیامرز،

الْأَحْیآءِ مِنْهُمْ وَالْأَمْواتِ،

زندگان و مردگانشان را،

تابِعْ بَیْنَنا وَ بَیْنَهُمْ بِالْخَیْراتِ،

و میان ما و ایشان را به وسیله نیکی ها پیوند ده،

اِنَّکَ مُجیبُ الدَّعَواتِ،

که تو اجابت کننده خواسته هایی

اِنَّکَ عَلیٰ کُلِّ شَیْ ءٍ قَدیرٌ*

بعد از تکبیر چهارم بگوید:

و بر هر چیز توانایی.

اَللَّهُمَّ انَّ هذا عَبْدُکَ وَابْنُ عَبْدِکَ،

خدایا این بنده تو و فرزند بنده تو

وَابْنُ اَمَتِکَ،

و فرزند کنیز توست،

نَزَلَ بِکَ،

که نزد تو آمده،

وَ اَنْتَ خَیْرُ مَنْزُولٍ بِهِ،

و تو بهترین میزبانی،

اَللَّهُمَّ اِنَّا لا نَعْلَمُ مِنْهُ اِلَّا خَیْراً،

خدایا ما جز خیر و نیکی از او سراغ نداریم

وَ اَنْتَ اَعْلَمُ بِهِ مِنَّا،

و تو از ما به او آگاهتری

اَللَّهُمَّ اَنْ کانَ مُحْسِناً

خدایا اگر نیکوکار است

فَزِدْ فی احْسانِهِ،

بر نیکی اش بیافزا

وَ اَنْ کانَ مُسیئاً فَتَجاوَزْ عَنْهُ وَاغْفِرْ لَهُ،

و اگر گنهکار است از او درگذر و او را بیامرز،

اَللَّهُمَّ اجْعَلْهُ عِنْدَکَ فی اعْلا عِلِّیّینَ،

خدایا او را دراعلا علیّین نزد خود جای ده،

وَاخْلُفْ عَلیٰ اهْلِهِ فِی الْغابِرینَ،

و در میان بازماندگان برای خانواده اش جانشین باش،

وَاِرْحَمْهُ بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ*

و به مهربانیت بر اورحم کن ای مهربانترین مهربانان

سپس بگوید: اَللَّهُ اکْبَرُ

خدا بزرگتر است (از همه چیز)

و نماز را تمام کند.

اگر میّت زن باشد بعد از تکبیر چهارم بگوید:

اَللَّهُمَّ انَّ هذِهِ امَتُکَ،

خدایا این کنیز توست

وَابْنَةُ عَبْدِکَ،

و دختر بنده تو

وَابْنَةُأَمَتِکَ،

و کنیز توست

نَزَلَتْ بِکَ،

که نزدت آمده،

و اَنْتَ خَیْرُ مَنْزُولٍ بِهِ،

و تو بهترین میزبانی،

اَللَّهُمَّ اِنَّا لا نَعْلَمُ مِنْها اِلَّا خَیْراً،

خدایا ما جز خیر و نیکی از او نمی دانیم،

و اَنْتَ اَعْلَمُ بِها مِنَّا،

و تو از ما به او آگاهتری

اَللَّهُمَّ اِنْ کانَتْ مُحْسِنَةً فَزِدْ فی احْسانِها،

خدایا اگر نیکوکار است در نیکی اش بیافزا

ص :1187

وَ اِنْ کانَتْ مُسیئَةً فَتَجاوَزْ عَنْها وَاغْفِرْ لَها،

و اگرگنهکار است از او درگذر و او را بیامرز

اَللَّهُمَّ اجْعَلْها عِنْدَکَ فی اعْلا عِلِّییّنَ،

خدایا او را در اعلا علیّین نزد خود جای ده،

وَاخْلُفْ عَلیٰ اهْلِها فِی الْغابِرینَ،

و برای بازماندگانش در میان خانواده او جانشین باش،

وَاِرْحَمْها بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ.

و به مهربانیت بر او رحم کن ای مهربانترین مهربانان.

واگر میّت مستضعف است یعنی وضع ایمان او درست معلوم نیست بگوید:

اَللَّهُمَّ اغْفِرْلِلَّذینَ تابُوا وَاتَّبَعُوا سَبیلَکَ،

خدایا آنان را که توبه کردند و از راه تو پیروی نمودند بیامرز

وَقِهِمْ عَذابَ الْجَحیمِ.

و آنها را از عذاب دوزخ نگاه دار.

و اگر میّت طفل نابالغ باشد، بگوید:

اَللَّهُمَّ اجْعَلْهُ لِأَبَوَیْهِ

خدایا او را برای پدر و مادرش

وَ لَنا سَلَفاً

و برای ما از پیش فرستاده

وَ فَرَطاً وَ اَجْراً.(1)

و پیشی گیرنده و سبب پاداش قرار ده.

مستحب است که بر جای خود بایستد، تا جنازه را بردارند، خصوصاً امام جماعت و در روایتی وارد شده است که بعد از فراغت از نماز بگوید:

رَبَّنا آتِنا فِی الدُّنْیا حَسَنَةً،

پروردگارا به ما در دنیا نیکی عطا کن

وَ فِی الْأخِرَةِحَسَنَةً،

و در آخرت نیز نیکی مرحمت فرما

وَ قِنا عَذابَ النَّارِ.(2)

و ما را از عذاب آتش نگاه دار.

پنجم: دفن میّت

هنگامی که جنازه را به سوی قبر حرکت می دهند، مستحب است آن را در چند قدمی بر زمین بگذارند و تا سه مرتبه او را تدریجاً به قبر نزدیک کنند و در دفعه چهارم وارد قبر کنند (تا روح میّت آمادگی پیدا کند).

میّت را باید طوری دفن کنند که بوی او بیرون نیاید و درندگان هم به او دسترسی پیدا نکنند و مستحب است قبر را به اندازه قامت انسان متوسط، گود کنند. اگر میّت مرد است مستحب است او را از طرف سر وارد قبر کنند و اگر زن است، از طرف عرض بدن و به هنگام وارد کردن او، پارچه ای روی قبر بگیرند.

ص :1188


1- زاد المعاد، صفحه 554- 559 و رساله های توضیح المسائل
2- زادالمعاد، صفحه 558.

مستحب است وقتی میّت را نزدیک قبر می گذارند گفته شود:

اَللَّهُمَّ عَبْدُکَ، ابْنُ عَبْدِکَ،

خدایا بنده و فرزند بنده

وَابْنُ أَمَتِکَ،

و فرزند کنیزت

نَزَلَ بِکَ،

نزدت آمده

وَ أَنْتَ خَیْرُ مَنْزُولٍ بِهِ.

و تو بهترین میزبانی.

و اگر میّت زن است، بگوید:

اَللَّهُمَّ أَمَتُکَ،

خدایا کنیزت

ابْنَةُ عَبْدِکَ،

و دختر بنده

وَ ابْنَةُ أَمَتِکَ،

و دختر کنیزت

نَزَلَتْ بِکَ،

نزدت آمده

و اَنْتَ خَیْرُ مَنْزُولٍ بِهِ.

و تو بهترین میزبانی.

وقتی که میّت را برمی دارند که به سوی قبر ببرند، بگویند:

بِسْمِ اَللَّهِ وَ بِاَللَّهِ، وَ عَلیٰ مِلَّةِ

به نام خدا و به یاری خدا و بر دین

رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ،

رسول خدا- که درود خدا بر او و خاندان پاکش باد-،

اَللَّهُمَّ إِلىٰ رَحْمَتِکَ

خدایا به سوی رحمتت،

لاإلی عَذابِکَ،

نه به سوی عذابت، (او را ببر)

اَللَّهُمَّ افْتَحْ لَهُ فی قَبْرِهِ،

خدایابرای او در قبرش گشایش قرار ده

وَ لَقِّنْهُ حُجَّتَهُ،

و عقائدش را به او تلقین کن

وَ ثَبِّتْهُ بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ،

و او را بر گفتار ثابت راسخ بدار

وَ قِنا وَ إِیَّاهُ عَذابَ الْقَبْرِ.

و ما و او را از عذاب قبر نگهدار.

(در صورتی که میّت زن باشد، ضمیرها را مؤنث آورند).

پس از آن که میّت را داخل قبر گذاشتند، مستحب است گره کفن را باز کنند و صورت میّت را روی خاک بگذارند و بالشی از خاک، زیر سر او قرار دهند، همچنین مستحب است، مقداری از تربت امام حسین علیه السلام همراه او در قبر بگذارند.(1)

5- تلقین میّت

پیش از آن که لحد را بپوشانند، مستحب است دست راست را به شانه میّت بزنند و او را حرکت دهند و سه مرتبه بگویند:

اسْمَعْ افْهَمْ، یا فُلانَ بْنَ فُلانٍ

(به جای فلان بن فلان، نام میّت و نام پدرش را ببرند) و اگر میّت زن است بگویند

اسْمَعی، افْهَمی یا فُلانَةَ بِنْتَ فُلانٍ.

سپس به ترتیب زیر، او را به عقاید حقّه اسلامی تلقین دهند:

ص :1189


1- مجموعه این دستورات، در زاد المعاد، صفحه 560- 562 و رساله های توضیح المسائل آمده است.

هَلْ اَنْتَ عَلَی الْعَهْدِ

آیا تو بر پیمانی

اَلَذی فارَقْتَنا عَلَیْهِ

که بر آن از ما جدا شدی هستی

مِنْ شَهادَةِ اَنْ لا اِلهَ اِلَّا اَللَّهُ،

(بر) گواهی این که معبودی جز خدای یگانه نیست

وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ،

که همتایی ندارد و این که محمّد-

وَ انَّ مُحَمَّداً صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ،

که درود خدا بر او و خاندان پاکش باد-

عَبْدُهُ وَ رسُولُهُ، وَ سَیِّدُالنَبِّییّنَ،

بنده و فرستاده او و سرورپیامبران

وَ خاتَمُ الْمُرْسَلینَ،

و آخرین فرستادگان است،

وَ انَّ عَلِیّاً اَمیرُ الْمُؤْمِنینَ،

و این که علی امیرمؤمنان

وَ سَیِّدُ الْوَصِیّینَ،

و سرور اوصیا

وَامامٌ افْتَرَضَ اَللَّهُ طاعَتَهُ عَلَی الْعالَمینَ،

و امامی است که خدا اطاعتش را بر جهانیان واجب نموده است

وَ اَنَّ الْحَسَنَ وَالْحُسَیْنَ، وَ عَلِیَ

و این که امام حسن و امام حسین و علی

بْنَ الْحُسَیْنِ، وَ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ، وَ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ، وَ مُوسَی بْنَ جَعْفَرٍ،

بن حسین و محمّد بن علی و جعفر بن محمّد و موسی بن جعفر

وَعَلِیَّ بْنَ مُوسی وَمُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ، وَعَلِیَّ بْنَ مُحَمَّدٍ، وَالْحَسَنَ بْنَ عَلِیٍّ،

و علی بن موسی و محمّد بن علی و علی بن محمّد و حسن بن علی

وَالْقآئِمَ الْحُجَّةَ الْمَهْدِیَّ صَلَواتُ اَللَّهِ عَلَیْهِمْ

و حضرت مهدی- که درود خدا بر ایشان باد-

اَئِمَّةُ الْمُؤْمِنینَ، وَحُجَجُ اَللَّهِ

پیشوایان مؤمنان و حجّتهای خدا

عَلَی الْخَلْقِ اَجْمَعینَ،

بر تمامی مخلوقاتند

وَ ائِمَّتُکَ اَئِمَّةُ هُدَیً ابْرارٌ، یا فُلانَ بْنَ فُلانٍ، اِذا

و پیشوایان تو پیشوایان هدایت و نیکوکارند، ای فلان پسر فلان، زمانی

اَتاکَ الْمَلَکانِ الْمُقَرَّبانِ،

که دو فرشته مقرّب،

رَسُولَیْنِ مِنْ عِنْدِاَللَّهِ تَبارَکَ وَ تعإِلىٰ

فرستادگان خدای متعال نزد تو آمده

وَ سَئَلاکَ عَنْ رَبِّکَ،

و از تو درباره خدایت

وَ عَنْ نَبِیِّکَ،

و پیامبرت

وَ عَنْ دینِکَ،

و دینت

وَ عَنْ کِتابِکَ،

و کتابت

وَ عَنْ قِبْلَتِکَ،

و قبله

وَ عَنْ

ائِمَّتِکَ،

وامامانت پرسیدند،

فَلا تَخَفْ وَ قُلْ فی جَوابِهِما،

پس نترس و در جوابشان بگو:

اَللَّهُ جَلَّ جَلالُهُ رَبّی

خدای با عظمت پروردگارم

وَ مُحَمَّدٌ صَلَّی

و محمّد- که درود

اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ نَبِیّی

خدا بر او و خاندانش باد- پیامبرم

وَالْإِسْلامُ دینی

و اسلام دینم

وَالْقُرْآنُ کتابی

و قرآن کتابم

وَالْکَعْبَةُ قِبْلَتی

و کعبه قبله ام و

وَامیرُالْمُؤْمِنینَ عَلِیُّ بْنُ اَبیٰطالِبٍ امامی

امیرمؤمنان علی بن اَبیٰطالب امامم

وَالْحَسَنُ بْنُ عَلِیٍّ الْمُجْتَبی

و حسن بن علی مجتبی

ص :1190

امامی وَالْحُسَیْنُ بْنُ عَلِیٍّ الشَّهیدُ بِکَرْبَلاءَ امامی وَ عَلِیٌّ زَیْنُ الْعابِدینَ

امامم و حسین بن علی شهید در کربلا امامم؛ و علی زین العابدین

امامی وَ مُحَمَّدٌ باقِرُ عِلْمِ النَّبِیّینَ امامی وَ جَعْفَرٌ الصَّادِقُ امامی

امامم و محمّد باقر شکافنده علوم پیامبران امامم و جعفر صادق امامم

وَمُوسَی الْکاظِمُ امامی وَ عَلیٌّ الرِّضا امامی وَ مُحَمَّدٌ الْجَوادُ امامی

و موسی کاظم امامم و علی الرضا امامم و محمّد جواد امامم

وَعَلِیٌّ الْهادی امامی وَالْحَسَنُ الْعَسْکَریُّ امامی وَالْحُجَّةُ الْمُنْتَظَرُ

و علی الهادی امامم و حسن عسگری امامم و حجّت منتظر

امامی

امامم است،

هؤُلاءِ صَلَواتُ اَللَّهِ عَلَیْهِمْ اَجْمَعینَ

اینها- که درود خدا بر همه آنان باد-

اَئِمَّتی وَ سادَتی وَقادَتی

امامان من و آقا و پیشوا

وَشُفَعآئی

و شفیعان من هستند،

بِهِمْ اَتَوَلّی

به ایشان رو کرده و در دنیا و آخرت

وَمِنْ اَعْدآئِهِمْ اتَبَرَّءُ فِی الدُّنْیا وَالْأخِرَةِ،

از دشمنان آنها بیزاری می جویم،

ثُمَّ اَعْلَمْ یا

سپس بدان ای

فُلانَ بْنَ فُلانٍ،

فلان پسر فلان

انَّ اللَّهَ تَبارَکَ وَ تَعإِلىٰ نِعْمَ الرَّبُّ،

که خداوند متعال پروردگار خوبی است

وَ انَّ مُحَمَّداً صَلَّی اللَّه

و این که محمّد- که درود خدا

عَلَیْهِ وَ آلِهِ نِعْمَ الرَّسُولُ،

بر او و خاندان پاکش باد- پیامبر خوبی است

وَ اَنَّ اَمیرَ الْمُؤْمِنینَ عَلِیَّ بْنَ اَبی طالِبٍ،

و این که امیرمؤمنان علی بن اَبیٰ طالب

وَاَوْلادَهُ الْأئِمَّةَ الْأَحَدَ عَشَرَ نِعْمَ الْأَئِمَّةُ،

و یازده امام از فرزندانش امامانی شایسته اند

وَ اَنَّ ما جآءَ بِهِ مُحَمَّدٌ صَلَّی اَللَّهُ

و این که آنچه محمّد- که درود خدا

عَلَیْهِ وَ آلِهِ حَقٌّ،

بر او و خاندان پاکش باد- آورده، حق است

وَ انَّ الْمَوْتَ حَقٌّ،

و این که مرگ حق است

وَ سُؤالَ مُنْکَرٍ وَ نَکیرٍ فِی الْقَبْرِ حَقٌّ،

و سؤال منکر و نکیر در قبر حق است

وَالْبَعْثَ حَقٌّ،

و برانگیخته شدن حق است

وَالنُّشُورَ حَقٌّ،

و زنده شدن دوباره حق است،

وَالصِّراطَ حَقٌّ،

و پل صراط حق است

وَالْمیزانَ حَقٌّ، وَ تَطایُرَ

و میزان حق است و پراکنده شدن

الْکُتُبِ حَقٌّ،

نامه های اعمال حق است،

وَالْجَنَّةَ حَقٌّ،

و بهشت حق است

وَ النَّارَ حَقٌّ،

و دوزخ حق است

وَ انَّ السَّاعَةَ آتِیَةٌ

و این که قیامت خواهد آمد

لارَیْبَ فیها،

و شکّی در آن نیست

وَ اَنَّ اللَّهَ یَبْعَثُ مَنْ فِی الْقُبُورِ*

و خداوند آنان که در گورند بر می انگیزد

سپس بگوید:

اَ فَهِمْتَ یا فُلانُ.

آیا فهمیدی ای فلان.

ص :1191

در حدیث آمده است که میّت در جواب می گوید: بلی فهمیدم. آنگاه بگوید:

ثَبَّتَکَ اَللَّهُ بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ،

خدا تو را بر گفتارثابت و پایدار بدارد،

هَداکَ اَللَّهُ إِلىٰ صِراطٍ مُسْتَقیمٍ،

خداوند تو را به راه راست هدایت نماید،

عَرَّفَ اَللَّهُ بَیْنَکَ وَ بَیْنَ اَوْلِیائِکَ فی مُسْتَقَرّ مِنْ رَحْمَتِهِ*

خداوند تو را با اولیایت درجایگاهی از رحمتش آشنا کند

و در پایان بگوید:

اَللَّهُمَّ جافِ الْأَرْضَ عَنْ جَنْبَیْهِ،

خدایا زمین را از دو پهلویش دور کن [قبرش را فراخ گردان]

وَاصْعَدْ بِرُوحِهِ اِلَیْکَ،

و روحش را به درگاهت بالا ببر

وَلَقِّهِ مِنْکَ بُرْهاناً،

و از جانب خودت دلیل را به او نشان ده،

اَللَّهُمَّ عَفْوَکَ عَفْوَکَ

خدایا عفو تو، عفو تو. (را خواهانم).

(و اگر میّت زن است، در همه این موارد ضمیرها را مؤنّث بیاورد).

پس از آن خشت لحد را بچینند و قبر را به صورت مربع مستطیل بسازند و می توانند به اندازه چهار انگشت از زمین بلند کنند و نشانه ای روی آن بگذارند که شناخته شود و روی قبر آب بپاشند وبعد از پاشیدن آب، کسانی که حاضرند دست ها رابر قبر بگذارند و انگشت ها را باز کرده، در خاک فرو برند و هفت مرتبه سوره «انّا انزلناه» را بخوانند و برای میّت طلب آمرزش کنند.

پس از آن، این دعا را بخوانند:

اَللهُمَّ جافِ الْأَرْضَ عَنْ جَنْبَیْهِ،

خدایا زمین را از دو پهلویش دور کن [قبرش را فراخ گردان] ،

وَ اصْعَدْ اِلَیْکَ رُوحَهُ،

و روحش را به درگاهت بالا ببر،

وَلَقِّهِ مِنْکَ رِضْواناً،

و از جانب خودت خشنودیت را به او نشان ده

وَاسْکِنْ قَبْرَهُ مِنْ رَحْمَتِکَ ما تُغْنِیهِ بِهِ عَنْ رَحْمَةِ مَنْ سِواکَ.

و از رحمتت به اندازه ای که از رحمت غیر تو بی نیاز شود در قبرش قرار ده.

(و اگر میّت زن است، ضمیرها را مؤنث بخوانند)

مستحب است که ولیّ میّت، بعد از آن که مردم برگشتند کنار قبر میّت، نزد سر او بنشیند و با صدای بلند آن تلقین را که ذکر شد، بار دیگر بخواند، که در روایات آمده است، وقتی این تلقین را بخوانند فرشتگان مأمور سؤال بر او آسان می گیرند.(1)

6- نماز لیلة الدّفن (نماز وحشت)

مستحب است در شب اوّل قبر، دو رکعت نماز وحشت برای میّت بخوانند، به این ترتیب که در رکعت

ص :1192


1- مجموعه این دستورات و روایات در زاد المعاد، صفحه 564- 569 و در رساله های توضیح المسائل، در احکام اموات آمده است.

اوّل بعد از حمد، یک مرتبه «آیةالکرسی» و در رکعت دوم بعد از حمد، ده مرتبه سوره «انّا انزلناه» و بعد از سلامِ نماز بگوید:

«اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ،

خدایا بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست

وَ ابْعَثْ ثَوابَهُما إلی قَبْرِ فُلانٍ»

و ثواب این دو رکعت را به قبر فلانی برسان.

(و به جای کلمه فلان، اسم میّت را ببرد).(1) «نماز وحشت» را در هر موقع از شب اوّل قبر می توان بجا آورد، ولی مناسبت تر است در اوّل شب، بعد از نماز عشا باشد و اگر دفن میّت به علّتی تأخیر بیفتد، باید نماز وحشت را تا شب اوّل دفن او تأخیر اندازد.(2)

7- تسلیت به بازماندگان

تسلّی بازماندگان و همدردی با صاحبان عزا از اصول انسانی و اسلامی به شمار می رود. کسی که عزیزی را از دست داده، وقتی حضور مردم در مراسم مختلف و تسلیت آنان را ببیند، اندوه و آلامش کاسته می شود؛ به همین دلیل، در روایات اسلامی نسبت به این امر تأکید فراوان شده است.

مرحوم «علّامه مجلسی» می نویسد: مستحب است صاحبان عزا را تسلیت گفته و آنها را به صبر و شکیبایی دعوت کرد، چه قبل از دفن میّت و چه بعد از آن، و بعد از دفن، مورد تأکید بیشتری است؛ کمترین چیز در تسلیت آن است که نزد مصیبت دیده بروند تا آنها را ببیند و آرام گیرد.

در روایتی از رسول خدا صلی الله علیه و آله آمده است: «هر کس اندوهگینی را دعوت به صبر کند، در قیامت خداوند او را از لباس های زیبای بهشتی بپوشاند، و هر کس مصیبت زده ای را به صبر و شکیبایی دعوت کند، خداوند پاداش آن صاحب مصیبت را به وی کرامت کند، بی آن که از اجر صاحب مصیبت چیزی کاسته شود».

همچنین مستحب است تا سه روز، دیگران- مخصوصاً همسایگان- برای اهل خانه میّت که عزادارند، غذا بفرستند.(3) متأسّفانه در عصر ما قضیّه برعکس شده و گروه های زیادی از مردم، انتظار دارند عزاداران از آنها پذیرایی کنند، و گاه مخارج هنگفتی بر آنان تحمیل می شود و مصیبت آنها را افزون می کند؛ چه خوب است این بدعت ها ترک شود.

ص :1193


1- مصباح کفعمی، صفحه 411 و بلدالامین، صفحه 164 و بحارالانوار، جلد 88، صفحه 219، حدیث 5.
2- توضیح المسائل.
3- زاد المعاد، صفحه 570 و 571.( با تصرّف و تلخیص)

8- صبر بر مصیبت و مراسم سوگواری

مرحوم «علّامه مجلسی» می نویسد: «لازم است مصیبت دیدگان، در مصیبت صبر کنند، و به قضای اِلهی راضی باشند، و بدانند که خداوند صابران را پاداش فراوانی عنایت می فرماید. مستحب است بسیار بگویند:

«إنَّا لِلَّهِ وَإنَّا إلَیْهِ راجِعُونَ»

تا گناهانش آمرزیده شود» (و مفهوم آیه که «همه چیز حتّی خود ما، از خداییم و به سوی او باز می گردیم»، روح را آرامش می بخشد).

در روایتی با سند معتبر می خوانیم: هرکس مصیبتی را به خاطر آورد- اگر چه مدّتی از آن گذشته باشد- و بگوید:

إنَّا لِلَّهِ وَ إنَّا إلَیْهِ راجِعُونَ،

ما از خداییم و به سوی او باز می گردیم

وَ الْحَمدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ،

و ستایش ویژه پروردگار جهانیان است.

اَللَّهُمَّ اْجُرْنی عَلیٰ مُصیبَتی

خدایا بر این مصیبت مرا پاداش ده

وَ اخْلُفْ عَلَیَّ أفْضَلَ مِنْها،

و بهتر از آن را برایم جانشین قرار ده

پاداش آن مصیبت به او داده خواهد شد».(1)

به خصوص، صبر کردن بر مصیبت از دست دادن فرزند بسیار سفارش شده است و به گفته «علّامه مجلسی» رحمه الله در حدیث معتبری آمده است: «هر کس فرزندش از دنیا برود و بر آن صبر و شکیبایی کند، برای او بهتر است از آن که فرزندان زیادی از وی بمانند و در راه خدا جهاد نمایند!».

و روایت شده است: «پاداش مؤمن به خاطر از دست دادن فرزندش بهشت است ...».(2) مناسب است انسان به هنگام مصیبت، به یاد مصائب اهل بیت علیهم السلام و پیشوایان بزرگ بیفتد و به یاد مظلومیّت آنان اشک بریزد که به یقین پاداشی مضاعف خواهد داشت و در ضمن به آرامش نیز می رسد.

در احادیث معتبری آمده است که: «به هر کس مصیبتی رسد، مصیبت و مشکلات رسول خدا صلی الله علیه و آله را به یاد آورد که مصیبت های او، از دشوارترین مصائب می باشد»(3) و در هر مصیبتی فکر کند که ممکن بود از آن مهمتر واقع شود، و واقع نشده، و خدا را بر آن شکر گوید.

در روایت معتبری از امام صادق علیه السلام نقل شده است که آن حضرت به هنگام مصیبت این دعا را می خواندند:

اَلْحَمْدُللَّهِ اَلَّذِی لَمْ یَجْعَلْ مُصِیبَتِی فِی دِینی،

حمد و سپاس مخصوص خداوندی است که مصیبت را در دینم قرار نداد،

وَ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ اَلَّذِی لَوْ

و حمد و سپاس مخصوص خداوندی است که اگر

ص :1194


1- زاد المعاد، صفحه 570.
2- همان مدرک، صفحه 572.
3- همان مدرک.

شاءَ جَعَلَ مُصِیبَتی أَعْظَمَ مِمَّا کانَتْ،

می خواست مصیبتم را بزرگتر از آن که بود قرار می داد،

وَ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَی الْأَمْرِ اَلَّذِی شاءَ

و حمد و سپاس مخصوص خداوند است بر آنچه اراده

أَنْ یَکُونَ فَکانَ.(1)

انجام آن کرد و انجام شد.

برای عزاداری بر اموات، نباید بازماندگان مرتکب کارهای خلاف شرع گردند و یا در هزینه ها دچار اسراف شوند.

مناسب است، مراسم عزاداری و مجلس فاتحه، ساده برگزار شود و از آن هزینه ها، برای انجام امور خیر و پرداخت کفّارات و دیون میّت و نماز و روزه او- اگر نماز و روزه قضا دارد- مصرف کنند.

همچنین از حرکات ناپسند به هنگام ندبه و گریه و عزاداری برای میّت، پرهیز نمایند و با گذاشتن دستگاه های صوتی قوی، برای مردم و همسایگان مزاحمت ایجاد نکنند.

مرحوم «علّامه مجلسی» می گوید: «مشهور آن است که به هنگام عزاداری- جز در مرگ پدر و برادر- جامه دریدن و پاره کردن یقه، جایز نیست، و همچنین جایز نیست، انسان در مرگ کسی صورت و بدن خود را بخراشد و مو از سر و صورت بکند».(2) اگر مرد در مرگ زن، یا فرزند، لباس خود را پاره کند، یا زن در عزای میّت، صورت خود را بخراشد، به طوری که خون بیاید، یا موی خود را بکند، بنابر احتیاط واجب، باید کفّاره ای مانند کفّاره قسم بدهد، یعنی ده فقیر را اطعام کند و یا آنها را با لباسی بپوشاند و اگر نتواند، سه روز روزه بگیرد؛ بلکه اگر خون هم نیاید نیز، به این دستور عمل نماید.(3) گریه و ندبه برای میّت جایز است، ولی نوحه سرایی او باید بحقّ باشد و در ذکر اوصاف میّت مبالغه نکند و دروغ نگوید. البتّه بجاست که به عیوب میّت اشاره نشود.(4) به هر حال، ندبه و گریه- که از عواطف انسانی سرچشمه می گیرد- جایز، بلکه پسندیده است؛ ولی در هر حال، نباید از اعتدال خارج شود یا به گناه آلوده گردد، بلکه با صبر و شکیبایی و توجّه به مسأله مرگ، که روزی دامان همه ما را خواهد گرفت، و آمادگی برای حسابرسی اِلهی، علاوه بر دریافت پاداش «صابران»، به خود سازی و تهذیب نفس بپردازد، و گرد و غبار غفلت را- که سبب انواع گناهان است- از روح و جانش بزداید و توجّه اش را به خدا بیشتر کند.

از خداوند بزرگ می خواهیم که عاقبت همه ما را ختم به خیر فرماید و مرگ را آغاز آرامش و آسایش ما قرار دهد.

ص :1195


1- زاد المعاد، صفحه 573.
2- همان مدرک، صفحه 569.
3- همان مدرک، صفحه 570 و رساله های توضیح المسائل.
4- همان مدرک، صفحه 571.

9- خیرات برای اموات

سزاوار است بازماندگان، اموات خویش را فراموش نکنند؛ زیرا آنان دستشان از اعمال خیر کوتاه است و لذا به احسان و دعای فرزندان و خویشان و دوستان مؤمن خود، نیازمندند.

مرحوم «علّامه مجلسی» می فرماید: مخصوصاً دعا کردن برای آنان در نماز شب و بعد از نمازهای فریضه و در مکان های زیارتی خوب است و برای پدر و مادر باید بیشتر دعا کرد و اعمال خیر برای آنان بجا آورد.

عمده خیرات برای پدر و مادر، ادای قرض آنان و ادای حقوق خدا و خلق از جانب آنان است.(1) در روایتی آمده است که رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: برای مردگان خود هدیه بفرستید! گفتند: هدیه برای آنان چیست؟ فرمود: صدقه و دعا.(2) همچنین فرمود: ارواح مؤمنان هر جمعه، به آسمان دنیا در برابر خانه ها و منزل های خود می آیند و با صدای غمناکی ندا می دهند که ای خانواده ما، ای فرزندان ما و ای پدر و مادر و خویشان ما! به ما مهربانی کنید؛ از اموالى که در دست ما بود (و اکنون در اختیار شماست) با دادن درهمی و قرص نانی و جامه ای نسبت به ما ترحّم آورید، که خداوند شما را از جامه بهشت بپوشاند!

رسول خدا صلی الله علیه و آله که این جملات را فرمود گریه کرد و صحابه نیز همراه او گریستند ....(3) همچنین آن حضرت فرمود: هر صدقه ای که برای میّت داده می شود، فرشته ای آن را به مانند طبقی از نور می گیرد و به کنار قبر می آورد و می گوید: «اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ یا اَهْلَ الْقُبُورِ» این هدیه را خانواده شما برای شما فرستاده اند. آنگاه آن میّت این هدیه را تحویل می گیرد و وارد قبرش می کند که همین سبب فراَخی قبرش (و آسایش و آسودگی او) می گردد.(4) مرحوم «علّامه مجلسی» می فرماید: «در حدیث صحیحی آمده است که امام صادق علیه السلام در هر شب برای فرزند خود و در هر روز، برای پدر و مادر خود، دو رکعت نماز می خواندند (و به روح آنان هدیه می کردند) در رکعت اوّل سوره «انّا انزلناه» و در رکعت دوم سوره «کوثر» را می خواندند».(5) نکته قابل توجّه آن است که انجام کارهای خیر، جهت اموات برای کسانی که آن را انجام می دهند نیز ثواب و پاداش فراوان دارد.

امام صادق علیه السلام فرمود: ثواب اعمال خیر، برای کسی که برای مردگان انجام می دهد، برای او و برای آن مرده، هر دو نوشته می شود.(6)

ص :1196


1- زاد المعاد، صفحه 573.
2- مستدرک الوسائل، جلد 2، صفحه 484، حدیث 23.
3- همان مدرک، حدیث 24.
4- همان مدرک، صفحه 114، حدیث 11.
5- زاد المعاد، صفحه 573.
6- همان مدرک، صفحه 574.

توضیحی درباره حدیث کِسا

اصل حدیث کِسا میان شیعه و اهل سنّت بسیار مشهور و معروف است و جای هیچ گونه تردیدی نیست که رسول خدا صلی الله علیه و آله در منزل حضرت زهرا علیها السلام، و یا در خانه خودش زیر پارچه ای شبیه عبا قرار گرفت و حضرت علی و حضرت فاطمه زهرا و امام حسن و امام حسین علیهم السلام را زیر آن جای داد و از آنان به عظمت و بزرگی یاد نمود و آن جمع را مصداق آیه:

«انَّما یُریدُ اَللَّهُ

همانا خداوند می خواهد

لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ اَهْلَ الْبَیْتِ

هر گونه پلیدی را از شما اهل بیت دور کند

وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهیراً»؛

و کاملًا شما را پاک سازد» معرّفی کرد.(1) آنچه در اینجا به عنوان حدیث کِسا نقل می شود، حدیث مشروح و مفصلی است که برابر روایتی، خواندن آن به این نحو، دارای پاداش و آثار و برکات فراوانی است. و در ذیل آن آمده است: «در هر محفلی که شیعیان و علاقمندان ما این حدیث را بخوانند، رحمت اِلهی بر آنان نازل می شود، فرشتگان برای آنها استغفار می کنند، اندوهِ غم زدگان برطرف می شود و حاجات روا خواهد شد».

این حدیث نخستین بار در کتاب «منتخب طریحی» (متوفّای 1085) از علمای قرن یازدهم آمده است. محدّث بزرگوار مرحوم حاج شیخ عباس قمی در منتهی الآمال، در شرح زندگانی امام حسین علیه السلام پس از بیان این نکته که «حدیث اجتماع خمسه طیبه علیهم السلام» تحت کِسا از احادیث متواتره است، می نویسد: «اما حدیث معروف به حدیث کسا که در زمان ما شایع است، به این کیفیّت در کتب معتبر و معروف و اصول حدیث و مجامع متقنه محدّثین دیده نشده، می توان گفت از خصایص کتاب «منتخب» است».

از این رو، جناب ایشان آن را در مفاَتیح الجنان نیاورده است و ناشران برخلاف میل آن بزرگوار آن را در پایان مفاَتیح اضافه کرده اند.

پس از کتاب «منتخب»، این حدیث در کتاب «عوالم» آمده است. صاحب کتاب عوالم (شیخ عبداللَّه بحرانی) از شاگردان مرحوم علّامه مجلسی و از علمای قرن دوازدهم است. در این کتاب برای این حدیث سندی ذکر کرده است که از جهاَتی جای تأمل دارد:

ص :1197


1- سوره احزاب، آیه 33.( برای آگاهی از این حدیث، و شأن نزول آیه تطهیر، به تفسیر نمونه، جلد 17، ذیل آیه 33 سوره احزاب مراجعه فرمایید).

الف) سند این حدیث مطابق نسخه خطی موجود در کتابخانه یزد، در متن کتاب نبوده است، بلکه در حاشیه آن آمده است و خط آن نیز با خطّ متن که دست خطّ صاحب عوالم است، متفاوت می باشد.

ب) برخی از افراد سلسله سند، حدود هشتاد سال با یکدیگر فاصله دارند که قاعدتاً یکی از آنها نمی تواند از دیگری نقل حدیث نماید.

ج) بعضی از افراد این سند در کتب رجإِلىٰ توثیق نشده اند.

ولی از آنجا که محتوای حدیث اشکال خاصّی ندارد و بعضی از علما به قرائت آن اهمیّت می دادند و با توجه به «احادیث من بلغ» می توان آن را به «قصد رجا» و به امید برآورده شدن حاجات خواند. این حدیث مطابق نقل «عوالم» چنین است:

بِسْمِ اَللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ

به نام خداوند بخشنده مهربان

عَنْ فاطِمَةَ الزَّهْرآءِ عَلَیْهَا اَلسَّلامُ

(جابر) از فاطمه زهرا- که درود خدا بر او باد-

بِنْتِ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ،

دختر رسول خدا- که درود خدا بر او و خاندان پاکش باد- (روایت کرده)

قالَ سَمِعْتُ فاطِمَةَ اَنَّها قالَتْ:

که گفت: شنیدم که حضرت فاطمه فرمود:

دَخَلَ عَلَیَّ اَبیٰ رَسُولُ اَللَّهِ فی بَعْضِ الْأَیَّامِ،

پدرم رسول خدا روزی از روزها بر من وارد شد

فَقالَ اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا فاطِمَةُ،

و فرمود: سلام بر تو ای فاطمه،

فَقُلْتُ عَلَیْکَ اَلسَّلامُ،

پس گفتم: بر تو سلام باد،

قالَ اِنّی اُجِدُ فی بَدَنی ضُعْفاً،

فرمود: من در بدنم احساس ضعف می کنم،

فَقُلْتُ لَهُ اعیذُکَ بِاَللَّهِ یا ابَتاهُ مِنَ الضُّعْفِ،

به ایشان گفتم، ای پدر! تو را از ضعف در پناه خدا قرار می دهم،

فَقَالَ یا فاطِمَةُ

پس فرمود: ای فاطمه،

ایتینی بِالْکِسآءِ الْیَمانی فَغَطّینی بِهِ،

کسا و عبای یمنی را برایم بیاور و مرا با آن بپوشان،

فَاَتَیْتُهُ بِالْکِسآءِ الْیَمانی فَغَطَّیْتُهُ بِهِ،

پس من کسای یمنی را آورده و ایشان را با آن پوشاندم،

وَصِرْتُ اَنْظُرُ الَیْهِ،

و پیوسته به او نگاه می کردم

وَ اِذاوَجْهُهُ یَتَلَأْلَؤُ،

و در این هنگام صورتش می درخشید

کَانَّهُ الْبَدْرُفی لَیْلَةِ تَمامِهِ وَکَمالِهِ،

همانند قرص ماه کامل در شب چهاردهم،

فَما کانَتْ اِلَّا ساعَةً،

پس ساعتی نگذشته بود

وَ اِذا بِوَلَدِیَ الْحَسَنِ قَدْ اَقْبَلَ،

که فرزندم حسن داخل شد

وَقالَ اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یااَمَّاهُ،

و گفت سلام بر تو ای مادرم

ص :1198

فَقُلْتُ وَعَلَیْکَ اَلسَّلامُ یا قُرَّةَ عَیْنی وَثَمَرَةَ فُؤادی

گفتم: و بر تو سلام باد ای نور چشمم و میوه دلم،

فَقالَ یا اُمَّاهُ، اِنّی اَشَمُّ عِنْدَکِ رآئِحَةً طَیِّبَةً،

گفت: ای مادرم، من نزد تو بوی خوشی استشمام می کنم،

کَانَّها رآئِحَةُ جَدّی رَسُولِ اَللَّهِ،

گویا بوی جدّم رسول خداست،

فَقُلْتُ نَعَمْ، اِنَّ جَدَّکَ تَحْتَ الْکِسآءِ،

گفتم: آری،جدّت زیر کساست،

فَاَقْبَلَ الْحَسَنُ نَحْوَ الْکِسآءِ،

پس حسن به سوی کسا رفته و گفت:

وَقالَ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا

سلام بر تو ای

جَدَّاهُ یا رَسُولَ اَللَّهِ،

جدّم، ای رسول خدا،

اَ تَاْذَنُ لی اَنْ ادْخُلَ مَعَکَ تَحْتَ الْکِسآءِ، فَقالَ

آیا به من اجازه می دهید که همراه تو در زیر کسا باشم، فرمود:

وَعَلَیْکَ اَلسَّلامُ یا وَلَدی وَیا صاحِبَ حَوْضی

و بر تو سلام باد ای فرزندم و ای صاحب حوض کوثر من،

قَدْ اَذِنْتُ لَکَ، فَدَخَلَ مَعَهُ

به تو اجازه دادم حسن همراه او

تَحْتَ الْکِسآءِ،

زیر کسا داخل شد،

فَما کانَتْ اِلَّا ساعَةً وَ اِذا بِوَلَدِیَ الْحُسَیْنِ قَدْ اَقْبَلَ، وَقالَ

زمانی نگذشته بود که فرزندم حسین داخل شد، و گفت:

اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا اُمَّاهُ،

سلام بر تو ای مادر،

فَقُلْتُ وَ عَلَیْکَ اَلسَّلامُ یا وَلَدی وَیا قُرَّةَ عَیْنی

گفتم؛ و بر تو سلام باد ای فرزندم و ای نور چشمم

وَثَمَرَةَ فُؤادی

و میوه دلم

فَقالَ لی یا اُمَّاهُ،

گفت: ای مادرم،

اِنّی اَشَمُّ عِنْدَکِ رآئِحَةً طَیِّبَةً

من نزد تو بوی خوشی استشمام می کنم،

کَانَّها رآئِحَةُ

گویا بوی

جَدّی رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ،

جدم رسول خداست- که درود خدا بر او و خاندان پاکش باد-

فَقُلْتُ نَعَمْ، انَّ جَدَّکَ

گفتم: آری همانا جدّ

وَاَخاکَ تَحْتَ الْکِسآءِ،

و برادرت زیرکسا هستند،

فَدَنَی الْحُسَیْنُ نَحْوَ الْکِسآءِ،

سپس حسین به کسا نزدیک شد

وَقالَ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا جَدَّاهُ،

و گفت: سلام بر تو ای جدّم،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مَنِ اخْتارَهُ اَللَّهُ،

سلام بر تو، ای که خدا او را برگزیده است،

اَ تَاْذَنُ لی اَنْ اکُونَ مَعَکُما تَحْتَ الْکِسآءِ،

آیا به من اجازه می دهی که همراه تو در زیر کسا باشم،

فَقالَ وَ عَلَیْکَ اَلسَّلامُ یا وَلَدی

فرمود: و بر تو سلام باد ای فرزندم

وَ یا شافِعَ امَّتی

و ای شفاعت کننده امّتم،

قَدْ اَذِنْتُ لَکَ،

به تو اجازه دادم

فَدَخَلَ مَعَهُما تَحْتَ الْکِسآءِ،

حسین با ایشان در زیر کسا داخل شد،

فَاَقْبَلَ عِنْدَ ذلِکَ ابُوالْحَسَنِ عَلِیُّ بْنُ اَبیٰ طالِبٍ،

در این هنگام ابوالحسن علی بن اَبیٰطالب وارد شد

ص :1199

وَقالَ اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ رَسُولِ اَللَّهِ،

و فرمود سلام بر تو ای دختر رسول خدا

فَقُلْتُ وَعَلَیْکَ اَلسَّلامُ یا اَبَا الْحَسَنِ،

گفتم: و بر تو باد سلام ای ابا الحسن

وَ یا اَمیرَالْمُؤْمِنینَ، ف

و ای امیر مؤمنان،

َقالَ یا فاطِمَةُ، اِنّی اَشَمُّ عِنْدَکِ رائِحَةً طَیِّبَةً،

فرمود: ای فاطمه، من نزد تو بوی خوشی استشمام می کنم،

کَانَّها رآئِحَةُ اَخی وَابْنِ عَمّی رَسُولِ اَللَّهِ،

گویا بوی برادر و پسر عمویم رسول خداست،

فَقُلْتُ نَعَمْ، ها هُوَ مَعَ

گفتم: آری او به همراه

وَلَدَیْکَ تَحْتَ الْکِسآءِ،

دو فرزندت زیر کسا هستند،

فَاَقْبَلَ عَلِیٌّ نَحْوَ الْکِسآءِ، وَقالَ

علی به طرف کسا رفت و گفت:

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یارَسُولَ اَللَّهِ،

سلام بر تو ای رسول خدا،

اَ تَاْذَنُ لی اَنْ اکُونَ مَعَکُمْ تَحْتَ الْکِسآءِ،

آیا اجازه می دهی که همراه شما در زیر کسا باشم

قالَ لَهُ وَعَلَیْکَ اَلسَّلامُ،

به او فرمود: و بر توسلام

یا اَخی

باد ای برادرم،

یا وَصِیّی

ای وصی

وَخَلیفَتی

و جانشین

وَصاحِبَ لِوآئی

و پرچمدارم،

قَدْ اَذِنْتُ لَکَ،

به تو اجازه دادم

فَدَخَلَ عَلِیٌّ تَحْتَ الْکِسآءِ،

پس علی زیر کسا داخل شد،

ثُمَّ اَتَیْتُ نَحْوَ الْکِسآءِ،

سپس من به طرف کسا رفتم

وَقُلْتُ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا ابَتاهُ یا رَسُولَ اَللَّهِ،

و گفتم: سلام بر توای پدرم ای رسول خدا،

اَ تَاْذَنُ لی ان اکُونَ مَعَکُمْ تَحْتَ الْکِسآءِ، قالَ

آیا اجازه می دهی که من نیز همراه شما زیر کسا باشم، فرمود:

وَعَلَیْکِ اَلسَّلامُ یا بِنْتی

و بر تو سلام باد؛ ای دخترم

وَیا بَضْعَتی

و ای پاره تنم،

قَدْ اَذِنْتُ لَکِ، فَدَخَلْتُ تَحْتَ الْکِسآءِ،

به تو اجازه دادم، پس زیر کسا داخل شدم،

فَلَمَّا اکْتَمَلْنا جَمیعاً تَحْتَ الْکِسآءِ،

هنگامی که همه در زیر کسا جمع شدیم،

اَخَذَ اَبی رَسُولُ اَللَّهِ بِطَرَفَیِ

پدرم رسول خدا دو طرف

الْکِسآءِ، وَ اَوْمَئَ بِیَدِهِ الْیُمْنی الَی السَّمآءِ،

کسا را گرفته و با دست راستش به آسمان اشاره کرده

وَقالَ اَللَّهُمَّ انَّ هؤُلاءِ اَهْلُ

و عرض کرد: خدایا اینها خانواده

بَیْتی وَخآصَّتی وَحآمَّتی

و نزدیکان و همنشینان منند،

لَحْمُهُمْ لَحْمی

گوشتشان از گوشت من

وَدَمُهُمْ دَمی

و خونشان از خون من است،

یُؤْلِمُنی ما

آنچه ایشان را آزار دهد

یُؤْلِمُهُمْ،

مرا می آزارد

وَیَحْزُنُنی ما یَحْزُنُهُمْ،

و آنچه ایشان را غمگین می کند، مرا غمگین می کند،

اَنَا حَرْبٌ لِمَنْ حارَبَهُمْ،

در جنگم با آن که با آنان در جنگ است

وَسِلْمٌ لِمَنْ

و در صلحم با آن که

ص :1200

سالَمَهُمْ،

با ایشان در صلح است

وَعَدُوٌّ لِمَنْ عاداهُمْ،

و دشمنم با آن که با ایشان دشمن است

وَ مُحِبٌّ لِمَنْ اَحَبَّهُمْ،

و دوست دارم کسی که آنان را دوست دارد،

اِنَّهُمْ مِنّی وَ اَنَا مِنْهُمْ،

ایشان از من و من از ایشانم،

فَاجْعَلْ صَلَواتِکَ وَ بَرَکاتِکَ وَ رَحْمَتَکَ

پس درود و برکات و رحمتت

وَ غُفْرانَکَ وَ رِضْوانَکَ، عَلَیَّ وَعَلَیْهِمْ،

و آمرزش و خشنودیت را بر من و آنها قرار ده،

وَ اَذْهِبْ عَنْهُمُ الرِّجْسَ،

و پلیدی را از ایشان دور کن

وَ طَهِّرْهُمْ تَطْهیراً،

و آنها را به طور کامل پاک گردان،

فَقالَ اَللَّهُ عَزَّوَجَلَّ یا

خداوند عزیز و گرامی فرمود: ای

مَلائِکَتی وَ یا سُکَّانَ سَمواَتی

ملائکه من و ای ساکنان آسمانهایم،

اِنّی ما خَلَقْتُ سَمآءً مَبْنِیَّةً،

من نیافریدم آسمان بر افراشته

وَلٰا اَرْضاًمَدْحِیَّةً،

و زمین را گسترده

وَ لا قَمَراً مُنیراً،

و ماه را درخشان

وَلٰا شَمْساً مُضِیئَةً،

و خورشید را نورانی

وَلٰا فَلَکاً یَدُورُ،

و چرخ را گردون

وَلٰا بَحْراًیَجْری

و دریا را جاری

وَلٰا فُلْکاً یَسْری

و کشتیهای در حرکت را

اِلَّا فی مَحَبَّةِ هؤُلاءِ الْخَمْسَةِ،

مگر در دوستی این پنج تن

اَلَّذینَ هُمْ تَحْتَ الْکِسآءِ،

که در زیرکسا هستند،

فَقالَ الْأَمینُ جِبْرآئیلُ،

پس جبرئیل امین عرض کرد:

یا رَبِّ، وَ مَنْ تَحْتَ الْکِسآءِ،

ای پروردگار من، چه کسانی زیر کسا هستند؟

فَقالَ عَزَّوَجَلَّ،

خداوندعزیز و گرامی فرمود:

هُمْ اَهْلُ بَیْتِ النُّبُوَّةِ،

آنها خاندان نبوّت

وَمَعْدِنُ الرِّسالَةِ،

و گنجینه رسالتند،

هُمْ

آنها

فاطِمَةُ وَابُوها،

فاطمه و پدرش

وَبَعْلُها وَ بَنُوها،

و شوهرش و فرزندانش هستند،

فَقالَ جِبْرآئیلُ یا رَبِّ،

سپس جبرئیل عرض کرد:

اَ تَاْذَنُ لی اَنْ اهْبِطَ الَی الْأَرْضِ

ای پروردگار من آیا به من اجازه می دهی که به زمین فرود آیم

لِأَکُونَ مَعَهُمْ سادِساً،

تا ششمین آنها باشم؟

فَقالَ اَللَّهُ نَعَمْ قَدْ اَذِنْتُ لَکَ،

خدا فرمود: بله اجازه می دهم،

فَهَبَطَ الْأَمینُ جِبْرآئیلُ،

پس جبرئیل امین فرود آمد

وَ قالَ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا رَسُولَ اَللَّهِ،

و عرض کرد: سلام بر تو ای رسول خدا،

الْعَلِیُّ الْأَعْلی یُقْرِئُکَ السَّلامَ،

خدای برتر و بلند مرتبه به تو سلام می رساند

وَیَخُصُّکَ بِالتَّحِیَّةِ وَالْإِکْرامِ،

و تو را به تحیّت و بزرگواری اختصاص داده،

وَیَقُولُ لَکَ وَ عِزَّتی وَ جَلالى

می فرماید: به عزّت و جلالم سوگند

اِنّی ما خَلَقْتُ

که نیافریدم

سَمآءً مَبْنِیَّةً،

آسمان را بر افراشته

وَلٰا اَرْضاً مَدْحِیَّةً،

و زمین گسترده

وَ لا قَمَراً مُنیراً،

و ماه درخشان

وَلٰا شَمْساً مُضیئَةً، وَ لا

و خورشید نورانی و

ص :1201

فَلَکاً یَدُورُ،

چرخ گردون

وَ لا بَحْراً یَجْری

و دریای جاری

وَلٰا فُلْکاً یَسْری

و کشتیهای در حرکت را

اِلَّا لِأَجْلِکُمْ وَ مَحَبَّتِکُمْ،

مگر بخاطر شما و دوستی شما

وَ قَدْ اِذِنَ لی اَنْ ادْخُلَ مَعَکُمْ،

و به من اجازه فرموده که با شما باشم،

فَهَلْ تَاْذَنُ لی یا رَسُولَ اَللَّهِ،

ای رسول خدا آیا به من اجازه می دهی؟

فَقالَ رَسُولُ اَللَّهِ

رسول خدا فرمود:

وَ عَلَیْکَ اَلسَّلامُ یا آمین وَحْیِ اَللَّهِ،

و بر تو سلام باد ای امین وحی خدا،

انَّهُ نَعَمْ،

بله اجازه می دهم،

قَدْ اَذِنْتُ لَکَ، فَدَخَلَ جِبْرآئیلُ

پس جبرئیل همراه ما

مَعَنا تَحْتَ الْکِسآءِ،

زیر کسا داخل شد،

فَقالَ لِأَبی

سپس به پدرم عرض کرد:

انَّ اللَّهَ قَدْ اَوْحی اِلَیْکُمْ،

خداوند به شما وحی کرده

یَقُولُ انَّما یُریدُ

و می فرماید: خداوند اراده کرده

اَللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ اَهْلَ الْبَیْتِ

که پلیدی را از شما اهل بیت دور کرده

وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهیراً،

و به طور کامل شما را پاک گرداند،

فَقالَ عَلِیٌ لِأَبی صلی الله علیه و آله، یا رَسُولَ اَللَّهِ،

پس علی به پدرم گفت: ای رسول خدا،

اَخْبِرْنی ما لِجُلُوسِنا هذا تَحْتَ الْکِسآءِ مِنَ الْفَضْلِ عِنْدَاَللَّهِ،

بگو نشستن ما، در زیر کسا نزد خدا چه فضیلتی دارد؟

فَقالَ النَّبِیُّ، وَاَلَذی بَعَثَنی بِالْحَقِّ نَبِیّاً،

پیامبرفرمود: قسم به آن که مرا به حق به پیامبری مبعوث کرد

وَ اصْطَفانی بِالرِّسالَةِ نَجِیّاً،

و مرا به رسالت برای نجات خلق برگزید،

ما ذُکِرَ خَبَرُنا هذا فی مَحْفِلٍ مِنْ مَحافِلِ اَهْلِ الْأَرْضِ،

این خبر ما در هر محفل از محافل اهل زمین

وَفیهِ جَمْعٌ مِنْ شَیعَتِنا وَ مُحِبّینا،

که در آن گروهی از شیعیان و دوستداران ما هستند ذکر شود،

اِلَّا وَ نَزَلَتْ عَلَیْهِمُ الرَّحْمَةُ،

رحمت خدا بر ایشان نازل شده

وَحَفَّتْ بِهِمُ الْمَلائِکَةُ،

و فرشتگان آنها را در بر گرفته

وَاسْتَغْفَرَتْ لَهُمْ إِلىٰ اَنْ یَتَفَرَّقُوا،

و برای ایشان طلب آمرزش می کنند تا زمانی که متفرّق شوند،

فَقالَ عَلِیٌّ اِذاً وَاَللَّهِ فُزْنا،

علی گفت: به خدا سوگند ما رستگار شدیم

وَ فازَ شیعَتُنا وَ رَبِّ الْکَعْبَةِ،

و قسم به پروردگار کعبه شیعیان ما نیز رستگارند

فَقالَ النَّبِیُّ ثانِیاً،

سپس پیامبر دوباره فرمود:

یا عَلِیُّ وَاَلَذی بَعَثَنی بِالْحَقِّ نَبِیّاً،

ای علی قسم به آن که مرا به حق به پیامبری مبعوث کرد

وَاصْطَفانی بِالرِّسالَةِ نَجِیّاً،

و مرا به رسالت نجات خلق برگزید،

ما ذُکِرَ خَبَرُنا هذا فی مَحْفِلٍ مِنْ مَحافِلِ اَهْلِ الْأَرْضِ،

این خبر ما در هر محفل از محافل اهل زمین

وَ فیهِ جَمْعٌ مِنْ شیعَتِنا وَ مُحِبّینا،

که در آن گروهی از شیعیان و دوستداران ما هستند ذکر شود

وَ فیهِمْ مَهْمُومٌ اِلَّا وَفَرَّجَ اَللَّهُ هَمَّهُ،

واگر در میان آنها اندوهگینی باشد خدا اندوهش را برطرف می کند

ص :1202

وَ لا مَغْمُومٌ اِلَّا وَ کَشَفَ اَللَّهُ غَمَّهُ،

و غمزده ای باشد خدا غمش را برطرف می کند

وَ لا طالِبُ حاجَةٍ اِلَّا وَقَضَی اللّهُ حاجَتَهُ،

و حاجتمندی باشد خدا حاجتش را روا می سازد،

فَقالَ عَلِیٌّ اِذاً وَاَللَّهِ فُزْنا وَ سُعِدْنا،

علی عرض کرد: پس به خدا سوگند رستگار و سعادتمند شدیم

وَ کَذلِکَ شیعَتُنا فازُوا وَ سُعِدُوا فِی الدُّنْیا وَ الْأخِرَةِ وَ رَبِّ الْکَعْبَةِ.

و همچنین به پروردگار کعبه سوگند شیعیان ما در دنیا و آخرت رستگار و سعادتمند شدند.

آخرین سخن:

در پایان از همه خوانندگان عزیز می خواهیم که مقدّمات و نکاَتی را که در هر بخش از این کتاب برای آماده ساختن روح و فکر خوانندگان عزیز نسبت به محتوا و فلسفه دعاها و زیارات و نمازها نوشته شده به دقّت بخوانند و آنها را به کار برند تا به پاداشهای مهمّی که در روایات برای آن آمده است برسند و در روح و جان آنها تحوّل مطلوب حاصل گردد.

و نیز از همه شما عزیزان تقاضا می کنیم که ما را از دعای خیر فراموش نکنید. همیشه در سایه الطاف خداوند موفّق و سعادتمند باشید. آمین یا ربّ العالمین

پایان

خرداد ماه 1383- ربیع الثانی 1425

ص :1203

ص :1204

1- قرآن کریم.

2- نهج البلاغه.

3- صحیفه سجادیه.

4- ادب الزائر، علّامه عبدالحسین امینی، مؤسّسه البلاغ، چاپ اوّل، 1424 قمری.

5- ارشاد القلوب حسن بن اَبیٰ الحسن دیلمی، انتشارات رضی، چاپ اوّل، 1412 قمری.

6- اعلام الدین حسن بن اَبیٰ الحسن دیلمی، مؤسسه آل البیت، چاپ اوّل، 1408 قمری.

7- اعلام الوری امین الاسلام طبرسی، دارالکتب الاسلامیه، تهران، چاپ سوم.

8- اقبال الاعمال سید بن طاووس، دارالکتب الاسلامیه، تهران، چاپ دوم، 1367 شمسی.

9- امالى صدوق شیخ صدوق، کتابخانه اسلامیه، چاپ چهارم، 1362 شمسی.

10- امالى طوسی شیخ طوسی، دارالثقافه، قم، چاپ اوّل، 1414 قمری.

11- امالى مفید، شیخ مفید، کنگره جهانی هزاره شیخ مفید، چاپ دوم، 1413 قمری.

12- انوارالبهیة، شیخ عباس قمی، مؤسسه نشر اسلامی، قم، چاپ اوّل، 1417 قمری.

13- بحار الانوار، علّامه محمد باقر مجلسی، مؤسسه الوفاء، بیروت، چاپ دوم، 1403 قمری.

14- بصائر الدرجات محمد بن حسن بن فروخ صفار، کتابخانه آیةاللَّه مرعشی نجفی، قم، چاپ دوم، 1404 قمری.

15- بشارة المصطفی عماد الدین طبری، کتابخانه حیدریه، نجف، چاپ دوم، 1383 قمری.

16- بلد الامین شیخ تقی الدّین ابراهیم بن علی کفعمی، چاپ سنگی.

17- بیت الاحزان شیخ عباس قمی، دارالحکمه، قم، چاپ اوّل، 1412 قمری.

18- پیام امام امیرالمؤمنین علیه السلام آیة اللَّه العظمی مکارم شیرازی و همکاران، دارالکتب الاسلامیه، تهران، چاپ دوم، 1379 شمسی.

19- تاریخ طبری محمد بن جریر طبری، مؤسّسة الاعلمی للمطبوعات، بیروت، چاپ چهارم، 1403 قمری.

20- تتمة المنتهی شیخ عباس قمی، انتشارات داوری، قم، چاپ چهارم، 1417 قمری.

21- تفسیر امام حسن عسکری علیه السلام امام حسن عسکری علیه السلام، مدرسه امام مهدی علیه السلام، قم، چاپ اوّل، 1409

ص :1205

قمری.

22- تفسیر عیاشی محمد بن مسعود عیاشی، انتشارات علمیه، تهران، 1380 قمری.

23- تفسیر قمی علی بن ابراهیم قمی، مؤسسه دارالکتاب، تهران، چاپ سوم، 1414 قمری.

24- تفسیر نمونه آیة اللَّه العظمی مکارم شیرازی و همکاران، انتشارات دارالکتب الاسلامیة، تهران، چاپ بیست و سوم، پائیز 1367.

25- تهذیب الاحکام شیخ طوسی، دارالکتب الاسلامیه، تهران، چاپ چهارم، 1365 شمسی.

26- ثواب الاعمال شیخ صدوق، انتشارات رضی، قم، چاپ دوم، 1368 شمسی.

27- جامع الاخبار، تاج الدین شعیری، انتشارات رضی، قم، چاپ دوم، 1363 شمسی.

28- جمال الاسبوع سیّد بن طاووس، انتشارات رضی، قم.

29- جواهرالکلام شیخ محمد حسن نجفی، دارالکتب الاسلامیة، تهران، چاپ دوم، 1365 شمسی.

30- حبل المتین شیخ بهاء الدین عاملی، انتشارات بصیرتی، قم، 1398 قمری.

31- حلیة المتقین علّامه محمد باقر مجلسی، انتشارات هجرت، قم، چاپ نهم، زمستان 1375.

32- خصال شیخ صدوق، جامعه مدرسین، قم، چاپ دوم، 1403 قمری.

33- درّالمنثور، جلال الدین سیوطی، دارالمعرفه، جده، چاپ اوّل، 1365 قمری.

34- دروس محمد بن مکّی عاملی (شهید اوّل)، مؤسسه نشر اسلامی، چاپ اوّل، 1414 قمری.

35- دعائم الاسلام نعمان بن محمد، دارالمعارف، مصر، چاپ دوم، 1385 قمری.

36- دعوات قطب الدین راوندی، مدرسه امام مهدی علیه السلام، قم، چاپ اوّل، 1407 قمری.

37- الذریعة، شیخ آقا بزرگ تهرانی، دارالاضواء، بیروت، چاپ سوم، 1403 قمری.

38- ربع قرن مع العلامة الامینی حسین شاکری، چاپ اوّل، 1417 قمری.

39- رجال کشی محمد بن عمر کشی، انتشارات دانشگاه مشهد، 1348 شمسی.

40- روضة المتقین محمد تقی مجلسی (مجلسی اوّل)، بنیاد فرهنگ اسلامی.

41- زاد المعاد، علّامه محمد باقر مجلسی، دارالکتب اسلامیه، تهران، 1378 قمری.

42- سرائر، ابن ادریس حلی، مؤسسه نشر اسلامی، قم، چاپ دوم، 1411 قمری.

43- سفرنامه ابن بطوطه محمد بن عبداللَّه طنجی (ابن بطوطه)، ترجمه دکتر محمد علی موحد، سپهر نقش، چاپ ششم، پاییز 1376 شمسی.

44- سنن دارمی عبداللَّه بن بهرام دارمی، نشر مطبعة الاعتدال، دمشق.

45- شرح نهج البلاغه ابن اَبیٰ الحدید، کتابخانه آیة اللَّه مرعشی نجفی، قم، 1404 قمری.

46- شرح نهج البلاغه (منهاج البراعة)، علّامه میرزا حبیب اللَّه خویی، دارالکتب اسلامیه، تهران، چاپ سوم،

ص :1206

1386 قمری.

47- صحیفه علویّه مؤسسه امام مهدی علیه السلام، قم، چاپ اوّل، 1418 قمری.

48- طبّ الائمه عبداللَّه و حسین ابنا بسطام، انتشارات رضی، چاپ دوم، 1411 قمری.

49- عدة الداعی ابن فهد حلی، دارالکتب الاسلامیّه، تهران، چاپ اوّل، 1407 قمری.

50- علل الشرایع شیخ صدوق، مکتبة الداوری، قم.

51- عوالى اللئإِلىٰ ابن اَبیٰ جمهور احسائی، انتشارات سید الشهداء، چاپ اوّل، 1405 قمری.

52- عیون اخبار الرضا علیه السلام شیخ صدوق، انتشارات جوان، 1378 قمری.

53- فتح الابواب سیّد بن طاووس، مؤسسه آل البیت، قم، چاپ اوّل، 1409 هجری.

54- الفرج بعد الشدة، حسن بن اَبیٰ قاسم تنوخی، انتشارات رضی، قم، چاپ دوم، 1364 شمسی.

55- فرحة الغری سیّد بن طاووس، انتشارات رضی.

56- فروغی از کوثر، انتشارات زائر، قم.

57- فصول المختاره شیخ مفید، دارالمفید، بیروت، چاپ دوم، 1414 قمری.

58- فلاح السائل سید بن طاووس، دفتر تبلیغات اسلامی، قم.

59- فوائد الرضویة، شیخ عباس قمی.

60- قرب الاسناد، عبداللّه بن جعفر حمیری، کتابخانه نینوا، چاپ سنگی، تهران.

61- کامل الزیارات ابن قولویه قمی، انتشارات مرتضویه، نجف، 1356 قمری.

62- کافی محمد بن یعقوب کلینی، دارالکتب الاسلامیه، تهران، چاپ چهارم، 1365 شمسی.

63- الکامل فی التاریخ ابن اثیر جزری، دارالکتب العلمیه، بیروت، چاپ سوم، 1418 قمری.

64- کتاب سلیم بن قیس سلیم بن قیس هلإِلَىٰ، انتشارات الهادی، چاپ اوّل، 1415 قمری.

65- کشف المحجة، سید بن طاووس، حیدریه، نجف، 1370 قمری.

66- کشف الغمة، علی بن عیسی اربلی، مکتبة بنی هاشم، تبریز، 1381 قمری.

67- الکلم الطیّب سیّد علی صدر الدین بن معصوم مدنی، مکتبة النجاح، تهران.

68- کمال الدین شیخ صدوق، دارالکتب الاسلامیه، تهران، چاپ دوم، 1395 قمری.

69- کنزالعمال متقی الهندی، مؤسسة الرسالة، بیروت.

70- مجمع البیان امین الاسلام طبرسی، مؤسسه اعلمی، بیروت، چاپ اوّل، 1415 قمری.

71- محاسن احمد بن محمد بن خالد برقی، دارالکتب الاسلامیه، تهران، چاپ دوم، 1371 قمری.

72- مروج الذهب مسعودی، دار احیاء التراث العربی، بیروت، چاپ اوّل، 1422 قمری.

73- مزار، شهید اوّل، مدرسه امام مهدی علیه السلام، قم، چاپ اوّل، 1410 قمری.

ص :1207

74- مزار، شیخ مفید، مدرسه امام مهدی علیه السلام، قم، چاپ اوّل.

75- مزار کبیر، محمد بن المشهدی، مؤسسه نشر اسلامی، چاپ اوّل، 1419 قمری.

76- مسار الشیعه شیخ مفید، کنگره شیخ مفید، قم، چاپ اوّل، 1413 قمری.

77- مستدرک الوسائل میرزا حسین نوری، مؤسسه آل البیت، قم، چاپ اوّل، 1408 قمری.

78- مصباح الزائر، سید بن طاووس، مؤسّسه آل البیت، قم، چاپ اوّل، 1417 قمری.

79- مصباح کفعمی شیخ تقی الدّین ابراهیم بن علی کفعمی، انتشارات رضی، قم، چاپ دوم، 1405 قمری.

80- مصباح المتهجّد، شیخ طوسی، مؤسسه فقه الشیعه، بیروت، چاپ اوّل، 1411 قمری.

81- معانی الاخبار، شیخ صدوق، انتشارات جامعه مدرسین، قم، 1361 شمسی.

82- معجم البلدان یاقوت حموی، دار احیاء التراث العربی، بیروت.

83- معجم رجال الحدیث آیة اللَّه سید ابوالقاسم خویی، چاپ پنجم، 1413 قمری.

84- مفاَتیح الجنان حاج شیخ عباس قمی.

85- مفتاح الفلاح شیخ بهایی، دارالاضواء، بیروت، چاپ اوّل، 1405 قمری.

86- مقتل الحسین عبدالرزّاق موسوی المقرّم، دارالثقافة للطباعة و النشر، قم، چاپ دوم، 1411 قمری.

87- مقتل الحسین علیه السلام ابومخنف، کتابخانه آیة اللَّه مرعشی نجفی، قم، 1398 قمری.

88- مقنعه شیخ مفید، جامعه مدرسین، قم، 1410 قمری.

89- مکارم الاخلاق رضی الدین حسن بن فضل طبرسی، انتشارات شریف رضی، قم، چاپ چهارم، 1412 قمری.

90- مناقب ابن شهر آشوب، مؤسّسه انتشارات علّامه، قم، 1379 قمری.

91- منتهی الامال حاج شیخ عباس قمی.

92- من لا یحضره الفقیه شیخ صدوق، جامعه مدرسین، قم، چاپ سوم، 1413 قمری.

93- مهج الدعوات سید بن طاوس، دارالذخائر، قم، چاپ اوّل، 1411 قمری.

94- نجم الثاقب حاج میرزا حسین نوری، مسجد مقدس جمکران، قم، چاپ دوم، 1377 شمسی.

95- نورالثقلین عبد علی بن جمعه عروسی حویزی، مؤسسه اسماعیلیان، قم، چاپ چهارم، 1412 قمری.

96- وسائل الشیعه شیخ محمد بن حسن حرّ عاملی، دار احیاء التراث العربی، بیروت، چاپ چهارم، 1391 قمری.

ص :1208

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109